فرهنگ اصطلاحات نظامي نوين فارسي - عربي

مشخصات كتاب

سرشناسه:ميثم آقادادي،

عنوان و نام پديدآور:فرهنگ اصطلاحات نظامي نوين فارسي-عربي/ ميثم آقادادي.

مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، 1394.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه ، رايانه و كتاب

موضوع: فرهنگ نامه - اصطلاحات - نظامي

ص : 1

اشاره

ص : 2

ص : 3

مقدمه مؤلف

بسم الله الرحمن الرحيم

و أعدّوا لهم مااستطعتم من قوّة

اثرپذيري زباني به تبع اثر پذيري فرهنگي رخ مي دهد و ورود تعداد فراوان كلمات عربي در زبان فارسي كه از گذشته دور آغاز شده، محصول پذيرش همه جانبه فرهنگ اسلام توسط مردم ايران بوده است. از يك سو رويكرد گسترده ايرانيان به اسلام و زبان قرآن كه همانا زبان عربي است و از سوي ديگر تقدس اين دين الهي، زبان عربي را براي ايرانيان از شمول بيگانه بودن خارج ساخت و به اين ترتيب بدون مانع خاصي كلمات و اصطلاحات زبان عربي به زبان فارسي راه يافت. در همين راستا فرماندهي معظم كل قوا در تاريخ 18/9/70 در ديدار اعضاي شوراي عالي ويرايش زبان فارسي در صدا و سيما فرمودند: «من از آن آدم هايي نيستم كه معتقد باشم چون كلمه عربي است، بايد آن را كنار گذاشت؛ نه، كلمه عربي است اما به قول مرحوم جلال آل احمد جزو زبان من است.»

در اين مجال با توجه به نيازي كه در عرصه «فرهنگ اصطلاحات پركاربرد و جديد نظامي» احساس مي شد، تلاش شده است بيش از حدود هزار و دويست واژه نظامي كه متداول در زبان فارسي است، در زبان عربي معادل يابي شود. در اين بين از كتب قديمي فرهنگ اصطلاحات نظامي مانند كتابي كه آقاي امامي در سال 1360 در ارتش چاپ كرده اند با عنوان «فرهنگ اصطلاحات نظامي» و نيز كتاب آقاي طبيعت شناس كه جهاد دانشگاهي چاپ كرده است با عنوان «فرهنگ واژه ها و اصطلاحات نظامي» استفاده شده است. اين كتاب ها متأسفانه تجديد چاپ نشده اند كه همين امر، دسترسي به آن ها را براي فراگيران مشكل مي سازد. البته كتاب جديدي نيز با نام «هزار واژه علوم نظامي» كه فرهنگستان زبان و ادب فارسي آن را در سال 1392چاپ كرده است، نيز مورد استفاده قرار گرفته است ولي اين كتاب به دليل اينكه به لغات پركاربرد و رايج نپرداخته است، نمي تواند جوابگوي معادل يابي اصطلاحات نظامي باشد، علاوه بر آنكه اصطلاحات جديدتري در علوم نظامي بكار مي رود كه در آنها موجود نيست؛ همچنين اين كتاب معادل هاي انگليسي اصطلاحات نظامي را آورده است و براي هر مدخلي هم تعريف مختصري ارائه مي دهد كه در جاي خود مفيد است.

ضمن ارج نهادن به زحمات شايسته اي كه مؤلفان اين كتاب ها متحمل شده اند، در اين فرهنگ تلاش شده است براي كساني كه در پي فهم اخبار و گزارش هاي نظامي به زبان عربي باشند و در مرحله بعد بتوانند اصطلاحات نظامي را به زبان عربي بيان كنند، واژه هاي عربي معادل يابي شده است. ويژگي هاي مهم فرهنگ موجود را مي توان اين چنين برشمرد:

1. دسته بندي دقيق و موضوعي لغات و اصطلاحات نظامي بر اساس نوع كاربرد آنها.

2.آوردن معادل هايي با لهجه عراقي و سوري (در حد امكان و در صورت وجود).

3.بكارگيري لغات و اصطلاحات جديد و به روز.

4.استفاده از لغات و اصطلاحات پر كاربرد و متداول و رايج در زبان فارسي.

5.سعي در «انتخاب» واژه ها و اصطلاحات نظامي موجود جهت رعايت اصل اختصار.

6.آوردن مترادف ها و متضادهاي اصطلاحات نظامي در صورت مقدور.

7.آوردن مدخل هايي مانند كشورها، جهت ها، اعداد و رنگ ها درابتداي فرهنگ كه مرتبط با امور نظامي است.

8.به ترتيب حروف الفبا بودن واژه هاي نظامي فارسي در هر مدخل.

9.دو فهرسته بودن فرهنگ موجود: در اين روش جديد علاوه بر آنكه اصطلاحات نظامي بر اساس موضوعي دسته-بندي شده است و در ابتداي فرهنگ فهرست تفصيلي آن آمده است، در پايان فرهنگ نيز بر اساس حروف الفباي عربي، واژگان عربي فهرست بندي شده است.

10.آماده سازي نرم افزار فرهنگ موجود جهت استفاده در رايانه و تلفن همراه.

ص : 4

11.به روز بودن اصطلاحات؛ چه اينكه بسياري از اين اصطلاحات در فضاي مجازي كشورهاي عربي مورد استفاده قرار مي گيرد.

راهنماي استفاه از فرهنگ

يكي از مهم ترين ويژگي هاي اين فرهنگ دو فهرسته بودن آن است. در اين روش جديد علاوه بر آنكه اصطلاحات نظامي بر اساس موضوعي دسته بندي شده است و در ابتداي فرهنگ فهرست تفصيلي آن آمده است، در پايان فرهنگ نيز بر اساس حروف الفباي عربي، واژگان عربي فهرست بندي شده است. بر اين اساس اگر واژه عربي داشته باشيم و دنبال معني آن بگرديم، به فهرست پاياني فرهنگ كه بر اساس كلمات عربي تقسيم شده است، شماره صفحه مربوطه را پيدا مي كنيم و معني فارسي آن را مي بينيم؛ چنانچه به دنبال معادل عربي يك واژه فارسي باشيم، ابتدا آن واژه فارسي را در دسته بندي هاي موجود در فهرست ابتدايي فرهنگ جستجو كرده و با رفتن به شماره صفحه آن دسته مربوط، معني عربي آن را پيدا مي-كنيم.

در اين فرهنگ بر اساس «ترتيب الفباي فارسي» واژگان نظامي فارسي مرتب شده اند، البته در برخي موارد مانند اعداد، ايام هفته و ماه، درجه و يگان نظامي و انواع راه ها بر اساس ترتيب اهميت يا ترتيب زماني آن واژگان منظم شده اند. در مواردي كه لهجه عراقي و سوري با اصطلاح فصيح عربي متفاوت است بدين صورت آمده است: عر: با لهجه عراقي/ سو: با لهجه سوري.

اصطلاحاتي كه مرتبط با دو مدخل است، در مدخلي آمده است كه ارتباط بيشتري با آن دارد. براي مثال آمبولانس را اگر چه مي توان در قسمت تجهيزات نظامي آورد، ولي چون مدخلي با عنوان انواع خودرو ايجاد شده است، در ذيل آن مدخل مي توان معادل عربي آن واژه را جستجو كرد.

ص : 5

اصطلاحات آشنايي: مصطلحات التعارف

اجازه بديد...يك لحظه لطفاً******إسمح لي... لحظة من فضلك

از كجا مي دوني؟******عر: شيمدريك؟

اسمتون چيه؟ اسم حضرتعالي؟******عر: شسمك؟ شنو اسم حضرتك؟

آرزوي صبحي با سعادت******صُبحاً سَعيدا

آفرين (برتو)******عر: عفية (عليك)

با خودت چي فكر كردي؟******عر: شِعَلبالك؟

بايد ...******يجب أن، عليك أن، عر:لازم أن

ببخشيد...******العفو

بفرماييد******تفضّل

چته؟******عر: إشبيك؟

چرا خسته مي بينمت؟******عر: ليش أشوفك تعبان؟

چكار ميكني؟ مشغول چي هستي؟******شيتسّوي بالشغل؟

چه خبر؟******مالجديد؟ (عر: شِكو باليوم؟)

حالتون چطوره؟ چطوري؟******عر: إشلون صحّتك؟ إشلونك؟ در جواب: الحمدالله، انت اشلون؟

خبري نيست، سلامتي******لا شيء جديد (عر: ماكوشي)

خدا حفظت كنه******الله يخلّيك

خدا قوت******الله يقوّيك

خداوند صبح شما را سعادتمند كند******اسعدَ اللهُ صباحَكم

خوش آمديد******اهلاً و سهلاً

خوش آمديد، خير مقدم******مرحباً (در جواب: مرحبتين)

خيلي وقته نديدمت، مشتاق ديدار******عر:من زمان ما شفناك، مشتاقين

در جواب: إحنا بالأكثر

در خدمتم، چه كاري از دستم بر مياد؟******آني بخدمتك، أي خدمة؟

در مورد ... نظرت چيه؟******ما رأيك في...؟

دلم برات تنگ شده بود******إشتقت إليك كثيراً

روز بخير******نهارك سعيدة

سال نو مبارك ******كل عام و انتم بخير

(در ابتداي سال شمسي، ابتداي ماه رمضان، ربيع و ...)

سلام بر شما******سلام عليكم

سلام دوست من!******أهلاً صديقي!

ص : 6

صبح با نِعمَت و بَركتي داشته باشي******عِم صَباحَاً

صبح به خير******صباح الخير (در جواب: صباح النور)

صبح خوبي داشته باشي******طابَ صَباحُكم

صبح شما بخير******صبَّحَكمُ الله بالخَير

صبح شما روشن باشد******صُبحاً مُنيرا

صبح شما كره و عَسَلي باشد******صباحُ القَشطَه

صبح شما مِثلِ گُل باد******صَباحُ الوَرد

صبح شما مثل گُل ياسمين باد******صباحُ الياسَمين

عصر (شب) به خير******مساء الخير (در جواب: مساء النور)

كجايي عزيزم؟******وينك حبيبي؟

لطفاً******من فضلك، رجاءً

ممكنه كه ...؟******هل يمكن؟ ممكن أن...؟

اصطلاحات خداحافظي : مصطلحات التوديع

اميدوارم كه ... (اينطور) نباشه******آمل الّا يكون ...

بخاطر كمكي كه كردي، خيلي ممنون******عر:شكراً إهوايه علي مساعدتك

بعداً مي بينمت******أراك في مابعد

به اُميدِ ديدار******اِلَي اللِّقاء

به اُميدِ ديدار بِه زودي******اِلَي اللِّقاءِ القَريب

به خاطر تو******عر: إلخاطرك در جواب: ممنونك/ سو: كرمالك

تا فُرصَتي ديگَر******الي مَا بَعد

تعارف نمي كنم******لا اُجامِل

تمام شد.******خلاص؛ انتهي

تُو را بِه خُدا مي سِپارَم******اَستَودِعُك الله

خدا اجرتون بده، (براي تسليت و دلداري در عزا)

در جواب: انشاالله در شادي ها جبران كنيم******عظم الله اجوركم،

در جواب:عر: الله لا يُراويكم مكروه، انجازيكم بالأفراح

خدا بِه هَمراهَت******اللهُ مَعَك عر: الله ويّاك

خدا پدر و مادرت را بيامرزد******رحم الله والديك در جواب: و والديك

خدا حفظت كنه******حفظك الله، الله يحفظك، عر: الله يخلّيك

خدا قوت******يعطيك العافية، در جواب: الله يعافيك

خدا كمكت كنه******ساعدك الله/ كان الله في عونك يا ...

خدا نكنه******لا سمح الله

ص : 7

خدا نگهدار، به سلامت******مع السلامة

خُداحافِظ******وَداعَاً ( في اللغه انجليزي بَاي)

خير باشه******عر: إبخير

در امان خدا******في أمان الله عر:فيمانلّا

دستتون درد نكنه******سَلِمَت يداك، عاشت ايدك، سو: يُسلمو

سلام بر شما******سلام عليكم (در هنگام خداحافظي)

شب بخير******مساء الخير

******در جواب: مساء النور (زماني كه بخواهيم باز هم صحبت كنيم.)

******در جواب: تُصبح علي خير(زماني كه در رختخواب شب بخير بگوييم)

عافيت باشه (وقتي كسي عطسه مي كند)******يرحَمُكم الله،

در جواب:عر: اصابكم الله

فرصت خوبي بود******فرصة سعيدة(طيبة)، در جواب: مع السلامة

متأسفم******آسف

مشرف فرموديد******تشرّفنا در جواب: ولنا الشرف

ممنونم، متشكرم******ممنونك، شكراً، مشكور

من دارم مي روم، چيزي نمي خواهي؟******عر:آني رائح، شيبِتريد؟

سو: آني رايح، شيبدّك؟

مُوَفَق باشي******موفّقين، كل خير

مي توني اين كار را بكني كه ...******بإمكانك أن...، بإمكانك الحصول علي، يمكنك، باستطاعتك، عر: بتگدر

نگران نباش******عر: دير بالك، لا تَغرَگ

نمي دونم، بايد اينطوري باشه******لاادري، يجب أن يكون

ول كن، وقت نداريم******دَعينا مِن هذا، فالوقتُ أدرَكنا

با من تماس بگير****** اتّصل بي، عر:خابِرني

كشورها : بلدان

اسپانيا******إسبانيا

استراليا******أستراليا

انگلستان******إنكلترا (إنجلترا)

ص : 8

ايالات متحده آمريكا******الولايات المتحدة الأمريكية (الأميركية)

ايتاليا******إيطاليا

آلمان******ألمانيا

پرو******بيرو

تايلند******تايلاند

چين******الصين

ژاپن******اليابان

فرانسه******فرنسا

كامبوج******كمبوديا

كانادا******كندا

مكزيك******المكسيك

هندوستان******الهند

يونان******اليونان

كشورهاي عربي******البلاد العربية

اندونزي******أندونيسيا (جاكارتا)

مراكش******المغرب

مصر******مصر (القاهرة)

اردن******المملكة الأردنية الهاشيمية (عمان)

امارات******دولة الإمارات العربية المتحدة (ابوظبي)

بحرين******مملكة البحرين (منامة)

******

تونس******الجمهورية التونسية (تونس)

الجزاير******ا

ص : 9

تصویر 1

تصویر 2

ص : 10

اعضاي بدن: اعضاء الجسم

ابرو******حاجب ج: حواجب

اشك******دمعة ج: دموع

انگشت******اصبع، خنصر 5 انگشت

بازو******ذراع ج: اذرع

بيني******خشم، أنف

پا******رجل، ج : ارجل

پشت، پشت كمر******ظهر

پوست******جلد

پهلو، دنده پهلو******خاصرة

پيشاني******جبين

چانه******حنك ،

چشم******عين ج: عيون

خون******دم ج: دماء

دست******يد، ج: أيدي

ريش******لحية

زانو******ركب

ساق پا******ساق الرجل

ستون فقرات******عمود فقري

سر******رأس ج: رؤوس

سيبيل******شارب، ج:شوارب

سينه******صدر ج: صدور

شكم******بطن ج: بطون

ساعد دست******ساق اليد

صورت******وجه

كتف******كتف

گردن******رقبة ج: رقبات

گوش******اُذن

گونه******خدّ ج: خدود

لب******شفة ج:شفات

مژه******رمش ج: رموش

مو******شعر

ص : 11

جهت ها: الإتجاهات

به سمت بالا******أعلي

به سمت پايين******أسفل (تحت)

بيرون، خارج******خارج، عر: لبرّاء

پشت، عقب******خلف، وراء

جلو، روبرو******أمام، عر: گِدّام

داخل، درون، در******داخل، في، عر: لجوّاء

دور (از)******بعيد (عن)

روي******علي

زير، پايين******تحت

سمت******جهة، اتجاه

گرا******زاوية، انحراف

گرا******بوصلة

نزديك (به)******قريب (من)

راست******يمين

چپ******يسار

شمال******شَمال

جنوب******جَنوب

شرق ******شرق

غرب******غرب

مستقيم******مستقيم، سو: دغري

از اين طرف******مِنّا (من هُنا)

رنگ ها: الوان

آبي******اَزرق-زرقاء

آبي آسماني******سمائي

بنفشي******بَنَفسَجي

به رنگ عسل******عسلي

پرتقالي******برتقالي

پسته اي******فُستُقي

خاكستري******رمادي

خاكستري متمايل به سياه******اَدهم

خاكي******ترابي

زرد******اَصفر-صفراء

زرد شيري، نخودي، خردلي، استخواني******اصفر حليبي، حمصي، خردلي، عظمي

ص : 12

زرد مايل به سبز، ليمويي******ليموني

سبز******اَخضر-خضراء

سبزه، سبزه پر رنگ******اَسمر

سفيد******اَبيض- بيضاء

سياه******اَسود-سوداء

سياه و سفيد******اَبرش، ابلق

شيري******حليبي

صورتي، گلي******وَردي

طلايي******ذهبي

طوسي******رصاصي

طوسي سير******رصاصي غامض

قرمز******اَحمر- حمراء

قرمز تيره، سرخ پُر رنگ******اَحمر غامض- غامق

قرمز شفاف، سرخ كم رنگ******اَحمر فاتح

قهوه اي******قهوايي- بنّي

گندمي******حنطاوي

لاجوردي******رمّاني-ارجواني

مسي******نحاسي

نقره اي******فضّي

بور، سفيدرو******أشقر

اعداد : الأرقام

اشاره

صفر******صِفِر

يك******واحد

دو******اثنان (إثنين)

سه******ثلاثة

چهار******أربعة

پنج******خمسة

شش******ستة

هفت******سبعة

هشت******ثمانية

نه******تسعة

ده******عشرة

يازده******أحد عشر (عر: حِداعَش)

دوازده******اثنا عشر (عر: إثناعَش)

سيزده******ثلاثة عشر (عر: إثلُطُّعش)

چهارده******أربعة عشر (عر: أربُطُعش)

پانزده******خمسة عشر (عر: خُمُسطَعَش)

ص : 13

شانزده******ستة عشر (عر: ستَّعش)

هفده******سبعة عشر (عر: سُبُعطَعش)

هجده******ثمانية عشر (عر: إثمُنطَعش)

نوزده******تسعة عشر (عر: تسعَطعش)

بيست******عشرون

صد******مائة (عر: مِيِّه) ميت

يك هزار******ألف

ميليون******مليون

اول******أول

دوم******ثان

سوم******ثالث

چهارم******رابع

پنجم******خامس

ششم******سادس

هفتم******سابع

هشتم******ثامن

نهم******تاسع

دهم******عاشر

يازدهم******حادي عشر

دوازدهم******ثاني عشر

سيزدهم******ثالث عشر

چهاردهم******رابع عشر

پانزدهم******خامس عشر

شانزدهم******سادس عشر

هفدهم******سابع عشر

هجدهم******ثامن عشر

نوزدهم******تاسع عشر

بيستم******العشرين

يك بار******مرّة

دوبار******مرتين

دو صفر******مكرّر صفر

سه صفر******مكعّب صفر

******

******

اعمال رياضي: أعمال رياضي

به اضافه +******زائد

منها -******ناقص

ص : 14

ضربدر ×******في

تقسيم بر******تقسيم إلي

مساوي است با =******يساوي

كوچكتر از <******اصغر مِن، يضرّ

بزرگتر از >******اكبر مِن،

اعداد اعشاري: أرقام أعشاري

يك دهم******عُشُر

يك مميز چهار (دهم)******واحد مميّز (فاصل) أربعة

دو دهم******عُشُرَين

سه دهم******ثلاث اَعشُر

چهار دهم******اربع أعشُر (اعشار)

يك سوم******ثُلُث

يك چهارم******رُبُع

يك پنجم******خُمُس

يك ششم******سُدُس

دو سوم******ثُلثين

دو چهارم******رُبُعين

دو پنجم******خُمُسين

سه ششم******ثلاث سُدُس

درصد******بالمئة (بِلمِيِه)

******

ايام هفته و ماه ها و فصل ها: ايام الاسبوع و الاشهر و الفصول

شنبه******السَّبت

يك شنبه******أحَد

دوشنبه******الإثنين

سه شنبه******ثُلاثاء

ص : 15

چهارشنبه******أَربعاء

پنج شنبه******خَميس

جمعه******الجُمُعه

بهار******ربيع

تابستان******صَيف

پاييز******خريف

زمستان******شِتاء

شماره ماه هاي شمسي******معادل فارسي******ماه هاي ميلادي ******ماه هاي رومي******ماه هاي اسلامي

10******ژانويه******ينابر******كانون الثاني******محرّم

11******فوريه******فبرابر******شباط******صفر

12******مارس******مارس******آذار******ربيع الأوّل

1******آوريل******أبريل******نيسان******ربيع الثاني

2******مه******مايس (مايو)******أيار (آيار)******جمادي الأوّل (الأولي)

3******ژوئن******يونيو******حزيران******جمادي الثاني (الآخرة)

4******ژوئيه******يوليو******تموز******رجب

5******آگوست******أغسطس******آب******شعبان

6******سپتامبر******سبتمبر******أيلول******رمضان

7******اكتوبر******أكتوبر******تشرين اول******شوّال

8******نوامبر******نوفمبر******تشرين ثاني******ذوالقعدة

9******دسامبر******ديسمبر******كانون اول******ذوالحجّة

زمان: الأوقات

ساعت******ساعَة

روز******يُوم

امروز******اليوم

دو روز******يومان

روزها******يوم ج: أيّام

هفته******اُسبوع ج: أسابيع

هفته آينده******أسبوع القادم

ص : 16

سال******سنة، عام ج: سنون-اعوام

سال گذشته******السنة المنصَرِمة

در ثانيه هاي آتي******في الثواني القادمة

ماه******شَهر ج: أشهر، شهور

دقيقه، 60 ثانيه******دقيقة ج: دقائق

دهه چهل******عَقد الأربعينيّات

عهد، يك دوره، مقطع، زمان******عَهد

قرن******قَرن ج : قرون

شب******لَيل ج: ليالي

دو هفته******اُسبوعَين

فردا، روزي كه فرا خواهد رسيد******اليوم القادم، غَدا، عر: باجر

ديروز******أمس، عر: امبارحة

ديروز، روز گذشته******اليَ الفائت

فرصت، يك مقطع زماني******فُرصة

يك لحظه******لحظة واحِدة

پريروز******أمسِ الاول، عر: قبل البارحة

نسل******جيل، ج: أجيال

آب و هوا: الطقس

ابري******غائم

آب و هوا******الأحوال الجوية

آب و هواي بد******الجو السيّئ

آب و هواي خوب******الطقس لطيف

آفتابي******مشمس

باران******مطر

باراني******تمطر

برف******ثلج

برفي******ينزل الثلج

خنك******رطب

رگبار (باران شديد)******تمطر بغزارة

سرد******بارد

طوفاني******عاصف

گرم******حارّ

مه آلود******ضبابيّ

ص : 17

يخ زده******جليد

توضيح دادن: ايضاح

اشكالي ندارد.******لامشكلة، سو: مش مشكل

اين به عربي چه مي شود؟******ما أسمه بالعربية؟

اين چيست؟******ما هذا؟ عر: شِنو هاذِ؟

ببخشيد...(براي رد شدن از كنار كسي)******المعذرة

ببخشيد...(در ادامه سوال مي آيد.)******من فضلك

دستشويي كجاست؟******أين أجد (المرحاض/ تواليت، مرافق صحية، دورة مياه)؟

عر: وَين الحمّامات؟

مردانه يا زنانه؟******للرجال أو للنساء؟

دنبالم بيا******تعال معي، عر: أجي ويّاي

عربي من خوب نيست.******لغتي العربية ليست كما يجب

قيمت اين چند است؟******كم هو ثمنه؟ سو: إدّيش سعرُه؟

عر: اِش؟

گوشي را نگه داريد لطفا.******أبقي علي الخط رجاءً

لطفا بنويسيد******أكتبها من فضلك

لطفا يك لحظه صبر كنيد.******لحظة من فضلك

مستقيم برو! بعد دست راست برو******أمشٍ على طول ثم عرّج يمينا

معذرت مي خواهم (نفهميدم مطلب)******عفواً

من بايد تمرين عربي كنم.******أحتاج أن أتدرّب على العربية

من دنبال ماجد مي گردم.******أبحث عن ماجد

من گمشده ام.******أضعت طريقي

نمي دانم، نظري ندارم.******لا أعرف، لا أدري

نمي فهمم******لا أفهم عر: موفهمان

مي توانم كمكتان كنم؟******هل بإمكاني مساعدتك؟

عر: ممكن اُساعدك؟

مي تواني كمكم كني؟******هل بإمكانك مساعدتي؟

عر: ممكن تُساعدني؟

مي شود تكرار كنيد؟******أعُد من فضلك

مي شود شمرده بگوييد؟******تكلم ببطء من فضلك

نگران نباش!******لاتقلق

ص : 18

درجه هاي نظامي: الرّتب العسكرية

درجه هاي نظامي جمهوري اسلامي ايران******الرتب العسكرية في الجمهورية الإسلامية الإيرانية

سرباز******جُنْدِي

سرباز يكم ******جُندي أول

سرجوخه ******عَرِيف

گروهبان سوم ******وكيل رَقِيب

گروهبان دوم ******رقيب

گروهبان يكم ******رقيب اول

سرگروهبان (استوار) ******رئيس رقباء

گروهبان ******عريف

افسران******الضباط

ستوان سوم ******مُلازِم ثالث

ستوان دوم ******ملازم ثان

ستوان يكم ******ملازم أول

تصویر

ص : 19

سروان ******نَقِيب

سرگرد (ليفتانت) ******رائد

سرهنگ دوم (كاپتن) ******مُقَدَّم

سرهنگ تمام ******عَقِيد

سرداران ******الأمراء / القادة

سرتيپ 2(ستاد ) ******عَمِيد (ركن)

سرتيپ ******عماد

سرلشگر ******لِواء

سپهبد ******فَرِيق

تصویر

ص : 20

ارتشبد ******مشير / فَرِيق أوَّل

عماد اول

فرمانده كل قوا ******القائد الأعلى

بزرگ ارتش داران ******مهيب

فرمانده كل نيروهاي مسلح ******قائد العام للقوات المسلحة

استوار، رزميار******رئيس عرفاء

افسر وظيفه ******ضابط مجند

اكيپ، خدمه، پرسنل ******طاقم

گروهبان، رزميار******عريف (رقيب)

ستوانيار، افسريار ******نائب ضابط

ستون نظامي ******رتل

سربازخانه ******مهجع

سرتيپ، بريگادير ژنرال ******عميد

جانشين فرمانده كل نيروهاي مسلح ******نائبَُ القائدِ العام للقوات المسلحة

ستوان سوم ******نائب اول ضابط

درجه داران ******مَراتِب

پرسنل نيروهاي مسلح ******مُنتسبي القواتِ المُسلحة

مارشال (بزرگ ارتشداران)******مُشير

دريادار******عميد بَحار

يگانهاي نظامي:الوحدات العسكرية

تيم******حضيرة

گروه******مجموعة

دسته******فصيلة

دسته تانك******رعيل

گروهان******سرية

گردان پياده******فوج

گردان زرهي******كتيبة

هنگ******بطرية

تيپ******لواء

لشكر******فرقة

سپاه******فيلق

ص : 21

ارتش******جيش

گروه ارتشها******مجموعة جيوش

نيروهاي نظامي: القوات العسكرية

بسيج مردمي******الحشد الشعبي- تعبئة

نيروي دريايي******القوة البحرية

نيروي زميني******القوة برية

نيروي قدس******فيلق –قوة قدس

نيروي هوايي- هوافضا******القوة الجوية

رسته هاي نظامي: الصنوف العسكرية

اداري******الادارة

ارتباطات******اتصالات

اطلاعات******استخبارات

پياده******مشاة- مش

تانك******الدبابات-دب

حفاظت اطلاعات******الأمن الوقاييّ

رئيس ستاد ارتش******رئيسُ اركان الجيش

مهندسي نظامي******الهندسة العسكرية

نيروي مردمي******القوّات الشعبية

نيروي ويژه******قوّات خاص

ص : 22

اصطلاحات نظامي : المصطلحات العسكرية

اشاره

ارتش اشغالگر******جَيشُ الإحتلال

ارزاق، جيره، تداركات، تامين مالي******تموين

استتار******تمويه

استحكامات******تحصينات، عر:محصّنات

اصول جنگ******مباديء الحرب

اطلاعات******مخابرات، معلومات

اطلاعات نظامي******مُخابرات عسكرية، استخبارات

اطلاعيه نظامي******بيان عسكريّ

افسر اطلاعات******ضابط أمن

افسر نيروي زميني******ضابط القوة البَريّة

انبار سلاح******مُستَودع

اهداف فرضي******أهداف وهمية

ايجاد اختلاف، تفرقه افكني******بَثُّ الفُرقَة

آتش بس، آرامش******هدنة، وقف اطلاق النار، وقف الرمي

آژانس بين المللي انرژي اتمي******الوِكالَةُ الدُّولِيَّةُ لِلطّاقَةِ الذّربِيِّة

آژير خطر******صافِرة إنذار

آشتي******سلام

آمادگي******جهوزية : استعداد

آماده باش******استنفار، تأهب

آموزش نظامي******التدريب العسكريّ

باج******أتاوة

بازدارندگي******ردع

بازداشت كرد، توقيف كرد******احتجز أفرج عن

بازرسي كرد******فتَّشََ

بخش نامه نظامي******بلاغ عسكريّ

برد بلند******بعيدة المدي

برد كوتاه******قصيرة المدي

برد متوسط******متوسطة المدي

بسيج كردن******تَحشيد

بسيج، سربازگيري، تدارك نفرات******تَجنيد

بودجه ارتش******ميزانيَة الجَيش

به صدا درآمدن ناقوس جنگ******دَقُ أجراس الحرب

ص : 23

به صف شدن******إصطِفاف

به صورت منظم******بانتظام

به طور همزمان، در يك زمان******بشكل متزامن، في زمن واحد

بي دفاع******أعزَل

پادگان نظامي******ثُكنَةٌعَسكريَّةٌ

پادگان، اردوگاه، محل استقرار******ثكنة

پست بازرسي، ايست و بازرسي******حاجز، ج: حواجز = سيطرة

پليس******الشُرطة

پليس راهنمايي******شرطة المرور

پناهگاه، دژ******مَعقل

پيش آهنگ******كشافة

پيشرفت هاي نظامي******تطورات عسكريّة

پيمان محرمانه******المُعاهدة السّرية

تجمع، ج: تجمعات******تحشد، ج: تَحَشُّدات

ترخيص نيروها******تسريح القوات

تركش******شظيّة

تسليم شد******ألقي سلاحه

تضعيف شده******ناضب

تعقيب جنايت كاران جنگي******مُلاحَقَةُ مُجرمي الحرب

تعهد امنيتي******إلتزام أمني

تلفات، زيان ******خسائر

توپخانه نيروي مرزباني******مِدفَعِيَّةُ سِلاحِ الحُدُود

توجيه كردن تجاوز******تَبريرالعُدوان

تيم كارشناس، گروه فني******فريق فَنيّ

جلوگيري از جنگ، خودداري از جنگ******تَفادي الحرب

جنگجو، رزمنده******مُقاتل

چارت، ساختار، اسكلت******هيكل

چارچوب******إطار

حالت آماده باش كامل ******حالَةُ تأهُّبٍ قُصوَي

حفاظت******وقاية، وقائية

حكومت نظامي******الأحكام العُرفِيَّة

خدمت زيرپرچم (سربازي)******خدمة العلم

خط تماس، خط مقدم******خط التماس

خلع سلاح******نزع السّلاح

داوطلب******متطوّع

ص : 24

دايره عقيدتي سياسي******دائرةُ التَّوجِيهِ العَقائِديِّ والسياسيّ

درجه******رتبة

درجه داران******رتباء

دژباني******إنضباطيَة

ديدباني هاي ارتش******مراصد الجيش

راه اندازي******تدشين

رخنه كردن، نفوذ كردن******إختراق، فتح ثغرة

ردياب هوشمند الكتريكي******الرّاصِدُالإلكترونِيُّ الذَّكيّ

رژه نظامي******استعراض عسكريّ

رژيم نظامي******عسكريتاريا

رسته، رده******صنف، ج: صنوف

روياروشدن با كسي******جابه

زرادخانه******ترسانة

سازمان نظامي، موسسه نظامي******المؤسسة العسكرية

سپاه پاسداران******حَرَسِ الثورة

ستاد******ركن، ج: أركان

سردسته، فرمانده******آمِر فصيل

سرنوشت جنگ******نَتيجة الحَرب

سكو******مِنَصَّة

سنگر******دُشمة

سوخت هسته اي******وقود نوويّ

سورتي پرواز******طلعة جوية

سيستم دفاعي******نظام الدفاع

سيستم عامل******منظومة المعالج

سيستم كنترل، كمين گاه سيستميك******نظام الرَصد

شاخه نظامي******جِناح عسكريّ

شبكه******تربيع

شجاع******باسل ج: بواسل

بُرد******مدي

شعله******وميض

شكست******إخفاق نجاح

شكستن ديوار صوتي******إختراقُ او خَرقُ حاجِزِ الصَّوت

شليك******إطلاق

شناسايي******استطلاع

صدا، صفير******دوّي

ص : 25

عاليترين بازرسان******كبير المفَتشين

عمليات دوراني******عمليات التفافية

فرماندار نظامي******الحاكم العسكريّ

فرمانده******آمر، قائد

قطعات لاشه هواپيماي سرنگون شده******اجزاءُ الطائرة المحطمَة

كد، رمز، كدر******شيفرة

كدر، رمز كردن******مشفرة

كشتار******مجزرة، ج: مجازر

كلاهك هاي هسته اي******رئوس ذَريّة

كميته خلع سلاح******لَجنَة نَزعِ السِّلاح

گارد مرزي******حَرَس الحدود

گارد ويژه******الحرس الخاص

گردان 6 مكانيزه******كتيبة المشاة الآلية 6

گروگان******رهينة ج: رهائن

گروگان گيري******حجز ، احتجاز، ارتهان

گسترش نيروها، آرايش نيروها******نشر قوات

گسترش، پراكندگي، آرايش******نشر، انتشار

گشتي هاي پياده******الدَّورِياّاتُ الرَّاجِلة

لباس هاي رزم******البَدَلات القِتاليَّة

لياقت، شايستگي، صلاحيت******كفاءة

مارش******نشيد

مأموريت هاي نظامي******المُهمات العَسكرية

مانور، تمرين، رزمايش******مُناوَرَة، ج: مناورات

مبارزه******مكافحة

محاصره******تطويق، محاصرة

مخابرات******إشارة

مختصات******أحداثيات (أح)

مراسم صبحگاهي ******مَراسِمُ العَرضِ الصَّباحي

مربي******مُدرّب

مرخص كردن، آزاد كردن******تَسريح

مزدور******مُرتَزِق، ج: مرتزقة، مرتزقات

مشاور نظامي******مُستشار عسكريّ

مصدوم******مصاب

معامله تسليحاتي******صَفقة الأسلحة

منبع نظامي******مَصدر عسكريّ

ص : 26

مهمات******ذخيرة، عتاد

ناوگان جنگي******اُسطول حربيّ

نشان افتخار******نوطِ الشجاعة، وسامة الفخر

نظامي كادر******عسكريّ محترف

نفوذ كردن، آهسته واردشدن******توغّل = فتح ثغرة

نقشه برداري نظامي******مساحة عسكريّة

نقض، تجاوز******خرق

نگهبان، كشيك، مرزبان******مرابط

نوع، مدل******طراز، موديل

نيروهاي پاسدار صلح، يا حافظ صلح******قُوات حِلف السَّلام، قوات الطواريء

نيروهاي شبه نظامي******ميليشيا

نيروهاي ضد شورش******قُوات مَكافِحة الشَغَب

نيروي ضربت******قوة ضاربة

نيروي گشت******قوي السيارة

واحد نخبه، واحد زبده******وحدة مختارة

هدف فرضي******هدف وهميّ

هسته اي******نوويّ

يگان ها******قطعات او قطاعات

يگان، واحد******وحدة، ج: وحدات

يورش برد، حمله كرد، هجوم آورد******داهَمَ

مكانيزم رهايي******آلية إعتاق

وسايل ترسيم******آلات الرسم

گراي وارونه******الإتجاه الخلفيّ

سمت شعله آتش******إتجاه الوميض

ارتباط تلفني******اتصال هاتفيّ

قرارداد، موافقتنامه******قرار، اتفاقيّة

بلندگوها******مكبّرات الصوت

مرخصي و تعطيلات******إجازات و العطلات

مرخصي با حقوق كامل******إجازة براتب كامل

گواهينامه رانندگي******إجازة سائق

مرخصي اضطراري******إجازة طارئة

عبور از گودال، خندق******إجتياز الخندق

عبور از موانع******إجتياز الموانع

اقدامات آفندي ضد شناسايي******إجراء تعرّضيّ ضدّ استطلاع العدوّ

اقدامات پدافندي غير عامل******اجراء دفاعيّ سلبيّ

ص : 27

اقدامات پيشگيرانه******إجراءات الوقاية

سيستم انژكتور******جهاز (نظام) الإشعال

اقدامات امنيتي******احتياطات الأمن

مختصات كامل******أحداثيّات ثلاثية المحاور

شرايط جوي******الأحوال الجوّية

اختلاف فشار******إختلاف الضغط، فرق جُهدي

سنگر ارتباطي******أخدود (خندق) الإتصال

عقب نشيني از موضع******إخلاء موضع، انسحاب من موضع

پاكسازي منازل از دشمن******إخلاء البيوت، تطهير البيوت من العدو

بي انظباطي******إخلال بالضبط

آتش را خاموش كرد******أخمد (أطفأ) النار

سوگند خوردن******تحليف، أداء اليمين

مديريت امور پرسنلي******إدارة الأفراد

اداره خدمات درماني******إدارة الخدمات الطبية

هدايت آتش******إدارة الرمي

اداره بهداشت******إدارة الصحة

جعبه دنده هيدروليكي******ادارة مائعية (بالزيت)، هيدرولية

اداي احترام كرد******أدّي التحية

تشريفات را به جا آورد******أدّي المراسم

وسايل روغن كاري******ادوات التزييت

شلي، سستي******تهاون، تساهل، ارتخاء، تراخٍ

جيره كامل******أرزاق كاملة

تدبير فرماندهي******إرشادات القائد

خستگي فوق العاده پرسنل******إرهاق الأفراد

جابجايي محوري******إزاحة محورية

پاك كردن ميدان مين******إزاحة الألغام

پوشش كامل******إستتار تامّ

بازجويي از متهم ******استجواب المتّهم

كشاندن دشمن******إستدراج العدوّ

اطلاعات مخابراتي******إستخبارات الإشارة

عمليات مزدوج******اتصال مزدوج

شناسايي كردن******استطلاع، استكشاف، كشف، ارتياد

شناسايي رزمي******استطلاع المعركة

آمادگي براي تك******استعداد للقتال

بروز اشكال فني******استعصاء

ص : 28

استعفاء كردن******استقالة، استعفاء، اعتزال

تعادل خودكار******استقرار تلقاييّ

جريان الكتريكي******استقطاب كهرباييّ

خودمختاري******الحكم (الاستقلال) الذاتيّ

نتيجه گيري******الإستنتاجات

مصرف مهمات******استهلاك الذخيرة

مصرف برق******استهلاك القدرة

اسارت ******الأسر

كمك هاي اوليه******أسعاف أوليّ

كمك مستقيم ******الإسناد المباشر

******

******

تجهيزات نظامي : المُعدات العسكرية

آتشبار، باطري******بطارية

استعداد نيروها******عديد القوا

اسلحه خانه******تَرسانَة

اشغال******احتلال

انبار مهمات، زاغه******مستودع

انبارهاي مهمات******مَخازِنُ العَتاد

آتشبار******مربض

آژير خطر ******صفارة انذار

آماد، پشتيباني******إمداد

آنتن******هوائيّ او هوائية

باطوم******هراوة

پاتك******هجوم مضادّ

پاسدار، نگهبان، گارد******حرس

پشتيباني آتش، آتش پشتيباني******اِسناد ناري

پل هوايي******جسر جويّ

تانك******دبابة، ج دبابات

تعقيب******ملاحقة

تيپ، سرلشكر، ميجر ژنرال******لواء

جليقه (كمربند) انفجاري******سترة انتحارية

چاشني انفجاري******كبسول تفجير

ص : 29

خشاب، انبار مهمات******مخزن سلاح

دژ******حصن

دستگاه فرستنده******جهاز ارسال

دستگاه گيرنده******جهاز استقبال

دهانه ******فوهة

ديالگرام******مخطط صندوقي

ديدبان******راصد

زره پوش******مُدَرَّعٌ

زنجيره اي (خودرو)، زنجيردار ******مجنزرة

سنگر******دشمة، ساتر

سيستم، سامانه******منظومة

سيم خاردار******الأسلاك الشائكة

شيار******شيار

طرح، نقشه******خطة

فتيله******فتيل

فرمانده، رهبر******قائد

قرباني، تلفات******ضحيّة، ج:ضحايا

قطب نما******بوصلة

كارگاه، تعميرگاه******ورشة تصليح

كشيك******مناوب

كلاه خود******خوذة

كلاهك******رأس

گارد جمهوري******حرس جمهوري

گارد مرزي******حرس حدود

گازهاي سمي******غازات سامّة

لوله ديناميت******اصبع ديناميت

ماسك******كمام ج: كمامات

ماسوله******صاعق

مانور، رزمايش******مناورة، ج: مناورات

مواد شيميايي******عانصر كيمياوية

موانع سيماني******سواتر اسمنتية

مهمات******عِتاد

مين ياب، مين روب******كاسِحَةُ الغام

نيروي پياده******مشاة

يورش برد، حمله كرد******داهم

ص : 30

دوربين شناسايي******آلة التصوير الإستطلاعية عر: كاميرا

دوربين تفنگي******آلة تصوير مصوّبة

عقربة قطب نما******إبرة البوصلة

خنثي كردن مين******إبطال الألغام

كمربند انفجاري******الحزام الناسف

انواع خودرو: انواع السيارات و العربات

18 چرخ******شاحنة مترابطة

اتوبوس

******باص، اتوباص، اتوبيس، اتوبوس، ميكروباص، ميدل باص، حافلة

آمبولانس******سيارة أسعاف

پرايد******عر: سايبا

تانكر بمب گذاري شده******الصِّهرِيجُ الُفَخَّخ

خاور******شاحنة متوسطة

خودرو جيپ با دنده كمكي******جيب، عربة ب م ب

خودرو زرهي******عربة مدرعة

خودرو مجهز به تيربار******سيارة مزودة بالرشاش

خودرو، وسيله******مركبة

خودروي زرهي******آلية، عربة مصفحة

خودروي ضد گلوله******عربة مصفحة

كاميون******شاحنة كبيرة

نفربر زرهي******ملالة

وانت******شاحنة صغيرة

يدك كش******عبّاره

نوعي خودروي باربري******قلّاب

مكانيزم ترمز******آلية الكابحة

كاميون، محموله******شاحنة

كانتينر، كششي******مقطورة

اجزاء خودرو******اجزاء السيارة

كلاچ******

گاز******

ترمز******

داشبورد******آلات لوحة القيادة

فرمان******

صندلي عقب******

صندلي جلو******

صندوق عقب******

ص : 31

كاپوت******

شيشه ماشين******

باك خودرو******

******

******

******

******

انواع اسلحه: انواع السلاح

سلاح غير [نا] متعارف******سلاح غير تقليديّ، أسلحة غير تقليديّة

اژدرافكن******طوربيد

اسلحه سرد******سلاح ابيض

تسليحات ميكروبي******أسلحة جِرثوميّة

تسليحات نابودكننده، كشنده، مرگبار******أسلحة القاتلة

تفنگ******بُندقية

تيربار، مسلسل******رشاشة

جنگ افزار هاي موشكي، سلاح موشكي******أسلحة الصاروخيّة

رگبار ******صَولَة

سلاح كمري، كلت******مُسدّس

سلاح هاي كلاسيك، متعارف******أسلحة تقليديّة

سلاح هاي ممنوعه******أسلحة ممنوعة، محظورة

سلاح، مهمات******أسلحة

سلاح هاي اتمي******أسلحة ذرّيَة

سلاح هاي سبك******أسلحة الخَفيفة

سلاح هاي سنگين******أسلحة الثقيلة

سلاح هاي شيميايي******أسلحة الكيمياويّة

سلاح هاي كشتار جمعي******أسلحة الدَّمار الشامل

سلاح هاي مهلك******أسلحة الفتّاكة

سلاح هاي نيمه سنگين******أسلحة المُتوسِّطة

سلاح هسته اي******سلاح نوويّ، ج: أسلحة نوويَة

ماشه تفنگ******زناد

منوّر******قنبلة مضيئة

بكار بردن سلاح را فراگرفت******أتقن استخدام السلاح

ص : 32

جنگ افزارهاي هجومي (آفندي)******أسلحة تعرضية

كاتيوشا******راجمة

خمسه خمسه******ميني كاتيوشا

انواع گلوله و قسمتهاي تفنگ: انواع الرصاص و أجزاء البندقية

تفنگ******بُندُقيَّة

چاشني******صاعق

خرج******حشوة

سرنيزه******حربة

سيبل تيراندازي******لوحة الرمي

ضدگلوله******مصفحة

فشنگ، گلوله، تير******رَصاصة

فشنگ ها، گلوله ها******الخرطوش، ج: الخَراطيش

قبضه (تفنگ)******أخمص

قنداق******حاضن

كاليبر******عيار

گلن گدن******عقلة

گلوله******قذيفة

گلوله ثاقب******رصاص خارق، قذيفة ثاقبة

گلوله جنگي******رصاص حربيّ

گلوله رسام******رصاص خطاط

گلوله مشقي******رصاص مفرقع

گلوله ها و مهمات******طلقات و ذخائر

گلوله هاي آتش زا******عِيارات ناريَة

ماسوره، چاشني******شحنة متفجرة

سوزن سوپاپ******إبرة الصّمام

ص : 33

خان لوله******أخاديد السبطانة

آزمايش تير******اختبار الرمي

پيستون يا ميل لنگ******عمود الحدبات، تُرُس

اصول و روش تيراندازي******أسس و اسلوب الرميّ

انواع موشك و توپ و خمپاره و بمب: انواع الصواريخ و المدافع و العبوات و القنابل

موشك كوتاه برد

[با برد مؤثر 30 تا 1000 كيلومتر]******صاروخ قَصير المَدي

موشك ميان برد

[با برد مؤثر 1000 تا 2700 كيلومتر]******صاروخ مُتوسط المَدي

موشك دوربرد

[با برد مؤثر 2700 تا 5400 كيلومتر]******صاروخ بعيدالمَدي

موشك قاره پيما

[با برد مؤثر 5400 تا 14400 كيلومتر]******صاروخ عابر، عَبرالقّارّات

اژدر******قذيفة طوربيد

بمب ارتعاشي******قنبلة ارتجاعية

بمب تركشي (دو زمانه)******قنبلة انشطارية

بمب خوشه اي******قنبلة عنقودية

بمب ساعتي يا زماني******قُنبُلَةٌ مَوقُوتَةٌ

تله انفجاري، بمب كارگذاشته شده******عِبُوة ناسِفَة

توپ******مدفع

توپ جهنم******مدفع جهنم

توپخانه******مدفعيّة

خمپاره******هاون

موشك خودكار يا خودكششي******صاروخ ذاتيّ الحركة

موشك دوش پرتاب******صاروخ محمولة علي الكتف

موشك ساحل به دريا******صاروخ بَرّمائي

موشك سطح رو******صاروخ طوّاف

موشك هوا به هوا******صاروخ جَوّ-جَوّ

موشك هوشمند******صاروخ ذكيّ

موشك انداز آرپي جي******قاذفة R.B.J

موشك انداز، بمب افكن******قاذِفة

موشك اندازها******راجمات الصَّواريخ

موشك هايي با كلاهك هاي هسته اي ******صَواريخُ رؤوسُها نَوَوِيَّة

ص : 34

ميدان عمليات******مسرح عمليات

مين******لغم ج: الغام

مين هاي تركش دار******الألغامُ الشَّظوِيَّة

انواع منطقه ها: انواع المناطق

اتاق عمليات******غرفة العمليات

ايستگاه بازرسي******سَيطَرة، حاجز

بلندي، تپه، ارتفاعات******تل ج: تلال = مرتفعات

بندرگاه هاي نظامي، پايگاه هاي دريايي نظامي******مَوانيء عسكريّة

پادگان******مُعَسكر

پاسگاه******مخفر

پايگاه موشكي******بطارية او قاعدة (موقع/موضع) صاروخيّة

پايگاه، سيستم******بَطارية

پايگاه هاي رادار******قواعد راداريَة

ص : 35

تونل******نفق ج: انفاق = خندق ج: خنادق

خاكريز******السِتار، السّاتر

خانه مسكوني افسران******مساكن الضباط

خانه هايي زير زمين******مدافن تحت الأرض

خط تماس، خط مقدم******خطوط المواجهه- خط التماس

خط حائل******خط فاصل

خط مقدم، خطوط درگيري******خطوط المواجهة

زرادخانه هسته اي******ترسانة نووية

زرادخانه، انبار مهمات******تَرسانة، مستودع السلاح

زندان نظامي******السِجن العسكريّ

ژاندارمري، پليس******درك

شهرك افسران******دُور الضباط

صحنه درگيري******مَسرحاً للمعارك

فرودگاه نظامي******مَطار حربيّ

كمربند امنيتي******الحِزام الأمنيّ

گذرگاه******مَعبَر

گذرگاه اصلي عبور (نفوذ) تروريستها******ممرّ رئيسي لتسلل الإرهابييّن

محل ديدبان******بُرج، مرصد

محور******محور، ج: محاور

محور، بخش، نوار******قاطع، قطاع

مرز******حدود

مركز آموزش نظامي******الأكاديمية العَسكريّة

مركز نظامي****** نُقطة عسكريّة

مناطق آزاد شده******المناطق المحررّة

مناطق مصالحه شده******المناطق المصالحات

منطقه امن******منطقة آمنة غيرآمنة

منطقه بي طرف******منطقة عازلة

منطقه خلع سلاح شده******منطقة مخلوعة السلاح

منطقه درگيري******المنطقة الإشتباك، الصراع، النّزاع

منطقه مسكوني، غير نظامي******منطقة آهلة بالسكان، مدنيّ (غير عسكري)

منطقه نظامي ******المنطقة العسكرية

منطقه، اقليم******إقليم

موزه جنگ******متحف الحرب

ميدان آموزشي******ساحة تدريب

ميدان مين******حَقلُ الغام

ص : 36

ميدان، صحنه******ساحة

نفوذ در درون زمين، سوراخ******ثغرة

نوار مرزي******الشريط الحدودي

نيروگاه هسته اي******مَفاعل نوويّة

زمين سان و رژه ******أرض الإستعراض

زمين كوهستاني******أرض جبلية (وعرة)

زمين باير، بي آب و علف******أرض جرداء

زمين سنگلاخي******أرض حجريّة

زمين شيب دار******أرض منحدرة

زمين بي صاحب******أرض الحرام

زمين محصور******أرض حرجية

زمين شني******أرض رملية

زمين مرتفع******أرض صاعدة

زمين مناسب تانك******أرض صالحة للدبابات

زمين بياباني******أرض صحراوية

زمين سفت و سخت******أرض صُلبة

قتلگاه******أرض القتل

زمين موات******أرض قفر، أرض موات، أرض مهملة

زمين باتلاقي******أرض مستنقع، أرض سبخة

زمين صاف و هموار******أرض مسطّحة، مستوية

زمين يخ بسته (پوشيده از برف)******أرض مغظاة بالجليد

منطقه مانور******أرض المناورة (التدريب)

كف چادر******أرضية الخيمة

موانع مارپيچ******أسنان حلزونيّة

موانع حلقوي شكل******أسنان لولبية

ص : 37

انواع راه ها و راهنماي آدرس دهي: اصناف الطرق و دليل العنوان

راه خاكي******الطريق الترابي

راه زميني******الطريق البري

راه دريايي ******الطريق البحري

راه آهن******سكة الحديد

راه پله******سلّم

آبراه، مجراي آب******ممرّ مائي

ناهموار******وعر

آسفالت******امبلّق ط

بزرگراه******اتوستراد، الطريق الاعظم

خاكريز، سد******ساتر، ج: سواتر، سد

اِداره پُست******مَكتب البَريد

استان******المُحافَظَة، المقاطعة

ايستگاه******المَحَطَّة

آتَش نِشاني******المطافيء

باشگاه******النّادي

بانك******البَنك، ج: بنوك/ المصرف، ج: مصارف

بُن بَست******الزقاق المقفول

بيمارِستان******المُستَشفي

درمانگاه******مشفي

مركز(گروه) درماني******مفرزة طبية

پاسگاه******المَخفَر

پايِگاه******المَقَر- القاعدة

پُل******الجِسر، كبري،القَنطَرة

پُمپ بنزين******مَحطّة بنزين، عر:بانزين

پياده رو******رَصيف

تِآتر******المَسرَح

تَقاطُع******المُنعَطَف

چِراغ راهنما******اشاراتُ المُرور

چهار راه******المصلبية

خيابان******الشّارع، ج: شوارع

سينَما******السّينَما

شهر******المَدينَة، ج: مُدُن

فَرعي******المَفرَق

فَلَكه، ميدان******السّاحَة، ج: ساحات/ المَيدان، ج: الميادين

ص : 38

كشور******القُطر، بلد، ج: البلاد

كلانتَري******مركز الشُرطة

كوچه******الزُقاق، الزّاروب، المَسدود

كوي( محله )******الحَيّ

مَحَله******المِنطقة

مَغازه******الدُكان، المَحَل

هُتِل******الفُندُق، النَزل

بزرگراه******اتوستراد، الطريق الاعظم

ساختمان******المبني، البناية

شماره پلاك******رقم الدار

مجتمع مسكوني******مجمّع سكني

پستو******قُبو ج: أقبية

زيرزمين******سرداب ج: سراديب

طبقه اول******الطابق الاول

آسانسور******مصعد

در******باب

دربان******بوّاب

دروازه شهر******بوّابة

انواع جنگها: الحروب و العمليات و أقسامها

جنگ الكترونيك، جنگال******حرب الكترونية

پاتك، ضدحمله******هجوم مُضاد

پارازيت انداختن******تشويش

جنگ جهاني اول******الحرب العالمية الاُولي

جنگ جهاني دوم******الحرب العالمية الثانية

جنگ چريكي، پارتيزاني (نامتقارن)******حرب العصابات

جنگ رسانه اي، تبليغاتي******حرب الإعلامية

جنگ رواني******الحرب النفسيّة

جنگ شايعه پراكني******حرب الإشاعات

جنگ شهري******الحرب المُدن

جنگ غيرمنتظره، جنگ غافلگيرانه******الحرب الخاطفة

جنگ فرسايشي******حرب استنزاف

جنگ گازهاي سمي******حرب الغازات السّامة

جنگ نامتقارن******الحرب اللامتماثلة

جنگ هاي منطقه اي******الحُروبُ الإقليميَّة

ص : 39

حمله پيشگيرانه، حمله پيش دستي******هجوم وقائيّ

حمله زميني******هجوم بريّ

حمله غافل گيرانه******الهجوم المباغِث

حمله هوايي******غارة

عمليات انتحاري******عمليات فِدائية

عمليات غافلگيرانه******عمليات خاطِفة

عمليات هوابرد، هلي برد******هجوم مظليّ

مانور هوايي (به معني تجاوز هوايي)، شبه حمله******غارّة وهمية

هجوم، يورش، حمله******المُداهَمَة

ص : 40

اصطلاحات نيروي دريايي : مصطلحات القوّة البحريّة

اسكله، لنگرگاه******مُرسي، رصيف

اقيانوس پيما******عابِرة المَحيط

بندر******مرفأ، ج: مرافئ / موانئ

بويه، لنج******حاوية

پرچم نيمه افراشته

(در نيروي دريايي به نشانه آماده بودن كشتي براي عمليات يا احترام به ناو ديگر)******...العَلَم

علم منكّس، راية منكّسة

پرچم نيمه افراشته

(در سفارت خانه ها به نشانه عزاداري و ابراز ناراحتي)******...العَلَم

پريسكوپ******مرتب الغواصّة

تفنگداران نيروي دريايي******مُشاةُ البَحريّة

حفاظت از هواپيما******صيانَةِ الطائرات

دريادار******عميد بَحار

دريادار، درياسالار******الأدميرال

دريانورد، ملوان******ملّاح

دزدان دريايي******قراصنة

رزمناو******طرادة، بارجة

زيردريايي******غوّاصة- دوبة

صنايع هوايي******صِناعة الطائرات

عرشه كشتي******متن السفينة، ظهر السفينة

عمليات آبي – خاكي******عمليات البَرمائية

غواص******غوّاص

فرمانده ناوگان دريايي******قائد الأسطول البحري

فريگيت- ناوچه******فرقاطة

قايق******زَورق، قارِب

قايق جنگي، ناو******زورق حربيّ

قايق گشتي******زورق دوريّة

قطعات يدكي******غِيار

كشتي******سفينة

كشتي نظامي******باخرة حربية

ص : 41

گارد ساحلي******الحَرَس الساحلي- خَفَرُ السّواحل

گشت ساحلي******خَفَر السواحل

لايروبي******تعميق

لنج******دَوّاب

لنج، شناور******عوامة

مين روب******كاسحة ألغام

ناو آبي خاكي******سفينة برّمائية

ناو بالگردان بر******حاملة طوّافات

ناو هواپيمابر******حاملة الطائرات- هاوركرافت

ناوشكن******مدمّرة، بارجة

ناوگان******أسطول

ناوگان دريانوردي******أُسطُولُ المِلاحَةِ البَحريَّة

نيروهاي قورباغه، آبي خاكي******قوات ضفدعة

نيروي دريايي******البَحريَّة

يدك كش******عبّارة

دريانوردي كردن******إبحار

ارتفاع از سطح دريا******الارتفاع عن سطح البحر

عمليات به آب انداختن وسايل******أسلوب التعويم

پل شناور******جسر عائم

قايق، ناو******زورق

ساحل******شاطئ

******

******

اصطلاحات نيروي هوايي: مصطلحات القوّة الجوّية

اشاره

اسكادران******سِرب

آشيانه هواپيما******حضيرة الطائرات

بال (هواپيما)******جناح

بالن بالون******منطاد، مُنطاة

باند (فرودگاه)******مدرج

بمباران******قصف

بمباران هوايي******ضربة هوائيّة

پايگاه******قاعدة

پل هوايي******جسر جويّ

ص : 42

چتر******مَظَّلة

چترباز******مظلّيّ، ج: المُظلِّين

حريم هوايي******مجال جويّ

خلبان******طيّار

دوربرد******بعيدة المدي

ديوار صوتي******حاجز صوتي

سكو******منصّة

سوخت گيري******تزوّد بالوقود

سورتي پرواز******طلعة

عقابان آسمان (كنايه به خلبان)******نُسور الجوّ

عكس هوايي******تصوير جويّ

غُرش******ذَويّ

غرش هواپيماها******ذَويّ الطائرات

فرمانده هوانيروز******قائد طَيران الجيش

فضاپيما******مكوك

كلاهك جنگي******رأس حربيّ

كلاهك غير متعارف******رأس غير تقليديّ

كنترل هوايي******مراقبه جويّة

كوتاه برد، نزديك برد******قصيرة المدي

مانور هوايي******طيران استعراضيّ

موشك بالدار******صاروخ مجنح

موشك، راكت******صاروخ

هدايت شده******موجّه

هوانورد******ملّاح

يورش، حمله هوايي******غارَه

فرود اضطراري******إبرار (نزول) اضطراريّ (طوارئ)

فرود با چتر******إبرار بالمظلّات

كمربندهاي نجات******أحزمة الأمان

بندهاي چتر******عُدة (أحزمة) المظلّة

انواع پرنده هاي نظامي: اقسام الطائرات العسكرية

باربري******كارگو (حمولة)

بالگرد، چرخ بال ها******حامات

ناو هواپيمابر****** باخرة حاملة الطّائرات

هليكوپتر، بالگرد، هواگرد******حوّامة، طوّافة، مِروحيَة

ص : 43

هواپيما******طَيّارة، طائرة

هواپيماي اطلاعاتي******طائرة تجسس

هواپيماي بدون سرنشين

پهپاد(پرنده هدايت پذير از دور)******طائره بدون ملّاح، طائره بدون طيّار

عر:

هواپيماي بدون موتور، گرايدر، ملخي******طائرة شراعية

هواپيماي بمب افكن******طائرة قاذفة، قاصفة

هواپيماي جت******جمبوجت، طائرة نفاثة

هواپيماي جنگي يا جنگنده******طائرة مُقاتلة

هواپيماي رهگيري******طائرة رادعة

هواپيماي سوختي******طائرة وقود

هواپيماي شناسايي******طائرة اِستكشاف، استطلاع

هواپيماي عمود پرواز، بالگرد******طائرة عمودية

فرامين نظامي: الأوامر العسكرية

بايست، ايست******اثبت، ثابتاً، قف

ادامه بده******داوِم

از راست نظام******القدوة من اليمين، التراصُف علي اليمين

آتش******إرمِ، إفتح النار، الرشاش يرمي تماماً

آتش بس******اوقف الرمي، الرمي إقطع

آتش به اختيار******إرمِ عندما تكون جاهزاً

آزاد******إسترح،إستريح، راحة

آماده باش******تاهّب

آماده براي حركت******للحركة تهيّأ

بازديد اسلحه******للفحص سلاحك

بشمار******عُدّ

به اسلحه******خُذ السلاح

به جاي خود******إستعد، تهيّأ

به چپ، چپ******الي اليسار دُر

به حفاظ يا جان پنا ه برو******إستتر

به راست، راست******الي اليمين دُر، يميناً دُر، يميناً استدر

به ستون چهار بايست******أربعات شكل

به موضع******الي مواقعكم

پيام تمام******الرسالة عَبَرت

ص : 44

پيش فنگ******سلام- سلاح

توجه كنيد******انتبهوا

حاضر******مُستعدّ

خالي كنيد ******فَرّغ

دستها بالا******إرفع يديك

دورشو ******إبتعد

زياد كن******زِد

سرلوله بالا******فُوّهة الي أعلي

سوارشو******إركب

عبو ركن ******مُرّ

عقب گرد******الي الوراء دُر

عقب نشيني كنيد******انسحبوا

كلت بيرون******المسدّس ارفع

نظر به راست******يميناً انظر

دوش فنگ******إبطاً سلاح

قدم رو******اتّبع الخُطوة

******

اصطلاحات نقشه خواني

درس جهت يابي

انواع جهت يابي

1.جهت يابي در روز با استفاده از حركت ظاهري خورشيد

2.جهت يابي در روز با استفاده از ساعت عقربه اي

3.جهت يابي در شب با استفاده از ستارگان قطبي

4.جهت يابي در شب با استفاده از حركت ظاهري ماه

ص : 45

5.جهت يابي در شب با استفاده از صورت هاي فلكي دب اكبر

6.جهت يابي با قطب نما

تنظيم وقت محلي

ساعت آفتابي

تخمين مسافت با قطب نما

اجزاي قطب نماوسيله اي كه امتداد شمال مغناطيسي را بر اساس خاصيت كره زمين نشان مي دهد.

1.دستگيره يا انگشتي

2.درب قطب نما

3.تيغه نشانه روي و عدسي چشمي

4.بدنه

5.طوقه كار در شب

6.صفحه مدرج

7. صفحه ثابت

گرا گرفتن

گراي وارونه (معكوس)

گرا بستن

ميليم (مل)

درس آشنايي با نقشه

نقشه******تصوير قائم عوارض سطح زمين بر روي صفحه افقي همانند كاغذ و امثال آن كه به يك نسبت معين كوچك شده است.

انواع نقشه:******

1.نقشه پلانيمتري******موقعيت مسطحاتي عوارض نشان داده مي شود و در آنها مساحت با دقت ترسيم شده است.

2.نقشه توپوگرافي******علاوه بر موقعيت مسطحاتي، ارتفاع عوارض نيز مشخص شده است.

3.نقشه برجسته پلاستيكي******همان نقشه هاي توپوگرافي كه توسط پرس هاي حرارتي ارتفاعات بالا آمده اند.

4.نقشه عكس******از كنارهم چيدن عكس هاي هوايي بوجود مي آيد كه علاوه بر اطلاعات حاشيه اي، متن آن داراي شبكه بندي، نام عوارض و مانند آن است. (فتومپ:Photo Map)

5.نقشه هاي عمليات مشترك******از جمله نقشه هاي نظامي كه جهت عمليات مشترك هوايي و زميني بكار ميرود و به مقياس 250.000/1 است.

ص : 46

6.نقشه هاي ويژه ******براي مقاصد خاصي مانند هواشناسي، معادن، فرودگاه ها، پراكندگي جمعيت و غيره تهيه مي شود.

مراحل تهيه نقشه:******

1.پرواز و عكس برداري******

2.ترميم******

3.تبديل******با استفاده از دستگاه استروسكپ

4.تكميل برداشت******به علت سايه هاي احتمالي موجود با كمك نقشه برداران زميني

5. كارتوگرافي******آوردن حروف و اعداد روي نقشه

انواع مقياس:******

1.مقياس كسري يا عددي******1/25،000

1

25000

2. مقياس خطي يا ترسيمي******

ميل دريايي******1ميل دريايي= km 2

مايل******1ميل = km 7/1

يارد******هر 1 يارد= 9/. متر

دستگاه منحني سنج******

كيلومتر******Km= m10001

علائم نظامي******

علائم قراردادي******

شمال حقيقي (جغرافيايي)******در بالاي آن ستاره قطبي است.

شمال شبكهGN) )******امتداد پايين به بالاي محورهاي عرضي نقشه

(كمي به سمت راست نسبت به شمال حقيقي)

شمال مغناطيسي******امتدادي كه عقربه آزاد قطب نما در جهت آن مي ايستد.

(كمي به سمت راست نسبت به شمال شبكه)

گراي حقيقي يا مغناطيسي يا شبكه******

انحراف******زواياي بين امتداد شمالها

توجيه نقشه ******افقي كردن نقشه و قراردادن جهت هاي شمال و جنوب آن در امتداد جهتهاي شمال و جنوب طبيعت

پيدا كردن گراي يك امتداد از روي نقشه: ******

1.به وسيله نقاله******

2.به وسيله قطب نما******

******

درس تعيين مختصات و آدرس دهي

قطب جنوب******

قطب شمال******

ص : 47

شبكه بندي و مختصات جغرافيايي******غالباً در نقشه هاي مقياس كوچك و مورد استفاده نيروهاي هوايي و دريايي قرار مي گيرد.

واحدهاي اندازه گيري: 1 درجه= 60 دقيقه

1 دقيقه= 60 ثانيه

مختصات قائم الزاويه

مثال:

مخ:543230******تعداد ارقام مختصات بايد زوج باشند.

نيمه اول مختصات مربوط به محور طولي (پايين نفقشه) و نيمه دوم ارقام مربوط به محور عرضي(چپ نقشه) است.

اگر مختصات ده رقمي باشد، موقعيت نقاط با تقريب يك متر بيان شده است.

اگر 8 رقمي باشد با تقريب 10 متر

اگر 6 رقمي باشد با تقريب 100 متر

اگر 4 رقمي باشد با تقريب 1000 متر

مختصات قطبي******تعريف: يك زاويه و يك مسافت از مبدأ معلوم به نقطه اي كه قصد آدرس دهي آن را داريم.

پيدا كردن نقطه با استفاده از گرا

استفاده در طرح ريزي آتش، ديده باني و غيره

مدار ******دوايري كه به موازات خط استوا رسم شده و بر نصف النهارها عمود هستند. [بالا پايين]

نصف النهار******(دواير نيمروز) دوايري كه از قطب شمال و جنوب مي گذرند [چپ و راست]

طول جغرافيايي

E W X

طول جغرافيايي ِ يك نقطه زاويه بين سطح نصف النهار مبدا و سطح نصف النهار آن نقطه است.

طول جغرافيايي در نصف النهار مبدا صفر و در ساير نقاط نسبت به اين نصف النهار تا 180 درجه شرقي(E) و غربيW)) است.

تمامي نقاطي كه روي يك نصف الناهر قرار دارند داراي طول جغرافيايي يكسان هستند.

عرض جغرافيايي

N

Y

S******عرض جغرافيايي يك نقطه: زاويه اي كه خط رابط بين نقطه و مركز زمين با تصوير خودش روس سطح استوا مي سازد.

عرض جغرافيايي در مدار استوا صفر و در ساير نقاط نسبت به مدار استوا تا 90 درجه شمالي و جنوبي محاسبه مي شود.

تعيين مختصات******

خط كش سي سانتي متري******

******

درس نمايش ناهمواري ها

مبناي ارتفاعات******مبناي ارتفاعات سطح درياهاست.

منحني هاي تراز******كه به سه دسته تقسيم مي شود:

منحني هاي تراز اصلي (به رنگ قهوه اي پررنگ و ضخيم)،

منحني تراز واسطه (قهوه اي كم رنگ)

منحني تراز فرعي(به صورت خط چين و در مناطق پست و شيب كم)

ص : 48

اشكال متفاوت منحني هاي تراز******يا رابطه ميان شكل زمين و منحني هاي تراز

1.شيب ملايم ******

2.شيب تند******

3.شيب مقعر******تورفتگي زياد به سمت پايين

4.شيب محدب******برآمدگي زياد به سمت پايين

5.قله ******بلندترين مكان هر كوه كه داخلي ترين منحني بسته است.

6.شيار******همان آبريز

7.يال******همان خط الرأس

8.گردنه ******پايين ترين نقطه ميان دو برجستگي مجاور

9.پرتگاه******شيب تند كه عبور از آن به سادگي امكان ندارد.

سايه******

نيمرخ (پروفيل)******

ارتفاع******

پيدا كردن مسافت******فاصله خطوط متعامد در نقشه هاي 50.000/1 و 100.000/1 برابر با 1000 متر است.

محاسبه شيب******

******

صورت اختصاري و معاني واژه هاي عربي

1 كغ******كيلوغرام : كيلوگرم

1 كم******1كيلومتر

3م******3 متر

أتش******اينچ

اح****** احداثيّات: مختصات

ح أ م م ******حدود أمامية لمنطقة المعركة

لجمن= (لبه جلويي منطقه نبرد)

س م******سانتي متر

سعت******ساعت

سو******در لهجه سوري يا شامي

سه بعدي******ثلاثية الأبعاد

ش م ر******شيميايي، ميكروبي، راديولوژي يا راديواكتيو

ش م ه******شيميايي، ميكروبي، هسته اي

ص : 49

عر******در لهجه عراقي

عربة ب م ب******خودرو جيپ با دنده كمكي

ق.خ******قوات خاصة

ك ج إ******= الكيمياوية، الجرثومية، الإشعاعية

لجمن ******(لبه جلويي منطقه نبرد)

جبهة القتال

م ******متر

م/د******مضادة للدبابات: ضد تانك

م/ط******مضادة للطائرات: ضدهوايي

مد******مدرعة: زرهي

مدفع 122 مم****** توپ 122 ميلي متري

مش******مشاة: پياده

مل******ميليوم

ميكا******ميكانيزة

صورت اختصاري و معاني واژه هاي فارسي

پادكال******پادكنش يا حمله الكترونيكي

پهپاد******پرنده هدايت پذير از دور

تاچ ******توانمندي انهدام چندگانه (در هواگردها)

جنگال******جنگ الكترونيك

دَستران******دستگاه رقمي انفرادي

رشداد******رادار شناخت دوست از دشمن

زهپاد******وسيله زميني هدايت پذير از دور

سابگ******سامانه برخورد گريز

ساپه همراه******سامانه پدافند هوايي همراه

ساد ******سامانه ارتباط داخلي

ساعگ******سامانه عارضه گريز

سامپَن******سامانه مديريت فضاي پرواز نظامي

سَمَر******سطح مقطع راداري

ش م ه******سلاح هاي شيميايي، ميكروبي، هسته اي

شهپاد******شناور هدايت پذير از دور

گوار******گروه واكنش اضطراري رايانه اي

گِهر******گيرنده هشدار راداري

لجمن******لبه جلويي منطقه نبرد

ماهراه******مركز واپايش[كنترل] هوايي راهكنشي[تاكتيكي]

منشاپ هوايي******منطقه شناسايي پدافند هوايي

ص : 50

واپر******واحد آماده سازي پرواز

هَماراه******هماهنگ كننده هوايي راهكنشي[تاكتيكي]

كلمات مصوّب جايگزين در فرهنگستان زبان و ادب فارسي

پاد كنش ******به جاي حمله

پاس ناو******به جاي فريگيت

پليس بين الملل******به جاي اينترپل

راهبرد******به جاي استراتژي

راهكنش******به جاي تاكتيك

راياتك******به جاي حمله سايبري

زيرپناه ******به جاي پناه گاه

گام آهنگ******به جاي مارش

گرم پوش******به جاي اوركت

واپايش******به جاي كنترل

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109