منتخب مرثیه و نوحه های حضرت جواد الائمه علیه السلام

مشخصات کتاب

مشخصات کتاب:منتخب مرثیه و نوحه های حضرت جواد الائمه علیه السلام

گردآورنده: محمد محبی

مجری تولید: کتابسرای سلام

سال و نوبت چاپ: اول/ تابستان 1397

صفحات/ قطع: 160/ جیبی

شمارگان: 3000 نسخه

مرکز پخش:

اصفهان، خیابان سجاد، گلستان شهدا

مجتمع فرهنگی ستارگان، فروشگاه فطرس

محبی 09132107938 6627392 0311

www.fotros.in

نوحه شهادت امام جواد علیه السلام (1)

من خسته تر از خسته ام

بارسفر رابسته ام

درسینه ام نفس ندارم

برخاک حجره سرگذارم

بابا رضا بابا رضاجان

......

بابا جوادت راببین

افتاده بر روی زمین

بابا بیا افتادم از پا

جان دادنم دارد تماشا

بابا رضا بابا رضاجان

......

شدلحظه های آخرم

خندد به اشکم همسرم

بیا ببین درپیچ وتابم

تشنه ی یک قطره آبم

بابا رضا بابا رضاجان

.....

مانند شمع سحرم

مانده ز من خاکسترم

ببین چه آمد برسرمن

آمده از ره مادر من

بابارضا بابا رضاجان

......

منم که بی تاب وتبم

منم که خشکیده لبم

خون جگر ریزد ز آهم

یاد حسین و قتلگاهم

بابارضا بابا رضاجان

شاعر: جناب سیدمحسن حسینی

نوحه شهادت امام جواد علیه السلام (2)

من که بی نشانم

لاله خزانم

بخدا جوانم

بابا بیا هستم بیادت

من که بی قرارم

من در انتظارم

جز تو کس ندارم

بابا بیا هستم جوادت

سرتا بپا می سوزم و در پیچ و تابم

مانند جد خود حسین تشنه ی آبم

بابا رضا بابا رضا بابا رضاجان

بابا رضا بابا رضا بابا رضاجان

.......

غرق اشک وآهم

کس نشد پناهم

محو در نگاهم

که خسته تر از خسته ام من

اجل از در آمد

شب من سرآمد

بوی مادر آمد

بار سفر را بسته ام من

امشب کنیزان در بروی من ببندید

اما به پیش مادرم کمتر بخندید

بابا رضا بابا رضا بابا رضاجان

بابا رضا بابا رضا بابا رضاجان

.......

ص: 1

تمام دردم

همچو برگ زردم

من وآه سردم

جان می دهم تنهای تنها

برزمین فتادم

کی کنی تو یادم

پسرت جوادم

بیا و من را کن تماشا

بیرون حجره غرق شادی همسر من

در حجره می سوزد تمام پیکرمن

بابا رضا بابا رضا بابا رضاجان

شاعر: جناب سیدمحسن حسینی

زمزمه ی شهادت امام جواد علیه السلام (3)

ای باغبان کجایی که مثل گل فسردم

بابا بیا تماشا میان حجره مردم

من تشنه هستم وکس، نمی دهد جوابم

تا آخرین نفس من، در ذکر آب آبم

من که ز پا فتادم

ابن الرضا جوادم

من که ز پا فتادم

ابن الرضا جوادم

........

شد موسم خزانم اگر چه من جوانم

غیر از اجل نگیرد کسی دگر نشانم

از عمرکوته من یک لحظه مانده وبس

برآتش دل من آبی نمی زند کس

من که ز پا فتادم

ابن الرضا جوادم

من که ز پا فتادم

ابن الرضا جوادم

....

ای بی وفا تو بستی از هرطرف ره من

از چه دلت نسوزد برعمر کوته من

بیا وبا کنیزان در بررویم ببندید

مادرم آمد از ره آهسته تر بخندید

من که ز پا فتادم

ابن الرضا جوادم

من که ز پا فتادم

ابن الرضا جوادم

........

شاعر: جناب سیدمحسن حسینی

نوحه شهادت امام جواد علیه السلام (4)

با که گویم که برمن چها شد

مادرم فاطمه درعزاشد

دیدنی روی ابن الرضا شد

من جوادم جوادم جوادم

.....

اشک چشم ترم راببینید

لحظه ی آخرم راببینید

خنده ی همسرم راببینید

من جوادم جوادم جوادم

......

حجره ی بسته شد قتلگاهم

حجره می سوزد از دود آهم

تا سحر مانده بردرنگاهم

من جوادم جوادم جوادم

.....

من که درحجره در پیچ و تابم

ص: 2

کس نمی گوید اینجا جوابم

من که محتاج یک قطره آبم

من جوادم جوادم جوادم

شاعر: جناب سیدمحسن حسینی

نوحه شهادت امام جواد علیه السلام (5)

همای قدسم اما بال وپری ندارم

از هست وبود خود جز خاکستری ندارم

مردم به کام عطشان

بابا رضا رضاجان

......

می گویم ای کنیزان ز حجره در مبندید

اینجاست مادر من، آهسته تر بخندید

مردم به کام عطشان

بابا رضا رضاجان

......

همسر بی وفایم لبخند از شعف زد

می رفت جانم از کف او ایستاد و کف زد

مردم به کام عطشان

بابا رضا رضاجان

نوحه شهادت امام جواد علیه السلام (6)

خون جگر ریزد از دود آه من

حجره ی دربسته شد قتلگاه من

واویلا واویلا واویلا واویلا

......

من که می سوزد همه سرتا بپایم

من یادگار علی موسی الرضایم

واویلا واویلا واویلا واویلا

.....

نمی دهد کس در این حجره جوابم

من تشنه ام تشنه ی یک قطره آبم

جان پدر این چنین بوده تقدیرم

مانند جدم حسین تشنه بمیرم

واویلا واویلا واویلا واویلا

شاعر: جناب سیدمحسن حسینی

نوحه شهادت امام جواد علیه السلام (7)

من که پرپر می زنم تشنه لب در لانه ام

بر علی موسی الرضا ، من گل یکدانه ام

کس جوابم را نداد

من جوادم من جواد

من جوادم من جواد

.......

من که چون شمع سحر سوزد از پا تا سرم

بر مشامم می رسد ، بوی عطر مادرم

کس جوابم رانداد

من جوادم من جواد

من جوادم من جواد

.....

همسر بیگانه ام با کنیزان صف زند

می دهم من جان ز کف او به شادی کف زند

من نگویم کف مزن یا به رویم در مبند

مادرم اینجا بود پیش او کمتر بخند

ص: 3

کس جوابم را نداد

من جوادم من جواد

شاعر: جناب سید محسن حسینی

نوحه شهادت امام جواد علیه السلام (8)

من غرق اشک و آهم

شد حجره قتلگاهم

به در بوَد نگاهم واویلتا

من که ز پا فتادم

بر خاک و سرنهادم

ابن الرضا جوادم واویلتا

بابا رضا ، رضا جان

بابا رضا ، رضا جان واویلتا

......

در شور و در نوایم

دردانه ی رضایم

بیاد کربلایم دراین حجره

آمد اجل بسویم

پرشد زخون سبویم

حسین حسین بگویم در این حجره

بابا رضا رضاجان

بابا رضا رضاجان

بابا رضا رضاجان واویلتا

......

چشم ترم بسوزد

بال وپرم بسوزد

پاتاسرم بسوزد در این حجره

فریاد بی جوابم

غم داده پیچ و تابم

در ذکر آب آبم در این حجره

بابا رضا رضاجان

......

شدلحظه ی آخرم

شد بسته چشم ترم

شد قاتلم همسرم واویلتا

زد شمع حجره سوسو

آید بگوشم هر سو

صدای خنده ی او واویلتا

......

شاعر: جناب سیدمحسن حسینی

زمزمه شهادت امام جواد علیه السلام (9)

میان حجره من در پیچ و تابم

تماشا دارد این حال خرابم

سراپای وجود من شده آب

ولی خود تشنه ی یک قطره آبم

دگر از پا فتادم ، نباشد کس بیادم

گل زهرای اطهر، جوادم من جوادم

بیا بابا برس امشب بدادم

غریبم من غریبم من غریبم

......

میان حجره من در شور و شینم

علی موسی الرضا را نور عینم

من لب تشنه گر چه رفتم از یاد

بیاد جد مظلومم حسینم

سرا پاغرق آهم؛ غریب و بی پناهم

من از یاد رفته ، بیاد قتلگاهم

ز هر سو ای پدر شد بسته راهم

غریبم من غریبم من غریبم

......

کنیزان در بروی من ببندید

ص: 4

مه تنهایی ام را می پسندید

صدای فاطمه آید بگوشم

به پیش مادرم کمتر بخندید

شده فصل خزانم

نگیرد کس نشانم

به مثل مادر خود

جوانم من جوانم

زده زهر جفا آتش بجانم

غریبم من غریبم من غریبم

شاعر: جناب سید محسن حسینی

مدح و مرثیه جواد الائمه علیه السلام

یا جواد الائمه ادرکنی

خون شد از غم دلِ خدا جویم

درد بسیار و نیست دارویم

میفشانم سرشک و میگویم

یا جواد الائمه ادرکنی

 

سینه ای پُر شرار دارم من

دل و جانی فکار دارم من

دو جهان با تو کار دارم من

یا جواد الائمه ادرکنی

روزگارم ز غم تباه شده

قلبم از معصیت سیاه شده

راهِ من منتهی به چاه شده

یا جواد الائمه ادرکنی

خسته و دلشکسته و زارم

گره افتاده است در کارم

جز به کویت کجا پناه آرم؟

یا جواد الائمه ادرکنی

 

ای که روح عبادتی ما را

عذر خواهِ قیامتی ما را

جانِ زهرا عنایتی ما را

یا جواد الائمه ادرکنی

 

تشنه ام تشنه بر من آب بده

گنهم را ببر ثواب بده

به گدای درت جواب بده

یا جواد الائمه ادرکنی

 

دردِ من را دوا کنی چه شود؟

حاجتم را روا کنی چه شود؟

قسمتم کربلا کنی چه شود؟

یا جواد الائمه ادرکنی

 

عزت عالمین میخواهم

نجف و کاظمین میخواهم

طوفِ قبر حسین میخواهم

یا جواد الائمه ادرکنی

 

من که چون شمع بر فروخته ام

از غم غربت تو سوخته ام

چشم بر رحمتِ تو دوخته ام

یا جواد الائمه ادرکنی

 

همسرت کرد نامراد تو را

ساخت مسموم از عناد تو را

ای که خوانده پدر جواد تو را

یا جواد الائمه ادرکنی

(سیدرضا موید خراسانی)

ص: 5

بد جور به اشک و ناله اش خندیدند

هرچند که زخم جگرش خوب نشد

صد شکر لبش شکسته از چوب نشد

هر چند به روی بام افتاد ولی

مانند حسین تنش لگد کوب نشد

جان دارد و زیر آفتاب افتاده

لب تشنه شده به یاد آب افتاده

بغداد چو کوچه ی بنی هاشم شد

بر خاک گُله ابوتراب افتاده

بد جور به اشک و ناله اش خندیدند

پرپر زد و دور بدنش رقصیدند

ای کاش که یک ذره حیا میکردند

بالای سرش رئوف را میدیدند

سر را ز خاک حجره اگر بر نداشتی

تو رو به قبله بودی و خواهر نداشتی

خواهر نداشتی که اگر بود میشکست

وقتی که بال میزدی و پر نداشتی

از طوس آمدم که بگِریَم در این غمت

یاری به غیر چند کبوتر نداشتی

وقتی که زهر بر جگرت چنگ میکشید

جز یا حسین ناله ی دیگر نداشتی

ختمی گرفته اند برایت کبوتران

لبخند میزدند و تو باور نداشتی

تو تشنه کام و آب زمین ریخت قاتلت

چشمت به آب بود و از آن بر نداشتی

کف میزدند دور و برت تا که جان دهی

کف میزدند و تاب به پیکر نداشتی

کف میزدند ولیکن به روی دست

دست ز تن جدای برادر نداشتی

شکر خدا که پیرهنی بود بر تنت

یا زیر نیزه ها تن بی سر نداشتی

شکر خدا که لحظه ی از هوش رفتنت

خواهر نداشتی ، غم معجر نداشتی

(حسن لطفی)

عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند

عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند

پاسخ ناله و سوز و جگرش خندیدند

مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار

ص: 6

همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند

همچو بسمل شده ای دور خودش می پیچید

به پریشان شدن بال و پرش خندیدند

درد پیچیده به پهلویش و از هر دو طرف

دست میبرد به سوی کمرش،خندیدند

آمده بر سرش اینجا کمی از داغ حسین

همگی جمع شدند دور سرش خندیدند

یک نفر نیست که از خاک سرش بردارد

بر نفسهای بدون اثرش خندیدند

زهر اثر کرده و رویش به کبودی زده است

بدنظرها به خسوف قمرش خندیدند

دست پا می زند و نیست کنارش پدری

تا ببیند به عزای پسرش خندیدند

کربلا جسم علی پخش به صحرا شده بود

لشگری دور تن مختصرش خندیدند

هر چه می گفت حسین یاولدی یاولدی..

عده ای بی سر و پا دور و برش خندیدند

مناجات و شهادت

رباعی 1

ممنون عنایت تو هستم…خیلی

مدیون ولایت تو هستم…خیلی

"آقا" تو بهتر از همه می دانی...

دلتنگ زیارت تو هستم…خیلی

رباعی 2

ما در غم و محنت تو گفتیم...حسین

با گریه به غربت تو گفتیم...حسین

وقتی که شنیدیم تو هم...لب تشنه...

در اوج مصیبت تو گفتیم ...حسین

رباعی 3

با یاد شما به شور و شینم...هر شب

دلتنگ حریم کاظمینم...هرشب

در فکر غریبی تو هستم...هر روز

گریه کن روضه ی حسینم...هرشب

مدح و شهادت

ای ز روی تو روی حق پیدا

آفتاب قدیمی دنیا

ای که دریاست پیش تو قطره

ای نمی از کرامتت دریا

ای مسلمان چشم تو آدم

شده روی تو قبلۀ حوا

ای به طفلی فقیه هر مرجع

ای امام تمام عالم ها

به گمانم که حضرت موسی

نامتان را نوشته روی عصا

یا که اصلا مسیح وقت شفا

می برد یا جواد نام تو را

ص: 7

این همه جود و فضل و احسان را

ارث بردی ز مادرت زهرا

با گداییِ تو بزرگ شدیم

یا علی اکبر امام رضا

روز اول که یادمان کردند

ریزه خوار جوادمان کردند

حجت کبریا

حجت کبریا امام جواد

کعبۀ انبیا امام جواد

قبلۀ اولیا امام جواد

بابی انت یا امام جواد

بابی انت یا امام جواد

تو ابالهادی و اباالکرمی

تو کلیم الله مسیح دمی

تو مقام و تو حجر، تو حرمی

تو مراد همه، تو باب مراد

بابی انت یا امام جواد

تشنۀ کوثر ولای توأم

سرفرازم که خاک پای توام

سائلم؛ سائل گدای توام

دامنت را ز کف نخواهم داد

بابی انت یا امام جواد

ناله و اشک و آه آوردم

گرد عصیان ز راه آوردم

به حریمت پناه آوردم

کرمت را نمی برم از یاد

بابی انت یا امام جواد

مدح و مصیبت

من مریدم مراد می خواهم

وصل خیرالعباد می خواهم

کمم اما زیاد می خواهم

از امام جواد می خواهم

یا جوادالائمه ادرکنی

خاک ابن الرضاست در گِل من

مهر او روز حشر، حاصل من

همه جا اوست شمع محفل من

نقش بسته به مصحف دل من

یا جوادالائمه ادرکنی

رو سیاهم سفید شد مویم

گرد عصیان نشسته بر رویم

هر چه هستم گدای این کویم

با تمام وجود می گویم

یا جوادالائمه ادرکنی

گر چه یا سیدی گنهکارم

تو مرا یار و من تو را عارم

تو سراپا گلی و من خارم

به همه گفته ام تو را دارم

یا جوادالائمه ادرکنی

ای ولایت تمام ایمانم

کاظمین تو قبلۀ جانم

من همه دردم و تو درمانم

کی گذاری ز درد درمانم

یا جوادالائمه ادرکنی

یا حضرت جواد

ای انس و جان گدای تو یا حضرت جواد

ص: 8

شرمندۀ عطای تو یا حضرت جواد

دائم ز کار خلق گره باز می کند

دست گره گشای تو یا حضرت جواد

زیباترین دعای سماواتیان بود

مدح تو و ثنای تو یا حضرت جواد

پیش از شب ولادتم ای آشنای دل

دل بود آشنای تو یا حضرت جواد

چون آیه های نور، پدر بوسه می زند

بر روی دلربای تو یا حضرت جواد

زوار پا نهند به بال ملائکه

در صحن با صفای تو یا حضرت جواد

پر می زند کبوتر دل ها ز هر طرف

پیوسته در هوای تو یا حضرت جواد

جود از تو جود گشت و کرامت نهاده است

رخ بر در سرای تو یا حضرت جواد

تو کیستی؟ همیشه جواد الائمه ای

من کیستم؟ گدای تو یا حضرت جواد

باید هزار زادۀ اکثم به وقت بحث

صورت نهد به پای تو یا حضرت جواد

مامون در آتش حسدش آب می شود

چون بشنود صدای تو یا حضرت جواد

بخشی به قاتل پدرت حرز مادرت

ای جان ما فدای تو یا حضرت جواد

بگشای لب که لحظه به لحظه اجابت است

دلدادۀ دعای تو یا حضرت جواد

هر کس زده است دست توسل به دامنی

ما را بود ولای تو یا حضرت جواد

قبر مطهر تو در آغوش کاظمین

دل های ماست جای تو یا حضرت جواد

بالله قسم هر آن چه بگوییم نارسات

بر قامت رسای تو یا حضرت جواد

هرگز رضا ز کس نشود حضرت رضا

یک لحظه بی رضای تو یا حضرت جواد

این غم کجا برم که بسی بر تو شد ستم

از یار بی وفای تو یا حضرت جواد

با تو هر آن چه شد ستم و ظلم بی حساب

ص: 9

داند فقط خدای تو یا حضرت جواد

تو در میان حجره زدی ناله و گریست

قاتل هم از برای تو یا حضرت جواد

آتش گرفت حجرۀ در بسته چون دلت

از اشک بی صدای تو یا حضرت جواد

قلب تو پاره پاره شد و شهر کاظمین

گردید کربلای تو یا حضرت جواد

بالله قسم رواست که مرغان آسمان

گریند در عزای تو یا حضرت جواد

با آن همه وفا و محبت که داشتی

شد زهر کین سزای تو یا حضرت جواد

«میثم» به ناله های دلت بود آشنا

شد مرثیه سرای تو یا حضرت جواد

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109