صحیفه دل

مشخصات کتاب

سرشناسه:رضایی، مصطفی، 1371 -

عنوان و نام پدیدآور:صحیفه دل/ مصطفی رضایی.

مشخصات نشر:قم: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود( عج)، 1393.

مشخصات ظاهری:34 ص.؛ 9/5×19 س م.

شابک:978-600-7120-30-9

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

موضوع:قطعه های ادبی -- قرن 14

رده بندی کنگره:1393 3ص2217ص/8345 PIR

رده بندی دیویی:862/8فا8

شماره کتابشناسی ملی: 3581944

ص: 1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

ص:2

صحیفه دل

 مؤلف: مصطفی رضایی

 ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)

 ویراستار: سیده زیتون هاشمی

 صفحه آرا: داوود هزاره

 طراح جلد: امیر تدین

 نوبت چاپ: اول- پاییز 1393

 شابک: 978-600-7120-30-9

 شمارگان: هزار نسخه

 قیمت: 800 تومان

تمامی حقوق© محفوظ است.

 قم: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) / خیابان شهدا/ کوچه آمار(22)/ بن بست شهید علیان/ پ: 26/ همراه: 09109678911/ تلفن: 37749565 و 37737801(داخلی 117و116)/37841130 (فروش)/ 37841131 (مدیریت)/ فاکس:37737160 و 37744273

 تهران: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)/ تلفن: 88959049/ فاکس: 88981389/ ص.پ:355_15655

 www.mahdi313.com

 www.mahdaviat.ir

 info@mahdaviat.ir

 Entesharatbonyad@chmail.ir

ص:3

صحیفه دل

ص:4

ص:5

بسم الله الرحمن الرحیم

[دستانش را به آسمان گشوده بود. اشک از پهنای صورت نشان از سیرت و مسیر او می داد.]

سپاس خداوندی را که اول است بی آن که قبل از او اوّلی باشد و آخر است بدون این که پس از او آخری باشد. خلایق توان تأخیر انداختن در قضای او را ندارند و اگر او نخواهد چیزی را که تأخیر می اندازد، نمی توانند پیش ببرند.

ص:6

سپاس پروردگاری را که شیوه سپاس گزاری را به ما الهام فرمود و با پروردگاری خود درهای رفتن را به روی ما گشود.

سپاسی که تاریکی های برزخ را بر ما روشن، مسیر رستاخیز را برای ما هموار سازد و مایه شرافت جایگاه ما نزد گواهان آن روز شود؛ روزی که هر کس سزای عمل خویش را ببیند و به کسی ظلم نشود؛ روزی که دوستی نتواند عذابی را از دوستش دفع نماید.

خداوندا! تو را سپاس می گویم؛ سپاسی که روز خیرگی چشم ها مایه روشنی دیده ما باشد و در روزی که صورت ها سیاه شود، چهره هامان را سفید، موجب آزادی ما از آتش دردناک و رسیدن به جایگاه ابدی بشود.

ص:7

اله من! تو را می ستایم؛ ستایشی برای همه نعمت هایی که به ما و بندگان پیشینت ارزانی کرده ای و بر تعداد آن ها فقط خودت آگاهی داری؛ ستایشی چند برابر نعمت ها، ابدی و دائمی تا روز قیامت که ما را در زمره دوستان نیک بختت قرار دهد و به جرگه کسانی که به دست دشمنانت شهید شده اند، پیوند دهد.

[این دستان کسی است که آسمانیان آرزوی یک لحظه در کنار او بودن را دارند.]

امت های پیشین در قرن های گذشته از وجود پیامبر بی بهره بودند.

بارالها! بر محمد امین، برگزیده ترین بندگانت، رهبر خیر و کلید برکتت رحمت فرست؛ او که جان خود را تحت فرمانِ تو قرار داد و در راهت جسمش را به رنج و

ص: 8

سختی انداخت تا جایی که راهی دیار غربت شد، جایی که دور از اهل و عشیره و جدا از پایگاه، محل سکونت و ولادت و آرامگاه دلش بود و این همه، برای عزت و نصرت به دین تو وغلبه بر کافران بود.

بارخدایا! پس او را به خاطر رنج ها و مصائبی که در راه تو تحمل کرده به عالی ترین درجات بهشت برسان، آن گونه که هیچ کس به منزلت او نرسد و در هیچ مرتبه ای با او برابری نکند.

ای خدایی که وعده ات نافذ است، به هر چه می گویی وفا می کنی و گناهان را به چندین برابر به نیکی تبدیل می کنی...

[دست ها به حال دست ها و چشم ها به حال دیدگان او غبطه می خورند!]

ص:9

بارخدایا! بر پیروان پیامبران و آن دسته از مردم روی زمین که ندیده پیامبر را تصدیق کردند، در حالی که دشمنان با تکذیب رسولانت با آن ها مبارزه کردند، درود فرست.

ای خدایی که شگفتی های عظمتت را پایانی نیست، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از لغزش نگه دار.

ای خدایی که دوران حکومتت انتها و پایانی ندارد، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را از بند عذاب خویش آزاد کن.

الهی هر که را تو یاری فرمایی، کسی یارای خوار کردنش را ندارد و هر که را تو هدایت کنی، به گمراهی دیگران از راه به در نمی شود؛ پس بر محمد و آل او درود فرست

ص: 10

و به عزتت ما را از شرّ بندگانت محافظت و با بخشش ات از غیر خودت بی نیاز فرما و به ارشادت ما را در جادّه حق رهسپار گردان.

[هر صبح و شب زمزمه اش چنین است:]

... خداوند برای هر شب و روز، حدّی مشخص در زمانی معین قرار داد. برای بندگانش شب را آفرید تا به دور از کارهای طاقت فرسا و تلاش های جان کاه، به آرامش برسند و در آن بیاسایند.

برای آن ها روز را بینایی بخش آفرید تا در آن فضل او را بجویند و روزی کسب کنند؛ آزادانه در روی زمین به جستجوی سود دنیا و رسیدن به سعادت آخرتشان بپردازند.

ص:11

الهی! پس تو را سپاس که با شکافتن سیاهی شب، صبح دم را بر ما آشکار ساختی، با روشنایی صبح بهره مندمان کردی، جایگاه های کسب روزی را نشانمان دادی و ما را از رویدادهای ناگوار محفوظ داشتی.

بر محمد و آل او درود فرست و به عزتت ما را از شرّ بندگانت محافظت و با بخششت از غیر خودت بی نیاز فرما و به ارشادت ما را از جادّه حق رهسپار گردان.

الهی! همه در قبضه قدرت توایم و سلطنت و حکومتت ما را فرا گرفته. امروز روزی دیگر و تازه فرا رسیده که بر اعمال ما شاهدی؛ اگر نیکی کنیم، با ستایش و تشکر او روبه روییم و اگر بدی نماییم، با نکوهشی به خاطر اعمالمان.

ص:12

الهی! بر محمد و آل او درود فرست و ما را در روز و شبمان و همه ایّام عمرمان به کوشش برای نیکی و نکوهش باطل و خوار کردن آن و یاری حق، عزیز داشتن آن، راهنمایی راه گم کردگان، یاری ناتوانان و پناه دادن به ستم دیدگان، توفیق عنایت فرما.

بر محمد و آل او بهترین درود و بهترین بهره ای که تاکنون به کسی داده ای، عطا فرما.

***

ص:13

پناهگاه

دربه دری، طوفان های سیاه پرتلاطم و آتشی که زبانه هایش هر چه را در خود فرو می برد. التماس پناهگاه و جایگاه امنی را داریم که بتوانیم درون آن آرام بیاساییم و از چنگال های خوناشام درندگان در امان باشیم.

او چنین می گوید:

ای خدایی که گره هر مشکلی به دست تو گشوده می شود. سختی های ناگوار به وجود تو آسان می گردد و راه رهایی از تو درخواست می شود.

خدایا! سختی ها به قدرت تو، کوچک به نظر می آید و لوازم کارها به لطف تو مهیا می شود. تویی که در مشکلات خوانده می شوی و در سختی ها به تو پناه می برند.

ص: 14

هیچ بلایی دفع نمی شود مگر آن که تو آن را برانی و هیچ دری گشوده نشود جز آن که تو بگشایی.

پرودگارم! بلایی بر من فرود آمده که سنگینی آن کمرم را در هم شکسته، سختی هایی به من رسیده که نمی شود تحمل کرد. دری را که تو بستی، کسی یارای گشودن آن را ندارد و آن را که باز گذاشتی، هیچ کس نمی تواند ببندد.

بر محمد و آل او درود فرست، درِ گشایش را به رحمتت بر من بگشا و چیرگی سختی ها و ناراحتی ها را به حول و قوّه خود بر من بشکن.

پروردگارا! شیرینی اجابتت را به من بچشان و برایم از جانب خودت راه رهایی سریعی قرار ده.

ص:15

[او می بیند که وقت گام برداشتن به سوی این محیط امن چه زود می گذرد.]

بر تو پناه می بریم از بدی درون، خوار شمردن گناه کوچک و چیرگی شیطان بر ما، یا آن که زمانه ما را گرفتار سازد.

بر تو پناه می بریم از سرزنش دشمنان، زندگی در فشار و سختی، مرگ ناگهانی و بدون آمادگی، از بزرگ ترین حسرت (قیامت) و سخت ترین مصیبت و بدترین بدبختی و نافرجامی و محروم شدن از ثواب و گرفتار شدن در عذاب.

میل آن کاری را در وجودمان بیفزا که تو را خشنود سازد و عزم ما را از آنچه که تو را ناخشنود کند، زایل فرما. نفس ما را به اختیار خود وامگذار، چرا که او اگر توفیق ندهی، باطل را برمی گزیند و اگر رحممان نکنی، به بدی فرمان می دهد.

ص:16

از آبی بی ارزش آغازمان کرده ای، پس جز به قوّت تو حرکتی نداریم و جز به یاری تو قدرتی نداریم. توفیق را رفیق راهمان ساز و ما را به راه راست هدایت فرما.

بر محمد و آل او درود فرست و راز دلمان، حرکت اعضایمان، نگاه چشمانمان و کلمات بر زبانمان را در مسیر ثواب و رضای خود قرار ده تا حسنه ای که پاداشت به آن تعلّق می گیرد از دستمان نرود و گناهی که مستوجب عذابت باشد، برایمان باقی نماند.

(1)

[دنبال پناهیم ولی نمی یابیمش. صدای دعوتش به گوش می رسد، امّا جهت آن را نمی توانیم تشخیص دهیم. تنها این دستانِ به آسمان برافراشته است که کلید قفل هایمان

ص: 17

را دارد و مشکل هر کدام را بهتر از خودش می شناسد. درب خانه اش بر همگان گشوده شده و هر کس برای رهایی از زندان تاریک خود می تواند به نزدش بیاید. در قبال درمان و آزادی، توقّعی ندارد؛ نه پولی و نه خدمتی. به دنبال کسب شهرت و جذب به خود نیست. بر آستانِ او ملائک سرِ خدمت فرود می آورند و از خوان پربرکت او، به آسمانیان می خورانند.

حتی توقّع سپاس هم ندارد. او طبیب است، طبیب دل و جان؛ درمان می کند و دل می سوزاند، برایمان می گرید و از سختی هامان غمگین می شود.

پس از عمری دربه دری، شاید ضرری نداشته باشد به منزل او هم قدمی بگذاریم؛ منزلی که طبیبان این شهر از او نسخه

ص: 18

می گیرند و درد خود را با نگاه او به فراموشی می سپارند. چه ساعت ها که پایِ این و آن نشسته و به حرف هایشان گوش داده ایم. شایسته چنین نجات دهنده ای نیست که لحظاتی در گوشه ای از منزلش زانو زده و به کلام و ماتم نامه اش گوش سپاری؟!]

ای بی نیازترین بی نیازان! اکنون ما بندگان توایم به درگاهت و من فقیرترین مسکینی هستم که این جا آمده ام.

کمبودهای ما را به توانگری خویش جبران فرما و با منع عطای خویش نا امیدمان مساز که اگر چنین نمایی از درگاه تو به چه کسی روی آورم و به کدامین جهت روانه گردم؟

تو پاک و منزّهی. ما همان بیچارگانیم که پاسخ به درخواستشان را واجب کرده ای و

ص: 19

همان مصیبت زدگان و گرفتارانیم که گره گشایی از کارشان را وعده داده ای. پس رحمی بر زاری مان نما و ما را که اکنون خود را به آستانت افکنده ایم، بی نیاز گردان.

الهی! شیطان به خاطر پیروی ما از او، روز قیامت، نکوهش مان خواهد کرد و به ما کمکی نخواهد رساند. پس بر محمد و آل او درود فرست و شیطان را که به خاطر روی آوردن به سوی تو، ترکش می کنیم، اجازه نکوهش را به او مده.

[در ذهن و دلم چنین سؤالی است که چگونه کبوتری به سفره پربرکت او، از همه جا گرسنه و خسته باز هم به سوی او بازگشت؟ آن قدر رانده شدن از دیگران را دید، که تنها منزل ماندن را منزل او شناخت، لحظه ای از او دور نشد و نتوانست سختی فراقش را به جان بخرد، همه را از او خواست...]

ص:20

ای که یاد تو مایه شرافت یادکنندگان و شکر تو رستگاری شکرگزاران و طاعت تو راه نجات بندگان! بر محمد و آل او درود فرست و تنها یاد خودت را در قلب هایمان قرار ده. اگر برایمان آسایشی مقدر فرموده ای، آن آسایش را با سلامتی مقرون فرما که در آن نه گناهی دامن گیرمان شود و نه ملالی به ما رسد تا نویسندگان گناهان، با دفتری خالی از یاد گناهان ما بازگردند و نویسندگان نیکی ها و ثواب ها، خوشحال از حسناتی که از ما نوشته اند برگردند؛ آن هنگام که مدّت زندگی مان پایان یافت و رشته حیاتمان قطع شد و زمان دعوتت که چاره ای از آن نیست، فرا رسید.

بر محمد و آل او درود فرست و پایان آنچه را که نویسندگان اعمال ما رقم زده اند، توبه ای پذیرفته شده قرار ده. ما را بعد از

ص: 21

آن، بر گناهی که مرتکب شدیم یا معصیتی که انجام دادیم، بازخواست مکن و پرده ای را که خود بر اعمالمان کشیده ای، در حضور همگان کنار مزن. تو نسبت به آن که تو را می خواند، مهربانی و هر کس تو را بخواند، پاسخ گویی.

(2)

[شب تارِ ما پایانی ندارد. چه با شب عادت کرده ایم و گویا در کوچه های ذهنمان از روشنایی و نور خبری نیست. وقت آن فرا رسیده به دور و بر خود نگاه کنیم؛ نگاهی که هر کس با نظر به خودش می سازد. صاحب منزل که سیاهی در او معنی ندارد، اعتراف هایش به یک معناست و ما که در تاریکی ها دست و پا می زنیم به معنایی دیگر.]

ص:22

الهی! سه خصلت است که نمی گذارد از درگاهت چیزی بخواهیم و تنها یک خصلت ترغیبم می کند:

فرمانی که داده ای و من در انجامش درنگ کرده ام؛ کاری که مرا از آن نهی فرمودی، ولی بدان شتافته ام و نعمتی که عطا فرموده ای، ولی من در شکرگزاری اش کوتاهی نموده ام.

آنچه مرا به سویت می خواند، تفضّل و مهربانی تو به کسی است که به آستانت روی آورده و چشم امید به تو بسته است. همه لطف و احسانت از روی تفضّل و همه نعمت هایت بدون استحقاقی از جانب ماست.

اکنون ای خدای من! این منم که چون اسیری پی منزلت، به درگاه عزت تو ایستاده ام در نهایت شرم و حیا چون

ص: 23

مسکینی، دست گدایی به سویت دراز کرده ام. اقرار می کنم که در برابر احسانت بر من، جز خودداری از معصیت، کاری نکرده ام و هیچ گاه از لطف و نعمت هایت بی بهره نبوده ام.

الهی! این اقرار و اعترافم نزد تو، پس از این همه اعمال ناپسند چه سودی برایم دارد؟ آیا با وجود این همه اعمال زشتی که مرتکب شده ام، اعتراف آن ها مرا نجات خواهد داد یا اینکه تو با این شرایطم، خشم و عذابت را بر من واجب کرده ای؟

پاک و منزهی، ولی من از تو ناامید نمی شوم، زیرا تو در توبه را به روی من گشوده ای. من چون بنده ای ذلیل سخن می گویم که بر خود ستم کرده و حرمت پروردگار خویش را شکسته؛ کسی که

ص: 24

گناهانش بزرگ و فراوان شده و روزگار عمرش سپری گشته و هنگامی که دید، زمان عمل گذشته و به پایان عمرش رسیده است و مطمئن شد که نه راه فراری دارد و نه گریزگاهی، با ناله و زاری به دیدارت آمد و خالصانه به آستانت توبه کرد.

[چه کلام پرسوزی!]

پس با دلی پاک در برابرت ایستاده و با ناله ای حزین و آهسته تو را می خواند؛ در حالی که از شرم سر به زیر افکنده و پشتش خم گردیده است، از ترس پاهایش می لرزد و قطرات اشک بر گونه هایش جاری است، این گونه تو را می خواند:

ای مهربان ترین مهربانان! ای مهربان ترین کسی که به او روی می کنند! ای پرعطوفت ترین کسی که آمرزش خواهان، گرد او جمع می شوند! ای خدایی که با

ص: 25

کمترین کار نیکی از بندگانت خشنود می شوی و برای کار نیک کوچک، پاداشی بزرگ می دهی!

محبوب ترین بندگانت نزد تو، آن بنده ای است که طغیان و گردن فرازی را کنار گذاشته و از اصرار بر گناه دست بردارد.

الهی! جز تو به کسی نیازی ندارم. بر محمد و آل او درود فرست و مرا از ترسی که در جانم افتاده ایمنم بدار تو بر هر کار توانایی و همه امور بر تو سهل و آسان است.

***

ص:26

«زیبایی با تو بودن»

تو را سپاس، به خاطر سلامتی و عافیتی که همواره از آن برخوردار بوده ام و تو را سپاس برای هر بیماری که در بدنم پدید آورده ای.

الهی! من نمی دانم که کدام یک از این دو حال برای سپاسگزاری شایسته تر است و در کدام یک از این دو، زمان حمد تو سزاوارتر است؛آیا زمان سلامتی که روزی های پاکت را گوارایم ساختی و مرا برای کسب رضایت و فضلت پرنشاط ساختی، بر اطاعتت توفیق می دادی و قوت بخشیدی؟

یا زمان بیماری و ناراحتی که مرا با آن می آزمایی و این نعمت ها (دردها و رنج ها) را به من هدیه داده ای؟ تا سبب کاستن بار سنگین گناه از دوشم گردی، از گناهانی که

ص: 27

در آن غرق شدم پاکیزه گردانی، برای توبه و بازگشت فرصتم بدهی و یاد نعمت همیشگی ات را موجب محو گناهانم قرار دهی.

از دیگر هدایایت در زمان بیماری ام، آن است که فرشتگان نویسنده، اعمالی پسندیده برایم درج کنند که نه قلبم به آن خطور کرده نه به زبانم آمده و هیچ یک از اندامم در انجامش نکوشیده، بلکه همه این ها از فضل و احسان تو بر بنده و مخلوق توست.

(1)

الهی! بر محمد و آل او درود فرست و آنچه را به آن راضی هستی در دلم محبوب گردان و آنچه از سختی ها و گرفتاری ها که مقدّر فرمودی بر من آسان نما و از گناهان گذشته ام پاکیزه گردان.

ص:28

[هرگاه از شیطان و دشنه پرکینه او یاد می شد، این گونه اظهار درماندگی و پناهندگی می نمود:]

از وسوسه های شیطانِ رانده شده، از حیله و فریب هایش، از تکیه به آرزوها و فریب کاری و دام های او، به تو پناه می بریم. به تو پناه می بریم از آنکه او به گمراه کردن ما از اطاعتت طمع ورزد و یا بخواهد ما را با نافرمانی تو، خوار سازد.

الهی! هیچ محل ورودی در دل هایمان برایش قرار مده و در زندگی مان هیچ جایگاهی برایش مهیّا مساز.

[و زمان رهایی از خطر و زیبایی با او بودن را این چنین ابراز می کرد:]

تو را سپاس، که سرنوشتی خوش برایم رقم زدی و بلاهایی را از من دفع کردی.

ص:29

[او چه زیبا طلب می کند، هر آنچه را می خواهد و سفره ای از هر چه به قلب خطور کند، چرا که می داند جز او جیره خواران او هستند، او از دست محبوب می گیرد و ما از دستان پرنور او.]

الهی! ما را بارانی عنایت فرما که از بالای تپه ها فرو ریزد و چاه ها را پر گرداند، چشمه ها را بجوشاند و درختان را برویاند، سبب پایین آمدن قیمت ها در همه شهرها شود و با آن چهارپایان را نیرو بخشی و خلایق را خوشحال گردانی.

الهی! سایه آن ابر را بر ما باد گرم و زهرآگین و سردی اش را بر ما شوم و نفرین شده مگردان و بارش آن را بر ما بارش عذاب قرار مده و آب آن را در کام ما شور و تلخ منما.

ص:30

[خدای خود را شکر و برای پدر و مادر دعا می کند.]

به من عنایتی در خور، شفابخش، عالی و رو به افزایش عطا فرما؛ عافیتی که برایم عافیت در دنیا و آخرت، تندرستی و امنیت، سلامتی در دین و بدن، بصیرت در قلب و پیشرفت در انجام کارهایم باشد.

بر محمد و آل او درود فرست. حقوق واجب پدر و مادرم را که بر عهده من است به من الهام فرما و تمام معرفت خدمتگزاری به آنان را به من عطا کن.

الهی! چنان کن تا همچو مادری مهربان به آن دو نیکی کنم. طاعتت و نیکی به پدر و مادرم را از به خواب رفتن خواب آلودگان و نوشیدن آب خنک برای تشنه کامان، لذت بخش تر قرار ده تا خواسته ایشان را بر میل خود و خشنودی شان را بر رضایت خود مقدم بدارم.

ص:31

(2)

[گوشه منزل او، گوش به کلام و نجوای او هستم. از آمدنم پشیمان نیستم. به راستی او همان امام مظلومی است که فقط او را به عبادت های ظاهری شناختند، امّا زینت امروز دل او، دعاهای امام شد، دعاهایی که برخاسته از چشمه زلال و از صحیفه دل او بود و سال ها بعد صحیفه ای است سجادیّه برای شیعیان او، که نبودند و نتوانستند در این زمان به منزل او بیایند و به صوت دل آرام او گوش سپارند. امام قبل از رفتن، زمزمه هایی را شروع نموده که بویی دیگر دارد و رایحه ای از نسیمی دوردست را به همراه خود می آورد. باد دامن کشان عطر آن را در همه جا پیچانده و از غم انتظار ماندنی نمی رود. برای امامی دعا می کند که سال ها بعد از او، در غربتی خواهد بود که مانند آن، روزها ندیده و گوش ها نشنیده است!]

ص:32

«روز رهایی»

الهی! همیشه دینت را با امامی که او را چون پرچم هدایتی برای بندگانت برافراشته ای، یاری کردی و او را همچو چراغی در شهرها برای راهنمایی قرار دادی. پس از آنکه ریسمانش را به خود متّصل کردی و او را وسیله رسیدن به خشنودیت قرار دادی و اطاعتش را واجب و نافرمانی اش را ممنوع ساختی، فرمان دادی که از اوامر و بازداشتن هایش پیروی شود تا هیچ کس در انجام کاری بر آن ها مقدّم نشود یا کسی از آن ها عقب نماند که اوست پناهگاه پناهندگان، سرپناه مؤمنان و ریسمان محکمی برای چنگ زنندگان و اوست که زیبایی جهان است.

ص:33

الهی! شکر نعمتی را که به ولیّت داده ای به او الهام کن، ما را توفیق شکر وجود او، عطا بفرما، به ولیّت قدرتی بده که با آن به آسانی به پیروزی رسد و او را با قدرت شکست ناپذیر خود یاری فرما و تحت نظر خود مراقبش باش که به او گزندی نرسد. او را به لطفت حفظ و با فرشتگانت یاری اش فرما و با سپاه همیشه پیروزت کمکش کن. به وسیله او آنچه از آموزه های دینت را که ستمگران میرانده اند، زنده فرما، به وجود او زنگار ستم ستم گران را از دینت بزدا و به برکت او، آن ها را که از مسیر منحرف می کنند، نابود فرما.

الهی! مهربانی و رحمت و عطوفتش را نصیبمان گردان، ما را مطیع او قرار ده تا در راهی که او خشنود می شود گام برداریم و به یاری و دفاع از او بشتابیم و این کار موجب نزدیکی ما به تو و پیامبرت گردد.

ص:34

الهی! بر دوستان او که منتظر حکومتش و چشم به راه اویند، درودی بفرست که پر از برکت و پاکیزه و فزاینده، صبح و شام به آن ها برسد. بر آن ها و روحشان سلام فرست و کارهایشان را اصلاح کن...

[این ها، گوشه ای از زمزمه هایی بود که در منزل یار شنیده شد؛ منزلی که خانه رجوع، رحمت و نعمت الهی است؛ منزلی که راه زیبا زندگی کردن، نشان تنها پناهگاه امن و آرامش و آدرس روز رهایی را بی هیچ مزد و توقّعی در دستانمان می گذارد. آن ها وجود پر نور خود را وقف کرده اند برای روزی که دوازدهمین آن ها بیاید و زمینی را از بی رونقی، تاریکی، ظلم و فساد برهاند، ببرد به آن سو، که همگان در آرزوی اویند؛ پس خدا کند که بیاید...]

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109