رهنما 2 : (گناه از توجیه تا مهار)

مشخصات کتاب

سرشناسه : علم خواه، سیدمصطفی، 1340 -

عنوان و نام پدیدآور : گناه از توجیه تا مهار/ نویسنده سیدمصطفی علم خواه؛ برای آستان قدس رضوی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی.

مشخصات نشر : مشهد: انتشارات قدس رضوی، 1391.

مشخصات ظاهری : 24ص.؛ 12×17س م.

شابک : 978-600-299-012-9

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

یادداشت : چاپ قبلی: آستان قدس رضوی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی، 13. (9ص.)

یادداشت : کتابنامه.

موضوع : گناه

موضوع : گناه (اسلام)

شناسه افزوده : آستان قدس رضوی. معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی

شناسه افزوده : موسسه انتشاراتی قدس رضوی

رده بندی کنگره : BP225/6/ع8چ4 1391

رده بندی دیویی : 297/464

شماره کتابشناسی ملی : 2883155

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

تصویر

ص:4

گناه؛ از توجیه تا مهار

پاسخ به این دست پرسش ها انگیزۀ انتخاب این متن بوده است:

1. «توجیه گناه» چیست و چرا در جامعه شیوع یافته است؟

2. چند توجیه اعتقادی و سیاسی برای سرپوش گذاشتن بر گناه بیان کنید.

3. بهانه های اجتماعی و فرهنگی برای توجیه کردن گناه از چه قرار است؟

4. چه راه هایی در لگام زدن به گناه، مؤثر است؟

ص:5

تصویر

ص:6

اشاره

گاه در جامعه می بینیم که برخی برای فرار از کیفر ظاهری گناه، دست به حیله هایی می زنند که در اصطلاح به «توجیه گناه» معروف است. ازسوی دیگر، پرسشی مطرح است که آیا راهی برای پیشگیری از گناه وجود دارد یا اینکه انسان مجبور به ارتکاب گناه است؟

بر این اساس، این نوشته(1) تلاش می کند در پاسخ به این پرسش، چکیده ای را دربارۀ دو موضوع توجیه تراشی گناه و راه های کنترل گناه، به خوانندۀ عزیز ارائه دهد.

ص:7


1- . این نوشته برگرفته از دو فصل کتاب گناه شناسی استاد قرائتی با اندکی تغییر و ویرایش است.

1. کم انگاری گناه

هر کاری که برخلاف فرمان خداوند باشد، گناه محسوب می شود. هرچقدر گناه کوچک باشد، اما از این نظر که نافرمانی خداست، بزرگ به حساب می آید. رسول اکرم… به ابوذر فرمودند: لا تَنظُر اِلی صِغَرِ الخَطیئَةِ وَ لکِن اُنظُر اِلی مَن عَصَیتَهُ؛ (کوچکی گناه را ننگر، بلکه بنگر چه کسی را نافرمانی می کنی.)(1)

در قرآن، هفده واژه دربارۀ گناه آمده است: ذنب: 35مرتبه، معصیت: 33مرتبه؛، اِثم: 48مرتبه، سیّئة: 165مرتبه، جرم: 61مرتبه، حرام: 75مرتبه، خطیئة: 22مرتبه، فسق: 53مرتبه، فساد:50مرتبه، فجور: 6مرتبه، منکر: 16مرتبه، فاحشة: 24مرتبه، خَبث: 16مرتبه، شر: 15مرتبه، لَمَم: 1مرتبه، وِزر: 26مرتبه، ثِقل: 13مرتبه و حِنث: 2مرتبه.

ص:8


1- . مجموعۀ ورّام، ج2، ص53.

همچنین خداوند در قرآن، هجده گروه را به سبب انجام دادن گناهان مختلف لعن کرده است: کافران، مشرکان، یهودیان لجوج، مرتدان، قانون شکنان حیله گر، پیمان شکنان، کتمان کنندگان حق، سردمداران کفر به سبب فسادشان در زمین، منافقان چندچهره، آزاردهندگان رسول خدا…، ظالمان، قاتلان، ابلیس، تهمت زنندگان به بانوان پاک دامن، مخالفان رهبران راستین، شایعه سازان دروغ پرداز، ناپاک دلان و دروغ گویان.

2. پوشش بر گناه

دلیل تراشی برای گناه، عملی بدتر از خود گناه است. توجیه گناه نوعی فریب دادن و اغفال خود و مردم است که ظاهری زیبنده و شرعی دارد. این کار گناه را عادی جلوه می دهد و جامعه را به گناه کردن تشویق می کند. گنهکار معترف، اغلب در فکر توبه است؛ ولی توجیه گر در فکر سرپوش نهادن بر گناه است و راه اصلاح را می بندد؛ برای مثال، چنین فردی

ص:9

ترس خود را با احتیاط، ضعف نفس را با حیا، حرص خود را با انگیزۀ لزوم تأمین زندگی و نیز تن پروری و کوتاهی ها را به عنوان قضاوقدر توجیه می کند. او حق را کتمان می کند و نام آن را تقیه می گذارد و به شخصی رشوه می دهد و آن را هدیه می نامد.

امام باقر† می فرمایند: روزی پیامبر اکرم… در بازار مدینه عبور می کردند. شخصی را دیدند که میوه یا خرما می فروشد. به او فرمودند: «به به، چه میوه های خوبی!» در همین لحظه خداوند به آن حضرت وحی کرد: میوه های زیرین را ببین. پیامبر… در زیر میوه ها دست فروبردند و مقداری از آن را بیرون آوردند که بسیار پست بود؛ سپس، به صاحب آن کالا فرمودند: ما اَراکَ اِلّا وَ قَد جَمَعْتَ خیانَةً وَ غَشّاً لِلمُسلِمینَ؛ (نمی بینم تو را جز اینکه خیانت و فریب مسلمانان را جمع کرده ای.)(1)

ص:10


1- . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة،ج12، ص209.

عده ای برای نیکوجلوه دادن گناه توجیه های گوناگونی می کنند که با توجه به این موضوع، توجیه گناهان به چند دسته تقسیم می شود:

1.2. انواع توجیه اعتقادی

1. قضا و قدر: گاهی به گنهکار که می گویند چرا گناه کردی، در پاسخ می گوید: شانس من این بود، قضاوقدر من چنین بود، مقدر نبود فرد نمازخوانی باشم. خداوند دراین باره می فرماید: مشرکان برای تبرئۀ خود چنین می گویند: لَو شاء اللهُ ما أشرَکْنا وَ لا آباؤنا وَ لا حَرَّمنا مِن شیءٍ؛ (اگر خدا می خواست، نه ما مشرک می شدیم و نه پدران ما [مشرک می شدند] و نه چیزی را تحریم می کردیم.)(1)

ص:11


1- . مائده، 148.

تصویر

ص:12

توجیه یزیدبن معاویه سرشار از بی شرمی است: پس از اینکه یزید در واقعۀ عاشورا بزرگ ترین جنایت تاریخ را انجام داد، در مجلس اُسرا در مقابل سر امام حسین† گفت: خدا چنین خواست که ما عزیز شویم و دشمن ما ذلیل شود.

2. جبر، توجیهی برای گناه: قبل از هر چیز، به این مثال توجه کنید: همه می دانند که فرقی بین لوله کشی داخل ساختمان و بیرون آن هست. استفاده از لوله کشی خیابان و کوچه ها در دست ما نیست؛ ولی این شیر داخل منزل در اختیار ماست. می توانیم آن را باز یا نیمه باز کنیم یا ببندیم. این نشانۀ اختیار در کارهای فردی است. ابر و باد و مه و خورشید و فلک در اختیار ما نیست؛ ولی نان درآوردن و خوردن در اختیار ماست.

مولوی دراین باره سروده است:

آن یکی بر رفت بالای درخت می فشاند آن میوه را دزدانه سخت

صاحب باغ آمد و گفت ای دَنی از خدا شرمیت، گو چه می ک---نی

ص:13

گفت از باغ خدا بندۀ خدا می خورد خرما که حق کردش عطا

پس ببستش سخت آن دم بر درخت می زدش بر پشت و ساقش چوب سخت

گفت آخر از خدا شرمی بدار می کُشی این بی گنه را زارِ زار

گفت از چوب خدا این بنده اش می زند بر پشت دیگر بنده خوش

چوب حق و پشت و پهلو آنِ او من غلام و آلت فرمان او

گفت توبه کردم از جبر ای عیار اختیار است اختیار است اختیار(1)

او دربارۀ وجدانی بودن اختیار و اراده نیز چنین گفته است:

اینکه فردا این کنم یا آن کنم این دلیل اختیار است ای صنم

دلایلی برای آزادی ارادۀ انسان وجود دارد که توجه به آن کمک بیشتری به فهم این

ص:14


1- . مولوی، مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بیت 3077تا3088.

مطلب می کند. این دلایل عبارت اند از:

1. تردید: شک دربارۀ انجام دادن یا انجام ندادن کاری، دلیل بر آزادی ارادۀ انسان است؛

2. پشیمانی: پشیمانی بعد از انجام دادن برخی کارها، دلیل آزادی اختیار انسان است. اگر آزادی اختیار نبود، انسان هرگز پشیمان نمی شد؛

3. تأدیب: ادب کردن دلیل آن است که انسان تربیت پذیر است و وجود این استعداد، خود، دلیل بر آزادی اراده است؛

4. انتقاد: دلیل دیگر بر آزادی اراده، انتقادکردن از کارهای یکدیگر است. هیچ گاه کسی از درخت گردو انتقاد نمی کند؛ زیرا درخت آزادی ندارد؛

بنابراین، درست نیست انسان برای فرار از مسئولیت، گناه را بر گردن جبر بیندازد.

ص:15

2.2. چند توجیه سیاسی

1. مأمورم و معذور: در زمان شاه، یکی از مأموران می گفت: اگر ما مردم را تحت فشار قرار ندهیم، حقوقی که دریافت می کنیم، ازنظر شرعی اِشکال دارد!

2. نفاق: اشعث بن قیس از سران کینه توز منافقان بود. او برای اینکه به فکر خام خود، بتواند در دستگاه حکومت امیرمؤمنان، علی † نفوذ کند، نیمه شبی، ظرفی سرپوشیده را پُر از حلوای خوش طعم و لذیذ کرد و به در خانۀ امیرالمؤمنین† آورد و به نام هدیه، به ایشان داد. این ظرف غذا درحقیقت رشوه بود؛ اما او تحت پوشش هدیه، مرتکب گناه رشوه شد. سپس امیرالمؤمنین† فرمودند: وقتی اشعث آن حلوا را آورد، من از آن حلوا، به قدری متنفر شدم که گویی آن را با آب دهان مار خمیر کرده بودند. به او گفتم: «آیا هدیه است یا زکات یا صدقه؟ زکات و صدقه بر ما حرام است.» او گفت: «نه زکات است و نه صدقه؛ بلکه هدیه است.» به او گفتم: «آیا از طریق دین خدا (با توجیه گری) وارد شده ای که مرا فریب دهی؟

ص:16

یا دیوانه شده ای و هذیان می گویی؟ وَ الله، لو أعطیتُ الأقالیمَ السبعةَ بِما تَحتَ اَفلاکِها عَلی اَن اَعصِیَ اللهَ فی نَملَةٍ اَسلُبُها جُلبَ شَعیرةٍ ما فَعَلتُهُ؛ (به خدا سوگند، اگر اقلیم های هفت گانه را و آنچه در زیر آسمان هاست، به من دهند تا خداوند را بر گرفتن پوست جُوی از دهان مورچه ای نافرمانی کنم، هرگز چنین نخواهم کرد.)»(1)

2.3. توجیه های اجتماعی

هراس از رسوایی، توجیهی برای گناه: گاهی از کسی که گناه کرده است، می پرسند دلیل این گناه چیست؟ او در پاسخ می گوید: خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو و برای مثال، ما هم چنین گناهی کردیم! در زمان اوج اقتدار فرعون، جامعه ای که او به وجود آورده

ص:17


1- . نهج البلاغه، خطبۀ 224.

تصویر

ص:18

بود، سراسر فساد و خفقان بود. بیشتر مردم با توجیه «خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو» از فرعون اطاعت می کردند؛ ولی حضرت آسیهƒ، همسر فرعون، مرعوب جَو و محیط فاسد جامعه نشد و با اراده ای قوی، ایمان خود را حفظ کرد.

2.4. چهار توجیه روانی

1. یأس و ناامیدی: گاهی گناهکار برای توجیه گناه خود می گوید: ما که دیگر در گناه غرق شده ایم و «آب که از سر گذشت، چه یک وجب، چه صد وجب.»

2. عادت به گناه: گاه شخص گناه می کند و می گوید: من دیگر نمی توانم ترک کنم.

3. خجالت: وقتی از فرد می پرسند چرا فلان شخص را نهی ازمنکر نمی کنی، در پاسخ می گوید: خجالت می کشم.

4. عقده ای شدن: به برخی می گویند بچه ات را تربیت کن. می گوید: می ترسم عقده ای شود.

ص:19

2.5. انواع توجیه فرهنگی

1. بی سوادی: از گناهکار می پرسند چرا گناه کردی؟ پاسخ می دهد: بی سواد بودم و نمی دانستم. باید گفت که این توجیه بی اساس است؛ زیرا از یک سو، خداوند به انسان عقل داده که گناه را از غیرگناه تشخیص دهد و ازسوی دیگر، پیامبران و امامان‰ راه چاره را به او نشان داده اند.

2. کج فهمی: گاهی به خانمی می گویند حجابت را حفظ کن یا به مردی می گویند چشم چرانی نکن؛ اما در پاسخ می گوید: باید قلب انسان پاک باشد! به برخی می گویند در مجالس عروسی، زن و مرد با هم در یک جا نباشید؛ در جواب می گویند: ما با هم خواهر و برادریم!

در تاریخ نقل کرده اند که معاویه دربارۀ قتل عمار یاسر گفت: «علی او را کشته نه من؛ زیرا علی او را به میدان فرستاده است.» امیرالمؤمنین† در پاسخ فرمودند: «اگر این سخن معاویه درست باشد، باید بگوییم پیامبر… حمزه را کشتند؛ زیرا ایشان حمزه را به میدان

ص:20

جنگ فرستادند.»(1)

2.6. توجیه اقتصادی

در جامعه، برخی افراد با توجیه فشار مخارج زندگی، سقط جنین می کنند؛ با توجیه خریدوفروش، ربا می خورند؛ به نام هدیه، رشوه می دهند یا می گیرند و با عنوان دروغ مصلحت آمیز، دروغ حرام می گویند.

2.7. توجیهات نظامی

1. بهانه جویی: در کارهای سخت و دشوار، مانند جهاد، آنان که ایمان قوی ندارند، برای اینکه از این وظیفۀ مقدس شانه خالی کنند، گاهی پیری پدر و مادر را بهانه قرار می دهند

ص:21


1- . شیخ صدوق، معانی الاخبار، ص33تا35.

و گاهی زن و بچه را و زمانی گرمی یا سردی هوا را.

2. علاقه به زن: در جریان جنگ تبوک، یکی از منافقان به پیامبر… عرض کرد: اجازه بدهید من در جنگ شرکت نکنم؛ زیرا علاقۀ شدیدی به زنان دارم. اگر چشمم به دختری رومی بیفتد، ممکن است دل از دست بدهم و فریفتۀ او شوم و مرا از وظیفۀ شرعی جهاد باز دارد!

در ردّ این توجیه خنده آورِ او، آیه ای نازل شد: ]و مِنهم مَن یقولُ ائذنُ لی و لا تَفتِنّی اَلا فی الفِتنَةِ سَقَطوا وَ اِنَّ جَهنَّمَ لَمُحیطَةٌ بالکافِرینَ[ (بعضی از آن ها (منافقان) می گویند: مرا (در ماندن) اجازه بده و به فتنه (فریفتگی به دختران رومی) مینداز. این ها اکنون به فتنه و گناه سقوط کرده اند و جهنم کافران را احاطه کرده است.)(1)

ص:22


1- . توبه، 49.

3. مهارکردن گناه

همان گونه که ترمز در اتومبیل لازم است تا آن را از سقوط کنترل کند، غرایز و خواسته های انسان نیز نیاز به کنترل کردن دارد. خطوط کلّی کنترل انسان برای دورماندن از گناهان، در برنامۀ زیر خلاصه می شود:

3.1. تفکر در مسائل گوناگون

نقش تفکر در زندگی انسان این گونه است: تفکر دربارۀ عاقبت گناه، عامل توبه کردن است؛ تفکر دربارۀ فانی بودن دنیا، عامل داشتن زهد است؛ تفکر در نعمت ها، عامل حبّ به خداست؛ تفکر در حوادث عبرت آموز، عامل تواضع است؛ تفکر در مرگ، عامل کنترل هوس های نفسانی است و تفکر در عواقب کار، عامل مصونیت از گناه است.

از خصوصیات فکر و تفکر این است: اول، عبادت است؛ دوم، بی ریاست، زیرا پیدا نیست

ص:23

تا ریابردار باشد؛ سوم، بی وسیله است: هر عبادتی، مانند نماز و حج، نیاز به وسیله دارد، ولی فکر نیاز به وسیله ندارد. مولا علی† می فرمایند: الفِکرُ مِرآةٌ صافیةٌ؛ (فکر آینه ای صاف است.)(1) همچنین فرموده اند: ما زَلَّ مَن أحسنَ الفِکرَ؛ (کسی که نیکو بیندیشد، دستخوش لغزش نمی شود.)(2)

3.2. توجه به حضور خدا

نیروهای انتظامی و امنیتی، هرقدر قوی و گسترده باشند، قادر به پیشگیری از گناهان مخفی نیستند؛ به عکس، ایمان درونی نقش خلل ناپذیری در بازداری انسان از گناهان آشکار و پنهان ایفا می کند. قرآن می فرماید: ]اَلَم یَعلَم بِأنَّ الله یَریٰ[ (آیا انسان نمی داند که خداوند همۀ

ص:24


1- . نهج البلاغه، حکمت 5.
2- . محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج7، ص538.

اعمالش را می بیند؟)(1) در سورۀ دیگر آمده است: ]اِنَّ ربَّکَ لَبِالمِرصادِ[ (2) (قطعاً پروردگار تو در کمینگاه است) و نیز: ]یعلَمُ خائِنَةَ الاَعیُنِ وَ ما تُخفی الصُّدورَ[(3) (چشم

هایی را که به خیانت گردش می کند، می داند و بر آنچه در سینه ها پنهان است، آگاهی دارد.) این آیات به روشنی بیان می کنند که همۀ ما در محضر خدای بزرگ هستیم. شاعری دراین باره، چنین سروده است:

در مقامی که کنی قصد گناه گر کند کودکی از دور نگاه

شرم داری ز گنه درگذری پردۀ عصمت خود را ندری

شرم بادت که خداوند جهان که بُود خالق اسرار نهان

بر تو باشد نظرش بی گه و گاه تو کنی در نظرش قصد گناه

ص:25


1- . علق، 14.
2- . فجر، 14.
3- . مؤمن، 19.

تصویر

ص:26

امیرالمؤمنین† فرموده اند: اِتَّقُوا معاصی َ اللهِ فی الخَلَواتِ، فَاِنَّ الشاهِدَ هُوَ الحاکِمُ؛ (از معصیت خدا در پنهانی و خلوتگاه بپرهیزید؛ چراکه شاهد امروز همان قاضی فردا است.) (1)بر این اساس، یاد خدا از عوامل مهم بازدارندۀ گناه است.

امام باقر† فرموده اند: «سه چیز از مهم ترین کارهایی است که خداوند بر خَلق فرض کرده است: انصاف و فداکاری برای برادر ایمانی و یاد خدا در هر حال.»(2) سپس فرمودند: «یاد خدا آن است که هنگام نزدیک شدن به گناه، انسان به یاد خدا بیفتد و همین کار، او را از گناه باز دارد. همین است سخن خداوند که می فرماید: ]إنَّ الَّذینَ اتَّقوا اِذا مَسَّهُم طائِفٌ مِن الشَّیطانِ تَذَکَّروا فَاِذا هُم مُبصِرونَ[ (پرهیزکاران هنگامی که گرفتار وسوسه های شیطان می شوند، به یاد خدا می افتند و بینا می شوند.)(3)

ص:27


1- . نهج البلاغه، حکمت 324.
2- . محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج93، ص379؛ محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج3، ص425.
3- . اعراف، 201.

3.3. خودشناسی و توجه به شخصیت انسانی

اگر بچه در خانه ظرفی را بشکند، والدین با او تندی می کنند که چرا ظرف را شکستی؛ ولی اگر همین بچه در کنار مهمان ها، ظرف قیمتی را بشکند، با کمال خونسردی می گویند: مهم نیست جانت سلامت! علت چیست؟ علت این است که به شخصیت خود نزد مهمان توجه کردند و همین باعث شد که خود را کنترل کنند. امیرمؤمنان علی† فرموده اند: اِنّهُ لَیسَ لِأنفُسِکُم ثَمَنٌ اِلّا الجَنَّةَ فَلا تَبیعُوها اِلّا بها؛ (بدانید که جان شما هیچ بهایی جز بهشت ندارد؛ پس آن را به کمتر از بهشت نفروشید.)(1)

ص:28


1- . نهج البلاغه، حکمت 456.

3.4. ایمان به معاد

خداوند در قرآن حدود 1400بار از موضوع معاد و خصوصیات آن سخن به میان آورده است. بیش از یک ششم آیات قرآن، انسان ها را به معاد و یاد آوری روز رستاخیز دعوت می کند. ایمان به معاد، یعنی داشتن ایمان قلبی به دریافت کیفر و پاداش اَعمالی که انسان در دنیا انجام داده است: ]یَومَ تَجِدُ کُلُّ نَفسُ ما عَمِلت مِن خیرٍ مُحضَراً وَ ما عَمِلت مِن سوءٍ[ (روز قیامت روزی است که هرکس آنچه از کار نیک یا بد انجام داده، حاضر می بیند.)(1)

3.5. به تصویرکشیدن اَعمال

عرضۀ اعمال بر پیشوایان دینی، از معتقدات اسلامی است؛ یعنی اعمال انسان ها هر روز یا

ص:29


1- . آل عمران، 30؛ نظیر این مطلب در آیۀ 49 سورۀ کهف نیز آمده است.

هر هفته، یک بار به عرض پیامبر… و امامان‰ می رسد. در قرآن نیز آمده است: ]وَ قُلِ اعْمَلوا فَسَیریَ اللهُ عَمَلکُم وَ رَسولُهُ وَ المُؤمِنونَ وَ سَتُرَدّونَ اِلی عالِمِ الغَیبِ وَ الشَّهادَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِما کُنتُم تَعمَلونَ[ (بگو عمل کنید که خداوند و فرستادۀ او و مؤمنان اعمال شما را می بینند و به زودی به سوی کسی بازمی گردید که پنهان و آشکار را می داند و شما را به آنچه عمل می کردید، خبر می دهد.)(1) در بعضی از روایات نیز آمده است: «اعمال نیک و بد انسان هر روز صبح بر پیامبر… عرضه می شود» و در بعضی روایات گفته اند هر عصر پنج شنبه عرضه می شود.

3.6. یاد مرگ

رسول اکرم… چنین امر فرموده اند: إِکثِرُوا ذِکرَ المَوتِ فَاِنَّهُ یُمَحِّصُ الذُنوبَ؛ (بسیار به یاد مرگ

ص:30


1- . توبه، 105.

باشید؛ زیرا یاد مرگ گناهان را می زداید.) (1)

3.7. خداترسی و ترس از عواقب گناه

دربارۀ ترس از پروردگار، امیرمؤمنان علی† توصیه کرده اند که: لا تَخَف اِلّا ذَنبَکَ؛ (از هیچ چیز مترس، مگر از گناه خود.)(2) امام صادق† نیز فرموده اند: «کسی که بداند خدا او را می بیند و گفتار او را می شنود و به کار نیک و بد او آگاه است، همین دانستن، او را از کارهای زشت باز می دارد و چنین فردی، کسی است که از مقام پروردگارش ترسیده و نفس خود را از هوس گناه، بازداشته است.»(3)

ص:31


1- . نهج الفصاحه، حدیث444.
2- . محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج3، ص182.
3- . کلینی، اصول کافی، ج2، ص70.

3.8. انجام دادن عبادات

خداوند دربارۀ نقش بازدارندگی نماز از گناهان در قرآن فرموده است: ]اِنَّ الصَّلوة تَنهی عَن الفَحشاءِ و المُنکَرِ.[(1) در آخر نیز سخن را با فرمایش گهربار پیامبر گرامی… به پایان می رسانیم. ایشان خاطرنشان می کنند: مَثَلُ الصَّلوةِ کَمَثَلِ النَّهرِ الجاری کُلّما صَلّی کَفَرتَ ما بَینَهُما؛ (نماز همانند آبِ جاری است؛ هر زمان که انسان نماز می خواند، گناهانی که در میان دو نماز انجام شده، از میان می رود.)(2)

ص:32


1- . عنکبوت، 45.
2- . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج3، ص7.

ص:33

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109