مدیریت جهادی

مشخصات کتاب

سرشناسه:معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی،1396

عنوان و نام پدیدآور:مدیریت جهادی/ معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی .

ناشر چاپی : معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی

مشخصات ظاهری:نرم افزار تلفن همراه ، رایانه و کتاب

موضوع: مدیریت - جهادی

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

تصویر

ص:4

فهرست مطالب

مقدمه ............................................ 7

فصل اول: فرهنگ جهادی ........................ 9

1. تعریف فرهنگ جهادی .......................... 11

2. شخصی تهای جهادیِ الگو ................... 14

الف. پیامبران الهی ................................. 14

ب. پیامبر اعظم؟ص؟ ................................ 15

ج. امیرالمؤمنین علی؟ع؟ ........................... 15

د. فاطمۀزهرا ؟سها؟ .................................. 17

ه. اما مخمینی؟ق؟ ................................... 19

و. شهدا ............................................ 20

فصل دوم: کار جهادی ......................... 23

1. تعریف جهاد و کار جهادی .................... 25

2. عرص ههای جهاد و کار جهادی ............... 28

الف. عرصۀ درونی )جهاد با نفس و ادای حق بندگی پروردگار( ...... 28

ب. عرصۀ بیرونی )جهاد مسلّحانه، جهاد فرهنگی، جهاد علمی، جهاد مالی

و اقتصادی و...( ......................................... 31

3. شاخص ههای کار جهادی .................... 33

الف. همراه با تلاش و مجاهدت است ............... 33

ب. در مقابله با دشمن است ........................ 34

ج. با همت بزرگ، ایمان عمیق ]به خداوند، پاداش الهی

و کار[ و همراه با قصد خالص است ................. 37

ص:5

د. هدفمند و متوجه به آرما نهاست ................ 37

ه. هوشمندانه، با بصیرت و تدبیر، واق عبینانه و در

چهارچوب قانون است ............................. 38

و. متکی به عشق و شوق و بدون انتظارِ فراه مآمدن همۀ

جزئیاتی است که برای آد مهای معمولی لازم و مؤثر است

39 ....................................................

ز. با بهر هگیری از تخصص، تجربه و استفاده از همۀ

ظرفیت زیرمجموعۀ خود است ...................... 39

ح. با جوشش ابتکار، بروز استعداد و با تکیه بر توان

خودی است ........................................ 40

4. سنن و قواعد الهی در کار جهادی ............. 42

الف. وجود مشکلات و موانع در مسیر حق ........... 42

ب. تدبیر ب هعلاوۀ مجاهدت؛ مساوی است با پیروزی ...

43 ....................................................

فصل سوم: مدیریت جهادی ..................... 45

ص:6

مقدمه

پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در ایران، روحیۀ جهادی به عنوان راهکار ایستادگی در برابر دشمنان و حل مشکلات متنوع کشور، مبنای بسیاری از حرکت های ملی قرار گرفت و موجب موفقیت و پیشرفت در آن زمینه­ها شد. دوران دفاع مقدس شاخص­ترین مثال برای تجلّی عینی این مفهوم بنیادینِ دینی بود. با تحمیل جنگ نابرابر نظامی به انقلاب نوپای اسلامی، اعلام جهاد ازسوی بنیانگذار عظیم الشأن انقلاب؛ حضرت امام خمینی(قدس سره الشریف)، میدان جهاد نظامی را تبدیل به کارگاهی کارآمد برای تربیت جوانانی با روحیۀ جهادی کرد؛ پدیدۀ مبارکی که امام راحل آن را فتح­الفتوح انقلاب اسلامی دانستند.

با مروری بر سخنان و دیدگاه های رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) طی سال های گذشته، این نکته آشکار می شود که نامگذاری سال جاری به «اقتصاد و فرهنگ؛ با عزم ملی و مدیریت جهادی»، در تداوم راهبرد بلند مدت معظم له در تقویت و تثبیت فرهنگ و روحیۀ مجاهدت و جدّ و جهد و ایثار قرار دارد. ازسوی دیگر، تأکید بر مفهوم نوینی به نام «مدیریت جهادی» در کنار ایجاد گفتمانی کاربردی و عمل گرا را می توان ابزاری برای ترسیم افق حرکت نیروهای انقلابی دانست.

مفهوم «مدیریت جهادی» در قالب یک الگوی بومی مدیریتیِ متعلق به انقلاب اسلامی و برآمده از تجارب مقاطع

ص:7

سخت انقلاب (مبارزه، تثبیت انقلاب، دفاع مقدس، سازندگی و عدالتخواهی) می تواند از چارچوب یک اصطلاح، مفهوم نظری یا نظریه فراتر رفته و جنبۀ عینی و عملی به خود گیرد؛ الگویی که مبانی، زمینه ها و مؤلفه های آن از زوایای گوناگون موردِ بحث و دقت قرار گرفته و کارآمدی خود را در مقام عمل به اثبات رسانده است.

بدیهی است که تلاش در جهت تبیین صحیح و اصولی این الگو را که لازمۀ عملیاتی شدن آن است، می توان ازجمله وظایف همۀ نخبگان، کارشناسان و رسانه ها در شرایط کنونی دانست؛ البته مطمئناً این فرآیندِ تبیین و تفسیر نیز، تنها هنگامی از صحت و اعتبار برخوردار است که در چارچوب منظومۀ فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) صورت پذیرد.

معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی

مدیریت جهادی در کلام رهبر معظم انقلاب مدظله العالی

ص:8

فصل اول: فرهنگ جهادی

اشاره

ص:9

تصویر

ص:10

1. تعریف فرهنگ جهادی

آنچه انقلاب اسلامی به مردم ما داد، «فرهنگ جهادی» بود. فرهنگ جهادی در همۀصحنه ها و عرصه ها به کار می آید و در زمینۀ کارهای زیربناییِ کشاورزی و دامداری و امثال این ها هم از اوّل انقلاب، روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد. بعضی از صاحب نظران دربارۀ انقلاب های دنیا این طور اظهارِنظر کرده اند که انقلاب ها بعد از آنکه به پیروزی رسیدند، سیّال بودن و جوشندگی و تحرّک و پیشرفت آن ها از بین می رود و به دستگاه های ایستا و بی تحرّک تبدیل می شوند. ممکن است در برخی از انقلاب ها همین طور باشد، ما نسبت به آن ها قضاوتی نمی کنیم، اما در مورد انقلاب ما پدیده ای دیده شد که این فرضیه را از کلیّت انداخت و در اینجا غلط از آب درآمد؛ زیرا خودِ انقلاب دستگاه هایی را به وجود آورد که در ذاتشان حرکت و جوشش انقلابی و سریع و جهادی وجود داشت. یکی از دستگاه ها جهاد سازندگی بود، یکی از دستگاه ها سپاه بود، یکی از دستگاه ها بسیج بود. این ها دستگاه هایی هستند که شکل اداری و ثابت و ایستا و متحجّر و منجمد نداشتند؛ وَلو سازماندهی و تشکیلات و نظم در این ها وجود داشت، اما همان حالت حرکت، پیشرفت و جهش که در خود انقلاب موجود بود، در این ها هم وجود داشت و ما اثرش را هم در بیرون دیدیم. در دفاعِ هشت ساله، بسیج و تحرّک مردم را دیدید. در میدان کار و سازندگی و پیشرفت، روحیۀ جهادی را دیدید که

ص:11

البته مخصوص جهاد سازندگی هم نماند؛ این روحیه در بسیاری از دستگاه ها رسوخ کرد. امروز هم شما در کمک رسانی به بم همین روحیه را مشاهده می کنید. این روحیه در همه جای دنیا نیست. مهربانی و همکاری و دلسوزی برای مصیبت دیدگان که مربوط به همۀبشر است، یک حرف است؛ اما جوشش و تحرک و نشاط و ورود در میدان، بدون هیچ ترتیب آداب، برای خدمت کردن، یک حرف دیگر است. آنچه در ایران دیده شد، این بود: همه وارد میدان شدند و تحرّک پیدا کردند. بنده در سال های قبل از انقلاب، حوادثی مثل زلزله و سیل را از نزدیک دیده بودم. خود من رفتم امدادگری و خدمتگزاری کردم. این روحیۀ حرکت عمومی، این دلسوزی، این ورود در صحنۀ کار و ابتکار، این کمک رسانیِ انبوه، مخصوص ملتی است که دل او از حرکت جهادی گرم است و جوشش جهادی در دل او وجود دارد. این همان روحیۀ بسیجِ دوران دفاع مقدّس است؛ این همان روحیۀسنگرسازان بی سنگرِ جهاد سازندگی است که غسل شهادت می کردند، روی بولدوزر می نشستند تا خاکریز بزنند. ما این روحیه را باید حفظ کنیم. این روحیه با کار علمی و نظم تشکیلاتی هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه اتفاقاً کار علمی را هم همین روحیۀ جهادی بهتر می کند.

من به شما عرض کنم؛ ما پیشرفت های علمی و پژوهشیِ بسیار زیادی در بخش های مختلف داشته ایم که ستون اصلی این بخش ها را همین جوانان انقلابی و بچه های مؤمن تشکیل داده اند. آن ها بودند که وارد میدان شدند و براساس همان روحیه، بسیاری از گردنه ها و عقبه های تحقیقات و کار مهمّ علمی را

ص:12

پیش بردند. بله؛ معنویت، دنیای انسان را هم آبادتر می کند؛ منتها دنیای سالم. آنجایی که فرهنگ جهادی نیست و فرهنگ مادّی حاکم است، هر انسانی به تنهایی خودش محور همۀ حوادث عالم است؛ سود را برای خود می خواهد و ضرر را از خود دفع می کند. اصل برای او این است؛ لذا تعارض ها و بی اخلاقی ها و بی صداقتی ها و دشمنی ها پیش می آید. آنجایی که حرکت و روح جهادی وجود دارد، انسان در ایمان و آرمان و خدمت به دیگران حل می شود و خود را فراموش می کند. این روحیه را باید در جامعه تقویت کرد.(1)

اگر از عوامل معنوی و آنچه خدای متعال وعدۀ آن را به مؤمنان و مجاهدان راه حق داده است هم صرفِ نظر کنیم، برحسب قوانین عادی زندگی جوامع بشری، هر جامعه ای عزتش، قدرتش، آبرو و حیثیتش، هویّتش بستگی دارد به مجاهدت و به تلاش. با تنبلی و تن آسایی، هیچ ملتی نمی تواند مقام شایسته ای را در میان ملت های عالم یا در تاریخ پیدا کند. آنچه که ملت ها را، هم در تاریخ و هم در دوران خودشان، در میان ملت های عالم سربلند می کند، مجاهدت است، تلاش است. این تلاش، البته شکل های گوناگونی دارد: هم تلاش علمی، هم تلاش اقتصادی، هم تلاش به معنای تعاون اجتماعی میان افراد؛ همه لازم است؛ اما در رأس همه ی این تلاش ها، آمادگی برای جان فشانی است که یک ملت را در میان ملت ها سرافراز میکند. اگر در میان هر ملتی کسانی وجود نداشته باشند که آماده باشند از جان خود، از راحت خود، در راه رسیدن به آرمان ها صرفِ نظر کنند، آن ملت به جایی

ص:13


1- . بیانات در دیدار جهادگران و کشاورزان، 14/ 10/ 1382.

نخواهد رسید. کاری که انقلاب برای ما مردم ایران انجام داد، این بود که این راه را در مقابل ما روشن کرد؛ آحاد ملت ما فهمیدند و احساس کردند که باید در راه آرمان های بلند، مجاهدت کنند و در مقابل دشمنان این آرمان ها بایستند؛ و ایستادند.(1)

1. شخصیتهای جهادیِ الگو

الف. پیامبران الهی

برای یک مجموعۀ مسلمان، مجموعۀ مؤمن مهم است که به خدا حُسن ظن داشته باشد؛ بداند که خدا کمک کار اوست، بداند که خدا پشت سر رهپویان راه حق است. وقتی دل ها قرص شد، گام ها هم محکم می شود؛ وقتی گام ها استوار شد، راه به آسانی طی می شود، به هدف نزدیک می شود. همیشه دشمنان اسلام خواسته اند دل مسلمانان را مشوّش و مضطرب کنند. در طول تاریخ اسلام موارد زیادی پیش آمده است؛ قبل از اسلام هم در مورد حرکت های عظیم جهادی پیامبران قبل از نبیّ مکرم، مؤمنینی که توانستند ایمان خودشان را استوار نگه دارند، آرامش روحی پیدا کردند. این آرامش روحی، حرکات آن ها را در اختیار جهت ایمانی قرار داد: مشوش نشدند، مضطرب نشدند، راه را گم نکردند؛ چون درحال تشویش و اضطراب، پیداکردن راه درست دشوار می شود. انسانی که از آرامش روحی برخوردار است، درست فکر می کند، درست تصمیم می گیرد، درست حرکت می کند. این ها نشانه های رحمت الهی است.(2)

ص:14


1- . بیانات در یادمان شهدای شرق کارون، 1393/01/06.
2- . خطبه های نماز جمعۀ تهران به امامت رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی)، 29/ 03/ 1388.

ب. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم

اینکه در آثار و تواریخ هست که کنگرۀ کاخ کسری شکست و نشانه های بت پرستی و شرک در گوشه وکنار دنیا متزلزل شد، اگر این آثار قطعیّت داشته باشد، شاید همان قدرت نمایی الهی است، برای اعلام رمزیِ حضور این قدرتی که قرار است همۀ پایه های ظلم و فساد را درهم بشکند و علم را از خرافه و تمدّن را از فساد و ظلم، پاک و آراسته کند. این کار را پیغمبر بزرگوارِ ما کرد. این مولود مقدّس، در هنگام بعثت بزرگ خود، با چنان دنیایی روبه رو شد و با جهادی بسیار دشوار، انسانیت را از جهل، از خرافات، از فساد، از ظلم، از تعصّبات دودمان براَنداز، از زورگویی انسان ها به یکدیگر و ستم انسان ها و سوارشدن آن ها بر دوش یکدیگر، جلوگیری کرد. اصلًا بساط بشریّت را دگرگون کرد. یک بساط جدید و یک وضع جدید را در دنیا به وجود آورد.(1)

ج. امیرالمؤمنین علی علیه السلام

امیرالمؤمنین در دوره های مختلف عمر و در شرایط و اوضاع مختلف، هرجاکه قرار گرفت، همۀ وجود خود را به بهترین وجهی در راه اهداف عالیه خرج کرد. شما امیرالمؤمنین را به عنوان یک جوان شانزده تا نوزده ساله در مکه یا اوایل ورود به مدینه که باز هم این بزرگوار، یک جوان بیست وچندساله بود، در نظر بگیرید؛ در دوره های مختلف عمر این بزرگوار نگاه کنید: ببینید این جوان، حقیقتاً برای بهترین جوانان همۀ زمان ها، برترین الگوست. از شهوات جوانی، لذات دنیایی،

زیبایی هایی که در نظر جوانان

ص:15


1- . بیانات در دیدار مسئولان و قشرهای مختلف مردم در روز ولادت پیامبر اکرم؟ص؟ و امام صادق؟ع؟، 14/06/ 1372.

ارزش پیدا می کند، هیچ نمی خواهد؛ مگر آن هدف عالی و والایی که بعثت نبیّ اکرم به خاطر آن هدف است. تمام وجود او در خدمت این هدف است. همه چیز برای او در درجۀ دوم است. این، چیز خیلی عظیمی است که یک جوان، یک لحظه هم به دنیا و شیرینی ها و لذت های دنیا التفات نکند و جوانی، نیرو، نشاط و روحیه خود، یعنی همۀ آن چیزهایی را که از طراوت و زیبایی و تازگی در جوان هست، در راه خدا مصرف کند. این حدّ اعلاست؛ چیزی از این بالاتر، حقیقتاً نمی شود.(1)

امام صادق زبان به ستایش امیرالمؤمنین گشود و آنچنان که مناسب او بود، امیرالمؤمنین را مدح کرد. ازجمله چیزهایی که گفت، این هاست... «مَا نَزَلَتْ بِرَسُولِ اللهِ صلی الله علیه و آله نَازِلَةٌ قَطُّ إِلَّا قَدَّمَهُ فِیهَا ثِقَةً بِه«؛ هر وقت مسئلۀ مهمی برای پیامبر پیش می آمد، پیامبر او را صدا می کرد و جلو می انداخت؛ به خاطر اینکه به او اعتماد داشت و می دانست که اولاً خوب عمل می کند، ثانیاً از کار سخت سرپیچی ندارد، ثالثاً آمادۀ مجاهدت در راه خداست. مثلاً در «لیلة المبیت»، آن شبی که پیامبر مخفیانه از مکه به مدینه آمد، یک نفر باید آنجا در آن رختخواب می خوابید. پیامبر، علی را جلو انداخت. در جنگ ها، امیرالمؤمنین را جلو می فرستاد. در کارهای مهم، هر مسئلۀ اساسی و مهمی که پیش می آمد، علی را جلو می انداخت: «ثِقَةٌ بِه»؛ چون اطمینان داشت و می دانست که او برنمی گردد؛ نمی لرزد و خوب عمل خواهد کرد.(2)

ص:16


1- . بیانات در دیدار با اقشار مختلف مردم به مناسبت میلاد مسعود مولای متّقیان علی؟ع؟، 05/09/ 1375.
2- . بیانات در خطبه های نماز جمعۀ تهران، 10/10/1378.

د. فاطمۀزهرا (سلام الله علیها)

شخصیت زهرای اطهر، در ابعاد سیاسی و اجتماعی و جهادی، شخصیت ممتاز و برجسته ای است؛ به طوری که همۀ زنان مبارز و انقلابی و برجسته و سیاسیِ عالم می توانند از زندگی کوتاه و پُرمغز او درس بگیرند. زنی که در بیت انقلاب متولّد شد و تمام دوران کودکی را در آغوش پدری گذراند که درحال یک مبارزۀ عظیم جهانیِ فراموش نشدنی بود. آن خانمی که در دوران کودکی، سختی های مبارزۀ دوران مکه را چشید، به شعب ابی طالب بُرده شد، گرسنگی و سختی و رعب و انواع و اقسام شدّت های دوران مبارزۀ مکه را لمس نمود و بعد هم که به مدینه هجرت کرد، همسر مردی شد که تمام زندگی اش جهاد فی سبیل الله بود و در تمام قریب به یازده سال زندگی مشترک فاطمۀ زهرا و امیرالمؤمنین (علیهماالسّلام)، هیچ سالی، بلکه هیچ نیم سالی نگذشت که این شوهر، کمر به جهاد

فی سبیل الله نبسته و به میدان جنگ نرفته باشد و این زن بزرگ و فداکار، همسریِ شایستۀ یک مرد مجاهد و یک سرباز و سردار دائمی میدان جنگ را نکرده باشد.

پس، زندگی فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها)، اگرچه کوتاه بود و حدود بیست سال بیشتر طول نکشید؛ اما این زندگی، از جهت جهاد و مبارزه و تلاش و کار انقلابی و صبر انقلابی و درس و فراگیری و آموزش به این و آن و سخنرانی و دفاع از نبوّت و امامت و نظام اسلامی، دریای پهناوری از تلاش و مبارزه و کار و درنهایت هم شهادت است. این، زندگی جهادی فاطمۀ زهراست که بسیار عظیم و فوق العاده و

ص:17

حقیقتاً بی نظیر است و یقیناً در ذهن بشر، چه امروز و چه در آینده، یک نقطۀدرخشان و استثنایی است.

امّا مقام معنوی این بزرگوار، نسبت به مقام جهادی و انقلابی و اجتماعی او، باز به مراتب بالاتر است. فاطمۀزهرا(سلام الله علیها) به صورت یک بشر و یک زن، آن هم زنی جوان است؛ اما در معنا، یک حقیقت عظیم و یک نور درخشان الهی و یک بندۀ صالح و یک انسان ممتاز و برگزیده است...

اسلام، فاطمه، آن عنصر برجسته و ممتاز ملکوتی را به عنوان نمونه و اسوۀ زن معرفی می کند. آن زندگی ظاهری و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوری و فداکاری و شوهرداری و مادری و همسری و مهاجرت و حضور در همۀ میدان های سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی همه جانبۀ او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار می کرد، این هم مقام معنوی و رکوع و سجود و محراب عبادت و دعا و صحیفه و تضرّع و ذات ملکوتی و درخشندگی عنصر معنوی و هم پایه و هم وزن و هم سنگ امیرالمؤمنین و پیامبربودن اوست.(1)

این سه بعد را با هم جمع کردن، نقطۀ درخشان زندگی فاطمۀ زهرا(سلام الله علیها) است. آن حضرت، این سه جهت را از هم جدا نکرد. بعضی خیال می کنند انسانی که مشغول عبادت می باشد، یک عابد و متضرّع و اهل دعا و ذکر است و نمی تواند یک انسان سیاسی باشد. یا بعضی خیال می کنند کسی که اهل سیاست است، چه زن و چه مرد، و در میدان جهاد فی سبیل الله حضور فعال دارد، اگر

ص:18


1- . سخنرانی در دیدار با جمع کثیری از زنان شهرهای تهران، تبریز، اصفهان، کرمان، قم، قزوین، یزد، کرج و استان های چهارمحال و بختیاری و مازندران، 26/10/ 1368.

زن است، نمی تواند یک زن خانه با وظایف مادری و همسری و کدبانویی باشد و اگر مرد است، نمی تواند یک مرد خانه و دکّان و زندگی باشد! خیال میکنند این ها با هم منافات دارد؛

درحالی که ازنظر اسلام، این سه چیز با یکدیگر منافات و ضدیّت که ندارد، در شخصیت انسانِ کامل، کمک کننده هم است.(1)

ه. امام خمینی(قدس سره الشریف)

برای تبیین شخصیت اماممان، آن انسان والا و آن مسلمان وارسته، بهتر از آن نیست که به قرآن پناه بریم و او را در لابه لای آیههای هدایتگر آن که به توصیف بندگان صالح خدا پرداخته است، بازجوییم: او با جهاد و هجرت که مؤمنان را در حیطۀ ولایت الهی قرار می دهد، مصداق: Nإِنََّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللَّهِM(2) شد. او با استقبال از خطر و جان ْ برکف گرفتن در راه خدا، در زمرۀ کسانی در آمد که ستایش الهی: Nوَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضات اللهِM(3) در وصف آنان سروده شده است.(4)

امام عزیز(ره)، با ایمان و جهاد و اخلاص و عمل صالح خود، سنگ بنای حکومت اسلامی را در ایران گذاشت و خدای متعال هم نصرت خود را بر او نازل کرد. پروردگار عالم اصدق القائلین

ص:19


1- . سخنرانی در دیدار با هیئت نظارت، بازرسان و ناظران شورای نگهبان و هیأت اجرایی انتخابات میان دوره ای مجلس و خانواده های معظم شهدا، اسرا، مفقودان و جانبازان جنگ تحمیلی استان های فارس و همدان، 22/09/1368.
2- . انفال، 72.
3- . بقره، 207.
4- .[4] پیام به ملّت در چهلمین روز درگذشت امام خم--ینی(ره)، 23/04/1368.

است که فرمود: Nوَ الّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُم سُبُلَنَاM(1)، «مَنْ کَانَ لِلّه کَانَ الله لَهُ»(2)،

Nوَ لَیَنْصُرَنَّ اللهُ مَنْ یَنْصُرهُM.(3)

این آیات و روایات، بیان حقیقت و واقعیت است. در کشور ما، جهاد و مبارزه و تلاش و اخلاص در میان مردم نمود پیدا کرد و خدای متعال هم برکت داد و پیروزی به دست آمد و اسلام حاکمیت یافت و قرآن عزیز شد و مسلمان ها در دنیا اعتزاز معنوی پیدا کردند و روی آوری به اسلام را افتخار خود دانستند و از مسلمان بودن خویش خجالت نکشیدند.(4)

و. شهدا

هرآنچه که مربوط به وجود نورانی شهید است، شگفتی است. انگیزۀ او برای حرکت به سمت جهاد که در دنیای مادی و در میان این همه انگیزۀ رنگارنگ جذاب، یک جوانی برخیزد، قیامِ لِلَّه کند و به سمت میدان مجاهدت حرکت بکند، این خود یک شگفتی است! پس از آن، تلاش او، در معرض خطر قراردادن خود در میدان های نبرد، کارهای برجستۀ او در میدان ها، شجاعت ها و شهامت هایی که هر سطری از آن می تواند یک سرمشق ماندگار و نورانی باشد هم یک شگفتی است و پس از آن، رسیدن به شوق وافر و کناررفتن پرده ها و حجاب های مادی و دیدن چهرۀ معشوق و محبوب که در حرکات شهدا، در حرف های شهدا و در روزهای

ص:20


1- . عنکبوت، 69.
2- . بحارالانوار، ج79، ص197.
3- . حج، 40.
4- . سخنرانی در مراسم بیعت مدرّسان، فضلا و طلاب حوزۀ علمیۀ مشهد، به همراه نمایندۀ ولیّ فقیه در خراسان و تولیت آستان قدس رضوی، 20/04/1368.

نزدیک به شهادت، همیشه جلوه گر بود و نَقل های فراوانی در این زمینه هست؛ این هم یکی از شگفتی هاست.(1)

ببینید جوانی چه ظرفیتی دارد! ببینید جوانی چه شور و شوق و عظمت و گنجایشی دارد! چطور می شود در جوانی، بالاترین مقامات معنوی را طی کرد؟! یک بارِ دیگر در زمان ما، در همین جبهه هایی که شما آن را تجربه کردید، این اتّفاق افتاد. اینکه امام یک وقت فرمودند: «این وصیت نامه ها را بخوانید»، به همین خاطر است. من چون خودم وصیت نامه ها را می خواندم و الآن هم هر وقت به دستم بیاید، می خوانم؛ فهمیده ام که امام چرا این نکته را فرمودند. زیرا در این وصیت نامه ها، گاهی مطالبی وجود دارد که یک دنیا عرفان حقیقی و ناب است. یعنی حتّی عرفای برخوردار از علوم دینی و علوم ظاهری که طبعاً امکان عروج و رشدشان بیشتر است و قهراً پاکیزه ترند، نه یک عارفِ سالِکی که معرفتی ازلحاظ علوم دینی ندارد، آنچه را که بعد از مثلاً چهل پنجاه سال مجاهدت، در سن هفتادسالگی، هشتادسالگی احساس و درک و مشاهده می کنند؛ یک جوان به برکت فداکاری مخلصانه، در مدت چند ماه به دست می آورد. چیز عجیبی است! ببینید چطور نعمت الهی، بی دریغ به سمت دل های بااخلاص روانه می شود!(2)

امروز، به فضل همین شهادتها و به برکت خون شهدا، ملت ما، ملت سربلند و آبرومندی است و ملت ها آبرو و عزت را این گونه باید پیدا کنند. قدرت های استکباری، برای ملت های کشورهای

ص:21


1- . بیانات رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی) در جمع جانبازان و ایثارگران و خانواده های شهدای استان فارس، 13/02/ 1387.
2- . بیانات در دیدار با فرماندهان و مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 26/06/1376.

امثال ما، کشورهای اسلامی و دیگر کشورهای مستضعف، حق حیات و حق رأی و نظر قائل نیستند؛ حتّی حق استفاده از منابع ثروت خودشان را هم قائل نیستند. با قدرت های شیطانی، از سر ضعف و ذلت نمی شود وارد شد؛ چون به ضعیف رحم نمی کنند. باید هر ملتی خود را قوی کند و قدرت حقیقی خودش را پیدا نماید و این، جز به برکت اعتقاد و عمل در راه آن اعتقاد تا سرحدّ

مجاهدت و شهادت، امکان پذیر نیست. این، کاری است که ملت و شهدای ما انجام دادند و دنیای استکبار و دولت های متکبر را، نه انسان ها و ملت ها، چون آن ها با ما همراهند؛ وادار به پذیرش و تحمل اسلام و جمهوری اسلامی کردند. البته، از توطئه و اعمال دشمنی و مکر غافل نیستند؛ شما هم غافل نباشید.(1)

ببیند این جوان، این خانواده، این پدر و مادر، این همّت ها و روحیه های عظیم و شکست ناپذیر، دنبال چه هدفی رفتند؟ آن هدف را از جان خودتان بیشتر محافظت کنید. شهدای ما برای خدا مجاهدت کردند، در راه خدا به شهادت رسیدند، برای حاکمیت دین خدا در کشور که مایۀ سعادت دنیا و آخرت است سختی ها را تحمّل کردند؛ پدران و مادران هم همین طور.(2)

ص:22


1- . سخنرانی در دیدار با فرزندان ممتاز شهدا، مسئولان امور فرهنگی بنیاد شهید و گروهی از دانشجویان امامیۀ پاکستان، 25/05/1368.
2- . بیانات در دیدار جمعی از خانواده های شهدای نیروهای مسلّح و جهاد سازندگی، 05/07/1377.

فصل دوم: کار جهادی

اشاره

ص:23

تصویر

ص:24

1. تعریف جهاد و کار جهادی

ما در اولِ «کتاب جهاد» عرض کردیم که معیار جهاد، شمشیر و میدان جنگ نیست. معیار جهاد، همان چیزی است که امروز در زبان فارسی ما در کلمۀ «مبارزه» وجود دارد. فلانی آدم مبارزی است، فلانی آدم مبارزی نیست؛ نویسندۀ مبارز، نویسندۀ غیرِمبارز؛ عالمِ مبارز، عالم غیرِمبارز؛ دانشجوی مبارز و طلبۀ مبارز، دانشجوی غیرِمبارز و طلبۀ غیرِمبارز؛ جامعۀ مبارز و جامعۀ غیرِمبارز. پس، «جهاد» یعنی «مبارزه».(1)

در مبارزه، دو چیز حتماً لازم است: یکی اینکه در آن جدّ و جُهد و تحرکی باشد. انسان در رختخواب یا در پستوی خانه که نمی تواند مبارزه کند! در مبارزه، باید جدّ و جهدی وجود داشته باشد. اگرچه در صُوَری، مبارزه با نفس هم میدان هایی دارد؛ اما حالا مثال هایی که می زنیم برای مبارزات اجتماعی و این هاست. پس، اول اینکه در آن جدّ و جهد و تلاش و تحرک باشد؛ دوم اینکه، در مقابلش دشمنی باشد.

مبارزه، در آنجاکه دشمن نیست، معنا ندارد. پس، جهاد متقوّم بر این دو رکن است: یکی اینکه در آن جدّ و جهد باشد؛ دیگر اینکه در مقابل دشمن باشد. اگر کسی علیه دوست جدّ و جهد کند، این جهاد نیست؛ بلکه فتنه و اخلال است.(2)

جهاد، یعنی مجاهدت کردن و تلاش کردن. زندگی، یعنی اینکه ما این هدف ها را ترسیم کنیم و ارزش هایی را که برای ما

ص:25


1- . بیانات در شروع درس «خارج فقه»،20/06/1373.
2- . بیانات در شروع درس «خارج فقه»،20/06/1373.

عزیز و محترم است، مشخص کنیم و بعد با همۀ قوا بکوشیم. اصلاً زندگی جز این معنی ندارد؛ و اِلّا اگر انسان از ارزشهایی، آن ارزشها هرچه می خواهد باشد، خالی باشد، به یک جماد تبدیل خواهد شد.(1)

در این نوع زندگی، هرچه می گذرد، انسان احساس می کند که عمرش تلف نشده است؛ چون برای یک هدف عالی زحمت کشیده است... در پایان راه هم وقتی به پشت سر خود نگاه می کند، می بیند فرسنگ ها به هدف نزدیک شده است؛ لذا حسرت ندارد و احساس لذّت می کند. این، زندگی واقعی است؛ زندگی برای آرمان ها و هدف های والا.(2)

یکی از نکات برجسته در فرهنگ اسلامی که مصداق های بارزش، بیشتر در تاریخ صدر اسلام و کمتر در طول زمان دیده می شود، «فرهنگ رزمندگی و جهاد» است. جهاد هم فقط به معنای حضور در میدان جنگ نیست؛ زیرا هرگونه تلاش در مقابله با دشمن، می تواند جهاد تلقّی شود. البته بعضی ممکن است کاری انجام دهند و زحمت هم بکشند و از آن، تعبیر به جهاد کنند. اما این تعبیر، درست نیست؛ چون یک شرط جهاد، این است که در مقابله با دشمن باشد. این مقابله، یک وقت در میدان جنگِ مسلّحانه است که «جهاد رزمی» نام دارد؛ یک وقت در میدان سیاست است که «جهاد سیاسی» نامیده می شود؛ یک وقت هم در میدان مسائل فرهنگی است که به «جهاد فرهنگی» تعبیر می شود و یک وقت در میدان سازندگی است که به آن «جهاد سازندگی»

ص:26


1- . بیانات در دیدار با اعضای «گروه اجتماعی» صدای جمهوری اسلامی ایران، 29/11/1370.
2- . بیانات در دیدار اعضای «نیروی هوایی» ارتش در روز نیروی هوایی، 19/11/1371.

اطلاق می گردد. البته جهاد، با عنوان های دیگر و در میدان های دیگر هم هست. پس، شرط اوّلِ جهاد این است که در آن، تلاش و کوشش باشد و شرط دومش اینکه، در مقابل دشمن صورت گیرد.

این نکته در فرهنگ اسلامی، نکتۀ برجسته ای است که گفتیم نمونه هایی هم در میدان های مختلف دارد. در روزگار ما هم، وقتی ندای مقابله با رژیم منحوس پهلوی از حلقوم امام رضوان الله علیه و همکاران ایشان در سال 1341 بیرون آمد، جهاد شروع شد. پیش از امام هم، البته جهاد به صورت محدود و پراکنده وجود داشت که حائزِ اهمیت نبود. هنگامی که مبارزۀ امام شروع شد، جهاد اهمیت پیدا کرد تااینکه به مرحلۀ پیروزی خود، یعنی پیروزی انقلاب اسلامی رسید. بعد از آن هم، تا به امروز، در این کشور جهاد بوده است: چون ما دشمن داریم؛ چون دشمنان ما ازلحاظ نیروی مادّی، قوی هستند؛ چون اطراف و جوانب ما را، از همه جهت، دشمنان گرفته اند. آن ها در دشمنی با ایران اسلامی، جدّی هستند و سرِ شوخی ندارند؛ چون می خواهند از هر راهی که شد ضربه بزنند. پس، در ایران اسلامی، هرکس به نحوی در مقابل دشمن، که از اطراف، تیرهای زهرآگین را به پیکر انقلاب و کشور اسلامی نشانه رفته است، تلاشی بکند، جهاد فی سبیل الله کرده است. بحمدالله، شعلۀ جهاد بوده است و هست و خواهد بود.

البته یکی از جهادها هم «جهاد فکری» است؛ چون دشمن ممکن است ما را غافل کند، فکر ما را منحرف سازد و دچار خطا و اشتباهمان گرداند. هرکس که در راه روشنگریِ فکر مردم، تلاشی بکند، از انحرافی جلوگیری نماید و مانع سوءفهمی شود، ازآنجاکه

ص:27

در مقابله با دشمن است، تلاشش «جهاد» نامیده می شود؛ آن هم جهادی که شاید امروز، مهمّ محسوب می شود. پس، کشور ما امروز کانون جهاد است و از این جهت هیچ نگرانی ای هم نداریم... از این جهت، بنده که بیشترِ سنگینی بارم این است که نگاه کنم ببینم کجا شعلۀ جهاد درحال فروکش کردن است و به کمک پروردگار

نگذارم؛ ببینم کجا اشتباه کاری می شود، جلوش را بگیرم، مسئولیت اصلی حقیر، همین هاست؛ از وجود جهاد در وضع کنونی کشور، نگران نیستم.(1)

2. عرصه های جهاد و کار جهادی

الف. عرصۀ درونی (جهاد با نفس و ادای حق بندگی پروردگار)

برادران عزیز! تلاش، جهاد و مجاهدت، از همه پسندیده و زیباست؛ بخصوص از کسی که ابزارِ این کار در اختیار اوست و می تواند این جهاد را در بهترین جایگاه خود قرار دهد و از آن بهره ببرد. بهرۀ موردِنظر [از جهاد] چیست؟ آن بهره دو بخش دارد: یک بخشِ شخصی دارد که این اصلِ قضیه است. این را توجّه کنید! قسمت اعظمِ مجاهدت در راه خدا، برای شخصِ خودِ شماست؛ Nعَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ(2)M. اصل قضیه این است که ما باید به عنوان یک بندۀ خدا، از عهدۀ بندگی خدا برآییم: یا می توانیم که در این صورت، سربلند و سعادتمند خواهیم شد؛ یا نمی توانیم که در این صورت، شقاوت است. تلاش و جهادی که می کنیم، سازندگی، خودسازی و دیگرسازی که

ص:28


1- . بیانات در جمع فرماندهان لشکر 27 محمّد رسول الله؟ص؟، 20/ 03/ 1375.
2- . مائده، 105.

به دنبالشان می رویم، خدمتی که به خلق می کنیم، اقامۀ عدلی که می کنیم، حکومتی که به راه می اندازیم؛ همه در درجۀ اوّل، برای این است که پیشِ خدای متعال به عنوان یک بنده بتوانیم عرض کنیم: «پروردگارا! ما حقّ بندگی تو را تا حدّی که توانستیم به جا آوردیم.» در دعا هست که «وَ جعل من منّ به علی عباده فی کفاء لتعزیة حقّه»(1)... یعنی «اگر آنچه را خدا منّت گذاشته و به ما داده است، به کار بیندازیم، کافی است که بتوانیم حقی را که بر گردن ماست، ادا کنیم.» پس در درجۀ اوّل، تلاش موردِنظر است.(2)

من در این جمع پُرشور و صمیمی و مؤمن، مطلبی را عرض می کنم که از امّهات مسائل فکری ماست. در اسلام، نقطۀ اصلی و محوری برای اصلاح عالم، اصلاح نفس انسانی است. همه چیز از اینجا شروع می شود. قرآن به آن نسلی که می خواست با دست قدرتمند خود، تاریخ را ورق بزند، فرمود: Nقُوا أَنْفُسَکُمْ (3)M، Nعَلَیْکُمْ أنْفُسَکُمْM(4). خودتان را مراقبت کنید، به خودتان بپردازید و نفس خودتان را اصلاح و تزکیه کنید؛ Nقَدْ أفْلَحَ مَنْ زَکَّیهَا(5)M. اگر جامعۀ اسلامی صدر اول اسلام، از تزکیۀ انسان ها شروع نشده بود و در آن به اندازۀ لازم، آدم های مصفّا و خالص و بی غش وجود

نداشتند؛ اسلام پا نمی گرفت، گسترش پیدا نمی کرد، بر مذاهب مشرکانۀ عالم پیروز نمی شد و تاریخ در خط اسلام به حرکت نمی افتاد. اگر

ص:29


1- . مصباح المتهجّد، ص138.
2- . بیانات در دیدار فرماندهان رده های مختلف سپاه پاسداران، 29/06/ 1373.
3- . تحریم، 6.
4- . مائده، 105.
5- . شمس، 9.

انسان های مزکّا و مصفّا نباشند، جهاد نیست... .(1)

در درجۀ دوم، مسائل دیگر موردِنظر است؛ مثل: نجات بشریّت، اقامۀ حکومت عدل و حق و ایجاد راهی که بشر بتواند از آن راه به خدا و هدایت برسد... .(2)

در سطح داخلی، انقلاب اکنون در مرحلهای است که میتوان آن را دوران «جهاد اکبر» نامید که دورانی است بسیار سخت، بسیار خطرناک و همۀ انقلاب ها این دوران را قاعدتاً تجربه میکنند و شاید بشود گفت که اکثر انقلابها در این دوران دچار لغزش و انحطاط میشوند و شاید تعجب کنید اگر عرض کنم که انقلاب عظیم تاریخیِ نخستین اسلام در چنین دورانی بود که بیشترین نیروی خود را از دست داد! بلی، دورانِ جهاد اکبر یعنی دورانی که شور و هیجان اوّلیۀ انقلاب تا حدود زیادی فرو نشسته، ضمناً موفقیت هایی هم به دست آمده و چهرۀ راحت زندگی، خود را به بسیاری نشان داده و چرب و شیرین زندگی در دهانهایی مزه کرده است. این، آن دوران خطرناک است. ما امروز در این دوران از انقلاب کبیر و عظیم و عمیق خود قرار داریم.(3)

آنچه که ما باید فراموش نکنیم و همیشه به یاد داشته باشیم ، این است که ببینیم وظیفۀ ما در این برهۀ از زمان چیست و در مقابل نعمت الهی چه وظیفه ای داریم. امروز وظیفۀ بزرگ ملت

ص:30


1- . سخنرانی در دیدار با مسئولان بنیاد شهید، جمعی از اساتید و دانشجویان دانشگاه ها و اقشار مختلف مردم، 24/05/1369.
2- بیانات در دیدار فرماندهان رده های مختلف سپاه پاسداران، 29/06/1373.
3- . پیام به نشست سالانۀ اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان (دفتر تحکیم وحدت) ، 06/02/1374.

ایران، جهاد معنوی و جهاد اکبر است... این جهاد، بزرگ تر از هر جهاد ظاهری، با هر دشمنی و با هر عظمتی است.(1)

ب. عرصۀ بیرونی (جهاد مسلّحانه، جهاد فرهنگی، جهاد علمی، جهاد مالی و اقتصادی و...)

کسی خیال نکند که جهاد، همان جهاد مسلّحانه را می گوییم؛ نه جهاد علمی و مالی و اقتصادی و جهاد در سنگر سازندگی که همه در جای خود محفوظند و فضیلت دارند، تمام شده است. البته فضیلتِ جهاد مسلّحانه با فضیلت های دیگر قابل ِمقایسه نیست. میدان این جهاد، میدان بازی است

که خودِ این هم فرصت دیگری است. این ها نِعَم الهی هستند و شما باید از این فرصت ها استفاده کنید... .(2)

دفاع از اسلام، به دفاع از میهن اسلامی ختم نمی شود. ما در همۀ مرزهای اسلام با کفر، آمادۀ دفاع و مجاهدتیم. البته، میدان چنین جهادی، وسیع تر و میدان داران آن، رجال سیاسی و علمی و فرهنگی و هنری اند که همواره باید آمادۀ دفاع از اسلام باشند.(3)

امروز هم مجاهدت جوانان و برگزیدگان در میدانهای دیگر لازم است: میدان سازندگی، میدان آگاهی از کید دشمنان، میدان

ص:31


1- . سخنرانی در دیدار با خانواده های شهدای شهرهای پاکدشت، ممعان، کبودرآهنگ، آستانۀ اشرفیه، لنجان، رابر کرمان، تهران، به همراه گروهی از خانواده های جانبازان و آزادگان استان تهران، کارکنان معاونت بهداشت و درمان بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، کارکنان و مسئولان عقیدتی، سیاسی سازمان اتکا، کارکنان و مسئولان عقیدتی سیاسی سازمان اتکا، کارکنان و مسئولان وزارت پست و تلگراف و تلفن و جمعی از رزمندگان و اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 17/07/1370.
2- . بیانات در دیدار فرماندهان رده های مختلف سپاه پاسداران، 29/06/ 1373.
3- . پیام به مناسبت نهمین سالگرد جنگ تحمیلی، 30/06/ 1368.

تلاش برای خودسازی علمی و اخلاقی، میدان ایجاد امید در مردم و مبارزه با دیو یأس، میدان مبارزه با تبلیغات دشمنان مستکبر، میدان وحدت و همکاری و همبستگی ملی.(1)

جهاد یعنی حضور در میدانْ با مجاهدت، با تلاش، با هدف و با ایمان؛ این می شود جهاد. لذا Nجاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فی سَبیلِ اللَّهِ(2)M؛ جهاد با نفس، جهاد با مال. جهاد با نفس کجاست؟ فقط به این است که توی میدان جنگ برویم و جانمان را کف دست بگیریم؟! نه، یکی از انواع جهادِ با نفس هم این است که شما شب تا صبح را روی یک پروژۀ تحقیقاتی صرف کنید و گذر ساعات را نفهمید. جهاد با نفس این است که از تفریحتان بزنید، از آسایش جسمانی تان بزنید، از فلان کار پُرپول و پُردرآمد، به قول فرنگی ها پولساز، بزنید و توی این محیط علمی و تحقیقی و پژوهشی صرفِ وقت کنید تا یک حقیقت زندۀ علمی را به دست بیاورید و مثل دسته گل به جامعه تان تقدیم کنید؛ جهاد با نفس این است. یک قسمت کوچکی هم جهاد با مال است.(3)

باید دانست که رحمت الهی و کمک الهی بستگی دارد به حرکت و تلاش انسان مؤمن؛ به عمل صالح او. باید در میدان باشیم، باید احساس وظیفه را فراموش نکنیم، مجاهدت را فراموش نکنیم. جهاد در صحنه های مختلف، وظیفۀ ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنۀ سیاسی هم جهاد هست، در صحنۀ فرهنگی هم جهاد هست، در صحنۀ تبلیغاتی و ارتباطاتی هم جهاد

هست، در صحنه های اجتماعی هم جهاد

ص:32


1- . پیام به مناسبت سومین روز از دهۀ مبارکه فجر «روز ایثار و شهادت»، 13/11/1373.
2- . انفال، 72.
3- . بیانات در دیدار با بسیجیان، 2/4/89.

هست. جهاد فقط جهاد نظامی نیست؛ انواع و اقسام عرصه های زندگی بشر، عرصۀجهادند.(1)

3. شاخصه های کار جهادی

اشاره

(2)

ویژگی های حرکت جهادی، توکل به خدا، اخلاص، باور عمیق به توانایی فردی، گروهی و ملی، اعتماد به جوانان، بکارگیری نیروهای مجرب، کار و تلاش بی وقفه و استفاده از همۀ ظرفیت هاست. پیشرفت های باورنکردنی ملت از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون، به برکت روحیه و کار جهادی ممکن شده است و حفظ و استمرار همین روحیه، تحقق همۀ اهداف را امکان پذیر می کند.(3)

الف. همراه با تلاش و مجاهدت است

درمورد جهاد دانشگاهی من اعتقادم این است که این ترکیب، جهاد و دانشگاه، و تلفیق جهاد که یک امر ارزشی معنوی است با علم و دانش و با دانشگاه، دارای پیام است: نشان می دهد که می توان علم جهادی و نیز جهاد علمی داشت؛ این همان کاری است که شماها مشغولید. علم شما علم جهادی است: با جهاد و با اجتهاد همراه است، [در آن،] دریوزه گری و منتظرنشستن برای هدیه شدن علم از اینسو و آن سو نیست، دنبال علم می روید تا آن را به دست بیاورید؛ این علم جهادی و علم برخاستۀ از مجاهدت و اجتهاد و تلاش است. ازطرفی شما مشغول جهاد هستید؛ جهاد

ص:33


1- . بیانات در دیدار میهمانان شرکت کننده در چهارمین مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام)، 28/5/1386.
2- . در موارد بسیاری رهبر معظم انقلاب(مدظله العالی)، «کار جهادی» را با «کار بسیجی» و «کار انقلابی» معادل گرفتهاند؛ نمونههای زیر از این دست هستند: در سازندگی درونی به شکل جهادی، به شکل بسیجی، به شکل انسان های انقلابی... حتّی با دست خالی شرکت کنند. (سخنرانی در مراسم صبحگاه نظامی پایگاه منطقۀ دوم دریایی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بوشهر، 12/10/ 1370) ... یکی هم کارهای بزرگ و عظیمی است که شاید تحت یک آیین نامه و نظام نامه ای هم نیاید؛ بلکه حرکتی جهادی و بسیجی است. (سخنان در دیدار با جمعی از نخبگان حوزه علمیۀ قم، 13/09/ 1374)
3- . بیانات در دیدار هزاران نفر از کشاورزان سراسر کشور، 1384/10/14.

یعنی مبارزه برای یک هدف والا و مقدس.(1)

یکی از کارهای اساسی ما... هم پرهیز از تنبلی و کم کاری است. کسالت، کم کاری و تنبلی، یک انسان را، یک خانواده را، یک کشور و یک ملت را تباه می کند. همه باید کار کنند؛ کار جهادی. اینکه ما امسال گفتیم جهاد اقتصادی، یعنی تحرّک اقتصادی باید جهادگونه باشد.(2)

در سر راه انسان، موانع وجود دارد. اساساً همین وجود مانع است که به تلاش انسان معنا و حقیقت معنوی میبخشد و اسمش می شود جهاد؛ و اِلّا اگر مانع نبود، جهاد معنی نداشت. جهاد یعنی جدّ و جهد همراه با زحمت و چالش با موانع.(3)

ب. در مقابله با دشمن است

جهادی عمل کردن، مفهوم خاصی دارد؛ هرجور کاری، جهادی نیست. جهاد با جهد و تلاش ازلحاظ ریشه یکی اند؛ یعنی در آن معنای جهد و کوشش وجود دارد؛ اما جهاد فقط این نیست. جهاد یعنی مبارزه؛ مبارزۀ در همین اصطلاح متعارف فارسیِ امروز ما. مبارزه، انواع و اقسامی دارد: مبارزۀ علمی داریم، مبارزۀ مطبوعاتی داریم، مبارزۀ سیاسی داریم، مبارزۀ اقتصادی داریم، مبارزۀ نظامی داریم، مبارزۀ آشکار داریم، مبارزۀ پنهان داریم؛ اما یک نقطۀ مشترک در همۀ این ها وجود دارد و آن اینکه در مقابلِ یک خصم است، در مقابلِ یک مانع است. مبارزه با دوست معنی ندارد؛

ص:34


1- . بیانات در دیدار هیئت علمی و کارشناسان جهاد دانشگاهی، 01/04/ 1383.
2- . بیانات در خطبه های نماز جمعۀ تهران، 1390/11/14.
3- . بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های شیراز، 1387/02/14.

مبارزه در مقابلِ یک دشمن است.

فرض کنید در دوران اختناق، کسی هر هفته مثلاً پنج تا کتاب می خوانْد؛ خیلی کار بود، اما لزوماً مبارزه نبود؛ جهد بود، جهاد نبود. اگر می خواست جهاد باشد، باید کتابی را می خواند که در حرکت او در مواجهۀ با رژیم طاغوت و رژیم اختناق، تأثیر داشت؛ آن وقت می شد جهاد. خاصیت جهاد این است.(1)

معارضۀ سیاسی و فرهنگی دولت ها، بخش کوچک معارضه با جمهوری اسلامی است. بخش مهم تر، معارضۀ فرهنگی غرب با نظام جمهوری اسلامی است که یک معارضۀ عمیق و بلندمدّت است. ایستادگی در مقابل این ها، روح حسینی می خواهد. آن کسانی که امروز در مقابل تهاجم و توطئه آفرینیهای دشمنان ما در جبهۀ استکبار، در کار جهادی و سیاسی ایستادگی می کنند، کار حسین بن علی؟ع؟ را می کنند... اگر کسی اهل دین خدا هم نباشد، برای خدا کاری نخواهد کرد؛ همین قدر بخواهد که این خانه برای اهل آن سالم و پابرجا بماند، چنین کسی هم باید بداند که [این کار] جز با ایستادگی پارسایانه و شجاعانه در مقابل دشمن، امکان پذیر نیست. دشمنْ لحظه ای غافل نیست و هر کاری بتواند می کند.(2)

ملاک در صِدْق جهاد این است که این حرکتی که انجام می گیرد، جهت دار و مواجه با موانعی باشد که همت بر زدودن این موانع گماشته می شود؛ این می شود مبارزه. جهاد یعنی یک چنین مبارزه ای که وقتی دارای جهت و هدف الهی بود، آن وقت جنبۀ

ص:35


1- . بیانات در بازدید از پژوهشکدۀ رویان، 25/04/1386.
2- . بیانات در دیدار با پاسداران انقلاب اسلامی به مناسبت روز پاسدار، 24/09/1375.

تقدّس هم پیدا می کند. شما مبارزۀ علمی می کنید، زیرا این کار شما به طور واضح دشمنان بسیار سرسختی دارد که نمی خواهند این حرکت علمی و تحقیقی انجام بگیرد؛ لذا به نظر من جهاد دانشگاهی فقط یک نهاد نیست؛ بلکه یک فرهنگ است، یک سمت گیری و حرکت است. هرچه بتوانیم ما این فرهنگ را در جامعه گسترش دهیم و آن را پایدار و استوار کنیم، کشور را به سمت سربلندی و عزت و استقلال حقیقی بیشتر پیش برده ایم.(1)

وقتی که راجع به سلول های بنیادیِ شبیه سازی و این طور کارها آقایان حرف زدید و بنده یا دیگری هم تجلیلی از این کار کردند، مقامات امریکایی اعلام کردند که برای علوم ژنتیک هم باید شورای حُکامی به وجود بیاید! این معنایش چیست؟! دشمن از اینکه شما در این رشته دارید حرکت می کنید، دردش آمده است. مثال های واضحش را عرض می کنم؛ هزاران مثال دارد. آن روزی که شما مثلاً بتوانید آنچنان راداری بسازید که از هیچ نقطه از فضای آسمان این کشور، هیچ جنبنده ای نتواند وارد شود؛ آن روز دشمن دردش می آید؛ یعنی این تیری است که مستقیم می خورد به دشمن. این، می شود جهاد.

در حرکت جهادی، در علم جهادی، در تحقیق جهادی، این عنصر حتماً شرط است. دشمن هم مقصود آمریکا نیست. حالا ما در مقام صحبت، دشمن واضحمان آمریکا و استکبار جهانی است. نه، دشمن ها انواع و اقسامی دارند. یک وقت یک کارتل بزرگ مالی و اقتصادی از اینکه شما بتوانید مثلاً کارخانۀ سیمان بسازید، ناراحت می شود؛ مانع تراشی می کند؛ نمی گذارد که الان

ص:36


1- . بیانات در دیدار هیئت علمی و کارشناسان جهاد دانشگاهی، 01/04/1383.

در گزارشهایی که در اینجا به من دادند، ازجمله همین مسئله بود. دلشان می خواهد یک شورای حکام هم درست کنند برای ساخت سیمان که هرکس حق نداشته باشد کارخانۀسیمان بسازد یا تولید سیمان کند!(1)

ج. با همت بزرگ، ایمان عمیق [به خداوند، پاداش الهی و کار] و همراه با قصد خالص است

کارهای بزرگ، به همّت های بزرگ و به ایمان های عمیق: ایمان به کار، ایمان به مردم و پشت سر و مهم تر از همۀاین ها، ایمان به خداوند و پاداش الهی احتیاج دارد و یک کار جهادی لازم است؛ جهاد، یعنی همین.(2)

امسال سال جهاد اقتصادی است. جهاد اقتصادی متوجه یک نکتۀ اساسی است در مسئلۀ ادارۀ کشور و مدیریت کشور... پس جهاد اقتصادی لازم است؛ یعنی همین مبارزه، همین پیکار؛ منتها جهادگونه، با همۀ توان، با همۀ وجود، با قصد خالص، با فهم و بصیرتِ اینکه داریم چه کار می کنیم. سال جهاد اقتصادی معنایش این است. بخش های اقتصادی کشور در همۀ قسمت های دولتی و غیرِدولتی اگر به توفیق الهی پایبند به این مجاهدت باشند، یک جهش به وجود خواهد آمد.(3)

د. هدفمند و متوجه به آرمانهاست

کار جهادی باید هدفمند، درست متوجه به آرمان ها و هوشمندانه و عاقلانه و دشمن شکن باشد. یعنی به همان معنایی

ص:37


1- . بیانات در بازدید از پژوهشکدۀ رویان، 25/04/1386.
2- . بیانات در دیدار با کشاورزان، به مناسبت هفتۀ کشاورزی، 12/10/1380.
3- . بیانات در دیدار هزاران نفر از کارگران سراسرکشور، 1390/02/07.

که ما مبارزه را در اصطلاح معمولی به کار می بریم: «دارم مبارزه می کنم، این یک مبارزه است.» این، یک تعبیر مصطلح است. در جهاد، این معنا هست. این، تعریف بخش جهاد.(1)

ه. هوشمندانه، با بصیرت و تدبیر، واقعبینانه و در چهارچوب قانون است

آنچه که ما می خواهیم دنبال کنیم و اصرار بر آن داریم، این است که واقع بینی، مشاهدۀ واقعیات جامعه و جهان، با آرمان گرایی و تعقیب آرمان ها و آرزوهای بزرگ ملت ایران هیچ گونه تنافی و تعارضی ندارد. اگر ما توانستیم آرمان گرایی را با واقع بینی و واقع گرایی همراه کنیم، ترجمۀ عملیاتی اش می شود اینکه ما تدبیر را با مجاهدت ترکیب کنیم؛ هم مجاهدت کنیم و مجاهدانه حرکت کنیم، هم این حرکت مجاهدانه در یک چهارچوب تدبیرشده ای قرار بگیرد که این، آگاهی عمومی، آگاهی دست اندرکاران، همراهی دل ها و زبان ها در همۀ عرصه ها را می طلبد.(2)

در زمینۀ خدمت، کار را باید جهادی کرد. جهادی به معنای بی قانونی نیست. دوستانی که ما سال ها با خیلی از شماها کار کردیم، با بسیاری از شما برادرها در زمینه های مختلف همکاری داشتیم،

می دانید روحیۀ من را: من آدم دعوت کنندۀ به بی قانونی نیستم؛ به شدّت ضدّ این بی قانونی هستم؛ امّا معتقدم در همان چهارچوب قانون، دو جور می شود کار کرد: یک کار، کار مرسوم اداری؛ یک کار، کار جهادی. کار جهادی یعنی از موانع عبورکردن،

ص:38


1- . بیانات در بازدید از پژوهشکدۀ رویان، 25/04/ 1386.
2- . بیانات در دیدار با کارگزاران نظام، 1391/05/03.

موانع کوچک را بزرگ ندیدن، آرمان ها را فراموش نکردن، جهت را فراموش نکردن، شوق به کار؛ این کار جهادی است. کار را باید جهادی انجام داد تا ان شاءالله خدمت به خوبی انجام بگیرد.(1)

و. متکی به عشق و شوق و بدون انتظارِ فراهم آمدن همۀ جزئیاتی است که برای آدم های معمولی لازم و مؤثر است

نیروهای مسلح باید در سازندگی شرکت کنند: اولاً در سازندگی درونی به شکل جهادی، به شکل بسیجی، به شکل انسان های انقلابی، بدون انتظارِ فراهم آمدن همۀ جزئیاتی که برای آدم های معمولی لازم و مؤثر است؛ سر از پا نشناخته، عاشقانه، با جوشش ابتکار و استعداد، بدون اینکه گفته شود این را نداریم و آن را نداریم، حتّی با دست خالی شرکت کنند. سازندگی، آنجاکه متّکی به عشق و شوق و ابتکار و خلاقیت انسان ها باشد، با همۀ فقدها و نداشتنها هم میسر است. ما بحمدالله دچارِ نداشتن هم نیستیم. ما می خواهیم بجوشیم. ما می خواهیم استعدادها بُروز کند.(2)

ز. با بهرهگیری از تخصص، تجربه و استفاده از همۀ ظرفیت زیرمجموعۀ خود است

این کار، احتیاج دارد به اینکه در داخل این مجموعه، ایمان و تخصّص و تجربه و کارایی و انگیزه و خلاصه، کارِ جهادی تحقّق پیدا کند.(3)

ص:39


1- . بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت، 1392/06/06.
2- . سخنرانی در مراسم صبحگاه نظامی پایگاه منطقۀ دوم دریایی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در بوشهر، 12/10/1370.
3- . بیانات در دیدار با کشاورزان به مناسبت هفتۀ کشاورزی، 12/10/1380.

تلاش مجاهدت آمیز و تلاش سخت؛ یعنی به کارگیری عقل، علم، تخصص و تجربه و به کاربردن همۀ ظرفیت دستگاه تحتِ مدیریت برای رسیدن به آرمان های نظام اسلامی، رفتار دینی است. اگر یک مسئول، خیلی هم مقدس مآب باشد، اما از ظرفیت خود برای کار و تلاش استفاده نکند؛ رفتار دینی او ناقص است. اگر از فرصت ها استفاده نکند و عقل و تدبیر و هوش و علم و تخصص و تجربه را به کار نگیرد، رفتار دینی اش ناقص است. معارف اسلامی ما پُر است از این مفاهیم عالی و متعالی و قرآن و احادیث ما هم سرشار از این معارف است. البته مسئول متدین کسی است که این

ضوابط را در زندگی خود به عنوان اصول حتمی و غیرقابل تخلف در نظر داشته باشد. اگر مسئولان نظام جمهوری اسلامی مقیّد به این ضوابط باشند، نظام اسلامی روزبه روز و قدم به قدم به پیش می رود.(1)

ح. با جوشش ابتکار، بروز استعداد و با تکیه بر توان خودی است

جهادی حرکت کنید. ما از اول انقلاب، هر کار بزرگی که توانسته ایم انجام بدهیم، به برکت اعتمادبه نفس و بلندپروازی و کار جهادی بوده است. جوانانِ جهاد سازندگی، آن روزی کارهای بزرگ را در این کشور شروع کردند که حتی آن کسانی که جلوی چشمشان این کارهای بزرگ انجام می گرفت، باور نمی کردند که جوان ایرانی قادر به این کارهاست. در دوران رژیم طاغوت، گندم را از آمریکا می خریدند و سیلو را روس ها برایشان می ساختند؛

ص:40


1- . بیانات در دیدار زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی، 1383/01/02.

آن ها سیلو را هم نمی توانستند بسازند! باید روس ها می آمدند؛ این صنعت در ایران نبود. در سال های اول انقلاب، این جوانان جهاد دانشگاهی آمدند و گفتند امام دستور داده اند مردم گندم بکارند؛ خوب، گندم سیلو لازم دارد؛ درِ خانۀ چه کسی برویم، جز درِ خانۀهمت و ابتکار خودمان؛ شروع کردند. افرادی می دیدند که این سیلو بالا می رود، البته در روز اول با ظرفیت کم، اما باور نمی کردند! و امروز کشور ما یکی از کشورهای مطرح ازلحاظ سیلوسازی در دنیاست؛ به برکت همین جوان ها. کار جهادی، این است. در هر بخشی از بخش های گوناگون صنعتی و فنی و علمی و تحقیقاتی که ما با روحیۀ جهادی وارد شدیم؛ پیش رفته ایم. روحیۀجهادی یعنی چه؟ یعنی اعتقاد به اینکه «ما می توانیم» و کارِ بی وقفه و خستگی ناپذیر و استفاده از همۀ ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوان ها. الان در همین بخش انرژی هسته ای که این همه دنیای استکبار را سراسیمه کرده، اکثر کسانی که در آنجا مشغول کار هستند، جوان های تحصیل کرده اند؛ صدها جوانِ کم سال و تحصیل کرده، این چرخ را می چرخانند و این عزت را برای کشور پدید آورده اند. در همۀ بخش ها همین طور است. به نیروهای بااستعداد، چه از جوان ها باشند و چه از انسان های باتجربه، اعتماد کنند. اعتماد به این افراد و توکل به خدای متعال و اخلاص نیت برای خدا، اساس کار است.(1)

چند روز قبل گزارشی راجع به تولید و تکثیر و انجماد سلولهای بنیادی به من دادند. این یک کارِ بسیار عظیم و پیچیدۀ علمی است که در معدودی از کشورهای دنیا انجام گرفته است. در

ص:41


1- . بیانات در دیدار کشاورزان به مناسبت هفتۀ کشاورزی، 14/10/ 1384.

کشور ما این کار بی سروصدا اتفاق افتاده و هنوز اعلان هم نشده است. به نظر من اهمیت این کار کمتر از کار هسته ای که ما کردیم، نخواهد بود. این کار در آیندۀ پزشکی دنیا ارزش زیادی دارد و دنیا از آن

به عنوان یک انقلاب پزشکی نام می بَرد. «یک گروه جوانِ مؤمنِ انقلابی و واقعاً جهادی»(1) که از همین بچه های جهاد دانشگاهی هستند، راجع به این مسئله چند سال کار کرده اند و به نتایج خوبی رسیده اند؛ البته باید کار ادامه پیدا کند تا به آن نتایج نهایی اش برسد.(2)

4. سنن و قواعد الهی در کار جهادی

الف. وجود مشکلات و موانع در مسیر حق

همۀ این موانع جزوِ سنّتهای الهی است. وجود این موانع تصادفی نیست. این ها سنّت الهی است؛ یعنی تلاش و حرکت با مانع مواجه است و اِلّا جهاد معنا نمیداشت: N وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمینَ وَ کَفی بِرَبِّکَ هادِیاً وَ نَصیراًM(3)؛ در همۀ دعوت های انبیا، دشمنان (موانع) از جن و انس وجود داشتند. در آیۀ دیگر: N وَ کَذلِکَ جَعَلْنا فی کُلِّ قَرْیَةٍ أَکابِرَ مُجْرِمیها لِیَمْکُرُوا فیها وَ ما یَمْکُرُونَ إِلاَّ بِأَنْفُسِهِمْ M(4)؛ در درون جوامع، طبقاتی که وجود آن ها مایۀ فساد، مایۀ مکر بوده است؛ این ها جزء سنّتها بوده است. یعنی هرگز انبیا نگفتند ما آن وقتی که جادّه، صاف است

ص:42


1- . پژوهشگران موسسة رویان
2- . بیانات در دیدار اعضای هیئت دولت 05/ 06/ 1382
3- . فرقان، 31.
4- . انعام، 123.

وارد میدان میشویم؛ مثل جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی.(1)

ب. تدبیر به علاوۀ مجاهدت؛ مساوی است با پیروزی

یک عدّه، ساده لوحانه بعضی از کشورهای ثروتمند دنیا را موردِنظر قرار می دهند و می گویند این ها ثروت دارند، اما دین و اخلاق ندارند؛ ما هم به همان راه برویم. خیال می کنند ثروتمندشدنِ آن ها، ناشی از دین نداشتن و اخلاق نداشتن آن هاست! این اشتباه است. هر کشوری اگر ثروتمند و قدرتمند شده است، به خاطر عوامل خاصِ ایجاد قدرت و ثروت است. هرجا تدبیر و کار و تلاش باشد، محصولی خواهد داد؛ این سنّت الهی است. حتّی کسانی هم که دنبال مادیّات صِرفِ بدون معنویت می روند، اگر مدیریت و تدبیر درستی داشته باشند و تلاش و مجاهدت هم بکنند، البته به آن خواهند رسید؛ Nکُلاًّ نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّکَM.(2)

شکی نیست که خدای متعال به حسب عمل ملت ها به آن ها پاداش و جزا می دهد که گاهی آثار آن را ما می فهمیم و گاهی هم متوجه نمی شویم.(3)

کسی که مشغول مجاهدت است، حق ندارد ناامید شود؛ چون یقیناً پیروزی در انتظار اوست. آن مواردی که پیروزی به دست نیامده و ناکامی حاصل شده است، به این خاطر بوده که مجاهدت فی سبیل الله نبوده است؛ یا اگر مجاهدت بوده،

ص:43


1- . بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه های شیراز، 14/02/1387.
2- . اسراء، 20.
3- . بیانات در دیدار جمعی از پاسداران، 1381/07/17.

فی سبیل الله نبوده یا اصلاً مجاهدت نبوده است. شرط مجاهدت فی سبیل الله چیست؟ این است که انسان به سبیل الله، ایمان و باور و معرفت داشته باشد و آن را بشناسد؛ بنابراین می تواند در راه آن، مجاهدت کند.(1)

ص:44


1- . بیانات در دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران، 12/09/1379.

فصل سوم: مدیریت جهادی

ص:45

تصویر

ص:46

در ادارۀ کشور باید روحیه خدمت به مردم با نیت خدایی و با تکیه بر علم و درایت یا همان روحیۀ مدیریت جهادی حاکم باشد تا بتوان از مشکلات عبور کرد و به پیش رفت.

اگر مدیریت جهادی یا همان کار و تلاش، با نیت الهی و مبتنی بر علم و درایت حاکم باشد، مشکلات کشور، در شرایط کنونیِ فشارهای خباثت آمیزِ قدرت های جهانی و در شرایط دیگر، قابل ِحل است و کشور حرکت رو به جلو را ادامه خواهد داد.(1)

... [نکتۀ دیگر]، رویکرد جهادی است که در این سیاست ها موردِملاحظه قرار گرفته؛ همت جهادی، مدیریت جهادی. با حرکت عادی نمی شود پیش رفت؛ با حرکت عادی و احیاناً خواب آلوده و بی حساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ یک همت جهادی لازم است، تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است. باید حرکتی که میشود، هم علمی باشد، هم پُرقدرت باشد، هم با برنامه باشد و هم مجاهدانه باشد.(2)

در نگاه به سال 93 آنچه به نظر این حقیر مهم تر از همه است، دو مسئله است: یک مسئله، همین مسئلۀ اقتصاد و دیگری مسئلۀ فرهنگ است. در هر دو عرصه و در هر دو زمینه، توقّعی که وجود دارد، تلاش مشترکی است میان مسئولان کشور و آحاد مردم. آنچه برای بنای زندگی و سازندگی آینده موردِانتظار است، بدون مشارکت مردم تحقّق پذیر نیست. بنابراین علاوه بر مدیریتی که

ص:47


1- . بیانات در دیدار با شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر تهران، 1392/10/23.
2- . بیانات در جلسۀ تبیین سیاست های اقتصاد مقاومتی،1392/12/20.

مسئولین باید انجام بدهند، حضور مردم در هر دو عرصه لازم و ضروری است؛ هم عرصۀ اقتصاد، هم عرصۀ فرهنگ. بدون حضور مردم، کار پیش نخواهد رفت و مقصود تحقّق پیدا نخواهد کرد. مردم در گروه های گوناگون مردمی، با اراده و عزم راسخ ملی می توانند نقش آفرینی کنند. مسئولین هم برای اینکه بتوانند کار را به درستی پیش ببرند، احتیاج به پشتیبانی مردم دارند. آن ها هم بایستی با توکّل به خدای متعال و با استمداد از توفیقات و تأییدات الهی و کمک مردمی، مجاهدانه وارد میدان عمل بشوند؛ هم در زمینۀ اقتصاد و هم در زمینۀ فرهنگ. ...لذا به گمان من آنچه در این سال جدید پیش رو داریم، عبارت است از اقتصادی که به کمک مسئولان و مردم شکوفایی پیدا کند و فرهنگی که با همّت مسئولان و مردم بتواند سمت وسوی حرکت بزرگ کشور ما و ملّت ما را معیّن کند. لذا من شعار امسال را و نام امسال را این قرار دادم: «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی».(1)

ص:48


1- . پیام معظم له نوروزی به مناسبت آغاز سال 1393.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109