امام حسین علیه السلام در قرآن جلسه چهارم

مشخصات کتاب

سخنران :

حجت الاسلام و المسلمین حاج سید مجید نبوی

محل سخنرانی :

استان فارس : شهرستان اشکنان حسینیه جماران

موضوع سخنرانی :

امام حسین علیه السلام در قرآن جلسه چهارم اطمینان نفس

تاریخ سخنرانی :

محرم 1436 سال 1394 شمسی

ایمیل سخنران : nabavi135@gmail.com

ص: 1

خطبه

اَعوذُ بِالله مِنَ الشیطان الرَّجیم

بسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیم

اَلحَمدُلله ربِّ العالمین بارِءِ الخَلائِق الاَجمَعین جامِعِ الناس لِیومِِ لارَیبَ فیه ، ثُمَ االصَلوهُ والسَلام عَلی البشیرِ النَّذیر والسِّراجِ المُنیر ، سَیِدَنا و مولانا احمد ، اَبی القاسِم مُحَمَّد ، صَلّیَ الله عَلَیه وَ آلِهِ و َسَلّم و علی اَهلِ بَیتِه الاطیبینَ الهُداهِ المهدیین سییُما بقیهَ الله فی الارضین الحجه بن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و لعنه الله علی اعدائهم و منکری فضائلهم و مناقبهم من الان الی قیام یوم الدین .

ص: 2

شعر

چه خوش است گر بمیرم ، به ره ولای مهدی

سرو جان بها ندارد ، که کنم فدای مهدی

همه نقد هستیِ خود بدهم به صاحبِ جان

که یکی دقیقه بینم رخ دلگشای مهدی

یابن الحسن ، یابن الحسن ،

چه کنم ، چه چاره سازم که دلِ رمیده ی من

نکند هوای دیگر به جز از هوای مهدی

یابن الحسن ، یابن الحسن ، یابن الحسن ، ، آقا جان

نه طواف کعبه خواهم نه صفا و مروه خواهم

که ندارد این مکان ها به خدا صفای مهدی

یابن الحسن ، یابن الحسن ، یابن الحسن.

ص: 3

آیه ی مورد بحث

و بعدُ فقد قال الحکیم فی محکم کتابِهِ الکریم و مُبرَمِ خِطابِه ِالعَظیم ، یَآ أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (27) ارْجِعِی إِلَی رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً (28) فَادْخُلِی فِی عِبَادِی (29) وَادْخُلِی جَنَّتِی (30)(1)

ص: 4


1- آیه 27 - 30 سوره فجر هان ای روح آرام یافته و متین به سوی پروردگارت بازگرد که تو از او خشنود و او از تو خرسند است. پس در جرگه بندگان من درآی. و به بهشت من داخل شو!

اعلام صلوات

ایام عزای سالار شهیدان ، حضرت ابا عبدالله الحسین و سایر شهدای کربلاست . جهت عرض تسلیت به پیشگاه مقدس و منور فرزند بزرگوارشان ، قطب عالم وجود ، حضرت بقیه الله الاعظم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلواتی ختم فرمایید .

ارواح طیبه شهدا ، صُلحاء ، مؤمنین ، مؤمنات ، حق داران ، کسانی که سال های قبل در این مجالس شرکت می کردند و سر به تیره تراب نهاده اند شاد کنید با صلوات برمحمد و آل محمد .

جهت شفای همه مریض ها ، ادای قرض مقروضین ، رفع گرفتاری از قاطبه ی شیعه ، نزول باران های رحمت الهی ، صلوات سوم را جلی تر ختم فرمایید .

ص: 5

مقدمه

در ادامه آنچه که در شب های گذشته در باب سید الشهداء و ارتباط امام حسین علیه السلام با قرآن عرض می کردیم . یکی از سوره های قرآن کریم که مجموع آن در شأن سید الشهداء علیه السلام نازل گردیده است ، به گونه ای که ائمه هدی آن سوره را ، به نام سورهُ الحسین نامیده اند , سوره ی مبارکه فجر است . وَالْفَجْرِ وَلَیَالٍ عَشْر این سوره مبارکه در قرآن کریم دارای فرازهای بسیار بلندی است که بعد ها جریان پیدا کرد تمام خصوصیاتش در رابطه با امام حسین علیه السلام . لذا امشب در ابتدای صحبت مستقیم می رویم سراغ روایاتی که در این زمینه است . که از جمله آن در تفسیر البرهان جلد پنجم ، ذیل سوره مبارکه والفجر روایاتی آمده است که هر کدام از آنها مطرح شود شاید ساعت ها وقت می خواهد که آن را توضیح بدهیم . منتهی به جهت رعایت ظرفیت جلسه به سراغ اصل روایت می رویم . ضمن این که روایتی را من چند سال گذشته دیدم که بر اساس آن اصلا شیوه ی منبر رفتن من عوض شد در کتاب میزان الحکمه . از امام صادق علیه السلام خطاب به منبری ها و سخنرانها و مبلغین فرمودند : عیب شما آن است که یک کلمه از ما اهل بیت می گویید و ده کلمه از خودتان می گویید . با این کار ، هم آبروی خودتان را می برید و هم چیزی گیر مردم نمی آید . لذا با روایات دیگر استفاده می شود . ما هر چه قدر حرف بزنیم به اندازه کلامِ خودِ اهل بیت علیه السلام شیوا و رسا نمی باشد . لذا هرچه روایت خوانده بشود به تعبیر ائمه ، زنگار دل ها برداشته می شود .

ص: 6

فضیلت قرائت سوره فجر.

امام صادق علیه السلام می فرماید :

اقْرَءُوا سُورَةَ الْفَجْرِ فِی فَرَائِضِکُمْ وَ نَوَافِلِکُمْ

سوره مبارکه فجر را در نماز های واجب و نافله و نماز های مستحبی قرائت کنید .

اینجور نباشد که فقط سوره قل هوالله را بخوانید . خیلی خوب است . اما باز هم قران کریم سوره دارد و اینجا چه اندازه سفارش شده است از سوره فجرکه در نماز های واجب و مستحب استفاده کنید . یعنی این سوره را حفظ کنید و بخوانید .

فَإِنَّهَا سُورَةُ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ چرا که این سوره ، سوره حسین بن علی علیه السلام هست .

وَ ارْغَبُوا فِیهَا رَحِمَکُمُ اللَّهُ از خودتان رغبت و نشاط نشان بدهید در خواندن این سوره که خداوند شما را رحمت کند .

فَقَالَ لَهُ أَبُو أُسَامَةَ : شخصی است به نام ابو اسامه . وَ کَانَ حَاضِرَ الْمَجْلِسِ . در همان مجلس امام صادق علیه السلام حضور داشت . گفت یابن رسول الله

کَیْفَ صَارَتْ هَذِهِ السُّورَةُ لِلْحُسَیْنِ (خَاصَّةً ) چگونه این سوره مخصوص امام حسین علیه السلام گردید . فقال . امام صادق علیه السلام فرمود : فَقَالَ أَ لَا تَسْمَعُ إِلَی قَوْلِهِ تَعَالَی آیا نشنیده ای قول خداوند تبارک و تعالی در این سوره مبارکه را که اینچنین فرمود .

«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی»

ای کسی که به اطمینانِ نفس رسیدی ، در حالی که تو از خدا راضی و خدا از تو راضی باشد ، برگرد به سوی پروردگارت . بیا در سِلکِ بندگانِ خوبِ منِ خدا .

ص: 7

امام صادق علیه السلام فرمود : إِنَّمَا یَعْنِی الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ ع. که این آیه می فرماید : ای نفس مطمئنی که راضیه و مرضیه هستی . یعنی ای حسین ، اوست که دارای اطمینان نفس و دارای صفت راضیه و مرضیه است . بعد بر می گردیم این سه تا کلمه را توضیح می دهیم . اما ادامه روایت را گوش دهید . فَهُوَ ذُو النَّفْسِ الْمُطْمَئِنَّةِ الرَّاضِیَةِ الْمَرْضِیَّةِ وَ أَصْحَابُهُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله

این امام حسین هست و اصحابش از آلِ پیغمبر (ص) که: الرَّاضُونَ عَنِ اللَّهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ رَاضٍ عَنْهُمْ اینها کسانی هستند که هم خدا از آنها راضی هست و هم اینها از خدا راضی هستند . ( وَ هذِهِ السورَه نَزَلَت ) این سوره مبارکه نازل شد وَ هَذِهِ السُّورَةُ فِی الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ (علیهما السلام ) وَ شِیعَتِهِ در شأن امام حسین علیه السلام و شیعیان امام حسین علیه السلام که اگر واقعا خواستی ببینی شیعه امام حسین علیه السلام هستی یا نه ، باید تفسیر این سه کلمه را بدانی ، که من عرض می کنم . وَ شِیعَةِ آلِ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً هم شیعه ی حسین و هم شیعه اهل بیت علیهم السلام ، یعنی شیعه امام صادق ، شیعه ی امام زمان ، مَنْ أَدْمَنَ قِرَاءَةَ الْفَجْرَ اینجا دیگر غوغا کرده است . امام صادق علیه السلام فرمود : هرکس به خواندن سوره فجرمداومت کند . کَانَ مَعَ الْحُسَیْنِ فِی دَرَجَتِهِ فِی الْجَنَّةِ با امام حسین علیه السلام در بهشت همنشین خواهد شد . یعنی درجه اش به کجا می رسد ؟ به همسایگی امام حسین علیه السلام . إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (1)بدانید خداوند عزیز هست و حکیم ، که هر کاری خدا بخواهد ، می تواند کسی مثل من را توفیق بدهد که سوره مبارکه فجر را لااقل روزی یک مرتبه بخوانم تا فردای قیامت خداوند تبارک و تعالی مرا در بهشت همنشین امام حسین علیه السلام کند .

ص: 8


1- تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص769

ارتباط سوره ی فجر با امام حسین علیه السلام

حالا باید ببینیم امام حسین علیه السلام این خصوصیت را که خیلی از مردان خدا داشتند مانند این که اطمینان نفس داشته باشند ، این که راضیه باشند این که مرضیه باشند . این چیزی هست که مردان الهی و در طول تاریخ پیغمبران الهی و سایر ائمه داشتند . و این که چه خصوصیتی برای امام حسین علیه السلام دارد مطلب امشب ما است .

روایت را خواندیم . این اطمینان نفس چیست ؟ یک نفس داریم . خدا ما را در عالم زر ، در عالم ارواح ، خلق کرده است . روح ما را در رحم مادر آورد . از عالم رحم مادر به عالم دنیا آمدیم . بعد هم به عالم برزخ می رویم که جایی بین دنیا و آخرت است . بعد از عالم برزخ به صحرای قیامت و عالم قیامت می رویم که نتیجه اعمال ماست که انشاء الله من و شما نتیجه عزاداری ها و محبتمان به آستان مقدس ابی عبدالله الحسین علیه السلام ، بهشت و دشمنان اهل بیت هم جایگاهشان جهنم است .

این عالم پنج گانه ای که ما پشت سر می گذاریم ، روح ما عوض شدنی نیست . اما صفات روحِ ما عوض می شود . که قرآن کریم عوض شدن صفات روح انسان را ، اسمهایی برای آن انتخاب کرده است . یک جا می فرماید : ( إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبیّ )(1) نفس آدمی ، انسان را به بدی ها می کشاند . مگر این که خدا رحم کند یعنی طبیعتا انسان را رها کنند عوض این که به سمت خوبی ها برود به سمت بدی ها و پرتگاها وسقوط ها برود ، الا این که خدا مددی کند دست این بنده را بگیرد و تربیت کند که خلافی مرتکب نشود . این یک حالت روح انسان هست ، در حالتی که هنوز روح تربیت نیافته است . یواش یواش که آمد جلو ، متوجه می شود که حالتی دیگر هم ، خداوند به این روح عطا کرده است . که این را در سوره مبارکه شمس ، بعد از بیان هفت قسم ، خداوند تبارک و تعالی بیان می کند . (وَ الشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿١﴾ وَ الْقَمَرِ إِذَا تَلاهَا ﴿٢﴾ وَ النَّهَارِ إِذَا جَلاهَا ﴿٣﴾ وَ اللَّیْلِ إِذَا یَغْشَاهَا ﴿٤﴾ وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿٥﴾ وَالأرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿٦﴾ وَ نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا ﴿٧﴾ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا )

ص: 9


1- آیه 53 سوره یوسف

قسم به خورشید ، قسم به ماه ، قسم به آسمان ، قسم به زمین ، قسم به شب ، قسم به روز ، شش قسم می خورد ، قسم هفتم ، قسم به نفس آدمی که ما آن را مُلهمه قرار دادیم . ملهمه یعنی چه ؟ یعنی به او الهام می شود . یعنی می داند عدالت چیز خوبی است . بدون این که کسی به او تعلیم بدهد . خدا به او الهام کرده است . می داند که ظلم بد است . کسی به او نگفته است ولی خدا آن را در وجود انسان قرار داده است . می داند که غیبت و دروغ بد است . همه اینها را خداوند به او الهام کرده است . لازم نیست که استادی بیاید و به او بگوید چه چیزهایی خوب و چه چیزهایی بد است . الهامات الهی به روح انسان و این سرمایه بزرگی است که خداوند به بشر داده است . یک نفسی در انسان وجود دارد به نام نفس لوّامه که در سوره مبارکه قیامت ، خداوند به آن اشاره می کند . بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ ﴿1﴾ وَ لَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿2﴾ به نام خداوند بخشنده مهربان ، قسم به روز قیامت و قسم به نفس آدمی که لوّامه است . لوّامه یعنی چه ؟ یعنی وقتی کار زشتی از من سر می زند بعد پشیمان می شوم که چرا این کار را کردم . حرف لَغوی از دهانم بیرون آمد وکسی را آزرده ام . بعد پشیمان می شوم که این چه حرفی بود من زدم و بعد پشیمان می شوم . کار بدی انجام دادیم ، بعد پشیمان می شویم . عصبانی شدیم ، کاری کردیم و یا حرفی زدیم ، عصبانیت که فرو کش کرد ناراحت می شویم . این سرمایه ای است که خداوند به انسان داده است و قسم یاد می کند به این نفس آدمی که ما ، شما را اینطور قرار داده ایم . از این سرمایه ها استفاده کنیم . پشیمان شدی دنبال پشیمانی خودت برو . سعی کن آن خلاف را مرتکب نشوی . اگر انسان از این سرمایه ها استفاده کند . می تواند آنچنان خودش را تربیت کند که به اطمینان نفس برسد .

ص: 10

معرفی امام حسین علیه السلام با سوره ی فجر

همین که در سوره مبارکه فجر ، خداوند متعال می فرماید : (یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ، ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً ) ای کسی که به اطمینان نفس رسیدی . اطمینان نفس یعنی چه ؟ اینجاست که امام حسین علیه السلام به میدان می آید ، من و امثالِ من وظیفه داریم که اربابمان حسین علیه السلام را معرفی کنیم . چه کسی اطمینان نفس دارد ؟ آن کسی که بتواند به تعبیری ، دنیا را آب ببرد ، فلانی را خواب می برد . عین خیالش نیست ، سنگ از آسمان ببارد ، هیچ اثری در او نمی گذارد خیالش راحت است . می داند این عالم ، خدایی دارد . می داند: تا نباشد امرِ حق ، برگی نیفتد از درخت . یک برگ بخواهد از درخت بیفتد خداوند اطلاع دارد ، نظام عالم ، همین جوری نیست که بگوید من چقدر بدبخت هستم نعوذِ بالله بگوید خدا تو سرمن زده است و من را فراموش کرده است . أستغفرُالله ، اینها کفر است . آن که به اطمینان نفس و به اینجا رسیده است همه را به خدا سپرده است . و اگر کسی گفت : یکی درد و یکی درمان پسندد ، یکی وصل و یکی هجران پسندد . این شخص گوید : من از درمان و درد و وصل و هجران ، پسندم آنچه را جانان پسندد .

ص: 11

ملاقات جابر با امام باقر علیه السلام

اسم جابر بن عبدالله انصاری را شنیده اید . اولین زائر امام حسین علیه السلام بوده است . از صحایه رسول خدا بود . خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله ، امیر المؤمنین علیه السلام فاطمه زهرا علیها السلام ، امام حسن علیه السلام ، امام حسین علیه السلام ، زین العابدین علیه السلام و هفتمین معصوم امام باقر علیه السلام رسیده بود . عمر با برکتی خدا به او داده بود . پیر شده بود پیش امام باقر علیه السلام آمده بود . حضرت به او فرمودند : جابر حالت چطور است ؟ یک حال و احوالی من و شما از هم می پرسیم و یک حال و احوالی هم ائمه ، حال و احوالی که من و شما می پرسیم مربوط به مزاج و سر و گردن و پا و دست و این حال و احوالِ شرایط مادی هست . اما امام باقر علیه السلام سؤال می کند . جابر ، تو محضر هفت معصوم را درک کردی ، از مقامات روحانی ، عرفانی به کجا رسیدی ؟ چه قدر خودت را تربیت کردی ؟ گفت آقا ، من به جایی رسیده ام که اگر از من بپرسند مریضی در نظر تو بهتر است یا سلامت ، ممکن اسست همه بگویند خدا سلامتی بدهد ، اما منِ جابر می گویم مریض باشم بهتر است . چون می دانم چه ثوابی در مریضی و درد کشیدن نهفته است . لذا می خواهم هر چه بلاست به بدنم وارد شود . عجیب است . اگر از من بپرسند به نظر تو فقر بهتر است یا ثروت ؟ همه می گویند ثروت . اما من می دانم اگر فقیر باشم خدا چه قدر امتیاز می دهد . وقتی به ثوابش نگاه می کنم دلم می خواهد فقیر باشم . عجیب است . مرگ در نظر تو بهتر است یا زندگی ؟ مرگ . همه به دنبال زندگی می گردند ولی من مرگ . نمی ترسم . ضرر برای تو بهتر است یا سود ؟ همه می گویند سود ببرید اما من می گویم ضرر بهتر است ، ورشکستگی بهتر است . شاید انتظار داشت امام باقر علیه السلام بگوید : به به . جابر به کجا رسیده ای . آفرین بر تو . کاش شیعیان ما هم مانند تو بودند . این قدر ناشکری نمی کردند ، غر نمی زدند . این قدر از گرانی و وضع بد اقتصادی و مریضی و ... پیش ما اهل بیت شکایت نمی کردند و به جان ما غر نمی زدند . امام باقر علیه السلام فرمودند : جابر ، شما اینجور هستی ولی ما اهل بیت اینجور نیستیم . جابر تعجب کرد و گفت یعنی من راه را اشتباه رفته ام . منِ جابر ، منِ مفسر قرآن که این همه شاگرد در طول عمرم تربیت کرده ام . خیلی عجیب هست . غیر از چهار ده معصوم به کسی نمی شود اعتماد کرد . همه ما از بزرگ و کوچکمان ، اشتباه در کارمان هست . فقط چهارده معصوم . جابر اگر امروز زندگی می کرد بعد از مقام آیت الله العظمی ، من نمی دانم دیگر چه مقامی بالاتر است ، به او اختصاص می دادند . علامه می گفتند ، پروفسور ، فیلسوف ، هرچه می خواهی ردیف کن ولی باز هم برای او کم است . جابر ، هفت معصوم را درک کرده است . اما ببین راه را چه جور رفته است . که امام باقر علیه السلام به او می گوید ما مثل تو نیستیم . یابن رسول الله شما که سرآمد کل مردم عالم هستید ، شما چه طور هستید ؟ حضرت فرمودند : ما راضی هستیم به رضای خدا . خدا می خواهد مریض باشیم . چشم . خدا می خواهد سالم باشیم . چشم . خدا می خواهد ضرر کنیم . چشم . خدا می خواهد سود ببریم . چشم . خداوند می خواهد فقیر یا ثروتمند باشیم ما حرفی نداریم .

من از درمان و درد و وصل و هجران ، پسندم آنچه را جانان پسندد .

ما اهل بیت این جور هستیم . ما چه کسی هستیم که بگویم این بهتر هست یا آن بهتر هست . خدا اینجور بکن یا اونجور بکن . خیر . ما در مقابل خواستِ خدا

ص: 12

مومن در پیشگاه خدا

المؤمن بَینَ یَدَیِ الله عزَّوَ جَل کالمَیِّتِ بِینَ یَدَیِ الغَسّال (1)مؤمن در پیشگاه خدا مانند مرده است در میان دست های غسال . چه طور آن مرده شور ، مرده را از این طرف به آن طرف می اندازد دست و پای او را بالا می برد و مرده چیزی به او نمی گوید . تسلیم در برابر غسال هست . مؤمن در پیشگاه خدا اینچنین است . هر کس از من و شما به این مقام رسید . ببیند که مقامش بالاست . همین طوری که کسی را نمی آورند کنار امام حسین علیه السلام در بهشت . باید به این مقام برسی . هر وقت به خدا غر نزدی ، هر وقت به زمین و آسمان ناسزا نگفتی . هر وقت صاحبِ مالی را دیدی و آه نکشیدی . یک آدم زیبایی را دیدی و حسرت نخوردی . یک آدم خوش صدا و بهتر از خودت را دیدی و حسادت نکردی و غبطه نخوردی . هر وقت به این مرحله رسیدی ، به اطمینان نفس رسیدی .

ص: 13


1- (ابی محمد حسن الدیلمی، ارشاد القلوب الی الصواب، ج1، ص 121).

صفات اطمینان نفس

و این نفس مطمئنه دو صفت دارد . قرآن کریم بلافاصله دوصفت آن را می گوید : ( راضیَّهً مَرضیَّه ) بعضی اسم دخترشان را ، راضیه و مرضیه می گذارند اما معنی آن را نمی دانند . راضیه آن کسی است که از خدا راضی باشد . هر چه خدا برایش نازل کرد از خیر و شر بگوید راضی ام به رضای تو .

مرضیه کیست ؟ آن کسی است که این مراحل را طی کرده است و این قدر راضی به رضای خدا شده است که خدا هم از دست او راضی است . این صفت نفس مطمئنه است .

بین اولیای الهی و امام حسین علیه السلام فرق است . چرا امام صادق علیه السلام این سوره را مخصوص امام حسین علیه السلام گفته است مگر چه خصوصیتی دارد ؟ علت آن این است که مثلا می گویند مقایسه کن . یکی از اولیای الهی که به آن خیلی افتخار دارد .

ص: 14

امتحانات حضرت ابراهیم علیه السلام

حضرت ابراهیم خلیل ، که خداوند حضرت ابراهیم را به جان و مال و اولاد امتحان کرد . همه شما می دانید با جان امتحانش کرد او را با مَنجنیق داخل آتش انداختند . آنقدر حرارت آتش زیاد بود که نمی توانستند حضرت ابراهیم را وارد آتش کنند . شیطان نقشه ی مَنجنیق را داد و گفت اینطور او را پرتاب کنید . همین کار را کردند . حضرت ابراهیم که در آسمان می خواست داخل آتش بیفتد ، جبرئیل به او گفت بیا دستت را بگیرم . گفت نه . الغریق یتشبث بکل حشیش هر آدمی که در گرفتاری می افتد می خواهد غرق بشود یک علف هرزه ای را هم ببیند دستش را به آن می رساند بلکه نجات پیدا کند . چطور حضرت ابراهیم دارد به طرف آتش می رود و جبرئیل هم برای کمک به او آمده است . می گوید جبرئیل ، بگذار اگر خدا می خواهد من بسوزم ، منِ ابراهیم مانع خواستِ خدا نمی شوم . به به . چه کسی زیر این آسمان همچون ایمانی دارد . گوش فلک را کر کرده است . امتحان به مال هم شد . شیطان گفت : خدایا این ابراهیم خلیل که اینقدر خدا خدا می کند به خاطر این چهار تا گوسفندی است که به او دادی و دارد زندگی می کند و امورات خود را می گذراند . خدا فرمود : این طور نیست . به جبرئیل فرمود برو ابراهیم را به مالش امتحان کن تا شیطان ببیند . جبرئیل آمد بدون این که خودش را نشان بدهد بین آسمان و زمین صدا زد : ( سّبّوحٌ قُدّوس رَبُّ الملائِکَهُ وَالرّوح ) حضرت ابراهیم اطراف خود را نگاه کرد و گفت چه کسی است که اسم محبوب من را صدا زد . هرچه گشت کسی را ندید . گفت ای صاحب صدا من تو را نمی بینم و گفت بیا و یک بار دیگر اسم خدای من را ببر . گفت ابراهیم چه چیزی داری به ما بدهی تا بار دیگر اسم خدا را برایت بگویم . گفت : تمام این گوسفندان ، تمام دارائی ام مال تو . فقط یکبار دیگر اسم خدا را ببر. جبرئیل قبول کرد و یکبار دیگر اسم خدا را گفت . ابراهیم خلیل شروع به گریه کرد و در فضای معنوی گفت ای صاحب صدا می شود بار دیگر اسم خدارا ببری ؟ فرمود : ای ابراهیم ، چه چیزی داری بدهی ؟ گفت : دیدی که هر چه داشتم به تو دادم اما اگر یک بار دیگر اسم خدای مرا صدا بزنی من قول می دهم تا آخر عمر نوکری تو را بکنم . غلامت شوم و هردستوری بدهی اطاعت کنم . باز هم گفت و بعد مجسم شد و گفت ای ابراهیم ، این امتحان الهی بود و تو قبول شدی . شیطان مأیوس شد . این هم امتحان به مال . امتحان اولاد را هم که می دانید . چاقو را به گلوی اسماعیل گرفت و امتحان خود را پس داد و بعد آن ماجرای کار اسماعیل . جان و مال و اولاد ، این سه امتحان بود .

ص: 15

حالا این موحد و خداپرست که قرآن کریم اسم او را زنده کرده است و چندین بار به عظمت از ابراهیم خلیل نام برده است بیاید پیش امام حسین علیه السلام . اگرمی خواهی بدانی چرا این سوره مخصوص امام حسین علیه السلام است . فرق او با ابراهیم علیه السلام چیست ؟ در یک کلمه می گویم حضرت ابراهیم علیه السلام به جان و مال و اولاد امتحان شد اما می دانید هم جانش را به او بر گرداند . یعنی او را داخل آتش انداخت ولی نسوخت و هم مال او را به جبرئیل گفت : به او پس بده و نمی خواهد غلامت شود و هم این که اسماعیل را به او برگرداند .

اما امام حسین علیه السلام در زمین کربلا ، به جان و مال و اولاد امتحان شد و لیکن هیچ کدام آنها را پس نگرفت . گفت : ما چیزی که در راه خدا دادیم پس نمی گیریم . این است توحید سید الشهداء ، این است که این سوره را مخصوص خودش کرده است . کیست که به مقام اطمینان نفس برسد . راوی می گوید در صحرای کربلا ، هرچه امام حسین علیه السلام داغ و مصیبت بیشتر می دید ، این چهره بشاش تر ، بر افروخته تر ، خوشحال تر بود . خدایا چه فکری می کند . چه تصوری دارد . اما نمی دانستند که او راضی به رضای خدا شده است . لذا وقتی می بیند تمام این اتفاقات ، طبق خواست و مشیت الهی پیش می رود خودش را خوشحال و خندان می بیند . هرچه پیش آید خوش آید ما که خندان می رویم .

خدایا ما را از کسانی قرار بده که مشمول این آیه شریفه قرار بگیریم . (الهی آمین )

خدایا ما را از شیعیان امام حسین علیه السلام قرار بده . (الهی آمین )

خدایا این صفت روحانی را در وجود همه ما پیاده بفرما . ( الهی آمین )

ص: 16

روضه

اما امشب که شب چهارم هست . محرم هست و بنا بر بعضی از رسوماتی که بوده و هست و خواهد بود معمولا همچون شبی را دلها می برند در خانه زینب کبری علیها السلام ، و دو طفل شهید این با نوی بزرگوار که در زمین کربلا تقدیم به امام حسین علیه السلام کرد . دلها را ببریم به کربلا ، آن وقتی که آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام سربه نیزه غریبی زدند :

صدا زدند هَل مِن ناصرٍیَنصُرنی(1) آیا کسی هست من غریب و تنها را یاری کند . می گویند آنچنان این ناله غربت سید الشهداء روی قلب زینب کبری اثر گذاشت خدمت برادر آمد .

این قدر نگو یار نمانده است و غریبم

تا دختر زهرا و ابر مرد خدا هست

برادرم ، هنوز غریب و تنها نشدی , هنوز آقا ابالفضل حضور دارد , هنوز منِ زینب نمرده ام که صدا می زنی هَل مِن ناصرٍ یَنصُرنی .

ص: 17


1- این جمله که بصورت «هل من ناصر ینصرنی» شهرت یافته است، در منابع تاریخی دقیقا به همین صورت نیست و با اندک تفاوتی یا با عبارتهای دیگری نقل شده است، از قبیل: «هل من ذاب عن حرم رسول الله؟ هل من موحد یخاف الله فینا؟ هل من مغیث یرجو الله فی اغاثتنا، اما من طالب حق ینصرنا...»،[1] «هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله؟»،[2] «اما من مغیث یغیثنا لوجه الله؟»،[3] «هل من ناصر ینصر ذریته الاطهار؟»[4] و عبارتهای دیگر ولی مفهوم همه این عبارات، نصرت خواهی برای یاری و دفاع است. [1] حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 274. [2] بحار الانوار، ج 45، ص 46، مقتل خوارزمی، ج 2، ص 32. [3] قمقام زخار، ص 404. [4] ذریعة النجاة، ص 129.

آمد در خیمه و دو تا از پسرانش را کفن بر تن کرد شروع کرد موهایشان را شانه بزند . گفت : عزیزانم من و خجالت زده پیش حسین علیه السلام نکنید . این دو آقازاده گریه کردند و گفتند : مادر خدا ما را برای همچون روزی به دنیا آورده است . ما به دست عمو آقا ابالفضل تربیت شده ایم برای چنین ساعتی که وقتی ندای غربت دایی خود را بشنویم جان خود را فدایش کنیم اما مادر ما رفتیم به دایی خودمان سید الشهداء گفتیم ولی اجازه نداد, شما برو بگو بلکه شما پیش حسین آبرو دارید شفاعت شما را در حق ما قبول کند . ای وای همین جا ، جا دارد که من و شما هم بگوییم : حسین ، شفاعت شما را قبول می کند شما از پیش ما شفیع بشوید انشا الله خداوند ما را از اصحاب و یاران ابی عبدالله در این زمان قرار بدهد . از انصار و اعوان پسرش امام زمان قرار دهد اینجا بود که حضرت زینب علیها السلام دو تا آقازاده اش را به محضر ابی عبدالله آورد . حسینم ،

هر هاجر خونین جگری هدیه ای آورد

ای کعبه من ، بگو نوبت ما هست ؟

تو ناز نفرما ، که بمیرم به پایت

یک گوشه چشمی که کفن پوش دو تا هست

این دو تا بچه ی من فدای شما باد دیگر نشنوم بگویی هل من ناصرٍ ینصرنی .

من کار به برگشت پسرهام ندارم . به به . به این می گویند نفس مطمئنه . پسرانش را می دهد و نگران نیست که آیا بر می گردند یا نه .

خوش هستم از این که دو نفس با تو مرا هست

این دو آقا زاده به میدان رفتند . ارباب مقاتل نوشته است هرچه جوان بنی هاشمی به روی زمین قرار می گرفت حسین و صدا می زد امام حسین علیه السلام به بالینش می آمد اما بلافاصله حضرت زینب علیها السلام از خیمه بیرون می دوید برای سر سلامتی دادن برای قوت قلب برادر ، کنار نعش آن جوان بنی هاشمی می آمد .

ص: 18

اما نوشته اند وقتی خبر شهادت پسرهایش را دادند حضرت زینب از خیمه ها بیرون نیامد . چرا ؟ این عقده شده بود در گلوی عبدالله جعفر، شوهر حضرت زینب علیها السلام ، آن روز که اسرا به شهر مدینه برگشتند عبدالله جعفر خیمه به خیمه جلو آمد . در خیمه زینب را دید اما زینبش را نشناخت . خواست برود که حضرت زینب کبری علیها السلام به او فرمود : عبدالله کجا می روی ؟ گفت دارم دنبال خانمم زینب می گردم . صدا زد عبدالله ، منم زینبِ تو ، عبدالله حق داری همسرت را نشناسی . آن روز که زینب را دیده بودی حسین داشت ، عبدالله می گوید :

اگر تو زینبی پس کو حسینت

اگر تو زینبی کو نورِ عینت

زینبم ، شنیده ام هر شهید بنی هاشمی را به استقبالش می رفتی ولی خبر آوردند برای پسرهایمان از خیمه بیرون نرفتی . چرا ؟

فرمود : عبدالله می خواستم از خیمه بیرون بروم ولی فکرش را کردم اگر بروم چشمم به عزیزان کشته بیفتد بی طاقت بشوم و ناله کنم از این حالتِ من حسینم خجالت بکشد .

همه بگیم حسین ، حسین یا حسین .

ص: 19

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109