بایسته های جهاد اقتصادی

مشخصات کتاب

عنوان و نام پدیدآور : بایسته های جهاد اقتصادی/ جمعی از نویسندگان [مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما].

مشخصات نشر : قم: صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، مرکز پژوهشهای اسلامی، 1390.

مشخصات ظاهری : 192ص.

فروست : مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما؛1758.

ویژه سال جهاد اقتصادی؛8.

شابک : 35000 ریال 978-964-514-205-4:

وضعیت فهرست نویسی : فاپا

یادداشت : کتابنامه : ص.[190] - 192؛ همچنین به صورت زیرنویس.

موضوع : اسلام و اقتصاد

موضوع : رشد اقتصادی -- جنبه های مذهبی -- اسلام

شناسه افزوده : صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. مرکز پژوهشهای اسلامی

رده بندی کنگره : BP230/2/ب25 1390

رده بندی دیویی : 297/4833

شماره کتابشناسی ملی : 2475508

ص:1

فهرست مطالب

ص:2

جهاد اقتصادی از دیدگاه مقام معظم رهبری / علی رضا رنجبر1

1. چرا جهاد اقتصادی؟2

2. مبانی اندیشهای جهاد اقتصادی5

الف) فقه5

ب) بهرهگیری از مفهوم جهاد6

3. ضرورت های سیاسی و اجتماعی جهاد اقتصادی8

الف) توجه به اساسی ترین مسائل کشور8

ب) تحقق برنامه های پنج ساله توسعه (رسیدن به رشد اقتصادی بالای 8 درصد)9

ج) توجه و تأکید بر بهره وری در حوزه اقتصاد10

یک _ بهره وری در مصرف11

دو _ بهره وری در تولید11

د) تنوع و پیچیدگی شیوه های خصمانه دشمن15

ه) مقابله و مبارزه با دشمن16

و) پیمودن گام به گام مسیر پیشرفت19

یک _ گام بلند هدف مندکردن یارانه ها20

دو _ افزایش صادرات غیرنفتی21

سه _ مقابله هوشمندانه و مقتدرانه با تحریم ها22

چهار _ اشتغال زایی، ساخت مسکن شهری و روستایی و راه های ارتباطی23

ص:3

4. جهاد اقتصادی چیست؟25

5. شناخت جهاد اقتصادی از دیدگاه مقام معظم رهبری27

6. آثار جهاد اقتصادی29

الف) آثار سیاسی29

ب) آثار علمی و فرهنگی29

ج) آثار اقتصادی29

د) آثار اجتماعی29

7. الزامات جهاد اقتصادی30

الف) روحیه جهادی32

ب) استحکام معنویت و روح ایمان و دین داری در جامعه33

آثار ایمان37

ج) حفظ وحدت و انسجام اسلامی43

آثار وحدت و انسجام ملی46

یک _ ایجاد پیوند روحی و عاطفی46

دو _ آمیخته شدن جنبه های سیاسی و روزآمد با جنبه های عاطفی و احساسی47

سه _ حفظ ارزش ها و شعایر اسلامی از هجوم آفت ها و آسیب ها47

8. انتظارات در جهاد اقتصادی48

منابع54

جهاد اقتصادی؛ زمینه ساز تحول اقتصادی / غلامرضا سرآبادانی56

1. معنای جهاد59

الف) معنای لغوی59

ب) معنای فقهی59

2. حکم جهاد62

3. انواع جهاد از جهت نوع دشمن64

الف) جهاد با نفس (دشمن درونی)64

ب) جهاد با دشمن خارجی64

4. ابعاد جهاد65

ص:4

الف) شرایط جهاد65

یک _ شناخت درست دشمن65

دو _ فراهم کردن امکانات66

سه _ تضمین پیروزی66

چهار _ وعده دوزخ برای سرپیچی کنندگان67

ب) تقدس حرکت جهادی68

ج) تحمل سختیهای موجود در مسیر حرکت جهادی68

د) نتایج حرکت جهادی69

5. مفهوم جهاد اقتصادی70

6. ابعاد جهاد اقتصادی71

الف) شرایط جهاد اقتصادی71

ب) تضمین پیروزی جهادگران71

ج) مجازات متخلفان72

د) تقدس جهاد اقتصادی72

ه) ضرورت تحمل دشواری های جهاد اقتصادی72

7. نتایج مطلوب جهاد اقتصادی73

8. عرصه های جهادا قتصادی74

الف) اصلاح الگوی مصرف74

یک _ معنای الگوی مصرف74

ب) الگوی مصرف اسلامی77

یک _ مفهوم الگوی مصرف اسلامی77

دو_ چارچوب الگوی مصرف اسلامی77

اول _ سطح مصرف مجاز77

دوم _ سطح مصرف غیر مجاز82

سوم _ منطق منع از اسراف83

1. مفهوم اسراف در آیات قرآن84

2. مفهوم اسراف در روایات85

ج) محدودیت ها و قیود سطح مصرف مجاز86

ص:5

یک _ زهد و قناعت87

اول _ زهد87

دوم _ قناعت89

دو _ انفاق واجب و مستحب (مصرف عادلانه)91

د) راهبردهای جهادی اصلاح الگوی مصرف94

یک _ جهاد تولیدی96

دو_ جهاد مصرفکنندگان در عرصه مصرف98

نتیجه گیری100

منابع103

اخلاق اقتصادی، شرط لازم جهاد اقتصادی / غلامعلی معصومی نیا105

مقدمه107

1. جایگاه اخلاق در اقتصاد متعارف110

2. جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام113

3. اخلاق اقتصادی در نظام اقتصادی اسلام: جبرانکننده کاستی های بازار114

4. جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام118

الف) مورد اول: اخلاقیات تجارت120

یک _ ضوابط حقوقی120

اول _ ضوابط عام120

1. ممنوعیت اکل مال به باطل120

2. ممنوعیت ربا121

3. ممنوعیت غرر121

دوم _ ضوابط خاص122

سوم _ ضوابط اخلاقی حوزه تجارت122

1. اخلاقیات مربوط به سود123

2. نهی از دلالیهای مخل125

3. نفی رفتار انحصارگرایانه125

4. موارد دیگر126

ص:6

دو _ تحلیل جایگاه آموزه های اخلاقی127

سه _ نقش اخلاقیات اقتصادی یاد شده در تحقق اهداف نظام اقتصادی اسلام130

ب) مورد دوم: اخلاقیات اقتصادی در حوزه مصرف131

یک _ ضوابط فقهی و حقوقی131

دو _ اخلاقیات مصرف131

اول _ حد مصرف مطلوب132

دوم _ توسعه در زندگی132

سوم _ بالاتر از توسعه تا حد اسراف133

چهارم _ حد اسراف133

سه _ آثار اقتصادی133

چهار _ ارزشهای اخلاقی در حوزه مصرف135

اول _ زهد، قناعت، اقتصاد، اعتدال، تناسب، دوری از اتراف، اسراف و توجه به کرامت انسان135

دوم _ مواسات136

سوم _ شکر، اظهار نعمت (شکر عملی و زبانی بر نعمت ها)136

پنج _ تحلیل جایگاه آموزه های اخلاقی137

اول _ آموزه های اخلاقی عام138

1. انصاف139

2. احسان141

3. توکل142

4. اعتدال و رعایت حد وسط144

دوم _ آموزه های اخلاقی بخشهای مختلف146

1. اخلاقیات تولید146

2. اخلاقیات توزیع156

3. اخلاقیات محیط زیست158

نتیجهگیری161

منابع164

ص:7

تأملی بر جهاد اقتصادی در ایران با تأکید بر آموزه های قرآنی / محمدداوود محمدی و دکتر علیاصغر هادوینیا167

مقدمه169

1. آشنایی با مفهوم جهاد اقتصادی174

الف) جهاد اقتصادی؛ تلاشی مقدس175

ب) جهاد اقتصادی؛ جهادی نرم یا سخت؟177

ج) جهاد اقتصادی؛ جهادی دفاعی _ اجتماعی178

یک _ جهاد ابتدایی178

دو _ جهاد دفاعی179

اول _ جهاد دفاعی اجتماعی179

دوم _ جهاد دفاعی شخصی179

سه _ جهاد نفاقی179

د) جهاد اقتصادی؛ واجب کفایی یا عینی؟180

واجب عینی181

ه) جهاد اقتصادی؛ تقابل میان دو جبهه182

و) جهاد و قدرتمندی اقتصادی184

ز) جهاد اقتصادی؛ تغییر سریع185

ح) جهاد اقتصادی و طراحی نقشه راه186

ط) ایمان، لازمه جهاد اقتصادی و علم، ضامن موفقیت آن188

ی) اتحاد، شرط تحقق جهاد اقتصادی189

2. ارتباط جهاد اقتصادی با اقتصاد اسلامی191

الف) اهداف194

ب) اجزا195

یک _ مبانی اعتقادی195

اول _ خداوند195

دوم _ جهان196

سوم _ انسان196

چهارم _ جامعه196

ص:8

دو _ مبانی ارزشی196

سه _ اصول196

ج) سازوکارها197

3. مفاهیم قرآنی جهاد اقتصادی197

الف) جایگاه علم اقتصاد در ادبیات قرآنی198

ب) اهداف اقتصادی دولت اسلامی199

یک _ توسعه199

دو_ عدالت200

اول _ عدالت در تولید202

1. عدالت در امکانات202

2. سالم سازی درآمدها202

دوم _ عدالت در توزیع203

1. مالیات203

2. تأمین اجتماعی204

سه _ تولید206

اول _ عوامل تولید207

1. سرمایه207

2. منابع طبیعی208

3. نیروی انسانی209

4. مدیریت کسب و کار209

چهار _ بهرهوری210

پنج _ مصرف213

شش _ نهادهای حکومتی214

نتیجهگیری216

منابع220

ص:9

مشخصات کتاب

دیباچه

دیباچه

خودکفایی و استقلال جامعه اصلی است که همیشه مورد توجه جوامع بوده است زیرا تا زمانی که جامعه ای وابسته است هرگز نمی تواند جامعه ای سالم و توحیدی باشد و هیچ ملتی بدون داشتن اقتصادی نیرومند استقلال کامل نخواهد داشت.

از طرفی استعمارگران برای تسلط بر کشورهای مختلف راه های گوناگون را آزموده و تجربه نموده اند به طوری که بسیاری از تاریخ گویان، دوره های استعماری و به ویژه پی آمدهای آن در قرن بیستم یعنی امپریالیزم را پدیده هایی شوم و ظالم و مرگبار می دانند ولی در هر حال در جامعه بشری اتفاق افتاده است. امروزه نیز شکل دیگری از این پدیده شوم با ژئوپلتیک و استراتژی متفاوت ظاهر شده است که بسیاری آن را امپریالیست نو می نامند.

از آنجا که یکی از گام های اساسی در راه مبارزه با دشمنان و استکبار، روحیه ای جهادی است دولت و مردم بر پایه اعتقادات و اخلاق اسلامی از اعتلای کلمه حق و عزت مسلمانان غافل نباشند، مقام معظم رهبری

ص:10

(مدظله) با توجه به سیاست های ستیزگرانه اقتصادی دشمنان جامعه اسلامی ایران را به جهادی اقتصادی فراخواند تا با اصل قرار گرفتن تفکر جهان شمولی اسلام، توجه به عدالت به مثابه جهت اصلی در حرکت های اقتصادی و اجتماعی، حرکت در جهت مردم سالاری دینی و همچنین حرکت در جهت رفاه عمومی و مبارزه با فقر الگوی رفتاری مناسب برای رسیدن به وضعیت اقتصادی مطلوب را ترسیم نمایند.

تبیین و تحلیل ابعاد مختلف این موضوع زمینه ساز این حرکت عظیم خواهد بود که مجموعه حاضر کوشیده است با این رویکرد بخشی از نیازهای اطلاعاتی و شناختی لازم در این زمینه را فراهم نماید.

انه ولی التوفیق

اداره کل پژوهش

مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما

ص:11

ص:12

جهاد اقتصادی از دیدگاه مقام معظم رهبری

اشاره

جهاد اقتصادی از دیدگاه مقام معظم رهبری

علی رضا رنجبر٭

1مدیر گروه پژوهشی هنر و ادبیات مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما.

چکیده

چکیده

پیدایش رفتارهای اقتصادی، تصادفی و اتفاقی نیست. انسان با توجه به تمایلی که به ارضای نیازهای خود دارد، سعی می کند که با صرف حداقل تلاش یا هزینه، حداکثر نتیجه را به دست آورد که این راه و روش «اقتصاد» نامیده می شود و فرد تحت تأثیر هر مکتب یا مشربی که باشد بر مبنای اصول و قواعد اقتصادی عمل می نماید که تحت تأثیر اراده بشر قرار دارد.

رابطه اقتصادی در جامعه الزاماً در چارچوب یک نظام اقتصادی شکل می گیرد و نظام اقتصادی هم بدون «جهت و هدف» پذیرفته نیست و لذا بایدها و نبایدهایی وجود دارد که جهت و هدف را مشخص می کند.

آموزه های اسلامی جایگاه مهمی در ابعاد اقتصادی و تربیتی دارد و اسلام برای تأمین سعادت مادی و معنوی انسان بهترین شیوه ها و

ص:13

راه کارها را در قالب این آموزه ها ارائه کرده است. مقام معظم رهبری نیز با هدف سوق دادن فعالیت های اقتصادی کشور به سمت آرمان اقتصادی اسلام و ایجاد پیوند بین اقتصاد و اهداف متعالی اسلام همراه با تلاش در نهایت جان فشانی، سال 1390 را سال جهاد اقتصادی نامیدند و طی سخنانی دیدگاه های خویش را در این زمینه بیان فرموده است که در این مقاله به بررسی این دیدگاه ها پرداخته خواهد شد.

کلید واژگان: جهاد اقتصادی، ارزش های اسلامی

ص:14

مقدمه

مقدمه

چندین سال است که مقام معظم رهبری در پیام تبریک نوروزی خود، با برشمردن نکات مهم رخدادها و تحول های سال که سپری شده است، متناسب با شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، سال نو را نام گذاری میفرماید. به فرموده معظم له، این نامگذاری، انتخابی نمادین نیست. ازاین رو، نباید به حرکتی نمادین در جامعه تبدیل شود، بلکه این نام گذاری راهبردی برای جامعه و جلب توجه نخبگان جامعه به این موضوع است. ایشان در حرم مطهر رضوی، در اولین روز فروردین ماه1390 به این موضوع سفارش کرد و بیان فرمود:

گاهی اوقات شعاری که برای سال اعلام میکنیم، بعد ناگهان میبینیم همه در و دیوارهای شهر تهران و شهرهای دیگر پر شده است از این تابلو که رویش این شعار نوشته شده. این فایدهای ندارد.گاهی کارهای پرهزینهای انجام میگیرد. چه ضرورتی دارد؟ آنچه که من از مسئولین و از مردم عزیزمان توقع دارم، این است که این شعار را بشنوند و باور کنند و دنبال کنند. (1)

رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب همواره با دقت نظر و دید جامع و کامل و نگاهی به آینده بوده است. آنچه شعار امسال یعنی «جهاد اقتصادی» را از

ص:15


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع زائران حرم رضوی، 1/1/1390.

شعارهای قبل متمایز میکند، این است که ایشان با توجه به سرفصلهای مهمی که بنا به فرموده ایشان برای انتخاب وجود داشت و از کارهای اساسی نیز به شمار می رود، جهاد اقتصادی را با توجه به نظر صاحبنظران از همه مسائل کشور مهم تر دانسته و با اولویت دادن به آن این شعار را برای سال انتخاب کرده است:

البته سرفصلهای مهمی وجود دارد که همه دارای اولویتند. مثلاً تحول نظام اداری یک کار لازم است که باید انجام بگیرد؛ تحول آموزش و پرورش یک کار بنیانی است؛ جایگاه علوم انسانی در دانشگاهها و مراکز آموزشی و تحقیق، یک کار اساسی است؛ مسائل مربوط به فرهنگ عمومی، مسائل مربوط به اخلاق جامعه، این کارها همهاش مهم و اساسی است؛ لیکن به نظر صاحبنظران، امروز در این برهه از زمان، مسئله اقتصاد از همه مسائل کشور فوریت و اولویت بیشتری دارد. (1)

این نوشتار با توجه به سخنان مقام معظم رهبری در روزهای آغازین سال، درصدد تحلیل سخنان ایشان در پاسخ به این پرسش هاست: چرا جهاد اقتصادی؟ منظور از جهاد اقتصادی چیست؟ الزامات جهاد اقتصادی چیست؟ چه انتظاراتی در این حرکت وجود دارد؟

1. چرا جهاد اقتصادی؟

1. چرا جهاد اقتصادی؟

همانگونه که در مقدمه نیز اشاره شد، سرفصلهای مهمی برای نامگذاری

ص:16


1- همان.

سال جدید وجود داشته که بنا به فرموده مقام معظم رهبری، از مسائل اساسی و بنیادین کشور است. پیش از پاسخ به این پرسش که چرا امسال را سال جهاد اقتصادی نامیده اند، نباید در سایه جهاد اقتصادی و تمرکز بر مسائل اقتصادی، از دیگر سرفصلها غافل شد؛ زیرا بیشتر سرفصلهای اشاره شده، از موضوع های فرهنگی است و ضمن ضرورت اصل آن، از ضرورتهای جهاد اقتصادی نیز به شمار می آید. از جمله این موردها میتوان به اصلاح ساختار اداری در زمینه تسهیل ساختارها و سازوکارهای حمایتی در بخش تولید و تبیین توزیع امکانات و سرمایه و جایگاه علوم انسانی در دانشگاهها و مراکز آموزش و تحقیق اشاره کرد؛ زیرا اقتصاد، یک علم از زیرشاخههای علوم انسانی است. اگر ما بخواهیم اقتصاد اسلامی را به عنوان الگویی برای کشور و کشورهای منطقه و به فرموده ایشان، «الگویی که ملتها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه اسلام و با مفاهیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند» در نظر بگیریم، تولید علم و دانش مبتنی بر دانش بومی و آموزههای اسلامی، ضروری است. موضوع علوم انسانی به ویژه علم اقتصاد، در این سال از جنبه دیگری نیز اهمیت دارد و آن، انجام مطالعات علمی در زمینهها و ابعاد مختلف حقوقی و اقتصادی سرمایههای ملی و تولیدی است. همانطور که ایشان درباره نفت و گاز گفته است:

در این کار (نفت و گاز) بخشهایی وجود دارد که باید کارهای علمی صورت بگیرد. در خصوص مسئله نفت و گاز علاوه بر بخش های نفتی حتماً بایستی روی بخشهای اقتصادی و حقوقی _ حقوق نفت و گاز و اقتصاد نفت و گاز _ کار کنیم، فکر کنیم و در

ص:17

این زمینه مطالعاتی داشته باشیم.(1)

جنبه دیگر موضوع علوم و علوم انسانی _ اسلامی، جایگاه علم در اسلام و همچنین عزت و اقتداری است که به واسطه آن شامل حال ملت ایران خواهد شد. همان گونه که ایشان در این خصوص به نقل از معصوم علیه السلام فرمودند: «العلم سلطان؛ علم قدرت است.» دانش برای یک ملت و برای یک فرد مایه اقتدار است. «مَن وَجَده صَالَ و مَنْ لَم یَجِدهُ صِیلَ علیه»؛(2) کسی که این قدرت را پیدا کند، دست برتر را دارد و آن کسی است که نتواند قدرت علمی را به دست بیاورد، زیر دست میماند و دیگران بر او دست برتر را خواهند داشت، علم و فن آوری یک چنین خصوصیتی دارد».(3)

دیگر سرفصلهای بیان شده نیز از چنین اولویت و اهمیتی برخوردار است که مجال پرداختن به آن نیست و نشانه توجه دقیق و اندیشمندانه ایشان به مسائل اساسی کشور است. ایشان نیز به این موضوع اشاره کرده است:

البته (دشمنان) در عرصههای فرهنگی، هم فعالند، اما... در عرصه سیاسی هم فعالند. در عرصه انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصه اقتصاد فعالیت زیادی دارند.

اگر از ضرورت سرفصلهای دیگر بگذریم که به اجمال به آن اشاره شد، موضوع جهاد اقتصادی از دو زاویه قابل بررسی است:

ص:18


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع مسئولان و کارکنان شرکت نفت عسلویه، 1/1/1390.
2- شرح نهج البلاغه، ج20، ص319.
3- سخنان مقام معظم رهبری در جمع زائران حرم رضوی، 1/1/1390.

2. مبانی اندیشهای جهاد اقتصادی

اشاره

2. مبانی اندیشهای جهاد اقتصادی

زیر فصل ها

الف) فقه

ب) بهرهگیری از مفهوم جهاد

الف) فقه

الف) فقه

فقه علمی نصمدار است که در راستای فهم فرمان و حکم الهی درباره کنش ها و افعال انسانی از متون دینی شکل گرفته است. فقه، شناخت احکام از طریق منابع و دلایل معتبر شرعی؛ یعنی قرآن، سنت و عقل است. در گذشته، فقه بیشتر بر مفروض ها و پیشفهمهای سنتی و پیشامدرن استوار بود؛ زیرا به الزامات تجدد و دنیای جدید، مسائل را تحت شعاع خود قرار نداده بود. ازاین رو، امام خمینی رحمه الله با طرح نقش زمان و مکان در اجتهاد و مفهوم مصلحت کوشید تا راهی برای رهایی از مشکلات بیابد.

بر اساس این رویکرد، فقه به مقتضیات و شرایط زمانی و مکانی جدید توجه می کند و از پایگاه معرفت و دانشهای جدید به موضوعات جدید می نگرد. ازاین رو، چنین فقهی ایستا نیست و در برابر وضعیتهای جدید نیز انعطافپذیر است. حضرت امام خمینی رحمه الله در این باره میفرماید:

عامل مکان و زمان را باید در اجتهاد دخالت داد. دخالت مکان و زمان در اجتهاد به این معنا نیست که حکم خدا عوض شود، بلکه معنایش این است که آن احکام کلی بر مصادیق متغیر منطبق میشود و این تطبیق در زمانهای مختلف و مکانهای مختلف فرق میکند. پس حکم خداوند تغییری نمیکند؛ آن احکام روی عناوین خودش صادق است. تنها مصداق این عناوین است که تغییر میکند.(1)

ص:19


1- محمدتقی مصباح یزدی، حکومت اسلامی و ولایت فقیه، ص81 .

از دیدگاه امام خمینی رحمه الله ، آشنایی با روشهای برخورد با حیلهها و تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان، داشتن بصیرت و دید اقتصادی، اطلاع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان، شناخت سیاستها و حتی سیاست مداران و فرمولهای دیکته شده آنان و درک موقعیت و نقاط ضعف و قوّت قدرت های جهانی، از ویژگیهای مجتهد جامع است. «یک مجتهد باید زیرکی، هوش و فراست هدایت یک جامعه بزرگ اسلامی و حتی غیر اسلامی را داشته باشد و علاوه بر خلوص، تقوا و زهدی که در خور شأن مجتهد است، واقعاً مدیر و مدبّر باشد. حکومت در نظر مجتهد واقعی، فلسفه عملی تمامی فقه، در تمامی زوایای زندگی بشریت است. حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی است. فقه تئوری واقعی و کامل اداره انسان اجتماع، از گهواره تا گور است. همه ترس استکبار از این است که فقه و اجتهاد جنبه علمی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد».(1)

از این رو، جهاد اقتصادی یکی از مصادیق برخورد با مسائل دنیای مدرن از جنبه علمی و عملی فقه است که نشانه بصیرت در یافتن راه کاری عملی برای مقابله با استکبار است.

ب) بهرهگیری از مفهوم جهاد

ب) بهرهگیری از مفهوم جهاد

در زمان جهاد، همه چیز معنا و مفهوم دیگری پیدا میکند. خاطرات، باورها

ص:20


1- روح الله موسوی خمینی، صحیفه نور، ج21، صص 98_100.

و اسطورهها برجسته میشوند و حتی رفتارهایی از انسان بروز میکنند که با شیوه حاکم بر زندگی در دوره صلح و آرامش یکسان نیست.

در این دوران، اولویتهای زندگی تغییر میکند و منطق دیگری بر رفتار اعضای جامعه حاکم میشود. از همگان انتظار میرود که قناعت و فداکاری داشته باشند. با توجه به خطر بیرونی، اختلافات داخلی کنار گذاشته میشود و انسجام بیسابقهای به وجود میآید. حضور در عرصه جهاد یک ارزش به شمار می رود، به گونه ای که عدول از آن، یک ناهنجاری و مسئولیت ناپذیری تلقی می شود. هویت ملی در معرض خطر قرار می گیرد. ازاین رو، اولویت های جامعه دگرگون و با توجه به اینکه آرامش ناشی از احساس نبود خطر بیرونی و اولویت یافتن رفاه و تجملگرایی و نوسازی که سبب حاکمیت شدید فردگرایی در جامعه به خطر می افتد، پیشرفت و موفقیت فردی به ویژه در امور اقتصادی _ به یک هدف تبدیل میشود. ازاین رو، جهاد میتواند سبب هم بستگی و هم دلی و از بین رفتن این گسست شود. هرچه افراد و اعضای جامعه بیشتر در عرصه مسائل و منافع ناشی از فردگرایی و تجمل گرایی شخصی وارد شوند، احساس گسست برای این افراد، بیشتر و ملموستر می شود.

با استفاده از مفهوم جهاد اقتصادی به این موردها می رسیم:

1. فعالیتهای اقتصادی به سمت آرمان اقتصادی اسلام جهت مییابد و به نوعی بین اقتصاد و اهداف متعالی اسلام پیوند برقرار میشود.

2. زمانی که از واژه جهاد استفاده میشود، تلاش در نهایت جانفشانی صورت می گیرد و انسان از تمام ظرفیت خود استفاده میکند.

ص:21

3. زمانی از واژه جهاد استفاده میشود که مانع بزرگی بر سر راه برای رسیدن به هدف وجود داشته باشد. ازاین رو، گام اساسی در راه شناخت مانع و برداشتن آن، برداشته خواهد شد.

3. ضرورتهای سیاسی و اجتماعی جهاد اقتصادی

اشاره

3. ضرورتهای سیاسی و اجتماعی جهاد اقتصادی

زیر فصل ها

الف) توجه به اساسیترین مسائل کشور

ب) تحقق برنامههای پنج ساله توسعه (رسیدن به رشد اقتصادی بالای 8 درصد)

ج) توجه و تأکید بر بهرهوری در حوزه اقتصاد

د) تنوع و پیچیدگی شیوههای خصمانه دشمن

ه) مقابله و مبارزه با دشمن

و) پیمودن گام به گام مسیر پیشرفت

الف) توجه به اساسیترین مسائل کشور

الف) توجه به اساسیترین مسائل کشور

یکی از مهم ترین مسائلی که باید در طراحی سیاستها و راهبردها در نظر گرفت، دیدهبانی و رصد تحرک دشمن و بررسی تهدیدها و تبدیل آنها به فرصت ها بر اساس نقاط قوّت است. ازاین رو، مقام معظم رهبری می فرماید:

آنچه در عرصه مجموعه مسائل کشور، انسان مشاهده میکند که در سال 90 باید ما آن را وجهه همت خودمان قرار بدهیم، این است که از جمله اساسیترین کارهای دشمن ملت ما و کشور ما در مقابله با کشور ما، مسائل اقتصادی است.(1)

ایشان تحریمهایی را که دشمنان ملت ایران برای ملت پدید آورده یا آن را علیه ملت ایران اجرا کردهاند، نشانهای از عزم آنان در ضربه زدن به پیشرفت کشور و جلوگیری از حرکت پرشتاب ملت ایران میداند و برای توجه دادن مردم و مسئولان کشور به این امر مهم میفرماید:

ما بایستی مسئولان و مردم را متوجه کنیم به اساسیترین مسائل کشور و محور همه اینها به نظر من مسائل اقتصادی است لذا من این

ص:22


1- سخنان مقام معظم رهبری در پیام نوروزی سال 1390.

سال را سال «جهاد اقتصادی» نامگذاری میکنم.(1)

ب) تحقق برنامههای پنج ساله توسعه (رسیدن به رشد اقتصادی بالای 8 درصد)

ب) تحقق برنامههای پنج ساله توسعه (رسیدن به رشد اقتصادی بالای 8 درصد)

برنامهریزی، فرآیندی علمی و عبارت از سلسله عملیات نظاممند و مرتبط با یکدیگر است که یک نهاد، سازمان یا دولت به منظور دست یابی به اهدافی مشخص برای مدتی معیّن انجام می دهد. فرآیند برنامه ریزی، برنامه ای مدیریتی است که ویژگیهای خاص خود را دارد و بر اساس دیدگاه صاحب نظران بنا نهاده شده و در نتیجه، دارای پشتوانه علمی و بر مبنای عقلانیت جمعی است. ما با استفاده از این مهارت باید آینده دلخواه خود را ترسیم کنیم و در راه رسیدن به آن برنامه ریزی و تلاش داشته باشیم؛ چون آینده را میتوان به وجود آورد و آن را به شکل دلخواه ساخت، ولی آنچه مهم است، این است که بدانیم هر چیزی را که تصور کنیم و بدان باور داشته باشیم، همان را به دست خواهیم آورد. در راستای تحقق برنامه پنج ساله، دو موضوع در نامگذاری سال جهاد اقتصادی میتواند اهمیت داشته باشد:

یک _ تلاش برای رسیدن به رشد اقتصادی بالای 8 درصد که طبق برنامه پنج ساله پنجم برای کشور پیشبینی شده است و ضرورت دست یابی به این هدف نیز بر کسی پوشیده نیست. مقام معظم رهبری در این باره فرموده است:

ص:23


1- همان.

آنچه که در این زمینه با عنوان شاخص وجود دارد و مهم است، رشد پرشتاب کشور به میزان تعیین شده در برنامه پنجم است که اعلام شده است: یعنی رشد حداقل 8 درصد.(1)

دو _ توجه و تکیه بر عزم و اراده ملت ایران در دست یابی به اهداف و آنچه تاکنون خواسته است؛ زیرا ایران دارای تمدنی باسابقه، ملتی فهیم و سختکوش و هوشیار است و نشان داده که در سختی ها، همچون کوهی استوار قد علم کرده و از جان خود نیز دریغ نکرده است. رشادتهای ملت ایران در هشت سال دفاع مقدس و عزم راسخ آنان در جهاد سازندگی و جهاد علمی، نمونههایی از این همت و عزم بلند است. مقام معظم رهبری نیز در این باره میفرماید:

خوش بختانه ملت ما با فرهنگ مجاهدت آشناست. ما از مجاهدت بیگانه نیستیم. ملت ما در میدانهای جهاد؛ هم جهاد نظامی در دوران هشت سال دفاع مقدس؛ هم جهاد سیاسی در طول این مدت؛ هم جهاد اقتصادی و علمی، یک ملت امتحان داده است. ما آشنا هستیم با جهاد. این جهادی که امروز باید انجام دهیم _ جهاد اقتصادی _ از جهادهایی که تاکنون ملت ایران انجام داده، مشکلتر نیست.(2)

ج) توجه و تأکید بر بهرهوری در حوزه اقتصاد

اشاره

ج) توجه و تأکید بر بهرهوری در حوزه اقتصاد

مقام معظم رهبری در این زمینه به یکی از لوازم این کار (جهاد اقتصادی)

ص:24


1- اقتصادی دارای رشد است که تولید کالاها و خدمات در آن سال به سال افزایش یابد و برعکس هنگامی به اقتصادی ساکن گفته می شود که حجم محصول بدون تغییر باقی بماند.
2- سخنان مقام معظم رهبری در جمع مسئولان و کارکنان شرکت نفت عسلویه، 7/1/1390.

نیز اشاره می کند و میفرماید:

آنچه در این زمینه به عنوان شاخص وجود دارد و مهم است، رشد پرشتاب کشور به میزان تعیین شده در برنامه پنجم است که اعلام شده است: یعنی حداقل رشد 8 درصد در این رشد سهم بیشتر مربوط به بهرهوری است.(1)

بهرهوری در دو جنبه باید اتفاق بیفتد:

یک _ بهرهوری در مصرف

یک _ بهرهوری در مصرف

همانگونه که ایشان میفرماید، بهرهوری یعنی اینکه ما بتوانیم از امکانات کشور به شکل بهتر استفاده کنیم که یکی از راههای آن، صرفهجویی در مصرف مواد اساسی است. ایشان در این زمینه به مسئولان توصیه میفرماید که آثار و برکات بهرهوری را در زندگی مردم برای آنان تبیین کنند. خود نیز به برخی از آثار آن اشاره کرده و در این باره فرموده است:

به مسئولان کشور توصیه میکنم که در زمینه ارتقای سهم بهرهوری در رشد اقتصادی کشور با مردم حرف بزنند. بگویند ارتقای سهم بهرهوری در رشد اقتصادی کشور و همچنین کاهش فاصله دهکهای بالا و پایین جامعه _ این شکافها و درآمدها، شکاف اقتصادی بین بخشهای مختلف جامعه _ چه قدر اهمیت دارد.(2)

دو _ بهرهوری در تولید

دو _ بهرهوری در تولید

تعاریف مختلفی از بهرهوری شده که پرداختن به آن از حوصله این نوشتار

ص:25


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع زائران حرم رضوی، 1/1/1390.
2- همان.

خارج است. آنچه درباره این مفهوم میتوان گفت، این است که بهرهوری نوعی تفکر و دیدگاه است. بر این اساس، هر فرد میتواند کارها و وظایفش را هر روز بهتر از روز پیش انجام بدهد. اعتقاد به بهرهوری نیز به معنای داشتن ایمان راسخ به پیشرفت انسان ها و بر اساس هدف بهره وری در تولید است. میتوان گفت بهره وری به عنوان استفاده کارا از منابع (کار، سرمایه، زمین، مواد، انرژی و اطلاعات) در تولید کالا و خدمات است. بهره وری تنها انجام بهتر امور نیست. مهمتر از آن، انجام بهتر امور درست است. فرآیند تولید نظامی اجتماعی، پیچیده، مداوم و متحول است و روابط متقابل میان کار، سرمایه و محیط اجتماعی، به گونه ای که آنها در یک مجموعه کامل متوازی و هماهنگ شوند، اهمیت دارد.

نکته مهمی که درباره بهرهوری در زمینه مصرف و تولید باید به آن اشاره شود، اصل مشکل کم یابی در اقتصاد است و این اصل به این معناست که «ما درآمد یا ثروت کافی برای پاسخ گویی به هر نیاز خود نداریم و نمیتوانیم داشته باشیم».(1)

تمایز میان فقر و کمیابی، نکته مهمی است. کمیابی هم برای مستمندان و هم برای توانگران وجود دارد. کمیابی مشکل همه افراد است؛ زیرا هیچ گاه مقدار کافی از هر آن چیزی که مردم مایلند با قیمت صفر یا به رایگان به دست آورند، وجود نخواهد داشت و از آنجا که زمان برای آدمیان محدود است، حتی توانگرترین فرد روی زمین هم خواستهایی برآورده نشده

ص:26


1- دنی می یرز، دوره کامل علم اقتصاد، ترجمه: مهدی تقوی و عبدالله کوثری، ص 125.

خواهد داشت؛ زیرا کمیابی نتیجه وجود منابع کمیاب است.

«منابع را میتوان نهادهایی تعریف کرد که در تولید چیزهایی که خواستار آنها هستیم، به کار میروند که اگر این منابع، مولّد باشند، آنها را منابع تولید مینامیم. کل مقدار یا موجودی منابعی که اقتصاد داراست، معرف توانایی تولید اقتصادی کشور است».(1)

باید توجه داشت هر کالا یا خدمتی که از منابع کمیاب تولید شود، خود نیز کمیاب است. ازاین رو، ما ناچاریم بهترین شیوه استفاده از آن را برگزینیم؛ زیرا مقدار صرف هر کالای اقتصادی، بیشتر از آن مقداری است که به طور مستقیم از منابع رایگان از طبیعت به دست میآید. با توجه به آلودگی هوا و مشکلات جوّی که برای جامعه بشری امروزه پیش آمده است، حتی کالاهایی که در اقتصاد، کالای رایگان تصور می شد، مانند نور خورشید و هوا اکنون برای ما هزینه بر شده و اطلاق نام کالای رایگان بر آنها جای تأمل دارد. همچنین افزایش جمعیت و تولید، بسیاری از کالاهای رایگان را به کالای اقتصادی که هزینه در بردارد، تبدیل کرده است.

امروزه حیات در کره خاکی چهره نگران کنندهای به خود گرفته و هزاران هکتار از پوشش گیاهی جهان و نسل هزاران گونه از جانواران در خشکی و آب نابود شده است. آب، خاک و هوا که منشأ و لازمه حیات هستند، به آلاینده های فیزیکی، شیمیایی و زیستی آلوده شدهاند. آلودگیهای ایجاد شده، سالانه جان هزاران انسان را که یکی از منابع محسوب میشوند، در

ص:27


1- همان.

سراسر گیتی میگیرد یا به بیماریهای درمانناپذیر دچار میسازد.

افزون بر این خواستهای مادی که باید گفت پی آمد حاکمیت نظامهایی است که تنها به سرمایه و سود بیشتر میاندیشند و بر مبنای تفکر سکولار بنا شده اند، خواستهای معنوی نیز زندگی بشر را دستخوش بحران کرده است. اشتیاق به عشق بیشتر، محبت، قدرت، عدالت و انصاف، از جمله خواست های معنوی بشر است که زندگی مصرفی امروز، مصرف بیشتر و توجه به تجمل گرایی و عشق به کالای لوکس را جای گزین آن کرده است. بسیاری از افراد بشر به صورت گروهی زندگی میکنند، در حالی که می پندارند زندگی اجتماعی دارند. صرف بهرهمندی زیست اجتماعی با دیگران، ارزشمند نیست، بلکه زندگی اجتماعی برای انسان حکم ابزار را دارد.

زیست اجتماعی به عنوان یک آسیب مهم اجتماعی، زندگی انسانها را تهدید میکند و انسان را به مرتبه کمال نمی رساند. در زندگی، هدفی فراتر از تأمین نیازهای زیستی مورد نظر است و جای تأسف است که در زندگی جمعی، برخی انسانهای امروزی، هدفشان با زندگی جمعی حیوانات مشترک است؛ یعنی هدف رفع نیاز زیستی دارند.

افراد در دین اسلام، به برخورداری از روحیه سودرسانی به دیگران، نیکوکاری، ایثار، فداکاری و حمایت از گروههای آسیب پذیر تشویق می شوند. خداوند متعال در قرآن کریم میفرماید: «وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ و [دیگران] را بر خودشان مقدم میدارند، هرچند خود نیز محتاج باشند و کسانی که از بخل درونی

ص:28

خود جلوگیری میکنند، چنین افرادی رستگارانند». (حشر: 9)

د) تنوع و پیچیدگی شیوههای خصمانه دشمن

د) تنوع و پیچیدگی شیوههای خصمانه دشمن

تاریخچه استعمار نشان می دهد که همیشه استعمارگران در لباس دوستی، دل سوزی و آبادانی به شیوههای مختلف به چپاول سرمایههای کشور مستعمره دست زدهاند. آنان به نام عمران و آبادی وارد سرزمین ها می شدند، ولی هنگامی که جای پای خود را محکم میساختند، بیرحمانه بر آن جامعه میتاختند و از هیچ تزویر و حیلهای دریغ نمی کردند. در استعمار کهن، روند استفاده از نیروی نظامی و ایجاد حاکمیت استعماری بر کشورها و در استعمار نو، نصب حاکمان مزدور خود در کشورهای مستعمره متوقف نشد، بلکه شیوه و مقابله با آن نیز پیچیدهتر شد. ازاین رو، مقام معظم رهبری در جمع کارکنان و مسئولان شرکت نفت عسلویه، مردم بوشهر را مردمی شمرد که در مقابل استعمار ایستادند و از حقوق خود دفاع کردند. استعمار بریتانیا قصد داشت این منطقه را به علت اهمیتش به طور کامل قبضه کند و در اختیار بگیرد، همان گونه که با شبه قاره هند چنان کرد. ایشان درباره پیچیدگی، گستردگی و تنوع شیوههای خصمانه دشمن و ضرورت جان اندیش برای مبارزه با آن میفرماید:

در آن روز، مردم این کرانه طولانی، هم به خصوص در استان بوشهر و هم در استان هرمزگان، خیلی خدمت کردند، ایستادگی کردند، شهامت نشان دادند، عزت و ایستادگی ملت ایران را به اثبات رساندند که این یک سابقه تاریخی است برای این منطقه و این چیزها از حافظه تاریخ هرگز زدوده نخواهد شد. امروز هم یک دوران دیگری

ص:29

است. سلطهگران و متجاوزان بینالمللی به نحو دیگری در فکر این هستند که به هر نقطهای از نقاط عالم که میتواند، دست بیندازند و منافع مشروع خودشان را تأمین کنند ولو به قیمت نابود کردن هویت و عزت ملت ها. اگر یک روز، مردم این منطقه و مردم بخشهای مختلف کشور در برابر زورگویی، پررویی و زیادهطلبی دولتهای غارت گر و متجاوز آن طور باید میایستادند، امروز در مقابل آن قدرتها، شکل ایستادگی، پیچیدهتر است، حساستر است، متنوعتر است. احتیاج دارد به یک مجاهدت پیچیده و عمیق.(1)

ایشان در جایی دیگر میفرماید:

من امسال را سال «جهاد اقتصادی» اعلام کردهام. این معنایش این است که ملت ایران در این برهه از زمان، جهادش به طور عمده در عرصه اقتصاد است.(2)

ه) مقابله و مبارزه با دشمن

ه) مقابله و مبارزه با دشمن

بر اساس نظر مقام معظم رهبری، در جهاد، رویارویی و مبارزه، مفروض است. از زمانی که انقلاب اسلامی ایران روی داد و منافع غارت گران و ظالمان و خودکامگان به خطر افتاد، همواره با آن دشمنی شده است. ابتدا استهزا و تمسخر، سپس حمله نظامی، تبلیغات فرهنگی و اجتماعی و سرانجام فشارهای اقتصادی. باید دانست فشارهای اقتصادی، از ابتدا در کنار دیگر اقدام ها در دستور کار نبوده، بلکه در سالهای اخیر و پس از شکست

ص:30


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع مسئولان و کارکنان شرکت نفت عسلویه، 7/1/1390.
2- همان.

خوردن در تمام اقدامات قبلی خود، به تنها حربه باقی مانده یعنی فشار اقتصادی تمسک جستهاند.

گفتنی است در چند سده اخیر، اقتصاد در جهان نقش محوری یافته است و کشورهای استکباری سعی دارند با توانایی اقتصادی شان بر کشورهای دیگر استیلا پیدا کنند.

با این وصف، از دیدگاه مقام معظم رهبری، ریشه دشمنی استکبار با ملت ایران، طرفداری مردم ایران از حق، دفاع از استقلال کشور و تسلیم نشدن در برابر دشمنان است. راه مقابله و مبارزه با این وضعیت را نیز هم دلی، وحدت کلمه و مجاهدت عمومی میداند و می فرماید:

این دشمنان عنود از هر راهی که بتوانند، میخواهند به ملت ایران آسیب برسانند، آن هم به جرم طرفداری از حق، به جرم استقلال، به جرم تسلیم نشدن در مقابل زورگویی دشمنان. آنان میخواهند به ملت ایران تحمیل کنند و زور بگویند و ضربه بزنند. در مقابل این دشمنان با این اتحاد کلمه، با این هم دلی با این همکاری و با این مجاهدت عمومی میتوان ایستاد و بر آنان فایق آمد؛ همچنان که ملت ایران تا امروز بر دشمنان خود فایق آمده است و توانسته است عزت خود را تأمین کند.(1)

توجه به این نکته اهمیت دارد که این دشمنی و بلای عمومی، بلایی است که مسلمانان همیشه با آن روبه رو خواهند بود. خداوند در آیات 153 تا 158 سوره بقره، به این بلای عمومی اشاره فرموده است. این بلا، هر

ص:31


1- همان.

بلای عمومی یا وبا و قحطی نیست، بلکه بلایی عام است که مسلمانان، خود را به آن نزدیک کردهاند؛ بلایی است که به جرم پیروی از دین توحید و اجابت دعوت حق به آن مبتلا شدهاند.

ازاین رو، مسلمانان نباید هیچ یک از تاکتیکهای دشمن را از نظر دور بدارند و در برابر هر مکر و وسیلهای اعم از مبارزه جمعی و روانی باید وسیله محکمتری را فراهم سازند. در برابر منطق دشمنان، منطق نیرومندتر و در برابر سلاحهای آنان، سلاحهای برتر و حتی در برابر شعارهای آنان، شعارهای کوبندهتر فراهم سازند، وگرنه حوادث به سود دشمن تغییر شکل خواهد داد. ازاین رو، به جای تأسف خوردن در برابر حوادث دردناک و مفاسد وحشت ناکی که مسلمانان را از هر سو احاطه کرده است، باید به طور فعالانه دست به کار شوند و در مقابل طرحها و تزها و دکترینهایی که مکتبهای مختلف سیاسی و اقتصادی و اجتماعی ارائه میدهند، طرحهای اسلامی را به شکل روزآمد، در اختیار همگان قرار دهند. در برابر دشمنان نباید حالت دفاعی به خود گرفت، بلکه باید آمادگی خود را حفظ کرد؛ زیرا از نظر روانی اثر فوقالعادهای در کوبیدن روحیه دشمن دارد. اگر در این جهاد دچار سختی شویم، دشمنان ما نیز در این گرفتاری سهمی دارند. با این تفاوت که مسلمانان به کمک و رحمت پروردگار امید و اعتقاد دارند و آنان چنین امیدی ندارند.

مقام معظم رهبری در بیان علت دشمنی آنان میفرماید:

آنچه در ایران اتفاق افتاده است، درست نقطه مقابل هدفها و اطماع استکبار جهانی است. در اینجا نظامی متکی به مردم، به دلها، به

ص:32

ایمانها، به عاطفهها شکل گرفته است. با اهداف اسلامی، با اهداف قرآنی، با اهداف «ولله العزه و لرسوله و للمؤمنین.» با این اعتقاد و باوری که هیچگونه فشار و تحمیلی نمیتواند آنان را متزلزل کند، یک نظام این چنین نظام اسلامی، خود این ایستادگی، خود این مقاومت در مقابل طمعورزی بیگانگان، مراکز قدرت جهانی را به خشم میآورد.(1)

آنچه برای ملت مسلمان اهمیت دارد و به اتکای آن پاینده و استوار بوده، تحقق وعده الهی بر پیروزی گروه حق است. مقام معظم رهبری در این زمینه میفرماید:

سی سال است اینها دارند خشم خودشان را به نحوی ابراز میکنند، اما با اراده ملت ایران که متکی به اراده پروردگار متعال است و با اطمینان به وعده الهی دشمنان ناکام ماندهاند و ملت ایران روز به روز عرصههای پیشرفت و تکامل و تعالی را پیموده است.(2)

و) پیمودن گام به گام مسیر پیشرفت

اشاره

و) پیمودن گام به گام مسیر پیشرفت

دهه چهارم انقلاب به «دهه پیشرفت و عدالت» نامگذاری شده است. مقام معظم رهبری نیز در سالهای اخیر با هدف توسعه اقتصادی کشور و بهبود وضع معیشتی مردم، ایجاد عدالت اجتماعی و اقتصادی، هر سال را متناسب با پیشبرد این هدف نامگذاری فرموده است که باید در مجموعه ای کامل، تحقق یابد و نتایج آن در درازمدت حاصل شود. ازاین رو، یکی از اهداف

ص:33


1- همان.
2- همان.

نامگذاری این سال به عنوان «جهاد اقتصادی»، همراهی با گامهایی است که تاکنون برداشته شده است. ایشان میفرماید:

اگر کشور عزیز ما بتواند در زمینه مسائل اقتصادی یک حرکت جهادگونه انجام دهد، این گام مفیدی را برداشته؛ با گامهای بلند بعدی همراه کند، بدون شک برای کشور و پیشرفت کشور و عزت ملت ایران تأثیرات بسیار زیادی خواهد داشت.(1)

ایشان در جمعبندی برنامههای سال 1389 با نگاهی کلان به همت و تلاش مضاعف در زمینههای فن آوری و اقتصادی اشاره کرد. همچنین با ابراز خرسندی از توجه ملت ایران به «همت مضاعف، کار مضاعف» در طول سال 1389 فعالیتهای اقتصادی را این گونه تشریح می کند که لازم است مقدمهای برای برداشتن گام بعدی باشد:

یک _ گام بلند هدف مندکردن یارانهها

یک _ گام بلند هدف مندکردن یارانهها

ایشان ضمن مهم برشمردن این گام در عرصه اقتصادی در این باره می فرماید:

خوب است ملت عزیز ما بدانند که همه صاحبنظران اقتصادی، چه آن کسانی که از لحاظ دیدگاههای اقتصادی با دولت فعلی موافقند، و چه آن کسانی که دیدگاههای اقتصادی آنها مخالف با نظرات دولت فعلی است، معتقدند که هدف مند کردن یارانهها یک کار بسیار لازم، بسیار اساسی و بسیار مفید است. این جزو آرزوهایی بود که سالهای گذشته از دولتها مطالبه میشد. ورود در این میدان،

ص:34


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع زائران حرم رضوی، 1/1/1390.

کار دشوار و سختی است، زمینه هم آماده نبود. بحمدالله این کار شروع شده است. همکاری ملت و دولت در این زمینه مهم انصافاً عالی بود.(1)

ایشان در ادامه به ذکر هدف های این موضوع نیز می پردازد و میفرماید:

اهداف مهم این کار در درجه اول، توزیع عادلانه یارانههاست ... با هدف مند کردن یارانهها، توزیع عادلانه انجام میگیرد، یعنی به همه به نسبت واحدی میرسد. این یک گام بلند در جهت عدالت اقتصادی است.(2)

در اقتصاد، سه محور اصلی وجود دارد که شامل مصرف منابع، تولید و توزیع می شود. در هدف مند کردن یارانهها نیز دو محور از محورهای اقتصادی، یعنی مصرف منابع و توزیع مورد توجه بوده است. میان نیازهای نامحدود انسان و کالاهای اقتصادی که محدود است، فاصله وجود دارد. چون منابع اقتصادی کمیاب است، باید با مدیریت درست، و از حیف و میل آن جلوگیری و شود. مدیریت منابع مبتنی است بر فعالیت تفکرآمیز ناظر به مجموعهای از انتخابها، که بیشترین میزان از تأمین نیاز ما مشکلات اساسی را با کمترین هزینهها فراهم میآورد.

دو _ افزایش صادرات غیرنفتی

دو _ افزایش صادرات غیرنفتی

وابستگی به درآمدهای نفتی در کشورهای کمتر توسعه یافته، یکی از این کشورهاست که بر میزان وابستگی آنها به کشورهای صنعتی افزوده است و

ص:35


1- همان.
2- همان.

در سالهای اخیر، یکی از اهرم های فشار غرب برای به زانو درآوردن این کشورها در تحریمهای اقتصادی به شمار می رود. شاهد این مثال، کشور عراق است که با توجه به صادر نکردن نفت، ضربه سنگینی را در برابر امریکا متحمل شد. ازاین رو، در این زمینه باید تدبیر لازم اندیشیده و گامهای اساسی نیز در کشور برداشته شود. مقام معظم رهبری نیز میفرماید:

بودجه کشور ما متأسفانه از دهها سال پیش به این طرف، وابستگی به نفت است. این روش را همه اقتصاددانهای دل سوز رد میکنند. این روش در کشور ما عادت شده است؛ نفت را استخراج کنند، بفروشند، از پول آن، کشور را اداره کنند؛ این شیوه غلطی است. من سالها پیش این را گفتهام که یکی از آرزوهای من این است که یک روز ما بتوانیم این کشور را جوری اداره کنیم که حتی اگر لازم بود، یک قطره نفت هم صادر نکنیم و کشور اداره شود. این چیزی است که تا امروز پیش نیامده است. البته کار آسانی هم نیست، کار بسیار مشکلی است. افزایش صادرات غیرنفتی موجب میشود ما به این هدف نزدیک شویم و این کار دارد انجام میگیرد. سال 89 گام مهمی در این زمینه برداشته شده است.(1)

سه _ مقابله هوشمندانه و مقتدرانه با تحریمها

سه _ مقابله هوشمندانه و مقتدرانه با تحریمها

ایشان در این زمینه می فرماید:

از اول سال 89، اینها (غرب به سردمداری امریکا) به خیال خودشان حرکت تحریم ایران را تشدید کردهاند. خودشان در محاسباتشان که

ص:36


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع کارکنان شرکت نفت عسلویه، 7/1/90.

خبرهایش به ما میرسد، صحبت میکردند، میگفتند که این تحریم ها، پنج شش ماهه ملت ایران را به زانو در میآورد؛ تصورشان این بود. دشمن نتوانست با این تحریمها به هدف خود دست پیدا کند. خوش بختانه با تلاش زیاد، با کار متراکم شبانهروزی، مسئولان در بخشهای مختلف توانستند از این عقبه عبور کنند.(1)

آگاهی برای مقابله هوشمندانه و مقتدرانه، شرط مهمی است. به طور طبیعی، هر قدر سطح اطلاعات و آگاهی مردم از فعالیتهای اقتصادی و آموزههای اقتصادی اسلام افزایش یابد، فعالیتها، هدف دار و جهتدار می شوند و با سرعت بیشتری به مقصد میرسند.

وظیفه متفکران اسلامی به ویژه در حوزه اقتصاد این است که اطلاعات لازم اقتصادی را که مبتنی بر آموزههای نورانی و ناب اسلام باشد، به زیبایی به مردم عرضه کنند تا سطح علم و آگاهی مردم رشد یابد تا بیجهت، موضعگیریهای منفی به وجود نیاید.

چهار _ اشتغال زایی، ساخت مسکن شهری و روستایی و راههای ارتباطی

چهار _ اشتغال زایی، ساخت مسکن شهری و روستایی و راههای ارتباطی

ایشان در این باره می فرماید:

در زمینه اشتغال کارهای خوبی انجام گرفته است. گزارش دولت می گوید که در سال 89، یک میلیون و ششصد هزار شغل ایجاد شده است که اگر این گزارش دقیق باشد، معنایش این است که پانصد هزار شغل بیش از پیشبینی فراهم شده است. در ایجاد مسکن

ص:37


1- سخنان، مقام معظم رهبری در جمع زائران حرم رضوی، 1/1/90.

روستایی، شهری، در ایجاد بزرگ راهها و راههای مواصلاتی، در ایجاد ارتباطات الکترونیک و... که همه برای کشور کارهای زیرساختی و زیربنایی است، کارهای خوبی صورت گرفته است.(1)

در پایان این بحث باید به این نکته اشاره کرد که بنا بر تعالیم دینی، بر مسئولان جامعه اسلامی واجب است که برای برنامهریزی اقتصادی مترقی و ثمربخش و تعهدآمیز، مبارزه و تلاشی دامنهدار داشته باشند. همچنین در راه تعدیل و هماهنگی و تکاملپذیری توان اقتصادی و به جریان انداختن اموال به منظور تأمین و بالا بردن سطح زندگی انسانی همه شهروندان، بکوشند. با جلوگیری از فقرهای مرئی و نامرئی گوناگون مردم به تأمین وسایل آموزشی و پرورشی، مسکن، بهداشت، کار و ازدواج برای همه افراد جامعه بپردازند. جلوگیری از تفریط مالی زیانآور (فقر) و افراط مالی زیانآور (تکاثر) باید از موارد اصلی این برنامهریزی باشد، به گونه ای که اثری از آن در اجتماع نباشد. در زمینه رشد اقتصادی، تولید رفتار مناسب اقتصادی از سوی ثروتمندان، خودشناسی آنان و اصلاح نگرش دولت در دادن انواع امکانات اقتصادی به این اقشار ضرورت دارد. امکانات اقتصادی باید در اختیار کسانی قرار گیرد که پیش از این نیز قابلیت داشته اند؛ کسانی که مردم این سرزمین را دوست دارند و از امکانات قبلی به درستی استفاده و سودهای به دست آورده را نیز صرف سرمایهگذاریهای گسترده و پر بازده کرده اند.

ص:38


1- همان.

مبارزه با مفاسد اقتصادی و هجوم کالاها، خدمات و فرهنگ خارجی، باید محقق و اعتماد مردم جلب شود. چهرههای احترام برانگیز بخش خصوصی همراه با دادن پاداش و ایجاد انگیزه معنوی به مردم معرفی شوند. روشن فکران به عنوان سرمایههای کشور باید از توانایی خویش در نقد اندیشهها و رفتارها و ارائه راه کارهای اصلاحی و توجه دادن مردم و مسئولان به روشهای نیازمند اصلاح و بهبود بهره بگیرند و منافع ملی را گستردهتر و ژرفتر از دیگران تشخیص دهند. به دیگران معرفی کنند همچنین نخبگان باید برای آموزشهای درست و خردمندانه به همه مردم سرمایهگذاران و مدیران، برای تأمین استقلال اقتصادی کشور طراحی الگوهای بومی مناسب در راه استقلال کشور و توجه به حاکمیت سیاسی مستقل در تعیین راهبردها و سیاستها بکوشند.

4. جهاد اقتصادی چیست؟

4. جهاد اقتصادی چیست؟

از افتخارات مسلمانان، آمیختن دین با مسئله حکومت و داشتن دستور جهاد به عنوان فروع دین در برنامههای دینی است. البته باید دید جهاد اسلامی چه اهدافی را دنبال میکند. برخی اصرار دارند که جهاد اسلامی را تنها در جهاد دفاعی خلاصه کنند و با وجود هر زحمتی، همه غزوات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یا جنگهای بعد از آن حضرت را در این راستا توجیه کنند، در حالی که نه دلیلی برای این مسئله داریم، نه همه غزوات رسول خدا صلی الله علیه و آله چنین بودند. در این باره در تفسیری ذیل آیه 216 سوره بقره که میفرماید: «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَّکُمْ وَعَسَی أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا

ص:39

وَهُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَعَسَی أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّکُمْ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» آمده است: که «این آیه منحصر به مسئله جهاد و جنگ با دشمنان نیست، بلکه از روی یک قانون کلی و عمومی پرده برمی دارد و تمام مرارتها و سختیهای اطاعت فرمان خدا را برای انسان سهل و گوارا میسازد؛ زیرا به مقتضای «وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ» میداند که خدا بر همه چیز رحمان و رحیم است و نسبت به بندگان خود در هر یک از دستورهایش، مصالحی دیده است که مایه سعادت و نجات بندگان است».(1)

«جهاد، تنها به معنای جنگ و نبرد مسلحانه نیست، بلکه هر نوع تلاش و کوششی را که برای پیشبرد اهداف مقدس الهی انجام گیرد، شامل میشود. به این ترتیب، علاوه بر نبرد دفاعی و گاهی تهاجمی، مبارزات علمی، منطقی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را نیز در بردارد».(2)

جهاد در فرهنگهای مختلف به معنای تلاش و کوشش است و در کاربرد شرعی، به هرگونه تلاش و بذل جان، مال و توان خویش در راه اعتلای کلمه اسلام و اقامه و برپایی شعایر ایمان گفته میشود. هدف از جهاد، حیات بخشیدن به جامعه است.(3) خداوند متعال در آیه 57 سوره نساء و همچنین آیات دیگر، یکی از مهمترین اهداف جهاد را رهایی مستضعفان جسمی و فکری از چنگال ظالمان و جوامعی برمیشمرد که فرصت به مردم نمیدهند تا راه خویش را به اختیار و اراده خود برگزینند و در مسیر کمال

ص:40


1- ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج2، ص 109.
2- همان، ج4، ص 108.
3- محمدحسن نجفی، جواهر الکلام، ج21، ص3.

قرار گیرند. حیات و زندگی در جهان به تلاش و مبارزه دایمی با آفات و خطرها بستگی دارد. ازاینرو، هریک از موجودات به فراخور حال خود، از ابزار مناسب برای دفاع برخوردارند.

مقام معظم رهبری نیز در این زمینه میفرماید:

ممکن است جهاد به شکل قتال باشد، ممکن است جهاد مالی باشد، ممکن است جهاد علمی باشد، ممکن است جهاد فنی باشد. اینها انواع و اقسام جهاد و مبارزه است.(1)

5. شناخت جهاد اقتصادی از دیدگاه مقام معظم رهبری

5. شناخت جهاد اقتصادی از دیدگاه مقام معظم رهبری

الف) اگر بخواهیم در ادبیات امروز ما، برای «جهاد» معادلی پیدا کنیم، می شود «مبارزه». جهاد اقتصادی یعنی مبارزه اقتصادی.(2)

ب) جهاد یک بار معنای ویژهای دارد. هر تلاشی را نمیتوان گفت جهاد. در جهاد، حضور و رویارویی با دشمن، مفروض است. انسان تلاش میکند، دشمنی در مقابل او نیست؛ این جهاد نیست. اما یک وقت شما میخواهید یک تلاشی را انجام دهید که به خصوص یک دشمنی سینه به سینه شما ایستاده است. این میشود جهاد. پس جهاد اقتصادی صرفاً یک تلاش اقتصادی نیست.(3)

ج) اگر در جهاد، نیت خدایی باشد، میشود جهاد فی سبیل الله. وقتی

ص:41


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع مسئولان و کارکنان شرکت نفت عسلویه، 7/1/90.
2- همان.
3- همان.

انسان برای اعلای کلمه حق، اعلای کلمه اسلام، عزت بخشیدن به امت اسلامی و ملت مسلمان و مؤمن ایران تلاش می کند این تلاش میشود جهاد فی سبیل الله.(1)

د) در جهاد فی سبیل الله، وعده پیروزی خدا، برکات و عظمت وجود دارد. خدای متعال به آن تلاشی، به آن کاری، به آن نیت و عزمی که در این جهت باشد، حتماً برکت میدهد و کمک میکند، کما اینکه در این سی سال تا به امروز خدا به ما کمک کرده است. بدون اراده الهی امکان نداشت یک ملتی بتواند در مقابل استکبار جهانی بایستد.(2)

ه_) تلاش و خدمت در راستای خدمت به کشور و خدمت به مردم و رفع نیازهای اقتصادی آنان اگر با نیت الهی باشد و مورد توجه پروردگار، جهاد فی سبیل الله است و خداوند آن را به نتیجه میرساند.(3)

با توجه به این مبانی، در یک جمعبندی میتوان گفت: «جهاد اقتصادی عبارت است از رویارویی و مبارزه با دشمن در عرصه اقتصاد، با هدف اعلای کلمه حق و کلمه اسلام و عزت بخشیدن به امت اسلامی».

گفتنی است اقتصاد به قرینه کلمه جهاد صرفاً مسائل مالی و معیشتی نیست، بلکه تنظیم معیشت برای رشد معنوی جامعه را به عهده دارد.

ص:42


1- همان.
2- همان.
3- همان.

6. آثار جهاد اقتصادی

اشاره

6. آثار جهاد اقتصادی

زیر فصل ها

الف) آثار سیاسی

ب) آثار علمی و فرهنگی

ج) آثار اقتصادی

د) آثار اجتماعی

الف) آثار سیاسی

الف) آثار سیاسی

همان گونه که اسلام دستور داده و همه مسلمانان را به آن فرا خوانده است، جهاد سبب عزت مسلمانان، تحکیم پایههای دین و وحدت کلمه خواهد شد و مایه قدرت و شوکت در برابر دشمنان است این، بهترین فرصت برای بازسازی نیروی خویش و تقویت پایههای برادری و خنثی کردن توطئهها و نقشه های دشمن است.

ب) آثار علمی و فرهنگی

ب) آثار علمی و فرهنگی

یکی از آثار مهم جهاد اقتصادی، آثار فرهنگی آن است. حضور نخبگان و اندیشمندان بزرگ اعم از عالمان دینی و استادان فنون، فرصت خوبی برای مبادله اطلاعات و دانش در تمام زمینههاست و نقش مهمی در زمینه اندیشه زایی و تولید دانش دارد.

ج) آثار اقتصادی

ج) آثار اقتصادی

یکی از اسرار و اهداف مهم، جهاد اقتصادی است. مهمترین مشکل امروز کشورهای اسلامی، همان وابستگی اقتصادی آنها به دشمنان اسلام است و این جهاد اقتصادی میتواند مسلمانان را از سلطه بیگانگان برهاند.

د) آثار اجتماعی

د) آثار اجتماعی

خداوند جهاد را مایه عزت مؤمنان و جامعه میشمارد و خواری دشمنان را

ص:43

در گرو آن قرار می دهد.(1) بنابراین، اگر کسی یا جامعهای بخواهد رنگ عزت ببیند و لذت آن را بچشد، باید جهاد را برنامه و راه کار بشناسد و به آن عمل کند. از جمله آثار اجتماعی جهاد میتوان به دست یابی جوامع به حیات واقعی، طیب و پاک اشاره کرد.

7. الزامات جهاد اقتصادی

اشاره

7. الزامات جهاد اقتصادی

الزام در فرهنگهای لغت به معنای لازم کردن، لازم گردانیدن بر خود یا غیر، واجب و مقرر کردن مال یا کار کسی را، متعهد کردن، واجب کردن، ملتزم و متعهد کردن آمده است. نکتهای که در تعاریف مختلف از واژه الزام اهمیت دارد، مستتر بودن تعهد در این کلمه است. ازاین رو، هدف از بیان کردن این واژه، بیان پیام التزام و تعهد و متوجه کردن جامعه اسلامی به آن است تا در سایه حرکت و تلاشی همراه با رعایت الزامات آن به سمت آرمانی مقدس حرکت کند.

الزام، تعهدآور است و تمام مجموعه انسانی مرتبط با موضوعی که الزامات خاص خود را دارد، به عمل به این الزامات متعهد است و باید در اجرای آن، نهایت سعی و دقت را به عمل آورد. الزامات به گونهای است که در مرحله کنترل و تأیید نهایی کار ممیزی می شود. مثلاً در حوزه صنعت، الزامات طراحی و تکوین محصول برای سازندگان طراح در مرحله گرفتن گواهی نامه ممیزی خواهد شد. هر امر خطیری، الزامات خاص خود را دارد

ص:44


1- نک: توبه: 14.

به ویژه مسئله مهمی همچون جهاد اقتصادی. بر اساس آنچه پیش تر گفته شد، کشور در محیطی رقابتی و به یک شکل پیچیده و سریع در حال تغییر است و الگوها و رویکردهای مختلفی در رقابت در عرصههای اقتصادی، به ویژه تولید وجود دارد و نیازمند بهبود مستمر روشها و تاکتیکهای لازم در این رقابت است. تمام سعی دشمن نیز در رویارویی با کشور در عرصه اقتصاد، ایجاد رکود و شکست در این حوزه است.

شاهد مثال این موضوع، میدان گاز عسلویه است. همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمود، کشور شریک در سایه حمایت کشورهای صنعتی بزرگ به بیشترین بهرهبرداری در این حوزه دست زده است. البته این موضوع به اینجا ختم نمیشود و فقط قصد بهرهبرداری نیست، بلکه در کنار آن، کارشناسی در ایجاد امکانات و تأسیساتی است که برای بهرهوری کشور از این میدان گازی لازم است.

مقام معظم رهبری ضمن اینکه شعار «جهاد اقتصادی» را مطرح می کند، به بیان ضرورت آن میپردازد و به ذکر الزامات خاص آن نیز توجه نشان می دهد. ازاین رو، مردم و همه مسئولان برای ورود به عرصه جهاد اقتصادی و ایجاد مزیت رقابتی، افزون بر توجه خاص به این الزامات به عنوان کشوری پیشرو همواره باید در جستوجو، دریافت و بهرهبرداری از بازخوردها باشند و همواره آن را سرلوحه همه فعالیتهای خود قرار دهند. ایشان معیار را مشخص کرده است و مردم و مسئولان باید در همین چارچوب حرکت کنند.

اکنون این الزامات را در چهار عنوان پی خواهیم گرفت.

ص:45

الف) روحیه جهادی

الف) روحیه جهادی

روحیه انگیزه ای مثبت و موتور محرکی برای اجرای بهتر امور اعم از فردی و اجتماعی است. روحیه جهادی نیز انگیزه، خواست و جدّیت فرد و جامعه برای پیشبرد اهداف جامعه اسلامی با هدف اعتلای کلمه حق و عزت بخشیدن به جامعه اسلامی است که با نیت الهی همراه است. مقام معظم رهبری ضمن لازم شمردن روحیه جهادی برای جهاد اقتصادی به این مهم اشاره میفرماید:

ملت ما از اول انقلاب تا امروز در هر جایی که با روحیه جهادی وارد میدان شده، پیش رفته. این را ما در دفاع مقدس دیدیم، در جهاد سازندگی دیدیم، در حرکت علمی داریم مشاهده میکنیم. اگر ما در بخشهای گوناگون روحیه جهادی داشته باشیم، یعنی کار را برای خدا، با جدیت و به صورت خستگیناپذیر انجام دهیم _ نه فقط به عنوان اسقاط تکلیف _ بلاشک این حرکت پیش خواهد رفت.(1)

لازم است در بیان ایشان به چند نکته اشاره شود:

1. بحمدالله مردم کشور ایران دارای روحیه جهادی هستند و آن را در طول دفاع مقدس و جهاد سازندگی به نمایش گذاشته اند. و تداوم آن نیز در حرکت عظیم علمی مشاهده میشود و این موضوع تنها نیازمند ارجگذاری و تقویت است.

2. شرط لازم در آن، انگیزه الهی است. همانگونه که در جهاد دفاعی و سازندگی وجود داشت و نباید تنها برای اسقاط تکلیف باشد.

ص:46


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع زائران حرم رضوی، 1/1/1390.

3. جدّیت و خستگیناپذیری از الزامات روحیه جهادی است.

همانگونه که جهاد سازندگی به فرمان امام خمینی رحمه الله _ به عنوان یک پدیده تاریخی _ شکل گرفت و تجربه ای از دنیاطلبی و آخرت خواهی به طور هم زمان بود، در عرصه جهاد اقتصادی نیز این امر میسر خواهد شد. برای تحقق این مهم، وجود انگیزه الهی در فعالیتهای مادی، خودباوری، اعتماد به نفس، جرئت در کار، نوآوری، خطرپذیری، پویایی و خلاقیت، اعتقاد به استقلال و لزوم خودکفایی در زمینه اقتصادی و پرهیز از وابستگی به بیگانگان ضرورت دارد.

مقام معظم رهبری نیز در بیان ویژگی کسانی که در جهاد علمی، قلههای بلند علمی را فتح کردند، به این نکته ها اشاره دارد:

دو سه نکته مهم در این قضیه پیشرفت و فن آوری وجود دارد که من مناسب میدانم عرض کنم. نکته اول اینکه بیشتر این دانشمندانی که این کارها را انجام میدهند، جوانند. نکته بعد اینکه مجموعهای که این کارهای عظیم و گسترده را انجام میدهد، دارای روحیه قوی، دارای اعتماد به نفس بالا، دارای خودباوری است که سرمایه اصلی این است.(1)

ب) استحکام معنویت و روح ایمان و دین داری در جامعه

ب) استحکام معنویت و روح ایمان و دین داری در جامعه

ایمان، یگانه عاملی است که روان آدمی را نیرومند میسازد و گستره اختیاراتش را وسعت میبخشد، به گونهای که از رویارویی با پیچیده ترین

ص:47


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع مسئولان و کارکنان شرکت نفت عسلویه، 7/1/1390.

پیش آمدها نهراسد و هرگز دچار ضعف و زبونی نشود. بر اساس این اصل، در نظام اسلامی، کارها باید به کسانی واگذار شود که در اندیشه و عمل به اسلام ایمان آورده اند و عمل صالح انجام می دهند. اینگونه انسانها را با راهنمایی قرآن، با عنوانهایی همچون: صالحین، مخلصین و محسنین می شناسیم.

انگیزه ایمان آوردن، علم و معرفت یا کسب کمال است. اگر هر کدام از این دو انگیزه، ایمان باشد، ارزش دارد. انگیزه شیطانی ریا و حقهبازی در ایمان راه ندارد، مگر آنکه منظور، اظهار ایمان باشد که آن دیگر ایمان نیست، بلکه نفاق است. خداوند درباره این گونه افراد میفرماید: «قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَکِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ؛ اعراب گفتند: ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاوردید، بلکه بگویید: اسلام آوردیم و ایمان هرگز در دلهای شما وارد نشده است». (حجرات: 14)

منظور از ایمان در قرآن، ایمان به سه اصل توحید، نبوت و معاد است که اساسیترین آنها، ایمان به الله خواهد بود که اگر جامع و کامل باشد، ایمان به دو اصل دیگر را نیز تأمین میکند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله نیز میفرماید: «ایمان آن است که به خداوند، فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز قیامت ایمان آوری و تقدیر را نیز باور کنی».(1)

ایمان دارای مراتب و درجاتی است که به تناسب هر رتبهای، شخص

ص:48


1- سید محمدتقی حکیم، پیام پیامبر، ص356.

صعود یا سقوط میکند و به مقامات بهشتی یا درکات جهنمی می رسد. بنابراین، حتی اگر اصل ایمان، ضعیف باشد، اولین و کمترین چیزی است که از انسان پذیرفته و سبب سعادت وی میشود. البته بر هر مؤمن لازم است که مراتب عالیتری از ایمان را کسب کند. قرآن نیز تصریح دارد که ایمان قابل افزایش است. خداوند در این باره میفرماید:

هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ. (فتح: 4)

اوست که آرامش بر دل های مؤمنان نازل کرد تا ایمانی به ایمانشان افزوده شود.

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَی رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ. (انفال: 2)

مؤمنان، همان کسانیاند که چون خدا یاد شود، دلهایشان بترسد و چون آیات او بر آنان خوانده شود، بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگار خود توکل میکنند.

وَلَمَّا رَأَی الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَانًا وَتَسْلِیمًا. (احزاب: 22)

و چون مؤمنان دستههای دشمن را دیدند، گفتند: «این همان است که خدا و فرستادهاش به ما وعده دادند و خدا و فرستادهاش راست گفتند» و جز بر ایمان و فرمان بُرداری آنان نیفزود.

هر قدر انسان از راه حق، منحرف شود؛ به همان اندازه، خود را از محیط سعادت و کمال و انسانیت محروم کرده و به حیات و خوش بختی خود ضربه زده است.

ص:49

مردم تصور میکنند ایمان به خدا یا انجام دادن وظایف دینی و اطاعت اوامر الهی، کاری نیکو برای خداوند است. ازاین رو، حقی برای خود قایل می شوند و خود را طلب کار میدانند. خداوند با ذات قادر و غنی خود، مطلق، نامحدود و متناهی است. خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الْکُفْرَ بِالإِیمَانِ لَن یَضُرُّواْ اللّهَ شَیْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ؛ در حقیقت، کسانی که کفر را [به بهای] ایمان خریدند، هرگز به خداوند هیچ زیانی نخواهند رساند و برای آنان عذابی دردناک است». (آل عمران: 177)

ایمان سبب تقویت هم دلی و گذشت در برابر دیگران و همچنین صبر در دل مؤمن می شود. معنای صفت اسلام و حقیقت شرح آن، اعتراف به همه طاعات است که حکم آن شناخته شده و انجام آن لازم است. پس هرگاه شخصی چنین اعترافی کرد، بدون آنکه در دل به آن معتقد باشد، در خور نام مسلمان شود و سزاوار احکام ظاهری اسلام است که همان دوستی ظاهری و پذیرش شهادت او و نیز شمول احکام ارث می شود. همچنین در حقوق _ سود و چه در زیان _ با مسلمانان برابر می شود. تفاوت مرد مسلمان و مؤمن در این است که مسلمان در صورتی مؤمن خواهد بود که همراه با طاعت ظاهر، قلباً نیز مطیع و فرمان بُردار باشد. پس در صورتی که آنها را در ظاهر رعایت کند، فقط مسلمان است و اگر این کار را از دل و همراه با خضوع و قصد تقرب که برخاسته از معرفت و آگاهی است، انجام داد، مؤمن است. پس ممکن است بنده مسلمانی، مؤمن نباشد، ولی بنده مؤمن

ص:50

حتماً مسلمان است.(1) پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرماید: «ایمان، شناخت دل، اقرار به زبان و عمل کردن با اندام هاست.»(2)امام علی علیه السلام نیز فرموده است: «ایمان و عمل دو برادر تواند و دو دوست که از یک جهت جدا نمیشوند. خدا هیچ یک از آن دو را بدون دوستش نمیپذیرد».(3)

همچنین امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: «صفت ایمان، اقرار در بندگی و خضوع در برابر خداست و تقرب جستن به درگاه او و انجام تمام واجبات با دانستن آنهاست».(4)

مقام معظم رهبری، استحکام معنویت و روح ایمان و تدیّن در جامعه را از الزامات جهاد اقتصادی معرفی و بر آن تأکید می کند که با ذکر آثار آن می توان به ضرورت بیشتر آن توجه کرد.

آثار ایمان

یک _ افزایش استقامت

با ایمان به هدف، هر قدر انسان، مشکلات و مصایب را بیشتر و نزدیکتر ببیند، پایداری و استقامت او بیشتر و در حقیقت، تمام نیروهای معنوی و مادی او برای رویارویی با خطر بسیج می شود.

دو_ از بین رفت ترس

ایمان با ترس از غیر خدا سازگار نیست. ازاین رو، خداوند در قرآن کریم

ص:51


1- ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ترجمه: جعفری، ص311.
2- پیام پیامبر، ص357.
3- الحیاة، ترجمه: احمد آرام، ج1، ص391.
4- تحف العقول، ص310.

میفرماید: «إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیْطَانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیَاءهُ فَلاَ تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ؛ در واقع، این شیطان است که دوستانش را میترساند. پس اگر مؤمن هستید، از آنان مترسید و از من بترسید». (آل عمران: 175)

بنابراین، اگر در قلبی، ترس از غیر خدا پیدا شود، نشانه تکامل نیافتن ایمان و نفوذ وسوسههای شیطانی است؛ زیرا در عالم بی کران هستی، تنها پناه گاه، خداست و مؤثر به ذات، فقط اوست و دیگران در برابر قدرت او قدرتی ندارند. نتیجه می گیریم هر کجا ایمان نفوذ کرد، شهامت و شجاعت نیز به همراه آن نفوذ می کند. ازاین رو، مقام معظم رهبری میفرماید:

عزیزان من! این را همه بدانند، تدین جامعه، تدین جوانان ما، در امور دنیایی هم به ملت و هم به جامعه کمک میکند. خیال نکنند که متدین شدن جوانان اثرش فقط در روزهای اعتکاف و فقط در مساجد و یا شبهای جمعه در دعای کمیل است. اگر یک ملت، جوانانش، متدین باشند، از هرزگی دور خواهند شد؛ استعداد آنها به کار میافتد، کار میکنند، تلاش میکنند در زمینه علم، در زمینه فعالیتهای اجتماعی، در زمینه فعالیتهای سیاسی، کشور پیشرفت میکند. در اقتصاد هم همین جور است، روحیه معنویت و تدین نقش بسیار مهمی دارد.(1)

از دیدگاه قرآن، انحطاط، انسان را از رسیدن به هدف اصلی باز می دارد که همانا رسیدن به سعادت و کمال مطلوب است و تعالی، انسان را در رسیدن به کمال مطلوب، موفق میکند. هر مکتبی، تعریفی ویژه از سعادت

ص:52


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع زائران حرم رضوی، 1/1/1390.

و کمال مطلوب دارد؛ یعنی از دیدگاه قرآن، صراط مستقیم، مرز انحطاط و تعالی و راهی، کوتاه و بدون کژی است که خالی از غلو و تعقید و به دور از افراط و تفریط است و طریق وسط و اعتدال میان قوای غضبیه، شهویه و وهمیه به شمار می آید.

قرآن در پاسخ به اینکه چه عملی در صراط مستقیم است و چه عملی، خارج از آن و ملاک چیست، می فرماید: «إِنَّ اللّهَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ؛ در حقیقت، خداوند، پروردگار من و پروردگار شماست؛ پس او را بپرستید که راه راست این است». (آل عمران: 51)

اگر انسان، نیت، سخن، فکر و عمل خود را در مسیر رضای الهی به کار گیرد، در مسیر صراط مستقیم و در مسیر مقامی قدم برمیدارد و کسی که چنین نباشد و حرکات و سکنات او با عبودیت نباشد، در مسیر انحطاط است. خداوند در قرآن کریم می فرماید: «وَمَن یَعْتَصِم بِاللّهِ فَقَدْ هُدِیَ إِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ؛ و هر کس به خدا تمسک جوید قطعاً به راه راست هدایت شده است». (آل عمران:101)

ازاین رو، ریشه انحطاط را باید در گناه و پیروی نکردن از دستورهای خداوند و پیامبرش جستوجو کرد و ریشه تعالی را در اطاعت و سرپیچی نکردن از دستورهای خدا و پیامبرش. اسلام، دینی نیست که درباره امور دنیا و اجتماع بشری، بی اعتنا باشد. اسلام برای رساندن انسان به اجتماعی مطلوب و دنیایی سعادتمند، احکام و دستورهای فراوانی را فراروی او قرار داده است: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِینًا». (مائده: 3)

ص:53

در اندیشه امام خمینی رحمه الله ، عامل اساسی عقب ماندگی مسلمانان، دوری آنان از اسلام اصیل است که بر اثر توطئه استعمار خارجی و استبداد داخلی شکل گرفته است. طبیعی است از نظر ایشان، راه حل اساسی، خروج از عقبماندگی، بازگشت به اسلام اصیل و اجرای قوانین اسلام در جامعه باشد:

اسلام است که شما را نجات میدهد از اینکه آزاد نباشید؛ از اختناق نجات میدهد. اسلام است که استقلال شما را بیمه میکند. روی به اسلام بیاورید. ... در سایه اسلام است که استقلال به معنای واقعی آن و آزادی به معنای منزه آن تحقق مییابد. اگر استقلال کشور را می خواهید، اگر قطع ایادی دشمن را میخواهید، اگر میخواهید آزاد باشید، اگر میخواهید که کشور مال خودتان باشد، بیایید با هم زیر پرچم اسلام باشیم. «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ؛ امر خدا را اطاعت کنید، از آنچه نهی فرموده است که با هم اعتصام کنید به حبل الله.» (آل عمران: 103) حبل الله، اسلام است. صراط مستقیم، اسلام است.(1)

ایشان، اسلام را نه تنها مایه سعادت مسلمانان در دنیا و آخرت میداند، بلکه آن را برای رسیدن به زندگی انسانی لازم میشمرد:

ما معتقدیم تنها مکتبی که میتواند جامعه را هدایت کند و پیش ببرد، اسلام است و دنیا اگر بخواهد از زیر بار هزاران مشکلی که امروز با آن دست به گریبان است، نجات پیدا میکند و انسانی زندگی کند،

ص:54


1- روح الله موسوی خمینی، صحیفه نور، سخنرانی 15/6/1360.

انسان گونه، باید به اسلام روی بیاورد.(1)

ج) گرفتار نشدن در دام مسائل حاشیه ای

ج) گرفتار نشدن در دام مسائل حاشیه ای

قرآن، نخست به افراد باایمان دستور استقامت میدهد که شامل هرگونه جهاد با نفس و مشکلات زندگی می شود و در مرحله دوم، دستور استقامت در برابر دشمنان میدهد و این نکته را میرساند که تا ملتی در جهاد با نفس و اصلاح نقاط ضعف درونی پیروز نشود، پیروزی او بر دشمن ممکن نیست و بیشتر شکستهای مادی ما در برابر دشمنان، به دلیل شکستهایی است که جهاد با نفس و اصلاح نقاط ضعف دامنگیر شده است. پرهیز از مسائل حاشیهای در جامعه، جهاد با نفس است؛ زیرا بسیاری از این مسائل در ناتوانی افراد و ترجیح منافع ملی بر منافع شخصی است و اینجاست که قدرت ایمان مشخص می شود. وقتی ایمان و تسلیم ظاهر می شود که مسئله قانونی بر ضد منافع شخصی انسان باشد و آن را محترم شمارد، وگرنه عمل به دستورهای الهی، آنجا که حافظ منافع است، نه افتخار است و نه نشانه ایمان. ازاین رو، مقام معظم رهبری، همه مردم و مسئولان را از پرداختن به مسائل حاشیهای بر حذر می دارد و میفرماید:

یک شرط دیگر ما این است که کشور به مسائل حاشیهای مبتلا نشود. ببینید در بسیاری از اوقات، یک مسئله اصلی در کشور وجود دارد که همه باید همت کنند و به سراغ این مسئله اصلی بروند. باید مسئله کانونی کشور این باشد، اما ناگهان میبینیم از یک گوشهای

ص:55


1- همان، ج5، ص437.

یک صدایی بلند میشود، یک مسئله حاشیهای درست میکنند. ذهن ما متوجه آن میشود. این مثل آن میماند که در یک مسافرت مهمی، کاروانی، قطاری دارد و حرکت کند، هدفش رسیدن به نقطه خاص است؛ ناگهان ذهنها را مشغول کنند به یک حاشیهای در بیابان. از راه باز مانند. احیاناً امکان ادامه و حرکت هم از آنها گرفته شود. مسائل حاشیهای نباید به میان بیاید. (1)

ایشان ضمن این مهم به این نکته اساسی نیز اشاره می کند که مردم فهیم ایران، هوشمندند و قدرت تمییز مسائل حاشیهای از مسائل اصلی را دارند. باید به این موضوع نیز توجه داشت که این مسائل حاشیهای بر تصمیمگیریهای سیاسی و اقتصادی حاکم نگردد و مسائل حاشیه ای کانون توجه افکار عمومی قرار نگیرد.(2)

سید جمال الدین اسدآبادی، در بررسی مشکلات جامعه اسلامی، معتقد بود جامعه اسلامی دچار تفرقه شده و در نتیجه، ضعف و عقب ماندگی بر آنها چیره است. از نظر او و دیگر متفکران نوگرای دینی، جامعه اسلامی برای احیای مجد و عظمت از دست رفته باید با توجه و تأکید بر دین الهی، اختلافات ملی و مذهبی و فقهی خود را تحت شعاع آرمانهای دینی قرار دهد و از نو، وحدت و یگانگی اصولی را تحقق بخشد. اسلام، دین وحدت بخش است و تحقق امت اسلامی، هدف و استراتژی و برنامه درازمدت جوامع اسلامی است.

ص:56


1- سخنان مقام معظم رهبری در جمع زائران حرم رضوی، 1/1/1390.
2- همان.

امام خمینی رحمه الله ، تفرقه را عامل بسیار مهمی در پدید آمدن گرفتاری مسلمانان میداند و از آن با تعابیری مانند «اساس همه بدبختیها و عقب افتادگیها» و «رمز تمام گرفتاریها» یاد میکند:

ای مسلمانان جهان، شما را چه شد که در صدر اسلام با عده بسیار کم، قدرتهای عظیم را شکسته و امت بزرگ اسلامی _ انسانی ایجاد کردید؟ اکنون با وجود بیش از یک میلیارد جمعیت و دارا بودن گنجینه های بزرگ که بالاترین حربه است، در مقابل دشمن، اینچنین ضعیف و زبون شدید؟ آیا میدانید که تمام بدبختیهای شما در تفرقه و اختلاف در بین کشورهای شما و بالنتیجه بین خود شماست؟

ای مسلمانان جهان و پیروان این مکتب توحید، رمز تمام گرفتاریهای کشورهای اسلامی، اختلاف کلمه و عدم هماهنگی است. رمز پیروزی، وحدت کلمه و ایجاد هماهنگی است. خداوند متعال در یک جمله بیان فرموده است: «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ»؛(1) اعتصام به حبل الله، بیان هماهنگی جمیع مسلمین است، همه برای اسلام و به سوی اسلام و برای مصالح مسلمین و گریز از تفرقه و جدایی و گروهگرایی که اساس همه بدبختیها و عقب افتادگیهاست.

د) حفظ وحدت و انسجام اسلامی

د) حفظ وحدت و انسجام اسلامی

متحد نبودن مسلمانان، جزو بزرگ ترین و اساسیترین مشکلات است.

ص:57


1- صحیفه نور، ج 10، ص 160.

«یکی از بزرگ ترین و اساسیترین مشکلات، عدم اتحاد بین مسلمین است که بعضی از به اصطلاح سران کشورهای اسلامی منشأ آن میباشند که مع الاسف برای رفع آن تاکنون اقدام چشمگیری نشده است، بلکه جنایت کاران سودجو که از اختلاف ملتها و دولتها به سود خودشان بهره برداری میکنند، به دست عمّال از خدا بیخبر خود به اختلاف دامن می زنند و هرگاه که شالوده وحدت بین مسلمانان ریخته میشود، با تمام قوا به مخالفت برمیخیزد و بذر اختلاف مینشاند».(1)

تردیدی نیست که پیامبر گرامی اسلام، پیامبر رحمت و وحدت بود و به اعتراف آیات شریفه قرآن کریم، تلاش وقفهناپذیر آن حضرت سبب شد اقوام پراکنده گرد هم آیند و بر محور دین خدا به اتحاد و اقتدار برسند.(2)

خداوند در این آیات، در کنار اشاره به تلاش رسول خدا صلی الله علیه و آله برای ایجاد وحدت، به شدت، مسلمانان را از پراکندگی نهی میکند و تفرقهگرایان را از رحمت خدا، محروم و بینصیب میداند.(3) امامان معصوم علیهم السلام نیز همواره با حرکت در مسیر مقدس رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله برای وحدت مسلمانان گام برمی دارند. حضرت علی علیه السلام در خطبه 127 نهج البلاغه، مثل کسی را که از وحدت دوری میجوید و خود را از فضای جامعه اسلامی جدا میسازد، مثل گوسفند میداند که از گله جدا شده است و عاقبتی جز اینکه خوراک گرگ شود، برای او تصور

ص:58


1- همان، ج 19، ص 321.
2- نک: آل عمران: 103.
3- نک: انعام: 159؛ آل عمران: 103.

نمیشود.

مقام معظم رهبری با هوشیاری و توجه به این نکته مهم، حفظ وحدت را یکی از الزامات جهاد اقتصادی میداند و میفرماید:

یک شرط دیگر، حفظ اتحاد و انسجام ملی است. این اتحادی که امروز در میان مردم و در بین مردم و مسئولین وجود دارد، مردم به مسئولین خودشان علاقهمندند، به آنها اعتماد دارند، به آنها کمک می کنند، با آنها همراهی میکنند، بین خود مردم ما اتحاد و وحدت وجود دارد. باید باقی بمانند و روز به روز تقویت شوند. یکی از نقشه های بزرگ دشمنان ملت ایران، ایجاد تفرقه و شکاف در داخل بوده است. به بهانه قومیت، به بهانه مذهب، به بهانه گرایشهای سیاسی، به بهانه های گوناگون، اتحاد را باید حفظ کرد. خوش بختانه ملت ما آگاهند. همه کسانی که به کشورشان علاقهمندند، به نظام مردمسالاری دینی که مایه افتخار امروز ملت است، باید با هم هماهنگی داشته باشند. مسئولین کشور هم همین جور. آنها باید سعی کنند اگر گلهای از هم دارند که گاهی ممکن است این گلهها به حق هم باشند، این گله را در معرض افکار عمومی طرح نکنند. این ضربه به اتحاد ملی است. این را هم توجه داشته باشند.(1)

در سخنان ایشان چند نکته اهمیت دارد:

1. وحدت در میان ملت آگاه ایران وجود دارد و تقویت این وحدت و هم دلی ضروری است.

ص:59


1- بیانات مقام معظم رهبری در حرم مطهر رضوی.

2. بر هم زدن وحدت و ایجاد تفرقه، نقشه بزرگ دشمن است و از آنجا که در جهاد، رویارویی و مبارزه با دشمن، مفروض است، شناخت این نقشه ها و عکسالعمل به موقع، ضروری است.

3. ایشان به برنامههای مختلف دشمن در این زمینه اشاره فرموده است که میتواند در برنامه ریزی ها اهمیت داشته باشد.

4. وحدت مسئولان در تقویت وحدت ملی بسیار مهم و ضروری است.

به استناد آیههای قرآنی، هرگاه در جامعهای، تفرقه میان افراد به سنت تبدیل شود و یک دلی از دست برود، آن جامعه سیر نزولی را میپیماید و به سوی انحطاط میرود. بعضی از آیههای قرآن، وجود تفرقه و نزاع میان افراد جامعه را سبب انحطاط و شکست جوامع میداند و نسبت به آن هشدار می دهد: «وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ وَاصْبِرُواْ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ؛ از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سست شوید و مهابت شما از بین برود». (انفال: 46)

بر اساس راهنمایی عقل، همان طور که وحدت و یکدلی، قدرت و عظمت یک ملت را به همراه دارد، در مقابل، تفرقه و کشمکش، ذلت، خواری، سستی و ضعف آنان را در پی می آورد.

آثار وحدت و انسجام ملی

یک _ ایجاد پیوند روحی و عاطفی

انسان با احساس و عاطفه زندگی میکند و این نعمت بزرگ الهی در کنار عقل و خرد سبب رشد و کمال و شکوفایی استعدادها و رسیدن آزادی و رهایی از قیود و بندهاست؛ چون انسان، عقلانی مطلق، خشک و متعصب

ص:60

است و نمیتواند زندگی پویایی داشته باشد.

دو _ آمیخته شدن جنبههای سیاسی و روزآمد با جنبههای عاطفی و احساسی

از نتایج آمیختگی جنبههای سیاسی و روزآمد با جنبههای عاطفی و احساسی، بهرهوری شایسته از این عواطف و پیوند آن با ابعاد عاطفی انقلاب، برای استفاده منطقی، لازم و ضروری و انطباق اهداف انقلاب با مسائل روز جامعه است. مخاطبان برای فداکاری در راه دین و صیانت از مکتب اسلام مهیا می شوند و در این آمادگی، فکر روشن و احساس صاف، هر دو نقش دارند.

سه _ حفظ ارزشها و شعایر اسلامی از هجوم آفت ها و آسیبها

همیشه دشمنان اسلام سعی داشته اند از آثار شگرف و حرکتزای ارزشها و شعایر اسلامی در عرصههای حیات اجتماعی و سیاسی کاسته شود. این تهاجم در بستر تاریخ و از جانب قدرتهای استکباری و ایادی آنان در جوامع اسلامی صورت پذیرفته است و هم اینک نیز تداوم دارد. ازاین رو، توجه آگاهانه به ارزش ها و شعایر سبب میشود مردم از مجرای اصلی خود خارج نشوند و در دام استکبار و عوامل آن گرفتار نگردند.

به حکم این آیه قرآن، «إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ» (انبیا:92)، همه مسلمانان یک امتند و دولت جمهوری اسلامی موظف است سیاست کلی خود را بر پایه اتحاد ملل اسلامی قرار دارد و کوشش پیگیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد. همه کسانی که بر محور توحید، نبوت و معاد متمرکز گشتهاند، امت

ص:61

واحده اسلامی را تشکیل میدهند. توجه به این نکته نیز بااهمیت است که هر جا مصالح عالی مطرح است، باید به حفظ آن مصالح همت گماشت و در این مسیر کوشید.

8. انتظارات در جهاد اقتصادی

8. انتظارات در جهاد اقتصادی

سخنان مقام معظم رهبری

جامعه هدف

انتظارات

از ملت عزیزمان انتظار دارم که در عرصه های اقتصادی با حرکت جهادگونه کار کنند، مجاهدت کنند. حرکت طبیعی کافی نیست. باید در این میدان، حرکت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم.

مردم

حرکت جهادگونه

در این رشد (رشد اقتصادی)، سهم بیشتر مربوط به بهرهوری است؛ یعنی ما بتوانیم از امکانات کشور به شکل بهتری استفاده کنیم. من دو سال قبل در زمینه مسئله صرفهجویی و مشکلاتی که در باب بهره وری وجود دارد، در همین سخنرانی اول سال، مطالبی را عرض کردم. مردم باید این را بدانند که من به مسئولان توصیه میکنم که در زمینه اهمیت ارتقا و بهره وری در رشد اقتصادی کشور با مردم حرف بزنند.

مردم و مسئولان

افزایش سهم بهره وری

کاهش نرخ بی کاری در کشور از جمله مسائل بسیار اساسی و مهم است.

مسئولان

کاهش میزان بی کاری

مسئله افزایش سرمایهگذاری بخش خصوصی و کمک به بخش خصوصی که بتواند در زمینه مسائل اقتصادی کشور سرمایهگذاری کنند، از جمله مسائل مهم و

ص:62

اساسی است که یکی از کارهای مهم دولت در این زمینه، ایجاد تعاونی است که به وسیله تعاونیها سرمایههای بزرگ تشکیل بشود و بتوانند در مسائل مهم اقتصادی کشور سرمایهگذاری کنند و گرههای مهم را باز کنند و دولت بتواند این کار را انجام دهد. بایستی زیرساختهای حقوقی و قانونیاش آماده شود، این یعنی حمایت از شکوفایی کار.

مسئولان

تشویق و کمک سرمایه گذاری خصوصی

صرفهجویی در مواد اساسی، از جمله صرفهجویی در مصرف آب. امروز 90 درصد آبی که در کشور مصرف میکنیم، در بخش کشاورزی مصرف می شود اگر دولت به توفیق الهی بتواند، شیوههای آبیاری کشاورزی را اصلاح کند. غیر از بخش کشاورزی، در همه بخشهای دیگر _ بخش خانگی، بخش صنعتی و بخشهایی که احتیاج به آب دارد _ ما فقط 10 درصد صرفهجویی کنیم، ببینید چه اتفاقی میافتد. در واقع، امکانات بهرهبرداری از آب در بخش کشاورزی دو برابر میشود که این بسیار چیز مهم و باارزشی است.

مردم و مسئولان

صرفهجویی در مواد اساسی

ما باید (مردم و مسئولان را) متوجه کنیم به اساسی ترین مسائل کشور. در رأس همه اینها به نظر من مسائل اقتصادی است.

نخبگان و اندیشمندان

توجه دادن به اساسی ترین مسائل کشور

مشارکت مستقیم مردم در امر اقتصاد لازم است. این نیازمند، توان مند شدن است، نیازمند اطلاعات لازم است. یا که اینها را باید مسئولان در اختیار مردم بگذارند و امیدوارم ان شا ءالله به این روند توسعه پیدا کند. البته رسانهها نقش دارند، رادیو و تلویزیون نقش

ص:63

دارند، میتوانند مردم را آگاه کنند. دولت هم باید فعال برخورد کند و بتواند ان شاءالله مسئله اقتصادی را پیش ببرند.

مسئولان و رسانهها

تلاشی در جهت مشارکت مستقیم مردم در امر اقتصاد

برای اقتصاد یک کشور، مهمترین بخشی که میتواند یک شکوفایی پایدار را به وجود بیاورد، تولیدات به خصوص آن بخش اقتصادی تولیداتی که متکی به دانش، متکی به علم است.

مسئولان

توجه به عرصه تولید دانش بنیان

امروز همه اجزای گوناگون ملت ما، مسئولان کشوری، مسئولین بخشهای گوناگون استانی در گوشه و کنار کشور و آحاد مردم، همه باید این تلاش را برای خدا در پیش گیرند. خدا هم برکت خواهد داد.

مردم و مسئولان

توجه به نیت الهی در کارها و ایجاد فرهنگ کار و تلاش ملی

علاج (مشکلات)، برگشتن و تکیه کردن به خود؛ استمداد از تواناییهای خود؛ این چشمه جوشان تمام نشدنی اراده انسانی و استعدادی که بحمدالله در ایران عزیز ما، در مردم ما در نسل جوان ما وجود دارد.

... (مسئولان) همین خط مستقیم تکیه به نیروی درونی و ذاتی خود و ایجاد استغنای از دیگران را با جدیت تمام دنبال کنند.

مسئولان

برگشتن و تکیه کردن به خود

باید مشکلات مردم حل شود. اینها همه اجزایی است از مجموعه یک جهاد عظیم و همه جانبه اقتصادی. با همکاری، هم دلی، احساس برادری، احساس عمل لله و کار برای خدا، این ملت میتواند جایگاه شایسته خود را پیدا کند.

مسئولان

کمک به حل مشکلات مردم

در این کار (نفت و گاز)، بخشهایی وجود دارد که

ص:64

باید کارهای علمی انجام بگیرد. در خصوص مسئله نفت و گاز علاوه بر بخشهای فنی، حتماً بایستی روی بخش های حقوقی و اقتصادی، حقوق نفت و گاز، اقتصاد نفت و گاز، کار کنیم و در این زمینه مطالعات علمی داشته باشیم.

مسئولان و متخصصان

انجام کارهای عملی در بخش منابع

آنچه من از مسئولین و مردم عزیز توقع دارم، این است که این شعار را جهاد اقتصادی را بشنوند، باور کنند و دنبال کنند.

مردم و مسئولان

تحقق جهاد اقتصادی

بیشتر دانشمندانی که این کارها را (در زمینه پیشرفت و فن آوری) انجام میدهند، جوانند... که حتماً بایستی به این جوان ها اعتماد بشود. البته اساتید کارکشته و مؤمن هم در این کار نیز مشغول هستند که بسیار مغتنم است.

مسئولان

اعتماد به جوانان

سرمایه اصلی، نیروی انسانی است. آنچه کشور ما دارد، این است. جوانهای ما با روحیه قوی در حال پیشروی در این می دانند و باور دارند که همه کارهایی که زیرساختهای آن در کشور آماده باشد، از دست آنها ساخته است.

مسئولان

توجه به نیروی انسانی به عنوان سرمایه اصلی

زنجیره علم، فن آوری، تولید محصول و تجاری سازی _ که این زنجیره بسیار مهمی است _ در حال شکل گیری است؛ یعنی دانش را تولید میکنند، آن را تبدیل به فن آوری می کنند، محصول را تولید می کنند، محصول را به بازار تجارت جهانی می آورند و برای کشور ثروت تولید می کنند. این، مسیر کشاندن تولید علم به ثروت ملی کشور است و پاسخ گویی به

ص:65

نیازهای ملت.

مسئولان

کشاندن تولید علم به ثروت ملی کشور است و پاسخ گویی به نیازهای ملت

ما باید بتوانیم قدرت نظام اسلامی را در زمینه حل مشکلات اقتصادی به همه دنیا نشان دهیم؛ الگو را بر سر دست بگیریم تا ملت ها بتوانند ببینند که یک ملت در سایه اسلام و با تعالیم اسلام چگونه میتواند پیشرفت کند.

مردم و مسئولان

نشان دادن قدرت نظام اسلامی در حل مشکلات اقتصادی

مشارکت مستقیم مردم در امر اقتصاد، لازم است. این، نیازمند توان مند شدن است، نیازمند اطلاعات لازم است که اینها را باید مسئولین در اختیار مردم بگذارند و امیدواریم ان شاءاللَّه این روند روزبه روز توسعه پیدا کند.

مردم و مسئولان

مشارکت مستقیم مردم در امر اقتصاد

مشارکت مستقیم مردم در امر اقتصاد، لازم است. البته رسانه ها نقش دارند، رادیو و تلویزیون نقش دارند. می توانند مردم را آگاه کنند؛ دولت هم باید فعال برخورد کند و بتوانند ان شاءاللَّه مسئله اقتصادی را پیش ببرند.

رسانهها و دولت

اطلاعرسانی و آگاه سازی

یکی از کارهای مهم در این باب، ایجاد تعاونی هاست که به وسیله تعاونی ها، سرمایه های بزرگ تشکیل بشود و بتوانند در مسائل مهم اقتصادی کشور سرمایه گذاری کنند و گره های مهم را باز کنند و دولت بتواند این کار را انجام دهد.

مردم و مسئولان

تشکیل سرمایههای بزرگ به وسیله تعاونیها

ص:66

ص:67

منابع

منابع

٭ قرآن کریم، ترجمه: ناصر مکارم شیرازی.

٭ نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی.

ابن ابی الحدید مداینی، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق: محمدابوالفضل ابراهیم، قم، منشورات مکتبة آیت الله العظمی المرعشی النجفی، چاپ هشتم، 1404 ه .ق.

حرانی، ابومحمد حسن، تحف العقول، تهران، مکتبه الصدوق، 1376 ه_ .ق.

حکیم، سید محمدتقی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1374.

حکیمی، محمدرضا، الحیاة، ترجمه: احمد آرا، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1358.

مصباح یزدی، محمدتقی، حکومت اسلامی و ولایت فقیه، تهران، 1359.

مکارم شیرازی، ناصر (و جمعی از نویسندگان)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1372.

موسوی خمینی، سید روح الله، صحیفه نور، تهران، وزارت ارشاد، 1365.

می یرزر، دنی، دوره کامل علم اقتصاد، ترجمه: مهدی تقوی و عبدالله

ص:68

کوثری.

نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ ششم، 1379.

ص:69

جهاد اقتصادی؛ زمینهساز تحول اقتصادی با تأکید بر اصلاح الگوی مصرف

اشاره

جهاد اقتصادی؛ زمینهساز تحول اقتصادی با تأکید بر اصلاح الگوی مصرف

غلام رضا سرآبادانی٭

1دکترای اقتصادی اسلامی.

چکیده

چکیده

جهاد دفاعی که در برابر هجوم دشمن به سرزمین اسلامی، بر همه مسلمانان، از زن و مرد و ضعیف و قوی واجب میشود، مشروط به حضور امام معصوم علیه السلام نیست و در هر زمانی که اسلام و جامعه اسلامی، به خطر بیفتد، هر کس با هر توانی، باید برای رویارویی با دشمن آماده شود. تخلف و فرار از جهاد نیز جایز نبوده و مستحق عقوبت است. امروز که امت اسلامی و نظام اسلامی در عرصه اقتصادی با هجوم سلطهگران روبه رو شده، جهاد دفاعی در این عرصه (جهاد اقتصادی) بر همه واجب است. جهاد اکبر (جهاد با نفس) در عرصه جهاد اقتصادی، انجام اصلاحات جدّی در بینش و نگرش افراد نسبت به جایگاه ثروت در زندگی انسان، مبارزه جدّی با تمایلات نفسانی، نفی اختصاص دادن مال و درآمد برای شهوت رانی

ص:70

و هوس رانی و به کار بستن مال برای تأمین نیازهای واقعی انسان هاست که میتواند روند تحولات اقتصادی در عرصه های تولید، توزیع و مصرف را تسریع کند. بنابراین، جهاد اقتصادی باید مشتمل بر برنامههایی برای مقابله با دشمن خارجی در عرصه اقتصادی و جهاد با نفس در این عرصه باشد.

جهاد اقتصادی از تقدس ویژه ای برخوردار است و این سبب میشود تحمل تنگناها و ناملایمات آسان تر شود و فضای معنوی و کار و تلاش پی گیری که ایجاد میشود، تأثیر بسیاری در تحقق الگوی تولید و مصرف اسلامی خواهد داشت. برای نمونه، روحیه دنیاگریزی به معنای دل نبستن به دنیا و به دنبال آن، روحیه اسرافگریزی و ایثارگری و ترجیح دادن دیگران بر خود، بر بخش عظیمی از جامعه حاکم میشود.

در الگوی مصرف اسلامی، قناعت، مقدمه زهد و زاهد بودن مقدمه پرهیز و خودداری از اسراف است و شرایط را برای انجام انفاق و تأمین زندگی فقیران و تحقق عدالت فراهم میکند. در این الگو، تنها سطح مصرف مجاز، مصرف کفافی یعنی تأمین نیازهای متعارف خود و خانواده و در صورت امکان کمک به مستمندان است. تحقق الگوی تولید و مصرف اسلامی، آثار بسیار مهمی در زمینه اقتصاد دارد که عبارتند از:

مصرف بهینه کالاها و خدمات (با پرهیز از اسراف و تبذیر)؛

مصرف بهینه با بهرهوری بالای منابع تولید؛

اقدام به سرمایهگذاری و تولید بیشتر و مصرف کمتر (با پرهیز از مصرفگرایی و حاکم کردن الگوی تولیدگرا)؛

ص:71

تحقق عدالت اقتصادی مورد تأکید اسلام در جامعه به ویژه در زمینه توزیع درآمد و رفاه (با تخصیص بخشی از مصرف کفافی به انفاق به دیگران).

کلیدواژگان

کلیدواژگان

جهاد، جهاد دفاعی، جهاد اقتصادی، جهاد اکبر، الگوی مصرف، الگوی مصرف اسلامی، مصرف کفافی، اسراف، قناعت و زهد، عدالت اقتصادی.

1. معنای جهاد

اشاره

ص:72

1. معنای جهاد

زیر فصل ها

الف) معنای لغوی

ب) معنای فقهی

الف) معنای لغوی

الف) معنای لغوی

جهاد در لغت از ماده «جَهد» (به فتح جیم) به معنای رنج و مشقت است یا از «جُهد» (به ضم جیم) به معنای توانایی و طاقت است.

ب) معنای فقهی

ب) معنای فقهی

«فدا کردن و بذل جان و آنچه جان متوقف بر آن است؛ یعنی مال، در جنگ با مشرکین یا باغین (طغیانگران) به شکل خاص».(1)

آیات شریفه قرآن کریم درباره فضیلت و جایگاه جهاد میفرماید: «إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ... فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ.» (توبه: 111) همچنین آیه «لایَسْتَوِی الْقاعِدُونَ» (نساء: 95) تا آخر و آیات دیگری که بعدها به آن اشاره خواهد شد، جایگاه جهاد را در فرهنگ اسلامی بیان میکند.

ص:73


1- محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج21، ص1.

در این باره در روایات نیز آمده است که جهاد، «رکن چهارم ایمان»(1) و «بابی از ابواب بهشت»،(2) و «بعد از فرایض، برترین چیز است.»(3) و «برای بهشت، بابی است که باب مجاهدین نامیده میشود و زمانی که آن باب مفتوح میشود، مجاهدین وارد میشوند، در حالی که شمشیرهایشان به گردنشان آویخته است».(4)

بی شک، مورد اصلی جهاد، قتال ابتدایی با کفار بر سر اسلام است و این همان جهاد و قتالی است که در باره آن آیه قتال نازل شده است:

کُتِبَ عَلَیْکُمْ الْقِتَالُ وَهُوَ کُرْهٌ لَکُمْ وَعَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَعَسَی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَاللَّهُ یَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ. (بقره: 216)

بر شما کارزار واجب شده است، در حالی که برای شما ناگوار است و بسا چیزی را که خوش نمیدارید و آن برای شما خوب است و بسا چیزی را که دوست میدارید و آن برای شما بد است و خدا میداند و شما نمیدانید.

«به قتال ابتدایی ملحق میشود، قتال با کفاری که هجوم به مسلمین آوردهاند. اگرچه قتال با این شرایط دفاع محسوب میشود، ولی به هر حال یکی از انواع جهاد (جهاد دفاعی) به حساب آمده است».(5)

ص:74


1- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج15، باب 4 از ابواب جهاد النفس، ح11.
2- همان، ص18.
3- همان، ص13.
4- همان، ص10.
5- قتال ابتدایی باغین نیز ملحق به جهاد است؛ چه رسد به دفاع در برابر آنها برای بازگرداندن و وادار کردن آنها به پذیرش حق.

جهاد دارای اقسامی است که عبارتند از:

1. جهاد ابتدایی که برای دعوت به اسلام است و شرایط خاص خود را دارد(1) و وجوب آن کفایی است.

2. اگر برخی کفار و دشمنان، مسلمانان را تهدید کنند، به گونهای که اصل اسلام در خطر باشد یا بخواهند بر سرزمین مسلمانان مستولی شوند، آنان را اسیر و اموال آنها را غارت کنند، جهاد دفاعی بر همه افراد، مرد و زن، سالم و مریض و غیره، واجب میشود و متوقف بر حضور امام علیه السلام و اذن او نیست. همچنین مختص کسانی نیست که مستقیماً مقصود تعدی دشمنان هستند، بلکه بر هر کسی که از وضعیت آنها اطلاع یابد، قیام واجب است، اگر علم به توانایی مقصودین [افراد در خط مقدم جبهه] برای دفاع از کیان اسلام نداشته باشد.(2)

معیار جهاد دفاعی، هجوم دشمن به سرزمین مسلمانان است، به گونهای که اصل اسلام را به مخاطره اندازند و بیم استیلای آنها بر مسلمانان برود. این معیار به جنگ نظامی اختصاصی ندارد و شامل هجومهای اقتصادی و فرهنگی و غیره نیز میشود، به ویژه آنکه امروزه دشمنان اسلام، یعنی استعمارگران و نظام سلطه به هجوم و لشکرکشی نظامی تمایلی ندارند و از طریق استیلای سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی میتوانند به اهداف خود برسند. آسیبپذیری از جنبه اقتصادی میتواند نظام اسلامی را از ابعاد دیگر نیز در

ص:75


1- جواهرالکلام، ج21، ص 19.
2- همان.

برابر دشمنان تهدید کند. دشمنان جمهوری اسلامی چون در رویارویی نظامی به نتیجهای دست نیافتند، جنگ اقتصادی با استفاده از تحریمهای مختلف و امثال آن را در پیش گرفتهاند. این جنگ تمامعیار اقتصادی، یک جهاد و دفاع تمامعیار اقتصادی را نیز میطلبد.

2. حکم جهاد

2. حکم جهاد

دریافتیم که جهاد دفاعی بر همه افراد از زن و مرد و ضعیف و قوی واجب است و همه باید در این جهاد شرکت کنند. فرار از جهاد نیز جایز نیست. صاحب جواهر در این باره میگوید:

فرار از جهاد اگر دشمن در حال ضعف باشد یا از نظر تعداد کمتر باشند، جایز نیست، چنانکه شیخ(1) و فاضلان(2) و شهیدان(3) و غیر آنها تصریح کردهاند، بلکه مخالفی در این مسئله نیافتم. چنانکه در تنقیح به عدم خلاف اعتراف کرده است، بلکه [علاوه بر مورد قبل] فرار از زحف [صحنه رویارویی با دشمن] از جمله گناهان کبیره است. نصوص مستفیضه یا متواتره نیز بر آن دلالت دارد. [در این مورد] آیه قرآن میفرماید:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا لَقِیتُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا زَحْفاً فَلا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبارَ، وَ مَنْ یُوَلِّهِمْ یَوْمَئِذٍ دُبُرَهُ إِلَّا مُتَحَرِّفاً لِقِتالٍ أَوْ مُتَحَیِّزاً إِلی فِئَةٍ فَقَدْ باءَ

ص:76


1- شیخ طوسی.
2- فاضل نراقی و فاضل تونی.
3- شهید اول و شهید ثانی.

بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ، وَ مَأْواهُ جَهَنَّمُ وَ بِئْسَ الْمَصِیرُ. (انفال: 15 و 16)

ای کسانی که ایمان آوردهاید، هرگاه [ در میدان نبرد] به کافران برخورد کردید که [ به سوی شما] روی میآورند، به آنان پشت مکنید. هر که در آن هنگام به آنان پشت کند _ جز آنکه [ هدفش] کنارهگیری برای نبردی [ مجدد] یا پیوستن به جمع [ دیگر از هم رزمانش] باشد _ قطعاً به خشم خدا گرفتار خواهد شد و جایگاهش دوزخ است، و چه بد سرانجامی است.

در روایت مرسل کلینی از امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده است:

ولیَعلَمِ المُنهزِمُ أنَّه مسخِطٌ ربَّه و موبِقٌ نفسَه، له فِیالفِرارِ موجدة اللَّه و الذّلُ اللازمُ و العارُ الباقِی، و أنَّ الفارّ لَغیرُ مَزیدٍ فی عُمرِه، و لامحجُورٌ بَینَهُ و بینَ یومِه، و لایرضِی ربَّه، و لَموتُ الرجلِ مُحِقاً قبلَ إتیانِ هذِه الخِصالِ خَیرٌ مِنَ الرِّضا بِالتَّلبُّس بِها و الإقرارِ عَلَیها.

کسی که از جنگ فرار میکند، باید بداند که غضب خداوند و هلاکت خود را موجب شده است. در فرار او ذلت و ننگ ابدی است. باید بداند که او عمر خود را زیاد نمیکند و بین خود و امروزش مانع نمی شود و خدایش را راضی نمیکند. قطعاً مرگ فرد در حالی که برحق است، قبل از آمدن خصال ذکر شده، برتر از رضایت به این خصال و اقرار بر آنها است. (1)

ص:77


1- جواهرالکلام، ج21، ص57.

3. انواع جهاد از جهت نوع دشمن

3. انواع جهاد از جهت نوع دشمن

الف) جهاد با نفس (دشمن درونی)

جهاد با نفس، معروف به جهاد اکبر است. خداوند در قرآن میفرماید:

وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوی. (نازعات: 40 و 41)

و اما کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید و نفس خود را از هوس باز داشت، پس جایگاه او همان بهشت است.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:

إنَّ رسولَالله صلی الله علیه و آله بَعثَ سَرِیَّة فَلمّا رَجعُوا قالَ مَرحَبَاً بِقَومٍ قَضَوُا الجَهادَ الاصغَرَ و بَقَی عَلَیهمُ الجَهادُ الأکبرُ قیلَ یا رسول الله و مَا الجَهادُ الأکبرُ قالَ جهادُ النفسِ.(1)

پیامبر، گروهی را برای سریّه فرستاد و چون برگشتند، فرمود: مرحبا به قومی که جهاد اصغر را عمل کردند و جهاد اکبر بر آنها باقی مانده است. سؤال شد: یا رسولالله، جهاد اکبر چیست؟ حضرت فرمود: جهاد با نفس.

در این روایت، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جهاد با نفس را «جهاد اکبر» و جهاد با دشمنان بیرونی را «جهاد اصغر» نامیده است.(2)

ب) جهاد با دشمن خارجی

ص:78


1- معانیالاخبار، باب معنی الجهاد الاکبر، ص160.
2- امیرالمؤمنین علی7 فرمود: «أفضل الجهاد من جاهد نفسه التی بین جنبیه؛ برترین جهاد، [موردی است] که کسی با نفس خود که بین دو پهلوی اوست جهاد کند».

در قسمت گذشته، تعریف و انواع این جهاد را به تفصیل ذکر کردیم و آنچه در این بحث مورد نظر ماست، نوع دوم جهاد با دشمن بیرونی است که به جهاد دفاعی معروف است.

4. ابعاد جهاد

اشاره

4. ابعاد جهاد

زیر فصل ها

الف) شرایط جهاد

ب) تقدس حرکت جهادی

ج) تحمل سختیهای موجود در مسیر حرکت جهادی

د) نتایج حرکت جهادی

الف) شرایط جهاد

الف) شرایط جهاد

قرآن درباره شرایط جهاد چنین میفرماید:

وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِنْ دُونِهِمْ لَاتَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ یَعْلَمُهُمْ وَمَاتُنفِقُوا مِنْ شَیْ ءٍ فِی سَبِیلِاللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ وَأَنْتُمْ لَاتُظْلَمُونَ. (انفال: 60)

و هرچه در توان دارید، از نیرو و اسبها آماده و بسیج کنید تا با این [ تدارکات ] ، دشمن خدا و دشمن خودتان و [ دشمنان ] دیگری را جز ایشان _ که شما نمیشناسیدشان و خدا آنان را میشناسد _ بترسانید و هر چیزی در راه خدا خرج کنید، پاداشش به خود شما بازگردانیده می شود و بر شما ستم نخواهد رفت.

یک _ شناخت درست دشمن

چنان که از این آیه استفاده میشود، شناخت دشمن و امکانات و عده و عُده آنها برای مقابله با آن ضروری است؛ زیرا فراهم کردن ساز و برگ و ایجاد آمادگی برای مقابله با دشمن زمانی ممکن است که دشمن را خوب بشناسیم.

ص:79

دو _ فراهم کردن امکانات

غافل شدن از دشمن و آمادگی نداشتن، انسان را در برابر دشمن آسیبپذیر میکند. پس لزوم آمادگی برای مقابله با دشمن قطعی است. ساز و برگ و عِده و عُده باید متناسب با توان دشمن و بیشتر از آن باشد؛ زیرا به تعبیر آیه شریفه، ممکن است برخی از توانایی های دشمن را نشناسیم. پس همواره باید بیش از مقداری که از دشمن شناسایی شده است، آمادگی داشت. این آمادگی باید در حدّی باشد که در قلب دشمن ترس و ناامیدی بیفکند و او را به فرار وادار کند.

سه _ تضمین پیروزی

یکی از مهم ترین ویژگیهای حرکت جهادی این است که موفقیتش حتمی است. خداوند وعده داده است که مجاهدین و کسانی را که در راه او جهاد میکنند و رضایت او را برنامه کاری خویش قرار دادهاند، به موفقیت برساند؛ زیرا یاری و همراهی خداوند با نیکوکاران حتمی است. خداوند در سوره عنکبوت میفرماید:

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَالْمُحْسِنِینَ. (عنکبوت: 69)

و کسانی که در راه ما کوشیدهاند، به یقین، راههای خود را بر آنان می نماییم و در حقیقت، خدا با نیکوکاران است.

این آیه شریفه، به هر دو نوع جهاد، جهاد با نفس و با دشمن بیرونی اشاره دارد و برای هر دو وعده پیروزی داده است. در بسیاری از آیات دیگر، از جمله در سوره توبه نیز با اشاره به این مطلب میفرماید:

ص:80

لَکِنْ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُوْلَئِکَ لَهُمْ الْخَیْرَاتُ وَأُوْلَئِکَ هُمْ الْمُفْلِحُونَ. (توبه: 88)

ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردهاند، با مال و جانشان به جهاد برخاستهاند. و اینانند که همه خوبیها برای آنان است. اینان همان رستگارانند.

در آیات متعددی از قرآن به این حقیقت اشاره شده است.(1)

چهار _ وعده دوزخ برای سرپیچی کنندگان

آنان که از فرمان جهاد سر باز میزنند، گرفتار عقوبتی بزرگ می شوند که بدترین آن، دوزخ است. قرآن در سوره توبه میفرماید:

فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَکَرِهُوا أَنْ یُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سبیل الله وَقَالُوا لَاتَنفِرُوا فِیالْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْکَانُوا یَفْقَهُونَ. (توبه: 81)

بر جای ماندگان، از [ خانه ] نشستن خود، و مخالفت با رسول خدا، شادمان شدند، و از اینکه با مال و جان خود در راه خدا جهاد کنند، کراهت داشتند، و گفتند: «در این گرما بیرون نروید.» بگو: «_ اگر دریابند _ آتش دوزخ، سوزانتر است».

در آیات دیگری از قرآن نیز به سرپیچی کنندگان، عذاب و دوزخ وعده داده شده است.

ص:81


1- نک: توبه: 20، 21 و 111.

ب) تقدس حرکت جهادی

ب) تقدس حرکت جهادی

از دیدگاه قرآن، جهاد یکی از بهترین اعمال و دارای بالاترین درجه از ارزش است. مؤمنانی که با مال و جان خودشان در راه خدا جهاد میکنند، نسبت به غیر مجاهدین و آنان که نشستن در خانه را بر جهاد ترجیح میدهند، برتری دارند. قرآن میفرماید:

لایَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنْالْمُؤْمِنِینَ غَیْرُأُوْلِی الضَّرَرِ وَ الْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فَضَّلَاللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ عَلَیالْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَ کُلًّا وَعَدَاللَّهُ الْحُسْنَی وَ فَضَّلَاللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَیالْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا. (نساء: 95)

مؤمنان خانه نشین که زیان دیده نیستند، با مجاهدانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد میکنند، یکسان نیستند. خداوند، کسانی را که با مال و جان خود جهاد میکنند، به درجهای بر خانهنشینان مزیت بخشیده و به همه وعده [ پاداش ] نیکو داده، [و لی ] مجاهدان را بر خانه نشینان به پاداشی بزرگ، برتری بخشیده است.

ج) تحمل سختیهای موجود در مسیر حرکت جهادی

ج) تحمل سختیهای موجود در مسیر حرکت جهادی

جهاد سختیهای خاص خودش را دارد و کسی که وارد عرصه جهاد می شود، باید این سختیها را برای رضای خدا تحمل کند؛ زیرا همه فعالیت های سخت و حتی موفقیتهایی را که به دست می آید و غنیمتهایی که از دشمن گرفته میشود، به عنوان حسنه از مجاهد می پذیرند. خداوند در قرآن در این باره میفرماید:

مَا کَانَ لِأَهْلِالْمَدِینَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ أَنْ یَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ

ص:82

اللَّهِ وَلَا یَرْغَبُوا بِأَنفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ لَایُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَانَصَبٌ وَلَامَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِاللَّهِ وَلَایَطَئُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلَایَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَیْلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لَایُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ. (توبه:120)

مردم مدینه و بادیهنشینان پیرامونشان را نرسد که از [ فرمان] پیامبر خدا سر باز زنند و جان خود را عزیزتر از جان او بدانند؛ چون هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی در راه خدا به آنان نمیرسد و در هیچ مکانی که کافران را به خشم میآورد، قدم نمیگذارند و غنیمتی از دشمن به دست نمیآورند، مگر اینکه به سبب آن، عمل صالحی برای آنان [ در کارنامهشان] نوشته می شود؛ زیرا خدا پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند.

د) نتایج حرکت جهادی

د) نتایج حرکت جهادی

بر اساس مطالب پیشین، این نتایج را برای حرکت جهادی می توان ذکر کرد:

جهاد از تقدس بالایی برخوردار است و این امر سبب میشود نتیجه و موفقیت آن قطعی باشد.

تحمل تنگناها و ناملایمات در آن آسان تر می شود.

با استفاده بهینه از وقت و امکانات موجود، کارهای بسیار بزرگ و غیر عادی را میتوان به سرعت عملی ساخت؛ زیرا حرکت مقدس جهادی ماهیتاً حرکتی جهشی است.

دشمن را از فکر دستاندازی به کیان اسلامی ناامید میکند.

ص:83

5. مفهوم جهاد اقتصادی

5. مفهوم جهاد اقتصادی

پیش از این اشاره کردیم که نوع دوم از انواع جهاد که صاحب جواهر ذکر میکند، عبارت است از هجوم دشمن به بلاد مسلمانان، به گونهای که اصل اسلام را به مخاطره اندازند و بیم استیلای آنها بر مسلمانان برود. آنچه به جهاد دفاعی معروف است، به جنگ نظامی اختصاص ندارد و شامل هجومهای اقتصادی و فرهنگی و غیره نیز میشود، به ویژه آنکه امروزه دشمنان اسلام، یعنی استعمارگران و نظام سلطه، به هجوم نظامی و لشکرکشی نظامی تمایلی ندارند و از طریق استیلای سیاسی، فرهنگی یا اقتصادی نیز میتوانند به اهداف خود برسند.

آسیبپذیری از جنبه اقتصادی میتواند نظام اسلامی را از ابعاد دیگر نیز در برابر دشمنان تهدید کند. دشمنان جمهوری اسلامی چون در رویارویی نظامی به نتیجهای دست نیافتند، جنگ اقتصادی را به صورت تحریمهای مختلف اقتصادی علیه نظام اسلامی در پیش گرفتهاند. این جنگ تمام عیار اقتصادی، یک جهاد و دفاع تمامعیار اقتصادی را نیز میطلبد. بنابراین، هجوم دشمن و جنگ تمام عیار او با نظام اسلامی در عرصه اقتصادی، بر کسی پوشیده نیست. به همین جهت، امسال را سال جهاد اقتصادی نامیدند تا امت اسلامی وارد جهادی اقتصادی با دشمن شود و جهش اقتصادی مورد نظر از راه این جهاد مقدس تحقق یابد. نام گذاری امسال به نام جهاد اقتصادی و تبدیل حرکت اقتصادی به جهادی اقتصادی، ماهیت و ابعاد خاصی به این حرکت میدهد که باید به آن توجه جدّی کرد.

با عنایت به بحث فقهی گذشته، جهاد اقتصادی بر جهاد دفاعی تطبیق

ص:84

داده میشود و این جهاد دفاعی تا رفع خطر استیلای دشمن بر نظام اسلامی و تحقق امنیت و عدالت اقتصادی بر همگان واجب است. چنانچه در عرصه های مختلف تولید، توزیع و مصرف، مصداق جهاد با نفس نیز میتواند باشد؛ یعنی یکی از زمینههای تحقق جهاد اقتصادی، جهاد با نفس است. همچنین با مددگیری از بحثی که درباره ابعاد و شرایط جهاد داشتیم، به این ابعاد و شرایط و ویژگیها در جهاد اقتصادی، به طور مختصر اشاره میکنیم.

6. ابعاد جهاد اقتصادی

اشاره

6. ابعاد جهاد اقتصادی

وقتی که حرکت اقتصادی، به جهاد تبدیل می شود، یعنی ضرورت جهاد را پیدا میکند، چنان که در جنبه نظامی گفتیم، دارای این ابعاد خواهد بود:

الف) شرایط جهاد اقتصادی

الف) شرایط جهاد اقتصادی

شناخت جبهه اقتصادی، اولویتها و اهداف جهادی و فراهم کردن امکانات برای مقابله با دشمن در عرصه اقتصادی، ضروری است. بنابراین، با دقت کامل باید امکانات و منابع را شناخت و با برنامهریزی دقیق به سمت اهداف حرکت کرد.(1)

ب) تضمین پیروزی جهادگران

ب) تضمین پیروزی جهادگران

پیروزی در جهاد اقتصادی با تلاش مجاهدین در راه خدا حتمی است.(2)

ص:85


1- نک: انفال: 60.
2- نک: عنکبوت: 69.

ج) مجازات متخلفان

ج) مجازات متخلفان

هر کس از زیر بار جهاد اقتصادی شانه خالی کند، مستحق عقوبت است.(1) آنان که بدون توجه به منافع عمومی درصدد سوءاستفاده و سودجویی شخصی از شرایط موجود هستند و به نوعی شرایط را برای تحقق جهاد اقتصادی سختتر میکنند، مصادیق متخلفین از جهاد هستند، چه رسد به آنان که به صراحت با برنامههای جهاد اقتصادی مخالفت کنند.

د) تقدس جهاد اقتصادی

د) تقدس جهاد اقتصادی

جهاد اقتصادی، حرکت و مجاهده مقدسی است که نزد خداوند ارزش بالایی دارد.(2) همین امر سبب میشود تلاشها و مجاهدت ها در این زمینه دوچندان شود و کیفیت کارها نیز بهبود یابد.

ه) ضرورت تحمل دشواری های جهاد اقتصادی

ه) ضرورت تحمل دشواری های جهاد اقتصادی

پیش از این گفتیم که جهاد، سختیها و دشواریهای خاص خود را دارد و گاهی تنگناهایی ایجاد میشود که همه مؤمنان باید تحمل کنند.(3) البته تقدس جهاد اقتصادی و ارزش بالای مجاهده در راه خدا، تحمل سختیها را آسان تر میکند.

ص:86


1- نک: توبه: 81.
2- نک: نساء: 95.
3- نک: توبه: 120.

7. نتایج مطلوب جهاد اقتصادی

7. نتایج مطلوب جهاد اقتصادی

از جمله اهداف اقتصادی در نظام اسلامی، امنیت، رشد و عدالت اقتصادی است. چنان که امام صادق علیه السلام میفرماید: «هر جامعهای به سه چیز نیازمند است: امنیت، عدالت و سرسبزی.»(1) مراد از سرسبزی در کلام امام همان آبادانی است که میتوان معادل واژه رشد اقتصادی گرفت.

یکی از راه کارهای مهم تحقق اهداف یاد شده، جهاد اقتصادی است؛ زیرا جهاد اقتصادی میتواند در فرصت کمتر و حتی با امکانات کمتر، ولی با استفاده بهینه از وقت و امکانات موجود، کارهای بسیار بزرگ و غیر عادی را به سرعت عملی سازد. ماهیت حرکت مقدس جهادی، حرکتی جهشی است. نمونههای عملی این حرکت مقدس، در سالهای گذشته در ایران اتفاق افتاده و نتایج بسیار مطلوبی داشته است، مانند: جهاد بسیج در هشت سال دفاع مقدس، انجام کارهای خارقالعاده و بیسابقه و اداره جنگ و نیز طرحهای عظیم فنی و مهندسی جهاد سازندگی که انجام آن بدون داشتن روحیه ای جهادی ممکن نبود. روحیه جهادی با اوصافی چون کم توقعی، پرکاری و تلاش شبانهروزی و اخلاص در کار و بالاخره سرعت انجام کار _ همان اوصافی که حرکت جهادی را مقدس میکند _ همراه است. همراهی حرکت عظیم جهاد اقتصادی با جهاد اکبر که یکی دیگر از ابعاد جهاد اقتصادی است، اثرگذاری حرکت جهادی را عمیق تر و وسیع تر می سازد. پرهیز از تمایلات نفسانی و فعالیت در حوزههای مختلف اقتصادی

ص:87


1- ابن شعبه حرانی، تحفالعقول، ص320.

برای رضای خداوند، عامل بسیار نیرومندی در داشتن رفتارهای اقتصادی با کارآمدی و بازدهی بالاست و این امر، زمینهساز تحولی عظیم در اقتصاد و رسیدن به توسعه پایدار اقتصادی است. به عبارت دیگر، جهاد اقتصادی بین عرصه بینشی و اندیشه و عرصه

رفتار و عمل، پیوند ناگسستنی ایجاد میکند. در ادامه به برخی عرصه هایی که جهاد اقتصادی بیشتر میتواند مؤثر باشد، اشاره میکنیم.

8. عرصه های جهادا قتصادی

اشاره

8. عرصه های جهادا قتصادی

زیر فصل ها

اصلاح الگوی مصرف

ب) الگوی مصرف اسلامی

ج) محدودیت ها و قیود سطح مصرف مجاز

د) راهبردهای جهادی اصلاح الگوی مصرف

اصلاح الگوی مصرف

اشاره

اصلاح الگوی مصرف

اصلاح الگوی مصرف در تحولات اقتصادی جایگاه ویژهای دارد. تأثیر جهاد اقتصادی در راستای اصلاح الگوی مصرف، یکی از مباحث مورد نظر در این نوشتار است. برای روشن شدن چارچوب بحث، ابتدا مفهوم الگوی مصرف و چارچوب الگوی مصرف اسلامی را بیان میکنیم.

الف) معنای الگوی مصرف

الف) معنای الگوی مصرف

ادیان و فرهنگ ها، چارچوب های معنایی یک جامعه را می سازند و چارچوب های معنایی نیز چارچوب های کنشی آن جامعه را شکل می دهند. بدون این چارچوب معنایی که از آن به عقلانیت یاد می شود، چارچوب کنشی نیز وجود نخواهد داشت. پس دین، مذهب و فرهنگ، هویت و ماهیت عقلانیت موجود در یک جامعه را شکل می دهند. به عبارت دیگر، در حوزه مباحث فلسفه اقتصاد و تبیین مبانی فکری و ارزشی رفتارهای اقتصادی، چهره پنهان عقلانیت مصرفی یا عقلانیت تولیدی را مذهب

ص:88

تشکیل می دهد. اینکه در جامعه عقلانیت مصرفی حاکم شود یا عقلانیت تولیدی، فرهنگ و تحول آن تعیینکننده است. بنابراین، تحول مذهب و فرهنگ می تواند در جهت شکل گیری عقلانیت مصرفی یا عقلانیت تولیدی باشد. برای نمونه، اگر مذهب و فرهنگ به طرف اشرافیت، نفع پرستی شخصی و تجمل گرایی حرکت کند، عقلانیت مصرفی را در جامعه رواج خواهد داد و اگر به طرف یک مذهب مردمی و اعتدال گرا حرکت کند، عقلانیت تولیدی را ایجاد خواهد کرد.(1)

با توجه به معنای پیشگفته برای الگوی مصرف، الگوی مصرف از مقوله معنا و نوعی بینش و چارچوب ذهنی در فرد و جامعه است، در حالی که مصرف از مقوله رفتار است و نوع عملکرد فرد و جامعه در زمینه بهره برداری از منابع تولید و کالاهای تولید شده را نشان میدهد. بنابراین، آنچه از اعداد و ارقام و شاخص های کمی ارائه می شود، به صورت مستقیم، بیانگر نوع رفتار و مقدار مصرف است و به صورت غیر مستقیم، بیانگر الگوی مصرف حاکم بر فرد و جامعه است. در ضمن معلوم شد که الگوی مصرف بر مبنای فرهنگ دینی یا غیردینی فرد و جامعه شکل می گیرد و نباید از مسئله فرهنگ و تأثیر تغییرات آن در چگونگی شکل گیری الگوی مصرف غافل شد؛ یعنی تغییر فرهنگ میتواند الگوی مصرف را نیز تغییر دهد.

بنابراین، مقصود از اصلاح الگوی مصرف، اصلاح مبانی فکری و ارزشی

ص:89


1- هادوی نیا، انسان اقتصادی در اسلام، صص 32 _ 36.

و چارچوب های ذهنی فرد و جامعه و به عبارت دیگر، چارچوب های معنایی نامطلوب در مورد رفتارهای مصرفی و جای گزین کردن آن با چارچوب های مطلوب و مورد نظر (دینی و غیر دینی) است. به عبارت دیگر، فرهنگ مصرفی باید اصلاح شود و تغییر یابد تا رفتارهای مصرفی نیز تغییر کند. از این رو، باید گفت تغییر اساسی الگوی مصرف فقط در بلندمدت امکان پذیر است؛ چون مستلزم تغییر فرهنگ است و تغییر فرهنگ به مدت طولانی نیاز دارد. بنابراین، از ابزارهای اقتصادی در جهت تغییر الگوی مصرف باید به عنوان ابزارهای مکمل استفاده شود.(1)

طراحی جهاد اقتصادی، افزون بر آثاری که اشاره کردیم، در زمینههای مختلف اقتصادی، از جمله اصلاح نظام تولید و الگوی مصرف اثر فوق العاده ای دارد؛ زیرا بخش عمده راه حل اصلاح الگوی مصرف، ماهیت فرهنگی و اخلاقی دارد و تغییر آن به اصلاح فرهنگ و نظام ارزشی جامعه وابسته است. اصلاح قیمتها به عنوان ابزاری اقتصادی از این ساحت جداست. بر همین اساس، هدف مند کردن یارانهها که دولت به منظور ایجاد تحول در اقتصاد به ویژه تولید، توزیع و مصرف، طراحی و اجرا کرده، ابزاری اقتصادی است که تنها میتواند بخشی از مشکل را حل کند. طرح جهاد اقتصادی از نظر ایجاد تغییر در جنبه های فکری و ارزشی فرد و جامعه و پیوند دادن آن با حوزه رفتاری فرد و جامعه به آسانی میتواند الگوی

ص:90


1- مجتبی باقری، مقاله «نگاهی اجمالی به سطح مصرف در اسلام»، 1380، فصلنامه اقتصاد اسلامی، ص 1.

مصرف جامعه و رفتارهای مصرفی آن را اصلاح کند. چون الگوی مصرف مطلوب، الگوی مصرف اسلامی است، ابتدا به صورت مختصر، الگوی مصرف اسلامی و جایگاه جهاد اقتصادی در راستای دست یابی به این الگو را بیان خواهیم کرد.

ب) الگوی مصرف اسلامی

اشاره

ب) الگوی مصرف اسلامی

زیر فصل ها

یک _ مفهوم الگوی مصرف اسلامی

دو_ چارچوب الگوی مصرف اسلامی

یک _ مفهوم الگوی مصرف اسلامی

یک _ مفهوم الگوی مصرف اسلامی

با توجه به تعریفی که از الگوی مصرف گذشت، مقصود از الگوی مصرف اسلامی، بیان چارچوب های فکری و ارزشی تعیین کننده رفتارهای مصرفی فرد و جامعه است. بنابراین، الگوی مصرف اسلامی مرتبط با ارزش های اساسی و هنجارهای پذیرفته شده اسلامی است. همین امر سبب تفاوت اساسی الگوی مصرف اسلامی با الگوی مصرف در اقتصاد متعارف می شود.

دو_ چارچوب الگوی مصرف اسلامی
اشاره

دو_ چارچوب الگوی مصرف اسلامی

این چارچوب به این پرسش ها، پاسخ میدهد: سطوح مصرف در اسلام کدام است؟ کدام سطح مصرف مجاز و کدام سطح، ممنوع است؟ محدودیت ها و مقیدات مصرف مجاز در اسلام کدامند؟

اول _ سطح مصرف مجاز

اول _ سطح مصرف مجاز

در نظام اسلامی، چارچوب و ضابطه خاصی برای مصرف تعیین شده است که با بخش های دیگر از جمله تولید و توزیع درآمد نیز هماهنگی لازم را دارد؛ زیرا الگوی مصرف اسلامی (مصرف کفافی) هماهنگ با میزان درآمد فرد (درآمد کفافی) است. بدین جهت، الگوی مصرف و نظام توزیع درآمد

ص:91

در اسلام، ضمن هم سویی با نظام تولید، زمینه را برای تحقق عدالت اقتصادی _ اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین اهداف در نظام اسلامی فراهم می کند.

درباره حدود سطح مصرف مجاز میتوان گفت ظاهر آیات قرآن و روایات این است که یک سطح مجاز در مصرف بیشتر وجود ندارد و آن، سطح کفاف است. پایین تر از آن، اقتار یا تقتیر (سختگیری و تنگگیری) است و بالاتر از آن، اسراف.

خداوند میفرماید: «وَالَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا وَکَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا؛

و [بندگان خدا] کسانیاند که چون انفاق کنند، نه ول خرجی می کنند و نه تنگ میگیرند و میان این دو [ روش ] ، حدّ وسط را برمی گزینند.» (فرقان: 67) در این آیه شریفه، هم مصرف اقتاری و هم مصرف اسرافی نهی شده است. مصرف بین این دو حد که مصرف اعتدالی است، تأیید و مجاز شمرده شده است. نکته دیگر اینکه در این آیه شریفه، بین دو حد غیرمجاز، یک سطح مصرف مجاز بیشتر بیان نشده و آن، کفاف است. پس هرگونه مصرف مُجازی باید مشمول همان سطح کفاف باشد و در غیر این صورت، مجاز نخواهد بود. بنابراین، سطح مصرف کفاف شامل مصارف شخصی و غیر شخصی (انفاق به دیگران) و هرگونه خرج کردن درآمد فی سبیل الله می شود. البته در تخصیص درآمد به مصارف شخصی و انفاق به دیگران، اولویت با مصارف شخصی است؛ زیرا مصارف شخصی یعنی پاسخ گویی به نیازهای خود و خانواده (عیالات واجب النفقه) واجب است. انفاقات مستحب هستند،

ص:92

اما مواردی از انفاقات مثل زکات و خمس که واجب هستند، بر اساس فقه امامیه، بعد از پاسخ گویی به نیازهای داخلی مجاز است؛ زیرا حتی در مواردی که زکات بعد از رسیدن مال به حد نصاب معیّن واجب می شود، ظاهراً حد نصاب برای رعایت همین موضوع بوده است. پس نخست، فرد نیازهای خود را تأمین می کند و اگر چیزی مازاد باشد، نمی تواند اسراف کند، بلکه آن را انفاق، پس انداز یا سرمایه گذاری می کند. اگر بیش از نیازهای خودش، مازادی نباشد، معلوم می شود کفاف او به اندازه همان نیازهای خودش بوده است.

امام علی علیه السلام در روایتی می فرماید: «مافَوقَ الکِفافِ اِسرافُ؛ آنچه بیش از اندازه کفاف است، اسراف است.»(1)در این روایت، به حدّ پایین مصرف در الگوی اسلامی اشارهای نشده است، ولی حد بالا را ذکر کرده و هر مقدار بیش از کفاف را اسراف نامیده است فاصله بین کفاف و اسراف به نام سطح توسعه یا انفاق به دیگران را نیز ذکر نکرده است.

همچنین ایشان در نهج البلاغه، مردم را از اینکه در دنیا به دنبال روزی بیش از حدّ کفاف باشند، نهی می کند و میفرماید: «وَ لَاتَسْأَلُوا فِیهَا فَوْقَ الْکَفَافِ وَ لَاتَطْلُبُوا مِنْهَا أَکْثَرَ مِنَ الْبَلَاغِ؛ در دنیا، افزون بر آنچه شما را کفایت کند، نخواهید و بیشتر از آنچه شما را بسنده باشد، طلب نکنید».(2)

این کلام حضرت نشان می دهد که کَفاف حالتی است که مصرف فرد از

ص:93


1- عبدالواحد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح8117.
2- نهج البلاغه، خطبه 45.

حدّ نیازهای متعارف او فراتر نمی رود و سطح درآمد او نیز برای هزینه های متعارف زندگی او کافی است. البته درآمد فراتر از حد کفاف اشکال ندارد، اما مصرف بیش از حد کفاف چه مصارف شخصی و چه انفاق به دیگران، اسراف است. به همین دلیل، گفته شده است که در انفاقات هم باید حد کفاف رعایت شود.(1)

امام صادق علیه السلام می فرماید: «کُلُّ بِنَاءٍ لَیْسَ بِکَفَافٍ فَهُوَ وَبَالٌ عَلَی صَاحِبِهِ یَوْمَ الْقِیَامَة؛(2)هر ساختمانی که بیش از حد کفاف باشد، روز قیامت وبال [گردن] مالکش خواهد بود.» با توجه به اینکه اسراف، حرام است، از این روایت درمی یابیم هرگونه مصرف کالایی یا تخصیص درآمد به موردی مثل خانه، بیش از حد کفاف (بیش از شأن خود)، خارج از حق و بیش از حد مجاز شرعی بوده و مصداق اسراف و حرام است.

بر اساس آموزه های اسلامی، مصرف کننده، درآمد خود را در حد کفاف برای نیازهای خود و دیگران مصرف می کند. حتی گاهی با وجود نیازش، برای رسیدن به سعادت و لذت آخرت، کمتر از حدّ تأمین نیازهای خود مصرف می کند و مازاد آن را به نیازمندان اختصاص می دهد یا به پس انداز و سرمایه گذاری می پردازد. البته این نوع مصرف، استثنایی و نادر است و به عنوان بخشی از الگوی مصرف عمومی مطرح نیست؛ چون وارد مرحله ایثار میشود. مصرف توسعه ای فقط در بلندمدت معنا پیدا می کند؛ زیرا در

ص:94


1- احمد علی یوسفی، اقتصادی علوی، صص 276 _ 282.
2- وسائلالشیعه، ج5، ص337.

بلندمدت همراه با افزایش درآمد افراد و جامعه سطح کفاف فرد و جامعه توسعه می یابد. در واقع، این سطح مصرف، توسعه و گسترش سطح کفاف است، نه چیزی بیش از سطح کفاف مصرف. در این صورت، اشکالی در مجاز بودن آن نیز نیست. به عبارت دیگر، فرد می تواند با تلاش بیشتر، سطح درآمد کفافی و سطح مصرف و سطح رفاه خود را افزایش دهد. امام صادق علیه السلام در پاسخ فردی که گفت وضع مالی خوبی دارم و می خواهم تجارت را ترک کنم، فرمود:

هیچ گاه آن را ترک نکن؛ زیرا ترک تجارت و فعالیت، عقل را از بین می برد و باز تلاش کن تا رفاه خانواده ات را از اینکه هست، بهتر برگردانی.(1)

دولت نیز باید تلاش کند سطح رفاه جامعه را افزایش دهد. خداوند در قرآن می فرماید:

لِیُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَایُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَیَجْعَلُاللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا. (طلاق: 7)

بر توانگر است که از دارایی خود [به اندازه وسعش] هزینه کند و هر که روزی او تنگ باشد، باید از آنچه خدا به او داده است، خرج کند. خدا هیچ کس را جز [ به قدر] آنچه به او داده است، تکلیف نمیکند. خدا به زودی پس از دشواری، آسانی فراهم میکند.

نکات آیه

1. واژه انفاق شامل هر نوع خرج کردن برای خود و دیگران در امور

ص:95


1- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 75، ص6، ح57.

مصرفی یا حتی سرمایهگذاری می شود.(1)

2. وسعت مطرح شده، معنایی در مقابل ضیق است، یعنی کسی که درآمد و ثروت دارد، بر خود و خانواده خود سخت نگیرد و خساست به خرج ندهد.

3. بر سطح مصرف کفاف در مقابل اقتار دلالت دارد؛ یعنی اگر درآمد فرد افزایش می یابد، می تواند سطح کفاف خود را نیز افزایش دهد.

4. وسعت به معنای توسعه در مصرف، در عرض مصرف کفافی نیست. روایات مشتمل بر این واژه نیز همین معنا را تعقیب می کنند که به آن می پردازیم.

5. مصرف مجاز فقط یک سطح، یعنی کفاف بوده و مشتمل بر مصرف توسعهای نیز است.

دوم _ سطح مصرف غیر مجاز

دوم _ سطح مصرف غیر مجاز

از بحث گذشته دریافتیم که مصرف غیر مجاز، دو سطح دارد:

1. سطح اقتاری که در آن، فرد کمتر از درآمد خود مصرف می کند و نیازهای ضروری خود و خانواده اش را برآورده نمی کند یا اصلاً برای کسب درآمد کفافی نمی کوشد.

2. سطح بیش از حد کفاف که از آن به اسراف یعنی خروج از حد، تعبیر شده است.

از بحث پیشین اجمالاً مفهوم این حد غیر مجاز مصرف معلوم شد؛ زیرا

ص:96


1- نک: یدالله دادگر، نگرشی به اقتصاد اسلامی، ص29.

اسراف، مصرف بیش از حد کفاف است و چون کفاف معلوم است، اسراف نیز معلوم میشود. به جهت اهمیت بحث و روشن شدن برخی نکات در این بحث، توضیح مفصل تری درباره اسراف در پیش خواهیم داشت.

سوم _ منطق منع از اسراف
اشاره

سوم _ منطق منع از اسراف

درباره منطق منع اسراف گفته میشود انسان قائم به ذات خویش نیست و مخلوق خداست. خداوند، مالک اصلی انسان و اموال او و همه مخلوقات است (لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ) و همه اموال و ثروتها به صورت امانت در دست انسان است. پس انسان به اذن خداوند متعال حق تصرف در این اموال را دارد و هرگونه استفاده نامشروع و غیرمجاز از اموال و درآمد از جمله اسراف و تبذیر، ممنوع است.(1) با این معنا، آن قدر واژه اسراف از نظر مفهوم، گسترده و عام است که شامل تبذیر (ول خرجی و صرف مال در راه های نامشروع) و اتراف (خوش گذرانی و لذت جویی افراطی) و هر نوع اقدامی که سبب اتلاف مال باشد نیز می شود.(2)و(3) بنابراین، معنای عام اسراف یا همان تجاوز از حدّ متعادل(4) شامل مصادیقی چون صرف درآمد در راهی به مقدار بیش از حدّ متعادل،(5) و(6) و هم شامل استفاده

ص:97-


1- مسعود ابراهیمی، «عدالت و اصلاح الگوی مصرف»، فصل نامه اقتصاد اسلامی.
2- برای مباحث مربوط به تبذیر، اسراف، اتراف و اتلاف، نک: سیدرضا حسینی، الگوی تخصیص درآمد در اسلام، صص 141_ 148؛ محمدرضا حکیمی، الحیاة، ج 4، ص 231، ح 3 و 4.
3- سیدحسین میرمعزی، «مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشمندان اسلامی»، مجله نامه مفید، سال نهم، 1382، ش35.
4- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ص1295، ح8492.
5- نک: فرقان: 66.
6- تفسیر نمونه، ج16، ص173.

ناقص، نادرست و بیش از حد نیاز از کالاهای مصرفی(1) یا سرمایه ای می شود.(2)

1. مفهوم اسراف در قرآن

1. مفهوم اسراف در قرآن

واژه اسراف و مشتقات آن، 23 بار در قرآن به کار رفته است که به برخی از این موردها اشاره می کنیم. خداوند می فرماید:

«...وَ لَاتُطِیعُوا أَمْرَالْمُسْرِفِینَ، الَّذِینَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ وَ َلَایُصْلِحُونَ؛ و فرمان افراط گران را پیروی مکنید، آنان که در زمین فساد می کنند و اصلاح نمی کنند». (شعراء: 151 و 152)

همه موارد کاربرد این واژه در قرآن نشان می دهد که بین مفهوم این واژه و مفاهیم ضد ارزشی مانند کفر، ظلم و فسق، رابطه ای عمیق وجود دارد. در جمیع این موارد، واژه اسراف، مفهوم خروج از حد را به همراه دارد.(3)

واژه تبذیر و مشتقات آن که در ارتباط نزدیک معنایی با اسراف است، سه بار و در دو آیه متوالی در قرآن(4) آمده است. تبذیر در لغت به معنای دور ریختن و تباه ساختن اموال بوده و استعاره از دور ریختن یا پاشیدن بذر در زمین نامساعد و به روشی نادرست است.(5)

همچنین خداوند درباره حد اسراف می فرماید: «وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ

ص:98


1- نک: اعراف: 31.
2- میزان الحکمة، ص1295، ح8492.
3- نک: غافر: 28، 34 و 43؛ زمر: 53؛ زخرف: 5؛ دخان: 31؛ ذاریات: 34؛ مائده: 32؛ انعام: 141؛ اعراف: 88؛ یونس: 12.
4- نک: اسراء: 26 و27.
5- نک: سیدمحمدحسینی طباطبایی، تفسیر نمونه، ج16، ص173.

یُسْرِفُوا وَ لَمْ یَقْتُرُوا وَ کَانَ بَیْنَ ذَلِکَ قَوَامًا؛ و آنان [عبادالرحمان] کسانی هستند که چون انفاق کنند، ول خرجی و زیاده روی نمی کنند و سخت گیری و تنگ نظری هم نمی کنند و میان این دو [ روش ] ، حدّ وسط را برمی گزینند». (فرقان: 67)

نکات آیه

1. کلمه انفاق به معنای بذل مال و صرف آن در رفع نیازهای خویش یا دیگران است.

2. کلمه اسراف به معنای مصرف بیش از حدّ (یعنی در غیر حق و بی جا) و گرایش به زیاده روی در مصرف است.

3. قتر به فتح قاف، به معنای خروج از حد به سمت کم روی است. پس قتر یا اقتار در انفاق به معنای کم رویی و سخت گیری بر خود و دیگران در مصرف است.

4. کلمه قَوام به فتح قاف، به معنای حدّ وسط و معتدل است و به کسر قاف (قِوام) به معنای مایه پایداری و استواری بودن است.(1) چنان که پیش از این گفتیم، آیه شریفه، حدّ مجاز مصرف، یعنی اعتدال و حد وسط (کفاف) و دو حدّ غیر مجاز آن (تقتیر و اسراف) را بیان کرده است.

2. مفهوم اسراف در روایات

2. مفهوم اسراف در روایات

در روایات نیز به صورت گسترده به موضوع اسراف پرداخته شده است.

امام صادق علیه السلام می فرماید:

مال متعلق به خداست و به صورت امانت در دست انسان هاست و

ص:99


1- همان، صص 172 و 173.

آنها حق دارند در حدّ اقتصاد (حدّ میانه و متعارف) مصرف کنند و نباید مرتکب اسراف شوند.(1)

امام علی علیه السلام نیز می فرماید: «کلُّ ما زادَ عَلَی الاقتِصادِ اِسرافٌ؛ هرچه بیش از میانه روی و اعتدال باشد، اسراف است.»(2) ایشان در روایت دیگری می فرماید: «مافَوقَ الکِفافِ اِسرافٌ؛ آنچه بیش از اندازه کفاف است، اسراف است».(3)

در این روایات و امثال آنها، منظور از اسراف، زیاده روی و بیش از حدّ مصرف کردن است و منظور از حدّ نیز حدّ کفاف و تأمین نیازهای متعارف زندگی است. یعنی بعد از اینکه همه نیازهای شخصی، خانوادگی، انفاقی، اعم از انفاق واجب مثل حجّ، زکات و انفاق مستحب مثل هدیه و کمک به دیگران انجام شد، مازاد را باید پس انداز و سرمایه گذاری کند؛ زیرا مصرف مازاد وارد محدوده ممنوعه یعنی اسراف میشود.

ج) محدودیت ها و قیود سطح مصرف مجاز

اشاره

ج) محدودیت ها و قیود سطح مصرف مجاز

پیش تر گفتیم که سطح مصرف مجاز در اسلام، سطح کفاف است. این سطح از مصرف، مجاز است و هر فردی می تواند در فاصله بین دو حد غیر مجاز یعنی سطح اقتاری و سطح مصرف اسرافی، مقدار مصرف شخصی خود را تعیین کند. با این حال، اسلام، قیود و محدودیت هایی را در این سطح مصرف نیز قرار داده و خواسته است این سطح مجاز مصرف، فقط تأمین

ص:100


1- تفسیر نمونه، ج8، ص93.
2- غررالحکم و دررالکلم، ح 8116.
3- همان، ح8117.

کننده نیازهای شخصی نباشد، بلکه درصدی از سطح مصرف مجاز به تأمین نیازهای دیگران اختصاص یابد. در ادامه به این محدودیت ها خواهیم پرداخت.

یک _ زهد و قناعت
اشاره

یک _ زهد و قناعت

در متون دینی، سفارش ها و تأکیدهای فراوانی درباره رعایت زهد و قناعت و بهره مندی از مواهب و نعمت های خداوند در دنیا وارد شده است. چون این دو مفهوم، ارتباط مستقیم با مصرف دارند و به عبارت دیگر، بیانگر بخشی از الگوی مصرف اسلامیند، پس لازم است مفهوم این دو واژه و شیوه تأثیر آن دو بر مصرف را در حد حوصله این بحث بیان کنیم.

اول _ زهد

اول _ زهد

در کتاب های لغت، زهد به معنای بی رغبتی و بی اعتنایی به یک امر، رها کردن شیء، و دوری از آن آمده است.(1) این معنا در قرآن نیز وجود دارد. خداوند در سوره یوسف می فرماید: «و شَرَوْهُ بِثَمَن بَخْس دَراهِمَ مَعْدُودَة و کانوا فیه مِنَ الزّاهِدِینَ؛ یوسف را به بهای ناچیز فروختند؛ چون به او بی رغبت بودند». (یوسف: 20)

زهد در کلمات امیر مؤمنان علی علیه السلام چنین تعریف شده است:

الزُّهْدُ کُلُّهُ بینَ کَلِمَتَیْنِ مِنَ الْقُرآنِ. قال اللهُ سُبْحانَهُ: [لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی مافاتَکُمْ وَ لاتَفْرَحُوا بِما آتیکُمْ] وَ مَنْ لَمْ یَأْسَ عَلَی الْماضِی وَ لَمْ

ص:101


1- محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغه، ص197؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج3، ص59.

یَفْرَحْ بِالآتی فَقَد أَخَذَ الزُّهْدَ بِطَرَفَیْهِ.(1)

تمام زهد در میان دو جمله از قرآن است. خداوند سبحان می فرماید: «این برای آن است که به سبب آنچه از دست داده اید، غمگین نشوید و به آنچه خدا به شما داده است، دلبسته و مغرور نباشید. بنابراین، هر کس بر گذشته تأسف نخورد و به آنچه به او روی می آورد، دلبسته نشود، زهد را از هر دو طرف [از ابتدا تا انتهای آن] در اختیار گرفته است.

بنابراین، می توان گفت زهد، ناچیز شمردن دنیا و نداشتن وابستگی به آن، برای دست یابی به آخرتی سعادتمند یا رسیدن به قرب و رضوان الهی است. این معنای زهد در حق کسی است که توانایی بهره برداری از آن برایش فراهم باشد. همچنین انگیزه فرد در محبت نداشتن به دنیا، میل به آخرت و محبت به خدا باشد؛ زیرا علمای اخلاق گفته اند که زهد در برابر حب به دنیاست؛ یعنی محبت به خدا و آخرت سبب بی میلی و بی رغبتی به دنیا و جای گزین محبت به دنیا می شود.

پس کسی زاهد است که حقیقت دنیا را خوب می شناسد و با اعتقاد کامل به خداوند، نعمت ها را ملک خداوند و امانتی در دست خویش و وسیله ای برای رسیدن به آخرت می داند و به نعمت های آن دل بسته نیست. چه هنگام محروم بودن از نعمت و چه هنگام برخورداری از آن، وضعیت روحی اش تفاوت نمی کند. بنابراین، زهد سبب کاهش مصرف نمیشود،

ص:102


1- نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، حکمت 439، ص526 ؛ وسائل الشیعه، ج16، ص19؛ غررالحکم و دررالکلم، شرح خوانساری، ج5، ص325.

بلکه زهد عاملی است که نمیگذارد مال و ثروت باعث تغییر رفتار فرد شود و او را به فساد وادارد و مقدمهای برای پرهیز از اسراف است. به طور کلی، بیرغبتی و دل نبستن به دنیا سبب میشود فرد در مصرف به تأمین نیازهای متعارف بسنده کند.

دوم _ قناعت

دوم _ قناعت

قناعت در لغت به معنای بسنده کردن به مقدار کم از کالای مورد نیاز و رضایت به چیزی است که نصیب شخص می شود.(1)

در احادیث گاهی کلمه قناعت به معنای مطلق رضایت به کار رفته است. امام علی علیه السلام در نامه ای به عثمان بن حنیف می فرماید: «آیا قناعت کنم و راضی باشم که بگویند او «امیرالمؤمنین» است و با آنها در سختی های روزگار مشارکت نداشته باشم».(2)

امام کاظم علیه السلام فرمود:

فَمَن عَقلَ قَنَعَ بِمایَکفیهِ و مَن قَنعَ بِما یَکفیهِ اِستَغنَی و مَن لَم یَقنَع بِمایَکفیهِ لَم یُدرِکِالغِنَی اَبَداً.(3)

پس انسان عاقل به آنچه برایش کافی است، رضایت می دهد و قانع شود و هرکه به آنچه او را کافی است، قانع شود، خداوند او را بی نیاز خواهد کرد و هر که این گونه نباشد، هرگز به بی نیازی نخواهد رسید.

بنابراین، معنای قناعت در لغت همان رضایت است. همین مفهوم در

ص:103


1- مجمع البحرین، ج4، ص384.
2- نهج البلاغه، نامه 45، ص418.
3- تحف العقول، ص286.

معنای اصطلاحی قناعت در علم اخلاق نیز آمده است.

قناعت صفتی است که موجب می شود شخص به مقدار نیاز و ضرورت بسنده کند و زاید بر آن را برای خود نطلبد. قناعت در برابر صفت حرص است. در تعریف «حرص» گفته می شود: «صفتی است که گردآوری دارایی بیش از نیاز را در پی دارد و به هیچ مقدار از آن بسنده نمی کند. حرص از شاخه های حب دنیا شمرده شده است و انسان را به جهت اشتغال به دنیا و گردآوری دارایی، از آخرت و عمل نیک باز می دارد. در مقابل آن، قناعت چون باعث اکتفا و رضایت به مقدار حاجت و ضرورت می شود، آدمی را توانا می کند تا در تحصیل سعادت اخروی بکوشد».(1)

قناعت، انسان را برای رسیدن به زهد یاری میکند؛ یعنی اگر کسی در مصرف، قانع باشد، میتواند زاهد باشد، وگرنه حرص به دنیا که ریشهاش در حبّ دنیاست، نمی گذارد انسان زاهد باشد. بنابراین، قناعت، نه سبب کم مصرفی می شود و نه سبب کاهلی در کسب ثروت از راه حلال و انفاق درآمد مازاد بر مصرف شخصی می شود.

امام علی علیه السلام در جایی دیگر می فرماید: «ما أَحْسَنَ بِالاِنْسانِ أَن یَقْنَعَ بِالْقَلیلِ و یَجُودَ بِالْجَزیلِ؛ چه انسان نیکویی است آن که هرگاه کم دارد، قانع است و هرگاه زیاد دارد، می بخشد.»(2) یعنی اگر درآمد کم دارد، در مصرف نیز به همان اندازه کم بسنده کند و اگر درآمد او زیاد است، به اندازه تأمین نیازهای

ص:104


1- ملامهدی نراقی، جامع السعادات، صص100و101؛ ملااحمد نراقی، معراج السعادة، صص301_303.
2- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمة، ج3، ص2637.

متعارف خود، مصرف و مازاد آن را انفاق کند. بنابراین، بیان امام در این روایت، عصاره و خلاصه معنای قناعت است.

دو _ انفاق واجب و مستحب (مصرف عادلانه)

دو _ انفاق واجب و مستحب (مصرف عادلانه)

نظام اقتصاد اسلامی بر مبنای اصل عدالت اقتصادی _ اجتماعی تلاش می کند همه فعالیت های اقتصادی از جمله مصرف فرد در جهت تحقق عدالت در جامعه باشد. در این راستا، او را موظف می کند که بخشی از درآمد و ثروت خود را در راه خدا و برای رضای او انفاق کند. بنابراین، الگوی مصرف اسلامی، هماهنگ با توزیع عادلانه درآمد است و زمینه را برای تحقق عدالت اقتصادی فراهم میکند. انفاق شامل انفاق واجب و مستحب می شود. بارها در قرآن کریم بیان شده است که انسان های دارا باید به فکر افراد نیازمند، ناتوان و مستمند باشند و بخشی از نیازهای متعارف خود را در راستای انفاق به دیگران تعریف کنند. خداوند در سوره مبارکه ذاریات می فرماید: «وَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ؛ و در اموالشان (اموال نمازگزاران) برای سائل و محروم، حقی [ معیّن ] است». (ذاریات: 19)(1)

در روایات نیز به موضوع انفاق و اهمیت آن توجه شده است. امام باقر علیه السلام به نقل از پدر بزرگوارشان، امام سجاد علیه السلام می فرماید:

«لِیُنفِق الرَّجلُ بِالقَصدِ و بُلغَهِ الکِفافِ و یُقَدِمُ مِنهُ فَضلاً لِآخِرَتِهِ؛ انسان باید در مصرف، میانه رو باشد و به اندازه کَفاف بسنده کند و بخشی از آن را برای آخرت

ص:105


1- آیات معارج: 24و25؛ بقره: 215 و 219 نیز همین معنا را دربردارد.

خود بفرستد».(1)

ظاهر روایت این است که واژه «لینفق» به معنای انفاق مصطلح یعنی بخشش نیست، بلکه به دو قرینه به معنای مصرف است. نخست آنکه انفاق را به میانه روی و بسنده کردن به حد کفاف مقید کرده است. دوم آنکه اگر انفاق به معنای بخشش باشد، جمله «و یقدم...» تکرار خواهد بود و تکرار، خلاف ظاهر است. بنابراین، واژه «لینفق» به معنای مصرف برای خودش و خانواده اش است و واژه «و یقدم» به معنای خرج کردن مال در راه خداوند است که شامل بخشش و انفاق هم می شود. همچنین کلمه «مِن» در واژه «منه» به معنای بعض بوده و ضمیر آن به کفاف برمی گردد. در غیر این صورت، باید به لفظ «مال» که مفعول «لینفق» بوده و در جمله اول در تقدیر است، رجوع کند، ولی تقدیر گرفتن، خلاف ظاهر روایت است. بنابراین، روایت به صراحت می گوید که انسان نباید همه درآمد خویش را خودش مصرف کند، بلکه به اندازه تأمین نیازهای متعارف شخصی مصرف کند و در صورتی که مازادی داشته باشد، تا تکمیل سطح کفاف، این مازاد را نیز به انفاق در راه خدا اختصاص دهد. البته انفاق ممکن است مستقیم و با دادن درآمد مازاد انجام شود و ممکن است مازاد را سرمایه گذاری کند و از سود و درآمد آن به نیازمندان انفاق کند یا در صورت امکان، برای فقیران کار ایجاد کند.

امام علی علیه السلام نیز در این زمینه فرمود:

ص:106


1- محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج4، ص52.

أِنَّ اللهَ سُبحانَهُ فَرضَ فِی أَموالِ الأغنِیاءِ أَقواتَ الفُقَراءِ، فَما جاعَ فَقیرٌ الاّ بِما مَنَعَ غَنِیٌّ وَاللهُ تَعالی سائِلُهُم عَن ذلک.(1)

خداوند نیاز (قوت) فقیران را در اموال اغنیا قرار داده است. پس هیچ فقیری گرسنه نمانده است، مگر به جهت خودداری غنی از پرداخت حقّ (قوّت) او و خداوند در قیامت از آنها بازخواست خواهد کرد.

این روایت به خوبی بیان می کند که یکی از حدود مصرف اغنیا این است که بخشی از درآمد کفافی خود را به فقیران و مستمندان انفاق کنند. پس اگر گرسنه و فقیر در جامعه یافت می شود، نشانه آن است که اغنیا حقوق فقیران را پرداخت نکرده و در مصرف اسراف کرده اند.

چنان که گذشت، مقصود از انفاق فی سبیل الله، خرج مال در راه هایی است که خداوند آن را واجب یا مجاز شمرده است.(2) بر این اساس، مسلمان حق ندارد مازاد بر نیاز مصرفی از درآمد خود را به انگیزه انباشتن ثروت و بدون پرداخت حقوق الهی نگه دارد. به عبارت دیگر، کنز مال که به معنای ذخیره و انباشت و راکد کردن آن و انفاق نکردن آن در راه خداست، در اسلام حرام شده است.(3) ازاین رو، آیات و روایاتی که درصدد بیان ممنوعیت کنز هستند، به نوعی، بیانگر اهمیت موضوع انفاقند. بنابراین، قناعت، زمینهساز و مقدمه تحقق زهد است؛ یعنی راه کار عملی و کاربردی رسیدن به

ص:107


1- وسائل الشیعه، ج9، ص29.
2- «مفهوم کنز از دیدگاه علم اقتصاد و اندیشه اسلامی» محمدرضا حسینی، الگوی تخصیص درآمد در اسلام، صص 141 _ 148؛ میرمغزی، اصلاح الگوی مصرف در اسلام، صص 23 _ 40.
3- نک: توبه: 34و35.

زهد، قناعت است. آثار زهد و دل بسته نبودن به دنیا عبارتند از:

1. انسان زاهد، در مصرف اسراف نمیکند.

2. انسان زاهد، دیگران (نیازمندان) را در درآمد و مصرف خویش شریک میکند؛ یعنی زمینه ساز اجرای عدالت اقتصادی در جامعه میشود.

3. انسان زاهد، از کنز و راکد کردن مال پرهیز می کند و مازاد بر مصرف شخصی را انفاق می کند یا در سرمایهگذاری و تولید به کار میگیرد. ازاین رو، زهد سبب افزایش تولید نیز میشود.

پس الگوی مصرف اسلامی، ذاتاً برای جلوگیری از مصارف بیرویه و تضییع کالاها و خدمات بوده و سبب استفاده بهینه از منابع تولید شده و ذاتاً الگویی عدالتمحور است.

د) راهبردهای جهادی اصلاح الگوی مصرف

اشاره

د) راهبردهای جهادی اصلاح الگوی مصرف

بعد از آشکار شدن معنا و مفهوم جهاد اقتصادی و بیان چارچوب الگوی مصرف اسلامی و با توجه به نابسامانی که در زمینه مصرف و الگوی مصرف در عرصه تولید وجود دارد و تهدیدهایی که از این جهات و جهات دیگر در عرصههای اقتصادی متوجه ایران اسلامی است، ضرورت به کارگیری حرکتی جهادی برای اصلاحات جدی در عرصههای مختلف تولید، توزیع و مصرف بیشتر معلوم میشود.

مهم ترین نکته در مدیریت حرکت جهادی، در اولویت قرارگرفتن موضوع جهاد است. وقتی جنگ رخ میدهد و جهاد نظامی لازم است، اولویت اول کشور، اداره جنگ است. چنان که در جریان دفاع مقدس در دهه شصت و پیش از آن، در ایران رخ داد؛ یعنی همه امکانات و استعدادها

ص:108

باید در مسیر پیشبرد جنگ به کار گرفته شود. این امری عقلایی و مورد تأیید شرع است. خداوند در قرآن میفرماید:

وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ ... . (انفال: 60)

و هرچه در توان دارید، از نیرو و اسبها آماده و بسیج کنید تا با این [ تدارکات ] ، دشمن خدا و دشمن خودتان و [ دشمنان ] دیگری را جز ایشان _ که شما نمیشناسیدشان و خدا آنان را میشناسد _ بترسانید و هر چیزی در راه خدا خرج کنید، پاداشش به خود شما بازگردانیده میشود و بر شما ستم نخواهد رفت.

عبارت «ما أستطعتم»، یعنی آنچه در توان دارید، از امکانات بالقوه و بالفعل، نرمافزاری و سختافزاری باید در حرکت جهادی بسیج و از آن استفاده شود؛ زیرا حیات کشور و نظام و اسلام به موفقیت در جهاد وابسته است. ازاین رو، باید همه امکانات در دولت و بخش خصوصی و تمامی امکانات بالفعل و بالقوه در جهاد اقتصادی بسیج شود و در اولویت قرار گیرند. طبیعی است جهاد اقتصادی باید شامل همه عرصههای اقتصادی از تولید، توزیع و مصرف شود. ازاین رو، باید اولویت بندی در مسائل اقتصادی بنا بر میزان امکانات و استعدادها و تواناییها صورت گیرد، چون در این مجال کوتاه، پرداختن به همه مسائل امکانپذیر نیست، به برخی موارد اشاره میکنیم.

نکته دیگر این است که از نظر گستردگی مسائل و مشکلات در عرصه مسائل اقتصادی، امکان نتیجهگیری و به نتیجه رسیدن جهاد در یک سال

ص:109

وجود ندارد و باید این حرکت در سال های متوالی ادامه یابد تا به نتیجه مطلوب برسد.

یک _ جهاد تولیدی

یک _ جهاد تولیدی

در جریان جهاد اقتصادی هم باید به بازبینی و اصلاح برنامههای اقتصادی و استفاده بهینه از امکانات معطوف شد و هم باید به جهاد با نفس و اصلاح انسانها توجه کرد، به گونهای که این دو رویکرد، هم گام با هم به کار گرفته شود. ازاین رو، میتوان گفت توجه به جهاد اکبر، مقدّم بر اصلاحات اقتصادی است.

یکی از مسائلی که در عرصه اصلاحات اقتصادی از جمله تولید اولویت دارد، موضوع اشتغال است. به نظر میرسد حل مسئله اشتغال در ایران، با توجه به قشر عظیم جوان جویای کار، به صورت عادی بسیار دشوار است و نیازمند به کارگیری روشهای جهادی است، ولی در این زمینه چه روش جهاد ی قابل استفاده است؟

پیشنهاد

موضوع اشتغال از یک سو با بحث امرار معاش و تأمین آتیه افراد که بیشترشان، جوان هستند، مرتبط است و از سوی دیگر، با موضوع ازدواج جوانان هم بستگی دارد. موضوع امرار معاش و تأمین آتیه و ازدواج نیز با بسیاری از مسائل و مشکلات فرهنگی و نابسامانیهای اجتماعی هم بستگی دارند. پس با حل مشکل بی کاری، بسیاری از مسائل دیگر نیز قابل حل است.

وقتی از اشتغال صحبت میشود، به دلایل مختلف، اولویت با مردان

ص:110

است، یعنی ابتدا باید ظرفیتها و امکانات به مرداد

اختصاص یابد؛ زیرا:

1. بر اساس قانون شرع و قوانین مدنی و آداب و رسوم عرفی در ایران، تأمین معاش و نفقه زن و فرزند بر عهده مرد است؛ یعنی وقتی مرد ازدواج میکند، باید نفقه زن و فرزندان خود را بپردازد. این امر بدون داشتن شغل و درآمد مناسب امکانپذیر نیست. پس بی کار بودن مردان و به جای آن، شاغل شدن زنان سبب میشود جوانان امکان ازدواج نداشته باشند. بنابراین، باید در کوتاهمدت و میانمدت، اولویت اشتغال را به مردان داد.

2. عرصههایی مثل آموزش و پرورش و دانشگاه، پزشکی و پرستاری و امثال اینها وجود دارد که حضور زنان در آنها ضروری است. در کوتاه مدت نیز میتوان زنان را در این عرصهها استخدام کرد، ولی در بقیه امور باید اولویت را به مردان داد؛ زیرا بر اساس آنچه گذشت، با اشتغال مردان و فراهم شدن امکان ازدواج، زندگی زنان نیز تأمین میشود. این در حالی است که با اشتغال زنان و بی کاری مردان، مثل شرایط کنونی، این امر محقق نمی شود. ضمن اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «جَهادُ المَرئةِ حُسنُ التَّبَعُّلِ؛ جهاد زن، نیکوشوهرداری کردن است.» این روایت به معنای این است که زن در خارج از خانه هیچ کاری نکند، بلکه به معنای توجه به اولویت هاست؛ یعنی بهترین خدمتی که زن در عرصه جهاد اقتصادی میتواند ارائه بدهد، شوهرداری خوب و تربیت فرزندان خوب است. این اولین و اساسیترین اقدام در راستای جهاد اکبر است.

3. در بلندمدت و پس از اشتغال مناسب مردان، میتوان زنان را در همه عرصههایی که علاقهمند باشند، استخدام کرد. غرض این است که حرکت

ص:111

جهادی در این عرصه، این نوع تصمیمگیری را میطلبد. نباید به برخی شعارها مثل تساوی حقوق زن و مرد که امروزه مطرح هست و ما نیز تاکنون چشمبسته به آنها پاسخ مثبت دادهایم، دل خوش کرد. برای گرامی داشت حقوق زنان، دختران ما به دانشگاه رفتند و پسران بازماندند؛ زنان را استخدام کردیم و پسران و مردان بی کار ماندند؛ آمار ازدواج پایین آمد و مفاسد اجتماعی بر اثر بی کاری گسترش یافت. باید دید اولویت جامعه و اقتصاد و فرهنگ چیست. اگر تصمیم بگیریم جهاد اقتصادی بر پا کنیم و از ابزار و روشی که دشمن میگوید و حاصل فکر خودمان نیست، استفاده کنیم، جهادی اتفاق نمیافتد و اصلاً جهاد، بیمعناست.(1)

دو_ جهاد مصرفکنندگان در عرصه مصرف

دو_ جهاد مصرفکنندگان در عرصه مصرف

اجزا و عناصر الگوی مصرف اسلامی عبارتند از:

1. سطح مصرف مجاز که همان سطح مصرف کفافی است شامل مصارف شخصی و کمکها و انفاق ها به دیگران میشود.

2. سطح مصرف غیر مجاز که از یک سو، همان مصرف اسرافی است و از سوی دیگر، اقتار و سختگیری و کم گذاشتن در مصرف است.

3. زهد و قناعت که زهد به معنای دل نبستن و وابستگی نداشتن به دنیا و ثروت و مال است. قناعت به معنای اکتفا کردن به تأمین نیازهای واقعی و ترک حرصورزی و طمعورزی و کنترل شهوات و امیال سیری ناپذیر و در

ص:112


1- باید بررسی شود چه اقدام و تصمیمی، برای ما و اقتصاد ما اولویت دارد، وگرنه عقل و شرع، با درس خواندن (دانشگاه رفتن) زنان یا اشتغال آنها مخالف نیست.

صورت داشتن درآمد مازاد بر نیازهای فوق انفاق آن است. پس قناعت لازمه و مقدمه رسیدن به زهد است.

4. انفاق به دیگران (مصرف عدالتمحور)، به این معنا که فرد باید بخشی از مصرف کفافی خود را به انفاق و یاری دیگران اختصاص دهد.

نتیجه اینکه قناعت، مقدمه زهد است و زاهد بودن مقدمه پرهیز و خودداری از اسراف است و شرایط را برای انجام انفاق و تأمین زندگی فقیران فراهم میکند.

با این توضیح درمی یابیم که رسیدن و دست یابی به الگوی مصرف اسلامی به معنای دست یابی به روش و بینشی جامع و کامل و همه جانبه در مصرف است. یکی از بهترین اقدامات برای دست یابی به این الگو، توجه به جهاد اقتصادی است.

جهاد اقتصادی میتواند با ایجاد تحول عمیق و انجام اصلاحات جدّی در بینش و نگرش افراد نسبت به جایگاه ثروت در زندگی انسان و مبارزه جدّی با تمایلات نفسانی، او را به الگوی مورد نظر اسلام برساند. جهاد اقتصادی تقدس ویژه ای دارد که سبب می شود تحمل تنگناها آسان تر باشد و با استفاده بهینه از وقت و امکانات موجود، کارهای بسیار بزرگ و غیر عادی به سرعت عملی شود.

بنابراین، جهاد اقتصادی از نظر شرایط ویژه آن و ایجاد فضای معنوی، زمینه سازی برای کار و تلاش و پیوند دادن بین عرصه فکری و بینشی فرد و جامعه و عرصه رفتاری و عملی فرد و جامعه سبب اصلاح رفتاری در زمینه مصرف می شود و در تحقق الگوی مصرف اسلامی در جامعه تأثیر بسیاری

ص:113

خواهد داشت، یعنی روحیه دنیاگریزی به معنایی که ذکر کردیم و به دنبال آن روحیه اسرافگریزی و روحیه ایثارگری و ترجیح دادن دیگران بر خود، بر بخش عظیمی از جامعه حاکم میشود. جهاد اقتصادی با محقق کردن الگوی مصرف اسلامی میتواند آثار بسیار مهمی در اقتصاد داشته باشد. این آثار عبارتند از:

1. مصرف بهینه کالاها و خدمات (با پرهیز از اسراف و تبذیر)؛

2. مصرف بهینه و با بهرهوری بالای منابع تولید؛

3. اقدام به سرمایهگذاری و تولید بیشتر و مصرف کمتر (با پرهیز از مصرفگرایی و حاکم کردن الگوی تولیدگرا)؛

4. تحقق عدالت اقتصادی مورد تأکید اسلام در جامعه به ویژه در زمینه توزیع درآمد و رفاه (با تخصیص بخشی از مصرف کفافی خود به انفاق به دیگران).

نتیجه گیری

نتیجه گیری

1. جهاد اقتصادی به معنای حرکت جهادی در عرصه اقتصاد، برای انجام اصلاحاتی در حوزهها و بخشهای مختلف اقتصادی و با بهرهگیری با حداکثر بازدهی از منابع و امکانات انسانی و غیر انسانی در کوتاهترین زمان و دست یابی به بهترین نتیجه ممکن است.

2. جهاد اقتصادی بدون توجه به موضوع جهاد با نفس، موفقیت چندانی نخواهد داشت.

3. اصلاح چارچوب ذهنی و معنایی و به عبارت دیگر، اصلاح عقلانیت

ص:114

اقتصادی در فرد و جامعه، به اصلاح فرهنگ و آداب و رسوم برگرفته از دین و امثال آن بستگی دارد. اگر فرهنگ اصلاح شود، عقلانیت اقتصادی فرد و جامعه نیز قابل اصلاح خواهد بود. عقلانیت اقتصادی در زمینههای تولید، توزیع و مصرف روی رفتارهای اقتصادی فرد اثر مستقیم خواهد داشت.

4. جهاد اقتصادی در صورت مقرون بودن با جهاد اکبر و معارضه با تمایلات نفسانی، تأثیر مثبتی در عرصه بینشی و مبانی فکری و ارزشی دارد و عقلانیت اقتصادی فرد و جامعه را اصلاح میکند و در عرصه رفتاری و عملکردی نیز مؤثر خواهد بود. در واقع، در کیفیت و کمیت شاخصهای اقتصادی که زمینهساز تحقق توسعه اقتصادی است، تغییرات اساسی به وجود میآید.

5. جهاد اقتصادی با اصلاح سامانههای تولید، توزیع و مصرف، زمینه را برای تحقق عدالت اقتصادی نیز فراهم خواهد کرد.

6. موضوع اشتغال و رفع بی کاری در شرایط امروز جامعه ما که جامعهای جوان است، فقط با یک برنامه جهادی و اولویتبندی در استخدام زن و مرد، از نظر جایگاه قانونی و اجتماعی آنها که اولویت را به استخدام مردان بدهد، قابل حل است.

7. در بحث مصرف نیز اصلاح بینش و عقلانیت مصرفی افراد و جامعه میتواند رفتارهای مصرفی با رویکرد اسلامی و در جهت رونقبخشی به تولید داخلی و تبدیلکردن رفتارهای مصرفگرا به رفتارهای تولیدگرا و سرعتبخشی به فرآیند سرمایهگذاری در جامعه ایجاد کند. این فرآیند از

ص:115

طریق ایجاد فرهنگ با رویکرد قناعتگرایانه و زهدگرایانه، به معنایی که ذکر کردیم و به دنبال آن، پرهیز از اسراف، قابل تحقق است.

ص:116

منابع

منابع

٭ قرآن کریم.

٭ نهج البلاغه.

ابن شعبه حرانی، حسن بن علی بن الحسین، تحف العقول، تهران، علمیه اسلامیه، بی تا.

احمدی، علی محمد، ماهنامه مهندسی فرهنگی، شماره 30 و 31، 1388.

اخوی، رضا، اصلاح الگوی مصرف، تهران، شمیم قلم، 1388.

ایروانی، محمدجواد، «اصلاح الگوی مصرف»، ماهنامه مهندسی فرهنگی، 1386، شماره 30 و 31.

تارولوستر، رویارویی بزرگ: نبرد اقتصادی آینده ژاپن، اروپا و امریکا، ترجمه: محمدحسین تیزهوش، تهران، نشر دیدار، 1375.

تمیمی آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم، ترجمه: محمدعلی انصاری، قم، دارالکتب الاسلامیه، 1381.

حیدری نراقی، علی محمد، اسراف از دیدگاه دین و دانش، قم، نراقی،

ص:117

فروردین 1388.

شهید صدر، اقتصادنا، ترجمه: عبدالعلی اسپهبدی، قم، بوستان کتاب، 1357.

حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، مؤسسه آل البیت، 1409ه .ق.

شیخ قمی، عباس، سفینة البحار، بیروت، الوفاء، بی تا.

کلینی رازی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، قم _ تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1367.

مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی ونهم، 1386.

نجفی، محمدحسن بن باقر، جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، سازمان انتشارات فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ ششم، 1379.

هادوی نیا، علی اصغر، انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام، سازمان انتشارات فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1386.

یوسفی، احمدعلی، اقتصاد علوی، سازمان انتشارات فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1387.

غنی نژاد احری، موسی، مقدمه ای بر معرفت شناسی علم اقتصاد، تهران، مؤسسه عالی پژوهش در برنامه ریزی و توسعه، 1376.

اخلاق اقتصادی، شرط لازم جهاد اقتصادی

اشاره

ص:118

اخلاق اقتصادی، شرط لازم جهاد اقتصادی

غلام علی معصومی نیا٭

1استادیار دانشکده علوم اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی.

چکیده

چکیده

«جهاد اقتصادی» از حیاتی ترین و ضروری ترین نیازهای مقطع کنونی است. جهاد با قداست همراه است و در عرصه اقتصاد می تواند سبب بسیج و جهت دهی امکانات به سمت و سوی تحقق اهداف اقتصادی شود. یکی از لوازم و زمینه های تحقق جهاد اقتصادی، تغییر باورها و ایجاد فرهنگ کار و تلاش سالم و دوری از مفاسد اقتصادی است. تعالیم اخلاقی اسلام در عرصه اقتصاد، از توان و ظرفیت بالایی در این زمینه برخوردار است و به خوبی می تواند این مهم را برآورده سازد. در مقاله حاضر، قسمتی از این آموزه ها بیان شده است. انسان، موجودی بسیار پیچیده و دارای نیازهای زیاد و متنوع است.

همه به نیازهای اقتصادی اعتراف دارند. ازاین رو، هم در عرصه عمل و هم در وادی نظریه پردازی، پیشرفت های زیادی نصیب جامعه شده

ص:119

است. تدوین قوانین و مقررات و نظارت دقیق بر اجرای آنها نیاز دیگر انسان است، اما چون انسان باید «انسان» باشد، نیاز مهم تری دارد که عبارت از ارزش های اخلاقی است. اخلاق بهترین عاملی است که از درون، انسان ها را به گونه ای می سازد که وقتی به فعالیت اقتصادی می پردازد، تنها خود و منافع مادی خود را در نظر نمی گیرد، بلکه مصالح معنوی خود و مجموع منافع و مصالح جامعه ای را که در آن زندگی و فعالیت می کند، در نظر دارد.

در مقاله حاضر، تعالیم اخلاقی اسلام در حوزه اقتصاد، در دو بخش عام و خاص، به همراه آثار اقتصادی هر یک بیان شده است. این تعالیم افزون بر اینکه فعالیت های اقتصادی سالم و مفید را تشویق می کند، به دنبال این است که انسان را به کمالات معنوی برساند. در یک جمع بندی کلی می توان گفت اقتصاد اسلامی، اقتصادی اخلاق مدار است که همه عناصر کارآمد علم اقتصاد متعارف، از قبیل کارآیی، رشد، رفاه، استقلال اقتصادی، خودباوری را در بردارد و انسان ها را به گونه ای تربیت می کند که از عناصر مخرب آن دوری می کنند. در چنین وضعیتی ضمن اینکه نیاز به دخالت دولت به شدت کاهش می یابد، نتایج بهتری حاصل می شود.

کلیدواژگان

کلیدواژگان

انصاف، احسان، اعتدال، کارآیی، عدالت، رفاه، تولید، توزیع، مصرف، قناعت، انحصارگرایانه، محیط زیست.

ص:120

مقدمه

مقدمه

رهبر معظم انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی خامنه ای، سال 1390 را سال جهاد اقتصادی نام گذاری کرده است. با اندکی دقت درمی یابیم که جهاد اقتصادی، بایسته اجتناب ناپذیر مقطع کنونی است. تلاش های فراوانی از هنگام استقرار نظام جمهوری اسلامی تاکنون در زمینه های گوناگون از جمله در زمینه اقتصاد انجام شده و نتایج زیادی هم به دست آمده است، اما هنوز با نقطه مطلوب فاصله بسیاری داریم. حجم واردات افزایش یافته و وابستگی به درآمد نفت، هنوز مشکل بزرگ اقتصاد ماست. قسمت زیادی از صادرات غیر نفتی نیز به نفت متکی است. با اقدامات عادی و ادامه روند گذشته، مشکل است از این وضعیت خارج شویم. همچنین در برابر دشمنانی قرار داریم که نبض اقتصاد جهانی را در دست دارند و درصدد مانع تراشی در برابر هرگونه پیشرفت ما با استفاده از تمامی امکانات هستند. دست یابی به استقلال اقتصادی، یکی از مهم ترین شروط لازم برای استقلال سیاسی است که از آن برخورداریم. «جهاد اقتصادی» تنها راه برون رفت از وضعیت کنونی است. جهاد، تلاشی همه جانبه و با همه توان است. اگر

ص:121

هدف، مقدس باشد، جهاد در راه آن در هاله ای از تقدس قرار دارد و از ارزش بسیار بالایی برخوردار است. اگر ملت در همه سطوح از همه امکانات استفاده و با همت جمعی فعالیت کنند، دیری نمی پاید که نشانه های دست یابی به اهداف نظام اقتصادی اسلام، همانند رشد، عدالت، کارآیی و استقلال اقتصادی هویدا می شود. عملی شدن جهاد اقتصادی در گرو تحقق اموری است که به نظر می رسد با توجه به وضعیت کنونی کشور ما، سه امر از بقیه مهم تر است:

1. ایجاد روحیه جهادی در میان عموم، با استفاده از آموزه های اخلاقی اسلام که از ظرفیت بسیار بالایی برخوردار است.

2. اهتمام فرهیختگان برای تدوین الگوی اسلامی _ ایرانی پیشرفت برای درازمدت و طراحی برنامه های عملیاتی، متناسب با برنامه پنجم توسعه در همه زمینه ها در کوتاه مدت؛ چون جهاد بدون داشتن برنامه ای جامع و مدون، به سرانجام نیکو نخواهد رسید.

3. تقویت مدیریت اقتصادی و نظارت مستمر در همه سطوح. روشن است که پس از ایجاد روحیه جهادی و تدوین نقشه راه، اگر فرماند هانی لایق وجود نداشته باشند، تلاش ها ابتر خواهد ماند و شکست حتمی است.

مقاله حاضر، به موضوع اول، یعنی بیان قسمتی از تعالیم اخلاقی اسلام می پردازد. نهادینه شدن این آموزه ها و التزام همه آحاد جامعه به آن، افزون بر دست یابی به رشد و رفاه، اقتصاد را به تجلی گاه کمالات معنوی و ارزش های انسانی تبدیل می کند.

مکارم اخلاقی در دین جایگاه والایی دارد، به گونه ای که حضرت

ص:122

رسول الله صلی الله علیه و آله ، هدف بعثت خود را تتمیم مکارم اخلاقی برشمرد. همچنین ملاک کمال ایمان را پای بندی به ارزش های اخلاقی دانسته است.(1) ازاین رو، اقتصاد نیز از جایگاه ویژه ای در بین تعالیم دینی برخوردار است، تا آنجا که فرموده اند اگر نان نباشد (کنایه از وجود وضعیت اقتصادی مناسب)، نماز، روزه و همه فرایض الهی آسیب جدّی خواهد دید.(2) اندک توجهی به تعالیم اقتصادی اسلام بیانگر این نکته است که یکی از ویژگی های مهم آموزه های اقتصادی اسلام، آمیخته شدن با ارزش های معنوی و اخلاقی و هم سو شدن این دو است. بر این اساس، اسلام نه مانند کلیسای قرون وسطا، مردم را صرفاً به ریاضت اقتصادی دعوت می کند و نه مانند دنیای غرب پس از رنسانس تنها رشد اقتصادی را در نظر می گیرد، بلکه سفارش به کار و تلاش و ارتقای سطح معیشت را با معنویت در هم می آمیزد. کارگزاران اقتصادی در صورت رعایت اخلاق اقتصادی اسلام می توانند ضمن به دست آوردن منفعت شخصی، منافع جامعه را حفظ کنند. در نتیجه، منافع اجتماعی،(3) حداکثری خواهد بود. از آنجا که پشتوانه اخلاقیات اسلامی، اعتقاد به خداوند و معاد است، حتماً تلاش در راه تبیین و گسترش اخلاق اقتصادی اسلام سودمند خواهد بود.

در این مقاله برآنیم گزارشی کوتاه از آموزه های اخلاقی را به همراه آثار اقتصادی آنها بیان کنیم. بخشی از این تعالیم، فرابخشی و قسمت دیگر، ناظر

ص:123


1- امام موسی بن جعفر7: «أکمل المؤمنین إیمانا أحسنهم خلقا». (ابن شعبه حرانی، تحف العقول، سخنان امام کاظم7)
2- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج63، ص270.
3- Social Benefit.

به حوزه ای معیّن هستند. در این مقاله، این فرضیه ها را در نظر می گیریم. پای بندی به تعالیم اخلاقی اسلام در حوزه اقتصاد این آثار را دربردارد:

1. اقتصاد را به تجلی گاه ارزش های انسانی و وسیله رسیدن انسان ها به سعادت ابدی تبدیل می کند.

2. بر خلاف تصور برخی، نه تنها مانع شکوفایی اقتصاد نمی شود، بلکه انگیزه فعالان عرصه اقتصاد را بالا می برد، چه اینکه تلاش برای رشد و تولید را وظیفه مسلّم فرد می داند.

3. افزایش کارآیی و عدالت، دو هدف عمده نظام های اقتصادی به شمار می آید. در اقتصاد متعارف، در بسیاری موارد، جمع این دو را ناممکن می دانند. التزام به تعالیم اخلاقی تا حد بسیاری، تعارض میان این دو را منتفی می کند.

4. بخش عمده ای از نارسایی ها سازوکار بازار یا قیمت ها را جبران می کند.

عمده آثاری که بیان خواهد شد، این موردها را اثبات می کند.

1. جایگاه اخلاق در اقتصاد متعارف

1. جایگاه اخلاق در اقتصاد متعارف

در قرون وسطا، اخلاق و اقتصاد از یکدیگر جدا نبودند، ولی رهبانیت انحرافی که کلیسا مروّج آن بود، وزن بیشتری داشت. در پی واکنش این افراط، بسیاری از صاحب نظران پس از رنسانس کوشیدند اقتصاد را به کلی از اخلاق و دین جدا سازند که این امر پی آمدهای ناگوار بسیاری برای جامعه انسانی دربرداشت. در دهه های اخیر، گرایش جدیدی به اخلاق

ص:124

اقتصادی ایجاد شده است. در پایان دهه 1970، یک سری اصطلاحات مربوط به کسب و کار، مانند ارائه تبلیغات غیر واقعی، کلاه برداری در معاملات، ائتلاف غیر طبیعی بنگاه ها برای وضع قیمت و امثال آن، مطالعه و بررسی شد، ولی در دهه 1980، مجامع علمی آن را به عنوان رشته ای علمی تأیید کردند و کارگاه ها و سمینارها و کلاس های درسی فراوانی درباره آن در دانشگاه های معتبر تشکیل شد.(1) همچنین بنگاه ها و شرکت های معتبر، کمیته هایی با نام اخلاق کسب و کار راه اندازی کردند. رعایت اخلاق به خود شرکت ها واگذار شد، ولی در مواردی هم از مقررات دولتی استفاده می شد.(2)

می دانیم که کسب حداکثر منفعت مادی، روح حاکم بر فعالیت ها را در دنیای سرمایه داری تشکیل می دهد. روی آوردن جدید به اخلاق، تأیید دیگری بر این است که حاکمیت ارزش های اخلاقی در عرصه اقتصاد، نه تنها سبب آسیب به فعالیت ها نخواهد شد، بلکه ضمن تأمین منافع مادی فعالان، رفاه و منافع جامعه را نیز به طور چشم گیری افزایش می دهند. در این صورت، اعتماد مصرف کنندگان و صاحبان نیروی کار به تولیدکنندگان افزایش می یابد و حتی سود مادی آنها را نیز افزایش می دهد. برای نمونه، زمانی که مردم نسبت به نبود تقلب، رشوه، کالاهای غیر استاندارد، تبلیغات

ص:125


1- در زمینه ترسیم و تعریف چارچوب مفهومی برای اخلاق کسب و کار به صورت رشته علمی و همچنین گزارش برخی کارهای انجام شده در این زمینه نک: جورجز اندرل، «اخلاق کسب و کار»، ترجمه: محمداسماعیل توسلی، فصل نامه تخصصی اقتصاد اسلامی، ش13.
2- یدالله دادگر، «اخلاق بازرگانی (و کسب و کار) از منظر اقتصاد و اقتصاد اسلامی»، فصل نامه پژوهش نامه بازرگانی، ش38، ص94.

کاذب، زیان به محیط زیست و امور مشابه در بنگاه اطمینان پیدا کردند، به آن اعتماد می کنند و محصولات آن را بیشتر می خرند. اجرای امور یاد شده، به صورت قوانین مدنی و جزایی لازم است، ولی روشن است که اگر کارگزاران روحیه اخلاقی را بر خود حاکم کنند، کارآیی بیشتری خواهند داشت.

مشاهده می کنیم که دنیای سرمایه داری پس از تجربه های طولانی جدایی اقتصاد از اخلاق، به لزوم پیوند اخلاق و اقتصاد پی برد و یکی از احکام روشن عقل سلیم، لزوم استفاده از تجربه هایی است که به بهایی گزاف به دست آمده اند. البته رویکرد جدید نیز به آسیب شناسی نیاز دارد. مشکل اصلی این رویکرد، بی توجهی اخلاق اقتصادی به عنوان شرط لازم رسیدن انسان به کمال است. از همین روست که آموزه های اخلاقی با نام هایی چون «اخلاق حرفه ای»، «اخلاق کسب و کار» و «اخلاق تجارت» مطرح می شود که بهتر است آنها را تحت عنوان کلی «اخلاق انتفاعی» مندرج کنیم.(1) این عمل اخلاق را از جایگاه رفیعش تنزل می دهد. جالب این است که بدانیم

ص:126


1- برای نمونه، بررسی کدهای اخلاقی تعداد زیادی از شرکت های معتبر نشان می دهد این موارد جزو محورهای مورد توجه در رفتارهای تجاری دنیای امروز است: احترام به شأن مدیران، حفظ منافع مشتریان، حفظ منافع کارکنان، حفظ حقوق صاحبان سهام اعم از سهام داران عمده و اقلیت و دارندگان سهم الشرکه و صاحبان بنگاه، حفظ حقوق طلب کاران، وام دهندگان و فروشندگان خدمات و مواد (فرامرز قراملکی و همکاران، اخلاق اسلامی درتمدن ایران و اسلام، ص601 به بعد) به این ترتیب، در اخلاق حرفه ای رایج تمامی دستورهای اخلاقی در راستای منفعت افراد و گروه ها مطرح می شود. این در حالی است که این گونه امور در دستورهای اخلاقی اسلام وجود دارد، ولی در راستای بیان مسائل اخلاقی به عنوان کمال بخش انسان مطرح می شود. این تفاوت، تفاوت هایی را در برخی دستورالعمل ها ایجاد می کند که موضوع بررسی مستقلی است.

یهودیان نیز مرتکب همین مسئله شدند. آنها با وجود اینکه دینشان الهی است، ولی بر اثر دنیاطلبی مفرطی که عالمان یهود به آن دچار شدند، آن چنان دچار تحریف شدند که تورات کنونی حتی اثر اطاعت خداوند را در بهبود وضعیت اقتصادی و ثروتمند شدن و به زیر سلطه درآوردن دیگران خلاصه کرده است.

اسلام از ابتدای ظهور، سفارش به فعالیت های اقتصادی را با فضایل اخلاقی به عنوان نمود شکوفایی جنبه الهی و افلاکی انسان در هم آمیخت و به او فهماند که می تواند با انجام فعالیت اقتصادی، ضمن تأمین نیازهای مادی بر کمالات معنویش بیفزاید.

2. جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام

2. جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام

همت اصلی همه انبیا و اولیا این بود که انسان ها به گونه ای از درون ساخته شوند که به صورت خودکار، حقوق یکدیگر را رعایت کنند و تا آنجا که ممکن است، به الزامات قانونی نیازی نباشد. انجام کار میدانی ساده، ما را به این حقیقت واقف می کند که بخش عمده تخلفاتی که در جامعه صورت می گیرد و به محاکم ارجاع می شود، در ضعف اخلاق ریشه دارد. برای روشن شدن بیشتر اهمیت اخلاق کافی است به قرآن کریم رجوع کنیم. در این کتاب الهی، هرگاه مسئله ای حقوقی بیان شده، در راستای آن بر ارزش های اخلاقی تأکید گشته است. در مورد سخنان امامان معصوم علیهم السلام ، توجه به این مطلب ضرورت دارد که ضوابط فقهی و حقوقی مندرج در روایات، دو دسته اند:

ص:127

1. دسته ای را ابتدا حضرات معصومین علیهم السلام بیان کرده اند.

2. در بسیاری موارد در جواب سؤال های مردم، ضوابطی را بیان فرموده اند.

این در حالی است که قریب به اتفاق آموزه های اخلاقی را خود ائمه علیهم السلام بیان کرده اند. امامان معصوم علیهم السلام بیش از آنکه درصدد بیان ضوابط و مرزهای قانونی باشند، در پی تربیت اخلاقی جامعه بوده اند. تا زمانی که مکارم اخلاقی در جامعه ای نهادینه نشود، انسان به مقام شایسته و در شأن خود بار نمی یابد.

3. اخلاق اقتصادی در نظام اقتصادی اسلام: جبران کننده کاستی های بازار

3. اخلاق اقتصادی در نظام اقتصادی اسلام: جبران کننده کاستی های بازار

نظام اقتصادی اسلام، یکی از صغریات قاعده کلی یاد شده است. آموزه های اخلاقی، روح حاکم بر تعالیم اقتصادی اسلام هستند و تفکیک اقتصاد از اخلاق در اسلام ممکن نیست. اخلاقیات اقتصادی به منزله موتور کمکی قدرتمند، نظام اقتصادی اسلام را در رسیدن به اهدافش یاری می کنند.

انسان، دارای دو جنبه است: جنبه الهی و فطری و جنبه گرایش های طبیعی. خداوند با توجه به جنبه اول خلقت، انسان را به «احسن تقویم» توصیف فرموده و از نظر اسارت او در دام خواسته های نفسانی که مقتضای طبیعت اوست، وی را تا «اسفل سافلین» پایین آورده است. اگر تعالیم اخلاقی وجود نداشته باشد، انسان ها بسیاری از رفتارهای خود را بر اساس

ص:128

«حرص»،(1) «بخل»،(2) «ظلم»(3) و دیگر رذایل اخلاقی سامان می دهند و عمده فعالیت های اقتصادی شان صرفاً بر اساس رسیدن به سود شخصی خواهد بود، هرچند تعقیب سود شخصی سبب رسیدن آسیب به دیگران شود. تعقیب سود شخصی به معنای یاد شده، از نظر نظام سرمایه داری، ارزش به شمار می آید. بر اساس مبانی نظام سرمایه داری، مصرف کنندگان مجازند بر اساس تمایلاتشان مصرف کنند و تولیدکنندگان مجازند آنچه را برای جواب گویی به تمایلات مصرف کنندگان لازم است، بر مبنای سود شخصی تولید کنند. در این صورت، سازوکار بازار، قیمت مناسب را تعیین خواهد کرد. در طول زمان، مشکلات این سازوکار آشکار شد؛ چون تبلیغات بی حد و حصر تقاضای کاذب ایجاد کرد و این امر سبب هدر رفتن منابع کم یاب شد. تمرکز ثروت در دست گروهی معدود به کمبود تقاضا و مازاد عرضه و به دنبال آن، رکود عمیق انجامید. سرمایه داران بزرگ، بخشی از پس انداز خود را صرف کالاهای غیر ضروری کردند و در نتیجه، تعادل بین پس انداز و سرمایه گذاری به هم خورد. سازوکار بازار آزاد در موارد زیادی عوارضی منفی برای اقتصاد ایجاد کرد که به «موارد شکست بازار» مشهور است و در کتاب های اقتصاد بخش عمومی به تفصیل آمده است. تئوری پردازان اقتصاد متعارف برای جبران موارد شکست بازار، دخالت دولت را تجویز کردند که به این ترتیب، نظام سرمایه داری لیبرال به نظام سرمایه داری مقرراتی تبدیل

ص:129


1- «إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا» (معارج: 19).
2- «وَأُحْضِرَتِ الأَنفُسُ الشُّحَّ» (نساء: 128).
3- «إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ کَفَّارٌ» (ابراهیم: 34).

شد. دخالت دولت در شرایط یاد شده امری حتمی بود، ولی هزینه بسیاری دربرداشت.

در برابر نظریه سازوکار بازار، نظر مارکسیست ها قرار دارد که برنامه ریزی مرکزی و سلطه دولت را جای گزین سازوکار بازار کرده اند. نارسایی این نظر نیز در مدت زمانی که مارکسیست ها حاکمیت داشتند، آشکار شد. بروز طبقه ای مستبد در حاکمیت کشورهای مارکسیستی که عمده امکانات را زیر سلطه خود درآوردند و منافع خود را تأمین کردند، ثمره این نظر بود. طبقه یاد شده، مرکز قدرتمندی را تشکیل داد که همه امکانات جامعه را در اختیار گرفت و هرچه مانع منافعش می شد، از سر راه برداشت. این پی آمدها انگیزه فعالان اقتصادی را کاهش داد و سبب عقب ماندگی کشورهای کمونیستی شد. به این ترتیب، در این کشورها عدالت آسیب دید و کارآیی خدشه دار شد.

دخالت دولت در اقتصاد بر اساس پیشنهاد کینز این مزیت را داشت که مشارکت مردم در فرآیند بازار را حذف نکرد، اما همان گونه که اشاره شد، هزینه های دولت را افزایش داد و روشن است که هزینه های دولت تحمیلی بر دوش عموم مردم است. انحصار دولت به شیوه ای که مارکسیست ها مطرح کردند، مشارکت مردم در فرآیند تصمیم گیری های اقتصاد را به کلی نفی می کند. نتیجه اینکه:

1. حاکمیت نظام بازار به تمرکز ثروت، هدر رفتن منابع و عوارض منفی می انجامد.

2. پی آمدهای منفی حذف سازوکار بازار و جای گزینی نظام متمرکز

ص:130

، دست کمی از صورت قبل ندارد، چه اینکه بدترین تمرکز را سبب می شود و انگیزه فعالیت های اقتصادی را از بین می برد.

بنابراین، مناسب ترین راه، طراحی سازوکاری است که امتیازهای نظام بازار را حفظ کند و در عین حال، اقتصاد را از پی آمدهای منفی آن حفظ سازد. اسلام این کار را با اخلاقی کردن اقتصاد به خوبی انجام داده است. اسلام در درجه اول، انگیزه های درونی افراد را تصحیح و با ترسیم افق های انسانی بلند و بیان اهداف معنوی به عنوان نهایی ترین مقصد، او را از دایره تنگ تعقیب منافع صرفاً مادی خارج می کند. التزام به این امر، مشکل پی آمدهای منفی را تا حد زیادی حل و بین منافع افراد و جامعه هماهنگی ایجاد می کند و با کنترل تمایلات و جهت دهی تقاضا به سمت کالاهایی که نیاز واقعی انسان را برطرف می کنند، کارآیی را تضمین می کند. اسلام افزون بر این، در همه عرصه ها، همراه با آموزه های اقتصادی، تعالیم اخلاقی متناسبی را ارائه فرموده است. البته روشن است هرچه جامعه تربیت اخلاقی شود، به دلیل قدرت گرایش های طبیعی و هواهای نفسانی انسان، همواره گروهی وجود دارند که علیه مصالح جامعه فعالیت می کنند. اسلام برای رفع این کاستی در کنار تعالیم اخلاقی، دخالت و نظارت دولت بر اساس مصالح عموم را تجویز کرده است. سیره حکومتی حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علی علیه السلام مؤید این نکته است. به فرموده امام باقر علیه السلام ، امیرالمؤمنین علی علیه السلام در زمان حکومت خود، صبح ها از

ص:131

دارالاماره بیرون می آمد و بازارها را بازرسی و بازاریان را نصیحت می کرد.(1) همچنین آن حضرت در بازار راه می رفت و اگر کسی کم فروشی یا در معامله غش می کرد، با تازیانه ای که در دست داشت، تأدیب می فرمود.(2)

4. جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام

اشاره

4. جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام

در این بخش، به طور مشخص به تبیین جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام می پردازیم تا ببینیم ارزش های اخلاقی اسلام، چه آن دسته که خود اقتصادی هستند و چه آن دسته که اقتصادی نیستند، اما آثار اقتصادی دارند:

1. با عناصر حقوقی نظام اقتصادی اسلام در هر بخش چه ارتباطی دارند؟

2. در تحقق اهداف چه نقشی دارند؟

در ابتدا یادآور می شویم که:

1. مقصود از اخلاق اقتصادی، رفتارهایی است که دارای آثار اقتصادی هستند، اعم از اینکه خود رفتار اقتصادی باشد یا نباشد.

ص:132


1- عن ابی جعفر7 قال: «کان أمیرالمؤمنین7 عندکم بالکوفة یغتدی کل یوم بکرة من القصر فیطوف فی أسواق الکوفة سوقا سوقا، ومعه الدرة علی عاتقه، وکان لها طرفان، وکانت تسمی السبینة فیقف علی أهل کل سوق فینادی: یا معشر التجار اتقوا الله، فإذا سمعوا صوته ألقوا ما بأیدیهم وارعوا إلیه بقلوبهم، وسمعوا بآذانهم فیقول: قدموا الاستخارة، وتبرکوا بالسهولة، واقتربوا من المبتاعین، وتزینوا بالحلم، وتناهوا عن الیمین، وجانبوا الکذب، وتجافوا عن الظلم، وأنصفوا المظلومین، ولا تقربوا الربا، وأوفوا الکیل والمیزان، ولا تبخسوا الناس أشیاءهم ولا تعثوا فی الأرض مفسدین، فیطوف فی جمیع أسواق الکوفة ثم یرجع فیقعد للناس الحر العاملی». (وسائل الشیعه، ج17، ص383)
2- عن علی7 أنه کان یمشی فی الأسواق و بیده درة یضرب بها من وجد من مطفف أو غاش فی تجارة المسلمین». (محمد بن نعمان بن محمد، دعائم الإسلام، ج2، ص538)

2. حقوق به مجموعه ای از قواعد الزام آور گفته می شود که به منظور ایجاد نظم و استقرار عدالت بر زندگی اجتماعی انسان حکومت می کند و اجرای آن از طرف دولت تضمین می شود، ولی هدف اخلاق، دست یابی انسان به کمال است و ضامن اجرای احکام اخلاقی خود فرد است، اعم از اینکه الزام آور باشد یا نباشد. دولت در این باره مسئولیت ترویجی و فرهنگ سازی دارد، نه مسئولیت اجرا و مجازات متخلف.(1)

3. «نظام اقتصادی اسلام، مجموعه ای از الگوهای رفتاری و روابط اقتصادی، در سه حوزه تولید و توزیع و مصرف است که از کتاب و سنّت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین علیهم السلام و عقل استنباط می شود. این الگوها، چگونگی پیوند شرکت کنندگان در نظام اقتصادی به یکدیگر و به منابع اقتصادی را تبیین کرده و بر اساس مبانی بینشی و اصول راهبردی معیّنی در جهت اهداف اقتصادی اسلام سامان یافتهاند».(2)

برای روشن شدن جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام لازم است مجموعه اجزا و عناصر تشکیل دهنده نظام اقتصادی اسلام را در نظر بگیریم، اجزای اخلاقی به معنای یاد شده را از اجزای غیر اخلاقی تفکیک و جایگاه و تأثیر آموزه های اخلاقی را تحلیل کنیم. البته از آنجا که بخش عمده تعالیم اقتصادی اسلام، همراه با اخلاقیات است، تفکیک، مشکل و در مواردی، محال است. بررسی کل اقتصاد با نگاه یادشده به درازا می کشد. از این رو،

ص:133


1- ناصر کاتوزیان، فلسفه حقوق، ج1، ص549.
2- سید حسن میرمعزی، ساختار کلان نظام اقتصادی اسلام، ص21.

برای نمونه، در دو بخش تجارت و مصرف، تعالیم اخلاقی همراه با بیان جایگاه آن در نظام اقتصادی اسلام ذکر می شود و در بقیه بخش ها تنها خود اخلاقیات می آید و تحلیل آن به خواننده واگذار می شود؛ زیرا روش واحد است.

الف) مورد اول: اخلاقیات تجارت

اشاره

الف) مورد اول: اخلاقیات تجارت

مقصود از تجارت، فعالیت های بازرگانی و مبادلاتی است. همان گونه که تولید کالاها و خدمات برای اقتصاد ضرورت دارد، مبادله و تجارت نیز امری لازم است. در ابتدا، قسمتی از ضوابط حقوقی، ذکر و آن گاه به آموزه های اخلاقی اشاره می شود و در نهایت، تحلیل ارائه خواهد شد.

یک _ ضوابط حقوقی
اشاره

یک _ ضوابط حقوقی

در زمینه تجارت یعنی خرید و فروش، مضاربه و مانند آن، ضوابط قانونی و مقررات زیادی در اسلام وجود دارد که چند مورد آن عبارت است از:

اول _ ضوابط عام
اشاره

اول _ ضوابط عام

مانند ممنوعیت اکل مال به باطل، ممنوعیت غرر و ممنوعیت ربا. تشریح مستدل این ضوابط در اینجا ضرورت ندارد و در حدی که بتوان فضای بازار را ترسیم کرد، به آن اشاره می شود:

1. ممنوعیت اکل مال به باطل

1. ممنوعیت اکل مال به باطل

آیه شریفه «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْبَاطِلِ» به وضوح بر دو حکم دلالت می کند: اول اینکه «تصرف در اموال مردم به وجه باطل، ممنوع است. بنابراین، هر نوع تجاوز، تقلب، غش، دزدی، رشوه، اخذ به زور و

ص:134

امثال آنها که از نظر عرف و عقلا گرفتن مال از طریق آنها بلاوجه و باطل است و هر نوع معامله چون خرید و فروش، اجاره، صلح بر اشیایی که منفعت عقلایی ندارند، معاملات بر ذمّه ای که به دید عقلا، توان پرداخت آنها نیست و بلاوجه اند، از نظر اسلام، همگی اکل مال به باطل و حرام هستند.(1)

2. ممنوعیت ربا

2. ممنوعیت ربا

به جرئت می توان این ضابطه را مهم ترین ضابطه بازار سرمایه منطبق بر معیارهای اسلامی و بلکه تفکیک کننده اصلی آن با دیگر بازارها دانست. حکم ممنوعیت ربا از ضروریات دین است؛ یعنی تمامی مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند.

3. ممنوعیت غرر

3. ممنوعیت غرر

معانی متعددی برای غرر ارائه شده است، مانند خطر،(2) گول زدن(3) و غفلت.(4) مقصود از غرر در معاملات این است که برخی خصوصیات مجهول باشد و سبب فریب خوردن معامله گر شود. هر معامله ای که در آن، جهالت، غفلت، فریب یا هر عامل دیگر که منشأ متضرر شدن یک یا دو طرف معامله است، وجود داشته باشد، ممنوع و باطل است. بیشتر فقها این قاعده را مخصوص بیع می دانند. در مقابل، گروهی به دلایل مختلف از قبیل تنقیح مناط، سیره

ص:135


1- سید عباس موسویان، ابزارهای مالی اسلامی، ص40.
2- مفردات راغب، حرف غ، ماده «غر».
3- قاموس اللغة، ماده «غر».
4- الجوهری، الصحاح، ج2، ص 768.

عقلا، غرض شارع برای رفع منازعات،(1) این قاعده را عام و همه معاملات غرری را حرام و باطل می دانند.

دوم _ ضوابط خاص

دوم _ ضوابط خاص

افزون بر ضوابط عام، در هر زمینه نیز مقررات و ضوابط ویژه ای وضع شده است. برای نمونه، ضوابط بسیاری درباره اقسام بیع (نقد، نسیه، سلف، نسیه به نسیه)، متعاقدین و انواع خیارات (خیار عیب، خیار شرط، خیار تخلف شرط، خیار غبن و...) وضع شده است. برای نمونه، قبض ثمن در مجلس عقد از شرایط صحت بیع سلف و فروش مبیع قبل از سررسید در بیع سلم، ممنوع شمرده شده است. این گونه ضوابط در مورد تمامی عقود دیگر نیز وجود دارد. اگر ضوابط یاد شده رعایت شود، حداقل نصاب مورد نظر اسلام حاصل شده است و می توان بازار را اسلامی دانست.

سوم _ ضوابط اخلاقی حوزه تجارت
اشاره

سوم _ ضوابط اخلاقی حوزه تجارت

اقتصاد متعارف درباره مبادلات نیز همانند دیگر عرصه ها، معتقد به حاکمیت امیال و منافع شخصی است. مدل هایی که در کتاب های اقتصاد خرد برای تحلیل مبادلات در بازارهای رقابتی و انحصاری ارائه شده، به خوبی بیان گر این مطلب است.(2) در این الگوها، ارزش های اخلاقی هیچ جایگاهی ندارند. البته امروزه بنگاه های اقتصادی با گسترش وسیع مبادلات به این نتیجه رسیده اند که ترویج اخلاق تجارت، منافع آنان را بهتر تأمین می کند. اسلام،

ص:136


1- العناوین الفقهیة، ج2، صص 312و313.
2- برای نمونه نک: فرگوسن، اقتصاد خرد، ترجمه: دکتر محمود روزبهان، ج2؛ لیارد و والتزر، اقتصاد خرد، ترجمه: عباس شاکری؛ هندرسن کوانت، اقتصاد خرد، ترجمه: مسعود محمدی.

1مبادله را لازم دانسته و به سازوکار قیمت ها نیز بها داده است. حضرت علی علیه السلام سفارش تجار را به مالک فرموده است.(1) حضرت رسول صلی الله علیه و آله در برابر کسانی که از ایشان تقاضا کردند برای کالاها قیمت گذاری کند، مقاومت کرد و فرمود: «قیمت ها را خدا تعیین می کند.»(2) اسلام ضوابطی شرعی و اخلاقی برای فعالان در بازار وضع فرموده است که با رعایت این ضوابط، عرضه و تقاضا درست شکل می گیرد و در نتیجه، قیمت ها عادلانه خواهد بود. برخی ضوابط اخلاقی را ذکر می کنیم:

1. اخلاقیات مربوط به سود

1. اخلاقیات مربوط به سود

سود در بازار اسلامی مسئله مهمی است. برای کسانی که به ضوابط شرع پای بندند، کسب سود رواست. این ضوابط دو دسته اند؛ برخی الزامی یعنی واجب یا حرام و برخی غیر الزامی، یعنی مستحب یا مکروه هستند. برای نمونه، کم فروشی (تطفیف)، دروغ، ربا و پوشاندن عیب کالا حرامند. در قرآن کریم، سفارش های حضرت شعیب علیه السلام به قوم خود در چند مورد آمده است. برای نمونه، در سوره هود این سفارش ها چنین است: عبودیت پروردگار، نکاستن از پیمانه ها در معاملات، از روی قسط و عدالت معامله کردن، از حقوق مردم چیزی کم نگذاشتن و فساد نکردن. پس از آن فرموده است: «بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» (هود: 86) یعنی اگر به این ضوابط پای بند بودید، سودی که بهره شما می شود، نه تنها مشروع است،

ص:137


1- نک: نهج البلاغه، نامه 53.
2- «إنما السعر إلی الله یرفعه إذا شاء، ویخفضه إذا شاء». (وسائل الشیعه، ج17، ص420، ابواب آداب التجاره، باب 3، ح1).

بلکه هدیه ای الهی است و نفع آن برایتان از سودهای به ظاهر فراوانی که از هر راه دیگری نصیبتان می شود، بیشتر است. به دلیل اهمیت موضوع، برخی ارزش های اخلاقی را بیان می کنیم:

الف) کراهت شکایت از کمی سود

شکایت از کمی سود مذمت شده است؛ زیرا هم حاکی از وجود روحیه حرص و طمع و هم نارضایتی از مقدرات الهی است. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که:

پیامبر فرمود: زمانی خواهد آمد که مردم از خداوند شکایت می کنند. راوی سؤال کرد: چگونه شکایت می کنند؟ فرمود: شخص می گوید: به خدا سوگند از فلان وقت تاکنون سودی نصیب من نشده است و نمی خورم و نمی آشامم، مگر از سرمایه ام. وای بر تو، آیا اصل مال و فرع آن جز از خداست؟(1)

ب) نکوهش تبلیغاتی که سبب غیر طبیعی شدن بازار می شود

امام صادق علیه السلام فرموده است:

حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس به خرید و فروش می پردازد، باید پنج خصلت را رعایت کند و در غیر این صورت، نه بخرد و نه بفروشد: ربا، سوگند، پوشاندن عیب (کالا)، ستودن کالا هنگام فروش و مذمت کالا هنگام خرید.(2)

به این ترتیب، بر خریداران و فروشندگان لازم است اطلاعات لازم را

ص:138


1- وسائل الشیعه، ج7، ص462.
2- علامه حلی، تذکره الفقهاء، ج1، ص516.

در اختیار طرف مقابل قرار دهند.

ج) مداخله نکردن در معامله دیگران

این امر هم ذاتاً صفت اخلاقی مذمومی است و هم موجب ساختگی شدن قیمت می شود. ازاین رو، رسول اکرم صلی الله علیه و آله از این خصلت نهی فرمود.(1)

2. نهی از دلالی های مخل

2. نهی از دلالی های مخل

در زمان حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله ، برخی توانگران هنگامی که کاروانی تجاری به مدینه نزدیک می شد، به استقبال آن می رفتند و کالاهای آنان را می خریدند و به داخل مدینه می آوردند و به قیمت بالا می فروختند. آنها با این کار هم به کاروان ها و هم به مصرف کنندگان ضرر می زدند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از این عمل نهی فرمود.(2) به این ترتیب، از نظر شارع، واسطه گری های غیر ضروری، نامطلوب و خلاف اخلاق است. مشاهده می کنیم که در موارد بسیاری، درآمد این واسطه ها از درآمد تولیدکنندگان بیشتر است.

3. نفی رفتار انحصارگرایانه

3. نفی رفتار انحصارگرایانه

در بازار اسلامی، رقابت وجود دارد، ولی رقابت سالم به این معنا که بر خلاف بازار رقابتی ایدئال نظام سرمایه داری، خریداران و فروشندگان، خود را مجاز نمی داند که به هر صورت ممکن از شرایط بازار استفاده کنند. برای

ص:139


1- همان، ص459.
2- قال رسول الله9: «لا یتلقی أحدکم طعاما خارجا من المصر ولا یبیع حاضر لباد، ذروا المسلمین یرزق الله بعضهم من بعض» (شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج3، باب الثانی).

نمونه، هنگامی که مصادف فهمید کالایش، نایاب یا کمیاب است، به اتفاق دوستانش هم پیمان شدند آن را به دو برابر قیمت بفروشند. وقتی امام صادق علیه السلام از این امر آگاه شد، با او برخورد کرد و فرمود: «جنگیدن با شمشیرها از طلب حلال راحت تر است.»(1) به این ترتیب، آن حضرت، تبانی برای ایجاد انحصار فروش را ناپسند دانست. استفاده از اضطرار فروشنده نیز نکوهش شده است. (انحصار خرید)(2)

4. موارد دیگر

4. موارد دیگر

از موارد دیگری که نهی یا به آنها امر شده است، از قبیل نهی از غش در معامله (رعایت نکردن استاندارد، مخلوط کردن کالای بد با کالای خوب که متقاضیان را دچار خطا در تشخیص می کند)،(3) نهی از سوگند در معامله،(4) استحباب آسان گیری در معامله،(5) استحباب اقاله نادم(6) (پذیرفتن تقاضای فسخ معامله از سوی پشیمان) و... .

دو _ تحلیل جایگاه آموزه های اخلاقی

دو _ تحلیل جایگاه آموزه های اخلاقی

ص:140


1- شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج7، ص14.
2- وسائل الشیعه، ج17، ص449، برای توضیح بیشتر مطالب این قسمت نک: غلام علی معصومی نیا، بررسی و مقایسه عملکرد بازار کالا و خدمات در سیستم اقتصادی اسلام و سرمایه داری، ص114 به بعد.
3- قال النبی9: «لیس فی دیننا غش». (کنز العمال، ج4، ص159)
4- کان علی7 یأتی السوق فیقول یا اهل السوق اتقوا الله وإیاکم والحلف فإنه ینفق السلعة ویمحق البرکة جامع. (احادیث الشیعه، ج8، ص7)
5- رسول الله9: «إن الله تبارک وتعالی یحب العبد یکون سهل البیع، سهل الشراء، سهل القضاء، سهل الاقتضاء». (وسائل الشیعه، ج17، ص450)
6- عن أبی عبدالله7 قال: «أیما عبد أقال مسلما فی بیع أقاله الله عثرته یوم القیامة». (همان، ص386)

با در نظر داشتن ضوابط حقوقی و اخلاقی، دست مایه لازم برای تبیین جایگاه آموزه های اخلاقی فراهم شده است. ابتدا تأثیر ضوابط حقوقی را به اختصار مرور می کنیم؛ زیرا بررسی تفصیلی به درازا می کشد. ممنوعیت اکل مال به باطل، زمینه ایجاد قسمت عمده مفاسد اقتصادی را سد می کند و معاملات نافع به حال عموم را جای گزین مبادلات مضر می سازد و رابطه میان ثمن و مثمن را در مبادلات، به صورت عاقلانه سامان می دهد. ممنوعیت ربا سبب می شود صاحبان ثروت نتوانند صرفاً به یمن برخورداری از پول فراوان و بدون مشارکت در فعالیت های اقتصادی بر ثروت خود بیفزایند. ممنوعیت غرر نیز فضای بازار را شفاف می کند و جلوی خدعه و فریب را در معاملات می گیرد. از مهم ترین آثار ضوابط خاص بیع، تقویت فضای عقلانیت در بازار است. آگاهان می دانند که عمده این ضوابط، تأکیدی هستند؛ یعنی عقلا آنها را فهمیده اند و شرع بر فهم آنان صحه گذاشته است و مواردی را که قبول نداشته ، یادآوری فرموده است. انواع خیارات با ایجاد فضای اطمینان و شفافیت، درجه بالایی از کارآیی را در معاملات به ارمغان می آورند. بازاری که بر اساس ضوابط حقوقی یاد شده شکل می گیرد، بازاری است که فضایی سالم دارد و حقوق افراد در آن رعایت می شود، ولی چند ملاحظه را باید در این باره در نظر گرفت:

1. انسان ها به مقتضای طبیعت، هنگامی که منافعشان مطرح می شود، همواره درصدد دور زدن قانون هستند. بسیاری افراد در این هنگام از هر ابزاری برای دور زدن قانون استفاده می کنند.

2. در این فضا، انجام فعالیت ها به انگیزه کسب سود با رعایت موازین یاد

ص:141

شده، هیچ اشکالی ندارد. روشن است اگر صرفاً تعقیب منافع، هدف فعالیت ها باشد، محاسن یاد شده وجود دارد، اما فضای بازار تا حد زیادی خشک و بی روح می شود. در هر حوزه تنها قانون مبنا قرار گیرد، این خاصیت وجود دارد. زندگی بر اساس قانون، حرکت روی مرز است و اندک عامل انحرافی می تواند انسان ها را به بی راهه بکشاند. ازاین رو، در چنین شرایطی باید قوّه قهریه ای در جامعه حاکم باشد تا ضامن اجرای قانون شود و جلوی تخلف مردم را از قانون بگیرد. بیشتر اوقات، جامعه از نبود قانون آسیب نمی بیند، بلکه مشکل اصلی و منشأ بیشتر فسادهای موجود در همه زمینه ها و از جمله اقتصاد، فرار مردم از پای بندی به قانون است. توجه داریم که مشکل یاد شده در مورد یک جامعه مؤمن، کمتر است؛ زیرا اعتقاد به ذات ربوبی و حیات اخروی تا حد زیادی مردم را از درون متعهد می کند، ولی مرزبودن قانون باز هم تا حد بسیاری مشکل آفرین است: «إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَی أَن رَّآهُ اسْتَغْنَی». (علق: 6)

حال دستورهای اخلاقی اسلام درباره مبادلات را در نظر می گیریم. بر اساس سفارش های فراوان، بازار مسلمانان، محل فعالیت های اقتصادی پرنشاط است، ولی در عین حال به دنبال سود بالا نیستند و از این بالاتر، گرفتن سود از مؤمنان را پس از کسب سود در حدّ رفع نیاز برای خود روا نمی دانند. آنها از تبلیغات غیر واقعی دوری می کنند و معاملات را با ذکر و یاد خداوند انجام می دهند. همچنین هرگونه تبانی عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان علیه یکدیگر و سوءاستفاده از اضطرار دیگران امری کاملاً مرجوح است. در بازار اسلامی، تبلیغات کاذب نباید وجود داشته باشد.

در تحلیلی دقیق می توان گفت که جایگاه تعالیم اخلاقی در بازار اسلامی

ص:142

نسبت به مقررات حقوقی موقعیت روح نسبت به بدن است. بازاری را که صرفاً بر اساس ضوابط فقهی یاد شده، شکل گرفته است، می توان «بازار رقابت سالم» نامید. در مقابل، «بازار رقابت کامل» که در اقتصاد متعارف مطرح است، بر اثر آزادی بی حد و حصر گروهی محدود، خاستگاه انحصارات ظالمانه شده است. در این صورت، بازار، تجلی گاه «همکاری و همیاری مسئولانه» و در بسیاری اوقات، مظهر ایثار خواهد بود. حاکمیت ارزش های اخلاقی، بهترین ضامن اجرا برای مقررات حقوقی و بلکه فراتر از آن بوده است و جامعه را از حرکت بر روی مرز خارج می سازد و وارد حریم امن الهی می کند و در نتیجه، از خطرهایی که برشمردیم، مصون خواهد بود. از سفارش های بسیار اکید در کتاب و سنت درباره دستورهای اخلاقی فهمیده می شود که وضعیت ایدئال بازار اسلامی از منظر کتاب و سنت همین است. توجه به این مطلب ضرورت دارد که بازار رقابت کامل و بازار رقابت سالم، دو سیستم اقتصادی هستند با تمامی اجزای آن و به حوزه تجارت که فعلاً مورد بحث است، اختصاصی ندارد. از آنجا که حوزه مبادلات از مهم ترین عرصه های تجلی آثار هر یک از دو سیستم یاد شده است، در اینجا به آن اشاره شد. افزون بر مواردی که درباره تجارت بیان شد، اگر دستورهای اخلاقی عامی را که قابل تطبیق بر مبادلات است، در نظر بگیریم، امر از این هم آشکارتر می شود. توکل، شکر، انصاف، تقوا، دعا، رضا به قضای الهی، صداقت، احسان، امانت داری، حُسن خلق، رفق و مدارا، وفای به عهد، جود و سخاوت، موردهای اخلاقی مهمی هستند که رعایت آنها بازار را بیش از پیش لطیف می سازد و بدیهی است تمایز این بازار با

ص:143

بازاری که در آن، صرفاً مرزهای حقوقی، مبنای مبادلات است، بسیار زیاد خواهد بود.

سه _ نقش اخلاقیات اقتصادی در تحقق اهداف نظام اقتصادی اسلام

سه _ نقش اخلاقیات اقتصادی در تحقق اهداف نظام اقتصادی اسلام

اخلاقیات اقتصادی در تحقق اهداف نظام اقتصادی اسلام نقش بسزایی دارد. حاکمیت ضوابط فقهی سبب می شود حقوق همگان ادا شود و در نتیجه، عدالت اقتصادی تحقق یابد، ولی به دلایل یاد شده، خطر انحراف همواره وجود دارد و نهادینه شدن اخلاق اقتصادی آن را تضمین می کند. یکی از امور مذموم در معاملات، داخل شدن در معامله دیگران است. روشن است که این امر، قیمت را به صورت مصنوعی به نفع فروشنده بالا می برد. سوءاستفاده از اضطرار دیگران، سوگند خوردن در معامله، دلالی های غیر مفید و مانند اینها سبب تضییع حقوق و بی عدالتی می شود و اجتناب از این رذایل، عدالت را در بازار حاکم می کند. از این بالاتر آنکه سفارش های اخلاقی دیگری از قبیل نگرفتن سود از مؤمنین، احسان را که از عدالت بالاتر است، در بازار حاکم خواهد کرد. با فعالیت های زیاد مشارکت کنندگان در بازار و سالم و شفاف بودن فضا، حجم مبادلات بالا می رود، تقاضا زیاد می شود و به دنبال آن، رشد افزایش می یابد. از همه مهم تر اینکه با لطافت بازار و حاکمیت فضای ایثار و یاد خدا هدف نظام اقتصادی اسلام یعنی کمال معنوی انسان ها حاصل می شود. این امر نیز ناشی از آن است که اخلاق اقتصادی، روح نظام اقتصادی اسلام است. در این شرایط، هدف دیگر، یعنی استقلال اقتصادی و حفظ عزت و کرامت تأمین خواهد شد. دلیل آن از آنچه گفته شد، آشکار است.

ب) مورد دوم: اخلاقیات اقتصادی در حوزه مصرف

اشاره

ص:144

ب) مورد دوم: اخلاقیات اقتصادی در حوزه مصرف

با در نظر داشتن تحلیلی که در قسمت قبل ارائه شد، تحلیل حوزه مصرف راحت تر خواهد بود. در اینجا نیز مرز اخلاقیات را از ضوابط فقهی و حقوقی تفکیک و با مقایسه آن، دو جایگاه اخلاق را در نظام اقتصادی اسلام تحلیل می کنیم.

یک _ ضوابط فقهی و حقوقی

یک _ ضوابط فقهی و حقوقی

ضوابط فقهی مصرف عبارت است از: اجتناب از مصرف کالاهایی از قبیل مشروبات الکلی، خبایث (خوراکی های پلید)، گوشت خوک، هرویین، گوشت حیواناتی مانند گربه و خرگوش، خوردن میته (مردار یا حیوانی که از روی عمد نام خدا هنگام ذبح برده نشده)، مصرف درآمدهای ناشی از اکل مال به باطل، ربا، رشوه، قمار، کم فروشی و دیگر مشاغل حرام و اتلاف کالاهای مصرفی.(1)

دو _ اخلاقیات مصرف

دو _ اخلاقیات مصرف

اسلام درصدد است مصرف به گونه ای سامان یابد که افزون بر تأمین نیازهای انسان بر کمالات معنوی او بیفزاید. ازاین رو، سفارش شده است که مصرف همراه با عمل صالح،(2) تقوا،(3) شکر(4) و نیت تقرب به خداوند(5) باشد.

ص:145


1- نک: بقره: 173 و 188؛ نساء: 10، 29، 160و161؛ توبه: 34؛ مائده: 3، 42، 62؛ انعام: 121، 145؛ نحل: 115؛ اعراف: 157.
2- «یَا أَیُّهَا الرُّسُلُ کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّی بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ». (مؤمنون: 51)
3- «وَکُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللّهُ حَلاَلاً طَیِّبًا وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِیَ أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ». (مائده: 88)
4- «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُلُواْ مِن طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُواْ لِلّهِ إِن کُنتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ». (بقره: 172)
5- رسول الله9: «یا أباذر لیکن لک فی کل شئ نیة حتی فی النوم والاکل». (وسائل الشیعه، ج1، ص34)

البته این ارزش ها عمومیت دارند و منحصر به مصرف نیستند، ولی ذکر آنها در اینجا برای تأکید است. ممکن است بسیاری در ابتدا بپندارند مصرف با امور معنوی چه ارتباطی دارد؟ کتاب و سنت با تأکید بر لزوم رعایت این ارزش ها هنگام مصرف، انسان را به فکر وادار می کنند و به او می فهمانند که از خوردن و آشامیدن و لباس پوشیدن نیز می توان برای رسیدن به کمالات انسانی بهره گرفت.

سطوح مصرف را می توان این گونه ارزش گذاری کرد:

اول _ حد مصرف مطلوب

اسلام، رفع نیازهای ضروری و بالاتر از آن حد کفاف، یعنی سطحی را که شئون اجتماعی انسان اقتضا می کند، لازم می داند. امام صادق علیه السلام درباره مقدار زکاتی که می توان به فقیر داد، فرمود: «به اندازه ای به او می دهد که بتواند بخورد، بنوشد، هرچه نیاز دارد بپوشد، ازدواج کند، صدقه دهد، حج به جا آورد و دین خود را ادا کند».(1)

دوم _ توسعه در زندگی

آن میزان از مخارج مصرفی که از حد کفاف بالاتر است و توسعه بر خانواده محسوب می شود، در آیات و روایات توصیه شده است (تشخیص این امر عرفی است).

ص:146


1- نک: انعام: 141.

سوم _ بالاتر از توسعه تا حد اسراف

درباره این سطح از مصرف، سفارش های اکیدی برای قناعت شده است.

چهارم _ حد اسراف

اسلام، اسراف،(1) تبذیر،(2) اتلاف اموال(3) و اتراف(4) را تحریم کرده است. از چشم و هم چشمی در مصرف نیز به شدت نهی شده است. این امور، انسان را از مقام انسانیت خود تنزل می دهد و از او موجودی می سازد که فقط دنبال ارضای لذت های حیوانی خویش است. این امور نیز موارد اعتدال هستند که به عنوان ارزش های اخلاقی عام ذکر کردیم، ولی به دلیل اهمیت خاص آنها در بخش مصرف بر روی آنها تأکید خاص شده است.

سه _ آثار اقتصادی

سه _ آثار اقتصادی

فرض اصلی همه نظریه های مصرف در اقتصاد خُرد متعارف این است که مصرف کننده به دنبال بیشینه کردن مطلوبیت(5) ناشی از مصرف کالاها و خدمات است. در سطح کلان، مصرف، هدف تولید و توزیع است، ولی به دلیل تأثیر متقابلی که مصرف در جهت دهی به تولید و توزیع دارد، اقتصاددانان اصل «حاکمیت مصرف کننده» را مطرح کرده اند. این ادعا درباره وضعیت کنونی جای سخن بسیار دارد، ولی به هر حال، بیانگر اهمیت

ص:147


1- نک: اسراء: 26.
2- نک: نساء: 5.
3- 8نک: قصص: 58، اتراف یعنی رفاه زدگی صاحبان ثروت همراه با طغیان. از نظر قرآن کریم، حاکمیت اتراف علامت سقوط جامعه و عذاب الهی است. مترفین همواره با انبیا و اوصیای آنها در ستیز بوده و انواع فساد را ترویج کرده اند.
4- بروجردی طباطبایی، جامع احادیث الشیعه، ج8، ص196.
5- Utility.

مصرف در اقتصاد است. پیش از این نیز گفته شد که هدف اصلی فعالیت ها از نظر اقتصاد سرمایه داری، بردن بیشترین تمتع و لذت است. نمود این اندیشه در تحلیل انگیزه های مصرف کننده بارزتر است. امروزه در بسیاری موارد، سودطلبی شرکت هاست که به مصرف کننده جهت می دهد و با تبلیغات سنگین برای او نیازهای کاذب ایجاد می کند. ازاین رو، اصل «حاکمیت مصرف کننده»، شعاری برای پوشش دادن منفعت طلبی صاحبان سرمایه شده و از واقعیت فاصله گرفته است.

آموزه های اسلام در زمینه مصرف پی آمدهای منفی یاد شده را ندارد. تحریم اسراف و اتراف و نکوهش مصرف بیش از حد کفاف، تقاضا برای کالاهای تجملی و به دنبال آن، سرمایه گذاری برای تولید این کالاها را کاهش می دهد. در نتیجه، سرمایه ها برای تولید کالاهای اساسی به کار خواهد رفت و تشویق انفاق و ایثار، نیازمندان را قادر به خرید این کالاها می سازد. افزایش مصرف نیازمندان، بهره وری آنان را افزایش می دهد و این سبب افزایش تولید می شود. می توان گفت چنین رشد اقتصادی معقول است. رشد مطلوب این نیست که تولید ناخالص ملی (GNP) افزایش یابد، بلکه ترکیب تولید هم اهمیت دارد. تعالیم اخلاقی از سویی سبب افزایش تولید کالاهای اساسی می شود، ولی از دیگر سو، سبب کاهش تولید کالاهای غیر ضروری می شود. می توان گفت اقتصاد با چنین رشدی نسبت به اقتصادی که منابع به صورت مطلق استفاده می شود، ثبات بیشتری دارد و ادوار تجاری کم تأثیرتر است.

چهار _ ارزش های اخلاقی در حوزه مصرف
اشاره

ص:148

چهار _ ارزش های اخلاقی در حوزه مصرف

این ارزش ها را به اعتبار تأثیر به سه قسمت تقسیم می کنیم:

اول _ زهد، قناعت، اقتصاد، اعتدال، تناسب، دوری از اتراف، اسراف و توجه به کرامت انسان

اول _ زهد، قناعت، اقتصاد، اعتدال، تناسب، دوری از اتراف، اسراف و توجه به کرامت انسان

انسان زاهد زیاد کار می کند، ولی در مصرف نه تنها افراط نمی کند، بلکه مصارف غیر ضروری را ترک می کند. قناعت، انسان را به آنچه بر اثر تدبیر و تلاش نصیب انسان می شود، راضی می کند. اقتصاد در معیشت در برابر اسراف و تبذیر، فرد را به رعایت حد وسط و اعتدال در هزینه کردن به تناسب تعداد افراد تحت تکفل و هزینههایی که به صلاح او و خانوادهاش است، وادار و او را برای تحمل سختیهای روزگار آماده می کند.(1)

رعایت تناسب بین هزینه های مصرفی و درآمد، یکی دیگر از سفارش های اولیای دین است که سبب آرامش انسان می شود. دوری از زندگی مسرفانه و مترفانه، یعنی زیاده روی در مصرف به منظور خوش گذرانی، جلوی سرمست شدن انسان را می گیرد. توجه به کرامت انسان نزد خداوند سبب می شود مسلمان برای هرگونه مصرف به دیگران رو نزند و خود را کوچک نکند و حقیر نسازد. جمع بندی این آموزه ها، مصرف معتدلانه و کریمانه متناسب با درآمد و نیازها و دوری از اسراف و خوش گذرانی غافل کننده است.

قناعت یعنی راضی بودن به آنچه داریم و چشم نداشتن به امکاناتی که

ص:149


1- میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج13، ص53، ح14724.

دست دیگران است. قناعت در روایات، پاک ترین زندگانی،(1) سبب عزت،(2) عفت نفس،(3) بی نیازی(4) و حیات طیبه(5) شمرده شده است. انسان های قانع، انسان های آزاده ای هستند که حاضر نیستند برای رسیدن به امکاناتی اندک، کرامت انسانی خود را فدا کنند، بلکه پس از تلاش، با امکانات در دسترس، زندگانی را سپری می کنند. امامان معصوم علیهم السلام در این زمینه فرموده اند که انسان قانع در آرامش به سر می برد(6) و غصه بی جا نمی خورد.(7)

دوم _ مواسات

دوم _ مواسات

مواسات حکم می کند فرد، دیگران را در آنچه دارد، سهیم سازد. در نتیجه، نیازهای همگان برآورده می شود، همان کاری که امام صادق علیه السلام هنگام بروز قحطی انجام داد.

سوم _ شکر، اظهار نعمت (شکر عملی و زبانی بر نعمت ها)

سوم _ شکر، اظهار نعمت (شکر عملی و زبانی بر نعمت ها)

شکر عملی سبب می شود از هر نعمت در جای خود استفاده شود. شکر

ص:150


1- امام علی7: «أطیب العیش القناعة». تذکر: روایات قناعت از میزان الحکمه، ماده «قنع» نقل شده است.
2- امام علی7: «القناعة تؤدی إلی العز _ ثمرة القناعة العز _ من عز النفس لزوم القناعة».
3- امام علی7: «أصل العفاف القناعة» الإمام الرضا7 لما سئل عن القناعة قال: القناعة تجتمع إلی صیانة النفس وعز القدر».
4- امام علی7: «لا کنز أغنی من القناعة» الغنی من استغنی بالقناعة _الغنی من آثر القناعة _ ولکن الله سبحانه جعل رسله أولی قوة فی عزائمهم، وضعفة فیما تری الأعین من حالاتهم، مع قناعة تملأ القلوب والعیون غنی _ وضعت الغنی فی القناعة وهم یطلبونه فی کثرة المال فلا یجدونه _ لا کنز أغنی من القناعة».
5- الإمام علی7: «لما سئل عن قوله تعالی: فلنحیینه حیاة طیبة قال: هی القناعة».
6- الإمام الحسین7: «القنوع راحة الأبدان» امام علی7: من اقتصر علی بلغة الکفاف فقد انتظم الراحة، وتبوأ خفض الدعة»،
7- الإمام علی7: «من قنع لم یغتم».

زبانی نیز روحیه بندگی را در انسان تقویت می کند. اظهار نعمت، انسان را به یاد منعم حقیقی می اندازد.(1) رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند زیباست، زیبایی را دوست دارد و دوست دارد اثر نعمت را بر بنده اش ببیند».(2)

پنج _ تحلیل جایگاه آموزه های اخلاقی
اشاره

پنج _ تحلیل جایگاه آموزه های اخلاقی

با مقایسه ضوابط حقوقی و ارزش های اخلاقی یاد شده، جایگاه اخلاقیات به خوبی روشن می شود. بر اساس این ضوابط حقوقی، لازم است فرد از محرمات دوری کند. این محرمات اموری هستند که برای روح و جسم انسان، ضرر بسیار و قطعی دارند و خداوندی که به مصالح واقعی بندگان آگاه است، آن را از طریق وحی بیان فرموده است. رعایت این مرزها بسیار مهم است و سبب سعادت انسان می شود و دست یابی به سعادت بدون رعایت این حدود ممکن نیست. این در حالی است که در سیستم های بشری، مانند نظام سرمایه داری به این مرزها توجهی نمی شود. با وجود این، هنگامی که موازین اخلاقی را در نظر می گیریم، رعایت این موازین سبب می شود مصرف که در وهله اول صرفاً برطرف کننده نیازهای حیوانی و غریزی و ابزار التذاذ مادی تلقی می شود، به وسیله ای برای رساندن انسان به کمال انسانی و معنوی و بستری برای رسیدن او به بندگی خداوند تبدیل شود.

ص:151


1- «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ». (ضحی: 11)
2- «ان الله جمیل یحب الجمال و یحب ان یری اثر نعمته علی عبده». (شیخ صدوق، خصال، ص613؛ تحف العقول، ص56)

اخلاقیات دسته اول افزون بر رفع نیازها، انسان را مدیر نفس خود می کند. رعایت مواسات در مصرف، انسانیت را در انسان شکوفا و شکر و اظهار نعمت مصرف را بستر عبودیت پروردگار می کند. بر این اساس، جایگاه اخلاق در نظام اقتصادی اسلام آشکار می شود. بدون ارزش های اخلاقی و صرفاً وجود ضوابط حقوقی نصاب مقبولی به شمار می آید، ولی انسان ها می توانند با رعایت این ضوابط، مصرف منافی با شأن انسان داشته باشند (با پرخوری و زیاده روی و چشم و هم چشمی و مانند اینها)، اما موازین اخلاقی جلوی هر مصرفی را که با کمال بالای انسان منافات دارد، سد می کند. این اخلاقیات در تحقق اهداف نظام اقتصادی اسلام نقش بسزایی دارد که تحلیل آن از آنچه گذشت، آشکار است و نیازی به تکرار نیست. تحلیل جایگاه اخلاق در دیگر اجزای نظام اقتصادی اسلام از تحلیل دو قسمت گذشته یعنی بازار و مصرف روشن است. در پایان یادآور می شویم آموزه های اخلاقی اسلام بر مبانی خداشناسی و انسان شناسی دقیقی استوار است که لازم است در جای خود تبیین شود.

اول _ آموزه های اخلاقی عام
اشاره

اول _ آموزه های اخلاقی عام

همان گونه که گذشت، از اینجا به بعد تنها آموزه های اخلاقی، بدون بیان جایگاه آن در نظام اقتصادی اسلام بیان می شود. مراد از عمومیت آموزه های اخلاقی عام این است که به بخشی اختصاص ندارند و در همه قسمت ها یا بیش از یک بخش باید به آنها عمل شود. عمده موارد آن عبارت است از انصاف، ایثار، توکل، اعتدال. برای نمونه، اعتدال و انصاف دو ملاک هستند که لازم است در همه بخش ها رعایت شوند، ولی توکل بیشتر به حوزه

ص:152

تولید و تجارت مربوط می شود.

1. انصاف

1. انصاف

انصاف یکی از بهترین، روشن ترین و دقیق ترین معیارها برای تنظیم روابط فردی و اجتماعی است. امام علی علیه السلام به امام حسن علیه السلام فرمود:

فرزندم، نفست را میزان بین خود و دیگران قرار بده. پس دوست بدار برای غیر خودت، آنچه را برای خودت دوست داری و ناپسند دار برای دیگران آنچه را برای خودت ناپسند می داری.(1)

این ملاک در همه روابط از جمله روابط اقتصادی کاربرد دارد و باید در همه بخش های تولید، توزیع، تجارت و مصرف مبنای عمل قرار گیرد. بسیاری از تعالیم اخلاقی در حوزه های مختلف را می توان از مصادیق این اصل به شمار آورد.

آثار اقتصادی

انصاف یک اصل رفتاری است که می تواند جای گزینی مناسب برای اصل حداکثرسازی سود باشد. انصاف اقتضا می کند اگر توانایی مالی فرد، بیشتر از نیاز اوست، بخشی را صرف تأمین سائلان و محرومان کند. همان گونه که اگر امر بر عکس بود، او همین توقع را از دیگران می داشت. در همین راستا، خداوند در قرآن کریم فرموده است: «وَ فِی اَموالِهِم حَقٌ مَعلوُمٌ لِلسائِلِ وَ المَحرومِ».(2)

ص:153


1- نهج البلاغه، نامه 31.
2- معارج: 24و25. روایات اهل بیت: مؤکد این است که حق معلوم غیر از زکات و خمس است. وسائل الشیعة، باب ما تجب فیه الزکاة الباب السابع الحدیث الثانی.

انصاف اقتضا می کند کسانی هم که توانایی تأمین همه نیازهای خود را ندارند، تأمین شوند. در تجارت و مبادلات نیز باید این اصل حاکم باشد. امام باقر علیه السلام به شخصی که قصد تجارت داشت و از حضرت درخواست سفارش کرد، فرمود: «برای مردم مپسند، مگر آنچه را برای خودت می پسندی.»(1) این امر سبب خواهد شد که کسی در مبادلات از اضطرار دیگری سوءاستفاده نکند. نتیجه حاکمیت انصاف در مبادلات، طبیعی بودن عرضه و تقاضا خواهد بود. اگر عرضه و تقاضا شکل طبیعی خود را داشته باشد و عرضه کنندگان و تقاضاکنندگان منصفانه رفتار کنند، قیمت هایی که در بازار شکل می گیرد، عادلانه خواهد بود. قیمت ها در چنین شرایطی، بیانگر ارزش واقعی کالاها و خدمات است و سبب اطمینان همگان و شفافیت بازار خواهد بود. برخی دستورهای خاص در نصوص دینی ذکر شده است، مانند اینکه انسان وارد معامله دیگران نشود، از اضطرار آنها سوءاستفاده نکند، سوگند نخورد، گران فروشی نکند، هنگام بروز شرایط خاص با تبانی با دیگران انحصار خرید یا فروش ایجاد نکند و مانند آنکه می توان همه این موردها را مصادیق انصاف دانست.

اصل انصاف در تولید هم باید مبنای عمل قرار گیرد. تولیدکننده با انصاف همان گونه که دوست ندارد از فعالیت های تولیدی دیگران آسیب ببیند، مراقب است در روند فعالیت های خود به دیگران ضرر نرساند، هرچند سودش کاهش یابد یا اگر از سر ناچاری عوارض منفی ایجاد کرد،

ص:154


1- «ولا ترض للناس إلا ما ترضی لنفسک.» (وسائل الشیعه، ج17، ص385).

آن را جبران کند. در حوزه مصرف نیز این اصل بسیار راه گشاست. برای نمونه، هنگام بروز شرایط ویژه از قبیل کمبود، افراد منصف به صرف داشتن پول به خرید زیاد و ذخیره برای آینده که نتیجه آن دامن زدن به بحران است، اقدام نخواهند کرد، بلکه خود را در ردیف دیگران قرار می دهند و جامعه را در گذر از بحران یاری می کنند. حاصل آنکه حاکمیت اصل «انصاف» هم اقتصاد را در برابر بسیاری عوارض منفی، بیمه می کند و هم نظام اقتصادی را در جهت رسیدن به یکی از اهدافش که توزیع عادلانه است، یاری می کند. روشن است که رعایت عدل و انصاف از سخت ترین کارهاست و برای نهادینه کردن آنها در عموم مردم باید فرهنگ سازی شود.

2. احسان

2. احسان

احسان از انصاف بالاتر است. احسان اقتضا می کند با دیگران بهتر از آن رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار کنند و امکاناتی که به آن نیاز داریم، هنگام نیاز دیگران در اختیار آنان قرار دهیم. عدالت و احسان دستور صریح خداوند است: «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإحْسَانِ.» (نحل: 90) امیر مؤمنان علی علیه السلام در تفسیر این آیه فرمود: «العدل: الانصاف، والاحسان: التفضل».(1)

آثار اقتصادی

وجود روحیه احسان، فضای اقتصاد را از فضایی خشک و بی روح خارج می کند. در چنین شرایطی، کارگزاران فقط به فکر منافع شخصی خود نیستند، بلکه برعکس هنگام ضرورت، دیگران را بر خود ترجیح می دهند.

ص:155


1- وسائل الشیعه، ج16، ص291.

انسان محسن، هرچه توان اقتصادی اش افزایش یابد، توانایی بیشتری برای احسان و ایثار دارد. در نتیجه، وجود روحیه احسان، نه تنها از انگیزه او برای فعالیت نمی کاهد، بلکه برای دست یابی به این فضیلت انسانی، تلاش خود را مضاعف می کند. حاکمیت این ارزش سبب می شود جامعه اسلامی بتواند بحران ها را پشت سر بگذارد که نظیرش در جامعه نوپای مدینه، در آغاز هجرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله روی داد. مهاجران، خانه و زندگی خود را در مکه رها و بدون هرگونه امکانات زندگی به مدینه هجرت کردند. مردم مدینه بسیاری از امکانات خود را با محبت و طیب خاطر، در اوج نیاز در اختیار آنها گذاشتند و آنان را از بی خانمانی نجات دادند. خداوند آنان را به دلیل این عمل ستوده است.(1)

3. توکل

3. توکل

توکل یعنی تنها یک موجود در عالم اثرگذار است و اثر اسباب در طول اراده اوست. توکل نیز از مفاهیمی است که در بسیاری وقت ها، تفسیر نادرستی از آن شده و علت عمده سوءبرداشت، بخشی نگری بوده است. معنای درست توکل این است که همه اقداماتی که برای تحقق یک کار لازم است، انجام دهیم، ولی اثرگذاری اسباب را تحت اراده الهی بدانیم و تنها به او اعتماد داشته باشیم. در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، گروهی گمان می کردند توکل به این معناست که انسان کار و تلاش را ترک کند و فقط از خداوند بخواهد امور او را تدبیر کند که حضرت با آنان برخورد کرد.

ص:156


1- «وَیُؤْثِرُونَ عَلَی أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ» (حشر: 9).

همچنین ایشان گروهی را مشاهده کرد که از زراعت دست کشیدند و پرسیدند: کیستید؟ گفتند: ما توکل کنندگانیم. فرمود: نه، بلکه سر بار مردم هستید.(1)

گروهی دست از کار کشیده و در گوشه مسجد نشسته بودند، در حالی که سالم بودند. حضرت علی علیه السلام پرسید: کیستید؟ گفتند: ما توکل کنندگانیم. فرمود: نه، بلکه سر بار مردم هستید. سپس حضرت پرسید: اگر اهل توکل هستید، توکل شما را به چه مرحله رسانده است؟ گفتند: اگر بیابیم، می خوریم، وگرنه صبر می کنیم. حضرت فرمود: نزد ما سگان چنین می کنند.(2) توکل به حوزه ای خاص محدود نمی شود و در همه بخش های اقتصاد معنادار است. ازاین رو، در شمار اخلاق عام ذکر شد.

آثار اقتصادی

توکل سبب می شود کارگزاران اقتصادی در سخت ترین شرایط دست از فعالیت بر ندارند. در این راستا از آنجا که معمولاً کشاورزی با سختی همراه است، امام جعفر صادق علیه السلام ، کشاورزان را مصداق بارز کسانی می داند که خداوند دستور داد باید بر خداوند توکل کنند.(3) همچنین توکل،

ص:157


1- رسول الله9: «لقوم رآهم لا یزرعون: ما أنتم ؟ قالوا: نحن المتوکلون، قال: لا، بل أنتم المتکلون»؛ شرح مثنوی شریف.
2- الإمام علی7 _ لقوم أصحاء جالسین فی زاویة المسجد: من أنتم؟ قالوا: نحن المتوکلون، قال7: لا، بل أنتم المتأکلة، فإن کنتم متوکلین فما بلغ بکم توکلکم ؟ قالوا: إذا وجدنا أکلنا، وإذا فقدنا صبرنا، قال7: هکذا تفعل الکلاب عندنا ! قالوا: فما نفعل، قال کما نفعل، قالوا: کیف تفعل ؟ قال7:إذا وجدنا بذلنا، وإذا فقدنا شکرنا میزان الحکمه، روایات توکل.
3- سئل علی7 عن قول الله عزوجل «وَعَلَی اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ» قال: الزارعون» (محمد بن علی بن بابویه قمی، من لا یحضره الفقیه، ج3، ح3916).

سرمایه ای است که جامعه اسلامی را از دام خودباختگی می رهاند و در مسیر صحیح قرار می دهد. انسان متوکل به دنبال این نیست که برای کسب سود در مبادلات از هر طریق اقدام کند. او اطمینان دارد که اگر بر اساس موازین الهی به تجارت بپردازد، خداوند روز ی اش را تضمین خواهد کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «هر کس بر خداوند توکل کند، رزق او را کفایت می کند و از ناحیه ای که وی نمی پندارد، او را روزی می دهد.»(1) اثر توکل در مصرف نیز این است که انسان حاضر نیست برای رفع نیازهای مصرفی خود به هر کاری دست بزند.

4. اعتدال و رعایت حد وسط

4. اعتدال و رعایت حد وسط

اقتصاد از ماده «قصد» به معنای میانه روی، در نصوص متعددی آمده است. برای نمونه، حضرت علی علیه السلام درباره انسان های باتقوا فرمود: «و ملبسهم الاقتصاد»؛ یعنی آنها لباس میانه روی به تن دارند.(2) این دستور عام است و همه عرصه ها را دربرمی گیرد، گرچه نمود آن در مصرف بیشتر است. خداوند در قرآن کریم فرموده است: «عباد الرحمان کسانی هستند که هنگام انفاق نه اسراف می کنند و نه دچار قَتْر می شوند و قَوام را رعایت می کنند». (فرقان: 67)

رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «مؤمن یک ادب را از خداوند فرا گرفته است، هنگامی که برای او گشایش ایجاد می کند، میانه روی می کند و

ص:158


1- رسول الله9: «من توکل علی الله کفاه مؤنته ورزقه من حیث لا یحتسب».
2- نهج البلاغه، خطبه متقین.

زمانی که بر او تنگ می گیرد، صرفه جویی می کند».(1)

سفارش به اقتصاد و میانه روی، کمالات انسانی را افزایش می دهد و انسان ها را عاقل می کند.

آثار اقتصادی

میانه روی هم سبب جلوگیری از اسراف و هم سبب معطل نماندن منابع می شود. برای نمونه، میانه روی در تولید و نیروی کار از یک طرف جلوی اسراف منابع محدود و و فرسوده شدن نیروی کار بر اثر کار بیش از حد را می گیرد و از دیگر سو، مانع راکد ماندن منابع و سرمایه های مالی و فیزیکی و بی کاری نیروی کار می شود. نصوصی که فرموده است: «اوقات خود را بین کار و عبادت و لذت های حلال تقسیم کنید»،(2) به خوبی مؤید این مطلب است. اعتدال در مصرف هم جلوی اسراف در مصرف و فقر ناشی از آن را می گیرد و هم مانع بروز مشکلات ناشی از برآورده نشدن نیازهای متعارف می شود. زیاده روی در انفاق، انسان را از تأمین مخارج ضروری افراد تحت تکفلش باز می دارد و کوتاهی در انفاق علاوه بر ریشه دار شدن رذایل اخلاقی همچون حرص و بخل سبب برآورده نشدن نیازهای طبقات پایین و تعمیق شکاف طبقاتی می شود.(3)

دوم _ آموزه های اخلاقی بخش های مختلف
اشاره

ص:159


1- مستدرک الوسائل، ج13، ص51، ح7.
2- امیرالمؤمنین علی7: «للمؤمن ثلاث ساعات: فساعة یناجی فیها ربه، وساعة یرم معاشه، و ساعة یخلی بین نفسه و بین لذتها فیما یحل و یجمل.» (میزان الحکمه، ح1540) این روایت نیز دلیل مدعای یاد شده است: الصناع اذا سهر و اللیل کله فهو سحت. (شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص367) این روایت مطلق است و کار به همه انگیزه ها را دربرمی گیرد.
3- مستدرک الوسائل، ج13، ص51، حدود 20 حدیث.

دوم _ آموزه های اخلاقی بخش های مختلف

در اینجا به بیان موارد عمده اخلاقیات اسلامی درباره هر بخش می پردازیم. بر اساس تقسیم بندی متعارف، اقتصاد دارای سه حوزه است: تولید، توزیع و مصرف. مبادله و تجارت تولید خدمت و توزیع محصول است. ازاین رو، زیرمجموعه تولید و توزیع است، ولی به دلیل نقش و اهمیت بسیار و وجود دستورهای اخلاقی ویژه آن، جداگانه مطرح خواهد شد. از آنجا که مسئله محیط زیست اهمیت بسیاری دارد، برخی تعالیم اخلاقی مربوط به آن نیز مطرح خواهد شد. آشکار است که هدف ما تبیین ساختار اقتصاد اسلامی نیست، بلکه درصدد بیان اصول اخلاقی اسلام در موارد عمده هستیم.

1. اخلاقیات تولید

1. اخلاقیات تولید

تولید عبارت است از به کار گرفتن عوامل و نهاد ها شامل نیروی انسانی، منابع طبیعی، تکنولوژی، سرمایه و مدیریت آنها برای ایجاد کالاها و خدمات مورد نیاز انسان. اخلاقیات کار و تولید عبارت است از مجموعه باورها و ارزش های حاکم بر جامعه در زمینه کار و فعالیت های تولیدی اقتصادی، به علاوه مجموعه دستورالعمل های اخلاقی که لازم است فعالان عرصه تولید رعایت کنند.

الف) ارزش گذاری کار و تولید

در بخشی از آموزه ها، درباره کار و تولید، ارزش و اهمیت این دو مورد بیان و در قسمت دیگر، رهنمودهای عملی به فعالان ارائه شده است. تعالیم

ص:160

اسلام، آباد کردن زمین را وظیفه الهی انسان می داند(1) و آبادانی بدون تولید امری ناممکن است. امیرالمؤمنین علی علیه السلام سالیان بسیاری، بیش از نیاز شخصی خود فعالیت می کرد که برخی آثار آن تا امروز نیز باقی است که دلیل باارزش بودن تولید است. درباره کار نیز چنین است؛ چون تولید بدون کار، ناممکن است. در دنیای امروز برای کار کردن ارزش مثبت در نظر گرفته می شود، وگرنه در گذشته، در بسیاری جوامع، کار کردن ناپسند بود. در فرهنگ های عبری و رم، کار، نفرین و لعنتی الهی بود که انسان به دلیل عصیان آدم علیه السلام در بهشت، متحمل آن شده و ویژه برده ها و انسان های پست است. کار نزد یونانیان نیز یک نفرین به شمار می آمد و کار یدی، خاص بردگان بود. در قرون وسطا تحت تأثیر مسیحیت، هر چند کار، تنبیه خدا به دلیل وجود آدم علیه السلام به شمار می رفت، اما از آن جهت که سبب بی نیاز شدن از دیگران می شود، مثبت تلقی می شد. افکار مسیحیت ابتدا کار را به دلیل دوری از دل بستگی به امور دنیوی نمی پذیرفت، ولی بعدها راهبان دیرهای مسیحیت، مردم را به کاردستی و کشاورزی و کسب و کار فرا می خواندند. البته با ظهور لوتر و کالون، انقلابی نسبت به نگرش به کار در غرب رخ داد. لوتر که کشیشی آگوستینی بود، بر خلاف کلیسای کاتولیک می گفت که کار، انجام وظیفه در برابر خداوند است. کالون عقیده داشت که آدم بی کار، فردی نفرین شده است. کار مظهر اراده الهی است و همه حتی ثروت مندان باید کار کنند. به این ترتیب، تحولی در شیوه نگرش

ص:161


1- «هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَکُمْ فِیهَا». (هود: 61)

به کار، پدید آمد. در نگرش جدید، کار ارزش الهی پیدا کرد، ولی با گذشت زمان و وقوع انقلاب صنعتی، اخلاق کار به سوی دنیوی شدن گرایش یافت و از ارزش های معنوی تهی شد. از نظر یهودیان نیز کار تنها از آن نظر که جلوی فقر را می گیرد، ضروری تلقی می شد. در ایران باستان، احتمالاً کار تحت تأثیر تعلیمات زردشت ارزش مثبت یافته است. وی بر این باور بود که فضیلت از آن کسی است که بیشتر کار کند، جهد ورزد، شخم زند و محصول بردارد.(1)

اسلام نیز کار را دارای ارزش ذاتی می داند. از منظر اسلام، کار کردن جزو عبادت های بزرگ شمرده می شود: امام صادق علیه السلام فرمود: «اَلْکادُ عَلَی عِیالِه کَالمُجاهِدِ فِی سبیل الله.»(2) هر کس برای خانواده اش کار و تلاش کند، مانند کسی است که در راه خداوند جهاد کند. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام کار می کردند که برخی از موارد آن نقل شده و مشهور است.(3) در روایات آمده است که حضرت آدم علیه السلام ، کشاورز؛ ادریس علیه السلام ، خیاط؛ نوح علیه السلام ، نجار؛ ابراهیم علیه السلام ، چوپان؛ سلیمان علیه السلام ، زنبیل باف؛ موسی علیه السلام شبان و لوط علیه السلام ، زارع بود.(4) خداوند در قرآن کریم، کار کردن را مصداق جست وجو

ص:162


1- سعید معیدفر، بررسی میزان اخلاق کار و عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن، صص 19_21، 31و 76.
2- وسائل الشیعه، ج17، ص67.
3- محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص325.
4- بحارالانوار، ج100، ص56.

از فضل خود شمرده است.(1) بر خلاف لیبرال سرمایه داری که کار را فقط دارای ارزش دنیوی می داند، اسلام، کار را در ردیف بزرگ ترین عبادات می شمارد که می تواند ضامن سعادت ابدی انسان باشد.

ب) دستورالعمل های اخلاقی

به دست آوردن سود در فعالیت های تولیدی، مشروع است، ولی اصالت ندارد. تأکید اسلام بر آن است که کسب سود فعالیت ها و از جمله فعالیت های تولیدی، هدف مند باشد. انسان مسلمان به دنبال سود است تا در درجه اول بتواند وظایف مالی خود را انجام دهد. اولیای دین به ما آموخته اند که انگیزه ما از تولید، خدمت به خلق خدا باشد. امام سجاد علیه السلام بارها می فرمود: «من برای سوداندوزی، کشاورزی نمی کنم، بلکه برای اینکه نیازمندان و پرندگان از آن استفاده کنند».(2)

به نیروی کار نیز سفارش های بسیاری شده است. لازم است کسی که برای دیگران کار می کند، خود را امانت دار بداند(3) و درصدد کسب رضایت فرد یا افراد یا مؤسسه ای باشد که برای آنها کار می کند.(4) اگر هدف از کار،

ص:163


1- «فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ» (جمعه: 10) و «وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ وَ النَّهارَ آیَتَیْنِ فَمَحَوْنا آیَةَ اللَّیْلِ وَ جَعَلْنا آیَةَ النَّهارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّکُمْ» (اسراء: 12).
2- کان علی بن الحسین7 یقول: «ما أزرع الزرع لطلب الفضل فیه، وما أزرعه إلا لیتناوله الفقیر وذو الحاجة ولیتناول منه القنبرة خاصة من الطیر». (محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج100، ص67)
3- دو ویژگی اخیر از این آیه استفاده می شود: «قالَتْ إِحْداهُما یا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِیُّ الْأَمِینُ» (قصص: 26) بر اساس این آیه بهترین کسانی که به کار گمارده می شوند کسانی هستند که دو ویژگی داشته باشند، یکی توانایی متناسب با کار و دیگری امانت داری.
4- امام صادق7: «کل ذی صناعة مضطر إلی ثلاث خلال یجتلب بها المکسب وهو: أن یکون حاذقا بعمله، مؤدیا للأمانة فیه، مستمیلا لمن استعمله.» (بحارالانوار، ج75، ص236، ح64)

تأمین زندگی باشد، لازم است میانه روی رعایت شود.(1) به این ترتیب، هم نشاط و تحرک در کارها وجود دارد و هم فعالان اقتصادی، اسیر آز و طمع نخواهند بود، در حالی که می دانیم حرص و طمع در اقتصاد رایج، تشویق شده است. نیروی کار باید برای کسب روزی «اجمال در طلب» داشته باشد.(2) اجمال در طلب، یعنی تلاش عفیفانه برای کسب درآمد. لازم است نوع کار متناسب با شأن انسان باشد تا کرامت انسانی او حفظ شود. برخی از عبادت و خواب شبانه خود نیز می کاهند تا بتوانند مخارج زندگی خود را تأمین کنند. آنها می پندارند اسباب تأمین روزی دست آنهاست. این گونه امور با اجمال در طلب منافات دارد، هم ناشی از ضعف اعتقادی است و هم ریشه در حرص و طمع دارد. ازاین رو، امام صادق علیه السلام فرمود: «اگر صنعت گران همه شب را بیدار بمانند، درآمدشان حرام است.»(3) البته این

ص:164


1- عن أبی عبدالله7 قال: «لیکن طلبک للمعیشة فوق کسب المضیع و دون طلب الحریص، الراضی بدنیاه المطمئن إلیها، وأنزل نفسک من ذلک بمنزلة المنصف المتعفف، ترفع نفسک عن منزلة الواهن الضعیف، وتکتسب ما لابد للمؤمن منه، إن الذین أعطوا المال ثم لم یشکروا لا مال لهم». (بحارالانوار، ج100، ص26).
2- عن الحسین7 أنه قال لرجل یا هذا لا تجاهد فی الرزق جهاد الغالب ولا تتکل علی القدر اتکال المستسلم فان اتباع الرزق من السنة والاجمال فی الطلب من العفة ولیست العفة بمانعة رزقا " ولا الحرص بجالب فضلا فان الرزق مقسوم والأجل مخترم واستعمال الحرص طلب الحرص طلب المأثم السید البروجردی (جامع احادیث الشیعه، ج17، ص28).
3- الصناع اذا سهرو اللیل کله فهو سحت. (تهذیب الاحکام، ج6، ص367) علامه حلی فرموده است: حرمت در این روایت یا حمل بر کراهت شدیده می شود یا شامل موردی می شود که با انجام واجبی تنافی داشته باشد یا با حقوق واجب خانواده تزاحم داشته باشد. (علامه حلی، تذکره الفقهاء، ج 12، ص 186) در اینجا ذکر یک مطلب لازم است: روایت یاد شده مربوط به مواردی است که کار در شب ضرورت نداشته باشد و گرنه مانعی نخواهد داشت. در روایت دیگر از امام صادق7 آمده است: برخی اوقات مردم به دلیل کمبود وقت در روز یا شدت گرما به کار در شب نیاز پیدا می کنند.

منافاتی با تلاش و کار بسیار به انگیزه های دیگر (غیر از تأمین روزی) از قبیل خدمت به جامعه اسلامی و انجام مأموریتی ندارد که خداوند برای آبادانی زمین به عهده انسان گذاشته است.(1) همان گونه که در سیره امیر مؤمنان علی علیه السلام مشاهده می کنیم.

سفارش مهم دیگر، رعایت استانداردهاست. حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: «خداوند دوست دارد هنگامی که بنده ای کاری را انجام می دهد، آن را متقن انجام دهد.»(2) یکی از مصادیق بارز اتقان، رعایت استانداردهاست. لازمه این امر، حساب شده بودن برنامه ریزی ها و دقت در اجرای آنهاست.

آثار اقتصادی

ترویج فرهنگ کار و تلاش بر اساس آموزه های اسلام افزون بر استقلال اقتصادی و حفظ عزت و کرامت جامعه اسلامی سبب رسیدن به اشتغال کامل می شود. به دلیل اهمیتی که برای مقوله کار ذکر شد، در جامعه اسلامی، تا آنجا که زمینه برای انجام کار مفید وجود دارد، کسی بی کار نخواهد ماند، مگر زمان کوتاهی که به دنبال تغییر شغل است. ابن عباس می گوید: «هنگامی که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله به کسی علاقه مند می شد، می پرسید: آیا شغلی دارد؟ اگر می گفتند: نه. می فرمود: از چشمم افتاد».(3)

ص:165


1- «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فیها» (هود: 61)
2- إن رسول الله9 نزل حتی لحد سعد بن معاذ وسوی اللبن علیه، وجعل یقول: ناولنی حجرا، ناولنی ترابا رطبا، یسد به ما بین اللبن، فلما أن فرغ وحثا التراب علیه وسوی قبره قال رسول الله صلی الله علیه وآله: إنی لأعلم أنه سیبلی ویصل إلیه البلاء ولکن الله یحب عبدا إذا عمل عملا أحکمه. (وسائل الشیعه، ج ، ص230)
3- مستدرک الوسائل، ج13، ص11.

در فرهنگ اسلامی، حتی اگر فردی نیاز مادی نداشته باشد، باز هم باید کار کند.(1) نهادینه سازی بینش یاد شده سبب اوج گیری جهاد اقتصادی و همگانی شدن فرهنگ کار و تلاش سبب آبادانی زمین و تأمین رفاه و آسایش جامعه اسلامی می شود. جامعه اسلامی، جامعه ای پر نشاط و فعال است و فعالیت های تولیدی اش به حدّی است که عموم مردم در آسایش به سر می برند. در این صورت، مردم توان انفاق و ایثار و جهاد مالی را می یابند. در این زمینه، نمونه های بسیاری در سیره معصومان وجود دارد. برای نمونه، حضرت علی علیه السلام در مدت 25 سال، فعالیت تولیدی بی شماری چون چاه کنی و ایجاد نخلستان داشت و تقریباً همه آنها را صرف نیازمندان یا وقف عام می کرد.(2) به این ترتیب، فعالیت های اقتصادی، کارآیی و عدالت را هم زمان ارتقا می بخشد.

ج) تأثیر و نقش عوامل غیر مادی در تولید

بسیاری از دستورهای اخلاقی که در کتاب و سنت وارد شده است، افزون بر آثار معنوی و تربیتی، آثار اقتصادی نیز دارند که با محاسبات مادی نمی توان آن را به اثبات رساند. پذیرش این نکته که عنصری غیر مادی می تواند در رشد اقتصادی، نقش مثبت یا منفی داشته باشد، برای کسانی که

ص:166


1- وسائل الشیعه، ج17، ص13.
2- نک: بحارالانوار، ج41، ص130؛ تفسیر نور الثقلین، ج5، ص480؛ وسائل الشیعه، ج12 ص22، ح1و2.

در برابر وحی سر تسلیم ندارند، مشکل است. این قبیل افراد، تنها عوامل مادی و سیاست گذاری ها را اثرگذار می دانند و عوامل غیر مادی را انکار می کنند یا کاری به آن ندارند. این گونه تفکر سابقه دیرینه ای دارد، ولی در زمان حاضر، یکی از پیش فرض های اصلی نظام سرمایه داری را تشکیل می دهد. اصالت حس و تجربه، مبنای معرفت شناسی علوم رایج در غرب بوده و هست.

این در حالی است که همه مکتب های الهی به دنبال این هستند که به بشر بفهمانند عوامل بسیاری وجود دارند که مادی نیستند، ولی بیشترین اثر را بر امور مادی دارند. این امر یکی از ویژگی های اصلی ادیان الهی است، به گونه ای که ایمان به غیب یکی از ویژگی های اصلی مؤمنان شمرده شده است. برخی از این عوامل مانند تقوا، ثبات قدم در راه خدا، استغفار، شکرگزار بودن، امانت داری و مانند اینها تأثیر اقتصادی مثبت دارند و برخی عوامل از قبیل رباخواری و ناسپاسی دارای پی آمدهای منفی هستند.

برنامه ریزی دقیق برای اشتغال و تولید و عمل به این برنامه ها لازم است، اما کافی نیست و باید جامعه اسلامی به این امر توجه داشته باشد که تعالیم اخلاقی، شرط دیگر رسیدن به نعمت های پایدار و رشد اقتصادی است. خداوند در قرآن کریم در موارد متعددی سرگذشت اقوام و جوامعی را گوشزد می کند که همه عناصر مادی رشد را فراهم آوردند و مدتی در وفور نعمت به سر بردند، ولی به واسطه یک یا چند مورد فساد اخلاقی دچار قهر الهی شدند.

آثار اقتصادی

ص:167

1. به فرموده قرآن کریم، رعایت تقوا در جامعه سبب وفور نعمت های پایدار می شود: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ». (اعراف: 96)

برکات آسمان، شامل باران، برف، سرما، گرما و غیر این موارد، هر کدام به مقدار لازم و به موقع و برکات زمین شامل گیاهان، میوه ها، امنیت اقتصادی و مال می شود.(1) این موارد چگونگی تأثیر از رمز و رازهایی است که فقط خداوند از آن آگاه است.

2. ثابت قدم بودن بر اعمال و اخلاقیاتی که لازمه ایمان به خدا و آیات اوست، سبب نزول آب فراوان و گواراست: «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَی الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْناهُمْ ماءً غَدَقاً.» (جن: 17) بعید نیست که آب فراوان، کنایه از روزی گسترده باشد، چه اینکه آب مایه اصلی آن است.

3. استغفار جامعه، آثار و برکات اقتصادی بسیاری دارد: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ إِنَّهُ کانَ غَفَّاراً یُرْسِلِ السَّماءَ عَلَیْکُمْ مِدْراراً وَ یُمْدِدْکُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِینَ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ جَنَّاتٍ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ أَنْهاراً». (نوح: 11 _ 13)

بر اساس این آیه، استغفار سبب نزول باران های پی درپی، افزایش دارایی ها، افزایش نیروی انسانی کارآمد و فراوانی محصولات کشاورزی می شود.

4. شکر خداوند عامل افزایش نعمت هاست: «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ؛ این وعده الهی است که اگر شکرگزار باشید (اعم از شکر زبانی و عملی

ص:168


1- میزان الحکمه، ج9، ص201.

که غرض از آن استفاده از نعمت هاست، در مسیر درست) حتماً نعمت ها را افزایش می دهیم». (ابراهیم: 7)

5. عوامل دیگری مانند امانت داری،(1) انفاق،(2) صله رحم،(3) حُسن خلق،(4) دعا، نماز شب(5) نیز وجود دارند که در منابع دینی سبب توسعه رزق شمرده شده اند.

6. در مقابل، اموری وجود دارد که سبب کاهش روزی و سلب شدن امکانات اقتصادی می شود. خداوند در قرآن کریم، قوم سبا را دارای تمدن و امکانات اقتصادی زیادی معرفی کرده است، اما خداوند بر اثر ناسپاسی، سیل بزرگی فرستاد که به سیل عَرِم مشهور شد که سبب شکسته شدن سد معروف «مآرب» و نابودی کشاورزی آنها شد. در قرآن کریم آمده است که این امر به آنان اختصاص ندارد و به صورت سنت در مورد همه زمان ها جاری است.(6) امور دیگری همانند خوردن مال حرام(7) و رباخواری(8) نیز چنین پی آمدی دربردارند.

2. اخلاقیات توزیع

2. اخلاقیات توزیع

مباحث توزیع درآمد و ثروت از مباحث بسیار مهم اقتصادی است. بر

ص:169


1- امام علی7: «الامانه تجر الرزق و الخیانه تجر الفقر» (بحارالانوار، ج75، ص60).
2- امام صادق7: «استنزلو الرزق بالصدقه» (وسائل الشیعه، ج9، ص369).
3- مستدرک الوسائل، ج7 ، ص183، ابواب الصدقه، باب11، ح7.
4- همان، ج8، ص445، ابواب احکام العشره، باب87، ح12.
5- وسائل الشیعه، ج8 ، ص157.
6- نک: سبا: 34؛ نحل: 112.
7- بحارالانوار، ج75، ص256.
8- نک: بقره: 276.

اساس سفارش های کتاب و سنت، مسلمان درآمد خود را در این زمینه ها صرف می کند: تأمین خود و خانواده، زکات و خمس و دیگر مالیات های واجب، انفاق در راه خدا برای تأمین نیازمندانی که درآمد آنها کفاف هزینه هایشان را نمی دهد.(1) قرآن کریم، ترک انفاق را مستلزم هلاکت به دست خود دانسته است.(2) علاوه بر این، مسلمان باید بخش دیگری را نیز برای سائلان، یعنی نیازمندانی که نیاز خود را ابراز می کنند و محرومان، یعنی کسانی که از سر عفت نفس نیاز خود را ابراز نمی کنند، در نظر بگیرد: «وَ فِی اَموالِهِم حَقٌ مَعلوُمٌ لِلسائِلِ وَ الْمحرومِ.»(3) عدالت اقتضا می کند کسانی که توانایی تأمین همه نیازهای خود را ندارند، تأمین شوند. اسلام این امر مهم را بر دوش دولت اسلامی و توانگران قرار داده است. البته وضعیت مطلوب اسلام این است که هر فرد در اوج نیاز، دیگران را بر خود ترجیح و امکاناتش را در اختیار آنان قرار دهد: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ.» (حشر: 10) امام صادق علیه السلام به ابان بن تغلب فرمود:

اگر مالت را دو نیم کنی و نیمی را به برادرت دهی، به این آیه عمل نکرده ای؛ زیرا در این صورت، تازه با او یکسان شده ای. در صورتی در حق او ایثار کرده ای که از نیمه دیگر به او اعطا کنی.(4)

ص:170


1- نک: توبه: 34.
2- «وَأَنفِقُواْ فِی سبیل الله وَلاَ تُلْقُواْ بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوَاْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» (بقره: 195).
3- معارج: 24 و 25، روایات اهل بیت: مؤکد این است که حق معلوم غیر از زکات و خمس است. نک: وسائل الشیعه، باب ما تجب فیه الزکاة الباب السابع الحدیث الثانی.
4- عبد علی بن جمعه حویزی، نور الثقلین، ج5، ص287.

آثار اقتصادی

توزیع درآمد به این شیوه، افزون بر تأثیر عمیقی که در روح و شخصیت افراد دارد، دارای آثار توزیعی فراوانی است. در اقتصاد متعارف، کسانی متقاضی به شمار می آیند که واجد دو عنصر باشند: تمایل و نیاز؛ توانایی و قدرت خرید. بنابراین، افرادی که نیاز دارند، اما توانایی ندارند، در دایره تحلیل ها و الگوهای اقتصادی قرار نمی گیرند. ساختار تأمین اجتماعی هم که در کشورهای غربی رایج شده، معلول بروز بحران های گسترده ای است که سرمایه داری لیبرال را تا مرز سقوط پیش برد. در این شرایط، سرمایه دارها برای نجات خود به تأمین اجتماعی تن دادند، در حالی که در جامعه اسلامی، همه افراد بر اثر حاکمیت ارزش های یاد شده تا حد کفاف متقاضی بالفعل می شوند و این از روز نخست در متن تعالیم الهی اسلام گنجانده شده است. امام صادق علیه السلام درباره مقدار زکاتی که می توان به فقیر داد، فرمود:

مسلمانان به اندازه ای به او می دهد که بتواند بخورد، بنوشد، هرچه نیاز دارد، بپوشد، ازدواج کند، صدقه دهد، حج به جا آورد و دین خود را ادا کند.(1)

این شیوه توزیع درآمد در دیگر بخش های اقتصاد نیز دارای آثار مثبت بسیار است که تحلیل آن روشن است.

3. اخلاقیات محیط زیست

3. اخلاقیات محیط زیست

ص:171


1- جامع احادیث الشیعه، ج8 ، ص196.

پیشرفت های علمی و فنی در زمینه های گوناگون اسباب رفاه بشر را فراهم آورده است، ولی بلندپروازی های او دردسرها و دل مشغولی های جدیدی برای نوع بشر ایجاد کرده است، به گونه ای که او همواره احساس ناامنی می کند. از بین رفتن جنگل ها، آلودگی منابع آب، استفاده بی رویه از منابع فسیلی که سبب آلوده شدن هوا می شود و تخریب لایه ازن، تنها نمونه هایی از این موردها هستند. طُرفه آنکه برخی دانشمندان محیط زیست با فرافکنی درصدد برآمدند بحران زیست محیطی را به آموزه های دینی نسبت دهند.(1) ذکر مواردی از آنچه در منابع دینی آمده است، حقیقت را روشن می کند.

قرآن کریم از افساد در زمین نهی فرموده است: «وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا.» (اعراف: 56) فساد و افساد عمومیت دارند و شامل هرگونه اخلال در محیط زیست می شوند. خداوند در مورد گروهی که در ظاهر، سخنان خوب بر زبان می آورند، ولی قلبشان بر خلاف آن است، فرموده است: «وَإِذَا تَوَلَّی سَعَی فِی الأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیِهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللّهُ لاَ یُحِبُّ الفَسَادَ.» (بقره: 205) از نظر قرآن کریم، هر اقدامی سبب از بین بردن کشاورزی و نسل های آینده شود، از قبیل آلوده کردن هوا، آب ها، از بین بردن جنگل ها، مراتع و زمین های کشاورزی، مصداق آشکار فساد است.

امام صادق علیه السلام فرمود: «زندگی بدون سه چیز گوارا نیست: هوای پاکیزه، آب شیرین فراوان و زمین حاصل خیز.»(2) حضرت رسول الله صلی الله

ص:172


1- سعید فراهانی فرد، «محیط زیست؛ مشکلات و راه های برون رفت از منظر اسلام»، فصل نامه تخصصی اقتصاد اسلامی، ش22، ص9.
2- بحارالانوار، ج75، ص234.

علیه و آله فرمود:

اگر در دست یکی از شما، نهالی بود که اراده کاشتن آن را دارید و قیامت به پا شد، (علایم قیامت آشکار شد) و توانستید آن را بکارید، این کار را انجام دهید.(1)

در موارد متعددی، کندن درختان را مشروط به کاشتن نهالی به جای آن فرموده است.(2) حرمت اسراف و تبذیر و اتلاف نیز عمومیت دارد و شامل منابع طبیعی و محیط زیست می شود.

آثار اقتصادی

این قبیل تعالیم بیش از آنکه جنبه درمان بحران محیط زیست را داشته باشد، از وقوع آن پیش گیری می کند. توسعه اقتصادی به هر صورت، مطلوب اسلام نیست. از آنجا که امکانات موجود اعم از هوا، آب ها و منابع بر اساس توحید در مالکیت ملک خداوند هستند و انسان، امانت دار است، فقط در محدوده ای مجاز است که خداوند تعیین فرموده است، نه آنکه به صورت دلخواه در آنها تصرف کند. ضوابطی که بیان شد، به علاوه برخی ضوابط حقوقی، از قبیل حرمت اضرار سبب می شود استفاده از منابع چنان سامان دهی شود که هیچ گونه آثار خارجی منفی برای افراد و محیط زیست نداشته باشد. (فرضیه چهارم) در قسمت های قبل گذشت که رشد اقتصادی، یکی از اهداف نظام اقتصادی اسلام است، اما نه به هر قیمت، بلکه لازم

ص:173


1- مستدرک الوسائل، ص460، ح5.
2- وسائل الشیعه، ج11، ص538.

است در روند رشد به ارزش های دیگر آسیبی وارد نشود. عدالت،(1) رعایت حقوق دیگران، اخلال نکردن در فرآیندهای طبیعی که خداوند برای موجودات و از جمله انسان تنظیم فرموده است و مانند اینها اموری هستند که در مسیر رشد اقتصادی باید به آن توجه شود. خداوند آنچه در آسمان و زمین است، مسخرّ انسان فرموده است.(2) اسراف و تبذیر و اتلاف و مانند آن را ممنوع کرده است. وضعت کنونی که بشر را گرفتار کرده، نتیجه طبیعی حاکمیت تفکرات اومانیستی است که نقش خداوند را در اداره عالم و انسان انکار کرد و برای انسان نقشی خدایی قایل شد. چنین انسانی در برابر خود حد و مرزی قایل نیست و تنها «امیال نفسانی» او کیفیت استفاده از امکانات را تعیین می کند. او در این مسیر، به همین صورت پیش رفت، ولی ناگهان، خود را گرفتار پی آمدهای مخرب آن دید؛ پی آمدهایی که اگر چاره نشود، راه را برای ادامه التذاذ او خواهد بست. در اینجا بود که از سر ضرورت به فکر تغییر مسیر افتاد. این همه در حالی است که اگر بشر از همان ابتدا، خود را بنده خدا می دانست و بر اساس امیال عمل نمی کرد، هنگام استفاده از منابع، مصلحت نوع انسان ها را در نظر می گرفت و با چنین بحران هایی روبه رو نمی شد.

نتیجه گیری

نتیجه گیری

ص:174


1- عن أبی إبراهیم7 فی قول الله عزوجل: (یحیی الأرض بعد موتها) قال: لیس یحییها بالقطر، ولکن یبعث الله رجالا فیحیون العدل فتحیی الأرض لاحیاء العدل، ولإقامة العدل فیه أنفع فی الأرض من القطر أربعین صباحا. (نور الثقلین، ج4، ص173)
2- نک: لقمان: 20.

تعالیم اخلاقی اسلام در زمینه های مختلف اقتصادی، هم انگیزه لازم برای انجام فعالیت های اقتصادی و به کارگیری تمامی ظرفیت های اقتصاد را فراهم می کند و هم بر اثر آمیختگی با ارزش های معنوی، مانع بروز مفاسد اقتصادی می شود که همواره عامل بازدارنده مهمی بوده و هست. عدل و انصاف، ایثار و توکل و اعتدال از مهم ترین اصول اخلاقی هستند که می توانند در همه حوزه های اقتصاد اعم از تولید، توزیع، تجارت و مصرف مبنای تنظیم روابط و فعالیت ها قرار گیرند. انصاف و ایثار، نه تنها میان منافع افراد و جامعه، هماهنگی ایجاد می کند و مانع ایجاد عوارض منفی می شود، بلکه سبب می شود فعالان اقتصادی به صورت داوطلبانه، مصالح عمومی را بر منافع شخصی خود ترجیح دهند. توکل بر نیروی لایزال خداوند، پشتوانه ای نیرومند برای دست اندرکاران بخش های مختلف به ویژه در کشورهایی است که عقب نگاه داشته شده اند و به آنان اطمینان می دهد که می توانند عقب ماندگی های خود را جبران کنند. (فرضیه دوم)

اعتدال و حد وسط از یک سو، جلوی رکود را می گیرد و از دیگر سو، مانع هدر رفتن منابع می شود. سفارش های مربوط به کار و تولید، جامعه را از رخوت خارج می کند، در مسیر پیشرفت همه جانبه قرار می دهد و با رشد تولیدات، رفاه عمومی را افزایش می دهد. از آنجا که جامعه اخلاق مدار اسلامی باور دارد اراده الهی، اثرگذار حقیقی است، حتی در امور اقتصادی نیز اطاعت پروردگار و رعایت حدود او را اثرگذار می داند و در برابر شکستن حریم الهی سبب رکود تلقی می کند. (فرضیه اول)

اخلاقیات توزیع موجب می شود مواهب رشد نصیب همه شود و آنان را

ص:175

قادر به تقاضای نیازهای واقعی خود سازد که سبب کارا شدن تخصیص منابع می شود. (فرضیه سوم)

روح کلی ارزش های اخلاقی در تجارت را می توان سالم سازی رقابت از انواع انحرافات ناشی از رذایلی چون حرص و طمع دانست که عرضه و تقاضا و بازار را غیر واقعی می کند و بر بخش های دیگر آثار مخربی دارد. (فرضیه چهارم)

اسلام، مصارف ضروری و از آن بالاتر، مصارفی را که با شأن و موقعیت انسان تناسب دارد، لازم دانسته و تجمل گرایی را مذمت، قناعت در مصرف را تشویق و اسراف و تبذیر را تحریم فرموده است. بر اثر این آموزه ها، کالاهای تولید شده که تأمین کننده نیاز واقعی هستند، مصرف می شوند که نویددهنده ادامه فعالیت های تولیدی مفید و زنده ماندن اقتصاد است و از صرف منابع برای تولیدات غیر لازم که در حقیقت، هدر دادن منابع است، پیش گیری خواهد شد که این پی آمدها، فرضیه های دوم و سوم و چهارم را اثبات می کنند.

سفارش های اولیای دین در زمینه اهمیت دادن به محیط زیست و دوری از فساد در زمین از وقوع بحران های زیست محیطی جلوگیری می کند. درباره اخلاق اقتصادی اسلام و تحلیل آثار آن در بخش های مختلف، هنوز در ابتدای راه هستیم. بسیاری از تعالیم بازگو نشدند. درباره مواردی هم که تعرض شد، تحلیل های گسترده تری لازم است؛ زیرا ارزش های اخلاقی اسلام از سوی خداوندی صادر شده است که اسرار آشکار و نهان همه عالم و انسان را می داند. یکی از کارهای لازم دیگری که لازم است صورت

ص:176

گیرد، طراحی الگوهای عملیاتی متناسب با هر بخش و فرهنگ سازی برای اجرای آن است. بر اثر رویکرد جدید به اخلاق اقتصادی، تجربه های عملی بسیاری به دست آمده است. استفاده از این تجربه ها، ما را در طراحی الگوهای عملیاتی کمک می کند. اگر همه فرهیختگان جامعه با استفاده از همه ابزارها به گسترش این تعالیم بپردازند، امید است جامعه اسلامی با توجه به امکانات گسترده و وجود استعدادهای انسانی فراوان، به موفقیت های بسیار چشم گیر دست یابد و بتواند الگویی موفق برای امت های اسلامی باشد.

منابع

ص:177

منابع

٭ قرآن کریم.

ایروانی، جواد، اخلاق اقتصادی در قرآن و حدیث، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، چاپ اول، 1384.

حرّ عاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، قم، تحقیق مؤسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، 1373.

حسینی، سید رضا، الگوی تخصیص درآمد و رفتار مصرف کننده مسلمان، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1379.

دادگر، یدالله، «اخلاق بازرگانی (و کسب و کار) از منظر اقتصاد و اقتصاد اسلامی»، فصل نامه پژوهش نامه بازرگانی، شماره 38، 1388.

سن، آمارتیا، اخلاق و اقتصاد، ترجمه: حسن فشارکی، تهران، شیرازه، چاپ اول، 1377.

طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، ناشر دارالصعب، 385ه .ق.

فراهانی فرد، سعید، «محیط زیست: مشکلات و راه های برون رفت از

ص:178

منظر اسلام»، فصل نامه تخصصی اقتصاد اسلامی، شماره 22، تابستان 1385.

فصل نامه پژوهش نامه بازرگانی، مؤسسه مطالعات و پژوهش های بازرگانی، شماره 38، بهار 1385.

قدیری اصلی، باقر، سیر اندیشه اقتصادی، تهران، دانشگاه تهران، چاپ هشتم، 1368.

قراملکی، فرامرز و همکاران، اخلاق حرفه ای در تمدن اسلام و ایران، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول، 1386.

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403 ه .ق / 1983م.

مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403ه .ق.

محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، 1416ه .ق.

معصومی نیا، علی، بررسی و مقایسه عملکرد بازار کالا و خدمات در سیستم اقتصادی اسلام و سرمایه داری، پایان نامه کارشناسی ارشد اقتصاد نظری، قم، دانشگاه مفید، 1377.

معیدفر، سعید، بررسی میزان اخلاق کار و عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن، تهران، مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، 1380.

میر معزی، سید حسین، اقتصاد کلان با رویکرد اسلامی، تهران، سازمان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، 1384.

______________________ ، نظام اقتصادی اسلام، دفتر دوم (اهداف و انگیزه ها و اهداف، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر، چاپ

ص:179

اول، 1378.

نجفی، مهدی، «اخلاق و کارآیی در بازار سهام از دیدگاه اسلام»، فصل نامه تخصصی اقتصاد اسلامی، شماره 18، تابستان 1384.

نمازی، حسین و یدالله دادگر، ارتباط اقتصاد متعارف با اقتصاد ارتدوکس و اقتصاد مدار، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، 1385.

نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل (جلد سیزدهم)، قم، مؤسسة آل البیت، چاپ دوم، 1408ه .ق.

ص:180

تأملی بر جهاد اقتصادی در ایران با تأکید بر آموزه های قرآنی

اشاره

تأملی بر جهاد اقتصادی در ایران با تأکید بر آموزه های قرآنی

محمدداوود محمدی٭

دکتر علی اصغر هادوی نیا٭٭

1دانشجوی کارشناسی ارشد معارف اسلامی و اقتصاد، دانشگام امام صادق7 و پژوهشگر اقتصاد اسلامی mdm31329@yahoo.com

2عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.

چکیده

چکیده

اسلام دارای الگوهای مطلوب و اهداف متعالی در بسیاری از جنبه های فردی و اجتماعی و زندگی بشری است و همواره بر تلاش هدف مند برای اعتلای کلمه الله و جامعه اسلامی و برپایی توازن و عدالت اجتماعی تأکید نموده است و تلاش و رسالت عظیم پیامبر صلی الله علیه و آله را نیز در راستای این اهداف می داند.

از آنجا که نام گذاری سال جهاد اقتصادی فرصتی فراهم آورده است تا ادبیات نظام اسلامی که مبتنی بر آموزه های دینی است در حوزه اقتصاد بروز نماید و از این فرصت برای نقد بهتر علم اقتصاد و تولید دانش بهره گیری شود. در این مقام کوشیده ایم تا مبحث مرتبط با این

ص:181

موضوع در سه بخش بررسی مفاهیم واژه جهاد اقتصادی، ارتباط جهاد اقتصادی با اقتصاد اسلامی و مبانی قرآنی جهاد اقتصادی در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار گیرد.

مقدمه

ص:182

مقدمه

شارع مقدس همواره بر تلاش هدف مند برای تعالی اسلام و جامعه اسلامی و برپایی عدالت و توازن اجتماعی تأیید کرده، به گونه ای که در آیه 25 سوره حدید، یکی از هدف های رسالت انبیا را برپایی عدالت اقتصادی اجتماعی دانسته است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ با اینکه ما رسولان خود را همراه با معجزات روشن گسیل داشتیم، و با ایشان کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم را به عدالت خوی دهند». (حدید: 25)(1)

خداوند در این آیه، تلاش و رسالت عظیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را در راستای هدف و تحولی بزرگ می داند که همان عدالت اجتماعی _ اقتصادی است و تمام همت و کوشش مضاعف انبیا و پیروان آنها را در این راستا می داند. همچنین در آیات دیگر، مسیر و سازوکار این تلاش و همت مضاعف را برای رسیدن به تعالی جامعه اسلامی چنین بیان می کند:

ص:183


1- سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، ج 19، صص 299 و300.

وَ جَاهِدُواْ فی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَئکُمْ وَ مَا جَعَلَ عَلَیْکمُ ْ فی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّئکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِن قَبْلُ وَ فی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکمُ ْ وَ تَکُونُواْ شُهَدَاءَ عَلی النَّاسِ فَأَقِیمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّکَوةَ وَ اعْتَصِمُواْ بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَئکمُ ْ فَنِعْمَ الْمَوْلی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ. (حج: 78)

و در راه خدا کارزار کنید، چنان که سزاوار کارزار کردن برای اوست، او شما را برگزید و در این دین برای شما دشواری ننهاده است. آیین پدرتان، ابراهیم است و او شما را از پیش و هم در این قرآن، مسلمان نام داد تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید. پس نماز گزارید و زکات دهید و به خدا تکیه کنید که او مولای شماست و چه خوب مولا و چه خوب یاوری است.

در این آیه شریفه، خداوند به مسلمانان دستور داده است که برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت باید در امور مادی (مسائل اقتصادی و دنیوی) و معنوی (مسائل اخروی و عبادی) مجاهدت کنند تا اینکه حق جهاد را ادا کنند. بنابراین، با جمع تلاش مادی و معنوی و استمرار آن برای تحقق حق جهاد، شاید بتوان استنتاج کرد که در این آیه، خداوند به جهاد اقتصادی با رویکرد اخروی دستور الزامی داده است.

مقام معظم رهبری بر این باور است که:

ممکن است یک وقت این جهاد به شکل قتال باشد، ممکن است جهاد مالی باشد، ممکن است جهاد علمی باشد، ممکن است جهاد

ص:184

فنی باشد؛ همه اینها جهاد است؛ انواع و اقسام جهاد و مبارزه است.(1)

مردم مسلمان ایران به امر خداوند برای تعالی جامعه با جهاد علیه باطل و طاغوت، نظام مقدس جمهوری اسلامی را بنیان نهادند. با تغییر نوع نظام حکومتی، نخبگان علمی _ اجرایی کشور باید ساختارهای کلی (بینشی و ارزشی) کشور را متحول سازند. البته لازمه این تحول، تغییر اساسی مسائل کشور در پرتو جهان بینی و ایدئولوژی اسلامی و قرآنی است. همچنین این تحول جز با تغییر علمی عناصر اثرگذار در عملکرد جامعه میسر نیست. پس الگوهای علمی، اسلامی _ ایرانی، مهم ترین اصل برای پیشرفت تحقق این رکن است، ولی رسیدن به این الگو، ایجاد مفاهیم و ادبیات علمی تخصصی در بستر زمان طی چندین نسل پدید می آید. البته اسلام دارای الگوهای مطلوب و اهداف متعالی بسیاری است که این الگو در بسیاری از موارد به ویژه موارد فردی وجود دارد، ولی در موردهای اجتماعی، به ویژه در اقتصاد کم رنگتر است که نیازمند کارهای علمی نخبگان جامعه اسلامی ایرانی است.

در دهه اول انقلاب که دهه جنگ و دفاع بود، همه توان اجرایی و علمی کشور صرف جنگ شد و هیچ فرصتی برای طراحی الگوی مطلوب پدید نیامد. در دهه دوم که دوران بازسازی آثار جنگ و مسائل پس از آن بود، دولت برای رفع سریع مشکلات مردم کوشید و در این راستا، به علت کمبود ادبیات تخصصی اقتصاد اسلامی بومی و با توجه به ضرورت و

ص:185


1- سخنرانی در جمع مهندسان و کارگران صنعت نفت عسلویه، 8/1/1390.

فوریت بازسازی کشور، از الگو های رایج اقتصادی بهره جستند که پی آمدهایی نیز برای جامعه اسلامی داشت. در دو دهه اول، با توجه به فراز و نشیب های اقتصادی بسیار، با وجود دغدغه مسئولان و نخبگان، هیچ گاه فرصت کافی برای کالبدشکافی مدل های اجرایی جامعه در راستای معیارهای اسلامی _ ایرانی پیش نیامد.

در دهه سوم، نخبگان علمی _ اجرایی در زمینه اقتصاد کشور به ضرورت تولید و تبیین مفاهیم اسلامی _ اقتصادی با رویکرد اختصاصی جامعه ایرانی، بیش از پیش پی بردند. حلقه های ارتباطی در زمینه علم اقتصاد اسلامی در درون نخبگان ایرانی شکل گرفت و به تبادل دستاوردهای علمی _ اقتصادی با دیگر جوامع اسلامی پرداختند. تشکیل مفهوم و مبانی الگوی پیشرفت اسلامی _ ایرانی و آمادگی فرهنگی اجتماعی در زمینه اقتصادی که در اقتصاد به عنوان توسعه مفهوم سرمایه های اجتماعی(1) از آن یاد می شود، به رویکرد های اصلاح الگوی مصرف، همت و کار مضاعف برای انجام جراحی در اقتصاد ایران و تغییر فضای فکری _ عقیدتی در اقتصاد انجامید.

اکنون که در آغاز دهه چهارم انقلاب اسلامی هستیم، نام گذاری شایسته رهبر فرزانه به نام «جهاد اقتصادی»، سرمشقی برای این دهه است. حرکت به سوی این الگو می تواند یکی از اهداف جهاد اقتصادی باشد؛ زیرا هرچه بیشتر به این الگو نزدیک شویم، بهتر می توانیم پرسش های پاسخ داده نشده

ص:186


1- Social captal.

در سطح جامعه و نظام را حل کنیم. ازاین رو، شاید بتوان این دهه را دهه «جنگ تحمیلی اقتصادی» نامید.

بدیهی است مسائل اقتصادی، با توجه به علم بومی شناخته و حل می شوند و از طرفی نیز با تأکید به الگوی پیشرفت مسائل و مشکلات اولویت می یابند و همه اینها در شناسایی، عملیات و پیروزی در جهاد اقتصادی شریکند. به هر رو، موانعی در اقتصاد بومی (ایرانی _ اسلامی) وجود دارد که جهاد اقتصادی، شاه کلید حل آنهاست.

از جنبه نظری نیز فرصتی فراهم شده است تا ادبیات انقلاب اسلامی را در چارچوب اقتصادی احیا کنیم و از این فرصت برای نقد بهتر علم اقتصاد، بومی کردن علم اقتصاد و البته اصلاح الگوی پیشرفت بهره ببریم و افقی را پیش روی نظام اقتصاد کشور قرار دهیم. از ارزیابی های شتاب زده، مصادره شدن پیام های استراتژیک به دست احزاب، سیاست مداران و افراد جلوگیری کنیم. ازاین رو، باید در تبیین هرچه بهتر مفاهیم اقتصاد اسلامی و طراحی الگوی اقتصاد اسلامی در راستای الگوی پیشرفت اسلامی _ ایرانی کوشا باشیم.

با توجه به اهمیت موضوع و چگونگی بیان آن، در این مقاله کوشیده ایم مباحث در سه بخش بررسی مفاهیم واژه جهاد اقتصادی، ارتباط جهاد اقتصادی با اقتصاد اسلامی و مبانی قرآنی جهاد اقتصادی تنظیم شود. همچنین در همه بخشها کوشیده ایم مطالب ارائه شده با رویکرد به اقتصاد ایران باشد.

1. آشنایی با مفهوم جهاد اقتصادی

اشاره

ص:187

1. آشنایی با مفهوم جهاد اقتصادی

واژه «جهاد» از ریشه «جَهْد یا جُهْد» به معنای مشقّت و زحمت و همچنین به معنای توان و طاقت است و «ج_ه_اد» و «م_ج_اه_ده» یعنی به کار بستن توان در دفع دشمن.(1) البته این کوشش ب_ه ص_ورت های م_ختلف انجام می گیرد؛ زیرا حمله و هجوم دشمن به شیوه های مختلف است.

«جهاد» از واژگان مهم قرآنی است که 108 بار در قرآن بیان شده است و مفاهیم بسیاری را برای احیا و استمرار دین مبین اسلام دربردارد. بدیهی است این امر اهمیت و ظرافت های موجود در فهم صحیح این واژه مقدس قرآنی را می رساند.

ج_هاد افزون بر معنای لغوی، اصطلاحی شایع در فرهنگ اسلامی است و در تعریف آن چنین گفته اند: «اَلْج_ِه_ادُ ش_َرْع_اً ب_َذْلُ النَّف_ْسِ وَ الْم_الِ وَالْوُس_ْعِ ف_ی اِع_ْلاءِ ک_َلِم_َةِ الاِْس_ْلامِ وَ اِق_ام_َةِ ش_َعائِرِ الاْیمانِ.»(2) م_ع_ن_ای ش_رع_ی و اص_ط_لاح_ی ج_ه_اد ع_ب_ارت از ن_ث_ار ج_ان و مال و توان در راه اعتلای اسلام و بر پا داشتن شعارهای ایمان است.

در قرآن کریم برای تحریک به جهاد بر دو ارزش روحی تکیه شده است: یکی اینکه راه، راه خداست، دیگر اینکه انسان های بیچاره و بی پناهی در چنگال ستمگران گرفتار مانده اند. خداوند در آیات 39 تا 41 سوره حج می فرماید:

ص:188


1- خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج 3، ص386.
2- مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، معجم فقه الجواهر، ص215.

أُذِنَ لِلَّذینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدیرٌ الَّذینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ الَّذینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ.

به مؤمنان به موجب آنکه مظلوم واقع شده اند، اجازه داده شد که با دشمن جنگ جو بجنگند. خداوند بر یاری مؤمنان تواناست، همان ها که از خانه های خود به ناحق بیرون رانده شده و جرمی نداشته اند، جز آنکه گفته اند پروردگار ما خداست و اگر نبود که خداوند شر بعضی مردم را به وسیله بعضی دیگر دفع می کند، صومعه ها، دیرها، کنشت ها و مساجد که در آنجا فراوان یاد خدا می شود، منهدم می شود. خداوند، کسانی که او را یاد می کنند، کمک می کند. همانا خداوند، نیرومندترین فرد است؛ آنان را که اگر در زمین مستقر سازیم، نماز را به پا می دارند، زکات را می پردازند، به معروف فرمان میدهند و از منکر باز می دارند. پایان کارها از آن خداست. (1)

در ادامه به مهم ترین مفاهیمی می پردازیم که از جهاد و ارتباط آن با اقتصاد می توان برداشت کرد.

الف) جهاد اقتصادی؛ تلاشی مقدس

الف) جهاد اقتصادی؛ تلاشی مقدس

ص:189


1- المیزان، ج 14، ص54.

«جهاد به معنای تلاش ساده نیست و هر تلاشی را نمی توان جهاد نامید. هر تلاش اقتصادی را نیز نمی توان جهاد اقتصادی نامید. جهاد نوعی تلاش هدف مند مقدس است که بر گرفته از روحیه فرهنگ اسلامی می باشد.»(1) هدفی که بسیار مقدس است و مسلمان برای رسیدن به آن به طراحی نقشه و الگو می پردازد و از هیچ چیزی حتی مال و جان خویش دریغ نمی کند. به پاس آن هدف والا و تلاش مضاعف نیز پاداش و فوز عظیم به او تعلق خواهد گرفت. در مقابل، اقتصاد که به معنای تخصیص بهینه منابع کمیاب به خواسته ای نامحدود بشر تعبیر شده است،(2) نوعی تلاش هدف مند مادی است.

در واقع، جهاد اقتصادی، ترکیب و هم پوشانی دو مجموعه یاد شده است و جهاد که مفهومی معنوی و فرهنگی دارد، قادر خواهد بود بر اقتصاد اثر بگذارد. برآمد این دو حیطه فعالیت، تلاش هدف مند مادی مقدس یا به عبارتی، جمع بین تلاش دنیا و آخرت است. اقتصاد اسلامی در پی توسعه همه جانبه و عدالت محور است که رفاه اسلامی دارد. ازاین رو، می توان گفت آنچه جهاد اقتصادی در پی آن است، همان اهداف اقتصاد اسلامی و تحقق آن در جامعه است.

بنابراین، یکی از ضروریات در جهاد اقتصادی، داشتن روحیه جهادی (تلاش مادی و معنوی) در مسئولان و اقشار مردم است. به یقین، در جهاد

ص:190


1- سخنرانی مقام معظم رهبری در مشهد مقدس، 1/1/1390.
2- فریدون تفضلی، تاریخ عقاید اقتصادی، ص6.

اقتصادی، موانع بزرگی سر راه پیشرفت اقتصادی ملت ما ظاهر خواهد شد که فقط با روحیه جهادی و خستگی ناپذیری میتوان این موانع را برطرف کرد. البته داشتن روحیه خودباوری و اینکه ما هم می توانیم پیشرفت کنیم و حتی از غرب جلوتر حرکت کنم، یکی از ضروریات است. پیشرفت هایی در عرصه های پزشکی، صنعتی، هسته ای، هوا و فضا نمونه هایی از این پیشرفت است.(1)

ب) جهاد اقتصادی؛ جهادی نرم یا سخت؟

ب) جهاد اقتصادی؛ جهادی نرم یا سخت؟

مفهوم واژه «جهاد» در یک تقسیم بندی به جهاد نرم و درونی و جهاد سخت (فیزیکی) تفکیک می شود. از جهاد نرم به عنوان جهاد اکبر و از جهاد سخت به عنوان جهاد اصغر یا جهاد در میدان قتال تعبیر می شود.

آیات و روایات بسیاری، جهاد اکبر و مبارزه با نفس و دشمن درونی و مخفی را بسیار عظیم تر از جهاد در میدان رزم و دشمن بیرونی و ظاهری عنوان کرده اند. شاید یکی از دلایل آن، مبناییتر و اولیتر بودن ذبح نفس اماره باشد که انسان وارسته این مرحله را پشت سر نگذارد، ایمان وی نسبت به حق و باطل کامل و عزم او راسخ نگردد و وی را توان رویارویی با دشمن نباشد.

در عرفان، جهاد نرم دارای سلسله مراتبی است که انسان با پیمودن آنها از خود به خدا و از خدا به خلق خدا می رسد و وی را فضیلتی است که

ص:191


1- نک: کارنامه پیشرفت های ایران، در: http://www.rasanews.ir.

مقرّب درگاه احدیت باشد و به حق، شایسته جانشینی او باشد.(1)

در منابع دینی، ارزش علم و عالم هم ردیف شهید میدان جنگ و حتی بالاتر دانسته شده است. بر اساس این تقسیم بندی، برخی گزاره ها و مفاهیمی مانند جهاد علمی، فنی، فرهنگی و اقتصادی را اگر نتوان به میزان جهاد اصغر و جهاد اکبر ارزش گذاری کرد، دست کم در درجه ای نزدیک به اینها می توان قرار داد.(2)

در ادبیات کشور ما هم مفاهیم جهادی مانند جهاد کشاورزی، جهاد علمی فن آوری و جهاد سازندگی مطرح است. ازاین رو، جهاد اقتصادی، نه تنها واژه جدیدی نیست، بلکه در راستای استمرار پیشرفت کشور است که در واقع، جهادی در راستای تولید علمی _ اقتصادی در پرتو فرهنگ اسلام است.

ج) جهاد اقتصادی؛ جهادی دفاعی _ اجتماعی

ج) جهاد اقتصادی؛ جهادی دفاعی _ اجتماعی

در تقسیم بندی دیگری، جهاد اصغر با توجه به مقتضیات زمان و مکان، به سه دسته ذیل تفکیک می شود.

یک _ جهاد ابتدایی

ص:192


1- نک: محمدتقی مصباح یزدی، «اخلاق و عرفان اسلامی _ تقرب به خدا، گرایش فطری انسان» مجله معرفت، ش23.
2- در قرآن کریم شواهد و نمونه های زیادی دالّ بر ارزش والای تلاش برای یادگیری علم وجود دارد، مانند: مجادله: 11؛ زمر: 9؛ فاطر: 28؛ عنکبوت: 43. همچنین پیامبر اسلام9 می فرماید: «اطلبو العلم من المهد الی الحد» (نهج الفصاحه، ص218)، «اطلبوا العلم بالصین» (منیه المرید، ص103)، «العلماء امناء الله علی خلقه» (میزان الحکمه، ج2، ص2088)، «العلماء ورثة الانبیاء» (میزان الحکمه، ج6، ص466) و «العلماء مصابیح الارض» (میزان الحکمه، ج6، ص466).

جهاد برای گسترش مرزهای اسلام و دعوت از انسان های دیگر کشورها (غیر اسلامی) برای به عضویت درآمدن در جامعه اسلامی به دستور امام معصوم علیه السلام است.

دو _ جهاد دفاعی

در این نوع جهاد، مخالفان خارج از مرزهای جغرافیای اسلام سعی در شکستن حریم امنیتی جامعه اسلامی دارند که به دو دسته اجتماعی و فردی تقسیم می شوند:

اول _ جهاد دفاعی اجتماعی

دفاع از حریم جغرافیای جامعه اسلامی است. زمانی که دشمن (مخالفان جامعه اسلامی)، حریم سرزمین های اسلامی را شکستند، بر هر مسلمانی واجب می شود که به دفاع (جهاد دفاعی) از مرزهای جامعه اسلامی بپردازد.

دوم _ جهاد دفاعی شخصی

دفاع (جهاد) از حریم خانوادگی و شخصی است. اگر درگیری میان حق و باطل در میان یکی از اعضای خانواده صورت گرفت، سرپرست یا هر عضوی از خانواده باید به دفاع از حریم خانواده بپردازد. ارزش این نوع جهاد نیز برابر جهاد دفاعی اجتماعی است.(1)

سه _ جهاد نفاقی

اگر در درون مرزهای جغرافیای اسلام، گروهی از افراد جامعه اسلامی از

ص:193


1- «المقتول دون أهله و ماله؛ کشته شده در راه دفاع از خانواده و دارایی اش» را که در مقام دفاع از ناموس یا مال خود کشته می شود شهید می شمارد. کتاب الغصب والضمانات، باب دفع الصائل وإن أدی إلی قتله وأن المصول علیه یقتل شهیدا، ص390.

فضای جامعه اسلامی و اطاعت معصوم خارج شدند و سعی در تفرقه و نفاق در بدنه جامعه مسلمانان داشته باشند، برخورد شدید و جهاد با آنها واجب است، مانند ماجرای جمل، نهروان و خوارج.(1)

جامعه اسلامی ممکن است از سوی مخالفان به وسیله انواع حیله های (جنگ و قدرت نرم) سیاسی، اقتصادی و فرهنگی یا در نهایت، با جنگ و قدرت فیزیکی تهدید شود. این امر سبب بروز مشکلاتی برای مسلمانان در زمینه رشد و گسترش فضای دینی و اقتصادی می شود و کاهش عزت و اقتدار جامعه اسلامی را در پی دارد. در چنین شرایطی، جهاد دفاعی اجتماعی بر مسلمانان واجب می شود که با جان و مال و همت مضاعف خود از کیان اسلام و اقتدار جامعه اسلامی حفاظت کنند و در این جهت، از هیچ کوششی فروگذار نباشند. جهاد اقتصادی نیز با توجه به شرایط زمانی و مکانی جامعه اسلامی ما نیز از چنین حکمی مستثنا نخواهد بود.

د) جهاد اقتصادی؛ واجب کفایی یا عینی؟

د) جهاد اقتصادی؛ واجب کفایی یا عینی؟

جهاد در برابر دشمن، از نظر وجوب به کفایی و عینی تقسیم می شود. واجب کفایی، واجبی است که اگر گروهی آن نیاز را به طور کامل انجام دهند، وجوب انجام مجدد آن از دیگران ساقط می شود و میتوانند انجام ندهند. شارع مقدس نیز گناهی متوجه آنها نمی داند. اگرچه افضل است، انجام دهند.(2)

ص:194


1- حمید مجدسرایی، ترجمه شرح لمعه شهید ثانی، صص531 _ 584.
2- مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج20، ص569.

کمیت (شمار نیروها، ادوات و تجهیزات دشمن) و کیفیت (درجه دانش و مهارت فنی نیروهای انسانی، فیزیکی و...) جبهه باطل، حدود کمیت و کیفیت واجب کفایی را مشخص می سازد. اگر در شرایطی، دنیای کفر در برابر جامعه اسلامی صفآرایی کند، تمام جهان اسلام باید هماهنگ و متحد به پا خیزند و در برابر آنها به جهاد بپردازند و با تمام وجود بکوشند.

در واقع، اطمینان از شکست کامل جبهه کفر حدود واجب کفایی را مشخص می سازد. ازاین رو، مشغولیت گروهی در جهاد کفایی، مسئولیت را از دوش دیگران _ تا کسب یقین قطعی از برتری حق علیه باطل _ برنمی دارد.

در بحث جهاد اقتصادی نیز دنیای مخالفان اسلام برای نابودی همه جانبه جامعه اسلامی متحد شده اند. ازاین رو، این دفاع اجتماعی و واجب کفایی تنها با اتحاد همه اعضای جامعه تحقق خواهد پذیرفت.

واجب عینی

زمانی است که امام معصوم علیه السلام به فرد یا گروه خاصی دستور جهاد بدهد. ازاین رو، این حالت تنها بر گروه خاصی واجب می شود تا در مقابل دشمن ایستادگی کنند. (1)

خطاب مقام معظم رهبری، خطاب عام است، ولی به طور منطقی نقش نخبگان کشور _ چه نخبگان حکومت، مثل نخبگان قوای سه گانه و مجمع تشخیص مصلحت نظام و چه نخبگان بیرون از حکومت، مثل دانشگاه،

ص:195


1- ترجمه شرح لمعه شهید ثانی، صص531 _ 584.

حوزه علمیه و صاحب نظران و حتی صاحب نظران ایرانی خارج از کشور _ بسیار خطیرتر است و در رأس فرمان رهبر قرار می گیرند. آنها به عنوان گروه خاصی مسئولیت های ویژهای، مانند تشکیل گفتمان ملی در راستای طراحی الگوی اسلامی _ ایرانی، برای هرچه بهتر انجام شدن این جهاد مقدس خواهند داشت.

ه) جهاد اقتصادی؛ تقابل میان دو جبهه

ه) جهاد اقتصادی؛ تقابل میان دو جبهه

رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیان تعریف اصطلاحی جهاد می فرماید:

جهاد اقتصادی صرفاً تلاش اقتصادی نیست. جهاد یک بارِ معنایی ویژه ای دارد. هر تلاشی را نمی شود گفت جهاد. در جهاد، حضور و رویارویی با دشمن، مفروض است. انسان یک تلاشی می کند، دشمنی در مقابل او نیست؛ این جهاد نیست.(1)

بنابراین، در معنای اصطلاحی جهاد، دو عامل مهم در نظر گرفته شده است: اول ای_نک_ه اق_دام_ی ه_م_راه ب_ا ت_لاش و تحمل سختی باشد. دوم اینکه اقدامی برای رویارویی با دشمن و دفع هجوم های گوناگون او به شمار بیاید.

«همچنین ما از حرکت جهادی امام حسین علیه السلام می آموزیم «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» و این پیام نشان امکان وقوع جهاد در امتداد افق تاریخ ابدیت بشر است. ازاین رو، در هر زمان و مکانی که سرافرازی اسلام

ص:196


1- سخنرانی در جمع مهندسان و کارگران صنعت نفت عسلویه، 8/1/1390.

ملزم به امر جهاد باشد، این مهم باید به بهترین وجه تحقق یابد».(1)

امروز نیز تعامل و تقابل میان مسلمانان و غیر مسلمانان در همه عرصه ها، از جمله اقتصاد که شریان های زندگی اجتماعی به آن بستگی دارد، اثر شگرفی در سرافرازی و عزت جامعه اسلامی دارد. ازاین رو، تصدیق دو اصل کل یوم و کل ارض، ما را به وقوع امر خطیر جهاد رهنمون می سازد.

از تقدس واژه جهاد، تقدس جامعه اسلامی (جهان اسلام) و الحاد جامعه کفر به صورت ضمنی استنباط می شود و هدف مندی تقابل و درگیری این دو جبهه را می رساند. حضور فیزیکی یا معنوی دشمن، شرط تحقق جهاد است. بنابراین، می توان برداشت کرد که جهاد، تقابل میان عالم اسلام و عالم کفر است. در طول تاریخ، مثال فراوانی هست که نشان می دهد عامل پیشرفت و ترقی اسلام نیز برخاسته از این تقابل هاست. این تقابل های پرهزینه (مالی و جانی) سبب شد تا دستاوردهای عظیمی (پیشرفت و ارتقای رفاه مادی و معنوی) نصیب جامعه اسلامی شود. پافشاری بر پاسداری از کیان اسلام، به پیشرفت و ترقی و استقلال جامعه اسلامی می انجامد و روحیه فرهنگ توانستن و اتکا به نفس را به مسلمانان می آموزد.

مسلمانان در طول تاریخ در سایه اسلام برای رسیدن به این پیشرفت، همتهای بلند و رشادتهای بزرگی داشته و از هر وسیله مجازی برای تحقق اهداف خود بهره برده اند. ازاین رو، در گفتمان دینی ما، جهاد، برخورد

ص:197


1- همان.

پر صلابت با مانع و رفع آن است. البته جهاد امروز از نظر فنی، علمی، نظامی و اقتصاد، از جهاد در زمان گذشته بسیار پیچیده تر است.

و) جهاد و قدرتمندی اقتصادی

و) جهاد و قدرتمندی اقتصادی

جهاد برخورد پر صلابت و برخاسته از نوعی قدرتمندی است و تا جامعه اسلامی سطحی از قدرتمندی را نداشته باشد، قادر به تغییر وضع موجود نیست. پیامبر گرامی اسلام به دلیل ناتوانی و قدرتمندی در شرایط زمانی و مکانی خود، در سه سال اول پس از بعثت، مردم را پنهانی دعوت می کرد. سپس آشکار و پس از مهاجرت، از موضع قدرت در قالب جهاد دعوت به اسلام کرد.

ازاین رو، نپذیرفتن و تغییر وضع موجود، مستلزم داشتن سطحی از قدرت است. زمانی که این قدرت حاصل شد، می توان گفت: «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّه؛ و آماده کنید برای (کارزار با) ایشان هرچه را می توانید، از نیرو و از اسبان بسته شده که بترسانید با آن دشمن خدا و دشمن خود را.» (انفال: 69)(1) در جهاد اقتصادی نیز تا اقتصاد جامعه مراحل مختلف ارتقا و توان مندی را بپیماید و پایه های اقتصادی کشور استوارتر نشود، به یک باره نمی توان به جهاد و جهش بزرگ اقتصادی دست یافت.

اقتصاد ایران، در سه دهه فراز و فرود و کسب تجربه های بسیاری از مدیران ارشد اقتصادی و الگوهای اقتصادی مختلف، به حدی از اقتدار اقتصادی رسیده که سبب کاهش وابستگی کشور به نفت، افزایش صادرات

ص:198


1- المیزان، ج 9، ص146.

کالاهای غیر نفتی و کاهش حجم دولت شده است. ازاین رو، می تواند وارد جهش بزرگ و جهاد اقتصادی شود. مهم ترین نتیجه این جهش بزرگ، اشتغالزایی (بزرگ ترین دستاورد اقتصادی _ اجتماعی) است؛ زیرا بی کاری عامل بسیاری از آسیبهای جامعه چون افزایش طلاق، کاهش ازدواج، اعتیاد و فقر می شود.

با بررسی سیر تاریخی اقتصاد ایران، مسیر رشد و توسعه بخشهای مختلف را مشاهده می کنیم. ازاین رو، در وضعیت کنونی، یکی از نقاط قوت آن، بهینه سازی ظرفیتهای معادن و انجام عملیات تبدیلی در مواد اولیه و معادن است. همچنین در حوزه ای دیگر که کشور ما امتیازی نسبی دارد، حوزه کشاورزی و دامداری است. با توجه به نعمتهای خدادادی کشورمان در این دو حوزه، باید با اجرای طرحهای آبیاری صنعتی و با صنعتی کردن کشاورزی کوشید. ازاین رو، می توان در کشاورزی و دامداری تحولی اساسی ایجاد کرد تا ایران جزو صادرکنندگان عمده محصولات کشاورزی و دام داری باشد. پس اقتصاد ایران می تواند طرحهای عظیم کالبدشکافی، اصلاح و تحول اقتصادی را بپذیرد.

ز) جهاد اقتصادی؛ تغییر سریع

ز) جهاد اقتصادی؛ تغییر سریع

زمانی که دشمن، جامعه اسلامی را در شرایط بحرانی قرار می دهد و منافع اسلام به خطر می افتد، جهاد واجب می شود. برای رهایی از این مشکل، حرکتی انفعالی و سریع لازم است تا همه عوامل هماهنگ شوند.

قرآن کریم، فلسفه اصلی دفاع را فراتر و اصولی تر از حقوق از دست رفته گروهی می داند. اگر دفاع و جهاد در کار نباشد و اگر اهل ایمان، دست

ص:199

روی دست بگذارند، حیات معنوی جامعه آسیب میبیند. همچنین خداوند می فرماید: «خدا فریاد به بدگویی را دوست نمی دارد، مگر از کسی که مظلوم واقع شده است.» (1)بدیهی است این بیان، نوعی تشویق به قیام مظلوم است.

ازاین رو، اگر روحیه حرکت هماهنگ انفعالی (روحیه جهادی) وجود نداشته باشد، قطعاً جامعه اسلامی قادر به برخورد و رفع مانع نخواهد بود. روحیه جهادی (کوشش مضاعف و سریع)، ملزومات فیزیکی (تشکیلاتی) و غیر فیزیکی (فرهنگی) دارد که پیش از این، در بطن جامعه باید به صورت ظرفیت بالقوه ای ایجاد شود تا در زمان لازم بالفعل شوند.

جامعه اقتصادی _ اجتماعی ایران در مقایسه با گذشته، به اندازه کافی تجربه دارد. رفتارشناسی ملت ایران نشان می دهد که همواره موج نخست اقدامات، موجی اصلاحی است، اما اگر به نتیجه نرسد، به انقلاب می انجامد. امروزه مشخص شده است که در بیست سال گذشته، ساختارهای دولتی، به تنهایی پاسخ گو نبوده و به ساختار و اقداماتی جهادی (دولتی _ مردمی) نیاز است. هم اکنون که موج اصلاحات در زمینه فرهنگ و اقتصاد جواب نداده است، ما باید وارد موج جدید فرهنگی _ اقتصادی شویم.

ح) جهاد اقتصادی و طراحی نقشه راه

ح) جهاد اقتصادی و طراحی نقشه راه

برای انجام جهاد، شناسایی و بررسی وضعیت دقیق شرایط جامعه اسلامی (جبهه اسلام) و جبهه دشمن، اهمیت بسزایی در پیروزی دارد. در این

ص:200


1- «لا یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ» (نساء: 148).

شناسایی باید کاملاً همه عوامل و تحرکات و حتی سابقه تاریخی و قدرتمندی دو طرف بررسی شود. این شناسایی مستمر (اعلام دایمی آماده باش) سبب افزایش سطح هوشیاری نیروها میشود. در نهایت، این هوشیاری دقیق سبب طراحی نقشه راه و الگوی پیشرفت برای چیدمان بهینه آرایش جهادی با هدف اثرگذاری دقیق و تخصیص کارآمد نیروها خواهد شد. هرچه این الگوی پیشرفت، دقیقتر و بر اساس واقعیتها و نمودارهای رشد و پیشرفت منطقه و دخیل کردن عوامل اثرگذار داخلی و خارجی و توانایی های خود باشد، قطعاً به پیروزی نزدیک تر خواهد شد.

در سند چشم انداز جمهوری اسلامی ایران، در افق 1404 هجری شمسی آمده است:

با اتکال به قدرت لایزال الهی و در پرتو ایمان و عزم ملی و کوشش برنامه ریزی شده و مدبّرانه جمعی و در مسیر تحقق آرمان ها و اصول قانون اساسی، در چشم انداز بیست ساله؛ ایران کشوری است توسعه یافته با جایگاه اول اقتصادی، علمی و فن آوری در سطح منطقه، با هویت اسلامی و انقلابی، الهام بخش در جهان اسلام و با تعامل سازنده و مؤثر در روابط بین الملل.(1)

در واقع، تجربه های این چند دهه، ظرفیتی برای تحقق چشم انداز است و نام گذاری امسال نیز نوعی انتقاد از وضعیت موجود _ کاهش رشد اقتصادی _ است.

جهاد اقتصادی که مورد نظر مقام معظم رهبری است، هدف گذاری برای

ص:201


1- متن کامل سند در سایت مجمع تشخیص مصلحت نظام: http://www.maslehat.ir.

تحقق شاخصه های پیش بینی شده در چشم انداز و برنامه های پنج ساله است؛ چون در بسیاری از موارد، مانند حوزه اشتغال، امور اداری و نظام بانکی، از برنامه ها عقب هستیم.

اگر همه بخش های جامعه بسیج بشوند و حرکتی جهادی را آغاز کنند، می توان به آنچه در برنامه پیش بینی شده است، رسید. بنابراین، باید برای تحقق اهداف پیش بینی شده کوشید تا اهداف و سیاست ها، عملیاتی شود.

ط) ایمان، لازمه جهاد اقتصادی و علم، ضامن موفقیت آن

ط) ایمان، لازمه جهاد اقتصادی و علم، ضامن موفقیت آن

الگوی مناسب، (برنامه و نقشه راه) برای پیشرفت و توسعه لازم است. تحقق این الگو، پیش فرضهایی دارد که یکی از آنها ایمان (توانایی معنوی) است. همان طور که بیان شد، لازمه جهاد اجتماعی (مبارزه در میدان بیرونی)، جهاد اکبر (مبارزه در میدان درونی) است. بدان معنا که تا فرد ایمان و معنویت را در درون خود ایجاد نکند، نمی تواند از جامعه اسلامی (به مفهوم واقعی جهاد) دفاع کند. تا فرد آموزش ندیده باشد و ایمان و اراده اش مستحکم نباشد و آموزش لازم را نبیند، چگونه سبب استحکام روح معنویت در جامعه در فضای حق علیه باطل می شود.

در جهاد اقتصادی نیز شرط آموزش (داشتن توانایی معنوی) وجود دارد. فرد مسلمان باید مهارتهای صحیح (انگیزشی) برای این نوع جهاد را کسب کند و جهاد زمانی محقق می شود که عنصر انگیزش بالا باشد. همچنین ایثار زمانی اتفاق می افتد که فرد، جان خود را مخلصانه در کف بگیرد و این ایثار نیازمند شناخت بسیار عمیق است. اگر فردی به شناخت عمیق از هستی برسد، از انگیزه ای قوی برخوردار خواهد شد و اگر جهاد

ص:202

در قلمرو اقتصاد روی دهد، با معنویت همراه خواهد شد.

مقام معظم رهبری، موفقیت در جهاد اقتصادی را نیازمند توجه به پیشرفت علم و فن آوری در کشور می داند. بازدید ایشان در روزهای اول سال از تأسیسات و فعالیت های منطقه مهم عسلویه، مؤید این نکته بود. همچنین ایشان بر پیوند و هماهنگی پژوهش های علمی و دانشگاهی با عرصه اقتصاد و بازار از طریق «تجاری سازی» دستاوردهای علمی تأکید کرد؛(1) چون فرد در هر طبقه و شغلی، باید در فضای اقتصاد اسلامی فعالیت و همت مضاعف کند. ازاین رو، تا سرمایه گذاری های اجتماعی(2) و عمومی و منابع انسانی(3) و تخصصی برای جهاد اقتصادی در فضای اقتصاد اسلامی شکل نگیرد، جهاد اقتصادی تحقق نخواهد یافت.

برای نهادینه سازی فرهنگ جهاد، به کار فرهنگی نیاز است که رسانه ها متولی رسمی فرهنگ سازی و دانشگاه و آموزش و پرورش نیز دارای مسئولیت رسمی هستند. البته معمولاًً فرهنگ سازی غیر رسمی در جامعه ماندگار تر است. ازاین رو، وظیفه رسانه ها، پاسخ گو کردن بخشهای گوناگون در عرصه جهاد اقتصادی است.

ی) اتحاد، شرط تحقق جهاد اقتصادی

ی) اتحاد، شرط تحقق جهاد اقتصادی

با توجه به آنچه از مفاهیم جهاد بیان شد، برمی آید که برای تحقق اهداف و پیروزی حق علیه باطل، همه نیروها باید اتحادی یک پارچه و عزمی راسخ

ص:203


1- سخنرانی مقام معظم رهبری در مشهد مقدس، 1/1/1390.
2- Social captal.
3- Human captal.

داشته باشند. اتحاد، شرط اساسی در پیروزی است. همچنین عدالت که از دستاوردهای اساسی جهاد اقتصادی است، زمانی تحقق می یابد که مردم در پی تحقق عدالت باشند. حتی پیامبران نیز در صورت همکاری نکردن امت، قادر به تحقق عدالت نیستند. ازاین رو، اگر همه مردم بر جهاد تأکید کنند، عدالت محقق می شود.

«جهاد اقتصادی» با اهمیت و جامعیتی که دارد، می تواند هدف مشترکی برای همه قشرها و گروه ها باشد و سبب جلب توجه مردم و بسیج ملت برای رسیدن به آن هدف شود.

اسلام، دین وحدت، تعامل و همبستگی میان مسلمانان به ویژه کارگزاران است. با این ویژگی، اسلام با قدرت و عظمت پیش می رود. در مقابل، با نزاع و اختلاف، هیبت و قدرت مسلمانان ضعیف می شود و نمی توانند کارآیی لازم را داشته باشند.

وحدت میان مردم و وحدت میان ارکان حکومتی یعنی مجلس، دولت، قوه قضاییه و دیگر دستگاه ها، لازمه جهاد است. همه باید بسیار بکوشند و از مسائل اختلافی پرهیز کنند و زمینه هایی را که سبب اختلاف بین ارکان کشور می شود، برطرف کنند. اگر در یک جبهه و جهادی، توان افراد متفرق باشد، پیروزی ممکن نیست. ازاین رو، همه باید دست به دست هم بدهند و تلاش کنند تا از یک سو، استعداد و فرصتهای اقتصادی کشور، شکوفا و از سوی دیگر، نقیصه هایی که در حوزه اقتصادی وجود دارد، رفع شود.

هر مسئولی باید جایگاه خود را در جهاد گسترده اقتصادی تشخیص بدهد و متناسب با آن به وظیفه خود عمل کند. بنابراین، متخصصان و

ص:204

صاحب نظران اقتصادی و کسانی که به گونه ای می توانند در فرهنگ سازی در جامعه اثرگذار باشند، باید تبیین و تشریح این امر مهم را وظیفه خود بدانند و با انواع شیوه ها و ابزارها، به حرکت مردم در مسیر «جهاد اقتصادی» سرعت ببخشند.

2. ارتباط جهاد اقتصادی با اقتصاد اسلامی

اشاره

2. ارتباط جهاد اقتصادی با اقتصاد اسلامی

هر جامعه نسبت به اعتقاداتش و نسبت به نگاهی که به عالم دارد، مهبط روح جمعی و فرهنگ خاصی می شود. به این ترتیب، خاک، سکونت و تجمع از شرایط لازم تولید فرهنگ است و چگونگی این تجمع و اعتقادات مشترک این جمع، مختصات فرهنگ یاد شده را آشکار می سازد.(1) ازاین رو، شناخت دقیق و پیش بینی رفتار های اجتماعی انسان ها، بررسی مؤلفه های اثرگذار بسیاری را در این زمینه می طلبد. در یک بررسی کلیتر می توان بیان کرد که خاستگاه اصلی علوم اجتماعی برخاسته از فرهنگ، نگرش انسان به موضوعات اساسی عالم خلقت است. همچنین انسان، موجودی پیچیده است که شناخت درست ابعاد وی کاری دشوار است و دشوارتر از آن، شناخت اجتماع انسانی (جامعه) است.

یک روی سکه، برداشت کلی از مجموع جهان هستی است. طبیعت حاکم (جهان بینی) سبب تأثیر در مبانی فلسفی اقتصاد می شود. اقتصاد اثباتی (هست و نیست های گذارهای اقتصادی) نیز متأثر از فلسفه است. همچنین

ص:205


1- متن آموزشی سطح یک غرب شناسی، ویرایش دوم، بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق7، 1383.

طراحی (ساختار) الگوی اقتصادی، نیازمند فهم دقیق گزاره های اثباتی است.

در طرف دیگر نیز سازوکارها و روش های آن مطرح است. مطلق ساختار فکری (ایدئولوژی) بنیانها و مبانی ارزشی اقتصاد را پایه ریزی می کنند و اقتصاد دستوری (بایدها و نبایدها) نیز برخاسته از همین مبانی ارزشی است. قوانین، اصول کلی و خط مشی اساسی هر الگوی اقتصادی (رژیم یا نظام اقتصادی) نیز حاصل تعامل مبانی ارزشی هر جامعه است.(1)

ص:206


1- نک: علی اصغر هادوی نیا، فلسفه اقتصاد در پرتوی جهان بینی قرآن کریم، ص24.

اندیشههای نهادینه شده اثرگذار در اقتصاد در هر جامعه (مبانی و سازوکارها)، نوع خاصی از رفتار و منش اثرگذار در اقتصاد را در پی دارد. ازاین رو، این تفاوت و نگرش ها و اندیشه ها سبب طراحی الگوی متفاوتی خواهد شد یا به عبارتی، سبب تفاوت در اهداف (چشم اندازها) خواهد شد. ازاین رو، تعارض آشکار الگوهای اقتصادی، اثرپذیری علم اقتصاد از فرهنگ جهان شناسی و ایدئولوژیکی فضای حاکم بر جامعه را می رساند. پس با اجرای مبانی، الگوها و اهداف اقتصاد سرمایه داری اومانیستی در جامعه، فضایی برای طرح خواسته های مبتنی بر ورود معنویت در اقتصاد و تغییر فضای گفتمان موجود نمی ماند.

دین اسلام (دین خاتم)، کامل ترین دین است.(1) ازاین رو، مسئول هدایت انسان ها در همه عصرهاست. این مسئولیت خطیر، برنامهای دقیق و اصول راهبردی در قالب مدل می خواهد تا بتواند پیروانش را در مسیر درست هدایت کند و دین اسلام نیز با منابع غنی (قرآن و سنت، عقل و اجماع) می تواند این الگوی مطلوب و اصول راهبردی را ارائه دهد و هنجارها و روابط اثباتی گزاره های این الگو را تعریف کند. ازاین رو، در فضای گفتمان دین و اقتصاد و تعامل بین آنها، اصول راهبردی اقتصاد در پرتوی تعالیم الهی کشف می شود که ثمره بحث و بررسی آن مباحثی چون بانک داری

ص:207


1- خاتم بودن دین اسلام، نتیجه ای است که از جمع برخی آیات به دست می آید: «وَ مَا أَرْسَلْنَکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ» (انبیاء: 107)؛ «الْیَوْمَ یَئسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلَا تخَْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتمَْمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْاسْلَامَ دِینًا» (مائده: 3)؛ «مَّا کاَنَ محَُمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَ لَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّنَ وَ کاَنَ اللَّهُ بِکلُ ِّ شی ْءٍ عَلِیمًا» (احزاب: 40) و... .

اسلامی، بورس اسلامی، توسعه عدالت محور و رفاه اسلامی است.

در جامعه اسلامی، تنها الگوی اقتصادی که برخاسته از فرهنگ دینی (اقتصاد اسلامی) باشد، توان پاسخ گویی همه خواسته های مسلمانان را دارد و هر گونه تغییر و تحول روابط اقتصادی نیز باید بر اساس مبانی الگوی اقتصاد اسلامی باشد. بر این اساس، جهاد اقتصادی در جامعه اسلامی، نیازمند سازوکارهای اقتصادی _ اسلامی است و نمیتوان در جامعه ای خواستار جهاد اقتصادی شد، ولی رویکردها و سازوکارهای غیر متناسب در پیش گرفت.

با بررسی سخنان رهبری درمی یابیم ایشان هیچ گاه موافق جداسازی سازوکارهای فرهنگ از اقتصاد و سیاست نبوده است. جهاد اقتصادی از یک سو، جهشی در اقتصاد و از سوی دیگر، اخلاقی کردن یا فرهنگی ساختن فضای کسب و کار اقتصاد ملی است که فرهنگ و ارزش های انقلاب در اقتصاد بیشتر راه پیدا کند. بنابراین، هر نظام اقتصادی رویکردها و سازوکارهای خاص خود را _ که برخاسته از اهداف و اجزای آن است _ برای حل مسائل اقتصادی دارد. بر اساس نیاز و رویکرد مقاله، اقتصاد اسلامی را بر اساس سه مشخصه یاد شده، از میان دیگر نظام ها بررسی می کنیم.(1)

الف) اهداف

الف) اهداف

ص:208


1- محمدرضا یوسفی و احمدعلی یوسفی، نظام اقتصاد علوی، صص257و258؛ دانش نامه امام علی7، صص11_60.

با وجود اهمیت اهداف اقتصادی در چگونگی شکل گیری و چینش صحیح عناصر و نحوه فعالیتهای اقتصادی آن، هنوز در ادبیات اقتصاد اسلامی اختلاف نظرهایی است. به نظر گروهی، حاکمیت سیاسی اسلام، تحکیم ارزشهای معنوی و اخلاقی، برپایی عدالت اجتماعی، نفی وابستگی اقتصادی، خودکفایی و اقتدار اقتصادی، توسعه و رشد و رفاه عمومی جزو این اهداف است.(1) ویژگی مشترک اهداف بیان شده عبارتند از رضایت الهی، قرب خداوند و مقام عبودیت برای بندگان او.

ب) اجزا

ب) اجزا

یک _ مبانی اعتقادی

مبانی اعتقادی، آموزه هایی هستند که حاکم بر رفتارهای اقتصادی هستند و زیر بنا و تکیه گاه فکری و نظری آموزه های اقتصادی را بیان می کنند. موضوع این آموزه ها، خدای متعال و صفات او، جهان هستی، انسان و جامعه است. به آن دسته از آموزههایی که در رفتارهای اقتصادی تأثیر داشته باشد، اعم از ایدئولوژی و جهان بینی، در اقتصاد توجه می شود.

اول _ خداوند

خالق جهان هستی و انسان هاست. او مالک و پروردگار است. هدایت تکوینی خداوند دایم و مستمر بوده و جهان تحت احاطه و قیومت اوست.

ص:209


1- نک: دفتر همکاری حوزه و دانشگاه، مبانی اقتصاد اسلامی، ص193؛ دانش نامه امام علی7، ج7، صص325_356؛ سعید فراهانی فرد، سیاست های اقتصادی در اسلام، صص104_127؛ مهدی هادوی تهرانی، نظام و مکتب اقتصادی اسلام، صص55_84 .

دوم _ جهان

همه جهان هستی رو به سوی خدا دارند. همه هستی برای انسان ها آفریده شده است. جهان شامل دنیا و آخرت است. دنیا محل کشت و آزمایش و آخرت محل درو و پاداش است.

سوم _ انسان

انسان دارای دو بُعد روح و جسم است. هدف از خلقت انسان، تکامل روح و جسم او است. جسم انسان در مسیر تکامل، ابزاری در خدمت تکامل روح قرار می گیرد. انسان، خلیفه خدا روی زمین و مسئول در برابر خدای تعالی است. انسان برای تکامل خود، افزون بر عقل، به وحی نیز نیاز دارد.

چهارم _ جامعه

هم جامعه و هم فرد اصالت دارد. در جوامع انسانی، سنتهای الهی حاکم است که توجه به آنها تأثیر فراوانی در جهت گیریهای اقتصادی دارد.

دو _ مبانی ارزشی

مفاهیم مبنایی دارای ماهیت ارزشی، فرهنگ ساز، جهت دهنده و اثرگذار بر رفتارهای اقتصادی انسان هاست. دیدگاه ارزشی هر مکتب اجتماعی درباره مفاهیمی مانند زهد و قناعت، توکل به خدا، تقدیر الهی و رزق مقدر و دنیا و آخرت، سازنده پیکره اصلی فرهنگ اقتصادی آن مکتب است. به دنبال آن، رفتارهای اقتصادی خاصی در عرصه های گوناگون اقتصادی به مردم می آموزد و برنامه و سیاست های ویژه اقتصادی را به مسئولان اقتصادی القا میکند.

سه _ اصول

ص:210

مقصود، رویکرد های حاکم و جهت دهنده تدابیر و رفتارهای اقتصادی است. این اصول برای دست یابی به اهداف اقتصادی و حل مشکلات و معضلات اقتصادی بر مبنای اعتقادی مبتنی هستند، همانند اصل آزادی مسئولانه، اصل رقابت مسئولانه، اصل توزیع عادلانه، اصل حضور مسئولانه دولت در اقتصاد.(1)

ج) سازوکارها

ج) سازوکارها

سه سازوکار مهم که مصرف منابع در جوامع مختلف و ساختارهای اقتصادی، آنها را تعیین می کنند، عبارتند از: تصفیه سازی، انگیزشی و تغییر ساختار سیاسی. به عبارتی، با توجه به اهداف و مبانی بیان شده، این سازوکارهای کلی درصدد دخیل کردن ارزش های اخلاقی در روابط اقتصادی هستند.(2)

3. مفاهیم قرآنی جهاد اقتصادی

اشاره

3. مفاهیم قرآنی جهاد اقتصادی

تاکنون افزون بر آشنا شدن با برخی از مهم ترین مفاهیم جهاد و ارتباط آن با اقتصاد، به بررسی خطوط کلی نظام اقتصاد اسلامی و اثبات ضرورت تبیین و طراحی الگوی اقتصاد اسلامی در کشور پرداختیم. در ادامه به برخی از مهم ترین گزاره های اقتصادی _ اسلامی در زمینه های اهمیت و ضرورت اقتصاد، اهداف، تولید، مصرف و دولت در راستای جهاد اقتصادی

ص:211


1- نظام اقتصاد علوی، صص 30و31.
2- نک: عادل پیغامی، مباحثی در مرزهای دانش اقتصاد اسلامی، صص23_32.

می پردازیم.

الف) جایگاه علم اقتصاد در ادبیات قرآنی

الف) جایگاه علم اقتصاد در ادبیات قرآنی

از نظر قرآن کریم، کالا و مال، ودیعه و امانتی الهی است که خداوند در اختیار بشر قرار داده است. در قرآن می خوانیم: «از آنچه خداوند، شما را نماینده خویش در آن ساخته است، انفاق کنید.»(1) «از مالی که خداوند به شما بخشیده است، در اختیار بردگان قرار دهید.»(2) «... اگر خیری (مالی) از خود بر جا گذاشتید... .»(3) اگر مال و ثروت پدیده زشتی بود، خداوند از آن به عنوان «ودیعه»، «مال خود» و «خیر» یاد نمی کرد. همچنین اقتصاد را در کنار توحید قرار داده است.(4) روایات بسیاری نیز مؤید این مطلب است: «بی نیازی، وسیله خوبی برای تقواست»،(5) «دنیا کمک خوبی برای آخرت است.»(6) همچنین افزایش رفاه اقتصادی را با افزایش رفاه اخروی مرتبط می داند.

با توجه به آیات و روایات، استنباط می شود که مسائل اقتصادی اهمیت دارد و در نظام اقتصادی اسلام، مال و ثروت، ابزاری در خدمت انسان است تا به وسیله آنها از زندگی معقول و مناسبی بهره مند شود و در جهت رشد و

ص:212


1- «وَ أَنفِقُواْ مِمَّا جَعَلَکمُ مُّسْتَخْلَفِینَ فِیهِ» (حدید: 7).
2- «وَ ءَاتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِی ءَاتَئکُمْ» (نور: 33).
3- «کُتِبَ عَلَیْکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَکَ خَیرًْا الْوَصِیَّةُ لِلْوَالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ» (بقره: 180).
4- «فَأَقِیمُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتُواْ الزَّکَوةَ» (حج: 78).
5- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج12، صص 16و17، باب 6، ح2.
6- همان ح1.

کمال گام بردارد.

ب) اهداف اقتصادی دولت اسلامی

اشاره

ب) اهداف اقتصادی دولت اسلامی

از دیدگاه اسلامی، رشد و تعالی معنوی انسان، اصلی ترین فلسفه خلقت عالم است.(1) حُسن جریان اقتصادی نیز بهترین و عالی ترین وسیله رشد و تعالی معنوی فرد و جامعه معرفی شده است.(2) همچنین حیات دنیوی وی پیوسته ترسیم کننده چهره حیات آخرتی اوست.(3) این اهداف اقتصادی اسلام باید با فلسفه آفرینش انسان، هماهنگ و زمینه ساز رشد و ارتقای معنوی او شود. بنابراین، عمدهترین اهداف اقتصادی دولت اسلامی عبارتند از توسعه کمّی و کیفی اقتصاد و برقراری عدالت اقتصادی _ اجتماعی که در این باره توضیح مختصری داده می شود.

یک _ توسعه

یک _ توسعه

در ابتدا، کلمه توسعه(4) به معنای رشد کمی و افزایش مقدار بوده است. به تعبیری، رشد کمّی تولیدات و خدمات سبب رشد رفاه مادی بشر میشود، ولی در دو دهه اخیر با توجه به دستاوردهای ناقص به دست آمده به این نتیجه رسیدهاند که کیفیت را نیز دخیل کنند. بنابراین، توسعهای مطلوب است که افزون بر افزایش کمّی درآمد سرانه و تحول زیرساختها، با افزایش کیفیت از طریق توزیع عادلانه منابع تولیدی و توزیعی به رشد و

ص:213


1- «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ» (ذاریات: 56).
2- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج12، ص16، ح1.
3- محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه، ج2، ص285.
4- Development.

رفاه اجتماعی نیز کمک کند.

در فرهنگ اسلامی، «عمران» مناسب ترین واژه معادل توسعه است. عمران و آبادانی یکی از اهداف خلقت بیان شده است.(1) ابن خلدون، مفسر تاریخ، از آن به «علم عمران» یاد می کند. عمران هم مفهوم کمّی و هم کیفی از جنبه اسلامی دارد. امام علی علیه السلام می فرماید: «خداوند آدم را بر روی زمین فرود آورد تا زمین خدا را با نسل خویش آباد کند»(2) یا آمده است که «به وسیله امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف ، زمین آباد می شود.»(3) بدیهی است توسعه در فرهنگ اسلامی، نه تنها جزو اهداف خلقت است، بلکه ابعاد و آسیب های آن را نیز مشخص کرده است.

در اسلام به همان اندازه که حرص و ثروت اندوزی، مذموم و مردود است، تنبلی و بی کارگی و کَل بر دیگران بودن، منکَر و قبیح است. اسلام، کار و تلاش مفید را پایه پیشرفت معرفی کرده است و پیشرفت را بدون رعایت قوانین اقتصادی و همت و تلاش مضاعف ممکن نمی داند.(4)

دو_ عدالت
اشاره

دو_ عدالت

عدالت در فرهنگ ما جایگاه مهم و وسیعی دارد. امام علی علیه السلام می فرماید: «العدل یضع الامور مواضعها؛ عدالت هر چیزی را در جای خود می نشاند.»(5) پیامبران برای اینکه مردم با عدالت زندگی کنند و هیچ

ص:214


1- «هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکمُ ْ فِیهَا» (هود: 61).
2- نهج البلاغه، خطبه 1.
3- محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج18، ص341.
4- «وَ أَن لَّیْسَ لِلْانسَانِ إِلَّا مَا سَعَی» (نجم: 39).
5- نهج البلاغه، حکمت 437.

ظلمی نباشد، مبعوث شدند.(1) یکی از مهم ترین اهداف انقلاب اسلامی هم ایجاد عدالت به ویژه عدالت اجتماعی بود. در نظام حقوقی، عدالت را به مفهوم برابری می دانند که در برخی موارد، مفهوم تساوی را نیز می توان برای آن به کار برد، ولی همیشه بدین مفهوم نیست.(2)

مفاهیم مرتبط با عدالت در سه حیطه عدالت الهی، عدالت فردی و عدالت اجتماعی، دسته بندی می شوند. در اقتصاد نیز مفهوم عدالت باید در همه روابط و اجزای اقتصادی (تولید، توزیع، مصرف و نظارت) تجلی یابد. از آنجا که تحقق عدالت یکی از مهم ترین اهداف رسالت انبیا برای همه مراحل زندگی بشریت است، نمی توان عدالت را تنها در برخی بخش های اقتصاد (مانند فقط طرف توزیع) جاری دانست. بدیهی است با شکوفا شدن اقتصاد اسلامی در کشور و رسیدن به همه اهداف مورد نظر اقتصادی، عدالت اجتماعی (بهره مندی همه مردم از مواهب زندگی) نیز محقق خواهد شد.

در این مجال، با توجه به اهمیت عدالت اقتصادی، عدالت در تولید و توزیع را بررسی خواهیم کرد. قبل از آن لازم است اشاره کنیم که اهمیت پیش گیری، اولی تر از درمان است و عدالت در فضای تولیدات اقتصادی، از فقر و اختلاف طبقاتی و بروز مشکلات اقتصادی پیش گیری می کند. پس در اقتصاد اسلامی، عدالت تولیدی از عدالت توزیعی بااهمیتتر خواهد بود.(3)

اول _ عدالت در تولید
اشاره

ص:215


1- «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَ الْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید: 25).
2- مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص114.
3- نک: دانش نامه امام علی7، ج7، صص65_100.

اول _ عدالت در تولید

زیر فصل ها

1. عدالت در امکانات

2. سالم سازی درآمدها

1. عدالت در امکانات

1. عدالت در امکانات

اختلاف در ثروت و درآمدها تا آنجا که از میزان استعداد، تلاش و فعالیتها ناشی می شود، امری طبیعی و مطلوب است، اما به شرطی که مواهب الهی و امکانات جامعه در اختیار همه طبقات جامعه قرار گیرد. امکانات زیستی و درآمدی بین همه یکسان توزیع شود و فرصت های برابر برای رشد افراد با توجه به استعدادها و سلایق آنها در جامعه وجود داشته باشد.(1) ازاین رو، دین یا گروه خاصی اجازه ندارد به بهانه موقعیتهای سیاسی، اقتصادی و مذهبی، امکانات عمومی جامعه مسلمانان را به نفع خود به کار برد. در این آیه، خداوند همه نعمت های خود را متعلق به عموم مسلمانان می داند و خود را ناظر بر آنها معرفی می کند.

2. سالم سازی درآمدها

2. سالم سازی درآمدها

خداوند در قرآن، درآمدهای مشکوک و حرام را که از روابط ناسالم اقتصادی به دست می آید، مذموم شمرده(2) و مسبّب آثار مخرب بسیاری در جامعه دانسته است.(3) ثروتهای بادآورده ناشی از رانتهای اقتصادی و روابط ناسالم اقتصادی سبب می شود افراد از امکاناتی که شایستگی احقاق آنها را نداشته باشند، استفاده کنند و بدین وسیله اموال بیت المال تضییع

ص:216


1- «هُوَ الَّذِی خَلَقَ لَکُم مَّا فی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ اسْتَوَی إِلی السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ هُوَ بِکلُ ِّ شی ْءٍ عَلِیمٌ» (بقره: 29).
2- «یَأَایُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأْکُلُواْ أَمْوَالَکُم بَیْنَکُم بِالْبَاطِلِ إِلَّا أَن تَکُونَ تجَِرَةً عَن تَرَاضٍ مِّنکُمْ» (نساء:29).
3- نک: «آثار و پی آمدهای لقمه حرام»، فصل نامه گنجینه، بهمن و اسفند 1385، ش63.

شود. ازاین رو، اگر درآمدهای افراد بر اساس حق و شایستگی، استعداد و تلاش آنها باشد، فاصله طبقاتی شدیدی در جامعه اسلامی ایجاد نمی شود و حق مظلومی نیز پای مال نمی گردد.

متأسفانه در جامعه کنونی ما، شرایط و روابط ناسالم اقتصادی سبب تشکیل پروندههای بزرگ فساد مالی شده است که این امر به فقر و اختلاف بین دهک های جامعه دامن می زند. بر اساس تجربه های اقتصاد ایران، رفع این معضل دو راه کار دارد:

الف) تیزهوشی و همت مضاعف و کار جهادی دولت و دستگاه قضایی می تواند نقطه عطفی در از بین رفتن آن باشد؛

ب) تقویت روحیه معنوی مردم و تفهیم آثار دنیوی و اخروی مخرب درآمد های حرام.

یکی از راه های تحقق جهاد اقتصادی که می تواند به عدالت اقتصادی منجر شود، سالم سازی درآمدهاست.

دوم _ عدالت در توزیع
اشاره

دوم _ عدالت در توزیع

یکی از مهم ترین مجاری احیای عدالت در اقتصاد، قسمت توزیع است. با فرض آنکه عدالت در حیطه تولید رعایت شده است، وارد مرحله بعدی (توزیع) می شویم. دولت اسلامی با ابزارهای مالی، پولی و نظارتی که در اختیار دارد، از طریق تغییر موازنه گردش درآمد به نفع دهکهای پایین تر جامعه برای ارتقای کیفیت و بهبود رفاه این اقشار می کوشد. مهم ترین ابزار سیاست عدالت توزیعی در جامعه، مالیات ها و تأمین اجتماعی است.

1. مالیات

1. مالیات

ص:217

افق مالیاتی که اسلام در ثروت ها و درآمدها معین کرده است، دامنه ای وسیع و گسترده دارد. برخی از آنها مانند خمس،(1) زکات(2) و حق معلوم،(3) واجب و برخی مانند انفاقات(4) و صدقات،(5) شاخص دین باوری، نوع دوستی، رشد اجتماعی و دست یابی به مراتب عالی تر کمال و سعادت هستند.(6)

تشویقها و تهدیدهای دین(7) درباره کمک های مالی، در تعدیل ثروت و زدایش فقر، نقش مهمی دارد(8) و با کاهش افسردگی، خستگی و فشار معیشتی فقیران، ایجاد عدالت اقتصادی اجتماعی را ممکن می سازد و سرانجام همه موظفند از اصل اموال خود، برای رفع کمبودهای فردی و اجتماعی هزینه کنند تا حداقل سطح زندگی، ایجاد و نیازهای اولیه رفع شود.(9)

در نظام اقتصادی اسلام، سیاست گرفتن مالیات، سبب ایجاد سازوکاری می شود که به کاهش قدرت اقتصادی قشر متمول جامعه می انجامد و آنها را به دهک های متوسط سوق می دهد.

2. تأمین اجتماعی

2. تأمین اجتماعی

ص:218


1- «وَ اعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شیء فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ» (انفال: 41).
2- «إِنَّمَا الصَّدَقَتُ لِلْفُقَرَاءِ وَ الْمَسَاکِینِ وَ الْعَمِلِینَ عَلَیهَْا وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبهُُمْ وَ فی الرِّقَابِ وَ الْغَرِمِینَ وَ فی سبیل الله وَ ابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِّنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیم» (توبه: 60).
3- «وَ فی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائلِ وَ المَْحْرُومِ» (ذاریات: 19).
4- «الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ أُوْلَئکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا» (انفال: 3و4).
5- «یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَواْ وَ یُرْبی الصَّدَقَاتِ وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ کلُ َّ کَفَّارٍ أَثِیم» (بقره: 276).
6- «وَ أَنفِقُواْ فی سبیل الله» (بقره: 195).
7- محمدرضا حکیمی و دیگران، الحیاة، ج5، ص478.
8- همان، ج4، ص337.
9- نک: پدیده شناسی فقر و توسعه، ج4، صص 338_340.

تأمین اجتماعی با مفاهیمی مانند رفاه اجتماعی، خدمات اجتماعی، تعاون اجتماعی، بیمه های اجتماعی و کمک های اجتماعی هم معناست. تأمین اجتماعی از وظایف اقتصادی و مالی دولت اسلامی(1) در حمایت از دهکهای پایین جامعه و گروههایی است که به هر دلیلی (سوانح طبیعی مانند سیل، زلزله و توفان، مشکلات اجتماعی مانند جنگ و ورشکستگی اقتصادی، قادر به ادامه مسیر صحیح زندگی خود نباشند و به کمک دولت نیاز داشته باشند.

اندیشمندان مسلمان، تأمین اجتماعی را تأمین کامل وسایل زندگی عموم افراد دانسته اند که دارای دو اصل اساسی؛ اصل کفالت همگانی و اصل سهیم بودن جامعه در درآمدهای عمومی است.(2) بر این اساس، تأمین اجتماعی عمومی در جامعه بر عهده دولت و نیز افراد جامعه است. هرگاه کمبودی در جامعه مشاهده شود، همگان وظیفه دارند برای رفع آن به پا خیزند و دولت و مردم در این وظیفه مشترکند، اگرچه مسئولان وظیفه بیشتری دارند.(3)

دولت اسلامی با دو رویکرد پیش گیری از حوادث و کوشش و کمک برای جبران خسارت های طبیعی و اجتماعی، درصدد اجرای بهتر تأمین اجتماعی است.(4) حمایت از اقشار پایین جامعه و طبقات یا گروههایی که به

ص:219


1- «کی ْ لَا یَکُونَ دُولَةَ بَینْ َ الْأَغْنِیَاءِ مِنکُمْ» (حشر: 7).
2- نک: پدیده شناسی فقر و توسعه، ج4، صص351_363.
3- الحیاه، ج6، ص86.
4- نک: پدیده شناسی فقر و توسعه، ج4، صص370_374.

کفالت اجتماعی _ اقتصادی نیاز دارند، سبب بهبود و ارتقای توان اقتصادی آنها می شود و آنها را به سطح بالاتری منتقل می کنند. مالیات از جهت پایین آوردن قدرت اقتصادی طبقات بالاتر و تأمین اجتماعی در افزایش قدرت اقتصادی طبقات پایین تر، دو ابزار سیاست گذاری دولت اسلامی برای رفع فقر و نابرابری اجتماعی _ اقتصادی است.

سه _ تولید
اشاره

سه _ تولید

همه مکتب های اقتصادی به رشد و تولید توجه دارند و اسلام نیز اهمیت ویژه ای به این بخش می دهد و آن را عامل بقای اقتصاد می داند. اسلام، رشد و بهره برداری از طبیعت را تا حداکثر ممکن مجاز می داند که البته از حدود نیز نباید تجاوز کرد.(1) «برای اقتصاد یک کشور، مهم ترین بخشی که میتواند شکوفایی پایدار را به وجود بیاورد، تولید است؛ به خصوص آن بخش اقتصاد تولیدی که متکی است به دانش، متکی است به علم».(2)

همچنین مکتب اسلام، هزینه های تولیدی و سرمایه گذاری را بر هزینه های مصرفی مقدّم می داند و به منظور تشویق مردم به تولید و افزایش کمّی و کیفی کالاها و خدمات اقتصادی افزون بر ابزارهای فرهنگی، مجموعه ای از مقررات شرعی را نیز استفاده کرده است. برخی از آنها عبارتند از: تحریم اسراف و تبذیر، قانون ارث، غیر قانونی کردن حمی، «تحریم» درآمدهای ناشی از کارهای غیر مفید اقتصادی (مانند قمار، رشوه

ص:220


1- «وَ لَا تَعْتَدُواْ إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِی» (مائده: 87).
2- سخنرانی در جمع فرماندهان و مسئولان نظامی و انتظامی، 14/1/1390.

و...)، تحریم ثروت اندوزی، تحریم تمرکز ثروت در دست عده ای معدود.(1)

در این مجال به عوامل تولید و بهره وری در تولید اشاره خواهیم کرد.

اول _ عوامل تولید
اشاره

اول _ عوامل تولید

زیر فصل ها

1. سرمایه

2. منابع طبیعی

3. نیروی انسانی

4. مدیریت کسب و کار

1. سرمایه

1. سرمایه

سرمایه، عاملی است که ابتدا باید تولید شود، قبل از آنکه بتواند در ساختن دیگر کالاها و خدمات به کار گرفته شود. سرمایه دسته بندی های گوناگونی دارد(2) و در اینجا بیشتر سرمایه پولی و کالاهای واسطه ای مورد نظر است. قرآن کریم نیز برخی از این کالاهای واسطه را که برای تولید استفاده شده، ذکر کرده است.(3) همچنین در موارد بسیاری به تشکیل سرمایه و به کارگیری آن (سرمایه گذاری) برای تولید تصریح می کند.(4)

با توجه به رویکرد قرآنی، کارآفرینان باید سرمایه گذاری در فعالیت های اقتصادی را «جهاد» و «کاری مقدس» تلقی کنند و کارکنان و مدیران و کارکنان مؤسسات اقتصادی نیز باید کار خود را مجاهدت بدانند. با توجه به شرایط اقتصادی ایران، قدم اول برای سرمایه گذاری این است که از فرار سرمایههای داخلی جلوگیری کنیم. بعضی سیاست گذاری ها در کشور موجب شده است سرمایه های داخلی به کشورهای دیگر جذب شود که این روند باید اصلاح شود. رفع موانع برای فعالان اقتصادی، تسهیل در فرآیند

ص:221


1- نک: یدالله دادگر و محمدباقر نجفی، مبانی فقهی پیشرفته اقتصاد اسلامی، صص 142_ 145.
2- نک: دنیز فلونیزا، اقتصاد معاصر، ترجمه: منوچهر فرهنگ، ج1، صص133_ 135.
3- «لی أَن تجَْعَلَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَهُمْ سَدًّ» (کهف: 94).
4- محمدکاظم رجایی، معجم موضوعی آیات اقتصادی قرآن، ص106.

کسب و کار و توجه به ظرفیت های اقتصادی ایرانیان خارج از کشور، از دیگر موضوعات قابل توجه در سال جهاد اقتصادی است. به یقین، سیاست خارجی فعال و پویا میتواند این ضعف را از بین ببرد و ظرفیت لازم را برای جذب سرمایه گذاران خارجی ایجاد کند. همچنین سیاست داخلی مبتنی بر برابری و رعایت حقوق مردم می تواند ضریب امنیت کشور را بالا ببرد.

2. منابع طبیعی

2. منابع طبیعی

در فرهنگ و معارف اسلامی، انسان با زمین، خویشاوندی نزدیک دارد. خداوند، انسان را از زمین آفریده و او را به عمران و آبادانی آن واداشته است.(1) او زمین و آنچه را در آن هست، برای انسان آفریده(2) و در خدمت او قرار داده است(3) و بالاخره انسان را در زمین مستقر کرده و امور معیشتی وی را در آن فراهم ساخته است.(4) معادن موجود در زمین، نهاده های اصلی و طبیعی تولید صنعت است که خداوند همه را به صورت رایگان در اختیار بشر قرار داده است.(5) پیشوایان دینی نیز برای منابع طبیعی به عنوان یکی از عوامل تولید، اهمیت خاصی قایل شده اند.(6)

یکی از مزایای نسبی اقتصاد نوپای ایران، وجود ذخایر و منابع عظیم

ص:222


1- «هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکمُ ْ فِیهَا» (هود: 61).
2- «وَ الْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ» (الرحمن: 10).
3- «أَلَمْ تَرَوْاْ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُم مَّا فی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فی الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً» (لقمان: 20).
4- «وَ لَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فی الْأَرْضِ وَ جَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَیِشَ» (اعراف: 10).
5- «وَ أَنزَلْنَا الحَْدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَ مَنَفِعُ لِلنَّاسِ» (حدید: 25).
6- نهج البلاغه، نامه 53.

طبیعی است که رعایت اصول اقتصادی در استخراج و به کارگیری آن در صنایع مختلف بالاسری و زنجیره های تولید نه تنها سبب بهره وری و افزایش سوددهی، بلکه سبب ایجاد اشتغال و حمایت از تولید داخلی می شود.

در سالی که به نام جهاد اقتصادی نام گذاری شده، پسندیده است که در فضا هایی که مزیت نسبی داریم، بر اساس الگو های اقتصاد اسلامی تلاش کنیم تا به اهداف سند چشم انداز نیز بیشتر نزدیک تر شویم.

3. نیروی انسانی

3. نیروی انسانی

انسان به عنوان یکی از عوامل تولید، همواره مورد توجه عاملان تولید بوده است. سرمایه های انسانی و ارتقای مهارتها و دانش آنها از برترین ویژگی های نیروی انسانی است. دولت اسلامی باید به آموزش عمومی آنها همت گمارد، ولی گاهی آموزشهای تخصصی آنها با همکاری مراکز اقتصادی صورت می گیرد.

اقتصاد ایران از ظرفیت عظیم نیروی جوان انسانی و فعال برخوردار است که اگر به خوبی مدیریت شود، می تواند در عرصه های مختلف، الگوهای توسعه عدالت محور اقتصادی را بالفعل سازد.

توجه جدّی دولت به جوانان و رعایت الگوی درست عدالت تولیدی و تقسیم امکانات آموزشی و خدماتی به آنها موجب رشد چشم گیر آنها و در نهایت، اجتماع اسلامی _ ایرانی خواهد شد.

4. مدیریت کسب و کار

4. مدیریت کسب و کار

کار و مدیریت، هر دو تلاش بشری است که در تولید به کار گرفته می شود.

ص:223

کار هر گونه تلاش بدنی یا ذهنی انسان در مسیر تولید است. کار به فعالیت انسانی گفته می شود که بی خطر است، ولی به مدیریت، تیزهوشی و خطرپذیری نیاز دارد.

خداوند در قرآن کریم، حرفهها و فعالیتهای اقتصادی زیادی مانند کشاورزی،(1) دام پروری،(2) کشتی رانی(3) و جهانگردی(4) را بر شمرده است. بیان این نوع فعالیتها، راهنمایی برای شروع خلاقیت و استعداد انسان ها در ایجاد کسب و کار و کسب روزی حلال مبتنی بر تولید کالا وخدمات است.

خلاقیت در اقتصاد و مدیریت درست آنکه به نتیجه عام المنفعه برای جامعه اسلامی برسد، یکی از عوامل تولید به شمار می رود. در واقع، خلاقیتها و مدیریتهای کسب و کار کوچک، چرخ های اقتصاد بزرگ را می چرخاند. دولت نیز با حمایت از طرح های زود بازده و صنایع کوچک به عنوان جوانههای فضای اقتصاد ایران سبب رشد و اشتغالزایی می شود.

چهار _ بهره وری

چهار _ بهره وری

بهرهوری، نگرشی واقع گرایانه به زندگی است و یک فرهنگ است که در آن انسان با فکر و هوشمندی خود، فعالیتهایش را با ارزش ها و واقعیت ها منطبق می سازد تا بهترین نتیجه را در جهت اهداف مادی و معنوی به دست

آورد.(5)

ص:224


1- «قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتمُ ْ فَذَرُوهُ فی سُنبُلِه» (یوسف: 47).
2- «کلُُواْ وَ ارْعَوْاْ أَنْعَامَکُمْ» (طه: 54).
3- «وَ هُوَ الَّذِی سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْکُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِیًّا وَ تَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا» (نحل: 14).
4- «قُلْ سِیرُواْ فی الْأَرْضِ فَانظُرُواْ کَیْفَ کاَنَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِینَ» (نمل: 69).
5- تعریف سازمان بهره وری ملی ایران: http://nipc.mporg.ir.

با توجه به این تعریف، بهرهوری و کارآیی همانند عدالت، روح فرهنگ اسلامی است. در فرهنگ غنی اسلام، در عبادات، معاملات، سیاست، اصول بهرهوری در لابه لای قوانین و احکام، حتی در تنظیم وقت(1) برای عبادات و اعمال گنجانده شده(2) و پیروی از حق (تعهد به ارزش ها)(3) به همراه دانش و تخصص(4) را اصلی در بهرهوری دانسته است. همچنین انسان را از نقطه مقابل آن، یعنی افراط و تفریط در همه موارد، به ویژه در زمینه های اقتصادی بر حذر داشته است.(5) برقراری کارآیی اقتصادی در دو نوع ایستا و پویای آن، با روح حاکم بر فضای نهادهای نظام اقتصادی اسلام ناسازگار نیست؛ زیرا در کارآیی اقتصادی ایستا که دربردارنده کارآیی تکنیکی نیز هست، بهترین تخصیص منابع موجود بین تمامی انواع مورد استفاده در زمان مشخص دنبال می شود. منظور این است که حصول کارآیی اقتصادی، یعنی حالتی که هیچ تخصیص مجددی از منابع برای افزایش محصول یک یا چند کالای نهایی بدون کاهش هم زمان محصول یک یا چند کالای نهایی دیگر ممکن نباشد. این بیان به منزله حیف و میل کردن منابع و استفاده بهینه از آنهاست که مورد توصیه اسلام است.(6) در کارآیی پویا نیز آن دانش فنی و ابداع موجب می شود با استفاده از منابع تولید معین، رشد اقتصادی بیشتری

ص:225


1- عبدالواحد تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ح6458.
2- ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ح302. 35
3- «إِنَّ الْانسَانَ لَفِی خُسْرٍ إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالْحَقّ ِ وَ تَوَاصَوْاْ بِالصَّبرِْ» (عصر: 2و3).
4- «قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِینَ دَأَبًا فَمَا حَصَدتمُ ْ فَذَرُوهُ فی سُنبُلِه» (یوسف: 47).
5- «کُلُواْ وَ اشْرَبُواْ وَ لَا تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الْمُسْرِفِین» (اعراف: 31).
6- نک: اعراف: 31؛ الحیاة، ج4، ص237.

حاصل شود. در نظام اقتصادی اسلامی که نظامی آموزشی دارد که قلم عالم را از خون شهید برتر می داند،(1) این نکته به خوبی در نظر گرفته شده است.

متأسفانه در فضای اقتصادی ایران، هنوز از بسیاری منابع اقتصادی بهره برداری نشده است و بخش هایی از منابع اقتصادی هدر می رود. جایگاه کشور با توجه به استعدادها و ظرفیت هایی که دارد، باید ارتقا پیدا کند و از رشد اقتصادی 8 درصدی برخوردار شویم.

از لوازم ایجاد فضای پرتحرک مجاهدت اقتصادی و تمرکز واقعی در این امر، پرهیز از موضوعات حاشیه ای است که متأسفانه در سال های گذشته سبب فرسایش بخشی از توان ملی کشور شد. برنامه های دستگاه قضایی، اجرایی و مقننه با یکدیگر نباید تعارضی داشته باشد.(2)

کار جهادی، ساختارهای خود را می خواهد؛ چون برخی ساختارهای ما پاسخ گوی نیازهای زمانه نیست و قدیمی است و به تحول نیاز دارد. این زمان، بهترین فرصت است که دولت ساختارهای ناکارآمد را کنار بگذارد و با کسب مجوز از مجلس، ساختارهای متناسب با جهاد اقتصادی را جای گزین کند. مجلس نیز باید چارچوب مناسبی برای حرکت روان دولت در این عرصه ایجاد کند.

پنج _ مصرف

پنج _ مصرف

ص:226


1- در حدیث شریفی که از امام صادق7 وارد شده فرمود: «إذا کان یوم القیامه جمع الله عزّ و جلّ الناس فی صعیدٍ واحدٍ و وضعت الموارین فتوزن دماء الشهدا مع مداد العلماء فیرحجّ مداد العلماء علی دماء الشهداء». (بحارالانوار، ج2، ص14، ح26)
2- مثلاً به گونهای نباشد که وزارت نیرو برنامه ای برای آب داشته باشد، در حالی که این برنامه مورد قبول وزارت کشاورزی نباشد.

مصرف، مهم ترین مؤلفه تقاضای کل است و در اقتصاد کلان نقش بسزایی دارد. در این میان، تنظیم مصرف فردی به معنای هدایت مصرف کل جامعه است. حرمت اسراف از آموزه هایی است که به تنظیم رفتار «انسان اقتصادی مسلمان» در این گستره می پردازد. در بسیاری از روایات، اسراف مال درباره مصرف به کار رفته که به معنای استفاده ناقص و نادرست از کالای مصرفی است. «مؤمنان آنانی هستند که وقتی خرج می کنند، اسراف نمی کنند و بخل هم نمی ورزند. بلکه حدّ وسط را رعایت می کنند.»(1) «بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید.»(2) انسان به عنوان خلیفه خدا در زمین است. ازاین رو، صفات ناپسندی مانند تجاوز از حد (اسراف) با ساحت قدسی انسان سازگار نخواهد بود.

«اسرف از گناهان کبیره است»(3) و مال ما در حقیقت، مال خداوند(4) است که به امانت(5) نزد ماست تا از آن استفاده بهینه(6) کنیم. این در حالی است که در کشور اسلامی ما، هر سال میلیاردها تومان سرمایه در اسراف ها، چه در مواد غذایی و چه در مصرف انرژی و دارو و کالاهای لوکس و دیگر کالاها، دور ریخته می شود. آمار رسمی نشان می دهد که مصرف دارو در کشور ما بیشتر از کشور هفتصد میلیونی هند است. مصرف انرژی در کشور ما به

ص:227


1- «وَ الَّذِینَ إِذَا أَنفَقُواْ لَمْ یُسْرِفُواْ وَ لَمْ یَقْترُُواْ وَ کَانَ بَینْ َ ذَالِکَ قَوَامًا» (فرقان: 67).
2- نک: اعراف: 31.
3- «وَ لَا تُسرِْفُواْ إِنَّهُ لَا یحُِبُّ الْمُسرِْفِین» (انعام: 141).
4- نک: نور: 33.
5- «وَ أَنفِقُواْ مِمَّا جَعَلَکمُ مُّسْتَخْلَفِینَ فِیهِ» (حدید: 7).
6- وسائل الشیعه، ج12، صص16و7، باب 6، ح1.

اندازه بیست برابر استاندارد است(1) که سبب تضعیف قدرت اقتصادی می شود.

رعایت صحیح الگوی مصرف در جامعه از زیر بناها و حلقه واسط تولید و رشد اقتصادی است؛ زیرا اگر تولید به صورت مطلوب صورت گیرد و فقط به مقدار نیاز لازم از سیستم توزیع برای جامعه تولیدکننده مصرف با صادرات باعث رونق اقتصادی، ارزش افزوده بیشتر و اشتغالزایی می شود. ازاین رو، رعایت الگوی صحیح مصرف به عنوان یکی از عوامل رشد و جهش اقتصادی در تحقق جهاد اقتصادی نقش بسزایی دارد.

شش _ نهادهای حکومتی

شش _ نهادهای حکومتی

دولت در اقتصاد اسلامی نقش «نظارت و هماهنگ کننده مسئولانه» را بر عهده دارد که افزون بر نظارت بر حُسن انجام روابط اقتصادی، درصدد تزریق روح معنویت در جامعه است تا توسعه عدالت محور و رفاه اسلامی را برای تمام طبقات به ارمغان بیاورد. ازاین رو، در این راستا، مسئولیتها و وظایفی را می توان بر شمرد.(2)

انتظار می رود قوای سه گانه کشور، ریاست جمهوری و وزرای سخت کوش دولت و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مسئولان قوه قضاییه، هم موانع موجود بر سر راه جهاد اقتصادی را بشناسند و برطرف سازند و هم راه را برای رسیدن به مقصد هموار سازند. مبارزه با مفاسد

ص:228


1- کمیته ملی انرژی http://inec.moe.org.i و خبرگزاری فارسwww.farsnews.com .
2- دانش نامه امام علی7، ج7، صص315_350.

اقتصادی، رفع موانع دل سردکننده ناشی از دیوان سالاری، اعلام آمارهای دقیق و انضباط در اجرای قوانین از جمله اموری است که بر عهده مسئولان قرار دارد. ازاین رو، برای تمرکز بر موضوع جهاد اقتصادی باید کمیسیون ویژه ای، متولی این امر شود تا در طول سال جاری طرح های مؤثر نظیر تسهیل فضای کسب و کار را ارائه و تشکیلات متناسب با جهاد اقتصادی را تعریف کند. ازاین رو، ضروری است که با تجربه اجرای قانون هدف مند کردن یارانه ها، در چند ماه گذشته در تنظیم این امر چنان عمل شود که کاستی های احتمالی در اجرای آن، مرتفع و زمینه حمایت های واقعی از بخش های کشاورزی، دام پروری، صنعت، سلامت و حمل و نقل با سهمی مشخص فراهم آید.

دستگاه های نظارتی باید به فراخور این حرکت جهادی و جهشی، عملکرد خود را تنظیم کنند تا هم دستگاه ها پاسخ گو باشند و هم از کم کاری بپرهیزند و جلوی بسیاری از سوءاستفاده ها هم گرفته شود. دستگاه های نظارتی از جمله کمیسیون اصل نود، سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات باید به صورت جدی وارد عمل شوند و جهادی نظارت داشته باشند. بهترین کار این است که همه بخشها جهاد اقتصادی را تعریف و دستور کار و برنامه ریزی های خود را در این زمینه اعلام کنند. همچنین چگونگی گزارش دهی خود را برای افکار عمومی بیان کنند. اگر دولت و مسئولان می خواهند در اجرای جهاد اقتصادی موفق باشند، باید کارهای خود را بر اساس راهبرد ترسیم شده به دست مقام معظم رهبری متحول کنند.

نتیجه گیری

ص:229

نتیجه گیری

اقتصاد ایران در سه دهه بعد از پیروزی انقلاب، فراز و فرودهای بسیاری مانند شرایط بحرانی جنگ تحمیلی و دوران سازندگی، تغییر و تحول بعد از آن، سند چشم انداز، اجرای سیاست های اصل 44، طراحی الگوی اسلامی _ ایرانی، پیشرفت تحریم های سخت اقتصادی بین المللی علیه ایران را به خود دیده و الگوهای اقتصادی غربی و غیر بومی متعددی را در قسمت های مختلف تجربه کرده است.

تجربه های گذشته و نتایج نامناسب این الگوها سبب تغییر ساختار کلان اقتصاد ایران شده است. تغییرات ساختاری مانند طرح های عظیم عمرانی، طرح تحول اقتصادی، تحول در سیستم مالی و تغییرات انگیزشی و رفتاری (فرهنگی)، اصلاح الگوی مصرف، همت و کار مضاعف سبب نام گذاری سال جهاد اقتصادی از سوی مقام معظم رهبری شد.

«جهاد اقتصادی»، عنوان جامعی است که عناوین سال های قبل مانند نوآوری و شکوفایی و اصلاح الگوی مصرف و همت مضاعف، کار مضاعف را دربردارد و مکمّل آنهاست و همه آن مفاهیم ارزشمند می تواند در این مسیر به کار گرفته شود. همچنین صرفاً جهاد اقتصادی به مفهوم پیشرفت اقتصادی و حرکت رو به رشد متغیرهای کمی اقتصادی نیست، اگرچه نفس این نوع پیشرفت، امری پسندیده است.

جهاد اقتصادی در چارچوب انگاره حرکت جهادی و بر اساس فهم دقیق مفاهیم اقتصاد اسلامی قابل تبیین و تفسیر است. اقتصاد اسلامی به طور موازی و هماهنگ، پیشرفت اقتصادی را همراه با رشد معنویت و

ص:230

توسعه مکارم اخلاقی تعریف کرده است و برای اجرای دقیق آن برنامه ریزی می کند. ساده اندیشی است که برخی افراد در میان آمارها و داده های اقتصادی غرق می شوند و حرکت های این آمارها را شرح و بسط می دهند، ولی برای رشد مکارم اخلاقی و معنویت شاخص سازی نمی کنند و همچنان خلأ این محور اصلی اقتصاد اسلامی را نادیده می گیرند. برای نمونه، ستانده های اجرای نهاد زکات در جامعه، صرفاً آثار توزیعی و عدالت گستری آن نیست، بلکه مهم تر از این متغیرها، تحقق تزکیه و رضایت خدا و رسول اوست. بنابراین، در حرکت های مبتنی بر اقتصاد اسلامی علاوه بر رشد شاخص های اقتصادی، سرمایه های معنوی اجتماعی نیز تکاثر می یابد.

جهاد اقتصادی زمانی در مسیر صحیح خود قرار می گیرد که عملکرد نهادهای اقتصادی از انباشت ثروت در دست عده ای محدود جلوگیری کند،(1) دسترسی امکانات تولید(2) و رشد اقتصادی را برای همه میسر سازد و درآمدها(3) و برخورداری ها را بر اساس تلاش هر یک از عوامل تولید ارزش گذاری کند. اگر همین امر محور حرکت جهادی در اقتصاد قرار گیرد، برای آن می توان شاخص سازی کمّی و معیارهای ارزیابی تعریف کرد.(4)

اقتصاد اسلامی درصدد اجرای علوم اقتصاد برخاسته از طبیعت در فضای مدل، چارچوب و سازوکارهای اسلامی است. بدین سان هم سبب

ص:231


1- نک: حشر: 7.
2- نک: بقره: 29.
3- نک: نسا: 29.
4- خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، دکتر حسین عیوضلو، دانشگاه امام صادق7.

افزایش تولید، بهره وری و رشد ملی می شود و هم به رعایت اصول اسلامی کمک می کند که در نهایت، همه نیازهای مادی و معنوی انسان را در مسیری صحیح هدایت می کند. ازاین رو، باید از اجرای چنین نظامی، توسعه عدالت محور، رشد و رفاه مادی _ معنوی (کمّی و کیفی) را انتظار داشت. پس بدیهی است که جهاد اقتصادی در شرایط کنونی اقتصاد ایران، تنها در قالب طراحی و اجرای دقیق برنامه های اقتصاد اسلامی می گنجد.

خوش بختانه سیاست گذاری های مهمی مانند چشم انداز بیست ساله و قوانینی مانند قانون برنامه پنجم توسعه و سیاست های کلی اصل 44 و قانون اجرایی و نیز قانون مهم هدف مندسازی یارانه ها، با همه آثار و جنبه های مهم اقتصادی که دارد، پشتیبان جهاد اقتصادی است.

در این باره، بهبود یافتن فضای کسب و کار کشور، خصوصی سازی اثرگذار، مدیریت مؤثر کلان اقتصادی کشور، افزایش سرمایه انسانی و اجتماعی، بهبود یافتن نهادها و قواعد کنش بین کارگزاران اقتصادی در کوتاه مدت که همانا مجاری اثر گذاری عوامل تولید در کشور است، به تلاش جدّی برای رسیدن به اهداف سند چشم انداز نیاز دارد.

این تلاش ها باید با بسیج تمامی نیروی های اقتصادی کشور با سرعت و بیش از گذشته صورت پذیرد. آن گونه که تجربه کشورهای صنعتی نشان می دهد، با شناسایی مزیت ها و تقویت آنها می توان در کمتر از یک دهه از طریق جهاد اقتصادی، نه تنها از کشورهای رقیب سند چشم انداز 1404 پیشی گرفت، بلکه در جرگه کشورهای صنعتی قرار گرفت.

جهاد اقتصادی، هشدار به رسالتی نو و از مأموریت های اقتصادی انقلاب

ص:232

است که در قالب رویکرد دهه چهارم انقلاب معرفی شده است؛ زیرا مقطعی نبودن و استمرار آن در طول دهه چهارم، منجر به تحقق سند چشم انداز 1404 و خنثی کردن فشارهای اقتصادی علیه ایران می شود. همچنین اگر جمهوری اسلامی بخواهد فرهنگ خود را در عرصه دنیا صادر کند، باید بنیه اقتصادی دینی نیرومندی داشته باشد.

منابع

ص:233

منابع

٭ قرآن کریم.

٭ نهج البلاغه.

«آثار و پی آمدهای لقمه حرام»، نشریه

، قم، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، بهمن و اسفند 1385، شماره 63.

«اخلاق و عرفان اسلامی، تقرب به خدا، گرایش فطری انسان»، فصل نامه معرفت، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله ، 1376، شماره 23.

ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، ترجمه: میر محمدصادق خوانساری، تهران، مکتبه الصدوق، 1303 ه .ق.

پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مبانی اقتصاد اسلامی، تهران، سمت، 1379.

پیغامی، عادل، مباحثی در مرزهای دانش اقتصاد اسلامی، تهران، دانشگاه امام صادق علیه السلام ، 1387.

تفضلی، فریدون، تاریخ عقاید اقتصادی، تهران، نی، 1372.

حجتی، محمدباقر، ترجمه منیه المرید شهید ثانی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1367.

حسینی شیرازی، سید محمد،

، قم، مطبعه سید الشهداء، 1404 ه .ق.

حکیمی، محمدرضا و محمدعلی حکیمی، الحیاة، تهران، دفتر نشر

ص:234

فرهنگ اسلامی، چاپ ششم، 1370.

دادگر، یدالله و محمدباقر نجفی، مبانی فقهی پیشرفته اقتصاد اسلامی، قم، نجبا، چاپ اول، 1380.

دانش نامه امام علی علیه السلام ، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1380.

دفتر تبلیغات اسلامی شعبه خراسان، پدیده شناسی فقر و توسعه، قم، بوستان کتاب، 1380.

رجایی، محمدکاظم، معجم موضوعی آیات اقتصادی قرآن، با همکاری گروه اقتصاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله ، قم، مرکز انتشارات، 1386.

شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، 1413 ه .ق.

طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374.

فراهانی فرد، سعید، سیاست های اقتصادی در اسلام، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1381.

فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، قم، هجرت، 1410ه .ق.

فلوزا، دنیز، اقتصاد معاصر، ترجمه: منوچهر فرهنگ، تهران، 1376.

مؤسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، معجم فقه الجواهر، بیروت، الغدیر، 1376.

ص:235

متن آموزشی سطح یک غرب شناسی (ویرایش دوم)، تهران، بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام ، 1383.

مجد سرایی، حمید، ترجمه شرح لمعه شهید ثانی، قم، حقوق اسلامی، 1382.

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، دارالاحیاءالتراث، چاپ سوم، 1403 ه .ق.

محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ترجمه: عبدالرحمان خازنی، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1346.

مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، 1385.

___________ ، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، 1376.

هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، قم، مؤسسه فرهنگی خرد، چاپ اول، 1378.

هادوی نیا، علی اصغر، فلسفه اقتصاد در پرتوی جهان بینی قرآن کریم، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1387.

یوسفی، محمدرضا و احمدعلی یوسفی، نظام اقتصاد علوی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ سوم، 1387.

خبرگزاری ایکنا:

.

خبرگزاری فارس:

.

سازمان بهره وری ملی ایران:

.

سایت اسلام وب:

.

سایت اطلاع رسانی رسا نیوز:

ص:236

.

سایت رهبری:

.

سایت مجمع تشخیص مصلحت نظام:

.

کمیته ملی انرژی:

ص:237

r.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109