سرشناسه : فیاضی، مجید، 1361 -
عنوان و نام پدیدآور : فصل شکوفایی 2: درباره تکلیف دختران/تدوین مجید فیاضی ؛ کاری از مرکز تخصصی نماز.
مشخصات نشر : تهران: ستاد اقامه نماز، 1391.
مشخصات ظاهری : 138ص.؛ 11×17س م.
شابک : دوره:978-964-537-071-6 ؛ 978-964-537-070-9
وضعیت فهرست نویسی : فاپا
موضوع : جشن تکلیف
موضوع : دختران -- وضع حقوقی و قوانین (فقه)
شناسه افزوده : ستاد اقامه نماز
شناسه افزوده : مرکز تخصصی نماز
رده بندی کنگره : BP258/45/ف9ف6 1391
رده بندی دیویی : 297/7242
شماره کتابشناسی ملی : 2944030
ص :1
فصل شکوفایی2
درباره تکلیف دختران
ص :2
شناسنامه
نام کتاب.............................. فصل شکوفایی (2)
تدوین ........................................ مجید فیاضی
کاری از ......................... مرکز تخصصی نماز
ناشر ............................. مؤسسه فرهنگی _ انتشاراتی ستاد اقامه نماز
شمارگان ..................................... 5000 نسخه
نوبت چاپ ................................ اول، زمستان 91
شابک ....................... 9-070-537-964-978
شابک دوره ............... 6-071-537-964-978
چاپ و صحافی ......................... سازمان چاپ و انتشارات اوقاف
قیمت: ................ 18000 ریال
مراکز پخش:
1. تهران میدان فلسطین، انتشارات ستاد اقامه نماز؛ تلفن: 88900059 - 88896666
2. دفاتر ستادهای اقامه نماز سراسر کشور
ص :3
ص :4
ص :5
ص :6
ص :7
ص :8
«سرآغاز بلوغ اگرچه با تحولات جسمی همراه است، اما تحولات روحی آن بسیار بزرگتر است. در این مرحله از رشد است که انسان مورد توجه خداوند واقع میشود و صلاحیت پیدا میکند تا مورد خطاب او قرار گیرد. از طرفی دیگر، احساس استقلال و آزادی در انتخاب، بحرانهایی را فراروی انسان میگذارد. این انتخابها نیازمند بینشها و معیارهایی است تا انتخاب براساس ارزش و توان آدمی باشد. با چنین زمینهای شخص را میتوان سالک و راهرو نامید.
سالک در سلوک خود باید راه و مقصد، و منازل و مراحل رسیدن به آن را بشناسد؛ همان طور که به وظایف و موانعی که بر سر راه اوست، باید آگاهی یابد».(1)
ص :9
اهمیت این تحولات روحی و جسمی، و معنوی و مادی انگیزة تدوین دو کتاب «فصل شکوفایی 1و2» در بارة بلوغ و تکلیف دختران میباشد. در جلد اول به مباحث مادی و جسمی این تحول بزرگ با عنوان «بلوغ» پرداخته ایم و در این جلد، به مباحث معنوی و روحی آن با عنوان «تکلیف» خواهیم پرداخت. اهم موضوعات جلد اول عبارتند از: مفهوم بلوغ، مسائل بهداشتی، تغذیه و پرسش و پاسخ های رایج.
امید است با عنایت خداوند و نظر لطف حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، مطالب این مختصر این دو کتاب برای همه مادران و مربیان عزیز و زحمتکش مفید باشد.
مرکز تخصصی نماز
تابستان 1391
ص :10
ص :11
ص :12
ص :13
ص :14
مردم، گروهگروه بهطرف منزل [سیدبنطاووس] میرفتند، کوچهها شلوغ بود و شاگردان سید نمیدانستند که این جشن، به چه مناسبتی برگزار میشود. هرکدام در ذهن خود گمانی میداشت؛ اما از آن مطمئن نبود. یکی میگفت لابد عید است و ما نمیدانیم. آن دیگری مناسبت دیگری را حدس میزد؛ اما همگی سید را خوب میشناختند و میدانستند که حتماً آن جشن مناسبتی دارد. منزل سید از جمعیت موج میزد. ذکر صلوات و قرائت شعر در مدح ائمه علیهمالسلام فضای خانه را پر کرده بود و دراینمیان تنها سید بود که میدانست آن جشن برای چیست؟
ص :15
سکوت سید طاقت شاگردان را طاق کرده بود. سرانجام یکی از آنان پرسید: اگر مناسبت جشن را بدانیم، بیشتر خوشحال خواهیم شد.
تبسم شیرینی بر چهرة سید نقش بست و گفت: امروز یکی از بهترین روزهای عمر من است. چندین سال پیش، در چنین روزی من به سن تکلیف رسیدم و لیاقت آن را پیدا کردم که مورد خطاب خداوند رحمان باشم و به ادای تکلیف الهی بپردازم. ازاینجهت، من هر سال این روز را جشن میگیرم.(1)
دانشمند بزرگ، عارف وارسته و انسان نمونه، «سیدبنطاووس» نخستین کسی است که این «سنت حسنه» را بنیاد نهاد و روز تشرف به تکلیف را عید اعلام کرد. او دراینباره مینویسد:
ص :16
یکی از چیزهایی که خداوند، جلّ جلاله، مرا بدان رهنمون شد و تاکنون کسی را نیافتهام که دراینباره با من سخنی بگوید، بزرگداشت هنگام تشرف به تکلیف و فضایل بزرگ آن است، تا آنجا که همهساله فرا رسیدن آن روز را جشن میگیرم، و خداوند شرافت احیای مراسم آن و سپاس و ستایش و ثنای خورشیدها، ماهها و ستارگان آن را به من عنایت میفرماید.
این مربی بزرگ در اثر جاودانهاش «کشفالمحجة» به فرزندش پیش از رسیدن به سن تکلیف، مینویسد:
فرزندم، محمد، هنگامی که خداوند تو را به شرف عقل مفتخر گردانید و تو را شایستة همنشینی و گفتوگو با خود و حضور در پیشگاه اقدسش دانست، این هنگام را یادداشت کن و آن را برترین و بهترین «عیدها» بدان و سالگشت تکلیف را جشن بگیر و خدای را سپاس گوی که گوهر عقل را به تو هدیه کرده است.
ص :17
من اگر هنگام فرا رسیدن تکلیف زنده بودم، آن روز را عید قرار میدهم و به شکرانة آن انفاق میکنم و اگر پیش از رسیدن به این آرزو زندگی را بدرود گفتم، به تو و دیگران وصیت میکنم که روز بالغ شدن و به تکلیف رسیدن را عید بدانید و به شکرانة این موهبت الهی انفاق کنید.
سیدبنطاووس (قدس سره) به این آرزو میرسد و به شکرانة این فضل بزرگ، هنگام تشرف فرزندش «محمد» به تکلیف و پا نهادن او به وادی نور را جشن میگیرد و کتابی زیبا دراینباره مینگارد که در نخستین فصل آن چنین آمده است:
چون وقت تشرف فرزندم محمد به این فضیلت رسید و او به انوار عقل منوّر گردید، روز پنجشنبه نهم ماه محرم سال 659 بود، و
ص :18
من همراه با خانواده در مهمانسرای ربّانی علوی «نجف اشرف» بودیم. آن روز فرزندم محمد، پانزده
سال تمام از سنین عمرش گذشته بود، که خداوند متعال، جلّ جلاله، اقبال و انعام خود را بر ما و او تمام کرد. منجّم معتبری را در خانة خود در جوار مشهد مولایمان حضرت علی صلواتاللّهعلیه حاضر کردم تا وقت و ساعت ولادت او را معین کند.
تاریخ ولادت او دو ساعت و پنج دقیقة روز مذکور بود. در این لحظه بهقدر توان، سپاس خداوند، جلّ جلاله، را بهجا آوردم که این فرزند را بدینجا رساند و ما را به نعمت کرامتی که برای او برگزید، رهنمون شد.
سیدبنطاووس که از مربیان بزرگ و چهرههای والا و کمنظیر علمای شیعی است، لحظة تکلیف را برترین لحظهها و بزرگترین عیدها دانسته و انسان را به بزرگداشت آن میخواند.
ص :19
راستی آیا لحظهای زیباتر و شیرینتر از لحظة ورود در وادی نور و ارتباط با خالق زیباییها وجود دارد؟!
آن بزرگوار سنت نیکوی «جشن تکلیف» را بنیاد نهاد و این افتخار را در تاریخ اسلام به نام خود ثبت کرد.
ص :20
ص :21
ص :22
شما دختران خوب باید بدانید که وضعیت زنان و دختران در قبل از اسلام چگونه بوده است و حالا در چه وضعیتی هستند. در تمامی کشورها بهگونه ای به زنان ظلم می شده و هیچ احترام و شخصیتی برای آنان قائل نبودند. بهعنوان نمونه در جزیرةالعرب قبل از اسلام دختران را زنده به گور می کردند؛ بهطوریکه قرآن در این مورد می فرماید: وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ * بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ؛(1) «و در آن هنگام که از دختران زنده به گور شده سؤال شود؛ به چه گناهی کشته شده اند»؟
در آیة دیگر، قرآن به نگرش اعراب جاهلی نسبت به دختران اشاره می کند و می فرماید:
ص :23
وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْاُنْثَی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ کَظِیمٌ؛(1) «هنگامی که به یکی از مشرکان مژدة تولد دختری داده می شد از شدت ناراحتی و غضب، رخسارش سیاه می گردید و او خشم خود را فرو می برد».
در یونان که مترقی ترین تمدن را داشت زن یک موجود پست و زادة شیطان و همگون حیوان قلمداد می شد، و زن یونانی از تمامی حقوق قانونی و مدنی بی بهره بود.
در روم، مرد کدخدای خانه بود و حق کشتن همسر خود را داشت و زن نه از پدر ارث می برد و نه حق مالکیت داشت. با تولد دختر فریاد تسلیت ازسوی مرد بلند می شد و در قالب مثل می گفتند: اگر مایلی یک روز معذب باشی میهمانی کن، اگر می خواهی یک سال در رنج باشی
ص :24
پرنده نگه دار و اگر می خواهی یک عمر در عذاب باشی زن بگیر. پاهای دختران را در قالب های فلزی مخصوص قرار می دادند تا از رشد طبیعی پای آنها جلوگیری شود تا دختران توانایی خروج از خانه را در بزرگسالی نداشته باشند.
در چین نیز اگر در موقع سختی و تنگدستی دختری بر دختران خانواده افزوده می شد نوزاد را مظلومانه رها می کردند تا در سرمای شب بمیرد یا خوراک حیوانات وحشی گردد یا آنها را در پای بتها قربانی می کردند. گاهی هم پاهای آنها را قطع می کردند؛ زیرا معتقد بودند که پاهای زن، مرد را فریب می دهد و اعتقاد داشتند که خداوند خالق پسران و شیطان خالق دختران است.
در هند زن تابع شوهر بود و پس از مرگ شوهر می بایست خود را میسوزاند وگرنه خانوادة شوهر او را به همراه جسد شوهرش می سوزاندند. آنها زنان را دروازة اصلی جهنم می پنداشتند.
ص :25
در ژاپن هم دختران از ارث محروم بودند.
اما خداوند با اهدای کوثر نبوت به رسول خدا این سنّت را شکست و فاطمه علیهاالسلام سنتشکن این آداب و رسوم غلط جاهلی شد. پیامبر بزرگوار اسلام صلی الله علیه وآله وسلم در طول 23 سال رسالت خود زحمات فراوانی کشید تا این فکر جاهلیت از سر مردم عربستان خارج شود. به چند نمونه از سخنان حضرت دراینباره توجه فرمایید.
پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:
_خَیْرُ اَوْلادِکُمْ الْبَناتُ_؛(1) «بهترین فرزندان شما دختران شمایند».
ص :26
همچنین آن حضرت می فرماید: خانه ای که در آن دختران وجود داشته باشند، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان بر آن نازل می شود، و رفتوآمد ملائکه از آن خانه قطع نمی شود، و برای پدر دختران در هر شب و روز عبادت یک سال را می نویسند.(1)
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم: کسی که از بازار هدیه ای بخرد و آن را برای خانوادة خود ببرد، مانند کسی است که صدقاتی را برای افراد بی بضاعت و فقیر می برد. پس باید هنگام تقسیم هدیه، دختران را مقدم بدارد؛ چون هرکس دخترش را شاد کند مانند آن است که برده ای از فرزندان حضرت اسماعیل را خریده و در راه خدا آزاد کرده است.(2)
ص :27
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم می فرماید:
از نشانه های سعادت و خوشبختی زن آن است که اولین فرزندش دختر باشد.(1)
هدایا را میان فرزندان به عدالت تقسیم کنید. اگر من می خواستم فضیلتی را در نظرم بگیرم دختران را مقدم می داشتم.(2)
امام صادق علیهالسلام نیز می فرماید:
_اَکثَرٌ الخَیرِ فی النساءِ_؛(3) «بیشترین خیر و خوبی در وجود زنان است».
ص :28
حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام نیز دربارة زن میفرماید:
_المَرأَةَ رَیحانَةٌ؛_(1) «زن گل بهاری است».
دختران خوبم، اکنون دانستید که در نظر اسلام و پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و امامان معصوم علیهمالسلام چقدر مقام و منزلت ممتاز و والایی دارید؟ قدر خود را بدانید؛ به دستورهای معصومان علیهمالسلام گوش فرا دهید و به تبلیغات دروغین غربی ها و دشمنان اسلام که می گویند دین اسلام برای زن و دختر ارزشی قائل نشده، گوش ندهید. برای اطلاع بیشتر شما دختران خوب توصیه می کنم به کتاب گلبرگ خاطره، بحث مقام و منزلت زن از دیدگاه حضرت امام رحمهالله مراجعه نمایید.
برای نمونه چند سخن از آن رهبر سفرکرده بهمنظور آگاهی شما عزیزان آورده می شود:
ص :29
زن بزرگی ویژه ای در جامعه دارد که اگر برتر از مرد نباشد، کمتر نیست.(1)
ما همگی مرهوم شجاعت های شما زنان شیردل هستیم.(2)
خدمت مردها هم بسیارش مرهون خدمت زنهاست.(3)
ما نهضت خودمان را مدیون زنها می دانیم.(4)
مربی انسان ها زن است. سعادت و شقاوت کشور بسته به وجود زن است. زن با تربیت صحیح خودش انسان درست می کند؛ با تربیت صحیح خودش کشور را آباد می کند.(5)
ص :30
اکنون همانطور که گل ها مظهر نشاط و طراوت اند، دختران نیز مظهر عاطفه و احساسات، و ظریف و آسیب پذیر بوده، هرلحظه در معرض آسیب های اجتماعی، اخلاقی، روحی و جسمی
هستند. ازاینرو با توجه به لطافت روحی و جسمی باید از کارهای خشن و سخت بهدور باشند. گل برای محفوظ ماندن از آسیب ها نیاز به حفظ و مراقبت دارد. دختران نیز برای محفوظ ماندن از آسیب ها و خطرها لازم است که با عفاف و حیا و حجاب، خود را از آسیب حفظ کنند.
سالیان سال، سؤالاتی ازایندست، ذهنم را اشغال کرده بود که: چرا من از شنیدن تولد دختران خوشحال تر می شوم تا پسران؟
ص :31
چرا نگاه غمگین دختران کوچک، دلم را می لرزاند، و تبسم شیرینشان روحم را به وجد می آورد؟ چرا بغض کودکانة دخترکان و لب برچیدنشان مرا بی تاب می کند، و گریه شان امانم را می برد؟ چرا بزرگ ترین فاجعة عالم برای من کتک خوردن دختران است؟ چرا انحراف و ابتذال دختران و زنان بسیار بیش از گمراهی پسران و مردان جانم را می گدازد و روحم را تخریب می کند؟
همین جا تأکید می کنم که این ارادت به دختران و تعظیم و تکریم زنان ماهیتاً متفاوت است با آنچه مدعیان دفاع از حقوق زنان در ایران و جهان می گویند و عمل می کنند.
اینها زن را ذاتاً موجودی کوچک و حقیر و افتاده می دانند که باید زیر بغل هستی اش را گرفت و از جا بلندش کرد، و مأموریت خود را انجام این عملیات می شمردند و بدبختی مضاعفشان این است که گمان می کنند تجلیل و اکرام از مقام زن، تا شانة مردان است؛ درحالیکه به اعتقاد من، برابری با مردان، اصلاً برای جنس مؤنث ارتقا نیست، تنزل زن از آسمان به سطح زمین است.
ص :32
دخترها جنسشان از جنس گوهری است که این گوهر، دردانة آفرینش است. محبوب ترین مخلوق خداست. درست مثل یک گل که خدا اول او را آفریده باشد و بعد از آن جهان را به
مثابه گلدانی برای وجود او طراحی کرده باشد. خودش تصریح کرده است که اگر به خاطر گل جمال او نبود، جهان را نمی آفریدم.
اگر مردان و حتی بزرگ ترین مردان، صنعت خداوندند، بانوی ما هنر خداوند است.
ص :33
اگر حضرت محمد(ص) عقل آفرینش است و مولا علی(ع) قلب آفرینش، زهرای مرضیه جگر خلقت است (و جگر خلقت را خون کردند آنها که... بماند). مبادا از این دنیا تحقیر و تنزل از جنس مذکور استنباط شود. مقصود من ابداً این نیست. گوهر وجودی انسان اعم از زن و مرد غیرقابل خدشه است. عرض من این است که مطبوع ترین، لذیذترین و مفیدترین غذای زمینی بههرحال با مائدة آسمانی قابل مقایسه نیست.
از بیان همة این مقدمات که طولانی هم شد، مقصودم این است که: شما دختران خواه و ناخواه از آسمان آمده اید و دانسته یا ندانسته به آن گوهر ازل و ابد متصلید، این شأن و منزلت را حفظ کنید. همین و والسلام.(1)
ص :34
ص :35
ص :36
بلوغ و تکلیف(1)
یکی از جلوههای بلوغ، بلوغ شرعی است که در دختران، نه سال تمام و در پسران، پانزده سال قمری تمام میباشد. اصطلاحاً این نوع بلوغ را «تکلیف» هم میگویند. اکنون باید تفاوت آنچه را که به نام بلوغ جنسی و بلوغ شرعی (تکلیف) معروف است، مشخص نمود.
بلوغ جنسی در دختران حوالی 5/12_5/13سالگی و در پسران حوالی 5/13_5/14سالگی واقع میشود. حالآنکه بلوغ شرعی (تکلیف) در دختران در نهسالگی و در پسران در پانزدهسالگی مقرر شده است.
ص :37
ازنظر اسلام،کیفیت و نشانههای بلوغ به صورتهای گوناگون مطرح شده است. از جمله در روایت زیر این موضوع به چشم میخورد:
افراد صغیر در اموال خود ممنوعاند تا وقتی که به حد بلوغ و رشد برسند.(1)
بلوغ به سه نشانه شناخته میشود:
اول: روییدن موهای خشن بالای عورت؛
دوم: خروج منی در پسران و شروع عادت ماهانه در دختران؛
سوم: رسیدن به پانزده سال کامل برای پسران و نه سال کامل برای دختران.(2)
ص :38
تکلیف در اصطلاح لغوی، از ریشة «کلفت» بهمعنای سختی و دشواری میآید و غرض این است که نوجوان با نائل شدن به این مرحله از زندگی، خود را پذیرای اعمال و افعالی نماید که در شرع، فرایض و واجبات نام گرفتهاند، و قبل از این مرحله و در سنین کودکی، موظف به انجام آنها نبوده است.
اینکه چرا به این مجموعه از اعمال و عبادات، تکلیف اطلاق میشود، نکتهای است که باید ریشة آن را در طبیعت انسان جستوجو کرد.
طبیعت انسان آمیخته با نوعی تساهل و تسامح است؛ بهگونهایکه عنصر راحتطلبی و آسانگرایی در وجود او از
ص :39
چیرگی و قدرتی خاص برخوردار است؛ درحالیکه عبادات و فرایض، با نوعی زحمت، و در مواردی با سختی و مشقت همراه است و انجام آنها مستلزم غلبه بر طبع
آسانگرای انسان میباشد. انسان باید با بهرهگیری از نیروی اراده بر جاذبههای طبیعت خویش، فائق آید تا موفق به انجام تمامی فرایض شود.
بهطور مثال روزه، فریضهای الهی است، ولی همجهت طبیعت مادی انسان نیست. طبیعت انسان اقتضا دارد که در مواقع گرسنگی چیزی بخورد و در زمان تشنگی بیاشامد، و نیازهای غریزی را بهمحض تحریک، ارضا نماید. لکن در ماه مبارک رمضان، تمامی اینها تحتالشعاع اوامر الهی قرار میگیرد و خویشتنداری برضد خویشتنخواهی، برانگیخته میشود. ازاینقبیل فرایض دیگری همچون حج، جهاد، امربهمعروف و نهیازمنکر و امثالهم هستند که در تمامی اینها باید از نیروی ارادی و مدد الهی بهره گرفته، در مسیر رضای حق حرکت کرد،
ص :40
و این تبلور آن چیزی است که تکلیف گفته میشود.
نوجوان از دوران ساده و بیمسئولیت کودکی قدم به دنیای جدیدی مینهد و ارادهاش هنوز پرورش نیافته است. ضروری است او را از دوران کودکی با ملایمت و محبت، با این امور آشنا کرد و زمینههای ورود او را به این مرحلة مهم و حساس بهخوبی مهیا نمود. پس از آن در بدو تکلیف او را با آگاهی کامل توأم با رفق به وظایفش مأنوس نمود با تقویت اراده نوجوان را برای عمل به آنها برانگیخت.
ص :41
نظر به اینکه دختران در سن نهسالگی مکلف به انجام تکالیف الهی میشوند و در این سن در مقطع ابتدایی تحصیل میکنند، لازم است طرح مسائل بهطور خلاصه و در قالب عبارات ساده و قابل فهم برای دانشآموز و متناسب با مقطع تحصیلی او باشد. این موارد مهم عبارتاند از:
1. مباحث مربوط به دوران بلوغ و علائم آن، و مسئلة تقلید؛
2. احکام طهارت (بدون ذکر مستحبات و مکروهات)؛
3. خلاصهای از احکام نجاسات و اقسام آن؛
4. خلاصهای از احکام غسل و اقسام آن؛
5. احکام وضو (بدون ذکر مستحبات و مکروهات با استفاده از تصاویر)؛
ص :42
6. احکام تیمم در حد ضرورت (با استفاده از تصاویر)؛
7. خلاصهای از احکام نماز با ذکر تصاویر، مخصوصاً نماز جماعت در مدارس و کیفیت آن، اقسام نماز، مخصوصاً نمازهایی که بر مکلف واجب میشود با شرایط آن، مثل نماز آیات؛
8. خلاصهای از مسائل مربوط به روزه؛
9. مسائل مربوط به حجاب و پوشش با استفاده از تصاویر؛
10. خلاصهای از مسائل مربوط به محارم؛
11. خلاصهای از مسائل مربوط به امانت تلقی کردن اشیا و چیزهایی که انسان پیدا میکند، تقلب نکردن در دروس و امتحان، خراب نکردن اشیا و وسایل شخصی و اشیا و وسایل مربوط به مدرسه، بیان حُرمت مسخره کردن و دشنام دادن؛
ص :43
12. خلاصهای از احکام خوردنیها و آشامیدنیها، مخصوص آداب سفره و غذا خوردن؛
13. مسائل مربوط به وظایف فرزندان نسبت به پدر و مادر، و دانشآموزان نسبت به معلم و بزرگترها؛
14. خلاصهای از مسائل مربوط به امربهمعروف و نهیازمنکر؛
15. خلاصهای از مسائل مربوط به تولّی و تبرّی؛
16. رعایت بهداشت فردی در حد کافی؛
17. اهمیت مسواک زدن.
تذکر: غیر از مسائل مربوط به حجاب و پوشش، بقیة مسائل که در قسمت دختران بیان شد، برای پسران نیز آورده میشود.
ص :44
چگونه میتوان روز مهم بلوغ شرعی را برای همیشه در ذهن و باور نوجوان جاودانه ساخت؟ بیشتر دستاندکاران تعلیم و تربیت اسلامی معتقدند که اگر بتوانیم روزهای مهم و تعیینکنندهای چون بلوغ شرعی را برای همیشه در خاطر نوجوان زنده نگه داریم، تا حدود زیادی میتوانیم به آیندة اخلاقی و معنوی او امیدوار باشیم. این مهم در گرو ارزشگذاری و عظمتآفرینی برای روز تکلیف است.
جشن تکلیف (عبادت)، پاسخی شایسته و مکفی به چنین نیاز و خواستة تربیتی است. خوشبختانه به مدد الهی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فرصتهای ارزشمند و ارزندهای برای تحقق احکام اسلام، از جمله توجیه جشن تکلیف (عبادت) فراهم شده است.
ص :45
در برخی از مدارس ابتدایی دخترانه و در تعدادی از خانوادههای معتقد و مؤمن، این مهم به مرحلة عمل درآمده است. در مورد ایامالله و مناسبتهای تاریخی و اسلامی نیز این فلسفه صادق است. برای عظمتآفرینی و نقشپذیری روزهای بزرگ در اندیشة نسل نوجوان و جوان، باید آن ایام را گرامی داشته، با برپایی مراسم ویژه، رنگ کهنگی را از آنها زدود و صبغة جاودانگی به آنها داد. اگرچه آنها از صبغة الهی برخوردارند، این وظیفة انسانهاست که در جهت تعمیق و توسعة این ارزشهای اسلامی و الهی بکوشند تا خاطرة آنها را برای همیشه زنده نگه دارند.
تلاش بزرگان و پیشوایان بر حفظ اعیادی بزرگ همچون «غدیر»، «قربان» و «فطر»، و ولادتهای معنوی و نورانی امامان معصوم علیهمالسلام و نیز گرامیداشت حماسههای بزرگ و
ص :46
ایام مبارکی از قبیل «عاشورا»ها، «رمضان»ها، «هجرت»ها و فتوحات بزرگ، بر این فلسفة عمیق مبتنی است. همچنانکه بنیانگذار انقلاب، حضرت امام خمینی(قدسسره) نیز بارها به تکریم و بزرگداشت «15 خرداد»ها و «22 بهمن»ها تأکید فرمودند و آن را مایة حفظ و بقای انقلاب و نظام اسلامی برشمردند.
جشن تکلیف (عبادت) نیز متأثر از چنین روح معنوی و فلسفة محکم و متین الهی است که اگر بتواند با حفظ این اصل برگزار شود، مقصود حاصل خواهد شد.
اکنون به ذکر نکاتی میپردازیم که در برپایی این جشن و مناسبت مهم و ارزنده، میتواند مؤثر واقع شود.
ص :47
1. در جشن تکلیف بهتر است روح سادگی و اسلامی حفظ شود و از هرگونه تشریفات زاید و تجملاتی که در جشن تولدها و یا مناسبتهای دیگر مرسوم است، خودداری شود؛
2. استفاده از لباس سفید و تمیز برای چنین روزی، بهخصوص برای دختران همراه با مقنعة سفید و درصورت امکان چادر سفید، در جهت جاودانگی روز تکلیف، تأثیر بسیار خوبی خواهد داشت. علاوه بر آن در روایات و احادیث اسلامی، به استفاده از لباس سفید و تمیز برای عبادت توصیة فراوانی شده است. حتی در سفارشهای عالم ربانی «سیدبنطاووس» به فرزندش
«محمد» آمده است که: فرزندم، برای چنین روزی جامة سفید و تمیزی بر تن کن و خود را برای عبادت پرودگار مهیا ساز؛
ص :48
3. هدیه دادن به نوجوان در تثبیت این روز مهم، عملی ارزنده است. حتی در روابط انسانی میان مؤمنان و اعضای خانواده نیز توصیه شده است که به یکدیگر هدیه بدهید تا محبتها بیشتر شود؛ لکن باید دقت کرد که هدایا در جهت مصرفگرایی و تجملپرستی نباشد؛ بلکه بهنحوی دربرگیرندة روح اسلامی و عبادی باشد؛ مثلاً اهدای کتب مفید و خواندنی، داستانهای اخلاقی و اجتماعی، شرح حال و سیرة انسانهای بزرگ و خودساخته، کارها و بازیهای فکری و هدایایی ازاینقبیل، میتواند تأثیر مثبت و سازندهای در نوجوان به وجود آورد.
اطلاع اولیا و مربیان از کتب سالم و مفید و مورد اعتماد که متناسب با سن مخاطبان کتابها باشد و مشورت با کارشناسان مسائل کتاب و کتابخانه، میتواند بسیار مفید واقع شود.
چنانچه والدین و اولیا احساس کردند که نوجوان به سبب علایق دنیوی، به هدایای گرانقیمت بیش از حد اعتدال علاقهمند
ص :49
شده و روح مصرف و دنیاگرایی در او تقویت شده است، با آگاهی بخشیدن به وی و گفتوگوهای سازندة اخلاقی، او را متوجه ارزش فکری و معنوی هدیه نمایند تا تعادل لازم در او به وجود آید.
برخی از نوجوانان، تمایل دارند که اطرافیان و بستگان خود را برحسب ارزش مادی هدیة آنان ارزیابی کنند و این امر درصورتی که کنترل نشود، بعدها در شخصیت اخلاقی و اجتماعی نوجوان، آثار سوئی برجای خواهد گذاشت؛
4. تهیه و تدارک مجموعهای از وسایل رشد معنوی برای نوجوان میتواند خاطرهای فراموشنشدنی به ارمغان بیاورد. این امر که به ذوق و سلیقة خاص اولیا و مربیان بستگی دارد، در برخی از خانوادهها و مدارس انجام گرفته است؛ مثلاً برای پسران تهیة جانماز مرتب و نو
ص :50
همراه با سجاده و شیشة کوچکی از عطر خوشبو و تسبیح مناسب است. برای دختران هم چادرنماز و مقنعة سفید و متناسب، به همراه یک جلد کلامالله مجید و یک جلد کتاب دعا که همگی نو و با سلیقه تهیه شده باشد، پیشنهاد میشود. اهدای این وسایل به نوجوان، تأثیری بسزا در روحیات او خواهد داشت و اولین ارتباط رسمی و جدی او را با خدا، در هالهای از نورانیت و عطر دلانگیز معنویت قرار داده، برای همیشه در اندیشه و قلب او جاودان خواهد ساخت؛
5. اگر این جشن را خانواده در منزل برپا میکنند، بهتر است با دعوت از همسالان و همکلاسهای نوجوان، همچنین بستگان، دوستان و خانوادههایی که تناسب لازم را با این فضای اخلاقی و معنوی دارند، تأثیرگذاری این جشن را افزایش دهند. علاوه بر آن خاطرهای باعظمت از رسم خداپسندانه را در شخصیت و روحیة همسالان و دوستان نوجوان، به وجود
ص :51
آورند که درعینحال، نوجوان مکلف نیز ازسوی دوستان و با حضور آنان مورد تشویق مناسب قرار میگیرد؛
6. چنانچه این جشن در مدرسه و بهصورت کلاسی و جمعی انجام میگیرد، بهویژه درمدرسة دخترانه که معمولاً دانشآموزان در کلاسهای سوم دبستان به حد تکلیف شرعی میرسند، لازم است که آنان را در جشن مدرسه شرکت دهند. حضور تمامی معلمان، مربیان پرورشی، کادر مدرسه و بهخصوص خانوادههای دانشآموزان کلاس سوم _ در صورت امکان _ نیز میتواند به اهمیت و تکریم چنین روز بزرگی بیفزاید؛
7. حضور فردی آگاه و واجد شرایط، بهعنوان سخنران در این جشن یقیناً میتواند در جهت توجیه اهداف والای جشن و
ص :52
انگیزة برگزاری آن که از روح قداست و معنویت برخوردار است، مؤثر باشد. لازم است چنین فردی با جملات و کلماتی بسیار روان و ساده و با ذکر حکایاتی
شیرین و دلچسب، با زبان خاص خود آنان سخن گوید. بدیهی است که با در نظر گرفتن شرایط مجلس جشن، نوجوانان، و پرهیز از خسته کردن آنان، این سخنرانی نباید طولانی و خستهکننده باشد؛ بلکه بهصورتی جذاب، و مختصر و مفید، و حداکثر به مدت سی دقیقه انجام شود؛
8. در مدارس و منازلی که جشن تکلیف برگزار میشود، حتیالامکان میتوان با ذوق و سلیقة خاصی، فضای معنوی و روحانی مناسبی ایجاد نمود؛ مثلاً با تعدادی شمع، آوای دلنشین قرآن، استفاده از مقواهای رنگی که شعارهای جالبی همچون «روز تولد معنوی تو را تبریک میگوییم»،
ص :53
«این جشن بزرگ تکلیف بر شما مبارک باد»، «روز پیوستن تو را به صف موحدان تبریک میگوییم»، «روز راه یافتن تو را به بارگاه ملکوتی خداوند گرامی میداریم»، «ورود
باشکوهت به محضر خداوند بزرگ مشرف باد» و مانند اینها میتوان برشکوه و عظمت این جشن افزود؛
9. بهتر است انجمن اولیا و مربیان مدرسه، دانشآموزان بیبضاعت را از قبل شناسایی کند و روز بلوغ (تکلیف) آنان را از پیش مشخص نموده، هدایای مناسبی برایشان در نظر بگیرد. آنگاه بهگونهایکه عزت نفس آنان و خانوادهشان جریحهدار نشود، با رعایت موازین اخلاقی، به آنان اهدا کند تا در مقایسه با نوجوانان طبقة متوسط، خوب و یا مرفه، احساس حقارت و فاصله ننمایند. این امری است که حتماً باید با ظرافت و احتیاط کامل صورت گیرد؛
ص :54
10. درزمینة آشنا کردن نوجوانان با بلوغ شرعی (تکلیف)، بهتر است قدری در مورد مراحل مختلف زندگی با زبان ساده برایشان توضیح داده شود. مراحلی همچون سالهای کودکی، اهمیت بزرگ شدن و به مراحل رشد عقلی و جسمی رسیدن و بهویژه دورة بلوغ که حد فاصل
بین کودکی و جوانی است. دراینصورت آنان اهمیت و عظمت دورهای را که در آن قرار گرفتهاند، بهخوبی درک میکنند و آن را همچون گوهری گرانبها و بینظیر در تمامی مراحل زندگی خود حفظ نموده، ارج مینهند؛
11. برای تعظیم شعائر و تعمیق ارزشهای اسلامی، بهتر است در این جشن، شخصیتهای قرآنی معرفی و تشویق شوند؛ بهطور مثال از دانشآموزانی که بخشی از قرآن و تعدادی از احادیث و روایات، و یا اسامی سورههای قرآن را حفظ کردهاند و یا اینکه احکام، اصول و فروع اسلام را به سبک نثر یا
ص :55
نظم فرا گرفتهاند، دعوت شود تا با بیان آنچه از شرع مقدس میدانند و به سبک جالبی ارائه میدهند، الگوهایی از همسالان خود به نوجوانان تازهمکلف ارائه دهند؛
12. بهمنظور معنویت بیشتر این روز، چنانچه به نوجوان غسل را تعلیم دهیم و از او بخواهیم که قبل از ورود به جشن بلوغ (تکلیف) غسل کند تا زمینههای تقرب بیشتر او به خدا فراهم شود، تأثیر بسزایی در جنبههای روحی و معنوی او خواهد داشت؛
13. اگر برای مدرسه و یا خانواده مقدور باشد که بخشی از این مراسم در جوار مرقد مطهر یکی از اولیای الهی از قبیل حرم حضرت امام رضا(ع)، حرم حضرت معصومه(س)، حرم حضرت عبدالعظیم(ع) و یا مرقد مطهر حضرت امام خمینی(قدسسره) انجام گیرد، بر تأثیربخشی و نفوذ این مراسم در دل و قلب و اندیشة نوجوان خواهد افزود. درصورتیکه بههیچوجه مقدور نباشد،
ص :56
از فضای یکی از مساجد و یا حسینیههای واجد امکانات و با هماهنگیهای قبلی و رعایت همة جوانب استفاده شود که بهمراتب آثار نافذتر و راسختری در پی خواهد داشت؛
14. تنظیم دعوتنامة مناسب همراه با جزوههای مختصر و مفید درزمینة «جشن تکلیف» برای والدین و ارسال آن به منازل، در جهت توجیه خانوادهها و هماهنگی آنان با مدرسه در برپایی هرچهبهتر و مؤثرتر این مراسم بسیار مناسب خواهد بود.(1)
ص :57
ص :58
ص :59
ص :60
در این فصل گزیده ای از دانستنی های لازم دینی که دختران در زمان تکلیف باید با آن آشنا شوند، ذکر می شود.(1)
در دین اسلام، درصورتی انسان موظف است دستورهای دینی و واجبات را انجام دهد و حرامها را ترک کند که شرایط زیر را داشته باشد. به اینها «شرایط تکلیف» میگویند.
ص :61
1. بلوغ؛
2. عقل؛
3. علم؛
4. قدرت.
امّا توضیح مختصر دربارة اینها به این شرح است:
«بلوغ» یعنی رسیدن فرد به حدّی از شرایط جسمی که بتواند تکلیفهای الهی را انجام دهد. این نشانههایی دارد، از جمله تمام شدن نه سال و وارد شدن به دهسالگی که شرط سنی در دختران است. دختران از نظر سن زودتر از پسران به تکلیف میرسند و این نوعی امتیاز برای آنان و نشان آمادگی بیشترشان است.
ص :62
«عقل» یعنی نیروی شناخت خوب و بد که در انسان است. کسی که دیوانه و سفیه باشد، تکلیف هم ندارد. عقل، پایة همه تکلیفهای دینی است.
«علم» یعنی دانستن احکام خدا. کسی که حکم خدا را نداند، تکلیفی هم ندارد. البته انسان وظیفه دارد که احکام را یاد بگیرد و به بهانة ندانستن، نمیتواند از انجام وظایف دینی خودداری کند.
«قدرت» یعنی توانایی برای انجام تکلیف؛ چه توانایی جسمی باشد یا مالی یا فکری. تکلیف هرکس هم به اندازة قدرت اوست و اگر انجام وظیفهای برای کسی ممکن نباشد، برای او واجب نیست؛ مثلاً کسی که نتواند روزه بگیرد یا قدرت جنگیدن نداشته باشد، روزه و جهاد از عهدة او برداشته میشود. خداوند از هیچکس بیش از توانایی او تکلیفی نخواسته است.
ص :63
دین اسلام، دینی آسان و مطابق با عقل و منطق و فطرتِ انسان است و نباید با سختگیریهای بیش از حد، مردم را از دین بیزار کرد.
خداوند هم در مقابل انجام تکالیف و ترک حرامها به انسان پاداش میدهد، پاداشی بیشتر از عمل انسان، و این از لطف و مهربانی خداوند نسبت به بندگان است.
ناگفته نماند که همة دستورهای دینی چه واجبات، چه حرامها و چه آنچه مستحب یا مکروه است، حکمت و دلیلی دارد و هیچ یک از آنها بی دلیل و علت نیست؛ خواه فلسفه و علت آنها را بدانیم یا ندانیم. البته دانشمندان به کمک علم، راز برخی از احکام الهی را کشف کردهاند، ولی بسیاری از احکام است که چون فرمان خداوندِ حکیم و داناست، به آنها عمل میکنیم و آنها را میپذیریم؛ هرچند علت آن را هنوز ندانسته باشیم.
ص :64
این را هم بدانیم که سود و زیانِ واجبات و محرّمات، تنها مربوط به جسم ما نیست؛ بلکه برخی از آثار تکلیفها به فکر و روان و اخلاق ما مربوط میشود. چون انسان ترکیبی از جسم و جان است، نیازهای او هم بعضی جسمی و بعضی روحی است. قوانین اسلام هم به هر دو جنبة جسم و روح توجه دارد.
نتیجة نهایی انجام تکالیف دینی و پرهیز از آنچه ممنوع و حرام است، به کمالِ انسان مربوط میشود. یعنی مسلمانی که به همة وظایف خود عمل کند و بندة خالص و مطیع پروردگار باشد، «انسان کامل» میشود، انسانی که مقامش از فرشتگان هم بالاتر است.
قبل از بیانِ این دانستنیها به یک موضوع مهمّ اشاره میکنیم و آن عبارت است از «تقلید».
ص :65
تقلید یعنی اینکه یک مسلمان در برنامههای عملی زندگی و احکام شرعی از یک «مجتهد» پیروی کند. همانطور که در هر موضوعی مثلاً درمان بیماری یا تعمیر وسایل خانه یا دوختن لباس یا یاد گرفتن یک زبان یا صنعت، انسان به کارشناس و متخصص مراجعه میکند، در احکام دین هم باید به متخصص رجوع کند.
به کسی که در مسائل دینی و احکام شرعی متخصص باشد، «مجتهد» و «فقیه» گفته میشود و عمل کردن به نظر مجتهد را «تقلید» میگویند.
امام صادق(ع) فرموده است:
«از فقیهان و مجتهدانی تقلید کنید که خویشتندار و مخالف هوای نفس و مطیع فرمان خدا باشند».
ص :66
مجموعه دانستنیهای عملی که به نام «واجبات» و «محرّمات» نامیده میشوند، بسیار است؛ اما در اینجا به برخی از آنها اشاره میکنیم.
توضیح بیشتر تکالیف دینی را میتوانید با مراجعه به «توضیح المسائل» بیاموزید.
در رسالههای احکام، نظر و فتوای مجتهدی را که از او تقلید میکنید، نوشتهاند.
· نماز (از مهمترین تکلیفها و ستون دین است، و نباید آن را ترک کرد)؛
· روزه ( در ماه رمضان، طبق برنامة خاصی از خوردن و آشامیدن پرهیز میکنند)؛
· خمس و زکات (نوعی پرداخت مال که شرایط خاصی دارد و در رسالهها بیان شده است)؛
ص :67
· حج (زیارت خانة خدا در مکه، برای آنان که از نظر مالی و بدنی توانایی داشته باشند)؛
· جهاد (مبارزه با دشمنان خدا و دفاع از اسلام و کشور اسلامی)؛
· امربهمعروف و نهیازمنکر ( وادار کردن دیگران به کارهای خوب و واجب، و جلوگیری و نهی از کارهای ناپسند و حرام، که این هم مثل نماز و روزه، وظیفة همگان است)؛
· تولّی و تبرّی (دوستی کردن با دوستان خدا و دشمنی کردن با دشمنان خدا).
به این واجبات، «فروع دین» میگویند و در کیفیت انجام دادن آنها باید طبق نظر مجتهدی که از او تقلید میکنیم، رفتار نماییم.
ص :68
آنچه در اسلام «حرام» و ممنوع است، یک مکلّف باید از آنها اجتناب و دوری کند. گناهان هم زیاد است. بعضی کوچکاند (گناهان صغیره) و برخی بزرگ (گناهان کبیره)، که مجازاتِ آنها هم سختتر است.
برخی از گناهان بزرگ عبارتاند از:
· آزار پدر و مادر؛
· دروغگویی و قسم دروغ خوردن؛
· غیبت (پشت سر دیگران حرف زدن و عیب آنها را فاش کردن)؛
· سخنچینی (نقل حرفهای این و آن به یکدیگر و ایجاد اختلاف و دشمنی)؛
· استهزاء (مسخره کردن دیگران، چه با حرف و زبان، چه با اشاره و حرکات)؛
ص :69
· اسراف (ولخرجی و هدر دادن نعمتهای خدا و ریختوپاش در خوردنیها و آشامیدنیها و پوشیدنیها)؛
· بینمازی (نخواندن نماز و سهلانگاری در انجام این وظیفة مهم)؛
· تهمت (به دیگران نسبتهای ناروا دادن و متهم کردن به کارهای بدی که انجام ندادهاند)؛
· بیحجابی (خود را از نامحرم نپوشاندن و ارتباطهای حرام با نامحرم داشتن)؛
· سرگرمی به لهو و لعب (کارهای بیهوده و زیانآور، از جمله سرگرمی به عکسهای مبتذل و موسیقی که وقت را هدر میدهد و فکر را خراب میکند)؛
ص :70
· قمار (بازی با وسایل مخصوص قمار، و برد و باخت با هر وسیلة دیگر)؛
· دزدی (ربودن پول و وسایل دیگران)؛
· خیانت (سوءاستفاده از اعتماد دیگران، همچون خیانت در امانت و روابط مختلف همچون روابط کاری و خانوادگی)؛
و گناهان دیگری مثل: خوردن مُردار، خون و گوشتِ خوک، شراب خوردن، استعمال مواد مخدر، دروغ بستن به خدا و پیغمبر، فرار از جبهة جنگ، فاش کردن اسرار، خوردن مال یتیم، پیمانشکنی و کمک به ظالم.
مسلمان واقعی کسی است که از دستورهای خدا کاملاً پیروی کند و با نافرمانی در مقابل پروردگار، خود را گنهکار و اهل دوزخ نسازد.
ص :71
گناه هرچه کوچک باشد، چون نافرمانی و سرپیچی از فرمان خدای بزرگ است، بزرگ به حساب میآید.
اگر خداینکرده کسی اشتباه کرده، فریب شیطان را خورد و مرتکب یکی از گناهان شد یا وظایف واجب را انجام نداد، به چنین کسی «گناهکار» گفته میشود. خوشبختانه خدای مهربان، راهِ خوب شدن را به روی انسانها باز گذاشته و از گناهکاران خواسته است که «توبه» کنند.
توبه، یعنی پشیمان شدن از گناه و کار زشتی که انسان انجام داده است و تصمیم گرفتن برای آنکه دیگر آن کار را انجام ندهد و گفتنِ «اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبّی وَأتُوبُ اِلَیْه».
ص :72
خودِ توبه، از واجبات است و نباید آن را به تأخیر انداخت. در اولین فرصت، انسان باید از خطای خود پشیمان شود و توبه کند. خداوند هم قول داده است
هرکس که جدّی و از ته قلب توبه کند و از گناه دست بکشد، توبة او را بپذیرد و گناهان او را ببخشد. خداوند، توبهکنندگان را دوست دارد. پس نباید از رحمت خداوند مأیوس بود. ادامة گناه، خودش گناه بزرگی است.
از خدا بخواهیم که گناه ما را بیامرزد و توفیق دهد که هرگز از دستورهای او نافرمانی نکنیم.
ص :73
ص :74
ص :75
ص :76
در این بخش، سه آیه از قرآن کریم را که به بحث حجاب و عفاف زنان میپردازد، برای شما عزیزان بیان کرده و سپس به نقل بیاناتی زیبا از رهبر حکیم انقلاب خواهیم پرداخت.
پوشش در قرآن
لا جُنَاحَ عَلَیْهِنَّ فِی آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ وَاتَّقِینَ اللَّ_هَ إِنَّ اللَّ_هَ کَانَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدًا؛(1)
ص :77
بر زنان در مورد پدران و پسران و برادران و پسرانِ برادران و پسرانِ خواهران و زنان و بردگانشان عیبی نیست [که دیده شوند]، و باید از خدا پروا بدارید که خدا همواره بر هرچیزی گواه است.
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِی أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِی الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَی عَوْرَاتِ النِّسَاءِ وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَی
اللَّ_هِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛(1)
ص :78
و به زنان باایمان بگو چشمهای خود را [از نگاه هوس آلود] فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را _ جز آن مقدار که نمایان است _ آشکار ننمایند و [اطراف] روسری های خود را بر سینة خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود]، و زینت خود را آشکار نسازند، مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسرانِ همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسرانِ برادرانشان، یا پسرانِ خواهرانشان، یا زنانِ هم کیشان، یا بردگانشان [کنیزانشان]،
ص :79
یا افرادی که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن، پاهای خود را به زمین نزنند تا مبادا زینت پنهانیشان دانسته شود؛ و همگی بهسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید.
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَی أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّ_هُ غَفُورًا رَّحِیمًا؛(1)
ص :80
ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو جلبابهایشان (چادرها و روسریهای بلند) را بر خویش فرو افکنند؛ این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است، و خدا آمرزندة مهربان است.
حجاب برای زن بهمعنای ذلت زن نیست؛ بلکه بهمعنای عصمت و حفظ زن است، و نهفقط عصمت و حفظ زن، بلکه عصمت و حفاظت زن و مرد هر دو. حجاب بهمعنای چادر نیست؛ اما
چادر در نزد ما ایرانی ها که زن های ما از قدیم داشتند، بهترین نوع حجاب است. بدون چادر هم حجاب ممکن است و حجاب بهمعنای پوشیدن سالم، نه پوشیدنی که از نپوشیدن بدتر است. بهتعبیر روایات پوشیدة عریان که درعین پوشیدگی مثل انسان برهنه و عریان است.
ص :81
آن پوشیدن به درد نمی خورد؛ حجاب نیست؛ پوشیدن سالم که سر و مو و گردن و بدن و تمام سر تا پای بدن زن را پوشانده باشد. البته صورت و دو دست را بسیاری فقها مستثنا می دانند. البته در مواردی که صورت بدون آرایش و ساده باشد؛ اینهم معنای حجاب.
البته زن های ایرانی روش چادر را پیدا کرده اند که بسیار هم روش خوبی است و هم زیباست و منافی با زیبایی زن نیست و هم حجاب حافظ کامل است. بههرحال حجاب را چه به شکل ایرانی، چه به شکل عربی، چه به شکل کشورهای دیگر که در هریک از کشورهای
ص :82
اسلامی زن ها یک جور حجاب خود را حفظ می کنند، هرجوری که حجاب حفظ بشود، این نظر اسلام تأمین شده است. این یکی از پیشگیری های اسلام است.(1)
مردم ما چادر را انتخاب کرده اند. البته ما هیچوقت نگفتیم که «حتماً چادر باشد، و غیرچادر نباشد». گفتیم که «چادر بهتر از حجابهای دیگر است»؛ ولی زنان ما می خواهند حجاب خودشان را حفظ کنند. چادر را هم دوست دارند. چادر، لباس ملی ماست. چادر، پیش از آنکه یک حجاب اسلامی باشد، یک حجاب ایرانی است. مال مردم ما و لباس ملی ماست.(2)
مسئلة حجاب بهمعنای منزوی کردن زن نیست. اگر کسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد،
ص :83
این یک برداشت کاملاً غلط است. مسئلة حجاب بهمعنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی قید و شرط زن و مرد در جامعه است؛ زیرا آمیزش و اختلاط بی قید و شرط، هم به ضرر جامعه و هم به ضرر زن و مرد بهخصوص به ضرر زن است.(1)
همیشه ما در طول زمان هروقت گفتیم حجاب و عفت، عده ای گفتند آقا حجاب به عفت چه کار دارد؟ خیلی ها حجاب دارند، عفت ندارند؛ خیلی هم عفت دارند، حجاب ندارند. در طول زمان هروقت ما این حرف را می گفتیم تا حالا بعضی این را می گویند؛ درحالیکه این حرف درستی نیست. عفت یک چیز است، حجاب یک چیز دیگر. اما عفت آن چیز غیرقابل دسترسی
ص :84
و غیرقابل تأثیرپذیری و آن صخرة آسیب ناپذیر در انسان نیست؛ مثل همة خلقیات و خصلت های انسانی در معرض تهاجم قرار می گیرد. یکی از چیزهایی که می تواند آن را از تهاجم بهدور بدارد و عفاف زن و طهارت او و تقوای او و حالت پرهیز و عصمت را در او نگه دارد، نداشتن معاشرت نامناسب در محیط زندگی و محیط کار و محیط جامعه است. معاشرت نامناسب یعنی معاشرتی که در او جهات فرهنگی و اخلاقی خاص رعایت نشده باشد. آن چیزی که می تواند به این نگهداری و مصون سازی و جداسازی کمک کند، حجاب است. بهترین چیز حجاب است؛ حجاب ازطرف زن و حجاب ازطرف مرد. حجاب مرد هم نگاه نکردن است. حجاب یعنی مانع یعنی فاصل در زن.(1)
ازنظر غرب و فرهنگ غربی یکی از ارزش هایی که برای زن متصور است این است که با وجود خود و با شخصیت خود
ص :85
وسایل التذاذ و بهره مندی دیگران را فراهم آورد. لذا وقتی ما براساس فرهنگ اسلامی اعلام می کنیم که اسلام برای معاشرت زن و مرد محدودیتی قائل شده و معاشرت بی قید و شرط زن و مرد را جایز ندانسته، ما را متهم می کنند که شما به زن اهانت می کنید. درحالیکه اهانت آن چیزی است که در فرهنگ غرب نسبت به شخصیت زن دیده می شود.(1)
ص :86
ص :87
ص :88
بعضی از فرزندان در دامان مادران و پدران پاک رشد میکنند، ولی بعداً نسبت به مسائل دینی بیاهمیت میشوند و برعکس؛ علت چیست؟ چه باید کرد که فرزندان اینطور نباشند؟
اسباب و عوامل انحراف و گمراهی و فساد اخلاق در جامعه بسیار است. اگر پدر و مادر، مربیان و جامعه، احساس مسئولیت نکنند و در راه حفظ امانت و ودیعة الهی؛ یعنی کودکان و نوجوانان و جوانان نکوشند و اسباب و عوامل انحراف را نشناخته، راه مبارزه با آنها را ندانند، بدون شک، نوباوگان و نسل نوخاسته در دام فساد و بدبختی گرفتار میشوند.
عوامل انحراف فرزندان:
ص :89
1. فقر: یکی از عواملی که میتواند فرزندان را به بیراهه بکشاند، فقر پدر و مادر است. طفلی که از غذا و لباس کافی محروم است، و کسی او را نمیبیند تا اندکی از غم جانکاهش بکاهد و نور امیدی بر کانون زندگی خانوادگیاش بتابد، ناگزیر برای سیر کردن شکم و پوشاندن اندام نحیفش از خانه بیرون رفته، دنبال جنایت و خیانت میرود؛
2. اختلافات خانوادگی: از عوامل مهم انحراف، اختلاف و مشاجرات پدرها و مادرهاست. کودکی که در چنین اختلافاتی گرفتار شود، از خانه میگریزد. درنتیجه با افراد ناباب همراه شده، گرفتار عادات و اخلاق ناپسند میشود؛
3. نداشتن سرگرمی: یکی از عوامل انحراف و فساد، بیکاری است. جوانان و نوجوانان اوقات بیکاری زیادی دارند که باید برای آنها چارهاندیشی کرد؛
ص :90
4. رفتار نادرست والدین: اگر فرزند از ناحیة والدین، با اخلاق و رفتار نادرست مواجه شود، اخلاقش فاسد و تباه میگردد. توبیخ، تحقیر، زدن و تهدید کردن، همه و همه از رفتارها و اخلاق زشت و ناپسند والدین است و نوجوانان را به بدبختی و فساد کشانده، به فرار از خانه وامیدارد. وقتی مادر یا پدر با بداخلاقی، و تندی و خشونت با فرزند برخورد کند، خواهناخواه تاب و توان فرزند کم شده، در مقابل پدر و مادر ایستادگی و اهانت میکند و یا پا به فرار از خانه میگذارد. درنتیجه عنصر جرم و بزهکاری در جامعه میگردد؛
5. داستان و فیلمهای جنایی و غیرمجاز: تماشای اینگونه فیلمها اثر منفی در تربیت فرزندان دارد که خانوداه باید با جدیت تمام فرزندان خود را از آن بازدارند.
عوامل رشد و هدایت فرزندان:
ص :91
1. اخلاق و رفتار خوب پدر و مادر: اخلاق و رفتار مناسب و شایستة پدر و مادر با فرزندان زمینة مساعدی برای رشد و آگاهی و هدایت آنهاست؛
2. دوستان خوب: گاهی فرزندان در مدرسه یا در کوچه با افراد خوب دوست میشوند و تحت تأثیر آنان قرار میگیرند، درنتیجه این دوستی کمکم باعث هدایت و خوبی آنان میشود؛
3. مربی و معلم خوب: مربی خوب در هدایت فرزندان بسیار مؤثر است، گاهی فرزندی از یک خانوادة معتقد و مذهبی نیست، ولی براثر هدایتهای یک روحانی یا یک مربی خوب به راه راست هدایت میشود؛
4. مطالعه: مطالعة کتاب و نوشتههای خوب و مفید نیز در رشد و هدایت جوانان بسیار مؤثر است.
ص :92
لطفا راههای تربیت کودکان را از دید دانشمندان بیان کنید.
دانشمندان و پژوهشگران امر تربیت، بهترین و مؤثرترین راهکار وصول به هدف های مطلوب تربیتی، بهخصوص در امر تربیت کودکان را پنج چیز می دانند:
1. استفاده از روش الگویی یا آموزش رفتاری بهجای گفتاری؛
2. تقویت روحیة برترگرایی یا کمالطلبی؛
3. تشویق و تمجید؛
4. استفاده از مکان های مقدس و شعائر مذهبی؛
5. استفاده از طبیعت در بیدارسازی حس مذهبی.
ص :93
1. روش الگویی
روش الگویی بهترین، مؤثرترین و طبیعی ترین وسیله برای انتقال ارزش های اخلاقی و فرهنگی در خانواده است. باید بهجای گفتار و پند و نصیحت، با رفتار و عمل خویش آموزش دهیم و جوّ خانه را چنان کنیم که زندگی در آن فضای تربیتی به تربیت فرزندان کمک کند. چون فرزندان بسان درختانی هستند که در آب و خاک خانه رشد می کنند و معمولاً متناسب با همان آب و خاک میوه می دهند.
تقیّد والدین به نماز اول وقت، انجام عبادت در مکان مشخص و ثابتی در منزل، استفاده از سجاده، پوشیدن لباس نظیف و معطر، باعث قداست و معنویت بیشتر عبادت و جذب و گرایش فرزندان به این فریضة الهی می شود.
ص :94
2. معرفی الگوهای برتر و تقویت روحیه برترگرایی
یکی از ویژگی های فطری و امیال درونی انسان «روحیة برترگرایی» و یا «کمال طلبی و جمالگرایی» است. انسان به هر کاری، شغلی، علمی، مقصدی و حتی بازی و ورزشی که علاقه داشته باشد به «برترین ها و قهرمانان» آن گرایش و علاقه دارد. با استفاده از ادبیات کودکانه میتوان انسانهایی را به کودکان معرفی کرد که «عبادت» و علاقه به نماز و فرهنگ آن، باعث جاودانگی آنان در تاریخ بشریت و محبوبیت آنها نزد خدا و انسان های شریف شده است.
3. تشویق
بهمنظور خوشایندسازی دین و مفاهیم و رفتارهای دینی در ذائقة کودکان، و دلگرمی آنان باید از ابزارهای مختلف تشویق کلامی و غیرکلامی بهخصوص در انظار دیگران بهره جست.
ص :95
4. استفاده از مکان های مقدس
بردن کودک به مساجد و مجالس جشن مذهبی و عزاداری، شنیدن صدای قرآن با صوت دلنشین، دیدن اقامة نماز بزرگترها و مشاهدة زمزمه های عاشقانة انسان ها در تلطیف روح کودکان مؤثر است.
5. استفاده از طبیعت در بیداری حس مذهبی کودک
طبیعت سرشار از زیبایی ها و پاکی هاست. هرقدر کودکان، از جامعة آلوده فاصله بگیرند و به همان نسبت به مشاهدة دشت و بیابان و دامن طبیعت نزدیک شوند، به صفا و پاکی فطرت نزدیک می شوند. آنان با نگاه کردن به ماه و ستارگان، کوه ها و صخره ها، آبشارها و جویبارها، و حیوانات زیبا همچون پرندگان و ماهیان دریا، نشانه ها و نعمت های الهی را دیده، با آنها آشنا میشوند. درضمن با رسیدن به نشاط و سرور روحی، و دست یافتن به لذت های طبیعی، از
ص :96
غفلت ها و آلودگیهایی که جامعة امروزی برای کودکان و نوجوانان و جوانان فراهم کرده است، دور می مانند. درنتیجه حس خداجویی آنان در مسیر طبیعی رشد پیدا می کند و با یک تلنگر و اشاره می توان آنان را با نماز و عبادت، و تسبیح موجودات جهان براساس «_یُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا__ فِی __السَّمَاوَاتِ__ وَمَا فِی __الْأَرْض_» آشنا و مأنوس کرد.
بعضی از کودکان قبل از اینکه به سن بلوغ برسند، در انجام فرایض دینی از ما پیشی می گیرند؛ ولی وقتی به سن تکلیف می رسند، در انجام فرایض دینی دچار سستی شده، در مواردی از انجام آن خودداری می کنند. وقتی بزرگترها از آنان می پرسند که آیا نماز خود را خوانده اید، متوسل به دروغ شده، می گویند خوانده ایم. در این موارد چه کنیم؟
ص :97
برخی بر این عقیده اند که اگر کودکان، پدران و مادران خود را الگو قرار بدهند و بزرگ ترها همه در انجام وظایف دینی اهتمام و مراقبت کافی داشته باشند، کودکان خودبهخود از آنان تبعیت خواهند کرد؛ اما باید اعتراف کرد در برخی خانواده هایی که پدران و مادران با اهتمام و دقت، در اول وقت به نماز می پردازند نیز این مشکل وجود دارد.
بررسی ها نشان می دهد که در چنین مواردی مقصر اصلی والدین و خانواده اند؛ زیرا آنچه را به فرزندان خویش آموخته اند، شکل ظاهری نماز خواندن بوده است.
بدیهی است در دورة کودکی، اساس یادگیری کودکان بر پایة تقلید است. کودکان در دوران کودکی، حرکات پدران و مادران خود را تقلید می کنند و انجام می دهند، و والدین گمان می کنند آنها با علاقه و عشق به خواندن نماز می پردازند. البته ممکن است با عشق و علاقه عبادت کنند؛
ص :98
اما عشقی احساسی، عاطفی و بر پایة تقلید؛ نه مبتنی بر معرفت و آگاهی. طبیعی است
وقتی کودک دورة تقلید را پشت سر می گذارد و در سنین بلوغ به تفکر و اندیشه می پردازد، همة اموری را که قبلاً براساس تقلید انجام داده، یکی پس از دیگری رها می کند. پدر و مادر ناگهان احساس می کنند که کودک نمازخوان دیروز، امروز از نماز خواندن خودداری می کند. علت آن است که پدران و مادران بهجای بیدار ساختن روح دینی و مذهبی در کودکان، به عقل تقلیدی فرزندان خود دلشاد گشته و باور کرده بودند که وظیفة خود را انجام داده اند.
بدیهی است اگر فریضة نماز در دورة کودکی براساس «بیداری حس دینی» انجام شده باشد، کودک هرگز خواندن آن را ترک نمی کند. بنابراین اگرچه روش های الگویی و تقلیدی و تشویقی در بُرهه ای از زمان مفید و مؤثر است، اما همیشه کارساز نیست،
ص :99
بلکه باید در عرض یا طول آنها (به تناسب استعدادهای متفاوت بچه ها) و از راه بیان حکمت ها و هدف های آفرینش و عبادت ها با رعایت ادبیات کودکانه، حس دینی و مذهبی آنان را بیدار و آگاه ساخت.
در شرایط فعلی که تهاجم فرهنگی گستردة دشمن را در بین جوانان شاهد هستیم، چگونه می توان فرزندان را نسبت به مسائل دینی پایبند نگه داشت؟
مناسبترین بستر برای ظهور رفتارهای مذهبی، خانواده است. وقتی فرزندان ارزشهای اخلاقی را بهطور مجسم در رفتار و زندگی والدین خود میبینند، با عظمت و زیبایی و جاذبة آنها آشنا میشوند. دراینصورت زمینه برای شکوفایی و درونی شدن مفاهیم اخلاقی فراهم میشود. ازاینرو، امواجِ بدون دیوار رسانههای ارتباطی و ماهوارهها نمیتواند دلهای جوانان را تسخیر کند.
ص :100
فرزندان ما بیش از آنکه به گفتار ما نظر افکنند، اعمال ما را زیر نظر دارند. همچنانکه گفته اند: بچههای ما آنگونه میشوند که ما هستیم؛ نه آنگونه که میخواهیم باشند.
استاد مطهری میگوید: «متأسفانه ما بیش از اندازه از گوش و زبان، انتظار داریم. گاهی هم باید از راه عمل و چشم استفاده کنیم. ما با دست خود و عمل خویش، خوب رفتار کنیم تا آنها با چشم خودشان ببینند. یک مقداری هم به این گوش و زبان بیچاره استراحت بدهیم».(1)
نکتة مهم دیگر آن است که قبل از انتقال ارزشها و مفاهیم اعتقادی باید زمینة لازم عاطفی و روانی آن برای کودک فراهم شده باشد. گرایش فرزندان به پذیرش دستورهای دینی در سایة احساس شخصیت و عزت نفس تحقق مییابد.
ص :101
ایجاد جوّ معنوی و احترامآمیز توسط والدین، تشویق و ترغیب فرزندان، پرهیز از تحمیل عقاید و سختگیری بیجا، رفیق شدن با آنها و اتخاذ روش آزادمنشانه در محیطی آرام، در پرورش دینی بسیار مؤثر است. امام علی(ع)
میفرماید: _مَنْ __کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَیْهِ شَهَواتُهُ_؛ «کسی که خود را گرامی دارد، هوی و هوس را خوار شمارد».(1)
نکتة آخر، عادت دادن کودکان به عبادات و اجرای دستورهای دینی است. نباید انجام تکالیف را تا زمان بلوغ به تأخیر انداخت. اگر این کار در ایام کودکی انجام گیرد و بهصورت عادت درآید، در زمان بلوغ انجام آن سخت نخواهد بود.
ص :102
امام صادق(ع) میفرماید: «ما فرزندانمان را در سن هفتسالگی به مقدار توانشان دستور میدهیم که روزه بگیرند؛ تا نصف روز یا بیشتر یا کمتر. وقتی تشنگی یا گرسنگی بر آنان غلبه کرد، افطار میکنند. این عمل را به این دلیل انجام میدهیم تا بهتدریج به روزه گرفتن عادت
نمایند و قدرت آن را پیدا کنند؛ زیرا اگر صفات پسندیده بهصورت عادت درآید، بهآسانی قابل تغییر نیست».(1) یکی از راههای مفید در این راه استفاده از تشویق است. خانوادههایی که از فرصت دوران کودکی استفاده نمیکنند، در دوران بلوغ معمولاً با مشکلات جدی روبهرو میشوند. پدر و مادر باید فرزندان خود را به مجالس و مراسم دینی ببرند و در نماز جماعت شرکت کنند. این مراسم برای پرورش عواطف دینی کودکان بسیار مؤثر است.
ص :103
باید خلأهای فکری و اوقات فراغت را با برنامههای خوب و مفید پر کرد. نباید تربیت صرفاً جنبه نهی و منع داشته باشد؛ بلکه باید با ورزش، آموزش، تفریحات سالم، مطالعة کتاب و برنامههای متنوع، مفید و مفرّح همراه شود تا نیازهای کودکان بهگونة صحیح برآورده گردد.
چگونه فرزندانمان را به نماز دعوت کنیم؟
از آنجا که درباره روش های موثر در جذب کودک به آموزه های دینی سخن فراوان است و بنای ما بر اختصار است، به صورت مختصر چند روش کاربردی که والدین می توانند، با به کارگیری آنها اثر مثبت در نهادینه نمودن نماز در فرزند خود به جا بگذارند، توضیح داده می شود:
ص :104
1. الگو دهی
از جمله روش های مؤثر و مطرح در روانشناسی رشد، روش الگوپذیری است. اگر والدین قبل از اینکه بخواهند کودک را با آداب اسلامی آشنا کنند، خود متخلق به اخلاق نبوی و اسلامی باشند و خود عمل کنند، کودک نیز تقلید کرده و عمل خواهد کرد، زیرا در سنین 1 تا 7
سال کودک به شدت تقلید پذیر است و بدون دانستن فلسفه کار صرفاً آن را تکرار می کند. البته این روش الگویی حتی نسبت به افراد بزرگسال نیز تأثیرگذار است.
2. فضاسازی معنوی
فرزندی که در خانواده ای لبریز از یاد و محبت خدا به دنیا می آید، نیازی ندارد که آموزشی ویژه برای قبول نماز ببیند؛ زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه می گویند
ص :105
و او را به «صلوه» و «فلاح» و «خیرالعمل» دعوت می کنند. در خانه ای که والدین به مناجات شبانه بر می خیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند، کمتر پیش می آید فرزندشان گریزان و روی گردان از خدا باشد.
3. پاسخ به کنجکاوی های کودک
کنجکاوی کودک، ویژگی طبیعی او است که پاسخ به آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی در کودک، فرصت مناسبی را برای والدین به وجود می آورد تا رفتارهای مناسب و مطلوب را در او پرورش دهند. بر این اساس وقتی که فرزندان از ما در مورد مسائل اعتقادی و نماز می پرسند، فرصت مناسب برای ما به وجود آورده اند، تا بتوانیم با پاسخ های مناسب و یا طرح سؤالات مؤثر در او اثر تربیتی بگذاریم.
ص :106
4. آموزش تدریجی در حد توان
پدر و مادر باید این را باور کنند که همان گونه که در تأمین نیازهای مادی کودک مسئولیت دارند، در قبال تأمین نیازهای معنوی نیز موظف هستند. امام باقر(ع) در گفتاری حکیمانه مراحل تربیت معنوی فرزندان را شرح داده و چگونگی تربیت آنان را در سنین مختلف بیان می دارد؛ طبق رهنمود آن حضرت، والدین باید در سه سالگی کلمه توحید «لا اله الا الله» را به کودک
یاد دهند. در چهار سالگی کلمه رسالت «محمد رسول الله» را به او بیاموزند و در پایان پنج سالگی او را آزمایش کنند، اگر راست و چپ را می شناسد،
ص :107
صورتش را به سوی قبله متوجه ساخته و به او بگویند رو به سوی قبله سجده کند. در شش سالگی اجزاء نماز، رکوع و سجده صحیح را یادش دهند تا سن او به آخر سال هفتم برسد؛ در آن موقع به او بگویند دست ها و صورتش را بشوید و آنگاه به نماز بایستد.(1)
5. حضور در مجامع و محافل نماز
مشاهدات انسان یکی از عوامل مؤثر در تربیت انسان است. قرآن در آیات متعدد انسان را به «دیدن» و «تفکر» دعوت می کند. بین «دیدن» و «باور کردن» رابطه مستقیم وجود دارد؛ باید کاری
کنیم که فرزند ما با صحنه های گوناگون اقامه و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله می تواند در تقویت روحیه نمازخواندن فرزندان ما مؤثر باشد.
ص :108
6. زیبا سازی نماز
انسان زیبایی را دوست دارد و به دنبال زیبایی ها می رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است؛ به خصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیبایی ها را می بیند و دوست دارد. با هدیه دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران می توان رغبت آن ها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشید، به هر میزان که والدین بتوانند زیبایی ها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفق تر خواهند بود.
7. تشویق
همان گونه که قرآن انسان ها را به انجام اعمال پسندیده ترغیب می کند و از ارتکاب اعمال زشت به شدت بر حذر می دارد، سخنان پدر، مادر و مربی نیز باید این گونه باشد. جای جای قرآن کریم وعده به بهشت است که نمونه ای بارز برای تشویق به عبادت است. پدر و مادر نیز با روش های مختلف و برآورده ساختن نیازهای فرزند همچون اسباب بازی، رفتن به سینما، پارک و ...،
ص :109
او را به نماز تشویق کنند، البته این تشویق نباید به گونه ای باشد که روحیه تعبد در فرزند کم رنگ شود و نماز را فقط برای رسیدن به هدیه بخواند. از جمله راه کارها این است که با او شرط خرید هدیه ای نکنیم؛ بلکه بعد از نماز یا انجام کار درست، او را با دادن هدیه ای تشویق کنیم.
کودکان را از چندسالگی و به چه طریق تشویق یا وادار به نماز و عبادات نماییم؟
درزمینة شیوة آموزش نماز و سایر عبادات به کودکان رعایت نکات زیر ضروری است:(1)
ص :110
1. نماز خواندن در حضور کودک و نوجوان: به دلیل وجود حس تقلید و الگوگیری در کودکان، نماز والدین در حضور کودک می تواند سهم بسزایی در تربیت دینی کودکان بهویژه تعلیم نماز، داشته باشد؛
2. بردن کودک به مساجد و مجالس مذهبی: این روش نیز در ایجاد علاقه به نماز و عبادات در کودک تأثیر فراوانی خواهد داشت. البته به شرطی که این کار با محبت و نرمش
انجام گرفته، فارغ از هر نوع اجبار و تحمیل باشد و نیز به خستگی و آزردگی کودک منجر نشود؛
3. ایجاد جاذبة ظاهری: شما می توانید براساس میل فرزندتان وسایل دلخواهش را تهیه کنید؛ مثلاً مهر، تسبیح، سجاده، عطر، و مقنعه و چادر مناسب و زیبا برای دختران. همچنین
ص :111
رعایت ظواهر دینی ازسوی والدین همچون پوشیدن لباس زیبا و استفاده از عطر هنگام نماز و برپایی نماز در مکان تمیز و شایسته به نوبة خود تأثیرات مثبتی در رفتار و تربیت دینی کودک خواهد داشت؛
4. وادار کردن کودکان به عبادت: چون بلوغ شرعی دختران از سن نهسالگی آغاز می شود ازاینرو براساس روایات لازم است از سن ششسالگی آنان را به خواندن نماز و سایر عبادات
وادار کرد. چنانکه امام صادق(ع) فرمود: «از سن شش تا هفتسالگی کودک را به نماز وادارید و در ترک آن مؤاخذه اش کنید».(1)
ص :112
البته لازم است اجبار به نماز، توأم با محبت و رأفت نیز باشد؛ در غیر این صورت آثار منفی چنین روشی بیش از آثار مثبتش خواهد بود. در مورد عبادات دیگر نیز باید اجبار متناسب با ظرفیت و توان کودک باشد؛ مثلاً نسبت به روزه از او خواسته شود که چند ساعت روزه بگیرد؛
5. تشویق: تشویق کودکان مهم ترین نقش را در تربیت دینی آنان خواهد داشت. اگر تشویق کودکان در حضور دیگران صورت گیرد تأثیراتش بیشتر از روش های دیگر خواهد بود. ازطرفی تشویق ها را می توان از راههای مختلف همچون دادن جایزه، خریدن اسباببازی
مناسب، وسایل مورد علاقة کودک، خرید خوراکی و مانند آنها انجام داد. البته در بین تشویق ها، تشویق لفظی و دادن مسئولیت، بیشترین اثر را دارند؛
ص :113
6. گفتوگو درباره نماز و عبادات بین اعضای خانواده: این روش نیز در تعمیق اعتقادات دینی کودکان بسیار مؤثر است؛ البته لازم است مباحث در سطح متناسبی بوده و با قصه و شعر و حکایت همراه باشد تا در قلب کودک و نوجوان نفوذ کند.
چگونه باید به کودکانی که تازه به سن تکلیف رسیده اند، نماز خواندن و به موقع خواندن و اهمیت آن را آموخت؟
در زمینهای که شما سؤال فرمودید، عمدهکاری که تأثیر زیاد و مستقیم در فرزند می گذارد، به سالها قبل از سن تکلیف او برمی گردد، و در آن سن مهمترین راه برای هریک از موارد
ص :114
(چگونه نماز خواندن، بهموقع نماز خواندن و اهمیت نماز) راه عملی است. اگر پدر و مادر و اطرافیان فرزند، خود به نماز اهمیت داده، اول وقت در منزل با حرکتی ملموس و قابل توجه همه به نماز بایستند، فرزند براساس اصل «مُحاکات» دقیقاً آنچه ببیند، ضبط نموده، بهزودی می خواهد اجرا کند، خصوصاً اگر مورد تشویق قرار گیرد. بنابراین تربیت در این زمینهها از کودکی آغاز شده، اصل کار والدین به آن زمان برمی گردد. سپس در مرحلة بعدی که کودک به سنین شش تا هفت سال رسید باید کمکم او را به وضو گرفتن و نماز خواندن بهطور سبک تمرین داد. استاد ابراهیم امینی می فرماید: «درست است که پسر بعد از پانزده سال و دختر بعد از نه سال به تکلیف می رسند و قبل از آن تکلیفی ندارند؛ اما انجام تکالیف دینی را نمی توان تا سن بلوغ به تأخیر انداخت. باید انسان از کودکی به انجام عبادات و تکالیف دینی عادت کند تا
ص :115
در سن بلوغ به آنها رغبت داشته باشد... . بچه غالباً از سن پنجسالگی و شاید قدری هم زودتر می تواند حمد و سوره را تدریجاً یاد بگیرد. بر پدر و مادر لازم است که خودشان یا بهوسیلة یکی از فرزندان بزرگترشان تدریجاً و بهصورت تفریح حمد و سوره را به او یاد بدهند. سپس بقیة اذکار نماز را با همین منوال تدریجاً به او بیاموزند. وقتی نماز را یاد گرفتند و ششساله یا هفتساله شدند، پدر و مادر به آنها دستور می دهند که مرتب نمازت را بخوان و اوقات نماز را به او تذکر می دهند. اول وقت خودشان مهیای نماز می شوند و به کودکان نیز تذکر می دهند که وقت نماز رسیده است؛ نمازت را فراموش نکن. وقتی نهساله شدند باید بهطور قاطع و جدی آنها را به نماز خواندن وادار کنند».(1)
بههرحال عقب انداختن آن مواردی که شما سؤال فرمودید تا سن بلوغ، کار را بسیار دشوار می کند و گاه بهزودی نتیجه نخواهد داد.
ص :116
پس از طی این مراحل، و هنگامی که فرزند به سن بلوغ رسید، کمکم با مطالعه و شرکت در جلسات مذهبی، بیشتر با اهمیت نماز آشنا میشود و پس از آن باید بهتدریج به روح و حقیقت نماز پی برده، حضور قلب را تجربه کند. در هریک از موارد مذکور می توانید به کتب تربیت در بحث تربیت دینی فرزندان و نیز کتب نماز و اهمیت آن مثل پرتوی از اسرار نماز استاد قرائتی مراجعه کنید.
برای آموزش نماز به بچه های نه تا یازدهساله چه باید کرد؟
تربیت دینی نوجوانان و وارد نمودن آنان به گلستان عبودیت بهویژه نماز، مستلزم آگاهی گستردة مربی _ اعم از والدین و معلم _ نسبت به مسائل تربیتی و شناخت حالات و خصوصیات
ص :117
نوجوانان در این مقطع سنی است. در همین زمینه برخی از اموری را که مربیان می توانند با بهکارگیری آنها در آموزه های دینی کودکان و نوجوانان و تعمیق باورهای مذهبی شان نقش مؤثری ایفا کنند، بیان می کنیم:
1. تقویت پایه های تفکر و رفتار اندیشمندانه
با ورود نوجوان در این مرحله، آمادگی یادگیری همراه با استدلال در او ایجاد می شود. ازاینرو مربی باید از بهکارگیری روش اجبار و خشونت اجتناب نموده، با محبت و نرمش او را در برابر حل درست مسائل دینی اش یاری دهد. ازطرفی مربی می تواند از طریق گفتوگو در مورد نماز در محیط خانه یا مدرسه متربی را به فکر کردن وادار کند و پایه های فکری او را درزمینة فلسفة نماز و سایر عبادات قوّت بخشد. روش طرح سؤال و وادار نمودن انسان ها به تفکر، از جمله اموری است که قرآن و عترت بدان اهمیت فراوان داده اند؛
ص :118
2. بهکارگیری هرچهبیشتر روش های تربیتی غیرمستقیم
مربی باید از طریق رفتار و برخورد مؤدبانه و ملاحظة جنبه های عاطفی و روانی متربّی، او را در یادگیری مسائل دینی یاری بخشد. اهتمام عملی والدین به نماز اول وقت، رفتار محبت آمیز و توأم با رفاقت با فرزندان و بازی کردن با آنان، پرهیز از توبیخ و سرزنش در برابر دیگران، تغافل از برخی سهل انگاری ها و خطاهای قابل گذشت، تشویق مناسب در برابر رفتارهای نیک، ایجاد زمینه برای ارتباط متربی با افراد متدین و پایبند به مسائل شرعی و مانند آنها می تواند شرایط مطلوبی را برای رشد متربی فراهم نماید و او را در رسیدن به قلة سعادت یاری کند که: «دو صد گفته چون نیم کردار نیست».
ص :119
3. رعایت اصل «تدریج»
نظام عالم بر پایة «تدریج» استوار شده است؛ ازاینرو مربی باید در فعالیت تربیتی خویش به این اصل مهم پایبند بوده، از هر نوع عجله و شتاب در آن پرهیز کند؛ چنانکه امام علی(ع) فرمود: _الْعَجَلُ یُوجِبُ_ الْعِثارَ؛(1) «عجله موجب لغزش است». نداشتن سعة صدر و توقع بیجای مربی در تأثیرپذیری فوری متربی، از آفات و موانع مهم در روش تربیتی است. بهخصوص آنکه روح کودک و نوجوان بسیار لطیف بوده، با کمترین آزردگی آسیب جدی می بیند؛ ازاینرو نیاز به مراقبت مستمر دارد. سیرة تربیتی امامان معصوم(ع) در اجرای این اصل که بیانگر توجه عمیق آنان به مراحل مختلف سنی متربی است، می تواند بهترین الگو برای مربیان جامعه قرار گیرد؛
ص :120
چنانکه امام باقر(ع) درزمینة روش آموزش نماز به کودکان می فرماید:
در سهسالگی، کلمه توحید «لا اله الا الله» را به طفل بیاموزند و در چهارسالگی «محمد رسول الله» را به او یاد بدهند، در پنج سالگی رویش را به قبله متوجه کنند و به او بگویند که سر به سجده بگذارد. در ششسالگی، رکوع و سجدة صحیح را به او بیاموزند و در هفتسالگی به طفل بگویند دست و صورتت را بشوی و نماز بگزار.(1)
اصول و موازین دیگری نیز درزمینة روش تربیت دینی در منابع دینی بیان شده است که به دلیل اختصار و پرهیز از اطالة کلام، از ذکر آنها خودداری می کنیم.
ص :121
فرزندمان را در هنگام نماز صبح با چه روشی بیدار کنیم؟
گرایش کودک به پذیرش ارزشها و یا دستورهای دینی تنها در سایة احساس شخصیت و ارزشمندی خویش تحقق مییابد. بنابراین کودکان نقش تعیینکنندهای دارند، و والدین و معلمان در موقعیتهای مناسب تنها زمینهساز و هدایتگرند. متأسفانه گاهی اوقات والدین و مربیان میکوشند مسائل دینی را در فرصتی کوتاه از طریق گفتاری مستقیم و با پند و اندرز و تذکرات مکرر، به کودکان منتقل و یا تحمیل کنند؛ درحالیکه کودکان خود باید ارزشها را بهدست آورند، دلایل آن را بپذیرند و با میل آن را در صحنة عمل بهکار گیرند؛ نهاینکه قواعد را به آنها
ص :122
دیکته کرده، بهاجبار بقبولانیم. امام علی(ع) میفرماید: _فَإِنَّ القَلبَ إِذا اُکرِهَ عَمِیَ_؛(1) «اگر دل را بهاجبار به کاری واداری، کور میگردد». ازاینرو چهبسا فرزندان در خانة پدر و مادر که سلطه و اقتدار را ملاحظه میکنند، نماز میخوانند، ولی با تغییر موقعیت، آن را ترک میکنند؛ چون ارزشهای دینی برای آنان درونی نشده است. والدین باید در تعامل گروهی با احترام دوسویه، به تبادل اطلاعات و احساسات بپردازند و فضای دوستی را فراهم نموده، به آنها فرصت و اجازة بحث و استدلال و پرسیدن دهند. هیچ ارزش و اعتقاد و اصولی را قبل از آنکه زمینة لازم عاطفی و روانی آن برای کودک فراهم آید و یا خود به آن متمایل شده باشد، نباید به وی تحمیل کرد.
ص :123
امام خمینی(ره) بااینکه نسبت به انجام تکالیف شرعی فرزندانشان بسیار مقید بودند، اما از ایجاد تلخی در جان کودک پرهیز داشتند. یکی از فرزندان امام میگوید: «زمانی همسرم ازروی عادت خانوادگی، صبحها دخترم را از خواب شیرین بیدار میکردند که نماز بخواند. امام که در جریان قرار گرفتند، پیغام فرستادند که شیرینی اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن، و چقدر این حرف بجا بود و تأثیر عمیقی بر روحیة دخترم گذاشت؛ بهطوریکه بعد از آن خودش سفارش میکرد که برای نماز صبح حتماً بیدارش کنیم».
یکی دیگر از فرزندان میگوید: «یک بار از آقا سؤال کردم که: آیا اجازه دارم فرزندم را برای نماز صبح بیدار کنم؟ فرمودند: خواب را بر بچه تلخ نکن».
ص :124
4. روش الگویی
نکتة دیگر استفاده از روش الگویی است. فرزندان بیش از آنکه به گفتار والدین بیندیشند، به عملشان مینگرند. پدر و مادر اگر به نماز اول وقت با رعایت آداب آن توجه نمایند، عملاً انجام تکالیف مذهبی را به فرزندان آموزش دادهاند.
این روش به مراتب از آموزش زبانی مؤثرتر است. امام صادق(ع) میفرماید: کُونُوا دُعاةَ النّاس بِغیرِ ألسِنَتِکُم؛(1) «با غیر زبانتان (عملتان) مردم را به نیکیها دعوت کنید».
ص :125
5. تشویق
نکتة آخر استفاده از تشویق و ارزشگذاری است. البته تشویق بهعنوان کمک انگیزه مطرح
است، نه اصل انگیزه؛ یعنی باید فرزند بفهمد که عملش مورد توجه والدین است، ولی وابسته به تشویق نشود که اگر تشویقی نبود، عمل را ترک کند. بدیهی است که کودک هرچه بزرگتر میشود، احساس نیاز او به تشویق کمتر میشود؛ ولی در اوایل لازم است اگر فرزند پسر است، سجاده و تسبیح و کالای مورد علاقة او را برایش تهیه کرد؛ اما اگر دختر است، چادرنماز، سجاده و وسایل دیگر بهعنوان جایزه تهیه شود. دراینزمینه میتوان از مربیان مدرسه کمک گرفت.
ص :126
ص :127
ص :128
آیتاللهالعظمی سیدروحالله الموسوی الخمینی
تلفن تهران: 22289691
http://www.imam-khomeini.com
آیتاللهالعظمی سیّدعلی حسینی خامنهای
تلفن تهران: 64411 / تلفن قم: 2 _ 7742231
http://www.leader.ir
آیتاللهالعظمی ناصر مکارم شیرازی
تلفن تهران: 77509697 / تلفن قم: 13 _ 7743110
ص :129
www.makaremshirazi.org
آیتاللهالعظمی محمد فاضل لنکرانی
تلفن تهران: 22843965 / تلفن قم: 7720500
http://www.lankarani.org
آیتاللهالعظمی حسین وحید خراسانی
تلفن قم: 7740611
http://vahid-khorasani.ir
آیتاللهالعظمی لطفالله صافی گلپایگانی
تلفن تهران: 55609394 / تلفن قم: 6 _ 7715511
http://www.saafi.ir
ص :130
آیتاللهالعظمی حسین نوری همدانی
تلفن تهران: 33137194 / تلفن قم: 7741850
www.noorihamedani.com
آیتاللهالعظمی سیدعلی حسینی سیستانی
تلفن مشهد: 2250091 / تلفن قم: 9 _ 7741415
http://www.sistani.org
آیتاللهالعظمی محمدتقی بهجت فومنی
تلفن مشهد: 8549979 / تلفن قم: 3و7743271
http://www.mtb.ir
ص :131
آیتاللهالعظمی میرزا جواد تبریزی
تلفن دفتر تهران: 77473687 / تلفن قم: 7744286
http://www.tabrizi.org
آیتالله شیخ حسین مظاهری
تلفن اصفهان: 4464691
http://www.almazaheri.org
ص :132
مرکز تخصصی نماز
سامانه پیامکی 30004145 www.namazportal.ir
درگاه پاسخگویی به مسائل دینی (پرسوجو)
تلفن: 7742380 _ 0251 http://www.porsojoo.com
مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی (دفتر تبلیغات اسلامی حوزة علمیة قم)
تلفن: 09640 http://www.pasokhgoo.ir
ادارة مشاوره و پاسخ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها
تلفن: 2907797 _ 0251 http://www.porseman.org
ص :133
سامانة پاسخگویی به سؤالات و شبهات دینی (دفتر تبلیغات اسلامی خراسان)
تلفن: 2215141 _ 0511 http://www.eporsesh.com
واحد پاسخگویی به سؤالات جامعة الزهراء(س) _ پاسخگویی تخصصی ویژة خواهران
تلفن: 2112453 _ 2935848 _ 0251 http://www.jz.ac.ir
فرهنگسرای پرسش
تلفن: 2341919 _ 0311 http://www.porsesh.ir
مؤسسة در راه حق
تلفن: 2 _ 7743221 _ 0251 http://www.darrahehaq.com
مؤسسة فرهنگی هنری نور راسخون
ص :134
تلفن: 81 _ 6615578 _ 0311 http://www.rasekhoon.net
مؤسسة فرهنگی رواق حکمت (اسلام کوئیست)
تلفن: 7716060 _ 0251 http://www.islamquest.net
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزة علمیه قم
تلفن: 7737217 _ 0251 http://www.Andisheqom.com
مرکز مشاورة حوزة علمیة قم
تلفن: 7736370 / 7735021 / 7832855 _ 0251
آستان قدس رضوی
ص :135
تلفن 2235312 _ 0511 http://www.Imamrezashrine.com
دفتر مطالعات و تحقیقات زنان (مرکز مدیریت حوزة علمیه خواهران)
تلفن: 3 _2907610 _ 0251 http://www.Womenrc.com
سامانة پاسخگویی به سؤالات و شبهات دینی (سازمان تبلیغات اسلامی)
تلفن: 3 _ 66959752 _ 021
مؤسسة فرهنگی و اطلاعرسانی تبیان (بخش مشاورة اینترنتی و پاسخگویی)
تلفن: 81202415 _ 021 http://www.tebyan.net
ص :136
پژوهشکدة مهدویت و آیندهپژوهی
تلفن: 2 _ 7749971 _ 0251
http://www.Monjee.com و http://www.mosleh.org
مرکز تخصصی مهدویت
تلفن: 7749565 _ 7744341 _ 7737801 _ 7833770 http://www.mahdi.org
مؤسسة آیندة روشن (پژوهشکدة مهدویت)
تلفن: 7840086 _ 0251 http://www.intizar.ir
مؤسسة تحقیقاتی حضرت ولی عصر(عج)
تلفن: 7735831 _ 0251 http://www.Valiasr-aj.com
ص :137
شبکة سراسری رادیو معارف فارسی و انگلیسی (برنامههای پرسش و پاسخ)
تلفن: 2 _ 2910551 _ 0251 http://www.radiomaaref.ir
مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (پاسخگویی حوزه نت)
تلفن 2120212 _ 0251 http://www.hawzah.net
مجمع جهانی اهل بیت(ع)
تلفن 4 _ 2902972 و 21311 _ 0251 http://www.ahl-ul-bait.com
بنیاد بینالمللی علوم وحیانی اسراء (واحد پاسخ به سؤالات دینی)
تلفن: 3 _ 7782001 _ 0251 http://www.esra.ir
ص :138