رهنما 57 (درآمدی بر شیطان پرستی)

مشخصات کتاب

سرشناسه : ادبی، محمدجواد، 1331 -

عنوان و نام پدیدآور : درآمدی بر شیطان پرستی/ نویسنده محمدجواد ادبی؛ به سفارش آستان قدس رضوی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی.

مشخصات نشر : مشهد: انتشارات قدس رضوی،1391.

مشخصات ظاهری : 60ص.؛11×17س م.

فروست : رهنما؛57.

شابک : 978-600-6543-55-0

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

یادداشت : کتابنامه .

موضوع : شیطان پرستی

شناسه افزوده : آستان قدس رضوی. معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی

شناسه افزوده : موسسه انتشاراتی قدس رضوی

رده بندی کنگره : BL480/الف4د4 1391

رده بندی دیویی : 133/422

شماره کتابشناسی ملی : 2828968

درآمدی بر شیطان پرستی

ص:1

اشاره

تصویر

ص:2

تصویر

ص:3

تصویر

ص:4

پرسش ها

درآمدی بر شیطان پرستی

چهار پرسش زیر را در این نوشتار پاسخ می گیرید:

؟ چرا آیین های معنویت گرای بدون خدا و مبتنی بر ارضای امیال، امروزه، طرفدار پیدا کرده است؟

؟ تاریخچۀ شکل گیری شیطان پرستی چیست و مؤسس این فرقه کیست؟

؟ نمادهای فراگیرشده و آموزه های نامتعارف و خطرناک شیطان گرایان کدام است؟

؟ چه راهکارهایی برای ایمن شدن دربرابرِ این فرق و آیین های دروغین وجود دارد؟

ص:5

تصویر

ص:6

درآمد

برخیز تا یک سو نهیم این دلق اَزرق فام *** را بر باد قلاشی دهیم این شِرک تقوی نام را

هر ساعت از نو قبله ای با بت پرستی می رسد *** توحید بر ما عرضه کن تا بشکنیم اصنام را

خداشناسی از دو طریق برای انسان حاصل می شود: یکی شناخت حضوری که بدون واسطۀ مفاهیم ذهنی و عقلی تحقق می یابد و دیگری، شناخت کلّی که با مفاهیم عقلی حاصل می آید و به آن، معرفت حصولی می گویند.

انسان، از زمانی که به دنیا می آید، خداشناسیِ فطری دارد که ناظر به شناخت حضوری است؛ زیرا بدون آنکه کسی به او تعلیم داده باشد، درکی از وجود و حضور خدا به همراه دارد. همین درک از وجود خداوند، زمینه ای می شود تا انسان به دین داری رو کند؛ چراکه خداوند ازطریق انبیا، خود را به تمامه در دین متجلی ساخته است. آنچه

ص:7

پیامبران در طول تاریخ بشر در قالب شناخت خداوند بیان کرده اند، نام دین به خود گرفته است. در قرآن، واژۀ دین بیش از نود بار به معانی مختلف آمده است: جزا و پاداش،(1) اطاعت و بندگی،(2) مِلک و اقتدار حاکمیت،(3) شریعت و قانونمندی،(4) اعتقادات(5) و... . همۀ این معانی از دین، به محوری اصلی به نام توحید وابسته اند؛ یعنی پذیرش یگانگی مطلق خداوند در کمال، قَیّومیت، قدرت، علم، خیر، سرمدیت و بسیاری صفات دیگر. البته مراتب توحید، در تقسیم بندی توحید به ذاتی و صفاتی و افعالی، بحث درازدامنی است که مجال دیگری می طلبد.

می توان گفت، خداشناسی توحیدی و نیاز به دینی براساس آن، در ساختار زندگی فردی و اجتماعی انسان همیشگی بوده است و خواهد بود؛ اما با این اوصاف، انتظارات بشر از دین در

ص:8


1- . فاتحه، 3؛ ذاریات، 5و6.
2- . زمر، 11.
3- . بقره، 193؛ انفال، 39.
4- . کافرون، 6.
5- . بقره، 256.

همۀ زمان ها، مثل این شناخت همگانی، به یک صورت نبوده است؛ زیرا علت نیاز بشر به دین و حیطۀ دخالت دین در قلمروهای مختلف و آثار سازندۀ دین در عرصه های گوناگون، با توجه به گسترۀ زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی انسان، در هر زمانی به گونه های مختلفی تفسیر و تبیین شده است.

در زمانۀ زندگی ما، این گستره به نحو بسیار متفاوتی از گذشته، خود را نشان داده است؛ ازاین رو در قرون اخیر، نهضت هایی سر بر آورده اند که نه تنها ندای اصلاحات در دین، بلکه بالاتر از آن، تغییر در مبانی دینی را در تطبیق با نیازهای بشری مطرح کرده اند. اینکه اصلاحات دینی در عمل تابع چه اصولی است و چه معنایی دارد، مقصود این نوشتار کوتاه نیست؛ اما آنچه در این متن عمومی بیشتر امکان رصد دارد، آن است که جنبش های نوپَدید دینی یا ادیان سکولار یا عرفان های وارداتیِ شبه دینی، دین به معنای الاهی و کلاسیک را به طورکلّی قبول ندارند و طرحی نو در معنویت گراییِ امروز بشر، آن هم بدون حضور جدّی خداوند، در سر می پرورانند

ص:9

. این طرح، درحقیقت، معنا منهای معنا است و خداوند را نه قدرت مطلق و موجودی کامل، بلکه قدرتی کمی برتر از دیگر قدرت ها و موجودی می داند که در مُلک خویش به شریک هایی برای همکاری و همیاری دل بسته است.

چرا در جهان امروز، این پدیده ها با هویت مستقل، خود را عرضه می کنند و میان زندگی مؤمنانه در دوران سنتی و رابطه میان انسان و خدا در جهان پسامدرن، چگونه ادیانِ سکولار خود را تحمیل می کنند؟ پاسخ شاید «فقر وجودی فردی» انسان ها و جدایی آنان از آموزه های پیامبران و فاصله گرفتنشان از ایمان خالص و ناب باشد. آدمی در دورانی که سیطرۀ کمّیت و قدرت مجازیِ تکنولوژی حاکم است، خویش را در میان خدایان و خدایگان جدید می یابد واگر اعتقادات دینیِ پایا و باور عمیق به پیامبران الاهی نداشته باشد، بین خدا و بی خدایی، دین و بی دینی و نیز ایمان و بی ایمانی، راه را گم می کند و آنچه در عرفان های جدید می یابد، کافیِ حقیقت می پندارد؛ درحالی که نمی تواند همیشه به آن چنگ زند؛ زیرا پس از مدتی، می فهمد

ص:10

که آن حقیقت، کافی نبوده و نیست. (1)

در این میان، البته مباحث نظری، جوانب معرفت شناسانه، تحلیل های آسیب شناسانه، تعمّق های روان شناسانه و حتی مطالعات مصداقیِ جدی وجود دارد که رهیافت عرفانی را نیز باید به همۀ آن ها افزود؛ چراکه این جنبش ها خود را به سیروسلوکِ درونی وابسته می دانند و عرفان را نه برپایۀ مجاهدت با نفس و تعبد دربرابر پروردگار، بلکه در سرسپردگی تام وتمام به مرشدان بی خدا و معلمان بی تقوا معنا می کنند؛ تا آنجا که بسیاری از رهبران اصلیِ این جنبش ها به مرحلۀ خدایی هم می رسند! (2)

به هر جهت، امروزه در سطح جهان، ردّ معنویت های سِلْف سرویسی که تلاش می کنند

ص:11


1- .Johan D. caputo, on religion, routledge, 2001, p.132
2- . نک: مجلۀ سراب، ویژه نامۀ فرقه های منحرف نوپدید، ضمیمۀ رایگان روزنامۀ جام جم: محمدجواد ادبی، مقالۀ «هر ساعت از نو قبله ای، با بُت پرستی می رسد.»، ص87، مرداد1388.

تصویر

ص:12

خود را در ملغمه ای از ادیان ابراهیمی (اسلام، مسیحیت، یهودیت) و غیرابراهیمی (هندوئیزم، بودیزم، تائوئیسم و...) همراه با جذابیت های جدید به ذهن و زبان جوانان تحمیل کنند، از سویی و از سوی دیگر گرایش های خودکامه ستیز برخی جوانان در سطح دنیا و گریز آنان از دین، گرایش به این معنویت های مجازی را افزون کرده است. در این میانه، ناآگاهی خانواده ها و نهادهای رسمیِ تربیتی و گاهی حتی دولتی، زمینه را برای سوپرمارکت های معنوی که پُر هستند از کالاهای درجه چندمِ معنایی، مهیا می سازد.

نوشتار پیشِ رو در تلاش است تا در حد شناخت اولیۀ برخی از این انحرافات، به یکی از رایج ترین آن ها، یعنی شیطان پرستی، بپردازد تا با شناخت برنامه های دشمن و نقد آن، آگاهی عمومی به این قبیل انحرافات دینی، در جامعه بیشتر شود.

ص:13

شیطان پرستی (Satanism)؛ کلیسای شیطان (Curch of satan)

مؤسس: آنتوان لوی(1)

سال تأسیس: 1966؛ کالیفرنیا

متونِ به اصطلاح مقدس: کتاب مقدس شیطانی (1969)؛ جادوی شیطانی (1970)؛ مناسک شیطانی (1972)

آنتوان لوی در 11آوریل1930، در شیکاگوی امریکا متولد شد و همراه خانواده اش به سانفرانسیسکو عزیمت کرد و تا زمان مرگش در آنجا ساکن بود. وی شخصیتی ناهنجار و ناسازگار داشت و در هفده سالگی، ضمن فرار از تحصیل، به عنوان دلقک به سیرک پیوست. در سال 1950 در دایرۀ جنایی پلیس امریکا، به عنوان عکاس مشغول به کار شد و تأثیر بسیاری

ص:14


1- .Anton lavey

از این شغل گرفت.

دو سال بعد، آنتوان با کارول لنسیگ ازدواج کرد؛ اما بنابه دلایلی، ازجمله التزام نداشتن به اصول اولیۀ اخلاقی و پایبندی به روابط خانوادگی و شیفتگی به زن دیگری به نام داین هگارتی، از همسر اولش جدا شد. لوی از سال 1960 به بعد روابط نامشروعی را با هگارتی آغاز کرد و از او صاحب فرزندی نامشروع شد. وی همچنین علاقه وافری به نوازندگی پیانو داشت و طبق اطلاعات موجود، سال ها روابط جدی و پُردامنه ای با برخی عناصر سازمان CIA، همچون مایکل آکینو، برقرار کرد.

ص:15

پایه گذاری

این فردِ مرتبط با سازمان جاسوسی امریکا، در 30آوریل1966، درحالی که برای جمعی از اعضای حلقه های سِرّی دایرۀ اسرارآمیز با سری تراشیده سخن می گفت، مدعی بنیان گذاری کلیسای شیطان شد. لوی که خود را اسقف اعظم کلیسای شیطان می دانست، اعلام کرد که با ظهور شیطان پرستی مدرن، عصر جدیدی به وجود آمده است. توضیح این نکته لازم است که شیطان پرستی اصولاً واکنشی دربرابر مسیحیت بود که به عنوان واقعه ای تاریخی، از اواخر قرون وُسطا شکل گرفته بود. این پدیده به جادوگران نسبت داده می شد و هزل کفرآمیزی از تمسخر مسیحیت و مراسم عشای ربانی، همراه با شمع های سیاه و پیکره های وارونۀ مسیح بر صلیب بود که در آن، نان مقدس به نجاست آلوده می شد و روابط جنسیِ افراطی و گاهی قربانی کردن حیوانات و حتی انسان ها در آن انجام می پذیرفت.

آنتوان لوی فلسفۀ لذت پرستانۀ خود را با آسان گیری و عمل مطابق با مظاهر

ص:16

شیطانی درآمیخت و مستقیماً به جنگ با پیامبران پرداخت. او معتقد بود که تعالیم انبیا، احکام نامتعارف بشری هستند: انسان حیوانی است که خواسته ها و آرزوهایی فراوان دارد و برای به دست آوردن آرزوهای خویش، حق انجام دادنِ هر عملی را دارد.

البته گرایش لوی بیشتر به بدست آوردن قدرت های شیطانی بود و بعدها، پس از او و در کنار این گرایش، پرستش افراطی شیطان نیز مدنظر قرار گرفت. (1)

ص:17


1- .David gibbons, faith and religions of the world worth press (2007), P.56

آموزه ها

شیطان پرستان، شیطان را سمبل لذت جویی می دانند، نه ریاضت کِشی. درعین حال، آنان گناه و مبارزه با هنجارهای جامعه را به معنای شادابی می دانند و هیچ قانونی را به عنوان شریعت نمی پذیرد. ایستادن دربرابر تعالیم پیامبرِ وحیانی، حضرت عیسی†، اولین مرحلۀ شیطان گرایی است و پس از آن و به طریق اُولی، ایستادن دربرابر تمامی پیامبران، از آن ناشی می شود؛ چراکه شیطان پرستان تمامی آنچه گناه نام دارد، مایۀ خرسندی و مسرّت روانی و فکری و عاطفی می دانند.

شیطان گرایان تمرّد شیطان را دربرابر حق تعالی، نماد حکمت سالمی می دانند که در آن، ریاکاری وجود ندارد. ازنظر شیطان پرستان، هبوط و نافرمانی از فرامین الاهی به هیچ وجه نادرست نیست: آنان معتقدند شیطان دوست کلیساست، زیرا در طول این سال ها مایۀ گرمیِ بازار کلیسا شده است.

از دیگر آموزه های شیطان پرستان، جانشینیِ شیطان به جای خداوند و قائل شدن شأن الوهی

ص:18

برای شیطان است: شیطان شریک بزرگ خداوند است که کم کم عرصه را بر خداوند نیز تنگ می کند و همۀ الوهیت را از آنِ خود می سازد. مبرهن است که وقتی جایگاه الاهی خدشه دار شد، تاریخ انبیا و پیام بزرگ پیامبران در مسیر توحید و اخلاق و حمایت از حقیقت طلبی، رنگ خواهد باخت. به همین دلیل است که در متن بسیاری از اشعاری که شیطان پرستان می خوانند، پوچ گرایی همراه با سخره گرفتن تمام مقدسات به چشم می خورد.

شیطان پرستان خداوند را دلیل همۀ ناکامی های بشر می دانند و رنج زندگی را ناشی از خواست خدا می پندارند. برای این گروه منحرف، هیچ شریعت و قانونی جز آنچه خود می خواهند انجام دهند، مبنای عمل نیست. آنتوان لوی معتقد بود که محل زندگی هر شیطان باید تبدیل به غاری محلی شود که شیطان پرست، در آنجا به پرورش فردگرایی خود بپردازد؛ تا جایی که این فردگرایی دربرابر خداگرایی قرار گیرد.

تعداد افرادی که به این فرقۀ انحرافی در جهان گرایش دارند، بنابه آمار سال 2007، حدود

ص:19

سی هزار نفر تخمین زده شده است که دربرابر جمعیت جهان به هیچ وجه رقم شایان توجهی نیست. (1) این را هم باید افزود که حیات شیطان پرستی در جهان مدرن، مدیون ادبیات و سینمای عامیانه و تا حدی نیز مدیون محکومیت های گاه گاهِ کلیساست که با تبلیغات فراوانِ این گروه در شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی، منعکس می شود؛ اما تعداد آن ها چندان زیاد نیست.

ص:20


1- . Ibid. p20

نمادها و مناسک

برخی از نمادهای منحوس این فرقه، بدین قرارند: استفاده از ماسک های خاص با شکل های ناموزون، استفاده از رنگ های سیاه و قرمزِ بسیار غلیظ و نامتعارف، بهره گیری از تصویر بی پوشش زن، استفاده از عدد 666 (ارزش عددی واژۀ شیطان در ادبیات عِبری صهیونیستی) به عنوان عدد مقدس، صلیب وارونه که نوعی تمسخر مسیحیت به شمار می رود، صلیب شکسته یا چرخ خورشید که هیتلر هم به کار می گرفت با هدف به سخره گرفتن مصلوب شدن حضرت عیسی، علامت چشم شیطان که به صورت چشمی در بالای هرم می آید. درعین حال، از نمادهای مهم شیطان پرستان که بیشتر به صورت گردنبند استفاده می شود، پنتاگراما(1)ست که به صورت ستاره ای پنج ضلعی ظاهر شده است. نماد دیگر نیز سیگیل بافومت (مثلث سروتَه در یک دایره، با سرِ بزرگ در وسط) است که اغلب، روی

ص:21


1- . Pentagram

لباس ها حک می شود. اصلی ترین نماد شیطان پرستی بز شاخدارِ بالدارِ نر و ماده است که روی پیشانی خود، ستارۀ پنج پر را حک کرده و با یک ماه در بالای سر و یک ماه در پایین پایش، تلاش می کند وسوسۀ سیاه و پلید خود را در کائنات به جریان اندازد. بالداربودن این نماد، حکایت از آن دارد که شیطان پیش از رانده شدن از درگاه خداوند، ملَکِ مقرّب بوده است و درعین حال، سُمی که به پای اوست، جن بودن تبار شیطان را نشان می دهد. نر و ماده بودن شیطان نیز نشان از آن دارد که هم در جنس مردان قرار می گیرد و هم در جنس زنان و به این دلیل، وسوسه انگیز است. در همین نمادها، کاملاً مشهود است که شیطان پرستی در پِی انتقادجویی از توحید و موحّدان روزگار است .

شیطان پرستان برای آنکه به سرمستی جسمانی و لذات وَهم انگیز برسند، از مناسک مخاطره آمیزی استفاده می کنند که به قربانی کردن حیوانات و گاهی حتی انسان ها و آشامیدن خون آن ها منجر می شود. آنان خون آشامی روانی را سرلوحۀ رفتارهای خویش قرار می دهد.

ص:22

شیطان پرستان به مناسک منهدم کننده نیز معتقدند؛ یعنی می گویند برای رهایی از نفرت و عصبانیت، باید تا سرحدّ امکان در کارهای زشت و پلید پیش رفت تا ارضای هوس ها به صورت کامل انجام پذیرد.

به طورکلّی، مشخص است که همۀ نظام های عقیدتی با چنین نگرش خطرناک و نابسامانی مخالفت جدی دارند؛ اما درون همین فرقه نیز اختلاف هایی رخ داده که موجودیت آن را به مخاطره انداخته است: مرگ آنتوان لوی در سال 1997 و فروش خانۀ سیاه، یعنی خانه ای که لوی در آن زندگی می کرد، به دلیل بدهکاری های زیادِ کلیسای شیطان و نیز مسئلۀ جانشینی بلانچه برتون(1)به جای او که بسیاری از شیطان پرستان آن را قبول ندارند، ازجملۀ این اختلافات است.

ص:23


1- .Blanche barton

تصویر

ص:24

نکات و نقد کلّی آموزه ها

قرآن عزیز می فرماید: ] أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ[ (= ای فرزندان آدم، آیا با شما پیمان نبستم که شیطان را نپرستید؛ زیرا دشمن آشکار شماست؟ و مرا بپرستید که راه راست این است.) (1)

شیطان آدمی را از مسیر هدایت و رستگاری جدا می کند و هر عقل سلیمی به تحقیق می فهمد که گمراهی آشکار در پیروی از وساوِس شیطانی است. در کارگاه هستی، به سبب اختیار آدمی، او باید با آگاهی خود، خویش را از چنبرۀ اِغواهای شیطان رهایی دهد و در مسیر مبارزه با او، مِسِ وجود خود را به کیمیا تبدیل سازد: مقام «یقظه» یعنی یقین هوشیارانه به نعمت بیداری، وقتی برای آدمی حاصل می شود که نفْس اماره را به زمین بزند و بر آن چیره شود. پُر واضح است که ایمان به غیب و تعبد در درگاه الاهی است که

ص:25


1- . یاسین، 60و61.

سلامت نفْس و روان آدمی را موجب می شود و پایداری در مسیر سعادت را برای انسان رقم می زند. زیستن عارفانه همراه با پناه بردن به خداوند از شرّ شیطانِ رانده شده، زندگی را رهین آرامش می کند.

حال، به نقد تعالیم و آموزه های شیطان پرستان می پردازیم:

1. اینکه شیطان پرستان در مسیر آموزه های نادرست خود، می کوشند پرچم الهی را فرو بیندازند، همان وسوسه ای است که قرآن آن را بارها گوشزد کرده است: ] یُریدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ[ (= می خواهند نور الاهی را با سخنان خویش خاموش کنند؛ حال آنکه خداوند کمال بخشِ نور خویش است؛ ولو آنکه کافران ناخوش داشته باشند.) (1) ازهمین رو، اینان که در سطح جهان به لحاظ تعداد، بسیار کم مایه اند، چونان پَرِ کاهی در مصاف تندباد از میان برداشته خواهند شد. البته، وسوسه و خُدعۀ آنان را باید جدی گرفت؛ زیرا عزم آنان در

ص:26


1- . صف، 8.

باطل خویش، بسیار جزم و قوی است.

2. قرآن به این امر تصریح می کند که شیطان از جنّیان بود: ] فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ کانَ مِنَ الْجِن[(1) البته بسیاری از مفسران بیان کرده اند که ابلیس به جهت بسیاریِ عبادت، در زمرۀ فرشتگان به حساب می آمد و ملائکه خیال می کردند که او از خود ایشان است. خطاب هم که شد، گویی ابلیس به همین دلیل مشمول این خطاب بود و خودش هم می دانست به لحاظ ماهیت، جزو فرشتگان محسوب نمی شود.(2) اما این امر اثبات نمی کند که پس از هبوط، همان امکانات و اقتدار را داشته باشد؛ زیرا در سورۀ جن هم آمده است که جنّیان پلید پس از نزول قرآن و بسط اسلام، قدرت نفوذ خود را در کائنات به شدت از دست دادند.(3)پس، نمادِ بز شاخدارِ بالدار که

ص:27


1- .کهف،50
2- . محمدتقی مصباح یزدی، معارف قرآن، مؤسسۀ آموزشی پژوهشی امام خمینی، 1378، ص299.
3- . جن، 7تا10.

بال و شاخ او نمونۀ قدرت و حرکت در کائنات است، دیگر پس از هبوط و رانده شدن از محضر باری تعالی معنایی ندارد و نمادی کاملاً مغالطه آمیز است. آشکار است که شیطان بر بندگان خاص الاهی هیچ تسلطی ندارد.

3. از جانبی دیگر، نیز در انجیلِ مرقس آمده است که حضرت عیسی† با بعثت و پیامبری اش، اقلیم قدرت شیطان را برهم ریخته است: «شیطان نیز اگر ضدّ خود قیام کند و تجزیه شود، ممکن نیست دوام آورد؛ بلکه پایانش فرا رسیده است. به واقع، هیچ کس نمی تواند به خانۀ مردی نیرومند درآید و اموالش را غارت کند؛ مگر آنکه نخست آن مرد را ببندد. پس از آن، می تواند خانه را غارت کند.» (1) در این فراز از انجیل، مردِ زورآور به شیطان تفسیر شده است و به خانه درآمدن، همان مقابلۀ حضرت عیسی† با شیطان است. نیز، غارت اموال به مثابه

ص:28


1- . انجیل مرقس، باب سوم، آیۀ بیست وهفت.

آزادی کسانی است که بردۀ شیطان اند و غارت خانه عبارت است از ظهور قدرت ملکوت حضرت عیسی† درمقابل شیطان.(1) با این تفسیرِ مشخص، کاملاً روشن است که با پیامبری حضرت عیسی† و برقراری ملکوت خدا، حرکت دوّارِ وسوسه انگیز شیطان، به نقص و کمبود گراییده است و به همین واسطه است که شیطان پرستان تلاش می کنند با به سخره گرفتن پیامبریِ این پیامبر زنده و تقدس حضرت مریمƒ، تأثیر نبوت حضرت عیسی† را در جهان کم مایه نشان دهند؛ اما می دانیم که با نبوت کامل حضرت محمد… این تأثیر به بالاترین و برترین وجه تجلی یافت و رانده شدن شیطان، ابدی شد.

4. در بسیاری از آموزه های غلط شیطان پرستان، روش های روان پریشی و روان نژندی، مثل خوردن خون که عین نجاست است و آشامیدن مشروب که عین حرمت است و آزار انسان های

ص:29


1- . بهرام محمدیان و دیگران، دایرۀ المعارف کتاب مقدس، تهران: سرخدار، 1381، ص591.

معتقد که عین ظلم است، دیده می شود. این تعالیم منحرفانه، آزادی ارادۀ آدمی را مختل می کند و نفس مادون و حیوانی انسان را زنده می سازد. در روان شناسی دینی، ماهیت خودِ برتر انسان در مبارزه با شرور معنا پیدا می کند و تجربه های درست انسانی مسیری می شود برای نزدیکی روانی انسان به حقیقت غایی.(1)به همین دلیل است که بسیاری از شیطان پرستان با غفلت کامل از حالات معنوی انسانیِ خود و با به فراموشی سپردن توانایی های الاهی انسان، به خودکشی و دیگرکشی یا خودآزاری و دیگرآزاری روی می آورند؛ چراکه با باور به تعالیم دیوْسیرتانۀ ابلیس، نفْس را افسارگسیخته رها می کنند تا موجب جنایات پلید شود.

این مسئله در حالی است که تغییرات آشکار در خودپنداری های ناشی از اکتساب اعتقادات معنوی و دینی، منافع روانی و جسمانی فراوانی را به وجود می آورد که کاملاً سنجش پذیر است؛ برای مثال، کسانی که از طریقه های دینی و معنوی پیروی می کنند، بسیار کمتر از غیرمؤمنان

ص:30


1- . دیوید فونتانا، روان شناسی دین و معنویت، ترجمۀ الف. ساوار، قم: ادیان، 1385، ص272.

به سیگار و الکل و داروهای زیان آورِ دیگر روی می آورند و به پُرخوری و زیاده روی های جسمانی کمتر تمایل دارند. آنان بیشتر خواهان این اند که وقت خود را به لذت بردن از طبیعت و ورزش جسمانی سپری کنند، توان بیشتری برای مواجهه با تنش های زندگی دارند، از ارتباط هماهنگ تر با خانواده و دوستان لذت می برند، حرفه های کمتر خطرناک و هیجان آمیز را انتخاب می کنند، از رنج بردن یا واردشدن به خشونت های خانوادگی پرهیز می کنند، از درگیری گریزان اند و ناکامی های مادی را دلیلی برای سرزنش خود نمی دانند. آری، دین عموماً مردم را تشویق می کند که از خود و دیگران بهتر مراقبت کنند.(1)

هر عقل سلیم و آگاهی، به راحتی تفاوت فاحش باور به اعتقادات غلط شیطان گرایی و زیستن در فضای امن دینی را می فهمد و این دلیل به تنهایی کافی است تا انسان، مسیر صحیح خویش را درست پی بگیرد؛ زیرا آرامش از آنِ خداوند است و از خزانۀ رحمت او چونان باران، بی حساب

ص:31


1- . همان، ص343.

تصویر

ص:32

نازل می شود. البته به مصداق آیۀ شریف قرآن که می فرماید: ]هُوَ الَّذی أَنْزَلَ السَّکینَةَ فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنینَ[ (= اوست که آرامش را بر قلب های راست دینان فرو می فرستد(1)شرط آن ایمان است.

5. شادابی باید از مسیر امیدواری و مثبت گرایی به وجود بیاید، نه با گناه و رذالت های اخلاقی؛ چراکه شادمانیِ حقیقی، حرکت در مسیر پنداره های ارجمند معنوی است و در بندگی تحقق می یابد. مسرّت روانی با ابتهاجِ معنایی ارتباط مستقیم دارد و اهل ایمان و عرفان همیشه راضی به رضای الاهی هستند و به این رضایت، شادمان زندگی می کنند؛ درحالی که هوس و گناه همراه با تحریک روانی و مصرف موادمخدر و داروهای روان گردان است و نتیجۀ آن زیرِپانهادن ارزش های اخلاقی و انسانی است که پندار شادمانی را توهم وار ایجاد می کند و از شادمانی حقیقی در آن خبری نیست.

ص:33


1- .فتح،4.

6. باورهای دینی انسان را به سمت ازبین بردن خصلت های حیوانی و ایجاد صفت های الاهی و ربّانی سوق می دهد. در روایات آمده است: «تَخلّقُوا بِأخلاقِ الله» (= به سمت خلق وخوی الاهی حرکت کنید). این در حالی است که شیطان گرایی، پیرو خود را به صفت های دیگری سوق می دهد: لذت پرستی، نفس پرستی، تقدم ظواهر بر باطن زندگی، اولویت دادن به ثروت دربرابر غفلت از حکمت، استثمار عواطف انسانی با تحریک های زودگذر احساسی، بی هدفی و بی معیاری درباب معنای زندگی و القای ناتوانی در کاستن از درد و رنجِ ناشی از زندگی. این فِرقه، انسان را نه تنها با حیوانات برابر می داند، بلکه گاهی می کوشد جایگاه انسان را به پایین تر و کمتر از حیوانات نیز تنزل دهد و معنای «تخلّقوا بِاخلاق الله» را کاملاً فراموش کند.

7. یکی از کارکردهای اصلی فقه که همان قوانین الاهی و بدون تغییر در شریعت است، رعایت حلال و حرام می باشد. اخلاق و آداب پسندیده به واسطۀ رعایت حلال و حرام الاهی در

ص:34

جامعه نهادینه می شود و مسیر تکامل را پی می گیرد. اما شیطان پرستی تلاش می کند نوعی شریعت گریزی و قانون شکنی را در ذهن و زبان جوانان نهادینه کند. در یکی از تعالیم معروف کتاب شعائر شیطانی آمده است:

Thou what thou wilt shall be the whole of the law

(= هر آنچه میل و رغبت توانست، آن را انجام ده؛ چراکه همان شریعت و قانون خواهد بود.)(1)

مبرهن است که افکار شیطانی در قالب شیطان پرستی تلاش می کند با استفاده از تمایل مفرط خوی آدمی به لذت جویی و با بهره گیری از عواطف بشری، شریعتِ مبتنی بر عقلانیت را رد کند و از بی تکلیفی و رعایت نکردن حلال و حرام و دست کشیدن از ریاضت دربرابر وساوِس شیطانی دم زند و رواج نمادها و نمودهای اباحی گری را موجب شود و بستر فرهنگ ضدیت با ارزش های انسانی اسلامی را به وجود آورد؛ زیرا اگر این گونه شود، خون خواری و خون ریزی

ص:35


1- .David gibbons,faith and religions of the word, wor the press, 2007, p.18

و سنگدلی و آزار و خودزنی و خشونت جنسی و حتی خودکشی و دیگرکشی، مبنایی برای عمل پیدا می کند. ویلیام گاردنر، یکی از نویسندگان معروف غربی، در کتاب خود دربارۀ زیرِپاگذاشتن اصول اخلاقی و ارزش ها درمیان شیطان پرستان می نویسد: «هفتاد درصدِ مأموران تحقیق اُنتاریو به جوانان خلافکاری برخورد کرده اند که علایق شدید شیطان پرستی دارند.» رابرت تاکر، کارشناس، اظهار کرده است که این جریان در تمام کانادا و امریکا درحالِ افزایش است. وی می گوید که در فلسفۀ شیطان پرستی، قتل، خودکشی، مُثله کردن و تجاوز، همراه با رفتارهای مشمئزکننده و شرم آور، تقدیس می شود. گروه های موسیقی، آشکارا دعوت به قتل و خوردن خون و... می کنند. جیمز توبین، جوان 18 ساله ای که پرستاری 21ساله به نام کریستینا از میدلَندِ اُنتاریو را کشت، به طورمستقیم درگیر شیطان پرستی بود. سه پسر 14ساله ای که در ایالت آلبرتای کانادا در خانه ای به دار آویخته شده بودند نیز قربانی شیطان پرستی شدند. روی

ص:36

بدن برهنۀ یکی از آنان با خون نوشته شده بود: زندگی کردن مردن است.(1)

8. شمن گرایی مدرن، همراه با جادوگری در فضایی کاملاً موهوم و خرافی، با بهره گیری از تبلیغات گستردۀ شبکه های ماهواره ای و پشتیبانی گروه های معروف و حرفه ای موسیقی، به موازات گسترش ادبیات داستانیِ جادوپردازانه در رمان های مختلف، موجب شده است که امروزه، شاهد نوعی عضویت جدید در شیطان پرستی باشیم.

شمن هایی که در ادیان ابتدایی وجود داشتند، کسانی بودند که آیین هایی را برای ارتباط با جهان ارواح برگزار کرده و در حالت وجد، به قلمروی ارواح سفر می کردند و در مقام شفابخشی یا پیش بینی امور، از عالم ارواح بهره می گرفتند و تجربۀ سفر به شکل پروانه یا تسخیرشدن توسط ارواح را می چشیدند. گزارش های قوم نگارانه، این رفتارها را متعلق به محلی خاص

ص:37


1- . حمید نگارش، کژراهۀ شیطان پرستی، پژوهشکدۀ تحقیقات اسلامی، قم: زمزم هدایت، 1388، ص145.

می دانست و با حقانیت اساسی آن ها نیز کار نداشت؛ چراکه در ادیان ابتدایی، اساساً خرافات محوریت باور را تشکیل می داد.

اما امروزه، شمن گرایی جدید تلاش می کند هم حقانیتی به رفتار خود بدهد و هم ازطریق ارتباط گرفتن با موجودات فراطبیعی، نظیر جن یا حتی ارتباط با عالم ارواح، قدرت های تسخیرگرایانۀ مجازی را در مخاطب خود القا کند که کم کم مخاطب خود را مسخ می کند. چنین حالتی را دقیقاً در شیطان پرستی و آموزه های وهم انگیز آن می توان جست وجو کرد؛ چراکه خودِ آنتوان لوی از این ابزار و روش خلسه آمیز برای تحت تأثیر قراردادن مخاطب خویش، در کلیسای شیطان، بهره می برده و تلاش می کرده است با به هم ریختن حسّ جسمانی افراد در شعائر شیطانی و بزرگ نمایی مناسک جادویی، حالات تغییریافتۀ روانی را به گونه ای در فرد ایجاد کند که اَعمال جنون آمیز از وی سر بزند و هیچ مبنای عقلانی و دینی، دیگر در او کارساز نباشد.

ص:38

این نوع از رفتارهای جادوگرانه البته در بسیاری از رمان های دوران معاصر نیز یافت می شود که شاید به طورمستقیم به شیطان پرستی اشاره نداشته باشد، اما مقوّم و مؤیّد آن است. برای نمونه، برخی رمان های پائولوکوئیلو به جادو و تأثیر آن در زندگی بسیار اهمیت می دهد و رمان های چندگانۀ هری پاتر براساس آموزش جادو، جادودرمانگری، زندگی بر پایه های جادوگرایانه و تفسیر حوادث و وقایع عالم براساس جادو بنیان نهاده شده است. این همه، درحالی است در متن دین و عقاید اسلامی، دوری از هرگونه رفتارهای خرافی و وهم انگیز و پرهیز از رابطه با جنّیان و احضار ارواح توصیه شده است و حتی بسیاری از علمای متقدم اسلامی، بهره گیری از افسون ها و القای آن ها به دیگران را حرام دانسته اند.(1)

به هرجهت دلایل بسیارِ دیگری نیز می توان در ردّ منطقی و عقلانی شیطان پرستی اقامه کرد؛ اما با توجه به کوتاهی مقال، به همین میزان اکتفا می کنیم. آنچه بر آفتاب افکنده

ص:39


1- . ابراهیم موسی پور، دوازده + یک؛ سیزده پژوهش دربارۀ طلسم، تعویز و جادو، تهران: کتاب مرجع، 1387، ص77.

شده است آن است که دین گریزی، رواج فرهنگ ضدیت با ارزش های انسانی، شیوع فساد و اعتیاد، ترویج پوچ گرایی، خشونت و هیجانات سرکش همراه با گستراندن سفرۀ اندیشه های اومانیستی و سکولاریتیِ غربی و القای باورهای کاذبِ شبه دینی درقالب هنر، اعم از سینما، تئاتر، موسیقی، رمان و...، خطر بالقوه ای است که باید به آن عطف توجه جدی کنیم تا هیچ گاه شاهد بالفعل شدن آن نباشیم.

ص:40

راهکارهای مقابله و مصون سازی

1. شناخت شناسی

شناخت شناسی دشمن و موقعیت جغرافیایی او از اهمّ واجبات درزمینۀ مقابله و مصون سازی است. به تعبیر حضرت امامŠ: «اگر دشمن را نشناسید، نمی توانید دفعش کنید. ما باید در کارهایی که دشمنان ما می کنند دقت کنیم و تحلیل نماییم ببینیم آن ها به چه چیز، زیاد اهمیت می دهند. ما از گفتار و کردار آن ها باید کشف کنیم این ها چه می خواهند و ما باید چه بکنیم... . هر راهی که انتخاب کردند، ما باید راه مقابلش را انتخاب کنیم.» (1) متأسفانه، در حوزۀ مکاتب نوپدید دینی و عرفان های جدید و مدرن، آگاهی جامعه بسیار اندک است. پرداختن به مسئلۀ شیطان گرایی، برای اولین بار، با پخش فیلم مستند شوک از شبکۀ سوم

ص:41


1- . صحیفۀ نور، ج12، ص196 و ج15، ص277.

تصویر

ص:42

سیمای جمهوری اسلامی آغاز شد.(1) آمارهای پس از آن، نشان داد که جامعه از این موضوع بسیار ناآگاه است. بسیاری خانواده ها حتی نمی دانستند بسیاری از نمادهایی که فرزندان آنان استفاده می کنند، ناظر به شیطان پرستی است. این امر نشان دهندۀ نیاز وافر جامعه به آگاهی بیشتر در این زمینه است.

این هجمه، البته از تهاجم فرهنگی آغاز شد و به تعبیر مقام معظم رهبری، امروز به ناتوی فرهنگی و جنگ نَرم رسیده است. ایشان می فرمایند: «درحال حاضر، یک جبهۀ عظیم فرهنگی که با سیاست، صنعت، پول و انواع و اقسام پشتوانه ها همراه است، مانند سیلی راه افتاده است تا با ما بجنگد. جنگ نظامی نیست... (2) این ها دارند شبیخون فرهنگی می زنند. این راست است و خدا می داند که راست است. بعضی نمی فهمند؛ یعنی صحنه را نمی بینند. حالا دشمن دارد

ص:43


1- . این فیلم بخشی از فعالیت دورۀ دکترای نویسندۀ این کتابچه است که در پاییز 1387 چندین بار از شبکۀ سۀ سیما، پخش شد و با اظهار رضایتِ خانواده ها و عصبانیتِ گروه های موسیقی زیرزمینی و شیطان گرایان داخلی و خارجی مواجه شد.
2- . بیانات مقام معظم رهبری، 7/8/1368.

از جوان های ما انتقامش را می گیرد. انتقامش چیست؟ انتقام او این است که جوان های ما را به لذات و شهودات سرگرم کند.» (1) آشکارا، یکی از مصادیق جنگ نرم، سست کردن بنیان های اعتقادی جوانان و ایجاد بی اعتمادی به تاریخ قدسی پیامبران و تعالیم بزرگ اسلامی است. به همین جهت است که امروزه، قراردادن موجودی به نام شیطان در کنار خداوند و پرستش او، بین اندکی از جوانان، امری دور از ذهن یا بعید به نظر نمی رسد؛ زیرا بنیادهای اعتقادی آنان کم کم رو به سستی نهاده است.

از ویژگی های جنگ نَرم می توان به این امور اشاره کرد: 1. جنگ نرم در پی تغییر قالب های ماهوی جامعه و ساختار سیاسی است؛ 2. این نبرد، آرام و تدریجی و زیرسطحی است؛ 3. جنگ نَرم به شدت نمادساز است؛ 4. به لحاظ اثرگذاری، در طول زمان، پایدار و بادوام است؛ 5. در فضای جامعه هیجان های کاذب ایجاد می کند؛ 6. جنگ نَرم آسیب محور است و آسیب های

ص:44


1- . بیانات معظم له، 15/2/1375.

اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادیِ فراوانی ایجاد می کند؛ 7. ازنظر ابعاد، چندوجهی است و از تمامی علوم، فنون، شیوه ها و روش های شناخته شده، در آن استفاده می شود؛ 8. جنگ نَرم تضادآفرین است و با ایجاد گسل های متعدد در بخش های گوناگون جامعه و ازطریق متفاوت کردن باورها، ارزش ها و شکل دهی به رفتارهای جدید، اعضای جامعه را دربرابر هم قرار می دهد؛ 9. این نبرد، تردیدآفرین است و در میان آحاد جامعه، تردید و ناامیدی و یأس از بسیاری مسائل و اصول اصلی ایجاد می کند. (1)

با این اوصاف، به سادگی می توان جریان نهفته و مرموز عرفان های جدید و کاذب را که در پی ایجاد تغییرات عمیق و همه جانبه در باورها و رفتار جوانان هستند، از مصادیق مستقیم جنگ نَرم به حساب آورد و یکی از نمونه های جدی و بسیار خطرناک آن، شیطان پرستی است.

ص:45


1- . داود رنجبران، جنگ نَرم، ساحل اندیشۀ تهران، 1388، ص30تا33.

2. شناساندن اسلام و تبلیغ عملی دین

دربرابر این هجوم بی وقفه، بازگشتن به تعالیم حقیقی دینی و توسعه و عمق بخشی به آموزه های فقهی فلسفیِ اسلامی در جامعه، آن هم با زبانی ساده و دورازتکلّف و به روش های کاملاً جدید و متفاوت از روش های سنتی، می تواند ضریب نفوذ تبلیغ عملی دین را در جامعه و میان جوانان بسیار بالا ببرد. جامعیتی که در اسلام است، این امکان را فراهم می آورد که در تمام زمان ها و مکان ها، دفاعِ به روز از آموزه های دینی مطابق با وضعیت زمان و مکان انجام پذیرد؛ زیرا به تعبیر استادشهید مرتضی مطهری: «اسلام مکتبی است که در تمامی شئون فردی، اجتماعی، مادی، معنوی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و اقتصادی دخالت و نظارت دارد.»(1)

بیان و تبلیغ دین و آموزه های دینی در قالب ها و زبان جدید، حتماً باید با اصول زیر همراه باشد: مهرورزی، سازش، الفت، درک متقابل، احترامِ همراه با نقد عقاید طرف مقابل، همراهی

ص:46


1- . مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج3، ص173.

و همدلی به جای تقابل و بدگمانی و تلاش برای برطرف کردن مشکلات فکری و عقیدتی. اگر تبلیغ دین به این ابزار مجهز باشد، می تواند در بوران روش های تبلیغی و گاهی شِبه مهربانانۀ جدید که از طرف هواداران، شبکه های ماهواره ای و گرو ه های پنهان انجام می پذیرد، مفید و مؤثر قرار گیرد.

3. آشنایی جوانان با عرفان اسلامی

عرفان، شناسایی حق تعالی از دریچۀ شناخت عاشقانه و شهودی است و ابزاری است برای زیستن براساس تجلی صفات و اسمای خداوند در هستی و درک حضور متداوم پروردگار در تمامی لحظات زندگی و همراهی با کائنات در تسبیح الهی. همۀ کائنات با زبانی رمزی و عاشقانه به تسبیح الاهی مشغول اند. در عرفان اسلامی، خداوند، معشوق محتشمی است که در قلب های شکسته می نشیند و سخن آدمی را در دوردست ترین مکان ها، نزدیک می شنود: او از

ص:47

ما به ما نزدیک تر است:

در دو چشم من نشین ای آن که از من، من تری تا صنم را وا نمایم کز صنم افزون تری

اما عرفان اسلامی فقط کارکرد فردی و درونی ندارد؛ بلکه دارای کارکردی کاملاً جهانی و اجتماعی است؛ یعنی در درک همه جانبۀ دین داری، در هماهنگی با شریعت و در کامل ساختن بنیادهای اخلاقی جامعه، تأثیرگذار است. این از آن روست که در مسیر عرفان اسلامی، انسان باید آن چنان حرکت کند که از ظاهر تا باطنش رنگ زیبای الاهی به خود بگیرد و از رفتار تا نیّتش خیرخواهی برای خود و دیگران متجلّی باشد. عرفان اسلامی همیشه به نقش شناخت عمیق آدمی و انتخاب و آزادی او برای برگرفتن بهترین مهارت برای زندگی فردی و اجتماعی تأکید کرده و آزادی انسان را از بند همۀ وسوسه ها توصیه می کند.

عرفان اسلامی در پی افزون سازی همت انسان مؤمن است و ندا در می دهد:

تو حجم بستۀ رازی، اگر درست بگویم تو ارتفاع نمازی، اگر درست بگویم

ص:48

به همین جهت است که عارفانه زندگی کردنِ مؤمن نه تنها با اجتماعی بودن او تناقضی ندارد، بلکه او را تبدیل به منبع نورانیّتی می کند که موجب پاکی جامعه می شود.

نکتۀ حائز اهمیت این است که تغییر زبانِ دشوار متون عرفانی به زبان ساده و همه فهم برای جوانان و تبیین مدل سلوکِ درست براساس سیرۀ اهل بیت عصمت و طهارت‰ و مطابق با نیازهای امروز جوانان، امری ضروری است که باید در این راهکارها بدان توجه کرد.

ص:49

سخن آخر

قرآن از بیان پیامبر خداوند می فرماید: ]قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی یُحْبِبْکُمُ اللَّه[ (= بگو اگر خدا را دوست می دارید، از من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست بدارد.) (1) کلید نجات در پیرویِ آگاهانه و عقلانی و عمیق از تعالیم پیامبر خاتم… و اهل بیت‰ است که به منبع عظیم وحی متصل اند و آرامش را آن چنان که موردنیاز فرد و خانواده و جامعه است، به ما هدیه می کنند. این هنر ماست که چگونه از این سفرۀ پُرنعمت برای نجات خود و دیگران و بهره مندی از خیر دنیا و آخرت استفاده کنیم تا نه تنها جوانان ما به معضلاتی نظیر شیطان گرایی دچار نشوند، بلکه در دین داریِ اصیل خود، توفیقات

ص:50


1- . آل عمران، 31.

فردی و اجتماعی و عقیدتی و عاطفی بیشتری کسب کنند.

... راه رو گر صد هنر دارد، توکل بایدش

ص:51

برای مطالعه بیشتر

1. آفتاب و سایه ها، محمد تقی فعالی، قم: نجم الهدی.

2. کژراهۀ شیطان پرستی، حمید نگارش، پژوهشکدۀ تحقیقات اسلامی، قم: زمزم هدایت.

ص:52

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109