پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پایه گذار تشیع

مشخصات کتاب

سرشناسه : مهدی پور، علی اکبر، 1324 -

عنوان و نام پدیدآور : پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم پایه گذار تشیع: چهل حدیث پیرامون شیعیان امیرمومنان علیه السلام از خاتم پیامبران صلی الله علیه و اله در منابع اهل سنت/ علی اکبر مهدی پور.

مشخصات نشر : قم: دلیل ما، 1391.

مشخصات ظاهری : 63 ص.

شابک : 13000 ریال 978-964-397-450-3 : ؛ 7500 ریال(چاپ اول)

وضعیت فهرست نویسی : فاپا (چاپ دوم)

یادداشت : چاپ اول: زمستان 1387.

یادداشت : چاپ دوم.

یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.

عنوان دیگر : چهل حدیث پیرامون شیعیان امیرمومنان علیه السلام از خاتم پیامبران صلی الله علیه و اله در منابع اهل سنت.

موضوع : محمد (ص)، پیامبر اسلام، 53 قبل از هجرت - 11ق. -- احادیث

موضوع : شیعه -- احادیث اهل سنت

رده بندی کنگره : BP117/25 /ش9 م86 1391

رده بندی دیویی : 297/211

شماره کتابشناسی ملی : 1552126

ص: 1

اشاره

ص: 2

بسم اللّه الرحمن الرحیم

الحمد للّه ربّ العالمین و صلّی اللّه علی سیّدنا

محمّد و آله الطیّبین الطّاهرین ، سیّما الامام المبین ،

بقیّة اللّه فی الأرضین ، الحجّة بن الحسن المهدی

عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف

ص: 3

اهداء

این نوشته را به پیشگاه مقدّس صاحب ولایت کبری امیرمؤمنان علیه السلام تقدیم می کنیم و به محضرش عرضه می داریم:

یا صاحبَ الولایة! و یا سیّد الامّة و أبا الائمّة!

« یا ایّها العزیز مسّنا و أهلنا الضّرّ وجئنا ببضاعة مزجاة فأوف لنا الکیل و تصدّق علینا انّ اللّه یجزی المتصدّقین »

این بضاعت اندک و صحیفه محبّت ما را بپذیر و به ما احسان فرما که خداوند احسان پیشگان را پاداش نیکو عطا فرماید.

* * *

ص: 4

بلاغ مبین به زبان پیامبر امین صلی الله علیه و آله وسلم :

« عُنْوانُ صَحیفَةِ الْم-ُؤْمِنِ: حُبُّ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ ».(1)

« مَنْ سَرَّهُ أَنْ یَحْیی حَیاتی، وَ یَموُتَ مَماتی، وَ یَسْکُنَ جَنَّةَ عَدْنٍ غَرَسَها رَبّی، فَلْیُوالِ عَلِیّاً مِنْ بَعْدی، وَلْیُوالِ وَلِیَّهُ، وَلْیَقْتَدِ بِالاْءَئِمَّةِ مِنْ بَعْدی، فَاِنَّهُمْ عِتْرَتی، خُلِقُوا مِنْ طینَتی، رُزِقُوا فَهْماً وَ عِلْماً، وَ وَیْلٌ لِلْمُکَذِّبینَ بِفَضْلِهِمْ مِنْ اُمَّتی، الْقاطِعینَ فیهِمْ صِلَتی، لا أَنا لَهُمُ اللّه ُ شَفاعَتِی ».(2)

ترجمه: سرآغاز نامه اعمال فرد باایمان، دوستی علیّ بن ابی طالب علیه السلام است.

هر کس دوست دارد که زندگانی او با زندگانی من هماهنگ باشد، و مرگ وی همانند مرگ من باشد، و در بهشتِ آراسته و جاودانی که

ص: 5


1- 1 . این حدیث شریف را « حافظ، خطیب بغدادی » از علمای اهل سنّت در کتاب ارزشمند « تاریخ بغداد » ، ج 4 ، ص 410، پس از دقّت در اسناد آن به حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم رسانده و ثبت کرده است.
2- 2 . این حدیث مبارک را « حافظ، ابونعیم اصفهانی از علمای اهل سنّت » در کتاب « حلیةُ الأولیاء »، ج 1 ، ص 86، پس از تحقیق درباره صدور آن از حضرت نبیّ اکرم صلی الله علیه و آله وسلم نقل کرده است.

نهال آنرا مولای من به دست قدرت خود نشانده است مسکن گزیند؛ باشد باید « علی » علیه السلام را دوست بدارد و پس از من از او پیروی کند، و دوست وی را نیز دوست بدارد، و به امامان بعد از من اقتدا نماید، زیرا ایشان عترت من هستند، از سرشت من آفریده شده اند، و از سرچشمه زلال فهم و علم کاملاً بهره مند گشته اند.

وای بر گروهی که فضیلت و برتری آنها را تکذیب کرده، رشته پیوسته میان من و ایشان را قطع نمایند، خداوند شفاعت مرا شامل آنان نفرماید.

* * *

ص: 6

گلواژه شیعه

اشاره

« شیعه » از نظر لغت به معنی پیرو، یار و انصار است، و ریشه آن از « مشایعت » به معنی اطاعت و پیروی کردن است این واژه اختصاصاً در مورد افرادی به کار می رود که پیرو امیرمؤمنان علی علیه السلام و فرزندان معصوم آن حضرت هستند و به امامت آنها اعتقاد دارند تا آنجا که اگر واژه شیعه بدون قید و شرط اضافی به کار برده شود و قرینه ای در کار نباشد، اذهان منحصراً به این افراد معطوف می شود که قائل به امامت ائمّه معصومین علیهم السلام هستند.

ازهری می نویسد، « ... الشّیعةُ قومٌ یهوون هوی عترة النّبیّ صلی الله علیه و آله وسلم و یوالونهم ».

یعنی: شیعه گروهی هستند که به عترت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم عشق می ورزند و ولایت آنها را پذیرفته اند.

شهرستانی در « ملل ونحل » می نویسد : « الشّیعة هم الّذین شایعوا علّیاً رضی اللّه عنه علی الخصوص وقالوا بامامته وخلافته نصّاً ووصیّة إمّا جلیّاً وإمّا خفیّاً واعتقدوا أنّ الإمامة لاتخرج من أولاده » .

ص: 7

یعنی : شیعه کسانی هستند که بالخصوص از علی علیه السلام پیروی کرده ، به امامت و خلافت او بر اساس وصیّت و نصّ پیامبر به صورت آشکار و پنهان ، معتقد شده ، و معتقد هستند که هرگز امامت از فرزندان او بیرون نمی رود.(1)

ابن خلدون در مقدّمه « العبر » می نویسد: « شیعه از لحاظ لغوی به معنی یاران و پیروان است و در اصطلاح فقهاء و متکلّمین - اعمّ از پسینیان و پیشینیان - بر پیروان علی علیه السلام و فرزندانش اطلاق می گردد.(2)

ابو محمّد حسن بن موسی نوبختی(3) که در قرن سوم هجری می زیست، در کتاب « فرق الشّیعه » می نویسد:

«جمیع اصول الفرق اربع فرق: الشّیعة و المعتزلة و المُرجعة و الخوارج، فالشّیعةُ هم فرقةُ علی بن ابیطالب علیه السلام المسمّون بشیعة علیٍّ فی زمان النّبیّ و ما بعده، معروفون بانقطاعهم الیه و القول بإمامته، منهم: المقداد بن الأسود و سلمان الفارسی و ابوذر جندب بن جنادة الغفاری و عمّار بن یاسر و من وافقه مودّته مودّة علیّ علیه السلام و هم اوّل من سمّی باسم التّشیّع من هذه الامّة، لأنّ اسم التّشیّع قدیماً لشیعة ابراهیم و موسی و عیسی و الأنبیاء صلوات اللّه علیهم اجمعین ».

ترجمه: اساس فرقه ها چهار فرقه اند: شیعه، معتزله، مُرجعه و خوارج.

ص: 8


1- 1 . الملل والنّحل ، ج 1 ، ص 146 .
2- 2 . مقدّمه ابن خلدون ، ص 138.
3- 3 . ابو محمّد حسن بن موسی نوبختی از دانشمندان و متکلّمین اسلام است که دارای تصانیف بسیاری است که حدود چهل کتاب است.

شیعه فرقه علی بن ابیطالب علیه السلام است که به نام شیعه علی علیه السلام در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و پس از آن نامیده می شدند، و مشهور در دلبستگی کامل به علی علیه السلام و اعتقاد به امامت او هستند، که از آنهاست: مقداد بن اسود، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمّار بن یاسر و کسانی که مودّت علی علیه السلام را دارا بوده اند. آنها اوّلین کسانی بودند که به نام تشیّع در میان این امّت نامیده شدند زیرا اسم تشیّع در قدیم نام شیعه ابراهیم و موسی و عیسی و انبیاء دیگر - صلوات اللّه علیهم اجمعین - بود.(1)

ابو حاتم سهل بن محمّد سجستانی(2) ( متوفّای 250 هجری ) در کتاب « الزّینه » می نویسد: « انّ لفظ الشّیعة علی عهد رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم کان لقب اربعةٍ من الصّحابة: سلمان الفارسی و ابی ذرّ الغفاری و المقداد بن الأسود و عمّار بن یاسر ».

ترجمه: لفظ شیعه در زمان رسول خدا لقب چهار نفر از اصحاب بود: سلمان فارسی، ابوذر غفاری، مقداد بن اسود و عمّار بن یاسر.

برخی از نویسندگان نادان یا مغرض در گذشته و حال تشیّع را مانند سایر مذاهب اسلامی نتیجه درگیریهای سیاسی دانسته اند، و برخی آن را نتیجه بحثهای کلامی و درگیریهای فکری پنداشته اند، آنگاه به جستجوی مبدأ ظهور آن در جامعه اسلامی برخاسته اند. ولی اگر آنها به دیده انصاف و تحقیق می نگریستند به خوبی در می یافتند که تشیّع در

ص: 9


1- 1 . فرق الشّیعه ، ص 17 .
2- 2 . ابو حاتم سهل بن محمّد بن عثمان سجستانی از دانشمندان لغوی و علوم قرآنی بود که در بصره سکنی داشت و عالم آنجا محسوب می شد.

زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم پایه ریزی شد و در حقیقت مبدأ تاریخ تشیّع همان مبدأ تاریخ اسلام است؛ و پیامبر اکرم از همان روز اوّل رسالت خویش بذر تشیّع را در نهال اسلام پاشیدند، و تا هنگامیکه دعوت پروردگار را اجابت فرمودند پیوسته این نهال پاکیزه را آبیاری فرموده، پایه های آنرا مستحکم کردند.

هنگامیکه آیه « وَ أَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الاْءَقْرَبینَ » نازل شد، نبی اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بنی هاشم را گرد آورد و به آنها هشدار داد، فرمود: « اَیّکُمْ یُؤازِرُنی لِیَکُونَ أَخی وَ وارِثی وَ وَزیری وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی فیکُمْ بَعْدی » یعنی: « کدامیک از شما مرا یاری می دهد، تا برادر، وارث و وزیر من، و بعد از من وصی و خلیفه و جانشینم در میان شما باشد » هیچیک از حاضران به درخواست آن حضرت جز علی مرتضی علیه السلام پاسخ مثبت نداد. رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به آنها فرمود: « هذا اَخی وَ وارِثی وَ وَزیری وَ وَصِیّی وَ خَلیفَتی فیکُمْ بَعْدی فَاسْمَعُوا لَهُ وَ أَطیعُوا ».

یعنی: این علی علیه السلام برادر، وارث، وزیر، وصی و جانشین من بعد از من در میان شماست، به امر او گوش فرا دهید و از او فرمان برید.(1)

ص: 10


1- 1 . تاریخ طبری ، ج 2 ، ص 319، تفسیر طبری جزء 19 ، ص 74، شرح نهج البلاغه ابن أبی الحدید جزء 13 ، ص 210، الکامل فی التّاریخ ، ج 2 ، ص 62، لباب التّأویل ، ج 4 ، ص 372، الدّرّ المنثور ، ج 5 ، ص 97، الخصائص الکبری ، ج 1 ، 123، کنز العمّال ، ج 13 ، ص 114 ، حدیث 36371 و ص 131 حدیث 36419، منتخب الکنز ، ج 5 ، ص 41، البدایة و النّهایه جزء 3 ، ص 40، شواهدالتنّزیل جزء 1 ، ص 372 ، حدیث 514، تاریخ امیرالمؤمنین علیه السلام لابن عساکر ، ج 1 ، ص 101 ، حدیث 138، حبیب السّیر ، ج 1 ، جزء 3 ، ص 309، عاقولی در الرّصف ، ج 1 ، فصل 1 ، ص 41، دلائل النّبوّه جزء 2 ، فصل 26 ، ص 364، قصص أعلام الإسلام ، ص 6، سبل الهدی ، ج 2 ، باب 6 ، ص 434، ثعلبی در الکشف و البیان ، ج 3 ، ص 164، حلبی در انسان العیون ، ج 1 ، باب 24 ، ص 285، حموینی در فرائد السّمطین ، ج 1 ، باب 16 ، ص 85 ، حدیث 65، گنجی در کفایة الطّالب باب 51 ، ص 89، نسائی در خصائص امیرالمؤمنین علیه السلام ص 86 ، حدیث 21، مسند احمد حنبل ، ج 1 ، ص 159 و هیثمی در مجمع الزّوائد ، ج 8 ، ص 302.

بنابراین دعوت به تشیّع و پیروی از ابوالحسن علی علیه السلام از سوی صاحب رسالت همگام و همزمان با دعوت به شهادتین صورت گرفته است.

* * *

عنوان « شیعه » از چه زمانی بر پیروان ائمّه علیهم السلام اطلاق شد؟

شاید تصوّر کنیم، عنوان « شیعه » پس از گذشت مدّتی طولانی، از زمان ظهور اسلام بر پیروان اهل البیت علیهم السلام اطلاق شد، بدین معنا که دوستان اهل البیت علیهم السلام ، هنگامی که رو به فزونی نهادند و در سرزمینهای مختلف پراکنده شدند، این عنوان بدانها منسوب گشت تا از سایرین ممتاز و مشخّص شوند. لکن این تصوّر درست نیست، زیرا اگر در احادیث نبوی به جستجو و تحقیق بپردازیم به روشنی می یابیم که اختصاص این عنوان به پیروان امیرالمؤمنین علیه السلام و اهل البیت علیهم السلام همراه و همزمان با همان روزی که اسلام طلوع کرد، می باشد و شاخ و برگ بارورِ آن، مربوط به همان دورانی است که نهال آن غرس شد و سرانجام به این نتیجه می رسیم که شارع مقدّسِ اسلام این نام و عنوان را بر پیروان ائمّه معصومین علیهم السلام وضع کرده است.

ص: 11

مطالبی که در این نوشتار از نظر شما می گذرد، فروغهایی از احادیث نورانی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم است که در اختیار شما خواننده گرامی قرار می دهیم، تا این حقیقت تابناک را به صراحت بیان کنند.

در این احادیث نبوی که همگی از طریق اهل سنّت با سلسله اسناد معتبر روایت شده اند، کلمه « شیعه » به وسیله شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بر پیروان امیرمؤمنان علیه السلام و دیگر امامان اهل بیت علیهم السلام اطلاق گردیده است:

ص: 12

1

خوارزمی از جابر روایت کرده که جابر گفت: ما در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودیم که علی بن ابیطالب علیه السلام وارد شد، پیغمبر خدا فرمود: « برادرم به سوی شما آمد » سپس رو به کعبه کرد ودستش را بر کعبه زد و فرمود:

« وَ الَّذی نَفْسی بِیَدِهِ اِنَّ هذا وَ شیعَتَهُ هُمُ الْفائِزُونَ یَوْمَ الْقِیامَةِ » ثمّ قال: « اِنَّهُ اَوَّلُکُمْ ایماناً مَعی، وَ أَوْفاکُمْ بِعَهْدِاللّه ِ، وَ أَقْوَمُکُمْ بِأَمْرِاللّه ِ، وَ أَعْدَلُکُمْ فیِ الرَّعِیَّةِ، وَ أَقْسَمُکُمْ بِالسَّوِیَّةِ، وَ أَعْظَمُکُمْ عِنْدَاللّه ِ مَزِیَّةً » .

« قسم به کسیکه جانم در دست اوست مسلّماً این ( علی علیه السلام ) و پیروان او رستگاران در روز قیامت هستند ». سپس فرمود: « مسلّماً او اوّل کسی است که از میان شما به من ایمان آورد، او وفادارترین شما به پیمان خداست، او قیام کننده ترین شما به امر خداست، او عادلترین شما در بین رعیّت است، او بهترین تقسیم کننده بالسّویه است، او با عظمت ترین شما در نزد خداوند است ».

جابر گفت: در این وقت بود که آیه شریفه « اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ »: « بدرستیکه کسانیکه ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها بهترین مردمانند » نازل شد. اصحاب پیامبر هنگامیکه علی علیه السلام وارد می شد می گفتند: « قد جاء خیر البریة »؛ « بهترین مردمان آمد ».(1)

ص: 13


1- 1 . مناقب خوارزمی، ص 62، سیوطی در الدّر المنثور ، ج 6 ، ص 379.

2

خوارزمی از طریق حافظ ابن مردویه از یزید بن شراحیل انصاری نویسنده ( منشیِ ) علی علیه السلام روایت کرده است که گفت: از علی علیه السلام شنیدم که می فرمود: رسول خدا برایم حدیث گفت و حال آنکه پیامبر به سینه ام تکیه کرده بود، فرمود:

« اَیْ عَلِیُّ اَلَمْ تَسْمَعْ قَوْلَ اللّه ِ تَعالی: « اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اوُلئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ »(1) أَنْتَ وَشیعَتُکَ، وَمَوْعِدی وَ مَوْعِدُکُمُ الْحَوْضُ، اِذا جَاءَتِ الاُْمَمُ تُدْعَوْنَ غُرّاً مُحَجَّلینَ ».

« ای علی آیا نشنیدی قول خدای تعالی را که می فرماید « اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اوُلئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ » آنها تو و شیعیان تو هستند، وعده گاه من و شما حوض کوثر است، هنگامیکه امّتها برای حسابرسی بیایند شما با عنوان « آبرومندان » و « روسفیدان » خوانده می شوید ».(2)

ص: 14


1- 1 . تفسیر آیه شریفه «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه » به امیر المؤمنین علیه السلام و شیعیان آن حضرت منحصر به یک حدیث نیست به دلیل اهمیت این مطلب ما چند حدیث در تفسیر این آیه ذکر کردیم.
2- 2 . مناقب خوارزمی ، ص 187، و گنجی در کفایة الطّالب ، ص 119.

3

ابن صبّاغ مالکی از ابن عبّاس روایت کرده است که گفت: وقتی آیه « اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اوُلئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ » نازل گردید رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به علی علیه السلام فرمود:

« هُوَ اَنْتَ وَشیعَتُکَ، تَأْتی یَوْمَ الْقِیامَةِ اَنْتَ وَهُمْ راضینَ مَرْضِیّینَ وَ یَأْتی أَعْداؤُکَ غِضاباً مُقْمَحینَ ».

« منظورِ این آیه تو و شیعیان تست، در روز قیامت تو با آنها به پیشگاه خدا می آیید، در حالیکه از خدا خشنود هستید و خدا نیز از شما خشنود می باشد، و دشمنان تو می آیند در حالیکه خشمگین بوده و لگام بر دهان دارند و یا سرشان را به خاطر تنگی غل به بالا گرفته اند ».(1)

ص: 15


1- 1 . ابن صبّاغ مالکی در الفصول المهمّة ، ص 122.

4

حافظ جمال الدّین زرندی از ابن عبّاس روایت کرده است که هنگامیکه نازل شد: « انّ الذّین آمنوا ... » پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به علی علیه السلام فرمود:

« هُوَ اَنْتَ وَ شیعَتُکَ، تَأْتی اَنْتَ وَ شیعَتُکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ راضینَ مَرْضِیّینَ وَ یَأْتی عَدُوُّکَ ( غضباناً ) غِضاباً مُقْمَحینَ »

« مرادِ آیه ، تو و شیعیان تست؛ در روز قیامت تو با شیعیانت می آیی در حالیکه از خدا راضی هستید و خدا نیز از شما راضی است، و دشمن تو می آید در حالیکه خشمگین است و دستهایشان بر گردنشان بسته است ».

علی علیه السلام عرض کرد: دشمن من کیست؟ پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

« مَنْ تَبَرَّأَ مِنْکَ وَ لَعَنَکَ »

« کسی که از تو بیزاری جوید و تو را لعن کند »

سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

« وَ مَنْ قالَ: رَحِمَ اللّه ُ عَلِیّاً، رَحِمَهُ اللّه ُ ».

« هر کس بگوید: « رحمت خدا بر علی علیه السلام » خداوند او را رحمت خواهد کرد ».(1)

ص: 16


1- 1 . زرندی در نظم دررالسّمطین ، ص 92، سیّد شهاب الدّین احمد در توضیح الدّلائل ، ص 336.

5

پیامبر خدا به علی علیه السلام فرمود:

« اَنْتَ وَ شیعَتُکَ فِی الْجَنَّةِ »

« تو و شیعیانت در بهشت خواهید بود ».(1)

6

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم به علی علیه السلام فرمود:

« یا عَلِیُّ اِنَّ اللّه َ قَدْ غَفَرَلَکَ(2) وَ لِذُرِّیَّتِکَ وَ لِوُلْدِکَ وَ لاِءَهْلِکَ وَ شیعَتِکَ وَ لِمُحِبّی شیعَتِکَ ».

« ای علی مسلّماً خدا تو را و ذریّه، فرزندان، اهل، شیعیان و دوستاران شیعیانت را آمرزیده است ».(3)

ص: 17


1- 1 . تاریخ بغداد، ج 12 ، ص 289.
2- 2 . روشن است که این عبارت منافی با مقام عصمت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نیست چنانکه مثل این کلام درباره پیامبراکرم در قرآن کریم ذکر شده: « لیغفر لک اللّه ما تقدّم من ذنبک و ما تأخّر » [ فتح ، 2 ] و معنی این حدیث همانند تفسیر آن آیه است.
3- 3 . الصّواعق المحرقه ، ص 96، 139 و 140.

7

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

« اِذا کانَ یَوْمَ الْقِیامَةِ دُعِیَ النّاسُ بِأَسْمائهِمْ و أَسْماءِ اُمَّهاتِهِمْ اِلاّ هذا ( یعنی: علیّاً ) وَ شیعَتَهُ فَاِنَّهُمْ یُدْعَوْنَ بِأَسْمائِهِمْ وَ أَسْماءِ آبائهِمْ لِصِحَّةِ وِلادَتِهِمْ ».

« هنگامیکه روز قیامت بپا شود، مردم به نام هایشان و نام های مادرانشان خوانده می شوند، الاّ این ( یعنی: علی علیه السلام ) و شیعیانش که آنها به نام هایشان و نام های پدرانشان خوانده می شوند، زیرا ولادت آنها صحیح ( و پاکیزه ) بوده است ».(1)

ص: 18


1- 1 . مروج الذّهب ، ج 2 ، ص 51.

8

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم ( به علی علیه السلام ) فرمود:

« اَنْتَ اَوَّلُ داخِلِ الْجَنَّةِ مِنْ اُمَتّی وَ اِنَّ شیعَتَکَ عَلی مَنابِرَ مِنْ نُورٍ مَسْرُورُونَ مُبْیَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلی، اَشْفَعُ لَهُمْ فَیَکُونُونَ غَداً فِی الْجَنَّةِ جیرانی ».

« تو اوّلین کسی هستی که از امّت من وارد بهشت می شوی، و شیعیان تو بر منبرهایی از نور قرار خواهند داشت، در حالیکه شادمان و سپیدرو پیرامون من هستند، من برای آنها شفاعت می کنم و آنها فردا در بهشت همسایه منند ».(1)

ص: 19


1- 1 . مجمع الزّواید ، ج 9 ، ص 131 و کفایة الطّالب ، ص 135.

9

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

« اَنَا الشَّجَرَةُ وَ فاطِمَةُ فَرْعُها وَ عَلِیٌّ لِقاحُها وَ الْحَسَنُ وَ الحُسَیْنُ ثَمَرَتُها وَ شیعَتُنا وَرَقُها وَ أَ صْلُ الشَّجَرَةِ فیِ جَنَّةِ عَدْنٍ وَ سائِرُ ذلِکَ فیِ سائِرِ الْجَنَّةِ ».

« من درختی هستم که فاطمه شاخه آن است، و علی مایه باروری آن، حسن و حسین میوه آن و شیعیان ما برگهای آن هستند، اصل درخت در جنّت عدن است و باقی آن در قسمتهای دیگر بهشت ».(1)

ص: 20


1- 1 . مستدرک حاکم ، جزء 3 ، ص 160، تاریخ ابن عساکر ، ج 4 ، ص 318، محبّ الدّین در الریّاض النّضرة ، ج 2 ، ص 253، ابن صبّاغ در الفصول المهمّة ، ص 11 و الصّفوری در نزهة المجالس ، ج 2 ، ص 222.

10

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در خطبه ای فرمودند:

« اَیُّهَا النّاسُ مَنْ أَبْغَضَنا أَهْلَ الْبَیْتِ حَشَرَهُ اللّه ُ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَهُودِیّاً »

« ای مردم هر کس ما اهل بیت را دشمن بدارد، خدا در روز قیامت او را یهودی محشور می کند »

جابر بن عبداللّه گفت: ای پیغمبر خدا! اگر چه روزه بگیرد و نماز بخواند؟ حضرت فرمود:

« وَ اِنْ صامَ وَ صَلّی وَ زَعَمَ اَنَّهُ مُسْلِمٌ، اِحْتَجَرَ بِذلِکَ مِنْ سَفْکِ دَمِهِ وَ اَنْ یُؤَدِّیَ الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍوَهُمْ صاغِروُنَ، مُثِّلَ لی اُمَّتی فیِ الطّینِ فَمَرَّ بی اَصْحابُ الرّایاتِ فَاسْتَغْفَرْتُ لِعَلِیٍّ وَ شیعَتِهِ ».

« ولو اینکه روزه بگیرد و نماز بخواند و گمان کند که مسلمان است؛ به سبب اسلام ریختن خون او منع شده و از او با ذلّت جزیه گرفته نمی شود، امّت من درعالم طینت برایم مجسّم شدند؟ صاحبان پرچمها بر من گذشتند ولی من ( تنها ) برای علی و شیعیانش طلب آمرزش کردم ».(1)

ص: 21


1- 1 . هیثمی در مجمع الزّوائد ، ج 9 ، ص 172.

11

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:

«شَفاعَتی لاُِمَّتی مَنْ اَحَبَّ أَهْلَ بَیْتی وَ هُمْ شیعَتی ».

« شفاعت من برای امّتم مخصوص کسانی است که اهل بیت من را دوست داشته باشند و تنها آنها شیعه و پیرو منند ».(1)

ص: 22


1- 1 . تاریخ بغداد ، ج 2 ، ص 146.

12

ابن حجر به اسنادش از ابن عبّاس روایت کرده است که آیه« اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اوُلئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ »هنگامیکه نازل شد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به علی علیه السلام فرمود:

« هُوَ اَنْتَ وَ شیعَتُکَ تَأْتی أَنْتَ وَ شیعَتُکَ یَوْمَ الْقِیامَةِ راضینَ مَرْضِیّینَ، وَ یَأْتی عَدُوُّکَ غَضْباناً مُقْمَحینَ »

« مرادِ این آیه تو و شیعیان تواند، در روز قیامت تو و شیعیانت می آیید در حالیکه از خدا خشنودید و خدا هم از شما خشنود است، و دشمنت می آید در حالیکه خشمگین و دستهایشان بر گردنشان بسته است ».

علی علیه السلام عرض کرد: دشمن من کیست؟ حضرت فرمود:

« مَنْ تَبَرَّأَ مِنْکَ وَ لَعَنَکَ »

« هر کس که از تو بیزاری جوید و تو را نکوهش کند ».

بعد فرمود:

« وَ خَیْرُ السّابِقینَ اِلی ظِلِّ الْعَرْشِ یَوْمَ الْقِیامَةِ، طوُبی لَهُمْ »

« خوشا به حال بهترین سبقت گیرندگان به سایه عرش در روز قیامت »

گفته شد: ای رسول خدا آنان کیانند؟ حضرت فرمود:

« شیعَتُکَ یا عَلِیُّ وَمُحِبّوُکَ ».

«شیعه تو ای علی و محبّانت ».(1)

ص: 23


1- 1 . الصّواعق المحرقة ، ص 96.

13

ابن حجر در کتاب صواعقش از امّ سلمه روایت می کند که گفت: شبی که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم پیش من بود فاطمه سلام اللّه علیها خدمت حضرت آمد و پشت سر ایشان حضرت علی علیه السلام وارد شد، پیامبر فرمود:

« یا عَلِیُّ اَنْتَ وَ اَصْحابُکَ فِی الْجَ-نَّةِ؛ اَنْتَ وَ شیعَتُکَ فِی الْجَنَّةِ ».

« ای علی تو و اصحابت در بهشتید؛ تو و شیعیانت در بهشت خواهید بود ».(1)

ص: 24


1- 1 . الصّواعق المحرقه ، ص 161 .

14

زمخشری در ربیع الأبرار از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت می کند که فرمود:

« یا عَلِیُّ اِذا کانَ یَوْمَ الْقِیامَةِ اَخَذْتُ بِحُجْزَةِ اللّه ِ تَعالی وَ اَخَذْتَ اَنْتَ بِحُجْزَتی وَ اَخَذَ وُلْدُکَ بِحُجْزَتِکَ وَ اَخَذَ شیعَةُ وُلْدِکَ بِحُجَزِهِمْ فَنَری اَیْنَ یُؤْمَرُ بِنا ».

« ای علی وقتی روز قیامت بپا شود من ذیل عنایت خدا را می گیرم و تو دامن مرا و فرزندان تو دامان تو را و شیعه فرزندانت دامان آنها را، آنگاه در انتظار آن خواهیم بود که دستور دهند ما را به کجا برند ».(1)

ص: 25


1- 1 . ربیع الأبرار ، ج 1 ، ص 808 .

15

مغازلی به سندش از انس بن مالک روایت کرده است که انس گفت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

« یَدْخُلُونَ مِنْ اُمَّتی الْجَنّةَ سَبْعُونَ اَلْف لا حِسابَ عَلَیْهِمْ »

«از امّت من هفتاد هزار نفر وارد بهشت می گردند که حساب و بازپرسی در مورد آنها به عمل نمی آید ».

آنگاه رو کرد به علی علیه السلام و فرمود:

« هُمْ شیعَتُکَ وَ اَنْتَ اِمامُهُمْ ».

« اینان شیعیان تو هستند و تو امام و رهبر آنها می باشی ».(1)

ص: 26


1- 1 . مناقب ابن المغازلی ، ص 293.

16

مغازلی از کثیر بن زید روایت کرده است که گفت: اعمش بر منصور دوانیقی وارد شد وقتی چشمش به اعمش افتاد به او گفت: ای سلیمان بیا صدر مجلس بنشین، اعمش گفت: من خود هر جا بنشینم آنجا صدر است. تا آنجا که ضمن گفتگویش یادآور شد که حدیث کرد مرا رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و فرمود:

« أتانی جَبْرَئیلُ آنِفاً فَقالَ: تَخَتَّمُوا بِالْعَقیقِ فَإِنَّهُ أَوَّلُ حَجَرٍ شَهِدَ لِلّهِ بِالْوَحْدانِیَّةِ وَلی بِالنُّبُوَّةِ وَ لِعَلِیٍّ بِالْوَصِیَّةِ وَ لِوُلْدِهِ بِالاِْمامَةِ وَ لِشیعَتِهِ بِالْجَنَّةِ ».

« همین لحظاتی پیش جبرئیل نزد من آمد گفت: انگشتان خود را با انگشتریِ عقیق بیارائید، زیرا عقیق نخستین سنگی است که برای خدا به وحدانیّت، برای من به نبوّت، برای علی علیه السلام به وصایت و خلافت، برای فرزندانش به امامت و برای شیعیان علی علیه السلام به بهشت گواهی داده است ».(1)

ص: 27


1- 1 . مناقب ابن المغازلی ، ص 281.

17

مغازلی به سندش از سلمان فارسی روایت کرده است که او از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم روایت نموده که آن حضرت فرمود:

« یا عَلِیُّ تَخَتَّمْ بِالْیَمینَ تَکُنْ مِنَ الْم-ُقَرَّبینَ »

« ای علی انگشتری را در انگشت دست راست خود قرار ده که به سبب آن از زمره مقرّبین بشمار روی »

عرض کرد یا رسول اللّه مقرّبین چه کسانی هستند؟ فرمود:

« جَبْرَئیلُ وَ میکائیلُ »

« جبرئیل و میکائیل »

عرض کرد: با چه انگشتری دستم را بیارآیم؟ فرمود:

« بِالْعَقیقِ الاْءَحْمَرِ فَاِنَّهُ جَبَلٌ أَقَرَّ لِلّهِ بِالْوَحْدانِیَّةِ وَلی بِالنُّبُوَّةِ وَ لَکَ بِالْوَصِیَّةِ وَ لِوُلْدِکَ بِالاِْمامَةِ وَ لِم-ُحِبّیکَ بالْجَنَّةِ وَ لِشیعَتِکَ وَ شیعَةِ وُلْدِکَ بِالْفِرْدَوْسِ ».

« با انگشتر عقیق سرخ، زیرا عقیق کوهی است که برای خدا به وحدانیّت، برای من به نبوّت، برای تو، به وصایت و خلافت، برای فرزندان تو به امامت، برای دوستداران تو به بهشت و برای شیعیان تو به فردوس اقرار کرده است ».(1)

ص: 28


1- 1 . مناقب ابن المغازلی ، ص 281 .

18

أخطب خوارزم به سلسله سند از ابن عبّاس روایت کرده است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در خانه اش بود که علی بن ابیطالب علیه السلام در بامداد نزد حضرت رفت، وی دوست داشت که در رسیدن به محضر رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم هیچ کس بر او پیشی نگیرد، علی علیه السلام وارد شد در حالیکه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در صحن خانه بود و سرش در دامن دحیة بن خلیفه کلبی قرار داشت علی علیه السلام فرمود: خدا تو را از طرف ما اهل بیت جزای خیر دهد. دحیه عرض کرد: من تو را دوست می دارم و برایت در نزد من مدحی است که تو را بدان آگاه می کنم: تو امیرمؤمنان، پیشوای آبرومندان و روسپیدانی، تو سرور فرزندان آدم در روز قیامت هستی ... لوای حمد در آن روز به دست تست، تو و شیعیانت با پیامبر و حزبش شتابان به سوی بهشت می روید، مسلّماً کسی که ولایت تو را پذیرفت رستگار شد، نومید و زیانکار کسی است که با تو دشمنی کرد، دوستاران محمّد صلی الله علیه و آله وسلم دوستاران تواند، و دشمنان ترا هیچگاه شفاعت محمّد صلی الله علیه و آله وسلم در بر نمی گیرد، نزدیک من شو ای برگزیده خدا. سپس سر پیامبر را گرفت و در دامان علی علیه السلام گذاشت و رفت. بعد پیامبر سرش را بلند کرد و فرمود: « این همهمه چیست؟ » علی علیه السلام جریان را بازگو کرد. پیغمبر فرمود:

« یا عَلِیُّ لَیْسَ هُوَ دِحْیَةَ الْکَلْبی، هُوَ جَبْرَئیلُ، سَمّاکَ بِاسْمٍ

ص: 29

سَمّاکَ اللّه ُ بِهِ وَ هُوَ الَّذی اَلْقی مَحَبَّتَکَ فی صُدُورِ الْم-ُؤْمِنینَ وَرَهْبَتَکَ فی صُدُورِ الْکافِرینَ».

« ای علی، او دحیه کلبی نبود، بلکه جبرئیل بود که تو را به اسمی نامید که خدا تو را بدان نامیده است، و خداست که محبّت تو را در سینه های مؤمنین افکنده، و ترس از تو را در سینه های کافرین قرار داده است ».(1)

ص: 30


1- 1 . مناقب خوارزمی ، ص 231.

19

حاکم نیشابوری به سندش از زید بن ارقم روایت کرده که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

« مَنْ یُریدُ اَنْ یَحْیی حَیاتی وَ یَمُوتَ مَوْتی، وَ یَسْکُنَ جَنَّةَ الْخُلْدِ الَّتی وَ عَدَنی رَبّی، فَلْیَتَوَلَّ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ فَاِنَّهُ لَنْ یُخْرِجَکُمْ مِنْ هُدیً، وَ لَنْ یُدْخِلَکُمْ فی ضَلالَةٍ ».

« هر کس می خواهد مانند من زندگی کند و مثل من بمیرد، و در جنّت خلدی که پروردگارم مرا وعده داده است ساکن گردد، باید ولایت علیّ بن ابیطالب را بپذیرد، که مسلّماً او شما را از هدایت خارج نمی کند و در گمراهی داخل نمی گرداند ».(1)

ص: 31


1- 1 . المستدرک علی الصّحیحین ، ج 3 ، ص 128 و کنز العمّال ، ج 11 ، ص 611.

20

خوارزمی به اسناد خویش از موسی بن جعفر علیه السلام از پدرانش از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام روایت کرده است که فرمود: رسول خدا فرمودند:

« لَمّا اُدْخِلْتُ الْج-َنَّةَ رَأَیْتُ فیها شَجَرَةً تَحْمِلُ الْحُلِیَّ وَ الْح-ُلَلَ، أَسْفَلُها خَیْلٌ، وَأَوْسَطُها حُورُ الْعینِ، وَ فی أَعْلاهَا الرِّضْوانُ، قُلْتُ یا جَبْرَئیلُ لِمَنْ هذِهِ الش-َّجَرَةُ؟ قالَ: هذِهِ لاِبْنِ عَمِّکَ اَمیرِالْم-ُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ علیه السلام اِذا اَمَرَاللّه ُ الْخَلیقَةَ بالدُّخُولِ اِلَی الْج-َنَّةِ یُؤْتی بِشیعَةِ عَلِیٍّ حَتّی یَنْتَهِیَ بِهِمْ اِل-ی هذِهِ الش-َّجَرَةِ، فَیَلْبَسُونَ الْح-ُلِیَّ وَ الْح-ُلَلَ، وَ یَرْکَبُونَ الْخَیْلَ الْبُلْقَ، وَ یُنادی مُنادٍ هؤُلآءِ شیعَةُ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ علیه السلام صَبَرُوا فِی الدُّنْیا عَلَی الاْءَذی فَحُبُوا الْیَوْمَ ».

« هنگامیکه داخل بهشت شدم در آن درختی دیدم که زیورها و حُلّه هایی را حمل می کند در پایین آن درخت اسبانی به رنگهای سیاه و سفید قرار داشتند، و در وسط آن حورالعین و در بالای آن رضوان جای داشت. گفتم: ای جبرئیل این درخت از آن کیست؟ گفت: از آنِ پسر عمویت امیرالمؤمنین علیّ بن ابیطالب علیه السلام . هنگامیکه خدا خلق را به وارد شدن در بهشت امر کند، شیعه علی علیه السلام آورده می شوند تا اینکه به این درخت می رسند، در آن هنگام از آن زیورها و لباسهای گرانبها می پوشند و بر آن اسبان

ص: 32

سیاه و سفید سوار می شوند، منادی ندا می دهد که: اینها شیعه علیّ بن ابیطالب علیه السلام هستند، که در دنیا بر اذیّتها صبر کردند و امروز چنین مقامی به آنها عطا شده است ».(1)

ص: 33


1- 1 . مناقب خوارزمی ، ص 32.

21

خوارزمی روایت کرده است به اسناد خویش از جعفر بن محمّد علیه السلام ، از پدرش، از علیّ بن حسین علیه السلام ، از پدرش، که فرمود: رسول خدا فرمودند:

« یا عَلِیُّ مَثَلُکَ فی اُمَّتی مَثَلُ الْم-َسیحِ عیسَی بْنُ مَرْیَمَ، اِفْتَرَقَ قَوْمُهُ ثَلاثَ فِرَقٍ: فِرْقَةٌ مُؤْمِنُونَ، وَ هُمُ الْحَوارِیُّونَ، وَ فِرْقَةٌ عادُوهُ، وَ هُمُ الْیَهُودُ، وَ فِرْقَةٌ غَلَوْا فیهِ، فَخَرَجُوا مِنَ الاْیمانِ، وَ اِنَّ اُمَّتی سَتَفْتَرِقُ فیکَ ثَلاثَ فِرَقٍ: فِرْقَةٌ شیعَتُکَ، وَ هُمُ الْم-ُؤْمِنُونَ، وَ فِرْقَةٌ اَعْداؤُکَ، وَ هُمُ النّاکِثُونَ، وَ فِرْقَةٌ غَلَوْا فیکَ، وَ هُمُ الْج-احِدُونَ الضّالُّونَ، فَأَنْتَ یا عَلِیُّ وَ شیعَتُکَ فِی الْجَنَّةِ، وَ مُحِبُّوا شیعَتِکَ فِی الْج-َنَّةِ، وَ عَدُوُّکَ وَالْغالی فیکَ فِی النّارِ ».

« ای علی مثل تو در میان امّت من مثل حضرت مسیح عیسی بن مریم است، که قومش به سه فرقه تقسیم شدند: فرقه ایکه به او ایمان آوردند و آنها حواریّون اویند، و فرقه ایکه با او دشمنی کردند و آنها یهودند، و فرقه ایکه درباره او غلوّ کردند و از ایمان خارج شدند. مسلّما امّت من نیز درباره تو به سه فرقه تقسیم می شوند: فرقه ایکه شیعه تو هستند و آنها مؤمنین هستند، و فرقه ایکه دشمن تو هستند و آنها ناکثین ( پیمان شکنان ) هستند، و فرقه ایکه درباره تو غلوّ می کنند و آنها منکرین و گمراهانند، پس تو ای علی و شیعیانت در بهشت خواهید بود، محبّین شیعیان تو نیز در بهشت هستند و دشمن تو و غالی در حقِّ به تو در آتش است ».(1)

ص: 34


1- 1 . مناقب خوارزمی ، ص 226.

22

خوارزمی به اسناد خویش از انس روایت کرده است که گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

« اِذا کانَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُنادُونَ عَلِیَّ بْنَ اَبیطالِبٍ علیه السلام بِسَبْعَةِ أَسْماءَ: یا صِدّیقُ، یا دالُّ، یا عابِدُ، یا هادی، یا مَهْدِیُّ، یا فَتی، یا عَلِیُّ! مُرْ أَنْتَ وَ شیعَتُکَ اِلَی الْجَنَّةِ بِغَیْرِ حِسابٍ ».

« هنگامیکه روز قیامت شود علیّ بن ابیطالب علیه السلام را به هفت اسم صدا می کنند: یا صدّیق ( بسیار راستگو ) یا دالّ ( راهنما ) یا عابد ( عبادت کننده ) یا هادی ( هدایت کننده ) یا مهدی ( هدایت شده ) یا فتی ( جوانمرد ) یا علیّ ( بلند مرتبه )، تو و شیعیانت بدون حساب به سوی بهشت بروید ».(1)

ص: 35


1- 1 . مناقب خوارزمی ، ص 228.

23

حموینی به اسنادش روایت کرده و گفته است: مرا خبر داد پیشوای عالم شرف الدّین اشرف بن محمّد حسینی مدائنی به این روایت و با این اسناد عالی و متّصل ... تا سیّد کرّار، قسیم جنّت و نار، اسداللّه الغالب: علیّ بن ابیطالب علیه السلام که فرمود: رسول خدا فرمودند:

« یا عَلِیُّ اِنَّ اللّه َ غَفَرَلَکَ وَ لاِءَهْلِکَ وَ لِشیعَتِکَ وَ لُِمحِبّی شیعَتِکَ وَ مُحِبّی مُحِبّی شیعَتِکَ فَأَبْشِرْ فَاِنَّکَ الاْءَنْزَعُ الْبَطینُ، مَنْزُوعٌ مِنَ الشِّرْکِ بَطینٌ مِنَ الْعِلْمِ ».

« یا علی! بدرستیکه خدا تو، اهل، شیعیان، دوستاران شیعیان، و دوستارانِ دوستارانِ شیعیانت را آمرزیده است، پس بر تو بشارت باد بدرستیکه تو پاک و پاکیزه از شرک و مملوّ و سرشار از علم هستی ».(1)

ص: 36


1- 1 . فرائد السّمطین ، ج 1 ، ص 308.

24

ابن مغازلی به اسنادش از جعفر بن محمّد علیه السلام روایت کرده است که فرمود: حدیث کرد مرا محمّد بن علی علیه السلام ، از علی بن الحسین علیه السلام ، از حسین بن علی علیه السلام ، از علی بن ابیطالب علیه السلام از رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم که فرمود:

«یا عَلِیُّ اِنَّ شیعَتَنا یَخْرُجُونَ مِنْ قُبُورِهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلی ما بِهِمْ مِنَ الْعُیُوبِ وَ الذُّنُوبِ، وُجُوهُهُمْ کَالْقَمَرِ فی لَیْلَةِ الْبَدْرِ وَقَدْ فُرِّجَتْ عَنْهُمُ الشَّدائِدُ وَ سُهِّلَتْ لَهُمُ الْم-َوارِدُ، وَ اُعْطُوا الاْءَمْنَ وَ الاْءَمانَ وَ ارْتَفَعَتْ عَنْهُمُ الاْءَحْزانُ، یَخافُ النّاسُ وَ لا یَخافُونَ، وَ یَحْزَنُ النّاسُ وَ لا یَحْزَنُونَ، شُرُکُ نِعالِهِمْ تَتَلالاَءُ نُوراً، عَلی نُوقٍ بیضٍ لَها أَجْنِحَةٌ، قَدْ ذُ لِّلَتْ مِنْ غَیْرِ مَهانَةٍ، وَنَجَبَتْ مِنْ غَیْرِ رِیاضَةٍ، أَعْناقُها مِنْ ذَهَبٍ اَحْمَرَ، اَلْیَنُ مِنَ الْحَریرِ، لِکَرامَتِهِمْ عَلَی اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ ».

« ای علی بدرستیکه شیعیان ما از قبورشان در روز قیامت با آنچه از عیوب و گناهان دارند، خارج می شوند، در حالیکه صورتهایشان مانند ماه شب چهارده است، و شدائد از آنها برطرف شده، و راههای ورود برایشان آسان گردیده، و به آنها امان داده شده، و احزان از آنها برطرف گردیده است، مردم می ترسند ولی آنها نمی ترسند، مردم محزون هستند و در آنها حُزن راه ندارد، از بند کفشهای آنها نوری متلألأ می شود، بر روی اشتران سفید قرار دارند، که برای آنها بالهائی است، و آن شترها

ص: 37

رامِ آنهایند، و بدون زحمت از آنها فرمان می برند، گردنهای آنها از طلای سرخ و نرمتر از حریر است، و ( این عطایا ) به خاطر کرامت و ارزشی است که در پیشگاه خدا دارند ».(1)

ص: 38


1- 1 . مناقب ابن مغازلی ، ص 296 ، حدیث 339.

25

ابن عساکر به اسنادش روایت کرده است از ابی عبداللّه جعفر بن محمّد الصّادق علیه السلام ، از محمّد بن علیّ الباقر علیه السلام ، از پدرش علی بن الحسین علیه السلام ، از پدرش حسین بن علی علیه السلام ، از پدرش امیرالمؤمنین علیّ بن ابیطالب علیه السلام که فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند:

« یا عَلِیُّ اِذا کانَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قُبُورِهِمْ، لِباسُهُمُ النُّورُ، عَلی نَجائِبَ مِنْ نُورٍ، اَزِمَّتُها یَواقیتُ حُمْرٌ تَزُفُّهُمُ الْم-َلائِکَةُ اِلَی الَْمحْشَرِ »

« ای علی هنگامیکه روز قیامت بپا شود، قومی از قبرهایشان خارج می شوند که لباسشان نور است، و بر مرکبهایی از نور قرار دارند که مهار آنها از یاقوت سرخ است، و ملائکه آنها را با شکوه به سوی محشر می برند »

علی علیه السلام عرض کرد پاک و منزّه و برتر است خدا، چقدر این قوم در پیشگاه خدا گرامی هستند؟ رسول خدا فرمود:

« یا عَلِیُّ هُمْ أَهْلُ وِلایَتِکَ وَ شیعَتُکَ وَ مُحِبُّوکَ؛ یُحِبُّونَکَ بِحُبّی، وَ یُحِبُّونی بِحُبِّ اللّه ِ، وَ هُمُ الْفائِزُونَ یَوْمَ الْقِیامَةِ ».

« آنها همان اهل ولایت تو، شیعه و محبّین تواند، که تو را دوست دارند، به خاطر آنکه مرا دوست دارند، و مرا دوست دارند چون خدا را دوست دارند، و آنها رستگاران در روز قیامتند ».(1)

ص: 39


1- 1 . تاریخ دمشق، ج 45 ، ص 252 .

26

احمد به اسنادش روایت کرده است از زید بن علی بن الحسین، از پدرش، از جدّش، از علی علیه السلام که فرمود: به رسول خدا از حسد مردم به خویش شکایت کردم، رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

« أَما تَرْضی اَنْ تَکُونَ رابِعَ اَرْبَعَةٍ اَوَّلُ مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ، أَنَا وَ أَنْتَ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ اَزْواجُنا عَنْ اَیْمانِنا وَ عَنْ شَمائِلِنا، وَ ذَرارینا خَلْفَ اَزْواجِنا، وَ شیعَتُنا مِنْ وَرائنا ».

« آیا نمی خواهی یکی از اوّلین چهار نفری باشی که داخل بهشت می شوند؛ ( و آنها ) من و تو و حسن و حسین ( می باشیم )، همسران ما در طرف راست و چپ ما، و فرزندان ما پشت سرِ همسران ما قرار دارند، و شیعیان ما پشت سر ما هستند ».(1)

ص: 40


1- 1 . الفضائل ، ج 1 ، الحدیث 187 - مخطوط - .

27

ابن عساکر به اسنادش روایت کرده است از یحیی بن عبداللّه بن حسن، از پدرش، از جعفر بن محمّد علیه السلام ، از پدرشان، از جدّشان، که فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

« اِنَّ فِی الْفِرْدَوْسِ لَعَیْناً أَحْلی مِنَ الشَّهْدِ وَ أَلْیَنُ مِنَ الزَّبَدِ وَ أَبْرَدُ مِنَ الثَّلْجِ وَ أَطْیَبُ مِنَ الْمِسْکِ، فیها طینَةٌ، خَلَقَنَا اللّه ُ مِنْها، وَ خَلَقَ مِنْها شیعَتَنا، فَمَنْ لَمْ یَکُنْ مِنْ تِلْکَ الطّینَةِ فَلَیْسَ مِنّا، وَ لا مِنْ شیعَتِنا، وَ هِیَ الْمیثاقُ الَّذی أَخَذَاللّه ُ عَزَّوَجَلَّ عَلَیْهِ وِلایَةَ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ علیه السلام ».

« بدرستیکه در فردوس چشمه ای است شیرین تر از عسل، نرمتر از کره، سردتر از برف، خوشبوتر از مشک، در آن چشمه پاره ای گِل است که خدا ما را از آن آفرید، و شیعیان ما را هم از آن خلق کرد، هر کسی که از این گِل آفریده نشده باشد نه از ماست و نه از شیعیان ما، و آن گِل پیمانی است که خدا درباره ولایت علی بن ابیطالب گرفته است ».(1)

ص: 41


1- 1 . تاریخ دمشق ، ج 45 ، ص 50 .

28

قندوزی به اسنادش از محمّد بن حنفیّه از پدرش علی علیه السلام روایت کرده است که فرمود: من روزی خوابیده بودم که رسول خدا وارد شد، به من نگاه کرد، مرا با پایش حرکت داد و فرمود:

« قُمْ یَفْدی بِکَ اَبی وَ اُمّی فَاِنَّ جَبْرَئیلُ أَتانی فَقالَ لی بَشِّرْ هذا بِأَنَّ اللّه َ تَعالی جَعَلَ الاْءَئِمَّةَ مِنْ صُلْبِهِ وَ أَنَّ اللّه َ تَعالی لَغَفَرَ لَهُ وَ لِذُرِّیَّتِهِ وَ لِشیعَتِهِ وَ لِم-ُحِبّیهِ، وَ اَنَّ مَنْ طَعَنَ عَلَیْهِ وَ بَخَسَ حَقَّهُ فَهُوَفِی النّارِ ».

« برخیز پدر و مادرم به فدای تو باد، بدرستیکه جبرئیل پیش من آمد و به من گفت: بشارت بده این را که خدای تعالی ائمّه را از صلب او قرار داده، او را و ذریّه اش را و شیعیان و محبّینش را می آمرزد، و مسلّماً کسیکه از او بدگویی کند، و در حقّ او کوتاهی نماید در آتش خواهد بود ».(1)

ص: 42


1- 1 . ینابیع الموّده ، ج 2 ، ص 266 ، ح 756 .

29

سید شهاب الدّین احمد به اسنادش از زید بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیه السلام ، از پدرش، از جدّش علی بن ابیطالب علیه السلام روایت کرده که فرمود، رسول خدا در روز فتح خیبر فرمودند:

« لَوْلا اَنْ تَقُولَ طَوائِفُ مِنْ اُمَّتی فیکَ ما قالَتِ النَّصاری فی عیسَی بْنِ مَرْیَمَ لَقُلْتُ فیکَ مَقالَةً لا تَمُرُّ بِمَلاَءِ النّاسِ اِلاّ أَخَذوُا مِنْ تُرابِ رِجْلَیْکَ، وَ مِنْ فَضْلِ طَهُورِکَ یَسْتَشْفُونَ بِهِ، وَ لکِنْ حَسْبُکَ اَنْ تَکُونَ مِنّی وَ اَنَا مِنْکَ تَرِثُنی وَ اَرِثُکَ، وَ اَنْتَ مِنّی بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسی اِلاّ اَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعْدی، اَنْتَ تُبْرِئُ ذِمَّتی وَ تُقاتِلُ عَلی سُنَّتی، وَ اَنْتَ فِی الاْآخِرَةِ اَقْرَبُ النّاسِ مِنّی، وَ اِنَّکَ غَداً عَلَی الْحَوْضِ خَلیفَتی، تَزوُدُ عَنْهُ الْم-ُنافِقینَ، وَ اَنْتَ اَوَّلُ مَنْ تَرِدُ عَلَیَّ الْحَوْضَ، وَ اَنْتَ اَوَّلُ داخِلِ الْجَنَّةِ مِنْ اُمَّتی، وَ اِنَّ شیعَتَکَ عَلی مَنابِرَ مِنْ نُورٍ مُبْیَضَّةً وُجُوهُهُمْ حَوْلی، أَشْفَعُ لَهُمْ فَیَکُونُوا غَداً فِی الْجَنَّةِ جیرانی، وَ اِنَّ عَدُوَّکَ غَداً تَرِدُ ناراً مُسْوَدَّةً وُجُوهُهُمْ، وَ اِنَّ حَرْبَکَ حَربی، وَسِلْمَکَ سِلْمی، وَسِرَّکَ سِرّی، وَ اِنَّ وُلْدَکَ وُلْدی، وَ لَحْمَکَ لَحْمی، وَدَمَکَ دَمی، وَ اِنَّ الْحَقَّ مَعَکَ، وَ الْحَقُّ عَلی لِسانِکَ وَ فی قَلْبِکَ وَ بَیْنَ عَیْنَیْکَ، وَ الاْیمانُ مُخالِطٌ لَحْمَکَ وَ دَمَکَ، کَما خالَطَ لَحْمی وَ دَمی، وَ اِنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ اَمَرَنی اَنْ اُبَشِّرَکَ اَنَّکَ

وَعِتْرَتَکَ فِی الْجَنَّةِ، وَ اَنَّ عَدُوَّکَ فِی النّارِ، لا یَرِدُ عَلَیَّ

ص: 43

الْحَوْضَ مُبْغِضٌ لَکَ، وَلا یَغیبُ عَنْهُ مُحِبٌّ لَکَ ».

« اگر نمی گفتند گروههائی از امّت من درباره تو آنچه نصاری درباره عیسی بن مریم گفته اند، مسلّماً درباره ات سخنی می گفتم که از پیش انبوه مردم عبور نکنی جز اینکه خاک پای تو را بردارند و از زیادی آب وضویت استشفا کنند، و لکن همین برای تو بس است که تو از منی و من از توام، تو از من ارث می بری و من از تو ارث می برم، و تو نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی هستی، جز اینکه پیامبری پس از من نیست. و ذمّه ام را پاک می گردانی و بر سنّت من به قتال می پردازی، و در آخرت نزدیکترین مردم به من هستی، و تو فردا جانشین من بر سر حوض خواهی بود، که منافقین را از آن دور می کنی، و تو اوّل کسی هستی که در سر حوض کوثر بر من وارد می شوی، و تو اوّلین کسی هستی که از امّت من داخل بهشت می شوی، و بدرستیکه شیعیان تو بر منبرهایی از نور خواهند بود، در حالیکه صورتهایشان سپید است و پیرامون منند، من برای آنها شفاعت می کنم و فردا در بهشت همسایگان منند، و بدرستیکه دشمن تو فردا به آتش وارد می شود. در حالیکه صورتهایشان سیاه است، و بدرستیکه جنگ با تو جنگ با من است، و آشتی و صلح با تو صلح با من است، راز تو راز من است، بدرستیکه فرزندان تو فرزندان منند، گوشت تو گوشت من و خون تو خون من است،

مسلّماً حق با تست و حق بر زبان تو و در قلب تو و بین دو چشمان تو است، ایمان با گوشت و خونت آمیخته شده، چنانکه با گوشت و خون من آمیخته است، بدرستیکه خدای عزّوجلّ به من امر

ص: 44

کرده که تو را بشارت دهم که تو و عترت تو در بهشتید، و دشمن تو در آتش است، دشمنت در سرِ حوض کوثر بر من وارد نمی شود، و دوستدارت در سر آن حوض غائب نمی شود ».

و در روایت دیگر است:

« لَیْسَ أَحَدٌ مِنَ الاُْمَّةِ یَعْدِلُکَ »

« احدی از امّت همسنگ تو نیست ».

آنگاه امیرالمؤمنین علی علیه السلام ( پس از شنیدن این کلمات ) به سجده افتاد، سپس فرمود:

« الحمدللّه الّذی أنعم علیّ بالإسلام، و هدانی بالقرآن، و حبّبنی الی خیر البریّة خاتم النّبیّین و سیّد المرسلین احساناً منه و تفضّلاً ».

« حمد خدایی راست که به من نعمت اسلام را بخشید و مرا به قرآن هدایت کرد و در پیش بهترین خلق، خاتم پیمبران و سرور رسولان، از روی احسان و تفضّل محبوب قرار داد ».(1)

ص: 45


1- 1 . توضیح الدّلائل فی تصحیح الفضائل ، ص 349 ( مخطوط ).

30

خوارزمی به اسنادش از علی علیه السلام روایت کرده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به او فرمود:

« اِنَّ لِلسَّماءِ حَرَساً، وَ هُمُ الْمَلائِکَةُ وَفِی الاْءَرْضِ حَرَساً وَهُمْ شیعَتُکَ یا عَلِیّ ».(1)

« بدرستیکه در آسمان نگهبانانی وجود دارند که آنها ملائکه هستند، و در زمین هم نگاهبانانی هستند که آنها شیعیان تواند ای علی ».

ص: 46


1- 1 . مناقب خوارزمی ، ص 235.

31

میر سیّد علی همدانی به اسنادش از علی علیه السلام (از پیامبر ) صلی الله علیه و آله وسلم روایت کرده است که فرمود:

« یا عَلِیُّ بَشِّرْ شیعَتَکَ أَنَا الشَّفیعُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، وَقْتاً لا یَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ اِلاّ شَفاعَتی ».

« یا علی بشارت بده به شیعیانت که من شفیع آنهایم در روز قیامت، آن وقتی که نه مال و نه فرزندان سود می رساند مگر شفاعتم که سودمند است ».(1)

ص: 47


1- 1 . ینابیع الموّدة ، ج 2 ، ص 312 ، ح 892 .

32

جابر از پیامبر اکرم روایت کرده است که حضرت فرمود:

« اِذا کانَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یَأْتینی جَبْرائیلُ وَ میکائیلُ بِحُزْمَتَیْنِ مِنَ الْمَفاتیحِ، حُزْمَةٌ مِنْ مَفاتیحِ الْجَنَّةِ وَ حُزْمَةٌ مِنْ مَفاتیحِ النّارِ، وَ عَلی مَفاتیحِ الجَنَّةِ أَسْماءُ الْم-ُؤْمِنینَ مِنْ شیعَةِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِیٍّ ».

«هنگامیکه روز قیامت برپا شود جبرئیل و میکائیل دو دسته کلید برایم می آورند، یک دسته کلیدهای بهشت است، و دسته دیگر کلیدهای آتش، بر کلیدهای بهشت اسامی مؤمنین از شیعیان محمّد صلی الله علیه و آله وسلم و علی علیه السلام ثبت شده است ».(1)

ص: 48


1- 1 . ینابیع المودّة ، ج 2 ، ص 311 ، ح 888 .

33

از ابی هریره روایت شده که علیّ بن ابیطالب علیه السلام فرمود: ای رسول خدا، من پیش شما محبوبترم یا فاطمه؟ فرمود:

« فاطِمَةُ أَحَبُّ اِلَیَّ مِنْکَ، وَ أَنْتَ أَعَزُّ عَلَیَّ مِنْها، وَ کَأَنّی بِکَ وَ أَنْتَ عَلی حَوْضی تَزُودُ عَنْهُ النّاسَ، وَ اِنَّ عَلَیْهِ لاَءَباریقَ مِثْلَ عَدَدِ نُجُومِ السَّماءِ وَ اِنّی وَ أَنْتَ وَ الْحَسَنُ و الْحُسَیْنُ وَ فاطِمَةُ وَ عَقیلٌ وَ جَعْفَرٌ فِی الْجَنَّةِ « اِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلینَ »(1) أَنْتَ مَعی وَ شیعَتُکَ فِی الْجَنَّةِ، ثُمَّ قَرَأَ رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله وسلم : « إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلینَ »لا یَنْظُرُ أَحَدٌ فی قَفا صاحِبِهِ ».

« فاطمه پیش من محبوبتر و تو نزد من عزیزتری، و گویا تو را می بینم که بر سر حوض ایستاده ای و مردم را از آن دور می کنی، و بر سر آن حوض ظرفهاییست به عدد ستارگان آسمان، و من و تو، حسن و حسین، فاطمه، عقیل و جعفر در بهشت هستیم، « آنها با هم برادرند و روی تختهای بهشتی مقابل یکدیگر نشسته اند » تو با من هستی و شیعیان تو در بهشتند ».

سپس رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم این آیه شریفه را تلاوت فرمود: « اخواناً علی سرر متقابلین » ( به گونه ای که ) هیچکدام پشت سر همنشین خود را نمی بیند ( یعنی کاملاً رو به روی هم نشسته اند ).(2)

ص: 49


1- 1 . سوره حجر ، آیه 47 .
2- 1 . مجمع الزّوائد ، ج 9 ، ص 173.

34

ابن شاذان به اسناد خویش از ابو هریره از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت کرده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

« اِنَّ اللّه َ خَلَقَ فِی السَّماءِ الرّابِعَةِ مِائَةَ اَلْفِ مَلَکٍ، وَ فِی السَّماءِ الْخامِسَةِ ثَلثَِمائَةِ اَلْفِ مَلَکٍ، وَفِی السَّماءِ السّابِعَةِ مَلَکاً رَأْسُهُ تَحْتَ الْعَرْشِ وَ رِجْلاهُ تَحْتَ الثَّری، وَمَلائِکَةً اَکْثَرُ مِنْ رَبیعَةَ وَ مُضَرَ، لَیْسَ لَهُمْ طَعامٌ وَ لا شَرابٌ اِلاَّ الصَّلوةُ عَلی اَمیرِالْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبیطالِبٍ وَ مُحِبّیهِ وَ الاْءسْتِغْفارُ لِشیعَتِهِ الْمُذْنِبینَ وَ مُوالیهِ ».

« بدرستیکه خدا در آسمان چهارم صد هزار فرشته آفرید و در آسمان پنجم سیصد هزار و در آسمان هفتم فرشته ای آفرید که سر او زیر عرش است و دو پایش در اعماق زمین و ملائکه ای را آفرید که بیش از قبیله ربیعه و مضر هستند و طعام و نوشیدنی ندارند جز درود بر امیرالمؤمنین علیّ بن ابیطالب و دوستارانش، و استغفار برای شیعیان گنهکار و دوستان و یارانش ».(1)

ص: 50


1- 1 . مائة منقبة ، ص 149 ، ح 88 .

35

ابن شاذان به اسنادش از موسی بن جعفر علیه السلام ، از پدرش، از پدرانش روایت کرده است که رسول خدا فرمود:

« اِنَّ اللّه َ تَعالی لَمّا خَلَقَ جَنَّةَ عَدْنٍ، قالَ تَزَیَّنی فَتَزَیَّنَتْ وَ ماسَتْ، فَقالَ: قَرّی بِعِزَّتی وَ جَلالی، ما خَلَقْتُکِ اِلاّ لِلْمُؤمِنینَ فَطُوبی لَکِ وَ لِساکِنیکِ »

« خدای تعالی هنگامیکه جنّت عدن را آفرید به او گفت: زینت بگیر، پس زینت گرفت و خرامید و به خود بالید، پس خداوند فرمود: قرار بگیر ( آرام باش ) که به عزّت و جلالم من تو را نیافریدم مگر برای مؤمنین پس خوشا به حال تو و ساکنانت »

سپس فرمود:

« یا عَلِیُّ ما خُلِقَتْ عَدْنٌ اِلاّ لَکَ وَ لِشیعَتِکَ ».

« ای علی بهشت عدن خلق نشده جز برای تو و شیعه تو ».(1)

ص: 51


1- 1 . مائة منقبة ، ص 151 ، ح 90 .

36

ابن شاذان به اسنادش از ایّوب سجستانی روایت کرده است که می گوید: در حال طواف بودم که با انس بن مالک برخورد کردم، او به من گفت: آیا تو را بشارت ندهم به چیزی که شادمان شوی؟ گفتم: آری، گفت: در پیشگاه پیامبر در مسجد مدینه ایستاده بودم در حالیکه حضرت در روضه نشسته بود، فرمود:

« اِسْرَعْ وَایتنِی بِعَلِیِّ بْنِ أَبی طالِبٍ »

« فوراً می روی و علیّ بن ابیطالب علیه السلام را می آوری »

پس رفتم با علی و فاطمه مصادف شدم، به علی علیه السلام عرض کردم: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم شما را فرا می خواند. علی علیه السلام حرکت کرد ( و به خدمت پیامبر رسید ) پیامبر فرمود:

« یا عَلِیُّ سَلِّمْ عَلی جَبْرائیلَ »

« ای علی بر جبرائیل سلام کن »

علی علیه السلام فرمود: « السّلام علیک یا جبرائیل » و جبرئیل جواب سلام را رد کرد، پیامبر فرمود:

« هذا جَبْرَئیلُ یَقُولُ: اِنَّ اللّه َ یَقْرَءُ عَلَیْکَ السَّلمَ وَ یَقُولُ: طوُبی لَکَ وَ لِشیعَتِکَ وَ مُحِبّیکَ، وَ الْوَیْلُ ثُمَّ الْوَیْلُ لِمُبْغِضیکَ، اِذا کانَ یَوْمَ الْقِیامَةِ نادی مُنادٍ مِنْ بُطْنانِ الْعَرْشِ: اَیْنَ مُحَمَّدٌ صلی الله علیه و آله وسلم وَ عَلِیٌّ فَیُعْرَجُ بِکُما فِی السَّماءِ حَتّی تُوقَفا بَیْنَ یَدَیِ اللّه ِ، فَیَقُولُ

ص: 52

اللّه ُ لِنَبِیِّهِ أَوْرِدْ عَلِیّاً الْحَوْضَ، وَ هذَا الْکَأْسَ أَعْطِهِ حَتّی یُسْقِیَ مُحِبّیهِ وَ شیعَتَهُ، وَ لا یُسْقِیَ أَحَداً مِنْ مُبْغِضیهَ وَ یَأَمُرَ لُِمحِبّیهِ أَنْ یُحاسَبُوا حِساباً یَسیراً، وَ یَأْمُرَبِهِمْ اِلَی الْجَنَّةِ ».

« این جبرئیل است می گوید: خدا به تو سلام فرستاده و می فرماید: خوشا به حال تو و شیعه ات و دوستارانت، و وای پس وای ( هلاکت باد ) برای دشمنت، هنگامیکه روز قیامت بپا شود، منادی از درون عرش ندا می دهد: کجاست محمد و علی؟ تا در پیشگاه الهی حاضر شوند ( و هنگامیکه در پیشگاه او حاضر شدند ) خدا به پیامبرش می گوید: علی را بر حوض کوثر وارد کن، و این جام را بدو عطا کن، تا دوستان و شیعیانش را سیراب کند، و احدی از دشمنانش را سیراب نکند، و امر نماید تا محبّانش به آسانی حسابرسی شوند، و به سوی بهشت روانه گردند ».(1)

ص: 53


1- 1 . مائة منقبة ، ص 140 ، ح 79 .

37

ابن شاذان به اسنادش از حذیفه بن یمان روایت کرده است که گفت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برخاست و بین دو چشم علیّ بن ابیطالب علیه السلام را بوسید و فرمود:

« یا أَبَاالْحَسَنِ أَنْتَ عُضْوٌ مِنْ أَعْضائی تَنْزِلُ حَیْثُ نَزَلْتُ وَ اِنَّ لَکَ فِی الْجََنَّةِ دَرَجَةً الْوَسیلَةَ، فَطُوبی لَکَ وَ لِشیعَتِکَ مِنْ بَعْدِکَ ».

« ای اباالحسن! تو عضوی از اعضای من هستی، فرود می آیی در جائیکه من فرود آیم، و مسلّماً برای تو در بهشت درجه « وسیله » است، پس خوشا به حال تو و شیعیان تو بعد از تو ».(1)

ص: 54


1- 1 . مائة منقبة ، ص 112 ، ح 53 .

38

ابن شاذان به اسنادش از عبداللّه بن عبّاس روایت کرده است که گفت: رسول خدا به علیّ بن ابیطالب علیه السلام فرمود:

« یا عَلِیُّ اِنَّ جَبْرَئیلَ أَخْبَرَنی فیکَ بِأَمْرٍ قَرَّتْ بِهِ عَیْنی، و فَرَحَ بِهِ قَلْبی قالَ یا مُحَمَّدُ: اِنَّ اللّه َ تَعالی قالَ لی: اِقْرَأْ مُحَمَّداً مِنّیِ السَّلامَ، وَ أَعْلِمْهُ أَنَّ عَلِیّاً اِمامُ الْه-ُدی وَ مَصابیحُ الدُّجی وَ الْحُجَّةُ عَلی أَهْلِ الدُّنْیا فَاِنَّهُ الصِّدّیقُ الاْءَکْبَرُ وَ الْفارُوقُ الاْءَعْظَمُ، وَ اِنّی آلَیْتُ بِعِزَّتی لا اُدْخِلُ النّارَ أَحَداً تَوَلاّهُ وَ سَلَّمَ لَهُ وَ لِلاْءَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ، وَ لا اُدْخِلُ الْجَنَّةَ مَنْ تَرَکَ وِلایَتَهُ وَ التَّسْلیمَ لَهُ وَ لِلاْءَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ حَقَّ الْقَوْلُ مِنّی لاَءَمْلاَءَنَّ جَهَنَّمَ وَ أَطْباقَها مِنْ اَعْدائِهِ وَ لاَءَمْلاََنَّ الْجَنَّةَ مِنْ اَوْلِیائِهِ وَ شیعَتِهِ ».

« ای علی جبرئیل به من خبری درباره تو داد که چشمم روشن شد و قلبم شادمان گردید، جبرئیل گفت: خدای تعالی فرمود: از جانب من به محمّد سلام برسان، و به او اعلام کن که: علی امام هدایت است، و چراغ تاریکیها و حجّت بر اهل دنیا،: مسلّماً او صدّیق اکبر و فاروق أعظم است، و به درستیکه من قسم به عزّتم خورده ام که داخل جهنّم نکنم هر کسی را که ولایت او را پذیرفته باشد، و تسلیم او و اوصیای پس از او گردد، و به عزّتم سوگند خورده ام که داخل بهشت نکنم کسی را که ولایت او را

ص: 55

نپذیرفته و تسلیم او و اوصیای پس از او نشده باشد. و براستی این قول من است که جهنّم و طبقات آنرا از دشمنانش پر خواهم کرد، و بهشت را مملوّ از دوستان و شیعیانش می نمایم ».(1)

ص: 56


1- 1 . مائة منقبة ، ص 82 ، ح 30 .

39

ابن شاذان از ابو سعید خدری از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت کرده است که فرمود:

« ما مَرَرْتُ فی لَیْلَةٍ اُسْرِیَ بی بِشَئٍ مِنْ مَلَکُوتِ السَّماءِ وَلا عَلی شَئٍ مِنَ الْحُجُبِ فَوْقَها اِلاّ وَجَدْتُها مَشْحُونَةً بِمَلائِکَةِ اللّه ِ تَعالی یَقُولُونَ: هَنیئًا لَکَ یا مُحَمَّدُ! فَقَدْ اُعْطیتَ مالَمْ یُعُطَ اَحَدٌ بَعْدَکَ، اُعْطیتَ عَلِیَّ بْنَ اَبی طالِبٍ أخاً وَ فاطِمَةَ زَوْجَتَهُ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ اَوْلاداً، وَ مُحِبّیهِمْ شیعَةً، یا مُحَمَّدُ اِنَّکَ أَفْضَلُ النَّبِیّینَ، وَ عَلِیٌّ أَفْضَلُ الْوَصِیّینَ، وَ فاطِمَةُ سَیِّدَةُ نِساءِ الْعالَمینَ، وَ الْحَسَنُ و الْحُسَیْنُ اَکْرَمُ مَنْ دَخَلَ الْجِنانَ مِنْ أَوْلادِ الْمُرْسَلینَ، وَ شیعَتُهُ أَفْضَلُ مَنْ تَضَمَّنَهُ عَرَصاتُ الْقِیامَةِ ».

« در شب معراج به هیچ چیزی در ملکوت آسمان نگذشتم، و نیز بر حجابی از حُجُب عبور نکردم، جز اینکه آنرا پر از ملائکه خدای تعالی یافتم، که می گفتند: گوارا باد بر تو ای محمّد، که به تو چیزهایی عطا شده که به احدی پس از تو عطا نشده است، برادری چون علی بن ابیطالب، و فاطمه همسر او و حسن و حسین به عنوان فرزندان، و محبّین آنها به عنوان شیعه به تو عطا گردیده است، ای محمّد! تو برترین پیامبران، و علی برترین اوصیاء،و فاطمه سرور زنان جهانیان، و حسن و حسین

ص: 57

برترین افراد از فرزندان پیامبران که داخل بهشت شده اند و می باشند، و شیعه او برترین کسانی هستند که صحنه قیامت آنها را در بر گرفته است ».(1)

ص: 58


1- 1 . خوارزمی در مقتل الحسین ، ج 1 ، ص 147 ، ح 24 .

40

خوارزمی به اسنادش از زینب دختر علی علیه السلام ، از فاطمه دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم روایت کرده است که رسول خدا به علی علیه السلام فرمودند:

« اَما اِنَّکَ یَابْنَ اَبیطالِبٍ وَ شیعَتَکَ فِی الْجَنَّةِ وَ سَیَجئُ أَقْوامٌ یَنْتَحِلُونَ حُبَّکَ ثُمَّ یَمْرُقُونَ مِنَ الاْءِسْلامِ کَما یَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمْیَةِ، لَهُمْ نَبْذٌ یُقال لَهُمُ الْخارِجَةُ، فَاِنْ لَقیتَهُمْ فَاقْتُلْهُمْ فَاِنَّهُمْ مُشْرِکُونَ ».

« بدان بدرستیکه تو ای پسر ابی طالب! و شیعیانت در بهشتید، و به زودی اقوامی می آیند که ادّعای محبّت تو را می کنند، سپس از اسلام خارج می شوند، چنانکه تیر از کمان خارج می گردد، به آنها خوارج گفته می شود، پس اگر با آنها ملاقات کردی آنها را بکش، که مسلّماً آنها مشرکند ».(1)

* * *

ص: 59


1- 1 . مناقب خوارزمی ، ص 257.

آنچه از مجموع این احادیث نبوی که همگی از طرق اهل سنّت روایت شده است به دست می آید این است که لفظ « شیعه » به وسیله خود پیامبر بر پیروان و دوستاران امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام اطلاق شده و در حقیقت پایه گذار مذهب شیعه وجود مقدّس رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بوده است، برماست که این رهنمود بزرگ پیامبر را که مبتنی بر پیروی از امیرالمؤمنین علیه السلام و اولاد معصومین اوست، بپذیریم، زیرا خداوند فرموده: « اَطیعُوا اللّه َ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَاُولُوالاْءَمْرِ مِنْکُمْ »که با توجّه به این احادیث و احادیث بسیار دیگر روشن می شود که مراد از « اوُلُوالاْءمر » امیرالمؤمنین و ائمّه معصومین علیهم السلام است.

آری بیائیم به ریسمان الهی چنگ زنیم و در پرتو تمسّک به این ریسمان محکم از تفرقه بپرهیزیم « وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّه ِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ».

[ آل عمران / 103 ]

« هذا کِتابٌ اَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ »

[ الأنعام / 155 ]

ص: 60

آثار چاپ شده ی مؤلّف

41 - ابو ریحان بیرونی / چاپ دوّم / دارالتبلیغ اسلامی / قم.

42 - اجساد جاویدان / چاپ دوم / نشر حاذق / قم.

43 - ارزیابی تمدن غرب / چاپ سوّم / انتشارات رسالت / قم.

44 - ارمغان صافی / چاپ اول / انتشارات دلیل ما / قم.

45 - ارمغان مجلسی / چاپ پانزدهم / انتشارات رسالت / قم.

46 - اسرار نماز / چاپ چهارم / انتشارات رسالت / قم.

47 - اعتقادات علاّمه ی مجلسی / چاپ سوم / انتشارات رسالت / قم.

48 - اماکن زیارتی منتسب به امام زمان / سلسله مقالات / انتظار / قم.

49 - او خواهد آمد / چاپ دوازدهم / انتشارات رسالت / قم.

50 - با دعای ندبه در پگاه جمعه / چاپ اول / نشر موعود / تهران.

51 - بانوی اسلام / چاپ اوّل / دارالتّبلیغ اسلامی / قم.

52 - تاریخ شیعه ی زیدیّه / چاپ اوّل / دانشگاه شیراز.

53 - تاریخ وهابیان / چاپ اول / نشر طوفان / تهران.

54 - تاریخچه ی عاشورا / ترکی استانبولی / انتشارات زمان / استانبول.

55 - ترجمه ی مصوّر سوره ی رعد / به سه زبان / دفتر نشر/ تهران.

ص: 61

56 - ترجمه ی مصوّر سوره ی الرّحمن / به چهار زبان / انتشارات اوس / استانبول.

57 - تشرفات در میان نفی و اثبات / سلسله مقالات / موعود / تهران.

58 - تشیّع یا اسلام راستین / چاپ ششم / بنیاد بعثت / تهران.

59 - جزیره ی خضراء / چاپ چهاردهم / انتشارات رسالت / قم.

60 - جغرافیای کشورهای اسلامی / سلسله مقالات / نسل نو / قم

61 - چهل حدیث از غیبت فضل بن شاذان / چاپ اوّل / نشر حاذق / قم.

62 - چهل حدیث پیرامون نور یزدان / چاپ اوّل / نشر حاذق / قم.

63 - چهل حدیث پیرامون یوسف زهرا / چاپ اوّل / نشر حاذق / قم.

64 - چهل حدیث در مناقب اوّلین پیشوا / چاپ اوّل / انتشارات رسالت / قم.

65 - چهل حدیث در مناقب امّ ابیها / چاپ اوّل / انتشارات رسالت / قم.

66 - حضرت مهدی و رابطة العالم الاسلامی /ترکی/انتشارات زمان/ استانبول.

67 - دانشگاه امام صادق علیه السلام / چاپ اوّل / دارالتّبلیغ اسلامی / قم.

68 - دراسة عن حیاة فاطمة علیهاالسلام / عربی / چاپ اوّل / بحرین.

69 - در حریم حضرت معصومه علیهاالسلام / چاپ دوم / انتشارات رسالت / قم.

70 - راهنمای قبله / ترکی استانبولی / انتشارات زمان / استانبول.

71 - روزگار رهائی / چاپ سوّم / نشر آفاق / تهران.

72 - روزه در اسلام / ترکی استانبولی / انتشارات زمان / استانبول.

73 - رهبری در اسلام / ترکی استانبولی / انتشارات زمان / استانبول.

74 - زندگانی کریمه ی اهلبیت / نشر حاذق / قم.

75 - زمینه سازان حکومت امام زمان / نشر توحید / تهران.

76 - زیارت عاشورا وآثار معجزآسای آن / چاپ پنجم / انتشارات رسالت / قم.

77 - زیارتنامه ی حضرت معصومه / چاپ دوم / نشر حاذق / قم.

ص: 62

78 - سرچشمه کوثر / چاپ سوم / انتشارات راه وداد / کرج.

79 - سند حدیث کساء / چاپ دوّم / انتشارات رسالت / قم.

80 - سیری در ترجمه های قرآن / سلسله مقالات / نسل نو / قم.

81 - سیمای مدینه / سلسله مقالات / میقات / تهران.

82 - طول عمر امام زمان علیه السلام / چاپ سوّم / انتشارات طاووس بهشتیان / قم.

83 - عاشورا چه روزیست ؟ / ترکی استانبولی / انتشارات زمان / استانبول.

84 - علاّمه ی اقبال در مدینه / چاپ اوّل / دارالتّبلیغ اسلامی / قم.

85 - علی اول / چاپ دوم / نشر موعود / تهران.

86 - علی و فلسفه ی الهی / چاپ اوّل / بنیاد علاّمه ی طباطبائی / قم.

87 - قرآن معجزه ی جاویدان / ترکی استانبولی / انتشارات زمان / استانبول.

88 - قربانیان الکلیسم / سلسله مقالات / نسل جوان / قم.

89 - کتابنامه ی آثار ماندگار تنهار یادگار پیامبر / چاپ اول / انتشارات دلیل ما / قم.

90 - کتابنامه ی حضرت مهدی علیه السلام / چاپ اول / انتشارات الهادی / قم.

91 - کرامات معصومیه / چاپ دوم / انتشارات حاذق / قم.

92 - کریمه ی اهلبیت / چاپ اوّل / انتشارات حاذق / قم.

93 - گزارش لحظه به لحظه از میلاد نور / چاپ اول / انتشارات رسالت / قم.

94 - معارف اسلامی / ترکی استانبولی / انتشارات زمان / استانبول.

95 - میثم تمّار / چاپ اوّل / انتشارات توحید / تهران.

96 - میلاد نور / چاپ اوّل / مسجد صدریّه / تهران.

97 - نبراس الزائر / چاپ اول / انتشارات رسالت / قم.

98 - نبراس الفائزین بزیارة امیرالمؤمنین علیه السلام / چاپ اول / انتشارات تک / قم.

99 - نقش امام زمان در جهان هستی / چاپ سوّم / دارالتّبلیغ اسلامی / قم.

100 - نقش روزه در درمان بیماریها / به هشت زبان / کعبه / تهران.

ص: 63

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109