الصلاة فی الکتاب و السنة با ترجمه فارسی

مشخصات کتاب

سرشناسه : محمدی ری شهری، محمد، - 1325

عنوان قراردادی : [الصلاه فی الکتاب و السنه. فارسی - عربی]

عنوان و نام پدیدآور : الصلاه فی الکتاب و السنته همراه با ترجمه فارسی/ محمد محمدی ری شهری؛ مترجم عبدالهادی مسعودی

مشخصات نشر : قم: موسسه فرهنگی دار الحدیث، 1377.

مشخصات ظاهری : ص 257

شابک : 964-5985-57-914500ریال

موضوع : نماز -- احادیث

موضوع : نماز -- جنبه های قرآنی

شناسه افزوده : مسعودی، عبدالهادی، . - 1343

رده بندی کنگره : BP141/5 /ن8 م 343041 1377

رده بندی دیویی : 297/218

شماره کتابشناسی ملی : م 78-13595

ص: 1

اشاره

ص :2

ص :3

ص :4

در باره ترجمه

مقصود از ترجمه موسوعه بزرگ «میزان الحکمه» ارائه بهترین و پاکیزه ترین ترجمه نیست؛ چرا که این کار نشدنی و ادعای آن گزافه گویی است. آنچه درباره وفاداری و زیبایی ترجمه گفته اند و ضرب المثلی که این دو صفت را در شاهد ترجمه گرد نیامدنی می داند، بیش از هر چیز درباره احادیث شریف معصومان علیهم السلام صادق است که زیباترین و رساترین گفته ها را به زبان آورده اند و سخنانشان گرچه فروتر از سخن خالق، اما بسی فراتر از سخن مخلوق است. تنها هدف ترجمه این مجموعه آن است که زمینه آشنایی بیشتر با متن اصلی فراهم شود و تشنه کامان بتوانند، نه از طریق جوباره ای که مستقیماً از آن آبشخور معرفت سیراب گردند. اگر بدین هدف دست یافته باشیم که زهی شادکامی و اگرنه، همت خوانندگان نکته سنج، بدرقه راهمان خواهد بود و ما را از خطاهای بیشتر باز خواهد داشت. زحمت ترجمه کتاب الصلاة بر دوش جناب حجة الاسلام و المسلمین عبدالهادی مسعودی بوده است و ایشان کوشیده اند برای معانی بلند و مضامین والای احادیث ، جامه مناسبی در زبان پارسی بیابند و در این کار نهایت توان

ص :5

علمی و ذوق زبانی خود را به کار گرفته اند. سعی ایشان مشکور باد. همچنین ناگزیر از یاد کرد زحمات فاضل گرانقدر مرتضی خوش نصیب هستیم که با اعراب گذاری متن عربی، به سهولت ترجمه و تصحیح آن یاری رساندند و نیز برادران مصحّح و بخش انتشارات آقایان حیدر وائلی، محمد باقر نجفی و محمد ضیاء سلطانی که بی کوشش آنان، این کار به سامان نمی رسید. واللَّه الهادی الی صواب السبیل واحد ترجمه مرکز تحقیقات دارالحدیث سید حسن اسلامی

ص :6

المقدمة

سپاس تنها خداوند و پروردگار جهانیان را سزاست و درود و سلام بر بنده برگزیده اش ، محمّد و خاندان پاک وی و همه یاران نیکویش. مسلمانان ، کوشش های فراوانی رابه نماز، اختصاص داده و کتاب های ارزشمند بسیاری پیرامون آداب و رمز و راز آن نگاشته اند، ولی هنوز کتابی که این فریضه بزرگ الهی و مسائل آن را تحلیل کند و از دیدگاه احادیث فریقین؛ شیعه و اهل سنّت، جایگاه والای آن و نقش سازنده آن را نشان دهد، در کتابخانه اسلام، جای نگرفته است. کتاب حاضر که بخشی از موسوعه بزرگ میزان الحکمه به شمار می رود، به صورت مستقل نشر می یابد، تا این جای خالی را پر نماید. این کتاب با روش جدید و نظمی نو و در پرتو هدایت آیات کریمه قرآن و احادیثی که محدّثان شیعی و سنّی نقل کرده اند، به مهمترین مسئله هایی که جامعه اسلامی بدان نیاز دارد می پردازد. امید داریم که مسلمانان، در هر سوی جهان اسلام از آن بهره گیرند، مخصوصاً جوانانی که مشتاق شناخت حکمت و رمز و راز و آداب و آثار و برکات این فریضه الهی اند و با الهام گرفتن از این راز خوشبختی، کمکی برای

ص :7

خودسازی خویش، می جویند. در پایان، لازم می بینم که از همه برادران عزیز مرکز تحقیقات دارالحدیث که در تألیف این مجموعه گرانب ها، مرا یاری کردند، سپاسگزاری کنم، بویژه برادر بزرگوار مرتضی خوش نصیب که مسئولیت اصلی این کار را بر دوش داشته و برادران رسایی و احسانی فر که نمودن نشانی ها و منابع دیگر حدیث را بر عهده داشته اند. خداوند بهترین پاداش را به آنان در دنیا و آخرت عطا فرماید . محمّدی ری شهری آذرماه 1375 برابر با شعبان 1417

ص :8

المدخل

پیشگفتار

ص :9

الصلاة أوّل ما افترض اللّه سبحانه علی الناس (1) ، وأوّل مایجب تعلّمه من الفرائض (2) ، وأوّل مایُنظر فیه من عمل ابن آدم ، وأوّل مایُحاسَب به ، إن قُبلت قبِل ماسواها ، وإن رُدّت رُدّ ماسواها (3) .

الصلاة عمود الدین وقوامه ووجهه ، وموضعها من الدین کموضع الرأس من الجسد ، ومَثَلها مَثَل عمود الفسطاط (4) .

الصلاة خیر موضوع ، وأفضل الأعمال وأحبّها إلی اللّه سبحانه (5) ، وأفضل ما توسّل به المتوسّلون للتقرّب إلیه (6) ، وهی معراج المؤمن (7) .

نماز، نخستین واجب الهی است که خداوند سبحان بر مردم مقرّر داشته (8) و فریضه ای است که پیشتر از همه فرائض دیگر، باید آن را آموخت (9) ؛ نخستین عمل انسان است که در آن نظر می شود و نخستین چیزی است که از آن بازخواست می گردد، اگر مقبول افتد بقیه اعمال هم پذیرفته می شود و اگر رد شود، دیگر اعمال هم رد می شود (10) . نماز ستون دین، استواری و سیمای آن است. جایگاه آن در دین، مانند سر در کالبد است و حکایت آن، حکایت ستون خیمه است (11) . نماز، بهترین دستور دین، برترین اعمال و محبوب ترین آن ها نزد خدای سبحان (12) و برترین وسیله ای است که متوسلان برای نزدیک شدن به او بدان چنگ زده اند (13) و معراج مؤمن است (14) .

ص :10


1- راجع الفصل الخامس من هذا الکتاب .
2- راجع الفصل الخامس من هذا الکتاب .
3- راجع الفصل الخامس من هذا الکتاب .
4- راجع الفصل الخامس من هذا الکتاب .
5- راجع الفصل الخامس من هذا الکتاب .
6- راجع الفصل الخامس من هذا الکتاب .
7- لایخفی أنّ عبارة «الصلاة معراج المؤمن» مع کثرة تداولها علی الألسن بحیث صارت من أشهر الکلمات فی وصف الصلاة ، لم نجد لها مصدرا مسندا إلی النبیّ صلی الله علیه و آله أو الأئمّة علیهم السلام ، وهذا بعد أن استقصینا کلمات أصحاب الکتب فی شتّی العلوم ووجدناها فی أکثر من ثلاثین موضعا من عباراتهم ، علما أن کتب السنّة کلّها وکتب الشیعة جلّها إلاّ ما دوّن فی القرون الأخیرة _ کروضة المتّقین وبحار الأنوار للمجلسیّین أعلی اللّه مقامهما والرواشح السماویّة للمحقق الداماد قدّس سره _ خالیة منها ، فالظاهر أنّها لیست بروایة بل من عبارات علمائنا المتأخّرین رضوان اللّه تعالی علیهم .
8- بنگرید به فصل پنجم کتاب.
9- بنگرید به فصل پنجم کتاب.
10- بنگرید به فصل پنجم کتاب.
11- بنگرید به فصل پنجم کتاب.
12- بنگرید به فصل پنجم کتاب.
13- بنگرید به فصل پنجم کتاب.
14- ناگفته نماند که عبارت «نماز معراج مؤمن است» با وجود آن که مشهور شده است و ما آن را در بیش از سی جا و در کتابهایی با موضوعات گوناگون یافته ایم ولی منبعی که آن را به پیامبر یا امامان نسبت دهد، سراغ نداریم . افزون بر این، هیچ یک از کتابهای حدیث اهل سنّت و بیشتر کتابهای حدیث شیعه، جز آنچه در قرنهای اخیر تدوین گشته، همچون روضة المتقین و بحار الانوار ، نوشته مجلسی اوّل و دوّم 0 و رواشح سماویه ، نوشته محقق دامادقدس سره آن را نقل نکرده اند ، پس می توان گفت : این عبارت روایت نیست بلکه از سخنان عالمان متأخر ماست .

الصلاة تطرد الشیطان (1) ، وتمنع من البطر والطغیان ، وتنهی عن الفحشاء والمنکر راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب . ، وتزیل الکبر وأنواع الرذائل القلبیّة (2) ، وتُذهب السیّئات (3) وتطهّر النفس (4) .

الصلاة مفتاح کلّ خیر راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب . ، ینوّر بها الوجه والقلب (5) ، وتطمئنّ بها النفس (6) ، وتُستنزل بها الرحمة (7) ، وتُبدّل بها السیّئات بالحسنات (8) ، ویُستعان بها علی الجهاد الأکبر والأصغر راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب . .

الصلاة آخر وصیّة الأنبیاء لاسیّما خاتمهم محمّد صلی الله علیه و آله فإنّه کان من آخر وصایاه : «الصلاة ، الصلاة وما ملکت أیمانکم ، حتّی جعل نبیّ اللّه صلی الله علیه و آله یُلَجلِجها فی صدره ، وما یفیض بها لسانه» (9) .

لاریب أنّ الصلاة أکمل وسیلة للبناء والسیر والسلوک إلی اللّه تعالی ، وهی المغزی الأساس لبلوغ الهدف الأعلی للإنسانیّة والمجتمع الإنسانیّ المثالیّ . ومن المدهش والمؤسف حقّا أنّ عامّة الناس _ بل کثیرا من خاصّتهم _ لایعرفون هذا المغزی الّذی هو مغزی الحیاة والحرکة والازدهار حقّ معرفته ، ولا یستفیدون منه کما ینبغی ، مع جمیع ماورد فی القرآن الکریم والسنّة الشریفة من نصوص تؤکّد

الدور الإعجازیّ للصلاة فی بناء الفرد والمجتمع .

نماز، شیطان را می راند (10) ، بر تکبّر و سرکشی راه می بندد، از زشتی و ناپسندی باز می دارد (11) ، کبر و دیگر زنگارهای روح را می زداید (12) ، بدی ها را می برد (13) و جان را پاک می سازد (14) . نماز، کلید هر نیکی است (15) ، چهره و دل بدان روشن می شود (16) و جان با آن به اطمینان می رسد (17) ، رحمت را فرو می آورد (18) و زشتی ها با آن زیبا می گردند (19) و برای پیروزی در جهاد اکبر و اصغر از آن مدد می جویند (20) . نماز آخرین سفارش پیامبران، مخصوصاً پیامبر خاتم، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله است که در پایان وصیت خویش فرمود: نماز را، نماز را و آن را تا بدان جا تکرار کرد که زبانش سنگین و سخنش بریده بریده گشت (21) . بی گمان، نماز بهترین وسیله برای سازندگی و سیر و سلوک به سوی خداوند متعال و هسته بنیادین حرکت تکاملی به سوی والاترین هدف انسانیت و جامعه نمونه بشری است. بسی درد و اندوه که عموم مردم و بلکه بسیاری از نخبگان، این جان مایه حیات و حرکت و شکوفایی را آن چنان که باید، نمی شناسند و خواص ،آنچنان که شاید از آن بهره نمی گیرند، حال آن که آیات قرآن کریم و سنّت شریف بر نقش اعجازگونه نماز در سازندگی فرد و جامعه، تأکید می ورزند.

ص :11


1- راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب .
2- راجع الفصل الثانی من هذا الکتاب .
3- راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب .
4- راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب .
5- راجع الحدیث 456 و 457 من هذا الکتاب .
6- راجع الآیة 28 من سورة الرعد .
7- راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب .
8- راجع الفصل السابع والعشرین من هذا الکتاب .
9- راجع الفصل السادس من هذا الکتاب .
10- بنگرید به فصل بیست و هفتم کتاب .
11- بنگرید به فصل بیست و هفتم کتاب .
12- بنگرید به فصل دوّم کتاب .
13- بنگرید به فصل بیست و هفتم کتاب .
14- بنگرید به فصل بیست و هفتم کتاب .
15- بنگرید به فصل بیست و هفتم کتاب .
16- بنگرید به حدیث 456 و 457 کتاب .
17- بنگرید به آیه 28 از سوره رعد .
18- بنگرید به فصل بیست و هفتم کتاب .
19- بنگرید به فصل بیست و هفتم کتاب .
20- بنگرید به فصل بیست و هفتم کتاب .
21- بنگرید به فصل ششم کتاب .

کثیرون هم الّذین یصرفون وقتا من حیاتهم للتفکیر فی بناء أنفسهم وممارسة مایهدیهم فی سیرهم وسلوکهم ، فیبحثون عن مرشدٍ یهتدون بأذکاره وأوراده وریاضاته لیطووا مراحل الکمال ومراتب الکشف والشهود ، ولکن نلحظ فی کثیر من الحالات أنّهم ربما یقعون فی فخّ الماکرین الّذین لایعرفون من السیر والسلوک إلاّ الاسم ، متّخذین من ذلک وسیلة للارتزاق والشهرة واستغلال المریدین الجهلة بشتّی ضروب الاستغلال .

ویعلم السالکون الواعون والمسلمون المتبصّرون الصادقون أنّ الصلاة هی أفضل التعلیمات التوجیهیّة فی السلوک وتزکیة النفس ، وأقرب الطرق إلی مواجهة الغزو الثقافی لأعداء الإسلام ، وأحسن الجهاد ثمرا لتحقیق القیم الإنسانیّة وتطبیق المعرفة الإسلامیّة الأصیلة فی المجتمعات البشریّة .

ونقرأ فی الوصیّة الأخلاقیّة الثمینة الّتی عهد بها الإمام الراحل رضوان اللّه تعالی علیه إلی ولده العزیز السیّد أحمد رحمه الله : أنّ الأنانیّة هی اُمّ المصائب البشریّة ، وأنّ السعی الّذی یُبذل لعلاج جذر الفساد هذا هو الجهاد الأکبر ، وأنّ الفوز فی هذا الجهاد یُفضی إلی إصلاح کلّ شیء فی الحیاة .

وبعد أن یبیّن الإمام هذه المفاهیم ، یری بأنّ الصلاة هی السبیل إلی تحقیق ذلک الفوز .

یقول _ قدّس سرّه _ : «أی بُنیّ! دَع عنک الأنانیّة والعُجب والزهو ، فإنّها من مواریث الشیطان الّذی عصی ربّه جلّ وعلا حین أبی الخضوع لولیّه وصفیّه ، منطلقا من زهوه وکبْره ، واعلم أنّ کافّة المصائب البشریّة من إرث الشیطان الّذی هو أصل الفتنة ، ولعلّ الآیة الشریفة : «وَقاتِلُوهُمْ حَتّی لاتَکُونَ فِتْنَةٌ وَیَکُونَ الدِّینُ کُلُّهُ للّهِِ» فی بعض مراحلها إشارة إلی الجهاد الأکبر ومکافحة أصل الفتنة _ المتمثّلة بالشیاطین الکبار وجنودهم _ الضاربة جذورها فی أعماق قلوب الناس ، وعلی کلّ إنسان أن یجاهد لِقَمْع الفتنة فی باطنه وظاهره ، وهذا هو الجهاد الّذی لو أفلح فیه فإنّ کلّ شیء سیصلح فی الحیاة .

افراد بسیاری سرمایه حیات و عمر را در اندیشه سازندگی و انجام تمرین هایی جهت یافتن راه تکامل،خرج کرده و در طلب مرشد راه، برخاسته و از ذکرها و وردها و ریاضتها، برای طی کردن منزلگاه های کمال و مراحل مکاشفه و عرفان، یاری جسته اند، ولی فراوان در دام مکّارانی افتاده اند که از سیر و سلوک، جز نام آن هیچ نمی دانند و آن را وسیله نان خوردن و کسب شهرت و دربند کشیدن همه جانبه مریدان نادان خویش ، ساخته اند. ره پویان بیدار و مسلمانان روشن بین راستین می دانند که نماز، بهترین درس سیر و سلوک و خودسازی، نزدیکترین راه برای مبارزه با تهاجم فرهنگیِ دشمنان اسلام و نتیجه بخش ترین جهاد برای تحقق ارزش های انسانی و پیاده کردن معارف ناب اسلام در جوامع بشری است. در سفارش اخلاقی گرانبهای امام خمینی - رضوان اللَّه تعالی علیه - به فرزند عزیزش حاج سید احمد - ره - می خوانیم: که خودخواهی ریشه مصیبت های بشری است و کوشش برای درمان این ریشه تباهی است که جهاد اکبر نام دارد و پیروزی در این جبهه به اصلاح تمام گستره زندگی می انجامد. امام پس از روشن کردن این مفاهیم ، نماز را راه تحقق این پیروزی می بیند و می گوید: «فرزندم، از خودخواهی و خودبینی به درآی که این ارث شیطان است، که به واسطه خودبینی و خودخواهی از امر خدای تعالی به خضوع برای ولیّ و صفیّ او جلّ و علا سرباز زد. و بدان که تمام گرفتاریهای بنی آدم از این ارث شیطانی است که اصلِ اصول فتنه است، و شاید آیه شریفه «وقاتِلُوهُم حَتّی لاتَکُونَ فِتنَةٌ وَیَکُونَ الدّینُ للَّه» (1) در بعض مراحل آن، اشاره به جهاد اکبر و مقاتله با ریشه فتنه که شیاطین بزرگ و جنود آن، که در تمام اعماق قلوب انسان ها شاخه و ریشه دارد، باشد. و هر کس برای رفع فتنه از درون و برون خویش ، باید مجاهده نماید. و این جهاد است که اگر به پیروزی رسید همه چیز و همه کس اصلاح می شود.

ص :12


1- سوره بقره : 193 .

أی بُنیّ ! إسْعَ لکسب هذا الفوز ، أو حاول أن تقطف بعض ثماره ، وحُدَّ من الأهواء الّتی لاحصر لها ، واستعن باللّه جلّ وعلا إذ لایفلح أحد بدون مدده ، واعلم أنّ الصّلاة هی السبیل إلی بلوغ هذا الهدف لأنّها معراج العارفین وسفر العاشقین ، وإذا وُفِّقت ووفِّقنا إلی أداء رکعة منها ، وإلی مشاهدة الأنوار المکنونة والأسرار المودعة فیها _ ما أمکننا ذلک _ فقد شممنا نفحةً من مراد أولیاء اللّه ومقصودهم ، وتمثّلنا مشهدا لصلاة سیّد الأنبیاء والعرفاء الّتی هی معراج له علیه وعلی آله أفضل الصلاة والسلام . ومَنّ اللّه علینا وعلیکم بهذه النعمة العظیمة» (1) .

أجل ، لو اهتمّ العاملون المخلصون فی النظام الإسلامی التوّاقون إلی سیادة القیم الإسلامیّة بمعطیات الصلاة وبرکاتها کما هی أهله ، لما خصّصوا القسط الأکبر من میزانیّة مواجهة الغزو الثقافی لإحیاء الصلاة فحسب ، بل لأضافوا فقرة جدیدة فی میزانیّة الحکومة لتعمیم ثقافة هذه الفریضة البنّاءة المجهولة وتعمیقها .

وستلاحظون فی هذا الکتاب تبیینا مفصّلاً مأخوذا من القرآن والحدیث عن دور الصلاة فی بناء الفرد والمجتمع ؛ والنقطة الدقیقة والمهمّة جدّا هنا هی أنّ بناء الفرد مقدّمة لبناء المجتمع ، وأنّ أساس بناء الفرد ذکر اللّه تعالی کما قال أمیرالمؤمنین علیه السلام : «أصلُ صلاحِ القلب اشتغالُه بذکر اللّه » ؛ _ وهذا الکلام من غرر

کلامه علیه السلام _ وجملة القول فیه أنّ الهدف الأعلی للإنسان هو لقاء اللّه ، وأنّ سرّ لقائه عشقه ومحبّته ، وأنّ مفتاح هذا السرّ ذکره سبحانه وتعالی ، والصلاة أکمل ذکر له .

پسرم، سعی کن که به این پیروزی دست یابی، یا دست کم به بعض مراحل آن. همّت کن و از هواهای نفسانیه، که حد و حصر ندارد، بکاه، و از خدای متعال جل و علا استمداد کن که بی مدد او کس به جایی نرسد و نماز، این معراج عارفان و سفر عاشقان، راه وصول به این مقصد است. و اگر توفیق یابی و یابیم به تحقق یک رکعت آن و مشاهده انوار مکنون در آن و اسرار مرموز آن، ولو به قدر طاقت خویش، شمه ای از مقصد و مقصود اولیای خدا را استشمام نمودیم، و دورنمایی از صلاة، معراج سید انبیا و عرفاصلی الله علیه وآله را مشاهده کردیم، که خداوند منان ما و شما را به این نعمت بزرگ منت نهد.» (2) آری، اگر کارگزاران مخلص در حکومت اسلامی که مشتاق حاکمیت ارزش های اسلامی هستند به آثار و برکت های نماز آن گونه که شایسته آن است، توجه می داشتند، بخش بزرگی از بودجه مبارزه با تهاجم فرهنگی رابه زنده کردن نماز اختصاص می دادند و بلکه ردیف خاصّی را در بودجه عمومی کشور برای ترویج و تعمیق فرهنگ نماز، این فریضه سازنده ناشناخته، قرار می دادند. در این کتاب، تبیین گستره نقش نماز را در سازندگی فرد و جامعه که از قرآن و حدیث گرفته شده، خواهید دید. نکته دقیق و مهم در این جا آن است که سازندگی فرد، مقدمه سازندگی اجتماع است و پایه خودسازی، یاد خداوند متعال است، همان گونه که امیر مؤمنان فرموده است: «ریشه اصلاح دل، اشتغال آن به یاد خداست» که از کلمات نغز آن حضرت است و جان کلام این که هدف نهایی انسان، دیدار خداست و رمز این دیدار، عشق و محبّت او وکلید این رمز، ذکر و یاد خدای سبحان متعال است و نماز کامل ترین ذکر است.

ص :13


1- امام در سنگر نماز : 196 و 197 .
2- امام در سنگر نماز : 196 و 197 .

إنّ ذکر اللّه حیاة للقلب ، وغذاء للروح ، ومفتاح للاُنس ، وباعث علی حصول حبّ الحقّ جلّ وعلا وعشقه ، وإنّ عشق اللّه یقطع العاشق من غیر المعشوق ، وهذا هو مایسمّی بالانقطاع ، وفی المرتبة الاُولی من هذا الانقطاع تموت النفس الأمّارة ، وتبدأ الحیاة العقلیّة للإنسان ، وفی أعلی درجاته تستضیء بصیرة الإنسان بنور لقاء اللّه ، وفی أعلی درجات معرفة اللّه تذوب إرادة الإنسان فی إرادة الحقّ جلّ وعلا ، ویرتدی الإنسان خلعة الخلافة الإلهیّة والولایة التکوینیّة ، فتظهر منه خوارق العادات واستجابة الدعوات (1) .

أمّا المسألة الجوهریّة فهی أنّ الصلاة حافلة بهذه المعطیات والبرکات ، وهی التی تأخذ بید الإنسان نحو الهدف الأعلی للبشریّة ، ولکن ینبغی أن تکون بحقیقتها وشروطها التی یقبلها اللّه تعالی من العبد ، لا الألفاظ الفارغة والحرکات الشکلیّة التی ینطبق علیها ما جاء فی الخبر : «لایقبل اللّهُ صلاة عبدٍ ما لم یحضر قلبه مع بدنه» (2) .

ونقول أخیرا : إنّ الکلام حول حضور القلب فی الصلاة وأسباب تحصیله کثیر ، بید أنّی أکتفی بذکر ملاحظتین مهمّتین جدّا سمعتهما من أحد العارفین الکبار :

1 _ التعرّض لرحمة الربّ

بی گمان، یاد خدا، زندگی دل، خوراک جان، کلید انس و پدید آورنده کیمیای عشق و محبّت حق - جلّ و علا - است. همانا عشق به خدا، پیوند عاشق را با هر چه جز معشوق است، می برد و این همان است که انقطاع نامیده می شود و در نخستین مرتبه آن، نفس امّاره می میرد و زندگی عقلانی انسان آغاز می شود و در بالاترین مرتبه آن، دیده دل، به نور دیدار خدا، روشن می گردد و در این والاترین درجه است که اراده انسان در اراده حق - جلّ و علا - فانی می گردد و انسان، خلعت خلافت الهی و ولایت تکوینی می پوشد و کرامت های خارق العاده و اجابت دعا از او پدیدار می شود (3) . مسئله اصلی این است که نماز هنگامی این آثار و برکات را دارد و انسان را در رسیدن به هدف نهایی اش دستگیری می کند، که به صورت حقیقی و همراه با شرطهایش، آنگونه که مقبول خداوند متعال است، آورده شود؛ نه کلمه هایی تو خالی و حرکت هایی ظاهری که مصداق این حدیث باشد: «خداوند نماز بنده ای را که دلش همراه تنش نیست، نمی پذیرد» (4) . باری، پیرامون حضور قلب در نماز و وسیله های دستیابی به آن، گفتگو بسیار است، ولی تنها به دو نکته مهم که از عارفی بزرگ شنیده ام، می پردازم .

1 - خود را در برابر نسیم رحمت پروردگار نهادن

ص :14


1- راجع «مبانی خداشناسی» : 477 _ 490 للمؤلّف .
2- راجع الحدیث 215 من هذا الکتاب .
3- بنگرید به «مبانی خداشناسی» از مؤلف : 477 - 490 .
4- بنگرید به حدیث 215 کتاب .

الغفلات غیر الاختیاریّة مهما کانت کثیرة فإنّها تضمحلّ وتنتهی بالرحمة

الإلهیّة فقد تبرق بارقة خیرٍ فیتوجّه الإنسان حینئذاک إلی اللّه سبحانه ، وإذا حاول جاهدا أن لا تنطفئ هذه البارقة الربّانیّة فإنّ الشیطان یترکه وعندئذٍ تتبدّل هذه البارقة شیئا فشیئا إلی النور الدائم والحضور الکامل .

فالخسارة کلّ الخسارة هی أن نمهّد بواعث الغفلة مختارین ، لأنّ همّ الشیطان هو أن یجرّنا إلی الغفلة بأیدینا وأن لا نستفید من نفحات الربّ فی أیّام الدهر کما روی «إنّ لربّکم فی أیّام دهرکم نفحات ، ألا فتعرّضوا لها» (1) .

2 _ الإعراض عن اللغو

إنّ الاشتغال باللغو والتکلّم به من العوامل الاختیاریّة للوقوع فی الغفلة والنسیان . فاللغو یضعّف إرادة الإنسان فی المحافظة علی القیم الإنسانیّة والإسلامیّة ، ویسلب منه توفیق الذکر وحضور القلب فی الصلاة ، فی حین أنّ حضور القلب فی الصلاة أساس القیم المذکورة .

إنّ الشخص الّذی یُوفَّق إلی حضور القلب الکامل فی الصلاة لایجتنب الذنب فحسب ، بل یجتنب أعمال اللغو کلّها . ولعلّ تقارُن الإعراض عن اللغو مع الخشوع فی الصلاة فی سورة «المؤمنون» إشارة إلی هذه النقطة ، قال تعالی : «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ * الَّذِینَ هُمْ فِی صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ * وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ» .

اللّهمّ اجعلنا من المفلحین

مکّة المکرمة

الأوّل من شعبان سنة 1417 ه

غفلت های بی اختیار، هر اندازه فراوان باشد با نخستین وزش نسیم رحمت الهی، نابود می گردد. گاه نور خیر جرقه می زند و انسان در آن حال به خدا متوجه می گردد که اگر برای خاموش نشدن این بارقه الهی تلاش کند، شیطان او را رها می کند و به تدریج این پرتو نورافشان به نوری همیشگی و حضوری کامل می انجامد. خسارت واقعی آن است که عوامل غفلت را به اختیار خود فراهم آوریم، چون همّت شیطان آن است که ما را با دست خویش به غفلت اندازد و از نسیم های مهر پروردگار در روزگار، بهره نگیریم ، همان گونه که روایت شده است: «بی گمان برای پروردگارتان در ایّام روزگارتان، نسیم هایی است، هان، خود را در برابر آن نهید» (2) .

2 - روی گرداندن از بیهودگی

بی گمان سرگرم شدن به کارها و گفتگوی بیهوده، از عوامل اختیاری غفلت و فراموشی است . کار بیهوده، اراده انسانی را در حفظ ارزش های انسانی و اسلامی سست می کند و توفیق ذکر و حضور در نماز را از او می گیرد، حال آن که حضور قلب در نماز ، بنیاد همه این ارزش هاست. آن که موفق به حضور قلب کامل در نماز می گردد تنها از گناه دوری نمی کند، بلکه از همه کارهای بیهوده دوری می گزیند و شاید آوردن خشوع در نماز به همراه دوری از بیهودگی در سوره مؤمنون به این نکته اشاره دارد. خداوند متعال می فرماید: «حتماً مؤمنان رستگار شدند؛ همانان که در نمازشان فروتنند. و آنان که از بیهودگی روی گردانند». خدایا ما را از رستگاران قرار ده .

ص :15


1- البحار : 83 / 352 .
2- بحار الأنوار : 83 / 352 .

الفصل الأوّل : وجوب الصلاة

فصل نخست : وجوب نماز

«إنَّ الصَّلاةَ کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتابًا مَوقوتًا» (1) .

الإمام الباقر علیه السلام_ فی قَولِ اللّهِ عز و جل : «إنَّ الصَّ_لاةَ کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتابً_ا مَوقوتًا» _: أی مَوجوبًا (2) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِمَن قالَ لَهُ : أخبِرنی ما فَرَضَ اللّهُ عَزَّوجَلَّ عَلَیَّ _: فَرَضَ اللّهُ عَلَیکَ سَبعَ عَشَرَةَ رَکعَةً فِی الیَومِ واللَّیلَةِ ... (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :اُنزِلَ عَلَیَّ وعَلی اُمَّتی خَمسُ صَلَواتٍ لَم تُنزَل عَلی مَن قَبلی ولا تُفتَرَضُ عَلی اُمَّةٍ بَعدی لِأَنَّهُ لا نَبیَّ بَعدی (4) .

زُرارَةُ :سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَمّا فَرَضَ اللّهُ عز و جل مِنَ الصَّلاةِ ، فَقالَ : خَمسُ صَلَواتٍ فِی اللَّیلِ والنَّهارِ (5) .

الإمام الباقر علیه السلام :فَرَضَ اللّهُ الصَّلاةَ وسَنَّ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَشرَةَ أوجُهٍ : صَلاةَ الحَضَرِ والسَّفَرِ ، وصَلاةَ الخَوفِ عَلی ثَلاثَةِ أوجُهٍ ، وصَلاةَ کُسوفِ الشَّمسِ

والقَمَرِ ، وصَلاةَ العیدَینِ ، وصَلاةَ الاِستِسقاءِ ، والصَّلاةَ عَلَی المَیِّتِ (6) .

فصل اوّل: وج_وب نم_از

قرآن:

«نماز بر مؤمنان نوشته و واجب شده است.»

امام باقر علیه السلام :واژه «موقوتا» در آیه « إنّ الصلاة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا » به معنی «موجوبا» است. یعنی نماز بر مؤمنان نوشته و واجب شده است. (7)

پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهبه کسی که از واجبات الهی پرسیده بود، فرمود: خداوند، بر تو هفده رکعت [ نماز ]در هر شبانه روز واجب کرده است.

بر من و امّتم ، پنج نماز نازل شده که بر امتهای پیشین نشده و بر امتی پس از من واجب نمی شود، زیرا پیامبری پس از من نمی آید.

زراره:نمازهای واجب را از امام باقر علیه السلام پرسیدم. امام فرمود: پنج نماز در شبانه روز.

امام باقر علیه السلام :خداوند [ اصل ] نماز را واجب کرد و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آن را بر ده گونه نهاد: نماز حاضر و مسافر، نماز خوف که خود سه گونه است، نماز

خورشید و ماه گرفتگی، نماز دو عید [ فطر و قربان ] نماز باران و نماز بر مرده .

ص :16


1- النساء : 103 .
2- الکافی : 3 / 272 / 4 عن زرارة ، الفقیه : 1 / 196 / 601 ، دعائم الإسلام : 1 / 131 والأخیران عن الإمام الصادق علیه السلام وفیهما «أی مَفروضا» .
3- الکافی : 8 / 336 / 531 عن أبان بن عثمان عن رجل عن الإمام الصادق علیه السلام .
4- الاختصاص : 46 عن ابن عبّاس .
5- الکافی : 3 / 271 / 1 ، التهذیب : 2 / 241 / 954 ، الفقیه : 1 / 195 / 600 .
6- الکافی : 3 / 272 / 3 عن زرارة ، الفقیه : 1 / 207 / 620 .
7- این حدیث مانند احادیث فراوان دیگری در مقام رد تفسیر «موقوتاً» به (زمان معین) است .بنگرید به بحار الانوار : 82 / 340 / 17 و 352 / 24 تا 32 .

الإمام الصادق علیه السلام_ لِمَن قالَ لَهُ : أخبِرنی عَنِ الفَرائِضِ الَّتی فَرَضَ اللّهُ عز و جلعَلَی العِبادِ ما هیَ ؟ _: شَهادَةُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ ، وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللّهِ ، وإقامُ الصَّلَواتِ الخَمسِ . . . (1) .

(2)

فائدة :

قال صاحب الجواهر رحمه الله : صلاه الیوم واللیلة خمس ... ولا خلاف فی وجوبها فیهما ، بل هی من ضروریّات الدین المستغنیة عن الاستدلال بالکتاب المبین ، وإجماع المسلمین ، والمتواتر من سنّة سیّد المرسلین والأئمّة المهدیّین صلوات اللّه علیه (3) .

امام صادق علیه السلامبه کسی که واجبات خداوند بر بندگان را پرسیده بود، فرمود: شهادت بر یگانگی خداوند و پیامبری حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و برپاداشتن نمازهای پنجگانه.

فایده:

نویسنده مجموعه فقهی بزرگ جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام می گوید: نمازهای هر شبانه روز پنج عدد است ... و هیچ اختلافی در وجوب آن ها در شبانه روز نیست، بلکه آن از ضروریات دین است و نیازمند استدلال به قرآن و اجماع مسلمانان و سنّت متواتر پیامبر و امامان رهیافته (صلوات اللّه علیهم) نیست.

ص :17


1- الفقیه : 1 / 204 / 612 .
2- راجع : الفص_ل 2 و 29 و 30 ؛ والحدیث 83 و 85 ؛ ووسائل الشیعة: 1/13 (باب وجوب العبادات الخمس).
3- م جواهر الکلام : 3 / 11 .

الفصل الثانی : حکمة الصلاة

فصل دوّم : حکمت نماز

«أقِمِ الصَّلاةَ لِذِکری» (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّما فُرِضَتِ الصَّلاةُ . . . لاِءِقامَةِ ذِکرِ اللّهِ (2) .

الإمام علیّ علیه السلام :فَرَضَ اللّهُ الإِیمانَ تَطهیرًا مِنَ الشِّرکِ ، والصَّلاةَ تَنزیهًا عَنِ الکِبرِ (3) .

هِشامُ بنُ الحَکَمِ :سَأَلتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَن عِلَّةِ الصَّلاةِ فَإِنَّ فیها مَشغَلَةً لِلنّاسِ عَن حَوائِجِهِم ومَتَعَبةً لَهُم فی أبدانِهِم ، قالَ : فیها عِلَلٌ ، وذلِکَ أنَّ النّاسَ لَو تُرِکوا بِغَیرِ تَنبیهٍ ولا تَذَکُّرٍ لِلنَّبیِّ صلی الله علیه و آله بِأَکثَرَ مِنَ الخَبَرِ الأَوَّلِ وبَقاءِ الکِتابِ فی أیدیهِم فَقَط لَکانوا عَلی ما کانَ عَلَیهِ الأَوَّلونَ ، فَإِنَّهُم قَد کانُوا اتَّخَذوا دینًا ووَضَعوا کُتُبًا ودَعَوا اُناسا إلی ما هُم عَلَیهِ وقَتَلوهُم عَلی ذلِکَ ، فَدَرَسَ أمرُهُم وذَهَبَ حینَ ذَهَبوا ، وأرادَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی أن لا یُنسیَهُم أمرَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آلهفَفَرَضَ عَلَیهِمُ الصَّلاةَ یَذکُرونَهُ فی کُلِّ یَومٍ خَمسَ مَرّاتٍ یُنادونَ بِاسمِهِ ،

وتَعَبّدوا بِالصَّلاةِ وذِکرِ اللّهِ لِکَی لا یَغفُلوا عَنهُ ویَنسَوهُ فَیَندَرِسَ ذِکرُهُ (4) .

فصل دوّم: حکمت نماز

قرآن:

«نماز را برای یاد من، بپا دار.»

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز واجب شده است ... برای بر پا داشتن یاد خدا.

امام علی علیه السلام :خداوند ایمان را جهت پاک کردن از شرک، و نماز را برای دوری از کبر واجب کرد.

هشام بن الحکم:از امام صادق پرسیدم: با اینکه نماز مردم را از کار و زندگی باز می دارد و تن هایشان را خسته می کند، چرا واجب شده است؟ امام فرمود: در آن، علتهایی نهفته است. اگر مردم بدون هیچ آگاهی و یادآوری از پیامبر اکرم رها شوند و تنها به همان رسالت نخستین و حضور قرآن در میان آنان بسنده شود، مانند امتهای پیشین می گردند که به دین گرویدند و کتابهایی هم نوشتند و مردم را به دین خود فراخواندند و حتی برای آن جنگیدند، امّا با رفتنشان، دینشان هم رفت و اثری از آنان باقی نماند. حال آنکه خداوند تبارک و تعالی خواست که مردم حضرت محمّد صلی الله علیه و آله را از یاد نبرند. از این رو نماز را بر آنان واجب کرد تا او را هر روز، پنج بار یاد کنند و نام [ مبارکش ] را بر زبان آورند و به نماز و یاد خدا

فرمان داده شدند، تا غافل نگردند و او را فراموش نکنند مبادا یادش از خاطرها برود .

ص :18


1- طه : 14 .
2- عوالی اللآلی : 1 / 323 / 60 ؛ إحیاء علوم الدین : 1 / 228 .
3- نهج البلاغة : الحکمة 252 ، الفقیه : 3 / 568 / 4940 عن زینب بنت الإمام علیّ علیهماالسلام عن فاطمة علیهاالسلام ، غرر الحکم : 6608 .
4- علل الشرائع : 317 / 1 .

الإمام الرضا علیه السلام :إنَّ عِلَّةَ الصَّلاةِ أنَّها إقرارٌ بِالرُّبوبیَّةِ للّهِِ عز و جل ، وخَلعُ الأَندادِ ، وقیامٌ بَینَ یَدَیِ الجَبّارِ جَلَّ جَلالُهُ ، بِالذُّلِّ والمَسکَنَةِ والخُضوعِ والاِعتِرافِ ، والطَّلَبِ لِلإِقالَةِ مِن سالِفِ الذُّنوبِ ، وَوَضعُ الوَجهِ عَلَی الأَرضِ کُلَّ یَومٍ إعظاما للّهِ جَلَّ جَلالُهُ وأن یَکونَ ذاکِرا غَیرَ ناسٍ ولا بَطِرٍ ، ویَکونَ خاشِعًا مُتَذَلِّلاً راغِبًا طالِبًا لِلزّیادَةِ فِی الدّینِ والدُّنیا مَعَ ما فیهِ مِنَ الإِیجابِ والمُداوَمَةِ عَلی ذِکرِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ بِاللَّیلِ والنَّهارِ ، لِئَلاّ یَنسَی العَبدُ سَیِّدَهُ ومُدَبِّرَهُ وخالِقَهُ فَیَبطَرَ ویَطغی ، ویَکونَ ذلِکَ فی ذِکره لِرَبِّهِ جَلَّ وعَزَّ وقِیامِهِ بَینَ یَدَیهِ زاجِرًا لَهُ عَنِ المَعاصی ومانِعًا لَهُ مِن أنواعِ الفَسادِ (1) .

عنه علیه السلام_ فی بَیانِ عِلَّةِ الصَّلاةِ _: طاعَةٌ أمَرَهُم بِها وشَریعَةٌ حَمَلَهُم عَلَیها ، وفی الصَّلاةِ تَوقیرٌ لَهُ وتَبجیلٌ وخُضوعٌ مِنَ العَبدِ إذا سَجَدَ ، والإِقرارُ بِأَنَّ فَوقَهُ رَبًّا یَعبُدُهُ ویَسجُدُ لَهُ (2) .

امام رضا علیه السلام :حکمت نماز ، اقرار به ربوبیت خداوند عز و جل و شریک نگرفتن برای اوست. ایستادن در پیشگاه جبروت الهی ، با خواری و بیچارگی، افتادگی و اعتراف و درخواست بخشش گناهان گذشته است. صورت نهادن بر خاک در هر روز برای بزرگداشت خداوند جلّ جلاله است، تا به یاد او _ نه فراموشکار و گردنکش که _ فروتن و خوار و خواهان و مشتاق فزونی دین و دنیای خود باشد. افزون بر این ها، نماز، ذکر خداوند عز و جل و دوام آن در شب و روز است تا بنده، مالک و مدبّر و آفریدگارش را از یاد نبرد و گرنه سرکشی و طغیان می کند و این در یاد کردن پروردگار عز و جل و ایستادن در پیشگاهش نهفته است، که او را از سرپیچی نهی می کند و از انواع فساد باز می دارد.

در تبیین حکمت نماز _ : اطاعتی است که [ خدا ] آنان را بدان امر کرده و آیینی است که بر آن وادارشان ساخته است . در نماز بزرگداشت و گرامیداشت خداوند و فروتنی بنده هنگام سجده است و اقرار به اینکه بالاتر از او ، پروردگاری است که به عبادتش می پردازد و برایش سجده می کند.

ص :19


1- الفقیه : 1 / 214 / 645 ، علل الشرائع : 317 / 2 عن محمّد بن سنان و ص 256 / 9 عن الفضل بن شاذان نحوه .
2- المناقب لابن شهرآشوب : 4 / 354 .

الفصل الثالث : الصلاة قبل الإسلام

فصل سوّم : نماز پیش از اسلام

«رَبَّنا إنّی أسکَنتُ مِن ذُرّیَّتی بِوادٍ غَیرِ ذی زَرعٍ عِندَ بَیتِکَ المُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجعَل أفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوی إلَیهِم وارزُقهُم مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ یَشکُرونَ» (1) .

«وإذ أخَذنا میثاقَ بَنی إسرائِیلَ لا تَعبُدونَ إلاَّ اللّهَ وبِالوالِدَینِ إحسانًا وذی القُربی والیَتامی والمَساکینِ وقولوا لِلنّاسِ حُسنًا وأقیمُوا الصَّلاةَ وآتُوا الزَّکاةَ ثُمَّ تَوَلَّیتُم إلاّ قَلیلاً مِنکُم وأنتُم مُعرِضونَ» (2) .

«وجَعَلناهُم أئِمَّةً یَهدونَ بِأمرِنا وأوحَینا إلَیهِم فِعلَ الخَیراتِ وإقامَ الصَّلاةِ وإیتاءَ الزَّکاةِ وکانوا لَنا عابِدینَ» (3) .

«وأوحَینا إلی موسی وأخیهِ أن تَبَوَّءَا لِقَومِکُما بِمِصرَ بُیوتًا واجعَلوا بُیوتَکُم قِبلَةً وأقیمُوا الصَّلاةَ وبَشِّرِ المُؤمِنینَ» (4) .

«فَنادَتهُ المَلائِکَةُ وهُوَ قائِمٌ یُصَلّی فِی المِحرابِ أنَّ اللّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحیی مُصَدِّقًا بِکَلِمَةٍ مِنَ اللّهِ وَسَیِّدًا وحَصورًا ونَبیًّا مِنَ الصّالِحینَ» (5) .

فصل سوّم: نماز پیش از اسلام

قرآن:

«پروردگارا، من [ یکی ] از فرزندانم را در درّه ای بی کشت و زرع، نزد خانه محترم تو، سکونت دادم. پروردگارا، تا نماز را به پا دارند، پس دلهای برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [ مورد نیازشان ]روزی ده، باشد که سپاسگزاری کنند.»

«وچون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [ به زبانِ ]خوش سخن بگویید و نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید؛ آنگاه، جز اندکی از شما، [ همگی ]روی برگرداندید.»

«و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کردند و به ایشان انجام دادن کارهای نیک و بر پا داشتن نماز و دادن زکات را وحی کردیم و آنان پرستنده ما بودند.»

«و به موسی و برادرش وحی کردیم که شما دو تن برای قوم خود در مصر خانه هایی ترتیب دهید و سراهایتان را رو به روی هم قرار دهید و نماز برپا دارید و مؤمنان را مژده ده.»

«پس در حالی که وی [ زکریا ] در محرابش به نماز ایستاده بود، فرشتگان، او را

ندا در دادند که خداوند تو را به [ ولادت ] یحیی _ که تصدیق کننده [ حقانیت ]کلمة اللّه [ = عیسی ]است و بزرگوار و خویشتندار [ =پرهیزنده از زنان ]و پیامبری از شایستگان است _ مژده می دهد» .

ص :20


1- إبراهیم : 37 .
2- البقرة : 83 .
3- الأنبیاء : 73 .
4- یونس : 87 .
5- آل عمران : 39 .

«وجَعَلَنی مُبارَکًا أینَ ما کُنتُ وأوصانی بِالصَّلاةِ والزَّکاةِ ما دُمتُ حَیًّا» (1) .

فیما ناجَی اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی نَبیَّهُ موسی علیه السلام _ :عَلَیکَ بِالصَّلاةِ ، الصَّلاةِ فَإِنَّها مِنّی بِمَکانٍ ، ولَها عِندی عَهدٌ وَثیقٌ (2) .

الإمامُ الصادق علیه السلام :قالَ لُقمانُ لاِبنِهِ : . . . یا بُنَیَّ ، وإذا جاءَ وَقتُ صَلاةٍ فَلا تُؤَخِّرها لِشَیءٍ ، وصَلِّها واستَرِح مِنها فَإِنَّها دَینٌ (3) .

(4)

«و هر جا که باشم مرا با برکت ساخته و تا زنده ام به نماز و زکات سفارشم کرده است.»

خداوند تبارک و تعالی در مناجات پیامبرش موسی علیه السلام با او: پیوسته بر نماز مواظبت کن، که نزد من جایگاهی ویژه و عهدی محکم دارد.

امام صادق علیه السلام :لقمان به پسرش گفت: پسرکم، هنگامی که وقت نماز در رسید، به خاطر هیچ چیز ، آن را به تأخیر مینداز و از آن آسوده خاطر شو که آن وام است.

ص :21


1- مریم : 31 .
2- الکافی : 8 / 45 / 8 عن علیّ بن عیسی رفعه .
3- الکافی : 8 / 349 / 547 ، الفقیه : 2 / 297 / 2505 کلاهما عن حمّاد بن عیسی . راجع : قاموس الکتاب المقدّس : 547 _ 552 ؛ والمفصّل فی تاریخ العرب قبل الإسلام : 6 / 337 .
4- راجع : مریم : 54 و 55 ؛ لقمان : 17 ؛ والحدیث 44 _ 46 و 121 و 197 و332 و490 و502 و531 و532 .

الفصل الرابع : فضل الصلاة

فصل چهارم : فضیلت نماز

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ نورٌ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ نورُ المُؤمِنِ ، والصَّلاةُ نورٌ مِنَ اللّهِ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :صَلاةُ الرَّجُلِ نورٌ فی قَلبِهِ ، فَمَن شاءَ مِنکُم فَلیُنَوِّر قَلبَهُ (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ بُرهانٌ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :صَلاةٌ فی أثَرِ صَلاةٍ لا لَغوَ بَینَهُما کِتابٌ فی عِلّیّینَ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :ألا إنَّ الصَّلاةَ مَأدُبَةُ اللّهِ فِی الأَرضِ ، قَد هَنَّأَها لِأَهلِ رَحمَتِهِ فی کُلِّ یَومٍ خَمسَ مَرّاتٍ (6) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ لِکُلِّ شَیءٍ زینَةً وزینَةُ الإِسلامِ الصَّلَواتُ الخَمسُ ، ولِکُلِّ شَیءٍ رُکنٌ ورُکنُ المُؤمِنِ الصَّلاةُ ، ولِکُلِّ شَیءٍ سِراجٌ وسِراجُ قَلبِ المُؤمِنِ الصَّلَواتُ الخَمسُ (7) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ عز و جل لا یَفتَرِضُ شَیئًا أفضَلَ مِنَ التَّوحیدِ والصَّلاةِ ، ولَو کانَ شَیءٌ أفضَلَ منهُ لاَفتَرَضَهُ عَلی مَلائِکَتِهِ مِنهُم راکِعٌ وساجِدٌ (8) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز، نور است.

نماز، نور مؤمن است، نماز نوری از خداوند است.

نماز انسان، نوری در دل اوست. پس هر کس می خواهد، دلش را نورانی کند.

نماز، دلیل روشن و آشکاری است.

نماز پشت سر نماز بدون کار بیهوده در میانشان، در علیین نوشته شود.

آگاه باشید که نماز، خوراک مهمانی خداوند در زمین است که برای شایستگان رحمتش در هر روز پنج مرتبه، آماده و گوارایش می سازد.

هر چیز را زینتی است و زینت اسلام، نمازهای پنجگانه است و هر چیز پایه ای دارد و پایه مؤمن، نماز است و برای هر چیز، چراغی است و چراغ دل مؤمن ، نمازهای پنجگانه است.

خداوند عز و جل چیزی برتر از توحید و نماز را واجب نمی کند و اگر چیزی برتر بود، آن را بر فرشتگانش واجب می کرد که برخی در رکوع و برخی دیگر در سجودند.

ص :22


1- صحیح مسلم : 1 / 203 / 1 ، سنن الترمذی : 5 / 536 / 3517 کلاهما عن أبی مالک الأشعری ؛ عوالی اللآلی : 1 / 104 / 36 عن أنس .
2- مستدرک الوسائل : 3 / 92 / 3098 نقلاً عن لبّ اللباب ؛ سنن ابن ماجة : 2 / 1408 / 4210 عن أنس من دون ذیل الحدیث .
3- کنزالعمّال : 7 / 300 / 18973 نقلاً عن الدیلمی عن أبی هریرة .
4- سنن الترمذی : 2 / 513 / 614 ، المعجم الکبیر : 19 / 106 / 212 کلاهما عن کعب بن عجرة ، مسند ابن حنبل : 8 / 451 / 22972 عن عبد الرحمن الأشعری ، المستدرک علی الصحیحین : 4 / 141 / 7162 ، تاریخ بغداد : 12 / 110 / 6549 کلاهما عن عبدالرحمن بن سمرة ؛ مستدرک الوسائل : 7 / 162 نقلاً عن درر اللآلی عن جابر بن عبداللّه .
5- سنن أبی داود : 2/27/1288، مسند ابن حنبل : 8/298/22336، المعجم الکبیر : 8/128/7582، السنن الکبری : 3 / 70 / 4910 و ص 89 / 4973 کلّها عن أبی اُمامة .
6- مستدرک الوسائل : 3 / 16 / 2899 و ص 91 / 3094 وفیه «هیّأها» وکلاهما عن لبّ اللباب .
7- جامع الأخبار : 183 / 446 .
8- الفردوس : 1 / 165 / 610 ، کنز العمّال : 7 / 313 / 19038 نقلاً عن الدیلمی وفیه «ولو کان شیء أفضل منهما . . .» وکلاهما عن أبی سعید .

عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ مِن شَرائِعِ الدّین ، وفیها مَرضاةُ الرَّبِّ عز و جل ، وهیَ مِنهاجُ الأَنبیاءِ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا خَیرَ فی دینٍ لا رُکوعَ فیهِ ولا سُجودَ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ تَعالی : قَسَمتُ الصَّلاةَ بَینی وبَینَ عَبدی نِصفَینِ ولِعَبدی ما سَأَلَ ، فَإِذا قالَ العَبدُ : «الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ» قالَ اللّهُ تَعالی : حَمِدَنی عَبدی ، وإذا قالَ : «الرَّحمنِ الرَّحیمِ» قالَ اللّهُ تَعالی : أثنی عَلَیَّ عَبدی ، وإذا قالَ : «مالِکِ یَومِ الدّینِ» قالَ : مَجَّدَنی عَبدی (وَقالَ مَرَّةً : فَوَّضَ إلَیَّ عَبدی) ، فَإِذا قالَ : «إیّاکَ نَعبُدُ وَإیّاکَ نَستَعینُ» قالَ : هذا بَینی وبَینَ عَبدی ولِعَبدی ما سَأَلَ ، فَإِذا قالَ : «اِهدِنا الصِّراطَ المُستَقیمَ صِراطَ الَّذینَ أنعَمتَ عَلَیهِم غَیرِ المَغضوبِ عَلَیهِم وَلاَ الضّالّینَ» قالَ : هذا لِعَبدی ولِعَبدی ما سَأَلَ (3) .

(4)

فائدة :

قال صاحب الجواهر رحمه الله _ بعد نقل روایات فی فضل الصلاة _ : لا یختصّ هذا الفضل بخصوص الفرائض الخمس من الصلوات وإن اختصّت بعض الأخبار بها ، بل قد یقال بانصراف ما کان موضوعه لفظ الصلاة إلیها لأنّها هی المعهودة المستعملة التی لم یُسأل العبد بعد أدائها عن غیرها ، إلاّ أنّ التأمّل فیما ورد عنهم علیهم السلام بل هو صریح البعض یقضی بعدم الفرق بین الفرض والنفل فی هذا الفضل وأنّهما جمیعًا خیر العمل (5) .

نماز، از دستورات دین و در آن، خشنودی پروردگار عز و جلنهفته و راه روشن پیامبران است.

دینی که رکوع و سجود در آن نباشد، هیچ خیری ندارد.

خداوند تعالی فرموده است:نماز را بین خود و بنده ام دو نیمه کرده ام و آنچه بخواهد به او می دهم.

پس هنگامی که بنده می گوید: «الحمد للّه ربّ العالمین» خداوند تعالی می گوید: بنده ام مرا ستود. و هنگامی که گفت: «الرحمن الرحیم»خداوند تعالی می گوید: بنده ام مرا ستایش کرد و هنگامی که گفت: «مالک یوم الدین»می گوید: بنده ام مرا بزرگ داشت (یک بار فرمود: بنده ام [ امرش را ]به من واگذارد) و هنگامی که گفت: «ایّاک نعبد و ایّاک نستعین»می گوید: این بین من و بنده ام می باشد و آنچه خواست به او می دهم. پس هنگامی که گفت: «اهدنا الصراط المستقیم»می گوید: این برای بنده ام می باشد و آنچه خواست به او می ده (6) .

فائده:

صاحب کتاب بزرگ جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام پس از نقل روایتهایی در فضیلت نماز می گوید: این فضیلت، اختصاص به نمازهای پنجگانه واجب ندارد، گرچه برخی خبرها مخصوص به آن هاست. بلکه گفته می شود منظور هر روایتی که واژه صلاة دارد آن ها هستند؛ چون معروف و رایج بوده و جز آن ها نماز دیگری را از بنده نمی خواهند. امّا دقّت در آنچه از پیشوایان رسیده که برخی صراحت هم دارند حکم می کند در این فضیلت، بین واجب و مستحب فرقی نگذاریم و هر دو را بهترین کار بدانیم .

ص :23


1- الخصال : 522 / 11 عن ضمرة بن حبیب .
2- أمالی الطوسی : 505 / 1106 عن جابر .
3- صحیح مسلم : 1/296/38 ، سنن ابن ماجة : 2 / 1243 / 3784 ، مسند ابن حنبل : 3 / 33 / 7295 وص 130 / 7841 وص 483 / 9939 ، السنن الکبری : 2 / 58 / 2366 ، سنن الدارقطنی : 1 / 312 / 35 کلّها عن أبی هریرة ؛ التبیان : 1/46 عن جابربن عبداللّه وفیه «... مَجَّدَنی عَبدی ، ثُمَّ قالَ : هذا لی ولَهُ ما بَقیَ» .
4- راجع : الحدیث 12 .
5- جواهر الکلام : 3 / 6 .
6- م در نقل تفسیر تبیان چنین آمده است: «بنده ام مرا بزرگ داشت. سپس فرمود: این برای من و بقیه برای اوست».

الفصل الخامس : خصائص الصلاة

فصل پنجم : ویژگیهای نماز

1 / 5 قوام الدین

5 / 1 استواری دین

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ عَمودُ دینِکُ (1) .

الإمام علیّ علیه السلام :اللّهَ اللّهَ فِی الصَّلاةِ ، فَإِنَّها عَمودُ دینِکُ (2) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :قَیِّمُ الدّینِ الصَّلاةُ (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَثَلُ الصَّلاةِ مَثَلُ عَمودِ الفِسطاطِ ، إذا ثَبَتَ العَمودُ نَفَعَتِ الأَطنابُ والأَوتادُ والغِشاءُ ، وإذَا انکَسَرَ العَمودُ لَم یَنفَع طُنبٌ ولا وَتَدٌ ولا غِشاءٌ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّما مَوضِعُ الصَّلاةِ مِنَ الدّینِ کَمَوضِعِ الرَّأسِ مِنَ الجَسَدِ (5) .

مُعاذُ بنُ جَبَلٍ عَنِ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله :ألا اُخبرُکَ بِرَأسِ الأَمرِ وعَمودِهِ وذِروَةِ سَنامِهِ ؟ (6) فَقُلتُ : بَلی یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : رَأسُ الأَمرِ وعَمودُهُ الصَّلاةُ وذِروَةُ سَنامِهِ الجِهادُ (7) .

1 / 5

استواری دین

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز، ستون دین شماست.

امام علی علیه السلام :خدا را! خدا را!در باره نماز،که ستون دین شماست.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برپادارنده دین، نماز است.

نماز، مانند ستون خیمه است؛ اگر ستون بر پا باشد، ریسمانها و میخها و پرده سود می رساند و هنگامی که ستون بشکند نه ریسمان سودی دارد و نه میخ و پرده.

جایگاه نماز در دین، مانند سر در کالبد است.

معاذ می گوید :پیامبر به من فرمود: آیا تو را از سر امر ( اسلام )و ستون آن خبر نکنم؟ گفتم: چرا ای پیامبر خدا. حضرت فرمود: سر امر و ستون آن، نماز و قلّه اش جهاد است.

ص :24


1- م الکافی : 2 / 19 / 5 ، المحاسن : 1 / 446 / 1034 کلاهما عن زرارة عن الإمام الباقر علیه السلامالتهذیب : 1 / 174 / 496 عن زرارة عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آلهوفیه «الصَّلاةُ عِمادُ دینِکُم» و ج 2 / 237 / 936 عن عیسی بن عبداللّه الهاشمی عن أبیه عن جدّه عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «إنَّ عَمودَ الدّینِ الصَّلاةُ» ؛ الفردوس : 2 / 404 / 3795 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، راجع : الحدیث 43 و 66 و 69 .
2- م نهج البلاغة : الکتاب 47 ، روضة الواعظین : 152 ؛ تاریخ الطبریّ : 5 / 148 عن إسماعیل بن راشد .
3- الزهد لابن المبارک : 288 / 839 عن وهب بن منبّه .
4- الکافی : 3 / 266 / 9 ، التهذیب : 2 / 238 / 942 کلاهما عن عبید بن زرارة عن الإمام الصادق علیه السلام ، الفقیه : 1 / 211 / 639 ، المحاسن : 1 / 116 / 117 عن جابر عن الإمام الباقر علیه السلام قریب منه ، کنزالفوائد : 2 / 66 من وصایا لقمان لابنه قریب منه .
5- المعجم الأوسط : 2 / 383 / 2292 ، المعجم الصغیر : 1 / 61 ، مسند الشهاب : 1 / 182 / 268 ، الفردوس : 4 / 157 / 6492 کلّها عن ابن عمر .
6- ذِرْوَةُ کلّ شیء وذُروَته : أعلاهُ ، وذِروةُ السنام والرأس : أشرفهما (لسان العرب : 14 / 284) ، الذروة بالکسر والضمّ من کلّ شیء : أعلاه، وسنام کلّ شیء : أعلاه أیضا، ومنه الحدیث: ذروة الإسلام وسنامُه الجهاد (مجمع البحرین : 2 / 93) .
7- مسند ابن حنبل : 8 / 235 / 22077 .

2 / 5 خیر موضوع

5 / 2 بهترین دستور

الإمام الصادق علیه السلام :جاءَ رَجُلٌ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، أخبِرنی عَنِ الإِسلامِ ، أصلِهِ وفَرعِهِ وذِروَتِهِ وسَنامِهِ، فَقالَ : أصلُهُ الصَّلاةُ ، وفَرعُهُ الزَّکاةُ ، وذِروَتُهُ وسَنامُهُ الجِهادُ فی سَبیلِ اللّهِ تَعالی (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :عَلَمُ الإِیمانِ الصَّلاةُ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :لِکُلِّ شَیءٍ وَجهٌ ووَجهُ دینِکُمُ الصَّلاةُ (3) .

الإمام علیّ علیه السلام :سِتٌّ مِن قَواعِدِ الدّین : إخلاصُ الیَقینِ ، ونُصحُ المُسلِمینَ ، وإقامَةُ الصَّلاةِ . . . (4) .

الإمام الباقر علیه السلام :بُنیَ الإِسلامُ عَلی خَمسٍ ، عَلَی الصَّلاةِ والزَّکاةِ والصَّومِ والحَجِّ والوَلایة ، ولَم یُنادَ بِشَیءٍ کَما نودیَ بِالوَلایَةِ (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :أثافِیُّ (6) الإِسلامِ ثَلاثَةٌ : الصَّلاةُ والزَّکاةُ والوَلایَةُ ، لا تَصِحُّ واحِدَةٌ مِنها إلاّ بِصاحِبَتَیها (7) .

(8)

أبو ذَرّ : قُلتُ :یا رَسولَ اللّهِ ، إنَّکَ أَمَرتَنی بِالصَّلاةِ فَمَا الصَّلاةُ ؟ قالَ : خَیرُ مَوضوعٍ ، فَمَن شاءَ أقَلَّ ومَن شاءَ أکثَرَ (9) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :نَجّوا أنفُسَکُم ، اعمَلوا ، وخَیرُ أعمالِکُمُ الصَّلاةُ (10) .

أبو اُمامَةَ :جاء رَجُلٌ مِنَ الأَنصارِ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله . . . فَقالَ : زَرَعَ فُلانٌ زَرعًا فَأَضعَفَ _ أو کَما قالَ _ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : وما ذاکَ ؟ رَکعَتانِ خَفیفَتانِ خَیرٌ لَکَ مِن ذلِکَ کُلِّهِ مِنَ الدُّنیا وما عَلَیها (11) .

امام صادق علیه السلام :مردی به خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله رسید و گفت: ای پیامبر خدا، مرا از اسلام آگاه کن،از اصل و فرع و قلّه و اوج آن.

پیامبر فرمود: اصل آن، نماز و فرع آن، زکات و قلّه و اوجش ، پیکار در راه خداوند متعال است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نشانه ایمان، نماز است (12) .

هر چیز، چهره ای دارد و چهره دین شما، نماز است.

امام علی علیه السلام :شش چیز از پایه های دین است: یقین خالص، نصیحت مسلمانان و بر پا داشتن نماز ...

امام باقر علیه السلام :اسلام بر پنج چیز بنا شده است: بر نماز و زکات و روزه و حجّ و ولایت و به هیچ چیز چون ولایت دعوت نشده است.

امام صادق علیه السلام :سه چیز، سنگ بنای اسلامند: نماز و زکات و ولایت و هیچیک جز به همراه بقیه درست نیست.

2 / 5

بهترین دستور

ابوذر :به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آلهعرض کردم : شما مرا به نماز امر کردی، نماز چیست؟ حضرت فرمود: بهترین موضوع است، هر که خواهد کم و هر که خواهد زیاد بخواند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خود را نجات دهید، عمل کنید و بهترین عملهایتان، نماز است.

ابو امامه:مردی از انصار خدمت پیامبر اسلام رسید ... و گفت: فلانی زراعت کرده و محصولش دو برابر شده است(یا شبیه چنین چیزی). حضرت فرمود: چه می گویی ؟ دو رکعت نماز مختصر، از همه این و از

دنیا و آنچه در آن است برای تو، بهتر است.

ص :25


1- التهذیب : 2 / 242 / 958 عن سلیمان بن خالد ، الکافی : 2 / 23 / 15 عن سلیمان بن خالد عن الإمام الباقر علیه السلامنحوه و ج 4 / 62 / 3 عن علیّ بن عبدالعزیز عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه .
2- تاریخ أصبهان : 2 / 241 / 1565 ، تاریخ بغداد : 11 / 109 وفیه : «الإسلام» مکان «الإیمان» ، مسند الشهاب: 1/131/165 ، الفردوس : 3 / 41 / 4102 کلّها عن أبی سعید ؛ جامع الأخبار : 184 / 448 .
3- الکافی : 3 / 270 / 16 ، التهذیب : 2 / 238 / 940 کلاهما عن السکونی عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، دعائم الإسلام : 1 / 133 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام .
4- غرر الحکم : 5638 .
5- الکافی : 2 / 18 / 1 عن أبی حمزة و ح 3 عن فضیل بن یسار و ح 5 عن زرارة و ص 21 / 8 عن فضیل .
6- الاثفیّة _ بکسر الهمزة وفتحها _ : الحجر الذی توضع علیه القدر ، وجمعها أثافی . (لسان العرب : 9 / 3) .
7- الکافی : 2 / 18 / 4 عن ابن العرزمیّ عن أبیه .
8- راجع : الحدیث 66 و 69 و 74 .
9- الخصال : 523 / 13 ، معانی الأخبار : 333 / 1 ، أمالی الطوسی : 539 / 1163 ، مکارم الأخلاق : 2 / 381 / 2661 ، تنبیه الخواطر : 2 / 67 ، عوالی اللآلی : 1 / 90 / 26 نحوه؛ مسند ابن حنبل : 8 / 130 / 21602 و ص 132 / 21608 ، المستدرک علی الصحیحین : 2 / 653 / 4166 .
10- الجعفریّات : 34 عن إسماعیل عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، دعائم الإسلام : 1 / 133 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ؛ سنن الدارمی : 1 / 177 / 660 ، مسند ابن حنبل : 8 / 323 / 22441 کلاهما عن ثوبان ، الموطّأ : 1 / 34 / 36 ، سنن ابن ماجة : 1 / 102 / 279 عن أبی اُمامة رفعه من دون «نجّوا أنفسکم» .
11- المعجم الکبیر : 8 / 209 / 7843 .
12- در نقل تاریخ بغداد به جای ایمان، اسلام است.

أبو هُرَیرَةَ :مَرَّ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله عَلی قَبرٍ دُفِنَ حَدیثًا ، فَقالَ : رَکعَتانِ خَفیفَتانِ مِمّا تُحَقِّرونَ وتَنَفَّلونَ یَزیدُهُما هذا فی عَمَلِهِ أحَبُّ إلَیهِ مِن بَقیَّةِ دُنیاکُ (1) .

عَبدُاللّهِ بنُ عَمرٍو :إنَّ رَجُلاً جاءَ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَسَأَلَهُ عَن أفضَلِ الأَعمالِ ؟ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : الصَّلاةُ ، ثُمَّ قالَ : مَه ؟ قالَ : الصَّلاةُ ، ثُمَّ قالَ : مَه ؟ قالَ : الصَّلاةُ _ ثلاث مرّات _ قالَ : فَلمّا غَلَبَ عَلَیهِ ، قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : الجِهادُ فی سَبیلِ اللّهِ (2) .

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ أفضَلَ ما تَوَسَّلَ بِهِ المُتَوَسِّلونَ : الإِیمانُ بِاللّهِ ورَسولِهِ ، والجِهادُ فی سَبیلِ اللّهِ ، وکَلِمَةُ الإِخلاصِ فَإِنَّهَا الفِطرَةُ ، وتَمامُ الصَّلاةِ فَإِنَّها المِلَّةُ (3) .

عنه علیه السلام :اللّهَ اللّهَ فِی الصَّلاةِ ، فَإِنَّها خَیرُ العَمَلِ ، إنَّها عَمودُ دینِکُ (4) .

الإمام الصادق علیه السلام :أحَبُّ الأَعمالِ إلَی اللّهِ عز و جل الصَّلاةُ ، وهیَ آخِرُ وَصایا الأَنبیاءِ علیهم السلا (5) .

عنه علیه السلام_ فی وَصایا لُقمانَ لاِبنِهِ _: لا تَصُم صَومًا یَمنَعُکَ مِنَ الصَّلاةِ ، فَإِنَّ الصَّلاةَ أحَبُّ إلَی اللّهِ مِنَ الصّیا (6) .

عنه علیه السلام :إنَّ طاعَةَ اللّهِ عز و جل خِدمَتُهُ فِی الأَرضِ، ولَیسَ شَیءٌ مِن خِدمَتِهِ یَعدِلُ الصَّلاةَ ، فَمِن ثَمَّ نادَتِ المَلائِکَةُ زَکَریّا علیه السلام وهُوَ قائِمٌ یُصَلّی فِی الِمحرابِ (7) .

مُعاویَةُ بنُ وَهبٍ :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَن أفضَلِ ما یَتَقَرَّبُ بِهِ العِبادُ إلی رَبِّهِم وأحَبِّ ذلِکَ إلَی اللّهِ عز و جل ما هُوَ ؟ فَقالَ : ما أعلَمُ شَیئًا بَعدَ المَعرِفَةِ أفضَلَ مِن هذِهِ الصَّلاةِ ، ألا تَری أنَّ العَبدَ الصّالِحَ عیسَی بنَ مَریَمَ علیه السلام قالَ :

«وأوصانی بِالصَّلاةِ والزَّکاةِ ما دُمتُ حَیًّا» (8) .

ابو هریره:پیامبر بر قبر شخصی تازه دفن شده، گذشت . پس فرمود: اگر این شخص بتواند دو رکعت نماز مختصر _ از همانها که کوچک و اضافی می شمرید _ بر اعمالش بیفزاید، برایش محبوب تر از بقیه دنیایتان است.

عبداللّه بن عمرو:مردی به خدمت پیامبر آمد و از برترین کارها پرسید؟ پیامبر خدا فرمود: نماز. سپس گفت: دیگر چه ؟ فرمود : نماز. باز گفت : دیگر چه ؟ گفت : نماز _ تا سه بار _ . پس از آن که همچنان بر پرسش خود پای فشرد، پیامبر گرامی فرمود: پیکار در راه خدا.

امام علی علیه السلام :برترین وسیله ای که متوسلان بدان چنگ زده اند: ایمان به خدا و پیامبرش، پیکار در راه خدا ، کلمه اخلاص که فطرت و کامل خواندن نماز است که دین می باشد.

خدا را! خدا را! در باره نماز، که بهترین کار و ستون دین شماست.

محبوبترین کارها نزد خدای عز و جل ، نماز است و آن آخرین سفارش همه پیامبران است.

از سفارشهای لقمان به پسرش این بود: روزه ای که تو را از نماز بازمی دارد، نگیر؛ چون نزد خدا، نماز محبوبتر از روزه است.

فرمانبرداری خدای عز و جل ، خدمت او در زمین است و هیچ خدمتی برابر با نماز نیست. از این روست که فرشتگان، زکریّا را ندا دادند، در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود .

معاویة بن وهب:از امام صادق علیه السلامپرسیدم: برترین وسیله تقرب بندگان به خدایشان و محبوبترین آن نزد خدا چیست؟ حضرت فرمود: پس از معرفت، برتر از این نماز، چیزی نمی شناسم. نمی بینی که بنده شایسته

خدا ، عیسی بن مریم علیه السلام ، گفت: «خدا مرا تا زنده ام به نماز و روزه سفارش کرده است.»

ص :26


1- م الزهد لابن المبارک : 10 / 31 ، تاریخ أصبهان : 2 / 196 / 1445 نحوه ، المعجم الأوسط : 1 / 282 / 920 وفیه «رکعتان أحبّ إلی هذا من بقیّة دنیاکم» .
2- مسند ابن حنبل : 2 / 580 / 6613 .
3- علل الشرائع : 247 / 1 عن إبراهیم بن عمر بإسناده رفعه ، أمالی الطوسی : 216 / 380 عن أبی بصیر عن الإمام الباقر علیه السلام عنه علیه السلام ، نهج البلاغة : الخطبة 110 ، تحف العقول : 149 .
4- م الکافی : 7 / 52 / 7 عن عبدالرحمن بن الحجّاج عن الإمام الکاظم علیه السلام ، الفقیه : 4 / 190 / 5433 عن سُلیم بن قیس ، تحف العقول : 198 .
5- م الکافی : 3 / 264 / 2 عن زید الشحّام ، الفقیه : 1 / 210 ، دعائم الإسلام : 1 / 136 .
6- م تفسیر القمّی : 2 / 164 عن حمّاد .
7- الفقیه : 1 / 208 / 623 ، تفسیر العیّاشی : 1 / 173 / 46 عن حسین بن أحمد عن أبیه .
8- الکافی : 3 / 264 / 1 ، الفقیه : 1 / 120 / 634 ، التهذیب : 2 / 236 / 932 إلی قوله : «أفضل من هذه الصلاة» ، أمالی الطوسی : 694 / 1478 عن زرعة نحوه . والآیة 31 من سورة مریم .

3 / 5 قُرّة عین النبیّ صلی الله علیه وآله

5 / 3 روشنی چشم پیامبرصلی الله علیه وآله

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ أوَّلَ مَا افتَرَضَ اللّهُ عَلَی النّاسِ مِن دینِهِمُ الصَّلاةُ ، وآخِرُ ما یَبقَی الصَّلاةُ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :أوَّلُ مَا افتَرَضَ اللّهُ عَلی اُمَّتِی الصَّلَواتُ الخَمسُ (2) .

ابنُ الأَثیرِ :کانَ أوَّلُ شیءٍ فَرَضَ اللّهُ مِن شَرائعِ الإِسلامِ عَلَیهِ بَعدَ الإِقرارِ بِالتَّوحیدِ والبَراءَةِ مِنَ الأَوثانِ الصَّلاةَ ، وإنَّ الصَّلاةَ لَمّا فُرِضَت عَلَیهِ صلی الله علیه و آلهأتاهُ جَبرائیلُ وَهُوَ بِأَعلی مَکَّةَ ، فَهَمَزَ لَهُ بِعَقِبِهِ فی ناحیَةِ الوادی ، فَانفَجَرَت فیهِ

عَینٌ ، فَتَوَضَّأَ جَبرائیلُ وهُوَ یَنظُرُ إلَیهِ لِیُریَهُ کَیفَ الطُّهورُ لِلصَّلاةِ ، ثُمَّ تَوَضَّأَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِثلَهُ ، ثُمَّ قامَ جَبرائیلُ فَصَلّی بِهِ ، وصَلَّی النَّبیُّ صلی الله علیه و آله بِصَلاتِهِ (3) .

3 / 5

روشنی چشم پیامبر

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :روشنی چشم من، در نماز نهاده شده است.

جبرییل به من گفت: نماز را محبوب تو ساخته اند. پس هر اندازه می خواهی از آن، برگیر.

خداوند متعال، روشنی چشم مرا در نماز نهاده است و آن را محبوب من ساخته، همانگونه که خوراک را برای گرسنه و آب را برای تشنه خوشایند کرده است. همانا گرسنه پس از خوردن غذا سیر و تشنه پس از نوشیدن آب، سیراب می گردد، ولی من از نماز سیر نمی شوم.

هنگامی که آیه «نماز را در دو سوی روز به پا دار» نازل شد _ فرمود: دوست ندارم به جای نماز، آنچه خورشید بر آن می تابد، داشته باشم.

4 / 5 أوّل ما فرض اللَّه

5 / 4 نخستین واجب الهی

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :جُعِلَ قُرَّةُ عَینی فِی الصَّلاةِ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :قالَ لی جَبرَئیل علیه السلام : إنَّه قَد حُبِّبَ إلَیکَ الصَّلاةُ فَخُذ مِنها ما شِئتَ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَعالی جَعَلَ قُرَّةَ عَینی فِی الصَّلاةِ ، وحَبَّبَها إلَیَّ کَما حُبِّبَ إلَی الجائِعِ الطَّعامُ ، وإلَی الظَّمآنِ الماءُ ، فَإِنَّ الجائِعَ إذا أکَلَ الطَّعامَ شَبِعَ ، وإذا شَرِبَ الماءَ رَوِیَ ، وأنا لا أشبَعُ مِنَ الصَّلاةِ (6) .

عنه صلی الله علیه و آله_ لمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ : «أقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ» (7) _: ما اُحِبُّ أن لی بِها ما طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ وغَرَبَت (8) .

(9)

4 / 5

نخستین واجب الهی

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نخستین چیزی از دین، که خدا بر مردم واجب کرد و آخرین چیزی که باقی می ماند، نماز است.

نخستین چیزی که خدا بر امتم واجب کرد، نمازهای پنجگانه است.

ابن اثیر:نخستین دستور اسلام که خداوند مقرّر کرد، پس از اقرار به یگانگی خداوند و دوری از بتها، نماز بود . هنگامی که نماز بر پیامبر واجب شد، جبرئیل نزد او در بالای شهر مکّه آمدو برایش پاشنه پا را در گوشه ای از درّه بر زمین کوبید، چشمه ای جوشید و جبرئیل پیش

روی پیامبر وضو گرفت، تا چگونگی طهارت برای نماز را نشان دهد. پس پیامبر همچون او وضو گرفت. سپس جبرئیل برخاست و با آن [ وضو ] نماز خواند و پیامبر هم با او نماز گزارد.

ص :27


1- مسند أبی یعلی : 4 / 153 / 4110 عن أنس ؛ جامع الأخبار : 184 / 450 نحوه .
2- حلیة الأولیاء : 5 / 233 ، إتحاف السادة : 3 / 11 کلاهما عن ابن عمر .
3- الکامل فی التاریخ : 1 / 479 .
4- الکافی : 5 / 321 / 7 عن بکّار بن کردم وغیر واحد من الأصحاب و ح 9 عن عمر بن یزید کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام ، الخصال : 165 / 218 عن أنس بن مالک ، تنبیه الخواطر : 1 / 91 ؛ مسندأبییعلی : 3 / 403 / 3469 ، الطبقات الکبری : 1 / 398 کلاهما عن أنس .
5- مسند ابن حنبل : 1 / 528 / 2205 ، المعجم الکبیر : 12 / 166 / 12929 کلاهما عن ابن عبّاس .
6- أمالی الطوسی : 528 / 1162 ، مکارم الأخلاق : 2 / 366 / 2661 ، تنبیه الخواطر : 2 / 54 کلّها عن أبی ذرّ .
7- هود : 114 .
8- الزهد لابن المبارک : 317 / 906 عن زید بن أسلم عن أبیه .
9- راجع : الفصل 1 / 38 .

ابنُ شهرآشوب :العِباداتُ لَم یُشرَع مِنها مُدَّةَ مُقامِهِ بِمَکَّةَ إلاَّ الطَّهارَةُ والصَّلاةُ ، وکانَت فَرضًا عَلَیهِ وسُنَّةً لاُِمّتِهِ، ثُمَّ فُرِضَتِ الصَّلَواتُ الخَمسُ بَعدَ إسرائِهِ وذلِکَ فِیالسَّنَةِ التّاسِعَةِ مِن نُبُوَّتِهِ ، فَلَمّا تَحَوَّلَ إلَی المَدینَةِ فُرِضَ صیامُ شَهرِ رَمَضانَ فِی السَّنَةِ الثّانیَةِ مِنَ الهِجرَةِ فی شَعبانَ ، وحُوِّلَتِ القِبلَةُ وفُرِضَ زَکاةُ الفِطرِ وفُرِضَت فیها صَلاةُ العیدِ ، وکانَ فَرضُ الجُمُعَةِ فی أوَّلِ الهِجرَةِ بَدَلاً مِن صَلاةِ الظُّهرِ ، ثُمَّ فُرِضَت زَکاةُ الأَموالِ ، ثُمَّ الحَجُّ والعُمرَةُ والتَّحلیلُ والتَّحریمُ والحَظرُ والإِباحَةُ والاستِحبابُ والکَراهَةُ، ثُمَّ فُرِضَ الجِهادُ ثُمَّ وَلایَةُ أمیرِالمُؤمِنینَ علیه السلا (1) .

أیضًا :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله لَمّا أتی لَهُ سَبعٌ وثَلاثونَ سَنَةً کان یَری فی نَومِهِ کَأَنَّ آتیًا أتاهُ فَیَقولُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فَیُنکِرُ ذلِکَ ، فَلَمّا طالَ عَلَیهِ الأَمرُ کان یَومًا بَینَ الجِبالِ یَرعی غَنًَما لِأَبی طالبٍ فَنَظَرَ إلی شَخصٍ یَقولُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فَقالَ لَهُ : مَن أنتَ ؟ قالَ : أنا جَبرَئیلُ أرسَلَنِی اللّهُ إلَیکَ لِیَتَّخِذَکَ رَسولاً ، فَأَخبَرَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آلهخَدیجَةَ بِذلِکَ ، فَقالَت : یا مُحَمَّدُ ، أرجو أن یَکونَ کَذلِکَ ، فَنَزَلَ عَلَیهِ جَبرَئیلُ وأنزَلَ عَلَیهِ ماءً مِنَ السَّماءِ عَلَّمَهُ الوُضوءَ والرُّکوعَ والسُّجودَ ، فَلَمّا تَمَّ لَهُ أربَعونَ سَنَةً عَلَّمَهُ حُدودَ الصَّلاةِ ولَم یَنزِل عَلَیهِ أوقاتَها ، فَکانَ یُصَلّی رَکعَتَینِ رَکعَتَینِ فی کُلِّ وَقتٍ (2) .

أیضا :أدّی إلَیهِ ( صلی الله علیه و آله ) جَبرَئیلُ الرِّسالَةَ عَنِ اللّهِ تَعالی . . . ثُمَّ کانَ جَبرَئیلُ یَأتیهِ ولا یَدنو مِنهُ إلاّ بَعدَ أن یَستَأذِنَ عَلَیهِ ، فَأتاهُ یَوما وهُوَ بِأَعلی مَکَّةَ ، فَغَمَزَ بِعَقِبِهِ بِناحِیَةِ الوادی ، فَانفَجَرَ عَینٌ ، فَتَوَضَّأَ جَبرَئیلُ وتَطَهَّرَ الرَّسولُ ثُمَّ صَلَّی

الظُّهرَ ، وهیَ أوَّلُ صَلاةٍ فَرَضَهَا اللّهُ تَعالی (3) .

ابن شهر آشوب:در مدتی که پیامبر در مکّه بود، هیچ عبادتی تشریع نشد مگر طهارت و نماز که بر او، واجب و برای امت، سنّت (مستحب مؤکّد) بود. پس از معراج و در سال نهم بعثت، نمازهای پنجگانه واجب شد. هنگامی که پیامبر به مدینه هجرت کرد ، در شعبان سال دوّم هجرت، روزه واجب گشت، قبله تغییر کرد و زکات فطریه و نماز عید نیز واجب شد_ فریضه نماز جمعه در سال نخست هجرت جایگزین نماز ظهر شده بود _ سپس زکات دارایی ها واجب شد. پس از آن حج و عمره و حلال و حرام و منع و اجازه و استحباب و کراهت و نیز جهاد و ولایت امیر مؤمنان مقرر شد .

هنگامی که پیامبر سی و هفت ساله شد، خواب می دید، کسی او را فرستاده خدا خطاب می کند، امّا نمی توانست بپذیرد. مدتی طولانی این چنین سپری شد تا روزی در میان کوهها، هنگام شبانی گله ابوطالب، نگاهش به شخصی افتاد که او را فرستاده خدا خطاب می کرد. از او پرسید: کیستی؟ گفت: من جبرئیل هستم. خداوند مرا به سویت روانه کرده تا تو را فرستاده خود قرار دهد. پس پیامبر خدیجه را از موضوع آگاه کرد. خدیجه گفت: ای محمّد. امیدوارم که اینگونه باشد. سپس جبرئیل بر پیامبر نازل شد و برای او آبی از آسمان آورد و به او وضو و رکوع و سجود را آموخت و آنگاه که پیامبر چهل ساله شد، چگونگی نماز را بدون وقتهای آن به او یاد داد. پس پیامبر در هر وقت ، نمازهای دو رکعتی می خواند.

جبرئیل پیام خداوند را به پیامبر رساند ... سپس جبرییل نزد پیامبر می آمد و جز با اجازه اش به او نزدیک نمی شد. روزی نزد پیامبر در بالای مکّه

آمد، پاشنه پایش را در گوشه ای از درّه به زمین کوبید. چشمه ای جوشید . جبرییل وضو ساخت و پیامبر طهارت گرفت و نماز ظهر را خواند و آن نخستین نمازی بود که خداوند واجب کرد.

ص :28


1- م المناقب لابن شهرآشوب : 1 / 43 .
2- المناقب لابن شهرآشوب : 1 / 44 .
3- المناقب لابن شهرآشوب : 1 / 45 .

5 / 5 أوّل ما یجب تعلّمه

5 / 5 نخستین آموزش واجب

أبو مالِکٍ الأَشجَعِیّ عَن أبیهِ :کانَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله إذا أسلَمَ الرَّجُلُ ، أوَّلُ ما یُعَلِّمُهُ الصَّلاةُ (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لَمّا بَعَثَ مُعاذًا عَلَی الیَمَنِ _: إنَّکَ تَقدَمُ عَلی قَومٍ أهلِ کِتابٍ ، فَلیَکُن أوَّلُ ما تَدعوهُم إلَیهِ عِبادَةَ اللّهِ ، فَإِذا عَرَفُوا اللّهَ فَأَخبِرهُم أنَّ اللّهَ قَد فَرَضَ عَلَیهِم خَمسَ صَلَواتٍ فی یَومِهِم ولَیلَتِهِ (2) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ عَمودَ الدّینِ الصَّلاةُ ، وهیَ أوَّلُ ما یُنظَرُ فیهِ مِن عَمَلِ ابنِ آدَمَ ، فَإِن صَحَّت نُظِرَ فی عَمَلِهِ ، وإن لَم تَصِحَّ لَم یُنظَر فی بَقیَّةِ عَمَلِهِ (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :أوَّلُ ما یُحاسَبُ بِهِ یَومَ القیامَةِ الصَّلاةُ ، فَمَن أجابَ فَقَد سَهُلَ عَلَیهِ ما بَعدَهُ ، ومَن لم یُجِب فَقَدِ اشتَدَّ ما بَعدَهُ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :إذا کانَ یَومَ القیامَةِ یُدعی بِالعَبدِ فَأَوَّلُ شَیءٍ یُسأَلُ عَنهُ الصَّلاةُ ، فَإِن جاءَ بِها تامَّةً وإلاّ زُجَّ بِهِ فِی النّارِ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أوَّلَ مَا یُحاسَبُ بِهِ العَبدُ یَومَ القیامَةِ مِن عَمَلِهِ صَلاتُهُ ، فَإِن صَلُحَت فَقَد أفلَحَ وأنجَحَ ، وإن فَسَدَت فَقَد خابَ وخَسِرَ (6) .

5 / 5

نخستین آموزش واجب

ابو مالک اشجعی از پدرش:نماز، نخستین چیزی بود که پیامبر به افراد تازه مسلمان، می آموخت.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ هنگام فرستادن معاذ به یمن _ فرمود : تو بر کسانی وارد می شوی که اهل کتابند . پس باید نخستین چیزی که آنان را بدان می خوانی، بندگی خداوند باشد. سپس هنگامی که خدا را شناختند، آگاهشان کن که خداوندپنج نماز در شبانه روز بر ایشان واجب کرده است.

6 / 5

6 / 5 أوّل ما یحاسب به

5 / 6 نخستین مورد باز خواست

نخستین مورد باز خواست

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز ستون دین و نخستین عمل انسان است که در آن می نگرند. پس اگر صحیح بود، اعمالش را می بینند و اگر صحیح نبود، بقیه کارهایش دیده نمی شود.

نخستین چیزی که در روز قیامت، بازخواست می شود، نماز است. پس هر کس پاسخ داد، مرحله های بعد بر او آسان می شود و هر کس پاسخ ندهد، بر او سخت می گردد.

روز قیامت که در رسید، بنده را می خوانند و نخستین چیزی که از او می خواهند، نماز است. اگر آن را درست بیاورد [ که رستگار شده است ]و گر نه در آتش انداخته می شود .

ص :29


1- الدرّ المنثور : 1 / 710 نقلاً عن الطبرانی والبزّار ، المعجم الکبیر : 8 / 317 / 8186 عن أبی مالک الأشجعی عن أبیه وفیه «کانَ الرَّجُلُ إذا أسلَمَ عَلی عَهدِ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله عَلَّموهُ الصَّلاةَ» .
2- م صحیح البخاری : 2/529/1389 ، صحیح مسلم : 1 / 51 / 31 ، السنن الکبری : 4 / 169 / 7303 کلّها عن ابن عبّاس .
3- التهذیب : 2 / 237 / 936 عن عیسی بن عبداللّه الهاشمی عن أبیه عن جدّه عن الإمام علیّ علیه السلام .
4- جامع الأخبار : 184 / 450 ؛ سنن النسائی : 7 / 83 عن عبداللّه ، مسند ابن حنبل : 3 / 412 / 9499 عن أبی هریرة ولیس فیهما : «فمن أجاب . . .» .
5- عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 31 / 45 عن داود بن سلیمان الفرّاء وأحمد بن عبداللّه الهروی ، صحیفة الإمام الرضا علیه السلام : 151 / 90 عن أحمد بن عامر الطائی ، مسند زید : 451 .
6- سنن الترمذی : 2 / 270 / 413 ، سنن النسائی : 1 / 232 کلاهما عن أبی هریرة ، المعجم الأوسط : 4 / 127 / 3782 عن أنس بن مالک .

عنه صلی الله علیه و آله :أوَّلُ ما یُسأَلُ العَبدُ إذا وَقَفَ بَینَ یَدَیِ اللّهِ عز و جل عَنِ الصَّلاةِ ، فَإِن زَکَت صَلاتُهُ زَکا سائِرُ عَمَلِهِ ، وإن لم تَزکُ صَلاتُهُ لم یَزکُ عَمَلُهُ (1) .

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ أوَّلَ ما یُحاسَبُ بِهِ العَبدُ الصَّلاةُ ، فَإِن قُبِلَت قُبِلَ ما سِواها (2) .

نخستین عمل انسان که در روز قیامت محاسبه می شود، نماز است. پس اگر نیکو بود، رستگار و کامیاب می گردد و اگر باطل بود، محروم و زیانکار می شود.

هنگامی که بنده در پیشگاه خداوند می ایستد، نخستین چیزی که از او می خواهند نماز است. پس اگر پاکیزه بود بقیه اعمالش هم پاکیزه می گردد و اگر پاکیزه نبود، اعمال دیگرش هم پاکیزه نمی شود.

امام باقر علیه السلام :نخستین چیزی که از بنده بازخواست می شود، نماز است. پس اگر پذیرفته شد، بقیه [ اعمال ] هم پذیرفته می شود (3) .

ص :30


1- ثواب الأعمال : 273 / 1 ، المحاسن : 1 / 161 / 230 کلاهما عن هشام الجوالیقی عن الإمام الصادق علیه السلام ، المعجم الأوسط : 2 / 240 / 1859 عن أنس بن مالک نحوه .
2- الکافی : 3 / 268 / 4 ، التهذیب : 2 / 239 / 15 کلاهما عن أبی بصیر ، الفقیه : 1 / 208 / 626 عن الإمام الصادق علیه السلام وفی آخره «وإذا رُدَّت عَلَیهِ رُدَّ عَلَیهِ سائِرُ عَمَلِهِ» .
3- همین حدیث از امام صادق نقل شده و دنبال آن چنین آمده است:« و اگر برگردانده شد، دیگر اعمالش هم برگردانده می شود.»

الفصل السادس : الحثّ علی إقامة الصلاة

فصل ششم : ترغیب به برپا داشتن نماز

«وأقیمُوا الصَّلاةَ وآتُوا الزَّکاةَ وَارکَعوا مَعَ الرّاکِعینَ» (1) .

«وأنْ أقیمُوا الصَّلاةَ واتَّقوهُ وهُوَ الَّذی إلَیهِ تُحْشَرونَ» (2) .

«رَبِّ اجعَلنی مُقیمَ الصَّلاةِ ومِن ذُرّیَّتی رَبَّنا وتَقَبَّل دُعاءِ» (3) .

«یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارکَعوا واسجُدوا واعبُدوا رَبَّکُم وافعَلوا الخَیرَ لَعَلَّکُم تُفلِحونَ» (4) .

«الَّذینَ إنْ مَکَّنّاهُم فِی الأرْضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وآتَوُا الزَّکاةَ وأَمَروا بِالمَعروفِ ونَهَوا عَنِ المُنکَرِ وللّهِِ عاقِبَةُ الاُمورِ» (5) .

«وأقیمُوا الصَّلاةَ وآتُوا الزَّکاةَ وَأطیعُوا الرَّسولَ لَعَلَّکُم تُرحَمونَ» (6) .

«مُنیبینَ إلَیهِ واتَّقوهُ وَأقیمُوا الصَّلاةَ ولا تَکونوا مِنَ المُشرِکینَ» (7) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی کَلامِهِ لاُِسامَةَ _: عَلَیکَ بِالصَّلاةِ فَإِنَّها أفضَلُ أعمالِ العِبادِ ، لِأَنَّ الصَّلاةَ رَأسُ الدّینِ وعَمودُهُ ، وذِروَةُ سَنامِهِ (8) .

اُمُّ سَلَمَةَ :کانَ مِن آخِر وَصیَّةِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله «الصَّلاةَ الصَّلاةَ وما مَلَکَت

أیمانُکُم» حَتّی جَعَلَ نَبیُّ اللّه صلی الله علیه و آله یُلَجلِجُها (9) فی صَدرِهِ ، وما یَفیضُ بِها لسانُهُ (10) .

فصل ششم: ترغیب به برپا داشتن نماز

قرآن:

«نماز برپا دارید، و زکات بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید.»

«و اینکه نماز برپا دارید و از او بترسید و هم اوست که نزد وی محشور خواهید گردید.»

«پروردگارا، مرا برپا دارنده نماز قرار دهو از فرزندان من نیز. پروردگارا، ودعای مرا بپذیر.»

«همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم، نماز بر پا می دارند و زکات می دهند و به کارهای پسندیده دستور می دهند و از کارهای ناپسند باز می دارند و فرجام همه کارها از آنِ خداست.»

«ای کسانی که ایمان آورده اید، رکوع و سجود کنید و پروردگارتان را بپرستید و کار خوب انجام دهید، باشد که رستگار شوید.»

«و نماز بر پا دارید و زکات بدهید و از پیامبر [ خدا ] پیروی کنید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید.»

«به سویش توبه کنید و از او پروا بدارید و نماز بر پا دارید و از مشرکان مباشید.»

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در گفتارش به اسامه _: پیوسته نماز بخوان که آن برترین کار بندگان است. چون نماز سر دین و ستون و تارک آن است.

ص :31


1- البقرة : 43 .
2- الأنعام : 72 .
3- إبراهیم : 40 .
4- الحجّ : 77 .
5- الحجّ : 41 .
6- النور : 56 .
7- الروم : 31 .
8- التحصین لابن فهد : 20 / 39 عن سعید بن زید بن عمرو بن نفیل .
9- اللَّجْلجةُ : ثِقَلُ اللسان ونقصُ الکلام ، وأن لا یخرج بعضه فی أثر بعض (لسان العرب : 2 / 355) . وما یفیض : ما یبین بها کلامه ، أی إذا لم یقدر علی أن یتکلّم بها ببیان (کما فی هامش المصدر) .
10- مسند ابن حنبل : 10 / 172 / 26545 و ص 209 / 26719 و ص 215 / 26746 .

أنس :کانَ رَسولُ اللّه صلی الله علیه و آله إذا أعجَبَهُ نَحوُ الرَّجُلِ أمَرَهُ بِالصَّلاةِ (1) .

الإمام علیّ علیه السلام :اُوصیکُم بِالصَّلاةِ ، هیَ الَّتی عَمودُ الدّینِ وقِوامُ الإِسلامِ ، فَلا تَغفُلوا عَنها (2) .

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ أبا ذرٍّ رحمه الله کانَ یَقولُ : یا مُبتَغِی العِلمِ ، صَلِّ قَبلَ أن لا تَقدِرَ عَلی لَیلٍ ولا نَهارٍ تُصَلّی فیهِ (3) .

بَکرُ بنُ مُحَمَّدٍالأَزدیّ عَنِ الإِمام الصّادِقِ علیه السلام :سَأَلَهُ أبو بَصیرٍ _ وأنَا جالِسٌ عِندَهُ _ عَنِ الحُورِالعینِ ، فَقالَ لَهُ : جُعِلتُ فِداکَ أخَلقٌ مِن خَلقِ الدُّنیا أو خَلقٌ مِن خَلقِ الجَنَّةِ ؟ فَقالَ لَهُ : ما أنتَ وذاکَ ، عَلَیکَ بِالصَّلاةِ ، فَإِنَّ آخِرَ ما أوصی بِهِ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وحَثَّ عَلَیهِ الصَّلاةُ (4) .

(5)

ام سلمه:پایان بخش وصیّت پیامبر خدا، این بود: نماز را،نماز را و کنیزانتان . آن را تکرار کرد تا آنجا که زبانش سنگین شد و بریده بریده سخن می گفت.

انس:هرگاه پیامبر از رفتار مردی خوشش می آمد، او را به نماز فرمان می داد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شما را به نماز سفارش می کنم. آن است که ستون دین و نگهدارنده اسلام است. پس ، از آن غفلت نکنید.

ابوذر می گفت:ای طالب علم، نماز بخوان پیش از آن که فرصتهایت از دست برود.

بکر بن محمّد الازدی:در پیش امام صادق علیه السلامنشسته بودم که ابو بصیر از ایشان راجع به حورالعین پرسید و گفت: فدایت شوم، آنان از مخلوقات دنیایی اند یا از مخلوقات بهشتی؟ امام فرمود: تو را به این ها چه کار؟ بر نماز مواظبت کن . همانا آخرین چیزی که پیامبر اکرم بدان سفارش و ترغیب کرد، نماز بود.

ص :32


1- حلیة الأولیاء : 1 / 343 ، مجمع الزوائد : 1 / 520 / 3521 نقلاً عن البزّار .
2- دعائم الإسلام : 1 / 133 و ج 2 / 350 .
3- أمالی المفید : 180 / 1 ، الاُصول الستّة عشر (أصل عاصم بن حمید) : 36 ، أمالی الطوسی : 544 / 1166 کلّها عن أبی بصیر ، تنبیه الخواطر : 2 / 69 .
4- قرب الإسناد : 36 / 118 .
5- راجع : البقرة : 83 و 110 ؛ النساء : 103 ؛ الحجّ : 78 ؛ المزّمّل : 20 ؛ والحدیث 12 و 13 .

الفصل السابع : المحافظة علی الصلاة

فصل هفتم : مواظبت بر نماز

«حافِظوا عَلَی الصَّلَواتِ والصَّلاةِ الوُسطی وقوموا للّهِِ قانِتینَ» (1) .

«وهذا کِتابٌ أنزَلناهُ مُبارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذی بَینَ یَدَیهِ ولِتُنذِرَ اُمَّ القُری ومَن حَولَها والَّذینَ یُؤمِنونَ بِالاخِرَةِ یُؤمِنونَ بِهِ وَهُم عَلی صَلاتِهِم یُحافِظون» (2) .

«والَّذینَ هُم عَلی صَلَواتِهِم یُحافِظونَ * اُولئِکَ هُمُ الوارِثونَ» (3) .

الإمام الصادق علیه السلام_ فی قوله تعالی : «والَّذینَ هُم عَلی صَلَواتِهِم یُحافِظونَ» _: عَلی أوقاتِها وحُدودِها (4) .

أنَسٌ :کُنّا عِندَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله حَیثُ حَضَرَتهُ الوَفاةُ ، فَقالَ لَنا : اِتَّقُوا اللّهَ فی الصَّلاةِ ، اتّقُوا اللّهَ فِی الصَّلاةِ _ ثلاثا _ (5) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لِیَکن أکثَرُ هَمِّکَ الصَّلاةَ ، فَإِنَّها رَأسُ الإِسلامِ بَعدَ الإِقرارِ بِالدّینِ (6) .

عنه صلی الله علیه و آله :حَسبُ الرَّجُلِ مِن دینِهِ کَثرَةُ مُحافَظَتِهِ عَلی إقامَةِ الصَّلَواتِ (7) .

فصل هفتم: مواظبت بر نماز

قرآن:

«بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید و خاضعانه برای خدا به پا خیزید.»

«و این خجسته کتابی است که ما آن را فرو فرستادیم، کتابهایی را که پیش از آن آمده تصدیق می کند. و برای اینکه [ مردم ] امّ القری [ = مکّه ] و کسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی. و کسانی که به آخرت ایمان می آورند، به آن نیز ایمان می آورند، و آنان بر نمازهای خود مواظبت می کنند.»

«و آنان که بر نمازهایشان مواظبت می کنند. آنانند که وارثانند.»

امام صادق علیه السلام :در باره آیه «و آنان که بر نمازهایشان مواظبت می کنند» ، فرمود: یعنی بر وقتها و حدود نماز (8) .

انس:هنگام وفات پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، در کنارش بودیم. پس به ما گفت: در باره نماز، تقوای الهی پیشه کنید، در باره نماز، تقوای الهی پیشه کنید _ تا سه بار _ .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :بیشتر همّ و غمّت ، نماز باشد که آن، سر اسلام پس از پذیرش دین است.

ص :33


1- البقرة : 238 .
2- الأنعام : 92 .
3- المؤمنون : 9 و 10 .
4- تفسیر القمّی : 2 / 89 .
5- شُعب الإیمان : 7 / 477 / 11053 ، تاریخ بغداد : 10 / 169 عن اُمّ سلمة نحوه .
6- تحف العقول : 26 ؛ تاریخ جرجان : 262 / 398 ، الفردوس : 3 / 460 / 5425 کلاهماعن معاذ .
7- تنبیه الخواطر : 2 / 122 ، الاثنا عشریّة : 13 .
8- معنی حدود نماز در فصلی با همین نام(فصل دوازدهم) خواهد آمد.

عنه صلی الله علیه و آله :_ عِندَ ذِکرِ الصَّلاةِ _: مَن حافَظَ عَلَیها کانَت لَهُ نورًا وبُرهانًا ونَجاةً مِنَ النّارِ یَومَ القیامَةِ ، ومَن لَم یُحافِظ عَلَیها لَم تَکُن لَهُ نورًا ولا نَجاةً ولا بُرهانًا (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن سَبَقَ إلَی الصَّلاةِ مَخافَةَ أن تَسبِقَهُ أوجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ ، ومَن تَرَکَها مَأثَرَةً عَلَیها لَم یُدرِکها بِعَمَلٍ إلَی الحَولِ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :عَلَمُ الإِسلامِ الصَّلاةُ ، فَمَن فَرَّغَ لَها قَلبَهُ بِحُدودِها وسُنَنِها فَهُوَ مُؤمنٌ (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :خَمسٌ مَن جاءَ بِهِنَّ مَعَ إیمانٍ دَخَلَ الجَنَّةَ : مَن حافَظَ عَلَی الصَّلَواتِ الخَمسِ عَلی وُضوئِهِنّ ورُکوعِهِنّ وسُجودِهِنَّ ومَواقیتِهِنَّ و . . . (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أحَدَکُم إذا قامَ یُصَلِّی إنَّما یَقومُ یُناجی رَبَّهُ ، فَلیَنظُر کَیفَ یُناجیهِ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ میزانٌ ، مَن وَفّی استَوفی (6) .

عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ کَیلٌ أو وَزنٌ ، فَمَن أوفی وُفِیَ لَهُ ، ومَن نَقَصَ فَقَد عَلِمتُم ما أنزَلَ اللّهُ عز و جل فِی المُطَفِّفینَ (7) .

عنه صلی الله علیه و آله :خَمسُ صَلَواتٍ افتَرَضَهُنَّ اللّهُ عَلی عِبادِهِ ، فَمَن جاءَ بِهِنَّ لم یَنتَقِص مِنهُنَّ شَیئًا اِستِخفافًا بِحَقِّهِنَّ فَإِنَّ اللّهَ جاعِلٌ لَهُ یَومَ القیامَةِ عَهدًا أن یُدخِلَهُ الجَنَّةَ (8) .

الإمام علیّ علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : تُکتَبُ الصَّلاةُ عَلی أربَعَةِ أسهُمٍ : سَهمٌ مِنها إسباغُ الوُضوءِ ، وسَهمٌ مِنهَا الرُّکوعُ ، وسَهمٌ مِنهَا السُّجودُ ، وسَهمٌ مِنهَا

الخُشوعُ ، قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ، ومَا الخُشوعُ ؟ قالَ : التَّواضُعُ فِی الصَّلاةِ ، وأن یُقبِلَ العَبدُ بِقَلبِهِ کُلِّهِ عَلی رَبِّهِ عز و جل ، فَإِذا هُوَ أتَمَّ رُکوعَها وسُجودَها وأتَمَّ سِهامَها صَعِدَت إلَی السَّماءِ لَها نورٌ یَتَلَألأُ ، وفُتِحَت لَها أبوابُ السَّماءِ تَقولُ : حافَظتَ عَلَیَّ حَفِظَکَ اللّهُ ، وتَقولُ المَلائِکَةُ : صَلَّی اللّهُ عَلی صاحِبِ هذِهِ الصَّلاةِ . وإذا لم یُتِمَّ سِهامَها صَعِدَت ولَها ظُلمَةٌ ، وغُلِّقَ أبوابُ السَّماءِ دونَها وتَقولُ : ضَیَّعتَنی ضَیَّعَکَ اللّهُ وضُرِبَ بِها وَجهُهُ (9) .

مواظبت بسیار شخص بر انجام نمازها، در دیندار بودنش کفایت می کند.

هنگام یاد کردن نماز _ فرمود : هر کس بر نماز مواظبت ورزد، روز قیامت برایش نور و حجّت و نجات از آتش می شود و هر کس مواظبت نورزد نه نور است و نجات و نه حجت .

هر کس به سوی نماز بشتابد ، از این رو که می ترسد به آن نرسد، خداوند بهشت را برایش واجب می گرداند و هر کس آن را ترک کرده کار دیگری را مقدم دارد، تا یک سال با عمل دیگری بهشت را درنمی یابد .

پرچم برافراشته اسلام، نماز است، پس هر کس به آن دل بسپارد و آن را با واجبات و مستحباتش انجام دهد، با ایمان است.

پنج چیز است که هر کس همراه با ایمان بیاورد، وارد بهشت می شود: هر کس بر نمازهای پنجگانه مواظبت ورزد، بر وضوء و رکوع و سجود و وقتهای آن و ...

هرگاه کسی از شما به نماز بر می خیزد، به مناجات با پروردگارش برخاسته است. پس بنگرد، چگونه با او مناجات می کند.

نماز ترازو است ، هر کس تمام بیاورد، تمام می برد.

نمازپیمانه یاترازو است _ هرکس تمام بیاورد، تمامش می دهند وهرکس کم گذارد، می دانیدکه خداونددرباره کم فروشان چه نازل کرده است (10) .

خداوند پنج نماز را بر بندگان واجب کرده است. پس هر کس آن ها را بیاورد بدون اینکه از روی سبک شمردن، کم بگذارد، خداوند تعهد می کند او را روز قیامت به بهشت ببرد.

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا فرمود: نماز در چهار پاره نوشته می شود: پاره ای برای نیکو وضو گرفتن، پاره ای برای رکوع ، پاره ای برای سجود و پاره ای

برای خشوع است. گفته شد: ای پیامبر خدا، خشوع چیست؟ فرمود: فروتنی در نماز و اینکه بنده با همه دل به خدا رو کند. پس هنگامی که رکوع و سجودش را تمام آورد و دیگر بخشها را هم کامل کرد نماز با نوری درخشنده به سوی آسمان اوج می گیرد، درهای آسمان برای آن گشوده می شود و [ خطاب به نمازگزار ]می گوید: مرا حفظ کردی، خدا تو را حفظ کند و فرشتگان می گویند: خدا بر صاحب این نماز درود فرستد. و هنگامی که بخشهای نماز را تمام نیاورد، نماز با تاریکی بالا می رود و درهای آسمان بر روی او بسته می شود و [ خطاب به نمازگزار ]می گوید: مرا تباه کردی ، خدا تو را تباه گرداند و نماز را به صورتش می کوبند.

ص :34


1- سنن الدارمی : 2 / 757 / 2621 ، مسند ابن حنبل : 2 / 574 / 6587 کلاهما عن عبداللّه بن عمر .
2- حلیة الأولیاء : 6 / 98 عن أبی الدرداء .
3- تاریخ بغداد : 11 / 109 ، تاریخ أصبهان : 2 / 241 / 1565 نحوه ، الفردوس : 3 / 41 / 4102 کلّها عن أبی سعید .
4- سنن أبی داود : 1 / 116 / 429 عن أبی الدرداء ، مسند ابن حنبل : 6 / 372 / 18373 عن حنظلة الکاتب وفیه «مَن حافَظَ . . . وعَلِمَ أنَّهُنَّ حَقٌّ مِن عِندِاللّه ِ دَخَلَ الجَنَّةَ» .
5- المستدرک علی الصحیحین : 1 / 361 / 861 ، سلسلة الأحادیث الصحیحة : 4 / 134 نقلاً عن المستدرک کلاهما عن أبی هریرة ، المعجم الکبیر : 12 / 328 / 13572 عن ابن عمر نحوه .
6- الکافی : 3 / 267 / 13 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، الفقیه : 1 / 207 / 622 ، دعائم الإسلام : 1 / 136 عن الإمام علیّ علیه السلام ؛ الزهد لابن المبارک : 419 / 1190 عن الحسن نحوه .
7- الفردوس : 2 / 405 / 3800 عن سلمان .
8- سنن ابن ماجة : 1 / 448 / 1401 ، مسند ابن حنبل : 8 / 411 / 22816 ، السنن الکبری : 1 / 513 / 1692 کلّها عن عبادة بن الصامت ؛ عوالی اللآلی : 3 / 64 / 3 .
9- الجعفریّات : 37 عن إسماعیل عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، دعائم الإسلام : 1 / 158 .
10- اشاره به آیه ویلٌ للمطففین .

عَقیلٌ الخُزاعیّ :إنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام کانَ إذا حَضَرَ الحَربَ یوصی لِلمُسلِمینَ بِکَلِماتٍ فَیَقولُ : تَعاهَدُوا الصَّلاةَ وحافِظوا عَلَیها واستَکثِروا مِنها وتَقَرَّبوا بِها ، فَإِنَّها کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتابًا مَوقوتًا ، وقَد عَلِمَ ذلِکَ الکُفّارُ حینَ سُئِلوا : ما سَلَکَکُم فی سَقَرَ ؟ قالوا : لَم نَکُ مِنَ المُصَلّینَ (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :أحَبُّ العِبادِ إلَی اللّهِ عز و جل رَجُلٌ صَدوقٌ فی حَدیثِهِ مُحافِظٌ عَلی صَلاتِهِ (2) .

إدریسُ القُمّیّ :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الباقیاتِ الصّالِحاتِ ؟ فَقالَ : هیَ الصَّلاةُ ، فحافِظوا عَلَیها (3) .

(4)

عقیل خزاعی:امیر مؤمنان، هرگاه برای جنگ آماده می شد، چند کلمه ای به مسلمانان سفارش می کرد و می گفت: به نماز پایبند باشید و بر آن مواظبت کنید، آن را زیاد بجا آورید و بدان تقرب جویید که آن بر مؤمنان نوشته و مفروض است و این را کافران هم می دانند آنگاه که پرسیده می شوند: چه چیز شما را به دوزخ در آورد؟ می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.

امام صادق علیه السلام :محبوبترین بنده نزد خدای عز و جل ، فردی است که در گفتارش راستگو و بر نمازش مواظب باشد.

ادریس قمی:از امام صادق علیه السلام نیکیهای ماندگار را پرسیدم. فرمود: نماز، پس بر آن مواظبت ورزید.

ص :35


1- الکافی : 5 / 36 / 1 ، نهج البلاغة : الخطبة 199 نحوه .
2- أمالی الصدوق : 243 / 8 ، الاختصاص : 242 کلاهما عن الحسین بن أبی العلاء ، روضة الواعظین : 408 .
3- تفسیر العیّاشی : 2 / 327 / 31 .
4- راجع : الحدیث 378 .

الفصل الثامن : أوقات الصلاة

فصل هشتم : وقتهای نماز

«أقِمِ الصَّلاةَ لِدلُوکِ الشَّمسِ إلی غَسَقِ اللَّیلِ وقُرآنَ الفَجرِ إنَّ قُرآنَ الفَجرِ کانَ مَشهودًا» (1) .

زُرارَةُ :سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَمّا فَرَضَ اللّهُ عز و جل مِنَ الصَّلاةِ فَقالَ : خَمسُ صَلَواتٍ فِی اللَّیلِ والنَّهارِ ، فَقُلتُ : فَهَل سَمّاهُنَّ وبَیَّنَهُنَّ فی کِتابِهِ ؟ قالَ : نَعَم ، قالَ اللّهُ تَعالی لِنَبیِّهِ صلی الله علیه و آله : «أقِمِ الصَّلاةَ لِدُلوکِ الشَّمسِ إلی غَسَقِ اللَّیلِ» ودُلوکُها زَوالُها ، فَفیما بَینَ دُلوکِ الشَّمسِ إلی غَسَقِ اللَّیلِ أربَعُ صَلَواتٍ سَمّاهنّ اللّهُ وبَیَّنَهُنَّ ووَقَّتَهُنَّ ، وغَسَقُ اللَّیلِ هُوَ انتِصافُهُ ، ثُمَّ قالَ تَبارَکَ وتَعالی : «وقُرآنَ الفَجرِ إنَّ قُرآنَ الفَجرِ کانَ مَشهودًا» فَهذِهِ الخامِسَةُ ، وقالَ اللّهُ تَعالی فی ذلِکَ : «أقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ» (2) وَطرَفاهُ المَغرِبُ والغَداةُ ، «وزُلَفًا مِنَ اللَّیلِ» (3) وهیَ صَلاةُ العِشاءِ الآخِرَةِ . وقالَ تَعالی : «حافِظوا عَلَی الصَّلَواتِ والصَّلاةِ الوُسطی» (4) وهیَ صَلاةُ الظُّهرِ ، وهیَ أوَّلُ صَلاةٍ صَلاّها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آلهوهیَ وَسَطُ النّهار ووَسَطُ الصَّلاتَینِ بالنَّهارِ : صَلاةُ الغَداةِ وصَلاةُ العَصرِ (5) .

فصل هشتم: وقتهای نماز

قرآن:

«نماز را از زوال خورشید تا نیمه شب بر پا دار و نیز نماز صبح را که نماز صبح در حضور فرشتگان است.»

زراره:از امام باقر علیه السلام ، نمازهایی را که خدای عز و جل واجب کرده است، پرسیدم فرمود: پنج نماز در شبانه روز. گفتم: آیا در قرآن آن ها را نام برده، بیان کرده و وقتشان را معین نموده است؟ فرمود: آری، خداوند تعالی به پیامبرش فرمود : «نماز را از زوال خورشید تا نیمه شب بر پا دار» و دلوک همان زوال خورشید (هنگام ظهر) است و غسق اللیل یعنی نیمه شب. پس میان این دو وقت ، چهار نماز را نام برده ، بیان کرده و وقت آن ها را تعیین کرده است. سپس خدای تبارک و تعالی فرمود: «و نماز صبح که نماز صبح در حضور فرشتگان است» . پس این هم پنجمین نماز . و خداوند تعالی فرمود: «نماز را در دو طرف روز بر پا دار» و دو طرف روز، همان مغرب و صبح است و «نخستین ساعات شب» و آن نماز عشای آخر است و فرمود : «بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید» و آن نماز ظهر است؛ نخستین نمازی که پیامبر خدا خواند و آن در میان روز و دو

نمازی است که در روز خوانده می شود: نماز صبح و نماز عصر.

ص :36


1- الإسراء : 78 .
2- و 3) هود : 114 .
3-
4- البقرة : 238 .
5- الکافی : 3/271/1 ، التهذیب : 2/241/954 ، الفقیه : 1 / 195 / 600 ، معانی الأخبار : 332 / 5 ، علل الشرائع : 354 / 1 .

الإمام علیّ علیه السلام_ فی کِتابِهِ لُِمحَمَّدِ بنِ أبی بَکرٍ _: إنَّ رَجُلاً سَأَلَ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آلهعَن أوقاتِ الصَّلاةِ فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أتانی جَبرَئیلُ علیه السلامفَأَرانی وَقتَ الصَّلاةِ حینَ زالَتِ الشَّمسُ فَکانَت عَلی حاجِبِهِ الأَیمَنِ ، ثُمَّ أرانی وَقتَ العَصرِ فَکانَ ظِلُّ کُلِّ شَیءٍ مِثلَهُ ، ثُمَّ صَلَّی المَغرِبَ حینَ غَرَبَتِ الشَّمسُ ، ثُمَّ صَلَّی العِشاءَ الآخِرَةَ حینَ غابَ الشَّفَقُ ، ثُمَّ صَلَّی الصُّبحَ فَأَغلَسَ بِها والنُّجومُ مُشتَبِکَةٌ ، فَصَلِّ لِهذِهِ الأَوقاتِ ، والزَمِ السُّنَّةَ المَعروفَةَ والطَّریقَ الواضِحَةَ (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :وَقتُ الفَجرِ حینَ یَنشَقُّ الفَجرُ إلی أن یَتَجَلَّلَ الصُّبحُ السَّماءَ ، ولا یَنبَغی تأخیرُ ذلِکَ عَمدًا ، لکِنَّهُ وَقتٌ لِمَن شُغِلَ أو نَسِیَ أو نا (2) .

عنه علیه السلام :إذا زالَتِ الشَّمسُ فَقَد دَخَلَ وَقتُ الظُّهرِ حَتّی یَمضی مِقدارُ ما صَلَّی المُصَلّی أربَعَ رَکَعاتٍ ، فَإِذا مَضی ذلِکَ فقد دَخَلَ وَقتُ الظُّهرِ والعَصرِ حَتّی یَبقی مِنَ الشَّمسِ مِقدارُ ما یُصَلِّی أربَعَ رَکَعاتٍ ، فَإِذا بَقِیَ مِقدارُ ذلِکَ فَقَد خَرَجَ وَقتُ الظُّهرِ وبَقِیَ وَقتُ العَصرِ حَتّی تَغیبَ الشَّمسُ (3) .

امام علی علیه السلامدر نامه اش به محمد بن ابی بکر: شخصی وقتهای نماز را از پیامبر خدا پرسید. پیامبر پاسخ داد: «جبرییل نزد من آمد و وقت نماز ظهر(زوال خورشید) را به من نشان داد. پس آفتاب بر ابروی راستش بود و وقت [ نماز ] عصر را نشان داد. پس سایه هر چیز به اندازه خودش بود. و نماز مغرب را هنگام غروب خورشید خواند. سپس هنگامی که شفق ناپدید شد، نماز عشاء را گزارد و نماز صبح را در تاریکی پایان شب، در حالی که هنوز ستاره ها فراوان بودند، خواند.

پس در این وقتها نماز بخوان و پیوسته با سنّت شناخته شده و در راهی روشن باش.

امام صادق علیه السلام :هنگام [ نماز ] صبح ، از دمیدن سپیده است تا اینکه صبح، بیشتر آسمان را فرا بگیرد و سزاوار نیست عمدا از این وقت به تأخیر انداخت ، ولی آن وقتی است، برای کسی که سرگرم شده یا فراموش کرده و یا خوابیده است.

هنگامی که خورشید فرود می آید، وقت(نماز)ظهر رسیده است تا اینکه به اندازه خواندن چهار رکعت نماز بگذرد. پس از آن ،وقت مشترک نماز ظهر و عصر است تا به اندازه خواندن چهار رکعت نماز از خورشید بماند که در این هنگام، وقت نماز ظهر پایان می پذیرد و وقت نماز عصر باقی می ماند تا خورشید ناپدید شود .

ص :37


1- أمالی الطوسی : 30 / 31 ، أمالی المفید : 267 / 3 کلاهما عن أبی إسحاق الهمدانی .
2- م الکافی : 3 / 283 / 5 عن الحلبیّ .
3- التهذیب : 2 / 25 / 70 ، الاستبصار : 1 / 261 / 936 کلاهما عن داودبن فرقد عن بعض أصحابنا . راجع : الکافی : 3 / 273 _ 284 والتهذیب : 2 / 18 _ 41 .

الفصل التاسع : المحافظة علی أوقات الصلاة

فصل نهم : مواظبت بر وقتهای نماز

سَعدُ بنُ أبی وَقّاص :سَأَلتُ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله عَن قَولِهِ : «الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» (1) قال : هُمُ الَّذینَ یُؤَخِّرونَ الصَّلاةَ عَن وَقتِها (2) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ صَلاتَهُ مُتَعَمِّدًا فَقَد هَدَمَ دینَهُ ، ومَن تَرَکَ أوقاتَها یَدخُلُ الوَیلَ ، والوَیلُ وادٍ فی جَهَنَّمَ کَما قالَ اللّهُ تَعالی فی سورَةِ أرَأَیتَ : «فَوَیلٌ لِلمُصَلّینَ * الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» (3) .

الإمام علیّ علیه السلام :لَیسَ عَمَلٌ أحَبَّ إلَی اللّهِ عز و جل مِنَ الصَّلاةِ ، فَلا یَشغَلَنَّکُم عَن أوقاتِها شَیءٌ مِن اُمورِ الدُّنیا ، فَإِنَّ اللّهَ عز و جل ذَمَّ أقوامًا فَقالَ : «الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» یَعنی أنَّهُم غافِلونَ استَهانوا بِأَوقاتِها (4) .

الإمام الباقر علیه السلام_ فیقَول اللّهِ عز و جل _: «والَّذینَ هُم عَلی صَلَواتِهِم یُحافِظونَ» (5) _ : هذِهِ الفَریضَةُ ، مَن صَلاّها لِوَقتِها عارِفًا بِحَقِّها لا یُؤثِرُ عَلَیها غَیرَها کَتَبَ اللّهُ لَهُ بَراءَةً لا یُعَذِّبُهُ ، ومَن صَلاّها لِغَیر وَقتِها غَیرَ عارفٍ بِحَقِّها مُؤثِرًا عَلَیها

غَیرَها کانَ ذلِکَ إلَیهِ عز و جل ، فَإِن شاءَ غَفَرَ لَهُ وإن شاءَ عَذَّبَهُ (6) .

سعد بن ابی وقّاص:از پیامبر ، درباره آیه «آنان که در نمازشان سهل انگارند» پرسیدم. فرمود: آنان، کسانیند که نماز را از وقتش به تأخیر می اندازند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نمازش را عمدا ترک کند، دینش را نابود کرده است و هر کس در وقتش نخواند، در «ویل» داخل می شود، و «ویل» درّه ای در جهنم است. همانگونه که خداوند تعالی در سوره «أرأیت» فرمود: «پس ویل برای نمازگزاران است، آنان که از نمازشان غافلند» ).

امام علی علیه السلام :هیچ عملی نزد خداوند، محبوبتر از نماز نیست. پس هیچ کار دنیایی شما را در وقت نماز به خود مشغول ندارد. که خداوند گروههایی را سرزنش کرد و فرمود : «آنان که از نمازشان غافلند» یعنی آنان غافل بوده ، به وقت نمازها بی اعتنایی می کردند.

امام باقر علیه السلام_ درباره گفته خداوند عز و جل «و آنان که بر نمازهایشان مواظبت می کنند» فرمود:مقصود همین نماز واجب است که هر کس آن در وقتش بخواند، حقش را بداند و کاری را بر آن مقدم ندارد، خداوند بی گناهیش را می نویسد و عذابش نمی کند و هر کس در غیر وقتش بخواند، حق نماز را نداند وکارهای دیگر را بر آن مقدم کند، سرانجامش باخداست، اگر خواست می آمرزد و اگر خواست عذاب می کند.

ص :38


1- الماعون : 5 .
2- السنن الکبری : 2 / 304 / 3163 ، تفسیر الطبریّ : 15 / الجزء 30 / 313 .
3- جامع الأخبار : 185 / 455 .
4- الخصال: 621/10 عن أبیبصیرومحمّدبن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، تحف العقول : 112.
5- المؤمنون : 9 .
6- دعائم الإسلام : 1 / 135 ، مجمع البیان : 10 / 535 عن زرارة .

الإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «قوموا للّهِِ قَانِتینَ» (1) _: إقبالُ الرَّجُلِ عَلی صَلاتِهِ ومُحافَظَتُهُ حَتّی لا یُلهیَهُ ولا یَشغَلَهُ عَنها شَیءٌ (2) .

عَبدُاللّهِ بنُ مَسعودٍ :سَأَلتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أیُّ الأَعمالِ أحبُّ إلَی اللّهِ عز و جل ؟ قالَ : الصَّلاةُ لِوَقتِها (3) .

أیضا : قُلتُ :یا نَبیَّ اللّهِ ، أیُّ الأَعمالِ أقرَبُ إلَی الجَنَّةِ ؟ قالَ : الصَّلاةُ عَلی مَواقیتِها (4) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَنالُ شَفاعَتی غَدًا مَن أخَّرَ الصَّلاةَ المَفروضَةَ بَعدَ وَقتِها (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلی اُمَّتی تأخیرُهُمُ الصَّلاةَ عَن وَقتِها وتَعجیلُهُم الصَّلاةَ عَن وَقتِها (6) .

القُطبُ الرّاوَندیُّ :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إذا أنزَلَ اللّهُ عاهَةً مِنَ السَّماءِ عوفِیَ منها حَمَلَةُ القُرآنِ ورُعاةُ الشَّمسِ _ أیِ الحافِظونَ لِأَوقاتِ الصَّلَواتِ _ وعُمّارُ المَساجِدِ (7) .

الإمام الصادق علیه السلام :دَخَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله المَسجِدَ وفیهِ ناسٌ مِن أصحابِهِ قالَ : تَدرونَ ما قالَ لَکُم رَبُّکُم ؟ قالوا : اللّهُ ورَسولُهُ أعلَمُ ، قالَ : إنَّ رَبَّکُم یَقولُ : هذِهِ الصَّلَواتُ الخَمسُ المَفروضاتُ فَمَن صَلاّهُنَّ لِوَقتِهِنَّ وحافَظَ عَلَیهِنَّ لَقِیَنی یَومَ القیامَةِ ولَهُ عِندی عَهدٌ اُدخِلُهُ بِهِ الجَنَّةَ ، ومَن لَم یُصَلِّهِنَّ لِوَقتِهِنَّ ولَم یُحافِظ عَلَیهِنَّ فَذلِکَ إلَیَّ ، إن شِئتُ عَذَّبتُهُ وإن شِئتُ غَفَرتُ لَهُ (8) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن عَبدٍ إلاّ بَینَهُ وبَینَ اللّهِ تَعالی عَهدٌ ما أقامَ الصَّلاةَ لِوَقتِها أو

آثَرَها عَلی غَیرِها مَعرِفَةً بِحَقِّها ، فَإِن هُوَ تَرَکَهَا استِخفافًا بِحَقِّها وآثَرَ عَلَیها غَیرَها بَرِئَ اللّهُ إلَیهِ مِن عَهدِهِ ذلِکَ ، ثُمَّ مَشیئَتُهُ إلَی اللّهِ عز و جل ، إمّا أن یُعَذِّبَهُ وإمّا أن یَغفِرَ لَهُ (9) .

امام صادق علیه السلام :در باره گفته خدای تعالی: «خاضعانه برای خدا به پا خیزید» فرمود : یعنی توجه انسان به نمازش و مواظبت بر آن، تا چیزی او را از نماز به خود سرگرم و مشغول ندارد.

عبداللّه بن مسعود:از پیامبر خدا پرسیدم: کدام کار نزد خدا محبوبتر است؟ فرمود: نماز اول وقت.

همچنین گفتم: ای پیامبر خدا! کدام کار به بهشت نزدیکتر است؟ فرمود: نماز اول وقت.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :شفاعت من فردای [ قیامت ] به کسی که نماز واجب را از وقتش به تأخیر اندازد، نمی رسد.

بیشترین چیزی که بر امتم از آن ترسانم پس و پیش کردن نماز از وقت آن است.

قطب راوندی:پیامبر خدا فرمود: هرگاه خداوند ، آفتی از آسمان فرو فرستد، حاملان قرآن و نگهبانان خورشید _ یعنی نگهبانان وقت نمازها_ و آباد کنندگان مساجد، از آن در امانند.

امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله داخل مسجد شد و گروهی از اصحابش هم در آن بودند. فرمود: می دانید پروردگارتان به شما چه گفت؟ گفتند: خدا و پیامبرش داناترند. فرمود: پروردگارتان می گوید: هر کس این نمازهای پنجگانه واجب را در وقتش بخواند و بر آن ها مواظبت ورزد، مرا در روز قیامت می بیند و عهدی پیش من دارد که به جهت آن، او را به بهشت می برم. و هر کس آن ها را در وقتشان نخوانده و بر آن ها مواظبت نورزیده باشد ، سرانجامش با من است؛ اگر خواستم عذابش می کنم و اگر خواستم او را می آمرزم.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ بنده ای نیست مگر اینکه میان او و خداوند متعال

عهدی است، تا آنگاه که با شناختش از حق نماز، آن را در وقتش برپا دارد یا بر کارهای دیگر مقدم کند. پس اگر آن را از روی سبک شمردن حقش فرو گذارد و کارهای دیگر را بر آن مقدم بدارد، خداوند از این عهد برائت می جوید. سپس سرنوشتش با خداست؛ یا او را عذاب می کند و یا می آمرزد.

ص :39


1- البقرة : 238 .
2- تفسیر القمّی : 1 / 79 ، تفسیر العیّاشی : 1 / 127 / 418 کلاهما عن ابن سنان .
3- الخصال : 163/213 ، عدّه الداعی : 75 عن الإمام الصادق علیه السلام ؛ صحیح البخاری : 6/2740/7096 ، صحیح مسلم : 1 / 89 / 137 و 139 و 140 ، مسند ابن حنبل : 1/142/4186، تاریخ بغداد : 3 / 205 وفی بعضها : «أفضل» مکان «أحبّ» .
4- صحیح مسلم : 1 / 89 / 138 .
5- أمالی الصدوق : 326 / 15 عن أبی الربیع عن الإمام الصادق علیه السلام ، فلاح السائل : 127 .
6- السنن الکبری : 2 / 305 / 3167 عن أنس .
7- مستدرک الوسائل : 3 / 149 / 3235 نقلاً عن لبّ اللباب .
8- ثواب الأعمال : 48 / 2 عن الفضیل ، الفقیه : 1 / 208 / 625 ؛ مسند ابن حنبل : 6 / 325 / 18155 قریب منه ، المعجم الکبیر : 19 / 142 / 312 قریب منه کلاهما عن کعب بن عجرة .
9- الجعفریّات : 36 عن إسماعیل عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .

عنه صلی الله علیه و آله :کُنّا مَرَّةً رُعاةَ الإِبِلِ فَصِرنَا الیَومَ رُعاةَ الشَّمسِ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ خیارَ عِبادِ اللّهِ الَّذینَ یُراعونَ الشَّمسَ والقَمَرَ والنُّجومَ والأَظِلَّةَ لِذِکرِ اللّهِ (2) .

الإمام علیّ علیه السلام :شیعَتُنا رُعاةُ الشَّمسِ والقَمَرِ والنُّجو (3) .

عنه علیه السلام_ فی وَصیَّتِهِ لاِبنِهِ الحَسَنِ علیه السلام عِندَ الوَفاةِ _: اُوصیکَ یا بُنَیَّ بِالصَّلاةِ عِندَ وَقتِها (4) .

عنه علیه السلام :حافِظوا عَلَی الصَّلَواتِ الخَمسِ فی أوقاتِها ، فَإِنَّها مِنَ اللّهِ جَلَّ وعَزَّ بِمَکانٍ (5) .

عنه علیه السلام_ فی رِسالَتِهِ إلی مُحَمَّدِ بن أبی بَکرٍ _: صَلِّ الصَّلاةَ لِوَقتِها المُؤَقَّتِ لَها ، ولا تُعَجِّل وَقتَها لِفَراغٍ ، ولا تُؤَخِّرها عَن وَقتِها لاِشتِغالٍ ، واعلَم أنَّ کُلَّ شَیءٍ مِن عَمَلِکَ تَبَعٌ لِصَلاتِکَ (6) .

الإمام زین العابدین علیه السلام_ فی دُعائِهِ عِندَ دُخولِ شَهرِ رَمَضانَ _: اللّهُمَّ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وقِفنا فیهِ عَلی مَواقیتِ الصَّلَواتِ الخَمسِ بِحُدودِها الَّتی حَدَّدتَ ، وفُروضِهَا الَّتی فَرَضتَ ، ووَظائِفِهَا الَّتی وَظَّفتَ ، وأوقاتِهَا الَّتی وَقَّتَّ (7) .

عنه علیه السلام :مَنِ اهتَمَّ بِمَواقیتِ الصَّلاةِ لَم یَستَکمِل لَذَّةَ الدُّنیا (8) .

ما روزگاری نگهبان شتران بودیم و اکنون نگهبان خورشید گشته ایم.

بندگان برگزیده خداوند، کسانی هستند که خورشید و ماه و ستاره ها و سایه ها را برای ذکر خداوند، نگاهبانی می کنند.

امام علی علیه السلام :پیروان ما، نگهبانان خورشید و ماه و ستارگانند.

در وصیّتش هنگام وفاتش به امام حسن علیه السلام _ پسرکم، تو را به نماز در وقتش سفارش می کنم.

بر [ خواندن ] نمازهای پنجگانه در وقتشان مواظبت کنید، که نزد خداوند جلّ و عزّ، جایگاهی ویژه دارد.

در نامه اش به محمد بن ابی بکر _ فرمود : نماز را در وقت مقرّرش بخوان و برای آسوده شدن آن را جلو و به جهت اشتغال به کاری، آن را به تأخیر مینداز و بدان که همه کارهایت تابع نمازت می باشد.

امام سجاد علیه السلام_ در دعایش هنگام فرا رسیدن ماه مبارک رمضان _: خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و ما را در این ماه به اوقات نمازهای پنجگانه آگاه کن؛ به اجزاء و شروطش که معین کرده ای و به واجباتش که مقرّر داشته ای و وظیفه هایی که واجب ساخته ای و وقتهایش که محدود نموده ای.

هر کس به وقتهای نماز اهمیت دهد، از خوشیهای دنیا، بهره کامل نمی برد.

ص :40


1- أمالی المفید : 136 / 5 عن سوید بن غفلة عن الإمام علیّ علیه السلام .
2- المستدرک علی الصحیحین : 1 / 115 / 163 ، السنن الکبری : 1 / 558 / 1781 کلاهما عن ابن أبی أوفی ، إحیاء علوم الدین : 1 / 495 .
3- م دعائم الإسلام : 1 / 56 .
4- أمالی المفید : 221 / 1 ، أمالی الطوسی : 1 / 7 / 8 کلاهما عن الفجیع العقیلی عن الإمام الحسن علیه السلام .
5- تحف العقول : 152 .
6- نهج البلاغة : الکتاب 27 ، أمالی المفید : 267 / 3 ، أمالی الطوسی : 29 / 31 کلاهما عن أبی إسحاق الطوسی نحوه .
7- الصحیفة السجّادیّة : الدعاء 44 .
8- الکافی : 3 / 275 / 9 عن منصور بن حازم أو غیره عن الإمام الصادق علیه السلام .

الإمام الباقر علیه السلام :لمّا کَلَّمَ اللّهُ موسَی بنَ عِمرانَ علیه السلام قالَ موسی : . . . إلهی ، فَما جَزاءُ مَن صَلَّی الصَّلاةَ لِوَقتِها ، لَم یَشغَلهُ عَن وَقتِها دُنیا ؟ قالَ : یا موسی ، اُعطیهِ سُؤلَهُ واُبیحُهُ جَنَّتی (1) .

عنه علیه السلام :أیُّما مُؤمِنٍ حافَظَ عَلَی الصَّلَواتِ المَفروضَةِ فَصَلاّها لِوَقتِها ، فَلَیسَ هذا مِنَ الغافِلینَ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :امتَحِنوا شیعَتَنا عِندَ مَواقیتِ الصَّلاةِ کَیفَ مُحافَظَتُهُم عَلَیها (3) .

عنه علیه السلام :یُعرَفُ مَن یَصِفُ الحَقَّ بِثَلاثِ خِصالٍ : یُنظَرُ إلی أصحابِهِ مَن هُم ؟ وإلی صَلاتِهِ کَیفَ هیَ ؟ وفی أیِّ وَقتٍ یُصَلّیها ؟ (4) .

عنه علیه السلام :اختَبِروا إخوانَکُم بِخَصلَتَینِ فَإِن کانَتا فیهِم وإلاّ فَاعزُب ثُمَّ اعزُب ثُمَّ اعزُب : مُحافَظَةٍ عَلَی الصَّلَواتِ فی مَواقیتِها ، والبِرِّ بِالإِخوانِ فِی العُسرِ والیُسرِ (5) .

عنه علیه السلام، عن رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله _ فی ذِکرِ کَلامِ مَلَکِ المَوتِ فَإِنَّهُ یَقولُ _ : اعلَموا أنَّ لَنا فیکُم عَودَةً ثُمَّ عَودَةً ، فَالحَذَر الحَذَر ، إنَّهُ لَیسَ فی شَرقِها ولا فی غَربِها أهلُ بَیتِ مَدَرٍ ولا وَبَرٍ إلاّ وأنَا أتَصَفَّحُهُم فی کلِّ یَومٍ خَمسَ مَرّاتٍ ، ولَأَنَا أعلَمُ بِصَغیرِهِم وکَبیرِهِم مِنهُم بِأَنفُسِهِم ، ولَو أرَدتُ قَبضَ روحِ بَعوضَةٍ ما قَدَرتُ عَلَیها حَتّی یَأمُرَنی رَبّی بِها ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إنَّما یَتَصَفَّحُهُم فی مَواقیتِ الصَّلاةِ ، فَإِن کانَ مِمَّن یُواظِبُ عَلَیها عِندَ مَواقیتِها لَقَّنَهُ شَهادةَ أن لا إله إلاَّ اللّهُ وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللّهِ ونَحّی عَنهُ مَلَکُ المَوتِ إبلیسَ (6) .

امام باقر علیه السلام :موسی به هنگام گفتگو با خداوند چنین گفت: خدای من، پاداش آن کس که نماز را در وقتش خوانده و دنیا او را به خود مشغول نساخته است، چیست؟ خداوند فرمود: ای موسی، آنچه خواسته به او می بخشم و بهشتم را بر او روا می سازم.

هر شخص با ایمانی که بر نماز واجب مواظبت ورزد و آن ها را در وقتشان بخواند، از غافلان نخواهد بود (7) .

امام صادق علیه السلام :پیروان ما را در وقتهای نماز بیازمایید، که مواظبت بر نمازشان چگونه است.

آن که حق را وصف می کند (و خود را پیرو آن می داند) مدعیان حق با سه ویژگی شناخته می شود: به یارانش نگریسته می شود که کیانند؟ و به نمازش که چگونه است؟ و کی آن را می خواند؟

برادرانتان را با دو ویژگی بیازمایید، اگر هر دو ویژگی در آن ها بود [ چه بهتر ] و گر نه دوری گزینید، دوری گزینید، دوری گزینید: مواظبت بر نماز در وقت و نیکی به برادران در سختی و آسانی.

از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در بیان کلام فرشته مرگ که چنین می گوید _: بدانید که برای ما بازگشتی دوباره و دوباره به سوی شما خواهد بود. پس مراقب باشید. در شرق و غرب خانه ای نیست جز اینکه به اهل آن در هر روز پنج نوبت می نگرم و به کوچک و بزرگشان از خود آنان داناترم و اگر می خواستم پشه ای را قبض روح کنم، تا پروردگارم دستور ندهد نمی توانستم .

سپس پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: تنها در وقتهای نماز به آن ها می نگرد. پس

اگر از مواظبت کنندگان بر نماز در وقت بود، به او شهادت (لا اله الاّ اللّه و انّ محمدا رسول اللّه ) را تلقین می کند و ابلیس را از او دور می سازد.

ص :41


1- فضائل الأشهر الثلاثة : 89 / 68 عن زیاد بن المنذر ، أمالی الصدوق : 174 / 8 عن عبدالعظیم الحسنی عن الإمام الهادی عن آبائه عن الإمام علیّ علیه وعلیهم السلام ولم یذکر فیه «لم یشغلها عن وقتها دنیا» .
2- الکافی : 3 / 270 / 14 عن جمیل بن درّاج عن بعض أصحابه ، المحاسن : 1 / 123 / 135 عن زرارة .
3- قرب الإسناد : 78 / 253 عن مسعدة بن صدقة ، الخصال : 103 / 62 عن اللیثی ، روضة الواعظین : 321 ، أعلام الدین : 130 وفی الثلاثة الأخیرة : «امتَحِنوا شیعَتَنا عِندَ ثَلاثٍ . . .» .
4- المحاسن : 1 / 396 / 885 عن میسر بن سعید عن رجل .
5- الکافی : 2 / 672 / 7 ، الخصال : 47 / 50 نحوه وکلاهما عن یونس بن ظبیان والمفضّل بن عمر ، مصادقة الإخوان : 138 / 2 عن المفضّل بن عمر نحوه .
6- الکافی : 3 / 136 / 2 عن الهیثم بن واقد عن رجل ، الفقیه : 1 / 137 / 369 عن الإمام الصادق علیه السلامولفظه : «مَلَکُ المَوتِ یَدفَعُ الشَّیطانَ عَنِ الُمحافِظِ عَلَی الصَّلاةِ ویُلَقِّنُهُ شَهادَةَ أن لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللّه ِ فی تِلکَ الحالَةِ العَظیمَةِ» .
7- گویا ناظر به آیه فویل للمصلین ، الذین هم عن صلاتهم ساهون، باشد.

عنه علیه السلام :تَعَلَّموا مِنَ الدّیکِ خَمسَ خِصالٍ : مُحافَظَتَهُ عَلی أوقاتِ الصَّلاةِ . . . (1) .

(2)

امام صادق علیه السلام :از خروس، پنج ویژگی را بیآموزید: مواظبتش بر وقتهای نماز و ...

ص :42


1- الفقیه : 1 / 482 / 1393 ،الکافی : 6 / 550 / 5 عن أبی شعیب عن الإمام الکاظم علیه السلامنحوه ، الخصال : 298 / 70 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : 1 / 277 / 15 کلاهما عن محمّد بن عیسی عن الإمام الرضا علیه السلام ، مکارم الأخلاق : 1 / 281 / 870 عن الإمام الرضا علیه السلام وفی غیر الکتاب الأوّل «المَعرِفَة بِأَوقاتِ الصَّلاةِ» .
2- راجع : الفصل 5 / 13 و 38 ؛ والحدیث 238 .

الفصل العاشر : أمر الأهل بالصلاة

فصل دهم : واداشتن خانواده به نماز

«وأمُر أهلَکَ بِالصَّلاةِ واصطَبِر عَلَیها لا نَسأَلُکَ رِزقًا نَحنُ نَرزُقُکَ والعاقِبَةُ لِلتَّقوی» (1) .

«واذکُر فِی الکِتابِ إسماعیلَ إنَّهُ کانَ صادِقَ الوَعدِ وکانَ رَسولاً نَبیًّا * وکانَ یَأمُرُ أهلَهُ بِالصَّلاةِ والزَّکاةِ وکانَ عِندَ رَبِّهِ مَرضیًّا» (2) .

«یا بُنَیَّ أقِمِ الصَّلاةَ وأمُر بِالمَعروفِ وانهَ عَنِ المُنکَرِ واصبِر عَلی ما أصابَکَ إنَّ ذلِکَ مِن عَزمِ الاُمُورِ» (3) .

«رَبَّنا إنّی أسکَنتُ مِن ذُرّیَّتی بِوادٍ غَیرِ ذی زَرعٍ عِندَ بَیتِکَ المُحَرَّمِ رَبَّنا لِیُقیمُوا الصَّلاةَ فَاجعَل أفئِدَةً مِنَ النّاسِ تَهوی إلَیهِم وارزُقهُم مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ یَشکُرونَ» (4) .

الإمام علیّ علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَصِبًا بَالصَّلاةِ بَعدَ التَّبشیرِ لَهُ بِالجَنَّةِ لِقَولِ اللّهِ سُبحانَهُ : «وأمُر أهلَکَ بِالصَّلاةِ واصطَبِر عَلَیها» فَکانَ یأمُرُ بِها أهلَهُ ویُصبِرُ عَلَیها نَفسَهُ (5) .

فصل دهم: واداشتن خانواده به نماز

قرآن:

«و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش. ما از تو جویای روزی نیستیم، ما به تو روزی می دهیم، و فرجام [ نیک ] برای پرهیزگاری است.»

«و در این کتاب از اسماعیل یاد کن؛ زیرا که او درست وعده و فرستاده ای پیامبر بود. و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان می داد و همواره نزد پروردگارش پسندیده بود.»

«ای پسرک من، نماز برپا دار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند بازدار و بر آسیبی که بر تو وارد آمده است شکیبا باش. این [ حاکی ] از عزمِ در امور است.»

«پروردگارا، من [ یکی از ] فرزندانم را در درّه ای بی کشت، نزد خانه محترم تو، سکونت دادم، پروردگارا، تا نماز به پا دارند، پس دلهای برخی از مردم را به سوی آنان گرایش ده و آنان را از محصولات [ مورد نیازشان ] روزی ده، باشد که سپاسگزاری کنند.»

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با خواندن نماز خود را به رنج می افکند، با آنکه مژده بهشت شنیده بود. چون خداوند سبحان گفت: (و خانواده ات را به نماز وادار و خود بر آن شکیبا باش). پس خانواده اش

را به آن وادار می کرد و خود بر انجام آن شکیبایی می ورزید.

ص :43


1- طه : 132 .
2- مریم : 54 ، 55 .
3- لقمان : 17 .
4- إبراهیم : 37 .
5- نهج البلاغة : الخطبة 199 ، الکافی : 5 / 37 / 1 عن عقیل الخزاعی .

عائِشَةُ :کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله یُصَلّی مِنَ اللَّیلِ فَإِذَا انصَرَفَ قالَ لی : قومی فَأَوتِری (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :کان لِداوُدَ نَبیِّ اللّهِ علیه السلام مِنَ اللّیلِ ساعَةً یوقِظُ فیها أهلَهُ ، فَیَقولُ : یا آلَ داوُدَ ، قوموا فَصَلّوا ، فَإِنَّ هذِهِ ساعَةٌ یَستَجیبُ اللّهُ فیهَا الدُّعاءَ إلاّ لِساحِرٍ أو عَشّارٍ (2) .

الإمام علیّ علیه السلام :عَلِّموا صِبیانَکُمُ الصَّلاةَ ، وخُذوهُم بِها إذا بَلَغوا ثَمانِ سِنینَ (3) .

(4)

عایشه:پیامبر [ پاسی ] از شب را نماز می خواند و هنگام انصراف به من می گفت: برخیز و نماز وتر بخوان.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برای داود پیامبر خدا ساعتی از شب بود که در آن، خانواده اش را بیدار می کرد و می گفت: ای خاندان داود! برخیزید و نماز بخوانید. همانا این ساعتی است که خداوند دعا را در آن اجابت می کند، مگر از ساحر و باجگیر.

امام علی علیه السلام :به پسرانتان، نماز را بیاموزید و هنگامی که به هشت سالگی رسیدند بر آن، مؤاخذه اشان کنید.

ص :44


1- مسند ابن حنبل : 9 / 491 / 25239 ، صحیح مسلم : 1 / 511 / 134 .
2- مسند ابن حنبل : 5 / 492 / 16281 ، المعجم الکبیر : 9 / 55 / 8374 کلاهما عن عثمان بن أبی العاص .
3- الخصال : 626 / 10 عن محمّد بن مسلم وأبی بصیر عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، غرر الحکم : 6305 وفیه : «إذا بلغوا الحلم» مکان « . . . ثمان سنین» ، تحف العقول : 115 .
4- راجع : الحدیث 13 و 107 و 428 .

الفصل الحادی عشر : فضل المصلّی

فصل یازدهم : فضیلت نمازگزار

«الَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیبِ ویُقیمونَ الصَّلاةَ ومِمّا رَزَقناهُم یُنفِقونَ» (1) .

«والَّذینَ یُمَسِّکونَ بِالکِتابِ وأقامُوا الصَّلاةَ إنّا لا نُضیعُ أجرَ المُصلِحینَ» (2) .

«رِجالٌ لا تُلهیهِم تِجارَةٌ ولا بَیعٌ عَن ذِکرِ اللّهِ وإقامِ الصَّلاةِ وإیتاءِ الزَّکاةِ یَخافونَ یَومًا تَتَقَلَّبُ فیهِ القُلوبُ والأبصارُ» (3) .

«إنَّ الَّذینَ یَتلونَ کِتابَ اللّهِ وأقامُوا الصَّلاةَ وأنفَقوا مِمّا رَزَقناهُم سِرًّا وعَلانیَةً یَرجونَ تِجارَةً لَن تَبورَ» (4) .

«مُحَمَّدٌ رَسولُ اللّهِ والَّذینَ مَعَهُ أشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم تَراهُم رُکَّعًا سُجَّدًا یَبتَغونَ فَضلاً مِنَ اللّهِ ورِضوانًا» (5) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ المُصَلّی إذا صَلّی فَإِنَّهُ یُناجی رَبَّهُ تَبارَکَ وتَعالی (6) .

الإمام الحسن علیه السلام :یَقولُ اللّهُ تَعالی : المُصَلّی یُناجینی (7) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ أغبَطَ أولیائی عِندی لَمُؤمِنٌ خَفیفُ الحاذِ (8) ذو حَظٍّ مِنَ

الصَّلاةِ ... (9) .

فصل یازدهم: فضیلت نمازگزار

قرآن:

«آنان که به غیب ایمان می آورند، و نماز بر پا می دارند، و از آنچه به ایشان روزی داده ایم انفاق می کنند.»

«و کسانی که به کتاب [ آسمانی ] چنگ در می زنند و نماز بر پا داشته اند، [ بدانند که ] ما اجر درستکاران را تباه نخواهیم کرد.»

«مردانی که نه تجارت و نه داد و ستد، آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات، به خود مشغول نمی دارد و از روزی که دلها و دیده ها در آن زیر و رو می شود می هراسند.»

«در حقیقت، کسانی که کتاب خدا را می خوانند و نماز برپا می دارند و از آنچه بدیشان روزی داده ایم، نهان و آشکارا انفاق می کنند، امید به تجارتی بسته اند که هرگز زوال نمی پذیرد.»

«محمد صلی الله علیه و آله پیامبر خداست وکسانی که با اویند، بر کافران، سختگیر [ و ] با همدیگر مهربانند. آنان را در رکوع و سجود می بینی. فضل و خشنودی خدا را خواستارند.»

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نمازگزار هنگام نماز با پروردگارش _ تبارک و تعالی _ مناجات می کند.

امام حسن علیه السلام :خداوند متعال می گوید: نمازگزار، با من مناجات می کند.

ص :45


1- البقرة : 3 .
2- الأعراف : 170 .
3- النور : 37 .
4- فاطر : 29 .
5- الفتح : 29 .
6- مسند ابن حنبل : 2 / 484 / 6135 عن ابن عمر ؛ عوالی اللآلی : 4 / 39 / 133 و ص 111 / 168 .
7- إرشاد القلوب : 1 / 78 .
8- خفیف الحاذ : خفیف الظهر (المصباح المنیر : 155) .
9- سنن الترمذی : 4 / 575 / 2347 ، سنن ابن ماجة : 2 / 1379 / 4117 کلاهما عن أبی اُمامة ؛ الاُصول الستّة عشر (أصل عاصم بن حمید) : 27 عن أبی عبیدة عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه : «خَفیفُ الحالِ» مکان «خَفیفُ الحاذِ» .

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَتَوَضَّأُ أحَدٌ فَیُحسِنُ وُضوءَهُ ویُسبِغُهُ ثُمَّ یأتِی المَسجِدَ لا یُریدُ إلاَّ الصَّلاةَ فیهِ إلاّ تَبَشبَشَ (1) اللّهُ بِهِ کَما یَتَبَشبَشُ أهلُ الغائِبِ بِطَلعَتِهِ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن صَباحٍ ولا رَواحٍ إلاّ وبِقاعُ الأَرضِ تُنادی بَعضُها بَعضًا : یا جارَةُ ، هَل مَرَّ بِکِ الیَومَ عَبدٌ صالِحٌ صَلّی عَلَیکِ أو ذَکَرَ اللّهَ ؟ فَإِن قالَت : نَعَم ، رَأَت لَها بِذلِکَ فَضلاً (3)

عنه صلی الله علیه و آله :یَعجَبُ رَبُّکُم مِن راعی غَنَمٍ فی رَأسِ شَظیَّةٍ بجَبَلٍ یُؤَذَّنُ بِالصَّلاةِ ویُصَلّی فَیَقولُ اللّهُ عز و جل : اُنظُروا إلی عَبدی هذا یُؤَذِّنُ ویُقیمُ الصَّلاةَ یَخافُ مِنّی ، فَقَد غَفَرتُ لِعَبدی وأدخَلتُهُ الجَنَّةَ (4) .

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ الإِنسانَ إذا کانَ فِی الصَّلاةِ فَإِنَّ جَسَدَهُ وثیابَهُ وکُلَّ شَیءٍ حَولَهُ یُسَبِّحُ (5) .

الإمام زین العابدین علیه السلام :المُصَلّی ما دامَ فی صَلاتِهِ فَهُوَ واقِفٌ بَینَ یَدَیِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ (6) .

الإمام الباقر علیه السلام :إذَا استَقبَلَ[المُصَلِّی]القِبلَةَ استَقبَلَ الرَّحمنَ بِوَجهِهِ لا إلهَ غَیرُهُ (7) .

عنه علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «ولَذِکرُ اللّهِ أَکبَرُ» (8) _: ذِکرُ اللّهِ لِأَهلِ الصَّلاةِ أکبَرُ مِن ذِکرِهِم إیّاهُ ، ألا تَری أنَّهُ یَقولُ : «اُذکُرونی أذکُرکُم» (9) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نیکو حال تر از همه دوستانم، مؤمنی سبکبار است که بهره ای فراوان از نماز دارد.

هیچ کس وضویی کامل و نیکو نمی گیرد و سپس برای نماز به مسجد نمی آید، مگر اینکه خداوند با لطف و خوشی از او استقبال می کند؛ همچون خوشحالی خانواده شخص غائب هنگام ورودش.

هیچ صبح و شبی نیست مگر اینکه قطعه های مختلف زمین به یکدیگر ندا می دهند: ای همسایه، آیا امروز، بنده ای صالح بر تو گذشته که نماز خوانده، خدا را یاد کرده باشد؟ پس اگر بگوید: آری، آن را برایش فضیلتی می بینند.

پروردگارتان از چوپانی که بر پاره سنگی در قلّه کوه برای نماز اذان می گوید ونمازمی خواند خوشش می آید. سپس خدای عز و جلمی فرماید: به این بنده ام بنگرید، از ترس من اذان می گوید و نماز می خواند، بنده ام را بخشیدم و او را به بهشت بردم.

امام علی علیه السلام :هنگامی که انسان در نماز است، کالبد و لباس و هر چه در اطراف اوست، تسبیح می گوید.

امام سجاد علیه السلام :نمازگزار تا آنگاه که در نماز است، در پیشگاه خدای عز و جلایستاده است.

امام باقر علیه السلام :هنگامی که [ نمازگزار ] به قبله رو می کند، به خداوند رحمان رو کرده است، جز او خدایی نیست.

درباره گفته خداوند متعال (و یاد خدا بزرگتر است) _ : یاد کردن خدا از اهل نماز بزرگتر از یاد کردن ایشان از خداست. آیا نمی بینی که او خود می فرماید: «مرا یاد کنید، شمار را یاد می کنم» ؟

ص :46


1- البش : فرح الصدیق بالصدیق واللطف فی المسألة والإقبال علیه (لسان العرب : 6 / 267) .
2- مسند ابن حنبل : 3 / 175 / 8071 عن أبی هریرة .
3- حلیه الأولیاء : 6/174 عن أنس ؛ أمالی الطوسی : 534/1162 ، مکارم الأخلاق : 2/373/2661، تنبیه الخواطر : 2 / 60 کلّها عن أبی ذرّ ولفظ الکتب الثلاثة : « . . . هَل مَرَّ بِکِ الیَومَ ذاکِرُ اللّه ِ (تَعالی) أو عَبدٌ وَضَعَ جَبهَتَهُ عَلَیکِ ساجِدًا للّه ِِ (تَعالی) ؟ فَمِن قائِلةٍ لا ومِن قائِلةٍ نَعَم ، فَإِذا قالَت نَعَم ، اهتَزَّت وانشَرَحَت وتَری أنَّ لَها فَضلاً عَن جارَتِها» .
4- سنن أبی داود : 2 / 4 / 1203 ، سنن النسائی : 2 / 20 ، مسند ابن حنبل : 6 / 147 / 17447 ، السنن الکبری : 1 / 596 / 1905 ، المعجم الکبیر : 17 / 310 / 857 کلّها عن عقبة بن عامر .
5- علل الشرائع : 336 / 2 عن طلحة بن زید عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، المناقب لابن شهرآشوب : 2 / 377 .
6- الفقیه : 1 / 199 / 603 ، التوحید : 177 / 8 ، علل الشرائع : 133 ، أمالی الصدوق : 372 / 6 کلّها عن زید بن علیّ .
7- المحاسن : 1 / 122 / 132 عن جابر .
8- العنکبوت : 45 .
9- تفسیر القمّی : 2 / 150 عن أبی الجارود ، والآیة 152 من سورة البقرة .

الفصل الثانی عشر : حدود الصلاة

فصل دوازدهم : حدود نماز

الإمام علیّ علیه السلام :حُدودُ الصَّلاةِ أربَعَةٌ : مَعرِفَةُ الوَقتِ ، والتَّوَجُّهُ إلَی القِبلَةِ ، والرُّکوعُ ، والسُّجودُ ، وهذِهِ عَوامُّ فی جَمیعِ النّاس العالِمِ والجاهِلِ ، وما یَتَّصِلُ بِها مِن جَمیعِ أفعالِ الصَّلاةِ ، والأذانُ والإِقامةُ وغیرُ ذلِکَ ، ولَمّا عَلِمَ اللّهُ سُبحانَهُ أنَّ العِبادَ لا یَستَطیعونَ أن یُؤَدّوا هذِهِ الحُدودَ کُلَّها عَلی حَقائِقِها جَعَلَ فیها فَرائِضَ وهیَ الأَربَعَةُ المَذکورَةُ، وجَعَلَ ما فیها مِن هذِهِ الأَربَعَةِ مِنَ القِراءَةِ والدُّعاءِ والتَّسبیحِ والتَّکبیرِ والأَذانِ والإِقامَةِ وما شاکَلَ ذلِکَ سُنَّةً واجِبَةً ، مَن أحَبَّها یَعمَلُ بِها إعمالاً ، فَهذا ذِکرُ حُدودِ الصَّلاةِ (1) .

زُرارَةُ :سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَن کِبارِ حُدودِ الصَّلاةِ فَقالَ : سَبعَةٌ : الوُضوءُ ، والوَقتُ ، والقِبلَةُ ، وتَکبیرَةُ الافتِتاحِ ، والرُّکوعُ ، والسُّجودُ ، والدُّعاءُ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :لِلصَّلاةِ أربَعَةُ آلافِ حَدٍّ (3) .

الکَراجَکیّ عَنِ الإِمامِ الصّادقِ علیه السلام_ لِمَن سَأَلَهُ عَنِ الصَّلاةِ وحُدودِها _:

لِلصَّلاةِ أربَعَةُ آلافِ حَدٍّ لَستَ تُؤاخَذُ بِها ، فَقالَ : أخبِرنی بِما لا یَحِلُّ تَرکُهُ ولا تَتِمُّ الصَّلاةُ إلاّ بِهِ .

فَقالَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام : لا تَتِمُّ الصَّلاةُ إلاّ لِذی طُهرٍ سابِغٍ ، واهتِمامٍ بالِغ ، غَیرِ نازِغٍ ولا زائِغٍ ، عَرَفَ فَوَقَفَ ، وأخبَتَ فَثَبَتَ ، فَهُوَ واقِفٌ بَینَ الیَأسِ والطَّمَعِ ، والصَّبرِ والجَزَعِ ، کَأَنَّ الوَعدَ لَهُ صُنِعَ ، والوَعیدَ بِهِ وَقَعَ ، بَذَلَ عِرضَهُ وتَمَثَّلَ غَرَضَهُ ، وبَذَلَ فِی اللّهِ المُهجَةَ ، وتَنَکَّبَ غَیرَ الحُجَّةِ ، مُرتَغِمًا بِإِرغامٍ ، یَقطَعُ عَلائِقَ الاهتِمامِ ، یُعینُ مَن لَهُ قَصَدَ ، وإلَیهِ وَفَدَ ، وفیهِ استَرفَدَ ، فَإِذا أتی بِذلِکَ کانَت هیَ الصَّلاةُ الّتی بِها اُمر ، وعَنها اُخبِرَ ، وإنَّها هی الصَّلاةُ الَّتی تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ (4) .

امام علی علیه السلام :حدود نماز چهار چیز است: شناخت وقت، رو به قبله بودن، رکوع و سجده و این ها، برای همه مردم عمومیت دارد؛ عالم باشند یا جاهل و نیز هر چه که به نماز مربوط است همچون افعال آن و اذان وو اقامه و غیر این ها. و چون خداوند دانست که بندگان نمی توانند حق همه این حدود را ادا کنند، تعدادی را واجب ساخت که همان چهار چیز است که ذکر شد و آنچه در آن چهار چیز از قرائت و دعا و تسبیح و تکبیر و اذان و اقامه و شبیه این هاست، سنّتی موکّد قرار داد. هر کس آن ها را دوست دارد، به نیکویی انجام می دهد.

این ذکر حدود نماز است.

زراره:از امام باقر علیه السلام پرسیدم حدود بزرگ نماز کدامند؟ فرمود: هفت چیزند: وضوء وقت، قبله، تکبیر آغازین ، رکوع، سجده و دعا.

امام صادق علیه السلام :نماز، چهار هزار حدّ دارد.

کراجکی از امام صادق علیه السلام_ در پاسخ شخصی که از نماز و حدودش پرسیده بود _: نماز چهار هزار حدّ دارد که از تو بازخواست نمی کنند.

آن شخص گفت: از آنچه ترک کردنش روا نیست و نماز بدون آن کامل نمی شود، مرا آگاه کن. پس امام صادق علیه السلامفرمود: نماز کامل نمی شود مگر برای کسی که طهارتی کامل و همتی بلند دارد، بی وسوسه و انحراف. آن که شناخت پس ایستاد ، اطمینان کرد پس استوار گشت. او میان امید و ناامیدی و شکیبایی و بی تابی ایستاده گویی نویدش آماده و بیمش واقع گشته است. دارایی اش را بخشیده و به هدفش اندیشیده در راه خدا خون داده و از امر بی دلیل و برهان، کناره گزیده است. خود را به خاک افکنده و خوار می شمارد، رشته های توجه [ به غیر ] را می گسلد ، به کسی یاری می رساند که قصدش کرده و به سویش شتافته و یاریش را طلبیده است. پس اگر چنین کرد، همان نمازی است که بدان امر و از آن آگاه شده است و این نماز است که از کار زشت و ناپسند باز می دارد.

ص :47


1- البحار : 93 / 63 عن النعمانی .
2- البحار : 83 / 163 / 3 نقلاً عن کتاب العلل لمحمّد بن علیّ بن إبراهیم .
3- الکافی : 3 / 272 / 6 ، التهذیب : 2 / 242 / 956 کلاهما عن حمّاد بن عیسی ، الفقیه : 1 / 195 / 599 .
4- کنز الفوائد : 2 / 223 / 1 .

الإمام الرضا علیه السلام :الصَّلاةُ لَها أربَعَةُ آلافِ بابٍ (1) .

امام رضا علیه السلام :نماز، چهار هزار در دارد.

ص :48


1- الخصال : 638 / 12 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : 1 / 255 / 7 کلاهما عن زکریّا بن آدم ، الفقیه : 1 / 195 / 598 ، التهذیب : 2 / 242 / 957 کلاهما مرسلاً .

الفصل الثالث عشر : آداب الصلاة

فصل سیزدهم : آداب نماز

اشاره

الإمام الصادق علیه السلام :عَلَیکُم بِحُسنِ الصَّلاةِ (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رَکعَتانِ بِسِواکٍ أفضَلُ مِن سَبعینَ رَکعَةً بِغَیرِ سِواکٍ (2) .

أ : آداب ظاهری

1 / 13 السواک

13 / 1 مسواک زدن

«یا بَنی آدَمَ خُذوا زینَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ» (3) .

خَیثَمَةُ بنُ أبی خَیثَمَةَ :کانَ الحَسَنُ بنُ عَلیٍّ علیهماالسلام إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ لَبِسَ أجوَدَ ثیابِهِ ، فَقیلَ لَهُ : یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، لِمَ تَلبَسُ أجوَدَ ثیابِکَ ؟ فَقالَ : إنَّ اللّهَ تَعالی

جَمیلٌ یُحِبُّ الجَمالَ ، فَأَتَجَمَّلُ لِرَبّی وهُوَ یَقولُ : «خُذوا زینَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ» فاُحِبُّ أن ألبَسَ أجوَدَ ثیابی (4) .

فصل سیزدهم: آداب نماز

امام صادق علیه السلام :نماز را نیکو بخوانید.

أ : آداب ظاهری

1/13

مسواک زدن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو رکعت [ کسی که ] مسواک زده، بهتر از هفتاد رکعت بدون مسواک است.

2/13

2 / 13 الزینة

13 / 2 زینت کردن

زینت کردن

قرآن :

«ای فرزندان آدم، نزد هر مسجد، زینتتان را برگیرید.»

خیثمة بن أبی خیثمه:امام حسن بن علی علیه السلام هرگاه به نماز می ایستاد، بهترین لباسش را می پوشید، پس به ایشان گفته شد: ای پسر فرستاده

خدا، چرا بهترین لباست را می پوشی؟ فرمود: خداوند تعالی زیباست و زیبایی را دوست دارد. پس برای پروردگارم خود را زیبا می سازم، که می فرماید: «نزد هر مسجد، زینتتان را برگیرید» پس دوست می دارم که بهترین لباسم را به تن کنم.

ص :49


1- أمالی المفید : 186 / 12 عن مرازم .
2- المحاسن : 2 / 382 / 2344 عن ابن القدّاح عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، الخصال : 481 / 52 عن عمرو بن جمیع یرفعه وفیه «رکعتین بسواک أحبّ إلی اللّه عزّوجلّ من ...» ، جامع الأخبار : 152 / 341 ؛ السنن الکبری : 1 / 62 / 160 عن عائشة وفیه «إلیَّ» مکان «إلی اللّه » .
3- الأعراف : 31 .
4- تفسیر العیّاشیّ : 2 / 14 / 29 ، عوالی اللآلی : 1 / 321 / 54 .

الإمام الصادق علیه السلام_ لمّا سَأَلَهُ أبو بَصیرٍ عَن قَولِهِ تَعالی : «خُذوا زینَتَکُم عِندَ کُلِّ مَسجِدٍ» _: هو المَشطُ عِندَ کُلِّ صَلاةِ فَریضَةٍ ونافِلَةٍ (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مِن أحَبِّ ثیابِکُم إلَی اللّهِ البَیاضُ فَصَلُّوا فیها (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا تُصَلِّی المَرأَةُ إلاّ وعَلَیها مِنَ الحَلی خُرصٌ (3) فَما فَوقَهُ ، إلاّ أن لا تَجِدَهُ (4) .

الإمام علیّ علیه السلام :لا تُصَلِّی المَرأَةُ عُطُلاً (5)(6) .

الإمام الباقر علیه السلام :خُذوا ثیابَکُمُ الَّتی تَتَزَیَّنونَ بِها لِلصَّلاةِ فِی الجُمُعاتِ والأَعیادِ (7) .

فائدة :

لا یخفی أنّه ورد فی بعض الروایات استحباب لبس الخشن عند الصلاة ، فجمع بینهما العلاّمة المجلسی رحمه الله فی البحار (8) بوجوه نأتی بملخّصها : فمنها حمل أخبار لبس الخشن علی ما إذا صلّی لحاجة مهمّة أو لدفع مهمّة أو فی مقام تناسبه غایة الخشوع . أو حمل الخشن علی ما إذا صلّی فی الخلوة ، والزینة علی ما إذا خرج إلی الناس کما یظهر من فحوی بعض الأخبار ، ویمکن حمل لبس الخشن علی التقیّة لأنّه کان الشائع بین أهل البدع فی تلک الأزمنة وکانوا ینکرون علی أئمّتنا علیهم السلام لبس الثیاب الفاخرة .

وبالجملة الظاهر أنّ لبس الفاخر أفضل فی جمیع الصلوات إلاّ فیما ورد فیه نصّ باستحباب غیره ، لظاهر الآیة والأخبار العامّة .

امام صادق علیه السلام_ در پاسخ به پرسش ابوبصیر از معنی آیه «نزد هر مسجد، زینتتان را برگیرید» _: آن شانه کردن هنگام نماز واجب ومستحب است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :محبوب ترین لباسها نزد خدا، لباس سفید است. پس در آن نماز بخوانید.

زن نماز نخواند مگر اینکه زینتی در بر داشته باشد، از یک حلقه تا زیورهای گرانبهاتر، جز آنکه نیابد.

امام علی علیه السلام :زن، بدون زیور نماز نخواند.

امام باقر علیه السلام :لباسهای زینتی خود را برای نمازهای جمعه و عید به تن کنید.

فایده:

پنهان نماند که برخی روایتها، پوشیدن لباس زبر و غیر لطیف را در نماز مستحب دانسته اند. از این رو علامه مجلسی (ره) در بحارالانوار چند وجه جمع بیان کرده است که خلاصه آن ها را می آوریم. از آن جمله، اختصاص دادن اخبار پوشیدن لباس زبر به نمازهایی است که برای حاجتی مهم و یا دور کردن مصیبت و غمی بزرگ خوانده می شود، یا هر جا که مناسب نهایت فروتنی است. یا اینکه لباس خشن مخصوص به نمازهای در خلوت باشد و زینت برای نمازهایی که با حضور مردم خوانده می شود. همانگونه که از مضمون برخی روایات، به دست می آید و نیز محتمل است اخبار لباس خشن را بر تقیه حمل کنیم، چون چنین امری بین بدعتگذاران آن روزگار رایج بوده و پوشیدن لباس فاخر را بر امامان ما خرده می گرفته اند.

نتیجه سخن اینکه پوشیدن لباس فاخر در همه نمازها بهتر است، جز آنجا که روایتی تصریح به استحباب غیر آن دارد، چون ظاهر آیه و عموم احادیث چنین است.

ص :50


1- تفسیر العیّاشیّ : 2 / 13 / 25 ، الفقیه : 1 / 128 / 318 عن الإمام الرضا علیه السلام نحوه ، تفسیر القمّیّ : 1 / 229 وفیه عند تفسیر الآیة الشریفة «روی : المشط عند کلّ صلاة» .
2- کنزالعمّال : 15 / 302 / 41117 .
3- الخُرص : حلقة (المصباح المنیر : 167) .
4- دعائم الإسلام : 2 / 162 / 580 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام و ج 1 / 177 نحوه .
5- العَطَل : فقدان الحَلی (النهایة 3 / 257) .
6- التهذیب : 2 / 371 / 1543 عن غیاث بن إبراهیم عن أبیه .
7- مجمع البیان : 4 / 637 .
8- البحار : 83 / 175 .

3 / 13 الطیب

13 / 3 استفاده از بوی خوش

عَبدُ اللّهِ بنِ الحارِثِ :کانَت لِعَلیِّ بنِ الحُسَینِ علیهماالسلام قارورَةُ مِسکٍ فی مَسجِدِهِ ، فَإِذا دَخَلَ لِلصَّلاةِ أخَذَ مِنهُ فَتَمَسَّحَ بِهِ (1) .

الإمام الرضا علیه السلام :کانَ یُعرَفُ مَوضِعُ سُجودِ أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام بِطیبِ ریحِهِ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :صَلاةُ مُتَطَیِّبٍ أفضَلُ مِن سَبعینَ صَلاةً بِغَیرِ طیبٍ (3) .

عنه علیه السلام :رَکعَتانِ یُصَلّیهِما مُتَعَطِّرٌ أفضَلُ مِن سَبعینَ رَکعَةً یُصَلّیها غَیرُ مُتَعَطِّرٍ (4) .

الإمام علیّ علیه السلام :خَرَجَ عَلَینا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وفی یَدِهِ خاتم فضّة (5) جَزعٌ یَمانیٌّ فَصَلّی بِنا ، فَلَمّا قَضی صَلاتَهُ دَفَعَهُ إلَیَّ وقالَ : یا عَلیُّ تَخَتَّم بِهِ فی یَمینِکَ وصَلِّ فیهِ ، أوَما عَلِمتَ أنَّ الصَّلاةَ فِی الجَزعِ سَبعونَ صَلاةً ؟! (6) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا بُنَیَّ ، تَخَتَّم بِالیاقوتِ والعَقیقِ ، فَإِنَّهُ مَیمونٌ مُبارَکٌ ، فَکُلَّما نَظَرَ الرَّجُلُ فیهِ إلی وَجهِهِ یَزیدُ نورًا ، وَالصَّلاةُ فیهِ سَبعونَ صَلاةً (7) .

3/13

استفاده از بوی خوش

عبداللّه بن حارث:حضرت علی بن حسین علیه السلام شیشه مُشکی در سجده گاهش داشت، که برای نماز از آن بر می گرفت و به خود می مالید.

امام رضا علیه السلام :سجده گاه امام صادق علیه السلام از بوی خوشش، شناخته می شد.

امام صادق علیه السلام :نماز شخص خوشبو، برتر از هفتاد نماز بدون بوی خوش است.

دو رکعت نماز که شخص عطر زده می خواند، برتر از هفتاد رکعت نماز شخص عطر نزده است.

4 / 13 التختّم

13 / 4 انگشتر به دست داشتن

4/13

انگشتر به دست داشتن

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله بر ما درآمد و انگشتر نقره عقیق یمانی در دست داشت (8) . پس با ما نماز خواند و هنگامی که نمازش را به پایان برد، آن را به من داد و فرمود: ای علی ، آن را در دست راستت کن و با آن نماز بخوان. آیا نمی دانی که نماز با عقیق [ برابر ]هفتاد نماز است؟

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای پسرکم، انگشتر یاقوت و عقیق به دست کن که خجسته و مبارک است. هرگاه مرد در آن بنگرد چهره اش نورانی تر می گردد و

نماز با آن [ برابر ]هفتاد نماز است.

ص :51


1- الکافی : 6 / 515 / 6 .
2- الکافی : 6 / 511 / 11 عن الحسن بن علیّ ، مکارم الأخلاق : 1 / 102 / 199 .
3- الکافی : 6 / 511 / 7 عن علیّ بن إبراهیم رفعه .
4- ثواب الأعمال : 62 / 1 عن المفضّل بن عمر ، الخصال : 166 / ذیل الحدیث 218 عن النبیّ صلی الله علیه و آله ، مکارم الأخلاق : 1 / 102 / 201 .
5- الظاهر أنّ الصحیح : «فی یَدِهِ خاتَمٌ فَصُّهُ جَزعٌ یَمانیٌّ» کما نقله فی البحار : 83 / 188 / 5 .
6- عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 132 / 18 عن الحسین بن محمّد العلویّ عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام .
7- دعائم الإسلام : 2 / 164 / 591 عن الإمام الحسین علیه السلام .
8- گویا درست این باشد: «انگشتری در دست داشت با نگینی از عقیق یمانی».

5 / 13 مراعاة أوّل الوقت

13 / 5 رعایت اول وقت

الإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» _: تأخیرُ الصَّلاةِ عَن أوَّلِ وَقتِها لِغَیرِ عُذرٍ (1) .

یونُسُ بنُ عَمّارٍ عَنِ الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام :سَأَلتُهُ عَن قَولِهِ : «الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» (2) أهیَ وَسوَسَةُ الشَّیطانِ ؟ فَقالَ : لا ، کُلُّ أحَدٍ یُصیبُهُ هذا ، ولکِن أن یَغفُلَها ویَدَعَ أن یُصَلّی فی أوَّلِ وَقتِها (3) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أفضَلُ الأَعمالِ عِندَ اللّهِ الصَّلاةُ فی أوَّلِ وَقتِها (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :صَلّوا صَلاتَکُم فی أوَّلِ وَقتِکُم ، فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یُضاعِفُ لَکُ (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :أتی جَبرَئیلُ علیه السلام رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَأَعلَمَهُ مَواقیتَ الصَّلاةِ فَقالَ : . . . أفضَلُ الوَقتِ أوَّلُهُ (6) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الوَقتُ الأَوَّلُ مِنَ الصَّلاةِ أفضَلُ مِنَ الوَقتِ الآخِرِ کَفَضلِ الآخِرَةِ عَلَی الدُّنیا (7) .

عنه صلی الله علیه و آله :أوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّهِ ، ووَسَطُ الوَقتِ رَحمَةُ اللّهِ ، وآخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّهِ (8) .

عنه صلی الله علیه و آله :ألا اُخبِرُکُم بِصَلاةِ المُنافِقِ ؟ أن یُؤَخِّرَ العَصرَ حَتّی کانَتِ الشَّمسُ کَثَربِ (9) البَقَرَةِ صَلاّها (10) .

عائِشَةُ :ما رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أَخَّرَ صَلاةً إلَی الوَقتِ الآخِرِ حَتّی قَبَضَهُ اللّهُ عَزَّوجَلَّ (11) .

5/13

رعایت اول وقت

امام صادق علیه السلام_ در باره آیه «آنان که از نمازشان غافلند» :منظور به تأخیر انداختن نماز از اول وقتش، بدون عذر است.

یونس بن عمّار:از امام صادق علیه السلام پرسیدم آیا آیه «آنان که از نمازشان غافلند» ناظر به وسوسه شیطان است؟ فرمود: نه، همه به این مصیبت گرفتارند. بلکه منظور این است که غافل شود و نماز اول وقت را از دست بدهد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :برترین اعمال نزد خداوند، نماز اوّل وقت است.

نمازتان را در اول وقت بخوانید که خدای عز و جلبرایتان دو چندان می کند.

امام صادق علیه السلام :جبرئیل نزد رسول اللّه آمد و به ایشان وقتهای نماز را تعلیم داد. سپس گفت ... برترین وقت ، اول آن است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :اول وقت نماز، برتر از پایان وقت است؛ همچون برتری آخرت بر دنیا.

اول وقت، رضوان خداوند، میان وقت، رحمت خدا و پایان وقت، عفو خداوند است.

آیا از نماز منافق آگاهتان نکنم؟ نماز عصر را تا نزدیک غروب خورشید، به تأخیر می اندازد.

عائشه:تا هنگام قبض روح حضرت رسول اکرم، ندیدم نماز را تا وقت نمازی دیگر به تأخیر اندازد.

ص :52


1- تفسیر القمّی : 2 / 444 .
2- الماعون : 5 .
3- مجمع البیان : 10 / 834 .
4- سنن الدارقطنی : 1 / 247 / 9 و 10 نحوه ، مسند ابن حنبل : 10 / 316 / 27173 نحوه کلّها عن اُمّ فروة ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 301 / 678 عن ابن عمر وفیه «خَیرُ الأَعمالِ الصَّلاةُ فی أَوَّلِ وَقتِها» ؛ عوالی اللآلی : 2 / 213 / 1 .
5- م المعجم الکبیر : 17 / 370 / 1013 عن عیاض .
6- التهذیب : 2 / 253 / 1004 ، الاستبصار : 1 / 258 / 925 کلاهما عن ذریح .
7- الفردوس : 4 / 428 / 7244 عن معاذ ؛ الکافی : 3 / 274 / 6 ، التهذیب : 2 / 41 / 129 کلاهما عن قتیبة الأعشی عن الإمام الصادق علیه السلام ، ثواب الأعمال : 58 / 2 ، مکارم الأخلاق : 2 / 66 / 2166 ، فلاح السائل : 155 کلّها عن الإمام الصادق علیه السلام .
8- سنن الدارقطنی : 1 / 249 / 22 ، الفردوس : 1 / 40 / 89 وفیه «أوّل الوقت للصلاة . . .» کلاهما عن أبی محذورة ؛ الفقیه : 1 / 217 / 651 ، دعائم ا لإسلام : 1 / 137 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلامولیس فیهما «وسط الوقت رحمة اللّه » ، فقه الرضا علیه السلام : 71 وفیه «وَسَطُ الوَقتِ عَفوُ اللّه ِ ، وآخِرُ الوَقتِ غُفرانُ اللّه ِ» بلفظ «نروی» .
9- وفیه _الحدیث _ : «نهی عن الصلاة إذا صارت الشمس کالأثارب» أی إذا تفرّقت وخصّت موضعا دون موضع عند المغیب» (النهایة : 1 / 209) .
10- المستدرک علی الصحیحین : 1 / 309 / 702 ، سنن الدارقطنی : 1 / 252 / 7 کلاهما عن رافع بن خدیج ، صحیح مسلم : 1 / 434 / 195 عن أنس ، مسند ابن حنبل : 4 / 493 / 13590 عن حفص بن عبداللّه بن مالک وفی الأخیرین «یَجلِسُ یَرقُبُ الشَّمسَ حَتّی إذا کانَت بَینَ قَرنَیِ الشَّیطانِ قامَ فَنَقَرَها» .
11- سنن الدارقطنی : 1 / 249 / 19 ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 303 / 684 .

الإمام علیّ علیه السلام :مَن لَم یأخُذ اُهبَةَ (1) الصَّلاةِ قَبلَ وَقتِها فَما وَقَّرَها (2) .

زُرارَةُ :قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام : أصلَحَکَ اللّه ، وَقتُ کُلِّ صَلاةٍ أوَّلُ الوَقتِ أفضَلُ ، أو أوسَطُهُ أو آخِرُهُ ؟ فَقالَ : أوَّلُهُ ، إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ : إنَّ اللّهَ عز و جلیُحِبُّ مِنَ الخَیرِ ما یُعَجَّلُ (3) .

الإمام الباقر علیه السلام :اعلَم أنَّ أوَّلَ الوَقتِ أبَدًا أفضَلُ فَعَجِّل بِالخَیرِ مَا استَطَعتَ (4) .

عنه علیه السلام :إنَّ الصَّلاةَ إذَا ارتَفَعَت فی أوَّلِ وَقتِها رَجَعَت إلی صاحِبِها وهیَ بَیضاءُ مُشرِقَةٌ تَقولُ : حَفِظتَنی حَفِظَکَ اللّهُ ، وإذَا ارتَفَعَت فی غَیرِ وَقتِها بِغَیرِ حُدودِها رَجَعَت إلی صاحِبِها وهیَ سَوداءُ مُظلِمَةٌ تَقولُ : ضَیَّعتَنی ضَیَّعَکَ اللّهُ (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :لَفَضلُ الوَقتِ الأَوَّلِ عَلَی الأَخیرِ خَیرٌ لِلرَّجُلِ مِن وُلدِهِ ومالِهِ (6) .

عنه علیه السلام :لِکُلِّ صَلاةٍ وَقتانِ ، وأوَّلُ الوَقتِ أفضَلُهُ ، ولَیسَ لِأَحَدٍ أن یَجعَلَ آخِرَ الوَقتَینِ وَقتًا إلاّ فی عُذرٍ مِن غَیرِ عِلَّةٍ (7) .

عنه علیه السلام :إذا دَخَلَ وَقتُ صَلاةٍ فُتِحَت أبوابُ السَّماءِ لِصُعودِ الأَعمالِ ، فَما اُحِبُّ أن یَصعَدَ عَمَلٌ أوَّلَ مِن عَمَلی ولا یُکتَبَ فِی الصَّحیفَةِ أحَدٌ أوَّلَ مِنّی (8) .

الإمام الکاظم علیه السلام :الصَّلَواتُ المَفروضاتُ فی أوَّلِ وَقتِها إذا اُقیمَ حُدودُها أطیَبُ ریحًا مِن قَضیبِ الآس حینَ یؤخَذُ مِن شَجَرِهِ فی طیبِهِ وریحِهِ وطَراوَتِهِ ، فَعَلَیکُم بِالوَقتِ الأَوَّلِ (9) .

الإمام الرضا علیه السلام :یا فُلانُ ، إذا دَخَلَ الوَقتُ عَلَیکَ فَصَلِّهِما (10) فَإِنَّکَ لا تَدری ما یَکونُ (11) .

امام علی علیه السلام :کسی که پیش از در رسیدن وقت نماز، آماده نشود، آن را بزرگ نشمرده است.

زرارة:به امام باقر علیه السلام عرض کردم: خداوند نیکویت بدارد،کدام یک از آغاز، میان یا پایان وقت هر نماز، برتر است؟ فرمود: آغاز آن. همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند عز و جل از کارهای نیک، آنچه را زود انجام گیرد، دوست می دارد.

امام باقر علیه السلام :بدان که اول وقت همیشه برتر است. پس هر اندازه می توانی در کار نیک شتاب کن.

نمازی که در اول وقت بالا برود، سپید و نورانی به سوی صاحبش باز می گردد و می گوید: مرا حفظ کردی، خدا تو را حفظ کند. و هنگامی که در غیر وقتش و بدون حدودش بالا برود، سیاه و تاریک به سوی صاحبش باز می گردد و می گوید: مرا تباه کردی، خدا تو را تباه کند.

امام صادق علیه السلام :فضیلت اول وقت بر آخر آن برای انسان، بهتر از فرزند و دارایی اوست.

هر نماز دو وقت دارد که از این دو، اول وقت برتر است و روا نیست کسی بدون دلیل در آخر وقت نماز بخواند، مگر به سبب عذری .

هنگامی که وقت نماز در می رسد، درهای آسمان برای بالا رفتن اعمال، گشوده می شود. پس دوست ندارم عملی زودتر از عمل من بالا برود و نام کسی پیش از من در صحیفه (دفتر اعمال) نوشته شود.

امام کاظم علیه السلام :هنگامی که نمازهای واجب در اول وقت و با رعایت حدودشان، بر پا داشته می شوند ، از شاخه بریده شده درخت آس (مورد) با همه عطر و بو و تازگیش، خوشبوترند. پس بر [ نماز ] اول وقت مداومت ورزید.

امام رضا علیه السلام :ای فلانی، هنگامی که وقت در رسید، نماز را [ فوری ] بخوان، که نمی دانی چه پیش می آید.

ص :53


1- الاُهبَة : العدّة (لسان العرب : 1 / 217) .
2- شرح نهج البلاغة : 20 / 329 / 768 .
3- الکافی : 3 / 274 / 5 ، التهذیب : 2 / 40 / 127 .
4- الکافی : 3 / 274 / 8 ، التهذیب : 2 / 41 / 130 کلاهما عن زرارة .
5- الکافی : 3 / 268 / 4 ، التهذیب : 2 / 239 / 946 کلاهما عن أبی بصیر ، الفقیه : 1 / 209 / 627 ، أمالی الصدوق : 211 / 10 عن عمارة بن موسی الساباطی کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه (عمارة ، کذا فی المصدر والظاهر أنّه عمّار بن موسی الساباطی) .
6- الکافی : 3 / 274 / 7 ، التهذیب : 2 / 40 / 126 ، ثواب الأعمال : 58 / 1 ، قرب الإسناد : 43 / 136 کلّها عن بکر بن محمّد الأزدی ، مکارم الأخلاق : 2 / 66 / 2165 ، فلاح السائل : 155 وفیها «للمؤمن» مکان «للرجل» .
7- الکافی : 3 / 274 / 3 ، التهذیب : 2 / 40 / 124 ، الاستبصار : 1 / 244 / 870 و ص 277 / 1003 مع ذکر وقت صلاتی الصبح والمغرب فی الأخیر کلّها عن عبد اللّه بن سنان .
8- التهذیب : 2 / 41 / 131 عن محمّد بن مسلم .
9- التهذیب : 2 / 40 / 128 ، ثواب الأعمال : 58 / 1 کلاهما عن سعد بن أبی خلف ، مشکاة الأنوار : 73 عن سعد بن خلف .
10- فی بعض النسخ کما حکی عنه فی وسائل الشیعة : «فَصَلِّها» .
11- التهذیب : 2 / 272 / 1082 عن سعد بن سعد .

إبراهیمُ بنُ موسَی القَزّاز :ألحَحتُ عَلَی الرِّضا علیه السلام فی شَیءٍ طَلَبتُهُ مِنهُ ، فَخَرَجَ یَستَقبِلُ بَعضَ الطالِبیّینَ ، وجاءَ وَقتُ الصَّلاةِ ، فَمالَ إلی قَصرٍ هُناکَ ، فَنَزَلَ تَحتَ شَجَرَةٍ بِقُربِ القَصرِ وَأنَا مَعَهُ ولَیسَ مَعَنا ثالِثٌ ، فَقالَ : أذِّن . فَقُلتُ : نَنتَظِرُ یَلحَقُ بِنا أصحابُنا ؟ فَقالَ : غَفَرَ اللّهُ لَکَ ، لا تُؤَخِّرَنَّ صَلاةً عَن أوَّلِ وَقتِها إلی آخِرِ وَقتِها مِن غَیرِ عِلَّةٍ عَلَیکَ ، اِبدَأ بِأَوَّلِ الوَقتِ . فَأَذَّنتُ وصَلَّینا (1) .

(2)

6 / 13 أداء الفریضة فی المسجد

13 / 6 نماز واجب را در مسجد خواندن

جابِرُ بنُ عَبدِ اللّهِ :فَقَدَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله قَومًا فِی الصَّلاةِ فَقالَ : ما خَلَّفَکُم عَنِ الصَّلاةِ ؟ قالوا : لِحاءٌ (3) کانَ بَینَنا ، فَقالَ : لا صَلاةَ لِجارِ المَسجِدِ إلاّ فِی المَسجِدِ (4) .

الإمام علیّ علیه السلام :لا صَلاةَ لِمَن لَم یَشهَدِ الصَّلَواتِ المکتوباتِ مِن جیرانِ المَسجِدِ إذا کانَ فارِغًا صَحیحًا (5) .

القاضِی النُّعمانُ :قالَ عَلیٌّ علیه السلام : لا صَلاةَ لِجارِ المَسجِدِ إلاّ فِی المَسجِدِ ، إلاّ أن یَکونَ لَهُ عُذرٌ أو بِهِ عِلَّةٌ ، فَقیلَ لَهُ : ومَن جارُ المَسجِدِ یا أمیرَ المُؤمِنینَ ؟ قالَ : مَن سَمِعَ النِّداءَ (6) .

الإمام الصادق علیه السلام :عَلَیکُم بِالصَّلاةِ فِی المَساجِدِ (7) .

إبراهیمُ بنُ مَیمونٍ عَنِ الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام :قُلتُ لَهُ : إنَّ رَجُلاً یُصَلّی بِنا نَقتَدی بِهِ فَهُوَ أحَبُّ إلَیکَ أو فِی المَسجِدِ ؟ قالَ : المَسجِدُ أحَبُّ إلَیَّ (8) .

ابراهیم بن موسی القزاز:از امام رضا علیه السلام چیزی را می طلبیدم و بر آن پای می فشردم. پس برای استقبال گروهی از طالبیان خارج شد، که وقت نماز در رسید. به سوی کاخی در آنجا راه کج کرد و زیر درختی در نزدیکی کاخ فرود آمد در حالی که جز ما دو نفر، کسی نبود. پس به من فرمود: اذان بگو. گفتم منتظر بمانیم تا دوستانمان به ما بپیوندند؟ فرمود: خدا تو را بیامرزد، نماز را بدون دلیل از اول وقت به آخر وقت به تأخیر مینداز. در اوّل وقت ، آغاز کن. پس اذان گفتم و نماز خواندیم.

6/13

نماز واجب را در مسجد خواندن

جابر بن عبداللّه :پیامبر گروهی را در نماز نیافت. پس گفت: چه چیز شما را از حضور در نماز باز داشته است؟ گفتند: به خاطر اختلافی که میان ما بوده است. حضرت فرمود: برای همسایه مسجد، نماز نیست جز در مسجد.

امام علی علیه السلام :برای آن دسته همسایگان مسجد که تندرست و فارغند ولی در نمازهای واجب حاضر نمی شوند، نمازی نیست.

قاضی نعمان:حضرت علی علیه السلام فرمود: برای همسایه مسجد، نماز نیست جز در مسجد، مگر اینکه بیماری یا عذری داشته باشد. به حضرت گفته شد: ای امیرمؤمنان چه کسی همسایه محسوب می شود؟ حضرت فرمود آن که صدای اذان را می شنود.

امام صادق علیه السلام :نماز را در مسجد بخوانید.

ابراهیم بن میمون از امام صادق علیه السلام :به ایشان گفتم: مردی برای ما نماز می گزارد و ما به او اقتدا می کنیم. آن نزد شما محبوبتر است یا در مسجد خواندن؟ فرمود: مسجد نزد من محبوبتر است.

ص :54


1- الخرائج والجرائح : 1 / 337 / 2 .
2- راجع : الفصل 38 ؛ والحدیث 77 .
3- لاحیت الرجلَ ملاحاةً ولِحاءً إذا نازعته (لسان العرب : 15 / 242) .
4- سنن الدارقطنی : 1 / 420 / 1 ؛ التهذیب : 1 / 92 / 244 و ج 3 / 6 / ذیل الحدیث 16 کلاهما مرسلاً ولفظهما «لا صَلاةَ لِجارِ المَسجِدِ إلاّ فی مَسجِدِهِ» .
5- التهذیب : 3 / 261 / 735 عن طلحة بن زید ، قرب الإسناد : 145 / 523 نحوه عن أبی البختری کلاهما عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام .
6- دعائم الإسلام : 1 / 148 عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، مسند زید : 1 / 113 عن الإمام زین العابدین عن أبیه عن الإمام علیّ علیهم السلام ولیس فیه «إلاّ أن یکون له عذر أو به علّة» .
7- الکافی : 2 / 635 / 1 ، أمالی المفید : 186 / 12 کلاهما عن مرازم .
8- التهذیب : 3 / 261 / 734 .

عنه علیه السلام :صَلاةُ الرَّجُلِ فی مَنزِلِهِ جَماعَةً تَعدِل أربَعًا وعِشرینَ صَلاةً ، وصَلاةُ الرَّجُلِ جَماعَةً فِی المَسجِدِ تَعدِلُ ثَمانیَوأربَعینَ صَلاةً مُضاعَفَةً فِی المَسجِدِ . . . إنَّ الصَّلاةَ فِی المَسجِدِ فَردًا بِأربَعٍ وعِشرینَ صَلاةً ، والصَّلاةُ فی مَنزِلِکَ فَردًا هَباءً مَنثورًا لا یَصعَدُ مِنهُ إلَی اللّهِ شَیءٌ ، ومَن صَلّی فی بَیتِهِ جَماعَةً رَغبَةً عَنِ المَسجِدِ فَلا صَلاةَ لَهُ ولا لِمَن صَلّی مَعَهُ إلاّ مِن عِلَّةٍ تَمنَعُ مِنَ المَسجِدِ (1) .

7 / 13 الدعاء عند الافتتاح

13 / 7 دعاکردن در آغاز نماز

رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی دُعائِهِ حینَ یَفتَتِحُ الصَّلاةَ بَعدَ التَّکبیرِ _: وَجَّهتُ وَجهیَ لِلّذی فَطَرَ السَّماواتِ والأَرضَ حَنیفًا وما أنَا مِنَ المُشرِکینَ ، إنَّ صَلاتی ونُسُکی ومَحیایَ ومَماتی للّهِِ رَبِّ العالَمینَ لا شَریکَ لَهُ ، وبِذلِکَ اُمِرتُ وأنَا مِنَ المُسلِمینَ ، اللّهُمَّ أنتَ المَلِکُ لا إلهَ إلاّ أنتَ سُبحانَکَ أنتَ رَبّی وأنَا عَبدُکَ ، ظَلَمتُ نَفسی واعتَرَفتُ بِذَنبی فَاغفِر لی ذُنوبی جَمیعًا إنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلاّ أنتَ ، واهدِنی لِأحسَنِ الأَخلاقِ لا یَهدی لِأَحسَنِها إلاّ أنتَ ، واصرِف عَنّی سَیِّئَها لا یَصرِفُ عَنّی سَیِّئَها إلاّ أنتَ ، لَبَّیکَ وسَعدَیکَ أنَا بِکَ وإلَیکَ ، ولا مَنجی ولا مَلجَأَ إلاّ إلَیکَ ، أستَغفِرُکَ وأتوبُ إلَیکَ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام یَقولُ لِأَصحابِهِ : مَن أقامَ الصَّلاةَ وقالَ قَبلَ أن یُحرِمَ ویُکَبِّرَ : یا مُحسِنُ قَد أتاکَ المُسیءُ وقَد أمَرتَ المحسِنَ أن یَتَجاوَزَ عَنِ المُسیءِ ، وأنتَ الُمحسِنُ وأنَا المُسیءُ ، فَبِحَقِّ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وتَجاوَز عَن قَبیحِ ما تَعلَمُ مِنّی ، فَیَقولُ

اللّهُ تَعالی : مَلائِکَتِی اشهَدوا أنّی قَد عَفَوتُ عَنهُ وأرضَیتُ عَنهُ أهلَ تَبِعاتِهِ (3) .

امام صادق علیه السلام :نماز مرد در خانه اش به جماعت، برابر بیست وچهار نماز است و نماز مرد به جماعت در مسجد برابر چهل وهشت نماز [ با پاداش ]دو چندان شده در مسجد است. ... همانا نماز فرادا در مسجد برابر بیست و چهار نماز است و نماز فرادا در خانه ات چون گرد و غبار، پراکنده و نابود می گردد و چیزی از آن به سوی خداوند بالا نمی رود. و هر کس از روی بی اعتنایی به مسجد، در خانه اش نماز جماعت بخواند،او و هر کس که با او نماز خوانده، نمازی ندارند، جز به سبب گرفتاریی که از رفتن به مسجد باز می دارد.

7/13

دعاکردن در آغاز نماز

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در دعایش هنگامی که می خواست پس از تکبیر،نماز را آغاز کند _: پاکدلانه به کسی روی آوردم که آسمانها و زمین را آفریده و من از مشرکان نیستم. نماز و عبادتم، زندگی و مرگم، برای پروردگار بی همتای جهانیان است و به این فرمان یافته ام و به آن تسلیم هستم. خدایا، تو ... و جز تو خدایی نیست. تو را تسبیح می کنم. تو پروردگار من هستی و من بنده توام. به خود ستم کردم و به گناهم اعتراف دارم. پس گناهانم را بپوشان که هیچکس جز تو، گناهان را نمی پوشاند. و به نیکوترین خویها، راهنمایی ام کن که جز تو به آن ها راهنمایی نمی کند و خویهای زشت را از من دور ساز که جز تو دور نکند. آماده و حاضرم، من با تو و به سوی تو هستم و جز به سوی تو راه نجات و پناهی نیست. از تو آمرزش می طلبم و به تو باز می گردم.

امام صادق علیه السلام :امیرمؤمنان علیه السلام به یارانش می فرمود: هر کس که نماز بر پا دارد و پیش از تکبیرة الاحرام بگوید: «ای نیکوکار، زشت کار نزد تو آمد و خود به نیکوکار فرمان داده ای که از زشتکار بگذرد. تو نیکوکاری و من زشتکار، پس بحق محمّد و خاندانش بر محمد و خاندانش درود فرست و از زشتیهایی که از من می دانی درگذر»، خدا می فرماید: فرشتگان من، گواه باشید که او را بخشیدم و طلبکاران او [ حقوق مالی و غیر آن ] را راضی ساختم.

ص :55


1- أمالی الطوسی : 696 / 1486 عن رزیق .
2- سنن الترمذی : 5/487/3423 ، صحیح مسلم : 1 / 534 / 201 ، سنن أبی داود : 1 / 202 / 760 ، مسند ابن حنبل : 1 / 219 / 803 ، السنن الکبری : 2 / 32 / 2343 ، فضائل الصحابة لابن حنبل : 2 / 695 / 1188 کلّها عن عبیداللّه بن أبی رافع عن الإمام علیّ علیه السلام .
3- فلاح السائل : 155 عن بکر بن محمّد الأزدی .

الإمام الباقر علیه السلام :یُجزیکَ فِی الصَّلاةِ مِنَ الکَلامِ فِی التَّوَجُّهِ إلَی اللّهِ أن تَقولَ : وَجَّهتُ وَجهیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ والأَرضَ عَلی مِلَّةِ إبراهیمَ حَنیفًا مُسلِمًا وما أنَا مِنَ المُشرِکینَ ، إنَّ صَلاتی ونُسُکی ومَحیایَ ومَماتی للّهِِ رَبِّ العالَمین لا شریکَ لَهُ ، وبِذلِکَ اُمرتُ وأنَا مِنَ المُسلِمینَ . ویُجزیکَ تَکبیرَةٌ واحِدَةٌ (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :إذا قُمتَ إلَی الصَّلاةِ ، فَقُل : اللّهُمَّ إنّی اُقَدِّمُ إلَیکَ مُحَمَّدًا صلی الله علیه و آلهبَینَ یَدَی حاجَتی وأتَوَجَّهُ بِهِ إلَیکَ ، فَاجعَلنی بِهِ وَجیهًا عِندَکَ فِی الدُّنیا والآخِرَةِ ومِنَ المُقَرَّبینَ ، اجعَل صَلاتی بِهِ مَقبولَةً ، وذَنبی بِهِ مَغفُورًا ، ودُعائی بِهِ مُستَجابًا ، إنَّکَ أنتَ الغَفورُ الرَّحی (2) .

عنه علیه السلام :إذا افتَتَحتَ الصَّلاةَ فَارفَع کَفَّیکَ ثُمَّ ابسُطهُما بَسطًا ثُمَّ کبِّر ثَلاثَ تَکبیراتٍ ثُمَّ قُل : «اللّهُمَّ أنتَ المَلِکُ الحَقُّ لا إلهَ إلاّ أنتَ سُبحانَکَ إنّی ظَلَمتُ نَفسی ، فَاغفِر لی ذَنبی إنَّهُ لا یَغفِرُ الذُّنوبَ إلاّ أنتَ» ثُمَّ تُکَبِّرُ تَکبیرَتَینِ ثُمَّ قُل : «لَبَّیکَ وسَعدَیکَ والخَیرُ فی یَدَیکَ والشَّرُّ لَیسَ إلَیکَ والمَهدیُّ مَن هَدَیتَ ، لا مَلجَأَ مِنکَ إلاّ إلَیکَ ، سُبحانَکَ وحَنانَیکَ ، تَبارَکتَ وتَعالَیتَ ، سُبحانَکَ رَبَّ البَیتِ» ثُمَّ تُکَبِّرُ تَکبیرَتَینِ ثُمَّ تَقَولُ : «وَجَّهتُ وَجهیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ والأَرضَ عالِمِ الغَیبِ والشَّهادَةِ حَنیفًا مُسلِمًا وما أنَا مِنَ المُشرِکینَ ، إنَّ صَلاتی ونُسُکی ومَحیایَ ومَماتی للّهِِ رَبِّ العالَمینَ لا شَریکَ لَهُ ، وبِذلِکَ اُمرتُ وأنَا مِنَ المُسلِمینَ» ثُمَّ تَعَوَّذ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ، ثُمَّ اقرَأ فاتِحَةَ الکِتابِ (3) .

امام باقر علیه السلام :_ هنگام روکردن به سوی خداوند در نماز، کافی است که بگویی: به کسی روی آوردم که آسمانها و زمین را آفریده ،بر دین پاک ابراهیم هستم ،مسلمانم و از مشرکان نیستم. همانا نماز و عبادتم و زندگی و مرگم برای پروردگار بی همتای جهانیان است و به این فرمان یافته ام و بدان تسلیم هستم. و یک تکبیر [ برای آغاز نماز ] کفایت می کند.

امام صادق علیه السلام :هنگامی که برای نماز برخاستی بگو: خدایا من محمّد صلی الله علیه و آلهرا پیشاپیشِ نیازم، قرار می دهم و با او به سوی تو روی می آورم. پس مرا در دنیا و آخرت به او آبرومند و از نزدیکان، قرار ده. نمازم را به او پذیرفته و گناهم را به او آمرزیده و دعایم را به او روا شده، قرار ده. تو و فقط تو آمرزشگر و مهربانی.

هنگام آغاز نماز کف دستانت را بالا ببر و آن ها را کاملاً بگشای. سه تکبیر بگو و سپس بگو: «خدایا تو پادشاه حقیقی هستی ، جز تو خدایی نیست، تو را تسبیح می کنم و به خود ستم کردم. پس گناهم را بپوشان که جز تو، کسی گناهان را نمی پوشاند». پس دو تکبیر می گویی و سپس بگو: «آماده و حاضرم، نیکی در دستان توست و بدی به تو راه ندارد. ره یافته آن است، که تو برایش ره نمودی. پناهگاهی از تو جز به سوی تو نیست. منزه و بخشاینده ای ، مبارک و والایی، منزهی ای پروردگار خانه». پس دوتکبیر می گویی و پس از آن می گویی : «پاکدلانه به کسی روی آوردم که آسمانها و زمین را آفریده، دانا به آشکار و نهان، مسلمانم و از مشرکان نیستم. همانا نماز و عبادتم و زندگی و مرگم، برای پروردگار بی همتای جهانیان است و به این فرمان یافته ام و بدان تسلیم هستم.» سپس از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر و پس از آن [ سوره ] فاتحة الکتاب (حمد) را بخوان .

ص :56


1- التهذیب : 2 / 67 / 245 عن زرارة .
2- م الکافی : 3 / 309 / 3 ، التهذیب : 2 / 287 / 1149 کلاهما عن أبان ومعاویة بن وهب ، الفقیه : 1 / 302 / 916 .
3- الکافی : 3 / 310 / 7 ، التهذیب : 2 / 67 / 224 کلاهما عن الحلبیّ ولم یذکر فی الأخیر «إنّ صَلاتی» إلی قوله «مِنَ المُسلِمینَ» .

الإمام المهدیّ علیه السلام_ لُِمحَمَّدِ بنِ عَبدِاللّهِ الحِمَیریِّ الّذی سَأَلَهُ عَنِ التَّوَجُّهِ لِلصَّلاةِ _: التَّوَجُّهُ کُلُّهُ لَیسَ بِفَریضَةٍ ، والسُّنَّةُ المُؤَکَّدَةُ فیهِ الَّتی کَالإِجماعِ الَّذی لا خِلافَ فیهِ : «وَجَّهتُ وَجهیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ والأَرضَ حَنیفًا مُسلِمًا عَلی مِلَّةِ إبراهیمَ ودینِ مُحَمَّدٍ وهدی أمیرِ المُؤمِنینَ وما أنَا مِنَ المُشرِکینَ ، إنَّ صَلاتی ونُسُکی ومَحیایَ ومَماتی للّهِِ رَبِّ العالَمینَ لا شَریکَ لَهُ ، وبِذلِکَ اُمرتُ وأنَا مِنَ المُسلِمینَ ، اللّهُمَّ اجعَلنی مِنَ المُسلِمینَ ، أعوذُ بِاللّهِ السَّمیعِ العَلیمِ مِنَ الشّیطانِ الرَّجیمِ ، بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» ثُمَّ تَقرَأُ الحَمدَ (1) .

8 / 13 الاستعاذة

9 / 13 الجهر بالبسملة

أبو سَعیدٍ الخُدریّ عَنِ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله أنَّهُ کانَ یَقولُ قَبلَ القِراءَةِ :أعوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجی (2) .

حَنانُ بنُ سَدیرٍ :صَلَّیتُ خَلفَ أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام المَغرِبَ ، فَتَعَوَّذَ جِهارًا : «أعوذُ بِاللّهِ السَّمیعِ العَلیمِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ، وأعوذُ بِاللّهِ أن یَحضُرونِ» ثمّ جَهَرَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحی (3) .

13 / 8 پناه جستن

13 / 9 آشکارا گفتن بسم اللَّه

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أتانی جِبریلُ فَعَلَّمَنِی الصَّلاةَ فَقَرَأَ : «بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ» فَجَهَرَ بِها (4) .

امام مهدی علیه السلام_ به محمد بن عبداللّه حمیری که از توجه برای نماز پرسیده بود _: هیچیک از «توجّه»ها واجب نیست. و سنّت مؤکّد در آن که همچون اجماع و بدون اختلاف است ، این است : «به کسی روی آوردم که آسمانها و زمین را آفریده ،بر دین پاک ابراهیم هستم و مسلمانم ،بر دین محمد و هدایت امیر مؤمنانم و از مشرکان نیستم. همانا نماز و عبادتم و زندگی و مرگم برای پروردگار بی همتای جهانیان است و به این فرمان یافته ام و بدان تسلیم هستم. خدایا مرا از مسلمانان قرار ده،از شیطان رانده شده به خداوند شنوا و دانا پنام می برم». سپس سوره حمد را می خوانی.

8/13

پناه جستن

ابو سعید خدری از پیامبر صلی الله علیه و آله :ایشان پیش از قرائت [ نماز ] چنین می گفت: از شیطان رانده شده به خداوند پناه می برم.

حنان بن سدیر:نماز مغرب را پشت سر امام صادق علیه السلام خواندم . پس با صدایی آشکار استعاذه کرد: « از شیطان رانده شده، به خدای شنوا و دانا پناه می برم و از اینکه نزد من آیند به خدا پناه می برم .) سپس بسم اللّه الرحمن الرحیم را آشکارا گفت.

9/13

آشکارا گفتن بسم اللّه

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :جبرئیل نزدم آمد و نماز را به من آموزش داد. پس «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را آشکارا گفت.

ص :57


1- الاحتجاج : 2 / 575 / 356 .
2- م وسائل الشیعة : 6 / 135 /7547 نقلاً عن الذکری .
3- م قرب الإسناد : 124 / 436 ، التهذیب : 2 / 289 / 1158 وفیه «فتعوّذ بإجهار ثمّ جهر ببسم اللّه الرحمن الرحیم» .
4- کنزالعمّال : 7 / 441 / 19685 عن أبی هریرة .

زیدُ بنُ عَلیٍّ :دَخَلتُ عَلی أبی جَعفَرٍ علیه السلام فَذَکَرَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَقالَ : تَدری ما نَزَلَ فی بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ؟ فَقُلتُ : لا ، فَقالَ : إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آلهکانَ أحسَنَ النّاسِ صَوتًا بِالقُرآنِ ، وکانَ یُصَلّی بِفِناءِ الکَعبَةِ فَرَفَعَ صَوتَهُ ، وکانَ عُتبَةُ بنُ رَبیعَةَ وشَیبَةُ بنُ رَبیعَةَ وأبو جَهلٍ بنُ هِشامٍ وجَماعَةٌ مِنهُم یَستَمِعونَ قِراءَتَهُ . وکانَ یُکثِرُ قِراءَةَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَیَرفَعُ بِها صَوتَهُ . فَیَقولونَ : إنَّ مُحَمَّدًا لَیُرَدِّدُ اسمَ رَبِّهِ تَردادًا ، إنَّهُ لَیُحِبُّهُ ، فَیَأمُرونَ مَن یَقومُ فَیَستَمِعُ عَلَیهِ ، ویَقُولُونَ : إِذا جَازَ بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَأَعلِمنَا حَتّی نَقُومَ فَنَستمِعُ قِرائَتَهُ فَأَنزَلَ اللّهُ فی ذلِکَ : «وإذا ذَکَرتَ رَبَّکَ فِی القُرآنِ وَحدَهُ» بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ «وَلَّوا عَلی أدبارِهِم نُفورًا» (1)(2) .

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا صَلّی بِالنّاسِ جَهَرَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فَیَخلِفُ مَن خَلفَهُ مِنَ المُنافِقینَ عَنِ الصُّفوفِ ، فَإِذا جازَها فِی السّورَةِ عادوا إلی مَواضِعِهِم ، وقالَ بَعضُهُم لِبَعضٍ : إنَّهُ لَیُرَدِّدُ اسمَ رَبِّهِ تَردادًا ، إنَّهُ لَیُحِبُّ رَبَّهُ فَأَنزَلَ اللّهُ : «وإذا ذَکَرتَ رَبَّکَ فِی القُرآنِ وَحدَهُ وَلَّوا عَلی أدبارِهِم نُفورًا» (3) .

عنه علیه السلام :بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أحَقُّ ما جُهِرَ بِهِ فِی الصَّلاةِ ، لِقَولِ اللّهِ عز و جل : «وإذا ذَکَرتَ رَبَّکَ فِی القُرآنِ وَحدَهُ وَلَّوا عَلی أدبارِهِم نُفورًا» (4) .

عنه علیه السلام :اجتَمَعَ آلُ مُحَمَّدٍ علیهم السلام عَلَی الجَهرِ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحی (5) .

صَفوانُ الجَمّالُ :صَلَّیتُ خَلفَ أبیعَبدِاللّهِ علیه السلام أیّامًا ، فَکانَ إذا کانَت صَلاةً

لایُجهَرُ فیها جَهَرَ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ ، وکانَ یَجهَرُ فی السّورَتَینِ جَمیعًا (6) .

زید بن علی:بر امام باقر علیه السلام وارد شدم. «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را یاد کرد و گفت: می دانی در باره «بسم اللّه الرحمن الرحیم» چه نازل شده است؟ گفتم: نه. فرمود: همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله خوش صداترین مردم در خواندن قرآن بود. در صحن کعبه (7) با صدای بلند نماز می خواند و عتبة بن ربیعه و شیبة بن ربیعه و ابو جهل بن هشام و گروهی از آنان به قرائت او گوش می دادند. و حضرت «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را فراوان قرائت و صدای خود را به آن بلند می کرد. پس آن ها می گفتند: همانا محمّد نام پروردگارش را تکرار می کند ، آن هم چه تکرار کردنی. بی گمان خدایش را دوست دارد. پس به کسی فرمان می دادند که بایستد و به حضرت گوش بسپارد تا پس از خواندن بسم اللّه آن ها را برای شنیدن بقیه قرائت حضرت خبر کند. پس خداوند در این باره نازل کرد «و چون در نماز پروردگارت را به یگانگی یاد می کنی» [ یعنی چون ] بسم اللّه الرحمن الرحیم، می گویی «با نفرت پشت می کنند» .

امام صادق علیه السلام :پیامبرخدا صلی الله علیه و آله هنگامی که با مردم نماز می گزارد، «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را آشکارامی گفت. پس منافقانی که در پشت سر حضرت بودند، صفهای نماز را ترک می کردند و هنگامی که پیامبر از بسم اللّه سوره می گذشت، به جایگاهشان باز می گشتند و به یکدیگر می گفتند: محمّد نام پروردگارش را تکرار می کند ، آن هم چه تکرار کردنی. بی گمان پروردگارش را دوست دارد. پس خداوند در این باره نازل کرد: «و چون در نماز پروردگارت را به یگانگی یاد می کنی، با نفرت پشت می کنند» .

«بسم اللّه الرحمن الرحیم» سزاوارترین جزء نماز به آشکار کردن است. به سبب گفته خداوند عز و جل : «و چون در نماز پروردگارت را به یگانگی یاد می کنی، با نفرت پشت کنند» .

خاندان حضرت محمّد صلی الله علیه و آله بر آشکارا گفتن «بسم اللّه الرحمن الرحیم»،

اجماع کرده اند.

ص :58


1- الإسراء : 46 .
2- تفسیر العیّاشی : 2 / 295 / 85 .
3- تفسیر العیّاشی : 2 / 295 / 87 عن منصور بن حازم .
4- البحار : 85 / 51 / 43 نقلاً عن کتاب العلل لمحمّد بن علیّ بن إبراهیم عن أبی بصیر .
5- م مستدرک الوسائل : 4 / 189 / 4456 نقلاً عن تفسیر أبی الفتوح عن الإمام الرضا عن أبیه علیهماالسلام ، کشف الغمّة : 1 / 43 عن جابر مقطوعا وفیه «أجمع آل رسول اللّه صلی الله علیه و آله . . .» .
6- الکافی : 3 / 315 / 20 ، التهذیب : 2 / 68 / 246 ، الاستبصار : 1 / 311 / 1154 ، أمالی الطوسی : 273 / 513 عن أبی حفص الصائغ وفیه «صلّیت خلف جعفر بن محمّد علیهماالسلام فجهر ببسم اللّه الرحمن الرحیم» .
7- حیاط و صحن دور کعبه که همان مسجد الحرام می شود.

الإمام الرضا علیه السلام :الإِجهارُ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فی جَمیعِ الصَّلَواتِ سُنَّةٌ (1) .

رَجاءُ بنُ أبِی الضَّحّاکِ_ فی وَصفِ صَلاةِ الإِمام الرَّضا علیه السلام _: کان یَجهَرُ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ فِی جَمیعِ صَلاتِهِ بِاللَّیلِ والنَّهارِ (2) .

الإمام العسکری علیه السلام :عَلاماتُ المُؤمِنِ خَمسٌ : صَلاةُ الخَمسینَ ، و زیارَهُ الأَربَعینَ ، والتَّخَتُّمُ فِی الیَمینِ ، وتَعفیرُ الجَبینِ ، والجَهرُ بِبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحی (3) .

(4)

10 / 13 سکون الأطراف

13 / 10 آرامش تن

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مِن تَمامِ الصَّلاةِ سُکونُ الأَطرافِ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :إذا قامَ أحَدُکُم إلَی الصَّلاةِ فَلیُسَکِّن أطرافَهُ ، لا یَتَمَیَّلُ تَمَیُّلَ الیَهودِ ، فَإِنَّ سُکونَ الأَطرافِ مِن تَمامِ الصَّلاةِ (6) .

سالِمُ بنُ عَبدِاللّهِ :قالَ عُقبَةُ بنُ عَمرٍو : ألا اُصَلّی کَما رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آلهیُصَلّی ، فَقُلنا : بَلی ، فَقامَ یُصَلّی ، فَلَمّا رَکَعَ وَضَعَ راحَتَیهِ عَلی رُکبَتَیهِ وجَعَلَ أصابِعَهُ مِن وَراءِ رُکبَتَیهِ وجافی إبطَیهِ حَتَّی استَقَرَّ کُلُّ شَیءٍ مِنهُ ، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ فَقامَ حَتَّی استَقَرَّ کُلُّ شَیءٍ مِنهُ ، ثُمَّ سَجَدَ فَجافی إبطَیهِ حَتَّی استَقَرَّ کُلُّ

شیءٍ مِنهُ ، ثُمَّ رَفَعَ رَأسَهُ فَقَعَدَ حَتَّی استَقَرَّ کلُّ شَیءٍ مِنهُ ، ثُمَّ صَنَعَ ذلِکَ أربَعَ رَکَعاتٍ ، ثُمَّ قالَ : هکَذا رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُصَلّی ، وهکَذا کانَ یُصَلّی بِنا (7) .

صفوان جمّال:چند روز پشت سر امام صادق علیه السلام نماز خواندم.«بسم اللّه الرحمن الرحیم» را در نمازهایی که آشکارا خوانده نمی شود،آشکار می کرد و این را هم در هر دو سوره [ حمد و سوره پس از آن ]می کرد.

امام رضا علیه السلام :آشکار کردن «بسم اللّه الرحمن الرحیم» در همه نمازها، سنّت است.

رجاء بن أبی ضحاک_ در وصف نماز امام رضا علیه السلام _: «بسم اللّه الرحمن الرحیم» را آشکارا می گفت.

امام عسکری علیه السلام :نشانه های مؤمن پنج چیز است: پنجاه رکعت نماز (8) ، زیارت اربعین، انگشتر در دست کردن،پیشانی بر خاک نهادن و آشکارا گفتن «بسم اللّه الرحمن الرحیم» .

10/13

آرامش تن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :از کمالات نماز ، ساکن بودن اندام بدن است.

هر کس از شما که به نماز می ایستد، اندام خود را ساکن سازد و مانند یهودیان کج نگردد که ساکن بودن اندام از کمالات نماز است.

سالم بن عبداللّه :عقبة بن عمرو گفت: آنگونه که دیدم پیامبر نماز می خواند، برایتان نماز نگزارم ؟ گفتیم: چرا، پس برخاست و نماز گزارد. هنگام رکوع، کف دستانش را بر زانوان و انگشتانش را در پشت زانوها نهاد و بازوهایش را از زیر بغل دور ساخت تا تمام بدنش آرام گرفت. سپس سر بر داشت و ایستاد تا تنش آرام گرفت. سپس سجده کرد و بازوهایش را از زیر بغل دور ساخت تا اینکه بدنش آرام گرفت. سپس سرش را بلند کرد و نشست تا بدنش آرام گرفت و چهار رکعت اینگونه خواند. سپس گفت: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را دیدم اینگونه نماز می خواند و همینگونه هم برای ما نماز می گزارد.

ص :59


1- عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 123 / 1 عن الفضل بن شاذان .
2- عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 182 / 5 .
3- م التهذیب : 6 / 52 / 122 ، مصباح المتهجّد : 788 ، إقبال الأعمال : 3 / 100 ، روضة الواعظین : 215 وفی الثلاثة «صلاة الإحدی والخمسین»
4- راجع : الحدیث 184 .
5- الجامع الصغیر : 2 / 543 / 8240 نقلاً عن ابن عساکر عن أبی بکر .
6- نوادر الاُصول : 1 / 388 ، حلیة الأولیاء : 9 / 304 ، إتحاف السادة : 3 / 153 کلّها عن أبی بکر .
7- السنن الکبری : 2 / 175 / 2748 .
8- در سه منبع دیگر این حدیث ، به جای «پنجاه»، پنجاه و یک رکعت آمده است. این اختلاف ناشی از چگونگی محاسبه نافله عشاست که به علت نشسته خواندن، آن دو رکعت، یک رکعت شمرده می شود.

11 / 13 التأنّی

13 / 11 درنگ کردن

فیما أوحَی اللّهُ تَعالی إلی موسَی بنِ عِمرانَ :یا موسی عَجِّلِ التَّوبَةَ وأخِّرِ الذَّنبَ ، وتَأَنَّ فِی المَکثِ بَینَ یَدَیَّ فِی الصَّلاةِ (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أطالَ الصَّلاةَ خَفَّفَ اللّهُ عَنهُ القیامَ یَومَ القیامَةِ ، یَومَ یَقومُ النّاسُ لِرَبِّ العالَمینَ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :إذا صَلَّیتَ وَحدَکَ فَأَطِلِ الصَّلاةَ فَإِنَّهَا العِبادَةُ (3) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا صَلاةَ لِمَن لا یُصیبُ أنفُهُ مِنَ الأَرضِ ما یُصیبُ الجَبینُ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ لا یَقبَلُ صَلاةَ مَن لا یُصیبُ أنفُهُ الأَرضَ (5) .

ابنُ عبّاسٍ :أتَی النَّبیُّ صلی الله علیه و آله عَلی رَجُلٍ وهُوَ یُصَلّی ، فَسَجَدَ عَلی جَبهَتِهِ ولا یَضَعُ أنفَهُ ، فَقالَ : ضَع أنفَکَ یَسجُد مَعَکَ (6) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :السُّجودُ عَلَی الجَبهَةِ فَریضَةٌ وعَلَی الأَنفِ تَطَوُّعٌ (7) .

الإمام الباقر علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : السُّجودُ عَلی سَبعَةِ أعظُمٍ : الجَبهَةِ والیَدَینِ والرُّکبَتَینِ والإِبهامَینِ ، وتُرغِمُ بِأَنفِکَ إرغامًا . فَأمَّا الفَرضُ فَهذِهِ

السَّبعَةُ ، وأمَّا الإِرغامُ بِالأَنفِ فَسُنَّةٌ مِنَ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله (8) .

11/13

درنگ کردن

در آنچه خداوند تعالی به حضرت موسی بن عمران علیه السلام وحی کرد، آمده بود: ای موسی ، به سوی توبه بشتاب و گناه را به تأخیر انداز و هنگام به نماز ایستادن در پیشگاه من، درنگ کن.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نماز را طول بدهد، خداوند در روز قیامت، روزی که مردم برای پروردگار جهانیان می ایستند، ایستادن را از او بر می دارد.

امام صادق علیه السلام :هنگامی که تنها نماز می خوانی، نماز را طول بده که عبادت است.

12 / 13 إرغام الأنف

13 / 12 بینی به خاک مالیدن

12 / 13

بینی به خاک مالیدن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که بینیش را همچون پیشانی به خاک نرساند، نماز (کامل) ندارد.

خداوند نماز کسی که بینیش را به خاک نمی رساند، نمی پذیرد .

ابن عباس:پیامبر صلی الله علیه و آله بر مردی که نماز می خواند، گذر کرد. او در سجده پیشانیش را بر زمین می نهاد ولی بینیش را نه .پس پیامبر فرمود: بینیت را بر خاک بنه، تا با تو سجده کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سجده بر پیشانی واجب و بر بینی مستحب است .

امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: سجده بر هفت استخوان است: پیشانی،

دو دست ، دو زانو و دو انگشت شست پا.بینیت را نیز به گونه ای به خاک می سایی ،ولی واجب، همین هفت عضو است و اما به خاک مالیدن بینی، سنتی از پیامبر خداست (9) .

ص :60


1- الکافی : 8 / 46 / 8 عن علیّ بن عیسی مرفوعا مضمرا ، عدّة الداعی : 142 ، تحف العقول : 493 .
2- حلیة الأولیاء : 6 / 95 عن ثور رفعه .
3- دعائم الإسلام : 1 / 152 .
4- سنن الدارقطنی : 1 / 348 / 3 ، الفردوس : 5 / 195 / 7934 ، السنن الکبری : 2 / 150 / 2652 کلّها عن ابن عبّاس ؛ الکافی : 3 / 333 / 2 عن عبداللّه بن المغیرة عمّن أخبره عن الإمام الصادق علیه السلام .
5- المعجم الکبیر : 25 / 55 / 120 ، الفردوس : 1 / 166 / 612 کلاهما عن اُمّ عطیّة ، مصنّف عبدالرزاق : 2 / 182 / 2982 نحوه .
6- التاریخ الکبیر : 8 / 453 ، السنن الکبری : 2 / 150 / 2656 .
7- الفردوس : 2 / 345 / 3561 عن أبی هریرة .
8- التهذیب : 2 / 299 / 1204 ، الاستبصار : 1 / 327 / 5 و ص 329 / 1 کلّها عن زرارة ، الخصال : 349 / 23 عن زرارة عن الإمام الباقر علیه السلام ولیس فیه «قال رسول اللّه صلی الله علیه و آله» .
9- در نقل «خصال» این حدیث، به پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهمنسوب نشده است .

(1)

ب : الآداب الباطنیة

قال العلاّمة المجلسی : اعلم أنّ استحباب الإرغام ممّا أجمع علیه الأصحاب . . . ویکفی فیه إصابة جزء من الأنف الأرضَ أیَّ جزء کان (2) .

13 / 13 حضور القلب

ب : آداب باطنی

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ الرَّجُلَینِ مِن اُمَّتی یَقومانِ فِی الصَّلاةِ ، ورُکوعُهُما وسُجودُهُماواحِدٌ ، وإنَّ ما بَینَ صَلاتَیهِما مِثلُ ما بَینَ السَّماءِ والأَرضِ (3) .

الإمام الحسن علیه السلام :إنَّ الرَّجُلَینِ یَکونانِ فی صَلاةٍ واحِدَةٍ وبَینَهُما مِثلُ ما بَینَ السَّماءِ والأَرضِ مِن فَضلِ الثَّوابِ (4) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أیُّهَا النّاسُ، إنَ المُصَلّی إذا صَلّی فَإِنَّهُ یُناجی رَبَّهُ تَبارَکَ وتَعالی ، فَلیَعلَم بِما یُناجیهِ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :إذا قامَ العَبدُ إلی صَلاتِهِ وکانَ هَواهُ وقَلبُهُ إلَی اللّهِ انصَرَفَ کَیومِ وَلَدَتهُ اُمُّهُ (6) .

عنه صلی الله علیه و آله :ما مِنکُم مِن أحَدٍ یَتَوَضَّأُ فیُسبِغُ الوُضوءَ ثُمَّ یَقومُ فَیَرکَعُ رَکعَتَینِ یُقبِلُ عَلَیهِما بِقَلبِهِ ووَجهِهِ إلاّ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ وغُفِرَ لَهُ (7) .

فایده:

علامه مجلسی: بدان که فقیهان شیعه بر مستحب بودن به خاک مالیدن بینی اجماع کرده اند... و به این منظور هر جزء از بینی را به خاک برسانی کافی است .

ب: آداب باطنی

امام باقر علیه السلام :دو نفر از امتم به نماز می ایستند و رکوع وسجودی یکسان دارند ، حال آنکه نمازهایشان به اندازه آسمان و زمین از هم دور است.

امام حسن علیه السلام :دو نفر در یک نمازند، حال آنکه پاداشهایشان به اندازه آسمان و زمین از هم فاصله دارد .

13 / 13 حضور قلب داشتن

13/13

حضور قلب داشتن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای مردم ،همانا نمازگزار هنگام نماز، با پروردگار بزرگ و بلند مرتبه اش مناجات می کند. پس باید بداند چه می گوید .

هر گاه بنده به نماز بایستد و گرایش و دلش به سوی خدا باشد، همچون روزی که از مادر زاده شده باز می گردد .

هیچیک از شما نیست که وضویی کامل بسازد ،سپس برخیزد و دو رکعت نماز با توجه و حضور قلب بخواند، مگر اینکه آمرزیده و بهشت برایش واجب می شود .

ص :61


1- راجع : الحدیث 259 .
2- البحار : 84 / 197 .
3- عوالی اللآلی : 1 / 322 / 57 .
4- إرشاد القلوب : 78 ، تنبیه الخواطر : 2 / 236 مضمرًا .
5- مسند ابن حنبل : 2 / 484 / 6135 و ص 278 / 4928 ، المعجم الکبیر : 12 / 327 / 13572 کلّها عن ابن عمر .
6- المحجّة البیضاء : 1 / 382 .
7- مسند ابن حنبل : 6 / 122 / 17316 ، سنن أبی داود : 1 / 238 / 906 ، سنن النسائی : 1 / 95 ، السنن الکبری : 1 / 126 / 368 و ج 2 / 397 / 3519 کلّها عن عقبة بن عامر .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن صَلّی رَکعَتَینِ ولَم یُحَدِّث فیهِما نَفسَهُ بِشَیءٍ مِن اُمورِ الدُّنیا غَفَرَ اللّهُ لَهُ ذُنوبَهُ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ العَبدَ لَیُصَلِّی الصَّلاةَ ، لا یُکتَبُ لَهُ سُدسُها [ثُلثُها ]ولا عُشرُها ، وإنَّما یُکتَبُ لِلعَبدِ مِن صَلاتِهِ ما عَقَلَ مِنها (2) .

المعصوم علیه السلام :لَیسَ لَکَ مِن صَلاتِکَ إلاّ ما أحضَرتَ فیهِ قَلبَکَ (3) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :رَکعَتانِ خَفیفَتانِ فی التَّفَکُّرِ خَیرٌ مِن قیامِ لَیلَةٍ (4) .

المعصوم علیه السلام :صَلاةُ رَکعَتَینِ بِتَدَبُّرٍ خَیرٌ مِن قیامِ لَیلَةٍ والقَلبُ ساهٍ (5) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَقبَلُ اللّهُ صَلاةَ عَبدٍ لا یُحضِرُ قَلبَهُ مَعَ بَدَنِهِ (6) .

الإمام الباقر والإمام الصادق علیهماالسلام :إنَّما لَکَ مِن صَلاتِکَ ما أقبَلتَ عَلَیهِ مِنها ، فَإِن أوهَمَها کُلَّها أو غَفَلَ عَن أدائِها لُفَّت فَضُرِبَ بِها وَجهُ صاحِبِها (7) .

الإمام الصادق علیه السلام :مَن صَلّی رَکعَتَینِ یَعلَمُ ما یَقولُ فیهِمَا انصَرَفَ ولَیسَ بَینَهُ وبَینَ اللّهِ ذَنبٌ (8) .

الإمام الباقر علیه السلام :إذا قُمتَ فِی الصَّلاةِ فَعَلَیکَ بِالإِقبالِ عَلی صَلاتِکِ ، فَإِنَّما یُحسَبُ لَکَ مِنها ما أقبَلتَ عَلَیهِ (9) .

الإمام الصادق علیه السلام :إنّی لاَُحِبُّ لِلرَّجُلِ مِنکُمُ المُؤمِنِ إذا قامَ فی صَلاةِ فَریضَةٍ أن یُقبِلَ بِقَلبِهِ إلَی اللّهِ ولا یَشغَلَ قَلبَهُ بِأَمرِ الدُّنیا ، فَلَیسَ مِن مُؤمِنٍ یُقبِلُ بِقَلبِهِ فی صَلاتِهِ إلَی اللّهِ إلاّ أقبَلَ اللّهُ إلَیهِ بِوَجهِهِ وأقبَلَ بِقُلوبِ المُؤمِنینَ إلَیهِ بِالمحَبَّةِ لَهُ بَعدَ حُبِّ اللّهِ عز و جل إیّاهُ (10) .

عنه علیه السلام :إذَا استَقبَلتَ القِبلَةَ فَانسَ الدُّنیا وما فیها والخَلقَ وما هُم فیهِ ، وعایِن

بِسِرِّکَ عَظَمَةَ اللّهِ ، واذکُر وُقوفَکَ بَینَ یَدَیهِ یَوم تَبلو کُلُّ نَفسٍ ما أسلَفَت ورُدّوا إلَی اللّهِ مَولاهُمُ الحَقِّ ، وقِف عَلی قَدَمِ الخَوفِ والرَّجاءِ ، فَإِذا کَبَّرتَ فَاستَصغِر ما بَینَ السَّماواتِ العُلی والثَّری دونَ کِبریائِهِ ، فَإِنَّ اللّهَ إذَا اطَّلَعَ عَلی قَلبِ العَبدِ وهُوَ یُکَبِّرُ وفی قَلبِهِ عارِضٌ عَن حَقیقَةِ تَکبیرِهِ قالَ : یا کاذِبُ أتَخدَعُنی ؟! وعِزَّتی وجَلالی ، لَأَحرِمَنَّکَ حَلاوَةَ ذِکری ولَأَحجُبَنَّکَ عَن قُربی والمُسارَّةِ بِمُناجاتی . واعلَم أنَّهُ غَیرُ مُحتاجٍ إلی خِدمَتِکَ وهُوَ غَنیٌّ عَن عِبادَتِکَ ودُعائِکَ ، وإنَّما دَعاک بِفَضلِهِ لِیَرحَمَکَ ویُبعِدَک عَن عُقوبَتِهِ ویَنشُرَ عَلَیکَ مِن بَرَکاتِ حَنانیَّتِهِ ویَهدیَکَ إلی سَبیلِ رِضاهُ ویَفتَحَ لَکَ بابَ مَغفِرَتِهِ (11) .

هر کس دو رکعت نماز بگزارد ودر آن به هیچ کار دنیایی نیاندیشد،خداوند گناهانش را می آمرزد .

بنده نماز می خواند و یک ششم [ یک سوم ] و حتی یک دهم آن را هم نمی نویسند. از نماز بنده، فقط آنچه را که درک می کند می نویسند.

از معصومان روایت شده است : برای تو از نمازت _ جز آن مقدار که حضور قلب داری _ چیزی نیست .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :دو رکعت نماز مختصر با تفکر، بهتر از یک شب به عبادت ایستادن است.

از معصومان روایت شده است : دو رکعت نماز با تدبّر، بهتر از یک شب به عبادت ایستادن با قلبی بی توجه است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند نماز بنده ای را که دلش همراه تنش نیست، نمی پذیرد .

امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام:برای تو از نمازت، فقط آنچه که به آن توجه داری هست. پس اگر همه آن را به وهم و خیال بگذراند یا از انجامش غفلت بورزد، نمازش را درهم می پیچند و به صورتش می زنند .

امام صادق علیه السلام :هر کس دو رکعت نماز بگزارد و بداند که چه می گوید، بی هیچ گناهی میان او وخدایش باز می گردد .

امام باقر علیه السلام :هنگامی که به نماز می ایستی، پیوسته باتوجه باش که از آن، فقط آنچه توجه داری به حساب می آید .

امام صادق علیه السلام :همانا من دوست دارم شخص با ایمان شما هنگامی که به نماز واجب می ایستد، دلش را به سوی خدا کند و به کار دنیایی مشغول ندارد. هیچ شخص با ایمانی در نماز دل به سوی خدا نمی کند مگر اینکه خداوند به او رو می آورد و دلهای مؤمنان را به او علاقمند می سازد. پس از آنکه خود نیز او را دوست دارد .

هنگامی که به قبله رو کردی، دنیا را و آنچه در آن است و مردم را و آنچه در پی آنند، فراموش کن و به چشم دل، بزرگی خدا را نظاره کن و ایستادنت را در پیشگاهش _ آن روز که هر کس از آنچه فرستاده آگاه می شود و به سوی مولای حقیقیش باز گردانده می شود _ به یاد آر، ایستادنی بر یک پای ترس و یک پای امید. پس هنگامی که خدا را بزرگ دانستی (تکبیر گفتی) آنچه را در میان آسمان برین و خاک زیرین است کوچک بشمار، بی گمان آن هنگام که خداوند از دل کسی که او را بزرگ شمرده اما از حقیقت آن امتناع دارد آگاه شود، می گوید: ای دروغگو آیا مرا گول می زنی؟ به عزت و جلالم سوگند، از شیرینی ذکرم محرومت می سازم و از نزدیکی به درگاهم و شادمانی مناجاتم، مانع می شوم .

و بدان که خدا به خدمت تو احتیاجی ندارد و از عبادت و دعای تو بی نیاز است و تنها برای این دعوتت کرده که تو را ببخشاید واز مجازاتش دور کند و برکتهای رحمتش را به تو مژده دهد و راه رضایتش را به تو بنماید و درِ آمرزشش را بر تو بگشاید .

ص :62


1- عوالی اللآلی : 1 / 322 / 59 .
2- عوالی اللآلی : 1 / 325 / 65 .
3- عدّة الداعی : 168 .
4- ثواب الأعمال : 68 / 1 عن زید بن علیّ عن أبیه عن آبائه علیهم السلام ، مکارم الأخلاق : 2 / 66 / 2163 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، تنبیه الخواطر : 2 / 59 .
5- عدّة الداعی : 168 .
6- المحاسن : 1 / 406 / 921 عن ابن القدّاح عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام .
7- الکافی : 3 / 363 / 4 ، التهذیب : 2 / 342 / 1417 کلاهما عن الفضیل بن یسار ، دعائم الإسلام : 1 / 158 .
8- الکافی : 3 / 266 / 12 ، ثواب الأعمال : 67 / 1 کلاهما عن الحسین بن سیف عن أبیه عمّن سمعه ، مکارم الأخلاق : 2 / 65 / 2162 ، الدعوات : 31 / 63 .
9- الکافی : 3 / 299 / 1 ، علل الشرائع : 358 / 1 کلاهما عن زرارة .
10- ثواب الأعمال : 163 / 1 ، أمالی المفید : 150 / 7 کلاهما عن إبراهیم الکرخی ، الفقیه : 1 / 209 / 632 نحوه .
11- مصباح الشریعة : 91 .

مِن سُنَنِ إدریسَ علیه السلام :إذا دَخَلتُم فِی الصَّلاةِ فَاصرِفوا لَها خَواطِرَکُم وأفکارَکُم ، وادعُوا اللّهَ دُعاءًا طاهِرًا مُتَفَرِّغًا ، وسَلوهُ مَصالِحَکُم ومَنافِعَکُم بِخُضوعٍ وخُشوعٍ وطاعَةٍ واستِکانَةٍ (1) .

(2)

14 / 13 الخشوع

13 / 14 فروتنی

الکتاب:

«قَد أفلَحَ المُؤمِنونَ * الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ» (3) .

الإمام علیّ علیه السلام_ فی قَولِهِ عز و جل : «الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ» _: الخُشوعُ فِی القَلبِ ، وأن تُلینَ کِتفَکَ لِلمَرءِ المُسلِمِ ، وأن لا تَلتَفِتَ فی صَلاتِکَ (4) .

الإمام الصادق علیه السلام :إذا کُنتَ دَخَلتَ فی صَلاتِکَ فَعَلَیکَ بِالتَّخَشُّعِ والإِقبالِ عَلی

صَلاتِکَ ، فَإِنَّ اللّهَ عز و جل یَقولُ : «الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ» (5) .

از سنتهای ادریس:هنگامی که به نماز داخل شدید، فکر و ذکر خود را به آن مشغول کنید و خدا را با پاکی و خالی بودن از غیر بخوانید و مصلحت و سود خویش را با خواری و فروتنی و فرمانبرداری و بیچارگی از او بجویید .

14/13

فروتنی

قرآن :

«حتما مومنان رستگار شدند. آنان که در نمازشان فروتنند.»

امام علی علیه السلام_ در باره گفته خداوند: «آنان که در نمازشان فروتنند» _: منظور، فروتنی در دل است و اینکه مسلمانان را در سایه مهر خود بگیری و در نماز به این سو و آن سو رو نکنی .

امام صادق علیه السلام :هنگامی که نماز را آغاز کردی، فروتن باش و به نمازت توجه کن که خداوند می فرماید: «آنان که در نمازشان فروتنند» .

ص :63


1- سعد السعود : 40 ، عدّة الداعی : 168 .
2- راجع : الفصل 38 ؛ والحدیث 252 و 365 و 368 و 442 .
3- المؤمنون : 1 و 2 .
4- المستدرک علی الصحیحین : 2 / 426 / 3482 ، السنن الکبری : 2 / 397 / 4518 کلاهما عن عبیداللّه بن أبی رافع .
5- الکافی : 3 / 300 / 3 عن الحلبی ، الفقیه : 1 / 303 / 916 .

عنه علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ» _: الخُشوعُ غَضُّ البَصَرِ فِی الصَّلاةِ (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا صَلاةَ لِمَن لا یَتَخَشَّعُ فی صَلاتِهِ (2) .

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله أبصَرَ رَجُلاً یَعبَثُ بِلِحیَتِهِ فی صَلاتِهِ فَقالَ : إنَّهُ لَو خَشَعَ قَلبُهُ لَخَشَعَت جَوارِحُهُ (3) .

عنه علیه السلام :لِیَخشَعِ الرَّجُلُ فی صَلاتِهِ ، فَإِنَّهُ مَن خَشَعَ قَلبُهُ للّهِِ عز و جل خَشَعَت جَوارِحُهُ فَلا یَعبَثُ بِشَیءٍ (4) .

عنه علیه السلام :لَیسَ الشَّأنُ أن تُصَلّیَ وتَصومَ وتَتَصَدَّقَ ، الشَّأنُ أن تَکونَ الصَّلاةُ بِقَلبٍ نَقیٍّ وعَمَلٍ عِندَ اللّهِ مَرضیٍّ وخُشوعٍ سَویٍّ (5) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ضَع بَصَرَکَ مَوضِعَ سُجودِکَ (6) .

عنه صلی الله علیه و آله :الخُشوعُ الَّذی لا یَعرِف الَّذی عَن یَمینِهِ ولاَ الَّذی عَن یَسارِهِ ، إنَّما یَنظُرُ إلی مَوضِعِ سُجودِهِ (7) .

الإمام الباقر علیه السلام :اخشَع بِبَصَرِکَ ولا تَرفَعهُ إلَی السَّماءِ ، ولیَکُن حِذاءَ وَجهِکَ فی مَوضِعِ سُجودِکَ (8) .

(9)

15 / 13 البکاء

13 / 15 گریستن

الإمام الصادق علیه السلام_ لِمَن سَأَلَهُ : أیَتَباکَی الرَّجُلُ فِی الصَّلاةِ ؟ _: بَخٍ بَخٍ ولَو مِثلُ رَأسِ الذُّبابِ (10) .

درباره گفته خداوند تعالی: «آنان که در نمازشان فروتنند» _ : فروتنی، پایین انداختن نگاه در نماز است .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که در نمازش فروتنی نکند، نمازی ندارد.

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مردی را دید که در نماز با ریشش بازی می کند. پس فرمود: اگر دلش فروتن می بود، اندامش نیز فروتن می شد.

انسان باید در نمازش فروتنی کند، که اگر کسی دلش برای خدای عز و جلفروتن باشد، اندامش نیز فروتن می شود و با چیزی بازی نمی کند (11) .

اینگونه نیست که فقط نماز بخوانی و روزه بگیری و صدقه بدهی، بلکه چنین باید که نماز با دلی پاک و عملی مقبول خداوند و خشوعی استوار باشد .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نگاهت را به سجده گاهت، بدوز .

فروتن آن است که به راست و چپش پی نمی برد، تنها به سجده گاهش می نگرد .

امام باقر علیه السلام :نگاهت را به پایین فرو انداز و به سوی آسمان بالا مبر . باید سجده گاهت درست روبروی چهره ات باشد .

15/13

گریستن

امام صادق علیه السلام_ به کسی که پرسیده بود: آیا مرد در نماز می گرید؟ _: بَه بَه

چه نیکوست، حتی اگر به اندازه سر مگس باشد .

ص :64


1- دعائم الإسلام : 1 / 158 .
2- الفردوس : 5 / 195 / 7935 عن أبی سعید .
3- الجعفریّات : 36 عن إسماعیل عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، دعائم الإسلام : 1 / 174 ، مجمع البیان : 7 / 157 ، إرشاد القلوب : 115 ؛ نوادرالاُصول : 1 / 389 ، راجع : الفصل 4 / 23 .
4- الخصال : 628 / 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : 117 وفیه «فَإِنَّهُ مَن خَشَعَ للّه ِِ فِی الرَّکعَةِ فَلا یَعبَثُ بِشَیءٍ فِی الصَّلاةِ» .
5- تحف العقول : 174 .
6- الفردوس : 2 / 425 / 3874 عن أنس ، الفقیه : 1 / 303 / 916 عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه .
7- الفردوس : 2 / 204 / 3006 عن ابن عبّاس .
8- الکافی: 3/300/6، الفقیه : 1/278/856 ، التهذیب : 2/199/782 ، الاستبصار : 1/405/1545 کلّها عن زرارة .
9- راجع : الفصل 5 / 23 و 38 ؛ والحدیث 238 و 376 .
10- الکافی: 3/301/2، التهذیب: 2/287/1148، الاستبصار: 1/407/1 کلّها عن سعیدبیّاع السابریّ.
11- در نقل تحف العقول چنین آمده است : «که اگر کسی برای خدا در رکعتی فروتنی کند، در نماز با چیزی بازی نمی کند».

عنه علیه السلام_ لِمَن سَأَلَهُ عَنِ البُکاءِ فِی الصَّلاةِ أیَقطَعُ الصَّلاةَ ؟ _: إن بَکی لِذِکرِ جَنَّةٍ أو نارٍ فَذلِکَ هُوَ أفضَلُ الأَعمالِ فِیالصَّلاةِ، وإن کانَ ذَکَرَ مَیِّتًا لَهُ، فَصَلاتُهُ فاسِدَةٌ (1) .

عنه علیه السلام_ لِمَن سَأَلَهُ عَنِ الرَّجُلِ یَتَباکی فِی الصَّلاةِ المَفروضَةِ حَتّی یَبکِیَ ؟ _: قُرَّةُ عَینٍ وَاللّهِ . وقالَ علیه السلام : إذا کانَ ذلِکَ فَاذکُرنی عِندَهُ (2) .

16 / 13 أداء الصلاة کصلاة مودّع

13 / 16 نماز خواندن مانند نماز خداحافظی کننده

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :صَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ کَأَنَّکَ تَراهُ ، فَإِن کُنتَ لا تَراهُ فَإِنَّهُ یَراکَ (3) .

أبو أیّوبَ :جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ ، عَلِّمنی وأوجِز ، قالَ : إذا قُمتَ فی صَلاتِکَ فَصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ (4) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُذکُرِ المَوتَ فی صَلاتِکَ ، فَإِنَّ الرَّجُلَ إذا ذَکَرَ المَوتَ فی صَلاتِهِ لَحَریٌّ أن یُحسِنَ صَلاتَهُ ، وصَلِّ صَلاةَ رَجُلٍ لا یَظُنُّ أن یُصَلّیَ صَلاةً غَیرَها (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :إذا صَلَّیتَ صَلاةَ فَریضَةٍ فَصَلِّها لِوَقتِها صَلاةَ مُوَدِّعٍ یَخافُ أن لا یَعودَ إلَیها أبدًا ، ثُمَّ اصرِف بِبَصَرِکَ إلی مَوضِعِ سُجودِکَ ، فَلَو تَعلَمُ مَن عَن یَمینِکَ وشِمالِکَ لَأَحسَنتَ صَلاتَکَ ، واعلَم أنَّکَ قُدّامَ مَن یَراکَ ولا تَراهُ (6) .

به کسی که پرسیده بود: آیا گریستن در نماز، آن را باطل می سازد؟ _ : اگر به سبب یاد بهشت و دوزخ بگرید ، که برترین کار در نماز است واگر به سبب یاد کسی از مردگانش باشد ، نمازش باطل است.

به کسی که پرسیده بود مردی خودش را در نماز واجب گریان نشان می دهد تا اینکه واقعا می گرید _ : به خدا سوگند روشنی چشم است. و فرمود: هنگامی که چنین شد ، مرا نزد او یاد کن .

16/13

نماز خواندن مانند نماز خداحافظی کننده

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مانند کسی که آخرین نمازش را می خواند ، نماز بگزار ؛ گویی او (خدا) را می بینی . پس اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند .

ابو ایوب:مردی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای پیامبر خدا، به من بیاموز و مختصر کن . حضرت فرمود: هنگامی که به نماز ایستادی، همچون نماز کسی که خداحافطی می کند، نماز بگزار.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در نماز، مرگ را به یاد آر که هر گاه انسان مرگ را در نماز به یاد آورد ، سزامند است که نمازش را نیکو بگزارد و مانند کسی نماز بخوان که گمان نمی برد جز آن، نماز دیگری بخواند.

امام صادق علیه السلام :هنگامی که نماز واجب می خوانی در وقتش بخوان ؛ همچون نماز کسی که خداحافطی می کند و می ترسد هیچگاه بازنگردد. سپس نگاهت را به سجده گاهت بدوز، پس اگر می دانستی در راست و چپت چه کسانیند نمازت را نیکو می گزاردی و بدان که در پیشگاه کسی هستی که تو را می بیند و تو او را نمی بینی .

ص :65


1- التهذیب : 2 / 317 / 1294 ، الاستبصار : 1 / 408 / 1558 کلاهما عن أبی حنیفة .
2- الفقیه : 1 / 317 / 940 .
3- عوالی اللآلی : 1 / 110 / 15 ؛ المعجم الأوسط : 4 / 358 / 4427 ولیس فیه «کأنّک تراه» ، الجامع الصغیر : 2 / 96 / 5007 کلّها عن ابن عمر .
4- سنن ابن ماجة : 2 / 1396 / 4171 ، مسند ابن حنبل : 9 / 130 / 23557 ، المعجم الکبیر : 4 / 155 / 3987 ؛ تنبیه الخواطر : 1 / 164 .
5- الفردوس : 1 / 431 / 1755 عن أنس .
6- ثواب الأعمال : 57 / 2 ، أمالی الصدوق : 403 / 10 و 212 ذیل الحدیث 10 ، مکارم الأخلاق : 2 / 65 / 2160 ، مشکاة الأنوار : 73 کلّها عن عبداللّه بن أبی یعفور .

الفصل الرابع عشر : التکبیر وآدابه

فصل چهاردهم : تکبیر و آداب آن

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لِکُلِّ شَیءٍ صَفوَةٌ (1) وصَفوَةُ الصَّلاةِ التَّکبیرَةُ الاُولی (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ لِکُلِّ شَیءٍ أنفَةٌ (3) وإنَّ أنفَةَ الصَّلاةِ التَّکبیرَةُ الاُولی ، فحافِظوا عَلَیها (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :مِفتاحُ الصَّلاةِ الطَّهورُ ، وتَحریمُهَا التَّکبیرُ ، وتَحلیلُهَا التَّسلی (5) .

الإمام الباقر علیه السلام :التَّکبیرَةُ الواحِدَةُ فِی افتِتاحِ الصَّلاة تُجزی ، والثَّلاثُ أفضَلُ ، والسَّبعُ أفضَلُ کُلُّهُ (6) .

الإمام علیّ علیه السلام :لَمّا نَزَلَت هذِهِ الآیَةُ عَلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله : «إنّا أعْطَیناکَ الکَوثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانحَر» (7) قال النَّبیُّ صلی الله علیه و آله : یا جِبریلُ ، ما هذِهِ النَّحیرَةُ الَّتی أمَرَنی بِها رَبّی ؟ قالَ : إنَّها لَیسَت بِنَحیرَةٍ ولکِنَّهُ یأمُرُکَ إذا تَحَرَّمتَ لِلصَّلاةِ أن تَرفَعَ یَدَیکَ إذا کَبَّرتَ وإذا رَکَعتَ وإذا رَفَعتَ رَأسَکَ مِنَ الرُّکوعِ ، فَإِنَّها صَلاتُنا وصَلاةُ المَلائِکَةِ الَّذینَ فِی السَّماواتِ السَّبعِ . قالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله : رَفعُ الأَیدی مِنَ الاِستِکانَةِ الَّتی قالَ اللّهُ عز و جل : «فَمَا استَکانوا لِرَبِّهِم وما یَتَضَرَّعونَ» (8)(9) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر چیز گزیده ای دارد و گزیده نماز، تکبیر نخستین است.

هر چیز آغازی دارد و آغاز نماز ،تکبیر نخستین است . پس بر آن مواظبت ورزید .

نماز، با طهارت گشوده می شود، با تکبیر گفتن آغاز می گردد و با سلام دادن پایان می پذیرد .

امام باقر علیه السلام :یک تکبیر، برای آغاز کردن نماز کافی، سه تکبیر بهتر و هفت تکبیر بهترین است .

امام علی علیه السلام :هنگامی که این آیه بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نازل شد: «ما به تو کوثر را بخشیدیم. پس برای پروردگارت نماز بخوان و نحر کن» ، پیامبر فرمود: ای جبرییل، این قربانی «نحر» که پروردگارم مرا به آن فرمان داده، چیست؟ جبرییل گفت: آن، فرمان قربانی کردن نیست ، بلکه دستور می دهد هنگام تکبیر در آغاز نماز و رکوع و سر از رکوع برداشتن ، دستهای خود را بالا ببری که نماز ما و فرشتگان هفت آسمان چنین است. پیامبر فرمود: بالا بردن دست همان فروتنی است که خدای عز و جل فرمود: «برای پروردگارشان فروتنی و خاکساری نکردند» (10) .

ص :66


1- الصِّفوة بالکسر : خیار الشیء وخلاصته وما صفا منه (لسان العرب : 14 / 462) .
2- مسند أبی یعلی : 5 / 422 / 6117 ، شُعب الإیمان : 3 / 73 / 2908 کلاهما عن أبی هریرة ، حلیة الأولیاء : 5 / 67 عن عبداللّه بن أبی أوفی .
3- أُنْفَة الشیء : ابتداؤه ، هکذا روی بضمّ الهمزة ، قال الهروی : والصحیح بالفتح (النهایة : 1 / 75) .
4- مصنّف ابن أبی شیبة : 1 / 340 / 3 ، حلیة الأولیاء : 5 / 177 ، شُعب الإیمان : 3 / 73 / 2907 کلّها عن أبی الدرداء .
5- م سنن الترمذی : 1 / 9 / 3 عن محمّد بن الحنفیّة عن الإمام علیّ علیه السلام و ج 2 / 3 / 238 ، سنن ابن ماجة : 1 / 101 / 276 ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 224 / 457 وفیه «الوضوء» مکان «الطهور» وکلّها عن أبی سعید ، سنن أبی داود : 1 / 16 / 61 ، سنن الدارمی : 1 / 185 / 691 ، مسند ابن حنبل : 1 / 262 / 1006 کلّها عن محمّد بن الحنفیّة عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، المعجم الکبیر : 11 / 131 / 11369 عن ابن عبّاس .
6- التهذیب : 2 / 66 / 242 عن محمّد بن مسلم .
7- الکوثر : 1 و 2 .
8- المؤمنون : 76 .
9- المستدرک علی الصحیحین : 2 / 586 / 3981 ، السنن الکبری : 2 / 110 / 2527 ، الدرّ المنثور : 8 / 650 تفسیر ابن کثیر : 8 / 524 وفیهما زیادة بعد قوله : «فی السماوات السبع» کما یلی : «وإنّ لکلّ شیء زینة وزینة الصلاة رفع الیدین عند کلّ تکبیرة» ، مع خلوّ الأخیر من قوله صلی الله علیه و آله : «رفع الأیدی من الاستکانة . . .» ؛ أمالی الطوسی : 377 / 806 مختصرا ، مجمع البیان : 10 / 837 کلّها عن الأصبغ بن نباتة .
10- در تفسیر «الدر المنثور» و «ابن کثیر» پس از عبارت «هفت آسمان» آمده است: و برای هر چیز زینتی است وزینت نماز، بالا بردن دستها در هر تکبیر است. در تفسیر ابن کثیر عبارت «بالا بردن دست همان فروتنی...» نمی باشد.

عَلقَمَةُ بنُ وائِلٍ عَن أبیهِ :صَلَّیتُ خَلفَ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَکَبَّرَ حینَ افتَتَحَ الصَّلاةَ ورَفَعَ یَدَیهِ وحینَ أرادَ الرُّکوعَ وبَعدَ الرُّکوعِ (1) .

الإمام علیّ علیه السلام_ فی وَصفِ صَلاةِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله _کانَ إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ المَکتوبَةِ کَبَّرَ ورَفَعَ یَدیهِ حَذوَ مَنکِبَیهِ ، ویَصنَعُ مِثلَ ذلِکَ إذا قَضی قِراءَتَهُ وأرادَ أن یَرکَعَ ، ویَصنَعُهُ إذا رَفَعَ مِنَ الرُّکوعِ ، ولا یَرفَعُ یَدَیهِ فی شَیءٍ مِن صَلاتِهِ وهُوَ قاعِدٌ ، وإذا قامَ مِنَ السَّجدَتَینِ رَفَعَ یَدیهِ کَذلِکَ وکَبَّرَ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ فی وَصیَّةِ النَّبیِّ صلی الله علیه و آله لِعَلیٍّ علیه السلام : . . . عَلَیکَ بِرَفعِ یَدَیکَ فی صَلاتِکَ وتَقلیبِهِما (3) .

الإمام علیّ علیه السلام :رَفعُ الیَدَینِ فِی التَّکبیرِ هُوَ العُبودِیَّةُ (4) .

الإمام الصادق علیه السلام_ فِی الرَّجُلِ یَرفَعُ یَدَهُ کُلَّما أهوی لِلرُّکوعِ والسُّجودِ وکُلَّما رَفَعَ رَأسَهُ مِن رُکوعٍ أو سُجودٍ ؟ _: هیَ العُبودیَّةُ (5) .

عنه علیه السلام :رَفعُکَ یَدَیکَ فِی الصَّلاةِ زینَتُها (6) .

مَنصورُ بنُ حازِمٍ :رَأَیتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام افتَتَحَ الصَّلاةَ فَرَفَعَ یَدَیهِ حِیالَ وَجهِهِ واستَقبَلَ القِبلَةَ بِبَطنِ کَفَّیهِ (7) .

هِشامُ بنُ الحَکَمِ عَنِ الإِمام الکاظِمِ علیه السلام :قُلتُ لَهُ : لِأَیِّ عِلَّةٍ صارَ التَّکبیرُ فی الافتِتاحِ سَبعَ تَکبیراتٍ أفضَلَ . . . قالَ : یا هِشامُ ، إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی خَلَقَ

السَّماواتِ سَبعًا والأَرَضینَ سَبعًا والحُجُبَ سَبعًا ، فَلَمّا أسری بِالنَّبیِّ صلی الله علیه و آلهوکانَ مِن رَبِّهِ کَقابِ قَوسَینِ أو أدنی ، رُفِعَ لَهُ حِجابٌ مِن حُجُبِهِ ، فَکَبَّرَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آلهوجَعَلَ یَقولُ الکَلِماتِ الّتی تُقالُ فِی الافتِتاحِ ، فَلَمّا رُفِعَ لَهُ الثّانی کَبَّرَ ،فَلَم یَزَل کَذلِکَ حَتّی بَلَغَ سَبعَ حُجُبٍ ، وکَبَّرَ سَبعَ تَکبیراتٍ ، فَلِذلِکَ العِلَّةِ یُکَبَّرُ فی الافتِتاحِ فِی الصَّلاةِ سَبعُ تَکبیراتٍ (8) .

علقمه بن وائل از پدرش:پشت سر پیامبر نماز خواندم، هنگام آغاز نماز تکبیر گفت و دستهایش را بالا برد و نیز هنگامی که خواست به رکوع برود و پس از رکوع (9) .

امام علی علیه السلام_ در وصف نماز پیامبر _: هنگامی که به نماز واجب می ایستاد تکبیر می گفت و دستهایش را تا روبری شانه هایش بالا می آورد و هنگامی که می خواست به رکوع برود و نیز پس از برخاستن چنین می کرد و هنگام نشستن در نماز، هیچگاه دستهایش را بالا نمی آورد و هنگامی که از دو سجده بر می خاست دستهایش را تا شانه هایش بالا می آورد و تکبیر می گفت .

امام صادق علیه السلام :سفارش پیامبر به علی چنین بود: پیوسته دستهایت را در نماز بالا ببر و آن ها را (به طرف قبله) بچرخان (10) .

امام علی علیه السلام :بالا بردن دست در نماز، همان بندگی است .

امام صادق علیه السلام :در باره کسی که پیش از رکوع و سجود و نیز پس از سر برداشتنْ دستهایش را بالا می آورد ، فرمود: آن بندگی است .

بالا آوردن دستهایت در نماز ، زینت آن است .

منصور بن حازم:امام صادق علیه السلام را در آغاز نماز دیدم که دستهایش را تا برابر صورتش بالا آورد و کف هر دو دستش را رو به قبله کرد.

هشام بن حکم :به امام کاظم علیه السلام عرض کردم : به چه علت بهتر است در

آغاز نماز هفت تکبیر گفته شود؟ امام فرمود: ای هشام، همانا خدای تبارک و تعالی آسمانها را هفت، زمینها را هفت و حجابها را هفت عدد قرار داده است .پس هنگامی که پیامبر را به معراج برد و فاصله ای به اندازه دو سر کمان یا کمتر از آن داشت، حجابی از حجابهایش را زدود . پس پیامبر تکبیر گفت و آغاز به گفتن کلمه هایی کرد که در شروع نماز گفته می شود. سپس هنگامی که حجاب دوم زدوده شد ، تکبیر گفت و همینگونه بود ، تا به حجاب هفتم رسید و هفت تکبیر گفت. بدین علت، هنگام آغاز نماز هفت تکبیر گفته می شود.

ص :67


1- أمالی الطوسی : 385 / 835 ، دعائم الإسلام : 1 / 162 عن الإمام الباقر عن آبائه علیهم السلام ، وفیه «إنّ رسول اللّه صلی الله علیه و آلهکان یرفع یدیه حین یکبّر تکبیرة الإحرام حذاء اُذنیه وحین یکبّر للرکوع وحین یرفع رأسه من الرکوع» .
2- سنن أبی داود : 1 / 198 / 744 و ص 202 / 761 ، سنن الترمذی : 5 / 487 / 3423 ، سنن ابن ماجة : 1 / 281 / 864 نحوه ، مسند ابن حنبل : 1 / 201 / 717 ، السنن الکبری : 2 / 108 / 2522 و ص 197 / 2817 کلّها عن عبیداللّه بن أبی رافع .
3- الکافی : 8/79/33 ، التهذیب : 9/176/713 کلاهما عن معاویة بن عمّار ، الفقیه : 4/189/5432 عن عمرو بن ثابت عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وزاد فی آخره : «بکلتیهما» ، المحاسن : 1 / 82 / 48 عن محمّد بن إسماعیل رفعه إلی الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله وفیه «عَلَیکَ بِرَفعِ یَدَیکَ إلی رَبِّکَ وکَثرَةِ تَقَلُّبِهِما» .
4- وسائل الشیعة : 6 / 298 / 8016 نقلاً عن الذکری عن الحسین بن سعید فی کتابه .
5- التهذیب : 2 / 75 / 280 عن ابن مسکان .
6- التهذیب : 2 / 76 / 281 عن زرارة .
7- التهذیب : 2 / 66 / 240 و ح 235 عن صفوان بن مهران و ح 236 عن ابن سنان کلاهما نحوه .
8- علل الشرائع : 332 / 4 .
9- در «دعائم» چنین آمده است: پیامبر خدا هنگام گفتن تکبیر نخستین نماز ، دستهایش را تا روبروی گوشهایش بالا می آورد و نیز هنگام تکبیر رکوع و سر برداشتن از آن .
10- در «محاسن» آمده است: «همواره دستهایت را به سوی خدایت بالا ببر و (به طرف قبله) بچرخان».

الإمام الرضا علیه السلام :فَإِن قالَ : فَلِمَ یَرفَعُ الیَدَینِ فِی التَّکبیرِ ؟ قیلَ : لِأَنَّ رَفعَ الیَدَینِ ضَربٌ مِنَ الابتِهالِ والتَّبَتُّلِ والتَّضَرُّعِ ، فَأَحَبَّ اللّهُ عز و جل أن یَکونَ فی وَقتِ ذِکرِهِ مُتَبَتِّلاً مُتَضَرِّعًا مُبتَهِلاً ، ولِأَنَّ فی وَقتِ رَفعِ الیَدَینِ إحضارَ النّیَّةِ وإقبالَ القَلبِ عَلی ما قالَ (1) .

(2)

امام رضا علیه السلام :اگر گفته شود چرا در تکبیر دستها بالا آورده می شود؟ گفته می شود: چون بالا آوردن دستها گونه ای دعا ، انقطاع و خاکساری است و خدای عز و جل دوست داشت هنگام یاد او منقطع، خاکسار و خواستار باشیم. و نیز هنگام بالا آوردن دست ها، حاضر کردن نیت است وتوجه دادن دل به آنچه می گوید .

ص :68


1- علل الشرائع : 264 / 9 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 111 / 1 کلاهما عن الفضل بن شاذان .
2- راجع : الحدیث 257 و 479 و 482 .

الفصل الخامس عشر : آداب الرکوع

فصل پانزدهم : آداب رکوع

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا رَکَعَ قالَ : اللّهُمَّ لَکَ رَکَعتُ وبِکَ آمَنتُ ولَکَ أسلَمتُ ، أنتَ رَبّی ، خَشَعَ سَمعی وبَصَری ومُخّی وعَظمی وعَصَبی ومَا استَقَلَّت بِهِ قَدَمی للّهِِ رَبِّ العالَمینَ (1) .

ابنُ عَبّاسٍ :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا رَکَعَ استَوی ، فَلَو صُبَّ عَلی ظَهرِهِ الماءُ لاَستَقَرَّ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ عَلیًّا علیه السلام کانَ یَعتَدِلُ فِی الرُّکوعِ مُستَویًا حَتّی یُقالَ : لَو صُبَّ الماءُ عَلی ظَهرِهِ لاَستَمسَکَ، وکان یَکرَهُ أن یَحدِرَ رَأسَهُ ومَنکِبَیهِ فِیالرُّکوعِ (3) .

الإمام الباقر علیه السلام :مَن أتَمَّ رُکوعَهُ لَم تَدخُلهُ وَحشَةٌ فِی القَبرِ (4) .

عنه علیه السلام :إذا أرَدتَ أن تَرکَعَ فَقُل وأنتَ مُنتَصِبٌ : «اللّهُ أکبَرُ» ثُمَّ ارکَع وقُل : «اللّهُمَّ لَکَ رَکَعتُ ولَکَ أسلَمتُ وبِکَ آمَنتُ وعَلَیکَ تَوَکَّلتُ وأنتَ رَبّی ، خَشَعَ لَکَ قَلبی وسَمعی وبَصَری وشَعری وبَشَری ولَحمی ودَمی ومُخّی

وعِظامی وعَصَبی وما أقَلَّتهُ قَدَمایَ غَیرَ مُستَنکِفٍ ولا مُستَکبِرٍ ولا مُستَحسِرٍ ، سُبحانَ رَبّیَ العَظیمِ وبِحَمدِهِ» ثَلاثَ مَرّاتٍ فی تَرتیلٍ ، وتَصُفُّ فی رُکوعِکَ بَینَ قَدَمَیکَ تَجعَلُ بَینَهُما قَدرَ شِبرٍ ، وتُمَکِّنُ راحَتَیکَ مِن رُکبَتَیکَ ، وتَضَعُ یَدَکَ الیُمنی عَلی رُکبَتِکَ الیُمنی قَبلَ الیُسری ، وبَلِّع بأطرافِ أصابِعِکَ عَینَ الرُّکبَةِ ، وفَرِّج أصابِعَکَ إذا وَضَعتَها عَلی رُکبَتَیکَ ، وأقِم صُلبَکَ ، ومُدَّ عُنُقَکَ ، ولیَکُن نَظَرُکَ بَینَ قَدَمَیکَ ، ثُمَّ قُل : «سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ» وأنتَ مُنتَصِبٌ قائِمٌ «الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ أهلِ الجَبَروتِ والکِبرِیاءِ ، والعَظَمَةُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ» تَجهَرُ بِها صَوتَکَ ثُمَّ تَرفَعُ یَدَیکَ بِالتَّکبیرِ وتَخِرُّ ساجِدًا (5) .

امام علی علیه السلام :پیامبر هنگامی که رکوع می کرد ، می گفت : خدایا برای تو رکوع کردم وبه تو ایمان آوردم و فرمان تو را بردم. تو پروردگار منی. چشم و گوش و مغز و استخوانم، رگ و پی و آنچه پاهایم تحمل می کند( همه تنم) برای پروردگار جهانیان فروتنی و تعظیم می کند .

ابن عباس:پیامبر خدا هنگام رکوع، صاف و راست بود به گونه ای که اگر بر پشت حضرت آب ریخته می شد، ثابت می ماند .

امام صادق علیه السلام :علی علیه السلام در کوع صاف و معتدل بود. حتی گفته می شود: اگر بر پشت حضرت آب ریخته می شد، در همانجا می ماند و پائین انداختن سر و شانه را در رکوع ناپسند می داشت.

امام باقر علیه السلام :هر کس رکوعش را کامل بگزارد ، گرفتار وحشت قبر نمی شود.

هرگاه خواستی به رکوع بروی، در همان حال که ایستاده ای تکبیر بگو . سپس رکوع کن و سه بار آرام و شمرده بگو: «خدایا برای تو رکوع کردم و تسلیم تو هستم و به تو ایمان آوردم و بر تو توکل کردم و تویی پروردگار من. دل و چشم و گوش و مو و پوست و گوشت و خون و استخوان و مغز و رگ و پیم ، در برابر تو فروتن است بی هیچ امتناع و سرکشی و درماندگی. پروردگار بزرگم را تسبیح می کنم و می ستایم». در رکوع دو پایت را در یک ردیف و با فاصله یک وجب، می نهی و دو زانویت را در کف دستانت می گیری و دست راست را بر زانوی راست و پیش از دست چپت می گذاری و با سر انگشتانت برآمدگی زانویت را نیک در بر گیر. و هنگامی که انگشتانت را بر زانو نهادی، آن ها را از هم باز کن کمر و گردنت را کشیده و صاف کن و نگاهت به میان دو قدمت باشد. سپس بگو: «خداوند به هر که او را می ستاید. گوش می دهد». و در همان حال که راست ایستاده ای : «سپاس پروردگار جهانیان را که شایسته قدرت و کبریایی است، بزرگی مخصوص به خداست که پروردگار جهانیان است». صدایت را بدان بلند می کنی و سپس دستهایت را به تکبیر بالا می بری و به سجده می افتی.

ص :69


1- مسند ابن حنبل : 1 / 252 / 960 ، السنن الکبری : 2 / 124 / 2564 ، سنن الترمذی : 5 / 485 / 3421 ، سنن النسائی : 2 / 192 کلاهما نحوه وکلّها عن ابن أبی رافع .
2- المعجم الکبیر : 12 / 129 / 12781 ، المعجم الأوسط : 6 / 22 / 5676 عن أبی برزة الأسلمی ؛ معانی الأخبار : 280 ، دعائم الإسلام : 1 / 162 عن الإمام الصادق علیه السلام .
3- البحار : 85 / 118 / 27 نقلاً عن الذکری عن إسحاق بن عمّار .
4- الکافی : 3 / 321 / 7 ، ثواب الأعمال : 55 / 1 ، الدعوات : 276 / 795 کلّها عن سعید بن جناح .
5- الکافی : 3 / 319 / 1 ، التهذیب : 2 / 77 / 289 کلاهما عن زرارة .

الإمام الصادق علیه السلام :إذا رَفَعتَ رَأسَکَ مِنَ الرُّکوعِ فَأَقِم صُلبَکَ ، فَإِنَّهُ لا صَلاةَ لِمَن لا یُقیمُ صُلبَهُ (1) .

امام صادق علیه السلام :هنگامی که سر از رکوع برداشتی، کمرت را راست کن ، که هر کس چنین نکند نمازی ندارد (2) .

ص :70


1- الکافی : 3 / 320 / 6 ، التهذیب : 2 / 78 / 290 کلاهما عن أبی بصیر ، معانی الأخبار : 280 وفیه «لا صَلاةَ لِمَن لَم یُقِم صُلبَهُ فی رُکوعِهِ وسُجودِهِ» .
2- در «معانی الأخبار» چنین آمده است: «برای کسی که کمرش را در رکوع و سجودش راست نکرده، نمازی نیست».

الفصل السادس عشر : آداب السجود

فصل شانزدهم : آداب سجده

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :السُّجودُ عَلی سَبعَةِ أعظُمٍ : الجَبهَةِ والیَدَینِ والرُّکبَتَینِ والإِبهامَینِ وتُرغِمُ بِأَنفِکَ إرغامًا (1) .

مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ :رَأَیتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام یَضَعُ یَدَیهِ قَبلَ رُکبَتَیهِ إذا سَجَدَ ، وإذا أرادَ أن یَقومَ رَفَعَ رُکبَتَیهِ قَبلَ یَدَیهِ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ عَلیٌّ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِ إذا سَجَدَ یَتَخَوّی (3) کَما یَتَخَوَّی البَعیرُ الضامِرُ ، یَعنی بُروکَهُ (4) .

عنه علیه السلام :إذا سَجَدَتِ المَرأَةُ بَسَطَت ذِراعَیها (5) .

عنه علیه السلام :یَنبَغی لِلمُصَلّی أن یُباشِرَ بِجَبهَتِهِ الأَرضَ ویُعَفِّرَ وَجهَهُ فِی التُّرابِ ، لِأَنَّهُ مِنَ التَّذَلُّلِ للّهِِ عز و جل والإِکبارِ لَهُ (6) .

عنه علیه السلام :إنَّ العَبدَ إذا سَجَدَ فَأَطالَ السُّجودَ نادی إبلیسُ : یا وَیلاه ! أطاعَ وعَصَیتُ وسَجَدَ وأبَیتُ (7) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :سجده بر هفت استخوان است: پیشانی، دو دست (8) ، دو زانو، دوانگشت شست [ پا ] و بینیت را نیز بر خاک می نهی (9) .

محمد بن مسلم:امام صادق علیه السلام را دیدم هنگام سجده کردن، دستانش را پیش از زانوانش بر زمین می نهاد و هنگام برخاستن، زانوانش را پیش از دستانش بلند می کرد.

امام صادق علیه السلام :علی (صلوات اللّه علیه) هنگام سجود سینه و شکمش را از زمین دور نگه می داشت ، همانگونه که شتر لاغر و باریک میان سینه اش را دور نگه می دارد.

زن هنگام سجده، ساعدهای دستش را [ بر زمین ]می گسترد.

شایسته است نمازگزار پیشانیش را بر زمین بنهد و صورتش را به خاک بمالد ، که این کوچکی کردن برای خدای عز و جل و بزرگداشت اوست.

ص :71


1- التهذیب : 2 / 299 / 1204 ، الاستبصار : 1 / 327 / 1224 وفیه «الإِبهامَینِ مِنَ الرَّجُلینِ» کلاهما عن زرارة عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الخصال : 349 / 23 عن زرارة عن الإمام الباقر علیه السلام وفیه «الکَفَّینِ» مکان «الیدین» ، قرب الإسناد : 22 / 74 عن عبداللّه بن میمون القدّاح عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام وفیه «یَسجُدُ ابنُ آدَمَ عَلی سَبعَةِ أعظُمٍ : یَدَیهِ ورِجلَیهِ ورُکبَتَیهِ وجَبهَتِهِ» .
2- التهذیب : 2 / 78 / 291 ، الاستبصار : 1 / 325 / 1215 إلی قوله «إذا سجد» .
3- فی الحدیث : «کان علیّ علیه السلام یتخوّی . . .» أی یجافی بطنه عن الأرض فی سجوده ، بأن یجنح بمرفقیه ویرفعهما عن الأرض ولا یفرشهما افتراش الأسد ، ویکون شبه المعلّق ویسمّی هذا «تخویة» لأنّه ألقی التخویة بین الأعضاء (مجمع البحرین : 1 / 716) .
4- الکافی : 3 / 321 / 2 ، التهذیب : 2 / 79 / 296 کلاهما عن حفص الأعور .
5- الکافی : 3 / 336 / 4 ، التهذیب : 2 / 94 / 351 کلاهما عن ابن أبی یعفور .
6- دعائم الإسلام : 1 / 178 .
7- الکافی : 3 / 264 / 2 عن زید الشحّام ، الفقیه : 1 / 211 / 638 ، ثواب الأعمال : 56 / 1 عن معاویة ابن عمّار نحوه .
8- در نقل «خصال» به جای «دو دست»، «دو کف» آمده است.
9- در نقل «قرب الاسناد» چنین آمده است: «آدمیزاده بر هفت استخوان سجده می کند: دو دستش، دو پایش، دو زانویش و پیشانیش».

الإمام الکاظم علیه السلام_ فی کِتابِهِ إلی بَعضِ أصحابِهِ _: إذا صَلَّیتَ فَأَطِلِ السُّجودَ (1) .

(2)

هرگاه بنده سجده کند و آن را طول دهد، ابلیس فریاد برمی آورد: ای

وای! او اطاعت کرد و من سرپیچی، او سجده کرد و من خودداری .

امام کاظم علیه السلام_ در نامهای به یکی از یارانش _: هنگام نماز، سجده را طول بده.

ص :72


1- الکافی : 3 / 328 / 25 عن زیاد القندی .
2- راجع : الحدیث 480 .

الفصل السابع عشر : آداب الرکوع والسجود

فصل هفدهم : آداب رکوع و سجود

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنّی قَد نُهیتُ عَنِ القِراءَةِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ ، فَأَمَّا الرُّکوعُ فَعَظِّمُوا اللّهَ فیهِ ، وأمَّا السُّجودُ فَأَکثِروا فیهِ مِنَ الدُّعاءِ فَإِنَّهُ قَمِنٌ (1) أن یُستَجابَ لَکُ (2) .

أبو بَکرٍ الحَضرَمیّ :قالَ أبو جَعفَرٍ علیه السلام : تَدری أیُّ شَیءٍ حَدُّ الرُّکوعِ والسُّجودِ ؟ قُلتُ : لا ، قالَ : تُسَبِّحُ فِی الرُّکوعِ ثَلاثَ مَرّاتٍ «سُبحانَ رَبّیَ العَظیمِ وبِحَمدِهِ» وفِی السُّجودِ «سُبحانَ رَبّیَ الأَعلی وبِحَمدِهِ» ثَلاثَ مَرّاتٍ ، فَمَن نَقَصَ واحِدَةً نَقَصَ ثُلثَ صَلاتِهِ ، ومَن نَقَصَ ثِنتَینِ نَقَصَ ثُلثَی صَلاتِهِ ، ومَن لم یُسَبِّح فَلا صَلاةَ لَهُ (3) .

بَریدٌ العِجلیّ :قُلتُ لِأَبی جَعفَرٍ علیه السلام : أیُّهُما أفضَلُ فِی الصَّلاةِ کَثرَةُ القِراءَةِ أو طولُ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ ؟ فَقالَ : کَثرَةُ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ فِی الصَّلاةِ أفضَلُ ، أما تَسمَعُ لِقَولِ اللّهِ عز و جل : «فَاقرَأُوا ما تَیَسَّرَ مِنهُ وأقیمُوا الصَّلاةَ» (4) إنّما عَنی بِإِقامَةِ الصَّلاةِ طولَ اللَّبثِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ (5) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همانا من از قرائت [ قرآن ] در رکوع و سجود ، نهی شدم. پس در رکوع، خداوند را بزرگ بشمارید و در سجود بسیار دعا کنید ، که سزامند برآورده شدن است.

ابوبکر حضرمی:امام باقر علیه السلام فرمود: می دانی حدّ رکوع و سجود چیست؟ گفتم: نه . فرمود: در رکوع سه مرتبه «سبحان ربی العظیم و بحمده» می گویی و در سجود سه مرتبه «سبحان ربّی الاعلی و بحمده» . پس هر کس یکی کمتر بگوید، یک سوّم نمازش را نیاورده است و هر کس دو تا کمتر بگوید دو سوّم نماز را کم گذاشته است و هر کس تسبیح نکرد، نمازی ندارد.

برید عجلی:به امام باقر علیه السلام عرض کردم: کدامیک بهتر است؟ قرائت بسیار یا طول دادن رکوع و سجود؟ فرمود: طول دادن رکوع و سجود در نماز ، بهتر است . آیا گفته خدای عز و جلرا نشنیده ای: « پس هر اندازه می توانید از آن (قرآن) بخوانید و نماز بر پا دارید» . منظور از برپا داشتن نماز، تنها طول دادن رکوع و سجده است.

ص :73


1- قَمِنٌ : جدیر وحقیق (المصباح المنیر : 517) .
2- م معانی الأخبار : 279 عن القاسم بن سلام ؛ صحیح مسلم : 1 / 348 / 207 نحوه ، سنن النسائی : 2 / 190 و ص 218 نحوه ، سنن الدارمی : 1 / 324 / 1299 ، السنن الکبری : 2 / 158 / 2685 نحوه وکلّها عن ابن عبّاس .
3- الکافی : 3 / 329 / 1 ، التهذیب : 2 / 157 / 615 و ص 80 / 300 ، الاستبصار : 1 / 324 / 1213 .
4- المزّمّل : 20 .
5- السرائر : 3 / 598 ، فلاح السائل : 30 عن الحسین بن محبوب رفعه .

الإمام الباقر علیه السلام :مَن قالَ فی رُکوعِهِ وسُجودِهِ وقیامِهِ : «صَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ» کَتَبَ اللّهُ لَهُ بِمِثلِ الرُّکوعِ والسُّجودِ والقیا (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :اِتَّقُوا اللّهَ وأحسِنُوا الرُّکوعَ والسُّجودَ (2) .

زُرارَة :سَمِعتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام یَقولُ : ثَلاثَةٌ إن یَعلَمهُنَّ المُؤمِنُ کانَت زیادَةٌ فی عُمُرِهِ وبَقاءِ النِّعمَةِ عَلَیهِ ، فَقُلتُ : وما هُنَّ ؟ قال : تَطویلُهُ فی رُکوعِهِ وسُجودِهِ فی صَلاتِهِ ... (3) .

الإمام الصادق علیه السلام :إذا جَلَستَ فِی الصَّلاةِ فَلا تَجلِس عَلی یَمینِکَ واجلِس عَلی یَسارِکَ ، فَإِذا سَجَدتَ فَابسُط کَفَّیکَ عَلَی الأَرضِ ، فَإِذا رَکَعتَ فَأَلقِم رُکبَتَیکَ کَفَّیکَ (4) .

هِشامُ بنُ سالِمٍ :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ التَّسبیحِ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ ، فَقالَ : یَقولُ فِی الرُّکوعِ : سُبحانَ رَبّیَ العَظیمِ ، وفِی السُّجودِ : سُبحانَ رَبّیَ الأَعلی ، الفَریضَةُ مِن ذلِکَ تَسبیحَةٌ واحِدَةٌ ، والسُّنَّةُ ثَلاثٌ ، والفَضلُ فی سَبعٍ (5) .

مُعاویَةُ بنُ عَمّار :قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ علیه السلام : أخَفُّ ما یَکونُ مِنَ التَّسبیحِ فِی الصَّلاةِ؟ قالَ : ثَلاثُ تَسبیحاتٍ مُتَرَسِّلاً تَقولُ : سُبحانَ اللّهِ ، سُبحانَ اللّهِ ، سُبحانَ اللّهِ (6) .

عَبدُاللّهِ بنُ سُلَیمان :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ یَذکُرُ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله وهُوَ فِی الصَّلاةِ المَکتوبَةِ إمّا راکِعًا وإمّا ساجِدًا فَیُصَلّی عَلَیهِ وهُوَ عَلی تِلکَ الحالِ ؟ فَقالَ : نَعَم ، إنَّ الصَّلاةَ عَلی نَبیِّ اللّهِ صلی الله علیه و آله کَهَیئَةِ التَّکبیرِ والتَّسبیحِ ، وهیَ عَشرُ

حَسَناتٍ یَبتَدِرُها ثَمانیَةَ عَشَرَ مَلکًا أیُّهُم یُبلِغُها إیّاهُ (7) .

امام باقر علیه السلام :هر کس در رکوع و سجود و قیامش بگوید : «خداوند بر محمّد و خاندانش درود فرستد» خداوند (پاداشی) همچون رکوع و سجود و قیام برایش می نویسد.

امام صادق علیه السلام :از خداوند پروا کنید و رکوع و سجود را نیکو بیاورید.

زراره:از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: سه چیز است که اگر شخص با ایمان بداند، سبب افزایش عمر وپایداری نعمتش می گردد. گفتم: آن ها چیستند؟ فرمود: رکوع و سجودش را در نماز طول بدهدو...

هنگام نشستن در نماز، بر طرف راستت منشین، بلکه بر چپ بنشین و در سجده، کف دستت را برزمین بگستر و در رکوع برآمدگی زانوانت را در کف دستانت بگیر.

هشام بن سالم:از امام صادق تسبیح در رکوع وسجود را پرسیدم، فرمود: (نمازگزار) در رکوع می گوید: «سبحان ربی العظیم» و در سجود می گوید: «سبحان ربی الاعلی». تعداد واجبش یک تسبیح، سه بار سنّت و فضیلت در هفت بار است . (8)

معاویه بن عمار:به امام صادق علیه السلام عرض کردم: مختصرترین تسبیح در نماز چیست؟ فرمود: سه تسبیح شمرده می گویی: «سبحان اللّه ، سبحان اللّه ، سبحان اللّه ».

عبد اللّه بن سلیمان:از امام صادق پرسیدم کسی در رکوع یا سجود نماز واجب ، پیامبر را یاد می کند، در همان حال صلوات بفرستد؟

فرمود: بلی ، همانا صلوات بر پیامبر خدا همچون تکبیر و تسبیح می باشد و آن ده حسنه است ، که هجده فرشته برای رساندنش بر

یکدیگر پیشی می گیرند .

ص :74


1- م الکافی : 3 / 324 / 13 ، ثواب الأعمال : 56 / 1 ، بشارة المصطفی : 193 کلّها عن محمّد بن أبی حمزة عن أبیه .
2- أمالی الطوسی : 679 / 1441 ، تنبیه الخواطر : 2 / 83 کلاهما عن خلاّد أبی علیّ .
3- الکافی : 4 / 49 / 15 .
4- التهذیب : 2 / 83 / 307 عن أبی بصیر .
5- التهذیب : 2 / 76 / 282 ، الاستبصار : 1 / 323 / 1204 ، عوالی اللآلی : 3 / 92 / 97 وفیه «الأفضل سبع» .
6- التهذیب : 2 / 77 / 288 ، الاستبصار : 1 / 324 / 1212 .
7- الکافی : 3 / 322 / 5 ، التهذیب : 2 / 299 / 1206 عن عبداللّه بن سنان .
8- در نقل عوالی اللآلی چنین آمده است: هفت بار افضل است .

سَماعَة :سَأَلتُهُ عَنِ الرُّکوعِ والسُّجودِ هَل نَزَلَ فِی القُرآنِ ؟ فَقالَ : نَعَم ، قَولُ اللّهِ عَزَّوجَلَّ : «یا أیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ارکَعوا واسجُدوا» (1) فَقُلتُ : کَیفَ حَدُّ الرُّکوعِ والسُّجودِ ؟ فَقالَ : أمّا ما یُجزیکَ مِنَ الرُّکوعِ فَثَلاثُ تَسبیحاتٍ تَقولُ : سُبحانَ اللّهِ سُبحانَ اللّهِ ثَلاثًا ، ومَن کانَ یَقوی عَلی أن یُطَوِّلَ الرُّکوعَ والسُّجودَ فَلیُطَوِّل مَا استَطاعَ یَکونُ ذلِکَ فی تَسبیحِ اللّهِ وتَحمیدِهِ وتَمجیدِهِ والدُّعاءِ والتَّضَرُّعِ ، فَإِنَّ أقرَبَ ما یَکونُ العَبدُ إلی رَبِّهِ وهُوَ ساجِدٌ ، فَأَمَّا الإِمامُ فَإِنَّهُ إذا قامَ بِالنّاس فَلا یَنبَغی أن یُطَوِّلَ بِهِم فَإِنَّ فِی النّاس الضَّعیفَ ومَن لَهُ الحاجَةُ ، فَإِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آلهکانَ إذا صَلّی بِالنّاسِ خَفَّ بِهِ (2) .

زُرارَة :إذا قامَتِ المَرأَةُ فِی الصَّلاةِ جَمَعَت بَینَ قَدَمَیها ولا تُفَرِّجُ بَینَهُما وتَضُمُّ یَدَیها إلی صَدرِها لِمَکانِ ثَدیَیها ، فَإِذا رَکَعَت وَضَعَت یَدَیها فَوقَ رُکبَتَیها عَلی فَخِذَیها لِئَلاّ تُطَأطِئَ کَثیرًا فَتَرتَفِعَ عَجیزَتَها ، فَإِذا جَلَسَت فَعَلی إلیَتَیها لَیسَ کَما یَقعُدُ الرَّجُلُ ، وإذا سَقَطَت لِلسَّجودِ بَدَأَت بِالقُعودِ بِالرُّکبَتَینِ قَبلَ الیَدَینِ ، ثُمَّ تَسجُدُ لاطِئَةً بِالأَرضِ ، فَإِذا کانَت فی جُلوسِها ضَمَّت فَخِذَیها ورَفَعَت رُکبَتَیها مِنَ الأَرضِ ، وإذا نَهَضَتِ انسَلَّتِ انسِلالاً لا تَرفَعُ عَجیزَتَها أوَّلاً (3) .

الإمام الرضا علیه السلام :فَإِن قالَ : فَلِمَ جُعِلَ التَّسبیحُ والرُّکوعُ والسُّجودُ ؟ قیلَ : لِعِلَلٍ ، مِنها أن یَکونَ العَبدُ مَعَ خُضوعِهِ وخُشوعِهِ وتَعَبُّدِهِ وتَوَرُّعِهِ واستِکانَتِهِ وتَذَلُّلِهِ وتَواضُعِهِ وتَقَرُّبِهِ إلی رَبِّهِ مُقَدِّسًا لَهُ مُمَجِّدًا مُسَبِّحًا مُعَظِّمًا شاکِرًا لِخالِقِهِ ورازِقِهِ ، ولیَستَعمِلِ التَّسبیحَ والتَّحمیدَ کَما استَعمَلَ التَّکبیرَ

والتَّهلیلَ ، ولیَشغَل قَلبَهُ وذِهنَهُ بِذِکرِ اللّهِ ولَم یَذهَب بِهِ الفِکرُ والأَمانی غَیر اللّهِ (4) .

سماعه:از ایشان (5) پرسیدم آیا رکوع وسجود در قرآن نازل شده است؟ فرمود: بلی، گفته خدای عز و جل : «ای ایمان آورندگان ، رکوع و سجود کنید» . پس گفتم: حد رکوع و سجود چیست؟ فرمود: آنچه از رکوع کفایت می کند ، سه تسبیح است . می گویی: سبحان اللّه ، سبحان اللّه ، تا سه بار و هر کس که توان طول دادن رکوع و سجودش را دارد، آن دو را تا آنجا که می تواند با تسبیح و ستایش و بزرگداشت خداوند و دعا و زاری طول بدهد که بنده در سجده از هر وقت دیگر به پروردگارش نزدیکتر است. و اما امام هنگامی که برای مردم اقامه جماعت می کند ، سزاوار نیست که نماز را با آنان طول بدهد ؛ زیرا در میان مردم، اشخاص ناتوان و گرفتار هستند؛ همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آلههنگامی که با مردم نماز می خواند بر آنان سبک می گرفت (6) .

زراره:هر گاه زن به نماز می ایستد ، دو پایش را کنار هم می نهد و میان آن دو فاصله نمی دهد و دستانش را به سبب پستانهایش به سینه می چسباند و در رکوع بالای زانوانش و بر رانش می نهد تا زیاد خم نشود و سرینش بالا بیاید. در نشستن بر سرین بنشیند و نه آنگونه که مرد می نشیند و هنگامی که به سجده می رود زانوانش را پیش از دستانش بر زمین می گذارد و سپس چسبیده به زمین سجده می کند، در نشستن رانهایش را به هم می چسباند و زانوانش را از زمین بلند می کند و هنگام برخاستن نرم و آهسته برمی خیزد و نخست سرینش را بلند نمی کند .

ص :75


1- الحجّ : 77 .
2- م التهذیب : 2 / 77 / 287 ، الاستبصار : 1 / 324 / 1211 صدره إلی : «سبحان اللّه ثلاثا» .
3- الکافی : 3 / 335 / 2 ، التهذیب : 2 / 94 / 350 کلاهما مضمرا .
4- علل الشرائع : 260 / 9 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 107 نحوه وفیه کما هو الأصحّ «فَلِمَ جُعِلَ التَّسبیحُ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ ؟» کلاهما عن الفضل بن شاذان .
5- دانشمندان حدیث شناس به اینگونه احادیث «مضمر» می گویند، زیرا راوی، گوینده سخن را با ضمیر یاد کرده است. تحقیقات گسترده، گوینده برخی از این احادیث را معین کرده است که در اینجا به احتمال فراوان امام صادق علیه السلام می باشد .
6- «استبصار» فقط از ابتدای حدیث تا «سه بار سبحان اللّه » را آورده است.

(1)

امام رضا علیه السلام :اگر گفته شود: چرا تسبیح و رکوع و سجود واجب شده است؟ گفته می شود به چند علت، از جمله اینکه بنده با افتادگی و فروتنی و بندگی و پرهیز و خواری و سرشکستگی و تواضع و نزدیکی به پروردگارش، به تمجید و تقدیس و بزرگداشت و سپاسگزاری آفریننده و روزی دهنده اش می پردازد، و برای اینکه تسبیح و سپاسگزاری نیز بکند ، همانگونه که تکبیر و تهلیل کرده است و همچنین دل و ذهنش را به یاد خدا مشغول دارد و فکر و خیال و آرزوهایش ، او را به سوی غیر خدا نکشاند (2) .

ص :76


1- راجع : الحدیث 381 _ 386 و 482 .
2- در «عیون اخبار الرضا علیه السلام» چنین آمده است: «چرا تسبیح در رکوع و سجود واجب شده است؟» و این درست تر می نماید.

الفصل الثامن عشر : آداب القیام من السجود

فصل هیجدهم : آداب برخاستن از سجده

الأَصبَغُ بنُ نَباتَة :کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام إذا رَفَعَ رأسَهُ مِن السُّجودِ قَعَدَ حَتّی یَطمَئِنَّ ثُمَّ یَقو (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :إذا سَجَدَ الرَّجُلُ ثُمَّ أرادَ أن یَنهَضَ فَلا یَعجِن (2) بِیَدَیه فِی الأَرضِ ولکِن یَبسُطُ کَفَّیهِ مِن غَیرِ أن یَضَعَ مَقعَدَتَهُ عَلَی الأَرضِ (3) .

الإمام الکاظم علیه السلام :إذا رَفَعتَ رَأسَکَ مِن آخِرِ سَجدَتِکَ فِی الصَّلاةِ قَبلَ أن تَقومَ فَاجلِس جَلسَةً ، ثُمَّ بادِر بِرُکبَتَیکَ إلَی الأَرضِ قَبلَ یَدَیکَ ، وابسُط یَدَیکَ بَسطًا واتَّکِ عَلَیهِما ، ثُمَّ قُم ، فَإِنَّ ذلِکَ وَقارُ المَرءِ المُؤمِنِ الخاشِعِ لِرَبِّهِ (4) .

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ عَلیٌّ علیه السلام إذا نَهَضَ مِنَ الرَّکعَتَینِ الاُولَیَینِ قالَ : بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ أقومُ وأقعُدُ (5) .

عنه علیه السلام :إذا قُمتَ مِنَ السُّجودِ قُلتَ : «اللّهُمَّ ربّی بِحَولِکَ وقُوَّتِکَ أقومُ وأقعُدُ» وإن شِئتَ قُلتَ : «وأرکَعُ وأسجُدُ» (6) .

اصبغ بن نباته:امیر مؤمنان علیه السلام هر گاه سر از سجده بلند می کرد، می نشست تا آرام گیرد، سپس برمی خاست .

امام صادق علیه السلام :هر گاه مردی سجده کرد و خواست برخیزد، با همه دستش بر زمین تکیه نکند ، بلکه (فقط)کف دستانش را بر زمین بگسترد بی آنکه نشیمنگاهش را بر زمین نهد (7) .

امام کاظم علیه السلام :هنگامی که سر از سجده دومت در نماز برداشتی، پیش از برخاستن اندکی بنشین، سپس زانوانت را پیش از دستانت بر زمین بگذار و دستانت را باز کن و با تکیه به هر دو برخیز که این وقار مرد مؤمن فروتن در برابر پروردگارش است .

امام صادق علیه السلام :هر گاه علی علیه السلام از دو رکعت اول بر می خاست، می گفت: با توانایی و نیروی تو بر می خیزم و می نشین (8) .

هر گاه از سجده برمی خیزی و می ایستی ، بگو: «خدایا، پروردگارم با توانایی و نیروی تو بر می خیزم و می نشینم» و اگر خواستی بگو: «و رکوع و سجود می کنم» .

ص :77


1- م التهذیب : 2 / 314 / 1277 .
2- عَجَنَ الشیء یعجنه عَجْنا ، واعتجنه : اعتمد علیه بجُمْعه یَغْمِزه ، والعاجِنُ من الرجال : المُعتمِدُ علی الأرض بجُمْعه إذا أراد النهوض من کِبَر أو بُدنٍ (لسان العرب : 13 / 277) .
3- الکافی : 3 / 336 / 6 ، التهذیب : 2 / 303 / 1223 کلاهما عن الحلبیّ .
4- الاُصول الستّة عشر (أصل زید النرسیّ) : 53 .
5- التهذیب : 2 / 88 / 327 ، الاستبصار : 1 / 338 / 1268 کلاهما عن رفاعة بن موسی ، دعائم الإسلام : 1 / 164 وفیه «عن علیّ علیه السلام أنّه کان یقول إذا نهض من السجود للقیام . . .» .
6- التهذیب : 2 / 86 / 320 عن عبداللّه بن سنان .
7- یعنی چون پیران و ناتوانان برنخیزد .
8- م در «استبصار» چنین آمده است: «علی علیه السلام هرگاه از سجده بر می خاست و می ایستاد ، می گفت ...».

عنه علیه السلام :إذا قُمتَ مِنَ الرَّکعَةِ فَاعتَمِد عَلی کَفَّیکَ وقُل : «بِحَولِ اللّهِ وقُوَّتِهِ أقومُ وأقعُدُ» فَإِنَّ عَلیَّا علیه السلام کانَ یَفعَلُ ذلِکَ (1) .

(2)

هر گاه پس از پایان رکعتی برمی خیزی ، بر کف دستانت تکیه کن وبگو: «با توانایی خداوند و نیروی او بر می خیزم و می نشینم»، که علی علیه السلاماینگونه می کرد .

ص :78


1- الکافی : 3 / 338 / 10 عن أبی بکر الحضرمیّ .
2- راجع : الحدیث 260 و 277 .

الفصل التاسع عشر : القنوت وآدابه

فصل نوزدهم : قنوت وآداب آن

البَراءُ بنُ عازِب :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ لا یُصَلّی صَلاةً مَکتوبَةً إلاّ قَنَتَ فیها (1) .

الإمام الباقر علیه السلام :القُنوتُ فی کُلِّ الصَّلَواتِ (2) .

عنه علیه السلام :القُنوتُ فی کُلِّ رَکعَتَینِ ، فِی التَّطَوُّعِ والفَریضَةِ (3) .

الإمام الصادق علیه السلام :مَن تَرَکَ القُنوتَ رَغبَةً عَنهُ فَلا صَلاةَ لَهُ (4) .

صَفوانُ الجَمّال :صَلَّیتُ خَلفَ أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام أیّامًا ، فَکانَ یَقنُتُ فی کُلِّ صَلاةٍ یُجهَرُ فیها ولا یُجهَرُ فیها (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :القُنوتُ فِی الفَریضَةِ الدُّعاءُ ، وفِی الوَترِ الاستِغفارُ (6) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أطوَلُکُم قُنوتًا فی دارِ الدُّنیا أطوَلُکُم راحَةً یَومَ القیامَةِ فِی المَوقِفِ (7) .

عنه صلی الله علیه و آله :طولُ القُنوتِ فِی الصَّلاةِ یُخَفِّفُ سَکَراتِ المَوتِ (8) .

عنه صلی الله علیه و آله_ لَمّا سَأَلَهُ أبوذَرٍّ : أیُّ الصَّلاةِ أفضَلُ ؟ _: طولُ القُنوتِ (9) .

براء بن عازب:پیامبر صلی الله علیه و آله نماز واجب نمی گزارد ، جز اینکه در آن قنوت می خواند .

امام باقر علیه السلام :قنوت در هر نمازی (مشروع) است .

قنوت در هر دو رکعت هست ،واجب باشد یا مستحب .

امام صادق علیه السلام :هر کس از روی بی میلی قنوت را ترک کند ، نمازی برای او نیست .

صفوان جمّال:چند روز پشت سر امام صادق علیه السلام نماز گزاردم . در همه نمازها قنوت می خواند، هم آن هایی که بلند و هم نمازهایی که آهسته می خواند .

امام صادق علیه السلام :قنوت در نمازِ واجب، دعا و در وتر، استغفار است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :آن که قنوتش را در دنیا بیشتر طول دهد، در توقفگاه روز قیامت آسوده تر است .

طول دادن قنوت در نماز، سختی های مرگ را کاهش می دهد .

هنگامی که ابوذر پرسید کدام نماز برتر است ؟_ :نمازی که قنوتش طولانی باشد .

ص :79


1- السنن الکبری : 2/283/3092 ، سنن الدارقطنی : 2/37/4 ، المعجم الأوسط : 9 / 173 / 9450 .
2- التهذیب : 2/90/336 ، الاستبصار : 1/339/1277 ، الفقیه : 1/316/935 و ص 492/1414 کلّها عن زرارة .
3- التهذیب : 2/90/336 ، الاستبصار : 1/339/1277 ، الفقیه : 1/316/934 و ص 492 / 1413 ، الکافی : 3 / 340 / 15 مضمرا کلّها عن محمّد بن مسلم و ص 339 / 5 عن عبدالرحمن بن الحجّاج قریب منه .
4- الکافی : 3 / 339 / 6 ، التهذیب : 2 / 90 / 335 ، الاستبصار : 1 / 339 / 1276 کلّها عن وهب .
5- الکافی : 3/339/2 ، التهذیب : 2/89/329 ، الاستبصار : 1/338/1270 ، الفقیه : 1/318/943.
6- الکافی : 3 / 340 / 9 عن عبدالرحمن بن أبی عبداللّه ، الفقیه : 1 / 491 / 1411 .
7- الفقیه : 1 / 487 / 1403 ، أمالی الصدوق : 411 / 7 ، ثواب الأعمال : 55 / 1 کلاهما عن أبی ذرّ ، الدعوات : 254 / 720 .
8- تاریخ أصبهان : 1 / 124 عن أبی هریرة .
9- الخصال : 523 / 13 ، معانی الأخبار : 333 / 1 عن أبی ذرّ ؛ صحیح مسلم : 1 / 520 / 165 ، سنن الترمذی : 2 / 229 / 387 ، سنن ابن ماجة : 1 / 456 / 1421 کلّها عن جابر .

عنهم علیهم السلام :أفضَلُ الصَّلاةِ ما طالَ قُنوتُها (1) .

الإمام الباقر علیه السلام :القُنوتُ کُلُّهُ جِهارٌ (2) .

إسماعیلُ بنُ الفَضل :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ القُنوتِ ومایُقالُ فیهِ ، فَقالَ : ما قَضَی اللّهُ عَلی لِسانِکَ ، ولا أعلَمُ لَهُ شَیئًا مُوَقَّتًا (3) .

الإمام الصادق علیه السلام :یُجزِئُکَ فِی القُنوتِ «اللّهُمَّ اغفِر لَنا وارحَمنا وعافِنا واعفُ عَنّا فِی الدُّنیا والآخِرَةِ إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» (4) .

أبو بَکرٍ بنُ أبی سَمال :صَلَّیتُ خَلفَ أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام الفَجرَ ، فَلَمّا فَرَغَ مِن قِراءَتِهِ فِی الثّانیَةِ جَهَرَ بِصَوتِهِ نَحوًا مِمّا کانَ یَقرَأُ وقالَ : «اللّهُمَّ اغفِر لَنا وارحَمنا وعافِنا واعفُ عَنّا فِی الدُّنیا والآخِرَةِ ، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ» (5) .

القاضِی النُّعمان :رُوّینا عن أهل البیت صلوات اللّه علیهم فی الدعاء فی قنوت الفجر وجوهًا کَثیرَةً ، ومن أحسنِ ما فیها وکلّه حَسن أن تقول : اللّهُمَّ إنّا نَستَعینُکَ ونَستَغفِرُکَ ونُثنی عَلَیکَ الخَیرَ ولا نَکفُرُکَ ، ونَخشَعُ لَکَ ونَختَلِعُ مِمَّن یَکفُرُکَ ، اللّهُمَّ إیّاکَ نَعبُدُ ولَکَ نُصَلّی ونَسجُدُ وإلَیکَ نَسعی ونَحفِدُ ، نَرجو رَحمَتَکَ ونَخشی عَذابَکَ ، إنَّ عَذابَکَ بِالکافِرینَ مُلحَقٌ ، اللّهُمَّ عَذِّبِ الکافِرینَ والمُنافِقینَ والجاحِدینَ لِأَولیائِکَ الأَئِمَّةِ مِن أهلِ بَیتِ نَبیِّکَ الطّاهِرینَ ، وأنزِل عَلَیهِم رِجزَکَ وبَأسَکَ وغَضَبَکَ وعَذابَکَ ، اللّهُمَّ عَذِّب کَفَرَةَ أهلِ الکِتابِ والمُشرِکینَ ، اللّهُمَّ اغفِر لِلمُؤمِنینَ والمُؤمِناتِ ، وأصلِح یا رَبِّ ذاتَ بَینِهِم وألِّف کَلِمَتَهُم وثَبِّت فی قُلوبِهِمُ الإِیمانَ والحِکمَةَ ، وثَبِّتهُم عَلی مِلِّةِ نَبیِّکَ وانصُرهُم عَلی عَدُوِّکَ وعَدُوِّهِم ، اللّهُمَّ اهدِنی فیمَن

هَدَیتَ وتَوَلَّنی فیمَن تَوَلَّیتَ وبارِک لی فیما أعطَیتَ وعافِنی فیمَن عافَیتَ وقِنی شَرَّ ما قَضَیتَ إنَّکَ تَقضی ولا یُقضی عَلَیکَ ، ولا یَذِلُّ مَن والَیتَ ولا یَعِزُّ مَن عادَیت ، تَبارَکتَ وتَعالَیتَ ، لا إلهَ إلاّ أنتَ ، أستَغفِرُکَ وأتوبُ إلَیکَ ، وأسأَلُکَ یا رَبِّ فِی الدُّنیا حَسَنَةُ وفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً ، وأسأَلُکَ أن تَقِیَنا بِرَحمَتِکَ عَذابَ النّارِ (6) .

برترین نماز ، آن است که قنوتش طولانی باشد .

همه قنوتها ، با صدای بلند خوانده می شود .

اسماعیل بن فضل:از امام صادق علیه السلام درباره قنوت و آنچه در آن گفته می شود، پرسیدم. حضرت فرمود: هر آنچه خداوند بر زبانت جاری کرد و برای آن چیز خاصی نمی دانم .

امام صادق علیه السلام :کافی است در قنوت بگویی: «خدایا ما را بیامرز و بر ما رحمت آور و به ما عافیت ده و از ما در دنیا و آخرت درگذر که تو بر هر کار توانایی» .

ابو بکر بن ابی سمال:نماز صبح را پشت سر امام صادق علیه السلامخواندم، هنگامی که در رکعت دوم، قرائتش را تمام کرد با صدایی نزدیک به بلندی صدای قرائتش گفت:« خدایا ما را بیامرز و بر ما رحمت آور و به ما عافیت ده و از ما در دنیا و آخرت درگذر که تو بر هر کار توانایی» .

قاضی نعمان:دعاهای گوناگونی برای قنوت نماز صبح، از اهل بیت _ درودهای خداوند بر ایشان باد_ به ما رسیده است. این دعاها همگی زیبا هستند و از زیباترین آن ها این است که بگویی : خدایا ما از تو یاری می جوییم و آمرزش می خواهیم ونیکیهایت را سپاس میگوییم و کفران نمی کنیم. برایت فروتنی می کنیم و از آن که به تو کفر می ورزد، دوری می گزینیم. خدایا فقط تو را می پرستیم و برای تو نماز می گزاریم و سجده می کنیم و به خدمت تو شتابانیم. به رحمتت امید داریم واز عذابت هراسانیم که بی گمان به کافران می رسد. خدایا کافران و منافقان و منکران اولیایت _ پیشوایان پاک خاندان پیامبرت _ را عذاب کن و بر آنان کیفر و سختی و خشم و عذابت را فرو فرست. خدایا کافران اهل کتاب ومشرکان را مجازات کن. خدایا مردان و زنان مؤمن را بیامرز و میان آنان را اصلاح کن و با هم الفتشان ده و ایمان

و حکمت را در دلهایشان بنشان و آن ها را بر دین پیامبرت ثابت بدار و در برابر دشمنان تو و خودشان یاریشان کن. خدایا مرا همراه با آنان که ره نمودی ره بنما و سرپرستیم را همچون آنان که سرپرستیشان را پذیرفتی بپذیر و در آنچه به من بخشیده ای برکت ده و در میان آنان که عافیت داده ای ، عافیتم بخش و از قضای سوء خود ، حفظم کن که تو حکم می رانی و بر تو حکمی نمی رود و آن که تو دوستش داری ، خوار نمی شود و آن که تو دشمنش داری سربلند نمی گردد. تو مبارک و بزرگی، جز تو خدایی نیست، از تو آمرزش می خواهم و به تو باز می گردم و نیکویی را از تو ای پروردگار من ، در دنیا و آخرت می طلبم و از تو می خواهم که با رحمتت ما را از عذاب جهنم حفظ کنی (7) .

ص :80


1- البحار : 85 / 206 / 22 نقلاً عن الذکری .
2- الفقیه : 1 / 318 / 944 ، السرائر : 3 / 586 کلاهما عن زرارة .
3- الکافی : 3 / 340 / 8 ، التهذیب : 2 / 314 / 1281 .
4- الکافی : 3 / 340 / 12 ، التهذیب : 2 / 87 / 322 کلاهما عن سعد بن أبی خلف .
5- الفقیه : 1 / 400 / 1189 .
6- دعائم الإسلام : 1 / 206 ؛ مصنّف ابن أبی شیبة : 2 / 213 / 3 عن عبدالملک بن سوید الکاهلی عن الإمام علیّ علیه السلام فی قنوت الفجر إلی قوله : «إنّ عذابک بالکافرین ملحق» .
7- در مصنف ابن ابی شیبه این دعا را به حضرت علی نسبت داده و آن را تا «عذابت به کافران می رسد» نقل کرده است .

ص :81

الفصل العشرون : التشهّد وآدابه

فصل بیستم : تشهد و آداب آن

سَورَةُ بنُ کُلَیب :سَأَلتُ أبا جَعفَرٍ علیه السلام عَن أدنی ما یُجزی مِنَ التَّشَهُّدِ ؟ فَقالَ : الشَّهادَتانِ (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :مَن صَلّی ولَم یُصَلِّ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله ، وتَرَکَ ذلِکَ مُتَعَمِّدًا ، فَلا صَلاةَ لَهُ (2) .

عنه علیه السلام :مِن تَمامِ الصَّومِ إعطاءُ الزَّکاةِ کَالصَّلاةِ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله مِن تَمامِ الصَّلاةِ ، ومَن صامَ ولَم یُؤَدِّها فَلا صَومَ لَهُ إذا تَرَکَها مُتَعَمِّدًا ، ومَن صَلّی ولَم یُصَلِّ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله وتَرَکَ ذلِکَ مُتَعَمِّدًا فَلا صَلاةَ لَهُ ، إنَّ اللّهَ تَعالی بَدَأ بِها قَبلَ الصَّلاةِ ، فَقالَ : «قَد أفلَحَ مَن تَزَکّی * وذَکَرَ اسمَ رَبِّهِ فَصَلّی» (3)(4) .

عنه علیه السلام : التَّشَهُّدُ فِی الرَّکعَتَینِ الاُولَیَینِ :عنه علیه السلام : التَّشَهُّدُ فِی الرَّکعَتَینِ الاُولَیَینِ : الحَمدُ للّهِِ ، أشهَدُ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحدَهُ لا شَریکَ لَهُ ، وأشهَدُ أنَّ مُحَمَّدًا عَبدُهُ ورَسولُهُ ، اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وتَقَبَّل شَفاعَتَهُ فی اُمَّتِهِ وارفَع دَرَجَتَهُ (5) .

سورة بن کلیب :از امام باقر علیه السلام کمترین چیزی را که از تشهد کفایت می کند پرسیدم، فرمود: شهادتین (6) .

امام صادق علیه السلام :هر کس نماز بگذارد و بر پیامبر صلی الله علیه و آله صلوات نفرستد و آن را از روی قصد ترک کند، نمازی ندارد .

تمام کننده روزه، پرداختن زکات (فطریه) است ،همچون صلوات بر پیامبر علیه السلام که تمام کننده نماز است. هر کس روزه بگیرد و زکات را از روی قصد نپردازد، روزه ای ندارد و هرکس نماز بگزارد و از روی قصد صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله نفرستد، نمازی ندارد. همانا خداوند تعالی پیش از نماز به آن (زکات) پرداخته و فرموده است : «بی گمان رستگار شد کسی که زکات داد و نام پروردگارش را یاد کرده نماز گزارد» .

تشهد در (پایان) دو رکعت نخست چنین است: سپاس مخصوص خداست، گواهی می دهم که جز خدای یگانه خدایی نیست، همتایی ندارد و گواهی می دهم که محمد بنده و پیامبر اوست . خدایا ، بر

محمد و خاندانش درود فرست و شفاعتش را در حق امتش بپذیر و درجه اش را رفیع کن .

ص :82


1- الکافی : 3 / 337 / 3 ، التهذیب : 2 / 101 / 375 .
2- عوالی اللآلی : 2 / 38 / 95 عن أبی بصیر .
3- الأعلی : 14 و15 .
4- التهذیب : 2 / 159 / 625 و ج 4 / 108 / 314 ، الاستبصار : 1 / 343 / 1292 کلّها عن زرارة .
5- التهذیب : 2 / 92 / 344 عن عبدالملک بن عمرو الأحول .
6- شهادت به یگانگی خدا و رسالت پیامبر .

مُحَمَّدُ بنُ أبی نَصرٍ :قُلتُ لِأَبِی الحَسَنِ علیه السلام : جُعِلتُ فِداکَ ، التَّشَهُّدُ الَّذی فِی الثّانیَةِ یُجزی أن أقولَهُ فِی الرّابِعَةِ ؟ قالَ : نَعَ (1) .

(2)

محمد بن ابی نصر:به امام رضا علیه السلام عرض کردم: فدایت شوم، همان تشهد رکعت دوم را در رکعت چهارم بگویم کفایت می کند؟ فرمود: بلی.

ص :83


1- م التهذیب : 2 / 101 / 377 ، الاستبصار : 1 / 342 / 1287 .
2- راجع : الحدیث 480 .

الفصل الحادی والعشرون : التسلیم وآدابه

فصل بیست و یکم : سلام و آداب آن

الإمام الصادق علیه السلام :إذا کُنتَ فی صَفٍّ فَسَلِّم تَسلیمَةً عَن یَمینِکَ وتَسلیمَةً عَن یَسارِکَ لِأَنّ عَن یَسارِکَ مَن یُسَلِّمُ عَلَیکَ ، وإذا کُنتَ إمامًا فَسَلِّم تَسلیمَةً وأنتَ مُستَقبِلُ القِبلَةِ (1) .

المُفَضَّلُ بنُ عُمَر :سَألَتُ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عَنِ العِلَّةِ الَّتی مِن أجلِها وَجَبَ التَّسلیمُ فِی الصَّلاةِ ، قالَ : لِأَنَّهُ تَحلیلُ الصَّلاةِ ، قُلتُ : فَلِأَیِّ عِلَّةٍ یُسَلَّمُ عَلَی الیَمینِ ولا یُسَلَّمُ عَلَی الیَسارِ ؟ قالَ : لِأَنَّ المَلَکَ المُوَکَّلَ الَّذی یَکتُبُ الحَسَناتِ عَلَی الیَمینِ والَّذی یَکتُبُ السَّیِّئاتِ عَلَی الیَسارِ ، والصَّلاةُ حَسَناتٌ لَیسَ فیها سَیِّئاتٌ فَلِهذا یُسَلَّمُ عَلَی الیَمینِ دونَ الیَسارِ . قُلتُ : فَلِمَ لا یُقالُ : السَّلامُ عَلَیکَ ، والمَلَکُ عَلَی الیَمینِ واحِدٌ ولکِن یُقالُ : السَّلامُ عَلَیکُم ؟ قال : لِیَکونَ قد سُلِّمَ عَلَیهِ وعَلی مَن عَلَی الیَسارِ وفَضلُ صاحِبِ الیَمینِ عَلَیهِ بِالإِیماءِ إلَیهِ ...

... قُلتُ : فَلِمَ یُسَلِّمُ المَأمومُ ثَلاثًا ؟ قالَ : تَکونُ واحِدَةً ردًّا عَلَی الإمامِ

وتَکونُ عَلَیهِ وعَلی مَلَکَیهِ ، وتَکونُ الثّانیَةُ عَلی مَن عَلی یَمینِهِ والمَلَکینِ المُوَکَّلَینِ بِهِ ، وتَکونُ الثالِثَةُ عَلی مَن عَلی یَسارِهِ ومَلَکَیهِ المُوَکَّلَینِ بِهِ ، ومَن لَم یَکُن عَلی یَسارِهِ أحَدٌ لَم یُسَلِّم عَلی یَسارِهِ إلاّ أن یَکونَ یَمینُهُ إلَی الحائِطِ ویَسارُهُ إلی مُصَلٍّ مَعَهُ خَلفَ الإِمامِ فَیُسَلِّمَ عَلی یَسارِهِ .

قُلتُ : فَتَسلیمُ الإِمامِ عَلی مَن یَقَعُ ؟ قالَ : عَلی مَلَکَیهِ والمَأمومینَ ، یَقولُ لِمَلائِکَتِهِ : اُکتُبا سَلامَةَ صَلاتی لِما یُفسِدُها ، ویَقولُ لِمَن خَلفَهُ ، سَلِمتُم وأمِنتُم مِن عَذابِ اللّهِ عز و جل (2) .

امام صادق علیه السلام :هنگامی که در صف (نماز جماعت) هستی، سلامی بر طرف راستت و سلامی بر طرف چپت بده ؛ زیرا از سمت چپت کسی بر تو سلام می کند. و اگر امام بودی یک سلام رو به قبله بده .

مفضل بن عمر:از امام صادق علیه السلام حکمت واجب شدن سلام را در نماز پرسیدم، فرمود: چون پایان دادن به نماز (و محرمات در هنگام انجام آن) است.

گفتم: به چه علت بر سمت راست سلام می دهد و بر چپ نمی دهد؟ فرمود: چون فرشته ای که بر نوشتن نیکوییها گمارده شده ، در سمت راست و آن که بدیها را می نویسد در سمت چپ است و نماز نیکوست و بدی در آن نیست . از این رو بر سمت راست سلام می دهد ونه چپ. گفتم: چرا گفته نمی شود سلام بر تو و به جایش گفته می شود سلام بر شما و حال آنکه فرشته سمت راست یک نفر است؟ فرمود: چون هم بر او و هم بر هر کس که در سمت چپ است سلام می دهد و فرشته سمت راست را با (اختصاص) اشاره به او برتری

داده است ...

... گفتم: چرا مأموم سه سلام می دهد؟ فرمود: یکی، جواب سلام امام جماعت است که برای او و دو فرشته اش می باشدو سلام دوم بر آنان که سمت راست اویند و نیز دو فرشته گمارده شده بر او و سلام سوم بر آنان که سمت چپ اویند و نیز دو فرشته گمارده شده بر او و آن که در سمت چپش کسی نیست بر سمت چپش سلام نمی دهد ، مگر اینکه سمت راستش دیوار و چپش به طرف مأمومی باشد که پشت سر امام است . پس در این حالت بر سمت چپش سلام می دهد.

گفتم: پس امام بر چه کسی سلام می دهد؟ فرمود: بر دو فرشته اش و مأمومان. به فرشتگانش می گوید: به سلامت ماندن نمازم را از آنچه تباهش می کند، بنویسید و به نمازگزاران پشت سرش می گوید: از عذاب خدای عز و جل در سلامت و امان ماندید .

ص :84


1- الکافی : 3 / 338 / 7 عن أبی بصیر .
2- علل الشرائع : 359 / 1 .

(1)

ص :85


1- راجع : الحدیث 241 و 481 _ 483 .

الفصل الثانی والعشرون : جوامع آداب الصلاة

فصل بیست و دوّم : کلّیات آداب نماز

عَلیُّ بنُ یَحیَی بنِ خَلاّدٍ عَن أبیهِ عَن عَمِّهِ :کُنتُ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله جالِسًا فِی المَسجِدِ ، فَدَخَلَ رَجُلٌ فَصَلّی رَکعَتَینِ ، ثُمَّ جاءَ فَسَلَّمَ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آلهوقَد کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله یَرمُقُهُ (1) فی صَلاتِهِ ، فَرَدَّ عَلَیهِ السَّلامَ ثُمَّ قالَ لَهُ : ارجِع فَصَلِّ فَإِنَّکَ لَم تُصَلِّ ، فَرَجَعَ فَصَلّی ، ثُمَّ جاءَ فَسَلَّمَ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آلهفَرَدَّ عَلَیهِ السَّلامَ ثُمَّ قالَ : ارجِع فَصَلِّ فَإِنَّکَ لَم تُصَلِّ ، حَتّی کانَ عِندَ الثّالِثَةِ أوِ الرّابِعَةِ فَقالَ : وَالّذی أنزَلَ عَلَیکَ الکِتابَ لَقَد جَهِدتُ وحَرَصتُ فَأَرِنی وعَلِّمنی .

قالَ : إذا أرَدتَ أن تُصَلّیَ فَتَوَضَّأ فَأَحسِن وُضوءَکَ ، ثُمَّ استَقبِلِ القِبلَةَ فَکَبِّر ، ثُمَّ اقرَأ ، ثُمَّ ارکَع حَتّی تَطمَئِنَّ راکِعًا، ثُمَّ ارفَع حَتّی تَعتَدِلَ قائِمًا، ثُمَّ اسجُد حَتّی تَطمَئِنَّ ساجِدًا ، ثُمَّ ارفَع حَتّی تَطمَئِنَّ قاعِدًا ، ثُمَّ اسجُد حَتّی تَطمَئِنَّ ساجِدًا ، ثُمَّ ارفَع ، فَإِذا أتمَمتَ صَلاتَکَ عَلی هذا فَقَد تَمَّت ، ومَا انتَقَصتَ مِن هذا فَإِنَّما تَنتَقِصُهُ مِن صَلاتِکَ (2) .

علی بن یحیی بن خلاد از طریق پدرش از عموی خود نقل می کند:با پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهدر مسجد نشسته بودم، مردی داخل شد و دو رکعت نماز خواند ، سپس نزد پیامبر آمد و سلام کرد، پیامبر که او را هنگام نماز زیر نظر داشت ، پس از جواب سلام به وی گفت: بازگرد و نماز بخوان که نماز نخوانده ای (واین کار تکرار شد) تا اینکه در نوبت سوم یا چهارم ، آن مرد گفت: سوگند به آن که کتاب را بر تو فرو فرستاد،کوشش بسیار کردم و شوقم فزون گشته است، به من نشان ده و آگاهم کن .

حضرت فرمود: هر گاه خواستی نماز بخوانی وضویی نیکو بساز . سپس رو به قبله کن و تکبیر بگو و پس از قرائت به رکوع برو تا اینکه در رکوع آرام گیری . سپس بلند شو تا اینکه راست بایستی . سپس به سجده برو تا اینکه در سجده آرام گیری . سپس برخیز تا اینکه آرام بنشینی . سپس به سجده برو تا اینکه آرام گیری . سپس برخیز. پس اگر نمازت را اینگونه به پایان بردی تمام است و آنچه از این ها کم کردی ، از نمازت کم گذارده ای.

ص :86


1- رمَقه یَرْمُقه رَمْقا ورامَقَه : نظر إلیه ، ورمقْتُهُ ببصری ورامقْتُه إذا أتبَعْته بصرک تتعهّده وتنظر إلیه وترقُبه (لسان العرب : 10 / 126) .
2- سنن النسائی : 3 / 60 و ص 59 نحوه ، مسند ابن حنبل : 7 / 19 / 19019 ، سنن الترمذی : 2 / 100 / 302 عن رفاعة بن رافع نحوه .

مُحَمَّدُ بنُ عَمرو بنِ عَطاءٍ :سَمِعتُ أبا حُمَیدٍ السّاعِدیِّ فی عَشرَةٍ مِن أصحابِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله مِنهُم أبو قَتادَةَ ، قالَ أبو حُمَیدٍ : أنا أعلَمُکُم بِصَلاةِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، قالوا : فَلِمَ ؟ فَوَاللّهِ ما کُنتَ بِأکثَرِنا لَهُ تَبَعًا ولا أقدَمِنا لَهُ صُحبَةً ، قالَ : بَلی ، قالوا : فَاعرِض .

قالَ : کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ یَرفَعُ یَدَیهِ حَتّی یُحاذیَ بِهِما مَنکِبَیهِ ، ثُمَّ یُکَبِّرُ حَتّی یَقِرَّ کُلُّ عَظمٍ فی مَوضِعِهِ مُعتَدِلاً ، ثُمَّ یَقرَأُ ، ثُمَّ یُکَبِّرُ فَیَرفَعُ یَدَیهِ حَتّی یُحاذیَ بِهِما مِنکَبَیهِ ، ثُمَّ یَرکَعُ ویَضَعُ راحَتَیهِ عَلی رُکبَتَیهِ ،ثُمَّ یَعتَدِلُ فَلا یَصُبُّ رَأسَهُ ولا یُقنِعُ ، ثُمَّ یَرفَعُ رَأسَهُ فَیَقولُ : سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ ، ثُمَّ یَرفَعُ یَدَیهِ حَتّی یُحاذیَ [بِهِما] مَنکِبَیهِ مُعتَدِلاً ، ثُمَّ یَقولُ : اللّهُ أکبَرُ ، ثُمَّ یَهوی إلَی الأَرضِ فَیُجافی یَدَیهِ عَن جَنبَیهِ ، ثُمَّ یَرفَعُ رَأسَهُ ویَثنی رِجلَهُ الیُسری فَیَقعُدُ عَلَیها ، ویَفتَحُ أصابِعَ رِجلَیهِ إذا سَجَدَ ، ویَسجُدُ ثُمَّ یَقولُ : اللّهُ أکبَرُ ، ویَرفَعُ [رَأسَهُ ]ویَثنی رِجلَهُ الیُسری فَیَقعُدُ عَلَیها حَتّی یَرجعَ کُلُّ عَظمٍ إلی مَوضِعِهِ ، ثُمَّ یَصنَعُ فِی الاُخری مِثلَ ذلِکَ ،ثُمَّ إذا قامَ مِنَ الرَّکعَتَین کَبَّرَ ورَفَعَ یَدَیهِ حَتّی یُحاذیَ بِهِما مَنکِبَیهِ کَما کَبَّرَ عِندَ افتِتاحِ الصَّلاةِ ، ثُمَّ یَصنَعُ ذلِکَ فی بَقیَّةِ صَلاتِهِ ، حَتّی إذا کانَتِ السَّجدَةُ الَّتی فیهَا التَّسلیمُ أخَّرَ رِجلَهُ الیُسری وقَعَدَ مُتَوَرِّکًا عَلی شَقِّهِ الأَیسَرِ ، قالوا : صَدَقتَ ، هکَذا کانَ یُصَلّی صلی الله علیه و آله (1) .

الإمام زین العابدین علیه السلام :حَقُّ الصَّلاةِ أن تَعلَمَ أنَّها وِفادَةٌ إلَی اللّهِ عز و جل وأنتَ فیها قائِمٌ بَینَ یَدَیِ اللّهِ عز و جل ، فَإِذا عَلِمتَ ذلِکَ قُمتَ مَقامَ العَبدِ الذَّلیلِ الحَقیرِ الرّاغِبِ الرّاهِبِ الرّاجِی الخائِفِ المُستَکینِ المُتَضَرِّعِ المُعَظِّمِ لِمَن کانَ بَینَ

یَدَیهِ بِالسُّکونِ والوَقارِ ، وتُقبِلُ عَلَیها بِقَلبِکَ وتُقیمُها بِحُدودِها وحُقوقِها (2) .

محمد بن عمرو بن عطا:شنیدم ابوحمید ساعدی در میان ده نفر از اصحاب پیامبر خدا صلی الله علیه و آله که از جمله آنان ابوقتاده بود، گفت :من از همه شما به نماز پیامبر خدا صلی الله علیه و آله داناترم. گفتند: چطور؟ به خدا سوگند تو نه بیشتر از ما با پیامبر بوده ای و نه پیشتر . گفت: چرا، گفتند: عرضه کن .

گفت: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگامی که به نماز می ایستاد دستانش را تا برابر شانه هایش بالا می آورد سپس تکبیرمی گفت تا اینکه هر استخوان در جای خودش راست می شد و پس از آن به قرائت می پرداخت . سپس تکبیر می گفت و دستانش را تا برابر شانه هایش بالا می آورد . سپس رکوع می کرد و کف دستانش را بر زانوانش می نهاد . سپس خود را کشیده و صاف می کرد بی آنکه سرش را پایین اندازد و یا کج کند و هنگامی که سر از رکوع برمی داشت می گفت: خداوند به کسی که او را می ستاید ، گوش می دهد . سپس دستانش را تا برابر شانه هایش _ کشیده و راست _ بالا می آورد و تکبیر می گفت . سپس به زمین می افتاد و دستانش را از پهلوهایش دور می نمود . سپس سر بر می داشت و پای چپش را خم کرده بر آن می نشست. در سجده، انگشتان پایش را باز می نمود و پس از سجده تکبیر می گفت و برمی خاست و پای چپش را خم کرده رویش می نشست ، تا هر استخوانی به جای خود باز گردد . سپس در سجده دیگر نیز چنین می کرد. هنگام برخاستن از هر دو رکعت تکبیر می گفت و دستانش را تا برابر شانه هایش بالا می آورد همانگونه که در آغاز نماز می کرد. در بقیه نماز هم این ها را انجام می داد تا اینکه در سجده ای که پس از آن سلام نماز بود ، پای چپش را عقب می کشید وبر سرین و طرف چپ بدنش می نشست. (اصحاب) گفتند: راست گفتی . اینگونه نماز می خواند .

امام سجاد علیه السلام :حق نماز آن است که بدانی درآمدن بر خداوند عز و جلاست و

تو در پیشگاه خداوند عز و جل ایستاده ای . پس اگر این را دانستی ، همچون بنده ای خوار و کوچک، خواهان و هراسان، امیدوار و ترسان، بیچاره و گریان، با وقار و اطمینان به بزرگداشت همو که در برابرش ایستاده ای، می پردازی و با دلت به او رو میآوری و نماز را با حدود و حقوقش برپا می داری (3) .

ص :87


1- سنن أبی داود : 1 / 194 / 730 ، السنن الکبری : 2 / 105 / 2517 .
2- الفقیه : 2 / 619 / 3214 ، الخصال : 566 / 1 کلاهما عن ثابت بن دینار ، تحف العقول : 258 وفیه « . . . المتضرّع المعظّم مَن قامَ بَینَ یَدَیهِ بِالسُّکونِ والإِطراقِ وخُشوعِ الأَطرافِ ولینِ الجَناحِ وحُسنِ المُناجاةِ لَهُ فی نَفسِهِ والطَّلب إلَیهِ فی فَکاکِ رَقبَتِکَ الَّتی أحاطَت بِهِ خَطیئَتُکَ واستَهلَکَتها ذُنوبُکَ ولا قُوَّةَ إلاّ بِاللّه ِ» .
3- در تحف العقول چنین آمده است: «با سکون و سکوت و فروتنی و نرمی با او راز و نیاز می کنی و از او می خواهی که تو را از بند خطا و هلاکت گناهانت رها کند ، که جز خدا، قدرتی نیست.

الإمام الباقر علیه السلام :إذا قُمتَ فِی الصَّلاةِ فَلا تُلصِق قَدَمَکَ بِالاُخری ، دَع بَینَهُما فَصلاً ، إصبَعًا أقلَّ ذلِکَ إلی شِبرٍ أکثَرِهِ ، واسدِل مَنکِبَیکَ وأرسِل یَدَیکَ ، ولا تُشَبِّک أصابِعَکَ ولتَکونا عَلی فَخِذَیکَ قُبالَةَ رُکبَتَیکَ ولیَکُن نَظَرُکَ إلی مَوضِعِ سُجودِکَ .

فَإِذا رَکَعتَ فَصُفَّ فی رُکوعِکَ بَینَ قَدَمَیکَ ، تَجعَلُ بَینَهُما قَدرَ شِبرٍ ، وتُمَکِّنُ راحَتَیکَ مِن رُکبَتَیکَ وتَضَعُ یَدَکَ الیُمنی عَلی رُکبَتِکَ الیُمنی قَبلَ الیُسری ، وبَلِّع أطرافَ أصابِعِکَ عَینَ الرُّکبَةِ ، وفَرِّج أصابِعَکَ إذا وَضَعتَها عَلی رُکبَتَیکَ ، فَإِذا وَصَلتَ أطرافَ أصابِعِکَ فی رُکوعِکَ إلی رُکبَتَیکَ أجزَأَکَ ذلِکَ ، وأحَبُّ إلَیَّ أن تُمَکِّنَ کَفَّیکَ مِن رُکبَتَیکَ فَتَجعَلَ أصابِعَکَ فی عَینِ الرُّکبَةِ وتُفَرِّجَ بَینَهُما ، وأقِم صُلبَکَ ومُدَّ عُنُقَکَ ، ولیَکُن نَظَرُکَ إلی ما بَینَ قَدَمَیکَ .

فَإِذا أرَدتَ أن تَسجُدَ فَارفَع یَدَیکَ بِالتَّکبیرِ وخِرَّ ساجدًا ، وابدَأ بِیَدَیکَ فَضَعهُما عَلَی الأَرضِ قَبلَ رُکبَتَیکَ ، تَضَعُهُما مَعًا ، ولا تَفتَرِش ذِراعَیکَ افتِراشَ السُّبُعِ ذِراعَیهِ ، ولا تَضَعَنَّ ذِراعَیکَ عَلی رُکبَتَیکَ وفَخِذَیکَ ولکِن تَجَنَّح بِمِرفَقَیکَ ، ولا تُلصِق کَفَّیکَ بِرُکبَتَیکَ ، ولا تُدنِهِما مِن وَجهِکَ بَینَ ذلِکَ حِیالَ مَنکِبَیکَ ، ولا تَجعَلهُما بَینَ یَدَی رُکبَتَیکَ ولکِن تُحَرِّفُهُما عَن ذلِکَ شَیئًا ، وابسُطهُما عَلَی الأَرضِ بَسطًا واقبِضهُما إلَیکَ قَبضًا ، وإن کانَ تَحتَهُما

ثَوبٌ فَلا یَضُرُّکَ ، وإن أفضَیتَ بِهِما إلی الأَرضِ فَهُوَ أفضَلُ ، ولا تُفَرِّجَنَّ بَینَ أصابِعِکَ فی سُجودِکَ ولکِن ضُمَّهُنَّ جَمیعًا .

وإذا قَعَدتَ فی تَشَهُّدِکَ فَأَلصِق رُکبَتَیکَ بِالأَرضِ وفَرِّج بَینَهُما شَیئًا ، ولیَکُن ظاهِرُ قَدَمِکَ الیُسری عَلَی الأَرضِ وظاهِرُ قَدَمِکَ الیُمنی عَلَی باطِنِ قَدَمِکَ الیُسری وإلیَتاکَ عَلَی الأَرضِ وطَرَفُ إبهامِکَ الیُمنی عَلَی الأَرضِ ، وإیّاکَ والقُعودَ عَلی قَدَمَیکَ فَتَتَأَذّی بِذلِکَ ، ولا تَکُن قاعِدًا عَلَی الأَرضِ فَتَکونَ إنَّما قَعَدَ بَعضُکَ عَلی بَعضٍ فَلا تَصبِرَ لِلتَّشَهُّدِ والدُّعاءِ (1) .

امام باقر علیه السلام :هنگامی که در نماز می ایستی، پاهایت را به هم نچسبان و میانشان فاصله ای به اندازه حد اقل یک انگشت و حد اکثر یک وجب بده و شانه هایت را فرو انداز و دستانت را رها کن و انگشتانت را درهم نیاویز بلکه بر رانهایت و در راستای زانوانت باشند و نگاهت به سجده گاهت باشد.

هنگامی که رکوع می کنی دو پایت را در یک ردیف بگذار و میانشان فاصله ای به اندازه یک وجب می دهی و زانوانت را در کف دستانت بگیر و دست راستت را بر زانوی راستت و پیش از دست چپت می نهی و با سر انگشتانت برآمدگی زانویت را نیک در بر گیر و هنگامی که آن ها را بر زانوانت نهادی از هم بازشان کن .اگر سر انگشتانت را در رکوع به زانوانت رساندی کفایت می کند ولی من بیشتر دوست دارم زانوانت را در کف دستانت بگیری و انگشتانت را بر برآمدگی زانوانت بنهی و آن ها را از هم باز کنی. کمرت را راست نگه دار و نگاهت به میان قدمهایت باشد.

هنگامی که خواستی به سجده بروی دستانت را به تکبیر بلند کن و به سجده بیفت و دستانت را با هم و پیش از زانوانت بر زمین بنه و ساعدهای دستانت را چون درندگان بر زمین نگستران و بر زانوان و

رانهایت نیز مگذار بلکه با آرنجهایت بال بساز و کف دستانت را به زانوانت نچسبان و به صورتت نیز نزدیک مگردان ، بلکه میان آن دو و در راستای شانه هایت باشد ، نه روبروی زانوانت بلکه اندکی از آن ها انحراف داشته باشد. دستانت را کاملا بر زمین بگستران و (پس از سجده) به سوی خود باز گردان و اگر زیر آن ها پارچه ای بود اشکالی ندارد، گر چه به زمین رساندنشان بهتر است و در سجده، انگشتانت را از هم باز مکن ، بلکه به هم بچسبان.

هنگامی که برای تشهد نشستی ، زانوانت را به زمین بچسبان و کمی میانشان را باز کن و باید روی پای چپت بر زمین باشد و روی پای راستت بر کف پای چپت قرار گیرد و سرینت و نیز سر انگشت شست پای راستت بر زمین باشد و هیچگاه بر هر دو پایت منشین که به تو آزار می رساند و نیز با (نشیمنگاه) بر زمین منشین تا بخشی از بدنت بر بخشی دیگر قرار گیرد و نتوانی برای تشهد و دعا صبر کنی .

ص :88


1- الکافی : 3 / 334 / 1 ، التهذیب : 2 / 83 / 308 کلاهما عن زرارة .

إبراهیمُ بنُ هاشِمٍ عَن حَمّادِ بنِ عیسی :قالَ لی أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام یَومًا : یا حَمّادُ ، تُحسِنُ أن تُصَلّیَ ؟ قالَ : فَقُلتُ : یا سَیِّدی ، أنا أحفَظُ کِتابَ حَریزٍ فِی الصَّلاةِ .

فَقالَ : لا عَلَیکَ یا حَمّادُ قُم فَصَلِّ .

قالَ : فَقُمتُ بَینَ یَدَیهِ مُتَوَجِّهًا إلَی القِبلَةِ فَاستَفتَحتُ الصَّلاةَ فَرَکَعتُ وسَجَدتُ .

فَقالَ : یا حَمّادُ ، لا تُحسِنُ أن تُصَلّیَ ، ما أقبَحَ بِالرَّجُلِ مِنکُم یَأتی عَلَیهِ سِتّونَ سَنَةً ، أو سَبعونَ سَنَةً فَلا یُقیمُ صَلاةً واحِدَةً بِحُدودِها تامَّةً !

قالَ حَمّادٌ : فَأَصابَنی فی نَفسِی الذُّلُّ ، فَقُلتُ : جُعِلت فِداکَ فَعَلِّمنِی الصَّلاةَ .

فَقامَ أبو عَبدِ اللّهِ علیه السلام مُستَقبِلَ القِبلَةِ مُنتَصِبًا ، فَأَرسَلَ یَدَیهِ جَمیعًا عَلی

فَخِذَیهِ ، قَد ضَمَّ أصابِعَهُ وقَرَّبَ بَینَ قَدَمَیهِ حَتّی کانَ بَینَهُما قَدرَ ثَلاثِ أصابِعَ مُنفَرِجاتٍ ، واستَقبَلَ بِأصابِعِ رِجلَیهِ جَمیعًا القِبلَةَ لَم یُحَرِّفهُما عَنِ القِبلَةِ ، وقالَ بِخُشوعٍ : اللّهُ أکبَرُ ، ثُمَّ قَرَأ الحَمدَ بِتَرتیلٍ وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ، ثمّ صَبَرَ هُنَیَّةً بِقَدرِ مایَتَنَفَّسُ وهُوَ قائِمٌ ، ثُمَّ رَفَعَ یَدَیهِ حِیالَ وَجهِهِ و قالَ : اللّهُ أکبَرُ وهُوَ قائِمٌ ، ثُمَّ رَکَعَ ومَلَأَ کَفَّیهِ مِن رُکبَتَیهِ مُنفَرِجاتٍ ، ورَدَّ رُکبَتَیهِ إلی خَلفِهِ حَتَّی استَوی ظَهرُهُ ، حَتّی لَو صُبَّ عَلَیهِ قَطرَةٌ مِن ماءٍ أو دُهنٍ لَم تَزُل لاِستِواءِ ظَهرِهِ ، ومَدَّ عُنُقَهُ ، وغَمَّضَ عَینَیهِ ، ثُمَّ سَبَّحَ ثَلاثًا بِتَرتیلٍ فَقالَ : سُبحانَ رَبّیَ العَظیمِ وبِحَمدِهِ ، ثُمَّ استَوی قائِمًا ، فَلَمَّا استَمکَنَ مِنَ القیامِ قالَ : سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ ، ثُمَّ کَبَّرَ وهُوَ قائِمٌ ورَفَعَ یَدَیهِ حِیالَ وَجهِهِ ، ثُمَّ سَجَدَ ، وبَسَطَ کَفَّیهِ مَضمومَتَیِ الأَصابِعِ بَینَ یَدَی رُکبَتَیهِ حِیالَ وَجهِهِ فَقالَ : سُبحانَ رَبّیَ الأَعلی وبِحَمدِهِ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، ولَم یَضَع شَیئًا مِن جَسَدِهِ عَلی شَیءٍ مِنهُ ، وسَجَدَ عَلی ثَمانیَةِ أعظُمٍ : الکَفَّینِ والرُّکبَتَینِ وأنامِلِ إبهامَیِ الرِّجلَینِ والجَبَهةِ والأَنفِ وقالَ : سَبعَةٌ مِنها فَرضٌ یُسجَدُ عَلَیها وهیَ الَّتی ذَکَرَهَا اللّهُ فی کِتابِهِ فَقالَ : «وأنَّ المَساجِدَ للّهِِ فَلا تَدعوا مَعَ اللّهِ أحَدًا» (1) وهیَ الجَبهَةُ والکَفّانِ والرُّکبَتانِ والإِبهامانِ ، ووَضعُ الأَنفِ عَلَی الأَرضِ سُنَّةٌ ، ثُمَّ رَفَعَ رأسَهُ مِنَ السُّجودِ ، فَلَمَّا استَوی جالِسًا قالَ : اللّهُ أکبَرُ . ثُمّ قَعَدَ عَلی فَخِذِهِ الأَیسَرِ ، وقَد وَضَعَ ظاهِرَ قَدَمِهِ الأَیمَنِ عَلی بَطنِ قَدَمِهِ الأَیسَرِ وقالَ : أستَغفِرُ اللّهَ رَبّی وأتوبُ إلَیهِ ، ثُمَّ کَبَّرَ وهُوَ جالِسٌ وسَجَدَ السَّجدَةَ الثّانیَةَ وقالَ کَما قالَ فِی الاُولی ، ولَم یَضَع شَیئًا مِن بَدَنِهِ عَلی شَیءٍ مِنهُ فی رُکوعٍ ولا سُجودٍ وکان مُجَنَّحًا ، ولم یَضَع ذِراعَیهِ عَلَی الأَرضِ فَصَلّی

رَکعَتَینِ عَلی هذا وَیداهُ مَضمومَتَا الأَصابِعِ وهُوَ جالِسٌ فِی التَّشَهُّدِ ، فَلَمّا فَرَغَ مِنَ التَّشَهُّدِ سَلَّمَ .

فقال : یا حَمّادُ ، هکَذا صَلِّ (2) .

ابراهیم بن هاشم از حماد بن عیسی:روزی امام صادق علیه السلام به من فرمود: ای حماد، آیا می توانی خوب نماز بخوانی؟ به امام عرض کردم: ای سرور من! کتاب حریز را که درباره نماز است در حافظه دارم. حضرت فرمود: عیبی ندارد ، ای حماد! برخیز و نماز بخوان.

حماد گوید: در برابر حضرت بپاخاستم و رو به قبله نماز را شروع کردم به رکوع رفتم و سجده کردم. آن گاه امام فرمود: ای حماد! نیکو نماز نمی خوانی! چه قدر زشت است فردی از شما شصت یا هفتاد سال بر او بگذرد و یک نماز با آداب و حدود کامل نخواند!

حماد گوید: در خود احساس خواری کردم و به امام گفتم: فدایت شوم، نماز را به من بیاموز. پس امام برخاست، رو به قبله ایستاد و هر دو دستش را بر روی ران خویش نهاد، در حالی که انگشتانش را بسته

بود و دو پای خود را نزدیک هم قرار داد به گونه ای که بین دو پایش به اندازه سه انگشت باز فاصله بود و انگشتان پا را رو به قبله داشت و آن ها را از قبله منحرف نساخت و با فروتنی تکبیر گفت. سپس حمد و قل هو اللّه احد را شمرده خواند . آن گاه به اندازه یک نفس در همان حال ایستادن درنگ کرد . سپس دو دست خود را تا رو بروی صورت بالا آورد و در همان حال ایستادن تکبیر گفت. آن گاه به رکوع رفت و با دستانی که انگشتانش باز بود ، زانوی خود را گرفت و زانو را به عقب داد تا پشت حضرت کاملاً صاف شد ، به گونه ای که به سبب صافی پشت و کشیدگی گردن، اگر قطره ای آب یا روغن بر پشت حضرت ریخته می شد، از جایش تکان نمی خورد . دو چشمش را بست؛ سپس سه بار شمرده فرمود: «سبحان ربی العظیم و بحمده». آن گاه راست ایستاد و چون استقرار کامل پیدا کرد، فرمود: «سمع اللّه لمن حمده». سپس در حال ایستاده تکبیر گفت و دست ها را تا رو به روی صورت بالا آورد . آن گاه سجده کرد و دست ها را در حالی که انگشتانش کنار هم و بدون فاصله بود ، در جلوی زانو و برابر صورت نهاد و سه بار گفت: «سبحان ربی الاعلی و بحمده» و هیچ جای بدن را بر جای دیگر بدن در حالت سجده قرار نداد و بر هشت استخوان سجده کرد : دو کف دست، دو زانو، دو انگشت شست پا، پیشانی و بینی و فرمود: لازم است سجده بر هفت تای این ها قرار گیرد و این همان است که خداوند در قرآن فرموده است که: «و همانا سجده گاهها برای خداست پس در کنار خداوند هیچ کس را مخوان» واین هفت جا، پیشانی و دو کف دست و دو زانو و دو شست پاست و نهادن بینی بر زمین مستحب است. سپس امام سر از سجده برداشت و چون درست به حالت نشسته درآمد تکبیر گفت. آن گاه بر ران چپ نشست و روی پای راست را بر کف پای چ

پ قرار داد و فرمود: «استغفر اللّه ربی و اتوب الیه». سپس در حال نشسته تکبیر گفت و سجده دوم را به جای آورد و در سجده دوم مانند سجده اول رفتار کرد و در حال رکوع و سجود هیچ جای بدن را بر جای دیگر آن نگذاشت و در حال سجده دست ها را چون دو بال باز می کرد و ساعد را بر زمین نمی گذاشت. این چنین امام دو رکعت نماز گزارد و انگشتان دو دست حضرت در حال تشهد بسته بود و چون از تشهد فارغ شد، سلام داد و فرمود: ای حماد! اینگونه نماز بخوان!

ص :89


1- الجنّ : 18 .
2- الکافی : 3 / 311 / 8 ، الفقیه : 1 / 300 / 915 ، أمالی الصدوق : 337 / 13 .

ص :90

(1)

ص :91


1- راجع : الحدیث 369 .

الفصل الثالث والعشرون : ما لا ینبغی للمصلّی

فصل بیست و سوّم : آنچه شایسته نمازگزار نیست

اشاره

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یأتِ أحَدُکُمُ الصَّلاةَ وهُوَ حاقِنٌ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :إذا اُقیمَتِ الصَّلاةُ ووَجَدَ أحَدُکُمُ الخَلاءَ فَلیَبدَأ بِالخَلاءِ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَحِلُّ لِرَجُلٍ یُؤمِنُ بِاللّهِ والیَومِ الآخِرِ أن یُصَلّیَ وهُوَ حَقِنٌ حَتَّی یَتَخَفَّفَ (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا یُصَلِّ الرَّجُلُ وهُوَ زَناءُ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا یُصَلِّیَنَّ أحَدُکُم وبِهِ أحَدُ العَقدَینِ _ یعنی البَولَ والغائِطَ _ (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :لا صَلاةَ لِحاقِنٍ ، ولا لِحاقِبٍ ،ولا لِحاذِقٍ _ والحاقِنُ الَّذی بِهِ البَولُ ، والحاقِبُ الَّذی بِهِ الغائِطُ . . . _ (6) .

1 / 23 حبس البول والغائط

23 / 1 نگهداری بول و غائط

1/23

نگهداری بول و غائط

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی از شما در حالی که پیشابش را نگه داشته است ، به نماز نیاید.

هرگاه نماز برپا می شود و کسی از شما نیاز به دستشویی دارد، نخست به آنجا برود.

روا نیست مردی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد ، در حالی که پیشابش را نگه داشته، نماز بخواند تا آنگاه که خود را سبک کند.

کسی که در تنگنای پیشاب است، نماز نخواند.

کسی از شما در آن حال که بول و غائطش انبوه شده است، نماز نخواند.

امام صادق علیه السلام :برای «حاقن»، «حاقب» و «حاذق» نمازی نیست. «حاقن» کسی است که بول خود را نگه داشته و «حاقب» کسی است که غائطش را نگه داشته است...

ص :92


1- مسند ابن حنبل : 8 / 271 / 22214 و ص 291 / 22304 ، التاریخ الکبیر : 8 / 341 ، سنن ابن ماجة : 1 / 202 / 617 ولفظه «نهی رسول اللّه صلی الله علیه و آله أن یصلّی الرجل وهو حاقن» ، المعجم الکبیر : 8 / 105 / 7507 وزاد فی آخره «حتّی یخفّف» کلّها عن أبی اُمامة .
2- سنن الترمذی : 1 / 263 / 142 ، سنن أبی داود : 1 / 22 / 88 ، سنن الدارمی : 1 / 354 / 1399 ، مسند ابن حنبل : 5 / 404 / 15959 و ص 522 / 16400 ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 273 / 597 کلّها عن عبداللّه بن الأرقم .
3- سنن أبی داود : 1 / 23 / 91 ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 274 / 598 کلاهما عن أبی هریرة .
4- المجازات النبویّة : 124 / 91 ، قال الشریف الرضی رحمه الله بعد نقل الروایة : هذا القول مجاز ، لأنّ أصل الزناء الضیق والاجتماع . وقال الأخطل یذکر حفرة القبر : وإذا قذفت إلی الزناء تعرّها غبراء مظلمة من الأحفار ویقال : قد زنأ بوله یزنأ زنوءً إذا احتقن ، وأزنأ الرجل بوله إزناءً إذا حقنه ، فسمّی الحاقن زناءً لاجتماع البول فیه وضیق وعائه علیه ، وموضع المجاز من هذا الکلام أنّه علیه الصلاة والسلام وصف الرجل بالضیق ، وإنّما الضیق وعاء البول ، إلاّ أنّ ذلک الموضع لمّا کان شیئا من جملته ونوطا معلّقا به جاز أن یجری اسمه علیه . وقوله علیه الصلاة والسلام : لا یصلّ الرجل وهو زناء ، فیه من الفائدة ما لیس فی قوله : وهو حاقن ، لأنّ الحاقن قد یحقن القلیل کما یحقن الکثیر ، والزناء هو الضیق ، ولا یکاد یضیق وعاء البول إلاّ من الکثیر دون القلیل .
5- معانی الأخبار : 164 / 1 عن عیسی بن عبداللّه العمریّ عن آبائه عن الإمام علیّ علیه السلام .
6- معانی الأخبار : 237 / 1 ، أمالی الصدوق : 337 / 12 کلاهما عن إسحاق بن عمّار .

2 / 23 الصلاة إلی غیر سترة

23 / 2 نماز بدون پوشش روبرو

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله سَمِعَ خَلفَهُ فَرْقَعَةً فَرقَعَ رَجُلٌ أصابِعَهُ فی صَلاتِهِ ، فَلَمَّا انصَرَفَ قالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله : أما إنَّهُ حَظُّهُ مِن صَلاتِهِ (1) .

مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ عَن أبی جَعفَرٍ علیه السلام :سَأَلتُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَلتَفِتُ فِی الصَّلاةِ ؟ قالَ :

لا ، ولا یَنقُضُ أصابِعَهُ (2) .

2/23

نماز بدون پوشش روبرو (3)

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز بدون پیش رو نهادن چیزی، جفا و بی وفایی است. کسی که در بیابان نماز می خواند باید پیش رویش چیزی همچون دنباله جهاز شتر بنهد.

هرگاه یکی از شما نماز می خواند، رو به پوشش و نزدیک به آن بخواند.

هر یک از شما ، می تواند کاری کند که کسی میان او و قبله اش فاصله نشود ، پس چنین کند.

هرگاه یکی از شما ، در نماز به سمت پوششی می ایستد، به آن نزدیک گردد و گر نه شیطان از میان او و آن پوشش می گذرد (4) .

هر یک از شما در نماز، با خط کشی جلویش ، سنگ و یا هر چه یافت برای خود پوششی بسازد، اگر چه چیزی نماز مؤمن را قطع نمی کند.

ابن ابی یعفور:از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا اگر چیزی از جلوی انسان بگذرد، نماز را قطع و باطل می کند. فرمود: خیر، چیزی نماز مؤمن را قطع نمی کند، ولی هر اندازه می توانید، (آن را) دور کنید.

3 / 23 فرقعة الأصابع

23 / 3 شکستن انگشتان

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ إلی غَیرِ سُترَةٍ مِنَ الجَفاءِ ، ومَن صَلّی فی فَلاةٍ فَلیَجعَل بَینَ یَدَیهِ مِثلَ مُؤَخَّرَةِ الرَّحلِ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :إذا صَلّی أحَدُکُم فَلُیصَلِّ إلی سُترَةٍ ، ولیَدنُ مِنها (6) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَنِ استَطاعَ مِنکُم أن لا یَحولَ بَینَهُ وبَینَ قِبلَتِهِ أحَدٌ فَلیَفعَل (7) .

عنه صلی الله علیه و آله :إذا قامَ أحدُکُم فِی الصَّلاةِ إلی سُترَةٍ فَلیَدنُ مِنها ، فَإِنَّ الشَّیطانَ یَمُرُّ بَینَهُ وبَینَها (8) .

عنه صلی الله علیه و آله :لِیَستَتِر أحَدُکُم فِی الصَّلاة بِالخَطِّ بَینَ یَدَیهِ وبِالحَجَرِ وبِما وَجَدَ مِن شَیءٍ مَعَ أنَّ المُؤمِنَ لا یَقطَعُ صَلاتَهُ شَیءٌ (9) .

ابنُ أبییَعفُور :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الرَّجُلِ ، هَل یَقطَعُ صَلاتَهُ شَیءٌ مِمّا یَمُرُّ بَینَ یَدَیهِ ؟ فَقالَ : لا یَقطَعُ صَلاةَ المُؤمِنِ شَیءٌ ، ولکِنِ ادرَؤوا مَا استَطَعتُ (10) .

3/23

شکستن انگشتان

امام صادق علیه السلام :پیامبر در پشت خود صدای انگشتان کسی که در نماز آن ها را می فشرد شنید، پس از آنکه نمازش را تمام کرد، حضرت فرمود: آگاه باشید، نصیب او از نماز همان است.

محمد بن مسلم:از امام باقر علیه السلام پرسیدم انسان در نماز به این سو و آن

سو توجه می کند؟ فرمود: خیر و انگشتانش را نیز نمی شکند.

ص :93


1- الکافی : 3 / 365 / 8 عن مسمع أبی سیّار .
2- الکافی : 3 / 366 / 12 ، التهذیب : 2 / 199 / 781 .
3- منظور از پوشش دراینجا، لزوما پرده و دیوار نیست، بلکه هر آنچه که حریم و مرزی برای نمازگزار پدید آورد کافی است همچون عصا و سنگ و ...
4- عبارت مسند ابن حنبل چنین است : «بدان نزدیک گردد، [ تا ] شیطان نمازش را قطع نکند».
5- دعائم الإسلام : 1 / 150 ، الجعفریّات : 42 عن إسماعیل عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام إلی قوله : «من الجفاء» .
6- سنن أبی داود : 1/186/698 ، سنن ابن ماجة : 1 / 307 / 954 ، السنن الکبری : 2 / 378 / 3446 کلّها عن أبی سعید ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 381 / 922 عن سهل بن أبی حثمة .
7- سنن أبی داود : 1 / 186 / 699 ، مسند ابن حنبل : 4 / 165 / 11780 کلاهما عن أبی سعید .
8- دعائم الإسلام : 1 / 150 ؛ سنن أبی داود : 1 / 185 / 695 ، سنن النسائی : 2 / 62 ، مسند ابن حنبل : 5 / 445 / 16090 کلّها عن سهل بن أبی حثمة وفیها : «فَلیَدنُ مِنها لا یَقطَعُ الشَّیطانُ عَلَیهِ صَلاتَهُ» .
9- تاریخ دمشق : 8 / 291 ، تاریخ جرجان : 605 کلاهما عن أنس .
10- م الکافی : 3 / 297 / 3 و ص 365 / 10 ، التهذیب : 2 / 323 / 1322 کلاهما عن الحلبیّ وص 322 / 1318 .

4 / 23 العبث

23 / 4 بازی کردن

رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِعَلیٍّ علیه السلام _: یا عَلیُّ ، کَرِهَ اللّهُ عز و جل لاُِمَّتَی العَبَثَ فِی الصَّلاةِ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی کَرِهَ لی سِتَّ خِصالٍ وکَرِهتُهُنَّ لِلأَوصیاءِ مِن وُلدی وأتباعِهِم مِن بَعدی : العَبَثَ فِی الصَّلاةِ . . . (2) .

أَنَسُ بنُ مالِکٍ :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله رَأی رَجُلاً یُحَرِّکُ الحَصی وهُوَ فِی الصَّلاةِ ، فَلَمَّا انصَرَفَ قالَ للِرَّجُلِ : هُوَ حَظُّکَ مِن صَلاتِکَ (3) .

الإمام علیّ علیه السلام :لا یَعبَثُ الرَّجُلُ فی صَلاتِهِ بِلِحیَتِهِ ولا بِما یَشغَلُهُ عَن صَلاتِهِ (4) .

(5)

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا تَلتَفِتوا فی صَلاتِکُم فَإِنَّهُ لا صَلاةَ لِلمُتَلَفِّتِ (6) .

عنه صلی الله علیه و آله :إیّاکَ والاِلتِفاتَ فِی الصَّلاةِ ، فَإِنَّ الاِلتِفاتَ فِی الصَّلاةِ هَلَکَةٌ ، فَإِن کانَ لابُدَّ فَفِی التَّطَوُّعِ لا فِی الفَریضَةِ (7) .

عنه صلی الله علیه و آله_ فی بَیانِ کَلامِ یَحیی علیه السلام لِبَنی إسرائیلَ _: إنَّ اللّهَ أمَرَکُم بِالصَّلاة ، فَإِذا

صَلَّیتُم فَلاتَلتَفِتوا، فَإِنَّ اللّهَ یَنصِبُ وَجهَهُ لِوَجهِ عَبدِهِ فی صَلاتِهِ ما لَم یَلتَفِت (8) .

4/23

بازی کردن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علیّ ، خداوند عز و جل بازی کردن در نماز را برای امّت من، نپسندیده است (9) .

همانا خداوند تبارک و تعالی شش خصلت را برای من نپسندیده و من نیز آن ها را برای جانشینان از نسلم و پیروانشان نپسندیده ام : بازی کردن در نماز ... (10) .

انس بن مالک:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مردی را دید که در نماز، سنگریزه ها را تکان می دهد . پس از آنکه نمازش را تمام کرد، حضرت به آن مرد فرمود: نصیب تو از نماز همان است.

امام علی علیه السلام :مرد، در نماز با ریشش و آنچه او را از نمازش به خود مشغول می دارد، بازی نمی کند.

5 / 23 الالتفات

23 / 5 به این سو و آن سو روی گرداندن

5/23

به این سو و آن سو روی گرداندن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در نمازتان به این سو و آن سو روی نگردانید ، که چنین کسی نمازی ندارد.

مبادا در نماز، به این سو و آن سو روی گردانید ، که روی گرداندن در نماز، هلاکت است. اگر چاره ای نیست در نماز مستحب ، و نه در واجب، انجام گیرد.

ص :94


1- الفقیه : 4 / 357 / 5762 عن حمّاد بن عمرو وأنس بن محمّد عن أبیه جمیعا عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، الکافی : 3/300/2 عن الحسن بن أبی الحسن الفارسی عمّن حدّثه عن الإمام الصادق علیه السلامعنه صلی الله علیه و آله، أمالیالصدوق: 248/3 عن عبداللّه بن الحسین عن أبیه عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلامعنه صلی الله علیه و آلهولفظهما : «إنَّ اللّه َ کَرِهَ لَکُم أیَّتُها الاُمَّةُ أربَعا وعِشرینَ خَصلَةً ونَهاکُم عَنها کَرِهَ لَکُم العَبَثَ فِی الصَّلاةِ . . .» .
2- أمالی الصدوق : 60 / 3 ، فضائل الأشهر الثلاثة : 77 / 60 کلاهما عن غیاث بن إبراهیم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، الفقیه : 1 / 188 / 575 ، الخصال : 327 / 19 عن إسحاق بن عمّار عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آلهوفیه «کرههنّ» مکان «کرهتهنّ» .
3- مسند أبی یعلی : 4 / 118 / 4000 .
4- الخصال : 620 / 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام .
5- راجع : الحدیث 227 و 228 .
6- المعجم الأوسط : 2 / 294 / 2021 ، مجمع الزوائد : 2 / 233 / 2429 وفیه «لا صلاة لملتفت» کلاهما عن عبداللّه بن سلام .
7- سنن الترمذی : 2 / 484 / 589 عن أنس .
8- سنن الترمذی : 5/ 148/2863 ، مسند ابن حنبل : 6 / 90 / 17170 ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 583 / 1534 نحوه وکلّها عن الحارث الأشعری .
9- در «کافی» و «امالی صدوق» متن روایت چنین است: «ای امت، خداوند بیست و چهار خصلت را برای شما نپسندیده و شما را از آن ها باز داشته است، بازی کردن در نماز ...».
10- در «خصال» به جای «من نیز آن ها را نپسندیده ام» آمده است: «و خدا برای آنان نیز نپسندیده است».

عنه صلی الله علیه و آله :لا یَزالُ اللّهُ عز و جل مُقبِلاً عَلَی العَبدِ وهُوَ فی صَلاتِهِ ما لَم یَلتَفِت ، فَإِذَا التَفَتَ انصَرَفَ عَنهُ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَا التَفَتَ عَبدٌ قَطُّ فی صَلاتِهِ إلاّ قالَ لَهُ رَبُّهُ : أینَ تَلتَفِتُ [یَا] ابنَ آدَمَ ، أنَا خَیرٌ لَکَ مِمّا تَلتَفِتُ إلَیهِ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن عَرَفَ مَن عَلی یَمینِهِ وشِمالِهِ مُتَعَمِّدًا فِی الصَّلاةِ فَلا صَلاةَ لَهُ (3) .

الإمام علیّ علیه السلام :الاِلتِفاتُ فِی الصَّلاةِ اختِلاسٌ مِنَ الشّیطانِ ، فَإِیّاکُم والاِلتِفاتَ فِی الصَّلاةِ ، فَإِنَّ اللّه تَبارَکَ وتَعالی یُقبِلُ عَلَی العَبدِ إذا قامَ فِی الصَّلاةِ ، فَإِذا التَفَتَ قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : یَابنَ آدَمَ ، عَمَّن تَلتَفِتُ ؟ _ ثَلاثًا _ فَإذَا التَفَتَ الرّابِعَةَ أعرَضَ اللّهُ عَنهُ (4) .

الإمام الصادق علیه السلام :إذَا استَفتَحَ العَبدُ صَلاتَهُ أقبَلَ اللّهُ عَلَیهِ بِوَجهِهِ الکَریمِ ووَکَّلَ بِهِ مَلَکًا یَلتَقِطُ القُرآنَ مِن فیهِ التِقاطًا ، فَإِن أعرَضَ العَبدُ عَن صَلاتِهِ أعرَضَ اللّهُ عَنهُ ووَکَّلَهُ إلَی المَلَکِ ، وإن أقبَلَ عَلی صَلاتِهِ بِکُلِّهِ أقبَلَ اللّهُ عَلَیهِ بِوَجهِهِ الکَریمِ حَتّی تُرفَعَ صَلاتُهُ کامِلَةً ، وإن سَها فیها أو غَفَلَ أو شَغَلَ بِشَیءٍ غَیرِها رُفِعَ مِن صَلاتِهِ بِقَدرِ ما أقبَلَ عَلَیهِ مِنها ، ولا یُعطَی القَلبُ الغافِلُ شَیئًا (5) .

عنه علیه السلام_ فی قَولِهِ تَعالی : «فَأقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفًا» (6) :_ فی قَولِهِ تَعالی : «فَأقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفًا» (7) : قُم فِی الصَّلاةِ ولا تَلتَفِت یَمینًا ولا شِمالاً (8) .

در توضیح گفتار یحیی به بنی اسرائیل _ : خداوند شما را به نماز فرمان داده است، پس هرگاه نماز می خوانید به این سو و آن روی نگردانید ، که خدا در نماز رو به چهره بنده اش می کند تا آنگاه که او روی گرداند.

پیوسته خدای عز و جل در نماز رو به بنده اش دارد ، تا آنگاه که روی نگردانده است. پس اگر روی گرداند، خدا نیز روی می گرداند.

هیچگاه بنده در نمازش روی نمی گرداند ، جز اینکه پروردگارش به او می گوید: ای فرزند آدم، به کجا رو می کنی؟ من برای تو از آنچه بدان روی آورده ای، بهترم.

هر کس در نماز از روی قصد به آن که در چپ و راستش هست، پی ببرد، نمازی ندارد.

امام علی علیه السلام :روی گرداندن در نماز، ربودنی از شیطان است. پس مبادا در نماز به این سو وآن سو روی گردانید ، که خداوند تبارک و تعالی، هنگام به نماز ایستادن بنده، به او روی می آورد وآنگاه که روی گرداند ، خداوند تبارک و تعالی می گوید: ای فرزند آدم، از چه کسی روی می گردانی؟ _ تا سه بار _ پس در بار چهارم خداوند از او روی می گرداند (9) .

امام صادق علیه السلام :هنگامی که بنده نماز را آغاز می کند، خداوند با روی کریمانه اش به او روی می آورد و فرشته ای را بر او می گمارد ، تا قرآن را کامل و تمام از لبش برچیند. پس اگر بنده از نمازش روی گرداند، خداوند نیز روی می گرداند و او را به همان فرشته می سپارد و اگر در همه نمازش، به آن متوجه باشد، خداوند با روی کریمانه اش به او رو میکند تا آنکه نمازش کامل و تمام بالا رود. و اگر در آن دچار فراموشی یا غفلت گردید یا سرگرم به چیزی جز خدا شد، از نمازش، همان اندازه بالا می رود که به خدا روی آورده است و به دل غافل هیچ چیز، بخشیده نمی شود.

درباره گفته خداوند تعالی: «پاکدلانه روی به دین داشته باش» _ : در نماز

بایست و به راست و چپ روی مگردان.

ص :95


1- سنن أبی داود : 1 / 239 / 909 ، سنن النسائی : 3 / 8 ، سنن الدارمی : 1 / 352 / 1395 ، مسند ابن حنبل : 8 / 119 / 21564 ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 361 / 862 کلّها عن أبی ذرّ وفی الأربعة الأخیرة : «فإذا صرف وجهه» مکان «فإذا التفت» .
2- شُعب الإیمان : 3 / 138 / 3127 عن أبی هریرة .
3- عوالی اللآلی : 1 / 324 / 64 عن معاذ بن جبل .
4- قرب الإسناد : 150 / 546 عن أبی البختری عن أبیه ، ثواب الأعمال : 273 / 1 عن داود بن حصین عن الإمام الصادق علیه السلام نحوه من دون صدر الروایة .
5- مکارم الأخلاق : 2 / 66 / 2164 .
6- الروم : 30 .
7- الروم : 30 .
8- تفسیر القمّی : 2 / 155 عن الفضیل بن یسار وربعی بن عبداللّه .
9- در نقل «ثواب الأعمال» آغاز روایت نیامده است.

ابنُ أبی جُمهُور :وَرَدَ فِی الخَبَرِ : إذا أحرَمَ العَبدُ بِالصَّلاةِ جاءَهُ الشَّیطانُ فَیَقولُ : اُذکُر کَذا ، اُذکُر کَذا ، حَتّی یَصِلَ الرَّجُلُ إلی أنَّهُ لَم یَدرِ کَم صَلّی (1) .

(2)

6 / 23 الکسل

23 / 6 سستی کردن

الکتاب:

«إنَّ المُنافِقینَ یُخادِعونَ اللّهَ وهُوَ خادِعُهُم وإذا قاموا إلَی الصَّلاةِ قاموا کُسالی یُراؤونَ النّاسَ ولا یَذکُرونَ اللّهَ إلاَّ قَلیلاً» (3) .

«وما مَنَعَهُم أن تُقبَلَ مِنهُم نَفَقاتُهُم إلاّ أنَّهُم کَفَروا بِاللّهِ وبِرَسولِهِ ولا یَأتونَ الصَّلاةَ إلاّ وَهُم کُسالی ولا یُنفِقونَ إلاّ وهُم کارِهونَ» (4) .

أنَسُ بنُ مالِکٍ :دَخَلَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله (المَسجِدَ) فَإِذا حَبلٌ مَمدودٌ بَینَ السّاریَتَینِ (5) ، فَقالَ : ما هذَا الحَبلُ ؟ قالوا : هذا حَبلٌ لِزَینَبَ ، فَإِذا فَتَرَت تَعَلَّقَت ، فَقالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله : لا ، حُلّوهُ لِیُصَلِّ أحَدُکُم نَشاطَهُ ، فَإِذا فَتَرَ فَلیَقعُد (6) .

الإمام علیّ علیه السلام :تَکاسُلُ المَرءِ فِی الصَّلاةِ مِن ضَعفِ الإِیمانِ (7) .

الإمام الباقر علیه السلام :لا تَقُم إلَی الصَّلاةِ مُتَکاسِلاً ولا مُتَناعِسًا ولا مُتَثاقِلاً فَإِنَّها مِن خِلال النِّفاقِ ، فَإِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ نَهَی المُؤمِنینَ أن یَقوموا إلَی الصَّلاةِ وهُم سُکاری یَعنی سَکرَ النَّومِ وقالَ لِلمُنافِقینَ : «وإذا قاموا إلَی الصَّلاةِ قاموا کُسالی یُراؤونَ النّاسَ ولا یَذکُرونَ اللّهَ إلاّ قَلیلاً» (8) .

ابن ابی جمهور :در روایت چنین آمده است: هرگاه بنده به نماز می ایستد و کارهایی را در آن هنگام بر خود حرام می گرداند، شیطانش نزد وی می آید و می گوید: این را بیاد آر ، آن را به یاد آر ، تا به آنجا می رسد که نمی داند چند رکعت خوانده است.

6/23

سستی کردن

«منافقان، با خدا نیرنگ می کنند و حال آنکه او با آنان نیرنگ می کند و چون به نماز ایستند، به سستی برخیزند، با مردم ریا می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند .»

«و هیچ چیز مانع پذیرفته شدن انفاقهای آنان نشد ، جز اینکه به خدا و پیامبرش کفر ورزیدند و جز با سستی نماز به جای نمی آورند و جز با کراهت انفاق نمی کنند .

انس بن مالک:پیامبر داخل مسجد شد و با طنابی کشیده شده میان دو ستون روبرو شد. فرمود: این طناب برای چیست؟ گفتند: این طناب زینب است، هرگاه سست می شود بدان می آویزد. پس پیامبر فرمود: نه، آن را باز کنید. هر یک از شما تا آنگاه که نشاط دارد، نماز بخواند و هنگامی که سست شد بنشیند (9) .

امام علی علیه السلام :سستی کردن انسان در نماز از سستی ایمان است.

امام باقر علیه السلام :سست و خواب آلود و سنگین به نماز نایست که این ها از خوی منافقان است. همانا خداوند سبحان، مؤمنان را از ایستادن به نماز در حالت مستی _ یعنی مستی خواب _ باز داشته و در وصف منافقان گفته است: «و چون به نماز ایستند، به سستی برخیزند، با مردم ریا می کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی کنند.» (10) .

ص :96


1- عوالی اللآلی : 1 / 409 / 75 .
2- راجع : الفصل 13 / 13 و 14 / 13 و 11 / 23 و 6 / 27 ؛ والحدیث 325 و 570 .
3- النساء : 142 .
4- التوبة : 54 .
5- الساریة : الاُسطوانة (النهایة : 2 / 365) .
6- صحیح البخاری : 1/386/1099، صحیح مسلم : 1/542/219 ، سنن أبی داود : 2 / 34 / 1312، وفیه «فقال رسول اللّه صلی الله علیه و آله : لِتُصَلِّ ما أطاقَت فَإِذا أعیَت فَلتَجلِس» ، سنن ابن ماجة : 1/436/1371 ، مسند ابن حنبل : 4 / 203 / 11986 ، السنن الکبری : 3 / 26 / 4739 .
7- الاثنا عشریّة : 20 .
8- الکافی : 3 / 299 / 1 ، تفسیر العیّاشی : 1 / 242 / 134 إلی قوله «یعنی سکر النوم» کلاهما عن زرارة .
9- در سنن ابی داود چنین آمده است: «پس پیامبر خدا فرمود: تا آنگاه که توان دارد نماز بخواند و هرگاه ناتوان شد، بنشیند».
10- در تفسیر عیاشی، فقط تا «مستی خواب» آمده است و گفته خداوند درباره منافقان را ندارد.

7 / 23 التثاؤب

23 / 7 خمیازه کشیدن

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إیّاکُم وشِدَّةَ التَّثاؤُبِ فِی الصَّلاةِ ، فَإِنَّها عَوَّةُ (1) الشَّیطانِ ، وإنَّ اللّهَ یُحِبُّ العُطاسَ ویَکرَهُ التَّثاؤُبَ فِی الصَّلاةِ (2) .

أبو اُمامَةَ :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ یَکرَهُ التَّثاؤُبَ فِی الصَّلاةِ (3) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا تَثاوَبَ أحَدُکُم فِی الصَّلاةِ فَلیَکظِم مَا استَطاعَ (4) .

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ إذا تثاءَبَ وهُوَ فِی الصَّلاةِ رَدَّها بِیَمینِهِ (5) .

الکتاب:

«یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا لا تَقرَبُوا الصَّلاةَ وأنتُم سُکاری حَتّی تَعلَموا ما تَقولونَ» (6) .

زَیدٌ الشَّحّامُ :قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ علیه السلام : قَولِ اللّهِ عز و جل : «لا تَقرَبُوا الصَّلاةَ وأنتُم سُکاری» ؟ فَقالَ : سَکرُ النَّو (7) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا نَعَسَ أحَدُکُم فی صَلاتِهِ فَلیَنصَرِف ولیَرقُد (8) .

الإمام علیّ علیه السلام :إذا غَلَبَت عَینُکَ وأنتَ فِی الصَّلاةِ فَاقطَعِ الصَّلاةَ ونَم ، فَإِنَّکَ لا تَدری لَعَلَّکَ أن تدعُوَ عَلی نَفسِکَ (9) .

7/23

خمیازه کشیدن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مبادا در نماز زیاد خمیازه بکشید، که صدای شیطان است. همانا خداوند عطسه را دوست وخمیازه را در نماز ناپسند دارد (10) .

ابو امامه:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، خمیازه را در نماز ناپسند می داشت .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه یکی از شما در نماز دچار خمیازه شد، تا آنجا که می تواند آن را فرو خورد (11) .

امام علی علیه السلام :هرگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در نماز دچار خمیازه میشد، با دست راستش جلوی آن را می گرفت .

8 / 23 النعاس

23 / 8 خواب آلود بودن

8/23

خواب آلود بودن

«ای ایمان آورندگان، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید ، تا آنگاه که بدانید چه می گویید» .

زید شحّام:به امام صادق علیه السلام عرض کردم: معنای گفته خدای عز و جل در آیه «در حال مستی به نماز نزدیک نشوید» چیست؟ فرمود: مستی خواب (12) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه یکی از شما در نمازش خواب آلود شد، آن را رها کند و بخوابد (13) .

امام علی علیه السلام :هرگاه در نماز، خواب بر چشمت غلبه کرد، نماز را قطع کن

و بخواب که تو نمی دانی، شاید بر ضد خودت دعا میکنی.

ص :97


1- العوّة : الصوت وأصلها عویة بالیاء فاُدغم (کما فی هامش المصدر) .
2- دعائم الإسلام : 1 / 174 عن الإمام علیّ علیه السلام ، الجعفریّات : 41 عن إسماعیل عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلاممن قوله : «إنّ اللّه . . .» .
3- المعجم الکبیر : 8 / 131 / 5798 .
4- صحیح مسلم : 4 / 2293 / 59 ، مسند ابن حنبل : 4 / 75 / 11323 وفیه «فَلیَضَع یَدَهُ عَلی فیهِ» مکان «فلیکظم ما استطاع» ، السنن الکبری : 2 / 411 / 3577 کلّها عن أبی سعید .
5- دعائم الإسلام : 1 / 175 ، الجعفریّات : 36 عن إسماعیل عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .
6- النساء : 43 .
7- م الکافی : 3 / 371 / 15 ، التهذیب : 3 / 258 / 722 ، الفقیه : 1 / 479 / 1386 عن زکریّا النقّاض عن الإمام الباقر علیه السلام وفیه «مِنهُ سَکرُ النَّومِ» .
8- سنن النسائی : 1 / 216 ، مسند ابن حنبل : 4 / 301 / 12522 وفیه «فلینصرف فلینم حتّی یعلم ما یقول» ، مسند أبی یعلی : 3 / 192 / 2792 وفیه «فَلیَنصَرِف حَتّی یَعقِلَ ما یَقولُ» و ح 2793 وفیه «فَلیَنصَرِف حَتّی یَعلَمَ ما یَفعَلُ» کلّها عن أنس .
9- علل الشرائع : 353 / 1 ، الخصال : 629 / 10 کلاهما عن أبی بصیر والأخیر عن محمّد بن مسلم أیضا عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام .
10- در نقل جعفریات، حدیث از «همانا خداوند» آغاز شده است و بخش نخست آن نیامده است.
11- در مسند ابن حنبل به جای عبارت «تا آنجا که می تواند خود را نگه دارد»، عبارت «پس دستش را بر دهانش بنهد» آمده است.
12- در نقل فقیه دارد: «از جمله، مستی خواب».
13- در نقل مسند ابن حنبل چنین آمده است: «پس رها کند و بخوابد تا آنگاه که می داند چه می گوید» و در یک نقل مسند ابی یعلی آمده است «پس رها کند، تا آنگاه که می فهمد چه می گوید» و در نقل دیگرش آمده است «پس رها کند، تا آنگاه که می داند چه می کند».

الحَلَبیّ :سَأَلتُهُ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ : «یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا لا تَقرَبُوا الصَّلاةَ وأنتُم سُکاری حَتّی تَعلَموا ما تَقولونَ» قال : لا تَقرَبُوا الصَّلاةَ وأنتُم سُکاری یَعنی سَکرَ النَّومِ ، یَقولُ : وبِکُم نُعاسٌ یَمنَعُکُم أن تَعلَموا ما تَقولونَ فی رُکوعِکُم وسُجودِکُم وتَکبیرِکُم ، ولَیسَ کَما یَصِفُ کَثیرٌ مِنَ النّاس یَزعَمونَ أنَّ المُؤمِنینَ یَسکَرونَ مِنَ الشَّرابِ ، والمُؤمِنُ لا یَشرَبُ مُسکِرًا ولا یَسکَرُ (1) .

9 / 23 العجلة

23 / 9 شتاب ورزیدن

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إذا قامَ أحَدُکُم فِی الصَّلاةِ فَلا یُغمِض عَینَیهِ (2) .

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله نَهی أن یغمضَ الرَّجُلُ عَینَیهِ فِی الصَّلاةِ (3) .

حلبی:از او علیه السلام درباره گفته خدا پرسیدم: «ای ایمان آورندگان، در حال مستی به نماز نزدیک نشوید تا آنگاه که بدانید چه می گویید» . فرمود: در حال مستی به نماز نزدیک نشوید ؛ یعنی مستی خواب. خداوند می گوید: خواب آلود هستید و این شما را از اینکه بدانید در رکوع و سجود و تکبیرتان چه می گویید، باز می دارد، نه آنچنان که بسیاری از مردم خیال می پندارند که مؤمنان از شراب مست می شوند و حال آنکه مؤمن چیز مست کننده نمی نوشد و مست نمیکند.

9/23

شتاب ورزیدن

امام صادق علیه السلام :هرگاه بنده به نماز ایستد و نمازش را مختصر کند ، خداوند تبارک و تعالی به فرشتگانش می گوید: آیا به بنده من نمی نگرید؟ گویا برآوردن نیازهایش را به دست غیر من می بیند! آیا نمی داند که برآوردن نیازهایش به دست من است؟

به کسی که گفت: (گاه) انسان نیازی دارد که می ترسد فوت شود، آیا نماز را مختصر کند؟ _ : آیا نمی داند که نیازش به هموست که به سویش نماز می گزارد؟

10 / 23 غمض العین

23 / 10 چشم بستن

الإمام الصادق علیه السلام :إذا قامَ العَبدُ فِی الصَّلاةِ فَخَفَّفَ صَلاتَهُ قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی لِمَلائِکَتِهِ : أما تَرَونَ إلی عَبدی کَأَنَّهُ یَری أنَّ قَضاءَ حَوائِجِهِ بِیَدِ غَیری ؟! أما یَعلَمُ أنَّ قَضاءَ حَوائِجِهِ بِیَدی ؟ ! (4) .

عنه علیه السلام_ لِمَن قالَ لَهُ : الرَّجُلُ تَکونُ لَهُ الحاجَةُ یَخاف فَوتَها أیُخَفِّفُ الصَّلاةَ ؟ _: أوَلا یَعلَمُ أنَّ حاجَتَهُ إلَی الَّذی یُصَلّی إلَیهِ ؟! (5) .

10/23

چشم بستن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه یکی از شما به نماز ایستاد، چشمانش را نبندد.

امام علی علیه السلام :همانا پیامبر از چشم بستن مرد در نماز ، نهی کرد.

ص :98


1- تفسیر العیّاشی : 1 / 242 / 137 .
2- المعجم الکبیر : 11 / 29 / 10956 ، المعجم الأوسط : 2 / 356 / 2218 ، المعجم الصغیر : 1 / 17 کلّها عن ابن عبّاس .
3- التهذیب : 2 / 314 / 1280 عن مسمع ، دعائم الإسلام : 1 / 175 کلاهما عن الإمام الصادق علیه السلام .
4- الکافی : 3 / 269 / 10 ، التهذیب : 2 / 240 / 950 ، فلاح السائل : 160 کلّها عن هشام بن سالم .
5- ربیع الأبرار : 2 / 149 .

11 / 23 الصلاة فیما یلی من الأماکن

23 / 11 نماز خواندن در مکانهایی که ذکرشان می آید

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الأَرضُ کُلُّها مَسجِدٌ إلاَّ المَقبَرَةَ والحَمّا (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :لَیسَ یَنبَغی أن یَکونَ فِی البَیتِ شَیءٌ یَشغَلُ المُصَلِّیَ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَةٌ لا یَتَقَبَّلُ اللّهُ عز و جل لَهُم بِالحِفظِ . . . رَجُلٌ صَلّی عَلی قارِعَةِ الطَّریقِ (3) .

ابنُ عُمَر :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله نَهی أن یُصَلّی فی سَبعَةِ مَواطِنَ : فِی المَزبَلَةِ ، والمَجزَرَةِ (4) ، والمَقبَرَةِ ، وقارِعَةِ الطَّریقِ ، وفِی الحَمّامِ ، و [فی ]مَعاطِنِ الإِبلِ (5) ، وفَوقَ [ظَهرِ] بَیتِ اللّهِ (6) .

عبدُاللّهِ بنُ عَطاء :سارَ ( أبو جَعفرٍ علیه السلام ) وسِرتُ حَتّی إذا بَلَغنا مَوضِعًا آخَرَ قُلتُ لَهُ : الصَّلاةَ جُعِلتُ فِداکَ ، فَقالَ : هذا وادِی النملِ لا یُصلّی فیهِ ، حَتّی إذا بَلَغنا مَوضِعًا آخَرَ قُلتُ لَهُ مِثلَ ذلِکَ ، فَقالَ : هذِهِ الأَرضُ مالِحَةٌ لا یُصلّی فیها (7) .

الإمام الصادق علیه السلام :عَشرَةُ مَواضِعَ لا یُصَلّی فیها : الطّینُ والماءُ والحَمّامُ والقُبورُ ومَسانُّ الطَّریقِ وقُرَی النَّملِ ومَعاطِنُ الإِبلِ ومَجرَی الماءِ والسَّبِخُ والثَّلجُ (8) .

عنه علیه السلام :لا یُصَلّی فی بَیتٍ فیهِ خَمرٌ أو مُسکِرٌ (9) .

عنه علیه السلام :لا تُصَلِّ فی بَیتٍ فیهِ خَمرٌ ولا مُسکِرٌ لِأَنَّ المَلائِکَةَ لا تَدخُلُهُ (10) .

11/23

نماز خواندن در مکانهایی که ذکرشان می آید

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همه زمین مسجد است ، جز مقبره و حما (11) .

شایسته نیست در اتاق چیزی باشد ، که نمازگزار را مشغول دارد (12) .

سه کس هستند که خداوند عز و جل نگهداری آنان را نپذیرفته است: .... کسی که در میان جاده نماز می گزارد.

ابن عمر:همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از نماز خواندن در هفت مکان، نهی کرد: در جایگاه زباله، قربانگاه، مقبره، میان راه، در حمام، جای باش شتران و پشت بام خانه خدا.

عبداللّه بن عطاء:امام باقر علیه السلام حرکت کرد و من نیز با ایشان روانه شدم ، تا اینکه به جایی دیگر رسیدیم. به ایشان گفتم: نماز، فدایت شوم. فرمود: اینجا لانه مورچگان است، در آن نماز خوانده نمی شود به جایی دیگر رسیدیم . همانگونه گفتم، فرمود: اینجا شوره زار است، در آن نماز خوانده نمی شود (13) .

امام صادق علیه السلام :دَه مکان است که در آن ها نماز خوانده نمی شود: گِل، آب، حمام، گورستان، راهی که در آن رفت و آمد می شود، لانه مورچگان، جای باش شتران، راه آب، شوره زار و یخ و برف.

در اتاقی که شراب یا مست کننده دیگری باشد، نماز خوانده نمی شود.

در اتاقی که در آن شراب یا مست کننده دیگری هست، نماز نخوان ؛ زیرا فرشتگان داخل آن نمی شوند.

ص :99


1- م سنن الترمذی : 2 / 131 / 317 ، سنن أبی داود : 1 / 133 / 492 ، سنن ابن ماجة : 1 / 246 / 745 ، سنن الدارمی : 1 / 344 / 1362 ، مسند ابن حنبل : 4 / 165 / 11784 وفیه «کلّ الأرض مسجد وطهور إلاّ . . .» ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 381 / 919 کلّها عن أبی سعید .
2- سنن أبی داود : 2 / 215 / 2030 ، مسند ابن حنبل : 9 / 68 / 23281 ، المعجم الکبیر : 9 / 62 / 8396 کلّها عن عثمان بن طلحة ، التاریخ الکبیر : 6 / 211 عن اُمّ عثمان بنت سفیان وفیه «یلهی» مکان «یشغل» .
3- الخصال : 141 / 161 عن محمّد بن الحسین بإسناده رفعه .
4- المجزرة : الموضع الذی تُنحر فیه الإبل وتُذبح فیه البقر والشاء (النهایة : 1 / 267) .
5- العَطَن للإبل کالوَطَن للناس، وقد غلب علی مَبْرَکها حول الحوض ، والمَعْطَنَ کذلک (لسان العرب : 13 / 286) .
6- سنن الترمذی : 2 / 178 / 346 ، سنن ابن ماجة : 1 / 246 / 746 .
7- الکافی : 8 / 276 / 417 ، المحاسن : 2 / 92 / 1243 وفیه «لا نصلّی فیه . . . لا نصلّی فیها» مکان «لا یُصلّی فیه . . . لا یُصلّی فیها» .
8- الکافی : 3 / 390 / 12 ، الاستبصار : 1 / 394 / 1504 ، الخصال : 434 / 21 کلّها عن عبداللّه بن الفضل عمّن حدّثه ، الفقیه : 1 / 241 / 725 ، المحاسن : 1 / 77 / 39 عن محمّد بن أبی عمیر عمّن رواه و ج 2 / 115 / 1319 عن عبداللّه بن الفضل عن أبیه .
9- الکافی : 3/392/24، التهذیب : 2/220/864 کلاهما عن عمّار الساباطی ، الفقیه : 1/246/743 وفیه «لا یجوز الصلاة فی بیت فیه خمر محصورة فی آنیة» .
10- التهذیب : 1 / 278 / 817 ، و ج 2 / 116 / 502 ، الاستبصار : 1 / 189 / 660 کلّها عن عمّار الساباطی .
11- م نقل مسند ابن حنبل چنین است: «همه زمین مسجد و پاک کننده است جز ...».
12- در تاریخ کبیر به جای «مشغول دارد» «سرگرم سازد» آمده است .
13- در نقل محاسن به جای «نماز خوانده نمی شود ... نماز خوانده نمی شود» آمده است «نماز نمی خوانیم ... نماز نمی خوانیم».

المُعَلَّی بنُ خُنَیس :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَنِ الصَّلاةِ عَلی ظَهرِ الطَّریقِ ؟ فَقالَ :لا ، اجتَنِبُوا الطَّریقَ (1) .

مُحَمَّدُ بنُ الفُضَیل (2) : قالَ الرِّضا علیه السلام : کُلُّ طَریقٍ یوطَأُ ویُتَطَرَّقُ کانَت فیهِ جادَّةٌ أو لم تَکُن لا یَنبَغِی الصَّلاةُ فیهِ ، قُلتُ : فَأَینَ اُصَلّی ؟ قال : یَمنَةً ویَسرَةً (3) .

معلّی بن خنیس:از امام صادق علیه السلام درباره نماز بر روی جاده پرسیدم. فرمود: نه، از راه، دور شوید.

محمد بن فضیل (4) : امام رضا علیه السلام فرمود: هر راهی که بر آن گام گذاشته و رفت و آمد می شود، بزرگراه باشد یا نباشد، نماز در آن شایسته نیست. گفتم: پس کجا نماز بگزارم؟ فرمود: در چپ و راست آن.

ص :100


1- المحاسن : 2 / 113 / 1311 .
2- فی نسخة الکافی التی بأیدینا «محمّد بن الفضل» ولکن صحّحناه لما ذکره المحقّق الخوئی رحمه الله فی معجم رجاله بما یلی : فی الطبعة القدیمة والمرآة محمّد بن الفضیل وهو الصحیح الموافق للتهذیب الجزء 2 باب ما یجوز الصلاة فیه من اللباس والمکان الحدیث 866 والوافی والوسائل أیضا .
3- الکافی : 3 / 389 / 8 ، التهذیب : 2 / 220 / 866 ، الفقیه : 1 / 243 / 728 .
4- در نسخه ای از «کافی» که در دسترس ماست «محمد بن فضل» آمده است. اما با توجه به تحقیق آیت اللّه خویی _ ره _ در کتابش «معجم رجال الحدیث» که می فرماید: در نسخه قدیمی کافی و شرح آن «مرآة العقول» و نیز نقل «تهذیب الاحکام»، محمد بن فضیل آمده است ، آن را تصحیح کردیم.

الفصل الرابع والعشرون : جوامع ما لا ینبغی للمصلّی

فصل بیست و چهارم : کلّیات آنچه شایسته نمازگزار نیست

الإمام علیّ علیه السلام :لا یَقومَنَّ أحدُکُم فِی الصَّلاةِ مُتَکاسِلاً ولا ناعِسًا ولا یُفَکِّرَنَّ فی نَفسِهِ فَإِنَّهُ بَینَ یَدَی رَبِّهِ عز و جل ، وإنَّما لِلعَبدِ مِن صَلاتِهِ ما أقبَلَ عَلَیهِ مِنها بِقَلبِهِ (1) .

الإمام الباقر علیه السلام :إذا قُمتَ فِیالصَّلاةِ فَعَلَیکَ بِالإِقبالِ عَلی صَلاتِکَ، فَإِنَّما یُحسَبُ لَکَ مِنها ما أقبَلتَ عَلَیهِ ، ولا تعبَث فیها بِیَدِکَ ولا بِرَأسِکَ ولا بِلِحیَتِکَ ، ولا تُحَدِّث نَفسَکَ ، ولا تَتَثاءَب ، ولا تَتَمَطَّ (2) ، ولا تُکَفِّر (3) فَإِنَّما یَفعَلُ ذلِکَ المجوسُ ، ولا تَلَثَّم (4) ولا تَحتَفِز (5) [ولا ]تُفَرِّج کما یَتَفَرَّجُ البَعیرُ ، ولا تُقْعِ (6) عَلی قَدَمَیکَ ، ولا تَفتَرِش ذِراعَیکَ ، ولا تُفَرقِع أصابِعَکَ ، فَإِنَّ ذلِکَ کُلَّهُ نُقصانٌ مِنَ الصَّلاةِ (7) .

القاضِی النُّعمانُ عَنِ الإمامِ الصّادقِ علیه السلام :أنَّهُ کَرِهَ التَّثاؤُبَ والتَّمَطّیَ فِی الصَّلاةِ ، والتَّثاؤُبُ والتَّمَطّی إنَّما یَعتَریانِ عَنِ الکَسَلِ ، فَهُوَ مَنهیٌّ عَن أن یُتَعَمَّدَ أو یُستَعمَلَ ، والتَّثاؤُبُ شَیءٌ یَعتَری عَن غَیرِ تَعَمُّدٍ ، فَمَنِ اعتَراهُ ولَم یَملِکهُ

فَلیُمسِک یَدَهُ عَلی فیهِ ویَرُدَّهُ ولا یَثنِهِ ولا یَمُدَّهُ (8) .

امام علی علیه السلام :هیچیک از شما، سست و خواب آلود به نماز نایستد و به خود نیندیشد که همانا در پیشگاه پروردگارش عز و جل می باشد. و برای بنده از نمازش تنها آنچه با دلش به آن توجه داشته، می ماند.

امام باقر علیه السلام :هنگامی که در نماز ایستاده ای به نمازت توجه کن ، که تنها آنچه بدان توجه داری برایت حساب می شود و در آن با دست و سر و ریشت بازی نکن ، با خود سخن مگو، خمیازه مکش و دستان و سینه ات را کشیده و باز مکن ، دستانت را بر هم مگذار که این کار مجوس است (9) . بر دهانت چیزی مبند، خود را جمع نکن ، بلکه باز کن همانگونه که شتر باز می کند، بر کف پاهایت منشین و ساعدهایت را بر زمین مگستران ، انگشتانت را مشکن ، که همه این ها کم گذاشتن از نماز است.

قاضی نعمان از امام صادق علیه السلام :ایشان خمیازه و دستها را کشیدن و

سینه باز کردن را در نماز ناپسند می شمرد (10) . خمیازه و دست و سینه بازکردن به جهت کسالت عارض می شوند و قصد آن و انجامش نهی شده است و خمیازه بی قصد هم می آید . پس هر کس به آن گرفتار شد و نتوانست خود را نگه دارد ، دستش را بر روی دهانش بگذارد و جلوی آن را بگیرد و آن را تکرار نکند و طول ندهد.

ص :101


1- الخصال : 613 / 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : 103 نحوه .
2- مصدره التمطّی من «المَطْو» وهو المدّ (مجمع البحرین : 4 / 211) والظاهر أنّ المقصود هنا : مدّ الیدین .
3- التکفیر فی الصلاة : هو الانحناء الکثیر حالة القیام قبل الرکوع ، قال فی النهایة : والتکفیر أیضا وضع إحدی الیدین علی الاُخری (مجمع البحرین : 4 / 54) .
4- التلثّم : شَدّ الفمّ باللثام (النهایة : 4 / 231) ، واللثام : ما کان علی الفمّ من النقاب (لسان العرب : 12 / 533) .
5- أی لا تَتَضامّ فی سجودک بل تتخوّی کما یتخوّی البعیر الضامر ، وهکذا عکس المرأة فإنّها تَحْتَفِز فی سجودها ولا تتخوّی (مجمع البحرین : 1 / 537) ، وراجع : النهایة : 1 / 407 .
6- الإقعاء : أن یضع إلْیَتَیه علی عقبیه بین السجدتین (مجمع البحرین : 3 / 533) .
7- الکافی : 3 / 299 / 1 ، علل الشرائع : 358 / 1 کلاهما عن زرارة .
8- دعائم الإسلام : 1 / 174 .
9- در متن حدیث «لا تکفّر» آمده است که به دو معناست : گذاشتن دستی بر دست دیگر و خم کردن بدن هنگام ایستادن پیش از رکوع .
10- ظاهرا قاضی نعمان، مضمون حدیث را به زبان خود نقل کرده است.

الإمام الصادق علیه السلام :إذا قُمتَ فِی الصَّلاةِ فَاعلَم أنَّکَ بَینَ یَدَیِ اللّهِ ، فَإِن کُنتَ لا تَراهُ فَاعلَم أنَّهُ یَراکَ ، فَأَقبِل قِبَلَ صَلاتِکَ ، ولا تَمتَخِط (1) ولا تَبزُق (2) ، ولا تَنقُض أصابِعَکَ ولا تَوَرَّک (3) فَإِنَّ قَومًا قَد عُذِّبوا بِنَقضِ الأَصابِعِ والتَّوَرُّکِ فِی الصَّلاةِ (4) .

فِقهُ الرِّضا علیه السلام :إذا أرَدتَ أن تَقومَ إلَی الصَّلاةِ ، فَلا تَقومُ إلَیها مُتَکاسِلاً ولا مُتَناعِسًا ولا مُستَعجِلاً ولا مُتَلاهیًا ، ولکِن تَأتیها عَلَی السُّکونِ والوَقارِ والتُّؤَدَةِ ، وعَلَیکَ الخُشوعُ والخُضوعُ ، مُتَواضِعًا للّهِِ جَلَّ وعَزَّ مُتَخاشِعًا ، عَلَیکَ خَشیَةٌ وسیماءُ الخَوفِ ، راجیًا خائِفًا بِالطُّمَأنینَةِ عَلَی الوَجَلِ والحَذَرِ ، فَقِف بَینَ یَدَیهِ کَالعَبدِ الآبِقِ المُذنِبِ بَینَ یَدَی مَولاهُ ، فَصُفَّ قَدَمَیکَ وانصِب نَفسَکَ ولا تَلتَفِت یَمینًا وشِمالاً ، وتَحسِبُ کَأَنَّکَ تَراهُ فَإِن لَم تَکُن تَراهُ فَإِنَّهُ یَراکَ ، ولا تَعبَث بِلِحیَتِکَ ولا بِشَیءٍ مِن جَوارِحِکَ ، ولا تُفَرقِع أصابِعَکَ ولا تَحُکَّ بَدَنَکَ ، ولا تَولَع بِأَنفِکَ ولا بِثَوبِکَ ، ولاتُصَلِّ وأنت مُتَلَثِّمٌ .

ولا یَجوزُ لِلنِّساءِ الصَّلاةُ وهُنَّ مُتَنَقِّباتٌ ، ویَکونُ بَصَرُکَ فی مَوضِعِ سُجودِکَ ما دُمتَ قائِمًا ، وأظهِر عَلَیکَ الجَزَعَ والهَلَعَ والخَوفَ ، وارغَب مَعَ ذلِکَ إلَی اللّهِ عز و جل ، ولا تَتَّکِئ مَرَّةً عَلی إحدی رِجلَیکَ ومَرَّةً عَلَی الاُخری ، وصَلِّ صَلاةَ مُوَدِّعٍ تَری أنَّکَ لا تُصَلّی أبَدًا ، واعلَم أنَّکَ بَینَ یَدَیِ الجَبّارِ . ولا تَعبَث بِشَیءٍ مِنَ الأَشیاءِ ، ولا تُحَدِّث بِنَفسِکَ (5) ، وأفرِغ قَلبَکَ ،

ولیَکُن شُغلُکَ فی صَلاتِکَ ، وأرسِل یَدَیکَ ألصِقها بِفَخِذَیکَ .

فَإِذَا افتَتَحتَ الصَّلاةَ فَکَبِّر ، وارْفَع یَدَیکَ بِحِذاءِ اُذُنَیکَ ، ولا تُجاوِز بِإِبهامَیکَ حِذاءَ اُذُنَیکَ ، ولا تَرفَع یَدَیکَ فِی المَکتوبَةِ حَتّی تُجاوِزَ بِهِما رَأسَکَ ، ولا بَأسَ بِذلِکَ فِی النّافِلَةِ والوَترِ .

فَإِذا رَکَعتَ فَأَلقِم رُکبَتَیکَ راحَتَیکَ ، وتَفَرَّج بَینَ أصابِعِکَ ، واقبَض عَلَیهِما .

وإذا رَفَعت رَأسَکَ مِنَ الرُّکوعِ فَانصِب قائِمًا حَتّی تَرجَعَ مَفاصِلُکَ کُلُّها إلَی المَکانِ .

ثُمَّ اسجُد وضَع جَبینَکَ عَلَی الأَرضِ ، وأرغِم عَلی راحَتَیکَ ، واضمُم أصابِعَکَ ، وضَعهُما مُستَقبِلَ القِبلَةِ .

وإذا جَلَستَ فَلا تَجلِس عَلی یَمینِکَ ، لکِنِ انصِبَ یَمینَکَ واقعُد عَلی إلیَتَیکَ ، ولا تَضَع یَدَک بَعضَها عَلی بَعضٍ ، لکِن أرسِلهُما إرسالاً ، فَإِنَّ ذلِکَ تَکفیرُ أهلِ الکِتابِ .

ولا تَتَمَطّی فی صَلاتِکَ ، ولا تَتَجَشَّأُ ، وامنَعهُما بِجُهدِکَ وطاقَتِک ، فَإِذا عَطَستَ فَقُل : الحَمدُ للّهِِ ، ولا تَطَأُ مَوضِعَ سُجودِکَ ، ولا تَتَقَدَّمُهُ مَرَّةً ولاتَتَأَخَّرُ اُخری . ولا تُصَلِّ وبِکَ شَیءٌ مِنَ الأخبَثَینِ ، وإن کُنتَ فِی الصَّلاةِ فَوَجَدتَ غَمزًا فَانصَرِف ، إلاّ أن یَکونَ شَیئًا تَصبِرُ عَلَیهِ مِن غَیرِ إضرارٍ بِالصَّلاةِ .

وأقبِل عَلَی اللّهِ بِجَمیعِ القَلبِ وبِوَجهِکَ حَتّی یُقبِلَ اللّهُ عَلَیکَ .

وأسبِغِ الوُضوءَ ، وعَفِّر جَبینَکَ فِی التُّرابِ ،وإذا أقبَلتَ عَلی صَلاتِکَ أقبَلَ اللّهُ عَلَیکَ بِوَجهِهِ ، فَإِذا أعرَضتَ أعرَضَ اللّهُ عَنکَ (6) .

امام صادق علیه السلام :هنگامی که به نماز ایستادی بدان که در پیشگاه خداوندی و اگر او را نمی بینی، بدان که او تو را می بیند. پس به نمازت توجه کن و آب بینی و دهان مینداز و انگشتانت را نشکن و هنگام ایستادن دستانت را بر پشتت قرار مده (7) ، که گروهی به جهت انگشت شکستن و دست بر پشت نهادن، کیفر شدند .

در فقه الرضا آمده است :هرگاه خواستی به نماز برخیزی، سست و خواب آلود و شتابان و بازی کنان بر نمی خیزی، بلکه آن را با آرامش و وقار و درنگ به جا می آوری و فروتن و افتاده باش، فروتن و افتاده برای خدای عز و جل با هاله ای از بیم و هراس، امیدوار و بیمناک، همراه با آرامش و ترس و احتیاط. پس در پیشگاه او همچون بنده گناهکار فراری در پیش اربابش بایست. پاهایت را در یک ردیف قرار ده و خود را راست نگه دار و به راست و چپ روی مگردان گویا که او را می بینی که اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند. با ریشت و هیچیک از اندامت بازی مکن و انگشتانت را مشکن و بدنت را مخاران و به بینی و یا لباست مشغول مشو و در حالی که بر دهانت چیزی بسته ای، نماز مخوان.

و برای زنان جایز نیست که با نقاب نماز بخوانند. هنگام ایستادن ، دیده ات به سجده گاهت باشد و اظهار بی تابی و بی قراری و ترس کن و با این حالت به سوی خدای عز و جل، اشتیاق نشان بده و سنگینیت را گاه بر این پا و گاه بر دیگری مینداز و همچون کسی که آخرین نمازش را می خواند، نماز بگزار ، گویا می بینی که دیگر هرگز نماز نمی خوانی. بدان که در پیشگاه (خدای) جبّاری، با هیچ چیز بازی مکن و به خود فرو مرو و دلت را خالی ساز و به نمازت مشغول باش و دستانت را رها کن و بر رانهایت بنه. به هنگام آغاز نماز، تکبیر بگو و دستانت را تا روبروی گوشهایت بالا ببر و انگشتان شست را از برابر گوشهایت مگذران و در نماز واجب دستانت را آن اندازه بالا میاور تا از سرت بگذرد، گرچه در نماز مستحب و وتر اشکالی ندارد.

هنگامی که رکوع کردی برآمدگی زانوانت را با کف دستانت در بر گیر و انگشتانت را از هم باز کن و پس از سر بر داشتن از رکوع، راست بایست تا همه مفصلها به جای خود برگردند. سپس سجده کن و پیشانیت را بر زمین بنه و کف دستانت را بر خاک بگذار و انگشتانت را به هم بچسبان و آن ها را رو به قبله قرار بده، هنگام نشستن بر سمت راست بدنت منشین، بلکه آن را بلند کن و بر سرینت بنشین و در نمازت، خمیازه مکش، آروغ مزن و با تمام سعی و توان، از آن دو مانع شو. و هنگامی که عطسه کردی بگو : سپاس مخصوص خداوند است و بر سجده گاهت پا مگذار و پس و پیش مرو و در حالی که یکی از دو پلیدیها (بول و غائط) در تو هست، نماز مخوان و اگر در نماز فشاری احساس کردی، نماز را رها کن، مگر اینکه بتوانی بر آن صبر کنی

بدون اینکه به نمازت زیانی برساند. و با همه دلت به خداوند روی آور تا خداوند به تو روی آورد.

و وضو را کامل بگیر و پیشانی را بر خاک بمال ، هنگامی که به نمازت روی آوری، خداوند به تو روی می آورد و هنگامی که روی گردانی، خدا نیز از تو روی می گرداند.

ص :102


1- مَخَطَ الُمخَاط : رماهُ من أنفِه ، وهو : السائل من الأنف کاللعاب من الفمّ (تاج العروس : 10 / 408) .
2- البَزْقُ والبَصْقُ لغتان فی البُزاق والبُصاق (لسان العرب : 10 / 19) .
3- التورّک فی الصلاة ضربان : سُنّة ، وهو أن یجلس علی ورکه الأیسر ویُخرِج رجلیه جمیعا من تحته ، ویجعل رجله الیسری علی الأرض وظاهر قدمه الیمنی إلی باطن قدمه الیسری ویفضی بمقعدته إلی الأرض . . . ومکروه ، وهو أن یضع یدیه علی ورکیه فی الصلاة وهو قائم ، وقد نهی عنه بقوله (الحدیث . . .) . والورک بالفتح والکسر ، ککتف : ما فوق الفخذ (مجمع البحرین : 4 / 491) .
4- التهذیب : 2 / 325 / 1332 عن أبی بصیر .
5- کذا ، والظاهر أنّ الصواب «نفسک» (کما فی هامش المصدر) .
6- فقه الرضا علیه السلام : 101 .
7- در متن حدیث «لا تورّک» آمده است. تورک دوگونه است ، یکی مستحب و دیگری مکروه است: گونه مستحب چنین است که بر سرین چپ می نشیند و هر دو پایش را از زیر خود ، خارج می سازد، پای چپ را بر زمین و روی پای راست را بر کف پای چپ می نهد و نشمینگاهش را به زمین می رساند و تورک مکروه آن است که در حالت ایستادن در نماز، دستانش را بر سرین خود بگذارد که از آن در حدیث نهی شده است. ورک به بالای ران گفته می شود: «سرین».

ص :103

ص :104

الفصل الخامس والعشرون : التحذیر من الاستخفاف بالصلاة

فصل بیست و پنجم : بیم دادن از سبک شمردن نماز

«وإذا نادَیتُم إلَی الصَّلاةِ اتَّخَذوها هُزُوًا ولَعِبًا ذلِکَ بِأَنَّهُم قَومٌ لا یَعقِلونَ» (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَنالُ شَفاعَتی مَنِ استَخَفَّ بِصَلاتِهِ ، ولا یَرِدُ عَلَیَّ الحَوضَ لا واللّهِ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :عِشرونَ خَصلَةً تُورِثُ الفَقرَ : . . . الاِستِخفافُ بِالصَّلاةِ (3) .

عنه صلی الله علیه و آله_ لاِبنَتِهِ فاطِمَةَ علیهاالسلام لَمّا قالَت لَهُ : یا أبَتاه ، ما لِمَن تهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ والنِّساءِ ؟ _: یا فاطِمَةُ ، مَن تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ والنِّساءِ ابتَلاهُ اللّهُ بِخَمسَ عَشَرَةَ خَصلَةً : سِتٌّ مِنها فی دارِ الدُّنیا ، وثَلاثٌ عِندَ مَوتِهِ ، وثَلاثٌ فی قَبرِهِ ، وثَلاثٌ فِی القیامَةِ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ .

فَأمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ فی دارِ الدُّنیا : فَالاُولی یَرفَعُ اللّهُ البَرَکَةَ مِن عُمُرِهِ ، ویَرفَعُ اللّهُ البَرَکَةَ مِن رِزقِهِ ، ویَمحُو اللّهُ عز و جل سیماءَ الصّالِحینَ مِن وَجهِهِ ، وکُلُّ

عَمَلٍ یَعمَلُهُ لا یُؤجَرُ عَلَیهِ ، ولا یَرتَفِعُ دُعاؤُهُ إلَی السَّماءِ ، والسّادِسَةُ لَیسَ لَهُ حَظٌّ فی دُعاءِ الصّالِحینَ .

وأمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ عِندَ مَوتِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أنَّهُ یَموتُ ذَلیلاً ، والثّانیَةُ یَموتُ جائِعًا ، والثّالِثَةُ یَموتُ عَطشانًا ؛ فَلَو سُقیَ مِن أنهارِ الدُّنیا لم یَروَ عَطَشُهُ .

وأمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ فی قَبرِهِ : فَأَوَّلُهُنَّ یُوَکِّلُ اللّهُ بِهِ مَلَکًا یَزعَجُهُ فی قَبرِهِ ، والثّانیَةُ یُضَیِّقُ عَلَیهِ قَبرَهُ ، والثّالِثَةُ تَکونُ الظُّلمَةُ فی قَبرِهِ .

وأمَّا اللَّواتی تُصیبُهُ یَومَ القیامَةِ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ : فَأَوَّلُهُنَّ أن یُوَکِّلَ اللّهُ بِهِ مَلَکًا یَسحَبُهُ عَلی وَجهِهِ والخَلائِقُ یَنظُرونَ إلَیهِ ، والثّانیَةُ یُحاسَبُ حِسابًا شَدیدًا ، والثّالِثَةُ لا یَنظُرُ اللّهُ إلَیهِ ولا یُزَکّیهِ ولَهُ عَذابٌ ألی (4) .

فصل بیست و پنجم: بیم دادن از سبک شمردن نماز

قرآن :

«و هنگامی که (با اذان، مردم را) به نماز می خوانید، آن را به مسخره و بازی می گیرند، زیرا آنان مردمی نابخردند.»

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :به خدا سوگند، شفاعت من به کسی که نماز را سبک بشمارد، نمی رسد و در کنار حوض (کوثر) نزد من نمی آید.

بیست خصلت فقر می آورد: .... و سبک شمردن نماز .

در پاسخ دخترش فاطمه که پرسیده بود: ای پدر مردان و زنانی که نمازشان را سبک می شمرند چه (جزایی) دارند؟ _ فرمود: ای فاطمه، هر کس _ از مردان یا زنان _ نمازش را سبک بشمرد ، خداوند او را به پانزده خصلت مبتلا می کند: شش خصلت در دنیا، سه خصلت هنگام مرگش، سه خصلت در گورش و سه خصلت در قیامت هنگامی که از گورش بیرون می آید. امّا آنچه در دنیا به او می رسد: خداوند برکت را از عمرش بر می دارد و نیز از روزیش ، سیمای صالحان را از چهره اش می زداید، به هر عملی که انجام میدهد پاداشی داده نمی شود، دعایش به آسمان نمی رود و ششم اینکه برای او در دعای صالحان نصیبی نیست.

و امّا آنچه هنگام مرگش به او می رسد نخستین آن ها این است که خوار می میرد، دوم گرسنه می میرد و سوّم، تشنه می میرد، پس اگر از نهرهای دنیا به او بنوشانند، سیراب نمی شود.

و امّا آنچه در گورش به او می رسد: نخستین آن ها این است که خداوند فرشته ای می گمارد تا او را در گورش آشفته سازد، دوّم اینکه گورش را بر او تنگ می کند و سوّم اینکه گورش تاریک است.

و امّا آنچه روز قیامت هنگام بیرون آمدن از گورش به او می رسد: نخستین آن ها این است که خداوند فرشته ای می گمارد تا او را با صورت (روی زمین )بکشد در حالی که مردم به او می نگرند، دوّم اینکه بازخواست سختی می شود و سوّم اینکه خداوند به او نمی نگرد و پاکش نمی سازد و عذابی دردناک دارد.

ص :105


1- المائدة : 58 .
2- الکافی : 6 / 400 / 19 ، التهذیب : 9 / 106 / 457 کلاهما عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام ، المحاسن : 1 / 159 / 223 عن أبی بصیر عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، روضة الواعظین : 349 .
3- جامع الأخبار : 343 / 951 .
4- م فلاح السائل : 22 .

الإمام الباقر علیه السلام :لا تَتَهاوَن بِصَلاتِکَ ، فَإِنّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله قالَ عِندَ مَوتِهِِ: لَیسَ مِنّی مَنِ استَخَفَّ بِصَلاتِهِ (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :واللّهِ إنَّهُ لَیَأتی عَلَی الرَّجُلِ خَمسونَ سَنَةً وما قَبِلَ اللّهُ مِنهُ صَلاةً واحِدَةً فَأَیُّ شَیءٍ أشَدُّ مِن هذا ؟! واللّهِ إنَّکُم لَتَعرِفونَ مِن جیرانِکُم وأصحابِکُم مَن لَو کانَ یُصَلّیِ لِبَعضِکُم ما قَبِلَها مِنهُ لاِستِخفافِهِ بِها ، إنَّ اللّهَ عَزَّوجَلَّ لا یَقبَلُ إلاَّ الحَسَنَ ، فَکَیفَ یَقبَلُ ما یُستَخَفُّ بِهِ ! (2) .

أبو بَصیر :دَخَلتُ عَلی اُمِّ حَمیدَةٍ اُعَزّیها بِأَبی عَبدِ اللّهِ الصّادِقِ علیه السلام فَبَکَت وبَکَیتُ لِبُکائِها ، ثُمَّ قالَت : یا أبا مُحَمَّدٍ ، لَو رَأَیتَ أبا عَبدِ اللّهِ علیه السلام عِندَ المَوتِ لَرَأَیتَ عَجَبًا ، فَتَحَ عَینَیهِ ثُمَّ قالَ : اِجمَعوا إلَیَّ کُلَّ مَن بَینی وبَینَهُ قَرابَةٌ ،

قالَت : فَلَم نَترُک أحَدًا إلاّ جَمَعناهُ ، قالَت : فَنَظَرَ إلَیهِم ثُمَّ قالَ : إنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفًّا بِالصَّلاةِ (3) .

امام باقر علیه السلام :نمازت را سبک مشمار که همانا پیامبر صلی الله علیه و آله هنگام رحلتش فرمود: هر کس نماز را سبک بشمارد از من نیست (4) .

امام صادق علیه السلام :به خدا سوگند بر شخص، پنجاه سال می گذرد حال آن که خداوند ، یک نماز از او نپذیرفته است. چه چیز از این سخت تر است؟ به خدا سوگند، شما از همسایگان و همراهانتان کسانی را می شناسید که اگر برای برخی از شما نماز گزارده بود، آن را به خاطر سبک شمردنش نمی پذیرفت. همانا خدای عز و جل جز نیکو نمی پذیرد . پس چگونه آنچه را که سبک شمرده شده بپذیرد؟

ابوبصیر:بر اُمّ حمیده (همسر امام صادق) وارد گشتم تا او را به جهت رحلت ابو عبداللّه امام صادق علیه السلام تسلیت دهم . پس او گریست و من نیز از گریه او گریستم . سپس گفت: ای ابو محمد (5) ، اگر ابو عبداللّه علیه السلام

را هنگام مرگ می دیدی، به شگفت می آمدی؛ چشمانش را باز کرد و سپس فرمود: هر کس را میان من و او پیوند خویشاوندی است، گرد آورید.

(ام حمیده) گفت: هیچکس را رها نکردیم مگر اینکه گرد آوردیم. پس به آن ها نگریست، سپس فرمود: همانا شفاعت ما به سبک شمارنده نماز نمی رسد (6) .

ص :106


1- الکافی : 3 / 269 / 7 ، علل الشرائع : 356 / 1 وزاد فی آخره : «ولا یرد علیَّ الحوض لا واللّه » کلاهما عن زرارة ، الفقیه : 1 / 206 / 617 ، عوالی اللآلی : 1 / 320 / 48 وج 3 / 65 / 4 وفی الثلاثة الأخیرة «رسول اللّه صلی الله علیه و آله : لیس منّی من استخفّ بصلاته ، لا یرد علیَّ الحوض لا واللّه » .
2- الکافی : 3 / 269 / 9 ، التهذیب : 2 / 240 / 949 ، فلاح السائل : 160 کلّها عن العیص بن القاسم .
3- أمالی الصدوق : 391 / 10 ، ثواب الأعمال : 272 / 1 ، المحاسن : 1 / 159 / 225 ، فلاح السائل : 127 ، روضة الواعظین : 349 ، الفقیه : 1 / 206 / 618 وفیه ذیله من «إنّ شفاعتنا» .
4- در «علل الشرایع» در انتهای حدیث است: «به خدا سوگند در کنار حوض (کوثر) نزدِ من نمی آید» و در «الفقیه»، «عوالی اللئالی» چنین آمده است: «پیامبر خدا صلی الله علیه و آله : هر کس نماز را سبک بشمارد، از من نیست، به خدا سوگند در کنار حوض (کوثر) نزد من نمی آید».
5- کنیه ابوبصیر بوده است.
6- در «الفقیه» تنها بخش پایانی روایت یعنی گفته امام صادق علیه السلاماز «همانا شفاعت ما» آمده است.

ص :107

الفصل السادس والعشرون : التحذیر من تضییع الصلاة

فصل بیست و ششم : بیم دادن از تباه کردن نماز

«فَوَیلٌ لِلمُصَلّینَ * الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» (1) .

«فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ أضاعُوا الصَّلاةَ واتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیًّا» (2) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُمَّتی عَلی أربَعَةِ أصنافٍ : صِنفٌ یُصَلّونَ ولکِنَّهُم فی صَلاتِهِم ساهونَ ، فَکانَ لَهُمُ الوَیلُ ، والوَیلُ اسمُ دَرَکَةٍ مِن دَرَکاتِ جَهَنَّمَ ، قالَ اللّهُ تَعالی : «فَوَیلٌ لِلمُصَلّینَ * الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» ، وصِنفٌ یُصَلّونَ أحیانًا ، ولا یُصَلّونَ أحیانًا ، فَکان لَهُمُ الغَیُّ ، والغَیُّ اسمُ دَرَکَةٍ مِن دَرَکاتِ جَهَنَّمَ ، قالَ اللّهُ تَعالی : «فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ أضاعُوا الصَّلاةَ واتَّبَعُوا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَوْنَ غَیًّا» وصِنفٌ لا یُصَلّونَ أبَدًا فَکانَ لَهُم سَقَرُ ، وسَقَرُ اسمُ دَرَکَةٍ مِن دَرَکاتِ جَهَنَّمَ ، قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : «ما سَلَکَکُم فی سَقَرَ * قالوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلّینَ» (3) وصِنفٌ یُصَلّون أبَدًا وهُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ ، قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : «قَد أَفلَحَ المُؤمِنونَ * الَّذینَ هُم فی صَلاتِهِم خاشِعونَ» (4)(5) .

فصل بیست و ششم: بیم دادن از تباه کردن نماز

قرآن :

«پس وای بر نمازگزاران . آنان که از نمازشان غافلند.»

«آنگاه، پس از آنان جانشینانی به جای ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروی کردند، و به زودی (سزای) گمراهیِ (خود) را خواهند دید.»

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّت من چهار دسته اند: دسته ای نماز می گزارند ولی در نمازشان غافلند، برای اینان «ویل» است و «ویل» نام طبقه ای از طبقات دوزخ است . خداوند تعالی فرموده است: «پس وای بر نمازگزاران. آنان که از نمازشان غافلند» . و دسته ای گاه نماز می خوانند و گاه نمی خوانند، برای اینان «غیّ» است و «غیّ» نام طبقه ای از طبقات دوزخ است. خداوند تعالی گفته است: «آنگاه، پس از آنان جانشینانی به جای ماندند که نماز را تباه ساخته و از هوسها پیروی کردند، و به زودی (سزای) گمراهیِ (خود) را خواهند دید» . و دستهای هیچگاه نماز نمی خوانند، برای اینان «سقر» است و «سقر» نام طبقه ای از طبقات دوزخ است. خداوند تعالی گفته است: «چه چیز شما را به سقر درآورد؟ گفتند از نمازگزاران نبودیم». و دسته ای همیشه نماز می خوانند و در نمازشان نیز فروتنند. خداوند تبارک و تعالی گفته است: «بی گمان مؤمنان رستگار شدند. آنان که در نمازشان فروتنند».

ص :108


1- الماعون : 4 و 5 .
2- مریم : 59 .
3- المدّثّر : 42 و 43 .
4- المؤمنون : 1 و 2 .
5- الاثنا عشریّة : 158 .

مُحَمَّدُ بنُ الفُضَیل :سأَلتُ عَبدًا صالِحًا علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «الَّذینَ هُم عَن صَلاتِهِم ساهونَ» قال : هُوَ التَّضییعُ (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَزالُ الشَّیطانُ ذَعِرًا مِنَ المُؤمِنِ ما حافَظَ عَلَی الصَّلواتِ الخَمسِ ، فَإِذا ضَیَّعَهُنَّ تَجَرَّأَ عَلَیهِ فَأَدخَلَهُ فِی العَظائِ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا تُضَیِّعوا صَلاتَکُم فَإِنَّ مَن ضَیَّعَ صَلاتَهُ حُشِرَ مَعَ قارونَ وهامانَ ، وکانَ حَقًّا عَلَی اللّهِ أن یُدخِلَهُ النّارَ مَعَ المُنافِقینَ ، فَالوَیلُ لِمَن لَم یُحافِظ عَلی صَلاتِهِ وأداءِ سُنَّةِ نَبیِّهِ (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن مُصَلٍّ إلاّ ومَلَکٌ عَن یَمینِهِ ، ومَلَکٌ عَن یَسارِهِ ، فَإِن أتَمَّها عَرَجا بِها ، وإن لَم یُتِمَّها ضَرَبا بِها وَجهَهُ (4) .

الإمام الباقر علیه السلام :بَینا رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله جالِسٌ فِی المَسجِدِ إذ دَخَلَ رَجُلٌ فَقامَ یُصَلّی فَلم یُتِمَّ رُکوعَهُ ولا سُجودَهُ ، فقال صلی الله علیه و آله : نَقرٌ کَنَقرِ الغُرابِ ، لَئِن ماتَ هذا وهکَذا صَلاتُهُ لَیَموتَنَّ عَلی غَیرِ دینی (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :أبصَرَ عَلیُّ بنُ أبی طالِبٍ علیه السلام رَجُلاً یَنقُرُ بِصَلاتِهِ فَقالَ : مُنذُ کَم صَلَّیتَ بِهذِهِ الصَّلاةِ ؟ فَقالَ لَهُ الرَّجُلُ : مُنذُ کَذا وکَذا ، فَقالَ : مَثَلُکَ عِندَ اللّهِ کَمَثَلِ الغُرابِ إذا ما نَقَرَ ، لو مُتَّ مُتَّ عَلی غَیرِ مِلَّةِ أبِی القاسِمِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله .

ثمّ قالَ عَلیٌّ علیه السلام : إنَّ أسرَقَ النّاسِ مَن سَرَقَ صَلاتَهُ (6) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا صَلاةَ لِمَن لا یُتِمُّ رُکوعَها وسُجودَها (7) .

محمّد بن فضیل:از عبدی صالح (امام کاظم علیه السلام) درباره گفته خدای عز و جلپرسیدم: «کسانی که از نمازشان غافلند» ، فرمود: منظور تباه کردن است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پیوسته، شیطان از انسانِ با ایمان، هراسان است تا هنگامی که بر نمازهای پنجگانه مواظبت ورزد . پس هرگاه آن ها را تباه کند بر او جرأت می یابد و او را در گناهان بزرگ وارد می کند.

نمازتان را تباه مکنید که هر کس نمازش را تباه کند ، با قارون و هامان محشور می شود و سزاوار است که خداوند او را همراه با منافقان وارد آتش کند. پس وای بر کسی که بر نمازش و انجام سنّت پیامبرش مواظبت نورزیده است.

هیچ نمازگزاری نیست ، جز اینکه فرشته ای بر سمت راست او و فرشته ای بر سمت چپش قرار دارد . پس اگر نماز را تمام بیاورد، آن را بالا می برند و اگر تمام نیاورده باشد، آن را به صورتش می زنند.

امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نشسته بود که مردی داخل شد و به نماز ایستاد ، ولی رکوع و سجودش را تمام به جا نیاورد. پس حضرت فرمود: همچون نوک زدن کلاغ نوک زد (تند و شتابان) ، اگر این مرد بمیرد و نمازش اینگونه باشد بر غیر آیین من مرده است.

امام صادق علیه السلام :علی بن ابیطالب علیه السلام مردی را دید که در نمازش نوک می زند (تند و شتابان خم می شود و بر می خیزد) پس گفت: چه مدت است اینگونه نماز می خوانی؟ مرد گفت: از فلان زمان. پس حضرت فرمود: مثال تو نزد خداوند مثال نوک زدن کلاغ است. اگر تو مرده بودی بر غیر دین ابوالقاسم محمّد صلی الله علیه و آله می مردی. سپس علی علیه السلامفرمود: دزدترین مردم کسی است ، که از نمازش می دزدد.

ص :109


1- الکافی : 3 / 268 / 5 ، التهذیب : 2 / 239 / 947 .
2- م الکافی : 3 / 269 / 8 عن السکونی عن الإمام الصادق علیه السلام ، التهذیب : 2 / 236 / 933 عن یحیی الکاهلی ، أمالی الصدوق : 391 / 9 ، ثواب الأعمال : 274 / 3 ، المحاسن : 1 / 162 / 233 کلّها نحوه والثلاثة الأخیرة عن السکونی عن الإمام الصادق عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 28 / 21 ، صحیفة الإمام الرضا علیه السلام : 84 / 9 کلاهما عن أحمد بن عامر الطائیّ عن الرضا عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلامعنه صلی الله علیه و آله ، دعائم الإسلام : 1 / 133 .
3- عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 31 / 46 ، صحیفة الإمام الرضا علیه السلام : 152 / 91 کلاهما عن أحمد بن عامر الطائی عن الرضا عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام ، جامع الأخبار : 186 / 459 .
4- الجامع الصغیر : 2 / 525 / 8111 ، الترغیب والترهیب : 1 / 338 / 15 کلاهما عن عمر .
5- الکافی : 3 / 268 / 6 ، التهذیب : 2 / 239 / 948 ، أمالی الصدوق : 391 / 8 ، ثواب الأعمال : 273 / 1 ، المحاسن : 1 / 159 / 222 کلّها عن زرارة ، روضة الواعظین : 349 .
6- المحاسن : 1 / 162 / 232 عن عبداللّه بن میمون القدّاح ، روضة الواعظین : 349 .
7- الجعفریّات : 36 عن إسماعیل عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، جامع الأحادیث للقمّیّ : 135 ؛ المعجم الأوسط : 5 / 129 / 4863 و ج 7 / 331 / 7645 کلاهما عن أنس ولفظه «لا تُقبَلُ صَلاةُ رَجُلٍ لا یُتِمُّ الرُّکوعَ والسُّجودَ» .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن لَم یُتِمَّ وُضوءَهُ ورُکوعَهُ وسُجودَهُ وخُشوعَهُ فَصَلاتُهُ خِداجٌ (1)(2) .

أبو قُتادَة :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : أسوَأُ النّاسِ سَرِقَةً الَّذی یَسرِقُ صَلاتَهُ ، قالوا : یا رَسولَ اللّهِ ، وکَیفَ یَسرِقُ صَلاتَهُ ؟ قالَ : لا یُتِمُّ رُکوعَها ولا سُجودَها (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :إذا صَلّی أحَدُکُمُ المَکتوبَةَ فَلَم یُتِمَّ رُکوعَها وسُجودَها وتَکبیرَها والتَّضَرُّعَ فیها کانَ کَمِثلِ التّاجِرِ لا یَشِفُّ لَهُ حَتّی بَقیَ رَأسُ المالِ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَثَلُ الّذی لا یُتِمُّ صَلاتَهُ کَمَثَلِ الحُبلی حَمَلَت حَتّی إذا دَنا نِفاسُها أسقَطَت ، فَلا حَملَ ولا هیَ ذاتُ وَلَدٍ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ مِن أشراطِ القیامَةِ إضاعَةُ الصَّلَواتِ (6) .

الإمام علیّ علیه السلام_ لَمّا سُئِلَ عَن عَلاماتِ خُروجِ الدَّجّالِ _: إذا أماتَ النّاسُ الصَّلاةَ وأضاعُوا الأَمانَةَ ... (7) .

الإمام الصادق علیه السلام :الصَّلاةُ وُکِّلَ بِها مَلَکٌ لَیسَ لَهُ عَمَلٌ غَیرُها ، فَإِذا فُرِغَ مِنها قَبَضَها ثمّ صَعِدَ بِها ، فَإِن کانَت مَمّا تُقبَلُ قُبِلَت ، وإن کانَت مِمّا لا تُقبَلُ قیلَ لَهُ : رُدَّها عَلی عَبدی ، فَیَنزِلُ بِها حَتّی یَضرِبَ بِها وَجهَهُ ، ثُمَّ یَقولُ : اُفٍّ لَکَ ما یزالُ لَکَ عَمَلٌ یَعنینی (8)(9) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کسی که رکوع و سجودش را تمام به جا نمی آورد، نمازی ندارد (10) .

هر کس وضو و رکوع و سجودش را تمام به جا نیاورد، نمازش ناقص است.

ابو قتاده:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: بدترین دزد آن است که از نمازش می دزدد. گفتند: ای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، چگونه از نمازش می دزدد؟ فرمود: رکوع و سجودش را تمام به جا نمی آورد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرگاه یکی از شما نماز واجبش را بخواند ، ولی رکوع و سجود و تکبیر و دعای آن را، تمام به جا نیاورد ، همچون بازرگانی است که سود نمی برد تا اینکه تنها سرمایه اش باقی می ماند.

کسی که نمازش را تمام به جا نمی آورد ، همچون زن بارداری است که در نزدیکی زاییدن، بچه اش می افتد. پس نه باردار است و نه مادر شده است.

از نشانه های نزدیکی قیامت، تباه کردن نمازهاست.

امام علی علیه السلام_ هنگامی که از او نشانه های طغیان دجال پرسیده شد _: هنگامی که مردم نماز را بمیرانند و امانت را تباه کنند.

امام صادق علیه السلام :فرشته ای بر نماز گمارده شده است که کار دیگری غیر از آن ندارد. پس هنگامی که تمام می شود آن را می گیرد و بالا می برد. پس اگر از پذیرفتنی ها باشد، پذیرفته می شود و اگر از آن ها باشد که پذیرفته نمی شود، به او گفته می شود، آن را به بنده ام بازگردان. پس آن را پایین می آورد تا به صورتش بزند. سپس می گوید: اف بر تو، پیوسته عمل تو مرا به زحمت می اندازد (11) .

ص :110


1- الخداج : أخدج فلان أمره إذا لم یحکمه ، قال الأصمعیّ : الخداج النقصان ، وأصل ذلک من خداج الناقة إذا ولدت ولدا ناقص الخلق أو لغیر تمامٍ (لسان العرب : 2 / 248) .
2- دعائم الإسلام : 1 / 100 عن الإمام علیّ علیه السلام و ص 136 .
3- سنن الدارمی : 1 / 324 / 1302 ، مسند ابن حنبل : 8 / 386 / 22705 ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 353 / 835 ، تاریخ بغداد : 8 / 227 ، السنن الکبری : 2 / 539 / 3996 ، الموطّأ : 1 / 167 / 72 عن النعمان بن مرّة ، مسند إسحاق بن را هویه : 1 / 374 / 391 ، المعجم الأوسط : 5 / 59 / 4665 کلاهما عن أبی هریرة .
4- مسند إسحاق بن راهویه : 1 / 374 / 390 عن أبی هریرة .
5- السنن الکبری : 2 / 542 / 4005 عن صالح بن سوید عن الإمام علیّ علیه السلام ؛ دعائم الإسلام : 1 / 136 عن الإمام علیّ علیه السلام .
6- تفسیر القمّی : 2 / 304 عن عبداللّه بن عبّاس .
7- کمال الدین : 525 / 1 ، الخرائج والجرائح : 3 / 1133 ، مختصر بصائر الدرجات : 30 کلّها عن النزال بن سبرة .
8- یعنینی: العناء بالفتح والمدّ: التعب والنصب (مجمع البحرین : 3 / 264) ، والعَنَت : الوقوع فی أمرٍ شاقّ (أیضا : 257) .
9- الکافی : 3 / 488 / 10 عن هارون بن خارجة ، ثواب الأعمال : 273 / 2 عن وفیه «یعنّتنی» مکان «یعنینی» ، المحاسن : 1 / 161 / 231 عن أبی بصیر .
10- در نقل «المعجم الأوسط» آمده است: «نماز کسی که رکوع و سجود را کامل به جا نمی آورد، پذیرفته نمی شود».
11- در «ثواب الاعمال» به جای «یعنینی» «یعنتّنی» آمده است که تقریبا همین معنا را دارد.

الفصل السابع والعشرون : آثار الصلاة

فصل بیست و هفتم : آثار نماز

1 / 27 ذهاب السیّئات

27 / 1 از میان رفتن بدیها

«وأقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وزُلَفًا مِنَ اللَّیلِ إنَّ الْحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ ذلِکَ ذِکری لِلذّاکِرینَ» (1) .

أبو عُثمان :کُنتُ مَعَ سَلمانَ تَحتَ شَجَرَةٍ فَأَخَذَ مِنها غُصنًا یابِسًا فَهَزَّهُ حَتّی تَحاتَّ وَرَقُهُ ، قالَ : أما تَسأَلُنی لِمَ أفعَلُ هذا ؟ قُلتُ لَهُ : لِمَ فَعَلتَهُ ؟ قالَ : هکَذا فَعَلَ بی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله ثُمَّ قالَ : إنَّ المُسلِمَ إذا تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ الوُضوءَ وصَلَّی الخَمسَ تَحاتَّت ذُنوبُهُ کما تَحاتَّ هذَا الوَرَقُ ، ثُمَّ قالَ : «وأقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وزُلَفًا مِنَ اللَّیلِ ... ذلِکَ ذِکری لِلذّاکِرینَ» (2) .

ابنُ مَسعُود :إنَّ رَجُلاً أصابَ مِنِ امرَأَةٍ قُبلَةً ، فَأَتَی النَّبیَّ صلی الله علیه و آله فَأَخبَرَهُ ، فَأَنزَلَ اللّهُ : «أقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وزُلَفًا مِنَ اللَّیلِ إنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ»

فَقالَ الرَّجُلُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ألِیَ هذا ؟ قالَ : لِجَمیعِ اُمَّتی کُلِّهِ (3) .

فصل بیست و هفتم: آثار نماز

1/27

از میان رفتن بدیها

قرآن :

«و در دو طرف روز (اوّل و آخر آن) و نخستین ساعات شب نماز بر پا دار، زیرا خوبیها ؛ بدیها را از میان می برد. این پندی برای پندگیرندگان است.»

ابو عثمان:با سلمان زیر درختی بودیم که شاخه خشکی را از آن گرفته و تکان داد ، تا اینکه برگهایش ریخت و گفت: آیا نمی پرسی چرا اینگونه می کنم؟ گفتم: چرا کردی؟ گفت: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برایم اینگونه کرد و سپس فرمود: همانا مسلمان هر گاه وضویی نیکو گرفت و نمازهای پنجگانه را خواند، گناهانش می ریزد همانگونه که این برگها ریخت. سپس گفت : «و در دو طرف روز (اوّل و آخر آن) و نخستین ساعات شب نماز بر پا دار، زیرا خوبیها ، بدیها را از میان می برد. این پندی برای پندگیرندگان است» .

ابن مسعود:مردی از زنی بوسه ای ربوده بود . پس نزد پیامبر آمد و به او خبر داد. سپس خداوند این آیه را فرو فرستاد: «و در دو طرف روز (اوّل و آخر آن) و نخستین ساعات شب نماز بر پا دار ؛ زیرا خوبیها ، بدیها را از میان می برد» . پس آن مرد گفت: ای پیامبر خدا، آیا این مخصوص من است؟ فرمود: برای همه امّتم، تمام آنان.

ص :111


1- هود : 114 .
2- سنن الدارمی : 1/194/720 ، مسند ابن حنبل: 9/178/23768، المعجم الکبیر: 6/257/6151 ؛ أمالی الطوسی : 167 / 281 نحوه ، مجمع البیان : 5 / 307 .
3- م صحیح البخاری : 1/197/503، صحیح مسلم : 4/2115/39 ، سنن الترمذی : 5 / 291 / 3114، سنن ابن ماجة : 2 / 1421 / 4254 .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلَواتُ کَفّاراتٌ لِما بَینَهُنَّ ، لِأَنَّ اللّهَ عز و جل قالَ : «إنَّ الحَسَناتِ یُذهِبنَ السَّیِّئاتِ» (1) .

أبو أیّوبَ الأَنصارِیّ :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ یَقولُ : إنَّ کُلَّ صَلاةٍ تَحُطُّ ما بَینَ یَدَیها مِن خَطیئَةٍ (2) .

أبو ذَرّ :قُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، فَما تَوبَةُ الرَّجُلِ الَّذی یَکذِبُ مُتَعَمِّدًا ؟ قالَ : الاِستِغفارُ والصَّلواتُ الخَمسُ تَغسِلُ ذلِکَ (3) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَوَضَّأَ کَما اُمِرَ وصَلّی کما اُمِرَ غُفِرَ لَهُ ما تَقَدَّمَ مِن عَمَلٍ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلَواتُ الخَمسُ والجُمُعَةُ إلَی الجُمُعَةِ کَفّاراتٌ لِما بَینَهُنَّ ما لم تُغشَ الکَبائِرُ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ المُسلِمَ لَیُصَلّی وخَطایاهُ مَوضوعَةٌ عَلی رَأسِهِ ، فَکُلَّما سَجَدَ تَحاتَّت ، فَیَفرَغُ حینَ یَفرَغُ مِن صَلاتِهِ وقَد تَحاتَّت خَطایاهُ (6) .

عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن حافِظَینِ یَرفَعانِ إلَی اللّهِ بِصَلاةِ رجلٍ مَعَ صَلاةٍ إلاّ قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : اُشهِدُکُما أنّی قَد غَفَرتُ لِعَبدی ما بَینَهُما (7) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ العَبدَ المُسلِمَ لَیُصَلِّی الصَّلاةَ یُریدُ بِها وَجهَ اللّهِ فَتَهافَتُ عَنهُ ذُنوبُهُ کَما یَتَهافَتُ هذَا الوَرَقُ عَن هذِهِ الشَّجَرَةِ (8) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ أحَدَکُم إذا تَوَضَّأَ فَأَحسَنَ وأتَی المَسجِدَ لا یُریدُ إلاَّ الصَّلاةَ لَم یَخطُ خُطوَةً إلاّ رَفَعَهُ اللّهُ بِها دَرَجَةً وحَطَّ عَنهُ خَطیئَةً (9) .

عنه صلی الله علیه و آله :ما مِن صَلاةٍ یَحضُرُ وَقتُها إلاّ نادی مَلَکٌ بَینَ یَدَیِ اللّهِ : أیُّهَا النّاسُ ،

قوموا إلی نیرانِکُمُ الَّتی أوقَدتُموها عَلی ظُهورِکُم فَأَطفِئوها بِصَلاتِکُ (10) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نمازها، پوشاننده آنچه در میان آن هاست، می باشند ؛ چون خداوند عز و جلگفته است: «همانا خوبیها، بدیها را از میان می برند» (11) .

ابو ایّوب انصاری:پیامبر همواره می گفت: هر نماز، خطاهای پیش از خود را می زداید.

ابوذر:عرض کردم: ای پیامبر خدا، توبه مردی که از روی قصد دروغ می گوید چیست؟ فرمود: آمرزش خواستن و نمازهای پنجگانه که آن را می شوید.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس وضو بگیرد آنگونه که فرمان داده شده و نماز بخواند آنگونه که فرمان یافته، هر چه پیشتر کرده آمرزیده می شود.

نمازهای پنجگانه ونمازجمعه تا جمعه، پوشاننده آنچه در میان آن هاست، می باشند تا آنگاه که گناهان بزرگ را در بر نگیرد. نداشته باشد.

همانا مسلمان نماز میگزارد در حالی که خطاهایش بر سرش نهاده شده است . پس هرگاه سجده می کند فرو می ریزد و از نماز فارغ می شود ، در حالی که خطاهایش ریخته است.

هیچگاه دو فرشته نگهبان، نماز انسان را با نماز دیگرش به سوی خدا نمی برند ، جز اینکه خدای تبارک و تعالی (به آن دو فرشته) می گوید: شما را گواه می گیرم که میان آن دو نماز را بر بنده ام آمرزیدم.

همانا گناهان بنده مسلمان در حال نماز خالصانه فرو می ریزد ، همانگونه که این برگ از این درخت فرو می ریزد.

هرگاه یکی از شما وضویی نیکو بگیرد و فقط برای نماز به مسجد بیاید، هیچ گامی بر نمی دارد ، جز اینکه خداوند در برابر آن او را یک درجه بالا می برد و خطایی را از او می زداید.

وقت هیچ نمازی در نمی رسد ، جز اینکه فرشته ای در پیشگاه خداوند فریاد بر می آورد: ای مردم، به سوی آتشهایی که بر پشت خود افروخته اید، برخیزید و با نمازهایتان آن ها را خاموش سازید.

ص :112


1- المعجم الکبیر : 3 / 298 / 3460 عن أبی مالک الأشعریّ ، الزهد لابن المبارک : 317 / 907 عن أبی هریرة ؛ دعائم الإسلام : 1 / 135 وفیه «کَفّارَةٌ لِما بَینَهُنَّ ما اجتَنَبتَ الکَبائِرَ . . .» ، إرشاد القلوب : 412 نحوه کلاهما عن الإمام علیّ علیه السلام .
2- مسند ابن حنبل : 9 / 132 / 23562 ، حلیة الأولیاء : 5 / 190 .
3- أمالی الطوسی : 537 / 1162 ، مکارم الأخلاق : 2 / 378 / 2661 ، تنبیه الخواطر : 2 / 64 .
4- سنن ابن ماجة : 1 / 447 / 1396 ، سنن النسائی : 1 / 91 ، سنن الدارمی : 1 / 193 / 718 ، مسند ابن حنبل : 9 / 151 / 23656 ، المعجم الکبیر : 4 / 157 / 3994 کلّها عن أبی أیّوب الأنصاری وعقبة بن عامر .
5- سنن الترمذیّ : 1 / 418 / 214 ، مسند ابن حنبل : 3 / 282 / 8723 کلاهما عن أبی هریرة ، حلیة الأولیاء : 9 / 250 عن أنس نحوه ، إحیاء علوم الدین : 1 / 223 ؛ إرشاد القلوب : 412 عن الإمام الکاظم عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلام .
6- تاریخ بغداد : 14 / 313 / 7634 ، المعجم الکبیر : 6 / 250 / 6125 کلاهما عن سلمان الفارسی .
7- شُعب الإیمان : 3 / 45 / 2821 عن أنس .
8- مسند ابن حنبل : 8 / 133 / 21612 عن أبی ذرّ .
9- صحیح البخاری : 1/181/465 ، صحیح مسلم : 1 / 459 / 272 ، سنن الترمذی : 2/499/ 603 ، سنن ابن ماجة : 1 / 254 / 774 ، حلیة الأولیاء : 7 / 202 کلّها عن أبی هریرة .
10- م التهذیب : 2 / 238 / 944 ، أمالی الصدوق : 401 / 3 ، ثواب الأعمال : 57 / 1 کلّها عن عبداللّه بن سنان عن الإمام الصادق علیه السلام ، الفقیه : 1 / 208 / 624 ؛ المعجم الأوسط : 9 / 173 / 9452 عن أنس نحوه ، حلیة الأولیاء : 3 / 42 عن ابن سیرین نحوه .
11- در دعائم الاسلام چنین آمده است: «پوشاننده آنچه در میان آن هاست ، تا آنگاه که از گناهان بزرگ دوری گزیند...».

عنه صلی الله علیه و آله :یُبعَثُ مُنادٍ عِندَ حَضرَةِ کُلِّ صَلاةٍ فَیَقولُ : یا بَنی آدَمَ ، قوموا فَأَطفِئوا عَنکُم ما أوقَدتُم عَلی أنفُسِکُم ، فَیَقومونَ فَیَتَطَهَّرون وتَسقُطُ خَطایاهُم مِن أعیُنِهِم ، ویُصَلّونَ فَیُغفَرُ لَهُم ما بَینَهُما ، ثُمَّ یوقِدونَ فیما بَینَ ذلِکَ ، فَإِذا کانَ عِندَ صَلاةِ الاُولی نادی : یا بَنی آدَمَ ، قوموا فَأَطفِئوا ما أوقَدتُم عَلی أنفُسِکُم ، فَیَقومونَ فَیَتَطهَّرونَ ویُصَلّونَ فَیُغفَرُ لَهُم ما بَینَهُما ، فَإِذا حَضَرَتِ العَصرُ فَمِثلُ ذلِکَ ، فَإِذا حَضَرَتِ المَغرِبُ فَمِثلُ ذلِکَ ، فَإِذا حَضَرَتِ العَتَمَةُ فَمِثلُ ذلِکَ ، فَیَنامونَ وقَد غُفِرَ لَهُ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :تَحتَرِقونَ فَإِذا صَلَّیتُمُ الفَجرَ غَسَلَتها ، ثُمَّ تَحتَرِقونَ تَحتَرِقونَ فَإِذا صَلَّیتُمُ الظُّهرَ غَسَلَتها ، ثُمَّ تَحتَرِقونَ تَحتَرِقونَ فَإِذا صَلَّیتُمُ العَصرَ غَسَلَتها ، ثُمَّ تَحتَرِقونَ تَحتَرِقونَ فَإِذا صَلَّیتُمُ المَغرِبَ غَسَلَتها ، ثُمَّ تَحتَرِقونَ تَحتَرِقونَ فَإِذا صَلَّیتُمُ العِشاءَ غَسَلَتها ، ثُمَّ تَنامونَ فَلا یُکتَبُ عَلَیکُم شَیءٌ حَتّی تَستَیقِظوا (2) .

عنه صلی الله علیه و آله_ فی ذِکر ثَوابِ الصَّلاةِ _: فَإِذا قُمتَ إلَی الصَّلاةِ وتَوَجَّهتَ وقَرَأتَ اُمَّ الکِتابِ وما تَیَسَّرَ لَکَ مِنَ السُّوَرِ ثُمَّ رَکَعتَ فَأَتمَمتَ رُکوعَها وسُجودَها وتَشَهَّدتَ وسَلَّمتَ غُفِرَ لَکَ کُلُّ ذَنبٍ فیما بَینَکَ وبَینَ الصَّلاةِ الَّتی قَدَّمتَها إلَی الصَّلاةِ المُؤَخَّرَةِ ، فَهذا لَکَ فی صَلاتِکَ (3) .

القُطبُ الرّاوَندیّ :رَأی (رسولُ اللّه ) صلی الله علیه و آله رَجُلاً یَقولُ : اللّهُمَّ اغفِر لی ولا أراکَ تَفعَلُ ، فَقالَ صلی الله علیه و آله لَهُ : لِمَ تَسوءُ ظَنَّکَ ؟! قالَ : لِأَنّی أذنَبتُ فِیالجاهِلیَّةِ والإِسلام ، فَقالَ صلی الله علیه و آله : أمّا ما أذنَبتَ فِی الجاهِلیَّةِ فَقَد مَحاهُ الإِیمانُ ، وما

فَعَلتَ فِی الإِسلامِ الصَّلاةُ إلَی الصَّلاةِ کَفّارَةٌ لِما بَینَهُما (4) .

در وقت هر نماز، منادیی بر می خیزد و می گوید: ای پسران آدم، برخیزید و آنچه را بر خود افروخته اید، خاموش کنید . پس بر می خیزند و طهارت می سازند و خطاهای پیش رویشان فرو می ریزد و نماز می خوانند و آنچه در میان آن دو بوده آمرزیده می شود . سپس در این میان آتش می افروزند (گناه می کنند) پس هنگام نماز نخستین فریاد بر می آورد: ای فرزندان آدم، برخیزید و آنچه بر خود افروخته اید، خاموش کنید . پس بر می خیزند، طهارت می سازند و نماز می خوانند و آنچه در میان آن دو بوده ، آمرزیده می شود و هنگام نماز عصر، همینگونه است و نیز هنگام نماز مغرب و نماز عشاء. پس در حالی که آمرزیده شده اند، می خوابند.

می سوزید، پس هنگامی که نماز صبح می خوانید بر آن آب می ریزید . سپس می سوزید و می سوزید ، پس هنگامی که نماز ظهر می خوانید بر آن آب می ریزید. سپس می سوزید و می سوزید ، پس هنگامی که نماز عصر می خوانید بر آن آب می ریزید. سپس می سوزید و می سوزید، پس هنگامی که نماز مغرب می خوانید بر آن آب می ریزید . سپس می سوزید و می سوزید، پس هنگامی که نماز عشاء می خوانید بر آن آب می ریزید. سپس می خوابید و بر شما چیزی نوشته نمی شود تا اینکه بیدار شوید.

در بیان پاداش نماز _ : هنگامی که به نماز می ایستی و رو به قبله می کنی و ام الکتاب (سوره حمد) را و هر سوره ای که می توانی، می خوانی سپس خم می شوی ورکوع وسجود را تمام به جا می آوری و تشهد و سلام می گویی ، همه گناهانت از نمازی که آوردی تا نماز پس از آن ، آمرزیده می شود . این است آنچه در نمازت به دست می آوری.

قطب راوندی:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله مردی را دید که می گوید: خدایا ، مرا

بیامرز و نمی بینم که بیامرزی. پس حضرت به او فرمود: چرا بدگمانی؟ گفت: چون من در دوران جاهلیت و اسلام گناه کرده ام. حضرت فرمود: اما گناهانی که در جاهلیت کرده ای، ایمان آن ها را زدود و آنچه در اسلام انجام داده ای، نماز تا نماز ، کفاره میان آن دوست.

ص :113


1- م المعجم الکبیر : 10 / 141 / 10252 عن ابن مسعود .
2- تاریخ بغداد : 4 / 305 / 2091 ، المعجم الأوسط : 2 / 358 / 2224 ، المعجم الصغیر : 1 / 47 نحوه کلّها عن ابن مسعود .
3- الفقیه : 2 / 202 / 2138 ، أمالی الصدوق : 441 / 22 کلاهما عن محمّد بن قیس ، الخرائج والجرائح : 2 / 515 / 26 کلّها عن الإمام الباقر علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .
4- مستدرک الوسائل : 3 / 16 / 2900 وص 91 / 3094 نقلاً عن لبّ اللباب .

الإمام علیّ علیه السلام :مَن أتَی الصَّلاةَ عارِفًا بِحَقِّها غُفِرَ لَهُ (1) .

عنه علیه السلام :ما أهَمَّنی ذَنبٌ اُمهِلتُ بَعدَهُ حَتّی اُصَلّیَ رَکعَتَینِ (2) .

(3)

2 / 27 طهارة النفس

27 / 2 پاکی جان

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّما مَثَلُ الصَّلاةِ فیکُم کَمَثَلِ السَّریِّ _ وهُوَ النَّهرُ _ عَلی بابِ أحَدِکُم یَخرُجُ إلَیهِ فِیالیَومِ واللَّیلَةِ ، یَغتَسِلُ مِنهُ خَمسَ مَرّاتٍ ، فَلَم یَبقَ الدَّرَنُ مَعَ الغَسلِ خَمسَ مَرّاتٍ ، ولَم تَبقَ الذُّنوبُ مَعَ الصَّلاةِ خَمسَ مَرّاتٍ (4) .

الإمام الباقر علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : لَو کانَ عَلی بابِ دارِ أحَدِکُم نَهرٌ فَاغتَسَلَ فی کُلِّ یَومٍ مِنهُ خَمسَ مَرّاتٍ أکانَ یَبقی فی جَسَدِهِ مِنَ الدَّرَنِ شَیءٌ ؟ قُلنا (5) : لا ، قالَ : فَإِنَّ مَثَلَ الصَّلاةِ کَمَثَلِ النَّهرِ الجاری کُلَّما صُلّیَ صَلاةٌ کَفَرَت ما بَینَهُما مِنَ الذُّنوبِ (6) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلَواتُ الخَمسُ کَفّارَةٌ لمِا بَینَها ، أرَأَیتُم لَو أنَّ رَجُلاً کانَ لَهُ مُغتَسَلٌ بَینَ منزِلهِ ومُعتَمَلِهِ خَمسَةُ أنهارٍ ، فَإِذَا انطَلَقَ إلی معتَمَلِهِ عَمِلَ فیهِ ما شاءَ اللّهُ فَأَصابَهُ الوَسَخُ والعَرَقُ ، فَکُلَّما مَرَّ بِنَهرٍ اِغتَسَلَ ما کانَ ذلِکَ یُبقِی مِن دَرَنِه ؟ وکَذلِکَ الصَّلواتُ کُلَّما عَمِلَ خَطِیئةً أو ما شاءَ اللّهُ ثُمّ صَلَّی ودَعا واستَغفَرَ غفِرَ لَهُ ما کانَ فیهِ (7) .

امام علی علیه السلام :هر کس نماز را با آگاهی از حقیقتش به جا بیاورد آمرزیده می شود.

گناهی که مهلت یابم پس از آن دو رکعت نماز بخوانم، مرا اندیشناک نمی کند.

2/27

پاکی جان

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :مثال نماز در میان شما ، مثال جوی آبی است که بر خانه یکی از شما روز و شب روان باشد و او پنج بار خود را در آن بشوید. پس (همانگونه که) هیچ چرکی با پنج بار شستن باقی نمی ماند ، گناهان نیز با پنج بار نماز خواندن ، باقی نمی مانند.

امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اگر بر در خانه یکی از شما، جویی باشد و هر روز پنج بار خود را در آن بشوید، در تن وی چرکی باقی می ماند؟ گفتیم: (8) نه . فرمود: پس همانا مثال نماز، مثال همان جوی روان است که هرگاه نماز می گزارد ، آنچه گناه میان آن دو (نماز) است پاک می کند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نمازهای پنجگانه کفّاره میان آنان است . اگر مردی میان منزل و محل کارش ، پنج جوی آب برای شست و شوی خویش داشته باشد و هر گاه به محل کارش برود و در آن کار کند و عرق بریزد به این جویها می رود و خود را پاکیزه می سازد ، آیا از چرک و کثیفی

وی چیزی می ماند ؟ نمازهای پنجگاه نیز چنین است ، هر گاه خطایی از او سرزند یا آنچه خدا خواهد بشود ، نماز بگزارد و دعا کند و آمرزش بطلبد ، هر چه در اوست آمرزیده گردد .

ص :114


1- الخصال: 628/10 عن أبیبصیر ومحمّدبن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام، تحف العقول: 117.
2- نهج البلاغة : الحکمة 299 ، غرر الحکم : 9662 ، الدعوات : 120 / 287 .
3- راجع : الحدیث 128 و 217 .
4- الفقیه : 1 / 211 / 640 ، أمالی المفید : 189 / 16 عن جابر ؛ صحیح مسلم : 1 / 463 / 284 عن جابر نحوه .
5- الظاهر أنّ الصحیح : «قالوا : لا» .
6- التهذیب : 2 / 237 / 938 عن أبی بصیر ، عوالی اللآلی : 1 / 109 / 12 عن أبی هریرة نحوه ؛ صحیح مسلم : 1 / 462 / 283 ، سنن النسائی : 1 / 231 کلاهما عن أبی هریرة ، سنن ابن ماجة : 1 / 447 / 1397 ، مسند ابن حنبل : 1 / 156 / 518 کلاهما عن عثمان کلّها نحوه .
7- کنزالعمّال : 7 / 310 / 19027 عن معجم الأوسط .
8- گویا درست چنین باشد: «گفتند: نه».

الإمام علیّ علیه السلام :الصَّلاةُ صابونُ الخَطایا (1) .

عنه علیه السلام_ فی کَلامٍ لَهُ یوصی فیهِ أصحابَهُ بِالصَّلاةِ _: وإنَّها لَتَحُتُّ الذُّنوبَ حَتَّ الوَرَقِ ، وتُطلِقُها إطلاقَ الرِّبَقِ ، وشَبَّهَها رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِالحَمَّةِ تَکونُ عَلی بابِ الرَّجُلِ ، فَهُوَ یَغتَسِلُ مِنها فِی الیَومِ واللَّیلَةِ خَمسَ مَرّاتٍ ، فما عَسی أن یَبقی عَلَیهِ مِنَ الدَّرَنِ (2) .

أبو حَمزَةَ الُّثمالیّ :سَمِعتُ أحَدَهُما یَقولُ : إنَّ عَلیًّا علیه السلام أقبَلَ عَلَی النّاسِ فَقالَ : أیُّ آیَةٍ فی کِتابِ اللّهِ أرجی عِندَکُم ؟ فَقالَ بَعضُهُم : «إنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ أنْ یُشرَکَ بِهِ ویَغفِرُ ما دونَ ذلِکَ لِمَن یَشاءُ» (3) قال : حَسَنَةٌ ولَیسَت إیّاها ، فَقالَ بَعضُهُم : «یا عِبادیَ الَّذینَ أسرَفوا عَلی أنفُسِهِم لا تَقنَطوا مِن رَحمَةِ اللّهِ» (4) قالَ : حَسَنَةٌ ولَیسَت إیّاها ، وقالَ بَعضُهُم : «الَّذینَ إذا فَعَلوا فاحِشَةً أو ظَلَموا أنفُسَهُم ذَکَرُوا اللّهَ فَاستَغفَروا لِذُنوبِهِم» (5) قالَ : حَسَنَةٌ ولَیسَت إیّاها ، قالَ: ثُمَّ أحجَمَ النّاسُ ، فَقالَ : ما لَکُم یا مَعشَرَ المُسلِمینَ ؟ قالوا : لا وَاللّهِ ما عِندَنا شَیءٌ ، قالَ : سَمِعتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آلهیَقولُ : أرجی آیَةٍ فیکِتابِ اللّهِ «وأقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَیِ النَّهارِ وزُلَفًا مِنَ اللَّیلِ» (6) وقَرَأَ الآیَةَ کُلَّها ، وقالَ: یا عَلیُّ، والَّذی بَعَثَنی بِالحَقِّ بَشیرًا ونَذیرًا إنَّ أحَدَکُم لَیَقومُ إلی وضوئِهِ فَتَساقَطُ عَن جَوارِحِهِ الذُّنوبُ ، فَإِذَا استَقبَلَ[اللّهَ ]بِوَجهِهِ وقَلبِهِ لَم یَنفَتِل عَن صَلاتِهِ وعَلَیهِ مِن ذُنوبِهِ شَیءٌ کَما وَلَدَتهُ اُمُّهُ ، فَإِن أصابَ شَیئًا بَینَ الصَّلاتَینِ کانَ لَهُ مِثلُ ذلِکَ ، حَتّی عَدَّ الصَّلواتِ الخَمسَ ، ثُمَّ قالَ : یا عَلیُّ ، إنَّما مَنزِلَةُ الصَّلَواتِ الخَمسِ لاُِمَّتی کَنَهرٍ جارٍ عَلی بابِ أحَدِکُم ، فَما ظَنَّ أحَدُکُم لَو کانَ فیجَسَدِهِ دَرَنٌ ثُمَّ اغتَسَلَ فیذلِکَ النَّهرِ خَمسَ مَرّاتٍ فِی الیَومِ، أکانَ

یَبقی فی جَسَدِهِ دَرَنٌ؟ فَکذلِکَ وَاللّهِ الصَّلَواتُ الخَمسُ لاُِمَّتی (7) .

امام علی علیه السلام :نماز ، صابون خطاهاست.

در گفتاری که در آن یارانش را به نماز سفارش می کرد _ : و همانا نماز ، گناهان را چون برگ فرو می ریزد و آن ها را می گشاید آن گونه که بند از کسی بگشایند و پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ، آن را به چشمه آب گرم که بر در خانه مرد روان باشد، تشبیه کرد که شبانه روز، پنج بار خود را در آن بشوید ، دیگر چرکی بر تن وی نخواهد ماند.

ابوحمزه ثمالی:از یکی از دو (امام باقر یا امام صادق) شنیدم که می فرماید: حضرت علی علیه السلام به مردم رو کرد و گفت: امیدوار کننده ترین آیه در کتاب خدا کدام است؟ برخی گفتند: «بی گمان خداوند شرک ورزیدن به خود را نمی بخشد وپائین تر از آن را برای هر که بخواهد می بخشد» . فرمود: نیکوست ولی آن نیست. برخی گفتند: «ای بندگان من _ که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید _ از رحمت خدا نومید مشوید» .

فرمود: نیکوست ولی آن نیست. برخی گفتند: «آنان که چون کار زشتی کنند ، یا بر خود ستم روا دارند، خدا را به یاد می آورند و برای گناهانشان آمرزش می خواهند» . فرمود: نیکوست ولی آن نیست. پس مردم، از سخن باز ایستادند و حضرت فرمود: ای مردم مسلمان، شما را چه می شود؟ گفتند: نه،به خدا سوگند، چیزی نمی دانیم. فرمود:شنیدم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله می گوید: امیدوار کننده ترین آیه در کتاب خدا این است: «در دو طرف روز و نخستین ساعات شب نماز برپا دار» و همه آیه را قرائت کرد و گفت: ای علی، سوگند به کسی که مرا به حق، مژده دهنده و ترساننده برانگیخت؛ همانا یکی از شما به وضو بر می خیزد، پس گناهانش از اندامش فرو می ریزد و هنگامی که با برون و درون به خدا رو کند، از نمازش باز نمی گردد ، جز آنکه از گناهانش چیزی بر او نمانده است ؛

همانگونه که مادرش او را زاده بوده . پس اگر به گناهی میان دو نماز گرفتار آمد برایش چنین است تا اینکه هر پنج نماز را شمرد و سپس گفت: ای علی، جایگاه نمازهای پنجگانه برای امتم چون جویی است که بر در خانه یکی از شما روان باشد، پس چه گمان می برید اگر یکی از شما در تنش چرکی باشد و در آن جوی پنج بار در روز خود را بشوید، آیا در تن وی چرکی می ماند؟ به خدا سوگند، نمازهای پنجگانه برای امتم نیز همینگونه است.

ص :115


1- شرح نهج البلاغة : 20 / 313 / 598 .
2- نهج البلاغة : الخطبة 199 .
3- النساء : 48 و 116 .
4- الزمر : 53 .
5- آل عمران : 135 .
6- هود : 114 .
7- تفسیر العیّاشی : 2 / 161 / 74 ، مجمع البیان : 5 / 307 ، عوالی اللآلی : 2 / 24 / 54 .

3 / 27 طرد الشیطان

27 / 3 راندن شیطان

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ تُسَوِّدُ وَجهَ الشَّیطانِ (1) .

الإمام علیّ علیه السلام :الصَّلاةُ حِصنٌ مِن سَطَواتِ الشَّیطانِ (2) .

عنه علیه السلام :الصَّلاةُ حِصنُ الرَّحمنِ ومِدحَرَةُ الشَّیطانِ (3) .

الإمام الصادق علیه السلام :مَلَکُ المَوتِ یَدفَعُ الشَّیطانَ عَنِ الُمحافِظِ عَلَی الصَّلاةِ ویُلَقِّنُهُ شَهادَةَ أن لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وأنَّ مُحَمَّدًا رَسولُ اللّهِ فی تِلکَ الحالَةِ العَظیمَةِ (4) .

الکتاب:

«اُتلُ ما اُوحیَ إلَیکَ مِنَ الکِتابِ وأقِمِ الصَّلاةَ إنَّ الصَّلاةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ ولَذِکرُ اللّهِ أکبَرُ واللّهُ یَعلَمُ ما تَصنَعونَ» (5) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله:مَن لَم تَنهَهُ صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ لَم یَزدَد مِنَ اللّهِ إلاّبُعدًا (6) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا صَلاةَ لِمَن لَم یُطِعِ الصَّلاةَ ، وطاعَةُ الصَّلاةِ أن تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ (7) .

عِمرانُ بنُ حُصَین :سُئِلَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله عَن قَولِ اللّهِ : «إنَّ الصَّلاةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ» قالَ : مَن لَم تَنهَهُ صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ فَلا صَلاةَ لَهُ (8) .

3/27

راندن شیطان

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز ، چهره شیطان را سیاه می کند.

امام علی علیه السلام :نماز، پناهگاهی در برابر حمله های شیطان است.

نماز ، پناهگاه رحمان و وسیله راندن شیطان است.

امام صادق علیه السلام :فرشته مرگ، شیطان را از مواظبت کننده بر نماز، دور می کند و در آن حال سخت (جان کندن) گواهی بر یکتایی خداوند و رسالت محمّد صلی الله علیه و آله را به او تلقین می کند.

4 / 27 المنع من الفحشاء والمنکر

27 / 4 بازداشتن از کار زشت و ناپسند

4/27

بازداشتن از کار زشت و ناپسند

قرآن :

«آنچه از کتاب به تو وحی شده است، بخوان و نماز بر پا دار که همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد و بی گمان یاد خدا بزرگتر است و خداوند می داند چه می کنید.»

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نمازش او را از کار زشت و ناپسند باز ندارد، جز دوری از خدا نیفزاید.

کسی که از نماز فرمان نبرد، نمازی ندارد و فرمان بردن از نماز،

خودداری از کار زشت و ناپسند است.

ص :116


1- الفردوس : 2 / 405 / 3799 عن ابن عمر .
2- غرر الحکم : 2212 .
3- غرر الحکم : 2213 .
4- الفقیه : 1 / 137 / 369 .
5- العنکبوت : 45 .
6- المعجم الکبیر : 11 / 46 / 11025 ، مسند الشهاب : 1 / 305 / 509 ، تفسیر ابن کثیر : 6 / 290 ، تفسیر الطبری : 11 / الجزء 20 / 155 کلّها عن ابن عبّاس ؛ مجمع البیان : 8 / 447 عن أنس .
7- تفسیر الطبری : 11 / الجزء 20 / 155 ، تفسیر ابن کثیر : 6 / 290 ، الدرّ المنثور : 6 / 465 کلّها عن ابن مسعود ؛ مجمع البیان : 8 / 447 عن ابن مسعود .
8- تفسیرابن کثیر: 6/290، الدرّالمنثور: 6/465 نقلاًعن ابن أبیحاتم وابن مردویه عن عمران بن حصین.

أنس :إنَّ فَتًی مِنَ الأَنصارِ کانَ یُصَلِّی الصَّلاةَ مَعَ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ویَرتَکِبُ الفَواحِشَ ، فَوُصِفَ ذلِکَ لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقالَ : إنَّ صَلاتَهُ تَنهاهُ یَومًا (1) .

أبو هریرة :جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : إنَّ فُلانًا یُصَلّی بِاللَّیلِ فَإِذا أصبَحَ سَرَقَ ، قالَ : إنَّهُ سَیَنهاهُ ما یَقولُ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :مَن أحَبَّ أن یَعلَمَ أقُبِلَت صَلاتُهُ أم لَم تُقبَل فَلیَنظُر هَل مَنَعَتهُ صَلاتُهُ عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ ، فَبِقَدرِ ما مَنَعَتهُ مِنهُ قُبِلَت مِنهُ (3) .

عنه علیه السلام :الصَّلاة حُجزَةُ اللّهِ ، وذلِکَ أنَّها تَحجِزُ المُصَلّیَ عَنِ المَعاصی مادامَ فی صَلاتِهِ ، قالَ اللّهُ عز و جل : «إنَّ الصَّلاةَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَرِ» (4) .

عنه علیه السلام :اعلَم أنَّ الصَّلاةَ حُجزَةُ اللّهِ فِی الأَرضِ ، فَمَن أحَبَّ أن یَعلَمَ ما أدرَکَ مِن نَفعِ صَلاتِهِ فَلیَنظُر ، فَإِن کانَت صَلاتُهُ حَجَزَتهُ عَنِ الفَواحِشِ والمُنکَرِ فَإِنَّما أدرَکَ مِن نَفعِها بِقَدرِ ما احتَجَزَ (5) .

(6)

5 / 27 الاستقامة

27 / 5 پایداری

الکتاب:

«یا أیُّها الَّذینَ آمَنوا استَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلاةِ إنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرینَ» (7) .

حُذَیفَة : کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آلهإذا حَزَبَهُ (8) أمرٌ صَلّی (9) .

عمران بن حصین:درباره گفته خدا: «همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد» از پیامبر صلی الله علیه و آله پرسیده شد. فرمود: هر کس، نمازش او را از کار زشت و ناپسند باز ندارد، نمازی ندارد.

انس:جوانی از انصار همراه پیامبر نماز می گزارد و کارهای زشت هم می کرد . این مطلب را به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گفتند. فرمود: روزی، نمازش او را باز می دارد (10) .

ابو هریره: مردی نزد پیامبر آمد و گفت: همانا فلانی در شب نماز می خواند و صبح، دزدی می کند. فرمود: آنچه می گوید (نمازش) بزودی او را باز می دارد.

امام صادق علیه السلام :هر کس دوست دارد بداند آیا نمازش پذیرفته شده است یا نه، پس بنگرد آیا نمازش، او را از کار زشت و ناپسند بازداشته است، یا نه. پس به هر اندازه که او را بازداشته، از او پذیرفته شده است.

نماز ، بازدارنده ای الهی است؛ زیرا نمازگزار را تا آنگاه که در نماز است از گناهان باز می دارد. خدای عز و جل می فرماید: «همانا نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد» .

بدان که نماز بازدارنده ای برای خدا در زمین است، پس هر کس دوست دارد بداند چه اندازه از نمازش سود برده ، پس بنگرد اگر نمازش او را از کارهای زشت و ناپسند باز داشته، به همان اندازه که او را بازداشته، سود جسته است.

5/27

پایداری

«ای کسانی که ایمان آورده اید، از شکیبایی و نماز یاری جویید؛ که خدا با شکیبایان است.»

حذیفه:هرگاه به پیامبر صلی الله علیه و آله غم و اندوهی می رسید، نماز می خواند (11) .

ص :117


1- مجمع البیان : 8 / 447 عن أنس ، البحار : 82 / 198 وزاد فی آخره «فَلَم یَلبَث أن تابَ» .
2- مسند ابن حنبل : 3 / 457 / 9785 ، تفسیر ابن کثیر : 6 / 290 عن جابر .
3- مجمع البیان : 8 / 447 .
4- التوحید : 166 / 4 .
5- معانی الأخبار : 237 / 1 عن یونس بن ظبیان .
6- راجع : الحدیث 136 .
7- البقرة : 153 ، وراجع : البقرة : 45 .
8- فی الحدیث : کان إذا حزبه أمر صلّی ، أی إذا نزل به مهمّ أو أصابه غمّ (لسان العرب : 1 / 309 ) .
9- سنن أبی داود : 2 / 35 / 1319 ، مسند ابن حنبل : 9 / 85 / 23359 ؛ مجمع البیان : 1 / 217 وفیه «کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله إذا حَزَنَهُ أمرٌ اِستَعانَ بِالصَّلاةِ والصَّومِ» .
10- در بحار افزوده است: «طولی نکشید که توبه کرد».
11- در مجمع البیان چنین آمده است : «هرگاه پیامبر از چیزی اندوهگین می شد، از نماز و روزه یاری می جست».

یوسُفُ بنُ عَبدِ اللّهِ بنِ سَلام :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا نَزَلَ بِأَهلِهِ شِدَّةٌ أمَرَهُم بِالصَّلاةِ ، ثُمَ قَرَأَ : «وأمُر أهلَکَ بِالصَّلاةِ واصطَبِر عَلَیها» (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :کان عَلیٌّ علیه السلام إذا هالَهُ شَیءٌ فَزِعَ إلَی الصَّلاةِ ، ثُمَّ تَلا هذِهِ الآیَةَ : «واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلاةِ» (2) .

عنه علیه السلام :ما یَمنَعُ أحَدَکُم إذا دَخَلَ عَلَیهِ غَمٌّ مِن غُمومِ الدّنیا أن یَتَوَضَّأَ ثُمَّ یَدخُلَ مَسجِدَهُ ویَرکَعَ رَکعَتَینِ فَیَدعُوَ اللّهَ فیهِما أما سَمِعتَ اللّهَ یَقولُ : «واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلاةِ» (3) .

6 / 27 نزول الرحمة

27 / 6 فرو آمدن رحمت

أبو حَمزَةَ عَنِ الإِمامِ الباقِرِ علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : إذا قامَ العَبدُ المُؤمِنُ فی صَلاتِهِ نَظَرَ اللّهُ إلَیهِ _ أو قالَ : أقبَلَ اللّهُ عَلَیهِ _ حَتّی یَنصَرِفَ ، وأظَلَّتهُ الرَّحمَةُ مِن فَوقِ رَأسِهِ إلی اُفُقِ السَّماءِ ، والمَلائِکَةُ تَحُفُّهُ مِن حَولِهِ إلی اُفُقِ السَّماءِ ، ووَکَّلَ بِهِ مَلَکًا قائِمًا عَلی رَأسِهِ یَقولُ لَهُ : أیُّهَا المُصَلّی لَو تَعلَمُ مَن یَنظُرُ إلَیکَ ومَن تُناجی مَا التَفَتَّ ولا زُلت مِن مَوضِعِکَ أبَدًا (4) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا أبا ذَرٍّ ، ما مِن مُؤمِنٍ یَقومُ إلَی الصَّلاةِ إلاّ تَناثَرَ عَلَیه البِرُّ ما بَینَهُ وبَینَ العَرشِ ، ووُکِّلَ بِهِ مَلَکٌ یُنادی : یَابنَ آدَمَ ، لَو تَعلَمُ ما لَکَ فی صَلاتِکَ ومَن تُناجی ما سَئِمتَ ولاَ التَفَتَّ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :إذا قامَ العَبدُ فی صَلاتِهِ ذُرَّ البِرُّ عَلی رَأسِهِ حَتّی یَرکَعَ ، فَإِذا رَکَعَ عَلَتهُ رَحمَهُ اللّهِ حَتّی یَسجُدَ، والسَّاجِدُ یَسجُدُ عَلی قَدَمَیِاللّهِ تَعالی، فَلیَسأَل

ولیَرغَب (6) .

یوسف بن عبداللّه بن سلام:پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه به خانواده اش سختی می رسید، آنان را به نماز فرمان می داد و سپس این آیه را قرائت می کرد: «و خانواده ات را به نماز فرمان ده و بر آن پایداری کن» .

امام صادق علیه السلام :علی علیه السلام هرگاه از چیزی بیمناک می گردید ، از نماز کمک می جست و سپس این آیه را تلاوت می کرد: «و از شکیبایی و نماز یاری جویید» .

چه چیز مانع می شود هرگاه بر یکی از شما اندوهی از اندوههای دنیا رسید ، وضو بگیرد سپس به مسجد برود و دو رکعت نماز بخواند و خدا در آن بخواند؟ آیا نشنیده ای که خداوند می گوید: «و از شکیبایی و نماز یاری جویید» ؟

6/27

فرو آمدن رحمت

ابوحمزه از امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامی که بنده مؤمن در نمازش می ایستد، خداوند به او می نگرد _ یا فرمود: خدا به او روی می آورد _ تا آنگاه که باز گردد و سایه رحمت را از بالای سرش تا کرانه آسمان بر او می گسترد و فرشتگان، اطرافش را تا کرانه آسمان می گیرند و فرشته ای بر بالای سرش گمارده می شود که به او می گوید: ای نمازگزار ، اگر می دانستی چه کسی به تو می نگرد و با چه کسی مناجات می کنی، روی نمی گرداندی و هرگز از اینجا نمی رفتی .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای ابوذر، هیچ مؤمنی به نماز نمی ایستد ، جز اینکه از او تا عرش او را در بر می گیرد و فرشته ای بر او گمارده می شود که فریاد برمی آورد: ای پسر آدم، اگر می دانستیچه در نمازت به دست می آوری

و با که مناجات می کنی، نه ملول می گشتی و نه روی می گرداندی.

هنگامی که بنده در نماز می ایستد، نیکی و احسان بر سرش پاشیده می شود ، تا آنگاه که رکوع کند. پس هنگامی که رکوع کرد، رحمت الهی او را بالا می برد تا سجده کند و سجده کننده بر درگاه خداوند تعالی سجده می کند، پس درخواست کند و اشتیاق نشان دهد.

ص :118


1- مسکّن الفؤاد : 56 ، والآیة : 132 من سورة طه .
2- الکافی : 3 / 480 / 1 عن أبی بصیر ، والآیة 45 من سورة البقرة .
3- تفسیر العیّاشیّ : 1 / 43 / 39 عن مسمع ، مجمع البیان : 1 / 217 .
4- الکافی : 3 / 265 / 5 ، فلاح السائل : 160 .
5- أمالی الطوسیّ : 529 / 1162 ، مکارم الأخلاق : 2 / 366 / 2661 کلاهما عن أبی ذرّ ، تنبیه الخواطر : 2 / 54 ، عدّة الداعی : 142 .
6- الجامع الصغیر : 1 / 121 / 787 عن أبی عمّار مرسلاً .

عنه صلی الله علیه و آله :[لِلمُصَلّی] ثَلاثُ خِصالٍ : تَتَناثَرُ الرَّحمَةُ عَلَیهِ مِن قَدَمِهِ إلی عَنانِ السَّماءِ ، وتَحُفُّ بِهِ المَلائِکَةُ مِن قَرنِهِ إلی أعنانِ السَّماءِ ، ویُنادی مُنادٍ : لَو عَلِمَ المُناجی مَن یُناجی مَا انفَتَلَ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا تَزالُ المَلائِکَةُ تُصَلّی عَلَی العَبدِ مادامَ فی مُصَلاّهُ الّذی یُصَلّی فیهِ ما لَم یَقُم أو یُحدِث ، تَقولُ : اللّهُمَّ اغفِر لَهُ ، اللّهُمَّ ارحَمهُ (2) .

الإمام علیّ علیه السلام :الصَّلاةُ تَستَنزِلُ الرَّحمَةَ (3) .

عنه علیه السلام :إذا قامَ الرَّجُلُ إلَی الصَّلاةِ أقبَلَ إبلیسُ یَنظُرُ إلَیهِ حَسَدًا لِما یَری مِن رَحمَةِ اللّهِ الَّتی تَغشاهُ (4) .

عنه علیه السلام :لَو یَعلَمُ المُصَلّی ما یَغشاهُ مِن جَلالِ اللّهِ ما سَرَّهُ أن یَرفَعَ رَأسَهُ مِن سُجودِهِ (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ ضَیفَ اللّهِ عز و جل . . . رَجُلٌ کانَ فی صَلاتِهِ فَهُوَ فی کَنَفِ اللّهِ حَتّی یَنصَرِفَ (6) .

(7)

7 / 27 إجابة الدعاء

27 / 7 پذیرش دعا

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن أدّی فَریضَةً فَلَهُ عِندَ اللّهِ دَعوَةٌ مُستَجابَةٌ (8) .

عنه صلی الله علیه و آله :تُفتَحُ أبوابُ السَّماءِ ویُستَجابُ الدُّعاءُ فی أربَعَةِ مَواطِنَ : . . . عِندَ إقامَةِ الصَّلاةِ (9) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن صَلّی صَلاةً لا یَعرِضُ عَلی قَلبِهِ فیها شَیءٌ مِن أسبابِ الدُّنیا ، لَم

یَسأَلِ اللّهَ شَیئًا إلاّ أعطاهُ (10) .

[ آن که در نماز است ] سه ویژگی دارد: رحمت الهی او را از کف پایش تا کرانه آسمان در بر می گیرد و فرشتگان از روی سرش تا کرانه های آسمان گرداگرد او را می گیرند و فریاد کننده ای ندا در می دهد: اگر مناجات کننده می دانست با چه کسی مناجات می کند، باز نمی گشت.

فرشتگان پیوسته بر بنده درود می فرستند ، تا آنگاه که در نمازگاهش نماز می خواند و برنخاسته یا حدثی از او سرنزده است ، فرشتگان می گویند: خدایا او را بیامرز و بر او رحمت آور.

امام علی علیه السلام :نماز ، رحمت را فرو می آورد.

هنگامی که انسان به نماز می ایستد، ابلیس پیش می آید و حسودانه به او می نگرد، چون می بیند رحمت الهی او را در بر گرفته است .

اگر نمازگزار می دانست چگونه شکوه الهی او را در برگرفته است، سربرداشتن از سجده را خوش نمی داشت.

امام صادق علیه السلام :همانا مهمان خداوند عز و جل ... مردی است که در نماز است، او در پناه رحمت خداست تا آنگاه که نمازش را به پایان برد.

7/27

پذیرش دعا

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نمازی واجب بگذارد ، نزد خداوند یک دعای پذیرفته دارد.

چهار هنگام درهای آسمان گشوده می شود و دعاء پذیرفته می گردد: ... هنگام برپا کردن نماز.

هر کس نمازی بخواند که در آن چیزی از چاره اندیشی های دنیا را بر دل نگذراند، هیچ چیز از خدا نمیخواهد ، جز اینکه به او می بخشد.

ص :119


1- مصنّف عبدالرزاق : 1 / 49 / 150 عن الحسن ؛ الفقیه : 1 / 210 / 636 عن محمّد بن مسلم عن الإمام الباقر علیه السلام ، ثواب الأعمال : 57 / 3 عن جمیل عن الإمام الصادق علیه السلام ، روضة الواعظین : 348 عن الإمام الباقر علیه السلام کلّها نحوه .
2- سنن الدارمی : 1 / 348 / 1379 عن أبی هریرة .
3- غرر الحکم : 2214 .
4- الخصال : 632 / 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : 122 .
5- الخصال : 632 / 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : 122 ، غرر الحکم : 7592 .
6- الخصال : 127 / 127 عن عبّاد بن صهیب .
7- راجع : الحدیث 555 .
8- أمالی المفید : 118 / 1 عن محمّد بن عبداللّه بن علیّ العلوی عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 28 / 22 عن داود بن سلیمان عن الإمام الرضا عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، الجعفریّات : 222 عن إسماعیل عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام عنه صلی الله علیه و آله ، تنبیه الخواطر : 2 / 76 عن الإمام علیّ علیه السلامعنه صلی الله علیه و آله ، مشکاة الأنوار : 112 .
9- المعجم الکبیر : 8 / 169 / 7713 ، أمالی الشجری : 1 / 224 کلاهما عن أبی اُمامة .
10- تنبیه الخواطر : 2 / 116 ؛ الزهد لابن المبارک : 402 / 1143 نحوه ، اُسد الغابة : 3 / 36 کلاهما عن صلة بن أشیم نحوه .

(1)

8 / 27 الوصول إلی کلّ خیر

27 / 8 رسیدن به هر خوبی

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :إنَّ الصَّلاةَ قُربانُ المُؤمِنِ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاة قُربانُ کُلِّ تَقیٍّ (3) .

الإمام علیّ علیه السلام :إنَّ الزَّکاةَ جُعِلَت مَعَ الصَّلاةِ قُربانًا لِأَهلِ الإِسلا (4) .

عنه علیه السلام :الصَّلاةُ أفضَلُ القُربَتَینِ (5) .

الإمام الصادق علیه السلام_ لِأبی حَنیفَةَ بَعدَ قَولِهِ لِلإِمام علیه السلام : یا أبا عَبدِاللّهِ ، ما أصبَرَکَ عَلَی الصَّلاةِ _: یا نُعمانُ ، أما عَلِمتَ أنَّ الصَّلاةَ قُربانُ کُلِّ تَقیٍّ (6) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مِفتاحُ الجَنَّةِ الصَّلاةُ (7) .

عنه صلی الله علیه و آله :قالَ اللّهُ عز و جل : إنَّ لِعَبدی عَلَیَّ عَهدًا إن أقامَ الصَّلاةَ لِوَقتِها أن لا اُعَذِّبَهُ

وأن اُدخِلَهُ الجَنَّةَ بِغَیرِ حِسابٍ (8) .

8/27

رسیدن به هر خوبی

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز ، کلید هر خوبی است.

همواره امتم در خیر و خوبی هستند ، تا آنگاه که با یکدیگر دوست باشند و نماز را بر پا دارند ... پس اگر چنین نکنند به قحطی و خشکسالی گرفتار می شوند.

9 / 27 التقرّب إلی اللَّه تعالی

27 / 9 تقرّب به خداوند متعال

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ مِفتاحُ کُلِّ خَیرٍ (9) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا تَزالُ اُمَّتی بِخَیرٍ ما تَحابّوا ، وأقامُوا الصَّلاةَ . . . ، فَإِن لَم یَفعَلُوا ابتُلوا بِالسِّنینَ والجَدبِ (10) .

9/27

تقرّب به خداوند تعالی

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :همانا نماز ، وسیله تقرّب شخص با ایمان است.

نماز ، وسیله تقرّب هر شخص با تقوا است.

امام علی علیه السلام :همانا زکات به همراه نماز ، وسیله تقرب مسلمانان قرار داده شده است.

نماز ، برترین تقرّب است.

امام صادق علیه السلام_ پس از آنکه ابوحنیفه به ایشان گفت: ای ابوعبداللّه ، چقدر بر نماز شکیبایی می ورزی _: ای نعمان، آیا نمی دانستی که نماز ، وسیله تقرّب هر شخص باتقوا است؟

10 / 27 دخول الجنّة

27 / 10 ورود به بهشت

10/27

ورود به بهشت

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :کلید بهشت، نماز است.

خدای عز و جل فرمود: برای بنده ام تعهد کرده ام،اگر نماز را در وقتش برپا دارد،کیفرش ندهم و او را بی محاسبه وارد بهشت گردانم .

ص :120


1- راجع : الحدیث 24 .
2- الجامع الصغیر : 1 / 314 / 2055 عن أنس .
3- الجعفریّات : 32 عن إسماعیل عن أبیه الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام ، الکافی : 3 / 265 / 6 عن محمّد بن الفضیل عن الرضا علیه السلام ، الفقیه : 4 / 416 / 5904 عن زرارة عن الإمام الصادق علیه السلام ، نهج البلاغة : الحکمة 136 ؛ مسند الشهاب : 1 / 181 / 265 عن عبداللّه بن الزبیر عن الإمام علیّ علیه السلامعنه صلی الله علیه و آله .
4- م الکافی : 5 / 37 / 1 عن عقیل الخزاعی ، نهج البلاغة : الخطبة 199 .
5- غرر الحکم : 1682 .
6- نثر الدرّ : 1 / 356 ، کشف الغمّة : 2 / 419 .
7- سنن الترمذی : 1 / 10 / 4 ، مسند ابن حنبل : 5 / 103 / 14668 ، شُعب الإیمان : 3 / 4 / 2711 و 2712 کلّها عن جابر بن عبداللّه ؛ عوالی اللآلی : 1 / 322 / 56 .
8- کنزالعمّال : 7 / 312 / 19036 نقلاً عن الحاکم فی تاریخه عن عائشة .
9- الفردوس : 2 / 404 / 3796 عن ابن عبّاس .
10- أمالی الطوسی : 647 / 1340 عن محمّد بن صدقة عن الإمام الکاظم عن آبائه علیهم السلام .

الإمام الصادق علیه السلام :مَن قَبِلَ اللّهُ مِنهُ صَلاةً واحِدَةً لَم یُعَذِّبهُ ، ومَن قَبِلَ مِنهُ حَسَنَةً لَم یُعَذِّبهُ (1) .

عنه علیه السلام :یُؤتی بِالشَّیخِ یَومَ القیامَةِ فَیُدفَعُ إلَیهِ کِتابُهُ ظاهِرَةً مِمّا یَلِی النّاسَ لا یُری إلاّ مَساوی ، فَیَطولُ ذلِکَ عَلَیهِ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ ، أتَأمُرُنی إلَی النّارِ ؟ فَیَقولُ الجَبّارُ جَلَّ جَلالُهُ : یا شَیخُ إنّی أستَحیی أن اُعَذِّبَکَ وقَد کُنتَ تُصَلّی لی فی دارِ الدّنیا ، اذهَبوا بِعَبدی إلَی الجَنَّةِ (2) .

مُحَمَّدُ بنُ عِمرانَ عَنِ الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام :یُؤتی بِعَبدٍ یَومَ القیامَةِ لَیسَت لَهُ حَسَنَةٌ ، فَیُقالُ لَهُ : اُذکُر أو تَذَکَّر ، هَل لَکَ مِن حَسَنَةٍ ؟ قالَ : فَیَتَذَکَّرُ ، فَیَقولُ : یا رَبِّ ، ما لی مِن حَسَنَةٍ إلاّ أنَّ فُلانًا عَبدَکَ المُؤمِنَ مَرَّ بی فَطَلَبتُ مِنهُ ماءً فَأَعطانی ماءً فَتَوَضَّأتُ بِهِ وصَلَّیتُ لَکَ ، قالَ : فَیَقولُ الرَّبُّ تَبارَکَ وتَعالی : قَد غَفَرتُ لَکَ ، أدخِلوا عَبدیَ الجَنَّةَ (3) .

(4)

امام صادق علیه السلام :خداوند از هر کس یک نماز را بپذیرد، عذابش نمی کند، از هر کس یک کار نیک بپذیرد، کیفرش نمی دهد.

روز قیامت ، پیرمرد را می آورند و نامه عملش را آشکارا و پیش روی مردم به او می دهند در حالی که جز بدی در آن نمی بیند، پس بر او گران می آید و می گوید: ای پروردگار من، آیا فرمان می دهی مرا به دوزخ برند؟ پس خدای بزرگ _ جلّ جلاله _ می گوید: ای پیر، من شرم می کنم تو را کیفر دهم و حال آنکه تو در دنیا برای من نماز میگزاردی. بنده ام را به بهشت ببرید.

محمّد بن عمران از امام صادق علیه السلام :بندهای را روز قیامت می آورند که هیچ کار نیکی ندارد . پس به او گفته شود: یاد کن یا به یاد آر، آیا کار نیکی داری؟ پس به یاد می آورد و می گوید: ای پروردگار من، کار نیکی نکرده ام جز اینکه فلان بنده با ایمانت بر من گذشت، از او آب خواستم و او به من داد . پس با آن وضو گرفتم و برای تو نماز گزاردم. (امام صادق) فرمود: پس پروردگار تبارک و تعالی می فرماید: همانا تو را آمرزیدم، بنده ام را وارد بهشت کنید.

ص :121


1- الکافی : 3 / 266 / 11 ، التهذیب : 2 / 238 / 943 کلاهما عن حفص بن البختری ، الفقیه : 1 / 211 / 641 .
2- الخصال : 546 / 26 عن خالد القلانسیّ ، مشکاة الأنوار : 170 .
3- الخصال : 24 / 86 .
4- راجع : الحدیث 83 و 98 و 112 و 128 .

الفصل الثامن والعشرون : جوامع آثار الصلاة

فصل بیست و هشتم : کلّیات آثار نماز

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِن عَبدٍ اهتَمَّ بِمَواقیتِ الصَّلاةِ ومَواضِعِ الشَّمسِ إلاّ ضُمِنَت لَهُ الرَّوحُ عِندَ المَوتِ وانقِطاعُ الهُمومِ والأَحزانِ والنَّجاةُ مِنَ النّار (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ مِن شَرائع الدّینِ ، وفیها مَرضاةُ الرَّبِّ عز و جل ، وهیَ مِنهاجُ الأَنبیاءِ ، ولِلمُصَلّی حُبُّ المَلائِکَةِ ، وهُدًی وإیمانٌ ، ونورُ المَعرِفَةِ ، وبَرَکَةٌ فِی الرِّزقِ ، وراحَةٌ لِلبَدَنِ ، وکَراهَةٌ لِلشَّیطانِ ، وسِلاحٌ عَلَی الکافِرِ ، وإجابَةٌ لِلدُّعاءِ ، وقَبولٌ لِلأَعمالِ ، وزادٌ لِلمُؤمِنِ مِنَ الدُّنیا إلَی الآخِرَةِ ، وشَفیعٌ بَینَهُ وبَینَ مَلَکِ المَوتِ ، واُنسٌ فی قَبرِهِ ، وفِراشٌ تَحتَ جَنبِهِ ، وجَوابٌ لِمُنکَرٍ ونَکیرٍ ، وتَکونُ صَلاةُ العَبدِ عِندَ المَحشَرِ تاجًا عَلی رَأسِهِ ، ونورًا عَلی وَجهِهِ ، ولِباسًا عَلی بَدَنِهِ ، وسِترًا بَینَهُ وبَینَ النّار ، وحُجَّةً بَینَهُ وبَینَ الرَّبِّ جَلَّ جَلالُهُ ، ونَجاةً لِبَدَنِهِ مِنَ النّار ، وجَوازًا عَلَی الصِّراطِ ، ومِفتاحًا لِلجَنَّةِ ، ومُهورًا لِحورِ العینِ ، وثَمَنًا لِلجَنَّةِ . بِالصَّلاةِ یَبلُغُ العَبدُ إلَی الدَّرَجَةِ العُلیا ، لِأَنَّ الصَّلاةَ تَسبیحٌ وتَهلیلٌ وتَحمیدٌ وتَکبیرٌ وتَمجیدٌ وتَقدیسٌ وقَولٌ

ودَعوَةٌ (2) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچ بنده ای به وقتهای نماز و جایگاههای خورشید، اهتمام نمی ورزد ، جز اینکه برای او راحتی هنگام مرگ قطع پریشانی ها و اندوهها ونجات از آتش را ضمانت می کنم.

نماز از آیینهای دین است، در آن خشنودی پروردگار عز و جلاست، راه روشن پیامبر است و نمازگزار محبت فرشتگان را با خود دارد. هدایت وایمان، نور معرفت، برکت در روزی، آسایش تن، ناپسندی برای شیطان، سلاحی برابر کافر، پذیرش دعا، قبولی اعمال، توشه مؤمن از دنیا به سوی آخرت، شفیع میان او و فرشته مرگ، انس او در گورش، فرش زیرش و پاسخ منکر و نکیر است. ونماز بنده هنگام محشر، تاجی بر سر اوست و نوری بر چهره اش، پوشش کالبدش، پرده ای میان او و آتش، حجّتی میان او و پروردگار بزرگ و با شکوهش، نجات تنش از آتش، برگه عبور از صراط، کلیدی برای بهشت، مهریه حورالعین و بهای بهشت است. بنده با نماز در فراز می آید، زیرا نماز تسبیح و تهلیل (لا اله الا اللّه گفتن و گواهی به یکتایی خدا) و سپاس و بزرگداشت و مدح و تنزیه و سخن گفتن(باخدا) و دعاست.

ص :122


1- أمالی المفید : 136 / 5 عن سوید بن غفلة عن الإمام علیّ علیه السلام .
2- الخصال : 522 / 11 عن ضمرة بن حبیب .

عنه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ عَمودُ الدّینِ ، وفیها عَشرُ خِصالٍ : زَینُ الوَجهِ ، ونورُ القَلبِ ، وراحَةُ البَدَنِ ، واُنسُ القُبورِ ، ومُنزِلُ الرَّحمَةِ ، ومِصباحُ السَّماء ، وثِقلُ المیزانِ ، ومَرضاةُ الرَّبِّ ، وثَمَنُ الجَنَّةِ ، وحِجابٌ مِنَ النّارِ ، ومَن أقامَها فَقَد أقامَ الدّینَ ، ومَن تَرَکَها فَقَد هَدَمَ الدّینَ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :إنَّ للّهِِ تَبارَکَ وتَعالی مَلَکًا یُسَمّی سَخائیلَ یَأخُذُ البَرَواتِ لِلمُصَلّینَ عِندَ کُلِّ صَلاةٍ مِن رَبِّ العالَمینَ جَلَّ جَلالُهُ ، فَإِذا أصبَحَ المُؤمِنونَ وقاموا وتَوَضَّؤوا وصَلَّوا صَلاةَ الفَجرِ أخَذَ مِنَ اللّهِ عز و جل بَراءَةً لَهُم مَکتوبٌ فیها : أنَا اللّهُ الباقی ، عِبادی وإمائی فی حِرزی جَعَلتُکُم ، وفی حِفظی وتَحتَ کَنَفی صَیَّرتُکُم ، وعِزَّتی لا خَذَلتُکُم وأنتُم مَغفورٌ لَکُم ذُنوبُکُم إلَی الظُّهرِ .

فَإِذا کانَ وَقتُ الظُّهرِ فَقاموا وتَوَضَّؤوا وصَلَّوا أخَذَ لَهُم مِنَ اللّهِ عز و جلالبَراءَةَ الثّانیَةَ مَکتوبٌ فیها : أنَا اللّهُ القادِرُ ، عبادی وإمائی بَدَّلتُ سَیِّئاتِکُم حَسَناتٍ ، وغَفَرتُ لَکُمُ السَّیِّئاتِ ، وأحلَلتُکُم بِرِضائی عَنکُم دارَ الجَلالِ .

فَإِذا کانَ وَقتُ العَصرِ فَقاموا وتَوَضَّؤوا وصَلَّوا أخَذَ لَهُم مِنَ اللّهِ عز و جلالبَراءَةَ الثّالِثَةَ مَکتوبٌ فیها : أنَا اللّهُ الجَلیلُ جَلَّ ذِکری وعَظُمَ سُلطانی ، عَبیدی وإمائی حَرَّمتُ أبدانَکُم عَلَی النّارِ ، وأسکنتُکُم مَساکِنَ الأَبرارِ ، ودَفَعتُ عَنکُم بِرَحمَتی شَرَّ الأَشرارِ .

فَإِذا کانَ وَقتُ المَغرِبِ فَقاموا وتَوَضَّؤوا وصَلَّوا أخَذَ لَهُم مِنَ اللّهِ عز و جلالبَراءَةَ الرّابِعَةَ مَکتوبٌ فیها : أنَا اللّهُ الجَبّارُ الکَبیرُ المُتَعالُ ، عَبیدی وإمائی صَعِدَ مَلائِکَتی مِن عِندِکُم بِالرِّضا ، وحَقَّ عَلَیَّ أن اُرضیَکُم واُعطیَکُم یَومَ القیامَةِ مُنیَتَکُم .

فَإِذا کانَ وَقتُ العِشاءِ فَقاموا وتَوَضَّؤوا وصَلَّوا أخَذَ مِنَ اللّهِ عز و جل لَهُم البَراءَةَ الخامِسَةَ مَکتوبٌ فیها : إنّی أنَا اللّهُ لا إله غَیری ولا رَبَّ سِوایَ ، عِبادی وإمائی فی بُیوتِکُم تَطَهَّرتُم ، وإلی بُیوتی مَشَیتُم ، وفی ذِکری خُضتُم ، وحَقّی عَرَفتُم ، وفَرائِضی أدَّیتُم ، اُشهِدُک یا سَخائیلُ وسائِرَ مَلائِکَتی أنّی قَد رَضیتُ عَنهُم .

فَیُنادی سَخائیلُ بِثَلاثِ أصواتٍ کُلَّ لَیلَةٍ بَعدَ صَلاةِ العِشاءِ : یا مَلائِکَةَ اللّهِ ، إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی قَد غَفَرَ لِلمُصَلّینَ المُوَحِّدینَ ، فَلا یَبقی مَلَکٌ فِی السَّماواتِ السَّبعِ إلاَّ استَغفَرَ لِلمُصَلّینَ ودَعا لَهُم بِالمُداوَمَةِ عَلی ذلِکَ ، فَمَن رُزِقَ صَلاةَ اللَّیلِ مِن عَبدٍ أو أمَةٍ قام للّهِِ عز و جل مُخلِصًا فَتَوَضَّأَ وُضوءً سابِغًا وصَلّی للّهِِ عز و جل بِنیَّةٍ صادِقَةٍ وقَلبٍ سلیمٍ وبَدَنٍ خاشِعٍ وعَینٍ دامِعَةٍ جَعَلَ اللّهُ تَبَارَکَ وتَعالی خَلفَهُ تِسعَةَ صُفوفٍ مِنَ المَلائِکَةِ ، فی کُلِّ صَفٍّ ما لا یُحصی عَدَدَهُم إلاَّ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی ، أحدُ طَرَفَی کُلِّ صَفٍّ بِالمَشرِقِ والآخَر بِالمَغرِبِ ، فَإِذا فَرَغَ کُتِبَ لَهُ بِعَدَدِهِم دَرَجاتٌ (2) .

نماز ستون دین و در آن ده ویژگی است: زینت چهره، نور دل، آسایش تن، انس گورها، فروآورنده رحمت، چراغ آسمان، سنگینی میزان، خشنودی پروردگار، بهای بهشت و پرده ای از آتش است. هر کس آن را بر پا کند، دین را بر پا داشته و هر کس آن را رها کند، دین را نابود کرده است.

خداوند فرشته ای به نام سخائیل دارد که برای نمازگزاران هنگام هر نماز براتهایی از پروردگار بزرگ جهانیان می گیرد. پس هنگامی که مؤمنان صبح بر می خیزند و وضو می گیرند و نماز صبح را می خوانند، براتی را برای آنان از خدای عز و جل می گیرد که در آن نوشته شده است: من خدای جاویدم . بندگان من ، شما را در پناه خود قرار دادم و در سایه حمایت و نگاهبانی خودم در آوردم . به عزّتم سوگند، شما را فرو نمی گذارم و گناهانتان تا ظهر آمرزیده شده است . پس هنگام ظهر که بر می خیزند و وضو می گیرند و نماز می خوانند، برای آنان برات دوّم را از خدای عز و جل می گیرد که در آن نوشته شده است: من خدای توانایم . بندگان من ، بدیهایتان را به نیکی تبدیل کردم و گناهان کوچکتان را آمرزیدم و به سبب خشنودیم از شما، در منزلگه شکوه جایتان دادم.

پس هنگام عصر که بر می خیزند و وضو می گیرند و نماز می خوانند، برات سوّم را برای آنان از خدای عز و جل می گیرد که در آن نوشته شده است: من خدای بزرگم . یادم با شکوه و قدرتم بسیار است. بندگان من ، کالبدهایتان را بر آتش حرام کردم و شما را در جایگاه نیکان، نشاندم و با رحمتم تبهکاری تبهکاران را از شما دور کردم.

پس هنگام مغرب که بر می خیزند و وضو می گیرند و نماز می خوانند، برات چهارم را برای آنان از خدای عز و جل می گیرد که در آن نوشته شده است: من خداوند چیره، بزرگ و والایم . بندگان من ، فرشتگانم از نزد شما با خشنودی بالا آمدند . بر خود واجب کردم که

شما را خشنود سازم و روز قیامت، آرزویتان را برآورده سازم.

پس هنگام عشاء که بر می خیزند و وضو می گیرند و نماز می خوانند، برات پنجم را برای آنان از خدای عز و جل می گیرد که در آن نوشته شده است: همانا من خداوندم، نه خدایی غیر از من هست و نه پروردگاری جز من. بندگان من ، در خانه های خود طهارت ساختید و به سوی خانه های من گام برداشتید و به یاد من فرو رفتید و حقّ مرا شناختید و واجباتم را انجام دادید . ای سخائیل و دیگر فرشتگانم، شما را گواه می گیرم که من از آنان خشنود شدم.

پس سخائیل هر شب، پس از نماز عشاء، سه بار فریاد سر می دهد: ای فرشتگان خداوند، همانا خداوند تبارک و تعالی نمازگزاران یکتا پرست را آمرزید . پس هیچ فرشته ای در آسمانهای هفتگانه نمی ماند جز اینکه برای نمازگزاران آمرزش می طلبد و برای مداومتشان بر این کار دعا می کند. هر کس _ مرد یا زن _ نماز شب روزیش شود و فقط برای خدای عز و جل برخیزد، وضویی کامل بگیرد و برای خدای عز و جل با نیّتی راست و دلی پیراسته و تنی افتاده و چشمی گریان، نماز بگزارد، خداوند تبارک و تعالی، پشت سر او، نُه صف از فرشتگان قرار می دهد که تعداد فرشتگان هر صف را جز خدای تبارک و تعالی نمی داند، یک طرف صف در شرق و طرف دیگرش در غرب است و هنگامی که (از نمازش) فارغ شد، برای وی به عدد این فرشتگان، درجه نوشته می شود.

ص :123


1- الاثنا عشریّة : 327 .
2- أمالی الصدوق : 64 / 2 ، فلاح السائل : 189 کلاهما عن ابن عبّاس .

ص :124

الفصل التاسع والعشرون : آثار ترک الصلاة

فصل بیست و نهم : آثار نماز نخواندن

1 / 29 غضب اللَّه تعالی

29 / 1 : خشم خدای متعال

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ الصَّلاةَ مُتَعَمِّدًا أحبَطَ اللّهُ عَمَلَهُ (1) .

زرارة :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَن قَولِ اللّهِ عز و جل : «ومَن یَکفُر بِالاءِیمانِ فَقَد حَبِطَ عَمَلُهُ» (2) قالَ : تَرکُ العَمَلِ الَّذی أقَرَّ بِهِ ، مِن ذلِکَ أن یَترُکَ الصَّلاةَ مِن غَیرِ سُقمٍ ولا شُغلٍ (3) .

2 / 29 حبط العمل

29 / 2 تباه شدن عمل

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ صَلاةً لَقِیَ اللّهَ وهُوَ عَلَیهِ غَضبانُ (4) .

1/29

خشم خدای تعالی

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نمازی را نخواند، خداوند را می بیند که بر او خشمناک است.

2/29

تباه شدن عمل

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نماز را از روی قصد ترک کند، خداوند عملش را تباه می کند (5) .

زراره:از امام صادق درباره این گفته خدای عز و جل پرسیدم : «هر کس به (ارکان) ایمان کفر ورزد، بی گمان عملش تباه است» ، فرمود: ترک کردن کاری که بدان اقرار دارد که از آن جمله، ترک نماز بی هیچ بیماری و گرفتاری است.

ص :125


1- الترغیب والترهیب : 1 / 385 / 18 عن عمر ، صحیح البخاری : 1 / 203 / 528 ، سنن النسائی : 1 / 236 ، مسند ابن حنبل : 9 / 12 / 23020 وفی الثلاثة «مَن تَرَکَ صَلاةَ العَصرِ . . .» کلّها عن بریدة ؛ جامع الأخبار : 185 / 456 نحوه .
2- المائدة : 5 .
3- الکافی : 2 / 384 / 5 وفی هامشه « فی بعض النُسخ : عن عبید بن زرارة» ، المحاسن : 1 / 158 / 221 نحوه ، تفسیر العیّاشی : 1 / 296 / 41 کلاهما عن عبید بن زرارة .
4- المعجم الکبیر : 11 / 234 / 11782 ، ذخائر العقبی : 234 ؛ عوالی اللآلی : 1 / 126 / 64 کلّها عن ابن عبّاس .
5- در صحیح بخاری وسنن نسایی ومسندابن حنبل چنین آمده است: «هرکس نماز عصر را ترک کند...».

3 / 29 الکفر

29 / 3 کفر

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ الصَّلاة مُتَعَمِّدًا فَقَد کَفَرَ جِهارًا (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :العَهدُ الَّذی بَینَنا وبَینَهُمُ الصّلاةُ ، فَمَن تَرَکَها فَقَد کَفَرَ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا دینَ لِمَن لا صَلاةَ لَهُ (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :لا سَهمَ فِی الإِسلامِ لِمَن لا صَلاةَ لَهُ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :ما بَینَ الکُفرِ والإِیمانِ إلاّ تَرکُ الصَّلاةِ (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :بَینَ العَبدِ وبَینَ الکُفرِ تَرکُ الصَّلاةِ (6) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ الصَّلاةَ لا یَرجو ثَوابَها ولا یَخافُ عِقابَها ، فَلا اُبالی أن یَموتَ یَهودیًّا أو نَصرانیًّا أو مَجوسیًّا (7) .

عنه صلی الله علیه و آله :ما بَینَ المُسلِمِ وبَینَ الکافِرِ إلاّ أن یَترُکَ الصَّلاةَ الفَریضَةَ مُتَعَمِّدًا أو یَتَهاوَنَ بِها فَلا یُصَلّیَها (8) .

الإمام الصادق علیه السلام :جاءَ رَجُلٌ إلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا رَسولَ اللّهِ أوصِنی ، فَقالَ : لا تَدَعِ الصَّلاةَ مُتَعَمِّدًا ، فَإِنَّ مَن تَرَکَها مُتَعَمِّدًا فَقَد بَرِئَت مِنهُ مِلَّةُ الإِسلا (9) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ فی وَصیَّتِهِ لِمُعاذٍ _: لا تَترُکَنَّ صَلاةً مَکتوبَةً مُتَعَمِّدًا ، فَإِنَّ مَن تَرَکَ صَلاةً مَکتوبَةً مُتَعَمِّدًا فَقَد بَرِئَت مِنهُ ذِمَّةُ اللّهِ (10) .

الإمام الصادق علیه السلام_ لِمَن سَأَلَهُ عَنِ الکَبائِرِ _: تَرکُ الصَّلاةِ مُتَعَمِّدًا أو شَیئًا مِمّا

فَرَضَ اللّهُ عز و جل ، لأَِنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ : مَن تَرَکَ الصَّلاةَ مُتَعَمِّدًا فَقَد بَرِئَ مِن ذِمَّةِ اللّهِ عز و جل وذِمَّةِ رَسولِهِ (11) .

3/29

کفر

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هرکس نماز را عمدا ترک کند، آشکارا کفر ورزیده است (12) .

پیمان میان ما و آنان، نماز است . پس هر کس آن را ترک کند ، کافر شده است.

کسی که نماز نمی گزارد، دین ندارد.

کسی که نماز نمی گزارد، بهره ای از دین ندارد (13) .

(مرز) میان کفر و ایمان ، جز ترک نماز نیست.

(مرز) میان بنده و کفر، ترک نماز است (14) .

هرکس نماز را ترک کند و به پاداش آن امید نورزد و از عذاب نهراسد، اهمیت نمی دهم که یهودی، مسیحی و یا مجوس بمیرد.

میان مسلمان و کفر ، جز این نیست که نماز واجب را از روی قصد ترک کند و یا به جهت سبک شمردن آن را نخواند.

امام صادق علیه السلام :مردی نزد پیامبر آمد و گفت: ای پیامبر خدا، مرا سفارش کن. فرمود: نماز را از روی قصد وامگذار که هر کس آن را از روی قصد ترک کند، دین اسلام از او وا رهیده است. (مسلمان نیست) (15) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ در سفارش به معاذ _: هرگز نماز واجب را از روی قصد ترک مکن ، که هر کس نماز واجب را از روی قصد ترک کند، خداوند تعهدی دربرابر او ندارد (16) .

امام صادق علیه السلام_ به کسی که از گناهان بزرگ پرسیده بود _: ترک کردن نماز

از روی قصد یا هر آنچه خدای عز و جل واجب کرده است؛ زیرا پیامبرخدا صلی الله علیه و آلهفرمود: هر کس نماز را از روی قصد ترک کند ، از پیمان خداوند عز و جلو پیمان پیامبرش ، بیرون رفته است.

ص :126


1- المعجم الأوسط : 3 / 343 / 3348 عن أنس ؛ عوالی اللآلی : 2 / 224 / 36 من دون قوله : «جهارا» .
2- سنن الترمذی : 5 / 13 / 2621 ، سنن ابن ماجة : 1 / 342 / 1079 ، سنن النسائی : 1 / 231 ، المستدرک علی الصحیحین : 1 / 48 / 11 ، سنن الدارقطنی : 2 / 52 / 2 کلّها عن بریدة .
3- المعجم الأوسط : 2 / 383 / 2292 ، المعجم الصغیر : 1 / 61 کلاهما عن ابن عمر .
4- الترغیب والترهیب : 1 / 380 / 6 نقلاً عن البزّار عن أبی هریرة ؛ دعائم الإسلام : 1 / 133 عن الإمام علیّ علیه السلامولفظه «لا حَظَّ فِی الإِسلامِ لِمَن تَرَکَ الصَّلاةَ» .
5- ثواب الأعمال : 275 / 2 عن عبداللّه بن میمون عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام عن جابر .
6- سنن الترمذی : 5/13/2620 ، سنن ابن ماجة : 1/342/1078 ، سنن أبی داود : 4/219/4678 ، صحیح مسلم : 1 / 88 / 134 وفیه «بَینَ الرَّجُلِ وبَینَ الشِّرکِ والکُفرِ . . .» کلّها عن جابر ؛ جامع الأخبار : 186 / 457 .
7- جامع الأخبار : 186 / 462 .
8- ثواب الأعمال : 275 / 1 ، المحاسن : 1 / 160 / 228 کلاهما عن برید بن معاویة العجلی عن الإمام الباقر علیه السلام .
9- م الکافی : 3 / 488 / 11 عن القدّاح ؛ الترغیب والترهیب : 1 / 379 / 3 عن عبادة بن الصامت ، وفیه « . . . لا تَترُکُوا الصَّلاةَ مُتَعَمِّدینَ ، فَمَن تَرَکَها مُتَعَمِّدا فَقَد خَرَجَ مِنَ المِلَّةِ» .
10- مسند ابن حنبل : 8 / 250 / 22136 عن معاذ ، المستدرک علی الصحیحین : 4 / 44 / 6830 عن اُمیمة وزاد فی آخره «وذمّة رسوله» .
11- الفقیه : 3 / 563 / 4932 ، علل الشرائع : 392 / 1 ، عیون أخبار الرضا علیه السلام : 1 / 287 کلّها عن عبدالعظیم الحسنی عن الإمام الجواد عن أبیه عن جدّه عن الإمام الصادق علیهم السلام .
12- در عوالی اللآلی قید «آشکارا» نیست.
13- متن دعائم الاسلام چنین است: «کسی که نماز را ترک کند نصیبی از اسلام ندارد».
14- در صحیح مسلم چنین آمده است: «میان مرد و شرک و کفر ...».
15- در الترغیب و الترهیب چنین آمده است: «از روی قصد نماز را ترک مکنید، که هر کس آن را از روی قصد ترک کند، از دین خارج شده است».
16- در المستدرک علی الصحیحین در انتهای حدیث افزوده است : «و پیامبرش نیز تعهدی ندارد».

الإمام علیّ علیه السلام :الفَرقُ بَینَ المُؤمِنِ والکافِرِ الصَّلاةُ ، فَمَن تَرَکَها وادَّعَی الإِیمانَ کَذَّبَهُ فِعلُهُ ، وکانَ عَلَیهِ شاهِدٌ مِن نَفسِهِ (1) .

الإمام الصادق علیه السلام_ وقَد سُئِلَ : ما بالُ الزّانی لا تُسَمّیهِ کافِرًا وتارِکُ الصَّلاةِ قَد سَمَّیتَهُ کافِرًا ؟ ومَا الحُجَّةُ فی ذلِکَ ؟ _: لأَِنَّ الزّانیَ وما أشبَهَهُ إنَّما یَفعَلُ ذلِکَ لِمَکانِ الشَّهوَةِ لأَنَّها تَغلِبُهُ ، وتارِکَ الصَّلاةِ لا یَترُکُها إلاَّ استِخفافًا بِها (2) .

(3)

امام علی علیه السلام :تفاوت میان مؤمن و کافر، نماز است . پس هر کس آن را ترک کند و ادعای ایمان کند، عملش او را تکذیب می کند و گواهی از خودش بر خود اوست.

امام صادق علیه السلام_ در پاسخ به این پرسش : چگونه زناکار را کافر نمی نامید و ترک کننده نماز را کافر می نامید و دلیل آن چیست؟ _: چون زناکار و مانند آن، به جهت غلبه شهوت آن را انجام می دهد و ترک کننده نماز فقط از روی سبک شمردن ، آن را ترک می کند.

ص :127


1- شرح نهج البلاغة : 20 / 295 / 380 .
2- الکافی : 2 / 386 / 9 ، الفقیه : 1 / 206 / 616 ، علل الشرائع : 339 / 1 کلّها عن مسعدة بن صدقة ، قرب الإسناد : 47 / 154 .
3- راجع : الحدیث 457 .

الفصل الثلاثون : عقاب تارک الصلاة

فصل سی ام : کیفر ترک کننده نماز

«فی جَنّاتٍ یَتَساءَلونَ * عَنِ المُجرِمینَ * ما سَلَکَکُم فی سَقَرَ * قالوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلّینَ» (1) .

«فَلا صَدَّقَ ولا صَلّی * ولکِن کَذَّبَ وَتَوَلّی * ثُمَّ ذَهَبَ إلی أهلِهِ یَتَمطّی * أولی لَکَ فَأَولی * ثُمَّ أولی لَکَ فَأَولی» (2) .

«وَیلٌ یَومَئِذٍ لِلمُکَذِّبینَ * وإذا قیلَ لَهُمُ ارکَعوا لا یَرکَعونَ» (3) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :اُمَّتی عَلی أربَعَةِ أصنافٍ : . . . صِنفٌ لا یُصَلّونَ أبَدًا ، فَکانَ لَهُم سَقَرُ ، وسَقَرُ اسمُ دَرَکَةٍ مِن دَرَکاتِ جَهَنَّمَ ، قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : «ما سَلَکَکُم فی سَقَرَ * قالوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلّینَ» (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن تَرَکَ صَلاةً مُتَعَمِّدًا کُتِبَ اسمُهُ عَلی بابِ النّارِ فیمَن یَدخُلُها (5) .

الإمام الباقر علیه السلام_ لَمّا ذُکِرَ عِندَهُ رَجُلٌ فَقیلَ : انهَتَکَ سِترُهُ وارتَکَبَ الَمحارِمَ واستَخَفَّ بِالفرَائِضِ حَتّی إنّه تَرَکَ الصَّلاةَ المَکتوبَةَ ، وکانَ مُتَّکِئًا فَاستَوی

جالِسًا _: سُبحانَ اللّهِ ! تَرَکَ الصَّلاةَ المَکتوبَةَ ؟! إنَّ تَرکَ الصَّلاةِ المَکتوبَةِ عِندَ اللّهِ عَظی (6) .

فصل سی ام: کیفر ترک کننده نماز

قرآن :

«در میان باغها. از یکدیگر می پرسند، در باره مجرمان: چه چیز شما را در آتش درآورد؟ گویند: از نمازگزاران نبودیم.»

«او هرگز ایمان نیاورد و نماز نخواند، بلکه تکذیب کرد و روی گردان شد. سپس به سوی خانواده خود بازگشت در حالی که متکبرانه قدم بر می داشت! (با این اعمال) عذاب الهی برای تو شایسته تر است، شایسته تر! سپس عذاب الهی برای تو شایسته تر است، شایسته تر!»

«وای بر تکذیب کنندگان در آن روز. و چون به آنان گفته شود : رکوع کنید، به رکوع نمی روند.»

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امت من چهار دسته اند: ... دسته ای هیچگاه نماز نمی خوانند، پس برای اینان «سقر» است و «سقر» نام طبقهای از طبقات دوزخ است. خداوند تعالی گفته است: «چه چیز شما را به سقر درآورد؟ گفتند: از نمازگزاران نبودیم» .

هر کس نماز را از روی قصد ترک کند، نامش را بر سر در دوزخ جزو وارد شوندگان به آن ، می نویسند.

امام باقر علیه السلام_ نزد ایشان سخن از مردی به میان آمد و گفته شد: پرده

دری کرده، مرتکب محرّمات گشته، واجبات را سبک شمرده و حتی نماز واجب را ترک کرده است . امام که تکیه داده بودند، راست نشست و فرمود _: سبحان اللّه ، نماز واجب را ترک کرده است؟ همانا ترک نماز واجب، نزد خداوند، بزرگ و گران است.

ص :128


1- المدّثّر : 40 _ 43 .
2- القیامة : 31 _ 35 .
3- المرسلات : 47 و 48 .
4- الاثنا عشریّة : 158 ، راجع : الحدیث376 .
5- حلیة الأولیاء : 7 / 254 عن أبی سعید .
6- م دعائم الإسلام : 1 / 63 .

ص :129

الفصل الحادی والثلاثون : تأویل الصلاة

فصل سی و یکم : حقیقت نماز

أحمدُ بنُ عَبدِ اللّه :بَینَما أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام مارٌّ بِفِناءِ بَیتِ اللّهِ الحَرامِ إذ نَظَرَ إلی رَجُلٍ یُصَلّی فَاستَحسَنَ صَلاتَهُ ، فَقالَ : یا هذَا الرَّجُلُ ، تَعرِفُ تَأویلَ صَلاتِکَ ؟ قالَ الرَّجُلُ : یَابنَ عَمِّ خَیرِ خَلقِ اللّهِ ، وهَل لِلصَّلاةِ تَأویلٌ غَیرَ التَّعَبُّدِ ؟! قالَ عَلیٌّ علیه السلام : اعلَم یا هذَا الرَّجُلُ ، إنَّ اللّهَ تَبارَکَ وتَعالی ما بَعَثَ نَبیَّهُ صلی الله علیه و آله بِأَمرٍ مِنَ الاُمورِ إلاّ ولَهُ مُتَشابِهٌ وتَأویلٌ وتَنزیلٌ ، وکُلّ ذلِکَ عَلَی التَّعَبُّدِ ، فَمَن لَم یَعرِف تَأویلَ صَلاتِهِ فَصَلاتُهُ کُلُّها خِداعٌ ناقِصَةٌ غَیرُ تامَّةٍ (1) .

الصَّدوق :سَأَلَ رَجُلٌ أمیرَالمُؤمِنینَ علیه السلام فَقالَ لَهُ : یَابنَ عَمِّ خَیرِ خَلقِ اللّهِ تَعالی ، ما مَعنی رَفعِ یَدَیکَ فِی التَّکبیرَةِ الاُولی ؟ فَقالَ علیه السلام : مَعناهُ اللّهُ أکبَرُ الواحِدُ الأَحَدُ الَّذی لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ ، لا یُلمَس بالأَخماسِ ولا یُدرَکُ بِالحَواسِّ (2) .

أحمَدُ بنُ عَلیٍّ الراهِب :قالَ رَجُلٌ لِأَمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام : یَابنَ عَمِّ خَیرِ خَلقِ اللّهِ ،

ما مَعنَی السَّجدَةِ الاُولی ؟ فَقالَ : تَأویلُهُ : اللّهُمَّ إنَّکَ مِنها خَلَقتَنی _ یَعنی مِن الأَرضِ _ ورَفعُ رَأسِکَ : ومِنها أخرَجتَنا ، والسَّجدَةُ الثانیَةُ : وإلَیها تُعیدُنا ، ورَفعُ رأسِکَ مِنَ الثّانیَةِ : ومِنها تُخرِجُنا تارَةً اُخری ، قالَ الرَّجُل : ما مَعنی رَفعِ رِجلِکَ الیمنی وطَرحِکَ الیُسری فِی التَّشَهُّدِ ؟ قالَ : تَأویلُهُ ، اللّهُمَّ أمِتِ الباطِلَ وأقِمِ الحَقَّ (3) .

احمد بن عبداللّه :امیر مؤمنان هنگام عبور از صحن «بیت اللّه الحرام»، نگاهش به مردی افتاد که نیکو نماز می خواند . پس فرمود: ای مرد، حقیقت نمازت را می شناسی؟ مرد گفت: ای پسر عموی بهترین آفریده خدا، آیا نماز حقیقتی جز عبودیت دارد؟ علی علیه السلامفرمود: بدان ای مرد، همانا خداوند تبارک و تعالی پیامبرش را به کاری از کارها برنیانگیخته جز اینکه متشابه و تأویل و تنزیل دارد و همه این ها بر اساس عبودیت است. پس هر کس حقیقت نماز را نشناسد، همه نمازهایش، ناقص و ناتمام است.

شیخ صدوق:مردی از امیرمؤمنان پرسید: ای پسر عموی بهترین آفریده خداوند متعال، معنای بالا بردن دستهای در تکبیر نخست چیست؟ فرمود: معنایش این است: خدا بزرگتر ، یکتا و بی همتاست، مانند ندارد، با دست لمس نمی شود و حواس پنجگانه، او را در نمی یابد.

احمد بن علی راهب:مردی به امیرمؤمنان عرض کرد: ای پسر عموی بهترین آفریده خدا، معنی سجده نخست ، چیست؟ فرمود: حقیقتش این است: خدایا همانا تو مرا از آن _ یعنی از زمین _ آفریدی و (معنای) سربرداشتن:و ما را از آن خارج کردی و (معنای) سجده دوّم: و به آن باز می گردانی و (معنای) سربرداشتن از سجده دوم: و بار دیگر ما را از آن خارج می کنی. آن مرد گفت: (معنای) بلند کردن پای راست و افکندن پای چپ در تشهد چیست؟ فرمود: حقیقتش این است: خدایا، باطل را بمیران و حق را بر پادار (4) .

ص :130


1- علل الشرائع : 598 / 45 .
2- الفقیه : 1 / 306 / 921 ، علل الشرائع : 320 / 1 عن أحمد بن عبداللّه قریب منه .
3- علل الشرائع : 336 / 4 ، الفقیه : 1 / 320 / 945 وفیه من قوله : «ما معنی رفع رجلک الیمنی . . .» .
4- در «الفقیه» حدیث از «معنای بلند کردن پای راست ...» آغاز می گردد.

الإمام علیّ علیه السلام_ فی مَعنی قَولِ الإِمام : السَّلامُ عَلَیکُم _: إنَّ الإِمامَ یُتَرجِمُ عَنِ اللّهِ عَزَّوجَلَّ ویَقولُ فی تَرجِمَتِهِ لِأَهلِ الجَماعَةِ : أمانٌ لَکُم مِن عَذابِ اللّهِ یَومَ القیامَةِ (1) .

جابِرُ بنُ عبدِ اللّهِ الأَنصاریّ :کُنتُ مَعَ مولانا أمیرِ المُؤمِنینَ علیه السلام فَرأی رَجُلاً قائمًا یُصَلّی فَقالَ لَهُ : یا هذا ، أتَعرِفُ تَأویلَ الصَّلاةِ ؟ فَقالَ : یا مَولایَ ، وهَل لِلصَّلاةِ تَأویلٌ غَیرَ العِبادَةِ ؟ فَقالَ : إی والَّذی بَعَثَ مُحَمَّدًا بِالنُّبُوَّةِ ، وما بَعَثَ اللّهُ نَبیَّهُ بِأَمرٍ مِنَ الاُمورِ إلاّ ولَهُ تَشابُهٌ وتَأویلٌ وتَنزیلٌ ، وکُلُّ ذلِکَ یَدُلُّ عَلَی التَّعَبُّدِ ، فَقالَ لَهُ : عَلِّمنی ما هُوَ یا مَولایَ ؟

فَقالَ علیه السلام : تأویلُ تَکبیرَتِکَ الاُولی إلی إحرامِکَ أن تُخطِرَ فی نَفسِکَ إذا قُلتَ : اللّهُ أکبَرُ مِن أن یوصَفَ بِقیامٍ أو قُعودٍ ، وفِی الثّانیَةِ : أن یوصَفَ بِحَرَکَةٍ أو جُمودٍ ، وفِی الثّالِثَةِ : أن یوصَفَ بِجِسمٍ أو یُشَبَّهَ بِشَبَهٍ أو یُقاسَ بِقیاسٍ ، وتُخطِرَ فِی الرّابِعَةِ : أن تَحِلَّهُ الأَعراضُ أو تولِمَهُ الأَمراضُ ، وتُخطِرَ فِی الخامِسَةِ : أن یوصَفَ بِجَوهَرٍ أو بِعَرَضٍ أو یَحِلَّ شَیئًا أو یَحِلَّ فیهِ شَیءٌ ، وتُخطِرَ فِی السّادِسَةِ : أن یَجوزَ عَلَیهِ ما یَجوز عَلَی المُحدَثینَ مِنَ الزَّوالِ والاِنتِقالِ والتَّغَیُّرِ مِن حالٍ إلی حالٍ ، وتُخطِرَ فی السّابِعَةِ : أن تَحِلَّهُ الحَواسُّ الخَمسُ .

ثُمَّ تَأویلُ مَدِّ عُنُقِکَ فِی الرُّکوعِ تُخطِرُ فی نَفسِکَ : آمَنتُ بِکَ ولَو ضُرِبَت عُنُقی .

ثُمَّ تَأویلُ رَفِع رَأسِکَ مِنَ الرُّکوعِ إذا قُلتَ «سَمِعَ اللّهُ لِمَن حَمِدَهُ ، الحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ» تَأویلُهُ : الَّذی أخرَجَنی مِنَ العَدَمِ إلَی الوُجودِ ، وتَأویلُ السَّجدَةِ الاُولی أن تُخطِرَ فی نَفسِکَ وأنتَ ساجِدٌ : مِنها خَلَقتَنی ، ورَفعُ رَأسِکَ تَأویلُهُ : ومِنها أخرَجتَنی ، والسَّجدَةُ الثّانیَةُ : وفیها تُعیدُنی ، ورَفعُ رَأسِکَ تُخطِرُ بِقَلبِکَ : ومِنها تُخرِجُنی تارَةً اُخری .

وتَأویلُ قُعودِکَ عَلی جانِبِکَ الأَیسَرِ ورَفِع رِجلِکَ الیُمنی وطَرحِکَ عَلَی الیُسری تُخطِرُ بِقَلبِکَ : اللّهُمَّ إنّی أقَمتُ الحَقَّ وأمَتُّ الباطِلَ . وتَأویلُ تَشَهُّدِکَ : تَجدیدُ الإِیمانِ ومُعاوَدَةُ الإِسلامِ والإِقرارُ بِالبَعثِ بَعدَ المَوتِ ، وتَأویلُ قِراءَةِ التَّحیّاتِ : تَمجیدُ الرَّبِّ سُبحانَهُ ، وتَعظیمُهُ عَمّا قالَ الظّالِمونَ ونَعَتَهُ المُلحِدونَ ، وتَأویلُ قَولِکَ «السَّلامُ عَلَیکُم ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ» تَرَحُّمٌ عَنِ اللّهِ سُبحانَهُ ، فَمَعناها : هذِهِ أمانٌ لَکُم مِن عَذابِ یَومِ القیامَةِ .

ثُمَّ قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام : مَن لَم یَعلَم تأویلَ صَلاتِهِ هکَذا فَهیَ خِداجٌ _أی ناقِصَةٌ _ (2) .

امام علی علیه السلام_ در معنای گفته امام جماعت: السلام علیکم _: همانا امام، گفته خدا را تفسیر می کند ودر ترجمه آن به جماعت نمازگزار می گوید (این نماز) امانی برای شما از عذاب خدا در روز قیامت، است .

جابر بن عبداللّه انصاری:با مولایمان امیر مؤمنان علیه السلام بودم که مردی را دید به نماز ایستاده است . پس به او فرمود: ای مرد، آیا حقیقت نماز را می دانی؟ عرض کرد: ای مولای من، آیا نماز حقیقتی غیر از عبادت دارد؟ پس فرمود: آری. سوگند به کسی که محمّد را به نبوّت برانگیخت هیچ پیامبری را به کاری از کارها برنیانگیخته ، جز اینکه متشابه و تأویل و تنزیل دارد و همه این ها بر عبادت، دلالت می کنند . پس آن مرد عرض کرد: ای مولای من مرا از آن آگاه کن.

حضرت فرمود: حقیقت (هفت) تکبیر آغازین تو که با آن کارهایی را بر خود حرام می کنی این است : هنگامی که اللّه اکبر نخست را می گویی ، در دلت بگذرانی: خدا بزرگتر از آن است که به برخاستن و نشستن توصیف شود. و در تکبیر دوّم ، به حرکت و سکون و در سوّم، به جسم بودن یا تشبیه به چیزی کردن یا با چیزی مقایسه کردن توصیف شود و در تکبیر چهارم در دلت می گذرانی: (خدا بزرگتر از آن است) که حالتهای گوناگون بر او عارض شود یا بیماریها او را بیازارد و در تکبیر پنجم در دلت می گذرانی: (خدا بزرگتر از آن است) که به جوهر و عرض بودن توصیف شود ، تا در چیزی حلول کند یا چیزی

در او حلول کند. در تکبیر ششم در دلت می گذرانی : (خدا بزرگتر از آن است) که هر چه بر موجودات حادثْ روا بدانی ؛ چون نابودی و جابجایی و دگرگونی از حالتی به حالتی، بر او نیز روا داری. و در تکبیر هفتم، اینکه حواس پنجگانه او را دریابد.

پس حقیقت کشیدن گردن در کوع آن است که در دلت بگذرانی: به تو ایمان آوردم ، حتی اگر گردنم را بزنی.

و در سر برداشتن از رکوع هنگامی که می گویی: «خدا به آن که او را می ستاید، گوش می دهد، سپاس مخصوص پروردگار جهانیان است» ، حقیقتش این است: کسی که مرا از عدم به وجود آورد و حقیقت سجده نخست آن است که در حال سجده در دلت بگذرانی: مرا از آن (زمین) آفریدی و حقیقت سربرداشتن: و مرا از آن خارج کردی و سجده دوّم: و مرا به آن باز می گردانی و در سر برداشتن (دوّم) به دلت می گذرانی: و بار دیگر مرا از آن خارج می کنی.

و حقیقت نشستن بر سمت چپت و بلند کردن پای راستت و افکندن آن بر پای چپت این است که به دلت می گذرانی: خدایا همانا من حق را بر پا کردم و باطل را میراندم. و حقیقت تشهدت: نو کردن ایمان وبازگشت به اسلام واقرار به خیزش پس از مرگ است و حقیقت سلام دادنها: بزرگداشت پروردگار سبحان و بزرگ دانستن او از هر چه ستمکاران می گویند و کجروان توصیف می کنند. و حقیقت گفتهات: «سلام بر شما و نیز رحمت و برکات خداوند» ترحّم از خداوند سبحان است، یعنی: این (نماز) امانی برای شما از کیفر روز قیامت است.

سپس امیرمؤمنان فرمود: اگر کسی حقیقت نماز را اینگونه نداند، نمازش ناقص است.

ص :131


1- الفقیه : 1 / 320 / 945 .
2- البحار : 84 / 253 / 52 . قال المجلسی رحمه الله : وجدت بخطّ الشیخ محمّدبن علیّ الجبعیّ نقلاً من خطّ الشیخ الشهید قدّس اللّه روحهما قال : «روی جابر . . .» .

الإمام الصادق علیه السلام :مَعنَی السَّلامِ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ مَعنَی الأَمانِ ، أی مَن أدّی أمرَ اللّهِ وسُنَّةَ نَبیِّهِ صلی الله علیه و آله خاضِعًا لَهُ خاشِعًا مِنهُ فَلَهُ الأمانُ مِن بَلاءِ الدُّنیا وَبراءَةٌ مِن عَذابِ الآخِرَةِ (1) .

عَبدُاللّهِ بنُ الفَضلِ الهاشِمیّ :سَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلام عَن مَعنَی التَّسلیمِ فِی الصَّلاةِ ، فَقالَ : التَّسلیمُ عَلامَةُ الأَمنِ وتَحلیلِ الصَّلاةِ ، قُلتُ : وکَیفَ ذلِکَ جُعِلتُ فِداکَ ؟ قالَ : کانَ النّاسُ فیما مَضی إذا سَلَّمَ عَلَیهِم وارِدٌ أمِنوا شَرَّهُ

وکانوا إذا رَدّوا عَلَیهِ أمِنَ شَرَّهُم ، فَإِن لَم یُسَلِّم لَم یَأمَنوهُ وإن لَم یَرُدّوا عَلَی المُسَلِّمِ لَم یَأمَنهُم ، وذلِکَ خُلقٌ فِی العَرَبِ ، فَجُعِلَ التَّسلیمُ عَلامَةً لِلخُروجِ مِنَ الصَّلاةِ وتَحلیلًا لِلکَلامِ وأمنًا مِن أن یَدخُلَ فِی الصَّلاةِ ما یُفسِدُها . والسَّلامُ اسمٌ مِن أسماءِ اللّهِ عز و جل وهُوَ واقِعٌ مِنَ المُصَلّی عَلی مَلَکَیِ اللّهِ المُوَکَّلَینِ بِهِ (2) .

ص :132


1- مصباح الشریعة : 119 .
2- معانی الأخبار : 176 / 1 .

(1)

امام صادق علیه السلام:معنای سلام در پایان هر نماز ، همان معنای امان است ؛ یعنی هر کس فرمان خدا و سنّت پیامبرش را با فروتنی و افتادگی در برابر او، انجام دهد، از بلای دنیا در امان و از کیفر آخرت رهیده است .

عبداللّه بن فضل هاشمی:از امام صادق علیه السلام معنای سلام دادن در نماز را

پرسیدم، فرمود: نشانه امان و پایان یافتن نماز است. گفتم: فدایت شوم این چگونه است؟ فرمود: در میان مردمان گذشته، هرگاه شخص تازه وارد بر آنان سلام می داد ، خود را از بدیش در امان می دیدند و اگر جواب سلام او را می دادند، او نیز خود را در امان می دید. پس اگر سلام نمی داد، خود را در امان نمی دیدند و اگر جواب سلام را بر سلام دهنده، ردّ نمی کردند، او خود را در امان نمی دید و این خوی عرب بود. پس سلام دادن نشانه بیرون رفتن از نماز و حلال کردن گفتار است و امانی برای نماز از آنچه به آن وارد شده و تباهش میکند. سلام نامی از نامهای خداوند عز و جل است و آن از نمازگزار بر دو فرشته خدا که بر او گمارده شده اند، داده می شود.

ص :133


1- راجع : الحدیث 251 و 252 و 306 .

الفصل الثانی والثلاثون : موجبات قبول الصلاة

فصل سی و دوّم : اسباب پذیرش نماز

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :الصَّلاةُ خَلفَ رَجُلٍ وَرِعٍ مَقبولَةٌ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :لَو صَلَّیتُم حَتّی تَکونوا کَأَوتادٍ [ر] وصُمتُم حَتّی تَکونوا کَالحَنایا (2) لَم یَقبَلِ اللّهُ مِنکُم إلاّ بِوَرعٍ حاجِزٍ (3) .

الإمام علیّ علیه السلام :لا تَجوزُ صَلاةُ امرِئٍ حَتّی یُطَهِّرَ خَمسَ جَوارِحِهِ : الوَجهَ ، والیَدَینِ ، والرَّأسَ ، والرِّجلَینِ بِالماءِ ، والقَلبَ بِالتَّوبَةِ (4) .

أبو حازِم :قالَ رَجُلٌ لِزَینِ العابِدینَ علیه السلام . . . ما سَبَبُ قَبولِها ( الصَّلاة ) ؟ قالَ : وَلایَتُنا والبَراءَةُ مِن أعدائِنا (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :قالَ اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی : إنَّما أقبَلُ الصَّلاةَ مِمَّن تَواضَعَ لِعَظَمَتی ، ویَکُفُّ نَفسَهُ عَنِ الشَّهَواتِ مِن أجلی ، ویَقطَعُ نَهارَهُ بِذِکری ، ولا یَتَعاظَمُ عَلی خَلقی ، ویُطعِمُ الجائِعَ ، ویَکسُو العاریَ ، ویَرحَمُ المُصابَ ، ویُؤوِی الغَریبَ ، فَذلِکَ یُشرِقُ نورُهُ مِثلَ الشَّمسِ ، وأجعَلُ لَهُ فِی الظُّلُماتِ نورًا وفِی الجَهالَةِ عِلمًا ، وأکلأُهُ بِعِزَّتی ، وأستَحفِظُهُ بِمَلائِکَتی ، یَدعونی

فَاُلَبّیهِ ، ویَسأَلُنی فَاُعطیهِ ، فَمَثَلُ ذلِکَ عِندی کَمَثَلِ جَنّاتِ الفِردَوسِ ، لا تَیبَسُ ثِمارُها ، ولا تَتَغَیَّرُ عَن حالِها (6) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :نماز پشت سر مرد پرهیزکار، پذیرفته است.

اگر نماز می خواندید تا چون میخ (یا زه کمان) می شدید و روزه می گرفتید تا چون کمان می شدید، خداوند از شما نمی پذیرفت جز با ورعی بازدارنده (از گناه).

امام علی علیه السلام :جایز نیست انسان نماز بخواند ، تا اینکه پنج عضوش را: صورت و دو دست و سر و دوپایش را با آب و دل را با توبه بشوید.

مردی به امام سجاد علیه السلام عرض کرد: ... چه چیز سبب پذیرش نماز است؟ فرمود: ولایت ما و برائت از دشمنانمان.

امام صادق علیه السلام :خداوند تبارک و تعالی گفته است: نماز را تنها از کسی می پذیرم که در برابر بزرگی من سر فرود آورد و خود را به خاطر من از شهوتها نگه دارد و روزش را با یاد من سپری کند و بر آفریده های من بزرگی نکند ، گرسنه را سیر کند و برهنه را بپوشاند، بر مصیبت زده رحم آورد و غریب را پناه دهد. پس نور این شخص چون خورشید می درخشد و برایش در تاریکیها، نور و در نادانیها، دانایی، قرار می دهم. با عزّتم او را نگاه می دارم و با فرشتگانم از او نگهبانی

می کنم. مرا می خواند، پاسخش می دهم از من درخواست می کند، می دهم. حکایت او نزد من حکایت باغهای بهشت است، که میوه هایش خشک و حالش دگرگون نمی گردد.

ص :134


1- الفردوس : 2 / 405 / 3802 عن البراء بن عازب .
2- جمع حَنِیَّة أو حَنِیّ : وهما القوس ، فعیل بمعنی مفعول ؛ لأنّها مَحنیّة أی معطوفة (النهایة : 1 / 454) .
3- عدّة الداعی : 140 .
4- جامع الأخبار : 165 / 395 .
5- المناقب لابن شهرآشوب : 4 / 131 .
6- المحاسن : 1 / 79 / 44 و ص 458 / 1059 کلاهما عن ابن القدّاح والثانی عنه عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، تحف العقول : 306 .

عنه علیه السلام_ فی بَیانِ ما ناجَی اللّهُ عز و جل بِهِ موسی علیه السلام _: یا موسی ، لا أقبَلُ الصَّلاةَ إلاّ لِمَن تَواضَعَ لِعَظَمَتی ، وألزَمَ قَلبَهُ خَوفی ، وقَطَعَ نَهارَهُ بِذِکری ، ولَم یَبِت مُصِرًّا عَلَی الخَطیئَةِ ، وعَرَفَ حَقَّ أولیائی وأحِبّائی (1) .

(2)

در بیان آنچه خداوند در مناجات موسی به او فرمود: ای موسی، نماز را نمی پذیرم جز از کسی که در برابر بزرگی من سر فرود آورده، ترس از مرا همنشین دلش ساخته، روزش را با یاد من سپری کرده ، شبش را با پافشاری بر خطا به روز نبرده و حق اولیا و دوستان من را شناخته است .

ص :135


1- معانی الأخبار : 54 / 1 ، أمالی الصدوق : 530 / 2 ، تفسیر القمّی : 1 / 243 کلّها عن حفص بن غیاث النخعی .
2- راجع : الفصل 7 و 9 و 13 و 22 .

الفصل الثالث والثلاثون : موانع قبول الصلاة

فصل سی و سوّم : موانع پذیرش نماز

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :خَمسَةٌ لَیسَ لَهُم صَلاةٌ : امرَأَةٌ سَخِطَ عَلَیها زَوجُها . . . ومُصارِمٌ لا یَتَکَلَّمُ أخاهُ فَوقَ ثَلاثَةِ أیّامٍ ، ومُدمِنُ خَمرٍ ، وإمامُ قوَمٍ یُصَلّی بِهِم وهُم لَهُ کارِهونَ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :ثَلاثَةٌ لا تَرتَفِعُ صَلاتُهُم فَوقَ رُؤوسِهِم شِبرًا : رَجُلٌ أمَّ قَومًا وهُم لَهُ کارِهونَ ، وامرَأَةٌ باتَت وزَوجُها عَلَیها ساخِط ، وأخَوانِ مُتَصارِمانِ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن شَرِبَ خَمرًا حَتّی یَسکَرَ لَم یَقبَلِ اللّهُ عز و جل مِنهُ صَلاتَهُ أربَعینَ صَباحًا (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَنِ اغتابَ مُسلِمًا أو مُسلِمَةً لَم یَقبَلِ اللّهُ تَعالی صَلاتَهُ ولا صِیامَهُ أربَعینَ یَومًا ولَیلَةً إلاّ أن یَغفِرَ لَهُ صاحِبُهُ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :أوحَی اللّهُ إلَیَّ أن یا أخَا المُرسَلینَ ویا أخَا المُنذِرین ، أنذِر قَومَکَ لا یَدخُلوا بَیتًا مِن بُیوتی ولأَِحَدٍ مِن عِبادی عِندَ أحَدٍ مِنهُم مَظلِمَةٌ فَإِنّی ألعَنُهُ

مادامَ قائِمًا یُصَلّی بَینَ یَدَیَّ حَتّی یَرُدَّ تِلکَ المَظلِمَةَ (5) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :پنج نفر نمازی ندارند: زنی که شوهرش بر او خشمگین است ... و شخصی که با برادرش قطع رابطه کرده و بیش از سه روز با او گفتگو نکند و آن که پیوسته شراب می نوشد و امام گروهی که برای آنان نماز می خواند و حال آنکه او را دوست ندارند.

نماز سه نفر، از بالای سرشان، یک وجب هم بالا نمی رود: مردی که امام جماعت گروهی شده است، حال آن که از او ناخشنودند، زنی که شب را به روز می برد و حال آنکه شوهرش بر او خشمگین است و دو برادر از هم جدا شده .

خدا تا چهل روز نماز آن که را شراب می نوشد تا مست شود نمی پذیرد (6) .

خدای متعال ، تا چهل شبانه روز نماز و روزه غیبت کننده از مرد یا زن مسلمان را نمی پذیرد ، مگر اینکه غیبت شونده از او درگذرد.

خداوند به من وحی کرد که ای از تبار رسولان و بیم دهندگان، قومت را بترسان ، از اینکه به خانه ای از خانه های من درآیند در حالی که چیزی از بندگانم به ستم نزد آن ها باشد که پیوسته او را در طول ایستادن به نماز در پیشگاهم، لعنت می کنم تا آنگاه که آنچه را به ستم گرفته باز گرداند.

ص :136


1- عوالی اللآلی : 1 / 267 / 65 ، والظاهر أنّ الصحیح «لا یکلّم» کما فی مستدرک الوسائل : 9 / 98 / 10334 .
2- سنن ابن ماجة : 1 / 311 / 971 ، الفردوس : 2 / 97 / 2518 نحوه وکلاهما عن ابن عبّاس .
3- الکافی : 6 / 401 / 10 عن أبی بصیر عن الإمام الصادق علیه السلام ، التهذیب : 9 / 107 / 465 عن سماعة عن الإمام الصادق علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله نحوه ، جامع الأخبار : 421 / 1168 نحوه وزاد فی آخره «وإن تاب تاب اللّه علیه» ؛ سنن الترمذی : 4 / 290 / 1862 ، مسند ابن حنبل : 2 / 589 / 6655 کلاهما عن عبداللّه بن عمر و ج 8 / 118 / 21558 عن أبی ذرّ مع زیادة فی الثلاثة الأخیرة فی من یعود إلی شربه .
4- جامع الأخبار : 412 / 1141 .
5- عدّة الداعی : 129 ، تنبیه الخواطر : 1 / 53 عن حذیفة .
6- در جامع الأخبار افزوده است: «و اگر باز گردد، خدا هم به سوی او باز می گردد».

عنه صلی الله علیه و آله :مَنِ اشتَری ثَوبًا بِعَشرَةِ دَراهِمَ وفیهِ دِرهَمٌ حَرامٌ لَم یَقبَلِ اللّهُ لَهُ صَلاةً ما دامَ عَلَیهِ (1) .

الإمام علیّ علیه السلام :اُنظُر فیما تُصَلّی ، وعَلی ما تُصَلّی ، إن لَم یَکُن مِن وَجهِهِ وحِلِّهِ فَلا قَبولَ (2) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لا یَقبَلُ اللّهُ عز و جل صَلاةَ رَجُلٍ لا یُؤَدِّی الزَّکاةَ حَتّی یَجمَعَهُما ، فَإِنَّ اللّهَ عز و جل قَد جَمَعَهُما ، فَلا تُفَرِّقوا بَینَهُما (3) .

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل قَرَنَ الزَّکاةَ بِالصَّلاةِ فَقالَ : «أَقیمُوا الصَّلاةَ وآتُوا الزَّکاةَ» (4) فَمَن أقامَ الصَّلاةَ ولَم یُؤتِ الزَّکاة لَم یُقِمِ الصَّلاةَ (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :مَن نَظَرَ إلی أبَوَیهِ نَظَرَ ماقِتٍ وهُما ظالِمانِ لَهُ لَم یَقبَلِ اللّهُ لَهُ صَلاةً (6) .

عنه علیه السلام :أیُّمَا امرَأَةٍ تَطَیَّبَت لِغَیرِ زَوجِها لَم تُقبَل مِنها صَلاةٌ حَتّی تَغتَسِلَ مِن طیبِها کَغُسلِها مِن جَنابَتِها (7) .

فیما أوحَی اللّهُ تَعالی إلی داوُدَ علیه السلام :لَرُبَّما صَلَّی العَبدُ فَأَضرِبُ بِها وَجهَهُ وأحجُبُ عَنّی صَوتَهُ ، أتَدری مَن ذلِکَ یا داوُدُ ؟ ذلِکَ الَّذی یُکثِرُ الاِلتِفاتَ إلی حَرَمِ المُؤمِنینَ بِعَینِ الفِسقِ ، وذلِکَ الَّذی حَدَّثَتهُ نَفسُهُ لَو وَلی أمرًا لَضَرَبَ فیهِ الأَعناقَ ظُلمًا (8) .

(9)

هر کس جامه ای به ده دینار بخرد و یک درهمش حرام باشد، خداوند تا هنگامی که در بر اوست، نمازش را نمی پذیرد.

امام علی علیه السلام :بنگر در چه نماز می خوانی و بر چه نماز می گزاری، اگر از راه و طریقه حلالش نباشد، پذیرشی نیست.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :خداوند عز و جل نماز کسی را که زکات نپردازد ، نمی پذیرد تا آنگاه که میان هر دو جمع کند، که خداوند عز و جل آن دو را جمع کرده است، پس میان آن دو جدایی میندازید.

امام باقر علیه السلام :همانا خداوند عز و جل ، نماز را با زکات همراه کرده است و گفته: «نماز بر پادارید و زکات بپردازید» (10) . پس هر کس نماز برپا دارد و زکات ندهد، نماز را هم بر پا نکرده است.

امام صادق علیه السلام :کسی که به پدر و مادرش کینه توزانه بنگرد، حتّی اگر بر او ستمکار باشند، خداوند نمازی را از او نمی پذیرد.

هر زنی که خود را برای غیر شوهرش خوشبو کند، نمازش پذیرفته نمی شود تا آنگاه که از آن بوی خوش غسل کند همچون غسل جنابت.

در آنچه خداوند متعال به داود وحی کرد: بسا که بنده نماز می گزارد و آن را به صورتش می زنم و از شنیدن صدایش، خودداری می کنم . ای داود ، آیا می دانی آن چه کسی است؟ آن کسی است که با چشم ناپاک به حرم مؤمنان، فراوان می نگرد و نیز کسی که با خود گفته است اگر حاکم می شد به خاطر آن و به ستم گردن می زد.

ص :137


1- مسند ابن حنبل : 2 / 417 / 5736 ، تاریخ بغداد : 14 / 21 ، الجامع الصغیر : 2 / 571 / 8444 کلّها عن ابن عمر .
2- تحف العقول : 174 .
3- الفردوس : 5 / 133 / 7725 ، حلیة الأولیاء : 9 / 250 کلاهما عن أنس .
4- البقرة : 43 ، وفی سبعة موارد اُخری من القرآن الکریم .
5- الکافی : 3 / 506 / 23 ، الفقیه : 2 / 10 / 1584 کلاهما عن معروف بن خرّبوذ .
6- الکافی : 2 / 349 / 5 ، تنبیه الخواطر : 2 / 208 کلاهما عن سیف بن عمیرة ، مشکاة الأنوار : 164 .
7- الکافی : 5 / 507 / 2 عن سعد بن أبی عمرو الجلاّب ، الفقیه : 3 / 440 / 4521 .
8- عدّة الداعی : 32 .
9- راجع : الفصل 23 - 26 ؛ والحدیث 164 و 220 و 258 و 267 و 288 .
10- در هفت جای دیگر قرآن کریم نیز این همراهی به چشم می خورد.

الفصل الرابع والثلاثون : فضل الذکر والدعاء بعد الصلاة

فصل سی و چهارم : فضیلت ذکر و دعا پس از نماز

الإمام الباقر علیه السلام_ فی قَولِ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی : «فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب * وإلی رَبِّکَ فَارغَب» (1) __ فی قَولِ اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی : «فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب * وإلی رَبِّکَ فَارغَب» (2) _ : إذا قَضَیتَ الصَّلاةَ بَعدَ أن تُسَلِّمَ وأنتَ جالِسٌ فَانصَب فِی الدُّعاءِ مِن أمرِ الدُّنیا والآخِرَةِ ، وإذا فَرَغتَ مِن الدُّعاءِ فَارغَب إلَی اللّهِ تَبارَکَ وتَعالی أن یَتَقَبَّلَها مِنکَ (3) .

الإمام الصادق علیه السلام_ فی قَولِ اللّهِ عز و جل : «فَإِذا فَرَغتَ فَانصَب * وإلی رَبِّکَ فَارغَب» _: الدُّعاءُ بَعدَ الفَریضَةِ إیّاکَ أن تَدَعَهُ ، فَإِنَّ فَضلَهُ بَعدَ الفَریضَةِ کَفَضلِ الفَریضَةِ عَلَی النّافِلَةِ (4) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن جَلَسَ فی مُصَلاّهُ مِن صَلاةِ الفَجرِ إلی طُلوعِ الشَّمسِ سَتَرَهُ اللّهُ مِن النّار (5) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن صلّی صَلاةَ الفَجرِ ثُمَّ قَعَدَ یَذکُرُ اللّهَ حَتّی تَطلُعَ الشَّمسُ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ (6) .

عُمَر :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله بَعَثَ بَعثًا قِبَلَ نَجدٍ فَغَنِموا غَنائِمَ کَثیرَةً فَأَسرَعُوا الرَّجعَةَ ،

فَقالَ رَجُلٌ مِمَّن لَم یَخرُج : ما رَأَینا بَعثًا أسرَعَ رَجعَةً ولا أفضَلَ غَنیمَةً مِن هذَا البَعثِ ، فَقالَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله : ألا أدُلُّکُم عَلی قَومٍ أفضَلَ غَنیمَةً وأسرَعَ رَجعَةً ؟ قَومٌ شَهِدوا صَلاةَ الصُّبحِ ثُمَّ جَلَسوا یَذکُرونَ اللّهَ حَتّی طَلَعَت عَلَیهِمُ الشَّمسُ ، فَاُولئِکَ أسرَعُ رَجعَةً وأفضَلُ غَنیمَةً (7) .

امام باقر علیه السلام_ درباره گفته خداوند تبارک و تعالی : «پس چون فراغت یافتی (در دعا) بکوش و با اشتیاق، به سوی پروردگارت روی آور» _: هنگامی که پس از سلام دادن، نماز را تمام کردی و هنوز نشسته ای، به دعا برای دنیا و آخرت بپرداز و هنگامی که از دعا فارغ شدی به خداوند تبارک و تعالی التماس کن ، تا آن را از تو بپذیرد.

امام صادق علیه السلام_ در گفته خدای عز و جل : «پس چون فراغت یافتی (در دعا) بکوش و با اشتیاق، به سوی پروردگارت روی آور» _: مبادا که دعای پس از نماز واجب را وانهی ، که فضیلت آن پس از نماز واجب همچون فضیلت نماز واجب بر نماز مستحب است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس از نماز صبح تا طلوع خورشید در نمازگاهش بنشیند، خداوند او را از آتش حفظ می کند.

هر کس نماز صبح بگزارد و سپس به ذکر خدا بنشیند تا خورشید طلوع کند، بهشت برایش واجب می شود.

عمر:همانا پیامبر لشگری را به سوی «نجد» فرستاد . پس غنایم زیادی به چنگ آورده زود بازگشتند. مردی که با آنان نرفته بود گفت: ما گروهی ندیده بودیم که چنین سریع و با این همه غنیمت بازگردند. پس پیامبر فرمود: آیا شما را به گروهی راهنمایی نکنم که بازگشتشان سریعتر و غنیمتشان بیشتر است؟ گروهی که در نماز صبح حاضر می شوند وسپس به ذکر خداوند مینشینند تا آنگاه که خورشید بر آنان طلوع کند. پس اینان، بازگشتشان سریعتر و غنیمتشان بیشتر است.

ص :138


1- الشرح : 7 و 8 .
2- الشرح : 7 و 8 .
3- قرب الإسناد : 7 / 22 عن مسعدة بن صدقة عن الإمام الصادق علیه السلام .
4- دعائم الإسلام : 1 / 166 .
5- التهذیب : 2 / 139 / 542 مرسلاً و ص 321 / 1310 عن السکونی عن الإمام الصادق عن أبیه عن الإمام الحسن علیهم السلام ، الفقیه : 1 / 504 / 1452 ، مکارم الأخلاق : 2 / 73 / 2178 ، عوالی اللآلی : 1 / 332 / 88 عن الإمام الحسن علیه السلام .
6- مسند أبی یعلی : 2 / 178 / 1485 ، إتحاف السادة : 5 / 128 کلاهما عن سهل بن معاذ عن أبیه .
7- سنن الترمذی : 5 / 559 / 3561 ، الترغیب والترهیب : 1 / 297 / 10 ، مشکاة المصابیح : 1 / 309 / 977 .

جابِرُ بنُ سَمُرَة :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا صَلَّی الفَجرَ جَلَسَ فی مُصَلاّهُ حَتّی تَطلُعَ الشَّمسُ حَسَنًا (1) .

الإمام علیّ علیه السلام :التَّعقیبُ بَعدَ الغَداةِ وبَعدَ العَصرِ یَزیدُ فِی الرِّزقِ (2) .

الإمام الباقر علیه السلام :الدُّعاءُ بَعدَ الفَریضَةِ أفضَلُ مِنَ الصَّلاةِ تَنَفُّلاً (3) .

الإمام الصادق علیه السلام :ما عالَجَ النّاسُ شَیئًا أشَدَّ مِنَ التَّعقیبِ (4) .

عنه علیه السلام :التَّعقیبُ أبلَغُ فی طَلَبِ الرِّزقِ مِنَ الضَّربِ فِی البِلادِ (5) .

عنه علیه السلام :إنَّ اللّهَ عز و جل فَرَضَ عَلَیکُمُ الصَّلَواتِ الخَمسَ فی أفضَلِ السّاعاتِ ، فَعَلَیکُم بِالدُّعاءِ فی أدبارِ الصَّلَواتِ (6) .

عنه علیه السلام :مَن صَلّی صَلاة فَریضَةٍ وعَقَّبَ إلی اُخری فَهُوَ ضَیفُ اللّهِ ، وحَقٌّ عَلَی اللّهِ أن یُکرِمَ ضَیفَهُ (7) .

جابر بن سمره:پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه نماز صبح می گزارد ، در نمازگاهش می نشست تا خورشید، نیک درآید.

امام علی علیه السلام :ذکر و دعاء پس از نماز صبح و عصر ، روزی را افزون می کند.

امام باقر علیه السلام :دعا کردن پس از نماز واجب، برتر از نماز مستحبی خواندن است (8) .

امام صادق علیه السلام :مردم به چیزی سخت تر(یا سودمندتر) از ذکر و دعای پس از نماز ، نپرداخته اند .

برای روزی جستن، دعای پس از نماز (9) ، کاراتر از سفر به شهرهاست (10) .

خداوند عز و جل ، نمازهای پنجگانه (11) را در بهترین زمانها بر شما واجب کرده است . پس پیوسته در پی نمازها، دعا کنید .

هر کس نمازی واجب بگزارد و تا نماز واجب دیگری به ذکر و دعا بپردازد، مهمان خداست و بر خداوند سزد که مهمانش را گرامی بدارد.

ص :139


1- صحیح مسلم : 1 / 464 / 287 ، سنن النسائی : 3 / 80 ، مسند ابن حنبل : 7 / 432 / 21002 و ص 441 / 21059 ، السنن ا لکبری : 2 / 264 / 3021 .
2- الخصال : 504 / 2 عن سعید بن علاقة .
3- الکافی : 3 / 342 / 5 ، التهذیب : 2 / 103 / 389 ، الفقیه : 1 / 328 وزاد فی آخره «وبذلک جرت السنّة» کلّها عن زرارة ، دعائم الإسلام : 1 / 166 .
4- التهذیب : 2 / 104 / 393 عن عبداللّه بن محمّد .
5- التهذیب : 2 / 104 / 391 عن الولید بن صبیح وزاد فی آخره «یعنی بالتعقیب الدعاء بعقب الصلاة» ولعلّه من الشیخ رحمه اللهو ص 138 / 539 ، الفقیه : 1 / 329 / 966 وفیهما «الجُلوسُ بَعدَ صَلاةِ الغَداةِ فی التَّعقیبِ والدُّعاءِ حَتّی تَطلُعَ الشَّمسُ . . .» ، دعائم الإسلام : 1 / 170 وفیه «التَّعقیبُ بَعدَ صَلاةِ الفَجرِ أبلَغُ . . .» ، عوالی اللآلی : 1 / 332 / 86 وفیه «التَّعقیبُ بَعدَ الصَّلاةِ . . .» .
6- الخصال : 278 / 23 عن حمّاد بن عیسی ، تفسیر القمّی : 1 / 67 ولیس فیه «الخمس» .
7- الکافی : 3 / 341 / 3 ، التهذیب : 2 / 103 / 388 ، المحاسن : 1 / 123 / 136 کلّها عن منصور بن یونس عمّن ذکره ، عوالی اللآلی : 1 / 332 / 87 .
8- در «الفقیه» در پایان روایت افزوده است و «سنّت نیز بر این جاری است».
9- ترجمه تعقیب به دعای پس از نماز بر اساس آنچه در آخر نقل «تهذیب» آمده است صورت گرفت. گویا آنچه در آخر حدیث آمده بیانی از شیخ طوسی مؤلف «تهذیب» باشد .
10- در نقلی دیگر از «تهذیب» و نیز نقل «الفقیه» چنین آمده است: «به تعقیب و دعا نشستن پس از نماز صبح تا طلوع آفتاب ...» و در نقل «دعائم الاسلام» آمده است: «ذکر و دعای پس از نماز صبح رساتر...».
11- تفسیر قمی قید «پنجگانه» را ندارد.

الفصل الخامس والثلاثون : ما ینبغی بعد الصلاة

فصل سی و پنجم : آنچه پس از نماز می سزد

1 / 35 التکبیر ثلاثاً

35 / 1 سه بار تکبیر گفتن

الإمام الباقر علیه السلام :إذا سَلَّمتَ فَارفَع یَدَیکَ بِالتَّکبیرِ ثَلاثًا (1) .

المُفَضَّلُ بنُ عُمَر :قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ علیه السلام : لِأَیِّ عِلَّةٍ یُکَبِّرُ المُصَلّی بَعدَ التَّسلیمِ ثَلاثًا یَرفَعُ بِها یَدَیهِ ؟ فَقالَ : لِأَنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله لَمّا فَتَحَ مَکَّةَ صَلّی بِأَصحابِهِ الظُّهرَ عِندَ الحَجَرِ الأَسوَدِ ، فَلَمّا سَلَّمَ رَفَعَ یَدَیهِ وکَبَّرَ ثَلاثًا وقالَ : لا إلهَ إلاَّ اللّهُ وَحدَهُ وَحدَهُ وحدَهُ ، أنجَزَ وَعدَهُ ، ونَصَرَ عَبدَهُ ، وأعَزَّ جُندَهُ ، وغَلَبَ الأَحزابَ وَحدَهُ ، فَلَهُ المُلکُ ولَهُ الحَمدُ ، یُحیی ویُمیتُ ، وهُوَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ ، ثُمَّ أقبَلَ عَلی أصحابِهِ فَقالَ : لا تَدَعوا هذَا التَّکبیرَ ، وهذَا التَّکبیرُ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ مَکتوبَةٍ ، فَإِنَّ مَن فَعَلَ ذلِکَ بَعدَ التَّسلیمِ وقالَ هذَا القَولَ ، کانَ قَد أدّی ما یَجِبُ عَلَیهِ مِن شُکرِ اللّهِ _ تَعالی ذِکرُهُ _ عَلی تَقویَةِ الإِسلام

وجُندِهِ (2) .

1 / 35

سه بار تکبیر گفتن

امام باقر علیه السلام:هنگامی که سلام دادی، دستانت را سه بار به تکبیر بلندکن.

مفضّل بن عمر:به امام صادق علیه السلام عرض کردم: به چه علت نمازگزار پس از سلام دادن، سه بار تکبیر می گوید و همراه آن دستانش را بلند می کند؟ فرمود: چون پیامبر هنگام فتح مکّه نماز ظهر را با اصحابش نزد «حجر الاسود» خواند و هنگامی که سلام داد، سه بار دستانش را به تکبیر بلند کرد و گفت: هیچ خدایی جز خداوند نیست ، خداوند یگانه یگانه یگانه، به وعده اش وفا کرده، بنده اش را یاری رسانده و لشگرش را عزیز داشته و به تنهایی بر همه دسته ها غلبه نموده است. پس مالکیت برای او و سپاس مخصوص به اوست. زنده می کند و می میراند و او بر همه کار تواناست.

سپس به اصحابش روی کرد و فرمود: این تکبیر ، در پی هر نماز واجب است و هر کس آن را پس از سلام دادن، انجام دهد و این گفته را بگوید، شکر خداوند _ یادش بلند باد _ را که به سبب تقویت اسلام و

لشکر آن، بر او واجب شده، به جا آورده است.

ص :140


1- مستدرک الوسائل : 5 / 52 / 5343 نقلاً عن فلاح السائل عن زرارة ونسخته المطبوعة خالیة منها .
2- مستدرک الوسائل : 5 / 52 / 5342 نقلاً عن فلاح السائل ونسخته المطبوعة خالیة منها .

2 / 35 قراءة آیة الکرسی

35 / 2 آیة الکرسی خواندن

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَن قَرَأَ التَّوحیدَ دُبُرَ کُلِّ فَریضَةٍ عَشرًا زَوَّجَهُ اللّهُ مِنَ الحورِ العینِ (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :مَن کانَ یُؤمِنُ بِاللّهِ والیَومِ الآخِرِ فَلا یَدَع أن یَقرَأَ فی دُبُرِ الفَریضَةِ بِقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ، فَإِنَّهُ مَن قَرَأَها جَمَعَ اللّهُ لَهُ خَیرَ الدُّنیا والآخِرَةِ وغُفِرَ لَهُ ولِوالِدَیهِ وما وَلَدا (2) .

3 / 35 قراءة التوحید

35 / 3 سوره توحید خواندن

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :یا عَلیُّ، عَلَیکَ بِتِلاوَةِ آیَةِ الکُرسیِّ فی دُبُرِ [ال] _صَّلاةِ المَکتوبَةِ، فَإِنَّهُ لا یُحافِظ عَلَیها إلاّ نَبیٌّ ، أو صِدّیقٌ ، أو شَهیدٌ (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن قَرَأَ آیَةَ الکُرسیِّ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ مَکتوبَةٍ لَم یَحُل بَینَهُ وبَینَ دُخولِ الجَنَّةِ إلاَّ المَوتُ (4) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن قَرَأَ آیَةَ الکُرسیِّ فی دُبُرِ الصَّلاةِ المَکتوبَةِ کانَ فی ذِمَّةِ اللّهِ إلَی الصَّلاةِ الاُخری (5) .

4 / 35 الصلاة علی النبیّ وآله علیهم السلام

35 / 4 درود فرستادن بر پیامبر و خاندانش

الإمام علیّ علیه السلام :إذا فَرَغَ العَبدُ مِن صَلاتِهِ فَلیُصَلِّ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله ، ویَسأَلُ اللّهَ

الجَنَّةَ ، ویَستَجیرُ بِاللّهِ مِنَ النّارِ ، ویَسأَلُهُ أن یُزَوِّجَهُ مِنَ الحورِ العینِ (6) .

2 / 35

آیة الکرسی خواندن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :ای علی، پیوسته در پی نماز واجب، «آیة الکرسی» را بخوان که جز پیامبر، درستکار و شهید بر آن مواظبت نمی ورزد.

کسی که در پی هر نماز واجب «آیة الکرسی» بخواند، تنها فاصله میان او تا درآمدن به بهشت، مرگ است.

کسی که در پی نماز واجب، «آیة الکرسی» می خواند، تا نماز دیگر در پناه خداست.

3 / 35

سوره توحید خواندن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس سوره توحید را ده مرتبه در پی هر نماز واجب بخواند، خداوند حوریه های بهشتی را به همسریش در می آورد (7) .

امام صادق علیه السلام :هر کس به خدا و روز آخرت ایمان دارد، «قل هو اللّه احد» خواندن را در پی نماز واجب وانگذارد که هر کس آن را بخواند، خداوند خیر دنیا و آخرت را برایش فراهم می آورد و افزون بر او، پدر و مادر و فرزندان آن دو را می آمرزد.

4 / 35

درود فرستادن بر پیامبر و خاندانش

امام علی علیه السلام :هرگاه که بنده از نمازش فارغ شود ، بر پیامبر درود فرستد و

بهشت را از خداوند بخواهد و از آتش به خدا پناه ببرد و بخواهد که حوریه های بهشتی را به همسریش درآورد.

ص :141


1- مستدرک الوسائل : 5/ 105/5444 نقلاً عن البلد الأمین ونسخته المطبوعة خالیة منها ؛ کنزالعمّال : 1 / 599 / 2732 عن ابن عبّاس وفیه «أوجَبَ اللّه ُ لَهُ رِضوانَهُ وَمغفِرَتَهُ» مکان «زَوَّجَهُ . . .» .
2- الکافی : 2 / 622 / 11 ، ثواب الأعمال : 156 / 4 ، عدّة الداعی : 279 کلّها عن أبی بکر الحضرمی ، الدعوات : 216 / 583 عن الإمام الصادق علیه السلام ، أعلام الدین : 386 .
3- قرب الإسناد : 118 / 415 عن الحسین بن علوان عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام ، دعائم الإسلام : 1 / 168 .
4- عمل الیوم واللیلة : 48 / 124 ، المعجم الکبیر : 8 / 114 / 7532 ، إتحاف السادة : 5 / 98 کلّها عن أبی اُمامة؛ مکارم الأخلاق : 2/43/2099 عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله ، جامع الأخبار : 125 / 242 .
5- المعجم الکبیر : 3 / 84 / 2733 عن عبداللّه بن حسن بن حسن عن أبیه عن جدّه علیه السلام ، الترغیب والترهیب : 2 / 453 / 7 عن الإمام الحسن علیه السلام عنه صلی الله علیه و آله .
6- الخصال : 630 / 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : 85 نحوه .
7- مستدرک الوسایل این حدیث را از البلد الامین نقل کرده و حال آنکه در نسخه چاپی آن، موجود نیست، در نقل کنزالعمال نیز به جای عبارت «از حوریه ها به همسریش ...» آمده است: «خداوند رضوان و آمرزشش را برای او واجب می کند».

5 / 35 تسبیح فاطمةعلیها السلام

35 / 5 تسبیحات حضرت زهراعلیها السلام

6 / 35 الاستغفار

35 / 6 استغفار کردن

الإمام الصادق علیه السلام :مَن سَبَّحَ تَسبیحَ فاطِمَةَ الزَّهراءِ علیهاالسلام قَبلَ أن یَثنِیَ رِجلَیهِ مِن صَلاةِ الفَریضَةِ غَفَرَ اللّهُ لَهُ و [ل] یَبدَأ بِالتَّکبیرِ (1) .

عنه علیه السلام :تَسبیحُ فاطِمَةَ علیهاالسلام فی کُلِّ یَومٍ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ أحَبُّ إلَیَّ مِن صَلاةِ ألفِ رَکعَةٍ فی کُلِّ یَو (2) .

أبو الدَّرداء :أتَیتُ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّهِ ، ذَهَبَ الأَغنیاءُ بِالدُّنیا والآخِرَةِ ، نُصَلّی ویُصَلّونَ ، ونَصومُ وَیصومونَ ، ویَتَصَدَّقونَ ولا نَتَصَدَّقُ ، قالَ : ألا أدُلُّکَ عَلی شَیءٍ إن أنتَ فَعَلتَهُ لَم یَسبِقکَ أحَدٌ کانَ قَبلَکَ ولَم یُدرِککَ أحَدٌ بَعدَکَ إلاّ مَن فَعَلَ الَّذی تَفعَلُ دُبُرَ کُلِّ صَلاةٍ : ثَلاثًا وثَلاثینَ تَسبیحَةً ، وثَلاثًا وثَلاثینَ تَحمیدَةً ، وأربَعًا وثَلاثینَ تَکبیرَةً (3) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :مَنِ استَغفَرَ اللّهَ دُبُرَ کُلِّ صَلاةٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ فَقالَ : «أستَغفِرُ اللّهَ الَّذی لا إلهَ إلاّ هُوَ الحَیُّ القَیُّومُ وأتوبُ إلَیهِ» غُفِرَت ذُنوبُهُ (4) .

ثَوبان :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذَا انصَرَفَ مِن صَلاتِهِ استَغفَرَ ثَلاثًا وقالَ : اللّهُمَّ أنتَ السَّلامُ ومِنکَ السَّلامُ تَبارَکتَ ذَا الجَلالِ والإِکرا (5) .

5 / 35

تسبیحات حضرت زهرا علیهاالسلام

امام صادق علیه السلام :کسی که پس از نماز واجب در پی کار دیگر نارفته، تسبیحات حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را بگوید، خداوند او را می آمرزد و باید (تسبیحات را) با اللّه اکبر آغاز کند .

تسبیحات فاطمه در هر روز و در پی هر نماز، نزد من محبوب تر از هزار رکعت نماز در هر روز است.

ابودرداء:نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمدم و گفتم: ای پیامبر خدا، ثروتمندان، دنیا و آخرت را بردند، نماز می خوانیم و می خوانند، روزه می گیریم و می گیرند، صدقه می دهند و ما نمی دهیم. فرمود: آیا تو را به چیزی راهنمایی نکنم که اگرانجام دهی هیچکس پیش از تو به آن پیشی نگرفته و هیچکس هم از این پس، به تو نمی رسد جز کسی که همچون تو کند؟ در پی هر نماز، سی و سه بار سبحان اللّه ، سی و سه بار الحمد للّه و سی و چهار بار اللّه اکبر می گویی.

6 / 35

استغفار کردن

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :گناهان کسی که در پی هر نماز سه بار استغفار کند و بگوید: «از خدایی که جز او خدایی نیست و زنده و پاینده است ، آمرزش می طلبم و به سویش باز می گردم» آمرزیده می شود.

ثوبان :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هر گاه نمازش را به پایان می برد، سه بار استغفار می کرد و می گفت: «خدایا تو سلام هستی و سلام از توست، مبارکی ای شکوهمند گرامی ».

ص :142


1- الکافی : 3 / 342 / 6 ، التهذیب : 2 / 105 / 395 ، ثواب الأعمال : 196 / 4 ، عوالی اللآلی : 1 / 332 / 90 کلّها عن ابن سنان ، الفقیه : 1 / 320 / 946 ، قرب الإسناد : 4 / 11 وفیه «قبل أن یثنی رجلیه بعد انصرافه من صلاة الغداة» .
2- م الکافی : 3 / 343 / 15 ، التهذیب : 2 / 105 / 399 ، ثواب الأعمال : 196 / 3 ، مکارم الأخلاق : 2 / 29 / 2062 ، فلاح السائل : 135 کلّها عن أبی خالد القمّاط ، تنبیه الخواطر : 1 / 301 ، کشف الغمّة : 2 / 97 ، عوالی اللآلی : 1 / 333 / 91 عن الإمام الباقر علیه السلام .
3- مسند ابن حنبل : 8 / 166 / 21768 ، الزهد لابن المبارک : 407 / 1159 .
4- الجامع الصغیر : 2 / 567 / 8417 ، عمل الیوم واللیلة : 53 / 137 کلاهما عن البراء .
5- م صحیح مسلم : 1 / 414 / 591 ، سنن الترمذی : 2 / 98 / 300 ، سنن ابن ماجة : 1 / 300 / 928 ، سنن النسائی : 3 / 68 ، سنن الدارمی : 1 / 331 / 1322 ، مسند ابن حنبل : 8 / 321 / 22428 وص 329 / 22471 ، السنن الکبری : 2 / 260 / 3006 .

7 / 35 سجدة الشکر

35 / 7 سجده شکر گذاردن

الإمام الصادق علیه السلام :سَجدَةُ الشُّکرِ واجِبَةٌ عَلی کُلِّ مُسلِمٍ، تُتِمُّ بِها صَلاتَکَ وتُرضی بِها رَبَّکَ وتُعجِبُ المَلائِکَةَ مِنکَ ، وإنَّ العَبدَ إذا صَلّی ثُمَّ سَجَدَ سَجدَةَ الشُّکرِ فَتَحَ الرَّبُّ تَعالَی الحِجابَ بَینَ العَبدِ وبَینَ المَلائِکَةِ فَیَقولُ : یا مَلائِکَتِی انظُروا إلی عَبدی أدّی قُربَتی وأتَمَّ عَهدی ثُمَّ سَجَدَ لی شُکرًا عَلی ما أنعَمتُ بِهِ عَلَیهِ ، مَلائِکَتی ماذا لَهُ ؟ فَتَقولُ المَلائِکَةُ : یا رَبَّنا ، رَحمَتُکَ ، ثُمَّ یَقولُ الرَّبُّ تَعالی : ثُمَّ ماذا لَهُ ؟ فَتَقولُ المَلائِکَةُ : یا رَبَّنا ، جَنَّتُکَ ، فَیَقولُ الرَّبُّ تَعالی : ثُمَّ ماذا ؟ فَتَقولُ المَلائِکَةُ : یا ربَّنا ، کِفایَةُ مُهِمِّهِ ، فَیَقولُ الرَّبُّ : ثُمَّ ماذا ؟ فَلا یَبقی شیءٌ مِنَ الخَیرِ إلاّ قالَتهُ المَلائِکَةُ ، فَیَقولُ اللّهُ تَعالی : یا ملائِکَتی ، ثُمَّ ماذا ؟ فَتَقولُ المَلائِکَةُ : یا رَبَّنا ، لا عِلمَ لَنا ، فَیَقولُ اللّهُ تَعالی : لأََشکُرَنَّهُ کَما شَکَرَنی ، واُقبِلُ إلَیهِ بِفَضلی ، واُریهِ رَحمتی (1) .

عَلیُّ بنُ الحَسَنِ بنِ عَلیِّ بنِ فَضّال عَنِ الإمامِ الرِّضا علیه السلام :السَّجدَةُ بَعدَ الفَریضَةِ شُکرًا للّهِِ _ تَعالی ذِکرُهُ _ عَلی ما وَفَّقَ العَبدَ مِن أداءِ فَرضِهِ ، وأدنی ما یُجزی فیها مِنَ القَولِ أن یُقالَ : شُکرًا للّهِِ شُکرًا للّهِِ ثَلاثَ مَرّاتٍ .

قُلتُ : فَما مَعنی قَولِهِ : شُکرًا للّهِِ ؟ قالَ : یَقولُ : هذِهِ السَّجدَةُ مِنّی شُکرًا للّهِِ عَلی ما وَفَّقَنی لَهُ مِن خِدمَتِهِ وأداءِ فَرضِهِ ، والشُّکرُ موجِبٌ لِلزّیادَةِ ، فَإِن کانَ فِی الصَّلاة تَقصیرٌ تَمَّ بِهذِهِ السَّجدَةِ (2) .

7 / 35

سجده شکر گذاردن

امام صادق علیه السلام :سجده شکر بر هر مسلمان واجب است، با آن نمازت را کامل می کنی، پروردگارت را خشنود می سازی و فرشتگان را به شگفتی می آوری. همانا آنگاه که بنده نماز خواند و سپس سجده شکر گزارد، پروردگار متعال پرده از میان او و فرشتگان بر می گیرد و می گوید: ای فرشتگان من به بنده ام بنگرید که با عبادتش به من تقرّب جست و پیمانم را به پایان برد . سپس برای من به خاطر شکر نعمتهایی که به او بخشیده ام، سجده کرد . فرشتگانم ، چه چیزی برای اوست؟ پس فرشتگان می گویند: ای پروردگار ما، رحمت تو. سپس پروردگار می گوید: دیگر چه؟ و فرشتگان می گویند: ای پروردگار ما، بهشت تو. پس پروردگار متعال می گوید: دیگر چه؟ و فرشتگان می گویند: ای پروردگار ما، حل مشکلاتش . پس پروردگار می گوید: دیگر چه؟ و هیچ چیز از نیکیها نمی ماند ، جز اینکه فرشتگان می گویند. سپس خداوند تعالی می گوید: ای فرشتگان من دیگر چه؟ و فرشتگان می گویند: ای پروردگار ما، هیچ نمی دانیم. پس خداوند متعال می گوید: از او قدردانی می کنم همانگونه که او مرا سپاس گزارد و با فضل و بخششم به او روی می کنم و رحمتم را بدو نشان می دهم.

علی بن حسن بن علی بن فضال از امام رضا علیه السلام :سجده شکر گزاردن پس از نماز واجب در برابر توفیقی است که خداوند _ یادش بلند باد _ به بنده داده تا واجبش را انجام دهد. و کمترین چیزی که از گفتار در آن کفایت می کند این است که سه مرتبه «شکرا للّه » گفته شود.

گفتم: معنای این گفته: «شکرا للّه » چیست؟ فرمود: می گوید: این سجده از من است برای سپاسگزاری از خداوند که مرا توفیق خدمت و انجام واجبش داد و شکر سبب افزونی است . پس اگر در نماز کوتاهی کرده با این سجده، آن را کامل می کند.

ص :143


1- التهذیب : 2 / 110 / 415 ، الفقیه : 1 / 333 / 979 ، مکارم الأخلاق : 2 / 38 / 2086 کلّها عن مرازم .
2- علل الشرائع : 360 / 1 ، الفقیه : 1 / 333 / 978 عن أبی الحسن الأسدیّ عن الإمام الصادق علیه السلاموفیه صدره إلی قوله : «ثلاث مرّات» مع تفاوت فی اللفظ .

الطَّبرَسیّ :فی کِتابٍ لِمُحَمَّدِ بنِ عَبدِاللّهِ الحِمَیریِّ إلَی الإِمامِ المَهدِیِّ علیه السلام ، سَأَلَ عَن سَجدَةِ الشُّکرِ بَعدَ الفَریضَةِ : فَإِنَّ بَعضَ أصحابِنا ذَکَرَ أنَّها بِدعَةٌ ، فَهَل یَجوزُ أن یَسجُدَها الرَّجُلُ بَعدَ الفَریضَةِ؟ وإن جازَ فَفی صَلاةِ المَغرِبِ هیَ بَعدَ الفَریضَةِ أو بَعدَ الأَربَعِ رَکَعاتِ النّافِلَةِ؟

فَأَجابَ علیه السلام : سَجدَةُ الشُّکرِ مِن ألزَمِ السُّنَنِ وأوجَبِها ، ولَم یَقُل: إنَّ هذِهِ السَّجدَةَ بِدعَةٌ، إلاّ مَن أرادَ أن یُحدِثَ فی دینِ اللّهِ بِدعَةً .

فَأَمَّا الخَبَرُ المَرویُّ فیها بَعدَ صَلاةِ المَغرِبِ والاختِلافُ فی أنَّها بَعدَ الثَّلاثِ أو بَعدَ الأَربَعِ فَإِنَّ فَضلَ الدُّعاءِ والتَّسبیحِ بَعدَ الفَرائِضِ عَلَی الدُّعاءِ بِعَقیبِ النَّوافِلِ کَفَضلِ الفَرائِضِ عَلَی النَّوافِلِ ، والسَّجدَةُ دُعاءٌ وتَسبیحٌ . فَالأَفضَلُ أن یَکونَ بَعدَ الفَرضِ ، فَإِن جُعِلَت بَعدَ النَّوافِلِ أیضًا جازَ (1) .

8 / 35 تعفیر الخدّین

35 / 8 گونه برخاک نهادن

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ موسَی بنُ عِمرانَ علیه السلام إذا صَلّی لَم یَنفَتِل (2) حَتّی یُلصِقَ خَدَّه الأَیمَنَ بِالأَرضِ وخَدَّهُ الأَیسَرَ بِالأَرضِ (3) .

عنه علیه السلام :أوحَی اللّهُ عز و جل إلی موسی علیه السلام أن یا موسی ، أتَدری لِمَ اصطَفَیتُکَ بِکَلامی دونَ خَلقی ؟ قالَ : یا ربِّ ، ولِمَ ذاکَ ؟ قالَ : فَأَوحَی اللّهُ تَبارَکَ وتَعالی إلَیهِ أن یا موسی ، إنّی قَلَّبتُ عِبادی ظَهرًا لِبَطنٍ فَلَم أجِد فیهِم أحَدًا أذَلَّ لی نَفسًا مِنکَ . یا موسی ، إنَّکَ إذا صَلَّیتَ وَضَعتَ خَدَّکَ عَلَی التُّرابِ _ أو قالَ : عَلَی الأَرضِ _ (4) .

طبرسی:محمد بن عبداللّه حمیری در نامه ای به امام مهدی (عج) از سجده شکر پس از نماز واجب پرسید و اینگونه نوشت: برخی از یاران آن را بدعت می دانند، آیا جایز است ، انسان این سجده را پس از نماز واجب بگزارد؟ و اگر جایز است در نماز مغرب پس از خود نماز است یا پس از آنکه چهار رکعت نماز نافله مغرب را هم خواند؟

امام پاسخ داد: سجده شکر از لازمترین و ضروری ترین سنّتها است و هیچکس آن را بدعت نخوانده، مگر کسی که خود در پی بدعتگذاری در دین است. و اما روایتی که سجده شکر پس از نماز مغرب و اختلاف در زمان انجام آن را مطرح می کند که آیا پس از سه رکعت مغرب یا پس از چهار رکعت نافله آن است، (پاسخش این است) برتری دعا و تسبیح پس از نمازهای واجب، بر دعا پس از نمازهای نافله، مانند برتری خود نمازهای واجب بر نافله است و سجده شکر، گونه ای دعا و تسبیح است. پس بهتر است، پس از نماز واجب باشد. گرچه انجامش پس از نمازهای نافله نیز جایز است.

8 / 35

گونه برخاک نهادن

امام صادق علیه السلام :موسی بن عمران علیه السلام هرگاه نماز می گزارد، تا گونه راست و چپش را به زمین نمی چسباند ، در پی کار دیگری نمی رفت .

خداوند به موسی علیه السلام وحی کرد که ای موسی، آیا می دانی از میان آفریده هایم چرا تو را به هم صحبتی ام برگزیدم؟ گفت: ای پروردگار من، به چه سبب ؟ پس خداوند تبارک و تعالی به او وحی کرد که ای موسی: من درون و برون بندگانم را وارسی کردم . پس هیچکس را نیافتم که خود را برای من بیش از تو خوار سازد، ای موسی، تو هرگاه نماز می گزاری، گونه ات را بر خاک _ یا گفت : بر زمین _ می نهی.

ص :144


1- الاحتجاج : 2 / 576 .
2- انفتلَ فلان عن صلاته : أی انصرفَ (لسان العرب : 11 / 514) .
3- التهذیب : 2 / 110 / 414 ، الفقیه : 1 / 332 / 974 ، علل الشرائع : 57 / 2 کلّها عن إسحاق بن عمّار ، مشکاة الأنوار : 228 .
4- الکافی : 2 / 123 / 7 عن علیّ بن یقطین عمّن رواه ، الفقیه : 1 / 332 / 975 عن الإمام الباقر علیه السلام ، علل الشرائع : 1 / 56 / 1 عن علیّ بن یقطین عن رجل عن الإمام الباقر علیه السلام .

الفصل السادس والثلاثون : ما روی من الأدعیة فی تعقیب الصلاة

فصل سی و ششم : دعاهای روایت شده در پی نماز

الإمام الجواد علیه السلام :کانَ النَّبیُّ صلی الله علیه و آله یَقولُ إذا فَرَغَ مِن صَلاتِهِ : اللّهُمَّ اغفِر لی ماقَدَّمتُ وما أخَّرتُ وما أسرَرتُ وما أعلَنتُ وإسرافی عَلی نَفسی وما أنتَ أعلَمُ بِهِ مِنّی ، اللّهُمَّ أنتَ المُقَدِّمُ وأنتَ المُؤَخِّرُ ، لا إلهَ إلاّ أنتَ ، بِعِلمِکَ الغَیبَ وبِقُدرَتِکَ عَلَی الخَلقِ أجمَعینَ ، ما عَلِمتَ الحَیاةَ خَیرًا لی فَأَحیِنی ، وتَوَفَّنی إذا عَلِمتَ الوَفاةَ خَیرًا لی ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ خَشیَتَکَ فِی السِّرِّ والعَلانیَةِ ، وکَلِمَةَ الحَقِّ فِی الغَضَبِ والرِّضا ، والقَصدَ فِی الفَقرِ والغِنی ، وأسأَلُکَ نَعیمًا لا یَنفَدُ ، وقُرَّةَ عَینٍ لا یَنقَطِعُ ، وأسأَلُکَ الرِّضا بِالقَضاءِ ، وبَرَکَةَ المَوتِ بَعدَ العَیشِ ، وبَردَ العَیشِ بَعدَ المَوتِ ، ولَذَّةَ المَنظَرِ إلی وَجهِکَ وشَوقًا إلی رُؤیَتِکَ ولِقائِکَ ، مِن غَیرِ ضَرّاءَ مُضِرَّةٍ ولا فِتنَةٍ مُضِلَّةٍ ، اللّهُمَّ زَیِّنّا بِزینَةِ الإِیمانِ واجعَلنا هُداةً مَهدیّینَ ، اللّهُمَّ اهدِنا فیمَن هَدَیتَ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ عَزیمَةَ الرَّشادِ والثَّباتِ فِی الأَمرِ والرُّشدِ ، وأسأَلُکَ شُکرَ نِعمَتِکَ وحُسنَ عافِیَتِکَ وأداءَ حَقِّکَ ، وأسأَلُکَ یا رَبِّ قَلبًا سَلیما ولِسانا صادِقًا ،

وأستَغفِرُکَ لِما تَعلَمُ ، وأسأَلُکَ خَیرَ ما تَعلَمُ ، وأعوذُ بِکَ مِن شَرِّ ما تَعلَمُ ، فَإِنَّکَ تَعلَمُ ولا نَعلَمُ وأنتَ عَلاّمُ الغُیوبِ (1) .

امام جواد علیه السلام :هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله از نمازش فارغ می شد می گفت: خدایا، آنچه را کرده و می کنم، نهان و آشکار کرده ام، اسراف بر خود را و آنچه را که تو بهتر از من می دانی، بر من بیامرز. خدایا تو پیش از همه و پس از همه هستی، جز تو خدایی نیست . به داناییت بر نهان و به تواناییت بر همه خلقت سوگند، تا آنگاه که زندگی را برایم بهتر می دانی، مرا زنده نگاه دار و آنگاه که مرگ را برایم بهتر می دانی، مرا بمیران . خدایا ، همانا من بیم از تو را در نهان و آشکار ، سخن حق را در خشم و خشنودی و میانه روی را در تنگدستی و توانگری، از تو می خواهم. نعمتی تمام ناشدنی و روشنی چشمی ناگسستنی را از تو می خواهم . خشنودی به حکم تو، مرگی مبارک پس از زندگی و زندگانی آرام پس از مرگ، لذت نگاه به تو و شوق دیدارت و ملاقات تو بی رنجی گزنده و فتنه ای گمراه کننده را، از تو می خواهم. خدایا ، ما را به زینت ایمان، مزیّن کن و راهنما و راهیافته قرار ده. خدایا ، ما را در میان آنان که ره نمودی، ره بنما . خدایا ، همانا من اراده قوی بر یافتن راه راست و و پایداری در کار و استواری در راه حق را از تو می خواهم. سپاسگزاری نعمتت را، سلامتی کامل و ادای حقت را

می خواهم. ای پروردگار من ، دلی پیراسته و زبانی راستگو از تو می خواهم. از آنچه که می دانی آمرزش می طلبم و نیکوترین آنچه که می دانی از تو می خواهم و از بدی آنچه می دانی به تو پناه می برم ، که تو می دانی و ما نمی دانیم و تو به نهانها بسیار دانایی (2) .

ص :145


1- الکافی : 2 / 548 / 6 ، الفقیه : 1 / 327 / 960 کلاهما عن محمّد بن الفرج ، مکارم الأخلاق : 2 / 31 / 2069 ؛ سنن أبی داود : 2 / 83 / 1509 ، السنن الکبری : 2 / 264 / 3018 کلاهما عن عبیداللّه بن أبی رافع عن الإمام علیّ علیه السلام عنه صلی الله علیه و آلهإلی قوله «لا إله إلاّ أنت» .
2- در نقل سنن ابی داود و السنن الکبری تنها تا «جز تو خدایی نیست» آمده است.

أبو أیّوبَ الأَنصاریّ :ما صَلَّیتُ وَراءَ نَبیِّکُم صلی الله علیه و آله إلاّ سَمِعتُهُ حینَ یَنصَرِفُ مِن صَلاتِهِ یَقولُ : اللّهُمَّ اغفِر لی أخطائی وذُنوبی کُلَّها ، اللّهُمَّ أنعِمنی وأحیِنی وارزُقنی ، واهدِنی لِصالِحِ الأَعمالِ والأَخلاقِ ، فَإِنَّهُ لا یَهدی لِصالِحِها إلاّ أنتَ ، ولا یَصرِفُ عَن سَیِّئِها إلاّ أنتَ (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله_ لِعَلیٍّ علیه السلام _: إذا أرَدتَ أن تَحفَظَ کُلَّ ما تَسمَعُ وتَقرَأُ فَادعُ بِهذَا الدُّعاءِ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ وهُوَ : سُبحانَ مَن لا یَعتَدی عَلی أهلِ مَملَکَتِهِ ، سُبحانَ مَن لا یَأخُذُ أهلَ الأَرضِ بِأَلوانِ العَذابِ ، سُبحانَ الرَّؤُفِ الرَّحیمِ ، اللّهُمَّ اجعَل لی فی قَلبی نورًا وبَصَرًا وفَهمًا وعلمًا إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ (2) .

الأصبَغ عَنِ الإِمام عَلیٍّ علیه السلام :مَن أحَبَّ أن یَخرُج مِنَ الدُّنیا وقَد خَلَصَ مِنَ الذُّنوبِ کَما یَخلُصُ الذَّهَبُ الَّذی لا کَدَرَ فیهِ ولَیسَ أحَدٌ یُطالِبُهُ بِمَظلِمَةٍ فَلیَقرَأ فی دُبُرِ الصَّلاةِ الخَمسِ نِسبَةَ اللّهِ عز و جل «قُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ» اِثنَتَی عَشَرَةَ مَرَّةً ، ثُمَّ یَبسُطُ یَدَیهِ ویَقولُ : اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ بِاسمِکَ المَکنونِ المَخزونِ الطّاهِرِ الطُّهرِ المُبارَکِ ، وأسأَلُکَ بِاسمِکَ العَظیمِ وسُلطانِکَ القَدیمِ ، یا واهِبَ العَطایا یا مُطلِقَ الاُساری یا فَکّاکَ الرِّقابِ مِنَ النّارِ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدِ ، وفُکَّ رَقَبَتی مِنَ النّارِ وأخرِجنی مِنَ الدُّنیا آمِنًا ، وأدخِلنِی الجَنَّةَ سالِمًا ، واجعَل دُعائی أوَّلَهُ فَلاحًا وأوسَطَهُ نَجاحًا وآخِرَهُ صَلاحًا ، إنَّکَ أنتَ عَلاّمُ الغُیوبِ .

ثُمَّ قالَ علیه السلام : هذا مِن الُمخَبَّیاتِ مِمّا عَلَّمَنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وأمَرَنی أن اُعَلِّمَهُ الحَسَنَ والحُسَینَ (3) .

ابو ایّوب انصاری:در پشت سر پیامبرتان صلی الله علیه و آله نماز نگزاردم ، جز اینکه هرگاه نمازش را به پایان می برد ، می شنیدم که می گوید: خدایا همه خطاها و گناهانم را بیامرز، خدایا نعمتت را بر من ارزانی دار، مرا زنده بدار و روزیم ده و به کارها و خویهای شایسته رهنمونم کن که جز تو به شایسته های آن دو (کارها و خویها) ره نمی نماید و جز تو از زشتهای آن دو ، باز نمی دارد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله_ به علی علیه السلام _: هرگاه خواستی هر چه را می شنوی و می خوانی به یاد بسپاری، این دعا را در پی هر نماز بخوان : پاک و منزّه است آن که به مردمان مملکتش تجاوز نمی کند. پاک و منزه است آن که ساکنان زمین را کیفرهای گونه گون نمیدهد، پاک و منزه است آن مهربان و بخششگر. خدایا ، در دل من نور و بینش و فهم و دانایی ، قرار ده، که تو بر هر کار توانایی.

اصبغ از امام علی علیه السلام :هر کس دوست دارد از دنیا برود در حالی که از گناهانش پاک شده آنگونه که زر ناب از تیرگیها پاک می گردد و هیچکس چیزی به ستم برده را از او مطالبه نکند، در پی هر یک از نمازهای پنجگانه، تبار نامه خداوند ؛ قل هو اللّه احد ، را دوازده مرتبه بخواند . سپس دستانش را بگشاید و بگوید: خدایا به نام پنهان ، پوشیده، پاک، پاکیزه و خجسته ات از تو می خواهم . به نام بزرگ و چیرگی همیشگیت از تو می خواهم . ای بخشنده عطاها، ای آزاد کننده اسیران، ای رهایی دهنده مردم از آتش، بر محمّد و خاندان او

درود فرست ، از آتش رهاییم ده، آسوده از دنیا ببر و به سلامت وارد بهشت گردان . آغاز دعایم را رستگاری، میان آن را کامیابی و پایان آن را نیکویی قرار ده ، که تنها تو به نهانها بسیار دانایی. سپس فرمود: این از امور نهانی است که پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهبه من آموخت و فرمان داد آن را به حسن و حسین نیز بیاموز (4) .

ص :146


1- المستدرک علی الصحیحین : 3 / 523 / 5942 ، المعجم الکبیر : 8 / 200 / 7811 عن أبی اُمامة قریب منه .
2- فلاح السائل : 168 ، عدّة الداعی : 54 ، مصباح الکفعمی : 198 .
3- معانی الأخبار : 140 / 1 ، فلاح السائل : 166 وفیه «المُستَجاب» مکان «المخبّیات» کلاهما عن الأصبغ بن نباتة ، التهذیب : 2 / 108 / 410 ، الفقیه : 1 / 324 / 949 کلاهما مرسلاً .
4- م در نقل فلاح السائل به جای «رازها» «پذیرفته» دارد. یعنی دعای مستجاب نه دعای پنهان.

الإمام الصادق علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله قالَ لِأَصحابِهِ ذاتَ یَومٍ : أرَأَیتُم لَو جَمَعتُم ما عِندَکُم مِنَ الثّیابِ والآنیَةِ ثُمَّ وَضَعتُم بَعضَهُ عَلی بَعضٍ أکُنتُم تَرَونَهُ یَبلُغ السَّماءَ ؟ قالوا : لا یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : ألا أدُلُّکُم عَلی شَیءٍ أصلُهُ فِی الأَرضِ وفَرعُهُ فِی السَّماءِ ؟ قالوا : بَلی یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : یَقولُ أحَدُکُم إذا فَرَغَ مِن صَلاتِهِ الفَریضَةِ : «سُبحانَ اللّهِ والحَمدُ للّهِِ ولا إلهَ إلاَّ اللّهُ واللّهُ أکبَرُ» ثَلاثینَ مَرَّةً ، فَإِنَّ أصلَهُنَّ فِی الأَرضِ وفَرعَهُنَّ فِی السَّماءِ ، وهُنَّ یَدفَعنَ الهَدمَ والحَرقَ والغَرَقَ والتَّرَدّیَ فِی البِئرِ وأکلَ السَّبُعِ ومیتَةَ السّوءِ والبَلیَّةَ الَّتی تَنزِلُ مِنَ السَّماءِ عَلَی العَبدِ فی ذلِکَ الیَومِ ، وهُنَّ الباقیاتُ (1) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :تَقولُ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ : اللّهُمَّ اهدِنی مِن عِندِکَ ، وأفِض عَلَیَّ مِن فَضلِکَ ، وانشُر عَلَیَّ مِن رَحمَتِکَ ، وأنزِل عَلَیَّ مِن بَرَکاتِکَ (2) .

الإمام علیّ علیه السلام_ مِن دُعائِهِ بَعدَ الصَّلاةِ المَکتوبَةِ _: اللّهُمَّ لَکَ صَلَّیتُ ، وفی صَلاتی ما قَد عَلِمتَ مِنَ النُّقصانِ والعَجَلَةِ والسَّهوِ والغَفلَةِ والکَسَلِ والفَترَةِ والنِّسیانِ والرّیاءِ والسُّمعَةِ والشَّکِّ والمُدافَعَةِ والرَّیبِ والعُجبِ والفِکرِ والتَّلَبُّثِ عن إقامَةِ کَمالِ فَرضِکَ ، فَأَسأَلُکَ یا إلهی أن تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِهِ ، وأن تُحَوِّلَ نُقصانَها تَمامًا ، وعَجَلَتی فیها تَثَبُّتًا وتَمَکُّنًا ، وسَهوی تَیَقُّظًا ، وغَفلَتی مُواظَبَةً ، وکَسَلی نَشاطًا ، وفَترَتی قرّةً ، ونِسیانی مُحافَظَةً ، ومُدافَعَتی مُرابَطَةً ، وریائی إخلاصًا ، وسُمعَتی تَسَتُّرًا ، وشَکّی یَقینًا ،

ورَیبی بَیانًا ، وفِکری خُشوعًا ، وتَحَیُّری خُضوعًا ، فَإِنّی لَکَ صَلَّیتُ ، وإلَیکَ تَوَجَّهتُ ، وبِکَ آمَنتُ ، وإیّاکَ قَصَدتُ ، فَاجعَل لی فی صَلاتی ودُعائی رَحمَةً وبَرَکَةً تُکَفِّرُ بِها سَیِّئاتی ، وتُکرِمُ بِها مَقامی ، وتُبَیِّضُ بِها وَجهی ، وتُزَکّی بِها عَمَلی ، وتَحُطُّ بِها وِزری ، اللّهُمَّ احطُط بِها عَنّی ثِقلی ، واجعَل ما عِندَک خَیرًا لی مِمّا تَقطَعُ عَنّی .

الحَمدُ للّهِِ الَّذی قَضی عَنّی فَریضَةً مِنَ الصَّلَواتِ الَّتی کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتابًا مَوقوتًا ، یا اللّهُ یا أرحَمَ الرّاحِمینَ (3) .

امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله روزی به اصحابش فرمود: آیا اگر هر چه لباس وظرف دارید گردآورید وروی هم بنهید، فکر می کنید به آسمان برسد؟ گفتند: نه ای پیامبر خدا، فرمود: آیا شما را به چیزی راهنمایی نکنم که ریشه اش در زمین و شاخه اش در آسمان باشد؟ گفتند: چرا، ای پیامبر خدا. فرمود: هر یک از شما که از نماز واجبش فارغ شد ، سی بار بگوید: «و خدا پاک و منزّه است، سپاس برای خداست و جز خداوند، هیچ خدایی نیست و خدا بزرگتر است». همانا ریشه این ها در زمین و شاخه آن ها در آسمان است. آن ها خرابی، آتش، غرق شدن، در چاه افتادن، خوراک درنده شدن، مرگ بد و بلای آسمانی را که در آن روز بر بنده فرود میآید ، دفع می کنند و آن ها ماندگارند.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :در پی هر نماز می گویی: خدایا از نزد خود مرا ره بنما و از فضل و بخششت بر من فرو ریز و از رحمتت بر من بگستر و از برکتهایت ، بر من فرو فرست.

امام علی علیه السلام_ از دعای ایشان پس از نماز واجب _: خدایا ، برای تو نماز گزاردم و حال آنکه می دانی در نمازم، نقص و شتاب و فراموشی و غفلت و کسالت و سستی و از یاد بردن و ریا و خودنمایی و شک و دوری و گمان و عُجب و اندیشه کردن و فروگداشتن از کمال واجبت ، می باشد. ای خدای من ، از تو می خواهم بر پیامبر و خاندانش درود فرستی و نقص نماز را به تمام ، و شتابم را در آن به تأمل و استواری و

فراموشی ام را به بیداری و غفلتم را به مواظبت و کسالتم را به نشاط و سستی ام را به پایداری و از یاد بردنم را به یادداشتن و دوریم را به کشش و ارتباط و ریایم را به اخلاص و خودنمایی ام را به پوشاندن و شکّم را به یقین و گمانم را به حجّت و اندیشه ام را به فروتنی و تحیّر و فروماندنم را به فرمانبرداری ، تبدیل فرمایی .همانا برای تو نماز گزاردم و به تو روی کردم و به تو ایمان آوردم و تو را قصد کردم . پس در نماز و دعایم ، رحمت و برکت قرار ده که زشتیهایم را بپوشاند و جایگاهم را گرامی دارد و رویم را سفید گرداند و عملم را پاکیزه کند و بار گناهم را سبک گرداند. خدایا ، با آنْ سنگینی ام را سبک گردان و آنچه را نزد توست بهتر از آنچه از من می بُری ، قرار ده.

سپاس خداوندی که واجبی را از من ادا کرد که از نمازهای واجب و نوشته شده بر مؤمنان بود . ای خداوند، ای بخشنده ترین بخشندگان.

ص :147


1- ثواب الأعمال : 26 / 4 ، مکارم الأخلاق : 2 / 76 / 2187 ، التهذیب : 2 / 107 / 406 نحوه ، فلاح السائل : 165 نحوه کلّها عن أبی بصیر ، أعلام الدین : 359 ، عوالی اللآلی : 1 / 350 / 2 .
2- التهذیب : 2 / 107 / 404 ، أمالی الصدوق : 55 / 5 ، ثواب الأعمال : 191 / 1 کلّها عن سلام المکّی عن الإمام الباقر علیه السلام ، الفقیه : 1 / 324 / 951 ، مکارم الأخلاق : 2 / 33 / 2074 کلاهما عن الإمام الباقر علیه السلام .
3- البحار : 86 / 54 / 60 عن الکتاب العتیق .

عنه علیه السلام :من أرادَ أن یُکتالَ لَهُ بِالمِکیالِ الأَوفی فَلیَقُل فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ : سُبحانَ رَبِّکَ رَبِّ العِزَّةِ عَمّا یَصِفونَ ، وسَلامٌ عَلَی المُرسَلینَ ، والحَمدُ للّهِِ رَبِّ العالَمینَ (1) .

الإمام الباقر علیه السلام :أقَلُّ ما یُجزِئُکَ مِنَ الدُّعاءِ بَعدَ الفَریضَةِ أن تَقولَ : اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ مِن کُلِّ خَیرٍ أحاط بِهِ عِلمُکَ ، وأعوذُ بِکَ مِن کُلِّ شَرٍّ أحاطَ بِهِ عِلمُکَ ، اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ عافیَتَکَ فی اُموری کُلِّها ، وأعوذُ بِک مِن خِزیِ الدُّنیا وعذابِ الآخِرَةِ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :مَن قالَ فی دُبُرِ الفَریضَةِ : «أستَودِعُ اللّهَ العَظیمَ الجَلیلَ نَفسی وأهلی ووُلدی ومَن یَعنینی أمرُهُ ، وأستَودِعُ اللّهَ المَرهوبَ المَخوفَ المُتَضَعضِعُ لِعَظَمَتِهِ کُلُّ شَیءٍ نَفسی وأهلی ومالی ووُلدی ومَن یَعنینی أمرُه» حُفَّ بِجَناحٍ من أجنِحَةِ جَبرَئیلَ علیه السلام وحُفِظَ فی نَفسِهِ وأهلِهِ ومالِهِ (3) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس می خواهد پیمانه اش را تمام گیرند، پس در پی هر نماز بگوید: پاک ومنزّه است پروردگارت، پروردگار عزت، از آنچه می گویند وسلام بر پیامبران وسپاسمخصوص پروردگار جهانیان است.

امام باقر علیه السلام :کمترین چیزی که از دعا ، پس از (نماز) واجب کفایت می کند ، این است که بگویی: خدایا ، همانا من هر نیکی را که به آن آگاهی داری، از تو می خواهم و از هر بدی که به آن دانایی، به تو پناه می برم. خدایا، همانا من آسایش در همه کارهایم را از تو می خواهم و از رسوایی دنیا و عذاب آخرت به تو پناه می بر (4) .

امام صادق علیه السلام :هر کس در پی نماز واجب بگوید: «خود و خانواده و فرزندانم و هر کس که نگهداریش با من است را ، به خدای بزرگ و شکوهمند می سپارم و به خدایی که همه چیز در برابر بزرگیش

وحشت زده و ترسان و خوار است، خود و خانواده، دارایی، فرزندان و هر کس را که نگهداریش با من است می سپارم». با بالی از بالهای جبرئیل در میان گرفته می شود و خود و خانوداده و داراییش حفظ می شود.

ص :148


1- قرب الإسناد : 33 / 107 عن بکر بن محمّد عن الإمام الصادق علیه السلام ، دعائم الإسلام : 1 / 167 ؛ کنزالعمّال : 2 / 639 / 4962 نقلاً عن مصنّف عبدالرزّاق .
2- الکافی : 3 / 343 / 16 ، التهذیب : 2 / 108 / 407 کلاهما عن زرارة ، دعائم الإسلام : 1 / 170 ، الفقیه : 1 / 323 / 948 ، معانی الأخبار : 394 / 46 عن أحمد بن محمّد بن عیسی ، مکارم الأخلاق : 2 / 32 / 2072 الثلاثة الأخیرة عن الإمام الصادق علیه السلام مع زیادة الصلاة علی النبیّ وآله فی صدر الدعاء .
3- الکافی : 2 / 573 / 12 عن أبی الجارود .
4- م الفقیه، «معانی الاخبار و مکارم الاخلاق، در آغاز حدیث، صلوات بر پیامبر و خاندانش را نیز دارند.

عنه علیه السلام :دُعاءٌ یُدعی بِهِ فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةٍ تُصَلّیها ، فَإِن کانَ بِکَ داءٌ مِن سُقمٍ ووَجَعٍ فَإِذا قَضَیتَ صَلاتَکَ فَامسَح بِیَدِکَ عَلی مَوضِعِ سُجودِکَ مِنَ الأَرضِ وادعُ بِهذَا الدُّعاءِ وأمِرَّ بِیَدِکَ عَلی مَوضِعِ وَجَعِکَ سَبعَ مَرّاتٍ تَقولُ : یامن کَبَسَ الأَرضَ عَلَی الماءِ ، وسَدَّ الهَواءَ بِالسَّماءِ ، واختارَ لِنَفسِهِ أحسَنَ الأَسماءِ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، وافعَل بی کَذا وکَذا ، وارزُقنی کَذا وکَذا ، وعافِنی مِن کَذا وکَذا (1) .

عنه علیه السلام_ لِمَن قالَ لَهُ : جُعِلتُ فِداکَ إنَّ شیعَتَکَ تَقولُ : إنَّ الإِیمانَ مُستَقَرٌّ ومُستَودَعٌ ، فَعَلِّمنی شَیئًا إذا أنا قُلتُهُ استَکمَلتُ الإِیمانَ _: قُل فی دُبُرِ کُلِّ صَلاةِ فَریضَةٍ : رَضیتُ بِاللّهِ رَبًّا ، وبِمُحَمَّدٍ نَبیًّا ، وبِالإِسلامِ دینًا ، وبِالقُرآنِ کِتابًا ، وبِالکَعبَةِ قِبلَةً ، وبِعَلیٍّ وَلیًّا وإمامًا ، وبَالحَسَنِ والحُسَینِ والأَئِمَّةِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِم ، اللّهُمَّ إنّی رَضیتُ بِهِم أئِمَّةً ، فَارضِنی لَهُم ، إنَّکَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ (2) .

عَلیُّ بنُ مَهزیار :کَتَبَ مُحَمَّدُ بنُ إبراهیمَ إلی أبِی الحَسَنِ علیه السلام : إن رَأَیتَ یا سَیِّدی أن تُعَلِّمَنی دُعاءً أدعو بِهِ فی دُبُر صَلَواتی یَجمَعُ اللّهُ لی بِهِ خَیرَ الدُّنیا والآخِرَةِ ، فَکَتَبَ علیه السلام : تَقولُ : أعوذُ بِوَجهِکَ الکَریمِ وعِزَّتِکَ الَّتی لا تُرامُ وقُدرَتِکَ الَّتی لا یَمتَنِعُ مِنها شَیءٌ ، مِن شَرِّ الدُّنیا والآخِرَةِ ، ومِن شَرِّ الأَوجاع کُلِّها (3) .

دعایی است که در پی هر نماز خوانده می شود. پس اگر بیماری و رنج و دردی داری ، هرگاه نمازت را به پایان بردی ، هفت بار با دست سجده گاهت را مسح کن و این دعا را بخوان و دستت را بر جای درد بکش و بگو: «ای کسی که زمین را بر آب و هوا را با آسمان نگه داشت و برای خود زیباترین نامها را انتخاب کرد، بر محمد و خاندانش درود فرست و برای من اینگونه و آنگونه کن و این و آن را روزیم ده و از فلان و بهمان سلامتی ام بخش.

خطاب به کسی که گفت: فدایت شوم، پیروان تو می گویند: همانا ایمان دو گونه است: ماندگار و نماندنی . پس چیزی به من بیاموز که اگر آن را بگویم، ایمانم کامل شود ، _ فرمود : در پی هر نماز واجب بگو: خشنودم به اینکه، خداوند، پروردگار؛ محمّد، پیامبر؛ اسلام ، دین؛ قرآن، کتاب؛ کعبه ، قبله؛ علی ولیّ وامام باشد. و به امام بودن حسن و حسین وامامان (صلوات اللّه علیهم) خشنودم . پس آنان را نیز از من خشنود کن که تو بر هر کار توانایی.

علی بن مهزیار:محمد بن ابراهیم به ابوالحسن علیه السلام (4) نوشت: ای سرور من ، اگر صلاح می بینی، دعایی به من بیاموز که اگر در پی نمازهایم بخوانم خداوند برای من نیکی دنیا و آخرت را گرد آورد. پس امام علیه السلامنوشت: می گویی: از بدی دنیا و آخرت و بدی همه دردها، به روی کریمانه ات و عزت زوال ناپذیرت ، پناه می برم .

ص :149


1- الکافی : 3 / 344 / 23 ، التهذیب : 2 / 112 / 419 کلاهما عن أحمد بن محمّد رفعه .
2- التهذیب : 2 / 109 / 412 عن محمّد بن سلیمان الدیلمیّ ، الکافی : 2 / 548 / 6 عن محمّد بن الفرج عن الإمام الجواد علیه السلام صدره مع اختلاف .
3- الکافی : 3 / 346 / 28 .
4- به احتمال فراوان، منظور امام هادی علیه السلاممی باشد.

الفصل السابع والثلاثون : فضل انتظار الصلاة

فصل سی و هفتم : فضیلت انتظار نماز

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :لَن تَزالوا بِخَیرٍ مَا انتَظَرتُمُ الصَّلاةَ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :اِنتِظارُ الصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ کَنزٌ مِن کُنوزِ الجَنَّةِ (2) .

عنه صلی الله علیه و آله :مَن کانَ فِی المَسجِدِ یَنتَظِرُ الصَّلاةَ فَهُوَ فِی الصَّلاةِ (3) .

عنه صلی الله علیه و آله :القاعِدُ فِی المَسجِدِ یَنتَظِرُ الصَّلاةَ کَالقانِتِ ، ویُکتَبُ مِنَ المُصَلّینَ حتّی یَرجِعَ إلی بَیتِهِ (4) .

أبو سَعیدٍ الخُدریّ :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : ألا أَدُلُّکُم عَلی شَیءٍ یُکَفِّرُ اللّهُ بِهِ الخَطایا ویَزیدُ فِی الحَسَناتِ ؟ قیلَ : بَلی یا رَسولَ اللّهِ ، قالَ : إسباغُ الوُضوءِ عَلَی المَکارِهِ ، وکَثرَةُ الخُطی إلی هذِهِ المَساجِدِ ، وانتِظارُ الصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :قالَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله : الجُلوسُ فِی المَسجِدِ انتِظارَ الصَّلاةِ عِبادَةٌ ما لم یُحدِث ، قیلَ : یا رَسولَ اللّهِ ، وما یُحدِثُ ؟ قالَ : الاغتیابُ (6) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :تا نماز را انتظار می کشید ، از نیکی جدایی ندارید.

انتظار کشیدن نماز پس از نماز، گنجی از گنجهای بهشت است.

هر کس در مسجد، نماز را انتظار می کشد ، در نماز است.

آن که در مسجد به انتظار نماز نشسته است ، همچون عبادت کننده است وتا آنگاه که به خانه اش باز گردد جزو نمازگزاران نوشته می شود.

ابو سعید خدری:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گفت: آیا شما را به چیزی راهنمایی نکنم که خدا خطاها را با آن می پوشاند وبر نیکیها می افزاید؟ گفته شد: چرا ، ای پیامبر خدا . فرمود : وضوی کامل گرفتن با همه سختیها و فراوان گام برداشتن به سویاین مسجدها وانتظار کشیدن نماز پس از نماز (7) .

امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: به انتظار نماز نشستن در مسجد، عبادت است تا آنگاه که حدثی از او سر نزند. گفته شد: ای پیامبر

خدا، چگونه حدثی؟ فرمود: غیبت کردن (8) .

ص :150


1- کنز العمّال : 7 / 324 / 19085 نقلاً عن البیهقی وابن عساکر عن جابر .
2- التهذیب : 2 / 237 / 937 عن عیسی بن عبداللّه الهاشمی عن أبیه عن جدّه عن الإمام علیّ علیه السلام .
3- سنن النسائی : 2 / 56 ، مسند ابن حنبل : 8 / 428 / 22875 ، المعجم الکبیر : 6 / 203 / 6012 کلّها عن سهل الساعدی .
4- مسند ابن حنبل : 6 / 150 / 17466 ، تاریخ بغداد : 2 / 229 کلاهما عن عقبة بن عامر .
5- أمالی الصدوق : 264 / 10 ، روضة الواعظین : 366 ؛ سنن النسائی : 1 / 89 ، مسند ابن حنبل : 3 / 167 / 8027 ، السنن الکبری : 1 / 133 / 386 الثلاثة الأخیرة عن أبی هریرة وفی آخرها «فذلکم الرباط ، فذلکم الرباط ، فذلکم الرباط» ، سنن الدارمی : 1 / 188 / 701 عن أبی سعید .
6- الکافی : 2 / 357 / 1 ، أمالی الصدوق : 342 / 11 کلاهما عن السکونی ، تحف العقول : 47 ، روضة الواعظین : 515 ؛ صحیح البخاری : 1 / 76 / 174 عن أبی هریرة عنه صلی الله علیه و آله وفیه «لا یزال العبد فی صلاة ما کان فی المسجد ینتظر الصلاة ما لم یحدث» .
7- در سنن نسایی، مسند ابن حنبل و السنن الکبری، در پایان حدیث این عبارت را آورده اند: «این ارتباط داشتن است، این ارتباط داشتن است، این ارتباط داشتن است».
8- در صحیح بخاری چنین آمده است: «بنده ای که در مسجد، انتظار نماز را می کشد، پیوسته در نماز است تا آنگاه که حدثی از او سر نزند».

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :ما مِنکُم أحَدٌ یَخرُجُ مِن بَیتِهِ مُتَطَهِّرًا فَیُصَلِّی الصَّلاةَ فِی الجَماعَةِ مَعَ المُسلِمینَ ثُمَّ یَقعُدُ یَنتَظِرُ الصَّلاةَ الاُخری إلاّ والمَلائِکَةُ تَقولُ : اللّهُمَّ اغفِر لَهُ ، اللّهُمَّ ارحَمهُ (1) .

عنه صلی الله علیه و آله_ فی وَصیَّتِهِ لِعَلیٍّ علیه السلام _: یا عَلیُّ ، ثَلاثٌ دَرَجاتٌ وثَلاثٌ کَفّاراتٌ ، وثَلاثٌ مُهلِکاتٌ وثَلاثٌ مُنجیاتٌ ، فَأَمَّا الدَّرجاتُ فَإِسباغُ الوُضوءِ فِی السَّبَراتِ (2) ، وانتِظارُ الصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ . . . (3) .

عُثمانُ بنُ مَظعُون :قُلتُ لِرَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله : یا رَسولَ اللّهِ ، أردتُ أن أسأَلَکَ عَن أشیاءَ ، فَقالَ : وما هیَ یا عُثمانُ ؟ قُلتُ : إنّی أرَدتُ أن أتَرَهَّبَ ، قالَ : لا تَفعَل یا عُثمانُ ، فَإِنَّ تَرَهُّبَ اُمَّتی القُعودُ فِی المَساجِدِ وانتِظارُ الصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ (4) .

الإمام علیّ علیه السلام :المُنتَظِرُ وَقتَ الصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ مِن زُوّارِ اللّهِ عز و جل ، وحَقٌّ عَلَی اللّهِ تَعالی أن یُکرِمَ زائِرَهُ وأن یُعطِیَهُ ما سَأَلَ (5) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هیچیک از شما نیست که با طهارت از خانه اش بیرون آید و با جماعت مسلمانان نماز بگزارد سپس به انتظار نمازی دیگر بنشیند ، جز اینکه فرشتگان می گویند: خدایا او را بیامرز، خدایا بر او رحم کن.

در سفارش به علی علیه السلام _ :ای علی، سه چیز درجه و سه چیز کفّاره و سه چیز هلاک کننده و سه چیز نجات دهنده اند. امّا آن سه که درجه اند: وضوی کامل گرفتن در سرمای شدید و انتظار کشیدن نماز پس از نماز ... (6) .

عثمان بن مظعون:به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله عرض کردم: ای پیامبر خدا، می خواهم چیزهایی را از شما بپرسم . فرمود: ای عثمان ، آن ها چه هستند؟ گفتم: من می خواهم راهب شوم . فرمود: ای عثمان ، این کار را مکن، همانا رهبانیت امت من، نشستن در مسجدها و انتظار کشیدن نماز پس از نماز است (7) .

امام علی علیه السلام :منتظر رسیدن وقت نماز (دیگر) پس از نماز، از زایران خداوند عز و جل است و بر خداوند متعال رواست که زایرش را گرامی دارد و هر چه می خواهد به او بدهد (8) .

ص :151


1- أمالی الصدوق : 264 / 10 ، روضة الواعظین : 366 ؛ مسند ابن حنبل : 4 / 7 / 10994 ، المستدرک علی الصحیحین : 1/305/689 ، السنن الکبری : 2/26/2265 ، صحیح ابن خزیمة : 1/185/357 کلّها عن أبی سعید .
2- جمع سَبْرة بسکون الباء : وهی شِدّةُ البرد (النهایة : 2 / 333) .
3- الفقیه : 4 / 360 / 5762 ، الخصال : 85 / 12 کلاهما عن أنس بن محمّد عن أبیه عن الإمام الصادق عن آبائه عن علیّ علیهم السلام ؛ المعجم الأوسط : 6 / 47 / 5754 عن ابن عمر وفیه «الکفّارات» مکان «الدرجات» .
4- التهذیب : 4 / 190 / 541 ، مشکاة الأنوار : 262 وفیه «فَإِنّی قَد هَمَمت بِالسّیاحَةِ ، فَقالَ : مَهلاً یا عُثمانُ فَإِنَّ السّیاحَةَ فی اُمَّتی لُزومُ المَساجِدِ وانتِظارُ الصَّلاةِ بَعدَ الصَّلاةِ» .
5- الخصال : 635 / 10 عن أبی بصیر ومحمّد بن مسلم عن الإمام الصادق عن آبائه علیهم السلام ، تحف العقول : 122 وفیه «بَعدَ العَصرِ» مکان «بعد الصلاة» .
6- در المعجم الاوسط، به جای «درجات»، «کفارات» دارد.
7- در مشکاة الانوار چنین آمده است: «من قصد سیاحت دارم، فرمود: مهلت ده ای عثمان که سیاحت امت من، پیوسته در مسجد بودن وانتظار کشیدن نماز پس از نماز است».
8- در تحف العقول به جای «پس از نماز»، «پس از عصر» دارد.

الفصل الثامن والثلاثون : سیرة أهل البیت علیهم السلام فی الصلاة

فصل سی و هشتم : روش اهل بیت علیهم السلام در نماز

1 / 38 صلاة النبیّ صلی الله علیه وآله

38 / 1 نماز پیامبرصلی الله علیه وآله

جابِرُ بنُ عَبدِاللّه :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لا یُؤَخِّرُ الصَّلاةَ لِطَعامٍ و لا لِغَیرِهِ (1) .

الإمام علیّ علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لا یُؤثِرُ عَلَی الصَّلاةِ عَشاءً ولا غَیرَهُ ، وکانَ إذا دَخَلَ وقتُها کَأَنَّهُ لا یَعرِفُ أهلاً ولا حَمیًما (2) .

عائِشَة :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُحَدِّثُنا ونُحَدِّثُهُ ، فَإذا حَضَرَتِ الصَّلاةُ فَکَأَنَّهُ لَم یَعرِفنا ولَم نَعرِفهُ (3) .

ابنُ طاووس :رُویَ : أنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آله کانَ إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ کَأَنَّهُ ثَوبٌ مُلقیً (4) .

1 / 38

نماز پیامبر صلی الله علیه و آله

جابر بن عبداللّه :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله برای خوراک و یا چیز دیگری ، نماز را به تأخیر نمی انداخت.

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله شام و یا چیز دیگری را بر نماز مقدم نمی داشت و هنگامی که وقت نماز در می رسید ، گویا خانواده و دوست را نمی شناسد (5) .

عائشه:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله با ما و ما با او گفتگو می کردیم . هنگام نماز که می شد گویا نه او ما را می شناخته و نه ما او را می شناختیم.

ابن طاووس:نقل شده: هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله به نماز می ایستاد ، گویا ایشان جامه ای به کنار افکنده بود.

ص :152


1- السنن الکبری : 3 / 105 / 5043 .
2- تنبیه الخواطر: 2/78، علل الشرائع : 350/5 عن لیث عن الإمام الصادق علیه السلام وفیه «کانَ رَسولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آلهلا یُؤثِرُ عَلی صَلاةِ المَغرِبِ شَیئًا إذا غَرَبَتِ الشَّمسُ حَتّی یُصَلّیَها» .
3- عدّة الداعی : 139 ، عوالی اللآلی : 1 / 324 / 61 وزاد فی آخره «شُغلاً بِاللّه ِ عَن کُلِّ شَیءٍ» .
4- فلاح السائل : 161 .
5- در علل الشرایع چنین آمده است: «پیامبر خدا هرگاه خورشید غروب می کرد، چیزی را بر نماز مغرب مقدم نمی داشت، تا اینکه آن را بخواند».

أبو [مُحَمَّدٍ] عَبدُاللّهِ بنُ حامِدٍ رَفَعَهُ إلی بَعضِ الصّالِحینَ علیهم السلام :إنَّ النَّبیَّ صلی الله علیه و آلهکانَ إذا صَلّی سُمِعَ لِصَدرِهِ أزیز کَأزیزِ المِرجَلِ (1) مِنَ الهَیبَةِ (2) .

جَعفَرُ بنُ عَلِیٍّ القُمِّیُ :کانَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و آله إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ تَرَبَّدَ وجهُهُ خَوفا مِنَ اللّهِ تَعالی ، وکانِ لصَدرِهِ أزیزٌ کَأَزیزِ المِرجَل (3) .

الإمام زین العابدین علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقِفُ فِی الصَّلاةِ حَتّی یَرِمَ قَدَماهُ (4) .

الإمام الباقر علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عِندَ عائِشَةَ لَیلَتَها ، فَقالَت : یا رَسولَ اللّهِ ، لِمَ تُتعِبُ نَفسَکَ وَقَد غَفَرَ اللّهُ لَکَ ما تَقَدَّمَ مِن ذَنبِکَ وَما تَأَخَّرَ ؟ فَقالَ : یا عائِشَةُ ، ألا أکونُ عَبدا شَکورا ؟

وکانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَقومُ عَلی أطرافِ أصابِعِ رِجلَیهِ فَأَنزَلَ اللّهُ سُبحانَهُ وتَعالی : «طه * ما أنزَلنا عَلَیکَ القُرآنَ لِتَشقی» (5)(6) .

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یُصَلّی مِنَ التَّطَوُّعِ مِثلَیِ الفَریضَةِ (7) .

الإمام الباقر علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لا یُصَلّی مِنَ النَّهارِ شَیئًا حَتّی تَزولَ الشَّمسُ ، فَإِذا زالَت صلّی ثَمانیَ رَکَعاتٍ ، وهیَ صَلاةُ الأَوّابِینَ ، تُفتَحُ فی تِلکَ السَّاعَةِ أبوابُ السَّماءِ ویُستَجابُ الدُّعاءُ وتَهُبُّ الرِّیاحُ ویَنظُرُ اللّهُ إلی خَلقِهِ ، فَإِذا فاءَ الفَیءُ ذِراعا صَلَّی الظُّهرَ أربَعا ، وصَلّی بَعدَ الظُّهرِ رَکعَتَینِ ، ثُمَّ صَلّی رَکعَتَینِ اُخراوَینِ ، ثُمَّ صَلّی العَصرَ أربَعا إِذا فاءَ الفَیءُ ذِراعًا ، ثُمَّ لا یُصَلّی بَعدَ العَصرِ شَیئًا حَتّی تَؤوبَ الشَّمسُ ، فَإِذا آبَت _ وهُو أن تغَیبَ _ صَلَّی المَغرِبَ ثلاثًا ، وبَعدَ المَغرِبِ أربَعا ، ثُمَّ لا یُصَلّی شَیئًا حَتّی یَسقُطَ

الشَّفَقُ ، فَإذا سَقَطَ الشَّفَقُ صَلّی العِشاءَ ، ثُمَّ أوی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلی فِراشِهِ ولَم یُصَلِّ شَیئًا حَتّی یَزولَ نِصفُ اللَّیلِ ، فَإِذا زالَ نِصفُ اللَّیلِ صَلّی ثَمانیَ رَکَعاتٍ ، وأوَتَرَ فِی الرُّبعِ الأَخیرِ مِنَ اللَّیلِ بِثَلاثِ رَکَعاتٍ ، فَقَرَأَ فیهِنَّ فاتِحَةَ الکِتابِ وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ویَفصِلُ بَینَ الثَّلاثِ بِتَسلیمَةٍ ، ویَتَکَلَّمُ ویأمُرُ بِالحاجَةِ ، ولا یَخرُجُ مِن مُصَلاّهُ حَتّی یُصَلّیَ الثَّالِثَةَ الَّتی یوتِرُ فیها ، ویَقنُتُ فیها قَبلَ الرُّکوعِ ، ثُمَّ یُسَلِّمُ ، ویُصَلّی رَکعَتَیِ الفَجرِ قُبَیلَ الفَجرِ وعِندَهُ وبُعَیدَهُ ، ثُمَّ یُصَلّی رَکعَتَیِ الصُّبحِ _ وهُوَ الفَجرُ _ إذَا اعتَرَضَ الفَجرُ وأضاءَ حَسَنًا ، فَهذِهِ صَلاةُ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آلهالَّتی قَبَضَهُ اللّهُ عز و جل عَلَیها (8) .

ابو محمد عبداللّه بن حامد در حالی که حدیث را به برخی از نیکان می رساند: پیامبر صلی الله علیه و آله هرگاه نماز می خواند، از سینه اش آوایی از خوف ، چون آواز جوشش دیگ شنیده می شد (9) .

جعفر بن علی قمی:پیامبر هرگاه به نماز می ایستاد، از ترس خدای تعالی، رنگ چهره اش تغییر می کرد و سینه اش آوایی چون آواز جوشش دیگ داشت.

امام سجاد علیه السلام :پیامبر آنقدر در نماز می ایستاد ، تا پاهایش ورم می کرد.

امام باقر علیه السلام :عایشه در شبی که نوبت ماندن پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نزدش بود ، به ایشان عرض کرد: ای پیامبر خدا ، چرا خود را به زحمت می اندازی با آنکه خداوند گناه گذشته و آینده تو را آمرزیده است. فرمود: ای عایشه، آیا بنده ای سپاسگزار نباشم؟ و پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهبر سر انگشتان پایش می ایستاد تا اینکه خداوند سبحان و تعالی فرو فرستاد: «طه، ما قرآن را بر تو فرو نفرستادیم تا بر خود سخت گیری» .

امام صادق علیه السلام:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله دو برابرِ نماز واجب، نماز مستحب می خواند.

امام باقر علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از آغاز روز تا زوال خورشید ، هیچ نماز نمی خواند و هنگام زوال، هشت رکعت نماز می خواند که همان نماز «توبه کنندگان» است . در این ساعت، درهای آسمان گشوده می شود و دعا پذیرفته می شود، بادها(ی رحمت) می وزد و خداوند به آفریده هایش می نگرد . پس هنگامی که سایه به اندازه یک ذراع باز میگشت، چهار رکعت نماز ظهر می گزارد و پس از ظهر دو رکعت و سپس دو رکعت دیگر می خواند و هنگامی که سایه به اندازه یک (10)

ذراع باز میگشت، چهار رکعت نماز عصر می گزارد و پس از مغرب، چهار رکعت می خواند و سپس نمازی نمی خواند تا شفق فرو رود و هنگامی که فرو می رفت، نماز عشاء را می گزارد. سپس پیامبر به بسترش می رفت و نماز نمی خواند تا نیمی از شب سپری شود. هنگامی که شب از نیمه می گذشت، هشت رکعت نماز می گزارد و در پاره چهارم شب، سه رکعت نماز وتر میگزارد و در آن ها «فاتحة الکتاب» و «قل هو اللّه احد» می خواند و سه رکعت را با یک سلام دادن از هم جدا می کرد و سخن می گفت و نیازهایش را می طلبید و از نمازگاهش بیرون نمی آمد ، تا اینکه رکعت سوّم نماز وتر را بخواند و در آن پیش از رکوع، قنوت می خواند . سپس سلام می داد و دو رکعت نماز (نافله) فجر را هنگام دمیدن سپیده یا اندکی پس و پیش، می گزارد. سپس دو رکعت نماز صبح _ یعنی سپیده دمان _ را هنگامی می خواند که سپیده گسترش می یافت و به خوبی روشن می شد. پس این نماز پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهتا هنگام قبض روحش بود.

ص :153


1- فی الحدیث : «إنّه کان یصلّی ولجوفه أزیز کأزیز المِرجَل من البکاء» أی خنین من الخوف وهو صوت البکاء ، وقیل : هو أن یجیش جوفه ویغلی بالبکاء (النهایة : 1 / 45) ، (مجمع البحرین : 1 / 71) زاد ثانیهما : «الأزیز : صوت الرعد وصوت غلیان القدر أیضا ، ومنه الخبر : کان یصلّی ولجوفه أزیز . . .» . المِرْجَل : القدر من الحجارة والنحاس (لسان العرب : 11 / 274) .
2- الخصال : 282 / 27 ، الاحتجاج : 1 / 519 عن الإمام علیّ علیه السلام نحوه وفی آخره «إنّه صلی الله علیه و آله کانَ إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ سُمِعَ لِصَدرِهِ وجَوفِهِ أزیزٌ کَأَزیزِ المِرجَلِ علی الأَثافی مِن شِدَّةِ البُکاء» ، والأثافی : جمع الإثفیّة الحجر الذی توضع علیها القدر (لسان العرب : 9 / 3) .
3- فلاح السائل : 161 نقلاً عن کتاب زهد النبیّ صلی الله علیه و آله .
4- فتح الأبواب : 170 عن الزهری ، مصباح الشریعة : 444 عن الإمام الصادق علیه السلام .
5- طه : 1 و 2 .
6- الکافی : 2 / 95 / 6 عن أبی بصیر ، مشکاة الأنوار : 35 ، الاحتجاج : 1 / 520 عن الإمام الکاظم عن آبائه عن الإمام علیّ علیهم السلامنحوه ؛ صحیح البخاری : 1 / 380 / 1078 وج 5 / 2375 / 6106 کلاهما عن المغیرة ، صحیح مسلم : 4 / 2172 / 81 عن عائشة نحوه .
7- الکافی : 3 / 443 / 3 ، التهذیب : 2 / 4 / 3 ، الاستبصار : 1 / 218 / 773 کلّها عن الفضیل بن یسار والفضل بن عبدالملک وبکیر .
8- الفقیه : 1 / 227 / 679 .
9- احتجاج نیز شبیه به این متن را نقل کرده است و در پایان آن آورده است: «هرگاه به نماز می ایستاد، از سینه و درونش، آوایی از شدت گریه چون آواز جوشش دیگ بر آتش، شنیده می شد».
10- به قرینه سایر روایات و علم فقه درست آن است که «دو» باشد .

(1)

2 / 38 صلاة الإمام علیّ علیه السلام

38 / 2 نماز امام علیّ علیه السلام

الدَّیلَمیّ_ فی ذِکرِ صَلاةِ عَلیٍّ علیه السلام _: کانَ علیه السلام یَومًا فی حَربِ صِفّینَ مُشتَغِلاً بِالحَربَ والقِتالِ وهُوَ مَعَ ذلِکَ بَینَ الصَّفَّینِ یَرقُبُ الشَّمسَ ، فَقالَ لَهُ ابنُ عَبّاسٍ : یا أمیرَ المُؤمِنینَ ، ما هذَا الفِعلُ ؟

فَقالَ علیه السلام : أنظُرُ إلَی الزَّوالِ حَتّی نُصَلّیَ ، فَقالَ لَهُ ابنُ عَبّاسٍ : وهَل هذا وَقتُ صَلاةٍ ؟! إنَّ عِندَنا لَشُغلاً بِالقِتالِ عَنِ الصَّلاةِ . فَقالَ علیه السلام : عَلی ما نُقاتِلُهُم؟! إنَّما نُقاتِلُهُم عَلَی الصَّلاةِ (2) .

ابن أبی جُمهور :فِی الحَدیثِ أنَّ عَلیًّا علیه السلام إذا حَضَرَ وَقتُ الصَّلاة یَتَمَلمَلُ ویَتَزَلزَلُ ویَتَلَوَّنُ ، فَقیلَ لَهُ : ما لَکَ یا أمیرَ المُؤمِنینَ ؟!

فَیَقولُ : جاءَ وَقتُ الصَّلاةِ ، وَقتُ أمانَةٍ عَرَضَها اللّهُ عَلَی السَّماواتِ والأرضِ، فَأَبَینَ أن یَحمِلنَها وأشفَقنَ مِنها (3) .

2 / 38

نماز امام علی علیه السلام

دیلمی_ در وصف نماز امام علی علیه السلام _: ایشان روزی در جنگ صفین سرگرم پیکار و جنگ بود و با این همه میان دو صف، مراقب خورشید بود . پس ابن عباس به ایشان عرض کرد: ای امیر مؤمنان، این چه کاری است؟ فرمود: به زوال خورشید می نگرم تا نماز بگزاریم. پس ابن عباس عرض کرد: و آیا اکنون، هنگام نماز است؟ جنگ ما را از نماز به خود مشغول داشته است. پس حضرت فرمود: برای چه با اینان می جنگیم؟ ما فقط برای نماز با اینان می جنگیم.

ابن ابی جمهور:در حدیث است که علی علیه السلام هرگاه وقت نماز می شد، نا

آرام و لرزان می گشت و رنگش تغییر می کرد . به ایشان گفته می شد: شما را چه شده است، ای امیرمؤمنان؟ می فرمود: وقت نماز در رسیده است، وقت امانتی که خداوند آن را بر آسمانها و زمین عرضه کرد و آن ها از بر دوش کشیدنش خودداری ورزیدند و از آن ترسیدند.

ص :154


1- راجع : الفصل 3 / 5 و 39 ؛ والحدیث 183 و 186 و 187 و 196 و 244 و 245 و 253 و 254 و 276 و 285 و 308 و 346 و 508 .
2- إرشاد القلوب : 217 .
3- عوالی اللآلی : 1 / 324 / 62 ، المناقب لابن شهرآشوب : 2 / 124 قریب منه مع زیادة فی آخره .

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ عَلیٌّ علیه السلام إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ فَقالَ : «وَجّهتُ وَجهِیَ لِلَّذی فَطَرَ السَّماواتِ والأَرضَ» تَغَیَّرَ لَونُهُ حَتّی یُعرَفَ ذلِکَ فی وَجهِهِ (1) .

عنه علیه السلام :إنّ عَلیًّا علیه السلام کانَ یُصَلّی فِی الیَومِ واللَّیلَةِ ألفَ رَکعَةٍ (2) .

ابنُ عَبّاس :اُهدِیَ إلی رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ناقَتانِ عَظیمَتانِ سَمینَتانِ ، فَقالَ لَلصَّحابَةِ : هَل فیکُم أحَدٌ یُصَلّی رَکعَتَینِ بِقیامِهِما ورُکوعِهِما وسُجودِهِما ووُضوئِهِما وخُشوعِهِما لا یَهتَمُّ فیهِما مِن أمرِ الدُّنیا بِشیءٍ ولا یُحدِّثُ قَلبَهُ بِفِکرِ الدُّنیا أهدی إلَیهِ إحدی هاتَینِ النَّاقَتَینِ ؟ فَقالَها مَرَّةً ومَرَّتَینِ وثَلاثَةً لَم یُجِبهُ أحَدٌ مِن أصحابِهِ .

فَقامَ أمیرُ المُؤمِنینَ فَقالَ : أنَا یا رَسولَ اللّهِ اُصَلّی رَکعَتَین اُکَبِّرُ تَکبیرَةَ الاُولی وإلی أن اُسَلِّمَ مِنهُما لا اُحدِّثُ نَفسی بِشَیءٍ مِن أمرِ الدُّنیا ، فَقالَ : یا عَلیُّ ، صَلِّ صَلَّی اللّهُ عَلَیکَ ، فَکَبَّرَ أمیرُ المُؤمِنینَ ودَخَلَ فِی الصَّلاةِ ، فَّلَمّا سَلَّمَ مِنَ الرِّکعَتَین هَبَطَ جَبرَئیلُ عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله فَقالَ : یا مُحَمَّدُ ، إنَّ اللّهِ یُقرِئُکَ السَّلامَ ویَقولُ لَکَ : أعطِهِ إحدَی النَّاقَتَینِ ، فَقالَ رَسولُ اللّهِ : إنّی شارَطتُهُ أن یُصَلّیَ رَکعَتَینِ لا یُحَدِّثُ فیهِما بِشَیءٍ مِنَ الدُّنیا اُعطیهِ إحدَی النَّاقَتَینِ إن صَلاّهُما ، وإنَّهُ جَلَسَ فِی التَّشَهُّدِ فَتَفَکَّرَ فی نَفَسِهِ أیَّهُما یَأخُذُ ، فَقالَ جَبرَئیلُ : یا مُحَمَّدُ ، إنَّ اللّهَ یُقرِئُکَ السَّلامَ ویَقولُ لَکَ : تَفَکَّرَ أیُّهُما یَأخُذُها أسمَنُهُما وأعظَمُهُما فَیَنحَرُها ویَتَصَدَّقُ بِها لِوَجهِ اللّهِ ، فَکانَ تَفَکُّرُهُ

للّهِِ عز و جل لا لِنَفسِهِ ولا لِلدُّنیا ، فَبَکی رَسولُ اللّهِ وأعطاهُ کِلَیهِما (3) .

امام صادق علیه السلام :هر گاه علی علیه السلام به نماز میایستاد و می گفت: «رو به سوی کسی آوردم که آسمانها و زمین را آفریده »، رنگش تغییر می کرد ، به گونه ای این (تغییر) که در چهره اش هویدا می شد.

همانا علی علیه السلام ، در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می گزارد.

ابن عباس:دو شتر ماده بزرگ و فربه را برای پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هدیه آوردند. پس به اصحاب فرمود: آیا کسی در میان شما هست که دو رکعت نماز با قیام و رکوع و سجود و وضو و خشوع آن بگذارد بی اینکه به هیچ کار دنیایی بیندیشد و در دل به فکر دنیا باشد ، تا یکی از این دو شتر را به او ببخشم؟ و این را یک بار و دو بار و سه بار گفت ولی هیچیک از اصحاب پاسخ ندادند. پس امیرمؤمنان برخاست و گفت: ای پیامبر خدا، من دو رکعت نماز می خوانم و از تکبیر نخستین تا سلام پایان آن، در دل به هیچ کار دنیایی نمی اندیشم. پس حضرت فرمود: ای علی بخوان، خدا بر تو درود فرستد. پس امیرمؤمنان تکبیر گفت و به نماز وارد شد و هنگامی که سلام دو رکعت را داد، جبرئیل بر پیامبر فرود آمد و گفت: ای محمّد، خدا به تو سلام می رساند و میفرماید: یکی از دو شتر را به او ببخش. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله گفت: من با او شرط کرده بودم که اگر در دو رکعت نمازی که می خواند، به هیچ کار دنیایی نیندیشد، به او یکی از دو شتر را ببخشم، در حالی که هنگام نشستن در تشهد با خود اندیشید که کدام را بگیرد. پس جبرییل گفت: خداوند به تو سلام می رساند و میفرماید: او اندیشید که کدام فربه تر و بزرگترند تا آن را بگیرد و قربانی کند و در راه خدا صدقه بدهد . پس اندیشه اش برای خدای عز و جل بوده است و نه دنیا. پس پیامبر

خدا صلی الله علیه و آلهگریست و هر دو را به او بخشید.

ص :155


1- فلاح السائل : 101 .
2- التهذیب : 3/61/209 ، الاستبصار : 1 / 461 / 7 کلاهما عن جمیل بن صالح ، الکافی : 4/154/1 عن علیّ بن أبی حمزة و زاد فیه «فی آخِرِ عُمُرِهِ» .
3- المناقب لابن شهرآشوب : 2 / 20 .

(1)

3 / 38 صلاة فاطمةعلیها السلام

4 / 38 صلاة الإمام الحسن بن علیّ علیهما السلام

ابنُ فَهد :کانَت فاطِمَةُ علیهاالسلام تَنهِجُ (2) فِی الصَّلاةِ مِن خیفَةِ اللّهِ تَعالی (3) .

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :أمَّا ابنَتی فاطِمَةُ فَإِنَّها سَیِّدَةُ نِساءِ العالَمینَ مِنَ الأَوَّلینَ والآخِرینَ ، وهیَ بَضعَةٌ مِنّی ، وهیَ نورُ عَینی ، وهیَ ثَمَرَةُ فُؤادی ، وهیَ روحیَ الَّتی بَینَ جَنبَیَّ ، وهیَ الحَوراءُ الإِنسیَّةُ مِنّی (4) ، قامَت فِی مِحرابِها بَینَ یَدَی رَبِّها جَلَّ جَلالُهُ ظَهَرَ نورُها لِمَلائِکَةِ السَّماءِ کَما یَظهَرُ نورُ الکَواکِبِ لِأَهلِ الأَرضِ ، ویَقولُ اللّهُ عز و جللِمَلائِکَتِهِ : «یامَلائِکَتی انظُروا إلی أمَتی فاطِمَةَ سَیِّدَةِ إمائی قائِمَةً بَینَ یَدَیَّ تَرتَعِدُ فَرائِصُها مِن خیفَتی وقَد أقبَلَت بِقَلبِها عَلی عِبادَتی ، اُشهِدُکُم أنّی قد أمِنتُ شیعَتَها مِنَ النّارِ (5) .

38 / 3 نماز فاطمه علیها السلام

38 / 4 نماز امام حسن بن علیّ علیهما السلام

الإمام زین العابدین علیه السلام :إنَّ الحَسَنَ بنَ عَلیٍّ علیهماالسلام . . . کانَ إذا قامَ فی صَلاتِهِ تَرتَعِدُ فَرائِصُهُ بَینَ یَدَی رَبِّهِ عز و جل ، وکانَ إذا ذَکَرَ الجَنَّةَ والنَّارَ اضطَرَبَ اضطِرابَ السَّلیمِ ، وسَأَلَ اللّهَ الجَنَّةَ وتَعَوَّذَ بِاللّهِ مِنَ النَّارِ (6) .

عنه علیه السلام :کانَ الحَسَنُ بنُ عَلیِّ بنِ أبی طالِبٍ علیهماالسلام یُصَلّی ، فَمَرَّ بَینَ یَدَیهِ رَجُلٌ

فَنَهاهُ بَعضُ جُلَسائِهِ ، فَلَمَّا انصَرَفَ مِن صَلاتِهِ قالَ لَهُ : لِمَ نَهَیتَ الرَّجُلَ ؟ قالَ : یَابنَ رَسَولِ اللّهِ حَظَرَ فیما بَینَکَ وبَینَ المِحرابِ ، فَقالَ : وَیحَکَ ! إنَّ اللّهَ عَزَّوجَلَّ أقرَبُ إلَیَّ مِن أن یَحظُرَ فیما بَینی وبَینَهُ أحَدٌ (7) .

3 / 38

نماز فاطمه علیهاالسلام

ابن فهد:حضرت فاطمه علیهاالسلام در نماز از ترس خداوند تعالی، نفس نفس می زد.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :امّا دخترم، فاطمه، همانا سرور زنان جهان از آغاز تا پایان است . او پاره ای از تنم ، نور چشمم، میوه دلم، روح و جانم و حوریه ای به صورت انسان است . هرگاه در محرابش در پیشگاه پروردگار بزرگ و شکوهمندش می ایستد ، نورش برای فرشتگان آسمان جلوه می نماید ، همانگونه که نور ستارگان برای ساکنان زمین جلوه میکند و خداوند عز و جلبه فرشتگانش می گوید: «ای فرشتگان من ، به کنیز من فاطمه ، سرور کنیزانم ، بنگرید که در پیشگاه من ایستاده و از ترس من گوشت تنش می لرزد و با دلش به عبادت من روی آورده است. شما را گواه می گیرم که پیروانش را از آتش، ایمن ساختم».

4 / 38

نماز امام حسن بن علی علیهماالسلام

امام سجاد علیه السلام :همانا حسن بن علی علیهماالسلام ... هرگاه در نماز می ایستاد، گوشت تنش در پیشگاه پروردگارش _ عز و جل _ می لرزید و هرگاه بهشت و آتش را یاد می کرد ، چون مارگزیده به خود می پیچید و بهشت را از خدا می طلبید و از آتش به خداوند پناه می برد.

حسن بن علی بن ابیطالب علیهماالسلام نماز می خواند که مردی از پیش روی حضرت گذشت و یکی از همنشینانش، او را باز داشت . هنگامی که حضرت نمازش را به پایان برد فرمود: چرا آن مرد را بازداشتی؟ گفت: ای پسر پیامبر خدا، میان شما و محراب جدایی انداخت. پس

حضرت فرمود: وای بر تو، همانا خداوند عز و جل به من نزدیکتر از آن است که کسی میان من و او، فاصله شود.

ص :156


1- راجع : الحدیث 255 و 261 و 279 و 282 و 284 .
2- النَّهَجُ والنَّهِیجُ : الرَّبْو وتَواترُ النَّفَس من شِدّةِ الحرکة أو فِعلٍ مُتْعِب (النهایة : 5 / 134) .
3- عدّة الداعی : 139 ، إرشاد القلوب : 1 / 105 .
4- الظاهر أنّ الصحیح «مَتی» مکان «مِنّی» .
5- أمالی الصدوق : 99 / 2 عن ابن عبّاس ، بشارة المصطفی : 198 ، الفضائل : 8 .
6- عدّة الداعی : 139 عن المفضّل بن عمر عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام .
7- التوحید : 184 / 22 عن منیف عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام .

(1)

5 / 38 صلاة الإمام الحسین بن علیّ علیهما السلام

38 / 5 نماز امام حسین بن علیّ علیهما السلام

حُمَیدُ بنُ مُسلِم_ فی ذِکر وَقعَةِ عاشوراء _: فَلا یَزالُ الرَّجُلُ مِن أصحابِ الحُسَینِ قَد قُتِلَ ، فَإِذا قُتِلَ مِنهُمُ الرَّجُلُ والرَّجُلانِ تَبَیَّنَ فیهِم ، واُولئِکَ کَثیرٌ لا یَتَبَیَّنُ فیهِم ما یُقتَلُ مِنهُم ، فَلَمّا رَأی ذلِکَ أبو ثُمامَةَ عَمرُو بنُ عَبدِاللّهِ الصَّائِدیُّ قالَ لِلحُسَینِ : یا أبا عَبدِاللّهِ ، نَفسی لَکَ الفِداءُ ، إنّی أری هؤُلاءِ قَدِ اقتَرَبوا مِنکَ ، ولا واللّهِ لا تُقتَلُ حَتّی اُقتَلَ دونَکَ إن شاءَ اللّهُ ، واُحِبُّ أن ألقی رَبِّی وقَد صَلَّیتُ هذِهِ الصَّلاةَ الَّتی دَنا وَقتُها . قالَ : فَرَفَعَ الحُسَینُ رَأسَهُ ثُمَّ قالَ : ذَکَرتَ الصَّلاةَ ، جَعَلَکَ اللّهُ مِنَ المُصَلّینَ الذَّاکِرینَ ، نَعَم هذا أوَّلُ وَقتِها ، ثُمَّ قالَ : سَلوهُم أن یَکُفّوا عَنّا حَتّی نُصَلّیَ ، فَقالَ لَهُمُ الحُصَینُ بنُ تَمیمٍ : إنَّها لا تُقبَلُ ، فَقالَ لَهُ حَبیبُ بنُ مُظاهِرٍ : لا تُقبَلُ ! زَعَمتَ الصَّلاةُ مِن آلِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله لا تُقبَل وتُقبَلُ مِنکَ (2) .

ابنُ طاووس :حَضَرَت صَلاةُ الظُّهرِ فَأَمَرَ الحُسَینُ علیه السلام زُهَیرَ بنَ القَینِ وسَعیدَ بنَ عَبدِاللّهِ الحَنَفیَّ أن یَتَقَدَّما أمامَهُ بِنِصفِ مَن تَخَلَّفَ مَعَهُ ، ثُمَّ صَلّی بِهِم صَلاةَ الخَوفِ ، فَوَصَلَ إلَی الحُسَینِ علیه السلام سَهمٌ فَتَقَدَّمَ سَعیدُ بنُ عَبدِاللّهِ الحَنَفیُّ ووَقَفَ یَقیهِ بِنَفسِهِ ما زالَ ، ولا تَخَطّی حَتّی سَقَطَ إلَی الأَرضِ وهُوَ یَقولُ : اللّهُمَّ

العَنهُم لَعنَ عادٍ وثَمودَ ، اللّهُمَّ أبلِغ نَبیَّکَ عَنِّی السَّلامَ وأبلِغهُ ما لَقیتُ مِن ألَمِ الجِراحِ ، فَإِنّی أرَدتُ ثَوابَکَ فی نَصرِ ذُرّیَّةِ نَبیَّکَ ، ثُمَّ قَضی نَحبَهُ رِضوانُ اللّهِ عَلَیهِ ، فَوُجِدَ بِهِ ثَلاثَةَ عَشَرَ سَهمًا سِوی ما بِهِ مِن ضَربِ السُّیوفِ وطَعنِ الرِّماحِ (3) .

5 / 38

نماز امام حسین بن علی علیهماالسلام

حمید بن مسلم_ در بیان واقعه عاشورا _: پیوسته یاران حسین علیه السلامکشته می شدند و هنگامی که از اینان یک یا دو نفر کشته می شد، آشکار می گشت ولی آنان (یزیدیان) فراوان بودند و هر چه از آنان کشته می شد ، معلوم نمی گشت. چون ابو ثمامه عمرو بن عبداللّه الصائدی، این را دید به حسین علیه السلام عرض کرد: ای ابا عبداللّه ، جانم فدایت، من می بینم اینان (یزیدیان) به تو نزدیک می شوند و سوگند به خدا، کشته نمی شوی تا اینکه من پیش از تو کشته گردم، ان شاء اللّه . و دوست دارم پروردگارم را دیدار کنم در حالی که این نماز را که وقتش نزدیک شده ، بگزارم. پس حسین علیه السلام سرش را بلند کرد و فرمود: نماز را یاد کردی، خداوند تو را از نماز گزاران یادکننده قرار دهد. آری، اکنون، اول وقت آن است. سپس فرمود: از آنان بخواهید که دست از ما بردارند تا نماز بگزاریم. پس حصین بن تمیم (4) به آنان گفت: آن (نماز) پذیرفته نمی شود. پس حبیب بن مظاهر گفت: پذیرفته نمی شود! گمان کردی نماز از خاندان پیامبر خدا صلی الله علیه و آله پذیرفته نمی شود و از تو پذیرفته می گردد؟

ابن طاووس:وقت نماز ظهر که شد حسین علیه السلام به زهیر بن قین و سعید بن عبداللّه حنفی فرمان داد که با نیمی از افراد جلو بایستند . سپس نماز خوف را با بقیه گزارد. پس تیری به حسین علیه السلام رسید. سعید بن عبداللّه حنفی پیش رفت و با تن خود به نگهبانی از امام حسین علیه السلام

پرداخته و گام از گام بر نداشت تا اینکه به زمین افتاد، در حالی که می گفت: خدایا ، آنان را همچون عاد و ثمود لعنت کن . خدایا ، سلامم را به پیامبرت برسان و آنچه درد زخم کشیده ام به او خبر ده، که من پاداش تو را در یاری فرزندان پیامبرت خواستارم. پس عهدش را به سرآورد و شهید گشت (رضوان اللّه علیه). پس جز آنچه از ضربت شمشیرها و نیزه ها بر او بود ، سیزده تیر در تنش یافت شد.

ص :157


1- راجع : الحدیث 140 .
2- تاریخ الطبری : 5 / 439 ، مقتل الحسین علیه السلام للخوارزمی : 2 / 16 ؛ الدمعة الساکبة : 4 / 301 .
3- الملهوف : 165 .
4- از فرماندهان سپاه یزید.

6 / 38 صلاة الإمام علیّ بن الحسین علیهما السلام

38 / 6 نماز امام علیّ بن حسین علیهما السلام

الإمام الباقر علیه السلام :کانَ عَلیُّ بنُ الحُسینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِما إذا قامَ فِی الصَّلاة کَأَنَّهُ ساقُ شَجَرَةٍ لا یَتَحَرَّکُ مِنهُ شَیءٌ إلاّ ما حَرَّکَهُ الرّیحُ مِنهُ (1) .

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ عَلیُّ بنُ الحُسینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِما إذا قامَ فِی الصَّلاةِ تَغَیَّرَ لَونُهُ ، فَإِذا سَجَدَ لَم یَرفَع رَأسَهُ حَتّی یَرفَضَّ عَرَقًا (2) .

عَبدُاللّهِ بنُ أبی سُلَیمان :کانَ عَلیُّ بنُ الحُسینِ علیهماالسلام . . . إذا قامَ إلَی الصَّلاةِ أخَذَتهُ رَعدَةٌ ، فَقیلَ لَهُ : ما لَکَ ؟ فَقالَ : ما تَدرونَ بَینَ یَدَی مَن أقومُ ومَن اُناجی؟ (3) .

عَبدُاللّهِ بنُ مُحَمَّدٍ القُرَشیّ :کانَ عَلیُّ بنُ الحُسینِ علیهماالسلام إذا تَوَضَّأَ اصفَرَّ لَونُهُ ، فَیَقولُ لَهُ أهلُهُ: ما هذَا الَّذی یَغشاکَ؟ فَیَقولُ: أتَدرونَ لِمَن أتَأَهَّبُ لِلقیامِ بَینَ یَدَیهِ؟! (4) .

الإمام الباقر علیه السلام :کانَ عَلیُّ بنُ الحُسینِ علیهماالسلام . . . إذا قامَ فی صَلاتِهِ غَشِیَ لَونَهُ لَونٌ آخَرُ ، وکانَ قِیامُهُ فی صَلاتِهِ قِیامَ العَبدِ الذَّلیلِ بَینَ یَدَیِ المَلِکِ الجَلیلِ ، کانَت أعضاؤُهُ تَرتَعِدُ مِن خَشیَةِ اللّهِ عز و جل ، وکانَ یُصَلّی صَلاةَ مُوَدِّعٍ یَری أنَّهُ لا

یُصَلّی بَعدَها أبَدا (5) .

6 / 38

نماز امام علی بن حسین علیهماالسلام

امام باقر علیه السلام :علی بن الحسین علیهماالسلام هرگاه در نماز می ایستاد، گویا ساقه درختی است که هیچ حرکتی ندارد جز حرکتی که باد به آن می دهد.

امام صادق علیه السلام :علی بن الحسین _ صلوات اللّه علیهما _ هرگاه در نماز می ایستاد، رنگش تغییر می کرد و هنگامی که به سجده میرفت، سر بر نمی داشت ، تا اینکه عرق میکرد.

عبداللّه بن ابی سلیمان:هرگاه علی بن الحسین به نماز می ایستاد لرزه ای ایشان را فرا می گرفت . پس گفته شد، شما را چه می شود؟ فرمود: می دانید در پیشگاه چه کسیمی ایستم وبا که مناجات می کنم؟!

عبداللّه بن محمد قرشی:هرگاه علی بن الحسین علیهماالسلام وضو می گرفت، رنگش زرد میشد . پس خانواده اش به ایشان عرض میکردند: این چه چیزی است که شما را در بر می گیرد؟ و ایشان می فرمودند: آیا می دانید برای ایستادن در پیشگاه چه کسی آماده می شوم؟

امام باقر علیه السلام :هرگاه علی بن الحسین علیهماالسلام در نمازش می ایستاد ، رنگش دگرگون می شد و ایستادنش در نماز ، ایستادن بنده ای خوار در برابر سلطانی بزرگ بود، اندامش از ترس خدای عز و جل می لرزید و همچون کسی نماز می گزارد که آخرین نمازش را می خواند و چنین می دید که دیگر هرگز پس از آن، نماز نمی خواند.

ص :158


1- الکافی : 3 / 300 / 4 عن جهم بن حمید عن الإمام الصادق علیه السلام .
2- الکافی : 3 / 300 / 5 عن الفضیل بن یسار و ج 8 / 163 / 172 عن حفص بن البختری وسلمة بیّاع السابری وفیه «حتّی یعرف ذلک فی وجهه» مکان «فإذا سجد . . .» ، التهذیب : 2 / 286 / 1145 عن الفضیل بن یسار .
3- الطبقات الکبری : 5 / 216 ، سیر أعلام النبلاء : 4 / 392 ، حلیة الأولیاء : 3 / 133 عن العتبی عن أبیه .
4- الإرشاد : 2 / 142 ، کشف الغمّة : 2 / 298 ، مکارم الأخلاق : 2 / 97 / 2277 ، إعلام الوری : 255 عن سعید بن کلثوم عن الإمام الصادق علیه السلام ، دعائم الإسلام : 1 / 158 نحوه .
5- الخصال : 517 / 4 عن حمران بن أعین ، المناقب لابن شهرآشوب : 4 / 150 .

عنه علیه السلام :کانَ عَلیُّ بنُ الحُسینِ علیهماالسلام یُصَلّی فِی الیَومِ واللَّیلَةِ ألفَ رَکعَةٍ (1) .

عنه علیه السلام_ لَمّا قیلَ لَهُ : ما أقَلَّ وُلدَ أبیکَ _: العَجَبُ لی کَیفَ وُلِدتُ ! کانَ أبی یُصَلّی فِی الیَومِ واللَّیلَةِ ألفَ رَکعَةٍ فَأَیُّ وَقتٍ یَفرَغُ لِلدُّنیا (2) .

أبو حازِم :مارَأَیتُ هاشِمیًّا أفضَلَ مِن عَلیِّ بنِ الحُسَینِ ، وکانَ علیه السلام یُصَلّی فِی الیَومِ واللَّیلَةِ ألفَ رَکعَةٍ حَتّی خَرَجَ بِجَبهَتِهِ وآثارِ سُجودِهِ مِثلُ [کَرکَرَةِ البَعیرِ] (3) .

الإمام الباقر علیه السلام :کانَ عَلیُّ بنُ الحُسَینِ علیهماالسلام . . . صَلّی ذاتَ یَومٍ فَسَقَطَ الرِّداءُ عَن إحدی مَنکِبَیهِ ، فَلَم یُسَوِّهِ حَتّی فَرَغَ مِن صَلاتِهِ فَسَأَلَهُ بَعضُ أصحابِهِ عَن ذلِکَ فَقالَ : وَیحَکَ أتَدری بَینَ یَدَی مَن کُنتُ ، إنَّ العَبدَ لا یُقبَلُ مِن صَلاتِهِ إلاّ ما أقبَلَ عَلَیهِ مِنها بِقَلبِهِ (4) .

الإمام الصادق علیه السلام :ما أشبَهَهُ ( أمیرَ المُؤمِنینَ عَلیّا علیه السلام ) مِن وُلدِهِ ولا أهلِ بَیتِهِ أحَدٌ أقرَبُ شَبَهًا بِهِ فی لِباسِهِ وفِقهِهِ مِن عَلیِّ بنِ الحُسَینِ علیهماالسلام .

ولَقَد دَخَلَ أبو جَعفَر _ ابنُهُ _ علیهماالسلام عَلَیهِ فَإِذا هُوَ قَد بَلَغَ مِنَ العِبادَةِ ما لَم یَبلُغهُ أحَدٌ ، فرآهُ قَدِ اصفَرَّ لَونُهُ مِنَ السَّهَرِ ، ورَمِصَت عَیناهُ مِنَ البُکاءِ ، ودَبِرَت جَبهَتُهُ وانخَرَمَ أنفُهُ مِنَ السُّجودِ ، ووَرِمَت ساقاهُ وقَدَماهُ مِنَ القِیامِ فِی الصَّلاةِ .

فَقالَ أبو جَعفَرٍ علیه السلام : فَلَم أملِک حینَ رَأَیتُهُ بِتِلکَ الحالِ البُکاءَ ، فَبَکَیتُ رَحمَةً لَهُ ، وإذا هُوَ یُفَکِّرُ ، فَالتَفَتَ إلَیَّ بَعدَ هُنَیهَةٍ مِن دُخولی فَقالَ : یا بُنَیَّ ،

أعطِنی بَعضَ تِلکَ الصُّحُفِ الَّتی فیها عِبادَةُ عَلیِّ بنِ أبی طالبٍ علیه السلام ، فَأَعطَیتُهُ ، فَقَرَأَ فیها شَیئًا یَسیرًا ثُمَّ تَرَکَها مِن یَدِهِ تَضَجُّرًا وقالَ : مَن یَقوی عَلی عِبادَةِ عَلیِّ علیه السلام ؟ ! (5) .

علی بن الحسین علیهماالسلام در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می گزارد (6) .

هنگامی که به ایشان گفته شد: چقدر فرزندان پدرت کم هستند ؟ _ فرمود : شگفتی این است که من چگونه زاده شدم! پدرم در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می گزارد، پس چه هنگام به دنیا بپردازد (7) .

ابو حازم:هیچیک از هاشمیان را برتر از علی بن الحسین علیهماالسلامندیدم . در هر شبانه روز هزار رکعت نماز می گزارد ، تا اینکه پیشانی و جایهای سجده اش همچون سینه شتر، برآمده شد.

امام باقر علیه السلام :روزی در نماز، بالا پوش علی بن الحسین علیهماالسلام از یک دوشش افتاد . آن را درست نکرد تا اینکه نمازش را به پایان برد . پس یکی از یارانش (سبب درست نکردن) آن را از حضرت پرسید. حضرت فرمود: وای بر تو، آیا می دانی در پیشگاه چه کسی بودم؟ همانا از نماز بنده جز آنچه با دل به خدا رو آورده باشد، پذیرفته نیست .

امام صادق علیه السلام :در پوشش و فقه شباهت هیچیک از فرزندان و خانواده امیرالمؤمنین علیه السلامبه ایشان، بیشتر از علی بن الحسین علیهماالسلامنبود.

ابوجعفر (فرزند علی بن الحسین علیهماالسلام ) بر او وارد شد و با ایشان روبرو گشت که به مرتبه ای از عبادت رسیده بود که هیچکس بدان دست نیافته بود. او را دید که رنگش از شب زنده داری، زرد گشته، چشمش از گریه، آب مروارید آورده، پیشانی و بینی اش از سجده، زخم و شکاف برداشته و ساقها و کف پاهایش از ایستادن در نماز ورم کردهاند. پس ابوجعفر علیه السلامگفت: هنگامی که او را اینگونه دیدم، نتوانستم از گریه خودداری کنم و دلم به رحم آمد و گریستم و او نیز به فکر فرو رفته بود . پس از اندکی که از ورودم سپری شد، متوجه من شد و گفت: ای پسرکم، برخی از آن برگه ها را که عبادت علی بن ابیطالب در آن نوشته شده به من ده، دادم . و اندکی خواند و سپس نومیدانه آن

را از دستش رها کرد و گفت: چه کسی توانایی عبادت علی علیه السلام را دارد؟

ص :159


1- الخصال : 517 / 4 عن حمران بن أعین ، الإرشاد : 2 / 143 عن جابر الجعفی ، روضة الواعظین : 218 ، إعلام الوری : 255 ، الخرائج والجرائح : 2 / 890 ، المناقب لابن شهرآشوب : 4 / 150 ، کشف الغمّة : 2 / 298 زادوا فی آخرها «وکانت الریح تمیّله بمنزلة السنبلة» ؛ سیر أعلام النبلاء : 4 / 392 .
2- تنبیه الخواطر : 2 / 201 ، فلاح السائل : 269 وفیه «قیل لعلیّ بن الحسین علیه السلام : ما أقلّ ولد أبیک . . .» .
3- علل الشرائع : 232 / 10 .
4- الخصال : 517 / 4 عن حمران بن أعین ، علل الشرائع : 232 / 8 عن أبی حمزة الثمالی ، دعائم الإسلام : 1 / 158 .
5- الإرشاد : 2 / 142 عن سعید بن کلثوم .
6- منابع دیگر حدیثی جز سیر اعلام النبلاء افزوده اند: «و باد او را چون خوشه گندم خم می کرد».
7- آغاز حدیث در فلاح السائل چنین است: «به علی بن حسین گفته شد: چقدر فرزندان پدرت کم اند».

ابنُ شَهرآشوب_ فی وَصفِ صَلاةِ الإِمامِ زَینِ العابِدینَ علیه السلام _: کانَ قائِمًا یُصَلّی ، حَتّی وَقَفَ ابنُهُ مُحَمّدٌ علیه السلام _ وهُوَ طِفلٌ _ إلَی بِئرٍ فی دارِهِ بِالمَدینَةِ بَعیدَةِ القَعرِ ، فَسَقَطَ فیها ، فَنَظَرَت إلَیهِ اُمُّهُ فَصَرَخَت وأقبَلَت نَحوَ البِئرِ تَضرِبُ بِنَفسِها حِذاءَ البِئرِ وتَستَغیثُ وتَقولُ : یَابنَ رَسولِ اللّهِ ، غَرِقَ وَلَدُکَ مُحَمَّدٌ ، وهُوَ لا یَنثَنی عَن صَلاتِهِ ، وهُوَ یَسمَعُ اضطِرابَ ابنِهِ فی قَعرِ البِئرِ ، فَلَمّا طالَ عَلَیها ذلِکَ قالَت حُزنًا عَلی وَلَدِها : ما أقسی قلوبَکُم یا آلَ بَیتِ رَسولِ اللّهِ ، فَأَقبَلَ عَلی صَلاتِهِ ولَم یَخرُج عَنها إلاّ عَن کَمالِها وإتمامِها ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَیها وجَلَس عَلی أرجاءِ البِئرِ ومَدَّ یَدَهُ إلی قَعرِها ، وکانَت لا تُنالُ إلاّ بِرِشاءٍ طَویلٍ ، فَأَخرَجَ ابنَهُ مَحَمَّدًا علیه السلام عَلی یَدَیهِ یُناغی ویَضحَکُ لَم یَبتَلَّ لَهُ ثَوبٌ ولا جَسَدٌ بِالماءِ ، فَقالَ : هاکِ یا ضَعیفَةَ الیَقینِ بِاللّهِ ، فَضَحِکَت لِسَلامَةِ وَلَدِها ، وبَکَت لِقَولِهِ : یا ضَعیفَةَ الیَقینِ بِاللّهِ ، فَقالَ : لا تَثریبَ عَلَیکِ الیَومَ لَو عَلِمتِ أنّی کُنتُ بَینَ یَدَی جَبّارٍ لَو مِلتُ بِوَجهی عَنهُ لَمالَ بِوَجهِهِ عَنّی ، أفَمن یُری راحِمًا بَعدَهُ (1) .

(2)

7 / 38 صلاة الإمام محمّد بن علیّ علیهما السلام

38 / 7 نماز امام محمّد باقرعلیه السلام

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أبی رضی الله عنه یُصَلّی فی جَوفِ اللِّیلِ ، فَیَسجُدُ السَّجدَةَ

فَیُطیلُ حَتّی نَقولَ : إنَّهُ راقِدٌ (3) .

ابن شهر آشوب_ در وصیف نماز امام سجاد علیه السلام _: به نماز ایستاده بود که پسر خردسالش محمّد به بالای چاه عمیق خانه اش در مدینه آمد و در آن افتاد . پس مادرش او را دید . فریاد برآورد و به سوی چاه دوید . خود را در کنار چاه می زد و کمک می خواست و می گفت: ای پسر پیامبر خدا، فرزندت محمّد غرق شد . ولی ایشان از نمازش منصرف نمی شد، حال آن که صدای دست و پا زدن پسرش را در ته چاه می شنید . پس این کار بر مادر گران آمد و از غم فرزند گفت: ای خاندان پیامبر خدا ، چقدر سنگدل هستید! پس امام به نماز توجه داشت و جز با اتمام و تکمیل آن بیرون نیامد. سپس به مادر فرزند رو آورد و بر کناره چاه نشست و دستش را تا ته چاه برد ، حال آنکه جز با ریسمانی دراز به آن نمی رسید . پس پسرش محمّد را بیرون آورد در حالی که او را در دست گرفته بود و با او خوش می گفت و می خندید و نه جامهاش تر شده بود و نه تنش . پس فرمود: بگیر ، ای سست یقین به خدا. پس مادر از سلامتی فرزندش خندان و از گفته امام: ای سست یقین به خدا، گریان شد. امام فرمود: اکنون سرزنشی بر تو نیست، اگر می دانستی که من در پیشگاه خداوند جبارم که اگر رو بر می گرداندم او نیز از من رو می گرداند (آن حرف را نمی گفتی)، آیا پس از او، کسی یافت می شود که رحم آورد (4) ؟

7 / 38

نماز امام محمّد باقر علیه السلام

امام صادق علیه السلام :پدرم علیه السلام در دل شب نماز می گزارد و چنان سجده اش را

طول می داد ، که می گفتیم: خفته است.

ص :160


1- المناقب لابن شهرآشوب : 4 / 135 نقلاً عن کتاب الأنوار ، الدمعة الساکبة : 6 / 63 ، الهدایة الکبری : 215 نحوه .
2- راجع : الحدیث 146 .
3- قرب الإسناد : 5 / 15 عن مسعدة بن صدقة .
4- نمونه این کرامتها از خادمان اهل بیت علیهم السلامنیز دیده شده است تا چه رسد به نفوس قدسی خود ایشان.

جابِرٌ الجُعفیّ :لَقَد صَلّی أبو جَعفرٍ علیه السلام ذاتَ یَومٍ فَوَقَعَ عَلی رَأسِهِ شَیءٌ ، فَلَم یَنزِعهُ مِن رَأسِهِ حَتّی قامَ إلَیهِ جَعفَرٌ فَنَزَعَهُ مِن رَأسِهِ تَعظیمًا للّهِِ وإقبالاً عَلی صَلاتِهِ ، وهُوَ قَولُ اللّهِ «أقِم وَجهَکَ لِلدّینِ حَنیفًا» (1) .

أبو أیّوبَ :کانَ أبو جَعفَرٍ وأبو عَبدِ اللّهِ علیهماالسلام إذا قاما إلَی الصَّلاةِ تَغَیَّرَت ألوانُهُما حُمرَةً ومَرَّةً صُفرَةً ، وکَأَنَّما یُناجیانِ شَیئًا یَرَیانِهِ (2) .

الإمام الصادق علیه السلام :کانَ أبی یُصَلّی بَعدَ عِشاءِ الآخِرَةِ رَکعَتَینِ وهُوَ جالِسٌ ، یَقرَأُ فیهِما مِائَةَ آیَةٍ ، وکانَ یَقولُ : مَن صَلاّهُما وقَرَأَ بِمِائَةِ آیَةٍ لَم یُکتَب مِنَ الغافِلینَ (3) .

8 / 38 صلاة الإمام جعفر بن محمّدعلیهما السلام

38 / 8 نماز امام جعفر صادق علیه السلام

ابن طاووس :رُویَ أنَّ مَولانا جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ علیه السلام کانَ یَتلُو القُرآنَ فی صَلاتِهِ فَغُشیَ عَلَیهِ ، فَلَمّا أفاقَ سُئِل مَا الَّذی أوجَبَ مَا انتَهَت حالُکَ إلَیهِ .

فَقالَ ما مَعناهُ : ما زِلتُ اُکَرِّرُ آیاتِ القُرآنِ حَتّی بَلَغتُ إلی حالٍ کَأَنَّنی سَمِعتُ مُشافَهَةً مِمَّن أنزَلَها عَلَی المُکاشَفَةِ والعِیانِ ، فَلَم تَقُمِ القُوَّةُ البَشَریَّةُ بِمُکاشَفَةِ الجَلالَةِ الإِلهیَّةِ (4) .

سُفیانُ بنُ خالِد_ فی ذِکرِ صِلاةِ الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام _: إنَّهُ کانَ یُصَلّی ذاتَ یَومٍ

إذ مَرَّ رَجُلٌ قُدّامَهُ وابنُهُ موسی علیه السلام جالِسٌ ، فَلَمَّا انصَرَفَ قالَ لَهُ ابنُهُ : یا أبَه ما رَأَیتَ الرَّجُلَ مَرَّ قُدّامَکَ ؟ فَقالَ : یا بُنَیَّ ، إنَّ الَّذی اُصَلّی لَهُ أقرَبُ إلَیَّ مِنَ الَّذی مَرَّ قُدّامی (5) .

جابر جعفی:ابو جعفر (امام باقر علیه السلام) روزی نماز می خواند که چیزی بر سر حضرت افتاد . آن را از سرش برنداشت ، تا اینکه جعفر برخاست و آن را از سرش برداشت. و این به خاطر بزرگداشت خداوند و توجه به نمازش بود که همان گفته خداست: «و پاکدلانه روی به دین داشته باش» .

ابو ایّوب:ابو جعفر (امام باقر علیه السلام) و ابو عبداللّه (امام صادق علیه السلام) هنگامی که به نماز می ایستادند، رنگشان سرخ و زرد می شد ، گویا کسی را که با او مناجات می کنند، می بینند.

امام صادق علیه السلام :پدرم پس از نماز عشاء آخر، دو رکعت نماز در حالت نشسته می گزارد که در آن صد آیه می خواند و می گفت: هرکس این دو رکعت را بگزارد و صد آیه بخواند ، جزو غافلان نوشته نمی شود.

8 / 38

نماز امام جعفر صادق علیه السلام

ابن طاووس:روایت شده مولایمان امام صادق علیه السلام در نماز ، قرآن می خواند که مدهوش شد . هنگامی که به هوش آمد، پرسیده شد، چه چیز، حال شما را بدینجا کشاند؟ پس سخنانی به این مضمون فرمود که : پیوسته، آیه های قرآن را تکرار می کردم ، تا حالم به گونه ای شد که گویا آن را از دهان همان کس می شنوم که بی پرده و عیان فرو فرستاده است. پس توانایی بشری در برابر پرده بر گرفتن از شکوه الهی ، تاب نیاورد.

سفیان بن خالد_ در وصف نماز امام صادق علیه السلام _: ایشان روزی نماز می خواند که مردی از پیش روی حضرت گذشت و پسرش موسی علیه السلامهم نشسته بود. هنگامی که نماز را به پایان برد، پسرش (موسی) به ایشان گفت: ای پدر، آیا ندیدی که آن مرد از پیش رویت گذشت؟

گفت: ای پسرکم، آن کس که برایش نماز میگزارم ، از آن که از پیش رویم گذشت، به من نزدیکتر است.

ص :161


1- الاُصول الستّة عشر (أصل جعفر بن محمّد شریح) : 70 ، والآیة من سورة یونس : 105 .
2- فلاح السائل : 161 ، دعائم الإسلام : 1 / 159 .
3- فلاح السائل : 259 عن إسماعیل بن عبد الخالق بن عبد ربّه .
4- فلاح السائل : 107 .
5- التهذیب : 2 / 323 / 1321 ، الاستبصار : 1 / 407 / 7 .

حَمزَةُ بنُ حُمرانَ والحَسَنُ بنُ زیاد :دَخَلنا عَلی أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام وعِندَهُ قَومٌ فصَلّی بِهِمُ العَصرَ وقَد کُنّا صَلَّینا ، فَعَدَّدنا لَهُ فی رُکوعِهِ «سُبحانَ رَبّیَ العَظیمِ» أربَعًا وثَلاثینَ أو ثَلاثًا وثَلاثینَ مَرَّةً . وقالَ أحَدُهُما فی حَدیثِهِ : «وبِحَمدِهِ» فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ سَواءٌ (1) .

أبانُ بنُ تَغلِبَ :دَخَلتُ عَلی أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام وهُوَ یُصَلّی ، فَعَدَّدتُ لَهُ فِی الرُّکوعِ والسُّجودِ سِتّینَ تَسبیحَةً (2) .

(3)

9 / 38 صلاة الإمام موسی بن جعفرعلیهما السلام

38 / 9 نماز امام موسی بن جعفرعلیهما السلام

حَمدُ بنُ عَبدِاللّهِ الغَرَویّ عَن أبیهِ ، قالَ :دَخَلتُ عَلَی الفَضل بنِ الرَّبیعِ وهُوَ جالِسٌ عَلی سَطحٍ فَقالَ لی : اُدنُ ، فَدَنَوتُ حَتّی حاذَیتُهُ ، ثُمَّ قالَ لی : أشرِف إلی بَیتٍ فِی الدّارِ فَأَشرَفتُ ، فَقالَ : ما تری فِی البَیتِ؟ فَقُلتُ : ثَوبًا مَطروحًا ، فقال : اُنظر حَسَنا ، فَتَأَمَّلتُ ونَظَرتُ فَتَیَقَّنتُ فَقُلتُ : رَجُلٌ ساجِدٌ ، فَقالَ لی : تَعرِفُهُ ؟ ! قُلتُ : لا ، قالَ : هذا مَولاکَ ، قُلتُ : ومَن مَولایَ ؟ فَقالَ : تَتَجاهَلُ عَلَیَّ ؟ فَقُلتُ : ما أتَجاهَلُ ولکِنّی لا أعرِف لی

مَولًی ، فَقالَ : هذا أبُو الحَسَنِ موسَی بنُ جَعفَرٍ ، إنّی أتَفَقَّدُهُ اللَّیلَ والنَّهارَ فَلا أجِدُهُ فی وَقتٍ مِنَ الأَوقاتِ إلاّ عَلَی الحالِ الَّتی اُخبِرُکَ بِها ، إنَّهُ یُصَلِّی الفَجرَ فَیُعَقِّبُ ساعَةً فی دُبُرِ الصَّلاةِ إلی أن تَطلُعَ الشَّمسُ ، ثُمَّ یَسجُدُ سَجدَةً فَلا یَزالُ ساجِدًا حَتّی تَزولَ الشَّمسُ وقَد وَکَّلَ مَن یَتَرَصَّدُ لَهُ الزَّوالَ ، فَلَستُ أدری مَتی یَقولُ الغُلامُ : قَد زالَتِ الشَّمسُ ! إذ یَثِبُ فَیَبتَدِئُ الصَّلاةَ مِن غَیرِ أن یُحدِثَ فَأَعلَمُ أنَّهُ لَم یَنَم فی سُجودِهِ ولا أغفی ، ولا یَزالُ إلی أن یَفرَغَ مِن صَلاةِ العَصرِ فَإِذا صَلّی سَجَدَ سَجدَةً فَلا یَزالُ ساجِدًا إلی أن تَغیبَ الشَّمسُ ، فَإِذا غَابَتِ الشَّمسُ وَثَبَ مِن سَجدَتِهِ فَصَلَّی المَغرِبَ مِن غَیرِ أن یُحدِثَ حَدَثًا ، ولا یَزالُ فی صَلاتِهِ وتَعقیبِهِ إلی أن یُصَلّیَ العَتَمَةَ ، فَإِذا صَلَّی العَتَمَةَ أفطَرَ عَلی شوًی یُؤتی بِهِ ثُمَّ یُجَدِّدُ الوُضوءَ ثُمَّ یَسجُدُ ثُمَّ یَرفَعُ رَأسَهُ فَیَنامُ نَومَتَهُ خَفیفَةً ، ثُمَّ یَقومُ فَیُجَدِّدُ الوُضوءَ ، ثُمَّ یَقومُ فَلا یَزالُ یُصَلّی فی جَوفِ اللَّیلِ حَتّی یَطلُعَ الفَجرُ ، فَلَستُ أدری مَتی یَقولُ الغُلامُ : إنَّ الفَجرَ قَد طَلَعَ ؟! إذ قَد وَثَبَ هُوَ لِصَلاةِ الفَجرِ ، فَهذا دَأبُهُ مُنذُ حُوِّلَ إلَیَّ (4) .

حمزه بن حمران و حسن بن زیاد:بر امام صادق وارد شدیم در حالی که نزدش گروهی بودند که با آن ها نماز عصر را (به جماعت) گزارد ولی ما نماز خوانده بودیم. پس در رکوعش سی و چهار یا سی و سه بار «سبحان ربی العظیم» را شمردیم . یکی از این دو راوی در روایتش چنین گفت: «و بحمده» به تعداد یکسان در رکوع و سجود (گفت).

ابان بن تغلب:بر امام صادق علیه السلام وارد شدم در حالی که نماز می خواند . پس در رکوع و سجودش شصت تسبیح شمردم.

9 / 38

نماز امام موسی بن جعفر علیهماالسلام

حمد بن عبداللّه غروی از پدرش نقل می کند که گفت:بر فضل بن ربیع (5) که بر پشت بام نشسته بود درآمدم . پس به من گفت: نزدیک بیا، نزدیک شدم تا در کنارش قرار گرفتم. سپس به من گفت: از این بالا به (فلان) اتاق خانه بنگر، پس از بالا نگریستم، گفت: در اتاق چه می بینی؟ گفتم: جامه ای افکنده شده. گفت: نیک بنگر، با تأمل و دقت نگریستم، برایم آشکار شد و گفتم: مردی در سجده است. گفت: او را می شناسی؟ گفتم: نه، گفت: این مولای توست. گفتم: چه کس مولای من است؟ گفت: برای من خود را به نادانی می زنی؟ گفتم: خود را به نادانی نمی زنم ، بلکه برای خود مولایی نمی شناسم.

پس گفت: این ابوالحسن موسی بن جعفر است. من او را شب و روز نیک می نگرم . در هیچ وقتی از اوقات او را جز بر همین حالت که به تو گفتم نمی یابم . او نماز صبح می گزارد و ساعتی نیز پس از آن ذکر و دعا می خواند ، تا خورشید طلوع کند، پس سجده می کند و تا نیمروز در سجده است و کسی را گمارده تا زوال را انتظار کشد. من نمی دانم کی غلام می گوید: خورشید زوال پیدا کرد ، که یکباره بر می خیزد و نماز را آغاز می کند بی آنکه (وضویش) را نو کند . پس می فهمم که در سجده اش نخوابیده و چرت نزده است و پیوسته (اینگونه است) تا نماز عصر را به پایان برد و پس از آن، سجده می کند و پیوسته در سجده است تا خورشید ناپدید شود . در این هنگام از سجده بر می خیزد و بی آنکه (وضویش) را نو کند، نماز مغرب را می خواند. و پیوسته در نماز و ذکر و دعای پس از آن است تا نماز عشا را بخواند. پس از آن با گوشتی بریان که برایش می آورند افطار می کند و سپس از نو وضو می گیرد و سجده می کند و سپس سر بر می دارد و به خوابی سبک می رود . سپس بر می خیزد و از نو وضو می گیرد و در دل شب به نماز می ایستد ، تا سپیده بدمد. من نمی دانم کی غلام می گوید: سپیده دمید که یکباره برای نماز صبح بر می خیزد . این روش اوست از آن هنگام که تحویل من داده شده است.

ص :162


1- الکافی : 3/329/3 ، التهذیب : 2 / 300 / 1210 ، الاستبصار : 1 / 325 / 11 ، السرائر : 3 / 554 .
2- الکافی : 3 / 329 / 2 ، التهذیب : 2 / 299 / 1205 .
3- راجع : الحدیث 147 و 184 و 190 و 260 و 289 و 298 و 311 .
4- عیون أخبار الرضا علیه السلام : 106 / 10 .
5- زندانبان حضرت امام کاظم علیه السلام .

مُحَمَّدُ بنُ مُسلِم :دَخَلَ أبو حَنیفَةَ عَلی أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام فَقالَ لَهُ : رَأَیتُ ابنَکَ موسی یُصَلّی والنّاسُ یَمُرّون بَینَ یَدَیهِ فَلا یَنهاهُم وفیهِ ما فیهِم ، فَقالَ أبو عَبدِاللّهِ علیه السلام : اُدعوا لی موسی ، فَدُعیَ ، فَقالَ لَهُ : یا بُنَیَّ ، إنَّ أبا حَنیفَةَ یَذکُرُ أنَّکَ کُنتَ تُصَلّی والنّاسُ یَمُرّونَ بَینَ یَدَیکَ فَلَم تَنهَهُم ، فَقالَ : نَعَم یا أبَه ، إنَّ الَّذی کُنتُ اُصَلّی لَهُ کانَ أقرَبَ إلَیَّ مِنهُم ، یَقولُ اللّهُ عز و جل : «وَنَحنُ أقرَبُ إلَیهِ مِن حَبلِ الوَریدِ» (1) .

قالَ : فَضَمَّهُ أبو عَبدِاللّهِ علیه السلام إلی نَفسِهِ ثُمَّ قالَ : [یا بُنَیَّ ]بِأَبی أنتَ واُمّی یا مُوَدَّعَ الأَسرارِ (2) .

محمد بن مسلم:ابو حنیفه بر امام صادق علیه السلام وارد شد و به ایشان گفت: پسرت (موسی) را دیدم که نماز می خواند و مردم هم از پیش رویش می گذشتند بی آنکه آنان را باز دارد، با اینکه اشکال دارد.

پس امام صادق علیه السلام گفت: موسی را نزد من خوانید و وقتی آمد به او گفت: ای پسرکم، ابو حنیفه می گوید که نماز می خواندی و مردم هم از پیش رویت می گذشتند بی آنکه آنان را بازداری. گفت: بلی پدر، آن که برایش نماز می خوانم، از آنان به من نزدیکتر است. خدا می فرماید: «و ما از رگ گردن به او نزدیکتریم» . پس امام صادق علیه السلاماو را به خود چسباند و فرمود ای پسرکم، پدر و مادرم فدایت باد ، ای راز سپرده .

ص :163


1- ق : 16 .
2- الکافی : 3 / 297 / 4 ، الاختصاص : 189 .

10 / 38 صلاة الإمام علیّ بن موسی علیهما السلام

38 / 10 نماز امام علیّ بن موسی الرضاعلیهما السلام

أبُو الحَسَنِ عَلیُّ بنُ عَلیٍّ الخُزاعیّ :خَلَعَ سَیِّدی أبُو الحَسَنِ الرِّضا علیه السلامعَلی أخی دِعبِلٍ قَمیصًا خَزًّا أخضَرَ وخاتَمًا فَصُّهُ عَقِیقٌ ودَفَعَ إلَیهِ دَراهِمَ رَضَویَّةً وقالَ لَهُ : یا دِعبِلُ ، صِر إلی قُمَّ فَإِنَّکَ تُفیدُ بِها ، فَقالَ لَهُ : اِحتَفِظ بِهذَا القَمیصِ فَقَد صَلّیتُ فیهِ ألفَ لَیلَةٍ ألفَ رَکعَةٍ وخَتَمتُ فیهِ القُرآنَ ألفَ خَتمَةٍ (1) .

رَجاءُ بنُ أبِی الضَّحّاک_ فی وَصفِ صَلاةِ الإِمامِ الرِّضا علیه السلام _: کانَ إذا أصبَحَ صَلَّی الغَداةَ ، فَإِذا سَلَّمَ جَلَسَ فی مُصَلاّهُ یُسَبِّحُ اللّهَ ویَحمَدُهُ ویُکَبِّرُهُ ویُهَلِّلُهُ ویُصَلّی عَلَی النَّبیِّ صلی الله علیه و آله حَتّی تَطلُعَ الشَّمسُ ، ثُمَّ یَسجُدُ سَجدَةً یَبقی فیها حَتّی یَتَعالی النَّهارُ ، ثُمَّ أقبَلَ عَلَی النّاسِ یُحَدِّثُهُم ویعطه (2) إلی قُربِ الزَّوالِ .

ثُمَّ جَدَّدَ وُضوءَهُ وعادَ إلی مُصَلاّهُ ، فَإِذا زَالَتِ الشَّمسُ قامَ فَصَلّی سِتَّ رَکَعاتٍ ، یَقرَأُ فِی الرَّکعَةِ الاُولَی الحَمدَ وقُل یا أیُّهَا الکافِرونَ ، وفِی الثّانیَةِ الحَمدَ وقُل هُوَ اللّهُ ، وَیقرَأُ فِی الأَربَعِ فی کُلِّ رَکعَةٍ الحَمدُ للّهِِ ، وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ، ویُسَلِّمُ فی کُلِّ رَکعَتَینِ ، ویَقنُتُ فیهِما فِی الثّانیَةِ قَبلَ الرُّکوعِ وبَعدَ القِراءَةِ ، ثُمَّ یُؤَذِّنُ ویُصَلّی رَکعَتَینِ ، ثُمَّ یُقیمُ ویُصَلِّی الظُّهرَ ، فَإِذا سَلَّمَ سَبَّحَ

اللّهَ وحَمِدَهُ وکَبَّرَهُ وهَلَّلَهُ ما شاءَ اللّهُ ، ثُمَّ سَجَدَ سَجدَةَ الشُّکرِ یَقولُ فیها مِائَةَ مَرَّةٍ : شُکرًا للّهِِ ، فَإِذا رَفَعَ رَأسَهُ قامَ ، فَصَلّی سِتَّ رَکَعاتٍ ، یَقرَأُ فی کُلِّ رَکعَةٍ الحَمدَ وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ، ویُسَلِّمُ فی کُلِّ رَکعَتَینِ ویَقنُتُ فی ثانیَةِ کُلِّ رَکعَتَینِ قَبلَ الرُّکوعِ وبَعدَ القِراءَةِ ، ثُمَّ یُؤَذِّنُ ، ثُمَّ یُصَلّی رَکعَتَینِ ، ویَقنُتُ فِی الثّانِیَةِ . فَإِذا سَلَّمَ قامَ وصَلَّی العَصرَ ، فَإِذا سَلَّمَ جَلَسَ فی مُصَلاّهُ یُسَبِّحُ اللّهَ ویَحمَدُهُ ویُکَبِّرُهُ ویُهَلِّلُهُ ما شاءَ اللّهُ ، ثُمَّ سَجَدَ سَجدَةً یَقولُ فیها مِائَةَ مَرَّةٍ : حَمدًا للّهِِ .

فَإِذا غابَتِ الشَّمسُ تَوَضَّأَ وصَلَّی المَغرِبَ ثَلاثًا بِأَذانٍ وإقامَةٍ ، وقَنَتَ فِی الثّانیَةِ قَبلَ الرُّکوعِ وبَعدَ القِراءَةِ ، فَإِذا سَلَّمَ جَلَسَ فی مُصَلاّهُ یُسَبِّحُ اللّهَ ویَحمَدُهُ ویُکَبِّرُهُ ویُهَلِّلُهُ ما شاءَ اللّهُ ، ثُمَّ یَسجُدُ سَجدَةَ الشُّکرِ ، ثُمَّ یَرفَعُ رَأسَهُ ولَم یَتَکَلَّم حَتّی یَقومَ ، ویُصَلّی أربَعَ رَکَعاتٍ بِتَسلیمَتَینِ ، ویَقنُتُ فی کُلِّ رَکعَتَینِ فِی الثّانیَةِ قَبلَ الرُّکوعِ وبَعدَ القِراءَةِ ، وکانَ یَقرَأُ فِی الاُولی من هذِهِ الأَربَعِ الحَمدَ وقُل یا أیُّهَا الکافِرونَ ، وفِی الثانیَةِ الحَمدَ وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ، ویَقرَأُ فِی الرَّکعَتَینِ الباقیَتَینِ الحَمدَ وقُل هُوَ اللّهُ ، ثُمَّ یَجلِسُ بَعدَ التَّسلیمِ فِی التَّعقیبِ ما شاءَ اللّهُ ، ثُمَّ یَفطِرُ ، ثُمَّ یَلبَثُ حَتّی یَمضیَ مِنَ اللَّیلِ قَریبٌ مِنَ الثُلُثِ .

ثُمَّ یَقومُ فَیُصَلِّی العِشاءَ الآخِرَةَ أربَعَ رَکَعاتٍ ، ویَقنُتُ فِی الثّانیَةِ قَبلَ الرُّکوعِ وبَعدَ القِراءَةِ ، فَإِذا سَلَّمَ جَلَسَ فی مُصَلاّهُ یَذکُرُ اللّهَ عز و جل ویُسَبِّحُهُ ویَحمَدُهُ ویُکَبِّرُهُ ویُهَلِّلُهُ ما شاءَ اللّهُ ، ویَسجُدُ بَعدَ التَّعقیبِ سَجدَةَ الشُّکرِ .

ثُمَّ یَأوی إلی فِراشِهِ ، فَإِذا کانَ الثُّلُثُ الأَخیرُ مِنَ اللَّیلِ قامَ مِن فِراشِهِ بِالتَّسبیحِ والتَّحمیدِ والتَّکبیرِ والتَّهلیلِ والاِستِغفارِ فَاستاکَ ، ثُمَّ تَوَضَّأَ ، ثُمَّ قامَ إلی صَلاةِ اللَّیلِ فَیُصَلّی ثَمانِ رَکَعاتٍ ویُسَلِّمُ فی کُلِّ رَکعَتَینِ ، یَقرَأُ فِی الاُولَیَینِ مِنها فی کُلِّ رَکعَةٍ الحَمدَ مَرَّةً ، وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ثَلاثینَ مَرَّةً ، ثُمَّ یُصَلّی صَلاةَ جَعفَرِ بنِ أبی طالبٍ علیه السلام أربَعَ رَکَعاتٍ ، یُسَلِّمُ فی کُلِّ رَکعَتَینِ ، ویَقنُتُ فی کُلِّ رَکعَتَین فِی الثّانیَةِ قَبلَ الرَّکوعِ وبَعدَ التَّسبیحِ ویَحتَسِبُ بِها مِن صَلاةِ اللَّیلِ ، ثُمَّ یَقومُ فَیُصَلّی رَکعَتَینِ الباقیَتَینِ ، یَقرَأُ فِی الاُولی الحَمدَ وسورَةَ المُلکِ ، وفِی الثّانیَةِ الحَمدُ للّهِِ وهَل أتی عَلَی الإِنسانِ ، ثُمَّ یَقومُ فَیُصَلّی رَکعَتَیِ الشَّفعِ ، یَقرَأُ فی کُلِّ رَکعَةٍ مِنهُما الحَمدُ للّهِِ مَرَّةً وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، ویَقنُتُ فِی الثّانیَةِ قَبلَ الرُّکوعِ وبَعدَ القِراءَةِ ، فَإِذا سَلَّمَ قامَ فَصَلّی رَکعَةَ الوَترِ یَتَوَجَّهُ فیها ، ویَقرَأُ فیها الحَمدَ مَرَّةً وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ثَلاثَ مَرّاتٍ وقُل أعوذُ بِرَبِّ الفَلَقِ مَرَّةً واحِدَةً وقُل أعوذُ بِرَبِّ النّاسِ مَرَّةً واحِدَةً ، ویَقنُتُ فیها قَبلَ الرُّکوعِ وبَعدَ القِراءَةِ ویَقولُ فی قُنوتِهِ : اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ ، اللّهُمَّ اهدِنا فیمَن هَدَیتَ ، وعافِنا فیمَن عافَیتَ ، وتَوَلَّنا فیمَن تَوَلَّیتَ ، وبارِک لَنا فیما أعطَیتَ ، وقِنا شَرَّ ما قَضَیتَ ، فَإِنَّکَ تَقضی ولا یُقضی عَلَیکَ ، إنَّهُ لا یَذِلُّ مَن وَالَیتَ ، ولا یَعِزُّ مَن عادَیتَ ، تَبارَکتَ رَبَّنا وتَعالَیتَ ، ثُمَّ یَقولُ : أستَغفِرُ اللّهَ وأسأَلُهُ التَّوبَةَ سَبعینَ مَرَّةً ، فَإِذا سَلَّمَ جَلَسَ فِی التَّعقیبِ ما شاءَ اللّهُ ، فَإِذا قَرُبَ مِنَ الفَجرِ قامَ فَصَلّی رَکعَتَیِ الفَجرِ ، یَقرَأُ فِی الاُولی الحَمدَ وقُل یا أیُّهَا الکافِرونَ ، وفِی الثّانیَهِ الحَمدَ وقُل هُوَ اللّهُ أحَدٌ ، فَإِذا طَلَعَ الفَجرُ أذَّنَ وأقامَ وصَلَّی الغَداةَ رَکعَتَینِ ، فَإِذا

سَلَّمَ جَلَسَ فِی التَّعقیبِ حَتّی تَطلُعَ الشَّمسُ ، ثُمَّ یَسجُدُ سَجدَةَ الشُّکرِ حَتّی یَتَعالی النَّهارُ (3) .

10 / 38

نماز امام علی بن موسی الرضا علیهماالسلام

ابوالحسن علی بن علی خزاعی:سرورم ابوالحسن رضا علیه السلام به برادرم دعبل، پیراهنی سبز رنگ از پشمی لطیف و نازک و انگشتری با نگینی از عقیق خلعت داد و به او درهمهایی رضوی بخشید و گفت: ای دعبل به قم برو که از آن ها بهره مند می گردی و سپس گفت: این پیراهن را نگاه دار که در آن، هزار شب و هر شب هزار رکعت نماز گزارده و هزار بار قرآن را ختم کرده ام .

رجاء بن ابی الضحاک_ در وصف نماز امام رضا علیه السلام _: سپیده دم ، نماز صبح را می خواند و پس از سلام دادن در نمازگاهش به تسبیح و حمد و تکبیر و لا اله الاّ اللّه گفتن، می نشست و بر پیامبر صلی الله علیه و آلهصلوات می فرستاد تا اینکه خورشید طلوع کند . سپس به سجده میرفت و در آن می ماند تا روز بالا بیاید . سپس به مردم رو می کرد و تا نزدیک زوال خورشید (ظهر) با آنان گفتگو می کرد و به ایشان جایزه می داد (4) .

سپس از نو وضو می گرفت و به نمازگاهش باز می گشت، هنگام زوال خورشید بر می خاست و شش رکعت نماز می گزارد که در رکعت نخست سوره «حمد» و «قل یا ایها الکافرون» و در رکعت دوّم، سوره «حمد» و «قل هو اللّه احد» و در هر یک از چهار رکعت دیگر سوره «الحمد للّه » و «قل هو اللّه » را می خواند و در پایان هر دو رکعت سلام می داد و در رکعت دوّم آن ها ، پیش از رکوع و پس از قرائت، قنوت می خواند. سپس اذان می گفت و دو رکعت نماز می گزارد و پس از آن اقامه می گفت و نماز ظهر را می خواند. پس از سلام نماز هر اندازه که

خدا می خواست به تسبیح وحمد و تکبیر و لا اله الاّ اللّه گفتن می پرداخت و سپس سجده شکر می گزارد و در آن صدبار «شکرا للّه » می گفت و هنگامی که سر بر می داشت، بر می خاست و شش رکعت نماز می گزارد که در هر رکعت آن، «حمد» و «قل هو اللّه احد» می خواند و در پایان هر دو رکعت سلام می داد و در رکعت دوّم هر دو رکعتی پیش از رکوع و پس از قرائت، قنوت می خواند. سپس اذان می گفت و پس از آن، دو رکعت نماز می گزارد و در رکعت دوّم آن قنوت می خواند. هنگامی که سلام می داد بر می خاست و نماز عصر را می خواند و پس از سلام دادن، در نمازگاهش آن اندازه که خدا می خواست به تسبیح و حمد و تکبیر و لا اله الاّ اللّه گفتن ، می پرداخت . سپس سجده می کرد و در آن صدبار «حمدا للّه » می گفت.

هنگامی که خورشید ناپدید می شد، وضو می گرفت و سه رکعت نماز مغرب را با اذان و اقامه می گزارد و در رکعت دوّم آن پیش از رکوع و پس از قرائت، قنوت می خواند، و پس از سلام دادن، در نمازگاهش می نشست و آن اندازه که خدا می خواست به تسبیح و حمد و تکبیر و لا اله الاّ اللّه گفتن می پرداخت، سپس سجده شکر می گزارد و پس از آن سر بر می داشت و با کسی سخن نمی گفت تا بر می خاست و چهار رکعت نماز با دو سلام میگزارد و در رکعت دوّم هر یک، پیش از رکوع و پس از قرائت قنوت می خواند و در رکعت نخست این چهار رکعت ، «حمد» و «قل یا ایها الکافرون» ودر رکعت دوّم، «حمد» و «قل هو اللّه احد» و در دو رکعت دیگر ، «حمد» و «قل هو اللّه احد» می خواند . پس از سلام دادن آن اندازه که خدا می خواست به ذکر و دعا می نشست و سپس افطار می کرد. سپس اندکی درنگ می کرد تا نزدیک به یک سوّم شب سپری شود. پس بر می خاست و

چهار رکعت نماز عشاء آخر را می گزارد و در رکعت دوّم آن پیش از رکوع و پس از قرائت، قنوت می خواند. پس از سلام دادن ، آن اندازه که خدا می خواست در نمازگاهش به ذکر خداوند عز و جل و تسبیح و حمد و تکبیر وتهلیل او می پرداخت وپس از ذکر و دعا، سجده شکر می گزارد.

سپس به بسترش می رفت و در پاره سوّم شب از بسترش با تسبیح و حمد و تکبیر و لا اله الاّ اللّه و استغفراللّه گفتن بر می خاست، مسواک می زد، وضو می گرفت و سپس به نماز شب می ایستاد و هشت رکعت نماز با سلام دادن در پایان هر دو رکعت، می گزارد که در هر رکعت از دو رکعت نخست آن ، یک بار «حمد» و سی بار «قل هو اللّه » می خواند . سپس چهار رکعت نماز جعفر بن ابیطالب با سلام در پایان هر دو رکعت می گزارد و در رکعت دوّم هر یک از آن ها ، پیش از رکوع و پس از تسبیح (5) قنوت می خواند و آن را جزو نماز شب به حساب می آورد . سپس برمی خاست و دو رکعت باقیمانده را می گزارد. در رکعت نخست سوره «حمد» و سوره «مُلک» و در رکعت دوّم ، سوره «الحمد للّه » و «هل أتی علی الانسان» را می خواند . سپس بر می خاست و دو رکعت (نماز) شفع می گزارد که هر رکعت آن یک بار «الحمد للّه » و سه بار «قل هو اللّه احد» می خواند و در رکعت دوّم پیش از رکوع و پس از قرائت، قنوت می خواند.

هنگامی که سلام می داد بر می خاست و یک رکعت نماز وتر با توجّهی تمام می گزارد و در آن یک بار «حمد» ، سه بار «قل هو اللّه احد»، یک بار «قل اعوذ برب الفلق» و یک بار «قل اعوذ برب الناس» می خواند و پیش از رکوع و پس از قرائت، قنوت می خواند و در آن

می گفت: خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست، خدایا ما را جزو آنان که ره نمودی، ره بنما و جزو آنان که سلامت دادی، سلامت ده و جزو آنان که سرپرستیشان کردی ، سرپرستی کن و در آنچه به ما داده ای برکت ده و ما را از آسیب حُکمت ، نگاه دار که تو حکم می رانی و بر تو حکم نمی رود. بی گمان هر که را تو دوست داری، خوار نمی شود و هر که را تو دشمن داری، سربلند نمی گردد . پروردگار ما، مبارک و والایی. سپس هفتاد بار می گفت: از خدا آمرزش و بازگشت به او را می خواهم و هنگامی که سلام می داد آن اندازه که خدا می خواست به ذکر و دعا می نشست و هنگامی که نزدیک سپیده دمان می شد، بر می خاست و دو رکعت نماز فجر می گذاشت و در رکعت نخست آن ، «حمد» و «قل یا ایها الکافرون» و در رکعت دوّم، «حمد» و «قل هو اللّه احد» می خواند. هنگامی که سپیده میدمید، اذان و اقامه می گفت و دو رکعت نماز صبح می گزارد. پس از سلام دادن، تا طلوع خورشید به ذکر و دعا می نشست و سپس سجده شکر می گزارد (و در آن می ماند) تا روز بالا بیاید.

ص :164


1- أمالی الطوسی : 359 / 749 .
2- م الظاهر أنّ الصحیح «یعظهم» .
3- عیون أخبار الرضا علیه السلام : 2 / 180 / 5 .
4- گویا «یعظهم» درست باشد و نه «یعطهم» که در این صورت «ایشان را پند می داد»، درست می باشد.
5- در نماز جعفر، سیصد تسبیح گفته می شود که از جمله پانزده بار در هر رکعت پس از قرائت و پیش از رکوع است.

ص :165

ص :166

(1)

ص :167


1- راجع : الحدیث 192 .

الفصل التاسع والثلاثون : الجمع بین الصلاتین أو تفریقهما

فصل سی و نهم : با هم یا جدا خواندن دو نماز

ابنُ عُمَر :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا جَدَّ بِهِ السَّیرُ أو حَزَبَهُ أمرٌ جَمَعَ بَینَ المَغرِبِ والعِشاءِ (1) .

الحَلَبیُّ عَن أبی عَبدِاللّهِ علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إذا کان فی سَفَرٍ أو عَجَّلَت بِهِ حاجَةٌ یَجمَعُ بَینَ الظُّهرِ والعَصرِ وبَینَ المَغرِبِ والعِشاءِ .

وقالَ أبو عَبدِاللّهِ علیه السلام : لا بَأسَ بِأَن تُعَجِّلَ عِشاءَ الآخِرَةِ فِی السَّفَرِ قَبلَ أن یَغیبَ الشَّفَقُ (2) .

الإمام علیّ علیه السلام :کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله یَجمَعُ بَینَ المَغرِبِ والعِشاءِ فِی اللَّیلَةِ المَطیرَةِ ، فَعَلَ ذلِکَ مِرارًا (3) .

مُعاذُ بنُ جَبَل :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله جَمَعَ بَینَ الظُّهرِ والعَصرِ ، والمَغرِبِ والعِشاءِ ، عامَ تَبوکٍ (4) .

ابنُ عَبّاس :جَمَعَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بَینَ الظُّهرِ والعَصرِ ، والمَغرِبِ والعِشاءِ ،

بِالمَدینَة فی غَیرِ خَوفٍ ولا مَطَرٍ (5) .

ابن عمر:هرگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفر شتاب می کرد ، یا کاری بر او دشوار می آمد، نماز مغرب و عشاء را با هم می خواند (6) .

حلبی از امام صادق علیه السلام:هرگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفر بود یا نیازی او را وادار می کرد، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم می خواند. و امام صادق افزود: عیبی ندارد که نماز عشاء آخر را در سفر زودتر و پیش از آنکه شفق ناپدید شود، بخوانی.

امام علی علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در شبهای بارانی ، نماز مغرب و عشاء را با هم می خواند، این کار را بارها انجام داد.

معاذ بن جبل:همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سال (غزوه) تبوک، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم خواند (7) .

ابن عباس:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در مدینه، نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را با هم می خواند، بی آنکه وحشتی در کار باشد و یا باران بیاید.

ص :168


1- سنن النسائی : 1 / 289 ، صحیح البخاری : 1 / 373 / 1055 ، صحیح مسلم : 1 / 488 / 42 کلاهما عن سالم عن أبیه ، سنن الترمذی : 2 / 441 / 555 ، مسند ابن حنبل : 2 / 318 / 5163 کلاهما عن ابن عمر مع خلوّ ما ذکر من المصادر من قوله «أو حَزَبَهُ أمرٌ» .
2- الکافی : 3 / 431 / 3 ، التهذیب : 3 / 233 / 118 .
3- قرب الإسناد : 115 / 401 عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام .
4- أمال_ی الطوس_ی : 386 / 840 ؛ صحی_ح مسل_م : 1 / 490 / 52 قریب من_ه ، سنن الترم_ذی : 2 / 440 / 554 ، سنن ابن ماجة : 1 / 340 / 1070 زاد فی آخره «فی السفر» ، سنن أبی داود : 2 / 4 / 1206 قریب منه ، مسند ابن حنبل : 8 / 234 / 22073 و ص 245 / 22123 .
5- صحیح مسلم : 1 / 491 / 54 ، مسند ابن حنبل : 1 / 480 / 1953 و ص 758 / 3323 ، السنن الکبری : 3 / 237 / 5548 .
6- عبارت «کاری بر او دشوار می آمد» فقط در منبع نخست موجود است.
7- در سنن ابن ماجه ، در پایان حدیث آمده است: «در سفر».

الإمام الصادق علیه السلام :صَلّی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله بِالنّاسِ الظُّهرَ والعَصرَ حینَ زالَتِ الشَّمسُ فیجَماعَةٍ مِن غَیرِ عِلَّةٍ، وصَلّی بِهِمُ المَغرِبِ والعِشاءَ الآخِرَةَ قَبلَ سُقوطِ الشَّفَقِ مِن غَیرِ عِلَّةٍ فی جَماعَةٍ ، وإنَّما فَعَلَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله لِیَتَّسِعَ الوَقتُ عَلی اُمَّتِهِ (1) .

الإمام الباقر علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله جَمَعَ بَینَ الظُّهرِ والعَصرِ بِأذانٍ وإقامَتَین ، وجَمَعَ بَینَ المَغرِبِ والعِشاءِ بِأَذانٍ واحِدٍ وإقامَتَینِ (2) .

عَبدُالمَلِک القُمّیّ عَنِ الإِمامِ الصّادِقِ علیه السلام :قُلتُ : أجمَعُ بَینَ الصَّلاتَینِ مِن غَیرِ عِلَّةِ ؟ قالَ : قَد فَعَلَ ذلِکَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله وأرادَ التَّخفیفَ عَلی اُمَّتِهِ (3) .

عَبدُاللّهِ بنُ سِنانٍ :شَهِدتُ المَغرِبَ لَیلَةً مَطیرَةً فی مَسجِدِ رَسولِ اللّهِ صلی الله علیه و آله ، فَحینَ کانَ قَریبًا مِنَ الشَّفَقِ نادَوا وأقامُوا الصَّلاةَ فَصَلَّوُا المَغرِبَ ، ثُمَّ أمهَلوا بِالنّاسِ حَتّی صَلَّوا رَکعَتَینِ ، ثُمَّ قامَ المُنادی فی مَکانِهِ فِی المَسجِدِ فَأَقامَ الصَّلاةَ فَصَلَّوُا العِشاءَ ، ثُمَّ انصَرَفَ النّاسُ إلی مَنازِلِهِم ، فَسَأَلتُ أبا عَبدِاللّهِ علیه السلامعَن ذلِکَ ، فَقالَ : نَعَم قَد کانَ رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله عَمِلَ بِهذا (4) .

الفُضَیلُ بنُ یَسار :کانَ عَلیُّ بنُ الحُسَینِ صَلَواتُ اللّهِ عَلَیهِما یَأمُرُ الصِّبیانَ یَجمَعونَ بَینَ المَغرِبِ والعِشاءِ ویَقولُ : هُوَ خَیرٌ من أن یَناموا عَنها (5) .

الإمام الصادق علیه السلام :إنّا نَأمُرُ الصِّبیانَ أن یَجمَعوا بَینَ الصَّلاتَینِ الاُولی والعَصرِ وبَینَ المَغرِبِ والعِشاءِ الآخرةِ ما داموا عَلی وُضوءٍ قَبلَ أن یَشتَغِلوا (6) .

امام صادق علیه السلام :پیامبر خدا صلی الله علیه و آله هنگام زوال خورشید (ظهر) نماز ظهر و عصر را با مردم و به جماعت خواند، بی آنکه دلیل خاصی باشد و پیش از فرو رفتن شفق ، نماز مغرب و عشاء را با مردم و به جماعت خواند ، بی آنکه دلیل خاصی باشد . پیامبر خدا صلی الله علیه و آله این کار را تنها برای آن کرد که وقت (نمازها) بر امتش فراخ باشد (7) .

امام باقر علیه السلام :همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله نماز ظهر و عصر را با هم و با یک اذان و دو اقامه خواند و نماز مغرب و عشاء را نیز با هم و با یک اذان و دو اقامه خواند.

عبدالملک قمی از امام صادق علیه السلام :گفتم: دو نماز را با هم بی آنکه علتی در کار باشد بخوانم؟ فرمود: پیامبر خدا صلی الله علیه و آله این را انجام داد و می خواست بر امتش سبک گرداند.

عبداللّه بن سنان:شبی بارانی، در مسجد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله به نماز مغرب حاضر شدم . نزدیک به شفق ندای اذان دردادند و اقامه را گفته، نماز مغرب را خواندند و سپس به مردم مهلت دادند تا دو رکعت نماز بگزارند . سپس منادی در جایگاهش در مسجد ایستاد و اقامه نماز را گفت ونماز عشاء را خواندند و به خانه هایشان رفتند و من این را از امام صادق علیه السلامپرسیدم. امام فرمود: بلی، پیامبر خدا صلی الله علیه و آله اینگونه کرد.

فضیل بن یسار:علی بن الحسین _ درودهای خداوند بر آن دو باد _ فرمان می داد کودکان نماز عشاء را با نماز مغرب بخوانند و می فرمود: این بهتر از آن است که به خواب روند (8) .

امام صادق علیه السلام :همانا فرمان می دهیم کودکان تا هنگامی که هنوز وضو دارند و سرگرم چیزی نشده اند، نماز عصر را با ظهر و نماز عشاء آخر را

با نماز مغرب بخوانند (9) .

ص :169


1- الکافی : 3 / 286 / 1 ، التهذیب : 2 / 263 / 1046 و ص 19 / 53 إلی قوله : «فی جماعة من غیر علّة» ، الاستبصار : 1 / 271 / 981 کلّها عن زرارة .
2- التهذیب : 3 / 18 / 66 عن رهط منهم الفضیل وزرارة .
3- علل الشرائع : 231 / 2 .
4- الکافی : 3 / 286 / 2 .
5- الکافی : 3 / 409 / 2 ، التهذیب : 2 / 380 / 1585 ، دعائم الإسلام : 1 / 193 وفیه «فَقیلَ لَهُ فی ذلِکَ فَقالَ علیه السلام : هُوَ أخَفُّ عَلَیهِم وأجدَرُ أن یُسارِعوا إلَیها ولا یُضَیِّعوها ویَناموا عَنها وَیشتَغِلوا» .
6- الکافی : 6 / 47 / 7 ، التهذیب : 8 / 111 / 382 ، قرب الإسناد : 23 / 77 وفیه «عن الإمام الصادق عن أبیه علیهماالسلام : إنَّهُ کانَ یَأمُرُ الصِّبیانَ . . .» کلّها عن ابن القدّاح .
7- در تهذیب ، حدیث را تا «به جماعت خواند بی آنکه دلیل خاصی داشته باشد» نقل کرده است.
8- در دعائم الاسلام چنین آورده است: «این موضوع به حضرت گفته شد. پس فرمود: آن برایشان سبکتر است و سریعتر به سوی انجامش می روند، آن را تباه نمی کنند و به چیز دیگری سرگرم نشده و یا نمی خوابند».
9- در قرب الاسناد ، چنین آمده است: «از امام صادق از پدرش: او فرمان می داد کودکان ...».

صَفوانُ الجمّال :صَلّی بِنا أبو عَبدِاللّهِ علیه السلام الظُّهرَ والعَصرَ عِندَما زَالَتِ الشُّمسُ بِأَذانٍ وإقامَتَین ، وقالَ : إنّی عَلی حاجَةٍ فَتَنَفَّلوا (1) .

الإمام علیّ علیه السلام :الجَمعُ بَینَ الصَّلاتَینِ یَزیدُ فِی الرِّزقِ (2) .

عَبدُاللّهِ بنُ سِنانٍ عَنِ الإمامِ الصّادِقِ علیه السلام :إنَّ رَسولَ اللّهِ صلی الله علیه و آله کانَ فِی السَّفَرِ یَجمَعُ بَینَ المَغرِبِ والعِشاءِ ، والظُّهرِ وَالعَصرِ ، إنَّما یَفعَلُ ذلِکَ إذا کانَ مُستَعجِلاً . وقالَ علیه السلام : وتَفریقُهُما أفضَلُ (3) .

معبد بنُ مَیسَرَة (4) : قُلتُ لِأَبی عَبدِاللّهِ علیه السلام : إذا زالَتِ الشَّمسُ فی طولِ النّهارِ لِلرَّجل أن یُصَلّیَ الظُّهرَ والعَصرَ ؟ قالَ : نَعَم ، وما اُحِبُّ أن یَفعَلَ ذلِکَ فی کُلِّ یَو (5) .

بیان :

قال المجلسی رضوان اللّه تعالی علیه : اعلم أنّ الذی یستفاد من الأخبار أنّ التفریق بین الظهر والعصر وبین المغرب والعشاء أفضل من الجمع بینهما ، وإنّما جمع رسول اللّه صلی الله علیه و آله أحیانًا لبیان الجواز والتوسعة علی الاُمّة ، وقد جوّز للصبیان وأشباههم من أصحاب العلل والحوائج ، لکنّ التفریق یتحقّق بفعل النافلة بینهما ، ولا یلزم أکثر من ذلک ، ویجوز أن یأتی فی أوّل الوقت بالنافلة ثمّ بالظهر ثمّ بنافلة العصر ثمّ بها ، ولا یلزمه تأخیر الفرضین ولا نوافلهما إلی وقت آخر ، بل إنّما جعل الذراع والذراعان لئلاّ یزاحم النافلة الفریضة ، ولا یوجب تأخیرها عن وقت فضیلتها ، وأمّا التقدیم فلا حرج فیه ، بل یستفاد من بعضها أنّه أفضل ، وقد ورد فی خبر رجاء بن أبی الضحّاک أنّ الرضا علیه السلامکان لا یفرّق بین الصلاتین الظهر والعصر بغیر النافلة

والتعقیب ، ولکنّه کان یؤخّر العشاء إلی قریب من ثلث اللیل ، وما ورد من أنّه سبب لزیادة الرزق لعلّه محمول علی هذا النوع من الجمع بأن یأتی بالفرضین والنوافل فی مکان واحد ثمّ یذهب إلی السوق لئلاّ یصیر سببا لتفرّق حرفائه ، أو جوّزوا ذلک لمن کان حاله کذلک للعذر فجوّزوا له ترک النافلة ، لما رواه الکلینیّ عن عبّاس الناقد بسند فیه جهالة قال : تفرّق ما کان بیدی وتفرّق عنّی حرفائی ، فشکوت ذلک إلی أبی محمّد علیه السلام فقال لی : اِجمَع بَینَ الصَّلاتَینِ الظُّهرِ والعَصرِ ، تَری ما تُحِبُّ .

وبسند فیه جهالة عن محمّد بن حکیم ، قال : سمعت أبا الحسن علیه السلامیقول : الجَمعُ بَینَ الصَّلاتَینِ إذا لَم یَکُن بَینَهُما تَطَوُّعٌ ، فَإِذا کانَ بَینَهُما تَطَوُّعٌ فَلا جَمعَ (6) .

صفوان جمّال:امام صادق علیه السلام هنگام زوال خورشید (ظهر) نماز ظهر و عصر را با یک اذان و دو اقامه، با ما خواند و فرمود: من کار دارم، شما نمازهای نافله را بخوانید.

امام علی علیه السلام :با هم خواندن دو نماز، بر روزی می افزاید.

عبداللّه بن سنان از امام صادق علیه السلام :همانا پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در سفر، نماز مغرب و عشاء و ظهر و عصر را با هم می خواند و این را تنها هنگامی که عجله داشت، انجام می داد و فرمود: جدا خواندن آن دو، بهتر است.

معبد بن میسره (7) : به امام صادق علیه السلام عرض کردم: انسان می تواند هنگامی که خورشید زوالش را در طول روز آغاز می کند، نماز ظهر و عصر را با هم بخواند؟ فرمود: بلی ، ولی دوست ندارم این را، هر روز انجام دهد.

بیان:

علامه مجلسی _ رضوان اللّه تعالی علیه _ می گوید: بدان ، که آنچه از روایات به دست می آید این است که نماز ظهر و عصر و مغرب و عشاء را از هم جدا خواندن بهتر از با هم خواندن است. و پیامبر خدا صلی الله علیه و آلهگاه به جهت آشکار کردن آن و تخفیف بر امت، با هم می خواند و برای کودکان و مانند آنان همچون بیماران و گرفتاران اجازه داد، امّا از هم جدا خواندن ، به وسیله نماز نافله خواندن در میان آن دو نیز تحقق می یابد و بیش از این ، لازم نیست. رواست که در آغاز وقت، نافله

(ظهر) بخواند سپس ظهر و پس از آن نافله عصر و نماز عصر را بخواند و این کار موجب به تأخیر انداختن دو نماز واجب «ظهر و عصر» و نافله های آن دو نمی شود و قراردادن یک ذراع و دو ذراع برای وقت ظهر و عصر به این جهت بوده است که وقت فضیلت آن دو فراخ گردد و نافله خواندن، موجب تأخیر نماز واجب از وقت فضیلتش نشود و از این رو خواندن نماز ظهر و عصر پیش از رسیدن سایه به یک ذراع و دو ذراع اشکالی ندارد، بلکه از برخی روایات به دست می آید که این بهتر است و در روایت رجاء بن ابی الضحّاک آمده است که امام رضا علیه السلاممیان نماز ظهر و عصر جز با نافله و ذکر و دعا، فاصله نمی داد ولی نماز عشاء را تا نزدیک به یک سوّم از شب، به تأخیر می انداخت . و روایاتی که (با هم خواندن نمازها) را سبب افزونی روزی می خوانند ، شاید اینگونه با هم خواندن را می گویند که دو نماز واجب را همراه با نافله هایشان، یکجا بیاورد . سپس به بازار رود تا موجب پراکنده شدن مشتریان و طرف داد و ستدش نشود، یا با هم خواندن را برای کسی روا دانسته اند که به خاطر عذری، وضعیتش ایجاب می کند نافله را نخواند، به دلیل روایتی که کلینی از عباس ناقد با سندی مجهول نقل کرده است. او می گوید: هر چه در دستم بود پراکنده شد و طرفهای داد و ستدم رفتند . پس این مطلب را به ابو محمد علیه السلامگفتم، به من فرمود: نماز ظهر و عصر را با هم بخوان، آنچه دوست داری، می بینی.

و با سندی که در آن ابهام و جهل است ، از محمد بن حکیم روایت شده که گفت: شنیدم ابوالحسن علیه السلاممی گوید: با هم خواندن دو نماز در آنجاست که میان آن دو، کار مستحبّی نباشد. پس اگر میان آن دو، مستحبی باشد، با هم خواندن صدق نمی کند.

ص :170


1- الکافی : 3 / 287 / 5 ، التهذیب : 2 / 263 / 1048 .
2- الخصال : 505 / 2 عن سعید بن علاقة ، جامع الأخبار : 344 / 953 ، روضة الواعظین : 1 / 499 ، مشکاة الأنوار : 129 .
3- وسائل الشیعة : 4 / 220 / 4970 نقلاً عن الذکری عن عبداللّه بن سنان من کتابه .
4- الظاهر أنّه تصحیف ، والصحیح کما فی هامش التهذیب «معاویة بن میسرة» .
5- م التهذیب : 2 / 247 / 980 .
6- البحار : 82 / 335 .
7- گویا همانگونه که در حاشیه «تهذیب» آمده است ، «معبد بن میسره» اشتباه و «معاویة بن میسره» درست باشد.

ص :171

الفصل الأربعون : قضاء الفائتة

فصل چهلم : قضای نماز

رسول اللّه صلی الله علیه و آله :من نَسِیَ صَلاةً أو نامَ عَنها ، فَکَفّارَتُها أن یُصَلّیَها إذا ذَکَرَها (1) .

عنه صلی الله علیه و آله :إذا رَقَدَ أحدُکُم عَنِ الصَّلاةِ أو غَفَلَ عَنها ، فَلیُصَلِّها إذا ذَکَرَها ، فَإِنَّ اللّهَ عَزَّوجَلَّ یَقولُ : «أقِمِ الصَّلاةَ لِذِکرِی» (2) .

الإمام الباقر علیه السلام_ لَمّا سُئِل عَن رَجُلٍ صَلّی بِغَیرِ طَهورٍ أو نَسِیَ صَلَواتٍ لَم یُصَلِّها أو نامَ عَنها _: یَقضیها إذا ذَکَرَها فی أیِّ ساعَةٍ ذَکَرَها مِن لَیلٍ أو

نَهارٍ (3) .

عنه علیه السلام :أربَعُ صَلَواتٍ یُصَلّیهِنَّ الرَّجُلُ فی کُلِّ ساعَةٍ ، صَلاةٌ فاتَتکَ ، فَمَتی ما ذَکَرتَها أدَّیتَها . . . (4) .

الإمام الرضا علیه السلام :کُلُّ ما غَلَبَ اللّهُ عَلَیهِ ، مِثلُ المُغمی عَلَیهِ الَّذی یُغمی عَلَیهِ فی یَومٍ ولَیلَةٍ ، فَلا یَجِبُ عَلَیهِ قَضاءُ الصَّلواتِ ، کَما قالَ الصّادِقُ علیه السلام : کُلَّما غَلَبَ اللّهُ عَلَی العَبدِ فَهُوَ أعذَرُ لَهُ (5) .

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله :هر کس نمازی را فراموش کند یا خواب بماند، کفّاره اش آن است که هرگاه به یاد آورد، بخواند.

هرگاه یکی از شما خواب ماند یا از نماز غافل شد، هرگاه به یادآورد، آن را بخواند. که همانا خداوند عز و جل می فرماید: نماز را برای یاد من به پا دار.

امام باقر علیه السلام_ هنگامی که از ایشان پرسیدند، مردی بی طهارت نماز خوانده و نمازهایی را فراموش کرده بخواند یا خواب مانده است _فرمود : هرگاه به یاد آورد _ در هر لحظه از شب و روز باشد _ آن ها را قضا می کند.

انسان ، چهار نماز را در هر زمان (که بخواهد) می خواند: نمازی که از تو فوت شده است، پس هرگاه به یادآوردی آن را به جا می آوری ...

امام رضا علیه السلام :هر چه را خدا بر انسان چیره کند، مانند آن که شب و روزی بیهوش بماند، قضای نمازهایش بر او واجب نیست، همانگونه که امام صادق علیه السلام فرمود: هر چه را خداوند بر بنده چیره کند، خود عذرش را می پذیرد.

ص :172


1- صحیح مسلم : 1 / 477 / 315 عن أنس .
2- مسند ابن حنبل : 4 / 368 / 12908 عن أنس ، والآیة من سورة طه : 14 .
3- الکافی : 3/292/3، التهذیب : 23/266/1059 و ج 3 / 159 / 2 ، الاستبصار : 1 / 286 / 1046 کلّها عن زرارة .
4- الکافی : 3 / 288 / 3 ، الفقیه : 1 / 434 / 1264 ، الخصال : 247 / 107 کلّها عن زرارة .
5- علل الشرائع : 271 / 9 عن الفضل بن شاذان .

ص :173

ص :174

ص :175

ص :176

ص :177

ص :178

ص :179

ص :180

ص :181

ص :182

ص :183

ص :184

ص :185

ص :186

ص :187

ص :188

ص :189

ص :190

ص :191

ص :192

ص :193

ص :194

ص :195

ص :196

ص :197

ص :198

ص :199

ص :200

ص :201

ص :202

ص :203

ص :204

ص :205

ص :206

ص :207

ص :208

ص :209

ص :210

ص :211

ص :212

ص :213

ص :214

ص :215

ص :216

ص :217

ص :218

ص :219

ص :220

ص :221

ص :222

ص :223

ص :224

ص :225

ص :226

ص :227

ص :228

ص :229

ص :230

ص :231

ص :232

فهرس المصادر

1 - إتحاف السادة المتّقین بشرح إحیاء علوم الدین ، لأبی الفیض محمّد بن محمّد الحسینی الزبیدی )ت 1205 ه . ق( ، دار الفکر - بیروت .

2 - إثنا عشریّة فی المواعظ العددیّة ، لأبی القاسم محمّد بن محمّد الحسینی العاملی )القرن الحادی عشر( ، مطبعة الحکمة - قم .

3 - الاحتجاج علی أهل اللجاج ، لأبی منصور أحمد بن علیّ بن أبی طالب الطبرسی )ت 620 ه . ق( ، تحقیق : إبراهیم البهادری ومحمّد هادی به ، دار الأسوة - طهران ، الطبعة الاُولی 1413 ق .

4 - احیاء علوم الدین ، لأبی حامد محمّد بن محمّد الغزالی )ت 505 ه . ق( ، دار الهادی - بیروت ، الطبعة الاُولی 1412 ه . ق .

5 - الاختصاص ، المنسوب إلی أبی عبداللَّه محمّد بن محمّد بن النعمان العبکری البغدادی المعروف بالشیخ المفید )ت 413 ه ق( ، تحقیق : علیّ أکبر الغفّاری ، موسسة النشر الإسلامی - قم ، الطبعة الرابعة 1414 ه . ق .

ص :233

6 - إرشاد القلوب ، لأبی محمّد الحسن بن أبی الحسن الدیلمی ) ت 711 ه . ق( ، مؤسسة الأعلمی - بیروت ، الطبعة الرابعة 1398 ه . ق .

7 - الإرشاد فی معرفة حجج اللَّه علی العباد ، لأبی عبداللَّه محمّد بن محمّد بن النعمان العکبری البغدادی المعروف بالشیخ المفید )ت 413 ه . ق( ، تحقیق ونشر : مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم ، الطبعة الاُولی 1413 ه . ق .

8 - الاستبصار فیما إختلف من الأخبار ، لأبی جعفر محمّد بن الحسن الطوسی )ت 460 ه . ق( ، تحقیق : السیّد حسن الموسوی الخرسان ، دار الکتب الإسلامیّة - تهران .

9 - اُسد الغابة فی معرفة الصحابة ، لأبی الحسن عزّ الدین علیّ بن أبی الکرم محمّد بن محمّد بن عبدالکریم الشیبانی المعروف بابن الأثیر الجزری )ت 630 ه . ق( ، تحقیق : علیّ محمّد معوّض وعادل أحمد ، دار الکتب العلمیّة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1415 ه . ق .

10 - الاُصول الستّة عشر ، عدّة من الرواة ، منشورات الشبستری - قم ، الطبعة الثانیة 1405 ه . ق .

11 - إعلام الوری بأعلام الهدی ، لأبی علیّ الفضل بن الحسن الطبرسی )ت 548 ه . ق( ، تحقیق : علی أکبر الغفّاری ، دار المعرفة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1399 ه . ق .

12 - إقبال الأعمال الحسنة فیما یعمل مرّة فی السنة ، لأبی القاسم علیّ بن موسی الحلّی المعروف بابن طاووس )ت 664 ه . ق( ، تحقیق : جواد القیّومی ، مکتب الأعلام الإسلامی - قم ، الطبعة الاُولی 1414 ه . ق .

13 - أمالی الشجری )الأمالی الخمیسیّة( ، لیحیی بن الحسین الشجری )ت 499 ه . ق( ، عالم الکتب - بیروت ، الطبعة الثالثة 1403 ه . ق .

14 - أمالی الصدوق ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه . ق( ، مؤسسة الأعلمی - بیروت ، الطبعة الخامسة 1400 ه . ق .

ص :234

15 - أمالی الطوسی ، لأبی جعفر محمّد بن الحسن المعروف بالشیخ الطوسی )ت 460 ه . ق( ، تحقیق : مؤسسة البعثة ، دار الثقافة - قم ، الطبعة الاُولی 1414 ه . ق .

16 - أمالی المفید ، لأبی عبداللَّه محمّد بن النعمان العکبری البغدادی المعروف بالشیخ المفید )ت 413 ه . ق( ، تحقیق : حسین اُستادولی وعلی أکبر الغفّاری ، مؤسسة النشر الإسلامی - قم ، الطبعة الثانیة 1404 ه . ق .

17 - أعلام الدین فی صفات المؤمنین ، لأبی محمّد الحسن بن أبی الحسن الدیلمی )ت 711 ه . ق(، تحقیق ونشر، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، الطبعة الثانیة 1414 ه . ق .

18 - بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمّة الأطهار علیهم السلام ، للعلّامة محمّد باقر بن محمّد تقی المجلسی )ت 1110 ه . ق( ، تحقیق ونشر : دار إحیاء التراث - بیروت ، الطبعة الاُولی 1412 ه . ق .

19 - بشارة المصطفی لشیعة المرتضی ، لأبی جعفر محمّد بن محمّد بن علیّ الطبری )ت 525 ه . ق( ، المطبعة الحیدریّة - النجف الأشرف ، الطبعة الثانیة 1383 ه . ق .

20 - تاریخ إصبهان ، لأبی نعیم أحمد بن عبداللَّه الإصفهانی )ت 430 ه . ق( ، تحقیق سیّد کسروی حسن ، دار الکتب العلمیّة - بیروت .

تاریخ الاُمم والملوک = تاریخ الطبری .

21 - تاریخ الطبری ، لأبی جعفر محمّد بن جریر الطبری )ت 310 ه . ق( ، تحقیق : محمّد أبو الفضل إبراهیم ، دار المعارف - بیروت .

22 - التاریخ الکبیر ، لأبی عبداللَّه محمّد بن إسماعیل البخاری )ت 256 ه . ق( ، دار الفکر - بیروت .

ص :235

23 - تاریخ بغداد أو مدینة السلام ، لأبی بکر أحمد بن علی الخطیب البغدادی )ت 463 ه . ق( ، المکتبة السلفیة - المدینة المنوّرة .

24 - تاریخ جرجان ، لأبی القاسم حمزة بن یوسف السهمی القرشی )ت 428 ه . ق( ، عالم الکتب - بیروت ، الطبعة الرابعة 1407 ه . ق .

25 - تاریخ دمشق ، لأبی القاسم علیّ بن الحسن بن هبة اللَّه المعروف بابن عساکر الدمشقی )ت 571 ه . ق( ، تحقیق : علی شیری ، دار الفکر - بیروت ، الطبعة الاُولی 1415 ه . ق .

26 - التبیان )تفسیر التبیان( ، لأبی جعفر محمّد بن الحسن المعروف بالشیخ الطوسی )ت 460 ه . ق( ، تحقیق : أحمد حبیب قصیر العاملی ، مکتبة الأمین - النجف الأشرف 7 الطبعة الاُولی 1376 ه . ق .

27 - التحصین فی صفات العارفین من العزلة والخمول ، لأبی العبّاس أحمد بن محمّد بن فهد الحلّی الأسدی )ت 841 ه . ق( ، تحقیق ونشر : مؤسسة الإمام المهدیّ )عج( - قم .

28 - تحف العقول ، لأبی محمّد الحسن بن علیّ الحرّانی المعروف بابن شعبة )ت 381 ه . ق( ، تحقیق : علی أکبر الغفّاری ، مؤسسة النشر ا لإسلامی - قمّ ، الطبعة الثانیة 1404 ه .ق .

29 - الترغیب والترهیب من الحدیث الشریف ، لعبدالعظیم بن عبدالقوی المنذری الشامی )ت 656 ه . ق( ، تحقیق : مصطفی محمّد عمارة ، دار إحیاء التراث - بیروت ، الطبعة الثالثة 1388 ه . ق .

30 - تفسیر ابن کثیر )تفسیر القرآن العظیم( ، لأبی الفداء إسماعیل بن عمر بن کثیر البصروی الدمشقی )ت 774 ه . ق( ، تحقیق : عبدالعظیم عَنیم ومحمّد أحمد عاشور ومحمّد إبراهیم البنّا ، دار الشعب - القاهرة .

تفسیر التبیان = التبیان .

ص :236

31 - تفسیر الطبری )جامع البیان عن تأویل آی القرآن( ، لأبی جعفر محمّد بن جریر الطبریّ (310 ه . ق( ، دار الفکر - بیروت ، الطبعة الاُولی 1408 ه . ق .

32 - تفسیر العیّاشی ، لأبی النضر محمّد بن مسعود بن عیّاش السلمی السمرقندی المعروف بالعیّاشی )ت 320 ه . ق( ، تحقیق : السیّد هاشم الرسولی المحلّاتی ، المکتبة العلمیّة - تهران، الطبعة الاُولی 1380 ه . ق .

تفسیر القرآن العظیم = تفسیر ابن کثیر .

33 - تفسیر مجمع البیان ، لأبی علی الفضل بن الحسن الطبرسی )ت 548 ه . ق( تحقیق : السیّد هاشم الرسولی المحلّاتی والسیّد فضل اللَّه الیزدی الطباطبائی ، دار المعرفة - بیروت ، الطبعة الثانیة 1408 ه . ق .

34 - تفسیر القمّی ، لأبی الحسن علیّ بن إبراهیم بن هاشم القمّی )ت 307 ه . ق( ، تحقیق : السیّد طیّب الموسوی الجزائری ، مطبعة النجف الأشرف . 35 - تنبیه الخواطر ونزهة النواظر )مجموعة ورّام( ، لأبی الحسین ورّام بن أبی فراس )ت 605 ه . ق( ، دارالتعارف ودار صعب - بیروت .

36 - التوحید ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه . ق( ، تحقیق : هاشم الحسینی الطهرانی ، مؤسسة النشر الإسلامی - قم ، الطبعة الاُولی 1398 ه . ق .

37 - تهذیب الأحکام فی شرح المقنعة ، لأبی جعفر محمّد بن الحسن المعروف بالشیخ الطوسی )ت 460 ه . ق( ، دار التعارف - بیروت ، الطبعة الاُولی 1401 ه . ق .

38 - ثواب الأعمال وعقاب الأعمال ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه .ق( ، تحقیق : علی أکبر الغفّاری ، مکتبة الصدوق - تهران .

ص :237

39 - جامع الأحادیث ، لأبی محمّد جعفر بن أحمد بن علیّ القمّی المعروف بابن الرازی )القرن الرابع ه . ق( ، تحقیق : السیّد محمّد الحسینی النیسابوری ، مؤسّسة الطبع والنشر التابعة للحضرة الرضویّة المقدّسة - مشهد ، الطبعة الاُولی 1413 ه . ق.

40 - جامع الأخبار أو معارج الیقین فی اُصول الدین ، لمحمّد بن محمّد الشعیری السبزواری )القرن السابع ه . ق( ، تحقیق ونشر : موسسة آل البیت علیهم السلام - قم ، الطبعة الاُولی 1414 ه . ق .

الجامع الصحیح = سنن الترمذی .

41 - الجامع الصغیر فی أحادیث البشیر النذیر ، لجلال الدین عبدالرحمن بن أبی بکر السیوطی )ت 911 ه . ق( ، دار الفکر - بیروت .

42 - الجعفریّات )الأشعثیات( ، لأبی الحسن محمّد بن محمّد بن الأشعث الکوفی )القرن الرابع ه . ق( ، مکتبة نینوی - تهران ، طبع فی ضمن قرب الإسناد .

43 - جواهر الکلام فی شرح شرایع الإسلام ، للشیخ محمّد حسن النجفی )ت 1266 ه . ق( ، مؤسّسة المرتضی العالمیة - بیروت الطبعة الاُولی 1412 ه . ق .

44 - حلیة الأولیاء وطبقات الأصفیاء ، لأبی نعیم أحمدبن عبداللَّه الإصبهانی )ت 430 ه . ق( ، دار الکتاب العربی - بیروت ، الطبعة الثانیة 1387 ه . ق .

45 - الخرائج والجرائح ، لأبی الحسین سعید بن عبداللَّه الراوندی المعروف بقطب الدین

ص :238

الراوندی )ت 573 ه . ق( ، تحقیق ونشر : مؤسسة الإمام المهدی )عج( - قم ، الطبعة الاُولی 1409 ه . ق .

46 - الخصال ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه . ق( ، تحقیق : علیّ أکبر الغفّاری ، مؤسسة الأعلمی - بیروت ، الطبعة الاُولی 1410 ه . ق .

47 - الدرّ المنثور فی التفسیر المأثور ، لجلال الدین عبدالرحمن بن أبی بکر السیوطی )ت 911 ه . ق( ، دار الفکر - بیروت ، الطبعة الاُولی 1414 ه . ق .

48 - دعائم الإسلام وذکر الحلال والحرام والقضایا والأحکام ، لأبی حنیفة النعمان بن محمّد ابن منصور بن أحمد بن حیّون التمیمی المغربی )ت 363 ه . ق( ، تحقیق آصف بن علی أصغر فیضی ، دار المعارف - مصر ، الطبعة الثالثة 1389 ه . ق .

49 - الدعوات ، لأبی الحسین سعید بن عبداللَّه الراوندی المعروف بقطب الدین الراوندی )ت 573 ه . ق( ، تحقیق ونشر : مؤسّسة الإمام المهدیّ )عج( ، قمّ ، الطبعة الاُولی 1407 ه . ق .

50 - الدمعة الساکبة فی أحوال النبیّ والعترة الطاهرة ، لمحمّد باقر بن عبدالکریم البهبهانی )ت 1285 ه . ق( ، مؤسّسة الأعلمی - بیروت ، الطبعة الاُولی 1409 ه . ق .

51 - ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی ، لأبی العبّاس أحمد بن عبداللَّه الطبری )ت 693 ه . ق( ، دار المعرفة - بیروت .

ص :239

52 - ربیع الأبرار ونصوص الأخبار ، لأبی القاسم محمود بن عمر الزمخشری )ت 538 ه . ق( ، تحقیق : سلیم النعیمی ، منشورات الرضی - قم ، الطبعة الاُولی 1410 ه . ق .

53 - روضة الواعظین ، لمحمّد بن الحسن بن علیّ الفتّال النیسابوری 0ت 508 ه . ق( ، تحقیق : حسین الأعلمی ، مؤسّسة الأعلمی - بیروت ، الطبعة الاُولی 1406 ه . ق .

54 - الزهد ، لأبی عبدالرحمن بن عبداللَّه بن المبارک الحنظلی المروزی )ت 181 ه . ق( ، تحقیق : حبیب الرحمن الأعظمی ، دار الکتب العلمیّة - بیروت .

55 - السرائر ، لأبی جعفر محمّد بن منصور الحلّی المعروف بابن إدریس )ت 598 ه . ق( ، مؤسّسة النشر الإسلامی - قم ، الطبعة الثانیة 1410 ه . ق .

56 - سعد السعود ، لأبی القاسم علیّ بن موسی الحلّی المعروف بابن طاووس )ت 664 ه . ق( ، منشورات الرضی - قم ، الطبعة الاُولی 1363 ه . ق .

57 - سلسلة الأحادیث الصحیحة ، لمحمّد ناصر الدین الألبانی )معاصر( ، المکتب الإسلامی - بیروت ، الطبعة الرابعة 1405 ه . ق .

58 - سنن ابن ماجة ، لأبی عبداللَّه محمّد بن یزید بن ماجة القزوینی )ت 275 ه . ق( ، تحقیق : محمّد فؤاد عبدالباقی ، دار إحیاء التراث - بیروت ، الطبعة الاُولی 1395 ه . ق .

ص :240

59 - سنن الترمذی )الجامع الصحیح( ، لأبی عیسی محمّد بن عیسی بن سورة الترمذی )ت 279) ، تحقیق : احمد محمّد شاکر ، دار احیاء التراث - بیروت .

60 - سنن الدارقطنی ، لأبی الحسن علیّ بن عمر البغدادی المعروف بالدارقطنی )ت 285 ه . ق( ، تحقیق : أبو الطیّب محمّد آبادی ، عالم الکتب - بیروت ، الطبعة الرابعة 1406 ه . ق .

61 - سنن الدارمی ، لأبی محمّد عبداللَّه بن عبدالرحمن الدارمی )ت 255 ه . ق( ، تحقیق : مصطفی دیب البغا ، دار القلم - دمشق ، الطبعة الاُولی 1412 ه . ق .

62 - السنن الکبری ، لأبی بکر أحمد بن الحسین بن علیّ البیهقی )ت 458 ه . ق( ، تحقیق : محمّد عبدالقادر عطا ، دار الکتب العلمیّة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1414 ه . ق .

63 - سنن النسائی )بشرح الحافظ جلال الدین السیوطی وحاشیة الإمام السندی( ، لأبی عبدالرحمن أحمد بن شعیب النسائی )ت 303 ه . ق( ، دار المعرفة - بیروت ، الطبعة الثالثة : 1414 ه . ق .

64 - سنن أبی داود ، لأبی داود سلیمان بن أشعث السجستانی الأزدی )ت 275 ه . ق( ، تحقیق : محمّد محیی الدین عبدالحمید ، دار إحیاء التراث العربی - بیروت .

65 - سیر أعلام النبلاء ، لأبی عبداللَّه محمّد بن أحمد الذهبی )ت 748 ه . ق( ، تحقیق : شُعیب الارنؤوط ، مؤسسة الرسالة - بیروت ، الطبعة العاشرة 1414 ه . ق .

66 - شرح نهج البلاغة ، لعزّ الدین عبدالحمید بن محمّد بن أبی الحدید المعتزلی المعروف بابن أبی الحدید )ت 656 ه . ق( ، تحقیق : محمّد أبو الفضل إبراهیم ، دار إحیاء التراث - بیروت ، الطبعة الثانیة 1387 ه . ق .

67 - شُعب الإیمان ، لأبی بکر أحمد بن الحسین البیهقی )ت 458 ه . ق( ، تحقیق : محمّد السعید بن بسیونی زغلول ، دار الکتب العلمیّة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1410 ه . ق .

ص :241

68 - صحیح ابن خزیمة ، لأبی بکر محمّد بن إسحاق السلّمی النیسابوری المعروف بابن خزیمة )ت 311 ه . ق( ، تحقیق : محمّد مصطفی أعظمی ، مکتب الإسلامی - بیروت ، الطبعة الثالثة 1412 ه . ق .

69 - صحیح البخاری ، لأبی عبداللَّه محمّد بن إسماعیل البخاری )ت 256 ه . ق( ، تحقیق : مصطفی دیب البغا ، دار ابن کثیر - بیروت ، الطبعة الرابعة 1410 ه . ق .

70 - صحیح مسلم ، لأبی الحسین مسلم بن الحجّاج القشیری النیسابوری )ت 261 ه . ق( ، تحقیق : محمّد فؤاد عبدالباقی ، دارالحدیث - القاهرة ، الطبعة الاُولی 1410 ه ق .

71 - صحیفة الإمام الرضا علیه السلام : المنسوبة إلی الإمام الرضا علیه السلام ، تحقیق ونشر : مؤسّسة الإمام المهدی علیه السلام - قم الطبعة الاُولی 1408 ه . ق .

72 - الصحیفة السجّادیّة ، للإمام زین العابدین علیه السلام ، تحقیق : علی أنصاریان ، المستشاریّة الثقافیّة - دمشق .

طبقات ابن سعد = الطبقات الکبری .

73 - الطبقات الکبری )طبقات ابن سعد( ، لمحمّد بن سعد کاتب الواقدی )ت 230 ه . ق( ، دار صادر - بیروت .

74 - عدّة الداعی ونجاة الساعی ، لأبی العبّاس أحمد بن محمّد بن فهد الحلّی الأسدی )ت 841 ه . ق( ، تحقیق : أحمد موحّدی ، مکتبة وجدانی - تهران .

ص :242

75 - علل الشرائع ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه . ق( ، دار احیاء التراث - بیروت ، الطبعة الاُولی 1408 ه ق .

76 - عمل الیوم واللیلة ، لأبی بکر أحمد بن محمّد بن السنی الدینوری )ت 464 ه . ق( ، تحقیق : حمدی عبدالمجید السلفی ، مؤسّسة الکتب الثقافیّة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1408 ه . ق .

77 - عوالی اللآلی الغریزیّة فی الأحادیث الدینیّة ، لمحمّد بن علیّ بن إبراهیم الأحسائی المعروف بابن أبی جمهور )ت 940 ه ق( ، تحقیق : مجتبی العراقی ، مطبعة سیّد الشهداء علیه السلام - قم ، الطبعة الاُولی 1403 ه ق .

78 - عیون أخبار الرضا علیه السلام ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه . ق( ، تحقیق : السیّد مهدی الحسینی اللاجوردی ، منشورات جهان - تهران .

79 - غرر الحکم ودرر الکلم ، لعبدالواحد الآمدی التمیمی )ت 550 - ه ق( ، تحقیق : میر سیّد جلال الدین المحدّث الارموی ، جامعة تهران ، الطبعة الثالثة 1360 ه . ش .

80 - فتح الأبواب ، لأبی القاسم علیّ بن موسی بن طاووس الحسنی الحلّی )ت 664 ه . ق( ، تحقیق : حامد الخفّاف ، مؤسّسة آل البیت علیهم السلام - قم ، الطبعة الاُولی 1409 ه . ق .

81 - الفردوس بمأثور الخطاب ، لأبی شجاع شیرویه بن شهردار الدیلمی الهمدانی )ت 509 ه . ق( ، تحقیق : السعید بن بسیونی زغلول ، دار الکتب العلمیّة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1406 ه . ق .

ص :243

82 - فضائل الأشهر الثلاثة ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه . ق( ، تحقیق : غلامرضا عرفانیان یزدی ، مکتبة داوری - قم ، الطبعة الاُولی 1396 ه .ق .

83 - فضائل الصحابة ، لأبی عبداللَّه أحمد بن محمّد بن حنبل )ت 241 ه . ق( ، تحقیق : وصی اللَّه بن محمّد عبّاس ، دارالعلم - مکة المکرّمة ، الطبعة الاُولی 1403 ه . ق .

84 - فقه الرضا )الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا علیه السلام( ، تحقیق : مؤسسة آل البیت علیهم السلام ، المؤتمر العالمی للإمام الرضا علیه السلام - مشهد ، الطبعة الاُولی 1406 ه . ق .

85 - الفقیه )من لا یحضره الفقیه( ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه ق( ، تحقیق : علی أکبر الغفّاری ، مؤسّسة النشر الإسلامی - قم .

86 - فلاح السائل ، لأبی القاسم علیّ بن موسی بن طاووس الحسنی الحلّی )ت 664 ه . ق( ، مکتب الأعلام الإسلامی - قم .

87 - قرب الإسناد ، لأبی العبّاس عبداللَّه بن جعفر الحمیری القمّی )ت 304 ه . ق( ، تحقیق ونشر : مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم ، الطبعة الاُولی 1413 ه . ق .

88 - الکافی ، لأبی جعفر ثقة الإسلام محمّد بن یعقوب بن إسحاق الکلینی الرازی )ت 329 ه . ق( ، تحقیق : علی أکبر الغفّاری ، دار الکتب الإسلامیّة - تهران ، الطبعة الثانیة 1389 ه ق .

ص :244

89 - الکامل فی التاریخ ، لأبی الحسن علیّ بن محمّد الشیبانی الموصلی المعروف بابن الأثیر )ت 630 ه . ق( ، تحقیق : علی شیری ، دار إحیاء التراث العربی - بیروت ، الطبعة الاُولی 1408 ه . ق .

90 - کشف الغمّة فی معرفة الأئمّة ، لعلیّ بن عیسی الإربلی )ت 687 ه . ق( ، تصحیح : السیّد هاشم الرسولی المحلّاتی ، دار الکتاب الإسلامی - بیروت ، الطبعة الاُولی 1401 ه . ق .

91 - کمال الدین وتمام النعمة ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه . ق( ، تحقیق : علی أکبر الغفّاری ، مؤسّسة النشر الإسلامی - قم ، الطبعة الاُولی 1405 ه . ق .

92 - کنزالعمّال فی سنن الأقوال والأفعال ، لعلاء الدین علیّ المتّقی بن حسام الدین الهندی )ت 975 ه . ق( ، تصحیح : صفوة السقا ، مکتبة التراث الإسلامی - بیروت ، الطبعة الاُولی 1397 ه . ق .

93 - کنزالفوائد ، لأبی الفتح الشیخ محمّد بن علیّ بن عثمان الکراجکی الطرابلسی )ت 449 ه . ق( ، إعداد : عبداللَّه نعمة ، دار الذخائر - قم ، الطبعة الاُولی 1410 ه . ق .

94 - لسان العرب ، لأبی الفضل جمال الدین محمّد بن مکرم بن منظور المصری )ت 711 ه . ق( ، دار صادر - بیروت ، الطبعة الاُولی 1410 ه . ق .

95 - المجازات النبویّة ، لأبی الحسن محمّد بن أبی أحمد الحسین بن موسی المعروف بالشریف الرضی )ت 406 ه . ق( ، تحقیق : طه محمّد الزینی ، مکتبة البصیرتی - قم .

ص :245

96 - مجمع البحرین ، لفخر الدین الطریحی )ت 1085 ه . ق( ، تحقیق : السیّد أحمد الحسینی ، مکتبة نشر الثقافة الإسلامیّة - تهران ، الطبعة الثانیة 1408 ه . ق .

مجمع البیان فی تفسیر القرآن = تفسیر مجمع البیان .

مجموعة ورّام = تنبیه الخواطر ونزهة النواظر .

97 - المحاسن ، لأبی جعفر أحمد بن محمّد بن خالد البرقی )ت 280 ه . ق( ، تحقیق : السیّد مهدی الرجائی ، المجمع العالمی لأهل البیت علیهم السلام - قم ، الطبعة الاُولی 1413 ه . ق .

98 - المحجّة البیضاء فی تهذیب الإحیاء ، لمحمّد بن المرتضی المدعوّ بالمولی محسن الفیض الکاشانی )ت 1091 ه .ق( ، تحقیق : علی أکبر الغفّاری ، موسسة النشر الإسلامی - قم ، الطبعة الثالثة : 1415 ه . ق .

99 - مختصر بصائر الدرجات ، لحسن بن سلیمان الحلّی )القرن التاسع ه . ق( ، انتشارات الرسول المصطفی - قم .

100 - مستدرک الوسائل ومستنبط المسائل ، للحاج المیرزا حسین النوری )ت 1320 ه . ق( ، تحقیق ونشر : مؤسسة آل البیت علیه السلام - قم ، الطبعة الاُولی 1408 ه . ق .

101 - المستدرک علی الصحیحین ، لأبی عبداللَّه محمّد بن عبداللَّه الحاکم النیسابوری )ت 405 ه . ق( ، تحقیق : مصطفی عبدالقادر عطا ، دار الکتب العلمیّة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1411 ه . ق ز

102 - مسکّن الفؤاد عند فقد الأحبّة والأولاد ، للشیخ زین الدین بن علیّ بن أحمد الجبعی العاملی المعروف بالشهید الثانی )ت 965 ه . ق( ، تحقیق ونشر : مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم ، الطبعة الثانیة 1412 ه . ق .

103 - مسند إسحاق بن راهویه ، لأبی یعقوب إسحاق بن إبراهیم الحنظلی المروزی )ت 238 ه . ق( ، تحقیق : عبدالغفور عبدالحقّ حسین البلوشی ، مکتبة الإیمان - المدینة المنوّرة ، الطبعة الاُولی 1412 ه . ق .

ص :246

104 - مسند الشهاب ، لأبی عبداللَّه محمّد بن سلامة القضاعی )ت 454 ه . ق( ، تحقیق : حمدی عبدالمجید السلفی ، مؤسّسة الرسالة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1405 ه . ق .

105 - مسند أبی یعلی الموصلی ، لأبی یعلی أحمد بن علیّ بن المثنّی التمیمی الموصلی )ت 30 ه . ق( ، تحقیق : إرشاد الحقّ الأثری ، دار القبلة - جدّة ، الطبعة الاُولی 1408 ه . ق .

106 - مسند أحمد ، لأحمد بن محمّد بن حنبل الشیبانی )ت 241 . ق( ، تحقیق : عبداللَّه محمّد الدرویش ، دار الفکر - بیروت ، الطبعة الثانیة 1414 ه . ق .

107 - مسند الإمام زید ، المنسوب إلی زید بن علیّ بن الحسین علیهما السلام ، دار مکتبة الحیاة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1966 م .

108 - مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار ، لأبی الفضل علیّ الطبرسی )القرن السابع ه . ق( ، دار الکتب الإسلامیّة - تهران ، الطبعة الاُولی 1385 ه . ق .

109 - مشکاة المصابیح ، لأبی عبداللَّه محمّد بن عبداللَّه العمری الخطیب التبریزی )القرن الثامن ه . ق( ، تحقیق : محمّد ناصر الدین الألبانی ، المکتب الإسلامی - دمشق .

110 - مصادقة الإخوان ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه . ق( ، تحقیق ونشر : مؤسسة الإمام المهدی )عج( - قم ، الطبعة الاُولی 1410 ه . ق .

111 - مصباح الشریعة ومفتاح الحقیقة ، المنسوب إلی الإمام الصادق علیه السلام ، الشارح : عبدالرزاق گیلانی ، مکتبة صدوق - تهران ، الطبعة الاُولی 1407 ه . ق .

112 - مصباح المتهجّد ، لأبی جعفر محمّد بن الحسن بن علیّ بن الحسن الطوسی )ت 460 ه . ق( ، تحقیق : علیّ اصغر مروارید ، مؤسّسة فقه الشیعة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1411 ه . ق .

ص :247

113 - المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی ، لأحمد بن محمّد المقری الفیّومی )ت 770 ه . ق( ، دار الهجرة - قم ، الطبعة الثانیة 1414 ه . ق .

114 - المصباح فی الأدعیة والصلوات والزیارات ، لتقی الدّین إبراهیم بن زین الدین الحارثی الهمدانی المعروف بکفعمی )ت 905 ه . ق( ، منشورات الرضی - قم .

115 - المصنّف فی الأحادیث والآثار ، لأبی بکر عبداللَّه بن محمّد بن أبی شیبة العبسی الکوفی )ت 235 ه . ق( ، تحقیق : سعید محمّد اللّحام ، دار الفکر - بیروت .

116 - المصنّف ، لأبی بکر عبدالرزّاق بن همام الصنعانی )ت 211 ه . ق( ، تحقیق : حبیب الرحمن الأعظمی ، منشورات المجلس العلمی .

117 - معانی الأخبار ، لأبی جعفر محمّد بن علیّ بن الحسین بن بابویه القمّی المعروف بالشیخ الصدوق )ت 381 ه . ق( ، تحقیق : علی أکبر الغفّاری ، مؤسّسة النشر الإسلامی - قم ، الطبعة الاُولی 1361 ه . ش .

118 - المعجم الأوسط ، لأبی القاسم سلیمان بن أحمد اللخمی الطبرانی )ت 360 ه . ق( ، تحقیق : طارق بن عوض اللَّه وعبدالحسن بن إبراهیم الحسینی ، دار الحرمین - القاهرة ، الطبعة 1415 ه . ق .

119 - المعجم الصغیر ، لأبی القاسم سلیمان بن أحمد اللخمی الطبرانی )ت 360 ه . ق( ، تحقیق : محمّد عثمان ، دار الفکر - بیروت ، الطبعة الثانیة 1401 ه . ق .

120 - المعجم الکبیر ، لأبی القاسم سلیمان بن أحمد اللخمی الطبرانی )ت 360 ه . ق( ، تحقیق : حمدی عبدالمجید السلفی ، دار إحیاء التراث العربی - بیروت ، الطبعة الثانیة 1404 ه . ق .

121 - مفردات الفاظ القرآن ، لأبی القاسم الحسین بن محمّد الراغب الأصفهانی )ت 502 ه . ق( ، تحقیق : صفوان عدنان داودی ، دار القلم - دمشق ، الطبعة الاُولی 1412 ه ق .

ص :248

122 - مقتل الحسین علیه السلام ، لموفّق بن أحمد المکّی الخوارزمی )ت 568 ه . ق( ، تحقیق : محمّد السماوی ، مکتبة المفید - قم .

123 - مکارم الأخلاق ، لأبی علی الفضل بن الحسن الطبرسی )ت 548 ه . ق( ، تحقیق : علاء آل جعفر ، مؤسّسة النشر الإسلامی - قم ، الطبعة الاُولی 1414 ه . ق .

124 - الملهوف علی قتلی الطفوف ، لأبی القاسم علیّ بن موسی بن طاووس الحسینی الحلّی )ت 664 ه . ق( ، تحقیق : فارس تبریزیان ، دار الأسوة - تهران ، الطبعة الاُولی 1414 ه . ق .

125 - مناقب آل أبی طالب )المناقب لابن شهر آشوب( ، لأبی جعفر رشید الدین محمّد بن علیّ بن شهرآشوب المازندرانی )ت 588 ه . ق( ، المطبعة العلمیّة - قم .

126 - الموطّأ ، لأبی عبداللَّه مالک بن أنس الأصبحی )ت 179 ه . ق( ، تحقیق : محمّد فؤاد عبدالباقی ، دار إحیاء التراث العربی - بیروت .

127 - نثر الدرّ ، لأبی سعید منصور بن حسین الآبی )ت 421 ه . ق( ، تحقیق : محمّد علیّ قرنة ، مرکز تحقیق التراث - مصر ، الطبعة الاُولی 1981 م .

128 - نوادر الأصول فی معرفة أحادیث الرسول ، لأبی عبداللَّه محمّد بن علیّ بن سورة الترمذی )ت 320 ه . ق( ، تحقیق : مصطفی عبدالقادر عطا ، دار الکتب العلمیّة - بیروت ، الطبعة الاُولی 1413 ه . ق .

129 - النهایة فی غریب الحدیث والأثر ، لأبی السعادات مبارک بن مبارک الجزری المعروف بابن الأثیر )ت 606 ه ق( ، تحقیق : ظاهر أحمد الزاوی ، مؤسّسة اسماعیلیان - قم ، الطبعة الرابعة 1367 ه . ش .

ص :249

130 - نهج البلاغة ، ما اختاره أبو الحسن الشریف الرضی محمّد بن الحسین بن موسی الموسوی من کلام الإمام أمیرالمؤمنین علیه السلام )ت 406 ه ق( ، تحقیق : السیّد کاظم المحمدی ومحمّد الدشتی ، منشورات الإمام علیّ علیه السلام - قم ، الطبعة الثانیة 1369 ه . ق .

131 - وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشرعیّة ، للشیخ محمّد بن الحسن الحرّ العاملی )ت 1104 ه . ق( ، تحقیق ونشر : مؤسّسة آل البیت علیهم السلام - قم ، الطبعة الاُولی 1409 ه . ق .

132 - الیقین باختصاص مولانا علیّ علیه السلام بامرة المسلمین ، لأبی القاسم علیّ بن موسی الحلّی المعروف بابن طاووس )ت 664 ه . ق( ، تحقیق : محمّد باقر الأنصاری ، مؤسّسة دار الکتاب - قم ، الطبعة الاُولی 1413 ه . ق .

ص :250

ص :251

فهرس المطالب العربی-1

المقدمة7

المدخل9

الفصل الأوّل : وجوب الصلاة16

الفصل الثانی : حکمة الصلاة18

الفصل الثالث : الصلاة قبل الإسلام20

الفصل الرابع : فضل الصلاة22

الفصل الخامس : خصائص الصلاة24

1 / 5 قوام الدین24

2 / 5 خیر موضوع25

3 / 5 قُرّة عین النبیّ صلی الله علیه وآله27

4 / 5 أوّل ما فرض اللَّه27

5 / 5 أوّل ما یجب تعلّمه29

6 / 5 أوّل ما یحاسب به29

ص :252

الفصل السادس : الحثّ علی إقامة الصلاة31

الفصل السابع : المحافظة علی الصلاة33

الفصل الثامن : أوقات الصلاة36

الفصل التاسع : المحافظة علی أوقات الصلاة38

الفصل العاشر : أمر الأهل بالصلاة43

الفصل الحادی عشر : فضل المصلّی45

الفصل الثانی عشر : حدود الصلاة47

الفصل الثالث عشر : آداب الصلاة49

أ : الآداب الظاهریة 49-1

1 / 13 السواک49

2 / 13 الزینة49

3 / 13 الطیب51

4 / 13 التختّم51

5 / 13 مراعاة أوّل الوقت52

6 / 13 أداء الفریضة فی المسجد54

7 / 13 الدعاء عند الافتتاح55

8 / 13 الاستعاذة57

9 / 13 الجهر بالبسملة57

10 / 13 سکون الأطراف59

11 / 13 التأنّی60

12 / 13 إرغام الأنف60

ب : الآداب الباطنیة61

13 / 13 حضور القلب61

ص :253

14 / 13 الخشوع63

15 / 13 البکاء64

16 / 13 أداء الصلاة کصلاة مودّع65

الفصل الرابع عشر : التکبیر وآدابه66

الفصل الخامس عشر : آداب الرکوع69

الفصل السادس عشر : آداب السجود71

الفصل السابع عشر : آداب الرکوع والسجود73

الفصل الثامن عشر : آداب القیام من السجود77

الفصل التاسع عشر : القنوت وآدابه79

الفصل العشرون : التشهّد وآدابه82

الفصل الحادی والعشرون : التسلیم وآدابه84

الفصل الثانی والعشرون : جوامع آداب الصلاة86

الفصل الثالث والعشرون : ما لا ینبغی للمصلّی92

1 / 23 حبس البول والغائط92

2 / 23 الصلاة إلی غیر سترة93

3 / 23 فرقعة الأصابع93

4 / 23 العبث94

5 / 23 الالتفات94

6 / 23 الکسل96

7 / 23 التثاؤب97

ص :254

8 / 23 النعاس97

9 / 23 العجلة98

10 / 23 غمض العین98

11 / 23 الصلاة فیما یلی من الأماکن99

الفصل الرابع والعشرون : جوامع ما لا ینبغی للمصلّی101

الفصل الخامس والعشرون : التحذیر من الاستخفاف بالصلاة105

الفصل السادس والعشرون : التحذیر من تضییع الصلاة108

الفصل السابع والعشرون : آثار الصلاة111

1 / 27 ذهاب السیّئات111

2 / 27 طهارة النفس114

3 / 27 طرد الشیطان116

4 / 27 المنع من الفحشاء والمنکر116

5 / 27 الاستقامة117

6 / 27 نزول الرحمة118

7 / 27 إجابة الدعاء119

8 / 27 الوصول إلی کلّ خیر120

9 / 27 التقرّب إلی اللَّه تعالی120

10 / 27 دخول الجنّة120

الفصل الثامن والعشرون : جوامع آثار الصلاة122

الفصل التاسع والعشرون : آثار ترک الصلاة125

1 / 29 غضب اللَّه تعالی125

ص :255

2 / 29 حبط العمل125

3 / 29 الکفر126

الفصل الثلاثون : عقاب تارک الصلاة128

الفصل الحادی والثلاثون : تأویل الصلاة130

الفصل الثانی والثلاثون : موجبات قبول الصلاة134

الفصل الثالث والثلاثون : موانع قبول الصلاة136

الفصل الرابع والثلاثون : فضل الذکر والدعاء بعد الصلاة138

الفصل الخامس والثلاثون : ما ینبغی بعد الصلاة140

1 / 35 التکبیر ثلاثاً140

2 / 35 قراءة آیة الکرسی141

3 / 35 قراءة التوحید141

4 / 35 الصلاة علی النبیّ وآله علیهم السلام141

5 / 35 تسبیح فاطمةعلیها السلام142

6 / 35 الاستغفار142

7 / 35 سجدة الشکر143

8 / 35 تعفیر الخدّین144

الفصل السادس والثلاثون : ما روی من الأدعیة فی تعقیب الصلاة145

الفصل السابع والثلاثون : فضل انتظار الصلاة150

الفصل الثامن والثلاثون : سیرة أهل البیت علیهم السلام فی الصلاة152

1 / 38 صلاة النبیّ صلی الله علیه وآله152

2 / 38 صلاة الإمام علیّ علیه السلام154

ص :256

3 / 38 صلاة فاطمةعلیها السلام156

4 / 38 صلاة الإمام الحسن بن علیّ علیهما السلام156

5 / 38 صلاة الإمام الحسین بن علیّ علیهما السلام157

6 / 38 صلاة الإمام علیّ بن الحسین علیهما السلام158

7 / 38 صلاة الإمام محمّد بن علیّ علیهما السلام160

8 / 38 صلاة الإمام جعفر بن محمّدعلیهما السلام161

9 / 38 صلاة الإمام موسی بن جعفرعلیهما السلام162

10 / 38 صلاة الإمام علیّ بن موسی علیهما السلام164

الفصل التاسع والثلاثون : الجمع بین الصلاتین أو تفریقهما168

الفصل الأربعون : قضاء الفائتة172

الفهارس173

فهرس المصادر233

فهرس المطالب251

ص :257

فهرست مطالب فارسی-1

در باره ترجمه5

مقدّمه مؤلّف7

پیشگفتار9

فصل نخست : وجوب نماز16

فصل دوّم : حکمت نماز18

فصل سوّم : نماز پیش از اسلام20

فصل چهارم : فضیلت نماز22

فصل پنجم : ویژگیهای نماز24

5 / 1 استواری دین24

5 / 2 بهترین دستور25

5 / 3 روشنی چشم پیامبرصلی الله علیه وآله27

5 / 4 نخستین واجب الهی27

5 / 5 نخستین آموزش واجب29

5 / 6 نخستین مورد باز خواست29

ص :258

فصل ششم : ترغیب به برپا داشتن نماز31

فصل هفتم : مواظبت بر نماز33

فصل هشتم : وقتهای نماز36

فصل نهم : مواظبت بر وقتهای نماز38

فصل دهم : واداشتن خانواده به نماز43

فصل یازدهم : فضیلت نمازگزار45

فصل دوازدهم : حدود نماز47

فصل سیزدهم : آداب نماز49

أ : آداب ظاهری49

13 / 1 مسواک زدن49

13 / 2 زینت کردن49

13 / 3 استفاده از بوی خوش51

13 / 4 انگشتر به دست داشتن51

13 / 5 رعایت اول وقت52

13 / 6 نماز واجب را در مسجد خواندن54

13 / 7 دعاکردن در آغاز نماز55

13 / 8 پناه جستن57

13 / 9 آشکارا گفتن بسم اللَّه57

13 / 10 آرامش تن59

13 / 11 درنگ کردن60

13 / 12 بینی به خاک مالیدن60

ب : آداب باطنی61

13 / 13 حضور قلب داشتن61

ص :259

13 / 14 فروتنی63

13 / 15 گریستن64

13 / 16 نماز خواندن مانند نماز خداحافظی کننده65

فصل چهاردهم : تکبیر و آداب آن66

فصل پانزدهم : آداب رکوع69

فصل شانزدهم : آداب سجده71

فصل هفدهم : آداب رکوع و سجود73

فصل هیجدهم : آداب برخاستن از سجده77

فصل نوزدهم : قنوت وآداب آن79

فصل بیستم : تشهد و آداب آن82

فصل بیست و یکم : سلام و آداب آن84

فصل بیست و دوّم : کلّیات آداب نماز86

فصل بیست و سوّم : آنچه شایسته نمازگزار نیست92

23 / 1 نگهداری بول و غائط92

23 / 2 نماز بدون پوشش روبرو93

23 / 3 شکستن انگشتان93

23 / 4 بازی کردن94

23 / 5 به این سو و آن سو روی گرداندن94

23 / 6 سستی کردن96

23 / 7 خمیازه کشیدن97

23 / 8 خواب آلود بودن97

ص :260

23 / 9 شتاب ورزیدن98

23 / 10 چشم بستن98

23 / 11 نماز خواندن در مکانهایی که ذکرشان می آید99

فصل بیست و چهارم : کلّیات آنچه شایسته نمازگزار نیست101

فصل بیست و پنجم : بیم دادن از سبک شمردن نماز105

فصل بیست و ششم : بیم دادن از تباه کردن نماز108

فصل بیست و هفتم : آثار نماز111

27 / 1 از میان رفتن بدیها111

27 / 2 پاکی جان114

27 / 3 راندن شیطان116

27 / 4 بازداشتن از کار زشت و ناپسند116

27 / 5 پایداری117

27 / 6 فرو آمدن رحمت118

27 / 7 پذیرش دعا119

27 / 8 رسیدن به هر خوبی120

27 / 9 تقرّب به خداوند متعال120

27 / 10 ورود به بهشت120

فصل بیست و هشتم : کلّیات آثار نماز122

فصل بیست و نهم : آثار نماز نخواندن125

29 / 1 : خشم خدای متعال125

29 / 2 تباه شدن عمل125

ص :261

29 / 3 کفر126

فصل سی ام : کیفر ترک کننده نماز128

فصل سی و یکم : حقیقت نماز130

فصل سی و دوّم : اسباب پذیرش نماز134

فصل سی و سوّم : موانع پذیرش نماز136

فصل سی و چهارم : فضیلت ذکر و دعا پس از نماز138

فصل سی و پنجم : آنچه پس از نماز می سزد140

35 / 1 سه بار تکبیر گفتن140

35 / 2 آیة الکرسی خواندن141

35 / 3 سوره توحید خواندن141

35 / 4 درود فرستادن بر پیامبر و خاندانش141

35 / 5 تسبیحات حضرت زهراعلیها السلام142

35 / 6 استغفار کردن142

35 / 7 سجده شکر گذاردن143

35 / 8 گونه برخاک نهادن144

فصل سی و ششم : دعاهای روایت شده در پی نماز145

فصل سی و هفتم : فضیلت انتظار نماز150

فصل سی و هشتم : روش اهل بیت علیهم السلام در نماز152

38 / 1 نماز پیامبرصلی الله علیه وآله152

38 / 2 نماز امام علیّ علیه السلام154

38 / 3 نماز فاطمه علیها السلام156

ص :262

38 / 4 نماز امام حسن بن علیّ علیهما السلام156

38 / 5 نماز امام حسین بن علیّ علیهما السلام157

38 / 6 نماز امام علیّ بن حسین علیهما السلام158

38 / 7 نماز امام محمّد باقرعلیه السلام160

38 / 8 نماز امام جعفر صادق علیه السلام161

38 / 9 نماز امام موسی بن جعفرعلیهما السلام162

38 / 10 نماز امام علیّ بن موسی الرضاعلیهما السلام164

فصل سی و نهم : با هم یا جدا خواندن دو نماز168

فصل چهلم : قضای نماز172

فهرست ها173

فهرست منابع تحقیق233

فهرست مطالب251

ص :263

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109