از قطره تا دريا (زيرنويس ها و پيام هاي كوتاه ويژه انتخابات رياست جمهوري و شوراهاي شهر و روستا)

مشخصات كتاب

سرشناسه: سقلاطوني، مريم، 1354 -

عنوان و نام پديدآور: از قطره تا دريا (زيرنويس ها و پيام هاي كوتاه ويژه انتخابات رياست جمهوري و شوراهاي شهر و روستا)/ به كوشش: مريم سقلاطوني.

مشخصات نشر: قم: صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، مركز پژوهش هاي اسلامي، 1391.

مشخصات ظاهري: 240ص.

شابك: 978-964-514-273-3

وضعيت فهرست نويسي: فيپا

موضوع: خميني، روح الله، رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، 1279 - 1368. -- نظريه درباره انتخابات

موضوع: خامنه اي، علي، رهبر جمهوري اسلامي ايران، 1318 - -- نظريه درباره انتخابات

موضوع: انتخابات -- ايران

شناسه افزوده: صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران. مركز پژوهش هاي اسلامي

رده بندي كنگره: 1391 4الف786الف4/5/1574 DSR

رده بندي ديويي: 955/0842

شماره كتابشناسي ملي: 3097805

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

پيش گفتار

پيش گفتار

رسانه ها در جامعه امروز، نقش و جايگاه بي بديلي دارند كه تمام شئون زندگي را در بر گرفته است. به ويژه در عرصه انتخابات و تبليغات نامزدها كه در اين زمينه مي توانند نقش مفيد و سازنده اي داشته باشند و سبب شورآفريني و حضور گسترده مردم در انتخابات شوند.

نقش رسانه ها در انتخابات به دليل تاثير گسترده و چگونگي پوشش رسانه اي، برجسته است. از سوي ديگر هنگامي كه صحبت از آموزش و تربيت اخلاقي به ميان مي آيد، توجه به رسانه هاي جمعي بيشتر است. اين امر ضرورت اهتمام رسانه به ترويج اخلاق و اصول و ارزش هاي اخلاقي را ايجاب مي كند.

از اين رو، شايسته است رسانه با درك حكيمانه، عميق و دقيق مسائل و در نظر گرفتن اقتضائات زمان و مكان به فرهنگ سازي مناسب، متناسب و مبتني با ارزش هاي اعتقادي و اخلاقي بپردازد و زمينه بروز رفتارهاي اخلاقي _ انساني متناسب با اين فرهنگ را در جامعه فراهم آورد.

ص: 8

انتخابات يكي از راهكارهاي پذيرفته شده براي برقراري ارتباطات و تأثيرگذاري سياسي ميان شهروندان و نخبگان سياسي است؛ قواعد و قوانين آن مشخص است و به عنوان راهنمايي براي رفتار سياسي افراد تلقي مي شود. بنابراين، هر شهروند با رعايت قوانين انتخابات، براساس اطلاعاتي كه از مراجع گوناگون به دست مي آورد، منطبق با سليقه و عقيده، نامزدهايي انتخاب مي كند كه صلاحيت آنها تأييد شده است. به عبارت ديگر، هدف انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان، اثرگذاري سياسي است و راه پذيرفته شده اين عمل در جوامع امروزي، برگزاري انتخابات است.

در انتخابات وظيفه رسانه، تبيين و تنقيح، تعريف و چيستي، اهداف، وظايف و مسئوليت ها (نظارتي و اجرايي، احزاب و گروه ها، كانديداها و ستادهاي انتخاباتي، رفراندوم و نيروهاي امنيتي) و قوانين انتخابات و همچنين تبيين مفاهيم و واژه هاي مرتبط با انتخابات از قبيل آزادي (انديشه و بيان)، دموكراسي و مردم سالاري ديني، حريم خصوصي، مصلحت عمومي و... است.

رسانه در كنار احزاب، گروه هاي صاحب نفوذ، طبقات اجتماعي و... نقش مؤثري در جامعه پذيري و مشاركت سياسي دارد و مستقيم و غير مستقيم با رساندن اخبار، اطلاعات سياسي، معرفي ارزش ها، آرمان هاي سياسي و تبليغ در مورد آنها، مقايسه ارزش هاي سياسي جامعه خودي با ارزش هاي ساير جوامع، بحث و گفت وگو در زمينه مواضع دولت و نظام جامعه پذيري سياسي را محقق مي سازد.

همچنين رسانه در زمينه جهت دهي به نوع نگرش و نوع پنداشت افراد، براي شركت در فعاليت هاي سياسي جامعه و به منظور هماهنگي و هم سويي

ص: 9

با نظام نقش ايفاء مي كند و در راه انگيزش، تحرك و بسيج مردم به سوي اهداف اصلي نظام گام بر مي دارد.

در گامي ديگر رسانه با تشويق و تقدير از مردم توجه آنان را از مشكلات باز مي دارد و با اين روش به تخليه عواطف مخاطبان كمك مي كند. همچنين وظيفه دارد جامعه را از انحراف از سياست هاي رسمي يا توهين به اصول اخلاقي برحذر دارد و آنان را به انجام تعهدات و مسئوليت ها در قبال جامعه تشويق و ترغيب نمايد.

گفتني است در زمان انتخابات اصول و ارزش هايي نيز بايد بر جامعه حاكم باشد كه عدالت، صداقت، امانت داري، حفظ آبرو و حيثيت، قانون مداري و قانون گرايي، كرامت انساني و عزت نفس، مسئوليت پذيري، وحدت و انسجام، حفظ منافع ملي و مصالح اسلامي، ارزش گرايي، انتقادپذيري، حفظ حريم خصوصي از جمله اين ارزش هاست.

بر اين اساس وظيفه رسانه، ترويج اصول و ارزش هاي اخلاقي، ترغيب و تشويق جامعه به رعايت آنها و زمينه سازي براي رفتارهاي انتخاباتي، مبتني بر فرهنگ و آموزه هاي ديني، همچنين تقبيح رفتارهاي ناشايست و دون شأن جامعه اسلامي است.

پيام هاي كوتاه قالبي است كه به دليل ايجاز داراي ظرفيت وپتانسيل ويژه اي در زمينه تبيين، اقناع و بسيج مردم در انتخابات دارد، مجموعه حاضر كه به قلم جمعي از نويسندگان تدوين گرديده، تلاشي است در جهت ياري اهالي محترم رسانه ملي جهت تحقق اهداف عالي نظام اسلامي از طريق رسانه ملي كه اميدواريم با وجود كاستي ها به آن عنايت كنند.

ص: 10

ص: 11

فصل اول: منشور انتخابات از منظر امام خميني رحمة الله و مقام معظم رهبري

اشاره

فصل اول: منشور انتخابات از منظر امام خميني رحمة الله و مقام معظم رهبري

زير فصل ها

اهميت انتخابات و وظايف دولت و مردم در كلام امام خميني رحمة الله

انتخابات و وظايف دولت و مردم در كلام مقام معظم رهبري

ص: 12

ص: 13

اهميت انتخابات و وظايف دولت و مردم در كلام امام خميني رحمة الله

اشاره

اهميت انتخابات و وظايف دولت و مردم در كلام امام خميني رحمة الله

زير فصل ها

دولت اسلامي از منظر امام خميني رحمة الله

اهميت حضور درانتخابات از منظر امام خميني رحمة الله

اخلاق و انتخابات از منظر امام خميني رحمة الله

پرهيز از اختلافات و شركت يكدلانه در انتخابات

ملاك ها و معيارهاي انتخاب

دولت اسلامي از منظر امام خميني رحمة الله

دولت اسلامي از منظر امام خميني رحمة الله

دولت اخلاقي، دولتي است اسلامي كه قوانين اسلامي را به اجرا در مي آورد.(1)

كاركنان و كارگزاران دولت اسلامي بايد معتمد مردم و متعهد به اسلام باشند.(2)

كاركنان و كارگزاران دولت اسلامي بايد آگاه به قوانين اسلام باشند.(3)

كاركنان و كارگزاران دولت اسلامي بايد عادل باشند.(4)

كاركنان و كارگزاران دولت اسلامي بايد صالح باشند.(5)

كاركنان و كارگزاران دولت اسلامي بايد امين باشند.(6)

كاركنان و كارگزاران دولت اسلامي بايد متخصص، دانشمند و كاردان باشند.(7)

كاركنان و كارگزاران دولت اسلامي بايد عامل به عدالت باشند.(8)


1- صحيفه امام، ج 5، ص 474.
2- صحيفه امام، ج 5، ص 382.
3- امام خميني، ولايت فقيه، ص 49.
4- صحيفه امام، ج 3، ص 304.
5- صحيفه امام، ج 8، ص 191.
6- صحيفه امام، ج 17، ص 238.
7- صحيفه امام، ج 19، صص 157 و 158.
8- صحيفه امام، ج 9، صص 15 و 16.

ص: 14

كاركنان و كارگزاران دولت اسلامي بايد داراي رفتاري اسلامي باشند.(1)

وقتي حكومتي پايه قدرتش به دوش ملت نباشد و ملت با قلبش با آن موافق نباشد، هر چه قدرتمند باشد هم نمي تواند پايداري كند.(2)

تا دولت صالح نباشد مملكت صلاحيت پيدا نمي كند.(3)

بايد دولتي به وجود بيايد كه با همه قشرها به عدالت رفتار كند، و امتياز بين قشرها ندهد، مگر به امتيازات انساني كه خود آنها دارند.(4)

اهميت حضور درانتخابات از منظر امام خميني رحمة الله

اهميت حضور درانتخابات از منظر امام خميني رحمة الله

شما چنانچه سطح رأيتان از زمان سابق _ خداي نخواسته _ كمتر بشود، بوق هاي تبليغاتي خارج و شكست خورده هاي فراري به خارج خواهند گفت كه ايران از اسلام رو برگردانده و از جمهوري اسلامي رو برگردانده است.(5)

اگر مي خواهيد در مقابل دنيا اظهار حيات بكنيد كه بگوييد ما بعد از گذشتن چندين سال زنده هستيم، بايد مشاركت كنيد.(6)

مسئله انتخابات آينده از اهم اموري است كه مسئوليت آن با همه ماست. و توجه داريد كه دشمنان اسلام در نظر دارند كاري بكنند كه انتخابات درست صورت نگيرد و از دست مسلمان ها و متعهدين خارج شود.(7)

تمام مردم موظف اند كه در انتخابات حاضر باشند و تحت تأثير هيچ كس قرار نگيرند. بعد از اينكه مشورت كردند كه براي اسلام مفيد است رأي دهند.(8)


1- صحيفه امام، ج 17، ص 140.
2- صحيفه امام، ج 7، ص 510.
3- صحيفه امام، ج 6، ص 46.
4- صحيفه امام، ج 9، ص 135.
5- صحيفه امام، ج 15، ص 261.
6- صحيفه امام، ج 19، ص328.
7- صحيفه امام، ج 18، ص 196.
8- صحيفه امام، ج 18، ص 243.

ص: 15

اخلاق و انتخابات از منظر امام خميني رحمة الله

اخلاق و انتخابات از منظر امام خميني رحمة الله

از آقايان كانديداها و دوستان آنان انتظار دارم كه اخلاق اسلامي _ انساني را در تبليغ براي كانديداي خود مراعات؛ و از هر گونه انتقاد از طرف مقابل كه موجب اختلاف و هتك حرمت باشد خودداري نمايند كه براي پيشبرد مقصود، ولو اسلامي باشد، ارتكاب خلاف اخلاق و فرهنگ، مطرود و از انگيزه هاي غيراسلامي است.(1)

حيثيت و آبروي مؤمن در اسلام از بالاترين و والاترين مقام برخوردار است و هتك مؤمن چه رسد به مؤمن عالم از بزرگ ترين گناهان است و موجب سلب عدالت است.(2)

بايد توجه داشت كه هدف از انتخابات در نهايت حفظ اسلام است. اگر در انتخابات حريم مسائل اسلام رعايت نشود، چگونه منتخب حافظ اسلام مي شود. بايد سعي شود تا خداي ناكرده به كسي توهين نگردد.(3)

در تعيين رئيس جمهوري و وكلاء مجلس با طبقه تحصيل كرده متعهد و روشن فكر با اطلاع از مجاري امور و غير وابسته به كشورهاي قدرتمند استثمارگر و اشتهار به تقوا و تعهد به اسلام و جمهوري اسلامي مشورت كرده و يا علما و روحانيون باتقوا و متعهد به جمهوري اسلامي مشورت نماييد. (4)

از آقايان كانديداها و دوستان آنان انتظار دارم كه اخلاق اسلامي _ انساني را در تبليغ براي كانديداي خود مراعات و از هرگونه انتقاد از طرف مقابل كه موجب اختلاف و هتك حرمت باشد خودداري نمايند.(5)


1- صحيفه امام، ج 12، ص12.
2- انتخابات در انديشه امام خميني رحمة الله، ص 334.
3- انتخابات در انديشه امام خميني رحمة الله، ص 134.
4- وصيت نامه سياسي _ الهي، ص 19؛ صحيفه نور، ج 21.
5- صحيفه نور، ج 12، ص 12

ص: 16

اگر همه اشخاص و همه گروه ها و همه نهادهايي كه در سرتاسر كشور هستند به قانون خاضع بشويم و قانون را محترم بشماريم، هيچ اختلافي پيش نخواهد آمد. اختلاف از راه قانون شكني ها پيش مي آيد.(1)

پرهيز از اختلافات و شركت يكدلانه در انتخابات

پرهيز از اختلافات و شركت يكدلانه در انتخابات

استقلال و آزادي خودتان را نمي توانيد بدون تفاهم حفظ كنيد. ملت را ببينيد كه چگونه پشتيبان شماست. به انتخابات نظر كنيد، مي فهميد كه ايران پايدار خواهد ماند.(2)

من اميدوارم كه ملت شريف ايران در اين امر مهم الهي كه منحرفان از هر چيزي بيشتر با آن مخالفت كرده و مي كنند و اين نيز از اهميت آن است، يكدل و يك جهت در روز انتخابات به سوي صندوق ها هجوم برند و آراي خود را به صندوق ها بريزند.(3)

اگر خداي نخواسته بر اسلام يا كشور اسلامي از ناحيه عدم دخالت در سرنوشت جامعه لطمه و صدمه اي وارد شود، يك يك تمام ملت در پيشگاه خداي قهار توانا مسئول خواهيم بود و نسل هاي آينده كه ممكن است از كناره گيري هاي كنوني مورد هزار گونه تجاوز واقع شوند ما را نبخشند.(4)

در رژيم گذشته مردم نسبت به حكومت و انتخابات و رأي گيري بي تفاوت بودند، ولي حالا يك بيداري و آگاهي در بين مردم پيش آمد و مردم آزادانه به آن چيزي كه مايل اند، به اسلام و جمهوري اسلامي رأي داده اند. و ديگر هيچ قدرت و حكومتي نمي تواند به مردم ما تحميل كند.(5)


1- صحيفه نور، ج 14، ص 414.
2- صحيفه امام خميني رحمة الله، ج 15، ص 268.
3- صحيفه امام خميني رحمة الله، ج 17، ص 133.
4- صحيفه نور، ج 18، ص 23.
5- صحيفه نور، ج 11، ص 238.

ص: 17

امروز شركت در انتخابات رياست جمهوري نه فقط يك وظيفه اجتماعي و ملي است، بلكه يك وظيفه شرعي اسلامي و الهي است كه شكست در آن، شكست جمهوري اسلامي است كه حفظ آن بر جميع مردم از بزرگ ترين واجبات و فرايض است و وسوسه در آن از شيطان بلكه عمال شيطان بزرگ است.(1)

اين وظيفه اي است الهي؛ وظيفه اي است ملي؛ وظيفه اي است انساني؛ وظيفه اي است كه ما بايد به آن عمل بكنيم همه مان بايد در انتخابات شركت بكنيم.(2)

ملاك ها و معيارهاي انتخاب

ملاك ها و معيارهاي انتخاب

اشخاصي را انتخاب كنيم كه از هر جهت صالح باشند.(3)

اگر اصلح را انتخاب كرديد كاري اسلامي مي كنيد.(4)

انتخابات و وظايف دولت و مردم در كلام مقام معظم رهبري

اشاره

انتخابات و وظايف دولت و مردم در كلام مقام معظم رهبري

زير فصل ها

چشم انداز و اهداف

اهميت و ضرورت انتخابات

انتخابات و نقش مردم

انتظارات وآرمان ها

اهداف دشمنان و هوشياري در برابر طرح آنان

كانديداها و اخلاق انتخاباتي

ملاك ها و شاخص ها

وظايف كانديداها، قواي سه گانه و مردم و فعالين سياسي

چشم انداز و اهداف

چشم انداز و اهداف

نقش دولت و نقش رئيس جمهور در پيمودن قاطع راه پيشرفت و تحقق اهداف انقلاب، نقشي بسيار اساسي است و يك قوه مجريه سالم و كارآمد مي تواند در حل مشكلات، كاملاً مؤثر واقع شود.

در انتخابات آينده بايد چشم ها را باز كرد و از خدا كمك خواست تا از آزمايش پر هيجان و دشوار انتخابات سربلند بيرون آمد.(5)


1- صحيفه امام خميني رحمة الله، ج 15، ص 250.
2- صحيفه امام خميني رحمة الله، ج ،18 ص 318.
3- صحيفه نور، ج 18، ص 198.
4- صحيفه نور، ج 18، ص152.
5- بيانات، 5/12/1383.

ص: 18

ملت ايران در اين گزينش ها و در اين انتخابات ها هميشه بيداري و حضور خود را در صحنه اثبات كرده اند. آنچه كه بايد به عنوان راهبرد اساسي موردنظر همه باشد، عبارت است از حضور حداكثري مردم.

بايد شركت مردم در انتخابات رياست جمهوري آينده كه ان شاءالله جزو حماسه هاي ملي خواهد شد، شركتي باشد كه دشمن را از دست اندازي به ايران اسلامي و ملت سرافراز ايران مأيوس كند.

ملت ما هميشه با بهره گيري از فيوضات و معنويات، خود را براي كارهاي بزرگ آماده كرده است و ان شاءالله ملت ايران آماده مي شود و مصمم است كه يكي از بهترين و پرشورترين انتخابات ها و گزينش هاي ملي را برگزار كند.(1)

ملت ما راه اسلام ناب محمدي9 را كه راه نويدبخش پيشرفت و توسعه همگام با عدالت و آزادي و استقلال مالي است، آگاهانه انتخاب كرده و آن را آگاهانه ادامه خواهد داد.

همين ايمان و هوشمندي شما خواهد توانست مردان لايق و باكفايت را عهده دار مسئوليت دولت آينده كند و ابتكار و نشاط برخاسته از صدق و ايمان، رخنه ها را ترميم و توسعه عدالت محور را در كشور نهادينه سازد. ان شاءالله.(2)

من اصرار دارم همه مسئولان كشور و آحاد ملت خودشان را ان شاءالله براي انتخابات آماده كنند. فضاي كشور را بايد فضاي علاقه مندي و شوق به اين انتخابات كرد تا مردم بدانند مي خواهند كار بزرگي انجام دهند.

شور انتخابات اين است. ملت هم آماده باشند و نگاه كنند بيينند چه كسي به هدف هاي آنها معتقد و مؤمن است و توان كار در جهت اين هدف ها را دارد.


1- بيانات، 24/8/1383.
2- بيانات، 22/12/ 1383.

ص: 19

ملت ايران نشان بدهند كه به مسئله انتخابات بي تفاوت نيستند؛ به اين مسئله اهميت بدهند؛ اين اساس كار است.(1)

آنچه كه براي مردم در اين انتخابات و همه گزينش هاي ملي و انتخابات ها مهم است، اين است كه سطح كارآمدي نظام روز به روز ارتقا پيدا كند؛ اين اساس مسئله است.

اگر مردم دنبال رئيس جمهوري يا دنبال نماينده مجلس مي گردند يا دنبال ديگر كساني هستند كه مي خواهند آنها را با انتخاب تعيين كنند، در پي آن هستند كه انسان هاي كارآمدي را بر اريكه مسئوليت بنشانند تا آنها بتوانند سطح كارآمدي نظام را افزايش بدهند و مشكلات مادي و معنوي مردم را حل كنند؛ اين خواست مردم است.

حالا گروه ها و احزاب و عناصر سياسي هم هر كدام نقطه نظرهايي دارند؛ آن نقطه نظرات براي خودشان است. مردم مي خواهند كساني مسئوليت ها را به عهده بگيرند كه دلسوز، باكفايت و كارآمد باشند.

مردم ما مثل هميشه با بصيرت، با آمادگي، با انگيزه و نشاط اين آزمايش بزرگ را هم از سر خواهد گذارند.(2)

دوران انتخابات، دوران شور و التهاب است. با پايان گرفتن انتخابات بايد هيجان و التهاب جاي خود را به متانت و رفاقت و همكاري بدهد.

برنده اين انتخابات ملت است و همه كساني كه در انتخاب شركت داشته اند اعم از آنها كه خود يا نامزد مورد علاقه شان رأي آورده يا نياورده اند، همه برنده اند.


1- بيانات، 10/11/1383.
2- بيانات، 24/8/1383.

ص: 20

بازنده اين انتخابات، امريكا و صهيونيسم و دشمنان ملت ايرانند همه با هم دلي به يكديگر و به دولت خدمت گزار كمك كنيد تا گره ها يكي پس از ديگري گشوده شود.(1)

اهميت و ضرورت انتخابات

اهميت و ضرورت انتخابات

انتخابات دارد نزديك مي شود. مردم بايد آگاهانه پاي صندوق هاي رأي بروند و انتخاب كنند.

انتخابات جلوه بسيار زيبا و جذاب مشاركت عمومي است؛ مؤثرترين وسيله براي اين است كه هر فردي بتواند آرمان ها و خواست ها و مطلوبِ خود را در قالب اجرايي قرار دهد و آن را به تحقق نزديك كند.

اگر كسي را طبق آرمان ها و آرزوهاي خودتان انتخاب كرديد، اين امكان كه آن آرزوها تحقق پيدا كند، به واقعيت نزديك مي شود.

كسي كه فكر مي كنيد براي تحقق خواست ها و آرزوها و گشودن گره هاي مهمي كه براي شما در زندگي مطرح است، مناسب و شايسته است، وقتي او را انتخاب كرديد، در واقع بلندترين قدم را برداشته ايد؛ براي اينكه اين مشكلات از بين برود.

هر خواسته اي _ چه مادي و چه معنوي _ در اين انتخاب و در تعيين مسئول قوه اجرايي مي تواند تحقق پيدا كند.

انتخابات، نماد حركت اسلامي در كشور ماست.

انتخابات، هديه اسلام به ملت ماست.


1- بيانات، 2/12/1382.

ص: 21

امام، حكومت اسلامي به روش انتخابات مردم و حضور مردم و تعيين منتخب مردم را _ كه لبّ اسلام است _ بار ديگر براي مردم ما معنا كرد و در جامعه ما تحقق بخشيد.(1)

ميدانِ اداره كشور و مديريت كشور است؛ مگر شوخي است؟ يك كشور را مي خواهند دست يك نفر بسپرند؛ لذا بايد ورودي هاي اين ميدان كنترل شود و معلوم گردد كسي كه دارد مي آيد، كيست.(2)

انتخابات در كشور ما بايد مسابقه اي براي خدمت باشد، نه مسابقه اي براي كسب قدرت. (3)

انتخابات و نقش مردم

انتخابات و نقش مردم

من عرض مي كنم: همه بايد اصرار داشته باشيد كه در انتخابات شركت كنيد.

به نظر من مسئله اول در انتخابات، مسئله انتخاب اين شخص يا آن شخص نيست؛ مسئله اول، مسئله حضور شماست.

حضور شماست كه نظام را تحكيم مي كند، پايه هاي نظام را مستحكم مي كند، آبروي ملت ايران را زياد مي كند، استقامت كشور را در مقابل دشمني ها زياد مي كند و دشمن را از طمع ورزيدن به كشور و از فكر ضربه زدن و توسعه و فساد و فتنه منصرف مي كند.(4)

انتخابات مظهر حضور مردم است؛ هم چنان كه حضور در راهپيمايي بيست ودوم بهمن، يكي از مظاهر حضور مردمي است.(5)

بنده معتقدم كه در اين انتخابات، ملت بايد به عنوان يك تكليف و يك حق شركت كند... .(6)


1- بيانات، 14/3/1384.
2- بيانات ،5/3/1384.
3- بيانات ،11/10/1390.
4- بيانات، 22/2/1388.
5- بيانات،15/11/1382.
6- بيانات، 19/2/1384.

ص: 22

مشاركت، يكي از اساسي ترين مسائل است. حضور مردم براي پيشرفت و صيانت كشور لازم است. نه اينكه اگر عده زيادي شركت نكردند، اينها به نظام «نه» گفته اند؛ به هيچ وجه اين طوري نيست.(1)

انتخابات آبروي ملي ماست؛ درست در نقطه مقابل خواست دشمنان، همه ما بايد در انتخابات حضور فعالي داشته باشيم.

انتخابات يكي از شاخص هاي رشد ملي ماست.

انتخابات وسيله اي براي عزت ملي است.

وقتي ببينند كه ملت ايران با شور و با شعور و با درك كامل و آگاهي پاي صندوق هاي رأي مي روند، معنايش چيست؟ معنايش اين است ملت براي خود حق و توان تصميم گيري قايل است؛ مي خواهد در آينده كشور اثر بگذارد و مسئولان كشور و مديران اصلي كشور را انتخاب كند.(2)

انتخابات مي تواند براي كشور و ملت ما يك وسيله مصونيت و يك نمودار اقتدار باشد و ملت و نظام اجرايي كشور را در مقابله با چالش هاي گوناگون جهاني، از گذشته مستحكم تر كند.

انتخابات مي تواند نظام جمهوري اسلامي را جوان تر از آنچه هست، بكند.

انتخابات پُرشور از سوي مردم مي تواند روز نويي را براي آنها رقم بزند.

انتخابات، هم در صحنه خارجي و در مقابل چشم بيگانگان، هم در صحنه داخلي و هم براي پيشرفت كشور، يكي از مهم ترين و اساسي ترين رويدادهاست.

هر انتخاباتي براي ملت ما و فضاي عمومي كشور مثل نسيمي است كه فضا را تغيير مي دهد و معطر مي كند؛ هواي تازه اي در فضاي كشور به وجود مي آورد و اميدهاي تازه اي در دل ها برمي انگيزد.


1- بيانات، 5/3/1384.
2- بيانات، 22/2/1388.

ص: 23

صحنه انتخابات _ به خصوص انتخابات رياست جمهوري _ يكي از جدي ترين و پرشورترين و پرجاذبه ترين صحنه هاي مشاركت عمومي مردم است.

براي ملت ما اين انتخابات مهم است؛ همچنان كه براي دشمنان ما هم اين انتخابات مهم است.

هرچه انتخابات پرشورتر باشد، عظمت ملت ايران بيشتر در چشم مخالفان و دشمنانش ديده خواهد شد؛ براي ملت ايران حرمت بيشتري خواهند گذاشت؛ دوستان شما هم در دنيا خوشحال مي شوند.

عظمت ملت ايران را حضور مردم در انتخابات نشان مي دهد.

انتخابات سرمايه گذاري عظيم ملت ايران است.(1)

مردم سالاري ديني با حرف نمي شود؛ مردم سالاري ديني با شركت مردم، حضور مردم، اراده مردم، ارتباط فكري و عقلاني و عاطفي مردم با تحولات كشور صورت مي گيرد؛ اين هم جز با يك انتخابات صحيح و همگاني و مشاركت وسيع مردم ممكن نيست.

انتخابات در كشور ما يك حركت نمايشي نيست. پايه نظام ما همين انتخابات است.

انتخابات يك عرصه ظهور و بروز وحدت ما، عقلانيت ما، شعور ملي ما مي تواند قرار بگيرد.

بعضي خيال مي كنند انتخابات، زمزمه هاي انتخابات، فضاي انتخاباتي، مايه اختلاف است؛ نه، مي تواند مايه اتحاد باشد؛ مي تواند تشجيع كننده به سرعت عمل و پيشرفت باشد؛ با رقابت مثبت.

هر گروهي سعي كنند براي خدمت گزاري به اين ملت، سهم متناسب با خودشان را كه لايق خودشان مي دانند، به دست بياورند؛ هيچ اشكالي ندارد.


1- بيانات، 1/1/1388.

ص: 24

اين رقابت مثبت به جامعه نشاط مي بخشد، ما را زنده دل مي كند، روح جواني را بر جامعه ما حاكم مي كند.(1)

انتظارات وآرمان ها

انتظارات وآرمان ها

چهره هاي گوناگوني كه به عنوان نامزد وارد عرصه انتخابات مي شوند، به اين موضوع توجه كنند. اين ملت، تشنه كار است؛ كار. كار نكرده زياد هست؛ ميدان هم براي كار در كشور ما بي نهايت است.

آنچه مردم به آن علاقه دارند و عاشق آن هستند، اين است كه رئيس جمهوري سر كار بيايد كه مهم ترين انگيزه او كار براي اين ملت باشد و در زمينه هاي اقتصادي، زيربنايي، فرهنگي، علمي، اخلاقي، سياست خارجي و ساير زمينه ها كار كند و نشاط و شور و انگيزه كار داشته باشد؛ اين هم با ايمان امكان پذير است.

نامزدها مشخص كنند كه مي خواهند چه كار كنند؛ برنامه ها و هدف ها و راهبردهايشان را براي مردم مشخص كنند.(2)

اهداف دشمنان و هوشياري در برابر طرح آنان

اهداف دشمنان و هوشياري در برابر طرح آنان

اگر مي توانستند روي مردم و يا گروه هاي سياسي اثر بگذارند، كاري مي كردند كه اصلاً انتخابات برگزار نشود؛ كاري كه در انتخابات مجلس هفتم مي خواستند انجام دهند و مايل بودند اساساً انتخابات برگزار نشود.

آنچه آنها درباره انتخابات مي خواهند، درست نقطه مقابلِ چيزي است كه منافع ملي كشور و ملت ما آن را مي طلبد.


1- بيانات، 21/7/1386.
2- بيانات، 5/12/1383.

ص: 25

آنها مي خواهند انتخابات بي رونق باشد و مردم در انتخابات شركت نكنند.

آنها مي خواهند انتخابات، اطمينان و اعتمادي را در مردم به وجود نياورد.

امروز تبليغاتِ تبليغاتچي هاي خارجي روي اين نقطه ها متمركز است؛ مردم را نسبت به انتخابات دلسرد، بي اعتماد و بي اعتنا كنند؛ درست نقطه مقابلِ آن چيزي كه براي ملت و كشور ما مهم است.

اينكه يك نظام اسلامي _ نظامي زير پرچم توحيد و دين _ مي تواند مردم سالاري را به شكل آشكار و واضح و با زبان گويا در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد، درست عكس تبليغات استكباري دنياي ليبرال دموكراسي است.

آنها مي خواهند بگويند مردم سالاري منحصر در ماست. نمي توانند اين را تحمل كنند كه يك نظام اسلامي و ديني، با ارزش هاي والاي ايماني خود بتواند مردم سالاري را اين طور نهادينه كند.(1)

آن كساني كه راجع به انتخابات توصيه هايي مي كنند؛ حواسشان باشد به دشمن كمك نكنند؛ دائماً نگويند انتخابات بايد آزاد باشد، از اول انقلاب 34 انتخابات داشتيم، كدامش آزاد نبوده است؟

بايد با «تقواي جمعي و مراقبت و هوشياري همگاني»، متوجه طرح هاي دشمن باشيم و اجازه ندهيم هيچ مسئله اي، حواسمان را از دشمن پرت كند.

معلوم است كه انتخابات بايد آزاد باشد، مگر بيش از سي انتخابات سه دهه اخير آزاد نبوده است؟ در كدام كشور انتخابات از ايران آزادتر است؟ مراقب باشيد اين حرف هاي شما مردم را از انتخابات مأيوس نكند.(2)


1- بيانات، 11/ 2/1384.
2- بيانات، 19/10/1391.

ص: 26

ممكن است كساني سعي كنند در ايام انتخابات با به وجود آوردن حادثه اي يا ماجرايي اقتصادي، سياسي يا امنيتي سر مردم را به چيزهاي ديگري گرم كنند كه اين هم جزو نقشه هاست. البته بنده مطمئنم كه ملت ايران بسيار بابصيرت تر و باهوش تر از اين است كه با چنين ترفندهاي خصمانه دشمنان يا عوامل آنها فريب بخورد.(1)

دشمنان ما مي خواهند اصلاً انتخابات برگزار نشود. چرا؟ براي اينكه بتوانند شاهدي بياورند كه در ايران مردم سالاري و دموكراسي نيست.

دشمن با يك انتخابات موفق، سراسري و پُرشور مخالف است.(2)

 دشمنان ايران و ايراني مي دانند كه مايه ايستادگي و اقتدار اين ملت و اراده مستحكم او، همين ايمان اسلامي او بود؛ مي خواهند اين را از او بگيرند.(3)

«كساني كه به خصوص تريبون دارند، فرصت حرف زدن دارند، نگذارند كه دشمن از صداي بلند آنها با يكديگر، اميدوار بشود به اينكه ميتواند عليه اين ملت توطئه كند. وقتي اختلاف هست، آنها اميدوار مي شوند».(4)

يكي از اهداف تبليغات استكباري عليه ايران اسلامي ترسيم چهره اي تيره و تار از ايران و مأيوس كردن مردم نسبت به آينده است.(5)

دشمن و دستگاه هاي استكباري از انتخابات شما و از راهپيمايي تان در بيست ودوم بهمن مي ترسند. بنابراين از همه نيروي خود استفاده مي كنند، شايد بتوانند انتخابات و حضور مردم و رأي آزاد و دخالت مردم در سرنوشت خود را از اين ملت و از اين كشور بگيرند.(6)


1- بيانات، 19/10/1391.
2- بيانات، 19/2/1384.
3- بيانات، 3/3/1387.
4- بيانات، 19/10/1384.
5- بيانات، 16/7/1375.
6- بيانات، 15/11/1382.

ص: 27

كانديداها و اخلاق انتخاباتي

كانديداها و اخلاق انتخاباتي

كانديداها در تبليغاتشان حرف هاي واقعي بزنند و عقايد واقعي خود را بيان كنند تا مردم نيز با شناخت صحيح و در كمال آزادي، نامزدهاي موردنظر خود را انتخاب كنند و مجلسي در شأن ملت ممتاز

تشكيل شود.(1)

همه، چه طرفداران نامزد منتخب و چه طرفداران ديگر نامزدهاي محترم بايد از خود ظرفيت و حلم و دانايي بروز دهند.

هيچ احساسي، چه شادماني و چه ناشادماني نبايد كسي را به رفتاري بر خلاف شان يك انسان متعهد و خردمند وادار كند. وحدت ملي و رونق و مدارا تضمين كننده امنيت كشور و خنثي كننده هر توطئه است.(2)

جوسازي و تبليغات دروغين و براق و رنگين نبايد انسان را از شناخت حقيقت دور بدارد.(3)

آگاهانه بگرديد؛ برسيد؛ و به آن چه كه رسيديد و تشخيص داديد، با قصد قربت پاي صندوق انتخابات برويد و خداي متعال اجر خواهد داد.(4)

آن كساني هم كه دستي در تبليغات دارند، فضاي سياسي كشور را آشفته نكنند.

مردم چه تقصيري كرده اند كه بايستي ذهن آنها به خاطر انگيزه هاي مختلف سياسي اشخاص و گروه ها و جناح ها و مجموعه ها، آشفته و مغشوش شود.

تبليغات در حد متعارف و بدون اسراف و زياده روي، خيلي خوب است؛ اما اهانت، تخريب و بدگويي _ اين كارهايي كه جزو رسوم زشت بعضي از كشورهاي غربي است _ را كنار بگذارند.


1- بيانات، 24/11/1382.
2- بيانات، 4/4/1384.
3- بيانات، 5/3/1384.
4- بيانات، 22/2/1388.

ص: 28

بگذارند مردم در يك فضاي آرام، با تشخيص، با بصيرت و بدون سراسيمگي انتخاب كنند.(1)

انتخابات بايد سالم باشد، رقابتي باشد. رقابت غير از خصومت است.

رقابت غير از تهمت زني متقابل است؛ اينها را بايد همه مواظب باشيم.

رقابت اين نيست كه كسي اثبات خود را متوقف بر نفي ديگري بداند.

رقابت اين نيست كه كساني بيايند براي جلب نظر مردم، وعده هاي خلاف قانون اساسي، خلاف قوانين عادي بدهند؛ اينها نبايد باشد.(2)

كساني كه براي انتخابات خود را نامزد مي كنند، بدانند كه انتخابات يك وسيله اي است براي بالا بردن توان كشور، براي آبرومند كردن ملت؛ انتخابات فقط ابزاري براي قدرت طلبي نيست.

به طور طبيعي هر نامزدي حرفي دارد و حرف مقابل خود را رد مي كند؛ اين رد و ايراد في نفسه اشكالي ندارد؛ اما مشروط بر اينكه تويش بي انصافي نباشد، كتمان حقيقت نباشد.(3)

ما بايد هوشيار باشيم؛ مسئولين ما بايد هوشيار باشند؛ نامزدهاي انتخابات بايد هوشيار باشند.

مبادا نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري در تبليغات خود براي دل خوشي دشمنان حرفي بر زبان جاري كنند.

رضايت خدا را بايد در نظر گرفت، رضايت اولياء را بايد در نظر گرفت.

آن چيزي را بايد معيار قضاوت قرار داد كه مايه ايستادگي ملت است، مايه استحكام ملت است، مايه استقامت مردم است و او پاي بندي محكم به اسلام است.(4)


1- بيانات، 2/8/1385.
2- بيانات 19/10/1390.
3- بيانات1/1/1388.
4- بيانات، 3/3/1388.

ص: 29

نامزدهاي محترمي كه تاكنون نام نويسي كرده اند و مشغول تبليغات و اظهاراتي هستند... سعي كنند با انصاف عمل كنند. اثبات و نفي شان با توجه به حق و صدق باشد.

نامزدهاي محترم توجه داشته باشند؛ اذهان عمومي را تخريب نكنند.

اين همه نسبت خلاف دادن به اين و آن، تخريب كننده اذهان مردم است.(1)

«من كان لله كان الله له»؛ وقتي ملت در راه خدا حركت مي كند، خدا به او كمك مي كند، سنت هاي الهي به او كمك مي كنند. دل هاي مردم دست خداست.

انتخابات بايد با سلامت و امانتداري كامل انجام شود و مسئولان دولتي و غيردولتي با رعايت كامل قوانين و تقوا و پاك دستي، انتخابات سالمي را برگزار كنند كه مطمئناً همين جور خواهد شد.(2)

آن چه كه در چارچوب قانون اساسي است و امكانات مملكت از امكانِ آن حكايت مي كند، آن را به مردم بگويند.(3)

يكي از كارهايي كه بنده _ چه در تبليغات انتخابات مجلس و چه در انتخابات رياست جمهوري _ هميشه نگران آن هستم، اين است؛ نه خودشان تبليغات پُرخرج كنند، نه به طرفدارانشان اجازه دهند.

راديو و تلويزيون همه جا وجود دارد؛ چه نيازي هست كه براي تبليغات گوناگونِ رنگيني كه بعضي جاها مي كنند، پول زيادي مصرف شود كه احياناً بعضي افراد هم نتوانند خودشان آن خرج را كنند و مجبور باشند از كساني بگيرند و خداي نكرده وام دار شوند؟(4)


1- بيانات، 22/2/1388.
2- بيانات، 19/10/1391.
3- بيانات، 28/2/1380.
4- بيانات، 28/2/1380.

ص: 30

مردم بايد به فكر شناخت اصلح باشند.(1)

در جمهوري اسلامي انتخاب، انتخاب اصلح است نه رقابت انتخاباتي. اين دعواها و رقابت ها متعلق به دموكراسي غربي است كه از خدا و دين هيچ چيزي به مشامشان نرسيده است.(2)

انتخاب اصلح هم يك تكليف الهي است. بايد بگرديد بين خودتان و خدا حجت پيدا كنيد يعني بتوانيد از راهي برويد كه اگر خداي متعال پرسيد شما به چه دليل به اين فرد رأي داديد بتوانيد بگوييد به اين دليل بين خودتان و خدا دليل و حجتي فراهم كنيد و بعد با خيال راحت برويد رأي بدهيد.(3)

اختلاف نظرهايي كه در دوران انتخابات پيش مي آيد، ممكن است كدورت هايي را بين بعضي از برادران و خواهران به وجود بياورد؛ نگذاريد اين كدورت ها باقي بماند.

كدورت ها روز جمعه بايد زير خاك دفن شود و تمام گردد. كسي كه روز جمعه با انتخاب مردم برگزيده شد، او ديگر رئيس جمهور همه است؛ چه كساني كه به او رأي داده اند، چه كساني كه به ديگري رأي داده اند... .

همه موظفند نسبت به كسي كه رئيس جمهور شد، همكاري و هم دلي نشان دهند.

كسي كه شوراي نگهبان او را تأييد كرده است، در واقع مُهر صلاحيت به او زده است. اختلاف و دعوا سر پيدا كردن صالح تر است.(4)


1- راهبردهاي ولايت،ج 5، ص152.
2- بيانات، 11/7/1369.
3- بيانات، 31/2/1376.
4- بيانات، 25/3/1384.

ص: 31

من به همه كساني كه نامزد انتخابات رياست جمهوري هستند و به طرفداران آنها صميمانه عرض مي كنم كه فضاي كشور را فضاي دشمني و نقار و تشنج و اختلاف نكنند.

فضا بايد دوستانه باشد؛ هر كس حرف هاي خودش را بزند و برنامه هاي خودش را بگويد و كاري را كه خودش مي تواند بكند، بيان كند؛ به ديگران چه كار دارند؟

رأي مردم مسئله مهم و محترمي است كه ملاك امور قرار مي گيرد و همه بايد تابع و تسليم آن باشند.

خواست مردم، ايمان اسلامي و ميل به اصلاح امور كشور است و اين مسئله اساس جلب اعتماد مردم است.(1)

به همه برادران و خواهران و همه ملت عزيز ايران سفارش مي كنم كه فضاي انتخابات را، هم گرم و هم سالم نگه دارند.

كساني كه به يك نامزد انتخاباتي علاقه مندند، مراقب باشند به خاطر علاقه به او، نامزد ديگر را تخريب نكنند؛ اين بين مردم اختلاف و نقار ايجاد مي كند؛ علاوه بر اينكه تخريب اساساً كار درستي نيست و فايده اي هم ندارد.

كسي كه با تخريب يك نامزد انتخاباتي مي خواهد آراء او را كم كند، به مقصود خودش دست پيدا نمي كند؛ هم يك كار غلط و خلاف منطق و در موارد بسياري خلاف شرع انجام مي گيرد، هم فايده اي گير او نمي آيد.

فضا را سالم نگه داريد. شما از نامزد خودتان حمايت كنيد، ديگران هم از نامزد خودشان حمايت كنند و به او رأي دهند.(2)


1- بيانات، 23/2/1371.
2- بيانات، 14/3/1384.

ص: 32

مردم به انتخابات علاقه دارند. آنچه مردم را مي رماند، برخي از صحنه هاي ناخشنود كننده اي است كه در سطوح ما به چشم آنها مي آيد. فضا بايد متعادل، منطقي و عقلايي باشد.

گفت وگوي انتقادي اشكالي ندارد؛ اما گفت وگو با هاي و هوي فرق دارد... نگذارند اختلاف نظر به تنازع برسد. اين تنازع موجب فشل و ضعف قوا خواهد شد.

دروغ، اهانت، دستگاه ها يكديگر را متهم كردن، شايعه پراكني، افتراء به رقيب، تحريك عصبيت هاي گوناگون؛ اينها هيچ كدام با انتخابات اسلامي سازگار نيست.

اين خطاب به همه جناح هاست؛ خطاب به اشخاص يا جناح معيني نيست؛ اين وظيفه همه ماست... . همه هم در چارچوب قانون حركت كنند.(1)

از طرف علاقه مندان به نامزدهاي انتخاباتي گوناگون، بداخلاقي هاي انتخاباتي، شايسته ملت ما نيست.

تهمت زدن آدم هاي مؤمن را، مصونيت دار از لحاظ اسلامي و شرعي را؛ در معرض هتك آبرو قرار دادن در شبنامه ها، در مطبوعات، در پايگاه هاي اينترنتي و غيره، اينها اصلاً مصلحت نيست.

من به طور جد از همه كساني كه نسبت به نامزدهاي مختلف علاقه مندي دارند، درخواست مي كنم، اصرار مي كنم كه اين علاقه مندي خودتان را از راه تخريب ديگران، اهانت به ديگران، متهم كردن ديگران نشان ندهيد.

هرچه مي خواهيد، از نامزد مورد علاقه خودتان تمجيد كنيد، تعريف كنيد؛ اما ديگران را تخريب نكنيد. اين علامت بدي است.(2)


1- بيانات، 15/5/1382.
2- بيانات، 12/10/ 1386.

ص: 33

در همين انتخابات اگر بد عمل بكنيم، به هم بد بگوييم، با هم كينه ورزي كنيم، به يكديگر تهمت بزنيم، برخلاف قوانين و مقررات رفتار كنيم، مي تواند وسيله سقوط و ضعف و انحطاط باشد؛ دست خود ماست؛ امتحان الهي است.(1)

ملاك ها و شاخص ها

ملاك ها و شاخص ها

بهترين، آن كسي است كه درد كشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم يگانه و صميمي باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافي گري خودش نباشد.(2)

كسي از فرهنگ اسلامي و حيثيت و موجوديت اين ملت دفاع مي كند و در مقابل دشمن مي ايستد كه دلش در هواي اسلام بتپد و اسلام و ايران را دوست بدارد.(3)

تدين، كارآمدي، دلسوزي و شجاعت چهار شرط اصلي انتخاب كانديداهاي مناسب و شايسته است كه مي توان با شناخت فردي يا مراجعه به افراد امين، اين گونه كانديداها را شناخت و به آنها رأي داد تا مجلسي قوي و متكي بر آراي مردم تشكيل شود و وظايف سنگيني را كه به عهده دارد، انجام دهد.(4)

اينكه يا مسئولان ما، يا در دوره هاي انتخابات مثل وضع كنوني، نامزدهاي انتخاباتي ما براي جلب توجه ديگران حرف هاي غربي ها را تكرار كنند، اين هيچ امتيازي محسوب نمي شود.

امتياز اين نيست كه ما آن چيزي را بگوييم كه غرب مي پسندد. اينها كساني اند كه با فكر ايراني، فكر اسلامي، هويت اسلامي و ايراني مخالفند.(5)


1- بيانات، 21/7/1386.
2- بيانات، 1388/2/22.
3- بيانات، 21/5/1371.
4- بيانات، 24/11/1382.
5- بيانات، 26/2/1388.

ص: 34

نگاه كنيد ببينيد واقعاً چه كسي طرفدار انقلاب و طرفدار دين و طرفدار عدالت و طرفدار عدم تبعيض بين فقير و غني است؛ چه كسي كفايت و دنبال گيري و نشاط لازم را دارد؛ چنين كسي را پيدا كنيد.(1)

اداره مملكت، كار اجرايي كوچكي نيست بلكه كار سنگيني است كه بر دوش مجريان سطح بالا قرار مي گيرد بنابراين كساني به ميدان نامزدي بيايند كه اين توانايي را در خود احساس مي كنند و كار اجرايي را بلدند.

افرادي كه مي خواهند نامزد شوند علاوه بر درك سنگيني كار، صلاحيت هاي لازم در قانون اساسي را كه شوراي نگهبان نيز بر آنها تكيه خواهد كرد، در خود ملاحظه كنند.

نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري بايد واقعاً وابسته و دلبسته نظام و قانون اساسي باشند و بخواهند حقيقتاً قانون اساسي را اجرا كنند، چرا كه رئيس جمهور در اين زمينه قسم مي خورد و طبعاً نمي تواند قسم دروغ بخورد.(2)

در انتخابات، اين آگاهي بايد اثر كند؛ در بيان خواسته هاي ملت اين آگاهي بايد تأثير بگذارد؛ در حضور گوناگون، در مسائل مختلف، اين آگاهي بايستي اثر بگذارد.

نسل جوان ما خوشبختانه امروز يك نسل غالب در سرتاسر كشور است. جوان ها به هوش باشند، بيدار باشند. معيارها مشخص است.

كساني سر كار نيايند كه بخواهند با تملق گويي به غرب، به دولت هاي غربي، به دولت هاي زورگو و مستكبر، به خيال خودشان بخواهند براي خودشان موقعيتي در سطح بين المللي دست و پا كنند. اينها براي ملت ايران ارزشي ندارد.


1- بيانات، 5/3/1384.
2- بيانات، 19/10/1391.

ص: 35

كساني سر كار نيايند كه دشمنان ملت ايران طمع بورزند كه به وسيله آنها بتوانند صفوف ملت را از هم جدا كنند، مردم را از دينشان، از اصولشان، از ارزش هاي انقلابي شان دور كنند.

ملت بايد آگاه باشد. اگر كساني بر سر كار بيايند كه در مراكز گوناگون سياسي يا اقتصادي به جاي اينكه به فكر ادامه راه امام و ارزش ها و اصول ترسيم شده به وسيله امام باشند، به فكر به دست آوردن دل فلان قدرت غربي و فلان مستكبر بين المللي باشند، براي ملت ايران مصيبت خواهد بود.(1)

اختيار با مردم است؛ مردم هر جوري كه فهميدند، تشخيص دادند، هوشياري آنها به آنها كمك كرد، ان شاءالله همان جور عمل خواهند كرد.(2)

بنده دنبال اين هستم كه شخصي سر كار بيايد و قوه مجريه را اداره كند كه خود را خدمت گزار مردم بداند و توانايي داشته باشد و به آرمان هاي امام و نظام اسلامي معتقد و پاي بند باشد و حقيقتاً عدالت و مبارزه با فساد براي او حايز اهميت باشد.(3)

مردم توجه بايد داشته باشند كه تبليغات رنگين و متنوع ملاك نيست؛ وعده هاي غير عملي ملاك نيست.

وعده هاي غير عملي دادن، وعده هاي بزرگ دادن، اينها ملاك نيست؛ بايد مردم توجه كنند؛ گاهي علامت منفي هم هست.(4)

بهترين، آن كسي است كه درد كشور را بفهمد، درد مردم را بداند، با مردم يگانه و صميمي باشد، از فساد دور باشد، دنبال اشرافي گري خودش نباشد.


1- بيانات، 28/2/1388.
2- بيانات، 1/1/1388.
3- بيانات، 11/2/1384.
4- بيانات، 12/10/1386.

ص: 36

اولين كار اين است كه ما مسئولين كشور را، افرادي انتخاب كنيم كه مردمي باشند، ساده زيست باشند، درد مردم را بدانند و خودشان از درد مردم احساس درد كنند.(1)

آن چه در درجه اول اهميت قرار دارد، اين است كه اهتمام همه مردم، نخبگان مردم و مسئولان گوناگونِ بخش هاي مختلف اين باشد كه رئيس جمهوري انتخاب شود كه بتواند گره هاي زندگي مردم را در دوران كنوني باز كند؛ وظايف اين دوره را بشناسد و با قوت و اقتدار به آن عمل كند.(2)

رئيس جمهور يكي از مؤثرترين، و در دستگاه اجرايي مؤثرترين عنصر براي حل مسائل كشور است.

... آن چه مورد نياز ملت و كشور است، رئيس جمهورِ كارآمد و باكفايت است.(3)

آن چه براي رئيس جمهور آينده بسيار مهم است، اين است كه با همه وجود در پي كار و تلاش براي مردم باشد.

آن چه كشور احتياج دارد، رئيس جمهور بانشاط، مصمم، كاردان، توانا، پيگير و باحوصله است؛ رئيس جمهوري كه قدر مردم را بداند؛ با مردم صميمي باشد؛ براي مردم مجاهدت كند؛ براي مردم كار و تلاش كند؛ ظرفيت هاي كشور را آن چنان به كار بگيرد كه مردم بتوانند از اين ظرفيت ها در همه جا بهره مند شوند... .(4)


1- بيانات 22/2/1388.
2- بيانات، 11/2/1384.
3- بيانات، 11/2/1384.
4- بيانات، 11/2/1384.

ص: 37

مردم دنبال كساني هستند كه بتوانند سطح كارآمدي نظام را افزايش بدهند و مشكلات مادي و معنوي مردم را حل كنند؛ اين خواست مردم است.(1)

در پيدا كردن نامزد موردنظر دقت كنيد. به كسي گرايش پيدا كنيد كه به دين مردم، به انقلاب مردم، به دنياي مردم، به معيشت مردم، به آينده مردم و به عزت مردم اهميت مي دهد.(2)

مردم سعي كنند صالح ترين را انتخاب كنند.

آن كساني كه نامزد رياست جمهوري مي شوند و در شوراي نگهبان صلاحيت آنها زير ذره بين قرار مي گيرد و شوراي نگهبان صلاحيت آنها را اعلام مي كند، اينها همه شان صالحند. اما مهم اين است كه شما در بين اين افراد صالح، بگرديد و صالح ترين را پيدا كنيد.

اينجا جايي نيست كه من و شما بتوانيم به حداقل اكتفا كنيم؛ دنبال حداكثر باشيد؛ بهترين را انتخاب كنيد. (3)

وظايف كانديداها، قواي سه گانه و مردم و فعالين سياسي

وظايف كانديداها، قواي سه گانه و مردم و فعالين سياسي

من از همه قواي سه گانه _ نمايندگان مجلس، مسئولان در دولت، مسئولان در قوه قضاييه _ خواهش مي كنم سعي كنند فضاي سياسي كشور را متعادل نگه دارند تا مردم در يك فضاي متعادل به موسم انتخابات برسند.(4)

من خواهش مي كنم هميشه، در همه دوران ها، انتخابات ها را وسيله اي قرار بدهيد براي قوت ملي، براي افزايش اقتدار ملي؛ نه براي تضعيف نظام و تضعيف آبروي ملت.


1- بيانات، 24/8/1383.
2- بيانات، 14/3/1384.
3- بيانات ،22/2/1388.
4- بيانات15/5/1382.

ص: 38

جنجال هايي كه بعضاً از طرف بعضي از احزاب و گروه ها و جريان هاي سياسي و جناح هاي بداخلاق در اطراف انتخابات مي شود، تضعيف كننده كشور و ملت و نظام است.

جناح هاي مختلف، جريان هاي مختلف، گرايش هاي مختلف، با شوق و ذوق و علاقه مندي همه عواملشان را بسيج كنند و انتخابات را به عنوان يك هدف عالي، هدف خوب، هدف شيرين مورد توجه قرار بدهند و به دعوا و جنجال و اهانت و پنجه به روي هم كشيدن قضايا را نكشانند.

انتخابات را وسيله اي بكنيد براي اينكه دشمنان را نااميد بكنيد و ان شاءالله اين انتخابات هم مثل بقيه انتخابات ها مايه عزت روزافزون اسلام باشد.(1)

مرز وقتي كمرنگ شد، احتمال اينكه كساني از اين مرز عبور كنند يا دشمن از اين مرز عبور كند و بيايد اين طرف يا دوست و خودي غافل شود و از مرز عبور كند و برود به دامن دشمن، زياد خواهد بود. مرز ها را روشن كنيد؛ مشخص كنيد.(2)

من از نامزدهاي انتخاباتي خواهش مي كنم در تبليغات، حرف هاي واقعي بزنند و كارهايي كه مي توانند انجام دهند و آنچه واقعاً عقيده شان هست، آن را به مردم بگويند. (3)

كساني كه وارد عرصه انتخابات مي شوند، چه از طرف مجريان و مسئولان، چه از طرف كساني كه نامزد مي شوند، بايستي به آداب و شروط يك حركت عمومي سالم پاي بند باشند، متعهد باشند؛ اين لازم است.(4)


1- بيانات، 31/6/1386.
2- بيانات، 19/10/1386.
3- 4.بيانات 12/10/1386.
4- بيانات19/10/1390.

ص: 39

همه نامزدهاي انتخابات و همه هوادارانشان، خودشان را در مقابل توطئه احتمالي دشمن مسئول امنيت بدانند.

انتخابات را متهم نكنند؛ كسي آب به آسياب دشمن نريزد؛ در تبليغات، القاي فضاي اختلاف و نااميدي نشود، تا ان شاءالله انتخابات خوبي داشته باشيم.(1)

اگر بناست اين انتخابات براي اقتدار ملت ايران باشد، پس نامزدها بايستي به اين اهميت بدهند و اين را در تبليغاتشان، در اظهاراتشان و در حضورشان رعايت كنند.

مبادا نامزدها در اثناي فعاليت هاي انتخاباتي خودشان جوري رفتار كنند و حرفي بزنند كه دشمن را به طمع بيندازند.

ميدان براي همه باز است؛ بيايند در ميدان انتخابات خود را بر مردم عرضه كنند.(2)

توصيه اين جانب به جريان ها و گروه ها و احزاب سياسي آن است كه بحث دل آزار برنده و بازنده را به كنار بگذارند و به اختلافات دشمن شاد كن دامن نزنند.(3)

فضاي انتخابات، بايد فضاي سالمي باشد؛ فضاي تبليغات، بايد با فضاي پروپاگاندهاي معمول دنيا تفاوت داشته باشد. (4)


1- بيانات، 14/11/1390.
2- بيانات، 1/1/1388.
3- بيانات، 2/12/1382.
4- بيانات ،27/9/1370.

ص: 40

ص: 41

فصل دوم: حكومت و دولت اسلامي از منظر آموزه هاي ديني

اشاره

فصل دوم: حكومت و دولت اسلامي از منظر آموزه هاي ديني

زير فصل ها

جايگاه،نقش و وظايف دولت اسلامي و زمامداران

ص: 42

ص: 43

جايگاه،نقش و وظايف دولت اسلامي و زمامداران

جايگاه،نقش و وظايف دولت اسلامي و زمامداران

از ديدگاه قرآن كريم مهم ترين وظيفه و مسئوليت دولت و حكومت اسلامي، برقراري نظم و امنيت و دفاع از جان و مال مردم و شهروندان است.

نقش دولت ها ايجاد وحدت اجتماعي را براي دست يابي به اهداف دولتي است و بر مردم است كه در محور اهداف تعيين شده و روش هاي برنامه ريزي شده و راهبردهاي تبيين شده شفاف و روشن حركت كنند و با اطاعت از فرمان هاي دولتي آن را ياري رسانند.

تدبير امور اقتصادي در همه مراحل از برنامه ريزي و مديريت توليد و توزيع و بيان الگوهاي درست مصرف و نيز رعايت حقوق مردم و داوري و قضاوت عادلانه و مبارزه با ظلم فردي و جمعي و مجازات گناهكاران و دوري از اذيت و آزار بي گناهان به هر عنوان از جمله وظايف و مسئوليت هاي دولت هاست كه در قرآن به آن اشاره شده است.

يكي ديگر از وظايف دولت مبارزه با ظلم و تلاش با كساني است كه مي كوشند تا مقررات اجتماعي و قوانين كمالي جامعه را تخريب كنند و آن را سبك و بي فايده جلوه دهند و قانون شكني كنند.(1)


1- نك: كهف: 87 و 88.

ص: 44

كمك به رهايي همه مستضعفان زمين و روشنگري و تبيين حقوق آنان و تحريك آنان و كمك به آنان براي مبارزه با ظالمان و مستكبران از ديگر وظايفي است كه خداوند در آيه 75 سوره نساء به آن اشاره مي كند.

مسئوليت ديگري كه قرآن براي دولت و حاكمان بيان مي كند ايجاد وحدت در ميان امت و ملت است. از اين رو، حكومت موظف است تا ضمن ايجاد وحدت در ميان مردم بر حفظ آن بكوشد و از ايجاد اختلاف جلوگيري كند.

بر دولت است برنامه و اعمال خود را چنان سامان دهد كه امت گرفتار تنازع و درگيري نشود و با تصميم سازي درست و داوري بر پايه اصول اساسي و قوانين بنيادين كه بر پايه آموزه هاي وحياني و اصول عقلاني است، جامعه را مديريت نمايد و در صورت ايجاد اختلاف با داوري كامل و بي نقص، اتحاد و وحدت اجتماعي را حفظ كند.

خداوند در آيه 26 سوره ص با اشاره به حكومت داوود7 توضيح مي دهد كه وي از سوي خداوند مأموريت يافت تا در ميان مردم به حق داوري نمايد و اصول عدالت را مراعات نمايد.

خداوند در آيه 75 سوره نساء مي فرمايد: «چه شده است كه در راه خدا و براي نجات و رهايي مستضعفان از ظلم و ستم حاكمان ستمگر تلاش نمي كنيد؟ پس بر امت و دولت اسلامي است كه عليه دولت هاي ظالم و ستمگر به جهاد برخيزد و براي مردماني كه دست كمك به سوي ايشان دراز كرده اند ياري رساند».

اصلاح جامعه و جلوگيري از فساد و يا گسترش آن از وظايف دولت اسلامي است كه قرآن در آيه 205 سوره بقره بدان اشاره دارد.

ص: 45

قرآن كريم آسايش و رفاه تدبير امور اقتصادي را از وظايف مهم دولت و حكومت اسلامي دانسته و بر لزوم اهتمام حكومت بر برنامه ريزي، محاسبه و پيش بيني شرايط اقتصادي تأكيد مي كند.(1)

قرآن دولت ها و حاكماني كه به امور اقتصادي مردم رسيدگي نمي كنند و به وضعيت اقتصادي جامعه و امت بي توجهي مي كنند سرزنش و نكوهش مي كند.(2)

از ديدگاه قرآن، مسئوليت دولت و حاكمان ايجاد وحدت در ميان امت و ملت است. از اين رو، حكومت موظف است تا ضمن ايجاد وحدت در ميان مردم بر حفظ آن بكوشد و از ايجاد اختلاف جلوگيري كند.(3)

امام علي عليه السلام مي فرمايد: «در گزينش كاركنان و فرمانروايانت، شفاعت و وساطت كسي را مپذير، مگر شفاعت شايستگي و امانتداري آنها».(4)

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايد: «هر كس خود را بر ديگر مسلمانان مقدم كند؛ در حالي كه در ميان آنها افراد شايسته تري وجود دارد، به خدا و پيامبر و مسلمانان خيانت كرده است».(5)

دولت، تجلي برتر وحدت سياسيِ مردم يك جامعه است. امام علي عليه السلام مي فرمايد:

مردم، به زمامدار نيازمندند، خواه نيكوكار باشد يا بدكار؛ تا مؤمنان در سايه حكومتش به كار خويش مشغول و كافران هم بهره مند شوند و مردم در دوران حكومت او زندگي را طي كنند و به وسيله او اموال


1- نك: يوسف: 47 و 48.
2- نك: نساء: 5٣.
3- نك: نساء: 59.
4- نظام الحكم و الاداره في الاسلام، ص301.
5- زين العابدين قرباني، يادنامه دومين كنگره هزاره نهج البلاغه، ص93.

ص: 46

بيت المال جمع آوري گردد و به كمك او با دشمنان مبارزه شود. نيكوكاران در رفاه و مردم از دست بدكاران در امان باشند.(1)

«يكي از مهم ترين ويژگي هاي حكومت اسلامي، بها دادن به آراي عمومي و عملي ساختن خواسته هاي مردمي است. با انبوه مردم همگام باشيد؛ زيرا دست عنايت الهي بر سر انبوه امت است».(2)

«هدف دولت، سعادت و اصلاح مردم است. همانا، زمامدار، امين خدا در زمين و برپادارنده عدالت در جامعه و عامل جلوگيري از فساد و گناه در ميان مردم است».(3)

امام علي عليه السلام همواره به كارگزاران خود مي فرمود: «پس خود دادِ مردم را بدهيد و در معاشرت با آنان انصاف را فرو مگذاريد و براي برآوردن نيازهايشان، حوصله به خرج دهيد. شما خازنان رعيّت هستيد و وكيلان امّت و سفيران امامان».(4)

«مهرباني به رعيّت و دوست داشتن آنها و لطف در حق ايشان را شعار دل خود ساز. چونان حيواني درنده مباش كه خوردنشان را غنيمت شماري؛ زيرا آنان دو گروه اند: يا همكيشان تو يا همانند تو در آفرينش هستند».(5)

«آنكه خود را پيشواي مردم مي سازد، پيش از تعليم ديگري بايد به ادب كردن خويش پردازد و پيش از آنكه به گفتار تعليم فرمايد، بايد به كردار ادب نمايد و آنكه خود را تعليم دهد و ادب اندوزد، شايسته تر به تعظيم است از آنكه ديگري را تعليم دهد و ادب آموزد».(6)


1- نهج البلاغه، خطبه 40.
2- شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ج8، ص 112.
3- شرح غررالحكم، ج 6، ص 236.
4- نهج البلاغه، نامه 51.
5- نهج البلاغه، نامه 53.
6- نهج البلاغه، حكمت 371.

ص: 47

«بزرگ ترين حق ها كه خدايش واجب كرده است، حق والي بر رعيّت است، و حق رعيّت بر والي، كه خداي سبحان آن را واجب نموده و حق هر يك را بر عهده ديگري واگذار فرمود و آن را موجب برقراري پيوند آنان كرد و ارجمندي دين ايشان. پس حال رعيّت نيكو نگردد جز آن گاه كه واليان نيكو رفتار باشند و واليان نيكورفتار نگردند، جز آن گاه كه رعيّت درستكار باشد».(1)

«بارالها! تو آگاهي كه هدف ما از قيام، عشق به قدرت و دست يابي به فزوني متاع دنيا نيست و تنها بدان منظور است كه نشانه هاي دين تو را به جايي كه بود، بازگردانيم و اصلاح را در شهرهاي تو ظاهر سازيم، تا بندگان ستمديده ات در امان باشند و حدود ضايع گشته تو اقامه شود».(2)

«اي مالك! به عمران زمين بيشتر بينديش تا به خراج. بايد بداني خراج جز به عمران حاصل نمي شود و هر كه بي عمران، به خراج كمر بندد، بلاد را ويران مي كند و مردم را به نابودي مي كشاند و خود ديري نمي پايد كه از پاي در مي آيد».(3)

«با عدالت مردمان اصلاح مي شوند».(4)

«نقش زمامدار نسبت به ملت، مانند رشته اي است كه مُهره ها را گرد آورده و به يكديگر پيوند مي دهد. اگر رشته بگسلد، دانه ها از هم مي پاشد و به تمامي گرد نمي آيند».(5)

«محبوب ترين امور در نزد زمامدار اسلامي، بايد مؤثرترين آنها در حق و فراگيرترين آنها در عدل و جامع ترين آنها براي رضايت عامه جامعه باشد».(6)


1- نهج البلاغه، خطبه 216.
2- نهج البلاغه، خطبه 131.
3- نهج البلاغه، نامه 53.
4- غرر الحكم، ج1، ص292.
5- نهج البلاغه، خطبه 146.
6- نهج البلاغه، نامه 53.

ص: 48

امام علي عليه السلام هنگام پذيرش امر خلافت فرمود: «اي مردم اين امر (حكومت) امر شما است؛ هيچ كس جز آن كه شما او را امير خود گردانيد، حق حكومت بر شما را ندارد. ما ديروز هنگامي از هم جدا شديم كه من پذيرش ولايت شما را ناخوشايند داشتم، ولي شما اين را نپذيرفتيد و جز اينكه من تشكيل حكومت دهم، رضايت نداديد. آگاه باشيد كه من كسي جز كليددار شما نيستم و نمي توانم حتي يك درهم به ناروا از بيت المال برگيرم».(1)

«بدانيد، حقي كه شما بر عهده من داريد، اين است كه چيزي را از شما مخفي ندارم، جز اسرار جنگ را و كاري را بي مشورت شما نكنم، جز اجراي حكم خدا را».(2)

آموزش مردم و ايجاد زمينه هاي پرورش كرامت انسان ها و اصلاح مردم، از مهم ترين وظايف دولت اسلامي است. امام علي عليه السلام در نامه اي خطاب به مالك اشتر در خصوص رعايت حقوق اجتماعي تهي دستان مي فرمايد: «براي رضاي خدا آنچه را كه از حق خود درباره ايشان به تو امر فرموده به جا آور و قسمتي از بيت المال كه در دست داري و قسمتي از غلات و بهره هايي كه از زمين هاي غنيمت اسلام به دست آمده در هر شهري براي ايشان مقرّر دار».(3)

امام علي عليه السلام انحصار طلبي دولتي را نفي مي كند و خطاب به مالك اشتر مي فرمايد: «بپرهيز از اينكه به خود اختصاص دهي، چيزي را كه همگان را در آن حقي است».(4)


1- ابن اثير، الكامل في التاريخ، ج 3، صص 193 _ 194؛ الطبري، تاريخ الرسل و الملوك، ج 3، ص 450.
2- نهج البلاغه، نامه 50.
3- نهج البلاغه، نامه 53.
4- شرح نهج البلاغه، ترجمه: محمود مهدوي دامغاني، ج 1، صص 135 _ 136.

ص: 49

امام علي عليه السلام: «دولت عاقل مانند خويشي است كه براي پيوند اشتياق دارد».(1)

حضرت علي عليه السلام: «حكومت و دولت يافتن اراذل و فرومايگان و تازه به دوران رسيدگان نشانه از بين رفتن و ادبار آن دولت است».(2)

امام علي عليه السلام خطاب به مالك اشتر مي فرمايد: «كارگزاران دولتي را از ميان مردمي باتجربه... كه در مسلماني سابقه درخشاني دارند... و آينده نگري آنان بيشتر است، انتخاب كن».(3)

امام علي عليه السلام به مالك مي فرمايد: «بپرهيز از اينكه به خود اختصاص دهي، چيزي را كه همگان را در آن حقي است».(4)

بر اساس مباني بينشي و تربيت ديني اسلام، دولت به خودي خود يك هدف غايي به شمار نمي آيد، بلكه ابزاري است كه بايد به وسيله آن، قانون و حاكميت الهي در ميان مردم پياده شود.

دولت ديني يا همان حكومت اسلامي به معناي حكومت قانون الهي است.

دولت در برابر دين و اعتقادات مردم مسئول است و نمي تواند «بي طرف» و يا «كم توجه» باشد؛ به همين دليل، كارگزاران دولت ديني بايد حداكثر كوشش خود را به كار ببرند تا هرگونه نظام سازي، ساختارسازي، چينش سازمان ها، وضع مقررات، اعمال مديريت هاي خرد و كلان و نيز سياست گذاري هاي فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي، بر اساس جهان بيني و مباني معرفتي اسلام صورت پذيرد.


1- شرح غرر الحكم، ج 4، ص 10.
2- شرح غرر الحكم، ج 3، ص 295.
3- نهج البلاغه، نامه 53.
4- شرح نهج البلاغه، ج 1، صص 135 _ 136.

ص: 50

كارگزاران دولت ديني مجاز نيستند اصول، مباني و ساختارهاي دولت ديني را با مباني ساير مكاتب بشري و غيرتوحيدي تلفيق كنند.

همان گونه كه دولت ديني در ايجاد و تأسيس، مشروعيت خود را از قانون الهي كسب مي كند، تداوم آن نيز بسته به الزام كارگزاران دولت ديني در منحرف نشدن از قوانين الهي است.

دولت ديني نمي تواند در برابر دين و اعتقادات مردم بي طرف باشد.

اگر دولتمردان، خواستار حيات و بقاي حكومت ديني هستند، بايد پاسداري و حفاظت از دين را از وظايف اصلي خود به شمار آورند و با حفظ حريم دين، امكانات خود را براي اعتلاي فرهنگ ديني مصروف دارند و در پرتو درخشش دين، از احكام نوراني اسلام بهره مند گردند.

دولت بايد سياست گذار و حامي فرهنگ ديني باشد.

دولت ديني موظف است فرهنگ ديني مردم را توسعه دهد و اين بخشي از حقوق اجتماعي مردم بر واليان مي باشد.

دولت در برابر دين و باورهاي فكري و فرهنگي مردم مسئول است.

يكي از ابتدايي ترين وظايف يك جامعه ديني و دولت ديني گسترش انديشه و فرهنگ ديني است.

نقش دولت بسترسازي و ايجاد زمينه هاي رشد و تعالي فرهنگ ديني مردم است.

كارگزاران دولت ديني عهده دار تأمين علم و دانش شهروندان قلمرو دولت خود هستند.

كارگزاران دولت ديني زمينه هاي كسب دانش و افزايش آگاهي هاي مردم را در عرصه هاي گوناگون فراهم سازند.

ص: 51

بنابر آيه: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيّنَ رَسُولًا مِنْهُمْ يتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِه وَ يُزَكّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ.» (جمعه: 2) وظيفه كارگزاران دولت ديني متابعت از فلسفه بعثت است.

امام علي عليه السلام مي فرمايد:«حق شما بر من آن است كه از خيرخواهي شما دريغ نورزم، و بيت المال را در راه شما صرف كنم، و شما را تعليم دهم تا از جهل و ناداني نجات يابيد، و تربيتتان كنم تا فرا گيريد».

در نگاه امام علي عليه السلام، علم منشأ همه خيرات و جهل و ناداني منشأ همه شرور و بدي هاست؛ تربيت صحيح، اساس همه چيزهاست و هيچ چيز در جامعه به درستي سامان نمي يابد، مگر در سايه تربيت درست؛ اين هدف و وظيفه در حكومت اسلامي، بالاترين هدف شمرده شده است.

يكي ديگر از وظايف دولت ديني، هدايت جامعه به سوي خوبي ها و پاسداري از سنت ها و محتواي دين و نيز فراهم آوردن شرايطي است كه فرهنگ اصيل ديني توسعه يابد و بتواند با فرهنگ مهاجم و بيگانه و يا با بدعت ها مقابله كند.

يكي از نكاتي كه حكومت اسلامي را از غير حكومت اسلامي متمايز مي سازد، اين است كه در نگاه اسلام، تأمين مصالح معنوي و ايجاد زمينه براي رشد اخلاق و معنويت به عهده حكومت است.

در اغلب جوامع اسلامي يا غير اسلامي، دولتي كه تشكيل مي شود وظيفه دارد امنيت جان و مال مردم را تأمين كند، اما از ديدگاه اسلام، دولت بايد در درجه اول، وظيفه خود را رشد فضايل انساني، معنوي و الهي انسان ها بداند.

از ديدگاه اسلام، هدف قوه مجريه يا حكومت به معناي خاص آن، تنها تأمين امنيت مالي و جاني نيست، بلكه مهم تر از آن، توجه به مسائل معنوي است.

ص: 52

جامعيت اسلام و تفكيك ناپذير بودن دين و دنيا، دنيا و آخرت و مسائل مادي و معنوي، حاكم اسلامي را متعهد مي سازد در كنار هر برنامه و تصميمي كه براي تأمين رفاه و آسايش مردم گرفته مي شود، مصالح معنوي آنها را نيز در نظر بگيرد.

دولت ديني به عنوان نظام حكومتي كه مشروعيت آن مرهون امر به معروف و نهي از منكر است، نمي تواند خود را نسبت به مسائل ديني، اعتقادي و اخلاقي جامعه بي طرف بداند و موظف است تمام امكانات خود را براي تشويق و هدايت جامعه به سوي خوبي ها به كارگيرد.

بنا بر مباني بينشي اسلام، دولتِ برآمده از دين، در برابر دين و اعتقادات مردم مسئول است و بر همين مبنا وظايفي دارد.

دولت ديني، وامدار اسلام است و مشروعيت و اقتدار او، تابع پيروي از اسلام است.

از مسئوليت هاي دولت در برابر شهروند آن است كه براي اصلاح جامعه تلاش كند.

تلاش براي اصلاح جامعه از اصول اساسي نه تنها دولتمردان بلكه هر انساني است.

هر دولتي موظف است همانند هر فرد مسلمان در حوزه اصلاح فردي (تزكيه) و اجتماعي تلاش كند و جلوي هرگونه فساد و تباهي و پديده هاي ناهنجار اجتماعي را بگيرد.

حفظ نسل و توجه به آموزش و تربيت كودكان و نوجوانان از مهم ترين وظايف دولت اسلامي است.

دولت، قدرت عمومي كاملي است كه به حكومت شأن و حيثيت مي بخشد.

دولت مظهر اعلاي وحدت سياسي موجود بين مردم است.

ص: 53

دولت اسلامي بايستي ساز و كارهاي لازم را براي اجراي حكم قطعي حرمت اسراف و زياده روي در مصرف عموم مردم و عناصر دولتي فراهم كند.

دولت را مي توان از نظر لغوي، حكومت، مديريت و هدايت هوشمند جامعه انساني دانست.

مردم يك جامعه يا قوم، به اين دليل به حكومت گردن مي نهند كه امنيت جامع و كامل را مي طلبند و آن را در وجود يك دولت برخاسته از خود، جست وجو مي كنند.

دولت، نماينده جامعه و هويت بخش آن است.

دولت هر جامعه در حقيقت شرافت آن جامعه است.

دولت در ديدگاه اسلامي دولت كريمه است؛ دولتي كه بر كرامت انسان بنا مي شود.

از وظايف دولت، سرمايه گذاري در جهت خروج از فرهنگ غربي و نفوذ و جايگزين شدن فرهنگ اسلامي است.

اصل اساسي در دولت اسلامي مردم هستند.

دولت در جامعه اسلامي، نه تنها بيانگر وجود مجموعه اي از نهادهاست، بلكه حاكي از وجود نگرش ها و شيوه هاي خاصي از اعمال و رفتار است كه منحصراً مدنيت اسلامي خوانده شده و در واقع جزيي از تمدن اسلامي محسوب مي شود.

دولت اسلامي، دولتي ديني است و معيار ديني بودن يك دولت نيز استناد به دين و پذيرش مرجعيت دين در زندگي سياسي است.

جمهوري اسلامي، حكومتي است متكي بر آراي عمومي و رفراندوم عمومي.

ص: 54

در نظام جمهوري اسلامي ايران، مردم به عنوان يكي از اركان مشروعيت نظام سياسي جمهوري اسلامي تلقي مي شوند.

بايد راهبرد همه مديران عالي كشور، آرام سازي، اعتمادسازي و عادي سازي شرايط كشور و ايجاد وحدت باشد.

همه بايد بدانند در شرايط موجود، توليد و توسعه هرگونه چالش و شوك جديد مصلحت نيست. بايد رفتارها و عملكردها طوري باشد كه اين راهبرد محقق و دشمنان خارجي و داخلي نااميد شوند.

همه مسئولان، نمايندگان، گروه هاي سياسي، شخصيت ها و رسانه ها بايد ضمن توجه به اصل وحدت و هم دلي ملي، زمينه را براي موفقيت دولت در خدمت به اين ملت نجيب فراهم آورند.

ص: 55

فصل سوم: انتخابات رياست جمهوري در آيينه قانون اساسي

اشاره

فصل سوم: انتخابات رياست جمهوري در آيينه قانون اساسي

زير فصل ها

شرايط

نحوه انتخاب

مراحل انتخابات

حقوق مردم

ص: 56

ص: 57

شرايط

شرايط

قانون اساسي براي كانديداها شرايطي را در نظر گرفته و مرجع تشخيص واجد بودن شرايط را شوراي نگهبان قرار داده است. اين شرايط عبارتند از: از رجال مذهبي و سياسي، ايراني الاصل، تابعيت ايران، مدير، مدبر، حسن سابقه و امانت، مؤمن و معتقد به مباني جمهوري اسلامي ايران و مذهب رسمي كشور، متدين.

نحوه انتخاب

نحوه انتخاب

در قانون اساسي آمده است «حكومت ايران جمهوري اسلامي است» و امور كشور بايد(1) با اتكاء به آراي عمومي،(2) از راه انتخابات اداره شود.

رئيس جمهوري براي مدت چهار سال با رأي مستقيم مردم انتخاب مي شود(3) و نامزدهاي رياست جمهوري بايد قبل از شروع انتخابات آمادگي خود را رسماً اعلام كنند. نحوه برگزاري انتخابات رئيس جمهوري را قانون معين مي كند.(4)


1- قانون اساسي، اصل اول.
2- قانون اساسي، اصل ششم.
3- قانون اساسي، اصل 114.
4- قانون اساسي، اصل 116.

ص: 58

انتخابات رئيس جمهور جديد بايد حداقل يك ماه پيش از پايان دوره رياست جمهوري قبلي انجام شده باشد.(1)

مسئوليت نظارت بر انتخابات رياست جمهوري بر عهده شوراي نگهبان است.(2)

رئيس جمهور با اكثريت مطلق آراي شركت كنندگان انتخاب مي شود، ولي هرگاه در دور نخست هيچ يك از نامزدها چنين اكثريتي به دست نياورد، روز جمعه هفته بعد براي بار دوم رأي گرفته مي شود.(3)

در فاصله انتخاب رئيس جمهور جديد و پايان دوره رياست جمهور سابق، رئيس جمهور پيشين وظايف رئيس جمهور را انجام مي دهد.(4)

مراحل انتخابات

مراحل انتخابات

وزارت كشور موظف است سه ماه قبل از پايان دوره چهارساله رياست جمهوري مقدمات اجراي انتخابات را فراهم كرده و مراتب برگزاري انتخابات و تاريخ شروع ثبت نام داوطلبان را با استفاده از وسايل ارتباط جمعي به اطلاع عموم برساند.

بر اساس اصل 116 قانون اساسي، نامزدهاي رياست جمهوري بايد قبل از شروع انتخابات آمادگي خود را رسماً اعلام نمايند.

بر اساس اصل 110، قانون اساسي، شوراي نگهبان با عنايت به اصل 115 قانون اساسي نامزدها را احراز صلاحيت نمايد.

فعاليت تبليغاتي كانديداها در مورد انتخابات، رسماً از تاريخ اعلام اسامي آنان به وسيله وزارت كشور آغاز و تا 24 ساعت قبل از شروع اخذ رأي ادامه دارد.


1- قانون اساسي، اصل 119.
2- قانون اساسي، اصل 118.
3- قانون اساسي، اصل 117.
4- قانون اساسي، اصل 118.

ص: 59

انتخابات در يك روز به صورت مستقيم و عمومي و رأي مخفي بوده و هر شخص يك رأي مي دهد.

حقوق مردم

حقوق مردم

حاكميت از طريق انتخابات سالم و مبتني بر خواست مردم از حقوق اين ملت است.

حق شركت در انتخابات به وسيله رأي مخفي حق قانوني ملت است.

حق ابراز ديدگاههاي سياسي به طور فردي يا جمعي از حقوق قانوني ملت است.

حكومت ها حق دارند، بدون مداخله خارجي، مطابق با خواستهاي مردم كشور خويش، به توسعه آزادانه ساختارهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي خود بپردازند.

تجربه عملي نشان مي دهد كه حق هر كس در مشاركت در اداره كشور خويش عاملي كليدي در بهره وري همگاني از حقوق بشر و آزادي هاي بنيادين است.

حق حاكميت در هر كشور تنها مي تواند برآمده از خواست مردم آن كشور باشد كه در انتخابات سالم، منصفانه و مبتني بر حق رأي همگاني، بيان مي گردد.

هر شهروند محترم اين حق را دارد كه در انتخابات، به دور از هرگونه تبعيض، رأي بدهد.

هر شهروند محترم اين حق را دارد كه به يك پروسه نام نويسي كارآمد، بي طرف، و به دور از تبعيض دسترسي داشته باشد.

هر رأي دهنده بايد حق دسترسي برابر و مؤثر به حوزه رأي گيري را داشته باشد تا بتواند از حق رأي خود استفاده كند.

ص: 60

حق رأي دادن به طور مخفي بلاشرط است و نمي بايد به هيچوجه محدود گردد.

حفظ امنيت ملي ملت در جريان انتخابات، از حقوق ملت است.

اگر وحدت ملت براي احزاب مهم باشد، اختلافات فكري خود را به سطح جامعه نخواهند كشاند.

عمل به دستورات اسلام در جريان انتخابات يعني حفظ وحدت و امنيت ملي.

حفظ امنيت ملي و اخلاقي در جريان انتخابات، ضامن بقا و سعادت جامعه ماست.

در هر شرايطي حفظ امنيت ملي و اخلاقي جامعه ضروري است.

ضرورت حفظ امنيت ملي در زمان انتخابات بيش از پيش احساس مي شود.

رعايت مسائل اخلاقي در زمان انتخابات، امنيت ملي و اخلاقي كشور را تأمين مي كند.

تلاش براي حفظ وحدت اقشار مختلف جامعه، امنيت ملي را در پي خواهد داشت.

امنيت ملي، وحدتي پايدار و جامعه اي منسجم، در گرو اغماض از اشتباهات رقيبان است.

رعايت مسائل اخلاقي در سياست، موجب ايجاد امنيت ملي مي شود.

بايد از واسطه هايي كه كارشان فقط القاي بدبيني نسبت به جناح مخالف است پرهيز نمود.

كسي كه به حفظ امنيت ملي بها مي دهد، سرلوحه ديگر رقباي خود است.

كوچك ترين حركت غير قانوني، امنيت ملي را به خطر مي اندازد.

با سعه صدر و تحمل ناملايمات انتخابات، امنيت ملي ايراني را حفظ كنيم.

انتخابات نمايش شور و شعور مردمي است كه با هر برگ رأي خود، امنيت و آرامش شان را بيشتر از پيش ضمانت مي كنند.

ص: 61

فصل چهارم: جايگاه اخلاق در انتخابات

اشاره

فصل چهارم: جايگاه اخلاق در انتخابات

زير فصل ها

تلطيف اخلاق حاكم بر مراحل مختلف انتخابات

رعايت رفتار سياسي، انساني، اخلاقي

مسئوليت پذيري

اخلاق مداري و پرهيز از روش هاي ناپسند

پرهيز از بدگويي و تهمت

پرهيز از نشر اكاذيب

قانون مداري و احترام به قوانين

عمل به وعده ها

اخلاص و كار براي رضاي خدا

پرهيز از اظهارنظرهاي غيركارشناسانه

عذرخواهي به هنگام كاستي ها

رعايت صداقت و راستي و امانتداري در سياست

تبليغ سالم و پرهيز از اسراف در انتخابات

حفظ آبرو و حيثيت و حريم خصوصي

وظيفه شناسي ،هم دلي و همراهي همه اركان دخيل در انتخابات

حفظ آبرو و حريم خصوصي رقبا

حفظ آبرو و عزت ملي جامعه

انصاف و حق محوري

تحمل مخالف و عدم تخريب

نقدپذيري

ص: 62

ص: 63

تلطيف اخلاق حاكم بر مراحل مختلف انتخابات

تلطيف اخلاق حاكم بر مراحل مختلف انتخابات

انتخابات قرار است فردا و فرداها را بسازد، نه آنكه با رفتار ما برگ هاي درخت انبوه اخلاق را بسوزاند. پس به احترام فردا امروز درست رفتار كنيم.

پرشور و با انگيزه در انتخابات شركت مي كنيم، اما اين را هم مي دانيم كه رفتارمان را جهان به تماشا نشسته. پس هر نقشي در انتخابات داشته باشيم، اخلاق راهنماي مسير ما خواهد بود.

انتخابات رياست جمهوري جدي ترين صحنه قدرت حضور مردم و نمايشگاه اقتدار ملي در پرتو آفتاب هميشه تابان اخلاق در لحظه لحظه اين اتفاق خوشايند است.

نتيجه رعايت اخلاق در انتخابات مطابق ارزش ها، تضمين سلامت انتخابات خواهد بود و موجب ايجاد اطمينان در مردم و آرامش و لطافت فضاي سياسي جامعه مي شود.

با تلطيف اخلاق در رقابت هاي سياسي، سلامت انتخابات را تضمين كنيم.

اقتدار فرداي ما چيزي جز پاسداشت عزت امروزمان نيست. انتخابِ بهترين، راهي است درست و هموار براي رسيدن به روزهاي روشن هنوز نيامده! براي آن روزها بايد امروز معلم اخلاق خود باشيم.

ص: 64

ترجمان درست آرمان هاي انقلاب در انتخاباتي نهفته است كه حريم اقتدار ملي و عزت ايراني را در پناه اخلاق شايسته ما نمايش مي دهد.

انتخابات سالم در جمهوري اسلامي ايران، تابع اصول و ارز ش هاي اخلاقي برآمده از متن فرهنگ ديني و هنجارهاي پذيرفته ملي است كه همه اركان و عناصر دخيل در انتخابات خود را به رعايت آنها ملزم مي دانند.

توجه به ارزش محوري عزت نفس و كرامت انساني مي تواند فضايل اخلاقي مهمي را در عرصه انتخابات فراهم آورد.

مشاركت كنندگان در انتخابات، شايسته است در همه مراحل، التزام به ارزش اخلاقي را بر خود لازم شمرند تا فضاي كشورمان از لطافت اخلاقي برخوردار شود.

شايسته است همه جريان ها و اركان انتخاباتي توجه به اين موضوع مهم را بر خود لازم بدانند كه تمام مراحل انتخاباتي امانتي الهي و مردمي است و همگان در پيشگاه خداوند و مردم در قبال صيانت از آراء و سلامت برگزاري اين مراحل مسئول اند.

رعايت اخلاق انتخاباتي موجب آرامش تلطيف فضاي انتخابات مي شود.

رعايت رفتار سياسي، انساني، اخلاقي

رعايت رفتار سياسي، انساني، اخلاقي

بايد تفاوت افراد را در انجام مسئوليت ها پذيرفت؛ در غير اين صورت آزادي در رأي دادن امري بي معنا مي شود.

انتخابات موفق يعني: حركت بر محور قانون و در مسير اخلاق.

سلامت انتخابات سبب حضور گسترده مردم در اين رويداد مي شود.

رعايت اخلاق، نشانه انتخابات مطلوب است.

ص: 65

احترام به عقايد ساير كانديداها، نشانه اخلاق مندي و عزت نفس نامزدهاست.

بد اخلاقي، تهمت، شيطنت و ارائه مطالب خلاف واقع از آفت هاي تبليغاتي است.

انتخابات سالم و آزادي سياسي مولود اختياري است كه خداوند به هر جامعه اي ارزاني داشته است. با رفتار خردورزانه قدر آن هديه الهي را بدانيم.

در تنور داغ انتخابات و رقابت احزاب و تشكل هاي سياسي، اخلاق مداري و رعايت اصل انسانيت ما را از دشواري ها و مشكلات رهايي مي دهد.

قانون مداري به همراه حاكميت اخلاق مهم ترين شاخص مؤثر در انتخابات سالم است.

منش سياست اخلاق گرا در انتخابات ضامن اعتماد مردم به نظامي است كه پاي بندي به ارزش ها را واجب عيني مي داند.

موفقيت حقيقي يعني رضايت خداوند، نه كسب رأي بيشتر با زير پا گذاشتن اخلاق در انتخابات!

نويدبخش روزهايي است بس روشن در آينده ايران مان!

يادمان باشد: اختلاف و بداخلاقي، آسيب انتخابات است.

يادمان باشد تناقض گويي، مبالغه و اغراق و عدم صداقت در اطلاع رساني نتيجه اش بي اعتمادي است.

مقصود و مراد ما از انتخابات سالم و قانونمند، انتخاباتي است كه اخلاق و قانون بر فضاي آن حاكم باشد.

انتظار افكار عمومي از همه كانديداها، رعايت آداب اسلامي و اخلاق انتخاباتي است.

ص: 66

عدم رعايت اخلاق انتخاباتي نتيجه اي جز كاهش محبوبيت و مقبوليت كانديداها نخواهد داشت.

در رقابت ها از اخلاق نيكو، پلي بسازيم براي رسيدن به وحدت ملت.

رعايت اصول انساني در انتخابات از ويژگي هاي اخلاق انتخاباتي است.

دست اندركاران بايد با اقدامات سنجيده و تدابير لازم و فضاسازي مناسب زمينه حضور حداكثري مردم در انتخابات را فراهم ساخته تا موجبات شادي دوستداران و نااميدي دشمنان را فراهم آورند.

رقابتهاي انتخاباتي نبايد زمينه اي براي پراكندگي و اختلاف در جامعه و ملت فراهم سازد.

در انتخابات احزاب و جناحهاي سياسي بايد مواظب عوامل و دست هاي ناپاك باشند كه در آنها رسوخ نكنند.

در انتخاب اعتماد به عنوان يك اصل اخلاقي بايد لحاظ شود.

اخلاق انتخاباتي يعني پرهيز از انتقاد نابجا از مسئولان زحمتكش.

بداخلاقي انتخاباتي يعني تحقير ارزشهاي خودي.

آينده روشن كشور در سايه برگزاري انتخاب سالم و پرشور ميسر خواهد شد؛ انتخاباتي كه در آن شاهد فضاي رقابت همراه با رفاقت باشيم.

احقاق حق از طريق توسل به بي اخلاقي و خودخواهي جايز نيست.

كردار ما آيينه اي از پندارهاي نيك و بد ماست. بياييد تا با پنداري نيك و انديشه اي سالم پا به عرصه رقابت انتخاباتي بگذاريم.

رعايت اخلاق از نشانه هاي انتخابات سالم است.

اخلاق انتخاباتي يعني دخالت ندادن حب و بغض هاي شخصي و گروهي در موضع گيري ها.

ص: 67

فضاي انتخابات بايد فضاي انتخاب «صالح» و «اصلح» باشد.

اگر در انتخابات، حريم مسائل اسلامي رعايت نشود، چگونه منتخب حافظ اسلام مي شود؟

استفاده از هر شيوه اي براي پيروز شدن در انتخابات، الهي بودن اين رسالت را مخدوش مي كند.

كانديداها اگر قصد خدمت به مردم را دارند، بدانند كه اولين اصل تخريب نكردن رقيب است كه آنها هم عضوي از مردم هستند.

اگر كانديداها امروز از نردبان تخريب ديگران بالا بروند، تضميني نيست كه يك روز نردبان ديگران نشوند.

اگر هدف كانديداها از انتخاب شدن خدمت به مردم و حفظ اسلام باشد، از راه تهمت و افترا به رقيبان وارد نخواهند شد.

در انتخابات نبايد شخصيت، حيثيت يا آبروي افراد دستخوش تمايلات و خواسته ها و اغراض دنيايي ديگران قرار گيرد.

استفاده از هر ترفندي براي بيرون راندن رقيب، صحنه انتخابات را ناسالم مي كند.

هدف اصلي مسئولين بايد خدمت به مردم باشد. حتي اگر داراي مقام خاصي باشند.

هتك حيثيت ديگران، در جريان رقابت انتخاباتي، بزرگ ترين گناه است، و هتك كننده از عدالت ساقط مي شود.

كانديداها بايد بدانند، زشت جلوه دادن چهره ديگران، سبب زيبا شدن چهره آنان نخواهد شد.

ص: 68

تبليغات قلب تپنده انتخابات است؛ با بي اخلاقي كاركرد اين قلب را مخدوش نكنيم.

اخلاق و انديشه پاك دو قطب مهم برگزاري انتخاباتي شايسته هستند؛ به آنها پاي بند باشيم.

انتخابات ايراني يعني انتخاباتي عاري از هرگونه خطاي اخلاقي و پاي بندي به اصول و روش هاي شايسته و نيك.

كساني كه وارد عرصه انتخابات مي شوند، بايد همه به آداب و شروط پاي بند و متعهد باشند.

اخلاق انتخاباتي يعني اجتناب از گروهگرايي و مقدم داشتن مصالح كشور و مردم بر مصالح شخصي و گروهي.

اخلاق انتخاباتي يعني دوستي و مهرباني با رقباي انتخاباتي.

انتخابات بايد به گونه اي برگزار گردد كه سلامت سياسي و اخلاقي جامعه حفظ شود.

در شريعت اسلامي عرض مؤمن در رديف جان اوست.

اخلاق انتخاباتي يعني سنجيدهگويي در همه اظهارنظرها.

در انتخابات هر شخص بايد توجه داشته باشد كه اشتباه يك فرد دامن گير همه مي شود.

در انتخابات بايد از مطرح كردن مطالب خصوصي مربوط به افراد پرهيز شود.

پرهيز از تعرض به آبروي افراد نشانه اخلاقي بودن انتخابات است.

كانديداها بايد حكيمانه و خردمندانه صحبت نمايند.

بد اخلاقي در انتخابات يعني دم زدن از اتحاد و ديده شدن نشانه هاي تفرقه از آن.

ص: 69

تفكر و جهت گيري ديني بايد محور اصلي در انتخابات باشد.

در انتخابات همه بايد تلاش كنند جامعه به صورت يك جامعه نمونه اسلامي باشد.

اخلاق در انتخابات يعني احساس مسئوليت پيدا كردن همه جامعه در گسترش نيكي و برچيدن زشتي.

شرط تحقق اخلاق در انتخابات همگاني شدن مطالبه آن است.

اخلاق انتخاباتي يعني پرهيز از خواسته، شعار و انگيزه هاي فردي و گروهي.

اخلاق در انتخابات يعني پايدار كردن دستورات و هدايت هاي قرآن در جامعه.

انتخابات، عرصه دانستن آداب وشروط حركت عمومي سالم و پاي بندبودن به آن است.

مسئوليت پذيري

مسئوليت پذيري

احساس ارزشمند بودن و عزت نفس از نتايج مسئوليت پذيري است.

مسئوليت پذيري يعني داشتن اعتماد به نفس.

مسئوليت پذيري يعني فعال بودن و پويايي.

مسئوليت پذيري يعني قبول شكست ها در صورت ناكامي به جاي مقصر دانستن ديگران يا توجيه شكست ها.

مسئوليت پذيري يعني تلاش جهت جبران ناكامي ها.

دينداري بدون مسئوليت پذيري و تعهد معنايي ندارد.

خداوند مي فرمايد: «از آنچه نمي داني پيروي مكن، چرا كه گوش و چشم و دل ها همه مسئولند».(1)


1- نك: اسراء: 36

ص: 70

مسئوليت حقيقي در مقابل خداوند است.(1)

خداوند مي فرمايد: «اي كساني كه ايمان آورده ايد خودتان و كسانتان از آتشي كه سوخت آن مردم و سنگ هاست حفظ كنيد».(2)

شناخت مطالبات مردم و فراهم آوردن زمينه هاي تحقق آنها يكي از مسئوليت هاي مديران است.

پاسخ گويي به مردم و گزارش دادن به مسئولان بالاتر يكي از مؤلفه هاي ارزشي مديريت اسلامي است.

سست عنصري، بي تعهدي و دنياگرايي زمينه ساز غارتگري دشمنان در كمين نشسته است.

اگر انتخابات با حضور، اراده، مسئوليت پذيري و انتخاب آزادانه مردم باشد، مي شود مطمئن بود كه در جهت آرزوها و هدف هاي درست مان در حركت ايم.

اگر ياد بگيريم كه بهتر از ديگران نيستيم و آنها هم مي توانند خوب فكر كنند و تصميم بگيرند، آن وقت مثل ديروزها، امروز هم انتخابات عرصه اي است براي پاي بندي به تعهد اجتماعي مان!

مردم سالاري حقيقي و ديني يعني بر اساس مسئوليت شهروندي مان در انتخاباتي كه در برابر ماست، شركت كنيم.

اگر آرمان ما تحقق دولت جهاني اسلام باشد، آن وقت وظيفه خود را فراموش نمي كنيم و بار امانتي كه از آيندگان بر دوش مان نهاده اند را با انتخاب درست به سرمنزل مقصود مي رسانيم.

پايداري و قوام هر مكتبي متناسب با ميزان استواري بر بناي فكري و اعتقادي آن مكتب است.


1- نك: انبيا: 23.
2- تحريم: 6.

ص: 71

مباني خلل ناپذيري دين اسلام زير ساخت هاي فرهنگ و سياست و مديريت ديني را بنيان مي كند.

مسئوليت يعني اينكه انسان در هر مرتبه اي كه هست در درجه اول از خود سؤال كند.

احساس مسئوليت يكايك افراد جامعه آنها را بر آن مي دارد تا در اين صحنه ها حضور فعال داشته باشند.

همه كساني كه در امر انتخابات دخيل هستند، چه كساني كه رأي مي دهند و چه افرادي كه انتخاب مي شوند و حتي نهادها و ارگان هايي كه در اين امر مشاركت مي كنند، بدانند و آگاه باشند كه مسئوليتي بزرگ دارند كه بايد از انجام آن بيرون آيند.

تمام امكانات مادي و معنوي در دنيا و استعدادهاي نهفته انسان نعمت هايي الهي است كه در قيامت از آن سؤال مي شود.

شهروند مسئوليت پذير بايد با قوانين و مقررات آشنا باشد.

شهروند مسئوليت پذير بايد حقوق ديگران را محترم بشمارد.

بسياري از بي نظمي ها و به هم ريختگي برنامه ها به خاطر عدم مسئوليت پذيري افراد است.

آشنايي با حقوق و قوانين شرط نخست مسئوليت پذيري و از وظايف اصلي شهروندان است.

اعتماد شهروندان به يكديگر زمينه ساز گسترش و رشد كشور است.

مسئوليت پذيري يعني قابليت پذيرش و پاسخ گويي و به عهده گرفتن كارها.

مسئوليت انتخابي آگاهانه و داوطلبانه است، اما عمل به آن واجب و وظيفه است.

ص: 72

يكي از نشانه هاي مسئوليت پذيري داشتن استقلال شخصي است.

مسئوليت پذير بودن افراد جامعه، يكي از ويژگي هاي مثبت جامعه محسوب مي شود.

افراد مسئوليت پذير توان بالايي براي انجام درست و به موقع كارها دارند.

افراد مسئوليت پذير با اطرافيان و محيط سازگاري بيشتري دارند، چون به استقلال رسيده اند.

هر كس نسبت به كشور خود احساس مسئوليت كند، به حقوق خود و ديگران احترام گذاشته است.

رأي دادن مردم به منتخب خويش مسئوليت او را كه به طور طبيعي و به عنوان يك شهروند در برابر مردم داشته است، دو چندان مي كند.

خاستگاه انجام وظيفه، احساس مسئوليت داشتن است، بدون احساس مسئوليت نمي توان وظايف خويش را به درستي انجام داد.

تا شخص آنچه براي خود مي پسندد براي ديگران نپسندد و آنچه را براي خود مي پسندد براي ديگران بپسندد، در برابر ديگران احساس مسئوليت نخواهد كرد.

بدون احساس مسئوليت نمي توان حقوق مردم را به درستي و به طور كامل ادا كرد.

از نشانه هاي احساس مسئوليت منتخب مردم در برابر ملت خويش پركاري خستگي ناپذيري و خدمت خالصانه است.

مردم داري شايسته در گرو احساس مسئوليت در برابر مردم است.

كسي كه در برابر خدا خود را مسئول نداند در برابر مردم نيز خود را مسئول نخواهد دانست.

ص: 73

كسي كه خود و ديگران را اعضاي يك پيكر بداند، قطعاً در برابر آنها احساس مسئوليت خواهد نمود.

انتخابات در هر موضوع مهم كشوري كه باشد از مهم ترين امور است، پس مايي كه رأي مي دهيم و آنهايي كه رأي مي آورند در پيشگاه خداوند بزرگ مسئول هستند.

همه ما در برابر كارهايمان مسئوليم به خصوص كارهايي كه آينده جامعه و كشورمان را رقم مي زند.

خداوند بزرگ بر كارهاي همه ما ناظر است، او همواره در كنارمان است، پس آگاه باشيم كساني را كه انتخاب مي كنيم در برابر انتخاب مان مسئوليم.

خداوندا!... به من و همه دوستاني كه در گروه رأي دهندگان هستيم توفيق ده تا بتوانيم از مسئوليت خطيري كه تو برايمان در نظر گرفته اي سربلند بيرون بياييم.

خوشحالم از اينكه انساني ذي شعور هستم براي سپاس و قدرداني از اين بزرگ ترين نعمت فراموش نمي كنم كه در برابر تمام كارهايم مسئولم و بايد جواب پس دهم.

همه كساني كه براي انجام انتخابات قدم برمي دارند بدانند كه از همان لحظه نيّت انجام كار در برابر خداوند مسئولند و بايد طوري عمل كنند كه جلب رضايت پروردگار در رأس آن باشد.

دخالت در انجام انتخابات يعني پذيرش مسئوليت و مسئوليت پذيري بايد به قدري با دقت انجام شود كه رضايت خدا و صلاح ملت در آن مدِنظر باشد.

مسئوليت در پيشگاه خداوند، در زمان انتخابات مهم ترين موضوعي است كه همه اركان بايد آن را مدِنظر داشته باشند.

ص: 74

هم كساني كه پاي صندوق رأي مي روند و هم كساني كه زمينه براي برگزاري انتخابات فراهم مي كنند در تمام لحظاتي كه اين كار انجام مي شود، در برابر خداوند مسئولند. پس بايد بدانند كه همواره كسي ناظر بر اعمال شان است كه در جايي نيز بايد پاسخ گو باشند.

انتخاباتي ممتاز خواهد بود كه همه اركاني كه در آن دخالت دارند مطمئن باشند مسئوليت خويش را به خوبي انجام داده اند، چرا كه در برابر حق تعالي مسئول خواهند بود.

چه قدر زيباست كه در برابر خداوند احساس مسئوليت كني و مسئوليت خود را به زيبايي طلوع خورشيد و به پاكي چشمه انجام دهي.

چه بي نظير است، لحظه اي كه احساس مي كني كارت را به خوبي انجام داده اي و در برابر خداوند سربلند خواهي بود، شركت در انتخابات نيز مسئوليتي است كه بايد با دقت آن را انجام دهي.

اگر من پاي صندوق رأي مي روم و فردي را انتخاب مي كنم، سعي مي كنم انتخابم درست باشد، چرا كه در برابر خداوند مسئول هستم.

در پيشگاه خداوند مسئوليم زماني كه در امر انتخابات دخالت مي كنيم، پس با دقت كارم را انجام مي دهم تا مسئوليت و وظيفه ام را با دقت انجام داده باشم.

همه اركان دخيل در امر مهم انتخابات در برابر پيشگاه پروردگار بزرگ مسئولند، پس بايد طوري قدم بردارند كه خداي ناخواسته نارضايتي پروردگار را به دنبال نداشته باشد.

مسئوليت در برابر خداوند يعني جلب رضايت او با انجام كارهاي نيك و شايسته، يادمان باشد همه ما كه در امر انتخابات دخيل هستيم، در برابر خداوند نيز مسئوليم.

ص: 75

دنياي كوچك ما لبريز از مسئوليت هاي بزرگ است، مسئوليت هايي كه متوجه همه ماست، پس جلب رضايت خدا را در نظر داشته باشيم تا همواره موفقيت همراه ما باشد.

در انتخابات شركت مي كنيم و مي دانيم كه بايد طوري انجام وظيفه كنيم كه مسئوليت مان را در برابر خدا به خوبي انجام دهيم.

اخلاق مداري و پرهيز از روش هاي ناپسند

اخلاق مداري و پرهيز از روش هاي ناپسند

دروغ، اهانت، تحريك عصبيت ها، شايعه پراكني، افترا به رقيب و بدگويي از كارهاي ناسازگار با انتخابات اسلامي است.

رعايت اخلاق انتخاباتي از سوي نامزدها، يكي از مهم ترين شروط انتخاب كانديداهاست.

رعايت اخلاق انتخاباتي فضاي انتخابات را دلپذير و پرشور مي كند.

رقابت سالم در انتخابات يعني توجه به اخلاق مداري و استفاده از روش هاي شايسته در تبليغات.

اگر براي انتخاب هدف ها تبيين نشود، سردرگمي به وجود مي آيد.

انتخابات محل حضور و بروز نظر مردم است.

حضور مردم پاي صندوق هاي رأي نماد دشمن شكني است.

مواظب باشيم انتخابات به صحنه جرزني هاي سياسي يك عده آدم ناباب و معاند بدل نشود.

اخلاق انتخاباتي يعني از خود شروع كردن.

اخلاق انتخاباتي يعني جاانداختن فرهنگ احترام به رقيب ميان طرفداران.

قانون مداري، نماد احساس مسئوليت رئيس جمهور منتخب نسبت به مسائل كشور است.

ص: 76

تمكين نكردن به قانون انتخابات، دشمن شاد كردن است.

عمل به مرّ قانون وظيفه همه طرف ها در انتخابات است.

بايد به رأي اكثريت مردم كه مظهر حضور در انتخابات است احترام گذاشت.

رقابت ميان كانديداها نبايد اثبات خود و نفي ديگري باشد.

بياييد خصومت ها را در رقابت هاي انتخاباتي وارد نكنيم.

فرق است ميان رقابت و تهمت زني متقابل.

وعده هاي خلاف قانون اساسي دادن براي جلب نظر مردم، رقابت نيست، فريب است.

اگر نامزدي با قصد قدرت طلبي و جمع كردن پول وارد عرصه انتخابات شود، به كشور خدمت نمي كند.

نامزدي كه به مراكز ثروت و قدرت متصل شود، در مقابل آنها متعهد مي شود.

نامزدي كه به مراكز ثروت و قدرت متصل شود، به مردم متعهد نمي شود.

رئيس جمهوري كه با پول دستگاه هاي گوناگون و مراكز ثروت سر كار بيايد، در مقابل آنها متعهد است.

اخلاق انتخاباتي يعني رعايت تقوا، اخلاق و ادب اسلامي در گفت وگوها و مباحثات.

پرهيز از بدگويي و تهمت

پرهيز از بدگويي و تهمت

بدگويي عليه رقيب و طرفدارانش غيرديني نمودن فضاي انتخابات است.

يكي از عوامل بي اعتمادي مردم نسبت به كانديداها بدگويي آنها از يكديگر است.

بدگويي نامزدهاي محترم از يكديگر دامن زدن به تفرقه و كينه توزي در جامعه اسلامي است.

ص: 77

نشانه يك رقابت سالم نشاندن حق گويي به جاي بدگويي است.

با بدگويي ترور شخصيت مي كنيم آن گاه با شعار مرده باد تروريسم تبليغ انتخاباتي از خويش مي كنيم.

بدگويي تبليغ ناپرهيزكارانه و معيوب نامزد محترم از خويش است.

مسئوليتي كه در اثر تبليغات انتخاباتي آميخته با سم بدگويي به دست آيد مسموم و زهرآلود است.

تهمت زدن به رقيب، زير سؤال بردن صلاحيت نامزدي خويش است.

تهمت زدن به رقيب ،تبليغ غيرديني از خويشتن است.

پايه هاي جايگاهي كه در اثر تهمت زدن به رقيب پي ريزي مي شود، لرزان و آسيب پذير خواهد بود.

بدگويي از رقيب مي كنيم با اين شعار كه: براي رقم زدن آينده اي درخشان به ما رأي دهيد.

انتخاب مردمي سالم يعني تعريف و تمجيد از نامزده مورد علاقه خود و پرهيز از بدگويي از ديگر نامزدها.

انتخابات نبايد وسيله بدگويي باشد.

انتخابات نبايد وسيله بداخلاقي باشد.

انتخابات نبايد وسيله تضعيف آبروي ملت باشد.

انتخابات نبايد وسيله جنجال هاي سياسي باشد.

انتخابات نبايد وسيله تهمت زني متقابل باشد.ع

انتخابات نبايد به امنيت جامعه صدمه بزند.

انتخابات عرصه رقابتي مثبت به دور از بدگويي و بد خلقي است.

ص: 78

پرهيز از نشر اكاذيب

پرهيز از نشر اكاذيب

شخصيت و جايگاهي كه يك نامزد در اثر نشر اكاذيب به دست مي آورد بدلي و لرزان خواهد بود.

دروغ گويي و نشر اكاذيب، اهانت به خرد جمعي و تحقير افراد جامعه است.

نشر اكاذيب و گول زدن، حقيرانه ترين شيوه براي به چنگ آوردن رياست است.

نشر اكاذيب گول زدن افراد جامعه است و رياستي كه با گول زدن به دست آيد، فاقد روح كرامت عزت و آزادگي است.

مصداقي از نشر اكاذيب وعده دادن هايي است كه شخص عمل نمودن به آنها را ناممكن مي داند.

شخصيتي كه در اثر سخنان دروغين به دست آيد، شخصيتي دروغين مي باشد.

انتخابات كاري است فرهنگي و نشر اكاذيب آفت اين كار فرهنگي.

نشر اكاذيب فضاي سياسي _ عبادي انتخابات را به عرصه سياسي مبتذل تبديل مي كند.

نشر اكاذيب شيوه اي است از دست يابي به منافع به قيمت فريب ديگران.

قانون مداري و احترام به قوانين

قانون مداري و احترام به قوانين

قانون مندي مصداقي از پرهيزكاري و نشانه سلامت روان انسان است.

زير پا نهادن قانون، ايجاد اختلال در چرخه فرهنگي، علمي، اقتصادي و سياسي كشور است.

ص: 79

يكي از مؤثرترين عوامل، جهت فرهنگ سازي قانون مندي در كشور، التزام علمي كامل به قوانين از سوي رئيس جمهور منتخب است.

اخلاق، مصداقي از قانون الهي است. كسي كه به اين قانون احترام نگذارد، به قانون مردمي احترام نخواهد گذاشت.

پشتوانه اجراي قانون اخلاق مندي و پرهيزكاري است.

آن گاه قانون مندي در كشور ما به فرهنگ عمومي تبديل خواهد شد كه مردم در عمل به قانون تبعيضي ميان عوام و خواص مشاهده نكنند.

احترام به قوانين شتاب بخشيدن به چرخه انقلاب در مسير پيشرفت است.

عمل به قانون يكي از كارهاي بنيادين براي حاكميت نظم و خردمحوري در كشور است.

قانون بهترين عامل براي شكستن امتيازهاي موهوم ميان افراد، نيكوترين شيوه براي القاي حس تساوي با ديگران در ذهن ها و شايسته ترين محك براي سنجش شخصيت افراد است.

عمل به قانون تمرين عملي براي شكستن غرور و خودپسندي است.

تفسيرهاي خودخواهانه از قانون دور زدن قانون است.

تفسير خودخواهانه از قانون، نشانه گرايش هاي نفساني خود به جاي قانون است.

با تفسير به رأي قانون و برداشت خودخواهانه از آن، راه براي بي قانوني و عدم تمكين در برابر قانون هموار مي شود.

تفسير خودخواهانه از قانون از اين ابزار پيش برنده عاملي بازدارنده خواهد ساخت.

ص: 80

قانون مرز ميان انتخاب فردي و انتخاب جمعي است. با قانون شكني در انتخابات حق ديگران را زير پا نگذاريم.

راز مانايي هر اجتماعي قانون است و حرمت قوانين را نگاه داشتن ستون خيمه نظام ماست. در انتخابات قانون را فداي مصلحت نكنيم.

انتخاب درست در پس حضور و اراده مردم در صحنه هاي گوناگون سياسي، امنيتي و اقتصادي است و اين حضور جز زير سايه احترام به قانون پديدار نمي شود.

انتخاب درست يعني انتخاب همراه با ستايش هر انسان آزاده و آگاه.

يادمان باشد با آمدن فصل انتخاب، اجاق كينه ورزي را خاموش كنيم.

در انتخاب زلال باش، اجازه نده احساساتت را به بازي بگيرند.

انتخابات بهترين راه انتقال مسالمت آميز قدرت و تمكين در برابر قانون است.

انتخابات يعني انتقال قدرت تحت نظارت قانون اساسي.

عمل به وعده ها

عمل به وعده ها

يكي از راه هاي مبارزه با تهاجم فرهنگي، عمل نمودن منتخب مردم به وعده هاي خويش است.

عمل نمودن منتخب به وعده ها، نقش فراواني در حفظ جامعه از خودباختگي و غرب گرايي دارد.

عمل به وعده ها شكل دادن هزاران گوش شنوا براي شنيدن سخنان خويش است.

عمل نمودن به وعده ها از سوي منتخب مردم، گشودن هزاران چشم براي ديدن مزاياي خويش است.

ص: 81

خلف وعده شخص را در معرض اتهام تزوير و گول زدن هر ملت قرار مي دهد.

عمل نمودن منتخب مردم به وعده ها نشانه حرمت نهادن او به خرد جمعي است.

وعده دادن هايي كه به عمل نينجامد، دميدن روح نااميدي در مردم است.

يكي از مصداق هاي تشكر عملي منتخب مردم از انتخاب كنندگان خويش و همه كساني كه به پاي صندوق هاي رأي آمدند، عمل نمودن او به همه وعده هايي است كه قبل انتخابات داده است.

يكي از نشانه هاي صداقت و يك رنگي منتخب ملت، عمل او به وعده هاي خويش است.

وعده دادن هايي كه عمل به آنها فراتر از توان نامزدها است، از وي شخصي خام انديش و گزافه گو به تصوير مي كشد.

وعده ها مايه جمع آوري رأي ها و رأي ها اتمام حجتي بر عمل نمودن به وعده است.

اگر مردم در وعده هاي منتخب خويش احساس اخلاص و صداقت نمايند خود را بازوي تواناي وي براي تحقق وعده هايش مي نمايند.

عمل نكردن به گفته ها، سخنراني ها را در حد شعار متوقف مي سازد.

عمل به گفته ها به منتخب ملت در كنار چهره سياسي او چهره عبادي نيز مي بخشد.

بدون عمل به گفته ها در كار فرهنگي توفيقي حاصل نخواهد شد.

نقش پرورشي منتخب ملت در گرو عمل او به گفته هايش مي باشد.

عمل به گفته ها چهره معروف رئيس جمهوري را به چهره محبوب تبديل مي كند.

ص: 82

عمل به گفته ها يعني پسنديدن شخص براي خود، آنچه را كه براي مردم مي پسندد.

آنكه مخاطب گفته هاي خويش را تنها مردم مي داند _ و نه خويشتن و مردم با هم _ به گفته هايش عمل نخواهد كرد.

اخلاص و كار براي رضاي خدا

اخلاص و كار براي رضاي خدا

يكي از مصداق هاي اخلاص و كار براي خدا، كار براي مردم است.

اخلاص والاترين شكل ايثار است، چرا كه لازمه آن گذشتن از نام و عنوان و شهرت و حب ستايش است.

نشانه اخلاص و كار براي رضاي خدا ترجيح منافع ملت بر منافع خويش است.

آنكه فاقد اخلاص است، در همان حال كه مردم را به سوي خدا فرا مي خواند در واقع به سوي خويشتن دعوت مي كند.

نام و عنوان و پست گرچه سبب شهرتند، لكن بدون اخلاص موجب محبوبيت نخواهند بود.

جامعه اسلامي و ديندار ايران، پيش از آنكه از منتخب خويش انتظار كار داشته باشد، توقع اخلاص دارد.

اخلاص استمرار بخشيدن به پاداش هاي خداوند از جهان زودگذر دنيوي تا جهان ابدي اخروي مي باشد.

يكي از تفاوت هاي حكومت هاي ديني با حكومت سكولار، لزوم اخلاص ورزيدن در كارها از سوي حاكمان ديني است.

ص: 83

پرهيز از اظهارنظرهاي غيركارشناسانه

پرهيز از اظهارنظرهاي غيركارشناسانه

به همان اندازه كه اظهارنظرهاي كارشناسانه از سوي منتخب مردم پيش برنده است اظهارنظرهاي غيركارشناسانه بازدارنده است.

اظهارنظرهاي غيركارشناسانه از توهم كامل نگري درباره خويش برمي خيزد.

كسي كه خود را عالم به همه امور نمي داند از اظهارنظرهاي غيركارشناسانه پرهيز مي كند.

تضمين جايگاه منتخب مردم در ميان ملت در گرو اظهارنظرهاي عالمانه و پرهيز از اظهارنظرهاي غيركارشناسانه است.

بهترين جاي گزين به هنگام عدم توانايي در نظر كارشناسي سكوت است.

لازمه اظهارنظرهاي كارشناسانه سخن گفتن با مردم به زبان آنها و هم سو با آداب و رسوم و باورهاي ديني آنان است.

واژه نمي دانم به هنگام عدم آگاهي از موضوعي مصداقي از شجاعت است.

به همان ميزان كه اظهارنظرهاي كارشناسانه منتخب مردم مايه تثبيت و تقويت فضاي آرام فرهنگي، اقتصادي و سياسي كشور مي شود، اظهارنظرهاي غيركارشناسانه موجب التهاب فضاي فرهنگي، اقتصادي و سياسي كشور مي شود.

يكي از مصداق هاي پرهيزكاري، پرهيز از اظهارنظرهاي غيرعالمانه و غيركارشناسانه است.

اظهارنظر كردن كانديداها در كارهايي كه از آن آگاهي ندارند فراهم آوردن مشكل و دردسر براي خويش و ملت است.

ص: 84

عذرخواهي به هنگام كاستي ها

عذرخواهي به هنگام كاستي ها

عذرخواهي دستگاه ها نشانه صداقت و شجاعت آنهاست.

عذرخواهي از ملت به هنگام كاستي ها و كوتاهي ها در انجام وظيفه موجب گذشت و چشم پوشي مردم از اين كاستي ها و كوتاهي ها مي شود.

عذرخواهي موجب ترميم شخصيت اجتماعي انسان مي شود.

عذرخواهي به هنگام كوتاهي ها و كاستي ها رفتار فروتنانه اي است كه افزايش جايگاه اجتماعي تحسين و ستايش مردم و خشنودي خداوند را به دنبال دارد.

يكي از لوازم اسطوره شدن عذرخواهي از مردم به هنگام كوتاهي در حق آنان است.

رعايت صداقت و راستي و امانتداري در سياست

رعايت صداقت و راستي و امانتداري در سياست

مردم مي خواهند از توانايي ها و قابليت هاي كانديداها بدانند نه از آرزوها و رؤياهايشان.

نامزد محترم، من تو را انتخاب مي كنم تا با تحقق شعارهايمان جامعه اي ايده آل و مبتني بر نظام اسلام را بسازيم.

وعده هاي توخالي، مردم فهيم را دلسرد خواهد كرد.

هميشه صداقت، تصميم گيري و اعلام نظر را راحت تر مي كند.

با تزوير و دروغ، نمي توان دل ها و نظرات مردم را به دست آورد.

آراي من و تو، امانت هايي هستند كه به اندازه وسعت تمام دست هايي كه در پي ساختن آينده اين مملكت هستند، باارزش اند.

امسال نيز با دلي سرشار از اميد سرنوشت كشورمان را به دست منتخبانمان امانت مي دهيم و آرزو مي كنيم بهترين امانتداران را برگزيده باشيم.

ص: 85

هرگز نبايد فراموش كرد كه انتخابات سپردن بزرگ ترين امانت به دست بهترين امانتداران است.

آراي شركت كنندگان امانتي از سوي مردم در دست برگزاركنندگان انتخابات است تا يك صحنه پرشور از دلدادگي مردم رقم بخورد.

نبايد گذاشت تا غرور ملي ميليون ها ايراني در سايه بي توجهي به امانتداري و خيانت در هم بشكند.

بيا راستي و درستي را در پيمان عشق شاهد بگيريم كه جز سربلندي سرزمين مان چيزي ديگر نخواهيم و براي آن در بيست و چهارم خرداد هم آواز شويم.

راستي و راست كرداري، درختي تنومند است كه ريشه در تاريخ اين مرز پرگهر دارد. در انتخاب رئيس جمهوري آينده ريشه هامان را فراموش نكنيم.

فردا آيينه صادق امروز است. پس امروز در انتخاب مان صداقت و آگاهي پيشه كنيم تا شرمسار فردا و فرداهاي ايران نمانيم.

وقتي با خودت صادق باشي مي تواني خوبي هايت را دو چندان كني. وقتي من و تو با هم صادق باشيم، اين اتفاق براي ما مي افتد و چه خوب كه براي انتخابات هم، صداقت پيشاني نوشت مان شود.

تبليغ سالم و پرهيز از اسراف در انتخابات

تبليغ سالم و پرهيز از اسراف در انتخابات

پرهيز از ريخت و پاش هاي تبليغاتي از اصول برگزاري انتخابات سالم است.

تبليغات سالم آن است كه هيچ گونه اسراف و زياده روي در آن ديده نشود.

تبليغِ سالم، يكي از شروط سلامت انتخابات است.

تبليغ سالم يعني پرهيز از اتهام زني به ديگران.

ص: 86

تبليغ سالم يعني پرهيز از هتك آبروي ديگران.

تبليغ سالم يعني پرهيز از اهانت به ديگران.

تبليغ سالم يعني پرهيز از شايعه پراكني.

تبليغ سالم يعني پرهيز از اسراف.

تبليغ سالم يعني پرهيز از دروغ.

تبليغ سالم يعني پرهيز از بدگويي.

تبليغ سالم يعني پرهيزكاري مالي .

تبليغي صحيح است كه با حفظ حدود شرعي باشد.

تبليغي صحيح است كه به دور از فريب باشد.

تبليغي صحيح است كه با رعايت موازين اخلاقي باشد.

تبليغي صحيح است كه به دور از كارهاي دروغين و نمايشي باشد.

تبليغي صحيح است كه به دور از متهم كردن ديگران باشد.

در تبليغات انتخاباتي، نبايد آب به آسياب دشمن ريخته شود.

در تبليغات انتخاباتي، نبايد القاء فضاي اختلاف و نااميدي باشد.

در تبليغات انتخاباتي، نبايد اختلافات دشمن شادكن باشد.

در مسير تبليغات انتخاباتي، نبايد از جاده انصاف خارج شد.

تبليغات سالم، يعني احترام به قانون.

تبليغات سالم، يعني احترام به مردم سالاري ديني.

تبليغات ناسالم، يعني دادن بهانه به دست فتنه گران.

تبليغات ناسالم، آب ريختن به آسياب دشمنان.

تبليغات ناسالم، هياهوي بسيار براي هيچ.

رأي من رأي به اخلاق تبليغاتي توست، نه به تبليغ.

ص: 87

در تبليغات بايد برنامه ها شفاف ارائه شود تا معلوم شود كه هدف كدام است.

اجازه بدهيد تبليغات، در حاشيه اخلاق نيكوي شما باشد، تا مردم به اخلاق شما رأي دهند نه تبليغات شما.

شيوه تبليغات شما، نشان دهنده اخلاق اجتماعي شماست.

براي متفاوت بودن در انتخابات، به حضور پررنگ رقيب نياز داريد. پس اجازه دهيد او هم مقتدرانه تبليغ كند.

اخلاق مداري، خود تبليغي متفاوت است.

اخلاق انتخاباتي يعني هم زيستي مهربانانه و برادرانه در عين رقابت.

اخلاق انتخاباتي يعني توجه هم زمان به دنيا و آخرت.

با اخلاق نيكو، وجهه تبليغات خود را زينت دهيد.

ملت رفتار تبليغاتي شما را تجزيه و تحليل مي كنند.نه وعده ها و شعارهاي شما را.

پرهيز از اسراف در انتخابات نشانه فهم مديريتي و بلوغ اجتماعي است.

با اسراف و صرف هزينه هاي گزاف فقط افراد سودجو را جذب خود خواهيم كرد نه افرادي كه هدفشان انتخاب شايسته است.

تنها در صورتي مي توان به درستي مصرف اموال براي تبليغات انتخاباتي خود مطمئن بود كه براي خدا و به انگيزه خدمت به خلق انجام پذيرد.

شوم ترين انگيزه ها براي خرج هاي تبليغاتي خويش خرج كردن به انگيزه به دست آوردن چند برابر آن در آينده مي باشد.

كسي كه در هزينه ها تبليغاتي خود اسراف و ريخت و پاش مي كند، نمي توان به وعده او درباره سامان بخشيدن به اوضاع اقتصادي كشور اعتماد كرد.

ص: 88

استمرار حضور در ميدان رقابت با علم به عدم شايستگي خود و يا آگاهي از وجود نامزد شايسته تر از خويش تلاش در راه حاكميت شخص فروتر در عين وجود مقام فراتر مي باشد.

عدم كناره گيري از نامزدي در عين آگاهي از حضور نامزدي تواناتر و شايسته تر از خود فراخواني علمي به وانهادن فراتر و روي آوردن به فروتر مي باشد.

قبل از انتخاب چشم هايت را باز كن تا بعد از انتخاب آسوده خاطر باشي.

اخلاق تبليغاتي شما، يادگاري از شما در ذهن مردم است.

تبليغاتي در ذهن مردم ماندگار است كه در اخلاقيات شهره روزگار باشد.

با تخريب رقبا در جريان تبليغات، وجدان خود و ذهن مردم را خسته نكنيد.

در جريان تبليغات، حفظ حريم اخلاقي و احترام به افكار عمومي ضروري است.

منطق سليم حكم مي كند كه در جريان تبليغات، اهداف و قابليت هاي خود را صادقانه و شفاف بيان كنيم.

تبليغات شما بايد به گونه اي باشد كه مردم شما را متفاوت با چيزي كه هستيد نبينند.

تبليغات نيكو، مرحله اي از دعوت به نيكي هاست.

وقتي تبليغات شما اخلاقي و نيكو باشد، نيازي به بيان كردن خوبي هاي خود نداريد.

با يك شيوه تبليغي مناسب و بدون جنجال، خواه ناخواه مردم جذب شما خواهند شد.

ص: 89

واقعيت ها راحت تر در دل مردم جاي مي گيرند، پس در تبليغات خود با مردم صادق باشيد.

كارآمدي ها و مديريت هاي شما بهترين تبليغ براي شما محسوب مي شود.

اخلاق مداري خود را با شيوه تبليغات خود اثبات كنيد.

رعايت اخلاق سياسي در تبليغات، بارزترين نمود رفتار سياسي شماست.

با التزام به مباني اخلاق سياسي در تبليغات، از برخوردهاي تنش زا با ديگر نامزدها جلوگيري كنيم.

با جلوگيري از تنش در تبليغات، مردم را در انتخاب افراد دلسوز و كارآمد ياري دهيد.

التزام به اخلاق سياسي در تبليغات، يك رقابت سالم در فضاي سياسي انتخابات به ارمغان مي آورد.

پاي بند بودن كانديداها به قوانين تبليغات، موجب خوش نامي و جلب آراي عمومي مي شود.

رعايت قانون تبليغات انتخاباتي براي نامزدها خود نوعي تبليغ محسوب مي شود.

مردم به راحتي رفتارهاي نمايشي و مغرضانه و عدم صداقت را از برخوردهاي دلسوزانه وحقيقي تميز مي دهند.

يكي از مهم ترين ابزارهاي رسيدن به مقصود تبليغات است. از اين ابزار، خوب استفاده كنيد.

سلامت و شادابي انتخابات در گرو تبليغاتي سالم و اخلاقي است.

حضور مردم در انتخابات را با تبليغات بدون حاشيه كانديداها تضمين كنيم.

ص: 90

حضور در انتخابات يعني هم آوايي بيشتر مردم با نظام اسلامي.

تبليغات بدون حاشيه، ملت را به متن انتخابات مي كشاند.

آسمان تبليغات را با غبار اغراق و دروغ آلوده نكنيم.

وعده هاي توخالي و شعارهاي پوچ، خار و خاشاكي است بر درياي خروشان انتخابات.

با تبليغات دروغين و وعده هاي توخالي، آب به آسياب دشمن نريزيم.

طوفاني كردن درياي تبليغات، كشتي پرشكوه انتخابات را واژگون مي كند.

تبليغات سالم، پنجره اي رو به انتخاباتي سالم و ساخت ميهني آباد.

طرز تبليغات، آينه اي از افكار شماست. بنگريد كه چگونه خود را به مردم نشان مي دهيد.

با تبليغات صادقانه، به داشته ها و توانايي هاي واقعي خود ارزش ببخشيد.

انتخابات، با تبليغات اخلاق مدار شما به خود نقش مي گيرد.

تبليغات، كارآمدترين ابزار انتخابات است، اگر تضعيف رقيب را به همراه نداشته باشد.

تبليغات بايد آگاهي بخش باشد و تعصب بي جا در آن نباشد.

تبليغات، شيرين كننده انتخابات است؛ اگر حسادت، آن را تلخ نكند.

تبليغات زماني مثبت است كه نيت ها مثبت و از خودمحوري ها پاك باشد.

تبليغات منطقي و معقول، آرامش بخش فضاي انتخاباتي است.

تبليغات غيرواقعي جناحي، ريشه هم گرايي ملي را مي خشكاند.

نشانه يك انتخابات سالم، تبليغات اخلاقي است.

كساني كه تبليغات سالمي داشته باشند، پرچمدار انتخابات مي شوند.

هنگام وعده هاي انتخاباتي توان واقعي خود و ظرفيت كشور را در نظر بگيريد.

ص: 91

در ميدان انتخابات، كانديدايي پيروز حقيقي است كه صادقانه خود را تبليغ كرده باشد.

تبليغات، لحظه اي نيست، جريان ممتد انتخابات است.

تبليغات اگر براساس واقعيات نباشد، قابل اتكا نيست.

با تبليغات سالم راه مردم را براي انتخاباتي سالم روشن كنيم.

تبليغات در انتخابات يعني شيوه درست و آزموده اطلاع رساني و آگاهي بخشي براي مردمي كه در پي بهترين ها هستند.

تبليغ در انتخابات ابزاري است براي شناخته شدن، نه وسيله اي براي تخريب رقيب!

تبليغ يك وسيله است و خدمت به مردم هدف! يادمان باشد رسيدن به هدف وسيله را توجيه نمي كند!

بياييد تبليغات انتخاباتي را بر پايه اخلاق اسلامي و آموزه هاي قرآني تبيين كنيم.

در روزهاي تبليغ براي انتخابات، هر نامزد و طرفدارانش بايد به هدف كلان و اصلي حكومت و فلسفه وجودي و آرمان هاي جمهوري اسلامي ايران مان توجه كنند.

تبليغاتي كه پر از فريب و نيرنگ باشد، كانديداها را به سراشيبي سقوط مي كشاند.

اجازه ندهيم فريب و رياي دنياي تبليغات ما را اسير خود كند.

تبليغات غيراخلاقي، ساختن آشيانه در باد است.

تبليغات سالم، يعني توسعه تفاهم اجتماعي و ايجاد امنيت رواني در جامعه.

ص: 92

تبليغات سالم، يعني جهت دهي فكري و فرهنگي.

تبليغات سالم، يعني ارتقاي اخلاق و معنويت.

تبليغات سالم، يعني زمينه سازي گفت وگو.

تبليغات سالم، يعني مصونيت بخشيدن به ذهن جامعه در برابر تهاجم مخرب بيگانگان.

تبليغات سالم، يعني آگاه سازي مردم درباره اهداف و برنامه ها به دور از هياهو.

تبليغات سالم، يعني حركت در چارچوب تعاليم و اخلاق عاليه اسلام.

تبليغات سالم، يعني رعايت اخلاق مبتني بر شئونات اسلامي.

تبليغات سالم، يعني پرهيز از هرگونه انتقادي كه موجب هتك حرمت و ايجاد اختلاف مي شود.

دروغ هميشه بد است، در شعارهاي تبليغاتي بدتر است.

فرق يك تبليغ خوب با تبليغ بد در هدف گذاري است. پس با اشتباه در هدف گذاري امروز، مرزهاي امنيت و اخلاق فردا را محدود نكنيم.

اسراف در هر امري ناپسند است، حتي در تبليغات انتخابات.

پرهيز از اسراف در انتخابات يعني عمل به دستورات الهي.

خداوند مؤمناني را كه در همه حال او را در نظر مي گيرد بيشتر دوست مي دارد. پس با پرهيز از اسراف در انتخابات به خدا نزديك تر شويم.

اسراف يعني دور شدن از اطاعتِ فرمان الهي.

انتخابات سالم، تبليغات سالم و دور از اسراف مي خواهد.

هر برگ از كاغذي كه براي تبليغ كانديدا استفاده مي شود، نعمتي از سوي خداست كه براي به دست آوردنش زمان صرف شده و زحمت زيادي كشيده شده است.

ص: 93

تبليغ درست با صرف كم ترين هزينه هم امكان پذير است!

صرفه جويي به انسان آرامش مي دهد و پرهيز از اسراف در انتخابات انسان را به خداوند نزديك تر مي كند.

پرهيز از اسراف در انتخابات، برگ برنده اي در دست فرد كانديد است، چرا كه يكي از صفات خوبش را نشان مي دهد.

پرهيز از اسراف يعني علاقه و توجه و پاي بندي كانديداها به اصول و ارزش ها و دعوت همه طرفداران به اين موضوع.

فرد كانديد مي تواند زيباترين اخلاق و كردار يك مسلمان واقعي را در كارهايش به نمايش بگذارد.

صرفه جويي يكي از بهترين صفات مسلمانان است.

دنياي رقابت زماني زيباتر خواهد شد كه حتي كوچك ترين اسرافي در انتخابات ديده نشود.

اسراف در انتخابات دل ها را سرد مي كند و اگر كسي از كانديدي دلسرد شود او را به عنوان وكيل خويش انتخاب نخواهد كرد.

انتخاباتي زيباست كه هيچ گونه اسرافي در هيچ كدام از مراحلش ديده نشود.

اگر مي گوييم اسراف بد و ناپسند است، در انتخابات هم صرفه جويي خودمان را نشان دهيم و ثابت كنيم كه يك مسلمان واقعي هستيم.

هدر دادن سرمايه ها و منافع، راه درستي براي تبليغ نيست.

با اسراف نمي توان اين باور را ساخت كه يك كانديدا دلسوز ملت باشد.

اسراف در انتخابات باعث بدبيني مردم نسبت به كانديداها خواهد شد.

اسراف در تبليغات يعني عدم توانايي در برنامه ريزي و مديريت.

ص: 94

ريخت و پاش هاي تبليغاتي بزرگ ترين ضربه به انتخابات است.

ترس از رأي نياوردن نبايد موجب روي آوردن به اسراف و صرف هزينه هاي نابه جا شود.

گاه جبران هزينه هاي سنگين و نابه جايي كه در تبليغات صورت گرفته ناممكن مي شود.

از منابعي كه براي تبليغات در اختيار داريم به نحو شايسته استفاده كنيم.

براي شناساندن كانديدا، لازم به صرف هزينه هاي اضافه نيست.

با برگزاري انتخابات قرار نيست قسمت زيادي از منابع به هدر برود.

بكوشيم با صرفه جويي انتخاباتي سالم برگزار كنيم.

انتخاباتي سالم است كه كمترين هزينه و اسراف را در پي داشته باشد.

تبليغات هزينه بردار سوددهي كمتري خواهد داشت.

اگر سياست بدانيم اسراف نخواهيم كرد.

عدم آگاهي از سياست هاي مديريتي اسراف هاي نابه جا را به دنبال دارد.

هيچ لزومي ندارد براي امر مهمي مثل انتخابات اموري نامربوط مثل اسراف و ريخت و پاش را وسيله قرار دهيم.

اعتماد به فردي كه از اسراف و ناداني به دور است، بسيار بيشتر از ديگران است.

هرچه كمتر ريخت و پاش شود، مردم راحت تر مي توانند اعتماد كنند.

انتخابات در پرتو تبليغاتي به دور از ريخت و پاش و هيجان نابه جا زيبا خواهد بود.

به جاي اسراف در انتخابات هزينه ها را صرف آبادي ايران كنيم.

مردم به سمت صداقت جذب مي شوند نه تبليغات پرزرق و برق نامزدها.

ص: 95

اسراف همان حيله و نيرنگ است و قلوب ايرانيان گريزان از نيرنگ هاست.

براي جذب نظر و آرا اسراف و زياده روي كاري موفق نخواهد بود.

نامزدها بدانند اسراف در انتخابات هدر دادن آبرو و شخصيت ايشان است.

هوش سياسي صرف هزينه هاي اضافي را تأييد نمي كند.

نبايد به اميد بازگرداندن سرمايه هايي كه هزينه شده است، دست به اسراف هاي غيرعقلاني زد.

با اسراف پايه هاي اعتماد مردم سست خواهد شد.

بسيار اندك هستندافرادي كه جذب زرق و برق هاي تبليغات و حركت به سوي انتخابات مي شوند.

اگر با قشر اعظم جامعه هم دل و هم درد باشيم، هرگز در انتخابات به سمت اسراف نمي رويم.

پرهيز از اسراف در انتخابات، زيباترين هنر يك كانديداست.

پرهيز از ريخت و پاش هاي انتخاباتي و اسراف از اصول برگزاري انتخابات سالم است.

اقتصاد مقاومتي يعني حفظ سرمايه هاي عمومي در انتخابات.

اسراف ناسپاسي در برابر خداوند است در هزينه هاي انتخابات كفران نورزيم كه گفته اند: «كفر نعمت از كفت بيرون كند».

هم وطن! هر ذره اي از سرمايه اين مملكت كه در گزينش رئيس جمهوري آينده به هدر رود، يعني توشه اي از مقاومت اقتصادي كشور را بر باد داده ايم. به خودمان و اقتصاد پوياي ايران اسلامي بينديشيم.

ص: 96

حفظ آبرو و حيثيت و حريم خصوصي

حفظ آبرو و حيثيت و حريم خصوصي

اخلاق، برخورد و رفتار كانديداها آيينه تمام نماي تفكرات آنهاست. من به كسي رأي مي دهم كه مزين به اخلاق اسلامي باشد.

رأي من از آن كساني نيست كه با شكستن حريم رقيبانشان خود را بالا مي كشند و ديگران را نردبان ترقي خود مي كنند.

جوانمردي ارزشي است كه هرگز از اهميتش كاسته نخواهد شد. رقابت جوانمردانه يعني رقابت در سايه حفظ حريم رقيب.

مسلمان واقعي آبرو و حيثيت برادر ديني اش را آبروي خود مي داند و هيچ گاه در پي لطمه به آن نخواهد بود. اين سرلوحه رقابت هاي سالم است.

مهم نيست پيروز شوي يا نه؛ مهم اين است كه با رعايت اصول اخلاقي رقابت كني و آبرو، حرمت و اعتبار رقبايت را نشكني.

وظيفه شناسي ،هم دلي و همراهي همه اركان دخيل در انتخابات

وظيفه شناسي ،هم دلي و همراهي همه اركان دخيل در انتخابات

يك دل و يك صدا و در يك مسير عاشقانه، بيدار و آگاهانه تا رسيدن به سرمنزل مقصود مي رويم و هرگز نفاق بين ما نخواهد بود.

در تمام لحظات انتخابات، مردم، دولت و تمام اركان ها دخيل در اين امر مهم هم دلند و در يك مسير گام برمي دارند تا به هدف نهايي خويش كه همانا تعيين سرنوشت كشور عزيزشان است برسند.

هم دلي و همراهي همه اركان و عوامل انساني كه در امر انتخابات دخيل هستند دل دشمنان را مي لرزاند و آنها را در آتش حسرت انديشه شان مي سوزاند. ما به اين همه اتحاد مي باليم.

وقتي در چارچوب اسلام عزيز باشيم و در همين محدوده مقدس قدم بزنيم، نه اخلاق و نه آرامش ايران مان _هيچ كدام _ به خطر نمي افتند.

ص: 97

حفظ آبرو و حريم خصوصي رقبا

حفظ آبرو و حريم خصوصي رقبا

بي گمان هتك آبروي اشخاص و اتهام و نسبت دادن امور زشت و ناپسند به ديگران يكي از زشت ترين رفتارهاي انساني است و مردم به طور فطري آن را ناپسند مي دانند.

در آيه 11 و 12 سوره حجرات خداوند از تمسخر، عيب جويي و يادكردن به لقب هاي زشت و زننده نهي كرده و غيبت را عاملي براي ريختن آبروي اشخاص دانسته است.

قرآن كريم انسان را از تجسس در اسرار ديگران كه مي تواند موجبات بي آبرويي و كشف اسرار ايشان باشد برحذر داشته و از هرگونه گمان بد در حق ديگري بازداشته است.

در قرآن بهتان زدن و نسبت دادن كار زشت خود به ديگري نيز از مصاديق هتك حرمت اشخاص و بي آبرو كردن شمرده شده و از آن نهي گرديده است. (نساء: 112)

اسلام شايعه سازي، شايعه پذيري و شايعه گستري را محكوم نموده و گفتن و پذيرفتن بدون تحقيق هر سخني را ممنوع كرده است، تا از آبروي افراد، شخصيت ها و جوامع جلوگيري كند.

خداوند مي فرمايد «إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ؛ به خاطر بياوريد زماني را كه اين شايعه را از زبان يكديگر مي گرفتيد و با دهان خود سخني مي گفتيد كه به آن يقين نداشتيد و آن را كوچك مي پنداشتيد، در حالي كه نزد خدا بزرگ است». (نور: 15)

از مجموعه آيات قرآن اين معنا به دست مي آيد كه حفظ حرمت آبروي اشخاص نه تنها وظيفه خود شخص بلكه جامعه و نيز دولت است.

ص: 98

بر اساس آموزه هاي قرآني هيچ شخص حقيقي و يا حقوقي و يا نهادهاي دولتي نمي توانند متعرض حريم خصوصي افراد شوند و به آبروي اشخاص آسيب برسانند.

از نظر اسلام حفظ جان، مال و آبروي مردم و حتي انديشه آنان محترم است و احترام به ناموس ديگران را بسيار مهم شمرده است.

امام صادق7 مي فرمايد: «حرمت مؤمن از حرمت كعبه بالاتر است. به گونه اي كه مال مؤمن را داراي حريمي چون خودش در نظر گرفته اند».(1)

اسلام عزيز آبروي مسلمان را بسيار ارزشمند مي داند و ريختن آن را بسيار خطرناك و گناهي بزرگ شمرده است.

مملكت خداوند بزرگ را پنج حريم است: «حريم پيامبر9 و حريم آل پيامبر و حريم كتاب خداي بزرگ و حريم كعبه الهي و حريم مؤمن».

از منظر قرآن كريم، انسان نسبت به ساير مخلوقات از كرامت و جايگاه ويژه اي برخوردار است و اين كرامت در پرتو ايمان و تقواي الهي ايجاد مي شود.

خداوند متعال در قرآن مي فرمايد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛ به درستي كه ارجمندترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شماست.» بنابراين مؤمنان در نزد خداوند داراي كرامت و مرتبه اي بلند هستند و آنچه كه سبب پايمال شدن اين كرامت شود از نظر دين مذموم است.

بر هر مسلماني لازم است انتقادها و عيب هايي را كه به برادر ديني اش وارد مي شود با توجيه صحيح و خداپسندانه دفع كند و زمينه شايعه پراكني ها را از بين ببرد.

اگر با تخريب ديگران نام كانديداي موردنظرمان از صندوق خارج شود، بازنده واقعي خواهيم بود.


1- صدوق، خصال، ص 27.

ص: 99

بايد بپذيريم تمامي نامزد هاي انتخاباتي پيروز ميدان هستند.

تخريب شخصيت رقبا، پايه خوبي براي زيربناي اعتماد ديگران نيست.

اخلاق در انتخابات بايد اخلاق اسلامي _ انساني باشد و كسي وارد حريم خصوصي كانديداها نشود.

هتك حرمت براي پيشبرد مقصود ولو اسلامي باشد ارتكاب خلاف اخلاق و فرهنگ و از انگيزه هاي غيراسلامي است.

حيثيت و آبروي مؤمن از بالاترين و والاترين مقام برخوردار است و هتك مؤمن از بزرگ ترين گناهان است.

آبروي مردم را كم ارزش نينگاريم و بدانيم كه نقل تهمت ها و شايعات از گناهان كبيره است و كوچكي يا بزرگي گناه را بايد خداوند تعيين كند.

احترام به حريم خصوصي و شئون انساني از اركان اصلي انتخابات است.

يادمان باشد وارد شدن به حريم خصوصي رقيبان ناديده گرفتن آموزه هاي ديني و خلاف شرع اسلام است.

كاش يادمان باشد روشنگري و بازي با آبروي ديگران با هم فرق بسيار دارند. ما به خداي خويش تعهد داده ايم جز در راه حق قدم نزنيم. پس در اين انتخابات هم به مسئوليت مان عمل كنيم.

در جامعه اسلامي انتخابات بايد نمادي از وحدت و اخلاق اسلامي باشد و كانديداها و طرفداران آنها در اين خصوص نقش مهم دارند.

حفظ آبرو و عزت ملي جامعه

حفظ آبرو و عزت ملي جامعه

يكي از مهم ترين وظايف منتخب ملت، حفظ آبرو و عزت ملي جامعه در عرصه هاي بين المللي است.

جبران آبروبخشي مردم به منتخب خويش كه با آراي خود به او آبرو بخشيده اند، آبرو داري شايسته او از مردم است.

ص: 100

آسيب رساندن منتخب مردم به آبروي ملي جامعه، لغزشي جبران ناپذير خواهد بود.

يكي از بايسته هاي اخلاقي رياست جمهوري، تلاش براي افزايش آبروي ملي است.

يكي از ساز و كارهاي آبروبخشي به مردم از سوي منتخب ملت، برجسته نمودن دو پيشينه كهن و مهم اسلامي ملي كشور ايران در عرصه گفتمان هاي بين المللي است.

حفظ آبروي ملي جامعه اسلامي ايران در عرصه بين المللي در گرو رفتار اسلامي و وطن گرايانه منتخب مردم است.

حق گويي مدبرانه در گفتمان هاي بين المللي يكي از دستمايه هاي آبروبخشي منتخب مردم به ملت ايران است.

كانديداها بايد رقابتي سازنده داشته باشند و از مسائل حاشيه اي بپرهيزند و به رأي مردم اعتماد كنند، چرا كه مردم با عقل و بصيرت خود فردي اصلح را انتخاب خواهند كرد.

انصاف و حق محوري

انصاف و حق محوري

وجود انصاف در كانديداهاي ، مانع از ناديده گرفتن كاستي هاي خود و مزاياي رقيب خواهد شد.

از نشانه هاي انصاف و حق محوري در نامزدها اعتراف به مزاياي رقيب است.

انصاف به كانديداها گوشي شنوا براي شنيدن انتقادهاي رقيب مي بخشد.

جايگزين ساختن بازگويي نقاط قوت و توانايي هاي خويش به جاي طرح نقاط ضعف و كاستي رقيب نشانه حق مداري و انصاف گرايي نامزد محترم است.

ص: 101

وجود انصاف مانع از برتر جلوه دادن خويش در برابر رقيب است.

نبود انصاف سمت و سوي سخنان كانديداها را بر اساس حذف رقيب تنظيم مي كند.

وجود انصاف و حق محوري در نامزدها موجب تغيير معيار كانديداتوري از منافع شخصي به مصالح عمومي مي گردد.

انصاف مانع از ادامه نامزدي در صورت آگاهي از عدم شايستگي خويش مي شود.

تحمل مخالف و عدم تخريب

تحمل مخالف و عدم تخريب

عدم تحمل مخالف از سوي نامزدهاي منتخب مردم، گام برداشتن به سوي افتراق و جدايي است.

تحمل مخالف، خويشتنداري مدبرانه اي است كه وجود مخالف را به عاملي براي پيشرفت تبديل مي كند.

تحمل مخالف نشانه رهيدگي منتخب مردم از خودبيني و خودمحوري است.

نقد مخالفان بهترين سنجش براي اندازه رهيدگي و يا عدم رهيدگي نامزد ها و يا منتخب مردم از خود محوري و خودپسندي است.

يكي از ويژگي هاي پرهيزكاران، پذيرفتن و تحمل مخالفت است.

توصيه خداوند به پيامبر به عنوان اولويت اول در رفتار با مخالفان، گفت وگو با آنها با حفظ همه آداب انساني و اسلامي اين گفت وگو بوده است.

بسياري از فضيلت هاي اخلاقي همانند بردباري، گذشت، چشم پوشي، تغافل و عيب پوشي تنها با وجود مخالفان معني يافته به ظهور مي رسد.

ص: 102

نامزدي كه سوداي رشد و بالندگي در سر دارد به شنيدن سخنان مخالفان تمايل بيشتري دارد تا تمجيد موافقان.

تحمل مخالف گامي است بزرگ كه منتخب مردم در راه تثبيت وحدت و وفاق ملي بر مي دارد.

چه بسا مخالفت ها كه نردبان تعالي شخص شد و اي بسا ستايش ها كه مايه تباهي وي گشت.

تلخي برآمده از مخالفت ها شيريني اصلاح و بازنگري در رفتارها را در پي دارد و از آن سو شيريني برآمده از ستايش ها تلخي خود فريبي ها و استمرار عيب ها و كاستي هاست.

اي بسا مخالفان كه دستشان بوسيدني است و چه بسا ثناگويان و ستايش گران كه سزاوار نفرين اند.

تخريب كانديداهاي ديگر در جريان انتخابات، از عقلانيت و موازين شرعي به دور است.

كسي كه كانديداهاي ديگر را تخريب مي كند؛ در واقع شخصيت خود را زير سؤال مي برد.

با تخريت رقيبان، ريشه انتخابات سالم را نابود نكنيم.

نقدپذيري

نقدپذيري

نقدهاي سازنده تابلوي راهنماي رشد تو در مسير تعالي است.

هر نقدي مي تواند راهگشاي مسير تازه اي باشد و انسان را در رسيدن به هدفش ياري دهد.

همواره به ياد داشته باش كه كسي كه تو را نقد مي كند مي تواند دوستي باشد كه مي خواهد تو را در مسير پيش رويت ياري دهد.

ص: 103

گاه مرداب هاي سياسي جامعه تنها با انتقادي سازنده نمايان مي شود و تو را از غوطه ور شدن در آن باز مي دارد.

شعور انساني يعني قدرت شنيدن، درك و پذيرش انديشه ها و افكاري كه متفاوت از تفكرات تو هستند.

تفاوت انسان ها در نگرش، سليقه و افكار يكي از برترين هديه هاي خداوندي به بشر است زيرا من و تو در كنار هم بهترين انديشه ها را مي سازيم.

دل هاي بزرگ و درك هاي عميق از آنِ كساني است كه نظرات مخالف را مي شنوند و مي پذيرند كه سليقه انسان ها با يكديگر متفاوت است.

گوش سپردن به صداي مخالف نعمتي است بس بزرگ! اي كاش در اين انتخابات سينه اي گشاده و گوشي شنوا در برابر مخالف داشته باشيم.

انتقاد در انتخابات نقد فرد نيست، بلكه بررسي شاخص هايي است كه مي تواند بهتر باشد.

هر بار كه برنامه هاي كانديداي مورد علاقه مرا نقد مي كني دوست دارم به تو شاخه گلي پيشكش كنم چون چراغ انديشه را در خانه ذهنم روشن مي كني.

گريزان بودن منتخب ملت از انتقاد ديگران به معناي فرار از تكامل و رضايت به ضعف ها و كاستي هاست.

گزندگي نقد، ترميم كاستي ها را به دنبال دارد.

منتخب مردم آن گاه نقدپذير خواهد بود كه به نقدها به چشم موهبت نگاه كند.

نشانه كانديدايي كه تعالي جو است، نقدپذيري و ستايش گريزي است؛ چرا كه نقدها معمولاً فرا برنده اند و ستايش ها غالباً فرو برنده.

ص: 104

نقدها چشم هاي مراقبي اند كه مانع از در افتادن شخص در چاله خودپسندي و خودمحوري مي شوند.

نقد منصفانه پله اي است بر روي پله هاي رشد و بالندگي.

بي اعتنايي به انتقادها چشم بستن بر عيب ها و كاستي هاي خويش است.

انتقادپذيري منتخب ملت از منتقدان باانصاف و دلسوز به درستي رفتار او تداوم مي بخشد.

تنها كساني پذيراي نقد ديگرانند كه پيش از نقد ديگران خود منتقد خويش مي باشند.

اگر بازار نقد از رواج افتد، بازار تملق رونق خواهد گرفت.

عيب ها، ضعف ها و كاستي ها حتي از سايه نقد نيز مي هراسند.

نقد ثروتي است كه چون تلخي و تنديش چهره غبارآلودي به آن بخشيد، چندان مورد اعتناي آدميان قرار نمي گيرد.

يكي از اصلي ترين عوامل گسترش نقد و انتقاد در فضاي جامعه، استقبال منتخب ملت از نقد هاست.

تلخي بر آمده از نقدها، شيريني اصلاح و بازنگري در رفتارها را در پي دارد.

من انديشه هاي تو را فروتنانه مي پذيرم زيرا مي دانم تو نيز مي خواهي فردايمان بهتر از امروزمان ورق بخورد.

ص: 105

فصل پنجم: اهميت و جايگاه انتخابات

اشاره

فصل پنجم: اهميت و جايگاه انتخابات

زير فصل ها

دورنماي انتخابات

شاخص ها و ملاك هاي رياست جمهوري

شاخص ها و ملاك ها براي انتخاب

اصول و ارزش ها

حماسه حضور

تجلي حضور

اينك نوبت آرامش...

سپاس از حضور

ص: 106

ص: 107

دورنماي انتخابات

اشاره

دورنماي انتخابات

انتخابات، برگ زرّيني بر تارك ايران اسلامي.

انتخابات، نماد مردم سالاري ديني است.

انتخابات، شور و شعور جمعي است.

انتخابات، سرمايه اي ماندگار براي آيندگان است.

انتخابات، جاري شدن و پيوستن به درياي بي كران است.

انتخابات، مشاركت در خوبي ها است.

انتخابات، مشق عشق در بذل صداقت و مهرورزي است.

انتخابات، چراغي بدون خاموشي است.

انتخابات، هديه ما به آيندگان است.

انتخابات، بهاري بي خزان است.

انتخابات، نداي ماندگار نيكي در امتداد زمان است.

انتخابات، دريچه اي به سوي روشنايي است.

انتخابات، رمز پيشرفت نظام اسلامي است.

انتخابات، تجلّي شعار استقلال و اقتدار ملي است.

انتخابات، تمرين مردم سالاري ديني است.

انتخابات، تبلور خرد جمعي است.

ص: 108

انتخابات، سلامي دوباره به ايران اسلامي است.

انتخابات، عمل به رأي اكثريت، احترام به رأي اقليت است.

انتخابات، به قدرت رساندن پابرهنگان است.

انتخابات، بانگ وحدت ايرانيان است.

انتخابات نشانه اقتدار ملي.

انتخابات، پاشيدن بذر نيكي است.

انتخابات، ثروتي تمام نشدني است.

انتخابات، مايه مباهات ايرانيان است است.

انتخابات، خوني هميشه جاري در رگ هاي انقلاب است.

انتخابات، سيلابي براي غرق شدن دشمنان است.

انتخابات، فصل پرطراوت مشاركت همگاني در سرنوشت است.

انتخابات، نشانه غرور ملي است.

انتخابات، حضور سبز ايرانيان است.

انتخابات، ساختن ايران زمين است.

انتخابات، وظيفه اي ملي و ديني است.

انتخابات، نسيم محبت و مهرورزي است.

انتخابات، عبادتي همگاني است.

انتخابات، رودخانه خروشان ملت براي دريا شدن است.

انتخابات، گلستان بي خزان است.

انتخابات، باران رأي است.

انتخابات، ذخيره هميشه ماندگار براي انقلاب است.

انتخابات، باران رحمت آسمان بي انتهاي دل هاي بهاري است.

ص: 109

انتخابات، چشمه ساري است كه در بهار محبت ايرانيان، از كوهسار سخاوت جاري مي شود.

انتخابات، رودخانه اي خروشان است كه سرزمين دل هاي خسته و تشنه را سيراب مي كند.

انتخابات، جاده اي است كه با عبور از آن، مي توان به سرمنزل مردم سالاري ديني دست يافت.

انتخابات، تجلي گوهر زيباي مشاركت همگاني و شركت در آينده است.

انتخابات، اقيانوسي از نيكي هاست كه قطراتش را نمي توان شمرد.

انتخابات، عملي است ماندگار كه خير دنيا و آخرت در آن نهفته است.

انتخابات، درختي پرثمر است كه آيندگان از ميوه آن بهره خواهند برد.

انتخابات، ستاره هاي پرفروغ آراي مردم باايمان است كه به دنبال آن، خورشيد مردم سالاري ديني طلوع مي كند.

انتخابات يعني پي گيري حقوق خود.

انتخابات مظهر اراده مردم است.

شركت در انتخابات، از مصاديق شكر ايزد است.

شركت در انتخابات، لبيك به ولي امر است.

شركت در انتخابات، نماد بلوغ سياسي است.

شركت در انتخابات، انجام وظيفه ديني و ملي است.

شركت در انتخابات، از قطره در آمدن و دريا شدن است.

شركت در انتخابات، مشاركت در سرنوشت جامعه است.

شركت در انتخابات، از بي تفاوتي در آمدن و احساس مسئوليت كردن است.

ص: 110

شركت در انتخابات، خير است و خداوند مي فرمايد: «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ؛ در نيكي ها بر يكديگر پيشي گيريد».

شركت در انتخابات، مشت محكم به دهان ياوه سرايان است.

شركت در انتخابات، يعني اوج دوست داشتن هم نوعان است.

شركت در انتخابات، مشاركت در آينده است.

شركت در انتخابات، پشتيباني از ولايت مطلقه فقيه است.

شركت در انتخابات، بهاري است كه خزان نخواهد داشت.

شركت در انتخابات، بهترين اندوخته براي رسيدن به آرزوهاست.

شركت در انتخابات، از بالاترين كمال ها و رسيدن به قرب الهي است.

شركت در انتخابات، يعني خير آخرت را براي خود خريدن.

شركت در انتخابات، سپرده گذاري نزد خداي سبحان است.

شركت در انتخابات از روي اخلاص و آگاهي، سيم خارداري ميان بهشت و دوزخ است.

صداي زيباي ريزش آبشار آراء مردم به صندوق را مي شنوي؟ گويي هر قطره اش دريايي است.

دل صندوق رأي، باران دستان مردم را طلب مي كند.

قطره هاي رأي، دست در دست هم نهرهايي مي شوند براي آباداني.

هر رأي ما چون تيري است بر قلب شيطان بزرگ.

در انتخابات شركت كن كه وقتي خودت تصميم نگيري برايت تصميم مي گيرند.

انتخابات، ريشهدار كردن مشاركت مردم در نظام مردم سالاري ديني است.

انتخابات بهترين راه مشاركت در تصميم سازي كلان كشور است.

ص: 111

شركت در انتخابات تضمين كننده سلامت و امنيت اجتماعي است.

شركت در انتخابات قدم در راه حفظ و برقراري امنيت اجتماعي همراه با مردم به دست مردم و براي مردم.

از مهم ترين كاركردهاي انتخابات، قاعده مند نمودن انتقال قدرت سياسي از گروهي به گروه ديگر است.

انتخابات ايران همفكري، مشاركت و نظرخواهي از مردم در امور آنهاست.

اعتماد به نفس، اولين هديه مشاركت اجتماعي.

برگزاري انتخابات احترام به حق مردم براي انتخاب دولت است.

مشاركت مردم در انتخابات ياري دادن به نظام است.

از طريق مشاركت بخت آن را مييابيد كه ابتكار و آفرينندگي خود را براي دستيابي به اهداف نظام به كار گيريد.

مشاركت عامل تقويت بنيانهاي اعتقادي و عامل بروز شكوفايي افكار و ايدههاست.

انتخابات ترازويي است براي سنجش اقتدار و عزت ملي. با حضورمان كفه اين ترازو را به سمت فردايي روشن سنگين كنيم.

آن حماسه بزرگ و باشكوه آن روز رقم مي خورد كه ما با حضورمان بزرگي و عزت مردم را به جهاني كه چشمش به برگ هاي رأي ما خيره مانده، نشان دهيم.

انتخابات براي مسير حركت جامعه تعيين كننده است.

انتخابات يعني به وجود آمدن وضع جديد در جامعه.

انتخابات يعني امكان همراهي آرمان گرايي با واقع بيني.

ص: 112

انتخابات بايد وسيله قوت ملي باشد.

انتخابات، نماد هم بستگي و يك دل بودن ماست، بياييد شكوه وحدت خود را بار ديگر به رخ جهانيان بكشيم!

انتخابات بايد مايه عزت روزافزون اسلام باشد.

انتخابات بايد وسيله افزايش اقتدار ملي باشد.

انتخابات نبايد وسيله تضعيف نظام باشد.

انتخابات يعني انجام كارهاي بزرگ توسط ملت.

انتخابات يعني سهيم بودن مردم در مديريت كشور.

انتخابات، يعني به كرسي نشاندن رأي اكثريت.

انتخابات، جلوه اتحاد ملتي مقتدر.

حضور در انتخابات وظيفه اي عمومي و همگاني است.

انتخابات، تجلي گاه قدرت و استقلال ملت ايران است.

انتخابات، يعني اراده و عزمي ملي براي رسيدن به اقتداري ملي.

انتخابات، مظهر مشاركت عمومي در سرنوشت ملي است.

انتخابات يكي از عرصه هاي تجلي همت و نمايش وحدت مردم ماست.

دستاندركاران بايد با اقدامات سنجيده و تدابير لازم و فضاسازي مناسب، زمينه حضور حداكثري مردم در انتخابات را فراهم ساخته تا موجبات اميد بيشتر دوستداران و نااميدي و شكست دشمنان اسلام را فراهم نمايند.

پذيرش مسئوليتها در نظام اسلامي، قبول رسالتي الهي و ملي براي تحقق آرمانهاي اسلامي و خدمت به مردم است.

مردم سالاري ديني يعني من با حضور در انتخابات بيست و چهارم خرداد يادگار بزرگ شهيدان را پاس مي دارم.

ص: 113

انتخابات، عرصه بروز اقتدار ايران است.

انتخابات، نمايشگاهي از عزت ايران اسلامي ماست.

انتخابات يعني جلوگيري از طغيان ها، خودخواهي و تعرض ها.

يك انتخاب درست، بلوغ سياسي و فكري و عقيدتي ملتي است كه مردم سالاري را نقطه اوج انقلابش مي داند.

انتخابات يكي از عرصه هاي تجلي وحدت و نمايش وحدت مردم است.

مردم نقش بزرگي در ايفاي اين رسالت و تكليف بزرگ بر دوش دارند.

در انتخابات انگيزه هاي شخصي و تمايلات فردي و گروهي و جناحي نبايد بر مصالح عمومي و حقوقي افراد مقدم شود.

رأي مردم در نظام جمهوري يك امانت الهي است.

هر رأي سنگ بناي براي تحكيم ساختارهاي قانوني نظام است.

حضور در انتخابات، يعني پاي بندي به آرمان ها و ارزش هاي اسلامي.

شركت در انتخابات، يعني زنده نگه داشتن روح نشاط و احساس مسئوليت در جامعه.

انتخابات را نماد يك پارچگي خود سازيم.

انتخابات يعني حضور آگاهانه، يعني حماسه.

حضور مردم در عرصه انتخابات، گامي مهم در راه نهادينه شدن مشاركت در كشور است.

انتخاب صحيح، يك تير است بر دو هدف: قدرت يافتن صاحبان لياقت و جلوگيري از ورود نالايقان در صحنه قدرت.

مردم سالاري اسلامي به آراء و انتخاب مردم تكيه دارد.

ص: 114

شركت در هر انتخابات پيشرفت در ساخت قلعه مستحكم نظام جمهوري اسلامي است.

انتخابات يكي از مظاهر مردم سالاري اسلامي و دعوت دين براي دخالت در امور اجتماعي است.

برگزاري انتخابات در نظام اسلامي يكي از نشانه هاي مردم سالاري ديني است.

انتخابات يعني وظيفه شناسي مردم در تعيين سرنوشت سياسي، سنگ محك كانديداها و طرفداران در ميدان اخلاق، امانت داري مجريان و در نهايت ساختن آينده اي توأم با مهر و هم دلي!

معتقدان صادق نظام اسلامي شركت در انتخابات را وظيفه خود مي دانند.

اعتراض به مسائل نظام، دليل موجهي براي وارد نشدن در ميدان انتخابات نيست.

انتخابات ايران به معناي نقش آفريني معتقدان به تفكر اسلامي در جمهوري اسلامي است.

اسلام دين اخلاق است. دين پاي بندي به ارزش هاي ناب و انساني. با زير پا گذاشتن اين اصول سلامت انتخابات را به خطر نيندازيم.

شركت در انتخابات فهم صحيح، عمل به واجب و انجام وظيفه است.

براي رأي خود ارزش و براي پيروز انتخابات حق قائل شو.

رأي دادن بدون تأمل دام است و تأمل بدون انتخاب بي فايده.

داشتن ذهن انتخابگر كليد مديريت انتخاب و بهترين استفاده از حق رأي است.

هم وطن! به اصلح بودن كانديداي موردنظر خود اطمينان داريد؟

ص: 115

دين مداري و انتخاب اصلح، دوستان قديمي اند و در صندوق رأي متحد مي شوند.

طوري انتخاب كنيد كه وقتي ديگران با شما بحث مي كنند انتخابتان برايشان قانع كننده باشد.

با رأي ندادن هيچ چيزي عوض نمي شود، انتخاب اصلح، كليد پيروزي است.

فردي را انتخاب كنيم كه ادامه دهنده راه امام و شهدا باشد.

اگر مي خواهيم به آرزوهايمان جامه عمل بپوشانيم، در انتخابمان دقت كنيم.

فردي را انتخاب كنيم كه ملت عزيز ايران را به آرمان هاي بلندش برساند.

شركت مردم بابصيرت و مؤمن ايران اسلامي تجديد ميثاق با آرمان هاي انقلاب، امام راحل و شهيدان والامقام انقلاب اسلامي است.

انتخابات، تجلي گاه اراده مؤثر و بصيرانه مردم است.

فرصت پيش آمده كه تمرين آگاهي و هم دلي و هم بستگي است را قدر بدانيم.

با حضور آگاهانه و باشكوه خود، عظمت ايران اسلامي را به جهانيان نشان دهيم.

انتخابات، گذشتن از خواسته هاي فردي و سلايق شخصي به نفع آرمان هاي ملي است.

مشاركت عمومي براي رسيدن به آرمان هاي ملي قابل تحسين و تقدير است.

انتخابات امتحاني است الهي كه مردم در آن هم بستگي را امتحان مي دهند و نمايندگان اخلاق مداري و انسانيت را.

ص: 116

به وجود آمدن روحيه هم دلي و هم بستگي ملي در سايه مشاركت مردم با ايمان ايران اسلامي امكان پذير است.

نماينده اي را انتخاب كنيم كه متعهد باشد و براي گسترش عدالت تلاش كند و فكرش به سمت قله هاي پيشرفت و آباداني تلاش كند.

نماينده اي مي تواند سرنوشت كشور را به دست بگيرد و كشور را به پيشرفت برساند كه ولايت مدار و آگاه و بابصيرت باشد.

نماينده اي را انتخاب كنيم كه ايراني آباد بسازد و در سازندگي كشور بكوشد.

سرنوشت فرداي ايران اسلامي، وابسته به رأي مسئولانه و شركت آگاهانه امروز توست.

اتكاي به مردم سالاري ديني و اسلامي شاخصه جمهوري اسلامي ايران.

انتخابات، تجلي حضور و عرصه تحقق اراده ملت براي تعيين سرنوشت خويش است.

هر كانديدا يا حزب سياسي كه در كارزار انتخاباتي شركت مي كند، بايد حقوق و آزادي هاي ديگران را محترم شمرد.

هر كانديدا يا حزب سياسي كه در انتخابات شركت مي كند، بايد نتيجه انتخابات سالم و منصفانه را بپذيرد.

هر رأي در برگيرنده فكر، سليقه و انديشه شهروندان مسلمان در نوع نگرش به اداره كشور است.

انتخاب انعكاس آواي انسان هايي است كه با قلم اختيار، سرنوشت را آن گونه كه مي خواهند مي نويسند.

انتخاب كنندگان – اين صاحبان اصلي دولت و صاحبان كرامت انساني- در پي جست وجويي بهترين گزينه اند.

ص: 117

انسان آيينه اي است از كرامت و بينش وانديشه آسماني ! پس با راستي و اخلاق گرايي در اعطاي حق انتخاب به او بايد اين آيينه را شفاف تر كرد.

انتخاب زاييده كرامت انساني ماست.

انتخابات، پاسداشت عزت ايراني است.

انتخابات، آينه اقتدار ميهن ماست.

نقش و وظايف نخبگان و شخصيت هاي تأثيرگذار

نقش و وظايف نخبگان و شخصيت هاي تأثيرگذار

حضور نخبگان و شخصيت هاي اثرگذار يكي از عوامل مهم براي شكل دهي مشاركت حداكثري در انتخابات است.

حضور نخبگان و شخصيت هاي برجسته و تأثيرگذار مايه زايش و رويش اعتماد به نفس در مردم براي شركت در انتخابات است.

حضور نخبگان و شخصيت هاي تأثيرگذار در پاي صندوق هاي رأي افزايش باور مردم نسبت به درستي حضور خود را در انتخابات در پي دارد.

حاضر شدن شخصيت هاي برجسته علمي و معنوي در پاي صندوق هاي رأي دمش شور و نشاط بيشتر در كالبد انتخابات است.

حضور نخبگان و بزرگان علمي و معنوي در پاي صندوق هاي رأي فراخواني است علمي براي حضور گسترده مردم در انتخابات.

نقش وظايف مطبوعات و رسانه ها

نقش وظايف مطبوعات و رسانه ها

سهم رسانه در شكل دهي مهم ترين شاخصه انتخابات يعني انتخاب آگاهانه و آزادنه سهمي ممتاز و منحصر به فرد مي باشد.

رسانه ها و مطبوعات دو زبان گويا براي فراخوان مردم براي مشاركت حداكثري مي باشند.

ص: 118

بدون حضور رسانه و مطبوعات انتخابات از شور و هيجان كافي برخوردار نخواهد بود.

رسانه و مطبوعات در صورتي به طراز شايسته خود دست مي يابند كه با دميدن خردورزي در انتخابات، انتخابات شورمندانه صرف را به انتخابات خردورزانه پرشور تبديل سازند.

بي طرفي مطبوعات و رسانه نسبت به نامزدها يكي از اثرگذارترين عوامل براي شكل دهي مشاركت حداكثري در انتخابات است.

رسانه ها مي توانند در زمان انتخابات پوشش انتخاباتي عادلانه و بي طرفانه اي داشته باشند.

وظيفه رسانهها رونق بخشيدن به فضاي انتخابات با هنرمندي و ابتكار است.

انصاف و بي طرفي نسبت به نامزدهاي محترم دو بايسته اخلاقي مهم براي اصحاب رسانه و مطبوعات مي باشد.

نقش و وظايف بخش هاي نظارتي و اجرايي

نقش و وظايف بخش هاي نظارتي و اجرايي

مجريان و برگزاركنندگان حلقه هاي كامل كننده زنجير انتخابات مي باشند.

نام مجريان و برگزاركنندگان انتخابات در رديف عوامل آبروبخش به انتخابات از درخشش ويژه برخوردار است.

به بارنشستن نهال انتخابات در گرو تلاش هاي پي گير و همه جانبه مجريان و برگزاركنندگان است.

يكي از عوامل زمينه ساز براي حضور كرامتمندانه مردم در انتخابات رفتار كريمانه مجريان و برگزاركنندگان با رأي دهندگان است.

ص: 119

مجريان و برگزاركنندگان انتخابات يكي از سهام داران تحقق مردم سالاري ديني در جامعه اسلامي ايران هستند.

از بايسته هاي اخلاقي مجريان و برگزاركنندگان انتخابات، كرامت نهادن، به رأي دهندگان و رفتار فروتنانه و احترام آميز با آنان است.

گشاده رويي مجريان و برگزاركنندگان، افزايش نشاط و شادابي رأي دهندگان را در پي دارد.

رفتار ناپسند و نادرست مجريان و برگزاركنندگان انتخابات با رأي دهندگان اهانت به انتخابات بوده موجب ايجاد دلسردي رأي دهندگان است.

نظارت بر انتخابات، دلگرمي بخشيدن به مردم براي حضوري پرنشاط در انتخابات است.

ناظراني چون شوراي محترم نگهبان با تأييد و يا رد منصفانه نامزدها، نقشي اساسي در بصيرت دهي به مردم دارند.

نظارت درست و منصفانه بر انتخابات، بهترين دلگرمي براي رأي دهندگان براي حضوري همراه با اطمينان قلبي نسبت به رأي هاي آنان در پاي صندوق هاي رأي است.

يكي از آسيب هاي انتخابات، عدم نظارت دقيق و درست بر انتخابات است.

يكي از عوامل زمينه ساز براي تخلف هاي انتخاباتي عدم نظارت هوشيارانه از سوي ناظران بر مسئله انتخابات است.

نظارت سالم، درست و منصفانه بر انتخابات، در گرو پرهيزكاري، انصاف و بي طرفي ناظران است.

ص: 120

نظارت استوار بر انتخابات، به منظور حفظ سلامت انتخابات و پاس داشت رأي هاي مردم راه نفوذ و دخالت بيگانگان را مي بندد.

تأييد نامزدهاي صالح و داراي صلاحيت از سوي شوراي محترم نگهبان و شناساندن آنها به مردم، گامي بلند در راه تحقق شايسته سالاري در جامعه

حضور در انتخابات نشانه هم بستگي

حضور در انتخابات نشانه هم بستگي

در اين انتخابات ما به همه نشان خواهيم داد كه هنوز هم پيوند و هم بستگي مان تيري ست در چشم دشمن.

هم وطن، سرت را با افتخار بالا بگير، وقتي اين همه شكوه و هم بستگي كشورت را به اوج مي رساند.

يادآوري حماسه هاي پيشين ملت و يك هم بستگي به يادماندني، با حضور در انتخابات.

مي دانم اين بار نيز مانند تمام انتخابات گذشته حتي اگر اول وقت بر سر صندوق هاي رأي حاضر شوم، باز هم اولين نخواهم بود!

وقتي همه يك هدف را دنبال مي كنيم پيوندي عميق تر را حس مي كنيم.

صفوف انتخابات همانند ريسمان نقره اي است كه دانه هاي مرواريد را كنار هم جمع مي كند.

پيوند دل هايي عميق تر است كه به يك موضوع مي انديشند.

انتخابات يك اتفاق فردي نيست؛ امري است همگاني همراه با پيوند بيشتر.

اين روز ها همه هم دلانه به فكر يك هدفيم؛ انتخابي برتر... .

ما همه يك چيز مي خواهيم؛ انتخابي بهتر براي كشوري بزرگ.

ص: 121

زيبايي انتخابات در هم بستگي بين ماست.

حضور در انتخابات نشاني است از هم دلي و هم بستگي شركت كنندگان.

حضور در اين انتخابات فرصتي است براي نشان دادن هم بستگي مان.

با ايجاد پيوند و تحكيم هم بستگي مان به وسيله حضور در انتخابات، هيچ گاه به دشمن اجازه دخالت در امور كشور را نخواهيم داد.

مهم نيست كه نظراتمان در انتخاب يكي نيست، مهم اين است كه با هم همدليم.

نشانه هم بستگي ما حضور ميليوني ما در انتخابات است.

امروز پيوندمان محكم و هدفمان يكي است؛ اعتلاي ميهن اسلامي... .

اگر دست هاي من و تو با هم باشد، مي توانند بهترين آينده را براي ميهن عزيزمان به ارمغان آورند.

حضور گسترده ما در انتخابات نمايشگاه هم بستگي و اتحاد ملتي است كه دست در دست هم به آباداني فرداي خويش اميدوارند.

آينده از آن ماست، وقتي با قلب هايي گره خورده و انديشه اي متحد به سويش قدم مي گذاريم.

امروز روز ما شدن است، روز فراموشي من ها وچشيدن طعم هم بستگي و اتحاد.

وقتي دست هاي من و تو به هم بپيوندد و ما شويم، خورشيد فردا گرم تر از امروز و زيباتر از هر روز طلوع خواهد كرد.

حفظ منافع ملي و مصالح اسلامي

حفظ منافع ملي و مصالح اسلامي

در اين انتخاب سرنوشت ساز هيچ گاه مصلحت كشورم را به سليقه شخصي ام معاوضه نخواهم كرد.

ص: 122

بياييد در تبليغاتمان مصلحت را فداي سليقه و منافع شخصي نكنيم.

انتخابات سالم محكم ترين سپري است كه ما مي توانيم آن را چونان زرهي پولادين در برابر دشمنان ايران و اسلام نگه داريم.

انتخابات، نمونه رفتار درست سياسي براي حفظ منافع ملي و نقطه اتصال مردم و نظامي است كه خواسته اند تا اين حكومت اسلامي باشد.

انتخابات سالم آيينه اي تمام قد از پاي بندي ميليون ها ايراني به ارزش هاي خواستني ايراني، انساني و اسلامي است.

انتخاب بي هيچ جانبداري و تنها بر اساس آنچه خواسته اسلام شريف است و سودمندي ايران مان، نقطه عطفي در رفتار ماست كه دست طمع كاران را از عرصه سياست جدا مي كند.

اين انتخابات ادامه استقلال طلبي و آزادي خواهي انقلاب پنجاه و هفت است. همان جا كه مسلمان بودن مان با حس ايراني ماندن مان درآميخت و انفجار نور را رقم زد.

انتخابات سالم

انتخابات سالم

انتخابات سالم يعني مصون بودن از مداخله قدرت هاي خارجي.

انتخابات سالم يعني توسعه مشاركت و احساس وظيفه نسبت به مديريت كشور.

انتخابات سالم يعني تصميم گرفتن با بصيرت.

انتخابات سالم آن است كه قواعد اخلاقي و انساني در آنچه نفي يا اثبات مي شود رعايت گردد.

با برگزاري انتخابات سالم، فضاي اعتماد را در جامعه حاكم نماييم.

ص: 123

انتخابات سالم مي تواند سكويي براي وحدت ملي و اقتدار نظام بسازد.

برگزاري رقابت انتخاباتي سالم نتيجه بلوغ فكري، سياسي و فرهنگي ملتي است كه مهم ترين دغدغه اش را انتخاب بهترين فرد مي داند و نه صرفاً پيروزي.

با برگزاري انتخابات سالم و پُرشور، سربلندي و سرافرازي آينده ايران را تضمين كنيم.

انتخابات سالم، يعني سرفرازي ايران.

كمك براي برگزاري انتخابات سالم، رسالتي است كه تك تك افراد جامعه بر دوش دارند.

شور و شعور ملت، تلاش دولت براي تضمين سلامت انتخابات را مي طلبد.

اگر انتخابات سالم نباشد، نمي تواند مانع بروز هرج و مرج و آشفتگي در جامعه باشد.

وقتي براي ايجاد نظم و دموكراسي در جامعه از انتخابات استفاده مي كنيم، لازم است ابزار سالمي در اختيار داشته باشيم.

مردم بايد بهترين ها را انتخاب كنند، نه كساني كه مورد علاقه آنها يا منتخب حزب آنهاست.

قانون، چهار چوب برگزاري انتخابات را تعيين مي كند و اگر كسي از اين چهارچوب عدول كند، سلامت انتخابات را به خطر مي اندازد.

همه افراد بايد قانون انتخابات را مراعات كنند، تا اين جريان خروشان از مسير اصلي خود خارج نشود.

ملت بايد به برگزاركنندگان انتخابات اعتماد كامل داشته باشند، تا با حضور خويش حماسه بيافرينند.

ص: 124

هر كس، هر سليقه و طرز فكري كه داشته باشد، بايد به دنبال انتخاب اصلح باشد.

سلامت جامعه من، سلامت انتخابات كشور من است.

انتخابات سالم يعني تبلور نقش بي بديل ايمان و بصيرت در شكل دهي به مسير زندگي و سرنوشت يك ملت.

انتخاب نادرست يعني هدر رفتن استعدادهاي انسان يك جامعه.

انتخاب درست زمينهساز به كارگيري زنجيرههاي فكري درست و ذهنها در جامعه خواهد شد.

انتخاب درست زمينهساز پيوند عاطفي و عقيدتي بين مردم و مسئولان است.

انتخاباتي سالم است كه رضايت خداوند متعال، حضرت ولي عصر[ و نايب بر حقش را به دنبال داشته باشد.

فضايي كه برخلاف آموزه هاي ديني سرشار از تهمت و دروغ مي شود، هرگز انتخابات سالمي را رقم نخواهد زد.

يك انتخابات ناسالم، نه تنها باعث نوميدي دشمنان نمي شود؛ بلكه شادي آنها را مضاعف نموده و نااميدي ملت را در پي دارد.

انتخابات ناسالم، دشمن را شاد و دوستان را نااميد مي كند.

انتخابات سالم، ضمن ايجاد نشاط اجتماعي در جامعه، باعث حضور حداكثري مردم در پاي صندوق هاي رأي مي شود.

انتخابات سالم يعني اهميت دادن به رأي مردم.

مردم فهيم ايران مي دانند كه با انتخابي سالم، امنيت و اقتدار را به ميهن خويش هديه مي دهند.

ص: 125

يادمان باشد! انتخاباتي براي مملكت ما مفيد است كه باشكوه، سالم و به دور از حواشي زايد باشد.

انتخابات سالم و به دور از حاشيه، نويدبخش هم بستگي و وحدت تمام اقشار جامعه است.

انتخابات سالم يعني كوتاه شدن دست افراد ناصالح از دست اندازي به مراكز حياتي جامعه.

انتخابات سالم يعني قرار گرفتن افراد صالح در مراكزي كه شايسته آن هستند.

انتخابات سالم يعني تجمع بر گرد اصول اساسي نظام جمهوري اسلامي.

انتخابات سالم يعني هيچ كس نتواند برخلاف قانون، ميل و اراده خود را به ديگران تحميل كند.

انتخابات سالم يعني حفظ اتحاد در عين پذيرش وجود اختلاف.

پاداش حضور حداكثري ملت در انتخابات، نتيجه سالم انتخابات و نظارت دست اندركاران بر روند انتخابات است.

ملتي كه با حداكثر توان خود وارد انتخابات مي شود، پاداشي جز يك انتخابات سالم ندارد.

ايران، كشوري قانونمند و مقتدر، در پي انتخاباتي سالم و باشكوه و حضور اكثريت ملت.

اگر برگزاركنندگان انتخابات، مجري قانون باشند و از هر نوع طرفداري بيجا پرهيز كنند، مي توانيم در انتظار يك انتخابات سالم باشيم.

اگر انتخابات سالم صورت بگيرد، فقط برگزيدگان ملت، امور آنها را به دست خواهند گرفت. انتخابات سالم، جزوي از شاكله يك جامعه متمدن و با اخلاق اسلامي است.

ص: 126

انتخابات ناسالم سبب برگزيده شدن افراد ناسالم براي كليدي ترين پست هاي جامعه است.

يك فضاي انتخاباتي ناسالم، جامعه را به چالش كشيده و سبب خلط شدن باطل و غيرباطل مي شود.

ناسالم كردن فضاي انتخابات يعني آميختن باطل و غير باطل.

در يك فضاسازي ناسالم براي انتخابات، قدرت تشخيص از مردم گرفته مي شود و سبب ورود افراد ناصالح به صدر مسند نظام است.

پيشينه تمدن باشكوه ملت ايران ايجاب مي كند كه با انتخابات سالم، افتخاري به افتخارات ميهن خود بيفزاييم.

افرادي كه نمونه فضيلت، دانش و اخلاق اجتماعي باشند، فقط با يك انتخابات سالم مي توانند در جايگاه تصميم گيري قرار بگيرند.

در يك فضاي انتخاباتي ناسالم حقيقت گفته نمي شود و قدرت انتخابات صحيح از مردم گرفته مي شود.

انتخابات ناسالم باعث ورود افراد نالايق به جايگاه تصميم گيري مي شود.

انتخابات ناسالم سبب بي اعتمادي مردم به مسئولين خواهد شد.

پس از يك انتخابات سالم، مردم پشتيبان كانديداي منتخب خود خواهند بود.

نظام فرهنگي و شايسته سالاري كشور ما، متضمن اولويت هايي مثل انتخابات سالم است.

قلب ها براي خلق حماسه اي ديگر تپيدن گرفته است و ايرانيان براي حضوري متفاوت و مقتدرتر از هميشه لحظه شماري مي كنند.

ماهيت انقلاب ما، يك نظام ارزشي است و بر اين اساس ارزشمند بودن يك انتخابات سالم، در اين نظام تبين مي شود.

ص: 127

رقابت سالم

رقابت سالم

رقابت سالم و اساسي بين كانديداها، سبب افزايش شور و نشاط مثبت در جامعه است.

عمل به دستورات و معارف قرآني از ايجاد فضايي نا سالم در انتخابات جلوگيري مي كند.

وقتي آموزه هاي ديني فراموش مي شود؛ هر چيزي ممكن است دچار فساد شود؛ حتي انتخابات.

رقابت ناسالم انتخاباتي، سبب كمرنگ شدن اخلاق در جامعه مي شود.

از آنجا كه نفس انسان ميل به پاكي ها دارد، در پرتو رقابتي سالم بهتر تصميم مي گيرد.

فرقي نمي كند تو پيروز شوي يا من! مهم اين است كه پيروزي با رقابتي سالم و به دور از هرگونه بي بصيرتي به دست آيد.

رقابت سالم در انتخابات حداقل شرطي است كه مي تواند معناي راستين انتخابات را نمايان كند.

انتخاب مناسب در رقابت هاي سالم موفق تر خواهد بود.

فرصت تبليغات نيز مانند تمام فرصت ها مي گذرد، چيزي كه باقي مي ماند سلامت نفس ما در اين رقابت است.

تخريب ديگران موجب تقويت ما نمي شود.

هر تبليغ و شعاري رقابت نيست؛ تبليغات بايد به دور از سموم ارتباطي و شعار هاي تو خالي انجام شود.

بهتر است كانديداها به جاي نفي رقيبان خود، تلاش كنند كه خود را اثبات نمايند.

ص: 128

مردم براي حضور در انتخاباتي كه رقابت سالم نباشد، انگيزه اي نخواهند داشت.

بياييداز فرصت طلايي تبليغات به طور سالم استفاده كنيم.

رقابت در همه دنيا براي گرم كردن بازار انتخابات است نه سرد كننده آن.

فضاي انتخابات بايد به گونه اي باشد كه موجب تحكيم وحدت و هم بستگي اقشار مردم و اقتدار نظام شود

رقابت سالم، يعني ارائه برنامه.

رقابت سالم، يعني حفظ و تقويت هم گرايي و هم دلي و محبت و وحدت.

براي ايجاد فضاي رقابتي سالم، بايد تمام آحاد مردم و كانديداها به سلامت انتخابات اطمينان داشته باشند.

رقابت سالم، يعني پرهيز از تفرقه و كدورت.

رقابت سالم، يعني احترام به حقوق ديگران.

در صورت همراه بودن مردم و مسئولان در انجام وظايف، رقابت سالم ايجاد مي شود.

پذيرش گفتمان پيشرفت، عدالت و خدمت به عنوان يك گفتمان فراجناحي و فراگروهي بايد جزء مفروضات يك رقابت سالم باشد.

رقابت سالم غير از خصومت و تهمت زني متقابل است.

رقابت به معناي اثبات خود با نفي ديگران نيست.

رقابت سالم، كشور را در برابر خطرها بيمه مي كند.

رقابت سالم، روح شادي و نشاط به كالبد وطن مي دمد.

رقابت سالم، جلوه اي از چنگ زدن ملت به ريسمان الهي است.

ص: 129

رقابت سالم، دشمن را از انجام توطئه، خسته و نااميد مي سازد.

رقابت سالم، روحيه هم بستگي و اتحاد را در كشور تقويت مي كند.

رقابت سالم، حضور سبز مردم را در تاريخ ماندگار مي سازد.

رقابت سالم، به بيگانگان، درس خوبي از آزادي و مردم سالاري مي دهد.

رقابت سالم، به مردم، حركت و پويايي در عرصه سياست و اجتماع مي بخشد.

رقابت سالم، بيانگر همراهي و هم گامي مردم با دولت خدمت گزار است.

رقابت سالم، گوشه اي از عزت و اقتدار كشور را به نمايش مي گذارد.

رقابت سالم، وظيفه شناسي، مسئوليت پذيري و حق طلبي مردم است.

رقابت دادن وعده هاي خلاف قانون براي جلب نظر مردم نيست.

رقابت ناسالم به بيگانگان فرصت مي دهد تا يك شورش تمام عيار خياباني را با كارگرداني خود و نقش آفريني طرفداران نامزدها، به سمت به خطر انداختن امنيت كشور هدايت كنند.

رقابت سالم؛ يعني تحمل رقيب و امكان سازي زمينه پذيرش رأي اكثريت.

رقابت سالم به جاي خصومت در زمان تبليغات انتخابي به كاهش مسائل حاشيه اي كمك مي كند و زمينه را براي برگزاري انتخابات سالم و قانونمند فراهم مي كند.

رقابت ناسالم، افراد ناسالم را براي اصلاح مملكت معرفي مي كند و اين نقض قرض است.

افرادي كه براي اصلاح امور مملكت انتخاب مي شوند اگر با رقابت نا سالم به منصب برسند، نمي توانند به وظيفه خود عمل كنند.

جهان پيرامون! منتظر اتفاق يا حتي حماسه اي مانا و بزرگ باش كه ايران آن را در سمفوني قدرت و عزت و اقتدار خود فرياد خواهد كرد.

ص: 130

پاسداشت ايران مان يعني حضور باقدرت در انتخابي كه عزت سرزمين ارجمند ما را در پي دارد.

شايد در ظاهر قطره هاي جدا افتاده از هم باشيم؛ اما در انتخاب پيش رو هر چه با هم بودن مان پرشكوه تر باشد، دريايي سهم انگيز تر خواهيم بود براي آنان كه به قدرت ايران باور ندارند.

در يك تمدن درخشان، ابعاد انساني و اخلاقي حكم مي كند كه رقابت سالم داشته باشيم.

كسي كه با ايجاد فضاي دروغ و تهمت، آراي مردم را طلب كند، خيلي زود به بن بست بي اعتمادي مردم خواهد رسيد.

در جامعه اسلامي فاصلهاي بين مردم و مسئولان براي بيان حرفها و انتظارات وجود ندارد.

مرزبندي با دشمن و روشنگري در خصوص مقاصد شوم بيگانگان بايد سرفصل همه موضع گيري ها باشد.

مصالح ملي و منافع كشور ايجاب مي كند كه رقابت انتخاباتي سالم در كشور برگزار شود.

انتخابات بايد در چارچوب اصول عاليه اسلامي، در سلامت كامل برقرار شود.

معني اصلي انتخابات رساندن جامعه به كمال و شخصيت بخشيدن به افراد است و اين معني بايد از راه صحيح محقق بشود.

اهميت دادن به رأي مردم يعني برقراري وحدت و انسجام ملي.

سلامت و ثبات سياسي

سلامت و ثبات سياسي

ثبات سياسي عامل پيشرفت در علم، اقتصاد و صنعت و در نتيجه عزت ملي است.

ص: 131

ثبات سياسي از مهم ترين خواسته هاي يك ملت است.

ثبات سياسي موجب امنيت و آرامش است.

سعي دشمنان برهم زدن ثبات سياسي كشور با شيوه هاي گوناگون است.

ثبات سياسي نشانه اقتدار يك ملت است.

لازمه ثبات سياسي نشاط، بصيرت و هوشياري مردم است.

اطمينان مردم به مسئولين از لوازم ثبات سياسي است.

ثبات سياسي يعني استمرار سياست ها.

ثبات سياسي يعني وحدت مردم و اتحاد كلمه مسئولان.

ثبات سياسي مهم ترين زير بناي پيشرفت است.

سلامت سياست يعني پرهيز از گفت وگوي همرا با هياهوي بدون گفت وگوي انتقادي.

سلامت سياست يعني پرهيز از اتهام زني دستگاه ها به يكديگر.

سلامت سياست يعني جلوگيري از تأثير برداشت هاي خطي و جناحي و گرايش هاي گروهي.

سلامت سياسي يعني فصل الخطاب قرار دادن قانون توسط همگان.

سلامت سياسي يعني همكاري حقيقي و صميمي قوا با يكديگر و پرهيز از چالش هاي ناموجه.

ثبات سياسي يعني استقلال و اثرپذيرفتن از تهديدها و تطميع ها.

سلامت سياسي جامعه يعني پرهيز از هر گفتار و كردار فرساينده نظام.

تبليغات سالم يعني پرهيز از دادن وعده هاي خلاف قانون اساسي و قوانين عادل.

ثبات سياسي يعني متعادل، منطقي و عقلايي نگه داشتن فضاي سياسي كشور.

ص: 132

اهميت تبليغات سالم

اهميت تبليغات سالم

بهترين و سالم ترين شعارها آنهايي هستند كه هم سو با مصلحت مردم باشند نه بر اساس خوشايند مردم.

شعارهاي انتخاباتي بايد پيش برنده باشند و موجب بصيرت افزايي مردم شوند نه مايه فريب آنها.

شعارهاي تبليغاتي سالم موجب افزايش شعور افراد جامعه است.

نشانه شعارها تبليغاتي سالم افزايش شعور افراد جامعه است.

يكي از نشانه هاي پرهيزكاري و انصاف در شعارهاي تبليغاتي تنظيم نمودن آنها بر اساس واقعيت است.

ستايش از خويش به انگيزه كمرنگ نمودن جلوه رقيب در تبليغات انتخاباتي، نشانه فقدان پرهيزكاري است.

بهترين مضمون ها براي شعارهاي تبليغاتي آنها هستند كه بر پايه عقلانيت و اسلاميت استوار باشند.

از نشانه هاي پرهيزكاري در تبليغات و شعارهاي انتخاباتي، پذيرفتن حضور رقيب در كنار خويش و حرمت نهادن به شخصيت و ديدگاه هاي او مي باشد.

يكي از ويژگي هاي شعارهاي تبليغاتي سالم حفظ حرمت سليقه هاي مختلف سياسي مي باشد.

پيام برخي از شعارهاي تبليغاتي اين است: «فقط اينجانب و لا غير».

شعارهاي تبليغاتي دميدن هيجان و شور و نشاط در فضاي انتخابات است و سلامت اين شعار ها تعديل و جهت دهي مثبت به اين هيجان و شور و نشاط است.

ص: 133

مشاركت حداكثري

مشاركت حداكثري

مشاركت حداكثري، نماد وطن دوستي.

مشاركت حداكثري، دريا دريا نيكي.

مشاركت حداكثري، احساني ماندگار.

مشاركت حداكثري، يعني گوش به فرمان وليّ فقيه.

مشاركت حداكثري، بيعت دوباره با رهبري.

مشاركت حداكثري، مشت محكم بر دهان استعمار و استكبار.

مشاركت حداكثري، پاره كردن لانه عنكبوت دشمنان و بدخواهان.

مشاركت حداكثري، پاسخي محكم به تحريم هاي ناكارآمد زورگويان عالم.

مشاركت حداكثري، مشق الفباي مردم سالاري ديني.

ايران آباد، در گرو مشاركت حداكثري در انتخابات.

مشاركت حداكثري، پشتوانه نظام در اتخاذ سياست هاي كلان.

مشاركت حداكثري باعث ايجاد انگيزه و همكاري بيشتر بين مردم و مسئولان مي گردد.

شركت مردم در انتخابات يعني تأمين استقلال ايران اسلامي.

انتخابات تشريك مساعي و بهرهمندي از نظرات و آراء مردم در تصميمگيريهاست.

برنده انتخابات، نماينده مردم براي تحقق اراده ملي و خواست عمومي است.

برنده انتخابات، نماينده مردم براي تحصيل منافع و مصالح عمومي است.

حق حكومت به هيچ فرد يا گروهي واگذار نشده، با مشاركت حداكثري در انتخابات اين حق را به اصلح بدهيد.

ص: 134

هيچ گروهي نمي تواند با برتري فكري يا ذاتي بر كشورحكومت كند مگر با اراده مردم و شركت حداكثري.

وجدان ديني جامعه، اراده عمومي را به رعايت ضوابط اخلاقي و ديني در زمان انتخابات آن هم با شركتي گسترده مقيد مي كند.

مردم سالاري ديني با حضور حداكثري مردم در صحنه انتخابات جلوه گر مي شود.

با شركت حداكثري در انتخابات خود را در بستر برنامه هدايت رهبر جامعه ديني قرار دهيم.

شركت حداكثري در انتخابات نه به اسلام امريكايي و آري به اسلام ناب محمدي9 است.

حضور حداكثري مردم در عرصه انتخابات، پشتوانه نظام براي مقابله با زورگويي هاي قدرت هاي جهاني.

مشاركت حداكثري پيام پرقدرتي است از ملت ايران در حمايت از نظام جمهوري اسلامي.

شركت حداكثري در انتخابات براي دشمنان ايران اسلامي، زلزله اي سياسي است.

شركت حداكثري در انتخابات بيعت مجدد با آرمان هاي امام خميني رحمة الله است.

شركت حداكثري در انتخابات تجديد پيمان با امام راحل و شهدا است.

شركت حداكثري همراه با مسئوليت در انتخابات ايران، نمايش مردم سالاري ديني نظام اسلامي ايران است.

ص: 135

دعوت و تشويق رأي اولي ها

دعوت و تشويق رأي اولي ها

من رأي اولي هستم، اولين بار است كه رأيم را در صندوق مي اندازم اما اين زيباترين خاطره زندگي ام خواهد بود كه در دفتر خاطراتم تا هميشه خواهد ماند.

من رأي اولي هستم، اما اولين نفر نيستم كه در بين دوستانم پيش قدم شده ام و مطمئن هستم كه آخرين نفر نخواهم بود.

من رأي اولي هستم، اولين انتخابم را در نهايت دقت انجام خواهم داد چرا كه مي دانم مسئوليتي سنگين بر دوشم قرار گرفته است.

من رأي اولي هستم، اولين رأي من زيباترين تصميم زندگي ام خواهد بود.

رأي من تا هميشه در ياد تاريخ كشورم خواهد ماند.

رأي اولي ها خوشا به حال شما كه دستان تان رأي سرنوشت ساز شما را در دل سپيد خاطرات كشورم ثبت مي كند.

تجربه اين حس چه قدر برايم شيرين است كه نظر من هم مهم است.

رأي اولي، اولين انتخاب بر شما مبارك.

رأي اولي! حضورت در جامعه سياسي را گرامي مي داريم.

من رأي مي دهم تا همه بدانند چه قدر كامل شده ام.

اين اولين رأي و اولين تجربه توست. حضورت مبارك.

با گام هاي استوارم، اولين نظرم را با افتخار به صندوق هاي رأي مي سپارم.

من همان كودك ديروزم كه امروز رأي من در سرنوشتم تأثيرگذار است.

من نيز براي اولين بار قدم مي نهم بر صحنه افتخارآفرين نمايش اراده ها.

رأي اولين هاي كشورم را ارج مي نهم چرا كه حماسه شان جاويد است و وجودشان پُربركت.

ص: 136

اولين رأي من، اولين گام محكم و استوار من به سوي سرنوشت زيباي كشورم خواهد بود.

رأي اول من، انتخاب اولم است و انتخاب اول من انتخابي است از جنس دانش و آگاهي.

رأي اولي ها، رأي شما چون بذري در دل تاريخ خواهد بود كه درختي هميشه بهار به ارمغان خواهد آورد.

رأي اولي ها، شما چه شادمانه گام بر مي داريد و چه هوشيارانه قلم بر دل كاغذ مي چكد و بهترين ها را انتخاب مي كنيد.

رأي اولي ها، شما بي شك از ديباچه اولين انتخاب تان زيباترين خاطره را حفظ خواهيد كرد.

رأي اول من تيري سنگين و سهمگين بر قلب همه كساني كه نمي توانند مرا در جايگاه اولين ها ببينند.

رأي من اولين سنگ به سينه دشمن ميهنم خواهد بود و با آمدن دوستانم، سينه اش را سنگ باران خواهيم كرد.

رأي اولي ها، دل تان شاد و لب تان خندان و نگاه تان به آينده روشن باد! چرا كه با انتخاب شما آينده از آن وجود نازنين تان خواهد شد.

رأي اولت را با دلي سرشار از اميد به صندوق بينداز و لبخند بزن تا برق خنده هايت چشم دشمنت را كور كند.

قطره هاي كوچك نقره اي، پيوندتان به درياي خروشان هم بستگي مبارك.

رأي اولي ها بياييد با هم گام شدن با بزرگترها، رسيدن به بلوغتان را اعلام كنيد.

چه قدر حس اعتماد به نفس مي كنم وقتي مي دانم حضور من هم ستودني است.

ص: 137

ما رأي اولي ها شكوه اين انتخابات را دو صد چندان خواهيم كرد.

من با رأي دادنم مي خواهم لذت اولين تجربه از همراهيم را با جامعه بچشم.

نوجوان، تو هم حقي به بزرگي غرورت داري.

اين انتخابات جشن تكليفي اجتماعي است براي شما رأي اولي ها.

روزشماري مي كنم تا روز موعود؛ تا اولين انتخابم را به صندوق ها بسپارم.

رأي اولي، از حقت براي انتخاب استفاده كن.

اينك كه شانه هايت براي تحمل بار تعيين سرنوشت كشورت توانا شده اند بايد دست هايت را به دست ديگر هم وطنانت بدهي تا اولين رأي تو آينده ات را رقم بزند.

اين اولين باري است كه مي تواني خود را در سرنوشت مملكتي كه از آنِ توست سهيم كني و انديشه ات را در برگه رأي نمايان سازي. اولين حضورت مبارك باد.

اينكه مي تواني براي اولين بار در انتخابات حاضر شوي، فرصتي است كه تو بايد از آن به بهترين نحو استفاده كني.

اين اولين باري است كه تو مي تواني در تعيين سرنوشت كشورت سهيم باشي و ثابت كني كه براي شركت در تمام انتخاب ها شايسته اي.

شوق تو براي حضور در صحنه انتخابات به عنوان يك رأي اولي مي تواند بزرگ ترين نااميدي را براي دشمنان كشورت به ارمغان آورد.

در ميان امواج خروشان رأي دهندگان درخشش حضور مرواريد گونه رأي اولي خيره كننده است.

حضور رأي اولي ها تجسم عيني شعار احترام به عقايد و نظر همگان است.

ص: 138

حضور پرشور نوجوانان، صحنه انتخابات را به وجد خواهد آورد.

هميشه اولين انتخاب خاطره انگيزترين اتفاق زندگي است. رأي اولي ها حضورتان مبارك!

رأي اولي، براي انتخابت چه قدر وقت صرف مي كني؟

آن لحظه اي كه رأيت را به صندوق مي اندازي به خاطر بسپار؛ اين اولين حس استقلال و اعتماد به نفس توست.

نوجوان، يادت مي آيد؟ روزهايي كه كودك بودي و در حسرت انداختن رأي به صندوق ها؟ امروز همان روز است.

وقتي كاغذ رأي پدر و مادرم را به صندوق مي انداختم، آرزوي رسيدن به امروز را داشتم.

امروز رأي مي دهم زيرا سال هاست منتظر بزرگ شدنم هستم.

رأي تو اولين انتخاب تو در جامعه ات خواهد بود، پس بهترين را انتخاب كن. اولين رأي تو، اولين اراده مهم تو خواهد بود.

رأي تو، اولين حماسه شيرين شهر عشق و تو رأي اوليِ پيروز ميدان هستي.

رأي اولي ها، گل هاي سرخ ارزاني گام هاي استوار شما كه عاشقانه گام برمي داريد تا دست همه بيگانگاني را كه براي سرنوشت كشور نقشه كشيده اند، خُرد كنيد.

شاخص ها و ملاك هاي رياست جمهوري

اشاره

شاخص ها و ملاك هاي رياست جمهوري

زير فصل ها

تعهد و تخصص

استعمارستيزي

مردمي بودن وداشتن ارتباط با مردم

شفافيت در بيان ديدگاه ها و مواضع

توجه به اولويت ها

رعايت صداقت و راستي و امانتداري در سياست

تعهد و تخصص

تعهد و تخصص

بر اساس آيه 55 سوره مباركه يوسف كه خداوند از زبان يوسف به عزيز مصر گفت: «قَالَ اجْعَلْنِي عَلَي خَزَائِنِ الْأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ؛ مرا به خزانه هاي اين

ص: 139

سرزمين بگمار كه من نگهباني دانا هستم.» دو شرط اصلي مسئوليت پذيري، تعهد و تخصص است.

رأي دادن به كسي كه فاقد تعهد و تخصص است، رأي دادن به تباهي و عقب گرد جامعه است.

تخصص بدون تعهد (به دليل نبود پرهيزكاري) زمينه ساز خيانت، و تعهد بدون تخصص (به دليل نبود آگاهي) زمينه ساز عدم هم سو بودن شخص با مقتضيات زمانه و در پي آن عقب ماندن از قافله پيشرفت جهاني است.

امامان معصوم: پيروانشان را از سپردن مسئوليت به دو گروه بازداشته اند: متخصصان بي تعهد و متعهدان بي تخصص.

استعمارستيزي

استعمارستيزي

يكي از مؤلفه هاي شكل دهي استقلال و آزادي در كشور استعمارستيزي كانديداهاست.

استعمارستيزي يكي از عوامل محبوبيت كانديداها به شمار مي آيد.

استعمارستيزي نشانه شجاعت و شجاعت مايه عزت و كرامت است.

استعمار تحقيركننده جوامع است و استعمارستيزي پادزهر اين تحقير.

ايستادگي و شجاعت در برابر استعمارگران گرچه موجب ناخشنودي آنان است لكن به شجاعت ما اعتراف خواهند كرد.

لازمه استعمارستيزي كانديداها پرهيز از گفتار و رفتاري است كه موجب خشنودي استعمارگران مي شود.

به كسي رأي دهيم كه استعمار ستيز و دلسوز نظام و انقلاب باشد. كسي كه از قطره قطره خون شهيدان پاسداري كند و براي رساندن ايران به قله هاي افتخار پايداري كند.

ص: 140

مردمي بودن وداشتن ارتباط با مردم

مردمي بودن وداشتن ارتباط با مردم

ارتباط و هم نشيني با مردم، مانع از پيدايش حس امتياز نسبت به مردم مي شود.

زمامداري بر مردم بدون ارتباط تنگاتنگ با آنان، زمامداري در خلاء مي باشد.

بخشي از آگاهي درباره چگونگي زمامداري بر مردم، در اثر مردمي بودن و ارتباط با مردم به دست مي آيد.

تحقق خواسته هاي مردم به دست منتخب مردم، در گرو آگاهي او از اين خواسته ها و آگاهي از (بخشي) از اين خواسته ها در گرو ارتباط تنگاتنگ با مردم است.

خداوند بخشي از حقيقت را در ميان توده مردم پراكنده است؛ دست يابي به اين حقيقت ها، تنها با هم نشيني با آنان ميسر خواهد بود.

يكي از مصداق هاي مردمي بودن، حفظ شعائر ديني مورد احترام آنان است.

بي اعتنايي به مردمي كه به شخص رأي داده اند به معناي هدر دادن رأي آنان مي باشد.

انتخاب اصلح، فراگيرترين و آسان ترين راه تحقق حاكميت مردم است.

شفافيت در بيان ديدگاه ها و مواضع

شفافيت در بيان ديدگاه ها و مواضع

يكي از انتظارات به حق مردم از منتخب ملت شفافيت در بيان مواضع و ديدگاه هاست.

يكي از مصداق هاي آشكار شفافيت در بيان مواضع از سوي منتخب مردم، بازگويي جهت گيري ها در دوستي ها و دشمني هاست.

ص: 141

شفافيت در بيان مواضع و ديدگاه ها يعني، رفتار دوستانه با دوستان ملت و برخورد صلابت آميز با دشمنان ملت است.

شفافيت در بيان ديدگاه ها و مواضع، نشانه شجاعت و يكرنگي منتخب مردم در رفتار با ملت خويش است.

عذر تقصير و اعتراف به كاستي ها مصداق بارز شفافيت در بيان مواضع است.

عدم شفافيت در بازگويي ديدگاه ها و مواضع، شخص را در معرض اتهام قرار مي دهد.

شفاف نبودن منتخب ملت دهن كجي به شركت صادقانه و خالصانه آنان در انتخابات است.

توجه به اولويت ها

توجه به اولويت ها

اين عجز و ناتواني شخص است كه اولويت ها را وانهد و سراغ كارهايي رود كه نسبت به آن مكلف نمي باشد.

توجه به اولويت در برنامه كانديداها يعني توجه آنان به مصرف بهينه سرمايه ملي.

رعايت مصالح عمومي بدون توجه به اولويت ها تأمين نخواهد شد.

رعايت اولويت در برنامه ها يعني توجه كانديداها به هنجارهاي اسلامي، ملي و عرفي.

اولويت ها ضرورت هاي كشورند؛ پس توجه به اولويت ها توسط كانديداها يعني پرداختن به امور ضروري و وانهادن كارهاي غيرضروري.

عدم توجه به اولويت ها در برنامه هاي كانديداها يعني هدر دادن سرمايه هاي ملي.

ص: 142

بهره گرفتن از مشاوران و كارشناسان و گفت وگو هاي مردمي از سوي منتخب ملت دو شيوه مهم براي شناسايي اولويت ها مي باشد.

شناخت اولويت ها توسط كانديداها در گرو آگاهي از نيازمندي هاي مادي و معنوي جامعه است.

عدم توجه به اولويت ها در برنامه كانديداها موجب كاهش شتاب كشور در مسير رسيدن به استقلال خواهد شد.

يكي از مصداق هاي رعايت اولويت از سوي منتخب مردم، ترجيح مصالح عمومي بر منافع شخصي است.

نيازهاي روز جامعه از اساسي ترين اولويت هاي كشور مي باشند.

فقط افرادي لياقت تصميم گيري براي امور مردم را دارند كه داراي فضايل اخلاقي باشند. نه كساني كه به هر قيمتي منصب را بخواهند.

كانديدايي كه در پي كسب رضايت شخص يا گروهي خاص باشد، ديگر معتمد مردم نخواهد بود.

رعايت صداقت و راستي و امانتداري در سياست

رعايت صداقت و راستي و امانتداري در سياست

مردم مي خواهند از توانايي ها و قابليت هاي كانديداها بدانند نه از آرزوها و رؤياهايشان.

نامزد محترم، من تو را انتخاب مي كنم تا با تحقق شعارهايمان جامعه اي ايده آل و مبتني بر نظام اسلام را بسازيم.

وعده هاي توخالي، مردم فهيم را دلسرد خواهد كرد.

هميشه صداقت، تصميم گيري و اعلام نظر را راحت تر مي كند.

با تزوير و دروغ، نمي توان دل ها و نظرات مردم را به دست آورد.

ص: 143

آراي من و تو، امانت هايي هستند كه به اندازه وسعت تمام دست هايي كه در پي ساختن آينده اين مملكت هستند، باارزش اند.

امسال نيز با دلي سرشار از اميد سرنوشت كشورمان را به دست منتخبانمان امانت مي دهيم و آرزو مي كنيم بهترين امانتداران را برگزيده باشيم.

هرگز نبايد فراموش كرد كه انتخابات سپردن بزرگ ترين امانت به دست بهترين امانتداران است.

آراي شركت كنندگان امانتي از سوي مردم در دست برگزاركنندگان انتخابات است تا يك صحنه پرشور از دلدادگي مردم رقم بخورد.

نبايد گذاشت تا غرور ملي ميليون ها ايراني در سايه بي توجهي به امانتداري و خيانت در هم بشكند.

بيا راستي و درستي را در پيمان عشق شاهد بگيريم كه جز سربلندي سرزمين مان چيزي ديگر نخواهيم و براي آن در بيست و چهارم خرداد هم آواز شويم.

راستي و راست كرداري، درختي تنومند است كه ريشه در تاريخ اين مرز پرگهر دارد. در انتخاب رئيس جمهوري آينده ريشه هامان را فراموش نكنيم.

فردا آيينه صادق امروز است. پس امروز در انتخاب مان صداقت و آگاهي پيشه كنيم تا شرمسار فردا و فرداهاي ايران نمانيم.

وقتي با خودت صادق باشي مي تواني خوبي هايت را دو چندان كني. وقتي من و تو با هم صادق باشيم، اين اتفاق براي ما مي افتد و چه خوب كه براي انتخابات هم، صداقت پيشاني نوشت مان شود.

ص: 144

شاخص ها و ملاك ها براي انتخاب

اشاره

شاخص ها و ملاك ها براي انتخاب

زير فصل ها

توجه به سابقه كانديدا

داشتن بلوغ سياسي در انتخابات

انتخاب اصلح

من كسي را انتخاب خواهم كرد...

رأي من....

بصيرت

دشمن شناسي

توجه به سابقه كانديدا

توجه به سابقه كانديدا

سابقه شايسته مي تواند دست آويزي مناسب براي انتخابي شايسته باشد.

انتخاب بر اساس تجربه فرد و حسن رفتارش مي تواند انتخابي شايسته باشد.

عملكردهاي پيشين مي تواند يكي از ملاك هاي انتخاب امروز فرد باشد.

داشتن تجربه و حسن عمل در گذشته، مدير امروز را موفق تر خواهد نمود.

فردي كه ديروز موفق عمل كرده است، امروز گنجي به نام تجربه در اختيار دارد.

فردي كه مسئوليت هاي پيشين را به خوبي انجام داده باشد، قدرت انجام كارهاي مفيد را در آينده خواهد داشت.

سوابق گذشته، كارنامه روشني از توانايي هاي كانديداها را به ما مي دهد.

عملكرد گذشته و رفتار امروز ملاك ارزيابي ما در انتخابات است.

ولايت مداري و تبعيت محض از ولايت فقيه در رأس ملاك هاي نامزد اصلح براي انتخابات است.

داشتن بلوغ سياسي در انتخابات

داشتن بلوغ سياسي در انتخابات

سيل خدعه هاي دشمن براي تخريب انتخابات ايران، با سد بلوغ سياسي جوانان ايران مواجه است.

عبرت از گذشته يعني بلوغ سياسي.

مردم ايران به نجابت و رشادت و بلوغ سياسي شناخته شده اند.

ص: 145

در انتخابات بايد منافع نظام و كشور بر مصالح حزبي و جناحي ترجيح داده شود.

بلوغ سياسي يعني رأي دادن به افراد لايق و كارآمد.

بلوغ سياسي در جامعه، حاكي از درك و بينش بالا نسبت به مسائل سياسي و اجتماعي است.

بينش سياسي بالا، بلوغ سياسي در پي دارد.

نتيجه بلوغ سياسي، استفاده نظام از افراد مدير و مدبر است.

بلوغ سياسي ملت يعني بهبود كاركرد دولت.

بلوغ سياسي ملت، چالش هاي پيش روي دولت را كمرنگ خواهد كرد.

مردم ايران بارها بلوغ سياسي خود را به طرز حيرت انگيزي به نمايش گذاشته اند.

حضور حماسي مردم در پاي صندوق هاي رأي نشانه بلوغ سياسي آنان است.

رسيدن به بلوغ سياسي بايد به همراه منطق باشد.

گاهي براي رسيدن به بلوغ سياسي، بايد به اتفاقات پشت سر خود خوب بنگريم.

رأي من نشانه تشخيص دادن مصالح كشور و بلوغ سياسي من است.

من به بلوغ سياسي رسيده ام، چون نيازها و مقتضيات زمان را مي شناسم و رأي مي دهم.

من با شناخت توانمندي هاي كانديداها به آنها رأي مي دهم.

انتخاب فرد آگاه به قانون اساسي و پاي بند به اصول، نشانه بلوغ سياسي است.

ص: 146

حضور فعال در انتخابات و رصد مباحث سياسي، نشانه بلوغ فكري و سياسي است.

ملت ايران، بازاري يا كارمند، دانشجو يا بي سواد، شهري يا روستايي، به چنان حدي از بلوغ سياسي رسيده اند كه مصالح كشور خود را به خوبي تشخيص مي دهند.

بلوغ سياسي يعني همراه نشدن با موج هاي مخالف.

روشنگري، بينش درست نسبت به حقيقت، مسئوليت پذيري و يادآوري وظيفه هايي كه بر دوش مردم و كانديداهاست، مهم ترين فلسفه بالندگي سياسي در انتخابات است.

سيل خدعه هاي دشمن براي تخريب انتخابات ايران، با سد بلوغ سياسي جوانان ايران مواجه است.

عبرت از گذشته يعني بلوغ سياسي.

مردم ايران به نجابت و رشادت و بلوغ سياسي شناخته شده اند.

در انتخابات بايد منافع نظام و كشور بر مصالح حزبي و جناحي ترجيح داده شود.

بلوغ سياسي يعني رأي دادن به افراد لايق و كارآمد.

بلوغ سياسي در جامعه، حاكي از درك و بينش بالا نسبت به مسائل سياسي و اجتماعي است.

بينش سياسي بالا، بلوغ سياسي در پي دارد.

نتيجه بلوغ سياسي، استفاده نظام از افراد مدير و مدبر است.

بلوغ سياسي ملت يعني بهبود كاركرد دولت.

بلوغ سياسي ملت، چالش هاي پيش روي دولت را كمرنگ خواهد كرد.

ص: 147

مردم ايران بارها بلوغ سياسي خود را به طرز حيرت انگيزي به نمايش گذاشته اند.

حضور حماسي مردم در پاي صندوق هاي رأي نشانه بلوغ سياسي آنان است.

گاهي براي رسيدن به بلوغ سياسي، بايد به اتفاقات پشت سر خود خوب بنگريم.

رأي من نشانه تشخيص دادن مصالح كشور و بلوغ سياسي من است.

من به بلوغ سياسي رسيده ام، چون نيازها و مقتضيات زمان را مي شناسم و رأي مي دهم.

من با شناخت توانمندي هاي كانديداها به آنها رأي مي دهم.

انتخاب فرد آگاه به قانون اساسي و پاي بند به اصول، نشانه بلوغ سياسي است.

حضور فعال در انتخابات و رصد مباحث سياسي، نشانه بلوغ فكري و سياسي است.

ملت ايران، بازاري يا كارمند، دانشجو يا بي سواد، شهري يا روستايي، به چنان حدي از بلوغ سياسي رسيده اند كه مصالح كشور خود را به خوبي تشخيص مي دهند.

بلوغ سياسي يعني همراه نشدن با موج هاي مخالف.

روشنگري، بينش درست نسبت به حقيقت، مسئوليت پذيري و يادآوري وظيفه هايي كه بر دوش مردم و كانديداهاست، مهم ترين فلسفه بالندگي سياسي در انتخابات است.

ص: 148

انتخاب اصلح

انتخاب اصلح

انتخاب اصلح، پاسداشت حرمت خون شهيدان انقلاب اسلامي.

انتخاب اصلح، زمينه ساز اقتدار ملي است.

انتخاب اصلح، تير خلاص بر پيكر اهريمنان زشت سيرت است.

انتخاب اصلح، انتخابي ماندگاراست.

انتخاب اصلح، انتخاب برتراست.

انتخاب اصلح يعني افزايش توان دروني جمهوري اسلامي ايران.

انتخاب اصلح، مشاركت در ساخت ميهن.

انتخاب اصلح، نيكي مضاعف.

انتخاب اصلح يعني دميدن خون در رگ جامعه.

انتخاب فرد اصلح كشور را در زمينه حل تمامي مشكلات در آينده توانمند مي سازد.

انتخاب اصلح يعني رشد بينش مردم.

انتخاب اصلح مسئوليتي كه قانون اساسي بر دوش مردم گذاشته است.

انتخاب اصلح مي تواند به از بين بردن فقر و اصلاح شرايط زندگي خانوادههاي تهيدست كمك كند.

انتخاب اصلح يعني موج قدرتمندي در مسير توسعه و پيشرفت كشور.

هر صندوق رأي موجي جديد در درياي عظيم نظرات مردم براي انتخاب اصلح است.

من بهترين را انتخاب مي كنم، زيرا كشورم لايق بهترين هاست.

با انتخاب فرد شايسته، آنچه شايسته ميهنم است به او هديه مي كنيم.

انتخاب اصلح يعني انتخاب مسلمان خداترس، باتقوا و اسلام شناس.

ص: 149

انتخاب اصلح يعني ما خيلي رشد كرده ايم.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه ايمان و اعتقاد قلبي و التزام عملي به اصل ولايت مطلقه فقيه داشته باشد.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه انقلاب اسلامي و اصول و مباني آن را قبول داشته باشد و همه چيز را به رنگ اسلام در بياورد.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه تمامي قوانين و لوايح و طرح ها را با خط كش اسلام ناب محمدي مورد ارزيابي و سنجش قرار دهد.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه به اصل يكي بودن ديانت و سياست و يا امتزاج حكومت و دين، اعتقاد و ايمان داشته باشد.

اصلح يعني كسي كه به قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و نظام مقدس جمهوري اسلامي با محوريت و حاكميت ولايت مطلقه فقيه ايمان و اعتقاد داشته باشد و به آن عشق بورزد.

اصلح يعني كسي كه در هر حالي و در هر موضوعي به طور مطلق، كلام ولايت برايش فصل الخطاب باشد.

اصلح يعني كسي كه هيچ گونه وابستگي با مراكز ثروت و قدرت نداشته باشد.

اصلح يعني كسي كه بصيرت ديني و سياسي و بينش اجتماعي قابل قبولي داشته باشد.

اصلح يعني كسي كه خود را تافته جدابافته از مردم نداند و دلسوز مردم باشد.

پاي بندي به اصول و ارزش هاي اسلامي و انقلابي، استكبارستيزي، شجاعت، صداقت، مردم داري و رسيدگي به مشكلات مردم و محرومان از ويژگي هاي فرد اصلح است.

ص: 150

اصلح يعني كسي كه با دوستان ولايت و انقلاب اسلامي دوست و همراه باشد و با مخالفان و دشمنان ولايت و انقلاب اسلامي دشمن باشد.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه امريكا را شيطان بزرگ و دشمن شماره يك انقلاب اسلامي و مسلمانان جهان بداند.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه نسبت به رژيم اشغالگر قدس و حاميان او متنفر و ابراز انزجار كند و هرگز به فكر عادي سازي روابط جمهوري اسلامي با آنها نباشد.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه نسبت به كليه احزاب و گروهك هايي كه با نظام اسلامي زاويه پيدا كرده اند، همچون سازمان منافقين، جنبش سبز و جميع حاميان آنها اعلام دشمني و ابراز انزجار نمايد.

انتخاب كانديداي اصلح نيازمند خلاقيت ذهني و عملي جامعه است كه به تقويت، تحكيم و تعميق خلاقيت كمك ميكند.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه به بهانه مشاركت حداكثري و جذب حداكثري، با هيچ يك از افراد مرتبط با احزاب و گروهها و اشخاصي كه نفي ارتباط با آنان و اعلان برائت از آنها، ارزش تلقي شده ارتباط برقرار نكند.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه به بهانه جلب آراي مردم وعده هاي دروغ ندهد و حاضر نشود در برابر آراي ميليوني روي اصول و ارزش ها معامله كند.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه در اعلان برائت از احزاب و گروهها شجاعت و شهامت و صراحت لهجه داشته باشد و دوپهلو حرف نزند و از كلي گويي و در لفافه سخن گفتن بپرهيزد.

ص: 151

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه قانون گرا و قانون محور باشد و از هرگونه حركت قانون گريزي و يا انفعالي كه منجر به دور زدن قوانين شود جداً پرهيز نمايد.

انتخاب اصلح يعني انتخاب كسي كه نسبت به تهديدات و توطئه ها و نقشه هاي شوم ضد انقلاب و گروههاي معاند و بدخواهان انقلاب اسلامي، بي تفاوت نباشد.

اگر انتخابي شايسته بود، بهترين فرد منتخب مي شود.

اصلاح به دنبال انتخابي مي آيد كه اصلح باشد.

انتخاب اصلح يعني گزينش از روي بينش.

انديشه ام برتر است؛ پس از بين صالحين، اصلح را برمي گزينم.

با پرورش حيطه تفكر و گسترش ديد مي توان بهترين را برگزيد.

انتخاب فرد اصلح نتيجه وسعت ديد به مسائل است.

انتخاب اصلح در پي تحقيق و پي گيري سازنده مي آيد.

بررسي ابعاد مختلف شخصيتي كانديداها انتخابي بهتر را به دست مي دهد.

هم بر اساس نياز كشور و هم برتري افراد، فرد اصلح را برمي گزينيم.

هم انديشي سياسي منجر به انتخابي اصلح براي مديريت كشور مي شود.

انتخاب اصلح يعني حفظ ارزش هاي انقلابي كشورمان.

بالندگي و سازندگي ايران عزيز با انتخابي اصلح.

اقتدار ايران با انتخابي اصلح.

ايراني آباد است كه مديرانش صالح باشند.

عزت خواهي، انتخابي شايسته مي طلبد.

ص: 152

بياييد فردي را به عنوان رئيس جمهور برگزينيم كه اعتلاي آرمان هايمان براي او نيز ارزش باشد.

بايد اين حركت پويا و بانشاط به انتخابي اصلح بيانجامد.

زيباست كه حركت عظيم مردم به سوي انتخابات نتيجه اي به شيريني انتخاب اصلح داشته باشد.

انتخاب اصلح نتيجه همكاري و هم فكري اقشار مختلف اجتماع است.

انتخاب اصلح نتيجه اي است كه از اتحادمان به دست مي آوريم.

نياز هر جامعه سالم داشتن مديري اصلح و كار آمد است.

امروز بهترين را برمي گزينيم و فردا در سايه انتخاب خوبمان با آرامش زندگي مي كنيم.

با انتخاب اصلح زندگي سالم را به جامعه هديه دهيم.

شخص صالحي كه حافظ منافع ملي است، مصلحت آيندگان را نيز در نظر مي گيرد.

ديروز، امروز، فردا... ايران هميشه سرفراز در سايه انتخاب بهترين ها.

انتخاب اصلح امروز باعث ادامه موفقيت هاي پيشين مي شود.

اگر اصلح را انتخاب كنيم كاري اسلامي كرده ايم.

بياييد كسي را انتخاب كنيم كه درد كشور را بفهمد و از درد مردم احساس درد كند.

صالح ترين براي انتخاب كسي است كه خود و نزديكانش از فساد و اشرافي گري دور باشند.

با حفظ عزت ملي و توجه به شاخص هاي ديني فرد اصلح را انتخاب كنيم.

ص: 153

اساس حفظ جامعه پويا و سرفراز انتخاب صالح ترين افراد براي مديريت جامعه است.

اگر رئيس جمهور شور و شوق و اراده داشته باشد، مي تواند خدمات بزرگي انجام دهد.

همه نامزد هايي كه تأييد مي شوند صالحند، اما در مورد اين انتخاب بزرگ به حداقل ها نبايد اكتفا كرد؛ بايد اصلح را برگزيد.

از ميان نامزدهاي صالح، اصلح را برمي گزينيم.

اصلح كسي است كه بتواند دولتي را تشكيل بدهد كه مورد نياز جامعه كنوني است.

هيچ خطري براي جامعه همچون بر سر كار آمدن افراد نالايق نيست.

انتخاب اصلح نتيجه توجه به دانش سابقه و تجربه و برنامه هاست.

داشتن قدرت تشخيص و تحليل و تجزيه از شاخص هاي انتخاب اصلح است.

مديريت نظام حاكم بر ايران اقتداري مي خواهد به بلنداي انتخابي اصلح.

انتخابات آبروي ملي ايرانيان است؛ براي حفظش اصلح را بر مي گزينيم.

انتخاب اصلح عامل افزايش عزت ملي و از جمله شاخص هاي رشد ملي است.

بي شك انتخاب اصلح راهي است مطمئن براي پيشرفت و سازندگي.

با انتخاب اصلح آينده دور و نزديك ايران را تضمين كنيم.

انتخاب اصلح انتخابي است بر پايه فهم و درايت ايراني.

بهترين نتيجه براي انتخابات انتخابي سالم و صالح است.

با انتخاب اصلح به انتخاب خويش افتخار مي كنيم.

انتخاب اصلح يعني ساختن بهترين شرايط براي ايرانمان.

ص: 154

بياييد آينده كشور عزيزمان را به دست هاي كساني بسپاريم كه مطمئن هستيم بهترين هستند و بهترين ها را براي ميهنمان مي خواهند.

بي شك زماني در انتخابات به وظيفه انساني خود عمل كرده ايم كه انتخابمان انتخاب فردي اصلح باشد.

بياييد تا با چشماني باز و نگاهي آگاهانه و تفكري عميق دست به انتخاب فردي بزنيم كه شايسته اعتماد ما باشد.

كسي كه تو انتخاب مي كني آينده تو، فرزندان تو و هم ميهنان تو را خواهد ساخت. پس بايد بهترين را انتخاب كني.

بياييد تا كسي را انتخاب كنيم كه در پس انديشه هايش ايران و آينده روشنش موج بزند.

يكي از كارهاي بنيادين براي حفظ سرمايه ملي و فراهم آوردن زمينه براي رشد و شكوفايي استعدادهاي مادي و معنوي كشور برگزيدن نيكان و شايستگان به زمامداري است.

گزينش نيكان و صالحان آينه داري از خداوند است چرا كه خدا تنها صالحان و شايستگان را بر مي گزيند.

قرار گرفتن حركت رو به رشد كشور در مسير ركود تاواني است نقد براي انتخاب افراد ناصالح به زمامداري.

مضاعف شدن رشد علمي و معنوي و مادي جامعه پاداشي است نقد به همه كساني كه نيكان و صالحان را براي زمامداري انتخاب مي كنند.

با انتخاب نيكان و شايستگان فاصله رسيدن به مقصد كوتاه خواهد شد.

انتخاب انسان هاي صالح, برگزيدن كوتاه ترين راه براي دست يابي به اهداف اسلامي و ملي است.

ص: 155

دغدغه مردم نسبت به حفظ شعاير اسلامي تنها با برگزيدن نيكان و شايستگان تأمين خواهد شد.

برگزيدن شايستگان به زمامداري پيروزي در جنگ سرد عليه استعمارگران است.

انتخاب شخص صالح به زمامداري گماشتن انساني در رأس امور است كه گوهره صالح بودن او مانع از دست يازيدن وي به خيانت و كم كاري خواهد بود.

جامعه اسلامي آن گاه به طراز سلامت مادي و معنوي خود مي رسد كه نيكان زمامدار آن گردند.

بدون برخوردار بودن از بصيرت و آگاهي نمي توان به برگزيدن نيكان توفيق يافت.

خواص و برخورداران از دانش سياسي نقش فراواني در شناساندن صالحان و شايستگان به مردم دارند.

بهترين شدن در گرو انتخاب برترين هاست.

انتخاب بهترين فرد براي زمامداري كشور گام نهادن در مسير قله هاست.

برگزيدن فرد شايسته نشانه بلند همتي جامعه است.

جامعه اي كه ميان خوب و خوب تر، خوب را انتخاب مي كند از قله نشيني به دامنه نشيني بسنده كرده است.

دو معيار مهم براي تشخيص برترين ها در ميان نامزدها ايمان و علم است. همان گونه كه خداوند از برتري صاحبان ايمان و علم بر ديگران چنين ياد مي كند. «يَرْفَعْ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ؛ خدا [رتبه] كساني از شما را كه ايمان آورده اند و كساني كه دانشمند [بر حسب] درجات بلند گرداند». (مجادله: 11)

ص: 156

موهبت انتخاب نامزد برتر از سوي مردم در گرو برخوردار بودن مردم از بصيرت سياسي و بينش ديني است.

انتخاب نامزد برتر يعني گزينش حركت شتابنده تر در مسير رشد تعالي.

وانهادن بهترين ها در انتخابات به وجود آوردن فاصله زماني در مسير برترين ها شدن است.

برگزيدن نامزد بهتر فراهم آوردن زمينه براي استفاده بهينه از همه فرصت هاي مادي و معنوي است.

من كسي را انتخاب خواهم كرد...

من كسي را انتخاب خواهم كرد...

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه قلبش لبريز از ايمان به خدا و وجودش سراسر صداقت و صميميت باشد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه به رأي من احترام بگذارد و همواره در راستاي صلاح من و همه مردم جامعه گام بردارد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه حتي ذره اي از شرافت جامعه و كشورم را به دنيايي از تجملات و ماديات نفروشد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه صلاح من، جامعه و كشورم را در تمام امور در نظر بگيرد و براي جلب رضايت خدا تمام آحاد كشور را راضي نگه دارد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه اسير زرق و برق دنيا نشود، مسئوليت پذير باشد و وظايف خويش را به خوبي انجام دهد و بداند پروردگار بزرگ ناظر اعمالش است.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه اعتماد من و همه رأي دهندگان به خودش را ارج نهد و هرگز شيفته مقام نشود و در همه حال گذشته خويش را فراموش نكند.

ص: 157

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه هميشه سفره اي بگستراند تا همه آنان كه نيازمند تكه ناني هستند از آن بي نصيب نمانند و اسراف در اعمالش جايگاهي نداشته باشد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه صبوري و استواري و پشتكار سرلوحه همه كارهايش باشد و اشتياق خدمت به خلق در كلامش هويدا.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه مهرباني را از خورشيد، بزرگي را از دريا و پاكي را از چشمه آموخته باشد و همواره در نظر داشته باشد كه توكل به خدا نيرويي صدچندان به اراده اش خواهد بخشيد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه هرجا قدم مي گذارد بداند ميليون ها نگاه به دست هايش خيره شده اند، بداند كه همه كساني كه به او رأي داده اند به موفقيت او اميدوارند.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه هرگز منافع خويش را بر مصالح جمع ترجيح ندهد و نخواهد كه هميشه اول خودش باشد بعد اگر جايي بود ديگران.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه قلبش براي انجام مسئوليت هايش بتپد و حضورش نعمت و بركت باشد و وجودش سراسر رحمت.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه با دانش و آگاهي گام بردارد و هرگز در رسيدن به اهداف متعالي نااميد نشود.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه نگاهش آينده را نيز ببيند و هميشه تدبيرش كارساز باشد و اهدافش متعالي.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه عاشق كشورش باشد و من را كه به او رأي داده ام تا در امورات كشور خويش سهيم باشد، دوست بدارد.

ص: 158

رأي من....

رأي من....

رأي من يعني؛ من نيز وجود دارم و خودم براي خود و جامعه و كشور عزيزم تصميم مي گيرم.

رأي من يعني؛ به كشورم و سرنوشت كشورم عشق مي ورزم و با همين رأي، دريايي خواهم ساخت بزرگ و پاك.

رأي من يعني؛ انتخاب كسي كه بتواند در راه پيشرفت كشورم گام بردارد و هرگز اجازه ندهد بيگانه اي حتي نظري به خاك مقدس كشورم داشته باشد.

رأي من يعني؛ احترام به خون شهدايي كه براي حفظ كشور و انقلاب اسلامي فدايي شدند.

رأي من يعني؛ تمام حواسم به نظام مقدسي است كه براي پايداري اش جان ها فدا شد.

رأي من يعني؛ من و تو ما مي شويم تا نگذاريم غريبه هايي از دور نگاه مان كنند و به بي خيالي مان بخندند و خودشان براي مان روزنگار بنويسند.

رأي من يعني؛ حضورم خاري است بر چشم همه كساني كه نمي توانند استواري كشورم را ببينند و هر لحظه از اين همه بيداري دچار ترس مي شوند.

رأي من يعني؛ به ايراني بودنم افتخار مي كنم و از اينكه مي توانم در تقدير و سرنوشت ميهنم دخيل باشم به خود مي بالم.

رأي من يعني؛ آگاهانه به سوي فردا گام برمي دارم و مي توانم مسيرم را انتخاب كنم، به همين خاطر با توكل به خدا به مقصد خواهم رسيد.

رأي من يعني؛ يك انديشه در ميان يك دنيا اشتياق براي رسيدن به نور و روشني براي رهايي از ترديد.

ص: 159

رأي من يعني؛ يك قطره كه با دوستانش جمع مي شود و اقيانوسي از جنس عاطفه مي سازد و تمام موانع را از پيش راه برمي دارد.

رأي من يعني؛ يك تصميم بزرگ براي روزهاي طلايي و آينده اي به روشني آفتاب.

رأي من يعني؛ ستاره اي در آسمان زيباي كشورم كه زيبايي اش جهانيان را شگفت زده مي كند.

رأي من يعني؛ زيباترين انگيزه براي رسيدن به روشن ترين آينده.

رأي من ناكام كننده توطئه دشمنان است.

رأي مي دهم، براي حفظ عزتي كه شهدا برايش جان دادند.

رأي من تضمين كننده عزت كشور من است.

با رأي خود ثابت مي كنم به اقتدار مملكتم مي انديشم.

با رأي خود، عزت را به فرداهاي فرزندم هديه مي كنم.

رأي من آشفتگي را از چهره ميهنم پاك مي كند و اقتدار را به مملكتم هديه مي دهد.

رأي من ثابت مي كند كه مملكتم شايسته داشتن اقتداري مثال زدني در سطح جهان است.

رأي من يعني؛ مي توانم سرنوشتم را با دست خودم رقم بزنم و بر ديباچه اش زيباترين واژه ها را قرار دهم تا پايانش به بهترين و دلگرم ترين كلمات برسد.

رأي من يعني؛ خدا را شكر كه توانايي انتخاب دارم، مي بينم و مي توانم بهترين ها را برگزينم.

رأي من يعني؛ دنيايم زيباتر خواهد شد وقتي شادي هايم را با هم وطنانم تقسيم مي كنم و بر پاي سرنوشتي بزرگ مهر مي زنم.

ص: 160

رأي من يعني؛ مي توانم فرياد بزنم من با انتخابم چشم كوردلان تاريخ را كور مي كنم و قلب شان را زخمي عميق مي زنم.

رأي ما نشان از بيداري و آگاهي ماست.

رأي من به كسي است كه از مرزهاي ميهنم با چنگ و دندان پاسداري مي كند.

رأي مي دهم تا من هم به عنوان قطره اي از دريا در سرنوشت كشورم دخيل باشم.

ما امروز به كسي رأي مي دهيم كه پاسدار خون شهيدان باشد.

رأي من به كسي است كه در برابر تند باد حوادث بايستد و مقاومت كند.

من و تو در پاي صندوق هاي رأي حاضر مي شويم تا با انتخاب اصلح شادي را براي چهار فصل سبز به خانه هايمان دعوت كنيم.

رأي من يعني؛ يك انتخاب شايسته و به نمايش گذاشتن قدرت و اراده در برقراري نظم و آرامش.

رأي من يعني؛ قطره اي حياتي در ميان درياي مردمي كه همواره مي خروشند تا كشورشان در هر شرايطي، مشورت و شورا را فراموش نكنند.

رأي من يعني؛ ستوني ديگر براي استحكام شوراها و نشاني مستند از حضور هميشگي من.

رأي من يعني؛ ستاره اي پرفروغ در آسمان بي كران شورايِ شهر و روستاي كشورم كه چون جان شيرين دوستش دارم.

رأي من يعني؛ هستم و هميشه در تمام صحنه هاي سياسي و اجتماعي كشورم حضور خواهم داشت.

رأي من يعني؛ بيدارم و مانند تمام هم وطنانم به مشورتِ مفيد در شوراها ايمان دارم و با دقت اعضاي شوراها را انتخاب خواهم كرد.

ص: 161

رأي من يعني؛ اي كساني كه نشسته ايد تا شكست ايران و ايراني را نظاره گر باشيد، در خواب غفلت بمانيد، چرا كه ما در تمام امور با هم هستيم.

رأي من يعني؛ برگي سبز و زرين در تاريخ كشورم در راستاي انتخاباتِ شوراها تا در تمام نقاط كوچك و بزرگ وطنم شاهد آرامش و نظم باشيم.

رأي من يعني؛ من ايراني ام و به ايراني بودنم افتخار مي كنم و به همين دليل هميشه آگاهم تا حتي اعضاي شوراي شهر و روستايم از بيدارترين و پاك ترين مردم باشد.

رأي من يعني؛ نشانه اي در فصل انتخابات، فصلي زيبا كه من و همه كساني كه قلبِ مهربانشان براي آرامش كشور مي تپد، مي آيند و رأي خود را در اوج شادماني در صندوق مي اندازند.

رأي من يعني؛ كوچه اي كه به بزرگراهِ آرامش مي رسد، جايي كه همه هم وطنانم با خيالي آسوده به تصميمات احترام مي گذارند.

رأي من يعني؛ رودخانه اي زيبا كه از كوه هاي صبر و استقامت سرچشمه گرفته و به درياي مهرباني مي پيوندد، همان جايي كه موج هاي كوچك و بزرگش از اشتياق مشورت سرشارند و به ساحل عشق مي رسند.

رأي من يعني؛ ابري پُربار، و باراني با طراوت كه از آسمانِ بي تابِ قلبم مي بارد و به زمين مشتاق مشورت و هم دليِ كشورم مي ريزد.

رأي من يعني؛ اي كساني كه در خيال باطل خود رؤياي گسستگي ايرانيان را مي بافيد، در خواب بمانيد چرا كه همه ما بيداريم و با مشورت مفيد خود شما بدخواهان را به قعر چاه نااميدي خواهيم فرستاد.

من با حضورم ثابت خواهم كرد كه كشورم را دوست مي دارم و براي پاسداري و حفاظت از ذره ذره خاكش از هيچ كاري دريغ نخواهم كرد.

ص: 162

من با حضورم ثابت خواهم كرد كه به دين مقدس اسلام و كشورم پاي بندم و با تمام وجودم به آن اعتقاد دارم، پس انتخابات نيز برايم اهميت دارد.

من با حضورم ثابت خواهم كرد حتي يك رأي هم مي تواند خاري باشد تا چشم دشمنانم را كور كند و آرزويشان به چيزي جز مرگ شان تبديل نشود.

من با حضورم ثابت خواهم كرد كه مشتاقِ آنم كه كشورم هميشه سربلند باقي بماند.

من با حضورم ثابت خواهم كرد كه ايراني ام و به اين مليت افتخار مي كنم و با تمام وجود براي انتخابات قدم برمي دارم.

من با حضورم ثابت خواهم كرد، شورا و مشورت جايگاهي ويژه در كشورم دارد و من نيز چون ديگر هم وطنانم به آن ارزش قائليم و پاي صندوق مي آييم.

من با حضورم ثابت خواهم كرد كه تمام تصويري كه بيگانگان ديوصفت از ايراني و ايران به دنيا ارائه مي كنند چيزي جز خواسته پليدشان نيست.

ايرانيان با قلبي لبريز از مهرباني، نگران آينده خود و كشورشان هستند و شورِ مشورت در تمام امور در رگ هايشان جاري است.

من با حضورم ثابت خواهم كرد هرگز حتي براي لحظه اي از كشورم غافل نخواهم شد و براي همه امورش قلبم مي تپد، پس در انتخابات شوراها نيز حضورم چون هميشه سبز است و تماشايي.

من با حضورم ثابت خواهم كرد هر قدمي كه براي كشورم برمي دارم، به آرامش نزديك خواهم شد، به آرامشي كه سراسر كشورم را فرامي گيرد و در قلب هم ميهنانم مي نشيند.

ص: 163

من با حضورم ثابت خواهم كرد كه ايراني در تمام موضوعات مهم و محوري، تصميمي درست مي گيرد و خواهد گرفت چرا كه هميشه مشورت مي كند و بهترين گزينه را انتخاب مي كند.

من با حضورم ثابت خواهم كرد كه نه تنها من بلكه همه مردم ايران از مرد و زن، كوچك و بزرگ و پير و جوان نگرانِ كشورشان هستند، پس با حضورشان در تمام صحنه ها حتي انتخابات شوراها تلاش مي كنند تا خيال خام دشمنان را باطل كنند.

من با حضورم ثابت خواهم كرد تمام سفارشات خداوند بزرگ و ائمه اطهار: را در جاي جاي دين مقدس مان اسلام، گرامي مي داريم و هر قدم كه برمي داريم براي رضايت خداست و بس، شورا و مشورت نيز در ذهن ما جايگاهي ويژه دارد.

من با حضورم ثابت خواهم كرد هميشه به همه تصميمات در كشورم احترام مي گذارم، چرا كه مي دانم هر تصميمي كه گرفته مي شود با در نظر گرفتن همه جوانب است و جز اين نخواهد بود.

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني نوعي آزادي در آسمان بي نظير دنياي آفرينش؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني حضوري سرنوشت ساز در زندگي اجتماعي؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني ما مي توانيم هر آنچه كه در عرصه اجتماعي اراده مي كنيم داشته باشيم؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني شركت در تصميمي بزرگ براي زيستني بهتر و زيباتر؟

ص: 164

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني همان تيري كه قلب سيه دلان بدخواه كشورمان را مي شكافد؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني زيباترين شعر هم دلي و هم بستگي در شهر و كشور؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني زيباترين احساس كنار هم بودن در زندگي اي كه خداوند هديه داده است؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني شيرين ترين لحظه انتخاب در طول دخالت در سرنوشت جامعه؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني آهنگ دلنشين زندگي اجتماعي و تماشاي شوري شيرين در شوراها؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني بدانيم كه حق انتخاب داريم و اين خود ماييم كه براي سرنوشت مان تصميم مي گيريم؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني كه ما هستيم و مي توانيم و از بين چند گزينه آنچه را كه به نظرِ خود ما بهترين است انتخاب كنيم و به انتخاب مان بباليم؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني بهترين حضور در جامعه اي كه حق زيستن داريم و تصميم گيري در آن با ماست؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني احساس مفيد بودن در جامعه و تاريخ را زنده نگه داشتن؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني خشم كساني كه نمي خواهند ما حتي به اندازه ذره اي در جامعه مان حضوري مفيد داشته باشيم؟

ص: 165

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات يعني شركت در انتخابي مهم و سرنوشت ساز كه آرامشي زيبا در پي دارد؟

بصيرت

بصيرت

شركت آگاهانه در انتخابات را مهلتي كليدي براي پاسخ گويي به كساني مي دانيم كه سال هاست به دنبال فرصتي براي تضعيف ملت ما هستند.

برپايي انتخاباتي سالم و آگاهانه مي تواند نقطه اتصال مردم به نظام را محكم تر نمايد.

با تدبير در انتخابات شركت كنيم، تقديري زيبا براي كشور خود ترسيم كنيم.

تدبير من، بازگرداندن عزت به كشور، و اراده من شركت در انتخابات است.

غافل شدن از دشمن يعني فروپاشي وحدت ما.

بايد چشم ها را شست. سره را از ناسره بازشناخت و در راه روشن بهترين انتخاب گام برداشت.

ديدن، عميق ديدن! و حضوري سرشار از آگاهي در انتخابات، رسالت و تكليفي انساني است.

ما در برابر فرزندان فرداي اين ديار مهرباني مسئوليم. ما بايد براي رسيدن به اقتدار ايران مان جور ديگري ببينيم. بينش ما چراغ ماست.

انتخابات سالم همراه با انتخاب درست و بابصيرت، تجلي وحدت و هم بستگي ملتي است كه حكومت بر سرنوشت خود را يك هديه الهي مي داند.

ص: 166

انتخابات گزينش بهترين ها بر اساس آيين راه، شناخت عميق و آگاهانه ما و ملاك هاي مشخص شده در قانون اساسي است.

فرقي نمي كند كارگري ساده در دياري گمنام باشي يا يك مقام ارشد! وقتي راه سنگلاخ باشد و فضا غبارآلود، چاره اي نيست جز آنكه چشم بصيرت را باز كني و آن وقت درست انتخاب كني!

امت هايي كه در طول تاريخ، از بصيرت لازم براي شناخت دشمن خود برخوردار نبودند همه نابود شدند.

انتخاب آگاهانه و بدون توجه به افكار و گفته هاي نادرست دشمنان، پيروزي واقعي ملت ايران است.

بصيرت در انتخابات يعني استفاده از اطلاعات كارشناسانه و دقت و مطالعه بر روي برنامههاي كانديداها.

انتخابات شايسته يعني تدبر و تعقل مردم در انتخابات.

سطحي نگري، به گزينش اصلح ضربه مي زند.

سطحي نگري در اعتقاد به گزينش اصلح نمي انجامد.

بالابردن عيار بصيرت، تضمين كننده انتخاب اصلح است.

هر چه كفه بصيرت در ترازوي انتخاب سنگين تر باشد، شايسته تر انتخاب مي شود.

پرهيز از آفت هاي انتخابات با توكل بر خدا و فهم درست در گزينش اصلح به دست مي آيد.

دشمن شناسي

دشمن شناسي

دشمناني كه منافع خود را در پي انقلاب در مخاطره ديده اند، از هيچ تلاشي براي سركوبي اين انقلاب فروگذار نمي كنند.

ص: 167

دشمن مي خواهد تنبلي اجتماعي، عدم اعتماد به نفس و عدم ارزش مند شمردن خود را به ملت ايران تلقين كنند.

نااميدي و تنبلي، دو خصلتي است كه دشمنان براي تسلط يافتن بر يك ملت، به آنها تلقين مي كنند.

بصيرت در انتخابات يعني تشخيص پاكيزگي افراد از طرز زندگي رايج آنان.

عدم شناخت دشمن، ممكن است سبب هلاكت ما شود.

اگر ما به خواب غفلت فرو رويم، دشمن هرگز صحنه را ترك نخواهد كرد.

بايد بيدار باشيم و توطئه دشمنان را قبل از عملي شدن، در عرصه انتخابات خنثي كنيم.

حضور در انتخابات يعني آماده شدن براي مقابله با مكر دشمنان از وظايف تك تك ماست.

اگر در مقابل دشمن به خواب غفلت فرو رويم، دشمن بيدار است و انتخابات را به نفع خود مصادره خواهد كرد.

تمام تلاش دشمن در انتخابات آن است كه خودباوري را از ملت ما بگيرد.

دشمن با برپا كردن جنگ رواني و جنگ اقتصادي، در صدد رسيدن به اهداف خود و دور كردن ملت از اهداف در انتخابات است.

همان طور كه ما براي پيشرفت كشور خود برنامه ريزي مي كنيم، دشمن هم براي سد كردن پيشرفت ما برنامه مي ريزد.

من با بصيرت خود، به دشمن اجازه تضعيف اراده ام را نخواهم داد و در انتخابات حضور خواهيم يافت.

ص: 168

دشمن سعي مي كند با ايجاد اختلافات قوميتي و مذهبي و سياسي وحدت ما را خدشه دار كند تا نتيجه انتخابات را به كام ملت ايران تلخ شود.

من در موضع گيري هاي خود، در انتخابات به محدوده هايي كه موجب شاد شدن دشمن من مي شود وارد نمي شوم.

اگر انتخابات، پشتوانه اي به محكمي يك ملت داشته باشد، هرگز از جانب دشمن تهديدي نخواهد داشت.

در انتخابات، دشمن تلاش مي كند كه مردم را نسبت به مسئولين بي اعتماد كند و من تلاش مي كنم كه توطئه دشمن را خنثي كنم.

بصير بودن و دچار خطا نشدن در انتخابات لازم است.

در انتخابات بايد دل ها متوجه خدا و حقيقت و آكنده از بصيرت باشد.

تصميم هاي بزرگ، بدون بصيرت لازم، سرانجام خوبي نخواهند داشت.

دشمن تلاش مي كند، اصالت ديني را از من بستاند تا از هويت ايراني و اسلامي خود دفاع نكنم.

تبليغات دروغ و ترفندهاي گوناگون دشمن را با شركت در انتخابات نقش بر آب كنيم.

قرار گرفتن در خط رهبري، تمام توطئه هاي دشمن را نابود مي كند.

دشمن به خوبي فهميده كه ايمان عميق مردم و تبعيت آنها از ولايت، نفوذ به اين كشور را غيرممكن ساخته است.

هوشياري من، سبب ناكارآمدي توطئه دشمنان در انتخابات است.

بياييد با حضور در پاي صندوق هاي رأي، به دشمن ثابت كنيم كه اسير تبليغات و جنگ رواني او نشده ايم.

دشمن سعي مي كند با ايجاد تفرقه بين اقشار مردم و حكومت هاي اسلامي، بر آنان حكومت كند.

ص: 169

تلاش دشمن اين است كه تك تك ما را از پيكره انقلاب جدا كند و ما را تك تك نابود كند.

بي اعتماد كردن مردم نسبت به مسئولان، راهي است كه از آن طريق دشمن به راحتي به ديگر مقاصد خود مي رسد.

هميشه راهي هست، تا خود را از توطئه هاي دشمن برهانيم و انتخابات يكي از اين راه هاست.

اگر جرئت مبارزه را از دست بدهيم، دير يا زود اسير دام دشمن خواهيم شد.

باايمان و اميد به آينده در پاي صندوق هاي رأي، به تمام آرمان هاي خود ابراز وفاداري كنيم.

همان قدر كه دشمن توطئه هاي خود را پيچيده تر مي كند، بايد آگاهي ما بيشتر شود و با بصيرت دست به انتخاب بزنيم.

بكوشيم چهره دشمن را در هر لباسي كه هست شناسايي كنيم.

اصول و ارزش ها

اشاره

اصول و ارزش ها

زير فصل ها

انجام وظيفه و تكليف

زمان شناسي

تجديد بيعت با شهدا و رهبر

هوشياري

انجام وظيفه و تكليف

انجام وظيفه و تكليف

همه ما به وظايف مان در همه حال آشناييم و خوب مي دانيم شركت در انتخابات نيز يكي از مهم ترين وظايف ماست.

انتخابات تكليف بزرگي است كه هر ايراني مي تواند آن را انجام دهد و در تمام مراحلش سربلند باشد.

شركت در انتخابات از همان نخستين روزهايي كه مردم ايران آگاهانه به جمهوري اسلامي رأي آري دادند يك وظيفه و تكليف شد و هميشه خواهد بود.

ص: 170

هر ايراني كه وظيفه شركت در انتخاباتش را بداند مطمئن باشد كه تكليفش را به خوبي انجام داده و خداوند از او راضي خواهد بود.

شركت در انتخابات به عنوان يك تكليف و وظيفه واضح است، پس همه ما آن را انجام مي دهيم و به آن عمل خواهيم كرد.

شركت در انتخابات يعني اميد به آينده اي كه پيش روي توست.

هرگز فراموش نكن كه صداي رساي تو در انتخابات بايد پشت دشمنانت را به لرزه درآورد. پس برخيز و به اين وظيفه انساني عمل كن.

شركت و حضور در انتخابات وظيفه اي ست كه بار آن همواره بر دوش توست. زيرا تو در برابر كشورت مسئولي.

انتخابات فرصتي است براي اداي دين به كساني كه جان خود را براي بقاي اين مرز و بوم قرباني كردند.

اي هم وطن! امروز روزي است كه رأي هاي من و تو مي تواند مشت هاي گره كرده اي بر دهان دشمنان ميهن عزيزمان باشد.

امروز در انتخابات شركت مي كنيم تا به وظيفه و تكليف مان خوب عمل كرده باشيم.

شركت در انتخابات تكليف الهي است كه به ما يادآوري مي كند، سرنوشت كشورمان را به بيگانگان نسپاريم.

شركت در انتخابات وظيفه اي حتمي براي هر ايراني است كه دنيايش را زيباتر مي كند و وجودش را از عشق و ايمان لبريز مي كند.

شركت در انتخابات به عنوان يك وظيفه و تكليف براي همه ايرانيان است كه هيچ كس آن را سبك نمي شمارد.

شركت در انتخابات به عنوان يك تكليف ثابت و هميشگي براي همه كساني است كه از نظر قانوني حق رأي دارند.

ص: 171

وظيفه مان را براي شركت در صحنه انتخابات خوب مي دانيم و هرگز از آن فاصله نخواهيم گرفت، دنياي ما دنياي عشق به كشور و ولايت است.

شركت در انتخابات وظيفه اي زيباست و تكليفي هويدا، همه با هم لبيك گويان در صحنه حاضر مي شويم تا تكليف و وظيفه مان را به خوبي انجام دهيم.

شركت در انتخابات به عنوان يك وظيفه و تكليف براي همه ماست، دنياي هر ايراني وظيفه انكارناپذيري است كه بر همه واجب است.

شركت در انتخابات يعني عمل به وظيفه اي كه بر دوش ماست و انجام تكليفي كه براي ما مشخص شده است.

وظيفه ما آن است كه با چشماني باز به انجام تكاليف بپردازيم و بدانيم براي چه، چه كساني را انتخاب مي كنيم.

وظيفه ما حضور در صحنه و شركت در انتخابات است. پس آشناييم بر آن چه برايمان به عنوان وظيفه مشخص شده است.

تكليف ما شركت در انتخابات است، وظيفه ما نيز جز اين نيست، پس چه افتخاري بالاتر از اينكه سربلند و موفق انجام وظيفه كنيم و تكليف انجام دهيم.

روشن و واضح است كه هركس وظايفي را كه بر عهده او گذاشته مي شود به خوبي انجام مي دهد، فردي وظيفه شناس شناخته مي شود.

ما به وظيفه مان عمل مي كنيم اميدواريم با شركت در انتخابات، افراد وظيفه شناس و مسئول پا به عرصه سياسي بگذارند.

هر كس پاي صندوق رأي برود و از روي احساس مسئوليت و طبق تشخيص خود رأي بيندازد، تكليف خود را انجام داده است.

ص: 172

يادمان باشد با انتخاب مدير متعهد و متخصص، دقيق و با كياست و تيزبين مي توان ضعف ها را به قوت و نقص ها را به كمال تبديل كرد.

يادمان باشد تا از سر تكليف محوري در انتخابات حاضر شويم نه از روي هوي و هوس و قدرت پرستي.

اگر تنها با هدف قرب الهي و خدمت به مردم وارد عرصه رقابت هاي انتخاباتي گرديم ديگر هيچ گاه مرتكب انواع بداخلاقي هاي انتخاباتي نمي شويم.

با حفظ وحدت خود، در انتخابات سد بزرگي در مقابل دشمن باشيم.

استحاله، نابودي و توقف انقلاب همواره، سرلوحه عملكرد دشمن بوده است.

اگر من از شناخت دشمنم باز بمانم، دشمن مرا خوب مي شناسد و عوامل نابودي مرا مهيا مي كند.

راز پيروزي ما در رزمايش اقتدار انتخابات، بصيرتي است كه همگان بايد به آن مسلح شويم.

بر چشم هاي قبيله ايران، خفتن حرام است تا آن روز كه با حضور در انتخابات بينش و برهان و بصيرت خود را به رخ دنيا مي كشند.

وقتي دشمن نمي تواند به يك باره نظام را نابود كند، به آسيب تدريجي روي مي آورد.

دشمن شناسي از محوري ترين بحث هاي دفاع از يك ملت است.

زمان شناسي

زمان شناسي

حال كه ما را در تنگناي خيالي خويش قرار داده اند، با شركت در انتخابات به آنها مي فهمانيم كه نه تحريم و نه تهديد ذره اي از علاقه ما به كشور و نظام مقدس جمهوري اسلامي نمي كاهد.

ص: 173

ايران در همه جهان به صبر و استقامت و شجاعت شهره است و دشمنان بدانند كه ايراني نيز هميشه كشورش را حمايت خواهد كرد، او در صحنه خواهد بود تا جهان به حضورش بيشتر ايمان بياورد.

كشورم را تهديد مي كنند، مردمش را تحريم مي كنند و چه قدر غافلند از شجاعتِ ما و چه قدر نادانند كه گمان مي برند خسته خواهيم شد.

من از همان ابتدا آموخته ام كه با تمام وجود از خاك وطنم مراقبت كنم و هرگز به گذر نسيمي نلرزم اما در سخت ترين طوفان ها محكم و استوار قدم برمي دارم.

تحريم و تحريم و تحريم!... تهديد و تهديد و تهديد!... با كدامين خيال و با كدامين رؤيا قدم مي گذارند، بيگانگاني كه همواره تلاش مي كنند تا ما را به مرز نااميدي بكشانند... آنها نمي دانند چرا كه هنوز در عصر جهالت خويش غرقند. ما بيداريم و هيچ تنگنايي ما را خسته و درمانده نمي كند.

كجايند كساني كه خيال باطل در سر مي پرورانند؟!... كجا هستند كساني كه به هيچ دل خوشند؟ هر كجا هستند باشند... ما تحريم نمي بينيم، تهديد نمي شناسيم، ما خدا را در تمام وجودمان حس مي كنيم. مي آييم و هميشه در صحنه خواهيم بود.

كشورم را دوست مي دارم، خاكش را مي بوسم، خورشيدش را به آغوش مي كشم، دست هايم را به سوي آسمانش دراز مي كنم و فرياد مي زنم: من خالصانه مي آيم تا روي همه تحريم ها و تهديدهاي توخالي خط قرمز بكشم، چرا كه من هميشه بهاري ام و هرگز تسليم خيال خام بيگانگان نمي شوم.

تو در كدام راه قدم گذاشته اي؟!... تو مسافر كدام دياري؟!... نمي داني! تو شيطاني از ديار زشتي ها كه با صداي خفه در گلو تهديد مي كني و از تحريم

ص: 174

دَم مي زني... من عاشق و دلباخته كشورم هستم، من فرمان رهبرم را مي شنوم و هميشه در تمام صحنه ها خواهم بود.

كشورم را تهديد مي كنند، كشورم را تحريم مي كنند. كساني كه سايه هيچ هم نمي شوند از شكست سخن مي گويند، من، تو، ما... همه ما كشورمان را حفظ مي كنيم و پشت همه دشمنانش را به خاك مي زنيم.

نفس هايتان سخت و تنگ باد. حضور مردم را ببينيد و تا هميشه در آتش حسرت بسوزيد، يادتان باشد نخواهيد توانست من و دوستانم را از پا بنشانيد.

روي دلم، نقشه اش را كشيده ام تا هميشه خاطرم باشد، ايرانِ من كشور مهرباني و رفاقت و صميميت است، روي قلبم نقشه اش را كشيده ام تا يادم بماند دلم جايگاه عشق خدايم است، خدايي كه مرا ايراني و مسلمان قرار داد و توانم بخشيد كه هرگز تهديد و تحريمي احساس نكنم.

نگاهش مي كنم و خوب و واضح دشمن كشورم را مي بينم كه چگونه در آتش انديشه اش مي سوزد و هرگز با تهديد و تحريم به آرزويش نمي رسد، چرا كه من و دوستانم در برابرش قد عَلَم كرده ايم.

تجديد بيعت با شهدا و رهبر

تجديد بيعت با شهدا و رهبر

اي شهيد، تو با خونت راهي را ترسيم كردي و من با حضورم در صحنه امتدادش مي دهم تا اوج عزت.

امروز سنگيني قلم ها در دستان ما كمتر از سنگيني سلاح بر دوش پدرانمان نيست.

تا ما در صحنه ها حضور داريم قدم هاي شهيدان همچنان امتداد دارد.

ص: 175

يادمان باشد با بصيرت و آگاهانه به فردي رأي مي دهيم كه با وليّ زمان مان هم عقيده باشد.

دل هامان مالامال از عشق به رهبر است. پس عاشقانه دعوتش را اجابت مي كنيم و در اين همايش باشكوه، حضورمان را به رخ دنيا مي كشيم.

پرشورتر از هميشه پاي صندوق هاي رأي مي رويم به نيت خشنودي قلب مهربان رهبرمان و شادي روح شهيدان كشورمان.

رهبر عزيزمان را در سخت ترين انتخاب ها ياري مي كنيم تا اين انقلاب را به دست مولايمان بسپريم.

با حضور در پاي صندوق ها ثابت خواهيم كرد ملت ايران از خون شهيدانش پاسداري خواهد كرد.

ما با پيمان با شهدا وفادار مانده ايم و از انقلاب و رهبرمان دست بر نخواهيم داشت.

امروز قلب ايران با حضور آگاهانه و مسئولانه من و تو مي تپد ما وارث خون شهيدان اين مرز و بوم هستيم.

حضور من و شما تجديد پيماني محكم با رهبري است كه وجودش به ايران عظمت مي بخشد.

ايران و ايراني امروز عهدنامه اي ديگر با شهيدان وطن و رهبرش امضا خواهد كرد.

امروز با حركتي خروشان تمام جهان را از وفاي به عهدمان به رهبر و شهيدان به لرزه خواهيم درآورد.

به كسي بينديشيم كه به خون هاي ريخته شده در پاي درخت انقلاب متعهد باشد.

ما با حضور گرم و بانشاط خود با مقتدا و وليّ زمان پيمان برادري مي بنديم.

ص: 176

هوشياري

هوشياري

ما براي برگزاري انتخابات به نفع كانديداهايمان تبليغ مي كنيم و در برابر تبليغاتِ سوء بيگانگان نيز هوشياريم و هرگز فريب آنها را نخواهيم خورد.

در تمام اتفاقات مهم كشور ما، دشمنان و بيگانگان تلاش مي كنند از موقعيت پيش آمده سوءاستفاده كنند و به تبليغاتي دست بزنند كه به واسطه آنها مردم ما را دلسرد كنند و غافلند كه همه ما هوشيارتر از قبل در صحنه حاضريم.

هوشياريم و آگاهانه قدم به ميدان مي گذاريم، مي دانيم كه دست هايي در كشيدن نقشه هايي دست دارند و زبان هايي تبليغات سوء به راه مي اندازند، اما ما جز به صلاح خودمان، جامعه و كشورمان قدم برنمي داريم.

اي كساني كه در سراسر اين كره خاكي دندان تيز كرده ايد تا عاطفه چندين ساله مان را از قلب هايمان بدريد! بدانيد خط پايانِ نقشه ها و تبليغات شوم شما، مرگ رؤياهايتان خواهد بود.

همه ما از كوچك تا بزرگ، پير و جوان آگاهيم و هوشيارانه مي بينيم و عاقلانه درك مي كنيم تبليغ را از ضدتبليغ تشخيص مي دهيم و دشمنان ايران و اسلام را در نهايت بيداري به عقب مي نشانيم.

رؤياهاي بيگانگان، جز خواب هاي طولاني و آشفته نخواهد بود، چرا كه تبليغات شان جز آب در هاون كوبيدن نيست.

رنگ در رنگ، با هزار نيرنگ برمي خيزند با خيالات باطل خويش به تبليغات شوم خود دست مي زنند و غافلند از اينكه مردم ايران خوب مي دانند و در نهايت دانايي تبليغ، خودي را از بيگانه تشخيص مي دهند.

ص: 177

تمام نقشه هاي شما ديوصفتان را نقش بر آب مي كنيم، تمام تبليغات پليد شما شيطان صفتان را نابود مي كنيم زيرا كه خدايي بي نهايت بخشنده و مهربان داريم.

هوشياري، بيداري است و بيداري معناي دقيق پيروزي بر كساني كه انديشه نيك در سر ندارند.

ما پرچمداران عدل و انصاف و بيداري اسلامي در جهانيم و خرداد ماه مردم مسلمان جهان را با حضور خود در انتخابات به ايستادن در برابر هر دشمني و كينه ورزي دعوت مي كنيم.

ما بيداريم و آگاه، ما استواريم و هميشه در صحنه. شما بيگانگان و دشمنان همواره خوابيد و خواب بمانيد و در رؤياي هزارتوي خويش تبليغ كنيد و آرزوهاي تان را با خود به گور ببريد.

من با حضورم در مقابل دشمنان خارجي كه از هيچ كارشكني عليه نظام و دولت منتخب مردم دست بر نميدارند و از هيچ فرصتي براي به چالش كشيدن نظام فروگذاري نمي كنند، مي ايستم.

ميان برگ هاي تاريخ، شما را مي بينيم كه آرزوهايتان را به دار زده ايد و با چشماني گريان تمام نقشه ها و تبليغات باطل خويش را مي نگريد، گمان نكنيد كه ايراني خواب است و نااميد، او هميشه از گذشته تاكنون، از امروز تا فردا بيدار است و آگاه.

حماسه حضور

اشاره

حماسه حضور

حضور پرشور مردم در انتخابات خون تازه اي در پيكر انقلاب و نظام جمهوري اسلامي است.

حضور در صحنه هر ايراني، خاري در چشم دشمنان كوردل ايران و اسلام خواهد بود بياييد تا حضور شما تاريخ را به حيرت وادارد و اين حماسه پرشور نبض تاريخ را چند برابر كند و بر قلبش بنشيند.

ص: 178

بياييد تا هر انتخاب شما اقيانوس بي كران واحدي باشد در نقشه جغرافياي حماسه ايران و ماندگار شود براي آيندگان.

حماسه سازان ايران زمين در هيچ جاي آفرينش دومي ندارد، چرا كه غيرت و هميت در وجود همه آنها هويداست.

بياييد تا نفس دشمنان شرقي و غربي كشور ما از غبار برخاسته از گام هايتان بگيرد و نقشه شوم آنها در نطفه بميرد.

اعتماد به نظام جمهوري اسلامي با شركت در انتخابات آشكار مي شود.

حضور باشكوه ما در انتخابات يعني، اقتدار و عزت ايران اسلامي.

خورشيد وحدت ما امروز گرم تر از هميشه به قلب هايمان مي تابد.

حضور ما در پاي صندوق هاي رأي يعني، خشنودي شهدا و امام راحل=.

حركت در جهت ايجاد شور و نشاط انتخاباتي در جامعه با هدف حضور حداكثري براي انتخاب اصلح از اصلي ترين وظايف خواص جامعه است.

خرداد امسال، طلوع خورشيد خرد جمعي ايرانيان در پرتو انتخاب اصلح.

خرداد امسال، ماه سرنوشت است.

شركت من در انتخابات، ثمره اي جز اقتدار ميهنم ندارد.

عزت ايران محصول حضور مردم در انتخابات است.

با شركت در انتخابات، درخت عزت و اقتدار ميهن خود را آبياري كنيم.

حضور حماسي مردم يعني برقرار شدن دموكراسي در جامعه.

دنيا بداند و جهان مطمئن باشد كه در سخت ترين شرايط شجاعانه و با دلي سراسر ايمان به خدا در صحنه حاضر مي شويم و از هيچ چيز هراس نداريم.

تمام دل هايي كه به عشق كشور مي تپد و همه نگاه هايي كه سعادت را جست وجو مي كند، آگاهانه نقشه هاي همه بيگانگان را نقش بر آب مي كند و آنها را به خاك سياه مي نشاند.

ص: 179

در يك مسير عاشقانه مي رويم... ما هم دليم و همراه، ما آگاهانه گام برمي داريم و مي دانيم اگر سر سوزني خداي ناخواسته در مسير پاي مان بلغزد همه گوش هاي بيگانگان تيز مي شود و همه چشمان شان بيناتر، پس با توكل به خدا مسير را هموار مي كنيم و بصيرت را ميهمان دل هايمان.

هم دليم و همراه... راه مان يكي و هدف مان نيز يكي است، ما با هم مي رويم و هرگز يكديگر را تنها نمي گذاريم ما انتخاب مي كنيم و با انديشه خودمان سرنوشت آينده كشورمان را مي سازيم.

همه اركان و همه عوامل انساني كشور اسلامي ما كه با بصيرت براي انتخابات قدم برمي دارند پشت هم هستند و هرگز از مسئوليتي كه در برابر هم دارند شانه خالي نمي كنند.

دنيا بداند... دشمنان آگاه باشند... بيگانگان بفهمند بين ما نفاقي نيست ما براي رسيدن به يك هدف تلاش مي كنيم، ما چشماني پرنور داريم و همه چيز را خوب مي بينيم، ما هم دلي را خوب مي شناسيم.

چه قدر زيباست، زماني كه در يك صف و با يك هدف و همه هم دل، گام برمي داريم و از هيچ كس بيم نداريم. ما دنياي زيبا و مهربان را در سراسر كشورمان تجربه كرده ايم.

هم دل... همراه... همگام... هم نفس... هم پيمان، ما هم ميهنيم... ما هم وطنيم... ما با هم از ميهن و از خاك كشورمان كه براي حفاظت از آن خون ها داده ايم... تلاش مي كنيم و بهترين انتخابات را در قلب تاريخ ماندگار مي كنيم.

فرقي ندارد روز انتخابات فقط يك رأي دهنده باشم يا يك مسئول! من به وظيفه ام كه تلاش براي انتخابات سالم است عمل مي كنم.

ص: 180

آن چه در انتخابات است، توانمندي هاي شخصي و گروهي، برنامه ها و طرح هاست. پس چه مجري باشم، چه كانديدا و چه طرفدار، تلاش مي كنم تا وظيفه ام را انجام دهم.

ما انتخابات را براي سر دادن آواز هم دلي و اقتدار ايران مان مي خواهيم.

ما انتخابات را براي پل زدن به آرمان شهري بر پايه اخلاق و امنيت ملي و ميهني و عمل به وظيفه ها مي خواهيم.

من و تو ما مي شويم و به پايان خوش كاري كه بر دوش مان گذارده اند مي انديشيم تا انتخابات در ايران اسلامي _ اين بزرگ ترين نمايشگاه قدرت و عزت ملي _ را به جهان نشان دهيم.

راهمان يكي است و عاشقانه گام هايمان را براي رسيدن به هدف آماده مي كنيم، همه ما عاشقانه هم دل و همراهيم از جنس ايمانيم، ما زاده ايرانيم.

دنياي ما دنياي دل هاي بي قرار است و راه ما جز رسيدن به آرمان هاي كشور و انقلاب مان نيست، انتخاب ما گرچه متفاوت است اما هدف ما جز سعادت خود، جامعه و كشور ما نيست.

اركان دخيل در امر مهم انتخابات پابه پاي ملت گام برمي دارد تا به هدف شان برسند... انتخابات مهم است و سرنوشت ساز... پس هم دلي و همراهي در آن لازم است و واجب.

به حول و قوه الهي اين بار نيز چشم ها به حماسه ما خيره مي مانند.

دنيا مي داند: ايرانيان هميشه حماسه آفريده اند، چه در انتخابات چه راهپيمايي ها...

ما آماده خلق حماسه اي تازه هستيم.

بينش صحيح مردم هميشه باعث خلق صحنه هاي بديع در انتخابات گذشته بوده است.

ص: 181

درايت مسئولان در گذشته دل هاي مردم را به سوي هم دلي و حضور يكپارچه در صحنه سوق داده است.

هميشه استقبال مردم از حضور در انتخابات همه را به شگفت آورده است.

اين بار نيز خاطره اي خواهيم ساخت به بلنداي قله غرور حماسه هاي پيشين.

آوازه حماسه آفريني ايرانيان از ديرباز بر سر زبان ها بوده است.

همه مي دانند اين انتخابات نيز ضميمه ديگر حماسه ها خواهد شد.

صفحات زرين تاريخ ايران پر است از حماسه آفريني ايرانيان.

پشتوانه موفقيت اين بار در انتخابات مان همانند حماسه هاي تجربه شده پيشين است.

حضور گسترده در انتخابات شعار نيست، تجربه اي است كه از انتخابات هاي قبل به دست آمده است.

اگر دشمنان حضور بي نظير ما را در اين انتخابات پيش بيني نمي كنند، حضور و حماسه هاي پيشين را به خاطر بياورند.

خاطرمان لبريز است از حماسه هايي كه ديده ايم.

34 انتخابات يعني 34 حماسه نشاط آفرين.

خاطرمان باغ سبزي است پر از درختان تنومند استقامت و حماسه آفريني ملت.

وقتي حماسه هاي پيشين را به خاطر مي آوريم احساس غرور پروبالمان مي دهد تا خلق حماسه اي نو.

رسيدن به موفقيت در اين انتخابات با دو بال تجربه حماسه هاي پيشين و عزم جديد، سهل و آسان است.

ص: 182

يادآوري حماسه هاي پيشين ملت نه تنها تجديد خاطرات بلكه پلي است براي رسيدن به پيروزي.

وقتي توانايي و حضور مردم را در گذشته باور داريم آينده را نيز مي توانيم بسازيم.

پيروزي در اين ميدان آرزوي واهي نيست؛ ما بارها طعم اين پيروزي را در گذشته چشيده ايم.

طعم شيرين حماسه هاي پيشين است كه شوق حضور را برايمان چند برابر مي كند.

نگاه به انتخابات گذشته باوري از قدرتمندي و اقتدار را به ما مي دهد.

ما تجربه هاي كمي از حضور هاي حماسي در صحنه هاي گوناگون نداريم.

ملت فهيم ايران ثابت كرده اند حتي در مواقع حساس و نفس گير، هيچ گاه صحنه ها را خالي نمي كنند.

انقلاب، جنگ تحميلي، انتخابات ها، راهپيمايي ها و... همه و همه شاهنامه هاي حماسي ايران زمينند.

كتاب شاهنامه حماسه هاي ايرانيان هنوز باز است و ورق مي خورد.

ايراني همواره نماد حماسه هايي بوده است كه چشم جهانيان را خيره كرده است. حماسه هايي از جنس ايثار، گذشت و حضور.

تاريخ اين ملت سرشار از روزهايي است كه دست هاي من و تو به هم پيوستند تا آينده اي پر از افتخار را تقديم ميهن عزيزمان كنند. بياييد تا باز هم حماسه حضور را قلم بزنيم.

حماسه سرايي دوباره ما در يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري اداي ديني است به كساني كه تصويرگر حماسه هشت سال جنگ تحميلي بودند.

ص: 183

من و تو حتي اگر امروز در انتخاب بهترين هماهنگ نباشيم، در خواندن ترانه خوش آهنگ فردا هم آوازيم.

انسان ها با انديشه هايي كه شبيه هم نيستند يكديگر را تكميل مي كنند. بدان كه اختلاف سليقه ما فرصتي براي رشد ماست.

انديشه ها و سليقه هاي من اگر چه شبيه انديشه هاي تو نيست اما در كنار انديشه تو كامل مي شود.

انتخابات همواره يادآور حضورهايي است كه ملت ايران در سي و دو سال پيروزي انقلاب اسلامي به هم رساندند و دشمنان را در ورطه نااميدي فرو بردند.

هم وطن! آفرين بر همت والا و غيرت بي نظيرت كه همواره پرشكوه ترين لحظه ها را به تصوير مي كشي و برترين حماسه ها را مي آفريني.

هر امرمهمي پشتوانه اي براي تضمين موفقيت مي خواهد و پشتوانه ما در انتخابات حماسه هاي گذشته است.

حضور گسترده مردم در اين انتخابات بر پايه حماسه هاي پيشين بنا نهاده مي شود.

هنوز چشم ها ناباورانه خيره بر حماسه هاي پيشين است و ما حماسه اي جديد را خلق مي كنيم.

وقتي گذشته جامعه اي حماسي باشد، نه از بين مي رود و نه كم رنگ مي شود.

ما به جاي قصه هاي هزار و يك شب، خاطرات حماسه هاي پيشين را در گوش كودكانمان زمزمه مي كنيم.

دنياي هر ايراني زيباترين دنياست، چرا كه هميشه حضور خود را در تمام صحنه هاي كشورش سبز و جاويد مي بيند.

ص: 184

انتخابات نمايشگاه خواستن، توانستن و داشتن ملتي است كه مي خواهد چشم تيزبين و بصيرت بي پايان خود را به رخ بكشد.

حضور در صحنه انتخابات مثنوي بلند رشادت و ارادت هر ايراني به نظام مقدس كشورش است كه اميد دشمنانش را به نااميدي تبديل مي كند.

هر ايراني مي تواند گام هايش را محكم و استوار بردارد تا سراسر وجود دشمن سياه دلش بلرزد و از عمرش بكاهد.

حضور در صحنه انتخابات شاهكار بي نظير تبار ايراني ست كه در هيچ جايي ديده نمي شود.

حضور زيباي هر ايراني واژه اي از جنس آسمان است كه تنها خاك پوشيده از لاله ايران معني اش را مي داند.

حضور در صحنه انتخابات تيشه اي بر ريشه اميد بي ثباتِ دشمنانِ كشورمان است كه هميشه در انتظار شكست ما هستند.

هربار كه محكم تر به ميدان آمديم، بدخواهان شوم صفت سست تر و لرزان تر شده اند.

دشمن براي از بين بردن نظام اسلامي مان سال ها نقشه مي ريزد و حضور يك روزه من و تو پاي صندوق هاي رأي تمام محاسباتشان را به هم مي ريزد.

حضور يك روزه من و تو پاي صندوق هاي رأي محاسبات چندساله دشمن را در هم مي شكند.

حضور من، حضور تو، مشت محكم بر دهان بد خواه من و تو... .

حضور در صحنه انتخابات در دل تاريخ ايران حك مي شود تا آيندگان دليل قطع اميد دشمنان را بيشتر و بهتر بدانند.

ص: 185

حضور در صحنه انتخابات خط قرمزي بر نقشه شوم تمام دشمنان ايران است، دشمناني كه همواره با صحنه هاي زيباي مردم ايران روزي هزار بار مي ميرند و اميدي به زنده شدن ندارند.

مردم ايران خاك سرخ وطن شان را با حضور حماسه ساز خويش در صحنه هاي باارزش كشورشان حفظ مي كنند و براي دشمنان ايران اسلامي اميدي باقي نمي گذارند.

حضور در صحنه انتخابات مشتي محكم و كارساز بر مغز همه دشمنانِ بي مغز ايران است.

زيباترين حضور و پرحماسه ترين انتخابات را به صحنه مي آوريم تا به دشمنان بگوييم مرگ شما آرزوي ماست.

حضور هر ايراني در انتخابات يعني امضاي سرخ جاويد بر پاي سرنوشت كشور.

دشمنان ايران بدانند تمام نقشه هايشان را نقش بر آب خواهيم كرد تا بدانند ايراني چون كوه استوار است و چون دريا خروشان.

هرچه دشمنان بيشتر سنگ پراكني مي كنند سكوي پرتاب ما رفيع تر مي شود.

اي كور دلان، چشم طمع بر ايران مبنديد، ايرانيان هميشه در صحنه ها حاضرند.

اي بدخواهان اميدتان نااميد باد؛ ايران يك پارچه مي آيد.

حضور تك تك ما تيشه اي ست بر ريشه درخت اميد دشمنان ايران ما.

اي سلطه جويان هيچ گاه بر عزم جزم ايرانيان فايق نخواهيد آمد، زيرا ما همه مي آييم.

ص: 186

حضور در انتخابات عرصه پيكار است با نقشه هاي شوم دون صفتان.

هر گامي كه به سوي صندوق ها برمي داريم دشنه اي است براي مقابله با حربه ها.

حضور گسترده مردم در واقع مشت محكمي بر دهان استكبار و ناكام ساختن هجمه هاي سنگين قدرت هاي استكباري براي ضربه زدن به انقلاب اسلامي است.

مردم ايران با حضور گسترده خود، جايگاه رفيع جمهوري اسلامي را بار ديگر و بيش از پيش تثبيت خواهند كرد.

ما آگاهيم و هوشيار و در برابر تبليغات منفي ديگران مي ايستيم تا مشتي گره كرده بر دهان آنان باشد كه ما را در ورطه شكست مي خواهند.

امروز، روز انتخاب است، روز يكي شدن و به هم پيوستن، روز هم بستگي و اتحاد و حضور من و تو كه چشم جهانيان را خيره خواهد ساخت.

حضور در انتخابات، حقيقتاً ضربه محكمي به چهره استكبار است.

انتخابات پرشور، مظهر زنده بودن يك ملت و عزم و اراده راسخ آنان در برابر نقشه هاي دشمنان است.

حضور من يعني؛ اثبات وحدت ملي و هوشياري در برابر تبليغات بيگانگان.

رسانه هاي بيگانه هميشه با دروغ، فرافكني و جنگ رواني قصد دارند حضور مردم ايران در صحنه هاي مختلف را كمرنگ جلوه دهند؛ اما به لطف خدا، ملت ما هميشه در صحنه هاي مختلف حضوري دشمن شكن دارند.

حضور پر شور در انتخابات، احساس عقب افتادگي دشمن از رويارويي با اسلام است.

ص: 187

همان قدر كه دشمن خصمانه مي جنگد، ما مستحكم مي ايستيم و پاسخش را با حضورمان مي دهيم.

با حضور خود در انتخابات، باران نااميدي را بر سر دشمنان مي بارانيم.

دشمنان نمي توانند با وجود اتحاد و هم بستگي ما در صحنه، اميدهاي واهي داشته باشند.

وقتي صفوف انتخابات را پيوسته و منسجم حفظ كنيم، نفوذ دشمن در دل هايمان ناممكن خواهد بود.

دشمنان از تأثير نقشه هايشان بر صفوفي كه در عرصه هاي گوناگون به هم پيوسته است نااميد مي شوند.

دشمن وقتي اميد مي بندد كه اتحاد و حضور نباشد.

صحنه خالي جولانگه شيطان و شيطان صفتان است.

حضور در انتخابات سدي محكم و سپري آهنين در برابر دشمني بيگانگان.

تيرهايي كه از ناحيه دشمن رها مي شود بر سپر پولادين اراده و حضورمان در صحنه ها برخورد مي كند.

دشمني بيگانگان پايان نمي پذيرد، بياييد با حضورمان در صحنه انتخابات اميدشان را نااميد كنيم.

با حضورمان در انتخابات اميدتان را نااميد خواهيم كرد، اي بدخواهان ايران.

چه نقشه ها كه دشمن در سر مي پروراند و چه زيبا ما با حضورمان در انتخابات خوابشان را پريشان مي كنيم.

چشم طمع به ايران مدوزيد؛ ايران هميشه در صحنه است.

ص: 188

حضور يك پارچه ايرانيان در صحنه انتخابات رداي اميد را بر تن آرزوهاي دشمنان دريده.

ملت هوشيار ايران درست در نقطه مقابل خواست دشمن، فعال و پرشور و شعور در پاي صندوق هاي رأي حضور خواهند يافت.

قلب ها براي خلق حماسه اي ديگر تپيدن گرفته است و ايرانيان براي حضوري متفاوت و مقتدرتر از هميشه لحظه شماري مي كنند.

حضور ما در انتخابات يعني رساندن كشور به اوج قله هاي سربلندي و افتخار.

انتخابات مرعوب نمودن دشمن و درافكندن او در ورطه يأس و نااميدي است.

انتخابات عرصه ظهور غيرت ديني و ملي جامعه اسلامي ايران است.

انتخابات به عنوان نماد آينده نگري حضور در آينده است.

رأي دادن شكوفا شدن توانمندي و قدرت ملت ايران است چرا كه در اثر آن سرنوشت كشور تعيين مي شود و استقلال و آزادي ميهن تضمين مي گردد.

شركت در انتخابات عملي سياسي _ عبادي است: سياسي است چرا كه ستيز با استعمار و كوشش براي استقلال است؛ عبادي است، چرا كه لبيك به فراخوان دين است براي جهد با استعمار و تلاش براي استقلال.

حضور در پاي صندوق هاي رأي بايد نشانه موافقت با يك كانديدا باشد نه نشان مخالفت با كانديداي رقيب.

انتخابات صحنه پرشكوه حضور كساني است كه با اعتقاد به ارزش هاي پاك انساني به رقابتي سالم دست مي زنند.

ص: 189

حضوري باشكوه، اقتدار كشور ما را تثبيت مي كند.

با حضوري مثبت، اقتدار خود را براي جهانيان توصيف كنيم.

حضور ما در انتخابات، نشانه اقتدار ملي ماست.

حضور در انتخابات شرط لازم براي تأمين منافع عمومي و ترسيم وجاهت چهره ملت ايران در چشم جهانيان است.

آرمان ما، عزت ايران ماست.

شركت در انتخابات، انتخاب ماندگاري اقتدار ميهن است.

عشق به وطنم را با شركت در انتخابات ثابت مي كنم.

وصف حال كشور ما اين است: عزت، اقتدار، امنيت.

با حضور سياسي ام در عرصه انتخابات، مملكتم را باز به اقتدار، شهره جهان مي كنم.

يك رأي من يك رأي تو، هزاران نفر هزاران رأي براي عزت ايران اسلامي.

انتظاري از بيگانه نيست. چه كسي جز من مي تواند پرچم عزت بر فراز ميهن من، برافراشته كند؟

آنچه شهيد با جان خود از آن محافظت كرد، من با رأي خود محافظت مي كنم.

ايران بي اقتدار محل آسايش نيست.

شهيد با دادن جان خود به كشورم ارزش داد، من با دادن رأي خود.

شهيد؛ پلاك تو و رأي من هردو هويت ما را مشخص مي كند.

اگر من با رأي خود اقتدار كشورم را حفظ نكنم، بيگانه مرا و كشورم را هيچ مي پندارد.

ص: 190

با ترسيم اقتدار كشورم، طرحي نو در جهان مي افكنم.

كشورم مرا به جشن اقتدار خود دعوت نموده، و هديه من مشاركت من است.

بحران و آشوب، از كشور من دور باد، چرا كه من براي اقتدار كشورم بر پا ايستاده ام.

من براي اقتدار كشورم از جان مايه مي گذارم، و دشمن از رأي دادن من متعجب است.

رمز ماندگاري نام كشور من، اقتدار آن است، و رمز اقتدار كشورم حضور من است.

من يكي از سازندگان اقتدار ميهنم هستم. پس رأي مي دهم.

در پاي صندوق رأي، به همت بلند خود براي حفظ اقتدار ميهنم آفرين مي گويم.

امروز، دنيا براي سنجيدن اقتدار مملكتم هر يك رأي ما را شمارش مي كند.

وظيفه رئيس جمهور حفظ عزت مملكت من است، و من با رأي خود ياري اش مي دهم.

حضور من در انتخابات نقش مؤثري در اقتدار نظام دارد.

راه سومي وجود ندارد، يا رأي مي دهم، يا از اقتدار مملكتم صرف نظر مي كنم.

بدون مشاركت من، كشورم به اقتدار نخواهد رسيد.

ايران من همان طور كه پيروزي ات را با جان خود و عزيزانم تضمين كردم، عزتت را با رأي خود تضمين مي كنم.

ص: 191

مهم ترين عرصه حضور من براي حفظ اقتدار ميهنم، عرصه انتخابات است.

نظام جمهوري اسلامي را خودم انتخاب كردم، و با شركت در انتخابات، به آن اقتدار مي بخشم.

دست در دست من بده تا در پاي صندوق هاي رأي، دژ مستحكمي بسازيم در مقابل فتنه دشمنان.

هم وطن، در كنار هم در پاي صندوق هاي رأي، قدرت ميهن خود را به سلطه جويان نشان دهيم.

شعار «مرگ بر استكبار» با حضور در ميدان انتخابات لباس عمل مي پوشد.

مهم اين نيست كه در كجا هستيم، مهم اين است كه رأي را به صندوق مي اندازيم.

انتخابات يعني حضور در صحنه سياست كشور و حضور مؤثر يعني تبيين توانايي، برنامه و خط مشي مديريت جامعه در سايه درك بالاي مردم.

مي خواهيم فردا را با هم آباد كنيم. مي خواهيم آسمان را مال خود كنيم. مي خواهيم بهترين را انتخاب كنيم. پس بيا تا خورشيد قد بكشيم و شناخت مان را از جهان مان بيشتر و بيشتر كنيم.

تلاطم نظام سياسي كشورم نه تنها مرا از حمايت مأيوس نمي كند، بلكه تجربيات سياسي مرا افزايش مي دهد و به اين نظام وفادار تر مي شوم.

اگر نظر مردم در صندوق انتخابات معلوم نمي شد، من هميشه نظر خود را اصلح مي دانستم.

چه كسي بهتر از تو مي تواند سرنوشت ايران اسلامي را رقم بزند؟

ص: 192

برگ درخت در هنگام زوال مي افتد، اما برگه رأي در هنگام كمال.

آينده ايران همان است كه آراء ما مي سازد.

حضور تك تك ما يعني پاسداري از قطره قطره خون شهيدان.

هر برگ رأي سيلي محكمي بر استكبار و بدخواهان نظام اسلامي است.

شركت در انتخابات نترسيدن از نهيب ابرقدرت هاست.

شركت در انتخابات سرمايه گذاري عظيمي با سود سرشار است.

هر رأي شما خاري در چشم دشمنان ايران اسلامي و مرهمي بر زخم مستضعفان جهان است.

مهم نيست به كسي كه رأي مي دهي برنده بشود يا نشود، مهم اين است كه از نظر تو اصلح باشد.

هر رأي يك پيروزي است، حتي اگر به كانديداي برنده داده نشود.

طولاني ترين صف هاي رأي با مشاركت من و تو شكل مي گيرد.

درخشش ماه هم در گرو طلوع انتخاب اصلح در صندوق رأي است.

شركت عظيم مردم در انتخابات مصون كننده است.

مردم بصير، انقلابي و ولايت مدار ايران اسلامي در همه عرصه ها با هوشياري كامل حضور پررنگ دارند.

ايراني ها با آگاهي از توطئه ها و ترفندهاي دشمنان اسلام به ويژه استكبار جهاني و با تبعيت از وليّ امر مسلمين جهان، در تمام صحنه ها حضور و مشاركت فعال دارند.

ملت ايران به رغم توطئه هاي دشمنان، هميشه در صحنه ها حضوري پرشكوه دارند.

مسئله اصلي مردم ايران حفظ نظام و ارزش هاي اسلامي است.

ص: 193

حضور در انتخابات يعني دفاع از حقوق خود.

هر جا باشيم شاخه هاي درخت تنومند ايرانيم و يك بار ديگر سايه سارمان را به رخ جهان خواهيم كشيد.

سياست ما عين ديانت ماست. پس هم صدا مي شويم تا در انتخابات پيش رو، ترانه ايران و ايراني را با سرود وحدت و انسجام اسلامي درآميزيم.

كرد و لر و بلوچ و تركمن و آذري و فارس، وقتي پاي وطن در ميان باشد يك ايراني مسلمان است كه براي اين سرزمين دوست داشتني سر از پا نمي شناسد.

ايران من! شكوه اراده فرزندانت در ايستگاه هاي يك پارچه معرفت، پاي صندوق هاي كوچك اما لبريز از عشق سه رنگ سبز و سفيد و سرخ را در بِه گُزين اين دوره تماشا كن!

دست در دست هم مي نهيم به مهر و با انتخابي بر پايه معيارهاي ايراني بودن مان و مسلمان بودن مان ميهن خويش را آباد مي كنيم.

هر رأي من و تو گامي است به سوي سربلندي ايران عزيز.

با حضور در پاي صندوق هاي رأي نشان خواهيم داد كه تا هميشه پاسدار خون شهيدانيم.

هر رأي ما چون رودي است كه به درياي عزت و سربلندي و اقتدار مي رسد.

با رأي خود ياد حماسه هاي پيشين تو را در دل زنده نگه مي دارم اي ايران من...

رأي مي دهم چون مي دانم رأي من قطره اي ست كه به درياي خروشان سرنوشت كشورم مي پيوندد.

ص: 194

رأي مي دهم چون مي دانم اگر قطره نباشد دريا معنايي نمي يابد... .

حال كه از گذرگاه خون شهيدانمان با دلي آرام و خاطري آسوده به اين مرحله رسيده ايم براي شادي روحشان با رأي هايمان خود را در سرنوشت كشورمان دخيل كنيم... .

اينجا، پاي صندوق هاي رأي، ميعادگاه انسان هاي مسئول و دلسوزي است كه دلشان براي آبادي و سرفرازي كشورشان مي تپد.

با هم دلي و همياري انتخابات را نماد وحدت ملت اسلامي ايران كنيم.

ملت ايران همواره در همه صحنه ها حضور پرشوري را به نمايش گذاشته است و در اين انتخابات هم حضور باشكوه و هميشگي خود را به جهانيان نشان خواهد داد.

ايران عزيز اينك سربلند كن بر قله هاي افتخار و سربلندي ات را به تماشا بنشين.

انتخابات را با حضور باشكوه خود رنگ حماسه و افتخار ببخشيم.

ايران عزيز مي دانم كه سبز و سفيد و سرخ پرچمت از حضور باشكوه مردم است.

در انتخابات شركت خواهم كرد چون خود را قطره اي از درياي بي كران ايران عزيز مي دانم.

هر برگه رأي،برگ امتحان حساس و سرنوشت است.

هم وطن، برگه هاي رأيي كه به صندوق مي اندازي، چونان خون در رگ هاي پيكر سترگ انقلاب است.

با بردن كودكانتان به پاي صندوق رأي، مردم سالاري ديني و مشاركت در سرنوشت خويش را در وجود نازنين شان نهادينه سازيد.

ص: 195

با حضور فعالانه خود در انتخابات كشورمان را به اوج اقتدار ملي برسانيم.

شركت در انتخابات، وظيفه ملي و شرعي همه مردم فهيم و باايمان ايران اسلامي است.

انتخابات، نماد جمهوريت نظام اسلامي و سنگر ملت ايران در برابر مستكبران است.

ملت ما با عزمي راسخ در انتخابات شركت مي كنند و به همگان نشان خواهند داد كه سرنوشت آينده خود را خود رقم مي زنند و اين همان صيانت از حقوق شهروندي است.

ملت ايران با درك درست خود از جمهوريت نظام اسلامي به اين اصل واقفند كه سرنوشت آينده كشور بايد به دست خودشان رقم بخورد.

ملت ايران با نقش آفريني در اين روز سرنوشت ساز دشمنان اسلام را ناكام كرده و توطئه هايشان را عقيم ميكنند.

مشاركت مردم در انتخابات موجب ارتقاء اعتبار نظام اسلامي در دنيا ميشود.

يكي از نشانه هاي رشد و تعالي يك جامعه شركت و حضور گسترده تمامي مردم آن جامعه در صحنه هاي مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي است.

حضور گسترده آحاد ملت در انتخاب هاي مختلف نشانه رشد و بالندگي آنان است كه مي توانند با شركت خود و دادن رأي سرنوشت خود را رقم بزنند و گامي مؤثر در مسير رشد و تعالي كشور خود بردارند.

حضور گسترده در انتخابات رياست جمهوري، تجلّي هم بستگي و وحدت ملي مردم ايران اسلامي است.

ص: 196

باز حماسه حضور من و تو همايشي ديگر در ميدان عظيم انتخابات.

با شركت در انتخابات، مشت محكمي بر دهان ياوه گويان خواهيم زد.

در اين انتخابات حماسه حضوري ديگر رقم خواهد خورد و ملت ايران دشمنان انقلاب را نااميد خواهد كرد.

هر برگ رأي من و تو «ما» مي شود براي ساختن ايراني آباد.

ما در حماسه حضوري ديگر چشم جهانيان را خيره خواهيم كرد و عزم و اراده مان را براي ساختن ايراني آباد نشان خواهيم داد.

حاضر شدن مردم در عرصه انتخابات غايب شدن دشمنان و بيگانگان از صحنه اجتماع را در پي دارد.

انتخابات بهترين گزينه براي اثبات حضور و بودن خويشتن است.

حضور با بصيرت مردم در انتخابات امروز تجديد عهد دوباره ملت ايران با آرمان هاي انقلاب بود.

حضور مردم در انتخابات تجلي گاه اراده مردم با بصيرت ايران بود.

نبود بيگانگان و دشمنان به ناممكن بودن حضورشان در سرزمين اسلامي ايران است.

عدم حضور در پاي صندوق هاي رأي اميدبخشي به دشمنان و برانگيختن طمع آنان نسبت به جامعه اسلامي است.

چند ساعت حضور در پاي صندوق هاي رأي برابر است با سال ها عقب نشيني از سوي دشمنان ملت.

يك رأي بيشتر يك قدم جلوتر و يك رأي كمتر يك قدم عقب تر.

رأي ها جوهره هاي اصلي مردم سالاري ديني و دموكراسي در جامعه اسلامي ايران است.

ص: 197

لازمه دغدغه نسبت به سرنوشت خويش شركت دلسوزانه و مسئولانه در پاي صندوق هاي رأي است.

انتخابات نمايش كرامت مندي آحاد رأي دهندگان و نشانه بلوغ عقلي آنان براي تعيين سرنوشت خويش است.

رأي دادن نماد احساس مسئوليت و احساس مسئوليت كليد پيشرفت و پيروزي است.

انتخابات تجسم عملي اين آيه شريفه است كه مي فرمايد: «اِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ؛ در حقيقت، خدا حال قومي را تغيير نمي دهد تا آنان حال خود را تغيير دهند». (رعد: 11)

شركت در پاي صندوق هاي رأي رقم زدن سرنوشت خود به دست خويش است.

شرط خداوند در تغيير سرنوشت انسان ها آن گاه تحقق مي يابد كه خود بخواهند سرنوشت خود را تغيير دهند و حضور در پاي صندوق هاي رأي مصداقي از اين تغيير سرنوشت آنان به دست خودشان است.

انتخابات افزون بر آنكه تكليفي شرعي است، جنبشي ملي نيز مي باشد.

انتخابات استوار نمودن پايه هاي مردم سالاري ديني است.

اگر مردم با عدم حضور در پاي صندوق هاي رأي سرنوشت خويش را به دست خود رقم نزنند، بيگانگان سرنوست آنها را رقم خواهند زد.

حق رأي، نماد آزادي در انتخابات سرنوشت است.

حضور در كنار صندوق هاي رأي يكي از سازوكارهاي دست يابي به كرامت است، چرا كه با اين حضور آزادي و توان انسان ها در تعيين سرنوشت خويش به ظهور مي رسد.

ص: 198

انتخابات تقويت بنيه فرهنگي، علمي، سياسي و اقتصادي كشور است.

رأي ها افراشتن سر نيزه ها به سوي دشمنان اين مرزوبوم است.

هر رأي به منزله نهادن يك خشت بر بلنداي بام ايران است.

رأي دادن ستون زدن بر سقف آزادي و استقلال كشور است.

رأي ها برافراشتن دژهايي استوار در برابر هجوم بيگانگان و تأمين امنيت ملي كشور است.

يك بار ديگر جهان با تماشاي حضور من و تو انگشت بر دهان خواهد ماند!

فردا روز اقتدار...

فردا روز اقتدار...

ايران، پس از روزها و هفته ها شور و نشاط، امروز سكوت مي كند تا فردا روزش، خروش هميشگي خود را بار ديگر به نمايش گذارد.

فردا مردم مي روند تا با فكر، انديشه، دقت و در نهايت انتخاب بهترين، مديريت امور كشورشان را به صالحان بسپارند و از آن پس شاهد پيروزي خود باشند.

فردا ح

.

آري، ايران اسلامي و ايرانيان غيور، فردا جهان را به رنگ جوهر انگشتانشان، انگشت به دهان خواهند كرد.

ميليون ها واجد شرايط «سي و يكمين» حضور شكوهمند خود را رقم مي زنند تا بگويند هستند و اين بودن را با حضور در حماسه اي ديگر ثابت كنند.

ص: 199

عقربه هاي ساعت براي رسيدن به روز موعود به تكاپو افتاده است.

فردا حماسه آفرينان هميشگي ايران اسلامي، چشم به راه طلوع خورشيد روز موعودند.

فردا، دگربار آن چه از ارادت و وفاداري، مهر و محبت، دوستي و مودت در دل دارند بر صفحه سفيد كاغذ مي نگارند و آن را به دست امانت داران خود مي سپارند.

فردا جنوبي هاي خون گرم، باختري هاي غيور، شرق نشينان سخت كوش، مركزنشينان و شمالي هاي هميشه در صحنه و كانديداها، پس از روزها رقابت به نشانه قانون گرايي سكوت مي كنند تا با آرامشي خاص، فردا را چون ديروزهاي گذشته جاودان و ماندگار سازند.

فردا، يكي ديگر از همان حماسه هايي رقم مي خورد كه ملت ايران بارها و بارها با تأييد و حضورشان آن را ثبت و ضبط كردند.

و

... لبيكي ديگر به رهبرمان.

فردا روز طلوع آفتاب اقتدار ملتي است كه همواره نامش در دنيا مي درخشد.

فردا روز شكوه و اقتدار است.

فردا كسي را برخواهم گزيد كه درد و بي پناهي هاي مردم را در توفاني ترين لحظه ها چشيده باشد.

فردا كسي را برخواهم گزيد كه براي فروريختن ديوار بي عدالتي كمر همت بسته باشد.

فردا كسي را برخواهم گزيد كه از تعهد و تخصص و تجربه كافي برخوردار باشد.

ص: 200

فردا كسي را برخواهم گزيد كه حرفي نو براي گفتن و طرحي نو براي اجرا داشته باشد.

فردا كسي را برخواهم گزيد كه خوش نامي، لياقت و صداقتش زبانزد همگان باشد.

فردا كسي را برخواهم گزيد كه دست پاك، دل پاك و چشم پاك داشته باشد.

فردا كسي را برخواهم گزيد كه بتواند چشم اندازي زيبا و پراميد از آينده براي ما ترسيم كند.

فردا كسي را برخواهم گزيد كه ولايت مداري و قانون مندي، سرلوحه برنامه هايش باشد.

فردا كسي را برخواهم گزيد كه پاسدار خوبي براي استقلال و آزادي وطنم باشد.

فردا من و تو، دست در دست هم و تكيه بر شانه هاي هم در صفوفي فشرده، جلوه اي زيبا از روح هم دلي و هم بستگي را به نمايش خواهيم گذاشت.

فردا روز تجديد عهد با امام و شهداست.

فردا روز نااميد كردن دشمنان است.

فردا شهرمان را با حضور يك پارچه آذين خواهيم بست.

فردا همه ايران پاي صندوق هاي رأي حاضر خواهد شد.

فردا روز مشت محكم بر دهان ياوه گويان و تنگ نظران است.

فردا شانه به شانه چون موجي سيل آسا به پاي صندوق هاي رأي مي رويم

ص: 201

امروز، روزسرنوشت... روز شكوه همه ايرانيان

امروز، روزسرنوشت... روز شكوه همه ايرانيان(1)

امروز حضور و انقلابي گري و حركت در همه جا مانند هواي خوش بهاري حس مي شود.

امروز روز اتصال افكار عمومي آراي مردم به بدنه نظام اجرايي.

امروز روز عرصه نمايش اتكاي نظام به ايمان و علايق مردم است.

امروز روز عرصه نمايش وابستگي نظام به آراء احساسات و اراده مردم است.

امروز روز عرصه نمايش پاي بندي ملت ايران به نظام مردم سالاري ديني است.

امروز روز عرصه نمايش عزم، رشد، استقامت، دانايي، هوشياري و نشاط ملت ايران است.

امروز روز عرصه نمايش انگيزه تمام ناشدني مردم در مقابله با دشمنان است.

امروز روز عرصه نمايش اقتدار ملي و بين المللي نظام جمهوري اسلامي است.

امروز روز يك فرد نيست، انتخاب يك نظام فكري است.

امروز روز شكوهمند هم دلي و همراهي با شهداي عزيز ايران بر شما مبارك!

امروز روز به نمايش گذاشتن همت بلند مردان و زنان و جوانان برومند ايران مبارك!

امروز روز تصميم بزرگ... روز وحدت و يك پارچگي... روز تلألؤ خورشيد حضور بر شما مبارك!

امروز بهار در بهار... عطر حضور شما مشام جهانيان را خوشبو خواهد كرد.


1- مربوط به روز انتخابات.

ص: 202

با ياري خدا امروز را در تقويم درخشان انقلاب ثبت خواهيم كرد.

من فرزند ايرانم... ايران وطن من است... وطن من امروز از حضور شكوهمند فرزندانش خواهد درخشيد.

شكوهمند باد امروز.... اي ايران... وطن من... .

امروز روز رأي... روز سلام بر همه شهيداني است كه آزادگي را براي من و تو به ارمغان مي آوردند... .

اگر انتخابات صد مرحله هم باشد باز هم همه دست در دست هم مي آييم تا بار ديگر عشقمان را به ميهن اسلامي مان نشان دهيم.

امروز مي آييم تا مشت هاي گره كرده سرشار از ايمانمان را بر دهان استكبار و جهانخواران بكوبيم.

امروز مي آييم تا نشان دهيم تحريم و تهديد و فشار هاي اقتصادي لحظه اي ما را از آرمان هاي انقلاب، دور نمي كند.

امروز مي آييم تا نشان دهيم ترور دانشمندان و عزيزانمان ما را به عقب نشيني وادار نمي كند.

امروز مي آييم تا خميني رحمة الله وار بگوييم: «بكشيد ما را؛ ملت ما بيدارتر مي شود».

امروز مي آييم تا نشان دهيم در همه حال عاشق ايران و سرنوشت آنيم.

امروز ديدگان جهان چشم به دست هاي من و تو دارند تا ببينند اين بار چه حماسه اي بر پا خواهد شد.

امروز روز ظهور اوج آزادي و آزادگي در سايه سار ولايت است.

امروز مي آييم تا دشمن نقشه هايش را همچون گذشته نقش بر آب ببيند.

آن قدر مي آييم تا دندان هاي با حقد و غضب گشوده شده و دندان هاي از خشم بهم فشرده شده سردمداران خونخوار را ببينيم.

ص: 203

امروز مي آييم چرا كه ديده شهداي انقلاب اسلامي و شهداي هشت سال دفاع مقدس قدم هاي ما را تا پاي صندوق هاي رأي بدرقه خواهند كرد.

مي آييم كه لااقل در جواب پاسخ «بعد از شهدا چه كرده ايم؟» زبان در كاممان بچرخد.

مي آييم تا دانشمندان شهيدمان كه نظاره گرمان هستند با چشم خود ببينند كه خونشان پايمال نشده است و از كنار قطره قطره خونشان درخت هاي استواري و پاي مردي روييده است.

پرشور تر از هميشه مي آييم تا شرمنده خون شهدا نشويم.

امروز به دور از جانبداري از هر جبهه و جناحي همه در كنار يكديگر هستيم، مهم نيست چه كسي برنده اين رقابت خواهد شد مهم اين است كه من و تو باشيم.

امروز مي آييم تا اقتدار و استقلال جمهوري اسلامي عزيزمان را به نامحرمان ديكته كنيم.

امروز مي آييم تا به كشورهاي عربي حوزه خليج هميشگي فارس نشان دهيم كه هر انقلابي كه با نام و استعانت از خدا آغاز شود و دستورات دين مبين اسلام را اجرا كند، زوال نخواهد داشت.

امروز مي آييم چون امام خميني رحمة الله و رهبر عزيزمان از ما خواسته اند تا باشيم و اگر صد بار ديگر نيز از ما اين حضور را بخواهند تا آخرين لحظه عمر از آنها مضايقه نداريم.

امروز دگر بار مي آييم تا ثابت كنيم ايران وطن ماست.

امروز با رنگي كردن بند انگشتانمان دشمنان ايران را تحقير خواهيم كرد.

امروز روز نشاط و حماسه در تعيين سرنوشت وطنم.

ص: 204

امروز حضور پر شور من و تو به پاي صندوق هاي رأي نشان از پاي بندي ما به آرمان هاي نظام اسلامي است.

امروز روز حضور در پاي صندوق هاي رأي دميدن روح در كالبد مردم سالاري ديني است.

نشاط حضور گامي است عملي براي زايش و رويش نشاط و شادابي در جامعه اسلامي ايران.

امروز، روز مهم ترين شكل تجسم يافتن حيات و بالندگي كشور اسلامي است.

ايران پاك؛ شكوه امروزت را مديون خون شهدايت و مرهون حماسه آفريني مردمانت در صحنه هاي مختلف سياسي هستي.

تجلي حضور

اشاره

تجلي حضور

اندك اندك خيلي شود و قطره قطره سيلي گردد؛ رأي رأي من و تو، اقيانوسي بي كران.

رأي امروز، آسايش فردا، تجلي حضور.

دشمنان ببينند! كنون رود مواج خلق باعزت است و درياي جوشان اقتدار.

صف هاي انتخابات، رودهاي خروشان.

حضور ما در انتخابات يعني، دنيا! چشم بدت را از خاك ما، ايران ما، دور كن!

تك تك رأي من و تو، ستارگاني است كه هرگز خاموش نمي شود.

برگه هاي رأي، آغاز پذيره نويسي اوراق مساعدت، با سود هميشگي براي همگان است.

ص: 205

با تعيين سرنوشت خود؛ عزت ملي خود را حفظ كنيم.

والايي فرهنگ خود را با شركت در انتخابات اثبات مي كنيم.

عزت من در گرو عزت ملت من و شركت در انتخابات است.

مشاركت در انتخابات اقتدار ملي ما را تضمين مي كند.

شركت در انتخابات، موجب حفظ عزت ملي ما و نشانه فرهنگ بالاي ملت ماست

حاضر شدن در پاي صندوق هاي رأي يعني كينه را دور بريزيم و با يكديگر متحد شويم.

دشمنان ايران در خواب ببينند كه ما ملت هميشه در صحنه، حضورمان در تعيين سرنوشت مان كم رنگ شود.

لحظه مقدس رأي دادن، لحظه رهايي از زمين و پرواز در آسمان خوبي هاست.

رأي من، سرمايه گذاري عظيمي براي رسيدن كشورم به عزت و اقتدار است.

ايراني به عزت و اقتدار ايران بها مي دهد؛ پس رأي مي دهد.

رأي من، رأي به ارزش هاي ايران است.

برگه هاي رأي، قطره هاي باران در يك حماسه بزرگ.

امروز شبنم رأي بر برگ سبز انتخابات مي نشيند.

قطره درياست اگر با درياست؛ رأي من و تو، هم قطره، هم درياست.

آراي ما، قطره هايي براي ساختن درياست.

صندوق رأي، قلب تپنده خواست اكثريت.

آراي مردم، خروش حماسه است بر تارك تاريخ.

ص: 206

هر رأي من و تو در صندوق، تيرهايي در چشم دشمنان اسلام و ايران زمين.

رأي ها كلمات خاموشي هستند كه طوفاني با نوشته هاي روي خود به وجود مي آورند.

حضور ما در صحنه انتخابات يعني عزت كشورمان!

رأي ما، زمينه ساز ضربه كارساز ديگري بر هيبت پوشالي ابرقدرت هاست.

مردم سالاري ديني، يعني رأي دادن براي رضاي خداي سبحان.

صندوق رأي، محل بروز ديدگاه پابرهنگان و مستضعفان.

هر لحظه روز انتخابات، خود يوم الله است.

صندوق رأي، بستر رويش درخت انقلاب با بارش رأي ايرانيان.

درخت مردم سالاري ديني، با بارش آراي مردم آبياري مي شود.

ثمره درخت انتخابات، مردم سالاري ديني است.

همان قدر كه براي زندگيم ارزش قائلم و برايش تلاش مي كنم انتخابم هم برايم اهميت دارد.

من مي آيم زيرا براي عمل به وظيفه ام ارزش قائلم.

من هم همان قدر در تعيين سرنوشت كشورم سهم دارم كه ديگران سهم دارند.

رأي من، رأي تو، رأي ما، يعني آباداني ايران زمين.

تاكنون به اين فكر كرده ايم كه چرا مستكبران جهان از حضور آگاهانه ما در انتخابات واهمه دارند؟

من آنقدر مهم هستم كه حتي يك نظرم تغييري در جمع آراست.

نه رنگم مهم است نه زباني كه به آن تكلم مي كنم، مهم اين است ايرانيم وحق رأي دارم.

ص: 207

من مي آيم... با انگيزه مي آيم...چون مي دانم مهم هستم.

در انتخابات همه مردم بايد خود را مسئول امنيت بدانند.

انتخابات پررونق، مانند جهاد و مجاهدت است.

با شركت در انتخابات پوچ بودن تبليغات دشمنان را ثابت كنيم.

حضور مردم در انتخابات نشانه اقبال به نظام اسلامي است.

هدف دستگاه هاي تبليغاتي دشمنان منصرف كردن مردم از حضور در انتخابات است.

با شركت در انتخابات، اقيانوسي خروشان را تشكيل خواهيم داد.

حضور در انتخابات نشان اميد، عزم و استعداد ملت است.

شركت مردم در انتخابات، نظام اسلامي را واكسينه مي كند.

حضور حداكثري در انتخابات، اعتبار ملي ايران اسلامي را بالا مي برد.

حضور حداكثري در انتخابات، به ايران اسلامي مصونيت مي بخشد.

من و تو اگر در خانه بنشينيم، چه اتفاقي مي افتد؟ هيچ جز اينكه ديگري براي ما تصميم خواهد گرفت. پس بهتر آنكه ما با ديگران باشيم.

امسال نيز بهار سرسبز ميهنمان با رويش شكوفه هاي حضور من و تو در يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري به نمايش باشكوه وحدت بدل مي شود.

چه تماشايي است روز خوب با هم بودن مان، وقتي كه در صف هاي بلند حوزه هاي رأي گيري براي هم دست تكان مي دهيم و بودن مان را به رخ مي كشيم.

همه ما روز انتخابات باران مي شويم و بر بهار سرزمين مان دوباره مي باريم تا سرنوشتي بهاري و سبز براي اين سرزمين هميشه بهار رقم بزنيم.

ص: 208

دلتنگي هايت را به دست باد بسپار و بيا در ميهماني بزرگ اين آب و خاك رؤيايي! آري تو هم دعوتي و جشن بزرگ با هم بودن مان حتماً چشم انتظار توست در پاي صندوق سرنوشت!

عدم حضور در صحنه انتخابات كاري را اصلاح نخواهد كرد.

تاريخ چشم به راه است تا بار ديگر رشادت و پايداري و وفاداري شما مردم ايران زمين را به رُخ جهانيان بكشد.

جهان در انتظار است تا دانه دانه انتخاب شما را بشمارد و بر تاريخ بنگارد... انتخاب مهم شما حماسه اي بزرگ رقم خواهد زد.

دنيا سراپا چشم است، زمان مي گذرد و شما بار ديگر خود را با آراء دقيق خود به هستي و آفرينش ثابت مي كنيد.

شور و هيجان همه شما ستودني است، ايمان شما ماندني و شعر حماسي شما خواندني... رأي شما سرنوشت كشور زيباي ما.

بياييد تا تاريخ را زنده نگه داريم، تا بر گلبرگ هاي لاله برخاسته از خون شهيدان بنويسيم. «ما تا آخرين قطره خون هستيم و خواهيم بود».

عشق به ميهن و دل بستگي ملي شما ماندگار و پايدار است، زماني كه عاشقانه مي آييد و حضورتان را پرشور مي كنيد.

مردم ما هميشه در تمام صحنه ها بهترين بوده اند چرا كه با پاي دل قدم به ميدان مي گذارند.

همه شور و حال رأي دادن و انتخاب كردن در حضور تو پاي صندوق رأي خلاصه مي شود، من نيز با تو همگام خواهم بود.

دلت به بزرگي دريا و وجودت به پايداري كوه هاي البرز و زاگرس، بيا تا دشت هاي پهناور كشورم حضورت را مشق كنند و در دل نگه دارند!

ص: 209

حضور پرشورت نشان از استواري گام هايت دارد... دشمن بداند، هرگز از پا نمي نشيني، و به اندازه سر سوزني سرنوشتت را به او نمي سپاري.

تو مي تواني كه انتخاب كني و بر انتخابت ببالي، بيا تا سايه ات قامت تكيده بيگانگان را بلرزاند و حضورت در يادها ماندگار شود.

حضور مردم در انتخابات، جسارت دشمن را خنثي و شيريني توطئه را به كام او تلخ مي كند.

حضور مردم در عرصه انتخابات، روح حماسه و هم بستگي را بيدار و آفت استكبار را دفع مي كند.

حضور مردم در عرصه انتخابات، كمترين تلاش براي پاسداري از انقلاب و دست آوردهاي آن است.

حضور مردم در عرصه انتخابات، فراتر از تكليف، تعيين سرنوشت خود و ديگران است.

حضور مردم در عرصه انتخابات، چشم اندازي زيبا از وظيفه شناسي و مسئوليت پذيري براي حفظ استقلال وطن است.

حضور مردم در عرصه انتخابات، گامي مهم در راه نهادينه شدن مشاركت در كشور است.

حضور مردم در عرصه انتخابات، بيانگر پا پس نكشيدن از سختي ها و بيعت با آرمان هاي امام راحل است.

حضور مردم در عرصه انتخابات، نشانه بالندگي و پويايي مردم در عرصه اجتماع و سياست است.

به تو آفرين مي گويم...اي هم وطن! تو بهانه اميد به آينده اي و حضورت تصوير زيباي اميدواري.

ص: 210

تو حضوري پرشور را به نمايش بگذار تا آيندگان بر گذشتگان خويش ببالند.

حضور شيرينت حماسه ساز لحظه هاي تاريخي كشورمان است، ايراني! ايران به گام هايت بوسه مي زند.

استقامتِ زيبايِ انتخاب تو بر پيشاني بلند تاريخ نشست تا در اولين نگاه به چشم آيد.

مشاركت عمومي را در انتخابات رنگ تازه اي ببخشيم.

هر رأي شما باعث خوشحالي دوستان ايران اسلامي در جهان مي شود.

هم وطن، من و تو امروز رأي مي دهيم تا به بيگانگان ثابت كنيم ما اجازه نمي دهيم كسي در سرنوشتمان دخالت كند.

رأي من و تو چون شكوفه اي ست كه وقتي به بار نشيند برگ سبزش جامعه را فرا مي گيرد.

رأي من و تو چون قطره اي ست كه به دريايي از شعور مي پيوندد.

آيا مي دانيد حضور من و شما...؟

آيا مي دانيد حضور من و شما...؟

آيا مي دانيد حضور من و شما بر دل دشمنانِ لرزه مي افكند و خوف به قلبشان مي افكند؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما نقشه هاي شوم بدخواهان را نقش بر آب مي كند و آنها را به جهنمي طاقت فرسا رهنمون مي شود؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما فرزندان مان را به زيستن در آينده دلگرم مي كند؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما گل هاي هميشه بهار را در سراسر خاك ميهن مي كارد و هرگز خزاني به آن وارد نيست؟!

ص: 211

آيا مي دانيد حضور من و شما حماسه اي شيرين در لحظه لحظه زمان گذرا به يادگار مي گذارد و هربار با اراده اي ديگر يادآوري مي شود؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما نقش در دل تاريخ حك مي كند كه تا قرن ها مي ماند و تاريخ به آن مي بالد؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما حلاوتي است كه هميشه باقي مي ماند و همه تلخي ها را از يادها مي برد، پس حضورت شيرين و انتخابت بهترين.

آيا مي دانيد حضور من و شما زيباترين تابلوي نقاشي در قاب تاريخ خواهد بود و ماندگار بر ديوار بلند كشور؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما چشم جهان را به سوي ما دوخته تا ببينند چگونه براي ثانيه هاي فردا تصميم مي گيريم و به آن افتخار مي كنيم؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما شعر استقامت و پايداري ما را در گوش زمان زمزمه مي كند و معني اش در جاي جاي صفحه تاريخ حك مي شود؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما بهانه ها را از دست هرچه بيگانه و اجنبي ست مي گيرد و به آنها آرزوي مرگ هديه مي دهد؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما روح شهيدان مان را شاد مي كند و فرشتگان را به تبارك و احسنت وامي دارد؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما عشق به وطن را به فرزندان مان مي آموزد و آنها را به زيستني زيبا و تفكري زيباتر تشويق مي كند؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما زندگي دوباره به ثانيه ها مي بخشد و آنها را تشويق مي كند تا طولاني شوند تا دوستان مان نيز به ما بپيوندند؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما زيباترين فصل تاريخ كشورمان خواهد بود و زماني كه به آن مي رسي دل از او برنمي گيري و ديده به آن مي دوزي؟

ص: 212

آيا مي دانيد حضور من و شما ايواني است با غزل هاي ناب عاشقانه اي كه با ذرات خاك ميهن اسلامي مان گره خورده است؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما بزرگ ترين تأثير را در كوچك ترين زمان خواهد داشت؟!

آيا مي دانيد حضور من و شما پيوند عميق ماست كه دست آوردهاي ارزشمندي كه طي ساليان طولاني دست در دست هم به دست آورده ايم؟!

اينك نوبت آرامش...

اشاره

اينك نوبت آرامش...

بعد از انتخابات بايد از بحث دل آزار برنده و بازنده و دامن زدن به اختلافات دشمن شادكن پرهيز شود.

اين انتخابات نيز مانند ساير انتخابات ها سيلي حقيقي بر چهره دشمن بود.

نتيجه انتخابات افزايش سربلندي، آبرو و ابهت بين المللي جمهوري اسلامي ايران بود.

نتيجه انتخابات تضمين آينده كشور و امنيت كنوني آن است.

آفرين بر ملت ايران و بصيرت و موقع شناسي اعجاب آور ملت ايران.

نتيجه انتخابات ضربه مردم به دشمن و خنثي نمودن تبليغات منفي آنها بود.

نتيجه انتخابات نشانه شكست ناپذير بودن ملت ايران است.

نتيجه حضور در انتخابات فراگيري فكر، شعار... ملت ايران در كل دنياست.

انتخابات پرشور و بابصيرت و حضور فراوان مردم نشان كمك خداوند به مردم در اين انتخابات بود.

ص: 213

نتيجه انتخابات هرچه كه باشد، برنده واقعي همه هم وطنان عزيزند.

كافي است به خودمان يادآوري كنيم اين سرزمين وامدار خون هايي است كه براي راستي و راستي پيشگي بر زمين ريخته شده. آن وقت حتي فكرمان به هيچ كجا جز انتخابات سالم خطور نمي كند.

وقتي قبله ام يك گل سرخ باشد و به درستي نگاه پرستويي كه از افق نور مي آيد مؤمن باشم، آن وقت نظر هم وطنم را محترم مي دانم، در سليقه اش شك نمي كنم و سلامت انتخابش را زير سؤال نمي برم.

با نگاه به ارزش هاي انساني دين اسلام مي توان عرصه انتخابات را به اخلاقي ترين صحنه هاي سياسي مبدل ساخت.

سلامت انتخابات جز در سايه پاي بندي به آموزه ها و ارزش هاي اصيل اسلام معناي راستين خود را نخواهد يافت.

بي شك برترين نوع انتخاب را خدا به انسان عرضه كرده و ايجاد شبهه به سلامت انتخاب ديگران ناسپاسي در حق خداوند است.

به سليقه همه هم وطنانم احترام خواهم گذاشت... مهم حضور شايسته ما بود.

امانت داري و صيانت از رأي مردم بسيار مهم و ضرورت شرعي است.

كانديداها بايد به مردم اطمينان دهند كه امانتدار هستند و از رأي آنان صيانت خواهند كرد.

اجراي ماده 67 قانون انتخابات عاملي براي پيشگيري از جرايم انتخاباتي است.

رعايت قانون و قانون مداري در انتخابات با جديت مورد تأكيد و بايد به عنوان ملاك عمل دنبال شود.

ص: 214

دين محوري و ارزش گرايي اسلامي را بايد دو اصل مهم و لازمه رعايت اخلاق انتخاباتي از سوي همه افراد ذي ربط امر انتخابات دانست.

كرامت انساني و عزت نفس، قانون محوري و قانون گرايي، وفاي به عهد و امانتداري بايد در رفتار و كردار كانديداها و اركان دخيل در انتخابات مشهود باشد تا اعتماد لازم در جامعه و در اذهان عمومي به وجود آيد.

رعايت اصول ارزش گرايي اسلامي، موجب وفاق و اعتماد اجتماعي، حق محوري و انصاف و در نتيجه هم بستگي، استقلال و اقتدار ملي خواهد شد.

انتخابات عرصه رقابت است و رقابت با مخالفت تفاوت عمده اي دارد، بنابراين در صحنه رقابت همه ملزم به رعايت ادب و اخلاق هستند تا سلامت انتخابات تأمين شود.

تمكين و تسليم شدن در برابر رأي ملت

تمكين و تسليم شدن در برابر رأي ملت

پذيرش و تمكين درباره رأي ملت تبديل شدن رقابت به رفاقت است.

نشانه رقابت رفاقت آميز داوطلبان و احزاب با يكديگر پذيرش منتخب ملت به عنوان يك مسئول فرد است مي باشد.

پذيرش و تمكين در برابر منتخب مردم، حرمت نهادن به آراء اكثريت و تسليم در برابر خواست جمعي و قانوني آنان است.

پذيرش آراء اكثريت در انتخاب رئيس جمهور گامي مؤثر براي تقويت و افزايش هم دلي و وحدت است.

پذيرش و تمكين در برابر آراء اكثريت، از سالم بودن انگيزه هاي تبليغي كانديداها و احزاب در پيش از انتخابات خبر مي دهد.

اعتماد بخشي شوراي نگهبان و ناظران درباره سلامت انتخابات، بزرگ ترين دستمايه براي پذيرش و تمكين در برابر منتخب مردم است.

ص: 215

عدم پذيرش نتيجه قانوني انتخابات دامن زدن به اختلاف و تفرقه و گام برداشتن در زمين دشمن است.

همه ما به ياد داريم كه ميزان رأي ملت است. پس همه در برابر تصميم ملت تسليم هستيم.

ملت ما به اميد هر رأي عاشقانه پاي صندوق آمدند. پس همه آراء محترم است و بايد در برابر آنها جز تسليم چيزي نگفت.

رأي ملت، آگاهانه صورت مي گيرد پس همه آگاهانه اين رأي را مي پذيريم.

هر كدام از كاغذهايي كه در صندوق مي افتد به اميد قضاوت رسيدن به آينده اي روشن است.

من، تو و ما رأي مي دهيم و مي دانيم كه براي هر يك از اين آراء احترام مي گذارند... پس اميدواريم به تمام آن چه در ذهن داريم.

رأي ملت، رأي نهايي است و آن چه واضح و روشن است اينكه جز همين رأي ملي و نهايي چيزي در نظر نيست و نخواهد بود.

ملت پرشور و صلابت آمده است تا رأي خويش را به نظام مقدس تقديم كند پس قابل تكريم و احترام است.

صندوق آراء ملت چون گنجينه اي بي همتاست، پاسش مي داريم چرا كه در برابرش تصميم مي گيريم.

رأي من و تمام هم وطنانم تصميم بزرگ است، تصميمي كه همه آحاد به

آن احترام مي گذارند.

بياييد عاشقانه و آگاهانه بر پايه آن چه ملت خواسته اند، تصميم بگيريم و بدانيم كه هيچ گاه چيزي جز رأي ملت تصويب نخواهد شد.

ص: 216

تسليم مي شويم... در برابر دانه دانه رأي هاي ملت، دانه دانه تصميم ملت و همه پيرو بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران هستيم.

دل مان گرم است به آن چه مردم انتخاب كرده اند و به آن چه آنها خواسته اند، ما مطيع آراء ملتيم.

رأي همه ملت ايران قابل احترام خواهد بود و اين در تاريخِ انتخابات كشور ما يك اصل است.

تمام مردم اميدوار باشند كه به آن چه مي خواهند، خواهند رسيد، چرا كه همه با همند و هرگز يكديگر را تنها نمي گذارند.

آراء ملت در تمام لحظات حفظ مي شود و در نهايت، عدالت اجرا خواهد شد.

با اعتماد به مردم و پذيرفتن رأيشان كمال انساني خود را به نمايش بگذاريم.

احترام به انتخاب اكثريت نشانه فهم و عقل ماست.

انتخاب مردم از سر ناداني نيست؛ پس رأي اكثريت قابل احترام و پذيرش است.

كج فهمي است كه نظرمان را به رأي اكثريتي از مردم ترجيح بدهيم.

وقتي همه آمده اند، پذيرفتن نظر اكثر آنان امري بديهي است.

هميشه رأي اكثريت براي همه دلپذير نيست ولي قابل پذيرش است.

عقول در اكثريت بالاتر است، پس تسليم در برابر انتخابشان كاري عقلاني است.

دليل انتخابات كسب نظر اكثريت است نه تحقق سلايق شخصي برخي افراد.

ص: 217

كانديدايي موفق عمل كرده كه رأي اكثريت جامعه را به حق پذيرا باشد.

پيروز ميدان كسي است كه فرد انتخاب شده توسط اكثريت را تأييد كند.

تلاش براي نامشروع جلوه دادن نظر اكثريت، كاري خلاف عقلانيت است.

تسليم اقليت در برابر خواست اكثريت، امري بديهي است.

با پذيرش رأي اكثريت دل به هم بسپاريم و به آنچه به صلاح ايران اسلامي مان است بپردازيم.

وقتي همه آمده ايم؛ حق را به انتخاب شده اي بدهيم كه مقبول اكثريت است.

شكوه حضورمان براي اثبات حقوقمان كافي است، اكنون حق با اكثريت است.

پذيرفتن رأي اكثريت يعني خواستن ايراني آباد و يك دل.

با نپذيرفتن رأي اكثريت فقط تشنج و ناآرامي را ترويج خواهيم كرد.

منتخب ملت، اكنون دستانمان در دستان توست، بكوشيم براي ساختن ايراني سرافراز.

كمر همت ببنديم و همراه با منتخب اكثريت به سوي تعالي كشور قدم برداريم.

مهم نيست اگر كانديداي موردنظر ما انتخاب نشود؛ مهم اين است به همراه منتخب مردم به آرمان هايمان بيانديشيم.

هدف همه ما يكي است؛ آباداني ايران بزرگ و عزيز.

ميزان رأي اكثريت است. اكثريتي كه مي خواهد كسي را انتخاب كند كه بهترين است و سايرين بايد به اين اكثريت احترام بگذارند.

ص: 218

بايد پذيرفت كه نظر اكثريت بر نظر اقليت ارجح است و نبايد به بهانه هاي واهي موجب آشفتگي اذهان شد.

هم وطن! ممكن است رأي تو آن چيزي نباشد كه پيروز مي شود اما به ياد داشته باش كه آنچه اكثريت مي خواهند همان چيزي است كه بايد به آن عمل شود.

تسليم در برابر نظر اكثريت و احترام به عقيده غالب، نشانه اي از تفكر و درك عميق مردم يك كشور از صحنه انتخابات است.

انديشه اكثريت هم وطنانت انديشه اي است كه مي تواند كشورت را به بهترين سو ها رهنمون شود. پس به آن احترام بگذار.

گاهي وقت ها مي بازي اما با احترام به پيروزي رقيب تو هم برنده اي.

به نامزد منتخب مردم اعتماد كن و به او احترام بگذار.

سپاس از حضور

سپاس از حضور

حضور بابصيرت و آگاهانه مردم در انتخابات يك بار ديگر ايران بزرگ را آكنده از عطر معرفت كرد.

شكرانه اين حضور شكوهمند... لبخندي است كه بر لب رهبرمان و شما ملت سربلند خواهد نشست.

حضورتان يك بار ديگر ثابت كرد ايراني به اقتدار سرزمينش مي بالد.

پرشكوه باد اين همه اراده و عظمت...! نامت بلند باد كشورم...!

هم وطن! نمايش مقتدارانه حضورت در صحنه سياسي مبارك!

هم وطنان بزرگوار! آفتاب حضورتان بر تارك جهان درخشان باد.

زنده باد ايران و ايراني...

ص: 219

زنده باد اين همه وفاداري و شور...

برقرار باشي همواره وطن من!

سپاس از اين همه اقتدار و بزرگي...

زنده باد ملت، پاينده باد ميهن، برقرار باد پرچم سه رنگ جمهوري اسلامي ايران.

سپاس از ملتي كه حضور مقتدرانه اش خاري شد در چشم نااهلان و دشمنان.

دميدن آفتاب جلالت و سربلندي در سرزمين مان ايران، بر همگان مبارك.

سپاس از ملتي كه همواره به آرمان هاي شهدايش وفادار است.

هم وطن! معطر باد يادت كه دوباره عظمت خود را به رخ دشمنان كشيدي.

حضور تان گرامي باد كه به راستي اين حضور بارش باران رحمت الهي بود.

تصاوير شكوهمند حضور شما مردم وفادار به انقلاب تيري است كه بر قلب دشمنان خواهد باريد.

حضور گسترده مردم در پاي صندوق هاي رأي يك بار ديگر ثابت كرد كه ملت پرافتخار ايران همچنان به آرمان هاي والاي امام خميني رحمة الله وفادار بوده و به نظام جمهوري اسلامي و رهبري معظم و انقلاب اسلامي برآمده از خون شهيدان همچنان دل بسته اند.

آري... ملت رشيد ايران در جايي كه احساس مي كنند قدرت هاي سلطه گر جهاني عليه منافع ملي و حقوق ايران با انواع تحريم ها و تهديدها صف آرايي كرده اند واكنشي حماسي تر از خود بروز خواهند داد.

ص: 220

سپاس از مردمي كه حضورشان درك و فهم و شعور بالاي ملت سرافراز ايران را به دنيا نشان داد.

اين بار نيز حضور پرشور و آگاهانه قاطبه ملت ايران در يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، به خلق حماسه اي بزرگ و سرنوشت ساز منتهي شد.

حضور حداكثري ملت ايران در پاي صندوق هاي رأي علاوه بر آنكه پاي بندي ملت ايران به آرمان هاي انقلاب اسلامي را براي چندمين بار به نمايش گذاشت، اميدهاي دشمنان انقلاب اسلامي و ملت ايران را نيز در يكي از مهم ترين برهه هاي تاريخي ايران اسلامي به يأس تبديل نمود.

مشاركت بالا و غرورآميز ملت ايران در اين دوره علاوه بر آنكه تمام تحليل هاي دشمنان و ايادي آنها را نقش بر آب كرد، پاسخي كوبنده به تهديدات و زورگويي هاي خام و سبك سرانه استكبار جهاني در ماه هاي اخير به شمار مي رود.

ملت ايران در تمام ادوار انقلاب اسلامي نشان داده است كه به خوبي حساسيت شرايط و اهميت زمان را درك مي كند و هيچ گاه تحليل هاي مغرضانه و سوءنيت ها او را از تداوم پشتيباني و پاسداري از انقلاب و نظام اسلامي باز نمي دارد.

ملت ايران همچنان كه در گذشته هيچ گاه سنگر دفاع از حريم ولايت و نظام اسلامي را ترك نكرده بود، اين بار نيز با حضور آگاهانه و مشاركت حداكثري خود در انتخابات سرنوشت ساز رياست جمهوري بار ديگر پيوند ناگسستني ميان ملت و نظام جمهوري اسلامي را به رخ جهانيان كشيد.

ص: 221

ملت ايران با حضور آگاهانه خود به همه ملت هاي مسلمان تازه از بند رها شده منطقه نشان داد كه نظام مردم سالاري ديني مي تواند با اتكاء به مشاركت عظيم مردمي، به عنوان الگويي بي بديل، پاسدار دست آوردهاي يك انقلاب بزرگ و مردمي باشد.

حضور پرشور و شعور ملت هوشمند و انقلابي ايران در انتخابات رياست جمهوري در حافظه انقلاب اسلامي به عنوان حماسه اي بزرگ و به يادماندني نقش خواهد بست.

مبارك باد حضور حماسي، به شكوه و مقتدرانه شما ملت عزيز ايران!

آري... پيروز اين انتخابات مردم هستند كه كار دشمنشكن بزرگي را به منصه ظهور گذاشتند.

موفقيت ملت ايران در ارسال پيام پرمغز و روشنگر به افكار عمومي جهان كه لطف ديگري از خداوند توانا و مهربان بود را تبريك مي گوييم.

حضور به هنگام ملت ايران نشانگر بصيرت، اعتماد به نفس و شناخت درست آنان از زمانه بود.

خداوند متعال را سپاس گذاريم كه در طول مسير پرچالش ملت ايران همواره ياري خود را مبذول داشته است.

شكرانه برگزيده شدن از سوي مردم، تلاش در راه تحقق خواسته هاي مشروع آنهاست.

رأي دادن مردم، احسان آنها به نامزد منتخب خويش است و قدرداني از آنها و مردمي بودن، احساني است در پاسخ به احسان آنها.

قدرداني از مردم شركت آنها در انتخابات آينده را پرشورتر باشكوه تر و گسترده تر خواهد نمود.

ص: 222

ص: 223

فصل ششم: زيرنويس ها و پيام هاي كوتاه انتخابات شوراها

اشاره

فصل ششم: زيرنويس ها و پيام هاي كوتاه انتخابات شوراها

زير فصل ها

اهميت شورا و جايگاه آن در آموزه هاي ديني

نمونه هايي از مشورت هاي پيامبراكرم صلي الله عليه و آله

اهميت شورا

شاخص ها و ملاك ها در انتخابات شوراها

جلوه حضور

ص: 224

ص: 225

اهميت شورا و جايگاه آن در آموزه هاي ديني

اهميت شورا و جايگاه آن در آموزه هاي ديني

در ديدگاه اسلام، مشورت كردن افزون بر هدايت انسان، او را از تنگناها مي رهاند.

«وَأَمْرُهُمْ شُورَي بَيْنَهُمْ...؛ و كارشان را به مشورت با يكديگر انجام مي دهند». (شورا: 38)

«وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ...؛ و در كارتان با ايشان مشورت كن». (آل عمران: 159)

 «آنانكه امر پروردگارشان را اجابت نموده و نماز به پا مي دارند و كارشان را با مشورت يكديگر انجام مي دهند و از آنچه روزي آنها كرده ايم انفاق مي كنند». (شورا: 38)

«كسي كه افكار و انديشه هاي گوناگون را استقبال كند، موارد خطا و اشتباه را مي شناسد».(1)

«كسي كه به رأي خود استبداد ورزد، هلاك مي گردد».(2)

«هيچ تنهايي و بي كسي وحشتناك تر از خودپسندي و هيچ ياري مطمئن تر از رايزني با يكديگر نيست».(3)


1- نهج البلاغه، حكمت 164.
2- نهج البلاغه، كلمات قصار 152.
3- نهج البلاغه، حكمت 164.

ص: 226

«هر گروهي كه مشاوره را پيشه خود سازد به سوي كمال رهنمون مي شود».(1)

شوراها، انسان را در انجام امور، نيرومند مي سازد، مايه بركت و فهم و بصيرتش مي گردد، او را به رضاي خالق نزديك مي كند و به رأي خالص مي رساند.

آيه «وَ أَمْرَهُمْ شُورَي بَينَهُمْ» در مكه و آيه «وَ شَاوِرْهُمْ فِي الأَْمْرَ» در مدينه نازل شده است؛ يعني دين اسلام هم در شرايط خفقان مكه و هم در دوران تشكيل حكومت در مدينه، به مشورت سفارش مي كند.

هدف قرآن از تأكيد بر مشورت اين است كه اساس شورا و مشورت در شريعت اسلام، همواره پابرجا و جاويدان بماند.

فقدان سنت شورا در جامعه، شخصيت مردم را مي شكند و رشد افكار را متوقف مي سازد. چنين مردمي شايستگي زندگي حقيقي را از دست مي دهند. آنها مرده هاي زنده اند؛ چنآنكه در حديث شريف نبوي به اين حقيقت اشاره شده است:

... اگر زمامدارانتان، بَدان و توانگرانتان، افراد بخيل باشند و كارها به مشورت برگزار نشود، در اين صورت زير زمين از روي زمين براي شما بهتر است.(2)

پيامبر اعظم9 مي فرمايد: «هيچ قومي مشورت نكردند جز آنكه به بهترين امور هدايت يافتند».(3)


1- تحف العقول، ص 233.
2- تفسير ابوالفتوح رازي، ج1، ص 674.
3- جلالالدين سيوطي، دررالمنثور، ج 1، ص 90.

ص: 227

قرآن كريم در آيات مختلف نمونه هاي شاخصي از مشورت شخصيت هاي تاريخي را نقل كرده كه نشانه رواج آن در ميان ملل و اقوام مختلف است.

در قرآن، از مشورت ملكه سبا با سران كشور، مشورت زن و شوهر در امور خانوادگي، مشورت مؤمنان با هم، و مشورت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله با اصحاب و ياران سخن گفته است.

در اهميت مشورت و شورا، همين بس كه رسول خدا9 و اولياي الهي، با وجود عصمت و اتصال به منبع لايزال وحي الهي و قوه تفكر و تعقل نيرومندشان به مشورت مي پرداختند.

سيره عملي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و معصومين: همه بيانگر تأكيد خاص ايشان در به جا آوردن اين سنت حسنه در جامعه اسلامي است.

مشورت، موجب تبادل نظر، يك پارچگي افكار، روشن شدن امور و اطمينان خاطر در برطرف ساختن خطا مي گردد و ترك آن ستمي بزرگ بر جامعه و امت اسلام است.

در حكومت اسلامي، ضرورت دارد دولت مردان براي حل بسياري از مسايل اجتماعي و تأمين مصلحت هاي عمومي، با افراد باصلاحيت به مشاوره بنشينند و بر پايه آن تصميم گيري كنند.

در نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران هدف از تشكيل شوراها اسلامي انجام بهتر و سريع تر امور مربوط به شهر ها و روستاها مي باشد.

شوراها، كاركرد تمركز افكار در محيط هاي اجتماعي را بر عهده دارند.

احساس مسئوليت در افراد، پشتوانه بزرگي براي تحقق اهداف و موفقيت برنامه هاست، چنان كه امام علي عليه السلام مي فرمايد: «هيچ پشتوانه اي مثل مشورت نيست».

ص: 228

كليد خوشبختي و موفقيت مسلمانان در حيات اجتماعي شان «شورا» است. آيه كريمه «وَأَمْرُهُمْ شُورَي بَيْنَهُمْ» (شورا: 38) در تمام امور ما را به تشكيل شورا امر مي كند.

نمونه هايي از مشورت هاي پيامبراكرم صلي الله عليه و آله

نمونه هايي از مشورت هاي پيامبراكرم صلي الله عليه و آله

مشورت در تعاليم اسلامي اهميت زيادي دارد و پيامبر هم در موارد بسياري به اين امر مبادرت مي ورزيد و اصحاب خود را به آن سفارش مي كرد.

پيامبر پيش از جنگ بدر، افرادي را براي كسب خبر به كاروان تجارتي قريش _ كه از شام به رياست ابوسفيان باز مي گشت _ فرستاد. ابوسفيان از ماجرا باخبر شد و مسير خود را تغيير داد و فردي را به مكه فرستاد تا كفار را از اين قضيه باخبر كند. وقتي قريش اين خبر را شنيدند، همه از مكه خارج شدند و به سوي بدر به حركت در آمدند. پيامبر از اين ماجرا باخبر شد و با سپاهيانش مشورت كرد. ابتدا ابوبكر و عمر به ترتيب برخاستند و گفتند: نجنگيم. مقداد بلند شد و عرض كرد: امر خدا را اجرا كن، ما نيز همراهت مي جنگيم. سپس پيامبر خطاب به اصحابش فرمود: «اشيروا علي ايها الناس؛ اي مردم! به من مشورت بدهيد.» بعد ابن معاذ برخاست و گفت: «كه هرچه تو امر فرمايي ما نافرماني نكنيم.» پيامبر در اين جنگ با اصحابش مشورت و به پيشنهاد آنها نيز عمل كرد.(1)

روز بدر، هفتاد نفر از نيروهاي دشمن، اسير شدند. رسول خدا9 درباره سرنوشت آنان با بزرگان صحابه مشورت كرد و همه به قبول فديه رأي دادند و پيامبر هم پذيرفت.(2)


1- محمد بن يوسف الصالحي، شامي، سبل الهدي و الرشاد، ج4، ص 26؛ محمد بن جرير، طبري، تاريخ طبري، ج1، ص 140 و 189.
2- جلالالدين، سيوطي، دررالمنثور، ج3، ص 202.

ص: 229

پيامبر در كليه غزواتشان مشورت مي كردند: غزوه خندق، تبوك، جنگ طائف و خيبر. حتي در ماجراي تهمت به عايشه و طلاق ايشان نقل كرده اند كه با امام علي عليه السلام و اسامة بن زيد مشورت كرد.(1)

پيامبر ميايستاد و بر شاخه درختي تكيه مي زد و به ايراد خطبه نماز جمعه مي پرداخت. روزي فرمود: «خطبهخواندن به اين حالت بر من سخت است.» يكي از اصحاب عرض كرد: اي رسول خدا! آيا اجازه مي دهيد براي شما منبري بسازم، همانند آنچه در شام ديده ام؟ پيامبر در اين باره با مسلمانان مشورت كرد و نظر آنها مساعد بود. پس ساختن منبر شريف براي ايشان شروع شد. ايشان در تعيين مقدار صدقه هم با ياران خود مشورت مي كرد.(2)

بر اساس روايتي كه در بسياري از منابع اهل سنت آمده است، رسول خدا9 درباره تعيين كارگزاران حكومتي براي اداره مناطق تحت قلمرو مسلمانان و عزل و نصب آنان با ياران خود مشورت مي كرد و هيچ پستي را بدون مشورت با آنان، به كسي واگذار نمي كرد.(3)

اساساً مشورت مربوط به چگونگي اجراي قانون و احكام الهي است و پيغمبر، هيچ گاه در امر قانون گذاري مشورت نمي كرد؛ يعني در مواردي كه نص صريحي از سوي خداوند رسيده بود، از مردم نظرخواهي نمي كرد.(4) در جنگ بدر آمده است كه وقتي حضرت در منطقه بدر، پشت چاه، اردو زد. حباب بن منذر سؤال كرد: «آيا انجام اين كار بر اساس وحي الهي بود يا نظر خود را اجرا كردي؟» حضرت فرمود: رأي من چنين بود. حباب گفت: نظر


1- ابنهشام عبدالملك، السيرة النبويه، ج3، صص 344 و 345.
2- 4 ابنحجر عسقلاني، الاصابه في تمييز الصحابه، تحقيق: عادل احمد عبدالموجود، ج8، ص 461.
3- احمد ابنحنبل، مسند احمد بن حنبل، ص 95.
4- وَأَمْرُهُمْ شُورَي بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ؛ مؤمنان ميان يكديگر در كارهاي شان رايزني مي كنند و از آنچه روزيشان داده اي، مي بخشند». شورا: 38.

ص: 230

من اين است كه چاه آب را عقب خود قرار دهيم تا در صورت عقب نشيني، چاه آب را از دست ندهيم. حضرت نيز اين پيشنهاد را پذيرفت.(1)

اهميت شورا

اهميت شورا

تصميم گيري جمعي و مشاوره با اعضاي يك مجموعه، نتايج كار را به مصلحت آن مجموعه نزديك تر مي كند.

بهره گيري از ديدگاه هاي بهتر، تضمين پويايي فرد و مجموعه و نيز هدايت و اصلاح كژي ها، از ديگر فايده هاي مشورت كردن است.

شوراي شهر و روستا يك هدف براي مردمي است كه تصميم گيري و تصميم سازي در ديارشان براي آنها مهم است.

داشتن شورايي سالم، كارآمد و آگاه مي تواند پايه هاي فكري، فرهنگي، اقتصادي و عمراني شهر و روستاي ما را محكم تر كند.

بودن شوراهاي شهر و روستا يعني قدرت، اعتبار و عظمت باغبان هايي كه براي سرسبزي باغ سرنوشت شان تلاش مي كنند. من و تو همان باغبان سرنوشت مان هستيم.

از جمله آن كارها كه هيمنه شكوه ديار ما را حفظ مي كند، حضور پرشورمان در انتخابات شوراهاست.

انتخابات شوراها... انتخاب كساني است كه بايد براي من و شما تصميم بگيرند. و با دانشي كه دارند براي برطرف كردن مشكلات ما بكوشند. پس ما مي توانيم بهترين ها را انتخاب كنيم تا مسئوليت مان را به خوبي انجام داده باشيم.


1- ابن هشام عبدالملك، السيرة النبويه، ج1، ص 620.

ص: 231

اين را به ياد بسپريم كه مشاركت در تصميم، سياست گذاري، اداره آنجا كه زندگي مي كنيم و تعيين بهترين ها براي شهر مان يا روستاي مان، وظيفه ماست.

انتخابات شوراهاي شهر و روستا جايگاه راستين انعكاس اراده و نظر مردمي است كه خود را مسئول بهتر اداره كردن محيط پيرامون شان مي دانند.

مي خواهم جلوه اي زيبا و جذاب به شهرم، به روستايم بدهم! پس با قدرت سعي مي كنم تا مشاركت عمومي و هم بستگي را همين جا كه هستم بالا ببرم. تو هم با من هم قدم مي شوي؟

شوراي شهر و روستا يعني احساس مسئوليت، ميثاقي نانوشته با همشهريان براي بهتر انجام دادن كارها و البته در سايه درخت تنومند تقوا! پس بهترين را انتخاب كنيم.

نشاندن درخت دوستي و انداختن طرحي نو در سايه مهر و هم فكري يعني ما يك شوراي پويا انتخاب مي كنيم.

شورا، تجلي گاه عزت ملي در تصميم گيري و تصميم سازي ها.

شوراي شهر نظمي تشكيلاتي _ حقوقي است كه در بسياري از جوامع مورد استفاده قرار گرفته و از اين طريق مردم مي توانند در مسائل مربوط به زندگي و محيط زندگي خود دخالت كنند.

شوراها به عنوان تبلور و نمود مشاركت اصيل مردمي در عرصه تصميم گيري هاي اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي هستند و به نوعي مشاركت جمعي و تصميم گيري هاي مربوط به امور مردم هستند.

مردم با عضويت خود در شوراها به نوعي در حاكميت شريك شده و خرد جمعي آن حاصل ثمره خدمات و رفاه عمومي خواهد شد.

ص: 232

شوراها زمينه بروز استعدادها و خلاقيت ها و مديران جوان و تازه نفس در انجام امور مديريتي كشور را فراهم مي كنند.

شوراها در ابعاد نظارتي و تصميم گيري هاي مهم انجام وظيفه مي كنند و از اين طريق دولت با خواسته هاي به حق مردم و مردم با مشكلات دولت بيشتر آشنا مي شوند.

در شوراها بخشي از اختيارات دولت به اعضاي شوراهاي اسلامي شهر و روستا تفويض شده و بخشي از اين اختيارات به مردم برگردانده شده است.

حضور شوراها در مراكز تصميم گيري محلي باعث كاسته شدن از حجم فعاليت هاي اجرايي دولت و به دوش گرفتن بخشي از فعاليت هاي اجرايي توسط آنها مي شود.

شوراهاي اسلامي شهر و شهرداري به عنوان دو بازوي نظارتي و اجرايي نظام مديريت شهري نقش مؤثر و اساسي در روند اداره شهر ايفا مي كنند.

مشورت، يكي از اركان مهم سلامت تصميم گيري هاست.

جامعه اي كه سنت مشورت در آن حاكم نيست، در تب و تاب خودمحوري مي سوزد. ولي در جامعه اي كه در آن هم فكري و نظرخواهي، اصلي يقيني است و از اجزاي ضروري حيات آن به شمار مي آيد، بهترين راه و كامل ترين مسير در برابر افراد گشوده خواهد شد.

نبود سنت مشورت در جامعه، رشد افكار را متوقف مي سازد و چنين مردمي، شايستگي زندگي حقيقي را از دست مي دهند.

مشورت كردن علاوه بر رشد افكار و عقايد، انسان را از تنگناهاي تصميم گيري هاي مهم و حياتي رها مي كند و مايه گسترش فهم و درك انسان مي شود.

ص: 233

بسياري از مشكلات و نيازهاي انسان با تبادل نظر و هم فكري و همكاري با ديگران مرتفع مي شود.

سهيم شدن مردم در تصميم گيري ها و مديريت كلان كشور و در مصداق كوچك تر، در شهرها و روستاها نمونه بارز يك جامعه مدني است.

مسلماً اگر در اموري تصميم گيري ها از راه مشاوره و بررسي ديدگاه هاي افراد آگاه و صاحب نظر انجام شود، امكان دخالت و اعمال نظر و در نظر گرفتن منافع شخصي به كمترين حد خود مي رسد. چرا كه اين فكر گروهي است كه بر تصميم گيري ها اعمال مي شود نه نظر شخصي.

برخورد انديشه ها به صورت صحيح و تبادل افكار و عقايد متفاوت مي تواند نارسايي ها و كاستي هاي تصميم گيري فردي را از بين ببرد و اگر تصميم گيري ها جمعي باشد، نظارت و بررسي در عملكرد تصميم گيري ها نيز دقيق تر و موشكافانه تر خواهد بود و نتايج به دست آمده كامل تر و دقيق تر خواهد بود.

در كشور ما كه داراي نظامي اسلا مي و بر پايه اعتقادات ديني و قرآني است، مشورت و شورا كه اصل اسلامي ما نيز هست، از اهميت ويژه اي برخوردار است.

شورا يعني شعور، وحدت و انسجام.

شورا، نماد حاكميت مردم بر سرنوشت خويش.

شورا، يعني هم دلي و خرد جمعي.

شوراي شهر يا روستا بايد به وظايف خود به بهترين صورت ممكن عمل كند، چرا كه همه آنهايي كه مشتاقانه پاي صندوق آمده اند و رأي داده اند به آنهايي كه انتخاب شده اند، اعتماد كرده اند... اعتمادي كه مسئوليت مهم و بزرگي را در پيشگاه خداوند بزرگ يادآور مي شود.

ص: 234

من به عنوان كسي كه رأي دهنده هستم، همه تلاشم اين است كه آگاهي كامل اعضاي شوراي شهر يا روستايم را انتخاب كنم، چرا كه خوب مي دانم حتي يك رأي مي تواند سرنوشت شورا را تغيير دهد... پس مسئوليتي مهم براي من رقم خورده است.

ما مي دانيم در كشوري زندگي مي كنيم كه ايمان به خدا و ياد خداوند بزرگ و مهربان در تمام لحظات زندگي مان هويداست، پس چه زيباست زماني كه در تمام كارها از جمله انتخابات شوراها آسوده خاطر باشيم و وظايف مان را به خوبي انجام دهيم.

زندگي ما بر پايه اجتماعي بودن و هم زيستي رقم خورده است، يعني انسان موجودي اجتماعي است كه بدون هم نوع خويش نمي تواند به خوبي و به راحتي به زندگي خود ادامه دهد. پس خوب بدانيم كه همه ما در برابر پروردگار عالم مسئوليم، اعضاي شورا را به گونه اي انتخاب كنيم كه صلاح همه مردم باشد.

چه مسئوليتي از اين مهم تر و با ارزش تر كه حتي يك رأي از انتخاب من و تو، نقشي بسزا و مهم در شوراي شهر يا روستايمان دارد، پس با در نظر گرفتن رضايت آفريدگارمان و صلاح ديد مردم و جامعه پاي صندوق مي رويم تا شورايي مفيد داشته باشيم.

شاخص ها و ملاك ها در انتخابات شوراها

شاخص ها و ملاك ها در انتخابات شوراها

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه مشورت را با جان و دل قبول داشته باشد و در بررسي ها به نظر ديگران هم احترام بگذارد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه در هر شورايي سعي نكند كه رأي و نظر خود را به ديگران تحميل كند.

ص: 235

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه هرگز بدون مشورت ديگر اعضاي شورا، كاري را انجام ندهد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه هميشه سعي كند با شورا و مشورت گرفتن با ديگر همكارانش گره از مشكل مردم باز كند.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه در تصميماتش خدا را در نظر داشته باشد و هرگز موضوعي را براي منافع خود بيان نكند.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه در تمام امورات مربوط به شوراها به جمله معروف «وَأَمْرُهُمْ شُورَي بَيْنَهُمْ» ايمان داشته باشد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه بار علمي بالايي داشته باشد و بتواند با مراجعه به عقل خويش، نظري درست ارائه كند.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه كه دانش، ايمان و اخلاق نيك و پسنديده در او نمايان باشد تا مشورت او با ديگران مفيد واقع شود.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه مطمئن باشم حضور او در شوراها و نظرات او راهكاري مفيد خواهد بود.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه در جلسه شوراها به زمان ارزش قائل شود و هرگز براي بيان حرف هاي بي فايده، فرصت ديگران را از بين نبرد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه بداند مشورت جز وظايف اوست و بايد اين نكته را در نظر داشته باشد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه موضوعات جزئي و كلي مربوط به شوراها را هميشه با اهميت جلوه دهد و براي من كه به او اطمينان كرده ام كوتاهي نكند.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه همه فكرش انجام وظايفش به بهترين نحو ممكن باشد.

ص: 236

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه شيرين ترين لحظات زندگي اش در شورايش باشد و بهترين روزهايش انجام وظايفش باشد.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه توانش را با ايمانش همراه كند و با دلي آكنده از صبر و بردباري تصميمات و نظرش را بيان كند.

من كسي را انتخاب خواهم كرد كه دست و دلش هم دل و تمام تصميماتش خداپسندانه باشند.

رأي من يعني؛ انتخاب كسي كه بتواند حضوري مفيد در درياي بي كران شوراها داشته باشد.

رأي من يعني؛ انتخاب كسي كه هدفش رضايت خدا و خلق خدا باشد نه اندوختن اموال براي دنيا.

رأي من يعني؛ اعتماد به فردي كه مشكلاتم را با نظري عالي و ايده اي بهترين از بين ببرد.

رأي من يعني؛ انتخاب مهره اي كه هر حركتش تحولي عظيم و مفيد در بستر شوراها به وجود مي آورد.

رأي من يعني؛ شوري شيرين در پديد آوردن آرامش شهر و روستا.

جلوه حضور

جلوه حضور

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات شوراها يعني شركت در سرنوشت جامعه، يعني همين شهر و روستايي كه در آن زندگي مي كنيم؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات شوراها يعني ارزش قائل شدن براي شهر و روستايي كه در آن زندگي مي كنم.؟

ص: 237

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات شوراها يعني كه ما هستيم و هميشه خواهيم بود و تلاش مي كنيم زندگي آرامي داشته باشيم و تمام دغدغه هايمان را به افراد كاردان بسپاريم؟

آيا مي دانيد حضور من و شما در انتخابات شوراها براي هميشه در ياد تاريخ كشورمان خواهد ماند، چرا كه خودمان سرنوشت مان را تعيين كرديم و خودمان تشخيص داديم كه چه كساني مي توانند مشكلات احتمالي ما را بهتر حل و فصل كنند؟

شركت در انتخابات نمايش احساس مسئوليت براي سرنوشت كشور است.

شركت در انتخابات نمايش روح مشاركت جوي مردم در اداره ايران اسلامي است.

شركت در انتخابات شوراها نمايش دل بستگي مردم به نظام اسلامي است.

شركت در انتخابات، شوراها مسئوليت در برابر آينده ايران اسلامي است.

شركت در انتخابات شوراها اعتماد به نظام جمهوري اسلامي ايران است.

شركت در انتخابات شوراها در نظام جمهوري اسلامي ايران احساس آزادي كردن است.

انتخابات شوراها ، عرصه حضور پرشور و باشكوه ماست.

شركت آگاهانه و فعالانه مردم در انتخابات شوراها ، ضامن انتخاب صحيح از سوي ملت بصير و شريف ايران اسلامي است.

شركت گسترده و آگاهانه در انتخابات شوراها نمايش و جلوه هم بستگي، اتحاد و اقتدار ملي ماست.

شركت در انتخابات شوراها ، تجديد عهد ملت با آرمان هاي انقلاب، امام راحل= و شهيدان والامقام انقلاب اسلامي است.

انتخابات شوراها تجلي حضور و مشاركت سياسي مردم و عرصه تحقق اراده ملت براي تعيين سرنوشت خويش است.

ص: 238

ص: 239

كتاب نامه

كتاب نامه

1. قرآن كريم.

2. نهج البلاغه.

3. روح الله خميني، صحيفه امام، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني رحمة الله، چاپ اول، 1385.

4. _____________ ، صحيفه نور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ دوم، 1371.

5. سيدضياء الدين تنكابني،210 گل از گلستان غررالحكم، نداي كوثر، چاپ اول، 1384.

6. عباس زراعت و حميدرضا حاجي زاده، آشنايي با قانون اساسي، دانشپذير، چاپ سوم، 1389.

7. ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، مترجم: محمود مهدوي دامغاني، نشر ني، چاپ اول، 1368.

8. سيوطي، جلال الدين، دررالمنثور، مكتبة مرعشي نجفي، 1404ه . ق.

9. طبري، محمدبن جرير، تاريخ طبري، ج 1، بيروت، دارالمعرفه، 1414ه . ق.

10. ابن هشام، عبدالملك، السيرةالنبوية، بيروت، دارالمعرفه.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109