خطبه های معصومین علیهم السلام در جمعه ها و عیدین

مشخصات کتاب

سرشناسه:عبداللهی، مهدی، 1328 -

عنوان و نام پدیدآور:خطبه های معصومین علیهم السلام در جمعه ها و عیدین/ تهیه و تنظیم مهدی عبداللهی.

مشخصات نشر:قم: پیام امام هادی (ع)، 1386.

مشخصات ظاهری:120 ص.

شابک:23000 ریال: 964-8837-04-X

وضعیت فهرست نویسی:برونسپاری (فاپا)

یادداشت:چاپ دوم: 1388 (فیپا).

یادداشت:کتابنامه: ص.[ 119] - 120؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع:محمد (صلی الله علیه و آله)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. -- خطبه ها

موضوع:علی بن ابی طالب (علیه السلام)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق -- خطبه ها

موضوع:نماز جمعه

رده بندی کنگره:BP142/2/ع24خ6 1386

رده بندی دیویی:297/215

شماره کتابشناسی ملی:1145628

ص :1

سخن ناشر

ص :2

سخن ناشر:

ثواب این اثر را که به پیشنهاد و تشویق پدر بزرگوارم مرحوم حجه الاسلام والمسلمین حاج شیخ محمد عبداللّهی فراهم آمده است به روح ایشان تقدیم داشته و از درگاه خداوند متعال رحمت و مغفرت و تعالی درجاتشان را خواستارم.

مؤلف

ص:3

فهرست مطالب عربی

ص:4

فهرست مطالب فارسی

ص:5

مقدمه

نمازهای جمعه، عید فطر، اضحی و استسقا (طلب باران) از عبادتهایی هستند که جنبۀ اجتماعی آنها بسیار مهم است، از این رو ایراد دو خطبه توسّط امام جماعت از شرائط آنها است که در نماز جمعه پیش از نماز و در سه دیگر بعد از نماز ایراد می گردد، چنان که پیشوایان معصوم چنین می کردند.

ولیکن شمار خطبه هایی که از پیشوایان معصوم در زمینه این نمازها روایت شده بسیار اندک است و جهت آن بر اهل بصیرت پوشیده نیست زیرا ممنوعیت نوشتن حدیث در زمان خلفا سبب فراموش شدن احادیث حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله بخصوص احادیث طولانی مثل خطبه ها گردید، پیشوایان دیگر نیز - بجز امیرالمؤمنین علیه السلام - در مسند حکومت قرار نگرفتند تا نماز جمعه و عیدین را بپا دارند و خطبه بخوانند.

نکته دیگر این که در بیشتر موارد خطبه ها به طور کامل نقل نشده بلکه به نقل یکی از دو خطبه یا بخشی از آن اکتفا گردیده است.

به هر حال این مکتوب مشتمل بر 3 خطبه از رسول اللّٰه صلی الله علیه و آله و 11 خطبه از امیرالمؤمنین علیه السلام یک خطبه از امام حسن علیه السلام و یک خطبه از امام محمدباقر علیه السلام است که در مجموع 16 خطبه می شود.

در گزینش بیش از نیمی خطبه ها از کتاب ارزشمند نهج السعادة فی مستدرک

ص:6

نهج البلاغة بهره برده ام گر چه تمام خطبه ها با مصادر اصلی مطابقت داده شده است.

متن خطبه ها با اعراب گذاری، توضیح لغات مشکل در پاورقی و ترجمۀ فارسی در صفحۀ مقابل همراه است، امید است مورد استفاده علاقه مندان قرار گرفته و از انتقاد و پیشنهاد دریغ نفرمایند.

ص:7

1. أوّل خطبة خطبها رسول اللّٰه صلی الله علیه و آله

یوم الجمعة فی المدینة الحَمدُ لِلّٰهِ أَحمَدُهُ وَأَستَعِینُهُ وَأَستَغفِرُهُ وَأَستَهدِیهِ وَأُومِنُ بِهِ وَلٰا أَکفُرُهُ وَاُعٰادِی مَن یَکفُرُهُ وَأَشهَدُ أَن لٰاإِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَحدَهُ لٰاشَرِیکَ لَهُ وَأَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَرَسُولُهُ أَرسَلَهُ بِالهُدیٰ وَالنُّورِ وَالمَوعِظَةِ عَلیٰ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ وَقِلَّةٍ مِنَ العِلمِ وَدُنُوٍّ مِنَ السّٰاعَةِ وَقُربٍ مِنَ الأَجَلِ، مَن یُطِعِ اللّٰهَ وَرَسُولَهُ فَقَد رَشَدَ وَمَن یَعصِهِمٰا فَقَد غَویٰ وَفَرَّطَ وَضَلَّ ضَلٰالاً بَعِیداً.

اوصِیکُم بِتَقوَی اللّٰهِ فَإِنَّهُ خَیرُ مٰا أَوصیٰ بِهِ المُسلِمُ المُسلِمَ أَن یَحُضَّهُ عَلَی الآخِرَةِ وَأَن یَأمُرَهُ بِتَقوَی اللّٰهِ فَاحذَرُوا مٰا حَذَّرَکُمُ اللّٰهُ مِن نَفسِهِ [وَلٰا أَفضَلَ مِن ذٰلِکَ نَصِیحَةً وَلٰا أَفضَلَ مِن ذٰلِکَ ذِکراً] (1) و إِنَّ تَقوَی اللّٰهِ لِمَن عَمِلَ بِهِ عَلیٰ وَجَلٍ وَمَخٰافَةٍ مِن رَبِّهِ عَونُ صِدقٍ عَلیٰ مٰا تَبغُونَ مِن أَمرِ الآخِرَةِ وَمَن یُصلِح الَّذِی بَینَهُ وَبَینَ اللّٰهِ فِی أَمرِهِ فِی السِّرِّ وَالعَلٰانِیَةِ لٰا یَنوِی بِذٰلِکَ إِلّاٰ وَجهَ اللّٰهِ یَکُن لَهُ ذِکراً فِی عٰاجِلِ أَمرِهِ وَذُخراً فِیمٰا بَعدَ

ص:8


1- (1) - الزیادة من الطبری..

1 - اولین خطبه ای که رسول اکرم صلی الله علیه و آله روز جمعه در مدینه ایراد فرمودند

ستایش مخصوص خداست، او را می ستایم، از او یاری می طلبم و طلب آمرزش می کنم، از او هدایت می خواهم، به او ایمان دارم و ناسپاسی نمی کنم و با هر کسی که به وی کافر باشد دشمنی می ورزم و شهادت می دهم معبودی جز خدای تنها و بی شریک نیست، و گواهی می دهم محمّد بنده و فرستادۀ اوست، خداوند او را با هدایت، نورانیّت و اندرز، در دوران فترت و نیامدن رسولان و کمبود دانش و نزدیک شدن رستاخیز و پایان عمر [دنیا] فرستاد.

هر کس خدا و پیامبرش را فرمان بَرد رشد و هدایت یابد و کسی که آنها را نافرمانی کند دچار گمراهی وتجاوز شده و [از مسیر حق] بسیار دور گشته است.

شما را به تقوای الهی توصیه می کنم زیرا بهترین سفارش مسلمان به مسلمان این است که او را به سوی آخرت تشویق کند و او را به پرهیزکاری فرا خواند، پس هراسان باشید از آنچه خداوند شما را نسبت به خودش بیم داده است که پندی از این برتر و یادآوری از این بهتر نیست. و همانا تقوای الهی برای کسی که از ترس و خوف خدا تقوا بورزد یاور راستین است برای دستیابی به آنچه از امر آخرت جستجو می کنید. کسی که بین خود و خدایش را در کارهای نهان و آشکارش اصلاح کند و هدفی در این امر جز خدا نداشته باشد، یادی می شود برای او در دنیا و توشه ای برای بعد از

ص:9

المَوتِ وَحِینَ یَفتَقِرُ المَرءُ إِلیٰ مٰا قَدَّمَ وَمٰا کٰانَ مِن سِویٰ ذٰلِکَ «یَوَدُّ لَو أَنَّ بَینَهٰا وَبَیْنَهُ أَمَداً بَعیداً، وَیُحَذِّرُکُمُ اللّٰهُ نَفسَهُ وَاللّٰهُ رَؤُفٌ بِالعِباد» وَالَّذِی صَدَقَ قَولُهُ وَنَجَّزَ وَعدَهُ لٰاخُلفَ لِذٰلِکَ، فَإِنَّهُ یَقُولُ: «مٰا یُبَدَّلُ القَولُ لَدَیَّ وَمٰا أَنَا بِظَلّاٰمٍ لِلعَبِیدِ» (1).

فَاتَّقُوا اللّٰهَ فِی عٰاجِلِ أَمرِکُم وَآجِلِهِ فِی السِّرِّ وَالعَلٰانِیَةِ فَإِنَّهُ «مَن یَتَّقِ اللّٰهَ یُکَفِّر عَنهُ سَیِّئٰاتِهِ وَیُعظِم لَهُ أَجراً» (2) وَمَن یَتَّقِ اللّٰهَ فَقَد فٰازَ فَوزاً عَظِیماً، وَإِنَّ تَقوَیَ اللّٰهِ تُوَقِّی مَقتَهُ وَتُوَقِّی عُقُوبَتَهُ وَتُوَقِّی سَخَطَهُ وَإِنَّ تَقوَی اللّٰهِ تُبَیِّضُ الوُجُوهَ وَتُرضِی الرَّبَّ، وَتَرفَعُ الدَّرَجَةَ، خُذُوا بِحَظِّکُم، وَلٰا تُفَرِّطُوا فِی جَنبِ اللّٰهِ فَقَد عَلَّمَکم اللّٰهُ کِتٰابَهَ وَنَهَجَ لَکُم سَبِیلَهُ لِیَعلَمَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَیَعلَمَ الکٰاذِبِینَ فَأَحسِنُوا کَمٰا أَحسَنَ اللّٰهُ إِلَیکُم، وَعٰادُوا أَعدٰائَهُ «وَجٰاهِدُوا فِی اللّٰهِ حَقَّ جِهٰادِهِ، هُوَ اجتَبٰاکُم» (3) وَسَمّاکُم المُسلِمِینَ «لِیَهلِکَ مَن هَلَکَ عَن بَیِّنَةٍ وَیَحییٰ مَن حَیَّ عَن بَیِّنَةٍ» (4) وَلٰا حَولَ وَلٰا قُوَّةَ إِلّاٰ بِاللّٰهِ فَأَکثِرُوا ذِکرَ اللّٰهِ وَاعمَلُوا لِمٰا بَعدَ المَوتِ فَإِنَّهُ مَن یُصلِح مٰا بَینَهُ وَمٰا بَینَ اللّٰهِ یَکفِهِ اللّٰهُ مٰا بَینَهُ وَمٰا بَینَ النّٰاسِ، ذٰلِکَ بِأَنَّ اللّٰهَ یَقضِی الحَقَّ عَلَی النّٰاسِ وَلٰا یَقضُونَ عَلَیهِ وَیَملِکُ مِنَ النّٰاسِ وَلٰا یَملِکُونَ مِنهُ أللّٰهُ أَکبَرُ وَلٰا قُوَّةَ إِلّاٰ بِاللّٰهِ العَلِیِّ العَظِیمِ. (5)

ص:10


1- (1) - ق: 29..
2- (2) - الطّلاق: 5. .
3- (3) - الحج: 78..
4- (4) - الانفال: 42..
5- (5) - مجمع البیان: (10-9) ص 432؛ تاریخ الطبری: 115/2؛بحارالأنوار: 126/19؛نهج الخطابة: 7/1 خ 1..

مرگ و هنگامی که شخص به آنچه از پیش فرستاده نیازمند است. و آنچه جز این باشد آرزو می کند کاش میان او و آن کارها فاصله ای دور بود، و خداوند شما را از [کیفر] خود می ترساند و در عین حال خدا به بندگان مهربان است.

خداوندی که گفتارش درست و وعده اش حتمی و تخلف ناپذیر است چرا که می فرماید: «سخن من تغییرناپذیر است و من هرگز به بندگان ستم نخواهم کرد.»

پس در کار دنیا و آخرتتان در نهان و آشکار از خدا بترسید چرا که «هر کس از خدا پروا کند بدیهایش را از او بزداید و پاداشش را بزرگ گرداند.» و هر کس از خدا پروا کند به رستگاری بزرگ رسیده است. و همانا تقوای الهی از خشم، مکافات و سخط او باز می دارد و موجب رو سپیدی انسان و خشنودی پروردگار و بلندی مرتبت می شود.

بهرۀ خود را برگیرید و [در انجام وظایف] در پیشگاه خداوند کوتاهی نکنید.

همانا خداوند کتاب خود را به شما آموخته و راهش را به سوی شما گشوده تامدّعیان راستین از دروغگویان شناخته شوند. پس همچنان که خداوند به شما احسان و نیکی کرده شما نیز احسان کنید و با دشمنان او دشمنی بورزید «و در راه خدا چنان که حق جهاد در راه اوست جهاد کنید اوست که شما را برگزید» و شما را مسلمان نامید. «تا آنهایی که هلاک می شوند از روی اتمام حجّت باشد و آنها که زنده می شوند [و هدایت می یابند]از روی دلیل روشن باشد.» و حول و قوّه ای جز از جانب پروردگار نیست. پس خدا را بسیار یاد کنید و برای بعد از مرگ عمل کنید چرا که هر شخص میان خود و خدا را اصلاح کند، خداوند آنچه را بین او و مردم است کفایت می کند؛ برای این که خداوند بر مردم حکومت به حق دارد و مردم بر او حکومتی ندارند، خداوند مالک و صاحب اختیار مردم است امّا مردم مالک او نیستند، اللّٰه اکبر و لا قوة الّا باللّٰه العلی العظیم.

ص:11

2. خطبة له صلی الله علیه و آله

فی آخر جمعة من شعبان

محمد بن یحیی و غیره، عن أحمد بن محمّد بن عیسی، عن الحسن بن محبوب، عن أبی أیّوب، عن أبی الورد، عن أبی جعفر علیه السلام قال: خطب رسول اللّٰه صلی الله علیه و آله الناس فی آخر جمعة من شعبان

فحمد اللّٰه و أثنی علیه، ثمّ قال: أیُّهَا النّٰاسُ إِنَّهُ قَد أَظَلَّکُم شَهرٌ فِیهِ لَیلَةٌ خَیرٌ مِن أَلفِ شَهرٍ وَهُوَ شَهرُ رَمَضٰانَ، فَرَضَ اللّٰهُ صِیٰامَهُ وَجَعَلَ قِیٰامَ لَیلَةٍ فِیهِ بِتَطَوُّعِ صَلٰاةٍ کَتَطوُّعِ (1) صَلٰاةِ سَبعِینَ لَیلَةً فی مٰا سِوٰاهُ مِنَ الشُّهُورِ وَجَعَلَ لِمَن تَطَوَّعَ فِیهِ بِخَصلَةٍ مِن خِصٰالِ الخَیرِ وَالبِرِّ کَأَجرِ مَن أَدّٰی فَریضَةً مِن فَرٰائِضِ اللّٰهِ، وَمَن أَدّٰی فِیهِ فَرِیضَةً مِن فَرٰائِضِ اللّٰهِ کٰانَ کَمَن أَدّٰی سَبعِینَ فَرِیضَةً فِی مٰا سِوٰاهُ مِنَ الشُّهُورِ وَهُوَ شَهرُ الصَّبرِ وَإِنَّ الصَّبرَ ثَوٰابُهُ الجَنَّةُ.

وَهُوَ شَهرُ المُوٰاساةِ، وَهُوَ شَهرٌ یَزِیدُ اللّٰهُ فِیهِ فِی رِزقِ المُؤمِنِ فِیهِ، وَمَن فَطَّرَ فِیهِ مُؤمِناً صٰائِماً کٰانَ لَهُ بِذٰلِکَ عِندَاللّٰهِ عِتقُ رَقَبَةٍ وَمَغفِرَةٌ لِذُنُوبِهِ فِی مٰامَضیٰ،

ص:12


1- (1) - تَطَوَّعَ: تطوّع کذا تحمّلَ طوعاً و طَوَّعَ ابلغ من أطاع..

2 - خطبۀ حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله در آخرین جمعۀ ماه شعبان

امام باقر علیه السلام روایت نموده که حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله در روز جمعۀ آخر شعبان برای مردم خطبه خواند و پس از حمد و ثنای الهی، فرمود:

ای مردم: ماهی بر شما سایه افکنده که در آن ماه شبی است که از هزار ماه نیکوتراست. و آن ماه رمضان است که خداوند روزه اش را واجب فرموده و عبادت و پرداختن به نماز مستحبی در یک شب از آن را به منزلۀ عبادت و نماز هفتاد شب از ماههای دیگر قرار داده است؛ هر کس در این ماه کار خیر و نیکی از مستحبّات بر جای آورد مثل آن است که واجبی از واجبات الهی را انجام داده است.

و هر شخصی تکلیف واجبی را در این ماه انجام دهد مثل این است که هفتاد فریضه از فرایض خدا را در ماههای دیگر انجام داده باشد. و آن ماه صبر است وپاداش صبر بهشت است ونیزماه همیاری است، ونیز ماهی است که خدا روزیِ مؤمن را درآن فزونی بخشد و هرکس در آن، مؤمنِ روزه داری را افطاری دهد، در نزد خدا پاداش آزادی یک بنده، و آمرزش گناهان گذشته اش را دارد.

ص:13

قیل یا رسولَ اللّٰهِ لَیس کُلُّنا یَقدِر علی أن یُفَطِّر صٰائِماً، فقال: إِنَّ اللّٰهَ کَریمٌ یُعطِی هٰذَا الثَّوابَ لِمَن لَم یَقدِر إِلّاٰ عَلیٰ مَذَقَةٍ (1) مِن لَبَنٍ یُفَطِّرُ بِهٰا صٰائِماً أَو شَربَةٍ مِن مٰاءٍ عَذبٍ (2) أو تَمَرٰاتٍ لٰایَقدِرُ عَلیٰ أَکثَرَ مِن ذٰلِکَ.

وَمَن خَفَّفَ فِیهِ عَن مَملُوکِهِ خَفَّفَ اللّٰهُ عَنهُ حِسٰابَهُ، وَهُوَ شَهرٌ أَوَّلُهُ رَحمَةٌ وَأَوسَطُهُ مَغفِرَةٌ وَآخِرُهُ الإِجٰابَةُ وَالعِتقُ مِنَ النّٰارِ.

وَلٰا غِنیٰ بِکُم فیه عَن أَربَعِ خِصٰالٍ: خَصلَتَینِ تُرضُونَ اللّٰهَ بِهِمٰا وَخَصلَتَینِ لٰاغِنیٰ بِکُم عَنهُمٰا، فَأَمَّا اللَّتٰانِ تُرضُونَ اللّٰهَ عَزَّوَجَلَّ بِهِمٰا:

فَشَهٰادَةُ أَن لٰاإِلٰهَ إِلّاٰ اللّٰهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّٰهِ. وَأَمَّا اللَّتٰانِ لٰاغِنیٰ بِکُم عَنهُمٰا: فَتَسأَ لُونَ اللّٰهَ فِیهِ حَوٰائِجَکُم وَالجَنَّةَ وَتَسأَ لُونَ العٰافِیَةَ وَتَعُوذُونَ بِهِ مِن النّٰارِ. (3)

ص:14


1- (1) - المُذقَة: بضم المیم او بالفتح: الشربة من اللبن الممزوج بالماء..
2- (2) - العذب: العذب من الماء: الطیّب الّذی لٰاملوحة فیه..
3- (3) - الکافی: 66/4 ح 4؛ الفقیه: 58/2 ح 1؛ نهج الخطابة: 227/1 ؛ و جدیر بالذکر أَنّ لرسول اللّٰه صلی الله علیه و آله خطبة اخری فی فضائل شهر رمضان المعروفة بالخطبة الشعبانیة مفتتحها: «ایّها الناس إنّه قد اقبل الیکم شهر اللّه بالبرکة و الرحمة و المغفرة» رواها الصدوق(ره) فی عیون اخبار الرضا علیه السلام : 230/1 ح 53 و الأمالی: 84 المجلس 20 ح 4..

گفته شد: ای رسول خدا ! همۀ ما بر این که روزه داری را افطاری دهیم توانا نیستیم.

فرمود: خدا کریم است، همین پاداش را به کسی که با آبی آمیخته با شیر، یا با جرعۀ آب گوارایی، یا با چند دانۀ خرما - که جز بر آن توانا نیست - روزه داری را افطاری دهد عطا می کند.

هر کس در این ماه بر بنده [و زیردست] خود آسان گیرد خداوند محاسبه او را [در قیامت] سبک گرداند.

و این ماهی است که آغاز آن رحمت، و میانۀ آن آمرزش و پایان آن استجابت دعا و آزادی از آتش است.

و شما [در این ماه] از چهار خصلت بی نیاز نیستید با دو خصلت خدا را خوشنود می سازید و به دو دیگر محتاجید.

امّا آن دو که با آنها خدای سبحان را خوشنود می کنید: شهادت به این که هیچ معبودی جز خدا نیست و محمد صلی الله علیه و آله رسول خداست.

و امّا آن دو که شما از آن بی نیاز نیستید: این که از خداوند [در این ماه] حوائج خود، بهشت و عافیت را بخواهید و از آتش جهنم به او پناهنده شوید.

ص:15

3. خطبة أُخری لرسول اللّٰه صلی الله علیه و آله

فی یوم الجمعة

عن ابی الدرداء قال: خطبنا رسول اللّٰه صلی الله علیه و آله یوم جمعة، فقال:

یٰا أَیُّهَا النّٰاسُ تُوبُوا إِلَی اللّٰهِ قَبلَ أَن تَمُوتُوا، وَبادِرُوا بِالأَعمٰالِ الصّٰالِحَةِ قَبلَ أَن تَشتَغِلُوا، وَأَصلِحُوا الَّذِی بَینَکُم وَبَینَ رَبِّکُم تَسعَدُوا، وَأَکثِرُوا مِنَ الصَّدَقَةِ تُرزَقُوا، وَأمُرُوا بِالمَعرُوفِ تَحصُنُوا، وَانهَوا عَنِ المُنکَرِ تُنصَرُوا.

یٰا أَیُّهَا النّٰاسُ إِنَّ أَکیَسَکُم أَکثَرُکُم ذِکراً لِلمَوتِ، وَإِنَّ أَحزَمَکُم أَحسَنُکُم استِعدٰاداً لَهُ، أَلٰا وَإِنَّ مِن عَلٰامٰاتِ العَقلِ التَّجٰافِی عَن دٰارِ الغُرُورِ، وَالإِنٰابَةَ إِلیٰ دٰارِ الخُلُودِ، وَالتَّزَوُّدَ لِسُکنیٰ القُبُورِ وَالتَّأَهُّبَ لِیَومِ النُّشُورِ. (1)

ص:16


1- (1) - أعلام الدین: 333، عن أربعین ابن و دعان الموصلی..

3 - خطبۀ دیگری از رسول خدا صلی الله علیه و آله در روز جمعه

ابودردا گوید: رسول خدا صلی الله علیه و آله روز جمعه برای ما خطبه خواند و چنین فرمود: ای مردم! پیش از آن که مرگ به سراغتان بیاید به سوی خدا بازگشت کنید و پیش از آن که سرگرم شوید به انجام کارهای نیک سبقت بگیرید، و میان خود و خدایتان را اصلاح کنید تا سعادتمند شوید، و صدقه زیاد بدهید تا روزی داده شوید، امر به معروف کنید تا محفوظ باشید و از منکر جلوگیری کنید تا پیروز شوید.

ای مردم زیرک ترین شما کسی است که بیشتر یاد مرگ باشد، و دوراندیش ترین شما کسی است که آمادگی بهتری برای آن کسب کرده باشد.

همانا از نشانه های عقل دوری از خانۀ غفلت و فریب و بازگشت به سرای جاودانی و تهیّۀ توشه برای خانۀ قبر و آمادگی برای روز رستاخیز است.

ص:17

4. خطبة لأمیرالمؤمنین علیه السلام

فی یوم الجمعة

علیّ بن إبراهیم عن أبیه - عن الحسن بن محبوب - عن محمّد بن النعمان أو غیره، عن أبی عبداللّٰه علیه السلام ، انه ذکر هذه الخطبة لأمیرالمؤمنین علیه السلام یوم الجمعة.

الحَمدُ للّٰهِ أَهلِ الحَمدِ وَوَلِیِّهِ، وَمُنتَهَیَ الحَمدِ وَمَحَلِّهِ، البَدِیءِ (1)البَدِیعِ (2)، الأَجَلِّ الأَعظَمِ الأَعَزِّ الأَکرَمِ، المُتَوَحِّدِ بِالکِبرِیٰاءِ، وَالمُتَفَرِّدِ بِالآلاءِ، (3) القٰاهِرِ بِعِزِّهِ، وَالمُسَلّطِ بِقَهرِهِ، المُمتَنِعِ (4) بِقُوَّتِهِ، المُهَیمِنِ (5)بِقُدرَتِهِ، وَالمُتَعٰالِی فَوقَ کُلِّ شَیءٍ بِجَبَرُوتِهِ، المَحمُودِ بِامتِنَانِهِ وَبِإِحسَانِهِ، المُتَفَضِّلِ بِعَطٰائِهِ وَجَزِیلِ فَوائِدِهِ، المُوسعِ بِرِزقِهِ المُسبِغِ بِنِعَمِهِ (6).

ص:18


1- (1) - البدی: الأوّل، و یحتمل ان یکون بمعنی مبدع الاشیاء..
2- (2) - البدیع: الخالق المخترع لاعن مثال سابق، و قیل هو الّذی لم یعهد مثله و لا نظیر له..
3- (3) - المتفرّد بالآلاء: هو المنعم حقیقة لم یشرکه أحد فی النعم..
4- (4) - الممتنع: یمتنع من أن یصل إلیه سوء أو یغلب علیه أحد..
5- (5) - المهیمن: الرقیب و الشاهد و المؤتمن. و هو من أسماء اللّٰه تعالی و معناه القائم علی خلقه بأعمالهم و آجالهم و أرزاقهم و قیل الامین الّذی لٰایضیع لأحد عنده حقٌ..
6- (6) - المسبغ بنعمه: الإسباغ: الإکمال و لعلّ الباء زائدة او المراد المسبغ حجّته بنعمته..

4 - خطبۀ امیرالمؤمنین علیه السلام در روز جمعه

ثقة الاسلام کلینی در کتاب روضۀ کافی از علی بن ابراهیم و او از پدرش از حسن بن محبوب از محمد بن نعمان یا شخص دیگری از ابوعبداللّٰه امام صادق علیه السلام نقل کرده که آن حضرت فرموده این خطبۀ حضرت امیر مؤمنان علیه السلام در روز جمعه می باشد:

ستایش خداوندی را که اهل ستایش و سزاوار آن [و توفیق دهنده هر ستایشگری] است. نهایت هر ستایشی به او بر می گردد و او محل و مرجع هر ستایشی است. خداوندِ آغازگر و آفریننده اشیاء بی نظیر، خدای برتر و بزرگتر از آن که کسی به کنه صفات او پی ببرد. خدای غالب و کریمتر از هر صاحب کرامتی. در کبریا و عظمت بی نظیر و در نعمت بخشی بی بدیل. با عزّت خود بر هر موجودی غالب و با قهر و غلبه خود بر ممکنات حاکم و چیره. با نیرومندی خود شکست ناپذیر. اداره کنندۀ موجودات با قدرتش و برتر و عالی تر از هر چیزی با کبریا و جبروتش. ستایش شده به سبب امتنان و احسانش. برتر و والاتر به جهت بخشش و فراوانی فوایدش. گشایش دهنده به وسیلۀ روزیش

ص:19

و کامل کننده نعمتهایش.

نَحمَدُهُ عَلَی آلٰائِهِ وَتَظَاهُرِ نَعمٰائِهِ (1)، حَمداً یَزِنُ عَظَمَةَ جَلٰالِهِ، وَیَملَأُ قَدرَ آلٰائِهِ وَکِبرِیٰائِهِ.

وَأَشهَدُ أَن لٰاإِلهَ إِلَّا اللّٰهُ وحدَهُ لٰاشَرِیکَ لَهُ، ا لّذِی کَانَ فِی أَوَّلِیَّتِهِ مُتَقٰادِماً (2)، وَفِی دَیمُومِیَّتِهِ (3) مُتسَیطِراً، خضَعَ الخَلٰائِقُ لِوَحدانِیَّتِهِ وَرُبُوبِیَّتِهِ وَقَدِیمِ أَزَلِیَّتِهِ، وَدانُوا (4) لِدَوامِ أَبَدِیَّتِهِ.

وَأَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله عَبدُهُ وَرَسُولُهُ وَخِیَرَتُهُ مِن خَلقِهِ، إِختٰارَهُ بِعِلمِهِ وَاصطَفٰاهُ لِوَحیِهِ، وَائتَمَنَهُ عَلیٰ سِرِّهِ، وَارتَضَاهُ لِخَلقِهِ، وَانتَدَبَهُ (5) لِعَظِیمِ أَمرِهِ وَلِضیاءِ مَعٰالِمِ دِینِهِ وَمَنٰاهِجِ سَبِیلِهِ وَ[جَعَلَهُ] مِفتٰاحَ وَحیِه، وَسَبَباً لِبَابِ رَحمَتِهِ.

إِبتَعَثَهُ عَلیٰ حِینِ فَترَةٍ (6) مِنَ الرُّسُل، وَهَدأَةٍ (7) مِنَ العِلمِ وَاختِلٰافٍ مِنَ المِلَل، وَضَلٰالٍ عَنِ الحَقِّ وَجَهٰالَةٍ بِالرَّبِّ وَکُفرٍ بِالبَعثِ وَالوَعدِ.

أَرسَلَهُ إِلَی النَّاسِ أَجمَعِینَ رَحمَةً لِلعٰالَمِینَ، بِکِتٰابٍ کَرِیمٍ؛ قَد فَضَّلَهُ وَفَصَّلَهُ وَبَیَّنَهُ وَأَوضَحَهُ وَأَعَزَّهُ؛ وَحَفِظَهُ مِن أَن یَأتِیَهُ البٰاطِلُ مِن بَینِ یَدَیهِ وَمِن خَلفِهِ، تَنزِیلٌ مِن حَکِیمٍ حَمِیدٍ، ضَرَبَ لِلنَّاسِ فِیهِ الأَمثٰالَ، وَصَرَّفَ فِیهِ الآیاتِ لَعَلَّهُمْ یَعقِلُونَ، أَحَلَّ فِیهِ الحَلٰالَ، وَحَرَّمَ فِیهِ الحَرامَ،

ص:20


1- (1) - تظاهر نعمائه: تتابعها..
2- (2) - متقادماً: أی علی جمیع الأشیاء و لیست أوّلیّته إضافیّة..
3- (3) - دیمومة و دوام مصدر دام و لم أجد فی کتب اللغة دیمومیّة بالیاء لعلّه تصحیف او من الدیموم بمعنی المفازة الّتی بعید أطرافها..
4- (4) - دان: ذلّ، خضع، عبد، اطاع، اقرّ و اعتقد..
5- (5) - انتدبه: دعاه و رشّحه و حثّه..
6- (6) - الفترة: الفترة ما بین الرسولین أی علی سکون و انقطاع من الرسل..
7- (7) - هدأة: السکون ..

ستایش می کنیم او را در برابر بخششها و پیوسته بودن نعمتهایش. ستایشی که برازندۀ عظمت جلالش و متناسب مقدار نعمتها و کبریایش باشد.

و گواهی می دهم جز اللّه معبودی نیست. او تنها و بی شریک است. خدایی که در اوّلیت و سرآغاز بر هر چیزی مقدم است و در بقاء و پایندگیش صاحب سلطه و قدرت. مخلوقات در برابر وحدانیت، ربوبیت و قدمت و ازلی بودن او خاضع، و به ابدیتِ پیوسته او معترف و تسلیم اند.

و گواهی می دهم محمّد صلی الله علیه و آله بنده، فرستاده و برگزیده او از میان آفریدگانش می باشد. از روی علم او را برگزید و به وحیش مخصوص گردانید و امین سِرش قرار داد و او را برای مخلوقاتش پسندید، و برای کار سترگ و روشن شدن معالم دین و راههای آشکارش انتخاب نمود. و او را کلید و راهگشای وحی و سببی برای باب رحمتش قرار داد.

او را در هنگام توقفِ آمدن پیامبران، زمان سکون و فراموشی دانش، گوناگونی آیین ها، گمراهی از مسیر حق و ناشناسی به پروردگار و انکار رستاخیز و وعده کردگار، برانگیخت.

او را به سوی همه انسان ها و رحمت برای عالمیان فرستاد به همراه کتابی گرامی که آن را برتری و تفصیل داده و مبیّن و آشکار کرده، عزت بخشیده و از این که باطلی از پس و پیش به او راه یابد محفوظ داشته است. از جانب خداوند حکیم و حمید نازل شده و در او برای مردم مثالهایی آورده و آیات و نشانه هایی بیان کرده، شاید ایشان تفکّر کنند. حلال و حرام را در قرآن تبیین

ص:21

و شَرعَ فِیهِ الدِّینَ لِعِبَادِهِ عُذراً وَنُذراً (1)، لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلی اللّٰهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ، وَیَکُونُ بَلٰاغاً لِقَومٍ عٰابِدِینَ، فَبَلَّغَ رِسٰالَتَهُ، وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِهِ، وَعَبَدَهُ حَتَّی أَتاهُ الیَقِینُ (2)، صَلَّی اللّٰهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ تَسلِیماً کَثِیراً.

أُوصِیکُم عِبٰادَ اللّٰهِ، وَأُوصِی نَفسِی بِتَقوَی اللّٰهِ الَّذِی ابتَدَءَ الأُمُورَ بِعِلمِهِ، وَإِلَیهِ یَصِیرُ غَداً مِیعٰادُهٰا، وَبِیَدِهِ فَنٰاؤُهٰا وَفَنٰاؤُکُم، وَتَصَرُّمُ (3)أَیَّامِکُم، وَفَنَاءُ آجالِکُم وَانقِطاعُ مُدَّتِکُم، فَکَأَن قَد زالَت عَن قَلِیلٍ عَنَّا وَعَنکُم کَمٰا زالَت عَمَّن کَانَ قَبلَکُم!

فَاجعَلُوا - عِبٰادَ اللّٰهِ - اجتِهٰادَکُم فِی هَذِهِ الدُّنیٰا التَّزَوُّدَ مِن یَومِهَا القَصِیرِ لِیَومِ الآخِرَةِ الطَّوِیلِ، فَإِنَّهٰا دارُ عَمَلٍ، وَالآخِرَةُ دارُ القَرارِ وَالجَزاءِ، فَتَجٰافُوا عَنهٰا (4) فَإِنَّ المغتَرَّ مَنِ اغتَرَّ بِهٰا.

لَن تَعدُو (5) الدُّنیٰا إِذا تَنٰاهَت إِلَیهٰا أُمنِیَّةُ أَهلِ الرَّغبَةِ فِیها - المُحِبِّینَ لَهٰا المُطمَئِنِّینَ إِلَیهٰا المَفتُونِینَ بِهٰا - أَن تَکُونَ کَمٰا قَالَ اللّٰهُ عَزَّوَجَلَّ:

«کَمٰاءٍ أَنزَلْناهُ مِنَ السَّمٰاءِ، فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبٰاتُ الأَرْضِ مِمَّا یَأْکُلُ النَّاسُ وَالأَنْعٰامُ الآیة» (6).

مَعَ أنَّهُ لَم یُصِب امرُؤٌ مِنکُم فِی هَذِهِ الدُّنیٰا حَبرَةً (7) إِلَّا أَورَثَتهُ عَبرَةً! (8)

ص:22


1- (1) - عذراً و نذراً: أی حجّة و تخویفاً او إعذاراً و إنذاراً أی تخویفاً و وعیداً و فی الآیة الشریفة: عذراً أونذراً - المرسلات: 6..
2- (2) - الیقین: الموت..
3- (3) - التصرّم: التقطع..
4- (4) - فتجافوا عنها: اترکوها و ابعدوا عنها..
5- (5) - لن تعدو: لن تتجاوز..
6- (6) - یونس: 24..
7- (7) - الحَبرة: النعمَة وسعة العیش..
8- (8) - العَبرة: الدمعة قبل أن تفیض أو الحزن بلا بکاءٍ..

و آیین شریعت را برای بندگانش از روی اتمام حجّت و اخطار و زنهار مقرر فرمود تا پس از آمدن رسولان برای مردم در پیشگاه خدا عذری باقی نماند و برای بندگان عابد آگهی و پیامی باشد.

رسول خدا پیام الهی را رساند و در راه او مجاهده کرد و او را پرستید تا این که مرگ او را دریافت. خداوند بر او و آلش درود فرستد و سلام فراوان.

بندگان خدا ! شما و خودم را به تقوای الهی سفارش می کنم. خدایی که کارها را از روی دانائی آغاز فرموده، برگشت کارها نیز فردا به سوی اوست. نابودی امور و نابودی شما و گذشت روزگارتان و پایان مهلت و نهایت عمرتان به دست اوست. گویا به زودی سرمایۀ عمر از کف ما و شما خواهد رفت. چنان که از کف پیشینیان رفته است.

بندگان خدا تلاشتان در این دنیا این باشد که از روز کوتاه آن برای روز طولانی آخرت توشه فراهم کنید زیرا دنیا خانۀ عمل و آخرت محل استقرار و نتیجه گیری است. پس به دنیا دل نبندید. همانا فریب خورده کسی است که فریب دنیا را بخورد.

ارزش دنیا - در صورتی که علاقه مندان، دوستداران و اطمینان کنندگان به او و فریفتگانش به آرزوی خود برسند - هرگز بیش از آنچه خداوند دربارۀ زندگی دنیا مثل زده نیست، آنجا که فرموده: «[مَثَل زندگی دنیا] بسان آبی است که آن را از آسمان فرو ریختم، پس گیاه زمین - از آنچه مردم و دامها می خورند - با آن در آمیخت تا آن گاه که زمین پیرایۀ خود را برگرفت و آراسته گردید و اهل آن پنداشتند که آنان بر آن قدرت دارند. شبی یا روزی فرمان ما آمد و آن را چنان درو کردیم که گویا دیروز وجود نداشت. این گونه نشانه ها را برای مردمی که اندیشه می کنند به روشنی بیان می کنیم.»

در حالی که هیچ شخصی از شما در دنیا به وسعت عیشی دست نیافته مگر این که اشک و حزنی به دنبال داشته

ص:23

وَلٰا یُصبِحُ فِیهٰا فِی جَنٰاحِ أَمنٍ إِلَّا وَهُوَ یَخٰافُ فِیها نُزُولُ جائِحَةٍ (1) أَو تَغَیُّرُ نِعمَةٍ أَو زَوالُ عٰافِیَةٍ مَعَ أَنَّ المَوتَ مِن وَراءِ ذَلِکَ و هَولَ المُطَّلَعِ (2) وَالوُقُوفَ بَینَ یَدَیِ الحَکَمِ العَدلِ تُجزی کُلُّ نَفسٍ بِما عَمِلَت «لِیَجْزِیَ الَّذِیْنَ أَسٰاؤُاْ بِمٰا عَمِلُوا وَیَجْزِیَ الَّذِیْنَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنی» (3).

فَاتَّقُوا اللّٰهَ عَزَّ ذِکرُهُ، وَسَارِعُوا إِلَی رِضوانِ اللّٰهِ؛ وَالعَمَلِ بِطٰاعَتِهِ وَالتَّقَرُّبِ إِلَیهِ بِکُلِّ مٰا فِیهِ الرِّضا فَإِنَّهُ قَرِیبٌ، مُجِیبٌ.

جَعَلَنَا اللّٰهُ وَإِیَّاکُم مِمَن یَعمَلُ بِمَحَابِّهِ (4) وَیَجتَنِبُ سَخَطَهُ. ثُمَّ إِنَّ أَحسَنَ القَصَصِ وَأَبلَغَ المَوعِظَةِ وَأَنفَعَ التَّذَکُّرِ کِتَابُ اللّٰهِ جَلَّ وَعَزَّ، قالَ اللّٰهُ عَزَّوَجَلَّ: «وَإِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» (5)أَستَعِیذُ بِاللّٰهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیمِ، بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیمِ، «وَالْعَصْرِ إِنَّ الإِنْسانَ لَفِیْ خُسْرٍ، إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ، وَتَواصَوا بِالْحَقِّ وَتَواصَوا بِالصَّبْرِ» (6).

«إِنَّ اللّٰهَ وَمَلٰائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ، یٰا أَیُّهَا الَّذِیْنَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً» (7).

أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبارِک (8) عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

ص:24


1- (1) - الجائحة: الهالکة، المستأصلة و کل مصیبة عظیمة و فتنة مبیرة..
2- (2) - هول المطَّلَع: الهول: الفزع و الخوف: و المطلع: موقف القیامة الّذی یحصل الإطلاع علیه بعدالموت..
3- (3) - النجم: 31..
4- (4) - المحابّ: جمع المحبّة..
5- (5) - الأعراف: 204..
6- (6) - سورة العصر..
7- (7) - الأحزاب: 56..
8- (8) - بارک: أی أثبت و أدم التشریف و الکرامة علی محمّد و آله صلی الله علیه و آله ..

و کسی از شما در سایه امنیت و آسایشی قرار نگرفته مگر این که در انتظار نزول آفتی یا تغییر نعمتی یا نابودی عافیتی بوده است. مهمتر این که مرگ و وحشت سهمگین قیامت و ایستادن در مقابل قاضی عادل در پس اینها است در آن روزی که هر شخصی جزای عمل خود را می بیند «تا کسانی را که زشتکار بودند به سزای عمل خود کیفر دهد و نیکوکاران را نیز به نیکی پاداش دهد.»

از خداوند که یادش گرامی است پروا کنید، و به سوی رضوان الهی و عمل به طاعت او و نزدیک شدن به او به وسیله هر آن چیزی که مورد رضایت اوست پیشی گیرید. چرا که خداوند نزدیک و پذیرنده است.

خداوند، ما و شما را در زمرۀ عمل کنندگان به خواست خدا و پرهیز کنندگان از سخط و خشم پروردگار قرار دهد.

سپس همانا بهترین داستان و سرگذشت و رساترین موعظه و پرسودترین یادآوری کتاب خدای جلیل و عزیز است. خداوند عزّوجلّ می فرماید:

«هنگامی که قرآن خوانده شود پس به او گوش فرا دارید و ساکت باشید شاید مورد رحمت قرار گیرید.»

پناه می برم به خدا از شیطان رانده شده:بسم اللّٰه الرحمن الرحیم. و العصر، إنّ الانسان لفی خسر، إلّاالّذین آمنوا و عملوا الصالحات، و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر.

إنّ اللّٰه وملائکته یصلّون علی النّبی، یا أیّهاالّذین آمنوا صلّوا علیه وسلّمواتسلیماً.

خداوندا بر محمّد و آلش درود فرست، و کرامت خود بر محمّد و آلش پیوسته گردان، بر محمّد و آل او

ص:25

وَتَحَنَّن (1) عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَسَلِّم عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کأَفضَلِ مٰا صَلَّیتَ وَبٰارَکتَ وَتَرَحَّمتَ وَتحَنَّنتَ وَسَلَّمتَ عَلیٰ إِبراهِیمَ وَآلِ إِبراهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.

أَللَّهُمَّ أَعطِ مُحَمَّداً الوَسِیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالفَضِیلَةَ وَالمَنزِلَةَ الکَرِیمَةَ.

اللَّهُمَّ اجعَل مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ أَعظَمَ الخَلائِقِ کُلِّهِم شَرَفاً یَومَ القِیٰامَةِ، وَأَقرَبَهُم مِنکَ مَقعَداً، وَأَوجَهَهُم عِندَکَ یَومَ القِیٰامَةِ جٰاهاً (2)وَأَفضَلَهُم عِندَکَ مَنزِلَةً وَنَصِیباً.

أَللَّهُمَّ أَعطِ مُحَمَّداً أَشرَفَ المَقٰامِ، وَحِبٰاءَ (3) السَّلامِ وَشَفاعَةَ الإِسلامِ (4).

أَللَّهُمَ وَأَلحِقنٰا بِهِ غَیرَ خَزایٰا (5) وَلٰا نَاکِبِینَ (6) وَلٰا نٰادِمِینَ، وَلٰا مُبَدِّلِینَ - إِلٰهَ الحَقِّ - آمِینَ.

ثُمَّ جَلَسَ قَلیلاً ثُمَّ قام فقال:

الحَمدُ لِلّٰهِ أَحَقِّ مَن خُشِیَ وَحُمِدَ، وَأَفضَلِ مَنِ اتُّقِیَ وَعُبِدَ، وَأَولیٰ مَن عُظِّمَ وَمُجِّدَ.

نَحمَدُهُ لِعَظِیمِ غَنَائِهِ وَجَزِیلِ عَطٰائِهِ وَتَظٰاهُرِ نَعمٰائِهِ وَحُسنِ بَلٰائِهِ،

ص:26


1- (1) - تحنّنَ علیه: ترحّم..
2- (2) - الجاه: القدر و المنزلة..
3- (3) - الحِباء: العَطاء، و حباء السلام أی أعطه عطیّة سلامتک حتّی یکون سالماً من الخزی و النقص أو أعطه و أُمّته تحیة السلام من عندک حتّی یُسلّم علیهم الملائکة فی الجنان رسلاً من عندک..
4- (4) - شفاعة الإسلام: الشّفاعة التی تکون لأهل الإسلام و لا تکون لغیرهم..
5- (5) - خزایا: جمع خزیان و هو المستحیی..
6- (6) - ناکبین: أی عادلین متنکبین عن طریق الحق. و فی بعض النسخ: الناکثین أی ناکثین للعهد و البیعة..

رحمت و سلام فرست همانند بهترین درود، کرامت، رحمت و سلام که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادی، همانا تو خدای حمید و مجید هستی.

خداوندا ! به محمّد صلی الله علیه و آله وسیله، شرافت، فضیلت و منزلت گرامی عطا کن.

خداوندا ! در روز قیامت محمّد و آل او را بالاترین مردم از جهت شرافت و نزدیکترین آنها به تو از جهت جایگاه و برترین انسانها نزد تو از جهت موقعیت و برخورداری قرار ده. خداوندا ! به محمّد صلی الله علیه و آله شریفترین موقعیت و سلامتی از هر عیب و نقص و شفاعت اهل اسلام را عطا فرما. خداوندا ! ما را نیز به او ملحق فرما در حالی که نه رسوا باشیم نه منحرف و نه پشیمان و نه تغییر دهنده [آئین او] ای خدای حق ! آمین.

آن گاه امیرالمؤمنین اندکی نشست سپس برخاست و گفت:

ستایش خدایی را که سزاوارترین برای خشیت و ستایش و برترین برای پروا داشتن و عبادت کردن و اولی ترین برای تعظیم و تمجید است. حمد می کنیم او را به جهت عظمت بی نیازیش و گستردگی احسانش و پیوستگی نعمتهایش و زیبایی [نعمتها و] آزمایشاتش.

ص:27

وَنُؤمِنُ بِهُداهُ الَّذِی لٰایَخبُو (1) ضِیٰاؤُهُ، وَلٰا یَتَمَهَّدُ سَنٰاؤُهُ (2) وَلٰا یُوهَنُ عُراهُ (3)، وَنَعُوذُ بِاللّٰهِ مِن سُوءِ کُلِّ الرَّیبِ، وَظُلَمِ الفِتَنِ، وَنَستَغفِرُهُ مِن مَکٰاسِبِ الذُّنُوبِ وَنَستَعصِمُهُ مِن مَسٰاوِی الأَعمٰالِ، وَمَکٰارِهِ الآمٰالِ، وَالهُجُومِ (4) فِی الأَهوالِ (5)، وَمُشٰارَکَةِ أَهلِ الرَّیبِ، وَالرِّضٰا بِمٰا یَعمَلُ الفُجَّارُ فِی الأَرضِ بِغَیرِ الحَقِّ.

أَللَّهُمَ اغفِر لَنٰا وَلِلمُؤمِنِینَ وَالمُؤمِنٰاتِ الأَحیٰاءِ مِنهُم وَالأَمواتِ؛ الَّذِینَ تَوَفَّیتَهُم عَلیٰ دِینِکَ وَمِلَّةِ (6) نَبِیِّکَ صلی الله علیه و آله .

أَللَّهُمَّ تَقَبَّل حَسَنٰاتِهِم، وَتَجٰاوَز عَن سَیِّئاتِهِم وَأَدخِل عَلَیهِمُ الرَّحمَةَ وَالمَغفِرَةَ وَالرِّضوانَ.

وَاغفِر لِلأَحیٰاءِ مِنَ المُؤمِنِینَ وَالمُؤمِنٰاتِ الَّذِینَ وَحَّدُوکَ وَصَدَّقُوا رَسُولَکَ، وَتَمَسَّکُوا بِدِینِکَ وَعَمِلُوا بِفَرائِضِکَ، وَاقتَدُوا بِنَبِیِّکَ، وَسَنُّوا سُنَّتَکَ وَأَحَلُّوا حَلٰالَکَ وَحَرَّمُوا حَرامَکَ، وَخٰافُوا عِقابَکَ وَرَجَوا ثَوابَکَ، وَوٰالَوا أَولِیٰاءَکَ وَعٰادَوا أَعداءَکَ.

أَللَّهُمَّ اقبَل حَسَنٰاتِهِم، وَتَجٰاوَز عَن سَیِّئاتِهِم وَأَدخِلهُم بِرَحمَتِکَ فِی عِبٰادِکَ الصَّالِحِینَ - إِلٰهَ الحَقِّ - آمِینَ. (7)

ص:28


1- (1) - لا یخبو: خبت النار أی سکنت..
2- (2) - التمهّد الانبساط: و فی بعض النسخ: یمهد و الهمود. طفوء النار، و السناء ممدوداً: الرفقة و مقصوراً: ضوء البرق، و لا یخفی أنّ الأنسب علی نسخة یتمهد، المدّ و علی الأخری، القصر..
3- (3) - العری: جمع العروة و هی ما یتمسک به..
4- (4) - الهجوم: الدخول..
5- (5) - الاهوال: جمع هول بمعنی الفزع، هال الأمر فلاناً: أفزعه و عظم علیه..
6- (6) - الملة: الطریقة أو الشریعة فی الدین..
7- (7) - الکافی: 8 (الروضة) ص 173 ح 194؛ نهج السعادة: 153/3..

و ایمان داریم به هدایت الهی که نورش خاموش نمی شود و بلندای آن پَست نمی گردد و دستاویز آن سست نمی شود، و پناه می بریم به خدا از زشتی هر تردید و بدگمانی، و تاریکی فتنه ها و استغفار می کنیم از نتیجۀ گناهان و پناه می جوییم از زشتی کردارها، و ناپسندی آرزوها و داخل شدن در کارهای وحشتناک، و همراهی اهل شک و خشنودی از رفتارهای ناحقِ فاجران در روی زمین.

خداوندا ! بر ما ببخش و نیز بر مؤمنین و مؤمنات زندگان از ایشان و مردگان، آنان که بر دین تو و شریعت پیامبرت درگذشته اند.

خداوندا ! حسنات ایشان را بپذیر و از سیّئات آنها درگذر و بر آنها رحمت و مغفرت و رضوان نازل فرما. بر زندگان از مؤمنین و مؤمنات نیز ببخش، آنان که تو را یگانه دانستند و پیامبرت را تصدیق کردند و به دین تو چنگ زدند و واجبات تو را عمل کردند و از پیامبرت پیروی نمودند و سنت تو را بپا داشتند حلال تو را حلال و حرام تو را حرام شمردند، و از عقاب و مجازات تو بیمناک گشتند و به ثواب تو امید بستند و با دوستان تو دوستی و با دشمنانت دشمنی نمودند.

خداوندا ! حسناتشان را بپذیر، از سیّئات و زشتیهایشان درگذر و به رحمت خود آنها را در زمرۀ بندگان صالح خود قرار ده. ای خدای حق ! آمین.

ص:29

5. خُطبَةٌ لَهُ عَلَیهِ السَّلام

لأول جمعة نزل الکوفة و صلّی بها

نصر بن مزاحم(ره) عن أبی عبداللّٰه سیف بن عمر، عن الولید بن عبداللّٰه، عن أبی طیبة عن أبیه، قال: أتمّ علیّ الصلاة یوم دخل الکوفة، فلمّا کانت الجمعة و حضرت الصلاة صلّی بهم و خطب خطبة [کذا].

قال نصر: قال أبو عبداللّٰه، عن سلیمان بن المغیرة، عن علیّ بن الحسین [قال:

هذه] خطبة علیّ بن أبی طالب علیه السلام فی یوم الجمعة بالکوفة و المدینة:

أَلحَمدُ لِلّٰهِ (1)، أَحمَدُهُ وَأَستَعِینُهُ وَأَستَهدِیهِ وَأَعُوذُ بِاللّٰهِ مِنَ الضَّلالَةِ، مَن یَهدِی اللّٰهُ فَلا مُضِلَّ لَهُ، وَمَن یُضلِلِ اللّٰهُ فَلا هَادِیَ لَهُ، وَأَشهَدُ أَن لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَحدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَرَسُولُهُ، إِنتَجَبَهُ (2)لِأَمرِهِ، وَاختَصَّهُ بِنُبُوَّتِهِ، أَکرَمَ خَلقِهِ وَأَحَبَّهُم إِلَیهِ، فَبَلَّغَ رِسَالَةَ رَبِّهِ وَنَصَحَ (3)لِأُمَّتِهِ وَأَدَّی الَّذِی عَلَیهِ.

وَأُوصِیکُم بِتَقوَی اللّٰهِ، فَإِنَّ تَقوَی اللّٰهِ خَیرُ مَا تَواصٰی بِهِ عِبَادُ اللّٰهِ،

ص:30


1- (1) - کذا فی البحار: 356/32نقلاً عن وقعة صفین، و فی وقعة صفین: إنّ الحمد للّه..
2- (2) - انتجبه: اصطفاه و اختاره..
3- (3) - النصح: نصحه او نصح له: وعظه، اخلص له المودّة..

5 - اولین خطبۀ جمعه امیرالمؤمنین علیه السلام در کوفه

ابوطیبه از پدرش روایت کرده که روزی که علی علیه السلام وارد کوفه شد نماز را کامل و تمام به جا آورد و چون روز جمعه شد هنگام نماز بر مردم امامت کرد و این چنین خطبه خواند.

از امام زین العابدین علیه السلام نیز نقل شده که فرمود این خطبه، خطبۀ روز جمعۀ علی بن ابی طالب علیه السلام است در مدینه و کوفه:

حمد و ستایش خدای را است. او را حمد می گویم و از حضرتش یاری و هدایت می جویم، پناه بر خدا از گمراهی، آن را که خدا هادی باشد گمراه کننده ای نخواهد داشت و آن را که خدا گمراه کند - در اثر نافرمانی ها - هدایتگری برای او نیست. گواهی می دهم که جز خدای معبودی نیست. او تنها و بی شریک است. و شهادت می دهم که محمّد بنده و فرستادۀ اوست. خدا او را برای امر - رسالت - خود برگزید و به نبوّت خویش مخصوص گردانید. او را که گرامی ترین خلق خدا و محبوبترینشان در نزد اوست. او پیام پروردگارش را رساند و برای امّت خویش خیرخواهی کرد و آنچه بر عهده اش بود ادا نمود.

شما را به تقوای الهی سفارش می کنم، همانا تقوای الهی بهترین چیزی است که بندگان خدا همدیگر را نسبت به آن توصیه کرده اند،

ص:31

وَأَقرَبُهُ إِلَی رِضوانِ اللّٰهِ، وَخَیرُهُ فِی عَوَاقِبِ الْأُمُورِ عِنْدَ اللّٰهِ، وَبِتَقْوَی اللّٰهِ أُمِرْتُمْ، وَلِلْإِحْسَانِ وَالطَّاعَةِ خُلِقتُم، فَاحذَرُوا مِنَ اللّٰهِ مَا حَذَّرَکُم (1) مِن نَفسِهِ، فَإِنَّهُ حَذَّرَ بَأساً (2) شَدِیداً وَاخشَوُا اللّٰهَ خَشیَةً لَیسَت بِتَعذِیرٍ (3)وَاعمَلُوا فِی غَیرِ رِیَاءٍ (4) وَلَا سُمعَةٍ (5)، فَإِنَّهُ مَن عَمِلَ لِغَیرِ اللّٰهِ وَکَلَهُ اللّٰهُ إِلَی مَن عَمِلَ لَهُ، وَمَن عَمِلَ لِلّٰهِ مُخلِصاً تَوَلَّی اللّٰهُ ثَوابَهُ.

وَأَشفِقُوا (6) مِن عَذَابِ اللّٰهِ، فَإِنَّهُ لَم یَخلُقکُم عَبَثاً وَلَم یَترُک [شَیئاً] مِن أَمرِکُم سُدًی (7) قَد سَمَّی آثَارَکُم، وَعَلِمَ أَعمَالَکُم، وَکَتَبَ آجَالَکُم، فَلَا تَغتَرُّوا (8) بِالدُّنیَا فَإِنَّها غَرّارَةٌ لِأَهلِهَا، مَغرُورٌ مَنِ اغتَرَّ بِهَا، وَإِلی فَنَاءٍ مَا هِیَ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دَارُ الحَیَوانِ (9) لَو کَانُوا یَعلَمُونَ (10).

أَسأَلُ اللّٰهَ مَنَازِلَ الشُّهَدَاءِ، وَمُرَافَقَةَ الأَنبِیَاءِ، وَمَعِیشَةَ السُّعَدَاءِ، فَإِنَّمَا نَحنُ بِهِ وَلَهُ (11). (12)

ص:32


1- (1) - الحذر: حذِره و منه: تحرّز منه، حَذّره: خوّفه. نبّهه و حرّزه..
2- (2) - البأس: الشجاعة، القوة، الخوف، الصّعوبة، العذاب..
3- (3) - التعذیر: عذّر فی الامر: قصّر فیه بعد جهد..
4- (4) - الریاء: التظاهر بخیر دون حقیقةٍ..
5- (5) - السّمعة: بالفتح و الضم، یقال فعله رئاءً و سمعة أی لیراه الناس و یسمعوه..
6- (6) - أشفق: أشفق منه: خاف و حاذر..
7- (7) - سدًی: أسدی الأمر: أهمله، ذهب کلامُه سدیً أی باطلاً..
8- (8) - إغترّ: إغترّ بکذا: خُدِعَ، الغرّار: الخدّاع، الغرر: التعریض للهلاک و الغرور: الهالک..
9- (9) - الحَیَوان: قیل الحیوان و الحیاة واحدٌ، و قیل الحیوان ما فیه الحیاة و الموَتَان ما لیس فیه الحیاة..
10- (10) - مقتبس من الآیة الشریفة و إنّ الدار الآخرة لهی الحَیَوان لو کانوا یعلمون العنکبوت: 64..
11- (11) - به و له: أی نحن موجودین باللّٰه و باستعانته و ینبغی أن نخلص له أعمالنا..
12- (12) - وقعة صفین: 10؛شرح نهج البلاغة لابن أبی الحدید:108/3؛بحارالأنوار:356/32؛نهج السعادة:427/1..

و نزدیکترین امور به خشنودی پروردگار و بهترین آن ها در نتیجه و عاقبت کار در پیشگاه خداوند است، شما به تقوا و پرهیزکاری مأمور و برای نیکی و بندگی آفریده شده اید. پس بترسید از [کیفر] خدا آن چنان که شما را از [کیفر] خود ترسانده است زیرا خداوند از عذاب شدید برحذر داشته است. و از خدا پروا کنید و هیچ سستی در خشیت از او روا مدارید.

عمل کنید عملی که از روی ریا و کسب شهرت و آوازه نباشد، زیرا آن که برای غیر خدا تلاش کند خداوند او را به آن غیر وا می گذارد، و کسی که از روی اخلاص برای خدا کار کند خداوند خود پاداش او را عهده دار می شود.

از عذاب خدا در هراس باشید زیرا شما را بیهوده نیافریده و چیزی از امور شما را مهمل رها نکرده است. همانا آثار و نتایج کارتان را برشمرده و از اعمالتان آگاه است و هنگام مرگتان را مقرّر فرموده است. پس فریب دنیا را نخورید. زیرا دنیا نسبت به اهلش بسیار فریبکار و خدعه گر است. هر کس که گول او را بخورد هلاک شده است. هر چه در دنیا است رو به فنا و نیستی است و آخرت خانۀ حیات و جاودانگی است اگر بدانید.

از خداوند منزلت شهیدان، همراهی پیامبران و زندگی نیکبختان را خواستارم، همانا هستی ما از اوست و به سوی او باز می گردیم.

ص:33

6. خُطبَةٌ أُخری لَهُ عَلَیهِ السَّلام

فی یوم الجمعة

روی عن زید بن وهب أ نّه قال: خطب أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالب صلوات اللّٰه علیه یوم الجمعة فقال:

الحَمدُ لِلّٰهِ الوَلِیِّ الحَمِیدِ؛ الحَکِیمِ المَجِیدِ (1)؛ الفَعَّالِ لِمٰا یُرِیدُ؛ عَلَّامِ الغُیُوبِ؛ وَسَتَّارِ العُیُوبِ؛ وَخَالِقِ الخَلقِ وَمُنزِلِ القَطرِ (2)؛ وَمُدَبِّرِ الْأَمْرِ؛ وَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ؛ وَالدُّنیَا وَالْآخِرَةِ؛ وَارِثِ الْعَالَمِیْنَ؛ وَخَیْرِ الْفَاتِحِیْنَ؛ الَّذِی مِنْ عِظَمِ شَأْنِهِ أَنَّهُ لَاشَیْ ءَ مِثلُهُ.

تَوَاضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ؛ وَذَلَّ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ؛ وَاستَسلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدرَتِهِ، وَقَرَّ (3) کُلُّ شَیءٍ قَرارَهُ لِهَیبَتِهِ (4)، وَخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ مِن خَلقِهِ لِمُلکِهِ (5) وَرُبُوبِیَّتِهِ؛ الَّذِی «یُمسِکُ السَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ» (6)، وَأَن تَقُومَ السَّاعَةُ، وَیَحدُثَ شَیءٌ إِلَّا بِعِلمِهِ.

ص:34


1- (1) المجید: صاحب المجد و العظمة، الشریف..
2- (2) القطر: المطر..
3- (3) قرّ: قرّ قراراً: ثبت و سکن..
4- (4) - الهیبة: الخوف: الوقار..
5- (5) المُلک: المملکة و قیل السلطنة و هی الإستیلاء مع ضبط و تمکّن مع التّصرف..
6- (6) - الحج: 65..

6 - خطبۀ دیگری از امیرالمؤمنین علیه السلام در روز جمعه

از زید بن وهب نقل شده که گفت: امیر مؤمنان علی بن ابی طالب صلوات اللّه علیه در روز جمعه چنین خطبه خواند:

حمد خدای را که یاور است و ستوده، حکیم است و صاحب مجد و عظمت، آنچه را اراده کند انجام دهد، نهان ها را می داند و عیب ها را می پوشاند، آفرینندۀ پدیده ها و فرستندۀ باران تدبیر کنندۀ کارها، پروردگار آسمان ها و زمین و دنیا و آخرت، وارث جهانیان، بهترین گشایندگان، خدای عظیم الشأنی که همانندی برای او نیست.

هر چیزی در برابر عظمت او فروتن، هر شیئی در مقابل عزّت او ذلیل و در مقابل قدرت او تسلیم، هر چیزی از بیم او آرام و ساکن و تمام مخلوقاتش در برابر سلطنت و ربوبیّت او خاضع اند.

خداوندی که «آسمان را نگاه می دارد تا [مبادا] بر زمین فرو افتد، مگر به اذن خودش» و قیامت بر پا نمی شود مگر به فرمان او. و چیزی حادث نمی گردد مگر به دانش او.

ص:35

نَحمَدُهُ عَلَی مَا کانَ، وَنَستَعِینُهُ مِن أَمرِنَا عَلَی مَا یَکُونُ، وَنَستَغفِرُهُ وَنَستَهدِیهِ وَأَشهَدُ أَن لَاإِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَحدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ، مَلِکُ المُلُوکِ، وَسَیِّدُ السَّاداتِ، وَجَبَّارُ (1) السَّماواتِ وَالْأَرْضِ الْواحِدُ الْقَهَّارُ (2)، الْکَبِیْرُ الْمُتَعَال (3)؛ ذُو الْجَلالِ وَالْإِکْرامِ؛ دَیَّانُ (4) یَومِ الدِّینِ، وَرَبُّنَا وَرَبُّ آبَائِنَا الْأَوَّلِیْنَ.

وَأَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَرَسُولُهُ، أَرسَلَهُ دَاعِیاً إِلَی الحَقِّ؛ وَشَاهِداً عَلَی الخَلقِ، فَبَلَّغَ رِسَالَاتِ رَبِّهِ کَمَا أَمَرَهُ؛ لَامُتَعَدِّیاً وَلَا مُقَصِّراً، وَجَاهَدَ فِی اللّٰهِ أَعدَاءَهُ لَاوَانِیاً (5) وَلَا نَاکِلاً (6) وَنَصَحَ لَهُ فِی عِبَادِهِ صَابِراً مُحتَسِباً (7)، فَقَبَضَهُ اللّٰهُ إِلَیهِ وَقَد رَضِیَ عَمَلَهُ، وَتَقَبَّلَ سَعیَهُ وَغَفَرَ ذَنبَهُ، صَلَّی اللّٰهُ عَلَیهِ وَآلِهِ.

أُوصِیکُم عِبَادَاللّٰهِ بِتَقوَی اللّٰهِ وَاغتِنَامِ طَاعَتِهِ مَا استَطَعتُم فِی هٰذِهِ الْأَیَّامِ الْخَالِیَةِ (8) الفَانِیَةِ، وَإِعدَادِ العَمَلِ الصَّالِحِ لِجَلِیلِ مَا یُشفِی (9) بِهِ عَلَیکُمُ المَوتُ

ص:36


1- (1) - الجبّار: المسلّط، و الجبّار من اسمائه تعالی و هو الّذی یجبر الخلق و یقهرهم علی بعض الأمور الّتی لیس لهم فیها اختیار و لا علی تغییرها قدرة و الّذی یجبر حالهم و یصلحه و قیل: الجبّار: العظیم الشأن فی الملک و السلطان و لا یطلق هذا الوصف علی غیره تعالیٰ إلّاعلیٰ وجه الذّم..
2- (2) - القهّار: القاهر: شدید القهر و الغلبة و قهّار مبالغة..
3- (3) - المتعالِ: المتعالی: الّذی جلّ عن کلّ وصف و هو متفاعل من العلوّ و قد یکون بمعنی العالی..
4- (4) - الدیّان: القهارّ، القاضی، المُحاسب و المُجازی، الحاکم و السائس..
5- (5) - الوانی: من الونی بمعنی الفتور و الضعف..
6- (6) - النّاکل: نکل: نکص و جبن، الناکل: الجبان، الضعیف..
7- (7) - المحتسب: احتسب الأمرَ: نوی به وجه اللّٰه..
8- (8) - الخالیة: الماضیة..
9- (9) - أشفی: أشفی علی الشیء: أشرف علیه..

سپاس می گوییم او را بر آنچه بوده و یاری می طلبیم از او بر کارمان در آینده، از او خواهش مغفرت و هدایت داریم و گواهی می دهیم که جز او معبودی نیست. تنها و بی شریک، شاه پادشاهان، بزرگ بزرگان، صاحب قدرت مسلط در آسمان و زمین، تنهای پیروز، بزرگ متعال، صاحب جلال و کرامت، قاضی روز جزا، پروردگار ما و پروردگار پدران پیشین ما.

گواهی می دهیم همانا محمّد صلی الله علیه و آله بنده و فرستاده خدا است، که او را برای دعوت به سوی حق و شاهد بر خلق فرستاده است. او نیز پیام ها و رسالت های پروردگارش را آن چنان که فرموده بود به انجام رسانید. نه از حد گذشت و نه کوتاهی نمود. در راه خدا با دشمنان خدا به جهاد پرداخت نه سستی کرد و نه ضعف و ترسی نشان داد. و برای خدا درباره بندگانش خیرخواهی نمود و در این کار بردباری نمود و جز خدا را در نظر نداشت. آن گاه خداوند روح او را به سوی خود برد در حالی که از کردار او راضی بود و تلاش او را پذیرفته و او را بخشوده بود، درود خدا بر او و خاندانش.

بندگان خدا شما را سفارش می کنم به مراعات تقوای الهی و غنیمت شمردن طاعت او در این روزگار گذرا و فانی شونده آنچه بتوانید.

و توصیه می کنم به فراهم کردن کردارِ نیک برای امور مهمی که مرگ، شما را در معرض آن قرار داده است.

ص:37

و آمُرُکُم بِالرَّفضِ لِهٰذِهِ الدُّنیَا التَّارِکَةِ لَکُم؛ الزَّائِلَةِ عَنکُم وَإِن لَم تَکُونُوا تُحِبُّونَ تَرکَهَا، وَالمُبلِیَةِ (1) لِأَجسادِکُم وَإِن أَحبَبتُم تَجدِیدَهَا، فَإِنَّمَا مَثَلُکُم وَمَثَلُهَا کَرَکبٍ (2) سَلَکُوا سَبِیلاً فَکَأَ نَّهُم قَد قَطَعُوهُ، وَأَفضَوا (3) إِلَی عَلَمٍ فَکَأَ نَّهُم قَد بَلَغُوهُ وَکَم عَسَی المُجرِی إِلَی الغَایَةِ أَن یَجرِیَ إِلَیهَا حَتَّی یَبلُغَهَا؛ وَکَم عَسَی أَن یَکُونَ بَقَاءٌ مَن لَهُ یَومٌ لَایَعدُوهُ، وَطَالِبٌ حَثِیثٌ (4)مِنَ المَوتِ یَحدُوهُ (5).

فَلَا تَنَافَسُوا (6) فِی عِزِّ الدُّنیَا وَفَخرِهَا، وَلَا تَعجَبُوا بِزِینَتِهَا وَنَعِیمِهَا، وَلَا تَجزَعُوا مِن ضَرّائِهَا (7) وَبُؤسِهَا (8)؛ فَإِنَّ عِزَّ الدُّنیَا وَفَخرَهَا إِلَی انقِطَاعٍ، وَإِنَّ زِینَتَهَا وَنَعِیمَهَا إِلَی ارتِجَاعٍ، وَإِنَّ ضَرَّاءَهَا وَبُؤسَهَا إِلیٰ نَفَادٍ، وَکُلُّ مُدَّةٍ فِیهَا إِلَی مُنتَهَی، وَکُلُّ حَیٍّ فِیهَا إِلیٰ بِلیٰ.

أَوَلَیسَ لَکُم فِی آثَارِ الْأَوَّلِیْنَ؛ وَفِی آبَائِکُمُ الْمَاضِیْنَ مُعْتَبَرٌ وَبَصِیرَةٌ إِنْ کُنْتُمْ تَعقِلُونَ أَوَ لَم تَرَوا إِلَی الْأَمْوَاتِ لَایَرْجِعُوْنَ، وَإِلَی الْأَخْلَافِ مِنْکُمْ لٰایَخْلُدُوْنَ قالَ اللّٰهُ تَعَالَی - وَالصِّدقُ قَولُهُ - : «وَحَرَامٌ عَلَی قَریَةٍ

ص:38


1- (1) - المبلیة: بلی: خلق و رثّ..
2- (2) - الرکب: جمع راکب..
3- (3) - أفضوا: انتهوا، افضی إلی الاخری: صار إلیها..
4- (4) - حثیث: سریع..
5- (5) - یحدو: حدأ بالإبل إذا زجرها و غنّی لها لیحثّها علی السیر و یحدوه أی یسوقه..
6- (6) - تنافسوا: رغبوا..
7- (7) - الضرّاء: من الضرّ و قیل المرض و نقصان الأنفس و الأموال..
8- (8) - البؤس: ضد النعیم، الفقر و الخوف و شدة الإفلاس و سوء الحال..

شما را به دور انداختن این دنیا که شما را رها خواهد کرد و از دستتان بیرون خواهد رفت فرا می خوانم - اگر چه ترک آن را دوست نمی دارید - و پیکرهای شما را فرسوده می کند - اگر چه شما تازه بودن آن را دوست می دارید - همانا مثل شما و دنیا به سوارگانی مانَد که راهی را پیموده اند و گمان می کنند آن را به پایان برده اند! و هدفی رانشانه رفته اند و گمان می برند که به آن دست یافته اند؛ چه بسا رهپوی به سوی هدفی که امید رسیدن دارد، و چه بسا آرزومندِ بقا که روزی در پی دارد که از او نخواهد گذشت و جوینده پر شتابی از سوی مرگ او را به پیش می راند.

پس در عزّت و ناز دنیا فرو نروید، و از زینت و نعمت دنیا شگفت زده نشوید. و در مقابل سختیها و شداید دنیا بی تابی نکنید، چرا که عزّت و افتخار دنیا رو به گسیختگی، و آرایش و آسایش آن رو به برگشت، و سختی ها و ناراحتی های آن رو به پایان است. و هر وقت و زمانی در دنیا [هر چه دراز باشد] رو به انتها است و هر زنده ای در دنیا در معرض نیستی و فنا است.

آیا در آثار پیشینیان و پدران گذشته تان عبرت و بصیرتی برای شما نیست؟! [بلی هست] اگر صاحب عقل باشید. مردگان را نمی نگرید که باز نمی گردند؟! و بازماندگان که جاودان نمی شوند؟!

خداوند متعال می فرماید: - و صدق و راستی گفتار خداوند است - «و بر [مردم] شهری که آن را هلاک کرده ایم،

ص:39

أَهلَکْنَاهَا أَنَّهُمْ لَایَرْجِعُونَ» (1) وَقَالَ: «کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُوْرَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ؛ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ» (2).

أَوَلَستُم تَرَونَ إِلیٰ أَهلِ الدُّنیَا وَهُم یُصبِحُونَ عَلیٰ أَحوالٍ شَتَّی؛ فَمِن مَیِّتٍ یُبکَی، وَمَفجُوعٍ یُعَزَّی، وَصَرِیعٍ یَتَلَوّی (3)، وَآخَرَ یُبَشَّرُ وَیُهَنَّاءُ، وَمِن عَائِدٍ یَعُودُ، وَآخَرَ بِنَفسِهِ یَجُودُ؛ وَطَالِبٍ لِلدُّنیَا وَالمَوتُ یَطلُبُهُ، وَغَافِلٍ وَلَیسَ بِمَغفُولٍ عَنهُ! وَعَلَی أَثَرِ الماضِی مٰا یَمضِی البَاقِی.

وَالحَمدُ لِلّٰهِ رَبِّ العَالَمِینَ، رَبِّ السَّمَاواتِ السَّبعِ وَرَبِّ الْأَرْضِیْنَ السَّبْعِ، وَرَبِّ العَرشِ العَظِیمِ؛ الَّذِی یَبقَی وَیَفنَی مَا سِواهُ، وَإِلَیهِ مَوئِلُ (4)الخَلقِ وَمَرجِعُ الْأُمُوْرِ، وَهُوَ أَرحَمُ الرَّاحِمِینَ.

أَلَا إِنَّ هَذَا یَومٌ جَعَلَهُ اللّٰهُ لَکُم عِیداً، وَهُوَ سَیِّدُ أَیَّامِکُم وَأَفضَلُ أَعیَادِکُم، وَقَد أَمَرَکُمُ اللّٰهُ فِی کِتَابِهِ بِالسَّعیِ فِیهِ إِلَی ذِکرِهِ فَلتَعظُم فِیهِ رَغبَتُکُم، وَلتَخلُص نِیَّتُکُم، وَأَکثِرُوا فِیهِ مِنَ التَّضَرُّعِ إِلَی اللّٰهِ وَالدُّعَاءٍ، وَمَسأَلَةِ الرَّحمَةِ وَالغُفرانِ، فَإِنَّ اللّٰهَ یَستَجِیبُ لِکُلِّ مُؤمِنٍ دُعَاءَهُ، وَیُورِدُ النَّارَ کُلَّ مُستَکبِرٍ عَن عِبَادَتِهِ، قَالَ اللّٰهُ تَعَالَی: «أُدْعُوْنِیْ أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِیْنَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِیْ سَیَدْخُلُوْنَ جَهَنَّمَ دَاخِرِیْنَ» (5).

ص:40


1- (1) - الأنبیاء: 95..
2- (2) - آل عمران: 185..
3- (3) - تلوّی: انعطف و لم یجر علی الاستقامة..
4- (4) - الموئل: الأَول: الرجوع، و الموئل المرجع..
5- (5) - غافر: 60..

بازگشتشان [به دنیا] حرام است.» و نیز می فرماید: «هر جانداری چشندۀ [طعم] مرگ است، و همانا روز رستاخیز پاداشهایتان به طور کامل به شما داده می شود. پس هر که را از آتش به دور دارند و در بهشت در آورند قطعاً کامیاب شده است؛ و زندگی دنیا جز مایۀ فریب نیست.»

آیا شما اهل دنیا را نمی نگرید که بر حالات مختلف صبح و شام می کنند مرده ای که بر او می گریند، داغ دیده ای که که او را تسلی می دهند، افتاده ای که بر خود می پیچد، و آن دیگری که مژده اش می دهند و تهنیت می گویند.

و مسافری که بر می گردد و دیگری که جان تسلیم می کند، و طالب دنیا که مرگ در طلب اوست، و غافلی که مورد غفلت و فراموش شده نیست!! و بر منوال گذشته جاری است آنچه باقی است.

و حمد خدای را که پروردگار جهانیان، آسمانها و زمینهای هفتگانه و پروردگار عرش عظیم است خدای باقی که هر چه جز اوست فانی است و بازگشت آفریده ها و پدیده ها به سوی اوست و او مهربانترین مهربانان است.

همانا این [جمعه] روزی است که خداوند برای شما عید قرار داده و آن سید [و سرور] روزهای شما، و بهترین عیدهای شما است. خداوند درکتاب خود شما را فرمان داده که در آن روز به سوی یاد او (نماز جمعه) بشتابید. پس رغبت ومیلتان را درآن بزرگ تر و نیّت تان را خالص گردانید ودرآن روز تضرّع به سوی خدا ودعا ودرخواست رحمت وبخشش را افزون کنید، چراکه خداوند دعای هر مؤمنی را اجابت می کند و هر کس را از پرستش او کبر بورزد به آتش [جهنم] در آورد، خداوند متعال می فرماید: «مرا بخوانید تا شما

ص:41

را اجابت کنم. در حقیقت، کسانی که از پرستش من کبر می ورزند به زودی خوار در دوزخ می آیند.»

وَاعلَمُوا أَنَّ فِیهِ سَاعَةً مُبَارَکَةً لَایَسأَلُ اللّٰهَ فِیهَا مُؤمِنٌ خَیراً إِلَّا أَعطَاهُ اللّٰهُ.

وَالجُمعَةُ وَاجِبَةٌ عَلَی کُلِّ مُؤمِنٍ إِلَّا الصَّبِیِّ وَالمَرأَةِ وَالعَبدِ وَالمَرِیضِ وَالمَجنُونِ وَالشَّیخِ الکَبیرِ و الأَعمَی وَالمُسَافِرِ وَمَن کانَ عَلیٰ رَأسِ فَرسَخَینِ.

غَفَرَ اللّٰهُ لَنَا وَلَکُم سَالِفَ ذُنُوبِنَا؛ وَعَصَمَنَا وَإِیَّاکُم مِن اقتِرَافِ الذُّنُوبِ بَقِیَّةَ أَعمَارِنَا.

إِنَّ أَحسَنَ الحَدِیثِ وَأَبلَغَ المَوعِظَةِ کِتَابُ اللّٰهِ الکَرِیمِ، أَعُوذُ بِاللّٰهِ السَّمِیعِ العَلِیمِ، مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ، إِنَّ اللّٰهَ هُوَ السَّمِیعُ العَلِیمُ.

و کان علیه السلام یقرأ «قل هو اللّٰه أحد» أو «قل یا أیّها الکافرون» أو «إذا زلزلت» أو «ألهاکم» أو «و العصر» و کان مما یدوم علیه «قل هو اللّٰه» ثمّ یجلس کلاولا (1) ثمّ یقوم فیقول:

أَلحَمدُ لِلّٰهِ نَحمَدُهُ وَنَستَعِینُهُ وَنُؤمِنُ بِهِ وَنَتَوَکَّلُ عَلَیهِ، وَنَشهَدُ أَن لٰا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَحدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ؛ وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَرَسُولُهُ، صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَیهِ و آلِهِ وَسَلَامُهُ وَمَغفِرَتُهُ وَرِضوَانُهُ.

أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّد عَبدِکَ وَرَسُولِکَ وَنَبِیِّکَ وَصَفِیِّکَ صَلَاةً تَامَّةً نَامِیَةً زَاکِیَةً تَرفَعُ بِهَا دَرَجَتَهُ، وَتُبَیِّنُ بِهَا فَضِیلَتَهُ.

وَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیتَ وَبَارَکتَ عَلَی إِبراهِیمَ وَآلِ إِبراهِیمَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.

ص:42


1- (1) - کلاولا: کنایة عن قلّة جلوسه علیه السلام أی کان یجلس بقدر ما یتلفظ بقول «لاولا»..

و بدانید که در روز جمعه ساعتی مبارک است که [در آن ساعت] بندۀ مؤمن خیری را از خدا طلب نمی کند، مگر این که خداوند عطایش می کند.

و [نماز] جمعه واجب است بر هر مؤمن مگر بر کودک، زن، برده و مریض.

خداوند بر ما و شما گناهان گذشته مان را ببخشد و ما و شما را از ارتکاب گناهان در بقیۀ عمرمان حفظ فرماید.

همانا بهترین گفتارها و رساترین پندها کتاب خدای کریم است. از شیطان رانده شده به خداوند شنوا ودانا پناه می برم، درحقیقت، خداوند شنوا ودانا است.

آن گاه حضرت سورۀ «قل هو اللّه احد» یا «قل یا ایها الکافرون» یا «اذا زلزلت» یا «الهاکم التکاثر» یا «والعصر» را می خواند؛ و آنچه بیشتر بر آن مداومت داشت «قل هو اللّه» بود. سپس لحظه ای می نشست، سپس بر می خاست و می فرمود:

حمد خدای را، او را سپاس می گوییم و از او مدد می جوییم به او ایمان داریم و بر او توکل می کنیم و گواهی می دهیم که معبودی جز خدای نیست تنها است و بی شریک و محمّد بنده و فرستاده اوست. درود خدا بر او و خاندانش و نیز سلام و مغفرت و رضوانش.

خداوندا ! بر محمّد، بنده، فرستاده، پیامبر و برگزیده ات درود بفرست درودی کامل، رشد یابنده و پاکیزه که مرتبه اش را با آن درود بالا ببری و فضیلتش را آشکار سازی.

و درود بفرست بر محمّد و آل محمّد چنان که درود فرستادی و مبارک گردانیدی بر ابراهیم و آل ابراهیم همانا تو پسندیده و بزرگواری.

ص:43

أَللَّهُمَّ عَذِّب کَفَرَةَ أَهلِ الکِتَابِ وَالمُشرِکِینَ الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِکَ، وَیَجحَدُونَ آیٰاتِکَ وَیُکَذِّبُونَ رُسُلَکَ.

أَللَّهُمَّ خَالِف بَینَ کَلِمَتِهِم، وَأَلقِ الرُّعبَ فِی قُلُوبِهِم، وَأَنزِل عَلَیهِم رِجزَکَ (1) وَنَقمَتَکَ (2) وَبَأسَکَ (3) الَّذِی لَاتَرُدُّهُ عَنِ القَومِ المُجرِمِینَ.

أَللَّهُمَّ انصُر جُیُوشَ المُسلِمِینَ وَسَرَایَاهُم (4) و مُرَابِطِیهِم (5) حَیثُ کَانُوا فِی مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَمَغَارِبِهَا إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیْرٌ.

اللَّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنِینَ وَالمُؤمِنَاتِ، وَالمُسلِمینَ وَالمُسلِمَاتِ وَلِمَن هُوَ لَاحِقٌ بِهِم، وَاجعَلِ التَّقوی زادَهُم وَالجَنَّةَ مَآبَهُم، وَالْإِیْمَانَ وَالْحِکْمَةَ فِیْ قُلُوْبِهِمْ، وَأَوْزِعْهُمْ (6) أَنْ یَشکُرُوا نِعمَتَکَ الَّتِی أَنعَمتَ عَلَیهِم، وَأَن یُوفُوا بِعَهدِکَ الَّذِی عَاهَدتَهُم عَلَیهِ، إِلٰهَ الحَقِّ وَخَالِقَ الخَلقِ، آمِینَ.

«إِنَّ اللّٰهَ یَأمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسانِ وَإِیتاءِ ذِی الْقُرْبیٰ، وَیَنْهَی عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ، یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (7).

أذکُرُوا اللّٰهَ فَإِنَّهُ ذاکِرٌ لِمَن ذَکَرَهُ، وَسَلُوهُ رَحمَتَهُ وَفَضلَهُ فَإِنَّهُ لَایَخِیبُ عَلَیهِ داعٍ مِنَ المُؤمِنِینَ دَعَاهُ. «رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِیْ الْآخِرَةِ حَسَنَةً، وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ» (8). (9)

ص:44


1- (1) - الرجز: العذاب..
2- (2) - النقمة: الأخذ بالعقوبة..
3- (3) - البأس: الشدّة فی الحرب، العذاب..
4- (4) - سرایا: سریّة: القطعة من الجیش من خمس أنفس إلی ثلاثمأة و أربعمأة توجّه مقدّم الجیش إلی العدو،و الجمع سرایا..
5- (5) - المرابطین: المرابطة: ملازمة ثغر العدو، و المقیم فی الثغر هو المرابط..
6- (6) - أوزع: ألهم..
7- (7) - النحل: 90..
8- (8) - البقرة: 201..
9- (9) - مصباح المتهجد، بتصحیح الشیخ حسین الاعلمی، ص 272.مصباح المتهجد، بتصحیح علی اصغر مروارید، ص 380؛ من لٰایحضره الفقیه: 275/1 ح 46 باختلاف لفظی و زیادات؛ نهج البلاغة: خطبة 99، قطعة منها؛ نهج السعادة: 499/1..

خداوندا ! کافران اهل کتاب و مشرکان را که از راه تو باز می دارند و آیات تو را انکار و فرستادگانت را تکذیب می کنند، به عذابت گرفتار ساز.

خداوندا ! اختلاف کلمه میان ایشان پدید آور، و ترس و وحشت در دلشان بینداز و عذاب و نقمت و شدّت خود را که از گروه مُجرمان بر نمی گردانی بر ایشان فرود آور.

خداوندا ! لشکر مسلمین و پیشتازان ایشان و مرزدارانشان هر کجا که باشند از خاور زمین و باختر آن یاری فرما که تو بر هر چیزی توانایی.

خداوندا ! مردان و زنان مؤمن و مسلمان و کسانی را که به آنها پیوسته اند بیامرز، پرهیزکاری را توشه راه و بهشت را برگشتنگاه ایشان قرار ده، و ایمان و حکمت را در دلشان مقرر فرما، و الهامشان کن که شکر نعمتی که به ایشان عطا کرده ای به جای آورند و به عهدی که با آنها بسته ای وفا کنند، ای خدای حق و آفریننده خلق، آمین.

«در حقیقت خدا به داد گری و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان می دهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز می دارد، به شما اندرز می دهد باشد که پند گیرید.»

خدا را یاد کنید چرا که خداوند یاد کننده اش را یاد می کند و از خدا رحمت و فضلش را بخواهید چرا که هر دعا کننده ای از مؤمنان خدا را بخواند ناامید نمی شود.

«پروردگارا ! در این دنیا به ما نیکی و در آخرت [نیز] نیکی عطا کن و ما را از عذاب آتش [دور] نگهدار.»

ص:45

7. خُطبَةٌ لَهُ عَلَیهِ السَّلام

خطبها فی یوم الجمعة

الشیخ ابوجعفر محمّد بن الحسن بن علیّ بن الحسن الطوسی(رضی اللّٰه عنه) قال: أخبرنا أحمد بن محمّد بن الصّلت الأهوازی، قال: أخبرنا أحمد بن محمّد ابن سعید بن عبدالرّحمان الحافظ، قال: حدّثنی محمّد بن عیسی بن هارون ابن سلام الضریر أبوبکر، قال: حدّثنا محمّد بن زکریا المکّی قال حدّثنی کثیر بن طارق، قال:

سمعت زید بن علیّ - مصلوب الظالمین - یقول: حدّثنی أبی علیّ بن الحسین بن علیّ علیهم السلام قال: خطب علیّ بن أبی طالب علیه السلام بهذه الخطبة فی یوم الجمعة فقال:

أَلحَمدُ لِلّٰهِ المُتَوَحِّدِ بِالقِدَمِ (1) وَالأَزلِیَّةِ (2)، أَ لَّذِی لَیسَ لَهُ غَایَةٌ فِی دَوامِهِ وَلٰا لَهُ أَوَّلِیَّةٌ (3)، أَنشَأَ صُنُوفَ البَرِیَّةِ لٰامِن أُصُولٍ کَانَت بَدِیَّةً (4)، وَارتَفَعَ عَن مُشٰارَکَةِ الأَندَادِ (5)، وَتَعٰالیٰ عَن اتِّخٰاذِ صٰاحِبَةٍ وَأَولادٍ.

ص:46


1- (1) - القِدَم: ضد حداثة، والقدیم من أسمائه تعالیٰ وهو الموجود الّذی لم یزل وإن شئت فسرّته بالموجودالّذی لیس لوجوده ابتداء..
2- (2) - الأزل: القدم، ومن صفاته تعالی دیمومیّ فی المستقبل أزلیّ فی الماضی..
3- (3) - الأوّلیة: فی نهج البلاغة، خ 163: «لیس لأولیّته ابتداء و لا لأزلیته انقضاء.».
4- (4) - بدیّة: مُؤنث البدیّ بالتشدید أی الاول، و منه الحمدللّه بدیّاً. .
5- (5) - الانداد: جمع ندّ: المثل و النظیر..

7 - خطبۀ دیگری از آن حضرت در روز جمعه

ستایش خداوندی را که در قدمت و ازلیّت یگانه است، خدایی که جاودانگی او را پایانی نیست و ابتدائیّت او را آغازی نباشد. گونه های مخلوق را بدون الگوی پیشین پدید آورد، و از مشارکت همتایان برتری جست (زیرا همه موجودات مخلوق خدایند و او را مثل و همتایی نیست). و والاتر از این است که همسر و فرزندانی داشته باشد.

ص:47

هُوَ البٰاقِی بِغَیرِ مُدَّةٍ، وَالمُنشِیءُ لٰابِأَعوَانٍ، وَلٰا بِآلةٍ فَطَرَ، وَلٰا بِجَوَارِحَ صَرَفَ مٰا خَلَقَ، لٰایَحتٰاجُ إِلیٰ مُحٰاوَلَةِ التَّفکِیرِ وَلٰا مُزاوَلَةِ (1) مِثٰالٍ وَلٰا تَقدِیرٍ، أَحدَثَهُم عَلیٰ صُنُوفٍ مِن التَّخطِیطِ (2) وَالتَّصوِیرِ، لٰابِرَوِیَّةٍ (3)وَلٰا ضَمِیرٍ (4)!

سَبَقَ عِلمُهُ فِی کُلِّ الأُمُورِ وَنَفَذَت مَشِیئَتُهُ فِی کُلِّ مٰا یُرِیدُ فِی الأَزمِنَةِ وَالدُّهُورِ، وَانفَرَدَ بِصَنعَةِ الأَشیٰاءِ فَأَتقَنَهٰا بِلَطٰائِفِ التَّدبِیرِ سُبحٰانَهُ مِن لَطِیفٍ (5) خَبِیرٍ لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ وَهُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ. (6)

ص:48


1- (1) - مزاولة: مثل المحاولة و المعالجة. .
2- (2) - التخطیط: ذواضلاع. .
3- (3) - رویّة: فکر و امعان نظر..
4- (4) - ضمیر: و فی نهج البلاغة، خ 108؛ «خلق الخلق من غیر رویّة، إذ کانت الرّویّات لٰاتلیق إلّابذوی الضمائر، و لیس بذی ضمیر فی نفسه» و فی خ 213 منه: «المقدّر لجمیع الأمور بلا رویّة و لا ضمیر.».
5- (5) - لطیف: یعبّر باللّطافة و اللُطف عن الحرکة الخفیفة و تعاطی الأمور الدقیقة و قد یعبّر باللطائف عمّا لٰاتدرکه الحاسة، و یصح أن یکون وصف اللّه تعالی به علی هذا الوجه و أن یکون لمعرفته بدقائق الأمور، و أن یکون لرفقه بالعباد فی هدایتهم. و اللطف: الرفق..
6- (6) - کتاب الأمالی، لشیخ الطائفة أبی جعفر محمدبن الحسن الطوسی، ص 704، حدیث 1509، مجلس 41؛نهج السعادة: 6/3..

او باقی است بدون این که سرمدیّت او محدود به زمانی باشد، پدید آورنده ای که نیازی به همکار ندارد، و بدون ابزار آفرید و بدون داشتن اندام و عضوی امور مخلوقات را تدبیر کرد. نیازی برای به کار انداختن فکر و تهیّه الگو و اندازه گیری ندارد.

پدیده ها را در اندازه ها و شکلهای گوناگون به وجود آورد، بدون فکر و اندیشه، علم او در همۀ امور سابق و مشیّت او در هر آنچه که اراده کند در زمان ها و روزگاران نافذ است.

به تنهایی اشیاء را آفرید و با ظرائف و دقت تدبیر، ساخت آنها را کامل و استوار گردانید. پاک و منزه است خدای لطیف و خبیر همانند او چیزی نیست و او شنوا و بینا است.

ص:49

8. خُطبَةٌ لَهُ عَلَیهِ السَّلام

فی یوم الجمعة

روی جابر عن أبی جعفر علیه السلام قال: خطب أمیرالمؤمنین صلوات اللّٰه علیه یوم جمعة فقال:

أَلحَمدُ لِلّٰهِ ذِی القُدرَةِ وَالسُّلطَانِ و الرَّأفَةِ وَالامتِنَانِ، أَحمَدُهُ عَلَیٰ تَتَابُعِ النِّعَمِ، وَأَعُوذُ بِهِ مِنَ العَذَابِ و النِّقَمِ (1)، و أَشهَدُ أَن لَاإِلٰهَ إِلَّا اللّٰه وَحدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ مُخَالَفَةً لِلجَاحِدِینَ وَمُعَانَدَةً لِلمُبطِلِینَ وَإِقراراً بِأَ نَّهُ رَبُّ العَالَمِینَ، وَأَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَرَسُولُهُ قَفَّی بِهِ المُرسَلِینَ وَخَتَمَ بِه النَّبِیِّینَ وَبَعَثَهُ رَحمَةً لِلعَالَمِینَ صَلَّی اللّٰه عَلَیهِ وَعَلَیٰ آلِهِ أَجمَعِینَ، فَقَد أَوجَبَ الصَّلاةَ عَلَیهِ وَأَکرَمَ مَثوَاهُ (2) لَدَیهِ وَأَجمَلَ إِحسَانَهُ إِلَیهِ. أُوصِیکُم عِبَادَ اللّٰهِ بِتَقوَی اللّٰهِ الَّذِی هُوَ وَلِیُّ ثَوَابِکُم وإِلَیهِ مَرَدُّکُم وَمَآبُکُم فَبَادِرُوا بِذٰلِکَ قَبلَ المَوتِ الَّذِی لٰایُنجِیکُم مِنهُ حِصنٌ مَنیعٌ وَلَا هَرَبٌ سَرِیعٌ فَإِنَّهُ وَارِدٌ نَازِلٌ وَوَاقِعٌ عَاجِلٌ وَإِن تَطَاوَلَ الأَمَلُ وامتَدَّ وَکُلُّ مَا هُوَ آتٍ قَرِیبٌ

ص:50


1- (1) - النِقم: بالکسر جمع النقمة و هی المکافات بالعقوبة، و النَقَم: بالفتح مصدر..
2- (2) - مثویٰ: المنزل و المنزلة..

8 - خطبه ای دیگر از علی علیه السلام در روز جمعه

جابر از امام باقر علیه السلام روایت کرده که امیرالمؤمنین علیه السلام در روز جمعه چنین خطبه خواندند:

سپاس خدایی را که صاحب قدرت و اختیار، مهربان و حق شناس است، حمد می گویم او را در برابر نعمتهای پی در پی و پناه می برم به درگهش از عذاب و مکافات، و بر خلاف منکران و علی رغم اهل باطل شهادت می دهم معبودی جز خدای واحد و لاشریک نیست و این که محمّد صلی الله علیه و آله بنده و رسول اوست که او را در پی رسولان فرستاده و سلسلۀ انبیاء را به وسیلۀ او پایان بخشیده و حضرتش را رحمت برای جهانیان مبعوث کرده است - درود بر او و بر آل او اجمعین - و درود بر او را واجب گردانیده و منزلت او را در پیشگاه خود گرامی داشته و احسانش را نسبت به او نیکو قرار داده است.

بندگان خدا ! شما را به تقوای الهی توصیه می کنم، او که متولی و صاحب پاداش شما است و برگشت و بازگشت شما به سوی اوست، پس پیش از مرگ به پرهیزکاری سبقت بجویید، مرگی که هیچ دژ استوار و هیچ گونه فرارِ با سرعت و شتاب. شما را از دست او رهایی نمی بخشد چرا که مرگ وارد می شود، فرود می آید و به سرعت واقع خواهد شد اگر چه آرزوها دراز و مهلت ها طولانی باشد؛ و هر چیزی که آمدن او قطعی باشد نزدیک است.

ص:51

وَمَن مَهَّدَ لِنَفسِهِ فَهُوَ المُصِیبُ. تَزَوَّدُوا رَحِمَکُمُ اللّٰهُ الیَومَ لِیَومِ المَمَاتِ وَاحذَرُوا أَلِیمَ هَولِ البَیَاتِ (1)، فَإِنَّ عِقَابَ اللّٰه عَظِیمٌ وَعَذَابَهُ أَلِیمٌ نَارٌ تَلَهَّبُ وَنَفسٌ تُعَذَّبُ وَشَرَابٌ مِن صَدِیدٍ (2) وَمَقَامِعُ (3) مِن حَدِیدٍ، أَعَاذَنَا اللّٰهُ و إِیَّاکُم مِنَ النَّارِ وَرَزَقَنَا و إِیَّاکُم مُرَافَقَةَ الأَبرَارِ وَغَفَرَ لَنَا وَلَکُم جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ. إِنَّ أَح سَنَ الحَدِیثِ وَأَبلَغَ المَوعِظَةِ کِتَابُ اللّٰه.

ثمّ تَعَوَّذَ بِاللّٰه، و قرأ سورة العصر، ثمّ قال:

جَعَلَنَا اللّٰه و إِیَّاکُم مِمَّن تَسَعُهُم رَحمَتُهُ وَیَشمَلُهُم عَفوُهُ وَرَأفَتُهُ، و أَستَغفِرُ اللّٰهَ لِی وَلَکُم.

ثمّ جَلَسَ یسیراً، ثمّ قام، فقال:

ألحَمدُلِلّٰهِ الَّذِی دَنَا فی عُلُوِّهِ وَعَلَا فی دُنُوِّهِ وَتَوَاضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِجَلالِهِ وَاستَسلَمَ کُلُّ شَیءٍ لِعِزَّتِهِ وَخَضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِقُدرَتِهِ، و أَحمَدُهُ مُقَصِّراً عَن کُنهِ شُکرِهِ و أُومِنُ بِهِ إِذعَاناً لِرُبُوبِیَّتِهِ و أَستَعِینُهُ طَالِباً لِعِصمَتِهِ و أَتَوَکَّلُ عَلَیهِ مُفَوِّضاً إِلَیهِ، و أَشهَدُ أَن لَاإِلٰهَ إِلَّا اللّٰه وَحدَهُ لٰاشَرِیکَ لَهُ إِلٰهاً وَاحِداً أَحَداً فَرداً صَمَداً وِتراً لَم یَتَّخِذ صَاحِبَةً وَلَا وَلَداً، وَأَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ المُصطَفیٰ وَرَسُولُهُ المُجتَبیٰ وَأَمِینُهُ المُرتَضیٰ أَرسَلَهُ بِالحَقِّ

ص:52


1- (1) - البیات: بیّت القومَ أو العدوَّ: أوقع بهم لیلاً من دون أن یعلموا..
2- (2) - صدید: ما حال بین اللحم و الجلد من القیح و ضرب مثلاً لمطعم أهل النار (و یسقی من ماء صدید)..
3- (3) - مقامع: جمع مِقمَع و هو ما یضرب به و یذلّل، و فی مجمع البحرین: جمع مِقمعة و هی شیء من حدید کالمحجن یضرب به..

و هر کسی برای خود آمادگی کسب کند رستگار است.

خدا شما را رحمت کند، امروز برای روز مرگ توشه برگیرید و از رنج غافلگیری هراس انگیز مرگ حذر کنید. همانا کیفر الهی بزرگ و عذابش دردناک است. آتشی که شعله می کشد و جانی که شکنجه می شود، نوشیدنی از خونابه و چرک و گرزهایی از آهن [گداخته].

خداوند ما و شما را از آتش جهنّم پناه دهد، و همراهی نیکان را روزی ما و شما گرداند و ما و شما را جملگی ببخشاید که او بسیار بخشنده و مهربان است. همانا بهترین سخن و رساترین موعظه کتاب خدا است.

آن گاه حضرت اعوذ باللّه... گفته و سوره عصر را قرائت کردند و فرمودند:

خداوند ما و شما را مشمول رحمت، گذشت و رأفت خود قرار دهد. از درگاه خداوند برای خود و شما طلب مغفرت می کنم.

با پایان خطبه اوّل حضرت اندکی نشسته سپس برخاسته و خطبۀ دوم را چنین بیان کردند:

سپاس خداوندی را که در عین بلندی مرتبت نزدیک است و در عین نزدیک بودن عالی و بلند مرتبه است. هر چیزی در برابر جلال او، فروتن و همه اشیاء در برابر عزّتش تسلیم و در مقابل قدرتش خاضعند. و سپاس می گویم او را با عذر تقصیر در ادای شکرش، و ایمان دارم به او با اعتراف به پروردگاری و ربوبیّتش، و از او مدد می جویم و حفظ و حمایتش را خواهانم، بر او توکّل نموده و کار را به او واگذارده ام، و شهادت می دهم معبودی جز اللّه نیست تنها و بی شریک، خدای واحد و أحد، فرد، بی نیاز، تک، که همسر وفرزندی برنگزیده است. وشهادت می دهم همانا محمّد بندۀ برگزیده و پیامبر منتخب و امین پسندیدۀ اوست که وی را به حق

ص:53

بَشِیراً وَنَذِیراً وَدَاعِیاً إِلَیهِ بِإِذنِهِ وَسِرَاجاً مُنِیراً فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ و أَدَّی الأَمَانَةَ وَنَصَحَ الأُمَّةَ وَعَبَدَ اللّٰهَ حَتَّیٰ أَتَاهُ الیَقِینُ فَصَلَّی اللّٰه عَلَیهِ فی الأَوَّلِینَ وَصَلَّی اللّٰهُ عَلَیهِ فی الآخِرِینَ وَصَلَّی اللّٰهُ عَلَیهِ یَومَ الدِّینِ.

أُوصِیکُم عِبَادَ اللّٰهِ بِتَقوَی اللّٰهِ و العَمَلِ بِطَاعَتِهِ واجتِنَابِ مَعصِیَتِهِ فَإِنَّهُ مَن یُطِعِ اللّٰه وَرَسُولَهُ فَقَد فَازَ فَوزاً عَظِیماً، وَمَن یَعصِ اللّٰه وَرَسُولَهُ فَقَد ضَلَّ ضَلَالاً بَعِیداً وَخَسِرَ خُسرَاناً مُبِیناً، «إِنَّ اللّٰه وَمَلَائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبِیِّ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِیماً» (1)اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ عَبدِکَ وَرَسُولِکَ أَفضَلَ صَلَوَاتِکَ عَلیٰ أَنبِیَائِکَ و أَولِیَائِکَ. (2)

ص:54


1- (1) - الاحزاب: 56..
2- (2) - مصباح المتهجّد، شیخ الطائفة أبوجعفر محمد بن الحسن الطوسی، بتحقیق علی اصغر مروارید، ص 384؛ مصباح المتهجد بتحقیق الشیخ حسین الأعلمی، ص 275..

به عنوان بشارت دهنده، ترساننده، دعوت کننده به سوی خود با اذن خود و چراغ روشن [هدایت] فرستاد. آن حضرت هم پیام الهی را رسانید و امانت را ادا نمود و برای امّت خیرخواهی کرد و عبادت خدای را به جای آورد تا مرگ او فرا رسید. پس درود خدا بر او در میان پیشینیان و درود خدا بر او در میان آیندگان و درود خدا بر او در روز جزا.

بندگان خدا، شما را به مراعات تقوا و عمل به دستور خدا و پرهیز از نافرمانی او سفارش می کنم، زیرا آن کس که از خدا و پیامبرش پیروی کند به رستگاری بزرگی دست یافته است و آن کس که خدا و رسولش را نافرمانی کند بسیار گمراه شده و به زیانکاری آشکاری دچار گشته است. «خداوند و ملائکه او بر پیامبر درود می فرستند ای کسانی که ایمان آورده اید بر او درود بفرستید و به خوبی تسلیم او باشید.»

خداوندا ! بر بنده و پیامبر خود محمّد درود فرست بهترینِ درودهایی که بر پیامبران و اولیاء خود فرستاده ای.

ص:55

9. خُطبَةٌ لَهُ عَلَیهِ السَّلام

مناسبة لیوم الجمعة (1)

أَلحَمدُ لِلّٰهِ الَّذِی استَخلَصَ (2) الحَمدَ لِنَفسِهِ، وَاستَوجَبَهُ (3) عَلَیٰ جَمِیعِ خَلقِهِ الَّذِی نٰاصِیَةُ (4) کُلِّ شَیءٍ بِیَدِهِ، وَمَصِیرُ کُلِّ شَیءٍ إِلَیهِ، القَوِیِّ فِی سُلطٰانِهِ، اللَّطِیفِ (5) فِی جَبَرُوتِهِ (6)، لٰامانعَ لِمٰا أَعطیٰ، و لٰامُعطِیَ لِمٰا مَنَعَ، خٰالِقِ الخَلٰائِقِ بِقُدرَتِهِ، وَمُسَخِّرِهِم بِمَشِیئَتِهِ، وَفِیِّ العَهدِ، صٰادِقِ الوَعدِ، شَدِیدِ العِقٰابِ، جَزِیلِ (7) الثَّوابِ.

أَحمَدُهُ وَأَستَعِینُهُ عَلَیٰ مٰا أَنعَمَ بِهِ مِمّٰا لٰایَعرِفُ کُنهَهُ غَیرُهُ، وَأَتَوَکَّلُ عَلَیهِ تَوَکُّلِ المُتَسَلِّمِ لِقُدرَتِهِ، المَتَبرِّیءِ مِنَ الحَولِ وَالقُوَّةِ إِلَیهِ.

وَأَشهَدُ شَهٰادَةً لٰایَشُوبُهٰا شَکٌّ، أَنَّهُ لٰاإِلٰهَ إِلّا هُوَ وَحدَهُ لٰاشَرِیکَ لَهُ، إِلٰهاً واحِداً صَمَداً لَم یَتَّخِذ صَاحِبَةً وَلٰا وَلَداً، «وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیْکُ فِی المُلْکِ

ص:56


1- (1) هذه الخطبة و الخطبة الّتی تلیها مشابهتان لخطب الجمعة و إن لم تُذکر فی خطبه علیه السلام یوم الجمعة..
2- (2) - استخلص: جعله خالصاً لنفسه..
3- (3) - استوجبه: عدّه واجباً لازماً..
4- (4) - ناصیة: مقدّم الرأس أو شعر مقدّم الرأس..
5- (5) - لطیف: ذوالرفق، من الأسماء الحسنی معناه البرّ بعباده و ایضاً العالم بخفایا الأمور و دقائقها..
6- (6) - جبروت: صیغة مبالغة بمعنی القدرة و السلطة و العظمة..
7- (7) - جزیل: الکثیر من الشیء..

9 - خطبۀ دیگری از آن حضرت علیه السلام مناسب روز جمعه

ستایش خداوندی را که حمد و ستایش را مخصوص خود گردانید، و انجام آن را بر تمام آفریده هایش لازم نمود، زمام هر چیزی به دست او، و بازگشت همه اشیاء به سوی اوست، در سلطنت خود نیرومند و در عین جبروت و قدرت، لطیف و مهربان است.

آنچه را می بخشد بازدارنده ای نیست و آنچه را باز می دارد بخشنده ای نیست تمام مخلوق را به قدرت خود پدید آورد و با مشیّت و خواست خود در اختیار گرفت وفا کننده به پیمان و صادق در وعده و شدید در عذاب و صاحب پاداش فراوان.

حمد می کنم او را و استعانت می جویم از او در برابر نعمت هایی که عطا کرده و حقیقت آنها را جز او نمی داند، و توکّل می کنم بر او توکل کسی که تسلیم قدرت او است و از اعتماد به نیرو و قدرت خود برائت جسته و به نیروی الهی پناه برده است.

شهادت می دهم شهادت خالص و بدون تردید این که معبودی جز او نیست تنها و بی شریک است، خدای واحد بی نیاز که نه همسر و فرزندی برگزیده «و نه در فرمانروایی شریکی دارد

ص:57

وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَکَبِّرهُ تَکْبیْراً» (1)؛ وَهُوَ عَلَیٰ کُلِّ شَیءٍ قَدِیرُ، قَطَعَ ادِّعٰاءَ المُدَّعِی بِقَولِهِ عَزَّوَجَلَّ: «وَمٰا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُوْنِ» (2).

وَأَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللّٰهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ صَفوَتُهُ مِن خَلقِهِ؛ وَأَمِینُهُ عَلیٰ وَحیِهِ، أَرسَلَهُ بِالمَعرُوفِ آمِراً، وَعَنِ المُنکَرِ نٰاهِیاً، وَإِلَی الحَقِّ داعِیاً، عَلیٰ حِینِ فَترَةِ مِنَ الرُّسُلِ وَضَلٰالَةٍ مِنَ النَّاسِ، وَاختِلافٍ مِنَ الأُمُورِ، وَتَنٰازُعٍ مِنَ الأَلسُنِ حَتَّی تَمَّمَ بِهِ الوَحیَ وَأَنذَرَ بِهِ أَهلَ الأَرضِ.

أُوصِیکُم عِبٰادَ اللّٰهِ بِتَقوَی اللّٰهِ، فَإِنَّها العِصمَةُ مِن کُلِّ ضَلالَةٍ، وَالسَّبِیلُ إِلیٰ کُلِّ نَجٰاةٍ؛ فَکَأَ نَّکُم بِالجُثَثِ قَد زایَلَتهٰا أَرواحُهٰا وَتَضَمَّنَتهٰا أَجدَاثُهٰا (3). فَلَن یَستَقبِلَ مُعَمَّرٌ مِنکُم یَوماً مِن عُمرِهِ إِلَّا بِانتِقٰاصِ آخَرَ مِن أَجَلِهِ، وَإِنَّمٰا دُنیٰاکُم کَفَیءِ الظِّلِ (4) أَو زادِ الرَّاکِبِ!

وَأُحَذِّرُکُم دُعٰاءَ العَزِیزِ الجَبَّارِ عَبدَهُ یَومَ تُعفیٰ (5) آثٰارُهُ وَتُوحَشُ (6) مِنهُ دِیٰارُهُ وَیَیتَمُ صِغٰارُهُ ثُمَّ یَصِیرُ إِلیٰ حَفِیرٍ مِنَ الأَرضِ مُتَعَفِّراً (7) عَلیٰ خَدِّهِ غَیرَ مُوَسَّدٍ (8) وَلٰا مُمَهَّدٍ (9).

ص:58


1- (1) - الاسراء: 111..
2- (2) - الذاریات: 56..
3- (3) - أجداث: جمع جدث: القبر..
4- (4) - فیء الظلّ: ما کان شمساً فینسخه أی یزیله الظلّ و هو من الزّوال الی الغروب، و قد سمّی الظلّ فیئاً لرجوعه من جانب إلی جانب..
5- (5) - تعفی: عفا الأثر أو المنزل: أمحی و درس و بلی، عفا اثر فلان: هلک، عفت الریح الأثر: محته..
6- (6) - توحش: أوحش المکانُ: ذهب الناس عنه، والمکانَ: وجده خٰالیاً..
7- (7) - متعفّراً: متمرغاً خدّه فی التراب. .
8- (8) - غیر موسّد: بلا وسادة و مخدّة..
9- (9) - ممهّد: المفروش..

و نه از سر ناچاری دوستی دارد؛ و او را چنان که باید و شاید بزرگ بشمار»، و او بر هر چیزی توانا است و ادعای هر مُدّعی (تقرّب بدون عمل) را با آیۀ و ما خلقت الجنّ و الأنس إلّالیعبدون «جنّ و انس را جز برای آن که مرا بپرستند نیافریدم» پاسخ قاطع داد.

و گواهی می دهم محمّد - که درود و سلام خدا بر او باد - برگزیدۀ خداوند از میان آفریده ها و امین بر وحی اوست که وی را جهت امر به معروف و بازداشتن از منکر و دعوت کننده به سوی حق، فرستاده است در زمان فترت رسولان [و انقطاع وحی] و گمراهی مردم و ناسازگاری امور و درگیری های زبانی تا این که وحی را به وسیله او پایان بخشید و مردم روی زمین را به وسیله او انذار کرد.

بندگان خدا ! شما را به تقوای الهی توصیه می کنم چرا که پرهیزکاری مانع از هر گمراهی و مسیر هر رستگاری است. گویا شما پیکرهای بی جان را می بینید که قبرها آن ها را در بر گرفته است پس به پیشواز هیچ روزی از عمرتان نمی روید مگر این که روز دیگر از عمرتان کم شود و همانا این دنیای شما همانند بازگشت سایه یا توشۀ [اندک] سواره است.

شما را بیم می دهم از فراخوان خدای عزیز جبار بنده اش را در آن هنگام که بنده از دنیا می رود و آثار او تباه می شود و منازلش از وجود او خالی و فرزندانش یتیم می شوند، سپس به سوی گودالی از زمین رانده می شود، گونه اش بر خاک می رسد و پشتی و فرشی در آنجا گسترده نشده است.

ص:59

أَسأَلُ اللّٰهَ - الَّذِی وَعَدَنٰا عَلیٰ طاعَتِهِ جَنَّتَهُ - أَن یَقِیَنٰا سَخَطَهُ، وَیُجَنِّبَنٰا نِقمَتَهُ وَیَهَبَ لَنٰا رَحمَتَهُ. إِنَّ أَبلَغَ الحَدِیثِ کِتٰابُ اللّٰهِ (1).

ص:60


1- (1) - العقد الفرید، احمد بن محمّد بن عبد ربّه الأندلسی، مع تعالیق إبراهیم الأبیاری، دارالکتاب العربی، بیروت، ج4، ص70..

از خداوندی که در مقابل طاعتش بهشت را وعده فرموده می خواهم ما را از غضب خود باز داشته و از ناخشنودیش دور نگهدارد و رحمت خویش را به ما بگستراند، همانا رساترین موعظه کتاب خداست.

ص:61

10. خُطبَةٌ أُخری لَهُ عَلَیهِ السَّلام

مناسبة لیوم الجمعة

قال ابن عبد ربّه: و خطب [أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالب] علیه السلام فحمد اللّٰه و أثنی علیه ثم قال:

أُوصِیکُم عِبادَ اللّٰهِ وَنَفسِی بِتَقوَی اللّٰهِ وَلُزُومِ طٰاعَتِهِ، وَتَقدِیمِ العَمَلِ وَتَرکِ الأَمَلِ، فَإِنَّهُ مَن فَرَّطَ فِی عَمَلِهِ لَم یَنتَفِع بِشَیءٍ مِن أَمَلِهِ.

أَینَ التَّعِبُ (1) بِاللَّیلِ وَالنَّهٰارِ؟ المُقتَحِمُ (2) لِلُجَجِ البِحٰارِ، وَمَفٰاوِزِ القِفٰارِ (3)یَسِیرُ مِن وَراءِ الجِبٰالِ وَعٰالِجِ الرِّمٰالِ (4) یَصِلُ الغُدُوَّ بِالرَّواحِ (5) وَالمَساءَ بِالصَّبٰاحِ، فِی طَلَبِ مُحَقَّراتِ الأَربٰاحِ! هَجَمَت عَلَیهِ مَنِیَّتُهُ فَعَظُمَت بِنَفسِهِ رَزِیَّتُهُ، فَصَارَ مٰا جَمَعَ بُوراً (6) وَمَا اکتَسَبَ غُرُوراً، وَوافَی القِیٰامَةَ مَحسُوراً ! (7)

ص:62


1- (1) - التّعِب: تَعِبَ: ضدّ استراح، أعیا و کلّ فهو تَعِبٌ..
2- (2) - المقتحم: اقتحم الأمر: رمی نفسه فیه بشدّة و مشقّة..
3- (3) - المفاوز: جمع مفازة: الفلاة لٰاماء فیها. و القفار: جمع قَفر: الأرض الّتی لٰاماء فیها و لا کلاء و لا ناس..
4- (4) - عالج الرمال: المتراکم منها الدّاخل بعضها فی بعض..
5- (5) - الرَّواح: العشیّ أو من الزّوال إلی اللّیل و یقابله الصّباح..
6- (6) - البور: الفاسد، الهالک، الّذی لٰاخیر فیه..
7- (7) - المحسور: المنقطع عمّا جمعه و اکتسبه أو ذا حسرة علی ذهاب ماله عن یده..

10 - خطبۀ دیگری از امیرالمؤمنین علیه السلام مناسب روز جمعه

امیرالمؤمنین علیه السلام خطبه خواند و بعد از حمد و ثنای الهی چنین فرمود:

بندگان خدا شما و خودم را به مراعات تقوای الهی و التزام به طاعت پروردگار و پیش داشتن عمل و رها کردن آرزو سفارش می کنم، چرا که کسی در عمل و انجام وظیفه کوتاهی کند به چیزی از آرزوهایش بهره مند نمی شود.

کجاست آن کسی که شب و روز در جستجوی سودهای اندک، خود را به رنج انداخته و در میان امواج دریاها و بیابان های برهوت فرو رفته و از فراز کوه ها و ریگزارها گذشته پگاه را به شبانگاه و شب را به صباح رسانده، آن گاه مرگش فرا رسیده و گرفتاری و مصیبتش سخت و ناگوار شده، آنچه فراهم کرده بود تباه و آنچه به دست آورده بود بیهوده و پوچ گردید و ناگهان با حسرت با رستاخیز مواجه شد.

ص:63

أَیُّهَا اللَّاهِی الغارّ بِنَفسِهِ کَأَنِّی بِکَ وَقَد أَتٰاکَ رَسُولُ رَبِّکَ لٰایَقرَعُ لَکَ بٰاباً وَلٰا یَهٰابُ لَکَ حِجٰاباً، وَلٰا یَقبَلُ مِنکَ بَدِیلاً، وَلٰا یَأخُذُ مِنکَ کَفِیلاً، وَلٰا یَرحَمُ لَکَ صَغِیراً وَلٰا یُوَقِّرُ فِیکَ کَبِیراً، حَتَّی یُؤَدِّیَکَ إِلیٰ قَعرٍ مُظلِمَةٍ، أَرجٰاؤُهٰا (1) مُوحِشَةٌ کَفِعلِهِ بِالأُمَمِ الخٰالِیَةِ وَالقُرُونِ المَاضِیَةِ!

أَینَ مَن سَعیٰ وَاجتَهَدَ؟ وَجَمَعَ وَعَدَّدَ؟ وَبَنَی و شَیَّدَ؟ وَزَخرَفَ وَنَجَّدَ (2)؟ وَبِالقَلیلِ لَم یَقنَع؟ وَبِالکَثِیرِ لَم یُمَتَّع؟

أَینَ مَن قٰادَ الجُنُودَ؟ وَنَشَرَ البُنُودَ (3)؟ أَضحُوا رُفٰاتاً (4) تَحتَ الثَّریٰ أَمواتاً وَأَنتُم بِکأسِهِم شٰارِبُونَ وَلِسَبیلِهِم سٰالِکُونَ!

عِبادَ اللّٰهِ فَاتَّقُوا اللّٰهَ وَراقِبُوهُ (5)، وَاعمَلُوا لِلیَومِ الَّذِی تَسِیرُ فِیهِ الجِبٰالُ (6)، وَتَشَقَّقُ السَّمٰاءُ بِالغَمٰامِ (7)، و تَطٰایَرُ (8) الکُتُبُ عَنِ الأَیمانِ وَالشَّمٰائِلِ فَأَیُّ رَجُلٍ یَومَئِذٍ تَراکَ؟! أَقٰائِلٌ، هٰاؤُمُ اقْرَؤُوْا کِتابِیَهُ (9)؟ أَم «یٰا لَیْتَنِیْ لَمْ أُوْتَ کِتٰابِیَهُ» (10)؟

نَسأَلُ مَن وَعَدَنا بِإِقٰامَةِ الشَّرائِعِ جَنَّتَهُ أَن یَقِیَنٰا سَخَطَهُ.

ص:64


1- (1) - الارجاء: جمع رجاء: الناحیة..
2- (2) - نجّد: نجّد البیت: زیّنه..
3- (3) - البنود: جمع بند: العلم الکبیر..
4- (4) - الرُّفات: کلّ ما تکسّر و بَلِیَ..
5- (5) - راقبوه: حاذروه..
6- (6) - مقتبس من الآیة 10 من سورة الطور: یوم تمور السماء موراً و تسیر الجبال سیراً أو من الآیة 3 من سورة التکویر: و إذا الجبال سیّرت..
7- (7) - مقتبس من الآیة 25 من سورة الفرقان: و یوم تشقّق السماء بالغمام.....
8- (8) - تطایرُ: أی و تتطایرُ و تطایرَ: إی تفرّق و انتشر. .
9- (9) - الحاقة: 19..
10- (10) - الحاقة: 25..

ای بازیگر مغرور به خود! گویا تو را در حالی می بینم که پیک پروردگارت به سراغت آمده، فرستاده ای که در نمی زند و از پوشش و حجاب تو احترام نمی کند، عوض نمی پذیرد، کفیل و ضامن قبول نمی کند، نه به فرزندان کوچک تو رحم می کند و نه از بزرگان تو احترام می کند. تا این که تو را به گودالی که اطراف آن تاریک و وحشتناک است برساند. چنان که رفتار او با امّت های پیشین و ملّت های گذشته نیز چنین بوده است.

کجاست آن که تلاش و کوشش نمود، گرد آورد و مهیّا نمود، بنای محکم ساخت و بر زیور و آرایش آن افزود. به کم قانع نگشت و از بیش سود نجست.

کجاست آن سرداری که لشکرها را فرماندهی کرده و درفش ها و پرچم ها بیفراشت؟

اکنون همه در زیر خاک پوسیده و مرگ را چشیده اند و شما در جام ایشان می نوشید و به راه آنها می روید.

بندگان خدا ! تقوا پیشه کنید و از خدا بترسید و عمل کنید برای روزی که کوهها به حرکت در می آیند و آسمان با ابری سپید از هم می شکافد و نامه های اعمال از راست و چپ گشوده می شود. در آن روز خود را چگونه می بینی؟ آیا خواهی گفت: «بیایید نامۀ عملم را بخوانید» یا خواهی گفت: «ای کاش نامه عملم را دریافت نکرده بودم.»

از خداوندی که در مقابل برپایی شریعت وعده بهشت داده خواهانیم که ما را از سخط و غضب خود باز دارد.

ص:65

إِنَّ أَحسَنَ الحَدِیثِ، وَأَبلَغَ المَوعِظَةِ کِتٰابُ اللّٰهِ الَّذِی «لٰایَأْتِیهِ الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَلٰا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِیْلُ مِنْ حَکِیْمٍ حَمِیْدٍ» (1) . (2)

ص:66


1- (1) - فصّلت: 42..
2- (2) - العقد الفرید، أحمد بن محمّد بن عبدربّه الأندلسی تحقیق الدکتور عبدالمجید الترحینی، دارالکتب العلمیة، بیروت، 1404، ج 4، ص 158؛ نهج السعادة: 134/3..

همانا بهترین سخن و رساترین موعظه کتاب خداوند است کتابی که «از پیش رو و از پشت سرش باطل به سویش نمی آید وحی [ نامه] ای است از سوی حکیمی ستوده [ صفات] .»

ص:67

11. خُطبَةٌ الإمام الحسن بن علیّ علیهما السلام

یوم الجمعة فی البصرة

شیخ الطائفة أبوجعفر محمّد بن الحسن الطوسی بسنده عن محمّد بن سیرین، قال: سمعت غیر واحد من مشیخة أهل البصرة یقول: لمّا فرغ أمیرالمؤمنین علیّ ابن أبی طالب علیه السلام من حرب أصحاب الجمل لحقه مرض و حضرت الجمعة، فقال لابنه الحسن علیه السلام : انطلق یا بُنیّ فجمّع بالناس. فأقبل الحسن علیه السلام إلی المسجد، فلمّا استقلّ علی المنبر حمد اللّٰه وأثنیٰ علیه و تشهّد و صلّی علی رسول اللّٰه صلی الله علیه و آله ثمّ قال:

أَیُّهَا النّٰاسُ، إِنَّ اللّٰهَ اختٰارَنٰا لِنُبُوَّتِهِ، وَاصطَفٰانٰا عَلیٰ خَلقِهِ، وَأَنزَلَ عَلَینٰا کِتٰابَهُ وَوَحیَهُ، وَأَیمُ اللّٰهِ لٰایَنتَقِصُنٰا أَحَدٌ مِن حَقِّنٰا شَیئاً إِلّاٰ انتَقَصَهُ اللّٰهُ فِی عٰاجِلِ دُنیٰاهُ وَآجِلِ آخِرَتِهِ، وَلٰا یَکُونُ عَلَینٰا دَولَةٌ إِلّاٰ کٰانَت لَنٰا العٰاقِبَةُ «وَلَتَعلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعدَ حِینٍ» (1).

ثمّ جمّع بالناس، و بلغ أباه کلامه، فلمّا انصرف إلی أبیه علیه السلام نظر إلیه فما ملک عبرته أن سالت علی خدّیه ثمّ استدناه فقبّل بین عینیه، و قال: بأبی أنت و أُمّی «ذُرِّیَّةً بَعضُهٰا مِن بَعضٍ و اللّٰهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» (2). (3)

ص:68


1- (1) - ص: 88..
2- (2) - آل عمران: 34..
3- (3) - البحار: 228/32عن أمالی الطّوسی، المجلس الثالث ح 30 و المجلس الرابع ح 13..

11 - خطبه امام حسن علیه السلام روز جمعه در بصره

محمد بن سیرین می گوید: از چند نفر از بزرگان و پیرمردان بصره شنیدم می گفتند: هنگامی که امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام از جنگ اصحاب جمل فراغت پیدا کرد کسالتی بر آن حضرت عارض شد و روز جمعه فرا رسید، پس به فرزندش حسن علیه السلام فرمود: فرزندم! برو نماز جمعه را با مردم برپا کن.

امام حسن به سوی مسجد حرکت کرد و چون روی منبر قرار گرفت پس از حمد وستایش پروردگار و بیان شهادتین و درود بر رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین فرمود:

ای مردم! همانا خداوند ما را برای رسالت خود انتخاب کرد و ما را بر آفریده های خود برگزید، و کتاب و وحیش را بر ما نازل نمود. سوگند به خدا هیچ کس چیزی از حق ما را ضایع نمی گرداند مگر این که خداوند در دنیا و آخرت او را ضایع می گرداند، و دولتی بر ما غلبه نکند مگر آن که عاقبت برای ما باشد، «و قطعاً خبر آن را بعد از چندی خواهید دانست.»

سپس امام حسن علیه السلام نماز جمعه را با مردم به جای آورد و سخنانش به اطّلاع امیرالمؤمنین علیه السلام رسید، چون به سوی پدر بازگشت حضرت به سوی او نظر افکند و نتوانست از گریه خودداری کند و اشک بر گونه هایش جاری شد، آن گاه امام حسن را طلبید و میان دو چشم او را بوسید و فرمود: پدر و مادرم فدایش «فرزندانی که بعضی از آنان از [نسل] بعضی دیگرند و خداوند شنوای دانا است.»

ص:69

12. خطبة لیوم الجمعة

عن أبی جعفر علیه السلام

محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد، عن الحسین بن سعید، عن النّضر بن سوید، عن یحیی الحلبیِّ، عن برید بن معاویة، عن محمّد بن مسلم، عن أبی جعفر علیه السلام فی خطبة یوم الجمعة:

الخطبة الأولی:

أَلحَمدُلِلّٰهِ نَحمَدُهُ وَنَستَعِینُهُ وَنَستَغفِرُهُ وَنَستَهدِیهِ وَنَعُوذُ بِاللّٰهِ مِن شُرورِ أَنفُسِنٰا وَمِن سَیِّئٰاتِ أَعمٰالِنٰا، [مَن یَهدِی اللّٰهُ فَلٰا مُضِلَّ لَهُ وَمَن یُضلِل فَلٰا هٰادِیَ لَهُ] (1).

وَأَشهَدُ أَن لٰاإِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَحدَهُ لٰاشَرِیکَ لَهُ وَأَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَرَسُولُهُ انتَجَبَهُ لِوَلٰایَتِهِ وَاختَصَّهُ بِرِسٰالَتِهِ وَأَکرَمَهُ بِالنُّبُوَّةِ، أَمِیناً عَلیٰ غَیبِهِ وَرَحمَةً لِلعٰالَمِینَ وَصَلَّی اللّٰهُ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ وَعَلَیهِمُ السَّلٰامُ.

أُوصِیکُم عِبٰادَ اللّٰهِ بِتَقوَی اللّٰهِ وَأُخوِّفُکُم ِمن عِقٰابِهِ [فَإِنَّ اللّٰهَ یُنَجِّی مَن اتَّقٰاهُ بِمَفٰازَتِهِم (2) لٰایَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلٰا هُم یَحزَنُونَ] (3) وَیُکرِمُ مَن خٰافَهُ

ص:70


1- (1) - مقتبس من الآیتین 36 و 37 من سورة الزمر..
2- (2) - المفازة: المنجاة و هی مفعلة من الفوز، یقال فاز فلان: إذا نجا..
3- (3) - مقتبس من الآیة 61 من سورة الزّمر: وَیُنَجِّی اللّهُ الَّذِینَ اتَّقَوا بِمَفازَتِهِم لا یَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلا هُم یَحزَنُونَ ..

12 - خطبۀ نماز جمعه منقول از امام محمدباقر علیه السلام

حمد مخصوص خداوند است، او را سپاس می گوییم و از او مدد می جوییم و طلب مغفرت می کنیم و هدایت می خواهیم و از شرّ نفسمان و بدی های اعمالمان به او پناه می بریم، هر کسی را خدا هدایت کند گمراه کننده ای برای او نیست و هر کسی را گمراه کند هدایتگری برای او نیست.

گواهی می دهم معبودی جز اللّٰه نیست تنها و بی شریک است و شهادت می دهم محمّد بنده وفرستاده اوست که او را به امر ولایت خود انتخاب و به رسالتش اختصاص و با نبوّت و پیامبری گرامی داشته و او را برای سرّ و غیب خود امین وبرای جهانیان رحمت قرار داده است. صلوات خداوند بر محمّد و آل او و درود بر ایشان.

بندگان خدا ! شما را به تقوای الهی سفارش می کنم و از عذاب الهی بر حذر می دارم، همانا خداوند تقوا پیشگان را به [پاس] کارهایی که مایۀ رستگاری شان بوده، نجات می دهد. عذاب به آنان نمی رسد و غمگین نخواهند گردید، و کسانی را که از خداوند بترسند گرامی داشته

ص:71

[یَقِیهِم شَرَّ مٰا خٰافُوا وَیُلَقِّیهِم نَضرَةً وَسُرُوراً] (1) وَأُرَغِّبُکُم فِی کَرٰامَةِ اللّٰهِ الدَّائِمَةِ وَأُخَوِّفُکُم عِقٰابَهُ الّذِی لٰاانقِطٰاعَ لَهُ وَلٰا نَجٰاةَ لِمَن استَوجَبَهُ فَلٰا تَغُرَّنَّکُم الدُّنیٰا وَلٰا تَرکَنوا إِلَیهٰا فَإنَّهٰا دٰارُ غُرُورٍ، کَتَبَ اللّٰهُ عَلَیهٰا وَعَلیٰ أَهلِهٰا الفَنٰاءَ فَتَزَوَّدُوا مِنهٰا الَّذِی أَکرَمَکُم اللّٰهُ بِهِ مِنَ التَّقویٰ وَالعَمَلِ الصّٰالِحِ فَإِنَّهُ لٰایَصِلُ إِلَی اللّٰهِ مِن أَعمٰالِ العِبٰادِ إِلّاٰ مٰا خَلُصَ مِنهٰا وَلٰا یَتَقَبَّلُ اللّٰهُ إِلّاٰ مِنَ المُتَّقِینَ وَقَد أَخبَرَکُم اللّٰهُ عَن مَنٰازِلِ مَن آمَنَ وَعَمِلَ صٰالِحاً وَعَن مَنٰازِلِ مَن کَفَرَ وَعَمِلَ فِی غَیرِ سَبِیلِهِ وَقٰالَ: «ذلِکَ یَوْمٌ مَجْمُوعٌ لَهُ النّٰاسُ وَذٰلِکَ یَوْمٌ مَشْهُودٌ * وَمٰا نُؤَخِّرُهُ إِلّاٰ لِأَجَلٍ مَعْدُودٍ * یَوْمَ یَأْتِ لا تَکَلَّمُ نَفْسٌ إِلّاٰ بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِیٌّ وَسَعِیدٌ * فَأَمَّا الَّذِینَ شَقُوا فَفِی النّارِ لَهُمْ فِیها زَفِیرٌ وَشَهِیقٌ * خٰالِدِینَ فِیهٰا مٰا دٰامَتِ السَّماواتُ وَالْأَرْضُ إِلّاٰ مٰا شٰاءَ رَبُّکَ إِنَّ رَبَّکَ فَعّالٌ لِمٰا یُرِیدُ * وَأَمَّا الَّذِینَ سُعِدُوا فَفِی الْجَنَّةِ خٰالِدِینَ فِیهٰا مٰا دٰامَتِ السَّمٰاواتُ وَالْأَرْضُ إِلّاٰ مٰا شٰاءَ رَبُّکَ عَطٰاءً غَیْرَ مَجْذُوذٍ» (2)نَسأَلُ اللّٰهَ الّذی جَمَعَنٰا لِهٰذَا الجمعِ أَن یُبٰارِکَ لَنٰا فِی یَومِنٰا هٰذٰا وَأَن یَرحَمَنٰا جَمِیعاً إِنَّهُ عَلیٰ کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ إِنَّ کِتٰابَ اللّٰهِ أَصدَقُ الحَدِیثِ وَأَحسَنُ القَصَصِ وَقٰالَ اللّٰهُ عَزَّوَجَلَّ: «وَإِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» (3) فَاسمَعُوا طٰاعَةَ [ا]للّٰهِ وَأنصِتُوا ابتِغٰاءَ رَحمَتِهِ.

ص:72


1- (1) مقتبس من الآیة 11 من سورة الانسان: فَوَقاهُمُ اللّهُ شَرَّ ذٰلِکَ الیَومِ وَلَقّاهُم نَضرَةً وَسُرُوراً..
2- (2) - هود: 103 - 108..
3- (3) - الاعراف: 204..

و از شر آنچه می ترسیدند [شر روز قیامت] حفظ نموده و شادابی و شادمانی به آنان ارزانی خواهد داشت. شما را نسبت به کرامت جاودان الهی ترغیب می کنم و از عذاب او - که پایانی ندارد و کسی که مستوجب آن شد نجاتی ندارد - می ترسانم. مغرور به دنیا نشوید و به آن اعتماد نکنید که خانه فریب است و خداوند فنا و نابودی را بر آن و اهلش مقرر کرده است. از دنیا آنچه خداوند شما را به آن گرامی داشته از تقوا و عمل صالح توشه برگیرید، زیرا چیزی از اعمال بندگان به خدا نمی رسد مگر آن مقداری که خالص باشد و خداوند جز از پرهیزکاران نمی پذیرد. و همانا خداوند شما را از منازل مؤمنان و کسانی که عمل صالح کنند ونیز منازل کسانی که کفر ورزیده و در غیر راه او تلاش کنند آگاه کرده و فرموده است: «... آن [روز]روزی است که مردم را برای آن گرد می آورند و آن، روزی است که [جملگی در آن]حاضر می شوند، و ما آن را جز تا زمان معیّنی به تأخیر نمی افکنیم، روزی که چون فرا رسد هیچ کس جز به اذن وی سخن نگوید. آنگاه بعضی از آنان تیره بختند و[برخی]نیکبخت، و امّا کسانی که تیره بخت شده اند در آتش، فریاد و ناله ای دارند. تا آسمانها و زمین برجاست در آن ماندگار خواهند بود، مگر آنچه پروردگارت بخواهد. زیرا پروردگار تو همان کند که خواهد و امّا کسانی که نیکبخت شده اند تا آسمانها و زمین برجاست در بهشت جاودانند مگر آنچه پروردگارت بخواهد که بخششی است پایان ناپذیر.» از خداوندی که ما را برای این اجتماع [جمعه]فراهم آورده خواهانیم که این روز ما را برایمان مبارک گرداند و همه ما را مشمول رحمت خود قرار دهد که او بر هر چیزی توانا است. همانا کتاب خدا راست ترین گفتار و زیباترین سرگذشت است و خداوند عزّوجلّ می فرماید: «و چون قرآن خوانده شود، گوش بدان فرا دارید و خاموش مانید، امید که بر شما رحمت آید» پس برای طاعت امر خداوند گوش فرا دارید و به جهت طلب رحمتش خاموش باشید.

ص:73

ثمَّ اقرء سورة من القرآن و ادع ربّک و صلِّ علی النّبیِّ صلی الله علیه و آله و ادع للمؤمنین و المؤمنات. ثمَّ تجلس قدر ما تمکّن هنیهة ثمَّ تقوم فتقول:

أَلحَمدُ لِلّٰهِ نَحمَدُهُ وَنَستَعِینُهُ وَنَستَغفِرُهُ وَنَستَهدِیهِ وَنُؤمِنُ بِهِ وَنَتَوَکَّلُ عَلَیهِ وَنَعُوذُ بِاللّٰهِ مِن شُرُورِ أَنفُسِنٰا وَمِن سَیِّئٰاتِ أَعمٰالِنٰا، مَن یَهدِی اللّٰهُ فَلٰا مُضِلَّ لَهُ وَمَن یُضلِل فَلٰا هٰادِیَ لَهُ.

وَأَشهَدُ أَن لٰاإِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَحدَهُ لٰاشَرِیکَ لَهُ وَأَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَرَسُولُهُ [أَرسَلَهُ بِالهُدیٰ وَدِینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّیٖنِ کُلِّهِ وَلَو کَرِهَ المُشرِکُونَ] (1) وَجَعَلَهُ رَحمَةً لِلعٰالَمِینَ [ بَشِیراً وَنَذِیراً وَدٰاعِیاً إِلَی اللّٰهِ بِإِذنِهِ وَسِرٰاجاً مُنِیراً] (2) مَن یُطِعِ اللّٰهَ وَرَسُولَهُ فَقَد رَشَدَ وَمَن یَعصِهِمٰا فَقَد غَویٰ.

أُوصِیکُم عِبٰادَ اللّٰهِ بِتَقوَی اللّٰهِ الَّذِی یَنفَعُ بِطٰاعَتِهِ مَن أَطٰاعَهُ وَالَّذِی یَضُرُّ بِمَعصِیَتِهِ مَن عَصٰاهُ، الَّذِی إِلَیهِ مَعٰادُکُم وَعَلَیهِ حِسٰابُکُم فَإِنَّ التَّقویٰ وَصِیَّةُ اللّٰهِ فِیکُم وَفِی الَّذِینَ مِن قَبلِکُم قٰالَ اللّٰهُ عَزَّوَجَلَّ: «وَلَقَدْ وَصَّیْنَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَإِیّٰاکُمْ أَنِ اتَّقُوا اللّٰهَ وَإِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ لِلّهِ مٰا فِی السَّمٰاواتِ وَمٰا فِی الْأَرْضِ وَکٰانَ اللّٰهُ غَنِیًّا حَمِیداً» (3) انتَفَعُوا بِمَوعِظَةِ اللّٰهِ وَأَلزِمُوا کِتٰابَهُ فَإِنَّهُ أَبلَغُ المَوعِظَةِ وَخَیرُ الاُمُورِ فِی المَعٰادِ عٰاقِبَةً وَلَقَد اتَّخَذَ اللّٰهُ الحُجَّةَ [فَلٰا یُهلَکُ مَن هَلَکَ إِلّاٰ عَن بَیِّنَةٍ وَلٰا یَحییٰ مَن

ص:74


1- (1) مقتبس من الآیة 33 من سورة التوبة..
2- (2) - مقتبس من الآیة 45 و 46 من سورة الاحزاب..
3- (3) - النساء: 131..

سپس سوره ای از قرآن قرائت کن و پروردگارت را بخوان و بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود فرست و برای مؤمنین و مؤمنات دعا کن، سپس می نشینی به اندازه ای که آرام بگیری آنگاه برمی خیزی و می گویی:

حمد مخصوص خداوند است، او را سپاس می گوییم، و از او مدد می جوییم و طلب مغفرت می کنیم و هدایت می خواهیم، به او ایمان داریم و به او توکل می کنیم و از شر نفسمان و بدی های اعمالمان به او پناه می بریم، هر کسی را خدا هدایت کند، گمراه کننده ای برای او نیست و هر کسی را گمراه کند هدایتگری برای او نیست.

شهادت می دهم معبودی جز اللّه نیست تنها و بی شریک است و گواهی می دهم همانا محمّد صلی الله علیه و آله بنده و رسول اوست که او را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند، و او را رحمت برای جهانیان و بشارتگر و هشدار دهنده و دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او و چراغی تابناک قرار داد. هر کس خدا و پیامبرش را اطاعت کند به هدایت ره یافته و کسی که آنها را نافرمانی کند گمراه شده است. بندگان خدا ! شما را به تقوای خداوندی توصیه می کنم که هر کسی او را اطاعت کند از طاعت او بهره مند می شود و هر کسی او را عصیان کند از نافرمانی او زیان می بیند، خداوندی که بازگشت شما به سوی او و حسابتان به دست اوست، چرا که تقوا سفارش الهی دربارۀ شما و پیشینیان شماست، خداوند عزّوجلّ فرموده است: «و ما به کسانی که پیش از شما به آنان کتاب داده شد و[نیز] به شما سفارش کردیم که از خدا پروا کنید. و اگر کفر ورزید، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آنِ خداست، و خدا بی نیاز ستوده است.»

از موعظه خداوند بهره مند شوید و به کتاب او پای بند باشید چرا که رساترین موعظه و بهترین و نتیجه بخش ترین کارها در معاد است. و همانا خداوند حجّت را تمام کرده، پس هلاک نمی شود کسی که هلاک می شود مگر با دلیلی روشن و زنده [و سعادتمند]نمی شود کسی که زنده می شود

ص:75

حَیَّ إِلّاٰ عَن بَیِّنَةٍ] (1) وَقَد بَلَّغَ رَسُولُ اللّٰهِ صلی الله علیه و آله الَّذِی ارسِلَ بِهِ فَأَلزِمُوا وَصِیَّتَهُ وَمٰا تَرَکَ فِیکُم مِن بَعدِهِ مِنَ الثَّقَلَینِ کِتٰابَ اللّٰهِ وَأَهلَ بَیتِهِ الَّذِینَ لٰا یَضِلُّ مَن تَمَسَّکَ بِهِمٰا وَلٰا یَهتَدِی مَن تَرَکَهُمٰا، أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ عَبدِکَ وَرَسُولِکَ سَیِّدِ المُرسَلِینَ وَإِمٰامِ المُتَّقِینَ وَرَسُولِ رَبِّ العٰالَمِینَ. ثُمَّ تقول: أَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ أَمِیرِ المُؤمِنِینَ وَوَصیِّ رَسُولِ رَبِّ العٰالَمِینَ. ثُمَّ تسمِّی الأئمّة حتّی تنتهی إلی صاحبک، ثمَّ تقول: افتَح لَهُ فَتحاً یَسِیراً وَانصُرهُ نَصراً عَزِیزاً، أَللّٰهُمَّ أَظهِر بِهِ دِینَکَ وَسُنَّةَ نَبِیِّکَ حَتّیٰ لٰایَستَخفِیَ بِشَیءٍ مِنَ الحَقِّ مَخٰافَةَ أَحَدٍ مِنَ الخَلقِ أَللّٰهُمَّ إِنّٰا نَرغَبُ إِلَیْکَ فِی دَولَةٍ کَرِیمَةٍ تُعِزُّ بِهٰا الإِسلٰامَ وَأَهلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفٰاقَ وَأَهلَهُ وَتَجعَلُنٰا فِیهٰا مِنَ الدُّعٰاةِ إِلیٰ طٰاعَتِکَ وَالقٰادَةِ فِی سَبِیلِکَ وَتَرزُقُنٰا بِهٰا کَرٰامَةَ الدُّنیٰا وَالآخِرَةِ أَللّٰهُمَّ مٰا حَمَّلتَنٰا مِنَ الحَقِّ فَعِرّفنٰاهُ (2) وَمٰا قَصُرنٰا عَنهُ فَعَلِّمنٰاهُ.

ثمَّ یدعوا اللّٰه علی عدوّه و یسأل لنفسه و أصحابه ثمَّ یرفعون أیدیهم فیسألون اللّٰه حوائجهم کلّها حتّی إذا فرغ من ذلک قال: أَللّٰهُمَّ استَجِب لَنٰا.

و یکون آخر کلامه أن یقول: «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسانِ وَإِیتاءِ ذِی الْقُرْبیٰ وَیَنْهیٰ عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ» (3) ثمَّ یقول: أَللّٰهُمَّ اجعَلنٰا مِمَّن تَذَکَّرَ فَتَنفَعَهُ الذِّکریٰ ثمَّ ینزل. (4)

ص:76


1- (1) - مقتبس من الآیة 42 من سورة الأنفال..
2- (2) - فی دعاء الإفتتاح: «أللّهم ما عرّفتنا من الحقّ فحمّلناه» و هو الأظهر معنیً..
3- (3) - النحل: 90..
4- (4) - الکافی: 422/3 ح 6..

مگر از روی دلیلی روشن، و همانا رسول خدا آنچه را برای آن فرستاده شده بود ابلاغ کرد پس به وصیت او و آن دو چیز گران بها - کتاب خدا و اهل بیتش - که بعد از خود در میان شما به یادگار گذاشته، پای بند باشید. کسی که به آن دو تمسّک جوید، گمراه نمی شود، و کسی که آنها را رها کند هدایت نمی یابد.

خداوندا بر محمّد، بنده و فرستاده ات، سالار رسولان و پیشوای پرهیزکاران و فرستاده پروردگار عالمیان درود فرست. سپس می گویی: خداوندا ! بر علی امیر مؤمنان و جانشین رسول پروردگار عالمیان درود فرست. آنگاه ائمه را نام می بری تا به صاحب خود (امام عصر) برسی پس می گویی:[خداوندا] بر او پیروزی آسان عطا کن و با نصرت شکست ناپذیر مدد فرما، خداوندا! دین خود و سنّت پیامبرت را به وسیله او آشکار گردان تا پنهان نکند چیزی از حق را از ترس احدی از مردم.

خداوندا! ما مشتاقیم به سوی تو در دولت کریمه ای که اسلام و اهلش را به وسیله آن عزّت بخشی، و نفاق و اهلش را خوار گردانی، و ما را از دعوت کنندگان به فرمانبرداریت و از پیشوایان راه هدایتت قرار دهی و در آن دولت حق کرامت دنیا و آخرت را روزی ما گردانی، خداوندا! آنچه از حقّ بر عهده ما گذاشته ای به ما بشناسان و آنچه دست ما از آن کوتاه است به ما بیاموز.

آن گاه بر دشمن حضرت نفرین می کند و حوائج خود و یارانش را طلب می کند در این وقت [امام و نمازگزاران همگی] دستهایشان را بلند می کنند و همه نیازهایشان را از خداوند می خواهند و در نهایت امام جمعه می گوید: خداوندا اجابت کن برای ما و آخرین سخنش این است که بگوید: «همانا خداوند به دادگری و نیکوکاری و بخشش به خویشاوندان فرمان می دهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز می دارد. به شما اندرز می دهد باشد که پند گیرید» خداوندا! ما را در زمرۀ کسانی قرار ده که پند پذیرند و اندرز سودشان دهد.در این هنگام از منبر پایین می آید.

ص:77

13. خطبة یوم الفطر لعلیّ علیه السلام

روی الشیخ فی المصباح و الصدوق فی الفقیه الخطبة الأولی لیوم الفطر و لم یذکرا الخطبة الثانیة بتفصیلها و لکنّ السیّد أباطالب روی الخطبتین فی تیسیر المطالب. و نحن نذکر هنا الخطبة الأولی کما رواها الشیخ لأنّها أکمل و أجمع عمّا فی غیرها و فیها زیادات و نذکر الخطبة الثّانیة کما رواها السیّد أبوطالب.

روی أبو مخنف عن جندب بن عبداللّٰه الأزدی عن أبیه، أنّ علیّاً علیه السلام کان یخطب یوم الفطر، فیقول: «أَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُماتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ» (1)(2)لَانُشرِکُ بِاللّٰهِ شَیئاً وَلَا نَتَّخِذُ مِن دُونِهِ وَلِیّاً، والحَمدُ لِلّٰهِ الَّذِی لَهُ مَا فِی السَّمٰوَاتِ وَمَا فِی الأَرضِ وَلَهُ الحَمدُ فی الآخِرَةِ وَهُوَ الحَکِیمُ الخَبِیرُ، یَعلَمُ مَا یَلِجُ فی الأَرضِ وَمَا یَخرُجُ مِنهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا یَعرُجُ فِیهَا وَهُوَ الرَّحِیمُ الغَفُورُ، کَذٰلِکَ رَبُّنَا جَلَّ ثَنَاؤُهُ لَاأَمَدَ لَهُ وَلَا غَایَةَ (3) وَلَا نِهَایَةَ، وَلَا إِلٰهَ إِلَّا هُوَ وَإِلَیهِ المَصِیرُ، وَالحَمدُ لِلّٰهِ الَّذِی «یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ» (4).

ص:78


1- (1) - یعدلون: أی یجعلون له عدیلاً..
2- (2) - الأنعام: 1..
3- (3) - الغایة: المدی..
4- (4) - الحجّ: 65..

13 - خطبۀ روز عید فطر از امیرالمؤمنین علیه السلام

ابومخنف از جندب بن عبداللّٰه ازدی و او از پدرش نقل کرده است که علی علیه السلام در روز عید فطر چنین خطبه می خواند:

«ستایش خدایی را که آسمان و زمین را آفرید و تاریکیها و روشنایی را پدید آورد. با این همه کسانی که کفر ورزیده اند [غیر او را] با پروردگار خود برابر می کنند» چیزی را با خدا شریک قرار نمی دهیم و جز او را سرپرست نمی گیریم. حمد خدایی را که آنچه در آسمان و زمین است از آنِ اوست.

و حمد او را در آخرت و او حکیم و آگاه است. آنچه در زمین فرو می رود و آنچه از زمین سر می زند و آنچه از آسمان فرود می آید و آنچه به سوی آسمان بالا می رود همه را می داند و او مهربان و بخشنده است چنین است پروردگار ما - ستایش او بلند مرتبه باد - زمانی، مدّتی و پایانی برای او نمی باشد، و معبودی جز او نیست و بازگشت به سوی اوست. و حمد خدایی را که «آسمان را نگاه می دارد تا مبادا بر زمین فرو افتد مگر به اذن خودش، در حقیقت خداوند نسبت به مردم سخت رؤوف و مهربان است.»

ص:79

أَللَّهُمَّ ارحَمنَا بِرَحمَتِکَ واعمُمنَا بِعَافِیَتِکَ وامدُدنَا بِعِصمَتِکَ وَلَا تُخلِنَا (1) مِن رَحمَتِکَ إِنَّکَ أَنتَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ، والحَمدُ للّٰهِ لَامَقنُوطاً مِن رَحمَتِهِ وَلَا مَخلُوّاً مِن نِعمَتِهِ وَلَا مُؤیساً مِن رَوحِهِ (2) وَلَا مُستَنکِفاً عَن عِبَادَتِهِ، الَّذِی بِکَلِمَتِهِ قَامَتِ السَّمٰوَاتُ السَّبعُ وَقَرَّتِ الأَرَضُونَ السَّبعُ وَثَبَتَتِ الجِبَالُ الرَّوَاسِی (3) وَجَرَتِ الرِّیَاحُ اللَّوَاقِحُ وَسَارَ فی جَوِّ السَّمَاءِ السَّحَابُ وَقَامَت عَلَیٰ حُدُودِهَا البِحَارُ فَتَبَارَکَ اللّٰهُ رَبُّ العَالَمِینَ، إِلٰهٌ قَاهِرٌ قَادِرٌ ذَلَّ لَهُ المُتَعَزِّزُونَ وَتَضَاءَلَ (4) لَهُ المُتَکَبِّرُونَ وَدَانَ (5) طَوعاً وَکَرهاً لَهُ العَالَمُونَ، نَحمَدُهُ بِمَا حَمِدَ نَفسَهُ وَکَمَا هُوَ أَهلُهُ وَنَستَعِینُهُ وَنَستَغفِرُهُ وَنَشهَدُ أَن لَاإِلٰهَ إِلَّا اللّٰه وَحدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ، یَعلَمُ مَا تُخفِی الصُّدُورُ وَمَا تُجِنُّ (6) البِحَارُ وَمَا تُوَارِی الأَسرَابُ «وَما تَغِیضُ (7) الْأَرْحامُ وَما تَزْدادُ وَکُلُّ شَیْ ءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ» (8) لَاتُوَارِی مِنهُ ظُلُمَاتٌ وَلَا تَغِیبُ عَنهُ غَائِبَةٌ «وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلّا یَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَلا رَطْبٍ وَلا یابِسٍ إِلّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ» (9) وَیَعلَمُ مَا یَعمَلُ العَامِلُونَ، و إِلَیٰ أَیِّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبُونَ، وَنَستَهدِی اللّٰه بِالهُدَیٰ وَنَعُوذُ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَالرَّدَیٰ (10)، وَنَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَنَبِیُّهُ وَرَسُولُهُ إِلَی النَّاسِ کَافَّةً و أَمِینُهُ عَلَیٰ وَحیهِ و أَنَّهُ بَلَّغَ رِسَالَةَ رَبِّهِ

ص:80


1- (1) - لٰاتخلنا: أی لٰاتجعلنا خالیاً. .
2- (2) - الرَوح: الفَرَج و الرحمة..
3- (3) - الرواسی: الجبال الثوابت الرواسخ..
4- (4) - تضاءَل: تصاغر و تقاصر..
5- (5) - دان: أطاع، عصی، من الاضداد و المقصود هنا المعنی الأوّل..
6- (6) - تُجنّ: أجنّه: ستره..
7- (7) - تغیض: (و ما تغیض الأرحام) أی تنقص عن مقدار الحمل الّذی یسلم معه الولد..
8- (8) - الرعد: 8..
9- (9) - الأنعام: 59..
10- (10) - الردی: المهلکة..

خداوندا ! با رحمت خود به ما رحم کن و عافیتت را به همه ما ارزانی دار و با محافظت خود ما را مدد رسان و ما را از رحمت خویش بی بهره مگردان چرا که تو بسیار بخشنده و مهربان هستی.

حمد خدای را که نه از رحمتش نومید و نه از نعمتش بی بهره و نه از فرج و گشایش او مأیوس و نه از عبادتش سرپیچانیم. آن خدایی که به واسطۀ کلمۀ او هفت آسمان بر پا و زمینهای هفتگانه و کوههای ریشه دار برقرار و بادهای گردافشان (تلقیح کننده) در جریان و ابرها در فضای آسمان در حرکت و دریاها در محدودۀ خود باقی است. پس خجسته باد خدای پروردگار جهانیان خدای پیروز و قدرتمند که زورمندان در برابر او ذلیل و مستکبران در مقابلش خوار و صغیرند و جهانیان خواه و ناخواه تسلیم اویند. او را حمد می گوئیم به آنچه خود را ستوده است و چنان که او سزاوار اوست و از او مدد می جوییم و طلب بخشش می کنیم و شهادت می دهیم که معبودی جز او نیست تنها و بی شریک است. به آنچه در سینه ها پنهان و در دریاها مستور و در دلها مخفی است «و آنچه را رَحِمها کم می کنند و آنچه را افزون می کنند آگاه است و هر چیز در نزد او مقدارِ معینی دارد.» هیچ ظلمت و تاریکی از او پوشیده و هیچ ناپیدایی از او غائب نیست، «و هیچ برگی [از درختی] نمی افتد مگر این که از آن آگاه است و نه هیچ دانه ای در تاریکیهای زمین، و نه هیچ تر و خشکی وجود دارد جز این که در کتابی آشکار (کتاب علم خدا) ثبت است.» و او می داند آنچه را عمل کنندگان انجام می دهند و به سوی چه بازگشتگاهی ره می سپارند. و از خداوند هدایت می خواهیم و از گمراهی و هلاکت به او پناه می بریم و گواهی می دهیم همانا محمّد صلی الله علیه و آله بنده، پیامبر و فرستاده او به سوی همه مردم و امین وحی اوست و این که پیام پروردگارش را ابلاغ کرد

ص:81

وَجَاهَدَ فِی اللّٰهِ المُدبِرِینَ عَنهُ وَعَبَدَهُ حَتَّیٰ أَتَاهُ الیَقِینُ صَلَّی اللّٰه عَلَیهِ و آلِهِ وَسَلَّمَ.

أُوصِیکُم عِبَادَ اللّٰهِ بِتَقوَی اللّٰهِ الَّذِی لَاتَبرَحُ (1) مِنهُ نِعمَةٌ وَلَا تُفقَدُ لَهُ رَحمَةٌ وَلَا یَستَغنِی عَنهُ العِبَادُ وَلَا تَجزِی أَنعُمَهُ الأَعمَالُ، الَّذِی رَغَّبَ فی الآخِرَةِ وَزَهَّدَ فی الدُّنیَا وَحَذَّرَ المَعَاصِی وَتَعَزَّزَ بِالبَقَاءِ وَتَفَرَّدَ بِالعِزَّةِ و البَهَاءِ وَجَعَلَ المَوتَ غَایَةَ المَخلُوقِینَ وَسَبِیلَ المَاضِینَ فَهُوَ مَعقُودٌ بِنَوَاصِی الخَلقِ کُلِّهِم حَتمٌ فِی رِقَابِهِم لَایُعجِزُهُ لُحُوقُ (2) الهَارِبِ وَلَا یَفُوتُهُ نَاءٍ (3) وَلَا آیِبٌ (4) یَهدِمُ کُلَّ لَذَّةِ وَیُزِیلُ کُلَّ بَهجَةٍ وَیَقشَعُ (5) کُلَّ نِعمَةٍ.

عِبَادَ اللّٰه إِنَّ الدُّنیَا دَارٌ رَضِیَ اللّٰه لأَهلِهَا الفَنَاءَ وَقَدَّرَ عَلَیهِم بِهَا الجَلَاءَ، فَکُلُّ مَا فِیهَا نَافِدٌ (6) وَکُلُّ مَن یَسلُکُهَا بَائِدٌ (7) وَهِیَ مَعَ ذٰلِکَ حُلوَةٌ غَضِرَةٌ (8)رَائِقَةٌ (9) نَضِرَةٌ (10) قَد زُیِّنَت لِلطَّالِبِ وَلَاطَت (11) بِقَلبِ الرَّاغِبِ یَطِیبُهَا الطَّامِعُ وَیَجتَوِیهَا (12) الوَجِلُ الخائِفُ فَارتَحِلُوا رَحِمَکُمُ اللّٰه مِنهَا بِأَحسَنِ مَا بِحَضرَتِکُم مِنَ الزَّادِ، وَلَا تَطلُبُوا مِنهَا سِوَی البُلغَةِ (13) وَکُونُوا فِیهَا کَسَفرٍ (14)

ص:82


1- (1) - تبرح: برِح المکان و منه: زال عنه..
2- (2) اللحوق: یمکن أن یکون بمعنی السرعة (قوس لحق: سریعة السهم لٰاترید شیئاً إلّالحقته)..
3- (3) النائی: البعید..
4- (4) الأیب: الراجع..
5- (5) - یقشَع: یُفرِّقُ..
6- (6) النافد: نفِد الشیء: فرغ و انقطع و فنی..
7- (7) - البائد: بادَ: هلک..
8- (8) - الغضارة: النعمة، السعة، الخصب، طیب العیش..
9- (9) - الرائق: الجمیل، الصافی، الخالص..
10- (10) - النضرة: الحسن و الرونق..
11- (11) - لاطت: لصقت..
12- (12) - اجتوی البلد: کره المقام به..
13- (13) - البلغة: ما یکفی من العیش و لایفضل..
14- (14) - السفر: جمع سافر: المسافرون..

و در راه خدا با کسانی که از راه خدا روی گردان بودند جهاد کرد و خدا را پرستش کرد تا این که مرگش فرا رسید، درود و سلام خداوند بر او و خاندانش.

بندگان خدا ! شما را سفارش می کنم به تقوای خداوندی که هیچ نعمتی از کف او بیرون نیست و هیچ رحمت و مهربانی از او دور نیست و بندگان از او بی نیاز نیستند، و عمل های بندگان با نعمتهای او برابری نمی کنند، خداوندی که به آخرت تشویق کرده و نسبت به دنیا زهد را روا دانسته و از گناهان برحذر داشته و با جاودانگی عزّت یافته و در شکست ناپذیری و جلال بی همتا است. همو که مرگ را پایان آفریده ها و روش پیشینیان قرار داده، مرگی که به پیشانی همه مردم بسته شده و بر گردنشان چسبیده، نه سرعت شخص گریزان او را ناتوان می کند و نه دور و نزدیک از دست او در امان است همۀ لذّتها را نابود می کند و هر خوشی را از بین می برد و هر نعمتی را پراکنده می سازد.

بندگان خدا ! دنیا خانه ای است که خداوند برای ساکنان آن زوال و نابودی را پسندیده و عزیمت وکوچ کردن از آن را برایشان مقدر فرموده است. از این رو هر چه در دنیا است نابود شدنی است و هر کسی به دنبال آن باشد هلاک شدنی است ولی در عین حال [ظاهر دنیا] شیرین، سرسبز، جالب و زیبا است و برای طالبش آرایش شده و به قلب آرزومندش چسبیده، برای آزمند پسندیده و مطلوب و برای هراسان و خائف ناپسند و مکروه است. پس کوچ کنید از دنیا - خداوند شما را رحمت کند - با بهترین توشه ای که در اختیار دارید و جز به اندازه کفاف (قوت لایموت) از آن برنگیرید، و در دنیا مانند مسافرانی باشید

ص:83

نَزَلُوا مَنزِلاً فَتَمَتَّعُوا مِنهُ بِأَدنَیٰ ظِلٍ ّ ثُمَّ ارتَحَلُوا لِشَأنِهِم وَلَا تَمُدُّوا أَعیُنَکُم فِیهَا إِلَیٰ مَا مُتِّعَ بِهِ المُترَفُونَ وَأَضِرُّوا (1) فِیهَا بِأَنفُسِکُم فَإِنَّ ذٰلِکَ أَخَفُّ لِلحِسَابِ و أَقرَبُ مِنَ النَّجَاةِ.

[أَلَا إِنَّ الدُّنیَا قَد تَنَکَّرَت وَأَدبَرَت وَآذَنَت بِوَدَاعٍ، أَلَا وإِنَّ الآخِرَةَ قَد أَقبَلَت وَأَشرَفَت وَنَادَت بِاطِّلَاعٍ (2)، أَلَا وَإِنَّ المِضمَارَ (3) الیَومَ وَغَداً السِّبَاقُ، أَلَا وَإِنَّ السَّبَقَةَ (4) الجَنَّةُ و الغَایَةَ النَّارُ، أَفَلَا تَائِبٌ مِن خَطِیئَتِهِ قَبلَ هُجُومِ مَنِیَّتِهِ، أَوَلَا عَامِلٌ لِنَفسِهِ قَبلَ یَومِ فَقرِهِ وَبُؤسِهِ] (5) جَعَلَنَا اللّٰه وَإِیَّاکُم مِمَّن یَخَافُهُ وَیَرجُو ثَوَابَهُ. أَلَا وَإِنَّ هٰذَا الیَومَ یَومٌ جَعَلَهُ اللّٰه عِیداً وَجَعَلَکُم لَهُ أَهلاً، فَاذکُرُوا اللّٰه یَذکُرکُم وَکَبِّرُوهُ وَعظِّمُوهُ وَسَبِّحُوهُ وَمَجِّدُوهُ و ادعُوهُ یَستَجِب لَکُم واستَغفِرُوهُ یَغفِِر لَکُم وَتَضَرَّعُوا وابتَهِلُوا (6) وَتُوبُوا و أَنِیبُوا (7) و أَدُّوا فِطرَتَکُم (8) فَإِنَّهَا سُنَّةُ نَبِیِّکُم وَفَرِیضَةٌ واجِبَةٌ مِن رَبِّکُم، فَلیُخرِجهَا کُلُّ امرِیءٍ مِنکُم عَن نَفسِهِ وَعَن عِیَالِهِ کُلِّهِم ذَکَرِهِم وَأُنثَاهُم صَغِیرِهِم وَکَبِیرِهِم حُرِّهِم وَمَملُوکِهِم، یُخرِجُ عَن کُلِّ وَاحِدٍ مِنهُم

ص:84


1- (1) - اضرّ به: ضرّه، و ایضا دنا منه دنواً شدیداً و لصق به..
2- (2) الاطلاع: الصعود علی الشیء و المطلّع: المأتی و قد یجیء بمعنی الاتیان. اطّلع فلان علینا: أتانافجأة..
3- (3) - المضمار: أی العمل الیوم یعنی فی الدنیا لاستباق غداً یعنی فی الآخرة..
4- (4) - السبَقَة: ما یتسابق إلیه و السُبقه بالضم إسم لما یجعل للسابق من مال او عرض..
5- (5) - کذا فی نهج البلاغة خطبة 28 بتفاوت یسیر..
6- (6) - الابتهال: رفع الیدین و مدّهما تلقاء الوجه او مدهما حتّی تتجاوزا الرأس، للدعا و أصله التضرّع فی السؤال..
7- (7) - الإنابة: الرجوع بالتوبة..
8- (8) - الفطرة: الخلقة، و المقصود هنا زکاة الفطرة بحذف المضاف..

که در منزلی اتراق می کنند و از اندک سایه ای بهره مند می شوند سپس کوچ کرده در پی کار خویش می روند. دیدگان خود را به بهره مندیهای افراد خوش گذران نگشایید و در دنیا مراقب نفس خود باشید چرا که موجب آسانی حساب و نزدیک شدن به سعادت و نجات است.

آگاه باشید! دنیا تغییر قیافه داده، روی باز گردانده و وداع خود را اعلام کرده است، آگاه باشید! همانا آخرت روی آورده، نزدیک شده و نشانه هایی را ابراز کرده است. آگاه باشید! امروز روز تمرین و فردا روز مسابقه است و جایزه [برندگان] بهشت و سرانجام [عقب ماندگان] آتش است. آیا کسی هست که پیش از فرا رسیدن مرگش توبه کند؟! آیا کسی نیست که قبل از فرا رسیدن روز تهیدستی و بیچارگی، برای خود عمل (و کارِ نیکی) فراهم کند.

خداوند ما و شما را در زمره کسانی قرار دهد که از او خائف بوده و امید ثوابش را دارند.

آگاه باشید! همانا امروز روزی است که خداوند آن را عید قرار داده و شما را سزاوار آن دانسته پس خدا را یاد کنید تا خدا هم شما را یاد کند. او را بزرگ و با عظمت بشمارید، تسبیح او بگویید بستایید و او را بخوانید تا اجابت کند برای شما، از او طلب بخشش کنید تا برایتان ببخشد به درگاه او تضرّع و التماس کنید و بازگشت نمایید و اصرار کنید. و زکات فطرۀ خود را پرداخت نمایید که سنّت پیامبرتان و تکلیفی واجب از سوی پروردگارتان می باشد، پس هر شخصی از جانب خودش و خانواده اش همه خانواده اش مرد و زن، کوچک و بزرگ، آزاد و برده برای هر نفر از آنها

ص:85

صَاعاً مِن شَعِیرٍ أَو صَاعاً مِن تَمرٍ أَونِصفَ (1) صَاعٍ مِن بُرٍّ مِن طَیِّبِ کَسبِهِ طَیِّبَةً بِذٰلِکَ نَفسُهُ. عِبَادَ اللّٰه وَتَعَاوَنُوا عَلَی البِرِّ وَالتَّقوَیٰ وَتَرَاحَمُوا وَتَعَاطَفُوا وَأَدُّوا فَرَائِضَ اللّٰه عَلَیکُم فِیمَا أَمَرَکُم بِهِ مِن إِقَامَةِ الصَّلَواتِ المَکتُوبَاتِ وَأَدَاءِ الزَّکَوَاتِ وَصِیَامِ شَهرِ رَمَضَانَ وَحَجِّ البَیتِ و الأَمرِ بِالمَعرُوفِ و التَّنَاهِی عَنِ المُنکَرِ و الإِحسَانِ إِلَی نِسَائِکُم وَمَا مَلَکَت أَیمَانُکُم، واتَّقُوا اللّٰه فِیما نَهَاکُم عَنهُ و أَطِیعُوهُ فِی اجتِنَابِ قَذفِ المُحصَنَاتِ و إِتیَانِ الفَوَاحِشِ وَشُربِ الخَمرِ وَبَخسِ (2) المِکیَالِ وَنَقصِ المِیزَانِ وَشَهَادَةِ الزُّورِ (3) و الفَرَارِ مِنَ الزَّحفِ (4)، عَصَمَنَا اللّٰه وَإِیَّاکُم بِالتَّقوَیٰ وَجَعَلَ الآخِرَةَ خَیراً لَنا وَلَکُم مِن هٰذِهِ الدُّنیا، إِنَّ أَحسَنَ الحَدِیثِ و أَبلَغَ المَوعِظَةِ کَلَامُ اللّٰهِ تَعَالَیٰ أَعُوذُ بِاللّٰه مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ، «بِسمِ اللّٰه الرَّحمٰنِ الرَّحِیمِ، قُل هُوَ اللّٰه أَحَدٌ» إِلی آخِرها. (5)

ثمّ جلس ثمّ قام فقال:

الحَمدُ لِلّٰهِ أَحمَدُهُ وَأَستَعِینُهُ وَأُومِنُ بِهِ وَأَتَوَکَّلُ عَلَیهِ، وَأَستَهدِی اللّٰهَ الهُدَی وَأَعُوذُ بِاللّٰه مِنَ الضَّلَالَةِ وَالرَّدیٰ وَأَشهَدُ أَن لَاإِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَحدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَأَشهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَرَسُولُهُ صلی الله علیه و آله أَرسَلَهُ عَلَی حِینِ فَترَةٍ

ص:86


1- (1) - فی الفقیه: «صاعاً من برّ أو صاعاً من تمرٍ أو صاعاً من شعیر.».
2- (2) - البخس: النقصان..
3- (3) - الزور: الکذب و الباطل. .
4- (4) - الزحف: المقصود هنا: الجهاد و لقاء العدوّ فی الحرب..
5- (5) - مصباح المتهجّد، شیخ الطائفة محمد بن الحسن الطوسی، ص 459، مؤسسة الأعلمی، بیروت..

یک صاع از جو یا خرما یا نصف صاع از گندم پرداخت کند از کسب و درآمد پاکیزه و حلالش و به این وسیله خود را پاکیزه گرداند.

بندگان خدا ! در نیکی و تقوا همکار هم باشید و نسبت به یکدیگر محبت و عطوفت داشته باشید و وظایفی که خدا بر شما واجب کرده و فرمان داده از بر پا داشتن نمازهای واجب و پرداخت زکاتها و روزه ماه رمضان و حجّ خانۀ خدا و امر به معروف و باز داشتن از منکر و نیکی کردن به زنهایتان و خدمتگزارانتان انجام دهید. و از خدا پروا کنید در آنچه نهی کرده و اطاعت کنید در پرهیز از تهمت زدن به پاکدامن ها و انجام فحشا و نوشیدن شراب و کم کردن در کیل، و نقصان در وزن و اندازه گیری و گواهی باطل دادن و فرار از جنگ. خداوند ما و شما را به وسیله تقوا محفوظ دارد و آخرت را برای ما و شما بهتر از این دنیا قرار دهد.

همانا بهترین سخن و رساترین موعظه کلام خداوند متعال است. أعوذ باللّه من الشیطان الرجیم،بسم اللّه الرحمن الرحیم، قل هو اللّه أحد، اللّه الصّمد، لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً أحد.

در این هنگام حضرت نشست سپس برخاست و خطبۀ دوم را چنین ایراد فرمود:

حمد خدای را، او را ستایش می کنم و از او مدد می جویم و به او ایمان دارم و بر او توکّل می کنم و درخواست هدایت دارم، و از گمراهی و هلاکت به او پناه می برم، و شهادت می دهم معبودی جز خدای تنها و بی شریک نیست، و گواهی می دهم همانا محمّد بنده و فرستادۀ اوست - درود و سلام خداوند بر او و خاندانش - که او را در زمان فترت

ص:87

مِنَ الرُّسُلِ، وَانقِطَاعٍ مِنَ الوَحیِ و طُمُوسٍ (1) مِنَ العِلمِ وَدُرُوسٍ مِن مَعَالِمِ الهُدَی فَصَدَعَ (2) بِوَحیِهِ وَجَلٰا غَمَراتِ (3) الظُّلَمِ بِنُورِ[هِ] وَقَمَعَ مُشرِفَ (4)البَاطِلِ بِحَقِّهِ حَتَّی أَنَارَ الْإِسْلَامَ، وَوَضَحَتِ الأَحْکَامُ، فَصَلَّی اللّٰهُ عَلَیهِ وَآلِهِ وَعَلَیهِم رَحمَةُ اللّٰهِ وَبَرَکَاتُهُ.

أُوصِیکُم عِبَادَ اللّٰهِ بِتَقوَی اللّٰهِ وَالاِعتِصَامِ بِوَثَائِقِ عُرَاهَا (5)، وَالمُوَاظَبَةِ عَلَی رِعَایَتِهَا فَإِنَّهَا جُنَّةٌ حَصِینَةٌ وَعُقدَةٌ (6) مَتِینَةٌ، وَغَنِیمَةٌ مُغتَنَمَةٌ، قَبلَ أَن یُحَالَ بَینَکُم وَبَینَهَا بِانقِطَاعٍ مِنَ الرِّجَال (7) وَحَدُوثٍ مِنَ الزَّوَالِ وَدَنَفٍ (8)مِنَ الاِنتِقَالِ فَاذکُرُوا مَن فَارَقَ الدُّنیَا، وَلَم یَأخُذ مِنهَا فَکَاکَ رَهنِهِ وَلَا بَرَاءَةَ أَمنِهِ، فَخَرَجَ مِنهَا سَلِیباً (9) مَحسُوراً، قَد أَتعَبَ المَلائِکَةَ نَفسُهُ الَّتِی هِیَ مُطَّلِعَةٌ عَلَیهَا، وَهُوَ (10) مُسوَدٌّ وَجهُهُ مُزرَقَةٌ (11) عَینَاهُ بَادِیَةٌ عَورَتُهُ

ص:88


1- (1) - الطموس: طمس طموساً: درس و انمحی..
2- (2) - صدع الشیءَ: أظهره و بیّنه، و صدع بالحق: أظهره و تکلّم به جهاراً..
3- (3) - غمرات: جمع غمرة، و غمرة الشیء شدّته و مزدحمه..
4- (4) - المُشرف: من الاماکن: العالی، المطل علی غیره..
5- (5) - العری: جمع العروة: ما یوثق به، ما یعوَّل علیه، و من الابریق و نحوه: مقبضه..
6- (6) - العقدة: ما یمسک الشیء و یوثقه، و من کلّ شیء إحکامه و إبرامه..
7- (7) - کذا فی الأصل و المحتمل «الرجاء». .
8- (8) - الدّنف: الدنوّ..
9- (9) - السلیب: المستلب العقل و المال. و المحسور: المنقطع عن النفعة او ذوالحسرة علی ذهاب ماله..
10- (10) - فی الأصل «هی»..
11- (11) - الزرقة: أبغض شیء من ألوان العیون عند العرب، و العین إذا ذهب نورها أزرقت..

رسولان (نیامدن پیامبران) و منقطع بودن وحی و تباهی دانش و محو شدن نشانه های هدایت، مبعوث کرد.

پس او وحی را آشکار و شدّت تاریکیها را با نور خود زدود و فرازهای باطل را با حقیقت خود ریشه کن نمود تا این که اسلام آشکار شد و احکام آن روشن گردید. پس درود، رحمت و برکات خداوند بر او و خاندانش باد.

بندگان خدا ! شما را به تقوای الهی و چنگ زدن به محکمترین دستگیره های آن و مواظبت در رعایت آن فرا می خوانم. چرا که تقوا سپری محکم و نگهدارنده ای استوار و بهره ای است به دست آمده، [پس باید مراقب باشید و آن را غنیمت شمرید] پیش از آن که میان شما و تقوا به وسیله نومیدی و پدیده نابودی و نزدیک شدن مرگ جدایی بیفتد.

پس به یاد بیاورید کسی را که از دنیا رخت بربسته در حالی که وسیله رهایی و جواز آسایش خود را از آن برنگرفته و غارت زده و حسرت زده از دنیا بیرون آمده و نفسش که خود از آن آگاه است فرشتگان را به رنج انداخته، روسیاه، دیده کبود و نابینا، زشتیهایش آشکار

ص:89

یَدعُو بِالوَیلِ وَالثُّبُورِ (1)، لَایُرحَمُ دُعَاؤُهُ، وَلَا یُفَتَّرُ عَنهُ مِن عَذَابِهَا، کَذٰلِکَ یُجزیٰ کُلُّ کَفُورٍ (2).

وَاذکُرُوا مَن فَارَقَ الدُّنیَا وَقَد أَخَذَ مِنهَا فَکَاکَ رَهنِهِ وَبَرَاءَةَ أَمنِهِ (3)فَرَ[حَلَ] (4) آمِناً مَرحُوماً مُوَفَّقاً مَعصُوماً قَد ظَفَرَ بِالسَّعَادَةِ، وَفَازَ بِالخُلُودِ، وَأَقَامَ بِدَارِ الحَیَوَانِ، وَعِیشَةَ الرِّضوَانِ، حَیثُ لَاتَنُوبُ الفَجَائِعُ (5)، وَلَا تَحُلُّ القَوَارِعُ (6) وَلَا تَمُوتُ النُّفُوسُ عَطَاؤُهُم غَیرُ مَجذُوذٍ. (7)

ثمّ أخذ [علیه السلام] فی الدعاء للمؤمنین و المؤمنات و دعا علی أهل الشرک، ثمّ قرأ «إنَّ اللّٰهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَالإِحسٰانِ» (8) إلی آخر الآیة. (9)

ص:90


1- (1) - الثبور: الهلاک، دعا بالویل و الثبور أی قال واویلاه، و اثبوراه..
2- (2) - مقتبس من الآیة 36 من سورة الفاطر، و فی الأصل «کذلک نجزی کلّ کفور» کما فی الآیة الشریفة..
3- (3) - فی الأصل «منه» و الأصح «أمنه» بقرینة ما قبلها..
4- (4) - فی الأصل «فرّ» و الأولی «فرحل»..
5- (5) - الفجائع: جمع فجیعة: الرزیة..
6- (6) - القوارع: القارعة: البلیّة الّتی تقرع القلب بشدة المخافة، و قوارع الدهر: دواهیه..
7- (7) - المجذود: المقطوع..
8- (8) - النحل: 90..
9- (9) - تیسیر المطالب فی أمالی أبی طالب: 200 و 201، مؤسسة الأعلمی، بیروت، 1395 ه ..

و فریاد واویلای او بلند است، دعا و التماس او مورد توجه و دلسوزی قرار نمی گیرد و از عذاب جهنم که برای اوست کاسته نمی شود. و هر ناسپاسی این چنین مجازات می شود.

هم چنین به یاد آورید آن را که از دنیا مفارقت کرده ولی وسیله رهایی و آسایش خود را برگرفته و با امنیت، بخشیده شده، موفّق و پاکیزه از دنیا کوچ کرده و به سعادت و جاودانگی دست یافته و در خانۀ زندگیِ حقیقی، پسندیده، خوش و خرم مسکن گزیده همان جا که مصیبتی پیش آمد نمی کند و وحشت و اضطرابی پدید نمی آید و مرگی در پیش نیست، با عطا و بخششی پایان ناپذیر.

آن گاه حضرت شروع کرد به دعا برای مؤمنین و مؤمنات و نفرین به اهل شرک، سپس آیه شریفه إنّ اللّه یأمر بالعدل و الاحسان را تا آخر قرائت کرد.

ص:91

14. خُطبَة أُخری لَهُ عَلَیهِ السَّلام

فی عید الفطر

الشیخ الصدوق قدس اللّٰه نفسه قال: حدثنا محمّد بن إبراهیم بن إسحاق (رحمه اللّٰه) قال: أخبرنی أحمد بن محمد الهمدانی، قال: أخبرنا المنذر ابن محمد، قال: حدثنا إسماعیل بن عبداللّٰه الکوفی، عن أبیه، عن عبداللّٰه بن الفضل الهاشمی، عن الصادق جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جدّه ( علیهم السلام ) قال خطب أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالب( علیه السلام ) الناس یوم الفطر، فقال:

أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ یَومَکُم هٰذا یَومٌ یُثٰابُ فِیهِ المُحسِنُونَ، وَیَخسَرُ فِیهِ المُسیئُونَ وَهُوَ أَشبَهُ یَومٍ بِیَومِ قِیٰامَتِکُم فَاذکُرُوا بِخُرُوجِکُم مِن مَنٰازِلِکُم إِلیٰ مُصَلَّاکُم خُرُوجَکُم مِنَ الأَجداثِ إِلیٰ رَبِّکُم وَاذکُرُوا بِوُقُوفِکُم فِی مُصَلَّاکُم وُقُوفَکُم بَینَ یَدَی رَبِّکُم. وَاذکُرُوا بِرُجُوعِکُم إِلیٰ مَنٰازِلِکُم، رُجُوعَکُم إِلیٰ مَنٰازِلِکُم فِی الجَنَّةِ أَوِ النَّارِ!

وَاعلَمُوا عِبٰادَ اللّٰهِ أَنَّ أَدنَیٰ مٰا لِلصَّائِمِینَ وَالصَّائِمٰاتِ أَن یُنٰادِیَهُم مَلَکٌ فِی آخِرِ یَومٍ مِن شَهرِ رَمَضٰانَ: أَبشِرُوا عِبٰادَ اللّٰهِ فَقَد غُفِرَ لَکُم مٰا سَلَفَ مِن ذُنُوبِکُم فَانظُرُوا کَیفَ تَکُونُونَ فِیمٰا تَستَأنِفُونَ؟! (1)

ص:92


1- (1) - الأمالی، الشیخ الصدوق، تحقیق مؤسّسة البعثة، ص 160 ح 10/159؛نهج السعادة: 161/3..

14 - خطبۀ دیگری از آن حضرت در روز عید فطر

امام صادق علیه السلام از پدرش از جدّش روایت کرده که امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام در روز فطر برای مردم چنین خطبه خواند:

ای مردم! این روزتان روزی است که نیکوکاران به پاداش خود می رسند و تبهکاران زیان می بینند و شبیه ترین روز به روز قیامت است. پس به یاد بیاورید با بیرون آمدن از خانه هایتان به سوی نمازگاهتان، بیرون آمدن از قبرها به سوی پروردگارتان را و به یاد بیاورید با ایستادن در مصلّایتان، ایستادن در پیشگاه پروردگارتان را و با بازگشت به سوی منازلتان بازگشت به سوی خانه هایتان در بهشت یا در آتش !

و بدانید ای بندگان خدا ! که کمترین پاداش روزه داران از زن و مرد این است که در روز آخر ماه رمضان فرشته ای آنها را ندا می کند که: مژده باد شما را ای بندگان خدا ! همانا گناهان گذشتۀ شما آمرزیده شد پس بنگرید در آینده چگونه خواهید بود.

ص:93

15. خُطبَة لَهُ عَلَیهِ السَّلام

فی یوم الأضحی

قال شیخ الطائفة محمّد بن الحسن الطوسی قدس اللّٰه نفسه: روی أبو مخنف، عن عبدالرحمان بن جندب، عن أبیه، أنّ علیّاً( علیه السلام ) خطب یوم الأضحی فکبّر فقال:

أَللّٰهُ أَکبَرُ أَللّٰهُ أَکبَرُ، لَاإِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَاللّٰهُ أَکبَرُ، أَللّٰهُ أَکبَرُ وَلِلّٰهِ الحَمدُ.

أَلحَمدُ لِلّٰهِ عَلَی مَا هَدَانَا، وَلَهُ الشُّکرُ عَلی مَا أَبلانَا وَالحَمدُ لِلّٰهِ عَلَی مَا رَزَقَنَا مِن بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ (1).

أَللّٰهُ أَکبَرُ زِنَةَ عَرشِهِ وَرِضَا نَفسِهِ وَمِدَادَ کَلِمَاتِهِ وَعَدَدَ قَطرِ سَمَاوَاتِهِ وَنُطَفِ (2) بُحُورِهِ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَی، وَلَهُ الْحَمْدُ فِی الآخِرَةِ وَالْأُوْلَی حَتَّی یَرْضَی؛ وَبَعْدَ الرِّضَا؛ إِنَّهُ هُوَ العَلِیُّ الکَبِیرُ.

أَللّٰهُ أَکبَرُ کَبِیراً مُتَکَبِّراً، وَإِلٰهاً عَزِیزاً (3) مُتَعَزِّزاً، وَرَحِیماً عَطُوفاً مُتَحَنِّناً،

ص:94


1- (1) - بهیمة الأنعام: البهیمة: ما لا نطق له و ذلک لما فی صوته من الإبهام لکن خصّ فی التعارف بما عدا السباع و الطّیر. و الأنعام: جمع نَعَم، و هو مختصّ بالإبل و جمعه یشمل الإبل و البقر و الغنم. و جاء هذا الترکیب فی موارد ثلاثة من القرآن الکریم: المائدة: 1 -الحجّ: 28 و 34 و الظاهر أنّ الإضافة هنا بیانیة. .
2- (2) - نُطَف: جمع النطفة: الماء الصافی قلّ أو کثر..
3- (3) - العزیز: الّذی یُقهِر و لا یُقهَر..

15 - خطبۀ حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در عید قربان

شیخ الطائفة محمّد بن حسن طوسی روایت کرده که امیرالمؤمنین علیه السلام در روز أضحیٰ (عید قربان) خطبه خواند و آن را با تکبیر چنین آغاز کرد:

خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، معبودی جز خدا نیست، و خدا بزرگتر است، خدا بزرگتر است، و سپاس خدای را.

خدای را شکر که ما را هدایت کرد و سپاس او را که ما را آزمایش کرد و حمد او را برای آنچه از چارپایان روزی ما قرار داد.

خدای را تکبیر می گویم و بزرگ می شمارم به اندازۀ عرش و خشنودی ذات او و به مقدار مرکّب کلمات او و تعداد قطره های باران و آب دریاهایش.

و اسماء حُسنیٰ و نیک برای اوست. و حمد برای اوست در دنیا و آخرت تا آن گاه که راضی شود، و بعد از خشنودی نیز، همانا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است.

خداوند بزرگتر است، بزرگ و تنها شایستۀ کبریا. و معبودی است عزیز و با قدرت که عزّت را تنها برای خود پسندیده است. وخدای مهربان شفیق وبامحبّت،

ص:95

یَقبَلُ التَّوبَةَ وَیُقِیلُ العَثرَةَ (1)، وَیَعفُو بَعدَ القُدرَةِ، وَلَا یَقنَطُ مِن رَحمَةِ اللّٰهِ إِلَّا القَومُ الضَّالُّونَ.

أَللّٰهُ أَکبَرُ کَبِیراً، وَلَا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ مُخلِصاً، وَسُبحَانَ اللّٰهِ بُکرَةً وَأَصِیلاً، وَالحَمدُ لِلّٰهِ نَحمَدُهُ وَنَستَعِینُهُ وَنَستَغفِرُهُ وَنَستَهدِیهِ، وَأَشهَدُ أَن لَاإِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ وَحدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَرَسُولُهُ، مَن یُطِعِ اللّٰهَ وَرَسُولَهُ فَقَدِ اهتَدَی وَفَازَ فَوزاً عَظِیماً، وَمَن یَعصِهِمَا فَقَد ضَلَّ ضَلَالاً بَعِیداً.

أُوصِیکُم عِبَادَ اللّٰهِ بِتَقوَی اللّٰهِ وَکَثرَةِ ذِکرِ المَوتِ، وَأُحَذِّرُکُمُ الدُّنیَا الَّتِی لَم یُمَتَّع بِهَا أَحَدٌ قَبلَکُم وَلَا تَبقَی لِأَحَدٍ بَعدَکُم فَسَبِیلُ مَن فِیهَا سَبِیلُ المَاضِینَ مِن أَهلِهَا.

[أَلَا وَإِنَّهَا قَد تَصَرَّمَت (2) وَآذَنَت بِانقِضَاءٍ وَتَنَکَّرَ مَعرُوفُهَا وَأَصبَحَت مُدبِرَةً مُوَلَّیَةً فَهِیَ تَهتِفُ بِالفَنَاءِ وَتَصرَخُ بِالمَوتِ قَد أَمَرَّ مِنهَا مَا کَانَ حُلواً، وَکَدِرَ مِنهَا مَا کَانَ صَفواً، فَلَم یَبقَ مِنهَا إِلَّا شُفَافَةٌ (3) کَشُفَافَةِ الْإِنَاءِ وَجُرْعَةٌ کَجُرْعَةِ الْإِدَاوَةِ (4) لَوْ تَمَزَّزَهَا (5) الصَّدیَانُ (6) لَم تَنقَع (7) غُلَّتَهُ (8) فَأَزمِعُوا عِبَادَ اللّٰهِ عَلَی الرَّحِیلِ عَنهَا وَأَجمِعُوا مُتَارَکَتَهَا فَمَا مِن حَیٍّ یَطمَعُ

ص:96


1- (1) - العثرة: السقطة و الزلّة. .
2- (2) - تصرّم: تقطع، تصرّمت السنة: انقضت..
3- (3) - شفافة: بقیّة الماء فی الإناء. .
4- (4) - الإداوة: إناء صغیر من جلد..
5- (5) - تمزّز: أکل او شرب. .
6- (6) - الصدیان: عطشان. .
7- (7) - نقع: نقع الماءُ العطش: سکّنه و قطعه..
8- (8) - غُلّة: شدّة العطش..

توبه را می پذیرد و از لغزش در می گذرد و با وجود توان و قدرت عفو می کند، خداوندی که از رحمت او جز گمراهان مأیوس نمی شوند.

خدای بزرگتر است او را بزرگ می شمارم و از روی اخلاص لٰاإله الّا اللّه می گویم و صبح و شام تسبیح برای خداست، حمد خدای را، حمد می کنم او را، و از او مدد می جویم و طلب مغفرت و هدایت می کنم، و شهادت می دهم معبودی جز اللّه نیست، تنها و بی شریک است، و همانا محمّد بنده و فرستادۀ اوست. کسی که خداوند و پیامبرش را پیروی کند به درستی هدایت یافته و به رستگاری بزرگ رسیده است و هر شخصی نسبت به خدا و پیامبرش نافرمانی کند در گمراهی دور [و عمیقی] گرفتار شده است.

بندگان خدا ! شما را به تقوای الهی و زیاد در یاد مرگ بودن توصیه می کنم و شما را از دنیایی که پیشینیان از او بهره نبردند و برای آیندگان نیز باقی نخواهد ماند، برحذر می دارم. مسیر کسانی که در دنیا هستند همان مسیر گذشتگان از اهل دنیاست.

آگاه باشید! روزگار سپری شده و دنیا پایانش را اعلام کرده است، آشنایش غریب و ناآشنا و در حال ادبار و گذشتن است و ندایش به نابودی و فنا و فریادش به مرگ بلند است. آنچه شیرین در اوست تلخ و آنچه صاف و خالص است با کدورت همراه است. و باقی نمانده از آن مگر به مقدار آب اندکی که بعد از سر کشیدن در ظرف بجا می ماند و یا جرعۀ آبی در ظرف آبخوری که اگر تشنه کام بنوشد عطش او را برطرف نکند.

بندگان خدا ! برای کوچ کردن از دنیا عزم جزم کنید و به ترک و وانهادن دنیا تصمیم قطعی بگیرید، هیچ زنده ای نیست مگر این که در بقا

ص:97

فِی بَقَاءٍ، وَلَا نَفسٍ إِلَّا وَقَد أَذعَنَت لِلمَنُونِ (1)، فَلا یَغلِبَنَّکُمُ الْأَمَلُ، وَلَا یَطُل عَلَیکُمُ الأَمَدُ فَتَقسُوَ قُلُوبُکُم، وَلَا تَغتَرُّوا بِالمُنَی وَخُدَعِ الشَّیطَانِ وَتَسوِیفِهِ (2)، فَإِنَّ الشَّیطَانَ عَدُوُّکُم حَرِیصٌ عَلَی إِهلَاکِکُم، تَعَبَّدُوا لِلّٰهِ - عِبَادَ اللّٰهِ - أَیَّامَ الحَیَاةِ، فَوَاللّٰهِ لَو حَنَنتُم حَنِینَ (3) الوَالِهِ (4) المِعجَالِ (5)وَدَعَوتُم دُعَاءَ الحَمَامِ، وَجَأَرتُم جُؤارَ (6) مُتَبَتَّلِیِ (7) الرُّهبَانِ، وَخَرَجتُم إِلَی اللّٰهِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الأَموَالِ وَالْأَوْلَادِ إلتِمَاسَ القُربَةِ إِلَیهِ فِی ارتِفَاعِ دَرَجَةٍ وَغُفرانِ سَیِّئَةٍ أَحصَتهَا کَتَبَتُهُ وَحَفِظَتهَا رُسُلُهُ، لَکَانَ قَلِیلاً فِیمَا تَرجُونَ مِن ثَوَابِهِ وَتَخشَونَ مِن عِقَابِهِ، وَتَاللّٰهِ لَوِ انمَاثَت (8) قُلُوبُکُم انمِیَاثاً وَسَالَت مِن رَهبَةِ اللّٰهِ عُیُونُکُم دَماً ثُمَّ عُمِّرتُم عُمرَ الدُّنیَا عَلَی أَفضَلِ اجتِهَادٍ وَعَمَلٍ مَا جَزَت أَعمَالُکُم حَقَّ نِعمَةِ اللّٰهِ عَلَیکُم] (9) وَلَا استَحقَقتُمُ الجَنَّةَ بِسِوَی رَحمَةِ اللّٰهِ وَمَنَّهِ عَلَیکُم، جَعَلَنَا اللّٰهُ وَإِیَّاکُم مِنَ المُقسِطِینَ التَّائِبِینَ الْأَوَّابِیْنَ.

أَلَا وَإِنَّ هٰذَا الیَومَ یَومٌ حُرمَتُهُ عَظِیمَةٌ وَبَرَکَتُهُ مَأمُولَةٌ وَالمغفِرَةُ فِیهِ مَرجُوَّةٌ، فَأَکثِرُوا ذِکرَ اللّٰهِ وَتَعَرَّضُوا لِثَوَابِهِ بِالتَّوبَةِ وَالإِنَابَةِ وَالخُضُوعِ

ص:98


1- (1) - منون: الموت..
2- (2) - تسویف: مطل..
3- (3) - حنین: حنّ حنیناً: صوّت لا سیما عن طرب او حزن..
4- (4) - الواله: کلّ أنثی فقدت ولدها فهی واله و والهة..
5- (5) - المعجال: العجول: الواله من النساء لعجلتها فی جیئها و ذهابها جذعاً، الثکلی؛ و من الإبل الّتی فقدت ولدها. و المعجال: المرأة الّتی وضعت ولدها قبل أوانه..
6- (6) - الجؤار: الصوت المرتفع..
7- (7) - المتبتّل: المنقطع للعبادة..
8- (8) - إنماثت: ذابت..
9- (9) - من قوله «ألا و إنّها قد تصرّمت» إلی هنا رواه فی نهج البلاغة (خ 52) بتفاوت یسیر..

طمع دارد و هیچ صاحب حیاتی نیست مگر این که تسلیم مرگ است، مراقب باشید آرزوها بر شما چیره نگردند و مهلت زندگی برایتان طولانی جلوه نکند و قلبتان سخت شود. گول آرزو و فریب شیطان و امروز و فردا کردن او را نخورید، زیرا شیطان دشمن شما است و بر هلاکت و نابودی شما بسیار علاقه مند است. بندگان خدا ! در زندگانی و زمان حیات خود عبادت پروردگار را بجای آورید.

به خدا، اگر چون شتر بچه مرده زاری کنید و چون کبوتر جفت از دست داده بانگ برآورید و چون راهبان ترک دنیا گفته فریاد کشید و مال و فرزندان در راه قرب خدا دهید تا درجه و مرتبۀ شما افزون گردد یا گناهتان بخشوده گردد گناهانی که در نامه های او ثبت و شمرده شده و فرشتگانش آن ها را به خاطر سپرده اند، در مقابل ثوابی که از خدا امید دارید و کیفر و مجازاتی که از آن واهمه دارید اندک و ناچیز است.

سوگند به خدا اگر دل های شما یکسره بگدازد و دیدگانتان از بیم پروردگار خون ببارد و عمرتان تا پایان روزگار دنیا با بهترین کوشش و کردار سپری شود، با این حال تمام اعمالتان پاداش حق نعمت پروردگار بر شما نخواهد بود و جز با رحمت و منّت خداوند سزاوار بهشت نخواهید گشت.

خداوند ما و شما را اهل قسط و عدل و از جمله توبه کنندگان و بازگشت کنندگان قرار دهد.

آگاه باشید که این روز روزی است که حرمتی عظیم دارد و برکتش مورد انتظار است و امیدِ بخشش و مغفرت در آن است، پس یاد خدا را بسیار کنید و به وسیلۀ توبه و انابه، فروتنی

ص:99

وَالتَّضَرُّعِ فَإِنَّهُ یَقبَلُ التَّوبَةَ عَن عِبَادِهِ وَیَعفُو عَنِ السَیِّئَاتِ وَهُوَ الرَّحِیمُ الوَدُودُ.

وَمَن ضَحَّی مِنکُم فَلیُضَحِّ بِجَذَعٍ (1) مِنَ الضَّأنِ وَلٰا یُجزِیءُ عَنهُ جَذَعٌ مِنَ المَعزِ. [وَمِن تَمَامِ الأُضحِیَّةِ (2) استِشرافُ (3) أُذُنَیهَا وَسَلَامَةُ عَینَیهَا فَإِذَا سَلِمَتِ الأُذُنُ وَالعَینُ سَلِمَتِ الأُضحِیَّةُ وَتَمَّت وَإِن کَانَت عَضبَاءَ (4) القَرنِ تَجُرُّ رِجلَیهَا إِلَی المَنسَکِ (5)]. (6)

وَإِذَا ضَحَّیتُم فَکُلُوا مِنهَا وَأَطعِمُوا وَادَّخِرُوا وَاحمَدُوا اللّٰهَ عَلَی مَا رَزَقَکُم مِن بَهِیمَةِ الْأَنْعَامِ، وَأَقِیْمُوا الصَّلٰاةَ وَآتُوْا الزَّکَاةَ وَأَحْسِنُوا الْعِبَادَةَ وَأَقِیْمُوا الشَّهَادَةَ بِالقِسطِ، وَارغَبُوا فِیمَا کَتَبَ اللّٰهُ لَکُم، وَأَدُّوا مَا افتَرَضَ اللّٰهُ عَلَیکُم مِنَ الحَجِّ وَالصِّیَامِ وَالصَّلَاةِ وَالزَّکَاةِ وَمَعَالِمِ الإِیمَانِ، فَإِنَّ ثَوابَ اللّٰهِ عَظِیمٌ وَخَیرَهُ جَسِیمٌ، وَأمُرُوا بِالمَعرُوفِ وَانهَوا عَنِ المُنکَرِ وَأَعِینُوا الضَّعِیفَ وَانصُرُوا المَظلُومَ، وَخُذُوا فَوقَ یَدِ الظَّالِمِ أَو المُرِیبِ، وَأَحسِنُوا إِلَی نِسَائِکُم وَمَا مَلَکَت أَیمَانُکُم وَاصدُقُوا الحَدِیثَ وَأَدُّوا الأَمَانَةَ، وَأَوفُوا بِالعَهدِ وَکُونُوا قَوّامِینَ بِالقِسطِ، وَأَوفُوا الکَیلَ وَالمِیزَانَ

ص:100


1- (1) - الجَذَع: من البهائم صغیرها، ما کمل سنّه سبعة أشهر..
2- (2) - الأضحیّة: الشاة التی طلب الشارع ذبحها بعد شروق الشمس من عید الأضحی..
3- (3) - إستشراف الأذن: تفقدها حتّی لا تکون مجدوعة و لا مشقوقة و قد یراد من استشراف الأذن: طولها و انتصابها..
4- (4) - عضباء القرن: مکسورته..
5- (5) - المنسک هنا بمعنی المذبح..
6- (6) - هذه القطعة رواها فی نهج البلاغة (خ 53)..

و لابه خود را در معرض ثواب و پاداش الهی قرار دهید، چرا که او توبۀ بندگانش را می پذیرد و گناهان را می بخشد همانا او مهربان و با محبّت است.

هر کسی از شما قربانی می کند پس باید برّه ای باشد که هفت ماهش را تمام کرده باشد و بزغالۀ هفت ماهه کفایت نمی کند.

قربانی آنگاه کامل و تمام است که گوش آن را نیک بنگرند تا بریده و شکافته نباشد چشم آن نیز سالم باشد گوش و چشم اگر درست باشد قربانی درست و تمام است هر چند شاخش شکسته و پایش لنگ باشد و لنگ و لنگان به قربانگاه رود.

وقتی قربانی کردید، هم از گوشت آن بخورید و هم احسان کنید و هم ذخیره کنید، و خدای را بر آنچه از چارپایان روزی شما کرد، سپاس گویید، و نماز را اقامه نموده و زکات را پرداخت کنید و عبادت را نیک انجام دهید و شهادت دادن از روی حق و عدالت را بر پا دارید، و آنچه را خداوند برایتان مقرّر فرموده خواستار شوید، و آنچه را خداوند از حجّ و روزه و نماز و زکات و نشانه های ایمان بر شما واجب گردانیده بجای آورید، زیرا پاداش الهی عظیم و خیر و نیکی او بزرگ است. و امر به معروف و نهی از منکر کنید و ناتوان و ستمدیده را یاری کنید، و از فراز دست ستمگر و یا اهل تردید بگیرید. و به زنهایتان و نیز به بردگانتان نیکی کنید، و سخن راست بگویید و امانت را ادا نمایید، و به پیمان وفا کنید و به عدل و داد قیام نمایید و پیمانه و وزن را کامل پرداخت کنید،

ص:101

وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِ اللّٰهِ حَقَّ جِهَادِهِ، وَ «لَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَلَا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللّٰهِ الْغَرُورُ» (1).

إِنَّ أَبلَغَ المَوعِظَةِ وَأَحسَنَ القَصَصِ کَلَامُ اللّٰهِ.

ثمّ تعوّذ ( علیه السلام ) و قرء سورة الإخلاص و جلس کالرائد (2) العجلان ثمّ نهض فقال:

أَلحَمدُ لِلّٰهِ نَحمَدُهُ وَنَستَعِینُهُ وَنَستَهدِیهِ وَنَستَغفِرُهُ وَنُؤمِنُ بِهِ وَنَتَوَکَّلُ عَلَیهِ. و ذکر باقی الخطبة القصیرة نحواً من خطبة الجمعة. (3) [الّتی مرّت فی الرّقم 6 من الخطب]

ص:102


1- (1) - لقمان: 33،فاطر: 5. و لفظ الآیة الشریفة: «فلا تغرّنکم...»..
2- (2) - الرائد: الرسول الّذی یُرسله القوم لینظر لهم مکاناً ینزلون فیه..
3- (3) - مصباح المتهجد، شیخ الطائفة محمّد بن الحسن الطوسی: 411، مؤسّسة الأعلمی، بیروت، و فی طبعة مؤسّسة فقه الشیعة، ص 662. و رواها الشیخ الصدوق باختلاف طفیف فی بعض الجملات فی کتاب من لا یحضره الفقیه: 328/1؛ نهج السعادة: 516/1..

و در راه خدا آنچنان که شایسته است جهاد کنید، و «زندگی دنیا شما را گول نزند و [شیطان] فریبنده شما را دربارۀ خدا فریب ندهد.» همانا رساترین پند و زیباترین حکایت کلام خداوند است.

آن گاه حضرت «اعوذ باللّه...» گفته و سورۀ اخلاص را قرائت کرد و اندکی همانند دیده وری شتابان نشست سپس برخاست و فرمود:

حمد خدای را، او را سپاس می گوییم و از او مدد می جوییم به او ایمان داریم و بر او توکّل می کنیم.

سپس بقیۀ خطبه را همانند خطبۀ دوّم جمعه (خطبۀ شماره 6 که در صفحۀ 42 گذشت) بیان فرمود.

ص:103

16. خطبة صلاة الاستسقاء

لعلیّ علیه السلام

إذا أجدَبتِ البلاد و قلّت الأمطار و قحِطَ الزّمان، یُستحبّ أن یلتجئ الناس إلی اللّه تعالی و یستسقوا الغیث. و ینبغی للإمام أن یتقدّم إلیهم أن یصوموا یوم السّبت و الأحد و الاثنین، فإذا أصبح یوم الاثنین خرج الإمام و النّاس کما یخرجون إلی العید مشاةً بین یدیه المؤذِّنون فی أیدیهم العنز، فإذا انتهوا إلی المصلَّیٰ صلّی بالنّاس رکعتین بغیر أذان و لا إقامةٍ کهیئة صلاة العید باثنتی عشرة تکبیرة، سبع فی الأولی، و خمس فی الثّانیة بعد القراءة، منها تکبیرة الافتتاح و تکبیرة الرّکوع، یفصل بین کلِّ تکبیرتین بدعاء، فإذا سلّم صعد المنبر و قلّب رداءَه، فیجعل الّذی علی یمینه علی یساره، و الّذی علی یساره علی یمینه، ثمّ یستقبل القبلة، فیکبِّر اللّه مائة تکبیرة رافعاً بها صوته، ثمّ یلتفت یمیناً إلی النّاس، فیسبِّح اللّه مائة تسبیحة رافعاً بها صوتَه، ثمّ یلتفت إلی النّاس عن یساره، فیهلِّل اللّه مائة تهلیلة رافعاً بها صوته، ثمّ یستقبل النّاس فیحمد اللّه مائة تحمیدة، ثمّ یرفع یدیه فیدعو و یدعون معه فإنَّ اللّه تعالی یستجیب لهم.

و یستحبّ أن یدعو بهذه الخطبة: روی أنَّ أمیرالمؤمنین علیه السلام خطبَ بهذه الخطبة فی صلاة الاستسقاء فقال:

ص:104

16 - خطبۀ نماز باران از علی علیه السلام

هنگامی که خشکسالی سرزمین ها را فرا بگیرد، باران کم ببارد و دوران قحطی شود، مستحب است مردم به خداوند متعال پناهنده شوند و طلب باران کنند. و سزاوار است که امام و پیشوا به مردم پیشنهاد کند که روز شنبه، یکشنبه و دوشنبه را روزه بگیرند و صبح روز دوشنبه همانند روز عید، پیشوا و مردم پیاده به بیرون شهر بروند در حالی که مؤذّنان پیشاپیش حرکت می کنند و عصا به دست دارند.

هنگامی که به مصلّی (محل نماز) رسیدند امام دو رکعت نماز با مردم همانند نماز عید بدون اذان و اقامه به جا می آورد، با دوازده تکبیر، هفت تکبیر در رکعت اوّل و پنج تکبیر در رکعت دوّم بعد از قرائت حمد و سوره - تکبیرة الأحرام اوّل نماز و تکبیر قبل از رکوع جزء همین دوازده تکبیر است - بین هر دو تکبیر [قنوت می گیرد و ] دعا می خواند [بنابراین پنج قنوت در رکعت اوّل و چهار قنوت در رکعت دوّم می گیرد].

هنگامی که نماز را به پایان بُرد به روی منبر می رود و عبای خود را وارونه می پوشد به گونه ای که طرف راست آن بر دوش چپ و طرف چپ آن بر دوش راست قرار بگیرد. آن گاه رو به قبله می ایستد و صد مرتبه با صدای بلند تکبیر می گوید.

سپس به طرف راست برمی گردد و صد مرتبه با صدای بلند تسبیح (سبحان اللّه) می گوید، پس از آن به طرف چپ برمی گردد و صد مرتبه با صدای بلند لا اله الّا اللّه می گوید. و بالاخره روبه روی مردم می ایستد و صد مرتبه الحمدللّه می گوید. آن گاه دستهایش را بلند می کند و دعا می کند و مردم نیز همراه او دعا می کنند، همانا خداوند متعال دعایشان را اجابت خواهد کرد.

و مستحب است که این خطبه را بخواند. [و به وسیلۀ آن دعا کند.] روایت شده است که امیرالمؤمنین علیه السلام در نماز استسقاء این چنین خطبه خواندند:

ص:105

أَلحَمدُ لِلّٰهِ سابِغِ النِّعَم (1) وَمُفَرِّجِ الهَمِّ وَبَارِئ النَّسَم (2) الَّذِی جَعَلَ السَّمٰوَاتِ المُرسَاةَ (3) عِمَاداً، و الجِبَالَ أَوتَاداً، و الأَرضَ لِلعِبَادِ مِهَاداً، وَمَلَائِکَتَهُ عَلَیٰ أَرجَائِهَا (4) وَحَمَلَةَ عَرشِهِ عَلَیٰ أَمطَائِهَا (5)، وَأَقامَ بِعِزَّتِهِ أَرکَانَ العَرشِ، وَأَشرَقَ بِضَوئِه شُعَاعَ الشَّمسِ، وَأَطفَأَ بِشُعَاعِهِ ظُلمَةَ الغَطَشِ (6)، وَفَجَّرَ الأَرضَ عُیُوناً و القَمَرَ نُوراً و النُّجُومَ بُهُوراً (7) ثُمَّ تَجَلَّیٰ فَتَمَکَّنَ (8)، وَخَلَقَ فَأَتقَنَ، وَأَقَامَ فَتَهَیمَنَ (9)، فَخَضَعَت لَهُ نَخوَةُ (10) المُستَکبِرِ وَطُلِبَت إِلَیهِ خَلَّةُ (11) المُتَمَسکِنِ (12).

أَللَّهُمَّ فَبِدَرَجَتِکَ الرَّفِیعَةِ (13) وَمَحَلَّتِکَ المَنِیعَةِ (14) وَفَضلِکَ البَالِغِ وَسَبِیلِکَ الوَاسِعِ أَسأَلُکَ أَن تَصَلِّیَ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ کَمَا دَانَ لَکَ (15)وَدَعَا إِلَیٰ عِبَادَتِکَ وَوَفَیٰ بِعُهُودِکَ وَأَنفَذَ أَحکَامَکَ وَاتَّبَعَ أَعلَامَکَ، عَبدِکَ

ص:106


1- (1) - سابغ النعم: ذوالنعمة السابغة الکاملة..
2- (2) - النَسَم: جمع النَسَمة: الإنسان..
3- (3) - المرساة: المثبتات: و هی عماد لما فوقها من العرش و الکرسیّ..
4- (4) - الأرجاء: جمع الرجا و هی الناحیة..
5- (5) - الامطاء: جمع مطاء و هو الظّهر. قال المجلسی قدس سره : و فی أکثر نسخ المصباح «و جعل عرشه علی أمطائها» فالضمیر راجع إلی الملائکة..
6- (6) - الغش: الظلمة، و المراد هنا اللیل المظلم او الإسناد علی المجاز..
7- (7) - البهور: الأضاءة او المضی، الغلبة و العجب..
8- (8) - فی نسخة البحار: «علا و تمکّن»..
9- (9) - تهیمن: صار رقیباً و شاهداً و حافظاً..
10- (10) - النخوة: العظمة و التکبّر..
11- (11) - خلّة: الحاجة و الفقر و الخصاصة، و طلب إلیه: إذا رغب..
12- (12) - المتمسکن: الّذی صار مسکیناً..
13- (13) - بدرجتک الرفیعة: أی بعلوّ ذاتک و صفاتک..
14- (14) - محلتک المنیعة: أی بجلالتک و عظمتک المانعة..
15- (15) - دان لک: أطاعک او تذلّل لک..

سپاس خدای را که صاحب نعمتهای فراوان، دور کنندۀ غصّه ها و آفرینندۀ مخلوقات است خدایی که آسمانهای استوار را پایه و ستون کرسی خود و کوهها را چون میخها و زمین را محل آسایش برای بندگان و فرشتگان را بر اطراف آسمان و زمین و حاملان عرش را بر پشت آنها قرار داد. و به عزّت خود ارکان عرش را بر پا داشت و با روشنایی خود شعاع خورشید را نورانی ساخت و با شعاع او ظلمت شب تاریک را برطرف نمود و از زمین چشمه هایی جاری ساخت، ماه را نور و ستارگان را روشنایی بخشید، آن گاه تجلّی کرد و اقتدار یافت و پدید آورد و استحکام بخشید، و هر چیزی را در مقام خود بر پا داشت و حافظ و شاهد آن گردید. پس فخر فروشی متکبّران در مقابل او خاضع و علاقه مساکین به سوی او مایل گشت.

خداوندا ! به بلندی ذات و صفاتت و عظمت و جلال مقامت و احسان رسایت و راه وسیع و گشوده ات، از تو مسئلت دارم بر محمّد و آل او درود فرستی، چنان که او تسلیم تو بود و مردم را به بندگی و عبادت تو فرا خواند، به پیمانهای تو وفا کرد و احکام تو را اجرا، و از نشانه های تو پیروی نمود، هم او که بنده،

ص:107

وَنَبِیِّکَ وَأَمِینِکَ عَلَیٰ عَهدِکَ إِلَیٰ عِبَادِکَ القَائِمِ بِأَحکَامِکَ وَمُرِیدِ (1) مَن أَطَاعَکَ وَقَاطِعِ عُذرِ مَن عَصَاکَ. اللَّهُمَّ فَاجعَل مُحَمَّداً أَجزَلَ (2) مَن جَعَلتَ لَهُ نَصِیباً مِن رَحمَتِکَ، وَأَنضَرَ (3) مَن أَشرَقَ وَجهُهُ بِسِجَالِ (4) عَطِیَّتِکَ، و أَقرَبَ الأَنبِیَاءِ زُلفَةً (5) یَومَ القِیَامَةِ عِندَکَ، وَأَوفَرَهُم حَظّاً مِن رِضوَانِکَ، وَأَکثَرَهُم صُفُوفَ أُمَّةٍ فی جَنَّاتِکَ، کَمَا لَم یَسجُد لِلأَحجَارِ، وَلَم یَعتَکِف لِلأَشجَارِ، وَلَم یَستَحِلَّ السِّبَاءَ (6)، وَلَم یَشرَبِ الدِّمَاءَ.

أَللَّهُمَّ خَرَجنَا إِلَیکَ حِینَ فَاجَأَتنَا المَضَائِقُ الوَعِرَةُ (7)، وَأَلجَأَتنَا المَحَابِسُ العَسِرَةُ (8)، وَعَضَّتنَا (9) عَلَائِقُ الشَّینِ (10)، وَتَأَثَّلَت (11) عَلَینَا لَوَاحِقُ المَینِ (12)، واعتَکَرَت (13) عَلَینَا حَدَابِیرُ السِّنِینَ (14)، وَأَخلَفَتنا مَخَائِلُ (15) الجُودِ، واستَظمَأنَا لِصَوَارِخِ (16) العَودِ (17)، فَکُنتَ رَجَاءَ المُستَیئِس و الثِّقَةَ لِلمُلتَمِسِ.

ص:108


1- (1) - فی نسخة البحار: «مؤید»..
2- (2) - أجزل: أی أکمل و أعظم من حیث النصیب..
3- (3) - أنضر: أی أحسن و أبهی..
4- (4) - السجال: جمع السجل و هو الدّلو إذا ملی ماءً..
5- (5) - الزلفة: القرب و المنزلة..
6- (6) - السِباء: الخمر، او شرائها او حملها من بلد إلی بلد..
7- (7) - الوعرة: الصعبة..
8- (8) - المحابس العسرة: الشدائد الّتی صعب الصّبر علیها..
9- (9) - عضّتنا: عضّه و عضّ علیه: أمسکه بأسنانه..
10- (10) - الشین: خلاف الزین..
11- (11) - تأثل: تأصل و استحکم او عظم..
12- (12) - المین: الکذب..
13- (13) - الاعتکار: الازدحام و الکثرة و الحملة..
14- (14) - حدابیر السنین: الحدابیر جمع حِدبار: الناقة الّتی بدا عظم ظهرها من الهزال فشبّه بها السنین الّتی کثر فیها الجدب و القحط..
15- (15) - المخائل: جمع المخیلة و هی السحابة المخیلة الّتی تحسبها ما طرة..
16- (16) - الصوارخ: جمع صارخة من صرخ إذا صاح او استغاث..
17- (17) - العود: المُسن من الإبل و الشاء و فی بعض النسخ: «القود» و هو الخیل. و معنی الجملة: إنّا صرنا عطاشا لصراخها، او رضینا بالعطش مع زوال عطشهم، او صرنا طالبین لإزالة العطش لصوارخها..

فرستاده و امین پیمانهای تو نسبت به بندگانت بود، برپا دارندۀ دستورات تو و طالب خیر برای بندگان فرمانبرت و بُرندۀ بهانه و دستاویز گناهکاران.

خداوندا ! برترین سهم را از رحمت خود برای محمّد صلی الله علیه و آله قرار بده، و سیمای او را شادابترین چهره ای که از عطای سرشار تو برخوردار گشته و نزدیکترین پیامبران در روز قیامت به مقام قرب تو و بهره مندترینشان از رضوان تو و صاحب بیشترین صف پیروان در بهشت هایت مقرّر فرما. چرا که او در برابر بتها و سنگها سجده نکرد و درختان را معبود نگرفت، شراب را حلال نشمرد و خونخواری نکرد.

خداوندا ! هنگامی به سوی تو رو کرده ایم که تنگناهای سخت ناگهان برای ما رخ نموده و شداید ناگوار ما را گرفتار کرده، و وابستگی به زشتیها و آثار دروغها و لافهایمان دامن ما را گرفته، سالهای قحطی به ما هجوم آورده و ابرهای باران زا به ما پشت نموده و ناله و فریاد حیوانات عطش ما را افزوده، خداوندا ! تو امید هر ناامیدی و امین و تکیه گاه هر متقاضی و لابه کننده ای.

ص:109

نَدعُوکَ حِینَ قَنَطَ الأَنَامُ وَمَنَعَ الغَمَامُ وَهَلَکَ السَّوَامُ (1) یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ عَدَدَ الشَّجَرِ وَالنُّجُومِ (2) وَالمَلَائِکَةِ الصُّفُوفِ (3) و العَنَانِ المَکفُوفِ (4)، أَن لَا تَرُدَّنَا خَائِبِینَ، وَلَا تُؤاخِذنَا بِأَعمَالِنَا، وَلَا تُحَاصَّنَا (5) بِذُنُوبِنَا وانشُر عَلَینَا رَحمَتَکَ بِالسَّحَابِ المُتأَقِ (6) و النَّبَاتِ المُونِقِ (7)، و الرَّبِیعِ المُغدِقِ (8) و امنُن عَلَیٰ عِبادِکَ بِتَنوِیعِ الثَّمَرَةِ، و أَحیِ بِلَادَکَ بِبُلُوغِ الزَّهَرَةِ (9)، و أَشهِد مَلَائِکَتَکَ الکِرَامَ السَّفَرَةَ (10) سُقیاً مِنکَ نَافِعَةً دَائِمَةً غُزرُهَا (11)، واسِعاً دَرُّهَا (12)سَحَاباً وَابِلاً (13) سَرِیعاً عَاجِلاً، تُحیِی بِهِ ما قَد مَاتَ، وَتَرُدُّ بِهِ مَا قَد فَاتَ وَتُخرِجُ بِهِ مَا هُوَ آتٍ.

اللّهُمَّ اسقِنَا غَیثاً مُغِیثاً (14) مُمرِعاً (15) طَیِّباً طَبَقاً (16) مُجَلجَلاً (17)، مُتَتابِعاً

ص:110


1- (1) - السوام: السائمة: الماشیة و الإبل الرّاعیة..
2- (2) - النجوم: جمع النجم و هو ما نجم أی طلع من الأرض من النبات بغیر ساق ویحتمل الکوکب والأول هو الانسب..
3- (3) - الصفوف: أی الملائکة القائمین فی السموات صفوفاً..
4- (4) - العنان المکفوف: السحاب الممنوع من المطر..
5- (5) - المحاصة: المقاسمة بالحصص، و المراد المقاصّة بالأعمال..
6- (6) - المتأق: علی بناء المفعول أی الممتلی و المتئق، علی بناء الفاعل أی الّذی یملاء الغدران والجباب والعیون..
7- (7) - المونق: الحسن المعجب..
8- (8) - المغدق: غُدِقت العین: کثر ماؤها. و الربیع المغدق: أی کثیر المطر و الماء..
9- (9) - الزهرة: النبات و نَوره..
10- (10) - السفرة: الکتبة..
11- (11) - الغزارة: الکثرة، و الاسم الغزر کالضّرب..
12- (12) - درّها: أی مطرها و خیرها..
13- (13) - وابلاً: أی ذا وابل و الوابل: المطر الشدید..
14- (14) - المغیث: إمّا من الإغاثة بمعنی الاِعانة او من الغیث أی الموجب لغیث آخر..
15- (15) - الممرع: ذا مرع و کلاء. مرِع المکان: أخصب..
16- (16) - طبقاً: الطبق من المطر: العام..
17- (17) - المجلجل: الجلجلة: شدّة الصوت و صوت الرعد..

ای خدای حیّ و قیوم! هنگامی که مردم مأیوس شده و ابرها از بارش باز مانده و چرندگان نابود شده اند، تو را می خوانیم به تعداد درختان و گیاهان و شمار ملائکۀ صف کشیده در آسمان و ابرهای بی باران فراوان، این که ما را با نومیدی و ناکامی برنگردانی و ما را به کردارمان مؤاخذه نکنی و به گناهانمان نگیری. خداوندا رحمت خود را با ابر پر باران و گیاهان سرسبز، و بهاری پر آب بر ما فرو ریز و با انواع میوه ها بر بندگانت منت گذار و سرزمینهایت را با گیاهان و شکوفه ها، حیات بخش. و ملائکۀ کرام و نویسنده ات را شاهد بارش پر سودی از جانب خود قرار بده که فراوانی آن پیوسته و خیرش گسترده باشد. ابری باران زا، تند و زود که به وسیله آن سرزمینهای مرده را زنده بگردانی و آنچه از بین رفته برگردانی و رستنیها را برویانی.

خداوندا ! ما را سیراب کن با بارانی پی درپی، رویاننده، پاکیزه، فراگیر و پر صدا که رعد و برق آن پی درپی،

ص:111

خُفُوقُهُ (1)، مُنبَجِسَةً بُرُوقُهُ (2) مُرتَجِسَةً (3) هُمُوعُهُ (4)، وَسَیبُهُ (5) مُستَدِرٌّ، وَصَوبُهُ مُسبَطِرٌّ (6)، وَلَا تَجعَل ظِلَّهُ عَلَینَا سَمُوماً (7) وَبَردَهُ عَلَینا حُسُوماً (8) وَضَوءَهُ عَلَینَا رُجُوماً وَمَاءَهُ أُجَاجاً وَنَبَاتَهُ رَمَاداً رِمدَاداً (9).

اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِکَ مِنَ الشِّرکِ وَهَوَادِیهِ (10) و الظُّلمِ وَدَوَاهِیهِ و الفَقرِ وَدَوَاعِیهِ یَا مُعطِیَ الخَیرَاتِ مِن أَمَاکِنِهَا وَمُرسِلَ البَرَکَاتِ مِن مَعَادِنَها مِنکَ الغَیثُ المُغِیثُ، و أَنتَ الغِیَاثُ المُستَغَاثُ، وَنَحنُ الخَاطِئُونَ مِن أَهلِ الذُّنُوبِ، و أَنتَ المُستَغفَرُ الغَفَّارُ نَستَغفِرُکَ لِلجِهَالَاتِ مِن ذُنُوبِنَا، وَنَتُوبُ إِلَیکَ مِن عَوَامِّ (11) خَطَایَانَا.

اللَّهُمَّ فَأَرسِل عَلَینَا دِیمَةً (12) مِدرَاراً، واسقِنَا الغَیثَ وَاکِفاً مِغزَاراً (13)غَیثاً واسِعاً، وَبَرَکَةً مِنَ الوَابِلِ نَافِعَةً یُدَافِعُ الوَدقَ (14) فِیهَا الوَدقُ دِفَاعاً، وَیَتلُو القَطرَ مِنهَا القَطرُ غَیرَ خُلَّبٍ (15) بَرقُهُ، وَلَا مُکَذِّبٍ رَعدُهُ وَلَا عَاصِفَةٍ

ص:112


1- (1) خفوقه: أی اضطراب بروقه او أصوات رعوده..
2- (2) - منبجسة بروقه: أی یفجّر الماء من بروقه..
3- (3) - مرتجسة: رجست السماء و ارتجست: رعدت شدیداً..
4- (4) - الهموع: همعت عینه هموعاً: أسالت الدمع، وسحاب هَمِع: ماطر..
5- (5) - السیب: العطاء..
6- (6) - الصوب: الانصباب، و اسبطّر ای امتدّ..
7- (7) - السَموم: الریح الحارّة..
8- (8) - الحسوم: الشوم او المتتابع..
9- (9) - رماداً رمداداً: المتناهی فی الاحتراق کما یقال لیلٌ ألیل إذا أرادوا المبالغة..
10- (10) - هوادیه: أی مقدماته..
11- (11) - العوامّ: الجمیع و الشامل..
12- (12) - الدیمة: مطر یدوم فی سکون بلا رعدٍ و برقٍ..
13- (13) - واکفاً مغرازاً: ای متقاطراً کثیراً..
14- (14) - الودق: المطر..
15- (15) - الخلب: الّذی لٰاغیث معه..

درخشش ابرش موجب باران و صدای رعدش سبب گریۀ آسمان. خیر و عطای او جاری و ریزش او مدام. خداوندا ! سایۀ آن ابر را برای ما سموم و باد سوزان و خنکی آن را شوم و طولانی و روشنائی اش را برای ما تیر شهاب و آب آن را تلخ و ناگوار و گیاهش را سوخته و خاکستر شده، قرار مده.

خداوندا ! به تو پناه می بریم از شرک و مقدّماتش، و ستم و آفاتش، و از فقر و موجبات آن، ای عطا کنندۀ خیرات از محل آن و فرستندۀ برکات از منابع آن، باران کمک رسان (یا پی درپی و رویاننده) از جانب تو است و تو پناه و فریاد رسی. و ما خطاکاران از اهل گناهیم و تو پناه آمرزش خواهان و بخشنده و غفّاری، از تو برای گناهانمان که از روی نادانی انجام داده ایم آمرزش می خواهیم و از همۀ خطاها و اشتباهاتمان به سوی تو بازگشت می کنیم.

خداوندا ! برای ما باران سنگین و بسیار بفرست و ما را با بارانی با قطرات سرشار، بارانی گسترده و فراگیر و بارانی تند و مفید که با قطرات پی درپی که به هم برخورد می کنند سیراب ساز بارانی که درخشش برق او و صدای رعد او توخالی نیست و وزش او طوفانی و ویرانگر

ص:113

جَنَائِبُهُ (1)، بَل رِیّاً (2) یَغُصُّ (3) بالرِّیِّ رَبَابُهُ (4)، وَفَاضَ فَانصَاعَ (5) بِهِ سَحَابُهُ، وَجَرَیٰ آثَارَ هَیدَبِهِ (6) جَنَابُهُ (7) سُقیاً مِنکَ مُحیِیَةً مُروِیَةً مُحفِلَةً (8) مُفضِلَةً مُتَّصِلَةً زَاکِیاً نَبتُهَا نَامِیاً زَرعُها نَاضِراً عُودُها ثامِراً فَرعُها مُمرِعةً آثَارُها جَارِیَةً بالخِصبِ و الخَیرِ عَلیٰ أَهلِهَا، تَنعَشُ (9) بِهَا الضَّعِیفَ مِن عِبَادِکَ، وَتُحیِی بِهَا المَیِّتَ مِن بِلَادِکَ وَتُنعِمُ بِهَا المَبسُوطَ مِن رِزقِکَ وَتُخرِجُ بِهَا المَخزُونَ مِن رَحمَتِکَ وَتَعُمُّ بِهَا مَن نَأَی مِن خَلقِکَ، حَتَّیٰ یُخصِبَ لإِمرَاعِها المُجدِبُونَ (10) وَیَحیَیٰ بِبَرَکَتِهَا المُسنِتُونَ وَتَترَعَ (11) بِالقِیعَانِ (12) غُدرَانُهَا وَتُورِقُ ذُرَی الآکَامِ رَجَوَاتُهَا (13) وَیَدهَامَّ (14) بِذُرَی الآکَامِ شَجَرُها وَتَستَحِقَّ عَلَینَا بَعدَ الیَأسِ شُکراً مِنَّةً مِن مِنَنِکَ مُجَلِّلَةً (15)، وَنِعمَةً مِن نِعَمِکَ مُتَّصِلَةً عَلَیٰ بَرِیَّتِکَ المُرمِلَةِ (16) وَبِلَادِکَ المُعزِبَةِ (17) وَبَهَائِمِکَ المُعمَلَةِ وَوَحشِکَ المُهمَلَةِ.

ص:114


1- (1) - جنائب: جمع جنوب. أی لا تکون ریاح جنوبه شدیدة مهلکة، مفسدة..
2- (2) - الرّی: الأرتواء من الماء..
3- (3) - الغصّ: الأمتلاء..
4- (4) - الرّباب: السحاب الأبیض، او السحاب الّذی تراه کأنّه دون السحاب..
5- (5) - انصاع: انفتل راجعاً مسرعاً، أی یکون غیثاً یفیض کثیراً ثم یرجع سحابه بالفیضان..
6- (6) - الهیدب: السحاب المتدلّی..
7- (7) - الجناب: الفناء و الناحیة، و المراد هنا الأرض الّتی یقع الغیث علیها..
8- (8) - محفلة: أی مالئاً للحیاض و الأودیة، و فی القاموس: حفل الماء اجتمع، و السماء اشتد مطره..
9- (9) - تنعش: ترفع، و تجبره بعد فقر..
10- (10) - المجدبون: المبتلون بالجدب. و کذا المسنتون..
11- (11) - تترع: تمتلئ..
12- (12) - قیعان: جمع قاع و هو ارض سهلة مطمئنة قد انفرجت عنها الجبال و الآکام..
13- (13) - الرجوات: جمع الرجا بمعنی الناحیة..
14- (14) - یدهامّ: مضارع ادهامّ بمعنی اسوادّ، و العرب تقول لکل أخضر أسود..
15- (15) مجللّة: عامّة. و المجلّل: السحاب الّذی یعمّ الارض بالمطر..
16- (16) - المرملة: الفقیرة..
17- (17) - المعزبة: اعزب: بَعُد و أبعد. و فی بعض النسخ «المعرنة» و المعنی قریب..

نیست بلکه ابر او سرشار و پر از آب است و چون بارانش فرو ریزد دوباره پر آب شده می بارد. و در اثر نزول بارانش آب در سرزمینها جاری می شود.

سیراب کردنی از جانب تو که حیات بخش، فرونشانندۀ عطش و پر کنندۀ برکه ها و افزون و پیوسته، گیاهش پاکیزه، زراعتش رشد کننده، چوب و درختش خرّم شاخه هایش پر ثمر نتیجه اش رویش مرغزار و چراگاه با فراوانی و خیر برای مردم به گونه ای که بندگان ضعیفت به خوشی برسند و به وسیلۀ آن باران، شهرهای مرده و دچار خشکسالی را زندگی ببخشی و روزیِ گسترده ات را ارزانی بخشی و رحمت مخزون و پنهانت را آشکار کنی و شامل حال بندگان دور و نزدیکت سازی. تا این که در اثر سرسبزی مرغزارها قحطی زدگان به گشایش برسند و به برکت او گرفتاران خشکسالی به زندگی دست یابند و برکه ها و گودیهایِ بیابانها لبریز شوند و بالای تپّه ها در اثر بارش به نواحی و اطراف، خرّم و فراز بلندیها با رویش بیشه ها سرسبز شوند و بعد از نومیدی، شکر و سپاس تو بر ما لازم شود به جهت احسانی از احسانهای فراگیرت و نعمتی از نعمتهای پیوسته ات بر آفریدگان نیازمندت و شهرهای دوردست و حیوانهای اهلی و وحشی ات.

ص:115

اللَّهُمَّ مِنکَ ارتِجَاءنَا (1) و إلَیکَ مآبُنَا، فَلا تَحبِسهُ عَنَّا لِتَبَطُّنِکَ (2) سَرَائِرَنا وَلَا تُؤَاخِذنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاءُ مِنّا، [فَإِنَّکَ تُنزِلُ الغَیثُ مِن بَعدِ مَا قَنَطُوا، وَتَنشُرُ رَحمَتَکَ وَأَنتَ الوَلِیُّ الحَمِیدُ] (3).

ثمّ بکی، فقال: سَیِّدی صَاحَت (4) جِبَالُنَا واغبَرَّت أَرضُنَا وَهَامَت (5) دَوَابُّنَا وَقَنَطَ أُنَاسٌ مِنَّا (6) وَتَاهَتِ (7) البَهَائِمُ وَتَحَیَّرَت فی مَرَاتِعِها وَعَجَّت (8) عَجِیجَ الثَّکلَیٰ عَلَیٰ أَولَادِهَا، وَمَلَّتِ الدَّوَرَانَ (9) فی مَرَاتِعِهَا حِینَ حَبَستَ عَنهَا قَطرَ السَّمَاءِ، فَدَقَّ لِذٰلِکَ عَظمُهَا وَذَهَبَ لَحمُهَا وَذَابَ شَحمُهَا وانقَطَعَ دَرُّهَا. اللَّهُمَّ ارحَم أَنِینَ الآ نَّةِ (10)وَحَنِینَ الحَانَّةِ (11) ارحَم تَحَیُّرَهَا فی مَرَاتِعِهَا وَأَنِینَها فی مَرَابِضِهَا (12) یَا کَرِیمُ. (13)

قال المجلسی (قُدّس سرّه): الظاهر أنّ هذه الخطبة هی الأولی، و الثانیة کما فی الجمعة و العید مشتملة علی التّحمید و الثّناء و الصّلوات علی الرّسول و الأئمّة صلوات اللّه علیهم، و قلیل من الوعظ، ثمّ الدعاء کثیراً. (14)

ص:116


1- (1) - الارتجاء: الرّجاء..
2- (2) - التبطّن: الوقوف علی السرّ و الباطن..
3- (3) - مقتبس من الآیة الشریفة 28 من سورة الشوری..
4- (4) - صاحت: جفت و یبست..
5- (5) - هامت: عطشت، او ذهبت علی وجوهها لشدّة المحل..
6- (6) - کذا فی نسخة البحار و فی النسخة المطبوعة من المصباح بزیادة «او من قنط منهم»..
7- (7) - تاهت: تحیّرت..
8- (8) - عجّت: رفعت أصواتها..
9- (9) ملّت الدّوران: أعیت و سئمت من التّردّد فی مراتعها..
10- (10) - الآ نَّة: الشاة..
11- (11) - الحانّة: الناقة..
12- (12) - المرابض: جمع مربِض موضع ربض الدّواب..
13- (13) - مصباح المتهجّد: 369؛ الفقیه: 335/1؛ التهذیب: 151/3 واللّفظ للأوّل. و رواها فی نهج السعادة: 330/3 عنها وعن غیرها. و روی السید الرضی فی نهج البلاغة خطبتین فی الاستسقاء. الأُولی الخطبة (115) وهی قطعة من هذه الخطبة مع تفاوت فی ألفاظها والثانی الخطبة (143) ومضامینها أیضاً قریبة منها..
14- (14) - بحارالأنوار: 311/91. و جدیر بالذّکر أنّ أکثر ما کتبته فی شرح لغات هذه الخطبة استفدته من شرح العلّامة المجلسی(ره) للخطبة فی بحارالأنوار: 91 من ص 295 إلی ص 311..

خداوندا ! امید ما به سوی توست. بازگشت ما هم به سوی توست باران را به سبب اطلاع و آگاهی از نهان ما، از ما باز ندار و ما را به سبب آنچه نابخردان و گستاخان ما انجام می دهند، نگیر. چرا که تو بعد از نومیدی مردم، باران می فرستی و رحمت خود را می گسترانی و تو سرپرست ستوده ای.

آن گاه امیرالمؤمنین علیه السلام گریه کرد و عرضه داشت:

سرورم! کوههای مان خشکیده اند سرزمین مان گردآلود شده چارپایانمان بی آب مانده اند و گروهی از مردم ما مأیوس شده اند و حیوانات ما در چراگاهها سرگردان و متحیر گردیده اند و مانند زن فرزند از دست داده ناله و فریاد می کنند و از گشتن بی حاصل در مراتع به جهت نیامدن باران، رنجور شده استخوانهایشان نازک و گوشت و چربی آنها زایل و شیرشان قطع گردیده است.

خداوندا ! به زاری گوسپندان و ناله ماده شتران رحم کن. خداوندا ! به سرگردانی آنها در چراگاهها و ناله و فریادشان در آغلها رحم کن ای خدای کریم.

ص:117

ص:118

فهرست منابع

1 - قرآن مجید.

2 - أعلام الدین، للدّیلمی، مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، قم، الطبعة الأولی، 1408ه .

3 - الأمالی، للشیخ الصدوق، تحقیق مؤسسة البعثة، قم، الطبعة الأولی، 1417ه .

4 - الأمالی: للشیخ الطوسی، تحقیق مؤسسة البعثة، نشر دارالثقافة، قم، الطبعة الأولی، 1414ه .

5 - بحارالأنوار، للعلّامة المجلسی، دارالکتب الاسلامیّة و المکتبة الاسلامیّة، طهران.

6 - تاریخ الطبری، لأبی جریر الطبری، منشورات الأعلمی، بیروت.

7 - التهذیب، للشیخ الطوسی، دارالکتب الاسلامیّة، طهران.

8 - تیسیر المطالب فی أمالی السید أبی طالب، مؤسسة الأعلمی، بیروت، 1395ه .

9 - شرح نهج البلاغة، لابن أبی الحدید، تحقیق محمد ابوالفضل إبراهیم، دارإحیاء الکتب العربیّة، مصر، الطبعة الثانیة، 1386ه .

ص:119

10 - العقد الفرید، لابن عبد ربّه الأندلسی، تحقیق الدکتور عبدالمجید الترحینی، دارالکتب العلمیّة، بیروت، 1404ه .

* العقد الفرید، لابن عبد ربّه الأندلسی، مع تعالیق إبراهیم الأبیاری، دارالکتاب العربی، بیروت.

11 - الکافی، لثقة الإسلام الکلینی، دارالکتب الإسلامیّة، طهران.

12 - مجمع البیان، للشیخ الطبرسی، تحقیق سیّد هاشم الرسولی المحلّاتی و السیّد فضل اللّه الیزدی الطباطبایی، دارالمعرفة، بیروت، الطبعة الثانیة.

13 - مصباح المتهجّد، للشیخ الطوسی، مؤسسة الأعلمی، بیروت، 1418ه .

* مصباح المتهجد، بتحقیق علی أصغر مروارید، مؤسسة فقه الشیعة بیروت، 1411ه .

14 - من لا یحضره الفقیه، للشیخ الصدوق، دارالکتب الاسلامیّة، طهران، 1410ه .

15 - نهج البلاغة، للسیّد الرّضی، بتصحیح صبحی صالح.

16 - نهج الخطابة، للسیّد علی علم الهدی.

17 - نهج السعادة، للعلّامة الشیخ محمّدباقر المحمودی.

18 - وقعة صفّین، لنصر بن مزاحم المنقری.

ص:120

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109