آشنایی با فقه حنفی

مشخصات کتاب

سرشناسه:رحیم جان اف، معروف جان

عنوان و نام پدیدآور:آشنایی با فقه حنفی [کتاب]/ مولف معروف جان رحیم جان اف؛ تحقیق و بازنویسی خیرالله فیض الله اف؛ ویراستار مجتمع عالی مذاهب واحد گرگان.

مشخصات نشر:قم : مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی (ص)، 1435ق.= 1393.

مشخصات ظاهری:[279] ص.: جدول، نمودار.

فروست:مجتمع آموزش عالی مذاهب واحد گرگان؛ 802.

شابک:130000 ریال : 978-964-195-880-2 ؛ 130000 ریال(چاپ سوم)

وضعیت فهرست نویسی:فاپا

یادداشت:چاپ سوم : 1394 .

یادداشت:کتابنامه: ص. [279].

موضوع:فقه حنفی -- رساله عملیه

شناسه افزوده:فیض الله اف، خیرالله

شناسه افزوده:جامعة المصطفی(ص) العالمیة. مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)

رده بندی کنگره:BP174/5/ر3آ5 1393

رده بندی دیویی:297/332

شماره کتابشناسی ملی: 3544512

ص:1

اشاره

ص:2

آشنایی با فقه حنفی

مولف معروف جان رحیم جان اف

تحقیق و بازنویسی خیرالله فیض الله اف

ص:3

ص:4

سخن ناشر

تحولات اجتماعی و مقتضیات نوپدید دانش ها و پدیدآمدن دانش های نو،نیازهایی را به وجود آورده که پاسخ گویی به آن،ایجاد رشته های تحصیلی جدید و تربیت چهره های متخصص را ضروری می نماید.ازاین رو کتاب های آموزشی نیز باید با توجه به این دگرگونی ها تألیف شود.

جهانی شدن و گسترش سلطه فرهنگی غرب در سایه رسانه های فرهنگی و ارتباطی اقتضا دارد که دانش پژوهان و علاقه مندان به این مباحث،با اندیشه های بلند و ارزش های متعالی آشنا شوند و این مهم با ایجاد رشته های تخصصی،تولید متون جدید و غنی،گسترش دامنه آموزش و تربیت سازمان یافته دانشجویان به سرانجام خواهد رسید.این فرایند گاه در پرداختن به مباحث بنیادین و تدوین متون تخصصی تعریف می شود و گاه در نگارش بحث های علمی،اما نه چندان پیچیده و تخصصی به ظهور می رسد.

از طرفی بالندگی مراکز آموزشی در گرو نظام آموزشی منسجم،قانونمند و پویاست.بازنگری در متن ها و شیوه های آموزشی و به روز کردن آنها نیز این انسجام و پویایی و در نتیجه نشاط علمی مراکز آموزشی را در پی دارد.

در این بستر،حوزه های علوم دینی به برکت انقلاب شکوهمند اسلامی،سالیانی است که در اندیشه اصلاح ساختار آموزشی و بازنگری متون درسی اند.

ص:5

«جامعة المصطفی صلّی الله علیه و آله العالمیة»به عنوان بخشی از این مجموعه که رسالت بزرگ تعلیم و تربیت طلاب غیر ایرانی را بر عهده دارد،تألیف متون درسی مناسب را سرلوحه تلاش خود قرار داده و تدوین و نشر متون درسی در موضوعات گوناگون علوم دینی،حاصل این فرایند است.

«مرکز بین المللی ترجمه و نشر المصطفی صلّی الله علیه و آله»با قدردانی و سپاس از فاضل ارجمند جناب آقای معروف جان رحیم جان اف مؤلف کتاب آشنایی با فقه حنفی و خیرالله فیض الله اف که تحقیق و بازنویسی اثر را برعهده داشته است و تمام عزیزانی که در تولید این اثر همیاری و همفکری داشته اند،آن را به جویندگان فرهنگ و اندیشه ناب اسلامی تقدیم می کند.

مرکز بین المللی

ترجمه و نشر المصطفی صلّی الله علیه و آله

ص:6

فهرست مطالب

مقدمه 19

1.جایگاه احکام در اسلام 23

درآمد 23

علم فقه 24

امام ابوحنیفه رحمه الله در یک نگاه 25

1.اسم و نسب 25

2.اساتید 25

3.شاگردان 26

4.آثار برجای مانده و منتسَب 26

5.شهادت و محل دفن 27

2.اقسام حُکم و راه به دست آوردن آن 29

تقسیم احکام 29

راه به دست آوردن احکام 30

چند تذکر 30

مکلّف کیست؟31

سنّ بلوغ و نشانه های آن 32

3.شرایط اجتهاد 34

درآمد 34

ص:7

4.طهارت 40

درآمد 40

نجاسات 41

اقسام نجاسات 41

5.احکام نجاسات 44

حکم نجاست غلیظه 44

حکم نجاست خفیفه 44

برخی مسائل مربوط به نجاسات 45

6.مطهِّرات 48

اقسام مطهِّرات 48

روش از بین بردن نجاسات 48

7.اقسام آب ها و احکام آن(1)52

اقسام آب 52

1.آب مطلق:انواع و احکام 52

2.آب نجس 53

3.آب راکد 53

4.آب جاری 54

8.اقسام آب ها و احکام آن(2)56

آب فشرده و حکم آن 56

آب مضاف و احکام آن 56

9.استنجا و استبرا و احکام آن 60

استبراء 60

استنجاء 60

برخی احکام استنتجا 62

10.وضو(1)64

درآمد 64

اقسام وضو 65

چه وقت وضو فرض می گردد؟65

ص:8

چه وقت وضو واجب می گردد؟65

چه وقت وضو مستحب است؟65

11.وضو(2)68

شرطهای صحت وضو 68

فرایض و ارکان وضو 68

سنت های وضو 69

آداب و مستحبات وضو 70

12.وضو(3)72

مکروهات وضو 72

شکننده های وضو 72

مواردی که وضو نمی شکند 73

برخی فروعات مربوط به وضو 74

13.غسل(1)76

درآمد 76

اقسام غسل 76

فرایض غسل 76

سنت های غسل 77

14.غسل(2)79

غسل های فرض 79

عوامل جنابت 79

غسل های سنت 80

غسل های مستحب 80

15.تیمم(1)83

درآمد 83

اقسام تیمم 84

فرایض یا همان ارکان تیمم 84

شروط صحت تیمم 84

16.تیمم(2)88

سنت های تیمّم 88

ص:9

کیفیت تیمم 88

شکننده های تیمم 89

برخی از احکام تیمم 89

17.مسح بر خفین 91

درآمد 91

شرایط صحت مسح بر خفین 91

فرض یا ارکان مسح 92

سنت مسح 92

مدت مسح 92

شکننده های مسح بر خفین 93

18.حیض و نفاس و استحاضه 95

حیض 95

1.مدت حیض 96

2.حکم زن حائض 96

نفاس 96

حکم زن نفساء 97

استحاضه 97

حکم زن مستحاضه 97

19.نماز 99

معنای نماز 99

حکمت و اسرار نماز 99

اقسام نماز 100

20.اذان و اقامه 104

حکم اذان و اقامه 104

الفاظ اذان و اقامه 104

برخی احکام اذان و اقامه 105

مستحبات اذان 105

مکروهات اذان 107

ص:10

21.وقت های نماز 109

مقدار وقت های تعیین شده برای نمازهای فرض 109

بقیه اوقات نمازها 110

22.شروط نماز 113

شرطهای صحت نماز 113

برخی فروعات مربوط به شروط نماز 114

23.فرایض و واجبات نماز 117

فرایض(ارکان)نماز 117

حکم فرایض نماز 118

واجبات نماز 118

حکم واجبات نماز 119

24.سنت های نماز 121

سنّت های نماز 121

25.مکروهات نماز 126

مکروهات نماز 126

اموری که در نماز مکروه شناخته نشده اند 129

26.مبطلات نماز 131

مبطلات نماز 131

مواردی که نماز باطل نمی شود 133

ملحقات مباحث نماز 135

چگونگی ادای نماز 135

نماز وتر 138

27.سجده سهو و سجده تلاوت 140

سجده سهو 140

1.مواردی که سجده سهو واجب می گردد 140

2.کیفیت سجده سهو 142

سجده تلاوت 142

1.کیفیت سجده تلاوت 142

ص:11

2.برخی احکام سجده تلاوت 142

28.نماز مسافر 144

درآمد 144

مقدار مسافتی که در آن نماز شکسته می شود 144

حکم کوتاه کردن نماز در سفر 144

نمازهایی در سفر کوتاه می شود 144

مدت کوتاه کردن نماز 145

حکم اقتدای مسافر به مقیم و بالعکس 145

اقسام وطن و احکام آن 145

29.نماز بیمار 148

درآمد 148

حالات بیمار و احکام آن 148

برخی حالات شخص در اثنای نماز 149

30.نماز جماعت و احکام آن(1)152

حکم جماعت در نماز 152

مواردی که جماعت ساقط می شود 153

شروط صحت امامت در نماز 154

31.نماز جماعت و احکام آن(2)156

سزاوارترین شخص بر امامت 156

مکروهات مربوط به امامت و جماعت 157

ترتیب صف ها 157

شروط صحت اقتدا 158

32.نماز جمعه 161

شرطهای تحقق نماز جمعه 162

شرطهای صحت نماز جمعه 163

برخی از احکام نماز جمعه به شرح ذیل است 164

سنت های مربوط به خطیب و خطبه 164

33.محتضر و میت 167

مسائل مربوط به مُحتضَر 167

ص:12

احکام میت 168

احکام تکفین میت 169

انواع کفن 169

کیفیت تکفین مرد و زن 170

34.نماز جنازه 172

حکم نماز جنازه 172

ارکان یا همان فرایض نماز جنازه 172

شرطهای نماز جنازه 173

سنت های نماز جنازه 173

دعای مأثور در نماز جنازه 174

مستحبات نماز جنازه 174

35.مسائل شهادت و شهید 176

تعریف شهید 176

انواع شهادت و شهید و احکام آن 177

مصادیق شهید 178

36.روزه(1)180

تعریف روزه 180

شروط صحت روزه 180

نیت روزه 181

انواع روزه 181

ادای روزه بر چه کسی فرض است؟182

37.روزه(2)184

چگونگی ثبوت ماه رمضان 184

روز شک 184

حکم روزه گرفتن در روز شک 185

مواردی که روزه باطل نمی شود 185

38.روزه(3)188

مواردی که تنها قضای روزه واجب می گردد 188

ص:13

مواردی که هم قضای روزه واجب است و هم پرداخت کفاره 189

شرطهای وجوب کفّاره 190

مصادیق کفاره 190

39.روزه(4)192

امور مکروه برای روزه دار 192

امور مستحب برای روزه دار 192

مواردی که ترک روزه در آن جایز است 193

40.زکات(صدقه)فطر 195

تعریف زکات فطر 195

شروط وجوب زکات فطر 195

زمان وجوب زکات فطر 196

زکات فطر،به نیابت از چه کسی؟196

مصداق،مقدار و مصارف زکات فطر 197

41.اعتکاف 199

تعریف اعتکاف 199

انواع اعتکاف 199

مدت اعتکاف 200

شرط صحت اعتکاف 200

مبطلات اعتکاف 200

عذرهای مباح کننده ی خروج از مسجد 201

برخی احکام 201

42.زکات 203

معنای زکات و حکم آن 203

موارد زکات 204

مصارف زکات 204

موارد ممنوع برای صرف زکات 205

43.شروط زکات 207

شروط فرض گردیدن زکات 207

ص:14

شرط وجوب ادای زکات 208

شرط صحت ادای زکات 209

44.نصاب زکات(1)211

حیوانات چرنده 211

نصاب زکات حیوانات چرنده 211

1.زکات شتر 211

2.زکات گاو 213

3.زکات گوسفند 214

45.نصاب زکات(2)216

نصاب زکات در محصولات کشاورزی و میوه ها 216

نصاب زکات معادن و رکاز 217

نصاب زکات طلا و نقره 218

زکات عروض 218

46.حجّ(1)220

تعریف حج 220

حکم حج 220

شروط فرض گردیدن حج 221

شروط وجوب ادای حج 221

شروط صحت ادای حج 222

47.حج(2)224

تعریف عمره 224

اقسام حج و عمره 224

فرایض(ارکان)حج 225

واجبات حج 225

48.حج(3)227

سنت های حج 227

محظورات حج 228

کیفیت انجام حج 228

ص:15

49.قربانی 231

تعریف قربانی 231

شرطهای وجوب قربانی 231

وقت قربانی 231

شرایط حیوانات ذبحی برای قربانی 232

مصرف گوشت و پوست قربانی 233

50.امر به معروف و نهی از منکر(1)235

درآمد 235

تعریف امر به معروف و نهی از منکر 235

مراتب امر به معروف و نهی از منکر 236

نظریه 237

51.امر به معروف و نهی از منکر(2)239

شرایط عمومی برای امر به معروف و نهی از منکر 239

سولات درس پنجاه و یکم 241

52.احکام خوردن و آشامیدن(1)242

درآمد 242

حکم خوراکی ها و آشامیدنی ها 243

اقسام و احکام خوردن و آشامیدن 243

حکم عدم خوردن و آشامیدن 244

53.احکام خوردن و آشامیدن(2)246

انواع و احکام خوراکی ها 246

انواع و احکام آشامیدنی ها 248

54.احکام خوردن و آشامیدن(3)250

آداب غذا خوردن 250

مکروهات غذا خوردن 251

آداب آب نوشیدن 251

مستحبات آب نوشیدن 251

مکروهات آب نوشیدن 252

ص:16

55.مَحرَم و نامحرم 254

درآمد 254

قاعده کلّی 254

عورت 255

محرم و نامحرم 255

56.احکام ازدواج 258

درآمد 258

فوائد ازدواج 258

همسر و شوهر شایسته 259

وظایف شوهر 259

عقد ازدواج 260

چند نکته 260

57.احکام طلاق 262

درآمد 262

تعریف طلاق 263

شروط طلاق 263

اقسام طلاق 264

58.حضانت 266

تعریف حضانت 266

أبعاد حضانت 266

سزاوارترین شخص بر حضانت 267

برخی مسائل 267

مکان حضانت 268

59.بیع(خرید و فروش)270

تعریف بیع 270

شرط بیع 270

بیع تَعاطِی 270

خیار 271

ص:17

انواع بیع 271

60.ربا-إقاله-مرابحه-تولیه 275

ربا 275

تعریف ربا 275

مصادیق ربا 275

استثنائات 276

إقاله 276

تعریف إقاله 276

حکم إقاله 276

اقاله در کلام پیامبر صلّی الله علیه و آله 276

مرابحه و تولیه 277

تعریف مرابحه 277

تعریف تولیه 277

حُکم مرابحه و تولیه 277

منابع و مآخذ 279

ص:18

مقدمه

خداوند متعال قوانین و مقررات حیات بخشی توسط انبیای خود برای هدایت بشر ارسال فرمود که از جمله ی آن ها دستورالعمل های زندگی فردی و اجتماعی است که آن را«فقه»می نامند.

علم فقه در مکتب انسان ساز اسلام از جایگاه والا و ارجمندی برخوردار است.خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید:

وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ (1)

«و مؤمنان نباید همگی رهسپار(جهاد یا آموختن دانش)شوند اما چرا از هر گروه ایشان دسته ای رهسپار نمی گردند تا دین آگاه شوند و چون نزد قوم خود باز آمدند آنها را بیم دهند باشد که بپرهیزند».

رسول خدا صلّی الله علیه و آله نیز فرمودند:

«چون خداوند خیر کسی را بخواهد،وی را در دینش فقیه سازد». (2)

و باز فرموده اند:

«هر چیزی را پایه ای باشد و پایه ی دین،فقه است».

ص:19


1- (1) .توبه،آیه122.
2- (2) .صحیح البخاری،کتاب العلم،باب من یرید الله به خیرا یفقهه فی الدین،شماره حدیث:71.

فقهای عالی مقام جهان اسلام در طول تاریخ،با بهره مندی از منابع فقهی که در رأس آن قرآن کریم و سنّت شریف نبوی قرار دارد،به تمام مسائل رفتاری و گفتاری،و فردی و اجتماعی آحاد مسلمانان پاسخ های مناسب و به روز داده و پیوسته فقه اسلامی را پویا،پرتحرک و پربار نگاه داشته اند.

البته طبیعی است که صاحب نظران در هر علمی در باره ی مسائل آن علم،اختلاف نظر پیدا می کنند و این اختلاف نظرها به مرور زمان شدت گرفته و باعث پیدایش گرایش ها و مرزبندی هایی در آن علم می شود.این مرزبندی ها گاهی به اختلاف نظر در مسائل آن محدود شده و گاهی با دقت و برسی روشن می شود که این اختلاف نظرها در ابعاد دیگر علم،نظیر موضوع و قلمرو،اهداف،روش ها،منابع و مبانی ریشه دارد.واژه مذهب فقهی و امثال آن نظیر مدرسه فقهی،مکتب فقهی یا فقه فلان مذهب(حنفی،شافعی و...)برای چنین اختلاف هایی به کار می رود.

بی تردید یکی از راه های مهم-اگر نگوییم تنها راه-عرضه و ارائه ی فقه اسلامی در جهان معاصر،عرضه ی آن در قالب مذاهب فقهی و به صورت دسته بندی شده،منظم و متناسب با چارچوب های آموزشی است.

کتاب درسی«آشنایی با فقه حنفی»-که نخست به صورت جزوه ی درسی تنظیم گردیده و کرات و مرات مورد مطالعه و تدریس قرار گرفته بود-برای دانش پژوهان حنفی مذهب جامعة المصطفی صلّی الله علیه و آله العالمیه واحد گرگان دوره ی تمهیدی در نظر گرفته شده است.

در تدوین متن کتاب جهت اتقان مطالب آن،از کتب معتبر قدیم و جدید فقه احناف،از جمله«مختصر الوقایه»،«مختصر القدوری»،«فتاوای عالمگیری»،«فقه میسّر»و...استفاده شده و در عین حال،با توجه به سطح مخاطبان آن که تازه از آموزش زبان فارسی فارغ گردیده و در مرحله ورود به دروس اصلی حوزوی

ص:20

قرار گرفته اند،سعی شده است حتی الامکان ساده نویسی و روان نگاری رعایت شده و اصطلاحات پیچیده ی فقهی کم تر مطرح گردد تا فراگیران مبتدی بتوانند به سهولت از مذهب خود و احکام آن اطلاع روشن و شفاف به دست آورند.مطالب کتاب که در شصت درس تهیه و تنظیم گردیده است سعی شده تا مهم ترین موضوعات و مسائل فقهی را پوشش بدهد.

جدول بندی مطالب دروس در این کتاب از امتیازات کم نظیر آن در بین سایر کتب هم طراز آموزشی به حساب آمده و روش جدید علمی و کاربردی در این زمینه تلقّی می گردد.البته توصیه می شود در حین تدریس،برای تک تک عبارات،مسایل و اصطلاحات فقهی توضیحات لازم از سوی اساتید ارائه گردد و فهم اوّلیه ی آن به فراگیران واگذار نگردد.

در آخر لازم است یادآوری شود که با وجود سعی و تلاش در ارائه بی نقص نوشتار حاضر،احتمال خطا و اشتباه در آن منتفی نیست،چونکه تنها إنشای نانوشته خطا ندارد و از بزرگان و علمایی که نظرشان به این کتاب می افتد،انتظار می رود که هر جا خطایی دیدند با قلم اصلاح خود آن را تصحیح کنند و از دعای خیرشان این عاجز را بی بهره نگردانند.

و ما أرید إلا الإصلاح ما استطعت و ما توفیقی إلا بالله

معروف جان رحیم جان اف

ص:21

ص:22

1-جایگاه احکام در اسلام

درآمد

اسلام،آخرین و کامل ترین دینی است که همه برنامه های آن،مطابق فطرت و مصلحت انسان هاست.سعادت انسان ها زمانی تأمین خواهد شد که برنامه های اسلام درست و به طور کامل اجرا گردد.جامعه ای که در آن قوانین اسلام اجرا شود،جامعة ایده آل خواهد بود.

برنامه های عالیه ی اسلام عبارتند از:

«اصول دین»؛معارف اعتقادی و باورهای اساسی دین،یعنی اموری که به قلب و دل و فکر انسان و سالم سازی اعتقاد او مربوط می شود و هدف از آنها شناخت و ایمان و اعتقاد نسبت به مسائل مربوط به مبدأ،معاد،نبوت،وحی،ملائکه و...است.علم کلام متصدی بیان اصول دین است.

«فروع دین»یا«احکام شرعی»؛که عبارت است از دستورات عملی که شامل همه شؤون زندگی بشر می شود و هدف از آنها این است که نشان بدهند انسان کدام عمل خاصی را چگونه و کی انجام دهد و یا از ارتکاب کدام عمل خودداری نماید.علم فقه عهده دار بیان مسائل عملی است.

«اخلاق»؛مجموعه ای از اصول هنجاری که در رابطه با پرورش روح و

ص:23

سلامت روان آدمی است و شایسته است رفتار و روحیات بشری بر مقتضای آنها جریان یابد.این مسئولیت بر عهده ی علم اخلاق است که در آن،راه های آراسته شدن به خصلت های نیک و دوری گزیدن از خصلت های ناشایست،به انسان آموزش داده می شود به گونه ای که انسان،بی درنگ کار خوب و شایسته را انجام دهد و با سهولت از رفتار زشت و ناشایست دوری جوید.

موضوع این نوشتار،فروع دین یا همان احکام شرعی می باشد که مسائل مورد نیاز اولیه مطابق با فقه حنفی،در آن طرح و بررسی شده است.

علم فقه

با توجه به اهمیت احکام و جایگاه ممتاز آن در برنامه های انسان ساز دین مبین اسلام،علم مخصوصی برای آن تعلق گرفته است که به آن«علم فقه»گویند.این علم از جمله گسترده ترین علوم اسلامی به شمار می رود و از جهت تاریخی،قدیمی ترین علم اسلامی شناخته شده است.این علم همواره مورد توجه مسلمانان بوده و در طول قرن ها از ابتدای اسلام تاکنون بدون هیچ توقفی در حلقه ها و حوزه های علوم دینی تدریس می شده است.از این رو،فقهاء و دانشمندان بی شماری در این علم پدید آمده اند و کتاب های فراوانی در این زمینه نوشته شده که بعضی از این کتب فوق العاده ارزنده است.

مسائلی که در علم فقه طرح و بررسی شده اند،شامل همه شئون زندگی بشر می شوند.به عبارت دیگر،کلیه مسائلی که امروز در جهان تحت عنوان«حقوق»طرح می شوند-همچون حقوق اساسی،حقوق مدنی،حقوق خانوادگی،حقوق جزایی،حقوق اداری،حقوق سیاسی و...-در باب های مختلف فقه اسلامی تحت عنوان های گوناگون و پراکنده طرح و بررسی شده اند.البته،علاوه بر این،مسائل عبادی نیز در فقه اسلامی جای داده شده است،که در علوم حقوقی معاصر این مسائل مطرح نشده اند.

ص:24

امام ابوحنیفه رحمه الله در یک نگاه

اشاره

از آنجا که در این نوشتار،مسائل اولیه فقهی مورد نیاز،طبق مذهب حنفی طرح گردیده،لازم است در باره شخصیت امام ابوحنیفه رحمه الله به طور اجمال معلوماتی ارائه شود.

1.اسم و نسب

اسم این امام بزرگوار«نعمان بن ثابت»است که با کنیه«ابو حنیفه»شهرت دارد و به«امام اعظم»و«سراج الأمه»لقب گرفته است.

امام ابوحنیفه رحمه الله در سال 80 ه.ق.همزمان با خلافت عبد الملک بن مروان،در شهر کوفه و در خانواده ای متعهد و متدین و محترم متولد و نشأت یافته است.

بر پایه برخی نقل ها، (1)پدربزرگ ایشان«زوطی»نام داشت.او از مردمان بلخ بود که احتمالاً در جریان فتح خراسان به اسارت در آمده،به عراق آورده شد.زوطی به دین اسلام گرویده،آزادی خویش را بازیافت و فرزندش،ثابت زمانی به دنیا آمد که وی مسلمان بود. (2)

اما بر اساس برخی دیگر نقلها، (3)پدربزرگ ایشان«مرزبان»نام داشت و او کسی است که در جشن نوروز یا مهرگان به حضرت علی(کرم الله وجهه)پالوده (4)تقدیم داشت و آن حضرت ثابت و ذریه او را به برکت دعا کرد.

2.اساتید

امام أعظم رحمه الله در محضر بسیاری از فقیهان و عالمان کوفه دانش آموخت،ولی

ص:25


1- (1) .ابن خلکان،وفیات،ج5،ص405.
2- (2) .بنابراین،در برخی منابع متأخرتر نام کاملتر امام رحمه الله«نعمان بن ثابت بن زوطا بن ماه»ذکر شده است.
3- (3) .خطیب بغدادی،تاریخ بغداد،ج13،ص 326.
4- (4) .یک نوع حلوا.

استاد ویژه ایشان حماد بن ابی سلیمان بود که مدت 18 سال در حلقه درسش شرکت می جست و تا هنگام وفات بهره گیری از او را ترک نگفت.

بر اساس نقل هایی که در کتاب های معتبر آمده است،اساتید امام ابوحنیفه رحمه الله به چهار هزار نفر می رسند،که در میان آنها هفت صحابه و سی و نه تابعین بقیه از تبع تابعین بودند.مهمترین اساتید ایشان عبارتند از:

ابراهیم بن محمد منتشر کوفی

ابراهیم بن زید نخعی کوفی

اسماعیل بن حماد بن سلیمان کوفی

ایوب سختیانی بصری

حارث بن عبدالرحمن همدانی کوفی

سالم بن عبدالله بن عمر بن خطاب(رض)

3.شاگردان

مهمترین شاگردان امام ابوحنیفه رحمه الله که مروّج مکتب فقهی او به حساب می آیند،عبارتند از:

ابو یوسف یعقوب بن ابراهیم بن حبیب(113-182 ه.ق.)؛

محمد حسن شیبانی(متوفای 189 ه.ق.)؛

زُفَر بن هُذَیل(110-158 ه.ق.).

4.آثار برجای مانده و منتسَب

از جمله آثار برجای مانده و یا منتسب امام،می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:

الف)چاپی:«العالم و التعلم»،«رسالة الی عثمان البتّی»،«الفقه الاکبر»،«الوصیة»؛

ب)خطی:«وصیة إلی ابنه حماد»،«وصیة إلی یوسف خالد السمتی»،«رسالة فی الإیمان و تکفیر من قال بخلق القرآن»،«مجادلة لاحد الدهریین».

ص:26

5.شهادت و محل دفن

در آخرین روزهای زندگانی امام ابوحنیفه رحمه الله یعنی حدود سال های 150 ه.ق.،منصور،خلیفه عباسی،ایشان را به بغداد فرا خواند و مسند قضاوت را پیشنهاد کرد و چون امام نپذیرفت،او را به حبس افکند و پس از چند روزی،آن پیشوای بزرگوار در زیر شلاق به درجه شهادت نایل گردید. (1)بر جنازه مبارک امام رحمه الله یکی از محدثان کوفی به نام«حسن بن عُماره بجلی»نماز گزارید و سپس در مقبره خزیران بغداد مدفون گردید.اکنون محله ای که مقبره ی ایشان در آن واقع است،به نام«حی الاعظمیه»شهرت دارد.

ص:27


1- (1) .به نوشته برخی منابع،ایشان را در زندان زهر خورانیدند.

چکیده مطالب

-«احکام»یکی از پایه های اصلی و اساسی مقررات و قوانین انسان ساز اسلام است؛

-برنامه های عالیه اسلام عبارت است از:اصول دین،فروع دین و اخلاق؛

-بنابر اهمیت احکام و جایگاه ممتاز آن در برنامه های انسان ساز اسلام،علم مخصوصی برای آن تعلق گرفته است که به آن«علم فقه»گویند؛

-مسائلی که در علم فقه طرح و بررسی شده اند،شامل همه شئون زندگی بشرمی شوند؛

-پیشوای بزرگ مذهب حنفی،امام ابو حنیفه رحمه الله نعمان بن ثابت سال 80 ه.ق.در شهر کوفه متولد شد و پس از گذراندن عمر پربرکت خویش،سال 150 ه.ق.در زندان دیده از جهان بست.

سوالات درس

1.برنامه های اسلام بر چند دسته تقسیم شده است؟

2.چه نوع برنامه هایی در اصول دین گنجانیده شده است؟

3.برنامه های عملی اسلام را چه می نامند؟

4.اخلاق در چه زمینه ای گفتگو می کند؟

5.علمی که مربوط به احکام اسلامی می شود چه نام دارد؟چرا این علم پدید آمده است؟

6.علم فقه در خود چه مسائلی را جای داده است؟

7.شرح حال امام ابو حنیفه رحمه الله را اجمالاً بیان کنید.

ص:28

2-اقسام حُکم و راه به دست آوردن آن

اشاره

تقسیم احکام

هر کاری که انسان انجام می دهد،در اسلام دارای حکم خاصی است که عبارت است از:

1.فرض:به عملی گویند که با دلیل قطعی ثابت شده است و انجام دادن آن لازم است و ترک آن عذاب دارد،مثل نماز و روزه.

2.واجب:عملی که با دلیل ظنّی ثابت شده است و انجام دادن آن لازم است و ترک آن عذاب دارد،ولی پایینتر از عذاب فرض،مانند خواندن نماز وتر،قربانی کردن،خواندن سوره فاتحه در نماز،دادن زکات فطریه،سنگ انداختن به شیطان در موسم حج. (1)

3.حرام:عملی که ترک آن لازم است و انجامش عذاب دارد؛مانند دروغ و ظلم.

4.سنت:عملی که برای پیروی از پیامبر صلّی الله علیه و آله انجام داده می شود و ترک آن موجب ملامت یا محروم ماندن از شفاعت است.

5.مستحب:عملی که انجام آن نیکو است و ثواب دارد،ولی ترک آن عذاب

ص:29


1- (1) .بعضاً این قید نیز ذکر می شود که:فرض حکمی است که با انکار آن،شخص کافر خواهد بود و واجب،حکمی است که با انکار آن،شخص کافر نخواهد بود.

ندارد،مانند نماز شب و صدقه.

6.مکروه:عملی که ترک آن نیکو است و ثواب دارد،ولی انجامش ثواب را از بین می برد،مانندحرف زدن هنگام وضو.

7.مباح:عملی که انجام و ترک آن مساوی است،به این معنا که نه عذابی دارد و نه ثوابی،مانند بازی فوتبال،خوردن و آشامیدن و....

راه به دست آوردن احکام

معمولاً برای آگاهی از حکمی و قبول کردن آن،دو راه وجود دارد:

1.تقلید:تقلید به معنای«پیروی کردن و دنباله روی»است و در اصطلاح فقهی عبارت است از پیروی از مجتهد در مسائل فقهی بدون درخواست دلیل و حجت.

2.اجتهاد:نهایت تلاش و کوشش مجتهد در راه بدست آوردن احکام شرعی از طریق استنباط از منابع(قرآن،سنت،اجماع و قیاس).

چند تذکر

کسی که مجتهد نیست و احکام الهی را از منابع شرعی نمی تواند استخراج نماید،باید از مجتهد تقلید و پیروی کند. (1)

وظیفه اکثر مردم در احکام دین،تقلید است،چون افراد کمی هستند که بتوانند در احکام اجتهاد کنند. (2)

مجتهد کسی است که توانایی استخراج احکام از منابع آن را دارد.

مجتهدی که انسان از او تقلید می کند،باید دارای شرایط عمومی،اساسی و تکمیلی اجتهاد باشد.

ص:30


1- (1) .الإحکام،ج4،ص351.
2- (2) .الإحکام،ج4،ص351.

مکلّف کیست ؟

در اصطلاح شرعی«مکلَّف»اطلاق می شود به کسی که دارای این شرایط باشد:1مسلمانکسی که پیرو دین اسلام یعنی معتقد به مفاد کلمه شهادتین باشدبنابراین،تکلیف ندارند:کافر

2عاقلاز نعمت عقل برخوردار باشد،و آن عقلی که تکلیف دینی دایر مدار آن است عبارت است از نیروی آماده سازنده برای قبول علم (1)دیوانه

3بالغدر تعیین سِنّ«بلوغ»بین فقها اختلاف نظر دیده می شود.احناف،بر اساس ما یفتی علیه،سن بلوغ دختر و پسر را 15 سال قمری می دانند اگرچه امام ابو حنیفه سن بلوغ پسر را 18 سال و دختر را 17 سال می داند. (2)کودک

ص:31


1- (1) .مفردات راغب،ماده عقل:«العقل یقال للقوة المُتهَیئة لقبول العقل...و کل موضع رُفعَ فیه التکلیف عن العبد لِعدَم العقل فإشارة إلی[هذا المعنی]».
2- (2) .قدوری بغدادی،مختصر القدوری،ص:195-196(کتاب الحجر).

سنّ بلوغ و نشانه های آن

سنّ بلوغ و نشانه های آن

پسرهادخترها

2121

احتلامانزال منی (1)احتلامخون حیض دیدن

اگر هیج یک از این دو نشانه ظاهر نشود،باید به سِنّ و سال توجه کرد:

پسرها پس از تمام شدن پانزده سال قمری بالغ می باشنددخترها،پس از گذشت نُه سال قمری بالغ می باشند

باید توجه داشت که سنّ بلوغ،به سال قمری حساب می شود و چون هر سال قمری سیصد و پنجاه و چهار(354)روز و شش ساعت است،ده روز و هیجده ساعت از سال شمسی کمتر می باشد؛بنابر این،با کم کردن نود و شش(96)روز و هیجده ساعت از نه سال شمسی،نه سال قمری بدست می آید و با کم کردن صد و شصت و یک(161)روز و شش ساعت از پانزده سال شمسی،پانزده سال قمری معلوم خواهد شد

ص:32


1- (1) .گرچه از راه نامشروعی انجام بگیرد.

چکیده مطالب

-هر کاری که انسان انجام می دهد،در اسلام دارای حکم خاصی است که عبارت است از:فرض،واجب،حرام،سنت،مستحب،مکروه،مباح؛

-معمولاً برای آگاهی از حکمی و قبول کردن آن،دو راه وجود دارد:تقلید و یا اجتهاد؛

-کسی که مجتهد نیست باید از مجتهد تقلید کند،مانند اکثر مردم،و مجتهد کسی است که باید دارای شرایط عمومی،اساسی و تکمیلی اجتهاد باشد؛

-به مسلمانِ عاقل و بالغ مکلّف گویند؛

-بلوغ نشانه هایی دارد،که اگر ظاهر نشود،پسر در صورت اتمام پانزده سال قمری و دختر در نُه سالگی به بلاغت می رسد.

سوالات درس

1.احکام شرعی بر چند قسم است؟نام ببرید و راجع به هر کدام توضیح بدهید.

2.برای آگاهی از حکمی و قبول کردن آن چند راه وجود دارد؟راجع به هر کدام کمی توضیح بدهید.

3.وظیفه اکثر مردم در احکام دین چیست؟چرا؟

4.به چه کسی که مکلّف گویند؟

5.نشانه ها و سنّ بلوغ در پسر و دختر به چه صورتی است؟

ص:33

3-شرایط اجتهاد

درآمد

شخص مجتهد باید دارای شرایط سه گانه زیر باشد:

1.شرایط عمومی اجتهاد:در واقع شروط مقدم بر مَلکَه اجتهاد هستند که بناچار هر مجتهدی باید دارا باشد؛

2.شرایط اساسی اجتهاد:عبارتند از شرایطی که باید جهت استنباط احکام در مجتهد تحقق یابد به نحوی که با نبود و فقدان یکی از آنها،مجتهد از اهلیت اجتهاد ساقط می گردد؛

3.شرایط تکمیلی اجتهاد:شرایطی هستند که وجود مَلکَه اجتهاد بستگی به آنها ندارد و شخص می تواند بدون آنها به درجه اجتهاد برسد،ولی به جهت اینکه مجتهد در استنباط احکام به کمال برسد،وجود این شرایط لازم است.

ص:34

تفصیل هر کدام از شرایط بالا را در جدول زیر ملاحظه فرمایید:

شرایط اجتهادشرایط عمومیبلوغرأی و اجتهاد شخص نابالغ صحیح و قابل اعتماد نیست. (1)

عقلمجتهد دارای ادراکات سالمی باشد،بتواند امور را درک کرده و منافع و مضار آن را تشخیص دهد و از عیوبی که با عقل منافات دارد-از قبیل دیوانگی،گیجی و سفاهت-مبرّا باشد. (2)

تیزهوشی و خوشذهنیبار سنگین مجتهد در رابطه با استنباط احکام مربوط به همین شرط است

ایمانمجتهد باید به ضروریات دین علم و آگاهی داشته باشد،هرچند علم و آگاهی به دقایق علم کلام شرط اجتهاد نیست. (3)

شرایط اجتهادشرایط اساسیمعرفت و آگاهی به زبان و ادبیات عربمجتهد باید به زبان و ادبیات عرب-از قبیل صرف،نحو،بلاغت،معانی مفردات و جملات و...-آشنایی داشته باشد. (4)

معرفت و آگاهی به قرآن کریممجتهد نسبت به علومی که با قرآن کریم ارتباط دارند-از قبیل علوم ناسخ و منسوخ،مکی و مدنی،عام خاص،مطلق و مقید،محکم و متشابه و...-دارای اطلاع کافی باشد.

معرفت و آگاهی به سنت نبوی و علم حدیثبر مجتهد لازم است که راجع به سنت نبوی آنچه را که متعلّق به احکام است آگاهی داشته باشد.و نیز به علم حدیث آگاه باشد،تا به وسیله آن،احادیث متواتر،مشهور،آحاد و غیره را از هم بازشناسد و به اسباب

ص:35


1- (1) .جمع الجوامع؛ابن سبکی با حاشیه بنانی؛ج2،ص382.
2- (2) .الاجتهاد؛دکتر سید موسی؛ص162.
3- (3) .الإحکام فی أصول الأحکام؛آمدی؛ج4،ص111.
4- (4) .ارشاد الفحول؛شوکانی؛ص221.

ورود حدیث،درجات و مراتب آنها از لحاظ صحت و قوّت،علم داشته باشد و به هنگام تعارض،به شناخت راجح از مرجوح نایل شود. (1)

آگاهی به علم اصول فقهاین آگاهی،اساس و پایه اجتهاد است (2)و مجتهد به وسیله این علم،کیفیت استنباط احکام شرعی از مدارک آن را بازمی شناسد. (3)

فهم و ادراک مقاصد شارعدلالت الفاظ بر معانی گاهی احتمال چند وجه را دارد و در این صورت مجتهد باید از روی ملاحظه قصد و هدف شارع،یکی از آن وجوه را بر دیگری ترجیح دهد. (4)

شناخت قواعد کلی فقهآگاهی به قواعد مهم فقهی همانند قواعد«الضرر یزال»،«الیقین لا یزول بالشک»،«الامور بمقاصدها»و...-لازم است تا با استفاده از آن،حکم هر حادثه ای که نصّ خاصّی راجع به آن وجود ندارد،استخراج گردد.

شرایط تکمیلیمورد اجتهاد،فاقد دلیل قطعی باشدمجتهد نسبت به مسئله و یا واقعه مورد اجتهاد،هیچ گونه دلیل قطعی ای از نصوص قرآن،سنت و اجماع در دست نداشته باشد. (5)

آگاهی به موارد اختلاف فقهامجتهد باید در کنار آشنایی به موارد اجماع،به موارد اختلاف هم آگاهی داشته باشد.او می تواند در مسائلِ موردِ اختلاف فقها و یا در مسائلی که هنوز در باره آن حکمی صادر نشده،اقدام به اجتهاد نماید. (6)

ص:36


1- (1) .المستصفی،غزالی؛ج 2،ص352-353.
2- (2) .المستصفی،غزالی؛ج 2،ص 102.
3- (3) .جمع الجوامع،ابن سبکی؛ج2،ص400.
4- (4) .ارشاد الفحول،شوکانی،ص222؛اصول الفقه الاسلامی؛د.زحیلی؛ج 2،ص 1048.
5- (5) .ر.ک.به المستصفی،غزالی؛ج 2،ص 350-351.
6- (6) .ر.ک.به عقد الجید فی احکام الاجتهاد و التقلید،دهلوی؛ص8.

شرایط اجتهادشرایط تکمیلی3آشنایی با عُرف جاریلازم است فقیه به موارد عرف جاری منطقه خویش-بویژه در رابطه با الفاظی که معنی و مدلول آنها از شهری به شهر دیگر به جهت اختلافات عرفی تفاوت دارد-آشنایی داشته باشد،چرا که اختلاف عرفی تأثیر زیادی در اختلاف حکم دارد. (1)

4إعمال اصل براءتاصل براءت:هیچ چیزی بر ما حرام نیست،مگر آنچه که از روی ادله شرعی حرام شده باشد.پس مجتهد باید در هر مسئله ای به این اصل تمسّک جوید،چرا که اصلی است ثابت و غیر قابل تغییر. (2)

5آشنایی با علم منطقبرخی از اصولیون-مانند امام غزالی،بیضاوی-آشنایی با مباحث منطق را شرط اجتهاد دانسته اند. (3)و نظر بسیاری از متأخرین این است که آگاهی به علم منطق امر مهمی است،هرچند شرط اساسی اجتهاد نباشد. (4)

6عدالت و صلاحیتقبول فتوای مجتهد و اطمینان به اینکه او از روی هوای نفس سخن نمی گوید،بلکه مطابق ادله شرعی فتوا می دهد،و در راه اجتهاد کوتاهی و تقصیر نمی ورزد،همه این امور متوقف بر عدالت و تقوای مجتهد است.تعریف عدالت:«شخص بر انجام واجبات و مندوبات و همچنین بر ترک محرّمات و مکروهات همواره پایبند باشد،مروّت و شخصیت خود را حفظ و از مواضع شک و تهمت دوری نماید». (5)

ص:37


1- (1) .اجتهاد و سیر تاریخی آن،نعمتی؛ص 152-153.
2- (2) .ر.ک.به المستصفی،غزالی؛ج 2،ص 351.
3- (3) .المنهاج مع شرح الاسنوی و البدخشی،ج 3،ص 200.
4- (4) .المدخل الی مذهب الامام احمد؛ص 283.
5- (5) .صفة الفتوی و المفتی و المستفتی؛ابن حمدان؛ص 13.

7طلب صواب و ثواب از درگاه الهیبر مجتهد لازم است که از ته قلب به درگاه خداوند احساس فقر و نیاز کند،تا اینکه خداوند اندیشه حق و صواب را به او الهام نماید و او را در جهت نیکو و افتای صحیح و واقعی موفق گرداند.

8مشورتمجتهد نباید اهمیّت شورا و مشاوره را از دست دهد.اگر او کسی را یافت که علم و دیانتش قابل اعتماد است،باید با او مشورت کند و از روی خودخواهی به تنهایی به استنباط احکام نپردازد،خداوند مؤمنان را اینگونه توصیف کرده:«و أمرهم شوری بینهم» (1)

9موافقت عمل با علم و گفتاردر زمینه اجتهاد و فتوا،مطابقت قول و عملِ مجتهد یک اصل اساسی است،زیرا چنین شیوه ای موجب صداقت ایشان در فتوا و نفوذ کلام در شنوندگان خواهد شد. (2)

ص:38


1- (1) .شوری،آیه38.
2- (2) .اجتهاد و سیر تاریخی آن،نعمتی؛ص 165.

چکیده مطالب

-مجتهدی که انسان از او تقلید می کند،باید دارای سه نوع شرایط عمومی،اساسی و تکمیلی اجتهاد باشد؛

-شرایط عمومی اجتهاد عبارتند از:بلوغ،عقل،فطانت و ایمان؛

-شرائط اساسی اجتهاد عبارتند از شرائط ششگانه ای که باید جهت استنباط احکام در مجتهد تحقق یابد به نحوی که با نبود و فقدان یکی از آنها،مجتهد از اهلیت اجتهاد ساقط می گردد؛

-شرائط اساسی اجتهاد شرائط نُهگانه ای هستند که وجود ملکه اجتهاد بستگی به آنها ندارد،ولی به جهت اینکه مجتهد در استنباط احکام به کمال برسد،وجود این شرائط لازم است.

سوالات درس

1.شرائط عمومی اجتهاد را نام ببرید؟

2.شرائط اساسی اجتهاد کدام است؟

3.شرائط تکمیلی اجتهاد را ذکر کنید؟

4.شرائط اساسی اجتهاد با شرائط تکمیلی آن چه تفاوتی دارد؟

ص:39

4-طهارت

اشاره

قال الله تبارک و تعالی:

إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ ؛ (1)

خداوند توبه کنندگان را دوست دارد و پاکان را(نیز)دوست دارد.

درآمد

از جمله برنامه های عملی اسلام فرایض است که نماز یکی از مهمترین و اساسی ترین آنها به حساب می آید.از مهم ترین شرطهای صحت نماز داشتن طهارت است.

رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرموده اند:

«مفتاح الجنة الصلاة و مفتاح الصلاة الطهور»

کلید بهشت نماز است و کلید نماز پاکیزگی است.

بنابر این،از جمله مسایلی که قبل از انجام این عبادت بزرگ باید مورد توجه نمازگزاران قرار گیرد طهارت و پاکیزگی است.

نمازگزار باید بدن و لباس خود را از نجاست(آلودگی ها)پاک کند و برای پاکی از نجاست،شناخت آنها و راه پاک کردن آنها لازم است.

ص:40


1- (1) .بقره،آیه222.

نجاسات

نجاست در لغت عبارت است از آن چه که طبع انسان از آن کراهت داشته باشد و بدش آید،و اما عنوان«نجس»در اصطلاح شرعی آن،عبارت است از قرار گرفتن لباس و مکان در حالتی که شریعت آن را پلید می شمارد و به پاک شدن از آن دستور می دهد.

اقسام نجاسات

در یک تقسیم بندی کلی،نجاست بر دو بخش«حکمی»و«حقیقی»تقسیم می شود که هر کدام دارای اقسام زیر است:

نجاست حکمی عبارت است از قرار گرفتن انسان در حالت هایی که نماز همراه با آن درست نمی شود.نجاست حکمی را حدث نیز می گویند که آن نیز بر دو قسم است:

الف)حدث اکبر؛حالتی است که اگر شخص در آن قرار بگیرد،غسل برایش واجب می شود،مثل جنابت.

ب)حدث اصغر؛حالتی است که اگر شخص در آن قرار گرفت بی وضو محسوب می شود،که به آن مُحدث می گویند.

ص:41

نجاست حقیقی عبارت از پلیدیی است که بر هر مسلمان واجب است از آن پاکی جوید و آنچه را که از آن به بدن و لباس و مکانش رسیده است،دور کند.

نجاست حقیقی بر دو قسم است:

الف)نجاست غلیظه؛یعنی نجاستی است که به دلیل قطعی ثابت شده است،و عبارت است از:

1.شراب؛

2.خون ریخته؛

3.مدفوع سگ،گربه و مانند آن؛

4.مدفوع درندگان و آب دهان آنها؛

5.مدفوع مرغ خانگی،مرغابی و غاز؛

6.گوشت مردار(گوشت حیوانی که ذبح شرعی نشده باشد)و خوک؛

7.ادرار حیوانی که گوشت آن خورده نمی شود؛

8.هر چیزی که با بیرون شدن آن وضو می شکند.

ب)نجاست خفیفه؛عبارت از نجاستی است که بر نجس بودن آن یقین حاصل نیست به جهت وجود دلیل دیگری که بر پاکی آن دلالت دارد،مثل:

1.ادرار اسب؛

2.ادرار حیوانات حلال گوشت؛

3.مدفوع پرنده ای که خوردن گوشت آن جایز نیست.

4.ادرار نوزاد ذکور.

ص:42

چکیده مطالب

-از جمله برنامه های عملی اسلام فرایض است و نماز از مهم ترین آنها به حساب می آید؛

-شرط صحت نماز داشتن طهارت است؛

-باید بدن،لباس و مکان نمازگزار از نجاسات پاک باشد؛

-معنی«نجس»در اصطلاح عبارت است از قرار گرفتن لباس و مکان در حالتی که شریعت آن را پلید می شمارد و به پاک شدن از آن دستور می دهد؛

-نجاست به دو قسم حکمی و حقیقی و حکمی به دو قسم:اکبر و اصغر و حقیقی به دو قسم:غلیظه و خفیفه تقسیم می شود و دارای مصادیق و احکام جداگانه است.

سوالات درس

1.مهم ترین برنامه عملی اسلام کدام است؟

2.کلید نماز چیست؟

3.نجاست در لغت و در اصطلاح شرع به چه معناست؟

4.اقسام نجاست را بنویسید و کمی توضیح بدهید؟

5.مصادیق نجاست غلیظه و خفیفه را بنویسید؟

ص:43

5-احکام نجاسات

حکم نجاست غلیظه

گذشت که«نجاست حقیقی»به دو بخش غلیظه و خفیفه تقسیم می شود.نجاست غلیظه نیز به دو بخش جرم دار و بی جرم.اگر نجاستِ غلیظه جِرم دار باشد و وزنش به یک درهم و کمتر برسد،بخشودنی است،یعنی نماز خواندن با آن جایز است البته همراه با کراهت.و اگر بی جِرم باشد،به مقدار کف دست قابل بخشودن است.

اما اگر از اندازه یک درهم و یا کف دست بیشتر بود،شستن با آب و یا دور کردنِ آن با چیز مایع و پاک کننده ی دیگر فرض می گردد و نماز به همراه آن درست نیست.

حکم نجاست خفیفه

نجاست خفیفه مورد بخشودگی قرار گرفته است تا آنگاه که مقدارش زیاد نباشد.در صورت زیاد بودن مقدار نجاست خفیفه،باید بر اساس معیاری که در شریعت تعیین شده است عمل نمود و آن معیار عبارت است از آلوده شدن یک چهارم لباس و بدن به نجاست خفیفه،یعنی آلودگی بیش از این مقدار جایز

ص:44

نیست و شخص باید به پاک کردن آن مبادرت ورزد.

همچنین ذرات پیشابی که به مانند سر سوزن بر بدن و لباس پاشیده می شود،مورد بخشودگی قرار گرفته است.

برخی مسائل مربوط به نجاسات

اگر لباس یا فرشِ نجس به بدنِ مرطوب یا عرق آلود شخصی در تماس شد،باید دید اگر اثر نجاست در بدن ظاهر شده است،به نجاست آن حکم می شود و اگر ظاهر نشده است،محکوم به نجس نمی شود.

اگر لباس مرطوب بر روی زمین خشک که نجس است،قرار گرفت و آن زمین با این لباسِ مرطوب خیس گردید،تا وقتی که اثر نجاست در لباس ظاهر نگردد،لباس نجس نمی شود.

اگر لباس خشک و پاکی در لباس خیس و نجس پیچیده شد،به گونه ای که اگر چنانچه لباس خیس در هم فشرده شود از آن آب خارج نمی گردد،در آن صورت لباسِ پاک نجس نمی شود.

اگر باد بر نجاستی وزید و بر اثر آن،نجاست به لباس خیسی برخورد کرد،در این صورت اگر اثر نجاست در لباس ظاهر گردد آن لباس نجس می شود و اگر اثر نجاست ظاهر نگردد،آن لباس نجس نمی شود.

ص:45

نمودار:تقسیمات نجاست حقیقی و احکام آن

ص:46

چکیده مطالب

-نجاست غلیظه بخشوده شده است اگر از نوع جِرم دار و به اندازه یک درهم یا کمتر باشد،اما اگر از اندازه یک درهم بیشتر بود و نیز اگر نوع بیجرمِ آن از کف دست بیشتر بود،پاک کردن آن فرض است.

-نجاست خفیفه تا آنگاه که مقدارش زیاد نباشد،یعنی لباس و بدن به اندازه ی کمتر از یک چهارم به نجاست خفیفه آلوده شود،مورد بخشودگی قرار گرفته است.

-اگر شئ ای نجس از جمله لباس،با چیز پاک در تماس شد،تا هنگامی که اثر نجاست در چیز پاک ظاهر نگردد،نجس نمی شود.

سوالات درس

1.چه مقدار از نجاست غلیظه مورد بخشودگی قرار گرفته و چه مقدار مورد بخشودگی قرار نگرفته است؟

2.چه مقدار از نجاست خفیفه مورد بخشودگی قرار گرفته و چه مقدار مورد بخشودگی قرار نگرفته است؟

3.لباس خشک و پاک در تماس با لباس خیس و نجس چه حکمی دارد؟توضیح دهید.

4.نجاست غلیظه به چند قسم تقسیم می شود؟نام ببرید.

ص:47

6-مطهِّرات

اقسام مطهِّرات

مطهرات بر نُه قسمند:

اقسام مطهِّرات

1مایعات؛که شامل آب مطلق و هر مایعی که إزاله ی نجاست با آن ممکن باشد،می شود

2زمین6خورشید

3آتش7تغییر و تبدیل(استحاله)

4دباغت(پیرایش)پوست8ذبح شرعی

5صدقه9مالش و خراشیدن عین نجاست خشک شده،مثل منی

روش از بین بردن نجاسات

اشاره

با توجه به انواع مطهرات،روش از بین بردن نجاسات و پاک کردن بدن و لباس و مکان از آن،به شرح زیر است:

مایعات:

با مایعات می توان همه نوع نجاسات را از بین برد.در صورتی که بعد از ازاله نجاست به وسیله شستن،اثر آن مثل رنگ و بوی در لباس باقی بماند و زایل ساختن آن دشوار باشد،باکی ندارد.

ص:48

اشیائی که توسط پیشاب یا نجاست نامرئی نجس شده است،باید سه مرتبه شسته و هر بار در هم فشرده شود تا اینکه ریزش قطرات آب از آن قطع گردد و هر بار باید آب جدید و پاک به کار گرفته شود.

زمین

با مالیدن کفش متنجس بر سطح زمین و خاک،کفش پاک می شود خواه نجاست مرطوب باشد خواه خشک.همچنین با مسح دادن کارد و شمشیر خونین بر زمین و خاک،این اشیاء پاک می گردد.

خورشید

نور خورشید زمین نجس را پاک می کند به طوری که تنها نماز خواندن در آن جایز می گردد نه انجام تیمم.

آتش

اگر عین نجاست با آتش بسوزد،پاک می گردد.

تغییر و تبدیل

از تغییر و تبدیل اصطلاحاً به«استحاله»نیز تعبیر می کنند،مثل تبدیل الاغ مرده به نمک و شراب به سرکه و خون آهو به مشک.

دباغت(پیرایش)پوست

پوست آدمی با دباغت پاک می شود ولی استفاده آن درست نیست،زیرا با کرامت و شرافت انسان منافات دارد.پوست خوک در هیج حالی پاک نمی شود گرچه دباغت شود.غیر از این دو،بقیه پوستها با دباغت پاک می شوند.

ذبح شرعی

پوست حیوانی که گوشت آن خورده نمی شود با ذبح شرعی پاک می شود.البته منظور پاکی نمازی است و نه خوردنی.

ص:49

مالش و خراشیدن عین نجاست خشک شده

اگر منی انسان به لباس یا بدن برسد و سپس خشک گردد،آن لباس یا بدن با مالیدن و خراشیدن پاک می گردد،ولی اگر منی مرطوب بود،لباس و بدن تنها با شستن پاک می گردد.

صدقه

گندم و جوی که از خوشه خود به وسیله گردانیدن الاغ یا اسب بر روی آن،جُدا شده است،با صدقه کردن یک قسمت آن از نجاستِ الاغ یا اسب پاک می گردد و نیازی به شستن ندارد.

ص:50

چکیده مطالب

-مطهرات بر نه قسمند:مایعات،زمین،خورشید،آتش،استحاله،دباغت پوست،ذبح شرعی،مالش و خراشیدن عین نجاست خشک شده(مثل منی)،صدقه.

-با مایعات می توان همه نوع نجاسات را از بین برد؛

-مالیدن اشیای متنجس بر سطح زمین،سبب پاکی آن می شود؛

-نور خورشید زمین نجس را پاک می کند؛

-اگر عین نجاست با آتش بسوزد،پاک می گردد؛

-تبدیل الاغ مرده به نمک و شراب به سرکه سبب پاکی آن است؛

-به جز پوست آدمی و پوست خوک،بقیه پوستها با دباغت پاک می شود؛

-پوست حیوانی که گوشت آن خورده نمی شود با ذبح شرعی پاک می شود؛

-لباسی که منی در آن خشک شده است،با مالیدن و خراشیدن پاک می شود؛

-جو و گندمی که بر روی آن الاغ یا اسب بول کرده باشد،با صدقه پاک می شود.

سوالات درس

1.مطهرات بر چند قسمند؟آنها را نام ببرید.

2.با مایعات چه نجاساتی را می توان از بین برد؟

3.با زمین و خاک چه نوع نجاستی را می توان پاک نمود؟

4.خورشید و آتش چه نجاستی را پاک می کند؟

5.استحاله به چه معنا است و منظور از آن در مباحث فقهی چیست؟

6.پوست چه نوع موجوداتی با دباغت پاک نمی شود؟

7.کدام نوع نجاست تحت چه شرایطی با مالیدن و خراشیدن پاک می گردد؟

8.صدقه سبب پاکی چه چیز می شود؟

ص:51

7-اقسام آب ها و احکام آن

اقسام آب

اشاره

1.آب مطلق(خالص)؛آبی است که بر اوصاف طبیعی خود یعنی رقّت و سیلان،سیراب نمودن و رویانیدن باقی بوده و نجاستی با آن آمیخته نشده و چیز دیگری برآن غلبه نیافته باشد.

2.آب نجس؛آبی که با عین نجس یا شئ متنجس نجس شده باشد.

3.آب فشرده؛آبی است که از فشردن میوجات و سبزیجات و گیاهان و...به دست آید.

4.آب مضاف؛آبی است که با غیر خود آمیخته شده باشد.

هم اکنون به بررسی انواع و ذکر احکام هر یک از آب های بالا می پردازیم:

1.آب مطلق:انواع و احکام

آب مطلق بر چهار قسم است:

1.آب مطلقِ پاک و پاک کننده غیر مکروه؛در این قسم آبهای زیر داخل می شوند:

الف)آب آسمان مثل آب باران،تکرگ(ژاله)،برف و یخ ذوب شده؛

ب)آب روی زمین مثل آب دریا،رودخانه و جویبار؛

ج)آب زیر زمین،مثل آب چاه و انبارهای زیرزمینی.

ص:52

حکم:آب مطلق هم پاک است و هم پاک کننده ی نجاسات و حَدَث هاست.

2.آب پاک و پاک کننده ی مکروه؛آبی است که گربه یا ماکیان یا پرندگان وحشی یا مار از آن آشامیده باشد.

حکم:استفاده از این نوع آب در وضو و غسل مکروه است.

3.آبی که خود پاک است اما در پاک کننده بودن آن شک واقع شده است،و آن آبی است که الاغ یا قاطر از آن آشامیده باشد.منظور از شک در پاک کننده بودن این است که آیا وضو یا غسل با این نوع آب صحیح است یا خیر.

حکم:در صورت عدم دست یابی به آب دیگری غیر از آن،وضو یا غسل با آن صحیح است البته همراه با تیمم،و اگر تیمم مقدم بر وضو یا غسل انجام بگیرد نیز درست است.

4.آب پاک غیر پاک کننده که به آب مستعمل شهرت دارد،و آن آبی است که برای از بین بردن جنابت و حدث و یا به قصد قربت مثل وضوی مجدد به نیت ثواب،استعمال شده باشد.بنابر این،اگر شخص با وضویی برای خنک ساختن اعضای بدن خویش،یا برای آموزش دادن وضو به دیگری،به آبی وضو گرفت،آن آب مستعمل نیست.اما اگر شخص بی وضویی این کار را انجام بدهد،آن آب مستعمل محسوب می شود.

حکم:آب مستعمل پاک است اما وضو یا غسل با آن صحیح نیست.

2.آب نجس

آب مطلق امکان دارد در دو حالت راکد(ایستاده و بی حرکت)و جاری نجس شود.

3.آب راکد

آب راکد چنانچه در حوض یا ظرف بزرگی قرار دارد،اگر از ده در ده گز

ص:53

شرعی (1)کمتر بود و یا به اندازه ی ده در ده گز شرعی بود اما هنگام برداشتن آب با دست،کف حوض(یا ظرف)آشکار گردد،و یا با حرکت دادن یکی از دو طرف آن(حوض یا ظرف)طرف دیگر به حرکت و جنبش درآید،آن آب«آب اندک(قلیل)»است.و اگر ده در ده گز شرعی و بیشتر بود و عمق آن به گونه ای بود که اگر با دست از آن آب گرفته شود کف حوض آشکار نمی گردد،و یا با حرکت دادن یکی از دو طرف،آن طرف دیگر تکان نخورد،به آن«آب بسیار»گویند.

حکم:هرگاه شیء نجس با هر حجم و اندازه ای به آب اندک افتاد،آن را نجس می کند چه اثر نجاست در آب ظاهر گردد و چه ظاهر نگردد.و اگر به آب بسیار افتاد،تا زمانی که اثر نجاست از رنگ یا بوی و یا مزه در آن ظاهر نگشته است،آن آب پاک است.

4.آب جاری

آب جاری آبی است که کاهی را ببرد اگرچه جریان آن پشتوانه نداشته باشد،مثلاً اگر دهان جوی از بالا بسته شود،آخر جوی که آب هنوز در آن جریان دارد،حکم آب جاری را خواهد داشت. (2)

حکم:هرگاه در آب جاری نجاست افتاد و رنگ و یا بوی و یا مزه ی آن را تغییر داد،آن آب نجس می شود و در غیر این صورت نجس نمی شود.

ص:54


1- (1) .یک گز حدود 80-70 سانتی متر است.
2- (2) .در تعریفی دیگر آمده است:آب جاری آبی است که استعمال آن مستلزم تکرار نباشد(الهدایة،مبحث آب جاری)به گونه ای که اگر شخص بخواهد آبی را که بعد از شستن دست یا صورت رها شده است دو باره به دست آورد،چنین کاری برایش میسر نباشد،زیرا آب استعمال شده منضم و منحل در آب جاری گشته است.طبق این تعریف آب هایی مثل حوض حمام در صورتی که مردم پیاپی از آب آن بگیرند به نحوی که روی آب از حرکت نماند،حکم آب جاری را خواهد داشت.

چکیده مطالب

-آب به طور کلی بر چهار قسم است:1.آب مطلق(خالص)؛2.آب نجس؛3.آب فشرده؛4.آب آمیخته؛

-آب مطلق نیز تقسیمات چهارگانه زیر را دارد با احکام مخصوص خود:

-آب مطلقِ پاک و پاک کننده غیر مکروه؛هم پاک است و هم پاک کننده؛

-آب پاک و پاک کننده ی مکروه؛استفاده از آن در وضو و غسل مکروه است؛

-آبی که خود پاک است اما در پاک کننده بودن آن شک واقع شده است.

-آب مستعمل؛پاک است اما وضو یا غسل با آن صحیح نیست؛

-آب راکد اگر اندک بود،به مجرد تماس با شیء نجس،نجس می شود؛

-آب راکد اگر بسیار بود،تا زمانی که اثر نجاست در آن ظاهر نگردد پاک است؛

-اگر نجاست رنگ و یا بوی و یا مزه ی آب جاری را تغییر دهد،آب نجس می شود.

سوالات درس

1.اقسام آب را ذکر کنید؟

2.انواع آب مطلق را نام ببرید و حکم آب مستعمل را بیان نمایید؟

3.آب راکد در چه شرایطی«اندک»شمرده می شود؟

4.آب راکد اگر بسیار بود تحت چه شرایطی نجس می شود؟

5.آب جاری را تعریف کنید و چگونه نجس شدن آن را بیان کنید؟

ص:55

8-اقسام آب ها و احکام آن

آب فشرده و حکم آن

آبی که از فشردن میوجات و سبزیجات و گیاهان و بقیه مواد پاک به دست می آید،آب فشرده نام دارد.

حکم:آب فشرده پاک است و می توان اشیای متنجس را با آن پاک کرد،اما وضو یا غسل گرفتن با آن جایز نیست.

آب مضاف و احکام آن

آب مطلق وقتی با غیر خود که پاک است،مخلوط می شود،می تواند چند صورت داشته باشد:

1.اختلاط آب مطلق با غیر خود همراه با جوشاندن بر روی آتش؛

2.اختلاط آب مطلق با غیر خود بدون جوشاندن بر روی آتش.

در صورت اول،آبی که با غیر خود مخلوط گردیده و در آتش جوشانده شده است:

الف)اگر به قصد نظافت باشد،می شود با آن وضو گرفت؛

ب)اگر به قصد خوردن باشد و از طبیعت آبی خارج شده باشد،مثل آب گوشت(شوربا)،آب باقلا و امثال آن،نمی شود به آن آب وضو گرفت.

در مورد صورت دوم،یعنی اختلاط آب مطلق با غیر خود بدون جوشاندن بر

ص:56

روی آتش،یا این است که این کار به قصد تنظیف انجام می گیرد یا بدون قصد تنظیف.اگر همراه با قصد تنظیف باشد،مثل اختلاط صابون و پودر لباس شویی و امثال آن با آب،در این صورت باید دید:

الف)اگر رقت آب باقی است،وضو با آن جایز است؛

ب)و اگر رقت آب از بین رفته،پس وضو یا غسل با آن جایز نیست.

اما اگر بدون قصد تنظیف انجام بگیرد،خود بر چند صورت است:

1.اختلاط آب یا با اشیای جامد و سخت است که در این صورت:

الف)اگر رقت و سیلان آب از بین برود معنایش این است که غیر آب غالب است و بنابر این وضو یا غسل با آن جایز نیست.

ب)و اگر رقت و سیلان آب از بین نرود،و شئ مخلوط غالب نباشد،وضو یا غسل با آن جایز است.

2.و یا اختلاطِ آب با اشیای مایع است که در این صورت باید دید آیا اوصاف شیء مایع مباین با آب است یا مباین نیست(یعنی موافق):

الف)اگر اوصاف شیء مایع مباین با آب باشد،مانند سرکه که در رنگ و بوی و مزه مخالف آب است و یا مثل شیر که در رنگ و مزه مخالف ولی در عدم بوی موافقِ آب است،در این صورت اگر اکثر اوصاف آب را تغییر دهد،آن آب مغلوب به حساب می آید و وضو یا غسل با آن درست نیست،و اگر اکثر اوصاف آب را تغییر ندهد،وضو یا غسل با آن صحیح است.

ب)اگر همه ی اوصاف شیء مایع موافق آب باشد مثل مخلوط شدن آب مستعمل یا گُلاب کُهنه که بویش رفته باشد،در این صورت مغلوبیت بر حسب کمّی است نه کیفی.بنابر این،اگر وزن آب مطلق بیش از وزن آب مستعمل باشد،با این دو آبِ به هم مخلوط شده وضو یا غسل صحیح است،و اگر کمتر از آب مستعمل بود،وضو یا غسل درست نیست.

ص:57

جدول احکام آب مطلقِ مختلط با غیر

اختلاط آب مطلق با غیر خود که پاک استبدون جوشاندن بر روی آتشبدون قصد تنظیفاختلاط با اشیای جامد و سخترقت آب از بین می رودوضو و غسل صحیح نیست

\رقت آب از بین نمی رودوضو و غسل صحیح است

\اختلاط با اشیای مایعشیء مایع دارای اوصاف مباین با آب استاکثر اوصاف آب را تغییر می دهدوضو و غسل صحیح نیست

\اکثر اوصاف آب را تغییر نمی دهدوضو و غسل صحیح است

\شیء مایع دارای اوصاف موافق با آب مطلق است،مثل آب مستعملوزن آب مطلق بیش از وزن آب مستعمل استوضو و غسل صحیح است

\وزن آب مطلق کمتر از وزن آب مستعمل استوضو و غسل صحیح نیست

همراه با قصد تنظیفرقت آب باقی می ماندوضو و غسل صحیح است

\رقت آب باقی نمی ماندوضو و غسل صحیح نیست

همراه با جوشاندن

بر روی آتشبدون از بین رفتن اوصاف طبیعی آبوضو و غسل صحیح است

همراه با از بین رفتن اوصاف طبیعی آبوضو و غسل صحیح نیست

ص:58

چکیده مطالب

-آب فشرده هم پاک است و هم پاک کننده اما وضو یا غسل با آن جایز نیست؛

-اختلاط آب مطلق با غیر خود:یا همراه با جوشاندن بر روی آتش و با حفظ اوصاف طبیعی است یا با از بین رفتن اوصاف طبیعی،که در صورت دوم وضو یا غسل با آن صحیح نیست؛یا بدون جوشاندن بر روی آتش که این کار یا به قصد تنظیف انجام می گیرد یا بدون قصد تنظیف.اگر همراه با قصد تنظیف باشد یا رقت آب باقی است،پس وضو با آن جایز است،یا رقت آب از بین رفته،پس وضو یا غسل با آن جایز نیست.اما اگر بدون قصد تنظیف انجام بگیرد،یا این است که اشیای مختلط،بر آب غالب گشته اند،پس وضو یا غسل با آن جایز نیست،و یا غالب نگشته اند که وضو با آن جایز است؛

-هنگام اختلاط آب مطلق با مایعاتی که اوصاف مباین با آ ب دارند،اگر اکثر اوصاف آب تغییر کند،وضو با آن صحیح نیست و الا صحیح است؛

-هنگام اختلاط آب مطلق با مایعاتی که اوصاف موافق با آ ب دارند،مثل آب مستعمل،اگر وزن و حجم اوّلی بیشتر از دومی بود،وضو یا غسل صحیح است و الا صحیح نیست.

سوالات درس

1.آب فشرده چیست و حکم آن کدام است؟

2.آب مطلق وقتی با غیر خود مخلوط می شود،چند صورت می تواند داشته باشد؟

3.اختلاط آب مطلق با مایعاتی که اوصاف مباین با آ ب دارند،چه حکمی دارد؟

4.هنگام اختلاط آب مطلق با مایعاتی که اوصاف موافق با آ ب دارند،حکم آن چیست؟

ص:59

9-استنجا و استبرا و احکام آن

استبراء

عبارت است از بیرون ساختن بقیه ادرار که در محل باقی مانده است،به گونه ای که بر گمان شخص این امر غالب شود که چیزی از نجاست در محل باقی نمانده است.استبرا می تواند با روشی همچون برخاستن یا راه رفتن یا حرکت دادن پا یا صاف کردن سینه یا مسح با انگشتان از انتهای مقعد به سمت جلو تا ابتدای ذکر و دوباره از ابتدای ذکر تا انتهای آن،انجام بگیرد.

استنجاء

اشاره

عبارت است از دور کردن نجاست از عضو مخصوص توسط آب و یا خاک و یا سنگ و یا کلوخ و مانند اینها.

هنگام دور کردن نجاست ممکن است حالات متعددی پیش آید که در ذیل هر کدام با حکم خود بیان شده است:

ص:60

ص:61

برخی احکام استنتجا

برخی احکام استنجامستحب1مستحب است استنجا با سه عدد سنگ یا کلوخ انجام بگیرد و اگر نظافت با دو عدد هم صورت بگیرد،جایز است

2بعد از نظافت با سنگ یا امثال آن،مستحب است که اول دست شسته شود و سپس محل

افضل1سزاوار است که مخرج اول با سنگ یا مانند آن پاک گردد و سپس با آب شسته شود،زیرا این شیوه در نظافت کاری کامل تر است،گرچه استنجا تنها با سنگ و امثال آن نیز صحیح می باشد

مکروه1استنجا با هر چیزی که برای انسان و دیگر موجودات منفعت داشته باشد مکروه است

2استنجا با چیزهای خوردنی مکروه است

3استنجا با دست راست و با سرگین و استخوان مکروه است

ص:62

چکیده مطالب

-استبرا یعنی بیرون ساختن بقیه پیشاب از محل،به گونه ای که گمان آید بر اینکه چیزی از نجاست در محل باقی نمانده است.

-استنجا عبارت است از دور کردن نجاست از عضو مخصوص به آب و یا خاک و....

-هنگام دور کردن نجاست ممکن است حالات متعددی پیش آید که هر کدام حکم خاص خود را دارد.

-مستحب است استنجا با سه عدد سنگ یا کلوخ باشد و دست ها بعد از آن شسته شود.

-استنجا با اشیای منفعت دار و خوردنی و استخوان و سرگین مکروه است.

سوالات درس

1.استنجا را تعریف کنید؟

2.اگر نجاست از مخرج خود تجاوز بکند،چند صورت می تواند داشته باشد؟

3.مستحبات استنجا را بیان نمایید؟

4.مکروهات استنجا را نام ببرید؟

ص:63

10-وضو

اشاره

قال الله تبارک و تعالی:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا (1)

ای کسانی که ایمان آورده اید!هنگامی که به نماز می ایستید،صورت و دستها را تا آرنج بشویید و سر را مسح کنید و پاها را تا قوزک(بشویید)،و اگر جنب باشید،خود را پاکیزه(یعنی غسل)کنید

درآمد

نمازگزار باید قبل از انجام نماز،وضو گرفته و خود را برای انجام این عبادت بزرگ آماده کند.

وضو در لغت از«وضاءة»گرفته شده که به معنای پاکیزگی و نیکویی است و در اصطلاح شرعی،عمل تعبّدی است برای رساندن آب با روش شُست وشو و مسح،به اعضای مخصوصی از بدن جهت انجام کارهای عبادی.

ص:64


1- (1) .مائده،آیه6.

اقسام وضو

به طور کلی وضو بر سه قسم است:

1.فرض؛

2.واجب؛

3.مستحب.

چه وقت وضو فرض می گردد؟

برای انجام کارهای زیر،وضو بر شخص فرض می گردد:

1.ادای نماز؛چه فرض و چه نفل؛

2.نماز جنازه؛

3.سجده تلاوت؛

4.به دست گرفتن مصحف شریف؛

5.دست زدن به نوشته های قرآنی.

چه وقت وضو واجب می گردد؟

در یک مورد وضو گرفتن واجب می شود:هنگام طواف خانه کعبه است.

چه وقت وضو مستحب است ؟

در موارد زیر،انجام دادن وضو مستحب است:

1.قبل و بعد از خواب؛

2.وضو بالای وضو به نیت ثواب؛

3.جهت غسل دادن مرده؛

4.به وقت فرارسیدن هر نمازی؛

5.قبل از غسل جنابت؛

ص:65

6.شخص جنب در هنگام آشامیدن،نوشیدن و خوابیدن؛

7.تلاوت شفوی قرآن کریم؛

8.خواندن حدیث نبوی شریف و نیز روایت آن؛

9.هنگام فراگیری علوم دینی و تدریس آن؛

10.برای اذان و اقامه گفتن؛

11.خواندن خطبه؛

12.زیارت روضه نبی اکرم صلّی الله علیه و آله؛

13.هنگام وقوف در عرفه؛

14.هنگام سعی بین صفا و مروه.

یادآوری

لازم به ذکر است که وضو چه فرض باشد و چه مستحب،می شود با آن نمازهای فرض را خواند حتی اگر وضویی باشد که شخص آن را برای تعلیم به دیگران انجام داده باشد.

ص:66

چکیده مطالب

-وضو در شرع مقدس اسلام عنوانی است برای رساندن آب به اعضای مخصوصی از بدن جهت انجام کارهای عبادی؛

-وضو بر سه قسم:وضوی فرض،وضوی واجب و وضوی مستحب تقسیم می شود؛

-وضو تنها در شرایط خاصی بر شخص فرض یا واجب و یا مستحب می گردد.

سوالات درس

1.وضو به طور کلی بر چند قسم است؟

2.وضو کدام وقت بر شخص فرض می گردد؟

3.در چه موردی وضو واجب می شود؟

4.ده مورد از موارد استحباب وضو را نام ببرید؟

ص:67

11-وضو

شرطهای صحت وضو

شرط صحت به این معنی است که عدم رعایت آن،سبب نقصان و در نتیجه بطلان کار مورد نظر می گردد.بنابر این،اگر یکی از شرطهای آتی در انجام دادن وضو رعایت نشود،وضو صحت نمی یابد.

شروط صحت وضو اینهایند:

1.رسیدن آب به تمام اعضایی که شستن آنها در وضو لازم است.

2.اینکه چیزی وجود نداشته باشد که مانع رسیدن آب به پوست بدن گردد،همچون موم و چربی یا خمیر.

3.عدم وجود چیزهایی که وضو را باطل می کند.

فرایض و ارکان وضو

فرایض یا همان ارکان وضو چهار چیز است که با عدم رعایت حتی یکی از آنها،وضو تحقق نمی یابد:

1.یک بار شستن روی؛

2.یک بار شستن هر دو دست به همراه آرنج ها؛

ص:68

3.مسح کردن یک چهارم سر؛

4.یک بار شستن هر دو پا به همراه دو قوزک آن.

سنت های وضو

موارد زیر به عنوان سنت های وضو شناخته می شوند:

1نیت وضو قبل از شروع آن10مسح درون و بیرون گوشها

2گفتن:بسم الله الرحمن الرحیم11خلال ریش از زیر آن

3شستن دستان تا مُچ12خلال انگشتان

4مسواک کردن و اگر مسواک یافت نشد،با انگشت دست انجام بدهد13اعضا را هنگام شستن خوب بمالد و بفشرد

5مضمضه14شستن عضو دوم قبل از خشک شدن عضو اول

6استنشاق15رعایت ترتیب،یعنی اول شستن صورت،سپس دست ها و بعد مسح سر و در آخر شستن پاها

7سعی و مبالغه در مضمضه و استنشاق16شستن دست و پای راست قبل از دست و پای چپ

8سه بار شستن هر عضو17آغاز مسح از جلوی سر

9مسح تمام سر18مسح گردن نه حلقوم (1)

ص:69


1- (1) .از طرف راست شروع کردن.مسح گردن در مختصر الوقایه از جمله مستحبات وضو شماریده شده است.

آداب و مستحبات وضو

امور زیر به عنوان آداب و مستحبات وضو به حساب می آیند:

1رو به سوی قبله نشستن

2خواندن دعاهای مأثوره

3کمک نخواستن از غیر در انجام وضو

4استفاده از دست چپ به هنگام افشاندن بینی

5به دست راست گرفتن آب به هنگام مضمضه و استنشاق

6فرو بردن سر انگشت کوچک دست به هنگام مسح سر

7به حرکت درآوردن و چرخاندن انگشتر گشاد(در صورت وجود آن در دست)

8قرار گرفتن متوضی در مکانی مرتفع تا ذرات آب مستعمل بر بدن و لباسش پاشیده نشود

9قبل از داخل شدن وقت نماز وضو بگیرد؛مگر برای شخص معذوری که وضو گرفتن برای او در وقت هر نمازی الزامی است

10به زبان آوردن نیت وضو

11پرهیز از سخنان عادی و دنیوی

12گفتن«بسمله»هنگام شستن هر عضو

ص:70

چکیده مطالب

-بعضی از امور به عنوان شرط صحت وضو مطرح است،که عدم رعایت آن سبب بطلان وضو می گردد.

-وضو دارای ارکان یا همان فرایضی است که عدم رعایت یکی از آنها سبب نقصان آن می گردد.

-برای وضو سنت ها و نیز مستحباتی تعیین شده است که بر کمال آن می افزاید.

سوالات درس

1.شروط صحت وضو را نام ببرید و بیان کنید که«شرط صحت»به چه معناست؟

2.ارکان وضو کدامها هستند؟

3.ده مورد از موارد سنت های وضو را نام ببرید؟

ص:71

12-وضو

مکروهات وضو

امور زیر مکروهات وضو به شرح ذیل است:

1.اسراف در استفاده از آب؛

2.کوتاهی در استفاده از آب به گونه ای که کمتر از مقدار کافی باشد؛

3.به صورت زدن و پاشیدن آب هنگام شستن آن؛

4.به سخنان عادی و دنیوی مشغول شدن؛

5.کمک گرفتن از غیر خود در انجام وضو.

شکننده های وضو

وضو به خاطر امور زیر باطل می گردد:

1.خارج شدن چیزی از یکی از دو راه،مثل باد شکم،پیشاب و مدفوع؛

2.خارج شدن خون یا زرداب از بدن به گونه ای که از محل خروج خود تجاوز کند؛

3.بیرون آمدن خون از دهان به گونه ای که بر آب دهان غالب آید یا برابرگردد؛

ص:72

4.قی کردن به اندازه پُری دهان؛ (1)

5.خواب که توان نگهداری خوابیده را از بین ببرد و او را سست سازد به نحوی که مقعد(نشیمنگاه)او از زمین دور شود؛ (2)

6.بی هوش گردیدن؛

7.دیوانه شدن؛

8.قهقهه ی شخص بالغ و بیدار در نماز دارای رکوع و سجود.

مواردی که وضو نمی شکند

برخی از امور شباهت به شکننده های وضو دارند اما در واقع وضو را نمی شکنند و آنها عبارتند از:

1آشکار شدن خون از بدن و عدم تجاوز آن از محل خروج

2جدا شدن گوشت از بدن بدون اینکه از آن خون سیلان کند

3نمازگزار در نماز در حالی که بر صفت سنت قرار دارد،بخوابد خواه در حالت ایستادن یا نشستن یا رکوع و سجده

4شخص دارای وضو به خواب برود به گونه ای که مقعدش از زمین جدا نگردد

5چُرت زدن به گونه ای که تعادل خویش را از دست ندهد و به سویی تمایل ننماید

6بیرون شدن کِرم از زخم یا گوش9قی کردن بلغم خواه کم باشد خواه زیاد

7قی کردن بدون پُری دهان10مساس زن

8لمس آلت مردانه خویش11خارج شدن باد از پیش

ص:73


1- (1) .پُری دهان آنگاه است که قی به گونه ای باشد که بی اختیار از دهان خارج شود و آن را نشود نگه داشت مگر به سختی.
2- (2) .اگر متوضی در حال نشسته به خواب رفت و مقعد او بر زمین یا چیزی که در حکم زمین است استوار بود،وضویش نمی شکند،اما اگر به همین حالت به بالشی تکیه می داد و بالش برداشته شد و او افتاد و مقعدش از زمین دور شد،وضوی او می شکند و اگر بر حال خود باقی ماند و مقعدش از زمین کنده نشد،وضویش نمی شکند.

برخی فروعات مربوط به وضو

برخی از اموری که انجام دادن آن در وضو واجب(لازم)است،عبارتند از:

1.شستن ظاهر محاسن(ریش)انبوه که پوست صورت زیر آن دیده نمی شود؛

2.رساندن آب بر زیر محاسنی که پوست بدن از لابلای آن آشکار است؛

3.حرکت دادن انگشتر تنگ.

مواردی که رعایت آنها در وضو الزامی نیست:

1.شستن یا مسح موهایی از محاسن که فروآویخته(مسترسل)است؛

2.اعاده ی دوباره ی مسح سر بعد از تراشیدن موی آن.

ص:74

چکیده مطالب

-وضو دارای برخی مکروهات است که شایسته است شخص متوضی از آنها دوری نماید؛

-برخی امور شکننده های وضو هستند که به مجرد اتفاق آنها وضو باطل می شود؛

-برخی از امور شباهت به شکننده های وضو دارند اما در واقع وضو را نمی شکنند.

سوالات درس

1.مکروهات وضو را نام ببرید؟

2.پنج مورد از شکننده های وضو را بیان کنید؟

3.مواردی که به شکننده های وضو شباهت دارند،کدامها هستند؟

ص:75

13-غسل

اشاره

قال الله تبارک و تعالی:

وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا [مائده/6]

و اگر جنب باشید،خود را پاکیزه(یعنی غسل)کنید

درآمد

غسل(به ضم غین)عبارت است از شستن تمام بدن و مالیدن آن با استفاده از آب پاک کننده به طریق مخصوص جهت امر شریعت.

اقسام غسل

غسل بر سه قسم است:

غسل فرض؛

غسل سنت؛

غسل مستحب.

فرایض غسل

فرایض غسل سه چیز است:

ص:76

1.مضمضه؛

2.استنشاق؛

3.رساندن آب به تمام بدن به نحوی که در بدن هیچ جای خشکی باقی نماند.

سنت های غسل

امور زیر به عنوان سنت های غسل مطرح هستند که شایسته است مراعات گردند تا غسل به کامل ترین وجه آن انجام بگیرد:

1.قبل از شروع «بسم الله الرحمن الرحیم» گفتن؛

2.نیت کردن جهت حاصل نمودن پاکی و طهارت؛

3.شستن دست ها تا مُچ قبل از پرداختن به بقیه اعضای بدن؛

4.شستن و از بین بردن نجاست و پلیدی از بدن اگر معلوم و ظاهر بود؛

5.وضو گرفتن قبل از غسل،و اگر در مکانی غسل می گرفت که در آن آب جمع می شود،پاها را بعد از غسل بشوید؛

6.سه بار رساندن آب بر تمام بدن؛

7.اول شستن سر و سپس سمت راست و بعد طرف چپ؛

8.مالش دادن بدن؛

9.پیاپی شستن بدن به گونه ای که عضو اول قبل از شستن عضو بعدی،خشک نگردد.

ص:77

چکیده مطالب

-غسل که عبارت است از شستن تمام بدن به طریق مخصوص،بر سه قسم است.

-فرایض یا همان ارکان غسل سه چیز است:مضمضه،استنشاق و رساندن آب به تمام بدن؛

-غسل دارای سنت های نه گانه است که انجام آن بر کمال غسل می افزاید.

سوالات درس

1.غسل را تعریف کنید و اقسام آن را نام برید؟

2.فرایض غسل را ذکر کنید؟

3.پنج مورد از موارد سنت های غسل را نام ببرید؟

ص:78

14-غسل

غسل های فرض

در چهار مورد غسل بر شخص فرض می گردد:

1.جُنُب شدن شخص؛

2.بعد از پاک شدن زن از عادت ماهیانه یعنی حیض؛

3.بعد از قطع خون نفاس برای زنان؛

4.غسل دادن شخص مرده بر زندگان.

عوامل جنابت

عوامل جنابت را در جدول زیر ملاحظه فرمایید:

عوامل جنابت1بیرون آمدن منی از مرد یا زن به ظاهر بدن،به شرطی که از مقر خود به شهوت و لذت جدا شودکم باشد یا زیاد

\در خواب یا در بیداری

2جماع(آمیزش)و حد اقل آن عبارت است از داخل شدن سر عضو تناسلی در فرج زن یا مقعد زن یا مردبا حلال باشد یا حرام

\منی بیرون آید یا نیاید

ص:79

غسل های سنت

در پنج مورد غسل نمودن سنت است:

1.غسل روز جمعه برای نماز آن روز؛

2.نماز عید فطر؛

3.نماز عید قربان؛

4.هنگام احرام بستن؛

5.برای حاجی در روز عرفه بعد از زوال خورشید.

غسل های مستحب

غسل در موارد زیر مستحب است:

1.شب نیمه ماه شعبان؛

2.شب قدر؛

3.جهت ادای نماز کسوف(آفتاب گرفتگی)؛

4.برای نماز خسوف(ماه گرفتگی)؛

5.برای نماز استسقاء؛

6.به هنگام ترس و وحشت؛

7.به هنگام تاریکی؛

8.زمان وزش باد شدید و طوفانی؛

9.قبل از پوشیدن لباس جدید؛

10.برای توبه از گناهان؛

11.بعد از بازگشت از سفر؛

12.هنگام ورود به مدینه منوره؛

13.زمان ورود به مکه مکرمه؛

ص:80

14.هنگام وقوف در مزدلفه به هنگام صبحگاه روز عید قربان(یوم النحر)؛

15.طواف زیارت؛

16.بعد از غسل دادن میت؛

17.پس از حجامت؛

18.برای کسی که از دیوانگی خویش به هوش آمده باشد؛

19.پس از پذیرفتن دین مبین اسلام.

توجه

لازم به ذکر است که با همه این غسل ها چه غسل فرض،چه سنت و چه مستحب می شود نمازهای فرض،واجب و غیره را خواند و احتیاج به وضو یا غسل فرض ندارد.

ص:81

چکیده مطالب

-در چهار مورد غسل بر شخص فرض می گردد.

-یکی از مواردی که غسل فرض می گردد،حالت جُنب است و جنابت عوامل خاص خود را دارد.

-در برخی موارد انجام دادن غسل سنت است.

-به مناسبت برخی امور و یا به خاطر انجام بعضی کارها،غسل گرفتن مستحب است.

سوالات درس

1.مواردی را که غسل بر شخص فرض می گردد،ذکر کنید؟

2.در چه حالت هایی شخص را جنب می گویند؟

3.مواردی را که انجام دادن غسل سنت است،نام ببرید؟

4.هفت مورد را که انجام دادن غسل در آن مستحب است،ذکر کنید؟

ص:82

15-تیمم(1)

اشاره

قال الله تبارک و تعالی:

وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی أَوْ عَلی سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعِیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدِیکُمْ مِنْهُ [مائده/6]

و اگر بیمار یا مسافر باشید،یا یکی از شما از محل پستی آمده(قضای حاجت کرده)،یا با زنان تماس گرفته(و آمیزش جنسی کرده اید)،و آب(برای غسل یا وضو)نیابید،با خاک پاکی تیمم کنید و از آن،بر صورت و دستها بکشید

درآمد

تیمم در لغت به معنای«قصد و توجه»بوده و در شریعت اسلام عبارت است از مسح و مساس کردن صورت و دو دست با خاک پاک به طریق مخصوص.

تیمم زمانی انجام داده می شود که امکان وضو و یا غسل با آب وجود نداشته باشد. (1)

ص:83


1- (1) .البته در برخی موارد استثنایی که امکان استفاده از آب وجود دارد،انجام دادن تیمم لازم است.در این باره رجوع کنید به مبحث اقسام آب ها و احکام آن.

اقسام تیمم

1تیمم فرضدر مواردی که وضو یا غسل فرض است،تیمم نیز فرض می گردد

2تیمم واجبتیمم برای طواف

3تیمم مستحبآنجا که وضو گرفتن مستحب است،انجام تیمم نیز مستحب می شود

فرایض یا همان ارکان تیمم

1مسح کردن تمام روی

2مسح کردن هر دو دست همراه با آرنج

شروط صحت تیمم

شروط صحت تیمم هشت چیز است که همراه با جزئیات،آن را در جدول زیر ملاحظه می فرمایید:

ص:84

شروط صحت تیمم1نیتنیت خواندن نماز

لزوم رعایت شروط سه گانه

1.نیت کردن پاکی از حدث(بی وضویی)

\2.نیت روا گردیدن نماز و به عبارتی مجزی گشتن نماز

\3.نیت عبادت قصد کرده شده(مقصوده)که انجام آن بدون طهارت صحیح نیست مثل نماز و سجده ی تلاوت

\نیت غیر نماز که این غیر یا:1.اصلاً عبادت نیست بلکه کار معمولی استحکماگر تیمم به نیت انجام کارهایی از این سه نوع صورت بگیرد،

با این تیمم نماز خواندن صحیح نیست

\2.عبادت غیر مقصوده است،مثل مساس و به دست گرفتن قرآن و گفتن اذان و اقامه (1)

\3.عبادت مقصوده است مثل تلاوت قرآن (2)

2وجود عذر موجه بر انجام تیمم1.نبود آب به گونه ای که یا اصلاً نباشد و یا برای وضو یا غسل کفایت نکند

\2.عجز و ناتوانی از استعمال آب و یا احتیاج به آن در صورت کم بودن آب

3تیمم به چیز پاک و از جنس زمینهر شیئی که در آتش بسوزد و خاکستر گردد و یا بگدازد و ملایم یا ذوب شود و یا زمین آن را هضم کند،از جنس زمین نیست.بنابر این،تیمم به چوب و گیاه و نقره و طلا و آهن برنج و شیشه و...صحیح نیست

4استیعابیعنی دربر گرفتن تمام صورت و دستان

ص:85


1- (1) .اذان و اقامه عبادت غیر مقصوده است،زیرا غرض از آن تنها اعلام و آگاهی نمازگذاران است چه اینکه آن دو بدون وضو نیز درست است.
2- (2) .تلاوت و خواندن قرآن کریم اگرچه عبادت مقصوده است،اما بدون وضو رواست.

5مسح با تمام دستان یا اکثر آنمسح با دو انگشت به طور مکرر به گونه ای که تمام صورت و دست ها مسح گردند،صحیح نمی باشد

6دو ضربه به وسیله ی داخل دو کف دستاناگر شخص خود را حرکت داد و در جای غبار به نیت تیمم داخل گردید و خاک نیز بر بدن او نشست و با آن صورت و دستانش را مسح نمود،تیمم درست است.

7عدم حایل بین اعضای مسح کننده و مسح شوندهمثل انواع چربی ها،پیه،شمع و...

8پاک بودن از اموری که منافی با تیمم استمثل ترشح و بیرون شدن بول،حیض،نفاس،و...

ص:86

چکیده مطالب

-تیمم در شریعت اسلام عبارت است از مسح و مساس کردن صورت و دو دست با خاک پاک به طریق مخصوص.

-تیمم بر سه قسم فرض،واجب و مستحب تقسیم می شود؛

-هشت چیز از شروط صحت تیمم به حساب می آید.

-یکی از شروط صحت تیمم«نیت»است و کسی که می خواهد نماز به جا آورد،باید تیمم را به قصد انجام نماز انجام دهد و نه غیر نماز،زیرا در غیر این صورت نمازش صحیح نمی شود.

سوالات درس

1.تیمم را تعریف کنید و اقسام آن را ذکر کنید؟

2.ارکان یا همان فرایض تیمم چند است؟ذکر کنید.

3.شروط صحت تیمم را نام ببرید؟

4.در نیت که از شروط صحت تیمم است،رعایت چه اموری الزامی است؟

5.وجود چه نوع عذری سبب انجام تیمم می گردد؟

ص:87

16-تیمم(2)

سنت های تیمّم

امور زیر از سنت های تیمم است:

1.قبل از شروع گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم» ؛

2.مراعات ترتیب،بدین نحو که مسح صورت را مقدم بدارد،سپس دست راست و بعد دست چپ؛

3.مراعات موالات،یعنی عدم ایجاد فاصله بین اعضای مسح شونده با عملی بیگانه از تیمم؛

4.ضربه زدن بر روی زمین با پنجه ی دو دست به طور کامل؛

5.تکان دادن و افشاندن دست ها بعد از برداشتن از روی زمین؛

6.باز گذاشتن انگشتان دست هنگام نهادن بر روی زمین.

کیفیت تیمم

شخصی که می خواهد تیمم انجام بدهد،با گفتن بسم الله الرحمن الرحیم و نیتِ به جا آوردن نماز،کف هر دو دستانش را بر روی زمین و یا چیزی که از جنس زمین است یک بار بزند و در این حال،انگشت ها را از هم دور دارد.

ص:88

سپس یک بار دستانش را بیفشاند و بعد صورتش را به گونه ای مسح نماید که چیزی از آن باقی نماند.سپس دست ها را دو باره به زمین بزند و بیفشاند و بعد دست راست را با دست چپ و چپ را با دست راست از انگشتان تا آرنجها مسح نماید.

شکننده های تیمم

شکننده های تیمم را می توان در دو مورد کلی که دارای مصادیق متعددی است،خلاصه نمود:

1.هر چیزی که وضو را می شکند،تیمم را نیز می شکند؛

2.قدرت بر استعمال آب،یعنی بر طرف شدن عذری که تیمم را بر شخص مباح کرده بود.

برخی از احکام تیمم

با توجه به دو شرط اول از شروط صحت تیمم که در درس گذشته به آن اشاره گردید-به گونه ای که می توان گفت این دو شرط دربردارنده ی بیشترین فروعات و مسائل جزیی هستند-بنابر این،به ذکر برخی مسائل می پردازیم:

کسی که برای خواندن نماز جنازه یا برای ادای سجده تلاوت تیمم نمود،می تواند با این تیمم هر نماز دیگری را بخواند بر خلاف کسی که جهت داخل شدن به مسجد یا زیارت قبور یا دفن کردن میت تیمم نموده است.

شخصی که به او وعده آب داده شده است،واجب است تیمم را به تأخیر اندازد،اما کسی که امید به پیدا کردن آب قبل از خروج وقت نماز دارد،به تأخیر انداختن تیمم و نماز برایش مستحب است.

ص:89

چکیده مطالب

-رعایت برخی از امور هنگام انجام دادن تیمم سنت است و بر کمال آن می افزاید.

-انجام تیمم دارای روش مخصوص خودش است که باید مراعات شود.

-شکننده های تیمم عبارتند از شکننده های وضو و قدرت بر استعمال آب.

-هر یک از شروط صحت تیمم دارای مسائل و فروعاتی هستند که باید بدانها توجه نمود.

سوالات درس

1.سنّت های تیمم را ذکر کنید؟

2.کیفیت انجام تیمم را بیان نمایید؟

3.شکننده های تیمم کدام هایند؟

ص:90

17-مسح بر خفین

درآمد

مسح بر خفین (1)رخصتی است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و یاران او بر آن عمل کرده اند جهت سهولت و آسانگیری بر امت اسلام.

مسح بر خفین عبارت است از مسح بخشی معین از پاپوش مخصوص به عوض شستن پا در زمان و شرایط خاص.

البته شستن پاها در وضو بهتر است،زیرا اصل شستن پاهاست و مسح بر خفین جایگزین آن است.

شرایط صحت مسح بر خفین

مسح بر خفین یا همان موزه،تنها با رعایت شروط زیر صحیح است:

1.در حال طهارت به پا کردن موزه؛

2.خفین در حدی باشد که قوزک پا را بپوشاند؛

3.جفت موزه از پارگی به مقدار طول سه انگشت،از انگشتان کوچک پا،خالی باشد؛

ص:91


1- (1) .خفّ:موزه.

4.موزه ها هر دو پا را محکم بگیرد بدون این که با چیز دیگری مثل بند کفش بسته شود؛

5.موزه ها باید از رسیدن آب به هر دو پا جلوگیری نماید؛

6.پی در پی راه رفتن در خفین،ممکن باشد.

فرض یا ارکان مسح

مقدار فرض در مسح خفین به اندازه سه انگشت کوچک دست بر قسمت بیرون و بالای هر پا می باشد.

سنت مسح

دو چیز در مسح خفین سنت است:

1.هنگام مسح انگشتان دو دست از هم باز و گشاده باشد؛

2.مسح از سرانگشتان پا تا ساق انجام بگیرد.

مدت مسح

ص:92

شکننده های مسح بر خفین

امور زیر شکننده های مسح بر خفین به حساب می آیند:

1.شکننده های وضو؛

2.بیرون کردن موزه از پا؛

3.بیرون آوردن بیشترین قسمت پا تا ساق موزه؛

4.به پایان رسیدن مدت مسح؛

5.رسیدن بیشترین قسمت یکی از دو پا(قدم)یا داخل شدن آب به موزه.

ص:93

چکیده مطالب

-مسح بر خفین رخصت شرعی است جهت سهولت و آسانگیری بر امت اسلام.

-مسح بر خفین دارای شرایطی است که باید رعایت شود.

-این مسح مثل بقیه اعمال عبادی دارای فرایض و سنت ها است.

-مدتی برای تداوم و اعتبار مسح بر خفین تعیین شده است.

-برخی از امور به عنوان شکننده های مسح بر خفین مطرح اند.

سوالات درس

1.سبب اصلی در تشریع مسح بر خفین چیست؟

2.شرایط صحت مسح بر موزه را ذکر کنید؟

3.فرایض و سنّت های مسح بر خفین را نام ببرید؟

4.مدت اعتبار مسح بر خفین برای مقیم و مسافر چند روز است؟

5.شکننده های وضو را نام ببرید؟

ص:94

18-حیض و نفاس و استحاضه

اشاره

قال الله عز و جل:

وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذیً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتّی یَطْهُرْنَ فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللّهُ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ [بقره/222]

و از تو،در باره خون حیض سؤال می کنند،بگو:«چیز زیانبار و آلوده ای است؛از این رو در حالت قاعدگی،از آنان کناره گیری کنید!و با آنها نزدیکی ننماید،تا پاک شوند!و هنگامی که پاک شدند،از طریقی که خدا به شما فرمان داده،با آنها آمیزش کنید!خداوند،توبه کنندگان را دوست دارد،و پاکان را(نیز)دوست دارد

حیض

اشاره

حیض خونی است که از رحم(زهدان)زنی که در سن بلوغ به سر می برد و به حد ایاس نرسیده است،بعد از مدت طهر صحیح(یعنی بعد از گذشت پانزده روز از انتهای آخرین حیض)بیرون می آید.

در اینجا باید راجع به برخی امور توضیحاتی ارائه گردد:

ص:95

1سن بلوغسن بلوغ در زنان نه سال است،پس خونی که قبل از نه سالگی دیده می شود حیض نیست،بلکه استحاضه است و از خواندن نماز و گرفتن روزه جلوگیری نمی کند

2سن ایاسسن ایاس یعنی ناامیدی از تولید نسل،پنجاه و پنج سال است و خونی که بعد از پنجاه و پنج سالگی بیرون می آید حیض نیست،بلکه استحاضه است

3طُهرطهر ایامی است که در آن زمان زن ها از خون نفاس و حیض پاکند

4مدت طهرکمترین مدت طهر پانزده روز است و بیشترین مدت آن حد ندارد و ممکن است ماه ها و بلکه سالها به طول انجامد

1.مدت حیض

کمترین مدت حیض سه شبانه روز و بیشترین مدت آن ده شبانه روز است.پس خونی که کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز باشد،حیض نیست بلکه استحاضه است.

2.حکم زن حائض

زن حایض باید از انجام دادن امور زیر خودداری نماید:

1خواندن نماز(قضا ندارد)5نزدیکی با شوهر

2گرفتن روزه(قضا دارد)6دست زدن به مصحف شریف

3داخل شدن به مسجد7قرائت قرآن

4طواف خانه کعبه چه در ایام حج و عمره و چه در غیر آن

نفاس

اشاره

نفاس خونی است که پس از تولد نوزاد بیرون می آید.کمترین مدت نفاس حد ندارد یعنی ممکن است یک لحظه باشد،و بیشترین مدت آن چهل روز است و بیشتر از چهل روز خون استحاضه به حساب می آید.

ص:96

حکم زن نفساء

حکم زن نفساء مثل حکم زن حایض است.

استحاضه

اشاره

همان طوری که از لابلای مطالب بالا به دست می آید،استحاضه خونی است که در غیر وقت حیض و نفاس مشاهده می شود.پس مصادیق آن عبارتند از:

1خونی که قبل از بلوغ یعنی نه سالگی دیده شود

2خونی که بعد از پنجاه و پنج سالگی زن بیرون آید

3خونی که در ایام حیض زن کمتر از سه روز و بیشتر از ده روز باشد

4خونی که بعد از تولد بیشتر از چهل روز مشاهده شود

حکم زن مستحاضه

مواردی که برای زن حایض و نفساء حرام است،هیچ یک از آن برای زن مستحاضه حرام نمی باشد.

ص:97

چکیده مطالب

-حیض خونی است که از رحم زنی که در سن بلوغ به سر می برد و به حد ایاس نرسیده است،بعد از مدت طهر صحیح بیرون می آید.

-کمترین مدت حیض سه شبانه روز و بیشترین مدت آن ده شبانه روز است.

-زن حایض باید از انجام دادن برخی امور خودداری نماید.

-نفاس خونی است که پس از تولد نوزاد بیرون می آید و کمترین مدت آن حد ندارد و بیشترین مدتش چهل روز است.

-حکم زن نفساء مثل حکم زن حایض است.

-استحاضه خونی است که در غیر وقت حیض و نفاس مشاهده می شود.

-مواردی که برای زن حایض و نفساء حرام است،هیچ یک برای زن مستحاضه حرام نمی باشد.

سوالات درس

1.خون حیض کدام است و مدت آن چه قدر است؟

2.اموری را که زن حایض باید از آن صرف نظر کند،ذکر نمایید؟

3.خون نفاس کدام است و مدت آن چه قدر می باشد؟

4.حکم زن نفسارا بیان کنید؟

5.استحاضه را تعریف کنید و بگویید حُکم زن مستحاضه چیست؟

ص:98

19-نماز

معنای نماز

نماز،ترجمه کلمه«صلاة»است و در لغت به معنای«دعا»و«درخواست»می باشد:

وَ صَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَلاتَکَ سَکَنٌ لَهُمْ (1)

«و(به هنگام گرفتن زکات،)به آنها دعا کن؛که دعای تو،مایه آرامش آنهاست»

اما در اصطلاح فقهی،مراد از«صلاة»اقوال و افعال مخصوصی است که با تکبیر آغاز و با سلام دادن به پایان می رسد.

حکمت و اسرار نماز

نماز خواندن،اسرار و حکمت های زیادی دارد که برخی از آن عبارتند از:

همواره توجه نمودن انسان به هویت و حقیقت اصلی خویش،یعنی بندگی خداوند متعال؛

تقویت تدریجی و پیوسته ی این باور که پشتیبان واقعی و صاحب نعمت حقیقی تنها خداوند عز و جل است؛

ص:99


1- (1) .توبه،آیه103.

امکان فرصت برگشت از گناه و غفلت،به سوی پاکی و آرامش روحی؛

استحکام و تقویت عقیده و باور قلبی به خداوند متعال.

اقسام نماز

نماز به طور کلی بر دو قسم است:

1.نماز دارای رکوع و سجود؛

2.نماز بدون رکوع و سجود.

3.هر یک از این دو قسم،به خصوص قسم اول دارای مصادیقی است که در جدول زیر ارائه شده است:

ص:100

اقسام نمازبدون رکوع و سجودنماز جنازه

با رکوع

و

سجودفرضعینییومیهدو رکعت نماز فجر

\چهار رکعت نماز ظهر

\چهار رکعت نماز عصر

\سه رکعت نماز مغرب

\چهار رکعت نماز عشاء

\مشروط دو رکعت نماز جمعه

\کفایینماز جنازه

واجبسه رکعت نماز وتر

\عیدین(دو رکعت نماز عید فطر و عید قربان)

\دو رکعت بعد از طواف کعبه

\قضای نمازهای نافله که بعد از شروع باطل گردیده اند

سنتمؤکدهدو رکعت قبل از نماز فرض صبح

\چهار رکعت با یک سلام قبل از فرض ظهر

\دو رکعت بعد از فرض ظهر

\دو رکعت بعد از فرض مغرب

\دو رکعت بعد فرض عشاء

\چهار رکعت با یک سلام قبل از نماز جمعه

\چهار رکعت با یک سلام بعد از نماز جمعه

\دو یا چهار رکعت هنگام کسوف(خورشیدگرفتگی)یا خسوف(ماه گرفتگی)

\نماز تراویح بیست رکعت با ده سلام

\غیر مؤکده

(مستحب،نافله و مندوب)چهار رکعت قبل از فرض عصر

\شش رکعت بعد از نماز مغرب

ص:101

چهار رکعت قبل از فرض عشاء

\چهار رکعت بعد از نماز عشاء

\دو رکعت تا هشت رکعت نماز شب(تهجد)

\دو یا چهار رکعت نماز تحیه مسجد

\دو رکعت نماز تحیه وضوء

\چهار تا دوازده رکعت نماز ضحی(چاشت)

\دو رکعت نماز استخاره و دو رکعت نماز حاجت

\دو رکعت نماز استسقا(طلب باران در ایام خشکی)

\دو یا چهار رکعت نماز خسوف

\چهار رکعت با یک سلام نماز تسبیح

ص:102

چکیده مطالب

-نماز که ترجمه کلمه«صلاة»است،در اصطلاح فقهی مراد اقوال و افعال مخصوصی است که با تکبیر آغاز و با سلام دادن به پایان می رسد.

-نماز خواندن،اسرار و حکمت هایی دارد که شایسته است به آن توجه گردد.

-نماز،نخست به«دارای رکوع و سجود»و«بدون رکوع و سجود»تقسیم می شود و در مراحل بعدی تقسیمات و مصادیق متعددی پیدا می کند.

سوالات درس

1.نماز به چه معناست و تعریف آن چیست؟

2.اسرار و حکمت های نماز را بیان کنید؟

3.اقسام نماز فرض را ذکر کنید؟

ص:103

20-اذان و اقامه

حکم اذان و اقامه

اذان بر مردان برای نمازهای روزانه ی پنجگانه و جمعه،سنت مؤکده است.

اقامه نیز بر مردان برای نمازهای روزانه ی پنجگانه و جمعه،سنت مؤکده است؛خواه شخص مقیم باشد یا مسافر و یا نماز را به جماعت بگزارد یا فُرادا و یا نمازِ ادا بخواند یا نماز قضا.

الفاظ اذان و اقامه

الفاظ اذان و اقامه عبارت اند از:

ردیفجمله های اذان در

نماز فجرجمله های اذان در بقیه نمازها

غیر از فجرجمله های اقامه برای

همه نمازها

1الله اکبرالله اکبرالله اکبر

2الله اکبرالله اکبرالله اکبر

3الله اکبرالله اکبرالله اکبر

4الله اکبرالله اکبرالله اکبر

5اشهد أن لا اله إلا اللهاشهد أن لا اله إلا اللهاشهد أن لا اله إلا الله

6اشهد أن لا اله إلا اللهاشهد أن لا اله إلا اللهاشهد أن لا اله إلا الله

ص:104

7اشهد أن محمدًا رسول اللهاشهد أن محمدًا رسول اللهاشهد أن محمدًا رسول الله

8اشهد أن محمدًا رسول اللهاشهد أن محمدًا رسول اللهاشهد أن محمدًآ رسول الله

9حی علی الصلاةحی علی الصلاةحی علی الصلاة

10حی علی الصلاةحی علی الصلاةحی علی الصلاة

11حی علی الفلاححی علی الفلاححی علی الفلاح

12حی علی الفلاححی علی الفلاححی علی الفلاح

13الصلاة خیر من النومألله أکبرقد قامت الصلاة

14الصلاة خیر من النومألله أکبرقد قامت الصلاة

15ألله أکبرلا إله الا اللهألله أکبر

16ألله أکبرألله أکبر

17لا إله الا اللهلا إله الا الله

برخی احکام اذان و اقامه

1.اذان گفتن باید با درنگ و تأنی باشد و اقامه گفتن با شتاب و عجله؛

2.اذان گفتن جز به زبان عربی صحیح نیست.

مستحبات اذان

اذان دارای مستحباتی است که برخی از آن مربوط به شخص مؤذن است و برخی دیگر هنگام گفتن اذان و یا بعد از آن و برخی نیز برای شنونده یا شنونده و مؤذن هر دو،می باشد.این اقسام در جدول زیر بیان گردیده است:

ص:105

مستحبات اذان1شرایط مستحبه برای مؤذن1داشتن وضو

\2آگاهی از وقت های نماز و سنت های آن

\3مؤذن شخص صالح باشد

2مستحبات هنگام گفتن اذان1رو به قبله ایستادن

\2قرار دادن دو انگشت در دو گوش

\3هنگام«حی علی الصلاه»رو به طرف راست کردن

\4هنگام«حی علی الفلاح»رو به طرف چپ نمودن

3مستحبات بعد از اذان1فاصله انداختن بین اذان و اقامه جهت حضور مردم در نماز جماعت

\2عدم فاصله بین اذان و اقامه در نماز مغرب مگر به اندازه قرائت سه آیه یا برداشتن سه قدم

4مستحبات برای شنونده اذان1دست نگه داشتن از کار و شغل دنیوی

\2تکرار کلمات اذان

\3هرگاه مؤذن به«حی علی الصلاه»و«حی علی الفلاح»رسید،بگوید:لا حول و لا قوة الا بالله

\4هنگام گفتن«الصلاة خیر من النوم»بگوید:صدقت و بررت

5مستحبات برای مؤذن و شنوندهبعد از اتمام اذان این دعا خوانده شود:أللّهمّ ربّ هذه الدعوة التامة و الصلاة القائمة،آت محمداً الوسیلة و الفضیلة و الدرجة الرفیعة و ابعثه مقاماً محموداً الذی وعدته و ارزقنا شفاعته یوم القیامة إنک لا تخلف المیعاد

ص:106

مکروهات اذان

1.اذان گفتن با نغمه و آهنگ؛

2.بدون وضو اذان و اقامه گفتن؛

3.در حال جنابت اذان گفتن؛

4.اذان گفتن کودک؛

5.اذان گفتن دیوانه؛

6.مست اذان بگوید؛

7.زن اذان بگوید؛

8.اذان گفتن شخص فاسق؛

9.نشسته اذان گفتن؛

10.حرف زدن در اثنای اذان و اقامه؛

11.اذان و اقامه گفتن برای نماز ظهر در روز جمعه در شهر.

ص:107

چکیده مطالب

-اذان و اقامه بر مردان برای نمازهای روزانه ی پنجگانه و جمعه،سنت مؤکده است.

-اذان و اقامه از جهت الفاظ با هم شباهت دارند مگر اینکه در اقامه بعد از«حی علی الفلاح»،«قد قامت الصلاة»اضافه می گردد چه اینکه در اذان صبح بعد از این عبارت،«الصلاة خیر من النوم»افزوده می شود.

-اذان دارای اموری مستحبی است که رعایت آن بر کمال اذان می افزاید.

-برخی امور به عنوان مکروهات اذان به حساب آمده اند.

سوالات درس

1.حکم گفتن اذان و اقامه چیست؟

2.الفاظ اذان و اقامه را در نمازهای یومیه ی پنجگانه بیان کنید؟

3.مستحبات اذان را ذکر کنید؟

4.مکروهات اذان را نام ببرید؟

ص:108

21-وقت های نماز

مقدار وقت های تعیین شده برای نمازهای فرض

نمازهای فرض دارای وقت های معینی هستند که در جدول زیر بیان شده است:

نمازهای فرضمقدار وقت های تعیین شده

دو رکعت نماز صبحاز طلوع صبح صادق شروع شده و تا پیش از طلوع خورشید ادامه می یابد

چهار رکعت نماز ظهراز هنگام زوال خورشید شروع و تا آنگاه که سایه هر چیز به جز سایه ی اصلی آن،برابر آن(نزد ابو یوسف«ره»و محمد«ره»)یا دو برابر آن(نزد امام ابو حنیفه«ره»)گردد،ادامه دارد

چهار رکعت نماز عصربعد از انتهای وقت ظهر تا غروب خورشید

سه رکعت نماز مغرباز غروب خورشید شروع و تا غایب شدن شفق سرخرنگ(نزد ابو یوسف«ره»و محمد«ره»)یا تا غایب شدن سفیدی ای که بعد از سرخی می آید(نزد امام ابو حنیفه«ره»)ادامه دارد

چهار رکعت نماز عشاءاز غایب شدن شفق شروع شده و تا طلوع صبح صادق ادامه دارد

دو رکعت نماز جمعههمان وقت نماز ظهر است

دو رکعت نماز جنازهبلافاصله بعد از مرگ شخص مسلمان،مگر اینکه به خاطر برخی مسائل عرفی و عقلایی به تأخیر افتد

ص:109

بقیه اوقات نمازها

وقت های مستحب برای نمازهای فرض:

نمازهای فرض دارای اوقات مستحبه ای است که رعایت آن بر کمال نمازمی افزاید.

وقت های مکروه برای همه نمازها:

در این بین،برخی وقت ها به عنوان اوقات مکروه برای هر نمازی تعیین شده است،چه نماز فرض عینی باشد و چه فرض کفایی،چه واجب باشد و چه سنّت مؤکده یا غیر مؤکده و چه ادا باشد یا قضا.

وقتهای مکروه برای نمازهای نفل و مستحبی:

هم چنین برخی وقت ها تنها برای نمازهای مستحبه و نوافل مکروه به حساب آمده است.

تقسیمات هر یک از این وقت ها را در جدول زیر ملاحظه فرمایید:

اوقات نمازها

(جز مقدار وقت های تعیین شده برای نمازهای فرض)وقت های مستحببرای نمازهای یومیه پنجگانهنماز صبح:وقتی که تا طلوع خورشید فرصت خواندن دو رکعت نماز با چهل آیت باقی مانده باشد،که اگر آن نماز باطل شود،امکان دو باره خواندنِ آن همراه با چهل آیت وجود داشته باشد

\نماز ظهر در زمستان،اول وقت و در تابستان آخر وقت خوانده شود

\نماز عصر:بعد از انتهای وقت ظهر تا زمانی که رنگ خورشید تغییر نیابد

\نماز مغرب:پس از غروب خورشید بلا فاصله و بدون تأخیر

\نماز عشاء:تا ثُلث شب،یعنی تا یک قسمت از سه قسمت شب گذشتن

ص:110

برای نماز

وتر واجببعد از فراغت از سنت عشاء،و هرگاه نمازگزار مطمئن بود که در آخر شب بیدار می شود،تأخیر وتر تا آخر شب مستحب است و اگر اطمینان نداشت،در اول وقت پیش از خواب بخواند

برای نماز جمعههمان وقت نماز ظهر است

برای نماز جنازهبلافاصله بعد از مرگ شخص مسلمان،هرچه زودتر انجام بگیرد بهتر است

وقت های مکروهبرای همه ی نمازهاهنگام طلوع خورشید تا به مقدار یک متر و نیم بالا رفتن آن

\هنگام استوا یا همان قیام خورشید در وسط آسمان تا لحظه ای که به سمت مغرب متمایل گردد

\هنگام قرمز شدن خورشید تا زمان غروب(نماز عصر همان روز از این حکم استثنا شده است)

برای نمازهای مستحب و نافلهپس از طلوع صبح

\پس از نماز صبح

\بعد از نماز عصر

\هنگامی که امام خطبه می خواند

\هنگام گفتن اقامه(سنت نماز صبح استثنا شده است)

\قبل از نماز عید

\بعد از نماز عید

\در تنگی وقت؛اگر بیم آن رود که با مشغول شدن به نماز نفل،نماز فرض فوت می شود

\وقت حاضر شدن غذا

\هنگام تنگی وضو بر اثر فشار بول یا مدفوع یا باد

\هنگام حضور چیزی که خاطر شخص را به خود مشغول گرداند

\بین نماز ظهر و عصر در عرفه برای شخص حاجی

\بین نماز مغرب و عشا در مزدلفه برای شخص حاجی

ص:111

چکیده مطالب

-نمازهای فرض دارای وقت های معیّنی هستند که در خارج از آنها نماز خواندن درست نیست.

-نمازهای فرض دارای اوقاتی مستحبه است که رعایت آن بر کمال نماز می افزاید.

-برخی وقت ها به عنوان اوقات مکروه برای همه نمازها تعیین شده است.

-برخی وقت ها تنها برای نمازهای مستحبه و نوافل مکروه به حساب آمده است.

سوالات درس

1.مقدار وقت های تعیین شده برای نمازهای فرض را بیان کنید؟

2.وقت های مستحبه ی نمازهای فرض را ذکر کنید؟

3.وقت هایی را که برای همه ی نمازها مکروه به حساب می آید،بیان کنید؟

4.پنج مورد از مواردی را که خواندن نمازهای مستحب در آن مکروه است،نام ببرید؟

ص:112

22-شروط نماز

شرطهای صحت نماز

برخی از امور گرچه دخالت مستقیم در تحقق و ایجاد نماز ندارند،اما به عنوان مقدمه و شرطهای نماز به حساب می آیند،به گونه ای که اگر یکی از این امور انجام نگیرد،نماز درست نمی شود.به این امور شرطهای صحت نماز می گویند.به جدول زیر توجه فرمایید:

شروط صحت نمازطهارتطهارت بدن نمازگزار از حدث اصغر و حدث اکبر

طهارت بدن نمازگزار از نجاستی که بخشوده نشده است

طهارت لباس شخص نمازگزار از نجاستی که بخشوده نشده است

طهارت مکان نمازگزار(یعنی جای هر دو پا و دو دست و دو زانو و پیشانی)از نجاست

پوشاندن عورتعورت مرداز ناف تا انتهای زانو،پس زانوی مرد عورت است بر خلاف ناف او

عورت زن آزادتمام بدن زن عورت است به جز صورت و دو کف دستان و قدم پاها

عورت کنیزکاز ناف تا انتهای زانو همراه با شکم و پشت

ص:113

روی آوردن به قبلهروی آوردن به عین کعبه:قبله کسی است که در مکه مستقر و بر مشاهده خانه کعبه قادر است

روی آوردن به جهت کعبه:قبله کسی است که بر مشاهده کعبه قادر نیست

رعایت وقت های نمازنماز خواندن قبل از داخل شدن وقت آن صحیح نیست و تحقق نمی یابد

نیتنیت نماز فرضتعیین کردن نماز مورد نظر در نمازهای فرض،واجب است

نیت نماز واجبتعیین کردن نماز مورد نظر در نمازهای واجب،واجب است

نیت نماز نفلتعیین نماز مورد نظر در نمازهای نفل و مستحب شرط نیست بلکه نیت مطلق نماز کفایت می کند

تکبیر تحریمهدر حال ایستادن و قبل از خَم شدن برای رکوع انجام بگیرد

نیت نماز را از تکبیر تحریمه به تأخیر نیندازد

به گونه ای تلفظ گردد که برای خود نمازگزار قابل شنیدن باشد

میان نیت و تکبیر تحریمه عملی که منافی نماز است،مثل خوردن و آشامیدن فاصله نیفتد

برخی فروعات مربوط به شروط نماز

مواردی که لازم نیست نماز اعاده شود:

1.کسی که هیچ وسیله ای برای از بین بردن(ازاله کردن)نجاست ندارد،نمازش را همراه با نجاست به جا می آورد و اعاده لازم نیست؛

2.کسی که هیچ لباس یا وسیله ای برای پوشاندن عورت خویش پیدا نمی کند،برهنه نماز می خواند و اعاده لازم نیست.

مواردی که نماز گزاردن با لباس نجس صحیح است:

1.کسی که تنها یک چهارم لباسش پاک است و لباس دیگری که پاک باشد

ص:114

ندارد،نباید برهنه نماز بخواند بلکه نمازش را با همان لباس نجس به جا آورد.پس نماز خواندن با لباس نجس بهتر از خواندن آن در حال برهنگی است؛

2.نماز گزاردن بر گوشه ای از فرش که گوشه دیگرش نجس است،جایز می باشد به شرطی که یکی از اطرافش با حرکت دادن طرف دیگر آن،حرکت نکند.

کیفیت نماز خواندن شخص برهنه:

شخص برهنه باید نمازش را نشسته بخواند و در حالی که هر دو پایش را به سوی قبله دراز نموده است،رکوع و سجود را با اشاره انجام بدهد.اگر در حالت ایستاده هم نماز بخواند صحیح است،اما نشسته خواندن افضل است.

مسائل قبله:

1.شخصی که قبله را نمی داند و کسی که از او در باره قبله سوال کند حاضر نباشد و نیز وسیله ای که بر قبله دلالت نماید،نداشته باشد،باید قبله را بر اساس تحقیق و بررسی شخصی و گمان غالب خویش تعیین کند و نماز بگزارد.

2.اگر شخص پس از بررسی شخصی،نماز گزارد و بعد معلوم شد که اشتباه بوده است،نماز وی درست است و اعاده اش لازم نیست.

3.اگر در اثنای نماز به اشتباه خود پی برد،باید به سوی قبله بچرخد و به نماز خود ادامه دهد.

ص:115

چکیده مطالب

-برخی از امور به عنوان مقدمه و شرطهای نماز به حساب می آیند،به گونه ای که بدون آنها نماز درست نمی شود و عبارتند از:1.طهارت؛2.پوشاندن عورت؛3.روی آوردن به قبله؛4.رعایت وقت های نماز؛5.نیت؛6.تکبیر تحریمه.

-در برخی موراد لازم نیست نماز اعاده شود،چنانچه در بعضی موارد دیگر نماز گزاردن با لباس نجس صحیح است.

-شخص برهنه می تواند در حالت ایستاده نماز بخواند گرچه نشسته نماز خواندن برایش افضل است.

-شخصی که قبله را نمی داند بر اساس گمان غالب خویش نماز بگزارد و اگر بعد معلوم شد که اشتباه بوده است،اعاده ی نماز برایش لازم نیست.

سوالات درس

1.شروط صحت نماز را نام ببرید؟

2.مواردی را که نماز گزاردن با لباس نجس صحیح است،بیان نمایید؟

3.مواردی را که لازم نیست نماز اعاده شود،بیان کنید؟

4.کیفیت نماز خواندن شخص برهنه را ذکر کنید؟

5.حکم کسی که می خواهد نماز بگزارد ولی نمی تواند قبله را تشخیص بدهد،چیست؟

ص:116

23-فرایض و واجبات نماز

فرایض(ارکان)نماز

فرایض نماز پنج (1)چیز است که به آن ارکان نماز هم گفته می شود:

فرایض(ارکان)نماز1قیامدر نمازهای فرض«قیام»رکن است اما در نمازهای نافله چنین نیست

2قرائتقرائت حتی به اندازه یک آیه ی کوتاه،در دو رکعت اول نمازهای فرض،فرض است اما در نمازهای سنت و نفل،قرائت در همه رکعات فرض است.اما قرائت شخص مقتدی مکروه است

3رکوعرکوع عبارت از خَم شدن است به نحوی که اگر دست ها رها(دراز)شد،به زانو برسد.اما کمال رکوع با خم شدن و هموار ساختن پشت به گونه ای که سر با سرین(باسن)برابر گردد،تحقق می یابد

4سجدهانجام دو سجده در هر رکعت فرض است.سجده کامل با نهادن تمام دست ها و زانوها و اطراف قدمها و پیشانی و بینی تحقق می یابد

5قعده اخیرنشستن در قعده اخیر به اندازه خواندن التحیات تا«عبده و رسوله»،فرض است

لازم به ذکر است،که در نزد امام ابوحنیفه رحمه الله خارج شدن نمازگزار با اختیار خود از نماز نیز فرض می باشد

ص:117


1- (1) .در برخی کتاب ها مانند مختصر القدوری،تکبیرة الاحرام به جهت اینکه متصل به نماز است در فرائض نماز ذکر شده است و حال آنکه بالاتفاق جزو شرطهای صحت نماز است.

حکم فرایض نماز

اگر کسی یکی از فرایض یا همان ارکان نماز را عمداً یا سهواً ترک کند،نمازش باطل می شود.

واجبات نماز

برخی از امور به عنوان واجبات نماز به حساب آمده اند.در جدول زیر ترتیب این واجبات بیان شده است:

واجبات نماز1 واجبات مشترک بین نمازها1با الله اکبر شروع کردن نماز

2قرائت سوره فاتحة الکتاب در دو رکعت اول نماز فرض

3ضمیمه نمودن یک سوره کوتاه به فاتحة الکتاب در دو رکعت اول از نمازهای فرض

4مقدم قرار دادن فاتحه بر سوره یا آیات دیگر

5با آرامش و طمأنینه به پایان رساندن هر یک از اجزاء و به خصوص ارکان نماز

6خواندن التحیات در قعده ی اول

7خواندن التحیات در قعده ی اخیر

8خارج شدن از نماز با لفظ سلام

9بلند و به جهر قرائت کردن امام در نماز صبح و در دو رکعت اول از نمازهای مغرب و عشا و در نماز جمعه

10قرائت آهسته ی امام و منفرد،در نمازهای ظهر و عصر

2 واجبات نماز وتر،تراویح و نفل1قرائت سوره فاتحة الکتاب در تمام رکعت های وتر و نفل

2ضمیمه نمودن یک سوره کوتاه به فاتحة الکتاب در تمام رکعت های وتر و نفل

3خواندن دعای قنوت در رکعت سوم نماز وتر بعد از قرائت سوره فاتحه و سوره

4بلند و به جهر قرائت کردن امام در نماز تراویح و وتر در رمضان

5قرائت آهسته ی امام و منفرد،در نمازهای نافله روز

ص:118

3 واجبات نمازهای عیدین1گفتن تکبیرات زوائد در نمازهای عیدین و آن سه تکبیر است در هررکعت

2گفتن تکبیر رکوع در رکعت دوم از نماز هر دو عید

3بلند و به جهر قرائت کردن امام در دو نماز عید

حکم واجبات نماز

هر کس سهواً و از روی فراموشی یکی از واجبات نماز را ترک کند،نمازش ناقص(و نه باطل)می شود و باید آن را با سجده ی سهو جبران نماید.اما هر کس یکی از این واجبات را عمداً ترک نمود،اعاده ی نماز برایش واجب است و در غیر این صورت مرتکب گناه شده است.

ص:119

چکیده مطالب

-نماز دارای پنج رکن است که عبارت اند از:قیام،قرائت،رکوع،سجده،قعده اخیر.

-حکم فرایض نماز این است که با ترک عمدی یا سهوی آن،نماز باطل می شود.

-برخی از امور به عنوان واجبات نماز محسوب می شوند.

-حکم واجبات نماز این است که تنها ترک عمدی آن موجب بطلان نماز است.

سوالات درس

1.ارکان نماز را نام ببرید و پیرامون هر کدام توضیحی مختصر ارائه بدهید؟

2.حکم فرایض نماز را هنگام ترک آن بیان کنید؟

3.واجبات نمازهای فرض یومیه و جمعه را ذکر کنید؟

4.حکم واجبات نماز چیست؟

ص:120

24-سنت های نماز

سنّت های نماز

انجام برخی از امور به عنوان سنت در نماز تلقی گردیده که به شرح ذیل است:

سنت های هنگام قیام و قبل از رکوع1هنگام گفتن تکبیر تحریمه راست ایستادن بدون فرو انداختن سر

2قبل از گفتن تکبیر تحریمه دست ها را در برابر دوگوش بلند نمودن.اما زن ها دست های خویش را تا برابر سینه هایشان بلند نمایند

3دست و انگشتان هنگام بالا بردن در تکبیر تحریمه رو به سوی قبله باشد

4در حال خود باقی گذاشتن انگشتان هنگام بالا بردن برای تکبیر تحریمه،یعنی نه به هم چسپاندن و نه از یکدیگر دور نگه داشتن آنها

5قرار دادن دست راست بر روی دست چپ در زیر ناف

6داخل کف دست راست بر پشت کف دست چپ قرار بگیرد در حالی که دو انگشت خنصر و ابهام بر مچ دست حلقه گردد

7بلا فاصله بعد از قرار دادن دست ها در زیر ناف،ثنا(دعای افتتاح)خواندن

8قبل از قرائت سوره فاتحه «أعوذ بالله من الشیطان الرجیم» گفتن

9در هر رکعت قبل از سوره فاتحه «بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» گفتن

10بعد از فارغ شدن از قرائت سوره فاتحه،آهسته«آمین»گفتن

11در حالت قیام،میان دو پا به اندازه چهار انگشت فاصله گذاشتن

ص:121

12در نمازهای صبح و ظهر،بعد از سوره فاتحه،سوره ای را از سوره های طوالِ مفصل (1)خواندن

13در نمازهای عصر و عشا سوره ای از اوساط مفصل (2)خواندن

14در نماز مغرب سوره ای از قصار مفصل (3)خواندن

15طولانی تر کردن رکعت اول نسبت به رکعت دوم تنها در نماز صبح

16خواندن سوره فاتحه در دو رکعت اخیر از نمازهای ظهر و عصر و عشاء و در رکعت سوم مغرب

سنت های هنگام رکوع1تکبیر رکوع

2در حال رکوع دو زانو را با دو دست گرفتن

3در حال رکوع انگشتان دست را از هم باز گذاشتن

4هموار و صاف نمودن پشت در هنگام رکوع به گونه ای که سر در برابر سرین(باسن)قرار بگیرد و دو ساق پا راست و کشیده باشد

5حد اقل سه بار:«سبحان ربی العظیم»گفتن

6هنگام برداشتن سر از رکوع،امام:«سمع الله لمن حمده»و مقتدی با صدای آهسته:«ربنا لک الحمد»می گوید،ولی شخص منفرد هر دو را با هم می گوید

ص:122


1- (1) .سوره های طوال مفصل عبارتند از سوره«حجرات»تا«بروج».
2- (2) .سوره های اوساط مفصل عبارتند از سوره«بروج»تا«لم یکن».
3- (3) .قصار مفصل:از«لم یکن»تا«ناس».

سنت های هنگام سجده1با گفتن تکبیر به سجده رفتن

2هنگام به سجده رفتن اول هر دو زانو سپس دو دست و بعد صورت را بر زمین نهادن

3هنگام برخواستن از سجده اول صورت سپس دو دست و بعد زانوها را بلند نمودن

4در حال سجده،قرار دادن دستان در برابر گوش ها

5در حال سجده،شکم را از هردو ران و آرنج ها را از دو پهلو و بازوها را از زمین دور نگه داشتن

6به هم چسپاندن انگشتان هر دو دست

7رو به قبله نمودن انگشتان هر دو پا در حال سجده

8حد اقل سه بار«سبحان ربی الاعلی»گفتن

9با گفتن تکبیر از سجده سر برداشتن

10بدون نشستن و بدون تکیه دادن دستان بر زمین،از سجده برخواستن مگر اینکه عذری در کار باشد

11قرار دادن دو دستان بر روی دو ران در بین دو سجده

سنت های هنگام قعده1هنگام نشستن در قعده،پای چپ را فرش نموده و پای راست را به حالت نصب قرار دادن.اما زن بر سرین(باسن)خویش بنشیند و پاهایش را از زیر سرین سمت راست بیرون نماید

2در تشهد هنگام گفتن«لا إله»انگشت سبابه را بلند نمودن و هنگام گفتن«إلا الله»آن را پایین آوردن

3در قعده اخیر بعد از تشهد بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله درود فرستادن

4بعد از درود بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله در حق خویش و و الدین و مؤمنین دعا کردن (1)

ص:123


1- (1) .در دعا باید چیزی را از خداوند درخواست کرد که نشود آن را از بندگان درخواست نمود و بهتر این است که دعای مأثوره باشد،مثل:اللهم اغفر لی و لوالدی و لجمیع المؤمنین و المؤمنات و المسلمین و المسلمات برحمتک یا ارحم الراحمین.

سنت های هنگام سلام دادن1هنگام گفتن«السلام علیکم و رحمة الله»صورت خویش را به جانب راست و چپ بگرداند

2امام،تکبیرات انتقال را بلند و مقتدی آن را آهسته بگوید

3امام به سلام خویش،نمازگزاران و فرشتگان نگهبان و جنّیّان صالح و نیکوکار را در نظر بگیرد،یعنی برای آنها سلام می گوید

4مقتدی به سلام خویش،امام را به همراه جمعیت همراه امام،و شخص منفرد(تنهاگزار)فقط فرشتگان را در نظر بگیرد

5پایین تر آوردن صدای خویش در سلام دوم نسبت به سلام اول

6آغاز نمودن سلام از سمت راست

7سلام مقتدی پیوسته به سلام امام باشد

8شخص مسبوق(کسی که بعد از به رکوع رفتن امام به نماز پیوسته است)تا فارغ شدن امام از نماز،منتظر بماند،یعنی قبل از فارغ شدن امام از هر دو سلام،جهت اتمام نماز بلند نشود

ص:124

چکیده مطالب

-نماز دارای سنت هایی است که:

-برخی مربوط به هنگام قیام و قبل از رکوع است؛

-برخی هنگام رکوع انجام داده می شود؛

-قسمتی هنگام سجده به جا آورده می شود؛

-برخی مربوط به هنگام قعده است؛

-بعضی نیز وقت سلام دادن رعایت می شود.

سوالات درس

1.سنت های مربوط به هنگام قیام و قبل از رکوع را ذکر کنید؟

2.سنت هایی را که هنگام رکوع انجام داده می شود،بیان نمایید؟

3.سنت های مربوط به سجده را ذکر کنید؟

4.سنت های هنگام قعده کدامها هستند؟

5.هنگام سلام دادن چه سنت هایی باید رعایت شود؟

ص:125

25-مکروهات نماز

مکروهات نماز

مکروهات نماز اموری هستند که انجام دادن آن مانع کمال نماز است:

مکروهات مربوط به شخص و حالات نمازگزار1بازی کردن نمازگزار با لباس یا بدن خویش

2تکیه نمودن بر چیزی در حال نماز

3میل کردن به سمت چپ و راست بدون نیاز

4نماز خواندن رو به روی آدمی

5نماز خواندن هنگام فشار پیشاب یا مدفوع یا باد شکم

6رو به روی آتش یا آتش دانی که شعله ور است نماز خواندن

7در مکان هایی پست و حقیر مانند حمام و مستراح و...نماز خواندن

8در میان راه نماز خواندن

9در گورستان نماز خواندن

10در نزدیک موضع نجاست نماز گزاردن

11نماز خواندن به همراه نجاست اندکی که نماز با آن بدون عذر جواز دارد

12درهم شکستن و به صدا درآوردن انگشتان

13در هم داخل نمودن انگشتان(خرپنجه)

14چهارزانو نشستن بدون عذری

ص:126

15چمباتمه یعنی مانند سگ(که بر روی مقعد خود می نشیند و دو پایش را بر زمین قرار داده دو دستش را در جلو نصب می کند)نشستنِ نمازگزار

16در حالت سجده بازوان را به زمین چسپانیدن

17هر دو دستان خود را بر تهی گاه خویش نهادن

18هر دو آستین را از بازوی خویش بالا زدن

19آیات و تسبیحات را با انگشتان شمردن

20در اثنای نماز خاکی را که اذیت نمی کند پاک کردن

21بدون عذر تنها با پیشانی سجده کردن

22خواندن نماز در حال حاضر بودن غذا برای کسی که میل به غذا دارد

23بر گرداندن انگشتان دست و پا هنگام رکوع و سجده،از جهت قبله

24خمیازه کشیدن

25گرفتن شپش و کشتن آن

26هنگام نماز موی بافته سر را به دور سرش پیچانده نماز خواندن

27برهم نهادن پلک های چشم بدون مصلحتی

28بالا بردن چشم ها به سوی آسمان جهت نگریستن

ص:127

مکروهات مربوط به لباس نمازگزار1نماز خواندن با لباس کاری و حقیر و فرومایه ای که شخص حاضر نمی شود با آن نزد مردم باآبرو بیرون آید

2نماز خواندن با لباسی که دارای تصاویر جاندار باشد

3تنها با شلوار یا فقط با لباس زیر نماز خواندن در حالی که قدرت بر پوشیدن پیراهن دارد

4بدون عذر یا بدون مصلحتی سربرهنه نماز خواندن

5بر پیچ عمامه یا تصویری جان دار سجده نمودن

6نماز خواندن در حالی که سر با دستمال یا حوله ای پوشانده شده و وسط آن برهنه باشد

7بالا زدن لباس از پس و پیش هنگام رفتن به رکوع یا سجده از بیم آلوده شدن با خاک

8بر دوش قرار دادن لباس و رها نمودن دو طرف آن بدون ضمیمه کردن هر دو جانب به هم و بدون داخل نمودن دست ها در آستین؛در واقع با این کار حالت متکبرانه به خود گرفتن

مکروهات مربوط به مکان نمازگزار1خواندن نماز در مکانی که دارای عکس و تصویر جان دار باشد،چه آن بالای سر قرار گرفته باشد یا پیش روی،ولی پشت سر اشکال ندارد

2قرار گرفتن در پشت صفی که در آن گشادگی و جایی برای ایستادن یک نفر وجود دارد

مکروهات مربوط به نماز و اجزای آن1ترک سنّتی از سنت های نماز

2معین کردن سوره ای خاص در نماز به طوری که غیر از آن دیگر سوره ای را نخواند

3عمداً قرائت نمودن بر خلاف ترتیب سوره ها

4خیلی زیاد طولانی کردن رکعت دوم نسبت به رکعت اول

5فاصله انداختن با یک سوره کوتاه بین دو سوره ای که آنها را خوانده است (1)

ص:128


1- (1) .مثلاً در رکعت اول سوره«تکاثر»را بخواند و در رکعت دوم سوره«همزه»را،در حالی که میان این دو سوره«عصر»را ترک نماید و جا گذارد.

6ننهادن دو دست بر روی دو زانو هنگام رکوع

7ننهادن دو دست بر دو ران هنگام تشهد و در جلسه ای که میان دو سجده است

8جواب دادن سلام با اشاره

9تکرار یک سوره در دو رکعت در صورت حفظ بودن سوره های دیگر

10رکوع نمودن قبل از إتمام قرائت و تکمیل قرائت در حالت رکوع

مکروهات مربوط به امام جماعت1قرار گرفتن امام جماعت با تمام بدن خویش در داخل محراب بدون عذری

2قرار گرفتن امام جماعت به تنهایی در مکانی مرتفع به اندازه یک گز، (1)اما اگر یکی از مقتدی ها همراه با امام بایستد،مکروه نیست

3قرار گرفتن امام جماعت به تنهایی در مکانی گود و پایین بدون عذر،اما اگر یکی از مقتدی ها همراه با امام بایستد،مکروه نیست

اموری که در نماز مکروه شناخته نشده اند

نماز خواندن در موارد زیر،مکروه نیست:

1.برگرداندن چشم به اطراف بدون برگرداندن صورت؛

2.رو به روی مصحف شریف؛

3.پشت سر کسی که نشسته و صحبت می کند؛

4.رو به روی چراغ یا چلچراغ(لوستر)؛

5.تکرار یک سوره در دو رکعت از نمازهای نفل؛

6.کشتن مار یا عقرب و...اگر احتمال ضرر رساندن هم نداشته باشد؛

7.رها کردن یا جمع کردن لباس به خاطر نچسپیدن آن بر بدن هنگام رفتن به رکوع یا سجده؛

8.سجده بر فرشی که دارای تصاویر جان دار است،به نحوی که بر روی آن تصاویر سجده انجام نگیرد؛

9.رو به روی شمشیر آویخته شده.

ص:129


1- (1) .یک گز:تقریباً هفتاد سانت است.

چکیده مطالب

-انجام برخی کارها که در نماز مکروه است،در موارد زیر خلاصه می شود:

-مکروهات مربوط به شخص و حالات نمازگزار؛

-مکروهات مربوط به لباس نمازگزار؛

-مکروهات مربوط به مکان نمازگزار؛

-مکروهات مربوط به نماز و اجزای آن؛

-مکروهات مربوط به امام جماعت.

-انجام برخی از امور در نماز مکروه نیست.

سوالات درس

1.ده مورد از مکروهاتی را که به شخص نمازگزار و حالت های او در نماز مربوط می شود،ذکر کنید؟

2.سه مورد از مکروهات مربوط به لباس نمازگزار را نام ببرید؟

3.مکروهات مربوط به مکان نمازگزار را بیان نمایید؟

4.پنج مورد از مکروهات مربوط به نماز و اجزای آن را ذکر کنید؟

5.مکروهات مربوط به امام جماعت را بیان نمایید؟

6.پنج مورد از مواردی را که انجام آن در نماز مکروه نیست،نام ببرید؟

ص:130

26-مبطلات نماز

مبطلات نماز

امور زیر«مبطلات نماز»اند یعنی بنای نماز را در هم می ریزند:

مبطلات مربوط به حالات نمازگزار1دیوانگی بر نمازگزار عارض شود

2بیهوشی بر نمازگزار عارض گردد

3به آواز بلند گریستن و این گریه ناشی از درد یا مصیبت مادی و دنیوی باشد

4جنب شدن در اثنای نماز

مبطلات لفظی و کلامی1سخن گفتن در اثنای نماز خواه از روی عمد باشد یا سهو یا خطا

2دعا کردن به چیزی که شباهت به کلام مردم دارد

3بر کسی سلام گفتن یا جواب سلام کسی را با زبان یا اشاره دادن

4آه کشیدن یا اف گفتن یا ناله کردنی که ناشی از ترس خدا و قیامت نباشد

5همزه«ألله أکبر»را به صورت مد کشیدن

6خندیدن بدون صدا

7خندیدن با آواز بلند(شکننده وضو نیز هست)

8جواب عطسه دادن

9جواب سوال دادن اگرچه با ذکر گفتن باشد

10لقمه دادن بر غیر امام خویش

ص:131

مبطلات ایجابی و عملی1انجام دادن عمل کثیر که احتیاج به دو دست داشته باشد

3برگرداندن سینه از جهت قبله

3در اثنای نماز خوردن و آشامیدن چیزی که از بیرون داخل دهان شده است اگرچه کمتر از اندازه یک نخود باشد

4خوردن چیزی که به دندان چسپیده و به اندازه نخود یا بیشتر از آن است

5بدون ضرورت سینه صاف کردن(سُرفه کردن و تنحنح)

6قرائت از روی مصحف

7به امر کسی که بیرون از نماز است،اطاعت کردن

8نمازگزار گمان کند که وضویش از بین رفت و لذا از مسجد بیرون شد یا از صفهای نماز گذشت یا از نزد سُتره در غیر مسجد،عبور نمود

9سبقت جستن مقتدی از امام در ادای رکنی به نحوی که در ادای آن رکن با امام شریک نباشد

10بر نجس سجده کردن

11از پا درآوردن موزه ای که بر آن مسح کشیده است چه با عمل اندک و چه بسیار(عمل کثیر)

ص:132

مبطلات سلبی و فوتی1شرطی از شرطهای نماز از نمازگزار فوت شود

2نمازگزار رکنی از ارکان نماز را ترک کند

3ادای رکنی از ارکان در حالت خواب و عدم اعاده همان رکن بعد از بیدار شدن

4آشکار شدن عورت نمازگزار در اثنای نماز به مدت ادای یک رکن

مبطلات خارجی1طلوع خورشید هنگامی که شخص نماز صبح را به جا می آورد

2داخل شدن وقت زوال هنگام نماز عیدین

3داخل شدن وقت نماز عصر هنگام ادای نماز جمعه

4در بدن یا مکان یا لباس نمازگزار به مدت ادای یک رکن نجاستی عارض گردید

5پیدا کردن آب و قدرت بر استعمال آن برای کسی که با تیمم در نماز ایستاده است

6امام کسی را جانشین خود گرداند که صلاحیت امامت را نداشته باشد

مواردی که نماز باطل نمی شود

در موارد زیر نماز باطل نمی شود:

1.برای بیرون شدن از نماز سهواً سلام دادن؛

2.کسی از موضع سجده نمازگزار بگذرد؛

3.خوردن چیزی که به دندان ها چسپیده بود به شرطی که کمتر از اندازه نخود باشد؛

4.به نوشته ای نگریستن و معنای آن را فهمیدن؛

5.گریه و آه و ناله به خاطر تقوای الهی و ترس از عذاب جهنم؛

6.شکستن وضو بدون قصد،که در این حالت باید وضو بسازد و نمازش را ادامه بدهد؛

7.کسی که در اثنای نماز بدون قصد بی وضو گردید و برای وضو ساختن بیرون شد و سینه اش را از جهت قبله برگرداند؛

8.سینه صاف کردن(سرفه کردن یا تنحنح)جهت اصلاح آواز یا دلالت نمودن بر خطای امام یا آگاهانیدن بر اینکه نمازگزار در نماز است و یا....

ص:133

چکیده مطالب

برخی از کارها مبطل نمازاند که در موارد زیر خلاصه می شوند:

1.مبطلات مربوط به شخص و حالات نمازگزار

2.مبطلات لفظی و کلامی

3.مبطلات ایجابی و عملی

4.مبطلات سلبی و فوتی

5.مبطلات خارجی

6.مواردی هم هست که شباهت به مبطلات نماز دارد اما نماز را باطل نمی کند.

سوالات درس

1.مبطلات نماز را که مربوط به شخص و حالات نمازگزار می شود،ذکر کنید؟

2.مبطلات لفظی و کلامی نماز را ذکر نمایید؟

3.پنج مورد از مبطلات ایجابی و عملی نماز را بیان کنید؟

4.مبطلات سلبی و فوتی نماز را ذکر نمایید؟

5.مبطلات خارجی نماز کدام ها هستند؟

6.پنج مورد از مواردی را که باطل کننده نماز نیستند،بیان کنید؟

ص:134

ملحقات مباحث نماز

چگونگی ادای نماز

1.کسی که می خواهد نماز بخواند،رو به قبله بایستد و انگشتان دست خود را برابر نرمی گوش هایش قرار دهد و در حالی که باطن کف هایش متوجه به سوی قبله است،تکبیر تحریمه(الله أکبر)بگوید.

در تکبیر تحریمه نباید در همزه«الله»و در همزه و یا باء«أکبر»مدّ بکشید.

زن هنگام تکبیر تحریمه باید دست هایش را تا برابر شانه هایش بلند کند.

2.پس از تکبیر تحریمه،دست راستش را بالای دست چپ خود قرار می دهد و به زیر ناف می نهد و آهسته«ثنا»می خواند.«ثنا»عبارت است از:

«سُبحَانَکَ اللّهُمَّ و بِحَمدِکَ و تَبَارَکَ اسمُک و تَعالَی جَدُّکَ و لا إلَهَ غَیرُک».

زن کف دست راستش را روی دست چپ قرار می دهد و بر سینه خود می نهد.

3.بعد از«ثنا»بلافاصله «أعوذُ بالله مِنَ الشیطانِ الرَّجیم» و پس از آن «بسم الله الرحمن الرحیم» را جهت قرائت با صدای آهسته می خواند.

مقتدی «أعوذ بالله...» و «بسم الله...» را نمی خواند.

4.سپس بلادرنگ سوره«فاتحه»را قرائت نموده و در پایانِ آن،با صدای آهسته«آمین»می گوید.پس از آن یک سوره یا سه آیه قرائت می کند و در بین

ص:135

فاتحه و سوره «بسم الله» نمی گوید.

5.بعد از ضم سوره،تکبیر(ألله أکبر)می گوید و به رکوع می رود.در رکوع دستانش را بر دو زانوهایش می گذارد،بین انگشتانش را گشاده و ساق های پاهایش را راست و پشت و سرش را با یکدیگر برابر نگه می دارد و سه مرتبه«تسبیح»یعنی«سُبحَانَ رَبِّی العَظِیم»می گوید.

زن در رکوع انگشتان دستش را گشاد از هم قرار ندهد و لازم نیست پشت و کمر و سرش را با یکدیگر برابر سازد،بلکه کافی است اندکی خم بشود و همچنین آرنجهایش را به بغل خود بچسباند.

6.پس از آن،«سَمِعَ الله لِمَن حَمِدَه»گفته سرش را از رکوع بر می دارد و قیام می کند و در صورتی که منفرد(شخصی که تنها نماز می گزارد)باشد،«رَبَّنَا لَکَ الحَمد»را نیز بر آن اضافه می کند.ولی در نماز جماعت،امام تنها به گفتن«سَمِعَ اللهُ لِمَن حَمِدَه»و مقتدی به«رَبَّنَا لَکَ الحَمد»اکتفا می نماید.

7.بعد،با گفتن تکبیر به سجده می رود؛به این طریق که ابتدا زانوها و بعد دستها و سپس پیشانی و بینی خویش را به زمین می نهد.در سجده انگشتانِ دستانش را به هم نزدیک می نماید،شکمش را از زانوهایش دور نگه می دارد و انگشتان پاهایش را به طرف قبله بر می گرداند و سه مرتبه«سُبحَانَ رَبّی الأعلی»می گوید.

زن در اثنای سجده شکمش را به رانهای خود چسپانده و آرنج های خود را به زمین می گذارد.

سجده بر چیزهایی درست است که پیشانی در آن قرار گرفته و در صورت فشار دادن،پایین تر نرود.

نمازگزار هنگام ازدحام می تواند بر پشت نمازگزار دیگری که در جلو او قرار دارد،سجده نماید،به شرطی که هر دو در حالت خواندن یک نماز باشند.

8.سپس،تکبیر گفته سرش را از زمین بر می دارد و دستهای خود را بالای

ص:136

رانهایش قرار داده آرام می گیرد،سپس با گفتن تکبیر دوباره به سجده می رود و آرام می گیرد و سه مرتبه«سبحان ربی الأعلی»می گوید.

9.سپس،با گفتن تکبیر سرش را از سجده بر می دارد و بدون نشستن و بدون کمک دستها،با تکیه به پاهایش برای رکعت دوم بلد می شود.هنگام بلند شدن ابتدا سر و بعد دستها و سپس زانوهایش را بلند می کند.

10.رکعت دوم نیز همانند رکعت اول می باشد،تنها اینکه در رکعت دوم دستهایش را بلند نمی کند و«ثنا»و«أعوذ بالله»نمی گوید.

11.هرگاه در رکعت دوم از سجده دومی فارغ گردید،برای«قعده»می نشیند.در قعده،پای چپش را بر زمین هموار نموده و روی آن می نشیند و پای راستش را در حالی که انگشتان آن متوجه به جانب قبله است،راست می نماید و دستانش را بر بالای رانهایش می نهد و انگشتان دستهایش را گشاده و به جانب قبله قرار می دهد.سپس«تشهد»ابن مسعود رحمه الله یعنی«ألتَّحِیَّات...»را می خواند.«تشهد»ابن مسعود رحمه الله به این ترتیب است:

«ألتَّحِیَّاتُ لِلَّهِ وَ الصَّلواتُ وَ الطَّیِّبَاتُ،ألسَّلامُ عَلَیکَ أیُّهَا النَّبِی وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ،ألسَّلامُ عَلَینَا وَ عَلی عِبَادِ اللهِ الصَّالِحِینَ،أشهَدُ أن لا إلهَ إلا اللهُ وَ أشهدُ أن مُحمداً عَبدُهُ وَ رَسُولُهُ».

زن در قعده،روی دُنبه چپ خود با بیرون آوردن پاهایش از جانب راست،می نشیند.

12.اگر نماز دو رکعتی بود،بعد از خواندن«تشهد»درود و صلوات بر رسول خدا صلّی الله علیه و آله می فرستد و سپس با دعا کردن و سلام دادن به راست و چپ،از نماز خارج می شود.

کیفیت صلوات به این ترتیب است:

«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ عَلَی إبرَاهِیمَ وَ عَلَی آلِ

ص:137

إبرَاهِیمَ إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ،اللَّهُمَّ بَارِک عَلَی مُحَمَّدٍ وَ عَلَی آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکتَ عَلَی إبرَاهِیم وَ عَلَی آلِ إبرَاهِیمَ إنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ».

دعایی که بعد از صلوات گفته می شود،باید برگرفته از قرآن و سنّت باشد،یعنی به کلام مردم شباهت نداشته باشد،مانند:

«أللَّهُمَّ رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنیَا حَسَنَةً وَ فِی الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّار».

بعد از دعا دو مرتبه به دو طرف:«السَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمةُ الله»می گوید و روی خویش را به طرف راست و بَعد به طرف چپ با این نیت که برای امام و نمازگزاران و ملائکه سلام می گوید،بر می گرداند.

13.اگر نماز چهاررکعتی بود،بعد از«تشهد»برای رکعت سوم بلند می شود و رکعتهای سوم و چهارم را به همان ترتیبی که رکعتهای اول و دوم را بجا آورد،ادا می نماید.تنها اینکه در رکعت سوم و چهارم«ثنا»و«أعوذ بالله»وجود ندارد و نیز(اگر نماز فرض بود)فقط با خواندن سوره«فاتحه»در آنها بدون ضمّ سوره اکتفا می کند و اگر به جای سوره«فاتحه»تسبیح بگوید و یا حتی ساکت هم بماند،جایز است.

14.در رکعت چهارم بعد از سجده دومی و نیز در نماز سه رکعتی،در رکعت سوم و بعد از سجده دومی،برای قعده اخیر می نشیند و با خواندن«تشهد»و صلوات و دعا و سلام،از نماز بیرون می آید.

نماز وتر

نماز وتر همانند نماز مغرب سه رکعت است و بعد از نماز عشاء خوانده می شود و خواندن آن در نزد امام ابوحنیفه رحمه الله واجب است.

تفاوت نماز وتر در این است که بعد از خواندن سوره«فاتحه»در رکعت سوم،نمازگزار یک سوره دیگری هم به آن ضمّ می کند و پس از فارغ شدن از

ص:138

ضم سوره،با گفتن تکبیر(أالله أکبر)دستهای خود را برابر گوشهایش بلند می نماید و دوباره آنها را در زیر ناف قرار می دهد.

سپس دعای«قنوت»را می خواند و بعد از انجام«قنوت»با گفتن تکبیر به رکوع می رود و همانند سایر نمازها وتر را به پایان می رساند.

دعای قنوت این است:

«أللَّهُمَّ إنَّا نَستَعِینُکَ وَ نَستَغفِرُکَ وَ نُؤمِنُ بِکَ وَ نَتَوَکَّلُ عَلَیکَ وَ نُثنِی عَلَیکَ الخَیر،نَشکُرُکَ وَ لا نَکفُرُکَ وَ نَخلَعُ وَ نَترُکُ مَن یَّفجُرُک.أللَّهُمَّ إیَّاکَ وَ نَعبُدُ وَ لَکَ نُصَلِّی وَ نَسجُدُ وَ إلَیکَ نَسعَی وَ نَحفِدُ وَ نَرجُو رَحمَتَکَ وَ نَخشَی عَذَابَکَ إنَّ عَذابَکَ بِالکُفَّارِ مُلحِقٌ».

ص:139

27-سجده سهو و سجده تلاوت

سجده سهو

اشاره

هر کس واجبی از واجبات نماز را سهواً و از روی خطا ترک کند،سجده سهو بر او واجب می شود و با انجام این سجده،نقصان نماز جبران می گردد.

اما اگر یکی از واجبات نماز از روی عمد و قصد ترک شود و نیز اگر یکی از ارکان(فرایض)نماز چه سهواً و چه عمداً انجام نگیرد،نماز باطل می گردد و با سجده سهو جبران نمی شود بلکه باید نماز اعاده گردد.

1.مواردی که سجده سهو واجب می گردد

در موارد زیر به جا آوردن سجده سهو واجب است:

1.ترک قرائت سوره فاتحه در یکی از دو رکعت نماز فجر یا در هر دو رکعت آن؛

2.ترک قرائت سوره فاتحه در هر رکعت از رکعات نمازهای نفل و وترواجب؛

3.پس از آنکه قرائت را در دو رکعت اول از نماز فرض فراموش کرد و آن را در دو رکعت دیگر به جا آورد؛

ص:140

4.فراموش نمودن ضم سوره(بر سوره فاتحه)در دو رکعت اول یا یک رکعت از نمازهای فرض؛

5.فراموش نمودن ضم سوره(بر سوره فاتحه)در هر رکعت از رکعتهای نماز نفل یا وتر؛

6.در صورت دو بار خواندن سوره فاتحه؛

7.نمازگزار بعد از انجام یک سجده،برای رکعت بعدی بلند شد و سجده فوت شده را در کنار دو سجده ی رکعت بعدی(یعنی سه سجده در یک رکعت)به جا آورد؛ (1)

8.ترک قعده اول در نمازهای سه رکعتی یا چهاررکعتی اعم از نمازهای فرض یا نفل؛ (2)

9.ترک خواندن«التحیات»؛

10.ترک تکبیر قنوت در نماز وتر؛

11.ترک قرائت قنوت قبل از رکوع؛

12.امام یا منفرد قرائت را در نمازهای سرّی بلند و به جهر بخواند؛

13.امام قرائت را در نمازهای جهری آهسته بخواند؛

14.در قعده اول بر تشهد یعنی«التحیات»افزوده شود بدین صورت که مثلاً درودها خوانده شود و یا به اندازه ادای یکی از ارکان،درنگ حاصل گردد.

ص:141


1- (1) .در این حالت نماز صحیح است.
2- (2) .کسی که سهواً قعده اول را در نمازهای سه رکعتی یا چهاررکعتی ترک کند و به طور کامل در رکعت سوم بایستد،به نماز خویش ادامه می دهد و سجده سهو انجام می دهد،ولی اگر به طور کامل بلند نشده باشد به قعده برمی گردد.ملاک در این مسأله زانو است؛اگر از زمین کنده شده باشد در حکم قیام است و اگر از زمین جدا نشده باشد،در حکم قعده است.

2.کیفیت سجده سهو

نمازگزار،بعد از فارغ شدن از تشهد(التحیات)در قعده اخیر،فقط به یک طرف یعنی سمت راست سلام می کند،سپس با گفتن تکبیر دو سجده به مانند سجده های نماز انجام می دهد،آنگاه در قعده می نشیند و دو باره تشهد را به همراه درودها و دعاها به پایان می رساند و نهایتاً با دو سلام از نماز خارج می گردد.

اگر سجده سهو را قبل از سلام انجام داد نمازش صحیح است،اما مکروه به حساب می آید.

سجده تلاوت

اشاره

انجام سجده تلاوت در چهارده موضع از قرآن کریم واجب می گردد:

اعراف/206نحل/49-50مریم/58فرقان/60الم السجده/15

حم السجده

(فصلت)/37-38انشقاق/21رعد/15اسراء/107حج/18(سجده اول)

نمل/25-26ص/24نجم/62علق/19

1.کیفیت سجده تلاوت

سجده تلاوت بین دو تکبیر صورت می گیرد،بدین نحو که شخص با تکبیری به سجده می رود و با تکبیر دیگری سرش را از سجده بر می دارد.

2.برخی احکام سجده تلاوت

1.در سجده تلاوت،شخص هنگام گفتن تکبیر دست هایش را بالا نمی برد و تشهد نمی خواند و سلام نمی دهد.

2.شرط صحت سجده تلاوت همان شروط صحت نماز است،جز اینکه سجده تلاوت تکبیر تحریمه ندارد.

ص:142

چکیده مطالب

-هر کس واجبی از واجبات نماز را سهواً و از روی خطا ترک کند،سجده سهو بر او واجب می شود؛

-حد اقل در چهارده مورد سجده سهو واجب می گردد؛

-سجده سهو در قعده اخیر بعد از فارغ شدن از تشهد(التحیات)انجام می گیرد؛

-انجام سجده تلاوت در چهارده موضع از قرآن کریم واجب می گردد؛

-سجده تلاوت بین دو تکبیر صورت می گیرد؛

-سجده تلاوت دارای احکام خاصی است.

سوالات درس

1.سجده سهو چیست و حکم آن کدام است؟

2.هفت مورد از مواردی را که سجده سهو واجب می گردد،ذکر کنید؟

3.سجده سهو چه گونه انجام می گیرد؟توضیح بدهید.

4.سجده تلاوت چه حکمی دارد و در چند مورد از قرآن کریم باید انجام بگیرد؟هفت مورد را نام ببرد.

5.کیفیت سجده تلاوت را بیان نمایید؟

6.احکامی را که در این کتاب پیرامون سجده تلاوت ذکر شده است،بیان کنید؟

ص:143

28-نماز مسافر

درآمد

هر گاه شخص راه سفری را پیش بگیرد به طوری که مسافر محسوب شود،نمازش کوتاه(شکسته)می گردد.

مقدار مسافتی که در آن نماز شکسته می شود

کمترین مسافتی که سبب کوتاه خواندن نماز می گردد،سفری است که در آن به طور متوسط،مسافت سه روز از کوتاه ترین روزهای سال،با پیاده گردی یا راه پیمایی شتر،طی شود.

هر کس مسافت سه روز را چه با وسایل نقلیه ی سریع السیر طی نماید و چه با شتر و پیاده،مسافر محسوب می گردد و باید نمازش را شکسته بخواند.

حکم کوتاه کردن نماز در سفر

کوتاه کردن نماز در سفر واجب است و مسافر حق ندارد نمازش را کامل بخواند.

نمازهایی در سفر کوتاه می شود

نمازهای فرض چهاررکعتی یعنی فرض ظهر و عصر و عشاء،در سفر

ص:144

کوتاه می شود و هر کدام در دو رکعت ادا می گردد.اما نماز صبح و نماز مغرب کوتاه نمی شود.

مدت کوتاه کردن نماز

مسافر تا زمانی که در سفر است،باید نمازش را کوتاه بخواند،اما در برخی موارد،شخصِ مسافر مقیم محسوب می شود و باید نمازش را کامل ادا نماید و آن زمانی است که اقامت به مدت پانزده روز و بیشتر از آن را در شهر یا قریه ای نیت کند.

اما اگر شخص اقامت کمتر از پانزده روز را نیت کند و یا ماه ها و بلکه سالها بدون نیتِ اقامت در سفر باقی ماند،باید نمازش را کوتاه بخواند.

حکم اقتدای مسافر به مقیم و بالعکس

اقتدای مسافر به مقیم و مقیم به مسافر جایز است.اقتدای آن ها بدین نحو است که:

1.هرگاه مسافر به مقیم اقتدا نمود،باید نمازش را کامل یعنی چهار رکعت بخواند؛

2.هرگاه مقیم به مسافر اقتدا کند،لازم است مسافر بعد از سلام(در رکعت دوم)بگوید:«نماز خویش را تمام بخوانید چون من مسافرم»و بهتر است این جمله را قبل از شروع نماز هم تذکر دهد؛

3.آنگاه که شخص مقیم بعد از سلام دادن امام مسافر خویش برای تمام کردن نمازش بر خواست،قرائت نخواند و بلکه مانند شخص لاحق،نمازش را بدون قرائت تمام کند.

اقسام وطن و احکام آن

کسی که وطن اصلی خویش را ترک کرد و سرزمین دیگری را به عنوان وطن

ص:145

دائمی انتخاب نمود،اگر به خاطر امری از امور،به وطن اصلی خویش بازگشت،باید آنجا نمازش را شکسته بخواند؛

اگر منطقه ای را که شخص به عنوان وطن موقت(یعنی وطن اقامت) (1)انتخاب کرده بود،ترک نمود و مکان دیگری را برای اقامتِ موقت برگزید،آن منطقه دیگر وطن محسوب نمی شود.

ص:146


1- (1) .وطن اقامت یا موقت همان جایی است که شخص در آنجا اقامت به مدت پانزده روز یا بیشتر را نیت کرده باشد.

چکیده مطالب

-مسافر باید نمازش را شکسته بخواند؛

-مقدار مسافتی که در آن نماز شکسته می شود،سه روز است؛

-حکم کوتاه کردن نماز در سفر واجب است؛

-نمازهای فرض چهاررکعتی در سفر،کوتاه،یعنی دو رکعتی خوانده می شود؛

-اگر شخص،اقامت به مدت پانزده روز و بیشتر را نیت کند در حکم مسافر نخواهد بود و اگر کمتر از این را نیت کند،مسافر است؛

-مسافر می تواند به مقیم و مقیم به مسافر اقتدا نماید؛

-کسی که سرزمینی را به عنوان وطن اصلی انتخاب نمود،هرگاه به وطن قبلی خویش بازگشت،باید نمازش را شکسته بخواند؛

-کسی که سرزمینی را وطن اقامت قرار داده بود،ترک کرد و به جای دیگر اقامت موقتی گزید،وطن اقامتی اول باطل می شود.

سوالات درس

1.مقدار مسافتی را که در آن نماز شکسته می شود،ذکر کنید؟

2.حکم کوتاه کردن نماز در سفر چیست؟

3.چه نمازهایی کوتاه خوانده می شود؟

4.شخص در چه وضعیتی حکم مسافر را دارد و در چه موضع مسافر به حساب نمی آید؟

5.حکم اقتدای مسافر به مقیم و مقیم به مسافر چیست؟

6.آیا وطن اصلی با وطن اقامتی باطل می شود؟

7.وطن اقامتی را کدام وطن باطل می کند؟

ص:147

29-نماز بیمار

درآمد

ترک نماز حتی در حال بیماری هم جایز نیست،اما در برخی موارد شدت بیماری به حدی است که قدرت انجام ارکان عبادات و به خصوص نماز را از شخص می گیرد.در چنین شرایطی شرع مقدس اسلام احکام خاصی را وضع نموده است.

حالات بیمار و احکام آن

شخص بیمار ممکن است یکی از حالات زیر را داشته باشد که هر یک احکام خاصی را در پی خواهد داشت:

حالات شخص مریضاحکام مربوط به حالات مریض

1نمی تواند بایستداما می تواند بنشیندنشسته رکوع و سجود انجام بدهد

2نمی تواند در حال نشستن رکوع و سجود انجام بدهداما می تواند سرش را تکان بدهدبا تکان دادن سر جهت انجام رکوع و سجده إیما و اشاره نماید

ص:148

3نمی تواند بنشینداما می تواند به پشت بخوابددر حالی که به پشت خوابیده و پاهایش به سوی قبله است،با سر جهت رکوع و سجده إیما و اشاره نماید

و یا می تواند به پهلو بخوابددر حالی که به پهلو خوابیده و صورتش به سوی قبله است با سر جهت رکوع و سجده إیما و اشاره نماید

4می تواند بخوابد(به پهلو و یا به پشت)اما نمی تواند سرش را تکان بدهدبدون تکان دادن سر و صرفاً با ایما و اشاره ی چشمان یا ابروان یا قلب،نماز خواندن صحیح نیستبلکه باید نمازش را به تأخیر بیندازد

5

می تواند بایستداما نمی تواند رکوع و سجود انجام بدهدلازم نیست ایستاده نماز بخواندبلکه اگر نشسته و با إیما و اشاره نماز بخواند بهتر است

برخی حالات شخص در اثنای نماز

در مواردی هم ممکن است برای شخص حالات زیر پیش آید:

اگر نمازگزار صحیح و سالم بود و در وسط نماز مریض شدیا قدرت بر نشستن دارد،پس نماز را نشسته ادامه بدهداگر قدرت رکوع و سجود کردن را دارد با رکوع و سجود ادامه بدهد

اگر قدرت نداشت،با تکان دادن سر و با ایما و اشاره ادامه بدهد

یا قدرت بر نشستن ندارد،پس خوابیده نماز بخواند

اگر نمازگزار مریض بود و نشسته رکوع و سجود انجام می داد که ناگهان در وسط نماز صحیح و سالم گردیدباید نمازش را ایستاده ادامه بدهد در نزد امام ابوحنیفه و امام ابویوسف(رها)

ص:149

اگر نمازگزار مریض بود و نمازش را با إیما و اشاره می خواند که ناگهان قدرت بر انجام رکوع و سجود پیدا نمودباید نمازش را از سر گیرد(یعنی باید استئناف کند)

اگر نمازگزار بی هوش گردیدپنج و کمتر از پنج نماز از او فوت شدقضای این نمازها را به جا می آورد هرگاه صحت یافت

بیش از پنج نماز از او فوت گردیدقضا ندارد

چند تذکر

ایما و اشاره:ایما و اشاره تنها در صورتی جانشین رکوع و سجود می گردد که با تکان خوردن سر انجام بگیرد،پس اگر اشاره با چشم یا با ابرو یا با قلب صورت بگیرد نماز صحیح نمی شود.

به تأخیر انداختن نماز:

1.اگر شخص مریض از نمازگزاردن با اشاره ی سر عاجز بود،ادای نماز از وی به مدت یک شبانه روز به تأخیر می افتد و بعد از آنکه قدرت بر تکان دادن سر پیدا نمود و یا بهبود یافت،نمازهای تأخیری را به عنوان قضا به جا می آورد؛

2.اگر شخص مریض بیش از یک شبانه روز از تکان دادن سر عاجز گشت،نماز از او ساقط می گردد.

ص:150

چکیده مطالب

-ترک نماز جایز نیست،اما بخاطر شدت بیماری شرع مقدس احکام خاصی را وضع نموده است؛

-شخص بیمار می تواند حالات گوناگونی داشته باشد که هر یک احکام خاص خود را دارد؛

-در مواردی هم ممکن است شخص سالم در اثنای نماز بیمار گردد و یا بیمار بهبود یابد و یا شخص بی هوش شود که هر کدام احکام خاصی دارد؛

-ایما و اشاره اگر با چشم یا با ابرو یا با قلب صورت بگیرد نماز صحیح نمی شود بلکه باید با تکان دادن سر انجام بگیرد؛

-شخصی که نمی تواند سرش را تکان بدهد نمازهایش تا یک شبانه روز به تأخیر می افتد و قضا دارد اما اگر بیش از یک شبانه روز بود،نماز از او ساقط می گردد.

سوالات درس

1.حالاتی را که ممکن است بر شخص مریض عارض گردد بیان نمایید و حکم هر کدام را بنویسید؟

2.حالاتی را که ممکن است بر شخص(چه سالم و چه مریض)در اثنای نماز عارض گردد،ذکر کنید و حکم هر کدام را بازگو نمایید؟

3.ایما و اشاره در چه صورتی جانشین رکوع و سجده می گردد؟

4.اگر مریض از نمازگزاردن با اشاره ی سر عاجز بود،ادای نماز از وی به مدت چند شبانه روز به تأخیر می افتد و اگر بیش از این مدت بود،آیا قضا دارد یا نه؟

ص:151

30-نماز جماعت و احکام آن(1)

حکم جماعت در نماز

با توجه به تعدد نمازها،به جماعت خواندن هر کدام از آن حکم خاص خودش را دارد که در جدول زیر بیان شده است:

حکم جماعت نمازهابرای مردهاسنت عینی مؤکدهدر نمازهای یومیه پنجگانه

سنت کفایی مؤکدهبرای نمازهایتراویح

\کسوف(خورشیدگرفتگی)

شرط صحتبرای نمازهای1.جمعه

\2.نماز عید فطر

\3.نماز عید قربان

مستحببرای نماز وتر واجب در ماه مبارک رمضان

مباحبرای نماز وتر واجب در غیر ماه رمضان به شرط اینکه بدون مواظبت باشد مثلاً تنها دو یا سه بار اتفاق بِیفتد

مکروه تنزیهیبرای نماز وتر واجب در غیر ماه رمضان اگر چنانچه به طور دائم برگزار گردد

ص:152

مکروهبرای نماز خسوف(ماه گرفتگی)

\برای نمازهای نافله،اگر چنانچه با اعلام و دعوت مردم جهت اقامه ی آن برپا گردد

\هنگام برگزار کردن جماعت دوم در مسجدی که دارای امام و مؤذن است در صورتی که مردم آن محل نماز را در مسجد مورد نظر به جماعت خوانده باشند

برای زنانمکروهدر تمامی نمازها

مواردی که جماعت ساقط می شود

در برخی موارد به جماعت برگزار نمودن نماز،از ذمه شخص ساقط می گردد.مصادیق آن را در جدول بعدی ملاحظه نمایید:

به خاطر عوامل طبیعی1هنگام بارش شدید باران

2سرمای شدید،به گونه ای که بیم مریض شدن یا شدت یافتن مریضی باشد

3گِل آلود بودن راه

4غلظت تاریکی شب

5وزیدن باد شدید در شب اما وزش باد در روز مانع از حضور در جماعت نمی شود

به خاطر عوارض شخصی1نابینا بودن

2بیمار بودن مثل سرماخودگی

3به دلیل پیری،توانایی پیاده رفتن به مسجد را نداشته باشد

4هر دو یا یکی از پاهای نمازگزار قطع شده باشد

5مریضی ای که توان راه رفتن را از شخص گرفته باشد،مثل فلج بودن

6تحت فشار پیشاب یا مدفوع بودن

ص:153

به خاطر عوامل خارجی1پرستاری کردن برای شخصی بیمار

2زندانی بودن شخص

3هنگام حاضر شدن غذا در صورتی که شخص به آن میل داشته باشد

4هنگام آمادگی برای سفر

5بیم از دست دادن مال و وسایل در صورت حضور در نماز جماعت

6بیم باز ماندن از قطار یا هواپیما یا...در صورت حضور در جماعت

شروط صحت امامت در نماز

برای صحت امامت لازم است شروط آتی فراهم آید:

شروط صحت امامت در نماز1مرد بودن،پس امامت زن بر مردان درست نیست

2مسلمان بودن

3بالغ بودن

4عاقل،یعنی دیوانه نبودن

5قادر بودن بر قرائتی که شرط صحت نماز است،پس امامتی شخص بی سواد درست نیست

6پوشیده بودن عورت

7سالم بودن از عذرها،مانند خونریزی دائم بینی،خروج بی اختیار پیشاب یا باد و...

8صحیح اللسان بودن(زبانی الکن نداشتن)به گونه ای که حروف را صحیح تلفظ کند

ص:154

چکیده مطالب

-برگزار کردن هر کدام از نمازها با جماعت حکم خاص خودش را دارد؛

-به خاطر برخی عوامل کلی که دارای مصادیقی است،حضور در نماز جماعت ساقط می شود:

1.به خاطر عوامل طبیعی

2.به خاطر عوارض شخصی

3.به خاطر عوامل خارجی

4.امامت در نماز دارای شروطی است که تنها بعد از فراهم شدن آن،صحت می یابد.

سوالات درس

1.حکم به جماعت خواندن هر کدام از نمازها را بیان نمایید.

2.به خاطر کدام عامل کلّی حضور در نماز جماعت از ذمه شخص ساقط می گردد؟برای هر یک از این عوامل سه نمونه ذکر کنید.

3.شروط صحت امامت در نماز را بنویسید؟

ص:155

31-نماز جماعت و احکام آن(2)

سزاوارترین شخص بر امامت

امامت برخی از افراد افضل است که به ترتیب اولویت عبارتند از:

1سلطان؛منظور خلیفه،رئیس جمهور و حاکم است

2نائب خلیفه یا رئیس جمهور یا حاکم

3امام موظَّف در یک مسجد معین

4صاحب منزل در صورت واجد شرایط بودن او و برگزاری نماز جماعت در منزلش

5داناترین مردم به احکام نماز در صورتی که در جمع نمازگزاران،سلطان یا نائب او،یا امام موظّف در مسجد محله،یا صاحب منزل(اگر نماز جماعت در منزل برپا می شود)حاضر نباشند

6حافظ قرآن کریم به همراه علم به احکام نماز

7با تقواترین شخص در بین نمازگزاران

8بزرگسال ترین فرد در بین نمازگزاران

ص:156

مکروهات مربوط به امامت و جماعت

برخی از احکامی که مربوط به مکروهات امامت و جماعت می شود،عبارتنداز:

افرادی که امامتی آنها مکروه است1شخص فاسق

2شخص بدعت گزار

3نابینا،مگر اینکه شخص نابینا بهترین افراد قوم باشد

4امامت شخص جاهل(بی سواد)اعم از بادیه نشین یا شهرنشین در صورت وجود عالم

5امامتی کسی که مردم از او به جهت نقص و کمبودی ای که دارد،کراهت دارند

6جماعت کردن زنان به تنهایی؛و اگر زنان جماعت کنند،امام در وسط و با مقتدی ها قرار می گیرد

اعمال مکروه در جماعت1طولانی خواندن نماز از مقدار سنّت

2حضور زنان در جماعت اگر احتمال ایجاد فتنه و فساد باشد،در غیر این صورت مکروه نیست

ترتیب صف ها

ترتیب صف ها در نماز به ترتیب زیر است:

اگر مقتدی فقط یک نفر است

اعم از مرد یا کودک ممیّزمقتدی در سمت راست امام و کمی عقب تر قرار می گیرد

اگر مقتدی دو نفر مرد یا

بیشتر از دو نفر استمقتدی ها پشت سر امام قرار می گیرند

اگر افراد اقتداکننده عبارتند

از مردان و زنان و کودکان و خنثیاول مردها قرار می گیرند هرچند تعداد صف ها زیاد شود،و بعد کودکان و سپس خنثی و در نهایت زنان

ص:157

اگر افراد اقتداکننده مردهایند

به اضافه یک نفر کودککودکِ اقتداکننده در صف مردها قرار می گیرد

اگر افراد اقتداکننده مردهایند

به اضافه چند نفر کودکبرای کودکان صفی علاهده در پشت صف مردها تشکیل داده می شود بدون تکمیل نمودن صف مردها توسط کودکان

شروط صحت اقتدا

اقتدا به امام و پیوستن به نماز جماعت در برخی موارد صحیح است و در برخی دیگر صحیح نیست.مصادیق این دو موارد را در جدول زیر ملاحظه فرمایید:

مواردی که اقتدا صحیح نیست1مقتدی هنگام گفتن تکبیر تحریمه متابعت امام را نیت نکند

2امام از مقتدی ها به مقدار کمتر از دو گام معمولی جلوتر قرار بگیرد (1)

3اگر امام نافله می خواند و مقتدی نماز فرض

4اگر امام نماز فرضی مثل ظهر را می خواند و مقتدی نماز فرض دیگری مانند عصر را

5اقتدای کسی که سجده و رکوع انجام می دهد پشت سر کسی که با اشاره نماز می خواند

6قرار گرفتن صفی از زنان بین امام و صف مردان

7فاصله افتادن بین امام و مقتدی به وسیله رودخانه ای که از آن قایق عبور می کند

8فاصله افتادن بین امام و مقتدی به ویسله راه و طریقی که در آن ماشین عبور می کند

9وجود حایل بین امام و مقتدی به وسیله چیزی که مانع از شنیدن یا دیدن انتقالات امام است

ص:158


1- (1) .یعنی امام باید به مقدار دو گام جلوتر از مقتدی ها قرار بگیرد.

10اقتدای ساتر عورت به شخص برهنه

مواردی که اقتدا صحیح است1اقتدای شخص متوضی به متیمم

2اقتدای کسی که در وضو پاهایش را شسته است به ماسح بر خفین

3اقتدا کردن کسی که نمازش را ایستاده می خواند به کسی که نشسته نماز می خواند

4اقتدای شخص راست قامت به امام کوژپشت

5اگر امام فرض می خواند و مقتدی نافله

.

ص:159

چکیده مطالب

-برخی افراد برای امامتی در نماز شایستگی بیشتری دارند؛

-امام شدن برخی از افراد،طولانی خواندن نماز جماعت توسط امام و نیز به جماعت،نماز خواندن زنان مکروه است؛

-با توجه به جنسیت و سن نمازگزاران،صفوف نمازِ جماعت از ترتیب خواصّی برخوردار است؛

-اقتدا به امام و پیوستن به نماز جماعت در برخی موارد صحیح است و در برخی دیگر صحیح نیست.

سوالات درس

1.کسانی را که سزاوارترین اشخاص بر امامت هستند،نام ببرید؟

2.امامتی چه نوع افرادی مکروه است؟

3.با توجه به جنسیت و سن نمازگزاران،ترتیب صفوف در نماز جماعت را بیان نمایید؟

4.هفت مورد را که اقتدا در آن صحیح نیست و نیز مواردی را که اقتدا صحیح است،ذکر کیند؟

ص:160

32-نماز جمعه

اشاره

قال الله عز و جل:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا نُودِیَ لِلصَّلاةِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلی ذِکْرِ اللّهِ وَ ذَرُوا الْبَیْعَ ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ [جمعه/9]

ای کسانی که ایمان آورده اید!هنگامی که برای نماز روز جمعه اذان گفته شود،به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است اگر می دانستید

ص:161

شرطهای تحقق نماز جمعه

هرگاه شرطهای تحقق نماز جمعه در مورد کسی یافت شود،حضور در نماز جمعه برایش فرض می گردد،در غیر این صورت حضور در نماز جمعه مستحب است:

شرطهای فرض گردیدن حضور در نماز جمعه1ذکوریتپس بنابر این نماز جمعه فرض نیست برای1زنان

2آزاد بودن2برده و کنیز

3مقیم شهر بودن یا مقیم منطقه ای که در حکم شهر است3مسافر و کسی که مقیم قریه است

4سالم بودن4مریض

5امنیت داشتن5کسی که از بیم ظلم ظالم و دشمنان پنهان شده است

6بینا بودن6نابینا

7قادر بودن بر پیاده روی7کسی که قدرت بر پیاده روی ندارد

بنابر این،کسانی که نماز جمعه برایشان فرض نیست،اگر در این عبادت حضور یابند،نه تنها نمازشان صحیح است بلکه عملی مستحب انجام داده اند و نماز ظهر از ایشان ساقط گردیده است.

ص:162

شرطهای صحت نماز جمعه

صحت نماز جمعه منوط به شروط زیر است:

1برگزار کردن نماز جمعه در شهر و فنای آن (1)بنابر این نماز جمعه در قریه ها صحیح نمی شود

2حضور امام(خلیفه،رئیس جمهور،پادشاه)یا نایب آندر کشورهایی که رؤساء و حاکمان یا نایبان و نمایندگان آن در نماز جمعه حضور نمی یابند،فتوای علما بر این است مردم مسلمان،امام خویش را با توافق و رضای همدیگر تعیین کنند

3برگزاری نماز جمعه در وقت ظهرپس برگزاری این نماز قبل یا بعد از ظهر صحیح نیست

4ایراد خطبهخطبه باید بعد از زوال و قبل از نماز خوانده شود

5إذن عام،یعنی حضور همگان در مکانی که نماز جمعه برگزار می شود،بلا مانع باشدبرگزاری نماز جمعه در سرایی که درهای آن بر روی عموم مردم بسته است،صحیح نیست

6جماعت؛حضور حد اقل سه نفر به جز شخص امامنماز جمعه بدون جاعت یعنی به طور فرادا صحیح نیست

ص:163


1- (1) .فنای شهر:مکانی که به شئون شهر اختصاص دارد،مانند فرودگاه،پایانه مسافربری،میدان های مسابقات و....فنا در مورد نماز جمعه و عیدین حُکم داخل شهر را دارد و در مورد مسافر بیرون از شهر محسوب می گردد.

برخی از احکام نماز جمعه به شرح ذیل است

احکامواجبشتاب به سوی نماز جمعه و ترک داد و ستد با شنیدن اذان اول

عدم جوازهنگام ایراد خطبه ها نماز خواندن و حرف زدن

مکروهبرای شخص امام1طولانی کردن خطبه

\2ترک چیزی از سنتهای خطبه

\3سلام دادن به قوم بعد از استقرار بر منبر

برای نمازگزران1خوردن و آشامیدن

\2بیهوده کاری و بازی کردن

\3نگرستن به این سو و آن سو

سنت های مربوط به خطیب و خطبه

رعایت برخی امور برای شخص خطیب و خطبه نماز جمعه سنّت است:

سنت های مربوط به

شخص خطیب1پاک بودن خطیب از حدث

2پاک بودن خطیب از نجاست

3ستر عورت داشتن

سنّت های مربوط به خطبهخطبه اول1قبل از شروع خطبه در منبر نشستن

2در پیش روی خطیب اذان(دوم)گفتن

3ایستاده خطبه خواندن خطیب

4خطبه را با حمد و ستایش و ثنای خداوند شروع کردن

5در خطبه شهادین را ذکر کردن

6به پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله در خطبه درود فرستادن

7به مردم پند و اندرز دادن

8حد اقل یک آیه از قرآن مجید قرائت کردن

ص:164

خطبه دوم1ایراد خطبه دوم خود از سنتهای نماز جمه است

2نشستن سبُک و کوتاه بین دو خطبه

3شروع خطبه با حمد و ستایش خداوند

4شروع خطبه با درود فرستادن بر پیامبر صلّی الله علیه و آله

5دعا در حق مسلمین و طلب آمرزش برای آنان

سنتهای مربوط به

هر دو خطبه1ایراد خطبه با آواز بلند و واضح

2ایراد خطبه به اندازه خواندن سوره ای از سوره های طوال مفصل (1)

ص:165


1- (1) .سوره های طوال مفصل عبارتند از سوره«حجرات»تا«بروج».

چکیده مطالب

-برخی از امور به عنوان«شرطهای وجوب حضور در نماز جمعه»مطرح هستند؛

-شش مورد،از شروط صحت نماز جمعه به حساب می آیند؛

-سنت های خطبه،برخی مربوط به شخص خطیب است و برخی دیگر به خود خطبه،و سنتهایی که مربوط به خطبه است یا در رابطه با خطبه اول است یا دوم و یا هر دو؛

-برخی از مسایل در نماز جمعه واجب است و برخی دیگر حکمِ عدم جواز را دارد و تعدادی نیز مکروه هستند.

سوالات درس

1.شرطهای فرض گردیدن حضور در نماز جمعه را ذکر کنید؟

2.شش مورد از مواردی را که از شروط صحت نماز جمعه به حساب می آیند،بیان نمایید؟

3.ده مورد از سنت های خطبه را ذکر کنید؟

4.مکروهات نماز جمعه را که مربوط به شخص امام و نمازگزار می شود،بیان کنید؟

ص:166

33-محتضر و میت

مسائل مربوط به مُحتضَر

مُحتضَر کسی است که زمان مرگ او فرا رسیده و نشانه های مرگ بر وی ظاهر گردیده است.برخی احکام محتضر عبارتند از:

احکام محتضرسنت1محتضر بر پهلوی راست قرار داده شود

2صورت محتضر به سوی قبله باشد

مستحب1تلقین شهادتین بر محتضر

2شهادتین با صدای بلند تلقین گردد به گونه ای که آن را بشنود (1)

3حضور نیکوترین اعضای خوانواده محتضر و نزدیکان و دوستان و همسایگان بر بستر او

4تلاوت سوره«یس»نزد محتضر

5عدم حضور زنان حایض و نفساء و افراد جنب نزد محتضر و دور کردن وسایل لهو و لعب

مباحجایز است محتضر بر پشت خوابانده شود به گونه ای که پاهایش به سوی قبله باشد و سرش اندکی بالاتر از سینه قرار بگیرد تا صورتش به سوی قبله باشد

ص:167


1- (1) .هنگام تلقین شهادتین نباید به محتضر گفته شود:«بگو و تکرار کن»تا«نه»نگوید و در نتیجه گمان بد در حق وی نرود.

احکام میت

قبل از غسلمستحب1محکم بستن محاسن میت با پارچه ای عریض از بالای سر

2فرو آوردن پلک های چشم یعنی فروپوشانیدن چشم

3خواندن این دعا هنگام فروپوشاندن چشمهای میت:

بسم الله و علی ملّة رسول الله،اللّهمّ یسّر علیه امرَهُ و سهّل علیه ما بعده و اسعده بلقائک و اجعل ما خرج الیه خیراً ممّا خرج منه

4گذاشتن چیزی سنگین بر شکم میت تا باد نکند

5نهادن دستان میت به دو پهلویش

6اعلام مرگ متوفی

7تعجیل در تجهیز متوفی و دفن او

عدم جوازگذاشتن دستان میت بر روی سینه او

مکروهبلند قرائت کردن قرآن در نزدیکی میت (1)

هنگام غسلفرضیک بار شستن تمام بدن میت

واجب1پوشاندن عورت میت

2شستشوی مواضع عورت میت با دستکش یا پارچه

عدم جواز1مردان زنان را و زنان مردان را غسل بدهند

2شوهر زن خویش را غسل بدهد

جواززن شوهر خویش را غسل بدهد

مستحب1دو یا سه دفعه شستن تمام بدن میت

2در غسل اول و دوم از آب سدر استفاده شود

3در غسل سوم،بر آب کافور افزوده شود

4وضو دادن میت بدون مضمضه و استنشاق

ص:168


1- (1) .اما اگر قاری قرآن از میت دور باشد،مکروه نیست.

مکروه1غسل دادن میت در دفعات چهارم و بالاتر اگر در دفعه سوم پاک شده بود

2غسل ندادن میت در دفعات چهارم و بالاتر اگر در دفعه سوم پاک نشده بود

بعد از غسلمستحب1سر و ریش میت بعد از غسل خوشبو کرده شود

2کافور زدن بر اعضای سجده میت

احکام تکفین میت

1.کفن کردن میت بر مسلمانان فرض کفایی است؛

2.مقدار فرض در کفن چیزی است که تمام بدن میت با آن پوشانده شود؛

3.اگر نه شخص میت مال داشت و نه نفقه پرداز او و نه بیت المالی در اختیار مسلمانان بود،تکفین میت بر عهده جماعتی از مسلمانان که قدرت بر تهیه آن دارند،واجب می گردد.

انواع کفن

کفن دارای انواعی است و در مورد زن و مرد تفاوتهایی جزیی وجود دارد:

کفن سنتبرای مردپیراهن-ازار-لفافه

برای زنلفافه-ازار-پیراهن-خمار(چادر،چارقد)-خرقه

کفن کفایتبرای مردازار-لفافه

برای زنازار-لفافه-خمار

کفن ضرورتبرای مردآن مقدار چیزی که در حال ضرورت یافت شود و به قدر پوشاندن عورت باشد

برای زنآن مقدار چیزی که در حال ضرورت یافت شود و لو ستر عورت نکند

ص:169

کیفیت تکفین مرد و زن

نحوه کفن کردن مرد و زن به ترتیب زیر است:

کیفیت تکفین مرد1لفافه پهن گردد

2ازار بالای لفافه قرار بگیرد

3پیراهن بالای ازار گذاشته شود

4میت روی پیراهن قرار داده و بر او پوشانده شود

5پیچاندن ازار،نخست از چپ و بعد از راست بر میت

6پیچاندن لفافه از چپ آنگاه از راست

7گره زدن لفافه از بالا و پایین

کیفیت تکفین زن1لفافه پهن گردد

2ازار بالای لفافه قرار بگیرد

3پیراهن بالای ازار پهن شود

4پوشاندن پیراهن بر میت زن

5موهای زن به دو دسته تقسیم و بر روی سینه بالای پیراهن قرار داده شود

6نهادن خمار(چادر،چارقد)بر سر میت بدون پیچاندن و گره زدن

7پیچاندن ازار،نخست از چپ و بعد از راست

8بستن سینه با خرقه

9پیچاندن لفافه

ص:170

چکیده مطالب

-احکام مربوط به شخص محتضر تقسیم می شود به سنت و مستحب و مباح؛

-برخی احکام میت مربوط به قبل از غسل است و برخی در هنگام غسل و بعضی نیز بعد از غسل میت؛

-تکفین میت فرض کفایی است و مقدار فرض در آن چیزی است که تمام بدن پوشانده شود و تهیه آن بر مسلمانان واجب است؛

-کفن بر سه قسم:سنت و کفایت و ضرورت تقسیم می شود که هر کدام در مورد مرد و زن دارای تفاوتهایی است؛

-در تکفین مرد و زن باید به تفاوت انجام آن توجه کرد.

سوالات درس

1.محتضر کیست و احکام سنّت و مستحب را که در مورد او مطرح است،بیان کنید؟

2.برای هر یک از احکام میت که مربوط به قبل و بعد و حین غسل است،دو نمونه ذکر کنید؟

3.حکم کفن کردن میت چیست و مقدار فرض آن چه قدر است و بر عهده کیست؟

4.کفن به طور کلّی بر چند قسم است؟نام ببرید(بدون ذکر مصداق).

5.کیفیت تکفین مرد را بیان کنید؟

ص:171

34-نماز جنازه

حکم نماز جنازه

خواندن نماز جنازه بر میت،فرض کفایی است به این معنا که اگر از هر گروه یا هر خوانواده یک نفر از مسلمانان بر میت نماز جنازه بخواند،فرض از ذمه بقیه ساقط می شود و اگر کسی نخواند،همگی گنهکار به حساب می آیند.

نماز جنازه بر کسی که نمازهای فرض بر وی واجب(إلزام آور)است،واجب می باشد به شرط اینکه از مرگ طرف آگاه باشد.

ارکان یا همان فرایض نماز جنازه

نماز جنازه دارای دو رکن است:

تکبیرات چهارگانه؛که هر تکبیر آن به منزله یک رکعت است.

ایستادن؛پس بدون عذر نشسته به جا آوردن نماز جنازه صحت ندارد.

ص:172

شرطهای نماز جنازه

خواندن نماز جنازه تنها بر میتی صحت دارد که دارای شروط زیر باشد:

1اسلامپس خواندن نماز جنازه بر شخص کافر جایز نیست

2پاکی از نجاسات حقیقی و حکمیپس نماز جنازه بر میت قبل از غسل دادن او جایز نیست

3حاضر بودن میتپس نماز جنازه بر میت غایب صحت ندارد

4میت در جلوی روی نمازگزاران قرار بگیردپس نماز جنازه بر میتی که پشت سر نمازگزاران نهاده شده است،صحت ندارد

5میت را روی زمین قرار بدهندپس اگر میت بدون هیج عذری بر روی مرکب یا حیوانی حمل بود،نماز بر او جایز نیست

سنت های نماز جنازه

رعایت امور زیر جزو سنتهای نماز جنازه است:

1.قرار گرفتن امام در برابر سینه میت،خواه مرد باشد و خواه زن؛

2.خواندن ثناء یعنی:«سُبحَانَکَ اللّهُمّ...»بعد از تکبیر اول؛

3.درود و صلوات فرستادن بر رسول اکرم صلّی الله علیه و آله بعد از تکبیر دوم؛

4.دعای مأثور در حق خود و میت و سایر مسلمانان بعد از تکبیر سوم.

ص:173

دعای مأثور در نماز جنازه

دعاهای نماز جنازه1اگر میت چه زن و چه مرد،شخص بالغ بودأللّهُمّ اغفِر لِحَیّنا وَ مَیِّتِنَا وَ شَاهِدِنَا وَ غَائِبِنَا وَ صَغِیرِنَا وَ کَبِیرِنَا وَ ذَکَرِنَا وَ انثَانَا،أللّهمَّ مَن أحیَیتَهُ مِنِّا فَاحیِهِ علی الإسلام وَ مَن تَوَفَّیتَهُ مِنَّا فَتَوَفَّهُ عَلَی الإیمان

2اگر میت کودک پسر بودأللّهمّ اجعَلهُ لَنَا فَرَطاً وَ اجعَلهُ لَنَا اجراً و ذُخراً،وَ اجعَلهُ لَنَا شَافِعاً و مُشَفَّعاً

3اگر میت کودک دختر بودأللّهمّ اجعَلهَا لَنَا فَرَطاً وَ اجعَلهَا لَنَا أجراً وَ ذُخراً وَ اجعَلهَا لَنَا شَافعةً و مُشَفَّعَةً

مستحبات نماز جنازه

1.نمازگزاران هنگام ادای نماز جنازه در سه صف بایستند حتی اگر تعداد آنان مثلاً هفت نفر باشد؛ (1)

2.تعداد صفوف نمازگزاران در نماز جنازه فرد باشد:سه یا پنج یا هفت و مانند آن.

ص:174


1- (1) .بعد از امام سه نفر و بعد دو نفر و بعد یک نفر.

چکیده مطالب

-نماز جنازه فرض کفایی است و بر کسی که نمازهای فرض بر وی واجب است،واجب می باشد؛

-نماز جنازه دارای دو رکن است:تکبیرات چهارگانه و ایستادن؛

-شروط صحت نماز جنازه پنج تاست:اسلام،پاکی،حضور،قرار داشتن در جلوی نمازگزاران و بر روی زمین؛

-نماز جنازه دارای چهار سنّت است؛

-برخی امور از مستحبات نماز جنازه است.

سوالات درس

1.حکم نماز جنازه چیست؟

2.ارکان نماز جنازه را نام ببرید؟

3.شروط صحت نماز جنازه کدامهایند؟

4.سنت های نماز جنازه را بیان کنید؟

5.مستحبات نماز جنازه را بنویسید؟

ص:175

35-مسائل شهادت و شهید

اشاره

قال الله عز و جل:

وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ فَرِحِینَ بِما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ یَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِینَ لَمْ یَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ [آل عمران/169-170]

هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند،مردگانند!بلکه آنان زنده اند،و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.آنها بخاطر نعمتهای فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است،خوشحالند و بخاطر کسانی که هنوز به آنها ملحق نشده اند(مجاهدان و شهیدان آینده)مژده می دهند،که نه ترسی بر آنهاست،و نه غمی خواهند داشت.

تعریف شهید

شهید کسی است که:

1.بناحق و ظلم توسط انسان های یاغی و سرکش یا راهزنان یا دزدان کشته شود؛

2.و یا بخاطر اعلای کلمة الله جهاد نماید و به شهادت برسد.

ص:176

انواع شهادت و شهید و احکام آن

شهادت و شهید بر سه نوع است:

1شهید کاملشهیدی است که احکام آخرت و دنیا هر دو بر او جاری استشرایط شهید کامل:1)اسلاماحکام:1)در دنیا:

غسل داده نمی شود،بلکه با لباس و خونش کفن کرده می شود و پس از خواندن نماز جنازه بر او،دفن می گردد

2)در آخرت:

از اجر و ثواب الهی برخوردار می گردد

\2)بلوغ

\3)عقل

\4)پاک بودن از جنابت و حیض و نفاس

\5)به مجرد ضربه،مرگ فرا رسد و از خدماتی مانند درمان یا خوردن و آشامیدن بهره مند نگردد

\6)به کشتن او مال و یا دیه واجب نشود

2شهید آخرتشهیدی است که حد اقل یکی از شروط شهید کامل-بجز اسلام-را نداشته باشداحکام:مزد و ثواب شهداء را در قیامت می برند اما در دنیا غسل و کفن می شوند

3شهید دنیاکسی است که جهت دنیا و شهرت و اغراض مادی جهاد می کند و به قتل می رسد و یا منافقی است که در صف مسلمانان با دشمن می جنگد و کشته می شودمثل شهدای کامل غسل و کفن نمی شود و با لباس خونینش بر او نماز جنازه خوانده می شود و دفن می شود،اما از ثواب و پاداش شهدا در قیامت بهره مند نمی گردد

ص:177

مصادیق شهید

کسی که در حال دفاع از مال و یا نفس خود و خانواده یا مسلمین یا شخص ذمی کشته شود،شهید کامل به حساب می آید در صورت برخورداری از شروط؛

کسی که در آب غرق شود و یا به آتش بسوزد و یا دیوار بر بالایش بیفتد و یا در غریبی بمیرد و یا بخاطر وبا و دیگر بیماریهای واگیر فوت گردد و یا به اسهال شدید و یا ذات الجنب و یا نفاس و یا سل و یا بیهوشی و یا تب و یا گزیدن عقرب و دیگر گزنده ها و یا در حالی که در طلب علم یا تعلیم بود و یا پنج شنبه شب(شب جمعه)و...بمیرد،از جمله شهدای آخرت به حساب می آید.

ص:178

چکیده مطالب

-شهید به کسی گویند که بناحق و ظلم توسط انسان های یاغی و سرکش یاراهزنان یا دزدان کشته شود و یا بخاطر اعلای کلمة الله جهاد نماید و به شهادت برسد؛

-شهید بر سه نوع است:1)شهید کامل؛2)شهید آخرت؛3)شهید دنیا،که هر کدام دارای احکام خاصّی می باشند؛

-هر یک از شهدای کامل و آخرت دارای مصادیقی هستند.

سوالات درس

1.شهید را تعریف کنید؟

2.اقسام شهید را نام ببرید و هر کدام را تعریف نمایید؟

3.مصادیق شهدای کامل و آخرت را ذکر کنید؟

ص:179

36-روزه(1)

اشاره

قال الله تبارک و تعالی:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ [بقره/183]

ای آنانی که ایمان آورده اید!روزه بر شما نوشته شده،همان گونه که بر کسانی قبل از شما نوشته شد؛تا پرهیزکار شوید.

تعریف روزه

روزه که معادل عربی آن«صَوم یا صیام»است،در لغت به معنی خودداری نمودن از سخن گفتن و یا غذا خوردن است.در شریعت اسلام،مراد از روزه آن است که مسلمان با قصد و نیت از چیزهایی که باعث افطار می شود(مفطرات)،از طلوع صبح صادق تا غروب خورشید،خودداری نماید.

شروط صحت روزه

روزه ماه مبارک رمضان-چه در ادا و چه در قضا-بر کسی فرض است که دارای شرایط زیر باشد:

ص:180

شروط صحت روزه1بلوغپس روزه بر کودک فرض نیست

2اسلامبنابر این روزه بر کافر فرض نیست

3عقلشخص دیوانه مکلَّف بر انجام روزه نیست

نیت روزه

روزه جز با نیت صحیح نمی شودنیت ادای روزه ماه رمضان-نیت روزه نذر معین-نیت روزه نفلنیت این روزه ها باید از هنگام شب تا پیش از نیمه روز(زوال)باشدادای روزه ماه رمضان و روزه نذر

و روزه نفل با مطلق نیت (1)و نیز

به نیت نفل نیز صحیح می شود

قضای روزه ماه رمضان-قضای روزه نفلی که فاسد شده-روزه کفاره-روزه نذر مطلقبرای این روزه ها باید در شب و تا طلوع صبح صادق نیت کرد و اگر بعد از طلوع بامداد نیت کرده شود،صحیح نیست

انواع روزه

روزه از جهت حکم دارای انواعی است که به شرح زیر می باشد:

انواع روزهفرض عینروزه ماه مبارک رمضان

واجب1قضای روزه های نافله ای که فاسد و باطل گردیده است

2روزه نذر؛روزه ای است که مسلمان آن را بر خود به نیت تقرب به خداوند واجب می گردانیده است

3روزه کفاره ها (2)

ص:181


1- (1) .مطلق نیت:چنین است که شخص نیت روزه نماید بدون تعیین کردن فرض یا واجب یا نفل بودن روزه را.
2- (2) .روزه نذر و روزه کفارات نزد برخی از فقهاء فرض است،ولی بنابر نظر محققین از احناف،واجب می باشد،زیرا مُنکر آن کافر نمی شود.

سنتروزه روز عاشوراء به همراه روز نهم یا یازدهم از محرم

مستحب1روزه سه روز از هر ماه

2روزه ایام بیض یعنی 13 و 14 و 15 از هر ماه

3روزه روزهای دوشنبه و پنجشنبه در هفته

4شش روز اول ماه شوال

5روز عرفه برای غیر حاجی

6روزه حضرت داود علیه السّلام یعنی یک روز در میان روزه گرفتن

مکروه1تنها روزه روز عاشوراء بدون پیوستن روز نهم یا یازدهم ماه محرم به آن

2روزه روز شنبه به تنهایی و بدون پیوستن آن به روزهای دیگر

3روزه وصال،یعنی بدون افطار روزه گرفتن

حرام1روز عید فطر

2روز عید قربان

3روزهای تشریق یعنی 11 و 12 و 13 از ماه ذیحجه

ادای روزه بر چه کسی فرض است ؟

ادای روزه فرض می گردد برای:ادای روزه فرض نیست برای:

1مقیم1مسافر

2سالم و تندرست2مریض

3زنان پاک از حیض و نفاس3زن حایض و نفساء(بلکه جایز نیست)

ص:182

چکیده مطالب

-روزه در لغت به معنی خودداری نمودن و در شریعت اسلام عبارت از آن است که مسلمان با قصد و نیت،از مفطرات،از طلوع صبح صادق تا غروب خورشید خودداری نماید؛

-روزه دارای انواعی است:فرض عین،واجب،مستحب،مکروه و حرام؛

-شروط صحت روزه عبارتند از:بلوغ،عقل و اسلام؛

-ادای روزه فرض می گردد برای شخص مقیم،سالم و زن پاک از حیض و نفاس؛

-نیت کردن در روزه شرط صحت آن است.

سوالات درس

1.روزه را از نظر لغت و اصطلاح تعریف کنید؟

2.انواع روزه را نام ببرید و مصادیق روزه ی واجب را ذکر کنید؟

3.شروط صحت روزه را بنویسید؟

4.ادای روزه بر چه کسی فرض است؟

5.نیت روزه باید کی و چگونه انجام بگیرد؟

ص:183

37-روزه(2)

چگونگی ثبوت ماه رمضان

ماه مبارک رمضان با یکی از امور زیر ثابت می شود:

1.دیدن خود شخص هلال ماه رمضان را(استهلال)؛

2.گواهی دادن یک مرد یا یک زن عادل بر رؤیت هلال ماه رمضان اگر چنانچه خود شخص به خاطر وجود ابر یا غیر آن در آسمان،به رؤیت نایل نگردد؛

3.گواهی دادن جمعیتی بزرگ بر رؤیت هلال به گونه ای که از آن،گمان غالب نزدیک به یقین حاصل شود به شرط اینکه آسمان صاف و بی ابر بوده باشد؛

4.به پایان رسیدن ماه شعبان به تعداد سی روز تمام،اگر چنانچه هلال ماه رمضان رؤیت نشود.

روز شک

روز شک(یومُ الشّکّ)روز بعد از بیست و نهم شعبان است و معلوم نیست که آیا هلال عید در آن طلوع کرده است یا نه.

ص:184

حکم روزه گرفتن در روز شک

روزه گرفتن در روز شکمکروه استاگر شخص نیت روزه فرض را کند

اگر شخص مردد میان نیت فرض و نفل باشد

مکروه نیستاگر شخص قاطعانه نیت روزه نفل را نماید

مواردی که روزه باطل نمی شود

مواردی که موجب بطلان روزه نمی شوند به شرح ذیل است:

اموری که روزه را باطل نمی کندفراموشیشخص فراموش کرد که روزه دار است و:1خورد

\2آشامید

\3جماع کرد

استعمالات خارجیشخص روزه دار اشیائی را در ظاهر بدن خود استفاده کرد مثلاً:1روغن مالیدن بر سر و بدن(بدون چکاندن بر گوش)

\2سرمه کشیدن

\3خوشبویی زدن

\4غسل کردن یا لباس مرطوبی را به تن کردن برای خنک ساختن بدن

\5روزه دار گوش خود را با وسیله ای خلال کرد و آن وسیله آغشته به چرک گوش گردید،سپس آن را چندین بار بر گوش خود فرو برد

بی اختیاریدر برخی موارد بدون اینکه شخص خواسته باشد،اتفاقاتی افتاد،مثلاً:1بی اختیار وارد شدن دود در حلق

\2بدون قصد قبلی وارد شدن غبار غلیظی همچون غبار آسیاب در حلق

\3داخل شدن مگس به حلق

\4بالا آمدن قی(چه اندک و چه بسیار)و بدون قصد دو باره پایین رفتن آن

ص:185

حدثشخص روزه دار جنب گردیداگر شخص در طول روز جُنب باقی بماند روزه اش نمی شکند اگرچه با این کار مرتکب مکروه تحریمی می شود

خوردندر مواردی خوردن روزه را نمی شکندو آن زمانی است که شخص از میان دندانهایش چیزی را که کمتر از دانه نخود بود،پیدا نمود وخورد

ص:186

چکیده مطالب

-ماه مبارک رمضان با یکی از امور زیر ثابت می شود:دیدن هلال؛گواهی دادن دیگران؛به پایان رسیدن ماه شعبان؛

-بیست و نهم شعبان را که معلوم نیست آیا هلال عید در آن طلوع کرده است یا نه،روز شک گویند؛

-روزه گرفتن در روز شک در برخی حالتها مکروه است و در برخی دیگر مکروه نیست؛

-در برخی موارد مثل فراموشی،استعمالات خارجی،بی اختیاری،حدث،تزریقات و خوردن(مورد خاص)روزه باطل نمی شود.

سوالات درس

1.از چه راه های می توان به ثبوت ماه رمضان پی برد؟

2.روز شک کدام روز است؟

3.روزه گرفتن در روز شک چه حکمی دارد؟

4.پنج مورد از مواردی را که در آن روزه باطل نمی شود،ذکر کنید؟

ص:187

38-روزه(3)

مواردی که تنها قضای روزه واجب می گردد

در موارد آتی روزه باطل و به جا آوردن قضای آن واجب می گردد اما کفاره ندارد:

قضای روزه واجب می گردد در حالت های:خوردن و آشامیدنعمداً و قصداًمواد غذایی را خورد البته بخاطر وجود عذر شرعی،مثل:سفر-بیماری-بارداری-شیردهی-حیض و نفاس-بی هوشی-دیوانگی

\اشیایی را خورد که معمولاً خورده نمی شود،مثل:آرد-خمیر-نمک بسیار در یک دفعه-پنبه-کاغذ-هسته خرما-گِل اگر چنانچه عادت وی گِل خوردن نبود

\اشیایی را خورد که اصلاً خورده نمی شود،مثل:سنگ-چوب-نقره-طلا-سرب و...

\در میان دندانهایش چیزی از غذا به اندازه نخود یا بزرگتر از آن باقی مانده بود و آن را خورد

اجبار و اکراهتوسط شخصی دیگرشخص روزه دار را وادار و مجبور به خوردن یا آشامیدن بکنند و او تناول نماید

ص:188

به خاطر مسأله شخصیروزه دار خود ناچار به خوردن یا آشامیدن شود و بخورد

سهواً و خطاًروزه دار از روی سهو و خطا و به گمان اینکه شب باقی است یا خورشید غروب کرده است،خورد یا آشامید سپس برایش آشکار گردید که صبح طلوع کرده و یا خورشید غروب نکرده است

مسافرتشخص روزه دار مسافرت کرد و بعد از نیت اقامت(یعنی بعد از مقیم شدن)،خورد یا آشامید

شخص روزه دار بعد از آنکه مقیم گردیده بود مسافرت کرد سپس خورد یا آشامید

طبابتداخل کردن دارویی در بینی

جراحتی را در بینی خویش تداوی کرد که در اثر آن دارو به شکمش رسید

جراحتی را در شکم خویش تداوی کرد که در اثر آن دارو به داخل آن رسید

وضو و غسلروزه دار در مضمضه کردن و استنشاق نمودن چنان زیاده روی کرد که آب به سوی شکمش روان گردید

مواردی که هم قضای روزه واجب است و هم پرداخت کفاره

در موارد زیر روزه باطل می گردد و به علاوة قضا باید کفاره نیز پرداخت شود:

1خوردن غذایی که طبع بدان مایل است و شهوت شکم و گرسنگی با آن برآورده میشود

2دارویی را بدون عذری شرعی خوردن

3نوشیدن آب یا مایعاتی دیگر

4جماع،هم بر فاعل و هم بر مفعول

5بلعیدن قطرات بارانی که داخل دهان گردیده است

6استعمال دخانیات

7خوردن گِل در صورتی که شخص معتاد به خوردن آن بود

ص:189

شرطهای وجوب کفّاره

کفّاره تنها در مواردی که شروط زیر محقق گردد،واجب می شود:

1خوردن یا آشامیدن در حال ادای روزه ماه رمضان باشد؛ (1)

2خوردن یا آشامیدن از روی قصد و عمد باشد

3اجبار و اکراهی در خوردن یا آشامیدن نباشد

4خوردن و آشامیدن از روی سهو و خطا نباشد

مصادیق کفاره

مصادیق کفاره عبارتند از:

1.آزاد ساختن برده؛

2.و اگر برده ای نبود دو ماه پیاپی روزه گرفتن به شرط اینکه در میان آن،روز عیدی یا روزهای تشریق واقع نشود؛

3.و اگر شخص توانایی دوماه پیاپی روزه گرفتن را نداشت،باید شصت مسکین را طعام بدهد.

ص:190


1- (1) .پس اگر خوردن یا آشامیدن در غیر ماه رمضان یا هنگام قضا آوردن روزه ی این ماه اتفاق بیفتد،کفاره واجب نمی شود.

چکیده مطالب

-در موارد متعددی تنها به جا آوردن قضای روزه واجب می گردد بدون پرداخت کفاره؛

-در برخی موارد هم قضای روزه واجب است و هم پرداخت کفاره؛

-کفّاره تنها در مواردی که شروط مخصوص آن تحقّق یابد،واجب می شود؛

-مصادیق کفاره به ترتیب اولویت عبارت است از آزاد کردن برده،دو ماه پیاپی روزه گرفتن و یا اطعام شصت مسکین.

سوالات درس

1.هفت مورد از مواردی را که تنها قضای روزه،بدون پرداخت کفاره واجب می گردد،ذکر کنید؟

2.چهار مورد از مواردی را که هم قضای روزه و هم کفاره واجب می گردد،بیان نمایید؟

3.شروط وجوب کفاره را بنویسید؟

4.مصادیق کفاره را به ترتیب اولویت بنویسید؟

ص:191

39-روزه(4)

امور مکروه برای روزه دار

انجام برخی از امور برای روزه دار مکروه است،که عبارتند از:

1.جویدن چیزی یا چشیدن آن بدون نیاز؛

2.جمع کردن آب دهان در دهان و سپس بلعیدن آن؛

3.انجام کارهایی که سبب ضعف و ناتوانی شخص می گردد،مثل حجامت،رگ زدن،حمام سونا و....

امور مستحب برای روزه دار

موارد زیر از مستحبات روزه داری است:

1.سحر خوردن؛

2.به تأخیر انداختن سحری؛

3.بعد از غروب خورشید در افطار تعجیل نمودن؛

4.قبل از طلوع صبح غسل جنابت کردن اگر جنب شده باشد؛

5.پرهیز از خشم و غضب و برآشفتگی،دروغ،غیبت،سخن چینی و دشنام دادن و بدزبانی؛

ص:192

6.تا آنجا که امکان دارد زیاد تلاوت کردن قرآن کریم و مشغول شدن به دعاهای مأثوره؛

7.پرهیز از شهوات نفسانی و جسمانی اگرچه مباح باشد.

مواردی که ترک روزه در آن جایز است

اسلام دین فطرت است و انسان را بیشتر از طاقت و توانش وادار نمی گرداند.بر این اساس،در برخی موارد که ذیلاً بیان می شود،ترک روزه جایز است:

ترک روزه جایز است در حالت های:مریضی1اگر شخص مریض است

2یا خوف از طولانی شدن مدت مریضی دارد

3یا خوف از شدت یافتن مریضی دار

مسافرت4مسافرتی طولانی که سبب کوتاه شدن نماز می گردد

سختی5اگر بر کسی گرسنگی یا تشنگی سختی عارض شود و برگمان وی چنین غالب گردد که اگر روزه را نخورد هلاک می شود

6زنانی که به خاطر بارداری و شیردهی روزه گرفتن برایشان دشواری ها ایجاد می کند

7کهنسالانی که توانی برای روزه گرفتن ندارند

جنگ8کسانی که در حال جنگیدن با دشمن هستند

ص:193

چکیده مطالب

-انجام برخی از امور برای روزه دار مکروه است؛

-برخی از امور جزو مستحبات روزه داری است؛

-در حالت های مریضی،مسافرت،سختی و جنگ ترک روزه جایز است.

سوالات درس

1.اموری را که برای روزه دار مکروه است برشمارید؟

2.اموری را که برای روزه دار مستحب است بیان نمایید؟

3.حالت های را که مجوّز ترک روزه هستند ذکر کنید؟

ص:194

40-زکات(صدقه)فطر

تعریف زکات فطر

زکات فطر یا صدقه فطر مقدار معینِ مالی است که فرد مسلمان آن را در روز عید رمضان از ملک شخصی خویش برای نیازمندان پرداخت می کند به جهت پاکسازی نفس و جبران آنچه که ممکن است از وی در طول ماه رمضان سر زده باشد.

شروط وجوب زکات فطر

زکات فطر واجب می گردد بر کسی که دارای این شرایط باشد:1اسلامپس زکات فطر برای غیر مسلمانان واجب نیست

2آزادیبنابر این زکات برای برده واجب نمی گردد

3مالک نصاب بودن در زمان طلوع روز عید (1)یعنی شخص افزون بر قرض و حوائج و نیازمندی های اصلی خود و خانواده خویش،صاحب مال باشد.بنابر این،زکات فطر بر کسی که مالک نصابی افزون بر حوائج اصلی خویش نیست،واجب نمی باشد.حوائج اصلی عبارتند از:مسکن،اثاثیه منزل،لباس،تغذیه،مرکب،آلات و ابزار و وسایل کسب معاش.

ص:195


1- (1) .یعنی شرط نیست که یک سال کامل بر نصاب مال گذشته باشد.

بلوغ و عقل از شروط وجوب زکات فطر به حساب نمی آید،بلکه اگر شخص نابالغ و یا دیوانه مالک نصاب بودند،صدقه فطر از مال آنان توسط اولیائشان پرداخت می شود.

زمان وجوب زکات فطر

زکات فطر در هنگام طلوع صبح روز عید فطر واجب می گردد.

بنابر این،اگر کسی قبل از این وقت مُرد یا فقیر گردید،صدقه فطر بر وی واجب نیست.

همچنین اگر کسی بعد از طلوع فجر متولّد یا مسلمان شد،صدقه بر او واجب نیست.

پرداخت زکات فطر قبل یا بعد از طلوع فجر روز عید جایز است،اما مستحب است که آن را قبل از خارج شدن به سوی مصلّی،از مال خویش بیرون آورد.

زکات فطر،به نیابت از چه کسی ؟

پرداخت زکات فطرواجب استاز طرف خود

از طرف فرزندان صغیرِ فقیر خویش

از طرف فرزندان کبیرِ فقیرِ دیوانه ی خویش

واجب نیستاز طرف زن خویشاما اگر به صورت داوطلبانه از طرف زن خویش پرداخت کند جایز است

از طرف فرزندان کبیرِ فقیر خویشاما اگر به صورت داوطلبانه از طرف فرزندان کبیرِ فقیر خویش که عاقل هستند،پرداخت کند جایز است

ص:196

مصداق،مقدار و مصارف زکات فطر

مصادیق زکات فطر:بر اساس نصوص شرعی،مصادیق زکات(اموال زکوی)فطر عبارتند از:1.گندم؛2.جو؛3.خرما؛4.کشمش.

پرداخت زکات فطر از غلّه جاتی دیگر جایز است و باید مقداری را که معادل قیمت مصادیق اصلی زکات است،از غله جات بیرون آورد.

بهتر است قیمت زکات فطر به پول نقد پرداخت شود،زیرا این کار نفع بیشتری برای فقراء دارد.

مقدار زکات فطر:زکات فطر برای یک نفر،مقدار نصف صاع از گندم یا آرد آن،و مقدار یک صاع از جو یا خرما یا کشمش می باشد.

هر صاعی برابر است با 3 کیلو و 600 گرم،که با این حساب نصف آن می شود:1 کیلو و 530 گرم.

مصارف زکات فطر:مصارف زکات فطر همان مصارف زکات است که به زودی در مبحث«زکات»بیان خواهد شد.

ص:197

چکیده مطالب

-زکات فطر مالی است که مسلمانان آن را در روز عید رمضان از ملک شخصی خویش برای نیازمندان پرداخت می کنند؛

-صدقه فطر بر کسی واجب می گردد که دارای اسلام،آزادی و مالک نصاب باشد؛

-زکات فطر در هنگام طلوع صبح روز عید فطر واجب می گردد؛

-پرداخت زکات فطر واجب است از طرف خود،از طرف فرزندان صغیرِ فقیر خویش و از طرف فرزندان کبیرِ فقیرِ دیوانه ی خویش؛

-مصادیق زکات فطر عبارتند از:گندم،جو،خرما و کشمش،اما می توان از غلّه جاتی دیگر و نیز قیمت آن را به پول نقد پرداخت کرد؛

-زکات فطر برای یک نفر،مقدار نصف صاع از گندم یا آرد آن،و مقدار یک صاع از جو یا خرما یا کشمش می باشد.

سوالات درس

1.منظور از زکات فطر چیست؟

2.زکات فطر بر چه کسی واجب است؟

3.زمان وجوب زکات فطر کی است؟

4.پرداخت زکات فطر از طرف چه کسانی واجب است و به نیابت از چه اشخاصی واجب نیست؟

5.مصادیق زکات فطر کدامها هستند و آیا می توان پول آن را پرداخت نمود؟

6.مقدار زکات فطر برای یک نفر چه مقدار است؟

ص:198

41-اعتکاف

تعریف اعتکاف

اعتکاف از اصطلاحات فقه اسلامی و به معنی«ماندن در یکی از مساجد جامع با قصد و نیت عبادت و بندگی خدا»است و از جمله عبادت هایی است که سابقه تاریخی فراوانی دارد.

انسان به دنبال سعادت و کمال است و برای رسیدن به این هدف نیازمند پرورش جان و روان اش است،که خلوت و راز و نیاز با دوست و هم کلامی و مناجاتی شیرین و زیبا با او در قالب اعتکاف،از راه های آن است.اعتکاف یکی از اعمالی است که سرآمد دیگر عبادات محسوب می گردد و بسیاری از پیامبران و موحدان برای راز و نیاز با خداوند و تهذیب نفس و تقویت روح به مدت طولانی در نقطه ای معین و به دور از زندگی مادی اقامت می گزیدند.

انواع اعتکاف

اعتکاف بر سه نوع است1واجباعتکافی است که نذر شده باشد،پس هر کس نذر کرد که در اعتکاف بنشیند،اعتکاف بر او واجب می شود

2سنّتاعتکاف دهه اخیر ماه مبارک رمضان

3مستحباعتکاف غیر نذری و در غیر دهه اخیر ماه رمضان

ص:199

مدت اعتکاف

مدت اعتکاف بر حسب انواع آن مختلف است:

مدت اعتکافاعتکاف واجبمدت اعتکاف واجب همان مقداری است که هنگام نذر کردن،شخص تعیین می کند

اعتکاف سنّتمدت اعتکاف سنت ده روز یعنی دهه اخیر ماه رمضان است

اعتکاف مستحبکمترین مدت اعتکاف مستحبی یک لحظه زمانی است اما بیشترین مدت آن حدی ندارد

شرط صحت اعتکاف

اعتکاف صحیح نمی شود مگر اینکه:

1.در مسجدی که دارای نماز جماعت است برگزار گردد؛

2.همراه با روزه باشد البته برای اعتکاف نذری(اعتکاف واجب)،اما برای اعتکاف مستحب،روزه گرفتن شرط نیست.

مبطلات اعتکاف

امور زیر اعتکاف را باطل می کند:

1.بدون عذر خارج شدن از مسجد؛

2.عارض شدن خون حیض و نفاس؛

3.جماع و یا مقدمات آن،مثل بوسه و لمس و بازی.

ص:200

عذرهای مباح کننده ی خروج از مسجد

در برخی از موارد به خاطر وجود عذری،خارج شدن از مسجد جایز می گردد:

عذرهای مباح کننده ی

خروج از مسجد1عذر طبیعیخارج شدن از مسجد برای قضای حاجت و یا انجام غسل جنابت

2عذر شرعیخروج به قصد شرکت در نماز جمعه اگر در مسجدی که در آن معتکف است جمعه برگزار نمی شود،و یا دفن و کفن و تشییع جنازه در صورت انجام نگرفتن این امور توسط دیگران

3عذر ضروریخوف از دست دادن جان و مال و عِرض در صورت ماندن در مسجد

برخی احکام

لازم به ذکر است که در مسجد هنگام اعتکاف حرف های خوب زدن و صحبت های دلنشین کردن مستحب است و در سکوت به سر بردن کراهیت دارد؛

معتکف می تواند مشغول خرید و فروش شود،البته بدون حاضر کردن کالا و مال فروشی.

ص:201

چکیده مطالب

-اعتکاف عبادتی است که شخص،با قصد و نیت در مسجدی که نماز جماعت در آن برگزار می شود،درنگ کند؛

-اعتکاف بر سه نوع است:واجب،سنّت و مستحب؛

-هر یک از انواع اعتکاف مدت زمان به خصوصی دارد؛

-شرط صحت اعتکاف:حضور در مسجد و روزه گرفتن(برای اعتکاف واجب)؛

-مبطلات اعتکاف عبارتند از:خروج از مسجد،خون حیض و نفاس دیدن و جماع؛

-عذرهای مباح کننده ی خروج از مسجد عبارتند از:عذر طبیعی،عذر شرعی و عذر ضروری.

سوالات درس

1.اعتکاف چه نوع عبادتی است؟آن را تعریف کنید.

2.اعتکاف بر چند نوع است و مدت زمان هر کدام را بنویسید؟

3.شروط صحت اعتکاف را بیان نمایید؟

4.مبطلات اعتکاف را بنویسید؟

5.عذرهای مباح کننده ی خروج از مسجد را ذکر کنید؟

ص:202

42-زکات

اشاره

قال الله تبارک و تعالی:

وَ آتُوا الزَّکاةَ

و زکات بپردازید[مزمل/20]

وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ

و کسانی را که طلا و نقره را گنجینه می سازند،و در راه خدا انفاق نمی کنند،به مجازات دردناکی بشارت ده[توبه/34]

معنای زکات و حکم آن

معنای لغوی:زکات در لغت به معنای«افزایش»،«پاکی»و«مدح»است.

معنای اصطلاحی:زکات در اصطلاح شرع و فقه عبارت است از مقداری از مال که با کیفیت مخصوصی (1)به خاطر پاک نمودن اموال و ثروت،در راه خدا به افراد مستحق داده می شود.

حکم زکات:حکم پرداخت زکات برای کسی که دارای شرایط مخصوص آن است،فرض می باشد.

ص:203


1- (1) .منظور از«کیفیت مخصوص»آن است که آن مال باید برخی از شرایط را دارا باشد و موانعی در کار نباشد.

موارد زکات

زکات دارای انواعی است:1.زکات حیوانات چرنده2.زکات محصولات کشاورزی و میوه ها

3.زکات معادن و رکاز4.زکات طلا و نقره

5.زکات عروض

مصارف زکات

مطابق نصّ قرآن کریم، (1)مواردی که باید زکات در آن صرف شود،عبارتند از:

1فقیربه کسی گویند که مالک کمتر از نصاب است

2مسکینکسی است که اصلاً مالک چیزی نیست

3عاملبه کسی گویند که به جمع آوری زکات و عشر می پردازد و از طرف حاکم شرع به این امر منصوب شده است

4مؤلّفه قلوبهمکسانی که برای جلب توجهشان به دین اسلام و یا دفع ضررشان از مسلمانان،باید دل آنان را به دست آورد(حکم این گروه منسوخ است)

5رقاببردگان مکاتَب (2)

6غارِمکسی است که بر ذمه اش قرضی است و اگر پرداخت کند مالک نصاب کامل نمی شود

7سبیل اللهآنان که در راه خدا جهاد و یا تحصیل علم می کنند و حاجیانی که به قصد انجام فریضه حج بیرون آمده اند اما به خاطر اینکه هزینه های سفرشان تمام شده است،از رسیدن به بیت الله عاجز مانده اند

8ابن السبیلمسافر در راه مانده،هرچند در منزلش مالی که در حد نصاب است داشته باشد

ص:204


1- (1) . إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکِینِ وَ الْعامِلِینَ عَلَیْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمِینَ وَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنَ اللّهِ وَ اللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ سوره توبه آیه 60.
2- (2) .مکاتب:برده ای است که صاحبش با او قرارداد بسته است که مبلغ معینی را در مدت معین بیاورد تا آزاد شود.

موارد ممنوع برای صرف زکات

جایز نیست صرف کردن زکات برای1کافر

2ثروتمند

3بنی هاشم و آزادکردگان ایشان

4اصول خویش یعنی پدر و پدربزرگ و مادر و مادربزرگ هر مقدار که بالا رود

5فروع خویش یعنی فرزند و فرزند فرزند هرمقدار که پایین رود

6همسر خویش

7بنای مسجد یا مدرسه یا هموارسازی راه یا ساختن پل

8تکفین میت و پرداخت قرض وی

ص:205

چکیده مطالب

-زکات که به معنای افزایش است،در اصطلاح شرع عبارت است از مقداری از مال که با کیفیت مخصوصی در راه خدا به افراد مستحق داده می شود و حکم آن فرض است؛

-زکات دارای انواعی است؛

-مصارف زکات هشت مورد است؛

-در برخی موارد صرف زکات جایز نیست.

سوالات درس

1.زکات در لغت و اصطلاح به چه معنا است و حکم آن چیست؟

2.انواع زکات را نام ببرید؟

3.مصارف زکات را بیان کنید؟

4.مواردی را که صرف زکات جایز نیست،ذکر نمایید؟

ص:206

43-شروط زکات

شروط فرض گردیدن زکات

گذشت که پرداخت زکات برای کسی که دارای شرایط است،فرض می باشد.هم اکنون به این شروط که در قالب جدول زیر بیان شده است،توجه نمایید:

زکات در صورت وجود این شرایط فرض می گردد:1اسلامپس زکات بر کافر و مرتد فرض نیست

2آزادیزکات بر برده فرض نیست

3بلوغزکات بر کودک فرض نیست

4عقلپس زکات بر دیوانه فرض نیست

5داشتن ملکیت تامیعنی این که مال مملوک شخص و در دست آن باشدپس اگر شخص مالک چیزی گردید که هنوز آن را دریافت نکرده(مانند مهر زن قبل از دریافت آن)و یا مالی دریافت نمود که مالک آن نیست(مثل قرض یا امانت)زکات بر وی فرض نمی گردد

6نصاب مالحد اقل مقداری از مال است که با وجود آن زکات بر مال تعلق می گیرد

ص:207

7افزون بودن مال بر حاجات اصلیپس منزل مسکونی،اثاثیه منزل،لباسهای مورد استفاده،کتابهای علمی غیر تجاری،چهارپایان سواری،سلاح های مورد استفاده،آلات و ابزار کاری که وسیله کسب معاش است زکات ندارد

8فراغت مال از قرضشخص نباید بده کار باشد به گونه ای که وام او تمام مالش را بپوشاند یا از حد نصاب کم کند

9رشدکننده(نامی)بودن مالرشدکننده حقیقی،مثل چهارپایان

\رشدکننده تقدیری،مثل طلا و نقره (1)چه به صورت مسکوک و غیر مسکوک و یا به شکل زیورآلات یا ظروف و وسایل

شرط وجوب ادای زکات

شرط وجوب ادای زکات عبارت است از:

سپری شدن یک سال قمری بر نصاب مال.

مراد از سپری شدن یک سال کامل این است که نصاب مال در دو طرف سال کامل باشد،چه در اثنای سال کامل باقی مانده باشد یا نه.بنابر این:

1.اگر شخص در اول سال مالک نصاب کامل بود و تا آخر سال این نصاب همچنان کامل ماند،زکات در آن واجب می گردد.

2.اگر نصاب در اول سال کامل بود و در اثنای سال ناقص گردید،آنگاه در آخر سال نصاب دوباره کامل شد،باز هم زکات در آن واجب است.

ص:208


1- (1) .زیرا طلا و نقره در معاملات اقتصادی به عنوان دو جنس نموّکننده مطرح است.

شرط صحت ادای زکات

شرط صحت ادای زکات عبارت است از:

نیت پرداخت زکات به فقیر.

نیت پردخت زکات به فقیر در موارد زیر لازم است:

1.هنگام پرداختِ زکات،بی واسطه به فقیر؛

2.هنگام دادن زکات به وکیلی که آن را در میان مستحقّان توزیع می کند؛

3.هنگام کنار گذاشتن زکات از سرجمع مال خویش.

ص:209

چکیده مطالب

-زکات فرض می گردد در صورت وجود این شروط:اسلام،آزادی،بلوغ،عقل،داشتن ملکیت تام،نصاب مال،افزون بودن مال بر حاجات اصلی،فراغت مال از قرض،رشدکننده(نامی)بودن مال؛

-شرط وجوب ادای زکات عبارت است از:سپری شدن یک سال قمری بر نصاب مال؛

-شرط صحت ادای زکات عبارت است از:نیت پرداخت زکات به فقیر.

سوالات درس

1.شروط فرض گردیدن زکات را بنویسید؟

2.شرط وجوب ادای زکات چیست؟

3.شرط صحت ادای زکات را بنویسید؟

ص:210

44-نصاب زکات(1)

حیوانات چرنده

منظور از چرنده بودن،حیواناتی اند مانند شتر و گاو و گوسفند،که بیشتر از نصف سال را به چریدن در صحراء و علفزارهای مباح(قابل استفاده برای عموم)سپری می کنند و صاحبشان به آنها جز به ندرت علف نمی دهد.

بنابر این،زکات واجب نمی گردد برای:

1.حیواناتی که کمتر از نصف سال را بچرند؛

2.حیواناتی که جهت کارهای کشاورزی،شخم زنی،خرمن کوبی و باربری نگهداری می شوند.

نصاب زکات حیوانات چرنده

1.زکات شتر

ردیفنصابمقدار زکات واجب

1کمتر از 5 شترزکات ندارد

2از 5 تا 9 شتر1 گوسفند

3از 10 تا 14 شتر2 گوسفند

ص:211

4از 15 تا 19 شتر3 گوسفند

5از 20 تا24 شتر4 گوسفند

6از 25 تا 30 شتر1 بنت مخاض:شتری که یک سالش کامل شده و وارد سال دوم گشته

7از 36 تا 45 شتر1 بنت لبون:شتری که دو سالش کامل شده و وارد سال سوم گشته

8از 46 تا 60 شتر1 حِقّه:شتری که سه سالش کامل شده و وارد سال چهارم گشته

9از 61 تا 75 شتر1 جذعه:شتری که پنج سالش کامل شده و وارد سال ششم گشته

10از 76 تا 90 شتر2 بنت لبون:شتری که دو سالش کامل شده و وارد سال سوم گشته

11از 91 تا 120 شتر2 حقه:شتری که سه سالش کامل شده و وارد سال چهارم گشته

هر گاه تعداد شترها(نصاب)به 120 برسد،زکات از سر گرفته می شود،بدین صورت که در فاصله بین 120 تا 140 شتر،در هر پنج شتر یک گوسفند است به همراه دو حقه(شتری که وارد سال چهارم شده)و در فاصله بین 145 تا 149 شتر،دو حقه و یک بنت مخاض است.توجه فرمایید:

12012 قدّس سره 25 حِقه و 1 گوسفند

12013 قدّس سره 210 حِقه و 2 گوسفند

12014 قدّس سره 215 حِقه و 3 گوسفند

12015 قدّس سره 220 حِقه و 4 گوسفند

12016 قدّس سره 225 حِقه و 1 بنت مخاض

17از 145 تا 149

18در 150 شتر3 حِقه:شتری که سه سالش کامل شده و وارد سال چهارم گشته

هر گاه تعداد شترها(نصاب)به 150 برسد،زکات از سر گرفته می شود،بدین صورت که در فاصله بین 150 تا 175 شتر،در هر پنج شتر یک گوسفند است به همراه سه حقه(شتری که وارد سال چهارم شده)و در فاصله بین 175 تا 196 نیز زکات فرق دارد،که هم اکنون توجه فرمایید:

ص:212

15019 قدّس سره 35 حِقه و1 گوسفند

15020 قدّس سره 310 حقه و 2 گوسفند

15021 قدّس سره 315 حقه و 3 گوسفند

15022 قدّس سره 320 حقه و 4 گوسفند

15023 قدّس سره 325 حقه و 1 بنت مخاض

15024 قدّس سره 336 حقه و 1 بنت لبون

25از 186 تا 196

26از 196 تا 4200 حقه

هرگاه تعداد شتران از این حد یعنی 200 شتر زیادتر گردید،زکات دوباره از سر گرفته می شود همان طور که در 50 شتر بعد از 150 شتر از سر گرفته شد.

2.زکات گاو

ردیفنصابمقدار زکات واجب

1کمتر از 30 گاوزکات ندارد

2از 30 تا 39 گاو1 تبیع یا تبیعه:گاو نر یا ماده ای که وارد سال دوم گردیده

3در 40 گاو1 مسن یا مسنه:گاو نر یا ماده ای که وارد سال سوم شده

هر گاه تعداد گاوها از 40 بیشتر باشد،به نظر امام ابو حنیفه رحمه الله تا 60 گاو،زکات به حساب آن است،یعنی در 1 گاو،یک حصه از چهل حصه یک گاو ماده سه ساله است،و در دو گاو،نصف آن،یعنی یک حصه از بیست حصه گاو ماده سه ساله است،و در سه گاو،سه حصه از چهل حصه یک گاو ماده سه ساله است.اما به نظر امام ابو یوسف و محمد(رهما)زاید بر 40 گاو تا 59 گاو چیزی تعلّق نمی گیرد(به ادامه بحث توجه فرمایید:)

4از 60 تا 69 گاو2 تبیع یا تبیعه

5از 70 تا 79 گاو1 مسنه به همراه 1 تبیع

6از 80 تا 89 گاو2 مسنه

7از 90 تا 99 گاو3 تبیعه

8در 100 گاو2 تبیع به همراه 1 مسنه

ص:213

9بیش از 100 گاوبه همین ترتیب،زکات،با افزوده شدن هر 10 گاو،از 1 تبیع به 1 مسنه تغییر می کند.توجه فرمایید:

10در 110 گاو2 تبیع به همراه 2 مسنه

11در 120 گاو3 تبیع به همراه 2 مسنه

12در 130 گاو3 تبیع به همراه 3 مسنه

13در 140 گاو4 تبیع به همراه 3 مسنه

14در 150 گاو و....4 تبیع به همراه 4 مسنه و.....

3.زکات گوسفند

ردیفنصابمقدار زکات واجب

1کمتر از 40 گوسفندزکات ندارد

2از 40 تا 120 گوسفند1 گوسفند

3از 120 تا 200 گوسفند2 گوسفند

4از 201 تا 3399 گوسفند

5در 400 گوسفند4 گوسفند

6بیش از 400 گوسفنددر هر 100 عدد گوسفند،یک گوسفند

توجه:زکات زمانی به شتر و گاو و گوسفند تعلُّق می گیرد که یک سال کامل قمری بر آنها گذشته و وارد سال دوم شده باشند.

ص:214

چکیده مطالب

-چرنده در مبحث زکات،حیوانی است که بیشتر از نصف سال را در صحراء بچرد و صاحبش به آن جز به ندرت علف ندهد؛

-هر یک از شتر و گاو و گوسفند چندین نصاب دارد که با توجه به هر کدام،مقدار زکات آن نیز متفاوت خواهد بود؛

-زکات زمانی تعلق می گیرد که یک سال قمری کامل بر حیوانات گذشته باشد.

سوالات درس

1.منظور از حیوانات چرنده چیست و شرایط عامّ تعلق گرفتن زکات به آنها کدام است؟

2.کمترین حدّ نصاب شتر،گاو و گوسفند که زکات به آن تعلق می گیرد،کدام است؟

3.زکات در چه سِنّی برای حیوانات تعلق می گیرد؟

ص:215

45-نصاب زکات(2)

نصاب زکات در محصولات کشاورزی و میوه ها

محصولات کشاورزی و میوجات نصاب معینی ندارند.بنا بر این،هر آنچه که زمین رویاند دارای زکات است (1)چه کم باشد و چه زیاد و چه سال بر آن گذشته باشد یا نه.

زمین کشاورزی دارای انواعی است و مقدار زکات در هر کدام متفاوت می باشد.به جدول زیر توجه فرمایید:

ص:216


1- (1) .به جز هیزم و نی و علف.

زمین زراعی و کشاورزی1زمین عُشری(یک دهم:10%یا نصف عُشر یعنی یک بیستم:5%)زمین عُشری بر دو قسم است:1.زمینی که با آب آسمان و نهرها و دریاها سیراب می شودزکات در این زمین ها بر اساس نصاب عشر یعنی یک دهم:10%پرداخت می شود

\2.زمینی که با دَلو سیراب می شودزکات در این زمین ها نصف عشر یعنی یک بیستم(5%)استقبل از پرداخت نصف ُعشر نباید اجرت آب دادن و مزد کارگر و دیگر مصارف جانبی محصول را جدا کرد

2زمین خراجیزکات ندارد بلکه به خراج آن اکتفا می شود

نصاب زکات معادن و رکاز

معدن:شامل فلزاتی می شود که ذوب گردد و در آتش گداخته شود،مانند طلا،نقره،آهن،مس،و سرب.مایع معدنی مثل سیماب نیز در حکم معدن است.

رکاز:یعنی گنج و منظور دفینه زمان جاهلی است،به عبارتی دیگر رکاز هر نوع مال با ارزشی است که از زمان قبل از اسلام در زیر زمین به جا مانده است.

نصاب زکات معادن و رکاز:معادن و رکاز نصاب تعیین شده ای ندارند،بلکه هر مقدار از آن که استخراج و کشف گردد،زکات به آن به مقدار یک پنجم(خُمس)یعنی 20%تعلق می گیرد.

ص:217

نصاب زکات طلا و نقره

نصاب طلا:بیست مثقال است که تقریباً بین 86 تا 92 گرم محاسبه می گردد؛

نصاب نقره:دویست درهم است که تقریباً معادل 595 تا 600 گرم می باشد.

مقدار زکات طلا و نقره:مالک نصاب طلا و نقره،باید یک چهلم یعنی 2.5%(ربع عُشر)آن را پرداخت نماید.

مالک نصاب اختیار دارد1اگر خواست در زکات طلا و نقره قطعه ای از آن را بر اساس وزن خارج گرداند

2اگر خواست مقدار زکات را بر اساس قیمت جاری روز بیرون نماید

3اگر خواست کالا یا مال پیمانه یا وزن شده را به حساب قیمت،به جای زکات طلا و نقره پرداخت نماید

زکات عروض

عُرُوض جمع عَرض است و منظور از آن در اینجا کالاهای تجاری است که به قصد سود و تجارت،مورد خرید و فروش و معامله قرار می گیرد.

به جدول زیر توجه فرمایید:

نصاب زکات عروضنصاب زکات کالاهای تجاری همان نصاب طلا و نقره است که به ترتیب عبارت اند از 20 مثقال و 200 درهم.یعنی هر وقت مقدار کالاهای تجاری به یکی از این دو حد برسد،زکات بر آن تعلق می گیرد.

مقدار زکات عروضمقدار واجب ادای زکات در کالای تجاری همان مقدار واجب زکات طلا و نقره،یعنی 2.5%(ربع عُشر)است

شروط وجوب زکات برای عروض1مالکِ کالاها نیت تجارت با آن را داشته باشد

2کالاها به حد نصاب طلا یا نقره رسیده باشد

ص:218

چکیده مطالب

-به هر مقدار از محصولات کشاورزی زکات تعلق می گیرد،البته بستگی به نوع زمین کشاورزی دارد که مقدار زکات در هر کدام از آن،متفاوت است؛

-معادن،مثل طلا،نقره،آهن،سرب،مس و رکاز یعنی گنجی که از زمان قبل از اسلام در زیر زمین به جا مانده است،نصاب تعیین شده ای ندارند و به هر مقدار از آن یک پنجم یعنی 20%زکات تعلق می گیرد؛

-نصاب طلا تقریباً بین 86 تا 92 گرم و نصاب نقره تقریباً معادل 595 تا 600 گرم می باشد و مقدار زکات آنها یک چهارم یعنی 2.5%می باشد؛

-هر گاه مقدار کالاهای تجاری به حد نصاب طلا و یا نقره برسد،زکات در آن به اندازه 2.5%تعلق می گیرد.

سوالات درس

1.نصاب زکات در محصولات کشاورزی چه مقدار است،یعنی به چه مقدار از محصولات کشاورزی زکات تعلّق می گیرد؟

2.نصاب زکات در معدنها و رکاز(گنجها)چه قدر است و زکاتِ آن چه مقدار است؟

3.نصاب زکات در طلا و نقره چه قدر است و زکاتِ آن چه مقدار است؟

4.نصاب زکات کالاهای تجاری چه قدر است و زکاتِ آن چه مقدار است؟

ص:219

46-حجّ (1)

اشاره

قال الله تبارک و تعالی:

...وَ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ [آل عمران/97]

و برای خدا بر مردم است که آهنگ خانه(او)کنند،آنها که توانایی رفتن به سوی آن را دارند.و هر کس کفر ورزد(و حج را ترک کند)،خداوند از همه جهانیان،بی نیاز است

تعریف حج

حج در لغت به معنای قصد کردن کاری بزرگ است و در اصطلاح شریعت عبارت است از:به جا آوردن یک سلسله عبادات به هم مرتبط در اماکن مخصوص و وقت های خاصّ به وجهی ویژه.

حکم حج

حج،در طول عمر هر مسلمانی که دارای شرایط است،یک بار به صورت عینی فرض می گردد.

ص:220

شروط فرض گردیدن حج

فرض گردیدن حج متوقف بر فراهم شدن شروط زیر است:

شروط فرض گردیدن حج1اسلامپس بنابر این،حج برای این افراد فرض نمی باشد:کافر

2بلوغکودک

3عقلدیوانه

4آزادیبرده

5استطاعتناتوان و غیر مستطیع

استطاعت عبارت است از اینکه شخص افزون بر نفقه خانواده خویش،در مدت غیاب خویش مالک توشه و مرکب راه در رفت و برگشت باشد

شروط وجوب ادای حج

ادای حج واجب نمی گردد (1)مگر با وجود این شروط:

شروط وجوب ادای حج1سلامت بدنپس حج برای شخص فلج و پیرمرد و پیرزنی که قدرت بر مسافرت ندارند و نیز شخصی که بخاطر مریضی زمینگیر شده است،واجب(فرض)نمی باشد

2برطرف شدن آنچه که مانع از رفتن به حج استپس حج برای شخص زندانی و کسی که بیم این دارد که او را از رفتن به حج منع کند،واجب نیست

3ایمن بودن راهدر صورت خوفناک بودن راه،حج واجب نمی شود

4همراه شدن محرم برای زندر صورت عدم وجود محرم،حج بر زن واجب نمی گردد

5عدم حالت عده برای زناگر زن در حالت عده طلاق و یا عده وفات شوهر به سر می برد،حج بر او واجب نیست

ص:221


1- (1) .یعنی فرض نمی گردد.

شروط صحت ادای حج

ادای حج تنها با تحقق شروط زیر صحیح می شود:

شروط صحت ادای حج1احرامعبارت است از:1.نیّت حج

\2.گفتن تلبیه از میقاتگاهتلبیه:لبّیک اللّهم لبّیک،لبّیک لا شریک لک لبّیک،إنّ الحمدَ و النعمة لک و المُلک،لا شریک لکَ

\3.پوشیدن جامه دوخته نشده بجای دوخته شده

2وقت مخصوصحج باید در ایام و ماههای مخصوص انجام بگیرد که عبارت است از:1.شوّال

2.ذی القعده

3.ده روز از ماه ذیحجهحج در غیر این ایام صحت ندارد

3اماکن مخصوصعبارتند از:1.سرزمین عرفات برای وقوف

\2.مسجد الحرام برای طواف

ص:222

چکیده مطالب

-حج در لغت به معنای قصد کردن کاری بزرگ و در اصطلاح عبارت است از:به جا آوردن یک سلسله عبادات به هم مرتبط در اماکن مخصوص و وقت های خاصّ به وجهی ویژه؛

-حج،در طول عمر هر مسلمانی که دارای شرایط است،یک بار به صورت عینی فرض می گردد؛

-فرض گردیدن حج متوقف بر شروط آتی است:اسلام،بلوغ،عقل،آزادی و استطاعت؛

-شروط وجوب ادای حج عبارتند از:سلامت بدن،رفع موانع راه،ایمن بودن راه،وجود محرم با زن و عدم حالت عده برای زن؛

-شروط صحت ادای حج عبارتند از:احرام،وقت مخصوص و اماکن خاصّ.

سوالات درس

1.حج را تعریف کنید؟

2.حکم حج کدام است؟

3.شروط فرض گردیدن حج را بنویسید؟

4.شروط وجوب ادای حج را نام ببرید؟

5.شروط صحت ادای حج را ذکر کنید؟

ص:223

47-حج(2)

تعریف عمره

«عمره»در لغت به معنای زیارت مکانی آباد و در اصطلاح شرع به معنای زیارت خانه خدا با بجا آوردن مناسک و برنامه های خاص آن است.

اقسام حج و عمره

عمره و حج دارای اقسامی اند که در جدول زیر بیان شده است:

اقسام حج و عمرهاقسام حج1حجّ افرادعبارت است از آنکه شخص،نخست مناسک و مراسم حج را بجا آورد و پس از اتمام حج به قصد«عمره» (1)احرام ببندد و مناسک خاص آن را به پایان برساند

2حجّ تمتّععبارت است از آنکه شخص در ایام و ماههای ویژه حج(شوال،ذیقعده و ده روز ذیحجه)نخست مناسک«عمره»و سپس مناسک حج را با دو احرام بجا آورد

3حجّ قرانبه معنای جمع احرام عمره و حج در یک سفر است،یعنی شخص از میقات،برای عمره و حج هر دو،احرام ببندد

ص:224


1- (1) .«عمره»در لغت به معنای زیارت مکانی آباد و در اصطلاح شرع به معنای زیارت خانه خدا با بجا آوردن مناسک و برنامه های خاص آن است.

اقسام عمره1عمره مفردهعمره مفرده به لحاظ زمانی مستقل از حج است و در تمام مدّت سال می توان مراسم آن را بجا آورد و حکم عمره مفرده سنت مؤکده است اگر چنانچه شرطهای وجوب ادای حج فراهم گردد

2عمره تمتععبارت است از بجا آوردن مراسم«عمره»قبل از مراسم حج

فرایض(ارکان)حج

1احراماحرام در لغت به معنای منع است و در شرع به معنای حرام گردانیدن چند چیز و واجب نمودن چند چیزی دیگراگر یکی از این فرایض ترک شود،حج باطل می شود

2وقوف در عرفاتتوقف کردن در صحرای عرفات حد اقل یک لحظه از زوال روز عرفه تا صبح روز عید قربان

3طواف زیارتطواف کردن در اطراف خانه کعبه هفت مراتبه در روزهای عید قربان(10-11-12 ذیحجه)

واجبات حج

واجبات حج عبارتند از:

واجبات حج1وقوف در مزدلفهحتی به مقدار یک لحظه بعد از نماز صبح تا طلوع خورشید روز دهم ذیحجههر کدام از این واجبات ترک شود،ذبح یک گوسفند بر حاجی واجب می گردد

2سعی بین صفا و مروهکه آغاز آن از صفا و پایانش به مروه و به تعداد هفت شوط است

3طواف وداعبرای غیر اهالی مکّه

4دو رکعت نماز طوافپس از هفت بار دور زدن

5رمی جمرات سه گانهدر روزهای قربانی یعنی ایام تشریق

6تراشیدن یا کوتاه کردن موی سردر سرزمین حرم و در ایام قربانی

ص:225

چکیده مطالب

-عمره در اصطلاح شرع به معنای زیارت خانه خدا با بجا آوردن مناسک و برنامه های خاص آن است؛

-حج بر سه قسم:افراد،تمتّع و قران و عمره بر دو قسم:مفرده و تمتّع تقسیم می شود؛

-حج دارای سه فرض است:احرام،وقوف در عرفه و طواف زیارت؛

-واجبات حج شش تاست:وقوف در مزدلفه،سعی،طواف وداع،دو رکعت نماز طواف،رمی جمرات،تراشیدن یا کوتاه کردن موی سر.

سوالات درس

1.عمره را تعریف کنید؟

2.اقسام حج و عمره را بنویسید؟

3.ارکان حج کدامهایند؟

4.واجبات حج را نام ببرید؟

ص:226

48-حج(3)

سنت های حج

حج دارای سنت هایی است که عبارت اند از:

1غسل یا وضودر هنگام بستن احرام(مستحب است بنابر قول مشهور)

2دو رکعت نمازبعد از نیت احرام(مستحب است بنابر قول صحیح)

3تلبیه گفتنهرچه بیشتر گفته شود بهتر است

4طواف قدومبرای غیر اهالی مکه

5تیامنیعنی طواف ها را باید از طرف راست شروع کرد

6اضطباعیعنی هنگام طواف یک طرف رداء خویش را در زیر بغل راست و طرف دیگر آن را بر شانه چپ قرار دادن

7رمل در طوافیعنی در سه شوط اول از طواف،قدمها را نزدیک به هم برداشته و هر دو شانه خویش را جنباندن و مثل پهلوانان راه برود

8هَروَلَه در سعیهروله حد وسط میان راه رفتن و دویدن است که در بین دو میل سبز انجام می دهند

9استلام و بوسیدن حجر الاسوددر آغاز و پایان هر شوط از طواف

10گذرانیدن شب در مِنی و مزدلفهدر ایام تشریق

ص:227

11جمع نماز ظهر و عصردر صحرای عرفات با یک اذان و دو اقامه

12جمع بین نماز مغرب و عشاءدر مزدلفه با یک اذان و دو اقامه

کسی که این سنت ها را ترک کند گناهکار می شود اما کفاره بر او واجب نمی شود

محظورات حج

محظورات یعنی امور ممنوع در حج،که اگر حاجی در حال احرام،مرتکب یکی از آن گردد،مجرم به حساب می آید و باید کفاره مربوط به آن را بپردازد (1):

1نزدیکی کردن به همسر تا حد علاقه جنسی2ارتکاب فعل حرام

3دشنام دادن به یکدیگر یا مرافعه و مناقشه نمودن4استفاده از خوشبویی ها

5کوتاه کردن ناخون6پوشیدن لباس دوخته شده برای مرد

7پوشاندن سر و صورت با هر پوشاننده ای8پوشاندن زن صورت و دستان خویش را

9کندن موی سر یا ریش یا موی زیر بغل یا زیر ناف10روغن مالیدن بر موی و بدن

11قطع یا ریشه کن ساختن درختان حرم12کشتن حیوان وحشی بیابانی چه مأکول اللحم و چه غیر آن

کیفیت انجام حج

1.کسی که برای انجام حج مستطیع(توانا)گردیده است و می خواهد حج انجام بدهد،در ایام و ماه های حج-در صورت غیر اهل مکه بودن-باید به سوی مکه مکرمه حرکت کند؛

ص:228


1- (1) .کفارات مربوط به هر یک از محظورات در کتاب های فقهی سطوح بالاتر ذکر شده سات.

2.پس چون به میقات رسید غسل کند یا وضو سازد و سپس لباس احرام (1)بر تن نماید؛

3.آنگاه دو رکعت نماز به جا آورد و نیت حج کند و سپس تلبیه گوید؛

4.چون تلبیه گفت،محرم به«عمره»شده است و باید از همان لحظه از محظورات دوری نماید؛

5.در مسیر مکه هر جا به بلندی و پستی می رسد بسیار تلبیه خواند و چون بیت الحرام را دید تکبیر و تحلیل گوید و در صورت امکان،حجر الاسود را استلام نماید و ببوسد؛

6.سپس به ترتیب،این اعمال را به عنوان«عمره»بجا آورد:طواف،دو رکعت نماز طواف،سعی بین صفا و مروه و تراشیدن یا کوتاه کردن موی سر؛

7.پس از این اعمال،«عمره»پایان می یابد و نوبت به«حج»می رسد،که دارای دوازده عمل است و باید به ترتیب بجا آورده شود؛

8.ترتیب در اعمال دوازده گانه ی حج تمتع به شرح زیر است:

1)بستن احرام به نیت حج تمتع در مکه مکرمه؛2)ایستادن در عرفات؛3)ایستادن در مشعر الحرام یعنی مزدلفه؛4)رمی جمرات عقبه در منی در روز عید قربان؛5)قربانی کردن در منی؛6)تراشیدن و یا کوتاه کردن موی سر؛7)طواف زیارت؛8)دو رکعت نماز طواف زیارت؛9)سعی بین صفا و مروه؛10)رمی جمرات در روزهای یازدهم و دوازدهم و در مواردی روز سیزدهم؛11)ماندن در منی در شب یازدهم و دوازدهم و در مواردی شب سیزدهم و چهاردهم؛12)طواف وداع.

ص:229


1- (1) .این احرام به عنوان«احرام حج تمتع»به حساب می آید.توضیح اینکه:در یک تقسیم بندی،حج تمتع از دو بخش«عمره»و«حج»تشکیل می شود،که البته به هر دوی آن«حج تمتع»نیز گفته می شود.عمره تمتع دارای پنج عمل است:احرام،طواف،دو رکعت نماز طواف،سعی بین صفا و مروه و تراشیدن یا کوتاه کردن موی سر.پس از انجام اعمال عمره،نوبت به حج می رسد که دارای دوازده عمل است.

چکیده مطالب

-حج دارای اعمال مستحبی زیادی است که عبارتند از:غسل یا وضو و دو رکعت نماز هنگام احرام،تلبیه گفتن،طواف قدوم،تیامن،اضطباع،رمل در طواف،هَروَلَه در سعی،استلام و بوسیدن حجر الاسود،گذراندن شب در مِنی،جمع کردن دو نماز در عرفات و مزدلفه؛

--محظورات حج دوازده تاست که باید از آن پرهیز نمود؛

-اعمال حج دارای ترتیب خاصی است که باید حاجیان آن را رعایت نمایند.

سوالات درس

1.اعمال مستحبی حج را بنویسید؟

2.محظورات حج را بیان کنید؟

3.کیفیت انجام حج را با اختصار توضیح دهید؟

ص:230

49-قربانی

تعریف قربانی

قربانی که معروف به«اُِضحِیه»است،به حیوانی اطلاق می گردد که در روز عید قربان ذبح کرده می شود.در اصطلاح شرع عبارت است از:ذبح کردن حیوان خاصّی به نیت تقرب،در وقت مخصوصی.

حکم قربانی:قربانی کردن واجب است و به نظر امام ابو یوسف و محمد(رحمهما الله)سنت مؤکده است.

شرطهای وجوب قربانی

قربانی کردن با وجود شرایط زیر واجب می گردد:

1.اسلام؛2.آزادی؛3.غنی و ثروتمند بودن.

گذشت یک سال تمام بر نصاب مال،در قربانی شرط نیست،بلکه اگر شخص در روز عید قربان افزون بر نیازمندیهای اصلی خویش،مالک مقدار نصاب بود قربانی کردن بر وی واجب می گردد.

وقت قربانی

وقت قربانی از طلوع صبح روز دهم ذی الحجه آغاز می گردد و تا قبل از

ص:231

غروب روز دوازدهم این ماه ادامه می یابد.

باید توجه داشت که مردم شهرها و قریه های بزرگ،لازم است قربانی را بعد از نماز عید قربان انجام بدهند،اما مردم قریه های کوچکی که برگزار کردن نماز عید در آنها واجب نیست،می توانند قربانی را بلا فاصله بعد از طلوع صبح انجام بدهند.

افضل این است که قربانی در روز اول،سپس در روز دوم و بعد در روز سوم از روزهای عید قربان انجام بگیرد.

شرایط حیوانات ذبحی برای قربانی

شروط حیوانات قربانیحیواناتی که جایز است

قربانی شوند1حیوان باید چهارپا باشددر نتیجه:قربانی کردن غیر چهارپا مُجزِی نخواهد بود

2شترباید وارد سال ششم شده باشد

3گاوباید وارد سال سوم شده باشد

4گاومیش

5گوسفند یا بزباید وارد سال دوم شده باشد

حیواناتی که قربانی کردن آنها

جایز نیست1حیوانات وحشی

2حیوان نابینا و یا یکچشم

3حیوانی که بر اثر دیوانگی قدرت بر چریدن نداشته باشد

4حیوان لنگی که قدرت رفتن تا قربانگاه را ندارد

5لاغر بودن حیوان به حدی که استخوانش مغز نداشته باشد

6حیوانی که قسمت زیادی از گوش یا دومش از بین رفته باشد

7حیوانی که بیشتر دندانهایش شکسته شده باشد

8حیوانی که به طور مادرزاد گوش و یا سرپستان نداشته باشد

ص:232

مصرف گوشت و پوست قربانی

افضل این است که گوشت های قربانی به سه قسم تقسیم گردد:

1.یک قسمت آن صدقه داده شود؛

2.یک سوم آن را شخص برای خود و خانواده خویش نگه دارد؛

3.یک حصه ی دیگر را برای نزدیکان و دوستان بفرستد.

4.جایز است شخص،پوست قربانی را برای استفاده خود به کار گیرد و یا آن را به ثروتمندی اهداء نماید،اما اگر آن را بفروشد،واجب است بهایش را صدقه بدهد.

ص:233

چکیده مطالب

-قربانی اصطلاحاً عبارت است از:ذبح کردن حیوان خاصّی به نیت تقرب،در وقت مخصوصی و حکم آن واجب است علی الاصح؛

-قربانی کردن با وجود این شرایط واجب می گردد:1)اسلام؛2)آزادی؛3)ثروتمندی.

-وقت قربانی از طلوع صبح روز دهم ذی الحجه آغاز می گردد و تا قبل از غروب روز دوازدهم این ماه ادامه می یابد؛

-هر حیوانی را نمی توان قربانی کرد،بلکه حیوانات قربانی شونده باید دارای شرایط خاصی باشند؛

-افضل این است که گوشت های قربانی به سه قسم تقسیم گردد:1)برای صدقه؛2)برای خود و خانواده؛3)برای نزدیکان و دوستان.

سوالات درس

1.قربانی را تعریف کنید؟

2.شروط وجوب قربانی را بنویسید؟

3.وقت قربانی کردن حیوانات کی است؟

4.شرایط حیوانات قربانی شونده را بیان نمایید؟

5.مصرف گوشت و پوست قربانی چه گونه باید انجام بگیرد؟

ص:234

50-امر به معروف و نهی از منکر(1)

اشاره

قال الله تبارک و تعالی:

وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَی الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ [آل عمران/104]

باید از میان شما،جمعی دعوت به نیکی،و امر به معروف و نهی از منکر کنند!و آنها همان رستگارانند

درآمد

هر انسانی نسبت به کارهای ناپسندی که در جامعه انجام می گیرد و کارهای نیک و پسندیده ای که ترک می شود باید احساس مسئولیت داشته باشد.بنابراین اگر کار واجبی ترک شود و یا حرامی اتفاق بیفتد سکوت و بی تفاوتی در برابر آن جایز نیست و تمام افراد جامعه باید برای برپایی واجبات شرعی و جلوگیری از کارهای غیر شرعی و حرام،اقدام کنند که این عملکرد آنها به عنوان امر به معروف و نهی از منکر قلمداد می شود.

تعریف امر به معروف و نهی از منکر

در احکام دین،به تمام فرایض،واجبات،سنت ها و مستحبات که مورد رضایت و خوشنودی خداوند است«معروف»،و به تمام محرمات و مکروهات

ص:235

که بر خلاف خوشنودی و رضایت پروردگار است،«منکر»گفته می شود.بنابراین:

«امر به ممعروف»عبارت است از دعوت افراد جامعه به انجام کارهای فرض،واجب،سنت و مستحب؛

«نهی از منکر»عبارت است از باز داشتن مردم از کارهای حرام و مکروه.

مراتب امر به معروف و نهی از منکر

بر اساس روایات،برای امر به معروف و نهی از منکر مراتبی است که اگر با عمل به مرتبه ی پایین تر مقصود حاصل شود،نوبت به عمل به مرتبه ی بعدی نمی رسد.به جدول زیر توجه کنید:

مراتب امر به معروف و نهی از منکر1عملبرخورد غیر فیزیکیبا معصیت کننده طوری برخورد شود که بفهمد به سبب انجام آن گناه با او اینگونه برخورد می شود،مثل اینکه:از او رو گرداند

\با چهره ی عبوس و قیافه ی گرفته با او برخورد کند

\با او با لحن درشت حرف بزند

\رفت و آمد نکند

\برخورد فیزیکی(استفاده از زور بازو)استفاده از زور بازو برای جلوگیری از منکر و برپایی امور شرعی،مثل ریختن خمر و یا شکستن آلات موسیقی و مانند آن

2قولبا زبان امر و نهی کند یعنی با شخص معصیت کننده با زبان و بیان برخورد کند،مثلاً به کسی که فرضی را از فرایض ترک کرده است تذکر یا دستور دهد که فرایض را بجا آورد و یا به گنهکار دستور دهد که گناه را ترک کندامر به معروف و نهی از منکر با زبان مراحلی دارد که نخست با نرمی و زبان خوش باشد و با دلیل و حجت ثابت کند که معصیت یا ترک فرض یا واجب چه پیامدهایی دارد و اگر موثر واقع نشد می توان لحن خود را تغییر دهد

ص:236

3قلباگر شخص نتواند عملاً مجرم را از گناه باز دارد یا به او قولاً تذکر بدهد،در مرحله آخر کمترین کاری که باید انجام بدهد ناراحتی قلبی است،به عبارتی دیگر،نسبت به گناه انجام شده خوشنود و راضی نباشد،بلکه در درون خود احساس نفرت کند

نظریه

برخی علما و فقها این مراتب را میان سه گروه از مردم تقسیم نمودند:

1.در امر و نهی استفاده از زور بازو وظیفه ی حاکمان و امیران است؛

2.در امر و نهی استفاده از زبان و بیان وظیفه ی علما و دانشمندان است؛

3.امر و نهی قلبی وظیفه مردم عوام است. (1)

ص:237


1- (1) .تلخیص و ترجمه از«فتاوای عالمگیری»،352/5-254.

چکیده مطالب

-هر انسانی در جامعه خویش مسئول است و اگر واجبی ترک شود و یا حرامی اتفاق بیفتد سکوت و بی تفاوتی در برابر آن جایز نیست؛

-«امر به معروف»عبارت است از دعوت افراد جامعه به انجام کارهای فرض،واجب،سنت و مستحب و«نهی از منکر»عبارت است از باز داشتن مردم از کارهای حرام و مکروه؛

-امر به معروف و نهی از منکر دارای سه مرتبه:عمل،قول و قلب است،که اگر با عمل به مرتبه ی پایین تر مقصود حاصل شود،نوبت به عمل به مرتبه ی بعدی نمی رسد؛

-نظر برخی علماء بر این است که مرتبه عمل مخصوص حاکمان و مرتبه قول ویژه دانشمندان و مرتبه قلب بر عهده عوام است.

سوالات درس

1.سکوت و بی تفاوتی در برابر کار واجبی که در جامعه ترک شود و یا حرامی که اتفاق بیفتد،نشانه چه نوع احساسی است؟

2.امر به معروف و نهی از منکر را تعریف کنید؟

3.امر به معروف و نهی از منکر دارای چند مرتبه است؟راجع به هر کدام کمی توضیح بدهید.

4.برخی علماء،مراتب امر به معروف و نهی از منکر را وظیفه چه گروه هایی می دانند؟

ص:238

51-امر به معروف و نهی از منکر(2)

شرایط عمومی برای امر به معروف و نهی از منکر

امر به معروف و نهی از منکر شرایط خاصی دارد که به مهمترین آن اشاره خواهد شد:

شرایط کسی که امر و نهی می کند1علمیعنی معروف و منکر را بشناسد و به آن علم داشته باشد

2نیتنیتِ خالص داشته باشد و امر و نهی را تنها بخاطر خدا انجام بدهد

3صبر و بردباریدر بیشتر موارد،امر به معروف و نهی از منکر نیاز به تکرار دارد و در این راه نباید خسته و نااُمید گشت

4عملامر به معروف و نهی از منکر زمانی مؤثر واقع می شود که خود شخص به مفاد آن عمل نماید (1)

5مهربان و رحم دلباید طوری رفتار کند که طبیی دلسوز و پدر مهربان با بیمار و فرزندش رفتار می کند و از ضرر رساندن و آسیب زدن بپرهیزد

ص:239


1- (1) . یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ* کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ ای کسانی که ایمان آورده اید!چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟!نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمی کنید![صف/2-3]

شرایط کسی که مورد امر و نهی قرار می گیرد1کسی باشد که در حق او آن کار ممنوعه،منکر محسوب شودبنابر این،سن بلوغ و شرایط تکلیف شرط نیست و مثلاً کودک یا دیوانه ای خمر بنوشد،مورد نهی قرار می گیرد

2مورد تأثیر قرار بگیرداگر کسی باشد که امر به معروف و نهی از منکر در او تأثیری نمی گذارد و یا شخص مُحتسِب در این باره شک داشته باشد،امر به معروف و نهی از منکر در مورد او واجب نیست

شرایط عملی که نهی روی آن واقع می شود1منکر باشدیعنی فعلی باشد که از منظر شریعت هر کس باید از آن اجتناب ورزد

2منکر موجود باشدو یا مقدمات منکر موجود باشد

3منکر بدون تجسس و تحقیق ظاهر و علنی باشدپس در مورد منکرهایی که در نهان و به دور از چشم عموم انجام می گیرد،حِسبه واجب نیست

4منکر اجتهادی نباشدیعنی منکر بودن آن فعل قطعی باشد،لذا اگر فعلی در یک مذهب مُنکَر و در مذهبی دیگر منکَر محسوب نشود،در انجام امر به معروف و نهی از منکر،مذهب مُحتسب علیه در نظر گرفته می شود

ص:240

چکیده مطالب

-امر به معروف و نهی از منکر دارای شرایط خاصی است که به سه بخش مهم تقسیم می شود:

-شرایط کسی که امر و نهی می کند،که عبارت است از:علم،نیت،صبر و بردباری،عمل،مهربان و رحم دل؛

-شرایط کسی که مورد امر و نهی قرار می گیرد؛

شرایط عملی که نهی روی آن واقع می شود.

سولات درس پنجاه و یکم

1.شرایط کسی را که امر به معروف و نهی از منکر می کند،بنویسید؟

2.شرایط کسی را که مورد امر و نهی قرار می گیرد،بیان کنید؟

3.شرایط عملی را که نهی روی آن واقع می شود،ذکر کنید؟

ص:241

52-احکام خوردن و آشامیدن(1)

اشاره

قال الله تبارک و تعالی:

یا أَیُّهَا النّاسُ کُلُوا مِمّا فِی الْأَرْضِ حَلالاً طَیِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ [بقره/168]

ای مردم!از آنچه در زمین است،حلال و پاکیزه بخورید و از گامهای شیطان،پیروی نکنید چه اینکه او،دشمن آشکار شماست

درآمد

خداوند بزرگ و عطابخش نعمت ها،برای بهره برداری انسان،طبیعت زیبا و انواع خوردنی ها-از حیوانات،میوه ها و سبزیجات-را در اختیار او قرار داده است.خداوند از انسان خواسته که از نعمت های آفریده او برای خوردن و آشامیدن،پوشاک مسکن و سایر نیازهای طبیعی خویش به کار گیرد.در این میان،برای حفظ جان و سلامتی جسم و روح،بقا و تداوم نسل ها و احترام به حقوق دیگران،قوانین و مقرراتی قرار داده است که التزام عملی به آن قوانین و مقررات،ضامن خوشبختی و سعادت او در دنیا و آخرت خواهد بود.

در این درس آنچه در مورد خوراکی ها و آشامیدنی ها مهم و لازم است،ارائه خواهد شد.

ص:242

حکم خوراکی ها و آشامیدنی ها

قاعده کلّی و حکم عامّ در این باره این است که:

اصل در اشیاء،از جمله خوردنی ها و آشامیدنی ها«إباحه»است،یعنی هیچ چیزی حرام نیست مگر اینکه با دلیلی شرعی حرام بودن آن ثابت گردد.

اقسام و احکام خوردن و آشامیدن

خوردن و آشامیدن،از لحاظ کمّی(نه کیفی)دارای اقسام چهارگانه زیر است:

1فرضاگر خوردن و آشامیدن به اندازه ای باشد که:شخص را از هلاکت باز دارددر همه این حالتها حُکم خوردن آشامیدن فرض است

\علاوه بر نجات از هلاکت،قدرت بر انجام عبادات فرضی مثل نماز و روزه را پیدا کند

\شخص بتواند به رفع نیازهای طبیعی خویش و خانواده اش بپردازد

2مستحباگر خوردن و آشامیدن کمی بیش از مقدار فرض آن باشددر همه این حالتها حُکم خوردن آشامیدن مستحب است

شخص بخاطر رعایت ادب نزد مهمان،غذا را بیشتر بخورد

زیاد خوردن غذا بخاطر انجام عبادات مستحبی انجام بگیرد

3مباحخوردن و آشامیدن در همه شرایط زمانی و مکانی مباح استمگر زمانی که شخص مرتکب فعل حرام شود،مثل:روزه دار در ماه رمضان بخورد یا بیاشامد

\اسراف و تبذیر پیش آید

\نسبت به حقوق دیگران ظلم شود

4حرامخوردن و آشامیدن حرام می شود آنگاه که:مواد خوردنی و نوشیدنی از راه حرام به دست آمده باشد

\بدون هیج هدف عُقلایی ای پُرخوری انجام بگیرد،مثلاً صِرفاً برای چاق شدن و اضافه وزن پیدا کردن و یا لذت بردن

ص:243

حکم عدم خوردن و آشامیدن

بعضی وقتها،نخوردن و نیاشامیدن حکم حرام را به خود می گیرد،که مهمترین مصادیق آن در جدول زیر بیان شده است:

نخوردن و نیاشامیدن در این موارد حرام است و شخص گناهکار به حساب می آید:1ریاضت کشیدن یعنی کم کردن مقدار خوردن و آشامیدن به حدی که شخص از انجام عبادات و رفع نیازهای طبیعی خویش ناتوان گردد

2اگر شخص در حالت های اضطراری،از خوردن میته(گوشت حیوان حرام مرده)و اشیای حرام به قدری که از هلاکت نجات یابد،خودداری نماید و در این حال از دنیا برود

3اگر شخص در ایام روزه چیزی نخورد و در اثر گرسنگی بمیرد

4کسی که مریض است و از خوردن دارو جهت بهبود و مداوا یافتن صرف نظر نماید تا اینکه در اثر آن بیماری از دنیا برود

ص:244

چکیده مطالب

-خداوند برای بهره برداری انسان،حیوانات،میوه ها و سبزیجات را در اختیار او قرار داده است،اما بخاطر بقا و تداوم نسل ها و احترام به حقوق دیگران،قوانین و مقرراتی قرار داده که التزام عملی به آن ضامن سعادت او در دنیا و آخرت خواهد بود؛

-خوردن و آشامیدن،از لحاظ کمّی(نه کیفی)دارای اقسام چهارگانه:فرض،مستحب،مباح و حرام است؛

-بعضی وقتها،نخوردن و نیاشامیدن حکم حرام را به خود می گیرد؛

-اصل در اشیاء،از جمله خوردنی ها و آشامیدنی ها«إباحه»است.

سوالات درس

1.حِکمت و فلسفه تشریع(قرار دادن حُکمهایی مثل حرمت و کراهت و اباحه و استحباب)در مورد خوردنی ها و آشامیدنی ها چیست؟

2.خوردن و آشامیدن،از لحاظ کمّی دارای چند قسم است؟نام ببرید.

3.در چه مواردی نخوردن و نیاشامیدن حرام است؟

4.حُکم اصلی در اشیاء،از جمله خوردنی ها و آشامیدنی ها چیست؟

ص:245

53-احکام خوردن و آشامیدن(2)

انواع و احکام خوراکی ها

خوراکی ها به سه قسم حیوانی،گیاهی و شیمیایی تقسیم می شود و خوراکی های حیوانی و گیاهی و شیمیایی نیز به ترتیب،به پنج،سه و دو نوع تقسیم می گردد.این تقسیمات را همراه با احکام آن در جدول به شرح ذیل است:

خوراکی های حیوانیچهارپایاناهلیحلال گوشتگاو،گاومیش،شتر،گوسفند،بزشیر چهارپایان حلال گوشت،حلال و شیر چهارپایان حرام گوشت،حرام و شیر چهارپایان مکروه گوشت،مکروه می باشد(اما به نظر امام ابویوسف و محمد(رها)شیر اسب حلال است)

\حرام گوشتسگ،گربه،خر

\مکروه گوشتاسب و قاطر(اما به نظر امام ابویوسف و محمد(رها)گوشت اسب حلال است)

وحشیحلال گوشتآهو،بز کو هی،گورخر،خرگوش

\حرام گوشتتمامی حیوانات درنده مانند گرگ،شیر و پلنگ و...

ص:246

پرندگاناهلیحلال گوشتمرغ و خروس،کبوتر اهلی،اُردک و غاز اهلیتخم مرغ و تخم سایر پرندگان حلال گوشت،حلال و تخم پرندگان حرام گوشت،حرام و تخم پرندگان مکروه گوشت مکروه می باشد

وحشیحلال گوشتکبوتر وحشی،کبک،بلدرچین،گنجشک و...

\حرام گوشتتمامی پرندگانی که چنگال دارند مانند عقاب

\مکروه گوشتهدهد،خفاش،طاووس

آبزیانتمام آبزیان،حرام گوشت است بجز ماهی و فرقی نمی کند ماهی شکل معمولی داشته باشد و یا مثل سپر مدوّر یا مانند مار مستطیل باشد

برمایی (1)هیج یک از حیوانات دوگانه زی حلال نیست

حشراتتمام انواع حشرات حرام است بجز ملخ و نیز کِرم میوه،پنیرو...که در داخل آن رشد یافته و به همراه آن خورده شود،اما به تنهایی خوردن این نوع کرم جایز نمی باشد

خوراکی های گیاهیمیوه هااهلی و وحشیتمام میوه ها و سبزیجات و حبوبات حلال است،مگر

آنچه برای بدن و یا عقل انسان ضرر داشته باشد

سبزیجات

حبوبات

خوراکی های شیمیاییمعمولتمام انواع غذاها و داروهای شیمیایی که برای استعمال داخلی در نظر گرفته شده است حلال است به شرط اینکه از مواد پاک و حلال تهیه شده باشد

غیر معمول(مُضرّ)انواع مواد مخدر و هیروئین به شکل قرص،آدامس،سیگار و...که باعث سستی،گرانی و خللدار شدن فعالیت عقل و ذهن می شود،حرام است

ص:247


1- (1) .حیوان دوگانه زی که هم در خشکی و هم در آب به سر می برد.

انواع و احکام آشامیدنی ها

منظور از آشامیدنی ها انواع مایعات نوشیدنی و دود تریاک و مخدرات است.از جمله مایعات نوشیدنی عبارتند از:آب نهر و بحر،آب چشمه و آبنبار،آب باران و ژاله و برف،همچنین عصاره گیاهان اعم از میوه و سبزیجات و حبوبات،شیر انسان و حیوانات،چای و انواع نوشابه های گازی و شیمیایی و....جهت تکمیل بحث،به جدول زیر توجه فرمایید:

همه نوع آشامیدنی ها پاک و حلال اند بجز این موارد:مایعات1مایعات نجسبول-خون-منی

2مایعات متنجّسمایعی که در اصل طاهر و حلال است اما در اثر برخورد با شئ نجس،متنجّس می شود

3مایعات مضر به بدن انسانزهر-منتجات شیمیایی مضرّ-عصاره گیاهان مضرّ-گازهای مضر

4مایعات مست کنندهیعنی خمر و شراب از هر چیز که تهیه شده باشد مثل انگور،خرما،گندم و...

5شیر حیوانات حرام گوشتمثل شیر گربه،سگ،خوک و...

مخدرات6موادی که باعث سستی،گرانی و خللدار شدن فعالیت عقل و ذهن می شودیعنی انواع مواد مخدر،همچون بنگ،افیون،حشیش،سیگار و غیره

ص:248

چکیده مطالب

-خوراکی ها به سه قسم گیاهی،شیمیایی و حیوانی تقسیم می شود و خوراکی های گیاهی و شیمیایی و حیوانی نیز به ترتیب،به سه،دو و چهار نوع تقسیم می گردد،که هر کدام از آن دارای مصادیق زیادی است و هر یک حکم خاص خود را دارد؛

-همه نوع نوشیدنی ها پاک و حلال اند بجز مایعات نجس،متنجس،مضرّ به بدن انسان،مست کننده،شیر حیوانات حرام گوشت و نیز مخدرات همچون بنگ و حشیش وسیگار.

سوالات درس

1.خوراکی ها به چند قسم تقسیم می شود و هر یک دارای چه انواعی است؟

2.حکم هر یک از انواع خوراکی ها را بیان نمایید؟

3.چه نوع نوشیدنی ها حلال و چه نوعِ آن حرام است؟

ص:249

54-احکام خوردن و آشامیدن(3)

اشاره

آداب غذا خوردن

مراعات نمودن آداب غذا خوردن در مراعات مستحبات و مکروهات آن خلاصه می شود:

مستحبات غذا خوردن به شرح زیر است:

1تأخیر نکردن و به عبارتی تعجیل بر حضور در سر سفره،زمانی که احتمال سرد و یا فاسد شدن غذا باشد و یا اینکه کسانی در انتظار حضور طرف باشند

2شستن دست ها قبل از غذا خوردن و بعد از آن

3شروع غذا خوردن با گفتن «بسم الله الرحمن الرحیم»

4«بسمله»را بلند بگوید تا اطرافیان نیز متذکر شوند

5اگر بسمله را در شروع فراموش کرد،پس هر کجا که به یاد آورد،بگوید

6بعد از غذا خوردن حمد و ثنای الهی گوید

7قبل از پرداختن به غذا و بعد از آن کمی نمک بخورد

8اگر چند نفر سر سفره نشسته اند،هر کسی از غذای جلوی خویش بخورد

9اگر چند نفر سر سفره نشسته اند،عجله نکنند و با آرامش تناول نمایند و از گفتن سخنان ناگوار و آشفته کننده بپرهیزند

10اگر شخص تنها است،غذا را از اطراف ظرف و نه از وسط آن بخورد

ص:250

11به نوع و کیفیت غذا عیب و نقصان نسبت ندهد به خصوص زمانی که در سر سفره دیگران است،اما اگر بخواهد از دستپُخت همسرش ایراد بگیرد،تنها در حد تذکر همراه با لطافت و نرمی باشد و نه بیش از این

12شخص قبل از آنکه کاملاً سیر گردد دست از غذا خوردن بکشد

13اگر شخص مهمان است،در حق صاحب غذا و میزبان دعای خیر نماید

مکروهات غذا خوردن

1.در حال سیری غذا خوردن؛

2.پرخوری کردن؛

3.نگاه کردن به صورت و لقمه دیگران؛

4.غذا را داغ خوردن؛

5.فوت کردن به غذا؛

6.گذاشتن نان زیر ظرف غذا؛

7.در راه و یا در حال راه رفتن غذا خوردن؛

8.تکیه کردن به چیزی یا به دست چپ(در حال غذا خوردن)؛

9.دور انداختن میوه پیش از آنکه کاملاً آن را بخورد.

10.گوشت یا غذا را بالای نان قرار دادن و از آن به عنوان ظرف استفاده کردن.

آداب آب نوشیدن

مراعات نمودن آداب آب نوشیدن در مراعات مستحبات و مکروهات آن خلاصه می شود:

مستحبات آب نوشیدن

1.نشسته نوشیدن آب؛

ص:251

2.پیش از آشامیدن آب «بسم الله» و بعد از آن «الحمد الله» گفتن؛

3.به سه نفس آب را آشامیدن؛

4.آب را با پری دهان نیاشامید بلکه کم کم به دهان گرفتن.

مکروهات آب نوشیدن

1.با یک نفس نوشیدن یک لیوان آب؛

2.با دهان پُر،آب آشامیدن؛

3.آشامیدن آب بعد از غذای چرب.

ص:252

چکیده مطالب

-غذا خوردن دارای آدابی است و مراعات نمودن آداب غذا خوردن در مراعات مستحبات و مکروهات آن خلاصه می شود؛

-آب نوشیدن دارای آدابی است و مراعات نمودن آداب آب نوشیدن در مراعات مستحبات و مکروهات آن خلاصه می شود.

سوالات درس

1.مستحبّات غذا خوردن را ذکر کنید؟

2.مکروهات غذا خوردن را نام ببرید؟

3.مستحبات آب نوشیدن را بیان نمایید؟

4.مکروهات آب نوشیدن را ذکر کنید؟

ص:253

55-مَحرَم و نامحرم

درآمد

یکی از نعمت های الهی حس بینایی است.بینایی نعمتی است بزرگ،که انسان باید این نعمت را در راه پیشرفت و کمال و ترقی خود به کار گیرد و از آن استفاده ی بهینه نماید و از استفاده کردن در راه حرام پرهیز نماید.هر چند نگاه به طبیعت زیبا و قدرت های خدای تعالی عبادت است ولی تجاوز به حقوق دیگران گناه است و حفظ دیده از نگاه شهوت انگیز به دیگران و حفظ خود از تماشای نامحرمان لازم است.

نگاه کردن احکام خاص خود را دارد که در این بحث مطرح خواهد شد.

قاعده کلّی

قاعده کلی در مورد عورت این است که:

هیج یک از اعضای بدن شخص چه زن باشد و چه مرد،برای خود او عورت به حساب نمی آید؛

هیج یک از اعضای بدن همسران(زن و شوهر)برای دیگری عورت محسوب نمی شود؛

هر انسانی اعم از زن و مرد،اگر از روی شهوت و لذت طلبی به هر نوع عضوی

ص:254

از اعضای بدن همجنس یا غیر همجنس خود و یا به نامحرم یا محارم خود نگاه کند،حرام است(البته نگاه شهوت آمیز زوجین به یکدیگر اشکال ندارد).

عورت

عورت در لغت به معنای نقص و کمبودی است و در اصطلاح شرع به آن عضو از اعضای بدن انسان اطلاق می شود که نگاه کردن به آن حرام و پوشانیدن آن واجب است.

عورت مردعورت مرد عبارت است از زیر ناف تا انتهای زانوناف عورت نیست اما زانو عورت است

عورت زنعورت زن به سبب اختلاف اصناف،تفاوت پیدا می کندیعنی اگر زن قرار بگیرد در برابر:1همسرشزن در برابر همسرش هیج عورتی ندارد

\2مَحارِمش مانند پسر،پدر،پدربزرگعورت زن برای محارم او عبارت است از:پشت و شکم و از ناف تا انتهای زانوپس جایز است زن نزد محارم خویش سر و مو،سینه و پستانهایش را آشکار کند،مثل اینکه نزد آنان به نوزادش شیر بدهد

\3مرد بیگانهتمام بدن زن نزد مرد بیگانه عورت است به جز روی و پنجه دستان

\4زنان مؤمنهعورت زن در برابر زنان مسلمان مانند عورت مرد است در برابر مردان،یعنی از زیر ناف تا انتهای زانو

\5زنان کافره و فاجرهزن کافر در برابر زن مسلمان حکم مرد بیگانه را دارد،یعنی تنها می تواند روی و پنجه دستانش را آشکار کند

محرم و نامحرم

محرم کسی است که ازدواج و نکاح با او حرام است و محدودیتی که در

ص:255

نگاه به سایر افراد وجود دارد نسبت به آنها وجود ندارد.

افرادی که بر مرد و زن محرمند عبارتند از دو دسته:محرم های نسبی و محرم های سببی،به شرح ذیل است:

ردیفمحرم های

نسبی زنمحرم های

نسبی مردردیفمحرم های

سببی زنمحرم های

سببی مرد

1پدر و پدربزرگمادر و مادر بزرگ1پدرشوهر و پدربزرگ اومادر زن و مادر بزرگ او

2پسر و فرزندان او یعنی پسرانشدختر و فرزندان او یعنی دخترانش2پسر شوهردختر زن

3برادرخواهر3شوهرمادر(ناپدری)زن پدر(نامادری)

4برادرزاده یعنی پسر برادرخواهر زاده یعنی دختر خواهر4شوهر دختر(داماد)زن پسر(عروس)

5خواهرزاده یعنی پسر خواهربرادر زاده یعنی دختر برادر

6عمو(عموی خودش و عموی و الدینش)عمه(عمه خودش و عمه و الدینش

7داعی(داعی خودش و داعی و الدینش)خاله(خاله ی خودش و خاله ی و الدینش)

بجز کسانی که نامبرده شدند،بقیه افراد نامحرمند حتی زن برادر و خواهر زن برای مرد و شوهرخواهر و برادر شوهر برای زن.

ازدواج با خواهر زن تا مدتی که خواهرش همسر اوست حرام می باشد،یعنی ازدواج با دو خواهر جایز نیست مگر آنکه اولی از دنیا برود یا او را طلاق دهد.

همچنین با عمه و یا خاله و خواهرزاده و برادرزاده زنش نمی تواند ازدواج کند،مگر اینکه این زن از دنیا برود و یا او را طلاق دهد.

ص:256

چکیده مطالب

-یکی از نعمت های الهی حس بینایی است و انسان باید از آن استفاده بهینه نماید و از استفاده کردن در راه حرام پرهیز نماید؛

-عورت در اصطلاح شرع به آن عضو از اعضای بدن انسان گفته می شود که نگاه کردن به آن حرام و پوشانیدن آن واجب است،که در مورد زن و مرد تفاوت دارد؛

-هیج یک از اعضای بدن شخص برای خود او و همسرش عورت محسوب نمی شود؛

-محرم کسی است که ازدواج و نکاح با او حرام است و محدودیتی که در نگاه به سایر افراد وجود دارد نسبت به آنها وجود ندارد و به دو گروه نسبی و سببی تقسیم می شود؛

-زن برادر و خواهر زن برای مرد و شوهرخواهر و برادر شوهر برای زن نامحرم هستند.

سوالات درس

1.حدود عورت مرد را بنویسید؟

2.عورت زن را در برابر اصناف مختلف توضیح بدهید؟

3.قاعده کلّی در مورد عورت چیست؟

4.محارم چه کسانی هستند(تعریف کنید)و اقسام آن را بنویسید؟

5.محارم زن را نام ببرید؟

6.محارم مرد را نام ببرید؟

ص:257

56-احکام ازدواج

درآمد

ازدواج کردن سنت پیامبر صلّی الله علیه و آله است که فرمود:

«النِّکاحُ سُنَّتی فَمَن رَغِبَ عَن سُنَّتی فَلَیسَ مِنِّی»

ازدواج کردن سنت من است و هر کس از سنت من روی گرداند از امت من نیست.

اما ازدواج برای کسی که به سبب نداشتن همسر مرتکب گناه می شود،مثلاً به عادتِ نگاه کردن به نامحرمان گرفتار شده است،واجب می باشد.

فوائد ازدواج

مهمترین فوائد ازدواج عبارتند از:

1فرزند

2شکستن شهوت و ارضا و کنترل آن

3تدبیر خانه و منزل و آرامش خاطر

4بسیاری خویشاوندان

5مجاهدت نفس در قیام نمودن به حق خانواده

ص:258

همسر و شوهر شایسته

زن و شوهر شایسته مرد و زنی است که خصال زیر در آن دو جمع باشد:

شوهر شایسته1حسن معاشرت

2حسن تدبیر و سیاست

3دارای روحیه شاد،مزاح و ملاعبه

4صاحب غیرت

5قدرت بر مباشرت

6توانایی در امر ولادت

7کفایت یعنی با همسرش هم کف باشد

همسر شایسته1دیندار و خدا ترس و عفیف باشد

2اخلاق و آداب خوب داشته باشد

3خوبرو،یعنی صاحب چهره ی زیبا باشد

4زاینده،یعنی عقیم نباشد

5دوشیزه،یعنی باکره باشد نه ثیبه

6بیگانه،یعنی از خویشاوندان نباشد

7مطیع باشد،یعنی از شوهر خود اطاعت کند

8کم خرج و کم توقع باشد،پس نباید تجمل گرا باشد

9مهرش کمتر باشد

10صاحب نسب یعنی از خانواده ی شریف باشد

وظایف شوهر

امور آتی بر عهده شوهر واجب است:

1.همسر و فرزندانش را با نفقه تأمین کند؛

2.به همسر و فرزندانش علم و ادب بیآموزد؛

ص:259

3.با همسر و فرزندانش از روی عدل و انصاف رفتار کند؛

4.اینکه همسر و فرزندانش را زیادتر از شش ماه بدون نفقه ترک نکند.

عقد ازدواج

عقد ازدواج دو شرط دارد:

1.ایجاب و قبول؛

2.حضور دو شاهد مرد و یا یک مرد و دو زن.

ایجاب و قبول باید دلالت بر زمان گذشته(ماضی)کند یا یکی معنای گذشته را داشته باشد و دیگری صیغه امر و به معنای مستقبل یا حال باشد،همچون:

«زَوَّجتُ و تَزَوَّجتُ»یا به فارسی:دادم و پذیرفتم؛

«با من ازدواج کن»و«با تو ازدواج کردم»؛

«با تو ازدواج می کنم»و«قبول کردم به عوض مهر به این مقدار».

چند نکته

ایجاب و قبول شرط نیست که با زبان عربی و یا از ماده ی«زَوَّجَ و تَزَوَّجَ»باشد؛

ذکر مهر در خطبه ی نکاح و یا عقد نکاح شرط نیست و بدون ذکر مهر عقد نکاح درست است و باید مهر مثل را شوهر به همسرش بدهد؛

شاهدان باید آزاد و مکلف و مسلمان باشند و نکاح در حضور شاهدانی که فاسق هستند درست است.

ص:260

چکیده مطالب

-ازدواج کردن سنت پیامر صلّی الله علیه و آله است،اما در موارد احتمال ارتکاب گناه،واجب می گردد؛

-فوائد ازدواج زیاد است از جمله:فرزند،ارضای شهوت،تدبیر خانه و آرامش خاطر،بسیاری خویشاوندان و مجاهدت نفس در قیام نمودن به حق خانواده؛

-زن و شوهر زمانی شایسته و ایدآل به حساب می آیند که دارای برخی صفات و خصال کمالیه باشند؛

-برخی از امور،وظایف شوهر شناخته می شود که بر او واجب است آنها را انجام بدهد؛

-ایجاب و قبول و حضور شاهدها از شروط عقد ازدواج است و صیغه عقد ازدواج باید به معنای گذشته دلالت کند و یا یکی به معنای گذشته و دیگری صیغه امر و به معنای مستقبل یا حال باشد.

سوالات درس

1.حُکم اولیه و ثانویه ازدواج کردن را بنویسید؟

2.فوائد ازدواج را نام ببرید؟

3.همسر شایسته چه صفاتی دارد؟

4.صفات شوهر شایسته را بیان نمایید؟

5.وظایف شوهر کدام است؟

6.شروط عقد ازدواج را بنویسید و بیان کنید که با چه صیغه ای باید گفته شود؟

ص:261

57-احکام طلاق

درآمد

خداوند متعال به بندگان خود توصیه می کند که با همسرانشان حُسن معاشرت داشته باشند،آنجا که می فرماید:

وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ [نساء/19]

و با آنان(زنان)به طور شایسته رفتار کنید.

در صورت عدم امکان حُسن معاشرت و ناسازگاری بین زوجین،خداوند برای آنان راه نجات را«طلاق»قرار داده است،که با انجام دادن آن،زن از عقد نکاح شوهرش خارج می شود.

باید توجه داشت که اگر بین زن و شوهر اختلافی به وجود آمد که زندگی مشترک آنان را به خطر می اندازد،فوراً به فکر طلاق نیفتند،بلکه لازم است با از خودگذشتگی و حُسن تدبیر خویش و کمک اطرافیان،به خصوص خویشاوندان دو طرف (1)،کاری کنند که قضیه به جدایی کشیده نشود.

ص:262


1- (1) . وَ إِنْ خِفْتُمْ شِقاقَ بَیْنِهِما فَابْعَثُوا حَکَماً مِنْ أَهْلِهِ وَ حَکَماً مِنْ أَهْلِها إِنْ یُرِیدا إِصْلاحاً یُوَفِّقِ اللّهُ بَیْنَهُما إِنَّ اللّهَ کانَ عَلِیماً خَبِیراً [نساء/35]و اگر از جدایی و شکاف میان آن دو(همسر)بیم داشته باشید،یک داور از خانواده شوهر،و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید(تا به کار آنان رسیدگی کنند).اگر این دو داور،تصمیم به اصلاح داشته باشند،خداوند به توافق آنها کمک می کند؛زیرا خداوند،دانا و آگاه است.

از این رو،می بینیم که در فرمایشات پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله«طلاق»بدترین حلال ها نزد خداوند به شمار رفته است،آنجا که فرموده:

«أبغضُ الحَلالِ إلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ الطّلاقُ» (1)

پس معلوم می شود که طلاق در موارد اضطراری و برای رفع حرج مشروع شده است.

تعریف طلاق

طلاق در لغت به معنای رها کردن و در اصطلاح شریعت عبارت است از رها کردن زن از قید نکاه شوهر.

شروط طلاق

شروط طلاق برای شوهر،یعنی طلاق دهنده،سه چیز است:

1.عقل؛2.بلوغ؛3.بیدار بودن.

پس اگر طلاق دهنده دیوانه یا کودک و یا خواب بود،طلاق تحقق نمی یابد.اما:

طلاق دهنده اگر مست و یا در حال إجبار بود؛طلاقش واقع می شود.

شوهر باید همسرش را در طُهر(پاکی از حیض)که در آن نزدیکی نکرده است،طلاق بدهد و اگر در حالت حیض و یا در طهری که نزدیکی کرده است،طلاق بدهد طلاق واقع می شود،ولی مکروه است.

ص:263


1- (1) .به نقل از«سنن»ابی داود و«مستدرک»حاکم نیشابوری.

اقسام طلاق

اقسام طلاقطلاق صریح1طلاق حسنطلاق حسن این است که شوهر زنش را در طُهری که نزدیکی نکرده است،طلاق بدهد و او را به حال خودش رها کند

2طلاق سنّتطلاق سنّت آن است که شوهر در هر طهری که نزدیکی نکرده باشد،یک بار طلاق می کند و در نوبت طلاق های اول و دوم رجعت (1)می کند و چون بار سوم طلاق کرد،باین (2)می شود و نمی تواند رجعت کند

3طلاق بدعتطلاق بدعت آن است که شوهر همسرش را در طهری که نزدیکی کرده است و یا در حالت حیض،طلاق بدهد

طلاق کنایهطلاق کنایه طلاقی است که شوهر لفظ«طلاق»را به زبان نمی آرد،بلکه عباراتی را به کار می برد که می شود فهمید هدف او چیست.مثلاً به همسرش می گوید:«تو یکی هستی»یا«عده ات را بشمار»یا«چهار سوی تو قبله»و مانند اینها،که برخی از این الفاظ و عبارات طلاق محسوب می شود بدون احتیاج به نیت و برخی دیگر وابسته به نیت است که در کتاب های فقهی مفصل بیان شده است

.

ص:264


1- (1) .رجعت یعنی زن و شوهر با همدیگر مثل زوج های معمولی معامله و معاشرت بکنند.
2- (2) .طلاق باین:طلاقی است که مرد جز از راه عقد جدید حق رجوع به همسرش را ندارد.

چکیده مطالب

-در صورت ناسازگاری بین زوجین،خداوند برای آنان راه نجات را«طلاق»قرار داده است،اما باید توجه داشت که«طلاق»بدترین حلال ها نزد خداوند است و در موارد اضطراری و برای رفع حرج مشروع شده است؛

-طلاق یعنی رها کردن و در اصطلاح شریعت عبارت است از رها کردن زن از قید نکاه شوهر؛

-شروط طلاق برای طلاق دهنده سه چیز است:1)عقل؛2)بلوغ؛3)بیدار بودن.

-طلاق مست و مجبور واقع می شود و اگر طلاق در حالت حیض یا طهری که نزدیکی کرده است،انجام بگیرد،واقع می شود اما کراهت دارد؛

-طلاق یا«صریح»است و یا«کنایه»و طلاق صریح به سه قسم حسن،سنت و بدعت تقسیم می شود.

سوالات درس

1.بدترین حلال ها نزد خداوند چیست؟چرا؟

2.طلاق را تعریف کنید؟

3.شروط طلاق را بنویسید؟

4.در چه حالت هایی طلاق واقع می شود اما کراهیت دارد؟

5.اقسام طلاق را نام ببرید و راجع به یکی از آن توضیح دهید؟

ص:265

58-حضانت

تعریف حضانت

«حَضانت»در لغت به معنای حفظ و نگه داری،در کنار و در برگرفتن،به سینه چسپاندن و پرورش دادن است.

در اصطلاح فقهاء«حضانت»عبارت است از:سرپرستی و پرورش کودک توسط کسی که سزاوار به آن است و حقّ حضانت از آن اوست.

مسأله حضانت،معمولاً در مورد فرزند خردسال،بعد از آنکه پدر و مادرش از هم جدا بشوند و یا پدر یا مادر او از دنیا برود،مطرح می شود.اما گاهی به نگه داری و سرپرستی مطلق کودکان و یا افراد بالغ و کمهوش(و به قول معروف عقب مانده ذهنی اند)نیز حضانت اطلاق می گردد.

أبعاد حضانت

حضانت هم در بُعد مادی مطرح است و هم در بعد معنوی:

در نخستین مرحله،نگه داری طفل،شامل پرورش جسمی وی و فراهم آوردن امکانات لازم برای رشد او می شود؛از جمله تهیه خوراک و پوشاک و مسکن و در صورت بیماری بهره مندی از پزشک و دارو و درمان و به طور کلّی هر آن چه برای دوام و بقای طفل لازم باشد.

ص:266

در کنار پرورش و رشد و نمو جسمی،رشد معنوی طفل نیز ضروری است،مانند فراهم آوردن امکانات تحصیل و فراگیری علم و دانش لازم،که از مهمترین وسیله پرورش روحی و تربیت معنوی طفل به حساب می آید.

سزاوارترین شخص بر حضانت

شایسته ترین فرد برای سرپرستی و پرورش کودک پس از جدایی زن و شوهر،مادر است،به این شرط که مرتده یا فاجره و یا بی امنیت و بد اخلاق نباشد.

پس از مادر افراد آتی شایستگی سرپرستی را دارند:

1مادر مادر4خواهر مادری7خاله مادری

2مادر پدر5خواهر پدری8خاله پدری

3خواهر پدری و مادری6خاله پدری و مادری9خویشاوندان پدری به شرطی که نامحرم نباشند نسبت به کودک دختر همچون پسر عمو

برخی مسائل

اگر مادر کودک با نامحرم ازدواج کند یعنی به شخصی که نسبت به دخترش نامحرم است،حق سرپرستی از او ساقط می شود و نوبت به طبقه دیگر،مثلاً به مادرِ مادر می رسد.اما اگر مادر با محرم کودک ازدواج کند،مثلاً با عموی کودک،پس از ازدواج هم می تواند سرپرستی کودکش را داشته باشد؛

کودک در انتخاب سرپرست خود اختیار ندارد؛

مدت سرپرستی پسر تا هفت سالگی است و مدت سرپرستی دختر بچه تاحیض دیدن اوست.در این مدت مادر و یا مادر بزرگ برای سرپرستی سزاوارتر از دیگران هستند و پس از این مدت،خویشاوندان پدری سزاوارتر به سرپرستی می باشند.

ص:267

اگر دختربچه دارای خویشاوندان پدری باشد،در این صورت قاضی شرایط را بررسی می کند و هر چه مصلحت دید همان را انجام می دهد؛یا به زنی که امین و خوش اخلاق است می سپارد و یا به زندگی مستقل اجازه می دهد.

مکان حضانت

مکان سرپرستی کودک شهر و زادگاه زن و شوهر است اگر آنها مثل قبل در همان جا بوده و از همدیگر دور نشده باشند.و اگر چنانچه در اثر کوچ و انتقال،زن و شوهر از یکدیگر دور شده باشند،زن می تواند در همان شهرکه ازدواج کرده است کودک خود را سرپرستی کند،ولی نمی تواند کودک را از آن شهر خارج کرده و همراه خود به شهر دیگر و یا شهر خودش ببرد،مگر در دو حالت:

1.بین این شهر(شهری که زن در آن ازدواج کرده است)و شهر خودش(یا شهر دیگر)فاصله دور نباشد،به طوری که اگر پدرش به دیدار فرزندش برود،بتواند تا شب به شهر خود برگردد؛

2.عقد نکاح زن و شوهر در شهر دیگری برگزار شده باشد که منسوب به زن است.

ص:268

چکیده مطالب

-«حَضانت»اصطلاحاً یعنی سرپرستی کودک توسط کسی که سزاوار به آن است؛

-مسأله حضانت،معمولاً در مورد فرزند خردسال پیش می آید،اما گاهی به سرپرستی مطلق کودکان و یا افراد بالغ و کمهوش نیز حضانت اطلاق می گردد؛

-حضانت طفل شامل هم پرورش جسمی وی و فراهم آوردن امکانات لازم برای رشد او می شود و هم رشد روحی معنوی طفل را نیز در بر می گیرد؛

-شایسته ترین فرد برای سرپرستی کودک پس از جدایی زن و شوهر،مادر است؛

-اگر زن با کسی که نسبت به دختربچه اش نامحرم است ازدواج کند،حق سرپرستی از او ساقط می شود و نوبت به کسانی دیگر،مثل مادرِ مادر میرسد؛

-مکان سرپرستی کودک شهر و زادگاه زن و شوهر است و اگر در اثر کوچ،زن و شوهر از یکدیگر دور شده باشند،زن می تواند در همان شهرکه ازدواج کرده است کودک خود را سرپرستی کند.

سوالات درس

1.حضانت را تعریف کنید و بنویسید که چه کسانی مورد حضانت قرار می گیرند؟

2.حضانت باید چه نوع ابعاد کودکان را شامل گردد؟

3.شایسته ترین فرد برای سرپرستی کودک کیست؟

4.مادر در چه صورت از حق حضانت فرزندش محروم می ماند؟

5.حضانت کودک در چه مکانی باید انجام بگیرد؟

ص:269

59-بیع(خرید و فروش)

اشاره

وَ أَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا [بقره/275]

خدا بیع را حلال کرده،و ربا را حرام نموده است

تعریف بیع

بیع در اصطلاح فقها عبارت است از مبادله مال به مال با رضایت هر دو طرف،که عاقدین هستند،یعنی فروشنده و خریدار.

شرط بیع

شرط بیع«ایجاب و قبول»است که یکی از عاقدین«بعتُ»(فروختم)و دیگری«اشتریتُ»(خریدم)می گوید.یا یکی«بِعنِی»(بفروش)و دیگری«بعتُ»(فروختم)می گوید.

اگر یکی ایجاب کرد،دیگری اختیار دارد که قبول کند یا نکند و اگر قبول کرد،بیع لازم می شود و حق برگردانیدن را ندارد.

بیع تَعاطِی

اگر هنگام داد و ستد،لفظ ایجاب و قبول آورده نشود بلکه معنای این دو

ص:270

لحاظ گردد-که معمولاً همین نوع بیع از شیوع بیشتری برخوردار است-بیع صحیح است و اصطلاحاً به آن«بیع تعاطی یا معاطات»گویند.

خیار

در صورتی که عیب و نقصان کالا ظاهر شود و یا خریدار کالا را بدون مشاهده خریده باشد،او صاحب اختیار است؛اگر خواست در طول سه روز بر می گرداند و اگر نخواست نگه می دارد.

لازم به ذکر است که پنهان کردن عیب کالا و نگفتن نقصان آن در زمان خرید و فروش،«غشّ»نام دارد و حرام است.

انواع بیع

بیع از جهت صحت و فساد به انواع زیر تقسیم می شود:

انواع بیعصحیحبیعی که دارای شرایط لازم و موافق با اقتضای عقد بیع و شریعت اسلام انجام گرفته باشد

فاسد1بیع باطلبیع باطل بیعی است که کالا و عوض یا یکی از آن دو مال حرام باشد مثل گوشت مردار،خون،خمر،خوک،یا اینکه کالا مملوک نباشد،مثلاً مسروق باشد و یا یکی(کالا یا عوض)اصلاً وجود خارجی نداشته باشدحکم بیع باطل روشن است:بطلان

2بیع زمان جاهلیت که بر چند نوع است:1بیع مزابنه:فروختن کالایی که وزن یا حجم یا تعداد آن نامشخص است به چیزی که مقدار آن معلوم می باشد،مثلاً فروختن میوه ای که در درخت است به یک جعبه میوه(که مثلاً وزنش ده کیلو است)هیج یک از این نوع خرید و فروش ها جایز نیست و اگر انجام بگیرد باطل است،

ص:271

2بیع منابذه یا إلقاء الحجر یا حصات:خریدار از دور به چیزی که نمی داند چیست یا نمی داند ارزش یا مقدارش چه قدر است،سنگ پرتاب می کند(مثلاً به گله گوسفندان)و به هر کدام که اصابت نمود همان را به عنوان کالا می خرد و یا مثلاً برای خرید زمینی که مساحتش مشخص نیست سنگ پرتاب می کند که اگر به هرجا رسید،همان مقدار را بخردزیرا در آنها نوعی مجهولیت و احتمال فریب خوردن وجود دارد و متضمن شرطهایی است که مخالف با مقتضای عقد بیع است

\3بیع ملامسه:فروختن کالا در شب تاریک به این شرط که هرچه را خریدار با دست لمس کرد،بخرد و یا در روز روشن اگر شرط کنند که به هر چه دستشان برسد بخرند یا بفروشند و بدون اینکه مقدار و ارزشش معلوم باشد

ص:272

انواع بیعفاسد3بیع غرر بیعی که در آن نوعی فریب و مجهولیت نهفته باشد،که دارای مصادیقی است:1فروختن کالا،مثل کفش یا لباس و یا منزل به این شرط که فروشنده از آن در مدت معینی استفاده کند چه تنهایی یا چه به صورت مشترکاین نوع خرید و فروش ها جایز نیست زیرا متضمن شروطی است که مخالف با مقتضای عقد بیع می باشد و یا نوعی فریب و مجهولیت در کالا یا عوض وجود دارد

\2فروختن پارچه به شرطی که فروشنده آن را به دلخواه خویش بِبُرد و بدوزد

\3فروختن کالا به شرط اینکه در مدّت غیر معین آن را تحویل خواهد داد

\4فروختن میوه ای که در درخت است و ماهی ای که در آب و پشم یا شیری که در بدن حیوان است

4بیع موقوف یا فضولیبیع موقوف یا فضولی بیعی است که شخص،مال غیر را بدون آگاهی و اطلاع قبلی صاحبش بفروشدصحت و جواز این بیع بستگی به رضایت صاحب مال دارد،که اگر راضی نبود،بیع تحقق نمی یابد

ص:273

چکیده مطالب

-بیع در اصطلاح عبارت است از مبادله مال به مال با رضایت هر دو طرف،که عاقدین هستند،یعنی فروشنده و خریدار؛

-شرط بیع«ایجاب و قبول»است؛

-اگر ایجاب و قبول به لفظ آورده نشود،بلکه در معنا لحاظ گردد،اصطلاحاً به آن بیع معاطاتی گویند؛

-در صورتی که عیب و نقصان کالا ظاهر شود و یا خریدار کالا را ندیده و خریده باشد،مسأله خیار بیع پیش می آید؛

-بیع یا صحیح است یا فاسد،و بیع فاسد نیز تقسیم می شود به:بیع باطل،بیع زمان جاهلیت،بیع غرر و بیع موقوف.

سوالات درس

1.بیع را تعریف کنید؟

2.بیع چه شرطی دارد؟

3.بیع معاطاتی چه نوع بیعی است؟

4.در چه مواردی می توان کالای خریده شده را برگرداند؟به این عمل چه گویند؟

5.اقسام بیع را نام ببرید؟

ص:274

60-ربا-إقاله-مرابحه-تولیه

اشاره

ربا

تعریف ربا

(1)ربا رد لغت به معنای زیادت است و در اصطلاح فقها عبارت است از:مورد خرید و فروش قرار دادن مکیل و موزون(کالا)با جنس خود همراه با تفاضل،بدین صورت که یکی کم و دیگری بیشتر باشد.

مصادیق ربا

پس،خرید و فروش طلا با طلا،نقره با نقره،گندم با گندم،جو با جو در حالی که یکی کم و دیگری بیشتر باشد،درست نیست و حرام است،هرچند در صفت و از لحاظ کیفیت یکی عالی بوده و دیگری دانی و پَست باشد.

ص:275


1- (1) - یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا ما بَقِیَ مِنَ الرِّبا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ* فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَکُمْ رُؤُسُ أَمْوالِکُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ [بقره/278-279]ای کسانی که ایمان آورده اید!از خدا بپرهیزید،و آنچه از(مطالبات)ربا باقی مانده،رها کنید؛اگر ایمان دارید!اگر(چنین)نمی کنید،پس با خدا و رسولش اعلام جنگ کنید!و اگر توبه کنید،سرمایه های شما،از آن شماست؛نه ستمکار می شوید و نه ستم دیده.

همچنین داد و ستد گندم با آرد یا سبوس آن و یا خرید و فروش آرد به سبوس در حالی که یکی کم باشد و دیگری بیشتر،ربا محسوب می شود.

استثنائات

اما خرید و فروش حیوان به گوشت و یا گوشت به حیوان،یا داد و ستد کشمش به انگور یا انگور به سرکه،و یا خرید و فروش گوشت گاو به گوشت گوسفند یا عکس آن در حالی که یکی کم و دیگری زیاد باشد،درست است و ربا محسوب نمی شود.

إقاله

تعریف إقاله

إقاله عبارت است از برگرداندن داد و ستدی که انجام گرفته است با رضایت هر دو طرف و همراه با قیمت و کمّیت قبلی کالا.

حکم إقاله

إقاله بنابر تعریفی که گذشت،جایز است به شرط اینکه کالا موجود باشد،ولی اگر کالا از بین رفته باشد،إقاله درست نیست،بر خلاف عوض(قیمت)که اگر از بین رفته بود،اشکال ندارد و با جایگزین کردن آن با چیزی دیگر-در صورتی که خریدار قبول کند-إقاله صحیح می شود.

اقاله در کلام پیامبر صلّی الله علیه و آله

إقاله اگر همراه با شرایط آن انجام بگیرد نه تنها جایز است،بلکه ثواب بسیار هم دارد.پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله در این باره فرمودند:

«مَن أقالَ نادماً بیعته أقالَ اللهُ عثرَتَه یومَ القیامة» (1)

ص:276


1- (1) .به نقل از«سنن»ابی داود و«مستدرک»حاکم نیشابوری.

یعنی:هر کس فسخ معامله ی شخص پشیمان شده را قبول کند،خداوند در روز قیامت از لغزش های او صرف نظر خواهد کرد.

مرابحه و تولیه

تعریف مرابحه

مرابحه عبارت است از منتقل کردن کالایی که خریده بود،با قیمت(عوض)قبلی و با سود بیشتر به صاحب اولی اش.

تعریف تولیه

تولیه عبارت است از منتقل کردن کالایی که خریده بود به صاحبش با همان قیمت(عوض)قبلی بدون سود بیشتر.

حُکم مرابحه و تولیه

حکم مرابحه و تولیه جواز و صحت است به شرط اینکه هنگام معامله بیع،قیمت آن(یعنی همان عوض)با پول و یا چیزهایی که اندازه اش معلوم است داد و ستد شده باشد،مثل چیزهای موزون و مکیل.اما در غیر این صورت به شرطی درست است که در روی کالا کار کرده باشد،مثلاً رنگ کرده باشد و یا دوخته باشد.

ص:277

چکیده مطالب

-ربا یعنی مورد خرید و فروش قرار دادن کالا با جنس خود همراه با تفاضل،بدین صورت که یکی کم و دیگری بیشتر باشد،مثل بیع طلا به طلا؛

-خرید و فروش حیوان به گوشت و بالعکس یا کشمش به انگور یا انگور به سرکه و بالعکس در حالی که یکی کم و دیگری زیاد باشد،درست است و ربا محسوب نمی شود؛

-إقاله نه تنها جایز است،بلکه ثواب هم دارد و آن عبارت است از برگرداندن داد و ستدی که انجام گرفته است با رضایت هر دو طرف و همراه با قیمت و کمّیت قبلی کالا؛

-مرابحه یعنی منتقل کردن کالایی که خریده بود،با قیمت(عوض)قبلی و با سود بیشتر به صاحب اولی اش؛

-تولیه یعنی منتقل کردن کالایی که خریده بود به صاحبش با همان قیمت(عوض)قبلی بدون سود بیشتر؛

-حکم مرابحه و تولیه جواز و صحت است به شرط اینکه هنگام بیع،قیمت آن(یعنی همان عوض)با پول و یا چیزهایی که اندازه اش معلوم است داد و ستد شده باشد.

سوالات درس

1.ربا را توضیح دهید و برای آن چند نمونه ذکر کنید؟

2.چه چیزها از ربا مستثنی هستند؟

3.به چه نوع معامله ای إقاله گویند و حکم آن چیست؟

4.مرابحه را تعریف کنید؟

5.معامله تولیه را توضیح بدهید؟

6.حکم مرابحه و تولیه چیست؟

ص:278

منابع و مآخذ

در تهیه متن و محتوای نوشتار حاضر از مهم ترین کتب فقهی قدیم و جدید مذهب حنفی استفاده شده است که عبارتند از:

1.«الفتاوی الهندیة»معروف به«فتاوای عالمگیریه»تألیف:علامه شیخ نظام الدین؛

2.«مختصر القدوری»تألیف:ابوالحسین احمد بن محمد بغدادی حنفی؛

3.«مختصر الوقایة»تألیف:عبیدالله بن مسعود صدرالشریعه ثانی؛

4.«تحفة الفقهاء»تألیف:علاءالدین سمرقندی؛

5.«الاختیار-اختیار لتعلیل المختار»تألیف:عبدالله بن محمود بن مودود الموصلی الحنفی؛

6.«الفقه الحنفی فی ثوبه الجدید»تألیف:عبدالحمید محمود طهماز؛

7.«المفصل فی الفقه الحنفی-العبادات»تألیف:محمد ماجد عتر؛

8.«الفقه المیسّر-العبادات»تألیف:عبدالرئوف شفیق الرحمن ندوی،با مقدمه سیدابوالحسن علی ندوی؛

9.«توضیح المسائل حنفی»تألیف:مولوی عبدالواحد فقیری هروی.

ص:279

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109