صحیفه رضویه جامعه : ادعیه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام

مشخصات کتاب

سرشناسه : موحد ابطحی،سید محمدباقر، 1313 -1392

عنوان قراردادی : الصحیفه الرضویه الجامعه لادعیه الامام علی بن موسی الرضا (ع). فارسی - عربی

عنوان و نام پدیدآور : صحیفه رضویه جامعه: ادعیه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام/ تالیف سیدمحمدباقر موحدابطحی اصفهانی؛ ترجمه سیدعدنان لاجوردی؛ [برای] پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات اسلامی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دبیرخانه دایمی جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام.

مشخصات نشر : مشهد: امید مهر، 1391.

مشخصات ظاهری : 264 ص.

شابک : 66000 ریال 978-600-1541-59-9 :

وضعیت فهرست نویسی : فیپا

یادداشت : فارسی - عربی.

موضوع : علی بن موسی (ع)، امام هشتم، 153؟ - 203ق. -- کتاب های دعا، و غیره

موضوع : دعاها

شناسه افزوده : لاجوردی، سیدعدنان، 1343 -، مترجم

شناسه افزوده : پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات

شناسه افزوده : جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام. دبیرخانه دائمی

رده بندی کنگره : BP267/م8ص3041 1391

رده بندی دیویی : 297/772

شماره کتابشناسی ملی : 2920473

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

ص: 8

پیام مقام معظم رهبری

بسم الله الرحمن الرحیم

درگذشت عالم ربانی مرحوم ایت الله آقای حاج سیدمحمدباقر موحد ابطحی اصفهانی رحمة الله علیه را به بازماندگان آن مرحوم و خاندان محترم ابطحی و به عموم ارادتمندان و مستفیدان از مقام علمی ایشان تسلیت عرض می کنم. این عالم بزرگوار، فقیهی جامع و متتبّع و متعبّد و از پرورش یافتگان مکتب علمی مرجع بزرگ شیعه مرحوم آیت الله العظمی بروجردی اعلی الله مقامه ومنشأ آثار و برکات متعدد بودند فقدان ایشان موجب تأسّف آشنایان به مقامات علمی و معنوی آن بزرگوار است. از خداوند متعال علوّ درجات و حشر با اولیائش را برای آن مرحوم مسألت می نمایم.

سیّدعلی خامنه ای17بهمن1392

ص: 9

مقدمه ناشر

برگزاری جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام به صورت سالانه ازسوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در داخل و خارج از کشور به مناسبت میلاد با سعادت و سراسر نور عالم آل محمد صلی الله علیه و اله و سلم حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام و کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه علیه السلام و بزرگداشت حضرت شاهچراغ علیه السلام در دهه کرامت (از یکم تا یازدهم ذالقعده) از این جهت اهمیت مضاعف می یابد که همه ساله اندیشمندان، پژوهشگران، هنرمندان و در یک کلام پدیدآورندگان آثار فاخر رضوی با خلق آثار فاخر و ارزنده زمینه ی ترویج بیش از پیش فرهنگ، سیره و معارف رضوی را باهمکاری دستگاه ها و نهادهای عضو جشنواره و با حمایت اقشار مختلف مردم و با پشتیبانی دولت محترم و عنایت مجلس محترم شورای اسلامی، خصوصاً اعضاء محترم کمیسیون فرهنگی مجلس و بویژه رهنمودهای مراجع عظام و علمای اعلام در یک فضای معنوی فراهم می نمایند.

الف: برنامه های موضوعی

برنامه های موضوعی تعریف شده در جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام شامل آن دسته از برنامه هایی می شود که توسط استان ها، نهادها و سازمانهای عضو، به صورت انتشار فراخوان و دریافت آثار و انتخاب برگزیدگان پرداخته می شود ودر حال حاضر بخش های این جشنواره به موضوعات علمی، پژوهشی، فرهنگی، هنری، سینمایی، مطبوعاتی، دیجیتالی و کودک ونوجوان اختصاص دارد.

ب: امور بین الملل

برنامه های تعریف شده برای خارج از کشور در جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام با بهره گیری از ظرفیت علمی، فرهنگی اندیشمندان و دانشمندان جهان همچنین مشارکت ارادتمندان هشتمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت در اقصی نقاط جهان با رویکرد علمی، پژوهشی، فرهنگی و هنری برگزار می گردد. این بخش با محوریت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، همکاری نهادهای فرهنگی مرتبط با خارج از کشور به ویژه مجمع جهانی اهل البیت علیه السلام جامعة المصطفی العالمیة می باشد.

ص: 10

ج: برنامه های عمومی

سازماندهی برنامه های عمومی جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام با ایجاد فرصت های معنوی دهه کرامت در سراسر کشور اعم از شهر وروستا در قالب جشن های مردمی با مشارکت اقشار مختلف و با پیش بینی 17 کارگروه از نهادها و تشکل های مردمی با نظارت شورای هماهنگی جشن های دهه کرامت و با محوریت ستاد عالی کانون های فرهنگی هنری مساجد کشور و با همکاری 30 دستگاه فرهنگی و مرتبط کشور به عنوان مجری عهده دار این ساماندهی می باشند.

د: تکریم امامزادگان و بقاع متبرکه

بزرگداشت امامزادگان به عنوان قطب های فرهنگی جامعه یکی از محورهای اصلی برنامه های روز پنجم ذیقعده در تقویم فرهنگی کشور ودر دهه کرامت می باشد که همه ساله در تمامی استانها برنامه ریزی و به مورد اجرا گذاشته می شود ودر طی سال های اخیر این بزرگداشت در چارچوب همایش و کنگره در دستور کار سازمان اوقاف و امور خیریه کشور قرار گرفته است.

ح: بزرگداشت قدمگاه های حضرت امام رضا علیه السلام

بزرگداشت قدمگاه های مسیر هجرت حضرت امام رضا علیه السلام از شلمچه تا مرو از سوی تشکلهای مردمی با راه اندازی کاروان های نمادین و مراسم ویژه از جمله برنامه هایی می باشد که با حضور و مشارکت گسترده ی مردم در استان های مسیر هجرت و قدمگاه ها نهادینه شده است.

و: برنامه های ویژه

جاری و ساری نمودن یاد و نام امام رضا علیه السلام درطول سال با برگزاری مراسم به منظور بهره مندی از تعالیم وآموزه های رضوی با ایجاد فضای با نشاط معنوی در سطح جامعه از جمله برنامه های سالانه این جشنواره می باشد که در استمرار دهه کرامت در سطح استان های کشور توسط ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستگاههای عضو به مرحله اجرا گذاشته می شود.

ز: برگزیدگان

ص: 11

یکی از دستاوردهای مهم جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام شناسایی پدید آورندگان آثار فاخر فرهنگی و هنری در زمینه فرهنگ رضوی می باشد که در برنامه های مختلف و دراستانهای مختلف از سوی هیأت داوران هر یک از رشته های علمی، فرهنگی، هنری، سینمایی و مطبوعاتی، دیجیتالی و کودک و نوجوان آثار برگزیده منتخب شناسایی و نفرات اول تا سوم پدید آورنده هر یک از این آثار به عنوان برگزیده شناخته شده و طی مراسم اختتامیه برنامه موضوعی هر یک از استان ها و دستگاه ها مورد تقدیر قرار می گیرند.

ح: خادمان فرهنگ رضوی

یکی از برنامه های جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام شناسایی و معرفی خادمان فرهنگ رضوی می باشد که سالانه از سوی کمیته انتخاب خادمان فرهنگ رضوی جشنواره 16 چهره برجسته علمی، فرهنگی هنری در داخل و خارج از کشور که دارای خدمات برجسته ای در ساحت مقدس فرهنگ رضوی باشند انتخاب و با اهداء نشان جشنواره از آنان تجلیل می گردد.

ط: افتتاحیه و اختتامیه جشنواره بین المللی فرهنگی و هنری امام رضا علیه السلام

جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام در دهه کرامت همزمان با میلاد حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در شهر مقدس قم افتتاح وپس از اجرا در 31 استان کشور و سطح وسیعی از نقاط جهان، اختتامیه آن در شب میلاد با سعادت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام با حضور مسئولان عالی رتبه، اقشار مختلف، برگزیدگان جشنواره اصحاب فرهنگ و هنر با تجلیل از خادمان فرهنگ رضوی در مشهد مقدس به کار خود پایان می دهد.

ی: انتشارات :

یکی ازبرنامه های مستمر بنیاد بین المللی امام رضا علیه اسلام انتشار محصولات پژوهشی جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام می باشد. کتاب حاضر منبع ارزشمندی برای تأمین نیاز پزوهشگران به شمار می رود که به سفارش این بنیاد توسط عالم برجسته، فقید سعید، مرحوم حضرت آیت اللّه موحد ابطحی اصفهانی تألیف و توسط مترجم توانا جناب اقای عدنان لاجوردی ترجمه گردیده و با نظارت فاضل ارجمند حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب سید مصطفی میرلوحی و اهتمام جناب آقای دکترعلی سروری مجد به مرحله انتشار رسید.

بنیاد بین المللی فرهنگی و هنری امام رضا علی السلام

ص: 12

مقدمۀ مترجم

سپاس بی کران و شکر فراوان خداوندی را سزاست که بر این بنده کمترین منت نهاد

وتوفیق انجام خدمتی بسیار ناچیز به آستان ملک پاسبان سلطان سریر ارتضا حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثنائ را عطا فرمود.خداوندی که گنج های رحمت خویش را بر بندگان ارزانی داشت و کلید آنها را به صورت دعا در اختیار آنان گذاشت.

و سلام و درود و رحمت خداوند بر محمد مصطفی و اهل بیت گرامیش باد که آنان را چراغی فروزان در شبستان تاریک عالم ناسوت و حلقه اتصال خلایق به عالم ملکوت ساخت، وجودات مبارکی که واسطه ی فیض الهی به بندگان و دساویز مستحکم مردمان برای رسیدن به قرب الهی و رهبران ایشان برای سیر در طریق کمال انسانی هستند. آنان که با بیان شیوا و رسایشان آئین سخن گفتن با خدا را به ما آموختند و شعله ی توحید و بندگی را در دل ها افروختند.

کتابی که پیش رو دارید مجموعه ای است از أدعیه ی زاکیه ی وجود مقدس هشتمین اخترتابناک آسمان ولایت و امامت حضرت علی بن موسی الرضا علیه آلاف التحیة و الثناء که به نام " صحیفه رضویه جامعه " به زیور طبع آراسته شده، و توفیق الهی نصیب این حقیر شده است تا ترجمه فارسی آن را به خوانندگان گرامی این أدعیه ارائه دهم. امید است که شیعیان و محبان اهل بیت علیه السلام از این گنج شایگان بهره مند شده و نکهت و شمیم این أدعیه روح عاشق آنان را به نسیم کلام روح پرور رضوی بنوازد.

درباره ترجمه حاضر لازم است نکاتی چند مورد توجه قرار گیرد:

1_ترجمه دقیق کلام اهل بیت علیه السلام که سخنشان پایین تر از کلام خالق و فوق کلام مخلوق است، اگر غیر ممکن نباشد قطعاً امری است بس دشوار و مترجم به هر درجه ای از درک و فهم کلام و قدرت بیان و قلم رسیده باشد باز نمی تواند دقایق کلام حضرات معصومین علیه السلام را به طور کامل به زبان دیگر برگرداند، به ویژه آن که این کلام در خطاب به خداوند و در مقام نیایش های عارفانه با ذات باری تعالی باشد:

گربریزی بحر را در کوزه ای *** چند گنجد قسمت یک روزه ای

ص: 13

بنابر این حقیر با تمام سعی و تلاشی که در ترجمه ی این أدعیه به کار بسته ام پیش از هر چیز به نقایص فراوان این ترجمه معترفم و از لطف و کرم ساحت مقدس رضوی عاجزانه می خواهم که این کار ناچیز را به دیده ی اغماض نگریسته و آن را از این بندۀ کمترین پذیرا باشند که ران ملخی است تقدیم به آستان سلیمان عشق و برگ سبزی است تحفه درویش.

2_متأسفانه در متن عربی اذکار و ادعیه ای که جهت ترجمه به حقیر ارائه شد اشتباهات نسبتاً زیادی در قواعد نحوی در اعراب گذاری برخی کلمات، عدم رعایت قواعد املاء عربی در نگارش برخی الفاظ و حتی اغلاط کمی در تشخیص خود واژگان از نسخۀ خطی وجود داشت که حتی الإمکان کوشیدم این اشتباهات برطرف شود. البته برخی از موارد اندک، به سبب اینکه مستلزم تغییر نسبتا زیادی در متن نسخه خطی بود و یا مورد موافقت مؤلف محترم قرار نگرفت، به همان شکل قبلی آمد و حقیر توضیحات خویش را در آن موارد در پاورقی آوردم. همچنین پاراگراف بندی متن أدعیه در مواردی دارای اشکال بود که به حمداللّه اصلاح لازم صورت گرفت.

3_از آنجا که متأسفانه در ترجمۀ برخی از واژگان بعضاً دقت کمی صورت می گیرد و کم کم ترجمۀ غیر دقیق آن ها به زبان فارسی در متون مختلف به همان شکل غلط رواج پیدا می کند و یا برخی از معادل ها به تدریج در قلمرو ادبیات فارسی منسوخ شده و یا در اثر کثرت تکرار نمی کنند مفهوم دقیق کلمۀ عربی را آن چنان که باید منعکس سازند، در ترجمۀ حاضر کوشش شد که برا برخی از این واژگان در پاورقی توضیحات تکمیلی آورده شود تا خوانندگان فرهیخته این اثر به دقایق کلام حضرت توجه بیشتری پیدا کنند.

4_بی گمان کلمات حضرات معصومین علیه السلام به ویژه در مقام نیایش با ساحت مقدس پروردگار کلامی است برآمده از قرآن کریم و وحی الهی؛ چرا که خود قرآن ناطق و مجسمند و سراسر وجودشان با قرآن سرشته و بیان گهربارشان با کلام حق آمیخته است. در أدعیه رضوی نیز علاوه بر استشهاد فراوان حضرت به موارد به آیات قرآن کریم، بسیاری از سخنان حضرت یافت می شود که از قرآن اقتباس شده اند، که حقیر در حد توان وبضاعت مزجاة خویش کوشیده ام این اقتباسات را در پاورقی تذکر دهم.

در پایان برخود لازم می دانم ضمن سپاس مجدد از توفیقات حضرت حق، به مقتضای " من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق " نهایت تشکر و امتنان خویش را نسبت به تمام عزیزانی که در چاپ و نشر این مجموعه دعا و ترجمۀ آن همت گماشته اند ابراز نمایم. توفیقات روز افزون این عزیزان را در راه گسترش معارف اهل بیت علیه السلام از درگاه ایزد منان خواستارم. همچنین از خوانندگان فرهیخته و ارجمند این اثر رجائ واثق دارم که هرگونه نقص، اشتباه و انتقاد نسبت به ان را به نشانی ناشر ارسال دارند تا انشااللّه در چاپ های بعدی اصلاح شود.

و من اللّه توفیق و علیه التکلان

سیّد عدنان لاجوردی

5 شوال المکرم 1433 هجری قمری

برابر با 2 شهریور 1391 هجری شمسی

ص: 14

مقدمه ناظر ترجمه

و الحمد اللّه رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین و لعنة اللّه علی اعدائهم اجمعین.

خدای متعال را شاکریم که در این سال های اخیر ، جشنواره بین المللی امام رضا علیه السلام و خدام ارجمند و مخلص ان را بیش از پیش به استفاده از معارف ناب رضوی رهنمون شد و علاوه بر فوائد علمی، تحقیقاتی و همایش های1 تخصصی به وسیله اساتید و محققان در این جریان حاصل شد؛ که به غنای این جشنواره ارزشمند افزود. برکاتی از مجموعه آثار محقق عالیقدر فقیه جامع حضرت آیۀ اللّه حاج سید محمد باقر موحد ابطحی اصفهانی رحمة اللّه علیه به این جشنواره رسید که اشاره خیلی کوتاه به آن ضروری می نماید.

از تألیفات این عالم محقق «صحیفه رضویه جامعه» حاوی مجموعه ادعیه امام رضا علیه السلام بوده که در فرایند خدمات این جشنواره به زبان های فارسی، انگلیسی وارد و ترجمه ودر اختیار هزاران عاشق معارف رضوی قرار گرفت، و نیز مجموعه عظیم عوالم العلوم که تألیف علامه بحرانی از شاگردان ممتاز علامه مجلسی (رحمهما اللّه) است؛ به وسیله این عالم ربانی تحقیق ، احیائ و تکمیل شده است.

در این راستا خدمتگزاران این جشنواره معنوی با همت مترجم ارجمند جناب آقای دکتر عدنان لاجوردی، «صحیفه رضویه جامعه» را با ترجمه خوب و روان و چاپ پاکیزه به حضور ایرانیان و پارسی زبانان عاشق اهل البیت علیه السلام تقدیم کردند که در اینجا شایسته بود از همه آنها تشکر و قدردانی شود، نز جا دارد در این شب شهادت امام رووف حضرت امام علی بن موسی الرضا علیه السلام تقدیری کتوح حضرت آیۀ اللّه حاج سید محمد باقر موحد ابطحی اصفهانی رحمة اللّه که با زحمات طولانی ده ها ساله شان در حوزه علمیه قم آثار بی نظیری را از اهل البیت علیه السلام تدوین و

1.از جمله همایش «صحیفه رضویه جامعه» که با حضور آن عالم ربانی در دانشگاه امام صادق عَلَیهِ السَّلام در سال 1391 و در محضر دوست دیرینشان فقیه مجاهد حضرت آیت اللّه مهدوی کنی رحمة اللّه برگزار شد.

ص: 15

یا احیا کردند که این نمونه « صحیفه رضویه جامعه» یکی از صدها خدمات این مرد الهی است. عاش سعیدا و مات سعیدا

و السلام علی عباداللّه الصالحین

سید مصطفی میرلوحی

ص: 16

ص: 17

«درود وصلوات خاص بر علی بن موسی الرضا عَلَیهِ السَّلام »

الصَّلاةٌ عَلی عَلی بن موسَی الرّضا عَلَیهِ السَّلام

اللّهُمَّ صَلّ عَلی عَلِیَ بنِ موسَی الرضا اَلّذِیِ ارتَضَیتَهٌ،و رَضَّیتَ به مَن شِئتَ مِن خَلقِکَ، اللّهُمُ و کَما جَعَلتَهٌ حُجَّة عَلی خَلقِکَ، و قَائِمًا بِأَمرِکَ، وَ ناصِراً لِدینِک وَ شاهِداً عَلی عِبادِکَ، وَ کَما نَصَحَ لَهُم فِی السِّرِّ وَ العَلانِیَة وَ دَعا اِلی سَبیلِکَ بِالحِکمَة وَ المَوعِظَة الحَسَنةِ فَصَلَّ عَلَیهِ اَفضَلَ مَا صَلَّیتَ عَلی اَحَدٍ مِن اَولیائِکَ وَ خیَرَتِکَ مِن خَلقِک، ِانَّکَ جَوادٌ کَریم.

ص: 18

«درود و صلوات خاص برعلی بن موسی الرضا عَلَیهِ السَّلام»

خداوندا بر علی بن موسی الرضا درود ورحمت فرست، آن کس که او را به رضا و خشنودی خود برگزیدی و به واسطه وجود مبارکش هر فردی از مخلوقاتت را که خواستی راضی گرداندی، خدایا همان گونه که او را حجتی بر آفریدگانت قرار دادی و اورا عهده دار انجام امر (ولایت) تو و یاور دینت و شاهد و گواهی بر بندگانت قرار دادی، و همان گونه که او در پنهان و آشکار برای بندگانت دلسوزی و خیرخواهی نمود و با حکمت و پند و اندرز نیکو (آنان را) به سوی راه تو خواند2، پس بر او درود و رحمت فرست با برترین و نیکوترین درود و رحمتی که بر فردی از اولیاء و برگزیدگان از خلقت فرستادی، به راستی که تو بخشنده و بزرگواری3.

1.واژه «الصلاة» در زبان عرب اسم مصدری برای فعل «صَلّی یُصَلّی» است و در لغت به معنای مطلق دعاست، اما در اصطلاح متون دینی گاهی به معنای نماز و گاهی به معنای درود و ثنای جمیل همراه با عطوفت و گرایش قلبی است، و در این حالت با حرف «علی» به کار می رود. این عطوفت و گرایش قلبی به حسب اینکه از جانب چه کسی باشد به گونه های مختلفی جلوه گر می شود، بدین ترتیب که اگر از جانب خداوند متعال باشد به صورت رحمت و اگر از جانب ملائکه باشد به شکل استغفار و اگر از جانب مردم باشد به معنای دعا (برای علو درجات) است. و چون در متن حاضر این صلوات از جانب خداست به معنای «درود و رحمت» ترجمه شد.

2.تعبیر «دَعا إلَی سَبیلِکَ بِالحِکمَةِ وَ المَوعِظَة الحَسَنةِ» در متن دعا اقتباسی است از آیه 125 سورۀ نحل "ادْعُ إِلی سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ....."

3.واژه«کریم» در اصل به معنای کسی است که تمام انواع خیر و شرف و فضائل و کمالات را در خود جمع نموده است، که در نتیجه اعمال و رفتار چنین شخصی نیز اعمال و رفتار های پسندیده و ستودنی است. متأسفانه در فارسی معادل دقیقی برای این واژه وجود ندارد و از باب ضرورت در این متن به «بزرگوار» ترجمه شده است.

ص: 19

((1))

أدعیته عَلَیهِ السَّلام فی تسبیح اللّه و تحمیده، و الصلاة علی النبّی و آله عَلَیهِم السَّلام

1_فی التسبیح للّه سبحانه

سُبْحَانَ مَنْ خَلَقَ الْخَلْقَ بِقُدْرَتِهِ، وَ أَتْقَنَ مَا خَلَقَ بِحِکْمَتِهِ، وَ وَضَعَ کُلَّ شَیْ ءٍ مِنْهُ مَوْضِعَهُ بِعِلْمِهِ، سُبْحَانَ مَنْ یَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَ ما تُخْفِی الصُّدُورُ، وَ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیر.

2_فی التسبیح لله جَلَّ جَلالُه فی الیوم العاشر، والحادی عشرمن الشهر

سُبْحَانَ خَالِقِ النُّورِ، سُبْحَانَ خَالِقِ الظُّلْمَةِ، سُبْحَانَ خَالِقِ الْمِیَاهِ، سُبْحَانَ خَالِقِ السَّمَاوَاتِ، سُبْحَانَ خَالِقِ الْأَرَضِینَ

ص: 20

بخش اول: نیایش حضرت عَلَیهِ السَّلام در زمینه تسبیح خداوند جَلَّ جَلالُه و ستایش او و درود و صلوات بر پیامبر و خاندانش عَلَیهِم السَّلام

نیایش اول: نیایش آن حضرت عَلَیهِ السَّلام در باب تسبیح و تنزیه خداوند سبحان

پاک و منزه است (و از هرنقصی مبرّا می دانم)(1) آن که آفرینش را با قدرتش آفرید، و آن چه را که آفرید با حکمتش استوار و متقن ساخت و با علم و داناییش هر چیزی از آفرینش را در جایگاه خود نشاند. پاک و منزه است آن که خیانت چشمان را می شناسد و آن چه سینه ها پنهان می دارد را می داند.(2) چیزی همانند او نیست و او بسیار شنوا و بیناست. (3)

نیایش دوم: نیایش آن حضرت عَلَیهِ السَّلام درباره تسبیح خداوند جَلَّ جَلالُه در روز دهم و یازدهم هر ماه

پاک و منزه است آفریدگار نور و روشنی، پاک و منزه است آفریدگار ظلمت و تاریکی. از هر نقصی منزه است خالق آب ها، از هر نقصی منزه است خالق آسمان ها، از هر نقصی منزه است خالق زمین ها.

ص: 21


1- وازه سبحان علم جنس است برای مصدر تسبیحف و معمولا به صورت مفعول مطلقی به کار می رود که جانشین فعل مضارع یا امر است. به عنوان مثال در عبارت «سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ»، «سبحان» به معنای «اُسَبِّح» است و در آیه (فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِینَ تُمْسُونَ وَحِینَ تُصْبِحُونَ)، «سبحان» به معنای «سَبّیحوا» می باشد. در این جا به نظر می رسد این کلمه به معنای مضارع یعنی «تنزیه می کنم» و «مبرّا می دانم» است، اما از آنجا که بندۀ واصل به مقام فنا در هنگام تسبیح خود را نمی بیند به جای گفتن کلمۀ« اُسَبِّح» که تسبیح و تنزیه را با آن کلمه به خود نسبت دهد از کلمۀ «سبحان» استفاده شده که تسبیح و تنزیه در آن به فاعل نسبت داده نمی شود و به همین جهت در فارسی نیز می توان ترکیب «سبحان اللّه» را به صورت «خداوند پاک و منزه است» ترجمه نمود، یا گاهی با توجه به اصل به صورت فعل مضارع یا امر معنا کرد.
2- عبارت﴿ یَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْیُنِ وَمَا تُخْفِی الصُّدُورُ﴾ آیه 19 سوره غافر است که بدون هیچ تغییری در متن دعا به کار رفته است.
3- عبارت ﴿ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ ۖ وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ﴾ بدون تغییر از پایان آیه 11 سوره شوری اقتباس شده است.

سُبْحَانَ خَالِقِ الرِّیَاحِ وَ النَّبَاتِ، سُبْحَانَ خَالِقِ الْحَیَاةِ وَ الْمَوْتِ سُبْحَانَ خَالِقِ الثَّرَی وَ الْفَلَوَاتِ، سُبْحَانَ اللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ.

3_ فی التسبیح والتحمید بروایته علیه السلام عن یوشع

فمن احبّ أن یکتال بالمکیال الأوفی وأن یؤدّی الحقوق الّتی أنعم اللّه بها علیه فلیقل فی کلّ یوم:

سُبْحانَ اللّه ِ کَما یَنْبَغی للّه ِ، وَالْحَمْدُ للّه ِ کَما یَنْبَغی للّه ِ، وَلا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ کَما یَنْبَغی للّه ِ [وَاللّه ُ اَ کْبَرُ کَما یَنْبَغی للّه ِ] وَلاحَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه ِ، وَصَلَّی اللّه ُ عَلی مُحَمَّدٍ وَاَهْلِ بَیْتِهِ، النَّبِیِّ الْعَرَبِیِّ الْهاشِمِیِّ وَصَلَّی اللّه ُ عَلی جَمیعِ الْمُرْسَلینَ وَالنَّبِیّینَ حَتّی یَرْضَی اللّه.

4_فی التحمید للّه جَلَّ جَلالُه

بالإسناد عن الرضا، عن آبائه عن علیّ عَلَیهِم السَّلام، قال: کان رسول اللّه صلی الله علیه و آله إذا أتاه أمر یسرّه قال :

ص: 22

ﭘﺎﮎ ﻭ ﻣﻨﺰﻩ ﺍﺳﺖ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﺓ ﺑﺎﺩﻫﺎ ﻭ ﮔﻴﺎﻫﺎﻥ، ﭘﺎﮎ ﻭ ﻣﻨﺰﻩ ﺍﺳﺖ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻭ ﻣﺮﮒ، ﭘﺎﮎ ﻭ ﻣﻨﺰﻩ ﺍﺳﺖ ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﻩ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺻﺤﺮﺍﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﺖ ﻫﺎ. ﺳﺎﺣﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ (از ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﻋﻴﺐ ﻭ ﻧﻘﺼﯽ) مبرّا ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺳﭙﺎﺱ ﻭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺍﻭ(مشغولم)

ﻧﻴﺎﻳﺶ ﺳﻮﻡ: نیایش ﺣﻀﺮﺕ عَلَیهِ السَّلام یوشع ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭ ﺣﻤﺪ ﻭ ﺛﻨﺎﯼ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺭﻭﺍﻳﺖ از حضرتش عَلَیهِ السَّلام

(از امام رضا عَلَیهِ السَّلام روایت شده که:) هر که دوست دارد با پیمانه کامل تر ثوابش داده شود و حقوق (چیزهایی) که خداوند به او انعام فرموده را به جا آورد باید هر روز (این ذکر را) بگوید:

خداوند متعال (ازهرگونه عیب و نقصی) پاک و منزه است چنان که برای او شایسته است، و سپاس و ستایش (1) برای خداوند است آن چنان که سزاواراوست، وهیچ معبودی جز خداوند نیست آن چنان که شایستة (مقام وحدانیت) اوست وخدابزرگتراست (از آنچه که به وصف درآید) چنان که او را می شاید، و هیچ نیرو و قدرتی نیست مگر به (اراده و کمک) خداوند. و درود و رحمت خدا بر محمد صلی الله علیه و اله و سلم واهل بیتش عَلَیهِم السَّلام باد، پیامبرعربی هاشمی، و درود و رحمت خداوند بر تمام فرستادگان الهی و پیامبران تا آن جا که خداوند (از آن درود) خشنود شود.

نیایش چهارم: نیایش حضرت عَلَیهِ السَّلام دربارۀ ستایش خداوند جل جلاله

با ذکر س__ند از امام رضا عَلَیهِ السَّلام از پدران بزرگوارش عَلَیهِم السَّلام از علی عَلَیهِ السَّلام روایت شده که فرمودند: رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم هر گاه برایشان امری پیش می آمد که ایشان را خوشحال می کرد می فرمودند:

ص: 23


1- واژة «حمد» در زبان عربی به معنای ثنای جمیل به قصد بزرگداش__ت و تعظیم اس__ت که به سبب احسان و نیکی ش__خص ممدوح یا صفات نیک اختیاری او صورت می گیرد، در حالی که مدح س__تایش ممدوح به خاطرصف__ات نی__ک اختیاری و غیر اختیاری را در بر می گیرد و ش__کر فقط در مقابل احس__ان و نیکی به کار می رود، ل__ذا کلمة «حمد» اخص از مدح و اعم از «ش__کر» اس__ت. در واقع س__تایش ممدوح بر صف__ات نیک اختیاری وسپاس گزاری از او به سبب احسان و تفضلش را «حمد» می گویند. لذا در این جا به سپاس و ستایش ترجمه شد.

اَلْحَمْدُللّه الَّذی بِنِعْمَتِه تَتِمُّ الصّالِحاتِ

وإذا أتاه أمر یکرهه، قال: الْحَمْدُللّهِ عَلی کُلِّ حالٍ.

5_ فی المناجاة بحمد اللّه تعالی وشکره

بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلی مَرَدِّ نَوازِلِ الْبَلاءِ، وَمُلِمّاتِ الضَّرّاءِ، وَکَشْفِ نَوائِبِ الَّلأْواءِ، وَتَوالی سُبُوغِ النَّعْماءِ، وَلَکَ الْحَمْدُ رَبِّ عَلی هَنیءِ عَطائِکَ، وَمَحْمُودِ بَلائِکَ وَجَلیلِ الائِکَ ولَکَ الْحَمْدُ عَلی اِحْسانِکَ الْکَثیرِ، وَخَیْرِکَ الْعَزیزِ، وَتَکْلیفِکَ الْیَسیرَ وَدَفْعِکَ الْعَسیرَ، وَلَکَ الْحَمْدُ یَا رَبِّ عَلی تَثْمیرِکَ قَلِیلَ الشُّکرِ وَاِعْطائِکَ وافِرَ الاْجْرِ، وَحَطِّکَ مُثْقِلَ الْوِزْرِ، وَقَبُولِکَ ضیقَ الْعُذْرِ وَوَضْعِکَ باهِظَ الاْصْرِ، وَتَسْهیلِکَ مَوْضِعَ الْوَعْرِ، وَمَنْعِکَ مَقْطَعَ الاْمْرِ

وَلَکَ الْحَمْدُ عَلَی الْبَلاءِ الْمَصْرُوفِ، وَوافِرِ الْمَعْرُوفِ، وَدَفْعِ الْمَخُوفِ، وَاِذْلالِ الْعَسُوفِ،

ص: 24

س__پاس و س__تایش برای خداوندی است که به واسطة نعمتش کارهای صالح و شایسته به انجام می رسد. و هرگاه امری پیش می آمد که ایشان از آن کراهت داشتند می فرمودند: سپاس و ستایش بر هر وضع و حالی مخصوص خداست.

نیایش پنجم: نیایش حضرت عَلَیهِ السَّلام در مناجات الهی با حمد و ثنای خداوند تعالی و سپاسگزاری از او

به نام خداوند بخش__ایندة بسیار مهربان، خداوندا س__پاس و ستایش مخصوص توست به خاطر برگرداندن (وبرطرف کردن) بلاهای در حال نزول و خس__ارت ها و زیان های وارد شده، و برطرف ساختن مصائب و گرفتاری ها و پی در پی بودن گسترش نعمت ها، و سپاس و ستایش فقط برای توس__ت - ای پروردگار (و صاحب اختیار) من(1) – به سبب بخشش گوارایت و آزمایش نیکو و پسندیده ات و نعمت های با شکوه وعظیمت.

و س__پاس و ستایش فقط برای توس__ت به خاطر احسان زیادت، و خیر فراوانت، و اینکه (بندگان را) به کارآسان مکلف ساختی (2) وسختی را (از آنان) دور نمودی. و سپاس و ستایش مخصوص توس__ت _ ای پروردگار (و صاحب اختیار) من _ به س__بب این که شکرگزاری اندک را پر ثمر ساختی و اجر فراوان بخشیدی، و بار سنگین را (از دوش من) برداشتی، و (سختی و) تنگنای عذر و پوزشم را پذیرفتی و تعهد سنگین را (از من) برداشتی، وموقعیت دش__وار و ناهموار را (برایم) هموار س__اختی، و از گسس__تگی کارها و امور مانع شدی. و سپاس و ستایش تنها برای توست به خاطر بلای گردانده شده (و برطرف شده) و احسان و نیکی بس__یار، ودفع کردن (امور) ترس__ناک، و رام نمودن شتر (نفس یا طریق) چموش و

ص: 25


1- واژة «رب» در لغت عرب به معانی مختلفی همچون خالق و آفریننده، سید و سرور، صاحب و مالک، مصلح و تربیت کننده، سرپرست و قیم و مدبر امور کاربرد دارد، و به نظر می رسد که قدر جامع این معانی: سرپرست و صاحب اختیاری اس__ت که در جهت پروراندن و کمال بخش__یدن به شیء یا شخص مورد سرپرستی خویش و رفع نقایص آن می کوش__د، و از آن جا که غایت این سرپرس__تی در مورد انسان ها عمدتاً به تربیت و پرورش آن ها برمی شود، لذا در ترجمة حاضر به «پروردگار و صاحب اختیار» ترجمه شد.
2- در عبارت «تَکلیفِکَ الیسِ__یرَ» و «دَفعِکَ العَسِ__یرَ»، «تَثمِیرِکَ قَلیلَ الشُکرِ» تا تعبیر «مَنعِکَ مَقطَعَ الاَمرِ» مصدر به فاعل اضافه شده و مفعول به را نصب داده است، ترجمة دقیق تحت اللفظی این تعابیر بدین گونه است: مکلف ساختنت آسان را، و دفع نمودنت سختی را، و ....، اما به جهت ثقل این عبارات در فارسی سعی شد این عبارات به صورت ترکیب «أن یفعل» که معادل مصدر است، ترجمه شود تا عبارات روان تر و مفهوم تر شود.

وَلَکَ الْحَمْدُ عَلی قِلَّهِ التَّکْلیفِ، وَکَثْرَهِ التَّخْفیفِ، وَتَقْوِیَهِ الضَّعیفِ، وَاِغاثَهِ اللَّهیفِ وَلَکَ الْحَمْدُ عَلی سَعَهِ اِمْهالِکَ، وَدَوامِ اِفْضالِکَ، وَصَرْفِ اِمْحالِکَ وَحَمیدِ فِعالِکَ، وَتَوالی نَوالِکَ، وَلَکَ الْحَمْدُ عَلی تَأْخیرِ مُعاجَلَهِ الْعِقابِ، وَتَرْکِ مُغافَصَهِ الْعَذابِ، وَتَسْهیلِ طُرُقِ الْمَابِ، وَ اِنْزالِ غَیْثِ السَّحابِ، اِنَّکَ الْمَنّانُ الْوَهّابُ.

6_فی المناجاه بالحمدللّه جَلَّ جَلالُه وشکره حال السجده

لَکَ الْحَمْدُ اِنْ اَطَعْتُکَ، وَ لا حُجَّهَ لی اِنْ عَصَیْتُکَ، وَ لا صُنْعَ لی وَلا لِغَیْری فی اِحْسانِکَ، وَلا عُذْرَ لی اِنْ اَسَأْتُ

ما اَصابَنی مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنْکَ، یا کَریمُ، اِغْفِرْ لِمَنْ فی مَشارِقِ الاْرْضِ وَمَغارِبِها، مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناثِ.

7_ فی المناجاه لطلب الفرج

اِلهی بَدَثْ قُدْرَتُکَ وَلَمْ تَبْدُ هَیْئَهٌ(1) لَکَ، فَجَهِلُوکَ، وَقَدَّرُوکَ

ص: 26

گمراه(1) و سپاس و ستایش فقط سزاوار توست به سب_ب کم بودن تکالیف و واجبات، و زیاد بودن تخفیف و سبکی (بر بندگان) و تقویت کردن ضعیف، و کمک کردن به محزون و دردمند.

و س_پاس و س_تایش تنها برای توست به خاطر گس_ترش و طولانی بودن مهلت دادنت، و استمرار تفضل و نعمت دادنت، و برطرف

کردن قحطی و بی برکتی، و اعمال س_تودنیت، و پی درپی بودن نعمت هایت. و س_پاس و س_تایش فقط برای توست به جهت عقب انداختن مجازات، و به یک باره عذاب نفرستادن و آسان نمودن راه های بازگشت، و فرو فرستادن باران ابرها، به یقین تو بسیار نعمت دهنده و بخشنده ای.

نیایش ششم: در مناجا ت حضرت عَلَیهِ السَّلام با خداوند از طریق ستایش خدا و سپاس گزاری از او در حال سجده

حمد و ستایش تنها برای توست اگر تو را اطاعت کنم، و هیچ حجت و دلیلی ندارم اگر تو را نافرمانی کنم، و در نیکی و احسانت هیچ کاری (و دخالتی) از طرف من یا غیرم انجام نشده است، و هیچ عذری ندارم اگر بدی کنم.

هر حسنه و خوبی که به من می رسد از توست،(2) ای کریم (و بزرگوار) بیامرز هر مرد و زن با ایمانی را که در نواحی مشرق و مغرب زمین است.

دعای هفتم: نیایش حضرت عَلَیهِ السَّلام در مناجات ایشان برای طلب گشایش

بار الها قدرتت آشکار شد ولی هیئت و صورتی مادی (3) از تو ظاهر نشد، لذا نسبت به تو به ره نادانی رفتند و تو را (با اوهام خویش) اندازه گرفتند، در حالیکه قدر و اندازه (بر حق

ص: 27


1- . در واژة «العَسُوفِ» در عبارت «اذلالِ العَسُوفِ» استعارة مصرّحه صورت گرفته است، بدین ترتیب که حضرت رضا عَلَیهِ السَّلام نفس انس__ان یا طریق و مس__یر حرکت او را به شتر چموشی که از مسیر اصلی منحرف می شود، و در عربی به آن عَسُ__وف می گویند، تش__بیه فرموده اند و سپس از باب استعاره، مشبه به را به صراحت به جای مشبه به کار برده اند، و کلمة اذلال (به معنای رام نمودن) را به عنوان قرینه برای این استعاره استعمال کرده اند.
2- عبارت «ما اصاَبنی مِن حَسَنة فَمِنکَ»اشاره دارد به آیة ﴿ما أصاَبکَ مِنْ حَسَنَةٍ فمِنَ اﷲ﴾ (سورة نساء، آیة 79)
3- در برخی نس__خ به جای کلمة «هَیئَة» واژة «واهِیة» به معنای «سس__ت» آمده است که در این صورت معنای عبارت چنین است: «ولی سستی و ضعفی از تو به ظهور نرسید».

وَالتَّقْدیرُ عَلی غَیْرِ ما بِه شَبَّهُوکَ فَاَنَا بَریءٌ - یا اِلهی - مِنَ الَّذینَ بِالتَّشْبیهِ طَلَبُوکَ، لَیْسَ کَمِثْلِکَ شَیْءٌ، وَلَنْ یُدْرِکُوکَ، ظاهِرُ ما بِهِمْ مِنْ نِعْمَتِکَ دَلَّهُمْ عَلَیْکَ لَوْ عَرَفُوکَ، وَفی خَلْقِکَ یا اِلهی مَنْدُوحَهٌ اَنْ یَتَناوَلُوکَ،

بَلْ شَبَّهُوکَ بِخَلْقِکَ، فَمِنْ ثَمَّ لَمْ یَعْرِفُوکَ، وَاتَّخَذُوا بَعْضَ ایاتِکَ رَبّا فَبِذلِکَ وَصَفُوکَ، فَتَعالَیْتَ یا اِلهی، وَتَقَدَّسْتَ عَمّا بِهِ الْمُشَبِّهُونَ نَعَتُوکَ، یا سامِعَ کُلِّ صَوْتٍ، وَیا سابِقَ کُلِّ فَوْتٍ، یا مُحْیِ الْعِظامِ وَهِیَ رَمیمٌ، وَمُنْشِئَها بَعْدَ الْمَوْتِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَاجْعَلْ لی مِنْ کُلِّ هَمٍّ فَرَجا وَمَخْرَجا وَجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ.

8_ فی المناجاه بثناء اللّه مستشفعا بالنبیّ وآله لقبول الدعاء

اِلهی وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْکَ، و مَدَدْتُ یَدی اِلَیْکَ، مَعَ عِلْمی بِتَفْریطی فی عِبادَتِکَ، وَاِهْمالی لِکَثیرٍ مِنْ طاعَتِکَ،

ص: 28

و شایسته تو) برخلاف آن چیزی بود که تو را به آن تشبیه کردند.(1)

پس ای معبودم، من از کس_انی که با تشبیه در پی رسیدن به تو بودند بیزارم (و برائت می جویم). هیچ چیزی همانند تو نیس_ت و آنان هرگز تو را درک نخواهند کرد. نعمت های آشکارت در وجودشان آنان را به سوی تو راهنمایی می کرد اگر تو را می شناختند (یا در پی ش_ناختت بودند) و در آفرینش و خلقتت _ ای معبود من _ (به اندازه کافی) راه حل و وسیله (و حجت) وجود دارد برای این که به تو برسند. اما آنان تو را به آفریده ات(2) تشبیه کردند و به همین جهت تو را نشناختند، و برخی از نش_انه های ق_درت تو را به عنوان پ_روردگار خود برگزیدند و بدان ش_کل توصیفت نمودند. اما بار اله_ا تو برتر و والاتر و مقدس تر از آنی که تشبیه کنندگان تو را به آن توصیف نمودند.

ای ش_نوای هر صدایی و ای سبقت گیرنده بر هر زوال و ازدس_ت رفتنی، ای زنده کنندة استخوان ها در حالی که پوسیده اند(3) و ایجادکنندة آن ها پس از مرگ، بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرس_ت و برای من و تمام مؤمنین از هرگونه همّ و غمّی گشایش و راه خروج (و برون رفتی) قرار ده، (که) بی گمان تو بر هر چیزی بسیار توانایی.(4)

دعای هشتم: در مناجات حضرت عَلَیهِ السَّلام با ثناگویی خداوند و طلب شفاعت از او به برکت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خاندان گرامیش عَلَیهِم السَّلام برای استجابت دعا

خداوندا در پیشگاهت ایستاده ام و دستم را به سوی تو دراز کرده ام با اینکه می دانم در عبادت و پرستش تو کوتاهی نمودم و در بسیاری از موارد اطاعت تو سستی کردم.

ص: 29


1- عبارت «و قَّدرُوکَ و َّ التقدِیرُ عَلی غَیرِ ما بهِ شَّبهُوک» اشاره دارد به آیة « وَ ما قدَرُوا اﷲَ حَ َّ ق قَدْرِه» (سوره انعام/ آیه 91)
2- واژة «خلق» در عبارت «بل شّ__بَّهُوکَ بِخَلقِکَ» مصدری اس__ت که به معنای اسم مفعول (یعنی خلق به معنای مخلوق) به کار رفته، و لذا در فارسی به «آفریده» ترجمه شده است.
3- عبارت «یا مُحیِی العِظامِ و هِیَ رَمِیمٌ و مُنشِ__ئها بعدَ الموتِ» اش__اره است به آیة ُ﴿ قالَ مَنْ یُحْیِ اْلعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ قُلْ یُحْیِیهَا الَّ ذِی أنشَأَها أَّوَّلَ مَّرَّةٍ وَ هُوَ بکُّلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴾ (سوره یس/ آیه 78و97)
4- عبارت «إنَّکَ عَلی کُّلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» عبارتی قرآنی است که در پایان آیات فراوانی از قرآن کریم آمده است.

وَلَوْ اَنّی سَلَکْتُ سَبیلَ الْحَیاءِ لَخِفْتُ مِنْ مَقامِ الطَّلَبِ وَالدُّعاءِ، وَلکِنّی یا رَبِّ لَمّا سَمِعْتُکَ تُنادِی الْمُسْرِفینَ اِلی بابِکَ، وَتَعِدُهُمْ بِحُسْنِ اِقالَتِکَ وَثَوابِکَ، جِئْتُ مُمْتَثِلاً لِلنِّداءِ، وَلائِذا بِعَواطِفِ اَرْحَمِ الرُّحَماءِ، وَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِهِ، الَّذی فَضَّلْتَهُ عَلی اَهْلِ الطّاعَهِ، وَمَنَحْتَهُ بِالاْجابَهِ وَالشَّفاعَهِ، وَبِوَصِیِّهِ الْمُخْتارِ، الْمُسَمّی عِنْدَکَ بِقَسیمِ الْجَنَّهِ وَالنّارِ، وَبِفاطِمَهَ سَیِّدَهِ النِّساءِ، وَ بِاَبْنائِهَا الاْوْلِیاءِ الاْوْصِیاءِ وَبِکُلِّ مَلَکٍ خاصَّهٍ یَتَوَجَّهُونَ بِهِمْ اِلَیْکَ، وَیَجْعَلُونَهُمُ الْوَسیلَهَ فِی الشَّفاعَهِ لَدَیْکَ، وَ هؤُلاءِ خاصَّتُکَ، فَصَلِّ عَلَیْهِمْ، وَاّمِنّی مِنْ اَخْطارِ لِقائِکَ، وَاجْعَلْنی مِنْ خاصَّتِکَ وَاَحِبّائِکَ فَقَدْ قَدَّمْتُ اَمامَ مَسْاَلَتِکَ وَ نَجْواکَ ما یَکُونُ سَبَبا اِلی لِقائِکَ وَرُؤْیاکَ، وَاِنْ رَدَدْتَ مَعَ ذلِکَ سُؤالی، وَخابَتْ اِلَیْکَ امالی، فَمالِکٌ رَأی مِنْ مَمْلُوکِه ذُنُوبا فَطَرَدَهُ عَنْ بابِه، وَسَیِّدٌ رَأی مِنْ عَبْدِه

ص: 30

و به راس_تی اگر من راه شرم و حیا را می پیمودم قطعا از جایگاه و موقعیت درخواست و نیایش بیم (و شرم) داشتم.

اما ای پروردگار (و صاحب اختیار) من، هنگامی که صدایت را شنیدم که افراط کنندگان در گناه را به سوی درگاهت می خواندی و به نیکی عفو و مغفرت و ثوابت وعده می دادی(1)، برای امتثال امر و ندای تو و پناه بردن به عطوفت های مهربان ترین مهربانان (من هم) آمدم، در حالیکه به واس_طة (وجود نازنین) پیامبرت _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندان پاکش باد _ به سوی تو رو کرده ام، پیامبری که او را بر (تمام) اهل طاعت برتری دادی و استجابت دعا و مقام شفاعت را به وی بخشیدی(2) ، و نیز به واسطة وصیّ برگزیدة پیامبرت عَلَیهِ السَّلام که نزد تو به قس_یم الجنّة و النّار ( تقسیم کنندة بهشت و جهنم) نامیده شده است، و به آبروی فاطمه علیهاالسّلام سرور زنان (دو عالم) و فرزندان پاکش عَلَیهِم السَّلام که اولیاء الهی و اوصیای پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله و سلم هستند، و به آبروی هر فرشته مقرّب و خاصت که (خلایق) به وسیلة آنان به سوی تو رو می کنند و آنان را وسیله برای شفاعت نزد تو قرار می دهند. (3)

و این_ان خاصّان درگاه توأن_د، پس بر آنان درود و رحمت فرس_ت و مرا از خطرهای ملاقات_ت (خطرهای مرگ) در امان بدار و از جمل_ه خاصّان درگاه و بندگان محبوبت بگردان. زیرا من در پیش_اپیش درخواس_تم از تو و مناجات با تو افرادی را که وسیلة ملاقات با تو و دیدارت هستند آورده ام. ولی اگر با این وجود، درخواستم را رد کنی و امیدها و آرزوهایم نزد تو به یأس گرایند، (حق اعتراض ندارم) چرا که (در این صورت، حقیقت این است که) مالکی از مملوک خویش گناهانی را مشاهده کرده،

ص: 31


1- امام رضا عَلَیهِ السَّلام در این عبارات اشاره دارند به آیة ﴿قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أسْرَفُوا عَلی أنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اﷲِ إِنَّ اﷲَ یَغْفِرُ ُّ الذنوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ اْلغَفُورُ َّ الرحِیمُ﴾ (سوره زمر/ آیه 53)
2- ظاهراً اشاره ای است به آیة ﴿وَ لسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّ کَ فتَرْضی ﴾ (سوره ضحی/ آیه 5)
3- به نظر حقیر عبارت: وَبکُلِّ مَلَکٍ َّ خاصةٍ یَتَوَجَّهُونَ بهِمْ الیْکَ، وَیَجْعَلُونهُمُ اْلوَس__یلَةَ فِی َّ الش__فاعَةِ لدَیْکَ، به سبب عدم تطابق بین نعت و منعوت در«مَلِکٍ َّ خاصةٍ» و برخی اشکالات دیگر که در این جا مجال ذکر آن ها را ندارم خالی از اش__کال نیست، و بعید نیست که اصل عبارت این گونه باش__د: وَلِکُلِّ مَلَکٍ َّ خاصةٌ یَتَوَجَّهُونَ بهِمْ الیْه، وَیَجْعَلُوَنهُمُ اْلوَسیلَةَ فِی َّ الشفاعَةِ لدَیْه، و ترجمه این چنین خواهد بود: و برای هر پادشاهی خاصان و افراد مقربی وجود دارند که (خلایق) به وسیلة آنان به سوی او رو می کنند و آنان را وسیله برای شفاعت نزد او قرار می دهند. و اتفاقا این احتمال با عبارت بعدی (وَ هؤُلاءِ َّ خاصتکَ ) سازگارتر است.(مترجم)

عُیُوبا فَاَعْرَضَ عَنْ جَوابِه، یا شَقْوَتاهُ اِنْ ضاقَتْ عَنّی سَعَهُ رَحْمَتِکَ، اِنْ طَرَدْتَنی عَنْ پابِکَ عَلی بابِ مَنْ اَقِفُ بَعْدَ بابِکَ؟! وَاِنْ فَتَحْتَ لِدُعائی اَبْوابَ الْقَبُولِ، وَاَسْعَفْتَنی بِبُلُوغِ السُّؤالِ، فَمالِکٌ بَدَءَ بِالاِحسانِ، وَاَحَبَّ اِتْمامَهُ، وَمَوْلیً اَقالَ عَثْرَهَ عَبْدِه، وَرَحِمَ مَقامَهُ، وَهُناکَ لا اَدْری اَیَّ نِعَمِکَ اَشْکُرُ؟ اَحینَ تَطَوَّلْتَ عَلَیَّ بِالرِّضا، وَتَفَضَّلْتَ بِالْعَفْوِ عَمّا مَضی؟ اَمْ حینَ زِدْتَ عَلَی الْعَفْوِ وَالْغُفْرانِ بِاسْتینافِ الْکَرَمِ وَالاِحْسانِ؟

فَمَسْاَلَتی لَکَ یا رَبِّ فی هذَا الْمَقامِ الْمَوْصُوفِ، مَقامِ الْعَبْدِ الْبائِسِ الْمَلْهُوفِ، اَنْ تَغْفِرَ لی ما سَلَفَ مِنْ ذُنُوبی، وَتَعْصِمَنی فیما بَقِیَ مِنْ عُمْری، وَاَنْ تَرْحَمَ والِدَیَّ الْغَریبَیْنِ فی بُطُونِ الْچَنادِلِ، الْبَعیدَیْنِ مِنَ الاْهْلِ وَالْمَنازِلِ، صِلْ وَحْدَتَهُما بِاَنْوارِ اِحْسانِکَ، وَانِسْ وَحْشَتَهُما بِاثارِ غُفْرانِکَ، وَجَدِّدْ لِمُحْسِنِهِما فی کُلِّ وَقْتٍ مَسَرَّهً وَنِعْمَهً، وَلِمُسیئِهِما مَغْفِرَهً وَرَحْمَهً، حَتّی یَأْمَنا بِعاطِفَتِکَ مِنْ اَخْطارِ الْقِیامَهِ، وَتُسْکِنَهُما بِرَحْمَتِکَ فی دارِ الْمُقامَهِ، وَعَرِّفْ بَیْنی وَبَیْنَهُما فی ذلِکَ النَّعیمِ الرّائِقِ حَتّی

ص: 32

و لذا او را از درگاه خویش رانده است، و سروری از بنده اش عیوبی را مشاهده نموده، پس از پاسخ دادن به او روی گردانده است. وای از بدبختی من چنان چه گسترة رحمتت (مرا فرا نگیرد و) بر من تنگ آید.

(الهی) اگر مرا از درگاهت برانی بر درگاه چه کس_ی بایستم؟ و اگر درهای اجابتت را بر دعایم بگشایی و مرا با رسیدن به درخواست هایم کمک نمایی (شایستگی من نبوده، بلکه حقیقت این است که) مالک و صاحب اختیاری نیکی و احسان را (بر مملوکش) آغاز نموده و دوست دارد آن احسان را به کمال و تمامیت برساند، و مولایی لغزش بنده اش را بخشیده و بر جایگاهش رحم آورده است. و آن جاست که (دیگر) نمی دانم کدامین نعمتت را شکر کنم؟

آیا زمانی که خشنودیت را نصیبم فرمودی و نسبت به (اعمال) گذشته ام عفوت را (به من) تفضل کردی؟ یا هنگامی که علاوه بر عفو و مغفرتت، کرم و احسانت را دوباره از سر گرفتی؟

پس ای پروردگار (و صاحب اختیار) من، درخواستم از تو در این جایگاه توصیف شده _ جایگاه بندة تیره بخت محزون _ این است که گناهان گذشته ام را بیامرزی

و در باقی ماندة عمر مرا (ازگناه) محفوظ داری، و به والدینم که در درون تخته سنگ های (قبر اسیر و) غریبند و از اهل و خانه ها دورند، رحم کنی. (خداوندا) تنهایی شان را با انوار احسان و نیکی ات پیوند ده، و دلتنگی ایشان را با آثار و برکات آمرزشت (برطرف و) به انس و الفت تبدیل کن. و برای نیکوکارشان خوش حالی و نعمت، و برای بدکارشان آمرزش و رحمت را در هر زمان و به صورت نو به نو نصیب فرما،

تا اینکه والدینم با عطوفت و مهربانیت از خطرهای قیامت ایمن شوند، و با رحمتت آن دو را در خانة اقامت ابدی ساکن گردانی. (خدایا) بین من و آنان در آن نعمتهای والای بهشتی آشنایی برقرار کن تا اینکه

ص: 33

تَشْمُلَ بِنا مَسَرَّهَ السّابِقِ وَاللاّحِقِ بِه، سَیِّدی وَا ِنْ عَرَفْتَ مِنْ عَمَلی شَیْئا یَرْفَعُ مِنْ مَقامِهِما، وَیزیدُ فی اِکْرامِهِما، فَاجْعَلْهُ ما یُوجِبُهُ حَقَّهُما لَهُما، وَاَشْرِکْنی فِی الرَّحْمَهِ مَعَهُما، وَارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی صَغیرا.

9_ فی الصلاه علی النبیّ وآله عَلَیهِم السَّلام

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِه فِی الاْوَّلینَ، وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِه فِی الاْخِرینَ، وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِه فِی الْمَلاَءِ الاْعْلی، وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِه فِی النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ، اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّدا صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِهِ الْوَسیلَهَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَهَ وَالدَّرَجَهَ الْکَبیرَهَ

اَللّهُمَّ اِنّی امَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ وَلَمْ اَرَهُ، فَلا تَحْرِمْنی یَوْمَ الْقِیامَهِ رُؤْیَتَهُ، وَارْزُقْنی صُحْبَتَهُ، وَتَوَفَّنی عَلی مِلَّتِه، وَاسْقِنی مِنْ حَوْضِه مَشْرَبا رَوِیّالا اَظْمَأُ بَعْدَهُ اَبَدا، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ

ص: 34

خوش حالی قبلی و بعدی از آن نعمت را شامل حال ما گردانی.

سرورم! اگر از عملم چیزی را سراغ داری که مقام و منزلت آن دو را بالا می برد و تکریم و بزرگداشت آنان را می افزاید، پس تا زمانی که حقش_ان بر گردنم ایجاب می کند آن عمل را برای آنان قرار بده، و مرا در رحمتت با آنان ش_ریک گردان، و آن دو را رحم کن همان گونه که در کودکی (با مهربانی و رحمت) مرا پرورش دادند.(1)

دعای نهم: دربارة درود و صلوات بر پیامبر و خاندانش عَلَیهِم السَّلام

خداوندا بر محمد وآل او درود و رحمت فرست در زمرة پیشینیان، و بر محمد و آل او درود ورحمت فرس_ت در زمرة پس_ینیان، و بر محمد و آل او درود و رحمت فرست در ملأ أعلی (و حظی_رة قدس) و بر محم_د و آل او درود و رحمت فرست در زمرة پیامبران و فرستادگان،

خداوندا به محمد _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد _ مقام قرب (و شفاعت) (2)و شرف (عظیم) و فضیلت (تمام) و درجة بزرگ (و والا) عطا فرما.

بارخدایا به راستی که من به (پیامبرت) محمد _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد _ ایمان آوردم در حالی که او را ندیدم. پس مرا از دیدارش در روز قیامت محروم نساز، و مصاحبت و همراهی با او را روزیم گردان، و مرا بر دین او بمیران، و از حوض (کوثر)ش بنوشان، نوشیدنی س_یراب کننده که بعد از آن هرگز تشنه نشوم، به راستی که تو بر هر کاری بسیار توانایی.

ص: 35


1- عبارت «ارحمهما کما رَبَّیانی صَغِیرا» بدون هیچ تغییری از پایان آیة 24 سورة اسراء گرفته شده است.
2- واژه «وس__یلة» در زبان عربی به معنای چیزی اس__ت که با آن به چیز دیگری تقرب می جویند و در حقیقت هر شیء مایة تقرّبی را وسیله می نامند. به همین جهت منزلت و قرب و آبرو داشتن نزد یک مقام والا، درجه و جایگاه و عمل مقرّب را نیز وسیله می گویند. در متن حاضر به نظر می رسد کلمة «وسیلة» به معنای ارج و قرب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نزد خدا باشد که در شفاعت نمودن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم نسبت به بندگان به ظهور می رسد

اَللّهُمَّ کَما امَنْتُ بِمُحَمَّدٍ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِه، وَلَمْ اَرَهُ، فَعَرِّفْنی فِی الْجِنانِ وَجْهَهُ، اَللّهُمَّ بَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ عَنّی تَحِیَّهً کَثیرَهً وَسَلاما.

10_ فی الصلاه علی النبیّ وآله عَلَیهِم السَّلام

بالإسناد عن الرضا عَلَیهِ السَّلام فی حدیث إلی أن قال : قیل یا رسول اللّه قد عرفنا التسلیم علیک فکیف الصلاه علیک؟ فقال: تقولون:

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، کَما صَلَّیْتَ عَلی اِبراهیمَ وَالِ اِبْراهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ.

11_ فی الصلاه علی النبیّ وآله عَلَیهِم السَّلام

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلی اِبرهیمَ وَ الِ اِبراهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ.

ص: 36

خداوندا همان گونه که من به محمد _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد _ ایمان آوردم در حالی که او را ندیده بودم پس در بهشت چهرة مبارکش را به من بشناسان (و نشان بده)، خدایا از جانب من به روح (متعالی) محمد صلی الله علیه و آله و سلم تحیتی بسیار و سلامی (فراوان) برسان.

دعای دهم: دربارة صلوات بر پیامبر و آل گرامیش عَلَیهِم السَّلام

با سند صحیح از امام رضا عَلَیهِ السَّلام در حدیثی روایت شده که فرمودند: از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم سؤال شد: ما سلام کردن بر شما را بلدیم، چگونه بر شما صلوات بفرستیم؟ فرمودند: می گویید: بارالها بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست همان گونه که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود و رحمت فرستادی، بی گمان تو ستوده و دارای مجد و شرافتی.

دعای یازدهم: دربارة صلوات بر پیامبر و خاندانش عَلَیهِم السَّلام

خداوندا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست برتر از آن درود و رحمتی که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادی، به راستی که تو ستوده و باشکوه و عظمتی.

ص: 37

((2))

ادعیته علیه السلام فی جوامع المطالب وخصوصها

1.أدعیته علیه السلام لطلب الأمن والإیمان، والعافیه، والصبر

12_ لطلب الأمن والإیمان

بالإسناد عن یونس، قال: قلت للرضا علیه السلام : علّمنی دعاءً وأوجز، فقال: قل:

یا مَنْ دَلَّنی عَلی نَفْسِه، وَذَلَّلَ قَلْبی بِتَصْدیقِه، اَسْاَلُکَ الاَْمْنَ وَالاْیمانَ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ.

13_ لطلب الهدی والتثبیت علیه

اَللّهُمَّ اَعْطِنِی الْهُدی، وَثَبِّتْنی عَلَیْهِ امِنا، اَمْنَ مَنْ لا خَوْفَ عَلَیْهِ وَلا حُزْنَ وَلا جَزَعَ، اِنَّکَ اَهْلُ التَّقْوی وَاَهْلُ الْمَغْفِرَهِ.

14_ لطلب العافیه

یا اَللّه ُ، یا وَلِیَّ الْعافِیَهِ، وَالْمَنّانُ بِالْعافِیَهِ، وَرازِقَ الْعافِیَهِ

ص: 38

بخش دوم: دعاهای حضرت علیه السلام دربارة درخواست های عمومی و جامع و درخواست های خاص

1- دعاهای امام علیه السلام برای طلب امنیت و ایمان و عافیت و صبر

دعای دوازدهم: دعای آن حضرت علیه السلام برای درخواست امنیت و ایمان

با سند صحیح از یونس نقل شده که گفت: به امام رضا علیه السلام عرض کردم: به من دعایی تعلیم فرمایید که مختصر باشد. فرمودند: بگو:

ای کسی که مرا به سوی خویش راهنمایی فرمود و دلم را با باور و تصدیق به وجودش رام نمود، امنیت و ایمان در دنیا و آخرت را از تو می طلبم.

دعای سیزدهم: دعای آن حضرت علیه السلام برای طلب هدایت و ثابت ماندن بر طریق آن

بارخدایا هدایت را به من عطا فرما، و مرا با آسودگی و امنیت بر راه هدایت ثابت قدم فرما، همانند امنیت کسی که هیچ خوف و اندوه و جزع و فزعی ندارد، بدون ش_ک تو اهل تقوی و پارسایی و اهل آمرزشی. (1)

دعای چهاردهم: دعای آن حضرت علیه السلام برای طلب عافیت

ای خدا، ای سرپرس_ت (و صاحب اختیار) عافیت، و ای کسی که عافیت را (به مردم) ارزانی می داری،

ص: 39


1- عب__ارت «إّن__کَ اهلُ َّ التقوَی و اهلُ المغفِرَة» با کمی تغییر از عبارت قرآنی ﴿هُ__وَ أهْلُ َّ التقْوی وَ أهْلُ الْمغْفِرَةِ﴾ از پایان آخرین آیه سورة مبارکه مدّثر برداشت شده است.

وَالْمُنْعِمُ بِالْعافِیَهِ، وَالْمُتَفَضِّلُ بِالْعافِیَهِ عَلَیَّ وَعَلی جَمیعِ خَلْقِه(2) رَحْمنَ الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ وَرَحیمَهُما، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَعَجِّلْ لَنا فَرَجاً وَمَخْرَجاً، وَارْزُقْنَا الْعافِیَهَ، وَدَوامَ الْعافِیَهِ، فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

15_لطلب العافیه والشکر علی العافیه

بالإسناد عن الإمام الرضا علیه السلام أنّه قال: رأی علیّ بن الحسین علیهماالسلام رجلاً یطوف بالکعبه وهو یقول: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَ لُکَ الصَبر، قال: فَضَرب عَلیّ بن الحسین علیهماالسلام علی کتفه، ثمّ قال : سألت البلاء، قل :

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ الْعافِیَهَ، وَالشُّکْرَ عَلَی الْعافِیَهِ…(3)

.2أدعیته علیه السلام للإستخاره والإستسقاء

16_فی الاستسقاء بعد الحمد والثناء للّه تعالی

اَللّهُمَّ یا رَبِّ اَنْتَ عَظَّمْتَ حَقَّنا اَهْلَ الْبَیْتِ، فَتَوَسَّلُوا بِنا کَما

ص: 40

و ای روزی دهنده عافیت، و ای کسی که نعمت عافیت را می بخشی، و ای کسی که عافیت را بر من و بر تمام آفریدگانش (1) تفضل میکند، (ای) رحمتگر و بخشایندة دنیا و آخرت و مهربان دو عالم

بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرس_ت و به سرعت گشایشی و راه چاره ای برای ما قرار ده، و عافیت و دوام آن را در دنیا و آخرت روزی مان فرما، ای مهربان ترین مهربانان(و بخشنده ترین بخشندگان).

دعای پانزدهم: دعای آن حضرت عَلَیهِ السَّلام برای طلب عافیت و (توفیق) شکر نسبت به آن

با سند از امام رضا عَلَیهِ السَّلام روایت شده که فرمود: امام علی بن الحسین عَلَیهِماالسَّلام مردی را دید که دور کعبه طواف می کرد و می گفت: خداوندا از تو صبر می خواهم. علی بن الحسین عَلَیهِماالسَّلام بر دوش او زدند و فرمودند: (درحقیقت) تو (از خدا) بلا درخواست کردی، (به جای این دعا) بگو:

خداوندا همانا من از تو عافیت را می خواهم و (توفیق) سپاسگزاری بر عافیت را... (2)

2_ دعاهای امام عَلَیهِ السَّلام برای استخاره و طلب باران

دعای شانزدهم: دعای آن حضرت عَلَیهِ السَّلام در بارة طلب باران پس از حمد و ثنای خداوند تعالی

خداوندا ای پروردگار من، تو حق ما اهل بیت را بزرگ داشتی، لذا (مردم) به ما متوسل شدند همان گونه که

ص: 41


1- در نس__خه ای دیگر به جای کلمة «خَلقِه» که به ضمیر غایب اضافه ش__ده، واژه «خَلقِک» آمده که به ضمیر مخاطب اضافه شده است.
2- این دعا قبلاً در صحیفة س__جّادیه، ص 125، دعای 62، به روایت از امام رضا عَلَیهِ السَّلام آمد؛ لطفاً به آنجا رجوع شود.

اَمَرْتَ، وَاَمَّلُوا فَضْلَکَ وَرَحْمَتَکَ، وَتَوَقَّعُوا اِحْسانَکَ وَنِعْمَتَکَ فَاسْقِهِمْ سَقْیا نافِعا عامّا غَیْرَ رائِثٍ(5) وَلا ضائِرٍ(6) وَلْیَکُنْ اِبْتِداءُ مَطَرِهِمْ بَعْدَ انْصِرافِهِمْ مِنْ مَشْهَدِهِمْ هذا اِلی مَنازِلِهِمْ وَمَقارِّهِمْ.(7)

17_لإستجلاب الغنی

عنه علیه السلام عن آبائه علیهم السلام قال: قال النبیّ صلی الله علیه و آله من قال فی کلّ یوم مائه مرّه:

«لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینَ» استجلب به الغنی و استدفع به الفقر...

18_ لطلب الرزق الحلال

بالإسناد عن أحمد بن محمّد بن أبی نصر، قال: قلت للرضا علیه السلام : جُعلت فداک ادعُ اللّه عزّوجّل أن یرزقنی الحلال ؟ إلی أن قال: قال علیه السلام : قل: [ اَللّهُمَّ] اَسْاَلُکَ مِنْ رِزْقِکَ الْواسِعِ.

ص: 42

تو امر فرمودی، و به فضل و رحمتت امید بستند و احسان و نعمتت را انتظار کشیدند.

پس آنان را سیراب گردان، س_یراب کردنی سودمند و فراگیر و بدون درنگ و تأخیر و بی ضرر. (و از تو می خواهم که) شروع بارش بارانشان پس از برگشتن آنان از این مکان تجمعشان به خانه ها و اقامتگاه هایشان(1) باشد.

دعای هفدهم: دعای آن حضرت عَلَیهِ السَّلام برای جلب کردن غنا و بی نیازی به سوی خویش

از امام رضا عَلَیهِ السَّلام و ایشان از پدرانشان عَلَیهِم السَّلام نقل فرموده اند که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: هر که در هر روز صد بار بگوید:

لا إله إلا اﷲ الملک الحق المبین (هیچ معبودی جز خداوند یگانه نیست که فرمانروای حق و ظاهر و روشنگر است)

به وسیلة این ذکر، غنا و بی نیازی را (به س_وی خود) جلب کرده و فقر را به وسیلة آن (از خود) دور می سازد.

دعای هجدهم: دعای آن حضرت علیه السلام برای طلب روزی حلال

با سند صحیح از احمد بن محمد بن أبی نصر روایت شده که به امام رضا علیه السلام عرض کردم: قربانت گ_ردم خدای عزوجلّ را بخوان که مال حلال روزیم فرماید... تا آنجا که راوی میگوید: حضرت علیه السلام فرمودند: بگو:

[خداوندا] از رزق و روزی گسترده ات طلب می کنم.

ص: 43


1- در نسخه ای دیگر به جای کلمة «مَقارَّهم»واژة «مُستَقَرّهم» آمده که از لحاظ معنایی تفاوت خاصی با آن ندارد.

3. أدعیته علیه السلام لطلب الفرج وکشف المهمّات ودفع الشّدائد

19_لطلب دفع الشدائد

بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

اَللّهُمَّ اِنَّ ذُنُوبی وَکَثْرَتَها قَدْ اَخْلَقَتْ وَجْهی عِنْدَکَ، وَحَجَبَتْنی عَنِ اسْتِئْهالِ رَحْمَتِکَ، وَباعَدَتْنی عَنِ اسْتیجابِ مَغْفِرَتِکَ، وَلَوْلا تَعَلُّقی بِالائِکَ وَتَمَسُّکی بِالدُّعاءِ وَماوَعَدْتَ اَمْثالی مِنَ الْمُسْرِفینَ وَاَمْثالی مِنَ الْخاطِئینَ، وَ وَعَدْتَ الْقانِطینَ مِنْ رَحْمَتِکَ بِقَوْلِکَ:«یا عِبادِیَ الَّذینَ اَسْرَفُوا عَلی اَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطوُا مِنْ رَحْمَهِ اللّه ِ اِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعا اِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ»(8) وَحَذَّرْتَ الْقانِطینَ مِنْ رَحْمَتِکَ، فَقُلْتَ: «وَمَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَهِ رَبِّه اِلاَّ الضّالُّونَ»(9) ثُمَّ نَدَبْتَنا بِرَأْفَتِکَ اِلی دُعائِکَ، فَقُلْتَ: «اُدْعُونی اَسْتَجِبْ لَکُمْ اِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ»(10) اِلهی لَقَدْ کانَ الاْیاسُ عَلَیَّ مُشْتَمِلاً، وَالْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَتِکَ عَلَیَّ مُلْتَحِفا،

ص: 44

3_ دعاهای حضرت علیه السلام برای درخواست گشایش و رفع مشکلات و دفع گرفتاریها

دعای نوزدهم: دعای آن حضرت علیه السلام برای دفع گرفتاری ها

به نام خداوند بخشایندة بسیار مهربان

بارخدایا به یقین گناهانم و فزونی آنها آبرویم را نزد تو از بین برده، و مرا از شایستگی نسبت به (دریافت) رحمتت منع نموده، و از استحقاق آمرزشت دور ساخته است. و (هرآینه من نا امید میش_دم) اگر تعلق و وابس_تگی ام به نعمت هایت و چنگ زدنم به دعا و نیایش (با تو) و وعده ای که به مسرفین (و از حد گذرندگان) و خطاکارانی همانند من و نومیدان از درگاه رحمتت نمی بود که به آنان فرمودی: ﴿قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أسْ__رَفُوا عَلی أنْفُسِ__هِمْ لا تَقْنَطُ__وا مِنْ رَحْمَ__ةِ اﷲِ إ ّن اﷲَ یغْفِرُ ُّ الذنوبَ جَمِیعاً إنّهُ هُوَ اْلغَفُورُ َّ الرحِیمُ﴾(1) (ای بندگانم که (در گناه و خطا) بر علیه خودشان زیاده روی کردند، از رحمت خداوند مأیوس نشوید که مسلماً خداوند تمام گناهان را می آمرزد؛ چرا که به راس_تی او بسیار آمرزنده و مهربان است) و مأیوسان از رحمتت را هشدار داده و فرمودی: ﴿قالَ وَ مَنْ یَقْنطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إَّلا َّ الضالُّونَ﴾(2) (و کیست که از رحمت پروردگارش مأیوس شود جز گمراهان) سپسِ با محِبت و رأفت خویش ما را به س_وی نیایش با خودت فرا خوانده و فرمودی: ﴿ادْعُونی أسْتَجبْ لکُمْ إّن الَّذِینَ یَسْ_َ_َتکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَ__یَدْخُلُونَ جَهَّنمَ داخِرِینَ﴾ (3) (مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم، قطعاً کسانی که نسبت به عبادتم تکبر می ورزند با خواری و سرافکندگی وارد جهنم خواهند شد)، معبود من (اگر این ها نمی بود) قطعاً یأس بر من چیره می شد و نومیدی از رحمتت مرا فرا می گرفت.

ص: 45


1- سورة زمر/ آیة 53
2- سورة حجر/ آیة 56
3- سورة غافر/ آیة 60

اِلهی لَقَدْ وَعَدْتَ الْمُحْسِنَ ظَنَّهُ بِکَ ثَوابا، وَاَوْعَدْتَ الْمُسیءَ ظَنَّهُ بِکَ عِقابا، اَللّهُمَّ وَقَدْ اَمْسَکَ رَمَقی حُسْنُ الظَّنِّ بِکَ فی عِتْقِ رَقَبَتی مِنَ النّارِ وَتَغَمُّدِ زَلَّتی، وَ اِقالَهِ عَثْرَتی، اَللّهُمَّ قَوْلُکَ الْحَقُّ الَّذی لا خُلْفَ لَهُ وَلا تَبْدیلَ: ﴿یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ اُناسٍ بِاِمامِهِمْ﴾(11)وَذلِکَ یَوْمُ النُّشُورِ، اِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ، وَبُعْثِرَ ما فِی الْقُبُورِ.

اَللّهُمَّ فَاِنّی اُوفی، وَاَشْهَدُ وَاُقِرُّ، وَلا اُنْکِرُ وَلا اَجْحَدُ، وَاُسِرُّ وَاُعْلِنُ وَاُظْهِرُ وَاُبْطِنُ، بِاَ نَّکَ اَنْتَ اللّه ُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ، وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ، وَاَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ.

وَاَنَّ عَلِیّا اَمیرَالْمُؤْمِنینَ سَیِّدَ الاْوْصِیاءِ، وَوارِتَ عِلْمِ الاْنْبِیاءِ، عَلَمَ الدّینِ، وَمُبیرَالْمُشْرِکینَ، وَمُمَیِّزَ الْمُنافِقینَ، وَمُجاهِدَ الْمارِقینَ اِمامی وَحُجَّتی، وَعُرْوَتی وَصِراطی، وَدَلیلی وَمَحَجَّتی، وَمَنْ لا اَثِقُ بِاَعْمالی وَلَوْ زَکَّتْ، وَلا اَراها مُنْجِیَهً لی وَلَوْ صَلُحَتْ اِلاّ بِوِلایَتِه وَالاْئْتِمامِ بِه وَالاْقْرارِ بِفَضائِلِه وَالْقَبُولِ مِنْ حَمَلَتِها، وَالتَّسْلیمِ لِرُواتِها، وَاُقِرُّ بِاَوْصِیائِه مِنْ اَبْنائِه، اَئِمَّهً وَحُجَجا، وَاَدِلَّهً وَسُرُجا

ص: 46

معبودا بدون شک تو به هر که نسبت به تو گمان نیکو دارد مژدة پاداش دادی، و کسی را که نسبت به تو گمان بد دارد تهدید به مجازات نمودی. خداوندا مسلما رمق و جان ضعیفم را فقط خوش گمانی نسبت به (رحمت) تو در آزاد نمودن گردنم از آتش، و پوشاندن لغزش و بخشش خطایم حفظ نموده است.

خداوندا سخن حقت که هیچ خلاف و تبدیل و تغییری در آن راه ندارد این است که: ﴿یَوْمَ ندْعُوا کُلَّ أناسٍ بإِمامِهِم﴾ (1) (روزی که هر گروهی از مردم را با پیشوایشان فرا می خوانیم) و آن (روز) روز زنده کردن مردگان است، هنگامی که در صور دمیده شود (2)و آن چه در درون قبرهاست زیر و رو شود(3).

خداوندا من حقیقتاً (به پیمانم) وفا می کنم و شهادت می دهم و اقرار می کنم و (هرگز) انکار و نفی نمی کنم و در پنهان و آش_کار و ظاهر و باطن می گویم (و معتقدم) به این که یقیناً تو خودت خداوندی که هیچ معبودی جز تو نیست، یگانه ای که هیچ شریکی برایت نیست و (شهادت می دهم به) این که مسلماً محمد صلی الله علیه و آله و سلم بنده و فرستادة توست،

و علی علیه السلام امیر مؤمنان، سرور اوصیاء و وارث علم انبیاء، پرچم (و نشانة برجسته) دین، و نابودکنندة مشرکان، و جدا کنندة منافقان، و جهاد کننده علیه خوارج و منحرفان، امام و پیشوا و حجت (الهی) بر من، و دستاویز (نجات) و راه (مستقیم) و راهنما و شاه راه روشن من است، و کسی که به اعمالم _ هرچند پاکیزه باشد _ تکیه نمی کنم (و به آن ها مطمئن نیس_تم) و آن ها را_ هرچند که صالح باشند _ نجات بخش خودم نمی بینم جز با ولایت او و اقتدا به وجود مبارکش، و اقرار و اعتراف نس_بت به فضایلش و پذیرفتن (این معارف) از حاملان آن ها، و تسلیم بودن در برابر راویان آن ها. و به اوصیاء و جانشینانش که از فرزندان اویند به عنوان امامان و حجت های (الهی) اقرار می کنم که راهبران و چراغ های تابان (هدایت)

ص: 47


1- سورة إسراء/ آیة 71
2- عبارت «إذا نفِخَ فی الصور» در متن عربی دعا، یک عبارت قرآنی است که در آیات 101 سورة مؤمنون و 13 س__ورة حاقّه به کار رفته، و نیز این عبارت بدون کلمة «إذا» در آیات 99 س__ورة کهف، 51 سوره یس، 68 سورة زمر و 20 سورة ق وجود دارد.
3- عبارت «بعثَرَ ما فی القُبور» از آیة 9 سورة مبارکه عادیات اقتباس شده است.

وَاَعْلاما وَمَنارا وَسادَهً وَاَبْرارا، وَاُؤْمِنُ بِسِرِّهِمْ وَجَهْرِهِمْ، وَظاهِرِهِمْ وَباطِنِهِمْ، وَغائِبِهِمْ وَشاهِدِهِمْ، وَحَیِّهِمْ وَمَیِّتِهِمْ، لا شَکَّ فی ذلِکَ، وَلاَ ارْتِیابَ - عِنْدَ تَحَوُّلِکَ - وَلاَ انْقِلابَ.

اَللّهُمَّ فَادْعُنی یَوْمَ حَشْری وَنَشْری بِاِمامَتِهِمْ، وَاَنْقِذْنی بِهِمْ یا مَوْلایَ مِنْ حَرِّ النّیرانِ، وَ اِنْ لَمْ تَرْزُقْنی رَوْحَ الْجِنانِ، فَاِنَّکَ اِنْ اَعْتَقْتَنی مِنَ النّارِ کُنْتُ مِنَ الْفائِزینَ.

اَللّهُمَّ وَقَدْ اَصْبَحْتُ یَوْمی هذا لا ثِقَهَ لی، وَلا رَجاءَ وَلا لَجَاَ، وَلا مَفْزَعَ وَلا مَنْجا، غَیْرَ مَنْ تَوَسَّلْتُ بِهِمْ اِلَیْکَ، مُتَقَرِّبا اِلی رَسُولِکَ مُحَمَّدٍ، ثُمَّ عَلِیٍّ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ، وَالزَّهْراءِ سَیِّدَهِ نِساءِ الْعالَمینَ وَالْحَسَنِ، وَالْحُسَیْنِ، وَعَلِیٍّ، وَمُحَمَّدٍ، وَجَعْفَرٍ، وَمُوسی، وَعَلِیٍّ وَمُحَمَّدٍ، وَعَلِیٍّ، وَالْحَسَنِ، وَمَنْ بَعْدَهُمْ، تُقیمُ الْمَحَجَّهَ اِلَی الْحُجَّهِ الْمَسْتُورَهِ مِنْ وُلْدِهِ الْمَرْجُوِّ لِلاْمَّهِ مِنْ بَعْدِه.

اَللّهُمَّ فَاجْعَلْهُمْ فی هذَا الْیَوْمِ وَما بَعْدَهُ حِصْنی مِنَ الْمَکارِهِ وَمَعْقِلی مِنَ الْمَخاوِفِ، وَنَجِّنی بِهِمْ مِنْ کُلِّ عَدُوٍّ، وَطاغٍ وَباغٍ وَفاسِقٍ، وَمِنْ شَرِّ ما اَعْرِفُ وَما اُ نْکِرُ، وَمَا اسْتَتَرَ عَنّی وَما اُبْصِرُ وَمِنْ شَرِّ

ص: 48

و پرچمها و نشانه های برجسته دین و سروران و نیکانند و به پنهان و آشکارشان و ظاهر و باطنشان و غائب و حاضرشان و زنده و مرده شان ایمان دارم، (ایمانی که) هیچ شکی در آن نیست و هنگام انتقال دادنم توسط تو (به جهان آخرت) هیچ تردیدی در آن ایمان نیست و هیچ دگرگونی در آن راه ندارد.

بارالها پس مرا در روز زنده شدن و محشور شدنم با امامت آنان فرا بخوان و به برکت وجودشان _ ای سرور و مولای من _ مرا از حرارت آتش دوزخ نجات بده، هر چند که نعمت و رفاه بهشت را روزیم نگردانی، زیرا بدون شک (همین قدر که) مرا از آتش آزاد گردانی از پیروزمندان خواهم بود.

خداوندا امروز صبح کردم در حالی که هیچ مایه اطمینان و امید و پناه و پناه گاه و محل نجاتی ندارم جز آن کسانی که به واسطة (وجود مبارک) آنان به (درگاه) تو متوسل شدم، در حالی که به پیامبرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم ، سپس علی امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهراء علیهاالسلام سرور زنان جهانیان، و حسن و حسین و علی و محمد و جعفر و موسی و علی و محمد و علی و حسنعلیهم السلام و آن (وجود مبارک) که پس از آنان است تقرب می جویم، (که تو خود) شاه راه روشن هدایت را به سوی حجت غایب از نظر که از فرزندان او و مایه امید امت پس از اوست برپا می داری.

خدایا (وجود مبارک) آنان را امروز و روزهای بعد دژ و جان پناه من از ناگواری ها و پناهگاهم از ترس ها بگردان، و به برکت آنان مرا از هر دشمن و طغیانگر و ستمگر و فاسقی نجات بده.

و (همچنین به برکت وجودشان مرا) از شر هر چه می شناسم و هر چه نمی شناسم، و هر چه از دیدگانم پنهان است و هر آن چه می بینم، و از شر هر جنبنده ای که تو _ ای

ص: 49

کُلِّ دابَّهٍ، رَبِّ اَنْتَ اخِذٌ بِناصِیَتِها، اِنَّکَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ.

اَللّهُمَّ فَبِتَوَسُّلی بِهِمْ اِلَیْکَ، وَتَقَرُّبی بِمَحَبَّتِهِمْ، وَتَحَصُّنی بِاِمامَتِهِمْ، اِفْتَحْ عَلَیَّ فی هذَا الْیَوْمِ اَبْوابَ رِزْقِکَ، وَانْشُرْ عَلَیَّ رَحْمَتَکَ، وَ حَبِّبْنی اِلی خَلْقِکَ، وَجَنِّبْنی بُغْضَهُمْ وَعَداوَتَهُمْ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ.

اَللّهُمَّ وَلِکُلِّ مُتَوَسِّلٍ ثَوابٌ، وَلِکُلِّ ذی شَفاعَهٍ حَقُّ، فَاَسْاَلُکَ بِمَنْ جَعَلْتُهُ اِلَیْکَ سَبَبی، وَقَدَّمْتُهُ اَمامَ طَلِبَتی، اَنْ تُعَرِّفَنی بَرَکَهَ یَوْمی هذا، وَشَهْری هذا، وَعامی هذا.

اَللّهُمَّ وَهُمْ مَفْزَعی، وَمَعُونَتی، فی شِدَّتی وَرَخائی، وَعافِیَتی وَبَلائی وَنَوْمی وَیَقْظَتی، وَظَعْنی وَ اِقامَتی، وَعُسْری وَیُسْری وَعَلانِیَتی وَسِرِّی، وَاِصْباحی وَ اِمْسائی، وَتَقَلُّبی وَمَثْوایَ، وَسِرّی وَجَهْری.

اَللّهُمَّ فَلا تُخَیِّبْنی بِهِمْ مِنْ نائِلِکَ، وَلا تَقْطَعْ رَجائی مِنْ رَحْمَتِکَ وَلا تُؤْیِسْنی مِنْ رَوْحِکَ، وَلا تَبْتَلِنی بِانْغِلاقِ اَبْوابِ الاْرْزاقِ وَانْسِدادِ مَسالِکِها، وَارْتِتاجِ مَذاهِبِها، وَافْتَحْ لی مِنْ لَدُنْکَ

ص: 50

پروردگار من _ صاحب اختیار اوئی (نجات بده)، به راستی که تو بر راه مستقیمی.(1) بارالها پس به برکت توسلم به تو به واسطة آنان، و تقرب جستنم به محبت شان و پناهندگی ام به امامت شان، درهای روزیت را امروز بر من باز کن، و رحمتت را بر من بگستران و مرا محبوب خلقت گردان، و از کینه و دشمنی شان مرا دور بدار که بی گمان تو بر هر چیزی بسیار توانایی.

خداوندا برای هر توسل کننده ای جزا و پاداشی است، و هر صاحب شفاعتی حقی دارد، پس به یمن وجود کسانی که آنان را سبب و واسطة خودم به سوی تو گرداندم و آنان را پیشاپیش درخواستم قرار دادم، از تو می خواهم که خیر و برکت این روز و این ماه و این ساَلم را به من یاد دهی (و راه هایش را بشناسانی)

خدایا آنان هم در سختی و گرفتاری و هم در آسانی و آسایشم پناهگاه و کمک منند و نیز در عافیت و بلایم، و خواب و بیداری ام، و در کوچ و اقامتم، و سختی و آسانی ام، و آشکار و پنهانم، و صبحگاهان و شامگاهانم، و در انتقال و سکونم (و باقی ماندنم)، و پنهان و آشکارم.

خدایا پس به یمن وجود مبارکش_ان مرا از عطا و بخششت نا امید مگردان، و امیدم را از رحمتت قطع مفرما، و مرا از رحمتت مأیوس نکن، و با بسته شدن درهای رزق و روزی و مسدود شدن راه های کسب آن مرا آزمایش نکن، و از جانب خود فتح و گشایشی

ص: 51


1- متن عربی این عبارت با اندکی تغییر از آیة 56 سورة مبارکة هود اقتباس شده است.

فَتْحا یَسیرا، وَاجْعَلْ لی مِنْ کُلِّ ضَنْکٍ مَخْرَجا، وَاِلی کُلِّ سَعَهٍ مَنْهَجا، اِنَّکَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ، وَصَلَّی اللّه ُ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ، امینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

20_لطلب الفرج ورفع الغمّ

بالإسناد عن الرضا علیه السلام قال: إ نّی اغتَمَمت فی بعض الاُمور فأتانی أبو جعفر علیه السلام فقال: یا بنیّ ادعُ اللّه، وأکثر من «یا رَؤُوفُ یا رَحیمُ»

21_لطلب الفرج متوسّلاً بأسماء اللّه تعالی

بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، خالِقُ الْخَلْقِ، وَقاسِمُ الرِّزْقِ، وَفالِقُ الاْصْباحِ، وَجاعِلُ اللَّیْلِ سَکَنا، وَالشَّمْسِ وَالْقَمَرِ حُسْبانا ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیمِ، لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ

ص: 52

آس_ان نصیبم گردان و از هر مضیقه ای راه خروجی و به س_وی هر گشایش و وسعتی راه روشنی برایم قرار ده، به راستی که تو مهربان ترین مهربانانی، و درود و رحمت خداوند بر محمد و خاندان پاک و مطهرش، آمین (استجابت کن) ای پروردگار جهان ها و جهانیان(1)

دعای بیستم: دعای آن حضرت علیه السلام برای طلب گشایش و برطرف شدن غم و اندوه

با اسناد از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند:

در کاری دغدغه و ناراحتی داشتم، پدر (بزرگوارم) أبوجعفر _ اِمام کاظم _ علیه السلام پیشم آمده و فرمودند: پس_ر عزیزم خدا را بخوان و ذکر «یا رؤوفُ یا رَحیمُ» (ای خدای با رأفت و ای بسیار مهربان) را زیاد بگو.

دعای بیست ویکم: دعای امام علیه السلام برای طلب گشایش با توسل به اسماء حسنای خداوند تعالی

به نام خداوند بخشنده بسیار مهربان

شهادت می دهم که هیچ معبودی جز خداوند نیست، که یکتاست و هیچ شریکی ندارد، آفرینندة خلایق و تقس_یم کنندة روزی، و ش_کافندة صبحگاه و کسی است که ش_ب را مایة آرامش و (گردش) خورش_ید و ماه را وس_یلة محاسبه زمان قرار داده اس_ت و این پدیده، تقدیر و اندازه گیری خداوند قدرتمند بسیارداناست(2)، هیچ معبودی جز او نیست و شکست ناپذیر و

ص: 53


1- واژة «العالمین»جمع کلمة «عالم» و کلمة اخیر به معنای چیزی است که به وسیلة آن علم به وجود چیزی حاصل می ش__ود و جهان خلقت را از آن جهت «عالم» می نامند که بر وجود خالق متعال دلالت می کند. جمع بستن این کلمه یا به جهت آن است که بر اصناف و انواع مختلف موجودات جهان هستی دلالت کند مانند عالم جمادات، عالم نباتات، عالم حیوانات و ...، یا برای اینکه عوالم مختلف وجود را در برگیرد مانند: عالم ناسوت، عالم ملکوت، عالم جبروت و ...، و یا بر دوره های مختلف زمانی جهان خلقت دلالت کند. برخی از علمای لغت نیز به جهت اینکه جمع مذکر سالم به موجودات عاقل اختصاص دارد «عالمین» را به معنای عالم انسان ها و جهانیان در نظر می گیرند، چنان چه در برخی آیات قرآن نیز به همین معنی اس__تفاده ش__ده، مانند آیة ﴿ إِنْ هُوَ إِ َّ لا ذِکْرٌ للْعاَلِمینَ﴾. به همین جهت در ترجمة حاضر کلمة «العالمین» به « جهانها و جهانیان»ترجمه شد.
2- عبارت «فالقُ الإصباحِ و ... ذلک تقدیرُ العَزیزِ العلیم» در متن عربی دعا، با یک تغییر جزئی از آیة 96 س__ورة انعام اقتباس شده است

وَاَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَوَلِیُّهُ وَنَبِیُّهُ وَخَلیلُهُ وَصَفیُّهُ وَحَبیبُهُ، وَخالِصَتُهُ وَخاصَّتُهُ مِنْ خَلْقِه، وَاَمینُهُ عَلی وَحْیِه، اَرْسَلَهُ بِالْهُدی وَدینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلیَ الدّینِ کُلِّه وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ، بَشیراوَنَذیرا وَداعِیا اِلَی اللّه ِ بِاِذْنِه وَسِراجا مُنیرا، صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَعَلی اَهْلِ بَیْتِهِ الَّذینَ اَذْهَبَ اللّه ُ عَنْهُمُ الرِّجْسَ، وَطَهَّرَهُمْ تَطْهیرا یا مُقَوِّیَ کُلِّ ذَلیلٍ، وَمُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ، وَمُذِلَّ الْجَبّارینَ قَدْ وَحَقِّکَ بَلَغَ مِنِّی الْمَجْهُودُ، فَفَرِّجْ عَنّی یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، یا مُفَرِّجُ اَلْفَرَجَ(12) یا کَریمُ اَلْفَرَجَ، یا عَزیزُ اَلْفَرَجَ، یا جَبّارُ اَلْفَرَجَ، یا رَحْمنُ اَلْفَرَجَ، یا رَحیمُ اَلْفَرَجَ، یا جَلیلُ اَلْفَرَجَ، یا جَمیلُ اَلْفَرَجَ، یا کَفیلُ اَلْفَرَجَ، یا مُنیلُ اَلْفَرَجَ، یا مُقیلُ اَلْفَرَجَ، یا مُجیرُ اَلْفَرَجَ، یا خَبیرُ اَلْفَرَچَ، یا مُنیرُ اَلْفَرَجَ، یا مُبَلِّغُ اَلْفَرَجَ، یا مُدیلُ اَلْفَرَجَ یا مُحیلُ اَلْفَرَجَ، یا کَبیرُ اَلْفَرَجَ، یا فَدیرُ اَلْفَرَجَ، یا بَصیرُ اَلْفَرَجَ یا بَرُّ اَلْفَرَجَ، یا طُهْرُ اَلْفَرَجَ، یا طاهِرُ اَلْفَرَجَ،یا قاهِرُ اَلْفَرَجَ یا ظاهِرُ اَلْفَرَجَ،

ص: 54

باحکمت است(1). و شهادت می دهم که به راستی محمد صل الله علیه وآله وسلّم بنده و فرستاده اوست، او که ولیّ خداوند، و پیامبرش و دوست صمیمی و برگزیده اوست، و محبوبش و برگزیدة مقربش و بنده مخصوصش از بین تمام خلقش، و امین او بر وحیش، که او را با هدایت و دین حق به سوی بشر فرستاد تا او را بر هر دینی پیروز گرداند، هر چند که مشرکان کراهت داشته باشند(2)، و بشارت دهنده و بیم دهنده، و دعوت کننده به سوی خداوند به اجازة او، و چراغی تابنده است(3) که درود و رحمت خداوند بر او و اهل بیت گرامی اش باد، کسانی که خداوند پلیدی را از آنان دور کرده و آنان را به طور کامل (از هر نوع گناه و اشتباه) تطهیر نموده است.(4)

ای تقویت کنندة هر شخص خوار و ذلیلی، و ای عزت بخش مؤمنان و خوار کنندة ستمگران زورگو، قسم به حق خودت که حقیقتاً سختی و مشقتم به نهایت رسیده (کارد به استخوانم رسیده است) پس مشقت و سختی را از من برطرف نما (و در امورم گشایش بده) ای مهربان ترین مهربانان. ای گشایش دهنده، (از تو) گشایش را ( می طلبم)(5)، ای بزرگوار گشایش (بده)؛ ای شکست ناپذیر گشایش (بده)؛ ای مسلط و قاهر (یا اصلاح کنندة امور خلق) گشایش (بده) ای بخشاینده، گشایش (بده)؛ ای بسیار مهربان، گشایش (بده)؛ ای شکوهمند و عظیم، گشایش (بده)؛ ای زیبا و نیک کردار، گش_ایش (بده)؛ ای سرپرست و عهده دار امور خلق، گشایش؛ ای نائل کنندة بندگان به نعماتت، گشایش؛ ای درگذرنده از لغزشها، گشایش؛ ای پناهدهنده، گشایش؛ ای خبردار و آگاه، گشایش؛ ای روشنگر و تابنده، گشایش؛ ای رساننده، گشایش؛ ای تغییر دهنده (یا یاری کننده و غلبه دهنده) گشایش؛ ای تبدیل کننده، گشایش؛ ای بزرگ، گشایش؛ ای بسیار توانا، گشایش؛ ای بسیار بینا، گشایش؛ ای نیکوکار، گشایش؛ ای پاکی و طهارت، گشایش؛ ای پاک و مطهر، گشایش؛ ای مسلط و چیره، گشایش؛ ای آشکار، گشایش؛

ص: 55


1- عبارت «لا إله إلّا هو العزیزُ الحَکیم» در متن عربی دعا در پایان آیات 6 و 18 از سورة آل عمران آمده است
2- عبارت «ارسَلَه بالهُدی ... و لو کَرِهَ المشرکون«»با تغییر مختصری از آیات 33 سورة توبه و آیة 9 سورة صف، و با تغییر بیشتری از آیة 28 سورة فتح اقتباس شده است.
3- عبارت «بش__یراً و نذیراً و داعیاً إلی اﷲ باِذنه وس__راجاً منیراً» با تغییر کلمة اول، از آیة 45 و 46 سورة احزاب گرفته شده است.
4- تعبیر «اّلذین أذهَبَ اﷲُ عنهم الرجسَ و طَهرهم تَطهیراً» اشاره دارد به آیة مبارکه تطهیر (آیة 33 سورة احزاب)
5- واژة «الفَرَج» به صورت منصوب در واقع مفعولبه برای فعلی محذوف اس__ت، و تقدیر عبارت این اس__ت که: «أس__ألک الفرجَ» یا «أطلُبُ مِنکَ الفَرَجَ» یا «أعطِنِی الفرَجَ» لذا در ترجمة حاضر در چند عبارت اول به صورت «گشایش را می طلبم» یا «گشایش بده» ترجمه شد، و سپس به تبع متن عربی فقط کلمة «گشایش» در ترجمه آمده و از ذکر فعل خودداری شده است.

یا باطِنُ اَلْفَرَجَ، یا ساتِرُ اَلْفَرَجَ، یا مُحیطُ اَلْفَرَجَ یا مُقْتَدِرُ اَلْفَرَجَ یا حَفیظُ اَلْفَرَجَ یا مُتَجَبِّرُ اَلْفَرَجَ یا قَریبُ اَلْفَرَجَ، یا وَدُودُ اَلْفَرَجَ، یا حَمیدُ اَلْفَرَجَ، یا مَجیدُ اَلْفَرَجَ یا مُبْدِئُ اَلْفَرَجَ یا مُعیدُ اَلْفَرَجَ، یا شَهیدُ اَلْفَرَجَ، یا مُحْسِنُ اَلْفَرَجَ یا مُجْمِلُ اَلْفَرَجَ، یا مُنْعِمُ اَلْفَرَجَ، یا مُفْضِلُ اَلْفَرَجَ، یا قابِضُ اَلْفَرَجَ یا باسِطُ اَلْفَرَجَ، یا هادِیُ اَلْفَرَجَ، یا مُرْسِلُ اَلْفَرَجَ، یا دافِعُ اَلْفَرَجَ، یا رافِعُ اَلْفَرَجَ، یا باقی اَلْفَرَجَ، یا واقی اَلْفَرَجَ، یا خَلاّقُ اَلْفَرَجَ، یا وَهّابُ اَلْفَرَجَ، یا تَوّابُ اَلْفَرَجَ، یا فَتّاحُ اَلْفَرَجَ، یا نَفَّاحُ اَلْفَرَجَ، یا مُرْتاحُ اَلْفَرَجَ، یا نَفّاعُ اَلْفَرَجَ، یا رَؤُوفُ اَلْفَرَجَ، یا عَطُوفُ اَلْفَرَجَ، یا کافی اَلْفَرَجَ، یا شافی اَلْفَرَجَ، یا مُعافی اَلْفَرَجَ، یا مُکافی اَلْفَرَجَ، یا وَفِیُّ اَلْفَرَجَ،یا مُهَیْمِنُ اَلْفَرَجَ، یا سَلامُ اَلْفَرَجَ، یا مُتَکَبِّرُ اَلْفَرَجَ، یامُؤْمِنُ اَلْفَرَجَ، یا اَحَدُ اَلْفَرَجَ، یا صَمَدُ اَلْفَرَجَ، یا نُورُ اَلْفَرَجَ، یا مُدَبِّرُ اَلْفَرَجَ، یا فَرْدُ اَلْفَرَجَ، یا وَتْرُ اَلْفَرَجَ، یا ناصِرُ اَلْفَرَجَ، یا مُونِسُ اَلْفَرَجَ یا باعِثُ اَلْفَرَجَ، یا وارِثُ اَلْفَرَجَ، یا عالِمُ اَلْفَرَجَ، یا حاکِمُ اَلْفَرَجَ یا بارِئُ اَلْفَرَجَ، یا مُتَعالِی اَلْفَرَجَ، یا مُصَوِّرُ اَلْفَرَجَ، یا مُجیبُ اَلْفَرَجَ، یا قائِمُ اَلْفَرَجَ، یا دائِمُ اَلْفَرَجَ، یا عَلَیمُ اَلْفَرَجَ، یا حَکیمُ اَلْفَرَجَ یا جَوادُ اَلْفَرَجَ،

ص: 56

ای پنهان، گشایش؛ ای پوشاننده، گشایش؛ ای احاطه دارنده، گشایش؛ ای قدرتمند، گشایش؛ ای حفظ کننده و نگهدار، گشایش؛ ای صاحب جبروت و عظمت، گشایش؛ ای نزدیک، گشایش؛ ای دوست دارنده و محبوب، گشایش؛ ای ستوده، گشایش؛ ای دارای مجد و شکوه، گشایش؛ ای آغازگر، گشایش؛ ای بازگرداننده، گشایش؛ ای گواه و شاهد، گشایش؛ ای نیکی کننده، گشایش؛ ای انجام دهندة زیبایی ها، گشایش؛ ای نعمت بخش، گشایش؛ ای تفضل کننده، گشایش؛ ای گیرنده و محدود کننده، گشایش؛ ای گسترش دهنده، گشایش؛ ای هدایتگر، گشایش؛ ای فرستنده، گشایش؛ ای برطرف کننده، گشایش؛ ای بالا برنده، گشایش؛ ای پایدار، گشایش؛ ای حفاظت کننده، گشایش؛ ای بسیار آفریننده، گشایش؛ ای بسیار بخشنده، گشایش؛ ای بسیار توبه پذیر، گشایش؛ ای بسیار گشاینده، گشایش؛ ای بسیار رحمتگر و عطا کننده، گشایش؛ ای راحتی بخش، گشایش؛ ای بسیار سود رسان، گشایش؛ ای بارأفت، گشایش؛ ای باعطوفت، گشایش؛ ای کفایت کننده، گشایش؛ ای شفا بخش، گشایش؛ ای عافیت بخش، گشایش؛ ای جزا و پاداش دهنده، گشایش؛ ای وفادار (به عهد و پیمان) گشایش؛ ای مسلط و چیره، گشایش؛ ای مایة آرامش، گشایش؛ ای دارای کبریاء و عظمت، گشایش؛ ای ایمنی بخش، گشایش؛ ای یگانه، گشایش؛ ای بی نیازی (که همه به او نیازمندند) گشایش؛ ای نور، گشایش؛ ای تدبیر کننده، گشایش؛ ای تنها، گشایش؛ ای یکتا، گشایش؛ ای یاور، گشایش؛ ای مونس، گشایش؛ ای برانگیزاننده گشایش؛ ای وارث جهان و جهانیان، گشایش؛ ای دانا، گشایش؛ ای حاکم و داور، گشایش؛ ای پدیدآورنده مبتکر، گشایش؛ ای والا مرتبه، گش_ایش؛ ای صورت بخش، گشایش؛ ای اجابت کننده، گشایش؛ ای استوار و برپا، گشایش؛ ای پایدار و برجا، گشایش؛ ای بسیار دانا، گشایش؛ ای خردمند، گشایش؛ ای سخاوتمند، گشایش؛

ص: 57

یا بارُّ اَلْفَرَجَ، یا سَارُّ اَلْفَرَجَ، یا عَدْلُ اَلْفَرَجَ یا فاضِلُ اَلْفَرَجَ، یا دَیّانُ اَلْفَرَجَ، یا حَنّانُ اَلْفَرَجَ، یا مَنّانُ اَلْفَرَجَ یاسَمیعُ اَلْفَرَجَ، یا خَفِیُّ اَلْفَرَجَ، یا مُعینُ اَلْفَرَجَ یا ناشِرُ اَلْفَرَجَ یا غافِرُ اَلْفَرَجَ، یا قَدیمُ اَلْفَرَجَ، یا مُسَهِّلُ اَلْفَرَجَ، یا مُیَسِّرُ اَلْفَرَجَ یا مُمیثُ اَلْفَرَجَ، یا مُحْیی اَلْفَرَجَ، یا نافِعُ اَلْفَرَجَ، یا رازِقُ اَلْفَرَجَ یا مُسَبِّبُ اَلْفَرَجَ، یا مُغیثُ اَلْفَرَجَ یا مُغْنی اَلْفَرَجَ یا مُقْنی اَلْفَرَجَ یا خالِقُ اَلْفَرَجَ، یا راصِدُ اَلْفَرَجَ، یا حاضِرُ اَلْفَرَجَ یا جابِرُ اَلْفَرَجَ یا حافِظُ اَلْفَرَجَ، یا شَدیدُ اَلْفَرَجَ، یا غِیاثُ اَلْفَرَجَ، یا عائِذُ اَلْفَرَجَ یا اَللّه ُ اَلْفَرَجَ، یا عَظیمُ اَلْفَرَجَ، یا حَیُّ اَلْفَرَجَ، یا قَیُّومُ اَلْفَرَجَ یا عالی اَلْفَرَجَ، یا رَبُّ اَلْفَرَجَ، یا اَعْظَمُ اَلْفَرَجَ، یا اَعَزُّ اَلْفَرَجَ یا اَجَلُّ اَلْفَرَجَ، یا غَنیُّ اَلْفَرَجَ، یا اَ کْبَرُ اَلْفَرَجَ، یا اَزَلِیُّ اَلْفَرَجَ یا اَوَّلُ اَلْفَرَجَ، یا اخِرُ اَلْفَرَجَ، یا حَقُّ اَلْفَرَجَ، یا مُبینُ اَلْفَرَجَ یا یَقینُ اَلْفَرَجَ، یا مالِکُ اَلْفَرَجَ یا قُدُّوسُ اَلْفَرَجَ یا مُتَقَدِّسُ اَلْفَرَجَ، یا واحِدُ اَلْفَرَجَ، یا اَحَدُ اَلْفَرَجَ، یا مُتَوَحِّدُ اَلْفَرَجَ، یا مُمِدُّ اَلْفَرَجَ یا قَهّارُ اَلْفَرَجَ، یا رَحیمُ اَلْفَرَجَ یا مُفَضِّلُ اَلْفَرَجَ یا مُتَرَحِّمُ اَلْفَرَجَ یا قاصِمُ اَلْفَرَجَ، یا مُکْرِمُ اَلْفَرَجَ یا مُعَلِّمُ اَلْفَرَجَ یا مُصْطَفی اَلْفَرَجَ یا مُزَکّی اَلْفَرَجَ یا وافی

ص: 58

ای احسان کننده، گشایش؛ ای شادی بخش، گشایش؛ ای تجسم عدل و داد، گشایش؛ ای با فضیلت، گشایش؛ ای جزا دهنده، گشایش؛ ای بسیار مهر ورزنده، گشایش؛ ای بسیار نعمت دهنده، گشایش؛ ای بسیار شنوا، گشایش؛ ای پنهان (از دیده ها) گشایش؛ ای کمک کار، گشایش؛ ای گسترنده، گشایش؛ ای آمرزنده گشایش؛ ای ازلی و بی آغاز، گشایش؛ ای آسان کننده، گشایش؛ ای هموار کننده، گشایش؛ ای میراننده، گشایش؛ ای زنده کننده، گشایش؛ ای سود بخش، گشایش؛ ای روزی رسان، گشایش؛ ای سبب ساز، گشایش؛ ای فریادرس، گشایش؛ ای بی نیاز کننده، گشایش؛ ای ثروت بخش، گشایش؛ ای آفریدگار، گشایش؛ ای ناظر و رصد کننده، گشایش؛ ای حاضر، گشایش؛ ای سامان بخش و اصلاح کننده، گشایش؛ ای نگاهبان، گشایش؛ ای قوی، گشایش؛ ای پناه و دادرس، گشایش؛ ای پناه دهنده، گشایش؛ ای خداوند، گشایش؛ ای بسیار بزرگ، گشایش؛ ای زنده، گشایش؛ ای قیم و مدبر امور خلایق، گشایش؛ ای بلند مرتبه، گشایش؛ ای پروردگار (و صاحب اختیار) گشایش؛ ای عظیم تر، گشایش؛ ای عزیزتر (و شکست ناپذیرتر) گشایش؛ ای بزرگوارتر، گشایش؛ ای بی نیاز، گشایش؛ ای بزرگتر (از آنچه به وصف درآید) گشایش؛ ای ازلی (و بی آغاز) گشایش؛ ای اول (و نخستین) گشایش؛ ای آخر (و آخرین) گشایش؛ ای وجود و کمال حق، گشایش؛ ای ظاهر و روشنگر، گشایش؛ ای وجود یقینی، گشایش؛ ای مالک (و دارنده) گشایش؛ ای بسیار پاک و مقدس، گشایش؛ ای منزه از هر عیب، گشایش؛ ای یکتا، گشایش؛ ای بی همتا، گشایش؛ ای فرد و یگانه، گشایش؛ ای امداد رسان، گشایش؛ ای بسیار قاهر و مسلط، گشایش؛ ای بسیار مهربان، گشایش؛ ای برتری دهنده، گشایش؛ ای ترحم کننده، گشایش؛ ای درهم شکننده (ستمگران) گشایش؛ ای گرامی دارنده، گشایش؛ ای آموزش دهنده، گشایش؛ ای اختیار کننده، گشایش؛ ای پاک کننده، گشایش؛ ای وفا کننده (و کامل کننده)

ص: 59

اَلْفَرَجَ یا کاشِفُ اَلْفَرَجَ یا مُصَرِّفُ اَلْفَرَجَ یا داعی اَلْفَرَجَ، یا مَرْجُوُّ اَلْفَرَجَ، یا مُتَجاوِزُ اَلْفَرَجَ یا فاتِحُ اَلْفَرَجَ یا مَلیکُ اَلْفَرَجَ، یا مُقَدِّرُ اَلْفَرَجَ، یا مُؤَلِّفُ اَلْفَرَجَ، یا مُمَهِّدُ اَلْفَرَجَ یا مُؤَیِّدُ اَلْفَرَجَ یا شاهِدُ اَلْفَرَجَ یا صادِقُ اَلْفَرَجَ یا مُصَدِّقُ اَلْفَرَجَ یا مُدْرِکُ اَلْفَرَجَ، یا سابِقُ اَلْفَرَجَ، یا عَوْنُ اَلْفَرَجَ یا لَطیفُ اَلْفَرَجَ یا رَقیبُ اَلْفَرَجَ، یا فاطِرُ اَلْفَرَجَ، یا مُفْنی اَلْفَرَجَ یا مُسَخِّرُ اَلْفَرَجَ یا مُمَجِّدُ اَلْفَرَجَ یا مَعبُودُ اَلْفَرَجَ یا مَدْعُوُّ اَلْفَرَجَ یا مَرْهُوبُ اَلْفَرَجَ یامُسْتَعانُ اَلْفَرَجَ یا مُلْتَجَأُ اَلْفَرَجَ، یا کَهْفُ اَلْفَرَجَ، یا عُدَّهُ اَلْفَرَجَ یا ذَا الْجَلالِ وَالاْکْرامِ

اَللّهُمَّ بِحَقِّ هذِهِ الاْسْماءِ الْحُسْنی، وَالْکَلِماتِ الْعُلْیا، وَبِحَقِّ «بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ * قُلْ هُوَ اللّه ُ اَحَدٌ * اللّه ُ الصَّمَدُ * لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ * وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا اَحَدٌ»(1) اَهْلِکْ عَدُوَّ مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ

اَللّهُمَّ اِنْ کانَ فُلانٌ عَدُوُّ اللّه وَعَدُوُّ رَسُولِ اللّه ِ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ

ص: 60

گشایش؛ ای برطرف کننده (غم و اندوه) گش_ایش؛ ای تغییر دهنده، گشایش؛ ای دعوت کننده، گش_ایش؛ ای مایة امید، گشایش؛ ای گذشت کننده، گشایش؛ ای گشاینده، گشایش؛ ای فرمانروای مقتدر، گشایش؛ ای تقدیر کننده (و اندازه گیرنده) گشایش؛ ای الفت بخش، گش_ایش؛ ای زمینه ساز، گشایش؛ ای تقویت کننده، گشایش؛ ای گواه، گشایش؛ ای راست گفتار و کردار، گشایش؛ ای تصدیق کننده، گشایش؛ ای دریابنده، گشایش؛ ای پیشی گیرنده، گشایش؛ای یاور، گشایش؛ ای لطف کننده، گشایش؛ ای ناظر و مراقب، گشایش؛ ای شکافنده (آسمان و زمین) گشایش؛ ای فنا کننده، گشایش؛ ای تسخیر کننده (و به خدمت گیرنده) گشایش؛ ای شکوه بخش، گشایش؛ ای ذات مورد پرستش، گشایش؛ ای فرا خوانده شده، گشایش؛ ای ذات پرهیبت، گشایش؛ ای مایة امید کمک جویان، گشایش؛ ای محل پناه، گشایش؛ ای پناهگاه، گشایش؛ ای ساز و برگ، گشایش؛ ای صاحب جلال و عظمت و ارجمندی.

بارالها به حق این بهترین نام ها و والاترین کلمات و بحق سورة اخلاص (به نام خداوند بخش_اینده بسیار مهربان، بگو موضوع این است که خداوند یکتاست، خداوند بی نیاز است (و همه به او نیازمندند)، هرگز نزاده و زاییده نشده است، و هیچ کس همتای او نیست)(1) دشمن محمد و آل محمد را نابود گردان،

خداون_دا اگر فلانی _ که دشمن خدا و رسول خدا (که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد)

ص: 61


1- سورة توحید/ آیة 1 تا 4

وَالِه، وَاَهْلِ بَیْتِه وَذُرَّیَّتِه وَشیعَتِه - جَحَدَ حَقّا وَادَّعی باطِلاً، فَاَنْزِلْ عَلَیْهِ حُسْبانا مِنَ السَّماءِ وَعَذاباعاجِلاً، امینَ، امینَ، امینَ رَبَّ الْعالَمینَ، وَاَمانَ الْخائِفینَ، اَدرِکْنا فی هذِهِ الْحاجَهِ، وَاَغِثْنا یا اِلهی بِحَقِّ مَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبینَ، وَاَنْبِیائِکَ الْمُرْسَلینَ الْمُطَهَّرینَ، وَبِشَفاعَهِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه.

اَللّهُمَّ اِنّی اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه، یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللّه ِ، یا اِمامَ الرَّحْمَهِ، اِنَّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیها عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه. ِ

یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلیَّ بْنَ اَبی طالِبٍ، یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا یا وَجیها عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه. ِ

یا فاطِمَهَ الزَّهْراءِ، یا بِنْتَ رَسُولِ اللّه ِ، یا سَیِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکِ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکِ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتشْفَعْنا بِکِ اِلَی

ص: 62

و دشمن اهل بیت و ذریه و شیعیانش است _ حقی را انکار نمود و باطلی را ادعا کرد، بر او آتش و کیفری از آس_مان و عذابی شتابان (و فوری) نازل کن، آمین (اجابت ک_ن) آمین آمین، ای پروردگار جهان ها و جهانیان و مایة امنیت بیمناکان، ما را در این حاجت دریاب، و ای معبود من به فریادمان برس، به حق فرشتگان مقرّب درگاهت و انبیای فرستاده شده و پاکت و به برکت شفاعت پیامبرت محمد (که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد).

خداوندا همانا من به واسطة پیامبرت محمد (که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد) به سوی تو رو می کنم،(1)

ای اباالقاسم ای فرستادة خدا، ای پیشوای رحمت، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند متوسل شده و به درگاه خدا شفاعت جس_تیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای اباالحسن، ای علی بن ابی طالب، ای امیر مؤمنان، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند توسل نموده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای فاطمه زهرا، ای دختر رسول خدا، ای سرور و مولای ما به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند متوسل شده و به درگاه خدا شفاعت جستیم،

ص: 63


1- از این قس__مت تا پایان توس__ل به ذیل عنایت حضرت حجت علیه السلام، این متن در حقیقت همان دعای توسل معروف است.

اللّه ِ وَقَدَّمْناکِ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهَهً عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعی لَنا عِنْدَ اللّه.

یا اَبامُحَمَّدٍ، یا حَسَنَ بْنَ عَلیٍّ، یَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ، یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اللّه ِ،وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاًعِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه ِ، یا اَبا عَبْدِ اللّه ِ، یا حُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ، یَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ، یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ،

وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه

یا اَبَا الْحَسَنِ، یا عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ، یَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ، یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه ِ، یا اَبا جَعْفَرٍ، یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، یَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ، یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی

ص: 64

و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای ابامحمد، ای حسن بن علی، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند توسل نموده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای اباعبداﷲ، ای حسین بن علی، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند متوسل شده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای اباالحسن، ای علی بن الحسین، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند توسل نموده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای اباجعفر، ای محمد بن علی، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا

ص: 65

خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه ِ یا اَبا عَبْدِ اللّه ِ، یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، یَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ، یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه ِ، یا اَبا اِبْراهیمَ، یا مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ، یَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ، یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه ِ

یا اَبَا الْحَسَنِ، یا عَلیَّ بْنَ مُوسی، یَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ، یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانااِنّا تَوَچَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا یا وَجیهَاًعِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه ِ، یا اَبا جَعْفَرٍ، یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلیٍّ، یَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ، یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی

ص: 66

بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند متوسل شده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای اباعبداﷲ، ای جعفر بن محمد، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند توسل نموده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای اباابراهیم، ای موسی بن جعفر، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند متوسل شده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای اباالحسن، ای علی بن موسی، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند توسل نموده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای اباجعفر، ای محمد بن علی، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور

ص: 67

خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه ِ. یا اَبَا الْحَسَنِ، یا عَلیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ، یَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه ِ، یا اَبا مُحَمَّدٍ، یا حَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ، یَابْنَ رَسُولِ اللّه ِ، یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی خَلْقِهِ، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یا وَجیهاً عِنْدَ اللّه ِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه ِ یا وَصِیَّ الْحَسَنِ وَالْخَلَفَ الصّالِحَ، یَا بْنَ رَسُولِ اللّه ِ، یا حُجَّهَ اللّه ِ عَلی خَلْقِه، یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَاسْتَشْفَعْنا بِکَ اِلَی اللّه ِ، وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللّه ِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّه ِ.

ص: 68

و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند متوسل شده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای ابا الحسن، ای علی بن محمد، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند توسل نموده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای ابا محمد، ای حسن بن علی، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند متوسل شده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ای وصی حسن و جانشین شایسته، ای پسر رسول خدا، ای حجت خدا بر خلقش، ای سرور و مولای ما، به راستی ما به واسطة وجود مبارکت به خداوند روی آوردیم و به واسطة تو به درگاه خداوند توسل نموده و به درگاه خدا شفاعت جستیم، و تو را پیشاپیش حاجاتمان قرار دادیم، ای آبرومند درگاه خدا، نزد خدا برای ما شفاعت کن.

ص: 69

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَاکْشِفْ عَنّا کُلَّ هَمٍّ، وَفَرِّجْ عَنّا کُلَّ غَمٍّ، وَاقْضِ لَنا کُلَّ حاجَهٍ مِنْ حَوائِجِ الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَاَعِذْنا مِنْ شَرِّ جَمیعِ ما خَلَقْتَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَاَلْبِسْنا دِرْعَکَ الْحَصینَهَ، وَقِنا شَرَّ جَمیعِ خَلْقِکَ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَاحْفَظْ غُرْبَتَنا، وَاسْتُرْ عَوْرَتَنا، وَامِنْ رَوْعَتَنا، وَاکْفِنا مَنْ بَغی عَلَیْنا، وَانْصُرْنا عَلی مَنْ ظَلَمَنا وَاَعِذْنا مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، وَمِنْ جَوْرِ السُّلْطانِ، وَمِنْ شَرِّ کُلِّ ذی شَرٍّ، اَللّهُمَّ اجْعَلْنا فی سِتْرِکَ، وَفی حِفْظِکَ، وَفی کَنَفِکَ، وَفی حِرْزِکَ، وَفی عِیاذِکَ، وَفی عِزِّکَ، وَفی مَنْعِکَ، عَزَّ جارُکَ، وَجَلَّ ثَناؤُکَ، وَامْتَنَعَ عائِذُکَ، وَلا اِلهَ غَیْرُکَ، تَوَکَّلْتُ عَلَی الْحَیِّ الَّذی لا یَمُوتُ، وَالْحَمْدُللّه ِ الَّذی لَمْ یَتَّخِذْ وَلَدا، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فِی الْمُلْکِ، وَلَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِیٌّ مِنَ الذُّلِّ وَکَپِّرْهُ تَکْبیرا، وَسُبْحانَ اللّه ِ بُکْرَهً وَاَصیلاً، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه ِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ، وَصَلَّی اللّه ُ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِه اَجْمَعینَ.

ص: 70

خداون_دا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرس_ت، و هر دغدغ_ه و اندوهی را از ما برط_رف فرما، و هر غمی را از ما دور گردان، و هر حاجتی از حاجت های دنیا و آخرت را برای ما برآورده ساز.

خدایا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و ما را از شر تمام آنچه آفریده ای پناه ده، بارالها بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و زره مستحکمت را بر ما بپوشان، و ما را از ش_ر تمام خلقت محافظت بفرما. خداوندا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و حرمت ما را در غربت پاس بدار، و نقص و عیبمان را بپوشان و ترسمان را ایمنی بخش، و امور ما را در برابر کسی که به ما ستم کرده کفایت کن، و ما را بر کسی که به ما ظلم نموده یاری فرما، و از شر شیطان رانده شده (از درگاهت) و جور و ستم سلطان و شر هر صاحب شری در امان بدار.

خداون_دا ما را در پوش_ش (آمرزش) و حفظ و حمایتت، و در امان و پناه و عزت (و شکست ناپذیری) و دفاع محکمت قرار ده، (زیرا) کسی که در جوار توست عزیز است، و مدح و ثنایت عظیم، و پناه برنده به تو (از شر دیگران) در امان است، و هیچ معبودی غیر از تو نیست.

بر (خدای) زنده ای که (هرگز) نمی میرد توکل کرده ام(1)، و س_پاس و س_تایش خداوندی را سزاست که هیچ فرزندی اختیار نکرده است، و هیچ شریکی در فرمانروایی برایش نیست، و ی_اوری از روی ذل_ت و ناتوانی ندارد، و او را قویاً بزرگ و گرامی بدار(2)، و خداوند را هر صبحگاه و ش_امگاه تسبیح گوی (و از هر نقص و عیبی منزه بدان) (3). و هیچ توان و قدرتی نیس_ت مگر به واسطة خداوند بلند مرتبه بزرگ. و درود و رحمت خدا بر محمد و تمام خاندان گرامیش باد.

ص: 71


1- عبارت «تَوَکَّلتُ علی الحیِّ الذی لا یموت»در متن دعا، از آیة 58 سورة مبارکة فرقان اقتباس شده است.
2- متن عربی عبارات اخیر از آیة پایانی سورة مبارکة إسراء گرفته شده است
3- عبارت «سُبحانَ اﷲِ بکرَةً و أصیلاً» در متن دعا، در حقیقت عمل کردن به دستوری است که در آیة 42 سورة مبارکة احزاب به مؤمنین داده شده است

اَللّهُمَّ کُفَّ عَنْ عَبْدِکَ الضَّعیفِ «فُلانِ بْنِ فُلانٍ» شَرَّ «فُلانِ بْنِ فُلانٍ» وَذُبَّ عَنْهُ کَیْدَهُ وَمَکْرَهُ وَغائِلَتَهُ وَبَطْشَهُ وَحیلَتَهُ وَغَمْزَهُ، وَطُمَّهُ بِالْعَذابِ طَمّا، وَقُمَّهُ بِالْبَلاءِ قَمّا، وَاَبِحْ حَریمَهُ، وَارْمِه بِیَوْمٍ لا مَعادَ لَهُ وَبِساعَهٍ لا مَرَدَّ لَها، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ

اَللّهُمَّ بِحَقِّ الاْءئِمَّهِ الْمَعْصُومینَ، وَبِحَقِّ حُرْمَتِهِمْ لَدَیْکَ وَمَنْزِلَتِهِمْ عِنْدَکَ، اَهْلِکْهُ هَلاکا عاجِلاً غَیْرَ اجِلٍ، وَخُذْهُ اَخْذَ عَزیزٍ مُقْتَدِرٍ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

اَللّهُمَّ بِحَقِّکَ الْعَظیمِ، وَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَبِحَقِّ اَنْبِیائِکَ وَرُسُلِکَ، وَبِحَقِّ هؤُلاءِ الاْءئِمَّهِ الْمَعْصُومینَ، وَبِحَقِّ عِبادِکَ الصّالِحینَ وَبِحَقِّ مَنْ ناداکَ، وَناجاکَ، وَدَعاکَ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ

صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمِّدٍ، وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ، وَتَفَضَّلْ عَلی فُقَراءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْغِنی وَالْبَرَکَهِ، وَعَلی مَرْضَی الْمُؤمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالشِّفاءِ وَالْعافِیَهِ، وَعَلی مَوْتَی الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَهِ وَالرَّحْمَهِ، وَعلی غُرَباءِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِّ اِلی اَوْطانِهِمْ سالِمینَ غانِمینَ، وَعَلی والِدَیْنا وَاَزْواجِنا وَذُرِّیّاتِنا وَاَهْلِ

ص: 72

خداوندا از بنده ضعیفت «فلانی فرزند فلانی» شر «فلانی فرزند فلانی» را باز دار، و مکر و نیرنگ و بدکاری و شدت عمل و حیله و اهانت و عیب جویی اش را از او دور بدار، و آن (شخص شرور) را به شدت در گرداب عذاب غرق کن، و با بلایا او را (از صحنة روزگار) جارو کن، و حریم خانه اش را (بر دیگران) مباح گردان، و به روز مصیبتی دچارش کن که هیچ بازگشتی ندارد، و به ساعت گرفتاری که هیچ برگشتی برایش نیست، به راستی که تو بر هرچیز بسیار توانایی.

خداوندا به حق پیشوایان معصوم و به پاس حرمتشان نزد خودت و منزلتشان در پیشگاهت او را به هلاکتی فوری و بدون تأخیر بینداز، و مؤاخذه و مجازاتش کن، مؤاخذة خدایی قاهر و قدرتمند(1)، به رحمتت ای مهربانترین مهربانان.

خداوندا به حق عظیمت، و به حق محمد و آل محمد و به حق پیامبران و فرستادگانت، و به حق این پیشوایان معصوم و به حق بندگان صالح و شایسته ات و به حق هرکه تو را صدا زد و (با تو) مناجات نمود و تو را در خشکی و دریا خواند،

بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و فرجشان را زود برسان، و تفضل کرده و بر فقرای مردان و زنان باایمان توانگری و برکت و بر بیماران از زنان و مردان مؤمن شفا و عافیت، و بر مردگان از مردان و زنان باایمان آمرزش و رحمت، و بر افراد غریب از مؤمنین و مؤمنات بازگرداندن به وطنشان با سلامتی و غنیمت (و دست پر)، و بر پدر و مادر و همسران و فرزندان و عائله

ص: 73


1- عبارت «و خُذهُ أخذَ عَزیزٍ مُقتَدِرٍ» در متن دعا، از آیة 42 سورة مبارکة قمر الهام گرفته است.

حُزانَتِنا بِالْعِتْقِ مِنَ النّارِ وَالْفَوْزِ بِالْجَنَّهِ، وَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجا وَمَخْرَجا، وَارْزُقْنا رِزْقا حَلالاً طَیِّبامِنْ حَیْثُ نَحْتَسِبُ وَمِنْ حَیْثُ لا نَحْتَسِبُ، وَاخْتِمْ لَنا بِخَیْرٍ، وَاَصْلِحْ لَنا شَأْنَنا، وَاَعِنّا لِدینِنا وَدُنْیانا وَاقْضِ حَوائِجَنا کُلَّها مِنْ اُمُورِ الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ مِمّا لَکَ فیهِ رِضیً وَلَنا فیهِ صَلاحٌ، وَارْزُقْنا حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرامِ، وَزِیارَهَ النَّبیِّ وَالاْءئِمَّهِ عَلَیْهِمُ السَّلامُ فی عامِنا هذا وَفی کُلِّ عامٍ، وَاجْعَلْنا فی طاعَتِکَ مُجِدِّینَ، وَفی خِدْمَتِکَ راغِبینَ، وَقِنا بِفَضْلِ رَحْمَتِکَ عَذابَ الْفَقْرِ وَالْقَبْرِ وَالنّارِ وَسَکَراتِ الْمَوْتِ، وَاَهْوالَ یَوْمِ الْقِیامَهِ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

ثمّ یسْجد سَجده الشّکر، ویسأل حاجته، تقضی إ ن شاء اللّه تعالی.

22_لطلب تفریج الغمّ والهمّ

قال علیه السلام : یصلّی رکعتین یقرأ فی کلّ واحده منهما الحمد مرّه وإنّا أنزلناه ثلاث عشره مرّه، فإذا فرغ سجد وقال:

اَللّهُمَّ یا فارِجَ الْهَمِّ وَکاشِفَ الْغَمِّ(14) وَمُجیبَ دَعْوَهِ الْمُضْطَرِّینَ،

ص: 74

(و نان خورانم_ان) رهایی از آتش و کامیابی به بهش_ت را ارزانی دار، و گشایش و راه چاره ای (از مش_کلات) در کارمان قرار بده، و روزی ح_لال و پاکیزه ای به ما روزی کن از جایی که گمان می بریم و از جایی که گمان نمی بریم. (1) و عاقبت کارمان را ختم به خیر بفرما، و شؤون و کارهایمان را سر و سامان بده، و ما را در امور دین و دنیامان یاری کن، و تمام حاجاتمان در زمینة امور دین و آخرت را (البته) در آنچه خشنودی تو و صلاح ما در آن است برآورده کن، و به فریادمان برس و ما را دریاب.

و حج خانه با حرمتت و زیارت پیامبر و ائمه (که سلام تو بر آنان باد) را امسال و هر سال روزی (و نصیب) ما گردان، و ما را از عذاب فقر و قبر و آتش و سکرات مرگ و ترس و هراس های روز قیامت محافظت کن ای مهربانترین مهربانان.

سپس سجدة ش_کر به جای آورد و حاجتش را بخواهد، که ان شاء اﷲ تعالی برآورده می شود.

دعای بیست ودوم: دعای آن حضرت علیه السلام برای درخواست برطرف کردن غم و اندوه

امام رضا علیه السلام فرمودند: (هر که غم و اندوهی دارد) دو رکعت نماز به جا آورد، و در هر رکعت یک بار حمد و 13 بار سورة قدر بخواند، و هنگامی که از نماز فارغ شد به سجده رفته و بگوید:

خداون_دا ای گشاینده و زداین_دة (ابره_ای) حزن و اندوه(2) و (ای) برطرف کنن_ده غ_م و (ای) اجابت کنن_ده دعای انسان های مضطر و بیچ_اره

ص: 75


1- عبارات اخیر در متن دعا، از آیات 2 و 3 سورة مبارکة طلاق الهام گرفته است.
2- در کتاب ”المس__تدرک“ به جای واژة «الغَمَّ» در متن دعا، واژة «الضُرّ» آمده اس__ت که به معنای «خس__ارت و گرفتاری» می باشد.

وَ رَحْمانَ الدُّنْیا، وَرَحیمَ الاْخِرَهِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمِّد،ٍ وَارْحَمْنی رَحْمَهً تُطْفِئُ بِها عَنّی غَضَبَکَ وَسَخَطَکَ، وَتُغْنِیَنی بِها عَمَّنْ(15) سِواکَ.

ثُمَّ یَلصق خَدّهُ الاَیمنَ بِالاَرْض، ویقول: یا مُذِلَّ کُلِّ جَبّارٍ عَنیدٍ، وَیا مُعِزَّ کُلِّ ذَلیلٍ(16) قَدْ وَحَقِّکَ بَلَغَ الْمَجْهُودُ مِنّی فی اَمْرِ «کَذا»، فَفَرِّجْ عَنّی

ثمَّ یلصق خدّه الاَیسر بِالاَرْض ویقول: مثل ذلکَ، ثمّ یَعود اِلی سجوده [علی جبهته] وَیقول مِثل ذلکَ، فإنّ اللّه سُبْحانه یفرّج غمّه، ویقضی حاجته.

23_لطلب تفریج الغموم والهموم

اَللّهُمَّ اَنْتَ ثِقَتی فی کُلِّ کَرْبٍ، وَاَنْتَ رَجائی فی کُلِّ شِدَّهٍ، وَاَنْتَ لی فی کُلِّ اَمْرٍ نَزَلَ بی ثِقَهٌ وَعُدَّهٌ، کَمْ مِنْ کَرْبٍ یَضْعُفُ عَنْهُ الْفُؤادُ وَتَقِلُّ فیهِ الْحیلَهُ، وَتَعْیی فیهِ الاْمُورُ، وَیَخْذُلُ فیهِ الْبَعیدُ وَالْقَریبُ وَالصَّدیقُ، وَیَشْمُتُ فیهِ الْعَدُوُّ، اَنْزَلْتُهُ بِکَ وَشَکَوْتُهُ اِلَیْکَ، راغِبااِلَیْکَ فیهِ عَمَّنْ سِواکَ، فَفَرَّجْتَهُ وَکَشَفْتَهُ وَکَفَیْتَنیهِ، فَاَنْتَ وَلِیُّ کُلِّ نِعْمَهٍ وَصاحِبُ کُلِّ حاجَهٍ، وَمُنْتَهی کُلِّ رَغْبَهٍ،

ص: 76

و (ای) بخشاینده (در) دنیا، و بس_یار مهرب_ان (در) آخرت، ب_ر محمد و آل محم_د درود و رحمت فرس_ت، و بر م_ن رح_م ک_ن رحمت_ی ک_ه به وسیلة آن خشم و نارضایت_ی ات نس_بت به من را خاموش سازی، و م_را از غیر خودت بی نیاز کنی. (1) سپس گونة راست خود را به زمین چسبانده و بگوید:

ای ذلیل کنندة هر متکبر سرکشی، و ای عزیز کنندة هر خوار و ذلیلی(2)، قسم به حق خودت که حقیقتاً در مورد کار فلان سختی و مش_قتم به نهایت ش_دت رسیده (کارد به استخوانم رسیده)، پس گشایشت را نصیبم فرما.

سپس گونة چپ خویش را به زمین چسبانده و مانند همان عبارت را بگوید، آن گاه به حالت سجده روی پیشانی برشده و مانند آن عبارت را بگوید، که در این صورت خداوند سبحان غم و اندوه او را بزداید و حاجتش را برآورد.

دعای بیست وسوم: دعای آن حضرت علیه السلام برای طلب گشایش در غم ها و اندوه ها

خداوندا تو ( تکیه گاه و مایة) اطمینان من در هر گرفتاری هستی، و تو (مایة) امید من در هر سختی می باشی، و تو در هر موضوعی که برایم پیش می آید (مایة) اطمینان و پشتوانة منی، چه بسا گرفتاری که دل در آن سست و لرزان می شود، وراه چاره در آن کم می شود (و بسته می شود) و کارها در آن به درماندگی میرسد و (اش_خاص) دور و نزدیک و دوست، (انسان را) در آن تنها می گذارند، و دشمن در آن شماتت می کند، و آن گرفتاری را به درگاه تو آوردم و آن را به تو شکایت نمودم، در حالی که از دیگران روی گردانده و فقط به سوی تو توجه نمودم، و تو آن گرفتاری را گشایش داده و برطرف کرده و مرا در آن کفایت نمودی.

چرا که تو صاحب اختیار هر نعمت و همراه (خلایق) در هر حاجت، و سرمنزل هر نیایش و گرایشی.

ص: 77


1- در نسخه ای دیگر به جای «عَمَّن سِواک» عبارت «عَن رَحمَةِ مَن سِواک» آمده، به معنای «از رحمت و مهربانی فردی غیر خودت«
2- در نس__خة دیگ__ر پس از عبارت«و مُعِ_زّ کلِّ ذَلیل» عبارت «و مُذِ ُّ ل کلِّ عَزیزٍ» نیز آمده اس__ت، به معنای: «و خوارکنندة هر عزیزی»

فَلَکَ الْحَمْدُ کَثیرا، وَلَکَ الْمَنُّ فاضِلاً، بِنِعْمَتِکَ تَتِمُّ الصّالِحاتُ، یا مَعْرُوفا بِالْمَعْرُوفِ مَعْرُوفٌ، وَیا مَنْ هُوَ بِالْمَعْرُوفِ مَوْصُوفٌ، اَنِلْنی مِنْ مَعْرُوفِکَ مَعْرُوفا تُغْنینی بِه عَنْ مَعْرُوفِ مَنْ سِواکَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

4.أدعیته علیه السلام لطلب قضاء الحوائج

24_لقضاء الحوائج متوسّلاً بالمصحف، وبمحمد وآله علیهم السلام

بالإسناد عن الرضا علیه السلام قال: إذا حزبک(17) امر شدید، فصلّ رکعتین تقرأ فی إحداهما: الفاتحه وآیه الکرسی، وفی الثانیه: الحمد و«اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» ثمّ خذ المصحف وارفعه فوق رأسک، وقل:

اَللّهُمَّ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ اِلی خَلْقِکَ، وَبِحَقِّ کُلِّ ایَهٍ فیهِ، وَ بِحَقِّ کُلِّ مَنْ مَدَحْتَهُ فیهِ عَلَیْکَ، وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِ، وَلا نَعْرِفُ اَحَدا اَعْرَفَ بِحَقِّکَ مِنْکَ. یا سَیِّدی یا اَللّه ُ عشر مرّات، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ عشرا، بِحَقِّ عَلِیٍّ عشرا، بِحَقِّ فاطِمَهَ عشرا. بحقّ إمام بعد کلّ إمام بعده.

ص: 78

پس سپاس و س_تایش بسیار فقط از آن تو، و نعمت بخش_ی فراوان شایستة توست. با نعمتت کارهای شایسته کامل می شود، ای (موجود) شناخته شده ای که با نیکی و احسان شناخته شده ای، و ای کسی که به نیکوکاری توصیف می شود، از احسانت عطا و بخششی نصیبم کن که به واس_طة آن از نیکی غیر تو بی نیازم س_ازی، ب_ه رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

4_ دعاهای آن حضرت علیه السلام برای درخواست برآورده شدن حاجات

دعای بیست و چهارم: دعای امام علیه السلام برای برآورده شدن حوائج با توسل جستن به قرآن کریم

و محمد و آل گرامی اش علیهم السلام

با ذکر سند از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند: اگر به مشکل سختی برخورد کردی(1)، دو رکعت نماز بگذار در رکعت اول سوره حمد و آیة الکرسی و در رکعت دوم سوره حمد و قدر را بخوان، سپس مصحف شریف را بگیر و بالای سرت قرار داده و بگو:

خداوندا به حق کسی که به سوی آفریدگانت فرستادی، و به حق هر آیه ای که در آن (قرآن) است، به حقی که هر کس که در آن مدحش نمودی بر تو دارد، و به حق تو بر او، و ما هیچ کس را نمی شناسیم که به حق تو از خودت داناتر باشد، ای سرورم، ای اﷲ (ده مرتبه) به حق محمد (ده مرتبه) به حق علی (ده مرتبه) به حق فاطمه (ده مرتبه) و همین گونه به حق هر امامی بعد از هر امامی

ص: 79


1- در نسخه ای دیگر به جای کلمة «حزَبکَ» واژة «حَزنکَ» آمده است به معنای: «تو را محزون کرد»

عشرا، حتّی تنتهی إلی إلاِمام الحقّ الّذی هو إمام زمانک، فإنّک لا تقوم من مقامک حتّی یقضی اللّه حاجتک.

25_لقضاء الحوائج

یا صاحِبی فی شِدَّتی، وَیا وَلِیّی فی نِعْمَتی، وَیا اِلهی وَاِلهَ اِبْراهیمَ وَاِسْحاقَ وَیَعْقُوبَ، یا رَبَّ کهیعص وَیس وَالْقُرْانِ الْحَکیمِ.

اَسْاَلُکَ یا اَحْسَنَ مَنْ سُئِلَ، وَیا خَیْرَ مُرْتَجی، اَسْاَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ.

25_لقضاء الحوائج بعد الصیام والصلاه

رُوِیَ عن أبی الحسن الرضا علیه السلام أنّه قال: من کانت له حاجه قد ضاق بها ذرعا فلینزلها باللّه تعالی جلّ جلاله. إلی أن قال:

فلیصم یوم الأربعاء والخمیس والجمعه، ثمّ لیغسل رأسه بالخطمیّ یوم الجمعه و یلبس أنظف ثیابه و یتطیّب بأطیب طیبه، ثمّ یقدّم صدقه علی امرئ مسلم بما تیسّر من ماله، ثمّ لیبرز إلی آفاق السماء، ولا یحتجب ویستقبل القبله ویصلّی رکعتین:

یقرأ فی الاُولی فاتحه الکتاب و «قُلْ هُوَ اللّه ُ اَحَدٌ» خمس عشره مرّه، ثمّ یرکع فیقرأها خمس عشره مرّه، ثمّ یرفع رأسه فیقرأها خمس

ص: 80

ده بار خدا را قس_م می دهی تا به امام حق که امام زمانت است برسی، اگر این عمل را انجام دهی از جایت برنخیزی مگر اینکه خداوند حاجتت را برآورده باشد.

دعای بیست و پنجم: دعای آن حضرت علیه السلام برای برآورده شدن حاجات

ای رفیق و همراه من در سختیم، و ای صاحب اختیار من در نعمتم، و ای معبود من و معبود ابراهیم و اسحاق و یعقوب(1) علیهم السلام، ای پروردگار کهیعص(2) و یس و قرآن حکیم (و استوار) (3) ، از تو درخواست می کنم ای بهترین کسی که مورد درخواست قرار گرفته و ای بهترین مایة امید، از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد صل الله علیه و آله وسلم درود و رحمت فرستی.

دعای بیست و ششم : دعای امام علیه السلام برای برآورده شدن حوائج بعد از روزه و نماز

از امام ابی الحس_ن الرضا علیه السلام روایت ش_ده که فرمود: هرکه حاجتی دارد که طاقتش در آن طاق شده آن را به درگاه خدای تعالی که نامش پرعظمت باد بیاورد ... تا آنکه فرمود:

پس روزهای چهارشنبه و پنچشنبه و جمعه را روزه بگیرد، روز جمعه سر خود را با گل خطمی بشوید و تمیزترین لباسهایش را بپوش_د و با بهترین عطرش خود را خوش_بو نماید، س_پس به هر اندازه که برایش ممکن است از مالش به مردی مس_لمان صدقه دهد، سپس به زیر آسمان رود، و سرش را نپوشاند و به سوی قبله رو نموده و دو رکعت نماز گزارد: در رکعت اول فاتحه الکتاب و 15 بار «قل هو اﷲ احد» را بخواند و سپس رکوع نموده و 15 بار آن را بخواند، سپس سر خویش را از رکوع بلند کرده

ص: 81


1- عبارت «و إلهَ إبراهیم و إسحاق و یعقوب» از آیة 133 بقره گرفته شده است.
2- ای__ن واژه یک__ی از حروف مقطعة قرآن کریم اس__ت که به عنوان آیة اول در س__ورة مبارکة مریم به کار رفته است.
3- عبارت «یس و القُرآنِ الحَکیمِ» در متن دعا، از آغاز سورة مبارکة یس گرفته شده است.

عشره مرّه، ثمّ یسجد فیقرأها خمس عشره مرّه، ثمّ یرفع رأسه فیقرأها خمس عشره مرّه، ثمّ یسجد ثانیه فیقرأها خمس عشره مرّه، ثمّ ینهض فیقول مثل ذلک فی الرکعه الثانیه،فإذا جلس للتشهّد قرأها خمس عشره مرّه ثمّ یتشهّد ویسلّم ویقرأها خمس عشره مرّه، ثمّ یخرّ ساجدا ویقرأها خمس عشره مرّه، ثمّ یضع خدّه الأیمن علی الأرض فیقرأها خمس عشره مرّه، ثمّ یضع خدّه الأیسر علی الأرض فیقول مثل ذلک، ثمّ یخرّ ساجدا فیقول وهو ساجد یبکی:

یا جَوادُ یا ماجِدُ، یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ، یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوا اَحَدٌ، یا مَنْ هُوَ هکَذا وَ لا هکَذا غَیْرُهُ

اَشْهَدُ اَنَّ کُلَّ مَعْبُودٍ مِنْ لَدُنْ عَرْشِکَ اِلی قَرارِ اَرْضِکَ باطِلٌ اِلاّ وَجْهَکَ جَلَّ جَلالُکَ، یا مُعِزَّ کُلِّ ذَلیلٍ، وَیا مُذِلَّ کُلِّ عَزیزٍ، تَعْلَمُ کُرْبَتی، فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِه وَفَرِّجْ عَنّی.

ثمّ تقلب خدّک الأیمن وتقول ذلک ثلاثا، ثمّ تقلب خدّک الأیسر وتقول مثل ذلک.

27_لقضاء الحوائج بروایه اُخری تقول فی سجودک:

اَللّهُمَّ اِنَّ کُلَّ مَعْبُودٍ مِنْ لَدُنْ عَرْشِکَ اِلی قَرارِ اَرْضِکَ فَهُوَ باطِلٌ مُضْمَحِلٌّ سِواکَ، فَاِنَّکَ اَنْتَ اللّه ُ الْحَقُّ الْمُبینُ، اِقْضِ لی حاجَهَ کَذا وَکَذا السّاعَهَ السّاعَهَ، وتلحّ فیما أردت.

ص: 82

و 15 بار آن را بخواند، آنگاه به سجده رفته و 15 بار آن را بخواند، و سر از سجده برداشته و 15 بار بخواند، و در سجدة دوم نیز 15 بار آن را بخواند، سپس برخیزد و رکعت دوم را مانند رکعت اول به جای آورد. و هنگامی که برای تشهد می نشیند قبل از تشهد 15 بار آن را بخواند، آن گاه تشهد را خوانده و سلام دهد و باز 15 بار آن را بخواند، سپس به سجده درافتد و 15 بار آن را بخواند، سپس گونه راستش را بر زمین نهاده و 15 بار آن را بخواند، آنگاه گونة چپش را به زمین نهاده و مانند آن را بگوید، سپس به سجده درافتد و در حال سجده و گریه بگوید:

ای س_خاوتمند، ای دارای مجد و عظمت، ای یگانه، ای یکتا، ای بی نیاز(ی که همه به او نیازمندند)، ای کسی که نزاده و زاده نشده است و هیچ کس همتای او نیست،(1) ای کسی که او چنین است و هیچ کس غیر از او این چنین نیست.

شهادت می دهم که هر معبودی از ساحت عرشت گرفته تا قرارگاه زمینت، باطل و بی اساس است مگر وجه (و ذات) کریمت عظمت و شکوهت پرعظمت باد. ای عزیز کنندة هر ذلیل و ای ذلیل کنندة هر عزیزی، تو رنج و گرفتاریم را نیک می دانی، پس بر محمد و خاندانش درود و رحمت فرست و گشایش (مشکلم) را نصیبم فرما.

آن گاه گونة راستت را بر زمین گذاشته و سه بار این عبارت را می گویی، سپس گونة چپ خود را بر زمین نهاده و مانند آن را می گویی.

دعای بیست و هفتم: برای برآورده شدن حاجات (به روایتی دیگر)

(پس از اعمال) در سجده می گویی:

خداوندا مسلماً هر معبودی از ساحت عرشت تا قرارگاه زمینت باطل و بی اساس و فنا شدنی است غیر از ذات پاکت، چرا که تو خداوند حق و آشکار و روشنگری، فلان و فلان حاجت را برایم برآورده به خیر فرما، الآن الآن. و در خواسته ات اصرار و پافشاری می کنی.

ص: 83


1- چن__د جمل__ة آخر در متن دعا، در حقیقت آیات س__ورة مبارکة توحید اس__ت که حضرت رضا علیه السلام در اینجا اقتباس فرموده اند.

28_لقضاء الحوائج متوسّلاًبثناء اللّه تعالی

بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ

اَللّهُمَّ جَدیرٌ مَنْ اَمَرْتَهُ بِالدُّعاءِ اَنْ یَدْعُوکَ وَمَنْ وَعَدْتَهُ بِالاْجابَهِ اَنْ یَرْجُوکَ، وَلِیَ اللّهُمَّ حاجَهٌ قَدْ عَجَزَتْ عَنْها حیلَتی، وَکَلَّتْ فیها طاقَتی، وَضَعُفَتْ عَنْ مَرامِها قُدْرَتی، وَسَوَّلَتْ لی نَفْسِیَ الاْمّارَهُ بِالسُّوءِ، وَعَدُوِّیَ الْغَرُورُ الَّذی اَنَا مِنْهُ مُبْتَلیً: اَنْ اَرْغَبَ فیها اِلی ضَعیفٍ مِثْلی، وَمَنْ هُوَ فِی النُّکُولِ شَکْلی، حَتّی تَدارَکَتْنی رَحْمَتُکَ، وَبادَرَتْنِی بِالتَّوْفیقِ رَأْفَتُکَ، وَرَدَدْتَ عَلَیَّ عَقْلی بِتَطَوُّلِکَ

وَاَلْهَمْتَنی رُشْدی بِتَفَضُّلِکَ، وَاَحْیَیْتَ بِالرَّجاءِ لَکَ قَلْبی، وَاَزَلْتَ خُدْعَهَ عَدُوّی عَنْ لُبّی، وَصَحَّحْتَ بِالتَّأْمیلِ فِکْری، وَشَرَحْتَ بِالرَّجاءِ لاِسْعافِکَ صَدْری وَصَوَّرْتَ لِیَ الْفَوْزَ بِبُلُوغِ ما رَجَوْتُهُ، وَالْوُصُولِ اِلی ما اَمَّلْتُهُ، فَوَقَفْتُ اللّهُمَّ رَبِّ بَیْنَ یَدَیْکَ سائِلاًلَکَ، ضارِعا اِلَیْکَ، واثِقا بِکَ

ص: 84

دعای بیست وهشتم: دعای آن حضرت علیه السلام برای برآورده شدن حاجات با توسل به ثنا و ستایش خداوند تعالی

به نام خداوند بخشاینده بسیار مهربان،

بارالها آن کس که او را امر به دعا فرمودی سزاوار است که تو را بخواند و آن کس که وعده اجابت به او دادی سزاوار است که به تو امید داشته باشد. خداوندا مرا حاجتی است که فکرم از پیداکردن راه چاره آن عاجز مانده و توان و طاقتم در آن به خستگی دچار شده و قدرتم از جستجوی راه حلش ضعیف شده است، و نفس امّاره ام که بسیار به بدی امر می کند(1)، و دشمن فریبکارم (ابلیس) که به واسطة وجود او مورد آزمایش هستم این مطلب را برایم زیبا جلوه دادند که در این گرفتاری به فرد ضعیفی مانند خودم توجه و رجوع کنم، کسی که در ضعف نسبت به درمان آن همانند خودم است. تا این که رحمتت پی درپی مرا فرا گرفت، و رأفت و مهربانیت با نصیب کردن توفیق از (فکر و اندیشه) من پیش افتاد، و با بخشش و عطایت عقلم را به من بازگرداندی،

و با تفضل و احسانت راه هدایتم را به من الهام نمودی، و قلبم را با امید به خودت زنده کردی، و مکر و نیرنگ دشمنم (ابلیس) را از عقل و خردم زایل نمودی، و با امیدواری (به فضلت) فکرم را تصحیح کردی، و با امید نس_بت به مساعدتت سینه ام را گشاده گردانده و وسعت بخشیدی، و کامیابی را با رسیدن به آنچه امید داشتم و دست یابی به آن چه آرزو می کردم برایم ترسیم کردی، و در نتیجه (اکنون) من در پیشگاهت ایستاده ام درحالی که (نیازم) را از تو درخواست کرده و به سوی تو تضرع و ناله نموده و به (فضلت) اعتماد دارم،

ص: 85


1- متن عربی این عبارت به قسمتی از آیة 53 سورة مبارکة یوسف اشاره دارد.

مُتَوَکِّلاً عَلَیْکَ فی قَضاءِ حاجَتی، وَتَحْقیقِ اُمْنِیَتی، وَتَصْدیقِ رَغْبَتی قَاَنْجِحِ اللّهُمَّ حاجتی بِاَیْمَنِ نَجاحٍ، وَاهْدِها سَبیلَ الْفَلاحِ، وَاَعِذْنِی اللّهُمَّ بِکَرَمِکَ مِنَ الْخَیْبَهِ وَالْقُنُوطِ وَالاْناهِ وَالتَّتْبیطِ بِهَنیءِ اِجابَتِکَ وَسابِغِ مَوْهِبَتِکَ، اِنَّکَ مَلِیٌّ وَلِیٌّ، وَعَلی عِبادِکَ بِالْمَنائِحِ الْجَزیلَهِ وَفِیٌّ وَاَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، وَبِکُلِّ شَیْءٍ مُحیطٌ، وَبِعِبادِکَ خَبیرٌ بَصیرٌ.

29_لقضاء الحوائج متوسّلاً بأسماء اللّه تعالی

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ بِالْعَیْنِ الَّتی لا تَنامُ، وَبِالْعِزِّ الَّذی لا یُرامُ وَبِالْمُلْکِ الَّذی لا یُضامُ، وَبِالنُّورِ الَّذی لا یُطْفی، وَبِالْوَجْهِ الَّذی لا یَبْلی، وَبِالْحَیاهِ الَّتی لا تَمُوتُ، وَبِالصَّمَدِیَّهِ الَّتی لا تُقْهَرُ، وَبِالدَّیْمُومَهِ الَّتی لا تَفْنی وَبِالاْسْمِ الَّذی لا یُرَدُّ، وَبِالرُّبُوبِیَّهِ الَّتی لا تُسْتَذَلُّ: اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَاَنْ تَفْعَلَ بی «کَذا وَکَذا»

وتذکر حاجتک تُقضی إن شاء اللّه تعالی.

ص: 86

و در برآورده شدن حاجتم و انجام شدن خواسته و آرزویم و به حقیقت پیوستن میل و رغبتم بر تو توکل کرده ام.

پس خداوندا حاجتم را با مبارک ترین راه موفقیت (و برآورده شدن) برآورده ساز، و آن را به راه رستگاری (و دست یابی) هدایت فرما، و به خاطر کرم و بزرگواریت _ ای خدا_ با اجابت گوارایت و عطای فراگیرت مرا از یأس و نومیدی و تأخیر و سستی و تنبلی و ایستایی در امان بدار، (زیرا) به راستی تو بی نیاز (و مورد اطمینان) و صاحب اختیاری، و نس_بت به بندگانت با بخشش های فراوان وفاداری، و تو بر هر چیزی بسیار توانایی و بر هر چیزی احاطه داری،(1) و نسبت به بندگانت آگاه و بینایی. (2)

دعای بیست ونهم: دعای امام علیه السلام برای برآورده شدن حاجات با توسل به اسماء خداوند تعالی

خداوندا همانا از تو درخواست می کنم به (حق) چشمی که (هرگز) نمی خوابد، و به عزتی که (غلبه بر آن) اراده نمی شود (و رسیدن به آن به ذهن کسی خطور نمی کند) و به سلطنت و فرمانروایی که مورد قهر و زورگویی (و کم شدن) قرار نمی گیرد، و به نوری که (هرگز) خاموش نمی شود، و به آن وجه (ذات) کریمی که (هرگز) کهنه و مندرس نمی شود، و به حیاتی که (هرگز) نمی میرد، و به س_روری و سالاری ای که مقهور و مغلوب نمی شود، و به پایدار بودنی که (هرگز) فنا نمی شود، و به آن اس_می (و صفتی) که رد نمی شود، و به ربوبیّتی (و تدبیری) که خوار ش_مرده نمی شود، (به تمام این چیزهایی که گفته شد از تو درخواست می کنم) که بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرستی و در مورد من فلان و فلان لطف را انجام دهی.

و به جای (فلان و فلان) حاجت خود را بیان می داری، و إن ش_اء اﷲ تعالی برآورده خواهد شد.

ص: 87


1- عبارت « بکلّ شیءٍ مُحیط» درمتن دعا، از پایان آیۀ 54 سورۀ مبارکۀ فصلت اخذ شده است.
2- عبارت« و بعبادکَ خبیرٌبصیرٌ»با تغییر اندکی از آیات 27 سوره شوری، 31 فاطر،و 30 و 96 إسراء گرفته شده است.

30_لقضاء الدین متوسلاً بأسماء اللّه تعالی

بالإسناد عن أبی جعفر علیه السلام قال: جاء رجل إلی الرضا علیه السلام فقال: یابن رسول اللّه إنّی ذو عیال وعلیَّ دین، وقد اشتدّت حالی، فعلّمنی دعاءً إذا دعوت اللّه عزّوجلّ به رزقنی اللّه، فقال: یا عبد اللّه، توضّأ واسبغ وضوءک، ثمّ صلّ رکعتین تتمّ الرکوع والسجود فیهما، ثمّ قل:

یا ماجِدُ یا کَریمُ، یا واحِدُ یا کَریمُ، اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ نَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ - یا مُحَمَّدُ یا رَسُولَ اللّه ِ، اِنّی اَتَوَجَّهُ بِکَ اِلَی اللّه ِ رَبِّکَ وَرَبِّ کُلِّ شَیْءٍ - اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلی اَهْلِ بَیْتِه، وَاَسْاَلُکَ نَفْحَهً مِنْ نَفَحاتِکَ، وَفَتْحا یَسیرا، وَرِزْقا واسِعا، اَلُمُّ بِه شَعْثی، وَاَقْضی بِه دَیْنی، وَاَسْتَعینُ بِه عَلی عِیالی.

ص: 88

دعای سی ام: دعای حضرت علیه السلام برای ادای دین با توسل به اسماء خداوند تعالی

با ذکر سند از ابوجعفر (امام جواد) علیه السلامروایت شده که فرمودند: مردی پیش امام رضا علیه السلام آمد و عرض کرد: ای پسر رسول خدا من عیال وارم و دین و قرضی بر گردن دارم و وضعیت معیشتم سخت شده است، پس دعایی به من تعلیم فرما که هنگامی که خداوند عزّوجلّ را با آن می خوانم خداوند مرا روزی دهد. حضرت فرمودند: ای بنده خدا، وضوی شادابی بگیر، سپس دو رکعت نماز گزار و رکوع و سجود آن را کامل و نیکو انجام بده، سپس بگو:

ای شکوهمند، ای بزرگوار و بخشنده، ای یگانه ای کریم و بزرگوار، به واسطة محمد پیامبرت که پیامبر رحمت است. ای محمد، ای فرستادة خدا، همانا من به واسطة وجود مبارک تو به سوی خداوند که پروردگارت و پروردگار هر چیزی است روی آورده ام، که تو (ای خدا) بر محمد و اهل بیت او درود و رحمت فرس_تی، و از تو نسیمی از نسیم های رحمتت را می خواهم و فتح و موفقیتی آس_ان و روزی گسترده ای از تو می خواهم که به وسیلة آن پراکندگی ام را جمع کنم (و زندگی ام را سر و سامان دهم) و قرض خود را ادا نمایم و از آن روزی برای معیشت زن و فرزندم کمک بگیرم.

ص: 89

((3))

أدعیته علیه السلام فی الأوقات

1.أدعیته علیه السلام فی أیّام الشهر

31_فی کلّ یوم من شعبان

من قال فی کلّ یوم من شعبان سبعین مرّه: اَسْتَغْفِرُاللّهَ، وَاَسْاَلُهُ التَّوْبَهَ

کتب اللّه تعالی له براءه من النار وجوازا علی الصراط وأحلّه دار القرار.

32_فی آخر شهر شعبان

عن عبدالسلام بن صالح الهروی أ نّه قال: دخلت علی أبی الحسن علیّ بن موسی الرضا علیه السلام فی آخر جمعه من شهر شعبان، فقال لی: یا أبا الصلت إنّ شعبان قد مضی أکثره، وهذا آخر جمعه منه، فتدارک فیما بقی منه تقصیرک فیما مضی منه إلی أن قال: وأکثر من أن تقول فیما بقی من هذا الشهر:

اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ قَدْ غَفَرْتَ لَنا فیما مَضی مِنْ شَعْبانَ،فَاغْفِرْ لَنا فیمابَقِیَ مِنْهُ. فإنّ اللّه تبارک وتعالی یعتق فی هذا الشهر رقاباً من النار لحرمه شهر رمضان.

ص: 90

بخش سوم: دعاهای حضرت علیه السلام در اوقات و زمانها

1- دعاهای حضرت علیه السلام در روزهای ماه

دعای سی ویکم: دعای امام علیه السلام در هر روز از ماه شعبان المعظّم

(از امام رضا علیه السلام روایت شده که: ) هرکه در هر روز از ماه شعبان هفتاد بار بگوید: استغفِرُ اﷲَ و اسأله التَّوبه (از خداوند آمرزش می خواهم و توبه را از او درخواست می کنم) خداوند برائت (دور شدن) از آتش و گذر کردن از صراط را برایش می نویسد (و مقرر می دارد) و او را در خانه اقامت ابدی (بهشت) ساکن می گرداند.

دعای سی ودوم: دعای آن حضرت علیه السلام در آخر ماه شعبان المعظّم

از عبداﷲ بن صالح هروی (اباصلت) روایت شده که: در آخرین جمعه ماه شعبان بر امام ابی الحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام وارد شدم، حضرت به من فرمودند: ای اباصلت، بخش اکثر ماه شعبان سپری شده، و این آخرین جمعه آن است، پس در این مقداری که از آن باقی مانده کوتاهی ات را در آنچه از آن سپری شده جبران کن ... تا این که فرمودند: و در باقیمانده این ماه این عبارات را زیاد بگو: خداوندا اگر در آن مقدار از شعبان که سپری شده ما را نیامرزیده ای، پس در آنچه از آن باقی مانده ما را بیامرز. زیرا به راستی خداوند تبارک و تعالی به حرمت ماه مبارک رمضان در این ماه بندگان (زیادی) را از آتش دوزخ آزاد می سازد.

ص: 91

33_عند رؤیه هلال شهر رمضان

عنه علیه السلام فی حدیث قال: معاشر شیعتی إذا طلع هلال شهر رمضان فلا تشیروا إلیه بالاصابع، ولکن استقبلوا القبله، وارفعوا أیدیکم إلی السماء، وخاطبوا الهلال، وقولوا:(49)

«رَبُّنا وَرَبُّکَ اللّه ُ رَبُّ الْعالَمینَ، اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عَلَیْنا هِلالاً مُبارَکا، وَوَفِّقْنا لِصِیامِ شَهْرِ رَمَضانَ، وَسَلِّمْنا فیهِ، وَتَسَلَّمْنا مِنْهُ فی یُسْرٍ وَعافِیَهٍ، وَاسْتَعْمِلْنا فیهِ بِطاعَتِکَ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ.

34_عند الإفطار

عنه علیه السلام قال: من قال عند إفطاره:

«اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا بِتَوْفیقِکَ، وَعَلی رِزْقِکَ اَفْطَرْنا بِاَمْرِکَ، فَتَقَبَّلْهُ مِنّا وَاغْفِرْ لَنا، اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ» غفر اللّه ما دخل علی صومه من النقصان بذنوبه.

35_عند خروجه إلی صلاه العید

«اَللّه ُ اَ کْبَرُ، اَللّه ُ اَ کْبَرُ، اَللّه ُ اَ کْبَرُ عَلی ما هَدانَا،

ص: 92

دعای سی وسوم: دعای امام علیه السلام هنگام دیدن هلال ماه رمضان

از امام رضا علیه السلام در روایتی آمده که فرمودند: ای جماعت شیعیانم، هرگاه هلال ماه رمضان طلوع کرد با انگشتان به سوی آن اشاره نکنید، بلکه به طرف قبله روکرده و دس_تانتان را به سوی آسمان بلند کرده و هلال را مورد خطاب قرار داده و بگویید:(1)

پروردگار (و صاحب اختیار) ما و تو پروردگار (و صاحب اختیار) جهانها و جهانیان اس_ت، خداوندا آن را هلال مبارکی بر ما بگردان، و ما را برای روزه ماه رمضان توفیق عنایت فرما، و ما را در آن س_لامتی بخش، و ما را در حالت آس_ایش و عافیت از آن تحویل بگیر، و ما را در این ماه به اطاعت خودت بگمار، به یقین تو بر هر چیزی بسیار توانایی.

دعای سی وچهارم: دعای حضرت علیه السلام هنگام افطار

از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند: هر کس هنگام افطارش بگوید:

خداوندا با توفیق تو برایت روزه گرفتیم و با دستور تو با رزقت افطار کردیم، پس آن را از ما بپذیر و ما را بیامرز، به راستی که تو خودت بسیار آمرزنده و بسیار مهربانی

خداوند هر نقص و عیبی که به خاطر گناهانش بر روزه او وارد شده را می آمرزد.

دعای سی وپنجم: نیایش امام علیه السلام هنگام بیرون رفتن برای نماز عید

خدا بزرگتر است (از این که به وصف درآید)،

ص: 93


1- از امام رضا علیه السلام و ایش__ان از پدران بزرگوارش علیهم السلام روایت فرموده اند که: رس__ول خدا صل الله علیه و آل وسلم هرگاه هلال ماه را می دیدند می فرمودند: أیُّها الخَلقُ المطیعُ الدّاِئِبُ السّریعُ، المُتُصَرِّفُ فی مَلَکوتِ الجَبَروتِ بالتَقدِیر(ای آفریده فرمان بردار حرکت کننده شتابان که در ملکوت عالم جبروت با تقدیر و اندازه گیری تصرف می نمایی).

اَللّه ُ اَ کْبَرُ عَلی ما رَزَقَنا مِنْ بَهیمَهِ الاْنْعامِ، وَالْحَمْدُللّهِ عَلی ما اَبْلانا، فقالها ثلاث مرّات.

36_فی یوم عرفه

اَللّهُمَّ کَما سَتَرْتَ عَلَیَّ ما لَمْ اَعْلَمْ، فَاغْفِرْ لی ما تَعْلَمُ، وَکَما وَسِعَنی عِلْمُکَ، فَلْیَسَعْنی عَفْوُکَ، وَکَما بَدَأْتَنی بِالاْحْسانِ، فَاَتِمَّ نِعْمَتَکَ بِالْغُفْرانِ، وَکَما اَکْرَمْتَنی بِمَعْرِفَتِکَ فَاشْفَعْها بِمَغْفِرَتِکَ، وَکَما عَرَّفْتَنی وَحْدانِیَّتَکَ فَاَکْرِمْنی بِطاعَتِکَ، وَکَما عَصَمْتَنی ما لَمْ اَ کنْ اَعْتَصِمُ مِنْهُ اِلاّ بِعِصْمَتِکَ، فَاغْفِرْ لی ما لَوْ شِئْتَ عَصَمْتَنی مِنْهُ، یا جَوادُ یا کَریمُ، یا ذَا الْجَلالِ وَ الاْکْرامِ

ص: 94

خدا بزرگ تر است، خدا بزرگ تر است (و او را سپاس) به خاطر اینکه ما را هدایت کرد(1)، خدا بزرگتر اس_ت (و او را س_پاس) بر آن چه از چهارپایان به ما روزی نموده است(2)، و سپاس و ستایش مخصوص خداوند است به خاطر آنکه ما را آزمود.

حضرت علیه السلام این ذکر را سه مرتبه تکرار فرمودند.

دعای سی وششم: دعای امام علیه السلام در روز عرفه

خداوندا همان گونه که آن چ_ه (از گناهان) را که نمی دانم بر من پوشاندی، آن چه (از گناهان) را که می دانم (نیز) برایم بیامرز، و همان گونه که علم و دانایی ات مرا (و احوالم را) در برگرفته است(شایس_ته است که) عفو و بخششت مرا فرا گیرد، و همچنان که احسان و نیکی کردن نسبت به من را آغاز نمودی نعمتت را با آمرزش (گناهانم بر من) تمام کن، و همان گونه که با معرفت و شناختت مرا گرامی داشتی آن معرفت را با مغفرت و آمرزشت قرین گردان، و همچنان که یگانگی ات را به من شناساندی مرا با (توفیق) طاعتت گرامی بدار، و همان گونه مرا حفظ کردی از آن چه خود توانایی حفظ خودم را از آن نداش_تم مگر به واس_طة حفظ و نگهداریت، پس برایم بیامرز آن گناهی را که اگر اراده می کردی مرا از آن حفظ می نمودی، ای بخش_نده ای بزرگوار، ای صاحب جلال و عظمت و ارجمندی.

ص: 95


1- عبارت «اﷲُ أکبَرُ علی ما هَدانا»در متن دعا، برای عمل به خواسته ای است که در آیات 185 سورة بقره و آیة 37 سورة حج آمده است، که آیة اول دربارة روزه و عید فطر، و آیة دوم دربارة حج و عید قربان است.
2- عبارت«اﷲُ أکبرُ علی ما رَزَقنا من بَهیمَةِ الأنعام»اشاره دارد به آیات 28 و43 سورة مبارکة حج.

((4))

أدعیته علیه السلام عند مواقیت الاُمور

37_فی قنوت الوتر

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، اَللّهُمَّ اهْدِنا فیمَنْ هَدَیْتَ وَعافِنا فیمَنْ عافَیْتَ، وَتَوَلَّنا فیمَنْ تَوَلَّیْتَ، وَبارِکْ لَنا فیما اَعْطَیْتَ وَقِنا شَرَّ ما قَضَیْتَ، فَاِنَّکَ تَقْضی وَلا یُقْضی عَلَیْکَ، اِنَّهُ لا یُذَلُّ مَنْ والَیْتَ، وَلا یُعَزُّ مَنْ عادَیْتَ، تَبارَکْتَ رَبَّنا وَتَعالَیْتَ

ثمّ یقول: اَسْتَغْفِرُ اللّهَ وَاَسْاَلُهُ التَّوْبَهَ سبعین مرّه.

38_قبل إستفتاح الصلوه

اَللّهُمَّ رَبَّ هذِهِ الدَّعْوَهِ التّامَّهِ، وَالصَّلاهِ الْقائِمَهِ، بَلِّغْ مُحَمَّدا - صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه - الدَّرَجَهَ وَالْوَسیلَهَ، وَالْفَضْلَ وَالْفَضیلَهَ، وَبِاللّه ِ اَسْتَفْتِحُ وَبِاللّه ِ اَسْتَنْجِحُ، وَبِمُحَمَّدٍ رَسُولِ اللّه ِ وَالِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَعَلَیْهِمْ اَتَوَجَّهُ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ

ص: 96

بخش چهارم: دعاهای حضرت علیه السلام در اوقات مخصوص

دعای سی وهفتم: دعای حضرت علیه السلام در قنوت وتر

خداوندا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، خداوندا ما را در زمرة کسانی که هدایت کردی هدایت فرما و در زمرة کسانی که عافیت بخش_یدی عافیت ده، و ما را در زمرة کسانی که سرپرستی نمودی سرپرستی فرما، و در آن چه بخشیدی به ما برکت ده، و ما را از شر قضا و قدرت محفوظ بدار، زیرا بی گمان تو حکم و قضا می کنی و کسی را یارای حکم و قضا بر تو نیست، مسلماً کسی را که تو سرپرستی و یاری کنی خوار و ذلیل نمی شود، و کسی را که تو دشمن داری عزیز نمی شود. ای پروردگار (و صاحب اختیار) ما وجودت مبارک و پربرکت است و بلند مرتبه و والایی.

سپس هفتاد بار می گوید: استغفرُ اﷲَ و أسأله التَّوبه (از خدا آمرزش می خواهم و از او درخواست توبه دارم)

دعای سی وهشتم: دعای امام علیه السلام قبل از آغاز نماز

خداوندا ای پروردگار (و صاحب اختیار) این دعوت کامل، و نماز برپا داشته شده، محمد را _ که درود و رحمت خداوند ب_ر او و خاندانش باد _ به درجه و منزلت والا و مقام شفاعت و برتری و فضیلت برسان.

و به یاری خدا آغاز می کنم و به یاری خدا موفقیت را خواهانم، و به واسطه محمد رسول خدا و خاندان پاکش _ که درود و رحمت خداوند بر او و آنان باد_ (به خداوند) روی می آورم (و توسل می جویم). بارالها بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست

ص: 97

فَاجْعَلْنی بِهِمْ عِنْدَکَ وَجیها فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ، وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ.

أدعیته علیه السلام فی تعقیب الفرائض

عقیب الفرائض بعد التسلیم علی رسول اللّه صلی الله علیه و آله

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّه ِ وَرَحْمَهُ اللّه ِ وَبَرَکاتُهُ.... إلی أن قال:

فَجَزاکَ اللّه ُ یا رَسُولَ اللّه ِ اَفْضَلَ ما جَزی نَبِیّا عَنْ اُمَّتِه

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، اَفْضَلَ ما صَلَّیْتَ عَلی اِبْراهیمَ وَالِ اِبْراهیمَ، اِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ.

فی عقیب بعد الفرائض لطلب الرزق

یا مَنْ یَمْلِکُ حَوائِجَ السّائِلینَ،

وَیَعْلَمُ ضَمیرَ الصّامِتینَ، لِکُلِّ مَسْاَلَهٍ مِنْکَ سَمْعٌ حاضِرٌ وَجَوابٌ عَتیدٌ، وَ لِکُلِّ صامِتٍ مِنْکَ عِلْمٌ باطِنٌ مُحیطٌ. اَسْاَ لُکَ بِمَواعیدِکَ الصّادِفَهِ، وَاَیادیکَ الْفاضِلَهِ، وَرَحْمَتِکَ الْواسِعَهِ وَسُلْطانِکَ الْقاهِرِ، وَمُلْکِکَ الدّائِمِ، وَکَلِماتِکَ التّامّاتِ

ص: 98

و به واسطة (وج_ود مبارک) آنان مرا در دنیا و آخرت نزد خودت آبرومند و از مقربان درگاهت بگردان (1)

3- دعاهای حضرت علیه السلام در تعقیب نمازهای واجب

دعای سی ونهم: دعای حضرت علیه السلام پس از نمازهای واجب و پس از سلام بر رسول خدا صل الله علیه وآله وسلم

سلام بر تو ای رسول خدا و رحمت خداوند و برکاتش بر تو باد ... تا اینکه فرمود:

پس ای رس_ول خدا، خداوند تو را پاداش دهد بهترین پاداشی را که به پیامبری به نیابت از امتش (و به جهت زحماتی که برایشان کشیده) داد.

خداوندا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست به بهترین وجهی که بر ابراهیم و آل ابراهیم درود و رحمت فرستادی به راستی که تو ستوده و شکوهمندی. (2)

دعای چهلم: دعای امام علیه السلام بعد از نمازهای واجب برای طلب روزی

ای کس_ی که مالک (و اختیاردار) حاجات درخواس_ت کنندگان است، و باطن و درون خاموش ان را می داند (و از حاجاتشان با خبر است)، برای هر طلب و درخواستی از سوی تو گوشی حاضر (و شنوا) و جوابی آماده و مهیا وجود دارد. و برای هر فرد ساکتی از سوی تو علمی درونی و فراگیر است.

به حق وعده های راس_ت و صادقانه ات، و نعمت های فراوان و رحمت گسترده ات، و قدرت مسلط و چیره و فرمانروایی پایدارت، و آیات و نشانه های کاملت

ص: 99


1- عبارت «فَاجعَلنِی بهِم وَجیهاً فی ُّ الدنیا و الآخرة و مَنَ المقَرّبین» در متن دعا، از آیة 45 سورة مبارکة آل عمران الهام گرفته است.
2- عبارت «إنک حَمیدٌ مَجید» با کمی تغییر از پایان آیة 73 سورة مبارکة هود اقتباس شده است.

یامَنْ لا تَنْفَعُهُ طاعَهُ الْمُطیعینَ، وَلا تَضُرُّهُ مَعْصِیَهُ الْعاصینَ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَارْزُقْنی، وَاَعْطِنی فیما تَرْزُقُنِی الْعافِیَهَ مِنْ فَضْلِکَ، بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

41_فی عقیب صلاه الفجر

عنه علیه السلام قال: من قال بعد صلاه الفجر:

«بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه ِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ»

کان أقرب إلی اسم اللّه الأعظم من سواد العین إلی بیاضها، وأنّه دخل فیها اسم اللّه الأعظم.

42_الدعاء بعد صلاه النبیّ صلی الله علیه و آله وسلم

قال علیه السلام : تصلّی رکعتین تقرأ فی کلّ رکعه فاتحه الکتاب و «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» خمس عشرة مرّة، ثمّ ترکع فتقرأها خمس عشرة مرّة، وخمس عشرة مرّة إذا استویت قائماً، وخمس عشرة مرّة إذا سجدت، وخمس عشرة مرّة إذا رفعت رأسک من السجود، وخمس عشرة مرّة فی السجده الثانیه وخمس عشرة مرّة قبل أن تنهض إلی الرکعه الاُخری، ثمّ تقوم إلی الثانیه فتفعل کما فعلت فی الرکعه الاُولی، ثمّ تنصرف ولیس بینک وبین اللّه تعالی ذنب إلاّ وقد غفر لک، وتُعطی جمیع ما سألت، والدعاء بعدها :

لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ رَبُّنا وَرَبُّ ابائِنَا الاْوَّلینَ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ اِلها واحِدا

ص: 100

از تو درخواست می کنم، ای کسی که اطاعت فرمان برداران به او سودی نمی رساند، و نافرمانی سرکشان (و گناه کاران) به او ضرری نمی زند، بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و از فضل و رحمتت به من روزی عطا فرما، و در آن چه روزی ام می کنی به من عافیت بده، به حق رحمتت ای مهربان ترین مهربانان.

دعای چهل ویکم: دعای حضرت علیه السلام در تعقیب نماز صبح

از حضرت علیه السلام روایت شده که فرمود: هرکه بعد از نماز صبح بگوید: «به نام خداوند بخشاینده بسیار مهربان، هیچ نیرو و توان و قدرتی نیست مگر به کمک و یاری خداوند بلند مرتبه بسیار بزرگ»

به اسم اعظم خداوند از سیاهی چشم به سفیدی آن نزدیک تر خواهد بود، و به یقین در این ذکر، اسم اعظم خداوند وارد شده است.

دعای چهل ودوم: دعای امام علیه السلام بعد از نماز پیامبر اکرم صل الله علیه و آل وسلم

حضرت علیه السلام در توضیح این نماز فرمودند: دو رکعت نماز می گزاری، در هر رکعت در حال قیام یک بار فاتحة الکتاب و 15 بار سورة قدر می خوانی سپس رکوع نموده و در حال رکوع 15 بار سورة قدر را می خوانی، و پس از سر برداشتن از رکوع نیز 15 بار آن را می خوانی، سپس به سجده رفته و 15 بار همین سوره را در سجده می خوانی، و 15 بار نیز پس از سر برداشتن از سجدة اول، و در سجدة دوم نیز 15 بار، و 15 بار پس از سر برداشتن از آن و قبل از برخاستن برای رکعت دوم سورة قدر را می خوانی، رکعت دوم را نیز به همان کیفیت رکعت اول به جا می آوری، پس از نماز و (خواندن این دعا) از نماز و دعا فارغ می گردی در حالی که بین تو و خداوند تعالی هیچ گناهی باقی نمانده باشد مگر این که خداوند آن را آمرزیده باشد، و تمام آنچه درخواست کرده ای به تو داده خواهد شد، و دعای بعد از نماز بدین قرار است:

هیچ معبودی جز خداوند نیست که پروردگار ما و پروردگار پدران و اجداد و پیشینیان ماست، هیچ معبودی جز خداوند نیست (که) معبودی یگانه است

ص: 101

وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ لا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، اَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَاَعَزَّ جُنْدَهُ، وَهَزَمَ الاْحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، اَللّهُمَّ اَنْتَ نُورُ السَّماواتِ وَالاْرْضِ وَمَنْ فیهِنَّ، فَلَکَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ قَیّامُ(54) السَّماواتِ وَالاْرْضِ وَمَنْ فیهِنَّ، فَلَکَ الْحَمْدُ، وَاَنْتَ الْحَقُّ، وَوَعْدُکَ الْحَقُّ، وَقَوْلُکَ حَقٌّ، وَاِنْجازُکَ حَقٌّ، وَالْجَنَّهُ حَقٌّ، وَالنّارُ حَقٌّ اَللّهُمَّ لَکَ اَسْلَمْتُ، وَبِکَ امَنْتُ، وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ، وَبِکَ خاصَمْتُ وَاِلَیْکَ حاکَمْتُ، یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ اغْفِرْ لی ما قَدَّمْتُ وَما اَخَّرْتُ وَما اَسْرَرْتُ وَاَعْلَنْتُ، اَنْتَ اِلهی لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لی، وَارْحَمْنی، وَتُبْ عَلَیَّ، اِنَّکَ اَنْتَ التَّوّابُ الرَّحیمُ.

43_عقیب کلّ رکعتین من یوم الجمعه الثمانیه عشر

عنه علیه السلام قال : وینبغی ان تدعو بین کلّ رکعتین بالدعاء المرویّ عن علیّ بن الحسین أنّه کان یدعو بین الرکعات:

ص: 102

و ما برایش (و در برابرش) تس_لیم هستیم(1)، هیچ معبودی جز خداوند نیست (و) جز او را نمی پرس_تیم در حالی که دین را برای او خالص گردانده ایم، هر چند که مشرکان کراهت داشته باشند(2)، هیچ معبودی جز خداوند نیست یکتای یکتا، (که) وعده اش را تحقق بخشید، و بنده ش را یاری نمود (و پیروز کرد)، و سپاهش را عزت بخشید، و به تنهایی همة احزاب و گروه های (کفار و مش_رکین) را شکست داد (و فراری ساخت)، پس فرمانروایی (جهان هستی) فقط در اختیار اوست و ستایش و سپاس مخصوص اوست، و او بر هر چیزی بسیار تواناس_ت(3). خداوندا تو نور آسمان ها و زمین و هر که (و هر چه) در آن هاست می باشی(4)، پس سپاس و ستایش برای توست، و تو برپا کننده و نگهدارندة آسمان ها و زمین و هر که (و هر چه) در آن هاست می باشی، پس سپاس و ستایش سزاوار توست، و تو حقی، و وعده ات حق، و س_خنت حق و انجام دادن و تحقق بخش_یدنت حق اس_ت، و بهش_ت حق و آتش (دوزخ) حق است. بارالها خودم را تسلیم تو کردم، و به تو ایمان آوردم و بر تو توکل نمودم، و به واسطة تو (با دیگران) مجادله کردم و داوری (در موارد مختلف) را به پیشگاه تو آوردم، ای پروردگارم، ای صاحب اختیارم، ای پروردگارم، آن چه (از گناه) را که قبلاً یا بعداً انجام دادم و آن چه پنهان کرده یا آشکار نمودم را برایم بیامرز، تو معبود منی (و) هیچ معبودی جز تو نیست، بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و مرا بیامرز و به من رحم کن و بر من توبه کن (و توبه ام را بپذیر)، (زیرا) به یقین تو خودت بسیار توبه پذیر و بسیار مهربانی(5).

دعای چهل وسوم: دعای حضرت علیه السلام پس از هر رکعت از رکعات هجده گانه روز جمعه

از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند: در بامداد (روز جمعه) شش رکعت نماز می خوانی، وشش رکعت (با فاصله ای) پس از آن که مجموع 12 رکعت می شود و پس از مدتی شش رکعت دیگر و مجموعا 18 رکعت، و دو رکعت دیگر نیز هنگام ظهر (می خوانی)، و شایسته است که بین هر دو رکعت، دعای منقول از امام علی بن الحسین علیهماالسلام را بخوانی که ایشان این دعا را بین رکعت های نماز می خواندند:

أ. پس از دو رکعت اوّل از شش رکعت نخست ( می خوانی):

ص: 103


1- عبارت «الهاً واحِداً و نَحنُ له مُسلِمون» در متن دعا، از پایان آیة 133 سورة بقره گرفته شده است، البته عبارت «نحن له مسلمون» نیز در پایان برخی آیات قرآن به چشم می خورد، یعنی آیات 136 بقره، 84 آل عمران و 46 عنکبوت.
2- عبارت عربی اخیر در متن اصلی دعا، یادآور آیة 14 س__ورة مبارکة غافر اس__ت با این تفاوت که در آن جا این عبارت با کلمة «الکافرون» ختم می شود.
3- عبارت «له الملکُ وله الحَمدُ و هُوَ علی ِّ کل شَیءٍ قدیر»عبارتی است قرآنی که در پایان آیة اول سورة تغابن به کار رفته است.
4- عبارت «أنتَ نورُ َّ السماواتِ و الاَرضِ» در متن اصلی، اشاره دارد به آیه 35 سورة مبارکه نور.
5- عبارت «و تُب عَلَیَّ إنَّکَ أنتَ َّ التوابُ َّ الرحیمُ» با تغییر مختصری از آیة 128 سورة بقره اقتباس شده است.

اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحُرْمَهِ مَنْ عَاذَ بِکَ(55) وَ لَجَأَ إِلَی عِزِّکَ وَ اعْتَصَمَ بِحَبْلِکَ وَ لَمْ یَثِقْ إِلَّا بِکَ یَا وَهَّابَ الْعَطَایَا یَا مَنْ سَمَّی نَفْسَهُ مِنْ جُودِهِ الْوَهَّابَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ الْمَرْضِیِّینَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ السَّلَامُ عَلَیهِ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَهُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ ارْزُقْنِی حَلَالًا طَیِّباً مِمَّا شِئْتَ وأَنَّی شِئْتَ وَ کَیْفَ شِئْتَ وَ فَإِنَّهُ لَا یَکُونُ إِلَّا مَا شِئْتَ حَیْثُ شِئْتَ کَمَا شِئتَ

زِیَادَةٌ فِی اَلدُّعَاءِ مِنْ رِوَایَةٍ أُخْرَی

اَللَّهُمَّ إِنَّ قَلْبِی یَرْجُوکَ لِسَعَةِ رَحْمَتِکَ وَ نَفْسِی تَخَافُکَ لِشِدَّةِ عِقَابِکَ فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

وَ أَنْ تُؤْمِنَنِی مَکْرَکَ وَ تُعَافِیَنِی مِنْ سَخَطِکَ وَ تَجْعَلَنِی مِنْ أَوْلِیَاءِ طَاعَتِکَ وَ تَفَضَّلَ عَلَیَّ بِرَحْمَتِکَ

وَ مَغْفِرَتِکَ وَ تُشَرِّفَنِی بِسَعَةِ فَضْلِکَ عَنِ اَلتَّذَلُّلِ لِعِبَادِکَ وَ تَرْحَمَنِی مِنْ خَیْبَةِ اَلرَّدِّ وَ سَفْعِ نَارِ اَلْحِرْمَانِ

ثُمَّ تَقُومُ فَتُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ وَ تَقُولُ

ص: 104

بار الها به حق و حرمت آن کس که (از تو) به خودت پناه برده، و به عزّتت پناهنده شده، و به ریسمانت چنگ زده، و جز تو به موجود دیگری تکیه و اعتماد نکرده است، از تو درخواست می کنم، ای بخشنده بخشش ها، ای آن که به سبب جود و کرم گسترده اش خود را وهّاب (بسیار بخشنده) نامیده، بر محمّد و آل محمّد - که پسندیدگان و مورد رضایت توأند - با برترین درودها (و رحمت هایت) درود و رحمت فرست، وبا برترین برکاتت به آنان برکت ده، و سلام بر او و بر آنان و بر ارواح (پاک) و بدن های (مطهّر)شان باد و رحمت خداوند و برکت هایش (بر آنان سرازیر باد).

خداوندا بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست، و برایم نسبت به کارها (و گرفتاری هایم) گشایش و راه برون رفتی قرار ده، و رزق و روزی حلال و پاکی به من روزی فرما، از آن چه که اراده کرده ای، و از هر کجا و به هر کیفیت که خواسته ای، چرا که بی گمان چیزی تحقّق نمی یابد مگر آن چه تو اراده فرموده ای و هر جا (و هر زمان) و به هر کیفیت که تو بخواهی.

و در روایتی دیگر این عبارات اضافه شده است: بار الها دلم به سبب وسعت رحمتت به تو امید دارد، و نفسم به خاطر شدّت کیفرت از تو می ترسد، لذا از تو می خواهم که بر محمّد وآل محمّد درود و رحمت فرستی، و مرا از مکر و مجازاتت ایمن سازی، و از خشم و غضبت به سلامت داری، و از اولیا و اصحاب طاعتت گردانی، و با رحمت و مغفرت و بخشایشت بر من تفضّل کنی، و با گستردگی فضل و انعامت مرا شرافت بخشیده و از اظهار خواری در برابر بندگانت (مصون داری)، و بر من رحم آورده و از نومیدی به سبب ردّ خواسته ام و سوزش (و خواری) آتش محرومیت (از لطفت) نجات بخشی.

ب. و پس از دو رکعت سوّم و چهارم از شش رکعت نخست (می خوانی):

ص: 105

اَللَّهُمَّ کَمَا عَصَیْتُکَ وَ اِجْتَرَأْتُ عَلَیْکَ فَإِنِّی أَسْتَغْفِرُکَ لِمَا تُبْتُ إِلَیْکَ مِنْهُ ثُمَّ عُدْتُ فِیهِ

وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِمَا وَأَیْتُ لَکَ بِهِ عَلَی نَفْسِی وَ لَمْ أَفِ بِهِ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِلْمَعَاصِی اَلَّتِی قَوِیتُ عَلَیْهَا

بِنِعْمَتِکَ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ مَا خَالَطَنِی مِنْ کُلِّ خَیْرٍأَرَدْتَ بِهِ وَجْهَکَ فَإِنَّکَ أَنْتَ أَنْتَ وَ أَنَا أَنَا

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ عَظِّمِ اَلنُّورَ فِی قَلْبِی وَ صَغِّرِ اَلدُّنْیَا فِی عَیْنِی وَ اِحْبِسْ لِسَانِی بِذِکْرِکَ عَنِ اَلنُّطْقِ

بِمَا لاَ یُرْضِیکَ وَ اُحْرُسْ نَفْسِی مِنَ اَلشَّهَوَاتِ وَ اِکْفِنِی طَلَبَ مَا قَدَّرْتَ لِی عِنْدَکَ حَتَّی أَسْتَغْنِیَ بِهِ عَمَّا فِی أَیْدِی عِبَادِکَ

ثُمَّ تَقُومُ فَتُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ اَلثَّالِثَةَ وَ تَقُولُ

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَدْعُوکَ وَ أَسْأَلُکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ ذُو اَلنُّونُ - إِذْ ذَهَبَ مُغٰاضِباً فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنٰادیٰ

فِی اَلظُّلُمٰاتِ أَنْ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ اَلظّٰالِمِینَ فَإِنَّهُ دَعَاکَ وَ هُوَ عَبْدُکَ وَ أَنَا أَدْعُوکَ

وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ سَأَلَکَ وَ أَنَا أَسْأَلُکَ فَفَرِّجْ عَنِّی کَمَا فَرَّجْتَ عَنْهُ وَ أَدْعُوکَ اَللَّهُمَّ بِمَا دَعَاکَ بِهِ أَیُّوبُ

إِذْ مَسَّهُ اَلضُّرُّ فَنَادَی أَنِّی

ص: 106

بار الها همان گونه که تو را نافرمانی نمودم و بر تو گستاخی کردم، پس (به همان شکل هم) واقعاً نسبت به آن گناهی که از آن به سویت توبه نمودم (ولی) سپس به آن گناه بازگشتم از تو آمرزش می طلبم، و نسبت به آن چه بر ضد نفسم وعده دادم و سپس بدان وعده وفا نکردم از تو آمرزش می خواهم. و نسبت به معصیت ها و نافرمانی هایی که به واسطه نعمت خودت بر انجام آن ها توانایی پیدا کردم از تو آمرزش می طلبم. و نسبت به هر نیت ناخالصی که در هر کار خیری که به قصد کسب رضایت تو انجام دادم به ذهنم خطور کرد (و با نیت الهیم آمیخته شد) از تو آمرزش می خواهم، زیرا مسلماً تو تویی و من منم.

و در روایتی دیگر این قسمت اضافه شده: خداوندا بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست، و نور و روشنی را در دلم زیاد فرما، و دنیا را در چش_مم کوچک و خوار گردان، و زبانم را با (مشغول ساختن به) ذکر و یاد خودت از تکلّم به آن چه تو را خشنود نمی سازد بازدار، و نفسم را از (پرداختن به) شهوت ها محافظت فرما، و مرا نسبت به طلب آن رزقی که پیش خودت برایم مقدّر کردی تا به وسیله آن از آن چه در دستان بندگان توست بی نیاز گردم کفایت فرما.

ج- و بعد از دو رکعت پنجم و ششم از شش رکعت نخست (می گویی):

خدایا هر آینه تو را می خوانم و از تو درخواست می کنم با همان چیزی که حضرت یونس (ذو النون) علیه السلام تو را بدان خواند. «آن هنگام که با خشم و غضب (از پیش قومش) رفت، پس گمان کرد که ما بر او قدرت و تسلّط نخواهیم داشت پس در آن تاریکی ها (شکم ماهی) ندا کرد که (پروردگارا) هیچ معبودی جز تو نیست، تو را از هر عیب و نقصی مبرّا میدانم، (و) هر آینه من از ستم کاران ( وگنه کاران) بوده ام»1 و در نتیجه خواسته اش را اجابت فرمودی، پس بی گمان او تو را فرا خواند در حالی که بنده تو بود، و من (نیز) تو را می خوانم در حالی که بنده توأم. و از تو درخواست کرد و من (نیز) از تو درخواست می کنم، لذا نسبت به گرفتاری هایم گشایشی نصیبم فرما همان گونه که نسبت به او (یونس پیامبر) گشایش دادی.

ص: 107

مَسَّنِیَ اَلضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ اَلرّٰاحِمِینَ فَفَرَّجْتَ عَنْهُ فَإِنَّهُ دَعَاکَ وَ هُوَ عَبْدُکَ وَ أَنَا أَدْعُوکَ وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ سَأَلَکَ وَ أَنَا أَسْأَلُکَ فَفَرِّجْ عَنِّی کَمَا فَرَّجْتَ عَنْهُ وَ أَدْعُوکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ یُوسُفُ إِذْ فَرَّقْتَ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ أَهْلِهِ إِذْ هُوَ فِی اَلسِّجْنِ فَفَرَّجْتَ عَنْهُ فَإِنَّهُ دَعَاکَ وَ هُوَ عَبْدُکَ وَ أَنَا أَدْعُوکَ وَ أَنَا عَبْدُکَ وَ سَأَلَکَ وَ أَنَا أَسْأَلُکَ فَاسْتَجِبْ لِی کَمَا اِسْتَجَبْتَ لَهُ وَ فَرِّجْ عَنِّی کَمَا فَرَّجْتَ عَنْهُ وَ أَدْعُوکَ اَللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ بِمَا دَعَاکَ بِهِ اَلنَّبِیُّونَ فَاسْتَجَبْتَ لَهُمْ فَإِنَّهُمْ دَعَوْکَ وَ هُمْ عَبِیدُکَ وَ سَأَلُوکَ وَ أَنَا أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ أَنْ تُبَارِکَ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ أَنْ تُفَرِّجَ عَنِّی کَمَا فَرَّجْتَ عَنْ أَنْبِیَائِکَ وَ رُسُلِکَ وَ عِبَادِکَ اَلصَّالِحِینَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَغْنِنِی بِالْیَقِینِ وَ أَعِنِّی بِالتَّوَکُّلِوَ اِکْفِنِی رَوْعَاتِ اَلْقُنُوطِ وَ اِفْسَحْ لِی فِی اِنْتِظَارِ جَمِیلِ اَلصُّنْعِ وَ اِفْتَحْ لِی بَابَ اَلرَّحْمَةِ إِلَیْکَ وَ اَلْخَشْیَةَ مِنْکَ وَ اَلْوَجَلَ مِنَ اَلذُّنُوبِ وَ حَبِّبْ إِلَیَّ اَلدُّعَاءَ وَ صِلْهُ مِنْکَ بِالْإِجَابَةِ

ص: 108

که: «هر آینه گرفتاری و زیان و سختی به من رسیده است در حالی که تو مهربان ترین مهربانانی«(1)پس (در کار وگرفتاری) او گشایش ایجاد کردی، پس همانا او تو را خواند در حالی که بنده تو بود، و من (هم) تو را می خوانم در حال_ی که بنده توأم، و از تو درخواست نمود و من (نیز) از تو درخواست می کنم، بنابراین در کارم گشایش قرارده همان گونه که در کار او گشایش ایجاد فرمودی. و تو را فرا می خوانم با آن چیزی که یوسف به وسیله آن تو را فرا خواند آن هنگام که بین او و خانواده اش جدایی افکندی، و آن هنگام که در زندان بود پس نسبت به امر او گشایش دادی، پس هر آینه او تو را خواند در حالی که بنده ات بود، و من (نیز) تو را می خوانم درحالی که بنده توأم، و از تو درخواست کرد و من (هم) از تو درخواست می کنم، بنابراین خواسته ام را اجابت فرما همان گونه که خواسته او را اجابت فرمودی، و نسبت به من (وکارهایم) گشایشی نصیب فرما همان گونه که در کار او گشایش ایجاد کردی.

و ت_و را - ای خدای من- فرا می خوانم و به حقّ آن چه پیامبران با آن تو را خواندند و اجابتشان فرمودی درخواست می کنم، زیرا هر آینه آنان تو را خواندند در حالی که بندگان تو بودند و از تو درخواست نمودند، و من (هم) از ت_و می خواهم که با برترین و بهترین صلوات و رحمتت بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرستی، و با بهترین و برترین برکاتت بر آنان برکت ارزانی داری، و در امورم گشایش قرار دهی همان گونه که برای پیامبران و فرستادگان و بندگان صالحت گشایش دادی.

و در روایتی دیگر این قسمت نیز اضافه شده:

بار الها بر محمّد وآل محمّد درود و رحمت فرست، و با یقین بی نیازم کن، و با توکّل و تکیه بر خودت مرا یاری ده، و مرا نسبت به هراس و اضطراب نومیدی کفایت فرما، و برایم فراخی و گشایشی در انتظار کشیدن الطاف زیبایت قرارده، و درِ رحمت به سوی خودت و خشیت از تو و ترس از گناهان را به رویم باز کن، و دعا و نیایش (به بارگاهت) را پیش من محبوب گردان، و آن دعا را با اجابت از سوی خودت همراه کن.

ص: 109


1- آیه 83 از سوره مبارکه أنبیاء

ثُمَّ تَخِرُّ سَاجِداً وَ تَقُولُ فِی سُجُودِکَ

سَجَدَ وَجْهِیَ اَلْبَالِی اَلْفَانِی لِوَجْهِکَ اَلدَّائِمِ اَلْبَاقِی سَجَدَ وَجْهِی مُتَعَفِّراً فِی اَلتُّرَابِ لِخَالِقِهِ وَ حَقٌّ لَهُ أَنْ یَسْجُدَ سَجَدَ وَجْهِی لِمَنْ خَلَقَهُ وَ صَوَّرَهُ وَ شَقَّ سَمْعَهُ وَ بَصَرَهُ تَبَارَکَ اَللّٰهُ أَحْسَنُ اَلْخٰالِقِینَ سَجَدَ وَجْهِیَ اَلذَّلِیلُ اَلْحَقِیرُ لِوَجْهِکَ اَلْعَزِیزِ اَلْکَرِیمِ سَجَدَ وَجْهِیَ اَللَّئِیمُ اَلذَّلِیلُ لِوَجْهِکَ اَلْکَرِیمِ اَلْجَلِیلِ ثُمَّ تَرْفَعُ رَأْسَکَ وَ تَدْعُو بِهَذَا اَلدُّعَاءِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اِجْعَلِ اَلنُّورَ فِی بَصَرِی وَ اَلْیَقِینَ فِی قَلْبِی وَ اَلنَّصِیحَةَ فِی صَدْرِی وَ ذِکْرَکَ بِاللَّیْلِ وَ اَلنَّهَارِ عَلَی لِسَانِی وَ مِنْ طِیبِ رِزْقِکَ یَا رَبِّ غَیْرَ مَمْنُونٍ وَ لاَ مَحْظُورٍ فَارْزُقْنِی وَ مِنْ ثِیَابِ اَلْجَنَّةِ فَاکْسُنِی وَ مِنْ حَوْضِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَاسْقِنِی وَ مِنْ مَضَلاَّتِ اَلْفِتَنِ فَأَجِرْنِی وَ لَکَ یَا رَبِّ فِی نَفْسِی فَذَلِّلْنِی وَ فِی أَعْیُنِ اَلنَّاسِ فَعَظِّمْنِی وَ إِلَیْکَ یَا رَبِّ فَحَبِّبْنِی وَ بِذُنُوبِی فَلاَ تَفْضَحْنِی وَ بِسَرِیرَتِی فَلاَ تُخْزِنِی وَ بِعَمَلِی فَلاَ تُبْسِلْنِی

ص: 110

آن گاه به سجده رفته و در همان حال می گویی: چهره پژمرده شونده و ازبین رفتنی من در برابر ذات (و چهره) پایدار و جاویدانت سجده کرده است. چهره خاک آلوده ام برای آفریدگارش سجده کرده است، و (حقّ) و سزاوار برای او (همین) است که سجده نماید.

چهره ام در برابر کسی به (خاک) سجده افتاده که او را آفریده و صورت بخشیده، و گوش و چشمش را باز فرموده است، مبارک باد (ذات پاک) خداوند که نیکوترین آفرینندگان است.

چهره حقیر و خوار من در برابر چهره (وذات) توان مند و بزرگوار و کریمت به سجده افتاده است. چهره فرومایه و خوارم در برابر چهره (وذات) بزرگوار و صاحب شوکت و جلالتت سجده نموده است. سپس سر از سجده بر می داری و می خوانی: خدایا بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست و نور را در چشمم، و یقین را در دلم، و خیرخواهی را در سینه ام، و یاد خودت در شب و روز را بر زبانم جای ده، و از رزق و روزی پاک و غیر منقطع و مداوم و بی مانعت - ای پروردگار و صاحب اختیارم- مرا روزی ده، و از لباس های بهشتی بر من بپوشان، و از حوض (پیامبر بزرگوارت) محمّد - که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد - مرا آبیاری کن، و از فتنه های گمراه کننده مرا پناه ده، و فقط در برابر خودت - ای پروردگار و صاحب اختیارم- مرا در درونم خوار و ذلیل گردان، و در چشمان مردم مرا بزرگ بدار، و پیش خودت پروردگارا محبوبم گردان، و به سبب گناهانم مرا مفتضح نکن، و با باطن بد و پنهانم رسوایم مساز، و به خاطر کردارم مرا به هلاکت میفکن (و از رحمتت نومید مساز)

ص: 111

وَ غَضَبَکَ فَلاَ تُنْزِلْ بِی أَشْکُو إِلَیْکَ غُرْبَتِی وَ بُعْدَ دَارِی وَ طُولَ أَمَلِی وَ اِقْتِرَابَ أَجَلِی وَ قِلَّةَ مَعْرِفَتِی فَنِعْمَ اَلْمُشْتَکَی إِلَیْهِ أَنْتَ یَا رَبِّ وَ مِنْ شَرِّ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ فَسَلِّمْنِی إِلَی مَنْ تَکِلُنِی یَا رَبَّ اَلْمُسْتَضْعَفِینَ إِلَی عَدُوٍّ مَلَّکْتَهُ أَمْرِی أَوْ إِلَی بَعِیدٍ فَیَتَجَهَّمَنِی اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ خَیْرَ اَلْمَعِیشَةِ مَعِیشَةً أَقْوَی بِهَا عَلَی جَمِیعِ حَاجَاتِی وَ أَتَوَسَّلُ بِهَا إِلَیْکَ فِی حَیَاةِ اَلدُّنْیَا وَ فِی آخِرَتِی مِنْ غَیْرِ أَنْ تُتْرِفَنِی فِیهَا فَأَطْغَی أَوْ تُقَتِّرَهَا عَلَیَّ فَأَشْقَی وَ أَوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ حَلاَلِ رِزْقِکَ وَ أَفِضْ عَلَیَّ مِنْ حَیْثُ شِئْتَ مِنْ فَضْلِکَ وَ اُنْشُرْ عَلَیَّ مِنْ رَحْمَتِکَ وَ أَنْزِلْ عَلَیَّ مِنْ بَرَکَاتِکَ نِعْمَةً

مِنْکَ سَابِغَةً وَ عَطَاءً غَیْرَ مَمْنُونٍ وَ لاَ تَشْغَلْنِی عَنْ شُکْرِ نِعْمَتِکَ عَلَیَّ بِإِکْثَارٍ مِنْهَا تُلْهِینِی عَجَائِبَ بَهْجَتِهِ وَ َفْتِنَنِی زَهَرَاتُ نَضْرَتِهِ وَ لاَ بِإِقْلاَلٍ عَلَیَّ مِنْهَا فَیَقْصُرَ بِعَمَلِی کَدُّهُ وَ یَمْلَأَ صَدْرِی هَمُّهُ أَعْطِنِی مِنْ ذَلِکَ یَا إِلَهِی غِنًی عَنْ شِرَارِ خَلْقِکَ وَ بَلاَغاً أَنَالُ بِهِ رِضْوَانَکَ وَ أَعُوذُ بِکَ یَا إِلَهِی مِنْ شَرِّ اَلدُّنْیَا وَ شَرِّ أَهْلِهَا وَ شَرِّ مَا فِیهَا وَ لاَ تَجْعَلِ اَلدُّنْیَا لِی سِجْناً وَ لاَ فِرَاقَهَا عَلَیَّ حُزْناً أَجِرْنِی مِنْ فِتْنَتِهَا مَرْضِیّاً عَنِّی

ص: 112

و غضبت را بر من نازل نکن، غربت و تنهاییم، و دوری خانه (حقیقی) و درازی آرزویم، و نزدیک بودن اجل و کمی شناخت و معرفتم را به تو شکایت می برم، و تو - ای پروردگار و صاحب اختیارم- چه نیکو خدایی هستی که شکایت به سویت برده شود، و از شرّ جن وانس مرا به سلامت دار، به چه کسی مرا وا می گذاری ای پروردگار و صاحب اختیار مستضعفین و ناتوانان؟ به (شیطان) دشمنی که بر من مسلّط نموده ای یا به بیگانه ای که با من بداخلاقی و ترشرویی کند؟

بار الها هر آینه من از تو بهترین روزی و معیشت را می طلبم، (روزی و) معیشتی که به وسیله آن بر (رفع) همه نیازهایم توانا باشم، و به واسطه آن در زندگی دنیا و آخرتم خود را به تو برسانم بدون این که مرا در آن به اتراف و رفاه زدگی دچار سازی که در نتیجه (در برابرت) سرکشی کنم، یا (به گونه ای) آن را بر من تنگ گیری که به بدبختی دچار شوم، و رزق حلالت را بر من توسعه بخش، و از فضل خودت از هر جا که خواهی بر من فرو بار، و (سایه) رحمتت را بر من بگستران، و از برکاتت نعمتی فراگیر و فراوان از جانب خودت و بخششی پی در پی و مستمرّ بر من نازل فرما، و مرا با زیاد نمودن نعمتت از شکر آن مشغول و غافل نساز، (به گونه ای که) شگفتی های رونق و نیکویی آن نعمت مرا به خود مشغول سازد، و شکوفایی و درخشش طراوتش مرا شیفته سازد، و با کم کردن نعمتت بر من (نیز) مرا از شکر آن غافل نکن به گونه ای که کارم و فعالیتم در طلب آن کم باشد، و دغدغه آن سینه ام را پر کند، بلکه - ای معبود مهربانم - از آن به اندازه ای (نصیبم ساز) که از خلق شرور و بدکارت بی نیاز باشم، و به اندازه کفافی که به وسیله آن به خشنودیت دست یابم.

و به تو - ای معبودم - ازشرّ دنیا و شرّ اهلش و شرّ هر آن چه در آن است پناه می برم، و دنیا را برایم زندان، و جدایی از آن را مایه حزن و اندوهم مگردان، و از فتنه آن مرا پناه ده، (و) در حالی که از من خشنودی،

ص:113

مَقْبُولاً فِیهَا عَمَلِی إِلَی دَارِ اَلْحَیَوَانِ وَ مَسَاکِنِ اَلْأَبْرَارِ اَلْأَخْیَارِ وَ أَبْدِلْنِی بِالدُّنْیَا اَلْفَانِیَةِ نَعِیمَ اَلدَّارِ اَلْبَاقِیَةِ

اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنْ أَزْلِهَا وَ زِلْزَالِهَا وَ سَطَوَاتِ سُلْطَانِهَا وَ مِنْ شَرِّ شَیَاطِینِهَا وَ بَغْیِ مَنْ بَغَی عَلَیَّ فِیهَا

اَللَّهُمَّ مَنْ کَادَنِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ کِدْهُ وَ مَنْ أَرَادَنِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَرِدْهُ وَ فُلَّ عَنِّی حَدَّ مَنْ نَصَبَ لِی حَدَّهُ وَ أَطْفِئْ عَنِّی نَارَ مَنْ شَبَّ لِی وَقُودَهُ وَ اِکْفِنِی هَمَّ مَنْ أَدْخَلَ عَلَیَّ هَمَّهُ وَ اِدْفَعْ عَنِّی شَرَّ اَلْحَسَدَةِ وَ اِعْصِمْنِی مِنْ ذَلِکَ بِالسَّکِینَةِ وَ أَلْبِسْنِی دِرْعَکَ اَلْحَصِینَةَ وَ أَحْیِنِی فِی سِتْرِکَ اَلْوَاقِی وَ أَصْلِحْ لِی حَالِی لِلَمِّ عِیَالِی وَ صِدْقِ مَقَالِی بِفَعَالِی وَ بَارِکْ لِی فِی أَهْلِی وَ مَالِی اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ اَلْمَرْضِیِّینَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اِجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ اُرْزُقْنِی حَلاَلاً طَیِّباً

وَاسِعاً مِمَّا شِئْتَ وَ أَنَّی شِئْتَ وَ کَیْفَ شِئْتَ فَإِنَّهُ لاَ یَکُونُ إِلاَّ مَا شِئْتَ حَیْثُ شِئْتَ کَمَا شِئْتَ

ص: 114

و عملم در آن پذیرفته شده، به سوی سرای زندگی حقیقی و جایگاه سکونت نیکان (ببر)، و به جای دنیای فانی و در حال گذار نعمت های سرای باقی و پایدار را نصیبم فرما، خداوندا هر آینه از تنگی و سختی دنیا و یورش های نفوذ و سلطه اش، و از شرّ شیاطینش، و ستم هر آن که در آن بر من ستم نموده به تو پناه می برم.

خدایا ه_ر که به من مکر و نیرنگ زده را پس بر محمّد و خاندان پاکش درود و رحمت فرست و مکرت را به او وارد ساز، و هر که نسبت به من قصد (سوئی) دارد پس بر محمّد و آل پاکش درود و رحمت فرست و قصد او کن(1)، و تیزی شمشیر هر که تیزی شمشیرش را علیه من به کار بسته را نسبت به من کُند فرما، و آتش هر که هیزمش را علیه من افروخته نسبت به من خاموش کن، و مرا نسبت به اندوه و نگرانی آن کس که نگرانی و اندوهش را بر من وارد ساخته کفایت فرما، و شرّ حسودان را از من بران، و مرا با آرامش از آن حفظ فرما، و زره مستحکمت را بر من بپوشان، و در پوشش نگه دارنده ات پنهانم ساز، و حال و وضعم را برای جمع و جور کردن نان خورهایم سر و سامان بده، و گفتارم را با کردارم تصدیق کن، و در خانواده و فرزندان و مالم به من برکت عنایت فرما. بار الها بر محمّد و بر اهل بیت پس ندیده اش با بهترین صلوات و رحمتت درود و رحمت فرست، و با برترین برکت هایت بر آنان برکت بخش، و سلام و درود بر او و آنان و بر ارواح مقدّس و بدن های مطهرشان، و رحمت و برکات خداوند (بر آنان باد).

خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود و رحمت فرست، و در (کارها و) امورم برایم گشایشی و راه برون رفتی قرار ده، و رزقی حلال و پاکیزه و فراوان نصیبم گردان، از هر آن چه اراده فرموده ای و از هر کجا و با هر کیفیتی که می خواهی، چرا که بی گمان چیزی تحقّق نمی یابد مگر آن چه تو اراده کنی و در هر جا و به همان گونه که تو بخواهی.

ص: 115


1- عباراتی شبیه به این عبارات متن دعا در انتهای دعای کمیل نیز آمده است.

فَإِذَا أَرَادَ أَنْ یُصَلِّیَ اَلسِّتَّ اَلرَّکَعَاتِ اَلثَّانِیَةَ فَلْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ یَقُولُ بَعْدَهُمَا أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِیکَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّ اَلدِّینَ کَمَا شَرَعَ وَ اَلْإِسْلاَمَ کَمَا وَصَفَ وَ اَلْقَوْلَ کَمَا حَدَّثَ ذَکَرَ اَللَّهُ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ بِخَیْرٍ وَ حَیَّاهُمْ بِالسَّلاَمِ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ اَللَّهُمَّ اُرْدُدْ عَلَی جَمِیعِ خَلْقِکَ مَظَالِمَهُمُ اَلَّتِی قِبَلِی صَغِیرَهَا وَ کَبِیرَهَا فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ عَافِیَةٍ وَ مَا لَمْ تَبْلُغْهُ قُوَّتِی وَ لَمْ تَسَعْهُ ذَاتُ یَدِی وَ لَمْ یَقْوَ عَلَیْهِ بَدَنِی فَأَدِّهِ عَنِّی مِنْ جَزِیلِ مَا عِنْدَکَ مِنْ فَضْلِکَ حَتَّی لاَ تُخَلِّفَ عَلَیَّ شَیْئاً مِنْهُ تَنْقُصُهُ مِنْ حَسَنَاتِی یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَلْمَرْضِیِّینَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ

ص: 116

د. و پس از دو رکعت اوّل از شش رکعت دوّم (رکعات هفتم و هشتم) می گویی:

(از روی باور قلبی) گواهی می دهم که هیچ معبودی جز خداوند نیست که یگانه است و هیچ شریکی ندارد، و شهادت می دهم که بی گمان محمّد بنده و فرستاده اوست - که درود و رحمت خداوند بر او و خاندان پاکش باد، و شهادت می دهم که یقیناً دین (حق) همان گونه است که او تشریع نموده، و اسلام همان گونه است که او توصیف کرده، و سخن همان است که او فرموده است، خداوند (متعال) محمّد و آل محمّد را به خیر یاد کند، و با سلام وتحیت آنان را درود فرستد. خدایا بر محمّد و آل محمّد با بهترین صلوات و رحمتت درود و رحمت فرست. بار الها تمام حقوق و مظالم کوچک و بزرگی که به گردن من است را با آسانی از جانب خودت و با عافیت و سلامتی به تمام خلقت (که صاحبان حقند) برگردان، و آن چه را توانم بدان نمی رسد، و در حیطه قدرتم و در دسترسم نیست، و بدنم بر (انجام) آن قدرت ندارد، از طرف من و از فضل فراوان و کثیری که نزد توست ادا فرما، تا آن جا که چیزی از آن را باقی نگذاری که به خاطرش از حسناتم بکاهی، ای مهربان ترین مهربانان، و بر محمّد و آل محمّد که مورد رضایت توأند با برترین صلوات و رحمتت درود و رحمت فرست، و با بهترین برکاتت بر آنان برکت ارزانی دار، و سلام بر او و بر آنان و بر ارواح پاک و بدن های مبارکشان باد، و رحمت خدا و برکاتش (بر آنان سرشار باد).

ص: 117

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ اُرْزُقْنِی حَلاَلاً طَیِّباً وَاسِعاً مِمَّا شِئْتَ وَ أَنَّی شِئْتَ وَ کَیْفَ شِئْتَ فَإِنَّهُ لاَ یَکُونُ إِلاَّ مَا شِئْتَ حَیْثُ شِئْتَ کَمَا شِئْتَ

-زِیَادَةٌ

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اِسْتَعْمِلْنِی بِطَاعَتِکَ وَ قَنِّعْنِی بِمَا رَزَقْتَنِی وَ بَارِکْ لِی فِیمَا أَعْطَیْتَنِی

وَ أَسْبِغْ نِعْمَتَکَ عَلَیَّ وَ هَبْ لِی شُکْراً تَرْضَی بِهِ عَنِّی وَ حَمْداً عَلَی مَا أَلْهَمْتَنِی وَ أَقْبِلْ بِقَلْبِی إِلَی مَا یُقَرِّبُنِی إِلَیْکَ وَ اِشْغَلْنِی عَمَّا یُبَاعِدُنِی عَنْکَ وَ أَلْهِمْنِی خَوْفَ عِقَابِکَ وَ اُزْجُرْنِی عَنِ اَلْمُنَی لِمَنَازِلَ اَلْمُتَّقِینَ بِمَا یُسْخِطُکَ مِنَ اَلْعَمَلِ وَ هَبْ لِیَ اَلْجِدَّ فِی طَاعَتِکَ

ثُمَّ تَقُومُ فَتُصَلِّی اَلرَّکْعَتَیْنِ اَلْخَامِسَةَ وَ تَقُولُ بَعْدَهُمَا یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ یَا مَنْ آمَنُ عُقُوبَتَهُ عِنْدَ کُلِّ عَثْرَةٍ وَ یَا مَنْ یُعْطِی اَلْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ وَ یَا مَنْ أَعْطَی اَلْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ وَ یَا مَنْ أَعْطَی مَنْ سَأَلَهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً وَ یَا مَنْ أَعْطَی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ وَ مَنْ لَمْ یُؤْمِنْ بِهِ تَفَضُّلاً مِنْهُ وَ کَرَماً

ص: 118

خداوندا بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست، و نسبت به (کارها و) امورم گشایش و راه برون رفتی برایم قرارده، و روزی حلال و پاکیزه و فراوانی از هر آن چه خواهی و از هر کجا و به هر کیفیتی که اراده فرموده ای نصیبم فرما، زیرا بدون شک چیزی تحقّق نمی یابد جز آن چه تو بخواهی و در هر جا (و هر زمان) و به هر گونه که اراده فرمایی.

و در روایتی دیگر این جملات اضافه شده است: خدایا بر محمّد و خاندان پاکش درود و رحمت فرست و مرا در راه طاعتت به کار گیر، و به آن چه روزیم فرموده ای قانع ساز، و در آن چه به من بخشیده ای برکت ده، و نعمت هایت را بر من فراوان و فراگیر نما، و شکر و سپاسی را نصیبم فرما که به واسطه آن از من خشنود گردی، و حمد و ستایشی به همان شیوه که به من الهام فرمودی، و دلم را به آنچه مرا به تو نزدیک می سازد متوجّه ساز، و از آن چه مرا از تو دور می سازد مشغول بدار (و منع کن)، و ترس از کیفرت را به من الهام فرما، و مرا از آرزوهای (بی مایه ام) برای ( به دست آوردن) جایگاه تقواپیشگان با عمل و کرداری که تو را به خشم می آورد بازدار، و تلاش و کوشش در راه طاعت و فرمانبرداریت را نصیبم فرما.

ه_ . بعد از دو رکعت سوّم و چهارم از شش رکعت دوّم (رکعات نهم و دهم):

ای خدایی که برای هر خیر و برکتی به او امید دارم، و ای آن که هنگام هر لغزشی از (تعجیل در) عقوبتش خود را در امان می یابم، و ای آن که به سبب (عمل) اندک فراوان می بخشد، و ای آن که (همواره پاداش) فراوان در برابر (عمل) اندک بخشیده است، و ای آن که به کسی که از او درخواست کرده از روی لطف و مرحمتش عطا کرده است، و ای آن که (حتی) به کسی که از او درخواست کرده از روی لطف و مرحمتش عطا کرده است، و ای آن که (حتی) به کسی که از او طلب ننموده و (اصلاً) او را نمی شناسد و به او ایمان ندارد از روی تفضّل و احسان و کرمش عطا فرموده است،

ص: 119

صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ مِنْ جَمِیعِ خَیْرِ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ إِنِّی إِلَیْکَ رَاغِبٌ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ اَلْأَوْصِیَاءِ اَلْمَرْضِیِّینَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِجْعَلْ لِی مِنْ أَمْرِی فَرَجاً وَ مَخْرَجاً وَ اُرْزُقْنِی حَلاَلاً طَیِّباً وَاسِعاً مِمَّا شِئْتَ وَ أَنَّی شِئْتَ وَ کَیْفَ شِئْتَ فَإِنَّهُ لاَ یَکُونُ إِلاَّ مَا شِئْتَ حَیْثُ شِئْتَ کَمَا شِئْتَ

زِیَادَةٌ

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اِجْعَلْ لِی قَلْباً طَاهِراً وَ لِسَاناً صَادِقاً وَ نَفْساً سَامِیَةً إِلَی نَعِیمِ اَلْجَنَّةِ وَ اِجْعَلْنِی بِالتَّوَکُّلِ عَلَیْکَ عَزِیزاً وَ بِمَا أَتَوَقَّعُهُ مِنْکَ غَنِیّاً وَ بِمَا رَزَقْتَنِی قَانِعاً رَاضِیاً وَ عَلَی رَجَائِکَ مُعْتَمِداً وَ إِلَیْکَ فِی حَوَائِجِی قَاصِداً حَتَّی لاَ أَعْتَمِدَ إِلاَّ عَلَیْکَ وَ لاَ أَثِقَ إِلاَّ بِکَ

ثُمَّ تَقُومُ فَتُصَلِّی اَلرَّکْعَتَیْنِ اَلسَّادِسَةَ وَ تَقُولُ بَعْدَهُمَا اَللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ سَرِیرَتِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِقْبَلْ

ص: 120

بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست و به جهت درخواستم از تو از تمام خیر دنیا و آخرت به من ببخش، چرا که به یقین آن چه بخشیده ای اندک و کاهش یابنده نیست، و از فضلت به من فزونی بخش(1)، که به یقین من به سوی تو روی نیاز آورده ام، و بر محمّد و اهل بیتش که اوصیای مورد رضای توأند با برترین صلوات و رحمتت درود و رحمت فرست، و با بهترین برکاتت به ایشان برکت بده، و سلام بر او و بر آنان و بر ارواح (پاک) و اجسام (مطهر)شان باد، و رحمت خدا و برکاتش (بر آنان سرازیر باد).

خداوندا بر محمّد و خاندان پاکش درود و رحمت فرست، و نسبت به (کارها و) امورم برایم گشایش و راه برون رفتی قرارده، و مرا رزقی حلال و پاک و فراوان ده، از هر چه خواه_ی و هر جا (و هر زمان) و به هر کیفیت ک_ه اراده فرمایی، زیرا در حقیقت چیزی تحقّق نمی یابد جز آن چه که تو خواسته ای و هر جا (و هر زمان) و به همان گونه که اراده فرموده ای.

و در روایتی دیگر این زیادت ذکر شده: بار خدایا بر محمّد و آل او درود و رحمت فرست، و دلی پاک و طاهر، و زبانی راست گو و صادق، و جان و نفسی اوج گیرنده به سوی نعمت های بهشت به من عطا کن، و با توکّل و اعتماد بر تو مرا عزیز بدار، و با آن چه از تو انتظار دارم بی نیاز فرما، و به آن چه روزیم ساخته ای قانع و خشنود نما، و بر امید به درگاهت متکی گردان، و در حاجت ها و نیازهایم مرا فقط به سوی خودت متوجّه ساز، تا بر لطف کسی جز تو اعتماد نورزم، و به کسی جز تو تکیه نکنم.

و. پس از دو رکعت پنجم وششم از شش رکعت دوّم (رکعات یازدهم و دوازدهم):

بار الها قطعاً تو باطنم را ( به خوبی) آگاهی، بنابر این بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست، و عذرم را بپذیر

ص: 121


1- این عبارت در متن دعا به اندازه زیادی شبیه به دعایی است که در تعقیبات نماز های یومیه ماه رجب خوانده می شود.

سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ مَعْذِرَتِی وَ تَعْلَمُ حَاجَتِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَعْطِنِی مَسْأَلَتِی وَ تَعْلَمُ مَا فِی نَفْسِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اِغْفِرْ لِی ذُنُوبِی اَللَّهُمَّ مَنْ أَرَادَنِی بِسُوءٍ فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اِصْرِفْهُ عَنِّی وَ اِکْفِنِی کَیْدَ عَدُوِّی فَإِنَّ عَدُوِّی عَدُوُّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَدُوُّ آلِ مُحَمَّدٍ عَدُوُّ مُحَمَّدٍ وَ عَدُوُّ مُحَمَّدٍ عَدُوُّکَ فَأَعْطِنِی سُؤْلِی

یَا مَوْلاَیَ فِی عَدُوِّی عَاجِلاً غَیْرَ آجِلٍ یَا مُعْطِیَ اَلرَّغَائِبِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْطِنِی رَغْبَتِی فِیمَا سَأَلْتُکَ فِی عَدُوِّکَ یَا ذَا اَلْجَلاَلِ وَ اَلْإِکْرَامِ یَا إِلَهِی إِلَهاً وَاحِداً لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَلطَّیِّبِینَ اَلطَّاهِرِینَ وَ أَرِنِی اَلرَّخَاءَ وَ اَلسُّرُورَ عَاجِلاً غَیْرَ آجِلٍ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَیْتِهِ اَلْمَرْضِیِّینَ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِکَ وَ بَارِکْ عَلَیْهِمْ بِأَفْضَلِ بَرَکَاتِکَ وَ اَلسَّلاَمُ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ وَ عَلَی أَرْوَاحِهِمْ وَ أَجْسَادِهِمْ وَ رَحْمَةُ اَللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ فَرَجاً وَ

ص: 122

- ای سرور و مولای من، و (از سوی دیگر) نیازم را ( به خوبی) می دانی، بنابر این بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست، و خواسته ام را به من عطا فرما، و ( هم چنین) آن چه در نفسم می گذرد را خبر داری، پس بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست و گناهانم را بیامرز.

خداوندا هر که نسبت به من قصد سوئی دارد پس بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست و (شرّ) او را از من بازدار، و مرا از کید و نیرنگ دشمنم کفایت فرما، که بدون شک دشمن من دشمن آل محمّد است، و دشمن آل محمّد دشمن محمّد است، و دشمن محمّد دشمن توست، پس ای مولای من درخواستم درباره دشمنم را به زودی و بدون تأخیر اجابت فرما.

ای عطا کننده خواسته ها و آرزوها، بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست و خواسته ام درباره دشمنت را به من عطا فرما.

ای صاحب جلالت (و ارجمندی) و کرامت (و بنده نوازی) ای معبود من، معبود یگانه ای که هیچ معبودی جز تو نیست، بر محمّد و آل محمّد - که پاکان و پاکیزگانند- درود و رحمت فرست، و آسایش و شادی را به زودی و بدون تأخیر به من بنمایان، و بر محمّد و اهل بیت پس ندیده اش با برترین صلوات و رحمتت درود و رحمت فرست، و با بهترین برکاتت بر آنان برکت ده، و سلام بر او و برایشان و بر ارواح (مقدّس) و اجسام (مطهّر)شان باد، و رحمت و برکت خداوند بر آنان سرشار باد.

بار الها بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست و از پیش خودت برایم گشایش و

ص: 123

مَخْرَجاً وَ اُرْزُقْنِی حَلاَلاً طَیِّباً وَاسِعاً مِمَّا شِئْتَ وَ أَنَّی شِئْتَ وَ کَیْفَ شِئْتَ فَإِنَّهُ لاَ یَکُونُ إِلاَّ مَا شِئْتَ حَیْثُ شِئْتَ کَمَا شِئْتَ

زِیَادَةٌ

اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدِ إِلَهِی ظَلَمْتُ نَفْسِی وَ عَظُمَ عَلَیْهَا إِسْرَافِی وَ طَالَ فِی مَعَاصِیکَ اِنْهِمَاکِی

وَ تَکَاثَفَتْ ذُنُوبِی وَ تَظَاهَرَتْ عُیُوبِی وَ طَالَ بِکَ اِغْتِرَارِی وَ دَامَ لِلشَّهَوَاتِ اِتِّبَاعِی فَأَنَا اَلْخَائِبُ إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِی وَ أَنَا اَلْهَالِکُ إِنْ لَمْ تَعِفَّ عَنِّی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اِغْفِرْ لِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ أَعْطِنِی سُؤْلِی وَ اِکْفِنِی مَا أَهَمَّنِی وَ لاَ تَکِلْنِی إِلَی نَفْسِی فَتَعْجِزَ عَنِّی وَ أَنْقِذْنِی بِرَحْمَتِکَ مِنْ خَطَایَایَ وَ أَسْعِدْنِی بِسَعَةِ رَحْمَتِکَ سَیِّدِی

فَإِذَا أَرَادَ أَنْ یُصَلِّیَ اَلسِّتَّ اَلرَّکَعَاتِ اَلْبَاقِیَةَ فَلْیَقُمْ وَ لْیُصَلِّ رَکْعَتَیْنِ فَإِذَا سَلَّمَ بَعْدَهُمَا قَالَ : اَللَّهُمَّ أَنْتَ آنَسُ اَلْآنِسِینَ لِأَوِدَّائِکَ وَ أَحْضَرُهُمْ لِکِفَایَةِ اَلْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ تُشَاهِدُهُمْ فِی ضَمَائِرِهِمْ وَ تَطَّلِعُ عَلَی سَرَائِرِهِمْ وَ تُحِیطُ بِمَبَالِغِ بَصَائِرِهِمْ وَ سِرِّی اَللَّهُمَّ مَکْشُوفٌ وَ أَنَا إِلَیْکَ مَلْهُوفٌ إِذَا أَوْحَشَتْنِی اَلْغُرْبَةُ آنَسَنِی ذِکْرُکَ وَ إِذَا کَثُرَتْ عَلَیَّ

ص: 124

راه برون رفتی قرار ده، و رزقی حلال و پاکیزه و گسترده به من عطا فرما، از هر آن چه که خواسته ای و هر جا (و هر زمان) و به هر کیفیتی که اراده فرموده ای، زیرا که به راستی چیزی تحقّق نمی یابد جز آن چه تو اراده فرمایی و هرجا (و هر زمان) و به همان گونه که تو بخواهی.

و در روایتی دیگر این قسمت اضافه شده است:

خدایا بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست، معبودا به خویشتن خویش ستم کردم و زیاده رویم بر آن بسیار زیاد شده، و غرق شدنم در معصیت هایت طولانی گشته، و گناهانم متراکم شده است، و عیب هایم پشت به پشت هم داده اند، و مغرور شدنم نسبت به تو طولانی شده، و پیرویم از شهوت ها دوام و استمرار یافته است، و در نتیجه اگر تو بر من رحم نیاوری (از رستگاری) نومید و محرومم، و اگر تو مرا عفو نکنی هلاک شده ام، پس بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست و مرا بیامرز و از بدی ها و گناهانم درگذر، و خواسته ام را به من عطا فرما، و نسبت به آن چه دغدغه من است مرا کفایت فرما، و (هرگز) به اندازه چشم برهم زدنی مرا به خویشتن خویش وا مگذار، زیرا که از کنترل من عاجز است، و با رحمتت مرا از لغزش ها و خطاهایم نجات بخش، و با رحمت گسترده ات - ای سرور و سالارم - مرا خوش بخت گردان.

ز. بعد از دو رکعت اوّل از شش رکعت آخر (رکعات سیزدهم و جهاردهم):

بار الها تو مأنوس ترین انس گیرندگان برای دوست دارانت هستی، و آماده ترین آنان برای کفایت امور توکّل کنندگان بر تویی، آنان را در پنهان ها و درونشان مشاهده می فرمایی، و بر باطن هایشان (کاملاً) اطلاع و اشراف داری، و به حد نهایی بصیرت و بینش آنان احاطه داری، و راز (و باطن) من - ای خداوند - بر تو (کاملاً) آشکار است، و من فقط به درگاه تو نالان و سوخته دلم، به گونه ای که هر گاه غربت مرا به احساس تنهایی می کشاند یاد تو مونسم می شود، و هرگاه دغدغه ها و اندوه هایم افزون گردد

ص: 125

اَلْهُمُومُ لَجَأْتُ إِلَی اَلاِسْتِجَارَةِ بِکَ عِلْماً بِأَنَّ أَزِمَّةَ اَلْأُمُورِ بِیَدِکَ وَ مَصْدَرَهَا عَنْ قَضَائِکَ خَاضِعاً لِحُکْمِکَ اَللَّهُمَّ إِنْ عَمِیتُ عَنْ مَسْأَلَتِکَ أَوْ فَهِهْتُ عَنْهَا فَدُلَّنِی عَلَی مَصَالِحِی وَ خُذْ بِقَلْبِی إِلَی مَرَاشِدِی فَلَسْتُ بِبِدْعٍ مِنْ وَلاَیَتِکَ وَ لاَ بِوَتْرٍ مِنْ أَنَاتِکَ اَللَّهُمَّ إِنَّکَ أَمَرْتَ بِدُعَائِکَ وَ ضَمِنْتَ اَلْإِجَابَةَ لِعِبَادِکَ وَ لَنْ یَخِیبَ مَنْ فَزِعَ إِلَیْکَ بِرَغْبَةٍ وَ قَصَدَ إِلَیْکَ بِحَاجَةٍ وَ لَمْ تَرْجِعْ یَدٌ طَالِبَةٌ صِفْراً مِنْ عَطَائِکَ وَ لاَ خَالِیَةً مِنْ نِحَلِ هِبَاتِکَ وَ أَیُّ رَاحِلٍ أَمَّکَ فَلَمْ یَجِدْکَ أَوْ أَیُّ وَافِدٍ وَفَدَ إِلَیْکَ فَاقْتَطَعَتْهُ عَوَائِقُ اَلرَّدِّ دُونَکَ بَلْ أَیُّ مُسْتَجِیرٍ بِفَضْلِکَ لَمْ یَنَلْ مِنْ فَیْضِ جُودِکَ وَ أَیُّ مُسْتَنْبِطٍ لِمَزِیدِکَ أَکْدَی دُونَ اِسْتِمَاحَةِ عَطِیَّتِکَ اَللَّهُمَّ وَ قَدْ قَصَدْتُ إِلَیْکَ بِحَاجَتِی وَ قَرَعَتْ بَابَ فَضْلِکَ یَدُ مَسْأَلَتِی

وَ نَاجَاکَ بِخُشُوعِ اَلاِسْتِکَانَةِ قَلْبِی وَ عَلِمْتَ مَا یَحْدُثُ مِنْ طَلِبَتِی قَبْلَ أَنْ یَخْطُرَ بِبَالِی أَوْ یَقَعَ فِی صَدْرِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ صَلِّ اَللَّهُمَّ دُعَائِی بِإِجَابَتِکَ وَ اِشْفَعْ مَسْأَلَتِی إِیَّاکَ

ص: 126

به پناه جستن از درگاهت پناه می برم، زیرا می دانم که یقیناً زمام تمام امور به دست توست، و منشأ و خاستگاه آن ها از قضا و قدر توست و در برابر حکم و فرمانت خاضع و تسلیم است.

خداوندا اگر نسبت به درخواست از درگاهت کور شده ام یا زبانم از گفتن آن عاجز و درمانده شده، تو خود مرا به مصلحت هایم راهنمایی کن، و دلم را به سوی جایگاه های رشد و کمالم رهبری کن، زیرا من سوژه و موضوع جدیدی در قلمرو ولایت تو، و فردی منحصر به فرد نسبت به (استفاده از) صبر و بزرگواریت نیستم.

بار الها هر آینه تو مرا به دعا و نیایش (به درگاهت) فرمان دادی، و اجابت (خواسته) بندگانت را تضمین فرمودی(1)، و هر که با تمام وجود و اشتیاقش به درگاه تو پناهنده شود و با نیازش به سوی تو روی آورد هرگز ناامید نمی گردد، و (هرگز) هیچ دست خواهنده ای خالی از عطایت و تهی از بخشش های رضایت مندانه ات برنگشته، و کدامین مسافر آهنگ سفر به سوی تو را کرد و تو را نزدیک نیافت؟ یا کدام وارد شونده (به آستانت) که پیش تو آمد و موانع ردّ (و عدم استجابت) او را از (رسیدن به) تو بازداشت (و راه را بر او بست)؟ (یا) بلکه کدامین پناه جوینده به فضل و رحمتت که از فیض جود و سخاوتت بهره مند نشد؟ و کدام جوینده افزایش آب نعمتت که از بخشش دلوهای لبریز عطاهایت کم بهره شد.

خدایا با نیاز و حاجتم حقیقتاً به سوی تو آمده ام، و دست گدایی و درخواستم درِ فضل و رحمت تو را کوبیده است، و دلم با خشوع درماندگی با تو به مناجات برخاسته، و تو قبل از این که خواسته ام به فکرم خطور کند یا در سینه ام راه یابد آن را می دانی، پس بر محمّد و آل پاکش درود و رحمت فرس_ت، و دعایم به درگاهت را با اجابتت قرین گردان - ای خدای مهربانم - و درخواستم از تو را با روا شدن حاجت هایم همراه کن

ص: 127


1- متن عربی این عبارت اشاره دارد به آیه: «و قالَ ربُّکم ادعُونی أستَجِب لکم» (سوره مبارکه غافر- آیه 60)

بِنُجْحِ حَوَائِجِی یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ وَ صَلَّی اَللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ

ثُمَّ تُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ وَ تَقُولُ بَعْدَهُمَا

یَا مَنْ أَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ عَثْرَةٍ یَا مَنْ یُعْطِی اَلْکَثِیرِ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ أَعْطَی مَنْ سَأَلَهُ

تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً یَا مَنْ أَعْطَی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ لَمْ یَعْرِفْهُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ سُؤْلِی مِنْ جَمِیعِ خَیْرِ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ اِصْرِفْ عَنِّی شَرَّ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ یَا ذَا اَلْمَنِّ وَ لاَ یُمَنُّ عَلَیْهِ یَا ذَا اَلْجُودِ وَ اَلْمَنِّ وَ اَلطَّوْلِ وَ اَلنِّعَمِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعْطِنِی سُؤْلِی وَ اِکْفِنِی جَمِیعَ اَلْمُهِمِّ مِنْ أَمْرِ اَلدُّنْیَا وَ اَلْآخِرَةِ

ثُمَّ تُصَلِّی رَکْعَتَیْنِ وَ تَقُولُ بَعْدَهُمَا

یَا ذَا اَلْمَنِّ لاَ مَنَّ عَلَیْکَ یَا ذَا اَلطَّوْلِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ یَا أَمَانَ اَلْخَائِفِینَ وَ ظَهْرَ اَللاَّجِئِینَ وَ جَارَ اَلْمُسْتَجِیرِینَ إِنْ کَانَ فِی أُمِّ اَلْکِتَابِ عِنْدَکَ أَنِّی شَقِیٌّ مَحْرُومٌ أَوْ مُقْتَرٌ عَلَیَّ فِی رِزْقِی فَامْحُ مِنْ أُمِّ اَلْکِتَابِ شَقَائِی وَ حِرْمَانِی وَ إِقْتَارَ رِزْقِی وَ اُکْتُبْنِی عِنْدَکَ سَعِیداً مُوَفَّقاً لِلْخَیْرِ مُوَسَّعاً فِی رِزْقِی إِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ اَلْمُنْزَلِ عَلَی نَبِیِّکَ

ص: 128

ای مهربان ترین مهربانان، و بر محمّد و آل پاکش درود و رحمت فرست.

ح.و پس از دو رکعت سوّم و چهارم از شش رکعت آخر (رکعات پانزدهم و شانزدهم):

ای آنکه برای هر خیر و برکتی به او امید دارم، و در هنگام هر لغزشی از خشم و غضبش امان می طلبم، ای آن که به خاطر (اعمال) اندک (پاداش) فراوان عطا می کند، ای آن که به آن کس که از او درخواست کند از روی مهربانی و رحمتش می بخشد، ای آن که به کسی که از او درخواستی ندارد و (حتی) او را نمی شناسد از روی تفضّل و کرمش عطا می فرماید، بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرست و به س_بب درخواستم از درگاهت تمام خواسته هایم نسبت به همه خیر دنیا و آخرت را به من عطا فرما، که به راستی آن چه تو عطا فرموده ای نقصان نمی یابد، و شرّ دنیا و آخرت را از من برطرف کن، ای صاحب نعمت (ومنتی) که هیچ کس بر تو منّتی ندارد(1)، ای صاحب منت و جود و بخشش و نعمت ها بر محمّد و آل محمّد درود و رحمت فرس_ت، و درخواست هایم را به من عطا کن، و مرا نسبت به تمام آن چه که از امور دنیا و آخرت برایم مهم است (و دغدغه اش را دارم) کفایت فرما.

ط.بعد از دو رکعت پنجم و ششم از شش رکعت سوّم (رکعات هفدهم و هجدهم):

ای صاحب نعمت (ومنت که) هیچ منتی بر او نیست، ای صاحب لطف و بخشش (که) هیچ معبودی جز تو نیست، ای مایه امنیت بیم ناکان، و پشت و پناه پناهندگان، و پناه دهنده پناه جویان، اگر در اصل کتاب (لوح محفوظ) نزد تو من بدبخت یا محروم (از رستگاری و لطفت) یا تنگ روزی ثبت شده ام، پس از لوح محفوظ بدبختی و محرومیت و تنگی روزیم را پاک کن، و مرا نزد خودت خوشبخت و موفق در راه خیر و گشاده روزی (مقدّر و) ثبت کن، زیرا هر آینه تو در کتاب نازل شده ات بر پیامبر

ص: 129


1- عبارات متن دعا تا اندازه زیادی شبیه به دعایی است که در تعقیبات نمازهای یومیه ماه رجب خوانده می شود.

اَلْمُرْسَلِ صَلَّی اَللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ یَمْحُوا اَللّٰهُ مٰا یَشٰاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ اَلْکِتٰابِ وَ قُلْتَ رَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ

وَ أَنَا شَیْءٌ فَلْتَسَعْنِی رَحْمَتُکَ یَا أَرْحَمَ اَلرَّاحِمِینَ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ مُنَّ عَلَیَّ بِالتَّوَکُّلِ عَلَیْکَ

وَ اَلتَّسْلِیمِ لِأَمْرِکَ وَ اَلرِّضَا بِقَدَرِکَ حَتَّی لاَ أُحِبَّ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ وَ لاَ تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ یَا رَبَّ اَلْعَالَمِینَ .

4.أدعیته علیه السلام فی سجده الشکر

44_فی سجده الشکر بعد الفریضه

سأل سعد بن سعد الرضا علیه السلام عن سجده الشکر فقال:

أری أصحابنا یسجدون بعد الفریضه سجدة واحدة ویقولون هی سجدة الشکر

فقال علیه السلام : إنّما الشکر إذا أنعم اللّه تعالی علی عبده [النعمه] أن یقول:

«سُبْحانَ الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا وَما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ * وَاِنّا اِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ»(56) وَالْحَمْدُ للّه ِ رَبِّ الْعالَمینَ.

ص: 130

مرسلت - که درود و رحمت خداوند بر او و خاندان پاکش باد - فرموده ای: «خداوند هر آن چه را اراده کند پاک و (یا) ثبت می کند و اصل کتاب (لوح محفوظ) نزد اوست»(1). و (نیز) فرموده ای: «و رحمت من هر چیزی را فرا گرفته است»(2). و من (نیز) شیئی (از اشیاء) هستم، لذا رحمتت باید مرا نیز فرا گیرد ای مهربان ترین مهربانان، خداوندا بر محمّد و آل پاکش درود و رحمت فرست، و با (دادن روحیه) توکّل بر تو، و تس_لیم در برابر فرمانت و راض_ی بودن به (قضا و) قدرت بر من (تفضّل کن و) منت بگ_ذار، تا جایی که (هرگز) زود آمدن آن چه به تأخیر انداخته ای، و (یا) به تأخیر افتادن آن چه که جلو انداخته ای را دوست نداشته باشم، ای پروردگار و صاحب اختیار جهان ها و جهانیان.

4- دعاهای حضرت علیه السلام در سجدة شکر

دعای چهل وچهارم: دعای امام علیه السلام در سجدة شکر بعد از نماز واجب

سعد بن سعد از امام رضا علیه السلام دربارة سجدة شکر سؤال کرد و گفت: من می بینم که یاران ما بعد از نماز واجب یک سجده به جا می آورند و می گویند: این سجدة شکر است، حضرت علیه السلام فرمود: جز این نیست که شکر واقعی در حقیقت این است که هرگاه خداوند تعالی نعمت و احسان به بنده اش نصیب فرماید آن بنده بگوید:

«پاک و منزه است آن خدایی که این (نعمت) را در اختیار ما قرار داد (و مسخر ما گردانید) و (گرنه) م_ا بر این کار قادر نبودیم، و قطعاً ما به سوی پروردگارمان باز می گردیم»(3) و سپاس و ستایش برای خداوند است (که) پروردگار جهان ها و جهانیان (است)4.

ص: 131


1- سوره مبارکه رعد - آیه 39
2- متن عربی این عبارت در حقیقت آیات 13 و 14 سورۀ مبارکۀ زخرف است.
3- سورة حمد، آیه 2.

45_دعاء آخر:

أدنی ما یجزی فیها من القول أن یُقال: شُکْراللّه ِ، شُکْرا للّه ِ، ثلاث مرّات.

46_دعاء آخر:

قل فی سجده الشکر مائه مرّه: شُکْرا شُکْرا، وإن شئت: عَفْوا عَفْوا.

47_دعاء آخر:

فی خبر رجاء بن أبی الضحّاک: إنّ الرضا علیه السلام کان یسجد بعد الفراغ من تعقیب الظهر، یقول فیها مائه مرّه: شُکْرا للّه ِ وبعد الفراغ من تعقیب العصر سجده یقول فیها مائه مرّه: حَمْدا للّه ِِ.

5.أدعیته علیه السلام فی السفر والحجّ

48_عند الخروج من المنزل

عن الرضا علیه السلام : قال: کان أبی علیه السلام إذا خرج من منزله قال: بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، خَرَچْتُ پِحَوْلِ اللّه ِ وَقُوَّته، لا بِحَوْلٍ مِنّی وَلا قُوَّتی(57)، بَلِ بِحَولِکَ وَ قُوَّتِکَ یارَبِّ مُتَعَرِّضاً لِرِزقِکَ فَاتِنِی بِهِ فِی عافِیَۀِ.

ص: 132

دعای چهل وپنجم: دعای دیگر در همین زمینه: (امام رضا علیه السلام فرمودند:) کمترین چیزی که در گفتار برای شکرگزاری کفایت می کند این است که سه بار گفته شود: شُکرًا لِلّهِ شُکرًا لِلّهِ (شکر و سپاس برای خداوند می گزارم، خداوند را شکر و سپاس می گویم)

دعای چهل وششم: دعای دیگر در همین مورد: (امام رضا علیه السلام فرمودند:) در سجدة شکر صد مرتبه بگو: شُکرًا شُکرًا (شکر و سپاس می گزارم) و اگر خواستی (اضافه کن): عفوًا عفوًا (مرا ببخش، ببخش)

دعای چهل وهفتم: دعای دیگر در همین زمینه: رجاء بن أبی ضحاک روایت کرده است که: امام رضا علیه السلام پس ازِ فِراغت از تعقیبات نماز ظهر سجده کرده و در حال سجده صد مرتبه می فرمودند: شُکراً لِلّهِ(خداوند را شکر و سپاس می گزارم) و بعد از فراغ_ت از تعقیبات نماز عصر صد مرتبه در حال سجده می فرمودند: حمداً لِلّهِ (ستایش و سپاسم مخصوص خداوند است)

5- دعاهای حضرت علیه السلام در سفر و حج

دعای چهل وهشتم: دعای امام علیه السلام هنگام خروج از منزل

از امام رضا علیه السلام روایت شده کِه فِرمودند: پدِر بزرگوِارم علیه السلام هرگاه که از منزل خارج می شدند می فرمودند: بِسْمِ اﷲِ الرَّحْمنِ الرَّحیم

با استعانت از توان و قدرت الهی از منزل خارج ش_دم، نه با توان قدرتی از خودم، بلکه با نیرو وتوان و قدرت تو ای پروردگار و صاحب اختیارم؛ به قصد به دست آوردن رزق و روزی تو (بیرون آمدم) پس آن (رزق و روزی) را به همراه عافیت و سلامتی به من عطا فرما.

ص: 133

49_دعاء آخر: بِسْمِ اللّه ِ، امَنْتُ بِاللّه ِ، تَوَکَّلْتُ عَلَی اللّه ِ، لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه.

50_دعاء آخر: قال محمّد بن سنان: وکان الرضا علیه السلام یقول إذا خرج من منزله: بِسْمِ اللّه ِ خَرَجْتُ، وَبِسْمِ اللّه ِ وَلِجْتُ، وَ عَلَی اللّه ِ تَوَکَّلْتُ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه ِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ.

51_عند رکوب الدابّه

قال علیه السلام : من قال إذا رکب الدابّه: بِسْمِ اللّه ِ، وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه ِ، اَلْحَمْدُللّه ِ الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا وَما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ.

حفظت له نفسه ودابّته حتّی ینزل.

52_عند الرکوب فی البرّ والبحر

فإن رکبت الظهر فقل: «اَلْحَمْدُ للّه الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ * وَاِنّا اِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ»(58)

ص: 134

دعای چهل ونهم: دعای دیگر در همین زمینه

به نام خدا، به خداوند ایمان آوردم، (و) بر خداوند ت_وکل کردم (که) هیچ نیرو و توان و قدرتی جز به واسطه خداوند (متعال) وجود ندارد.

دعای پنجاهم: دعای دیگر در همین مورد

محمد بن سنان گوید: امام رضا علیه السلام هرگاه از منزلشان خارج می شدند می فرمودند:

به نام خدا (از منزل) خارج شدم، و به نام خدا داخل (در آن) می گردم، و فقط بر خداوند توکل نمودم، و هیچ توان و قدرتی جز به واسطه خداوند بلند مرتبه بسیار بزرگ وجود ندارد.

دعای پنجاه ویکم: دعای حضرت علیه السلام هنگام سوار شدن بر مَرکب

امام رضا علیه السلام فرمودند: هرکه هنگام سوار شدن بر چهارپایان بگوید:

«به نام خدا، و هیچ قدرتی جز به واسطه خداوند وجود ندارد، ستایش و س_پاس برای خداوندی اس_ت که این (مرکب) را رام و مس_خر ما ساخت (در اختیار ما قرار داد) در حالی که خود بر این کار توانا نبودیم»(1) (در این صورت) خود و چهارپایش از گزند محفوظ می ماند تا این که از آن پایین بیاید.

دعای پنجاه ودوم: دعای امام علیه السلام هنگام سوار شدن در خشکی و دریا

(از امام رضا علیه السلام نقل ش_ده که فرمودند:) اگر (در خشکی) بر پشت حیوانی سوار شدی بگو: سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است که این (مرکب) را رام و مسخر ما ساخت (و در اختیار ما قرار داد) در حالی که ما نسبت به این کار توانا نبودیم و به راستی که ما به سوی پروردگارمان باز می گردیم(2).

ص: 135


1- عبارت «الحمدُ ﷲِ الَّذِی سَّخَّرَ لنا هذا و ما کُنّا له مُقرِنین» با تغییر آغاز آن، در واقع آیة 13 سورة زخرف است.
2- متن عربی این عبارت با تغییر کلمه ای در آغاز آن، از آیات 13 و 14 سورة زخرف گرفته شده است.

وإن رکبت البحر، فإذا صرت فی السفینه فقل:

«بِسْمِ اللّه ِ مَجْریها وَمُرْسیها اِنَّ رَبّی لَغَفُورٌ رَحیمٌ»(59)

53_عند الرکوب برّا وبحرا

عن علیّ بن أسباط قال: قلت لأبی الحسن الرضا علیه السلام : جُعلت فداک ما تری آخذ؟ برّا أو بحرا؟ (إلی أن قال): اخرج برّاً، ولا علیک أن تأتی مسجد رسول اللّه، وتصلّی رکعتین فی غیر وقت فریضه، ثمّ لتستخیر اللّه مائة مرّة ومرّة ثمّ تنظر، فإن عزم اللّه لک علی البحر فقل الّذی قال اللّه عزّوجلّ:

«وَقالَ ارْکَبُوا فیها بِسْمِ اللّه ِ مَجْریها وَمُرْسیها اِنَّ رَبّی لَغَفُورٌ رَحیمٌ»

54_عند هیجان الأمواج

فإذا هاجت علیک الأمواج فاتَّکِ علی یسارک وأوم إلی الموجه بیمینک وقل: قَرِّی بِقَرارِ اللّه ِ، وَاسْکُنی بِسَکینَهِ اللّه ِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه ِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ.

55_دعاء آخر:

فإن اضطرب بک البحر(60) فاتَّکِ علی جانبک الأیمن وقل:

ص: 136

و اگر در دریا سوار شدی، هنگامی که در کشتی قرار گرفتی بگو:

سیر و حرکت این کشتی و توقف و پهلوگرفتنش به نام خدا (و ارادة او) است، به راستی که پروردگار (و صاحب اختیار) من قطعاً بسیار آمرزنده (و) بسیار مهربان است(1).

دعای پنجاه و سوم: دعای حضرت علیه السلام هنگام سوار شدن در خشکی و دریا

از علی بن اس_باط نقل ش_ده که: به امام ابی الحسن الرضا علیه السلام عرض کردم: قربانت گردم نظرتان (در مورد سفرم) چیست؟ آیا از راه خشکی بروم یا دریا؟ (حضرت مطالبی گفتند تا این که فرمودند): از راه خشکی برو، (و اگر می خواهی) اشکالی ندارد که به مسجد رسول خدا صل الله علیه و آل وسلم رفته و در زمانی غیر از وقت نماز واجب دو رکعت نماز بگزاری، سپس صد و یک بار از خداوند بخواهی که راه خیر را به تو نشان دهد، سپس ببینی (و توجه کنی) که اگر خداوند عزم حرکت در دریا را به دلت انداخت (و از راه دریا رفتی) پس همان را بگو که خداوند عزّ و جلّ (در داستان حضرت نوح علیه السلام و از زبان او) فرمود که:

و گفت س_وار بر آن (کش_تی) شوید (که) سیر و حرکت و توقف و پهلو گرفتنش به نام خدا (و به ارادة او) است. براستی که پروردگار (و صاحب اختیار) من قطعاً بسیار آمرزنده (و) بسیار مهربان است(2)

دعای پنجاه و چهارم: دعای امام علیه السلام هنگام تلاطم امواج

(از امام رضا علیه السلام روایت ش_ده که فرمودند:) هرگاه (دریا متلاطم شد) و امواج آن بالا آمد برطرف چپت تکیه کن و با دست راستت به موج اشاره کرده و بگو: آرامشی از سوی خداوند آرام بگیر، و با تسکینی از جانب او فروکش کن، و هیچ توان و قدرتی جز به واسطه خداوند بلند مرتبه بسیار بزرگ وجود ندارد.

دعای پنجاه وپنجم: دعای دیگر در همین زمینه

(از حضرت رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند:) اگر دریا مضطرب و آشفته شد(3) بر طرف راستت تکیه کرده و بگو:

ص: 137


1- عبارت «بِسمِ اﷲِ مَجرَیها و مُرسَیها َّ إن رَّ بی لغَفُورٌ رَحِیم« بخشی از آیة 41 سورة مبارکة هود است
2- عبارت عربی اخیر در متن اصلی، در حقیقت آیة 41 سورة مبارکة هود است.
3- از امام رضا علیه السلام روایت ش__ده که فرمودند: و هنگامی که نوح علیه السلام بر س__فینه س__وار ش__د، خداوند عزّ و جلّ به ایش__ان وحی فرمود که: ای نوح، اگر از غرق ش__دن ترس__یدی هزار بار کلمة تهلیل (لا إله الا اﷲ) را بر زبان جاری کن... ولی نوح نتوانست هزار بار این تهلیل را بگوید. لذا با زبان سریانی گفت: هیلولیاً الفًا یا ماریا، یا ماریا ایقن(هیلولیا هزار بار، ای ماریا، ای ماریا آرام گیر)

بِسْمِ اللّه ِ، اسْکُنْ بِسَکینَهِ اللّه ِ، وَقَرِّ بِوَقارِ اللّه ِ، وَاهْدَءْ بِاِذْنِ اللّه ِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه.

56_عند وداع بیت اللّه الحرام

عن إبراهیم بن أبی محمود قال: رأیت الرضا علیه السلام ودّع البیت، فلمّا أراد أن یخرج من باب المسجد خرّ ساجدا، ثمّ قام فاستقبل القبلة (61) وقال:

اَللّهُمَّ اِنّی اَنْقَلِبُ عَلی اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ.

57_دعاء آخر:

عن موسی بن سلام قال: اعتمر أبو الحسن الرضا علیه السلام فلمّا ودّع البیت وصار إلی باب الحنّاطین . إلی أن قال: فلمّا صار عند الباب قال:

اَللّهُمَّ اِنّی خَرَجْتُ عَلی اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ.

6.أدعیته علیه السلام فیما یتعلّق بالزواج

58_عند الزواج فی الخطبه

اَلْحَمْدُللّه ِ الَّذی حَمِدَ فِی الْکِتابِ نَفْسَهُ، وَافْتَتَحَ بِالْحَمْدِ کِتابَهُ

ص: 138

به نام خدا، با آرامش_ی از جانب خداوند آرام ش_و، و به واس_طة وقار و آرامش خداوند فروکش کن، و به اذن و فرمان خدا آرام بگیر (و ساکت شو)، و هیچ توان و قدرتی جز به واسطة خداوند وجود ندارد.

دعای پنجاه وششم: دعای حضرت علیه السلام هنگام وداع با خانه خدا

از ابراهیم بن ابی محمود روایت شده که: امام رضا علیه السلام را دیدم که خانه خدا را وداع فرمودند، و هنگامی که خواستند از در مس_جد خارج شوند به سجده درافتادند، سپس برخاستند و رو به سوی قبله نموده(1) فرمودند: خداوندا همانا من باز می گردم بر (اساس) این (عقیده) که هیچ معبودی به جز تو وجود ندارد.

دعای پنجاه وهفتم: دعای دیگر در همین زمینه

از موسی بن سلام روایت شده که: امام ابوالحسن الرضا علیه السلام عمره به جا آوردند، و هنگامی که با خانه خدا وداع فرموده، به طرف باب الحناطین (یکی از درهای مسجدالحرام) حرکت کردند ... _ تا این که گفت: هنگامی که حضرت به در رسیدند فرمودند:

خداوندا همانا من (از این جا) خارج شدم بر اس_اس این (عقیده) که هیچ معبودی به جز تو وجود ندارد.

6- دعاهای حضرت علیه السلام در اموری که به ازدواج مربوط است

دعای پنجاه وهشتم: دعای امام علیه السلام هنگام خواندن خطبة عقد

ستایش و سپاس مخصوص خداوندی است که خودش را در کتاب آسمانی (قرآن) ستوده است و کتاب خویش را با حمد و ثنا آغاز کرده

ص: 139


1- در نسخه ای دیگر آمده است: «فاستقبل الکعبة» به معنای: «رو به سوی کعبه نمود»

وَجَعَلَهُ اَوَّلَ مَحَلِّ نِعْمَتِه، وَاخِرَ جَزاءِ اَهْلِ طاعَتِه، وَصَلَّی اللّه ُ عَلی مُحَمَّدٍ خَیْرِ بَرِیَّتِه، وَعَلی الِه اَئِمَّهِ الرَّحْمَهِ وَمَعادِنِ الْحِکْمَهِ.

وَالْحَمْدُللّه ِ الَّذی کانَ فِی نَبَأِهِ الصّادِقِ، وَکِتابِهِ النّاطِقِ اِنَّ مِنْ اَحَقِّ الاْسْبابِ بِالصِّلَهِ وَاَوْلَی الاْمُورِ بِالتَّقْدِمَهِ، سَبَبا اَوْجَبَ نَسَبا وَاَمْرا اَعْقَبَ حَسَبا، فَقالَ جَلَّ ثَناؤُهُ: «وَهُوَ الَّذی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَرا فَجَعَلَهُ نَسَبا وَصِهْرا وَکانَ رَبُّکَ قَدیرا»(62) وَقالَ جَلَّ ثَناؤُهُ: «وَاَنْکِحُوا الاْیامی مِنْکُمْ وَالصّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَاِمائِکُمْ اِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّه ُ مِنْ فَضْلِه وَاللّه ُ واسِعٌ عَلیمٌ»)63)

وَلَوْ لَمْ تَکُنْ فِی الْمُناکَحَهِ وَالْمُصاهَرَهِ ایَهً مُحْکَمَهً مُنَزَّلَهً، وَلا سُنَّهً مُتَّبَعَهً، لَکانَ ما جَعَلَ اللّه ُ فیها مِنْ بِرِّ الْقَریبِ، وَتَاَلُّفِ الْبَعیدِ ما رَغَبَ فیهِ الْعاقِلُ اللَّبیبُ، وَسارَعَ اِلَیْهِ الْمُوَفَّقُ الْمُصیبُ، فَاَوْلَی النّاسِ بِاللّه ِ مَنِ اتَّبَعَ اَمْرَهُ وَاَنْفَذَ حُکْمَهُ، وَاَمْضی قَضاءَهُ، وَرَجا جَزاءَهُ وَنَحْنُ نَسْاَلُ اللّهَ تَعالی اَنْ یَعْزِمَ لَنا وَلَکُمْ عَلی اَوْفَقِ الاْمُورِ.

ثُمَّ اِنَّ «فُلانَ بْنَ فُلانٍ» مَنْ قَدْ عَرَفْتُمْ مُرُوءَتَهُ وَعَقْلَهُ وَصَلاحَهُ

ص: 140

و آن (حمد و ثنا) را اولین جایگاه نعمتش و آخرین پاداش اهل طاعتش گرداند، و درود و رحمت خداوند بر محمد بهترین مخلوقاتش و بر خاندان او باد که پیشوایان رحمت و معادن (و سرچشمه های) حکمت خدایند. و س_تایش و سپاس برای خداوند است که در خبر صادق و کتاب ناطقش آمد که به یقین یکی از س_زاوارترین ارتباطات و پیوندهایی که باید حرمتش پاس داشته شود، و از شایسته ترین کارهایی که باید جلو انداخته ش_ود، ارتباط و پیوندی اس_ت که باعث خویش_اوندی است، و کاری که جاه و منزلتی در پی می آورد، و (در این زمینه) خداوند _ که مدح و ستایشش عظیم باد_ فرموده است: ﴿وَ هُوَ الّذِی خَلَقَ مِنَ اْلماءِ بشَرًا فجَعَلَهُ نسَباً وَ صِهراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدیراً﴾(1)، (و او کسی است که از آب (نطفه) بشری را آفرید پس او را دارای رابطة نسبی و سببی گرداند و همواره پروردگار تو (بر هر چیز) بسیار تواناست) و آن ذاتی که مدح و ستایشش عظیم باد فرمود: ﴿وَ أنْکِحُ__وا الأَیامَی مِنْکُمْ وَ َّ الصاِلحِینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إماِئِکُ__مْ إنْ یَکُوُنوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اﷲُ مِنْ فَضلِهِ وَ اللهُ واسِعٌ عَلیمٌ﴾(2) (و مردان و زنان بی همسرتان و نیز شایستگان و درستکاران از بین غلامان و کنیزانتان را همسر دهید، اگر فقیر و تنگدست باشند خداوند آنان را از فضل خویش بی نیاز می سازد، و خداوند وسعت بخش (و نعمت گستر و) بسیار داناست)و (حتی) اگر دربارة ازدواج و ارتباط سببی آیة محکم و نازل شده ای (از سوی خداوند) و یا سنت پیروی شده ای (از پیامبر اکرمصل الله علیه و آل وسلم) وجود نمی داشت (باز هم) قطعاً آن برکتی که خداوند در آن (ازدواج) قرار داده، از قبیل: احس_ان و نیکی به خویشاوندان و آشنایی و الفت با غریبه ها، نتیجة ارزشمندی بود که انسان عاقل و خردمند را به آن کار (ازدواج) متمایل می س_اخت، و شخص دارای توفیق و درستکار به سوی آن شتاب می کرد، چرا که نزدیک ترین فرد به خداوند کسی است که امر او را پیروی کرده و حکمش را اجرا نماید، و قضا و قدر خدا را تحقق بخش_د، و جزا و پاداش او را امید داش_ته باشد. و ما از خداوند تعالی می خواهیم که عزم و قصد ما و ش_ما را بر بهترین کارها استوار گرداند.

سپس (بدانید که) فلانی پسر فلانی کسی است که مردانگی و عقل و شایستگی

ص: 141


1- سورة فرقان/ آیة 54
2- سورة نور/ آیة 32

وَنِیَّتَهُ وَفَضْلَهُ، وَقَدْ اَحَبَّ شِرْکَتَکُمْ، وَخَطَبَ کَریمَتَکُمْ فُلانَهَ، وَبَذَلَ لَها مِنَ الصِّداقِ کَذا، فَشَفِّعُوا شافِعَکُمْ وَاَنْکِحُوا خاطِبَکُمْ، فی یُسْرٍ غَیْرَ عُسْرٍ، اَقُولُ قَوْلی هذا، وَاَسْتَغْفِرُ اللّهَ لی وَلَکُمْ.

59_دعاء آخر:

اَلْحَمْدُللّه ِ اِچْلالاً لِقُدْرَتِه، وَلا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ خُضُوعا لِعِزَّتِه، وَصَلَّی اللّه ُ عَلی مُحَمِّدٍ وَالِه عِنْدَ ذِکْره، اِنَّ اللّهَ «خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَرا فَجَعَلَهُ نَسَبا وَصِهْرا وَکانَ رَبُّکَ قَدیرا.»(64)

60_دعاء آخر:

اَلْحَمْدُللّه ِ مُتَمِّمِ النِّعَمِ بِرَحْمَتِه، وَالْهادی اِلی شُکْرِه بِمَنِّه، وَصَلَّی اللّه ُ عَلی مُحَمَّدٍ خَیْرِ خَلْقِهِ، الَّذی جَمَعَ فیهِ مِنَ الْفَضْلِ ما فَرَّقَهُ فِی الرُّسُلِ قَبْلَهُ، وَجَعَلَ تُراتَهُ اِلی مَنْ خَصَّهُ بِخِلافَتِه وَسَلَّمَ تَسْلیما.

ص: 142

و نیت و فضیلتش را دانس ته اید (و ش_ناخت قبلی از او دارید) و او ش_ریک ش_دن (خویشاوندی) با خانوادة ش_ما را دوست داش_ته، و دختر با کرامت شما فلان خانم را خواستگاری نموده و فلان مقدار را به عنوان مهریه به او بذل نموده (تعیین کرده) اس_ت. پس وساطت و میانجی گری واسطه خود را بپذیرید و دخترتان را با آسانی و بدون سختی به عقد خواستگارتان درآورید. این سخنم را می گویم (و در اینجا به پایان می رسانم) و برای خودم و شما از خداوند آمرزش می خواهم.

دعای پنجاه ونهم: دعای دیگر در همین زمینه

ستایش و سپاس مخصوص خداوند اس_ت به جهت بزرگداشت توان و قدرتش، و هیچ معبودی جز خداوند نیست به جهت خاضع شدن در برابر عزت و شکست ناپذیریش، و درود و رحمت خداوند بر محمد و خاندان پاکش باد هنگامی که یادش به میان می آید، به راستی که خداوند از آب (نطفه) بشری آفرید و او را دارای رابطة نسبی و سببی گرداند و همواره پروردگارت (بر همه چیز) بسیار تواناست(1).

دعای شصتم: دعای دیگر در همین زمینه

سپاس و ستایش مخصوص خداوند اس_ت، خداوندی که با رحمتش نعمت ها را کامل می کند و (انسان را) با فضل و احسانش به سپاس و شکرگزاری هدایت می فرماید، و درود و رحمت خداوند بر محمد باد که بهترین مخلوق اوست، (و) کسی که از فضایل و کمالات هر آن چه که در بین پیامبران پیش از او پراکنده ساخته بود را یکجا در وجود مبارکش جمع نمود، و میراث (فضل و کمال) او را به آن کس که به خلافتش اختصاص داد منتقل کرد، و سلام و درود خدا بر او باد.

ص: 143


1- عبارت «خَلَقَ مِنَ الْماءِ بشَ__راً فَجَعَلَهُ نسَ__باً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قدِیراً» قس__متی از آیة 54 سورة مبارکة فرقان است.

«5»

أدعیته علیه السلام لنفسه، و للآخرین أو علیهم

أدعیته علیه السلام فیمن دعا لهم

61_لإخوته

اَللّهُمَّ اِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ اَنّی اُحِبُّ صَلاحَهُمْ، وَاَنّی بارٌّ بِهِمْ، واصِلٌ لَهُمْ، رَفیقٌ عَلَیْهِمْ، اَعِنّی(65) بِاُمُورِهِمْ لَیْلاً وَنَهارا، فَاَجْزِنی بِه خَیْرا، وَاِنْ کُنْتُ عَلی غَیْرِ ذلِکَ . فَاَنْتَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ. فَاَجْزِنی بِه ما اَنَا اَهْلُهُ، اِنْ کانَ شَرّا فَشَرّا، وَاِنْ کانَ خَیْرا فَخَیْرا.

اَللّهُمَّ اَصْلِحْهُمْ، وَاَصْلِحْ لَهُمْ، وَاَخْسِئ عَنَّا وَعَنْهُمْ شَرَّ الشَّیْطانِ وَاَعِنْهُمْ عَلی طاعَتِکَ، وَ وَفِّقْهُمْ لِرُشْدِکَ.

62_لولده المهدی علیه السلام

اَللّهُمَّ (صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَ)ادْفَعْ عَنْ وَلِیِّکَ وَخَلیفَتِکَ وَحُجَّتِکَ عَلی خَلْقِکَ، وَلِسانِکَ الْمُعَبِّرِ عَنْکَ بِاِذْنِکَ،

ص: 144

بخش پنجم: دعاهای حضرت علیه السلام برای خودش و برای دیگران

اشاره

دعاهای حضرت علیه السلام در مورد کسانی که برایشان دعا فرموده است

دعای شصت ویکم: دعای حضرت علیه السلام برای برادرانش

خداوندا اگر می دانی که به راستی من صلاح و مصلحت آنان را دوست دارم (و می خواهم) و من نسبت به آنان نیکوکار و احسان کننده ام، (و) بر آنان مهربان هستم مرا نسبت به (انجام و مساعدت در) کارهای آنان یاری فرما(1)، و به واسطة آن (خدمت) به من پاداش خیر بده. و اگر (نسبت به آنان) در حالت و وضعیتی غیر آن هستم _ که تو نسبت به امور پنهان بسیار دانایی(2) _ پس جزای مرا آن چنان که شایسته آنم بده، (یعنی) اگر کارم شر و بد بود جزای شر، و اگر خیر و نیک بود جزای خیرعنایت کن.

بارخدایا آنان را اصلاح فرموده و کارشان را سر و سامان بده، و شر و بدی شیطان را از آنان دور کن، و آنان را بر طاعتت یاری فرما، و در راه هدایتت موفق بدار.

دعای شصت ودوم: دعای حضرت علیه السلام برای فرزندش حضرت مهدی علیه السلام

بارخدای_ا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست و از ولی و خلیفه ات و حجت بر بندگانت و زبان گویایت که به فرمان و اجازه ات از س_وی تو حقای_ق را بیان می کند،

ص: 145


1- در متن عربی دعا واژه «أعِّنی» آمده اس__ت، اما به نظر می رس__د وجود فاء جزاء قبل از آن ضروری است، زیرا این فعل انش__ائی در جواب ش__رط واقع شده است. امّا احتمال قوی تر آناست که این کلمه «اعتَنی» باشد، و در این صورت عبارت «فَاجْزِنی» جواب ش__رط و ترجمه به این ش__کل خواهد بود:«... و نسبت به کارهایشان اهتمام می ورزم و در این صورت ...» (مترجم)
2- عبارت «أنت علّام الغیوب» در متن دعا قسمتی از آیات 109 سورة مبارکة مائده است.

النّاطِقِ بِحِکْمَتِکَ وَعَیْنِکَ النّاظِرَهِ فی بَرِیَّتِکَ، وَالشّاهِدِ(66) عَلی عِبادِکَ، الْجَحْجاحِ الْمُجاهِدِ (الْمُجْتَهِدِ، عَبْدِکَ الْعائِذِ بِکَ)(67) (اَللّهُمَّ) وَاَعِذْهُ مِنْ شَرِّ (جَمیعِ) ما خَلَقْتَ (وَذَرَأْتَ) وَبَرَأْتَ، وَاَنْشَأْتَ وَصَوَّرْتَ.

وَاحْفَظْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِه، وَعَنْ یَمینِه وَعَنْ شِمالِه، وَمِنْ فَوْقِه وَمِنْ تَحْتِه، بِحِفْظِکَ الَّذی لا یَضیعُ مَنْ حَفِظْتَهُ بِه، وَاحْفَظْ فیهِ رَسُولَکَ (وَوَصِیَّ رَسُولِکَ) وَاباءَهُ، اَئِمَّتَکَ وَدَعائِمَ دینِکَ (صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ) وَاجْعَلْهُ فی وَدیعَتِکَ الَّتی لا تَضیعُ وَفی جِوارِکَ الَّذی لا یُخْفَرُ، وَفی مَنْعِکَ وَعِزِّکَ الَّذی لا یُقْهَرُ.

(اَللّهُمَّ) وَامِنْهُ بِاَمانِکَ الْوَثیقِ الَّذی لایُخْذَلُ مَنْ امَنْتَهُ بِه، وَاجْعَلْهُ فی کَنَفِکَ الَّذی لا یُضامُ(68) مَنْ کانَ فیهِ، وَانْصُرْهُ بِنَصْرِکَ الْعَزیزِ وَاَیِّدْهُ بِجُنْدِکَ الْغالِبِ، وَقَوِّه بِقُوَّتِکَ، وَاَرْدِفْهُ بِمَلائِکَتِکَ.

(اَللّهُمَّ) والِ مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ، وَاَلْبِسْهُ دِرْعَکَ

ص: 146

(و) به حکمت تو سخن می راند و چشم بینایت در میان خلایقت، و شاهد و گواه(1)

بر بندگانت، سرور بزرگوار و مجاهد (و کوشا، و بندة پناه آورنده به تو)(2)

هر گونه بلا و گزندی را دفع فرما.

(خداون_دا) و او را از ش_ر (تمام) آن چه آفریدی (و خلق کردی) و پدید آوردی و ایجاد کردی و صورت بخشیدی در امان بدار،

و او را از پیش رو و از پشت سرش و از طرف راست و چپش و از بالای سر و پایین محافظت فرما، با حفاظتت که هر که را با آن حفظ نمودی ضایع و تباه نمی شود، و در وجود مبارک او (با حفاظت کردن از وجود مبارکش) پیامبرت (و وصی پیامبرت) و پدرانش را که پیشوایان تو و ستون های دین تو هستند _ درود و رحمت تو بر همه آنان باد_ حفظ بفرما، و او را در امان و زنهار خویش که ضایع و تباه نگردد قرار بده و در پناه خودت که (هرگز) نمی شکند (بگیر)

و در (س_ایه) حمایت و دفاعت و (پناه) عزت (و شکس_ت ناپذیری_ت) که (هرگز) مقهور نمی شود (و شکست نمی خورد) قرار بده.

(خداوندا) او را با امان و نگاهبانی مس_تحکمت که هرکه را به وس_یلة آن در امان داشتی تنها نمانده (و مغلوب نمی شود) امنیت ببخش، و او را در کنف حمایت خود که هرکه در آن است (هرگز) مورد ستم واقع نشود(3) قرار بده،

و با یاری قدرتمند و مستحکمت یاری فرما، و با سپاه پیروزمندت تأیید و تقویت کن و با قدرتت او را نیرومند ساز، و فرشتگانت را پی درپی در رکاب او و همراهش گردان.

(بارخدایا) هرکه او را دوست می دارد دوست بدار و هرکه او را دشمن می دارد دشمن بدار، و زره مستحکم (و نفوذ ناپذیرت) را

ص: 147


1- در نس__خه ای دیگر به جای کلمة «الش__اهد» در متن دعا، کلمة «ش__اهدُکَ» آمده است که در این صورت به معنای «شاهد و گواه تو» خواهد بود.
2- در نس__خه ای دیگر متن عربی به این صورت آمده: «العائذ بکَ عندَک» که به معنای «پناه آوردنده به تو نزد خودت» می باشد.
3- درنسخه ای دیگر به جای کلمة «لایُضام» در متن دعا، واژة «لا یُرام» آمده است، به معنای «اراده نمی شود».

الْحَصینَهَ وَحُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ(69) حَفّا، اَللّهُمَّ وَبَلِّغْهُ اَفْضَلَ ما بَلَّغْتَ الْقائِمینَ بِقِسْطِکَ مِنْ اَتْباعِ النَّبِیّینَ.

اَللّهُمَّ اشْعَبْ بِهِ الصَّدْعَ، وَارْتُقْ بِهِ الْفَتْقَ وَاَمِتْ بِهِ الْجَورَ، وَاَظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ، وَزَیِّنْ بِطُولِ بَقائِهِ الاْرْضَ،

وَاَیِّدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْهُ بِالرُّعْبِ ( وَافْتَحْ لَهُ فَتْحا یَسیرا، وَاجْعَلْ لَهُ مِنْ لَدُنْکَ عَلی عَدُوِّکَ وَعَدُوِّه سُلْطانا نَصیرا).

اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ الْقائِمَ الْمُنْتَظَرَ، وَالاْمامَ الَّذی بِه تَنْتَصِرُ، وَاَیِّدْهُ بِنَصْرٍ عَزیزٍ، وَفَتْحٍ قَریبٍ، وَوَرِّتْهُ مَشارِقَ الاْرْضِ وَمَغارِبَهَا اللاّتی بارَکْتَ فیها، وَاَحْیِ بِه سُنَّهَ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَالِه، حَتّی لا یَسْتَخْفِیَ بِشَیْءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخافَهَ اَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ، وَقَوِّ ناصِرَهُ(70)وَاخْذُلْ خاذِلَهُ(71) وَدَمْدِمْ عَلی مَنْ نَصَبَ لَهُ، وَدَمِّرْ عَلی مَنْ غَشَّهُ.

(اَللّهُمَّ) وَاقْتُلْ بِه جَبابِرَهَ الْکُفْرِ، وَعُمَدَهُ وَدَعائِمَهُ (وَالْقُوّامَ بِه) وَاقْصِمْ بِه رُؤُوسَ الضَّلالَهِ، وَشارِعَهَ الْبِدْعَهِ، وَمُمیتَهَ السُّنَّهِ، وَمُقَوِّیَهَ الْباطِلِ، وَاَذْلِلْ بِهِ الْجَبّارِینَ، وَاَبِرْ بِهِ الْکافِرینَ (وَالْمُنافِقینَ) وَجَمیعَ الْمُلْحِدینَ (حَیْثُ کانُوا وَاَیْنَ کانُوا) مِنْ مَشارِقِ

ص: 148

بر پیکرش بپوشان و وجود مبارکش را با فرشتگانت کاملا احاطه بفرما(1). خداوندا او را به برترین درجه و مرتبه ای که برپا کنندگان قسط و عدل از پیروان پیامبران را به آن رساندی برسان.

بارالها شکاف و تفرقه را به واسطة وجود مبارکش(برطرف ساخته و) به وحدت و جماعت تبدیل کن، و پراکندگی وجدایی را به واس_طة او پیوند بده، و ستم را به وسیلة او بمیران (و نابود کن)، و عدل و داد را به وس_یلة او آش_کار گردان، و با طولانی بودن بقای وجود مبارکش زمین را زینت بخش، و او را با یاری خود تأیید فرما، و با هراس انداختن (در دل دشمنانش) یاری کن (و فتحی آسان برایش مقدر فرما، و از پیشگاه خودت غلبه و قدرتی پیروزمندانه و یاری کننده بر دشمنانت و دشمنانش نصیبش گردان) (2) بارخدای_ا او را هم_ان برپا کنن_دة عدلی که جهانیان انتظار وجود مبارکش را می کش_ند بگردان، و آن امامی که به واسطة او برای برپایی دینت یاری می جویی (و غلبه می کنی)، و او را با نصرتی پیروزمندانه و فتح و گشایشی سریع و فوری تأیید و تقویت فرما، و او را وارث سرزمین های مشرق و مغرب زمین که به آن ها برکت دادی بگردان(3)، و آیین و سنت پیامبرت _ که درود و رحمت تو بر او و خاندان پاکش باد _ را به وسیلة او احیا کن تا آنجا که به خاطر ترس از هیچ یک از آفریدگانت چیزی از حق را مخفی نسازد، و یاورش را تقویت فرموده، و تنها گذارنده و خوار کنندة او را تنها و بی یاور بگذار(4)، و خشم و عذابت را بر کسی که با او به دشمنی برخیزد فرو بار، و هر کس را که قصد فریب او دارد هلاک کن.

(خداوندا) به واس_طة او زورگویان (جهان) کفر و ارکان و س_تون های آن (و کسانی را که باعث برپایی کفرند) را نابود فرما، و س_ران ضلالت و گمراهی و بدعت گذاران (در دین) و از بین برندگان آیین و س_نت (پیامبر و اهل بیتش (صلوات اﷲ علیهم اجمعین) و تقویت کنندگان باطل را به وسیلة او درهم شکن، و جباران و زورگویان را خوار و ذلیل گردان، و به واسطة او کافران (و منافقان) و همة ملحدان را نابود فرما (به هر کیفیت و در هر کجا که

ص: 149


1- در نسخة دیگر در متن اصلی به جای «بملاِئِکَتک» واژة «بالملائکَة» آمده است به معنای «با فرشتگان»
2- عبارت «واجعل له من لدُنک علی عَدُوّک و عَدُوِّه س__لطاناَ نصیراً» در متن اصلی دعا، یادآور عبارت قرآنی﴿وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لدُنکَ سُلْطاناً نصِیراً﴾ (آیة 80 سورة اسراء) است.
3- عبارت «و وَرَّثه مَشارِقَ الاَرضِ و مَغاربها اللّاتی بارکتَ فیها» اشاره دارد به آیه 137 سورة مبارکة أعراف: ﴿وَ أوْرَثْنَا القَوْمَ الَّ ذِینَ کاُنوا یسْتضْعَفُونَ مَشارِقَ الأْرْضِ وَ مَغارِبهَا الَّتِی بارَکْنا فیها﴾
4- در نسخة دیگری به جای واژهه ای «ناصِرَه» و «خاذِله» کلمات«ناصِرِیه» و «خاذِلیه»آمده است که فقط به لحاظ جمع بودن با کلمات قبلی متفاوتند.

الاْرْضِ وَمَغارِبِها وَبَرِّها وَبَحْرِها وَسَهْلِها وَجَبَلِها، حَتّی لاتَدَعَ مِنْهُمْ دَیّارا وَلا تُبْقِیَ لَهُمْ اثارا، اَللّهُمَّ وَطَهِّرْ مِنْهُمْ بِلادَکَ، وَاشْفِ مِنْهُمْ عِبادَکَ وَاَعِزَّ بِهِ الْمُؤْمِنینَ، وَاَحْیِ بِه سُنَنَ الْمُرْسَلینَ، وَدارِسَ حِکَمِ النَّبِیّینَ، وَجَدِّدْ بِه ما مُحِیَ(72) مِنْ دینِکَ، وَبُدِّلَ مِنْ حُکْمِکَ، حَتّی تُعیدَ دینَکَ بِه وَعَلی یَدَیْهِ غَضّا جَدیدا صَحیحا مَحْضا، لا عِوَجَ فیهِ، وَلا بِدْعَهَ مَعَهُ، حَتّی تُنیرَ بِعَدْلِه ظُلَمَ الْجَوْرِ، وَتُطْفِئَ بِه نیرانَ الْکُفْرِ وَتُظْهِرَ(73) بِه مَعاقِدَ الْحَقِّ، وَمَجْهُولَ الْعَدْلِ (وَتُوضِحَ بِه مُشْکِلاتِ الْحُکْمِ )

(اَللّهُمَّ) فَاِنَّهُ عَبْدُکَ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ، وَاصْطَفَیْتَهُ مِنْ خَلْقِکَ، وَاصْطَفَیْتَهُ عَلی عِبادِکَ، وَائْتَمَنْتَهُ عَلی غَیْبِکَ، وَعَصَمْتَهُ مِنَ الذُّنُوبِ، وَبَرَّأْتَهُ مِنَ الْعُیُوبِ، وَطَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ (وَصَرَّفْتَهُ عَنِ الدَّنَسِ) وَسَلَّمْتَهُ مِنَ الرَّیْبِ(74).

اَللّهُمَّ فَاِنّا نَشْهَدُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ، وَیَوْمَ حُلُولِ الطّامَّهِ، اَنَّهُ لَمْ یُذْنِبْ ذَنْبا وَلَمْ یَاْتِ(75) حَوْبا، وَلَمْ یَرْتِکَبْ (لَکَ ) مَعْصِیَهً، وَلَمْ

ص: 150

باشند) چه در سرزمین های مشرق زمین و چه در سرزمین های مغرب آن و چه در دریا و چه در خشکی و چه در دشت ها و یا کوه هایش باشند، تا این که هیچ یک از آنان را زنده، و هیچ آثاری از آنان به جا نگذاری.

خداون_دا و (همچنین) س_رزمین های خود را از (لوث) وجودش_ان پاک ک_ن، و (قلب) بندگانت را نسبت به آنان (با نابودی آنان) شفا بده (و مرهم بنه)، و به واس_طة وجود مبارک حضرتش مؤمنان را عزت بخش، و آیین ها و س_نت های پیامبران و حکمت های رو به زوال آنان را زنده گردان، و آنچه از دینت محو و زایل ش_ده(1)

و آنچه از احکامت دگرگون شده را به وسیلة حضرتش تجدید حیات و تازه کن، تا این که به یمن وجودش و با دستان مبارکش دینت را به شکلی شاداب و نو و درست (و کامل) و خالص بازگردانی، به گونه ای که هیچ کجی و ناراستی در آن، و یا بدعتی همراه آن نباشد، تا این که با عدلش تاریکی های جور و ستم را روشن نموده (و برطرف س_ازی) و آتش (فتنه)های کفر را به وسیلة او خاموش نمایی، و پیچیدگی ها و گره های حق و عدل پنهان که ناشناس مانده را به یمن وجودش ظاهر س_ازی(2) (و سختی ها و مشکلات حکومت و فرمانروایی را به وسیله اش واضح گردانی).

(بارخدایا) به راستی که او بنده (حقیقی) توست که او را به طور خالص به خودت مختص گردان_دی، و او را از بین آفریدگانت برگزیدی، و بر بندگانت (برتری دادی و) برگزیدی، واو را بر (خزانه) غیبت امین گرداندی (و دانستی)، و از گناهان مصون و محفوظ داشتی، و او را از نقایص و عیوب مبرّا نمودی، و از آلودگی و پلیدی پاک کردی (و از ناپاکی و نجاست دور داشتی) و از شک و تردید سالم گرداندی(3)

بارخدایا قطعا ما در روز قیامت و روز واقع شدن حادثة بزرگ و فراگیر به نفع او شهادت خواهیم داد که او هیچ گناهی نکرد و هیچ جرمی از او سر نزد(4)، و هیچ معصیت و مخالفتی (نسبت به اوامر و نواهی تو) مرتکب نشد،

ص: 151


1- در نسخه ای دیگر به جای «ما مُحِیَ» عبارت «ما امتَحَی» آمده که تفاوت چندانی از لحاظ معنی ندارد.
2- درنسخه ای دیگر به جای فعل «تُظهِرُ» فعل «تُوضِحُ» آمده است به معنای «واضح گردانی»
3- در نسخه ای دیگر به جای کلمة « الرَّیب» در متن اصلی دعا از واژة « الدَّنَس» استفاده شده، به معنای «پلیدی».
4- در متن عربی دعا در نس__خه ای دیگر به جای «ولَم یَأتِ» از «و لا أتَی» اس__تفاده ش__ده که تفاوتی با معنای عبارت قبلی ندارد.

یُضَیِّعْ لَکَ طاعَهً وَلَمْ یَهْتِکْ لَکَ حُرْمَهً، وَلَمْ یُبَدِّلْ لَکَ فَریضَهً، وَلَمْ یُغَیِّرْ لَکَ شَریعَهً وَاَنَّهُ الاْمامُ الْهادِی الْمَهْدِیُّ(76) الطّاهِرُ الْوَفِیُّ(77) الرَّضِیُّ الزَّکِیُّ.

اَللّهُمَّ (فَصَلِّ عَلَیْهِ وَعَلی ابائِه، وَ)اَعْطِه فی نَفْسِه، وَوَلَدِه وَاَهْلِه وَذُرِّیَّتِه وَاُمَّتِه وَجَمیعِ رَعِیَّتِه، ما تُفِرُّ بِه عَیْنَهُ، وَتَسُرُّ بِه نَفْسَهُ وَتَجْمَعُ لَهُ مُلْکَ الْمُمْلَکاتِ کُلِّها، قَریبِها وَبَعیدِها، وَعَزیزِها، وَذَلیلِها حَتّی تُجْرِیَ حُکْمَهُ عَلی کُلِّ حُکْمٍ، وَتَغْلِبَ بِحَقِّه (عَلی) کُلِّ باطِلٍ.

اَللّهُمَّ (وَ) اسْلُکْ بِنا عَلی یَدَیْهِ مِنْهاجَ الْهُدی، وَالْمَحَجَّهَ الْعُظْمی وَالطَّریقَهَ الْوُسْطی، الَّتی یَرْجِعُ اِلَیْهَا الْغالی، وَیَلْحَقُ بِهَا التّالی. اَللّهُمَّ وَقَوِّنا عَلی طاعَتِه، وَثَبِّتْنا عَلی مُشایَعَتِه، وَامْنُنْ عَلَیْنا بِمُتابَعَتِه وَاجْعَلْنا فی حِزْبِهِ، الْقَوّامِینَ بِاَمْرِهِ، الصّابِرینَ مَعَهُ، الطّالِبینَ رِضاکَ بِمُناصَحَتِه، حَتّی تَحْشُرَنا یَوْمَ الْقِیامَهِ فی اَنْصارِه وَاَعْوانِه وَمُقَوِّیَهِ سُلْطانِه.

اَللّهُمَّ (صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ) وَاجْعَلْ ذلِکَ (کُلَّهُ لَنا مِنّا لَکَ)(78) خالِصا مِنْ کُلِّ شَکٍّ وَشُبْهَهٍ وَرِیاءٍ وَسُمْعَهٍ، حَتّی لا نَعْتَمِدَ بِه غَیْرَکَ،

ص: 152

و هیچ مورد طاعت و فرمان برداری نسبت به ذات مقدست را ضایع نکرده و تباه نساخت، و هیچ حریمی را نس_بت تو هتک نکرده و بی توجهی ننموده و هیچ واجبی (از واجباتت) را دگرگون نکرد.و هیچ موردی از شریعت و احکام تو را تغییر نداد. و (شهادت می دهیم) که به راستی او امام و رهبر هدایت گر، هدایت شده(1)، پاک، وفا کننده (به عهد)(2) پسندیده و پاک سرشت است.

خداون_دا (پ_س بر او و بر پدران بزرگوارش درود و رحمت فرس_ت، و) در بارة خودش، وفرزندانش، و خانواده اش، و نسلش، و امت و تمام رعیتش چیزی (و خیر و برکتی) عطا فرما که به وسیلة آن چشمش را روش_ن نمایی و جان (و باطن شریفش) او را به آن شاد و مس_رور س_ازی، و فرمانروایی تمام ممالک، چه نزدیک وچه دور، و چه عزیز و قوی و چه ضعیف و ذلیل را تحت سیطرة او گرد آوری، تا اینکه حکم و دستورش را بر هر حکم دستوری غالب و نافذ گردانی، و به واسطة سخن (و برهان) حقش (بر) هر باطلی غلبه کنی.(3)خداوندا (و) با دستان مبارکش ما را در راه روش_ن هدایت و شاهراه بزرگتر سعادت و راه روشن معتدل تر حرکت بده، راه و روشی که هر انسان غلوکننده و افراطی (در نهایت) به سوی آن باز می شود، و هر فرد عقب مانده (و کوتاهی کننده) ای (نهایتاً) به آن می پیوندد.

بارخدای_ا و (همچنین) ما را بر اطاع_ت و فرمانبرداری او نیرومند گردان، و بر پیروی او ثاب_ت قدم و اس_توار فرما، و تبعیت از حضرتش را به ما تفضل کن، و ما را در حزب و جماعت یاران او که دستور او را به اجرا گذاشته و به همراه حضرتش استقامت ورزیده و با خیرخواهی (و یاری) نس_بت به او (و حکومتش) خش_نودی تو را می طلبند قرار بده، ت_ا اینکه در روز قیامت ما را در زمره یاران و مددکنندگان و تقویت کنندگان سلطه و حکومتش محشور گردانی.

بارخدایا (بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست) و تمام (این موارد (و کارها) را به نفع ما و از جانب ما و فقط برای تو(4)) قرار بده به گونه ای که از هر ش_ک و ش_بهه و ریا و سمعه ای به دور باشد، تا اینکه به واسطة این کار بر غیر تو تکیه و اعتماد نکنیم

ص: 153


1- در نسخة دیگر به جای «المهدِیّ» از واژة «المهتدِی» استفاده شده که به همان معناست.
2- در نس__خه ای دیگ__ر به جای واژة «ال__وفِیّ» در متن اصلی، از دو واژة «التقِیّ النقِیّ» اس__تفاده ش__ده به معنای «تقواپیشه و پاکیزه»
3- در مت__ن عرب__ی این عبارت آوردن «علی» به فصاحت کلام لطمه می زند، زی__را فعل «تغلب» در زبان عربی متعدی بنفسه است و نیازی به «علی» ندارد.(مترجم)
4- در روایت دوم در متن اصلی دعا به جای عبارت «منّا لک» عبارت «منّا لنا» آمده اس__ت، به معنای «از جانب ما برای ما».

وَلا نَطْلُبَ بِه اِلاّ وَجْهَکَ، وَحَتّی تُحِلَّنا مَحِلَّهُ، وَتَجْعَلَنا فِی الْجَنَّهِ مَعَهُ (وَلا تَبْتَلِنا فی اَمْرِه بِالسَّأْمَهِ)(79) وَالْکَسَلِ وَالْفَتْرَهِ (وَالْفَشَلِ)، وَاجْعَلْنا مِمَّنْ تَنْتَصِرُ بِه لِدینِکَ، وَتُعِزُّ بِه نَصْرَ وَلِیِّکَ، وَلا تَسْتَبْدِلْ بِنا غَیْرَنا، فَاِنَّ اسْتِبْدالَکَ بِنا غَیْرَنا عَلَیْکَ یَسیرٌ، وَهُوَ عَلَیْنا عَسیرٌ(80) (اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ).

اَللّهُمَّ (وَ) صَلِّ عَلی وُلاهِ عَهْدِه(81) وَبَلِّغْهُمْ امالَهُمْ، وَزِدْ فی اجالِهِمْ، وَانْصُرْهُمْ(82) وَتَمِّمْ لَهُمْ ما اَسْنَدْتَ اِلَیْهِمْ مِنْ (اَمْرِ دینِکَ)(83) وَاجْعَلْنا لَهُمْ اَعْوانا وَعَلی دینِکَ اَنْصارا (وَصَلِّ عَلی ابائِهِ الطّاهِرینَ الاْئِمَّهِ الرّاشِدینَ، اَللّهُمَّ) فَاِنَّهُمْ مَعادِنُ کَلِماتِکَ (وَخُزّانُ عِلْمِکَ)(84) وَوُلاهُ اَمْرِکَ، وَخالِصَتُکَ مِنْ عِبادِکَ، وَ(خِیَرَتُکَ)(85) مِنْ خَلْقِکَ، وَاَوْلِیاؤُکَ وَسَلائِلُ اَوْلِیائِکَ، (وَصَفْوَتُکَ وَاَوْلادُ اَصْفِیائِکَ، صَلَواتُکَ وَرَحْمَتُکَ وَبَرَکاتُکَ عَلَیْهِمْ اَجْمَعینَ)(86).

اَللّهُمَّ وَشُرَکاؤُهُ فی اَمْرِه، وَمُعاوِنُوهُ عَلی طاعَتِکَ، الَّذینَ جَعَلْتَهُمْ حِصْنَهُ وَسِلاحَهُ، وَمَفْزَعَهُ وَاُنْسَهُ، الَّذینَ سَلَوْا عَنِ الاْهْلِ

ص: 154

و به س_بب این کار جز ذات (و رضایت) تو را نطلبیم، و ما را در جایگاه (رفیع) او جای دهی و در بهشت ما را همراهش سازی (و در مورد فرمان او ما را به دلتنگی)(1)

و تنبلی و سستی (و ضعف) دچار نکن، و ما را در زمره کسانی قرار ده که به وسیلة آنان دینت را یاری می کنی و یاری ولیّت را به وسیلة آنان تقویت می فرمایی، و فرد دیگری را جایگزین ما نکن زیرا فطعاً جایگزین کردن فرد دیگری به جای ما توسط تو بر تو آسان است ولی این کار بر ما سخت (و ناگوار) است.(2) (به راستی که تو بر هر چیزی بسیار توانایی)

خداوندا (و) بر والیان و فرماندارانش درود و رحمت فرست(3) و آنان را به آمال و آرزوهایشان برسان، و مدت عمرشان را افزایش ده، و آنان را یاری فرما(4)، و آن چه را که از (امور دینت)(5) به آنان واگذار نموده (و به عهده آنان گذاشته ای) تکمیل کن، و ما را مدد کنندگان آنان و یاوارن دینت بگردان (و بر پدران پاک و مطهرش که پیش_وایان هدایت یافته وهدایت گر درود و رحمت فرس_ت، بارالها) به یقین آنان معادن و سرچش_مه های آیات و کلمات تو (و نگاهبانان علمت)(6)

و عهده داران امر (ولایت) تو و خالص ش_دگان از میان بندگانت و بهترین ها(7)

از میان آفریدگانت و اولیاء و دوستان تو و فرزندان و ذریة اولیائت، (و برگزیدگان تو و فرزندان برگزیدگانت هستند که درود و صلوات و رحمت و برکاتت بر همگی آنان باد)(8)

بارخدایا و ( هم چنین یاران او) که در امر (قیام) او شریکند و یاری کنندگان او بر طاعتت هس_تند، (آن) کسانی که آنان را دژ (مس_تحکم) او و سلاح (برنده)اش و پناهگاه و (مایة) انس_ش گرداندی، (همان) کسانی که (به خاطر یاری او) از اهل و فرزندان (خود) بریدند،

ص: 155


1- در روایت دوم به جای عبارت «و لا تبتلینا فی أمرِه بالسّ__امة» از عبارت «و أعِذنا منَ السّ__امةِ» استفاده شده به معنای: «و ما را از دلتنگی مصون بدار»
2- در نس__خه ای دیگر به جای «و هُوَ عَلَینا عَسِ__یر» در متن اصلی دعا، گفته شده: «و هو علینا کثیر»به معنای: «ولی این کار بر ما زیاد است»
3- در روایت دوم این دعا پس از «وُلاة عَهدِه» عبارت«و الأئمة من بعده» آمده است، به معنای: «و پیشوایان بعد از او»
4- در روایت دوم پس از «وَانصُرهُم» عبارت «و أعِزَّ نَصرَهُم» آمده است، به معنای: «و یاری آنان را تقویت فرما».
5- ب__ه ج__ای «أمرِ دینک» در روایت دوم عبارت «أمرِک لَهم و ثَّبت دَعائمهم» آمده اس__ت، به معنای: «امر تو به ایشان، و تکیه گاههای ایشان را استوار و ثابت فرما».
6- در روایت دوم پس از «و خُزّانُ عِلمِک» عبارت «و أرکانُ توحیدِک و دَعاِئِمُ دینک» آمده است، به معنای: «و پایه های توحیدت و ستون های دینت».
7- در نسخه ای دیگر به جای «خِیَرَتُک» واژة «صَفوَتُک» آمده است، به معنای «برگزیدگانت».
8- در روایت دوم به جای «وَ صَفوَتُکَ و أولادُ أصفِیائک... أجمعین» این گونه آمده است: «وَ صَفوَةُ أولادِ رُسُلِک،و َّ السلام عَلَیهِم و رَحمَةُ اﷲِ و برَکاتُه» و با این عبارت روایت دوم از این دعا به پایان رسیده است.

وَالاْوْلادِ وَتَجافُوا الْوَطَنَ، وَعَطَّلُوا الْوَتیرَ مِنَ الْمِهادِ، قَدْ رَفَضُوا تِجاراتِهِمْ، وَاَضَرُّوا بِمَعایِشِهِمْ، وَفُقِدوُا فی اَنْدِیَتِهِمْ، بِغَیْرِ غَیْبَهٍ عَنْ مِصْرِهِمْ، وَحالَفُوا الْبَعیدَ مِمَّنْ عاضَدَهُمْ عَلی اَمْرِهِمْ، وَخالَفُوا الْقَریبَ مِمَّنْ صَدَّ عَنْ وِجْهَتِهِمْ، وَائْتَلَفُوا بَعْدَ التَّدابُرِ وَالتَّقاطُعِ فی دَهْرِهِمْ، وَقَطَعُوا الاْسْبابَ الْمُتَّصِلَهَ بِعاجِلِ حُطامٍ مِنَ الدُّنْیا، فَاجْعَلْهُمْ اللّهُمَّ فی حِرْزِکَ، وَفی ظِلِّ کَنَفِکَ، وَرُدَّ عَنْهُمْ بَأْسَ مَنْ قَصَدَ اِلَیْهِمْ بِالْعَداوَهِ مِنْ خَلْقِکَ، وَاَجْزِلْ لَهُمْ، مِنْ دَعْوَتِکَ مِنْ کِفایَتِکَ وَمَعُونَتِکَ لَهُمْ، وَتَأْییدِکَ وَنَصْرِکَ اِیّاهُمْ. ما تُعینُهُمْ بِه عَلی طاعَتِکَ وَاَزْهِقْ بِحَقِّهِمْ باطِلَ مَنْ اَرادَ اِطْفاءَ نُورِکَ.

وَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِه، وَامْلاَءْ بِهِمْ کُلَّ اُفُقٍ مِنَ الاْفاقِ، وَقُطْرٍ مِنَ الاْقْطارِ، قِسْطا وَعَدْلاً وَرَحْمَهً وَفَضْلاً، وَاشْکُرْ لَهُمْ عَلی حَسَبِ کَرَمِکَ وَجُودِکَ، وَما مَنَنْتَ بِه عَلَی الْقائِمینَ بِالْقِسْطِ مِنْ عِبادِکَ وَاذْخُرْ لَهُمْ. مِنْ ثَوابِکَ. ماتَرْفَعُ لَهُمْ بِهِ الدَّرَجاتِ، اِنَّکَ تَفْعَلُ ماتَشاءُ وَتَحْکُمُ ما تُریدُ، امینَ رَبَّ الْعالَمینَ.

ص: 156

و از وطن (و دیار خود) کنده شدند، و بسترهای (گرم) و نرم را ترک گفتند (و) داد و ستدهایشان را کنار گذاشتند، و به معیشت دنیویشان زیان رساندند، و بدون این که از شهرشان غایب گردند (دیگر) در محافل و انجمن هایشان دیده نشدند، و با اشخاص غریبه که آنان را در کار (قیام)شان کمک می کردند هم پیمان شده و با نزدیکانی که آنان را از قصد و همتشان باز می داشتند به مخالفت برخاس_تند، و پس از ( مدت ها) پشت کردن و جدایی در روزگارشان گرد هم آمدند، و پیوندهایی که آنان را با نعمت های زوال پذیر و زودگذر دنیا مربوط میساخت را قطع کردند، خداوندا آنان را در حفظ و امان خویش و در سایة حمایتت قرار بده، و شر و گرفتاری هر فردی از خلقت که قصد دشمنی با آنان دارد را از آنان برطرف کن، و به واسطة دعا و نیایش به درگاهت، کفایت و یاریت و تقویت و تأیید و نصرتت را نسبت به آنان افزایش ده، آن چنان یاری که به وسیله اش آنان را بر طاعت و فرمان برداریت یاری نمایی.

و به حق (و به پاس حرمت) آنان (اندیشه و نقشه) باطل هرکس که ارادة خاموش کردن نور (هدایت) تو را دارد نابود گردان، و بر محمد و خاندان پاکش درود و رحمت فرست، و به واسطة وجود مبارکشان تمام آفاق و اکناف و بلاد و سرزمین ها را از قسط و عدل و رحمت و فضل (خویش) لبریز کن، وبر حسب (و به اندازه) بزرگواری و جود و بخششت و به همان گونه (و همان اندازه) که بر بندگان برپا کنندة قسط و عدل احسان و تفضل می کنی (خدمت) آنان را سپاس گزاری (و قدردانی) کن، و (به اندازه ای) از ثواب و پاداش خویش برایشان ذخیره فرما که به واسطة آن درجات و مراتبشان را بالا ببری، (زیرا) مسلماً تو هر چه را بخواهی انجام می دهی و به هرچه اراده کنی حکم می فرمایی، (این دعاها را) استجابت فرما ای پروردگار (و صاحب اختیار) جهان ها و جهانیان.

ص: 157

63_لولده المهدی علیه السلام فی قنوت صلاه الجمعه

اَللّهُمَّ اَصْلِحْ عَبْدَکَ وَخَلیفَتَکَ، بِما اَصْلَحْتَ بِه اَنْبِیاءَکَ وَرُسُلَکَ وَحُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ، وَاَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ مِنْ عِنْدِکَ، وَاسْلُکْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِه رَصَدا، یَحْفَظُونَهُ مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَاَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِه اَمْنا، یَعْبُدُکَ لایُشْرِکُ بِکَ شَیْئا، وَلا تَجْعَلْ لاِحَدٍ خَلْقِکَ عَلی وَلِیِّکَ سُلْطانا، وَأْذَنْ لَهُ قی جِهادِ عَدُوِّکَ وَعَدُوِّه وَاجْعَلْنی مِنْ اَنْصارِه، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ.

64_لهدایه رجل إلی مذهب الحقّ

اَللّهُمَّ خُذْ بِسَمْعِه وَبَصَرِه وَمَجامِعِ قَلْبِه حَتّی تَرُدَّهُ اِلَی الْحَقِّ.

65_لجبل سناباذ، الّذی تُنْحَتُ منه القدور

اَللّهُمَّ انْفَعْ بِه، وَبارِکْ فیما یُجْعَلُ فیهِ، وَفیما یُنْحَتُ مِنْهُ.

ص: 158

دعای شصت وسوم: دعای حضرت علیه السلام در قنوت نماز جمعه برای فرزندش حضرت مهدی علیه السلام

بارخدایا (امر فرج) بنده و خلیفه ات (در زمین) را سر و سامان بده به وسیله همان چیزی (و اراده ای) که (کار) انبیاء و پیامبرانت را سر و سامان دادی، و او را با فرشتگان (محافظ) خودت احاطه کن، و او را با روح القدس (گسیل شده) از جانب خودت تأیید فرما، و از پیش رو و پشت سرش برای او مراقبانی روانه کن(1) تا او را از هر بدی و شری محافظت نمایند، و پس از (دوران) بیم و ترسش آرامش و امنیت را برایش جایگزین گردان، تا تنها تو را بپرستد و بندگی کند و چیزی را شریک تو نگرداند(2)، و برای هیچ یک از آفریدگانت سلطه و قدرتی بر ولیت قرار نده، و به او اجازه جهاد و مبارزه با دشمن تو و خودش را عطا فرما، و مرا از یارانش قرار ده، به راستی که تو بر هر چیزی بسیار توانایی.

دعای شصت وچهارم: دعای حضرت علیه السلام برای هدایت مردی به دین حق

خداوندا گوش و چشم و باطن دل او را (در اختیار خود) بگیر تا اینکه او را به سوی (راه) حق بازگردانی.

دعای شصت وپنجم: دعای امام علیه السلام برای کوه سناباد (طوس) که از سنگ های آن دیگ می تراشند

خداوندا با این کوه (به مردم) سود برسان، و به آن (غذایی) که در ( سنگ های) آن قرار داده می شود و در چیزی که از ( سنگ های) آن تراشیده می شود برکت ده.

ص: 159


1- عبارت «واس__لُکهُ من بین یَدَیه و من خَلفِهِ رَصَداً» با کمی تفاوت از س__ورة مبارکة جن آیة 27 اقتباس ش__ده است.
2- در متن دعا عبارت «و أبدِله من بعدِ خَوفهِ أمناً یَعبُدُکَ لا یُشرِکُ بکَ شیئاً» به آیة 55 سورة مبارکة نور اشاره دارد.

پی نوشت:

1) واهیة، خ.

2) «خلقک» خ.

3) تق__دّم فی الصحیف__ة الس__جادیّة: 125 دعاء 62 بروایته عنه علیه السلام.

4) تقدّم فی الصحیفة الصادقیة وفی دعاء آخر: اللّهمّ إنّ خیرتک فیما استخیرک فیه تنیل الرغائب... رواه الکفعمی: ص 518 عن الرضا علیه السلام والصحیح هو عن ابنه الجواد علیه السلام، راجع الصحیفة الجوادیّة:

د4.

5) بطیء.

6): ضارّ.

7) مستقرّهم، خ.

8 )1_ الزمر: 53

9) الحجر: 56

10) غافر: 60

11) الاسراء: 71.

12) أی: یاذا الأسماء اّلتی أدعوک بها، أسألک الفرجَ.

13) الاخلاص: 4 _ 1.

14) «الضرّ» لمستدرک.

15) «عن رحمة من»، خ.

16) «ومذلّ کلّ عزیز»، خ.

17): أصابک،وفی (خ): حزنک.

18): نصف النهار وعند زوال الشمس.

19): اکسر.

20) الصافات: 177.

21) خواطف (خ ل).

22) فی الجنّة: لعَظَمَتِه وَجَلاِله.

23) خوفه.

24) «منه» المهج.

25) «فسد عنّی أبصار الظالمین» الجنّة والبلد.

26) «سلطان الفراعنة»عیون أخبار الرضا.

27) قبس من سورة مریم: 18. والآیة هکذا:« قاَلتْ انّی اعُوذُ بِالرَّحْمنِ مِنْکَ....».

28) سورة المؤمنون: 108.

29) البقرة: 255.« اﷲُ لا الهَ اَّ لا هُوَ الْحَیُّ اْلقَیُّومُ...».

30) تقدّم فی الصحیفة العلویّة الجامعة: 288 الدعاء: .179

31) إشارة إلی قوله تعالی فی سورة الرعد: 39.

32) «وهم یضرّون» ب.

33): کوکب صغیر خفیّ الضوء.

34) الانعام: 59 .

35) الشرح: 5 و6.

36) البقرة: 185 و186.

37) الکهف: 16.

ص: 160

38) قبس من سورة الکهف الآیة: 10.

39) النحل: 9.

40) عبس: 20.

41) الأنبیاء: 30.

42) مریم: 34 _ 22.

43) النحل: 79 78.

44) آل عمران: 8 و9.

45) تقدّم: ص03 الدعاء: 24 (نحوه).

46) «لیْ__سَ لوَقْعَتِها کاذِبةٌ * خافِضَ__ةٌ رافِعَةٌ * اذا رُ َّ جتِ الْاَرْضُ رَجّاً * وُبُسَّ__تِ الْجِبالُ بسّاً«_ الواقعة:

6 _ 1.

47) طه: 107 _ 105.

48) «نصرک» فی المکارم.

49) عن الرضا عن آبائه: قال: کان رسول اﷲ صل الله علیه و آل وسلم اذا رأی اله__لال قال: ایُّها الخلَقُ المطیعُ الدّاِئِبُ السَّ__ریعُ، المتَصَرِّفُ فی مَلَکُوتِ الجَبَروُتِ بالتّقدیرِ.

50) تقدم فی الصحیفة النبویّة.

51) تقدّم فی الصحیفة الصادقیّة.

52) تقدّم فی الصحیفة العلویّة: 510 الدعاء: 347.

53) تقدّم فی الصحیفة الصادقیّة.

54): اّلذی لا بدء له، وهو القائم بذاته.

55) تقدّم فی الصحیفة السجادیّة: 568 الدعاء: 251.

56) الزخرف 13 و41.

57) تقدّم فی الصحیفة الکاظمیة.

58) الزخرف: 13 و41.

59) هود: 41.

60) عن الرضا علیه السلام قال: وإنّ نوحاً لما رکب السفینة أوحی اﷲ عزّوجلّ إلیه یا نوح إن خفت الغرق فهلّلنی ألفاً... فلم یدرک أن یهلّل ألف مرّة فقال بالس__ریانیة:

هیلولیاً الفا یا ماریا، یا ماریا ایقن.

61) «الکعبة» خ.

62) الفرقان: 54.

63) النور: 32.

64) الفرقان: 54.

65) أی أعتنی وأهتمّ باُمورهم.

66) شاهدک.

67) العائذ بک عندک، خ .

68) لا یرام (خ ل).

69) بالملائکة. خ

70) ناصریه خ.

71) خاذلیه خ.

72) ما امتحی، خ.

73) توضِحَ، خ.

74) الدنس، خ.

75) ولا اتی، خ.

76) اْلْمُهْتَدی، خ.

77) التَقیُّ، النقیّ. خ

78) فی الروایة الثانیة: لنا.

79) فی الروایة الثانیة: وأعذنا من السأمة.

80) فی الروایة الاُولی: کَثیرٌ.

81) هنا زیادة فی الروایة الثانیة: والأئمّة من بعده.

82) فی الروایة الثانیة: وُاعزّ نصرهم.

83) بدل ما بین القوسین فی الروایة الثانیة: أمرک لهم، وثبّت دعائمهم.

84) فی الروایة الثانیة: وأرکان توحیدک، ودعائم دینک.

85) صَفْوَتُکَ، خ.

86) فی الروایة الثانیة: وصفوة أولاد رسلک، والسلام علیه__م ورحم__ة اﷲ وبرکات__ه. إلی هنا تمّ__ت الروایة الثانیة.

87) تقدّم فی الصحیفة النبویة.

ص: 161

ملحقات

أدعیة الإمام علیّ بن موسی الرضا علیه السلام

من کتاب «فقه الرّضا علیه السلام»

1_فی تحمید اللّه علی نعمه، وطلب الصبر علی مصائبه

وإذا اُصبت بمال فقل: اَللّهُمَّ اِنّی عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ وَابْنُ اَمَتِکَ، وَفی قَبْضَتِکَ ناصِیَتی بِیَدِکَ، تَحْکُمُ فیما تَشاءُ، وَتَفْعَلُ ما تُریدُ، اَللّهُمّ فَلَکَ الْحَمْدُ عَلی حُسْنِ قَضائِکَ وَبَلائِکَ، اَللّهُمَّ هُوَ مالُکَ وَرِزْقُکَ، وَاَ نَا عَبْدُکَ خَوَّلْتَنی حینَ رَزَقْتَنی، اَللّهُمَّ فَاَلْهِمْنی شُکْرَکَ فیهِ، والصَّبْرَ عَلَیهِ حینَ اَصَبْتَ وَاَخَذْتَ، اَللّهُمَّ اَنْتَ اَعْطَیْتَ، وَاَنْتَ اَصَبْتَ.

اَللّهُمَّ لا تَحْرِمْنی ثَوابَهُ، وَلا تُنْسِنی مَنْ خَلَفَهُ، فی دُنْیایَ وَاخِرَتی اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ(2)

اَللّهُمَّ اَنَا لَکَ وَبِکَ وَاِلیْکَ وَمِنْکَ لا اَملِکُ لِنَفْسِی ضَرّا وَلا نَفْعا.

ص: 162

پیوست ها ادعیه امام علی بن موسی الرضا علیه السلام برگرفته از کتاب «فقه الرضا علیه السلام»

دعای یکم: دعای حضرت علیه السلام در ستایش و سپاس خداوند به خاطر نعمت هایش، و درخواست صبر بر مصائب

(از حضرت رضا علیه السلام نقل شده فرمودند:) هرگاه مال و ثروتی به تو رسید بگو: بارخدایا، به راستی که من بندة تو و فرزند بنده تو و کنیزت، و در مشت تو (و تحت اختیار تو) هستم، اختیار و زمام امورم به دست توست، در باره هر چه بخواهی (هرگونه که بخواهی) حکم می فرمایی، و هرچه را اراده کنی (در مورد من) انجام می دهی. خداوندا پس س_تایش و سپاس فقط برای توس_ت به خاطر حسن (تدبیر و) قضا و قدر و آزمایشت، خداوندا این (مال) مال تو و روزی توست و من بندة توأم. هنگامی که (این مال را) روزی ام نمودی آن را به عاریه به من واگذار نمودی، خداوندا شکر و سپاس گزاری در مورد آن را به من الهام نموده (و تعلیم فرما) و ( هم چنین) صبر و شکیبایی بر (از دست دادن) آن را هنگامی که مرا (به بلا) دچار نمودی و (آن را از من) گرفتی، خداوندا تو (خودت آن را) بخشیدی و خودت (هم مرا در مورد آن به بلا و آزمایش) دچار ساختی.

بارخدایا مرا از ثواب (و منافع) آن محروم نفرما، و در دنیا و آخرتم مرا از یاد کسی که (پس از من) این مال به او می رسد نبر، قطعاً تو بر هرچیزی بسیار توانایی(1)

بارخدایا من مال توأم و به واسطة وجودت (وجود دارم) و به سوی تو (در حرکتم) و از تو

(نشأت می گیرم و کمک می جویم) (و) مالک هیچ سود و زیانی برای خودم نیستم.

ص: 163


1- در نسخه ای دیگر در متن اصلی دعا، به جای «إنکَ علی کلّ شیءٍ قَدیر» عبارت «إنکَ علی ذلکَ قادر» آمده است، به معنای: «قطعا تو بر آن (امر) توانایی.

2_فی الصلوات علی محمّد وآله علیهم السلام بعد عصر الجمعه

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلی الِ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفینَ، بِاَفْضَلِ صَلَواتِکَ، وَبارِک عَلَیْهِمْ بِاَفْضَلِ بَرَکاتِکَ، وَالسَّلامُ عَلی اَرْواحِهِمْ وَاَجْسادِهِمْ، وَرَحْمَهُ اللّه ِ وَبَرَکاتُهُ. سبع مرّات

3_فی الإستخاره بعد الصلاه

وإذا أردت أمرا فصلّ رکعتین، واستخر اللّه مائة مرّة (ومرّة) وما عزم لک فافعل، وقل فی دعائک:

لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ الْحَلیمُ الْکَریمُ.

رَبِّ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَعَلِیٍّ خِرْ لی فی اَمْری - کذا وکذا - لِلدُّنْیاوَالاْخِرَهِ خِیَرَهً مِنْ عِنْدِکَ، ما لَکَ فیهِ رِضیً، وَلِیَ فیهِ صَلاحٌ، فی خَیْرٍ وَعافِیَهٍ، یا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ.

ص: 164

دعای دوم: دعای حضرت علیه السلام بعد از عصر جمعه در صلوات بر محمد و خاندان پاکش علیهم السلام

بارخدایا با برترین درود و رحمتت بر محمد و بر آل محمد که برگزیدگان توأند درود و رحمت فرست، و با برترین برکاتت بر آنان برکت نازل فرما، و سلام و درود (خداوند) بر ارواح (پاک) و اجساد (مطهر)شان باد و رحمت و برکات خداوند (بر آنان باد).

(این ذکر را) هفت مرتبه (می گویی).

دعای سوم: دعای امام علیه السلام در مورد طلب خیر بعد از نماز

(از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند:) هرگاه ارادة انجام کاری را نمودی پس دو رکعت نماز بگذار، و صد و یکبار از خدا طلب خیر کن، و (پس از آن) هر قصد و عزیمتی در دلت افتاد آن را انجام بده، و در دعایت بگو: هیچ معبودی جز خداوند بلند مرتبه و بزرگ نیست، هیچ معبودی جز خداوند بردبار (با حلم و گذشت) بزرگوار نیست.

پروردگارا به حق محمدصل الله علیه و آل وسلم و علی علیه السلام (قسمت می دهم) در _ فلان کارم _ خیر دنیا و آخرت را برای_م انتخاب فرما، انتخابی از جانب خودت که رضایت تو و صلاح من در آن انتخاب باشد، و با خیر و برکت و عافیت همراه باش_د، ای صاحب نعمت و احسان و تفضل.

ص: 165

4_فی الإستسقاء

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلی الِ مُحَمَّدٍ، اَللّهُمَّ اسْقِنا غَیْثا مُغیثا مُجَلَّلاً طَبَقا مُطْبَقا جَلَلاً مُونِقا(3) راجِیا غَدَقا مُغْدِقا، طَیِّبا مُبارَکا، هاطِلاً مُنْهَطِلاً مُتَهاطِلاً، رَغَدا هَنیئا مَریئا دائِما رَوِیّا سَریعا، عامّا مُسْبِلاً نافِعا غَیْرَ ضارٍّ، تُحْیی بِهِ الْعِبادَ وَالْبِلادَ، وَتُنْبِتُ بِهِ الزَّرْعَ وَالنَّباتَ، وَتَجْعَلُ فیهِ بَلاغا لِلْحاضِرِ مِنّا وَالْبادِ، اَللّهُمَّ اَنْزِلْ عَلَیْنا مِنْ بَرَکاتِ سَمائِکَ ماءً طَهُورا، وَاَنْبِتْ لَنا مِنْ بَرَکاتِ اَرْضِکَ نَباتا مَسْقِیّا، وَتُسْقیهِ مِمّا خَلَقْتَ اَنْعاما وَاَناسِیَّ کَثیرا، اَللّهُمَّ ارْحَمْنا بِمَشایِخٍ رُکَّعٍ، وَصِبْیانٍ رُضَّعٍ، وَبَهائِمَ رُتَّعٍ، وَشُبّانٍ خُضَّعٍ.

5_عند القیام من النوم للتهجّد، والنوافل، والصلوات

فإذا قمت من فراشک، فانظر فی اُفق السماء وقل: اَلْحَمْدُللّه ِ الَّذی اَحْیانا بَعْدَ مَماتِنا، وَاِلَیْهِ النُّشُورُ، وَاَعْبُدُهُ، وَاَحْمَدُهُ، وَاَشْکُرُهُ.

ص: 166

دعای چهارم: دعای حضرت علیه السلام درمورد طلب باران

خداوندا بر محمد و بر آل محمد درود و رحمت فرست.

خداوندا ما را با باران آبیاری فرما، بارانی مدد رسان، فراگیرندة زمین (و) پوشاننده آن (ب_ا ابره ای) متراکم و طبقه طبقه، عظیم و فراوان، زیبا و فریبنده، امید بخش، لبریز، قطره درشت، پاک، با برکت، فرو ریزنده، پی درپی ریزان، فروبارنده، گسترده، گوارا، خوشگوار، با دوام، س_یراب کننده، تند، فرا گیر، پیوسته ریزان، س_ودمند و بدون زیان که بندگان و س رزمین ها را به وسیلة آن زنده گردانی و کشت و گیاه را به وسیلة آن برویانی، و آن را مایة کفایت (و یا اتمام حجت) برای شهرنشینان و بادیه نشینان ما بگردانی.

بارخدایا از برکات آسمانت آبی بسیار پاک و پاک کننده بر ما فرو بار(1)، و از برکات زمینت گیاهی سیراب برای ما برویان، و (نیز به گونه ای که) آن (آب) را به چهارپایان و آدمیان زیادی که آفریدی بنوشانی. (2)

خداوندا به پاس حرمت پیران رکوع کننده و کودکان ش یرخوار و حیوانات چرا کننده و جوانان خاضع و فروتن به ما رحم کن.

دعای پنجم: دعای حضرت علیه السلام هنگام برخاستن از خواب برای تهجد و نمازهای مستحب و عبادات

(از امام رضا علیه السلام روایت شده است که:) هرگاه (در دل شب) از بس_ترت برخاستی به افق آسمان نگاه کن و بگو:

ستایش و سپاس برای خداوندی اس_ت که ما را پس از مرگمان (خوابمان) دوباره زنده کرد، و حشر و نش_ر (ما در قیامت) فقط به سوی اوست، و او را بندگی کرده و می ستایم و شکرگزاری می کنم.

ص: 167


1- عبارت «اللهم أنزِل عَلَینا من برَکاتِ سمائکَ ماءً طَهوراً» اش__اره دارد به پایان آیة 48 س__ورة فرقان: ﴿ وَ أنْزَلنا مِنَ َّ السماءِ ماءً طَهُوراً﴾
2- عبارت «و تُسقِیهِ مما خَلَقتَ أنعاماً و أناسیَّ کثیراً» در متن دعا، از آیة 49 سورة مبارکة فرقان اقتباس شده است.

وتقرأ: «اِنَّ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَالاْرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ لاَیاتٍ لاِولیِ الاْلْبابِ * الَّذینَ یَذْکُرُونَ اللّه َ قِیاما وَقُعُودا وَعَلی جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فی خَلْقِ السَّمواتِ وَالاْرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَکَ فَقِنا عَذابَ النّارِ * رَبَّنا اِنَّکَ مَنْ تُدخِلِ النّارَ فَقَدْ اَخْزَیْتَهُ وَما لِلظّالِمینَ مِنْ اَنْصارٍ * رَبَّنا اِنَّنَا سَمِعْنا مُنادِیا یُنادی لِلاْیمانِ اَنْ امِنُوا بِرَبِّکُمْ فَامَنّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَکَفِّرْ عَنّا سَیِّئاتِنا وَتَوَفَّنا مَعَ الاْبْرارِ * رَبَّنا وَاتِنا ما وَعَدْتَنا عَلی رُسُلِکَ وَلا تُخْزِنا یَوْمَ الْقِیامَهِ اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْمیعادَ»(4) وقل: اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ، لا تَأْخُذُکَ سِنَهٌ وَلا نَوْمٌ، سُبْحانَکَ سُبْحانَکَ.

فإذا فرغت من الوضوء فقل :اللّهُمَّ اجْعَلْنی مِنَ التَّوّابینَ، وَاجْعَلْنی مِنَ الْمُتَطَهِّرینَ، وَالْحَمْدُللّه ِ رَبِّ الْعالَمینَ.

فاذا فرغت من غسل الجمعه فقل: اَللّهُمَّ طَهِّرْنی، وَطَهِّرْ قَلْبی، وَانْقَ غَسْلی وَاَجْرِعَلی لِسانی ذِکْرَکَ وَذِکْرَنَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَاجْعَلْنی مِنَ التَّوّابینَ وَمِنَ الْمُتَطَهِّرینَ.

ص: 168

و (سپس) می خوانی: (در آفرینش آسمان ها و زمین و پی درپی آمدن شب و روز قطعاً نشانه هایی برای خردمندان صاحب عقل وجود دارد، آن کسانی که خداوند را در حال برخاستن و نشستن و (آرمیده) بر پهلوهایشان یاد می کنند و در آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند (و می گویند:) ای پروردگار (و صاحب اختیار) ما، تو (هرگز) این(ها) را به باطل (و بیهوده) نیافریدی (تو از هر عیب و نقصی) پاک و منزهی (و ما تو را از ارادة باطل مبرّا می دانیم)، پس ما را از عذاب دوزخ در امان بدار، پروردگارا بی گمان تو هر که را در آتش داخل کنی رسوایش ساخته ای و هیچ یاوری برای ستمگران (و گناهکاران) وجود ندارد. پروردگارا به تحقیق ما (صدا و دعوت) ندا کننده ای که (مردم را) به سوی ایمان فرا می خواند شنیدیم که ( می فرمود:) به پروردگارتان ایمان آورید؛ و ما ایمان آوردیم. پس گناهانمان را بیامرز و بدی ها (و خطاهای) ما را بپوشان و ما را با نیکان (و در زمرة نیکوکاران) بمیران. پروردگارا آن چه با فرس_تادن پیامبرانت به ما وعده کرده ای را به ما عطا فرما و در روز قیامت ما را (خوار و) رسوا مگردان، (زیرا) به یقین تو (هرگز) از وعده ات تخلف نمی کنی)(1) و (سپس) بگو: خداوندا تو زندة پاینده و برپا دارندة (جهان) هستی، (هرگز) چرت و خواب تو را فرا نمی گیرد(2)، تو (از هر عیب و نقصی) پاک و منزهی، پاک و منزهی.

دعای ششم: و هرگاه از وضو فارغ شدی بگو: بارخدایا، مرا در زمرة توبه کاران قرار ده و مرا از (جنس پاکان و) پاک شوندگان قرار ده، و سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار (و صاحب اختیار) جهان ها و جهانیان است.

دعای هفتم: و هرگاه از غسل جمعه فارغ شدی بگو: خداوندا مرا پاک کن، و دلم را (از آلودگی ها) پاکیزه ساز، و شستشوی مرا پاک گردان، و یاد خودت و ی_اد پیامبرت محمد _ ک_ه درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد _ را بر زبانم جاری فرما، و مرا در زمرة توبه کنندگان و پاک شوندگان قرار ده.

ص: 169


1- آیات 190تا 194 سورۀ مبارکۀ آل عمران
2- عبارت «اللّهم أنتَ الحیُّ القَیّوم لا تأخُذُکَ سِنَةٌ و لا نومٌ» با کمی تغییر در متن عربی دعا از آیة 255 س__ورة بقره اقتباس شده است.

8_قبل الإفتتاح بصلاه اللیل

بِسْمِ اللّه ِ وَبِاللّه ِ، وَفی سَبیلِ اللّه ِ، وَعَلی مِلَّهِ رَسُولِ اللّه ِ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه، ثمّ ارفع یدیک فقل:

اَللّهُمَّ اِنِّی اَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ پِنَبِیِّکَ نَبِیِّ الرَّحْمَهِ، وَبِالاْئِمَّهِ الرّاشِدینَ الْمَهْدِیّینَ، مِنْ الِ طه وَ یاسین، وَ اُقَدِّمُهُمْ بَیْنَ یَدَیْ حَوائِجی کُلِّها فَاجْعَلْنی بِهِمْ وَجیها فِی الدُّنیا وَالاْخِرَهِ، وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ

[ اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی بِهِمْ ] وَلا تُعَذِّبْنی بِهِمْ، وَارْزُقْنی بِهِمْ [ وَلا تَحْرِمْنی وَاهْدِنی بِهِمْ ] وَلا تُضِلَّنی بِهِمْ، وَارْفَعْنی بِهِمْ، وَلا تَضَعْنی [ بِهِمْ ] وَاقْضِ حَوائِجی بِهِمْ فِی الدُّنیا وَالاْخِرَهِ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، وَبِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ.

9_فی قنوت الوتر

لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ الْحَلیمُ الْکَریمُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ

ص: 170

دعای هشتم: دعای حضرت علیه السلام قبل از آغاز نماز شب

به نام خدا و با اس_تعانت از خدا و در راه خدا و بر آیین رس_ول خدا _ که درود و رحمت خداوند بر او و خاندانش باد_ (شروع می کنم).

سپس دستانت را به سوی آسمان بالا برده و بگو: خداوندا همانا من به واس_طة پیامبرت _ که پیامبر رحمت اس_ت _ و به واسطة پیشوایان هدایت گر هدایت شونده از خاندان (و نسل) طه و یاسین به سوی تو رو می کنم و آنان را پیشاپیش تمام حاجات خودم به پیشگاهت مقدم می دارم (و قرار می دهم)

پس به یمن وجود مبارکشان مرا در دنیا و آخرت آبرومند ساخته و از مقربین (و نزدیکان) درگاهت قرار ده.(1)

بارخدایا به برکت (ش_فاعت) آنان مرا بیامرز و به واس_طة آنان مرا عذاب مکن و به یمن وجودشان به من روزی عطا فرما (و مرا از فضلت محروم مساز، و به وسیلة آنان هدایتم کن) و به برکت وجودشان مرا گمراه نکن و به واسطة آنان مرا بالا ببر و پست (و حقیر) مکن، و به حق (و شفاعت) آنان حاجات مرا در دنیا و آخرت برآورده فرما. (چرا که) بی گمان تو بر هر چیزی بسیار توانایی، و نسبت به هر چیزی بسیار دانایی. (2)

دعای نهم: دعای امام علیه السلام در قنوت نماز وتر

هیچ معبودی جز خداوند بردبار (و بزرگ منش) و بزرگوار نیست، هیچ معبودی جز خداوند بلند مرتبه بسیار بزرگ وجود ندارد.

ص: 171


1- عبارت عربی این قسمت از دعا، از آیة 45 سورة آل عمران گرفته شده است.
2- عبارت«بکل شیءٍ عَلِیم» در متن دعا، در پایان آیات 29و 231 و 282 بقره، 176 نساء، 97 مائده، 101 أنعام، 75 انفال، 115 توبه، 35 و 64 نور، 62 عنکبوت، 12 شوری، 16 حجرات، 3 حدید، 7 مجادله و 11 تغابن آمده است.

سُبْحانَ اللّه ِ رَبِّ السَّماواتِ السَّبْعِ، وَرَبِّ الاْرَضینَ السَّبْعِ، وَ ما فیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ، وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ

یا اَللّه ُ الَّذی لَیْسَ کَمِثْلِه شَیْءٌ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، اَللّهُمَّ اَنْتَ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ، لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ وَبِحَمْدِکَ عَمِلْتُ سُوءً، وَظَلَمْتُ نَفْسی، فَاغْفِرْ لی ذُنُوبی، اِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ. اَللّهُمَّ اِیّاکَ اَعْبُدُ، وَلَکَ اُصَلّی، وَبِکَ امَنْتُ، وَلَکَ اَسْلَمْتُ وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ، وَبِکَ اسْتَعَنْتُ، وَلَکَ اَسْجُدُ وَاَرْکَعُ وَاَخْضَعُ وَاَخْشَعُ، وَمِنْکَ اَخافُ وَاَرْجُو، وَاِلَیْکَ اَرْغَبُ، وَمِنْکَ اَخافُ وَاَحْذَرُ، وَمِنْکَ اَلْتَمِسُ وَاَطْلُبُ، وَبِکَ اهْتَدَیْتُ، وَاَنْتَ الرَّجاءُ، وَاَنْتَ الْمُرَجّی(5) وَاَنْتَ الْمُرْتَجی. اَللّهُمَّ اهْدِنی فیمَنْ هَدَیْتَ، وَعافِنی فیمَنْ عافَیْتَ، وَتَوَلَّنی فیمَنْ تَوَلَّیْتَ، وَبارِکْ لی فیما اَعْطَیْتَ، وَقِنی شَرَّ ما قَضَیْتَ، اِنَّکَ تَقْضی وَلا یُقْضی عَلَیْکَ، لا مَنْجا وَلا مَلَجَاَ وَلا مَفَرَّ وَلا مَهْرَبَ مِنْکَ اِلاّ اِلَیْکَ، سُبْحانَکَ وَحَنانَیْکَ، تَبارَکْتَ وَتَعالَیْتَ

ص: 172

(از هر عیب و نقصی) پاک و منزه است خداوندی که پ_روردگار (و صاحب اختیار) زمین های هفت گانه و آن چه در آن ها و آن چه در بین آن هاست و پروردگار (و صاحب اختیار) عرش با عظمت است.

ای خداوندی که هیچ چیزی مانند او نیست(1)، بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، بار خدایا تو فرمانروای حق آشکار (و روشنگر) هستی، هیچ معبودی جز تو نیست، تو را (از هر عیب و نقصی) منزه می دانم و به س_تایش و سپاست (مشغولم). گناهی (و بدی) کرده ام و (در حقیقت) بر خویشتن ستم نموده ام، پس گناهانم را بیامرز، (زیرا) قطعاً به جز تو کسی گناهان را نمی آمرزد.

بارخدایا من فقط تو را بندگی می کنم (و می پرستم) و تنها برای تو نماز می گزارم، و فقط به تو ایمان آورده و در برابر تو تسلیمم، و تنها به تو پناه آورده و بر تو اعتماد و تکیه کرده ام، و فقط از تو یاری جسته (و می جویم)، و تنها برای تو سجده و رکوع می کنم و (در برابر تو) کرنش و خشوع می نمایم. و تنها از تو می ترسم و (فقط به تو) امید دارم، و تنها به سوی تو گرایش دارم (و دعا و نیایش می نمایم) و فقط از تو می ترسم و بیم دارم، و تنها از تو تقاضا کرده و درخواست می کنم، و فقط به خاطر (لطف) تو هدایت یافته ام، و تو مایة امید (من) و مورد امید(م) و قبله گاه امید (من) هستی.

خداوندا در زمره آنان که هدایت نمودی مرا (نیز) هدایت فرما، و در بین آنان که عافیت بخشیدی مرا (هم) عافیت بخش، و مرا (نیز) در میان آنان که سرپرستی نمودی سرپرستی کن، و در آن چه (به من) عطا فرمودی برکت ده، و مرا از شر هر آن چه قضا و قدر فرمودی حفظ فرما (چرا که) بی گمان تو فرمان می رانی (و قضا و قدر می کنی) و (هرگز) بر تو فرمان رانده نمی شود. (کسی را یارای حکم و فرمان دادن بر تو نیست). هیچ نجات و پناه و فرار و گریزی از تو نیست مگر به س_وی (لطف و رحمت) خودت. تو را از هر عیب و نقصی مبرّا می دانم و مهربانی پی درپی و مداومت را می طلبم. تو بیزوال و پربرکتی و از آن چه

ص: 173


1- عبارت «لیسَ کمثلِه شَیءٌ» در متن عربی دعا، از آیة 11 سورة مبارکة شوری گرفته شده است.

عَمّا یَقُولُ الظّالِمُونَ عُلُوّا کَبیرا، اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ مِنْ کُلِّ ما سَاَلَکَ بِه مُحَمَّدٌ وَالُهُ وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ کُلِّ مَا اسْتَعاذَ بِه مُحَمَّدٌ وَالُهُ.

اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ اَنْ نَذِلَّ وَنَخْزی، وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ فَسَقَهِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، وَشَرِّ فَسَقَهِ الْجِنِّ وَالاْنْسِ، وَمِنْ شَرِّ کُلِّ ذی شَرٍّوَشَرِّ کُلِّ دابَّهٍ اَنْتَ اخِذٌ بِناصِیَتِها، اِنَّکَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ، وَ «اَعُوذُ بِکَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّیاطینِ * وَاَعُوذُ بِکَ رَبِّ اَنْ یَحْضُرُونِ»(6)

اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنَ السّامَّهِ وَالْهامَّهِ، وَالْعَیْنِ اللاّمَّهِ، وَمِنْ شَرِّ طَوارِقِ اللَّیْلِ وَالنَّهارِ، اِلاّ طارِقا یَطْرُقُ بِخَیْرٍ یا اَللّه ُ، اَللّهُمَّ اصْرِف عَنِّی الْبَلاءَ وَالاْفاتِ وَالْعاهاتِ، وَالاْسْقامَ وَالاْوْجاعَ وَالاْلامَ وَالاْمْراضَ، وَاَعُوذُ بِکَ مِنَ الْفَقْرِ وَالْفاقَهِ، وَالضَّنْکِ وَالضّیقِ وَالْحِرْمانِ، وَسُوءِ الْقَضاءِ، وَشَماتَهِ الاْعْداءِ، وَالْحاسِدِ.

وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ کُلِّ شَیْطانٍ رَجیمٍ، وَجَبّارٍ عَنیدٍ، وَسُلْطانٍ جائِرٍ، اَللّهُمَّ مَنْ کانَ اَمْسی وَاَصْبَحَ، وَلَهُ ثِقَهٌ اَوْ رَجاءٌ غَیْرُکَ، فَاَنْتَ ثِقَتی

ص: 174

ستمگران (مشرکان و گناهکاران) می گویند بسیار برتر و والاتری.(1)

بارخدایا از تو درخواس_ت می کنم هر آن چه را که محمد و آل او علیهم السلام از تو درخواست نمودند و به تو پناه می برم از هرآن چه که محمد و آل او علیهم السلام به تو پناه بردند.

خداوندا از این که خوار و حقیر گردیم و رس_وا شویم به تو پناه می برم، و از شر بدکاران عرب و عجم، و شر تبهکاران جن و انس، و از شر هر صاحب شری، و شر هر جنبنده ای که زمام امورش به دست توست به تو پناه می برم، (زیرا) به راستی تو بر راه مستقیمی(2)

، (و از وسوسه های شیاطین (جن و انس) به تو پناه می برم، و از این که نزد من حاضر شوند ای پروردگار (و صاحب اختیار)م به تو پناه می برم)(3).

بارخدایا همانا من از (شر) هر خزنده سمی و هر حیوان و حشره موذی و هر چشم بد و از شر پیش آمدهای شب و روز _ مگر پیش آمدی که با خیر و برکت حادث شود _ به تو پناه می برم. خدایا، خداوندا بلا و آفت ها و عیوب و آسیب ها و مرض ها و ناراحتی ها و دردها و بیماری ها را از من دور کن، و از فقر و تنگدستی و تنگی معیشت و تنگنا و محرومیت و قضا و قدر بد و نکوهش و زخم زبان دشمنان و حسود(ان) به تو پناه می برم.

و به تو پناه می برم از هر شیطان رانده شده، و (هر) ظالم زورگو و مستبدی و (هر) سلطان ستمگری.

خداوندا هرکه داخل شب شود و وارد صبح شود در حالی که تکیه گاه یا (مایه) امیدی غیر از تو داشته باشد، (برای من مهم نیست) چرا که تو تکیه گاه اطمینان بخش

ص: 175


1- عبارت «تعالیتَ عَمَّا یَقُولُ الظالمونَ عُلُوًّا کَبِیراً» در متن دعا، از آیة 43 سورة إسراء گرفته شده است.
2- متن عربی این عبارت بااندکی تغییر از آیة 56 سورة مبارکة هود اقتباس شده است.
3- سورة مؤمنون، آیات 97 و 98

وَسُؤْلی وَرَجائی، یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ، وَیا اَ کْرَمَ مَنْ اسْتُکْرِمَ، وَیا اَرْحَمَ مَنْ اسْتُرْحِمَ، ارْحَمْ ضَعْفی وَذُلّی بَیْنَ یَدَیْکَ، وَتَضَرُّعی اِلَیْکَ، وَوَحْشَتی مِنَ النّاسِ، وَذُلَّ مَقامی بِبابِکَ.

اَللّهُمَّ انْظُرْ اِلَیَّ بِعَیْنِ الرَّحْمَهِ، نَظْرَهً تَکُونُ خِیَرَهً، اَسْتَأْهِلُها، وَاِلاّ تَفَضَّلْ عَلَیْنا، یا اَ کْرَمَ الاْ کْرَمینَ، وَیا اَجْوَدَ الاْجْوَدینَ، وَیا خَیْرَ الْغافِرینَ، وَیا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، وَیا اَحْکَمَ الْحاکِمینَ، وَیا اَسْرَعَ الْحاسِبینَ، یا اَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَهِ، یا مَعْدِنَ الْجُودِ وَالْکَرَمِ یا اَللّه ُ. صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ وَنَبِیِّکَ، وَصَفِیِّکَ وَسَفیرِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنْ بَرِیَّتِکَ، وَصَفْوَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَ زَکِیِّکَ، وَتَقِیِّکَ، وَنَقِیِّکَ، وَنَجِیِّکَ وَنَجیبِکَ، وَوَلِیِّ عَهْدِکَ، وَمَعْدِنِ سِرِّکَ، وَکَهْفِ غَیْبِکَ الطّاهِرِ الطَّیِّبِ الْمُبارَکِ، الزَّکِیِّ الصّادِقِ، الْوَفِیِّ الْعادِلِ الْبارِّ الْمُطَهَّرِ الْمُقَدَّسِ، النَّیِّرِ الْمُضیءِ، السِّراجِ اللاّمِعِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ وَالْحُجَّهِ الْبالِغَهِ، نُورُکَ الاْنْوَرِ، وَحَبْلُکَ الاْطْوَلِ، وَعُرْوَتُکَ الاْوْثَقِ، وَبابُکَ الاْدْنی، وَوَجْهُکَ الاْکْرَمُ، وَسَفیرُکَ الاْوْقَفُ، وَجَنْبُکَ الاْوْجَبُ، وَطاعَتُکَ الاْلْزَمُ، وَحِجابُکَ الاْقْرَبُ.

ص: 176

و ( قبله گاه) نیاز و درخواست من و (مایه) امید منی. ای بهترین کسی که مورد درخواست قرار گرفته، و ای بزرگوارترین کسی که از او درخواست بزرگواری ش_ده و ای رحم کننده ترین کسی که از او طلب رحمت (و شفقت) شده است، بر ناتوانی و حقارتم در پیشگاهت و زاری و تضرعم به آستانت و تنهایی و نامأنوس بودنم با مردم و ذلت جایگاه و ایستادنم به درگاهت رحم فرما.

بارخدایا با چشم رحمت و مهربانی به سویم بنگر، نگاهی که برگزیده و پرخیر باشد و من شایسته آن باشم. و اگر (شایسته) نیستم بر ما تفضل کن ای بزرگوارترین بزرگوارترین ها، و ای بخشنده ترین بخشندهترین ها، و ای بهترین آمرزندگان، و ای مهربان ترین مهربانان، و ای داورترین (و بهترین) داوران و حکم کنندگان، و ای سریع ترین حساب کنندگان، ای اهل (و شایسته) تقوا و آمرزش، ای معدن بخشندگی و بزرگواری. خدایا، بر محمد درود و رحمت فرست (که) بنده و فرستاده و پیامبر توست و برگزیده و نماینده (و واسطة فیض) و بهترین انتخاب از مخلوقاتت، و برگزیده از میان آفریدگانت، و (بندة) پاکیزه و پرهیزگار و خالصت، و همراز و نجیب و پاک نهادت، و عهده دار امر ولایت تو، و معدن راز و پناهگاه امور غیبی توست، (آن وجود) پاک و پاک سرشت پربرکت، (و) تزکیه شده راست گفتار، وفادار عدالت کردار نیکوکار، (و) پاک شده مقدس بسیار نورانی روشنگر، چراغ درخشان، و نور فروزان و حجت بالغه (و رسای) الهی، (که) تابان ترین نورت، و بلندترین (و محکم ترین) ریسمان، و اطمینان بخش ترین دست آویزت و نزدیک ترین آستان، و گرامی ترین واسطة فیضت، و داناترین سفیر (و نماینده) تو، و واجب ترین طاعت (و مایة قرب) تو و پاینده ترین (مایة) فرمان برداریت، و نزدیک ترین حجاب (نورانی) توست.

ص: 177

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ، وَعَلی الِه مِنْ الِ طه وَیس - وَاخْصُصْ وَلِیَّکَ وَوَصِیَّ نَبِیِّکَ، وَاَخا رَسُولِکَ، وَوَزیرَهُ، وَوَلِیَّ عَهْدِه، اِمامَ الْمُتَّقینَ وَخاتَمَ الْوَصِیّینَ لِخاتَمِ النَّبِیّینَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله،وَابْنَتَهُ الْبَتُولَ -

وَعَلی سَیِّدَیْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّهِ مِنَ الاْوَّلینَ وَالاْخِرینَ، وَعَلَی الاْئِمَّهِ الرّاشِدینَ الْمَهْدِیّینَ السّالِفینَ الْماضینَ،

وَعَلَی النُّفَباءِ الاْتْقِیاءِ الْبَرَرَهِ الاْئِمَّهِ الْفاضِلینَ الْباقینَ، وَعَلی بَقِیَّتِکَ فی اَرْضِکَ، الْقائِمِ بِالْحَقِّ فی الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ، وَعَلَی الْفاضِلینَ الْمَهْدِیّینَ الاْمَناءِ الْخَزَنَهِ

وَعَلی خَواصِّ مَلائِکَتِکَ: جَبْرَئیلَ وَمیکائیلَ وَاِسْرافیلَ وَعِزْرائیلَ، وَالصّافّینَ وَالْحافّینَ وَالْکَرُّوبیِّینَ وَالْمُسَبِّحینَ، وَجَمیعِ مَلائِکَتِکَ فی سَماواتِکَ وَاَرْضِکَ اَجْمَعینَ.

وَصَلِّ عَلی اَبینا ادَمَ، وَاُمِّنا حَوّاءَ، وَما بَیْنَهُما مِنَ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ، وَاخْصُصْ مُحَمَّدا بِاَفْضَلِ الصَّلاهِ وَالتَّسْلیمِ.

اَللّهُمَّ اِنّی اَبْرَأُ اِلَیْکَ مِنْ اَعْدائِهِمْ وَمُعانِدیهِمْ وَظالِمیهِمْ.

ص: 178

خداوندا بر او و بر خاندان (پاک) او از آل طه و یاس_ین درود و رحمت فرست، و بویژه (از بین آنان) ولیت و وصی پیامبرت و برادر و وزیرش و عهده دار امورش، پیشوای متقیان و خاتم اوصیاء برای خاتم انبیاء محمد صل الله علیه و آل وسلم، و دختر پاک دامنش که از غیر خدا منقطع است را _ به این درود و رحمت اختصاص بده _ و هم چنین (درود و رحمت فرست) بر دو سرور جوانان اهل بهشت از پیشینیان و پسینیان و بر پیشوایان هدایت گر هدایت شده پیشین که رفته اند، و بر سروران تقوا پیشه نیکوکار (و) پیشوایان با فضیلت باقی مانده، و بر ذخیره باقیت در زمین (و) حجت قائم به حقت در روز موعود، و بر صاحبان فضیلت (و) هدایت شدگان امین و نگاهبانان (سرّ ولایت) و بر فرشتگان خاصت: جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل، و فرشتگان صف به صف ایستاده، و احاطه کننده (عرشت) و فرشتگان مقرب و تسبیح کننده ات، و تمام فرشتگانت در تمامی آسمان ها و زمینت.

و ( هم چنین) درود و رحمتت را شامل پدرمان آدم علیه السلام و مادرمان حواء علیها السلام و پیامبران و فرستادگان از نسل آن دو بگردان، و (از بین آنان) محمد صل الله علیه و آل وسلم را به برترین درود و رحمت و سلامت اختصاص ده.

بارخدایا، من از دشمنان ایشان و عناد ورزان با آنان و ستم کنندگان به ایشان بیزارم و به ساحت تو تبرّی می جویم.

ص: 179

اَللّهُمَّ والِ مَنْ والاهُمْ، وَعادِ مَنْ عاداهُمْ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُمْ، وَاخْذُلْ مَنْ خَذَلَ عِبادَکَ الْمُصْطَفینَ الاْخْیارَ الاْتْقِیاءَ الْبَرَرَهَ.

اَللّهُمَّ احْشُرْنی مَعَ مَنْ اَتَوَلّی، وَاَبْعِدْنی مِمَّنْ اَتَبَرَّأُ، وَاَنْتَ تَعْلَمُ ما فی ضَمیرِ قَلْبی مِنْ حُبِّ اَوْلِیائِکَ، وَبُغْضِ اَعْدائِکَ، وَکَفی بِکَ عَلیما. اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی وَلِوالِدَیَّ، وَارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی صَغیرا، اَللّهُمَّ اجْزِهِما عَنّی بِاَفْضَلِ الْجَزاءِ، وَکافِهِما عَنّی بِاَفْضَلِ الْمُکافاهِ، اَللّهُمَّ بَدِّلْ سَیِّئاتِهِمْا(7) حَسَناتٍ، وَارْفَعْ لَهُمْا بِالْحَسَناتِ الدَّرَجاتِ، اَللّهُمَّ اِذا صِرْنا اِلی ما صارُوا اِلَیْهِ، فَأْمُرْ مَلَکَ الْمَوْتِ اَنْ یَکُونَ بِنا رَؤُوفا رَحیما. اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی، وَلِجَمیعِ اِخْوانِنَا الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ، الاْحْیاءِ مِنْهُمْ وَالاْمْواتِ، وَتابِعْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ بِالْخَیْراتِ، اِنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ وَوَلِیُّ الْحَسَناتِ، یااَرْحَمَ الرّاحِمینَ، اَللّهُمَّ لا تُخْرِجْنی مِنْ هذِهِ الدُّنْیا اِلاّ بِذَنْبٍ مَغْفُورٍ، وَسَعْیٍ مَشْکُورٍ، وَعَمَلٍ مُتَقَبَّلٍ، وَتِجارَهٍ لَنْ تَبُورَ.

اَللّهُمَّ اَعْتِقْنی مِنَ النّارِ، وَاجْعَلْنی مِن طُلَقائِکَ وَعُتَقائِکَ مِنَ

ص: 180

بارخدایا هر که آنان را دوست دارد دوست بدار، و هر که با آنان سر دشمنی دارد دشمن بدار، و هر که آنان را یاری کند یاری فرما، و هر که بندگان برگزیده ونیک(1)

و تقواپیشه و نیکوکارت را تنها (و خوار) گذارد تنها (و خوار) فرما.

خداوندا مرا به همراه آن کس_ی که دوست دارم (و ولایتش را پذیرفته ام) محشور گردان، و از کسانی که از آنان بیزاری می جویم دورم گردان، و تو (خود) محبت به اولیایت و کینه و دش_منی نسبت به دش_منانت را که در باطن قلبم جریان دارد (به خوبی) می دانی، و علم بسیارت به این موضوع مرا کفایت می کند. (2) بارخدای_ا مرا و پدر و م_ادرم را بیامرز و بر آن دو ترحم نم_ا همان گونه که آنان مرا در خردسالی (مهربانانه) پرورش دادند(3)، خدایا از جانب من به آنان برترین پاداش را عنایت فرما، و با بهترین شکل جبران زحماتشان را جبران کن، خداوندا خطاها و گناهانشان را به حسنات و کارهای نیک تبدیل فرما(4)، و با این حس_نات مراتب و درجات آنان را بالا ببر، خداوندا هرگاه به س_وی آن جایی که آنان رفتند روانه شدیم به ملک الموت (فرشته مرگ) دستور بده که نسبت به ما رؤوف و بسیار مهربان باشد

بارخدایا مرا و تمام برادران و خواهران مؤمن و مسلمان ما، (چه) زندگان و (چه) مردگان آنان را بیامرز، و بین ما و آنان با خیرات و نیکی ها پیوند و اتصال برقرار کن، بی گمان تو اجابت کنندة دعاها و سرپرست (و صاحب اختیار) نیکی ها هستی، ای مهربان ترین مهربانان.

خداوندا مرا از این دنیا بیرون مکن مگر با گناهی آمرزیده، و کار و تلاشی سپاسگزاری ش_ده (و پاداش داده شده)، و عملی پذیرفته شده، و تجارت (و عملکردی) که هرگز تباه نگردد (و کسادی نپذیرد) عبارت «تِجارةٍ لن تَبُور» در متن دعا از آیة 29 سورة فاطر اقتباس شده است. (5)

ص: 181


1- عبارت «المصطفَینَ الأخیار» در متن عربی دعا، یادآور آیة 47 از س__ورة مبارکة ص اس__ت: ﴿وَ إِنَّ هُمْ عِنْدَنا لمنَ الْمصْطَفَیْنَ الأْخْیارِ﴾
2- عبارت «و کَفی بکَ عَلِیماً» درمتن دعا، با کمی تغییر از آیة 70 سورة مبارکة نساء گرفته شده است.
3- عبارت عربی دعا در این بخش، قسمتی از آیة 24 سورة مبارکة إسراء است.
4- متن عربی این عبارت با تغییر مختصری از آیة 70 س__ورة مبارکة فرقان گرفته ش__ده است، ضمناً در نسخة اصلی دعا، به جای کلمة «سَّیئاتهما» واژة «سَّیئاتهِم»آمده، ولی با توجه به عبارات قبلی و بعدی به صورت مضاف به ضمیر مثنی تغییر داده شد.
5- ، خدایا مرا از آتش دوزخ رهایی بخش، و در زمرة آزاد شدگان و رهایی یافتگان از آتش قرار ده، بارخدایا گناهان گذشته ام را بیامرز، و مرا در باقیمانده عمرم (از گناه) مصون بدار.

النّارِ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی ما مَضی مِنْ ذُنُوبی، وَاعْصِمْنی فیما بَقِیَ مِنْ عُمْری.

اَللّهُمَّ کُنْ لی وَلِیّا وَحافِظا وَناصِرا وَمُعینا، وَاجْعَلْنی فی حِرْزِکَ وَحِفْظِکَ، وَحِمایَتِکَ وَکَنَفِکَ، وَدِرْعِکَ الْحَصینِ، وَفی کَلاءَتِکَ، عَزَّ جارُکَ، وَجَلَّ ثَناؤُکَ، وَلا اِلهَ غَیْرُکَ، وَلا مَعْبُودَ سِواکَ. اَللّهُمَّ مَنْ اَرادَنی بِسُوءٍ فَاَرِدْهُ، اَللّهُمَّ وَارْدُدْ کَیْدَهُ فی نَحْرِه، اَللّهُمَّ بَتِّرْ عُمْرَهُ، وَبَدِّدْ شَمْلَهُ، وَفَرِّقْ جَمْعَهُ، وَاسْتَأْصِلْ شَأْقَتَهُ وَاقْطَعْ دابِرَهُ، وَقَتِّرْ رِزْقَهُ، وَاَبْلِه بِجُهْدِ الْبَلاءِ، وَاشْغَلْهُ بِنَفْسِه، وَابْتَلِه بِعِیالِه وَوُلْدِه، وَاصْرِفْ عَنّی شَرَّهُ، وَاَطْبِقْ عَنّی فَمَهُ، وَخُذْ مِنْهُ اَمْنَهُ مِثْلَ مَنْ اُخِذَ مِنْ اَهْلِ الْقُری وَهِیَ ظالِمَهٌ، وَاجْعَلْنی مِنْهُ عَلی حَذَرٍ، بِحِفْظِکَ وَحِیاطَتِکَ، وَادْفَعْ عَنّی شَرَّهُ وَکَیْدَهُ وَمَکْرَهُ، وَاکْفِنیهِ، وَاکْفِنی مااَهَمَّنی مِنْ اَمْرِ دُنْیایَ وَاخِرَتی.

اَللّهُمَّ لا تُسَلِّطْ عَلَیَّ مَنْ لا یَرْحَمُنی، اَللّهُمَّ اَصْلِحْنی، وَاَصْلِحْ شَأْنی، وَاَصْلِحْ فَسادَ قَلْبی، اَللّهُمَّ اشْرَحْ لی صَدْری، وَنَوِّرْ قَلْبی، وَیَسِّرْ لی اَمْری، وَلا تُشْمِتْ بِیَ الاْعْداءَ وَلاَ الْحاسِدَ.

ص: 182

بارخدایا سرپرست و نگاهبان و یاور و مددکارم باش، و مرا در پناه و حفظ خودت و تحت حمایت و سایة لطفت و زرة محکم (حراست) خودت و در محافظت و نگهداریت قرار بده.

(زیرا) آن که در پناه توست عزیز و نیرومند است، و ثنا و ستایشت والا و پرعظمت است، و هیچ خدایی غیر از تو نیست، و هیچ معبودی جز تو وجود ندارد.

خداوندا هر که نسبت به من ارادة (انجام) شر و بدی را دارد (همان شر و بدی را) نسبت به او اراده کن، خدایا مکر و کیدش را به سوی س_ینه و گلوگاه خودش برگردان، خدایا عمرش را قطع (و کوتاه) فرما، جماعتش را پراکنده، و جمعش را متفرق ساز، و اصل او و خانواده اش را ریشه کن، و پشت و نسلش را قطع فرما، و روزی او را تنگ بگیر و او را به بلایی مشقت بار و طاقت فرسا دچار کن، و به خودش مشغولش دار، و به عیال و فرزندش گرفتار و مبتلا ساز، و شرش را از من برگردان (و دور کن)، و دهانش را نسبت به من ببند، و امنیتش را از او بگیر همانند افرادی (ناسپاس) از اهل سرزمین ها که به سبب ظلمشان نعمت (و امنیت) از آنان سلب شد(1) و مرا با حفظ و حراستت از او بر حذر دار، و شر او و نیرنگ و فریبش را از من دور ساز، و مرا از (شر) او کفایت نما، و مرا نسبت به هر آن چه از امور دنیا و آخرتم اندوهگین و دغدغه مند ساخته کفایت فرما.

بارخدایا کسی که مرا رحم نمی کند بر من چیره نگردان، خدایا مرا اصلاح کن و وضعیتم را اصلاح نما (و سر و سامان بده) و خرابی (و تباهی) دلم را اصلاح فرما، خداوندا سینه ام را گشاده گردان (و به من شرح صدر عنایت فرما) و قلبم را (به نور خودت) نورانی کن.

و امر و کارم را برایم آسان گردان و دشمنان و حسود را به شماتت و سرزنشم شاد مگردان.

ص: 183


1- تعبیر «اخِذَ مِن أهلِ القُری و هی ظاِلمةٌ» در متن دعا، با تغییراتی از آیة 102 س__ورة مبارکة هود گرفته ش__ده است.

اَللّهُمَّ اَغْنِنی بِغِناکَ، وَلا تُحْوِجْنی اِلی اَحَدٍ سِواکَ، وَتَفَضَّلْ عَلَیَّ عَنْ فَضْلِ مَنْ سِواکَ، یا قَریبُ، یا مُجیبُ، یا اَللّه ُ، لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ وَبِحَمْدِکَ، عَمِلْتُ سُوءً، وَظَلَمْتُ نَفْسی، فَاغْفِرْ لی ذُنُوبی، اِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ.

اَللّهُمَّ اَظْهِرِ الْحَقَّ وَاَهْلَهُ، وَاجْعَلْنی مِمَّنْ اَقُولُ بِه، وَاَنْتَظِرُهُ، اَللّهُمَّ قَوِّمْ قائِمَ الِ مُحَمَّدٍ، وَاَظْهِرْ دَعْوَتَهُ بِرِضیً مِنْ الِ مُحَمَّدٍ، اَللّهُمَّ اَظْهِرْ رایَتَهُ، وَقَوِّ عَزْمَهُ، وَعَجِّلْ خُرُوجَهُ، وَانْصُرْ جُیُوشَهُ وَاعْضُدْ اَنْصارَهُ، وَاَبْلِغْ طَلِبَتَهُ، وَاَنْجِحْ اَمَلَهُ، وَاَصْلِحْ شَأْنَهُ، وَقَرِّبْ اَوانَهُ، فَاِنَّکَ تُبْدِئُ وَتُعیدُ، وَاَنْتَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ، اَللّهُمَّ امْلاَءِ الدُّنْیا قِسْطا وَعَدْلاً، کَما مُلِئَتْ جَوْرا وَظُلْما.

اَللّهُمَّ انْصُرْ جُیُوشَ الْمُؤْمِنینَ، وَسَرایاهُمْ وَمُرابِطیهِمْ، حَیْثُ کانُوا وَاَیْنَ کانُوا، مِنْ مَشارِقِ الاْرْضِ وَمَغارِبِها، وَانْصُرْهُمْ نَصْرا عَزیزا، وَافْتَحْ لَهُمْ فَتْحا یَسیرا، وَاجْعَلْ لَنا وَلَهُمْ مِنْ لَدُنْکَ سُلْطانا نَصیرا. اَللّهُمَّ اجْعَلنا مِنْ اَتْباعِه، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْه.

اَللّهُمَّ الْعَنِ الظَّلَمَهَ وَالظّالِمینَ الَّذینَ بَدَّلُوا دینَکَ، وَحَرَّفُوا

ص: 184

خداوندا مرا با بی نیازی خودت بی نیاز کن، و به هیچ فردی غیر از خودت محتاجم مکن، و بر من تفضل فرموده و از فضل غیر خودت بی نیاز گردان، ای نزدیک (به من حتی بیش از رگ گردن) ای اجابت کننده (نیازها و خواس_ته های من)، ای خدا، هیچ معبودی جز تو نیس_ت، تو را (از هر عیب و نقصی) منزّه می دانم و به ستایش و س_پاس تو (مشغولم)، بد عم_ل کرده ام و به خودم ظلم نموده ام، پس گناهانم را بیامرز (زیرا) قطعاً هیچ کس به جز تو گناهان را نمی آمرزد.

بارخدایا حق و اهلش را (بر دیگران) غالب گردان، و مرا از کسانی قرار ده که قائل به حق و منتظر (تحقق) آن هستم، خداوندا قائم آل محمد صل الله علیه و آل وسلم را (برای نهضت جهانیش) برپا دار، و فراخوانی (مردم توسط) او به سوی خشنودی آل محمد را آشکار ساز، خداوندا پرچمش را پیروز (و آشکار) گردان، و عزم و اراده اش را قوت بخش، و خروج و نهضتش را تعجیل فرما، و س_پاهیانش را یاری کن و یارانش را پشتیبانی فرما، و حضرتش علیه السلام را به خواسته و آرمانش برسان، و آرزویش را تحقق بخش، و امر قیامش را سر و سامان بده، و دوران (نهضت و حکومتش) را نزدیک گردان، (چرا که) به راستی تو آغاز می کنی و باز می گردانی، و تو بسیار آمرزنده و بسیار با محبت و مهرورزی.(1)

خداوندا دنیا را (با ظهور پربرکتش) پر از عدل و داد فرما، همان گونه که (پیش از ظهورش) پر از جور و ستم شده است.

بارالها لش_کرهای مؤمنان و گروه های جنگجو و مرزدارانش_ان را در هر وضعیت و هر مکانی از سرزمین های مشرق و مغرب که هستند یاری فرما، و آنان را پیروزی عزت مندانه(2) و فتح و گشایشی آس_ان نصیب فرما، و از جانب خودت قدرت و سلطه ای بسیار یاری کننده برای ما و آنان قرار ده.(3) بارخدایا ما را از پیروان آن حضرت علیه السلام و شهیدان در رکاب و پیش رویش بگردان. خدایا ظالمان و س_تمگران را لعنت فرما، کس_انی که دین تو را تغییر دادند، و کتابت را

ص: 185


1- عب__ارت «فَإّن__کَ تبدِئُ و تُعیدُ و أنتَ الغفورُ الوَدود» در متن دعا از آیات 13 و 14 س__ورة مبارکة بروج گرفته شده است.
2- عبارت عربی متن دعا، با تغییراتی از آیۀ 3 سورۀ مبارکۀ فتح اقتباس شده است.
3- متن عربی این عبارت با تغییرات اندکی از آیۀ 80 سورۀ مبارکۀ إسراء گرفته شده است.

کِتابَکَ وَغَیَّرُوا سُنَّهَ نَبِیِّکَ، وَدَرَسُوا الاْثارَ، وَظَلَمُوا عَلی اَهْلِ بَیْتِ نَبِیِّکَ وَقاتَلُوا، وَتَعَدُّوا عَلَیْهِمْ، وَغَصَبُوا حَقَّهُمْ، وَنَفَوْهُمْ عَنْ بُلْدانِهِمْ وَاَزْعَجُوهُمْ عَنْ اَوْطانِهِمْ، مِنَ الطّاغینَ وَالتّابِعینَ، وَالْقاسِطینَ وَالْمارِقینَ وَالنّاکِثینَ، وَاَهْلِ الزُّورِ وَالْکَذِبِ، الْکَفَرَهِ الْفَجَرَهِ.

اَللّهُمَّ الْعَنْ اَتْباعَهُمْ، وَجُیُوشَهُمْ، وَاَصْحابَهُمْ، وَاَعْوانَهُمْ، وَمُحِبّیهِمْ وَشیعَتَهُمْ، وَاحْشُرْهُمْ اِلی جَهَنَّمَ زُرْقا.

اَللّهُمَّ عَذِّبْ کَفَرَهَ اَهْلِ الْکِتابِ، وَجَمیعَ الْمُشْرِکینَ، وَمَنْ ضارَعَهُمْ مِنَ الْمُنافِقینَ، فَاِنَّهُمْ یَتَقَلَّبُونَ فی نِعَمِکَ، وَیَچْحَدُونَ ایاتِکَ، وَیُکَذِّبُونَ رُسُلَکَ، وَیَتَعَدُّونَ حُدُودَکَ، وَیَدْعُونَ مَعَکَ اِلها، لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ وَتَعالَیْتَ عَمّا یَقُولُ الظّالِمُونَ عُلُوّا کَبیرا.

اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنَ الشَّکِّ وَالشِّرْکِ، وَالشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَالرِّیاءِ، وَدَرَکِ الشَّقاءِ، وَسُوءِ الْقَضاءِ، وَشَماتَهِ الاْعْداءِ، وَسُوءِ الْمُنْقَلَبِ.

ص: 186

تحریف نمودند، و سنت پیامبرت را دگرگون نمودند، و آثار (آن سنت) را از بین بردند، و بر اهل بیت پیامبرت صل الله علیه و آل وسلم س_تم روا داشتند(1)، و با آنان جنگیده و به (حریم) آنان تعدی نمودند، و حقش_ان را غصب کردند، و آنان را از سرزمین هایشان تبعید و از زادگاهشان بیرون راندند، از جمله سرکشان (در برابر خدا و رسول خدا) و کسانی که (از نسل بعدی) دنباله روی آنان شدند، و قاسطین (اصحاب زر و زور) و مارقین (خارج شوندگان از دین) و ناکثین (پیمان شکنان)، و اهل فریب و دروغ (که همه این گروه ها) کافران و فاجرانند.

خداوندا پیروان آنان و س_پاهیان و یاران و یاوران و دوس_تداران و دنباله روهای آنان را لعنت کن و آنان را (در قیامت به صورت) کورانی کبود چشم به سوی جهنم محشور گردان(2).

خدایا کافران اهل کتاب و تمام مشرکان و منافقان را که ش_بیه آنانند عذاب فرما، زیرا بی گم_ان آنان در نعمتهای تو غوطه ورند ولی آیات تو را انکار نموده و فرستادگانت را تکذیب می کنند، و از حدود (دستورات و احکام) تو تجاوز نموده، و به همراه تو معبودی دیگر را فرا می خوانند. (اما حقیقت این است که) معبودی جز تو نیست، تو پاک و منزهی و بسیار والاتر و بالاتری از آن چه که ستمگران و گناهکاران می گویند (و معتقدند).(3)

بارالها از ش_ک و تردید و ش_رک و جدایی (از حق) و نفاق و ری_ا و دورویی و عمق (و تبعات) بدبختی و قضا و قدر بد و شاد ش_دن دشمنانم و سرزنش آنان و فرجام و عاقبت بد به تو پناه می برم.

ص: 187


1- آوردن «علی» در متن عربی لازم نیست، زیرا «ظلموا» متعدی بنفسه است.(مترجم)
2- متن عربی این عبارت یادآور آیه 102 سوره مبارکه طه است
3- متن عربی این عبارت با کمی تغییر از آیة 43 سورة مبارکه إسراء اقتباس شده است.

اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّی کَما تَقَبَّلْتَ مِنَ الصّالِحینَ، وَاَلْحِقْنی بِهِمْ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، اَللّهُمَّ افْسَحْ فی اَجَلی، وَاَوْسِعْ فی رِزْقی، وَمَتِّعْنی بِطُولِ الْبَقاءِ، وَدَوامِ الْعِزِّ، وَتَمامِ النِّعْمَهِ، وَرِزْقٍ واسِعٍ، وَاَغْنِنی بِحَلالِکَ عَنْ حَرامِکَ، وَاصْرِفْ عَنِّی السُّوءَ وَالْفَحْشاءَ وَالْمُنْکَرَ.

اَللّهُمَّ افْعَلْ بی ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَلا تَفْعَلْ بی ما اَنَا اَهْلُهُ، و لا تُؤاخِذْنی بِعَدْلِکَ، َجُدْ َلَیَّ ِعَفْوِکَ َرَحْمَتِکَ،وَرَأْفَتِکَ وَرِضْوانِکَ. اَللّهُمَّ عَفْوَکَ، لا تَرُدَّنا خائِبینَ، وَلا تَقْطَعْ رَجائی، وَلا تَجْعَلْنی مِنَ الْقانِطینَ، وَ لا مَحْرُومینَ، وَلا مُجْرِمینَ، وَلا ایِسینَ، وَلا ضالّینَ وَلا مُضِلّینَ، وَ لا مَطْرُودینَ، وَلا مَغْضُوبینَ، امِنَّا الْعِقابَ، وَطَمْئِنْ بِنا دارَکَ دارَ السَّلامِ.

اَللّهُمَّ اِنّی اَتَوَسَّلُ اِلَیْکَ بِمُحَمَّدٍ وَالِهِ الطَّیِّبینَ وَاَتَشَفَّعُ اِلَیْکَ بِهِمْ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِهِمْ، وَاَتَوَجَّهُ اِلَیْکَ بِهِمْ، اَللّهُمَّ اجْعَلْنی بِهِمْ وَجیها، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی بِهِمْ، وَتَجاوَزْ عَنْ سَیِّئاتی بِهِمْ، وَارْحَمْنی بِهِمْ، وَاشْفَعْنی بِهِمْ. اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ حُسْنَ الْعاقِبَهِ، وَتَمامَ النِّعْمَهِ فِی الدُّنْیا وَالاْخِرَهِ،

ص: 188

بارخدایا (این دعاها و اعمال خوبم را) از من بپذیر همان گونه که از بندگان صالحت پذیرفتی و مرا به ایشان ملحق ساز ای مهربان ترین مهربانان. بارخدایا مدت عمرم را فراخ و رزقم را زیاد و گسترده فرما، و مرا به طولانی بودن زندگی و دوام و پایداری عزت و کامل بودن نعمت، و روزی گسترده بهره مند ساز، و با (رزق) حلالت مرا از حرامت بی نیاز گردان و شر و بدی و زشتی و عمل ناشایست را از من دور کن.

خداوندا آن چه را که خود اهل آنی در موردم انجام بده، و آنچه را که من اهل آنم در موردم انجام نده، و مرا با عدلت مؤاخذه مفرما، و عفو و بخشش و رحمت و رأفت و خشنودیت را با جود و کرمت به من عنایت فرما.

خدایا عفو و بخششت را می طلبم، (بنابر این) ما را (از لطفت) مأیوس مگردان، و امیدم را (از درگاهت) قطع نکن، ومرا در زمرة نومیدان و محرومان و مجرمان و مأیوسان و گمراهان و گمراه کنندگان و رانده شدگان و غضب شدگان قرار مده، ما را از مجازات در امان بدار، و ما را در خانه ات _ خانة امن و آرامش _ ساکن گردان.

خداوندا به یقین من به واسطه محمد و خاندان پاکش (صلوات اﷲ علیهم اجمعین) به (درگاه) تو متوسل می شوم و آنان را به درگاهت شفیع خود می گردانم، و به واسطة وجود مبارکشان به سوی تو تقرّب می جویم، و به وسیلة آنان به درگاهت روی می آورم. خداوندا مرا به واسطة آنان در درگاهت آبرومند ساز، و به برکت وجودشان مرا بیامرز، و از بدی ها و گناهانم درگذر، و به خاطر آنان به من رحم کن، و مرا قرین و همراه آنان گردان.

خداوندا از تو فرجام و عاقبت نیکو و نعمت کامل

ص: 189

اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ

اَللّهُمَّ اغْفِرْ لَنا، وَارْحَمْنا، وَتُبْ عَلَیْنا، وَعافِنا، وَغَنِّمْنا، وَرَفِّعْنا وَسَدِّدْنا، وَاهْدِنا، وَاَرْشِدْنا، وَکُنْ لَنا وَلا تَکُنْ عَلَیْنا، وَاکْفِنا ما اَهَمَّنا مِنْ اَمْرِ دُنْیانا وَاخِرَتِنا، وَلا تُضِلَّنا، وَلا تُهْلِکْنا، وَلا تَضَعْنا،وَاهْدِنا اِلی سَواءِ الصِّراطِ، وَاتِنا ما سَاَلْنا وَما لَمْ نَسْاَلْکَ، وَزِدْنا مِنْ فَضْلِکَ، اِنَّکَ اَ نْتَ الْمَنّانُ یا اَللّه ُ، رَبَّنا اتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَهً، وَفِی الاْخِرَهِ حَسَنَهً، وَقِنا عَذابَ النّارِ، اَسْتَغْفِرُ اللّه َ رَبّی، وَاَتُوبُ اِلَیْهِ

اغْفِرْ، وَارْحَمْ، وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ، اِنَّکَ اَنْتَ الاْعَزُّ الاْ کْرَمُ.

10_بعد نافله الفجر

اَسْتَمْسِکُ بِالْعُرْوَهِ الْوُتْقَی الَّثی لاَ انْفِصامَ لَها، وَبِحَبْلِ اللّه ِ الْمَتینِ، وَاَعُوذُ بِاللّه ِ مِنْ شَرِّ فَسَقَهِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، وَاَعُوذُ بِاللّه ِ مِنْ شَرِّ فَسَقَهِ الْجِنِّ وَالاْنْسِ.

11_بین الأذان والإقامه

المنفرد یخطو تجاه القبلة خطوة برجله الیمنی ثمّ یقول :

ص: 190

به راستی تو بر هر چیزی بسیار توانایی.

بارخدایا ما را بیامرز و رحم کن، و توبه مان را بپذیر (و به سوی ما بازگرد)، و ما را عافیت بخش و غنیمت ده، و ما را بالا برده و (در راه حق) استوار کن، و ما را هدایت و راهنمایی فرما، و به سود ما باش و به ضرر ما نباش، و ما را نسبت به امور دنیا و آخرتمان که ما را دغدغه مند و اندوهگین ساخته کفایت فرما، و (هرگز) ما را گمراه مکن، و نابود نفرما، و حقیر و فرومایه مساز.

و ما را به سوی راه صحیح هدایت فرم_ا،(1) و آن چه را که از تو خواس_تیم و آن چه را نخواس_تیم به ما عنایت فرما، و از فضلت بر نعمتمان بیفزا، (زیرا) به راس_تی تو خودت بسیار نعمت بخشی ای خدا، پروردگارا در دنیا نیکی و در آخرت نیکی به ما عطا فرما و ما را از عذاب آتش دوزخ مصون بدار.(2) از خداوند _ پروردگارم _ آمرزش می خواهم و به درگاهش توبه می کنم. (خداوندا) بیامرز، و رحم کن، و از هر آنچه (از اعمال زش_ت و گناهانمان) می دانی درگذر، (چرا که) قطعاً تو خودت عزیزترین و گرامی ترینی.

دعای دهم: دعای حضرت علیه السلام پس از نافلة صبح

به محکم ترین دست آویز الهی که هیچ گسس_تگی ندارد(3) و به ریسمان مستحکم خداوند چنگ می زنم، و از شز فاسقان و بدکاران عرب و عجم به خدا پناه می برم، و ( هم چنین) از شر فاسقان و بدکاران جن و انس به خداوند پناه می برم.

دعای یازدهم: دعای امام علیه السلام بین اذان و اقامه

(از امام رضا علیه السلام روایت ش_ده که فرمودند:) ش_خصی که به صورت فرادی نماز می خواند (بین اذان و اقامه) با پای راس_تش یک گام به جلو گذاشته و بگوید:

ص: 191


1- متن عربی این عبارت، یک عبارت قرآنی است که در پایان آیة 22 سورة مبارکه ص آمده است.
2- متن عربی این عبارت، یک دعای قرآنی است که در آیة 201 سورة بقره آمده است.
3- عب__ارت «اسْتَمْسِ__کُ بالعُ__رْوَةِ اْلوُثْقَی اّلتی لا انْفِصامَ لَها» با اندکی تغییر از آیة 256 س__ورة مبارکة بقره اقتباس شده است.

بِاللّه ِ اَسْتَفْتِحُ، وَبِمُحَمَّدٍ - صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ والِه - اَسْتَنْجِحُ وَاَتَوَجَّهُ. اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلی الِ مُحَمِّدٍ، وَاجْعَلْنی بِهِمْ وَجیها فِی الدُّنْیاوَالاْخِرَهِ، وَمِنَ الْمُقَرَّبینَ.

12_بعد التکبیرات

ثمّ افتتح الصلاه، ثمّ کبّر مع التوجّه ثلاث تکبیرات ثمّ تقول: اَللّهُمَّ اَنْتَ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ، لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ، سُبْحانَکَ وَبِحَمْدِکَ عَمِلْتُ سُوءً، وَظَلَمْتُ نَفْسی، فَاغْفِرْ لی، اِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ.

ثُمَّ تکبّر تکبیرتین وتقول : لَبَّیْکَ وَسَعْدَیْکَ، وَالْخَیْرُ بَیْنَ یَدَیْکَ، وَالشَّرُّ لَیْسَ اِلَیْکَ، وَالْمَهْدِیُّ مَنْ هَدَیْتَ، عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدَیْکَ، بَیْنَ یَدَیْکَ، مِنْکَ وَبِکَ وَلَکَ وَاِلَیْکَ، لا مَلْجَأَ وَلا مَنْجی وَلا مَفَرَّ مِنْکَ اِلاّ اِلَیْکَ.

سُبْحانَکَ وَحَنانَیْکَ، تَبارَکْتَ وَتَعالَیْتَ، سُبْحانَکَ رَبَّ الْبَیْتِ الْحَرامِ، وَالرُّکْنِ وَالْمَقامِ، وَالْحِلِّ وَالْحَرامِ.

ص: 192

با استعانت از خداوند متعال آغاز می کنم، و به برکت محمد _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد _ پیروزی و موفقیت را می طلبم و (به درگاه خدا) روی می آورم. خداوندا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و به برکت وجودشان مرا در دنیا و آخرت (نزد خودت) آبرومند و از نزدیکان درگاهت گردان.

دعای دوازدهم: دعای حضرت علیه السلام بعد از تکبیرات افتتاحیه نماز

(از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند:) سپس نماز را آغاز کن، و با توجه و حضور قلب سه تکبیر بگو، سپس بگو: بارخدایا تو فرمانروای حق آشکار و روشنگری، هیچ معبودی جز تو نیست، تو را (از هر عیب و نقصی) منزّه و مبرّا می دانم و به ستایش و سپاست (مشغولم) . بد عمل کرده ام و به خویشتن ظلم نموده ام، پس مرا بیامرز، (زیرا) بی گمان جز تو کسی گناهان را نمی آمرزد.

سپس دوبار تکبیر گفته و می گویی: (فرمانت را) مکرراً اجابت می کنم و مکرراً (انجام آن را) یاری می رسانم، و خیر و برکت در پیشگاه توست، و شر و بدی به سوی تو راه ندارد، و هدایت شده آن کسی است که تو هدایت کردی. بنده ات و فرزند دو بنده ات در پیشگاهت (ایستاده) است، (وجودش) از تو و (استعانتش) به (ذیل عنایت) تو و (سراسر وجود و عبادتش) برای تو و (سیر و حرکتش) به سوی توست، هیچ پناه و هیچ نجات و هیچ گریزی از (خشم و قدرت) تو نیست مگر به سوی خودت، تو را (از هر عیب و نقصی) پاک و منزّه می دانم و مهربانی مکررت را (خواستارم)، ذاتت پربرکت و بی زوال اس_ت و (از آن چه به گمان آید) برتر و والاتری، پاک و منزّهی ای پروردگار (و صاحب اختیار) بیت اﷲ الحرام (خانه پرحرمت کعبه)، و رکن و مقام، و حلّ (منطقه خارج از منطقه احرام) و حرام (منطقه احرام).

ص: 193

ثم تکبّر تکبیرتین وتقول : وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّمواتِ وَ الاْرَضینَ، حَنیفا - عَلی مِلَّهِ اِبراهیمَ ، وَ دینِ مُحَمَّدٍ، وَ وِلایَهِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالبٍ صَلَواتُ اللّه ِ عَلَیْهِمْ - مُسْلِما وَما اَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ، اِنَّ صَلاتی وَنُسُکی وَمَحْیایَ وَمَماتی للّه ِ رَبِّ الْعالَمینَ، لا شَریکَ لَهُ، وَبِذلِکَ اُمِرْتُ وَاَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ، لا اِلهَ غَیْرُکَ وَلا مَعْبُودَ سِواکَ، اَعُوذُ بِاللّه ِ السَّمیعِ الْعَلیمِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ .

13_فی القنوث

اَللّهُمَّ اَنْتَ اللّه ُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْحَلیمُ الکَریمُ، لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ، سُبْحانَکَ رَبِّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَرَبِّ الاْرَضینَ السَّبْعِ وَما فیهِنَّ، وَما بَیْنَهُنَّ، وَرَبِّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ، یا اَللّه ُ، لَیْسَ کَمِتْلِه شَیْءٌ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لی وَلِوالِدَیَّ وَلِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ(8). رَبِّ اغْفِرْ، وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ، اِنَّکَ اَنْتَ الاْعَزُّ الاْجَلُّ الاْکْرَمُ.

ص: 194

سپس دو تکبیر گفته و می گویی: چهره (و وجود) خویش را به س_وی خدا می گردانم که آسمان ها و زمین ها را آفرید در حالی که حق گرا_ بر آیین ابراهیم علیه السلام و دین محمد صل الله علیه و آل وسلم و ولایت امیرمؤمنان علی بن ابی طالب _ که درود و رحمت خداوند بر آنان باد_ (و) تسلیم (امر خدا) هستم و (هرگز) از مشرکان نیستم(1). بی گمان نماز و عبادات من و زندگی و مرگم برای خداوند پروردگار جهان ها و جهانیان اس_ت، هیچ شریکی برایش وجود ندارد، و به همین (اعتقاد و کردار) مأمور شده ام و من از مس_لمانان (و تسلیم شدگان) هستم(2). هیچ خدایی غیر تو نیست و هیچ معبودی جز تو وجود ندارد، به خداوند بسیار شنوای بسیار دانا از (شر) شیطان رانده شده پناه می برم. (3)

دعای سیزدهم: دعای امام علیه السلام در قنوت

بارخدایا تو خداوندی که هیچ معبودی جز تو نیست، بردبار (و بزرگمنش) و بزرگواری، هیچ معبودی جز تو نیس_ت (که) بلند مرتبه و بسیار بزرگی، تو پاک و منزّهی پروردگار (و صاحب اختیار) آس_مان های هفت گانه و پروردگار زمین ه_ای هفت گانه، و هرآن چه در آن هاست و هرآن چه بین آن هاست و پروردگار (و صاحب اختیار) عرش عظیم.

ای خداوند (که) هیچ چیزی همانند او نیست، بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، و مرا و والدینم و تمام مردان و زنان باایمان را بیامرز(4)، (که) بی گمان تو بر هر چیزی بسیار توانای_ی(5)، پروردگارا (مرا) بیامرز و رحم کن و از آن چه که (از گناهانم) می دانی درگذر، (زیرا) به راستی تو خودت عزیزترین، عظیم ترین و گرامی ترینی.

ص: 195


1- متن عربی این عبارت بدون عبارت معترضه وس__ط آن، با اندک تغییری از آیة 79 س__ورة انعام گرفته ش__ده است
2- متن عربی عبارات اخیر با تغییر مختصری از آیات 162و 163 سورة مبارکة انعام اقتباس شده است
3- ذکر عبارت«أعوذُ باﷲِ َّ الس__میعِ العلیمِ من َّ الش__یطان َّ الرجیم» در ضمن دعا، در حقیقت عمل کردن به دستوری است که در آیات 200 سورة مبارکة اعراف و 36 سورة مبارکة فصلت داده شده است.
4- متن عربی این عبارت، با تغییراتی از آیة پایانی سورة مبارکة نوح برداشته شده است.
5- در نسخه ای دیگر به جای عبارت اخیر متن، عبارت «إّنک علی ذلک قادر» آمده است.

14_فی قنوت صلاه العیدین

اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، وَاَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، اَللّهُم اَنْتَ اَهْلَ الْکِبْرِیاءِ وَالْعَظَمَهِ، وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ، وَاَهْلَ الْعَفْوِ وَالْمَغْفِرَهِ، وَاَهْلَ التَّقْوی وَالرَّحْمَهِ، اَسْاَلُکَ فی هذَا الْیَوْمِ الَّذی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمینَ عیدا، وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه ذُخْرا وَمَزیدا، اَنْ تُصَلِّیَ عَلَیْهِ وَعَلی الِه، وَاَسْاَلُکَ بِهذَا الْیَوْمِ الَّذی شَرَّفْتَهُ وَکَرَّمْتَهُ وَعَظَّمْتَهُ وَفَضَّلْتَهُ بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه، اَنْ تَغْفِرَ لی وَلِجَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ، الاْحْیاءِ مِنْهُمْ وَالاْمْواتِ، اِنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.

15_فی قنوت صلاه الکسوف

«...اِنَّ اللّه َ یَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِی السَّمواتِ وَمَنْ فِی الاَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوابُّ وَکَثیرٌ مِنَ النّاسِ، وَکَثیرٌ حَقَّ عَلَیْهِ الْعَذابُ....»(9)

ص: 196

دعای چهاردهم: دعای حضرت علیه السلام در قنوت نماز عید فطر و قربان

شهادت می دهم که معبودی جز خداوند نیست (که) یکتاست و هیچ شریکی ندارد، و این که محمد صل الله علیه و آل وسلم بنده و فرستاده اوست. بارالها تو اهل و شایسته کبریاء (و بزرگی) و عظمتی، و اهل جود و جبروت و قدرتی، و اهل بخشش و آمرزش، و اهل تقوا و رحمت هستی.(1) در این روز (مبارک) که آن را عیدی برای مسلمانان گرداندی و (آن را) برای محمد _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد_ ذخیره و مایة برکت و فزونی قرار دادی، از تو درخواست می کنم که بر او و بر خاندان (پاکش) درود و رحمت فرستی.

و به حق امروز که آن را شرافت بخش_یده و گرامی داشته و عظمت داده و (بر سایر ایام) برتری دادی به برکت محمد _ که درود خدا بر او و خاندانش باد_ که مرا و همگی مردان و زنان مؤمن و مسلمان، زندگان و مردگان آنان را بیامرزی، به یقین تو اجابت کننده دعاها و نیایش هایی، ای مهربان ترین مهربانان.

دعای پانزدهم: دعای امام علیه السلام در قنوت نماز کسوف

(... بی گمان خداوند هر آن که در آسمان ها و هرآن که در زمین است و خورشید و ماه و س_تارگان و کوه ها و درختان و جنبندگان و بسیاری از مردم برایش سجده می کنند، و بسیاری (از مردم) عذاب بر آن ها تحقق یافته و ثابت شده است...)(2)

ص: 197


1- متن عربی عبارات اخیر، با تغییراتی از آیة پایانی سورة مبارکة مدّثر گرفته شده است.
2- سورة مبارکة حج/ آیة 18

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمِّدٍ وَالِ مُحَمِّدٍ، اَللّهُمَّ لا تُعَذِّبْنا بِعَذابِکَ وَلا تُسْخِطْ عَلَیْنا بِسَخَطِکَ، وَلا تُهْلِکْنا بِغَضَبِکَ، وَلا تُؤاخِذْنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنّا، وَاعْفُ عنّا، وَاغْفِرْ لَنا، وَاصْرِفْ عَنَّا الْبَلاءَ، یا ذَا الْمَنِّ وَالْطَّوْلِ.

16_فی الرکوع

اَللّهُمَّ لَکَ رَکَعْتُ، وَلَکَ خَشَعْتُ، وَبِکَ اعْتَصَمْتُ، وَلَکَ اَسْلَمْتُ وَعَلَیْکَ تَوَکَّلْتُ، اَنْتَ رَبّی، خَشَعَ لَکَ قَلْبی وَسَمْعی وَبَصَری، وَشَعْری وَبَشَری، وَمُخّی وَلَحْمی، وَدَمی وَعَصَبی وَعِظامی، وَجَمیعُ جَوارِحی، وَما اَقلَّتِ الاْرْضُ مِنّی، غَیْرَ مُسْتَنْکِفٍ وَلا مُسْتَکْبِرٍ، للّه ِ رَبِّ الْعالَمینَ، لا شَریکَ لَهُ، وَبِذلِکَ اُمِرْتُ.

سُبْحانَ رَبِّیَ الْعَظیمِ وَبِحَمْدِه. (ثلاث مرّات، او خمسا أو سبعا أو تسعا فهو أفضل)

17_فی آخر السجده من نوافل المغرب لیله الجمعه

فإذا حضر یوم الجمعة، ففی لیلته قل فی آخر السجدة من نوافل المغرب، وأنت ساجد:

ص: 198

خداوندا بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرست، خداوندا ما را به عذابت عذاب مفرما و با خشمت بر ما خشم مگیر، و با غضبت ما را هلاک نکن، و به خاطر آنچه نادانان و سفیهان ما انجام دادند ما را مؤاخذه و مجازات مفرما(1)، و ما را عفو کن و بیامرز، و بلا را از ما بگردان، ای صاحب (لطف و) نعمت و احسان (و تفضل).

دعای شانزدهم: دعای حضرت علیه السلام در رکوع

بارالها فقط برای تو رکوع کردم، و تنها برای تو خشوع و فروتنی ورزیده ام، و فقط به تو پناه می جویم، و تنها برای تو خود را تسلیم کرده ام، و فقط بر تو تکیه و اعتماد کرده ام، (زیرا) تو پروردگار (و صاحب اختیار) منی، دل و گوش و چش_م من، و مو و پوست و مغزم، و گوشت و خون و عصب و استخوان هایم، و تمام اعضا و جوارحم و آن چه که زمین از من در برگرفته است برای تو (و در برابرت) خاشع و فروتن است، در حالی که (از این خشوع) در برابر خدا که پروردگار جهانیان است امتناع ننموده و تکبر نمی ورزد. هیچ همتا و شریکی برای او نیست و من به همین (کار) مأمور شده ام.

سپس سه بار یا پنج یا هفت یا نه بار این ذکر را بگو که این تکرار بهتر است:

پروردگار (و صاحب اختیار) بس_یار بزرگم را (از هر عی_ب و نقصی) منزّه می دانم و به ستایش و سپاس او (مشغولم).

دعای هفدهم: دعای حضرت علیه السلام در آخر سجده نافله های نماز مغرب در شب جمعه

(از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند:) پس هرگاه روز جمعه آمد، در شب آن در آخر سجده هر یک از نافله های نماز مغرب و در حالی که در سجده ای بگو:

ص: 199


1- عبارت «لا تُؤاخِذنا بما فَعَلَ ُّ السفَهاءُ مِنّا» در متن دعا، یادآور بخشی از آیة 155 سورة مبارکة اعراف است.

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ بِاسْمِکَ الْعَظیمِ، وَسُلْطانِکَ الْقَدیمِ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِه، وَتَغْفِرَ لی ذَنْبِیَ الْعَظیمَ.

18_فی تعقیب الصلاه

فإذا فرغت من صلاة الزوال، فارفع یدیک ثمّ قل:

اَللّهُمَّ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِجُودِکَ وَکَرَمِکَ، وَاَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ (بِمُحَمَّدٍ عَبْدِکَ وَرَسُولِکَ) وَاَتَقَرَّبُ اِلَیْکَ بِمَلائِکَتِکَ وَاَنْبِیائِکَ وَرُسُلِکَ، وَاَسْاَلُکَ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَاَسْاَلُکَ اَنْ تُقیلَ عَثْرَتی، وَتَسْتُرَ عَوْرَتی، وَتَغْفِرَ ذُنُوبی، وَتَقْضِیَ حَوائِجی، وَلا تُعَذِّبَنی بِقَبیحِ فِعالی، فَاِنَّ جُودَکَ وَعَفْوَکَ یَسَعُنی.

ثمّ تخرّ ساجدا، وتقول فی سجودک:

یااَهْلَ التَّقْوی وَالْمَغْفِرَهِ، یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ، اَنْتَ مَوْلایَ وَسَیِّدی فَارْزُقْنی. اَنْتَ خَیْرٌ لی مِنْ اَبی وَاُمّی وَمِنَ النّاسِ اَجْمَعینَ. بی اِلَیْکَ فَقْرٌ وَفاقَهٌ، وَاَنْتَ غَنِیٌّ عَنّی، اَسْاَلُکَ بِوَجْهِکَ الْکَریمِ اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ، وَعَلی اِخْوانِهِ النَّبِیّینَ وَالاْئِمَّهِ الطّاهِرینَ، وَتَسْتَجیبَ دُعائی، وَتَرْحَمَ تَضَرُّعی، وَاصْرِفْ عَنّی اَنْواعَ الْبَلاءِ، یا اَرْحَمَ الرّاحمینَ.

ص: 200

بارخدایا من به برکت اسم عظیم تو و سلطه و قدرت ازلی و قدیمت از تو می خواهم که بر محمد و آل او درود و رحمت فرستی و گناه عظیم و بسیار مرا بیامرزی.

دعای هجدهم: دعای امام علیه السلام در تعقیبات نماز

(از حضرت رضا علیه السلام نقل ش_ده که فرمودند:) پس هرگاه از نماز ظهر فارغ شدی دستانت را بلند کرده و بگو:

بارالها من به واسطة جود و بزرگواریت به س_وی تو تقرّب می جویم، و (به یمن وجود محمد صل الله علیه و آل وسلم بنده و فرستاده ات) به درگاهت نزدیکی می جویم، و به وسیلة فرشتگان و انبیاء و پیامبرانت به تو تقرّب می جویم، و از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد درود و رحمت بفرستی، و از تو می خواهم که لغزشم را ببخشی و درگذری، و عیب و زشتی ام را بپوشانی، و گناهانم را بیامرزی، و حاجت هایم را برآورده سازی، و به سبب کارها و اعمال زشتم مرا عذاب نفرمایی، چرا که بی گمان جود و بخشش تو مرا فرا می گیرد.

سپس به سجده درمی افتی و در حال سجده می گویی:

ای (خدای) اهل تقوا و آمرزش،(1) ای مهربان ترین مهربانان، تو مولا و سرور منی، پس م_را روزی ده. تو برایم از مادر و پدرم و از همة مردم بهتری، قطعاً در (وجود) من نیاز و احتیاج زیادی به تو وجود دارد، ولی تو از من بی نیازی، به حق ذات کریم و بزرگوارت از تو درخواست می کنم

که بر محمد و آل محمد، و بر برادران حضرتش که پیامبرانند، و ائمه و پیشوایان پاک درود و رحمت فرستی و دعای مرا اجابت فرمایی، و بر ناله و زاری من ترحم کنی، و انواع بلا و مصیبت را از من برگردانی، ای مهربان ترین مهربانان.

ص: 201


1- متن عربی این عبارت با اندکی تغییر از آیة پایانی سورة مبارکة مدّثر اقتباس شده است

فإذا فرغت من صلاتک، فارفع یدیک وأنت جالس وکبّر ثلاثا، وقل:

لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ،ُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، اَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَاَعَزَّ جُنْدَهُ، وَهَزَمَ الاْحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، یُحْیی وَیُمیتُ، وَیُمیتُ ویُحْیی، بِیَدِهِ الْخَیْرُ، وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ.

19_عند الخروج من المنزل وعند السفر إلی الحجّ

إذا أردت سفرا فاجمع أهلک، وصلّ رکعتین، وقل: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْتَوْدِعُکَ دینی، وَنَفْسی، وَاَهْلی، وَوُلْدی، وَعِیالی.

20_عند الخروج إلی الحجّ

فإذا أردت الخروج إلی الحج... وقل:

اَللّهُمَّ اِنّی اَسْتَوْدِعُکَ الْیَوْمَ دینی وَمالی وَنَفْسی، وَاَهْلی وَوُلْدی، وَجَمیعَ جیرانی وَاِخْوانِیَ الْمُؤْمِنینَ، الشّاهِدَ مِنّا وَالْغائِبَ عَنّا.

ص: 202

و هنگامی که از نمازت فارغ شدی درحالی که نشسته ای دستانت را بلند کن و سه بار تکبیر گفته و بگو:

هیچ معبودی جز خداوند نیس_ت (که) یکتا (و) یگانه است، وعده اش را به انجام رساند و تحقق بخشید، و بنده اش را یاری نمود و سپاهش را قدرتمند و غالب فرمود، و به تنهایی تمام گروه های (کفار و مشرکان) را شکست داده و فراری داد، پس فرمانروایی فقط برای اوست، و ستایش و سپاس مخصوص اوست، زنده می گرداند و می میراند، و می میراند و زنده می کند، خیر و برکت فقط در دست اوست، و او بر هر چیزی بسیار تواناست.

دعای نوزدهم: دعای حضرت علیه السلام هنگام بیرون رفتن از منزل و هنگام سفر حج

(از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند:) هرگاه اراده سفر داشتی افراد خانواده ات را جمع کن و دو رکعت نماز گزارده و بگو:

بارخدایا بی گمان من دینم و خودم و خانواده و فرزندان و عیال (و نان خورهایم) را به تو می سپارم.

دعای بیستم: دعای امام علیه السلام هنگام رفتن به حج

(از حضرت رضا علیه السلام روایت است که فرمودند:) پس هرگاه اراده رفتن به حج را داشتی... و بگو: خداوندا من امروز دین و مالم و خودم و خانواده و فرزندانم و تمام همسایگان و دوستان مؤمنم _ چه آنان که پیشم حاضرند و چه آنان که غایبند _ را به تو می سپارم.

ص: 203

21_دعاء آخر:

إذا أردت الخروج إلی الحجّ ودّعت أهلک .... ثمّ صلّ رکعتین وتقول:

اَللّهُمَّ اِنّی اَعُوذُ بِکَ مِنْ وَعْثاءِ السَّفَرِ، وَکَابَهِ الْحُزْنِ.

اَللّهُمَّ احْفَظْنی فی سَفَری، واسْتَخْلِفْ لی فی اَهْلی وَوُلْدی، ورُدَّنی فی عافِیَهٍ اِلی اَهْلی وَرَهْطی.

22_إذا أردت الخروج من منزلک فقل: بِسْمِ اللّه ِ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه ِ تَوَکَّلْتُ عَلَی اللّه ِ ....

واقرأ «قُلْ هُوَ اللّه ُ اَحَدْ» مرّة عن یمینک،ومرّة عن یسارک، ومرّة عن خلفک، ومرّة [من] بین یدیک، ومرّة من فوقک، ومرّة من تحتک، فإنّکَ تکون فی یومک کلّه فی أمان اللّه.

فإذا خرجت فقل: «بِحَوْلِ اللّه ِ وَقُوَّتِه اَخْرُجُ»

23_فإذا وضعت رجلک فی الرکاب، فقل

: بِسْمِ اللّه ِ وَبِاللّه ِ، وَفی سَبیلِ اللّه ِ وَعَلی مِلَّةِ رَسُولِ اللّه ِ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمْ.

فإذا استویت علی راحلتک، واستوی بک محملک، فقل: اَلْحَمْدُللّه ِ الَّذی هَدانا اِلَی الاْسْلامِ، وَمَنَّ عَلَیْنا بِالاْیمانِ،

ص: 204

دعای بیست و یکم: دعای دیگر

هرگاه اراده رفتن به حج را داشتی با خانواده ات وداع کرده ... سپس دو رکعت نماز بگزار و بگو:

خداوندا من از سختی و مشقت سفر و افسردگی اندوه و حزن به تو پناه می برم.

بارخدایا مرا در سفرم حفظ فرما، و برای من جانشینی در خانواده و فرزندانم قرار ده، و مرا با سلامتی و عافیت به خانواده و جماعتم برگردان

دعای بیست و دوم: هرگاه خواستی از منزل بیرون روی بگو: به نام خدا (بیرون می روم)، و هیچ توان و هیچ قدرتی نیست جز با استعانت از خداوند (متعال) بر خداوند توکل و اعتماد کردم ...

و (سپس) سورة توحید را یک بار به سمت راست خود، و بار دیگر به سمت چپ خودت، و یک بار پشت سر و یک بار پیش رو و بار دیگر بالای سر و بار دیگر زیر خود بخوان، که (در این صورت) بی گمان تو در تمام امروزت در امان خدا خواهی بود. و هرگاه از خانه خارج شدی بگو: فقط با (استعانت از) توان خدا و قدرتش خارج می شوم.

دعای بیست و سوم: پس هرگاه پایت را در رکاب نهادی بگو: به نام خدا و با استعانت از خدا، و در راه خدا و بر آیین رسول خدا که درود و رحمت خدا و سلامش بر او و خاندانش باد.

و هنگامی که روی مرکب خود مستقر شدی و کجاوه ات تو را در برگرفت بگو:

ستایش و سپاس برای خداوندی است که ما را به راه اسلام هدایت فرمود، و نعمت ایمان را به ما ارزانی داشت،

ص: 205

وَعَلَّمَنَا الْقُرْانَ، وَمَنَّ عَلَیْنا بِمُحَمَّدٍ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه، «سُبْحانَ الَّذی سَخَّرَ لَنا هذا وَماکُنّا لَهُ مُقْرِنینَ وَاِنّا اِلی رَبِّنا لَمُنْقَلِبُونَ، وَالْحَمْدُللّه ِ رَبِّ الْعالَمینَ.

24_عند الإحرام للتمتّع بالعمره إلی الحجّ بعد الفریضه

فإذا أردت التمتّع فقل: اَللّهُمَّ اِنّی اُریدُ التَّمَتُّعَ بِالْعُمْرَهِ اِلیَ الْحَجِّ عَلی کِتابِکَ وَسُنَّهِ نَبِیِّکَ، فَیَسِّرْهُ لی، وَتَقَبَّلْها مِنّی(10)

25_دعاء آخر:

اَللّهُمَّ اِنّی اُریدُ ما اَمرَتَ بِه مِنَ التَّمَتُّعِ بِالْعُمْرَهِ اِلَی الْحَجِّ، عَلی کِتابِکَ وَسُنَّهِ نَبیِّکَ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه، فَاِنْ عَرَضَ لی عارِضٌ یَحْبِسُنی، فَحَلِّنی حَیتُ حَبَسْتَنی، لِقَدَرِکَ الّذی قَدَّرْتَ عَلَیَّ.

اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ حَجَّهٌ، فَعُمْرَهٌ.

وإن دخلت بحجّ مفرد ... تقول : اَللّهُمَّ اِنّی اُریدُ الْحَجَّ فَیَسِّرْهُ لی، وَتَقَبَّلْهُ مِنّی

ص: 206

و قرآن را به ما یاد داد، و با وجود مبارک محمد _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد _ بر ما تفضل کرد (و منت نهاد) پاک و منزه است خدایی که این (مرکوب) را در اختیار ما قرار داد (و مسخر ما گردانید) و (گرنه) ما خود بر این کار قادر نبودیم، و بی گمان ما به س_وی پروردگارمان باز می گردیم»(1) و س_تایش و سپاس مخصوص خداوند است (که) پروردگار جهان ها و جهانیان (است)(2).

دعای بیست و چهارم: دعای حضرت علیه السلام هنگام بستن احرام برای تمتع در حج عمره پس از نماز واجب

(از حضرت علیه السلام روایت ش_ده که فرمودند:) هرگاه قصد به جا آوردن متعه حج (در حج عمره) را کردی بگو: خداوندا من می خواهم متعة حج عمره را بر اس_اس کتابت و س_نت پیامبرت صل الله علیه و آل وسلم به جا آورم، پس آن را برایم آسان گردان و این عمره را از من بپذیر(3)

دعای بیست و پنجم: دعای دیگر

بارخدای_ا م_ن می خواهم که آن چه در مورد به جا آوردن حج عمره به من امر فرمودی را بر اساس کتابت و سنت پیامبرت _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد_ به اجرا گذارم، پس اگر در این کار حادثه ای عارض ش_د که مرا (از این کار) باز می داشت (آن مانع را) از س_ر راهم بردار همان گونه که با قضا و قدری که بر من مقدر فرمودی مرا باز داشتی. خداوندا اگر این سفر حج تمتع نیست آن را عمره قرار ده. و اگر به قصد حج افراد وارد شدی ... می گویی: خداوندا من می خواهم حج به جا آورم، پس آن را برایم آس_ان گردان، و این عمل را از من بپذیر.

ص: 207


1- متن عربی عبارات اخیر در حقیقت آیات 13 و41 سورة مبارکة زخرف است.
2- متن عربی این عبارت، عبارات معروف قرآنی «الحَمدُ ﷲِ رَبِّ العالمین» اس__ت که در آیات 2 س__ورة حمد، 45 انعام، 10 یونس، 182 صافات، 75 زُمر و 65 غافر به کار رفته است.
3- و هرگاه قصد به جا آوردن حج به نیابت ش__خص دیگری داش__تی بگو: خداوندا من می خواهم از طرف فلان بن فلان (و به جای فلان بن فلان نام آن ش__خص را ببر)، س__پس آن را برایم آسان گردان، و از طرف فلانی این (حج) را بپذیر.

ثمّ قل عند ذلک: اَللّهُمَّ فاِنْ عَرَضَ لی شَیْءٌ یَحْبِسُنی، فَحَلِّنی حَیْثُ حَبَسْتَنی لِقَدَرِکَ الَّذی قَدَّرْتَ عَلَیّ، اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَکُنْ حَجَّهٌ، فَعُمْرَهٌ.

اُحْرِمُ لَکَ شَعْری وَبَشَری، وَلَحْمی وَعِظامی، وَمُخِّی وَعَصَبی، وَشَهَواتی مِنَ النِّساءِ وَالطّیبِ، وَغَیْرِها مِنَ اللِّباسِ وَالزّینَهِ، اَبْتَغی بِذلِکَ وَجْهَکَ وَمَرْضاتِکَ، وَالدّارَ الاْخِرَهَ، لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ، اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ اَنْ تَجْعَلَنی مِمَّنِ اسْتَجابَ لَکَ، وَامَنَ بِوَعْدِکَ وَاتَّبَعَ اَمْرَکَ، فاِنّی اَنَا عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ، وَفی قَبْضَتِکَ، لا واقٍ اِلاّ ما وَقَیْتَ، وَلا اخِذٌ اِلاّ ما اَعْطَیْتَ.

فَاَسْاَلُکَ اَنْ تَعْزِمَ لی عَلی کِتابِکَ وَسُنَّهِ نَبیِّکَ، وَتُقَوِّیَنی عَلی ما صَنَعْتَ عَلَیْهِ، وَتُسَلِّمَ مِنّی مَناسِکی فی یُسْرٍ مِنْکَ وَعافِیَهٍ، وَاجْعَلْنی مِنْ وَفْدِکَ الَّذی رَضیتَ وَارْتَضَیْتَ، وَسَمَّیْتَ وَکَتَبْتَ.

اَللّهُمَّ اِنّی خَرَجْتُ مِنْ شُقَّهٍ بَعیدَهٍ، وَمَسافَهٍ طَویلَهٍ، وَاِلَیْکَ وَفَدْتُ وَلَکَ زُرْتُ، وَاَنْتَ اَخْرَجْتَنی، وَعَلَیْکَ قَدِمْتُ، وَاَنْتَ اَقْدَمْتَنی،

ص: 208

پس در آن هنگام بگو: بارالها پس اگر حادثه ای برایم عارض شد که مرا (از آن) باز می داشت مرا (از آن) آزاد فرما همان گونه که با قضا و قدری که بر من مقدر فرمودی مرا بازداشتی، خدایا اگر این سفر نمی تواند حج باشد آن را عمره قرار ده.

به خاطر تو مو و پوستم و گوشت و استخوان و مغز و عصبم و تمایلاتم نسبت به زنان و عطر و چیزهای دیگر مانند لباس و زینت را بر خود حرام کرده (و احرام می بندم) و (با این کار) به دنبال (تقرب به) ذات پاکت و (به دست آوردن) خشنودیت و (آباد کردن) خانة آخرت (خود) هستم، (زیرا) هیچ معبودی جز تو نیست.

خداوندا از تو می خواهم که مرا در زمره کسانی قرار دهی که دعوت تو را اجابت نموده، و به وعده (صادقت) ایمان آورده، و دستور و فرمانت را پیروی نمودند، زیرا که بی گمان من خودم بنده تو و فرزند بنده ات هستم، و (وجودم) در دست (قدرت) توست، ( به گونه ای که) نه (چیزی را) حفاظت کننده ام جز آن چه تو محافظت کردی و نه (چیزی را) گیرنده ام جز آن چه که تو عطا فرمودی.

لذا از تو درخواست می کنم که قصد و تصمیم مرا بر اساس کتابت و سنت پیامبرت صل الله علیه و آل وسلم به عزم جدی تبدیل فرمایی و مرا بر آن چه (قضا و قدر فرموده و) انجام داده ای تقویت فرمایی، و اعمال و مناسکم را در آسانی از جانب خودت و عافیت و سلامتی از من بپذیری، و مرا از گروه زوّارت که از آن خشنودی و آن را برگزیده ای و افراد آن را به نام مشخص فرموده و نوشته ای قرار ده.

خدایا من از جایی دور و مسافتی طولانی بیرون آمدم و فقط به سوی تو حرکت نموده و قصد زیارتم تنها برای توست، در حالی که خودت مرا بیرون آوردی، و به سوی تو آمدم در حالی که خودت مرا آوردی،

ص: 209

اَطَعْتُکَ باِذْنِکَ وَالْمِنَّهُ لَکَ عَلَیَّ، وَعَصَیْتُکَ بِعِلْمِکَ وَلَکَ الْحُجَّهُ عَلَیَّ. وَاَسْاَلُکَ بِانْقِطاعِ حُجَّتی، وَوُجُوبِ حُجَّتِکَ عَلَیَّ، اِلاّ ما صَلَّیْتَ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلی الِه، وَغَفَرْتَ لی، وَتَقَبَّلْتَ مِنّی.

اَللّهُمَّ فَتَمِّمْ لی حَجَّتی وَعُمْرَتی، وَتُخْلِفْ عَلَیَّ فیما اَنْفَقْتُ، وَاجْعَلِ الْبَرَکَهَ فیما بَقِیَ، وَرُدَّنی اِلی اَهْلی وَوُلْدی.

26_عند دخول المسجد الحرام، والنظر إلی البیت، وعند الحجر

قل عند دخول المسچد: بسم اللّه وباللّه، وابدا برجلک الیمنی قبل الیسری، وقل:

اَللّهُمَّ اغْفِرْ لی ذُنُوبی، وَافْتَحْ لی اَبْوابَ رَحْمَتِکَ، وَاَبْوابَ فَضْلِکَ، وَجَوائِزَ مَغْفِرَتِکَ، وَاَعِذْنا مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ، وَاسْتَعْمِلْنی بِطاعَتِکَ وَرِضاکَ.

فإذا دخلت مکّه ونظرت إلی البیت فقل: اَلْحَمْدُ للّه ِ الَّذی عَظَّمَکَ وَشَرَّفَکَ وَکَرَّمَکَ،

ص: 210

با اجازه (و توفیق) خودت تو را اطاعت نمودم. در حالی که در این طاعت و فرمانبرداری، تو بر من منت داری، و با وجود علم و دانایی ات تو را معصیت نمودم در حالی که در این معصیت حجت و دلیل تو بر من غلبه دارد (و حق به جانب توس_ت). و به خاطر عذر نداشتنم و ثابت شدن حجت و برهانت بر من، (حاجتم را) از تو می خواهم (و درخواستی ندارم) جز اینکه بر محمد و بر خاندان پاکش درود و رحمت فرس_تی، و مرا بیامرزی، و (عملم را) از من بپذیری.

بارخدایا حج و عمره مرا تکمیل فرما و مالی را که (در این راه) هزینه نمودم (با مال بهتر و بیشتری) جایگزین فرما. و در آن چه از مالم باقی مانده برکت قرار بده، و مرا (سالم و با دست پر) به خانواده و فرزندانم بازگردان.

دعای بیست و ششم: دعای حضرت علیه السلام هنگام ورود به مسجدالحرام و نگاه به خانه کعبه و هنگام استلام حجرالأسود

(از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند:) هنگام ورود به مسجدالحرام بگو: بسم اﷲ و باﷲ (به نام خدا و با استعانت از خدا وارد می شوم)، و هنگام ورود پای راستت را قبل از پای چپ بگذار، و بگو: بارالها گناهانم را بیامرز، و درهای رحمت و فضلت را بر روی من بگشا، و جوایز آمرزش و بخششت را (نصیبم فرما)، و ما را از شر شیطان رانده شده پناه بده (و محافظت فرما)، و مرا در (مسیر) طاعت و خشنودیت به کار بگیر.

و هرگاه داخل مکه شدی و به خانه خدا نظر افکندی بگو: ستایش و سپاس از برای خدایی است که تو را عظمت بخشید و شرافت داده و گرامی داشت،

ص: 211

وَجَعَلَکَ مَثابَهً لِلنّاسِ وَاَمْنا، وَهُدیً لِلْعالَمینَ.

وإذا نظرت إلی البیت فقل: اَللّهُمَّ اَنْتَ السَّلامُ، وَمِنکَ السَّلامُ، فَحَیِّنا رَبَّنا بِالسَّلامِ، اَللّهُمَّ اِنَّ هذا بَیْتُکَ الَّذی شَرَّفْتَ، وَعَظَّمْتَ، وَکَرَّمْتَ اَللّهُمَّ زِدْ لَهُ تَشْریفا وَتَعْظیما وَتَکْریما، وَبَرّا، وَمَهابَهً.

فإذا انتهیت إلی باب البیت فقل: اَللّهُمَّ اِنَّ الْبَیْتَ بَیْتُکَ، وَالْحَرَمَ حَرَمُکَ، وَالْعَبْدَ عَبْدُکَ، هذا مَقامُ الْعائِذِ بِکَ مِنَ النّارِ.

وقل عند باب البیت: سائِلُکَ بِبابِکَ، مِسْکینُکَ بِبابِکَ، عُبَیْدُکَ بِفِنائِکَ، فَقیرُکَ نَزَلَ بِساحَتِکَ، تَفَضَّلْ عَلَیْهِ بِجَنَّتِکَ.

وإذا انتهیت إلی الحجر الأسود، فارفع یدیک، وقل:

بِسْمِ اللّه ِ [ وَبِاللّه ِ] وَاللّه ُ اَ کْبَرُ، اَللّهُمَّ ایمانا بِکَ، وَتَصْدیقا بِکِتابِکَ، وَاتِّباعا لِسُنَّهِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه، وَوَفاءً بِعَهْدِکَ، امَنْتُ بِاللّه ِ، وَکَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ، اَللّه ُ اَکْبَرُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ، وَاللّه ُ اَ کْبَرُ.

ص: 212

و تو را محل گردهمایی مردم و مرجع امور دینی آنان و مقام امن و مایة هدایت و راهنمایی جهانیان گرداند.(1)

و هرگاه به خانه نظر افکندی بگو:

خداوندا تو بی عیب و نقص و سلامت بخشی، و آرامش و سلامتی از توست، پس ما را با آرامش و سلامتی سالم و زنده بدار، خداوندا بی گمان این خانه خانة توست که آن را شرافت بخشیدی و عظمت داده و گرامی داشتی.

بارخدایا شرافت و عظمت و ارجمندی و بزرگداشت این خانه و خیر و منافع و هیبت آن را بیشتر فرما.

و هنگامی که به درِ خانه کعبه رسیدی بگو: بارالها، قطعاً این خانه خانة توست، و این حرم حرم تو و این بنده بنده توست، این جایگاه برپا ایستادن کسی است که از آتش دوزخ به تو پناه آورده است.

و نزد درِ خانه کعبه بگو: گدایت به درگاهت آمده، مخلوق بیچاره ات به درگاهت ایستاده، بنده حقیرت بر آستان خانه توست، بندة محتاجت به ساحت عظمتت وارد شده است، پس بهشت رابر او تفضل نموده و به او ببخش.

و هنگامی که به حجر الأسود رسیدی دستانت را بالا برده و بگو: به نام خدا و با استعانت از خدا (آغاز می کنم) و خدا بزرگتر اس_ت (از آن چه که به وصف درآید)، خداوندا به تو ایمان دارم و کتابت را تصدیق می نمایم و سنت و راه روشن پیامبرت _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندان پاکش باد_ را پیروی می کنم، و به عهد و پیمانم (با تو) وفا دارم. به خدا ایمان دارم و به جبت و طاغوت (بت و بسیار طغیان گر یا نام دو بت) کفر می ورزم، خدا بزرگتر است (از آن چه که توصیف شود)، هیچ معبودی جز خداوند یگانه نیست، و خدا بزرگتر است (از آن چه که به وصف درآید).

ص: 213


1- متن عربی عبارت اخیر از تلفیق دو آیة 125 سورة بقره و 96 آل عمران اخذ شده است.

اَللّهُمَّ لَکَ حَجَجْتُ، واِیّاکَ اَجَبْتُ، وَاِلَیْکَ وَفَدْتُ، وَلَکَ قَصَدْتُ وَبِکَ صَمَدْتُ، وَزِیارَتَکَ اَرَدْتُ، وَاَنَا فی فِنائِکَ، وَفی حَرَمِکَ، وَضَیْفُکَ، وَعلی بابِ بَیْتِکَ، نَزَلْتُ ساحَتَکَ، وَحَلَلْتُ بِفِنائِکَ.

اَللّهُمَّ اَنْتَ رَبّی وَرَبُّ هذَا الْبَیْتِ، اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الْیَوْمَ یَوْمٌ تَکْرَهُ فیهِ الرَّفَثَ، وَتَقْضی فیهِ التَّفَثَ وَتُبِرُّ فیهِ الْقَسَمَ، وَتُعْتِقُ فیهِ النَّسَمَ، قَدْ جَعَلْتَ هذَا الْبَیْتَ عیدا لِخَلْقِکَ، وَقُرْبانا لَهُمْ اِلَیْکَ، وَمَثابَهً لِلنّاسِ وَاَمْنا، وَجَعَلْتَهُ لَهُم قِیاما بِحَجَّهٍ، وَیُطافُ حَوْلُهُ، وَیُجاوِرُهُ الْعاکِفُ، وَیَأْمَنُ فیهِ الْخائِفُ.

اَللّهُمَّ وَاِنّی مِمَّنْ حَجَّهُ لَکَ رَغْبَهً فیکَ، [وَ] الْتِماسا لِرِضاکَ وَرِضْوانِکَ، وَشُحّا عَلی خَطیئَتی مِنْکَ، اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ الْمُعافاهَ فِی الشُّکْرِ، وَالْعِتْقَ مِنَ النّارِ، اِنَّکَ اَنْتَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ.

ثمّ تدنو مِنْ الحجر قتستلمه وتقول: اَلْحَمْدُللّه ِ الَّذی هَدانا لِهذا وَما کُنّا لِنَهْتَدِیَ لَوْلا اَنْ هَدانَا اللّه ُ، لَقَدْ جاءَتْ رُسُلُ رَپِّنا بِالْحَقِّ، سُبْحانَ اللّه ِ، وَالْحَمْدُللّه ِ،

ص: 214

باراله_ا فقط برای تو حج گزاردم و تنها دعوت تو را اجابت نمودم، و فقط به سوی تو حرکت کردم، و تنها تو را قصد نمودم، و حاجت و نیازم را فقط به سوی تو آوردم، و اراده و خواس_ته ام تنها زیارت تو بود، و (اکنون این) منم که در آستانت ایستاده ام، و در حرم (امن) تو و مهمانت و بر درگاه خانه ات هستم، به ساحت عظمت تو وارد شده ام و در آستان (رحمت) تو داخل شده ام.

بارخدایا تو پروردگار (و صاحب اختیار) من و صاحب اختیار این خانه ای.

خدایا بی گمان این روز روزی است که همبستری (بندگان) در آن را نمی پسندی و چرک و آلودگی آنان را برطرف می سازی، و سوگندها را در آن راست گردانده و تحقق می بخشی، و نفوس (بردگان) را در آن آزاد می سازی، به تحقیق این خانه را مایة بازگشت آفریدگانت و وسیلة تقرب آنان به سوی خودت و محل اجتماع و گردهمایی مردم و مقام امن گرداندی(1) و آن را مایة نهضت و خیزش آنان با یک حج س_اختی(2)، و پیرامون آن طواف می شود، و بنده عابد، مجاور آن می شود و انسان هراسان در آن امنیت می یابد.

بارالها، بی گمان من از کسانی هستم که این خانه را به خاطر تو و به سبب اشتیاق به تو و کسب خشنودی و رضایتت، و کم کردن گناه و خطایم نسبت به تو زیارت نمودم، خدایا از تو عافیت و سلامتی (و توفیق) در شکرگزاری و رهایی از آتش دوزخ را می طلبم (زیرا) به راستی تو خودت مهربان ترین مهربانانی.

سپس به حجرالأسود نزدیک شده و آن را استلام نموده (و دست می کشی) و می گویی: ستایش و سپاس برای خداوندی است که ما را به این (راه و عمل) هدایت فرمود در حالی که اگر خدا ما را هدایت نمی کرد هرگز امکان نداشت خودمان به آن راه یابیم.

(سوگند که) به یقین رس_ولان پروردگارمان با (سخن و برهان) حق (به سوی ما) آمدند،(3) خداوند متعال (از هر عیب و نقصی) پاک و منزّه اس_ت، و س_پاس و ستایش مخصوص

ص: 215


1- عبارت «و مَثابةً للنّاسِ و أمناً»در متن دعا از آیة 125 سورة مبارکة بقره اقتباس شده است.
2- عبارت «و جَعَلتَهُ لَهم قیاماً» در متن دعا از آیة 97 سورة مبارکة مائده گرفته شده است.
3- متن عربی عبارات اخیر بخشی از آیة 43 سورة مبارکة اعراف است.

وَلا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ وَاللّه ُ اَ کْبَرُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، یُحْیی وَیُمیتُ، وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ[کُلُّهُ] وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، وَصَلَّی اللّه ُ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلی الِه وَسلَّمَ.

27_عند بدءِ الطواف من الحجر الأسود

ثمّ تطوف بِالبیت(11) تبدأ برکن الحجر الأسود، وقل:

اَمانَتی اَدَّیْتُها، وَمیثاقی تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لی بِالْمُوافاةِ.

امَنْتُ بِاللّه ِ عَزَّ وَجَلَّ، وَکَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالْطّاغُوتِ، وَاللاّتِ وَالْعُزّی وَهُبَل وَالاْصْنامِ، وَعِبادَهِ الاْوْثانِ وَالْشَّیْطانِ، وَکُلِّ نِدٍّ یُعْبَدُ مِنْ دُونِ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ، سُبْحانَهُ عَمّا یَقُولُونَ عُلُوّا کَبیرا.

وتقول فی طوافک: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی یُمْشی بِه عَلَی الْماءِ کَما یُمْشی عَلی جُدَدِ الاْرْضِ، وَبِاسْمِکَ الْمَخْزُونِ الْمَکْنُونِ عِنْدَکَ وَبِاسْمِکَ الْعَظیم الاْعْظَمِ، الَّذی اِذا دُعیتَ بِه اَجَبْتَ، وَاِذا سُئِلْتَ به

ص: 216

خداست، و هیچ معبودی جز خدای یگانه وجود ندارد و خداوند بزرگتر است (از آنچه به وصف درآید). هیچ معبودی جز خداوند نیس_ت (که) یکتاس_ت و هیچ ش_ریکی ندارد، فرمانروایی فقط در اختیار اوست، و ستایش و سپاس فقط به او اختصاص دارد، زنده می گرداند و می میراند، در حالی که او (خود) زنده ای است که (هرگز) نمی میرد، تمام خیر و برکت فقط به دست (با کفایت) اوست، و او بر هر چیزی بسیار تواناست، و درود و رحمت خداوند بر محمد و بر خاندان پاکش و سلام خداوند بر آنان باد.

دعای بیست و هفتم: دعای امام علیه السلام هنگام شروع طواف از حجرالأسود

(از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند:) سپس خانه خدا را طواف نموده(1) و این کار را از حجرالأسود شروع می کنی، و (در این حال) بگو:

امانتم را ادا کردم و تعهد و پیمانم را انجام دادم، تا این که تو وفای به عهدم را به نفع من شهادت دهی.

به خداوند عزّ و جلّ ایمان دارم، و به جبت و طاغوت (بت و بسیار طغیانگر یا نام دو بت) و لات و عزّی و هبل و س_ایر بت ها، و عبادت بت ها و ش_یطان و هر همتایی (ادعایی) که غیر از خدا عزّ و جلّ پرستیده می شود کفر می ورزم، خداوند از آن چه آنان می گویند بسیار پاک و منزه و والاتر است. (2) و در طوافت می گویی: بارخدایا من با استعانت از اس_م مبارکت که به وسیلة آن می توان روی آب راه رفت همان گونه که بر راه های زمین راه پیموده می ش_ود، و با یاری خواس_تن از اسم محفوظ (و) پنهان نزد خودت و به نام عظیم (و) اعظمت که اگر به وسیلة آن خوانده شوی (حتماً) اجابت فرموده و چنان چه به وسیلة آن از تو درخواست شود

ص: 217


1- و هرگاه خواس__تی از طرف یکی از برادران ایمانی ات طواف کنی و به حجرالأس__ود رس__یدی می گویی: به نام خدا، خداوندا بپذیر.
2- عبارت «سُبْحاَنهُ عَمَّا یَقُوُلونَ عُلُوًّا کَبِیراً» با اندک تغییری از آیة 43 سورة مبارکة إسراء اقتباس شده است.

اَعْطَیْتَ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمِّدٍ وَالِ مُحَمِّدٍ، وَاَنْ تَغْفِرَ لی، وَتَرْحَمَنی وَتَقْبَلَ مِنّی کَما تَقَبَّلْتَ مِنْ اِبْراهیمَ خَلیلِکَ، وَمُوسی کَلیمِکَ وَعیسی رُوحِکَ، وَمُحَمَّدٍ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه حَبیبِکَ.

28_مقابل المیزاب

اَللّهُمَّ اَعْتِقْ رَقَبَتی مِنَ النّارِ، وَادْرَأْ عَنّی شَرَّ فَسَقَهِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ، وَاَظِلَّنی تَحْتَ ظِلِّ عَرْشِکَ، وَاصْرِفْ عَنّی شَرَّ کُلِّ ذی شَرٍّ، وَفَسَقَهِ الْجِنِّ وَالاْنْسِ.

29_عند الملتزم

فإذا کنت فی السابع من طوافک، فأت المستجار عند الرکن الیمانی إلی مؤخّر الکعبهة بقدر ذراعین أو ثلاثة،إن شئت إلی الملتزم....:

اَلْحَمْدُللّه ِ الَّذی کَرَّمَکَ وَعَظَّمَکَ وَشَرَّفَکَ، وَچَعَلَکَ مَثابَهً لِلنّاسِ وَاَمْنا، اَللّهُمَّ اِنَّ الْبَیْتَ بَیْتُکَ، وَالْعَبْدَ عَبْدُکَ، وَالاْمْنَ اَمْنُکَ، وَالْحَرَمَ حَرَمُکَ، هذا مَقامُ الْعائِذِ بِکَ مِنَ النّارِ، اَسْتجیرُ بِاللّه ِ مِنَ النّارِ.

ص: 218

عطا می فرمایی، از تو می خواهم که بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرستی، و مرا بیامرزی و رحم کنی، و (اعمالم را) از من بپذیری همان گونه که از ابراهیم دوست صمیمیت و موسی هم صحبتت، و عیسی روحت، و محمد _ که درود خدا بر او و خاندان پاکش باد_ محبوبت، پذیرفتی.

دعای بیست و هشتم: دعای حضرت علیه السلام در برابر ناودان کعبه

بارالها گردن مرا از آتش دوزخ رهایی بخش، و شر فاسقان و بدکاران عرب و عجم را از من دفع کن، و در زیر سایة عرش_ت بر من سایه افکن، و شرّ (و بدی) هر صاحب شرّی و شرّ بدکاران جنّ و انس را از من برگردان (و دور فرما).

دعای بیست و نهم: دعای امام علیه السلام نزد مُلتزَم

(از امام رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند:) پس هرگاه در طواف هفتمت بودی به سوی مستجار (محل پناه بردن) نزد رکن یمانی به سوی عقب کعبه به مقدار دو ذرع یا سه ذرع حرکت کن، و یا اگر خواستی به سوی ملتزَم رفته و بگو: سپاس و ستایش مخصوص خداوندی است که تو را گرامی داشت و عظمت بخشید و به تو شرافت داد و تو را محل گردهمایی مردم و مایة امنیت آنان گرداند.(1) خداوندا به راستی که این خانه خانة تو، و این بنده بندة تو، و این مقام امن مقام امن تو، و این حرم حرم توست، این جایگاه ایستادن کسی است که از آتش به تو پناه آورده است، از آتش دوزخ به خداوند پناه می جویم.

ص: 219


1- عبارت «جَعَلَکَ مثابةً للنّاس و أمناً» در متن دعا، به آیة 125 سورة مبارکة بقره اشاره دارد.

30_عند دخول الکعبه

اَللّهُمَّ هذا حَرَمُکَ وَاَمْنُکَ، فَحَرِّمْ لَحْمی وَدَمی عَلَی النّارِ، وَامِنّی یَوْمَ الْقِیامَهِ، اَللّهُمَّ اَجِرْنی مِنْ عَذابِکَ وَمِنْ سَخَطِکَ.

31_عند السعی من الصفا

فابتدئ بالصفا، وقف علیه (وقل): لا اِلهَ اِلاّ اللّه ُ، وَاللّه ُ اَ کْبَرُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ،ُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَلَهُ الْحَمْدُ، یُحْیی وَیُمیتُ وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ، بِیَدِهِ الْخَیْرُ کُلُّهُ، وَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ، وَلا نَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ، مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ، وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ، اَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَهَزَمَ الاْحْزابَ وَحْدَهُ، لا شَریکَ لَهُ.

وطوّل الوقوف علیه، ثمّ تکبّر ثلاثا، وَاعد القول الأوّل، وصلّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالهِ، وَقل: (12)

اَللّهُمَّ اعْصِمْنی بِدینِکَ، وَبِطَواعِیَتِکَ وَطَواعِیَهِ رَسُولِکَ، اَللّهُمَّ جَنِّبْنی حُدُودَکَ،.

ص: 220

دعای سی ام: دعای حضرت علیه السلام هنگام ورود به کعبه

خداوندا این حرم تو و مقام امن توست، پس گوشت و خون مرا بر آتش حرام فرما و مرا در روز قیامت (از هول و هراس آن و خشمت) ایمنی بخش، خداوندا مرا از عذابت و از خشم و غضبت پناه بده.

دعای سی و یکم: دعای حضرت علیه السلام هنگام سعی از صفا

(از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند:) پس سعی را از صفا شروع کن و بر آن کوه بایست (و بگو):

هیچ معبودی جز خدای یگانه نیست، و خدا بزرگتر است (از آنچه به وصف درآید)، هیچ معبودی جز خداوند وجود ندارد. که یکتاس_ت و هیچ شریکی ندارد، فرمانروایی فقط برای اوست و سپاس و ستایش فقط به او اختصاص دارد، زنده می گرداند و می میراند درحالی که او (خودش) زنده ای است که (هرگز) نمی میرد، تمام خیر و برکت فقط در دست (با کفایت) اوست، و او بر هر چیزی بسیار تواناست، هیچ معبودی جز خداوند نیست، و هیچ کس جز او را نمی پرستیم در حالی که دین (خود) را برای او خالص گردانده ایم،(1) یکتاست و هیچ ش_ریکی ندارد، وعده اش را تحقق بخش یده، و بنده اش را یاری فرموده، و به تنهایی گروه های (کفار و مشرکان) را شکست داده و فراری ساخت، هیچ شریکی برای او نیست.

و ایستادن خود را بر کوه صفا طولانی کن، سپس سه بار تکبیر گفته و آنچه قبلا گفتی را دوباره تکرار کن، و بر محمد و خاندان پاکش صلوات بفرست، و بگو(2): بارخدایا با دین خودت و اطاعت و فرمانبرداری از تو و فرمانبرداری از فرستاده ات مرا حفظ فرما، خداوندا مرا از (تعرض به) حدود (دستورات و احکام) خودت دور بدار.

ص: 221


1- تعبیر «مُخلِصینَ لهُ ِّ الدین» یک عبارت قرآنی است که در آیات 29 سورة اعراف، 22 یونس، 65 عنکبوت، 32 لقمان، 14و 65 غافر و 5 بیّنه به کار رفته است.
2- و در بعضی از نسخه ها آمده: «و در راستا و مقابل کعبه از آن (کوه) بالا برو، و هفت بار یا سه بار تکبیر گفته، و بگو:».

وأکثر الدعاء ما استطعت لنفسک، ولجمیع المؤمنین، ولوالدیک ثمّ تکبّر ثلاثا وتعید: «لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ...» مثل ما قُلت.

واِذا نَزلت مِن الصَفا وَاَنْتَ تُریدُ المروه فَامش عَلی هَنیأتک وقل:

اَللّهُمَّ اسْتَعْمِلْنا بِطاعَتِکَ، وَاَحْیِنا عَلی سُنَّهِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه، وَتَوَفَّنا عَلی مِلَّهِ رَسُولِکَ، وَاَعِذْنا مِنْ مُضِلاّتِ الْفِتَنِ

وقل فی سعیک: بِسْمِ اللّه ِ، وَاللّه ُ اَ کْبَرُ، وَصَلَّی اللّه ُ عَلی مُحَمَّدٍ وَعَلی اله، رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ، وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ، وَاهْدِنیِ الطَّریقَ الاْقْوَمَ اِنَّکَ اَنْتَ الاْعَزُّ الاْ کْرَمُ. فتأتی المروه وقل فی مشیک: اَللّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ مِنْ خَیْرِ الاْخِرَهِ وَالاْولی وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ شَرِّ الاْخِرَهِ وَالاْولی. فاصْعَد عَلَیْها حَتی یَبدوا لَکَ البیت، واستقبل وارفع یدیک، وَقل ما قلت علی الصفا، وتکبّر مثل ما کَبّرت عَلَیْه.

32_عند غروب الشمس یوم عرفه

اَللّهُمَّ اَعْتِفْ رَقَبَتی مِنَ النّارِ...

ص: 222

و تا آنجا که می توانی برای خودت و تمام مؤمنان و پدر و مادرت زیاد دعا کن، سپس سه بار تکبیر می گویی و دوباره تکرار می کنی: «لا إلهَ إلا اﷲُ وَحدَهُ لا شَریکَ لهُ ...» به همان گونه که قبلا گفتی.

و هرگاه از کوه صفا پایین آمدی و اراده حرکت به سوی مروه را داشتی آهسته و با وقار راه برو و بگو:

خداوندا ما را در راه اطاعتت به کار بگیر، و بر سنت و راه و روش پیامبرت _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد_ زنده بدار، و بر آیین فرستاده ات صل الله علیه و آل وسلم ما را بمیران، و از فتنه های گمراه کننده ما را پناه بده.

و در هنگام سعیت بگو: به نام خدا، و خدا بزرگتر است (از آن چه به وصف درآید)، و درود و رحمت خدا بر محمد و بر خاندان پاکش باد، ای پروردگار (و صاحب اختیار) من، (مرا) بیامرز و رحم کن، و از آن چه می دانی (به لطف و رحمتت) درگذر، و مرا به راه استوارتر (و بهتر) هدایت فرما، (چرا که) به راستی تو خودت عزیزترین (و قوی ترین) و بزرگوارترینی.

پس به مروه می رسی، و (هنگام) راه رفتنت بگو: بارخدایا من از خیر و برکت آخرت و دنیا از تو درخواس_ت می کنم، و از شر (و بدی) آخرت و دنیا به خودت پناه می برم.

سپس از کوه مروه بالا برو تا این که (از آن جا) خانه خدا بر تو آشکار شود، و به سمت خانه رو کن و دستانت را بالا ببر و آن چه را بر کوه صفا گفتی در آن جا هم بگو، و همان گونه که بر کوه صفا تکبیر گفتی در این جا هم تکبیر می گویی.

دعای سی و دوم: دعای حضرت علیه السلام هنگام غروب خورشید در روز عرفه بارخدایا گردنم را از (غل و زنجیر) آتش جهنم آزاد کن ...

ص: 223

33_عند الإفاضه من عرفات

ثمّ أفض منها بعد المغیب، وتقول: لا اِلهَ اِلاَّاللّهُ.

34_عند التوجّه إلی منی

اَللّهُمَّ اِیّاکَ اَرْجُو، وَلَکَ اَدْعُو، فَبَلِّغْنی اَمَلی، وَاَصْلِحْ عَمَلی. اَللّهُمَّ اِنَّ هذِه مِنی، وَما دَلَلْتَنا عَلَیْهِ، وَما مَنَنْتَ بِه عَلَیْنا مِنَ الْمَقاماتِ، وَاَسْاَلُکَ اَنْ تَمُنَّ عَلَیَّ فیها بِما مَنَنْتَ بِه عَلی اَوْلِیائِکَ، وَاَهْلِ طاعَتِکَ وَخِیَرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَاَنْ تُوَفِّقَ لَنا ما وَفَّقْتَ لَهُم مِنْ عِبادِکَ الصّالِحینَ، فَاِنَّما اَنَا عَبْدُکَ، وَفی قَبْضَتِکَ.

35_عند جمره العقبه

وتقول وأنت مستقبل القبله، والحصی فی کفّک الیسری:

اَللّهُمَّ هذِه حَصَیاتی فَاَحْصِهِنَّ لی عِنْدَکَ، وَارْفَعْهُنَّ فی عَمَلی.

ص: 224

دعای سی و چهارم: دعای امام علیه السلام هنگام حرکت به سوی منی

خداوندا من فقط به تو امید دارم، و فقط تو را می خوانم، پس مرا به آرزویم برسان، و کار و عملم را اصلاح بفرما (و سر و سامان بده).

خداوندا این صحرای مِناست، و آن مکانی که ما را به س_وی آن رهنمون شدی و آن جایگاه و مقاماتی که آن ها را بر ما انعام فرموده و تفضل کردی، و از تو می خواهم که آن چه از نعمت ها را که (در این جایگاه) به اولیاء و اهل طاعت و برگزیدگان از خلقت بخشیدی به من عطا فرمایی، و آنچ_ه (از اعمال) که بندگان صالحت را به آن موفق ساختی به ما نیز توفیق دهی، زبرا جز این نیست که قطعاً من بنده تو، و در مشت (قدرت و در اختیار) تو هستم.

دعای سی و پنجم: دعای حضرت علیه السلام هنگام سنگ زدن در جمرة عقبه

(از حضرت رضا علیه السلام روایت شده که فرمودند:) و در حالی که رو به سوی قبله داری و سنگ ها در کف دست چپ توست می گویی: بارالها این ریگ های من اس_ت، پس آن ها را پیش خودت برای من به شمار آور، و مایة رفعت در کار و عملم قرار ده.

ص: 225

36_عند النحر والذبح

إذا أتیت منی فاشتر هدیک، واذبحه، فإذا أردت ذبحه أو نحره فقل:

وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ وَالاْرْضَ حَنیفا مُسْلِما وَما اَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ، اِنَّ صَلاتی وَنُسُکی وَمَحْیایَ وَمَماتی للّه ِ رَبِّ الْعالَمینَ، لا شَریکَ لَهُ، بِذلِکَ اُمِرْتُ، وَاَنَا مِنَ الْمُسْلِمینَ.

اَللّهُمَّ [ اِنَّ هذا ] مِنْکَ، وَبِکَ، وَلَکَ، وَاِلَیْکَ، بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحیم، اَللّه ُ اَ کْبَرُ، اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّی کَما تَقَبَّلْتَ مِنْ اِبراهیمَ خَلیلِکَ، وَمُوسی کَلیمِکَ، وَمُحَمَّدٍ حَبیبِکَ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِمْ...

37_عند الحلق

وقل: اَللّهُمَّ اَعْطِنی بِکُلِّ شَعْرَهٍ نُورافی یَوْمِ الْقِیامَهِ.

38_فی وداع بیت اللّه الحرام

ائِبُونَ تائِبُونَ، لِرَبِّنا حامِدُونَ، اِلَی اللّه ِ راغِبُونَ، وَاِلَیْهِ راجِعُونَ.

ص: 226

دعای سی و ششم: دعای امام علیه السلام هنگام نحر شتر و ذبح گوسفند

(از امام علیه السلام نقل اس_ت که فرمودند:) هرگاه به صحرای منی رسیدی قربانی خودت را بخر و ذبح کن، و هنگامی که خواستی آن را ذبح یا نحر کنی بگو: روی خود را به س_وی خدایی که آس_مان ها و زمین را آفرید حق گرایانه و با کمال تسلیم می گردانم و من (هرگز) از مش_رکان نیس_تم، به یقین نماز من و (همه) عباداتم و زندگی و مرگم برای خداوند است (که) پروردگار (و صاحب اختیار) جهان ها و جهانیان است، هیچ شریکی برایش وجود ندارد، (و) من به این (کار و عقیده) مأمور شده ام، و من از مسلمانان (و تسلیم شدگان) هستم.(1) خداوندا، بی گمان این (کار) از تو و به (یاری) تو و برای تو و به سوی (قرب و نزدیکی) توس_ت، به نام خداوند بخشاینده بس_یار مهربان، خداوند بزرگتر است (از آن چه که به وصف درآی_د)، خداوندا (این قربانی را) از من بپذیر همان گونه که از ابراهیم _ دوست صمیمیت_ و موسی _ هم صحبتت _ و محمد صل الله علیه و آل وسلم _ محبوبت _ که درود و رحمت خداوند بر آنان باد پذیرفتی ...

دعای سی و هفتم: دعای حضرت علیه السلام هنگام سر تراشیدن

(از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمودند:) و بگو: بارخدایا به جای هر مویی، نوری در روز قیامت به من عطا فرما.

دعای سی و هشتم: دعای امام علیه السلام هنگام وداع با بیت اﷲ الحرام (خانه پرحرمت خدا)

(ما) بازگشت کنندگان (و) توبه کنندگان (و) ستای شگران و سپاس گزاران پروردگارمان هستیم، تنها به سوی خداوند گرایش داریم (و فقط او را نیایش می کنیم)(2) و فقط به سوی او باز خواهیم گشت.(3)

ص: 227


1- متن عربی عبارات این پاراگراف، با اندک تغییری از تلفیق آیات 79 و 162 و 163 سورة مبارکة انعام گرفته شده است.
2- عبارت «إلی اﷲ راغِبون» در متن دعا، برگرفته از پایان آیات 59 سورة مبارکة توبه و 32 سورة مبارکة قلم میباشد.
3- عبارت «إَلیهِ راجِعُون» در متن دعا، از پایان آیات 46 و 156 سورة مبارکة بقره گرفته شده است.

39_عند زیاره النبیِّ صلی الله علیه و آله عند المیزاب

إذا خرجت من الباب الّذی بحیال زقاق البقیع ( الّذی یقال له: باب فاطمه علیهاالسلام وهو عند المیزاب ) فصلّ هناک رکعتین، وقل:

یا جَوادُ یا کَریمُ، یا قَریبُ غَیْرُ بَعیدٍ، اَسْاَلُکَ بِاَنَّکَ اَنْتَ اللّه،ُ لَیْسَ کَمِثْلِکَ شَیْءٌ، اَنْ تَعْصِمَنی مِنَ الْمَهالِکِ، وَاَنْ تُسَلِّمَنی مِنْ افاتِ الدُّنْیا والاْخِرَهِ، وَوَعْثاءِ السَّفَرِ، وَسُوءِ الْمُنْقَلَبِ، وَاَنْ تَرُدَّنی سالِما اِلی وَطَنی بَعْدَ حَجٍّ مَقْبُولٍ، وَسَعْیٍ مَشْکُورٍ، وَعَمَلٍ مُتَقَبَّلٍ، وَلا تَجْعَلْهُ اخِرَ الْعَهْدِ مِنّی مِنْ حَرَمِکَ وَحَرَمِ نَبِیِّکَ، صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه.

40_عند وداع قبرالنبیّ صلی الله علیه و آله

اَللّهُمَّ لا تَچْعَلْهُ اخِرَ الْعَهدِ مِنّی مِنْ زِیارَهِ قَبْرِ نَبِیِّکَ صلی الله علیه و آله وَحَرَمِه، فَاِنّی اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ فی حَیاتی اِنْ تَوَفَّیْتَنی قَبْلَ ذلِکَ، وَاَنَّ مُحّمَّدا عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه.

ص: 228

دعای سی و نهم: دعای حضرت علیه السلام هنگام زیارت پیامبراکرم صل الله علیه و آل وسلم نزد ناودان کعبه

(از حضرت رضا علیه السلام روایت شده که فرموِدند:) هرگاه از آن دری خارج شدی که روبروی کوچة بقیع است (که به آن، در فاطمه علیهما السلام گفته می شود، و نزدیک ناودان است) در آن جا دو رکعت نماز بگزار و بگو: ای بخشنده و سخاوتمند ای بزرگوار، ای نزدیک غیر دور، از تو می خواهم _ به سبب اینکه قطعاً تو خودت خدایی هستی که هیچ چیزی همانند تو نیست _ که مرا از حوادث هلاکت بار (و پرتگاه های هلاکت) حفظ کنی، و از آفات دنیا و آخرت و سختی سفر و بدفرجامی و سوء عاقبت مرا سالم بداری، و مرا صحیح و سالم و با حجّی قبول شده و سعیی شکرگزاری شده (و مورد تقدیر) و عملی پذیرفته شده به وطنم (و خانواده ام) بازگردانی، و این (حج) را آخرین بار و دوره حج و زیارت من نسبت به حرم خودت و حرم پیامبرت _ که درود و رحمت خدا بر او و خاندانش باد_ قرار مده.

دعای چهلم: دعای امام علیه السلام هنگام خداحافظی با قبر پیامبراکرم صل الله علیه و آل وسلم

بارخدایا این (زیارت) را آخرین بار (و مورد) از زیارت من نس_بت به قبر پیامبرت صل الله علیه و آل وسلم و حرم (مبارک) او قرار مده، و چنا نچه مرا قبل از آن (زیارت بعدی) بمیرانی به یقین در زمان حیاتم شهادت می دهم که هیچ معبودی جز تو نیست، و قطعا محمد صل الله علیه و آل وسلم بنده تو و فرستاده توست که درود خدا بر او و بر خاندان پاکش باد.

ص: 229

41_فیما یتعلّق بالزواج

فإذا اُدخلت، علیک فخذ بناصیتها واستقبل القبله بها وقل:

اَللّهُمَّ بِاَمانَتِکَ اَخَذْتُها، وَبِمیثاقِکَ اسْتَحْلَلْتُ فَرْجَها، اَللّهُمَّ فَارْزُقْنی مِنْها وَلَدا مُبارَکا سَوِیّا، وَلاتَجْعَلْ لِلشَّیْطانِ فیهِ شَرِکا وَلا نَصیبا.

42_عند ذبح العقیقه

بِسْمِ اللّه ِ وَبِاللّه ِ، مِنْکَ وَبِکَ وَلَکَ وَاِلَیْکَ عَقیقَهَ «فُلانِ بن فُلانٍ»، عَلی مِلَّتِکَ وَدینِکَ وَسُنَّهِ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ، بِسْمِ اللّه ِ وَبِاللّه ِ وَالْحَمْدُللّه ِ وَاللّه اَ کْبَرُ، ایمانا بِاللّه ِ، وَثَناءً عَلی رَسُولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله، والْعِصْمَهُ باَمْرِه، وَالشُّکْرُ لِرزْقِه، والْمَعْرِفَهُ لِفَضْلِه عَلَیْنا اَهلَ الْبَیْتِ. فإن کان ذکرا فقل: اَللّهُمَّ اَنْتَ وَهَبْتَ لَنا ذَ کَرا، وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِما وَهَبْتَ، وَمِنْکَ ما اَعْطَیْتَ، وَلَکَ ما صَنَعْنا، فَتَقَبَّلْهُ مِنّا عَلی سُنَّتِکَ، وَسُنَّهِ نَبِیِّکَ صلی الله علیه و آله ، فَاَخْنِسْ عَنَّا الشَّیْطانَ الرَّجیمَ، وَلکَ سَکْبُ الدِّماءِ، وَلِوَجْهِکَ الْقُرْبانُ، لا شَریکَ لَکَ.

ص: 230

دعای چهل و یکم: دعای حضرت علیه السلام در آن چه به ازدواج مربوط است

(از امام رضا علیه السلام روایت است که فرمودند:) پس هنگامی که عروس بر تو وارد شد موی پیشانیش را بگیر و به همراه او به سوی قبله رو کن و بگو:

خداوندا این همسر را با امانت تو در اختیار گرفتم، و با عهد و پیمانت فرج او را بر خود حلال شمردم.

خداوندا از او فرزندی مبارک و سالم به من روزی فرما، و برای شیطان در (نطفه) او شراکت و سهمی قرار مده.

دعای چهل و دوم: دعای امام علیه السلام هنگام سر بریدن عقیقه

به نام خدا و با استعانت از خدا، (این نعمت) از تو، و با (یاری جستن از) تو و (این قربانی) برای تو و (برای تقرب جستن) به سوی توست که عقیقه «فلانی فرزند فلانی» باشد بر آیین و دین تو و سنت (و راه و روش) پیامبرت محمد صل الله علیه و آل وسلم . به نام خدا و با یاری جستن از خدا (این قربانی را ذبح می کنم) و ستایش و س_پاس برای خداست، و خداوند بزرگ تر است (از آن چه که به وصف درآید)، و به خداوند ایمان دارم و رسول خدا صل الله علیه و آل وسلم را مدح و ثنا می گویم، و حفظ و نگهداری (من از گناه و بلا) به امر (و قضا و قدر) اوست و شکر (و سپاس گزاری) به خاطر رزق و روزی اوست، و شناخت نسبت به او به خاطر فضل او بر ما اهل بیت است.

و اگر آن بچه مذکر بود بگو: بارخدایا تو به ما فرزندی مذکر بخش_یدی و تو خود به آن چه به ما بخشیدی داناتری، و آنچه به ما عطا فرمودی از توست، و آنچه ما انجام دادیم تنها برای توست، پس آن را بر طبق سنت خودت و سنّت پیامبرت صل الله علیه و آل وسلم از ما بپذیر، و شیطان رانده شده را از ما دور گردان، و ریختن خونها فقط برای تو، و این قربانی فقط برای ذات (مبارک) توست، (که) هیچ شریکی برایت وجود ندارد.

ص: 231

43_فی تلقین المحتضر، والصلاة علی المیّت، ودفنه

یستحب ان یلقّن بکلمات الفرج عند المحتضر وهو:

لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ الْحَلیمُ الْکَریمُ، لا اِلهَ اِلاَّ اللّه ُ الْعَلِیُّ الْعَظیمُ سُبْحانَ اللّه ِ رَبِّ السَّماواتِ السَّبْعِ، وَرَبِّ الاْرَضینَ السَّبْعِ، وَما فیهِنَّ وَما بَیْنَهُنَّ، وَربِّ الْعَرْشِ الْعَظیمِ، وَسَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلینَ وَالْحَمْدُللّه ِ رَپِ الْعالَمینَ.

44_إذا حضرت مع قوم یصلّون علیه. أی علی الطفل فقل: اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ لاِبَوَیْهِ ذُخْرا وَمزیدا، وَفَرَطا وَاَجْرا.(13)

45_وعند دفن المیت، قل : اَللّهُمَّ اجْعَلْها رَوْضَهً مِنْ رِیاضِ الْجَنَّهِ، وَلا تَجْعَلْها حُفْرَهً مِنْ حُفَرِ النّیران. فاذا دخلت القبر فاقرأ (اُمّ الکتاب) والمعوّذتین، وآیه الکرسی.

فإذا توسّطت المقبره فاقرأ «ألهکم التکاثر» واقرأ

ص: 232

دعای چهل و سوم: دعای حضرت علیه السلام

در تلقین شخص محتضر، و نماز بر میت و دفن او

(از امام رضا علیه السلام نقل ش_ده که فرمودند:) مستحب است که شخص در حال احتضار با کلمات و عبارات فرج و گشایش تلقین گردد، و آن عبارات این است:

هیچ معبودی جز خدای یگانه بردبار (و با گذش_ت) و بزرگوار نیس_ت، هیچ معبودی جز خداوند بلند مرتبه بسیار بزرگ وجود ندارد، خداوند (ازهر عیب و نقصی) پاک و منزّه اس_ت (که) پروردگار (و صاحب اختیار) آسمان های هفت گانه و زمین های هفت گانه و آن چه در آن ها و آن چه بین آن هاس_ت و پروردگار (و صاحب اختیار) عرش عظیم است، و سلام و درود بر پیامبران الهی و ستایش و سپاس از آن خداوند است (که) پروردگار (و صاحب اختیار) جهان ها و جهانیان است.(1)

دعای چهل و چهارم: هرگاه با گروهی در نماز میت بر طفلی حاضر شدی

بگو: خداوندا این طفل را ذخیره و پشتوان های برای والدینش و مایة افزایش اجر و ثوابشان گردان.(2)

دعای چهل و پنجم: و هنگام دفن میت بگو: خداوندا این قبر را روضه و بوستانی از بوس_تان های بهشت گردان، و آن را حفره ای از حفره های آتش دوزخ قرار مده.

پس هرگاه داخل قبر شدی سورة امّ الکتاب (سوره حمد) و معوذتین (سوره فلق و ناس) و آیة الکرسی را بخوان، پس هرگاه در وسط قبر قرار گرفتی سورة تکاثر را بخوان و سپس این آیه را بخوان:

ص: 233


1- عبارات «وَ سَ__لامٌ عَلَی الْمرْسَ__لِینَ وَ الْحَمْدُ َّ ﷲِ رَبِّ اْلعاَلمینَ» در متن دعا، دو آیة پایانی س__ورة مبارکة صافات را تشکیل می دهند.
2- با سند از رسول خدا صل الله علیه و آل وسلم نقل شده که فرمودند: ای علی هرگاه بر کودکی نماز خواندی بگو: اللّهم اجعَلهُ لِأبوَیهِ سَلَفاً و اجعَلهُ لَهما فرَطاً... (این دعا قبلاً در صحیفة نبویه جامعه گذشت، به آن جا رجوع شود.)

«مِنها خَلَقْناکُمْ وَفیها نُعیدُکُمْ وَمِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَهً اُخری»(14)

فإذا تناولت المیّت فقل: بِسْمِ اللّه ِ وَبِاللّه ِ، وَفی سَبیلِ اللّه ِ وَعَلی مِلَّهِ رَسُولِ اللّه ِ صَلَّی اللّه ُ عَلَیْهِ وَالِه.

ثمّ ضعه فی لحده علی یمینه مستقبل القبله، وحلّ عقد کفنه، وضع خدّه علی التراب وقل :

اَللّهُمَّ جافِ الاْرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ، وَاَصْعِدْ اِلَیْکَ رُوحَهُ، وَلَقِّه مِنْکَ رِضْوانا...(15)

فإذا وضعت علیه اللِبْن فقل: اَللّهُمَّ انِسْ وَحْشَتَهُ، وَصِلْ وَحْدَتَهُ بِرَحْمَتِکَ.

اَللّهُمَّ عَبْدُکَ وَابْنُ عَبْدِکَ، وَابْنُ اَمَتِکَ، نَزَلَ بِساحَتِکَ، وَاَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِه، اَللّهُمَّ اِنْ کانَ مُحْسِنا فَزِدْ فی اِحْسانِه، وَاِنْ کانَ مُسیئا فَتَجاوَزْ عَنْهُ، وَاغْفِرْ لَهُ، اِنَّکَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.

فإذا خرجت مِنْ القبر فقل : اِنّا للّه ِ، وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ....

ثمّ ضع یدک علی القبر وأنت مستقبل القبله، وقل:

ص: 234

(از این (خاک) ش_ما را آفریدیم و ش_ما را به آن باز می گردانیم و باری دیگر شما را (در قیامت) از آن خارج می کنیم).(1)

و هرگاه میت را گرفتی بگو: به نام خدا و با یاری جستن از خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا که درود و رحمت خدا بر او و خاندان پاکش باد (این کار را انجام می دهم).

س_پس آن میت را در لحد روی پهلوی راستش و به طرف قبله بگذار، و گره کفنش را باز کرده و گونه اش را روی خاک بگذار و بگو: خداوندا زمین را از پهلوهایش فاصله بده (و دور کن)، و روحش را به سوی خودت بالا ببر، و او را با خشنودی از جانب خودت مواجه کن. (2)

پس هرگاه آجرها را روی لحد گذاشتی بگو: بارخدایا وحش_ت و بی کس_ی او را به انس و الفت تبدیل کن، و تنهایی او را به رحمتت متصل گردان.

خداون_دا بنده ات و فرزند بنده ات و فرزند کنیزت به پیش_گاه (عظمتت) وارد ش_ده، و تو بهترین میزبانی هستی که فردی بر تو وارد شود، خداوندا اگر این میت نیکوکار بوده است در نیکوکاری او بیفزا، و اگر بدکار بوده است از او درگذر، و او را بیامرز، به راستی که تو خودت بسیار آمرزنده بسیار مهربانی. (3)

و هرگاه از قبر بیرون آمدی بگو: بی گمان ما از آن خداوندیم و بی گمان فقط به سوی او بازگشت کنندگانیم...(4) سپس دستت را روی قبر بگذار در حالی که روی به سوی قبله داری و بگو:

ص: 235


1- سورة مبارکة طه/ آیة 55.
2- امام علی بن الحسین علیهما السلام هرگاه میّت را داخل قبر می گذاشتند بر قبر میّت می ایستادند و سپس می فرمودند: اللّه__م جَ__افِ الأرض عَن جَنبَیهِ، و صَّعد عَمَلَهُ، و لّقِّه مِنکَ رِضواناً (این دعا قبلا در صحیفة س__جادیه دعای 106 گذشت، به آن جا رجوع شود).
3- عبارت «إّنک أنتَ الغَفُور الرّحیم» در متن دعا، با اندکی تغییر از آیات 98 س__ورة مبارکة یوس__ف، 16 س__ورة مبارکة قصص، 53 سورة مبارکة زمر، 49 سورة مبارکة حجر و 5 سورة مبارکة شوری گرفته شده است.
4- عبارت «إّنا ﷲ و إّنا إلیه راجعون» در متن دعا که به کلمة اس__ترجاع ش__هرت دارد، از انتهای آیة 156 س__ورة مبارکة بقره اخذ شده است.

اَللّهُمَّ ارْحَمْ غُرْبَتَهُ، وَصِلْ وَحْدَتَهُ، وَانِسْ وَحْشَتَهُ، وَامِنْ رَوْعَتَهُ، وَاَفِضْ عَلَیْهِ مِنْ رَحْمَتِکَ وَاَسْکِنْ اِلَیْهِ مِنْ بَرْدِ عَفْوِکَ وَسَعَهِ غُفْرانِکَ وَرَحْمَتِکَ، رَحْمَهً یَسْتَغْنی بِها عَنْ رَحْمَهِ مَنْ سِواکَ، وَاحْشُرْهُ مَعَ مَنْ کانَ یَتَوَلاّهُ.

46_فی التوسل به علیه السلام فی الساعة الثامنة

یا خَیْرَ مَدْعُوٍّ، یا خَیْرَ مَنْ اَعْطی، یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ، یا مَنْ اَضآءَ بِاسْمِهِ ضَوْءُ النَّهارِ، وَ اَظْلَمَ بِهِ ظُلْمَةُ اللَّیْلِ، وَ سالَ بِاسْمِهِ وابِلُ السَّیْلِ وَ رَزَقَ اَوْلِیآئَهُ کُلَّ خَیْر،ٍ یا مَنْ عَلاَ السَّمواتِ نُورُهُ، وَ الاْرْضَ ضَوْءُهُ، وَالشَّرْقَ وَالْغَرْبَ رَحْمَتُهُ، یا واسِعَ الْجُودِ، اَسْئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیِّکَ «عَلِیِّ بْنِ مُوسیَ عَلیهِمَا السَّلامُ »وَ اُقَدِّمُهُ بَیْنَ یَدَیْ حَوآئِجی،وَرَغبَتی اِلَیکَ، اَنْ تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَکفِیَنی بِه، وَ تُنَجِّیَنی مِمَّا اَخافُهُ وَاَحذَرُهُ فی جَمیع اَسفاری، وَ فِی البَرارِی وَالقِفارِ، وَالاَودِیَةِ وَالاکامِ وَالغِیاضِ وَالجِبالِ

ص: 236

بارالها بر غربت او رحم کن، و تنهایی او را به لطف و رحمتت متصل گردان، و وحشت و بی کسی او را به انس و الفت تبدیل کن، و ترس و هراس او را از بین برده و ایمنی بخش، و از رحمتت بر او افاضه فرما، و خنکی و گوارایی عفو و بخشش و گستره آمرزشت را پیرامون او جای ده (و نصیبش گردان)، رحمت و مهربانی که به وسیلة آن از رحمت و مهربانی هرکه غیر توست بی نیاز گردد، و او را با هر که دوست دارد و ولیّ اوست محشور گردان.

دعای چهل و ششم: دعای حضرت علیه السلام در توسل جستن به واسطه ایشان علیه السلام در ساعت هشتم روز

ای بهترین فرا خوانده شده، ای بهترین کسی که مورد درخواست است، ای کسی که نور روز به برکت نام مبارکش تابیدن گرفت، و به واسطة نامش تاریکی شب به تاریکی گرایید، و به برکت نام مبارکش باران سیل آسا روان شد، و به اولیاء و دوستانش هر خیر و برکتی را روزی فرمود، ای خدایی که نورش بر آسمانها علوّ و برتری پیدا کرده، و پرتو و روشنایی اش زمین را فرا گرفته، و رحمت و مهربانی اش شرق و غرب عالم را در بر گرفته است، ای گسترنده جود و بخشش، به حق ولیت علی بن موسی الرضا _ که درود و سلام خدا بر او باد _ از تو می خواهم و حضرتش را پیشاپیش حاجات و نیازهایم به پیشگاهت واسطه می کنم، در حالی که (در واقع) گرایش و دعا و نیایش من به سوی توست، که بر محمد و آل محمد درود و رحمت فرستی، و به وسیلة حضرتش علیه السلام (امور) مرا کفایت کنی، و مرا از هر آن چه در تمام سفرهایم، و در صحراها و سرزمین های خشک، و دشت ها و دره ها و تپه ها و جنگل ها، و کوه ها

ص: 237

وَالشَّعابِ وَ البِحارِ، یاواحِدُ یا قَهَّارُ، یاعَزیزُ یا جَبَّارُیاسَتَّارُ، وَاَن تَفعَلَ بِنامااَنتَ اَهلُهُ.

ص: 238

و گردنه ها و دریاها از آن می ترسم و بیم دارم نجات بخشی. ای یکتا، ای بسیار غلبه کننده و چیره شونده، ای عزیز نیرومند، ای مسلط و قدرتمند (و) ای بسیار پوشاننده (عیوب و گناهان)، و (از تو می خواهم) که نسبت به ما آن چیزی را انجام دهی که خود اهل آنی (و به صلاح ما می دانی).

ص: 239

پی نوشت:

1) وبإسناده علیه السلام عن آبئه: عن رسول الله صل الله علیه و آل وسلم قال: من قال حین یدخل السوق: «سُبحانَ اللهِ، وَالحَمدُللهِ،وَلا اِلهَ اِلّا الله وَحَدَهُ، لا شَریکَ لَهُ... اُعطی من الأجر عدد ما خلق الله إلی یوم القیامة» (تقدّم فی الصحیفة النبویّة)

2) « علی ذلک قادر» خ.

3) حسناً مُعجباً.

4) آل عمران: 194 – 190.

5) المؤمَّل.

6) المؤمنون: 97 و98.

7) فی المصدر: سیئاتهم و کذا، بعده، والظاهربقرینة الکلام کما فی المتن.

8) «إنَّکَ علی ذلک قادر» م.

9) قبس من سورة الحج: 18.

10) وإذا أردت الحجّ عن غیرک فقل: اللَّهُمَّ اِنّی اُریدُ الحَجَّ عَن فُلانِ بِن فُلانِ – فسمّه – فَیَسِّرهُ لی، و تَقَبَّلهُ مِن فُلان.

11) وإذا أردت أن تطوف عن أحد من إخوانک أتیت الحجر الأسود: فقلت: بِسمِ اللهِ، اللَّهُمَ تَقَبَّل.

12) وفی بعض النسخ«واصعد علیه حذاء البیت، وکبّر سبعاً او ثلاثاً، وقل:»

13) وبإسناده قال: قال رسول الله صل الله علیه و آل وسلم: یا علیّ وإذا صلّیت علی طفل فقل: اللَّهُمَّ اجعَله لابویه سَلفاً وَاجعَلهُ لَهُما فَرَطاً... – (تقدّم فی الصحیفة النبویّة الجامعة).

14) طه: 55.

15) کان علیّ بن الحسین علیهما السلام إذا اُدخل المیّت القبر قام علی قبره ثم قال: اللَّهُمَّ جافِ الاَرضَ عَن جَنبَیهِ، وَصَعِّد عَمَلهُ، مِنکَ رِضواناً.تقدّم فی الصحیفة السجادیة دعاء (106).

ص: 240

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109