غدير در سيره حضرت معصومه سلام الله عليها

مشخصات كتاب

سرشناسه:مركز تخصصي غديرستان كوثر نبي (ص)

عنوان و نام پديدآور:غدير در سيره حضرت معصومه سلام الله عليها/مركز تخصصي غديرستان كوثر نبي (ص)/محمدرضا شريفي

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه

موضوع: غدير - حضرت معصومه س

ص: 1

تبليغ غدير

حضرت معصومه سلام الله عليها با الهام گرفتن از كلام پيامبر صلي الله عليه و آله در غديرخم كه فرمودند:ِ مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي أَدَعُهَا إِمَامَةً وَ وِرَاثَةً فِي عَقِبِي إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ قَدْ بَلَّغْتُ مَا أُمِرْتُ بِتَبْلِيغِهِ حُجَّةً عَلَى كُلِّ حَاضِرٍ وَ غَائِبٍ وَ عَلَى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْ لَمْ يَشْهَدْ وُلِدَ أَوْ لَمْ يُولَدْ فَلْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الْوَالِدُ الْوَلَدَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَة.

اي مردم، من امر خلافت را به عنوان امامت و وراثتِ آن در نسل خودم تا روز قيامت به وديعه مي سپارم، و من رسانيدم آنچه مأمور به ابلاغش بودم تا حجت باشد بر حاضر و غائب و بر همه ي كساني كه حضور دارند يا ندارند و به دنيا آمده اند يا نيامده اند پس حاضران به غائبان و پدران به فرزندان تا روز قيامت برسانند(1) به تبليغ مسئله ولايت پرداختند و روايت ذيل را از مادر خود حضرت زهرا سلام الله عليها نقل نمودند.

حضرت فاطمه معصومه عليها السلام به نقل از حضرت فاطمه زهرا عليها السلام مي فرمايد: «اَنَسيتُمْ قَوْلَ رَسُولِ الله صلَّي الله عليهِ وَ آلِه يَوْمَ غَدير خُمٍّ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ، و قوله: اَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هارونَ مِنْ موسي ؛آيا فراموش كرديد فرمايش رسول خدا صلي الله عليه و آله را در روز غدير؟ كه فرمود: هر كس من مولاي اويم، علي عليه السلام نيز مولاي اوست و [آيا فراموش كرديد اين سخن حضرت را كه ]فرمود: [يا علي ]نسبت تو به من همانند هارون به موسي عليه السلام است.(2)

و اين درسي است براي زن ومرد،دختر وپسر،پير و جوان ما كه با سرمشق گرفتن از حضرت معصومه سلام الله عليها به هر نحوي كه در توان داريم امر امامت را احياء نماييم.

1-الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج 1، ص: 62

2- عوالم العلوم و المعارف والأحوال-الإمام علي بن أبي طالب عليهما السلام، حديث الغدير، ص: 121

اشتياق ديدار برادر و وارث غدير

انگيزه ظاهري اين سفر اشتياق ديدار برادر و وارث غدير بود، ولي گفته مي شود كه اين سفر به دعوت رسمي امام رضا عليه السلام انجام گرفته است..

حضرت امام رضا عليه السلام نامه اي خطاب به حضرت معصومه عليها السلام مرقوم فرموده، و آن را توسط يكي از غلامانش به مدينه منوره ارسال فرموده است.

امام هشتم به غلام دستور داد كه در هيچ منزلي توقف نكند، تا در اندك زمان ممكن آن نامه را به مدينه منوره برساند.

آنگاه آدرس خانه حضرت موسي بن جعفرعليه السلام را براي او بيان فرمود تا از كسي آدرس نپرسد.

غلام خود را به مدينه رسانيد و نامه را به خدمت حضرت فاطمه معصومه عليها السلام تسليم نمود.

حضرت معصومه عليها السلام به مجرد رسيدن نامه امام هشتم عليه السلام خود را آماده سفر نمود.(1)

بانوي بافضيلتي كه در سراپرده عصمت در تحت نظارت مستقيم امام كاظم و امام رضا عليهما السلام تربيت شده، هرگز بدون همراهان واجد شرائط به مسافرت طول و دراز مدينه تا مرو آن هم با وسائل آن روز و ناامني جاده ها، تن نمي داد.

و لذا از برادران و برادر زادگان هر كدام را كه آماده سفر به ايران بودند، گرد آورد و به اين سفر پر مخاطره به خاطر ديدار برادر اقدام نمود.در اين سفر پنج تن از برادران حضرت معصومه عليها السلام، به نامهاي: فضل، جعفر، هادي، قاسم و زيد، و تعدادي از برادر زادگان، و تني چند از غلامان و كنيزان، آن حضرت را همراهي مي كردند.رنج سفر را با وسائل بسيار سخت آن روز، هر چه بود تحمل كردند تا به شهر ساوه رسيدند.

ص: 2

مردمان شهر ساوه در زمان ما از شيعيان شيفته و مواليان پاك باخته خاندان عصمت و طهارت هستند، ولي در آن ايام از دشمنان سرسخت اهلبيت بودند. از اين رو هنگامي كه موكب حضرت معصومه عليها السلام و همراهانش به ساوه رسيد، مردم ساوه به آن ها حمله ور شدند و جنگ سختي درگرفت و همه برادران و برادرزادگان حضرت معصومه عليها السلام به شهادت رسيدند.هنگامي كه حضرت معصومه عليها السلام _ آن كانون مهر و صفا _ جسدهاي غرفه به خون و پيكرهاي قطعه قطعه شده 23 تن از عزيزان خود را نقش بر زمين ديد، به شدت محزون شد و در اثر اين مصائب جانكاه به شدت بيمار گرديد.(2)

اهالي قم از روز نخست با محبت خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام خو گرفته بودند و اسلام را از اول همراه با ولايت اميرمؤمنان عليه السلام پذيرفته بودند و هرگز در برابر غاصبان فدك خضوع نكرده بودند، هنگامي كه از اين فاجعه دلخراش آگاه شدند، به ساوه رفتند و حضرت معصومه عليها السلام را با احترام تمام به قم آوردند.

بر اساس تاريخي كه ما برگزيديم، روز 23 ربيع الاول 201 ه_ . كجاوه حامل حضرت معصومه عليها السلام در ميان استقبال پرشور مردم قم وارد اين سرزمين شد.

موسي بن خزرج بزرگ اشعري هاي قم، شخصاً زمام ناقه را به دوش مي كشيد و عده فراواني پياده و سواره گرداگرد كجاوه در حركت بودند، تا در محلي كه امروز ميدان مير ناميده مي شود، ناقه حامل آن حضرت زانو به زمين زد، و اين افتخار بزرگ نصيب موسي بن خزرج شد كه هفده روز ميزبان كريمه اهلبيت باشد.

ص: 3

بانوان با فضيلت قم دسته دسته به ديدار آن بانوي مجلله مي شتافتند و او را در سوك عزيزان از دست رفته اش تسليت مي دادند.خانه موسي بن خزرج به احترام اقامت هفده روزه آن حضرت به صورت مدرسه درآمد و به مدرسه ستيه (مدرسه خانم) موسوم گرديد.

محراب عبادت آن حضرت نيز در رو به روي درب ورودي مدرسه تا به امروز محافظت شده، در طول تاريخ به عنوان:بيت النور شهرت يافته، و همواره به عنوان عبادتگاه آن حضرت، زيارتگاه خاص و عام بود.

1-من لايحضره الخطيب: ج 4ص 461

2-زندگانى كريمه اهل بيت عليها السلام،على اكبر مهدى پور، جزء11 ص 1 به نقل از رياض الأنساب: ص 201 و حياه الست: ص 5.

زندگي نامه

ولادت

حضرت فاطمه معصومه عليها السلام در اوّل ذيقعده سال 173 ه . ق در مدينه چشم به جهان گشود.(1)

ذي القعده شد و بهار ايران آمد در مشهد و قم دو گنج پنهان آمد

در روز يكم كريمه آل رسول در يازدهم شاه خراسان آمد

(1)مستدرك سفينةالبحار،آيت الله نمازي، ج 8 ، ص 257.

شرافت خانوادگي

حضرت فاطمه معصومه عليها السلام دوران كودكي را در دامن پاك صميمي و مبارك پدر و مادري شايسته رشد كرد. پدري مانند حضرت امام موسي بن جعفر، مادري چونان نجمه خاتون و برادري چون علي بن موسي الرضا عليهم السلام خانواده اي را سامان داده بودند و فضايي از دانش، وارستگي، صميميت، صفا، پاكي و لبريز از ديگر فضيلت هاي اخلاقي و انساني، در آن آفريده بودند كه در آن خانواده همه شرايط و زمينه ها براي ساخته شدن فراهم بود.

ص: 4

پدر

پدر بزرگوار آن حضرت، موسي بن جعفر عليهما السلام ،هفتمين حجت خدا و امام عظيم الشأن و بي بديل شيعيان است. در زيارت نامه آن حضرت مي خوانيم: السلام عليك يا بنت موسي بن جعفر...

مفاتيح الجنان،زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها

مادر

طبري در دلايل الامامه، نجمه خاتون را مادر ايشان دانسته است.(1)

به اعتقاد برخي، مسافرت ايشان به ايران براي زيارت حضرت رضا عليه السلام نشانگر آن است كه مادر حضرت رضا و حضرت معصومه عليهماالسلام نيز يكي است؛ بدين سان مادر ايشان بانوي با فضيلت، وارسته و ارجمند، نجمه خاتون است.

نجمه خاتون مادر آن حضرت از زنان ارجمند، پر فضيلت و كم نظير تاريخ است و در مقام و منزلت ايشان همين بس كه دامني پاك و بستري در خور و شايسته بود براي تولد و رشد حضرت ثامن الحجج عليه السلام و دختري همانند فاطمه معصومه عليها السلام.

1-دلايل الامامة، ص 309

رحلت

حضرت معصومه عليه السلام مدت هفده روز در خانه موسي بن خزرج به حال بيمار و رنجور به عبادت پرداخت و سرانجام روز دهم ربيع الثاني 201 ه_ . پيش از آنكه ديدگان رمد كشيده اش با ديدار برادر روشن گردد، در ديار غربت و در ميان اندوه فراوان رحلت نمود و شيعيان قم را در ماتم خود به سوگ نشاند.

در مورد سبب ارتحال و يا شهادت حضرت معصومه عليه السلام دو احتمال است:

1_ آلام و اسقام وارده بر قلب شريف آن حضرت در اثر مشاهده پيكرهاي غرقه به خون 22 تن از همراهان خود كه به دستور مأمون توسط مأموران او در شهرستان ساوه به شهادت رسيده بودند.

ص: 5

2_ زهرجفا به دستور مأمون، توسط مأموران امنيتي در ساوه.(1)

صاحب تاريخ قم نقل نموده كه: حديث كرد مرا حسين بن علىّ بن بابويه، از محمّد بن حسن بن وليد كه: چون فاطمه عليها السّلام وفات كرد او را غسل دادند و كفن كردند و حركت دادند او را و بردند به بابلان و گذاشتند او را نزديك سردابى كه براى او كنده بودند.پس آل سعد با هم گفتگو كردند كه كيست داخل سرداب شود و جنازه بى بى را دفن نمايد، بعد از گفتگوها رأى ايشان بر آن قرار گرفت كه خادمى بود از براى ايشان به غايت پير كه نامش قادر بوده، و مرد صالحى بوده، او متصدّى دفن شود.

چون فرستادند عقب آن شيخ صالح ديدند دو نفر سوار كه دهان خود را بسته بودند به لثام، به تعجيل تمام از جانب رمله (يعنى ريگزار) پيدا شدند، چون نزديك جنازه رسيدند پياده شدند و نماز بر آن مخدّره خواندند و داخل در سرداب شدند و او را دفن كردند و بيرون آمدند و سوار گشتند و رفتند و كسى نفهميد كه ايشان چه كس بودند.

در روايت آمده كه موسى بن خزرج بر سر قبر آن مخدّره سقفى از بوريا بنا كرد تا آن كه حضرت زينب دختر حضرت جواد عليه السّلام قبّه اى بنا كرد بر روى قبر، و محراب نماز فاطمه عليها السّلام در خانه موسى بن خزرج هنوز موجود است.

شيخ عباس قمي گويد: در زمان ما نيز آن محراب مبارك موجود است و آن واقع است در محلّه ميدان مير و معروف است به ستيّه. يعنى معروف به ستّى، و ستّى به معنى خانم و بى بى است.(2)

ص: 6

1-زندگانى كريمه اهل بيت عليها السلام،على اكبر مهدى پور، جزء11 ص 1

2-منتهى الآمال فى تواريخ النبى و الآل عليهم السلام(فارسى)، ج 3، ص: 1582

فضائل

مقام شفاعت

الشفاعة: كلام الشفيع للملك في حاجة يسألها لغيره...و هي السؤال في التجاوز عن الذنوب والجرائم ،شفاعت در لغت به معناي آن است كه كسي در نزد مَلِك و يا بزرگي حاجتي را براي ديگري درخواست نمايد و در واقع، به معناي واسطه شدن براي در خواست بخشايش گناهان و جرايم ديگري مي باشد.(1)

شفاعت مقامي است كه به دلالت آيات قرآن، نصيب هر كسي نمي شود: وَاتَّقُوا يَوْماً لا تَجْزِي نَفْسٌ عَنْ نَفْسٍ شَيْئاً وَلاَ يُقبَلُ مِنْها شَفَاعةٌ ولاَ يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَلاَ هُم يُنصَرُون؛(2) و از آن روز بترسيد كه كسي به جاي ديگري مجازات نمي شود و نه شفاعت او پذيرفته مي شود و نه غرامت و بدل او قبول خواهد شد و نه ياري مي شوند.

و تنها كساني از موهبت شفاعت برخوردار مي گردند و مي توانند واسطه نجات ديگران شوند كه اذن و اجازه الهي را تحصيل نموده باشند:مَا مِن شَفيعٍ اِلاَّ مِنْ بَعدِ اِذْنِهِ؛(3)

هيچ شفاعت كننده اي جز به اذن او وجود ندارد.

كريمه اهل بيت، فاطمه معصومه عليها السلام بانوي والا مقامي است كه به تصريح روايات ائمه اطهار عليهم السلام از مقام شفاعت بهره مند است و مي تواند نجات بخش محبان ولايت و شيعيان اهل معرفت از شعله هاي جانسوز دوزخ و تعالي بخش آنان به فراخناي روح فزاي بهشت باشد.

گستره دايره شفاعت آن خاتون نسبت به همه شيعيان لايق كه در پيش گويي صادق آل محمد عليهم السلام قبل از تولد حضرت معصومه عليها السلام و حتي پيش از ميلاد پدر او، امام كاظم عليه السلام، بيان شده، خود نشانگر عظمت مقام معنوي آن بانو در نزد خداي رحمان است؛ امام صادق عليه السلام مي فرمايد:...تُقْبَضُ فيها امرأةٌ مِن ولدي اسمُها فاطمةُ بنتُ موسي و تَدْخُلُ بشفاعَتِها شِيعَتِي الجنَّةِ بِاَجْمعهم؛(4) زني از فرزندان من در قم از دنيا مي رود كه نامش فاطمه دختر موسي است و تمامي شيعيان با شفاعت او داخل بهشت مي شوند.

ص: 7

و همچنين در زيارت نامه اي كه از علي بن موسي الرضا عليه السلام روايت شده، مي خوانيم:يا فاطمةُ اشْفَعي لي في الجَنَّةِ فَاِنَّ لَكِ عند الله شأناً مِنَ الشَّأنِ؛(5)اي فاطمه براي من در بهشت شفاعت كن! زيرا كه در پيشگاه خداوند داراي مقام والايي هستي.

1-لسان العرب ج 8 ص 184

2-سوره بقره آيه 48

3-سوره يونس آيه 3

4-بحار الأنوار (ط - بيروت) ج 57 ص 228

5-بحار الأنوار (ط - بيروت) ج 99 ص 266

مقام صبر

زندگي كوتاه كريمه اهل بيت، حضرت معصومه سلام الله عليها نيز مشحون از دردها و رنجها و حوادث اندوهگين است كه كمتر بانويي با سن و سال حضرتش تاب و تحمل آن را دارد. اسارت پدر و سپس از دست دادن او كه به دستور خليفه وقت، هارون الرشيد و در زندان سندي ابن شاهك (در سال 183 ه .ق.) به شهادت رسيد و آن گاه دوري از برادرش، امام علي بن موسي الرضا عليه السلام كه به فرمان مأمون سفري تبعيد گونه در سال 200 ه .ق. به آن حضرت تحميل شد، غم و اندوه فراواني را بر وجود آن بانوي جوان وارد آورده بود كه به دنبال دريافت نامه برادر و امام عصر خود، تصميم گرفت و در سال 201 ه .ق رنج سفر به ديار غربت را بر خود هموار نمايد و به همراه پنج تن از برادران خود و تني چند از برادرزادگان و غلامان و كنيزان، راه مرو رادر پيش بگيرد.(1)

اما چون در مسير اين سفر طولاني به شهر ساوه رسيدند، بنا به نقلي، عده اي از دشمنان اهل بيت عليه السلام به همراهي مأموران حكومتي به كاروان آن وديعه الهي حمله نمودند و تعدادي از همراهان و برادران حضرت را به شهادت رساندند. سوز هجران امام رضا عليه السلام، سنگيني اين واقعه غم انگيز و فشار اندوه از دست دادن همراهان به گونه اي بود كه دختر موسي بن جعفر عليه السلام به سختي بيمار شد و به خادم خود فرمود: «مرا به شهر قم ببريد؛ زيرا از پدرم شنيدم كه فرمود: شهر قم مركز شيعيان ما مي باشد».(2)

ص: 8

و بدين ترتيب، به سمت قم حركت نمود، اما در ايام كوتاهي كه پس از آن واقعه، چون شقايقي داغ ديده در برهوت خشك دنيا به سر برد، هرگز زبان به شكايت باز نكرد و جام صبر و شكيبايي را از كف نداد و با ظرفيت اقيانوس گونه خود تنها به راز و نياز عاشقانه با معبود خويش پرداخت.

بنابراين، مي توان گفت كه سراسر حيات فاطمه معصومه عليها السلام در محنتكده عالم ملك تجليگاه صبر و استقامت به همراه ثمرات روح فزاي آن است؛ صبري كه به بيان رسول ختمي مرتبت صلّي الله عليه و آله داراي اقسام سه گانه ذيل است:

الصبر ثلاثةٌ: صبرٌ عند المصيبة و صبرٌ علي الطاعة و صبر عن المعصية.(3)

صبر در مصيبت و بلا، صبر بر طاعت و بندگي، صبر از معصيت و گناه و نتايج و ثمرات هر يك به ترتيب، رضا به قضاي الهي، انس با حق، و تقواي نفس مي باشد.

1-كريمه اهلبيت،مهدي پور، ص 172

2-وديعه آل محمد ص 12

3- الكافي ج 2، ص 91 ح 15

صفت عالمه

صفت عالمه از جمله اوصافي است كه براي حضرت فاطمه معصومه عليها السلام به كار رفته و نشانگر آن است كه نهال وجود كريمه اهل بيت عليهم السلام از چشمه سار علوم و معارف پدر بزرگوار و برادر گرامي اش به بهترين وجه سيراب گشته است؛ به گونه اي كه در كوتاه ترين زمان ممكن بدان درجه از رشد و كمال در علم و معرفت ديني رسيد كه نقل كرده اند:

روزي عده اي از شيعيان امام كاظم عليه السلام جهت دريافت پاسخ براي پرسشهاي ديني خود به شهر مدينه رهسپار شدند، ولي چون آن حضرت در مسافرت بود و آنها ناگزير به بازگشت بودند، به ناچار سؤالات خود را نوشتند و به افراد خانواده امام تحويل دادند تا در سفر بعد، جواب آنها را دريافت نمايند. زمان خداحافظي با تعجب ديدند كه حضرت فاطمه معصومه عليها السلام (در حالي كه تنها ده سال داشت) پاسخ پرسشهاي آنان را نوشته است. هنگام مراجعت در بين راه با امام موسي بن جعفر عليه السلام ملاقات نمودند و ماجرا را به عرض ايشان رساندند. امام آن نوشته را از آنها گرفت و مطالعه نمود و چون پاسخها را درست يافت، لبخند رضايت بر لبانش نقش بست و سه بار فرمود: «فداها ابوها؛ پدرش به فدايش باد».

ص: 9

كريمه اهلبيت،مهدي پور، ص 64-63

تدفين توسط ولي خدا

حضرت معصومه اهل بيت عليها السلام پس از هفده روز عبادت و انس با معبود در شهر شيعه نشين قم و در منزل موسي بن خزرج، بزرگ خاندان اشعري، در اثر شدت بيماري به سوي فردوس برين رحلت نمود و به مصداق آيه َيا اَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي اِلَي رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَةً(1) با نفسي مطمئنه، در حالي كه راضي به قضاي ربوبي و مرضيِ الهي بود به ديدار ربّ خويش شتافت،

بعد از وفات آن صفيّةالله، معصومه عليها السلام، شهر قم غرق در ماتم و غم شد. پيكر مقدس حضرتش را بعد از غسل و كفن به سوي قطعه زميني به نام «بابلان» كه متعلق به موسي بن خزرج بود، تشييع كردند؛ ولي به هنگام دفن، آل سعد بر سر كسب افتخار تدفين آن شفيعه روز جزا و وديعه آل طه عليها السلام اختلاف نمودند و به گفتگو پرداختند و بالاخره تصميم گرفتند، اين كار را به پيرمرد صالحي به اسم قادر بسپارند.

مردم در انتظار آمدن آن پيرمرد مؤمن به سر مي بردند كه ناگاه دو سوار را ديدند، با روي پوشيده، از جانب ريگزار به سوي آنان مي آيند. چون به نزديك جنازه رسيدند، پياده شدند و بر آن نماز خواندند و سپس پيكر حضرت معصومه عليها السلام را به داخل سردابي كه از قبل مهيا شده بود، بردند و به خاك سپردند و بدون آنكه با كسي سخني بگويند، بيرون آمده، سوار شدند و رفتند و كسي هم آنها را نشناخت.(2)

بنا به اظهار صاحب كتاب «تاريخ قم» محتمل است كه يكي پدر بزرگوارش، موسي بن جعفر عليه السلام و ديگري برادر عالي قدرش، حضرت رضا عليه السلام بوده باشند؛ اما به هر حال، از جمله اولياي الهي بوده اند كه خود دلالت بر منزلت والاي كريمه اهل بيت، فاطمه معصومه عليها السلام و نهايت جلالت قدر وي دارد.

ص: 10

1-سوره فجر:آيه 27-28

2-تاريخ قم،حسن بن محمد قمى، ص 214

شرافت و قداست محل دفن

شهر قم و مدفن حضرت فاطمه معصومه عليها السلام نيز در روايات متعددي مورد ستايش قرار گرفته، و داراي شرافت و تقدس شمرده شده است؛ قداستي كه قبل از حضور آن بانو عليها السلام به جهت حضور شيعيان دلباخته اهل بيت عليهم السلام و بندگان عارف و خالص خداي رحمان به وجود آمده است؛ چنان كه در روايتي، امام كاظم عليه السلام قم را جايگاه آل پيامبر و پناهگاه پيروان آنها معرفي مي نمايد:

قُم عُشُّ آلِ مُحمدٍ و مَأْوَي شِيعَتِهِمْ؛(1)

قم آشيانه خاندان محمد صلّي الله عليه و آله و پناهگاه شيعيان آنهاست.

در روايت ديگري، امام صادق عليه السلام خاك قم را داراي ارزش و اعتبار والا مي داند كه جز به خاطر حضور ارادتمندان ائمه عليهم السلام نمي باشد:تُرْبَةُ قُم مُقَدَّسةٌ و اهلُها مِنَّا وَ نَحنُ مِنْهُمْ لا يُريدُهُمْ جَبّارٌ بِسُوءٍ اِلاَّ عُجِّلَتْ عُقُوبَتُه؛(2)

خاك قم مقدس است و اهل آن از ما هستند و ما از آنهاييم، هيچ جبّار و سركشي اراده بدي به آنها نمي كند، مگر آنكه به زودي به كيفر خود مي رسد.

امام هادي عليه السلام در بيان وجه تسميه قم، آن را بخشي از سرزمين بيت المقدس به حساب آورده، مي فرمايد:انَّمَا سُمِّيَ قُمْ بِه لانَّه لَمّا وصلت السفينةُ اليه في طوفان نوح عليه السلام قامت، و هو قِطعَةٌ مِنْ بَيْتِ المقدس؛(3)

همانا قم به اين اسم ناميده شد، زيرا زماني كه كشتي در طوفان نوح عليه السلام به آن رسيد، قيام كرد و آن قطعه اي از بيت المقدس مي باشد.

ص: 11

اين شرافت و قداست ارض قم با حضور شفيعه روز جزا، حضرت معصومه عليها السلام جلا و صفايي ديگر يافته؛ زيرا كه چون صدف، مرواريد گرانبهاي بهشتي را در خود جاي داده است.

حرم مطهر كريمه اهل بيت عليها السلام بسان كهربايي قوي است كه شيفتگان ولايت را از گوشه و كنار دنيا به سوي هاله نوراني خويش جذب مي كند و چون پروانگان عاشق به طواف شمع وجود خويش وا مي دارد و دري از درهاي بهشت جاودان را به سوي آنها مي گشايدكه امام هشتم عليه السلام مي فرمايند: اِنَّ للجَنَّةِ ثمانيةَ اَبْوَابٍ و لاَهلِ قُمّ وَاحِدٌ مِنْهَا،فَطُوبَي لَهُمْ، ثُمَّ طُوبَي لَهُمْ، ثُمَّ طُوبَي لَهُمْ.(4)

به درستي كه براي بهشت هشت در است و يكي از آنهابراي اهل قم مي باشد، پس خوشا به حال آنها، و خوشا به حال آنها، و خوشا به حال آنها.

1-بحارالانوار ج 57 ص 214 ح 31

2-بحارالانوار ج 57 ص 218، ح 49

3-بحارالانوار ج 57 ص 213، ح 24

4-بحارالانوار ج 57 ص 215، ح 33

كريمه اهل بيت عليهم السلام

ارادتمندان و ستايشگران حضرت معصومه سلام الله عليها به هنگام ستايش از بانوي بانوان، خاتون دو جهان، حضرت معصومه سلام الله عليها در نظم و نثر، عنوان كريمه اهلبيت را در حق اين نور ديده خاتم پيامبران صلي الله عليه و آله فراوان به كار برده اند. ولي بر اساس رؤياي صادقه يكي از بزرگان، اين لقب از طرف معصومين عليهم السلام به اين خاتون اطلاق شده است، اينك متن داستان:

نسابه گرانقدر مرحوم آيت الله سيد محمود مرعشي نجفي، متوفاي 1338 ه_ . صاحب مشجرات علويين بسيار علاقمند بود كه به هر طريقي شده،محل قبر شريف حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها را به دست آورد، براي اين مقصود ختم مجربي انتخاب كرده، چهل شب به آن مداومت نمود، تا شايد خداوند به طريقي او را از محل قبر شريفِ حضرت زهرا سلام الله عليها آگاه فرمايد.

ص: 12

شب چهلم بعد از انجام ختم و توسل فراوان استراحت كرد. در عالم رؤيا به محضر مقدس حضرت باقر و يا حضرت صادق عليهما السلام مشرف شد.

امام عليه السلام به ايشان فرمود:

علَيًك بِكَريمهِ اَهل الْبُيتِ: به دامن كريمه اهلبيت چنگ بزن.

ايشان به تصور اين كه منظور امام عليه السلام ازكريمه اهلبيت حضرت زهرا عليها السلام است، عرضه داشت:

بلي، قربانت گردم، من نيز اين ختم را براي همين گرفتم كه محل قبر شريف آن حضرت را به صورت دقيق تر بدانم و به زيارتش مشرف شوم.

امام عليه السلام فرمودند:

منظور من قبر شريف حضرت معصومه عليها السلام در قم است.

سپس اضافه نمودند:

به جهت مصالحي خداوند اراده فرموده است، كه محل قبر شريف حضرت زهرا عليها السلام براي هميشه از همگان مخفي باشد. و لذا قبر حضرت معصومه عليها السلام را تجلي گاه قبر شريف حضرت زهرا عليها السلام قرار داده است.

اگر قرار بود قبر حضرت زهرا عليها السلام ظاهر باشد، هر جلال و جبروتي كه براي آن قبر شريف مقدر بود، خداوند متعال همان جلال و جبروت را بر قبر مطهر حضرت معصومه عليها السلام قرار داده است.

مرحوم مرعشي هنگامي كه از خواب برخاست تصميم گرفت كه رخت سفر بربندد و به قصد زيارت حضرت معصومه عليها السلام رهسپار ايران شود.

او بلافاصله با همه اعضاي خانواده اش مهياي سفر شده، ايشان نجف اشرف را به قصد زيارت كريمه اهلبيت ترك نمود.

مرحوم مرعشي به سال 1338 ه_ . در نجف اشرف درگذشت، فرزند برومندش مرحوم آيت الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفي به سال 1342 ه_ . رهسپار ايران شد و پس از توقف كوتاهي در تهران به سال 1343 ه_ . وارد حوزه علميه قم گرديد، و براي هميشه در جواركريمه اهلبيت رحل اقامت افكند، تا در شب هشتم ماه صفر 1411 ه_ . ديده از جهان فرو بست.

ص: 13

زندگانى كريمه اهل بيت عليها السلام،على اكبر مهدى پور، جزء5 ص 2

محدثه

صفت محدثه

صفت محدثه (1) كه از اوصاف كريمه اهل بيت، فاطمه معصومه عليها السلام است، بيانگر علم و آگاهي اين صفيّه آل طه عليهم السلام مي باشد. توضيح اينكه حديث در اصطلاح علم درايه به كلامي اطلاق مي شود كه حكايت از سخن يا فعل يا تقرير معصوم عليه السلام داشته باشد و محدِّث و محدِّثه به كسي گفته مي شود كه سخن معصوم يا فعل و تقرير او را نقل كند. اهميت اين كار در آن است كه سيره و روش علمي و معارف بي پايان حضرات معصومين عليهم السلام نسل به نسل و در همه قرون و اعصار حفظ گشته، ثمرات آن به تمامي ابناي بشر مي رسد. رسول اكرم صلّي الله و عليه و آله مي فرمايد:مَنْ تَعَلَّمَ حَدِيثَيْنِ اثْنَيْنِ يَنْفَعُ بِهِمَا نَفْسَهُ أَوْ يُعَلِّمُهُمَا غَيْرَهُ فَيَنْتَفِعُ بِهِمَا كَانَ خَيْراً لَهُ مِنْ عِبَادَةِ سِتِّينَ سَنَةً؛(2)

كسي كه دو روايت بياموزد و خود از آن سود ببرد يا به ديگري آموزد تا او از آنها بهره ببرد، برايش از شصت سال عبادت برتر است.

حضرت فاطمه معصومه عليها السلام، از جمله زنان نادري است كه در شمار ناقلان حديث قرار دارد و روايات گهرباري را براي مردم نقل نموده كه از آن ميان تنها روايات ذيل به دست ما رسيده است:

1-حديث غدير و منزلت2-دوستي آل محمد3- قم مركز شيعيان4-محبّان حضرت علي عليه السلام

1-اعلام النساء المؤمنات ص 577

2- منية المريد، ص: 372

اشاره

صفت محدثه كه از اوصاف كريمه اهل بيت، فاطمه معصومه عليها السلام است، بيانگر علم و آگاهي اين صفيّه آل طه عليهم السلام مي باشد. توضيح اينكه حديث در اصطلاح علم درايه به كلامي اطلاق مي شود كه حكايت از سخن يا فعل يا تقرير معصوم عليه السلام داشته باشد و محدِّث و محدِّثه به كسي گفته مي شود كه سخن معصوم يا فعل و تقرير او را نقل كند. اهميت اين كار در آن است كه سيره و روش علمي و معارف بي پايان حضرات معصومين عليهم السلام نسل به نسل و در همه قرون و اعصار حفظ گشته، ثمرات آن به تمامي ابناي بشر مي رسد. رسول اكرم صلّي الله و عليه و آله مي فرمايد:مَنْ تَعَلَّمَ حَدِيثَيْنِ اثْنَيْنِ يَنْفَعُ بِهِمَا نَفْسَهُ أَوْ يُعَلِّمُهُمَا غَيْرَهُ فَيَنْتَفِعُ بِهِمَا كَانَ خَيْراً لَهُ مِنْ عِبَادَةِ سِتِّينَ سَنَةً؛(1)

ص: 14

كسي كه دو روايت بياموزد و خود از آن سود ببرد يا به ديگري آموزد تا او از آنها بهره ببرد، برايش از شصت سال عبادت برتر است.

حضرت فاطمه معصومه عليها السلام، از جمله زنان نادري است كه در شمار ناقلان حديث قرار دارد و روايات گهرباري را براي مردم نقل نموده است.

1-منية المريد، ص: 372

حديث غدير و منزلت

حضرت فاطمه معصومه عليها السلام به نقل از حضرت فاطمه زهرا عليها السلام مي فرمايد: «اَنَسيتُمْ قَوْلَ رَسُولِ الله صلَّي الله عليهِ وَ آلِه يَوْمَ غَدير خُمٍّ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاَهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ، و قوله: اَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هارونَ مِنْ موسي ؛آيا فراموش كرديد فرمايش رسول خدا صلي الله عليه و آله را در روز غدير؟ كه فرمود: هر كس من مولاي اويم، علي عليه السلام نيز مولاي اوست و [آيا فراموش كرديد اين سخن حضرت را كه ]فرمود: [يا علي ]نسبت تو به من همانند هارون به موسي عليه السلام است.

احقاق الحق و ازهاق الباطل، ج 22، ص: 122

دوستي آل محمد عليهم السلام

عن فاطمة بنت موسى بن جعفر عليهما السّلام عن فاطمة بنت الصادق جعفر بن محمّد عليهما السّلام عن فاطمة بنت الباقر محمّد بن علي عليهما السّلام عن فاطمة بنت السجاد علي بن الحسين زين العابدين عليه السّلام عن فاطمة بنت أبي عبد اللّه الحسين عليه السّلام عن زينب بنت أمير المؤمنين عليه السّلام عن فاطمة بنت رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله، قالت: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله:ألا من مات على حب آل محمد مات شهيدا.

حضرت معصومه سلام الله عليها از رسول اكرم صلَّي الله عليه و آله نقل ميكند: بدانيد كه هر كس با محبت آل محمد بميرد، شهيد مرده است.

ص: 15

عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد، ج 21-الكاظم عليه السّلام، ص: 355

قم مركز شيعيان

حضرت معصومه عليها السلام فرمود: از پدرم شنيدم كه فرمود: قم مركز شيعيان ما

مي باشد.

بحارالانوار ج 57 ص 214 ح 31

محبّان حضرت علي عليه السلام

حَدَّثَتْنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عليه السلام قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ وَ زَيْنَبُ وَ أُمُّ كُلْثُومٍ بَنَاتُ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليه السلام قُلْنَ حَدَّثَتْنَا فَاطِمَةُ بِنْتُ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عليه السلام قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ بِنْتُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عليه السلام قَالَتْ حَدَّثَتْنِي فَاطِمَةُ وَ سُكَيْنَةُ ابْنَتَا الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلام عَنْ أُمِّ كُلْثُومٍ بِنْتِ عَلِيٍّ عليه السلام عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آله قَالَتْ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه و آله يَقُولُ لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ دَخَلْتُ الْجَنَّةَ فَإِذَا أَنَا بِقَصْرٍ مِنْ دُرَّةٍ بَيْضَاءَ مُجَوَّفَةٍ وَ عَلَيْهَا بَابٌ مُكَلَّلٌ بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ وَ عَلَى الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى الْبَابِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ الْقَوْمِ وَ إِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى السِّتْرِ بَخْ بَخْ مِنْ مِثْلِ شِيعَةِ عَلِيٍّ فَدَخَلْتُهُ فَإِذَا أَنَا بِقَصْرٍ مِنْ عَقِيقٍ أَحْمَرَ مُجَوَّفٍ وَ عَلَيْهِ بَابٌ مِنْ فِضَّةٍ مُكَلَّلٍ بِالزَّبَرْجَدِ الْأَخْضَرِ وَ إِذَا عَلَى الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى الْبَابِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَصِيُّ الْمُصْطَفَى وَ إِذَا عَلَى السِّتْرِ مَكْتُوبٌ بَشِّرْ شِيعَةَ عَلِيٍّ بِطِيبِ الْمَوْلِدِ فَدَخَلْتُهُ فَإِذَا أَنَا بِقَصْرٍ مِنْ زُمُرُّدٍ أَخْضَرِ مُجَوَّفٍ لَمْ أَرَ أَحْسَنَ مِنْهُ وَ عَلَيْهِ بَابٌ مِنْ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ مُكَلَّلَةٍ بِاللُّؤْلُؤِ وَ عَلَى الْبَابِ سِتْرٌ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا مَكْتُوبٌ عَلَى السِّتْرِ شِيعَةُ عَلِيٍّ هُمُ الْفَائِزُونَ فَقُلْتُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ لِمَنْ هَذَا فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ لِابْنِ عَمِّكَ وَ وَصِيِّكَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام يُحْشَرُ النَّاسُ كُلُّهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حُفَاةً عُرَاةً إِلَّا شِيعَةَ عَلِيٍّ وَ يُدْعَى النَّاسُ بِأَسْمَاءِ أُمَّهَاتِهِمْ مَا خَلَا شِيعَةَ عَلِيٍّ عليه السلام فَإِنَّهُمْ يُدْعَوْنَ بِأَسْمَاءِ آبَائِهِمْ فَقُلْتُ حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ وَ كَيْفَ ذَاكَ قَالَ لِأَنَّهُمْ أَحَبُّوا عَلِيّاً فَطَابَ مَوْلِدُهُمْ.

ص: 16

حضرت فاطمه معصومه عليها السلام از حضرت زهرا عليها السلام روايت مي كند كه پدرم رسول اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: شبي كه مرا به آسمان (معراج) بردند، داخل بهشت شدم. در آنجا خانه اي از دُرّ سفيد ديدم كه ميان آن خالي بود. آن خانه دري داشت كه با دُرّ و ياقوت مزين شده بود و روي آن پرده اي كشيده بودند. وقتي سر بلند كردم، ديدم بر بالاي آن نوشته اند «لاَ اله الاَّ الله، محمد رسول الله، علي ولي القوم» و بر پرده نوشته شده بود: «بَخٍ بَخٍ مِنْ مثل شيعةَ عَليٍّ؛به به چه كسي مانند شيعه علي است».

وقتي داخل خانه شدم، قصري از عقيق سرخ ديدم كه وسط آن خالي بود. اين خانه نيز دري داشت كه پرده اي مزين به زبرجد سبز بر آن آويخته بودند. وقتي سر بلند كردم، ديدم بر فرازش نوشته اند: «محمد رسول الله، علي وصي المصطفي».

بر پرده نيز نوشته بودند: «بشّر شيعة علي بطيب المولد؛ شيعه علي را به حلال زاده بودن بشارت ده».

وقتي وارد شدم، به قصري ديگر از زمرد سبز رسيدم كه زيباتر از آن را هرگز نديده بودم،دري از ياقوت قرمز داشت كه با انواع لؤلؤها تزيين شده بود.

بر پرده آن نوشته بودند: «شيعة علي هم الفائزون؛ شيعيان علي عليه السلام رستگاران اند».

پرسيدم: دوست من جبرئيل! اين قصر از آن كيست؟

پاسخ داد:اي محمد! اين خانه پسر عمو و جانشين تو علي بن ابي طالب عليه السلام است. در رستاخيز همه مردم جز شيعيان علي عليه السلام پا برهنه و عريان محشور مي شوند و همه مردم جز شيعيان علي عليه السلام با نام مادرشان خوانده مي شوند. شيعيان علي عليه السلام با نام پدرانشان خوانده خواهند شد».

ص: 17

درباره راز اين مسأله پرسيدم، پاسخ داد:لانهم اَحَبُّو عليّاً فَطَابَ مَولِدُهم؛ چون علي عليه السلام را دوست داشتند، ولادتشان نيك [و حلال ] گرديد.

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 65، ص: 77

زيارت

ثواب زيارت

از زبان امام صادق عليه السلام

عَنِ الصَّادِقِ عليه السلام إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ وَ لِرَسُولِهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ وَ سَتُدْفَنُ فِيهِ امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي تُسَمَّى فَاطِمَةَ مَنْ زَارَهَا وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ.

امام صادق عليه السلام چنين فرمود: براي خدا حرمي است و آن مكه است و براي رسول خدا صلّي الله عليه و آله حرمي است و آن مدينه مي باشد و براي اميرمؤمنان حرمي است و آن كوفه است و براي ما حرمي است و آن شهر قم مي باشد و به زودي زني از فرزندان من در آنجا دفن خواهد شد كه نامش «فاطمه» است. هر كس او را زيارت كند، بهشت براو واجب خواهد شد».

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 48، ص: 317

از زبان امام رضا عليه السلام

قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام عَنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عليه السلام فَقَالَ مَنْ زَارَهَا فَلَهُ الْجَنَّة.ُ (1)

از سعد بن سعد روايت شده كه: از حضرت امام رضا عليه السلام سؤال نمود از فاطمه بنت موسى بن جعفر عليهم السلام فرمود كه هر كه او را زيارت كند از براى او است بهشت.

وَ فِي مَزَارِ الْبِحَارِ: رَأَيْتُ فِي بَعْضِ كُتُبِ الزِّيَارَاتِ حَدَّثَ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عليه السلام قَالَ قَالَ يَا سَعْدُ عِنْدَكُمْ لَنَا قَبْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ

ص: 18

فِدَاكَ قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى قَالَ نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ.(2)

علامه مجلسى رحمة الله عليه از بعض كتب زيارات نقل كرده كه على بن ابراهيم از پدرش از سعد اشعرى قمى از حضرت امام رضا عليه السلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: اى سعد نزد شما قبرى هست از ما، سعد گفت:گفتم فداى تو شوم قبر فاطمه دختر امام موسى عليهما السلام را مى فرمايى فرمود: بلى هر كه او را زيارت كند و حق او را بشناسد از براى او است بهشت.

2-1-بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 48، ص: 317

از زبان امام جواد عليه السلام

عَنِ ابْنِ الرِّضَا أَعْنِي الْجَوَادَ عليه السلام قَالَ:مَنْ زَارَ عَمَّتِي بِقُمَّ فَلَهُ الْجَنَّةُ. (2)

از فرزند امام رضا عليه السلام،امام محمد تقى عليه السلام منقول است كه: هر كه عمه مرا در قم زيارت كند پس از براى او است بهشت.

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 48، ص: 317

متن زيارت نامه

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عليه السلام قَالَ قَالَ: يَا سَعْدُ عِنْدَكُمْ لَنَا قَبْرٌ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَبْرُ فَاطِمَةَ بِنْتِ مُوسَى عليه السلام قَالَ نَعَمْ مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّةُ فَإِذَا أَتَيْتَ الْقَبْرَ فَقُمْ عِنْدَ رَأْسِهَا مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ كَبِّرْ أَرْبَعاً وَ ثَلَاثِينَ تَكْبِيرَةً وَ سَبِّحْ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَسْبِيحَةً وَ احْمَدِ اللَّهَ ثَلَاثاً وَ ثَلَاثِينَ تَحْمِيدَةً ثُمَّ قُلِ:

السَّلَامُ عَلَى آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى عِيسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا خَيْرَ خَلْقِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ خَاتَمَ النَّبِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ وَصِيَّ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا يَا سِبْطَيْ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ وَ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَ الْعَابِدِينَ وَ قُرَّةَ عَيْنِ النَّاظِرِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ بَاقِرَ الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِيِّ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصَّادِقَ الْبَارَّ الْأَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطَّاهِرَ الطُّهْرَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ التَّقِيَّ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَلِيَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِيَّ النَّاصِحَ الْأَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ السَّلَامُ عَلَى الْوَصِيِّ مِنْ بَعْدِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى نُورِكَ وَ سِرَاجِكَ وَ وَلِيِّ وَلِيِّكَ وَ وَصِيِّ وَصِيِّكَ وَ حُجَّتِكَ عَلَى خَلْقِكَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ فَاطِمَةَ وَ خَدِيجَةَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا أُخْتَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا عَمَّةَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَيْكِ عَرَّفَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَكُمْ فِي الْجَنَّةِ وَ حَشَرَنَا فِي زُمْرَتِكُمْ وَ أَوْرَدَنَا حَوْضَ نَبِيِّكُمْ وَ سَقَانَا بِكَأْسِ جَدِّكُمْ مِنْ يَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ أَسْأَلُ اللَّهَ أَنْ يُرِيَنَا فِيكُمُ السُّرُورَ وَ الْفَرَجَ وَ أَنْ يَجْمَعَنَا وَ إِيَّاكُمْ فِي زُمْرَةِ جَدِّكُمْ مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله وَ أَنْ لَا يَسْلُبَنَا مَعْرِفَتَكُمْ إِنَّهُ وَلِيٌّ قَدِيرٌ أَتَقَرَّبُ إِلَى اللَّهِ بِحُبِّكُمْ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ التَّسْلِيمِ إِلَى اللَّهِ رَاضِياً بِهِ غَيْرَ مُنْكِرٍ وَ لَا مُسْتَكْبِرٍ وَ عَلَى يَقِينِ مَا أَتَى بِهِ مُحَمَّدٌ وَ بِهِ رَاضٍ نَطْلُبُ بِذَلِكَ وَجْهَكَ يَا سَيِّدِي اللَّهُمَّ وَ رِضَاكَ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ أَنْ تَخْتِمَ لِي بِالسَّعَادَةِ فَلَا تَسْلُبَ مِنِّي مَا أَنَا فِيهِ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنَا وَ تَقَبَّلْهُ بِكَرَمِكَ وَ عِزَّتِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ وَ عَافِيَتِكَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

ص: 19

ترجمه:

سعد از امام رضا عليه السلام روايت نموده كه:چون به نزد قبر آن حضرت رسيدي نزد سرش رو به قبله بايست و سى و چهار مرتبه اللَّهُ أَكْبَرُ و سى و سه مرتبه سُبْحانَ اللَّهِ و سى و سه مرتبه الْحَمْدُ لِلَّهِ بگو پس بگو:

سلام بر آدم برگزيده خدا،سلام بر نوح پيامبر خدا،سلام بر ابراهيم دوست خدا سلام بر موسى هم سخن خدا،سلام بر عيسى روح خدا،سلام بر تو اى رسول خدا سلام بر تو اى بهترين خلق خدا،سلام بر تو اى برگزيده خدا،سلام بر تو اى محمد بن عبد اللّه خاتم پيامبران،سلام بر تو اى امير مؤمنان على بن ابيطالب،جانشين رسول خدا،سلام بر تو اى فاطمه سرور بانوان جهانيان،سلام بر شما اى دو فرزندزاده پيامبر رحمت،و دو سرور جوانان اهل بهشت،سلام بر تو اى على بن الحسين،سرور عبادكنندگان،و روشنى چشم بينندگان،سلام بر تو اى محمد بن على،شكافنده دانش پس از پيامبر،

سلام بر تو اى جعفر بن محمد،راستگوى نيكوكار امين،سلام بر تو اى موسى بن جعفر،امام پاك و پاكيزه،سلام بر تو اى على بن موسى الرضا امام پسنديده،سلام بر تو اى محمد بن على تقى،سلام بر تو اى على بن محمّد نقى اندرزگوى امين،سلام بر تو اى حسن بن على،سلام بر وصى پس از او.خدايا درود فرست بر نورت،و چراغت،و نماينده نماينده ات،و جانشين جانشينت،حجّتت بر آفريدگانت،سلام بر تو اى دختر رسول خدا،سلام بر تو اى دختر فاطمه و خديجه،سلام بر تو اى دختر امير مؤمنان،سلام بر تو اى دخرت حسن و حسين،سلام بر تو اى دختر ولىّ خدا،سلام بر تو اى خواهر ولىّ خدا،سلام بر تو اى عمّه ولىّ خدا،سلام و رحمت و بركات خدا بر تو اى دختر موسى بن جعفر،سلام بر تو،خدا بين ما و شما در بهشت شناسايى برقرار كند،و در گروهتان محشور دارد،و بر حوض پيامبرتان واردمان نمايد،و به ما با جام جدّتان،از دست على بن ابى طالب بنوشاند درودهاى خدا بر شما باد،از خدا خواستارم كه به ما درباره شما خوشحالى و گشايش بنماياند،و ما و شما را در گروه جدّتان محمّد(درود خدا بر او و خاندانش)گرد آورد،و معرفت شما را از ما باز نگيرد،به راستى او سرپرستى تواناست.به درگاه خدا به سبب دوستى شما،و بيزارى از دشمنانتان،و تسليم بودن به خدا،تقرّب مى جويم،در حال خشنودى به آن،نه با انكار و تكبّر بلكه بر پايه يقين به آنچه محمد آن را آورده،و به آن خشنودم،به اين امور خاطر تو را مى خواهم اى آقاى من،خدايا خشنودى ات و خانه آخرت را مى خواهم،اى فاطمه درباره بهشت برايم شفاعت كن،به درستى كه براى تو نزد خدا مقامى از مقامات بلند است.خدايا از تو مى خواهم،كه سرانجام كارم را به خوشبختى ختم كنى،و آنچه را در آنم از دستم مگيرى،و جنبش و نيرويى جز به خداى والاى بزرگ نيست.خدايا براى ما اجابت كن،و آن را به كرم و عزّتت و به رحمت و عافيّت بپذير،و درود خدا بر محمّد و همه خاندان او،و بر آنان سلام،سلامى كامل،اى مهربان ترين مهربانان.

ص: 20

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 99، ص: 266 و مفاتيح الجنان،زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها

فرازهايي از زيارت نامه

مقام شفاعت

يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْنِ.

اى فاطمه سلام الله عليها؛درباره بهشت برايم شفاعت كن،به درستى كه براى تو نزد خدا مقامى از مقامات بلند است.

مفاتيح الجنان،زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها

دختر امام،خواهر امام،عمه امام

السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا أُخْتَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا عَمَّةَ وَلِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.

سلام بر تو اى دختر ولىّ خدا،سلام بر تو اى خواهر ولىّ خدا،سلام بر تو اى عمّه ولىّ خدا،سلام و رحمت و بركات خدا بر تو اى دختر موسى بن جعفر.

مفاتيح الجنان،زيارت حضرت معصومه سلام الله عليها

وصف شهر قم از منظر اهل البيت عليهم السلام

وجه تسميه قم

فِي رِوَايَاتِ الشِّيعَةِ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه و آله لَمَّا أُسْرِيَ بِهِ رَأَى إِبْلِيسَ بَارِكاً بِهَذِهِ الْبُقْعَةِ فَقَالَ لَهُ قُمْ يَا مَلْعُونُ فَسُمِّيَتْ بِذَلِكَ.

در روايات شيعه است كه چون رسول خدا صلي الله عليه و آله را بمعراج بردند ابليس را ديد كه در آن سرزمين زانو زده، فرمود: قم برخيز اى ملعون و قم ناميده شد.

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 57، ص: 217 ح 42

اهل قم ،اهل ولايت اهل البيت عليهم السلام

عَنِ النَّبِيِّ صلّى اللَّه عليه و آله قَالَ: لَمَّا عُرِجَ بِي إِلَى السَّمَاءِ مَرَرْتُ بِأَرْضٍ بَيْضَاءَ كَافُورِيَّةٍ شَمِمْتُ بِهَا رَائِحَةً طَيِّبَةً فَقُلْتُ يَا جَبْرَئِيلُ مَا هَذِهِ الْبُقْعَةُ قَالَ يُقَالُ لَهَا آبَةُ عُرِضَتْ عَلَيْهَا رِسَالَتُكَ وَ وَلَايَةُ ذُرِّيَّتِكَ فَقَبِلَتْ وَ إِنَّ اللَّهَ يَخْلُقُ مِنْهَا رِجَالًا يَتَوَلَّوْنَكَ وَ يَتَوَلَّوْنَ ذُرِّيَّتَكَ فَبَارَكَ اللَّهُ عَلَيْهَا وَ عَلَى أَهْلِهَا.

ص: 21

از پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله روايت شده كه:چون مرا به آسمان بردند به زمينى سفيد و كافورى گذشتم و بوى خوشى از آن بوئيدم و به جبرئيل گفتم: اين بقعه چيست؟ گفت: بآن آبه،(1) گويند،كه رسالت تو و ولايت ذريه تو بر آن عرضه شد و پذيرفت و خدا از آن مردانى آفريند كه تو و ذريه تو را دوست دارند، بركت خدا بر آن و مردمش باد.

1-آبة: بليدة تقابل ساوة، و أهلها شيعة،آبه،نام شهرى است نزديكى ساوه ؛ معجم البلدان ج 1 ص 50

بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 57 ص 228 ح64

رحمتهاي خدا بر اهل فم

عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ: صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ قُمَّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ قُمَّ سَقَى اللَّهُ بِلَادَهُمُ الْغَيْثَ.

امير المؤمنين عليه السلام فرمودندكه: رحمتهاى خدا بر مردم قم، خدا بلادشان را سير باران كند.

بحار الأنوار (ط - بيروت) ج 57 ص 228 ح63

خاك قم مقدس است

قال الصادق عليه السلام:تُرْبَةُ قُم مُقَدَّسةٌ و اهلُها مِنَّا وَ نَحنُ مِنْهُمْ لا يُريدُهُمْ جَبّارٌ بِسُوءٍ اِلاَّ عُجِّلَتْ عُقُوبَتُه.

امام صادق عليه السلام فرمودند:خاك قم مقدس است و اهل آن از ما هستند و ما از آنهاييم، هيچ جبّار و سركشي اراده بدي به آنها نمي كند، مگر آنكه به زودي به كيفر خود مي رسد.

بحارالانوار ج 57 ص 218، ح 49

عش آل محمد عليهم السلام

امام كاظم عليه السلام قم را جايگاه آل پيامبر و پناهگاه پيروان آنها معرفي مي نمايد:

قُم عُشُّ آلِ مُحمدٍ و مَأْوَي شِيعَتِهِمْ.

بحارالانوار ج 57 ص 214 ح 31

سه در از درهاي بهشت

ص: 22

عَنِ الرِّضَا عليه السلام قَالَ: لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةُ أَبْوَابٍ فَثَلَاثَةٌ مِنْهَا لِأَهْلِ قُمَّ فَطُوبَى لَهُمْ ثُمَّ طُوبَى لَهُمْ.

امام رضا عليه السلام فرمودند:به درستي كه براي بهشت هشت در است و سه در آن براي اهل قم مي باشد، پس خوشا به حال آنها، و خوشا به حال آنها، و خوشا به حال آنها.

بحار الأنوار (ط - بيروت) ج 57 ص 228 ح62

پنا ه ببريد به قم

عن الرضا عليه السلام قَالَ: إِذَا عَمَّتِ الْبُلْدَانَ الْفِتَنَ وَ الْبَلَايَا فَعَلَيْكُمْ بِقُمَّ وَ حَوَالَيْهَا وَ نَوَاحِيهَا فَإِنَّ الْبَلَايَا مَدْفُوعٌ عَنْهَا.

ازامام هشتم عليه السّلام نقل شده كه فرمودند: كه چون فتنه و بلا همه شهرها را گرفت بر شما باد بقم و اطرافش كه بلا از آنها به دور است.

بحار الأنوار (ط - بيروت) ج 57 ص 228 ح61

اگر قم نبود دين گم ميشد

رُوِيَ عَنِ الْأَئِمَّةِ عليهم السلام لَوْ لَا الْقُمِّيُّونَ لَضَاعَ الدِّينُ.

و از ائمه عليهم السلام روايت شده كه اگر قميين نبودند دين گم ميشد.

آسمان و جهان (ترجمه كتاب السماء و العالم بحار الأنوارجلد 54) ج 4 ص188 ح43

قم معدن علم وفضيلت

اگر امروزه شاهديم كه مركزيت حوزه علميه و جايگاه علوم آل محمد صلّي الله عليه و آله در جهان تشيع، شهر قم مي باشد، در حقيقت، به بركت وجود آن خاتون دو عالم و منزلت علمي و معنوي اوست كه چون مغناطيسي عظيم شيفتگان علم و معرفت را به سوي حرم مطهرش جذب نموده است، حقيقتي كه امام صادق عليه السلام قرنها پيش نويدش را اين چنين داده بود:

سَتَخْلُو كوفةُ مِنَ المؤمنينَ و يأزِرُ عَنْهَا العلمُ كما تَأزِرُ الحيَّةُ في جُحْرِها، ثُمَّ يَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبلْدَةٍ يُقالُ لَها قُمْ و تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّي لاَ يَبْقي فيِ الْاَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فيِ الدّينِ حَتَّي الْمخَدَّراتِ في الْحِجَال؛به زودي كوفه از مؤمنان خالي مي گردد و علم از آن همچون ماري كه در لانه اش جمع مي شود، جمع و بر چيده مي گردد و سپس در شهري كه آن را قم مي گويند، آشكار مي شود و آنجا معدن علم و فضيلت خواهد شد. آن گاه در سراسر زمين [بر اثر گسترش علم از قم ] هيچ كس حتي زنان پرده نشين باقي نمي مانند كه از نظر دين (و آگاهي به مسايل آن) ضعيف و مستضعف باشند.(1)

ص: 23

خاك قم گشته مقدس از جلال فاطمه نور باران گشته اين شهر از جمال فاطمه

گر چه شهر قم شده گنجينه علم و ادب قطره اي باشد ز درياي كمال فاطمه

تابش شمع و چراغ و كهرباي نورها باشد از نقد جمال بي مثال فاطمه

(1)بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج 57، ص: 213

اشعار

تا ابد باغچه ي عطر بهار است اينجا

دست گلهاست كه بر دامن يار است اينجا

هر طرف رايحه باغ تجلي دارد

به گمانم سحر آينه زار است اينجا

بالهايي كه ملائك به طواف آوردند

وقف برداشتن گرد و غبار است اينجا

هر طرف آهوي دلهاست به دام افتاده

نكند منطقه ي باز شكار است اينجا

بس كه روشن شده از گنبد تو صبح حرم

نور خورشيد كم از شمع مزار است اينجا

تحفه هايي كه زميني است كجا لايق اوست

صلوات است كه شايان نثار است اينجا

اين سخن بر غزل پيش ضميمه بادا

هرچه داريم نثار تو كريمه بادا

در تماشاي جلال تو ادب بايد داشت

ناله اي بدرقه راه طلب بايد داشت

در خور منزلت و شأن تو ذيقعده نيست

جشن ميلاد تو در ماه رجب بايد داشت

كوثر اسم تو شيريني ايمان دارد

وقت نامت به دهان طعم رطب بايد داشت

عاقل از درك حظور تو به عجز افتاده

به تمناي تو ديوانه لقب بايد داشت

همچو پروانه اگر سوخت پر ما سهل است

سخت عمري كه پي شمع تو تب بايد داشت

آفرين بر تو كه سر بودي و مكتوم شدي

خواهر و دختر و هم عمه معصوم شدي

لايق صحبت صبح تو به جز شبنم نيست

ص: 24

جز ستاره شب احساس تو را محرم نيست

در كوير آمدي از زمزمه گل روياندي

يعني احساس زلال تو كم از شبنم نيست

آنكه ايوان نجف گفته صفايي دارد

داند ايوان تو از مرقد مولا كم نيست

پاي شيطان به شكوه حرمت باز نشد

آنكه بيرون ز بهشت تو رود آدم نيست

عشق بي حد تو را كافري اش مي خوانند

كفر هم باشد اگر آخر اين عالم نيست

آسمان مي چكد از خواهش عرفاني ما

حالت دَرهم ما مستحق دِرهم نيست

از نسيم سحر آرامگهت پرسيدم

كه لبش جز به تب بوسه بر آن پرچم نيست

حرمت جلوه توحيد دمادم دارد

قبله گاه است ولي مسجد اعظم دارد

جواد محمد زماني

***

مرغ دلم راهي قم مي شود

در حرم امن تو گم مي شود

عمه سادات سلام عليك

روح عبادات سلام عليك

كوثر نوري به كوير قمي

آب حيات دل اين مردمي

عمه سادات بگو كيستي؟

فاطمه يا زينب ثانيستي؟

از سفر كرب و بلا آمدي؟

يا كه به دنبال رضا آمدي؟

من چه كنم شعله داغ تو را

درد و غم شاهچراغ تو را

كاش شبي مست حضورم كني

با خبر از وقت ظهورم كني

مرحوم محمد رضا آقاسي

***

اي ك__ه از نس____ل اهل ب_الايي

اي ك__ه در اوج حجب پي_دايي

زين___ب ح__ض_رت رضايي تو

ه__م___هٔ اف__ت____خ_ار ب__اب__اي___ي

دخت م___وسايي و ولي م__ريم

چون رق__يه ش__ب__يه زه_راي_ي

باب مش__كل گش__اي امروزي

ش__اف____ع مه__ربان ف__رداي____ي

مثل اج__داد و ن_س_ل__تان ب_ان___و

آب_____روي_ي ب__راي دن___ي__اي___ي

سر ش__كسته به مح_ض__رت آيد

ه__ر ك___ه دارد م___دال آق__اي___ي

ب___ي نگ_اه___ت نم_ي ش__وم آدم

بار ك__ج ك__ي رس_يده بر جايي

ص: 25

كاسه ام را هم__يش__ه پ_ركردي

ق__ب__ل آن ك___ه كن__م تم___ناي____ي

م____ن ب___دون ق_م و خ_راس_انت

مي رسي___دم ب__ه مرز رسوايي

گ___ل__ه از ه_ج__ر كرب__لا دارم

ب_ا دل م__ن ت__و راه م__ي آي_ي؟

حسين رحيميان

***

اي دختر و خواهرت ولايت

آيينة مادر ولايت

بر ارض و سما مليكه در قم

آرام در امام هفتم

معصومه به كينه و به عصمت

افتاده به خاك پات عفّت

در كوي تو زنده، جان مرده

بر خاك تو عرش سجده برده

گفتند و شنيده اند ز آغاز

كز قدم به جنان دري شود باز

حاجت نبود مرا بر آن در

قم باشدم از بهشت بهتر

قم قبلة خازن بهشت است

اينجا سخن از بهشت، زشت است

قم شهر مقدّس قيام است

قم خانة يازده امام است

قم شهر مدينه تو بتولش

صحنين تو مسجد الرسولش

قم تربت پاك پيكر توست

اينجا حرم مطهّر توست

گر فاطمه دفن شد شبانه

نبود ز حريم او نشانه

كي گفته نهان ز ماست آن قبر

من يافته ام كجاست آن قبر

آن قبر كه در مدينه شد گم

پيدا شده در مدينة قم

مريم به برت اگر نشنيد

اين منظره را مسيح بيند

سازد به سلام سرو و قد خم

اوّل به تو بعد از آن به مريم

روزي كه به قم قدم نهادي

قم را شرف مدينه دادي

آن روز قرار از ملك رفت

ذكر صلوات بر فلك رفت

تابيد چو موكبت ز صحرا

شهر از تو شنيد بوي زهرا

در خاك رهت ز عجز و ناله

مي ريخت سرشك همچو لاله

با گرية شوق و شاخة گل

برد اند به ناقه ات توسّل

دل بود كه بود محفل تو

ص: 26

غم گشت به دور محمل تو

آن پير كه سيّد زمان بود

رويش همه را چراغ جان بود

گرديد به گرد كاروانت

شد، پاي برهنه ساربانت

بردند ترا به گريه هودج

تا خانة موسي ابن خزرج

از شوق تو اي بتول دوّم

قم داد ندا به مردم قم

كاي مردم قم به پاي خيزيد

از هر در و بام گل بريزيد

آذين به بهشت قم ببنديد

ناموس خدا مرا پسنديد

قم شام نبود تا كه در آن

دشنام دهد كسي به ميهمان

قم شام نبود تا كه از سنگ

گردد رخ ميهمان ز خون رنگ

قم كوفه نبود تا كه خواهر

بيند سر ني سر برادر

حاشا كه قم اين جفا پذيرد

مهمان به خرابه جاي گيرد

بستند به گرد ميهمان صف

قم با صلوات و شام با كف

قم مهمان را عزيز خواند

كي دخت ورا كنيز خواند؟

«ميثم» همه عمر آنچه را گفت

در مدح و مصيبت شما گفت

حاج غلامرضا سازگار

***

تو كيستي؟ سلاله ي زهراي اطهري

معصومه اي، كريمه ي آل پيمبري

ممدوحه ي ائمّه و محبوبه ي خدا

احمد خصايل استي و صدّيقه منظري

باب الكرم سلاله ي باب الحوائجي

امّ العفاف دختر موسي بن جعفري

امروز قلبه ي دل خوبان روزگار

فردا همان شفيعه ي فرداي محشري

تو سوّمين مليكه ي اسلام فاطمه

آيينه دار زينب و زهراي اطهري

يك مام تو خديجه دگر مام فاطمه

پاكيزه تر زمريم و حوّا و هاجري

مريم پي زيارتت آيد اگر به قم

اقرار مي كند كه همانا تو برتري

بر نُه سپهرِ عصمت و تقوي ستاره اي

در هفت بحر نور فروزنده ي گوهري

ص: 27

هم چار نجل پاك رضا را تو گوهري

هم هشتمين وليّ خدا را تو خواهري

مصباح علم و دانش و توحيد و معرفت

مصداق هل اتي ثمر نور و كوثري

عمر كم تو خاطره ي عمر فاطمه است

يادآور مقاومت و صبر مادري

گويند باز مي شود از قم در بهشت

تو خود بهشت قرب خداوند اكبري

مادر نگشته، بانوي خلق دو عالمي

شوهر نكرده، مادر آغاز و آخري

بانو ولي چه بانو، بانوي نه سپهر

دختر ولي چه دختر، اسلام پروري

بر هشت آفتاب ولايت ستاره اي

در نه سپهر نور مه نور گستري

پيراهن تو عصمت، تقوي ست چادرت

زهد مجسمّي و عفاف مصوّري

در بحر بي كرانه ي ايمان دُرِ كمال

در آسمان زهد فروزنده اختري

باب المراد دختر باب الحوايجي

اخت الوقار دخت بتول مطهري

زهرا بهشتِ روح لطيفِ محمّد (ص) است

اولاد او همه شجر نور و تو بري

گويند سايه ي حرمت بر سر قم است

قم را نه، بلكه مُلك جهان را تو محوري

زانو زنند خيل فقيهان به محضرت

آري تو شهر فقه و احاديث را دري

روزي اگر به خطبه گشايي زبان خويش

باور كنند خلق كه در نطق حيدري

اسلام را به منطق گرمت مروّجي

توحيد را به نيروي علمت بيانگري

عطر تو بر مشام محمّد (ص) اگر رسد

با خنده بوسدت كه بهشت مكرّري

از نخل هاي سبز فدك مي رسد ندا

اين باغ از آن توست كه زهراي ديگري

«ميثم» اگر ثناي تو گويد محال نيست

زيرا تو در قصيده سراييش رهبري

حاج غلامرضا سازگار

پيامك

اي آينه ي تقوي وي شاخه گل طوبي

ص: 28

هستي ز تو شد زيبا يا حضرت معصومه

از جود و سخاي تو از لطف و عطاي تو

قم گشته بسي احيا يا حضرت معصومه

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

عصمت به پاي عصمت تو سجده مي كند

معصومه اي و عصمت كبراي ديگري

اي زينبي كه عالمه بي معلمي

زين رو كني به شهر خودت علم پروري

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

شهر قم آشيان آل عباست

حرم دختر ولى خداست

جلوه گاه تجلى حق است

اشرف از طور وادى سيناست

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

عمه اطهر امام جواد

خواهر طاهر امام رضاست

رحمت كردگار بر حرمش

دائما نازل از طريق سماست

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

آن شب زمين هواي بهشتي دوباره داشت

آغوش آسمان به بغل ماهپاره داشت

چشمان ابر روي زمين را گرفته بود

هر قطره با خودش سبدي پرستاره داشت

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

اين بار حق به دامن موسي عطا نمود

آن كوثري كه بال ملك گاهواره داشت

اين سيب سرخ سيب بهشت پيمبر است

اين دختر يگانه موسي بن جعفر است

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

خاك بهشت بهر قدمگاه تو كم است

آغوش نجمه بود سراي رسيدنت

قلب برادرت ز تب شوق آب شد

در التهاب ثانيه هاي رسيدنت

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

در چشم خويش ذوق خدا را نگاه كن

گلخنده امام رضا را نگاه كن

از آن زمان كه خواهر سلطان ما شدي

بانو ، شما مليكه ايران ما شدي

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

از آسمان وجود تو بر ما نزول كرد

ص: 29

تا كوثر دوباره قرآن ما شدي

منت گذاشت بر سر ما ناز مقدمت

وقتي كه آمدي تو و مهمان ما شدي

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

با هر قدم به سينه ما جا گرفته اي

يعني تو صاحب دل ما جان ما شدي

باني خير و بركت اين خطه گشته اي

وقتي نسيم سبز بيابان ما شدي

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

ولاى حضرت معصومه راحت جانست

به چشم مردم آگاه روح ايمانست

كسى به دعوى ايمان خود بود صادق

كه پيرو نبى و تابع امامان است

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

چه جاى آن كه نباشد محب معصومه

كه او به چرخ ولا اختر درخشانست

به خاك پاى تو اى بنت موسى جعفر

كه توتياى ضيابخش اهل عرفانست

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

يا رب اين خلد برين يا جنه الماواستى

يا همايون بارگاه بضعه موساستى

اين مهين بانو كه در برج شرافت اخترى است

نسل پاك و زاده انسيه الحوراستى

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

فاطمه اخت الرضا، سلطان دين، روحى فداه

خاك درگاه تو از عرش علا اعلاستى

ملجا اهل زمان و شافع يوم المعاد

خواهر سلطان دين و ثانى زهراستى

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

حضرت ناطق بحق صادق چنين فرموده است

درجزاى زائر او جنت الماواستى

اى مهين بانوى كاخ عصمت، اى مايه وجود

اى كه خاك درگهت رشك دم عيساستى

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

اي دختر عقل و خواهر دي_ن

وى گوهر درج عز و تمكين

عصمت شده پاى بند موي_ت

اى علم و عمل مقيم كويت

ص: 30

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

اى ميوه شاخسار توحي_د

همشيره ماه و دخت خورشيد

وى گوهر تاج آدميت

فرخنده نگين خاتميت

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

ز افق نور ديگرى پيداست

جلوه هاى منورى پيداست

شادى بر هر كه بنگرى پيداست

شهد جان را چه شكرى پيداست

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

آفت دلها غم است بر درگه معصومه ام

حرمت من حرمت عز و جلال فاطمه

يارب ازغمها مرا برهان هم از افسردگى

عفوكن مارا به قلب پر ملال فاطمه

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

بالد بر آسمان ز شرف آسمان قم

سايد بر آستان تو سر آسمان قم

درگاه تو است مركز دارالفنون علم

طلاب دين كواكبى از كهكشان قم

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

به هر كه مى نگرم جانب تو روى آرد

تو خود نظر مگر ازلطف سوى ما دارى

از آن كه دختر موسى بن جعفرى به خدا

كنند مدح تو گر تا به حشر جا دارى

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

مزار حضرت معصومه اينجاست

رضا را خواهر مظلومه اينجاست

چو اينجا شد چراغ عشق روشن

به دلها اين حرم شد پرتو افكن

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

اي نور دل زهرا يا حضرت معصومه

وي بانوي بي همتا يا حضرت معصومه

تو تالي زهرايي چون زينب كبرايي

اي مظهر خوبي ها يا حضرت معصومه

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

قم از تو صفا دارد هركس كه تو را دارد

غمگين نبود فردا يا حضرت معصومه

تو دختر موسايي چون فاطمه يكتايي

محبوب دل طاها يا حضرت معصومه

ص: 31

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

آيتي از خداست معصومه

لطف بي انتهاست، معصومه

جلوه اي از جمال قرآني

چهره اي حق نماست، معصومه

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

عطر باغ محمدي دارد

زاده مصطفي است، معصومه

پرتوي از تلألوء زهرا (س)

گوهري پر بهاست، معصومه

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

زائران، يك در بهشت اينجاست

تربتش با صفاست، معصومه

در توسل به عترت و قرآن

باب حاجات ماست، معصومه

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

دختر بدين جلال، نپارورده مام دهر

دختر بدين مقام، نياورده روزگار

چشم فلك نديده و نشنيده گوش دهر

دختر بدين جلالت و بانو بدين وقار

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

گوهرى كز شرف جلوه كوثر است

فروغ ديده موسى بن جعفر است

دخت فرخنده زهراى اطهر است

آنكه قبرش به قم سنگر عصمت است

بهر ايرانيان باعث رحمت است

ما همه ريزه خوار، او ولى نعمت است

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

برآيينه جمال داور صلوات

بر روشني چشم پيمبر صلوات

برحضرت معصومه فروغ سرمد

بر دسته گل موسي جعفرصلوات

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

ميلاد نور ديده رضا، كعبه دل ها، حضرت معصومه عليهاالسلام خجسته باد!

***

معصومه جان! عطر ميلاد تو، چون نسيم بهشتي است كه مشام دل ها را مي نوازد؛ ميلادت مبارك!

***

معصومه جان! ميلادت چون شكوفه هاي بهاري، به جان هاي مشتاق، طراوت مي بخشد.

***

ميلاد بانوي مهر و وفا، مظهر جود و سخا، حضرت معصومه عليهاالسلام مبارك باد!

***

به يمن ميلادت، ذره ذره نور مي شويم و قطره قطره حضور، و دل را به سراي كرامتت دخيل مي بنديم تا در روز مقدس تولد تو با دست هاي پاكت تطهير شويم.

ص: 32

***

بانويم معصومه عليهاالسلام ! ميلادت، نور به چشم ها مي پاشد و سرور به دل ها؛ و رايحه بهشتي ات، مشام دل را با عطر خوش حضور مي نوازد؛ ميلادت مبارك!

***

حضرت فاطمه معصومه(سلام الله عليها) ديده به جهان گشود و در بوستان معنويت، نسيم سبز بشارت وزيدن گرفت.

***

معصومه فلسفه شيدايى است و غزل ماندن و بودن، معصومه نگين ايران است كه درقم، شهر اقامه مى درخشد .

***

بانويم معصومه عليهاالسلام! نگاه معصومانه ات، اميد را در دل خسته زمين مي روياند و رايحه پاك بهشتي ات، نسيم را به وجد مي آورد.

***

سلام بر تو، بانوي آب ها و آيينه ها!

سلام بر تو، زيباترين مطلع غزل هاي عاشقي!

سلام بر نجابت دست ها و كرامت نگاه هايت!

«اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطمة معصومه»

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

روز ميلاد توست و تو روشني به ما هديه مي دهي و ما با دستاني پر از روشني، از اين حُسن بازمي گرديم؛ با دل هايي كه در حوضچه چشمانمان با آب ديده تطهير شده است.

روز ميلاد تو هر روز در ما تكرار مي شود، اي تكرار روشني در روح و روان ما!

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

مژده باد طلوع تو اي معصومه زكيّه كه بارقه شهاب تو، روشنايي ديگر در شب هاي مناجات اهل زمين است.

***

معصومه، يعني قداست مريم و عصمت فاطمه و ادامه قصه غصه هاي زينب در جست وجوي برادر.

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

خجسته باد ميلاد بانوي قدسيه مطهره، فاطمه معصومه عليهاالسلام كه بارگاه نوراني اش محل دايمي نزول فرشتگان بر زمين و دروازه بهشت است.

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

بانويم معصومه (ع)! شرافتِ زن در ياد توست، آن هنگام كه قدسيان بر گلدسته هاي نوراني ات سلام مي فرستند.

ص: 33

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

آيتي از خداست معصومه(عليها السلام)

لطف بي انتهاست معصومه(عليها السلام)

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

اي مظهر عصمت خدا معصومه

كن مرحمتي به سوي ما معصومه

ازما تورضا باش به جان زهرا

اي نام برادرت رضا،معصومه

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

آنكه قبرش به قم سنگر عصمت است

بهرايرانيان باعث رحمت است

ماهمه ريزه خوار، او ولي نعمت است

مظهر عصمت كبريا خوش آمد

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

اي روح محبت كه به قم قائمه اي

يادآور زهد و عفت فاطمه اي

معصومه و خواهر محبوب رضا

اوعالم اهلبيت و تو عالمه اي

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

بپوشانيد چشم اي اهل معنا

كه آيد عصمت باري تعالي

خدا افزوده لطف خود به مردم

كه آيد حضرت معصومه درقم

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

اي كه به قم قدر و بها داده اي

كشور ما را تو صفا داده اي

نام تو بر قلب صفا مي دهد

روضه تو بوي رضا(ع)مي دهد

ميلاد مسعود حضرت فاطمه معصومه(س) بردوستداران حضرتش مباركباد.

***

امام رضا(عليه السلام)فرمودند: كسى كه حضرت فاطمه معصومه را زيارت كند پاداش او بهشت است.

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

بارگاهي كه به شهر قم به پاست،

هم براي نجف هم كربلاست،

خاك اورا غرق بوسه مي كنم،

چون كه جاي پاي اربابم رضاست.

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

يا رب چه قشنگ است و چه زيبا حرم قم

چون جنت اعلا، حرم محترم قم

بانوي جنان، اخت رضا، دختر موسي

دردانه زهرا و ملائك خدم قم

ص: 34

اين مژده بس او را كه بهشت است جزايش

هر كس كه زيارت كندش در حرم قم

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

اى دختر و خواهر ولايت

آيينه مادر ولايت

بر ارض و سما مليكه در قم

آرام دل امام هفتم

معصومه به كتيبه و به عصمت

افتاده به خاك پايت عفت

گفتند و شنيده اند ز آغاز

كز قم به جنان درى شود باز

حاجت نبود مرا برآن در

قم باشدم از بهشت بهتر

قم قبله خازن بهشت است

اين جا سخن از بهشت، زشت است

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

شهر قم يك گل به نام حضرت معصومه دارد

اين شرف را شهر قم با حضرت معصومه دارد

شهر ما سرمست گشته از شميم عطر كويش

يك جهان عطر مصفا حضرت معصومه دارد

هر كه شد مهمان به قم از فيض اولبريز گشته

اين كرامتها به دلها حضرت معصومه دارد

من چه گويم از محبت ، از وفا ، از عشق بانو

يك بغل فيض معلا ، حضرت معصومه دارد

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

امام جواد (عليه السلام) فرمودند: كسى كه عمه ام را در قم زيارت كند پاداش او بهشت است .

ميلاد حضرت معصومه (ع) مبارك باد

***

خاك قم گشته مقدس ازجلال فاطمه

نورباران گشته اين شهرازجمال فاطمه

گرچه شهر قم شده گنجينه علم و ادب

قطره اى باشد ز درياى كمال فاطمه

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109