عنوان و نام پدیدآور : زیارت ؛ مکتب محبت/ گردآورنده معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی[ آستان قدس رضوی].
مشخصات نشر : مشهد: انتشارات قدس رضوی،1391.
مشخصات ظاهری : 50ص.؛11×17س م.
شابک : 978-600-6543-66-6
وضعیت فهرست نویسی : فیپا
یادداشت : کتابنامه .
موضوع : زیارت و زائران
شناسه افزوده : آستان قدس رضوی. معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی
شناسه افزوده : موسسه انتشاراتی قدس رضوی
رده بندی کنگره : BP262/ز94 1391
رده بندی دیویی : 297/76
شماره کتابشناسی ملی : 2866079
ص:1
تصویر
ص:2
تصویر
ص:3
تصویر
ص:4
سه پرسش را در این نوشتار پاسخ می گیرید:
؟ در پسِ تأکیدهای فراوان بر زیارت مزار پیشوایان دین، چه حکمت هایی نهفته است؟
؟ حضور در زیارتگاه ها و انجام دادنِ آداب و احکام توصیه شده، چه آثار عملیِ مثبتی بر زائر می گذارد؟
؟ مخالفان توسل و زیارت و عتبه بوسی و... چه مبنایی دارند و بهترین پاسخ به آنان چیست؟
ص:5
تصویر
ص:6
تصویر
ص:7
در نگاه قرآن و اسلام، هدف از آفرینش، بندگی خداست: ]وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْاِنْسَ الاَّ لِیعْبُدُون[(1) و نیز، فلسفۀ بعثت انبیا همان عبادت می باشد: ]وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّه...[(2) از طرفی، برترین مقام و امتیاز همان عبدِ خداU شدن است: ]سُبْحانَ الَّذِی أَسْری بِعَبْدِه[، ]وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُه[. علاوه براین، تنها راه سعادت و تکاملِ لایق به حال انسان، در عبودیت است؛ به گونه ای که قرآن می فرماید: ]وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ.[(3)
ازطرف دیگر، معیار عبد زیستن است، نه فقط مناسکی را برای ساعتی انجام دادن. امام علی می فرمایند: «الَهِی کفَی بی عِزّاً أَنْ أَکونَ لَک عَبْدا.»(4) باید خود را در تمام حالات، مملوک خداU دید و از همۀ
ص:8
وابستگی های مادی و علایق حیوانی رها شد و فقط طالب و تسلیم پروردگار U بود. به همین دلیل، اسلام از عوامل غفلت آور نهی کرده و به آنچه موجب ذکر و توجه قلبی به خداU و جدایی از مظاهر مادی است، مانند یاد معاد، توصیه و تأکید کرده است. حضور در مَشاهد متبرک و آرامگاه رهبران دین و شخصیت های الهی، یکی از راه های مهم برای توجه قلبی و یاد خداU می باشد.
شیعه هرگز به امام، نگاه استقلالی (اینکه امامان قدرتی بِالذات دربرابر خداوندU دارند) نداشته است؛ بلکه پیشوایان دینی با پاکی و صفای باطن که حاصل عبودیت است، به اذن خداU، واسطه می شوند. این معنا، در متن زیارت نامه ها آمده است: «أتقرّب إلی الله بَحُبّکم و مُتقرّب إلیک بِزیارة قبر أخی رسولک و أتوسل و أتوجّه و بزیاره حبیبِ حبیبِک تقربت؛ أللهم الیک صمدتُ من إرضی... رَجاءَ رَحتمک.» زائر هم در زیارتگاه ها به دعا، نماز، قرائت قرآن و ذکر خداU می پردازد و درعِین احترام و توجه به مقام قُرب آنان و موقعیتشان نزد پروردگارU، از آنان بهره مند می شود؛ همان گونه که در زمان پیامبر نزد آن حضرت می آمدند و از خداU، طلب مغفرت می کردند: ]وَ لَوْ أَنَّهُمْ اذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُوک فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَ
ص:9
اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحیماً[ (= اگر آنان وقتی به خود ستم کرده بودند، پیش تو می آمدند و از خدا آمرزش می خواستند و پیامبر [نیز] برای آنان طلب آمرزش می کرد، قطعاً خدا را توبه پذیرِ مهربان می یافتند.)(1) یا همانند فرزندان حضرت یعقوب که از پدرشان خواستند تا برای آنان، در پیشگاه خداوندU، استغفار کند: ]قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا.[ (= گفتند: ای پدر، برای گناهان ما آمرزش خواه.)(2) حضرت نفرمودند که چرا مرا واسطه قرار دادید و باید مستقلاً سراغ خدا بروید؛ بلکه فرمودند: ]قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکمْ
رَبِّی انَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.[ (= به زودی از خدایم برای شما طلب آمرزش کنم؛ زیرا او آمرزندۀ مهربان است.)(3) همین طور است وعدۀ حضرت ابراهیم، به استغفار برای پدرش.(4)
ص:10
تصویر
ص:11
زیارت از مادۀ زور و به معنای قصد، میل، دیدار، ملاقات و بالای سینه است. در اصطلاح، نوعی اُنس و تمایل قلبی، همراه با حرکتِ حسّی و تکریم و تعظیم کسی می باشد و شاید مرحلۀ نهایی آن، عشق و اطاعت از زیارت شونده و همانندِ او شدن در عقیده و عمل باشد.(1) در حدیث آمده است: «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ زُوَّارِک» (= خدایا مرا از قصدکنندگان و پناهندگانِ درگاهت قرار بده.)(2) این واژه در دو جای قرآن آمده است: تکاثر، آیۀ2 و کهف، آیۀ17. مراد از «قول زور» در حج، آیۀ30 و فرقان، آیۀ4 سخنِ منحرف ازحق و دروغ و گفتار ظالمانه است.(3)
ص:12
تصویر
ص:13
تصویر
ص:14
زیارت و احترام شخصیت های علمی، انقلابی، مکتبی و ملّی، در تمام ملت ها و امّت ها وجود دارد و اصلی فطری و عُقلایی است که در تمام ادوار زندگی بشر، به چشم می خورد. اسلام ازآنجاکه دینی جامع و پاسخ گو به تمام تمایلات انسان است، اصل زیارت را به دور از خرافات جاهلی و تحریفات شرک آلود، برای پیروان خود تبیین کرده است. به زیارتِ خوبان خدا رفتن، عمل کردن به آیۀ ]یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا الَیهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُون[(1) است که مؤمنان را به دور از شِرک و کفر، به دنبال وسیله رفتن و توسل جستن توصیه می کند.
احادیث فراوانِ متواتر و متنوعی در کتاب های شیعه و سُنّی دراین باره آمده است و نگارش صدها کتاب از اهل تسنّن و تشیّع، دربارۀ آداب و احکام زیارت، همه حاکی از اهمیت زیارت و
ص:15
نقش سازنده و مؤثر آن در تربیت و هدایت فرد و جامعه و نیز حفظ و نشر فرهنگ دینی است.(1)
عالمان سُنّی و شیعه روایات فراوانی درباب توسل نقل کرده اند که متواتر بودن آن ها ما را از بررسی سندشان بی نیاز می کند. به طورکلّی، زیارت قبور انبیا، امامان، اولیا و صالحان، اصلی ارزشی و پذیرفته شده در فرق اسلامی، غیر از وهّابیت، است: سمهودی، دانشمند مشهور سُنّی، در کتاب خود کمک و شفاعت خواستن از پیامبر را قبل و بعد از رحلتش و در عالم برزخ و قیامت، جایز می داند.(2) امام شافعی، پیشوای بزرگ اهل تسنّن، در توسل به اهل بیت شعری بدین مضمون نقل کرده است: «خاندان پیامبر وسیلۀ من نزد خداU هستند و امیدوارم به وسیلۀ آنان، فردای قیامت نامۀ عمل مرا به دستِ راستم بدهند.»(3) همچنین، آلوسی می گوید:
ص:16
«توسل به خداوندU از راه مقام پیامبر ، در زندگی و بعد از ارتحالش و حتی توسل به مقام غیرپیامبر هم جایز است؛ به شرط آنکه نزد خدا مقامی داشته باشد.»(1)
فخررازی، دانشمند و مفسّر معروف اهل تسنّن (543 تا 606ق)، رساله ای به نام زیارةالقبور دارد. نیز، کتاب های کنزالعُمّال، ج15 و احیاء العلوم، ج1 و صحاح سِتّه و المغنی و الشرح الکبیر، ج2و3، روایات متعددی از پیامبر دراین باره نقل کرده اند.
اما ساختن گنبد و بارگاه بر مزار صالحان و پاکان، علاوه بر احترام به آنان، زمینه ساز استراحت زائران و عبادت کنندگانی است که از راه های دور و نزدیک می آیند. همچنین، از مصادیق آیۀ مبارکِ ]فی بُیوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یذْکرَ فیهَا اسْمُه...[(2) می باشد؛ زیرا در این مکان ها، زن و مرد به ذکر خداU و نماز و نیایشِ حق مشغول اند. نیز، این کار هم هنر اسلامی و شُکوه آن را
ص:17
نمایش می دهد و هم نوعی تعظیم شعائر(1) به شمار می آید. روایات متعددی را سُنّی و شیعه، در پاداش و تشویقِ ساختن و تعمیر قبور پیشوایان اسلام نقل کرده اند.
ص:18
تصویر
ص:19
زیارت گرچه اصلی اخلاقی، عبادی، ارزشی و سیاسی است و در مکتب تشیّع با شور و شکوه خاصی درخشیده و با منطق و استدلال همراه شده است، بیش ازآن، عشق و اشتیاق زائر به زیارت شونده در آن مطرح است و بیانگر رابطۀ دوستی و قلبیِ خاصی است که همۀ هزینه ها و رنج های سفر را آسان می کند. از رهگذر محبت است که مجنون درودیوارِ خانۀ لیلی، معشوق و محبوب خود، را می بوسد و پیوسته نام او را یاد می کند. مادر، تصویر و لباس فرزندش را می بوسد و این، شِرک نیست، بلکه عشق است.
اسلام دین محبت است. امام صادق می فرمایند: «هَلِ الدِّینُ الَّا الْحُب؟.» (= آیا دین چیزی جز محبت است؟)(1) در قرآن می خوانیم: ]قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً الاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی.[(2) (= بگو به ازای آن [رسالت] پاداشی از شما خواستار نیستم؛ مگر دوستی به خویشاوندان.)
ص:20
به راستی، چطور می توان دوستدار خداوندU بود، اما حبیب خداU و پیامبر و اولیای دلباختۀ خدا را دوست نداشت؟ مگر مقام ابراهیم جز سنگی است که حضرت ابراهیم هنگام ساختن کعبه، زیرِ پای خود گذاشت؟ یا مگر اِستلام حجرالاسود، چیزی جز عشق و احترام و عرفان و عبادت است؟ فقیه و ادیب بزرگ اهل تسنّن، تاج الدین فاکهانی، به دمشق می رود تا کفش منسوب به پیامبر را ببیند. سپس، آن را می بوسد و می گرید و شعر می سراید.(1)
زیارت یعنی رفتن به سراغ اسوه ها و الگوهای ارزشی. ازآنجاکه الگوخواهی و الگوپذیری، فطریِ هر انسان است، در مکتب جاوید اسلام اسوه های جاودانه ای معرفی شده اند: ]لَقَدْ کانَ لَکمْ فی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ.[ (= پیامبر برای شما [در همۀ زمان ها و زمینه ها] سرمشق نیکوست.)(2) خود را ارزیابی کردن و ضعف ها و نقص های خود را دیدن و از دام های شیاطینِ درون و بیرون
ص:21
رها شدن و به آن اسوه ها اقتدا کردن و سیرِ تعالی را طی نمودن، از اهداف زیارت می باشد. براین اساس، در زیارت نامۀ حضرت علی می خوانیم: «السَّلَامُ عَلَی مِیزَانِ الْأَعْمَالِ وَ مُقَلِّبِ الْأَحْوَال.»(1)
الکسیس کارل، دانشمند مشهور، می نویسد: «در زندگی عالمان و قهرمانان و پاکان، ذخیره ای تمام نشدنی از انرژی معنوی وجود دارد. این مردان، چون کوه هایی در میان دشت، سر به بالا کشیده اند و به ما نشان می دهند تا کجا می توانیم بالا برویم و نیز، هدفی که طبیعتاً شعور انسانی به آن متمایل است، چقدر عالی است. فقط چنین مردانی می توانند برای زندگی درونی ما غذای معنویِ موردنیازش را تهیه کنند.»(2)
ص:22
تصویر
ص:23
تصویر
ص:24
زیارت قبر پیشوایان و بزرگان دین فواید فراوانی دارد:
1. توحید و خداشناسی تحکیم شده و به موازات آن، جایگاه نبوت و امامت و ولایت شناخته می شود و اعتقاد به معاد و شفاعت فزونی می یابد؛
2. احساس اصالت فرهنگی و خودباوری مکتبی و هویت یابی و شخصیت پذیری از پیشینه های پاک تاریخی افزایش می یابد؛
3. تحول روحی و توفیق به توبه و رهایی از سقوط در گرداب گناه و بدبختی ها و زشتی ها در زیارت حاصل می آید؛
4. در فرایند زیارت، تجدیدعهد با محور توحید و امامت پیشوایان دین و نیز استوارماندن در کشش های مختلف زندگی حاصل می آید. امام رضا می فرمایند: «انَّ لِکلِّ اِمَامٍ عَهْداً فِی عُنُقِ أَوْلِیائِهِ وَ شِیعَتِهِ وَ انَّ مِنْ تَمَامِ الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ وَ حُسْنِ الْأَدَاءِ زِیارَةَ قُبُورِهِم...» (= به راستی، برای هر امامی به گردن دوستان و پیروانش پیمانی است که از شرط های
ص:25
وفا به این پیمان، زیارت قبور آنان است.)(1)
5. با گریه و مناجات با خداU، یأس ها می شکند و غم ها رفع می شود و عقده های روحی تخلیه می گردد؛
6. با توسل و شفاعت و تقرب جستن به درگاه پروردگارU، نشاط و آرامش بر دلِ زائر می نشیند؛
7. حضور در مزارها و اجتماع مؤمنان، نمادی از قدرت و عظمت و نیز عامل وحدت دینی و ملی و برطرف کنندۀ اختلاف ها و کدورت هاست؛
8. زمینۀ پاکی و کاهش جرایم و آسیب های اجتماعی را فراهم می کند؛
9. زمینه ای برای توسعۀ اقتصادی، به ویژه تولید کالاهای فرهنگی و همچنین، عامل انفاق ها
ص:26
و رفع فقر و محرومیت هاست؛
10. زیارت ها زمینه ساز آشناییِ بیشتر با معارف دینی و مفاخر تاریخی و رشد دانش و فرهنگ مکتبی است؛
11. زیارتگاه ها به مراکز فرهنگی و حوزه های علمیه تبدیل می شوند. در کنار مزار رسول خدا این کار آغاز شد و در زمان امام باقر و امام صادق، هزاران دانشجو از سراسر بلاد گِرد می آمدند و علوم اسلامی را فرامی گرفتند. بیدارگری های فاطمۀ زهرا از کنار قبر پیامبر آغاز شد. از کنار مزار حضرت علی و حوزه های علمیۀ نجف و سامرا، مبارزه علیه استعمار بریتانیای کبیر شکل گرفت. فعالیت های سیاسی و مبارزاتی ضدّظلم و استعمار، مانند فتوای تاریخی میرزای شیرازی و تحریم تنباکو که انگلیس را به زانو درآورد و حادثۀ مسجد گوهرشاد و همچنین قیام عظیم امام خمینی از مدرسۀ فیضیه، همه در کنار این قبور منوّر و مقدس صورت گرفت.
ص:27
تصویر
ص:28
تصویر
ص:29
زدنِ برچسب اتهامِ شِرک و بدعت به هر حرکتی و هر نوع احترام و آدابی، دور از منطق و خِرد است؛ زیرا حدّ شرک را قرآن و سنّت بیان کرده اند. قرآن مجید پیروان خود را از قضاوت عجولانه و اتهام بیجا به دیگران منع کرده است: ]وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقی الَیکمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَیاةِ الدُّنْیا.[ (= به کسانی که اظهار اسلام می کنند [و از صلح و سلام سخن می گویند] نگویید مؤمن نیستید؛ تا ازاین راه بخواهید از سرمایۀ ناپایدار دنیا بهره و غنیمتی به دست آورید.)(1)
پیامبر اکرم حضرت علی را برای فتح قلعه های خیبر فرستادند. علی پرسیدند: «حدّ نبرد با آنان چیست؟» فرمودند: «با آنان پیکار کن، تاآنجاکه شهادتین را بگویند. دراین صورت، جان و مالشان مصون و محترم است؛ مگر جایی که جان و مالشان به حق گرفته شود و حسابشان با خداست.»(2) این، سیرۀ پیامبر و اصحاب و تابعان بوده است.
ص:30
آیا تنها وهّابیانِ معدود و تندرو، مؤمن هستند و تمام مسلمانان مشرک اند؟(1) آیا فقط آنان کتاب و سُنّت را فهمیده اند که فتوا به تخریب مزار پیشوایان دین و کشتن زنان و مردان و کودکان بی گناه می دهند؟
در تبیین توسل و مرز شِرک در اسلام، نقل کلام استاد شهید مطهری مناسب می باشد. وی می نویسد: «موجودی که به تمام هویّتش، وابسته به ارادۀ حق است و هیچ حیثیت مستقلی از خود ندارد، تأثیر مافوق طبیعیِ او مانند تأثیر طبیعی او، پیش از آنکه به خودش مستند باشد، مستند به حق است و او جز مجرایی برای مرور فیض حق به اشیا نیست. آیا واسطه بودن جبرئیل در وحی و علم و واسطه بودن میکائیل در رزق و واسطه بودنِ اسرافیل در اِحیا و واسطه بودن ملک الموت در قبض ارواح، شِرک است؟»(2)
ص:31
جهان ازنظر جهان بینی اسلامی، ماهیت از اویی دارد: إنّا لِلّه. قرآن کریم در آیات متعدد، کارهای اعجازآمیزی ازقبیل زنده کردن مرده و شفادادنِ کور مادرزاد را به برخی پیامبران نسبت می دهد، اما همراهِ آن، کلمۀ بِاذنِه را اضافه می کند.(1) این کلمه نمایشگر ماهیتِ از اوییِ این کارهاست؛ تا کسی نپندارد که انبیا از خود، استقلالی دارند. پس، مرز بین توحید و شِرک نظری، از اویی است و مرز بین توحید و شِرک عملی، به سوی اویی: و إنّا إلیه راجِعون.
توجه به هر موجودی، اعم از توجه ظاهری و معنوی، هرگاه به صورت توجه به یک راه برای رفتن به سوی حق باشد و نه یک مقصد، توجه به خداU است. در هر حرکت، توجه به راه از آن جهت که راه است و توجه به نشانه های راه برای گم نشدن و دورنیفتادن از مقصد، از آن جهت که این ها علامت و نشان هستند، ضامنِ «به سوی مقصد بودن و به سوی مقصدرفتن» است.
ص:32
پیامبران و اولیا، راه های خداU هستند: «أَنْتُمْ السَّبِیلُ الْأَعْظَمُ وَ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ» و آنان علامت های سِیر إلی الله هستند: «وَ اعْلَاما لِعِبَادِهِ وَ مَنَاراً فِی بِلَادِهِ وَ أَدِلَّاءَ عَلَی صِرَاطِهِ.» پس، مسئله این نیست که توسل و زیارت اولیا و انتظار مافوق طبیعی از آنان، شِرک است.
مسئله چیز دیگری است: آنان چنان صعودی در مراتب قرب الهی کرده اند که تا این حد، شایستۀ موهبت واقع شده اند. از قرآن کریم می توان فهمید که خداU به پاره ای از بندگان خود چنین مقامات و درجاتی عنایت کرده است.(1)
ص:33
تصویر
ص:34
تصویر
ص:35
پیامبر و امامان معصوم و صالحان، بعد از رحلت و شهادتشان، در حکم زندگان اند و برای روا شدن حاجات، از ارواح بلندشان می توان درخواست وساطت کرد. این موضوع در جای خود ثابت شده است.(1) علمای سُنّی و شیعه نوعی حیات برزخی برتر از شهدا برای آنان قائل اند:(2) ]وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یرْزَقُونَ.[ (= هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده اند، مرده مپندار؛ بلکه زنده اند تا نزد پروردگارشان روزی داده شوند.)(3)
بنابه احادیث بسیاری، پیامبر و امامان معصوم سخن ها و سلام ها را می شنوند و از دورونزدیک، جواب می دهند(4) و حتی اَعمال امت بر آنان عرضه می شود.(5) پیامبر
ص:36
با اجساد مردۀ مشرکان در کنار چاه بدر سخن گفتند و در جواب عمَر، فرمودند: ]و الّذی نفسی بِیده ما أنتم بِأسمع لِما أقول منهُم.[ (= سوگند به آن که جان محمد در دست اوست، شما به آنچه می گویم، از آن ها شنواتر نیستید.)(1) امام علی نیز با کشتگان جنگ جمل(2) سخن گفتند. نیز، در مجامع روایی می خوانیم: ]وَ اعْلَمُ أَنَّ رُسُلَک وَ خُلَفَاءَک أَحْیاءٌ عِنْدَک یرْزَقُونَ یرَوْنَ مَکانِی فِی وَقْتِی هَذَا وَ زَمَانِی وَ یسْمَعُونَ کلَامِی...[(3)
به علاوه، روح آدمی با مرگ نابود نمی شود؛ بلکه به عالم بالا می رود و قدرتمندتر می شود. ارواح قویِ بزرگان، ناظر اَعمال ما هستند. منشأ فضائل پیامبر جسم او نیست تا با رحلتش پایان پذیرد؛ سرچشمۀ این برکات، روح شکوهمند آن حضرت می باشد که باقی است؛ بنابراین،
ص:37
مقام پیامبر و اولیای الهی در زمان حیات و مرگ یکسان است.
]فَکیفَ اذا جِئْنا مِنْ کلِّ أُمَّةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِک عَلی هؤُلاءِ شَهیدا[ (= پس چگونه باشد آنگاه که از هر امتی، گواهی بیاوریم و تو را گواه بر اینان قرار دهیم.) (1)این آیه به این موضوع تصریح دارد که ادای شهادت و گواهی، مستلزم آن است که شاهدِ امت، در طول
زمان نظارت، حضور داشته باشد. این مسئله زمانی آشکارتر می شود که می بینیم قرآن، سرای آخرت را حیات حقیقی می داند و می فرماید: ]وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِی الْحَیوانُ لَوْ کانُوا یعْلَمُون.[ (= و زندگی حقیقی همانا [در] سرای آخرت است. ای کاش می دانستند.)(2) مرگ دروازۀ ورود به آخرت است و غروب از نشئه ای و طلوع در عالم دیگر.
شیعۀ امامیه و پیروان اهل بیت پیامبر، همانند سایر مذاهب اسلامی، سجده بر غیرخدا
ص:38
را حرام می داند؛ حتی اگر به قصدِ پرستش غیر هم نباشد، جایز نیست. گواه آن، کتب فقهای شیعه است و سلیقۀ برخی عوام، دلیلی بر دیدگاه شیعه نمی باشد.(1)
اساساً، زیارت نامه های رسیده از امامان معصوم سراسر توحید و تسبیح خداوندU و بیان معارف دین و سلام و صلوات بر پیامبر و اولیا و عباد صالح خداست که وسیلۀ هدایت و نجات انسان ها از شِرک و گمراهی بودند و به مشیّت الهی، بعد از وفاتشان، مرقد مطهرشان محل رحمت، برکت، اجابت دعا و پناهگاه محبّان می باشد. درواقع، مرقد پیامبر و عترت پاکش مکانی بسیار مناسب برای
ص:39
معرفی مدل های ارزشی و عالیِ زندگی است و با تولّی و تبرّی، یعنی پیروی از خوبان و خوبی ها و بیزاری از دشمنان خدا و زشتی ها، سِیر به سوی خدا و بهشت جاودان هموارتر می شود.
ص:40
تصویر
ص:41
آری؛ دشمنان اسلام و تشیّع وقتی آن همه آثار و برکات را از زیارت راستین و حضور در زیارتگاه ها مشاهده کردند، تصمیم به تخریب و توقف این حرکت سازنده و پویا گرفتند و قبر امام حسین و امامان بقیع و اخیراً نیز عسکریین را تخریب کردند. آنان سعی می کنند بدین وسیله فرهنگ و تفکر شعیه را نابود یا منزوی سازند؛ اما با عنایت خداوندU و هوشیاری مسلمانان، نقشه های خائنانه و جاهلانۀ آنان نقش برآب شده است و تفکر شیعی هر روز بیش از گذشته، درحالِ گسترش و اوج گیری است.
فرهنگ زیارت، جواد محدثی، انتشارات تهران، انتشارات مشعر
شفاعت و زیارت، آیت الله جعفر سبحانی، تهران، انتشارات کانون اندیشۀ جوان.
ص:42