فرق بین شیعه و محب

من این مطلب را در این روایات برای شما ترسیم می کنم که فرق شیعه و محب را بدانیم و دعا کنیم همان دعایی که حضرت ابراهیم علیه السلام کرد که ما را از شیعیان قرار بده.

در کتاب عُیُونُ الاَخبار امام رضا علیه السلام ، تمام اخبار مربوط به امام رضا علیه السلام را مرحوم شیخ صدوق اَعلَی الله مقام شریف ،هزار سال پیش در این کتاب جمع آوری کرده است. یکی از روایات آن این است: می گویند زمانی یک عده از دوستان و محبین امام رضا علیه السلام از روستایی راه افتادند به قصد دیدن امام رضا علیه السلام آمدند در خانه ی حضرت . در را زدند . غلام حضرت آمد پشت در گفت: شما چه کسی هستید ؟ گفتند ای غلام برو سلام ما را به حضرت برسان و بگو عده ای از شیعیان تو برای دیدن شما آمده اند . غلام رفت و برگشت .گفت: ((متاسفانه امام رضا علیه السلام اجازه ورود را به شما نداده اند . گفتند پس ما می رویم و فردا باز می گردیم .

فردا آمدند . باز همان حرف را زدند . غلام رفت و برگشت و گفت : متاسفانه امروز هم آقا اجازه ندادند. گفتند اشکالی ندارد . رفتند و روز سوم آمدند دوباره همان جواب را شنیدند. روز چهارم ، پنجم، ششم، از راه دوری هم آمده بودند. دو ماه کار این ها رفت و برگشت بود شصت روز آمدند در خانه ی امام رضا علیه السلام و حضرت اجازه ی ورود به آنها نداد. روز شصتم همه ناراحت بودند از این ماجرا و گفتند ای غلام سلام ما را به حضرت برسان و بگو امروز روز آخری است که ما آمدیم . اگر اجازه دادی که وارد شویم که هیچ و اِلّا امکان ماندن ما در این شهر وجود ندارد . خداحافظی می کنیم و از اینجا بر می گردیم . غلام رفت و برگشت در را باز کرد و گفت الحمد الله امروز حضرت اجازه ی ورود دادند بفرمایید داخل. آنها وارد خانه امام رضا علیه السلام شدند و چشمشان که به امام رضا علیه السلام افتاد شروع کردند به گریه کردن. یکی از آنها گفت : یا بن رسول الله این چه معامله ای بود که با ما کردی؟ چرا باید شصت روز ما بیاییم اینجا و اجازه ی ورود را به ما ندهید . امام رضا علیه السلام فرمودند: این آیه قرآن را قبول دارید که هر مصیبتی به انسان برسد تقصیر خودش است . (1)

ص: 7

گفتند : بله قبول داریم . امام رضا علیه السلام گفتند من عمل کردم به این آیه در این دو ماه هر چه بر سر شما آمد تقصیر خودتان است .

آنها بیشتر ناراحت شدند. گفتند یابن ارسول الله گناه ما چه بوده است؟ تقصیر ما چیست؟ چرا ما باید این قدر تاوان پس بدهیم دو ماه بیاییم و برویم . چه قدر دشمنان به ما طعنه می زدند که این هم از آقایی که سنگشان را به سینه می زدید . آن وقت ما کوچک شویم پیش آنها و خجالت زده شویم . گناه ما چه بوده است؟

فرمودند: روز اول که آمدید به غلام چه گفتید؟ و هر روز هم آن را تکرار کردید. گفتید ای غلام برو سلام ما را به امام رضا علیه السلام برسان و بگو یک عده از شیعیان شما آمده اند تا شما را ببینند. من می خواهم از شما سوال کنم . می دانید شیعه کیست؟ و شیعه یعنی چه؟ شیعه ی علی امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام است همان کاری را انجام می دهند که امیر المومنین انجام می دادند . بدون کم و زیاد . شیعه علی ، سلمان است و ابوذر که پایشان را جای پای امیر المومنین می گذارند . در راه مواظب هستند آن جایی پا بگذارند که امیر المومنین پا می گذارد. شیعه یعنی این.

آن وقت شما آمدید و اسم شیعه را روی خودتان گذاشته اید . و آن وقت در بازار هر جور که دوست داشتید با مردم معامله می کنید . با زن و بچه ی خود هر جور که دوست داشتید رفتار می کنید . با همسایه خود هر جور میل داشتید رفتار می کنید. کجا امام ما امیرالمومنین گفته در بازار این جور کاسبی کنید. کجا امیر المومنین اینگونه با زن و فرزند و استاد و دوستان خود رفتار می کردند ، گناه شما این است . که جایگاه بلند و رفیعی را برای خود اختصاص داده اید . اگر روز اول که آمدید گفته بودید . غلام برو سلام ما را به حضرت رضا علیه السلام برسان و بگو عده ای از محبین و دوستان شما آمدند تا شما را ببینند من همان روز اول می گفتم وارد شوید چرا؟ چون این حرفتان درست است . چون ما را دوست دارید و نشانه ی دوستی هم این است که این همه راه را آمده اید به دیدن من .

ص: 8

تا این مطلب را امام رضا علیه السلام به این ها تفهیم کردند . تازه متوجه شدند چه گناهی مرتکب شدند شروع کردند به گریه کردن و توبه و استغفار گفتند: یابن رسوال الله ما اقرار می کنیم که شیعه نیستیم ولی دوست و محب اهل بیت هستیم . حضرت فرمودند این را درست می گویید .بفرمایید بنشینید . بعد به غلام خود فرمودند: این ها دوست ما هستند باید تکریم شوند، باید احترام بشوند و آنچه را که شایسته بود از آنها پذیرایی شود . حضرت فرمودند که از آن ها پذیرایی شود آن نورهایی که حضرت ابراهیم علیه السلام اطراف چهارده معصوم دیده بود وقتی حضرت ابراهیم علیه السلام گفت این چه نورهایی است؟ خداوند فرمود این نورهای شیعیان و دوستان امیر المومنین و اهل بیت است . آن وقت حضرت ابراهیم علیه السلام نگفت مرا از دوستان امیر المومنین و اهل بیت قرار بده .بلکه از خداوند خواست مرا از شیعیان وبعد گفت از محبین قرار بده . فرق بین شیعه و محب در اینجاست . ما هم باید از خداوند بخواهیم . که انشالله ما را از شیعیان و محبان حقیقی این خانواده قرار بدهد.