فقیهی منذر

مشخصات کتاب

سرشناسه : یادمان پژوهشگر عرصه امامت و مهدویّت(1391 : اصفهان)

عنوان و نام پدیدآور : فقیهی منذر: یادمان پژوهشگر عرصه ی امامت و مهدویت، مدافع شعائر مذهبی، مورخ شهیر حجه الاسلام و المسلمین استاد علی ابوالحسنی( منذر) همر اه با ز ندگی نامه ی ابوالحسنیبه قلم جمعی از شاگردان آن مرحوم/ نوشته ی سیدمحمود بحرالعلوم میردامادی( دام ظله)؛ زیر نظر مجمع مطالعات و تحقیقات مسائل جهانی مهدویت.

مشخصات نشر : قم: بهار قلوب، 1393.

مشخصات ظاهری : 44 ص.؛ 5/9×19 س م.

شابک : 15000 ریال:978-964-9967-15-8

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

یادداشت : کتابنامه.

عنوان دیگر : یادمان پژوهشگر عرصه ی امامت و مهدویت، مدافع شعائر مذهبی، مورخ شهیر حجه الاسلام و المسلمین استاد علی ابوالحسنی( منذر).

موضوع : ابوالحسنی، علی، 1334 - 1390. -- یادنامه ها

موضوع : مجتهدان و علما -- ایران -- سرگذشتنامه

شناسه افزوده : میردامادی، بحرالعلوم، 1305-1369.

شناسه افزوده : مجمع مطالعات و تحقیقات مسائل جهانی مهدویت ( اصفهان )

رده بندی کنگره : BP55/3 /الف24 ی2 1391

رده بندی دیویی : 297/998

شماره کتابشناسی ملی : 3658556

ص:1

اشاره

ص:2

فقیهی منذر

یادمان پژوهشگر عرصه ی امامت و مهدویّت،

مدافع شعائر مذهبی، مورّخ شهیر

حجة الاسلام و المسلمین استاد

علی ابوالحسنی (مُنذِر)

نوشته ی:

آیة الله سید محمود بحرالعلوم میردامادی (دام ظله)

همراه با زندگی نامه ی استاد ابوالحسنی

به قلم جمعی از شاگردان آن مرحوم

ص:3

فقیهی منذر

نگارنده: سید محمود بحرالعلوم میردامادی

زیر نظر: مجمع مطالعات و تحقیقات مسائل جهانی مهدویّت

ناشر: بهار قلوب

چاپ اول: 1393

چاپخانه: گل وردی

تعداد: 1000

شابک: 8-15-9967-964-978

قیمت: 1500 تومان

حق چاپ و نشر برای ناشر محفوظ است.

مراکز پخش: 37705493 - 025 و 32237352 - 031

ارتباط مستقیم: 09127594117

Mahdavi-Pblication.com

Info@Mahdavi-Pblication.com

ص:4

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از آیات قرآن کریم که حتی در بین اهل دانش مهجور مانده است، آیه ی «نفر» است.

«وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتفقّهوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»(1)

آیه ی مذکور سخن از تفقّه دارد، ممکن است سؤال شود تفقّه در چه چیز مطلوب قرآن کریم است؟

ص:5


1- - و نیست از برای مؤمنین و نباید که تمام آنها کوچ کنند پس چرا کوچ نمی کند از هر فرقه از مؤمنین طائفه ای تا اینکه تفقه در دین کنند و انذار کنند قوم خود را زمانی که مراجعت کنند به سوی آنها امید است که آنها حذر کنند و مخالفت دین نکنند. توبه: 122.

پاسخ را از خودِ قرآن می توانیم دریافت نمائیم. قرآن می فرماید:«وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ»(1) ذیل آیه ی شریفه روایاتی از شیعه و عامه به ما رسیده است که همه ی ما مسئول از ولایت اهل البیت علیهم السلام هستیم،(2) پس آنچه قبل از هر چیز دیگر، مورد سؤال الهی واقع می شود توجّه به امامت و ولایت پیامبر خدا و اهل بیت ایشان است. حتی انبیاء و پیامبران الهی نیز به این سؤال باید پاسخ دهند.

قال الله تبارک و تعالی:

«وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَةً یُعْبَدُونَ»(3)

ص:6


1- - صافات: 24.
2- - البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4: ص 594 ، شواهد التنزیل، ج 2: ص160.
3- - و از رسولانی که پیش از تو فرستادیم باز پرس که آیا ما جز خدای یکتای مهربان خدایان دیگری را معبود مردم قرار دادیم؟ زخرف: 45، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4: ص870، شواهد التنزیل، ج 2: ص 223.

قرآن کریم برای پاسخ به سائل، پیرامون امامت و ولایت و دانشجوی امر مهدویّت هزار آیه دارد.(1)

پیامبر خدا که پیام بزرگیِ امامت و ولایت را برای بشریت آورده است، برای متفقّهین در این موضوع صدها و هزاران حدیث را بیان داشته است.

این احادیث که مبیّن وصف ولیّ و شارح مقامات وصیّ به شمار می آید، با مکر یهود و مشرکین در امامت و ولایت، به دست فراموشی سپرده شد.

«لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ قالُوا إِنَّا نَصاری

ذلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسینَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا یَسْتَکْبِرُونَ»(2)

ص:7


1- - راجع: اللوامع النورانیة فی أسماء علی و أهل بیته القرآنیة، از علامه سید هاشم البحرانی رحمه الله .
2- - هر آینه دشمن ترین مردم نسبت به مسلمانان، یهود و مشرکان را خواهی یافت، و بامحبت تر از همه کس به اهل ایمان آنان را که گویند: ما نصرانی هستیم. این بدین سبب است که برخی از آنها دانشمند و پارسا هستند و تکبر و گردنکشی (بر حکم خدا) نمی کنند. مائده: 82.

منذری باید:

با دقت در آیه ی «نفر» در می یابیم که اگر تفقّه در دین یعنی در ولایت معصومین علیهم السلام به خوبی انجام گیرد، نوبت به انذار جامعه می رسد و فقیه منذر می گردد. جامه ی بشریت به منذر محتاج است، ولی باید دانست که منذر با چه سرمایه ای می تواند انذار کند و خلق را به خاطر کوتاهی در امر امامت و مهدویّت و سستی در مودّت بترساند.

اگر منذر به قدر توان خود در آیات الولایة تفقّه نداشته باشد و در احادیث مهدویّت تدبّر نکرده باشد، چگونه می تواند به انذار قیام کند؟

پس جامعه به منذری نیاز دارد که با سرمایه ی تفقّه در مبانی معرفة الحجة به انذار برخیزد و ناصح بشریت باشد.

ص:8

استصحاب:

آیه ی «نفر» اوّلاً مربوط به عقائد، به ویژه امامت و مهدویّت است و ما در کتاب رسالة فی التفقّه و السؤال، به عنایت حق به این مهم پرداخته ایم.

همه می دانند، فقه اصول دین مقدم بر فقه فروع دین است، بخصوص این زمان که ما به تهاجم، نه بلکه به هجمه ی دشمنان مبتلا هستیم. پروتکل ها و تصمیم گیری های یهود و عمّال آنها اوّلاً قصد

هدم خانه ی عقائد مؤمنین را دارد.

چرا اهل تغافل که تعلیم اصول فقه را بر اصول دین ترجیح می دهند و گاه کتاب عقائد و کلام را با هدف تحقیر، کتاب روضه خوانی معرفی می کنند، در مورد دشمنی اعداء استصحاب نمی نمایند؟ و حداقل به موازات استصحاب شناسی به استعمار شناسی نمی پردازند.

مگر قرآن کریم که مأخذ فقه ماست، در مورد

ص:9

دشمنان دین و ولایت معصومین علیهم السلام آیه ندارد؟! و مگر دشمنان دین فقط در گذشته بوده اند، و امروز دین مبین به مکر و ستم اعداء مبتلا نمی باشد؟!

متفقّه وقتی آیه ی شریفه ی: «وَ الَّذینَ کَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَ أَضَلَّ أَعمّالهُمْ»،(1)را می خواند و پستی مخالفین ولایت معصومین علیهم السلام را می فهمد، می تواند با قدرت به انذار اقدام نماید.

متفقّه می فهمد عقیده به توحید و نبوت در قبول امامت و ولایت نهفته است و با بیعت کردن با شاهد حقّانیّت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، یعنی علی مرتضی علیه السلام می تواند به بزرگی ولایت و عظمت سنّت رسول الله صلی الله علیه و آله برسد، برای همین رادّ ولایت را مردود قرآن می شمارد و بر سر مخالف فریاد دارد.

ص:10


1- - و آنان که کافر شدند نابود و هلاک شوند و خدا اعمالشان را ضایع و باطل سازد. محمد صلی الله علیه و آله : 8 ، این آیه در مورد ولایت معصومین علیهم السلام است. راجع: تفسیر البرهان، ج 5: ص58.

شما می دانید ائمه ی اطهار علیهم السلام خاصّه امیرالمؤمنین علیه السلام شاهد حقّانیّت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هستند.

«أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ وَ مِنْ قَبْلِهِ کِتابُ مُوسی إِماماً وَ رَحْمَةً أُولئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلا تَکُ فی مِرْیَةٍ مِنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ»(1)

ص:11


1- - آیا پیغمبری که از جانب خدا دلیلی روشن (مانند قرآن) دارد و گواهی صادق (مانند علی علیه السلام ) در پی اوست و به علاوه کتاب تورات موسی هم که پیشوا و رحمت حق بر خلق بود پیش از او بوده و اینان (از اهل کتاب) به آن ایمان دارند (به آمدن آن پیامبر بشارت داده، چنین پیامبری مانند آن کس است که این امتیازات را ندارد)؟ و هر کس از طوایف بشر به او کافر شود وعده گاهش البته آتش دوزخ است، پس در آن هیچ شک مدار که این حق و درست از سوی پروردگار توست و لیکن اکثر مردم (به آن) ایمان نمی آورند. هود: 17.

شاهد، عالم به احوال و شئونات مشهود است، یعنی بالاترین درجه ی معرفة النبی صلی الله علیه و آله را ائمه ی اطهار علیهم السلام دارا می باشند.

با این مقدمه حدیث مشهور: أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا.(1)را طالب معرفت خوب درک می کند که:

تا نبگشاد علم حیدر در*** ندهد سنّت پیمبر بر

یعنی امیرالمؤمنین علیه السلام آینه ی پیامبر صلی الله علیه و آله است و این در حالی است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نیز آینه ی علی نما می باشد.

متفقّه با نگاه به آیه ی:

«وَ یَقُولُ الَّذینَ کَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلاً قُلْ کَفی بِاللَّهِ شَهیداً بَیْنی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ»(2)

ص:12


1- - بحار الأنوار، ج 40: ص 201.
2- - و کافران بر تو اعتراض کنند که تو رسول خدا نیستی، بگو: تنها گواه بین من و شما خدا و عالمان حقیقی به کتاب یعنی ائمه علیهم السلام کافی خواهد بود. رعد: 43.

اوّلاً: شهادت «من عنده علم الکتاب»، را نسبت به حقّانیّت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله همتای گواهی خدا می یابد و از اینجا اضافه بر حقّانیّت مشهود، به حقّانیّت شاهد پی می برد.

پس همه ی لوازم معرفت یابی برای طالب فقاهت مهیّا است و کلاس فقه امامت و مهدویّت در قرآن و روایات آماده است. اما کم اند کسانی که اولاً آیه ی «نفر» را بفهمند و سپس به مدلول اولیّ آن عمل نمایند.

مدلول آیه ی «نفر» این است که قبل از کتاب الطهاره ی فروع، به کتاب الطهاره ی عقائد یعنی امامت و مهدویّت باید پرداخت، به طوریکه در علم امام مثلاً تردیدی برای فقیه پیش نیاید و یا فقیه با شبه استدلال استصحاب، به ردّ آگاهی امام اقدام نکند.

ص:13

طالب علم با تفقّه در آیه ی «شاهد»،(1) «من عنده علم الکتاب»،(2)«اُذن واعیه»(3) و «انفسنا»(4)

و روایات مثل: «إِنَّکَ تَسْمَعُ مَا أَسْمَعُ وَ تَرَی مَا أَرَی»،(5) و ده ها دلیل دیگر به مرحله ی معرفتی «لایُقاس»(6) می رسد و «نبأ عظیم»(7) و مصباح هدایت را با «اعمی»، ظلمات «والذین لایعلمون»، قیاس نمی کند.

فقه «عَلِیٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ عَلِی»، که به قول مناوی(8)،مبالغه در شدت اتصال است:

أی هو متّصل بی، و أنا متّصل به فی الاختصاص و المحبّة و

ص:14


1- - هود: 17.
2- - رعد: 43.
3- - حاقه: 12.
4- - آل عمران: 61.
5- - نهج البلاغه، خطبه ی 192، ص 301 .
6- - نهج البلاغه، خطبه ی 2، ص 47.
7- - نبأ: 2.
8- - راجع: الامام علی بن ابیطالب علیه السلام ، آیة الله رحمانی همدانی رحمه الله ص 71.

غیرهما، و من هذه تسمی اتصالیّة، و فقه: «... فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(1)

و فقه: «وَ أْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها»(2) با عنایت حق فقیهی پرورش می دهد که می تواند خلق خدا را از شبکه های ابلیسی و احزاب شیطانی نجات دهد.

و اینها مقدمه ی عمل به آیه ی شریفه ی «رابطوا»(3)است، سربازِ آماده ی قیام و مهیّای مبارزه، آن سربازی است که به آیه ی شریفه ی «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»(4)به خصوص در بُعد آمادگی اعتقادی توجّه کامل نموده، مدال «هَذَا نَاصِرُنَا

ص:15


1- - ... پس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزت نگاه داشتند و یاری او کردند و نوری را که به او نازل شد پیروی نمودند آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند. اعراف: 157.
2- - ... ولی نیکویی آن است که پارسا باشید و به خانه ها از راه آن داخل شوید ... بقره: 189.
3- - آل عمران: 200.
4- - و شما (ای مؤمنان) در مقام مبارزه با آن کافران خود را مهیا کنید ... انفال: 60.

بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ یَدِهِ»(1) را از آنِ خود سازد.

فقیه فرمانده ی سربازان آماده است، اوست که مردم را به موازین قسط آشنا می کند و میزان انسانیت، عدالت، شرف و سیادت را برای آنها بیان می دارد.

فقیه محبوس است، محبوس چه چیز؟ محبوس خدمت، اتصال روحی و ملازمت با جان هستی و مودّت مبلغین حق پرستی، او را به حبل ولایت پیوند داده و وقف نموده است و این حبس نفس و وقف جسم و جان، برای جان جانان گشایش روحی و فرج معنوی را برای فقیه در بر دارد.

شرح صدر و نورانیّت، مخصوص فقهائی است که برای عمل به «لیتفقّهوا» همه چیز خود را وقف یار و ولیّ پروردگار می کنند.

ص:16


1- - بحار الأنوار، ج 10: ص 295.

فقیه است که می تواند قبل از دیگران به امیر کاروان و امام انس و جان بگوید: «وَ نُصْرَتِی مُعَدَّةٌ لَکُمْ»، آماده، که احیای امر کند و موازین انسانیت و عدالت را برای انسانها بازگو نماید.

خوشا به حال برادرمان فقیه واقف، محیی امر ولایت و مهدویّت، روضه خوان سیاه پوشی، مرحوم استاد علی ابوالحسنی منذر، آنکه بوسه بر خاک پِی حیدر را به دانشگاهیان یاد داد و «رَحِمَ الله عبداً حَبَس نَفسَه علَینا» را به حوزویان آموخت.

چه زیبا بود آنگاه که او را بر فراز منبری از نور دیدم و ملهم شدم: «وَ شِیعَتُکَ عَلَی مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلِی فِی الْجَنَّةِ وَ هُمْ جِیرَانِی.»(1)

خوشا به حال او که منذر بود، به جهاد فکری و فرهنگی پرداخت و با تفقّه در پیشگاه فقهای بزرگ انذار خلق و مبارزه ی با خطوط انحرافی را سرلوحه ی کار خود قرار داد.

ص:17


1- - بحار الأنوار، ج 99: ص 106؛ دعای ندبه.

در حرم امیرالمؤمنین علیه السلام یادش کردم و بر وظیفه شناسی اش حسرت خوردم و امروز به کار و تلاش تربیت یافته گان او در عرصه ی امامت و مهدویّت، مبارزه با انحرافات و خطوط شیطانی چشم دوخته ایم.

و السلام علیه و رحمة الله و برکاته

دهه ی مهدویه ی 1434 هجری قمری

سید محمود بحرالعلوم میردامادی

ص:18

زندگینامه

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

نخستین ساعات بامداد روز پنجشنبه 4/12/90 اطلاعیه ای به سرعت روی خروجی سایت ها و وبلاگ ها قرار گرفت که محققان، مورخان و دوستداران علم وفرهنگ ایران اسلامی را سخت متحیر و اندوهناک ساخت. آن اطلاعیه مربوط به خانواده ی حجة الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی(منذر) و به شرح زیر بود:

باسمه تعالی

انا لله و انا الیه راجعون

«مداد العلماء افضل من دماء الشهداء»

تو بودی و، آیینه و آب بود***غزل بود و شبهای مهتاب بود

تو رفتی، دل از داغ لبریزشد*** غزل های باران غم انگیز شد

محبّ صادق اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و

ص:19

مروج مذهب حقه ی تشیع، پژوهشگر ژرف اندیش، محقق سخت کوش، مورّخ پیشکسوت، نویسنده ی توانا، مدافع غیور حریم ولایت، افشاگر توطئه های رنگارنگ استعمار و ایادی داخلی و خارجی آن، عالم عامل، خادم الحجّة علیه السلام ،حجة الاسلام و المسلمین استاد علی ابوالحسنی (مُنذِر) پس از عمری خدمت بی شائبه، دعوت حق را لبیک گفت و به ملکوت اعلی پیوست و «عند ملیک مقتدر» قرار و آرام یافت.

براستی ابوالحسنی که بود که مراجع در فقدانش گریستند و بزرگان اندیشه، فرهنگ و تاریخ ایران به سوگ او نشستند؟

این وجیزه می کوشد در حد بضاعت اندک خویش، گوشه ای از زندگی و اندیشه های

متعالی آن بزرگمرد را به تصویر کشد.

ص:20

ولادت

استادعلی ابوالحسنی مشهور و متخلّص به «منذر» در سالروز ولادت مولی الموحدین(سیزدهم رجب) سال 1334 شمسی در یک خانواده ی روحانی در تهران متولد شد. پدرش مرحوم حجة الاسلام حاج شیخ محمد ابوالحسنی از روحانیان وارسته و خدوم به شمار می رفت.

وی پس از اخذ دیپلم وارد دانشگاه علم و صنعت تهران شد، ولی از آنجا که دل در گرو تحصیلات حوزوی داشت، به حوزه ی علمیه ی قم رفت و در محضر استادان بنامی، همچون حضرات آیات و حجج اسلام: مدرس افغانی وموسوی گرگانی(ادبیات)، اعتمادی، راستی کاشانی، دوزدوزانی،

جلال طاهر شمس گلپایگانی، موسوی تهرانی و سیدعلی محقق داماد، (اصول فقه)، ستوده و پایانی(مکاسب)، خزعلی و شب زنده دار(تفسیر)، جعفرسبحانی (رجال)، مصباح یزدی(معارف)،

ص:21

حسین مظاهری و جواد کربلایی (اخلاق)، جواد تبریزی و وحید خراسانی (به ترتیب در فقه و اصول) تلمذ نمود.

وی همچنین از برخی اساتید به صورت غیر رسمی، بهره وافر برد، که از آن جمله می توان به آیت الله شیخ حسین لنکرانی در تاریخ، سیاست، تفسیر و ادبیات، سید محمد کاظم قزوینی در معارف اسلامی و ولایت، دکتر سید احمد فردید و دکتر رضا داوری اردکانی در غرب شناسی اشاره کرد. مرحوم ابوالحسنی مدرک سطح 4 حوزه (دکترا) را نیز اخذ نمود.

سلطنت علم

استاد منذر از ابتدای جوانی به نگارش و تألیف کتاب پرداخت و با توجه به شرایط قبل از انقلاب، همچون یک دیده بان بیدار به رصد شرایط فرهنگی کشور پرداخت و بر آن مبنا، تکاپوی علمی و قلمی خویش را برگسترش فرهنگ اسلامی متمرکز

ص:22

ساخت که آثاری همچون:

«هجرت، ضرورت جاویدان تکامل» (تابستان 57)،

«بررسی قرآنی و روائی توکل» (تابستان 57)،

«سکوت(ج1): زمینه ساز «بازکاوی» و «بازسازی» تکامل» (پاییز57) ،

«سکوت(ج2) : گذرگاه تجهیز (به ضمیمه ی راه ها و بیراهه ها)» (پاییز57) ،

را با نام مستعار «ع. منذر» روانه ی بازار نشر ساخت که در آن روزگار

تأثیر بسزایی در آگاهی بخشی گروه های مختلف مردم به ویژه نسل جوان در مسیر تحقق انقلاب اسلامی ایفا نمود.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ایشان، فعالیت های قلمی خود را در عرصه های مختلف تداوم و توسعه بخشید و نشان داد که در تحقیق و پژوهش صاحب سبک است و نگاهی دقیق و منحصر به فرد دارد.

ص:23

استاد فقید، در جریان بررسی دقیق تاریخ مشروطه به اوج مظلومیت و فداکاری آیت الله شهید حاج شیخ فضل الله نوری پی برد و در خلال مکتوبات و اسناد تاریخی با سوز اسلام خواهی و استقلال طلبیِ آن فقیه مجاهد بیشتر آشنا شد و بر این نکته وقوف یافت که مشروطه نگاران فراماسون و فراماسون مآب به حذف فیزیکی رهبر نهضت

عدالتخانه بسنده نکرده و با غیراخلاقی ترین روشها اعم از دروغگویی، شایعه پردازی، تهمت پراکنی های بی اساس وناروا به تحریف گسترده ی شخصیت آن شهید دست یازیده اند.

لذا برای زدودن غبار از چهره ی تابناک آن روحانی مظلوم، دست به کاری عظیم زد و با «کالبد شکافی چند شایعه در بارۀ شیخ...» نشان داد که«مکتب تاریخ نگاری مشروطه» کوشیده با تحریف واقعیت ها «کارنامه ی شیخ فضل الله نوری» را دگرگون و مشوّه نشان دهد، حال آنکه

ص:24

این روحانی اسلام خواه و شریعت پوی، با برگ آخر حیات پربار خویش، در عمل نشان داد که «اندیشه ی سبز و زندگی سرخ» دارد و همچون «دیده بان بیدار»، «خانه بر دامنه ی آتشفشان» بنا کرده و در عصر سیزده رجب 1327 ق. «آخرین آواز قو»ی زیبای آزادی خواهی و عدالت طلبی اش در میدان توپخانه ی تهران طنین انداز می شود و در دالان هزار توی تاریخ به گوش همه ی آزادگان جهان در هر عصر و مصر خواهد رسید.

استاد منذر بر آن بود که زمانه، اندیشه و کارنامه ی شیخ شهید، نمایانگر عمق تفکّر مشروعه خواهی ایرانی در تقابل با مشروطه خواهیِ وارداتی است و با بررسی شایعات و پرسشهایی که پیرامون شیخ مطرح شده ، می توان به عمق تحریف نگاری مکتب تاریخ نگاری مشروطه پی برد و دست آنان را رو کرد، به عبارت دیگر، شیخ فضل الله نوری برای منذر، حکم یک نماد را داشت که با بررسی جامع و کامل ابعاد مختلف زندگی او و موافقان و مخالفانش

ص:25

می توان به شناخت دقیق و همه جانبه ای از مشروطه دست یافت، به همین دلیل او کتابهایی پیرامون سه تن از همفکران شیخ یعنی حضرات آیات عظام سید محمدکاظم یزدی(صاحب عروة الوثقی)، آخوند ملاقربانعلی زنجانی و حاج سید میر احمد طباطبایی(برادر مرحوم آیت الله سید محمد طباطبایی، از رهبران جنبش مشروطه) نگاشت و نیز یک کتاب پیرامون شیخ ابراهیم زنجانی، از مخالفان سرسخت شیخ شهید و دادستان بیدادگاهی که حکم به اعدام او داد، به رشته ی تحریر درآورد.

وی همچنین تألیف دوره ای 12 جلدی پیرامون ابعاد مختلف شخصیت شیخ فضل الله نوری را وجهه ی همّت خویش قرار داده بود که چند جلد آن با عناوین زیر، انتشار یافت:

1. آخرین آواز قو!، بازکاوی شخصیت و عملکرد شیخ فضل الله نوری بر، اساس آخرین برگ زندگی او و فرجام مشروطه

ص:26

2. شیخ فضل الله نوری و مکتب تاریخ نگاری مشروطه (کتاب سال حوزه سال 1387 هجری شمسی)

3. اندیشه ی سبز، زندگی سرخ، زمان و زندگی شیخ فضل الله نوری

4.خانه، بر دامنه ی آتشفشان، شهادت نامه ی شیخ فضل الله نوری

5.دیده بان بیدار!، دیدگاهها ومواضع سیاسی و فرهنگی شیخ فضل الله

6.کارنامه ی شیخ فضل الله نوری ، پرسش ها و پاسخ ها

7. کالبد شکافی چند شایعه درباره ی شیخ فضل الله نوری، فروش مدرسه ی چال به بانک استقراضی ، رشوه گیری از شاه و امین السلطان؟!،

همچنین خلاصه ی کتاب آینه دار طلعت یار به قلم ایشان و با نام «مرغ هند بر شاخسار ایران» توسط بنیاد اندیشه ی اسلامی به زبان اردو ترجمه و در شبه قاره ی

هند منتشر شد.

ص:27

از استاد ابوالحسنی (منذر) آثار زیر در دست چاپ است:

بوسه بر خاک پی حیدر علیه السلام (چاپ دوم) با ویراست جدید

یک اثر جامع پیرامون شهید شیخ فضل الله نوری(بیش از 500 صفحه)

مجموعه ذوق لطیف ایرانی در سه جلد

نیز به زودی مجموعه ی (پاره ای از) مقالات استاد توسط کانون اندیشه جوان منتشر خواهد شد.

آن استاد فرهیخته درعرصه ی مطبوعات نیز حضور چشمگیر و مؤثری داشت، از جمله در ابتدای انقلاب اسلامی سه شماره ی نشریه ی مذهبی سیاسی کوثر را منتشر ساخت، همچنین مقالات بسیاری در مطبوعات از جمله در فصلنامه ی تخصصی کلام اسلامی،فصلنامه ی تاریخ معاصر ایران، ماهنامه ی زمانه، فصل نامه ی کتاب نقد و ویژه نامه ی ایام و

ص:28

صفحه ی تاریخ (در روزنامه های جام جم و جوان) بخشی دیگر از تکاپوی علمی ایشان در مطبوعات را به نمایش می گذارد.

ایشان همچنین نظارت علمی بر صفحات روزانه ی مشروطه در روزنامه ی جام جم در مردادماه سال1385 (یکصدمین سالگرد شمسی مشروطه) وهمچنین نظارت علمی بر نخستین کتاب ضمیمه ی ماهنامه ی زمانه پیرامون آخوند خراسانی، که با عنوان: «قیل و قال ها پیرامون آخوند خراسانی و دیدگاه هایش، تبیین بی تعصب آخوند» انتشار یافت، را عهده دار بود.

دولت فقر

ژرف اندیشی، جریان شناسی، سخت کوشی، دقت نظر،انصاف علمی، وسعت تتبع، کثرت مستندات، قوت استدلال، قلم جذاب و رعایت ادب در مقابل مدعیان، از خصوصیات بارز ایشان بود که در آثارشان، جای جای مشاهده می شود.

ص:29

استادی که تحقیقات متعدد، گسترده و عمیقی را به حقیقت جویان منصف تقدیم نمود و در حیات معنوی اش این چنین «کثیر المعونه» ظاهر شد، در زندگی شخصی اش بسیار «قلیل المؤونه» می زیست و وارستگی و زهد پیشه ساخته بود و هیچگاه زیّ طلبگی را فراموش و رها نساخت.

آقای دکتر محمد رضا سنگری، عاشورا پژوه و نویسنده ی نام آشنا، که اخیراً ساعتی را درمحضر آن بزرگمرد گذرانده بود، این گونه بیان می دارد:

چندی پیش توفیق شد،

وقتی ایشان را درمنزلشان زیارت کردم، آخرین کتابش، سیاه پوشی در سوگ ائمه ی نور، را به من داد که بیش از سیصد و چند جلد کتاب را دیده بود تا این کتاب را نوشت، منزل مرحوم منذر خیلی زاهدانه بود و خیلی تأسّف خوردم، وقتی از منزل آمدم بیرون، نتواستم اشک نریزم، خانه ی ساده ی

ص:30

ایشان که در طبقه ی چهارم آپارتمانی بود و در اتاقی نشسته بود و کتاب هایی که داشت مطالعه می کرد، اطرافش بود.

قلم استاد به دلیل قوّت استدلال، وسعت تتّبع، گستره ی مستندات، اتقان مطالب، نثر شیوا و فاخر چنان تأثیرگذار بود، که حجة الاسلام والمسلمین زمانی قمشه ای (از فضلای قم و محققان موسسه ی امام صادق علیه السلام ) در این باره قصیده ای سروده که با ابیات زیر، آغاز می شود:

شیخ مُنذِر در نوشتن خامه ای سحّار داشت ***بر سر صهیون دون، یک تیغ آتشبار داشت

حمله ور می بود دائم روز تا هنگام شب ***چون یکی مرد دلاور، غرش و پیکار داشت

گاه می تاخت بر آن نابکاران با قلم ***خامه اش همچون مسلسل دائماً رگبار داشت...

ص:31

جوایز

کتب و مقالات بسیاری از ایشان در مجامع مختلف همچون کتاب سال حوزه،

جشنواره ی مطبوعات اسلامی، جشنواره ی علامه طباطبایی وهمایش نقش آفتاب برگزیده شدند، که از آن جمله کتاب های «شیخ ابراهیم زنجانی» و «شیخ فضل الله نوری و مکتب تاریخ نگاری مشروطه» به عنوان کتاب سال حوزه در سالهای 1385 و 1386معرفی شدند و مقاله ی «جنگهای صلیبی، به نام مسیح، به کام شیطان» (مندرج در ماهنامه ی ایران معاصر، زمانه ی بعدی، ش1، اردیبهشت 81) و مقاله ی احمد کسروی، عناد با تاریخ (مندرج در ماهنامه ی زمانه مقاله ی برگزیده نخستین و دومین دوره ی جشنواره ی مطبوعات اسلامی شناخته شد. همچنین مقاله ی«مردی در توفان» (مندرج در ماهنامه ی زمانه)، نیز به عنوان منتخب داوران در دو دوره ی پنجم و هفتم جشنواره ی علامه طباطبایی

ص:32

جایزه ی بهترین مقاله را در ربود،

جشنواره ی «نقش آفتاب»، که به همّت صدا وسیما و سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در سال 1383 برگزار شد، شاهد اعطای دو جایزه به استاد فقید بود، یکی برای مقاله ی «زمانه وکارنامه ی ابراهیم پور داوود» (مندرج در روزنامه ی جام جم) که جایزه ی نخست را از آن خود کرد و دیگری نیز، «عنوان بهترین نویسنده ی مطبوعات» بود که به حجة الاسلام والمسلمین استاد منذر اعطا شد. (1)

خانه بر دامنه ی آتشفشان

استاد ابوالحسنی در کنار نگارش وتألیف، به فعالیت های فرهنگی سیاسی و

مبارزه با گروه ها و فرقه های انحرافی نیز اهتمام می ورزید و همواره در صف مقدم مبارزات فرهنگی قرار داشت. ایشان قبل

ص:33


1- - در ویراست پیشین این مقاله، استاد منذر به عنوان نویسنده ی مقاله ی «ردپای الحاد و وابستگی در تبار هویدا» (زمانه، ش 61، مهر 86) اعلام شده بود، در حالیکه این مقاله به خامه ی آقای مهندس سید رضا هاشمی می باشد.

از انقلاب اسلامی با گروه منحرف فرقان،که استاد شهید مطهری آنان را «ماتریالیست های منافق» نامیده بود، تقابل علمی جدی داشتند. پس از قبولی استاد در دانشگاه علم و صنعت - با توجه به نفوذ فراوانی که این فرقه در آن دانشگاه داشتند، مبارزه ی ایشان با آنان اوج گرفت تا به صدور حکم اعدام ایشان از سوی فرقان منجر شد، که بحمد الله تمام توطئه های گروه مزبور ناکام ماند.

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شهادت استاد مطهری دو کتاب «فرقانیسم، تبیینی از فلسفه ی سیاسی اجتماعی و اخلاقی فرهنگی» و «میعاد با استاد مطهری، شهید راه تطهیر سیمای فرهنگ اسلامی از

زنگار غرب زدگی وشرق زدگی» را در افشای انحرافات عمیق گروه فرقان نگاشت، لکن کار اساسی در مبارزه با تحریف و انحراف را با انتشار کتاب «شهید مطهری افشاگر...» به انجام رساند که از همان زمان، تهدیدها و اقدامات ایذائی علیه ایشان و خانواده شان، شتاب و توسعه ی

ص:34

بیشتری یافت، ولی با عنایات علوی علیه السلام و مهدوی علیه السلام تمام این تشبثات به شکست انجامید.

آن روحانی دانشور، طی سالهای جنگ تحمیلی، در کنار تکاپوی علمی خویش، از حضور در جبهه ها نیز غافل نبود و به دفعات از سوی حوزه ی علمیه ی قم به جبهه اعزام شد، لکن در آنجا نیز از عمق بخشی به مبانی اعتقادی رزمندگان غافل نبود.

لذا در آذر 1362که در توپخانه ی لشگر 81 خدمت می کرد، دو شماره جزوه در موضوعات اعتقادی با نام «میعاد» را در واحد عقیدتی سیاسی برای رزمندگان آماده و منتشر ساخت.

استاد منذر در عرصه ی مقابله با فرقه های ضاله ی وهابیت و بهائیت نیز فعال بود و با قلم و بیان خویش به روشنگری پیرامون ماهیت آنها می پرداخت.

سیاه پوشی در سوگ ائمّه ی نور

آن محقق فرزانه به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام علاقه ای وافر داشت و در ترویج مذهب

ص:35

حقّه ی تشیّع به جان می کوشید. او غیورانه بر حفظ شعائر حسینی علیه السلام تأکید خاص مبذول می داشت که به سامان آوردن تحقیقِ استخوان سوز و کم نظیر «سیاهپوشی در سوگ ائمّه نور علیهم السلام ، ریشه های تاریخی، مبانی فقهی» پاسخی شایسته به این ضرورت بود.

استاد منذر معتقد بود که یکی از فراگیرترین شعائر اهل بیت علیهم السلام ، سیاه پوشی در سوگ آل الله است، زیرا در میان محبان اهل البیت علیهم السلام و عزاداران سالار شهیدان، با سلایق مختلف، عمومیت دارد و موجب افزایش وحدت و انسجام ملّی حول محور آن ذوات مقدّسه می شود و همین امر بر اهمیّت آن می افزاید و از این روی، دشمن نیز به مقابله ی جدّی با آن برخاسته است، او این تحقیق را بدان جهت سامان داد تا به این شبهه ی بی اساس که سنّت اصیل سیاه پوشی را غیر اسلامی دانسته و آن را به بنی عباس منتسب می ساخت، پاسخی درخور دهد، لذا

ص:36

در خلال این تحقیق، با بحثی فقهی، کلامی و تاریخی، اصالت این سنّت در مذهب حقه ی تشیّع را به اثبات رساند و در مسیر مستند سازی نظریه ی خویش، تصاویر جمع زیادی از مراجع عظام و بزرگان دین با پوشش سیاه در عزای اهل بیت علیهم السلام را نیز زیب آن دفتر قرار داد.

اساساً استاد منذر معتقد بود شعائر حسینی علیه السلام ، همچون سنّت سیاه پوشی، و اَشکال و نحوه های گوناگون آن (در میان گروههای مختلف مردم) و ابزار مورد استفاده در عزاداری ها غالباً اصالت و حکمتی دقیق و حساب شده دارد، که باید تبیین شود، لکن جریان وهابیّت و وهابی مآبان با سوء استفاده از عدم اطلاع مردم، و حتّی نخبگان آنان، این سنّتها را به عنوان تحریف و خرافات معرفی می کنند و افراد سطحی و مرعوب نیز این ادعاها را می پذیرند.

ص:37

استاد منذر بر آن بود که باید اندیش ورزانی دقیق النظر و بی غرض و مرض، با تتبعی وسیع به جای پاک کردن صورت مسأله، به عنوان سهل ترین راه، با حزم و حلم، که لازمه ی این قبیل پژوهش ها است، از سطح و پوسته ی این شعائر به باطن و عمق، بلکه اعماق، آنها راه جویند و با بهره گیری از قرآن و سنّت آنها را به درستی تبیین نمایند و خود نیز سرِ این کار را داشت که پیک اجل به او مهلت نداد.

بوسه برخاک پی حیدر علیه السلام

استاد منذر برحفظ حریم ولایت و تبیین چیستی و چرایی آن اصراری ویژه داشت و بر این نَمَط، در آثار خویش، جای جای به تناسب بحث، به این موضوع نیز اشاره می کرد که درج ضمیمه ای پیرامون «ولایت تکوینی پیامبر و ائمّه ی معصومین علیهم السلام » در کتاب شیخ ابراهیم زنجانی از آن جمله است. وی این بحثِ، به ظاهر

نامرتبط، را از آنروی در این اثر آورده تا به تشکیکات زنجانی در

ص:38

مقامات والای پیامبر و ائمّه علیهم السلام در هستی، که ناشی از گرایش های او به وهابیّت بوده است، پاسخی درخور و قاطع دهد.

او در آثاری که پیرامون بزرگان ایران (همچون آخوند ملاقربانعلی زنجانی، حکیم ابوالقاسم فردوسی، شیخ فضل الله نوری) و شخصیت های جهانی (کسانی از قبیل مهاتما گاندی و مرحوم سید احمد رضوی مشهور به ادیب پیشاوری) نگاشته، بخشی را به ارادت آنان به پیامبر اکرم و معصومین علیهم السلام اختصاص داده، که همین امر کاشف از علاقه و اهتمام استاد فقید به ساحت قدسی اهل البیت علیهم السلام است.

همچنین وی هر فرصتی را برای ابراز ارادت به ساحت آل الله مغتنم می شمرد، فی المثل هنگامی که عکاس یکی از نشریات می خواهد که تصویری از ایشان در حال بیرون آوردن یک کتاب از قفسه بگیرد، در آن حال، با عنایت خاص، کتاب

ص:39

شریف «الغدیر» تألیف مرحوم علامه ی امینی را بیرون می آورد، و برای نشان دادن عمق علاقه ی خویش به ساحت قدسی مولا و مقتدایش امیر المؤمنین علیه السلام و این اثر بی نظیر، آن را بر سینه ی خود می نهد.

استاد ابوالحسنی همچنین در معرفی رجال برجسته ی ایران اسلامی و زدودن غبار تحریف از چهره ی آنان اهتمام می ورزید، چرا که آنان را مبلّغ ومروّج گوهر ولایت می دانست و به همین دلیل سالیان متمادی از عمر خویش را مصروف تحقیقی بی نظیر پیرامون ایمان وآرمان حکیم ابوالقاسم فردوسی نمود و نتیجه ی آن را در قالب اثری ماندگار با عنوان «بوسه بر خاک پی حیدر علیه السلام » به عالم علم و پژوهش تقدیم نمود. او در این تحقیق علاوه بر اثبات تشیّع فردوسی، اهداف دیگری نیز داشت که رفع مصادره ی باستان گرایان از استاد طوس و نفی تز «تقابل اسلام و ایران»، که کسانی

ص:40

همچون ابراهیم پور داوود بر طبل آن می کوبیدند،(1)

و نیز اثبات نظریه ی «تعامل اسلام و ایران» در پویه ی تاریخ، که بزرگانی همچون استاد شهید مطهری بر آن بودند، از آن جمله است که به شایستگی از عهده برآمد و به همین دلیل، جریان ارتجاعی ای که سودای بازگشت

ارزشهای طاغوتی پیش از اسلام را در سر می پروراند و این اثر بی نظیر را مانع جدی در تحقق خواسته ی خویش می داند، آن را بایکوت شدید نموده و فضایی ایجاد کرده که کمتر دانشجویی جرأت یابد در فرآیند پژوهش و پایان نامه ی خویش پیرامون استاد طوس به این منبع، مراجعه و استناد نماید.

افشای توطئه های رنگارنگ استعمار و ایادی داخلی و خارجی آن و صهیونیسم بین الملل، بخشی

ص:41


1- - ایشان در همین مسیر، تالیف کتابی پیرامون زمانه وکارنامه ی ابراهیم پورداوود را نیز در دست تألیف داشت که بخش اعظم آن را به پایان برد و امید آنکه به زودی در دسترس علاقمندان قرار گیرد.

دیگر از آثار او را رقم می زند که با عناوینی همچون «دانش دشمن شناسی» و «زنگ بیدار باش» و ... در جای جای آثار آن روحانی آگاه و تیزبین مشاهده می شود.

ذوق لطیف

ایشان در شعر و ادبیات نیز دست داشت و«منذر» را تخلص گزیده بود وگاه گاه، بویژه در مدح اهل بیت علیهم السلام ، طبع خویش را می آزمود.

قصیده ی پرسوز و گدازی که در مدح حضرت زینب÷ سروده است، عمق اعتقاد و سوز او در مظلومیت آل الله و نیز تردستی اش را در این وادی به نمایش می گذارد.

با ذکر بعضی از ابیات آن قصیده، چشم دل را به ضیافت قدسی حضرتش می بریم:

خیره اش منگرگرامی لؤلؤ لالاست این ***زیب دفتر، زینت اَب، زینب والاست این

ص:42

بنده ی پاک خدا و، نور چشم مصطفی ***عزّ مولا، فخر زهرا، یار ثارالله است این...

مادرش زهرا شهید راه قرآن گشت و دین*** خود سفیر خوش صفیر شاه عاشوراست این

خطبه ی سوزان او را هرکه در کوفه شنید ***گفت بی شک نغمه ای از حنجر مولاست این

سم به کام مجتبی و نیزه در کام حسین ***خود گرفتار دوصد موج غم و بلواست این...

علم و حلم و صبر وی نازم! که با این حال گفت: ***«آنچه دیدم از بلایا، جملگی زیباست» این!

ص:43

مرحوم حجة الاسلام والمسلمین ابوالحسنی در ادامه ی این قصیده پس از بیان گوشه ای از فضائل و مناقب آن بانو، در بیت آخر به خویش چنین نهیب می زند که:

مُنذِرا بس کن! که وصفش خارج از امکان توست*** زینب است این، زینب است این، زینب کبری است این

ص:44

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109