مجموعه مقالات اولين همايش حج و اقتصاد

مشخصات كتاب

مجموعه مقالات اولين همايش حج و اقتصاد

تدوين:پژوهشكده حج و ز يارت

ناشر:مشعر

محل نشر:تهران

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

پيش گفتار

در ميان عبادات، حج از جامعيت، پويايى، تنوع و گستردگى ويژه اى برخوردار است. از اين رو پژوهش در عرصه ها و ابعاد مختلف اين اقيانوس بيكران و صيد گوهرهاى گرانبهاى آن و كشف راهكارهايى كه بتواند اين عبادت سترگ را مايه قوام جامعه بشرى قرار داده و انسان را به ساحل سعادت رهنمون كند، همواره ضرورت دارد.

در موضوع حج و نيز موضوع اقتصاد به صورت جداگانه و تك نگارى پژوهش هايى ارزشمند صورت گرفته اما نوع رابطه اين دو موضوع و تأثير آنها بر يكديگر و بسيارى از دغدغه هاى ديگر متوليان اين دو عرصه، چندان مورد بحث و كاوش قرار نگرفته است.

با توجه به ابعاد گوناگون حج، پژوهشكده حج و زيارت بر آن شد كه با توجه به نامگذارى سال 139٠ به عنوان «جهاد اقتصادى» و سال 1391 به عنوان سال «توليد ملى و حمايت از كار و سرمايه ايرانى» از سوى مقام معظم رهبرى، رابطه حج و اقتصاد را به بحث گذارده و آن را به صحنه محافل علمى و پژوهشى بكشاند و نتايج آن را در قالب همايش حج و اقتصاد به جامعه علمى كشور ارائه دهد.

آنچه در اين مجموعه از نظر انديشمندان و محققان مى گذرد، مقالاتى است كه از طرف پژوهشگران و اساتيد ارجمند به دبيرخانه همايش ارسال شده و تنها بيانگر ديدگاههاى مؤلفان آنها بوده و صحت و سقم محتواى مقالات به عهده نويسندگان بوده و بعثه و پژوهشكده حج و زيارت از اين جهت مسئوليتى به عهده نمى گيرد.

از تمامى كسانى كه در برگزارى اين همايش گام برداشته اند صميمانه سپاسگزارى مى كنيم. اميد است اين همايش قدمى هرچند كوچك براى طرح موضوعات مربوط به حج و اقتصاد باشد و ما بتوانيم در فرصت هاى ديگر از توان علمى كشور در اين موضوع مهم و كاربردى، بهره مند شويم. توفيق همگان را از خداوند متعال خواهانيم.

پژوهشكده حج و زيارت

ص: 8

ص: 9

مقدمه

از زمان تأسيس بيت الله الحرام و فراخوان حج كه به امر خدا و توسط حضرت ابراهيم (ع) انجام پذيرفته قرن ها مى گذرد. قرن ها بعد كه يكى از فرزندان ايشان در آن سرزمين به عنوان آخرين پيام آور و مظهر رحمت واسعه الهى برگزيده شد بر شرافت آن افزوده گرديد. مهبط وحى علاوه بر محل انجام مناسك حج، خود حرم امن الهى بوده و قرار گرفتنن خانه خدا در آنجا سبب شرافت و احكام خاص آن گرديده كه وجوب تشرف با احرام از جمله آن مى باشد. اين مناسك عظيم در ايام خاصى از سال توسط مؤمنان كه از اقصى نقاط گيتى در مشاهد شريفه گردهم مى آيند، باشكوه و عظمت ويژه اى به منظور رضاى پروردگار و وصول به منافع وعده داده شده انجام مى پذيرد. شمول عنايت حضرت حق بر عاكفان و قاصدان سبب شده تا زيارت آن مكان شريف در همه اعصار و امكنه آرزوى همه مسلمانان باشد؛ مضافاً اينكه زيارت رسول الله (ص) و اهل بيت ايشان: و ديگر اولياء الهى كه مجاهدت هاى آنها سبب اعتلاى كلمه حق شده نيز در اين سفر، بر معنويت و ارزش آن مى افزايد. خصوصياتى مثل انجام مناسك حج در موعد و مكان خاص و وجوب يكبار در طى حيات مكلف و همچنين وجوب و استحباب عمره به حسب شرايط و تجديد عهد و پيمان با رسول گرامى (ص) و ديدن مكان هائى كه يادآور خاطرات شيرين و تلخ و در عين حال عبرت آموز تاريخ اسلام، موجب مى گردد تا با مرور زمان بر مشتاقين زيارت اين مشاهد شريفه افزوده شود و طبيعتاً انجام آن با اقتصاد رابطه اى نزديك داشته باشد به نحوى كه برخوردارى از استطاعت مالى يكى از شرايط وجوب حج مى باشد و همچنين از دير زمان تهيه مقدمات و مؤخرات آن نيز بدون برنامه ريزى اقتصادى از جانب فرد و حكومت تقريباً غير ممكن بوده است.

گرچه امروزه به دليل پيشرفت هاى شگرف در زندگى بشرى تهيه بسيارى از مقدمات و ملزومات حج آسان شده، ولى در مقابل، ارتباط حج با اقتصاد نيز آنچنان پيچيده گشته كه تأثيرگذارى آن بر متغيرهاى اقتصادى مثل نرخ ارز؛ حمل و نقل؛ تجارت بين الملل؛ اشتغال و ديگر متغيرهاى اقتصادى بر كسى پوشيده نيست. به نحوى كه تحولات چند سال اخير در زمينه تهيه مقدمات و مؤخرات سفر مثل ثبت نام؛ تهيه گذرنامه و اجازه سفر، تهيه لباس

ص: 10

و ديگر لوازم سفر، انتقال ارز و وليمه در كشورهاى مبدأ و همچنين انتقال حجاج و زائرين و اسكان آنها؛ تأثير بر مهاجرت نيروى كار و اشتغال بعضى از كشورهاى مسلمان و حجم تجارت بين المللى؛ خريد سوغات و ميزان قربانى در موسم حج در سرزمين حجاز از اهم موضوعات مى باشد.

بر حسب آمارهاى رسمى سالانه قريب به شش ميليون معتمر و يك و نيم ميليون حاجى از سراسر دنيا براى برخوردارى از منافع وعده داده شده بدانجا سفر مى كنند كه گردش مالى مربوطه تا پايان سفر ارقامى است كه مى تواند اقتصاد كشورهاى مبدء و مقصد را تحت تأثير قرار دهد. لذا ضرورى است مباحث مربوطه در چارچوب هاى علمى مورد مداقه قرار گيرد.

گرچه در گذشته تلاش هائى به صورت تك نگارى در قالب مقاله و يا تحقيقات ديگر انجام پذيرفت و همچنين مقدماتى در سال هاى گذشته به منظور برگزارى همايشى در اين مورد فراهم شده بود كه به دلايل مختلف به ثمر ننشست. تا اينكه بعثه مقام معظم رهبرى در امور حج و زيارت تصميم گرفت در سال 139٠ كه توسط مقام معظم رهبرى سال جهاد اقتصادى نام گذارى شده بود با استفاده از تجربيات صاحب نظران در عرصه حج و اقتصاد؛ اقدام به برنامه ريزى براى برگزارى همايشى به منظور فرهنگ سازى توجه به ابعاد اقتصادى حج و نيز افزايش سطح خدمات رسانى به حجاج؛ استفاده كارآمد از امكانات موجود؛ كاهش هزينه هاى سفر؛ استفاده بهتر حجاج از زمان سفر، جمع آورى اطلاعات و آمار و آشنايى با وضعيت موجود؛ آشنايى با متوليان و مرتبطان با موضوع حج و اقتصاد؛ آشنايى با ظرفيت هاى كشور در اين مورد؛ بررسى آسيب ها و مشكلات بعد اقتصادى حج؛ ارائه راهكارهاى مناسب جهت برون رفت از آسيب ها و مشكلات و ترسيم نقشه راه براى پرداختن به موضوع حج و اقتصاد در آينده نمود كه تلاش بى وقفه تقريباً يك ساله همكاران در دبيرخانه همايش در تاريخ 22/4/1391 مصادف با 22 شعبان المعظم 1433 به ثمر نشست.

در ابتدا فراخوان مقاله به تمامى مركز علمى - پژوهشى كشور ارسال گرديد كه پس از دريافت چكيده مقالات و تأييد عناوين مناسب، مجموعاً 75 مقاله دريافت شد كه پس از ارزيابى تعداد 32 مقاله امتياز لازم جهت چاپ در مجموعه مقالات را كسب نمودند.

اين مقالات در پنج محور كلى:

1. كليات شامل مباحث اقتصادى حج در قرآن و سنت، اقتصاد حج از منظر امام (رحمه الله) و رهبرى، مباحث اخلاقى اقتصاد حج و مباحث ديگر؛

2. مباحث فقهى حج و اقتصاد مثل ثبت نام حج و عمره؛ تاثير هزينه سوغات و وليمۀ حج در استطاعت و شرايط درآمد براى استطاعت.

3. مباحث اقتصاد خردى حج شامل تبيين استطاعت و محاسبه آن؛ اصلاح فرهنگ سوغاتى در حج؛ عوامل مؤثر بر تقاضا براى حج و محاسبه آن و عوامل اجتماعى مؤثر بر تقاضاى حج.

4. مباحث اقتصاد كلانى حج مثل بودجه بندى در حج؛ تأثير حج بر عاملان اقتصادى و اقتصاد عربستان؛

5. مباحث مربوط به اقتصاد بين الملل شامل نقش حج در تاسيس بازار بين الملل اسلامى؛ و نقش آن در افزايش مبادلات تجارى و همگرايى اقتصادى كشورهاى مسلمان و مبادلات ارزى و نرخ ارز توزيع شدند.

ص: 11

قطعاً اين تلاش بدون همدلى و همكارى ممكن نبود لذا جا دارد تا از حمايت هاى نماينده مقام ولى فقيه در امور حج و زيارت و سرپرست حجاج ايرانى حجت الاسلام و المسلمين قاضى عسكر تشكر نمايم همچنين اعضاى محترم كميته علمى همايش اساتيد گرامى دكتر سيد كاظم صدر؛ دكتر عباس عرب مازار؛ حجج الاسلام و المسلمين دكتر احمد عابدى؛ غلامرضا مصباحى مقدم و مجيد رضائى دوانى و حجت الله بيات و دكتر محمد نهاونديان و دكتر محمد زمان رستمى و سيد ابوالحسن رضوى و همچنين تمامى محققان و پژوهشگران در سراسر كشور كه با ارسال مقاله و قبول ارزيابى مقالات و اظهار نقطه نظرات اصلاحى موجبات ارتقاى سطح علمى مقالات را فراهم نمود سپاسگزار باشم. در نهايت با توجه به سابقه ديرين موضوع و برگزارى اولين همايش در اين زمينه، بايد اظهار داشت كه قطعاً مجموعه حاضر با نواقص و محدوديت هايى همراه مى باشد كه خود مى تواند زمينه ساز تحقيقات و همايش هاى آتى باشد.

دبير علمى همايش

سيد ضياءالدين كياءالحسينى

ص: 12

ص: 13

بخش اول: كليات

اشاره

ص: 14

ص: 15

گستره ابعاد اقتصادى حج

اشاره

مجيد رضايى دوانى (1)

قبله گاه مسلمانان برخوردار از آيات بينات، امنيت و هدايت جهانيان است. پناهگاه بشريت و مكان امن براى عارفان و معتكفان درگاه الهى است. تمامى انسان ها مأمور به زيات آن و شاهد منافع آن هستند. بيابان لم يزرع و وادى خشك به دعاى ابراهيم (ع) محل وفود انسان ها گشت و نعمت هاى الهى بر آن باريدن گرفت. (سوره آل عمران، آيه 96، ابراهيم، 35 - 37، حج، 26 - 27، بقره، 125 و 126 سال ها از آن زمان مى گذرد و هر ساله ميليون ها عاشق پاكباز با كوله بارى از اميد و آرزو در آن ديار رحل اقامت مى افكنند و زيباترين جلوه هاى عبوديت شكل مى گيرد.

كاروان حجاج با حضور در ميقات هاى عارفانه جلوه اى از قيامت را مشاهده مى كند و جوشش ايمان آنان در آن ديار سربرمى آورد و براى تقرب به بارگاه الهى از خودبينى مى رهند و با درك عيد اضحى شادى ملكوتى خود را جشن گرفته و همنشين ملكوتيان مى گردند و از تمامى مظاهر شرك و آلودگى ظاهرى و باطنى برائت جسته و براى زيستنى بى آلايش آماده مى گردند و اين تمام نعمت حج بر آدميان است.

اما در كنار اين حضور عارفانه منافع دنيويى نيز براى انسان ها شكل مى گيرد. علاوه بر منفعت وحدت اسلامى، ديدار دوستان و برادران ايمانى و ديگر منافع فرهنگى، اجتماعى عقيدتى و سياسى، منافع اقتصادى حج هم ظهور و بروز گسترده اى دارد. بررسى آثار اقتصادى حج در طول سال جايگاه و اثر يكى از مهم ترين نهادهاى مذهبى را در اقتصاد اسلامى روشن مى كند. نهادهاى مذهبى به علت ارتباط وثيق با قلوب مردم مسلمان علاوه بر ارتباطات معنوى، شكل دهنده روابط اقتصادى مى باشند.

نوشتار حاضر پس از بيان جايگاه اقتصادى حج در متون دينى و گذر تاريخى ارتباط اقتصاد اسلامى و اقتصاد حج را مطرح مى كند و ويژگى حج را در اثرگذارى بر اقتصاد اسلامى بررسى مى كند تا نشان


1- عضو هيات علمى دانشگاه مفيد و مدير مركز مطالعات قرآن.

ص: 16

دهد حكم فقهى چگونه اقتصاد را شكل مى دهد. پس از آن بازار خدمات حجو تعداد متغيرهاى اقتصادى مؤثر در بازار را نشان مى دهد.

اقتصاد حج در متون دينى

1. خداوند متعال در قرآن كريم در سوره حج مى فرمايد:

(وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيتِ أَنْ لا تُشْ-رِكْ بِي شَيئاً وَ طَهِّرْ بَيتِي لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ * وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيامٍ مَعْلُوماتٍ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ * ثُمَّ لْيقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيطَّوَّفُوا بِالْبَيتِ الْعَتِيقِ)

حج براى انجام مناسك توحيدى قرار گرفته و همه انسان ها براى مشاهده منافعشان و ياد خدا به مكه خوانده شده اند، تا از آن گوشت ها بخورند و به ديگر انسان هاى نيازمند صدقه دهند. در حج علاوه بر ياد خدا صدقه به فقرا هم و شكر نعمت گوشت دام ملحوظ است. منافع انسانى حج شامل هر نوع منفعت دنيوى و اخروى مى گردد. امام صادق (ع) در حديث «ربيع ابن خيثم منافع» را اعم از منافع دنيا يا آخرت مى دانند. (الكلينى، ج4، ص422 امام رضا (ع) در روايت علل محمد بن سنان از جمله علل حج را بهره مندى انسان ها در شرق و غرب عالم (حجاج و غير حجاج) دانسته و فرموده تجار و وارد كنندگان كالا و فروشندگان و خريداران كلى و جزئى همگى از منافع حج بهره مند مى گردند و نيازهاى افرادى كه در حج جمع مى شوند برآورده مى شود. (الصدوق، ص4٠4 و 4٠5) در روايت ديگر امام صادق (ع) در جواب «هشام بن الحكم» از جمله علل حج را اجتماع انسان ها از شرق و مغرب در سود تجارى از تجارت بين شهرها و سود شاغلين در بخش حمل و نقل دانسته اند. (الصدوق، ص4٠5)

2. از جمله آثار حج در روايات رفع فقر و كسب ثروت معرفى شده است. از پيامبر (ص) اسلام نقل شده كه فرموده حج بجا آوريد تا بى نياز گرديد و فقر از شما رخت بربندد. از امام على (ع) و امام سجاد (ع) و امام صادق (ع) هم روايت شده كه حج باعث رفع فقر و وسعت روزى مى گردد (الريشهرى، ص164 و 165)

3. حضرت ابراهيم (ع) از خداوند متعال خواست كه روزى اهل مكه تأمين گردد. ( وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللهِ وَ الْيوْمِ الآخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلى عَذابِ النَّارِ وَ بِئْسَ الْمَصِيرُ ) (بقره: 126)

4. قربانى از جمله واجبات حج است كه بايد به مكه آورده شود و پس از ذبح قسمتى از آن به فقرا و قسمتى توسط حجاج مصرف مى گردد. خداوند مى فرمايد: ( وَ الْبُدْنَ جَعَلْناها لَكُمْ مِنْ شَعائِرِ اللهِ لَكُمْ فِيها خَيرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللهِ عَلَيها صَوافَّ فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ كَذلِكَ سَخَّرْناها

ص: 17

لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ) (حج: 36 از پيامبر گرامى (ص) نقل شده كه عيد قربان براى وسعت روزى مساكين و بهره مندى آنان از گوشت قربانى قرار گرفته است (الصدوق، ص437)

5. هزينه حج بايد از مال طيب و طاهر تأمين گردد و گرنه حج او مقبول نيست. روايات متعددى از پيامبر اكرم (ص) و ائمه (ع) رسيده است (الريشهرى، ص25٠ و 251)

6. صدقه دادن در هنگام حج مطلوب است. (الريشهرى، ص268)

7. هديه جزو هزينه هاى حج قلمداد شده و مستحب است حاجى هدايايى از مكه تهيه كند (الكينى، ج4، ص28٠)

8. اگر حج گزار نباشد حاكم بايد عده اى را به هزينه بيت المال به حج بفرستد. (الريشهرى، ص172)

اقتصاد حج در گذر تاريخى

از زمانى كه زائران كعبه به تدريج شهر مكه را بنياد نهادند اقتصاد مكه شكل گرفت و درآمد اقتصادى مردم آنجا از راه هاى گوناگونى تأمين شد. شهر مكه به دليل غير قابل كشاورزى بودن و فقدان آب امكان گسترش فعاليت كشاورزى را نداشت. درآمد مردم عمدتاً از طريق شكار، هداياى زائران مكه، دامپرورى و خريد و فروش كالا در هنگام حج و عمره بود. تا قبل از زمانى كه هاشم بن عبدمناف راه تجارى شمال و جنوب را از طريق مكه راه اندازى كرد درآمد مردم چندان زياد نبود.

با مركزيت تجارى مكه و رفت و آمد تجار اهل مكه به يمن و شام در زمستان و تابستان درآمد مردم رشد فراوانى يافت و تجارت مهم ترين راه كسب درآمد قلمداد شد. تشكيل بازارهاى متعدد در موسم حج، با حضور قبائل و زوار فراوان، رونق تجارى را دامن زد. شهر مكه شاهد حضور پيامبر (ص) قبل از بعثت در كاروان هاى تجارى بود. حضرت دو بار (سن ده سالگى همراه عموى گراميش ابوطالب و سن 25 سالگى از طرف خديجه كبرى (س)) از مكه براى تجارت خارج شد. درآمد حاصل از تجارت منبع زيادى بود و تمامى اهل مكه تلاش داشتند سرمايه اى تهيه كنند و در كاروان تجارى بزرگ سال كه ميان يمن و شام در حركت بود مشاركت نمايند. شكست حمله ابرهه به مكه و افزايش تقدس مكه علاوه بر مراسم حج و وجود امنيت راه خشكى تجارى كه از دل بيابان هاى سوزان مى گذشت (در مقابل تهديد نظامى راههاى تجارى دريايى به علت جنگ ايران و روم) روز به روز وضعيت تجارى مكه را بهبود بخشيد. قرآن ارزش امنيت تجارى و اثر تجارت در تأمين درآمد مكه را بازگو كرده است (سوره قريش) وقوع جنگ ميان ايران و روم و ناامنى راههاى دريايى و توانايى اهل مكه در عبور از بيابان ها سهم تجارت خارجى اهل مكه را افزايش داد. پس از اسلام هم مكه نقش خود را در تجارت حفظ كرد. از علل اساسى جنگ هاى ميان پيامبر (ص) و كفار قريش اين بود كه پيامبر (ص) و يارانش در مقابل توطئه قريش و اخراج مسلمانان از مكه، راه تجارى را ناامن كردند به گونه اى كه تا صلح حديبيه

ص: 18

مردم مكه نتوانستند تجارت خود را در امنيت انجام دهند و سود كافى كسب كنند (الواقدى، ج1، ص197، الافغانى، ص137 - 134)

بدون شك از عوامل پذيرش صلح حديبيه توسط مشركين، خطر نابودى اقتصادى مكه بود. پيامبر (ص) تهديد شرك را با فشردن گلوى اقتصادى مكه از بين برد و آنان را وادار كرد از مخالفت با اسلام دست بردارند. (الافغانى، ص137 و 138)

تجارت مكه به كاروان بزرگ سال اختصاصى نداشت. عراق، حبشه و ديگر مناطق شاهد حضور تجار مكه بود. (على، ج7، 261 و 294 و 295 به علت مشاركت تمام مردم مكه در كاروان هاى تجارى، سرمايه كاروان رقم قابل ملاحظه اى بود. سرمايه كاروان ابوسفيان كه در جنگ بدر مورد تعرض قرار گرفت 5٠ هزار دينار طلا بود. كاروانهاى ديگر هم كه همان مقدار سرمايه داشت در طول سال به حركت در مى آمد. (الواقدى، ج1، صص27 و 198 و 20٠) به علت انگيزه سود در تجارت (نه تأمين كالاى مورد نياز شهر) تجارت مكه به كالاى خاصى اختصاص نداشت. انواع كالاها در كاروان ها وجود داشت. معاملات طلا و نقره و جواهرات هم شايع بود و صرافى ها به صورت گسترده وجود داشت به همين علت رباخوارى نيز شايع بود. (بخش فرهنگى جامع مدرسين حوزه علميه قم، ص76 و 77) در كنار تجارت، دامدارى در مكه رونق داشت نياز مردم به گوشت و حيوانات باربر براى حمل و نقل و نياز حجاج براى قربانى در مراسم حج از عوامل اصلى گسترش دامدارى در مكه بوده است. پيامبر (ص) نيز دوران كودكى خود را كه مشغول چوپانى گوسفندان قريش بوده يادآورى نموده است (الهندى، ج14، 183 علاوه بر تجارت و دامدارى به علت جايگاه دينى حج، اوقاف زيادى براى مكه اختصاص مى يافت. در طول تاريخ دولت ها و افراد ذى نفوذ به انگيزه هاى مختلف در جهت تسهيل امر حج و خدمت به حجاج، آثارى از خود به جا مى گذاشتند. تأمين آب براى حجاج از موارد مهم و حساس بوده است و براى تهيه آب، چاهاى مختلفى حفر شده است. خلفاى بنى اميه و بنى عباس هر يك به گونه اى در اين امر سهيم شدند و چاهاى عين زبيده - همسر هارون بن رشيد - هنوز قابل استفاده است. (جعفريان، 33 و 34) در طول ايام حج در جهت اطعام حجاج و كمك به جابجايى آنان افراد خير به صورت هاى مختلف به آنان كمك مى كنند، حجاج نيازمند را سير مى كنند و جاى مناسب براى آنها تهيه مى كنند.

ابعاد اقتصادى حج و اقتصاد اسلامى

اقتصاد اسلامى در بخش هاى مختلف توليد و مصرف، چارچوب هايى را تدوين مى نمايد. در بخش توليد در كنار بخش كشاورزى و صنعت بخش خدمات، جايگاه مهمى دارد. آموزش، بهداشت، حمل و نقل، تحقيق و توسعه و گردشگرى از مهم ترين موارد خدمات است. بخش گردشگرى به تدريج در دوره هاى اخير به جهت تحول صنعتى، رشد نموده است. افزايش درآمد طبقات متوسط و كاهش

ص: 19

هزينه هاى جابجايى، زمينه گسترش گردشگرى را فراهم ساخته است. گردشگرى انواع متعددى دارد، تفريحى، علمى و مذهبى. گردشگرى تفريحى عمدتا در ايام تعطيلات در دورن كشورها و بين كشورها رواج زيادى دارد و توانسته درآمد فراوانى را ايجاد كند. گردش مالى ناشى از گردشگرى در ميان بخش هاى توليدى يك كشور و همچنين گردش مالى بين كشورها در حال تزايد و افزايش است. گردشگرى علمى نيز گرچه به افراد محدودترى اختصاص دارد ولى مقدار آن قابل ملاحظه است. گردشگرى مذهبى در تمام دنيا به صورت بسيار گسترده از قديم الايام وجود داشته و شايد بتوان گفت قديمى ترين نوع گردشگرى، نوع مذهبى آن است. معابد و زيارت گاه هايى كه در تمام اديان وجود دارد ساليانه افراد بسيارى را به خود جذب مى كند. معابد هندو، كليساها، كنيسه ها، مسجدالاقصى و ده ها مكان ديگر، ساليانه ميليون ها انسان مشتاق را به خود جلب مى كنند و زيباترين صحنه هاى انسانى و دلدادگى را رقم مى زنند. در ميان آئين هاى مذهبى دنيا بدون شك، حج اسلامى جلوه انگيزترين است. حركت ميليونى از اقصى نقاط دنيا براى حضور در ايام معلوم و معدود همراه با آداب ويژه احرام، طواف، سعى، نماز، وقوف، دعا، قربانى، و رمى شياطين از شكوه و عظمت ويژه اى برخوردار است. قدمت اين مراسم به دهها قرن مى رسد و هيچ گاه خانه خدا از مشتاقان خالى نشده است. اجابت دعا و دعوت ابراهيم (ع) براى حضور موّحدان در ام القرى و انجام عبادت خالصانه از حدود 4٠ قرن قبل تا به امروز، جريان انسانى بزرگى را رقم زده است.

گرچه حج مورد توجه ديگر اديان هم بوده، ولى بعثت اسلام و احياء شريعت ابراهيمى و نزول آيات مباركه قرآن و حاكميت ارزش هاى دينى در منطقه مكه، حج را با تغييرات اساسى همراه كرد. خداى متعال بر توانايان مقرر نموده كه حداقل در عمر يكبار در ايام خاص به آن منطقه سفر كنند و اعمال خاصى را به جا آورند. ( فِيهِ آياتٌ بَيناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِي عَنِ الْعالَمِينَ ) (آل عمران: 97 علاوه بر وجوب يكباره حج در عمر انجام حج و عمره به صورت مكرر از صفات عالى اولياء بوده و دهها روايت در تشويق به آن وارد شده است. موارد فوق باعث شده ساليانه افراد بسيارى بدون تبليغات با علاقه فراوان براى شركت در مراسم ثبت نام كنند، هزينه هاى متعددى را متحمل شوند و با ميل و رغبت اموال خود را صرف كنند تا در ضيافت الهى حاضر شوند. براى انجام مراسم حج و عمره تقاضاى حضور در حج و برخوردارى از خدمات حج شكل مى گيرد. با شكل گيرى عرضه آن و تعادل بازار عرضه و تقاضا مبادله رخ مى دهد و براساس قيمت توافقى، علاقمندان در مراسم شركت مى كنند. هر يك از عرضه و تقاضاى خدمات حج متأثر از عوامل گوناگونى است كه بر نقاط تعادلى، قيمت توافقى، مقدار عرضه و تقاضا و. . . اثرگذار است. شناخت ابعاد اقتصادى حج، متكى بر شناخت عرضه و تقاضا و عوامل موثر بر هر يك

ص: 20

است. آن چه در پى خواهد آمد شناخت اجمالى بازار خدمات حج است كه مى تواند ما را در شناخت ابعاد اقتصادى حج و به طور كلى ابعاد حج يارى رساند. شناخت گردشگرى مذهبى مى تواند يكى از مهم ترين بخش هاى اقتصاد اسلامى را روشن كند. بخشى از آن چه به عنوان اقتصاد اسلامى مطرح است تحت تأثير اعمال عبادى است. وجود زيارت گاهها و مساجد و اماكن مذهبى، بازار خدمات مذهبى را رقم مى زند و اين بازار از مواردى است كه در درون دين شكل گرفته است.

در اقتصاد اسلامى گاه چارچوب هايى در مورد توليد يا مصرف يا غير آن مطرح مى شود. مردم كه در صدد توليد يا مصرف هستند در چارچوب شرع فعاليت مى كنند. كشاورزى، صنعت و خدمات در حدود شرع شكل مى گيرد و آثار آن معلوم مى شود. تفاوت كشاورز مسلمان با غير مسلمان در همين است كه كشاورز مسلمان اصولى را مراعات مى كند كه ممكن است غير مسلمان مراعات نكند ولى لزوما شيوه توليد تغيير نمى كند ولى گاه در درون شرع امورى ذكر مى شود كه جريان تازه اى از توليد يا مصرف را به راه مى اندازد.

حج از مواردى است كه به واسطه دستور شرع انجام مى گيرد، خدمت جديدى در ابعاد جديدى رخ مى دهد و لازم است در تحقق آن مسلمانان شركت كنند. در واقع خدمت جديدى در بازار خدمات، بايد به جهت انجام فريضه شكل گيرد. مشابه آن در مورد نماز جماعت، روزه، زكات و وقف است. با توجه به لزوم برپايى شعائر دينى خدمات و كالاهايى براى تحقق آن لازم است كه توليد كنندگان آن را توليد كنند، با تقاضاى مسلمانان نسبت به آن كالا و خدمات براى انجام شعائر دينى و عرضه آن توسط توليد كنندگان بازار شكل مى گيرد. اگر توليد و تقاضاى آن مجانى باشد، به صورت امر خيريه و بخش سوم اقتصاد است و اگر قيمت داشته باشد بازار بخش خصوصى شكل مى گيرد.

اگر حج، واجب نمى شد نه چنين مردم مشتاقانه به آن منطقه حركت مى كردند و نه مكه و مدينه توسعه زيادى پيدا مى كرد و نه درآمد زيادى براى حج پس انداز مى شد. البته واجب نبودن باعث تعطيلى نمى شود كما اين كه امروزه زيارتگاه هاى متعددى هست كه جنبۀ وجوبى ندارند ولى رفت و آمد به آنان زياد است، ولى ترديدى در اثرگذارى وجوب حج نيست؛ به ويژه آن كه منطقه مكه از هيچ امكانات طبيعى برخوردار نيست و تنها عاملى كه افراد را به آن مى كشاند امر معنوى است. امروزه گرچه امكانات فراوانى براى زوار فراهم نشده ولى در طول تاريخ، مكه هميشه از كمبود آب در مضيقه بوده و گرماى آن بسيار آزار دهنده است.

ازاين رو شعائرى مثل حج ابعاد جديدى از اقتصاد اسلامى را شكل مى دهد كه متفاوت از بخش هايى است كه با ديگر اقتصادها مشترك است. اقتصاد حج از مختصات اقتصاد اسلامى است و آثار آن متفاوت از ديگر امور است.

ص: 21

بازار خدمات حج

بازار خدمات حج شامل انواع بازارهاى كوچك تر است كه در آن بازار بزرگ شكل مى گيرد. با توجه به اين كه اكثر كشورها بايد براى حج به كشور ميزبان سفر كنند مجموع خدمات رسانى در دو كشور مقصد و مبدأ شكل مى گيرد. مقدمات كار در كشور مبدأ و انجام حج در كشور ميزبان رخ مى دهد. به جهت آنكه رابطه دو كشور مطرح است مباحث مربوط به اقتصاد بين الملل شكل مى گيرد. از سويى در هر دو كشور حج در ابعاد فردى و اجتماعى موثر است، از بعد اقتصادى، حج به عنوان يكى از مشاغل دخيل در اقتصاد كلان، ابعاد كلان دارد و از بعد اقتصاد خرد هم قابل بررسى است.

از سوى ديگر عوامل درگير بحث خدمات حج، بخش خصوصى و بخش دولتى است. بنابراين در بازار خدمات رسانى هر دو بخش حضور دارند. از بخش دولتى دستگاه هاى مختلف دخالت دارند. در شرايط فعلى در ايران دستگاه هاى دخيل در امر حج عبارتند از:

1. بعثه رهبرى

2. هيأت دولت

3. قوه قضائيه و سازمان بازرسى

4. مجلس شوراى اسلامى و ديوان محاسبات

5. وزارت ارشاد اسلامى و سازمان حج

6. وزارت امور خارجه

7. وزارت اطلاعات

8. وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشكى

9. هلال احمر

10. صدا و سيما

11. نيروى انتظامى

12. سپاه پاسداران

13. ثبت احوال

14. هواپيمايى كشور

15. بانك مركزى و ديگر بانكها

16. شركت هاى بيمه

17. گمرك

18. مخابرات

19. وزارت بازرگانى

ص: 22

20. بنيادها و ارگان هاى سهميه گيرنده در حج، مثل بنياد شهيد و جانبازان

21. سازمان دامپزشكى

22. بخش هاى تحقيقاتى و پژوهشى

هر يك از اين بخش ها خدمتى را عرضه مى كنند و هر خدمتى بازارى دارد. براى شناخت ابعاد اقتصادى حج بايد خدمات هر كدام از دستگاه ها معلوم گردد تا در شناخت حج كمك كند. ارزش خدمات برخى دستگاه ها روشن و قيمت دارد مثل شركت بيمه يا مخابرات، ولى خدماتى مثل امنيت و سياست گذارى به مثابه كالاى عمومى است كه قيمت گذارى آن با مشكل مواجه است.

از سوى ديگر در بخش خصوصى عوامل تقاضا و عرضه، خانوارها و بنگاه ها هستند. متقاضى حج براساس شرايط اقتصادى خانواده اقدام مى كند و شركت مسافرتى و زيارتى به دنبال ارائه خدمات است. تقاضاى حج در صورتى است كه فرد، دارايى و درآمد به مقدار نياز داشته باشد. بر حسب درآمد خانوار تقاضا شكل مى گيرد. گاه بايد چند سال پس انداز صورت گيرد تا درآمد مورد نياز شكل گيرد. پس تقاضاى حج با درآمد، دارايى و پس انداز ارتباط پيدا مى كند. اگر پس انداز چند سال شكل گيرد به آن خمس تعلق مى گيرد و ازاين رو با خمس و ماليات هم ارتباط پيدا مى كند.

براى رفتن حج به علت انبوه علاقمندان قرعه كشى صورت مى گيرد. علاقمندان بايد مبالغى را در حساب بانك مركزى واريز كنند تا در قرعه كشى شركت داده شوند و سپس مبالغ مذكور در حساب باقى بماند تا نوبت آنها حفظ شود. ازاين رو انبوهى از درآمدها و پس اندازها به بانك وارد مى شود و نوعى جمع نقدينگى و افزايش پس انداز ملى شكل مى گيرد. بررسى آثار آن نيز در ابعاد اقتصادى حج براى كشورهايى كه از اين شيوه استفاده مى كنند اضافه مى شود.

با تعيين اولويت و مشخص شدن نوبت افراد، هر فرد براى رفتن به حج بايد خدمات مختلفى را از دولت، و بنگاه خريدارى كند. اداره گذرنامه براى صدور گذرنامه، بخش پزشكى براى تشخيص بيمارى و تزريق واكسن، بخش هواپيمايى براى بليط حمل و نقل، شركت بيمه براى بيمه، تهيه و اسكان و وسايل جابجايى و تهيه غذا و امكانات اقامتى از سازمان حج، خريد ارز مسافرتى از بانك مركزى، امنيت رفت و آمد از نيروهاى انتظامى و وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران، آموزش حج و كيفيت آمادگى كه از سوى بعثه رهبرى و مديران كاروان ها صورت مى گيرد با تهيه كتاب ها، و ابزارهاى رايانه اى خدمات فوق در درون كشور قبل از حركت شكل مى گيرد.

متقاضى حج وسايل و كالاهايى را از بازار تهيه مى كند؛ مثل لباس احرام، ساك، لباس سفر، خشكبار و مانند آن براى استفاده در مدت سفر و گاه قبل از حركت، دوستان و آشنايان را دعوت مى كند و از آنان پذيرايى مى كند. متقاضى بايد درآمدى را به صورت ارز بين المللى همراه داشته باشد تا بتواند ديگر نيازهاى خود را در ايام حج و در مدت سفر هزينه كند؛ حاجى قربانى، هزينه حمل نقل هاى جزئى

ص: 23

درون شهرى، هزينه سوغات و هدايا را تأمين مى كند و به ميزانى كه درآمد دارد به خريد سوغات دست مى زند. براى تماس با ايران از خدمات مخابرات استفاده مى كند و پس از بازگشت بر حسب شأن و شرايط افراد، از دوستان و آشنايان پذيرايى مى كند و آنان را به وليمه حج ميهمان مى كند و هداياى خريدارى شده را به افراد مى دهد. سفر حج با اعطاى هدايا به اتمام مى رسد.

براى كشور مقصد نيز از درخواست ويزا، ورود به فرودگاه، انتقال به مكه و مدينه، اسكان در مكه و مدينه، جابجايى در شهر، انجام مراسم در مسجدالحرام، مواقيت و مواقف و اماكن تاريخى، تهيه قربانى، غذا و مواد اوليه و انواع كالا در بازارها، تأمين بهداشت عمومى تا اعزام حجاج به كشورهاى خودشان را شامل مى شود.

البته عمده آثار حج در كشور مقصد شكل مى گيرد.

برحسب تقسيم بندى اقتصادى، حج در بازار كالا و خدمات، بازار كار، بازار سرمايه و بازار پول اثر دارد. در بخش كالا و خدمات داخلى، بازار انواع كالا و خدمات مورد نياز حج از لباس احرام، كتاب، غذا و مواد اوليه تا خدمات پزشكى و گذرنامه. . . . را شامل است.

در بخش بازار كار، حج باعث ايجاد بنگاه هاى مسافرتى زيارتى در بخش خصوصى و استخدام افراد مختلف براى تأمين خدمات حج در بخش دولتى مى شود. در بازار سرمايه پول حج باعث ورود و خروج ارز، تغيير پس انداز ملى، جمع آورى نقدينگى و تبديل آن به سرمايه گذارى و تغيير سرمايه كشور مى گردد.

از جهت بخش هاى حساب ملى، حج درمصرف ( C( ، سرمايه گذارى ( I( ، هزينه دولت ( G( ، خالص صادرات ( X - M( اثر دارد.

حج از بعد اقتصاد بين الملل به جهت نياز به خريد كالا در خارج از كشور، تقاضاى ارز خارجى (ريال سعودى يا دلار يا. . .) افزايش مى يابد و بر حسب عرضه و شيب آن، نرخ برابرى ارز داخلى و خارجى تغيير مى كند. اين مبالغ به خريد كالا و خدمات خارجى اختصاص مى يابد. بخشى از اين كالا و خدمات در عربستان مصرف مى شود و بخشى به صورت سوغات داخل كشور مى آيد.

در واقع در ازاى خروج ارز معادل بخشى از آن به صورت كالا به داخل كشور برمى گردد و اين كالا بر حسب تفاوت قيمت آن در خارج و داخل، باعثِ اثر بر بازار داخلى مى شود. اگر تفاوت قابل توجه باشد انگيزه خريد كالا از خارج زيادتر است و به علت جابجايى حدود يك ميليون نفر در سال از طريق حج و عمره كالاهاى زيادى وارد كشور مى شود و بخشى از نيازهاى داخلى از آن طريق تأمين مى شود و تقاضاى داخلى نسبت به آن كالاها كاهش مى يابد. كالاهاى وارداتى توسط زوار شامل پوشاك، وسايل الكترونيكى خانه، كتاب، اسباب بازى و. . . است كه بر حسب حجم آن ميزان اثرگذارى تفاوت پيدا مى كند.

ص: 24

از بعد ارزش افزوده، حج در خدمات و صنعت اثرگذار است و به صورت جزئى براساس فعاليت هاى اقتصادى 72 گانه مؤثر در توليد ناخالص داخلى، حج در امور ذيل به صورت مستقيم مؤثر است.

1. ساخت محصولات غذايى و انواع آشاميدنى ها 2. ساخت منسوجات 3. ساخت محصولات چوبى 4. ساخت محصولات كاغذى 5. انتشار و چاپ و تكثير رسانه هاى ضبط شده 6. ساخت وسايل نقليه موتورى 7. ساختمان مسكونى و غير مسكونى 8. عمده فروشى، خرده فروشى، تعمير وسايل نقليه و كالاها 9. هتل و خوابگاه 10. رستوران 11. حمل و نقل جاده اى، هوايى، راه آهن 12. پست و مخابرات 13. بانك 14. بيمه 15. خدمات واحدهاى مسكونى و غير مسكونى 16. خدمات دلال مستغلات 17. خدمات شهرى 18. امور دفاعى 19. امور انتظامى 20. آموزش در مقاطع مختلف 21. بهداشت و درمان دولتى 22. بهداشت و درمان خصوصى 24. دامپزشكى 25. خدمات تفريحى، مذهبى.

نتيجه گيرى

بنابراين براى شناخت مباحث واقعى اقتصاد حج لازم است امور ذيل مد نظر قرار گيرد.

الف) شناخت اقتصاد خرد حج شامل:

1. ميزان استطاعت بر حسب طبقات درآمدى و شؤون مختلف 2. اثر حج بر پس انداز خانواده 3. عرضه و تقاضا خدمات آموزشى، بهداشتى و تهيه لباس و حمل و نقل مورد نياز حج 4. عرضه و تقاضا ارز خارجى 5. عرضه و تقاضاى سوغات از خارج 6. عرضه و تقاضاى غذا براى پذيرايى 7. اثر حج بر وقف دارايى 8. اثر حج بر امور خيريه اقتصادى

ب) شناخت اقتصاد كلان حج شامل:

1. اثر حج در ارزش افزوده بخش خدمات، صنعت و كشاورزى 2. اثر حج در مصرف كلان 3. اثر حج بر هزينه دولت 4. اثر حج بر سرمايه گذارى 5. اثر حج بر خالص صادرات 6. اثر حج بر بازار كالا و خدمات 7. اثر حج بر بازار كار 8. اثر حج بر بازار سرمايه 9. اثر حج بر بازار پول 10. اثر حج بر هر يك از سازمان هاى بخش عمومى 11. اثر حج بر رشد و توسعه اقتصاد كشور 12. اثر حج بر ايجاد بازار مشترك اسلامى 13. اثر حج بر توزيع درآمد.

ج - بررسى بهره ورى و كارايى بخش خصوصى و دولتى در انجام و عرضه هر يك از خدمات تا معلوم شود سپردن كدام نوع خدمات به بخش خصوصى يا دولتى مناسب است. گر چه به نظر مى آيد سياست گذارى كلى بر دوش دولت است و كارهاى اجرايى را بخش خصوصى بهتر انجام مى دهد.

مباحث فوق براى كشور مقصد و مبدأ هر دو جريان دارد. هرگاه مجموع امور فوق براى تمام كشورها در سطح بين الملل معلوم و با هم تركيب شود آثار حج در اقتصاد كشورها به صورت مجزا براى كل اقتصاد جهانى معلوم مى شود.

ص: 25

منابع

1. قرآن كريم

2. الافغانى، سعيد، اسواق العرب فى الجاهليه و الاسلام، الطبعه الثالثه، دارالفكر، بيروت، 1394 ق.

3. بخش فرهنگى جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ربا، چاپ اول، موسسسه بوستان كتاب قم، 1381 ش.

4. جعفريان، رسول، آثار اسلامى مكه و مدينه نشر مشعر، تهران، 1379 ش.

5. الريشهرى، محمد، الحج، العمرة فى الكتاب و السنه، دارالحديث، قم، الطبعة الاولى، 1376ش.

6. سازمان حج و زيارت، همراه با حج، 1381.

7. الصدوق، ابوجعفر محمدبن على، علل الشرايع، داراحياء التراث العربى.

8. على، جواد، المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام، الطبعة الاولى، دارالعلم، بيروت، 1971م.

9. الكلينى، محمد بن يعقوب، الكافى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1391ق.

10. الواقدى، كتاب المغازى، تحقيق مارسدن جونز، موسسه الاعلمى للمطبوعات، بيروت.

11. الهندى، على المتقى بن حسام الدين، كنز العمال فى سنن الاقوال و الافعال، موسسه الرسالة، بيروت، 14٠9ق.

ص: 26

ص: 27

بررسى ظرفيت هاى اقتصادى حج ابراهيمى - محمدى (ص) با رويكرد نظام وار (سيستمى) در پرتو بيانات امام خمينى (رحمه الله) و مقام معظم رهبرى مدظلّه العالى

اشاره

على اكبر كريمى (1)

محمدحسين دلدار (2)

چكيده

از پيروزى انقلاب اسلامى تاكنون، هنوز نگاه جامع، وسيع و عميقى به ابعاد و ظرفيت هاى عظيم حج كه يكى از پنج ستون اصلى دين مبين اسلام به شمار مى آيد به وجود نيامده است. در سال هاى قبل از پيروزى انقلاب اسلامى حضرت امام خمينى (رحمه الله) با بيان صريح و عالمانۀ خود از ابعاد مختلف سياسى، اجتماعى و حتى اقتصادى حج ابراهيمى - محمدى پرده برداشت و حقايق بلندى را از اين كنگرۀ سراسرى بر همگان آشكار ساخت كه البته به سبب شرايط خاص آن زمان، بيشتر تمركز ايشان به ابعاد اجتماعى - سياسى حج بود و كمتر از ابعاد اقتصادى آن بحثى مطرح مى شد اما همچنان، اين دريچه پيش روى ما باز است. بعد از انقلاب اسلامى و استقرار نظام جمهورى اسلامى اين فريضه بيش از پيش مورد توجه قرار گرفت و در برنامه ريزى مسئولان و نگاه هاى مردمى جلوه كرد. در سال هاى اخير نيز ابعاد و ظرفيت هاى اين پديدۀ چند بُعدى به ويژه در بخش اقتصادى و با رويكرد نظام وار و به هم پيوسته از سوى رهبر عزيز انقلاب مطرح گشت و ايشان به نكات نابى از اين مسئله پرداختند و رهنمودهايى را به مسئولان و مردم ارائه دادند. در اين تحقيق


1- دانشجوى كارشناسى ارشد معارف اسلامى و اقتصاد دانشگاه امام صادق7.
2- دانشجوى كارشناسى معارف اسلامى و اقتصاد دانشگاه امام صادق7. .

ص: 28

سعى شده است كه با الهام از رهنمودهاى امام و رهبرى و در پرتو وسيع تر تعاليم اسلامى و مشاهدات اقتصادى، ظرفيت هاى مغفول اين اجتماع عظيم، همچون تكيه بر بازار بين المللى اسلامى و رفع مشكلات اقتصادى و معيشتى مسلمين و توانمندسازى اقتصاد كشورهاى مسلمان و قطع دست بيگانگان از اقتصاد ايشان، شناخته و كشف گردد تا با توجه به آن بتوان به اعتلاى اقتصادى نظام جمهورى اسلامى و ساير كشورهاى مسلمان كمك و راه را براى عزت و عظمت دنياى اسلام هموارتر نمود.

واژگان كليدى: حج ابراهيمى - محمدى، ظرفيت هاى اقتصادى، رويكرد سيستمى، امام خمينى، مقام معظم رهبرى

مقدمه

پديدۀ حج، در بين احكام و عبادات اسلامى از جايگاه ويژه و ممتازى برخوردار است تا جايى كه يكى از ستون هاى پنج گانۀ دين مبين اسلام شمرده شده است. در اين مقاله سعى داريم با تكيه بر بيانات امام خمينى (رحمه الله) غالباً و رهبر معظم انقلاب به بررسى ابعاد و ظرفيت هاى اقتصادى اين كنگرۀ سراسرى با يك نگاه كل نگر و سيستمى بپردازيم. چرا كه بررسى جنبه ها و ابعاد مختلف حج، بدون يك نگاه جامع و نظام مند ميسر نخواهد بود و ما بايد ابعاد اين فريضۀ الهى را در كنار هم و در يك مجموعۀ منسجم بررسى و تحليل نماييم و به نظر نويسنده بدون داشتن چنين نگاهى بررسى و تحليل بيانات اين دو متفكر و رهبر جهان اسلام، كارى ناقص خواهد بود. در ابتدا به برخى شاخص ها و اصول اساسى اقتصادى از ديدگاه امام خمينى (رحمه الله) اشاره كرده، آن گاه ظرفيت هاى اقتصادى حج را بر مبناى همين اصول و شاخص ها بررسى و تحليل خواهيم كرد. قابل ذكر است كه از ديدگاه رهبر كبير انقلاب اسلامى، اقتصاد بايد داراى برخى مؤلفه ها باشد كه شايد لزوماً در اقتصاد متعارف كنونى پذيرفته شده نباشد و يا حتى در عمدۀ موارد داراى تضاد و تقابل باشد. گذشته از آن، نكته اى كه در اين اصول و معيارها ديده مى شود ديد جامع و كل نگر و به عبارتى سيستمى حاكم بر اسلام و بالتبع انديشۀ رهبر انقلاب اسلامى ايران در اين زمينه مى باشد كه بدون درك و فهم اين ديد، محتوا و عمق نگرش ايشان به مسائل اقتصادى و به دنبال آن ظرفيت هاى اقتصادى كنگرۀ عظيم حج، قابل حصول نخواهد بود. براى همين منظور بعد از ارائۀ اصول و معيارهاى اقتصادى، به تعريف و تبيين اين تفكر و نگرش خواهيم پرداخت.

گفتنى است در اين نوشتار به دليل شباهت و همخوانى بسيار بيانات حضرت امام (رحمه الله) با رهبرى معظم انقلاب و بلكه حتى الگوگيرى ايشان از بنيان گذار انقلاب اسلامى در اكثر قريب به اتفاق ارجاعات از بيانات امام (رحمه الله) استفاده شده است.

ص: 29

اصول و معيارهاى اقتصادى اسلام از ديدگاه امام خمينى (رحمه الله)

- برائت از مشركين

- رفع وابستگى به شرق و غرب ( اقتصاد كمونيزم و سرمايه دارى)

- اتحاد و همكارى مسلمين براى دفع بيگانگان

- محروميت زدايى

- دفاع از مستضعفين و محرومين جهان

- استقلال

- وابستگى بيگانگان به مسلمين

- طرح و حل و فصل مشكلات و مسائل اقتصادى كشورهاى اسلامى

- تقدم منافع اقتصادى جهان اسلام بر ملى گرايى و گروه گرايى و منافع شخصى

- تفاهم و برادرى بين مسلمين (روحيه همكارى به جاى رقابت و تقابل)

تعريف سيستم

در تعريف سيستم هيچنز (1)(1376) ، سيستم را كل پيچيده، «مجموعه اى از اشياء (2)يا اجزاء (3)مرتبط، پيكره اى (4)سازمان يافته از اشياء مادى و غير مادى مى داند» و يا در تعريف ديگر از او سيستم «مجموعه دانش ها (5)يا باورها (6)است كه به صورت كل سازمان يافته در نظر گرفته مى شوند» . سيستم، يك پيكره جامع و فراگيرى از دكترين ها، عقايد، نظريه ها، فعاليت هاى اجرايى و غيره است كه به صورت يك مكتب فلسفى، مذهب، دولت و غيره متجلى مى شود. اما نكته اى كه در تعريف سيستم وجود دارد يك هويت جمعى مستقل از تك تك اجزاء است كه فون برتالنفى (7)اولين كسى بود كه نشان داد، يك سيستم عبارت از كلى است كه در حاصل جمع ساده اجزاى تشكيل دهنده آن، خلاصه نمى شود. (صادقپور، 1375)

همچنين زاهدى (1389) در تعريف نظام مى گويد: «سيستم (نظام) مجموعه اى است از اجزاى به هم


1- Hichenz
2- things
3- parts
4- body
5- knowledges
6- beliefs
7- Von Berta lanffy .

ص: 30

وابسته كه به علت وابستگى به اجزاى خود، كليت جديدى را پديد آورده اند. اجزاى سيستم ضمن برخوردارى از ارتباطات كنشى و واكنشى، از نظم و سازمان خاصى پيروى مى نمايند و در جهت تحقق هدف هاى معينى كه دليل وجود سيستم است، فعاليت مى كند. نظام به مفهوم جديدش داراى اجزايى است كه در تعاريف گوناگون به آنها اشاره شده است. با وجود اين، دو مفهوم اساسى «كليت» و «روابط فيما بينى ميان عناصر نظام» در تمام تعاريف وجود دارد» . (جهانيان،1382)

از ويژگى هاى نگرش سيستمى توجه به كل (1)يا «كل گرايى» (2)است. قسمت اعظم مفاهيم مرتبط با آن در شناخت سازمان ها و درك صحيح موقعيت و نيز اداره امور پديده هاى مركب و پيچيده مورد استفاده قرار گرفته است. (هيچنز، 1376) در مورد تفاوت روش سيستمى و روش تحليلى، «ژوئل دوروسنى» و «جون بيشون» در كتاب روش تفكر سيستمى خود بيان مى دارند كه «روش سيستمى» بر خلاف «روش تحليلى» همه اجزاء تشكيل دهندۀ سيستم مورد بررسى را در برمى گيرد و روابط و آثار متقابل آنها را روشن مى سازد. . . . ايشان در تعريف سيستم مى گويند: «هر سيستم مجموعه اى است از اجزاى تشكيل دهندۀ آن و روابط و آثار متقابل اين اجزاء با يكديگر. در تعريفى كامل تر از سيستم در اين كتاب آمده است: سيستم؛ يعنى مجموعه اى متشكل از عوامل گوناگون كه روى يكديگر به طور ديناميكى اثر مى گذارد، و براى به انجام رساندن كار و يا دست يافتن به هدف خاصى سازمان يافته اند. (دروسنى و بيشون، 137٠) شايد بهترين تعريف از سيستم را «راسل اكاف» ارائه كرده است. او معتقد است سيستم مجموعه اى از دو يا چند عنصر است كه داراى شرايط سه گانه ذيل هستند:

1. رفتار هر كدام از عناصر، كل را متأثر مى سازد؛

2. رفتار هر عنصر و تأثير آن بر كل با ديگر عناصر وابستگى متقابل دارد؛

3. سيستم هاى فرعى به صورتى كه شكل گرفته باشد هر كدام به روى مجموعه تأثير مى گذارند و اثر هيچ كدام به طور مستقل و مجزا مطرح نيست. (اكاف،1981)

به طور خلاصه، نگرش سيستمى، بررسى پديده ها از طريق در نظر گرفتن كليت آنهاست. در واقع مى توان گفت كه در اين نگرش آميزۀ جديدى از روش هاى قياسى و استقرايى است كه مى تواند ضمن دارا بودن محاسن هر دو، فاقد عيوب آنها باشد. زيرا، در آن، هم كليت پديده و هم ارتباط بين اجزاى تشكيل دهندۀ آن مورد توجه قرار مى گيرد. به عبارت ديگر تنها به بررسى رفتار اجزاء اكتفاء نمى شود زيرا كل موجود، شخصيت و كليتى دارد كه با مجموعه تك تك اجزاء متفاوت است و در عين حال، ارتباط كنشى و واكنشى اجزاء با يكديگر، تغييراتى را در كل پديد مى آورد كه توجه به آنها را الزامى مى سازد.


1- whole
2- holistic .

ص: 31

نگرش سيستمى چارچوبى منطقى و علمى ارائه مى دهد كه با ساير نگرش ها متفاوت است و اين تفاوت، از چند بُعدى بودن آن ناشى مى شود. لذا فردى كه قالب ذهنى خود را بر مبناى سيستم نگرى استوار مى سازد، مى تواند به شناخت كاملترى از محيط خود دست يابد و با آگاهى از سيستم هاى گوناگون، ارتباطات موجود بين آنها و همچنين شناخت نقش و موقعيت خود در هر يك از آنها، ميزان تأثيرپذيرى و اثرگذارى خويش را بر آنها ارزيابى كند و در جهت بهبود سيستم هاى محيطى خويش بكوشد. (زاهدى،1389)

اسلام به مثابه يك سيستم (نظام)

اشاره

دين مبين اسلام هم به دليل جامعيت خود و در برگرفتن تمامى زوايا و ابعاد زندگانى بشر، داراى يك نظام به هم پيوسته و كامل است كه مى تواند تمامى نيازهاى بشر را در تمامى شئون مرتفع سازد و او را به عنوان آخرين و كامل ترين دين به سعادت حقيقى برساند.

امام خمينى (رحمه الله) در اين باره مى فرمايد:

مفهوم مذهب و رهبر مذهبى در فرهنگ اسلامى بسيار تفاوت دارد از مفهوم آن در فرهنگ شما كه مذهب صرفاً يك رابطه شخصى و معنوى است بين انسان و خدا. و ازاين رو مذهب اسلام از هنگام ظهورش متعرض نظام هاى حاكم در جامعه بوده و خود داراى سيستم و نظام خاص اجتماعى و اقتصادى و فرهنگى بوده است كه براى تمامى ابعاد و شئون زندگى فردى و اجتماعى قوانين خاصى وضع كرده است و جز آن را براى سعادت جامعه نمى پذيرد. (صحيفه امام، ج5، ص 389، مصاحبه با روزنامه «تايمز» درباره تبيين مواضع اسلام و سياستهاى آينده ايران)

همچنين امام (رحمه الله) در كتاب ولايت فقيه، احكام عبادى اسلام را منشأ آثار اجتماعى، سياسى و حتى اقتصادى مى دانند:

بسيارى از احكام عبادى اسلام منشأ خدمات اجتماعى و سياسى است. عبادت هاى اسلامى اصولًا توأم با سياست و تدبير جامعه است. مثلاً نماز جماعت و اجتماع حج و جمعه در عين معنويت و آثار اخلاقى و اعتقادى، حائز آثار سياسى است. اسلام اين گونه اجتماعات را فراهم كرده تا از آنها استفاده دينى بشود؛ عواطف برادرى و همكارى افراد تقويت شود؛ رشد فكرى بيشترى پيدا كنند؛ براى مشكلات سياسى و اجتماعى خود راه حلهايى بيابند؛ و به دنبال آن به جهاد و كوشش دسته جمعى بپردازند. (ولايت فقيه، ص 131)

ايشان همچنين دربارۀ جنبه هاى اجتماعى و سياسى حج و پيوستگى آن با جنبه هاى عبادى مى فرمايد:

اين مواقفى كه در اسلام هست مثل عيد فطر، عيد اضحى، قربان، و حج - مواقف حج - نماز

ص: 32

جمعه، جماعات كه در شب و روز انجام مى گيرد، اين مواقف جنبه هاى عبادى دارد، و جنبه هاى سياسى و اجتماعى هم دارد؛ يعنى جنبه عبادى اش در جنبه سياسى اش - اينها - مُدْغَمند، مُنْضَم به همند. (صحيفه امام، ج 4، ص 447)

امام (رحمه الله) در پيام سالگرد كشتار خونين مكه نيز با صراحت بيش ترى از ابعاد مختلف اين فريضۀ الهى پرده برداشته و حتى آن را همانند قرآن براى نيل به اهداف مقدس اسلامى لازم و ضرورى مى دانند:

حج كانون معارف الهى است كه از آن، محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جستجو نمود. حج پيام آور و ايجاد و بناى جامعه اى به دور از رذايل مادى و معنوى است. حج تجلى و تكرار همه صحنه هاى عشق آفرين زندگى يك انسان و يك جامعه متكامل در دنياست. و مناسك حج مناسك زندگى است. و از آنجا كه جامعه امت اسلامى، از هر نژاد و مليتى، بايد ابراهيمى شود تا به خيل امت محمد (ص) پيوند خورد و يكى گردد و يدِ واحده شود، حج تنظيم و تمرين و تشكل اين زندگى توحيدى است. حج عرصه نمايش و آيينه سنجش استعدادها و توان مادى و معنوى مسلمانان است. حج بِسان قرآن است كه همه از آن بهره مند مى شوند، ولى انديشمندان و غواصان و درد آشنايان امت اسلامى اگر دل به درياى معارف آن بزنند و از نزديك شدن و فرو رفتن در احكام و سياستهاى اجتماعى آن نترسند، از صدف اين دريا گوهرهاى هدايت و رشد و حكمت و آزادگى را بيشتر صيد خواهند نمود و از زلال حكمت و معرفت آن تا ابد سيراب خواهند گشت. (صحيفه امام، ج21، ص77)

و در ميان اين اهداف، اهداف اقتصادى نيز مد نظر ايشان بوده است، همچنانكه در پيامى خطاب به حجاج و مسلمانان ايران و جهان بيان مى كنند:

(اسلام) اقتصاد را به صورتى سالم و بدون وابستگى، به نفع همگان، در رفاه همه مردم، با اهميت به مستمندان و ضعيفان، بارور مى كند؛ و براى رشد بيشتر كشاورزى و صنعت و تجارت كوشش مى نمايد. (صحيفه امام، ج19، ص343)

اساس مطلب اينجاست كه اسلام آيا دين سياست است و با سياست به همه ابعاد، با مسائل اجتماعى ملتها به همه ابعاد، با مسائل اقتصادى و فرهنگى و همه چيزهايش با همه افراد توأم است، يا اين كه اسلام بايد منزوى باشد، و در صدر اسلام آنهايى كه حكومت دادند همه در اشتباه بودند. (صحيفه امام، ج17، ص205)

حال به تبيين شاخص هاى اقتصادى مذكور در كنگرۀ عظيم حج ابراهيمى - محمدى كه جزء پنج ستون اصلى دين به شمار مى آيد و نمونه اى از معارف و احكام اسلامى در آن مشهود است، با همين رويكرد كل نگر و سيستمى مى پردازيم:

ص: 33

١. استقلال اقتصادى مسلمين

تأكيدات امام (رحمه الله) در اين باره بسيار فراوان است كه خود نشان از نقش محورى اين اصل در جامعه اسلامى دارد. ايشان در پيام خود به حجاج، حج واقعى را تأمين كننده استقلال مسلمانان مى دانند:

مسلمين اگر حج را پيدا كنند، اگر آن سياستى كه در حج به كار رفته است از طرف اسلام، همان را پيدا كنند، كافى است براى اين كه استقلال خودشان را پيدا بكنند، ولى مع الأسف ما گم كرديم اسلام را. آن اسلامى كه الآن دست ماست كه به كلى از سياست جدايش كردند؛ سرش را بريدند. (صحيفه امام، ج10، ص448)

از بيانات شيواى معمار انقلاب پيداست كه عرصۀ حج عرصه اى براى كسب استقلال و قطع دست بيگانگان و زير بار ذلت نرفتن است. ايشان در اين زمينه مى فرمايد:

لذت اين كه يك حكومت بر يك جامعه بيدار از يك حكومت بر يك جامعه اى كه هيچ خبر از هيچ چيز ندارد بهتر است، از زير بار بيرون آمدن از ابرقدرت ها، ولو هر جور مصيبت هم براى ملت هاى ما داشته باشد، بهتر است از اين كه ما در كاخ هاى بزرگ و در خانه هاى چه و كذا و اتومبيل هاى كذا باشيم و نوكر باشيم اگر اينها اين را مى فهميدند، دست از اين كارها برمى داشتند و با ملتها هم صدا مى شدند و وسايل را فراهم مى كردند و اين محفل بزرگ حج را نه اين طورى كه حالا هست، درست به جا مى آوردند و خودشان هم مى آمدند در آن محافل و مى نشستند و مسائلشان را حل مى كردند، آن وقت اسلام يك قدرتى مى شد كه هيچ قدرتى مقابل او نبود. (صحيفه امام، ج13، ص325)

مقام معظم رهبرى نيز با اشاره به فضاى معنوى حج، درباره اين ظرفيت مى فرمايد:

در حج همه ى ملت ها مى توانند. . . با بهره گيرى از فضاى معنوى بيت الله الحرام، خود را براى حركتى هماهنگ و مخلصانه در راهِ بازگشت به حاكميت اسلام و كسب عزّت و استقلال و تلاش براى تحولى اساسى در كشورهاى خود آماده سازند. (پيام مقام معظم رهبرى به حجاج بيت اللَّه الحرام 23/12/1378)

در همين زمينه رهبرى معظم انقلاب با اشاره به جنبه اجتماعى حج و استفاده از ظرفيت آن در جهت اقتدار و استقلال مسلمين مى فرمايد:

در جنبۀ اجتماعى، حج در ميان همۀ فرايض اسلامى بى همتا است؛ زيرا مظهرى از قدرت و عزت و اتحاد امت اسلامى است. هيچ فريضۀ ديگرى بدين سان به آحاد مسلمان، دربارۀ مسايل امت اسلامى و جهان اسلام، درس و عبرت نمى آموزد و آنان را در روحيه و واقعيت، به قدرت و عزت و وحدت نزديك نمى كند. تعطيل اين بخش از حج، بستن سرچشمه يى از خيرات به روى

ص: 34

مسلمين است كه از هيچ رهگذر ديگرى نمى توانند بدان دست يابند. (پيام مقام معظم رهبرى به كنگرۀ عظيم حج 21/٠1/1376)

٢. طرح و حل و فصل مشكلات و مسائل اقتصادى كشورهاى اسلامى
اشاره

اجتماع عظيم حج گزاران در كنگره حج، فرصت مغتنمى است براى طرح كردن مشكلات اقتصادى بين مسلمين، ملت ها و دولت هايشان و امام (رحمه الله) در اين باره مى فرمايد:

اجتماع كعبه بزرگترين اجتماعى است كه هيچ دولتى نمى تواند خودش اين اجتماع را ايجاد كند و خداى تبارك و تعالى همچو كرده است كه مسلمين بدون يك مزاحمتها و زحمتهايى و بدون يك خرجهايى كه بر دولت ها باشد، مجتمع مى شوند در آنجا و مع الأسف، استفاده از آن نمى شود. (صحيفه امام، ج13، ص275)

اجتماع در مكّه در اين محافل مختلف با آن يكپارچگى مردم، كه از همه بلاد مسلمين واجب شده است كه بيايند در آنجا، بروند چه بكنند، چه بكنند. . . خدا كه احتياج به عبادت من و تو ندارد. خداى تبارك و تعالى مى خواهد كه مردم را مجتمع كند، واجب كرده است اينها را كه جمع بشوند در آنجا و مسائل اسلام را طرح كنند و حل كنند. مع الأسف، در اثر بى اطلاعى ماها، در مكّه مجتمع مى شوند، لكن به مسائل خودشان درست نمى رسند. (صحيفه امام، ج13، ص324)

حج براى اين است كه مشكلات يك سال مسلمين را بررسى كنند و در صدد رفع مشكلات برآيند. (صحيفه امام، ج18، ص51) (1)

٢- ١. شناخت مسائل اقتصادى دنياى اسلام

فرصت حج براى شناخت مسائل گوناگونى كه جهان اسلام با آن روبروست بسيار فرصت مناسب و بى نظيرى است چرا كه در آن تمام مسلمانان از اقصى نقاط عالم جمع هستند و هر يك از كشور و مملكتى متفاوت براى حضور در مراسم حج مشرف شده اند. قضايايى همچون اشغال فلسطين و سيل پاكستان از مشهودترين مواردى است كه مى توان به عنوان نمونه ذكر كرد.

جهات سياسى زيادى در اجتماعات، جماعات و جُمَعات، و خصوصاً اجتماع گرانبهاى حج مى باشد؛ كه از آن جمله اطلاع بر گرفتاريهاى اساسى و سياسى اسلام و مسلمين است، كه با گردهمايى روحانيون و روشنفكران و متعهدان زائر بيت اللَّه الحرام ممكن است طرح، و با مشورت از راه حلها مطلع، و در بازگشت به كشورهاى اسلامى در مجتمع هاى عمومى گزارش داده، و در رفع آنها كوشا شوند. (صحيفه امام، ج10، ص159)


1- در اين زمينه همچنين مراجعه كنيد به صحيفه امام، ج19، ص321. .

ص: 35

از مهم ترين و اساسى ترين مسائل اقتصادى كه دنياى اسلام و مسلمين با آن روبرو هستند از جمله مى توان به وابستگى اقتصادى بيش از حد به شرق و غرب، خودباختگى و روحيۀ خود كم بينى، ترك كردن قرآن و احكام اقتصادى اسلام، استفادۀ نادرست از منابع و ذخاير خداداى همچون نفت كه شريان حياتى زندگى امروزين است، عدم اتحاد و برادرى و همدلى بين مسلمين عموماً و به ويژه بين دولت هاى كشورهاى اسلامى است، پذيرش حكومت ها و سياست هاى اقتصادى بيگانگان در كشورهاى اسلامى، فقر و محروميت و عقب ماندگى اقتصادى مسلمين اشاره نمود. فرصت حج، فرصت و ظرفيت بسيار مغتنمى است كه مى توان اين مسائل را در آن طرح و برايش چاره انديشى كرد.

2- 1 - 1. اتحاد و همكارى (به عنوان سرمايه اجتماعى عظيم اسلام)

در تعريف سرمايۀ اجتماعى گفته شده است: «سرمايه اجتماعى عبارت است از ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعى كه به عنوان منابعى در اختيار اعضا قرار مى گيرد تا بتوانند به اهداف و منافع خود دست پيدا كنند» (كلمن،199٠، ص59 از نظر «كلمن» سرمايه اجتماعى امرى قابل تملك و پديده اى قابل مشاهده نيست، بلكه در فضاى ارتباطى بين افراد (ونه در خود افراد) موجود بوده و ما قادريم آثار آن را همانند تسهيل كننده تعامل بين افراد و كاهش هزينه و زمان صرف شده در نيل به اهداف مشاهده كنيم. از نگاه او بنيادى ترين عنصرى كه در خلال روابط بين فردى مى تواند به سرمايه اجتماعى موجوديت بخشد، اعتماد متقابل است. در صورت نبود اعتماد، فرآيندهاى اجتماعى مسير طولانى ترى را به ناچار بايد طى نمايند تا به اهداف مورد نظر برسند (كلمن،1377، ص268 - 264 كلمن سه عامل را سبب ايجاد و گسترش سرمايه اجتماعى مى داند: همكارى، ايدئولوژى و هنجارها (ناظمى،1387، ص362 مواردى چون همكارى متقابل، اعتماد، مسئوليت پذيرى و تعهد، مشاركت، صداقت و شفافيت از مهم ترين فاكتورهاى سرمايۀ اجتماعى به شمار مى آيند كه رسيدن به منافع اجتماعى را ميسر مى سازند.

موارد بالا همراه با اتحاد، همدلى و برادرى يكى از بزرگترين سرمايه هاى اجتماعى در يك كشور محسوب مى شود كه اينها كاملاً در دين مبين اسلام و روابط بين مسلمين در نظر گرفته شده است. سليمانى (1387) به نقل از «الويرى» با تبيين اين نوع از سرمايه در دين مبين اسلام مى گويد:

«ساز و كار و روش هاى افزايش و تشديد سرمايه اجتماعى در نگاه متعارف صاحب نظران علوم اجتماعى هنوز نيازمند بررسى و تحقيق است، امّا در نگاه دينى روش هاى مشخص و گوناگون براى اين منظور وجود دارد. آموزه هايى همچون امر به معروف و نهى از منكر، حج، عبادات جمعى، صداقت و. . . نقش مؤثرى در افزايش سرمايه اجتماعى دارد» .

امام خمينى (رحمه الله) در بيان مصائب مسلمين، حج را ابزار تفاهم و تعامل بين مسلمانان معرفى مى نمايند:

ص: 36

يك مشكل ديگر عدم رابطه بين ملتهاست. ملتها با هم روابطشان يا هيچ نيست، يا كم است. تمام مؤمنين به حسب فرمان خدا برادرند؛ برادرها بايد از حال برادرها مطّلع باشند. برادرها بايد مشكلات برادرشان را حل كنند. اسلام در عين حالى كه نقشه اين مطلب را، كه تفاهم بين همه قشرها باشد، كشيده است، و آن مسئله حج است، فريضه حج كه تمام كشورهاى اسلامى را موظف كرده است كه افراد مستطيعشان بروند به مكه، آنجا هم مواقف متعدده فراهم كرده اسباب را كه تفاهم باشد، مسلمين مع الأسف غفلت دارند. اگر دولتها بخواهند يك مجلسى را از دويست نفر آدم از بلاد مختلفه جمع بكنند، چه زحمتها و چه خرجها بايد تحمل كنند تا اين كه دويست نفر جمع بشود در يك نقطه اى بخواهند كه يك محفلى در آن نقطه درست كنند، خداى تبارك و تعالى يك محفل چندين ميليونى براى مسلمين تهيه كرده است و گفته است بروند همه در آنجا، و همه هم برادرند. مؤمنها اخوه هستند، برادرند. (صحيفه امام، ج9، ص331) (1)اما در مورد كاركردها و آثار اقتصادى اين نوع از سرمايه، سه جنبۀ اساسى را مى توان در نظر گرفت:

1. امنيت

محل اجتماع مسلمين يعنى كعبه و مسجد الحرام كه در ايام پر از صفا و معنويت حج، مسلمين از سراسر عالم گرد آن جمع مى شوند داراى ويژگى هاى منحصر به فردى است؛ از جمله آنكه خانۀ كعبه و پيرامون آن داراى ابعاد مختلف امنيت است: امنيت كامل جانى، امنيت مالى، امنيت روحى و روانى، امنيت زيست محيطى، امنيت اخلاقى و امنيت از ورود غيرمسلمانان (قاضى عسكر، 1386

اين ابعاد كه هر كدام به اين محل مقدس ارزش و اعتبارى ويژه مى بخشد، جزء اساسى ترين مسائلى است كه براى شروع يك فعاليت اقتصادى لازم و ضرورى است و براى ايجاد آن بايد مبالغ هنگفتى را هزينه نمود. تمام فعاليت هاى اقتصادى اعم از سرمايه گذارى، توليد، كارآفرينى و نيز فعاليت هاى تجارى بايد در موقعيت هايى باشند كه حداقل هايى از امنيت را دارا باشند و اسلام با فراهم نمودن چنين زمينه اى مسلمانان را در اين امر مهم يارى نموده است. مسلمانان در محيط امن مكه براحتى مى توانند هر فعاليت اقتصادى را بدون مزاحمت طبيعى و غيرطبيعى برنامه ريزى و اجرا نمايند، غير مسلمانان با توجه به فقدان چنين فضاى امن و آرامى كه بهترين بستر براى به كاراندازى يك فعاليت اقتصادى است به ناچار با مسائل و مشكلات فراوانى مواجهند و در موارد بسيارى از شروع و يا ادامۀ فعاليت خود باز مى مانند.

فعاليت هايى چون سرمايه گذارى، توليد، تجارت و خدمات در چنين محيطى براحتى مى تواند توسط


1- در اين زمينه همچنين مراجعه شود به صحيفه امام، ج10، ص 62 و صحيفه امام، ج9، ص331 و صحيفه امام، ج21، ص83.

ص: 37

مسلمانان فراهم گردد و بازارهاى اسلامى با امنيت كامل تشكيل و رونق يابند و مسلمين از آنها مايحتاج خود را تهيه نمايند.

2. كاهش هزينه هاى مبادلاتى

مسلمانان با وجود اخوت و برادرى كه بين آنان حاكم است و نيز مذهب و مرام و مسلك واحدى كه دارند، معمولاً اعتماد متقابلى به يكديگر دارند كه در ادبيات سرمايه اجتماعى بسيار حائز اهميت است. از مهم ترين كاركردهاى اقتصادى اعتماد اين است كه هزينه هاى مبادلاتى (1)مربوط به هماهنگى هاى رسمى نظير قراردادها، سلسله مراتب، مقررات ديوان سالارانه، هزينه هاى كسب اطلاعات و هزينه هاى مربوط به فعاليت هاى قانونى را كاهش مى دهد. در انعقاد قرارداد بين دو يا چند نفر، بسته به اينكه اطراف قرارداد در چه سطحى از اعتماد به يكديگر قرار داشته باشند، در تنظيم قرارداد جانب دقت و احتياط را بالا مى برند كه بالطبع هزينۀ انعقاد قرارداد را افزايش مى دهد و هرچه اين اعتماد شديدتر باشد، هزينه هاى انعقاد قرارداد كمتر خواهد بود.

البته قرارداد كاملى كه بتواند تمام جوانب و هزينه هاى جانبى يك قرارداد را در برداشته باشد، غير ممكن يا بسيار مشكل و پرهزينه است. در اين حالت است كه اعتماد و سرمايه اجتماعى به كمك افراد و گروه ها آمده و با كاهش فرصت طلبى، ضعف هاى موجود در قراردادهاى ناقص را جبران كرده و ضمن ايجاد رونق اقتصادى مى تواند بازدهى قراردادها و مناسبات را افزايش داده و هزينه توليد را كاهش دهد (رنانى و ديگران،1386، ص136 - 137

در چنين شرايطى مسلمانان با داشتن اعتماد متقابل شديد به يكديگر به راحتى مى توانند با ديگر مسلمانان وارد فعاليت هاى اقتصادى شوند و بسيارى از هزينه هاى مربوط به جستجوى شركاى موثق و نظارت و كنترل شريك به منظور عدم تخلف او و بسيارى از هزينه هاى ادارى و قانونى تنظيم سند را كاهش دهند. براى مثال دو نفر تاجر از دو كشور مختلف وقتى براى انجام فريضۀ حج وارد مكه مى شوند و در محيط معنوى و الهى آن با هم آشنا شده و با يكديگر گفتگو كرده و تبادل نظر نموده و از اوضاع يكديگر مطلع مى شوند و تجربيات خود را در اختيار همديگر مى گذارند، خيلى راحت تر مى توانند با يكديگر قرارداد و همكارى اقتصادى داشته باشند تا همين دو نفر در شرايطى خارج از فضاى امن و معنوى حج كه در انعقاد قرارداد بايد چندين نوع وثيقه و ضمانتى را به طرف مقابل ارائه دهند تا فرد مقابل فكر غش و فريب در معامله را به خود راه ندهد و باز هم كامل نمى تواند جلو شكست در معامله را بگيرد.


1- Transa ction costs .

ص: 38

(1). رفع اطلاعات نامتقارن

ما نوعاً در بازار با پديده اى به نام اطلاعات نامتقارن مواجهيم كه امر توليد و به طور كلى فعاليت هاى اقتصادى را تحت تأثيرات سوء خود قرار مى دهد و اين، خصوصيت بازارهاى غير رقابت كامل است. اين واقعيت شامل دو نوع خطاست اول انتخاب بد (2)(معكوس) و دوم خطر اخلاقى (3). در مورد خطاى اولى مى توان به موارد استخدام كارگران و اجاره زمين و ماشين آلات و كالاهاى سرمايه اى اشاره كرد و در مورد خطاى دوم مى توان به كم كارى و ريسكى بودن و عدم مهارت كارگران عطف نمود. هر دو نقيصه ناشى از مشكل ماهوى بازار يعنى فقدان اطلاعات كامل است كه اين اشكال اساسى از طريق سرمايه اجتماعى موجود در حج به خوبى قابل معالجه است؛ در فضاى اعتماد و صداقت و همكارى موجود در بين مسلمين هيچ كس به دنبال فريب و نارو زدن به طرف مقابل نيست چرا كه خدا و دين او بدان ها اين گونه سفارش فرموده است به ويژه در مكان مقدسى چون مكه. در چنين شرايطى فعالان اقتصادى آن چنان كه هستند خود را نشان مى دهند و كارفرماى و كارگر هيچ يك تظاهر به دروغ نمى كنند و افراد مى توانند با آگاهى و اطلاعات صحيح و كامل دست به انتخاب شغل و كارگر مورد نياز خود بزنند.

متاسفانه با همه اين مزيت ها و بركاتى كه حج ابراهيمى - محمدى دارا مى باشد، مسلمين از اين ظرفيت عظيم بهره نگرفته اند. امام (رحمه الله) نيز با تيزبينى خاص خويش، نقش اين امر را در دنياى اسلام ضرورى مى ديدند و با اشاره به دردها و مسائل دنياى اسلام، بزرگترين آن را اختلاف و تفرقه دانسته مى فرمايند:

مشكلات مسلمين زياد است، لكن مشكل بزرگ مسلمين اين است كه قرآن كريم را كنار گذاشته اند و تحت لواى ديگران درآمده اند. قرآن كريم كه مى فرمايد كه ( وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا ) (4)، ما اگر همين يك آيه را، مسلمين اگر همين يك آيه را عمل به آن بكنند تمام اشكالات اجتماعى و سياسى و اقتصادى و همه چيزشان بدون تشبث به غير رفع مى شود. (صحيفه امام، ج13، ص275)

امام خمينى (رحمه الله) ظرفيت منحصر به فرد حج در ايجاد وحدت بين مسلمين را به خوبى در كتاب ولايت فقيه خود تبيين نموده و از ناتوانى غير مسلمانان در ايجاد چنين اجتماعاتى بحث كرده و مسلمين را به استفادۀ حداكثرى از اين فرصت دعوت مى نمايند:


1- سوره مباركه آل عمران، آيه93: و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد (فولادوند) .
2- Adverse selection
3- Moral hazard
4- سوره مباركه آل عمران، آيه93: و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد، و پراكنده نشويد (فولادوند) .

ص: 39

در كشورهاى غير اسلامى، يا حكومتهاى غير اسلامى در كشورهاى اسلامى، هرگاه بخواهند چنين اجتماعاتى فراهم آورند، مجبورند ميليونها از ثروت و بودجه مملكت را صرف كنند. تازه اجتماعات آنها بى صفا و ظاهرى و عارى از آثار خير است. اسلام ترتيباتى داده كه هر كس خودش آرزو مى كند به حج برود، و راه افتاده به حج مى رود. (ولايت فقيه، ص132)

ايشان در ديگر جاى با اشاره به آيۀ 97 سورۀ مائده (1)در بيان سرّ حج مى فرمايد:

سرّ و انگيزه حج و غايت قرارداد كعبه و بيت الحرام را، نهضت و قيام مسلمانان براى مصالح ناس و توده هاى مستضعف جهان ذكر مى فرمايد. بايد در اين اجتماع عظيم الهى كه هيچ قدرتى جز قدرت لايزال خداوند نمى تواند آن را فراهم كند، مسلمانان به بررسى مشكلات عمومى مسلمين پرداخته و در راه رفع آنها با مشورت همگانى كوشش كنند. يكى از بزرگترين و اساسى ترين مشكلات، عدم اتحاد بين مسلمين است كه بعضى از به اصطلاح سران كشورهاى اسلامى منشأ آن مى باشند كه مع الأسف براى رفع آن تا كنون اقدام چشمگيرى نشده است.

همچنين حضرت امام (رحمه الله) به صراحت از منافع اقتصادى حج سخن مى گويند كه بايد به شهود و بروز برسد:

به ابراهيم خليل اللَّه خطاب مى شود كه مردم را به حج بخوان تا براى «شهود منافع» خود از همه اقطار بيايند. اين منافع جامعه است: منافع سياسى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى بيايند و ببينند. (صحيفه امام، ج18، ص91)

2- 1 - 1 - 1. نقش اتحاد در تشكيل جبهه مستضعفين

ايشان همچنين در اهميت اين اصل اساسى به مسئله جبهه مستضعفين اشاره كرده و مى فرمايد:

و از جمله وظايف در اين اجتماع عظيم، دعوت مردم و جوامع اسلامى به وحدت كلمه و رفع اختلافات بين طبقات مسلمين است؛ كه خطبا و گويندگان و نويسندگان در اين امر حياتى اقدام نمايند؛ و كوشش كنند در به وجود آوردن جبهه مستضعفين؛ كه با وحدت جبهه و وحدت كلمه و شعار «لا اله الا اللَّه» از تحت اسارت قدرتهاى شيطانى اجانب و استعمارگران و استثمارگران بيرون آيند، و با اخوت اسلامى بر مشكلات غلبه پيدا كنند. (صحيفه امام، ج10، ص159)

امام (رحمه الله) در جملات بالا چند وظيفه كليدى حجاج را بيان مى كنند:

1. دعوت به اتحاد 2. رفع اختلافات بين طبقات مسلمين ( اعم از اختلافات مذهبى، قومى، قبيله اى، اقتصادى) 3. ايجاد جبهۀ مستضعفين عليه قدرت هاى شيطانى 4. غلبه بر مشكلات با اخوت اسلامى

ايشان همچنين وحدت مسلمين را در حج، شرط رسيدن به آرزوها و اميال انسانى مى دانند:


1- ( جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَة الْبَيتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ) . .

ص: 40

و شرط همه مناسك و مواقف براى رسيدن به آرزوهاى فطرى و آمال انسانى، اجتماع همه مسلمانان در اين مراحل و مواقف و وحدت كلمه تمامى طوايف مسلمين است بدون اعتنا به زبان و رنگ و قبيله و طايفه و مرز و بوم و عصبيت هاى جاهلى، و هماهنگ خروشيدن بر دشمن مشترك است. (صحيفه امام، ج20، ص9٠)

2- 1 - 2. فقر و وابستگى اقتصادى

در اينجا به راحتى مى توان دريافت كه يكى از مشكلات عمومى مسلمين كه در دو گفتار بالا آمده است مشكلات خاص اقتصادى به ويژه فقر و وابستگى است كه دامنگير همۀ كشورهاى اسلامى شده است. امام (رحمه الله) مى فرمايد:

برادران و خواهران مسلمان من! آگاهيد كه تمام منافع مادى و معنوى همگى ما را ابرقدرت هاى شرق و غرب مى برند؛ و ما را در فقر و وابستگى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى قرار داده اند. به خود آييد و شخصيت اسلامى خود را بيابيد. زير بار ظلم نرويد. و هوشيارانه نقشه هاى شوم جهانخواران بين المللى را - كه در رأس آن امريكاست - افشا كنيد. (صحيفه امام، ج10، ص159)

اين مشكلات در حالى است كه كشورهاى اسلامى با داشتن ذخاير غنى فراوان از نفت و گاز به راحتى مى توانند علاوه بر تأمين رفاه خود، حتى نيازهاى غير مسلمانان را نيز فراهم سازند. امام (رحمه الله) در اين زمينه بيان مى كنند:

شريان حيات شرق و غرب در دست اينهاست [كشورهاى اسلامى]، نفت شريان حيات اينهاست. اگر ده روز نفت را به روى آنها [آمريكا و اسرائيل] ببندند خاضع مى شوند آنها. در عين حالى كه اين شريان در دست حكومت هاى باصطلاح اسلامى است، در عين حال تقديم مى كنند و التماس هم مى كنند.

اين مصيبت نيست؟ براى مسلمين اين مصيبت نيست كه همه چيزمان را بدهيم به خارجى ها و در طبق اخلاص بگذاريم و با منت كشيدن از آنها كه بپذيرند؟ (صحيفه امام، ج18، ص 54)

حضرت امام همچنين تأكيد بسيارى بر لزوم آگاهى و لمس فقر فقرا در حج داشته و از حجاج مى خواهند تا حد امكان توقعات رفاهى خود را پايين آورده و در عوض به فكر دردمندان و بيچارگان باشند:

و راجع به حج و آقايانى كه در حج، در كاروانها هستند. حقيقت حج اين است كه شما برويد درد مردم را ببينيد؛ ببينيد فقرا چه جورى هستند، شما هم بشويد آن طور. ببينيد مستمندان جهان چطورند، شما هم [به] آن رنگ درآييد. اگر مردم توقع داشته باشند كه حالا كه ما حج مى رويم بايد براى ما همچو رفاه حاصل بشود كه در منازلمان هم نيست، اين حج نمى تواند باشد. آن

ص: 41

حجى كه خداى تبارك و تعالى بر اشخاص واجب فرموده است اين است كه برويد آنجا زندگانى مردم را ببينيد. . . آقايان روحانيون، مردم را توجه بدهند به اين مسائل كه توقعات آنها در سطح بالا نباشد.

2- 1 - 3. عقب ماندگى اقتصادى

ايشان همچنين در پيامى به زائران بيت الله الحرام با تذكر فلسفه اجتماع عظيم حج مبنى بر اهتمام به امور مسلمين، گزارشى از مصائب اقتصادى ايران قبل از انقلاب ارائه داده و حج را فرصت مغتنمى براى رفع اين امر مى دانند:

ايران كه اكنون حدود سى ميليون مسلمان دارد، از پنجاه سال قبل تا كنون گرفتار در چنگال خاندان پهلوى، كه رسماً نوكر اجانب بوده و هستند، مى باشد. در اين پنجاه سال سياه، اين ملت بزرگ، در تحت فشار پليس و اختناق و شكنجه روحى دست و پا مى زند، و تمام مخازن زيرزمينى و منافع حياتى ملت را شاه به اجانب داده است. نفت را امريكا و گاز را شوروى و مراتع و جنگلها را به علاوه بر بخشى از نفت، انگليس و بعض كشورهاى ديگر. مردم را از تمام مظاهر حياتى محروم نموده و به حال عقب ماندگى نگه داشته. نظام ارتش و فرهنگ ما و اقتصاد كشور، استعمارى و رشد را به همه ابعادش از ملت سلب نموده است. (صحيفه امام، ج4، ص،43و 44)

ايشان در بيانى كلى تر از اوضاع كشورهاى جهان سوم سخن مى گويند و به متفكرين و حجاج در حج، توصيه به تفكر درباره گرفتارى هاى مسلمين مى نمايند:

بايد به يك امر حياتى، كه راهگشا براى رفع همه گرفتاريهاى مسلمين و مستضعفين جهان است، اشاره كنم. و آن اين است كه كسانى كه اندك تفكرى در اوضاع كشورهاى اسلامى بنمايند به وضوح خواهند دانست كه آن چه دو ابرقدرت جهان و قدرتهاى تابع اين قدرتها با هم اتفاق دارند - و هيچ گاه از اين اتفاق دست بردار نيستند - عقب نگه داشتن كشورهاى جهان سوم، خصوصاً كشورهاى پهناور و غنى اسلامى، در ابعاد فرهنگى و اجتماعى و اقتصادى و سياسى و نظامى است، و تحميل جهات استعمارى در تمامى امور مذكوره بر جهان سوم مى باشد. و براى اين مقصد، كه در نظر آنان بسيار داراى اهميت است، زحمتها متحمل شدند و وقتها و پولهاى بسيارى صرف نموده اند و مى نمايند.

امام خمينى (رحمه الله) همچنين در وصيت نامه الهى - سياسى خويش با بيان ابعاد و جوانب مختلف اين عقب ماندگى ها از جمله واردات بى رويۀ كالاهاى مختلف، مصرف گرايى و گرايش به كالاهاى لوكس و تزيينى، نفوذ فرهنگ بيگانه و استعمارى را در جان و فكر مسلمين، ريشه و علت اين امر مى دانند:

رفتن به انگلستان و فرانسه و امريكا و مسكو افتخارى پر ارزش و رفتن به حج و ساير اماكن

ص: 42

متبركه كهنه پرستى و عقب ماندگى است. بى اعتنايى به آن چه مربوط به مذهب و معنويات است از نشانه هاى روشنفكرى و تمدن، و در مقابل، تعهد به اين امور نشانه عقب ماندگى و كهنه پرستى است.

اين جانب نمى گويم ما خود همه چيز داريم؛ معلوم است ما را در طول تاريخِ نه چندان دور خصوصاً، و در سده هاى اخير از هر پيشرفتى محروم كرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوى خصوصاً، و مراكز تبليغاتى عليه دستاوردهاى خودى و نيز خودْ كوچك ديدنها و يا ناچيز ديدنها، ما را از هر فعاليتى براى پيشرفت محروم كرد. وارد كردن كالاها از هر قماش و سرگرم كردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتى از قبيل ابزار آرايش و تزئينات و تجملات و بازيهاى كودكانه و به مسابقه كشاندن خانواده ها و مصرفى بار آوردن هر چه بيشتر، كه خود داستانهاى غم انگيز دارد، و سرگرم كردن و به تباهى كشاندن جوانها كه عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراكز فحشا و عشرتكده ها، و دهها از اين مصائب حساب شده، براى عقب نگهداشتن كشورهاست. (1)(وصيتنامه، ص 39)

2- 1 - 4. مصرف گرايى

متأسفانه كشورهاى اسلامى به واسطه برخوردارى از منابع نفتى و اتكاء بيش از حد اقتصادى به درآمدهاى حاصل از آن و عدم استفاده صحيح و بهينه از آن، رويه اى كه پيش گرفته اند، يك رويۀ كاملاً مصرف محور به جاى يك روش توليدمحور است.

امام خمينى (رحمه الله) در پيامى به حجاج و مسلمانان ايران و جهان با تشخيص اين بيمارى در كشورهاى اسلامى كه نمود آن در بازارگردى هاى حجاج در ايام حج بيش از پيش براى همگان قابل مشاهده است، با جسارت تمام از اين مسئله انتقاد مى كنند:

اكنون بازارهاى كشورهاى اسلامى مراكز رقابت كالاهاى غرب و شرق شده است، و سيل كالاهاى تزئينى مبتذل و اسباب بازيها و اجناس مصرفى به سوى آنها سرازير است و همه ملتها را آن چنان مصرفى بار آورده اند كه گمان مى كنند بدون اين اجناس امريكايى و اروپايى و ژاپنى و ديگر كشورها زندگى نمى توان كرد. و مع الأسف مكه معظمه و جده و مشاهد مشرفه حجاز، مركز وحى و مهبط جبرائيل و ملائكۀ اللَّه، كه بايد به حكم اسلام بت هاى جنايتكار را در آنجا شكست و فرياد بر سر آنها زد و از آنها برائت جست، مملو از كالاهاى بيگانگان و بازار براى دشمنان اسلام و پيامبر بزرگ (ص) شده. كثيرى از حجاج بيت اللَّه الحرام كه براى فريضه حج مى روند و بايد در آن مكان مقدس از توطئه بيگانگان به فرياد «يا للمسلمين» برخيزند،


1- در همين زمينه مراجعه كنيد به صحيفه امام، ج20، ص318.

ص: 43

غافلانه در بازارها به جستجوى كالاهاى امريكايى، اروپايى و ژاپنى پرسه مى زنند، و دل صاحب شريعت را با اين عمل، كه با حيثيت حج و حجاج بازى مى كند، به درد مى آورند. (صحيفه امام، ج19، ص 344)

در همين زمينه مى توان با تشكيل بازار متحد اسلامى در ايام حج و بعد از آن، اين روند را متوقف و يا اصلاح نمود؛ به طورى كه يا حجاج كشورها وسائل و مايحتاج و سوغات سفر خود را در داخل كشور خويش، قبل و يا بعد از ايام حج خريدارى نمايند و از اين طريق به اقتصاد ملى خود كمك كنند و به علاوه ايام پرخير و بركت حج را كه محدود بوده و شايد تا آخر عمر دوباره روزى انسان نگردد با بازارگردى ضايع نكنند. در اين زمينه مقام معظم رهبرى مدظله بيان مى كنند:

از جمله غفلت هاى احتمالى در حج، يكى اين است كه كسانى به جاى شركت در نمازهاى جماعت، به جاى طواف مستحبى، به جاى حضور در فضاى معطر مسجدالحرام يا مسجدالنبى - كه از دوران افتخار اسلام و دوران وحى و بعثت، اين همه خاطرات در اين دو محل وجود دارد - سراغ زرق وبرق هاى بى ارزش و پوچ و بازارها و مغازه ها بروند، براى اين كه جيب دولتهاى بيگانۀ لاابالى نسبت به منافع مسلمين را پُر كنند؛ جيب كارگر و سرمايه دارِ آنها را با پول ايرانى و با ثروت ملى شان پُر كنند. به جاى شركت در نماز جماعت، به بازارگردى و دكان گردى بروند و اجناس را تماشا كنند. انسان متأسف مى شود وقتى بشنود هنگامى كه جمعيتِ باشكوه در مسجدالحرام يا مسجدالنبى مشغول اقامۀ جماعتند يا به اقامۀ جماعت مى شتابند، تعداد معدودى حاجى ايرانى - يا مرد يا زن - سراغ بازارها بروند؛ كيسه ها را زير بغل بگيرند و اجناسى را كه در شهر خودشان گاهى ارزان تر و بهتر از آن جا مى توانند پيدا كنند، بگيرند بيايند.

راه دوم اين است كه به جاى عرضۀ كالاهاى وارداتى در اين بازارچه ها در ايام حج كه عموماً اروپايى و آمريكايى هستند و سود اصلى آن عايد كمپانى هاى سرمايه دارى مى شود و بعلاوه معمولاً از كيفيت پايينى برخوردار مى باشند و مهم تر از همه اينكه زمينه ساز تفوق و سلطۀ اقتصادى اين كشورها كه غالباً با اسلام و مبانى اسلامى ميانه اى ندارند بر امت هاى مسلمان شده و مصداق قاعده نفى سبيل است (1)، يكسرى مراكز تجارى و نمايشگاه هايى از كالاها و خدماتِ كاملاً منطبق با فرهنگ اسلام و بدور از تشريفات و تجملاتِ خارج از عرف و عقل و شرع در ايام حج در كشور عربستان از سوى تمامى كشورهاى اسلامى دائر گردد و تنها در آن توليدات اين كشورها عرضه شده و به فروش رسد تا كنگره حج با آن اجتماع ميليونى از مسلمانان، بتواند به منبع سرشارى از درآمد نه فقط براى مردم حجاز بلكه براى جهان اسلام


1- در اين زمينه مراجعه كنيد به صحيفه امام، ج2، ص97 (پيام به مردم و زائران بيت الله الحرام به مناسبت ايام حج (مهجوريت حج ابراهيمى) .

ص: 44

تبديل گردد و نيز از اين طريق محفلى براى تقويت اقتصادى امت اسلامى و زمينه اى در جهت رشد توليدات كشورهاى اسلامى در ميان جامعه بالغ بر يك ميلياردى مسلمين شود.

حضرت امام خمينى (رحمه الله) دقيقاً به همين مسئله اشاره مى نمايند:

كالاهايى كه در حجاز به حجاج محترم عرضه مى شود، آن چه مربوط به امريكاى مخالف با آرمانهاى اسلامى و اساساً مخالف با اسلام است، خريدارى آنها كمك به دشمنان اسلام است و ترويج باطل است و از آنها بايد احتراز شود. (صحيفه امام، ج20، ص97)

البته اين پيشنهاد در صورتى مى تواند به بهترين شكل عملى گردد كه اين بازارهاى كالاهاى اسلامى در موسم حج توسط تاجران مسلمانى كه در مراسم حج حضور ندارند اداره شود و حتى الامكان حجاج در موسم عظيم حج وقت خود را صرف اين امور نكنند. چرا كه سفر حج، يك سفر معنوى است و نه يك سفر تجارى چنانچه امام (رحمه الله) مى فرمايد:

توجه داشته باشيد كه سفر حج، سفر كسب نيست؛ سفر تحصيل دنيا نيست. سفر الى اللَّه است. شما داريد به طرف خانه خدا مى رويد. تمام امورى كه داريد انجام مى دهيد به طور الهيت بايد انجام بدهيد. مبادا اين سفر را سفر تجارت قرار بدهيد و امور تجارتى در اين سفر مطرح باشد پيشتان، امور معنوى مطرح باشد. چه آقايان اهل علم، و چه كاروانها و رؤساى كاروانها، و چه ساير حُجّاج. سفر، سفر الى اللَّه است؛ نه سفر به سوى دنيا. [اين سفر را] آلوده به دنيا نكنيد. (صحيفه امام، ج10، ص175)

البته بايد دقت كرد كه برنامه ريزى و تلاش براى حل مسائل اقتصادى مسلمين و تبادلات اقتصادى كلان به منظور توسعه و رشد اقتصادى، منافاتى با سفر معنوى حج نداشته و در راستاى اعتلا و منافع مسلمين مى باشد و نه دنياخواهى و كسب و تجارت ِصرف به منظور سود مادى. همچنين اين پيشنهاد براى مسلمانان سراسر دنياست به عنوان تاجر و بازرگان بين الملل و نه به عنوان زائر بيت الله الحرام لذا اين امر منافاتى با فرمايش حضرت امام (رحمه الله) ندارد.

در همين زمينه پيشنهاد مى گردد تا خود شهر مكه، به عنوان يك منطقۀ آزاد تجارى مستقر شود به طورى كه تنها در آن كالاها و توليدات كشورهاى اسلامى عرضه شده و به همين منظور بازرگانان تنها از كشورهاى اسلامى باشند و از پرداخت ماليات و هرگونه تعرفۀ وارداتى و گمركى معاف باشند تا هم قيمت كالاها ارزان تر شود و هم رونق كسب و كار و آزادى تجارت در آنجا سبب جلب تجار تمام امت اسلامى گردد.

علاوه بر اين مى توان از بسيارى از موارد و هزينه هاى غيرضرورى حج همچون ميهمانى ها و تشريفات پر زرق و برق و سوغات و هداياى گران قيمت و لوكس كاست و در عوض در جهت خدمت و كمك به محرومين و مستضعفين و فقرا در موارد مختلف هزينه نمود كما اينكه حضرت

ص: 45

امام (رحمه الله) مى فرمايد:

در اين سال كه به واسطه انقلاب اسلامى به برادران و خواهران ما صدمات و ضررهاى بسيار از حكومت طاغوتى رسيده است و بسيارى از معلولين از حوادث انقلاب احتياج مبرم به كمك دارند، مقتضى است كسانى كه مى خواهند حج استحبابى به جا آورند، هزينه آن را صرف در احتياج برادران و خواهران خود كنند، كه ثواب آن نزد خداوند تعالى بسيار بر حج استحبابى ترجيح دارد. و نيز كسانى كه به عنوان سوغات مصارف ناروا مى نمايند يا تشريفات و مهمانى هاى خارج از رويه در وقت برگشت از حج مى نمايند، مقتضى است اين نحو هزينه ها را صرف احتياج برادران و خواهران عليل و مستمند خود نمايند كه خداوند تعالى به آنان اجر و بركت عنايت فرمايد. (صحيفه امام، ج10، ص: 63)

2- 1 - 5. انتقاد از دخالت شرق و غرب در امور مسلمين

امام خمينى (رحمه الله) ، حج را محملى براى انتقاد از دخالت قدرت هاى غربى و شرقى در امور مختلف مسلمين از مسائل سياسى گرفته تا مسائل اقتصادى مى دانند. در واقع بايد مسلمين خود مقدرات كشورهاى خود را بدست گيرند نه اينكه ساير قدرت ها به ويژه در اقتصاد ايشان دخالت كنند و اينها حق اظهار نظر و ابتكار عمل نداشته باشند. ايشان در پيام برائت از مشركين خطاب به حجاج مى فرمايند:

و يكى از مسائل بسيار مهمى كه به عهده علما و فقها و روحانيت است، مقابله جدى با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادى شرق و غرب و مبارزه با سياستهاى اقتصاد سرمايه دارى و اشتراكى در جامعه است، هر چند كه اين بليه دامنگير همه ملتهاى جهان گرديده است. . . و حق تصميم گيرى در مسائل اقتصاد جهان از آنان سلب شده است. (صحيفه امام، ج20، ص342)

ايشان به حجاج تذكر مى دهند كه بيگانگان چگونه و از چه راه هايى در امور اقتصادى مسلمين دخالت مى كنند:

[مسلمانان] على رغم منابع سرشار طبيعت و سرزمينهاى حاصلخيز جهان و آبها و درياها و جنگل ها و ذخاير، به فقر و درماندگى گرفتار آمده اند و كمونيست ها و زراندوزان و سرمايه داران با ايجاد روابط گرم با جهان خواران، حق حيات و ابتكار عمل را از عامه مردم سلب كرده اند و با ايجاد مراكز انحصارى و چند مليتى، عملاً نبض اقتصاد جهان را در دست گرفته و همه راههاى صدور و استخراج و توزيع و عرضه و تقاضا و حتى نرخ گذارى و بانكدارى را به خود منتهى نموده اند و با القاى تفكرات و تحقيقات خود ساخته، به توده هاى محروم باورانده اند كه بايد تحت نفوذ ما زندگى كرده و الاّ راهى براى ادامه حيات پابرهنه ها، جز تن دادن به فقر باقى نمانده است و اين مقتضاى خلقت و جامعه انسانى است كه اكثريت قريب به اتفاق گرسنگان در حسرت يك لقمه نان بسوزند و بميرند و گروهى اندك هم از پرخورى و اسراف

ص: 46

و تعيشها جانشان به لب آيد. به هر حال اين مصيبتى است كه جهانخواران بر بشريت تحميل كرده اند و كشورهاى اسلامى به واسطه ضعف مديريتها و وابستگى، به وضعيت أسفبار گرفتار شده اند. (صحيفه امام، ج20، ص34٠)

2- 1 - 6. عدم ايستادگى در برابر استعمار و استكبار

از مشكلات ديگرى كه بايد در فرصت حج با توجه به اجتماع عظيم مسلمين و فضاى آكنده از توحيد و نفى عبوديت غير خدا براى مسلمين مطرح شود تا از اين طريق بيدار شوند، لزوم مقاومت و ايستادگى در برابر مستعمرين و مستكبرين عالم است، همچنان كه امام (رحمه الله) در بيان حج مقبول مى فرمايد:

مسلمين بايد در حج وقتى كه مى روند يك حج زنده، يك حج كوبنده، يك حجى كه محكوم كنند اين شوروى جنايتكار و آن امريكاى جنايتكار را؛ يك همچو حجى، حجى است كه مقبول است. اگر ما حج برويم و مصالح مسلمين را در نظر نگيريم بلكه بر خلاف مصالح مسلمين هى روى جنايت ها پرده بپوشيم، نگذاريم مسلمين صحبت بكنند از جنايت هايى كه بر مسلمين مى گذرد و جنايت هايى كه از حكومت ها و از قدرت هاى بزرگ بر مسلمين مى گذرد، ما يك صحبت بكنيم، اين حج نيست، اين يك صورت بى معناست. (صحيفه امام، ج18، ص 53)

ايشان در جاى ديگر با نام نهادن استكبار به عنوان بت بزرگ بيان مى كنند:

مگر ابرقدرت هاى زمان ما بتهاى بزرگى نيستند كه جهانيان را به اطاعت و كرنش و پرستش خود مى خوانند، و با زور و زر و تزوير خود را به آنان تحميل مى نمايند؟ كعبه معظّمه يكتا مركز شكستن اين بتهاست. ابراهيم خليل، در اول زمان، و حبيب خدا و فرزند عزيزش مهدى موعود (عج) در آخر زمان، از كعبه نداى توحيد سردادند و مى دهند. (صحيفه امام، ج18، ص87)

ايشان همچنين با بيان مصائبى كه استكبار و استعمار بر كشورهاى اسلامى تحميل كرده است، در پيامى به حجاج، حج را مظهر مبارزه با استكبار و سياست هاى استعمارى ايشان مى دانند:

(عج) دشمنان غدار شما]. . . ذخاير غنى بلاد شما و دسترنج مظلومان كشورهاى شما را به غارت برده و مى برند؛ و درصدد هستند كه حكومت ها را گوش و چشم بسته و دربست به خدمت خود گمارند، و ملت ها را به دست آنان مصرفى بار بياورند و از رشد انسانى و ابتكار صنعتى كشورهاى مظلوم با حيله ها و توطئه هاى شيطانى جلوگيرى كنند، و وابستگى هر چه بيشتر و اتكا به غرب و شرق را روزافزون كنند، و مجال تفكر براى استقلال و ابتكار را به هيچ كس ندهند، و نفسهايى كه براى بيدارى ملتها آماده اند در سينه ها خفه كنند. . . پس، اكنون كه در مركز اسلام حياتبخش به امر خدا و نداى رسولش گرد آمده ايد و از هر ملت و مذهب در اين مكان عظيم اجتماع كرده ايد، براى اين درد مهلك و سرطان كشنده چاره انديشى كنيد. (صحيفه امام، ج19، ص341)

ص: 47

٣. محروميت زدايى

يكى از اصول و سياست هاى اساسى نظام جمهورى اسلامى ايران در راستاى اهداف متعالى اسلام، دفاع از محرومين و مستضعفين جهان و گرفتن حق ايشان از ظالمان و مستكبران است؛ امام خمينى (رحمه الله) با تبيين اين اصل مى فرمايد:

ما بايد در ارتباط با مردم جهان و رسيدگى به مشكلات و مسائل مسلمانان و حمايت از مبارزان و گرسنگان و محرومان با تمام وجود تلاش نماييم. و اين را بايد از اصول سياست خارجى خود بدانيم. ما اعلام مى كنيم كه جمهورى اسلامى ايران براى هميشه حامى و پناهگاه مسلمانان آزاده جهان است. و كشور ايران به عنوان يك دژ نظامى و آسيب ناپذير، نياز سربازان اسلام را تأمين و آنان را به مبانى عقيدتى و تربيتى اسلام و همچنين به اصول و روشهاى مبارزه عليه نظام هاى كفر و شرك، آشنا مى سازد. (صحيفه امام، ج21، ص، 92)

و اين دفاع از هر جهت است كه يكى از جهات آشكار آن رفع محروميت و فقر و تهيدستى از جوامع مسلمين است كه قدرت هاى زورگوى اقتصادى دنيا بر كشورهاى جهان سوم و از جمله كشورهاى اسلامى تحميل نموده اند و بدون قطع دست ايشان دفاع از محرومين و رفع محروميت از ايشان معنايى نخواهد داشت. امام (رحمه الله) در پيامى به مسلمانان جهان و حجاج در آستانه عيد قربان با اشاره به بعد سياسى حج و وظايف متفكرين و دلسوزان براى احياء آن بيان مى فرمايند:

مسلمانان امروز و در اين عصر - كه عصر جنگل است - بيشتر از هر زمان موظف به اظهار آن [بعد سياسى حج] و رفع ابهام از آن هستند؛ زيرا بازيگران بين المللى با اغفال مسلمين و عقب نگه داشتن آنان از يك سو، و عمال سودجوى آنان از سوى ديگر، و غفلت زدگان نادان از طرفى، و آخوندهاى دربارى يا كج فهم از سوى ديگر، و متنسكان جاهل از يك طرف، دانسته يا ندانسته پشت در پشت هم ايستاده و در محو اين بُعد سرنوشت ساز و نجات دهنده مظلومان در فعاليت هستند. و لازم است متعهدان و بيداران و دلسوزان براى غربت اسلام و مهجوريت اين بعد در احكام اسلام، به ويژه حج كه اين بعد در آن ظاهرتر و مؤثرتر است، با قلم و بيان و گفتار و نوشتار به كوشش برخيزند؛ خصوصاً در ايام مراسم حج، كه پس از اين مراسم عظيم انسانها مى توانند در شهر و ديار خود با توجه به اين بُعد عظيم مسلمانان و مظلومان جهان را بيدار، و براى خروج مظلومان جهان از تحت فشارهاى روز افزون ستمگران مدعى حمايت از صلح به حركت وادارند. (صحيفه امام، ج19، ص 24)

در عبارات بالا همان طور كه مشهود است بعد سياسى حج مدنظر امام (رحمه الله) است اما بايد توجه كرد كه ايشان هرجا در سخنان خويش از اين بعد سخن مى گويند، همگى ناظر به بعد حكومتى و اجرائى قوانين و احكام اسلامى است كه با توجه به نظام مند بودن احكام اسلامى، يك جزء اساسى و جدائى ناپذير از

ص: 48

آن، همان جنبۀ اقتصادى مى باشد كه بايد همچون ساير جنبه ها در حج ابراهيمى - محمدى مورد توجه دقيق قرار گرفته تا بتواند در راستاى دفاع حقيقى و همه جانبه از محرومان و كاستن فشار اقتصادى ستمگران بر ايشان موفق باشد.

4. تقدم منافع اقتصادى جهان اسلام بر ملى گرايى و گروه گرايى و منافع شخصى

يكى از اصول ثابت اسلام در حكومت اسلامى و بالطبع در اقتصاد اسلامى، در نظر گرفتن مصالح عاليۀ مسلمين و دنياى اسلام، به جاى توجه انحصارى بر مرزهاى مليت و قوميت و منافع ايشان است. در سخنان امام خمينى (رحمه الله) به اين مسئله بسيار اشاره شده است و ايشان همواره از مصالح مسلمين سخن مى گويند به جاى اينكه تنها از مصالح يك ملت، يا يك مذهب و قوم و يا يك گروه خاص دم بزنند. در بعد اقتصادى نيز وضعيت به اين منوال است و ما تنها نبايد به دنبال منافع اقتصادى خود در منطقه باشيم بلكه جهان اسلام اساساً يك امت واحده اند و در صورتى مى توانند به عزت، شكوفايى و اقتدار اقتصادى دست يابند كه با هم همكارى و برادرى داشته باشند نه اينكه رقابت و يا تقابل در منافع در ميانشان حاكم باشد. يكى از عرصه هايى كه به طور آشكار اين اصل را در آن مى بينيم، آوردگاه حج است كه بنا به فرمودۀ قرآن براى قيام ناس (1)قرار داده شده است. قرآن كريم نفرموده است يك ملت و كشور خاص، يك آيين و طرفداران آن و نه يك گروه و قبيلۀ خاص بلكه فرموده است براى همۀ مردم حتى غير مسلمانان. لذا اين عرصه نيز براى تأمين منافع همۀ مردم مسلمان و حتى كافر است. امام (رحمه الله) در پيام حج خود دربارۀ اين مطلب مى فرمايند:

بيت اللَّه الحرام، اول بيتى است كه براى «ناس» بنا شده (2). بيت همگانى است. هيچ شخصيتى و هيچ رژيمى و هيچ طايفه اى حق تقدم در آن را ندارد. اهل باديه و صحرانشينان و خانه به دوشان با عاكفان كعبه و شهرنشينان و دولتمردان در آن يكسانند. (3)اين بيت معظم براى ناس بنا شده، و براى قيام ناس و نهضت همگانى، و براى منافع مردمى.

ايشان با بيان اينكه يكى از مقاصد حج، دفاع از مستضعفين جهان و منافع آنهاست و بزرگترين منفعت ايشان، قطع دست بيگانگان از سر آنهاست، در پيامى به حجاج بيان مى نمايند:

و چه نفعى بالاتر و والاتر از آنكه دست جباران جهان و ستمگران عالم از سلطه بر كشورهاى


1- ناس در زبان عربى اسم جمعى است به معناى مردم و مجموعه ى انسان هاست نه يك قوم و مذهب و ملتى خاص و مفرد آن انسان است. (معلوف، ص846)
2- اشاره به آيه ى 96 سوره مباركه آل عمران إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَكَّة مُبارَكاً وَ هُدى لِلْعالَمِينَ .
3- اشاره به آيه 25 سوره مباركه حج: إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ يصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ الَّذِى جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فِيهِ وَ الْبادِ . .

ص: 49

مظلوم كوتاه شود، و مخازن عظيم كشورها براى مردم خود آن كشورها باشد. بيتى كه براى قيام تأسيس شده است، آن هم قيام ناس و للناس، پس بايد براى همين مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود، و منافع ناس را در همين مواقف شريف تأمين نمود، و رمى شياطين بزرگ و كوچك را در همين مواقف انجام داد.

ايشان همچنين به انگيزه هاى ملى گرايى اشاره كرده و به حجاج گوشزد مى كنند كه:

بايد حجاج محترم كشور انقلاب اسلامى ايران. . . فرياد «يا للمسلمين» اين ملت انقلابى را به گوش همه جهانيان برسانند و به آنان بفهمانند كه ملت ايران از تمام مسلمين نه براى مصالح شخصى و منطقه اى كه براى اسلام استغاثه مى كند و امروز اسلام گرفتار توطئه هاى جنايتكاران جهانخوار است. (صحيفه امام، ج16، ص513)

5. برائت از مشركين

شايد در ابتدا اينطور به ذهن برسد كه برائت از مشركين چه ارتباطى با اصول و سياست هاى اقتصادى دارد اما نكته اين است كه آن چه در حج به عنوان مراسم برائت از مشركين واجب شده است، در واقع برائت از سياست هاى استكبارى شرق و غرب در استعمار كشورهاى اسلامى است كه تاراج منابع زيرزمينى يكى از مصاديق بارز اقتصادى آن است. امام (رحمه الله) در پيام برائت از مشركين بيان مى كنند:

فرياد برائت ما، فرياد فقر و تهيدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه هايى است كه حاصل عرق جبين و زحمات شبانه روزى آنان را، زراندوزان و دزدان بين المللى به يغما برده اند و حريصانه از خون دل ملتهاى فقير و كشاورزان و كارگران و زحمتكشان، به اسم سرمايه دارى و سوسياليزم و كمونيزم مكيده و شريان حيات اقتصاد جهان را به خود پيوند داده اند و مردم جهان را از رسيدن به كمترين حقوق حقه خود محروم نموده اند. (صحيفه امام، ج20، ص318)

ايشان همچنين در پيام سالگرد كشتار خونين مكه، دربارۀ آثار برائت از مشركين در حج و اينكه اين امر ارتباط كاملاً مستقيمى با منافع كشورهاى اسلامى دارد كه بزرگترين آن قطع دست بيگانگان است بيان مى كنند:

راهپيمايى مكه و مدينه است كه بسته شدن شيرهاى نفت عربستان را به دنبال دارد. راهپيمايى هاى برائت در مكه و مدينه است كه به نابودى سرسپردگان شوروى و امريكا ختم مى شود. (صحيفه امام، ج21، ص84)

ايشان در لزوم اعلام برائت از مشركين در حج و منافع آن بيان مى نمايند:

ممكن نيست حجاج ما به حج بروند و دست به تظاهرات عليه استكبار جهانى نزنند. اصولًا برائت از مشركين از وظايف سياسى حج است و بدون آن، حج ما حج نيست. آل سعود بدانند اگر غير

ص: 50

از اين عمل كنند، در مقابل تمام مسلمين دنيا ايستاده اند و اگر صحيح و درست عمل كنند به نفع خودشان است. (صحيفه امام، ج21، ص22)

برائت از مشركين حتى منافع مادى مستضعفان عالم را هم تأمين مى نمايد و برائت از مشركين به نوعى دفاع از مستضعفان و محرومان جهان است تا از اين طريق هم باعث رفع فقر و احتياجات مادى ايشان شده و هم سبب شكوفايى و توسعۀ اقتصادى اين جوامع شود. امام (رحمه الله) در اين زمينه بيان مى نمايند:

ما با اعلام برائت از مشركين تصميم بر آزادى انرژى متراكم جهان اسلام داشته و داريم. و به يارى خداوند بزرگ و با دست فرزندان قرآن، روزى اين كار صورت خواهد گرفت. (صحيفه امام، ج21، ص8٠)

مراسم برائت از مشركين حتى مى تواند، فريادها و حرف هاى نهفته و ناگفتۀ مسلمين را به بهترين نحو به يكديگر برساند تا آنان از حال و وضعيت خود، ديگر مسلمين را آگاه سازند و براى آن چاره اى بينديشند و اين امر تنها در خانۀ كعبه كه امن ترين نقاط روى زمين است به آسانى ميسر است:

از آنجا كه مسلمانان جهان به علت فشار و حبس و اعدام، قدرت بيان مصيبتهايى را كه حاكمان كشورشان بر آنها تحميل كرده اند را ندارند، بايد بتوانند در حرم امن الهى مصايب و دردهايشان را با كمال آزادى بيان كنند تا ساير مسلمانان براى رهايى آنان چاره اى بينديشند. لذا ما بر اين مطلب پافشارى و اصرار مى كنيم كه مسلمانان، حداقل در خانه خدا و حرم امن الهى، خود را از تمامى قيد و بندهاى ظالمان آزاد ببينند و در يك مانور بزرگ از چيزى كه از آن متنفرند اعلام برائت كنند و از هر وسيله اى براى رهايى خود استفاده نمايند. (صحيفه امام، ج21، ص8٠)

و پرواضح است كه يكى از مصيبت هاى مسلمين، همانا وابستگى اقتصادى شديدشان به قدرت هاى استكبارى است كه استعمار آن را براى ايشان رقم زده است.

نتيجه گيرى

اشاره

آنچه در اينجا به عنوان نتيجۀ اين مقاله بايد گفت اين است كه مسلماً دست يافتن به اهداف مقدس اسلام در حوزۀ اقتصاد همچون تأمين رفاه همۀ مردم به ويژه محرومين و مستضعفان، عدالت اقتصادى، اقتصاد سالم و كارا و قطع دست اقتصادهاى سرمايه دارى و كمونيزم از سر اقتصاد، در صورتى ميسر است كه احكام اسلام به خوبى شناسايى و اجرا شده و حكومت اسلامى به وظايف خود به بهترين نحو ممكن عمل نمايد. يكى از اين احكام و عبادت ها، فريضۀ بزرگ حج است كه با كمترين هزينه اى خداوند متعال براى اجتماع مسلمين و اتحاد ايشان بر سر خداى واحد و نفى تمامى بت ها از جمله بت بزرگ استكبار فراهم نموده است و بنا به فرمودۀ قرآن كريم داراى خير و بركت براى مردم و براى

ص: 51

رسيدن به منافع مادى و معنوى از طريق آن وضع گرديده است.

در فريضۀ بزرگ حج دو نكته بسيار حائز اهميت است:

اول: اجتماع عظيم مسلمانان از سرتاسر عالم در مكانى واحد؛

دوم: فضاى معنوى، امن و آكنده از توحيد و نفى بت ها.

از اين دو ظرفيت اساسى مى توان براى رسيدن به اهداف اقتصادى اسلام، استفادۀ حداكثرى نمود كه مواردى از آن در ذيل مى آيد:

آثار نوع اول

گسترش و تعميق وحدت، برادرى، اطلاع از مشكلات مسلمين در هر نقطۀ عالم، تبادل نظر و مشورت براى چاره انديشى و حل اين مشكلات (كه همگى ذيل عنوان سرمايۀ اجتماعى قرار مى گيرد) ، همكارى هاى اقتصادى (در عرصۀ نيروى كار، سرمايه گذارى، توليد، انتقال تجربيات آموزشى، فنى و تكنولوژيكى) ، تشكيل بازارهاى تجارى متحد اسلامى، حمايت از توليدگران كشورهاى اسلامى، توسعه و شكوفايى اقتصادى و كمك به رفع فقر و از بين بردن وابستگى به بيگانگان (كه همگى از آثار اين سرمايۀ عظيم اجتماعى حج است) .

آثار نوع دوم

برائت از مشركين و نفى بت هاى استكبار و استعمار و دشمنان اسلام به ويژه نظام هاى اقتصادى سرمايه دارى و كمونيزم، شناخت نقشه ها و سياست هاى استعمارى ايشان، استفادۀ درست و صحيح از منابع سرشار زيرزمينى و روزمينى گسترده و فراوان و عدم فروش آنها بدون توجه به مصالح مسلمين، تشكيل جبهۀ متحد اقتصادى كه داراى بيش از يك ميليارد جمعيت است در برابر دشمنان اسلام.

در پايان به محققين و متفكرين محترم توصيه مى شود كه با دقت و عمق بيش ترى به احكام نورانى اسلام و فلسفۀ آن به ويژه حج ابراهيمى - محمدى از ديدگاه امام (رحمه الله) و رهبرى عنايت كنند و با انجام تحقيقات كاربردى و عينى سعى در استفادۀ حداكثرى از اين موقعيت ممتاز اسلامى داشته باشند.

همچنين به مردم عزيزمان توصيه مى كنيم تا قبل از سفر حج، ابتدا مطلوب و مقصود شارع از اين فريضه را به خوبى مطالعه داشته باشند و بهترين منبع براى اين امر بيانات ارزشمند امام و رهبرى به عنوان پيشوايان اين نظام مى باشد.

و بالاخره به مسئولان امر توصيه مى نماييم با تشريح و توضيح هرچه بيش تر ظرفيت هاى اقتصادى، سياسى و اجتماعى حج براى حجاج و غير حجاج و آشنا نمودن آنان با اين ظرفيت ها و در اختيار دادن منابع مناسب براى اين امر، سعى كنند كه اين كنگرۀ سراسرى در جهت حداكثر كردن منافع مسلمين و

ص: 52

مستضعفين جهان بيش از پيش موفق باشد و در انتها يك توصيه از امام (رحمه الله) به عنوان حسن ختام مى آوريم:

چيزى كه تا به حال از ناحيه ناآگاهان و يا تحليلگران مغرض و يا جيره خواران به عنوان فلسفه حج ترسيم شده است اين است كه حج يك عبادت دسته جمعى و يك سفر زيارتى - سياحتى است. به حج چه كه چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد و با چه كيفيت در مقابل جهان سرمايه دارى و كمونيسم ايستاد! به حج چه كه حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمين بايد ستاند! به حج چه كه بايد براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان چاره انديشى نمود! به حج چه كه مسلمانان بايد به عنوان يك نيروى بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمايى كنند! به حج چه كه مسلمانان را عليه حكومت هاى وابسته بشوراند. بلكه حج همان سفر تفريحى براى ديدار از قبله و مدينه است و بس! (صحيفه امام، ج21، ص77)

منابع

1. قرآن كريم.

2. زاهدى، شمس السادات، 1389، تجزيه و تحليل و طراحى سيستم ها، مبانى سيستم هاى اطلاعاتى مديريت، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبايى.

3. هيچنز، درك، كى، 1376، كاربرد انديشه سيستمى، ترجمه رشيد اصلانى، انتشارات مركز آموزش مديريت دولتى، تهران.

4. دوران، دانيل، نظريۀ سيستم ها، 1376، ترجمه دكتر محمد يمنى دوزى سرخابى، شركت انتشارات علمى و فرهنگى، تهران، چاپ دوم.

5. جهانيان، ناصر، 1382، اهداف توسعه با نگرش سيستمى، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى.

6. صادقپور، ابوالفضل، مباحثى در مهندسى اجتماع، مركز آموزش مديريت دولتى، تهران، 1375.

7. دروسنى، ژوئل، جون بيشون،137٠، روش تفكر سيستمى، ترجمه دكتر امير حسين جهانبگلو، انتشارات پيشبرد - مفهرس، چاپ اوّل، تهران.

8. حر عاملى، محمد بن حسن، 1368، وسائل الشيعه إلى تحصيل مسائل الشريعۀ، مؤسسۀ آل البيت عليهم السلام، لإحياء التراث، قم.

9. محمدى رى شهرى، محمد، ميزان الحكمۀ، بى جا، بى نا، بى تا.

10. كلمن، جيمز (1377) بنيادهاى نظريه اجتماعى. ترجمه: منوچهر صبورى تهران، نشر نى.

11. رنانى، محسن و ديگران (1385 سرمايه اجتماعى و رشد اقتصادى: ارائه يك الگوى نظرى. اصفهان مجله پژوهشى دانشگاه اصفهان (علوم انسانى) .

12. معلوف، لوئيس، 1373، المنجد فى اللغۀ، نشر بلاغت، قم.

13.

ص: 53

نرم افزار مجموعه آثار حضرت امام خمينى (رحمه الله) ، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (رحمه الله) با همكارى مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى.

14. سليمانى، محمد، تابستان 1387، اندازه گيرى اثرات سرمايه اجتماعى بر رشد اقتصادى در جمهورى اسلامى ايران، پايان نامه كارشناسى ارشد.

15. قاضى عسكر، سيدعلى، 1386، نقش و جايگاه حج در تحقق همگرايى اسلامى، فصلنامه انديشه حوزه، آذر تا اسفند.

16. ناظمى، مهدى (1387 سرمايه اجتماعى وجايگاه بسيج در توليد آن. مجموعه مقالات قدرت نرم و سرمايه اجتماعى (مطالعه موردى بسيج) . تهران، دانشگاه امام صادق (ع) و پژوهشكده مطالعات و تحقيقات بسيج.

17. نرم افزار حديث ولايت، مجموعه رهنمودهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيۀ الله العظمى خامنه اى.

1. .1Ackoff,R,L. 1981,Creating the corporate future

، John Wiley ، New York. 2. 2. Berta lanffy

، L. Von ، ,1962 ، "General System Theory - A Critical Review" General System 3. 3. Gouger

، J. Daniel and Robert W. knapp ، 1974 ، System Analysis Technique ، John Wiley and Sons ، New York 4. 4. Senn

، Jams A ، 1985 ، Analysis and Design of Inform ation System ، Mc Grow Hill Book Company ، New York 5. 5. Svendsen

، Gunnar Lind Haase ، 20٠4 ، The creation and destru ction of social capital ، Edward Elgar publi cation ، p15 - 26

ص: 54

ص: 55

تحليل كارآمدى دستگاه حج و ارائه بسته آغازين براى بهره ور سازى حج ابراهيمى (ع) اقتصاد حج از زاويه اى ديگر

اشاره

يدالله دادگر (1)

چكيده

اقتصاد حج، در مفهومى كلى، به معناى تجزيه و تحليل علمى و كارشناسانه عملكرد دستگاه حج، با استفاده از تكنيك ها، الگوها و متدولوژى اقتصاد است. بنابراين ارزيابى اقتصادى يك دستگاه با تقاضاى آن دستگاه، قدم اول در پذيرش اعتبارسنجى از سوى آن دستگاه است كه درخواستى پسنديده و كارساز است. حج وظيفه اى عبادى، براى آن دسته از رهروانى است كه توانمندى اجراى آن را دارند. حج با شكوه معنوى خاص خود، رسمى اجتماعى است كه با فرض فراهم آمدن مجموعه اى از توانمندى هاى انفرادى و بسترهاى اجتماعى لازم، زائران مى توانند بهترين بهره مندى را از اين آيين خداوندى به عمل آورند.

يك هدف از تحقق اين پديده عظيم، هجرت از ضعف ها و ناراستى ها و تلاش براى نزديكى به مركز شفاف بركات خداوندى است. در عين حال ضمن انجام دادن اين عبادت، زمينه گفتمانى صميمى با ديگر رهروان، و اصلاح پذيرى ماندگار پس از بازگشت به وطن وجود دارد. ازاين رو بايد ديگر امور مربوط به اين مراسم، مانند اتصال به سازمان حج، تأمين توشه سفر و ديگر تداركات، تنها نقش ابزارى داشته باشد.

اين سفر از منظر اقتصادى، كارگزاران، متقاضيان و عرضه كنندگان معينى دارد كه، افزون بر صاحب خانه اصلى (خداى وصف ناپذير) ، مى توان از حجاج، سازمان حج و كاروان هاى مربوط، مبلغان حج، متوليان حرم الهى و جامعه اى


1- دانشيار اقتصاد، دانشگاه شهيد بهشتى. .

ص: 56

كه زائران را به خانه خدا فرستاده است، نام برد. رضايت معنا دار اين كارگزارن، بيانگر تحقق اثربخشى و كارآمدى اين حركت باشكوه است.

اين مقاله درصدد است با كمك الگوهاى دينى و اقتصادى، ضمن ارزيابى كارآمدى و اثربخشى سازمان اداره كننده امورحج در ايران، بسته اى ابتدايى را براى افزايش بهره ورى حج پيشنهاد كند. مقاله براساس منش تحليلى، استنادات كتابخانه اى و الگوهاى ساده رياضى تدوين شده است. همچنين از يافته هاى مصاحبه هاى دوستانه با حجاج دانشگاهى استفاده شده است. با وجود تلاش فراوان مديريت حج، يكى از يافته هاى اين نوشته، ترسيم وجود فاصله معنا دار بهره ورى دستگاه حج در ايران، با معيارهاى استاندارد بهره ورى از منطق دين و اقتصاد است. بنابراين از منظر اين تحقيق، و براساس تحليل اقتصادى حج، دو برنامه پيشنهاد مى شود: يكى تلاش همه جانبه سازمان حج براى پركردن شكاف توسعه اى بين عملكرد فعلى و وضع مطلوب، و ديگرى تغيير استراتژى مديريتى در يك دوره آزمايشى سه ساله.

كلمات كليدى: حج ابراهيمى، كارگزاران حج، بهره ورى دستگاه حج در ايران

مقدمه

وجوب حج با فرض تحقق لوازم استطاعت از سوى خداى بزرگ (آل عمران: 97) ، خود دليل مستقلى بر اهميت اين وظيفه بزرگ معنوى و اجتماعى است؛ زيرا واضح است كه صدور احكام ناب الهى از سوى خداوند حكيم، داراى توجيهى منطقى، پشتوانه اى اخلاقى و حكمت شرعى كافى و وافى است. وانگهى زيارت خانه امن الهى با تقاضاى شريف ترين پيامبر زمان خود، ابراهيم، هم ضامن سلامت و سعادت است، هم فراهم آورنده رزق (بقره: 125- 128) و هم توفيقى عظيم است. ذكر صريح آداب و حتى مقدمات اين مراسم باشكوه در كتاب خداوند نيز شاهد ديگرى بر عظمت آن است (بقره: 196- 204، آل عمران: 96، مائده: 95- 97، حج: 26، 28، 33، 36 با اين حال، هم خانه و هم سير و سلوك زائران خانه، ابزارهايى براى اهدافى بزرگ تر، يعنى نايل شدن به درجاتى از تقوا، و تقرب به قادر متعال است. روايات نيز حج را امتحانى سخت، ابزارى براى خودسازى و دورى از رذائل اخلاقى و عامل رحمت و بركت خداوندى معرفى كرده است. (1)بايد اين زيارت در نهايت، به اعتراف عملى زائر به تواضع خود و عظمت صاحب خانه بينجامد. (2)پايبندى عملى به سلوك اين خانه، هم امنيت آور است و هم انسان ساز و هدايتگر (آل عمران: 96


1- ابتلاء عظيما و امتحاناً شديداً و اختباراً مبينا و تمحيصاً بليغاً جعله الله سبباً للرحمه.
2- فرض الله عليكم الحج بيته الحرام. . و جعله علامه لتواضعهم لعظمته. .

ص: 57

گويى انجام دادن صحيح اين عمل، محصولى كارآمد از سياست و اخلاق و اقتصاد را با هم دارد. ازاين رو تصريح قرآن به اينكه خانه خدا وسيله پايدارى و قوام براى مردم است (مائده: 97) معنادار است. حال اگر زائران به اهداف مربوط نايل آيند، حج آنها تمام است و گرنه ممكن است در نهايت، مصداق «ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج » باشند. دقت و ارتباط زير سيستم هاى سه گانه دين، يعنى اخلاق، عقايد و احكام، در مراسم حج واضح تر از بيان است؛ مثال فلسفه «سعى» آن است كه روحيه استبدادى انسان را بخشكاند و خداوند از اين امر، كسب رضايت مى كند. (1)فراهم شدن گفتمان آزاد از سوى تمامى انسان هاى حج گزار از ملت ها، رنگ ها و نژادهاى گوناگون، و تبادل ديدگاه ها و تجارب گوناگون، فلسفه ديگر حج است. (2)زائر بايد هنگام بازگشت به وطن، پيام عملى حج را به افراد جامعه برساند (توبه: 122 پس اينكه طبق روايات گفته مى شود، در صورت برگزارى حج صحيح، فقر كاهش مى يابد، (3)در يك قالب سيستمى، معنادار است؛ زيرا در آن صورت، انسان هاى صالحى ساخته مى شوند، ارتباطات مسالمت جويانه اى ميان بلاد فراهم مى آيد، روحيات استبدادى، كه نابودكننده، دين، دولت و ملت است، رخت برمى بندد و فضاى صلح و صفا و نقد و نصيحت فراهم مى شود. به يقين چنين امورى از لوازم رونق در اقتصاد، بهبود در كشوردارى و پيشرفت در دين و اخلاق خواهد بود.

عمل واقعى به آداب حج، به همراه خود، شفافيت و استاندارد بودن زمينه ها، اقتصادى بودن هزينه ها و كار آمد بودن مديريت ها را دارد؛ براى مثال استطاعت واقعى داشتن و غيررانتى بودن خود سفر حج از مقومات برگزارى آداب استاندارد اين سفر است و غيرشفاف بودن درآمدها و هزينه ها در حج ممكن است خود نقض غرض باشد؛ چون از سويى فلسفه احرام آن است كه حج گزار از هر نوع زمينه غيرحق به دور باشد (4)و از سوى ديگر امضاى خداوند درباره انجام دادن وظيفه، به حجِ جامع تعلق مى گيرد وگرنه احتمال پذيرفته نشدن آن از سوى خداوند قوى خواهد بود. (5)حج گزار واقعى بايد پيرو ابراهيم خليل باشد و در آن صورت است كه حجش قبول، و دعايش مستجاب مى شود. ازاين رو وقتى ابراهيم از خداى بزرگ تقاضا كرد: ( رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً ) ، خداوند هم اجابت كرد و فرمود: ( وَ مَنْ


1- ما من نفعه الى الله من المسعى لانه يذل فيه كل جبار (ابن بقايى 1995)
2- امرهم بما يكون من امر الطاعه فى الدين و مصلحتهم من امر دنياهم فجعل فيه الاجتماع من الشرق و الغرب ليتعارفوا.
3- الحج ينفى الفقر و حجوا تستغنوا (بحار ج77، ص62
4- انما تأمروا بالاحرام ليخشعوا قبل دخولهم حرم الله و امنه و لئلا يلهوا و يشتغلوا بشى من امور دنيا و زينتها و يكونوا حادين فيما هم فيه قاصدين نحوه.
5- به تعبير روايت معتبر: اخشى ان يقول عزوجل لا لبيك و لا سعديك. براى آگاهى بيشتر در مورد اين روايت و روايات قبل ر. ك: ابن هندى 1985. .

ص: 58

دَخَلَهُ كانَ آمِناً ) .

جنبه عرفانى و معنوى حج، روح اين عبادت است كه زائرِ خانه را به صاحب خانه نزديك مى كند تا خود خانه. رفتن خانه خدا آسان است. اما جلب رضايت صاحب خانه دشوار، و در عين حال ارزشمند و اصيل است. قبله بودن كعبه نيز معناى خاص خود را دارد؛ يعنى عبادتى هدفمند است. اين است كه حج گزاردن، واجب تعيينى است. بنابراين مى توان گفت كه فراهم شدن حداقل هايى از ظرفيت معنوى و لياقت ملاقات خداوندى هم جزء استطاعت است. شايد به اين علت است كه برخى عرفا و كارگزاران اهل دل، هنگام حركت به سوى حج تصميم مى گيرند كه حج گِل را با حج دل معاوضه كنند. «عبدالله بن سلام» و «بايزيد بسطامى» دو نمونه از اين زائران اند كه وقتى از فقر خانواده اى آگاه مى شوند، توشه سفر حج خود را به آنان مى سپارند و از دل، نداى «حجكم مقبول» مى شنوند. ازاين رو توجه به جايگاه هدف و وسيله در حج كارى عظيم است و خداوند نيز به ابعاد عرفانى و رمزآلود حج اشاره دارد و حدود 7٠ درصد آيات مربوط به حج را با راز و هدف نهايى حج مرتبط دانسته، و باقى را به بيان احكام آن پرداخته است: (ابراهيم: 37 - 4٠، برائت: 3 و 19، مائده 95- 97 حتى به محور بودن هدف هنگام انجام دادن عمل قربانى حج تصريح مى كند و قرب خود را مى طلبد. (1)تحقق هدف حج دشوار است و ساده انديشى است كه صرف سفر و انجام دادن مناسك، پايان حج قلمداد شود؛ زيرا حج، عبادت عظيمى است كه بايد زائر آن تلاش فراوانى كند تا به اهداف بلند آن نايل شود. رنج هاى ابراهيم، هاجر و اسماعيل، سمبل هاى معنادارى در اين رابطه است. اينكه قرآن يكى از اهداف حج را پاكى از آلودگى ها ذكر مى كند، (2)معنادار است. در واقع شرط اكمال و اتمام حج، شست وشو از انواع آلودگى هاى ظاهرى و باطنى خواهد بود و تقليل دادن آن، به اقدامات ظاهرى، خلاف حكمت اين عبادت عظيم است. در واقع، داستان ابراهيم، عبرت آموز است و نبايد آن را گزارشى عادى قلمداد كرد. اين مقاله با توجه به اهداف عظيم اين عبادت، درصدد است برخى از ابعاد اداره و اجراى حج در ايران را ارزيابى كند و از منظر كارآمدى و بهره ورى شرعى و اقتصادى، آن را تحليل كند و بسته اى را براى بهبود آن ارائه كند. در نتيجه، پيش فرض اين پژوهش مى تواند وجود فاصله بهره ورى و كارآمدى دستگاه حج در ايران، نسبت به وضعيت استاندارد محسوب شود. اين كار با منطق توصيفى - تحليلى، و بر محور پژوهش كتابخانه اى استوار است كه در صورت ضرورت نيز از مدل هاى ساده رياضى، الگوهاى شماتيك و يافته هاى تجربى مبنى بر مشاهداتى گذرا استفاده شده است.


1- (لَنْ يَنالَ اللهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ يَنالُهُ التَّقْوي) (حج: 37)
2- ( ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ ) (حج: 29

ص: 59

در اينجا نكته اى درخور توجه است كه ترجيح مى دهم آن را «فرضيه غفلت و بدعت» در سازمان هاى حكومتى مرتبط با دين بنامم. اين فرضيه در واقع زمينه غافل شدن از روح اصلى عباداتى چون حج، در چارچوب سازمان هاى رسمى، و شكل گيرى نوعى انحراف يا بدعت است. اين زمينه درباره موضوعات غيردينى نيز وجود دارد. اما اثر آن در موضوع دينى كارسازتر است؛ براى مثال به تعبير بزرگان علم اقتصاد، غفلت از بُعد اخلاقى اين علم، باعث ناكارآمدى آن شده است؛ چون حقيقت اقتصاد، جمع بين مهندسى و اخلاق بود. اما در طول زمان، تنها به بُعد مهندسى آن توجه شد و بنابراين از روح اخلاقى تهى گشت. ( Sen 1987(

پيام فرضيه غفلت و بدعت [همراه گردن افرازى] (1)اين است كه: اگر دستگاه هاى مرتبط با دين از هدف اصلى غافل شود و دستگاه هاى كنترل كننده نيز براى اصلاح آنها وجود نداشته باشد، در نهايت به صورت قالبى رسمى وظاهرى مقدس باقى مى ماند و روح اصلى شريعت از آن رخت برمى بندد. اينكه در آيات و روايات، توجه ويژه اى به موضوع غفلت شده، بسيار معنادار است.

غفلت از روح عبادات، زمينه انحراف را فراهم مى كند و در نهايت موجب بدعت و ناكارآمدى مى شود كه آثار منفى آن هنگام شكل گيرى سازمان هاى اجتماعى مرتبط با دين بيشتر مشاهده مى شود؛ يعنى هر چند غفلت به صورت فردى نيز آثار منفى خود را دارد، ولى در شكل گيرى سازمان اجتماعى، آثار منفى گسترده ترى دارد. هم تجربه و هم تئورى ثابت مى كند كه رمز موفقيت سازمان هاى كشورهاى پيشرفته، يكى توجه ويژه به هدف اصلى، و ديگرى وجود ابزارهاى كنترل كافى براى مقابله با انحرافات احتمالى است. از آنجا كه موفقيت هرگونه تشكيلات اجتماعى، به مديريت سازگار و دستگاه هاى اصلاحگر نياز دارد، و غفلت از اصول مديريت سازگار يا نبودن دستگاه هاى اصلاحگر، ناكارآمدى را بالا مى برد و زمينه ظلم، بدعت و در نهايت فروپاشى را فراهم مى آورد، مناسب است يا هنگام شكل دادن تشكيلات دينى احتياط كنيم، يا ضمن تعريف دقيق هدف، دستگاه هاى اصلاح انحراف از هدف را به ميزان كافى تدارك ببينيم.

در صدر اسلام، هر وقت عده اى از بخش خصوصى، دنبال ساختن مسجدهاى پر خرج بودند، پيامبر با بيان «هيهات من البنيان» راضى نبودن خود را اعلام مى كرد كه اگر ساختمانى براى مسجد در نظر است، تنها در حد نياز و به شكلى باشد كه حيوانات وارد آن نشود. وقتى صاحب شريعت درباره ساختن مسجد، آن هم از سوى بخش خصوصى، چنين احتياط مى كند، بى شك درباره دستگاه هاى رسمى مرتبط با دين، حساسيت بيشترى خواهد داشت. يك مشكل كليدى نظام هاى ديوان سالارى دنيا، كه همه دنبال اصلاح آن اند، بروز زمينه هاى غفلت و انحراف از اصول، و ناكارآمدى آن


1- Ignorance and innovative arrogance. .

ص: 60

است. بنابراين براساس يافته هاى فرضيه غفلت و بدعت، زمانى ايجاد سازمان مرتبط با دين ضرورت دارد كه جايگزينى براى آن وجود نداشته باشد. همچنين در صورت تصميم به ايجاد سازمان مربوط، تابع هدف به طور روشن تشريح شود و دستگاه هاى اصلاحگر براى كنترل انحرافات احتمالى معين شود.

در صورت غفلت از اين يافته ها، نوعى انحراف از اصول و هدف حاكم مى شود. اما اداره كنندگان سازمان مربوط، به دليل جايگاه روان شناختى تقدس دينى، حتى ممكن است احساس پيروزى و اقتدار كاذب كرده و به دفاع از اشكالات سازمان مبادرت كنند. تداوم اين وضع در نهايت به تهى شدن سيستم از اصولى خواهد شد كه بايد سيستم حافظ آن باشد كه در اين صورت بدعت حاكم مى شود. شايد به دليل چنين بى توجهى هايى بوده است كه آن قدر حقايق دگرگون مى شود كه خداوند با چندين قسم به يك قوم متدين مى فهماند كه در مسير انحراف قرار دارند: ( إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ * ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ. . . . وَ ما هُوَ بِقَوْلِ شَيطانٍ رَجِيمٍ * فَأَينَ تَذْهَبُونَ * إ ِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ * لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يسْتَقِيمَ ) (تكوير19-29 قرآن اين هشدارها را خطاب به سران و صاحبان سازمان هاى آن زمان بيان مى كند و زمينه دورى از بدعت و انحراف را فراهم مى كند. (طباطبايى، 1397. ق، ج20، ص326؛ رازى، 1413. ق، ج 31، ص72

از پيام هاى فرضيه غفلت و بدعت، رفتار و انديشه تقدس مدار افراد و دستگاه هايى است كه به دليل ارتباط دينى حاصل مى شود. در واقع سيطره ابعاد روان شناختى است كه برخى، خود و دستگاه خود را منطبق بر آن جايگاه به ظاهرقدسى مى دانند؛ براى مثال سازمان حج، كه عظيم ترين مناسك را برگزار مى كند و در دستگاه خداوندى در سطوح عالى مطرح است، كاركرد خود را با آن سطوح عالى منطبق مى داند و اين مى تواند يك قدرت ظاهرى فراهم آورد. آن سيطره روان شناختى باعث مى شود كه سازمان مربوط باور كند از هرگونه خطايى به دور است. اما خصلت نداشتن غفلت، به شخص آموزش مى دهد كه اگرچه خداوند خطاناپذير است، اما مسئول سازمان مربوط نبايد احساس كند كه انديشه و رفتار او نيز بى خطاست. پس از ملاحظه دقيق اين بحث، مى توان به خوبى درك كرد كه چرا قرآن در چند جا تصريح مى كند كه خداوند غافل نيست (بقره: 74، 85، 14٠، 144 و 149؛ آل عمران: 99؛ انعام: 132؛ هود: 123؛ نمل: 93؛ ابراهيم: 42) و منحرفان و ستم پيشگان فكر نكنند خداوند از عملشان غافل است (1). مفسران عقيده دارند اين هشدار به مدعيان دين، در مورد آثار غفلت آنهاست. ازاين رو تعجبى ندارد كه از نظر قرآن مرتبه غفلت كنندگان، از همه پايين تر باشد. (2)


1- لا تَحْسَبَنَّ اللهَ غافِلاً عَمَّا يعْمَلُ الظَّالِمُونَ (ابراهيم 42)
2- أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ (اعراف 179

ص: 61

در واقع قرب به خدا، با كم كردن غفلت سازگار است. (1)طبق روايات، انديشه و رفتار غفلت آميز، انسان را به دور از درك تحولات بار مى آورد. (2)غفلت هم قلب را مى ميراند و هم قساوت قلب مى آورد. (3)خلاصه در دستگاه هايى، مانند سازمان حج، كه با ابعاد دينى سروكار دارند، احتمال شكل گيرى فرضيه غفلت و بدعت جدى است. ازاين رو دو برنامه را در ارتباط با اين دستگاه پيشنهاد مى كنم: يكى اصلاح و ديگرى سپردن موقت به يك جايگزين مديريتى با نظارت رسمى. احتياط عقلايى ايجاب مى كند كه سازمان حج پيشنهاد دوم را بپذيرد تا عبادت حج مسير طبيعى خود را بيابد. احتياط پيامبر در دخالت نكردن در امورى كه توسط مردم اجرا پذير بود، هشداردهنده و روشنگر است. وقتى از پيامبر تقاضا شد در قيمت گذارى بازار دخالت كند، تصريح كرد كه اين مسئله به من ارتباط ندارد، بلكه مسير طبيعى و خداوندى خود را دارد. (4)حال با فرض توجه به اين قسمت مقدماتى، گزارش واره اى از وضع موجود دستگاه حج، توصيف مرتبطى از كارآمدى و بهره ورى، و ارائه بسته اى پيشنهادى، قسمت هاى ديگر اين مقاله را تشكيل مى دهد.

گزارش واره اى از عملكردها و ظرفيت هاى دستگاه حج

منظور از دستگاه حج، مجموعه اى از كارگزاران حقيقى و حقوقى است كه رفتار آنها ارتباط معنادارى با كارآمدى عبادت حج به معناى شرعى آن دارد. متقاضيان اصلى حج، سازمان حج، كاروان هاى حج، مردم كشور داخلى، مردم كشورهاى خارجى حاضر در مراسم حج، دولتمردان داخل و دولتمردان حاكم بر حرم الهى، برخى از اين كارگزاران اند. صاحب خانه، يعنى خداى وصف ناپذير، نيز كارگزار اصلى است. همه اينها مى توانند نقش بازيگرانى را به عهده بگيرند كه بازده نهايى رفتار همه آنها چگونگى انجام دادن عبادت حج و آثار آن را منعكس مى سازد.

قبل از انقلاب در ايران، كاروان هاى حج به صورت خصوصى اداره مى شد. اما پس از انقلاب، مجرى برنامه حج و عمره، سازمان حج است كه نهادى حكومتى است و كاروان هاى مختلف حج زير نظر اين سازمان به فعاليت خود ادامه مى دهد. ازاين رو برنامه حج در ايران به صورتى متمركز اداره مى شود. برنامه ريزى، سياستگذارى، گزينش نهايى حجاج، چگونگى اداره آنها در كشور عربستان، حتى تغذيه و اسكان آنها در مراسم حج و بازگشت آنها، با مديريت مركزى سازمان حج انجام مى شود. هر چند


1- قال اميرالمؤمنين: فى خلقة الملائكة و ملائكة خلقتهم. . . و و لا عندهم غفلة.
2- اغفل الناس من لم يتعظ بتغير الدنيا من حال الى حال (بحار، ج77 و ج 59)
3- من غلبت عليه الغفلة مات قلبه. اياك و الغفلة ففيها تكون قساوة القلب. لَقَدْ كُنْتَ فِى غَفْلَة مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيوْمَ حَدِيدٌ (ق:22)
4- ان الله هو المسعر، نمازى و دادگر، 139٠، دادگر، 1385. .

ص: 62

مديريت حكومتى مى تواند منافعى داشته باشد، ولى هزينه هاى درخور توجهى دارد؛ براى مثال هزينه هاى ديوان سالارى و بوروكراسى در بخش حكومتى بسيار سنگين است. همچنين زمينه رانت و سوء استفاده از بخش هاى حكومتى بسيار فراهم تر و مخرب تر از بخش خصوصى است. امكان پاسخگويى و حسابرسى نيز در بخش خصوصى آسان تر است. زمينه هاى وفق دادن بخش خصوصى با تغييرات هزينه ها و قيمت ها و درونى سازى آنها راحت تر از بخش حكومتى است.

از آنجا كه هزينه ها پيوند نزديكى با كارآيى دارند، در ادامه به ابعادى از آن مى پردازيم: در واقع، تغيير هزينه ها در حج جدى است؛ براى مثال با وجودى كه اقتصاد عربستان و عملكرد دولتمردان آن به گونه اى است كه تغييرات وسيع در قيمت ها و هزينه هاى سفر حج، نوسان زيادى ندارد. اما از سال 20٠9 تاكنون (2012) حداقل ساليانه بين 3 تا 5 درصد هزينه هتل افزايش داشته است. برخى از هزينه ها به ويژه در بخش خدمات رسانى به حجاج در سال 2011 تا 15% افزايش داشته است. البته در همين مدت ارزش پول ايران نسبت به عربستان حدود 14% كاهش داشته است (از هر ريال عربستان برابر 25٠ تومان، به هر ريال 285 تومان) . با توجه به وجود حدود 6/1 ميليارد مسلمان در سراسر جهان، همه ساله تقاضاى بالقوه بالايى براى سفر حج وجود دارد. مسئولان كشور عربستان ظرفيت پذيرش بيش از 5/2 تا 3 ميليون زائر را در سال اعلام كرده اند. معمولاً تمام ظرفيت، هر ساله مورد تقاضا بوده است و تقريباً همه آن استفاده شده است. گفتنى است با وجود افزايش هزينه هاى اجراى حج، تقاضاى مسلمانان كشورهاى مختلف براى اعزام زائر حج به عربستان همواره رو به افزايش بوده، و هيچ كاهش نيافته است.

اين تقاضا از سوى كشورهاى مختلف و حتى كشورهاى فقير نيز رو به افزايش است؛ براى مثال در كشور هند با وجودى كه سطح زندگى مردم بالا نيست و تعداد مسلمانان هم زياد نيست، در سال 2010 متجاوز از 175 هزار زائر به عربستان اعزام شده است. جالب توجه است كه دولت هندوستان همواره تلاش مى كند مبلغى يارانه براى سفر حج در نظر بگيرد. ازاين رو آنها كه مى توانند از يارانه استفاده كنند، كمتر از نصف هزينه عادى را مى پردازند؛ براى نمونه، هزينه سفر حج براى زائرانى كه به طور شخصى اقدام مى كنند، براى هر نفر حدود 6٠٠٠ دلار است. اما آنهايى كه از يارانه استفاده مى كنند، هر يك كمتر از 3٠٠٠ دلار مى پردازند.

كشور اندونزى نيز در سال گذشته، 220 هزار زائر به عربستان اعزام كرده، كه هزينه هر يك 35٠٠ دلار بوده است. از سال 2010 به بعد شركت هاى مسافرتى اندونزى، هزينه سفر حج را بين 3 تا 5% افزايش داده است. هزينه اعزام زائر از پاكستان به عربستان در سال 2011 نسبت به 20٠9 بيش از 15% افزايش داشته است و هزينه هر زائر متجاوز از 29٠٠ دلار برآورد شده است. پاكستان سالانه حدود

ص: 63

17٠ هزار زائر به عربستان اعزام مى كند كه حدود 5٠% از آنان از تسهيلات دولتى بهره مى برند. مصر سالانه حدود هشتاد هزار زائر به عربستان اعزام مى كند. هزينه سفر زائران مصرى در سال جارى 14% افزايش يافته است. افغانستان نيز سالانه حدود سى هزار زائر اعزام مى كند كه هزينه هر نفر 3٠٠٠ دلار است. هزينه هر زائر اماراتى به عربستان حدود 7٠٠ دلار است. هزينه سفر هر مسلمان چينى براى مراسم حج حدود 44٠٠ دلار است. در سال جارى حدود دوازده هزار زائر از امارات و چهارده هزار نفر از چين به عربستان اعزام شده اند. هزينه سفر براى هر نفر زائر از قرقيزستان به عربستان حدود 24٠٠ دلار است. از خود عربستان نيز به طور متوسط سالانه 210 هزار زائر در مراسم حج شركت مى كنند كه هزينه هاى فعلى نسبت به سال هاى 20٠9 و 2010 بين 19 تا 21% براى آنان افزايش داشته است. همچنين بخشى از هزينه سفر هر زائر در عربستان با كمك دولت صورت مى گيرد. هزينه سفر هر ايرانى براى اعزام به حج براى سال 2011 بين 320٠ تا 46٠٠ دلار برآورد شده است كه با توجه به مسافت كم، نسبت به ديگر كشورها رقم سنگينى است. ايران معمولاً هر سال حدود صد هزار نفر براى سفر حج اعزام مى كند.

خانه خدا و كشور عربستان، به دليل داشتن شريف ترين مكان براى مسلمانان، ظرفيت عجيبى را فراهم آورده است. از زمان حضرت ابراهيم و اسماعيل، خانه خدا با پوششى مخصوص آذين مى شد. در سال 661ه. ق (1262م) و سال 743ه. ق (1342م) حاكمان مصر اين مأموريت را انجام دادند. در سال 848ه. ق (1444م) حاكم وقت ايران، پوشش كعبه را تدارك كرد. از سال 1346ه. ق (1927م) حكام عربستان با تأسيس يك مؤسسه، خود عهده دار تدارك پوشش كعبه شدند. البته با تقاضاى حاكمان مصر، با وجود مؤسسه مربوط، تا سال 1382ه. ق (1962م) همواره از مصر، پوشش كعبه تهيه، و به عربستان وارد مى شد. از آن سال تا كنون خود عربستان عهده دار تدارك پوشش مذكور است. جنس پوشش خانه خدا در حال حاضر از حرير طبيعى است كه چهارده متر ارتفاع دارد. تنها هزينه پرده بيرونى آن، حدود پنج ميليون دلار، براساس قيمت هاى سال 2011، است. در ساخت اين پرده، 120 كيلو طلا به كار مى رود. حدود 24٠ كارگر در طول يك سال مشغول بافتن پرده خانه خدايند.

خانه خدا از منظر اقتصادى، نوعى كالاى عمومى منحصر به فرد قلمداد مى شود؛ يعنى استفاده يك نفر، مانع استفاده ديگران از آن نمى شود. اما در عين حال همه متقاضيان نيز نمى توانند هر لحظه از آن استفاده كنند. ازاين رو نوعى دسته بندى و زمان بندى براى استفاده از اين كالاى عمومى منحصر به فرد الزامى است. حداكثر حدود سه ميليون نفر براى حج تمتع در ايام مورد نظر مى توانند از اين فرصت استفاده كنند. ولى تقاضا، بسيار فراوان تر از اين مقدار است؛ براى مثال ايرانى هايى كه متقاضى زيارت خانه خدا براى حج تمتع اند، بين پانزده تا بيست سال بايد در انتظار اعزام باشند. مراسم حج و عمره

ص: 64

درآمدزايى ويژه اى را براى حكومت و اقتصاد عربستان فراهم آورده است كه در نوع خود بى نظير است.

افزون بر زائران حج تمتع كه در ايام مخصوص وارد عربستان مى شوند (حدود سه ميليون نفر) ، تعداد درخور توجهى هم براى انجام دادن مراسم عمره در طول سال از اين كشور بازديد مى كنند؛ براى نمونه در سال هاى 2010 و 2011، سالانه حدود پنج ميليون نفر از خارج عربستان براى عمره وارد اين كشور شده اند كه اين رقم نسبت به سال 20٠9 بين 28 تا 32 درصد رشد داشته است. تنها براى سال 2011، بدون احتساب زائران كشورهاى عربى حاشيه خليج فارس، ٠٠٠/7٠٠/ 4 ويزا براى عمره صادر شده است. درآمد سالانه عربستان از برگزارى اين مراسم با شكوه بين 19 تا 25 ميليارد دلار برآورد شده است. تنها در زمان برگزارى حج، براى عربستان حدود پانزده هزار فرصت شغلى ايجاد مى شود.

هزينه ها و سرمايه گذارى هاى درخور توجهى نيز از سوى مسئولان كشور عربستان براى ارائه خدمات به زائران صورت گرفته است؛ براى نمونه تنها در سال 2011، براى سهولت در رفت و آمد حجاج به مشعر، قطار مخصوصى راه اندازى شده، كه براى آن حدود ٠٠٠/٠٠٠/7٠٠/1 دلار هزينه شده است. عشق به زيارت خانه خدا به گونه اى است كه هركس با هر نوع امكانات و انگيزه اى تلاش مى كند به وادى معشوق وارد شود. (1)

در مواردى نيز زمينه هاى تجملى و بالا رفتن هزينه ها، به شكل غيرعادى، در سفر حج به وجود مى آيد؛ براى مثال سال 2011، هزينه يك شب اقامت در هتل هاى اطراف خانه خدا در مكه، در روزهاى آخر ماه رمضان، حدود سيزده هزار دلار (پنجاه هزار ريال سعودى) بوده است. هزينه اقامت در ساير هتل ها نيز در ايام خاصى هر شب حدود هشت هزار دلار بوده است. افزون بر پرداخت براى اقامت در هتل، زوار براى قربانى، خريد سوغاتى و موارد مشابه نيز درآمدهايى را وارد كشور عربستان مى كنند. يكى از منابع خبرى اقتصادى، از سود سى ميليارد دلارى عربستان از مراسم حج در سال 2010 خبر مى دهد (ريانووستى، 2011 درآمد حاصل از زيارت اماكن مقدس در عربستان، به طور متوسط، بيش از هشت درصد توليد ناخالص اين كشور برآورد شده است. حج براى كشور عربستان و كشورهاى طرف قرارداد آن، زمينه رشد و توليد و اشتغال زايى است. اخيراً مؤسسه راه آهن عربستان مسئوليت اداره طرح قطار حرمين را به شركت انگليسى «سكرت ويلسن» به ارزش حدود نود ميليون ريال سعودى (حدود 25 ميليون دلار) واگذار كرده است.

مى توان گفت در بيشتر كشورهايى كه زائر به خانه خدا اعزام مى كنند، بيشترين فعاليت هاى در اين


1- براى نمونه دو زائر خانه خدا از آفريقاى جنوبى تصميم گرفتند اين مسير را با دوچرخه طى كنند. آنان سفرى 8 ماه و 22 روزه را انجام دادند و خود را به كعبه رساندند. .

ص: 65

زمينه توسط شركت هاى مسافرتى بخش خصوصى انجام مى شود و مسئولان رسمى در نهايت بر امور، نظارت مى كنند و در مواردى نيز با اعطاى كمك و يارانه به اقشار كم درآمد، به تسهيل امر مى پردازند. اما مسئولان حكومتى در ايران، سازمان سياستگذار و مجرى اند و كاروان هاى بخش خصوصى، در واقع، كارگزاران تحت فرمان آن محسوب مى شوند. حتى مديران ثابت كاروان ها توسط سازمان تعيين مى شوند.

سازمان حج هزينه هاى زيادى نيز براى تدارك و شكل گيرى واحدهاى مختلف استانى و نمايندگى هاى خود متحمل مى شود؛ براى مثال تنها براى احداث ساختمان حج استان قزوين، كه سال جارى افتتاح شده است، هفتصد ميليون تومان هزينه شده است. همچنين در پنجمين همايش مديران و معاونان حج در استان البرز، خبر از كمك پنج ميليون تومانى زائران اين استان به ستاد زائران مطرح بود. به منظور ارائه سرويس تغذيه اى به زائران ايرانى توسط سازمان حج، روزانه بيش از نود هزار وعده غذايى در آشپزخانه هاى اين سازمان در مكه و مدينه توزيع مى شود. آشپزخانه هاى مربوط به صورت شبانه روزى فعاليت دارد. به گفته مدير آشپزخانه سازمان، برنج مورد نياز از هند، مرغ از عربستان، گوشت از استراليا و سودان و ماهى از امارات خريدارى مى شود. مسئولان مربوط، سيب را از آفريقاى جنوبى، انگور را از آمريكاى جنوبى، پرتغال را از مصر و لبنيات را از عربستان خريدارى مى كنند. همچنين گوسفند قربانى از كشورهاى سودان و جيبوتى وارد مى شود. در اين مورد نيز ايران تنها كشورى است كه به ويژه در دوره عمره، سازمان رسمى اش از زائران پذيرايى مى كند. به علت مشكلات مختلف، بايد سازمان حج هزينه هاى جانبى ديگرى را نيز پرداخت كند؛ براى مثال در حج سال جارى مبلغ ششصد ميليون تومان خسارت براى برگرداندن زائرانى صورت گرفت كه طبق گزارش با خود مواد مخدر حمل كرده بودند. به همين دليل مقرر شد كه در سال آينده 24٠ نفر از پرسنل نيروى انتظامى براى مبارزه با حمل مواد مخدر به همراه حجاج اعزام شوند. (ليالى، 139٠)

همچنين دولت ايران براى ممنوع كردن سفر انفرادى به عربستان، هزينه هاى بسيارى را متحمل شده است؛ براى مثال از آنجا كه زمينه صدور گذرنامه جعلى يا قاچاقى وجود دارد، مقرر شد كه پليس، گذرنامه الكترونيك صادر كند. اعتبار مربوط، طبق گزارش رئيس پليس گذرنامه، شانزده ميليارد تومان برآورد شده است. همچنين، در سال جارى احداث ترمينال حج فرودگاه گرگان، با اعتبارى بالغ بر هشتاد ميليارد ريال، آغاز شده است. همچنين هزينه هاى خريد و تدارك قربانى، نظارت بهداشتى، حمل ونقل، نظارت امنيتى و موارد مشابه نيز ارقام بسيار سنگينى را شامل مى شود كه بايد سازمان، آنها را تأمين كند.

رئيس سازمان حج از افزايش آشپزخانه در سال آينده در مكه و مدينه خبر داد. كليه اين امور در حالى است كه ادعا مى شود سازمان حج، غيرانتفاعى است و اعتبارى از دولت دريافت نمى كند. همچنين سازمان هاى رسمى مراقب امور مذهبى، رعايت حجاب و مانند آن نيز هزينه هاى خود را دارد.

ص: 66

در ضمن از سوى جمعيت هلال احمر ايران نيز هزينه هايى براى نظارت بر امور بهداشتى دراماكن حج، اعزام پزشك، سم پاشى و موارد مشابه، بر كل سيستم تحميل مى شود. دفتر طرح و برنامه حج، كه از سال 1388 راه اندازى شده است، از منظر اقتصادى، اضافه شدن واحدهاى موازى به حساب مى آيد.

طبق برآورد اوليه، براى هر زائر ايرانى هزينه مستقيم حدود 5/1 ميليون تومان و دو برابر اين رقم، به شكل غير مستقيم، از منابع اقتصاد كشور هزينه مى شود؛ يعنى 5/4 ميليون تومان كل هزينه هر فرد زائر است. بنابراين در صورتى كه 10٠ هزار حاجى به طور متوسط مورد نظر باشد، هزينه مربوط 45٠ ميليارد تومان خواهد شد. اينها غير از هزينه هاى جارى پرسنل تمام وقت سازمان، هزينه تشريفات و ديگر هزينه هاى مشابه است. اين در حالى است كه هزينه ها در بيشتر كشورها، درونى شده است و به طور شفاف از سوى استفاده كنندگان از خدمات حج پرداخت مى شود. حتى در كشورهاى جنوب شرق آسيا، مردم به طور خودجوش و در قالب انجمن ها، صندوق ها و شركت هاى سرمايه گذارى مخصوص حج راه اندازى كرده اند. البته الگوى مديريت فعلى حج در ايران با فرض ثبات ساير چيزها، برجستگى هاى مناسبى هم به همراه دارد. در واقع، هر نوع سازمان رسمى مربوط به بخش عمومى، كاركردهايى دارد و تحليل حاضر نيز منكر خدمات فراوان سازمان حج نيست. اما چند سؤال در اين زمينه وجود دارد:

1. آيا الگوى بديلى براى اين شيوه مديريت وجود دارد؟ يا اين شيوه، منحصر به فرد است؟

2. آيا مجموعه اهداف حج در قالب الگوى مورد نظر محقق مى شود يا خير؟

3. آيا هزينه هايى غيراقتصادى از ناحيه اين مديريت بر كشور و بر خود حجاج تحميل نمى شود؟

4. ضرورت و توجيه علمى و اقتصادى سازمان دهى مذكور چيست؟

5. آيا با ملاحظه منافع جانبى اين شيوه مديريت و هزينه هاى مربوط و با كمك تكنيك هزينه - فايده جامع مى توان گفت دستگاه مربوط از كارآيى استاندارد برخوردار است يا خير؟

6. آيا كشور ديگرى، الگوى كشور ايران را سرمشق خود قرار داده است؟

دست كم حداقل از منظر تئوريك و با توجه به تجارب فراوان، مى توان به طور خلاصه پاسخ داد كه بديل هايى براى اين نوع مديريت وجود دارد كه مى تواند كارآمدتر و كم هزينه تر از الگوى فعلى باشد. همچنين مى توان استدلال كرد كه تحقق اهداف عبادت حج از طريق اجراى آن بديل ها، آسان تر و معنادارتر خواهد بود.

در واقع، قسمت هاى بعدى مقاله به بررسى و پاسخ سؤال مطرح شده، مى پردازد. به يقيين مى توان گفت كه سپردن دستگاه حج به دست خود مردم، چون با نوعى آزادى همراه است، با طبع عاشقانه زائران واقعى سازگارتر و با اهداف نهايى حج همراه تر است. همچنين مطالعات متفكران اثبات مى كند كه حتى لازمه انجام دادن عمل اخلاقى و خير، دخالت نكردن مقامات رسمى، و وجود اختيار و آزادى

ص: 67

است. (ارسطاطاليس، 1368 از لحاظ اقتصادى نيز چون تمامى هزينه ها در حالت آزاد، درونى مى شود، كل سيستم كارآمدتر است.

امكان سنجى شكل گيرى الگوهاى مديريتى رقيب

در اين قسمت با توجه به قسمت هاى قبلى، زمينه هاى اصلاح الگوى فعلى يا ارائه جايگزينى براى آن، بررسى مى شود. البته اين بررسى با اين فرض مسلّم آغاز مى شود كه به معناى واقعى، زمينه حج و استطاعت جامع براى حجاج فراهم شده است و مردم و دستگاه رسمى با آگاهى كافى به آن اقدام مى كنند. اما در صورتى كه زمينه هاى استطاعت قابل قبولى فراهم نشده باشد يا براى دستگاه هاى بخش عمومى وظايف مهم تر و برترى مطرح باشد، مشكل جدى تر خواهد بود. گفتنى است هنگام مطالعه براى تدوين اين مقاله، با برخى از معضلات اقتصادى و اجتماعى كشور مواجه مى شدم كه هشدار دهنده بود؛ براى مثال اهالى يكى از روستاهاى «كهكيلويه» براى خريد از مغازه اى يا رفتن به مدرسه يا محل كارى كه آن طرف رودخانه است بايد هر روز سوار وسيله اى شوند كه شبيه تله كابين دستى است. آنها بايد ضمن عبور از آن، سيمى را براى حركت دستگاه به سمت چرخ هاى دو طرف هدايت كنند. موضوع غم انگيز آن است كه در بيشتر مواقع انگشت افراد زير چرخ مى رفت و قطع مى شد. اين اتفاقى است كه در دهه دوم قرن 21 در كشورى اسلامى رخ مى دهد. بسيار واضح است كه هزينه هاى رسمى و خصوصى كه براى حج و عمره صرف مى شود، مى تواند در اصلاح معضل مورد نظر به كار رود و حتى ممكن است برخى هزينه هاى تمتع نيز با اين وصف توجيه ناپذير باشد. خلاصه، دانش آموزان روستاى ياد شده مدرسه ندارند و بايد به روستاى ديگر بروند. اما خيلى از آنها ديگر انگشتى براى نگهداشتن قلم ندارند؛ زيرا انگشت آنها لاى دستگاه مذكور مانده است.

همچنين در 4٠ كيلومترى «مسجد سليمان» روستايى قرار دارد كه نه برق دارد و نه آب. هشت دانش آموز پسر و پنج دانش آموز دختر به جاى كلاس، در آغلِ تاريكى درس مى خوانند. بچه ها مى گويند مطالب نوشته شده روى تخته سياه را نمى بينند. درخور توجه است كه خانمى نيكوكار به نام «الياسى» با 65 سال سن، هزينه حج خود را تقديم دانش آموزان آنها كرد تا كلاسى براى آنها ساخته شود. اينها را براى نمونه ذكر كرديم و دشوارى ها به همين موارد تمام نمى شود. در هر صورت، اين واقعيت ها و موارد مشابه آن، ممكن است بر مفهوم استطاعت مؤثر باشد. (1)


1- گذشته از اين، فتاواى مراجع درباره استطاعت از گستردگى درخور توجهى برخوردار است؛ براى مثال برخى از مراجع، داشتن هزينه يك سال را به طور مطلق، شرط استطاعت مى دانند و برخى حتى مفهوم «سنه» (يك سال) را در روايت مشهور حج به دو سال و بيشتر معنا مى كنند. اما برخى حتى قرض كردن براى رفتن به حج را جايز مى دانند. .

ص: 68

حال فرض مى كنيم كه متقاضيان حج با رعايت تمامى قواعد و شرايط، مستطيع شده اند. هدف آن است كه يك حج خداپسندانه و شرعى كارآمد برگزار شود؛ يعنى زائر خانه خدا با آگاهى كافى تصميم بگيرد و دستگاه ارائه دهنده خدمات حج نيز خدمت مربوط را ارائه كند. البته زائر بايد بداند هرچند حج وظيفه اى تعبدى و عينى است، ولى مشروط و تبعى است؛ يعنى مشروط به آماده كردن برخى ابزار و لوازم، و تابع شرايط خاصى است. همچنين زائر بايد آگاه باشد كه حتى در صورت توانايى مالى، تنها يك بار حج تمتع براو واجب است. زائر بايد بداند ممكن است، اجرا نكردن كامل حج موجب بطلان اين عمل عبادى شود.

از سوى ديگر براى كارآمدى حج از منظر شريعت توجه به نكات زير لازم است:

1. مراسم، طبق رضايت صاحب خانه انجام شود.

2. زائر با اطمينان خاطر و آزادى كافى، وظيفه اش را انجام دهد.

3. رفتار زائران در ارتباط با مسلمانان ديگر كشورها همراه با صفا و مهربانى باشد.

4. رفتارى دوستانه و نشانگر اعتماد، بين زائران و كاروان ها و شركت هاى خدمات رسانى حاكم باشد.

5. سفرى همراه با بركات اخلاقى و خودسازى حجاج، هنگام بازگشت به كشور باشد.

بر اساس اين چارچوب ها و فرض ها به بررسى وضعيت مديريت حج مى پردازيم. ادعاى من در اين نوشته آن است كه در صورت نظارت دولت منضبط، و نه دخالت مستقيم، بر امور حج و سپردن امور به دست مردم، كارآيى افزايش مى يابد؛ يعنى در اين صورت، صاحب خانه، زائر، شركت هاى خصوصى، مردم كشورهاى ديگر و مردم كشور داخلى با اطمينان خاطر از مراسم حج، احساس رضايت بيشترى خواهند كرد.

بنابراين براساس مطالعات، مديريت بخش خصوصى با نظارت دولت، به جاى تصدى سازمان حج پيشنهاد مى شود؛ زيرا در اين صورت:

1. تقريباً تمامى هزينه ها درونى خواهد شد و زمينه هيچ نوع رانت وجود نخواهد داشت.

2. بخش خصوصى با انگيزه وارد خواهد شد و زمينه رقابت بين شركت هاى ارائه دهنده خدمات حج به وجود خواهد آمد كه خود، كارآمدى سيستم ها را بالا مى برد.

3. زمينه اشتغال زايى بيشتر توسط بخش خصوصى فراهم مى شود و ازاين رو پديده منفى «جاى دهى» اقتصادى ظهور نخواهد كرد. (1)


1- جاى دهى ( crowding out( پديده اى است كه طى آن با ورود و دخالت بخش دولتى به يك فعاليت، بخش خصوصى از آن فعاليت محروم خواهد شد؛ براى مثال در حال حاضر با ورود دولت به بخش مسكن، سرمايه گذاران بخش خصوصى از اين فعاليت مولد محروم شده اند و سرمايه ها به سوى فعاليت هاى دلالى صرف (تقاضا براى خريد و فروش ارز و طلا) و حاكميت نوعى سفته بازى عظيم روى آورده اند. وآنگهى دولت نيز در بخش مسكن ناموفق بوده، و اين بخش عظيم را به ركود و ناكارآمدى كشانده است. .

ص: 69

4. نيروهاى بخش حكومتى آزاد، و در جاى مناسب به كار گرفته خواهند شد و هزينه هاى حكومتى اداره حج كاهش پيدا خواهد كرد.

5. هزينه هاى سياسى، تنش هاى حكومت ها و موارد مشابه به كمترين مقدار خواهد رسيد. حتى پيش بينى مى شود هزينه شخصى حجاج نيز كاهش پيدا كند.

نظارت از لحاظ اقتصادى، بهره ورى و كارآمدى را افزايش مى دهد. ولى دخالت حاكمان، بهره ورى را كاهش مى دهد. رضايت متقاضيان حج و اعتماد آنها در صورت نظارت، به جاى دخالت مجامع رسمى، افزايش مى يابد. عبادتى كه در شرايط آزاد و بدون اكراه و اضطرار باشد، لذت معنوى و طبيعى خواهد داشت. تمامى هزينه ها و منافع در چارچوب مكانيسم هاى آزادانه و شخصى متوازن خواهد شد و در نتيجه، اثربخشى و بهره ورى دستگاه حج افزايش خواهد يافت. اين روند با توجه به منافع عقلايى كه دارد با اصول شريعت سازگارى معنادارى دارد. اجراى حج توسط سازوكارهاى بخش خصوصى منافع فراوانى دارد كه البته دشوارى هاى احتمالى آن نيز توسط نظارت كارساز بخش عمومى برطرف خواهد شد. به عبارت ديگر، بخش خصوصى نيز دشوارى هاى خود را دارد. اما از طرفى نظارت دولت، بخشى از آنها را حل مى كند و از طرف ديگر براساس تجزيه و تحليل هزينه - فايده، منافع پيشنهاد جانشين، بيشتر است.

سازوكار بازار و بخش خصوصى، با فرض ثبات ساير شرايط، كارآمدترين وضعيت را به ديگر سازوكارها ارائه مى دهد. حتى در صدر اسلام كه يك الگوى تجربى از مديريت پيامبر است، سازوكار مربوط، به طور وسيع، مورد استفاده بوده است. درعين حال نظارت پيامبر و ديگر رهبران آن عصر معنادار بوده است. وقتى به ماهيت و ابعاد دقيق كاركردى اين سازوكار توجه شود، اهميت استفاده آن بزرگان از آن روشن تر مى شود. چون «سازوكار بازار و بخش خصوصى توسعه يافته با فرض ثبات ساير شرايط» (سبتسا) به كارگزاران خود ياد مى دهد كه براى حصول بهره ورى و كارآيى مورد نظر، لازم است ملاحظات اخلاقى را رعايت كنند؛ براى مثال به آنها آموزش مى دهد كه دروغ نگويند، تقلب نكنند، دزدى نكنند، براساس قول و قرارها عمل كنند، رضايت طرف مقابل را جلب كنند و به يكديگر اعتماد داشته باشند. (1)

بديهى است اينها از امور مورد تأكيد شريعت است. نقش اخلاق ميان سه ستون دين (اخلاق، عقايد، احكام) محورى است و عناصر دوگانه ديگر در واقع بُعد لجستيك آن را تشكيل مى دهد. ازاين رو


1- پيامبر9 و ديگر رهبران صدر اسلام نيز براى ورود افراد به بخش كسب و كار، شرايطى قائل بودند كه از جمله آنها راستگويى، وارد نشدن به معاملات ربوى، بيان شفاف عيب محصولات (اطلاع رسانى درست به مردم) و به كاربرد نبردن حيله است (دادگر، 1385، ص111 .

ص: 70

برخلاف تصور غيركارشناسى كه تصور مى كند كاركرد «سبتسا» غيراخلاقى و غيرعادلانه است، بايد دانست كه اخلاقى و عادلانه بودن، با دولتى بودن مديريت همراه نيست. بلكه برعكس، در مواردى دولتى بودن ضمن ناكارآمد ساختن نظام اقتصادى، عدالت و اخلاق را نيز مخدوش مى كند؛ چون حصول عدالت و پايدارى اخلاق، به طى كردن مسيرى منطقى و طبيعى نياز دارد كه بيشتر با روند «سبتسا» سازگار است تا دولت. البته وظيفه «سبتسا» ، به طور عادى، ايجاد اشتغال، سرمايه گذارى، توليد و انجام مبادله و توزيع است. ولى ساختار آن براى كاركرد مناسب و رسيدن به تعادل در سطح بهره ورى مورد نظر، نيازمند ملاحظات اخلاقى است. تجربه ثابت كرده است كه براى كارآمدى در كسب وكار بازار، بايد اخلاق را در عمل برپاداشت. وانگهى عملكرد صحيح بازار و بخش خصوصى مى تواند فقر را كاهش دهد كه مسئله مورد توجه جدى دين است و خود ره آوردى اخلاقى است.

پس عملكرد «سبتسا» تناسب معنادارى با آموزه هاى دينى دارد، يا دست كم تعارضى با آن ندارد. از سوى ديگر، كار دين، انسان سازى است و نه انجام دادن كارهايى كه مربوط به بازاراست. فقيه برجسته و صاحب نظر در اقتصاد اسلامى «آيت الله صدر» تصريح مى كند كه در واقع دين، انقلابى است براى تغيير واقعيات مشكل دار و تبديل آنها به مظاهرى سالم، و وظيفه اش توصيف امور انجام شده و معمول نيست. (1)مى توان نتيجه گرفت كه شايد مناسب نيست، يا وظيفه حاكمان دين نيست كه امور اجرايى حج و مانند آن را خود به عهده گيرند؛ زيرا پيشرفت امور دينى با نظارت سازگارتر است تا با دخالت.

انجام دادن نظارت از سوى دولت، ارائه نظرات اخلاقى از سوى مراجع و واگذارى اجراى امور حج و مانند آن به بخش خصوصى، هم كارآمدى را افزايش مى دهد و هم عدالت و اخلاق را. دست كم مى توان واگذارى مربوط را به صورت آزمايشى به اجرا درآورد و بازخورد آن را مطالعه كرد. اجراى امور چارچوب هاى پيچيده اجتماعى، نظير تدارك امور حج، كار «سبتسا» است و در واقع بديلى ندارد و اين تصريح اقتصاددانان برجسته اى است كه خود بر پايبندى عقايد دينى تأكيد مى ورزند. ( Blank20٠٠( گفتنى است گروهى از محققان دين و اقتصاد، سازوكار بازار و بخش خصوصى مرتبط با آن را ذاتاً اخلاقى مى دانند ( Mcgurn 20٠2( ، و اين خلاف يافته هاى اذهان غيرمتخصصى است كه بازار و بخش خصوصى را غيراخلاقى و ناسازگار با دين برمى شمارند.

از آنجا كه سازوكار بازار و بخش خصوصى توسعه يافته مرتبط با آن با ثبات ساير شرايط «سبتسا» ، زمينه فعاليت آزاد، احترام متقابل و روابط صميمى بين كارگزاران حج و غيره را فراهم مى آورد، پس اخلاقى است. همچنين رفاه و آسايش و بهبود بهره ورى، وجود انگيزه كار مولد از ديگر عناصر «سبتسا» محسوب مى شود. مقايسه اقتصاد كشورهاى «سبتسا» محور و دولت محور اين يافته را به طور جدى تأييد


1- الدين ثورة لقلب الواقع الفاسد و تحويله الى واقع سليم و ليس تفسيراً موضوعياً للواقع (صدر، 198٠، ص331 .

ص: 71

مى كند. در واقع عملكرد استاندارد «سبتسا» موجب رفع فقر است و فقدان آن مى تواند فقرآور باشد. اين كاركرد فقرستيز با دين سازگارى كافى دارد. عملكرد استاندارد بخش خصوصى به افراد اجازه مى دهد كه خلاقيت و هوش ذاتى خود را به فعليت برسانند كه اين موجب افزايش نعمت ها و بركات مى شود. تجربه به خوبى نشان مى دهد كه دخالت مجامع رسمى، با هدف تبليغ عقايد و كاركردهاى دينى، تأثير كارآمدى نداشته، و تقويت و نشر دين، بيشتر از طرف روندهاى آزاد و از طريق انجمن ها و تشكل هاى مردمى صورت گرفته است. شايد اينكه قرآن نيز اجبار در دين را مردود مى داند، تأييد كننده اين يافته باشد. كاركرد استاندارد بخش خصوصى، زندگى ها را به هم نزديك مى كند و افراد را به طور غيررسمى به هم مرتبط مى سازد.

عناصرى چون رقابت، كارآمدى، نياز نداشتن به يك مديريت مركزى، بستر انگيزه توليد و اشتغال زايى از خصلت هاى «سبتسا» است. با وجود رقابت، محصول با كيفيت و استاندارد توليد مى شود. ازاين رو رقابت بين كاروان هاى حج اين اثر را دارد كه كيفيت خدمت رسانى به حجاج را بالا مى برد. به دليل رقابت، قيمت به كمترين ميزان مى رسد؛ زيرا در صورت بالا رفتن قيمت، با توجه به وجود بنگاه هاى فراوان، مردم به شركت مسافرتى ارزان تر مراجعه مى كنند و به همين علت، به طور طبيعى، قيمت رقابتى در بازار به وجود مى آيد. هيچ كس مجبور نيست كالا و قيمتى را بپذيرد يا تحميل كند. منابع و بودجه متقاضيان حج، نوع خدمت و نوع كالا را معين مى كند. به عبارت ديگر، هزينه ها و منافع در چارچوب «سبتسا» درونى مى شود و قيمت علامت دهنده تخصيص منابع، انتخاب و اتخاذ تصميمى عقلايى است. ايجاد انگيزه، بهره ورى را بالا مى برد و ازاين رو توجه به بازار در صدر اسلام مؤيد مجددى بر اين موضوع است. بازاريان صدر اسلام، در راه مانده هاى حج را هم تدارك مى كردند؛ يعنى بخش خصوصى، جاى دولت يارانه پرداز كنونى، داوطلبانه به مردم خدمت ارائه مى كرد. در كشورهاى توسعه يافته، مانند ژاپن، فضاى استاندارد كسب وكار چنان حاكم است كه شركت ها و بنگاه هاى بخش خصوصى حتى قسمت درخور توجهى از هزينه پژوهش و توليد علم كشور را نيز به عهده دارند.

خصلت دوم «سبتسا» كارآمدى است. اين عنصر رابطه بسيار نزديكى با رقابت دارد كه در نتيجه آن منابع هدر نمى رود، در عين حال تخصيصى معنادار درباره آنها انجام شده و تلاش براى كاهش هزينه ها عملى شده است. البته فرض مى شود كه قيمت گذارى در بازار نهاده ها از منطقى اقتصادى مايه مى گيرد و فرصت هاى اوليه نيز درست توزيع شده است. سومين ويژگى انجام دادن فعاليت حج و مانند آن توسط بخش خصوصى، نياز نداشتن به يك مديريت متمركز است؛ زيرا همه چيز به صورت خودجوش به پيش مى رود و اين خود موجب نشاط كارى، خلاقيت و افزايش بهره ورى خواهد بود.

بنابراين مناسب نيست كه دولت يا هر مقام رسمى ديگر، در بخش خصوصى دخالت كند كه در آن

ص: 72

صورت ممكن است منجر به ناكارآمدى و كاهش بهره ورى شود. ( Bamul and Blinder 20٠٠( سرانجام كاركرد استاندارد بخش خصوصى در خدمات حج و مانند آن مى تواند موجب افزايش اشتغال، توليد، درآمد براى جامعه و پشتوانه پرداخت ماليات براى تأمين هزينه هاى بخش عمومى شود. رهبر صدر اسلام به مسئولان خود سفارش مى كند: «اهل كسب وكار، موجب آسايش و رفاه طبقات مختلف اند. بازار برپا مى دارند و كارهايى انجام مى دهند كه غير آنها توان آن را ندارند. . .» . (1)پس حاكمان صدر اسلام دنبال بهبود بهره ورى، كارآمدى، رفاه و در نهايت رضايت شهروندان بوده اند به ويژه رضايت حجاج درباره سازمان حج نقش محورى دارد؛ براى مثال اگر يك زائر احساس كند بيش از هزينه خدمات، از او پول گرفته شده است، چه كسى پاسخگو خواهد بود. (2)البته چند پيش شرط كارآمدى استاندارد براى «سبتسا» مطرح است. يكى وجود مجموعه اى سازگار از قوانين و قراردادها و دستگاه هاى رسمى پاسخگو و با عملكرد شفاف است. ديگرى، وجود اطلاعات كافى در ابعاد مختلف است. دولت ها و مجامع رسمى موظف اند اطلاعات مورد نياز را در اختيار كارگزاران اقتصادى، چه زائران و چه شركت هاى خدماتى حج، قرار دهند. استاندارد قيمت ها، كيفيت محصولات، همچنين نظارت بر استاندارد محصول از ديگر وظايف دستگاه هاى بخش عمومى است. تشويق رقابت و مبارزه با انحصار، از ديگر وظايف سازمان هاى رسمى است. وضع رقابتى، موجب كيفيت بالاتر و قيمت پايين تر خدمات مى شود و ازاين رو رفاه حجاج و غيرحجاج بيشتر خواهد بود. اما در وضع انحصارى، قيمت خدمات، بالاتر از هزينه فرصت و هزينه نهايى شركت ها خواهد بود و در شرايط انحصار، تضمينى براى كيفيت استاندارد نيز وجود ندارد. ازاين رو رفاه متقاضيان، كاهش مى يابد.

شرط ديگر كارآمدى استاندارد «سبتسا» آن است كه هزينه ها و منافع كل، بين دو طرف تقاضاگران حج و ارائه دهندگان خدمات حج به صورتى قابل قبول و طبق قواعد اقتصادى توزيع شود. به عبارت ديگر، هم متقاضيان خدمات حج و هم عرضه كنندگان خدمات مربوط قواعد را كامل رعايت كنند. (3)برخى از دشوارى هاى بخش خصوصى نيز در قالب نارسايى بازار، مورد توجه ناظران رسمى قرار مى گيرد و به اصلاح آنها مبادرت مى كنند. گاهى وجود پيامدهاى جانبى، توزيع ناعادلانه منافع و


1- و لا قوام لهم جميعاً الا بالتجار و ذوى الصناعات يقيمونه من اسواقهم و يكفونهم من الترافق مما لا يبلغه رفق غيرهم. (فيض الاسلام، 10٠3، 1366)
2- زمينه بى توجهى و توجه به قواعد كلى «لاضرر و لا ضرار» و «نهى النبى عن الغرر" در مسئله ارائه خدمات حج از سوى بخش خصوصى و يا عمومى به طور جدى مطرح است.
3- ملاك معروف «تجارة عن تراض» ، نقش كليدى در هدايت قواعد بازار و ارائه خدمات حج توسط بخش خصوصى دارد. اين امر به ويژه در پيوند امور عبادى، همانند زيارت خانه خدا، مرتبط تر خواهد بود. .

ص: 73

هزينه ها و موارد مشابه، زمينه هاى حضور دولت را فراهم مى كند. البته در ميزان نارسايى هاى «سبتسا» اختلاف نظر زياد است. گروهى عقيده دارند كه نارسايى هاى مربوط، بسيار اندك است. ( Friedman ، 198٠، Stiglitz 20٠2( اما عده اى ديگر دشوارى ها را وسيع مى دانند. ( Rosen,20٠5( به طور كلى، در قالب كاركرد بخش خصوصى و بازار، براى حج و غير آن، دشوارى هايى وجود دارد كه قانونگذار و ناظران رسمى مى توانند براى حل وفصل آنها به صورتى قانونمند حضور پيدا كنند؛ براى مثال:

1. دولت مى تواند شركت هاى خدمات دهى حج را ملزم كند اطلاعات مورد نياز را، مانند كيفيت خدمات تا جزئى ترين مسائل مربوط به درآمدها و هزينه ها، در اختيار متقاضيان حج قرار دهند. در حال حاضر اين اطلاعات به طور دقيق و شفاف وجود ندارد و اين عناصر يعنى نبودن اطلاعات ضرورى و شفاف نبودن، ناكارآمدى سازمان را مى رساند.

2. دولت مى تواند همچون ناظرى بى طرف باشد كه از اهرم ضد انحصار استفاده مى كند و مانع اجحاف شركت ها به حجاج مى شود.

3. دولت، شركت ها را موظف مى كند كه پيامدهاى جانبى مثبت و منفى را درونى كند. بديهى است در آن صورت، ممكن است هزينه ها قدرى بالا برود و بخشى هم از طرف متقاضيان حج پرداخت شود. وقتى زمينه اعتماد مردم به كاروان ها فراهم باشد، هر نوع پيشنهاد عقلايى و اقتصادى از سوى كاروان ها، مورد پذيرش حجاج واقع خواهد شد. گفته مى شود كه بنگاه هاى خدمات خصوصى حج، دنبال نفع است. بديهى است نبايد انتظارى غير از اين داشت. اما مهم انجام دادن وظيفه و ارائه خدمات كارآمد است. حتى زائران نيز مى توانند دنبال منافع معنوى باشند كه آن هم نوعى نفع طلبى است. انگيزه نفع طلبى از نظر بنيانگذاران علم اقتصاد، در ذات بشر است ( Smith1976( و فلاسفه دين نيز، در قالب حُب ذات و حُب نفس، آن را امرى طبيعى مى دانند. (اخوان الصفا، 14٠5، نراقى، 1417، غزالى، دون التاريخ، طباطبايى، بدون تاريخ چاپ)

اهل كسب وكار بخش خصوصى، براى حصول كارآمدى و بهره ورى مورد نظر، به رعايت اخلاق احتياج دارند. آنها نيازمند جذب مشترى اند و توجه به اخلاق، لازمه جذب مشترى است. بنابراين صميمى بودن با زائران، رفتار شفاف و صادقانه با آنها و تلاش براى جلب رضايت آنها از سوى كاروان ها از لوازم پيشرفت در كسب وكار است. اما در صورتى كه بخش حكومتى بر امور حج حاكم باشد، نيازى به اعمال اخلاق كسب وكار نمى بيند؛ زيرا بخش حكومتى انگيزه اى براى اين كار ندارد. ازاين رو سپردن بخش خدمات حجاج به كاروان هاى بخش خصوصى، مى تواند رضايتمندى حجاج را بيشتر كند. خلاصه مى توان زمينه شكل گيرى رقابت شركت هاى خدماتى حج را فراهم ساخت و نظارت اقتصادى را به عهده دولت، و نظارت اخلاقى و دينى را به مراجع سپرد. اين امر بهره ورى كل را

ص: 74

بالا مى برد و زمينه رضايتمندى بيشتر حجاج را فراهم مى سازد. در اين صورت، رضايت صاحب خانه، يعنى خداى بزرگ، نيز جلب خواهد شد.

چارچوب تحليلى ساده

هدف اين قسمت، كاربرد برخى الگوهاى ساده رياضى و الگوهاى شماتيك است تا بهره ورى مديريت حج در دو برنامه پيشنهادى آزمون شود. قبل از طرح الگوهاى مورد نظر، گفتنى است كه در مديريت جديد و براى رسيدن به بهره ورى بيشتر، التزام عملى به چند عنصر، كليدى است كه ترجيح مى دهم آنها را «بسترهاى زيرساختى اوليه» (بزا) براى ارتقاى بهره ورى بنامم:

1. افراد، به طور مرتب، سازمان ها و دستگاه هاى خود را در معرض نقد و تحليل كارشناسانه قرار دهند و بلافاصله درصدد رفع دشوارى هاى احتمالى باشند. تجربه نشان مى دهد كه نقد علمى و تخصصى، به سيستم ها و دستگاه ها نشاط مى دهد.

2. مديران و كارفرمايان اصلى درباره كاركردهاى دستگاه خود به جاى خوش بينى، واقع بين و حتى بدبين باشند. در منطق اقتصادى، و با توجه به كميابى منابع و وسعت نيازها و تقاضاها و تحولات آينده، مديران دستگاه ها مشكلات، نه موفقيت هاى كار خود را به مردم بگويند. جالب است كه از نگاه مديريت مدرن، بيان موفقيت ها از سوى خود مديران، توصيه نمى شود؛ چون موفقيت ها، خود را نشان خواهد داد. ملاحظه مى شود كه مديران ارشد كشورهاى پيشرفته، معمولاً از مشكلات خود مى گويند. ولى مديران كشورهاى توسعه نيافته، با خوش بينى ساده انديشانه، از موفقيت ها مى گويند.

3. لازم است تحولات پرسرعت و عجيب قرن 21 در تمام استراتژى ها لحاظ شود و با نگاهى سيستمى، پيوند گذشته و حال و آينده بازبينى شود.

4. ضمن حفظ دكترين هاى اساسى، بر پذيرش تكثر در انديشه ها و سازمان دهى ها، كه واقعيتى مسلم است، بر تعامل منطقى با رقبا، با رويكردى همكارانه و همزيستى مسالمت آميز، تأكيد شود؛ همان گونه كه پيامبر اسلام براى پيشبرد امور، با سرسخت ترين دشمنان هم قرار داد صلح مى بست. (ابن هشام، 1975، واقدى، 14٠5، يعقوبى، دون التاريخ) .

حضرت عيسى در نقد برخى افراطيون كه محبت كردن را مختص هم كيش مى دانستند، تصريح مى كند كه حتى با دشمن نيز بايد مدارا و محبت كرد. جالب است اينها پيام هاى كارساز مديريت موفق در قرن 21 است. همچنين يك ره آورد موفقيت بهره ورى در قرن 21 اين است كه پايان حيات رويكردهاى افراطى، و عصر موفقيت رويكردهاى ميانه و مردم سالار است.

5. پاسخگويى دقيق و مداوم مديران ارشد، پذيرش خطاها و كنار رفتن آنان، به صورتى آسان و بدون هزينه، در صورت نداشتن موفقيت، از ديگر لوازم افزايش بهره ورى است. آموزه هاى دينى، پيوند

ص: 75

سازگارى با اين يافته ها دارد؛ زيرا آموزه هاى دينى، بيان مشكلات و عيوب از سوى ديگران را هديه مى داند. (1)همچنين بر لزوم نصيحت كه نوعى نقادى آگاهانه و دلسوزانه است، حتى براى بالاترين مقامات، تأكيد مى ورزد. (2)بر الگو قرار دادن برنامه ريزى و رفتار متعادل و ميانه اصرار مى ورزد. (3)همچنين بر احترام و حفظ حقوق برابر، حتى درباره غير هم كيش، تأكيد مى كند. (4)آموزه هاى اسلامى، تبادل جدى و تضارب آراء و گفتمان را از روش هاى كشف حقيقت مى داند. (5)همچنين بر وجود انديشه هاى متكثر در زيرسيستم هاى دين تأكيد مى كند. (6)پس گويى بسته زيرساختى دين و اسلام، متناظر با آن بسته مديريت مدرن اقتصادى براى ارتقاى بهره ورى است.

بنابراين به نظر مى رسد مشكل ناكارآمدى ها در جهانِ دينداران، نه مشكلِ خودِ دين، بلكه مشكلِ التزام نداشتن عملى دينداران به دين باشد. جواب «سيد جمال» به آن مستشرق معروف در اين رابطه معنادار است. او خطاب به سيد جمال گفت كه غرب، مسيحيت را كنار گذاشت و پيشرفت كرد. اگر كشورهاى اسلامى نيز اسلام را كنار بگذارند، پيشرفت خواهند كرد. سيد پاسخ داد كه علت پيشرفت نكردن مسلمانان آن است كه اسلام را به طور عملى كنار گذاشته اند.

در هر حال قرن 21 و به ويژه دهه دوم اين قرن، آزمونى بى نظير براى موفقيت يا شكست رويكردهاى دينى است. ضمن آنكه فرصت ها، بى نظير است، كوچك ترين فرصت سوزى هم جبران ناپذير است. با اطمينان مى توان نشان داد كه اسلام براى افزايش بهره ورى اهميت ويژه اى قائل است؛ چون اسلام، دينِ حكمت و تدبير است.

در اين نوشته، آزمون پايبندى دستگاه هاى مرتبط با دين را به گسترش بهره ورى از سازمان حج آغاز مى كنيم؛ به اين صورت كه فرض مى كنيم اين دستگاه با وجود موفقيت ها، ناكارآمدى هايى دارد و اثربخشى مطلوب در آن حاصل نشده است. (7)بنابراين دو پيشنهاد مقابل آن مطرح مى شود: يكى اصلاح و ديگرى جايگزينى آزمايشى و موقت با الگوى بديل. الگوى بديل، واگذارى سازمان به كارگزاران


1- احب اخوانى من اهدى الى عيوبى.
2- النصيحة لائمة الملوك واجب (غزالى، 1388)
3- اليمين و الشمال مضلة طريق الوسطى هى الجادة. وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّة وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ (بقره: 143)
4- اما اخ لك فى الدين و اما نظير لك فى الخلق (فيض الاسلام، 1366)
5- اضربوا بعض الرأى ببعض يتولد منه الثواب (آمدى، ص442)
6- كان من الممكن لمفكرين اسلاميين مختلفين آن يقدموا صوراً مختلفة فى الاسلام. . . و تعتبر كل تلك الصور، صوراً اسلامية (صدر، 198٠)
7- در واقع بهره ورى دستگاه ها تركيبى از كارآمدى دستگاه ها و اثربخشى آنان است. اين قسمت از مقاله، تركيب دوگانه فوق را براى سازمان حج و الگوى بديل آن به شكل رياضى محاسبه مى كند. .

ص: 76

بخش خصوصى براى مدت سه سال است. يك پيش فرض مطالعه ما، پايين بودن كارآمدى اين سازمان است؛ زيرا ميزان خروجى هاى واقعى (بالفعل) سازمان، نسبت به ميزان خروجى هاى مورد انتظار (بالقوه) پايين تر از چارچوب استاندارد است. موضوع را با كاربرد يك الگوى ساده رياضى تحليل مى كنيم.

اگر شاخص كارآمدى سازمان حج را با He (1)، خروجى ها و محصولات واقعى آن را با Ha (2)و محصولات مورد انتظار آن را با Hp (3)نشان دهيم، خواهيم داشت:

(1) اما محصولات و خروجى هاى واقعى و بالفعل را مى توان شامل ميزان رضايتمندى صاحب خانه (خداى بزرگ) از اعمال زائران، رضايتمندى زائران از سازمان حج، ميزان بهره مندى و رضايت كاروان هاى تحت فرمان سازمان، مطلوبيت مردم كشور داخلى از بازگشت حجاج به كشور، بهره مندى و تأثير مثبت حجاج و دستگاه ايرانى بر مسلمانان ديگر كشورها و رضايتمندى مسئولان كشور ميزبان دانست. نماد شماتيك 1، مجموعه كارگزاران دستگاه حج را نشان مى دهد.

><نمايش تصوير

نماد شماتيك 1. مجموعه كارگزاران دستگاه حج

بنابراين در صورتى كه رضايتمندى صاحب خانه با S٠ (4)، رضايتمندى زائران با Sp (5)، رضايتمندى آژانس هاى تحت فرمان سازمان با Sa (6)، تأثير حج بر


1- Effici ency of Haj organi zation.
2- Actual products of Haj organization.
3- Potential product of Haj organi zation.
4- owner's satisf action.
5- Pilgrim satisf action.
6- agency sat isfaction.

ص: 77

مردم كشور داخلى با Sd (1)، تأثير دستگاه حج بر مسلمانان ديگر كشورها با Sf (2)، رضايتمندى مسئولان كشور ميزبان با Sh (3)نشان داده شود، وضعيت خروجى هاى بالفعل، Ha خواهد بود: Ha) رحمه الله) f) So ، Sp ، Sa ، Sd ، Sf ، Sh()2(

در ضمن فرض مى كنيم در صورتى كه رضايتمندى چهار گروه: زائران اصلى، مردم كشور داخلى، كاروان ها و مردم كشورهاى خارجى حاصل شود، رضايت صاحب خانه (خداوند متعال) نيز حاصل شده است. در اين صورت، عنصر So از الگوى مربوط خارج مى شود، عنصر Ha وابسته به عملكرد پنج متغير باقى مى ماند. همچنين فرض مى كنيم رضايتمندى قابل قبول كارگزاران پنج گانه مذكور، كارآمدى كل دستگاه حج را منعكس مى كند. زمانى كه عناصر مذكور به هدف مورد نظر مى رسند، اثربخشى عملكرد سازمان حج نيز محقق شده است. به عبارت ديگر، در صورتى كه زائران و متقاضيان اصلى، احساس رضايت نسبى كنند، مردم كشور داخلى از بازگشت حجاج خير و بركتى ببينند، مسلمانان ديگر كشورها و كاروان هاى تحت فرمان نيز از مجموعه عمليات راضى باشند و تنشى بين مقامات كشور ميزبان و دستگاه حج بروز نكند، مى توان اثربخشى سازمان را كارساز و رو به پيش دانست. در اين صورت است كه بهره ورى استانداردى حاصل مى شود.

روند بهينه بهره ورى عملكرد دستگاه، زمانى حاصل مى شود كه كارآمدى هاى آن به اثربخشى منجر شود؛ زيرا بهره ورى، تركيبى سازگار از كارآيى و اثربخشى است. در اين صورت، خروجى هاى مثبت، مرتب زياد مى شود، تقاضا براى سازمان مربوط افزايش مى يابد، هزينه هاى كل سيستم كاهش، و رفاه و رضايت عمومى گسترش خواهد يافت.

يكى از شاخص هايى كه نشان مى دهد بهره ورى بالا رفته، كيفيت محصولات ارائه شده سازمان و كاهش هزينه كل آن است. البته هزينه در اينجا اعم از هزينه اقتصادى است؛ براى مثال تنش بين مسلمانان ايرانى و خارجى يا بدبينى به عملكرد كل دستگاه حج، همچنين براى آنكه كارآمدى محقق شود، از سويى نبايد منابع تلف شود و از سوى ديگر بايد تخصيص منابع نيز به شكل كارشناسى صورت گيرد. پس لازمه حصول بهره ورى آن است كه تحقق بالفعل اثربخشى نسبت به ميزان مورد انتظار، قابل قبول باشد. در اين صورت، اثربخشى دستگاه حج (4)Hf ، دست كم ارتباط معنادارى با متغيرهاى اتلاف نكردن منابع ( Et( (5)، تخصيص بهينه منابع مربوط ( Ea( (6)و تحقق حداقل هزينه ( Ec( (7)خواهد داشت: Hf) رحمه الله) Hf) Et ، Ea ، Ec()3(


1- domestic satisfaction.
2- foreigner satisfaction.
3- host authority satisfaction.
4- Haj effec tiveness.
5- Technical efficiency.
6- Allocative efficiency
7- Cost efficiency.

ص: 78

در واقع، آزادسازى فعاليت هاى سازمان و واگذارى واقعى و معنادار آن به بنگاه داران رقابتى بخش خصوصى، با فرض ثبات ساير شرايط، عامل افزايش كارآمدى و اثربخشى است. در منطق اقتصادى، تشويق به رقابت، حذف مقررات دست وپاگير، دورى از تمركزگرايى و تشويق بنگاه دارى خُرد، ضمن كاستن از هزينه ها، عامل اثربخشى بيشتر است. با وجودى كه نظارت سازمان هاى حكومتى مى تواند به كارآمدى و اثربخشى كمك كند، اما دخالت آنها موجب كاهش اين دو عنصر، و در نهايت كاهش بهره ورى خواهد شد. ( Rosen 20٠5(. براى بالا بردن اثربخشى و كارآمدى، سازمان مى تواند يا با پركردن شكاف توسعه اى موجود، خود را به سوى وضع بهينه برساند (پيشنهاد اول: اصلاح) ، يا به واگذارى به بخش خصوصى، بازار را براى يك دوره سه ساله امتحان كند (پيشنهاد: دوم جايگزينى) . پذيرش پيشنهاد اصلاح براى بهبود در كارآمدى و اثربخشى، افزون بر تحقق بسترهاى زيرساختى اوليه (بزا) ، مستلزم اجراى امورى است كه آنها را اقدامات زير ساختى الزامى (ازا) مى ناميم كه شامل امور زير است:

1. پاسخ گويى كافى و دقيق به كارگزاران اصلى درباره دشوارى ها؛

2. وجود انضباط مالى كافى، حذف زمينه هاى رانتى و بهره مندى از نيروى انسانى متخصص و شايسته؛

3. ارائه گزارش شفاف، با زمان بندى معين به صورت كارشناسى و با حسابرسى مستقل؛

4. كاهش هزينه هاى ادارى و جارى و بهينه سازى ديگر هزينه ها؛

5. فراهم كردن بسترهاى نهادى مربوط به فضاى كسب وكار، براى انواع قيمت گذارى ها.

اجراى موارد مذكور، نياز به انگيزه دارد و با توجه به حكومتى بودن سازمان حج، اين انتظار از آن سازمان، اميدوار كننده نخواهد بود. ولى از آنجا كه سازمان ها و دستگاه هاى خصوصى، داراى انگيزه كافى براى فعاليت اقتصادى و كارآمدند، تلاش آنها براى افزايش بهره ورى بيشتر خواهد بود. نمودار شماتيك كاركرد يك سازمان رسمى حكومتى را با توجه به شاخصه هاى مختلف مورد مقايسه قرار مى دهد:

نماد شماتيك 2 - مقايسه شاخصه هاى قابليت بهبود كارآمدى و اثربخشى سازمان حكومتى حج با شركت هاى خصوصى حج

><نمايش تصوير

ص: 79

در واقع، زمينه هاى خلاقيت و نوآورى، توجه به روند بلندمدت، كاربرد تجارب واحدهاى موفق، درك اهميت نقادى عملكرد، توجه به رفتار رقبا، توجه به پيشرفت هاى تكنولوژى و كاربرد روش ها و ابزارهاى نوين مديريتى، فرار از ريسك تنش آفرينى و تلاش براى جداسازى عقايد شخصى از روند خدمت رسانى حج و موارد مشابه كه كارآيى و اثربخشى را بالا مى برند، در بخش خصوصى بسيار كارسازتر، و مؤثرتر از يك سازمان حكومتى است. در نتيجه مى توان پيش بينى كرد كه هم كارآمدى و هم اثربخشى برگزارى حج توسط شركت هاى بخش خصوصى، با نظارت بخش عمومى منضبط، نسبت به يك سازمان حكومتى بيشتر خواهد بود.

بر اين مبنا ساختار يك الگوى ساده را تشريح مى كنيم كه بتوانيم پيش بينى مربوط را بررسى كنيم. در ابتدا چند شرط براى اين الگوى ساده مورد تأكيد است:

1. طرح به صورتى آزمايشى است و تداوم آن مشروط به موفقيت استاندارد بخش خصوصى خواهد بود؛

2. مدت طرح 3 سال براى برگزارى سه حج تمتع است؛

3. در پايان هر سال، هم گزارش عملكرد از سوى بنگاه ها ارائه مى شود و هم ارزيابى عملكرد از سوى دولت و مؤسسات اعتبارسنجى مستقل انجام مى شود؛

4. مراجع يا نمايندگان آنها، نظارت اخلاقى بر فعاليت مى كنند؛

5. دولت از نظر اطلاع رسانى و تسهيلات، از شركت هاى خصوصى حمايت مى كند و از شكل گيرى هر نوع انحصار جلوگيرى مى كند.

فرض هاى كلى اين الگو را مى توان به صورت زير تدوين كرد:

1. بازدهى كل دستگاه حج با اجراى سازمان رسمى برابر با مقدار ثابت S1 است كه به صورت معادله زير نشان داده مى شود: S1) رحمه الله) ( S1E+ S1F( PS)4(

كه در آن S1E كارآمدى معين و ثابت سازمان حج، S1F اثربخشى معين و ثابت عملكرد سازمان مربوط و PS حجم كل امكاناتى است كه در اختيار سازمان براى اجراى حج قرار دارد. به دليل ثابت بودن كارآمدى و اثربخشى سازمان رسمى خواهيم داشت: S1F) رحمه الله) 1F و S1E) رحمه الله) 1E زيرا با توجه به مفاد نمودار شماتيك 2 و به دليل ساختار حكومتى و نبودن انگيزه كافى براى بهبود بهره ورى، هر دو متغير كارآمدى و اثربخشى، ميزان ثابتى است. به عبارت ديگر، آنها با رشد معنادارى همراه نيستند. اين فرض هم پشتوانه تئوريك كافى دارد و هم تجارب فراوانى مؤيد آن است.

2. بازدهى كل دستگاه حج را با فرض اجراى بخش خصوصى و با عنايت به مفاد نمودار 2 مى توان به صورت معادله 5 نشان داد: S2) رحمه الله) ( S2 Eeget+ S2 Fegft( Ps)5(

كه در آن S2 بازدهى كل دستگاه حج توسط شركت هاى بخش خصوصى، و S2 E و S2 F به

ص: 80

ترتيب كارآمدى و اثربخشى اجراى حج توسط شركت هاى مربوط است. همان طور كه ملاحظه مى شود S2F و S2E در طول زمان با نرخ رشد همراه است. بنابه دلايل مختلف، از جمله انگيزه سودآورى، رقابت و با توجه به همراهى ديگر عناصر كارساز، كارآمدى و اثربخشى اجراى حج توسط شركت هاى بخش خصوصى، برعكس بخش عمومى، در طول زمان به ترتيب با نرخ هاى ge و gf رشد مى كند.

3. فرض مى شود كه سرمايه و تجهيزات فراهم شده ( Ps( نيز داراى نوعى هزينه فرصت است كه آن هم در طول زمان با نوعى رشد همراه است. اين فرض نيز قابل قبول است؛ زيرا تجهيزات و سرمايه مربوط، كمترين هزينه فرصتى را دارند كه در طول زمان و با فرض ثبات ساير شرايط نرخ رشدى خواهند داشت. براى سهولت، فرض مى شود رشد هزينه فرصت مربوط نيز به اندازه رشد اثربخشى و كارآمدى در طول زمان باشد. بنابراين:

فرض ضمنى اين است كه هزينه فرصت مربوط نرخ رشد برابرى هم در بخش خصوصى و هم در بخش دولتى دارد. حالا هزينه متوسط برا ى هر دو بخش را محاسبه مى كنيم. هزينه متوسط در بخش عمومى ( S1c( خواهد بود:

><نمايش تصوير

همچنين هزينه متوسط در بخش خصوصى S2C خواهد بود :

ملاحظه مى شود هزينه مربوط در بخش خصوصى به طور معنادارى كمتر از همان هزينه در بخش عمومى است. (1)با توجه به اينكه مى توان بهره ورى را شامل كارآمدى و اثربخشى در نظر گرفت، نتيجه نهايى آن است كه درصورت واگذارى اداره امور حج به بخش خصوصى و البته با نظارت دقيق بخش عمومى و با فرض ثبات ساير شرايط، بهره ورى اجراى حج در چارچوب بخش خصوصى بالاتر از بخش عمومى است. شايد يك دليل اين امر آن است كه دولت ها و حكام رسمى، پس از آزاد شدن از مديريت حج به امور ديگرى مى پردازند و انرژى خود را براى بالا بردن بهره ورى در موارد ديگر استفاده مى كنند. در ضمن شركت هاى بخش خصوصى، هنگام تحويل دستگاه حج، از نيروهاى با تجربه دستگاه قبلى استفاده خواهند كرد و در نتيجه مشكل بى كارى نيز بوجود نخواهد آمد.


1- صورت كسرهاى هزينه هر دو بخش برابر است. ولى مخرج كسر در بخش خصوصى با رشد همراه است. ازاين رو بزرگ تر از مخرج كسر بخش عمومى است. در نتيجه ميزان هزينه اجراى مراسم حج توسط بخش خصوصى كمتر است. .

ص: 81

استدلال اين پژوهش، در اينجا به پايان مى رسد. اما مطلبى تجربى را به آن مى افزايم كه افزون بر استدلال دينى، رياضى و اقتصادى، يك بررسى تجربى ساده است. در واقع، اينجانب مصاحبه هاى غيررسمى و دوستانه اى را با تعدادى از حجاج دانشگاهى داشتم، كه افزون بر آن، شواهد عينى خود را به آن افزودم. تصور ابتدايى اينجانب اين بود كه شايد بتوان در قالب حجاج دانشگاهى، نمونه و جمعيت را برابر دانست؛ چون مى توان گفت كه بحث، جنبه تخصصى پيدا مى كند. اين مصاحبه هاى غيررسمى، كه با 38 نفر صورت گرفت، داراى چند سؤال بود كه البته روى دو مورد توجه و تأكيد بيشترى داشتم:

1. مهم ترين دغدغه و دشوارى شما در اجراى مراسم حج چه بوده است؟

2. با توجه به گفته برخى كه قبل از انقلاب، خدمات كاروان هاى حج بخش خصوصى با دشوارى هاى كمترى همراه بوده است، شما دو كاركرد قبل از انقلاب و پس از انقلاب را چگونه مقايسه مى كنيد؟

مى توان نتايج اين مصاحبه هاى دوستانه را چنين برشمرد:

1. بيشتر پاسخگويان، احساس رضايت مى كردند كه با وجود همه مشكلات، توانسته اند به اين سفر بروند و از لحاظ معنوى، حج را خوب توصيف مى كردند.

2. در امور ديگر قضاوت هاى متفاوتى داشتند. از غذا و تداركات ميان دانشگاهيان نارضايتى زيادى نبود. اما از بى نظمى و اتلاف وقت شكايت داشتند.

3. حدود 65 درصد آنها (25 نفر از 38 نفر) ، از دشوارى هاى انجام دادن مناسك، با توجه به تعدد مراجع تقليد و سوگيرى هاى مديريت مركزى حج، شكايت هايى داشتند.

4. نبود اطلاع رسانى، آزادى نداشتن براى سفر به شهرهاى ديگر عربستان، الزامى بودن برخى مراسم ها از سوى مديريت، از دغدغه هاى ديگر، حدود 58 درصد، آنها بود.

5. برخى از حجاج كه از اهل سنت بودند، از بى توجهى مديريت مركزى به آنها در برخى از موارد گلايه داشتند.

6. در ارتباط با سؤال محورى دوم، بالاى 68% (26 نفر از 38 نفر) از كارآمدى نسبى كاروان هاى خصوصى حمايت مى كردند و بيشتر آنهايى كه اساتيد اقتصاد بودند، به طور جدى به ناكارآمدى سيستم رسمى و حكومتى اشاره داشتند.

7. بيشتر آنهايى كه سن بالاترى داشتند و فضاى حج قبل از انقلاب را درك كرده بودند، خاطراتى هم داشتند كه ساده تر بودن مراسم و دغدغه كمتر، محور آنها بود.

8. گروه هايى كه خود اينجانب ميان آنها بودم، حدود 42 نفر بودند كه قبل از تشرف به خانه خدا، يا

ص: 82

در جلسات آموزشى حج يا در سفر با هم بوديم. با توجه به ناهمگن بودن اعضاى كاروان، برداشت ها متفاوت بود. البته مصاحبه هاى غير رسمى با سه نفر از مسئولان، و يك نفر از روحانيان كاروان ها نيز انجام شد كه پاسخ ها از يكنواختى معنادارترى نسبت به افراد عادى كاروان برخوردار بود. در مجموع، رضايتمندى نيروهاى عادى كاروان ها از عملكرد سازمان حج، نسبت به دانشگاهى ها بيشتر ارزيابى شد. با اين حال، دغدغه هاى حجاج غيردانشگاهى متفاوت بود. تأخيرها و بى نظمى، فاصله هتل ها تا محل زيارت، وضع غذا، خريد و مانند آن از اين نمونه بود.

9. چند مسئول كاروان خصوصى نيز كه در اين مصاحبه غيررسمى شركت كردند، از استقلال نداشتن خود در تصميم گيرى، دشوارى هاى مالى با سازمان مركزى، بى توجهى برخى زائران و موارد مشابه آن سخن گفتند.

نتايج درخور ملاحظه

1. مى توان بسته آغازين را براى كارآمدى و بهره ورى بيشتر دستگاه حج، در قالب دو پيشنهاد مطرح ساخت: يكى، ايجاد اصلاحاتى در دستگاه حج براى حصول مديريت بهينه و خوب، و ديگرى، واگذارى آزمايشى آن به بخش خصوصى، ولى با نظارت دولت منضبط و هدايت اخلاقى مراجع. با توجه به يافته هاى اين مقاله و تئورى ها و تجارب مربوط به بهره ورى و همچنين بر مبناى آموزه هاى اسلامى، در صورت ادامه وضع موجود و بى توجهى سازمان حج به مشكلات مختلف دستگاه مربوط، كارآمدى و بهره ورى اين دستگاه عظيم روند نزولى پيدا خواهد كرد. غفلت از روح حاكم بر عبادت حج و تابع هدف اصلى، دشوارى جدى در اين ارتباط است. «فرضيه غفلت و بدعت» هشدارى درباره فاصله گرفتن از عملكرد دستگاه هاى مربوط با اهداف عالى دين است.

2. مجموعه اقداماتى، در پيشنهاد اصلاح (پيشنهاد اول) مى تواند كارآمدى و بهره ورى دستگاه حج كشور را به طور نسبى بهبود بخشد.

الف) ارائه دقيق و شفاف گزارش حساب رسى مالى، شرح خدمات، هزينه ها و مانده يا سود فعاليت ها.

ب) گزارش عملكرد سالانه از روند كلى سازمان و انتشار كتبى گزارش براى همه.

ج) ارزيابى عملكرد توسط كميته هاى اعتبارسنجى مؤسسات بين المللى يا دست كم از ميان كشورهاى اسلامى عضو OIC.

و) بررسى دشوارى و مشكلات زائران با كمك خود زائران يا نمايندگان انتخابى آنها و كسب رضايت از حل وفصل آنها.

ه) حذف هر نوع زمينه رانت در سفر حج.

ص: 83

ز) دخالت دادن مراجع يا نماينده هاى آنان در سياستگذارى هاى كلى حج.

ج) اجراى سلسله اقدامات مكمل شامل: ارزيابى عملكرد مديران و گزينش مديران براساس چارچوب شايسته سالارى، تلاش براى ايجاد انس و برادرى اسلامى با مسلمانان ديگر كشورها و پيشگيرى از هر نوع تنش احتمالى، آزادى انتخاب بيشتر به حجاج و به ويژه حجاج اهل سنت، پرهيز از سوگيرى هاى سياسى، استفاده از افراد با سابقه بخش خصوصى در اجراى امور و. . . .

3. يافته هاى اين مقاله نشان مى دهد كه براساس تئورى هاى اقتصادى و آموزه هاى دينى، بين ظرفيت ها و عملكرد دستگاه حج، شكاف توسعه اى و كمبود جدى بهره ورى وجود دارد كه مى توان با اصلاح استراتژى هاى موجود و توجه به نظريه ها و تجارب جديد، بخش هايى از شكاف مربوط را پر كرد. با توجه به دنياى پرتحول امروزى، تغيير الگوهاى مديريتى، نزديك شدن جوامع و افراد به همديگر و بازنگرى اساسى در سيستم حج ضرورى است.

4. نظارت استاندارد و معنادار حكومت ها و دولت ها در حال حاضر، مى تواند به كارآمدى سيستم ها و زيرسيستم ها بيفزايد. رضايت قلبى حجاج در امور حج، رضايت و خرسندى حجاج ديگر كشورها، رفتار مناسب با دولت هاى مرتبط و اثرگذارى بر مردم كشور مبدأ و مقصد، در كارآمدى و اثربخشى، و در نتيجه بهره ورى دستگاه حج بسيار مؤثر است.

5. اين مقاله افزون بر كاربرد استدلال شرعى وبررسى عقلى، با ارائه نوعى تحليل رياضى نشان مى دهد كه سپردن امور حج از بخش عمومى و رسمى به بخش غيررسمى و خصوصى، موجب بهبود بهره ورى مى شود. در دنياى قرن 21، اعتماد مردم به دستگاه ها، زمينه توليد و بازتوليد سرمايه اجتماعى است و افزايش اين سرمايه در پايدارى و پيشرفت بلندمدت مؤثر است. مطالعات فراوانى نشان مى دهد كه بخش هاى مردمى و خودجوش در توليد اين سرمايه، نسبت به دولت بسيار موفق ترند ( Knowles20٠6( البته اعتماد حجاج به خدمت گزاران حج نيز از منظر دينى، بسيار كليدى است. رضايت خداوند (صاحب خانه حج) ارتباط معنادارى با رضايتمندى ديگر كارگزاران دارد. ازاين رو براى انجام دادن حج مقبول نگاهى سيستمى به رضايت هاى مربوط مفيد و كارساز است. شكل گيرى انجمن ها و شركت هاى آزاد و خصوصى حج، با مشاركت خودجوش مردم، حتى مى تواند هزينه هاى قبل از حج، هنگام حج و پس از آن را نيز بهينه سازى كند. در صورتى كه تمامى كارگزاران حج، اين نكات را رعايت كنند، رضايت صاحب خانه نيز فراهم مى شود و دستگاهى كارآمد، با بهره ورى استاندارد، به وجود مى آيد.

6. واگذارى خدمات حج به بخش خصوصى، زمينه آزادى اقتصادى را نيز فراهم مى آورد كه طبق مطالعات اقتصادى، مى تواند در راستاى تقويت آزادى هاى اجتماعى نيز به پيش رود. ( Sen1999( معمولاً زمينه رضايتمندى كارگزاران از چارچوب هاى خصوصى و آزاد، نسبت به چارچوب هاى

ص: 84

حكومتى فراهم تر است. سپردن امور به دست مردم از يك طرف، خلاقيت ها را شكوفا مى سازد ( Hazlitt 1971( و از سوى ديگر، از تمركز قدرت مى كاهد ( Friedman 198٠( و زمينه مشاركت و اعتماد بيشتر را فراهم مى آورد و در نتيجه موجب موجب تقويت توسعه پايدار و گسترش سرمايه اجتماعى مى شود.

7. در صورت سپردن امور به بخش خصوصى، زمينه هاى رانت و فساد اقتصادى كمتر خواهد شد. كاركردهاى بخش خصوصى، زمينه مردم سالارى را در حوزه هاى اقتصادى فراهم مى آورد كه خود مى تواند زمينه مردم سالارى در حوزه اجتماعى و سياسى را نيز تقويت كند. ( Cohen1971( دامنه انتخاب در چارچوب هاى خصوصى، گسترده تر، و اطلاعات با هزينه كمترى توزيع مى شود. اشتغال زايى و نشاط بخش خصوصى نيز از يافته هاى فرعى سپردن امور به بخش خصوصى است. ثبات بلندمدت اقتصادى و شكل گيرى زمينه هاى اقتدار حقيقى، زمانى حاصل خواهد شد كه مردم قدرت انتخاب آزادانه در عرصه هاى فرهنگى و اجتماعى را دارا باشند كه سپردن دستگاه حج به بخش خصوصى، اين زمينه را تقويت مى كند. سازگارى سپردن امور حج به دست مردم، از منظر آموزه هاى دينى و اخلاقى و نيز تاريخ صدر اسلام مورد تأييد است. با اين واگذارى، زمينه هاى تحقق «فرضيه غفلت و بدعت» كم اثرتر، و موجب ثبات بلندمدت نظام اجتماعى مى شود كه اقتدار حقيقى يك نظام را مى رساند.

منابع

1. قرآن كريم.

2. غررالحكم، آمدى عبدالواحد، مكتبه العلام.

3. ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، قاهره، دارالاحياء.

4. نظم الدرر فى تناسب الآيات والسور، إبراهيم ابن البقاعى، بيروت، دار النشر.

5. مقدمه ترجمه محمد پروين گنابادى، عبد الرحمن ابن خلدون، تهران، مركز انتشارات علمى.

6. سيره ابن هشام، ابى محمد ابن هشام، بيروت، دار الجيل.

7. كنز العمال، علاءالدين ابن هندى، بيروت، موسسته الرساله.

8. كتاب الخراج، ابى يوسف قاضى، بيروت، دارالمعرفه.

9. رسائل، اخوان الصفا، قم، مكتب الاعلام.

10. اخلاق نيكوماخس، ارسطا طاليس، ترجمه ابوالقاسم پورحسينى، انتشارات دانشگاه تهران.

11. الجامع لمواضيع القرآن الكريم، محمد فارس بركات، تهران، منظمه الحج و الاوقاف.

12. تصنيف نهج البلاغه، لبيب بيضون، مكتب الاعلام الاسلامى.

13. دون التاريخ، ابن عيسا ترمذى، جامع الصحيح، بيروت دارالاحياء.

14.

ص: 85

صهباى حج، عبدالله جوادى آملى.

15. ماليه عمومى و اقتصاد دولت، يداله دادگر، انتشارات دانشگاه تربيت مدرس، چاپ ششم.

16. اخلاق كسب و كار از منظر اقتصاد و اسلام، ___، پژوهشنامه بازرگانى، شماره 38، صفحات120 - 87.

17. تفسير الكبير، فخر رازى، مكتب الاعلام الاسلامى.

18. مكه مكرمه، ريا نوستى، رمضان.

19. اقتصادنا، محمد باقر صدر، بيروت، دارالتعارف.

20. من لا يحضره الفقيه، محمد الصدوق، تهران، دارالكتب الاسلاميۀ.

21. الميزان فى تفسير القرآن، محمد حسين طباطبايى، تهران، دارالكتب الاسلاميه.

22. اصول فلسفه و روش رئاليسم، محمد حسين طباطبايى، (بدون تاريخ چاپ) ، دارالعلم.

23. رياض، عرب نيوز، شعبان.

24. نصيحه الملوك به تصحيح، محمد غزالى، تهران، نشر فردوس، 1388.

25. آزادى انتخاب، ميلتون فريد من و رز فريد من، حكيم زاده جهرمى، حسين، تهران، نشر پارسى، 1367.

26. سرمايه دارى و آزادى، ميلتون فريد من، مشيرى، غلامرضا، تهران، نشر نى.

27. نهج البلاغه، على نقى فيض الاسلام، تهران، انتشارات فيض الاسلام، 1366.

28. سفينۀ البحار، شيخ عباس قمى، تهران، مؤسسه فراهانى.

29. خسارت حمل مواد مخدر، على ليالى، گزارش منتشر شده، رياست سازمان حج و زيارت.

3٠. بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، جلد 77

31. عوايد الايام، احمد نراقى، مركز الابحاث و الدراسات.

32. نشريه زائر و خبرنامه هاى سازمان حج و زيارت، سال هاى مختلف.

33. اقتصاد ارتدوكس و اقتصادى اخلاق مدار، حسين نمازى و يداله دادگر، شركت سهامى انتشار، چاپ دوم.

34. المغازى، محمد واقدى، تهران، نشر دانش اسلامى.

35. تاريخ يعقوبى، احمد يعقوبى، بيروت، دارالصادر.

1. Baumol

، W ، and Blinder ، A)20٠2( ، economics ، 9th edition ، Mason ، Ohio ، Southwestern publishing 2. Beetham

، D ، and Boyle ، K)1999( ، introducing democracy ، UNICCO publishing 3. Blank

، R)20٠٠( ، when can public policy makers Rely on private markets? Economic journal ، 11٠)462( ، 34 - 49 4. Buchanan

، J)1997( ، public finance and choice ، interna tional Thomson publishing 5.

ص: 86

Daron

، A)20٠3( ، lecture notes for political economic of institutions and development ، MIT press. 6. Daron

، A ، Robinson ، J)20٠6( ، economic origins of dictatorship and democracy ، Cambridge university press 7. Down

، A ، )1957( ، an economic theory of democracy ، New York ، Harper 8. Friedman

، M)198٠( ، free to choose ، Harvest books 9. Hayek

، F)1973( ، law ، legislation and liberty ، university of Chicago press 10. Hazltit

، H)1971( ، the future of capitalism ، quarterly review ، 15)3( ، 241 - 52 11. Knowles

، S ، )20٠6( ، is social capital a determ ination of development? NY ، United Nation University press 12. Mcgurn

، W ، )20٠2( ، pulpit economics ، first things ، Notre dam university press 13. Nelson

، N ، W)198٠( ، justifying democracy ، London ، Rutledge 14. Olson

، M)1997( ، the logic ، in Samuel Becker ، internat ional publishers 15. Rosen

، H ، )20٠5( ، public finance ، London ، McGraw - Hill 16. Sen

، A)1999( ، development as freedom ، Oxford University press 17. Sen

، A ، )1987( ، on ethics and economics ، oxford ، Blackwell 18. Smith

، A)1976( ، an inquiry into the nature and causes of the wealth of nations ، university of Chicago press 19. Stigler

، G. J)1972( ، economic competition and electoral competition ، public choice 13 ، 91 - 106

ص: 87

ظرفيت هاى اقتصادى حج از ديدگاه امام خمينى (قدس سره)

اشاره

محسن محمدى (1)

چكيده

امام خمينى (رحمه الله) احياگر تفكر دينى بود. با رهبرى و پيروزى انقلاب اسلامى در ميدان عمل، بر تمام انگاره هاى جدايى دين از سياست و انحصار دين در كاركردهاى فردى خط بطلان كشيد. ايشان با نگرش عميق و جامع خود، حج ابراهيمى را احيا كرد تا ديگر حج در ابعاد فقهى و مناسك فردى باقى نماند. بلكه از تمام ظرفيت هاى سياسى و اجتماعى حج در بازسازى و بازآفرينى تمدن اسلامى استفاده شود. يكى از اين ابعاد احيا شده، بعد اقتصادى حج است كه با توجه به ديدگاه و سيره امام خمينى (رحمه الله) درباره قابليت دين در اداره جامعه و نظام آفرينى، جهات ويژه اى مى يابد. از آنجا كه نگرش امام خمينى به اقتصاد بيشتر به ابعاد سياسى و فرهنگى برمى گردد، ايشان ابعاد اقتصادى حج را نيز بيشتر با چنين رويكردى پى گرفته اند تا مسلمانان بر استعمار غلبه كنند و مقدمات اقتدار اقتصادى را بيابند.

واژگان كليدى: امام خمينى، حج، ظرفيت هاى اقتصادى، اقتصاد سياسى

مقدمه

حج مهم ترين عبادت اجتماعى اسلام است كه هرسال نمايندگانى از سراسر جهان اسلام را كنار هم جمع مى كند. اين عبادت جهان شمول، ابعاد متفاوت فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى وسياسى را در كنار ابعاد فقهى، عرفانى، اخلاقى و تربيتى همراه خود دارد كه حاكى از ابعاد مترقى و متعالى اسلام است. خداى متعال اين نظام هوشمندانه را براى پيشرفت و توسعه همه جانبه اسلام طراحى كرده است. متأسفانه استعمارگران كه اسلام را مانع تحقق برنامه هاى استثمارى خود مى دانستند، كوشيدند مسلمانان


1- مدير گروه مطالعات اجتماعى پژوهشكده حج و زيارت.

ص: 88

را در عرصه سياسى و اجتماعى از آموزه هاى اسلام دور كنند تا بتوانند سرمايه هاى مادى و معنوى آنان را به يغما برند.

در اين بين، حج نيز از ابعاد سياسى و اجتماعى خود دور شد و مسلمانان جنبه هاى فقهى و اخلاقى آن را در اولويت قرار دارند. در چنين فضايى امام خمينى (رحمه الله) ضمن انتقاد از تفكر حاكم بر جهان اسلام، انقلاب اسلامى ايران را با تكيه بر اصول و انديشه هاى سياسى و اجتماعى اسلام رهبرى كرد و در زمانى كه دين در انديشه ها و نظريه هاى صاحب نظران سياسى و اجتماعى جايگاهى بيش از حيات فردى نداشت و به هيچ وجه كاركرد اجتماعى براى آن تبيين نمى شد، با ارائه تفسير جديد از دين، توجه همه را به خود جلب كرد.

امام (رحمه الله) كوشيد با رهبرى و به ثمر رساندن انقلاب اسلامى، اسلام را در همه ابعاد جامعه پياده كند. بنابراين با انتقاد از نظام سياسى، اجتماعى و اقتصادى غرب و با ارائه نظريه ولايت فقيه، تلاش نمود تمام ظرفيت هاى اسلام را در اداره جامعه تبيين و عملى كند.

ايشان در پيام هاى خود به كنگره حج فقط زائران ايرانى را خطاب قرار نمى داد، بلكه با ديدى بين المللى ابعاد سياسى و اجتماعى حج را براى تمام مسلمانان جهان تبيين مى نمود تا آنها را به ابعاد مغفول حج متوجه كند. به اين ترتيب امام خمينى (رحمه الله) تجربه تحول دينى درايران را براى ساير مسلمانان جهان از طريق حج راهنمايى مى نمايند. دراين بين امام خمينى مسلمانان را به ابعاد اقتصادى حج متوجه مى نمايند و حتى ابعاد سياسى، اخلاقى و اجتماعى حج را نيز در اين راستا تبيين مى كند.

در اين مقاله ظرفيت هاى اقتصادى حج را از ديدگاه امام، براساس پيام ها و سخنان ايشان به مناسبت ايام حج بررسى مى كنيم.

نحوه نگرش امام به اقتصاد

امام (رحمه الله) ، آن گونه كه در حيطه تخصصى اقتصاددانان است، به علم اقتصاد نظر نمى كند، بلكه سخنان ايشان در قالب احكام و اصول نظام اقتصادى* (1)است؛ به عبارت ديگر سخنان امام خمينى (رحمه الله) ناظر به هنجارها، خطمشى ها و گرايش هاى مكتبى است، نه قوانين علمى اقتصاد. ازاين رو امام خمينى (رحمه الله) به طور مستقل به مسئله اقتصاد نپرداخته، بلكه در نگرش سيستمى خود، مسائل اجتماعى و به ويژه اقتصاد را به حوزه هاى مختلف شرعى سرايت داده و معتقد است كه حوزه هاى سياست، فرهنگ و اقتصاد در يكديگر تأثير و تأثير متقابل دارند و عملكرد همسوى آنها مى تواند يك نظام اجتماعى تحت عنوان نظام اجتماعى اسلام را شكل دهد؛ به گفته ايشان:


1- * ر. ك: امام خمينى، دولت و اقتصاد، ميثم موسايى، ص 91 و 92. .

ص: 89

حل تمامى مشكلات و پيچيدگى ها در زندگى انسان ها تنها با تنظيم روابط اقتصادى به شكل خاص حل نمى شود و نخواهد شد. بلكه مشكلات را در كل يك نظام اسلامى بايد حل كرد و از معنويت نبايد غافل بود كه كليد دردهاست. (1)اين نظام اجتماعى، متأثر از معرفت شناسى خاص ايشان كه متكى بر طبيعت و ماوراى طبيعت، به طور همزمان بود و انسان شناسى خاص وى كه انسان را موجودى دو بعدى در نظر مى گرفت، مى باشد. ايشان هدف اين نظام را رشد و تعالى ابعاد بشر، و اقتصاد را هم ابزارى براى آن ذكر مى كند. ازاين رو اقتصاد به تنهايى اهميت خاصى ندارد. و بالاصاله هدف نيست. بلكه صرفاً وسيله اى است براى رشد و تعالى انسان؛ امام خمينى (رحمه الله) در اين خصوص مى گويد:

زيربنا اقتصاد نيست؛ براى اينكه غايت انسان اقتصاد نيست. انسان زحمتش براى اين نيست كه فقط شكمش را سير كند. . . برنامه اسلام اين است كه اين انسان را جورى كند كه هم اينجا صحيح باشد و هم آنجا صحيح باشد. راه مستقيم نه طرف شرق و نه طرف غرب. صراط مستقيم يك سرش اينجاست يك سرش هم لانهايت. (2)اين ديدگاه كه دنيا و آخرت را دو مفهوم وابسته به هم مى بيند، پياده شدن اسلام در حوزۀ اقتصاد را مشروط به پياده شدن همه جانبۀ اسلام مى داند: «پياده كردن مقاصد اسلام در جهان و خصوصاً برنامه هاى اقتصادى آن و مقابله با اقتصاد بيمار سرمايه دارى غرب و اشتراكى شرق، بدون حاكميت همه جانبه اسلام ميسر نيست» . (3)براين اساس، ايشان جهت گيرى تصميم هاى اقتصادى را در سه محور حفظ منافع محرومان، گسترش مشاركت عمومى و مبارزه با زراندوزى مورد تأكيد قرار مى دهند. (4)

نگاه ويژه امام به حج

امام (رحمه الله) با قرائت جامعى از اسلام ناب، بزرگ ترين احياگر تفكر دينى در قرن حاضر شد و با همين ايده و مبنا انقلاب اسلامى را رهبرى كرد و به پيروزى رساند. ايشان با برداشت هاى جزئى نگرى و انتخابى با دين مخالف بودند و تأكيد داشتند كه نگرش هاى دينى بايد جامع، و توأمان شامل همه جهات مادى، معنوى، فردى و اجتماعى باشد. ايشان در پيام هاى خود به كنگره عظيم حج، با تأكيد بر اين نكته فرمود:


1- صحيفه امام، ج5، ص437.
2- صحيفه امام، ج9، صص 457 و 458.
3- صحيفه امام، ج20، ص34٠.
4- صحيفه امام، ج21، ص444. .

ص: 90

عيد سعيد و مبارك، در حقيقت آن روزى است كه با بيدارى مسلمين و تعهد علماى اسلام، تمام مسلمانان جهان از تحت سلطه ستمكاران و جهان خواران بيرون آيند و اين مقصد بزرگ، زمانى ميسر است كه ابعاد مختلفه احكام اسلام را بتوانند به ملت هاى زير ستم ارائه دهند و ملت ها را با اسلام آشنا كنند و فرصت را براى اين امر بزرگ سرنوشت ساز مغتنم شمرده و از دست ندهند و چه فرصتى بالاتر و والاتر از كنگره عظيم حج كه خداوند متعال براى مسلمانان فراهم آورده است. (1)ايشان در جايى ديگر، خطاب به زائران بيت الله، آشنا نبودن مسلمانان با همه ابعاد اسلام را بزرگ ترين مشكل جامعه اسلامى مى داند كه بسيارى از مسائل ديگر نيز از آن ناشى مى شود:

بزرگ ترين درد جوامع اسلامى اين است كه هنوز فلسفه واقعى بسيارى از احكام الهى را درك نكرده اند و حج با آن همه راز و عظمتى كه دارد، هنوز به صورت يك عبادت خشك و يك حركت بى حاصل و بى ثمر باقى مانده است. (2)امام با چنين نگرش همه جانبه و اجتماعى به دين (دين حداكثرى) در مقوله حج نيز وارد شدند. از نظر ايشان حج يكى از مهم ترين اجزاى دين است كه ابعاد سياسى و اجتماعى آن، همراه با ابعاد عرفانى و فقهى اش مطرح مى شود. ولى در حال حاضر، فقط به بعد فقهى و مناسكى آن عمل مى شود و ساير جنبه هاى آن فراموش شده است:

بايد بدانند كه حج ابراهيمى محمدى، سال هاست غريب و مهجور است؛ هم از جهات معنوى و عرفانى و هم از جهات سياسى و اجتماعى و حجاج عزيز تمامى كشورهاى اسلامى، بايد بيت خدا را در همه ابعادش از اين غربت در آورند. (3)امام (رحمه الله) ، در پيام خود به مناسبت سالگرد كشتار خونين مردم در مكه، تفكرى كه حج را در سطح يك عبادت دست جمعى و سفر زيارتى -سياحتى تنزل مى دهد، به شدت رد مى كند و در مقابل، كاركردهاى سياسى و اجتماعى حج را مبارزه با دشمنان اسلام و عامل تقويت همبستگى مسلمانان معرفى مى كند. (4)امام خمينى (رحمه الله) حتى از مناسك حج نيز تفسيرى سياسى دارد و آن را با مفاهيمى همچون مبارزه با شياطين، بت ها و طاغوت هاى زمان همراه مى كند و در مقابل همبستگى بين مسلمانان، گره مى زند. (5)


1- صحيفه حج، ج1، ص133.
2- صحيفه نور، ج2، ص277.
3- صحيفه حج، ج1، ص184.
4- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص25٠.
5- ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص 122 - 154، 184 و 185. .

ص: 91

به اعتقاد امام، حج ابعاد گوناگونى دارد كه تنها در اعمال و مناسك خلاصه نمى شود:

حج، تنها حركات و اعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك، انسان به خدا نمى رسد. حج كانون معارف الهى است كه از آن، محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جست وجو نمود. حج پيام آور و ايجاد بناى جامعه اى به دور از رذايل مادى و معنوى است. (1)ايشان منافع در حج را نيز منافعى عامى داند كه اقتصاد نيز يكى از آنهاست:

به ابراهيم خليل الله خطاب مى شود كه مردم را به حج بخوان تا براى شهود منافع خود از همه اقطار بيايند. اين منافع جامعه است: منافع سياسى، اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى. . . . (2)

با اين اوصاف، از ديد امام (رحمه الله) :

يكى از وظايف بزرگ مسلمانان، پى بردن به اين واقعيت است كه حج چيست و چرا براى هميشه بايد بخشى از امكانات مادى و معنوى خود را براى برپايى آن صرف كنند. (3)البته زنده نگه داشتن واقعيت و ماهيت حج، به همه مسلمانان مربوط است. ولى نخبگان در اين مورد، جايگاه ويژه اى دارند:

همه مسلمانان بايد در تجديد حيات حج و قرآن كريم و بازگرداندن اين دو به صحنه هاى زندگى شان كوشش كنند و محققان متعهد اسلام با ارائه تفسيرهاى صحيح و واقعى از فلسفه حج، همه بافته ها و تافته هاى خرافاتى علماى دربارى را به دريا بريزند. (4)امام (رحمه الله) ، حج را مانند قرآن مى داند كه هر دو در جهان اسلام مهجورند و هر دو، داراى لايه ها و ابعاد معرفتى متعددى هستند كه علاوه بر عوام، خواص و انديشمندان نيز مى توانند به تحليل و بررسى و نكته آموزى آن دست بزنند (5).

حج و اقتصاد

اشاره

با توجه به ديدگاه هاى امام خمينى درباره اسلام، حج و اقتصاد، جنبه هاى اقتصادى حج را در چهار بخش پى مى گيريم: ابعاد اقتصادى حج، سياست و اقتصاد در حج، فرهنگ و اقتصاد در حج و اخلاق و اقتصاد در حج.


1- صحيفه حج، ج 1، ص25٠.
2- صحيفه حج، ج1، ص125.
3- صحيفه حج، ج1، ص125.
4- صحيفه حج، ج1، ص125.
5- صحيفه حج، ج 1، صص25٠ و 251. .

ص: 92

قبل از پرداختن به موارد فوق، جهت توجيه انتخاب اين الگو، توجه به موارد زير مفيد است:

1. ديدگاه كلى حضرت امام (رحمه الله) درباره جهات و كاركردهاى سياسى و اجتماعى حج، بر نگرش اقتصادى ايشان درباره حج نيز تأثير داشته است و ايشان نه به عنوان يك اقتصاددان، بلكه به عنوان يك عالم دينى سياست مدار به دنبال اين است كه در راستاى بهره مندى اقتصادى، مسلمانان را با رويكردى كلان متوجه ظرفيت هاى سياسى و اجتماعى حج كند. ازاين رو در انديشه اقتصادى امام خمينى (رحمه الله) از پول مشترك اسلامى، بازار مشترك اسلامى، بانك و بانكدارى اسلامى اثرى نيست، ولى ايشان از تحريم كالاهاى آمريكايى و لزوم بررسى مسائل مسلمانان در حج مطالبى بيان مى كنند كه به مبانى سياسى و فرهنگى اقتصاد مربوط است.

2. در اين مقاله افزون بر بعد اقتصادى حج، رابطه اين بعد با ابعاد سياسى، فرهنگى و اخلاقى حج نيز بررسى مى شود؛ زيرا علاوه بر اينكه امام خمينى در نگرش هاى اقتصادى خود، به جهات سياسى و فرهنگى و اخلاقى بسيار توجه داشته است، تحليل وقايع اجتماعى با رويكرد سيستمى نشان مى دهد كه نهادهاى مختلف اجتماعى با يكديگر ارتباطى تعاملى دارند؛ به طورى كه هيچ يك را نمى توان بدون ديگرى بررسى كرد. برخى از جامعه شناسان چنين تعامل ارگانيك بين نهادها در اجتماع را "نظام هاى مبادله در جامعه" ناميده اند. (1)بنابراين اقتصاد نيز در جامعه با ساير نهادهاى اجتماعى ارتباطى محكم دارد؛ به طورى كه در اثر تغيير و تحولات آنها دگرگون مى شود. بنابراين براى هرگونه برنامه ريزى و بررسى مسائل اقتصادى بايد نگرش هاى محدود و تك بعدى را كنار گذاشت و با ديدى جامع نگر مسائل اقتصادى را بررسى كرد. دراين رويكرد مباحث اقتصادى به مسائل اقتصادى محدود نمى شود. بلكه سياست، فرهنگ و اخلاق نيز در پيشبرد و طراحى نظام اقتصادى جايگاه ويژه اى دارند. حتى مى توان امتياز و تمايز انديشه اقتصادى امام خمينى و جهات اقتصادى حج را نيز در اين ديدگاه جامع و شامل تحليل كرد.

١. ابعاد اقتصادى حج
الف) طرح مسائل اقتصادى

يكى از ويژگى هاى انديشه امام خمينى كه ايشان را از بسيارى از علماى دينى متمايز مى كند، ديدگاه هاى سياسى و اجتماعى ايشان و ضرورت ورود دين در اين عرصه است، به طورى كه ايشان خطاب به حاجيان اين مسئله را با سرنوشت تمدنى مسلمانان پيوند مى زند:

همه مى دانيم و بايد بدانيم كه آن چه از قرن ها پيش تاكنون بر سر مسلمين آمده، خصوصاً در يكى


1- ر. ك: نظريه هاى جامعه شناختى، غلام عباس توسلى، صص 247-253. .

ص: 93

دو قرن اخير كه دست دولت هاى اجنبى به كشورهاى اسلامى باز شده و سايه شوم آنان بلاد مسلمين را به تاريكى و ظلمات كشانده است و ذخاير خداداد آنان را به باد فنا داده و به طور مداوم مى دهد. غفلت مسلمانان از مسائل سياسى و اجتماعى اسلام است كه به دست استعمارگران و استثمارچيان و عمال غرب زده و شرق زده آنان به توده هاى مسلمانان محروم تحميل شده است كه حتى غالب علماى اسلام گمان مى كردند و مى كنند كه اسلام از سياست منزّه است و يك شخص مسلمان نبايد در سياست دخالت كند. چپاولگران حيله گر كوشش كردند به دست عمالِ به اصطلاح روشنفكرِ خود اسلام را همچون مسيحيت منحرف به انزوا كشانند و علما را در چهارچوب مسائل عبادى محبوس كنند و ائمه جماعات را در مساجد و محافل عقد و ازدواج، منزوى، و مقدسين از توده را سرگرم ذكر و دعا، و جوانان عزيز را سرگرم عيش و نوش، از صحنه امور سياسى و اجتماعى و اهتمام به امور مسلمين و گرفتارى بلاد اسلامى خارج نمايند. و در اين امر توفيق بسزايى پيدا كردند. و از اين جهالت و غفلت ما سوء استفاده نمودند، و بلاد مسلمين را يا مستعمره خويش نمودند و يا به استثمار كشيدند. و بسيارى از سلاطين و حكام مسلمين را استخدام نموده، و با دست آنان ملت ها را به استضعاف و استثمار كشاندند؛ و وابستگى و فقر و فاقه و پيامدهاى آنها گريبان گير توده هاى دربند گرديد. و اكنون نيز مسلمين به غفلت خود، و عمال استعمار به تبليغات خود، و ابرقدرت ها به سلطه و چپاول خود ادامه مى دهند؛ و آخوندهاى مزدور و دربارى به عقب نگه داشتن مسلمانان و جهالت و غفلت آنان دامن مى زنند. (1)امام خمينى بر اين باور بود كه بايد در حج مسائل جهان اسلام مطرح شود تا مسلمانان به احوال و اوضاع يكديگر پى ببرند و به نوعى هويت جمعى مسلمانى دست يابند. البته ايشان، اين نكته را از مسائل مهم اجتماع حج مى دانست، نه مسائل حاشيه اى و جنبى و مى فرمود: «. . . نكته مهم اين اجتماعات [حج] اين است كه. . . آن چيزهايى كه در بلاد مسلمين در طول سال گذشته است، به اطلاع همه برسانند. . .» . (2)بيشترين بخش از پيام هاى امام خمينى (رحمه الله) در ايام حج، به بيان و تشريح اوضاع و مسائلى كه مسلمانان جهان با آن روبه رو بودند، اختصاص داشت و برخى از آنها به كشورهايى همچون: «فلسطين» (3)و «لبنان» (4)و برخى هم به همه مسلمانان جهان مربوط بود. (5)اين امر حاكى از آن است كه در انديشه امام (رحمه الله) در مورد حج، ظرفيت و ضرورت پرداختن و بررسى


1- صحيفه حج، ج 1، صص 122و123
2- صحيفه حج، ج 1، ص55.
3- صحيفه حج، ج 1، صص12، 203، 257.
4- ر. ك: صحيفه حج، ج 1، صص 84، 114.
5- ر. ك: صحيفه حج، ج 1، صص26، 56، 74، 111، 167 - 17٠، 255. .

ص: 94

مسائل جهان اسلام و آگاهى از آنها وجود دارد. ايشان خطاب به زائران خانه خدا فرمود:

در اجتماع مقدس حج، اولاً در مسائل اساسى اسلام و ثانياً در مسائل خصوصى كشورهاى اسلامى، تبادل نظر كرده، ببينيد كه در داخل كشورها با دست استعمار و عمال آن، بر برادران مسلمان آنان چه مى گذرد. اهالى هر كشورى بايد در اين اجتماع مقدس گرفتارى هاى ملت خود را به مسلمين جهان گزارش دهند. (1)ايشان در پيامى ديگر نيز فرمود:

بايد تمام بلادى كه وارد مى شوند و مردم مستطيعش يا روحانيون محترمش وارد مى شوند، بايد بررسى از اوضاع مسلمين در هر سال بشود كه مسلمين در چه حال هستند. . . اينها امورى است كه بايد رسيدگى به آن بشود و حج براى همين امور است. حج براى اين است كه مشكلات يك سال مسلمين را بررسى كنند و درصدد رفع مشكلات برآيند. (2)در راستاى تحقق اين امور، امام خمينى (رحمه الله) با ديدى جامع درباره حج، در پيام هاى خود زائران خانه خدا را متوجه اين ظرفيت عظيم مى كند:

«بر شما ملت عزيز اسلام كه براى اداى مناسك حج در اين سرزمين وحى اجتماع كرده ايد، لازم است از فرصت استفاده كرده، به فكر چاره باشيد. براى حل مسائل مشكله مسلمين تبادل نظر و تفاهم كنيد» . (3)امام (رحمه الله) ، ملت ها را به امورى غير از مناسك نيز مكلف كرده اند:

يك- كوشش در راه توسعه و پيشرفت مسلمانان و همبستگى و پيوستگى جامعه اسلامى؛

دو- هم فكرى و هم پيمانى در راه استقلال و ريشه كن كردن سرطان استعمار؛

سه- چاره جويى براى گرفتارى هاى ملل مسلمان؛

چهار- توجه به فقرا و مستمندان كشورهاى اسلامى؛

پنج- چاره انديشى براى آزادى سرزمين فلسطين از چنگال صهيونيزم. (4)از نظر امام خمينى (رحمه الله) :

نكته مهم اين اجتماعات [حج]، اين است كه. . . آن چيزهايى كه در بلاد مسلمين در طول سال گذشته است، به اطلاع هم برسانند و براى رفع اشكالات مسلمين فكر كنند و اجتماع بزرگ ميليونى اسلامى در حجاز براى همين نكته است؛ در عين حالى كه عبادت است. (5)


1- صحيفه نور، ج1، ص157.
2- صحيفه حج، ج1، ص111.
3- صحيفه حج، ج1، ص11.
4- ر. ك: صحيفه حج، ج 1، صص 11 و 12.
5- صحيفه حج، ج 1، ص55. .

ص: 95

بدين ترتيب درمى يابيم كه امام خمينى با در نظر گرفتن هويت تمدنى جهان اسلام و امت واحد اسلامى، حج را زمينه اى براى تحقق اهداف بين المللى و شخصيت فراملى مسلمانان مى داند. طبيعى است يكى از مسائل مهم كشورهاى اسلامى كه لازم است براى اجراى برنامه ها و مبارزه با دشمنان اسلام در آن توافق و هماهنگى عمومى باشد، مسائل اقتصادى است. مسلمانان در پرتو اجتماع پرشكوه حج مى توانند در تحقق اين مهم از ظرفيت حج بهره مند شوند.

اين بعد از حج، با حضور همه مسلمانان محقق مى شود. ولى با توجه به ماهيت تخصصى اين مسائل، كارشناسان و نخبگان كشورهاى اسلامى در اين مورد مسئوليت بيشترى دارند؛ چنان كه امام خمينى مى فرمايد:

. . . كسانى كه اصحاب تفكر هستند، نويسنده هستند، روشن فكر هستند و عالِم هستند، در آن محيط مجتمع بشوند و مشكلات مسلمين را در تمام جهان بررسى كنند و آن چه كه مى توانند حل كنند. . . اشخاص مؤثرى كه مى توانند از حكومت ها از بزرگان قوم، در آنجا مى توانند، مجتمع بشوند و مسائل اسلام را و مسائل مسلمين را و مسائل سياسى و اجتماعى را بررسى كنند. مع الاسف اين امر مغفول عنه است. (1)و نيز مى فرمايد:

اى گويندگان و نويسندگان! در اجتماعات بزرگ، عرفات و مشعر و منا و مكه معظمه و مدينه منوره، مسائل اجتماعى و سياسى مناطق خود را به گوش برادران ايمانى برسانيد و از هم طلب نصرت كنيد. (2)امام خمينى به صرف طرح مسائل و مشكلات اقتصادى در حج بسنده نكرد. ايشان پس از بيان مشكلات اقتصادى جهان اسلام در سطح كلان، براى رفع آن، به ظرفيت هاى اقتصادى ديگر حج اشاره كردند:

. . . پس اكنون كه در مركز اسلام حيات بخش به امر خدا و رسولش گرد آمده ايد و از هر ملت و مذهب در اين مكان عظيم اجتماع كرده ايد، براى اين درد مهلك و سرطان كشنده چاره انديشى كنيد و بايد بدانيد كه چاره اساسى در سايه وحدت همه مسلمين و اجتماع همگانى در قطع يد ابرقدرت ها از كشورهاى اسلامى است و عملى كردن شعائر مواقف كريمه و مشاهد مشرفه در كشورهاى خويش است و قدم اول زدودن يأس از دل هاست كه عمال خبيث آنان با كوشش غرب و شرق در جان هاى مسلمين جايگزين كردند و به آنها باورانده اند كه بدون وابستگى به يك ابرقدرت، نمى شود به زندگانى خود ادامه داد. . . . (3)


1- صحيفه حج، ج 1، ص56.
2- صحيفه حج، ج 1، ص38.
3- صحيفه حج، ج 1، ص166. .

ص: 96

امام خمينى چنان كه در پيام هاى خود به كنگره عظيم حج، از طرفى به نقد نظام اقتصاد غرب مى پردازد (1)و از طرف ديگر اصول اقتصاد اسلامى را بيان مى كند. (2)

از انديشمندان نيز مى خواهد كه نظام اقتصاد اسلامى را طرح ريزى نمايند؛ چراكه ضعف و وابستگى اقتصادى به غرب و استعمارگران، كاركردهاى فرهنگى و سياسى بسيارى دارد و سبب مى شود مسلمانان، خودباورى و اعتمادبه نفس لازم را براى رويارويى با دشمنان از دست بدهند.

امام خمينى (رحمه الله) ، با نگرش و چشم انداز وسيع و همه جانبه خود نسبت به اسلام و اوضاع مسلمانان و كشورهاى اسلامى، به اين مسئله پى برد و با بيان پيام هاى خود به زائران خانه خدا، ظرفيت عظيم حج را براى مقابله با اين مشكل اساسى گوشزد كرد:

يكى از مسائل بسيار مهمى كه به عهده علما و فقها و روحانيت است، مقابله جدى با دو فرهنگ ظالمانه و منحط اقتصادى شرق و غرب و مبارزه با سياست هاى اقتصاد سرمايه دارى و اشتراكى در جامعه است. . . اين به عهده علماى اسلام و محققين و كارشناسان اسلامى است كه براى جايگزين كردن سيستم ناصحيح اقتصاد حاكم بر جهان اسلام، طرح ها و برنامه هاى سازنده و در برگيرنده منافع محرومين و پابرهنه ها را ارائه دهند و جهان مستضعفين و مسلمين را از تنگنا و فقر معيشت به در آورند. (3)

ب) تحريم كالاهاى بيگانه

حج عبادتى جهان شمول است كه جنبه هاى گوناگونى دارد. خداوند مردم را به حج فرا مى خواند تا منافع خويش را ببينند. (4)اين منافع، عام و از جنبه هاى گوناگون تحليل پذير است كه يكى از اين منافع، بهره هاى اقتصادى است. (5)

تجمع ميليونى زائران، ظرفيت هاى اقتصادى بالايى را در سطح ملى و بين المللى جهان اسلام ايجاد مى كند. حتى پيش از اسلام نيز اين جنبه از حج مطرح بود؛ البته بيشتر براى تاجران قريش كه با برپايى بازار، كالاهاى خود را به زائران خانه خدا مى فروختند. با تأسف، امروزه كشورهاى اسلامى بسيار كمتر از كشورهاى غيراسلامى از اين منفعت اقتصادى حج بهره مند مى شوند.

امام خمينى (رحمه الله) ضمن انتقاد از وابستگى اقتصادى كشورهاى اسلامى به غرب و وجود كالاهاى غربى


1- ر. ك: صحيفه حج، ج 1، ص221.
2- ر. ك: صحيفه حج، ج 1، ص168.
3- صحيفه حج، ج 1، صص221 و 222.
4- لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ . . . ؛ «تا شاهد منافع گوناگون خويش [در اين برنامه حيات بخش] باشند» . (حج: 28)
5- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص125. .

ص: 97

در بازارهاى اسلامى (1)و مكه (2)، كالاهاى آمريكايى را در حج تحريم كرد و بدين ترتيب، ظرفيت هاى اقتصادى حج را نشان داد تا بازار گسترده اى كه در ايام حج ايجاد مى شود، به دست بيگانگان نيفتد، بلكه خود مسلمانان از اين پتانسيل عظيم بهره مند شوند:

كالاهايى كه در حجاز به حجاج محترم عرضه مى شود، آن چه مربوط به آمريكاى مخالف با آرمان هاى اسلامى و اساساً مخالف با اسلام است، خريدارى آنها كمك به دشمنان اسلام است و ترويج باطل است و از آنها بايد احتراز شود. (3)امام خمينى (رحمه الله) ، در پيامى، اين آسيب را اين گونه گوشزد كرد:

كثيرى از حجاج بيت الله الحرام كه براى فريضه حج مى روند و بايد در آن مكان مقدس از توطئه بيگانگان به فرياد يا للمسلمين برخيزند، غافلانه در بازارها به جست وجوى كالاهاى آمريكايى، اروپايى و ژاپنى پرسه مى زنند و دل صاحب شريعت را با اين عمل كه با حيثيت حج و حجاج بازى مى كند، به درد مى آورند. (4)

ج) مبارزه با فقر

امام خمينى در پيام هاى خود به مناسبت حج بر اين نكته كليدى تأكيد كردند كه ملاك برترى تقواست و فقر و غنا ملاك برترى يا كهترى نيست. ايشان اين موضوع اخلاقى را در پيام هاى خود به كنگره حج با رويكردى اقتصادى تبيين كردند تا مسلمانان را به ظرفيت هاى بيشترى از اقتصاد حج متوجه نمايند:

بيان اين حقيقت كه صاحبان مال و منال در حكومت اسلام هيچ امتياز و برتريى از اين جهت بر فقرا ندارند و ابداً اولويتى به آنان تعلق نخواهد گرفت، مسلّم راه شكوفايى و پرورش استعدادهاى خفته و سركوب شده پابرهنگان را فراهم مى كند و تذكر اين مطلب كه ثروتمندان، هرگز به خاطر تمكن مالى خود نبايد در حكومت و حكمرانان و اداره كنندگان كشور اسلامى نفوذ كنند و مال و ثروت خود را به بهانه فخرفروشى و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتكشان، افكار و خواسته هاى خود را تحميل كنند، اين خود بزرگترين عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرايش آنان به اخلاق كريمه و ارزش هاى متعالى و فرار از تملق گويى ها مى گردد و حتى بعض ثروتمندان را از اين كه تصور كنند كه مال و امكاناتشان دليل اعتبار آنان در پيشگاه خداست، متنبه مى كند. (5)


1- صحيفه حج، ج 1، ص168.
2- صحيفه حج، ج 1، ص169.
3- صحيفه حج، ج 1، ص192.
4- صحيفه نور، ج19، ص204؛ صحيفه حج، ج1، ص169.
5- صحيفه حج، ج1، ص222.

ص: 98

ايشان در سال 1367 در سالگرد كشتار خونين مكه، ضمن بيان اينكه مبارزه با مستكبران با رفاه طلبى سازگار نيست و فقط آنها كه درد فقر را چشيده اند تا آخر در اين مسير باقى مى مانند، مى فرمايد: « بايد خدا را در نظر داشت، و تمام همّ و تلاش خود را در جهت رضايت خدا و كمك به فقرا به كار گرفت. . . ما براى احقاق حقوق فقرا در جوامع بشرى تا آخرين قطره خون دفاع خواهيم كرد» . (1)امام خمينى مسلمانان را در حج، افزون بر وظايف سياسى و اجتماعى، به توجه به فقرا نيز مكلف مى كند:

بايد توجه داشته باشيد كه اين اجتماع بزرگ كه به امر خداوند تعالى در هر سال در اين سرزمين مقدس فراهم مى شود، شما ملت هاى مسلمان را مكلف مى سازد. . . در راه استقلال و ريشه كن كردن سرطان استعمار، همفكر و هم پيمان شويد. گرفتارى هاى ملل مُسْلم را از زبان اهالى هر مملكت شنيده و در راه حل مشكلات آنان از هيچ گونه اقدامى فروگذار نكنيد. براى فقرا و مستمندان كشورهاى اسلامى فكرى كنيد. (2)ايشان در جاى ديگر توجه به فقرا را از اصول و اهداف حج معرفى مى كند:

حقيقت حج اين است كه شما برويد درد مردم را ببينيد؛ ببينيد فقرا چه جورى هستند، شما هم بشويد آن طور. ببينيد مستمندان جهان چه طورند، شما هم [به] آن رنگ درآييد. . . خوب، شما حاجى هستيد، شما مسلمانى هستيد كه مى خواهيد به داد مسلمين برسيد؛ به داد مستضعفين جهان برسيد. (3)امام خمينى حتى مناسك سياسى حج را در راستاى مفاهيم اقتصادى تبيين نموده و برائت از مشركين در حج را به ابعاد اقتصادى مبارزه با استعمار پيوند مى زند:

فرياد برائت ما، فرياد دفاع از مكتب و حيثيات و نواميس، فرياد دفاع از منابع و ثروت ها و سرمايه ها، فرياد دردمندانه ملت هايى است كه خنجر كفر و نفاق قلب آنان را دريده است.

فرياد برائت ما، فرياد فقر و تهيدستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه هايى است كه حاصل عرق جبين و زحمات شبانه روزى آنان را زراندوزان و دزدان بين المللى به يغما برده اند و حريصانه از خون دل ملت هاى فقير و كشاورزان و كارگران و زحمتكشان، به اسم سرمايه دارى و سوسياليزم و كمونيزم، مكيده و شريان حيات اقتصاد جهان را به خود پيوند داده اند و مردم جهان را از رسيدن به كمترين حقوق حقه خود محروم نموده اند. (4)


1- صحيفه حج، ج1، صص259و26٠
2- صحيفه حج، ج 1، صص 11و12
3- صحيفه حج، ج 1، صص92 و 93
4- صحيفه حج، ج 1، ص201.

ص: 99

٢. سياست و اقتصاد در حج
الف) برائت از مشركين

حج از ديد امام (رحمه الله) ، افزون بر جنبه هاى فقهى و معنوى، جنبه سياسى نيز دارد. از اين رو برائت از مشركان، از نظر امام، در تحقق حج واقعى، جايگاه بس ويژه اى دارد؛ چنان كه مى فرمايد:

ميليون ها مسلمان هر سال به مكه مى روند و پا جاى پاى پيامبر و ابراهيم و اسماعيل و هاجر مى گذارند. ولى هيچ كس نيست كه از خود بپرسد ابراهيم و محمد، كه بودند و چه كردند؟ ! هدفشان چه بود؟ ! از ما چه خواستند؟ ! گويى به تنها چيزى كه فكر نمى شود، به همين است. مسلّم حج بى روح و بى تحرك و قيام، حج بى برائت، حج بى وحدت و حجى كه از آن هدم كفر و شرك برنيايد، حج نيست. (1)در جايى ديگر، درباره اهميت برائت از مشركان مى فرمايد:

اعلان برائت از مشركان كه از اركان توحيدى و واجبات سياسى حج است، بايد در ايام حج به صورت تظاهرات و راهپيمايى با صلابت و شكوه هرچه بيشتر و بهتر برگزار شود. . . . مگر تحقق ديانت، جز اعلام محبت و وفادارى نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است. . . . (2)برائت از مشركان در اديان پيشين نيز وجود داشته و يكى از وقايع مهم تاريخ عصر رسالت در اواخر عمر پيامبر (ص) بوده است كه به سبب آن، دولت اسلامى تثبيت، و دعوت جهانى اسلام آغاز شد و پيام ها و پيك هاى آن حضرت به سران دولت ها و ملت ها گسيل شدند. (3)هرچند برائت از مشركان يك اصل هميشگى و جاودانه است كه خداوند آن را مقرر كرده تا روش سياسى اسلام و مسلمانان را در مقابل مخالفان توحيد و ناقضان حقوق انسانى و مشروع مسلمانان روشن سازد (4)، ولى از نظر امام، برائت از مشركان، در هر عصر و زمانى، جلوه ها و شيوه ها و برنامه هاى متناسب خود را مى طلبد. (5)امام خمينى به زيبايى و ظرافت ابعاد سياسى و اقتصادى حج را در برائت از مشركين تبيين كرده است:

راه پيمايى هاى مكه و مدينه است كه بسته شدن شيرهاى نفت عربستان را به دنبال دارد. راه پيمايى برائت در مكه و مدينه است كه به نابودى سر سپردگان شوروى و آمريكا ختم


1- صحيفه حج، ج1، ص251.
2- صحيفه حج، ج1، ص197.
3- ر. ك: برائت از مشركين از ديدگاه امام خمينى (رحمه الله) ، عليرضا اسماعيل آبادى، ص220.
4- برائت از مشركين از ديدگاه امام خمينى (رحمه الله) ، عليرضا اسماعيل آبادى، ص221.
5- صحيفه حج، ج1، ص199. .

ص: 100

مى شود و درست به همين جهت است كه با كشتار دسته جمعى زنان و مردان آزاده، از آن جلوگيرى مى شود و در پناه همين برائت از مشركين است كه حتى ساده دلان مى فهمند كه نبايد سر بر آستان شوروى و آمريكا نهاد. (1)امام (رحمه الله) پس از تأكيد بر برائت از مشركان نيز بيان دليل هاى سست و بى اساس مخالفان و موانع احتمالى اجراى آن، واقعيت و ماهيت برائت از مشركان را يادآورى مى كند تا ارتباط آن با ابعاد اقتصادى حج مشخص شود:

امروز فرياد برائت از مشركان و كافران، فرياد از ستم ستمگران و فرياد امتى است كه جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان آمريكا و اذناب آن به لب رسيده است و خانه و وطن و سرمايه اش به غارت رفته است.

و نيز فرياد برائت ما، فرياد مردم مسلمان آفريقاست. . . فرياد برائت ما، فرياد برائت مردم لبنان و فلسطين و همه ملت ها و كشورهاى ديگرى است كه ابرقدرت هاى شرق و غرب، خصوصاً آمريكا و اسرائيل به آنان چشم طمع دوخته اند و سرمايه آنان را به غارت برده اند.

فرياد برائت ما، فرياد برائت همه مردمانى است كه ديگر تحمل تفرعن آمريكا و حضور سلطه طلبانه آن را از دست داده اند.

فرياد برائت ما، فرياد دفاع از مكتب و حيثيات و نواميس، فرياد دفاع از منابع و ثروت ها و سرمايه ها، فرياد دردمندانه ملت هايى است كه خنجر كفر و نفاق، قلب آنان را دريده است.

فرياد برائت ما، فرياد فقر و تهى دستى گرسنگان و محرومان و پابرهنه هايى است كه حاصل عرق جبين و زحمات شبانه روزى آنان را زراندوزان و دزدان بين المللى به يغما برده اند.

فرياد برائت ما، فرياد امتى است كه همه كفر و استكبار به مرگ او در كمين نشسته اند و همه تيرها و كمان ها و نيزه ها به طرف قرآن و عترت عظيم نشانه رفته اند. (2)براى درك بهتر ارتباط برائت از مشركان و جهات اقتصادى در انديشه حضرت امام خمينى (رحمه الله) ، توجه به اين نكته مفيد خواهد بود كه امروزه بسيارى از مشكلات اقتصادى جوامع اسلامى از رابطه حاكمان سرسپرده جوامع اسلامى با ابرقدرت ها و اجانب سرچشمه مى گيرد كه در صورت برائت و دورى مسلمانان از اين دشمنان اسلام، زمينه هرگونه سوء استفاده آنها از سرمايه ها و منابع مسلمانان از بين مى رود. به اين ترتيب امام خمينى با تحليلى سياسى - اقتصادى از برائت از مشركين در حج، اين نكته كليدى را به مسلمانان يادآورى مى كند كه رابطه استعمارگونه و غفلت انگيز با دشمنان اسلام اثرى جز تداوم مشكلات اقتصادى و به يغما رفتن سرمايه هاى مسلمانان ندارد. بنابراين مسلمانان براى دست يابى


1- صحيفه حج، ج1، صص256 و 257.
2- صحيفه حج، ج 1، صص20٠ و 201. .

ص: 101

به عزت از دست رفته خود و اقتدار اقتصادى در قدم اول، بايد روابطى عزت مندانه و مستقلانه با مستكبرين ايجاد نمايند و از روابط سازش كارانه بپرهيزند.

ب) ايجاد و تقويت روحيه جهاد و مبارزه

از دو جهت مى توان روحيه مبارزه و جهاد را از جنبه هاى سياسى اقتصاد حج دانست:

يك- امروزه اقتصاد يكى از عرصه هاى مبارزه اسلام با استعمارگران است. مسلمانان براى اينكه قدرت خود را در عرصه هاى بين المللى حفظ و تقويت كنند بايد توان اقتصادى بالايى داشته باشند. تحقق اين بخش از اقتصاد اسلامى، مستلزم داشتن روحيه مبارزه طلبى در مقابل دشمنان است؛ دشمنانى كه براى دست يابى به اقتصاد و منابع كشورهاى اسلامى، دست به هر كارى مى زنند؛ به عبارت ديگر جنبه سياسى اقتصاد اسلامى، به مبارزه هايى اشاره دارد كه از ملت ها و دولت هاى اسلامى در مقابل نفوذ استعمار نوين و استكبار جهانى كه بيدار شدن مسلمانان را به زيان خود مى بيند، حمايت مى كنند و آنها را پابرجا مى دارند.

دو- از طرف ديگر براى رسيدن به رونق و شكوفايى اقتصاد در كشورهاى اسلامى، بايد راه دشوارى را طى كرد؛ با سستى و داشتن روحيه ضعيف و آسيب پذير نمى توان سختى هاى صعود به قله هاى عزت را پيمود.

حج، مناسك و كالبد آن، ماهيت و هويتى ويژه و راسخ در بت شكنى و مبارزه با طاغوت دارد. به فرض كه به دليل شرايط سياسى و اجتماعى حاكم بر اجراى حج و متوليان آن، نتوان از ظرفيت بالاى حج به عنوان كانون مبارزه عليه استكبار بهره جست، ولى هيچ گاه نمى توان حج را از تاريخچه مبارزاتى آن جدا ساخت و مناسك آن را تغيير داد. هويت تمدنى حج، با نوعى طاغوت گريزى همراه است و طواف گرد خانه توحيد، همه حكومت ها و قدرت هاى غير توحيدى را نفى مى كند. به اين ترتيب حج روحيه مبارزاتى حاجيان و خُلق جهادى زائران خانه خدا را تقويت مى كند.

امام خمينى (رحمه الله) با داشتن چنين نگرشى به حج، «رمى جمرات» در سرزمين «مِنا» را نماد و تمرينى براى مبارزه با شيطان هاى بيرونى در عرصه اجتماعى مى داند و به حاجيان مى گويد:

. . . بيت الله الحرام و كعبه معظمه، زائران عزيزى را در آغوش مى كشد كه حج را از انزواى سياسى و انحراف اساسى به سوى حج ابراهيمى - محمدى سوق داده و حيات آن را تجديد مى نمايند و بت هاى شرق و غرب را در هم مى شكنند و معناى قيام ناس و حقيقت برائت از مشركان را عرضه مى دارند. . . . (1)امام خمينى (رحمه الله) ، پس از عرض تبريك به مناسبت عيد قربان، از حضرت ابراهيم (ع) چنين ياد مى كند:


1- صحيفه نور، ج20، ص202؛ صحيفه حج، ج1، ص159. .

ص: 102

. . . اين پدر توحيد و بت شكن جهان، به ما و همه آموخت كه عزيزترين ثمره حيات خود را در راه خدا بدهيد و عيد بگيريد. خود و عزيزان خود را فدا كنيد و دين خدا را و عدل الهى را برپا نماييد. . . . به فرزندان آدم درس آموزندۀ جهاد در راه حق را داد كه از اين مكان عظيم نيز فداكارى و از خودگذشتن را به جهانيان ابلاغ كنيد. . . . مگر ابرقدرت هاى زمان ما بت هاى بزرگ نيستند كه جهانيان را به اطاعت و كرنش و پرستش خود مى خوانند و با زور و زر و تزوير، خود را به آنان تحميل مى نمايند. كعبه معظم، يكتا مركز شكستن اين بت هاست. . . . (1)امام خمينى (رحمه الله) ، كعبه، كانون حج را با رويكردى سياسى-اجتماعى، محل مبارزان و مجاهدانى مى داند كه از حج، درس مبارزه با طاغوت و استعمار را آموخته اند. ايشان بدين سان روحيه اى انقلابى را براى حاجيان و زائران خانه خدا ترسيم مى كند: «كعبه معظمه، براى پذيرايى مسلمانان عاشق حق و عدالت و فريادهاى كوبنده آنان برسر اَبَر ظالمان دهر و ابرچپاول گران جهان، آغوش باز نموده و انتظار پذيرايى آنان را مى كشد» . (2)نوع نگرش امام خمينى (رحمه الله) به حج، حاكى از روحيه بالاى مبارزاتى ايشان است و نشان مى دهد كه ايشان در حج، شاهد شور و هيجان بالايى بوده اند؛ شور و هيجانى كه با انتقالش به جمعيت ميليونى زائران خانه خدا، مى توانسته موج عظيمى را در جهان اسلام ايجاد كند. به گفته ايشان:

در فريضه حج كه لبيك به حق است و هجرت به سوى حق تعالى به بركت ابراهيم و محمد است، مقام «نه» بر همه بت ها و طاغوت هاست و شيطان ها و شيطان زاده هاست و كدام بت از شيطان بزرگ آمريكاى جهان خوار و شوروى ملحد متجاوز بزرگ تر و كدام طاغوت و طاغوتچه از طاغوت هاى زمان ما بالاترند؟

در لبيك لبيك، «نه» بر همه بت ها گوييد و فرياد «لا» بر همه طاغوت ها و طاغوتچه ها كشيد و در طواف حرم خدا. . . ، به موازات عشق به حق از بت هاى بزرگ و كوچك و طاغوت ها و وابستگانشان برائت جوييد. . . و در لمس حجرالاسود، بيعت با خدا بنديد كه با دشمنان او و رسولانش و صالحان و آزادگان دشمن باشيد و به اطاعت و بندگى آنان هر كه باشد و هر جا باشد، سر ننهيد و خوف و زبونى را از دل بزداييد. . . و با حال شعور و عرفان به مشعرالحرام و عرفات رويد. . . و به فكر نجات محرومان و مستعضعفان از چنگال استكبار جهانى باشيد. . . و شرط همه مناسك و مواقف براى رسيدن به آروزهاى فطرى و آمال انسانى اجتماع همه مسلمانان در اين مراحل و مواقف و وحدت كلمه تمامى طوايف مسلمين است. . . . (3)


1- صحيفه نور، ج18، ص87.
2- صحيفه نور، ج19، ص197.
3- صحيفه حج، ج1، صص184و 185. .

ص: 103

در پيام ديگرى نيز مى فرمايد:

گردش به دور خانه خدا، نشان دهنده اين است كه به غير از خدا گِرد ديگرى نگرديد و رجم عقبات، رجم شياطين انس و جن است. شما با رجم با خداى خود عهد كنيد تا شياطين انس و ابرقدرت ها را از كشورهاى اسلامى عزيز برانيد. امروز جهان اسلام به دست آمريكا گرفتار است. شما براى مسلمانان قاره هاى مختلف جهان، پيامى از خداوند ببريد؛ پيامى كه به غيرخدا، بردگى و بندگى هيچ كس را نداشته باشيد. (1)از ديد امام (رحمه الله) ، حج اردوگاهى است كه در آن، مبارزه با دشمن تمرين و مرور مى شود. يكى از محورهاى اساسى پيام ها و سخنرانى هاى امام خمينى به مناسبت حج، دعوت حجاج به طور خاص و دعوت مسلمانان به طور عام براى قيام جهت احياى حقوق و دستاوردهاى تمدن اسلامى و مبارزه با استعمار و دشمنان اسلام است. (2)ايشان در پيام هاى خود به مناسبت حج از خشكاندن ريشه استكبار سخن مى گويند (3)و دفاعشان از ملت ها را حربه آنها جهت فريب و استفاده از منافع و سرمايه هاى ملت ها مى داند. (4)امام (رحمه الله) ، در يكى از پيام هايشان مى فرمايد:

. . . اين بيت معظم، براى ناس بنا شده و براى قيام ناس و نهضت همگانى و براى منافع مردمى، و چه نفعى بالاتر و والاتر از آنكه دست جباران جهان و ستمگران عالم از سلطه بر كشورهاى مظلوم كوتاه شود و مخازن عظيم كشورها، براى مردم خود آن كشورها باشد. بيتى كه براى قيام تأسيس شده است، آن هم قيام ناس و للناس. پس بايد براى همين مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود و منافع ناس را در همين مواقف شريف تأمين نمود. (5)امام (رحمه الله) ، تبديل شدن مكه به كانون مبارزه عليه دشمنان را از اسرار حج مى داند و مى گويد: «مكه مكرمه را با هماهنگى زائران سراسر جهان، به كانون فرياد عليه ستمگران تبديل كنيد كه اين يكى از اسرار حج است» . (6)امام خمينى (رحمه الله) ، ضمن نقد تفكرى كه حج را به ابعاد فردى و مناسكى تنزل مى دهد، حج را برنامه مبارزه با قدرت هاى استكبارى معرفى مى كند.


1- صحيفه حج، ج1، ص27.
2- ر. ك، صحيفه حج، ج1، صص 19، 37، 4٠، 41، 69، 76، 137، 169، 254، 261 و 262.
3- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص254.
4- ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص209 و 210
5- صحيفه حج، ج1، ص137.
6- صحيفه نور، ج18، ص94. .

ص: 104

امام درباره عرصه هاى گوناگون اقتصاد سياسى حج چنين مى فرمايد:

چيزى كه تا به حال از ناحيه ناآگاهان و يا تحليل گران مغرض و يا جيره خواران به عنوان فلسفه حج ترسيم شده است، اين است كه حج يك عبادت دسته جمعى و يك سفر زيارتى - سياحتى است. به حج چه كه چگونه بايد زيست و چطور بايد مبارزه كرد و با چه كيفيت در مقابل جهان سرمايه دارى و كمونيسم ايستاد؟ ! به حج چه كه حقوق مسلمانان و محرومان را از ظالمين بايد ستاند؟ ! به حج چه كه بايد براى فشارهاى روحى و جسمى مسلمانان چاره انديشى نمود؟ ! به حج چه كه مسلمانان بايد به عنوان يك نيروى بزرگ و قدرت سوم جهان خودنمايى كنند؟ ! به حج چه كه مسلمانان را عليه حكومت هاى وابسته بشوراند؟ ! بلكه حج همان سفر تفريحى براى ديدار قبله و مدينه است و بس! و حال آنكه حج براى نزديك شدن و اتصال انسان به صاحب خانه است و حج تنها حركات و اعمال و لفظها نيست و با كلام و لفظ و حركت خشك انسان به خدا نمى رسد. حج كانون معارف الهى است كه از آن، محتواى سياست اسلام را در تمامى زواياى زندگى بايد جست وجو نمود. (1)از ديد امام، ابعاد مبارزاتى و دشمن ستيزى حج، از نشانه هاى پويايى و زنده بودن حج است:

مسلمين بايد در حج وقتى كه مى روند يك حج زنده، يك حج كوبنده، يك حجى كه محكوم كنند اين شوروى جنايتكار و آن آمريكاى جنايتكار را؛ يك همچو حجى، حجى است كه مقبول است. (2)

ج) بيدارى دولت ها

هرچند ديدگاه هاى زيادى درباره كاهش تصدى گرى دولت در نظريه هاى اقتصادى مطرح است، ولى كماكان دولت يكى از مهم ترين و اثرگذارترين عوامل اقتصادى است كه نقش بى بديلى در سياست گذارى و نظارت بر اجراى برنامه هاى اقتصادى دارد.

در حال حاضر، يكى از موانع جدى در مسير توسعه و شكوفايى در كشورهاى اسلامى، وجود دولت هاى دست نشاندۀ به اصطلاح اسلامى است؛ به طورى كه يكى از ابعاد احياى تمدن اسلامى به تحول در اين دولت ها اختصاص مى يابد.

از ديد امام (رحمه الله) ، يكى از مسائل اساسى جهان اسلام، وجود دولت هايى به ظاهر اسلامى است؛ چنان كه در يكى از پيام هاى حج مى گويد:

اين خطرى است براى مسلمين. من اعلام خطر مى كنم براى مسلمين و براى اسلام با اين وضعى


1- صحيفه حج، ج1، ص25٠.
2- صحيفه نور، ج18، ص68؛ صحيفه حج، ج1، ص113. .

ص: 105

كه دولت ها دارند. . . . مشكل مهم، دولت هاى اسلامى هستند. بايد دولت ها بيدار بشوند. اگر دولت ها بيدار بشوند، مشكلات مسلمين رفع مى شود، با هم تفاهم مى كنند. لكن دست هايى در كار است كه نمى گذارد. (1)به طور كلى امام خمينى (رحمه الله) براى سران و دولت هاى كشورهاى اسلامى، مسئوليت بسيار سنگينى قائل بود؛ هرچند كه انتقادهاى بسيارى به آنها مى كرد و آنها را مسلمان واقعى نمى دانست (2)و حتى در پيام هايشان راجع به حج نيز اين انتقادها بسيار به چشم مى خورد. (3)امام خمينى (رحمه الله) ، خطاب به زائران خانه خدا، از سرسپردگى سران كشورهاى اسلامى و از اينكه از منافع كشور اسلامى خود حمايت نمى كنند، به شدت انتقاد مى كرد؛ چنان كه فرمود:

ما اكنون از بسيارى از دولت هاى به اصطلاح اسلامى، مأيوس هستيم و اميدى به هدايت آنان نداريم. مگر آنكه خداوند متعال، نظر عنايتى فرمايد و خود و كشور خود را از چنگال گرگان جهان خوار نجات دهد. (4)امام در يكى از پيام هاى حج، پس از بيان توطئه هاى استعمار در تسلط بر سرمايه ها و منابع مسلمانان و وابستگى كشورهاى اسلامى به آنها، يكى از علت هاى اين درد مهلك را وجود دولت هايى اسلامى مى داند كه البته اگر با ملت ها همراه شوند، به يقين، مشكل حل خواهد شد:

. . . و دولت هاى ملت هاى اسلامى نيز اگر با توده هاى محروم همگام و همراه شوند، از اين پيوستگى و وابستگى ذلت بار كه هزار بار مرگ بهتر از آن است، نجات پيدا مى كنند و با عزت و ارزش هاى انسانى هم آغوش مى شوند. . . . (5)در پيام ديگرى هم مى فرمايد: «اگر وحدت كلمه اسلامى بود و اگر دولت ها و ملت هاى اسلام، به هم پيوسته بودند، معنا نداشت كه قريب يك ميليارد جمعيت مسلمين، زيردست قدرت ها باشند» . (6)بنابراين از ديد امام (رحمه الله) ، وجود دولت هاى سرسپرده اسلامى، يكى از موانع پيشرفت و توسعه جوامع اسلامى است كه براى حفظ قدرت، بيشتر به استعمارگران وابسته اند تا به مردم. طبيعى است كه اقتصاد وابسته و غيربومى، هيچ گاه در مسير توسعه پايدار و ملى قابل تحليل نيست. چنين اقتصادى حتى


1- صحيفه حج، ج1، ص7٠.
2- ر. ك: صحيفه نور، ج11، صص202؛ ج12، ص272؛ ج14، ص107؛ ج15، ص262.
3- ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص123، 143، 144، 147، 193، 202، 203، 252، 254.
4- صحيفه حج، ج1، ص103.
5- صحيفه حج، ج1، ص166.
6- صحيفه حج، ج1، ص19. .

ص: 106

مى تواند آسيب پذيرى كشورهاى اسلامى را در مقابل استعمارگران افزايش دهد. ازاين رو به نظر امام خمينى، اين دولت ها بايد به ملت ها بپيوندند و در مقابل، ملت ها نيز وظيفه دارند دولت ها را اصلاح و كنترل كنند. امام در پيامى به زائران خانه خدا مى فرمايد:

مسلمانان جهان، بايد به فكر تربيت و كنترل و اصلاح سران خودفروخته بعضى كشورها باشند و آنان را با نصيحت يا تهديد، از اين خواب گرانى كه هم خودشان و هم منافع ملت هاى اسلامى را به باد فنا مى دهد، بيدار نمايند و به اين سرسپردگان و نوكران هشدار بدهند و خودشان هم با بصيرت كامل از خطر منافقين و دلالان استكبار جهانى غافل نشوند و دست روى دست نگذارند و نظاره گر صحنه شكست اسلام و غارت سرمايه ها و منافع و نواميس مسلمين نباشند. (1)همان طور كه گفتيم، جمعيت بسيارى از سراسر جهان در ايام حج گرد هم مى آيند. اين جمعيت، مى تواند با همبستگى و يكرنگى، دولت هاى اسلامى را تحت فشار قرار دهد و آنها را از خواب غفلت و بى خبرى بيدار كند.

امروزه، در صحنه بين الملل، حضور پر رنگ و يكپارچه ملت ها در صحنه سياسى، به روند تغيير و دگرگونى، قدرت بالايى مى بخشد. شكل گيرى تجمع ميليونى و هر ساله ملت هاى مسلمان در ايام حج، مى تواند انتظارها و خواسته هاى ملت ها از دولت ها را محقق سازد. در انجام اين كار مهم نيز انديشمندان و فرهيختگان جهان اسلام، نقش ويژه اى دارند:

بر دانشمندانى كه در اين اجتماع شركت مى كنند، از هر كشورى كه هستند، لازم است براى بيدارى ملت ها بيانيه هاى مستدلى با تبادل نظر صادر كرده و در محيط وحى، بين جامعه مسلمين توزيع نمايند و نيز در كشورهاى خود پس از مراجعت، نشر دهند و در آن بيانيه ها از سران كشورهاى اسلامى بخواهند كه اهداف اسلام را نصب عين خود قرار داده، اختلافات را كنار گذاشته، براى خلاصى از چنگال استعمار چاره بينديشند. (2)

د) استقلال سياسى و از بين بردن وابستگى

يكى از مهم ترين ابعاد سياسى اقتصاد در اين نكته است كه براى دست يابى به اقتدار اقتصادى و توسعه پايدار، استقلال سياسى لازم است. بدون استقلال سياسى، هرچند ممكن است در برخى موارد موفقيت هاى اقتصادى حاصل شود، ولى كوتاه كردن دست استعمارگران از منافع و منابع ملى از يك استقلال سياسى ناشى مى شود كه با عزمى استوار در مسير توسعه و كمال قرار مى گيرد و دشوارى هاى راه را به جان مى خرد. يكى از علل مهم عدم پيشرفت اقتصادى در جوامع اسلامى، على رغم


1- صحيفه نور، ج20، ص114.
2- صحيفه حج، ج1، ص12. .

ص: 107

برخوردارى از سرمايه هاى مادى و معنوى بسيار، در همين مسئله قابل رديابى است.

امام خمينى در پيام حج، استقلال سياسى را از نعمت هاى الهى مى داند كه ملت ايران به دنبال مبارزات و تلاش هاى انقلابى خود توانسته آن را به دست آورد و امام، خداوند را براين نعمت الهى شكر مى كند. (1)امام خمينى در پيام هاى حج خود، ضمن اينكه مسلمانان را به استقلال فرامى خواند، هزينه هاى دست يابى به آن را نيز گوشزد مى كند (2)كه محاصره اقتصادى يكى از آنهاست. (3)امام خمينى نه تنها با اين باور كه دين مانع پيشرفت و توسعه اقتصادى است، مخالف بود (4)، بلكه در پيام هاى حج خود همواره بر بازگشت مسلمانان به اصول دينى تأكيد داشت و اين رهگذر را مسيرى امن و مطمئن براى دستيابى به استقلال مى دانست كه يكى از راه هاى آن، توجه به همه ابعاد و ظرفيت هاى حج است. امام خمينى در اين خصوص مى فرمايد:

ممالك شرق، ممالك اسلامى، تا اسلام را نيابند، نمى توانند زندگى شرافتمندانه بكنند. مسلمين بايد اسلام را پيدا كنند. اسلام از دستشان فرار كرده بود. ما الآن اسلام را نمى دانيم چيست. اين قدر به مغز ما خوانده است اين غرب و اين جنايتكارها كه اسلام را ما گُمَش كرديم. تا اسلام را پيدا نكنيد نمى توانيد اصلاح بشويد. از آن مركز، كه كعبه معظّمه است و مركز اجتماع مسلمين است، در هر سال، گرفته تا آخر بلاد مسلمين، اسلام گُم است پيششان، نمى دانند چيست و لهذا مسلمين جمع مى شوند در مكه معظّمه، در يك محلى كه خداى تبارك و تعالى آن محل را قرار داده براى اجتماع مسلمين، اجتماع معنوى. مسلمين جمع مى شوند و نمى دانند چه مى كنند؛ استفاده اسلامى از آن نمى كنند. يك همچو مركز سياسى را متبدلش كردند به يك امورى كه اصلاً غفلت از همه مسائل مسلمين [است.] بايد اسلام را پيدايش كنند. مسلمين اگر حج را پيدا كنند، اگر آن سياستى كه در حج به كار رفته است از طرف اسلام، همان را پيدا كنند، كافى است براى اين كه استقلال خودشان را پيدا بكنند. ولى مع الأسف ما گم كرديم اسلام را. آن اسلامى كه الآن دست ماست كه به كلى از سياست جدايش كردند؛ سرش را بريدند. آن چيزى كه اصل مطلب است از آن بريدند و جدا كردند، و مابَقى اش را دست ما دادند. همان ما را به اين روز نشانده است كه ما نمى شناسيم سَرِ اسلام را، ما نمى شناسيم. ما تا پيدا نكنيم اسلام را، تا همه مسلمين پيدا نكنند اسلام را، نمى توانند به مَجْد خودشان برسند. مَجدِ اسلام آن بود كه در صدر


1- ر. ك: صحيفه حج، ص196.
2- ر. ك: صحيفه حج، ص 205.
3- ر. ك: صحيفه حج، ص 261.
4- امام خمينى در يكى از پيام هاى حج خود، پس از اينكه توان ايران را در رفع وابستگى هاى اقتصادى ذكر مى كند، دين را اساس مى داند. (ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص48

ص: 108

اسلام بود. آن بود كه با يك جمعيت كم، دو تا امپراتورى (1)را از بين برد. آن مجد اسلام بود، نه براى كشورگشايى؛ براى آدم سازى. (2)

٣. فرهنگ و اقتصاد حج
اشاره

امروزه كاملا پذيرفته شده است كه توسعه پيش از آنكه بر منابع مالى و ثروت متكى باشد، بر مبانى و سرمايه هاى فرهنگى استوار است؛ به عبارت ديگر توسعه و پيشرفت اقتصادى در هر كشورى به اصول فرهنگى نياز دارد كه بدون آن، توسعه بسيار به دشوارى و كندى پيش مى رود. بنابراين قبل از برنامه هاى توسعه اقتصادى يا همزمان با آن بايد به پيش نيازهاى فرهنگى توسعه توجه كرد. (3)اگر با ديدى كلان به مسائل جهان اسلام بپردازيم، خواهيم ديد يكى از موانع توسعه در كشورهاى اسلامى به اين موضوع برمى گردد. جامعه شناسى تاريخى كشورهاى اسلامى نشان مى دهد كه اين كشورها على رغم برخوردارى از منابع سرشار طبيعى و انسانى و فرهنگ غنى اسلامى، به دليل تلاش هاى استعمارگران و دشمنان اسلام، از مبانى فرهنگى توسعه و كمال كه براساس آن مسلمانان در ابتدا به سرعت توانستند تمدنى عظيم بنا نهند و تمدن هاى معاصر را به چالش بكشند، دور افتاده اند.

امام خمينى ضمن توجه به اين اصول مهم، بخش مهمى از ابعاد اقتصادى پيام هاى خود را به موضوعات فرهنگى توسعه اقتصادى مسلمانان اختصاص مى دهد و از اين طريق آنها را به توسعه اى پايدار فرامى خواند. در اين بخش ظرفيت هاى فرهنگى حج در توسعه اقتصادى را از ديدگاه امام خمينى بررسى مى كنيم.

الف) روشنگرى واطلاع رسانى

حضرت امام در راستاى مبانى فرهنگى توسعه در پيام ها و سخنرانى هاى خود با روشنگرى درباره مسائل جهان اسلام، سعى كرده است آنها را به اين مسائل آشنا كند تا در مسير توسعه و ترقى جوامع خود، گام بردارند. اين امور را مى توان در موارد زير خلاصه كرد:

- وجود امكانات و ذخائر غنى طبيعى در كشورهاى اسلامى (4)؛

- علل عقب ماندگى مسلمانان و درس عبرت گرفتن از گذشته (5)؛


1- ايران و روم.
2- صحيفه حج، ج1، ص 34و35
3- ر. ك: از فرهنگ تا توسعه: توسعه سياسى، اجتماعى و اقتصادى، ناصر فكوهى.
4- ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص4٠،6٠،77.
5- ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص 6٠، 167. .

ص: 109

- خطر استعمار (1)و برنامه هاى استعمارگران، مانند ايجاد رعب و وحشت در مسلمانان از قدرت تكنولوژيك غرب (2)، ايجاد حكومت هاى وابسته براى عقب نگه داشتن جوامع اسلامى (3)، ايجاد انحراف در دانشگاه ها و غرب زده و غيرمهذب كردن دانشجويان (4)، ايجاد وابستگى و مصرفى بارآوردن مسلمانان (5)، به تاراج بردن منابع طبيعى كشورهاى اسلامى (6)، تبليغات براى ضعيف نشان دادن اقتصاد كشورهاى اسلامى (7)، تبليغ عليه ملت هاى مبارز (8)، اتهام زنى و فرافكنى (9)، اختلاف افكنى براى هدررفت سرمايه ها (10)، تجزيه طلبى (11)و تحريم رسانه اى (12)؛

- ارائه راهكار براى غلبه بر مشكلات اقتصادى در جهان اسلام، مانند ايمان كامل و تكيه بر اصول اسلام اصيل (13)، ورود علما و روحانيون در صحنه سياسى (14)، البته نه علماى دربارى (15)و وحدت همه جانبه مسلمانان. (16)

ب) تقويت همبستگى

همبستگى و همگرايى جهان اسلام، در انديشه سياسى امام خمينى (رحمه الله) جايگاه ويژه اى دارد. در انديشه امام، ماهيت و محور همبستگى، حبل الله و حق است. (17)ايشان براى موضوع همبستگى، ضرورت عقلى


1- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص49.
2- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص126.
3- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص167.
4- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص168.
5- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص167.
6- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص165.
7- ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص47، 217، 1123.
8- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص58.
9- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص248.
10- ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص13، 65 و 69.
11- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص21.
12- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص 68.
13- ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص 21، 48 و 6٠.
14- ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص 218.
15- امام خمينى در پيام هاى خود درباره روحانيون دربارى به شدت هشدار مى دهد (ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص141،149، 186، 138، 249، 151، 220، 136، 198، 113، 161) و حتى آنها را عامل عقب ماندگى مسلمانان معرفى مى كند. (ر. ك: صحيفه حج، ج1، ص123
16- براى نمونه ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص 125، 126، 76.
17- صحيفه نور، ج7، ص229؛ ج8، ص155؛ ج19، صص28 و 29. .

ص: 110

و شرعى و اقتضاى شرايط ويژه در جهان اسلام قائل اند. (1)در ادبيات سياسى و بين المللى امام، تأثير وجود اختلاف در جهان اسلام، با تعابيرى همچون: «طمع قدرت هاى استعمارى به ممالك اسلامى» (2)، «عامل تسلط بيگانگان» (3)و «منشأ ذلت و گرفتارى ها» (4)آمده است. در مقابل، براى همبستگى مسلمانان جهان اسلام، آثار بزرگى مانند: (5)«عامل سرافرازى» (6)، «رفع مشكلات» (7)، «رمز پيروزى» (8)، «افزايش قدرت» (9)، «نجات از سلطه استعمار» (10)، «كسب استقلال واقعى» (11)«عامل شكست قدرت ها» (12)بيان شده است.

امام خمينى در اين باره مى فرمايد:

براى من يك مطلب به شكل معماست و آن اين است كه همه دول اسلاميه و ملت هاى اسلام مى دانند كه درد چيست؛ مى دانند كه دست هاى اجانب در بين است كه اينها را متفرق از هم بكند؛ مى بينند كه با اين تفرقه ها ضعف و نابودى نصيب آنها مى شود؛ . . . معما اين است كه با اينكه اينها را مى دانند، چرا به علاج قطعى كه آن اتحاد و اتفاق است، روى نمى آورند. (13)امام خمينى (رحمه الله) شعائر (14)و اجتماعات مذهبى (15)را عامل همبستگى افراد مى داند و در اين مورد، علاوه بر حج، به برپايى نماز جمعه (16)، راه پيمايى (17)، عزادارى محرم (18)و ايام مذهبى (19)تأكيد بسيارى مى كنند.


1- ر. ك: وحدت از ديدگاه امام خمينى \ (تبيان، دفتر پانزدهم) ، صص19- 67.
2- صحيفه نور، ج1، ص119.
3- صحيفه نور، ج5، ص37.
4- صحيفه نور، ج5، ص174؛ ج22، ص248.
5- ر. ك: وحدت از ديدگاه امام خمينى (رحمه الله) (تبيان، دفتر پانزدهم) ، صص111- 153 و 39٠- 4٠٠.
6- صحيفه نور، ج6، ص49.
7- صحيفه نور، ج7، ص176.
8- صحيفه نور، ج9، ص226.
9- صحيفه نور، ج10، صص223 و 224؛ ج15، ص271.
10- صحيفه نور، ج11، ص272.
11- صحيفه نور، ج12، ص36.
12- صحيفه نور، ج13، صص3 و 4.
13- صحيفه نور، ج8، صص235و 236.
14- كشف الاسرار، ص123.
15- صحيفه نور، ج9، ص223.
16- صحيفه نور، ج8، ص14٠.
17- صحيفه نور، ج10، ص188.
18- صحيفه نور، صص216 و 217؛ ج 21، ص173. (وصيت نامه سياسى - الهى امام خمينى) .
19- صحيفه نور، ج 15، صص 262 و 263. .

ص: 111

امام، حج را يكى از ابزارها و مكان هاى تحقق همبستگى در جهان اسلام مى دانست و مى فرمود: «با اتكال به خداى بزرگ در اين مواقف عظيم، پيمان اتحاد و اتفاق در مقابل جنود شرك و شيطنت ببنديد و از تفرق و تنازع بپرهيزيد» . (1)ايشان همبستگى را يكى از فلسفه هاى مهم حج مى دانست و زائران را به اين امر فرا مى خواند و آنها را از تفرقه افكنى پرهيز مى داد. ايشان در اين زمينه نيز براى روحانيون و انديشمندان جهان اسلام، رسالت مهمى قائل اند. (2)امام درباره همبستگى در جهان اسلام، تنها به بيانيه و نظريه پردازى بسنده نكرده، بلكه راه كارهاى عملى هم ارائه مى دهد (3)كه يكى از آنها شركت در نماز جماعت اهل سنت، به ويژه در روزهاى حج است (4).

امام خمينى در پيام ها و سخنرانى هاى خود به مناسبت حج قصد دارد از ظرفيت حج در ايجاد وحدت، استفاده اقتصادى كند و جنبه هاى سياسى مناسك حج را در عرصه اجتماعى به رونق اقتصادى سوق دهد. در شرايطى كه اقتدار اقتصادى كشورهاى اسلامى مورد تأييد دشمنان نيست، طبيعى است كه بدون همبستگى مسلمانان، پيمودن مسير دشوار توسعه اقتصادى با وجود كارشكنى و تحريم هاى استعمارگران كه منافع خود را بر باد رفته مى بينند، امكان پذير نيست.

امام خمينى در پيام حج خود پس از ذكر مشكلات و مسائل مسلمانان در مواجهه با استعمارگران، راه چاره را چنين بيان مى كند:

امروز چاره چيست و براى شكستن اين بت ها چه تكليفى متوجه مسلمانان جهان و مستضعفان مى باشد؟ يك چاره كه اساس چاره هاست و ريشه اين گرفتارى ها را قطع مى كند و فساد را از بن مى سوزاند، وحدت مسلمانان، بلكه تمامى مستضعفان و دربند كشيده شدگان جهان است. و اين وحدت، كه اسلام شريف و قرآن كريم بر آن پافشارى كرده اند، با دعوت و تبليغ دامنه دار بايد به وجود آيد. و مركز اين دعوت و تبليغ مكّه معظّمه در زمان اجتماع مسلمين براى فريضه حج است، كه ابراهيم خليل الله و محمد حبيب الله شروع، و در آخرالزمان حضرت بقيۀ الله -أرواحنا لمقدمه الفدا - تعقيب مى كند. (5)ايشان در جاى ديگر مى فرمايد:


1- صحيفه نور، ج10، ص221.
2- ر. ك: حج در كلام و پيام امام خمينى \، صص33- 45.
3- ر. ك: امام خمينى و هم گرايى جهان اسلام، سيد محمدجواد هاشمى.
4- ر. ك: مناسك حج، ص257
5- صحيفه حج، ج1، ص125. .

ص: 112

از جمله چيزهايى كه براى قيام مسلمانان و مستضعفان جهان عليه چپاولگران جهانى و مستكبران جهانخوار لازم به تذكر است آن است كه نوعاً قدرت هاى ستمگر از راه ارعاب و تهديد يا به وسيله بوق هاى تبليغاتى خودشان و يا به وسيله عمال مزدور بومى خائنشان مقاصد شوم خود را اجرا مى كنند. در صورتى كه اگر ملت ها با هشيارى و وحدت در مقابلشان بايستند، موفق به اجراى آن نخواهند شد. (1)امام خمينى در پيام حج خود مستضعفان را براى دفاع از حقوق و سرمايه هاى مادى خود به وحدت فرا مى خواند:

هان اى مسلمانان جهان و مستضعفان تحت سلطه ستمگران، بپاخيزيد و دست اتحاد به هم دهيد و از اسلام و مقدرات خود دفاع كنيد و از هياهوى قدرتمندان نهراسيد كه اين قرن به خواست خداوند قادر، قرن غلبه مستضعفان بر مستكبران و حق بر باطل است. (2)

ج) ايجاد اعتماد به نفس و خودباورى

در مسير توسعه و پيشرفت اقتصادى، سختى ها و موانع بسيارى وجود دارد. آغاز اين حركت و ثبات قدم در آن، با وجود مشكل هاى بسيار و مشاهده ظهور قدرت و تمدن دشمن استكبارى، به روحيه و اعتمادبه نفس كاملى نياز دارد تا با خودباورى نسبت به توانايى ها و امكانات، قله افتخار و عزت اسلامى را بتوان فتح كرد.

از ديد امام، جهان اسلام داراى قدرت هاى مادى و معنوى بسيارى است. به شرط خودباورى و اتحاد، زمينه ساز پيروزى جوامع اسلامى است (3). ايشان در پيام هاى خود به كنگره عظيم حج به اين موضوع اشاره كرده اند. (4)ايشان در اين مورد مى فرمايد: «اگر ممالك اسلامى با جمعيتى كه يك ميليارد تقريباً هست، مخازن بزرگى كه دارند، اينها اگر چنانچه به يك نحو اتحادى با هم پيدا كنند، بزرگ ترين قدرت هستند» . (5)يكى از استراتژى و روش هاى دشمنان اسلام براى مقابله با حركت هاى مردمى و انقلابى اسلامى نيز ايجاد نااميدى و از بين بردن حس اعتمادبه نفس و خودباورى در جنبش هاى اصلاح طلبانه است.


1- صحيفه حج، ج1، ص126.
2- صحيفه حج، ج1، ص76.
3- ر. ك: جهان اسلام از ديدگاه امام خمينى (رحمه الله) (تبيان دفتر نوزدهم) ، صص1- 6.
4- ر. ك: صحيفه حج، ج1، صص4٠،6٠،77.
5- صحيفه نور، ج6، ص153؛ ر. ك: صحيفه نور، ج6، ص121؛ ج2، صص131 و 146 و 147؛ ج3، ص16٠؛ ج13، ص126؛ ج14، ص199. .

ص: 113

بدين ترتيب، شوق و انگيزه اى براى آغاز يا تداوم اين راه دشوار پديد نمى آيد. امام خمينى يكى از دلايل خودباختگى مسلمانان در عرصه اقتصادى را تبليغات و تلاش هاى استعمارگران براى استثمار سرمايه هاى جوامع اسلامى مى دانست:

از جمله مسائلى كه به مسلمانان و مستضعفان جهان اجازه هيچ گونه فعاليت براى خروج از قيدوبند استعمارگران را نمى دهد و آنان را به حال ركود و عقب افتادگى نگاه مى دارد، تبليغات همه جانبه اى است كه غربزدگان و شرقزدگان، يا به امر ابرقدرت ها يا با كوتاه نظرى خود، در سراسر كشورهاى اسلامى و استضعافى به راه انداخته اند و مى اندازند. و آن است كه علم و تمدن و پيشرفت مختص به دو جناح امپرياليزم و كمونيسم است. . . ما از خود هيچ نداريم، و بايد همه چيز را از ابرقدرت هاى غرب يا شرق بگيريم: علم را، تمدن را، قانون را، و پيشرفت را! و شما امروزِ سياه ما را مى بينيد كه در اثر اين تفكر كه بر ما تحميل كرده اند، هرچيز، اگرچه ممتاز باشد و از خودى باشد، به همين جرم مشترى اش كم است؛ و همين را اگر اسم غربى به آن بگذارند، مشترى زياد پيدا مى كند. . . . و اين باور در حالى است كه بعض دانشمندان و نويسندگان غير مسلمان با شواهد زنده ثابت نموده اند كه تمدن و علم از اسلام به اروپا رفته و مسلمانان در اين امور پيشقدم بوده اند. (1)بر اين اساس امام، خطاب به زائران خانه خدا، اين توطئه دشمنان را در كلام مبسوطى تشريح كرده و در ادامه مى فرمايد:

. . . قدم اول، زدودن يأس از دل هاست كه عمال خبيث آنان با كوشش غرب و شرق در جان هاى مسلمين جايگزين كردند و به آنها باورانده اند كه بدون وابستگى به يك ابرقدرت، نمى شود به زندگانى خود ادامه داد. . . . (2)امام خمينى (رحمه الله) ، در پيام هاى خود به زائران خانه خدا، ضمن دعوت به مبارزه و ايستادگى در مقابل دشمنان، روحيه انقلابى و مبارزاتى آنها را افزايش مى دادند. ايشان در پيامى، انقلاب اسلامى ايران را سبب غرور و اعتمادبه نفس مسلمانان مى داند و مى فرمايد:

. . . دوران بن بست و نااميدى و تنفس در منطقه كفر به سر آمده است و گلستان ملت ها رخ نموده است و اميدواريم همه مسلمانان، شكوفه هاى آزادى و نسيم عطر بهارى و طراوت گل هاى محبت و عشق و چشمه سار زلال جوشش اراده خويش را نظاره كنند. . . . [اى] مسلمانان تمامى كشورهاى جهان. . . ! به فكر نگه داشتن وضع موجود نباشيد، بلكه به فكر فرار از اسارت و رهايى از بردگى و يورش به دشمنان اسلام باشيد كه عزت و حيات در سايه مبارزه است و اولين گام


1- صحيفه حج، ج1، صص123و124.
2- صحيفه حج، ج1، ص166. .

ص: 114

در مبارزه اراده است و پس از آن تصميم بر اينكه سيادت كفر و شرك جهانى، خصوصاً آمريكا را بر خود حرام كنيد. . . . (1)امام خمينى (رحمه الله) در اين پيام ها، از سويى مردم را به مقابله و ايستادگى رهنمون مى شود و از سوى ديگر، مقدمه و پيش نيازهاى آن را بيان و تأمين مى كند. هدف ايشان از بيان سخنانشان، اين است كه زائران خانه خدا را به يك خودباورى، براساس ايمان به داشته ها و توانمندى هاى جهان اسلام، برساند.

ايشان در پيامى به زائران خانه خدا، با لحنى متفاوت، مى فرمايد:

. . . اگر نمايندگان يك ميليارد مسلمان با اسم و رسم از متجاوزان به حقوق مظلومان و بلاد مسلمين برائت جويند و خواستار قطع يد ظالمين شوند، هيچ قدرتى تاب مقاومت با آنان را نخواهد داشت. اگر ملت هاى اسلامى و دولت هاى كشورهاى اسلامى، با اين همه امكانات انسانى و ذخاير مورد احتياج حياتى قدرتمندان، از روى قدرت با آنان برخورد كنند و از جار و جنجال و هياهوهاى كاخ نشينان نترسند و تحت تأثير تبليغات دروغين رسانه هاى طرفدار و جيره خوار ابرجنايتكاران واقع نشوند و با اتكال به قدرت لايزال ايزدى و به شكر نعمت هايى كه به آنها داده است، بر سر آنها فرياد كشند و آنان را تهديد به بستن مرزهاى خود به روى آنان و قطع كمك هاى خود از نفت و غير آن نمايند، شكى نيست كه آنها در مقابل اين قدرت كه ما قدر آن را نمى دانيم، تسليم خواهند شد. (2)

4. اخلاق و اقتصاد در حج

يكى از مهم ترين مباحث در اقتصاد، جهات اخلاقى و ارتباط دوسويه بين آنهاست. نظام هاى اخلاقى، تعامل ويژه اى با اقتصاد دارند و از رد اقتصاد تا در خدمت اقتصاد قرار گرفتن تفاوت مى كنند (3). حتى برخى از انديشمندان، دين را با رويكرد اقتصادى مى نگرند و از اين جهت دين را در ايجاد نظام اقتصادى تحليل مى كنند. (4)از طرف ديگر، نظام اقتصادى براى پيشرفت و تعامل، به سلامت و دورى از فساد نياز دارد؛ چراكه فساد هر نوع نظام اقتصادى تمدنى را به اضمحلال مى كشد.

حج، عبادتى ژرف است كه با اعمال سمبليك و نمادينش، زائر را كنار كعبه و خانه خدا، در اقيانوس عميق عرفان اسلامى شناور مى كند تا او بتواند مقام قرب به خدا را به خوبى درك كند.


1- صحيفه حج، ج1، ص255.
2- صحيفه حج، ج1، ص161.
3- ر. ك: نظام اقتصادي اسلام: مباني، اهداف، اصول راهبردي و اخلاق، حسين ميرمعزي؛ اخلاق و اقتصاد، آمارتياكومار سن، ترجمه حسن فشاركي، شيرازه؛ اخلاق و اقتصاد، افشين خاكباز؛ اخلاق و بازار: گفت وگويي درباره دين، علم اقتصاد و عدالت، ريكا بلنك، ويليام بك گرن، ترجمه علي سعيدي.
4- بارزترين اثر داين خصوص تحليل ماكس وبر در مورد دين مسيحيت است. ر. ك: اخلاق پروتستاني و روح سرمايه داري، ماكس وبر، ترجمه مرتضي تاقب فر. .

ص: 115

هنگامى كه حاجى قصد سفر مى كند و از همه وابستگى هايش در وطن دل مى كند، عبادتى فراگير آغاز مى شود تا ميهمان خانه خدا با قربانى به درگاه حضرت حق برود و عبوديتش را به درگاه خالق جشن بگيرد.

امام (رحمه الله) كه فقيهى عارف و استاد اخلاق حوزه علميه بود، گذشته از اينكه همچون حكيمى فرزانه، معارف حج را تبيين كرد و مانند سياست مدارى كاردان، به تحليل سياسى و اجتماعى حج پرداخت، جنبه هاى اخلاقى و معنوى حج را نيز با ظرافت و بيانى زيبا اظهار داشت و همواره زائران را به رعايت آنها سفارش كرد. (1)توجه به ابعاد اقتصادى حج، ممكن است جنبه هاى معنوى و اخلاقى حج را تهديد كند. به همين دليل، امام خمينى (رحمه الله) ، با دورانديشى و باريك بينى، ضمن تأكيد و توجه به ابعاد اقتصادى حج، افراد را از آسيب دنيازدگى در حج، به شدت پرهيز مى دهند:

توجه داشته باشيد كه سفر حج، سفر كسب نيست، سفر تحصيل دنيا نيست. سفر الى الله است. شما داريد به طرف خانه خدا مى رويد. تمام امورى كه داريد انجام مى دهيد، به طور الاهيت بايد انجام بدهيد. . . مبادا اين سفر را سفر تجارت قرار بدهيد و امور تجارتى در اين سفر مطرح باشد، پيشتان، امور معنوى مطرح باشد. چه آقايان اهل علم و چه كاروان ها و رؤساى كاروان ها و چه ساير حجاج. سفر، سفر الى الله است، نه سفر به سوى دنيا. آلوده به دنيا نكنيد. (2)ايشان در جاى ديگر تمركز حج را بر نكات اخلاقى قرار داده و از اينكه زائران توجهشان را به مسائل رفاهى قرار داده و از مسائل عبادى غافل شوند، برحذر مى دارند و از آنها مى خواهند كه سطح توقعشان را پايين بياورند:

اگر مردم توقع داشته باشند كه حالا كه ما حج مى رويم، بايد براى ما همچو رفاه حاصل بشود كه در منازلمان هم نيست، اين حج نمى تواند باشد. آن حجى كه خداى تبارك و تعالى بر اشخاص واجب فرموده است اين است كه برويد آنجا زندگانى مردم را ببينيد. آن وقت كه ما رفتيم، زندگانى آن وقت حجازى ها را يك مقدارى ديديم كه حالا حجاج نمى توانند ببينند. (3)

نتيجه

از نظر امام حج عبادت ذوابعادى است كه جهات سياسى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، فقهى، عرفانى و تربيتى را در سطح فردى، ملى و بين المللى دنبال مى كند. امام خمينى هرچند درايران انقلابى


1- صحيفه حج، ج1، صص 29 - 31، 138، 139، 162، 175.
2- صحيفه حج، ج1، صص29 و 3٠.
3- صحيفه حج، ج1، ص92و93. .

ص: 116

گسترده و فراگير را براساس اصول اسلامى به پيروزى رساند و نظام اقتصادى جديدى را مبتنى بر تعاليم اسلامى پى مى گرفت، ولى ايشان بيش از اينكه يك اقتصاددان باشد، عالم دينى است كه به عنوان نظريه پرداز و مصلح اجتماعى، در مورد اقتصاد نيز اظهارنظر مى كند. ازاين رو امام خمينى ضمن توجه به ابعاد اقتصادى حج، مثل بررسى مسائل اقتصادى مسلمانان، ارائه طرح هاى اقتصادى، تحريم كالاهاى اقتصادى غربى و توجه به فقرا، ابعاد سياسى حج، مثل برائت از مشركين و ابعاد فرهنگى حج، مثل خودباورى و همچنين ابعاد اخلاقى حج، مثل پرهيز از دنيازدگى را در راستاى ابعاد اقتصادى و احياى سرمايه هاى مادى و معنوى مسلمانان در مقابل جريان استعمار، تبيين مى نمايد. به اين ترتيب مى توان گفت، چنان كه امام بر نكات سياسى در احياى حج ابراهيمى تأكيد دارند، استفاده از ظرفيت هاى اقتصادى حج در سطح ملى و بين الملل اسلامى را در گرو جهات سياسى و اجتماعى آن مى دانند.

به عبارت ديگر امام براى احياى حج ابراهيمى بر ابعاد سياسى حج بسيار تاكيد دارند و حتى ابعاد عرفانى و فقهى حج را نيز در اين راستا دنبال مى كنند. مى توان از اين نكته به اين رهگذر رسيد كه امام ابعاد اقتصادى حج را نيز از رويكرد سياسى مى ديده اند كه بدون اصلاح آن، ظرفيت هاى اقتصادى حج شكوفا نمى شود و اين حقيقتى است كه امروز شاهد آن هستيم.

منابع

1. صحيفه حج (مجموعه سخنان و پيام هاى رهبر كبير انقلاب اسلامى امام خمينى) ، جلد اول، مركز تحقيقات حج، مشعر، تهران، چاپ دوم، 1387.

2. اخلاق پروتستاني و روح سرمايه داري، ماكس وبر، ترجمه مرتضي تاقب فر، جامي، تهران، 1388.

3. نظام اقتصادي اسلام: مباني، اهداف، اصول راهبردي و اخلاق، حسين ميرمعزي، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، تهران، .

4. اخلاق و دقتصاد، آمارتياكومار سن، ترجمه حسن فشاركي، شيرازه، تهران، 1377.

5. اخلاق و اقتصاد، افشين خاكباز، پژوهشكده مطالعات فرهنگي و اجتماعي، تهران، 1386.

6. اخلاق و بازار: گفت وگويي درباره دين، علم اقتصاد و عدالت، ريكا بلنك، ويليام بك گرن، ترجمه علي سعيدي، دانشگاه امام صادق عليه السلام، تهران، 1389.

7. جهان اسلام از ديدگاه امام خمينى، (تبيان دفتر نوزدهم) ، معاونت پژوهشى موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، قم، چاپ اول، 1378.

8. امام خمينى و همگرايى جهان اسلام، سيد محمدجواد هاشمى، نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در امور اهل سنت سيستان و بلوچستان، زاهدان، 1382.

9. وحدت از ديدگاه امام خمينى (تبيان، دفتر پانزدهم) ، معاونت پژوهشى موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، قم، چاپ اول، 1376.

10.

ص: 117

از فرهنگ تا توسعه: توسعه سياسى، اجتماعى و اقتصادى، ناصر فكوهى، فردوس، تهران، 1379.

11. "برائت از مشركين از ديدگاه امام خمينى"، عليرضا اسماعيل آبادى، فصل نامه ميقات، شماره 3٠، زمستان 1378.

12. امام خمينى، دولت و اقتصاد، ميثم موسايى، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى، چاپ اول، 1386.

13. نظريه هاى جامعه شناختى، غلام عباس توسلى، سمت، تهران، 1386.

ص: 118

ص: 119

چالش هاى اخلاقى در اقتصاد حج

اشاره

چالش هاى اخلاقى در اقتصاد حج (1)

محمد جواد توكلى (2)

چكيده

ظرفيت هاى اقتصادى بالاى حج و عمره، فرصت هاى اقتصادى فراوانى براى كشور عربستان به عنوان ميزبان، ساير كشورهاى اسلامى به عنوان ميهمان و حتى كشورهاى غيراسلامى ايجاد كرده است. اين امر كشورهاى اسلامى و غير اسلامى را به سياست گذارى اقتصادى حج ترغيب نموده است. اين سياست گذارى ها را مى توان از جنبه هاى مختلف اقتصادى، و غيراقتصادى مورد تحليل قرار داد. مقاله حاضر به تحليل جنبه هاى اخلاقى سياست هاى اقتصادى كشورهاى مسلمان ميهمان، در زمينه حج مى پردازد. سؤال پيش رو اين است كه با توجه به معيارهاى اخلاق كاربردى اسلامى تا چه ميزان مى توان از ظرفيت هاى اقتصادى حج براى افزايش منافع اقتصادى دولت و كشور استفاده نمود؟ در اين مقاله با استفاده از روش تحليلى اخلاق كاربردى، اين فرضيه را مطرح مى كنيم كه برخى از سياست گذارى هاى اقتصادى كشورهاى ميهمان حج، از جمله استفاده از حج به عنوان ابزار كنترل نقدينگى، مى توانند ضمن مخدوش كردن معيارهاى اخلاقى چون عدالت توزيعى، اهداف عبادى مورد نظر حج را نيز تحت الشعاع قرار دهد. اين فرضيه را مى توان با استناد به آمار و اطلاعات موجود در زمينه اقتصاد حج در جمهورى اسلامى ايران تقويت نمود. توجه به آسيب هاى اخلاقى سياست گذارى اقتصاد حج و تلاش براى رفع آن ها مى تواند دست اندركاران برگزارى حج و همچنين دولت كشورهاى اسلامى را در دستيابى به اهداف


1- Ethical Dilemmas in the Economics of Hajj.
2- عضو هيات علمى گروه اقتصاد موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (رحمه الله) . .

ص: 120

والاى اين فريضه اجتماعى يارى دهد.

كليد واژه ها: اقتصاد حج، چالش هاى اخلاقى، عدالت توزيعى، اخلاق كاربردى، مديريت نقدينگى.

١. مقدمه

١. مقدمه (1)

هنگامى كه سخن از اقتصاد حج به ميان مى آيد مفاهيم متعددى به ذهن خطور مى كند. اقتصاد حج را مى توان ناظر به جنبه هاى اقتصادى آيين عبادى حج دانست. اقتصاد حج همچنين مى تواند نوعى رويكرد تحليلى در بررسى آيين عبادى - اجتماعى حج، با توجه به ابزارهاى تحليل اقتصادى باشد. در برداشتى ديگر، اقتصاد حج مى تواند ناظر به ابعاد سياست گذارى حج باشد. در اين مقاله ما اين بعد از اقتصاد حج را در نظر داريم.

مراد از سياست گذارى اقتصاد حج آن است كه دولت هاى مشاركت كننده در آيين مذهبى حج (و عمره) ، از ظرفيت هاى اقتصادى آن براى پيشبرد اهداف اقتصادى خود استفاده كنند. نمونه بارز اين سياست گذارى را مى توان در توان دولت هاى ميهمان براى جمع آورى نقدينگى با استفاده از ابزار ثبت نام حج دانست (2). در اين مقاله با تمركز بر مورد اخير، چالش هاى اخلاقى استفاده از ثبت نام حج به عنوان ابزارى براى مديريت نقدينگى در كشورهاى ميزبان حج را مورد بررسى قرار مى دهيم. سوال پيش رو آن است كه آيا مى توان از ظرفيت بالاى تقاضا براى ثبت نام حج به عنوان ابزارى اقتصادى براى كنترل نقدينگى استفاده كرد.

پاسخ به سوال فوق نيازمند بررسى جنبه هاى مختلف اين سياست گذارى اقتصادى است. مى توان عنوان داشت كه اين سياست مى تواند منافع متعددى داشته باشد. اول، با جمع آورى وجوه در قالب سپرده هاى حج هدف دولت در مديريت نقدينگى تسهيل مى شود. دوم، منابع لازم براى تامين مالى پروژه هاى اقتصادى در طول دوره سپرده گذارى تا زمان اعزام به حج فراهم مى شود. اين سياست مى تواند منافعى نيز براى سپرده گذاران داشته باشد. اگر سپرده ها در حساب هاى كوتاه مدت ذخيره شود، به ثبت نام كنندگان در طول دوره انتظار، سود مشاركت تعلق مى گيرد. همچنين ثبت نام كنندگان از در نوبت قرار گرفتن براى اعزام به حج نيز منتفع مى شوند.


1- بر خود لازم مى دانم كه از تلاش هاى تمامى افرادى كه اينجانب را در تديون اين مقاله يارى دادند تشكر كنم. به طور خاص از تلاش هاى مسئولان محترم سازمان حج و زيارت براى در اختيار قراردادن اطلاعات و همچنين از مساعدت حجت الاسلام و المسلمين كياءالحسينى در پيگيرى دريافت اطلاعات و همچنين از كمك جناب آقاى مصيب كرمى جهت كمك در محاسبه نرخ هاى سود و همچنين جناب آقاى فتاحى و سعيد كريمى تشكر مى شود.
2- لازم به ذكر است كه ما براى احتراز از طولانى شدن عنوان حج در اقتصاد حج ناظر به هر دو مورد حج تمتع و عمره مفرده مى باشد. هرچند كه در مواردى به تفكيك از آن دو سخن گفته ايم. .

ص: 121

با توجه به مزاياى فوق، ممكن است اين توصيه اقتصادى موجه به نظر برسد كه سياستگذاران حج تلاش كنند تا براى مدت بيشترى سپرده هاى حج را در نظام بانكى نگه دارى كنند و فاصله ميان ثبت نام ها را افزايش دهند. سوال پيش رو اين است كه آيا مى توان اين نوع سياست گذارى را از نگاه اخلاق كاربردى سياست گذارى حج توجيه كرد؟ به بيان ديگر، آيا سياستگذاران كلان حج مى توانند از ابزار حج براى تامين منافع اقتصادى كشور استفاده كنند؟ آيا اين سياست گذارى داراى محدوديتى نيست؟

پاسخ به سوال هاى فوق از طرفى در گرو ارزيابى آثار پيدا و پنهان سياست گذارى اقتصادى حج است. از طرف ديگر، قضاوت در مورد اخلاقى بودن اين امر نيازمند تبيين رويكرد اخلاق كاربردى حج و نظريه اخلاقى آن است. در ادامه مقاله پس از ذكر پيشنيه اى در موضوع بحث، به بررسى حج و سياست گذارى اقتصادى مى پردازيم. تبيين رويكرد اخلاقى اسلام و تطبيق آن بر اقتصاد حج بخش بعدى مقاله را به خود اختصاص مى دهد. بخش بعدى به تحليل سياست گذارى اقتصادى حج در جمهورى اسلامى ايران در چارچوب نظريه اخلاق كاربردى حج اختصاص دارد. در ادامه رهيافت هاى اخلاق كاربردى اقتصاد حج براى حل مشكلات موجود مورد بررسى قرار مى گيرد. بخش آخر نيز به نتيجه گيرى اختصاص دارد.

٢. پيشينه تحقيق

در ميان آثارى كه در مورد ابعاد مختلف حج نگاشته شده، تمركز اصلى بر جنبه هاى عبادى و فرهنگى آن است. به طور نمونه محسن قرائتى (1371) در كتاب حج، تاثير حج بر تقويت ايمان، از بين بردن گناهان و تقويت استوارى مسلمانان را از جمله آثار فرهنگى حج بر مى شمارد (قرائتى 55:1371 - 32 حسن طراد (1418ه) نيز آثار اخلاقى حج را در كتاب خود موسوم به «فلسفه الحج فى الاسلام» مورد اشاره قرار مى دهد. محمد امامى (1393) در كتاب «فلسفه و اسرار حج» برخى از آثار فرهنگى حج از جمله تقويت روحيه معاد باورى را مورد اشاره قرار مى دهد.

با توجه به اين كه حج فريضه اى اجتماعى است، برخى از متفكران مسلمان ابعاد اجتماعى و سياسى حج را نيز مورد بررسى قرار داده اند. زهير الاعرجى (1415ه) در كتابى با عنوان «الابعاد الاجتماعيه لفريضه الحج» ، ضمن اشاره به نظريات مرتبط با رفتار جمعى، به بررسى رفتار جمعى مسلمانان در حج مى پردازد. سيد محمد ضياء آبادى (1384) علاوه بر اشاره به ابعاد عبادى حج، به تاثير اجتماعى حج در وحدت بخشى به امت اسلامى اشاره مى كند. سيد على قاضى عسكر (1381) با اشاره به ابعاد فرهنگى حج از جمله تبلور توحيد، تربيت انسان ها و نمايانگرى مخالفت مسلمانان با جهل، اسرار اجتماعى حج را در زمينه هايى چون تحكيم پيوند جوامع اسلامى و تمرين نظم مطرح مى كند (قاضى عسكر 83:1381 - 81 سيد محمد

ص: 122

ضياء آبادى (1384) نيز در كتاب «حج برنامه تكامل» به اثر حج در وحدت بخشى جامعه اسلامى اشاره مى كند (ضياء آبادى 29:1384 - 26 سيد محمد خامنه اى (1371) در كتاب «حج از نگاه حقوق بين الملل» ، نظم توحيدى، هشيارى اجتماعى، و نظم گرايى را به عنوان ابعاد اجتماعى حج قلمداد مى كند (خامنه اى 320:1371 - 312 محمد على تسخيرى و محمود فاصره نيز در كتاب «الحج و آثاره على الحياه الاجتماعيه» به برخى از آثار حج بر زندگى اجتماعى مى پردازند. و بالاخره محمدرضا احمدى در كتاب «حج در آيينه روانشناسى» ، ضمن اشاره به ابعاد معنوى - عرفانى، فرهنگى، سياسى و اجتماعى حج، بر ابعاد روانشناختى حج و تاثير آن بر سلامت روح و روان متمركز مى شود (احمدى 51:139٠ - 47

شايد بتوان گفت كه بررسى ابعاد اقتصادى حج جايگاه چندانى در ادبيات موجود ندارد. برخى از آثار به صورت اجمالى به بحث از جنبه هاى اقتصادى حج پرداخته اند. محمد امامى (1393ه) به برخى از منافع اقتصادى اين فرضيه اجتماعى اسلام از جمله ايجاد گشايش در زندگى مستمندان حجاز، افزايش پرداخت خمس و زكات و رونق كسب و كار در شهرهاى حجاز اشاره مى كند (امامى 1393ه: 119 - 116 حسينى اديانى (1376) از تاثير حج بر تقويت پايه اقتصادى كشورهاى اسلامى ياد مى كند و ظرفيت شكل گيرى بازار مشترك اسلامى را مورد تاكيد قرار مى دهد (حسينى 55:1376

همانگونه كه ملاحظه مى شود بيشتر آثار مرتبط با اقتصاد و حج به مباحثى كلى در زمينه منافع اقتصادى حج اختصاص دارد. اين آثار ورودى جدى به مباحث سياست گذارى اقتصاد حج ندارند. اضافه بر اين كه نگاه آسيب شناسانه به اقتصاد حج و جنبه هاى اخلاقى آن به چشم نمى خورد. مقاله حاضر براى پر كردن اين خلاء سعى در گسترش ملاحظات اخلاقى در زمينه اقتصاد حج دارد. در اين اثر به صورت خاص با استفاده از رويكرد اخلاق كاربردى، سعى مى شود كه در مورد سوالات اخلاقى مطرح در سياست گذارى اقتصادى حج به خصوص استفاده از حج به عنوان ابزار سياست گذارى اقتصادى استفاده شود.

٣. سياست گذارى اقتصادى حج

اشاره

سياست گذارى حج يكى از مسائلى مهمى است كه توجه زيادى بدان در محافل علمى نشده است. با توجه به اين كه حج داراى ابعاد مختلف، عبادى، اجتماعى، سياسى و اقتصادى است، اتخاذ سياستى هماهنگ در اين زمينه ها الزامى است. در اين راستا سياست گذارى نادرست در يكى از اين ابعاد، مى تواند تاثيرى منفى نه تنها در آن زمينه بگذارد، بلكه به ابعاد ديگر حج نيز آسيب مى رساند. به طور نمونه، تمركز بر ابعاد اقتصادى حج مى تواند ابعاد عبادى و فرهنگى آن را تحت تاثير قرار دهد.

با توجه به ابعاد مختلف حج مى توان ميان سياست گذارى عبادى، اجتماعى، سياسى و فرهنگى حج، تفكيك نمود.

ص: 123

سياست گذارى عبادى

با توجه به اهميت پايه اى بعد عبادى حج، برنامه ريزى براى بهرمند شدن هر چه بيشتر زائران از آثار اين برنامه عبادى، ضرورت بسيارى دارد. اين سياست گذارى مى تواند شامل اجراى برنامه هاى آموزشى و عبادى پيش از اعزام به سرزمين وحى و همچنين برنامه هاى آموزشى، عبادى و فرهنگى در حين سفر باشد. در اين راستا برنامه ريزى فرهنگى براى افزايش آگاهى و بصيرت زائران در طول اين سفر معنوى برگزارى مراسم و آيين هاى عبادى و جلسات خطابه و دعا اهميتى بى بديل دارد.

سياست گذارى اجتماعى حج

حج به عنوان نوعى عبادت جمعى داراى ابعاد اجتماعى قابل توجهى است. حج مركز اجتماع مسلمانان جهان است. اين تجمع نوعى هويت جمعى به مسلمانان مى دهد. دستور خداوند متعال به حضرت ابراهيم (ع) براى اعلام عمومى حج در ميان مردم به بعد اجتماعى حج اشاره دارد (1). با توجه به تنوع مليت ها و قوميت هاى مشاركت كننده در حج، برنامه ريزى براى ايجاد تعامل سازنده، ميان مسلمانان و همچنين به نمايش گذاشتن هويت اسلامى - ايرانى زائران بسيار اساسى است.

سياست گذارى سياسى

بعد سياسى حج ناظر به نمايش قدرت، عزت و شكوه جهان اسلام در اجتماع با شكوه مسلمانان از اقصى نقاط جهان است. در روايتى حضرت فاطمه (س) مى فرمايند: "خدا حج را به منظور جلوه بخشى به دين واجب كرد" (حر عاملى1413 ق، ج 11، ص 209) (2). امام رضا (ع) نيز در اين زمينه مى فرمايند: "از اسرار حج، بررسى گرفتارى هاى مسلمانان جهان و بر طرف كردن مشكلات آنان است و به همين منظور در قرآن (3)آمده است كه مردم به حج بيايند تا شاهد منافع بزرگ حج باشند. (العروسى الحويزى 1415 ق، ج 3، 489) ". شايد از همين رو است كه امام خمينى (رحمه الله) مى فرمايند كه اهميت سياسى حج كمتر از اهميت عبادى آن نيست. (احمدى 139٠، 49 در اين چارچوب، سياست گذارى سياسى حج ناظر به استفاده از ظرفيت هاى سياسى حج براى تقويت اهداف جامعه اسلامى و همچنين تقويت عزت و اقتدار ايران اسلامى است.

سياست گذارى اقتصادى حج
اشاره

سياست گذارى اقتصادى حج، ناظر به برنامه ريزى جهت استفاده از ظرفيت هاى اقتصادى حج است.


1- ( أَذِّنْ فِى النَّاسِ بِالْحَجِّ. . .) . (حج، 27.)
2- قالت الفاطمه3 فرض الله الحج تسنيه للدين.
3- حج: 27. .

ص: 124

براساس تفسير معصومين (ع) از آيه 27 سوره حج كه در آن خداوند از منافع حج سخن به ميان آورده است، منافع حج شامل منافع مادى و معنوى مى شود (1). همچنين در روايات زيادى به تاثير حج در رفع فقر و افزايش روزى، اشاره شده است. (2)ظرفيت هاى سياست گذارى اقتصادى مى تواند ناظر به سياست گذارى اقتصادى مشترك كشورهاى اسلامى و يا سياست گذارى داخلى هر يك از كشورهاى ميهمان يا كشور ميزبان باشد. برخى از زمينه هاى سياست گذارى اقتصادى حج به شرح زير مى باشد:

الف) استفاده از ظرفيت هاى اقتصادى حج براى كمك به پيشرفت كشورهاى اسلامى

بدون شك حج به عنوان موسمى براى جمع شدن خيل عظيمى از مسلمانان در سرزمين وحى، ظرفيت هاى زيادى براى تقويت همكارى اقتصادى كشورهاى مسلمان (كشورهاى ميهمان و كشور ميزبان) فراهم مى آورد. هم اكنون بخشى از گوشت قربانى ها در اين آيين عبادى به كشورهاى فقير مسلمان ارسال مى شود. در صورت هم يارى بيشتر ميان كشور ميزبان و كشورهاى ميهمان، مى توان بخشى از عوايد اقتصادى حج را براى كمك به پيشرفت كشورهاى اسلامى كمتر توسعه يافته، اختصاص داد.

ب) امكان شكل گيرى بازار مشترك اسلامى

آيين حج مى تواند به طور خاص، زمينه ساز تشكيل بازار مشترك اسلامى براى بهره مندى مشترك كشورهاى اسلامى از منافع اقتصادى حاصل باشد. همان گونه كه گفته شد، عدم شكل گيرى تعامل اقتصادى ميان مسلمانان باعث مى شود كه منافع اقتصادى حج به گونه اى نامتوازن ميان كشور ميزبان و كشورهاى ميهمان توزيع شود (3). گذشته از آن كه بخش زيادى از منافع اقتصادى حج به كشورهاى غيراسلامى فعال در تجارت حج تعلق مى گيرد. اين در حالى است كه شكل گيرى تعامل اقتصادى ميان كشورهاى اسلامى در قالب رويداد حج، باعث استحكام صف كشورهاى اسلامى و افزايش منافع آن ها مى شود. اين امر مى تواند سهم كشورهاى اسلامى نسبت به كشورهاى غير اسلامى را از منافع اقتصادى حج، افزايش داده و همبستگى اقتصادى و حتى سياسى كشورهاى مسلمان را افزايش دهد.


1- به طور نمونه شخصى در حين طواف از امام صادق7 مى پرسد مراد از ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) چيست؟ آيا مراد منافع دنيا است يا منافع آخرت؟ حضرت پاسخ مى دهند مراد هر دو است. (كلينى 1365، ج 4، 422)
2- «وَ حَجُ الْبَيتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا ينْفِيانِ الْفَقْرَ وَ يرْحَضَانِ الذَّنْب» ( شريف رضى 1414 ق،163)
3- بر اساس اطلاعات موجود كشور عربستان سالانه عوايدى بين 3٠ تا 4٠ ميليارد دلار از حج درآمد كسب مى كند. درآمد حج عربستان در سال 20٠9 حدود يك پنجم درآمدهاى نفتى اين كشور (25%) بوده است. با توجه به درآمد 27٠ دلارى عربستان از فروش نفت، عوايد حاصل از حج در حدود 15 درصد عوايد نفت مى باشد. .

ص: 125

ج) ظرفيت هاى درآمدى حج

منافع اقتصادى حج به طور عمده عايد عربستان به عنوان كشور ميزبان مى شود. با اين وجود كشورهاى ميهمان نيز مى تواند منافع اقتصادى از ظرفيت هاى حج ببرند. صادرات كالاهاى مرتبط با موسم حج از جمله كالاهاى مصرفى مورد نياز در دوره اقامت در عربستان، كالاهاى سوغاتى از جمله اين ظرفيت هاست. ارائه خدمات مختلف از جمله خدمات حمل و نقل هوائى مسافران و ساير خدمات مربوطه نيز، ظرفيت هاى درآمدى خوبى را براى كشور ميزبان و كشورهاى ميهمان فراهم مى كند. سياست گذارى در اين زمينه مى تواند با ايجاد تفاهم نامه هايى ميان كشورهاى اسلامى ميهمان و كشور عربستان براى مديريت اقتصاد حج در زمينه هاى مختلف از جمله بازار حمل و نقل، بيمه مسافران، قربانى و سوغاتى شكل گيرد. در حال حاضر غفلت از اين ظرفيت بالاى اقتصادى، باعث شده است كه كشورهايى چون چين بتوانند منافع اقتصادى زيادى از حج، نصيب خود كنند.

د) ظرفيت تامين مالى داخلى

يكى ديگر از ظرفيت هاى اقتصادى حج كه محور اصلى بررسى در اين مقاله است، استفاده از ظرفيت تامين مالى اهداف اقتصادى كشور در قالب تجهيز و تخصيص وجوه حاصل از ثبت نام حج در كشورهاى ميهمان است. دولت هاى ميهمان مى توانند با جمع آورى پيش از موعد هزينه حج، نقدينگى معتنابهى را جذب كنند. منابع جذب شده مى تواند براى مقاصد مختلف از جمله تامين مالى نيازهاى جارى دولت، مديريت نقدينگى و يا تامين مالى پروژه هاى سرمايه گذارى مورد استفاده قرارگيرد. با توجه به اين كه ظرفيت تامين مالى حج به طور عمده با استفاده از وجوه حاصل از نام نويسى آن ارتباط دارد، افزايش طول مدت دوره سپرده گذارى و به تبع افزايش مدت انتظار براى اعزام به حج، باعث افزايش توان تامين مالى داخلى حج مى شود.

4. ارزيابى اخلاقى سياست گذارى اقتصادى حج

بدون شك ارزيابى اخلاقى سياست گذارى اقتصادى حج، نيازمند در نظر گرفتن آثار مثبت و منفى آن مى باشد. همانگونه كه در بخش قبل گفته شد، سياست گذارى اقتصادى حج مى تواند منافعى براى كشور ميهمان و كشورهاى ميزبان در بر داشته باشد. با اين وجود اين سياست گذارى مى تواند پيامدهاى جانبى منفى از جمله آسيب رساندن به جنبه هاى عبادى و اجتماعى حج نيز از خود به جاى بگذارد.

توجه به پيآمدهاى مثبت و منفى سياست گذارى اقتصادى حج، ما را با مشكل ارزيابى اخلاقى آن مواجه مى كند. سوال اساسى اين است كه دولت هاى مشاركت كننده در آيين حج، تا چه ميزان مى توانند از ظرفيت هاى اقتصادى حج براى اهداف اقتصادى، همچون مديريت نقدينگى و تامين منابع،

ص: 126

براى سرمايه گذارى و ايجاد پيشرفت در كشورشان استفاده كنند؟

براى روشن تر شدن ابعاد مسئله، به بررسى سياست تامين مالى داخلى حج مى پردازيم. شايد در بدو امر معتقد شويم كه از آن جا كه حفظ مصالح جامعه اسلامى ضرورى است، استفاده از اقتصاد حج براى كنترل نقدينگى و يا تجهيز منابع براى رشد و پيشرفت آن، سياستى مطلوب است. ثبت نام طولانى مدت حج، مزاياى چندى دارد. اول، با در اختيار داشتن طولانى مدت منابع حاصل از ثبت نام، امكان استفاده از آن براى مصالح عمومى وجود دارد. دوم، دست اندركاران برگزارى حج، امكان برنامه ريزى بلندمدت اعزام زائران را خواهند داشت. سوم، هزينه هاى اجرايى ثبت نام مكرر حج، كاهش مى يابد. چهارم، مسافران نيز مى توانند برنامه ريزى بلند مدتى براى اعزام به اين سفر زيارتى داشته باشند.

توجه به ساير ابعاد ماجرا مى تواند ترديدهايى در مورد مطلوبيت استفاده از ظرفيت هاى اقتصادى حج، براى مديريت نقدينگى ايجاد كند. مشخص است كه استفاده بيشتر از ظرفيت هاى مالى سپرده هاى حج براى كنترل نقدينگى، مستلزم افزايش فاصله ميان دوره هاى ثبت نام و طولانى شدن دوره انتظار براى اعزام به حج است. در اين چارچوب ثبت نام زائران براى دوره هاى طولانى مدت تر مى تواند وجوه ثبت نام را طى زمان طولانى تر در اختيار سياست گذاران اقتصادى حج قرار دهد. اگر دوره ثبت نام حج تمتع و يا عمره به جاى دو سال يك بار، به ده سال يك بار افزايش يابد، متوسط زمانى كه وجوه در اختيار دست اندركاران حج و يا دولت است، افزايش مى يابد.

لازمه اين سياست آن است كه امكان سفر به حج تمتع يا عمره، براى دوره اى طولانى (مثلا يك دوره پنج يا ده ساله) به گروهى خاص كه موفق شده اند در فاصله ثبت نام، وجوه مورد نظر را تكميل و واريز كنند، اختصاص يابد. روى ديگر اين سكه، ايجاد محروميت بلندمدت براى كسانى است كه بنا به هر دليلى نتوانسته اند در طول مدت ثبت نام، خود را در زمره مسافران سرزمين وحى قرار دهند.

از طرف ديگر، ثبت نام طولانى مدت حج، موجب مى شود كه افراد با بنيه مالى قوى تر از امكان بيشترى براى استفاده از اين فرصت برخوردار شوند. ثبت نام طولانى مدت مى تواند زمان انتظار اعزام به حج را نيز افزايش داده و با افزايش متوسط سن زائران، ابعاد عبادى و فرهنگى آن را تضعيف كند.

در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف استفاده از حج، براى كنترل و جذب نقدينگى، سياست گذاران حج را با اين سوال مواجه مى كند كه آيا از نظر اخلاقى مى توان براى تامين مصالح عمومى، هزينه هايى براى بخش هايى از متقاضيان حج، به ويژه افراد با بنيه مالى ضعيف ايجاد كرد؟ ايجاد هزينه براى بخشى از افراد جامعه و همچنين تضعيف بعد عبادى و فرهنگى حج، از نظر اخلاقى تا چه ميزانى قابل پذيرش است؟

سؤالات فوق مى تواند زمينه شكل گيرى مباحث اخلاق كاربردى سياست گذارى اقتصادى حج باشد.

ص: 127

5. اخلاق كاربردى سياست گذارى اقتصادى حج

اشاره

اخلاق كاربردى يكى از زير شاخه هاى اخلاق هنجارى است كه به بررسى معضلات اخلاقى در زمينه هاى مختلف فعاليت هاى اجتماعى و اقتصادى مى پردازد. اخلاق كاربردى به طور عمده به دنبال پاسخ گويى به پرسش هاى اخلاقى است كه در زمينه هايى چون حرفه هاى مختلف و يا در زمينه سياست گذارى هاى اجتماعى مطرح مى شود (رك: قراملكى 1382، قراملكى و نوچه فلاح 1386، توكلى 1388و 1389 به طور مثال، در اخلاق كاربردى پزشكى ما با اين سوال مواجه ايم كه آيا پيوند اعضاى بدن بيمار مرگ مغزى از نظر اخلاقى درست است؟

اخلاق كاربردى سياست گذارى اقتصادى حج، متكفل پاسخ گويى به سوالات مرتبط با اخلاقى بودن يا اخلاقى نبودن اين سياست هاست. سوال اساسى اين است كه آيا استفاده از حج به عنوان ابزارى براى تامين اهداف اقتصادى دولت هاى اسلامى مجاز است؟ آيا دولت هاى ميزبان، به طور مثال، مى توانند براى تامين مالى پروژه هاى خود، اقدام به ثبت نام حج براى دوره هاى طولانى مدت نمايند؟

در اخلاق كاربردى دو راه عمده براى مواجهه با چالش هاى اخلاقى جديد و پيچيده وجود دارد:

١. روش قياسى تطبيق ديدگاه كلى بر مصاديق

در اين روش پاسخ گويى به سوال مبتنى بر تبيين مكتب اخلاقى مورد قبول، و پس از آن تطبيق آن بر موضوع مورد بحث است. براساس اين مى بايد از ميان مكاتب متعارف فلسفه اخلاق همانند نتيجه گرايى، وظيفه گرايى، حق محورى و فضيلت گرايى (1)يكى را برگزيد و سپس آن را بر زمينه مورد سوال تطبيق داد. به طور نمونه، اگر ما معتقد باشيم كه اسلام از نوعى نتيجه گرايى حمايت مى كند، قضاوت در مورد اخلاقى و يا غيراخلاقى بودن سياست گذارى اقتصادى حج بايد با توجه به آثار آن بر جامعه صورت گيرد ( فرامرز قرا ملكى 1389، 3

٢. روش بررسى زمينه اى

طرفداران اين روش معتقدند كه روش قياسى تطبيق كلى بر مصاديق، ما را با پارادوكس "يا" مى كند. در اين پارادوكس ما ناچاريم يكى از مكاتب اخلاقى اساسى را بپذيريم و براساس آن قضاوت كنيم. براى حل اين مشكل، الگوهاى پژوهشى ظهور كرده اند كه به وسيله آن مى توان از دام حصرگرايى روش شناختى، رها شد و توان هر يك از ديدگاه ها را به نحو منسجم و سازگار تلفيق كرد و به ديدگاهى جامع دست يافت (همان) .

هر يك از اين دو رويكرد با محدوديت هايى مواجه اند. در رويكرد اول، همان گونه كه توسط


1- اخلاق حق محور اخلاق مبتنى بر حقوق است. .

ص: 128

طرفدران روش زمينه اى عنوان شده است، تحليل گر اخلاقى به واسطه حصرگرايى روش شناختى، از استفاده از ظرفيت هاى برخى از مكاتب اخلاقى محروم مى شود. در مقابل، استفاده از رويكرد بررسى زمينه اى، مى تواند زمينه ساز نوعى نسبى گرايى اخلاقى باشد.

به نظر مى رسد كه مى توان با اتخاذ رويكردى جامع در زمينه اخلاق هنجارى اسلامى و همچنين توجه به ويژگى هاى زمينه اى، ميان دو روش فوق جمع نمود. براى اين منظور مى بايد به بررسى توان تركيبى نظريه هاى اخلاقى در اسلام و به كارگيرى آن در اخلاق كاربردى توجه نمود.

احمد دبيرى در رساله دكترى خود با عنوان "تبيين نظريه اخلاقى قرآن كريم و مقايسه آن با فضيلت گرايى در اخلاق" از رويكرد اخلاقى جامع طرفدارى مى كند. به نظر او" نظريه اخلاقى قرآن كريم در پايه غايت گراست؛ غايت گرايى تكليف نگر كه با ادبيات فضيلت گرايانه بيان شده است (دبيرى 139٠، 195 هرچند دبيرى اين ديدگاه را در زمينه رويكرد اخلاق هنجارى اسلام مطرح مى كند، به كارگيرى آن در اخلاق كاربردى نيز راهگشاست.

اگر بپذيريم كه در دين مقدس اسلام، الف) ارزيابى اخلاقى رفتار و سياست ها با توجه به نتايج فعلى و فاعلى آن (حسن فعلى و فاعلى) مشخص مى شود؛ و ب) با توجه به مشكلات شناختى بشر، ارزيابى نتايج فعلى و فاعلى در چارچوب تبيين فضيلت هاى اخلاقى و ترسيم وظايف دينى انجام مى گيرد؛ مى توان ملاك ارزيابى سياست ها در اخلاق كاربردى را ميزان تطابق نتايج عملى سياست ها، با جهت گيرها و وظايف دينى مربوطه دانست.

به طور نمونه، اگر با كنكاش در متون دينى به اين نتيجه رسيديم كه حج در دين مقدس اسلام به عنوان عبادتى اجتماعى معرفى شده است و كاركرد اصلى آن ارتقاء روح معنويت در جامعه است و وظيفه دولت اسلامى در اين زمينه را ايجاد بستر و زمينه مناسب براى تحقق اين هدف قلمداد كرديم، يكى از ملاك هاى عمده ارزيابى سياست گذارى اقتصادى حج، ميزان سازگارى آن با اهداف عبادى حج است.

6. تحليل آثار سياست گذارى اقتصادى حج

اشاره

با توجه به رويكردى كه در اخلاق كاربردى سياست گذارى حج مطرح شد، ارزيابى سياست گذارى اقتصادى حج مستلزم تبيين جهت گيرى هاى قرآنى و روايى در سياست گذارى اقتصادى حج و همچنين تكاليف دولت اسلامى در مديريت ابعاد اقتصادى حج است.

١- 6. جهت گيرهاى كلى سياست گذارى اقتصادى حج در قرآن و روايات
اشاره

با مرورى بر آيات و روايات وارد شده در زمينه حج، مى توان جهت گيرى هاى سياست گذارى زير را استخراج كرد:

ص: 129

الف) جواز بهره گيرى از منافع اقتصادى حج

در روايت «هشام بن حكم» از «امام صادق (ع)» ضمن بيان فلسفه هاى حج صريحا به اين موضوع اشاره شده بود كه يكى از اهداف حج، تقويت تجارت مسلمانان و تسهيل روابط اقتصادى است. در حديث ديگرى از همان امام (ع) در تفسير آيه ( لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) (بقره: 198) مى خوانيم كه فرمود: منظور از اين آيه كسب روزى است. فاذا احل الرجل من احرامه و قضى فليشتر ليبع فى الموسم: «هنگامى كه انسان از احرام بيرون آيد و مناسك حج را به جا آورد، در همان موسم حج خريد و فروش كند» (و اين موضوع نه تنها گناه ندارد بلكه داراى ثواب است) .

همچنين حضرت امام صادق (ع) در تفسير آيه ( لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) ، منافع را اعم از منافع مالى و معنوى قلمداد مى كنند (1)و ابن ابى الحديد در تفسير ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ) به اين نكته اشاره مى كند كه هنگامى كه مشركين انبوه حجاج مسلمان را مشاهده مى كردند در مى يافتند كه آنان از قدرت نظامى بالايى برخوردارند، زيرا اگر آن ها قدرتمند نبودند نمى توانستند از مكان هاى دور به حج مشرف شوند: و فرض الحج تقوية للدين و ذلك لما يحصل للحاج فى ضمنه من المتاجر و المكاسب قال الله تعالى ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ. . . عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَة الأَنْعامِ ) و أيضا فإن المشركين كانوا يقولون لو لا أن أصحاب محمد كثير و أولو قوة لما حجوا فإن الجيش الضعيف يعجز عن الحج من المكان البعيد. (ابن ابى الحديد ج 19، ص88

(2). (كافى ج4، ص 422) (3)

ب) اولويت ابعاد عبادى حج بر ساير ابعاد، از جمله ابعاد اقتصادى آن

اولويت بعد عبادى حج را مى توان با توجه به تاكيد روايات بر اهداف عبادى حج و همچنين مذمت انگيزه ها و مقاصد اقتصادى استنباط كرد. امير المومنين (ع) در روايتى عنوان مى دارند: «خداوند حج را براى تقويت دين واجب كرد» (مجلسى 14٠3 ق، ج 6، ص 11٠) . (4)«ابن ابى جمهور» نيز در كتاب «عوالى اللئالى» از رسول مكرم اسلام (ص) نقل مى كند كه حضرت فرمودند: «خداوند نماز را واجب كرد، به حج و طواف امر كرد، دستور به مناسك داد تا نام خدا برپا داشته شود» (ابن ابى جمهور 1405 ق، ج1، 323) . (5)


1- مُحَمَّدُ بْنُ يحْيى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُضَيلِ عَنِ الرَّبِيعِ بْنِ خُثَيمٍ قَالَ: شَهِدْتُ أَبَا عَبْدِ اللهِ7 وَ هُوَ يطَافُ بِهِ حَوْلَ الْكَعْبَة فِى مَحْمِلٍ وَ هُوَ شَدِيدُ الْمَرَضِ فَكَانَ كُلَّمَا بَلَغَ الرُّكْنَ الْيمَانِى أَمَرَهُمْ فَوَضَعُوهُ بِالْأَرْضِ فَأَخْرَجَ يدَهُ مِنْ كَوَّة الْمَحْمِلِ حَتَّى يجُرَّهَا عَلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يقُولُ ارْفَعُونِى فَلَمَّا فَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً فِى كُلِّ شَوْطٍ قُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّ هَذَا يشُقُّ عَلَيكَ فَقَالَ إِنِّى سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يقُولُ لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ فَقُلْتُ مَنَافِعَ الدُّنْيا أَوْ مَنَافِعَ الْآخِرَة فَقَالَ الْكُلَّ. (كافى ج4، ص 42
2-
3- و ابن ابى الحديد در تفسير ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ) به اين نكته اشاره مى كند كه هنگامى كه مشركين انبوه حجاج مسلمان را مشاهده مى كردند در مى يافتند كه آنان از قدرت نظامى بالايى برخوردارند، زيرا اگر آن ها قدرتمند نبودند نمى توانستند از مكان هاى دور به حج مشرف شوند: و فرض الحج تقوية للدين و ذلك لما يحصل للحاج فى ضمنه من المتاجر و المكاسب قال الله تعالى ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ. . . عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَة الأَنْعامِ ) و أيضا فإن المشركين كانوا يقولون لو لا أن أصحاب محمد كثير و أولو قوة لما حجوا فإن الجيش الضعيف يعجز عن الحج من المكان البعيد. (ابن ابى الحديد ج 19، ص88
4- وَ قَالَ امير المومنين (ع) : فَرَضَ اللهُ تَعَالَى. . . الْحَجَّ تَقْوِية لِلدِّينِ (مجلسى 14٠3ق، ج 6، ص11٠) .
5- قال رسول الله (ص) إِنَّمَافُرِضَتِ الصَّلَاة وَأُمِرَ بِالْحَجِ وَالطَّوَافِ وَ أُشْعِرَت الْمَنَاسِكُ لِإِقَامَة ذِكْرِ اللهِ. (ابن ابى جمهور 14٠5 ق، ج1، 323 .

ص: 130

«ابن بابويه» نيز در كتاب «علل الشرايع» حديثى را از امام رضا (ع) نقل مى كند كه در آن فلسفه وجوب حج، تهذيب نفس و تقرب در عبادت خداوند ذكر شده است. (ابن بابويه 1385، ج2، ص4٠4) (1)در برخى روايات نيز از غلبه پيدا كردن جنبه هاى اقتصادى حج، مذمت شده است. به طور نمونه، امام صادق (ع) حاجيان را به سه دسته تقسيم مى كنند: گروهى كه از آتش جهنم رهايى مى يابند، گروهى كه گناهانشان بخشيده مى شود و گروهى كه اهل و اموال آن ها حفظ مى شود. حضرت در مقام ارزش گذارى اين گروه ها عنوان مى كنند كه كم بهره ترين افراد از حج، گروه سومند (كلينى 14٠7 ق، ج4، ص253) (2)قال رسول الله: اى و الذى نفسى بيده يا سلمان، . . . . و عندها يحج أغنياء أمتى للنزهة و يحج أوساطها للتجارة و يحج فقراؤهم للرياء و السمعة (تفسير نور الثقلين، ج5، ص36 .

(3).

از عبدالله ابن عباس روايت شده كه رسول اعظم (ص) در حجۀ الوداع در تبيين شرايط آخر الزمان خطاب به سلمان فرمودند: «اى سلمان! قسم به كسى كه جانم در دست اوست، . . . (زمانى فرا مى رسد كه) ثروتمندان امت من براى تفريح و تفرج به مكه مى روند، افراد متوسط براى خريد و فروش و تجارت به حج مى روند و فقرا و مستمندان براى ريا و كسب شهرت و آوازه، راهى حج مى شوند» (العروسى الحويزى 1415 ق، ج5، ص36) (4).


1- حَدَّثَنَا عَلِى بْنُ أَحْمَدَ رَحِمَهُ اللهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَبِى عَبْدِ اللهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ عَلِى بْنِ الْعَبَّاسِ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ رَبِيعٍ الصَّحَّافُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ أَنَّ أَبَا الْحَسَنِ عَلِى بْنَ مُوسَى الرِّضَا كَتَبَ إِلَيهِ فِيمَا كَتَبَ مِنْ جَوَابِ مَسَائِلِهِ أَنَ عِلَّة الْحَجِ الْوِفَادَة إِلَى اللهِ تَعَالَى وَ طَلَبُ الزِّيادَة وَ الْخُرُوجُ مِنْ كُلِّ مَا اقْتَرَفَ وَ لِيكُونَ تَائِباً مِمَّا مَضَى مُسْتَأْنِفاً لِمَا يسْتَقْبِلُ وَ مَا فِيهِ مِنِ اسْتِخْرَاجِ الْأَمْوَالِ وَ تَعَبِ الْأَبْدَانِ وَ حَظْرِهَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ اللَّذَّاتِ وَ التَّقَرُّبِ فِى الْعِبَادَة إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْخُضُوعِ وَ الِاسْتِكَانَة وَ الذُّلِّ شَاخِصاً فِى الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ وَ الْأَمْنِ وَ الْخَوْفِ دَائِباً فِى ذَلِكَ دَائِماً وَ مَا فِى ذَلِكَ لِجَمِيعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنَافِعِ وَ الرَّغْبَة وَ الرَّهْبَة إِلَى اللهِ سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى وَ مِنْهُ تَرْكُ قَسَاوَة الْقَلْبِ وَ خَسَاسَة الْأَنْفُسِ وَ نِسْيانِ الذِّكْرِ وَ انْقِطَاعِ الرَّجَاءِ وَ الْأَمَلِ وَ تَجْدِيدُ الْحُقُوقِ وَ حَظْرُ الْأَنْفُسِ عَنِ الْفَسَادِ وَ مَنْفَعَة مَنْ فِى الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ مَنْ فِيالْبَرِّ وَ الْبَحْرِ مِمَّنْ يحُجُّ وَ مِمَّنْ لَا يحُجُّ مِنْ تَاجِرٍ وَ جَالِبٍ وَ بَائِعٍ وَ مشترى [مُشْتَرٍ] وَ كَاسِبٍ وَ مِسْكِين (ابن بابويه1385، ج2؛ ص4٠4 فلسفه حج ورود در حرم خدا و رفتن به سوى او و درخواست و تقاضاى خواسته ها (ى مشروع) و بيرون شدن از هر گناه است، تا اين كه افراد از گناهان گذشته توبه نمايند و نسبت به آينده خود تجديد نظر كنند. و (نيزحج به خاطر) انفاق مال (در راه خدا) و به خاطر اينكه در سفر حج بدن ها به رنج و زحمت افتد و از شهوت ها (و تمايلات جسمانى) و لذت ها خويشتن را باز دارد (و مهم تر از همه اين كه) در عبادت خود را به خداى عزوجل مقرب و نزديك گرداند (ثروتيان و همكاران 1379، 13
2- عَلِى عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِى عُمَيرٍ عَنْ مُعَاوِية بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ7 الْحُجَّاجُ يصْدُرُونَ عَلَى ثَلَاثَة أَصْنَافٍ صِنْفٌ يعْتَقُ مِنَ النَّارِ وَ صِنْفٌ يخْرُجُ مِنْ ذُنُوبِهِ كَهَيئَة يوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ وَ صِنْفٌ يحْفَظُ فِى أَهْلِهِ وَ مَالِهِ فَذَاكَ أَدْنَى مَا يرْجِعُ بِهِ الْحَاجُّ (كلينى 14٠7 ق، ج4، ص25
3-
4- قال رسول الله: اى و الذى نفسى بيده يا سلمان، . . . . و عندها يحج أغنياء أمتى للنزهة و يحج أوساطها للتجارة و يحج فقراؤهم للرياء و السمعة (تفسير نور الثقلين، ج5، ص36 .

ص: 131

٢-6. مسئوليت هاى دولت اسلامى در زمينه حج
اشاره

توجه به مسئوليت هاى دولت اسلامى در زمينه حج، مى تواند به عنوان معيارى براى ارزيابى سياست گذارى هاى حج در نظر گرفته شود. متاسفانه در ادبيات حج، توجه چندانى به ابعاد حكومتى حج و به خصوص جنبه هاى سياست گذارى حج نشده است. اين نقصان به صورت خاص در زمينه سياست گذارى اقتصادى، سياسى، اجتماعى و فرهنگى حج به چشم مى خورد.

الف) ضرورت بر پا داشتن حج

اهميت بر پاداشتن فريضه عبادى سياسى حج تا اندازه اى است كه امام صادق (ع) در روايتى عنوان مى دارند كه اگر افراد جامعه اسلامى حج را تعطيل كنند، امام و فرمانرواى جامعه اسلامى مى بايد آن ها را بر برپايى حج اجبار كند. حضرت در تعليل اين حكم بيان مى فرمايند كه خداوند اين خانه را براى حج بنا نهاده است (كلينى 14٠7ق، ج4؛ ص272) (1)مُحَمَّدُ بْنُ عَلِى بْنِ الْحُسَينِ بْنِ بَابَوَيهِ بِأَسَانِيدِهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِى وَ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ مُعَاوِية بْنِ عَمَّارٍ وَ غَيرِهِمْ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللهِ7 قَالَ: لَوْ أَنَّ النَّاسَ تَرَكُوا الْحَجَّ لَكَانَ عَلَى الْوَالِى أَنْ يجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِكَ وَ عَلَى المُقَامِ عِنْدَهُ وَ لَوْ تَرَكُوا زِيارَة النَّبِى9 لَكَانَ عَلَى الْوَالِى أَنْ يجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِكَ وَ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَهُ فَإِنْ لَمْ يكُنْ لَهُمْ أَمْوَالٌ أَنْفَقَ عَلَيهِمْ مِنْ بَيتِ مَالِ المُسْلِمِينَ (حر عاملى 14٠9ق، ج 11، 23) ؛ امام صادق7: اگر مردمان حج را فرو گذارند، بر والى است كه آنان را به اين كار و رفتن به خانه خدا مجبور كند؛ و اگر زيارت پيامبر9 را فرو گذارند، بر والى است كه آنان را به اين كار و اقامت در نزد پيامبر مجبور كند؛ و اگر مالى نداشته باشند، بايد از بيت المال به ايشان انفاق كند (حكيمى و همكاران 138٠، ج 2، 754

(2).

ب) ضرورت تسهيل سفر حج

در روايت ديگرى از امام صادق (ع) نقل شده است كه حضرت فرمودند: «اگر مردم حج را تعطيل كردند، امام مسلمين بايد مردم را به رفتن به حج مجبور كند و اگر هزينه رفتن را نداشتند آن را از بيت المال مسلمين تامين كند» (حر عاملى 14٠9 ق، ج 11، 2(3) (4)ضرورت تامين مخارج حج از بيت المال ناظر به وظيفه دولت اسلامى در تامين مالى و تسهيل سفر حج است.

ج) رعايت عدالت توزيعى

ضرورت رعايت عدالت توزيعى در سياست گذارى هاى اقتصادى حج نيز از الزامات عمومى دولت اسلامى است. (5)اين مسئله به طور خاص به واسطه محدوديت هاى سهميه اى كشورهاى اسلامى براى


1- عِدَّة مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَينِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْ-رِ بْنِ سُوَيدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللهِ7 قَالَ: لَوْعَطَّلَ النَّاسُ الْحَجَ لَوَجَبَ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يجْبِرَهُمْ عَلَى الْحَجِّ إِنْ شَاءُوا وَ إِنْ أَبَوْا فَإِنَّ هَذَا الْبَيتَ إِنَّمَا وُضِعَ لِلْحَجِ (كلينى 14٠7ق، ج4؛ ص27
2-
3- (وَ لِكُلِّ أُمَّة رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِى بَينَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يظْلَمُونَ) (يونس:47 .
4- مُحَمَّدُ بْنُ عَلِى بْنِ الْحُسَينِ بْنِ بَابَوَيهِ بِأَسَانِيدِهِ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِى وَ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ مُعَاوِية بْنِ عَمَّارٍ وَ غَيرِهِمْ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللهِ7 قَالَ: لَوْ أَنَّ النَّاسَ تَرَكُوا الْحَجَّ لَكَانَ عَلَى الْوَالِى أَنْ يجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِكَ وَ عَلَى المُقَامِ عِنْدَهُ وَ لَوْ تَرَكُوا زِيارَة النَّبِى9 لَكَانَ عَلَى الْوَالِى أَنْ يجْبِرَهُمْ عَلَى ذَلِكَ وَ عَلَى الْمُقَامِ عِنْدَهُ فَإِنْ لَمْ يكُنْ لَهُمْ أَمْوَالٌ أَنْفَقَ عَلَيهِمْ مِنْ بَيتِ مَالِ المُسْلِمِينَ (حر عاملى 14٠9ق، ج 11، 23) ؛ امام صادق7: اگر مردمان حج را فرو گذارند، بر والى است كه آنان را به اين كار و رفتن به خانه خدا مجبور كند؛ و اگر زيارت پيامبر9 را فرو گذارند، بر والى است كه آنان را به اين كار و اقامت در نزد پيامبر مجبور كند؛ و اگر مالى نداشته باشند، بايد از بيت المال به ايشان انفاق كند (حكيمى و همكاران 138٠، ج 2، 754
5- (وَ لِكُلِّ أُمَّة رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِى بَينَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا يظْلَمُونَ) (يونس:47 .

ص: 132

اعزام زائران به حج درپى افزايش جمعيت كشورهاى مسلمان جلوه خاصى يافته است. رعايت عدالت توزيعى مى تواند شامل بهره مندى عادلانه شهروندان جامعه اسلامى از امكان تشرف به حج و همچنين برخوردارى از تسهيلات مربوطه مى باشد. عدم ايجاد رانت براى افراد متمول در بهره مندى از حج و مزاياى آن از مهم ترين جنبه هاى عدالت توزيعى اقتصاد حج است.

٣-6. معيارهاى و نماگرهاى ارزيابى سياست گذارى هاى اقتصادى حج
اشاره

با توجه به جهت گيرى هاى قرآنى و روايى در زمينه حج و همچنين مسئوليت هاى دولت اسلامى در زمينه حج، مى توان عنوان داشت كه اقتصادى مطلوب است كه بتواند ضمن تقويت و حداقل حفظ اثربخشى عبادى و معنوى حج، تسهيل آن و رعايت عدالت توزيعى، به افزايش منافع ملى عوايد اقتصادى كشور ميهمان و توزيع عادلانه آن كمك كند. با توجه به تعريف ارائه شده مى توان موارد زير را به عنوان معيارهاى اساسى، براى ارزيابى سياست گذارى هاى اقتصادى حج عنوان داشت.

الف) اثر بخشى اقتصادى؛

ب) فقدان آثار جانبى منفى بر ابعاد غير اقتصادى حج؛

ج) تسهيل حج؛

د) عدالت توزيعى.

براى سنجش تاثيرات سياست هاى اقتصادى حج، نيازمند ارائه نماگرهاى (1)دقيق براى اندازه گيرى آثار آن بر مولفه هاى چهارگانه فوق مى باشيم. با توجه به مشكلات اندازه گيرى و محاسباتى براى ارزيابى كمى معيارهاى مورد نظر ناچار به تقريب و تخمين هستيم. در جدول (1) برخى نماگرهاى پيشنهادى براى سنجش معيارهاى سياست گذارى مطلوب اقتصادى حج با تمركز بر سياست تامين مالى داخلى حج وارد شده است.


1- Indicator. .

ص: 133

جدول 1: معيارها و نماگرهاى ارزيابى سياست اقتصادى تأمين مالى داخلى حج

><نمايش تصوير

ص: 134

><نمايش تصوير

منبع: يافته هاى تحقيق

الف) نماگرهاى اثر بخشى اقتصادى

براى بررسى اثر بخشى سياست تامين مالى داخلى حج، مى توان از نماگرهايى چون حجم سپرده هاى حج، ميانگين مانده ساليانه سپرده هاى حج، نسبت مانده سپرده هاى حج به مانده كل سپرده ها، متوسط هزينه هاى عملياتى ثبت نام، عوايد اقتصادى سپرده ها استفاده نمود. نماگرهاى كيفى چون تطابق سياست با شرايط اقتصادى نيز مى تواند معيارى براى بررسى اثر بخشى اقتصادى سياست باشد.

ب) نماگرهاى آثار جانبى غير اقتصادى

در جدول (1) براى بررسى آثار جانبى سياست گذارى اقتصادى حج، ميان آثار مثبت و منفى بر ابعاد عبادى، سياسى و اجتماعى حج به شرح زير تفكيك شده است.

سن انتظارى حج به عنوان نماگر آثار جانبى عبادى: گرچه محاسبه آثار جانبى سياست تامين مالى داخلى حج بر ابعاد عبادى حج به راحتى امكان پذير نيست، اين اثر گذارى را مى توان با محاسبه تاثير اين سياست بر سن انتظارى حج و مدت انتظار براى اعزام به حج تقريب زد. اين نسبت از آن جهت مى تواند اين اثر را مورد سنجش قرار دهد كه افزايش سن انتظارى حج مى تواند به واسطه كاهش قواى بدنى حجاج از بهره مندى معنوى آنان بكاهد. علاوه بر اين كه تشرف به حج در سنين پايين تر مى تواند آثار فرهنگى مثبت بلند مدت ترى پس از مراجعت زائران از حج بر جاى گذارد.

تغييرات سهميه حج به عنوان نماگر آثار جانبى سياسى: ثبت نام طولانى مدت حج مى تواند آثارى سياسى بر جاى گذارد. اگر ثبت نام طولانى مدت توان چانه زنى كشور براى اخذ سهميه بيشتر را افزايش دهد، مى توان اثر مثبتى براى سياست ثبت نام بلند مدت قائل شد. بر اين اساس تغييرات سهميه حج در اثر سياست تامين مالى داخلى حج را مى توان به عنوان نماگرى براى محاسبه آثار سياسى آن در نظر گرفت.

ميزان رضايت عمومى از سياست به عنوان نماگر آثار جانبى اجتماعى: بدون شك سرمايه اجتماعى موجود در فضاى سياست گذارى حج عامل مهمى براى موفقيت دست اندركاران براى برگزارى موفق اين عبادت اجتماعى است. مى توان اثر جانبى سياست تامين مالى داخلى حج بر ميزان اعتماد مردم به سياستگذاران حج را با اندازه گيرى نسبت رضايت عمومى از سياست سنجيد. تلقى منفى مردم از

ص: 135

سياست و نارضايتى از نتايج آن مى تواند شاخصى منفى براى ارزش گذارى آن باشد. يكى از راه هاى سنجش اين نسبت، استفاده از روش هاى نمونه گيرى و نظر سنجى از ثبت نام كنندگان و همچنين كسانى كه موفق به ثبت نام نشده اند، است.

د) نماگرهاى تسهيل حج

براى بررسى تاثير سياست اقتصادى تامين مالى داخلى بر تسهيل حج مى توان از نماگرهايى چون تغييرات متوسط زمان انتظارى ثبت نام، و تغييرات در متوسط سن حجاج، استفاده كرد. البته مى توان سهم تسهيلات بانكى از هزينه هاى حج را نيز به عنوان متغيرى براى سنجش ميزان تسهيل حج در نظر گرفت. اگر سياست تامين مالى داخلى حج موجب كاهش سهم تسهيلات بانكى حج شود، اين سياست اثرى منفى بر تسهيل حج برجاى گذاشته است.

ه) نماگرهاى عدالت توزيعى

براى بررسى آثار توزيعى سياست تأمين مالى داخلى در بهره مندى از امكان ثبت نام مى توان از معيارهاى چون سهم دهك هاى بالا در ثبت نام استفاده كرد. با توجه به اين كه استفاده از وجوه ثبت نام حج عوايدى در بر دارد، نسبت متوسط عوايد سپرده گذاران حج به متوسط عوايد ساير سپرده گذاران بانكى مى تواند نماگرى براى سنجش عدالت توزيعى در بهره مندى از عوايد سياست باشد.

٧. بررسى آثار سياست گذارى اقتصاد حج در جمهورى اسلامى ايران

اشاره

در اين بخش به بررسى آثار مثبت و منفى سياست گذارى تامين مالى داخلى حج و يا ثبت نام طولانى مدت حج (تمتع و عمره) در جمهورى اسلامى ايران مى پردازيم. با توجه به مشكلات موجود در دسترسى به اطلاعات، تحليل خود را به طور عمده بر اطلاعات موجود از ثبت نام عمره در سال 139٠ متمركز مى كنيم.

در ثبت نام عمره در سال 139٠، براى تمامى 6 ميليون و 6٠٠ هزار متقاضى كه در دور جديد عمره ثبت نام كرده بودند اولويت هاى تا تعيين شد. براساس اطلاع رسانى سازمان حج و زيارت، اولويت پيش از، به ثبت نام شده هاى سال 13 اختصاص دارد. با توجه به اين كه هر اولويت شامل هزار نفر مى شود، زمان بندى اعزام مسافران به زمان آغاز اعزام ها و همچنين سهميه ايران بستگى دارد. با توجه به اطلاع رسانى هاى سازمان حج و زيارت چند حالت زير متصور است.

حالت اول : براساس برخى ارزيابى ها از آن جا كه اولويت هاى قديمى اعزام حج تا سال 1392به طول مى انجامد، اعزام اولويت هاى جديد (اولويت هاى 3٠٠ تا 6٠٠) از سال 1393 آغاز مى شود. سازمان حج

ص: 136

و زيارت اعلام كرده است هر سال تا هزار نفر را به عمره اعزام مى كند. اين به مفهوم اعزام سالانه اولويت از سال 1393 تا سال 14٠٠ مى باشد.

حالت دوم : براساس برخى اطلاع رسانى ها شروع اعزام اولويت هاى جديد از سال 1392 است. اگر بپذيريم كه ظرفيت اعزام در حدود سالانه 88٠ هزار نفر است، اعزام ثبت نامى هاى جديد تا سال 1399 به طول مى انجامد.

حالت سوم : براساس اطلاع رسانى اخير سازمان حج، ظرفيت هاى اعزام به عمره ايران افزايش يافته است (1)و سازمان بنا دارد ثبت نامى هاى جديد را طى دوره اى پنج ساله از سال 1392 - 1391 به سفر عمره اعزام نمايد (2). با توجه به اطلاع رسانى اخير، ظرفيت اعزام سالانه مى بايد در حدود يك ميليون و سيصد و بيست هزار نفر باشد. اگر فرض كنيم كه در سال 1391 نيمى از اولويت هاى جديد (66٠٠٠٠ نفر) اعزام شوند، اعزام ثبت نامى هاى جديد تا اواسط سال 1396 به طول مى انجامد.

جدول 2: اولويت هاى اعزام به عمره جمهورى اسلامى ايران 14٠٠ - 1391 (نفر)

><نمايش تصوير


1- اخيراً برخى از دست اندركاران حج و زيارت ترديد هايى در مورد افزايش سهميه ايران در عمره ابراز داشته اند. على اكبر غيرتى، مدير كل حوزه رياست و روابط عمومى سازمان حج و زيارت در رابطه با موضوع كاهش زمان اعزام وديعه گذاران سال جارى عمره به 5 سال، به خبرنگار شبستان گفت: تحقق كاهش زمان اعزام به عمره مفرده، منوط به موافقت كشور عربستان براى افزايش سهميه زائران ايرانى است. وى افزود: در صورتى كه با افزايش سهميه ايران از سوى مقامات مسئول عربستان صعودى موافقت شود، سازمان حج و زيارت ظرفيت اعزام عمره گذاران در هر سال را افزايش مى دهد و بر اين اساس مدت اعزام ثبت نام كنندگان عمره از 10 سال به 5 سال تقليل مى يابد. (غيرتى 139٠) .
2- مصاحبه مطبوعاتى آقاى على ليالى رئيس سازمان حج و زيارت در گفتگو با خبرگزارى مهر: : http: //www. mehrnews. com/fa/newsdetail. aspx?NewsID \154٠555 .

ص: 137

><نمايش تصوير

منبع: اطلاعات منتشر شده توسط سازمان حج و زيارت و محاسبات نگارنده

در مجموع اعزام ثبت نامى هاى جديد عمره زمانى بين 5 تا 10 سال به طول مى انجامد. بر اين اساس در ادامه به محاسبه نماگرهاى پيشنهادى براى ارزيابى سياست گذارى مى پردازم:

١-٧. اثر بخشى اقتصادى
اشاره

در سياست گذارى اخير سازمان حج در ثبت نام متقاضيان عمره در سال 139٠ على رغم اظهاراتى براى اعلام اولويت براى دو ميليون و نيم متقاضى، تمامى شش ميليون و ششصد متقاضى در اولويت اعزام قرار گرفتند. بدون در نظر گرفتن ساير آثار اين سياست گذارى، استفاده از ظرفيت حج براى تجهيز منابع را مى توان با در نظر گرفتن نماگرهاى حجم سپرده هاى حج، ميانگين مانده ساليانه سپرده هاى حج، نسبت مانده سپرده هاى حج به مانده كل سپرده ها، متوسط هزينه هاى عملياتى ثبت نام، عوايد اقتصادى سپرده ها ارزيابى كرد. در ادامه به بررسى برخى از اين نماگرها مى پردازيم:

الف) حجم سپرده هاى تجهيز شده

براى محاسبه ميزان تجهيز منابع در ثبت نام عمره سال 139٠ توجه به اطلاعات زير ضرورى است:

1. در مجموع 657٠665 نفر در ثبت نام عمره 139٠ اقدام به سپرده گذارى نزد بانك هاى ملى و ملت كردند؛

2. تعداد افراد بالاى ده سال و زير ده سال ثبت نامى به ترتيب برابر با612598٠ و 444685 نفر (24.93 و 76.6) مى باشد؛

3. مبلغ سپرده ثبت نام براى افراد زير ده سال و بالاى ده سال به ترتيب 6٠٠ و 8٠٠ هزار تومان اعلام شد؛

4. بخشى از وجوه ثبت نام از تسهيلات بانك ملت و ملى تامين شد كه به دليل در دست نبودن اطلاعات محاسبه نمى شود.

با توجه به نكات فوق، و با توجه به اطلاعات جدول، بر اين اساس مبالغ سپرده ثبت نام كنندگان بالاى ده سال و زير ده سال به ترتيب معادل49٠٠784٠٠٠٠٠٠ و 266811٠٠٠٠٠٠ تومان و مجموع آن 5167595٠٠٠٠٠٠ تومان مى باشد. به بيان ساده تر سياست گذارى اخير موجب تجهيز منابعى به ميزان حدود پنج هزار و صد و شصد و هفتاد و شش هزار ميليارد تومان در نظام بانكى كشور در دوره اى يك ماهه (از تاريخ 24 شهريور ماه تا 24 مهرماه 139٠) شد. اين در حالى است كه در صورت اختصاص دو ميليون و نيم نفرى مبلغى در حدود دو هزار ميليارد دلار تجهيز مى شد.

ص: 138

جدول 3: مشخصات كلى ثبت نام عمره مفرده در سال 139٠

><نمايش تصوير

منبع: اطلاعات دريافتى از سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى ايران همراه با محاسبات نگارنده

ب) ميانگين مانده ساليانه سپرده هاى حج
اشاره

با توجه به محاسبات انجام گرفته در زمانبندى اعزام زائران، ميانگين مانده ساليانه سپرده هاى حج نزد نظام بانكى قابل محاسبه است. اگر اعزام حاجيان بين سال هاى 1393 تا 14٠٠ صورت بگيرد، بانك هاى عامل به طور متوسط ساليانه حدود سه هزار ميليارد تومان طى نه سال و نيم (از نيمه دوم 139٠ تا 1399) در اختيار دارد. در صورت اعزام زائران بين سال هاى 1392 تا 1399 بانك هاى عامل به طور متوسط، ماهيانه حدود دو هزار و هشتصد و پنجاه ميليارد تومانى طى هشت سال و نيم در اختيار خواهد داشت.

جدول 4: مانده سپرده هاى عمره ثبت نامى 139٠ نزد بانك هاى ملت و ملى طى سال هاى 14٠٠ - 139٠ (حالت هاى اول و دوم)

><نمايش تصوير

منبع: اطلاعات منتشر شده توسط سازمان حج و زيارت و محاسبات نگارنده

ص: 139

مزاياى تجهيز سپرده هاى حج
١. جذب نقدينگى

سياست جذب 5168 ميليارد تومان نقدينگى نتايج اقتصادى مناسبى در پى داشته است. به خصوص كه اين سياست در زمانى اجرا شد كه كشور درگير مشكلاتى همانند آشفتگى بازار سكه و ارز و آثار روانى ناشى از تحريم بود. از اين رو، اين سياست توانست در جذب نقدينگى موثر باشد و از آثار تورمى ناشى از هجوم وجوه به بازار سكه و ارز بكاهد.

٢. افزايش توان بانك ها در ارائه تسهيلات بانكى

جذب بيش از پنج هزار ميليارد تومان از نقدينگى سرگردان در جامعه، امكان تامين مالى طرح هاى سرمايه گذارى كشور توسط نظام بانكى را فراهم آورد. البته ارزيابى كارايى اين سياست نيازمند تحليل چگونگى تخصيص اين منابع براى تامين مالى پروژه هاى سرمايه گذارى است. اين ارزيابى نيازمند در اختيار داشتن اطلاعات از چگونگى تخصيص اين منابع در طول زمان است.

٢-٧. آثار جانبى منفى سياست گذارى اقتصادى حج
اشاره

آثار جانبى منفى سياست گذارى تامين مالى حج 139٠ را مى توان با تاثير اين سياست بر دوره انتظارى حج، سن انتظارى حج، تغييرات سهيمه حج و همچنين نسبت رضايت از سياست بررسى كرد.

الف) افزايش دوره انتظارى ثبت نام حج

در سال هاى اخير تفاوت محسوسى ميان دوره انتظار حج، بين حج تمتع و عمره مفرده ايجاد شده است. براساس اطلاعات منتشر شده از سوى سازمان حج و زيارت هم اكنون يك ميليون و پانصد و شصت هزار نفردر نوبت تشرف به حج تمتع قرار دارند. با توجه به اين كه سهميه اعزام جمهورى اسلامى سالانه در حدود نود هزار نفر است. اعزام اين تعداد زائران حدود 17 سال به طول مى انجامد. اين بدين معنا است كه اعزام زائر جديد براى حج تمتع تنها از سال 14٠8 هجرى شمسى به بعد امكان پذير است.

با توجه به گستردگى اعزام به عمره مفرده، طول دوره انتظارى اعزام به عمره، كوتاه تر از حج تمتع است. با توجه به محاسباتى كه قبلاً ارائه شد، دوره انتظارى حج براى عمره مفرده به 5 تا 10 سال افزايش يافته است. اين بدين معنا است كه متقاضيان عمره در بهترين حالت تا سال 1396 و در بدترين حالت تا سال 14٠٠ به انتظار بنشينند.

ب) افزايش سن انتظارى حج

با توجه به تاثيرگذارى سن حج بر امكان استفاده از بركات معنوى حج، افزايش سن انتظارى حج

ص: 140

مى تواند آثار عبادى و تربيتى آن را به مخاطره بيندازد. براساس اظهارت مسئولان سازمان حج و زيارت متوسط سن زائران ايرانى حج تمتع در حدود 5٠ سال است (1). با توجه به اطلاعات ثبت نام عمره 9٠ كه در جدول 5 وارد شده، متوسط سن عمره گذاران در حدود 41 سال است. از اين ميزان 24 درصد از ثبت نام كنندگان را افراد زير سى سال، 4٠ درصد ثبت نام كنندگان را افراد بين 3٠ تا 5٠ سال وبيش از يك سوم ثبت نام كنندگان را افراد بالاى پنجاه سال تشكيل مى دهند. بالا بودن متوسط سن زائران ايرانى را مى توان متاثر از عوامل زير دانست.

الف) تقاضاى زياد براى حج و عمره و سهميه كم زائران ايرانى : على رغم تقاضاى زياد، سهيمه ايران در حج تمتع و عمره به ترتيب در حدود 8٠ هزار و 8٠٠ هزار نفر در سال مى باشد.

ب) وجود زائرانى كه به صورت مكرر عازم حج و عمره مى شوند : براساس آمار اعلامى سازمان حج و زيارت، حدود ده درصد ثبت نام ها به زائرانى اختصاص يافته كه به صورت مكرر به اين سفر معنوى اعزام مى شوند. با توجه به اين كه در ثبت نام عمره 9٠ تعداد 951227 نفر ثبت نام كنندگان تكرارى بودند اين نسبت به بيش از 14 درصد افزايش يافته است.

><نمايش تصوير

جدول 5: توزيع سنى ثبت نام كنندگان عمره مفرده در سال 139٠

منبع: اطلاعات سازمان حج و زيارت جمورى اسلامى همراه با محاسبات نگارنده مقاله

به نظر مى رسد كه علاوه بر عوامل فوق، ثبت نام طولانى مدت حج و عمره نيز موجب افزايش


1- ر. ك: سيد احمد زرهانى1384. مصاحبه رئيس سازمان حج و زيارت، وبگاه كتابخانه تخصصى حج، آدرس: http: // hajj. ir/ hadj webui /library /wfVi ewB ookP age. aspx? bookId \1429 page Number \8٠ .

ص: 141

متوسط سن زائران ايرانى شده است. اگر در ثبت نام اخير عمره متوسط انتظار را 5 سال در نظر بگيريم، سن انتظارى عمره گذاران 46 سال خواهد بود. اين در حالى است كه اگر به صورت تصادفى تنها زائرانى براى دو سال انتخاب مى شدند و تركيب سنى ثبت نام كنندگان نيز ثابت مى ماند، سن انتظارى عمره گذاران 42 سال مى بود.

اگر ميانگين گروه سنى اكثريت افراد (گروه سنى3٠ تا 5٠ سال) در ثبت نام عمره 9٠ را 45 سال در نظر بگيريم، انتظار داريم4٠ درصد ثبت نام كنندگان بين سن 47 سالگى تا 54 سالگى به عمره اعزام شوند و متوسط سنى آن ها 5.5٠ سال خواهد بود. از طرفى ديگر، اگر درصدى از گروه سنى 4٠ تا 5٠ سال بنا به هر دليلى موفق به ثبت نام نشده باشند، علاوه بر انتظار 5 تا 9 ساله براى ثبت نام مجدد، مى بايد دوره اى را نيز براى اعزام در نوبت بمانند. اگر فرض كنيم كه در دوره بعدى ثبت نام به همين روال براى 5 تا 9 سال بعد ثبت نام به عمل بيايد، افراد با متوسط سنى 45 سال كه در مرحله بعد ثبت نام مى كنند، هنگام ثبت نام متوسط سنى بين 5٠ سال تا 54 سال خواهند داشت. در اين صورت اين افراد در فرض اول بين 57 سالگى تا 67 سالگى و در فرض دوم بين 54 سالگى تا 59 سالگى به عمره اعزام مى شوند. در اين صورت متوسط سنى آن ها بين حدود 56 تا 62 سال خواهد بود. اين بدين معنا است كه سن انتظارى عمره براى اين گروه سنى به طور متوسط 11 سال افزايش مى يابد.

لازم به ذكر است كه سازمان حج تمهيداتى براى اعزام سريع تر افراد سالمند و همچنين اعزام افراد جوان به حج اتخاذ كرده است. براساس اين سياست، ثبت نام كنندگان حج تمتع با سن 85 سال به بالا در اولويت قرار گرفته اند. همچنين سياست اعزام دانشجويان و دانش آموزان به حج نيز توانسته است تا حدودى از سن انتظارى حج بكاهد. با اين وجود، نمى توان اثر منفى ثبت نام هاى طولانى مدت بر سن انتظارى حج را ناديده گرفت.

٣-٧. تغييرات سهميه حج

اين كه سياست ثبت نام بلندمدت حج توانسته باشد توان چانه زنى ايران را براى افزايش سهميه افزايش دهد، نيازمند تامل است. اين سياست در حج تمتع نتوانسته اثرى داشته باشد و سهميه ايران در حدود 10٠ هزار نفر باقى مانده است. در مورد عمره مفرده، مسئولان، رايزنى هايى را براى افزايش سهميه سالانه ايران به بيش از يك ميليون سهميه آغاز كرده اند. براى ارزيابى ميزان اثر گذارى اين چانه زنى مى بايست به انتظار نشست. از جهت نظرى مى توان اين ادعا را مطرح كرد كه داشتن فهرست هاى اعزام طولانى مدت مى تواند توان چانه زنى ايران در تعاملات سياسى را كاهش دهد، زيرا به واسطه وجود فهرست طولانى مدت، كشور ميهمان قدرت مانور كمى براى اثر گذارى بر سياست هاى كشور ميهمان دارد.

ص: 142

همان گونه كه در شكل هاى 1 و 2 مشاهده مى شود، ميزان اعزام به حج تمتع و عمره مفرد، متاثر از ميزان ثبت نام نبوده است. به بيان ديگر ثبت نام طولانى مدت، باعث افزايش سهميه ايران نشده است.

><نمايش تصوير

منبع: استخراج شده از اطلاعات سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى ايران

4-٧. رضايت عمومى از سياست

محاسبه نسبت رضايت عمومى از سياست، نيازمند نظرسنجى علمى است. عليرغم در دست نبودن اطلاعات در مورد ميزان رضايت از اين سياست گذارى، مى توان ادعا كرد كه افراد داراى اولويت هاى ابتدايى از اين سياست راضى و دارندگان اولويت هاى پايانى ناراضى هستند. همچنين رصد كردن واكنش هاى رسانه هاى گروهى نيز مى تواند تخمينى از ميزان رضايت عمومى از سياست به دست بدهد. براساس بررسى هاى انجام گرفته، بيشتر تحليل هاى رسانه ها مرتبط با آثار منفى اين سياست متمركز است. (1)البته ارزيابى دقيق در اين زمينه نيازمند استفاده روش هاى علمى نظرسنجى است.


1- به طور نمونه مراجعه كنيد به: (بى نام139٠، وبگاه الف، مطلب 142917 .

ص: 143

5-٧. نماگر تسهيل حج

با توجه به افزايش مدت انتظارى حج و سن انتظارى حج در اثر اجراى سياست ثبت نام بلند مدت حج، مى توان اين فرضيه را تاييد كرد كه اين سياست محدوديت هايى براى متقاضيان جديد ايجاد كرده است. البته اين سياست گذارى توانسته تسهيلاتى را براى كسانى كه موفق به ثبت نام شده اند ارائه دهد. ارائه تسهيلات بانكى به ثبت نام كنندگان نيز توانسته موجب تسهيل شود كه با توجه به در دسترس نبودن اطلاعات نمى توان ارزيابى در مورد ميزان آن نمود. (1)

6- ٧. نماگرهاى عدالت توزيعى
اشاره

تبيين مفهوم عدالت توزيعى در سياست گذارى حج با پيچيدگى هايى مواجه است. اين پيچيدگى به طور عمده متاثر از شرط استطاعت مالى در حج تمتع است. اگر معتقد باشيم كه حج به كسانى اختصاص دارد كه از تمكن مالى كافى برخوردار باشند، در همان ابتدا به گونه اى نابرابرى در توزيع را پذيرفته ايم. با اين وجود عدالت توزيعى را مى توان با مفهومى مشخص در سياست گذارى حج تعريف كرد. با توجه به مشروط بودن وجوب حج تمتع به استطاعت و تمكن مالى، عدالت توزيعى در سياست گذارى حج را مى توان ناظر به ايجاد فرصت هاى برابرى مستطيعان، جهت اعزام به حج تمتع دانست. با توجه به اين كه در عمره مفرده سخنى از شرط استطاعت به ميان نيامده، دايره عدالت توزيعى در اين زمينه گسترده تر از حج تمتع است. ما در ادامه آثار سياست گذارى هاى اقتصادى حج بر عدالت توزيعى را در زمينه فرصت هاى ثبت نام و همچنين چگونگى توزيع منافع سپرده هاى حج، بررسى مى كنيم.

الف) عدالت توزيعى در ثبت نام

هرچند در جمهورى اسلامى ايران محدوديتى براى ثبت نام براى حج و عمره وجود ندارد، لزوم ثبت نام در زمانى محدود و لزوم سپرده گذارى مى تواند موجب بازماندن افراد ضعيف از ثبت نام شود. سوال اينجاست كه آيا سياست ثبت نام طولانى مدت مى تواند موجب بهره مندى اقشار مرفه تر از سفر عمره شود يا خير؟

براى پاسخ به سؤال فوق بايد ارزيابى از سهم دهك هاى مختلف درآمدى در ثبت نام عمره داشته باشيم. جمع آورى اطلاعات در مورد دهك هاى درآمدى ثبت نام كنندگان بسيار مشكل است. اين اطلاعات را مى توان با نمونه گيرى تصادفى از ثبت نام كنندگان و يا با استفاده از برخى اطلاعات ارائه


1- لازم به ذكر است كه اختصاص تسهيلات جعاله به متقاضيان عمره موجب نارضايتى هايى شد و به واسطه شرعى نبودن آن متوقف گرديد. .

ص: 144

شده در ثبت نام تخمين زد. به طور نمونه، تخمين دهك هاى درآمدى با توجه به شغل و حرفه ثبت نام كنندگان و يا ميزان استفاده از تسهيلات بانكى امكان پذير است. مشخص است تخمين دهك ها براساس حرفه با مشكلاتى چون در دست نبودن اطلاعات تفصيلى تركيب شغلى ثبت نام كنندگان و تورش اتكا به شغل در تخمين درآمد مواجه است.

در آمار اعلام شده از ثبت نام عمره در سال 139٠ تنها تركيب شغلى 56 درصد ثبت نام كنندگان مشخص شده است. براساس آمار اعلام شده ثبت نام كنندگان به ترتيب 32 درصد خانه دار، 6 درصد محصل، 9 درصد كارمند و 9 درصد نيز داراى مشاغل آزاد بودند. در اين آمار وضعيت شغلى 44 درصد باقيمانده مشخص نشده است. با استفاده از اين آمار نمى توان نتيجه گيرى خاصى در مورد دهك هاى درآمدى ثبت نام كنندگان نمود. اگر آمار استفاده كنندگان از تسهيلات عمره در دست مى بود مى شد از آن نتيجه گيرى هايى در مورد دهك هاى درآمدى بدست آورد.

توجه به سابقه افراد در تشرف به حج نيز مى تواند ما را در تحليل آثار توزيعى سياست ثبت نام طولانى مدت كمك كند. اگر اطلاعات تعداد تشرف ثبت نام كنندگان به عمره در دسترس باشد، نسبت تشرف يافتگان بار اول به كل زائران مى تواند برداشت هايى از عدالت توزيعى حج را به دنبال داشته باشد. در صورت محاسبه اين نسبت در طول زمان مى توان، سهم اعزام زائران جديد در طى زمان را مورد بررسى قرار داد.

ب) عدالت در توزيع منافع سپرده هاى حج

يكى از كارهاى مثبت سازمان حج استفاده از سپرده سرمايه گذارى براى نگهدارى وجوه حاصل از ثبت نام عمره است. اين سياست موجب مى شود كه ثبت نام كنندگان در طول دوره انتظار بتوانند از عوايد سرمايه گذارى وجوه شان بهره مند شوند. علاوه بر اين كه بنا به اظهارات مسئولين سازمان حج و زيارت چنانچه متقاضيان نخواهند در نوبت اعزام باقى بمانند مى توانند با مراجعه به بانك ها مبلغ ثبت نام همچنين سود سپرده خود را دريافت كنند.

با اين وجود نكته قابل تامل استفاده از حساب سرمايه گذارى كوتاه مدت براى نگه دارى وجوه حاصل از ثبت نام عمره است. با توجه به طولانى شدن دوره انتظار ثبت نام، اين سياست مشكلاتى را به همراه دارد. فرض كنيد كه فردى در ثبت نام عمره سال 139٠ در اولويت 6٠٠ قرار گرفت. اين امر به مفهوم آن است كه وجوه سپرده او بايد براى مدتى بين پنج تا 9 سال در سپرده كوتاه مدت ذخيره شود. اين امر به مفهوم آن است كه افراد داراى اولويت بالا نه تنها از طولانى بودن مدت انتظار زيان مى بينند، بلكه آن ها مى بايد براى مدت طولانى سپرده گذارى نيز به سهم سود كوتاه مدت اكتفا كنند. اين در حالى است كه بانك ها وجوه سپرده هاى پنج ساله را با نرخ هاى سودى بسيار بالاتر از نرخ سود

ص: 145

سپرده هاى كوتاه مدت قبول مى كنند.

بر اساس اعلام مديرعامل بانك ملى و رئيس شوراى هماهنگى مديران عامل بانكهاى دولتى به سپرده هاى حج، 6 درصد سود تعلق مى گيرد (1). براساس استعلام صورت گرفته هم اينك نرخ سود 8 درصد براى سپرده هاى عمره 9٠ محاسبه مى شود. اين در حالى است كه هم اينك نرخ سود سپرده هاى بانكى، بين 7 تا 20 درصد بسته به مدت سپرده گذارى در نوسان است. بر اين اساس افراد با اولويت هاى بالا عليرغم سپرده گذارى بلندمدت از سود سپرده كوتاه مدت برخوردار مى شوند. با توجه به تفاوت اولويت ها در اعزام، مى توان مابه التفاوت نرخ سود سپرده هاى عمره 9٠ و ساير سپرده هاى سرمايه گذارى را محاسبه كرد. فرض كنيم كه با توجه به سهميه اختصاصى سالانه به ثبت نام شدگان هر سال حدود هشتصد هزار نفر مى باشد، ما براى هر سال هشتصد و بيست و دو هزار نفر در نظر گرفتيم. اگر اعزام عمره گزاران از سال 1392 آغاز شود، ميزان سپرده باقى مانده نزد بانك هاى عامل از سال 1391 تا سال 1399 به شرح زير است. هرچند اين سپرده ها در نيمه اول 139٠ هم در اختيار بانك هاى عامل بوده است، اين مبلغ را محاسبه نكرديم تا مبالغى از ثبت نام كه توسط بانك ها تامين مالى شده است را خنثى كنيم.

جدول 6: اطلاعات اوليه ثبت نام عمره مفرده 9٠

><نمايش تصوير

منبع: اطلاعات سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى و محاسبات نگارنده


1- خبرگزارى مهر 139٠، تخلف بانكها در پرداخت سود سپرده به ثبت نام كنندگان عمره، 15/11/139٠، .

ص: 146

جدول7: عوايد زائران از سپرده هاى عمره مفرده 9٠

><نمايش تصوير

منبع: اطلاعات سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى و محاسبات نگارنده

با در نظر گرفتن نرخ سود سپرده قابل پرداخت، مابه التفاوت سود سپرده هاى عمره نود و سود سپرده قابل پرداخت به شرح زير است:

مابه التفاوت مزبور به شرح زير است:

ص: 147

جدول7: عوايد بانك از سپرده هاى عمره مفرده 9٠

><نمايش تصوير

منبع: اطلاعات سازمان حج و زيارت جمهورى اسلامى و محاسبات نگارنده

در مجموع كل مابه التفاوت سود قابل پرداخت و سود تعلق گرفته در جدول بعدى آمده است:

جدول8: چگونگى توزيع عوايد سپرده هاى عمره مفرد 9٠ (فرض عدم تفكيك سپرده)

منبع: يافته هاى تحقيق

اگر بنا به روال سپرده گذارى در بانك ها سپرده هاى بيش از 5 ساله به دو سپرده پنج ساله و كمتر از پنج ساله تقسيم شوند، نتيجه نهايى اندكى متفاوت مى شود. براى جلوگيرى از طولانى شدن مقاله تنها نتيجه نهايى در حالت اخير را در ادامه ذكر مى كنيم:

ص: 148

جدول9: چگونگى توزيع عوايد سپرده هاى عمره مفرد9٠ (فرض تفكيك سپرده)

منبع: يافته هاى تحقيق

><نمايش تصوير

با توجه به محاسبات صورت گرفته، بانك هاى عامل بيش از نيمى از سود حاصل از سپرده هاى عمره مفرد 9٠ را به سپرده گذاران پرداخت نمى كنند.

نكته حائز اهميت تعيين ميزان سود قطعى سپرده هاى حج است. براى محاسبه سود قطعى سپرده هاى بانكى بانك ها قاعدتا مى بايد در پايان سال پس از محاسبه سود محقق شده، مابه التفاوت نرخ سود قطعى و على الحساب پرداخت مى شود. اگر اين روال در مورد سپرده هاى حج نيز انجام شود، محاسبه سود قطعى وابسته به چگونگى سرمايه گذارى اين وجوه است. با توجه به اين كه اين سپرده ها در مدتى طولانى در اختيار بانك هاى عامل قرار دارد و آن ها اين وجوه را براى درآمدزايى استفاده مى كنند، اكتفا به پرداخت 8 درصد سود باعث صورى شدن محاسبه سود مى شود و شبهه ربا را تقويت مى كند.

اين پديده علاوه بر اين كه مى تواند موجب بى عدالتى در حق برخى ثبت نام كنندگان شود، مى تواند موجب بهره مند شدن دو بانك دخيل در ثبت نام عمره شود. اين رانت مخفى مى تواند موجب شود كه برخى از ناكارمدى هاى بانك ها با استفاده از منافع حاصل از بكارگيرى بلندمدت سپرده هاى عمره و پرداخت سود كوتاه مدت پوشش داده شود. گذشته از اين كه با توجه به اين فرصت پذيرش سپرده هاى عمره مفرده 9٠ تنها در اختيار دو بانك ملى و ملت قرار گرفت، بقيه بانك هاى دولتى و غير دولتى از اين مزيت برخوردار نشدند كه اين امر نه تنها زمينه رقابت جدى بانك ها را از بين مى برد بلكه مشكلاتى نيز در توزيع عادلانه بهره مندى بانك هاى مختلف ايجاد مى كند.

لازم به ذكر است كه ثبت نام طولانى مدت زمينه دلالى و بورس بازى در زمينه حج و عمره را نيز فراهم مى آورد. برخى از افراد با استفاده از اين فرصت درآمدهايى زيادى كسب مى كنند.

٨. رهيافت اخلاق كاربردى براى مواجهه با چالش هاى اخلاقى اقتصاد حج

يكى از ويژگى هاى اساسى رهيافت اخلاق كاربردى توجه به ريشه هاى شكل گيرى مشكلات اخلاقى است. براساس اين رويكرد، مى توان با از بين بردن زمينه هاى بروز چالش هاى اخلاقى به بهترين شكل، مشكل را حل نمود. در مقابل عدم توجه به ريشه و اساس مشكل و سعى در كاستن از آسيب هاى پيش آمده چندان كارساز نيست.

ص: 149

گرچه برخى از اشكالات مورد اشاره در مقاله در مورد سياست ثبت نام طولانى مدت را مى توان با اجراى سياست هاى تكميلى تا حدودى برطرف كرد، با اين وجود بسيارى از مشكلات مرتفع نخواهد شد. به طور نمونه، سازمان حج و زيارت مى تواند با مذاكره با بانك هاى عامل نسبت به تصحيح نرخ سود سپرده هاى عمره مفرده، اين نرخ را در سطح نرخ سود ساير سپرده ها تعيين كند. اين راهكار گرچه مى تواند برخى از آسيب هاى ناشى از توزيع ناعادلانه سود سپرده ها را از بين مى برد، ولى ساير مشكلات هنوز وجود دارند. از جمله اين كه سياست ثبت نام طولانى مدت موجب محروم شدن كسانى كه در زمان ثبت نام قادر به ثبت نام نبودند مى شود.

به نظر مى رسد كه احتراز از استفاده از ثبت نام حج و عمره به عنوان ابزار سياست پولى (ابزارى جهت مديريت نقدينگى) و كاهش دوره ثبت نام به حداكثر دوره دو ساله زمينه بسيارى از مشكلات مورد اشاره در مقاله از بين مى رود. اين رويه اى است كه در بسيارى از كشورهاى اسلامى اتخاذ شده است و دوره هاى ثبت نامى در حدود دو سال مى باشد. اتخاذ اين سياست مى تواند بسيارى از مشكلات مرتبط با عدالت توزيعى را برطرف كند.

٩. نتيجه گيرى و پيشنهادات

با توجه به مبانى اسلامى، ارزيابى اخلاقى سياست هاى اقتصادى حج را نمى توان تنها با در نظر گرفتن عوايد اقتصادى چون جذب نقدينگى و صرفه جويى در هزينه صورت داد. اين ارزيابى همچنين نيازمند در نظر گرفتن تاثيرات مثبت و منفى سياست بر مواردى چون كاركردهاى معنوى و فرهنگى حج و عمره و عدالت توزيعى است. از آن جا كه اختصاص وزن به اثار مثبت و منفى سياست اقتصادى حج با مشكلاتى مواجه است، مى توان با استفاده از رويكرد پيشگيرانه اخلاق كاربردى هزينه هاى اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى سياست را با برطرف كردن زمينه هاى ايجاد مشكل بر طرف كرد.

در اين مقاله به طور خاص به بررسى آسيب هاى سياست گذارى ثبت نام هاى طولانى مدت حج تمتع و عمره مفرده در سال هاى اخير به خصوص ثبت نام عمره در سال 139٠ پرداختيم. نتايج اين تحقيق نشان مى دهد اين سياست با چالش هاى جدى مواجه است. اين سياست گرچه مى تواند منافعى از جمله جذب نقدينگى و كاهش هزينه هاى عملياتى ثبت نام را در پى داشته باشد، از مشكلاتى چون افزايش دوره انتظار ثبت نام، افزايش متوسط سن زائران، ايجاد زمينه بورس بازى، توزيع ناعادلانه عوايد اقتصادى حاصل از سياست، ابهام در استطاعت، و كاهش اثر بخشى عبادى حج رنج مى برد. گرچه مى توان برخى از آسيب هاى موجود را با سياست هاى تكميلى جبران نمود، ولى بسيارى از مشكلات ريشه در استفاده از ثبت نام حج و عمره به عنوان ابزار پولى به منظور مديريت نقدينگى و يا ساير اهداف اقتصادى مى باشد. با توجه به آن چه در مقاله گفته شد و با توجه به رويكرد پيش گيرانه اخلاق

ص: 150

كاربردى موارد زير جهت مواجهه با اين مشكل پيشنهاد مى گردد:

1. عدم استفاده از سپرده گذارى حج به عنوان ابزار پولى جهت جذب نقدينگى و يا جهت مقاصد مالى و تامين اين هدف با استفاده از ساير ابزارهاى مديريت نقدينگى: با توجه كه برخى از مشكلات مورد اشاره در مقاله از ثبت نام هاى طولانى مدت حاصل مى شود و دولت براى جذب نقدينگى گزينه هاى ديگرى دارد، بهتر است كه ثبت نام حج و عمره تنها به عنوان ابزارى براى اولويت بندى اعزام مورد استفاده قرار گيرد.

2. ثبت نام براى دوره هاى حداكثر دو ساله: مى توان با دريافت مبلغى ناچيز به عنوان حق ثبت نام كه تامين كننده هزينه هاى عملياتى ثبت نام باشد هر ساله يا هر دو سال يك بار از ميان داوطلبان، افرادى را به اندازه سهميه موجود در قالب قرعه كشى انتخاب كرد و همين فرآيند را در دوره هاى بعد تكرار كرد.

3. ايجاد صندوق سرمايه گذارى حج: وجوه سرمايه گذارى شده در اين صندوق نه تنها مى تواند براى تامين مالى زائران مورد استفاده قرار گيرد، بلكه امكان افزايش عوايد اقتصادى كشور از حج و عمره را با سرمايه گذارى در زمينه هايى چون تشكيل بازارهاى مرزى سوغات و افزايش سهم توليدات داخلى در تامين كالاهاى مورد استفاده زائران مورد استفاده قرار دارد. سازمان حج و زيارت حتى مى توان با ايجاد بانك حج و يا موسسه اعتبارى حج، برنامه ريزى طولانى مدت براى تامين مالى حج و عمره داشته باشد. در اين چارچوب افراد مى تواند حتى در بدو تولد فرزندان خود براى آن ها حسابى با عنوان حساب حج در اين بانك افتتاح كرده و به مرور موجودى آن را زياد كنند.

4. افزايش رقابت در سپرده پذيرى: ايجاد زمينه رقابت براى تمامى بانك ها براى جذب سپرده هاى حج و عمره، به فرض عدم تشكيل بانك يا صندوق حج، نه تنها مى تواند تمامى بانك ها را از عوايد اين سپرده ها برخوردار كند بلكه زمينه رقابت براى خدمت رسانى بيشتر به زائران را فراهم آورد. البته شكل گيرى بانك حج مى تواند علاوه بر ايجاد تمركز از هزينه هاى عملياتى ناشى از پراكندگى در ثبت نام بكاهد.

5. ايجاد محدوديت براى سفرهاى مكرر تمتع و عمره و در نظر گرفتن اولويت براى سفر اولى ها: اين محدوديت مى تواند از فشار تقاضا و افزايش صف متقاضيان بكاهد.

منابع

1. ابن ابى الحديد، عبدالحميد هبه الله 14٠4ه. شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، تحقيق محمد ابوالفضل ابراهيم، قم: مكتبه آيه الله مرعشى نجفى.

2. ابن أبى جمهور، محمد بن زين الدين14٠5 ق. عوالى اللئالى العزيزيۀ فى الأحاديث الدينيۀ، 4جلدى، قم: دار سيد الشهداء للنشر.

3.

ص: 151

العروسى الحويزى، عبد على بن جمعۀ 1415 ق، تفسير نور الثقلين، 5جلدى، چاپ: چهارم، قم: اسماعيليان.

4. ابن بابويه، محمد بن على1385ش / 1966م. ، علل الشرائع، 2جلدى، چاپ: اول، قم: كتاب فروشى داورى.

5. احمدى، محمدرضا 139٠، حج در آيينه روانشناسى، قم: انتشارات موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (رحمه الله) .

6. الاعرجى، زهير، 1415ه، الابعاد الاجتماعيه لفريضه حج، قم: نشر امير.

7. امامى، محمد 1393ه، فلسفه و اثار حج، تهران: صدر.

8. برقى، احمد بن محمد بن خالد1371 ق، المحاسن، 2جلدى، چاپ: دوم، قم: دار الكتب الإسلاميۀ.

9. بى نام139٠، تكرار سناريوى حج تمتع براى عمره مفرده، وبگاه الف، 19/11/139٠، كد مطلب 142917، آدرس: http: //alef. ir/vdcb85b8zrhba9p. uiur. html?142917

10. تسخيرى، محمد على و محمود فاصوه، 1413ه، الحج و آثاره على الحياه الاجتماعيه، بيروت: دار الهادى.

11. توانايان فرد، حسن،1377، اقتصاد حج: بهره ورى در آموزش هاى حج، تهران: چاپخش، BP

12. توكلى، محمد جواد 1389. درآمدى بر چيستى، قلمرو و چشم اندازهاى فلسفه اقتصاد اسلامى، معرفت اقتصادى، ش 3، ص 92 - 65.

13. توكلى، محمد جواد 1388 درآمدى بر فلسفه اخلاق تجارت با رويكرد اسلامى، معرفت اقتصادى، 1، 32 - 7.

14. ثروتيان، بهروز و همكاران 1379. به سوى نور، چ سوم، بى جا: انتشارات ثامن

15. حر عاملى، محمد ابن الحسين 14٠9ق، وسايل الشيعه الى تحصيل مسائل الشريعه، 3٠ جلدى، قم: موسسه آل البيت.

16. حر عاملى، محمد ابن الحسين 1413ق، وسايل الشيعه الى تحصيل مسائل الشريعه، بيروت: موسسه آل البيت.

17. حسينى اديانى، سيد ابوالحسن، 1376، حج مقبول، تهران: نشر مشعر.

18. حكيمى، محمد رضا و همكاران138٠. الحيات، ترجمه احمد آرام، 6 جلدى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

19. خامنه اى، سيد محمد، حج از نگاه حقوق بين الملل، تهران: موسسه كيهان.

20. دبيرى، احمد139٠. تبيين نظريه اخلاقى قرآن كريم و مقايسه آن با فضيلت گرايى در اخلاق، رساله دكترى مدرسى معارف اخلاق و عرفان اسلامى، قم: موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى (رحمه الله) .

21.

ص: 152

زرهانى، سيد احمد 1384، مصاحبه رئيس سازمان حج و زيارت، وبگاه كتابخانه تخصصى حج، آدرس:

http: //hajj. ir/hadj webui/library /wfView BookP age. aspx?bookId)

رحمه الله)1429 pageNumber) رحمه الله)8٠22. شريف الرضى، محمد بن حسين1414 ق، نهج البلاغۀ (للصبحى صالح) ، تك جلدى، چاپ: اول، قم: انتشارات هجرت.

23. ضياء آبادى، سيد على، 1381، حج در انديشه سياسى اسلامى، تهران: نشر مشعر.

24. طراد، حسن، 1418ه، فلسفه الحج فى الاسلام، بيروت: دار الزهراء.

25. العروسى الحويزى، عبد على بن جمعه 1415ق، تفسير نورالثقلين، مصصح هاشم رسولى محلاتى، چ 4، قم: اسماعيليان.

26. غيرتى، على اكبر 139٠. افزايش سهميه عمره تا يك ميليون نفر در سال، خبرگزارى شبستان 11/12/139٠، آدرس: http: //www. kaleme. tv/newsdetails. php?id) رحمه الله)695

27. فرامرز قراملكى و رستم نوچه فلاح، احد 1386. موانع رشد اخلاق حرفه اى در سازمان، تهران: موسسه فرهنگى دين پژوهى بشرا.

28. فرامرز قراملكى، احد، 1382. اخلاق حرفه اى، تهران: احد فرامرز قراملكى.

29. فرامرز قراملكى، احد، 1389. اخلاق كاربردى در ايران و اسلام، تهران: پژوهشكده مطالعات فرهنگى و اجتماعى.

3٠. قرائتى، محسن، 1371، حج، ويرايش دوم، چ اول، تهران: نشر مشعر.

31. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق 14٠7ق. الكافى (ط - الإسلاميۀ) ، 8 جلدى، چاپ: چهارم، جلد8، - تهران: دار الكتب الإسلاميۀ.

32. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق14٠7 ق، الكافى، 8 جلدى، چ چهارم، تهران: دار الكتب الإسلاميۀ.

33. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق1429 ق، الكافى، 15جلدى، چ اول، قم: دار الحديث.

34. كلينى، محمد ابن يعقوب 1365، الكافى، تهران: دار الكتب الاسلاميه.

35. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى 14٠3 ق. بحار الانوار، چ دوم، بيروت: دار احياء التراث العربى.

ص: 153

ص: 154

تأملى در نحوه تأمين مالى حج تمتع

اشاره

حسن سبحانى (1)

چكيده

از شرايط وجوب حج تمتع به عنوان يكى از فروع دين مبين اسلام، داشتن استطاعت است كه از جمله نشانه هاى آن استطاعت مالى است. در اين مقوله، هر فردى كه قصد حج دارد، خود بايد به تشخيص برسد. به نحوى كه اعلام آمادگى براى برگزارى اين عمل عبادى، مى تواند به منزله وجود استطاعت مالى تلقى گردد. از آن جا كه در هنگام ثبت نام متقاضيان شرايطى به وجود مى آيد كه در ازاء پرداخت بخشى از هزينه سفر، مازادى از طرف بانك، متناسب با مبلغ و زمان در اختيار داشتن پول، تحت عنوان سود حاصل از سرمايه گذارى، به متقاضى سفر براى حج تمتع، داده مى شود و براى اين مازاد متناسب با عقود بانكى و حتى متناسب با شرايط عقد وديعه، استدلالات قابل دفاع و اقناع كننده اى وجود ندارد، لذا به نظر مى رسد دستگاه هاى حكومتى متولى سامان دهى سفر متقاضيان به حج، بايد تمهيداتى را بينديشند كه ضمن استمرار خدمات مناسب به مسافران خانه خدا، از تحميل پرداخت هاى مشكوك المناشى اجتناب ناپذير و ناگزير، به آنان، ممانعت به عمل آيد.

١. مقدمه

علامه طباطبايى در تفسير آيه 24 سوره مباركه حج كه در آن خداوند متعال مى فرمايد: (به خاطر بياور) زمانى را كه محل خانه كعبه را براى ابراهيم (ع) آماده ساختيم (تا آن را بنا كند و به او گفتيم) چيزى را همتاى من قرار مده و خانه ام را براى طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع كنندگانِ


1- استاد دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران. .

ص: 155

سجده گزار (از آلودگى بت ها و از هرگونه آلودگى) پاك ساز؛ معتقد هستند كه بدون ترديد، اين قرارداد عبارت از وحى به ابراهيم (ع) بوده است كه تو اين مكان را مرجع براى عبادت من بكن و يا به عبارت ديگر خداوند مى گويد ما به ابراهيم (ع) وحى كرديم كه براى عبادتم قصد اين مكان كن و يا مرا در اين مكان عبادت كن و در خصوص آيه 27 كه در آن مى فرمايد ( وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ ) يعنى در ميانه مردم ندا كن كه قصد خانه كنند و يا عمل حج را انجام دهند، تا در پاسخ، ببينى آنان پياده و سواره بر مركب هاى لاغر (چابك و ورزيده) از هر راه دورى به سوى تو بيايند. تأمل در اين آيات الهى و مشاهده آن چه در طول تاريخ از ابراهيم (ع) تاكنون بر انسان ها گذشته است و آن ها فوج فوج، مشتاقانه به سوى حرم امن الهى شتافته اند و با تحمل رنج ها و مرارت هاى گوناگون از يك طرف، و بهره مندى از رضايت خاطر و احساس خوب ابراز و اظهار بندگى خداوند سبحان از طرف ديگر، براى لحظه اى، عبادت در خانه خدا را متروك نگذاشته اند، ايجاب مى كند كه به لحاظ تحولات حادثه در نوع فنون و تكنيك هاى مخلتف و تغيير فاحش چهره زندگى بشر نسبت به گذشته هاى نه چندان دور، همواره در نحوه سلوك و چگونگى رعايت موازين دينى، در رفتن به خانه خدا و عبادت او، اطمينان لازم به لحاظ صحت شرايط و چگونگى هاى پيرامون آن برقرار باشد. و هيچ ترديدى از اين جهت، منويات پاك شيفتگان طواف و قيام كنندگان و ركوع كنندگان و سجده گزاران را خدشه دار نسازد. بر اين اساس تأملاتى در الگوى مفهومى استطاعت كه لازمه حج مى باشد و شيوه هاى تأمين آن در مشاربى كه از آن به استطاعت مالى هم تعبير مى شود، ضرورى اين مرحله از حيات اجتماعى مسلمانان است كه در اقتصادهاى مبتنى بر سياليت بسيار كارگشاى پول، امور خود را و از جمله ترتيبات مالى حج خود را سر و سامان دهند. به اين نيت كه، اطمينان حاصل شود از اين مجارى لطمه اى به اصالت و حلاليت ماليت هاى مربوط به استطاعت وارد نمى گردد.

٢. تلقى از استطاعت

در راستاى انجام اعمال مربوط به فروع دين كه يكى از آن ها حج است و به لحاظ "روشى" مربوط به همه كسانى مى شود كه داراى شرايطى از جمله "استطاعت" باشند، تذكر اين نكته ضرورى است كه اين فعاليت هر چند داراى آثار اجتماعى بسيارى است ليكن در ابتداء از وجوه "فردى" برخوردار است و تشخيص اين معنى كه آيا استطاعتى وجود دارد يا خير؟ و يا ساير شرايط براى فرد فراهم گرديده است يا خير؟ برعهده خود او مى باشد. هر چند وى در اين ارتباط از معيارهاى مطروحه توسط مجتهدين والامقام در خصوص شرايط مستطيع شدن بهره مند مى شود، اما كسى جز خود وى در اين موضوع كه آيا او مستطيع هست يا خير، تصميم گيرى نمى كند.

ص: 156

اين كه استطاعت به چه معنى است با استناد به آيه 98 از سوره مباركه آل عمران كه مى فرمايد ( وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً ) مى توان گفت كه چون استطاعت به معنى توانايى است لذا آن چه روايات و كتب فقهى به عنوان شرط استطاعت آمده است از قبيل "داشتن زاد و توشه" و "مركب" و "توانايى جسمى" و "بازبودن راه" و "توانايى بر اداره زندگى به هنگام بازگشت از حج"، به عنوان مصاديق استطاعت قابل احتساب است. اما در اينجا نكته اساسى آن است كه همه مذاهب به اتفاق، شرط واجب بودن حج را استطاعت مى دانند هر چند در معنى استطاعت اختلاف نظرهايى وجود دارد، بدين معنى كه همه مذاهب بر آن هستند كه هر كس توشه مسافرت داشته باشد، يعنى مخارج گذرنامه، حمل و نقل، خوراك، مسكن و چيزهاى ديگر مورد احتياج، با وجود اين تمام آن مخارج بايد به اضافه ديون و مخارج عائله و ضروريات معاش باشد مانند زمين براى كشاورزى و آلات و اسباب حرفه و فن و سرمايه براى كسب و تجارت و داشتن اطمينان از امنيت بر جان و مال و ناموس و در اين ميان فقط «مالكيه» بر آن هستند كه هر كس توانايى راه رفتن داشته باشد، حج بر او واجب است. آنان مخارج خانواده را نام نبرده اند و نيز واجب دانسته اند كه آن چه از وسايل مايحتاج زندگى، زمين، حيوان، اسباب كسب، حتى كتاب هاى عملى و لباس هاى زينتى داشته باشد را بايد بفروشد و به حج برود (فقه تطبيقى ص 174

به عبارت ديگر اهل سنت استطاعت را بسيار محدود مى كنند و تنها شرط وجوب حج را سلامتى مى دانند. «شافعى» استطاعت را به مال مى داند درحالى كه «ابوحنيفه» هم استطاعت مالى و هم استطاعت و سلامت بدنى را مدنظر دارد.

در مجموع در بررسى تاريخ تطور موضوع، در اين كه از شرايط استطاعت رجوع به كفايت هم هست يا خير؟ اختلاف نظر كرده اند و هم چنين در اين مقوله كه شرط وجوب حج، امرى عقلى يا امرى عرفى است اختلاف نظر دارند. علماى اهل سنت نيز در شرط بودن يا سبب بودن استطاعت و هم چنين در اين كه استطاعت شرط ادا يا شرط وجوب و يا شرط صحت است و بالاخره در اين كه استطاعت شرط شرعى است و يا شرط عقلى اختلاف نظر دارند و اين گونه به نظر مى رسد معناى استطاعت در آيه 98 سوره آل عمران عرفى است و روايات تفسيرى در مقام بيان مصاديق معناى عرفى آن است و بالاخره زاد و راحله هنگامى شرط استطاعت است كه به آن ها نياز باشد.

اگر هر يك از مصاديق مذكور در اين مكتوب را بپذيريم آن چه بديهى است مقام تشخيص دهنده استطاعت، همانا خود فرد است و اگر او طبق ملاك ها و معيارهايى كه براى خود يا از طريق تقليد و يا اجتهاد خود برگزيده است، خود را واجد شرايط و داراى استطاعت دانست بايد نسبت به برگزارى حج براى يك بار در عمر خويش، اقدام نموده و امر واجب الهى را به سامان برساند. هيچ كس و هيچ نهاد

ص: 157

ديگرى وجود ندارد كه در مقام تشخيص دهنده استطاعت فرد، قرار گيرد و براى او تصميم بگيرد كه آيا مستطيع مى باشد و يا نمى باشد.

٣. تداخل استطاعت فردى و تصميم حكومتى

نكته اى كه در خصوص فرد واجد استطاعت رخ مى نمايد آن است كه در مواقعى ناچار است براى اعمال حكم الهى در اين خصوص برخودش، از مجارى رسمى اقدام نموده و مثلاً در سازمان هاى دولتى معينى ثبت نام كرده و در قالب كاروان ها و نظامات حاكم بر اقدامات جمعى دولت و كاروان ها، سفر واجب حج خود را به انجام برساند و در اين ارتباط مسئله پذيرش مقررات و ضوابط وضع شده توسط قانون گذار و يا دولت و يا حتى مقامات سازمان دولتى متولى اين مهم، از شرايط لازم و اصلى براى آغاز مقدماتى محسوب مى شود كه سرانجام آن به تحقق حج، مختومه مى شود.

البته مسئله تا اينجا از مشكل خاصى برخوردار نيست، چرا كه افراد مستطيع - كه به تشخيص خودشان واجد اين شرط شده اند - براى آغاز مقدمات سفر اقدام مى كنند و از نظر سازمان دولتى ارائه كننده خدمات، فرض بر آن است كه همه متقاضيان، واجد شرايط استطاعت هستند و به همين سبب آنان مى توانند متناسب با زمانى كه متقاضى را براى سفر حج اعزام مى كنند، هزينه هاى مربوطه را از آنان دريافت كنند. به عبارت ديگر هيچ تكليف و شرط و حقى براى سازمان دولتى متولى اعزام، وجود ندارد كه بپرسد فرد، منابع لازم براى سفر را از كجا مى آورد بلكه او صرفاً با اعلام هزينه هاى سفر، آن را از متقاضى حج مطالبه مى نمايد. بديهى است متقاضى سفر نيز، هيچ انتظارى ندارد و نمى تواند داشته باشد كه طرف دولتى قرارداد او، در تأمين تمام يا بخشى از هزينه سفر او مشاركت كند و يا تسهيلاتى را براى او تدارك ببيند.

اما مسئله از آن جا ناشى مى شود كه دستگاه دولتى متولى انجام امور متقاضيان، نشانه اعلام آمادگى و ثبت نام آنان را مثلاً در حج تمتع، واريز مبلغى در يكى از بانك هاى معرفى شده مى داند و بر آن است كه گام اول در نوبت گرفتن براى اعزام به حج، كه در واقع اعلام استطاعت تشخيص داده شده توسط خود متقاضى هم مى باشد، واريز مبلغ مثلاً ده ميليون ريال و نگهدارى رسيد مربوطه است تا نوبت تشرف برسد و سازمان دولتى از دارندگان رسيدهاى بانكى براى انجام بقيه اعمال و مقدمات سفر دعوت به عمل آورد. اكنون اين سئوال مطرح مى شود كه بانك دريافت كننده، مبلغ اوليه اى را كه از متقاضى حج دريافت كرده است تحت چه شرايطى براى مدتى كم يا زياد نگهدارى مى كند و به عبارت ديگر، با اين مبلغ چه مى كند؟ قبل از آن كه اين موضوع مورد بررسى قرار گيرد، تأكيد بر آن است كه در كشور ما، متأثر از شيوه تصميم گيرى سازمان دولتى طرف متقاضيان مستطيع حج، فرد خود به تشخيص رسيده از حيث استطاعت - با هر مفهومى كه از آن اراده شود - بايد مجارى تعيين شده اى را

ص: 158

طى كند كه يكى از مجارى اجتناب ناپذير، واريز مبلغى پيش پرداخت به يكى از بانك هاى كشور است. يعنى از نظر سازمان حج و زيارت، مشمولين تشرف در مثلا سال 1389 بايد دارنده قبض وديعه گذارى على الحساب حج تمتع يك ميليون تومانى باشند كه طى دوره اى مثلاً تا تاريخ معينى، در يكى از شعب بانك ملى وديعه گذارى نموده باشند. اين مشمولين بايد براى ثبت نام در كاروان هاى حج، اصل قبض وديعه گذارى خود را به مدير كاروان تحويل دهند و با دريافت فرم واريزى، مابقى هزينه سفر را ظرف مدت مثلاً يك هفته با مراجعه به يكى از شعب بانك ملى، پرداخت نمايند.

آن چه يادآورى شد حكايت از آن دارد كه: 1 - بانك ملى مبالغ اوليه دريافتى از متقاضيان را تحت عنوان وديعه گذارى دريافت و قبض صادر مى كند و 2 - سازمان حج و زيارت در اعلاميه هاى صادره خود براى تعيين مصاديق مشمولين تشرف، از عبارت "احتساب سود متعلقه" بابت وديعه گذارى استفاده مى كند. يعنى سازمان رسماً اعلام مى كند كه بانك ملى نسبت به زمانى كه قبض وديعه صادر كرده است، سودى را متوجه متقاضى حج تمتع مى نمايد. اين رويدادها در مورد متقاضى اى كه در سال 1389 به حج مشرف گرديده و از جمله كسانى است كه داراى قبض وديعه گذارى على الحساب حج تمتع يك ميليون تومانى بوده كه در تاريخ 3/11/1383 به بانك ملى سپرده است به شرح ذيل است:

><نمايش تصوير

كلام مستنبط از اين گونه سازوكار در پذيرش متقاضى سفر حج تمتع مى تواند اين باشد كه ترتيبات مورد توافق بين سازمان حج و زيارت و بانك ملى، شرايطى را به وجود آورده است كه مثلاً در سال 1389 مبلغ 8794978 ريال از هزينه 37776٠٠٠ ريالى حج تمتع را بانك ملى تحت عنوان عوايد حاصل از سرمايه گذارى تأمين كرده است. و اين مبلغ 3/23 درصد از آن چه را كه عرفاً هزينه حج و يا همان استطاعت را تشكيل مى دهد، مى پوشاند.

4. بررسى رابطه بين بانك و متقاضى سفر حج تمتع

ماده 3 قانون عمليات بانكى بدون ربا، مصوب 8/6/1362 كه در تاريخ 10/6/1362 به تاييد شوراى نگهبان رسيد و از آغاز سال 1363 در بانك هاى كشور اجرايى گرديده است بر آن است كه بانك ها مى توانند تحت هر يك از عناوين الف) سپرده هاى قرض الحسنه و ب) سپرده هاى سرمايه گذارى مدت دار، مبادرت به قبول سپرده كنند؛ سپرده هاى قرض الحسنه اعم از جارى و پس انداز است. مطابق

ص: 159

تبصره اين ماده، سپرده هاى سرمايه گذارى مدت دار كه بانك در به كار گرفتن آن ها وكيل مى باشد در امور مشاركت، مضاربه، اجاره به شرط تمليك، معاملات اقساطى، مزارعه، مساقات، سرمايه گذارى مستقيم، معاملات سلف و جعاله مورد استفاده قرار مى گيرد. البته طبق ماده 98 قانون برنامه پنج ساله پنجم توسعه كشور، مصوب 1389 مجلس شوراى اسلامى، عقود استصناع، مرابحه و خريد دين هم به اين مجموعه اضافه شده است. ماده 5 بر آن است كه منافع حاصل از عمليات مذكور در تبصره ماده 3 براساس قرارداد منعقده، متناسب با مدت و مبالغ سپرده هاى سرمايه گذارى و رعايت سهم منابع بانك به نسبت مدت و مبلغ، در كل وجوه به كار گرفته شده در اين عمليات، تقسيم خواهد شد.

تدقيق در موارد قانونى، بيانگر آن است كه تنها سپرده اى كه مى تواند مورد استفاده در سرمايه گذارى قرار گيرد، سپرده هاى سرمايه گذارى بلندمدت است كه بايد براساس قراردادى كه بين سپرده گذار و بانك منعقد مى شود به كار گرفته شود. البته سپرده هاى قرض الحسنه اعم از جارى و پس انداز، طبق ماده 4 آيين نامه فصل دوم قانون عمليات بانكى بدون ربا (بهره) ، مصوب 27/9/1362 هيأت وزيران جزء منابع بانك محسوب مى شوند و براساس ماده 10 همين آيين نامه، از منافع حاصل از عمليات سرمايه گذارى در عقود مختلف، داراى سهم مى باشند. بنابراين مى توانيم استنباط كنيم كه بانك ها مى توانند از سپرده هاى قرض الحسنه به عنوان منابع خودشان و هم چنين از سپرده هاى سرمايه گذارى به عنوان منابع سپرده گذار، طبق قرارداد منتفع شوند و يا انتفاع برسانند. البته برمبناى ماده 11 آيين نامه مصوب هيأت وزيران، اولويت به كارگيرى منابع، به منابع سپرده گذاران برمى گردد. براى به كارگيرى منابع بانك، بايد شرط بيشتر بودن مجموع تسهيلات اعطايى بانك ها از مجموع سپرده هاى سرمايه گذارى سپرده گذاران برقرار شود. يعنى سهم منابع بانك به اندازه مابه التفاوت حاصله خواهد بود. اكنون سئوالى كه مطرح مى باشد اين است: مبلغى كه متقاضيان سفر حج تمتع به بانك ها مى پردازند، تحت چه عناوين رايجى در نظام بانكى طبقه بندى مى شود؟ آن چه در بخش هاى قبلى اين مقاله آمد ناظر بر آن بود كه بانك ها اين وجوه را تحت عناوين وديعه دريافت مى كنند. مقوله اى كه در ادبيات حاكم بر قوانين بانكى كشور محلى از اعراب ندارد و بلاموضوع است. يعنى همان طور كه آمد بانك ها فقط مى توانند سپرده از مردم قبول كنند و منافع حاصل از به كارگيرى سپرده ها، مطابق آن چه ذكر شد نيز پس از به كارگيرى سپرده ها در عقود معين و مطابق قرارداد توزيع مى شود، بنابراين با قاطعيت مى توان گفت متقاضيان سفر حج در بانك ها سپرده گذارى اعم از قرض الحسنه و يا سرمايه گذارى مدت دار نمى كنند، بلكه به تعبير بانك، پول خود را وديعه گذارى مى كنند. بنابراين قاعدتاً پول آن ها نمى توانسته است در عقود معين بانكى، به مثابه سپرده هاى بلندمدت سرمايه گذارى شده و برخوردار از منافع، شده باشد. حال سؤال حادث شده اين مى شود كه بانك ها آن چه را كه

ص: 160

به عنوان عوايد حاصل از سرمايه گذارى به متقاضيان پرداخت مى كنند از چه محلى پرداخت مى نمايند؟ اگر پاسخ اين باشد كه از محل سپرده گذارى وجوه دريافتى، سرمايه گذارى كرده اند و منفعت برده اند و اين مبالغ متناسب با مدت و مبلغ پول آنان در كل سرمايه گذارى توزيع شده است، پذيرش اين پاسخ منطقى نمى نمايد چون بانك ها خود برآن هستند كه متقاضيان سفر حج تمتع، وديعه گذارى كرده اند و بديهى است بين وديعه گذارى و سپرده گذارى تفاوت است و اگر گفته شود كه وديعه ها را سرمايه گذارى كرده ايم، بايد پرسيد مطابق كدام قرارداد فيمابين نظام بانكى و متقاضيان سفر حج تمتع اين اقدام صورت گرفته است؟ تا آن جا كه مشخص است چنين قراردادى (اگر مطابق قانون باشد كه نيست) بين بانك و متقاضى مستطيع، منعقد نشده است. بنابراين پرداخت عوايد حاصل از سرمايه گذارى، موضوعيت پيدا نمى كند.

ممكن است استدلال شود كه بانك ها با وجوه وديعه گذارى شده براى سفر به حج تمتع به عنوان سپرده هاى قرض الحسنه - اعم از جارى، يا پس انداز - مواجهه داده شده اند و با تلقى وديعه به سپرده قرض الحسنه و جزء منابع خود محسوب كردن آن ها (طبق ماده 4 آيين نامه فصل دوم قانون عمليات بانكى بدون ربا) خود را داراى اين صلاحيت دانسته اند كه مطابق ماده 3 آيين نامه بدون تعهد و قرارداد با سپرده گذار، امتيازاتى را به وديعه گذار كه اينك سپرده گذار ناميده شده است بدهند و پرداخت وجوهى تحت عنوان عوايد حاصل از سرمايه گذارى، از مصاديق اين امتياز محسوب مى شود.

بايد توجه كرد كه هر چند، حتى با مسامحه نمى توان اين گونه قلب مفاهيم و عبارات را پذيرفت و جاى سپرده گذار با وديعه گذار و جاى وديعه گذارى را با سپرده گذارى و جاى امتيازات بدون تعهد و قرارداد را با عوايد معطوف به تعهد و قرارداد، عوض كرد، ليكن حتى اگر از اين ضوابط عدول كرده و پرداختى هاى مازاد بانك به وديعه گذاران مستطيع را امتياز محسوب كنيم، باز هم پديده اتفاق افتاده در چارچوب قوانين موجود قرار نمى گيرد. زيرا در ماده 3 آيين نامه فصل دوم قانون عمليات بانكى بدون ربا آمده است كه امتيازات عبارتند از:

1. اعطاى جوائز غيرثابت نقدى يا جنسى؛

2. تخفيف و يا معافيت از پرداخت كارمزد خدمات بانكى؛

3. دادن حق تقدم براى استفاده از تسهيلات اعطاى بانكى، نوع، ميزان.

كه حداقل و حداكثر اين امتيازات هم به تصويب شوراى پول و اعتبار خواهد رسيد. همان طورى كه ملاحظه مى شود بندهاى 2 و 3 امتيازات مطروحه، اصولاً در بحث حج موضوعيت ندارد. در بند (1) نيز صحبت از اعطاى جايزه غيرثابت نقدى يا جنسى است اما اين بند هم نمى تواند منشأ پرداخت مازادى محسوب شود كه بانك ها به وديعه گذاران متقاضى سفر به حج تمتع مى پردازند زيرا بانك ها آن چه كه

ص: 161

برمبناى بحث فعلى از جنس جايزه است را تحت عنوان عوايد حاصل از سرمايه گذارى مى پردازند، درحالى كه اگر بحث استفاده از سپرده هائى كه منشأ منابع بانكى مى شوند مطرح بود، بانك مى توانست مبلغ پرداختى مازاد به هر متقاضى را جايزه نقدى غيرثابت نامگذارى كند نه اين كه از آن با عبارت عوايد حاصل از سرمايه گذارى ياد نمايد.

5. عقد وديعه و استلزامات آن

عنايت به آن چه در ارتباط بين وديعه گذار و بانك در موضوع سفر براى حج تمتع گذشت، مى تواند ما را وارد در اين موضع كند كه با كدام الگوى بانكى مى توانيم پرداخت مازاد از طرف بانك به وديعه گذاران را توجيه كنيم؟ از آن جا كه شقوق مختلف مربوط به الگوهاى مختلف را بررسى كرده و به اين نتيجه رسيديم كه بانك ها مطابق قانون نمى توانند وديعه بپذيرند و به آن مازاد بپردازند، به همين جهت ضرورى به نظر مى رسد كه از نظر حقوقى در مفهوم وديعه نيز تأملى شود.

طبق ماده 6٠7 قانون مدنى، وديعه عقدى است كه به موجب آن يك نفر مال خود را به ديگرى مى سپارد براى آن كه آن را مجانى نگاه دارد. وديعه گير را «مستودع» يا امين و وديعه گذار را «مودّع» مى نامند. همان طور كه ذكر شد چون وديعه عقد است لذا به ايجاب و قبول نياز دارد. عقد وديعه بايد مجانى باشد والاّ عقد، عقد اجاره خواهد بود و در آن صورت، امين يا مستودع اجير محسوب مى شوند. از آن جا كه هر كدام از مودع و مستودع مى توانند هر زمان كه بخواهند اين عقد را فسخ كنند لذا عقد وديعه، عقدى جايز است (ماده 611 قانون مدنى ايران) .

بين امين و وديعه گذار تعهداتى برقرار مى باشد از جمله اين كه امين يا مستودع بايد:

1. از مال امانتى حفاظت كند.

2. از مال امانى استفاده نكند چون مال براى حفاظت نزد او گذاشته شده است مگر اين كه با صراحت و يا به طور ضمنى، براى استفاده از آن اجازه گرفته باشد و گرنه اگر بدون اجازه استفاده كرده باشد ضامن است.

3. عين مال امانى را رد كند نه عوض و بدل آن را مگر اين كه عين مال قهراً از او گرفته شده يا تلف شده باشد كه در اين صورت امين بايد عوض، مثل يا قيمت آن را بپردازد.

مودّع نيز بايد:

1. در صورت فسخ عقد، مال امانى را باز پس گيرد.

2. مخارج حفظ و نگهدارى مال را مكلفا بپردازد.

ملاحظه مى شود كه بانك ها در نقش مستودع نه تنها بدون اجازه مودع حق استفاده از "وديعه" كه پول واريزى به بانك براى حج تمتع است را ندارند، بلكه مودع تكليف دارد مخارج حفظ و نگهدارى

ص: 162

مال را هم به بانك پرداخت نمايد. به همين سبب بر اين مبنا نيز نمى توان توجيهى براى پرداخت معكوس، يعنى پرداخت مازادى از سوى مستودع يا امين به مودّع سراغ گرفت مگر اين كه مستودع اجازه به كارگيرى پول را طى تشريفاتى از مودّع اخذ كرده باشد كه اين مقوله در بحث ما موضوعيت ندارد. مطلب گذشته هر چند موضوعيت ندارد ليكن ايجاد كننده اين سئوال است كه وقتى بانك به وديعه گذار پرداخت مازاد بر اصل وديعه را عملياتى مى كند آيا آن را از محل استفاده از وديعه كسب كرده است؟ در آن صورت بايد پرسيد بانك با چه اجازه اى چنين كارى را صورت داده است؟ چون مودّع كه اين اجازه را به بانك نداده است. از آن گذشته، نحوه استفاده از پول موضوع و ديعه گذارى، چه بوده است؟ سرمايه گذارى؟ قرض؟ يا. . . .

تنها بحثى كه در اين خصوص باقى مى ماند آن است كه بانك بگويد من چون به عنوان مستودع بايد عين وديعه و نه عوض و بدل آن را به مودّع برگردانم بنابراين با توجه به كاهش ارزش پول كه در اقتصاد ايران مزمن و نهادينه شده است، معادل كاهش ارزش پول وديعه گذار را مازاد بر اصل وديعه به او برگردانده ام تا شرط صحت عقد برقرار بماند. در اين ارتباط بايد توجه كرد كه حتى اگر چنين استدلالى، براى توجيه استفاده از وديعه مطرح شود، در آن صورت سئوالات ديگرى ظاهر مى شوند، از جمله اين كه آيا بانك ها چنين تعهدى را كه بر عهده خود گذاشته اند به رايگان انجام مى دهند؟ آيا بانك ها منفعت بيشترى از وديعه مودّع به دست آورده اند و فقط بخشى از آن را كه جبران كاهش ارزش پول مودّع را مى كند به او پرداخت كرده اند؟ و يا شقوق ديگر قابل طرح. بديهى است به فرض امكان تحقق اين مفروض، بايد آن چه به اصطلاح به نام عوايد حاصل از سرمايه گذارى از طرف بانك به وديعه گذار پرداخت مى شود دقيقاً معادل افزايش نرخ تورم باشد كه جبران كاهش ارزش پول را نمايد و در اين صورت هم سئوال اين است كه كدام شاخص قيمتى ملاك است؟ شاخص قيمت مصرف كننده شهرى؟ شاخص قيمت توليدكننده؟ شاخص قيمت صادرات؟

6. جمع بندى و پيشنهاد

همان طورى كه ملاحظه شد، استطاعت براى سفر حج مقوله اى است كه به تشخيص افراد موضوعيت مى يابد و لذا فرض بر آن است كه هر كس اعلام استطاعت كرد واجد اين شرط براى سفر حج تمتع شده است و بايد از او پذيرفت. حكومت هم كه براى سروسامان دادن به سفر متقاضيان به خانه خدا تشكيلاتى دارد و اقداماتى مى كند، نبايد به گونه اى عمل نمايد كه نشان بدهد او در تأمين بخشى از هزينه سفر متقاضى مسئوليت و تكليفى دارد. اين مطالب به معناى آن است كه در تعامل بين سازمان حج و زيارت و نظام بانكى شرايط به گونه اى رقم بخورد كه منشأ مازادى كه بانك به حساب متقاضى واريز مى كند، كاملاً شفاف باشد. اما چون با عنايت به واقعيات اقتصاد ايران چنين امرى در شرايط

ص: 163

فعلى مقدور نمى باشد و فعاليت هاى خرد هم چون وديعه سپارى متقاضيان، تحت الشعاع سازوكار مقتدر و پيچيده و به نظر نگارنده، عارى از مكانيزم بانكدارى بدون ربا در بانك ها قرار گرفته و در آن مستحيل مى شود، بسيار مناسب است كه اصولاً سازمان، طرف پرداخت مبلغ و مازاد متعلق به آن قرار نداشته باشد و خود را از اين مقوله بدين ترتيب در حاشيه قرار دهد كه فرض بر آن است متقاضى حج، داراى استطاعت است و در زمانى كه لازم باشد هزينه هاى مربوطه را پرداخت مى كند. يعنى سازمان بدون شرط، واريز بخشى از هزينه سفر توسط متقاضى از وى ثبت نام به عمل آورد و مطابق سازوكارى كه دارد نوبت تشرف به سفر حج را به اطلاع متقاضى برساند. هر زمان هم كه عملياتى شدن اين مهم مقدور شد، هزينه هاى مربوطه توسط مستطيع به مراجعى كه سازمان تعيين مى كند پرداخت شود.

ممكن است در اين ارتباط اين اشكال وارد شود كه اگر مبلغى در آغاز از متقاضى دريافت نشود -ولو اين كه در بانك باشد - ممكن است عده زيادى ثبت نام كنند هر چند مستطيع نباشند. اين مطلب ممكن است درست باشد، اما نبايد مورد عنايت قرار گيرد، زيرا در مفهوم استطاعت اين شرط مسكوت است كه استطاعت در هنگام اراده براى سفر و يا در هنگام تحقق سفر بايد مورد ملاحظه باشد. اين مقوله براى شرايطى است كه تعداد متقاضى زياد باشد و بديهى است در چنين وضعيتى، حتى اگر كسانى به هنگام فراخوانى براى اعزام به سفر، فاقد استطاعت باشند جاى خود را به انبوه متقاضيان مستطيع در نوبت هاى بعدى مى دهند. اما اگر زمانى تعداد متقاضى كم شد و حتى پس از فراخوان، عده مراجعان كم تر از ظرفيت اعزام مستطيع شد. در آن صورت هم مشكلى وجود ندارد زيرا سازمان حج و زيارت يك بنگاه بازرگانى نيست كه در هر شرايطى، بايد عده معينى را كه در نظر گرفته است به حج اعزام كند بلكه سازمانى است كه مى خواهد خدماتى به متقاضيان مستطيع بالفعل بدهد. حال اگر زمانى و يا سالى در جامعه ظرفيت اعزام بيشتر از مستطيع بالفعل باشد بايد به واقعيت تمكين كرد و اين احساس به وجود نيايد كه چون كمتر از ظرفيت، اعلام آمادگى كرده اند پس نقصانى حاصل شده است.

ملاحظه مى شود كه پرداخت وديعه به هنگام ثبت نام، هيچ نقشى در كاركرد سازمان حج و زيارت به لحاظ نحوه اعمال تكاليفش ندارد و لذا بسيار مناسب خواهد بود كه سازمان، شرط پرداخت مبلغى به عنوان وديعه را از متقاضيانى كه بالقوه از آن ها ثبت نام مى كند حذف نموده و بدينوسيله به يكى از بزرگ ترين چالش هايى كه در ارتباط با ماهيت مازاد پرداختى به متقاضى مستطيع توسط بانك ها وجود دارد، خاتمه دهد.

اين مهم را جدى بگيريم و فراموش نكنيم كه فقط ذره اى انحراف در نحوه به كارگيرى پول متقاضى توسط بانك و تلقى آن مثلاً به قرض، مى تواند بر وجوه مازاد دريافتى توسط زائر عنوانى را الصاق كند كه از مصاديق آيه 279 سوره بقره باشد و چنين مباد كه براى بخشى از هزينه سفر متقاضى مستطيع، با

ص: 164

تمهيدات شكلى سازمان حج و زيارت و نظام بانكى، شرايطى رقم بخورد كه معنوى ترين و آرمانى ترين سفر عبادى انسان، به شبهه محاربه با خدا و پيغمبر خدا (ص) آلوده گردد و چه خسارت عظيمى.

منابع

1. جمعى از نويسندگان، تفسير نمونه جلد3، دارالكتب اسلاميه، تهران: 1374.

2. طباطبايى محمد حسين، تفسير الميزان - ترجمۀ محمد باقر موسوى همدانى، جلد 28، كانون انتشارات محمدى، تهران: 1355.

3. مغنيه محمد جواد، فقه تطبيقى، ترجمۀ كاظم پورجوادى، مؤسسۀ انتشارات جهاد دانشگاهى، چاپ چهارم، 1372.

4. موضوع شناسى فقهى حج www. hawzah. net

5. مفهوم وديعه www. pajoohe. com.

6. مجلس شوراى اسلامى، قانون عمليات بانكى بدون ربا، مصوب 1362.

7. مجلس شوراى اسلامى، قانون برنامه پنجم توسعه جمهورى اسلامى، مصوب 1389.

ص: 165

ص: 166

نگاهى كلى به اقتصاد و بازار حج (با تأكيد بر رفتار اقتصادى ايرانيان و نگاهى به كشورهاى اسلامى در آن)

اشاره

سيد محمدحسن مصطفوى (1)

چكيده

مسلمانان جهان با حدود 5/1 ميليارد نفر جمعيت و نيز وسعت سرزمينى قابل توجه كه نزديك به يك چهارم مساحت زمين است و با وجود داشتن نيمى از نفت جهان، به گونه اى كه حتى شش كشور فقير اسلامى مانند افغانستان و پاكستان، حدود 5٠٠ ميليارد بشكه ذخاير نفتى دارند كه بالقوه ثروتى سرشار است، تنها 7/4 درصد از توليد ناخالص جهانى و كمتر از 8 درصد از صادرات جهانى را در سال 20٠5 به خود اختصاص داده اند و پس از اروپا، آسيا و آمريكاى شمالى مكان چهارم را داشته اند. اين درحالى است كه كشورهاى اسلامى مى توانند از اين ظرفيت عظيم معنوى، فرهنگى و مادى در سطوح خرد، كلان، توسعه اى، منطقه اى، بين المللى و جهانى شدن، به نحو مطلوبى بهره مند شوند كه حج يكى از مظاهر آن است. اما بررسى ها نشان مى دهد كه وضعيت بالفعل بازار حج و نقش كشورهاى اسلامى، از جمله ايران در آن نامطلوب است.

ايران به عنوان قدرت فرهنگى و اقتصادى منطقه، ظرفيت عظيمى براى به فعليت رساندن اهداف اقتصادى و نيز منافع ملى در مركزى ترين نماد بازار مسلمين (حج) دارد؛ به ويژه كه تا ده سال آينده با ادامه وضعيت فعلى از نظر استخراج، صادرات و درآمد ارزى نفت، درآمد كشور از محل صدور نفت و فرآورده هاى آن چندان مناسب نيست و مى بايد در هزينه ارزى تا حد ممكن صرفه جويى نمود. از سوى ديگر، بايد درآمدهاى ارزى غير نفتى را افزايش


1- عضو هيئت علمى پژوهشكده اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس. .

ص: 167

داد وتنوع بخشيد كه حج، بالقوه يكى از محورى ترين گزينه ها براى افزايش درآمد است.

اين مقاله كه با روش توصيفى - تحليلى و جمع آورى اطلاعات كتابخانه اى، اسنادى و آمارى نگارش يافته، به مطالعه اقتصاد حج و نقش كشورمان و ساير كشورهاى اسلامى در آن، پرداخته و در بخش پايانى، پيشنهادهايى ارائه نموده است.

واژگان كليدى: هويت، كشورهاى اسلامى، گردشگرى فرهنگى و مذهبى، اقتصاد حج، بازار مسلمين، عرضه و تقاضا در بازار حج.

مقدمه

كشورهاى اسلامى درحالى كه قريب به يك چهارم مساحت زمين و نيز نزديك به يك چهارم جمعيت جهان را در اختيار دارند و از طرفى نزديك به نيمى از نفت جهان در كشورهاى اسلامى توليد مى شود؛ از لحاظ توليد ناخالص ملى و صادرات جهانى، سهم بسيار كمى دارند. البته همين سهم ناچيز هم شامل استخراج، فروش و صادرات مواد خام است. از سوى ديگر بازار اين كشورها و از جمله بازار مكه و مدينه در ايام برگزارى مناسك حج اكثرا در اختيار كشورهاى ديگر و شركت هاى بين المللى است.

اين مقاله كه با روش توصيفى - تحليلى و جمع آورى اطلاعات كتابخانه اى، اسنادى و آمارى نگارش يافته، به موضوع «اقتصاد و بازار حج با تأكيد بر رفتار اقتصادى ايرانيان و نگاهى به كشورهاى اسلامى در آن» پرداخته است. در فصول بعدى مقاله، مباحثى همچون كليات، اقتصاد حج در سطوح خرد، كلان، توسعه، منطقه اى، بين الملل و جهانى شدن، بازار حج، منابع و منافع عربستان، نقش ايرانيان در طرف عرضه و تقاضا و اثرات تقاضاى ايرانيان مطرح شده است. در بخش آخر نيز سخن پايانى، نتيجه گيرى و ارائه پيشنهادها قرار گرفته است.

كليات

اشاره

خدمات گردشگرى مى توانند به افزايش درآمد، اشتغال، عايدات ارزى و درآمدهاى مالياتى كمك كنند ( UNCTAD,1998(. منافع اقتصادى و اجتماعى برآمده از توسعه گردشگرى، از جمله خدمات تجارى و حمل و نقل با تقويت رقابت پذيرى بخش هاى توليد سنتى، مى تواند به كاهش فقر در كشورهاى در حال توسعه كمك كند. در بسيارى از كشورهاى در حال توسعه، گردشگرى به مثابه يك جزء اساسى توسعه اقتصادى قلمداد شده و گاهى از آن به عنوان نوشداروى اقتصادهاى شكننده ياد مى شود ( Piran ، 20٠2

ص: 168

١. گردشگرى مذهبى

گردشگرى مذهبى عبارت است از بازديد گردشگران از اماكن مقدس، نظير عبادتگاه ها، زيارتگاه ها، مقابر ائمه: ، امامزاده ها و نظاير آن. به بيان كامل تر، گردشگرى مذهبى شامل سفرهايى است كه پايه مذهبى دارند و طيف گسترده اى را تشكيل مى دهند؛ يعنى مسافرت هايى كه معتقدان به يك مذهب براساس موازين دينى با داشتن شرايطى به برخى مكان ها مى روند و اعمالى خاص و بعضاً مناسك دقيقى انجام مى دهند، مثل مسافرت مسلمانان براى انجام فريضه حج. برخى ديگر از مسافرت هاى زيارتى نيز كه كم و بيش در همه اديان و مذاهب وجود دارد، شامل بازديد از مكان هاى مقدسى است كه همواره جمعيت زيادى را به خود جلب مى كند. (1)از نمونه سفرهاى مذهبى مى توان به روز جهانى «جوان» اشاره كرد كه به ابتكار واتيكان براى قوى تر كردن باورهاى دينى در بين جوانان كاتوليك مطرح شده كه به صورت جهانى برگزار مى شود. اين سفر، يكى از بزرگ ترين آيين هاى مذهبى مخصوص جوانان دنياست. به عنوان نمونه وقتى اين مراسم در سال در آلمان برگزار شد، بيش از هزار زائر از كشور در اين مراسم مذهبى شركت كردند. (2)در اسلام نيز، آيين حج به عنوان يكى از بزرگ ترين مراسم مذهبى جهان، سالانه انبوهى از زائران را در يك جا گرد هم مى آورد.

٢. نگاهى به گردشگرى زيارتى و مذهبى

گردشگرى زيارتى و مذهبى، از قديمى ترين گردشگرى ها در گذشته و از جمله پررونق ترين آنها در حال حاضر است. قدمت اين نوع گردشگرى به قدمت فرهنگ دينى است كه همواره با بشر بوده است. مرور تاريخى در زمينه سفرهاى زيارتى و گردش هاى مذهبى همچون سفرهايى كه براى انجام مراسم مقدس در ميان يونانيان باستان رواج داشته يا سفرهايى كه مصريان قديم براى ديدن فراعنه انجام مى دادند، هر يك به نوعى نشان دهنده رواج اين نوع گرشگرى در گذشته است. بنابراين گردشگرى مذهبى ريشه در باورها و اعتقادات دينى و مذهبى دارد و عامل مهمى در شكل گيرى بسيارى از مسافرت هاست. اين نوع گردشگرى را مى توان به دو گروه زير تقسيم نمود:

الف) گردشگرانى كه انگيزه آنها از مسافرت، فقط انجام امور مذهبى است.

ب) گردشگرانى كه اهداف مسافرت آنها چند منظوره، اما با اولويت زيارت است و ضمن انجام


1- ر. ك: مجموعه مقالات همايش ملى توسعه سرمايه گذارى در گردشگرى، صادق بختيارى، بررسى قابليت اوقاف در تأمين مالى گردشگرى.
2- ر. ك: سايت سازمان جهانى گردشگرى. .

ص: 169

زيارت و ديدار از مكانى خاص، اهداف ديگرى نيز داشته اند؛ مثلاً از مكان هاى ديگر گردشگرى نيز ديدن مى كنند. امروزه گردشگرى مذهبى به سبب ويژگى هاى خود، جايگاه مهمى در بين انواع گردشگرى يافته است و تقريبا در سراسر جهان به صورت چشمگيرى وجود دارد. براساس برخى از برآوردها 26 در صد كل گردشگرى هاى جهان در اين نوع گردشگرى جاى مى گيرند ( Santos ، 2004) .

٣. آينده جمعيتى مسلمانان

پس از مسيحيان، مسلمانان بيشترين جمعيت دنيا را تشكيل مى دهند. در تحقيقى از مؤسسه «پيو» ، برآورد شده كه تا بيست سال آينده، شمار مسلمانان دو برابر ميزان سال 199٠ خواهد بود ( Pew Report,2011(. براساس اين تحقيق، هر سال 5/1 درصد بر شمار پيروان اسلام در جهان افزوده خواهد شد؛ درحالى كه شمار غيرمسلمانان با رشد 7/0 درصدى روبه رو خواهد شد ( Ibid(. براساس گزارش مركز تحقيقات پيو، انتظار مى رود جمعيت مسلمانان به حدود 2/2 ميليارد در سال 203٠ برسد، بنابراين تقاضا و بازار بالقوه و بسيار وسيع ترى براى شركت در مراسم حج در پيش روى خواهد بود.

4. ارتباط فرهنگ و مصرف

انسان شناسان درباره ارتباط فرهنگ و مصرف اعتقاد دارند كه مصرف كنندگان با تكيه بر فرهنگ خود كه توجيهات لازم را براى نظارت ها و مرزبندى هاى اجتماعى فراهم مى آورد، مى توانند براى خلق هويت هاى فردى و جمعى، از كالاها و خدمات استفاده كنند.

بيشتر تحليل هاى مردم در مورد مصرف، بر سياست هاى فرهنگى مربوط به هويت، تمايلات و جنبه هاى ذهنى و هنجارى مصرف در زندگى روزمره تأثير دارد. (1)و از اين جهت، تقاضا براى اعزام به حج و نيز عرضه كالا در بازار حج، تنها جنبه اقتصادى ندارد، بلكه هر گروهى مى كوشد تا هنجارهاى خود را در جايى كه هويت اسلامى بيشترين نقش را دارد، انتقال دهد.

امروزه، بررسى مسائل جهان جديد، نيازمند مطالعه نقش فرهنگ و چگونگى تحول و تطور آن است. در واقع، توسعه نظام بين المللى دولت ها تا آنجا مى تواند پيش رود كه نظام فرهنگى اجازه مى دهد. (2)جهان اسلام و سمبل آن، يعنى حج، مرزهاى فرهنگى خود را دارد، پس اقتصاد آن هم بايد بر مبناى همان مرزها تعريف و تبيين گردد.


1- ر. ك: مارك آدلمن و آنجليكو ها وگرود، انسان شناسى توسعه و جهانى شدن.
2- ر. ك: وحيد سينايى و غلام رضا ابراهيم آبادى، مجلس و پژوهش، جهانى شدن و كثرت زدايى فرهنگى، شماره 43. .

ص: 170

5. توليد و تجارت جهانى و كشورهاى اسلامى

تمام كشورهاى اسلامى در زمره كشورهاى در حال توسعه يا كمتر توسعه يافته اند و در نتيجه از تجارت جهانى، سهم زيادى ندارند. از چند كشور محدود اسلامى از قبيل تركيه، امارات، مالزى و اندونزى كه صرف نظر كنيم، ديگر كشورهاى اسلامى، سهم چندانى در تجارت جهانى ندارند. كشورهاى اسلامى فقط 7/4 درصد از توليد ناخالص جهانى و كمتر از 8 درصد از صادرات جهانى را درسال 20٠5 به خود اختصاص داده اند و پس از اروپا، آسيا و آمريكاى شمالى، مكان چهارم را داشته اند. (1)همچنين ميانگين رشد واردات كشورهاى اسلامى بين سال هاى 1997 تا 2005 بيش از ميانگين رشد صادرات بوده كه بيانگر افزايش وابستگى به خارج است. از طرفى كشورهاى اسلامى در ايجاد تنوع در بازارهاى خود موفقيتى به دست نياورده اند ( Aminn ، 20٠6

6. نمونه توليدات فرهنگى يك كشور اسلامى

در تجارت جهانى پوشاك، يك الگوى طراحى شده مانند يك پيراهن را در پاريس تا چهار دلار به بنگلادش سفارش مى دهند، درحالى كه همان لباس در بازارهاى اروپايى بين پنج تا ده برابر قيمت به فروش مى رسد. در بنگلادش قيمت كارخانه اى يك دوجين پيراهن تا چهل دلار است، اما همين كالا در امريكا حدود 266 دلار قيمت دارد. دستمزد نيروى كار زنان و كودكان در كارگاه هاى توليد لباس بنگلادش در حدود بيست دلار در ماه است كه در مقايسه با همان كار در آمريكا حدود پنجاه برابر كمتر است؛ به طورى كه كمتر از 2 درصد ارزش كالا به عنوان دستمزد و يك درصد به عنوان سود توليد كننده به آنان تعلق مى گيرد. اين درحالى است كه فروشندگان مغازه هاى خرده فروشى در كشورهاى غربى، دستمزدشان چهل برابر بيشتر از يك كارگر بنگلادشى است. جالب تر اينكه برخى از همين كالاها دوباره به كشورهاى اسلامى از جمله عربستان ارسال (صادرات مجدد) مى شود.

به اين ترتيب، قيمت يك دوجين پيراهن در يك كارخانه در بنگلادش حدودا كمتر از چهل دلار توسط كمپانى خارجى خريدارى مى گردد و در ايالات متحده، در حدود سى صد دلار به فروش مى رسد و با احتساب 10 درصد ماليات - كه نزديك به كل مبلغى است كه به توليد كننده تعلق گرفته- نصيب دولت آمريكا مى شود و حدود 27٠ دلار به واسطه مى رسد. به عبارت ديگر، بيش از 23٠ دلار ارزش افزوده، سهم آن شركت بين المللى است كه نقش واسطه اى داشته است. (ر. ك: چاو سودويسكى، 1386) حتى برخى از همين كالاها با برند غربى و به قيمت هاى گزاف، سر از كشورهاى اسلامى و فروشگاه هاى لوكس و گران قيمت مكه و مدينه درمى آورد.


1- استخراج شده از Interna tional Financial Stati stics CD - ROM ، 20٠6.

ص: 171

٧. اسلام گرايى

رواج و احياى مؤلفه هاى فرهنگى در بسيارى از كشورهاى آسيايى - اسلامى را بايد نشانه اى از پويايى جمعيتى و اقتصادى آنان دانست. (1)از طرفى خلأ چشمگيرى كه با سقوط ايدئولوژى در جوامع كمونيستى سابق به وجود آمده، منجر به احياى باورهاى مذهبى در اين مناطق گرديده؛ به گونه اى كه در تمامى اين جوامع از آلبانى گرفته تا ويتنام قابل ملاحظه است. در سال هاى اخير نيز شاهد ارتباط شبكه اى مسلمانان اعم از ايرانيان هستيم تا جايى كه برژينسكى مى گويد: «در جهان امروز به لحاظ راهبردى، به هيچ وجه نمى توان مسلمانان را ناديده گرفت» . (برژينسكى، 1383) مسلمانان كم كم با يكديگر مرتبط مى شوند و در نتيجه زيربناى يك فرهنگ معنوى و گسترده جهانى را كه به طور بالقوه در اختيار دارند، رفته رفته به فعليت مى رسانند.

مسلمانان در اروپا و در امريكا، هزاران پايگاه اينترنتى را راه اندازى كرده اند كه برخى از آنها با استقبال بسيار زيادى مواجه شده است. همچنين خبرگزارى ها، راديوها و شبكه هاى بسيارى در سطح جهان، فعاليت اسلامى دارند؛ از جمله راديو اهل البيت به زبان انگليسى در فنلاند (2)حتى مسلمانان روستايى با شبكه هاى گسترده خود چون «الجنابى» (3)و دارالكليب ( Darkulaib( بر جريان جهانى شدن مؤثرند.

از سوى ديگر، توسعه اقتصادى تحت تأثير متغيرهاى فرهنگى است و شواهد فراوان، اين انديشه «وبر» را كه گفته «فرهنگ صرفاً يك پيامد اقتصادى نيست، بلكه مى تواند ماهيت اقتصاد را شكل دهد» تأييد مى كند. (4)واقعيت اين است كه كشورهاى اسلامى امروزه در حال تبديل شدن به يك بازار بزرگ با كالاها و خدمات خاص اند و ايران نيز به عنوان يك كشور اسلامى بزرگ و شناخته شده، از مزيت هاى بالقوه اى براى موفقيت در بازار كالاهاى اقتصادى و فرهنگى برخوردار است.

اقتصاد حج در سطوح خرد، كلان، توسعه، منطقه اى، بين الملل و جهانى شدن

اشاره

اقتصاد حج كه با گردشگرى فرهنگى و مذهبى ارتباط دارد، به سطوح مختلف مطرح در ادبيات اقتصادى مربوط مى شود. در سطح يك مصرف كننده، فرد مى خواهد حداكثر مطلوب بودن زمان حال و زمان آينده را براى خود داشته باشد. در اقتصاد، يك «تابع مطلوبيت» داريم كه بايد به گونه اى شكل


1- ساموئل هانتينگتون، مجله نامه مفيد، نقش قدرت و فرهنگ و بومى سازى ساير جوامع در افول قدرت غرب، ش6.
2- See: Ahlulba itradio. com.
3- See: Aljnabi. am. com.
4- ر. ك: رونالد اينگهارت، تحول فرهنگى در جامعه پيشرفته صنعتى. .

ص: 172

بگيرد كه كالاهايى كه فرد، اكنون يا در آينده مصرف مى كند، در يك مجموعه كالايى، داراى مطلوبيت حداكثرى شود.

گاهى تحليل هاى اقتصادى به گونه اى ايستا و راكد است و فقط در يك زمان مشخص و ساكن، مطرح مى شود و گاهى نيز به صورت فعال و پويا ارائه مى گردد كه در اين حالت، زمان به عنوان يك عامل مهم بر متغيرها تأثير مى گذارد. طبيعى است كه در سطح تحليل اقتصاد خرد، وقتى شخصى براى حج ثبت نام مى كند، تا 5 يا 10 (و اخيرا تا 17) سال آينده به حج مشرف مى شود. اين تحليل در قالب اقتصاد پويا مى گنجد كه مى توان مطلوبيت زمان حال و آينده را با هم مبادله كنيم. در اين چارچوب است كه مصرف كننده، حاضر مى شود از مصرف زمان حال خود بكاهد و با ثبت نام، بخشى از درآمد خود را براى تشرف به حج در سال هاى آينده كنار بگذارد. با توجه به اينكه تعداد متقاضيان اعزام به حج به صورت بالقوه صدها و به صورت بالفعل ده ها ميليون نفر را شامل مى شود، اقتصاد حج در سطوح مختلف قابل مطالعه است.

به طور كلى، اقتصاد حج در سطوح خرد، كلان، توسعه، منطقه اى، بين الملل و جهانى شدن به شرح زير قابل مطالعه است. (1)از طرفى اين مقاله به سطوح فوق، بدون تأكيد بر بعدى خاص، مرتبط است:

١. سطح خرد

تقاضا براى حج از سوى مسلمانان هر سال بيشتر مى شود. و آنان نيز مانند ساير افراد مايل اند تا براى انجام اين فريضه، هزينه كمترى بپردازند و سفر هرچه با كيفيت ترى نيز داشته باشند. (2)البته اين موضوع، گذشته از استطاعت و نيتى است كه براى انجام اين سفر دارند كه در آن قرب الى الله و كسب رضايت خداوند در تابع مطلوبيت، از جايگاه محورى برخوردار است. همچنين فرصت ارزشمندى است كه


1- ر. ك: با نگاهى به: جهانيان، 1389.
2- به گزارش روزنامه جاكارتاپست چاپ اندونزى، هم اكنون 4/1 ميليون متقاضى در نوبت به اعزام به حج هستند كه با روند فعلى بايد تا 12 سال در انتظار باشند. طرفداران فعاليت بخش خصوصى در زمينه اعزام حجاج اندونزيايى، آن را باعث ارتقاى كيفيت خدمات ارائه شده به حاجيان و كاهش تدريجى هزينه هاى سفر حج در سايه رقابت مى دانند. كميسيون مبارزه با فساد در اندونزى نيز پيش از اين، از دولت خواسته بود براى رسيدگى به وضعيت اعزام حجاج و نحوه بهره بردارى از سود و درآمد حاصل از موجودى صندوق متقاضيان حج، ثبت نام از متقاضيان جديد را متوقف كند. در سال جارى در حدود دويست هزار زائر از كشور اندونزى براى حضور در مراسم حج راهى عربستان شدند كه به طور ميانگين 12 سال براى حضور در حج انتظار كشيده اند اما با افزايش سهميه زائران اين كشور، پيش بينى مى شود كه اين زمان به نه سال كاهش يابد. اندونزى به عنوان پرجمعيت ترين كشور مسلمان جهان، سالانه بيشترين تعداد زائر را براى حضور در مراسم حج به عربستان اعزام مى كند ( mehr. com(. اندونزى با جمعيت ميليون نفر، پرجمعيت ترين كشور اسلامى و چهارمين كشور پر جمعيت دنياست و درصد اين جمعيت را مسلمانان تشكيل مى دهند (پايگاه آمار جمعيتى كشورها) . .

ص: 173

زائران براى نيايش با معبود خويش به دست مى آورند. از سوى ديگر، بنگاه هاى اقتصادى نيز علاوه بر انجام مستحب و گاه واجب (واجب كفايى) ، مايل اند تا منافع خود را حداكثر نمايند.

اگر خدمات اين گردشگرى مذهبى به بخش خصوصى و البته در بازار رقابتى سپرده شود، طبق آموزه هاى اقتصاد خرد، بنگاه هاى با تخصيص بهينه منابع و كارآيى و بهره ورى بيشتر، در بازار مى مانند كه البته اين مزيت ها تنها از طريق ابداع و ابتكار ميسر مى گردد. نتيجه اينكه بقيه بنگاه ها حذف مى شوند و اين فرايند، باعث سود آورى براى بنگاه هاى قوى تر از يك سو، و قيمت پايين تر در اثر رقابت - براى مصرف كنندگان از سوى ديگر خواهد بود.

٢. سطح كلان

در سطح كلان، مباحث بيشتر در حوزه هاى ملى و بخش عمومى و دولت مطرح است، زيرا برنامه ريزى ها در سطح كل اقتصاد به دولت مربوط مى شود؛ بدين معنا كه بر شاخص هاى كلان مانند اشتغال و رشد اقتصادى، چه تأثيرى مى تواند داشته باشد و در تراز تجارى چه مقدار اثر گذار است. در اين باره از جمله مهم ترين عوامل عبارتنداز: موافقت نامه كشورها باعربستان، تعداد سهميه حجاج كشورها، توليد و توزيع اطلاعات از كشور ميزبان، احداث و تأسيس زيربناهاى نرم افزارى و سخت افزارى از قبيل شبكه ترانزيت و مخابرات و بهداشت در امر حج كه همه اين موارد از مسئوليت هاى يك دولت مدرن است.

٣. سطح توسعه

آماده سازى زير ساخت هاى انجام سفر حج تمتع و عمره كه فقط نزديك به يك ميليون نفر از هموطنان را در يك سال شامل مى شود و عمدتاً به عهده دولت است، مستلزم فعال شدن بخش هاى بالا دستى و پايين دستى در كشور مبدأ و مقصد است. اين امور صدها و بلكه بيش از هزار نوع فعاليت را به جريان مى اندازد و به كاهش نرخ بيكارى و افزايش توليد و نرخ رشد اقتصادى مى انجامد كه از پيش نيازهاى توسعه است.

براساس آخرين آمار سازمان جهانى شوراى سفر، در حال حاضر از هر 3/12 شغل در سراسر دنيا يك شغل مربوط به صنعت گردشگرى است. در سال، صنعت گردشگرى 1/8 درصد از كل مشاغل جهان را به خود اختصاص داده است. (1)به اين ترتيب، عربستان هر سال بايد 160 هزار فرصت شغلى جديد ايجاد كند تا بتواند پاسخگوى نياز حجاج و نيز شهروندان جوياى كار خود باشد.

پيش بينى مى شود گردشگرى مذهبى عربستان سعودى در دهه آينده، از رشدى درصدى بهره


1- WTTC ، 2011. .

ص: 174

ببرد و تا سال، تعداد / ميليون نفر از شهرهاى مكه و مدينه ديدن كنند كه اين امر، مستلزم ساخت 5٠ هزار اتاق اضافى در هتل ها و هزار واحد مُبله در اين مناطق خواهد بود. (1)

4. سطح منطقه اى

ده كشور برتر منطقه جهان اسلام در سال 20٠7 از نظر تعداد گردشگران به ترتيب عبارتنداز: عربستان سعودى، بحرين، سوريه، مالزى، قزاقستان، تركيه، كويت، تونس، مصر و امارات. در آن سال از مجموع ٠٠٠/20٠/5٠ گردشگر جهان اسلام ٠٠٠/(2)٠٠/4٠ گردشگر وارد اين ده كشور شده اند كه بيش از 8٠ درصد گردشگران اعضاى سازمان كنفرانس اسلامى را شامل شده است. همچنين از نظر درآمد نيز ده كشور اول اين منطقه، عبارتنداز: عربستان سعودى، سوريه، لبنان، تركيه، مالزى، مصر، اردن، تونس، قزاقستان و بحرين كه در مجموع بيش از 6٠ درصد درآمد گردشگرى را به خود اختصاص داده اند. (3)در مباحث بعدى به جايگاه عربستان خواهيم پرداخت.

5. سطح بين الملل

گرچه سطح بين الملل به بحث كلان مربوط است، اما مباحث خرد نيز در آن وارد مى شود. از آنجايى كه اين نوع گردشگرى مذهبى، مقصدى خارجى دارد، بعد بين المللى نيز مى يابد و در حد خود تغييراتى در تراز بازرگانى ايجاد مى نمايد.

طبق آمار بانك جهانى در سال درآمد كشور عربستان از گردشگرى يا بازار زيارت خانه كعبه حدود 3٠ ميليارد دلار (4)، و ارزش اقتصادى حج تمتع و عمره براى عربستان در سال 2010 معادل حدود 7 درصد توليد ناخالص داخلى (5٠٠ ميليارد دلارى) اين كشور بوده است. صندوق بين المللى پول همچنين ميزان درآمد نفتى عربستان را در سال حدود ميليارد دلار تخمين زده است. (5)يكى از امكانات عربستان در اين زمينه، ناوگان هوايى گسترده است كه در نشست ساليانه شوراى نمايندگان شركت هاى هواپيمايى فعال در عربستان كه به مناسبت موسم حج امسال برگزار گرديد، اعلام شد: هواپيمايى عربستان با فراهم كردن تمام امكانات انسانى و مادى و تجهيزات فنى در تمام فرودگاه ها براى موسم حج امسال آماده شده است. (6)


1- سازمان جهانى گردشگرى، 1389.
2- World Bank ، 20٠9.
3- Int. Tour. in OIC.
4- World Bank ، 20٠9.
5- IMF ، Data and Statistics.
6- mehr. com. .

ص: 175

6. سطح جهانى شدن

در اين سطح، عربستان به عنوان ميزبان حجاج جهان، على رغم اينكه يكى از كشورهايى است كه در ايجاد اتحاديه اى از كشورهاى اسلامى تحت عنوان سازمان كنفرانس اسلامى نقش داشته، در تأسيس پشتوانه مالى آن؛ يعنى بانك توسعه اسلامى كه از مؤسسات بين المللى است در تأمين مالى توسعه اى كشورهاى اسلامى، تلاش هاى زيادى داشته كه مقر هر دو آنها در شهر جده است.

اما عربستان بيش از آنكه موضوع حج را محورى براى استحكام روابط اين اتحاديه و مركزى جهت بازار و نمايشگاه توليدات كالا و محصولات فرهنگى مسلمانان قرار دهد، اين گردهمايى معنوى و بى بديل را در جهان به بازار عرضه محصولاتى از اقتصادهاى جهانى شده - اكثرا چينى، كره اى و غربى- اختصاص داده است.

از سوى ديگر، سرريز درآمدهاى ارزى عربستان كه درآمد به دست آمده از برگزارى مراسم حج و بازار پر فروش كالا در آن ايام، - پس از درآمد نفت - نقش مهمى در اقتصاد آن كشور دارد، به حدى رسيده كه بخش هاى اقتصادى داخلى، توان بهره بردارى از آن را ندارند و اين سرمايه عظيم عمدتا در بانك هاى غربى - و نه بانك هاى كشورهاى اسلامى - نگهدارى يا صرف خريد سهام شركت هاى بين المللى مى شود.

عربستان از سرمايه گذارى خارجى استقبال نموده و تسهيلات زيادى در اختيار آنان قرار داده است. اين كشور همچنين به سرمايه گذارى محدودى در جهان اسلام نيز پرداخته و شركت معروف «البركه» در 32 كشور جهان از جمله جمهورى هاى شوروى سابق سرمايه گذارى كرده و حتى در كشورهايى چون هند، پاكستان، بحرين و نيجريه، بانك تأسيس نموده است.

عربستان سياست اقتصادى و تجارى خود را براساس نظام اقتصادى آزاد بنيان نهاده و در پرتو درآمدهاى نفت، صنعت گردشگرى و گسترش صنايع پتروشيمى به كشورى ثروتمند تبديل شده است. عربستان با 113 ميليارد دلار صادرات و 21/36 ميليارد واردات، از تراز مثبت بازرگانى و نيز ثروتى سرشار برخوردار است. (1)همچنين جزء معدود كشورهايى است كه بدهى خارجى ندارند و سرمايه هاى انباشته اش در بانك هاى خارجى، منبع درآمد عظيمى براى آن كشور و نيز بانك هاى خارجى شده است.


1- اگرچه در قرون گذشته، زندگى در آن ديار در مواقع بسيارى از سال، به دور از مشقت نبوده، چنانكه ناصر خسرو قباديانى در سفر نامه خود آورده است: «در سال 439 دستور سلطان مصر را مى خوانند كه مصلحت نيست امسال حجاج به سفر حجاز بروند چون در آنجا قحطى است و جمعيت زيادى در آنجا مرده اند. كسانى كه در مكه مقيم بودند از آنجا رفته بودند و از اطراف كسى به حج نيامده بود. در رجب 44٠ بار ديگر در حجاز قحطى بود. . . همراهان (راهنماهاى) ما اگر سوسمارى مى ديدند، مى كشتند و مى خوردند و من نمى توانستم بخورم و با مشقت فراوان به مكه رسيديم ( شكرى و همكار، 1379 .

ص: 176

بازار حج، منابع و منافع عربستان

اشاره

تقريباً تمامى 5/1 ميليارد مسلمان مايل اند لااقل در عمر خود، يك بار در مناسك حج شركت كنند، اما شرط استطاعت و شرايط اقتصادى اكثر مسلمانان، آنان را از اين سفر محروم مى كند. با اين حال تعداد متقاضيان حج در جهان اسلام به گونه اى است كه عربستان تاكنون به دليل محدوديت ظرفيت، بيش از سه ميليون متقاضى را در حج تمتع و حدود بيست ميليون زائر را براى حج عمره در سال نپذيرفته و اين آمارها با احتساب زائران عربستانى و زائران خارجى مقيم عربستان است.

عربستان داراى پنج فرودگاه بين المللى و 25 فرودگاه داخلى است. شركت هواپيمايى عربستان (السعوديه) در سال 20٠٠، 106 فروند هواپيماى بوئينگ و ايرباس، 25 هزار نفر كادر پروازى و 11٠٠ نفر خلبان و كمك خلبان در اختيار داشته؛ به گونه اى كه ظرفيت اين ناوگان سال به سال گسترش يافته، به طورى كه فقط در سال گذشته حدود 5/12 ميليون مسافر و 335 ميليون تن كالا را جابه جا نموده است (كتابخانه تخصصى حج) .

پروازهاى زائران از كشورهاى مختلف، در مراسم سال گذشته، حدود شش هزار پرواز بود و علاوه بر آن صدها هزار نفر به صورت زمينى و دريايى طى مسير نموده اند. (كتابخانه تخصصى حج)

در اين بازار، علاوه بر پرداخت عوارض به دولت عربستان، زائران براى جا به جايى شهرى و بين شهرى در ايام حج در عربستان، هزينه هايى را صرف اياب و ذهاب مى كنند كه باعث رونق ناوگان حمل و نقل در آن كشور مى شود. اجاره وسائل نقليه براى حمل زائران، محل درآمدى ديگر براى سعودى هايى است كه در ايام حج، وسائل نقليه خود را در اختيار گروه هاى زيارتى قرار مى دهند.

به علاوه، مقامات گردشگرى عربستان، زائران ثروتمند را براى بازديد از ديگر شهرها تشويق مى كنند كه همه اين موارد، امتيازى براى تجارت عربستان است. شركت هاى سعودى با توجه به تجمع حدود 3 ميليونى زائران، فرصت هاى شغلى جديدى را براى هزاران تبعه سعودى فراهم مى آورند. برخى از عربستانى ها به ويژه جوانان به فعاليت هاى فروشندگى مثل مواد غذايى، لوازم نماز و از اين قبيل روى مى آورند.

درآمد عربستان از محل سفر حجاج عمدتاً شامل اياب و ذهاب، صدور ويزا، اجاره اقامتگاه، خوراك، خريد سوغات و استفاده از خطوط تلفن و قربانى است. به عنوان نمونه متوسط هزينه ذبح حيوان براى هر زائر 13٠ دلار هزينه در بر دارد.

درباره ميزان درآمد عربستان از محل بازار حج، آمارهاى مختلفى بين تا و متوسط 35 ميليارد دلار ارائه شده است. طبق برآورد بانك جهانى، عربستان سالانه بيش از ميليارد دلار از موسم حج درآمد كسب مى كند. (1)


1- W. B. database. .

ص: 177

١. بازار كالا در حج

در موسم حج همه جاى عربستان بازار است. از ساختمان محل اقامت كه پا بيرون مى گذارى، بساط دست فروشان پهن است و مغازه ها نيز از زائران پر شده اند. از هر باب خانه خدا كه خارج مى شوى، فروشگاه هايى در انتظارند تا كه سوغات خود را بفروشند.

جلال آل احمد، در توضيح بازارهاى سال 1343 عربستان، در كتاب «خسى در ميقات» مى نويسد:

(سيگار) اشنو را با خودم آورده ام، اينجا از خودشان كه سيگار ندارند. اما تا دلت بخواهد «پال مال» ، «كمل» و «كينگ سايز» هست و. . . انواع مارك هاى آمريكايى، ادكلن بورژوا ساخت پاريس، انواع كولاها، كمپوت هاى ژاپونى، آبليموى گلاسكو، آبردين و امتعه سراسر عالم را مى آورند اينجا. شوخى كه نيست. اين همه آدم و چنين بازارى! شايد بشود گفت كه مراسم حج، يك بنجل آب كن است براى تمام كارخانه هاى عالم، و حضرات همسفرها عجب مشغول خريدند. . . و اين زن ها كه هيچ جا از بازار غافل نمى مانند! ململ نازكى براى روسرى خريده، با نقش مكرر ورق هاى بازى؛ گشنيز و خشت و آس و. . . لابد ساخت ژاپن يا جابلقا و راديو، ساعت، دوربين، عروسك و اسباب بازى و قلم پاركر، اجناس اروپايى، آمريكايى و ژاپونى ساز و بعد يك ماشين هلال احمر سعودى كه رويش نوشته بود: تبرع آرامكو، يعنى هديه كمپانى آمريكايى براى خدمت به حجاج.

در اين سال ها «امتعه سراسر عالم» تحت الشعاع كالاهاى چينى است. حالا ديگر بيشتر دست فروشى ها، مغازه ها، پاساژها و فروشگاه هاى وسيع، مملو از كالاهاى چينى است. شايد حدود 7٠ درصد سوغات ساخت چين است كه شايد بعضى از آنها هم چندان با شرايط فرهنگ اسلامى و منطقه سازگار نباشند. از اتوبوس و مينى بوس و كاميونت و هر نوع مسافركش گرفته تا دستگاه هاى كولر و هواساز، تا چرخ هايى كه حجاج ناتوان را از سعى و طواف با خود مى برد، يا صندلى هاى تاشوى جمع و جورى كه همراهان سالخوردگان به هركجا با خود مى كشند، تا مواد غذايى و خوراك زائران، تا دشداشه و حوله و چفيه و عرق چين و سجاده حجاج، تا چراغ هاى فلورسنت سبزى كه منطقه بين صفا و مروه را تعيين مى كند، تا آب و دارويى كه مصرف مى شود، تا بلندگوى مداحى، تا ماشين و دستگاه زباله روبى كه زباله ها را جمع مى كنند و انتقال مى دهند، تا تاكسى و غيره، همگى چينى است. البته حجاج با درآمد متوسط و پايين از قيمت هاى ارزان كالاهاى چينى در كنار اجناس ارزان هند، تايلند، و اندونزى راضى اند.

صادركنندگان اين نوع كالاها به عربستان، مثل چين، تركيه، هند و اندونزى با مطالعاتى كه وابسته هاى اقتصادى آنان از نظر روانشناسى و سليقه يابى هر ساله حجاج كشورهاى مختلف دارند، عرضه كالاها را براساس تقاضا توليد و عرضه مى نمايند؛ مثلاً براى متقاضيان ايرانى، كالاهاى اصطلاحاً

ص: 178

مذهبى مانند سجاده و تسبيح و همچنين لباس، پارچه، كيف، وسايل زينتى، لوازم آرايش، عطر، ادكلن، وسايل الكترونيكى، اسباب بازى، ساعت مچى و دوربين، و براى حجاج كشورهاى آفريقايى، اندونزى و پاكستانى، جواهرات اصل و بدل، و براى عرب ها به ويژه اعراب ساكن شمال آفريقا، البسه آماده و رنگارنگ با طرح هاى گوناگون و بسيار متنوع ارائه مى كنند.

در بازارهاى مدينه نيز در هر فروشگاهى، هر نوع كالاى چينى از تسبيح، مهر، قبله ياب و جانماز تا كالاهايى كه شايد چندان با شرايط فرهنگ اسلامى و منطقه سازگار نباشند، يافت مى شود.

در واقع مى توان گفت كه وجود بازارهاى پر رونق - حتى با وجود كالاهاى عموماً بى كيفيت - براى عربستان يك مزيت بزرگ به شمار مى رود و بخشى از توليدات كشور ميزبان نيز - اگرچه محدود - به فروش مى رسد.

در حقيقت گردش مالى حج بيشتر از اين رقم است؛ زيرا برخى از توليد كنندگان كالا و خدمات براى فرار از ماليات، درآمدهاى خود را كمتر از حد واقعى اعلام و برخى ديگر نيز براى جلوگيرى از افزايش رقبا درآمد خود را غير واقعى و كمتر گزارش مى كنند.

خريد از محصولات كشور ميزبان و سوغاتى، جزيى از فرهنگ سفر، از جمله سفر حج است، اما در عربستان، كمتر كالاى ساخت آن كشور را مى توان يافت. زيرا بازارهاى اين كشور- به ويژه در موسم حج - به تصاحب شركت هاى خارجى، از جمله چينى در مى آيد كه به علت تنوع كالاهاى زائر پسند و قيمت پايين - آن هم به دليل توليد انبوه و كيفيت نازل - زائرانى را كه قدرت خريد پايينى دارند و اكثريت را تشكيل مى دهند - از جمله ايرانيان را - گاه از سر ناچارى به سوى خود جلب مى كنند.

ارزش سوغاتى كه حجاج، سالانه در مكه و مدينه خريد مى كنند، حداقل 5 ميليارد دلار برآورد مى شود. (1)

نقش ايرانيان در عرضه و تقاضا

١. طرف عرضه

در بازارهاى عربستان براى هر سليقه اى كالايى عرضه مى شود كه هيچ يك از آنان ايرانى نيست، درحالى كه ايران يكى از بزرگ ترين كشورهاى منطقه آسياى جنوب غربى از نظر منابع توليد و نيروى كار تحصيل كرده است و صنايع دستى اش به خصوص فرش و قاليچه دستباف ايرانى قرن هاست كه در جهان كم نظير و در برخى موارد بى نظير است و متقاضيان زيادى در جهان دارد. همچنين پسته، زعفران


1- در حالى كه به گفته برخى زائران ايرانى، سادگى سفر حج مسلمانان ساير كشورها قابل تحسين است كه با يك چمدان مى آيند و با يك چمدان هم بر مى گردند. .

ص: 179

و گلاب و حتى در توليدات صنعتى و ساير محصولات كشاورزى نيز كالاهاى ايرانى در بازارهاى عربستان مزيت نسبى دارد.

عربستان همواره يكى از مهم ترين كشورهاى اسلامى واردكننده فرش دستباف است. قريب به 2 درصد بازار جهانى فرش در اختيار كشور عربستان است. ميزان واردات فرش به اين كشور در سال 198٠ ميلادى معادل 517 هزار مترمربع به ارزش 31 ميليون دلار بوده درحالى كه در همين سال اتريش 237 هزار مترمربع به ارزش 45 ميليون دلار واردات فرش دستباف داشته است. حدود 15درصد فرش دستباف كشورمان به كشورهاى اسلامى صادر مى گردد كه عربستان پس از كشورهاى امارات متحده عربى و لبنان در رتبه سوم قرار دارد.

برخلاف گذشته به لحاظ افزايش ثروت برخى از شهروندان اين كشور، بازار فرش هاى مرغوب و گران قيمت در عربستان توسعه يافته؛ به طورى كه در سال 84 سهم بازار اين كشور از نظر وزنى 7/٠درصد و از نظر ارزشى معادل 6/1درصد فرش هاى صادراتى كشورمان بوده است كه البته هيچ نمودى در بازارهايى كه در معرض ديد حجاج است ندارد. (ر. ك: پايگاه گمرك ج. ا. ايران)

٢. طرف تقاضا

ايران اخيرا براى نخستين بار با اعزام هشتصد هزار عمره گزار، رتبه نخست اعزام زائران عمره را بين كشورهاى اسلامى و نيز جهان به خود اختصاص داده است. از سوى ديگر، متقاضيانى كه قبلا ثبت نام كرده اند تا سال 1393 در نوبت اعزام اند و در سال 139٠ نيز ٠٠٠/4٠٠/6 نفر ديگر ثبت نام نموده اند. (1)سهميه حج تمتع سال 1390 نيز 97 هزار نفر بوده كه اگر شرايط كشور عربستان سعودى اجازه دهد و امكان اعزام متقاضيان حج را داشته باشيم، امروزه حدود 10 ميليون نفر از مردم كشورمان آمادگى اعزام به حج تمتع و عمره را دارند (2)و 17 سال طول مى كشد تا نوبت به كل ثبت نام كنندگان برسد تا به حج تمتع مشرف شوند. البته اگر ثبت نام ها را متوقف نمى كردند، ممكن بود كه اين مدت به سى سال هم نزديك شود.

نظر به اينكه هواپيمايى جمهورى اسلامى قدرت جا به جايى كل زائران ايرانى را نداشته، شركت


1- كه از طريق قرعه كشى، تعداد ٠٠٠/4٠٠/2 در سال هاى پس از 1393 اعزام مى شوند و براى بقيه نيز تصميم گيرى خواهد شد.
2- ثبت نام از متقاضيان سفر حج عمره در سال 139٠ كه در شش هزار شعبه بانك ملى و ملت در سراسر كشور آغاز شده بود بعد از يك ماه به پايان رسيد و براساس آخرين آمارها حدود پنج ميليون نفر ثبت نام كرده اند. بعد از انجام قرعه كشى حدود ٠٠٠/5٠٠/2 نفر، مجوز سفر دريافت مى كنند كه اعزام آنها از سال 1393 آغاز مى شود. اين تعداد به جز ثبت نام قبلى عمره است كه تا سال 93 اعزام مى شوند و نيز علاوه بر ثبت نام حج تمتع است. (پايگاه اطلاع رسانى حج و زيارت استان تهران) .

ص: 180

هواپيمايى عربستان انتقال قريب به 54 درصد از زائران ايرانى را به خود اختصاص داده كه بازار خوبى براى آنها شده است. (1)برآوردها نشان مى دهد كه ايرانيان سالانه براى حج به طور متوسط حدود 5/2 ميليارد دلار ارز، از جمله جهت نقل و انتقال حجاج و عمدتاً به سود عربستان هزينه مى كنند و اين علاوه بر خريد سوغات و برخى مخارج ديگر ازجمله هزينه هاى ويزاست كه مجموعا حدود 5 ميليارد دلار تخمين زده مى شود و در ميان كشورهاى اسلامى رتبه اول را دارند.

اگر هر زائر ايرانى خانه خدا بين سى صد تا هفت صد دلار در عربستان، خدمت - علاوه بر خدمات كاروان - و كالا و از جمله بيشترين آنها سوغات خريد كند، سالانه قريب به پانصد ميليون دلار نيز براى اين منظور از كشور خارج مى شود. برخى از حجاج، ليست بلندى را براى خريد سوغاتى همراه دارند و چمدان هاى بزرگى در بازگشت همراه زائران است.

فروشندگان عربستانى نيز براى جذب بيشتر مشتريان ايرانى اقدام به يادگيرى زبان فارسى كرده اند تا بهتر بتوانند با مشتريان ايرانى خود ارتباط برقرار كنند؛ يعنى همان وضعيتى كه در بازارهاى عراق و سوريه نيز وجود دارد.

از سوى ديگر، حجاج ايرانى در چهل روز نخست مراسم 19 ميليون تماس تلفنى از طريق ٠٠٠/5٠٠/7 تماس از ايران به مقصد عربستان داشته اند كه به 17 ميليون دقيقه مكالمه تلفنى مى رسد. افزون بر اين ٠٠٠/20٠/1 ارتباط تلفنى حجاج ايرانى از عربستان به مقصد كشورمان با حدود دو ميليون دقيقه مكالمه انجام شده است. مى توان تخمين زد كه اين رقم به نزديك سى ميليون دقيقه براى حدود 55 روز (2)هم برسد.

اثرات تقاضاى ايرانيان

١. خروج نسبى بالاى ارز از كشور

كشورهاى اسلامى هر يك به نوبه خود مى كوشند خدمات هرچه بيشترى براى حجاج كشورشان از منابع داخلى و به ويژه از طريق بخش خصوصى تأمين نمايند. بدين لحاظ به ويژه از نظر حمل ونقل - با ظرفيت كافى - و اسكان، شركت هاى خصوصى در بيشتر اين كشورها در رقابتى تنگاتنگ با يكديگر قرار دارند و علاوه بر تجهيز ملزومات سفر از كالاهاى ساخت داخل، بازار رقابتى آنها را مجبور


1- جمع كل ناوگان هما در سال 1388 تعداد47 فروند هواپيما و صندلى با ميانگين سنى بيش از سال بوده است (پايگاه اطلاع رسانى صنعت هواپيمايى كشور) .
2- تاريخ اولين پرواز حجاج ايرانى به عربستان 16 مهر و آخرين پرواز از عربستان 11 آذر ماه 139٠ بوده است. (پايگاه اطلاع رسانى صنعت هواپيمايى كشور) .

ص: 181

مى كند تا هزينه هاى پولى و ارزى خود را به حداقل برسانند. همچنين از نظر تهيه سوغات نيز، زائران اكثر كشورها تقيدى ندارند؛ درحالى كه هزينه سفر حجاج ايرانى و به خصوص هزينه هاى ارزى، مخصوصاً براى تهيه سوغات به نسبت بسيار بالاست. همچنين برخى از زائران، وجوهات شرعى خود را تأديه نكرده، عازم حج شده اند كه قبل از انجام واجبات مجبور به تسويه با ارز همراه خود مى شوند.

٢. تضعيف ارزش پول ملى

از بديهيات اقتصاد بين الملل اين است كه اگر در بازارى، عرضه ارز خاصى افزايش يابد، ارزش آن ارز، كاهش مى يابد. يكى از مشكلات زائران كشور ما اين است كه ريال ايرانى فراوانى با خود به حج مى برند و آن را كم اعتبار مى كنند.

در روزهاى نخست حضور زائران، كالاها گاهى بيشتر از نرخ روزهاى ديگر به فروش مى رسند. در اين ميان، زائران ايرانى با پول رايج كشور در عربستان اقدام به خريد مى كنند و علاوه بر اينكه اين مبادله غير قانونى است - و رفتار ايرانيان را بى اعتبار مى كند - فروشندگان آن بازارها نيز با كم ارزش كردن پول ايرانى، كالاهاى خود را به فروش مى رسانند (1)؛ درحالى كه زائران ديگركشورها براى خريد از ريال عربستان استفاده مى كنند و معمولاً حجم خريد آنها از ايرانيان نيز كمتر است.

آنچه در اين بازارها جلب توجه مى كند، حضور افرادى است كه در بازار و در ميان دست فروش ها قدم مى زنند؛ درحالى كه مدام كلمه ايرانى را به فارسى به زبان مى آورند. اين افراد، پول ايرانى را از مغازه دارها و دست فروش ها با ارزشى كمتر از آن چه در بازار ارز و صرافى ها مبادله مى شود، خريدارى مى كنند.

رفتارى از اين دست از سوى برخى از ايرانيان و برخورد فروشندگان كالا در عربستان با پول ايرانى، در بى ارزش كردن آن، علاوه بر زيان خريدار، نوعى بى احترامى به پول ملى كشور ما به شمار مى آيد.

٣. تضعيف كالاهاى توليد داخل

بعضاً ديده شده كه برخى زوار ايرانى كالاهايى را به صورت چمدانى براى سفر حج وارد عربستان نموده، آنها را با خواهش و به دور از عرف مبادله، به مغازه داران عرضه مى نمايند. اين كار ما صورت خوشايندى ندارد و كالاهاى ايرانى را از قدر و قيمت مى اندازد. از سويى ديگر، حجاج كشورمان، برخى از كالاهايى را كه به وفور و به نسبت ارزان در كشورمان توليد مى شود - به ويژه پوشاك - به تعداد زياد تهيه مى كنند و به عنوان سوغات يا استفاده شخصى با خود به همراه مى آورند. نتيجه اينكه


1- حتى در سال 139٠، به علت نوسانات قيمت دلار نسبت به ريال ايران، اغلب فروشندگان، از پذيرفتن ريال ايران امتناع مى كرده اند. .

ص: 182

سالانه كه از محل واردات انبوه سوغات از حج، تعداد زيادى فرصت شغلى در اثر كاهش توليد يا حتى ورشكستگى بنگاه هاى داخلى از دست مى رود يا اينكه مشاغل بالقوه ايجاد نمى گردد.

4. عدم رعايت شئونات و تحقير ايرانيان

در ميان خريداران كالاهاى بى كيفيت، حضور ايرانى ها پررنگ تر است، به طورى كه برخى دست فروش هاى آفريقايى، به صورت الكن، به زبان فارسى صحبت مى كنند و برخى دست فروشان كالاهاى نازل، ايرانى ها را از بهترين خريداران خود به شمار مى آورند.

همچنين تردد زائران ايرانى در بازارها چهره ناخوشايندى از حجاج ايرانى در اذهان ديگر مسلمين ايجاد كرده است. در عربستان رسم بر آن است در نوبت پنج گانه نماز جماعت، تمام مغازه ها و بازارها تعطيل مى شود و همه به نماز مى ايستند، اما در همين حال مشاهده مى شود برخى از هموطنان در مقابل فروشگاه ها در انتظار بازگشت صاحبان مغازه ها هستند.

برخى زائران ايرانى از رفتار بعضى فروشندگان رضايت ندارند. به گفته آنان، در برخى از فروشگاه هاى گران شهر، به گونه اى با ايرانى ها رفتار مى كنند كه گويى توان خريد كالاهاى لوكس را ندارند و رفتار آنها موجب مى شود، از خريد در آن فروشگاه منصرف شوند. برخى از اين فروشندگان به محض مشاهده سرگردانى ايرانى ها در فروشگاه ها، آنها را به بخش ارزان قيمت يا مشمول تخفيف هدايت مى كنند. اين درحالى است كه ايرانى ها هر سال، هزينه قابل توجهى را در حج تمتع و عمره -بسيار بيش از حجاج ساير كشورها - براى خريد سوغاتى در عربستان صرف مى كنند.

در برخى مواقع، متصديان فروشگاه هاى لوكس، از حضور ايرانى ها در اين مراكز خريد تعجب مى كنند و طعنه مى زنند كه مگر شما با آمريكا رابطه برقرار كرده ايد كه اجناس آمريكايى مى خريد و آيا تحريم آمريكا براى ايران شكسته شده است! و حتى مأموران كشور عربستان، برخى توهين ها را نسبت به زوار ايرانى روا مى دارند.

سخن پايانى

اشاره

در اين نوشتار درباره اقتصاد حج كه در سطوح خرد، كلان، توسعه، منطقه اى، بين الملل و جهانى شدن قابل بررسى است، بيشتر به بازار حج پرداخته شده كه موارد زير، به سطوح مختلف فوق مرتبط است.

١. افزايش تقاضاى حج

تقاضاى حج عمره ركوردى جديد بر جاى گذاشته، زيرا تعداد رواديد سفرى كه براى عمره در سال 2011 صادر گرديد چهل درصد بيش از سال قبل از آن بوده است. طبق برآورد كميته حج و عمره اتاق

ص: 183

بازرگانى مكه، هزينه يك زائر در عمره حدود 375٠ ريال عربستان (معادل يك هزار دلار) در يك هفته است. در همين حال، كميته گردشگردى اتاق بازرگانى مدينه نيز درآمد اقتصاد عربستان را در بخش عمره امسال 8.33 ميليارد ريال سعودى تخمين زده كه اين ميزان بالاترين درآمد از زمان آغاز قانون جديد عمره در سال 20٠٠ است.

بر اساس نظام جديد عمره، هفت ماه از سال قمرى، يعنى از ربيع الاول تا پايان ماه رمضان، عمره انجام مى شود. علت استقبال بيشتر حجاج عمره امسال به عواملى چون گشوده شدن خطوط پروازى مختلف از پايتخت هاى خارجى به مدينه و همچنين بهبود ارائه خدمات به حجاج عنوان شده است.

سلطه كالاهاى غربى و در دهه هاى گذشته، ژاپنى و در سال هاى اخير چينى بر بازار مسلمانان و به ويژه عربستان كه در ايام حج شدت مى يابد، انتقال درآمدهاى ارزى، اشباع بازار داخلى از كالاهاى خارجى و تغيير فرهنگ مصرفى و سبك زندگى - به ويژه براى جوانان - و نيز تضعيف و ورشكستگى بنگاه هاى داخلى را به دنبال دارد.

٢. خصوصى سازى حج

٢. خصوصى سازى حج (1)

خصوصى سازى در ژاپن در بخش هاى مختلف از جمله حمل و نقل گسترش يافته است. بر اين اساس، دولت ژاپن در بخش خصوصى هيچ دخالتى ندارد و اين موضوع زمينه اى براى ايجاد رقابت در عرصه هاى مختلف بخش خصوصى است و تسهيلاتى نيز براى اين بخش ارائه نمى كند. اين موضوع براى كاروان هاى كوچك حج هم كه توسط بخش هاى گردشگرى نيز كه از جمله شركت هاى خصوصى اين كشور به شمار مى آيند، صادق است.


1- بعد از اينكه اعلام شد اعزام زائر فقط از طريق شركت هاى خصوصى امكان پذير است، كارگزاران سازمان حج و زيارت، چهار شركت را تجهيز كردند كه به «شمسا» معروف شد. از اين پس همه فعاليت هاى مربوط به اعزام زائران از طريق زير مجموعه «شمسا» امكان پذير گرديد اين شركت ها سهميه اعزام زائر را براى هر دفتر خدمات زيارتى تعيين مى كنند كه نگرانى مسئولان دفاتر خدمات زيارتى را از بين نبرده است. يك سهميه ماهانه 4٠ نفره اعزام به كربلا و دو تا سه سهيمه اعزام كاروان 120 تا 13٠ نفره به حج، فعاليت هاى سالانه يك دفتر خدمات زيارتى را تشكيل مى دهد؛ كه با احتساب هزينه هاى ثابت مانند اجاره، و جارى مانند پرسنل، از نظر آنان مقرون به صرفه نخواهد بود. مصوبه اى كه در هيئت دولت تصويب شده، دفاتر خدمات زيارتى را قادر به اعزام زائر به صورت مستقيم به كشور عراق مى كند، اما در نهايت «شمسا» است كه در فروش بليت ها، رزرو هتل ها و اخذ رواديد، به طور انحصارى تصميم خود را بر شركت ها اعمال مى كند. تعرفه اعزام زائر به عتبات عاليات زير نظر «شمسا» تعيين مى شود و هيچ دفترى حق ندارد پايين تر و بالاتر از اين تعرفه، زائر اعزام كند. همچنين پكيج خدمات به زائر با نظر «شمسا» بسته مى شود. .

ص: 184

افغانستان براى هر سال 3٠ هزار سهميه حجاج دارد كه دولت اين كشور، رفته رفته خدمات حج را به بخش خصوصى مى سپارد و از اين تعداد، فعلا 10 هزار نفر آنان را بخش خصوصى اعزام مى نمايد. سال گذشته 4٠٠ شركت خصوصى در افغانستان جواز فعاليت گرفته بودند كه امسال با توجه به افزايش سهم بنگاه ها، به 6٠٠ شركت رسيده است. اين شركت ها به دولت ماليات مى دهند و دولت نيز از آنان حمايت مى كند.

در تركيه نيز بخش خصوصى در تمامى امور از جمله حج بسيار گسترده و فعال است؛ به طورى كه بخشى از بازار عربستان را از آن خود نموده كه از اين نظر از معدود كشورهاى موفق است تا جايى كه رستوران هاى ترك به ويژه در ايام حج، در جاى جاى تجمع حجاج، شعبه داير و بخشى از غذاى زائران را عرضه مى كنند.

گرچه شركت هاى هواپيمايى بخش خصوصى تركيه كه در سال هاى اخير از توسعه زيادى برخوردار شد و تعداد آنها به 15 شركت رسيده است، در پى بروز بحران مالى در جهان و با لغو برخى از تورهاى جهانگردى كشورهاى اروپايى كه درصدد اعزام گردشگر به تركيه بودند، با ركود روبه رو شده بود، اما با فرارسيدن موسم حج براى اين شركت ها فرصتى به دست آمد تا هواپيماهاى خود را براى انتقال حجاج به عربستان و الجزاير اجاره بدهند و درآمد ارزى نسبتاً بالايى كسب نمايند.

حتى اگر كشورى خصوصى سازى كامل را در اقتصاد حج مناسب نداند، روى آوردن به تعاونى ها روشى مطلوب است. چنانچه به دلايلى، دولت به مديريت امور حج متعهد باشد، مى تواند واحدهاى زير مجموعه خدمات رسانى حج را به صورت رقابتى اداره نمايد كه نمونه موفق آن در مالزى در دهه هاى گذشته اجرا شده است.

در كشور مالزى، مؤسّسه «تابونگ حاجى» به عنوان يك مؤسسه توسعه اقتصادى ملى با 3 اصل رقابت، سرعت و سود دهى، مسئول اعزام زائران مالزيايى به بيت الله الحرام است. هدف اين مؤسسه به كارگيرى يك سياست اقتصاد اسلامى است كه از يك طرف، از تجمع ثروت و نقدينگى بين مردم جلوگيرى كند و از طرف ديگر، بتواند داوطلبان انجام فريضه حج را به مكه اعزام نمايد؛ به نحوى كه زائران، دچار مضيقه مالى نشوند و پس از بازگشت از اين سفر الهى، در تنگنا قرار نگيرند.

فعاليت هاى سرمايه گذارى در مؤسسه تابونگ حاجى، انواع مختلفى دارد، مانند بازرگانى، صنعتى و كشاورزى. از آنجايى كه اين سرمايه گذارى ها به روش «اقتصادِ مدرن» برنامه ريزى مى شود، توانسته است بازدهى خوبى به همراه داشته باشد.

پروفسور اونگكا عبدالعزيز استاد دانشگاه مالزى و مدرس رشته اقتصاد روستا، طى برنامه اى، تشكيل

ص: 185

«تعاونى پس انداز زائران» را مطرح نمود. (1)


1- پروفسور اونگكا در سال 195٠ دريافت كه مسلمانان اين كشور وجوه نقد خود را با هدف سفر به اماكن مقدس به روش سنتى، پس انداز مى كنند تا به ربا آلوده نگردد. در سال 1959 اونگكا طرح «بهبود اوضاع اقتصادى آينده زائران» را ارائه كرد زائران بتوانند پول خود را به صورت تدريجى در نهادى بدون ربا و سودآور، پس انداز نمايند تا هنگام عزيمت به حج، در طول سفر و پس از بازگشت، دچار مضيقه مالى نشوند. اين مؤسسه در سال 1963 با 1281 عضو و سرمايه 6٠٠/46 دلار مالزى (هر 3/2 واحد، معادل يك دلار آمريكا) آغاز به كار نمود و طبق برآوردها تا سال 20٠٠، تعداد اعضا و سرمايه گذاران آن به ٠٠٠/25٠/4 نفر رسيده كه 5٠ درصد جمعيت مسلمانان مالزى است. اين سرمايه گذارى غير ربوى است و سود خالص، پس از كسر زكات 5/2 درصدى و اعطا به مستمندان، پرداخت مى شود. اين مؤسسه سعى كرده تا به دور از بوروكراسى، با توسعه شعبات خود در سراسر كشور، مردم را به سرمايه گذارى تشويق نمايد و سودى كه مى پردازد، كمتر از ساير مؤسسات نباشد؛ در غير اين صورت، از ذخيره اى به اين منظور، سود را به سقفِ انتظارى مى رساند و با وارد شدن در «رقابت» ، سرعت و سود را سرلوحه فعاليت هاى خود قرار داده است. سرمايه گذاران در صورت لزوم مى توانند بخشى يا تمام سرمايه خود را برداشت نمايند و در ايام حج نيز از سوى زائران اصل و فرع سرمايه قابل پرداخت است. اين مؤسّسه، فعاليت هاى خود را در زمينه هاى صنعت، كشاورزى، بازرگانى، فروشگاه هاى زنجيره اى و ساختمان سازى در حد وسيع و مطابق با قوانين اسلامى، گسترش داده و شركت هاى وسيع خاص و عام را تحت پوشش خود گرفته و همچنين در بخش خصوصى سرمايه گذارى نموده است. از طرفى، حمايت دولت از كمترين ميزان سرمايه هر سهام دار، بر اعتبار مؤسسه افزوده و سرمايه گذاران اطمينان دارند كه نه تنها سرمايه شان مطابق اسلام به كار گرفته مى شود، بلكه دولت نيز در مقابل آن مسئول و مؤسسه نيز با پشتيبانى دولت، روز به روز سرمايه اش را افزايش داده است. از سوى ديگر انتخاب مديران ماهر و با تجربه، موفقيت سرمايه گذارى را تضمين مى كند. ابداع و تنوع در بخش هاى مختلف، توسعه صنعتى را به همراه آورده و باعث بازدهى خوبى مى شود و به همين دليل، سرمايه گذاران داخلى و خارجى همواره به سرمايه گذارى در شركت هاى آن را تمايل دارند. شركت ساختمان سازى «اوروس بنيا» از شركت هاى تابعه، ساخت كليه ساختمان هاى مؤسّسه را به عهده داشته و ساختمان دفتر و مجموعه مركزى تابونگ حاجى كه 38 طبقه است، نيز از ساخته هاى اين شركت است. در حال حاضر، اين مؤسسه داراى 84 شعبه و چهل مجتمع در سراسر كشور است كه يكى از آنها در جده است. همچنين در سال 1982، مجموعه زائران در كلاناجايا ساخته شد كه مجهز به سالن هاى مختلف، مسجد، رستوران، اطاق هاى سمينار و پاركينگ چند طبقه است كه آسايشگاه زائران براى فرصت هاى قبل از عزيمت است. همچنين كسانى كه قصد مسافرت به خارج از كشور را دارند از آن استفاده مى كنند. دولت نيز براى مراسم مختلف آن را اجاره مى كند. از عوامل ديگر موفقيت اين مؤسسه عبارتند از: الف) مديريت كارآمد و ايجاد اعتماد در مردم با شعار حق با متقاضى است. ب) آموزش كاركنان و رقابت و اختيارات مديران. ج) رسيدگى به درد دل و شكايات مردم در هر زمان و تسريع در انجام امور زائران. د) همكارى با مؤسسات ديگر و رابطه با بخش هاى ديگر دولتى و غير دولتى. ه) همكارى و داشتن روابط حسنه با دولت سعودى و قرار دادن امكانات مناسب از طرف عربستان. و) اعمال سيستم «كنترل و موازنه» و تفكيك اقتدار بين دستگاه دولتى، هيئت مديره، سرمايه گذاران و بازرسان. ز) داشتن حداقل بوروكراسى در كارهاى صدور گذرنامه، اخذ ويزا، انجام امور بهداشتى زائران در حداقل زمان ممكن. ح) رسانه هاى گروهى نيز در توليد برنامه هاى شبانه روزى واطلاع رسانى به زائران نقش مهم و بسزايى ايفا مى كنند. ط) استفاده از وسايل مدرن و تأسيس شعبات فرعى در كليه نواحى و روستاهاى مالزى. از اين گذشته چنانچه تعداد تقاضاى زائران براى اعزام با كشتى به حداقل سه هزار نفر برسد، اين انتقال از طريق دريا انجام مى گيرد. بين شصت تا هفتاد هواپيماى چارتر يا بوئينگ 747 تا ظرفيت 5٠5 نفر كار انتقال زائران را در موسم حج انجام مى دهند (ر. ك: ميقات حج، زمستان 1372 .

ص: 186

در ايران، سازمان حج و زيارت، به ويژه در حوزه تورهاى حج و زيارت سازمانى درون گرا است و به بازنگرى و ابلاغيه اصل 44 قانون اساسى عنايت چندانى ندارد.

در زمينه خصوصى سازى عمره، اعتقاد تصميم گيران بر اين است كه برخى بنگاه هاى خصوصى به دنبال سود شخصى اند و سياست خصوصى سازى در اين زمينه را مردود اعلام مى كنند؛ درحالى كه مزيت خصوصى سازى در انگيزه هاست كه از طريق سود، حاصل مى گردد و اين به اصطلاح شر فردى (سود آورى و رقابت براى حذف رقبا) ، نوعى خير جمعى (ارتقاى كيفيت و كاهش قيمت) را به دنبال دارد. ضمن اينكه حج تمتع نيز با توضيحى كه در ابتداى اين بخش داده شد، با خصوصى سازى به معناى اقتصادى و رقابتى آن فاصله دارد.

سفر به عتبات عاليات قبلاً با هزينه بالا و كيفيت پايين صورت مى گرفت، و تنها در زمينه قيمت بليط پانصد دلار دريافت مى شد، اما پس از ساماندهى و ايجاد رقابت هزينه بليط به 23٠ دلار كاهش يافت و كيفيت خدمات نيز بسيار مطلوب تر شد. (1)در دوره جهانى شدن و مسابقه كشورها براى توسعه در سطح بين الملل، هيچ كشورى بدون خصوصى سازى واقعى و وارد شدن در رقابت، راه به جايى نخواهند برد.

٣. سنت دگرگون شده سوغات

سوغاتى متبرك و سفره وليمه ساده كه همگان به ويژه فقرا در آن ميهمان مى شدند، مانند بسيارى از سنت هاى دينى ايرانى دچار تغيير شده، جاى خود را به تالارهاى مجلل و ميهمانان ويژه داده و سوغاتى


1- هم اكنون هزار و 45٠ دفتر داراى مجوزند كه امر ثبت نام و اعزام به عتبات عاليات را با نظارت سازمان حج و زيارت انجام مى دهند (خبرگزارى ميراث فرهنگى) . .

ص: 187

قواره هاى چادرى تبرك شده و سنگ غار حرا و آب زمزم نيز به رايانه كيفى، لوازم صوتى، تصويرى، آرايشى و بهداشتى تبديل شده است. در نتيجه هزينه حجاج، به دو يا چند برابر افزايش يافته و خريد سوغاتى و رزرو سالن پذيرايى، كارت هاى رنگارنگ دعوت و فيلم بردارى حرفه اى نيز به دغدغه هاى زائر تبديل شده است. بدتر اينكه حتى در برخى موارد اين مبالغ از طريق قرض تأمين مى شود.

زائران به بهانه ارزان تر بودن كالا، خريد جهيزيه و سوغاتى، يا سفارش هايى كه از آشنايان گرفته اند، هزينه هاى گزافى مى پردازند و چشم و هم چشمى و خريد سوغاتى هاى سنگين به مهم ترين آفت هاى حجاج ايرانى تبديل شده است، اما اگر به هزينه هايى كه براى هر ساعت حضور در اين سفر معنوى پرداخت شده و نيز هزينه فرصت طلايى از دست رفته؛ يعنى از بين رفتن اوقات روحانى نيايش در كنار خانه خدا و حضرت رسول (ص توجه شود خواهيم ديد كه قيمت واقعى كالاها بسيار بالا خواهد بود.

خلاصه با هزينه ارزى اضافى كه ايرانيان، سالانه در عربستان مى پردازند، مى توان قريب صد هزار مسكن روستايى براى فقرا احداث كرد، يا بيش از صد هزار فرصت شغلى كشاورزى و صنعتى ايجاد نمود.

از اين گذشته در شرايطى كه تحريم هاى اقتصادى عليه كشورمان، حصول درآمدهاى ارزى را بسيار مشكل نموده، خروج اين همه ارز- صرف نظر از اينكه كشور ميزبان آن را در چه جهتى هزينه مى كند- به هيچ وجه به صرفه و صلاح كشور و همچنين تك تك شهروندان نيست.

4. بى توجهى به مزيت نسبى كشورمان

نمونه ايرانى كالاهاى خارجى موجود در بازارهاى عربستان - به خصوص از نوع چينى اش - به ويژه پوشاك با كيفيت داخلى در بازارهاى كشور به وفور يافت مى شود؛ درحالى كه خريد آنها در سفر، فقط از وقت و انرژى مى كاهد، همچنين مزاحمت بسته بندى، هزينه و زحمات حمل و نقل و احياناً عوارض گمركى را براى زائر در بر دارد.

از سوى ديگر، توليد كنندگان كشورمان نشان داده اند كه مى توانند حتى در اروپا با بنگاه هاى ديگر رقابت نمايند. (1)برندهاى معروف جهانى، در مناطقى از جهان اسلام، از نيروى كار ارزان استفاده مى كنند؛ چنانكه نمونه بنگلادش در اين مقاله مرور گرديد. آنان با اجحاف بسيار از كارگران آن كشور استفاده و يا به تعبير دقيق تر، سوء استفاده مى كنند؛ درحالى كه اگر شرايط مناسب فراهم شود و كشورمان بتواند در معرفى چند برند محدود در جهان اسلام موفق گردد (2)، نيروى كارى كه بتوان آنان


1- در دهه 137٠ شركت سحر و اليكا، پوشاك زيادى را به آلمان صادر مى كرد و به قيمت بسيار بالاتر از عرضه در ايران به فروش مى رساند تا جايى كه صادرات، از فروش داخل آن پيشى گرفته بود.
2- امروزه برند ها در پوشاك از چنان اهميتى برخوردار شده اند كه نام توليد كننده از پشت يقه به روى آستين البسه منتقل شده است. .

ص: 188

را از شبه بردگى و خدمت به غير مسلمانان نجات داد و بدون اجحاف، در خدمت توليدات شركت هاى مسلمان قرار داد در كشورهاى اسلامى بسيار است. از لحاظ عرضه فرآورده ها نيز يكى از بهترين نقاط با تأكيد بر نحوه و فرايند توليد، بازارهاى موسمى حج است.

همچنين كشور ما در بسيارى از كالاها مانند فرش، پسته و زعفران، از بهترين توليد كنندگان جهان (1)و از مزيت نسبى بالايى برخودار است، اما از اين توليدات در بازارهاى مكه و مدينه خبرى نيست. اين درحالى است كه مزيت نسبى يك كالا در تجارت بين الملل حرف اول را مى زند.

5. رتبه ايران در اقتصاد و دستيابى به منافع بازار حج

برخى از مشكلاتى كه در سطور گذشته بدان پرداختيم به وضعيت كلى اقتصاد و كسب و كار كشورمان بر مى گردد؛ مثلاً تركيه كه، هم در بازار جهانى و هم در بازار حج، سهم نسبتا وسيعى دارد، در اكثر شاخص هاى زير، وضعيت بهتر و در خيلى از موارد، وضعيت بسيار بهترى نسبت به ايران دارد.

بر اساس گزارش مجمع جهانى اقتصاد، رتبه ايران در جمع 139 كشور از نظر شاخص ها و متغيرهايى نظير تورم (121) ، شفافيت سياست گذارى دولت (124) ، حمايت از سرمايه گذارى (127) ، كيفيت زيرساخت حمل ونقل هوايى (13٠) ، سهولت تجارت (135) ، تعرفه هاى واردات و صادرات (135) ، سهولت دسترسى به وام ها (136) ارزيابى شده كه در رديف سى كشور آخر قرار دارد.

در اين گزارش، فعالان بخش خصوصى ايران پانزده مانع را بيان داشته اند؛ از جمله: دشوارى هاى ناشى از عدم ثبات در سياست هاى دولت، تورم، ديوان سالارى دولتى، عدم وجود زيرساخت هاى كافى، مقررات دست وپاگير نيروى كار، عدم رعايت اصول اخلاقى توسط نيروى كار و فساد و مقررات ارزى.

ايران در بين 17 كشور منطقه از جهت شاخص ثبات در سياست هاى اقتصاد كلان، در رتبه نهم، زيرساخت هاى لازم براى رقابت پذيرى رتبه دهم، پيشرفته بودن نهادهاى اثرگذار بر رقابت پذيرى رتبه دوازدهم، پيشرفته بودن بازارهاى مالى رتبه چهاردهم قرار داشته است و تنها دو كشور سوريه و مصر در آخرين شاخص، پايين تر از ايران جاى داشته اند.

اين شاخص ها جايگاه خوبى را از اقتصاد ايران نشان نمى دهند؛ بنابراين نقش كشور در بازار حج نيز تحت تأثير همين شرايط است و بيشتر كمبودها و اثر شاخص هاى ضعيف كشور با درآمدهاى نفت -كه با خطرپذيرى همراه شده است - جبران مى گردد.


1- به طورى كه مثلاً در مورد فرش، كشورهايى مانند پاكستان و چين كه از ايران تقليد نموده و پس از انقلاب اسلامى بازار ايران را در بسيارى از كشورها از آن خود كرده اند، طرح و نقش هايشان بر اساس توليدات ايران است؛ ازجمله طرح كاشان، كرمان و تبريز. اما خبره ترها آن را به عنوان كاشان پاكستان، كرمان پاكستان مى شناسند؛ يعنى قالى طرح كاشان ولى توليد پاكستان. .

ص: 189

6. آينده نگرى در اقتصاد ايران

با ادامه وضعيت فعلى از نظر استخراج، صادرات و درآمد ارزى نفت، تا ده سال آينده، درآمد ارزى از محل صدور نفت، براى كشورمان اطمينان بخش نيست. با اين توضيح كه اگر استخراج نفت به صورت دو يا سه سال قبل ادامه يابد و در صورت تداوم تحريم ها و خروج شركت هاى فعال در كشف و استخراج نفت، سالانه از ظرفيت توليد كاسته مى شود. و از سوى ديگر، به رغم افزايش قيمت سوخت در كشور، مصرف داخلى سوخت، به دليل كم كشش بودن تقاضا نسبت به قيمت و نيز افزايش سالانه تعداد خودروها بيشتر شده؛ به طورى كه برآوردها نشان مى دهد كه در پايان دهه139٠، مازاد مصرف چندانى براى صادرات وجود نخواهد داشت (ر. ك: گلاب، 139٠) ضمن اينكه تحريم خريد نفت نيز ممكن است اين فرايند را به جلو بيندازد.

ساير موارد

١. مزاحمت بيمارى هاى مسرى

سرماخوردگى به ويژه از نوع آنفلوآنزا در ايام حج بسيار شايع است و طبق برآوردها سالانه، انواع جديد اين بيمارى از اقصى نقاط جهان از طريق زائران منتقل مى شود. از طرفى واكسن هاى موجود نيز حداكثر با نوع بيمارى هاى شناخته شده قبلى مقابله مى كنند. از سوى ديگر سالانه تعداد بسيار زيادى از حجاج به انواع جديدى از بيمارى ها خصوصا آنفلوآنزا مبتلا مى شوند كه هزينه مادى بالايى دارد و فرصت معنوى ارزشمند حجاج را دچار اشكال مى كند. اين بيمارى ها پس از بازگشت حجاج، بيشتر شيوع مى يابد، چرا كه استقبال كنندگان زيادى را - به دليل مصافحه - نيز مبتلا مى نمايد. مى توان هزينه هاى درمان اين بيمارى ها شامل هزينه فرصت هاى از دست رفته، ويزيت پزشك، دارو و درمان را فقط براى ايرانيان، حدود 27 ميليارد ريال در سال برآورد نمود.

٢. اسراف

بسيار ديده مى شود كه به ويژه در شهرهاى بزرگ، افراد براى چندمين بار عازم سفر حج شده، پس از بازگشت، هزينه هاى گزافى بابت موارد مستحب و غير مستحب مانند برپايى مراسم ديدار با هزينه هاى سنگين بابت رزرو سالن هاى مجلل، كارت هاى پر هزينه دعوت، پذيرايى هاى افراطى، مداحى هاى پر خرج و چشم و هم چشمى هاى بيهوده، صرف مى كنند. در كشورى كه شمار جمعيت زير خط فقرش نگران كننده است؛ درحالى كه سالمندانى هستند كه ثبت نام كرده اند و سال هاست كه در آرزوى تشرف به سر مى برند. همچنين غذاهاى تكرارى كه براى حجاج تدارك مى گردد و زائران، آنها را كمتر مصرف مى كنند و بسيارى از آنها به ويژه در روزهاى آخر دور ريز مى شود.

ص: 190

نتيجه گيرى و پيشنهادات

١. نتيجه گيرى

مهم ترين نتايجى كه مى توان از اين مقاله گرفت، به طور خلاصه اين است كه در طرف تقاضا، ايرانيان، هم از نظر تشرف به حج و هم از نظر مصرف هزينه هاى ريالى و ارزى در اين زمينه، در جهان اسلام از رده هاى نخست به شمار مى آيند، اما از نظر عرضه كالا وخدمات در بازار حج، جايگاه چندانى ندارند. دليل اين موضوع هم درآمد نفت است كه ارز و ريال آن، مستقيم و غير مستقيم در كشور توزيع مى شود.

نكته ديگر آنكه كشورمان با تكيه بر استخراج و صادرات نفت خام، به طور نسبى در سطح منطقه اى و جهانى، مطرح است و كشورهاى غربى على رغم نيازشان به نفت، به دليل نقش اين كالاى استراتژيك و ايفاى نقش كشورمان در سطوح مذكور، براى تأثير گذارى تحريم ها به اين كالاى حياتى اقتصاد ايران رو آورده اند. همچنين با توجه به اينكه ادامه وضعيت فعلى از نظر استخراج، صادرات و درآمد ارزى نفت، با نظر خوش بينانه، تا ده سال آينده، حصول درآمدهاى كلان از محل صدور نفت، براى كشورمان اطمينان بخش نيست، بنابراين براى ما صرفه جويى ارزى و افزايش و ايجاد تنوع در درآمدهاى ارزى غير نفتى، نه يك انتخاب، بلكه تصميمى اجتناب ناپذير است. بنابراين مى توان گفت كه گردشگرى مذهبى، به ويژه سرمايه گذارى در اقتصاد حج، زمينه مطلوبى در كسب درآمد كشورمان دارد كه در بخش پيشنهادها به آنها اشاره مى گردد.

٢. پيشنهادها
اشاره

اگرچه برخى از پيشنهادهاى زير موجب كاهش هزينه هاى ارزى حج براى هموطنان و نيز كمك به بهبود وضعيت اقتصادى كشور خواهد بود، ولى فرهنگ صحيح حج، بايد به تدريج و به صورت فراگير ترويج شود. مسلّماً با فرهنگ سازى، توقعات هموطنان در داخل در خصوص برخى چشمداشت ها و همچنين چشم و هم چشمى زائران تعديل شده، دغدغه زائران نيز از اين جهات كاهش مى يابد.

از سوى ديگر و مهم تر از آن، اصلاح عميق اين فرايندها نيازمند مطالعات وسيع و دقيق علمى و كارشناسانه و اجراى كارآمد آنهاست تا شاخص ها و رتبه ايران را در موارد پيش گفته ارتقا دهند، زيرا فعاليت بنگاه هاى داخلى كه به ورود در رقابتى نفس گير نياز دارد، مشتقى از كليت اقتصاد كشور است و اهتمام سياست گذاران و مجريان را در سطح كلان مى طلبد. گرچه داشتن اراده جدى در اين زمينه لازم و بسيار زمان بر است و فرصت براى ما اندك، اما برخى پيشنهادهاى زير به موضوعات فورى تر برمى گردد:

ص: 191

الف) انطباق منافع حجاج با مصلحت كشور

تجربه نشان داده است كه در بيش از سه دهه گذشته، سالانه هزاران كارگزار روحانى، فرهنگى و ديگران در كاروان ها و بعثه مراجع و ستادهاى مختلف عقيدتى، فرهنگى و غيره به انحاى مختلف - و البته بيشتر از طريق سخنرانى و توزيع كتاب، رساله و بروشورهاى مختلف - در ارشاد حجاج سعى داشته اند، اما در موضوعات اين مقاله، زائران، كمترين اثر را پذيرفته اند و تا زمانى كه سياست گذارى هاى كلان به همين منوال ادامه داشته باشد، نتايج سياست ها هم به همين صورت تداوم خواهد يافت. تلاش هاى فرهنگى و تبليغى هنگامى مؤثر مى افتد كه اولاً مبلغان، خود عامل به تذكرات باشند و در اجراى سياست ها، براى حجاج هم منافعى - اعم از اقتصادى و غير اقتصادى - مترتب باشد و در نتيجه منافع فردى با مصالح ملى سازگار گردد.

ب) دريافت نظر حجاج

سالانه لااقل پنج هزار زائر با تحصيلات عاليه و آشنا به يك زبان خارجى از كشورمان براى حج تمتع مشرف مى شوند كه هر ساله مى توان با همكارى آنان، طرح هاى نظر سنجى از حجاج ايرانى و حجاج كشورهاى ديگر درباره رفتار كارگزاران ايران و نيز رفتار زائران ايرانى را در حج اجرا نمود.

همچنين مى توان طرح هاى تحقيقاتى در اين موضوعات تعريف نمود كه چه بسا زائران تحصيل كرده به طور رايگان در اجراى آن همكارى نمايند. اولين و آخرين نظرسنجى گسترده با پنج هزار پرسشنامه با همكارى پانصد زباندان در سال 1365 انجام گرديد (1)و نتايج خيره كننده اى داشت. گرچه نتايج آن در اسناد طبقه بندى شده قرار گرفت كه ممكن است پس از يك ربع قرن بتوان آن را از طبقه بندى خارج نمود، اما احتمالا هنوز نتايج آن قابل استفاده باشد. همچنين نظرسنجى علمى از حجاج ايرانى در خدمت رسانى هرچه بهتر، مفيد خواهد بود.

ج) تدوين سند چشم انداز و اطلس حج

سند جامع توسعه و آينده امور حج بايد تدوين و اطلس فرهنگ حج در كشور نيز تعريف شود تا متقاضيان تشرف به حج و به ويژه بنگاه هاى مرتبط، تكليف خود را براى سال هاى آتى بدانند و فرصت داشته باشند براى آن برنامه ريزى كنند.

د) ايجاد پايگاه جامع اطلاع رسانى

لازم است پايگاه هاى اطلاع رسانى در اين زمينه گسترش يابد و نظام جامع اطلاعات و آمار از


1- مسئوليت استخراج نتايج از پرسشنامه ها و تدوين گزارش نهايى به عهده اين جانب بود. .

ص: 192

كشورهاى اسلامى در زمينه هاى فرهنگى و اقتصادى، طراحى و پياده سازى شود. البته اين كار به عنوان كالاهاى عمومى از وظايف دولت به شمار مى رود و همپاى آن سازمان هاى غير دولتى نيز بايد در اين جهت به فعاليت تشويق شوند.

همچنين در يك فرايند اطلاع رسانى صحيح، درباره كميت و كيفيت كالاهاى مورد تقاضاى مصرف كننده در حج بايد اطلاعاتى به توليد كنندگان مسلمان داده شود. همچنين اطلاعات مورد نياز مصرف كنندگان در اين مراكز، توليد و توزيع گردد. از طرفى لازم است اطلاعات درآمدها و هزينه هاى حج تمتع و عمره كاملاً شفاف سازى شود.

٣. خصوصى سازى حج

خصوصى سازى حج، جداى از اينكه به رقابت دامن مى زند، رمز موفقيت در اين امر خطير است. حال اگر دايره خصوصى سازى را در اينجا وسيع تر ببينيم و شامل مواردى بشود كه بتواند با حمايت دولت، بخشى (حدود 3 درصد) از بازار سالانه 35 ميليارد دلارى حج را در اختيار بگيرد، در صادرات غير نفتى كشور بسيار مؤثر است. به دست آوردن حتى سهم يك درصدى از بازار حج در كوتاه مدت و گسترش آن در ميان مدت و بلند مدت، تحولى در اقتصاد و توليد بخش خصوصى كشورمان خواهد بود. در اين راستا، پيشنهاد مى شود دولت در ايجاد و معرفى چند برند ايرانى - به ويژه در پوشاك و حداقل در جهان اسلام - اراده اى جدى اعمال نمايد. حتى بهره گيرى از برندها، شركت ها و كشورهاى ترجيحاً اسلامى ديگر نيز در اين زمينه راهگشاست. (1)ايران با اعزام قريب به يك ميليون زائر حج تمتع و عمره در سال به عربستان، توان بالقوه اى در ايفاى اين نقشى مهم داراست. كشورمان مى تواند با سرمايه گذارى در صنعت گردشگرى مكه و مدينه و با مشاركت در تجارت مربوط به زائران حج، و نيز در صنعت خدمات مالى (بانكدارى، بيمه و وكالت) مورد نياز حجاج، بخشى از اين بازار بزرگ را به خود اختصاص دهد كه اين امر با خصوصى سازى اقتصاد حج و انگيزه بيشتر كارگزاران تسهيل مى شود.

چنين كارى بايد به سرعت انجام شود، چراكه منابع آن در اختيار است و به ويژه از طريق بخش


1- قريب نيم قرن پيش كه كشور كره، برنامه توسعه صنعتى خود را اجرايى مى كرد، توليد و معرفى لا اقل ده برند برتر را در جهان از اولويت هاى خود قرار داده بود. جالب اينكه به منظور ارتقاى سيستم بانكى خود و براى تأمين مالى نيازهاى صنعت، هيئتى را به ايران اعزام نمود تا اين فرآيند را از مديران و مربيان بانك صنعت و معدن در ايران فرا بگيرند. چندى است كه آن كشور به اين هدف دست يافته است و بخش اعظم صادرات بيش از چهارصد ميليارد دلارى را (در سال 20٠9) مديون شركت هاى مانند سامسونگ، با ارزش برند5/19 ميليارد دلارى، هيونداى كه جزو ده برند برتر خودروسازى جهان است، دوو، كيا و ال. جى است و حدود دو- سوم ارزش افزوده آن كشور را ده شركت برتر از جمله برندهاى مذكور توليد مى كنند. .

ص: 193

خصوصى قابل اجراست. انجام چنين كار ساده اى از نظر اقتصادى، نيازمند بهبود روابط بين المللى ايران و تقويت موقعيت جهانى به ويژه منطقه اى كشور است. واقعيت آن است كه در شرايط امروز، كار كردن و سرمايه گذارى شهروندان هر كشورى در عربستان، ساده تر از اشتغال و سرمايه گذارى ايرانيان است.

در صورت حمايت از خصوصى سازى در امر حج، راه اندازى فروشگاه هاى ايرانى اعم از عرضه محصولات اقتصادى و فرهنگى در مدينه و مكه، هم از جهت اقتصادى و هم، از جهت فرهنگى به صرفه و صلاح خواهد بود؛ يعنى همان فعاليتى كه تركيه به خوبى به آن مبادرت ورزيده است.

البته فعالان اقتصادى و كارآفرينان در كشورمان از برخى مشكلات مربوط به وضعيت اقتصادى و كسب و كار در مضيقه اند واين مهم (خصوصى سازى حج) مى تواند تابعى از شرايط عمومى اقتصادى كشور باشد كه عزم جدى را مى طلبد تا شاخص هاى برشمرده در فصل قبل، بهبود يابد. زيرا به هرحال اقتصاد حج در داخل، نمودى از كل اقتصاد كشور و نيز شاخص هاى آن است.

4. توجه به مزيت نسبى كشور

فرش و قاليچه زيباى ايرانى هيچ نمودى در بازارهايى كه در معرض ديد حجاج است و نيز اماكن و مساجد مكه و مدينه ندارد. يكى از نيازهاى عمده فرش در عربستان، مفروش نمودن مساجد و اماكن مذهبى بزرگ اين كشور و همچنين تقاضاى زائران است. بايد در اين خصوص تدابير جدى اتخاذ گردد. مركز ملى فرش ايران مى تواند با زمينه سازى لازم جهت حضور وسيع صادركنندگان ايرانى در نمايشگاه جدّه، زمينه سفارش پذيرى و حضور بيشتر صادركنندگان ايرانى را در اين كشور فراهم نمايد. وضعيت كالاهاى ديگر ايرانى نظير پسته و زعفران نيز به چنين تدابيرى نيازمند است.

5. ايجاد بازارچه در پايانه ها

پيش بينى ايجاد بازارچه هاى مخصوص زائران در پايانه هاى خروجى كشور و فراهم كردن شرايط لازم براى اين كه زائران قبل از انجام سفر، خريدهاى ضرورى خود را در داخل كشور انجام دهند و هنگام بازگشت اين خريدها را تحويل بگيرند، نيز اقدامى مؤثر است.

6. برگزارى همايش ها و نمايشگاه هاى اقتصادى و فرهنگى

برگزارى نمايشگاه هاى بين المللى در ميان كشورهاى اسلامى به ويژه در عربستان و موسم حج كه محصولات كشورهاى اسلامى در آنجا كمتر ديده مى شود مى تواند فرصت هاى خوبى را در اختيار ما قرار دهد. چنين نمايشگاه هايى مى تواند سبب آگاهى كشورهاى اسلامى از محصولات اقتصادى يكديگر و بازارياب-ى و مبادله كالاها و خدمات و نيز تأمين مايحتاج و سوغات حجاج گردد. از سوى

ص: 194

ديگر اين همايش ها و نمايشگاه هاى فرهنگى به ايجاد زمينه براى تقويت هويت واحد اسلامى و نيز بازيابى هويت دينى، ملى، تاريخى و تكيه بر مصالح مشترك دينى بسيار مؤثر است تا از مراودات فرهنگى و مبادلات هنرى، به ويژه گردشگرى فرهنگى و هنرى در بين كشورهاى اسلامى حمايت گردد.

در اين ميان حوزه فرهنگى زبان فارسى با محوريت ايران، شامل كشورهاى افغانستان، تاجيكستان، بخشى از ازبكستان و قسمت هايى از كشورهاى تازه استقلال يافته آسياى ميانه است. اين حوزه با جمعيتى بيش از 120 ميليون نفر و با اكثريتى شيعى، يكى از اصلى ترين حوزه هاى تأثير گذار بر جهان است كه نهايتاً مى تواند به انعقاد پيمان هاى فرهنگى شيعى ودر ابعاد وسيع تر، اسلامى بينجامد.

٧. سامان دهى و كنترل حجم سوغات

اگرچه حجم تقاضاى هدايا، بخشى از تقاضاى اعزام به حج است، ايران، بالاترين تقاضاى تشرف را دارد، اما نسبت خريد سوغات ايرانيان بسيار بيشتر از حجاج ديگر است. در مورد كنترل حجم سوغات ورودى به كشور، در بندهاى ديگر اشاراتى شد كه در اينجا به دو نكته تكميلى بسنده مى شود.

يكى اينكه با توجه به شرايط كنونى وضعيت ارز، لازم است در ميزان ارز همراه مسافر به قيمت دولتى براى حجاج تجديد نظر نمود. ديگر آنكه درباره عوارض گمركى نيز مى توان بدون تساهل - كه در مورد حجاج رايج است - مواجه شد و حتى از نظر حجم و اقلام مشمول تخفيفات گمركى، تسهيلات را كاهش داد.

٨. اطلاع رسانى درباره ارز

با توجه به اين كه بيشتر زائرانى كه در صرافى هاى عربستان، ريال ايرانى را به ريال سعودى تبديل مى كنند، نسبت به افرادى كه در كشور، مبادرت به تبديل ارز مى كنند، با زيان مواجه مى شوند، پيشنهاد مى شود سازمان متولى حج با هماهنگى نظام بانكى كشور، امكانى را فراهم كند تا ايرانيان بتوانند در ستادهاى سازمان حج و زيارت در عربستان، ريال ايرانى را به ريال سعودى تبديل كنند تا از اين بابت پول كشورمان در آنجا تضعيف نشود.

از سوى ديگر، در روزهاى نخست حضور زائران ايرانى، ريال ايرانى در بازار آزاد ارزشى كمتر از آن چه در روزهاى پايانى مبادله مى شود، دارد. علت، اين است كه بيشتر فروشگاه ها و مغازه ها در روزهاى پايانى حضور زائران، قيمت ها را كاهش مى دهند و از اين جهت، توصيه مى شود تا در صورت نياز، تبديل پول و خريد در روزهاى پايانى و پس از به جاى آوردن كامل اعمال و زيارات انجام گردد.

همچنين ضرورى است زائران هنگام تبديل پول خود، به معتبر بودن ارز توجه كنند، چرا كه داشتن

ص: 195

پول تقلبى و شبهه پول شويى در عربستان جرم سنگينى دارد. بنابراين پيشنهاد مى شود تا هموطنان پيش از سفر، ارز مصرفى خود را از بانك ها تأمين كنند.

حذف تلفن هاى غير ضرورى، نيز صرفه جويى ارزى - و البته ريالى - را به دنبال خواهد داشت.

١٠. افزايش و ايجاد تنوع در درآمدهاى ارزى

ضرورى است در حد مقدور درآمدهاى ارزى غير نفتى را افزايش داد و تنوع بخشيد كه حج بالقوه يكى از محورى ترين اين اهداف مى باشد. همچنين مى بايد در هزينه ارزى تا حد ممكن صرفه جويى نمود.

ساير موارد

١. كمك به تهيدستان

تشويق و ترغيب حجاج به تخصيص درصدى از هزينه هاى غير ضرورى به منظور ايجاد و گسترش صندوق هاى خيريه براى كمك به تهيدستان مسلمان، شامل: بى خانمان ها در ايران تا قحطى زدگان سومالى، سيل زدگان پاكستان تا جمع آورى كودكان بى سرپرست در مقابل مسجدالنبى و متكديان در مسيرهاى مختلف، به خصوص مسير رمى جمرات كه چهره زشتى را در حج به نمايش مى گذارند. اين كار مى تواند با كمك سازمان هاى دولتى و غير دولتى جهان اسلام در موسم حج صورت گيرد. كه مى تواند به نوعى حركتى نمادين در جهت يكپارپگى و وحدت مسلمان جهان اسلام باشد.

٢. تغيير نحوه دريافت وجوهات

بسيار ديده شده كه روحانيون كاروان ها قبل از شروع اعمال واجب حج، حجاج را مستقيم وغير مستقيم به اداى ديون شرعى، وادار مى نمايند. با توجه به محاسباتى كه حجاج درباره نقدينگى و پيش بينى هزينه اى خود كرده اند، بهتر است در جلساتى كه قبل از اعزام براى حجاج برگزار مى گردد، اين موارد مطرح و وجوهات با پول ملى تأديه گردد. همچنين است دريافت برخى وجوه در بعضى از كاروان ها بابت خدمتكاران به ويژه مداحان كه در بسيارى از موارد با اكراه زائران، پرداخت مى گردد كه از آن نيز بايد اجتناب شود.

٣. مراقبت از بيمارى ها

در مورد بيمارى ها به ويژه آنفلوآنزا كه در ايام حج بسيار شايع است و پس از بازگشت حجاج نيز استقبال كنندگان زيادى را مبتلا مى نمايد (1)، لازم است مراقبت هاى بسيارى صورت گيرد. اگر حجاجى


1- نگارنده هم اكنون كه در حال تدوين اين مقاله است، مبتلا به يك بيمارى طولانى از نوع فوق است كه ظاهراً از همين طريق منتقل شده است. .

ص: 196

كه به اين بيمارى مبتلا شده اند، بتوانند پس از مراجعت، چند روزى استراحت نمايند و سپس از ميهمانان خود پذيرايى نمايند، هم از جهت استراحت زائر و هم از جهت سرايت بيمارى، عارضه اين آسيب كاهش مى يابد.

4. جلوگيرى از اسراف

سفرهاى تكرارى عده اى از زائران كه با توجه به توزيع ناعادلانه درآمد انجام مى شود، معمولا از نظر افراد، به ويژه سالمندانى كه حتى يك بار هم به حج مشرف نشده اند، ناخوشايند و بعضاً تبعيض آميز تلقى مى شود؛ به خصوص اگر اين سفرها در همه مراحل با اسراف و تبذير همراه باشد. موارد از اين قبيل و نيز دور ريز بسيار غذا بايد كنترل شود.

منابع

1. انسان شناسى توسعه و جهانى شدن، ادلمن، مارك و آنجليكوهاوگرود، تلخيص و ترجمه: احسان شاقاسمى، چاپ اول، تهران، مركز ملى مطالعات جهانى شدن، 1386.

2. خسى در ميقات، آل احمد، جلال، چاپ هشتم، انتشارات مجيد، بى تا.

3. اهداف اجتماعى - اقتصادى كنگره عبادى - سياسى حج در جهان اسلام، اسماعيل اوليايى، شماره بيستم و هفتم، سال هفتم، بى تا.

4. تحول فرهنگى در جامعه پيشرفته صنعتى، رونالد اينگلهارت، ترجمه مريم وتر، چاپ اول، تهران، كوير، بى تا.

5. مجموعه مقالات همايش ملى توسعه سرمايه گذارى در گردشگرى، بررسى قابليت اوقاف در تأمين مالى گردشگرى، صادق بختيارى، پژوهشكده اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس، 1387.

6. عربستان سعودى، محمدرضا برازش، اوّل، بى جا، آفتاب هشتم، 1385.

7. انتخاب، رهبرى جهانى يا سلطه برجهان، زبيگنيو برژينسكى، ترجمه لطف الله ميثمى، چاپ اول، نشرصمديه، 1383.

8. پايگاه اطلاع رسانى حج و زيارت استان تهران http: //tehran. haj. ir/

9. پايگاه اطلاع رسانى صنعت هواپيمايى كشور http: //aviationnews. ir/fa/

10. پايگاه اطلاع رسانى گمرك جمهورى اسلامى ايران http: //www. irica. gov. ir/Portal/Home

11. پايگاه آمار جمعيتى كشورها http: //fazaekh orasan. blogfa. com/post - 76. aspx

12. جهانى شدن، فقر و نظم نوين جهان، مايكل چاوسودويسكى، ترجمه سيدضياءالدين خسروشاهى و سيد محمدعلى موسوى، چاپ اول، بى جا، نشر ثالث، 1386.

13. ميقات حج، حج گزارى در مالزى، سال دوّم، شماره ششم، زمستان، 1372.

14. خبرگزارى فارس، شاخه «اقتصاد بين الملل» ، آذر 1388.

15. خبرگزارى ميراث فرهنگى www. chn. ir

16.

ص: 197

دومين همايش اقتصاد اسلامى و توسعه، حسن دليرى و نادر مهرگان، اثر سرمايه مذهبى بر شاخص هاى توسعه اقتصادى، بى نا، 1389.

17. فصلنامه ميقات حج، شماره سى و هفتم، مرورى بر بعد اقتصادى حج؛ محمد تقى رهبر، سال دهم، پاييز 138٠.

18. سازمان جهانى گردشگرى، 1389 http: //www. unwto. blogfa. com

19. سايت شركت مخابرات ايران http: //tci. ir/default. aspx?lang) رحمه الله) Fa

20. مجلس و پژوهش، جهانى شدن و كثرت زدايى فرهنگى، وحيد سينايى و غلامرضا ابراهيم آبادى، شماره 43، بى نا، بهار 1383.

21. بازخوانى سفرنامه ناصر خسرو؛ گيتى شكرى و معصومه سلطانپور، بى جا، انتشارات طهورى، 1379.

22. كتابخانه تخصصى حج: http: //hajj. ir/hadjwebui/library

23. گزارش سيدعباس مير جمكرانى: http: //www. magiran. com

24. گزارش مريم كريمپور: http: //s - h - salehi. blogfa. com/post - 243

25. بازنگرى در نظام مالى دولت، سمانه گلاب، پايان نامه كارشناسى ارشد، راهنما عليرضا ناصرى، دانشكده مديريت و علوم اقتصادى دانشگاه تربيت مدرس، 139٠.

26. جغرافياى ممالك اسلامى، رضا مستوفى الممالكى، انتشارات دانشگاه يزد، 1382.

27. فصلنامه سال چهارم، مطالعات راهبردى، شماره 3 - 1، 138٠.

28. مطالعه حسين عبده تبريزى: www. sarmayeh. net

29. آشنايى با عربستان، عبدالله نصيرى، چاپ اول، نشر مشعر، 1386.

3٠. جهانى شدن، محمد نهاونديان، تهران، شركت چاپ و نشر بازرگانى، 1385.

31. نقش قدرت و فرهنگ و بومى سازى ساير جوامع در افول قدرت غرب، ساموئل هانتينگتون، شماره 6، بهار 1379.

1. Amin

، Nadia)20٠6(. Organ isational Dimension of Business Process Design in the Digital Society ، CD - ROM/Online Proceedings of the EMCIS ، July 6 - 7 ، Spain. Brunel University College. 2. http: //afghan istanecon omy. blogfa. com9٠٠4/. aspx

3. http: //geopolitic

- azad. blogfa. com/post - 33. aspx 4. http: //hajj. ir/hadjwebui/library/ wfViewB ookPage

5. http: //hajj. ir/hadjwebui/library/wfView BookP age. aspx?bookId. 741

، p. 15٠ 6. http: //rovzehrezvan. com/321/

7. http: //snn. ir/news

- 139٠٠8٠1053. aspx 8. http: //www.1dar1. com

9. http: //www. aerosp acetalk. ir/vb/ archive/ index. php/t

- 27378. html 10.

ص: 198

http: //www. cokp. ir/ farsi /carp4. asp

11. http: //www. drmirafzali. ir

12. http: //www mashreg hnews. ir

13. http: //www. mehrnews. com/fa/NewsDetail. aspx?NewsID. 1435452

14. http: //www. sid. ir

15. http: //www. unwto. org

16. Interna tional Financial Statistics

، 20٠6. In: http: //www. imf. org. 17. Interna tional Monetary Fund) IMF(. Data and Statistics: http: //www. imf. org/ external/data. htm

18. Interna tional Tourism in the OIC Countries: Prospects and Challenges 2010

، In: http: //www. sesric. org 19. Interna tional Tourism in The OIC Countries

؛ prospect challenges ، SERTCIC ، 2010. 20. mehr. com

21. Pew Forum on Religion and Public Life Report

، 2011. 22. Piran

، Parviz)20٠2( Poverty Alleviation In Sistan Baluchistan: the Case of Shirabad ، UNDP. 23. Santos

، Maria da Graca Mouga)20٠4( Fatina: Religious Tourism in a Sanctuary City. 24. The World Travel Tourism Council) WTTC( Report

، 2011. 25. UNCTAD)1998( Internat ional trade in tourism

- related services ، issues and options for developing countries: Background note by the UNCTAD secretariat. 8 April ، Geneva. 26. World Bank)20٠9(World Development Indicators.

27. World Bank) WB( database

، Countries and Economies: http: //data. worldbank. org/ country/saudi - arabia

ص: 199

ص: 200

معيارهاى اقتصادى حج در قرآن و سنّت

اشاره

1. نبى الله قاسمى خطير

2. سيد حبيب اله ساداتى

مقدمه

برنامه و مناسك حيات بخش حجّ از ويژگى هاى بزرگ دين اسلام در ميان تمام اديان جهانى است. به طور قطع مى توان ادعا نمود هيچ دين در طول تاريخ بشريت همانند اسلام و مسلمين نتوانست مناسك با عظمتى همانند حجّ را بين پيروان خود بوجود آورد تا با بهره از آن امكان انسجام بخشى ارائه تعليمات سازنده دينى را در وجود مردم و معتقدانش نهادينه كند . حج دانشگاهى عظيم است كه در آن تمام درسها و رشته هاى زندگى اعم از اجتماعيات - اخلاقيات - اقتصاد و به طوركلى نيازمندى هاى زندگى مسلمانان جهان تدوين مى گردد و اين ظرفيت بزرگ كه يادگار حضرت ابراهيم (ع) است و پيامبر عظيم الشأن اسلام (ص) آن را تكميل نمود افتخار و سرمايه بسيار مهم براى كشورهاى اسلامى است و لذا با توجه به فونكسيون وكاركردهاى بى شمار حج و زيارت دو مركز مهم تمدن اسلامى يعنى مكه مكرمه و مدينه منوره به عهده همه دست اندركاران و مسئولان و چهره هاى دينى و علمى كشورهاى اسلامى است كه نسبت به بهره گيرى بيشتر از مراسم حج در زمينه هاى مختلف به خصوص موضوعاتى كه مسلمين جهان نسبت به آن نيازمند به توجه بيشترى هستند اقدامات شايسته و بازانديشى مجدد بنمايند. برترى هاى اقتصادى كه امروزه متأسفانه حربه اى بسيار بزرگ براى قدرت هاى كفر و نظام هاى الحادى در مقابل اسلام و تلاشى براى ناكارآمد جلوه دادن احكام دينى و فرهنگ اسلامى در عرصه اقتصادى زندگى است، اين مسئوليت را دو چندان مى كند. از طرفى به دليل كج فهمى ها و برداشت نادرست از دستورات دينى در طول تاريخ، استفاده شايسته و مطلوبى از حج و زيارت اماكن دينى انجام نشده است و سياست هاى مناسب اقتصادى و مالى در راستاى مصالح مسلمين كه يكى از اسرار بزرگ حج بوده و به صراحت در قرآن و سنّت مورد اشاره قرار گرفته، چندان مورد توجه واقع نشده است و چه بسا با عدم توجه به اين واقعيت ضربات جبران ناپذيرى به حيثيت و جايگاه تمدنى اسلام در

ص: 201

ابعاد مختلف به ويژه در بعد اقتصادى به پيكره مسلمين وارد گرديده است. انصافاً صاحب نظران ممالك اسلامى نسبت به اين امر مهم چگونه مى انديشند؟ آيا به طور شايسته از اين اجتماع عظيم بهره لازم را برده اند؟ آنان متأسفانه صحنه حج را به اجانب سپرده اند تا از اين ذخيره بزرگ دينى با تمام قوا به استثمار مردم مسلمان بپردازند. هر ساله چندين ميليون مسلمان در اقصى نقاط جهان در قالب دو برنامه دينى و بين المللى حج و عمره، وارد سرزمين حجاز مى گردند طبيعتاً در اين همراهى و حضور، هزينه هاى كلانى صرف مى گردد و بخش هاى مختلف اقتصادى، اعم از سيستم توزيع و توليد و مصرف در آن درگير مى شوند كه اگر امت اسلامى نسبت به هر يك از آنها تعامل و رفتارهاى منطقى و عاقلانه اقتصادى پيش گيرد قطعاً به بخش عظيمى از دشوارى هاى نظام مالى خود پاسخ مثبت مى دهد. شواهد نشان مى دهد كه تاكنون برنامه منظم و استراتژيك در اين خصوص انديشه نشده است. كارگزاران حج اعم از ميهمان و ميزبان و كشورهاى مبدأ و مقصد نسبت به تعيين خطمشى اقتصادى كه منجر به درك منافع جمعى مسلمين و استقلال آنان گردد تا به حال مسكوت مانده و بازار مالى حجاج و رفتارهاى اقتصادى آنان و هزينه هاى هنگفت كه دولت ها و ملت ها در پروژه عظيم حج صرف مى كنند چندان با مطالعه و برنامه ريزى دقيق همراه نيست. بنابراين فرصت دوباره مى طلبد تا با نگاهى دقيق و نو، به نقش اقتصاد حج و تأثير آن در پيشرفت و توسعه فرهنگ دينى ملل مسلمان گام نهاد. اينك كه با پيام نوروزى مقام معظم رهبرى سال9٠ به عنوان سال جهاد اقتصادى نام گذارى شده است شايسته مى نمايد از اقدام بجا و مبارك بعثه مقام رهبرى در برگزارى همايش علمى حج و اقتصاد سپاسگزارى گردد تا انشاء الله فتح بابى را براى اصلاح برنامه ها و تبين ارتباط معيشت و اقتصاد و مناسك حج در آينده نزديك از طرف جمهورى اسلامى ايران شاهد باشيم.

بيان مسئله

از مجموعه احكام و مناسك عبادى برخى از احكام هستند كه علاوه بر مقاصد معنوى و عبادى داراى آثار معيشتى و اقتصادى مى باشند؛ حج از جمله اين عبادات مى باشد چرا كه دين اسلام اصولاً براى اصلاح الگوى امور دنيا و آخرت از طرف خداوند به مردم معرفى شده است و سعادت انسان در هر يك از دو سراى دنيا و آخرت لازم و ملزوم يكديگرند. با توجه به همين اصل، مسئله ارتباط و هماهنگى اقتصاد و حج، در قرآن و سنّت به صراحت مورد اشاره قرار گرفته است. اسلام با نگرش ويژه خود به مسئله حج و نقش تعيين كنندۀ آن در عزّت و عظمت امّت و با توجه به ضرورت توانمندسازى اقتصادى در دست يابى به استقلال، براى امور معيشتى و ساير جنبه هاى زندگى در موسم حج و برخوردارى مطلوب از معنويت آن دستوراتى را توصيه نموده است كه مجموعه اى از منابع دينى اعم از آيات و روايات به آن اشاره دارند.

ص: 202

بى شك كنگره جهانى حج در برگيرنده منافع مهمّى براى مسلمين است و زائران كشورهاى اسلامى در اين كنگره بزرگ بايد از آن بهره مند گردند؛ خداوند متعال در آيات ذيل مى فرمايد:

(وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيامٍ مَعْلُوماتٍ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ) (حج: 27 و 28)

اى ابراهيم (ع) در ميان مردم حج را فرياد كن تا پياده يا سواره بر شتران لاغر از سرزمين هاى دور به سوى تو آيند و شاهد منافع خود باشند و در روزهاى معين خدا را ياد كنند كه آنان را از گوشت حيوانات روزى داده است پس بخوريد از آنها و به مستمندان نيازمند بخورانيد.

در آيه ديگر مى فرمايد. ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) (1)ضمن انجام عبادت و ذكر خدا و كسب تقوى مانعى نيست كه از منافع اقتصادى و معيشتى نيز بهره گيريد در تفسير عياشى از امام صادق (ع) در ذيل آيه فوق، روايتى اين چنين نقل شده است:

ارزق اذا خرج من احرامه و قضي نُسكه فليشتر و ليبيع في الموسم. (2)

مقصد از طلب فضل خداوند، تحصيل روزى است هنگامى كه شخص از احرام خارج شد و اعمال حج را به پايان برد، به خريد و فروش بپردازد.

البته مسئله معيشت و اقتصاد در حج از بدو تأسيس ام القرى بوسيله حضرت ابراهيم (ع) طرح شد كه فرمود: ( وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يشْكُرُونَ ) (3)قرآن در آيه ديگر از لطف و مهربانى خداوند كه همواره بر بشريت جارى مى نمايد مى فرمايد:

(أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يجْبي إِلَيهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا)

آيا حرم امنى در اختيار آنان ننهاديم كه همه نوع ثمرات و كالاها بدان سوى برده مى شود و اين گونه قابل قبول است شهرى كه در ميان سنگ هاى سخت و صخره هاى سياه و كوه هاى سر به فلك كشيده، بتواند محل ورود و بارانداز ارزاق و كالاهاى گوناگون از سراسر دنيا باشد.

در روايتى از پيامبر (ص) نقل شده است:

« من اراد الدنيا و الآخر فليوم ذا البيت » (4)؛ « كسى كه خواهان دنيا و آخرت است بايد آهنگ اين خانه نمايد» و بعد مى فرمايد:

«حجّوا تستغنوا» (5)؛ «حجّ به جاى آوريد تا بى نياز گرديد» .


1- بقره: 98.
2- البرهان فى تفسير القرآن، ج1، ص421.
3- ابراهيم: 27.
4- وسايل الشيعه ج8 ص4٠.
5- وسايل الشيعه ج8 ص9. .

ص: 203

امام سجاد (ع) در حديثى گهربار فرمودند:

«حجّوا و اعتمروا تصّح ابدانكم و تتّسع ارزاقكم و تكفن مونات عيالكم» (1)؛ «حج عمره به جاى آوريد تا به بدن هايتان سالم بماند و روزيتان فراخ گردد و هزينه هاى خانواده تأمين شود.

از فرمايشات امام صادق و امام كاظم (ع) اين گونه نقل شده است كه فرمودند:

«الحاج لايملق ابداً قُلت و. . . . . . ؟ قال الافلاس ثم قال: و لاتقتلوا اودلاكم من املاق» (2)حاجى هرگز فقير و مفلس نمى شود.

حج يك برنامه دينى كلان است كه آثار آن بسيار فراتر از يك عده يا ملت، خاص است. ميليون ها انسان كه در گوشه و كنار جهان اسلام به سر مى برند و هزاران خانواده كه در حرم و يا خارج حرم، زندگى مى نمايند از كاركردهاى اجتماعى و اقتصادى حج بهره مى گيرند؛ اعم از آن كشاورزى كه توليد مى كند و صنعتگر و هنرمندى كه آثار دستى و هنرى مى آفريند و دامدارى كه پرورش دام دارد و راننده اى كه در حمل و نقل فعاليت مى كند، بازرسان و مديران كارگزار همه و همه در اين موضوع سهيم هستند.

در بازار اقتصادى حج ميليون ها انسان از خرد و كلان تغذيه مى شوند و در يك جمع عملياتى بسيار بزرگ گروه هاى مختلف از جامعه انسانى درگير فعاليت مى گردند.

به راه انداختن اين برنامه دينى به حدّى قابل توجه است كه دولت عربستان در سال 2011 ميلادى بالغ به 3٠ ميليارد دلار فقط از طريق زائران حج، درآمد كسب كرده است. (3)كشور ايران هم كه سهم قابل توجهى در ميان ساير كشورهاى اسلامى دارد، قريب به 5 ميليارد دلار در زمينه زيارت خانه خدا، به طور مستقيم هزينه مى نمايد كه شامل تأمين مسكن، حمل ونقل، تغذيه، خريد سوغاتى و گوسفند قربانى مى باشد. بنا به گزارشات آمارى هر سال فقط در ايام حج تمتع به طور ميانگين 5/2 ميليون نفر در حج شركت مى كنند كه بدين ترتيب 5/2 ميليون گاو و گوسفند ذبح مى شود و اگر متوسط گوشت آنها را براى هر رأس3٠ كيلو فرض كنيم به ميزان 7٠ ميليون كيلو گوشت بدست مى آيد و اگر از نظر مالى چنانچه هر كيلو را به قيمت 3 دلار فرض نمائيم خواهيم ديد كه مبلغ هنگفتى بدست خواهد آمد. (4)مسلمانان به جاى اين كه از اين فرصت در ايجاد فضاى مناسب اقتصادى و فرصت هاى جديد شغلى و بالا بردن توان اقتصادى گام بردارند، خواسته يا ناخواسته بسيارى از اين موقعيت ها را در اختيار


1- وسائل الشيعه ج8 ص41.
2- وسائل الشيعه، ج8 ص9٠.
3- سايت بولتن خبرى 28/5/139٠.
4- سايت بولتن خبرى 28/5/139٠. .

ص: 204

كشورهاى ديگر از جمله چين و امريكا و ساير قدرتهاى برتر جهان قرار مى دهند كه در اين صورت حج نه تنها باعث استغناء و استقلال مسلمانان نمى شود بلكه به وابستگى آنها منجر مى گردد.

امروزه يكى از موضوعات مهمى كه در سطوح مختلف بين المللى جريان دارد مسئله جهانى سازى است كه عده ايى از سياستمداران حاكم كه در انديشه كنترل و قبضه كردن توان اقتصادى و سياسى و فرهنگى كشورهاى اسلامى هستند برآنند تا با سلطه بيشتر بعضى از قدرت ها از جمله امريكا، تفكر تك قطبى كردن جهان را با مركزيت غرب در دستور كار قرار دهند. روند جهانى سازى در پى محو و نابودسازى اعتبار ملت ها و هويت فرهنگى و سياسى آنهاست؛ و بدين ترتيب فاجعه بزرگى را براى دولت ها و ملت هاى جهان سوم به ويژه كشورهاى اسلامى در غارت منابع و ذخائر كلانشان طرح ريزى مى نمايند. از آنجائى كه خداوند حج را طبق فرمايش امام صادق (ع) ، قائمه اى براى اين مردم و معيشت و زندگى آنها قرار داده است -جعل الله لدينهم و معايشهم- (1)حج يكى از راه هاى مقابله با سياست استكبارى جهانى سازى است كه استعمارگران از آن بدنبال بهره كشى از ملت ها هستند، چرا كه مسلمين عالم زير لواى توحيد و وحدت كلمه، فرصتى را مى توانند ايجاد نمايند كه علاوه بر تقويت انسجام اجتماعى به تشكيل بازار فرآورده هاى ملى با رويكرد بين المللى بيانجامد كه در صورت تشكيل آن ملت هاى اسلامى با نمايش دستاوردهاى خود مشوق يكديگر شده و از تجارت يكديگر در توسعه و شكوفائى اقتصادى كشور خويش، بهره مى گيرند.

امروزه وضع كنونى بازار حرمين، هيچ شباهتى به بازار مسلمين ندارد و سرزمين وحى با مظاهرى از صادرات بيگانگان عجين شده است. بازار مكه و مدينه امروزه به نمايشگاه صنعتى و تجارى غرب و شرق تبديل شده است و غالب سوداگران اين بازار، غيرمسلمانان هستند و انبوه ثروت نهفته به كمپانى ها و كارخانجات سرمايه داران بيگانه سرازير مى گردد.

مسلمين در اين بازارها اسير تجمّل و تنوع رنگ هاى اجناس مى شوند، حال آنكه بايد با توجه به برنامه ريزى كلان كشورهاى استكبارى در ايجاد مستعمره هاى نوين، به فكر باشند و در فرهنگ مصرف خود تجديدنظر نمايند و تا آنجا كه ممكن است از فرآورده هاى خودى مصرف كنند و به ساده زيستى و معيشت عادلانه، خو بگيرند تا بتوانند استقلال اقتصادى مسلمانان و تقويت سطح توليد و كيفيت محصولات را تضمين نمايند.

خلاصه اين كه آن چه در حوزه اقتصاد و حج مسلمين بايد مورد توجه قرار بگيرد اين است كه:

اولاً آيا حج از مناسك عبادتى صرف است و در انجام آن مردم بايد كاملاً از اقتصاد و معيشيت فاصله بگيرند؟


1- وسايل الشيعه، ج8، ص41. .

ص: 205

ثانياً ابعاد اقتصادى حج كدامند و اصولاً چه ظرفيت ها و قابليت هاى اقتصادى در حج وجود دارد كه مسلمانان مى توانند از آن بهره بگيرند؟

ثالثاً راهكارهاى اجرايى پياده سازى الگوى اقتصادى اسلامى در ايجاد منشِ منظم، براى اخلاق اقتصادى مسلمين چگونه مى تواند باشد؟

رابعاً چگونه مى توان در ايجاد بازار مشترك اسلامى به بركت انجام مناسك حج و حضور در سرزمين وحى اقدام نمود؟

موارد يادشده از اهداف اصلى اين پژوهش است كه با تكيه برداده ها و منابع اطلاعاتى، خصوصاً آيات قرآنى و سنت روائى مورد مطالعه قرار مى گيرد.

روش تحقيق

شيوه جمع آورى اطلاعات و نوع و روش پژوهش، يكى از مهم ترين بخش هاى هر نوع مطالعه است. موضوع مطالعات با توجه به ماهيت خود، اسلوب و روش خاصى را مى طلبد، بنابراين موضوع حاضر از آنجائى كه يك عمل تكليفى فقهى است، مراجعه به اسناد و روايات و سيره فقهى معصومين از محورهاى مهم روشى در اين تحقيق به شمار مى رود. از طرف ديگر مسئله اقتصاد از آنجائى كه از مسائل كاربردى در ميان همه مردم است، توصيف و تحليل آن به وسيله آمار و ارقام مى تواند روشى ديگر براى جمع آورى اطلاعات و بررسى موضوع باشد.

تبيين جامعه شناختى رابطه دين و اقتصاد

در نگاه اقتصاددانان كلاسيك و نيز كسانى مانند ماركس و انگلس، اقتصاد، بنيان زندگى اجتماعى آدميان است و دين مخصوصاً در جوامع امروزى نقش حاشيه اى دارد. از نظر آنان دين تأثيرى منفى در جامعه داشته و مانع از آگاهى پرولتاريا نسبت به بهره كشى سرمايه دارى از آنها مى شود.

جامعه شناسانى كه تمايلات اجتماعى بيشترى داشتند ضمن قبول برجستگى و اهميت اقتصاد، آن را تهديدى براى حدود اخلاقى و اجتماعى جوامع صنعتى تلّقى مى كردند، به عنوان نمونه در فرانسه «سن سيمون » پس از نوشتن مطلب مفصلى دربارۀ نظم نوين صنعتى به اين نتيجه مى رسد كه صورتى نوين و دنيوى از مسيحيت لازم است تا به دين، شكلِ جديدِ معنى دار ببخشند. به اعتقاد «سن سيمون» دين در شكل امروزى شده آن براى حفظ حيات اجتماعى و معنى دادن به آن، امرى بنيادين و ضرورى است و اين در حالى است كه عامل اقتصادى آن را متلاشى مى سازد. براى «ماركس» از خودبيگانگى عامل شكل دهندۀ صورت دين بود ولى براى كسانى كه پيرو نظر «سن سيمون» بودند دين سيمانى بود براى جامعه، زيرا اجتماعى بودن انسان را بيان مى كند؛ از جمله كسانى كه اين فكر را دنبال كردند

ص: 206

«اميل دور كيم» است كه در سال هاى نخست قرن بيستم دين را ملحوظ داشت و آن را عاملى دانست كه مردان و زنان را از تعلّقات و نفع مادى صرف بالاتر مى برد. (1)از طرفى در قرن نوزدهم افكار و اعمال مسيحيت، سرمايه دارى را رونق بخشيد و اين امر به ويژه در ايالات متحده و بريتانيا مشاهده مى شد. مسيحيت به اقتصاد سرمايه دارى مشروعيت بخشيد و نظم اجتماعى موجود را امرى مقدّس شمرد. در واقع سرمايه داران نيز از بيان اين نكته خوددارى نمى كردند كه برخى از اشكال «مذهب پروتستان» مشوق فعاليتهاى صنعتى است، همين نقش دين بود كه مورد انتقاد شديد «ماركس» قرار گرفت. امّا در ايالات متحده دين نقش غالب را در مشروعيت بخشيدن به اقتصاد داشت و در آنجا شكل كالونى مذهب پروتستان، اين مطلب را مورد تأئيد قرار مى داد كه موفقيت اقتصادى و پيشرفت مالى مايه سربلندى هركس در پيشگاه خدا و خلق است. در اواخر قرن نوزدهم در آلمان مسئله رابطه دين و اقتصاد مورد توجه زياد واقع شد و انديشمندان آلمان به موضوع علت شكل گيرى سرمايه دارى توليد، توجّه جدى نموده اند، چرا كه كشورهاى ديگر نسبت به آلمان پيشرفت بيشترى داشته اند. در اين دوره علماء و پيشوايان دينى از راه هاى مختلف در برابر تحولات اجتماعى ناشى از برآيند سرمايه دارى موضع گرفته اند. اين واكنش ها و موضع گيرى ها ابعاد مختلفى داشت، از بيان اين كه سرمايه دار تهديدى است براى زندگى و سلامت اجتماعى، تا فرض لزوم تعديل و اصلاحات در آن. از سوى ديگر مذهب «كالونيسم» نيز اين شيوه را تحسين مى كرد و در ايالات متحده با عمل و تفكرى كه به «سوسياليسم» نزديك بود به شدت مخالفت مى كرد، زيرا در آن دنياى بدون دين تجويز مى شد. كليساى «كاتوليك» هم معتقد بود كه در «كاپيتاليسم» ريشه هاى مادگرايانه وجود دارد ولى در اعتراض به آن در صورت گرايش هاى سوسياليستى گوناگون نيز گرايش ضددينى را مشاهده مى كرد. به طوركلى در دوران بروز تمايل دانشمندان به بررسى رابطه بين دين و اقتصاد، آلمان جايگاه فلسفى و جامعه شناختى اين مباحت بود و علاقه خاصى به آثار «كارل ماركس» بوجود آمده بود. «ماركس» و «انگلس» به ويژه ايدئولوك معروف حزب سوسيال دموكرات، «كارل كاوتسكى» معتقد به استقلال حوزه اقتصاد بودند. اين تفكر آنان را به جايى رساند كه دين را صرفاً نتيجه عوامل اقتصادى بدانند. شايد همين موضوع باعث شد تا «ماركس» تأليفات مؤثر و نافذى در زمينه ارتباط دين و اقتصاد طرح نمايد و به اين نتيجه رسيد كه علائق افراد نسبت به امور دنيوى و به خصوص نسبت به نيازهاى اقتصادى آنان، خود به خود بوجود نيامده است بلكه رشد و توسعه آنها در نتيجه تغيير اوضاع فرهنگى و شرايط روانى بوده است كه با رابطۀ فرد و جامعه پيوند مستقيم دارد. به ويژه در آثار «وبر» توجه و تأكيد خاصى به رابطه بين علائق مادى و علائق آرمانى به تعبير «وبر» ديده مى شود كه


1- وبر ماركس، اخلاق پروتستانى و روح سرمايه دارى، ص121. .

ص: 207

البته كمتر بحثى از تمايز بين نيروهاى مادى و اقتصادى و افكار و آرا كه معمولاً چنين تمايزى لحاظ مى شد به ميان مى آيد.

توجه شديد دين به اقتصاد كه در اوايل قرن بيستم به چشم مى خورد، به زودى كاهش يافت، طورى كه تا دهۀ 197٠ ديگر توجه چندانى به آن نمى شد، در واقع پيشرفت اقتصادى و اجتماعى موجب شده بود كه پيشوايان دينى ديگر به مسائلى چون فقر، بهداشت و نظاير آن نپردازند. دهه هاى 7٠ و 8٠ قرن بيستم شاهد بحران هاى اقتصادى بود و شكست بسيارى از كشورهاى جهان سوم، براى ساختن اقتصاد نيرومند، فكر فقر جهانى و نابرابريهاى انسانى را مطرح كرد كه مجدداً دين را متوجه امور اقتصادى ساخت، هرچند هيچ گاه به شدّت قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم به آن نپرداخت. (1)

جلوه هاى اقتصادى در حج

الف) اباحه تحصيل منافع اقتصادى در حج

از جمله امورى كه براى مسلمانان در ضمن سفر حج، اجازه داده شده، مسئله كسب و تجارت است. مسلمانان با كسب و تجارت و جلب منافع، بر توان مالى خود مى افزايند تا انجام اين مناسك معنوى، باعث ضعف و فقر و عقب ماندگى آنها نگردد. حاجيان در صورت كسب و تجارت بهتر مى توانند به تأمين هزينه سفر خود كمك نمايند و ديگران هم از منافع آنها استفاده نمايند.

در حديثى «معاويۀ ابن عمّار» از امام صادق (ع) سؤال مى كند: «كسى كه به قصد تجارت رهسپار مكه مى شود يا شتران خود را كرايه مى دهد حجّ او ناقص است يا تمام؟ حضرت در پاسخ فرمود: حج او تمام است» (

عن معاويه بن عمارَ سئلت لابي عبدالله (ع) الرجل يخرج في تجاره الي مكّه او يكون له ابلٌ فيكريها حجّه ناقصه ام تامّه. قال لا بل حجه تامّه. (2)

امام على بن موسى الرضا (ع) در بيان فلسفه حج، ضمن ذكر اسرار عبادى، عرفانى و آثار معنوى، فرهنگى و تربيتى به اقتصاد و آثار معيشتى اشاره مى كند و مى فرمايد:

وفي ذلك لجميع الخلق من المنافع. . . و منفعه مَن في شرق الارض و غربها و من في البّر و البحر ممّن الحجّ و ممّن لم يحجّ من تاجرٍ و جالبٍ و بائعٍ و مشترٍ و كاسبٍ و مسكينٍ و قضاء حوائج اهل الاطراف و المواضع المهكن لهم لااجتماع فيها كذلك . . . (لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ) . (3)

يكى از دلايل وجوب حج منافعى است كه از اين رهگذر به همه خلق مى رسد و نيز منافعى است


1- دانش جابر جامعه شناسى دين، ص108.
2- وسايل الشيعه، ج8، ص4٠.
3- علل الشرايع، ص4٠8. .

ص: 208

كه نصيب كسانى كه در شرق و غرب و خشكى و دريا هستند، مى شود؛ چه آنهايى كه حج به جاى مى آورند و يا آنان كه به حج نيامده اند، اعم از تاجر يا واردكنندگان، فروشنده يا خريدار، كاسب يا مستمند. همچنين حج تأمين كنندۀ نيازهاى ساكنان اطراف و امكنه اى است كه مى توانند در موسم اجتماع كنند تا بدين وسيله شاهد منافع خود باشند.

طبق اين حديث آثار اقتصادى حج، منحصر به حاجيان نيست بلكه ميليون ها انسان كه در گوشه و كنار جهان اسلام به سر مى برند و هزاران خانواده در حرم و بيرون از حرم از مواهب آن استفاده مى برند.

ب) توسعه تجارت و اشتغال

تجارت و اشتغال در حج و عمره براى برخى از زائران و غيرزائران امرى اجتناب ناپذير است و اين مسئله در روايات دينى مورد اشاره قرار گرفته است. زائرانى كه قوام معيشت و تأمين زندگى شان به خريد و فروش و استفاده از اين بازار بستگى دارد. دسته زيادى از زائران كه در موسم حج و عمره حاضر مى شوند مردمى فقير هستند و هزينه سفرشان همان مقدار است كه در خريد و فروش بدست مى آورند و يا ذخيره مخارج خانواده خود در طول سال مى نمايند؛ براى چنين افرادى كسب و اشتغال موضوعيت دارد، افرادى مانند رانندگان و تمامى كارگزاران حج در كشورهاى مختلف و همه كسانى كه ارائه خدمات به نيازمندى هاى حجاج مى دهند. بنابر گزارشات آمارى در سال 139٠ كشور عربستان سعودى كه در اين مسئله نقش محورى را داراست، قادر است از مجموع ورود حاجيان و سرمايه اى كه آنان وارد اقتصاد اين كشور مى نمايند، 16٠ هزار فرصت شغلى جديد ايجاد نمايد. (1)همين موضوع مى تواند اهميت جريان توسعه تجارت و اشتغال و خدمات را در ضمن برگزارى مناسك حج بيان كند كه اين نوع تجارت و اشتغال بى ترديد، كسب و درآمد مالى صرف نيست چرا كه چنين فعاليت هايى در بهره گيرى معنوى زائران از سفر حج تأثيرگزارى مى كند واى چه بسا بدون اين گونه امور، انجام حج سالم و مطلوب امكان پذير نباشد و لذا بر همين اساس فقهاى عظام، در باب حج خدمه، باب ويژه اى را براى تبيين احكام و شرح وظايف گشوده اند.

ج) كفايت و بى نيازى

دين اسلام آميزه اى از تلفيق معاش با معاد مى باشد. در مناسك حج و عمره كه يكى از عاليترين تكاليف شرعى بين همه فرق اسلامى در سراسر دنياست، پيوستگى و ارتباط مقاصد دنيوى و اخروى بيشتر به چشم مى خورد. (2)


1- ويليام گودوين عربستان سعودى، ص67.
2- صديق اورعى، غلامرضا، بررسى مسائل اجتماعى ايران، انتشارات كتاب امروز، 1375، ص28. .

ص: 209

رسول خدا (ص) فرمود: «حجّوا تستغنوا» ؛ حج بجا آوريد تا بى نياز شويد. رمز سخن نبوى اين است كه سفر حج همواره با بار و فشار مالى فراوانى به ويژه براى كسانى كه از كشورهاى دور مى آيند همراه است، و مشكلات عديده اى را به همراه دارد اين مسئله ممكن است بخاطر علاقه مردم به ثروت و مال اندوزى آنان را از اداى اين فرضيه باز دارد و در نتيجه خانه خدا كه نمادى از شكوه و جلال امّت اسلامى است خلوت شود، لذا خداوند آن را با منافع دنيوى همراه ساخته و وعده بى نيازى داده است تا مردم از سنگينى هزينه نترسند. به نظر نگارنده غالب نيازها زمانى بوجود مى آيد كه اجتماعى و انبوهى از مردم تشكيل گردند، زمانى كه افراد، كثير شوند هم نياز بوجود مى آيد و هم راه حل نياز، بنابراين در مباحت جامعه شناسى نيازها زمانى كه تقاضا و شناسايى نياز شكل بگيرد به تبع آن تشكيل نهادهاى مختلف براى پاسخگويى به نيازها به طور طبيعى فراهم مى شود، از اين منظر حج را بايد سرزمينى دانست كه مردم از احوال و مصائب و احتياجات يكديگر با خبر شده و درك متقابلى نسبت به انتظارات و توقعات يكديگر پيدا مى كنند و به همين سبب در آثار گفتارى اهل البيت (ع) مى خوانيم كه مثلاً حضرت على ابن الحسين (ع) فرموده اند: «حجوّا و اعتمروا تصّح ابدانكم و تتسع ارزاقكم و تكفون مئونات عيالكم» . (1)در برخى روايات ديگر به آثار منفى ترك فريضه حج، مبنى بر ايجاد فقر و تهيدستى اشاره شده است. امام على (ع) در خطبه «الغدير» فرمودند:

معاشر الناس حجّوا البيت فماورده اهل بيت اِلّا استغنوا و لا تخلّفوا عنه الّا افتقروا. (2)

اى مردم براى حج رهسپار بيت الله شويد زيرا هيچ خاندانى بر آن وارد نشدند مگر آنكه بى نياز گشتند و تخلف ننمودند مگر آنكه فقير و تهى دست شدند.

از قول امام كاظم (ع) هم نقل شده است كه فرمود: «الحّاج لايملق ابداً قلتُ و ما اِلاملاق؟ قال: الافلاس ثم قال و لا تقتلوا اولادكم من املاق» (3)؛ حج گزار هرگز تهيدست و ورشكست نمى شود.

م) تعاون و تكافل در حج

از كاركردهاى اجتماعى و اقتصادى حج توجّه به مسئله تعاون و همكارى هاى متنوع در ضمن زيارت سرزمين وحى است. شارع مقدس حج و آئين هاى آن را بگونه اى تنظيم نموده است كه مسئله تعاون و همكارى و احسان و نيكوكارى را بين مردم تقويت كند. قربانى و صدقه و بخشش گوشت قربانى در ميان مردم به ويژه تهيدستان از بزرگترين نوع تعاون و همكارى است. وقتى مسلمانى مكلّف


1- اصول كافى، ج4، ص252.
2- احتجاج طبرسى، ص64.
3- وسايل الشيعه، ج8، ص75. .

ص: 210

مى گردد در عمل حج، حيوانى سالم و كامل را ذبح كند و يا كفّاره و نذر دهد و قبل از پوشيدن لباس احرام حقوق مردم و رسول خدا (ص) و امام خود، يعنى خمس و زكات را بدهد، در حقيقت مى خواهد به نوعى جنس همدردى و تكافل و به عهده گرفتن مسئوليت اجتماعى فقرا و نيازمندان را در خود تقويت نمايد. (1)قربانى يكى از منابع مهّم اقتصادى حج است كه بايد به شكل مطلوبى مديريت گردد كه خوشبختانه در سال هاى اخير، بانك توسعه اسلامى كه با سرمايه ملت هاى اسلامى تأسيس شده است مسئوليت كشتارگاه هاى محدوده منا را به عهده گرفت و تا حدودى از هدر رفتن گوشت قربانى جلوگيرى نموده است. همانگونه كه ذكر شد، قربانى و پرداخت كفاره جهت ارتكاب به محرمات احرام، اطعام مساكين و گرسنگان و كفالت آنها بوسيله مسلمان است؛ قرآن مجيد در اين باره مى فرمايد:

( فَإِذا وَجَبَتْ جُنُوبُها فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ * فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ ) (2)؛ زمانى كه چون قربانى ذبح شد و بر زمين افتاد از آن بخوريد و به مستمندان بخورانيد. در حديث نبوى آمده است كه خداوند قربانى را به اين جهت مقرّر فرمود تا مستمندان از آن به حد كافى بهره مند گردند و به همين منظور تعدّد قربانى را در سرزمين وحى مطرح نموده است، چنانچه پيامبر (ص) 63 شتر به عدد سال هاى عمرش در منانحر كردند و به على (ع) فرمودند: «شتران ديگرى را قربانى كند تا به صد شتر برسد» . (3)سفارش به كمك و مساعدت به افراد پير و فرتوت و نيابت اعمال افراد عاجز و تهيه و تجهيز نيازمندى هاى مسافران و پرداخت انواع انفاقات و استحباب وقف اموال براى زائران (كما اين كه امام باقر (ع) ثروت خود را براى برپايى جلسه عزادارى براى سيدالشهداء در سرزمين منا وقف نموده اند) از ديگر مصاديق تعاون و تكافل اجتماعى و اقتصادى در سفر حج است.

د) استقلال اقتصادى در حج

حج بهترين فرصت براى تمرين زندگى و تربيت پذيرى، جهت استقلال خواهى است. آموزه هاى دينى و اخلاقى در حوزه رفتارهاى اقتصادى، آورده هاى بسيار نيكى را براى مردم مسلمان دارد كه اگر انسان در هر كدام از اين آموزه ها تدبير نمايد، مى تواند به سعادت دنيوى و اخروى برسد.

خداوند متعال حج را ضمانتى قوى براى استقلال اقتصادى مسلمين و عدم وابستگى آنها از مشركان قرار داده است:

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلا يقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرامَ بَعْدَ عامِهِمْ هذا وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيلَةً


1- ناصح علوان، همكارى هاى اجتماعى در اسلام، ص129.
2- حج آيه 36 و 37.
3- من لا يحضره الفقيه ج2، ص20٠. .

ص: 211

فَسَوْفَ يغْنِيكُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ) (1)

بدرستى كه مشركان پليدند پس نبايد از سال آينده به مسجدالحرام نزديك شوند و اگر مؤمنان از فقر مى ترسند اگر از خداوند بخواهيد شما را از فضل خود بى نياز مى سازد، همانا خداوند دانا و حكيم است.

از عبارت ( لا تَقْرَبُوا ) چنين فهميده مى شود كه مشركان نه تنها از نظر فيزيكى نبايد در مكه حضور داشته باشند، بلكه از نظر اقتصادى، اجتماعى و سياسى نبايد در آنجا جولان بدهند، اين عدم حضور زمانى مى توان جديت پيدا كند كه نقش اقتصادى و اجتماعى آنها به طور مستقيم و غيرمستقيم حذف گردد. مسلمانان صدر اسلام نگران بوده اند كه در صورت عدم حضور مشركان رونق بازار از بين رفته و موجب خسران اقتصادى گردد، خداوند در جواب اين نگرانى فرمود: از راه هاى ديگر ( وَ إِنْ خِفْتُمْ عَيلَةً فَسَوْفَ يغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شاءَ إِنَّ اللهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ) آنها را از فضل خويش بهره مند مى كند.

قرآن كريم در جايى ديگر، كعبه و حج را ( قِياماً لِلنَّاسِ. . . ) يعنى عامل پايدارى و استقلال مردم خوانده است و به همين دليل «ابان بن تغلب» وقتى دربارۀ «

جعلها الله لدينهم و معايشهم » مى پرسد، حضرت مى فرمايد: خداوند كعبه را قائمه اى براى دين مردم و معيشت و زندگى آنان قرار داده است. با توجه به همين نگاه، مقام معظم رهبرى مى فرمايد: «حركت اسلامى عبارت از طغيان بر نظام هاى طاغوتى كه موجب ظلم و فساد و تبعيض طبقاتى و نژادى و ستم پذيرى توده ها شده است» . (2)امام راحل (رحمه الله) فرمودند: «مسلمان ها بايد خودشان را پيدا كنند يعنى بفهمند كه خودشان يك فرهنگى دارند، خودشان كشورى دارند و شخصيتى دارند» (3)تا به بركت حضور در سرزمين وحى، هويت اسلامى با محوريت قدرت مستقل در مقابل اجانب جان بگيرد.

تحليل و نتيجه گيرى

حضور مسلمانان در كنگره عظيم حج، همواره ناظر به دو صفت «منافع للناس» و «قياماً للناس» مى باشد.

اين دو وضعيت، جامعيت مهمّى را در سطوح مختلف حج كنندگان و عمره گذاران داراست: جهات ياد شده زمانى تحقّق مى پذيرد كه عمران و آبادى، در شهرهاى مسلمين به شكل بايسته بوجود آيد و چرخ اقتصادى زندگى به گردش درآيد و فقر و فلاكت از بين برود و راه رسيدن به تمدن نيرومند جامعه اسلامى در موقعيت هاى مختلف از جمله موسم حجّ، فراهم شود.


1- توبه، آيه 28.
2- پيام مقام معظم رهبرى به حجاج بيت الحرام 26/3/7٠.
3- صحيفه نور، ج10، ص222. .

ص: 212

بنابراين از آثار مورد انتظار حجّ بايد افزايش بهره ورى و ايجاد مديريت ساختارى منظم در تعاملات اقتصادى، همراه با تقويت جايگاه عبادى و معنوى آن باشد. بدون شك تعيين چارچوب و تهيه سازوكارهاى لازم از مسير مختلف و مناسب از جمله گردشگرى و جابجايى و ارائه خدمات و تعيين مشاغل خاص و تأمين تغذيه و امكانات و اماكن استراحت، از راه هايى هستند كه نياز به اشتراك مساعى و اجماع اسلامى دارد تا بتواند اين قيام و منافع را به شكل مطلوب بوجود آورد.

از آنجا كه انسان هاى مسلمان از مكان ها و كشورهاى مختلف با تنوع فرهنگ ها، آب و هوا و موقعيت هاى مختلف اقتصادى به سرزمين مكّه وارد مى شوند افزون بر تبادل اطلاعات فرهنگى، صنعتى و اقتصادى مى تواند بهترين زمينۀ اجرايى را براى تهيه سازوكارها و چارچوب هاى مورد نظر بوجود آورند.

در گذشته مردم بر اين باور بودند كه منافع اقتصادى بيشتر به اهل مكّه مى رسد تا به ديگران كه از راه هاى دور به سرزمين وحى مى آيند، ولى امروزه با تغيير يافتن جريان زندگى و نوع نيازها و مكانيزه شدن سفر حاجيان و هم چنين ارائه خدمات جديد، مى توان كاركرد فراگيرترى براى تمام افراد، اعم از حلّ و حرم از نظر انتفاع مادى و اقتصادى در نظر گرفت. انصافاً با تحقيق و تدقيق بيشتر در روايات و آيات مى توان به نقش اقتصادى حج و توسعه آن براى جوامع اسلامى پى برد. نقش هايى كه در قالب بسيارى از فعاليت ها به ويژه تجارت، كفايت جويى، استقلال طلبى، تقويت سرمايه اجتماعى، توسعه و تجهيز حمل و نقل، بالا بردن سيستم تعذيه و بهداشت، اسكان و تأمين امنيت اقتصادى، تعاون و تكافل تجلّى پيدا مى كند كه قطعاً اگر به مدد منابع دينى و سيره گفتارى معصومين (ع) و دانش و اطلاعات علمى روز به پژوهش و تحقيق گذارده شود مى تواند آورده هاى بسيار عظيمى را براى برگزارى هرچه بهتر مناسك حج و همين طور تأثيرگذارى جدى تر بر روابط ديپلماتيك كشورهاى منطقه به ارمغان آورد و در نهايت انجام فريضۀ الهى در فضايى مناسب و در خور شأن مسلمانان و جايگاه رفيع كعبه و مدينه منوره و بارگاه نبوى همراه با تقويت حس عزّت طلبى و خودباورى مسلمين جهان امكان پذير باشد. از موارد حائز اهميت مسئله ساماندهى اعانات و انفاقات مسلمين جهان و توزيع عادلانه آن مى باشد. به عنوان نمونه در كشور ايران، سالانه شاهد حضور صدها هزار حجاج ايرانى در سرزمين وحى هستيم و هر كدام از آنها انفاقات متنوعى را مى پردازند و چقدر خوب است كه مبالغ جمع آورى شده تحت عنوان صندوق واحد، براى امورات مشخص، هزينه شود.

پيشنهادات تحقيق

1. تقويت شناخت و بررسى جامع نسبت به آيات و روايات در موضوع رابطه حج و اقتصاد؛

2. نيازسنجى و تعيين ساز و كارهاى لازم براى تهيه كالاها و عناصر اقتصادى با تأكيد بر توليد و

ص: 213

توانايى مسلمين؛

3. توصيه و تأكيد به حاجيان مبنى بر خوددارى از اصراف و تبذير و تضييع سرمايه در امور غيرضرورى و تشويق آنان جهت سرمايه گذارى در امورات زيربنايى جوامع اسلامى؛

4. تأسيس مراكز بهداشتى ذبح شرعى و سردخانه هاى مجهز جهت قربانى و نگهدارى گوشت و توزيع مناسب آن بين فقراء و مستمندان؛

5. تأسيس بازار مشترك اسلامى و تقويت بنيۀ مالى بانك توسعه اسلامى؛

6. دورى از تنگ نظرى و محدودانديشى براى تأمين و جلب منافع منطقۀ خاص جغرافيايى با هدف مصالح عمومى و جهان شمولى برنامه هاى اسلامى؛

7. تأسيس پژوهشكده و مراكز مطالعاتى اقتصاد حج؛

8. تأسيس مراكز عرضه كالاهاى مسلمين و نمايشگاه جهت معرفى محصولات كشورهاى اسلامى؛

9. برگزارى كنفرانس اقتصادى وآسيبها، تهديدها، فرصتها در بين حجاج و زائرين.

منابع

1. بابويه شيخ صدوق، محمدبن على، من لايحضره الفقيه، جامعه مدرسين، حوزه علميه قم، 14٠4.

2. بحرانى، سيدهاشم، البرهان فى تفسير القرآن، انتشارات دارالتفسير، 1417.

3. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، داراحياء التراث اسلامى، بيروت، 1420.

4. كلينى، محمدبن يعقوب، اصول كافى، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1365.

5. صبحى صالح، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، قم، 1376.

6. حرّ عاملى، محمدبن حسن، وسايل الشيعه، تحقيق حمدرازى، داراحياء التراث، 1421.

7. نورى، ميرزاحسن، مستدرك الوسائل، قم، انتشارات مؤسسه آل البيت، 14٠7.

8. وبر ماركس، اخلاق پرتستان و روح سرمايه دارى، ترجمه عبدالكريم رشيديان، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، 1373.

9. دانش، جابر، جامعه شناسى دين، پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامى، 1385.

10. ويليام، گودوين، عربستان سعودى، ترجمه فاطمه شاداب، انتشارات، ققنوس، 1383.

11. صديق اورعى، غلامرضا، بررسى مسايل اجتماعى، انتشارات، كتاب امروز، 1375.

12. مركز اسناد انقلاب اسلامى، صحيفه نور، 1376.

13. فصلنامه ميقات حج، سال نوزدهم، 1389.

14. فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، معاونت امور روحانيون، انتشارات دارالحديث، 1386.

15. ناصح علوان، عبدالله، همكارى هاى اجتماعى در اسلام، ترجمه محمدصالح سعيدى، انتشارات پيام، 1373.

ص: 214

ابعاد اقتصادى و مالى حج از ديدگاه قرآن و عترت

اشاره

سيد احمد سيادتى (1)

احسان صائمى (2)

چكيده

ابعاد اقتصادى و مالى حج و عمره از جمله مباحثى است كه امروزه به نوعى تمام افرادى كه به حج مشرف مى شوند، به آن دچار هستند در آيه معروف حج، عبارت ها و كلماتى وجود دارد كه نشان مى دهد مسئله حج با ابعاد اقتصادى، فرهنگى و عبادى آميخته است. همچنين پيامبر اكرم (ص) در فرا خواندن مردم به حج گزارى، دنيا و آخرت را با هم مطرح مى كنند. با توجه به احاديث فراوانى كه ابعاد اقتصادى حج را نشان مى دهد، مى توان دريافت كه حج به همان ميزان كه عبادى است به همان قوت اقتصادى، سياسى و فرهنگى است. واضح است كه در ميان جمعيت هاى مختلفى كه از تمام نقاط گيتى هر ساله در مكه گرد هم مى آيند افرادى هستند كه در امور تجارى و اقتصادى تخصص دارند و مسلمانان اگر بخواهند به حكم اخوت اسلامى و به حكم اين كه هر مسلمانى وظيفه دارد به مسلمانان ديگر كمك و مساعدت نمايد (3)مى توانند نيازمندى هاى يكديگر را برطرف نمايند و درباره امور اقتصادى و تجارى و صنعتى به گفت وگو و تبادل نظر بپردازند. مقاله حاضر با هدف يافتن ابعاد اقتصادى و مالى حج از منظر قرآن و روايات و نيز بررسى آثار معيشتى، دنيوى و اقتصادى حج تهيه شده است.

در اين مقاله سعى شده است ضمن تبيين مباحث فوق به ارائه پيشنهاداتى


1- استاد حوزه و دانشگاه - مدير حج و كارگزار سازمان حج و زيارت استان سمنان.
2- كارشناس دانشگاه سمنان و پژوهشگر مسائل مذهبى - كارگزار سازمان حج و زيارت استان سمنان.
3- اصول كافى، ص 379. .

ص: 215

راهبردى پيرامون گسترش جهان شمول بعد اقتصادى حج ارائه بپردازيم.

كليد واژه ها: حج، اقتصاد، قرآن و روايات، معيشت و اقتصاد مسلمين، امنيت اقتصادى.

مقدمه

خانه خدا هر ساله در تمامى روزهاى سال به خصوص در ايام حج واجب، ميزبان خيل عظيمى از انسان هاى عاشق و مسلمانى است كه از سرتاسر دنيا به نيت حج و سفر زيارتى پاى در مكه معظمه مى گذارند و پس از انجام فرائض دينى به خريد و تجارت مى پردازند. مسئله مهمى كه نگارنده را بر آن داشت تا در اين خصوص مطالبى را به رشته تحرير درآورد، حجم زياد مبادلات اقتصادى در اين موسم است كه به يقين بهره اصلى را از جيب مسلمانان به شركت هاى عمدتا غير مسلمانى سرازير مى كند كه تنها با رعايت نكات ساده اى همچون بازاريابى و پژوهش مناسب از نيازهاى كمى و كيفى خريداران در زمان و مكان مناسب بهره مى برند. بنابراين بهتر است اندكى به اقتصاد اسلامى و نيازها و فوايد آن پرداخته شود تا مسئولان عالى رتبه كشورهاى اسلامى با درك نيازهاى مسلمانان به توليد كالاهايى بپردازند كه مورد نياز و درخواست آنهاست تا با دست خودمان دشمنان را تقويت نكنيم و كيسه خود را تهى و كشور خود را از توليد و منافع مربوط پس از آن محروم كنيم.

هر يك از احكام و شرايع حتى عبادى آنها داراى آثار معيشتى، دنيوى و اقتصادى است. چرا كه شريعت اسلامى تامين كننده سعادت انسان در دنيا و آخرت و مدافع مصالح و منافع جامعه بشرى در همه ابعاد به هم پيوسته حيات است.

اين ويژگى، يعنى «عنايت به معيشت و اقتصاد جامعه اسلامى» به ويژه در حج، به دليل جهان شمولى اش بيشتر جلب نظر مى كند و اسلام با نگرش ويژه خود به مسئله حج و نقش تعيين كننده آن در عزت و عظمت امت و با توجه به ضرورت توانمندى اقتصادى در دستيابى به استقلال و اقتدار مسلمين براى امور معيشتى و اقتصادى و تجارى در موسم حج، راهكارهايى را گشوده است كه آيات و روايات فقه و سيره اسلامى بيانگر آن مى باشد.

كنگره جهانى حج، دربرگيرنده منافع مسلمين است و زائران كشورهاى اسلامى در اين كنگره، از آن منافع بهره مند مى شوند چنانكه خداوند تعالى در آيه ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ . . .) (1)به حج گزاران تذكر مى دهد كه ضمن انجام عبادت و ذكر خدا و تحصيل ره توشه تقوا مانعى وجود ندارد كه از منافع اقتصادى و معيشتى نيز بهره گيرند.

مرحوم طبرسى گويد: مفاد اين آيه رخصت دادن به كسب و تجارت، پس از انجام مناسك حج


1- سوره بقره آيه 198.

ص: 216

است و اين در روايات ائمه معصوم (ع) آمده است [1].

و نيز عياشى از امام صادق (ع) در تفسير آيه فوق چنين روايت كرده است: «مقصود از طلب فضل خداوند، تحصيل روزى است، هنگامى كه شخص از احرام خارج شد و اعمال حج را به پايان برد، در موسم به خريد و فروش بپردازد» [2].

شايان گفتن است: از همان آغاز كه ام القراى توحيد تاسيس شد در دعاى حضرت ابراهيم (ع) آمده كه ضمن نيايش با خداى خود گفت: (. . . وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يشْكُرُونَ ) (1)و بدين گونه از خداوند خواست خاندان خود و ساكنان اين سرزمين مقدس را از ثمرات، روزى دهد و در آن بيابان خشك و سوزان، نعمت هاى خويش را ارزانى دارد تا آنان سپاسگوى حق باشند.

از اين جا استفاده مى شود كه مسئله رزق و معيشت در سرزمين حرم و جوار كعبه نيز جايگاه مهم خود را در حيات مادى و معنوى امت موحد دارد و حضرت خليل (ع) آن را در دعاى خود منظور داشته است. و چنين شد و اراده خداوندى بر اين تعلق گرفت كه آن وادى بى حاصل و بى آب و علف هميشه آباد و پررونق باشد و از نعمت هاى فراوان برخوردار گردد. قرآن از اين عنايات خداوندى كه همواره استمرار داشته و خواهد داشت، بدينگونه سخن مى گويد: ( أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يجْبي إِلَيهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيءٍ ) (2)؛ «آيا حرم امنى در اختيار آنان ننهاديم كه همه نوع ثمرات و كالاها بدان سوى برده مى شود.» و گرنه چگونه باوركردنى است شهرى كه در ميان سنگ هاى سخت و صخره هاى سياه وكوه هاى دست اندر گريبان محاصره شده بتواند بارانداز ارزاق و كالاهاى گوناگون از سراسر جهان باشد.

ضرورت و اهميت موضوع تحقيق در بعد اقتصادى حج

امروزه اهمّيت «توسعه اقتصادى» و نقش بارز آن در بنا نهادن جامعه اى آرمانى، بر هيچ كس پوشيده نيست تا آنجا كه مى توان آن را از اولويت هاى دنياى امروز دانست، اولويتى كه براساس آن بسيارى از محاسبات و معادلات جهانى شكل مى گيرد. جست وجو در متون اسلامى در اين زمينه، نشان مى دهد كه اسلام در پرداختن به مسائل و مباحث مربوط به توسعه اقتصادى، از همه مذاهب و مكاتب ديگر پيشى گرفته است.

در ديدگاه اسلامى، توسعه اقتصادى براى جامعه، دستاوردِ برنامه هاى اسلام در اجراى احكام الهى و جامه عمل پوشاندن به تعاليم آسمانى است تا آنجا كه نبى مكرم اسلام (ص) هر روز پس از نماز صبح به گونه اى كه اصحاب صدايشان را بشنوند در كنار دعا براى اصلاح دين و آخرت، سه مرتبه اين جملات را مى فرمودند:


1- سوره ابراهيم آيه 37.
2- سوره قصص آيه 57. .

ص: 217

اللّهُمَّ أصلِح لي دُنياي الَّتي جَعَلتَ فيها مَعاشي. [3]

بار خدايا! دنياى مرا به سامان آور؛ همان را كه مايه زندگانى من قرار داده اى.

در اين ديدگاه، جامعه انسانى هر گاه فرصت يابد تا دين خدا را به شيوه اى درست در زمين جارى سازد، شاهد شكوفايى اقتصادى - بيش از آن چه در تصوّرش گنجد - خواهد بود. و چنين روزى بى شك خواهد آمد. اسلام، پديده ثروتمندى جامعه را از نعمت هاى خداوند براى انسان قلمداد مى كند و مردم را برمى انگيزد كه اين نعمت را پاس دارند و نيز از ايشان مى خواهد كه ثروت را در مسيرى كه به تكامل آنان بينجامد، به كار گيرند [4].

چنانچه در كلمات اميرالمومنين (ع) مكرراً به نعمت بودن ثروت اشاره شده است:

إنَّ مِنَ النِّعَمِ سَعَةَ المالِ [5].

ثروت فراوان، از نعمت ها است.

نِعمَ البَرَكَةُ سَعَةُ الرِّزقِ [6].

گشاده روزى، چه نيكو بركتى است!

مِن هَنيءِ النِّعَمِ سَعَةُ الأَرزاقِ [7].

از نعمت هاى گوارا، گشادگى روزى است.

در اين نظرگاه، ثروت بهترين ياورِ تقوا و خودسازى است كه رادمردى را آشكار مى سازد. كاستى ها و عيب ها را مى پوشاند. آرامش و ثبات درون را در پى مى آورد. پاداشِ كسى را كه از آن به نيكى و درستى بهره بَرَد، افزون مى كند؛ و در يك كلام، مايه پايدارى دين و دنيا است [8].

پيامبر خدا (ص) مى فرمايند:

نِعمَ العَونُ عَلى تَقوَى اللهِ الغِني [9].

چه ياور خوبى است توانگرى براى تقواى خدايى!

پيشوايان و راهبران بزرگ اسلام، پيشگامان عرصه توسعه اقتصادى بودند. ايشان را كه مى نگرى همّت هاشان را در تلاش سختكوشانه و پيوسته صرف مى كنند و از پروردگار خويش خاضعانه مى خواهند كه از فقر نجاتشان بخشد و از تنگناى اقتصادى دورشان دارد [10].

در جانب ديگر اين ديدگاه، مى نگريم كه اسلام، واپس ماندگى اقتصادى را نكوهش مى كند و آن را از گونه هاى بلا و مصيبت و نيز از مجازات هاى خداوند و نشانه خشم او و ناخشنودى اش از جامعه مى شمارد [11].

(وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً قَرْيةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يأْتِيها رِزْقُها رَغَداً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللهِ فَأَذاقَهَا اللهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما كانُوا يصْنَعُونَ) [12].

و خداوند شهرى را مَثَل مى زند كه امن و آرام بود، روزى آن به فراوانى از هر جاى مى رسيد، امّا

ص: 218

[مردم آن] نعمت هاى خداى را ناسپاسى كردند. پس خدا به سزاى آن چه مى كردند، جامه گرسنگى و ترس به [مردمِ] آن چشانيد.

امام على (ع) مى فرمايد:

ما ضَرَبَ اللّهُ العِبادَ بِسَوطٍ أوجَعَ مِنَ الفَقرِ [13].

خداوند، بندگان را با تازيانه اى درد آورتر از فقر نمى زند.

در آينه اسلام، فقر سزاوار نكوهش است و همه نيروهاى ويرانگرى و تباه سازى در آن گرد آمده. هم عامل نادانى است و هم زمينه ساز بد رفتارى. فقر ريشه انواع فساد و تباهى است كه نا آرامى هاى روحى و جسمى در سطوح فردى و اجتماعى از آن زاييده مى شود.

لذا با توجه به اهميت اقتصاد در دين مبين اسلام و هم چنين نام گذارى سال جارى به نام سال جهاد اقتصادى از سوى مقام معظم رهبرى بر آن شديم تا به ابعاد اقتصادى حج پرداخته و آن را مورد بررسى قرار دهيم.

پرداختن به تجارت اسلامى، حلقه مفقوده حج

در دوران جاهليت هنگام انجام مراسم حج، معامله و تجارت و مسافربرى و حمل و نقل بار را حرام و گناه مى دانستند و كسانى كه چنين مى كردند حجشان را باطل به حساب مى آوردند. مسلمانان در ايام حج طبعا منتظر بودند بدانند آيا اين حكم زمان جاهليت در اسلام هم صادق است؟ يا بى اعتبار است.

همانطور كه گفته شد آيه شريفه ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) (1)آن حكم يعنى گناه بودن معامله را در ايام حج نادرست دانست و اعلام نمود كه در موسم حج هيچگونه منعى در مورد معامله و امور اقتصادى وجود ندارد و آيه ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) (2)نيز دلالت دارد كه مردم در ايام حج از مزاياى مادى نيز استفاده ببرند و از نعمت هاى خداوندى بهره گيرند و سودى به دست آورند و براى رونق بخشيدن اقتصاديات تلاش و كوشش كنند [14].

آرى از دينى كه ضامن سعادت مادى و معنوى بشر است جز اين انتظار نمى رود.

در پاسخ به اين پرسش كه اگر حج يك عبادت و سير و سفر الى الله است، چگونه مى توان مقاصد مادى را در آن جاى داد؟ بايد گفت: هرگاه دنيا با آخرت هماهنگ و در جهت «رضاى حق» و «مصلحت خلق» باشد در بينش اسلامى نه تنها مذموم و نكوهيده نيست بلكه مطلوب و ضرورى است. شريعت اسلام آميزه اى است از تكاليف و احكامى كه «معاش» و «معاد» را در بر داشته، با ملاحظه اين نكته كه معيشت مقدمه سعادت آخرت است. در حج نيز مقاصد دنيوى و اخروى با همين فلسفه لحاظ


1- سوره بقره آيه 198.
2- سوره حج آيه 28. .

ص: 219

شده است و بلكه عنايت به مسائل معيشتى، بازرگانى و اقتصادى در حج، پررنگ تر از ديگر احكام شريعت به چشم مى خورد.

پيامبر خدا (ص) مى فرمايد: «

مَنْ أَرَادَ الدُّنْيا وَ اْلآخِرَةَ فَلْيؤُمَّ هَذَا الْبَيتَ » . «كسى كه خواهان دنيا و آخرت است، بايد آهنگ اين خانه كند» [15].

و نيز مى فرمايد: «

حُجُّوا تَسْتَغْنُوا » . «حج به جاى آوريد تا بى نياز گرديد.» [16].

شايد رمز و نكته كلام نبوى اين باشد كه اصولا حج بار مالى قابل توجهى را مى طلبد و افزون بر آن، مشكلاتى را در بر دارد كه طبيعت اين سفر است و گاه مى شود كه علاقه به ثروت و وسوسه هاى نفسانى و شيطانى، آدمى را از بذل و خرج در اين سفر دشوار باز دارد و آن گاه خانه خدا كه براى مصلحت خلق برپا است، خلوت مى شود و شكوه امت اسلامى كم رنگ مى گردد.

لذا خداوند آن را با منافع دنيوى نيز همراه ساخته و وعده خير و استغنا به زائران داده است تا از سنگينى هزينه ها نهراسند و به هر بهايى، حج خانه خدا كنند.

در عمل و تجربه نيز چنين بوده كه حج نه تنها زيان مالى به بار نياورده، بلكه سبب توسعه رزق و استغنا و بى نيازى بوده است.

همانگونه كه در كلام گهربار پيامبر گرامى (ص) ديديم و امام على بن الحسين (ع) مى فرمايد:

حُجُّوا وَ اعْتَمِرُوا تَصِحَّ أَبْدَانُكُمْ وَ تَتَّسِعْ أَرْزَاقُكُمْ وَ تُكْفَوْنَ مَئُونَاتِ عِيالِكُمْ.

حج و عمره به جاى آوريد تا بدن هايتان سالم بماند و روزيتان گشاده گردد و مخارج خانواده تان تأمين شود.

اميرالمؤمنين ((ع)) طى خطبه اى با اشاره به نقش حج در نفى فقر و زدودن گناه مى فرمايد:

حَجُّ الْبَيتِ وَ اعْتِمَارُهُ فَإِنَّهُمَا ينْفِيانِ الْفَقْرَ وَ يرْحَضَانِ الذَّنْبَ.

حج و عمره خانه خدا فقر را از ميان برمى دارد و گناهان را پاك مى كند.

جالب آنكه برخى روايات علاوه بر بيان آثار مثبت حج در تأمين حوايج مادّى و گشادگى روزى و رفع نيازمندى و فقر، به آثار منفى ترك حج نيز اشاره شده و صراحتاً بيان مى كند كه اگر كسى با داشتن توان مالى و استطاعت، اين فريضه عظيم را ترك كند، بايد از عواقب اين گناه و تهى دستى هراسان باشد. پيامبر خدا (ص) در خطبه «الغدير» فرمود:

مَعَاشِرَ النَّاسِ حُجُّوا الْبَيتَ فَمَا وَرَدَهُ أَهْلُ بَيت إِلاَّ اسْتَغْنَوْا وَ لا تَخَلَّفُوا عَنْهُ إِلاَّ افْتَقَرُوا.

اى مردم، براى حج رهسپار بيت الله شويد؛ زيرا هيچ خاندانى بر آن وارد نشدند مگر آنكه بى نياز گشتند و تخلّف ننمودند مگر آنكه فقير و تهى دست شدند.

از قول امام صادق و امام كاظم (ع) نيز در روايتى آمده است:

«الْحَاجُّ لا يمْلِقُ أَبَداً قُلْتُ وَ مَا اْلإِمْلاقُ؟ قَالَ: اْلإِفْلاسُ، ثُمَّ قَالَ: وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ مِنْ إِمْلاق» . حج گزار هرگز تهى دست و ورشكسته نگردد.

ص: 220

امام صادق ((ع)) در روايتى ديگر به بيان آثار اقتصادى و معيشتى حج پرداخته و در پاسخ به «هشام بن حكم» كه فلسفه وجوب حج را مى پرسد، چنين مى فرمايد:

فَجَعَلَ فِيهِ اْلإِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِيتَعَارَفُوا وَ لِيتَرْبِحَ كُلُّ قَوْم مِنَ التِّجَارَاتِ مِنْ بَلَد إِلَى بَلَد وَ لِينْتَفِعَ بِذَلِكَ الْمُكَارِي وَ الْجَمَّالُ وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللهِ (9) وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ يذْكَرَ وَ لا ينْسَي وَ لَوْ كَانَ كُلُّ قَوْم إِنَّمَا يتَّكِلُونَ عَلَى بِلادِهِمْ وَ مَا فِيهَا هَلَكُوا وَ خَرِبَتِ الْبِلادُ وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ اْلأَرْبَاحُ وَ عَمِيتِ اْلأَخْبَارُ وَ لَمْ تَقِفُوا عَلَى ذَلِكَ. . . .

مقرر شد تا مردم از شرق و غرب به اين سرزمين بيايند و يكديگر را بشناسند و همه گروه ها از تجارت و حمل و نقل كالا از شهرى به شهر ديگر بهره گيرند. و چارپادار و شتربان سود برند و آثار و اخبار پيامبر خدا شناخته شود و در خاطره ها تجديد گردد و فراموش نشود و اگر قرار بود هر جمعيتى تنها از كشورها و شهرهاى خودشان و حوادث و مسائل منطقه اى سخن بگويند مردم نابود مى شدند و شهرها ويران مى گرديد و بازرگانى و سودآورى تعطيل مى شد و اخبار و حوادث در پرده ابهام مى ماند و كسى بر آنها آگاهى نمى يافت.

چنان كه ملاحظه مى كنيم: امام صادق ((ع)) در اين روايت به آثار جهان شمول حج توجه داده و مسائلى را يادآور شده اند:

1. اطلاع و آگاهى از آثار پيامبر خدا (ص) كه در اين سرزمين پربركت پا به عرصه وجود نهاد و بزرگترين مكتب آسمانى را پى افكند و آثار جاودانش خاطره وحى و رسالت و مجاهدت ها را در اذهان تداعى مى كند كه اين موضوع در بعد فرهنگى جاى تشريح و بيان دارد.

2. آشنايى مسلمانان با يكديگر در اين كنگره عظيم جهانى و تبادل نظر در مسائل جهانى مسلمين و خروج از حصارِ تنگِ نژاد و سرزمين و رنگ و ساير مشخصه هاى اقليمى و پيوستن به اقيانوس بى كران امت اسلامى و جهان انسانى و چنگ زدن به ريسمان الهى كه جهان اسلام را به صورت يك پيكر درآورده تا در جهت حل مشكلات و دردها و رنج ها، رايزنى و چاره انديشى كنند، در بعد اجتماعى و سياسى جاى بحث فراوان دارد.

3. فراگير بودن منافع حج نسبت به عموم مسلمين و بلكه عموم مردم جهان، از حج گزار و غير آنها كه از اين درياى متلاطم و چشمه فياض، هر گروهى حسب حال و استعداد خود به نوعى بهره گيرند. [17].

در بازار اقتصادى حج، عربستان سعودى ساليانه ميليارد دلار در موسم حج كسب درآمد مى كند.

در همين حال «عبدالغنى انصار» ، عضو كميته گردشگرى اتاق بازرگانى مدينه منوره گفت: درآمد اقتصاد عربستان در بخش عمره، امسال به 8/33 ميليارد ريال مى رسد كه اين ميزان بالاترين درآمد از زمان آغاز قانون جديد عمره در سال 20٠٠ است.

ص: 221

كشور عربستان سعودى با بيش از ميليون جمعيت كه براساس برآورد صندوق بين المللى پول (1)، امسال بيش از ميليارد دلار درآمد نفتى خواهد شد، سالانه از برگزارى موسم حج بيش از ميليارد دلار درآمد كسب مى كند.

عربستان كه هم اكنون به طور متوسط روزانه5/9 ميليون بشكه نفت خام توليد و از اين ميزان حدود 2/6 ميليون بشكه آن را صادر مى كند، ساليانه پذيراى ميليون زائر از كشورهاى مختلف اسلامى است كه از اين تعداد، بيش از 5/2 ميليون زائر مربوط به حج تمتع است. برآوردها نشان مى دهد كه سالانه ايرانيان در موسم حج به طور متوسط بيش از ميليارد دلار در عربستان سعودى هزينه مى كنند [18].

تاكيد بر اينكه دولت عربستان نبايد با تنگ نظرى و محدودنگرى، تنها به مصالح و منافع خود و منطقه جغرافيايى خاص خود بينديشد كه اين نوع تفكر، جهان را به ويرانى مى كشد و سرنوشت انسانها را تباه مى سازد و اين با فلسفه و بينش جهان شمول اسلام و انسان دوستى و نگرش فرامليتى و برون مرزى آن در تضاد است. اسلام آيين بشريت است، پس در اجتماع عظيم حج بايد مصالح همه انسان ها و همه كشورها مدنظر قرار گيرد تا منافع آن فراگير شود تا (. . . قِياماً لِلنَّاسِ . . .) تحقق پذيرد.

با تاسف، كشورهاى اسلامى از چنين فرصتى غفلت ورزيده و سرزمين وحى را با مظاهر صادرات بيگانگان پوشش داده اند. بازار مكه و مدينه امروزه به نمايشگاه صنعتى و تجارى غرب و شرق تبديل شده است. در آنجا محصولات كشورهاى اسلامى كمتر به چشم مى خورد و عمده سوداگران اصلى اين بازار، غير مسلمانان و حتى برخى از دشمنان اسلام هستند كه انبوه ثروت و ارز مسلمين را به تاراج مى برند و به كمپانى ها و كارخانه ها و جيب سرمايه داران بيگانه، واريز مى كنند.

هر چند رسم خريد سوغات جزء رسوم پسنديده اى است كه مورد توصيه ائمه اطهار (ع) نيز قرار گرفته است ولى افراط در خريد وسايل از كشور عربستان باعث شده است، عملا هر ساله ميليون ها دلار ارز از كشور توسط حجاج خارج شده و به جيب مغازه داران عربى و از همه مهم تر توليدكنندگان چينى و آسياى جنوب شرقى سرازير شود و حج عملا به يك بازار بزرگ فروش توليدات كشور چين، تبديل شده است و چينى ها خيلى بيشتر از مسلمانان در آرزوى ورود حجاج به عربستان هستند. علاوه بر اين كه خريد و گشت و گذار در بازارهاى مكه و مدينه عملا فرصت مغتنم و در بسيارى از موارد تكرار نشدنى تشرف به خانه خدا و حرم نبوى را از انسان سلب مى كند، بلكه موجب اتلاف منابع و سرمايه هاى ملى نيز مى شود. هر چند در سال هاى اخير ميزان ارز مسافرتى اختصاص يافته به حجاج كاهش پيدا كرده است تا از اين معضل پيشگيرى به عمل آيد، ولى خيلى از حاجيان با خريد ارز از


1- Internat ional monet ary fund. .

ص: 222

بازار آزاد تلاش مى كنند در افزايش تعداد ساك هاى خود بر ديگر همسفران، پيشى بگيرند. حل اين معضل احتياج به يك فرهنگ سازى عظيم دارد كه انتظار مى رود كل جامعه در اين مورد بسيج شود.

تجارت اسلامى ضمن فريضه حج نه مقدم بر آن

در سفر حج به كسب و تجارت اجازه داده شده و چنانكه اشاره كرديم فلسفه آن بالا بردن توان مالى حج گزاران و در نتيجه تقويت عموم مسلمانان از رهگذر اين كنگره جهانى است و تجارت و كسب در سفر حج، خود عاملى است در برگزارى اين فريضه جهان شمول و تامين معاش گروهى از زائران كه اگر كسب و تجارت نكنند، قادر به تامين هزينه سفر خود نيستند. از اين رو، رخصت داده شده كه زائران از سود تجارت و داد و ستد و امثال آن در چهارچوب شرع و به تناسب شئون بهره گيرند تا بدين وسيله استطاعت مالى و توان افراد بالا رفته و اجتماع حج فزونى گيرد.

«معاويه بن عمار» مى گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم كسى كه به قصد تجارت رهسپار مكه مى شود يا شتران خود را كرايه مى دهد، حج او ناقص است يا تمام؟ حضرت در پاسخ فرمود: حج او تمام است [19].

همانا هدف اصلى و علت غايى در هر عبادتى از جمله حج و عمره توجه به خدا و طلب قرب او و تحصيل آخرت است. اين مقصد اساسى را هرگز نبايد با اغراض دنيوى و اهداف مادى كمرنگ ساخت. بنابراين، هرگاه از آثار مادى و كسب و تجارت و اقتصاد و معيشت سخن به ميان مى آيد، جنبه ضمنى دارد زيرا در اسلام، ماديات مقدمه معنويات است و دنيا مقدمه آخرت. از اين رو در روايات آمده است:

الحج و العمره سوقان من اسواق الاخره. . . .

حج و عمره دو بازارند از بازارهاى آخرت، آن كس كه به اين دو تمسك جويد در زمره ميهمانان خدا است اگر او را زنده بدارد گناهى براى وى باقى نگذارد و اگر بميراند او را در بهشت برين جاى دهد. [20]

به همين دليل از كسانى كه حج را وسيله تفرج و تجارت و تكدى قرار مى دهند نكوهش شده است.

پيامبر خدا (ص) در روايتى كه از آينده خبر مى دهد و از كسانى كه حج را وسيله مقاصد مادى قرار داده اند، با لحن انتقادى مى فرمايند: «براى مردم زمانى مى رسد كه حج زمامدارشان براى تفريح و تفرج و حج توانگران براى تجارت و زراندوزى و حج مستمندان براى سوال و تكدى گرى است.» [21]

در بدو امر چنين به نظر مى رسد ميان رواياتى كه از كسب و تجارت در حج نكوهش كرده و رواياتى كه كسب و تجارت را مجاز مى دانند و بلكه بدان توصيه مى كنند، تناقض وجود دارد. اين نكته

ص: 223

مورد توجه فقها و محدثين ما بوده است و به حل آن پرداخته اند.

محدث بزرگ، مرحوم «شيخ حر عاملى» در مقام جمع اين روايات مى گويد: «روايت پيامبر9 (كه حج اغنيا را تجارت مى داند) بر بطلان حج دلالت ندارد و در مقام نكوهش نيست بلكه صرفا جنبه اخبارى دارد و يا در مقام نكوهش كسانى است كه به قصد تفرج و تجارت به حج مى روند و يا بيانگر كراهت آميختن سفر حج به تجارت و امثال آن مى باشد.

در هر حال مسلم است كه هر عبادتى، اگر با انگيزه مادى و بدون قصد تقرب انجام شود، نه تاثير معنوى دارد و نه مسقط تكليف است و حج نيز چنين است. فلسفه بنيادين حج آهنگ خدا و آخرت و انقطاع از خلق و پيوستن به حق است و ابراهيم وار از همه تعلقات رهيدن و از زندان طبيعت خلاص شدن. بنابراين بر حج گزاران است كه اين سفر معنوى و الهى را با مقاصد دنيوى و مادى نيالايند و معنويت حج را كمرنگ نكنند. وظيفه روحانيون و راهنمايان اين است كه زائران خانه خدا و مسافران ديار وحى را پيش از سفر و در سفر، به فلسفه حج توجه دهند و تفهيم كنند زائرى كه پس از عمرى انتظار، توفيق حج يا عمره به دست آورده، دريغ است كه لحظه هاى شيرين و گرانقدر اين سفر روحانى را خرج بازار و خيابان و سرگرمى كند و به داد و ستد و سود و سودا بپردازد. به خصوص آنكه برخى حركات زننده در انظار حجاج كشورهاى ديگر براى زائران ما موجب وهن است و بايد از آن به طور جدى پرهيز نمود. غرض از اين تذكر اين نيست كه بعد اقتصادى حج ناديده گرفته شود كه «هر سخن جايى و هر نكته مقامى دارد.»

كسب و تجارت در حج و عمره براى برخى از زائران و غير زائران امرى ضرورى است كه در روايات هم بدان مثال زده شده است. زائرانى كه قوام معيشت و تامين زندگى شان به خريد و فروش و استفاده از اين بازار بستگى دارد. بسيارى از زائران كه در حوالى مكه و مدينه زندگى مى كنند و در موسم حج حاضر مى شوند، مردمى هستند فقير و توشه سفر آنان همان است كه به هنگام موسم، در خريد و فروش به دست مى آورند و يا ذخيره مخارج خانواده خود، در طول سال مى كنند. براى آنها كسب و تجارت موضوعيت دارد و برخى رانندگانى هستند كه اجير مى شوند و در ضمن خدمت حجاج مناسك حج را نيز انجام مى دهند. برخى خدمه اى هستند كه به بركت خدمت، توفيق مناسك را نيز به دست مى آورند. آمار اين گونه زائران به صدها هزار بالغ مى گردد و همه ساله چنين زائرانى در موسم حضور دارند. شارع مقدس اسلام راه را بر ايشان نبسته و علاوه بر اينكه خدمات اين زائران به زائران ديگر نيز در برگزارى حج لازم و در مجموع خدمات متقابل اين گروه ها در سفر پر مشقت حج اجتناب ناپذير است و منافى با عبادت و قصد تقرب هم نيست.

لازم به يادآورى است كه درباره امور بازرگانى و اقتصادى در مراسم حج، بايد به طور ضمنى گفتگو به عمل آيد و آن چنان نباشد كه بر جنبه هاى معنوى مقدم گردد و در اولويت قرار گيرد و

ص: 224

چنان كه معلوم است حجاج پس از انجام مناسك و نيز پيش از آن، فرصت كافى براى اين گونه فعاليت ها دارند.

ارائه پيشنهادات پيرامون گسترش جهان شمول بعد اقتصادى حج:

1. ايجاد اتاق هاى فكر، برگزارى همايشها، برقرارى ارتباط بيشتر بين بعثه هاى كشورهاى اسلامى و ارائه راهكارهايى براى فعال شدن بازار مسلمين در عربستان.

نظير آن چه كه بعثه مقام معظم رهبرى طى دو سال گذشته اقدام به برگزارى همايش هايى در كشورهاى روسيه، پاكستان، تاجيكستان، الجزاير، تونس و تانزانيا نموده است. [22]

2. پيشنهاد ايجاد دانشكده اقتصاد اسلامى و تحقيق در مورد موضوعات مبتلا به جامعه مسلمين در اين بخش.

3. حمايت از پايان نامه هاى ارشد و دكترا در زمينه حج، حداقل كارى است كه بايد صورت گيرد و در مرحله بعد، چنانچه به لحاظ نظرى زير بناهاى مسائل علمى و پژوهشى مشخص شد، بايد آن را در سطح ملى و كشورهاى اسلامى با برگزارى سمينارهاى بين المللى به سازمانهاى اسلامى مطرح و اقدام به برگزارى كارگاههاى آموزشى براى ساير كشورهاى اسلامى نمائيم.

4. ايجاد بازارهاى مشترك اسلامى

عمده نياز زائران مى تواند از كشورهاى اسلامى و به وسيله شركت ها و بخش هاى اقتصادى مسلمين و دولت هاى اسلامى تامين گردد و در اين صورت روا نيست كالايى كه امكان تهيه آن از كشورهاى اسلامى وجود دارد، از كشورهاى ديگر تهيه شود كه در برخى موارد علاوه بر جنبه اقتصادى، خالى از شبهات شرعى هم نيست. اگر كشورهاى اسلامى با برنامه اى سنجيده و حساب شده با يكديگر همكارى داشته باشند، مى توانند بسيارى از اين نوع كالاها را خود تهيه و با آرم و نشان كشور اسلامى عرضه نمايند. در چنين صورتى است كه آثار كلان اقتصادى حج در مجموعه جامعه اسلامى نمودار مى گردد و ميليون ها نفر از دست اندركاران توليد بهره مى برند و توان اقتصادى مسلمين كه زيربناى بسيارى از مسائل ديگر است، بالا مى رود. تشكيل بازار مشترك اسلامى در حج بهترين فرصتى است براى كشورهاى مسلمان تا اين پيوند و مشاركت اقتصادى در طول سالها پا برجا بماند و بدان وسيله با فقر و بيكارى كه دو عامل عمده مفاسدند مبارزه شود. تاثير چنين پروژه اى بر ساير ابعاد زندگى مسلمين چون بعد فرهنگى -سياسى غير قابل انكار است. در عصرى كه دشمنان اسلام براى جهانى سازى كشورها با هدف وابستگى دائم ملت ها تلاش مى كنند، مسلمين مى توانند براى جهانى شدن مكتب و آرمان خود با اهداف انسانى و الهى با يك عزم عمومى گام بردارند و وحدت امت را پايه ريزى كنند. جمعيت ها و تشكل هاى بين الملل اسلامى مى بايست در اين راستا حركت كنند و به

ص: 225

صرف شعار و اجلاس و تعارفات، بسنده نكنند.

5. گسترش اقدامات بانك توسعه اسلامى (1)بانك توسعه اسلامى يك بنگاه مالى بين المللى و زير مجموعه سازمان كنفرانس اسلامى است كه به منظور گسترش خدمات مشاوره و مالى كشورهاى اسلامى در دسامبر 1973 در شهر جده عربستان سعودى تاسيس شد.

بانك توسعه اسلامى، با هدف پيشبرد توسعه اقتصادى و پيشرفت اجتماعى كشورهاى عضو و جوامع مسلمان كشورهاى غير عضو، در سراسر جهان براساس اصول و شريعت اسلامى به وجود آمده است.

وظايف بانك توسعه اسلامى

وظايف بانك، شامل ارائه كمك هاى مالى به طرق مختلف براى افزايش ثروت و كاهش فقر با اعطاى وام براى فعال كردن پروژه هاى مهم و استراتژيك كشورهاى عضو و ارائه كمك هاى مالى و فنى براى توسعه اقتصادى و اجتماعى كشورهاى عضو مى باشد. ايجاد صندوق وقف، ارائه كمك هاى ويژه مجامع اسلامى در كشورهاى غير عضو و بازرسى عملكرد و مخارج اين صندوق ها، مساعدت در توسعه تجارت خارجى كشورهاى عضو و به ويژه بين اعضاى بانك، ارائه كمك هاى فنى به كشورهاى عضو و بالابردن ميزان تسهيلات براى فعاليت هاى توسعه اى در كشورهاى مسلمان از ديگر وظايف بانك مى باشد. ضمنا مسائل مالى بانك كاملا مطابق احكام شريعت اسلام مى باشد.

خوشبختانه در سنوات اخير مسئوليت كشتارگاه هاى محدوده جغرافيايى منا و نقاط نزديك به آن را بانك توسعه اسلامى عهده دار گرديده و با در اختيار گرفتن كشتارگاه هاى تحت اختيار سازمان جهت جلوگيرى از هدر رفتن گوشت قربانى اقدامات موثرى نموده است.

اين در حاليست كه «احمد محمد على» مدير عامل بانك توسعه اسلامى طى مصاحبه اى با تشكر از حجاج و بعثه حج كشورهاى مختلف و مسئولان حج اين كشورها گفت: گوشت يك ميليون گوسفند قربانى طبق آن مقصدى كه بعثه كشورها اعلام مى كنند براى امور خيريه و طبق ضوابط شرعى به مستمندان و فقرا اختصاص مى يابد. [23]

رئيس سازمان حج و زيارت نيز از قربانى كردن 99 هزار رأس گوسفند براى حجاج ايرانى و ايرانيان مقيم خارج كشور در عيد قربان امسال در منا خبر داد و گفت: گوشت قربانى بعد از ذبح شرعى گوسفند، از تونل انجماد مى گذرد و به روش بهداشتى نگهدارى مى شود و سپس از طريق بانك توسعه اسلامى براساس سفارش ايران به كشورهاى مورد نظر و مردم مستمند اهدا مى شود. [24] وى گفت:


1- Islamic development bank. .

ص: 226

سال گذشته بخشى از گوشت قربانى بين سيل زدگان پاكستان و بخشى به قحطى زدگان آفريقا اهدا شد.

اميد است كه پنجاه و شش عضور اين بانك با اتخاذ تدابير لازم و حياتى، گام هاى موثرى را در روند بهبود اقتصاد مسلمين در موسم حج و عمره بردارند.

نتيجه گيرى

1. فعاليت هاى اقتصادى مى تواند به برگزارى اين مراسم عبادى -سياسى يارى رساند.

2. مردم بسيارى در پرتو حج امرار معاش مى كنند و چرخه هاى اقتصادى به حركت در مى آيد و عمران و آبادانى را به همراه مى آورد.

3. قدرت اقتصادى مسلمانان مى تواند در صحنه بين المللى، آنان را مقتدر سازد و از وابستگى و طفيلى بودن در همه زمينه ها برهاند.

4. از اين رهگذر مى توان توليد كار و اشتغال نمود و از حجم بيكارى كاست و علاوه بر آن زمينه بسيارى از مفاسد اخلاقى را از ميان برد.

5. حج فرصتى است كه مسلمانان مى توانند فرآورده هاى صنعتى، محصولات كشاورزى و سنتى و ساير توليدات خود را در اين بازار بين المللى اسلامى عرضه كنند و به صورت نمايشگاه بازرگانى در معرض ديد جهانيان قرار دهند و مشوق يكديگر به توليد و تكاپوى اقتصادى باشند و با همكارى يكديگر، كشورهاى اسلامى را به رشد و توسعه هدايت كنند و تبادل اطلاعات نمايند و از تجارب يكديگر بهره گيرند.

6. در موسم حج بايد مصالح همه انسانها و همه كشورها مد نظر قرار گيرد تا همه انسانها از اين رهگذر سود برند و بدين ترتيب تعاون بين الملل اسلامى در حج تحقق پذيرد.

منابع

1. مجمع البيان، ج2، ص 527.

2. البرهان فى تفسيرالقرآن، ج1، ص431، از تفسير عياشى.

3. الأمالى للطوسى: 158/ 265 و راجع سنن النسائى: 3/ 73. بنگريد به: ص 37 (خوشبختى دنيا و آخرت) .

4. ر. ك: توسعه اقتصادى بر پايه قرآن وحديث ج1، ص 53.

5. شرح نهج البلاغۀ: 19/ 337/ 395؛ الأمالى للطوسى: 146/ 24٠ عن أبى وَجزَۀ السعدى عن أبيه نحوه، بحار الأنوار: 72/ 53/ 83 نقلاً عن نهج البلاغۀ.

6. غرر الحكم: 9883.

7. غرر الحكم: 9289.

8.

ص: 227

ر. ك: توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث ج1، ص 69.

9. الكافى: 5/71/1 عن السكونى عن الإمام الصادق عن آبائه: ، من لا يحضره الفقيه: 3/156/357٠، تحف العقول: 49، الجعفريات: 155، بحار الأنوار: 77/153/116؛ مسند الشهاب: 2/26٠/1317 عن محمّد بن المنكدر.

10. ر. ك: توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث ج1، ص 197 و ص 55.

11. ر. ك: توسعه اقتصادى بر پايه قرآن و حديث ج1، ص91.

12. النحل: 112.

13. شرح نهج البلاغۀ: 20/ 3٠1/ 444.

14. مجله مشكوه، نتايج اقتصادى، ص 76

15. وسائل الشيعه ج8 ص 4.

16. وسائل الشيعه ج8 ص 4.

17. وسائل الشيعه، ج8، ص 75

18. به نقل از سايت شيعه نيوز. تاريخ انتشار 5/6/9٠

19. ميقات حج، مجله اسرا ومعارف حج، مرورى بر بعد اقتصادى حج ص 36.

20. من لا يحضره الفقيه، ج 2 ص 144

21. وسائل الشيعه ج8 ص 144.

22. سايت حوزه نمايندگى ولى فقيه در امور حج و زيارت. Hajj. ir.

ص: 228

حج و اقتصاد

اشاره

حسن رمضان زاده

چكيده

در اين مقاله، سعى شده است، مسائلى مرتبط با اهميت حج در جهان اسلام و نقش و تأثيرگذارى آن در ايجاد اتحاد و همدلى در جامعه اسلامى و فوايد اقتصادى حج در جامعه اسلامى و اقتصاد جهانى حج بررسى شود. البته در بخش هاى پايانى به آسيب هاى مربوط به تجارت در حج نيز اشاره شده است. نتيجه اين مقاله، به نوعى بيان كننده رابطه عميق حج و عمره، با مسئله تجارت و اقتصاد و تاثيرپذيرى روند سفر حجاج در جامعه اسلامى است.

مقدمه

فريضه حج، همان طور كه در زمينه هاى عبادى، سياسى، فرهنگى و اجتماعى تأمل و بررسى مى شود، در زمينه اقتصادى نيز، از قابليت هاى اشكار و نهان فراوانى برخوردار است. تحليل ابعاد گوناگون كنگره عبادى - سياسى حج، نيازمند نگرش عميق و همه جانبه اى است كه مى توان مطالعه را با شناخت آيات و روايات معصومين (ع) درباره حج و پيامدها و اهداف آن آغاز كرد. همچنين با درك جنبه هاى گوناگون عبادى، سياسى، فرهنگى و اقتصادى حج، از ديدگاه مفسران و دانشمندان اسلامى، با منزلت و اهميت حج آشنا شد.

در اين مقاله تلاش شده است رابطه ها و زمينه هاى موجود ميان اقتصاد و حج، اعم از حج و عمره بررسى شود.

امروزه يكى از دغدغه هاى مسئولان سازمان حج و زيارت، سلامت در اقتصاد حج است كه پس از پيروزى انقلاب اسلامى و احياى حج ابراهيمى، با تلاش مضاعف بنيان گذار و رهبر كبير انقلاب اسلامى، سازمان حج و زيارت و ساير نهادهاى علمى و فرهنگى، انجام شده است. چارچوب و ابعاد

ص: 229

اين تحقيق، در راستاى اهداف اقتصادى حج مى باشد و تحليل و بررسى ساير ابعاد، نياز به تحقيق ديگرى دارد. اميدواريم كه اين مقاله مفيد و مؤثر واقع شود.

اهميت حج

حج و انجام دادن مراسم عبادى آن، پيشينه اى به درازاى تاريخ زمين دارد. براساس برخى از روايات، نخستين كسى كه كعبه را بنا نهاد و اولين حج گزار، حضرت آدم بود. آن حضرت، پس از خروج از بهشت، براى جبران گذشته و كمال گرفتن از محضر رب، با راهنمايى فرشته خدا، به گزاردن مراسم حج هدايت شد. در روايات اسلامى، از حج پيامبران ديگر همچون حضرت نوح، ابراهيم، موسى، يونس، عيسى، داوود و سليمان نيز سخن به ميان آمده است. از سوى ديگر، حج، يكى از مهم ترين فرايض دين مبين اسلام نيز به حساب مى آيد. قرآن مجيد، در عبارتى كوتاه و پر معنى مى فرمايد: ( وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً ) براى خدا، بر مردم است كه به حج خانه او كنند آنهايى كه عزم رفتن به سوى او دارند.

در ذيل همين آيه نيز مى فرمايد: ( وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِي عَنِ الْعالَمِينَ ) ؛ و هر كس كفر ورزد (و حج را ترك كند، به خود زيان رسانده است) . خداوند از همه جهانيان بى نياز است.

امام صادق (ع) در تفسير آيه شريفه ( وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمي فَهُوَ فِي الآخِرَةِ أَعْمي وَ أَضَلُّ سَبِيلاً ) (1)مى فرمايد: كسى است كه حج واجب خود را پيوسته به تأخير مى اندازد تا مرگ او فرا رسد. او در قيامت نابينا خواهد بود.

از سويى ديگر براى حج در روايات اسلامى آنچنان پاداش هاى عظيمى وارد شده است كه درباره كمتر عملى ديده مى شود. چنان كه در حديثى از امام صادق (ع) مى خوانيم:

كسانى كه حج و عمره به جا آورند، ميهمان خدا هستند. خدا هر چه بخواهند به آنها مى دهد و هر دعايى كنند به اجابت مى رسد. اگر درباره كسى شفاعت كنند، پذيرفته مى شود. . . و اگر در اين راه بميرند، خداوند تمام گناهان آنها را مى بخشد.

امام خمينى (رحمه الله) نيز كه در حقيقت احياگر حج ابراهيمى در چند سده اخيرند، توجه ويژه اى به جايگاه و اهميت مناسك حج دارند. ايشان در خصوص اهميت حج مى فرمايند:

«فريضه حج در ميان فرايض، از ويژگى خاصى برخوردار است و شايد جنبه سياسى و اجتماعى آن بر جنبه هاى ديگرش غلبه داشته باشد. با آنكه جنبه عبادى اش نيز ويژگى خاصى دارد» . همچنين مسلمانان فلسفه واقعى بسيارى از احكام الهى را درك نكرده اند و حج را با آن همه راز و عظمت،


1- اسراء: 27. .

ص: 230

به صورت عبادتى خشك و حركتى بى حاصل و بى ثمر مى دانند.

رهبر معظم انقلاب، همواره به برگزارى هر چه باشكوه تر فريضه حج تأكيد مى كنند. ايشان در خصوص اهميت داخلى و خارجى فريضه حج، در مقطع فعلى مى فرمايند:

از هر دو نظر، حج مهم است؛ هم براى درون خود ما، درون امت اسلامى و هم از لحاظ بين المللى. امت اسلامى را طى قرن ها، در طول سال هاى متمادى زمين گير، ذليل، خفيف، بى همت و نااميد كردند و با ابزارهاى جديد خواستند معنويت، روحانيت و توجه و تضرع را در او تضعيف كنند. حج هم كه اين گرفتارى ها را ترميم مى كند، به آحاد امت اسلامى عزت و احساس اقتدار مى دهد و اميد مى بخشد. حج درست اين گونه است. اولين تأثير حج، درون امت اسلامى و در دل هاى خود ماست. ما به حج احتياج داريم؛ براى اينكه روحيه هاى خودمان را تقويت و ترميم و احساس كنيم كه ما به خدا متوكل و متكى و يك امتى بزرگ هستيم. از اين طرف، تأثير داخلى و از طرفى، تأثير بين المللى مهم است. دشمن را تضعيف مى كند. روحيه اش را در هم مى شكند و عظمت اسلام را به رخش مى كشد و نيز وحدت امت اسلامى را در مقابل دشمن آشكار مى كند. ما به اين احتياج داريم.

اقتصاد جامعه اسلامى در حج

هر كدام از احكام و شرايع - حتى احكام عبادى - داراى آثار معيشتى، دنيوى و اقتصادى است؛ چراكه احكام اسلامى، تأمين كننده سعادت انسان در دنيا و آخرت و مدافع، مصالح و منافع جامعه بشرى در همه ابعاد به هم پيوسته حيات است. با توجه به ضرورى بودن مصالح دنيوى و امور معيشتى، و اينكه كسب كردن برخى از ثواب و عقاب اخروى در گرو امور دنيوى است كه اين امر براى دستيابى به سعادت ابدى بشر اجتناب ناپذير است، فرموده اند: «من لا معاش له لا معادله» اين ويژگى يعنى: «عنايت به معيشت و اقتصاد جامعه اسلامى در حج» به دليل جهان شمولى اش بيشتر جلب نظر مى كند. اسلام با نگرش ويژه خود به مسئله حج و نقش تعيين كننده آن در عزت و عظمت امت، روش هايى ارائه مى كند. همچنين با توجه به ضرورت توانمندى اقتصادى در دست يابى به استقلال و اقتدار مسلمانان، براى امور معيشتى و اقتصاد و تجارى در موسم، راهكارهايى گشوده است كه آيات و روايات بيانگر آن مى باشد.

كنگره جهانى حج، در برگيرنده منافع مسلمانان است. زائران كشورهاى اسلامى، در اين كنگره، از آن منافع بهره مند مى شوند چنان كه اين آيه كريمه بيانگر است:

(وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا

ص: 231

الْبائِسَ الْفَقِيرَ)

و مردم را دعوت عمومى به حج كن تا پياده و سواره بر مركب هاى لاغر از هر راه دورى به سوى تو بيايند تا شاهد منافع گوناگون خويش باشند و در ايام معينى نام خدا را بر چهارپايانى كه به آنان داده است (به هنگام قربانى كردن) ببرند. سپس از گوشت آنها بخوريد و بينواى فقير را نيز احكام نماييد.

اين آيات، به نكاتى در فلسفه حج اشاره مى كند كه عبارتنداز:

1. ياد خدا بودن و تقويت كردن روحيه ايمانى و معنوى؛

2. شاهد منافع خود بودن كه به دليل اطلاق و تقييد نداشتن به قيد خاص، شامل منافع مادى، معنوى و اقتصادى مى شود؛

3. متعاقب آن، از گوشت قربانى و خوردن و اطعام دادن به مستمندان سخن گفته است.

ابن عباس در تفسير اين آيه كريمه مى گويد:

منافع الدنيا و الآخره، امامنافع الاخره فرضوان الله تعالى، و اما منافع فما الدنيا يصيبون من منافع البدن والذ بائح والتجارات.

منافع ياد شده در اين آيه، منافع دنيا و آخرت است كه منفعت اخروى، خشنودى خداوند مى باشد. و منافع دنيا، چيزى است كه مردم از گوشت قربانى و تجارت به دست مى آورند.

همان گونه كه آيه كريمه: ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ آن تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ . . .) بيانگر است، متعاقب توصيه به تقوا براى ره توشه آخرت، در آيه قبل، به حج گزاران تذكر مى دهد كه در اين سفر روحانى ضمن انجام عبادت و ذكر خدا و تحصيل ره توشه تقوا، مانعى وجود ندارد كه از منافع اقتصادى و معيشتى نيز بهره گيرند.

مرحوم طبرسى مى گويد: مفاد اين آيه، رخصت دادن به كسب و تجارت، پس از انجام مناسك حج است كه در روايات ائمه معصوم (ع) آمده است.

همچنين عياشى، از قول امام صادق (ع) ، در تفسير آيه فوق چنين روايت كرده است:

الرزق اذا احل الرجل من احرامه و قضى نسكه فليشتر وليبع الموسم.

مقصود از طلب فضل خداوند، تحصيل روزى است. هنگامى كه شخص از احرام خارج شد و اعمال حج را به پايان برد، در موسم به خريد و فروش بپردازد.

گفتنى است كه از همان آغاز تأسيس ام القراى توحيد، در دعاى حضرت ابراهيم (ع) آمده است كه ضمن نيايش با خداى خود گفت: (. . . وَ ارْزُقْهُمْ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ ) بدين گونه از خداوند خواست كه خاندان خود و ساكنان آن سرزمين مقدس را از ثمرات روزى دهد و در آن بيابان خشك و سوزان، نعمت هاى خويش را ارزانى دارد تا آنان سپاس گوى حق باشند. از اينجا معلوم مى شود كه

ص: 232

مسئله رزق و معيشت در سرزمين حرم و جوار كعبه نيز، جايگاه مهمى در حيات مادى و معنوى امت موحد دارد و حضرت خليل آن را در دعاى خود منظور داشته است.

ازاين رو، خداوند اراده كرد تا آن وادى بى حاصل و بى آب و علف، هميشه آباد و پر رونق باشد و از نعمت هاى فراوان بر خوردار شود. قرآن از اين عنايت خداوندى كه همواره استمرار داشته و خواهد داشت، بدين گونه سخن مى گويد:

( أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يُجْبي إِلَيْهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيْءٍ ) ؛ آيا حرم امنى در اختيار آنان ننهاديم كه همه نوع ثمرات و كالاها بدان سوى برده مى شود.»

وگرنه چگونه باور كردنى است كه شهرى در ميان سنگ هاى سخت، صخره هاى سياه و كوه هاى محاصره شده، بتواند بارانداز ارزاق و كالاهاى گوناگون از سراسر جهان باشد!

اقتصاد حج

در واقع، اقتصاد حج دانش و بخشى از اقتصاد اسلامى است كه به تحقق عدالت، امنيت و رفاه، از راه تخصيص و توزيع منابع كمياب در چارچوب شريعت اسلام در عرصه امور بين الملل اسلامى كمك مى كند. اقتصاد حج، به دنبال اهداف كلانى است كه تأمين كننده منافع فردى و اجتماعى زائرين سرزمين معنوى است كه اين اهداف امنيت، عدالت و رفاه و فراوانى مى باشد.

منبع اين اهداف برگرفته ازاين روايت است.

«. . . ثلاثه الاشياء الا من و العدل و الخس» ؛ «[مردم به چيز احتياج دارند] عدالت، امنيت و فراوانى، رفاه و رشد اقتصادى» .

اهميت اقتصاد حج، در اين است كه عدالت اجتماعى، مبناى امور تجارت در اين سفر قرار گيرد به نحوى كه اگر در اقتصاد حج كالاهاى كمياب اهميت بسيارى دارند، بايستى به تخصيص بهينه برسد و توزيع شود. به طور مثال، گوسفند يا شتر هر سال به طور تقريبى دو ميليون رأس ذبح مى شود. با توجه به قيمت آن در كشورهاى گوناگون و عربستان، تقريباً دويست ميليارد تومان يا دويست ميليون دلار برآورد مى شود. اين كالا بايستى به تساوى و براساس بوجه و داشته هاى مالى ساير مسلمانان قيمت گذارى و توزيع شود.

از مصاديق ديگر اقتصادى در حج و عمره، مى توان سوغاتى ها، مسائل مربوط به هتل ها، مسافرخانه ها و حمل و نقل هوايى، زمينى و دريايى و نيز به اشتغال خدمه هايى اشاره كرد كه در كشورهاى اسلامى، چه قبل، چه بعد و چه در حين حج هستند. هر كدام از اين مسائل، براى خود مقوله مهمى است. به عنوان مثال، در خصوص سوغاتى زائرين حج و خاصه در سفر عمره، باكمى انديشه در مى يابيم كه كمتر زائرى است كه به منظور تبرك و دادن سوغات، از بازارهاى شهرهاى مدينه و مكه خريد نكند.

ص: 233

برخى از زائران، آنقدر به اين مسئله اهميت مى دهند كه بازارگردى را جايگزين زيارت و حضور در حرم نبوى و كعبه معظمه مى كنند. به طورى كه اگر حضور چند روزه آنان را بررسى كنيم، به اين نتيجه ميرسيم كه 65 الى 75 درصد حضور خود را به مسئله خريد از بازارهاى گوناگون اين سرزمين پرداختند. اين امر، از ديدگاه برخى از مسئولان عمره، آسيب محسوب مى شود. به هر حال بازارگردى و خريد، مسئله اى است كه امروزه زائران ايرانى به آن توجه داشته و دارند. اين مسئله نيز در جايگاه خود زمينه تجارت و تعامل اقتصادى را فراهم مى سازد.

به هر حال، با در نظر گرفتن الگوى اقتصادى ايده آل، آن هم در قالب اقتصاد حج، همه اين مسائل را سازماندهى مى كنيم. در واقع اين كار زمينه اى مى شود براى اينكه اقتصاد بين الملل اسلامى و اقتصاد ناشى از حج شكل بگيرد. در آياتى از قرآن كريم به اهميت اقتصادى حج اشاره شده است: ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) .

همچنين اين آيه: ( جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ ) ، نشان مى دهد كه خداوند كعبه، اين قيام را براى مردم قرار داده است.

امام صادق (ع) مى فرمايد: «خداوند اين كعبه را براى دين و زندگى مردم قرار داد و نشان مى دهد كه در واقع، اين گونه نيست كه ما فقط حالت معنوى و عرفانى حج را لحاظ كنيم» .

البته آن اصل است؛ ولى براى اينكه جذابيت حج بيشتر شود، به اصطلاح مى گويند هر كس كالايى به مكه وارد كند، به اقتصاد آن كمك مى كند. همه اينها نشان مى دهد كه اقتصاد حج، در قرآن هم تعبيه شده است.

از اين رو مى بايست به مسائلى همچون الگوى ايده آل در اقتصاد حج، وضعيت كنونى اقتصاد حج، راه حل شكوفايى اقتصاد حج، امنيت اقتصادى و انواع آن، امنيت اقتصادى از ديدگاه آيات و روايات، شاخص هاى امنيت اقتصادى، تأثير امنيت اقتصادى برحج و لزوم وضع قوانين براى امنيت اقتصادى حج بررسى و دقت شود تا از اين منظر، به شكوفايى اقتصاد حج نائل شويم.

رابطه حج و اقتصاد

الف) تلفيق دنيا وآخرت

خيلى ها نمى دانند كه آيا رابطه مادى بر اين سفر معنوى حاكم است؟ يا اينكه سفر حج سفرى معنوى است و نبايست مسائل مادى بر آن تأثير بگذارد؟ در پاسخ به اين پرسش مى گوييم: هرگاه دنيا با آخرت هماهنگ و در جهت «رضاى حق» و «مصلحت خلق» باشد، در بينش اسلامى، نه تنها مذموم و نكوهيده نيست، بلكه مطلوب وضرورى است.

شريعت اسلام، آميزه اى از تكاليف و احكامى است كه «معاش» و «معاد» را ملحوظ داشته كه البته

ص: 234

معيشت، مقدمه سعادت آخرت است. به همين فلسفه، در حج نيز مقاصد دنيوى و اخروى لحاظ شده است؛ بلكه عنايت به مسائل معيشى، بازرگانى و اقتصادى پر رنگ تر از احكام ديگر ديده مى شود و همان گونه كه ملاحظه مى كنيم، با صراحت در آيات و روايات به آن توجه شده است.

پيامبر خدا (ص) مى فرمايد:

«من اراد الدنيا و الاخره فليؤم هذا البيت» ؛ «كسى كه خواهان دنيا و آخرت است؛ بايستى آهنگ اين خانه كند» .

همچنين مى فرمايد: «حجوا تستغنوا» ؛ «حج به جاى آوريد تا بى نياز شويد» .

شايد رمز و نكته كلام نبوى اين باشد كه اصولاً حج، بار مالى فراوانى مى طلبد و افزون برآن، مشكلاتى در بر دارد كه در اين سفر طبيعى است. گاه علاقه به ثروت و وسوسه هاى نفسانى و شيطانى، مانع از بذل و خرج انسان در اين سفر دشوار مى شود. آن گاه خانه خدا كه براى مصلحت خلق سرپاست، خلوت و شكوه امت اسلامى كم رنگ مى شود.

بنابراين خداوند، حج را با منافع دنيوى همراه كرده و به زائران وعده خير و استغنا داده است تا از سنگينى هزينه ها نهراسند و به هر بهايى، حج خانه خدا كنند.

در عمل و تجربه نيز چنين بوده است كه حج، نه فقط زيان مالى به بار نياورده، بلكه سبب توسعه رزق و بى نيازى بوده است؛ همان گونه كه در كلام گهربار پيامبر گرامى ديديم و امام على بن الحسين (ص) مى فرمايد:

حجوا و اعتمروا تصح ابدانكم و تتسع ارزاقكم و تكفون مئونات عيالكم.

حج و عمره به جاى آوريد تا بدن هايتان سالم بماند و روزى شما گشاده و مخارج خانواده تان تأمين شود.

اميرالمؤمنين (ع) ، طى خطبه اى، با اشاره به نقش حج در نفى فقر و زدودن گناه مى فرمايد:

حج البيت و اعتماره فانهما ينفيان الفقر و يرحضان الذنب.

حج و عمره خانه خدا نابود كننده فقر و شويندۀ گناه است.

جالب آن است كه در برخى از روايات، علاوه بر بيان آثار مثبت حج در تأمين نيازهاى مادى و گشادگى روزى و رفع نيازمندى و فقر، به آثار منفى ترك حج نيز اشاره شده است و با صراحت بيان مى كند كه اگر كسى، با داشتن توان مالى اين فريضه عظيم را ترك كند، بايستى از عواقب اين گناه و تهى دستى هراسان باشد. پيامبر خدا (ص) در خطبه الغدير فرمود:

معاشر الناس حجو البيت فما ورده اهل بيت إلا اسغنوا و لا تخلفو عنه الا افتقروا.

اى مردم، براى حج، رهسپار بيت الله شويد؛ زيرا هيچ خاندانى برآن وارد نشدند، مگر آن كه بى نياز شدند و تخلف نكردند، مگر آنكه فقير شدند.

ص: 235

در روايتى از قول امام صادق (ع) نيز آمده است:

«الحاج لا يملق ابدا قلت و ما الاملاق قال إلافلاس، ثم قال: و لا تفتلوا اولاد كم من املاق » ؛ «هرگز حج گزار تهى دست و ور شكسته بر نگردد» .

بدين ترتيب حج، افزون بر آثار معنوى، از پاداش دنيوى و نعمت هاى مادى نيز برخوردار است و بى نيازى، بركت و سلامت به همراه مى آورد.

ب) تجارت ضمن عبادت

در سفر حج، به كسب و تجارت اجازه داده شده است و چنان كه اشاره كرديم، فلسفه آن بالا بردن توان مالى حج گزاران و در نتيجه، تقويت عموم مسلمانان از رهگذر اين كنگره جهانى است. تجارت و كسب در سفر حج، عاملى در برگزارى اين فريضه جهان شمول و تأمين كننده معاش گروهى از زائران است كه اگر كسب و تجارت نكنند، قادر به تأمين هزينه سفر خود نيستند. ازاين رو، رخصت داده شده است كه زائران از سود تجارت و داد و ستد و امثال آن، در چارچوب شرع و به تناسب شئون بهره گيرند تا بدين وسيله استطاعت مالى و توان افراد بيشتر شود و اجتماع حج، فزونى گيرد.

عن معاوية بن عمار قال لأبي عبدالله (ع) الرجل يخرج في تجارة إلى مكة او يكون له ابل فيكريها حجته ناقصة ام تامة؟ قال لا بل حجته تامه.

معاويۀ بن عمار مى گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم: «كسى كه به قصد تجارت رهسپار مكه مى شود يا شتران خود را كرايه مى دهد، حج او ناقص است يا كامل؟ حضرت در پاسخ فرمود: حج او تمام است» .

محمد بن سنان مى گويد: امام على بن موسى الرضا (ع) در پاسخ به پرسش هايى كه طى نامه اى براى من نوشتند، از فلسفه حج نيز سخن گفتند و پس از ذكر اسرار عبادى و عرفانى و همچنين آثار معنوى، فرهنگى، تربيتى و تاريخ آن، به اقتصاد و آثار معيشتى نيز اشاره كردند. در بخشى از آن نامه آمده است:

ومع ما في ذلك لجميع الخلق من المنافع. . . و منفعه من في شرق الارض و غربها و من في البر و البحر من يحج و من لم يحج من تاجر و جالب و بائع و مشتر و كاسب و مسكين و قضاء حوائج اهل الاطراف و المواضع الممكن لهم الاجتماع فيها كذلك. . . ليشهدوا منافع لهم. . . ؛

يكى از علل وجوب حج، منافعى است كه از اين رهگذر به تمام خلق مى رسد. همچنين منافعى نصيب كسانى مى شود كه در شرق، غرب، خشكى و دريا هستند؛ چه آنهايى كه حج مى گزارند و چه آنان كه به حج نيامده اند. اعم از تاجر يا واردكنندگان، فروشنده يا خريدار، پيشه ور يا مستمند. همچنين حج، تأمين كننده نيازهاى ساكنان اطراف و مكان هايى است كه مى توانند در موسم اجتماع كنند تا بدين وسيله، شاهد منافع خود باشند.

ص: 236

به موجب اين روايت، آثار اقتصادى حج، منحصر به حج گزاران نيست؛ بلكه ميليون ها انسان كه در گوشه و كنار جهان اسلام به سر مى برند و هزاران خانواده در حرم و خارج آن و حوالى مكه به نوعى از منافع و بركات حج بهره مند مى شوند.

كشاورزى كه محصول توليد مى كند؛ هنرمندى كه آثار هنرى و دستى مى آفريند؛ دامدارى كه دام مى پرورد، راننده اى كه در حمل و نقل مشاركت دارد؛ بازرگانى كه آذوقه و نياز زائران را به صورت كلى و جزئى فراهم مى كند و ساير اصناف كه در پديد آوردن امكانات اين سفر سهيم اند، از منافع حج بهره مى برند.

در بازار اقتصادى حج، ميليون ها انسان خرد و كلان تغذيه مى شوند و نياز سالانه خود را تأمين مى كنند. حتى فقرايى كه قدرت كار ندارند، از احسان و انفاق حاجيان بهره مى برند. اگر اين امكانات و همين گوشت قربانى، با برنامه اى دقيق به مصرف نيازمندان هر شهر و اقليمى مى رسيد، هزاران تُن گوشت پاك و پاكيزه قربانى، به هدر نمى رفت و به گرسنگان دنيا مى رسيد. علاوه براين، وجوهات شرعيه و بريه و صدقه و انفاق، اعنه بسيار ارزشمندى براى نيازمندان خواهد بود. سوغات سفر نيز مى بايست منحصر به نزديكان و اقوام نباشد و سهم مستمندان و محرومان به گونه اى در آن لحاظ شود تا مساعدتى هر چند اندك عايد آنان شده و موجب تحبيب قلوب و پيوند اجتماعى افزون گردد.

امام صادق (ع) در روايتى ديگر به بيان آثار اقتصادى و معيشتى حج پرداخته است و در پاسخ به هشام بن حكم كه فلسفه و چارچوب حج را مى پرسد، چنين مى فرمايد:

فجعل فيه الاجتماع من المشرق و المغرب ليتعارفوا و ليتربح كل قوم من التجارات من بلد الى بلد. و لينتفع بذالك المكاري و الجمال و لتعرف آثار رسول الله صلي الله عليه و آله و تعرف اخباره و يذكر و لا ينسي و لو كان كل قوم انما يتكلون على بلادهم و ما فيها هلكوا و خربت البلاد و سقطت الجلب و الارباح و عميت الاخبار و لم تقفوا على ذلك. . .

مقرر شد تا مردم از شرق و غرب به اين سرزمين بيايند و يكديگر را بشناسند و همه گروها از تجارت و حمل و نقل كالا از شهرى به شهر ديگر بهره گيرند. چارپا دار و شتربان سود برند و آثار و اخبار پيامبر خدا شناخته شود و در خاطره ها تجديد گردد و فراموش نشود. اگر قرار بود هر جمعيتى فقط از كشورها و شهرهاى خودشان و حوادث و مسائل منطقه اى سخن بگويند، مردم نابود و شهرها ويران مى شوند. بازرگانى و سودآورى تعطيل و اخبار و حوادث در پرده ابهام مى ماند و كسى از آنها آگاهى نمى شد.

چنان كه ملاحظه مى كنيم، امام صادق (ع) در اين روايت به آثار جهان شمول حج توجه داده و مسائلى را يادآور شده اند كه عبارتند از:

1. اطلاع و آگاهى از آثار پيامبر خدا (ص) كه در اين سرزمين پر بركت پا به عرصه وجود نهاد و

ص: 237

بزرگترين مكتب آسمانى را پى افكند. آثار جاودانش، خاطره وحى و رسالت و مجاهدت ها را در اذهان تداعى مى كند كه اين موضوع، از بُعد فرهنگى، جاى تشريح و بيان دارد؛

2. آشنايى مسلمانان با يكديگر در كنگره عظيم جهانى توحيد؛ تبادل نظر در مسائل جهانى مسلمانان؛ خروج از حصار تنگ نژاد، سرزمين، رنگ و ساير مشخصه هاى اقليمى؛ پيوستن به اقيانوس بى كران امت اسلامى و جهان انسانى و همچنين چنگ زدن به ريسمان الهى كه جهان اسلام را به صورت پيكرى درآورده است تا در جهت حل مشكلات و رنج ها، رايزنى و چاره انديشى بپردازند كه از بعد اجتماعى و سياسى جاى بحث فراوان دارد؛

3. فراگير بودن منافع حج نسبت به عموم مردم جهان، چه حج گزار و چه غيره كه هر گروهى در اين درياى متلاطم بر حسب حال و استعداد خود به نوعى بهره گيرند؛

4. تأكيد بر اينكه نبايست مردم با تنگ نظرى و محدود نگرى، فقط به مصالح و منافع خود و منطقه جغرافيايى خاص خود بينديشد. اين نوع تفكر، جهان را به ويرانى مى كشد و سرنوشت انسان ها را تباه مى كند و اين با فلسفه و بينش جهان شمول اسلام و انسان دوستى و نگرش فرا ملى و برون مرزى در تضاد است.

اسلام، آيين بشريت است. پس بايستى در اجتماع عظيم حج، مصالح همه انسان ها و تمام كشورها تحقق پذيرد و آبادى شهرها و همچنين حيات. . . ، مد نظر قرار گيرد تا منافع آن فراگير شود. قياما للناس انسان ها، به اين است كه چرخ هاى اقتصادى به گردش درآيد و همگان از اين رهگذر سود برند. تهيدستى از جامعه رخت بربندد و عمران و آبادى به وجود آيد و اسلام نيرومند شود.

بدين ترتيب، موسم حج، ساير كشورها را نيز تغذيه مى كند و افراد بسيارى در پرتو آن ارتزاق مى شوند و تعاون بين الملل اسلامى تحقق مى پذيرد.

ج) مسئله جهانى شدن و جهانى سازى

از مسائلى كه در عصر ما، در پهنه سياست، فرهنگ و اقتصاد مطرح است، مسئله جهانى سازى و جهانى شدن است. اين بحث مجالى مناسب تر و ميدانى گسترده تر مى طلبد تا صاحب نظران و نظريه پردازان در آن به بحث و گفت وگو بنشينند؛ اما در اينجا به تناسب موضوع و در نظر داشتن نكات ارزشمند و شايان تأملى كه در سخن امام صادق (ع) ديديم و همچنين نگرشى اجمالى به موضوع، تا آنجا مى نگريم كه در بعد اقتصادى به منافع حج مرتبط است.

چنان كه اشاره شد، موضوع جهانى سازى از مسائلى است كه امروز درباره آن در سطح بين الملل، مذاكره و مشاجره مى شود. گروه هايى در جهان غرب به نقد اين انديشه پرداخته و به مبارزه با اين سياست استعمارى برخاسته اند. در حالى كه سياست هاى حاكم بر آن پاى مى فشارند و راهكارى براى

ص: 238

سلطه بيشتر خود بر جهانيان برگزيده اند. سياست هايى كه در انديشه كنترل و قبضه كردن توان اقتصادى و به دنبال آن سياسى و فرهنگى همه كشورها هستند. چنان كه مى دانيم، دولت امريكا سردمدار اين تفكر است. انديشه تك قطبى كردن جهان به مركزيت غرب و سر كردگى امريكا روند جهانى سازى بر آن است كه هويت و اعتبار كشورها، به ويژه جهان سوم را بيش از پيش، محو و نابود و وابستگى شديدترى را پى ريزى كند.

در روند جهانى سازى، نه فقط اقتصاد، بلكه قوميت، مليت فرهنگ و سياست ملل، تحت سلطه ابرقدرت ها واقع مى شود. اين فاجعه اى بزرگ ديگر براى دولت ها و ملت هاى جهان سوم به ويژه كشورهاى اسلامى است. در اين طرح استكبارى، جهان اسلام به دليل ذخائر كلان طبيعى، هدف توطئه مى باشد.

راه هاى مقابله با اين سياست استكبارى، وحدت امت ها، بازيابى هويت دينى، ملى، تاريخى؛ تكيه بر منافع مشترك؛ رو آوردن به پيمان هاى منطقه اى در ابعاد گوناگون فرهنگى، اقتصادى، سياسى، نظامى و اشتراك هاى دينى و همچنين قطع وابستگى ها و گسستن غل و زنجيرهايى است كه غرب به سركردگى امريكا و كشورها نهاده است.

بنابراين، جهانى سازى طرحى اقتصادى است، درحالى كه جهانى شدن زير لواى توحيد و وحدت امت فلسفه اجتماعى اسلام است كه حج مى تواند نقش مؤثر در تحقق آن داشته باشد.

قرآن كريم، كعبه و حج را (. . . قِياماً لِلنَّاسِ. . .) : يعنى عامل برپايى و پايدارى و استقلال مردم خوانده است. امت اسلام، با تكيه بر اين ستون استوار الهى مى تواند درياى انسان هاى مؤمن را به يكديگر پيوند دهد و بر آنها روح واحدى حاكم كند. قوام و استوارى كه قرآن بدان اشاره فرموده است، شامل دين و دنياى مردم مى شود. در اين خصوص روايتى از امام صادق (ع) در پاسخ به ابان بن تغلب وارد شده است كه معناى آيه فوق را مى پرسد. ايشان مى فرمايد:

«جعلها الله لدينهم و معايشهم» ؛ «خداوند كعبه را قائمه اى براى دين و زندگى مردم قرار داد» .

فوايد اقتصادى حج

الف) قربانى، نمادى از فدا كردن و فدا شدن در مسير رضاى الهى

همه ساله در موسم حج، ميليون ها رأس دام، طبق سنّت اسلامى و احياى خاطره ابراهيم و اسماعيل (ع) ، با هدف معنوى و معيشتى قربانى مى شود. قربانى كردن، نمادى از فداكارى و فداشدن در مسير رضاى الهى و وسيله تحصيل تقوا و نزديكى به خدا و بريدن از تعلقات مادى در راه رسيدن به معنويت و عرفات است. علاوه بر آن آثار اقتصادى شايان توجهى نيز دارد. اگر هر سال فقط دو ميليون دام گوسفند و گاو و شتر در منا قربانى شود و معدل گوشت خالص هر كدام را سى كيلوگرم فرض

ص: 239

كنيم، حدود شصت ميليون كيلوگرم گوشت خواهد بود. حال اگر هر كيلو گوشت، فقط دو هزار تومان فرض شود، به رقمى حدود صد و بيست ميليارد تومان مى رسد. چنين سرمايه عظيمى مى تواند همه ساله بخش فراوانى از خوراك نيازمندان را در سراسر جهان تأمين كند؛ اما متأسفانه به فلسفه قربانى چنانكه شايسته آن مراسم عظيم است، توجه نشده و سال هاست اين منبع پاك و مقدس اسلامى، طعمه حريق مى شود وجز بخش كوچكى از آن به مصرف نمى رسد.

ب) مبارزه با استثمار

نكته ديگرى كه در اقتصاد حج شايان تأمل است اين است كه موسم حج و بازار اقتصادى آن و يا نذورات، تبرّعات و ساير منابع مالى و معيشتى، به صورت ابزار ثروت اندوزى در دست معدودى پولدار و استثمارگر نباشد. اين موضوع، علاوه برآنكه همه جا در طرح هاى جامع اقتصادى اسلام، نقش بنيادى ايفا مى كند، در حج نيز به دليل اهميت ويژه اش لحاظ شده است. با اين فلسفه اقتصادى، ائمه (ع) مردم را متوجه مى كردند كه اگر هدايا و نذورات كعبه به مصرف نيازمندان نمى رسد و به جيب پولداران و متوليان وابسته سرازير مى شود، ازدادن آن خوددارى كنند. اساساً نذوراتى كه در جهت مصلحت مردم فقير و يا مصالح اسلام به كار نمى رود، مشروع نيست.

سكونى از امام صادق (ع) و آن حضرت، از قول امير المؤمنين (ع) نقل كرده است كه فرمود:

لوكان لي و اديان يسيلان ذهبا و فضه ما اهديت الى الكعبة شيئأ لأنّه يصير الى الحجبة دون المساكين.

اگر دو وادى در اختيار من باشد كه سيل طلا و نقره در آن جارى شود و موج بزند، چيزى از آن را به كعبه هديه نمى كنم؛ چرا كه به دست پرده داران و متوليان مى رسد نه به دست نيازمندان و فقيران.

همچنين در روايتى از پيامبر (ص) و ائمه معصوم (ع) آمده است:

انما لايستحب الهدي إلي الكعبه لأنّه يصير إلى الحجبة دون المساكين.

هديه دادن قربانى، براى كعبه استحباب ندارد؛ زيرا به دست پرده داران و نگهبانان و متوليان مى رسد، نه بيچارگان و مستمندان.

مفهوم اين روايت اين است كه همانا قربانى و نذورات و هدايا و هر منفعت اقتصادى ديگر در رابطه با حج، يارى رساندن به نيازمندان و زدودن فقر و گرسنگى از چهره جامعه اسلامى است. اگر قرار باشد سود اينها به جيب ثروت اندوزان ريخته شود، بايستى از اعطاى آن خوددارى كرد. معلوم است كه در زمان امام صادق (ع) و ائمه هدى (ع) ، توليت كعبه، به دست چه كسانى بوده است. خلفاى اموى، مروانى و عباسى كه نه فقط شايستگى پرده دارى و توليت كعبه را نداشتند؛ بلكه از آن كانون مقدس، به

ص: 240

نفع مقاصد شوم نفسانى و استثمارى بهره مى گرفتند. هدايا، عنوان اعانت به ظلم را داشته كه در قرآن، به صراحت ممنوع و حرام است. ملاكى كه پايه گذاران حج به وجود آوردند و بايستى براى هميشه سرمشق عمل باشد، اين است كه حج براى خدا خدمات مالى براى قرب خدا باشد. به نيازمندان جامعه كمك و با هر نوع استبداد و استثمار و زراندوزى دشمنان مردم مبارزه شود.

ج) قوام مسائل اقتصادى ملت

1. فعاليت هاى اقتصادى، مى تواند به برگزارى اين مراسم عبادى، سياسى يارى رساند؛

2. مردم بسيارى در پرتو حج، امرار معاش مى كنند و چرخ هاى اقتصادى به حركت در مى آيد و همچنين عمران و آبادانى به همراه مى آورد؛

3. قدرت اقتصادى مسلمانان مى تواند آنان را در صحنه بين الملل مقتدر كند و در همه زمينه ها از وابستگى و طفيلى بودن برهاند؛

4. از اين رهگذر مى توان توليد كار و اشتغال كرد و از حجم بيكارى كاست. علاوه بر آن زمينه بسيارى از مفاسد اخلاقى را از ميان برد؛

5. حج فرصتى است كه مسلمانان مى توانند فرآورده هاى صنعتى، محصولات كشاورزى و بين الملل اسلامى عرضه كنند. آنان قادرند ساير توليدات خود را به صورت نمايشگاه هاى سنتى در اين بازار بازرگانى در معرض ديد جهانيان قرار دهند و مشوق يكديگر به توليد و تكاپوى اقتصادى باشد. به اين ترتيب با همكارى يكديگر، كشورهاى اسلامى را به رشد و توسعه هدايت و تبادل اطلاعات كنند و از تجارب يكديگر بهره گيرند.

د) موجب ارتباط جهانى اسلام مى شود

(جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ)

خداوند كعبه را خانه اى امن قرار داد تا همه مردم در آنجا قيام كنند و براى ارتباط و نزديكى با همديگر و همچنين مشاركت در امور مسلمانان همت گمارند و هر سال اوضاع جهان اسلام را بررسى و مطالعه كنند. اين ارتباطات مى تواند شامل موارد زير باشد:

1. ميان كشورهاى اسلامى، درك متقابل، همزبانى و تفاهم مشترك براى گفت وگو و مذاكره فراهم شود تا از اوضاع سياسى - اقتصادى و فرهنگى همديگر مطلع شوند و راهكارهاى وحدت و همكارى را بشناسند و استفاده كنند.

همچنين رابطه ميان حكومت هاى حاكم بر كشورهاى اسلامى، با قدرت هاى استكبارى در سطح جهان و كيفيت رابطه سياسى، اقتصادى و بازرگانى، از ديدگاه اسلام تجزيه و تحليل شود. تا براى نفى سلطه و جلوگيرى از حاكميت كفار بر مسلمانان، راهكارهاى عملى جامعه عمل بپوشد؛ همچون بازار

ص: 241

مشترك اسلامى؛ رابطه تجارى و بازرگانى تهاترى ميان مسلمانان؛ تأسيس و توسعه بانك بين الملل اسلامى و اتحاديه تعاونى بين الملل اسلامى و. . . . ازاين رو زمينه هاى استقلال و خودكفايى در كشورهاى اسلامى را فراهم سازد.

ارتباط ميان ملت ها و توصيه قرآن كريم براى اخوت و برادرى ميان مؤمنان جهان، از آرمان هاى جاودانه حج ابراهيمى است؛ به طورى كه مصداق واقعى وحدت امت اسلام و تحكيم برادرى ميان مسلمانان جهان در تقويم احسن زمانى كنگره جهانى حج به طور ساليانه بوده و حج ابراهيمى فريادگر اين واقعيت است كه قرآن كريم مى فرمايد: ( وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا )

مهمترين پيوند و ارتباط جاودانه ميان مسلمانان، جهان بينى توحيدى است. اصولاً، ميثاق فطرت و اعتقادهاى قلبى، از انسان قابل تفكيك و انتزاع نيست؛ بلكه به صورت انگيزه و عقيده اى جاودانى، همواره تحكيم كننده اتحاد و وحدت مسلمانان مى باشد. اين امر در اجتماع عظيم جهانى حج، شكوفايى و بروز خواهد كرد؛ اما برنامه ريزى و استفاده مطلوب از آن در راستاى فلسفه حج ابراهيمى است.

ارتباط ديگرى كه در كنگره جهانى حج، بايستى تحقق عينى و عملى شود، روابط متقابل مذاهب و فرق گوناگون اسلامى در ارتباطات اقتصادى است؛ زيرا حج؛ كانون اصلى تبادل فكرى و بهترين مركز ثقل دارالتقريب بين المذاهب بوده و اكنون نيز مى تواند باشد؛ به طورى كه تبادل افكار اديان اسلامى، در طول تاريخ بشر و مناظره هاى اعتقادى، فلسفى و كلامى، زمان پيامبر خدا (ص) و ائمه معصومين (ع) در شهر مكه و مركز وحى انجام مى گرفت. در قرن حاضر، كنگره جهانى حج، سرزمين وحى مى تواند راهكارهاى مناظره فكرى، علمى و فلسفى ميان علما و فلاسفه و فقهاى اسلامى را فراهم كند. به اين ترتيب در جدالى احسن و مناظره اى نيكو، به احسن قول و در عمل به سرانجامى شايسته و نيك بيانجامد.

و) زمينه ساز همكارى و مشاركت براى رشد و توسعه اقتصادى جهان اسلام

(وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ. . .)

قرآن كريم، در آيۀ بالا با صراحت بيان مى كند كه كنگره جهانى حج، آثار و بركات فراوانى دارد و منافع و فوايد سياسى، اقتصادى، فرهنگى، دفاعى و اخلاقى حج ابراهيمى را در كلمه جامع «منافع لهم» تصريح كرده است.

وحدت و يگانگى، از اركان برنامه ريزى رشد و توسعه اقتصادى در هر مقياسى است برنامه ريزى - خانواده، جامعه، منطقه اى و بين المللى - براصل وحدت و هماهنگى استوار مى شود و بدون اعتصام و همفكرى اعضاى جامعه و همدلى دولت و ملت، اصلاحات اقتصادى آغاز نمى شود، چه رسد به تداوم و استمرار آن. وحدت مناسب ترين فرصت و موقعيت را براى رسيدن به اهداف معين حج و تبادل نظر و

ص: 242

مذاكرات اصولى ميان ملت ها فراهم كرده است. به اين ترتيب، در پرتو ارتباطات منطقى و مداوم، مى توان به مشكلات و كمبودهاى كشورهاى اسلامى آگاهى و شناخت لازم پيدا كرد. هر كشورى از مجموعه جهان اسلام، به عنوان عضوى از بدن و ساختار جهانى مسلمانان در مشكلات ديگر اعضا، شريك و سهيم است. همان طور كه سعدى، بهترين فرم و ماهيت ارتباط ميان آنها را چنين ترسيم كرده است:

بنى آدم اعضاى يك پيكرند

بديهى است كه نكات فوق، در اشعار سعدى، مضمون روايت هاى معصومين (ع در كيفيت ارتباط ميان جماعت مسلمانان در سطح جهان اسلام مى باشد كه به طور عام درباره بنى آدم مصداق پيدا مى كند.

نكته مهمى كه بايستى بدان توجه داشت، اين است كه كنگره جهانى حج، پل ارتباط و پيوند ميان جوامع اسلامى است. در اين باره نبايستى به زمان محدود ايام مناسك حج اكتفا كرد؛ بلكه بايستى به تداوم و استمرار اين ارتباطات سپس از مناسك حج توجه شود. در آيه شريفه مذكور، بيشتر به اهداف و آثار حج و پيامدهاى عظيم در طول سال، توجه شده است، نه صرفاً به خود عمل عبادى حج؛ زيرا خداوند حكيم، هيچ دستور و فريضه اى را بدون علت و فلسفه بيان نفرموده است.

در برنامه ريزى رشد و توسعه، روح مشاركت و هميارى است كه قرآن كريم در اين باره در سوره مائده، آيه دوم مى فرمايد: ( تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ ) .

ضرورت تعاون و همكارى، ميان ملت ها و جوامع اسلامى، نيازمند تعيين موضوع و هدف است؛ زيرا بدون شناخت موضوع و داشتن هدف مطلوب، نمى توان برنامه ريزى علمى و منطقى داشت؛ بنابراين در آيه فوق، دو موضوع كاملاً متفاوت مطرح شده است.

الف) بِر و تقوا كه به معناى نيكى و سعادت جامعه در راستاى تقواى الهى است. همه جوامع بشرى، به ويژه جامعه اسلامى، خواستار خوشبختى در زندگى دنيا و آخرت هستند. ضرورتاً بيان مفهوم بر و تقوا در تفسير آيه فوق، بهترين شناخت را به دولت اسلامى و مردم مسلمان مى دهد. شناختى كه با واژه منافع للناس، ارتباط و هماهنگى كامل دارد و مى تواند موضوع برنامه ريزى كلان در جامعه و در سطح بين المللى براى جوامع اسلامى قرار گيرد كه در حقيقت، مصداق واقعى معروف است.

ب) موضوع دوم در آيه بالا «اثم» و «عدوان» مى باشد كه در بيان مفسران، به مفهوم «تجاوز از حدود الهى» آمده است؛ زيرا همواره گناه مى تواند زمينه تجاوز به حقوق ديگران را از فراهم كند و در اين آيه، به عنوان پديده اى منكر و مفسده اجتماعى از آن نهى شده است. بديهى است كه روحيه

ص: 243

منفعت طلبى و خودخواهى انسان، مى تواند جامعه را به راه هاى باطل و انحراف از مسير عدالت و اهداف مطلوب اجتماعى دعوت كند. رفتار فرد آلوده به گناه و تجاوز، به تدريج در جامعه، زمينه فساد و تجاوزهاى فراوان كلان و عمومى را فراهم كند؛ بنابراين در آيه بالا به دو نكته توجه شده است.

نخست: هيچ فرد مسلمانى حق مشاركت و همكارى در امور انحرافى و مفاسد اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى ندارد. تأكيد آيه، بر همكارى و تعاون نداشتن در اين موارد است؛

دوم: افراد مسلمان و دولت اسلامى، وظيفه دارند قاطعانه جلوى اين گونه تجاوزهاى اجتماعى و سوءاستفاده از حقوق و اموال عمومى را بگيرند و اجازه گسترش فساد و مترفين و رفاه زدگان بى درد و غير متعهد را ندهند؛ بلكه با آنها به مبارزه برخيزند؛ زيرا مصداق واقعى براى «منكرات» مى باشد.

آنچه بايستى در آيه فوق به آن توجه شود، «تعاون» است؛ زيرا هرگونه برنامه ريزى و آينده نگرى در وضعيت اقتصادى، سياسى و فرهنگى جهان اسلام، نمى تواند ملت ها و كشورهاى ديگر را ناديده بگيرد. اكنون ماهيت روابط پيچيده بين المللى در ابعاد گوناگون، حقيقت عميق نگرى قرآن را ثابت مى كند؛ زيرا هرگونه تئورى رشد و توسعه اقتصادى، صرفاً براى بخشى از پيكره جامعه بين الملل نيست. اين بدان معناست كه ساختار روابط بين المللى، سرنوشت ملت ها را با يكديگر پيوند زده است؛ لذا هرگونه اصلاحات ساختارى در جامعه اسلامى، بايستى آنچنان عميق و دقيق انجام شود كه بتواند الگويى مطلوب براى جوامع ديگر قرار گيرد و شاخصه هاى نيكى، تقوى و سعادت جامعه اسلامى، ديگران را جلب و جذب كند.

ه) تشكيل بازار مشترك اسلامى

تأمين نيازهاى مادى و حيات سالم اقتصادى در جوامع اسلامى، ضرورتى انكار ناپذير است. در بيشتر كشورهاى اسلامى، برنامه ريزى اقتصادى، براى تأمين نيازهاى جامعه، به عهده دولت و حكومت مى باشد؛ اما به دليل وابستگى و سلطه بيگانگان بر اغلب كشورهاى اسلامى، دولت ها وابسته به بيگانه هستند و چون استقلال سياسى و اقتصادى وجود ندارد، بيشتر كالاها و خدمات مصرفى جامعه، از كشورهاى غربى و اروپايى وارد مى شود. براى كشورهاى اسلامى اين وابستگى در مصرف به دليل استمرار و طولانى بودن مدت آن، عادتى معمول و طبيعى تلقى شده است. در بيشتر جوامع اسلامى، بيگانگان، سلطه اقتصادى و استثمار را براى خود تحكيم بخشيده و به تدريج سلطه سياسى، فرهنگى و اجتماعى را به دنبال داشته است.

اين واقعيت تلخ، نه تنها در كشورهاى اسلامى به طور فراگير مشاهده مى شود، بلكه به نحوى شديد و خطرناك تر در كشورهاى عربى از جمله عربستان، گستردگى بيشترى دارد و بيشتر نيازهاى جامعه را كالاها و خدمات بيگانگان تأمين مى كند.

ص: 244

اين وابستگى و سلطه اقتصادى بر بازار مسلمانان، متأسفانه در ايام برگزارى مناسك حج مشاهده مى شود؛ زيرا انبوه جمعيت زائران بيت الله، پس از انجام دادن اعمال عبادى حج، براى خريد و تهيه سوغات وارد بازارهايى مى شوند كه بيشتر كالاهاى عرضه شده براى فروش، غربى و وارداتى است و به دليل تقاضاى فراوان با قيمت گران در بازار مدينه و مكه به مسلمانان فروخته مى شود.

در تحليلى علمى، مى توان آثار و پيامدهاى تداوم سلطه اقتصادى بيگانگان بر بازار مسلمانان را در امور زير خلاصه كرد:

1. انتقال درآمدهاى عمومى جامعه و پرداخت هاى ارزى مداوم به بيگانگان، به دليل ضرورت پرداخت قيمت كالاها، خدمات وارداتى و ايجاد كسرى تراز پرداختى در بودجه ارزى كشور اسلامى، به طور مداوم و مستمر.

2. ايجاد بازار و گسترش امكانات بازاريابى براى بيگانگان، جهت فروش و عرضه كالاها. خدماتى كه در كشور توليد كننده به دليل اشباع بازار داخلى امكان فروش و عرضه وجود ندارد، توليد كننده براى ادامه توليد سه مشكل دارد كه عبارتنداز:

الف: تقاضا نداشتن از داخل، موجب عرضه كالا به بازار مى شود. اين امر موجب كاهش قيمت و در نتيجه كاهش سود و در مواردى منجر به زيان توليد كننده مى شود.

ب: نفروختن كالا، به دليل كاهش قيمت در بازار داخلى، نياز به امكانات انباردارى و نگهدارى كالاها دارد كه اين امر، منجر به هزينه و سرمايه گذارى جديد مى شود؛ ولى كار فرما، مايل به پرداخت چنين هزينه هايى نمى باشد؛

ج: نداشتن امكان فروش و تأمين در آمد در بازار داخلى، موجب كاهش درآمدها براى توليدكننده مى شود. با كاهش در آمد، امكان تأمين هزينه عوامل توليد، يعنى مزد كارگران و سود كارفرما و پرداخت اعتبارات بانكى و غيره وجود ندارد؛ بنابراين براى تأمين درآمد و پرداخت هزينه ها ناچار، به صدور و عرضه كالا به كشورهاى ديگر مى باشد.

3. با توجه به ورود كالا و خدمات بيگانه به كشورهاى اسلامى، به دليل كيفيت برتر و جلب توجه مصرف كنندگان به كالاهاى وارداتى، كالاى توليد داخل با بى تقاضايى روبه رو شده است كه به اين ترتيب، كالاى بيگانه، جانشين كالاى ملى مى شود. اين امر جريانى پيوسته ايجاد مى كند كه به صورت تدريجى و مداوم، موجب تقاضا نكردن كالاى ملى و عدم توليد و عرضه نشدن آن مى شود؛ ازاين رو توليد كنندگان داخلى با مشكلات فراوانى روبه رو مى شوند كه عبارتنداز:

الف. توانايى نداشتن در كسب درآمد براى پرداخت هزينه توليد و همچنين ضعيف شدن بنيه اقتصاد ملى، با توجه به زيان واحدهاى توليدى داخلى و تعطيلى يا ورشكستگى آنها؛

ص: 245

ب. انگيزه و علاقه نداشتن براى سرمايه گذارى بر توليدات ملى، به دليل سودآور نبودن سرمايه گذارى و كاهش توليدات داخلى در مقابل كالاى وارداتى از خارج؛

ج. انتقال سرمايه ها از بخش هاى اصلى اقتصاد (كشاورزى، دامپرورى، صنايع خدماتى، تجارى و واسطه اى) و ايجاد انحراف دربرنامه سرمايه گذارى ملى؛

د. تشديد سير بى رويه واردات بيگانه و گسترش مصرف وارداتى در جامعه و انتقال درآمد به خارج است كه موجب تضعيف اقتصاد ملى مى شود؛

ه. كاهش درآمدهاى داخلى و افزايش كسرى بودجه و كسرى تراز بازرگانى به دليل رشد فراوان واردات و كاهش صادرات، به خصوص در كشورهاى تك محصولى و وابسته به درآمدهاى نفتى.

4. تأثير واردات بيگانه بر الگوى مصرف جامعه اسلامى؛ آثار مخرب فرهنگى وسياسى؛ وابستگى به مصرف كالاها و خدمات بيگانگان در دراز مدت؛ از عواملى است كه باعث مى شود بسيارى از كالاهاى وارداتى در الگوى مصرفى جامعه - كه بايستى متناسب با درآمد ملى و سرانه تنظيم شود - آثار تخريبى داشته باشد. افراد ثروتمند در جامعه، الگوى مصرف بيگانه را انتخاب كرده و ساير طبقات جامعه هم به صورت تقليد و رقابت در مصرف گرايى، به تدريج به كالا و خدمات بيگانه تمايل پيدا مى كنند. گرايش به مصرف كالاى خارجى ضد ارزش است و با منافع ملى، مذهبى و اقتصادى جامعه اسلامى مغايرت و ناسازگارى دارد؛ كم كم به صورت ارزش معرفى مى شود و جامعه دچار الگوى مصرف بيگانه مى شود. علاوه بر اين، مبادلات تجارى و بازرگانى بيگانه با كشورهاى اسلامى، موجب ايجاد سلطه و نفوذ اقتصادى و زمينه ساز استثمار مى شوند؛ بنابراين قرآن كريم براى جلوگيرى از حاكميت كفار بر مسلمانان مى فرمايد: ( وَ لَنْ يجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً ) ؛ «و هرگز خداوند براى كفار، سلطه بر مؤمنين قرار نداد» .

برهمين اساس، مفسران و علماى اسلامى، هرگونه روابط سياسى، فرهنگى و اقتصادى را كه زمينه ساز سلطه و حاكميت بيگانگان برجامعه مسلمانان باشد، تحريم كرده اند ما در تاريخ معاصر ايران اسلامى، شاهد موضوع گيرى صريح و قاطعانه علماى بزرگ اسلام به ويژه فقهاى تشيع در اين رابطه بوده ايم؛ نظير فتواى تاريخى تحريم تنباكو و مبارزات سيد جمال الدين اسدآبادى، مرحوم شهيد مدرس و آيه الله كاشانى. سرآمد همه آنها، مبارزات قاطعانه امام خمينى (قدس سره) در تحريم و مبارزه با قراردادهاى نفتى، تجارى و اقتصادى رژيم پهلوى با بيگانگان است. تداوم اين مبارزات ضد استعمارى در زمان انقلاب اسلامى، قطع رابطه با اسرائيل و آمريكا و برخى كشورهاى اروپايى، در مقاطعى از دوران انقلاب، به دليل مواضع خصمانه آنها بر ضد جمهورى اسلامى ايران است.

اكنون با توجه به ابعاد گوناگون سطله خارجى بر بازار مسلمانان و آثار سوء ناشى از واردات و

ص: 246

مصرف كالا و خدمات بيگانه در جامعه اسلامى، ضرورت تجديد نظر در روابط تجارى - بازرگانى با كشورهاى استثمارگر احساس مى شود. اين موضوع مى تواند در كنگره عبادى - سياسى حج، ميان كشورهاى اسلامى بررسى شود تا زمينه هاى تفاهم و همكارى ميان كشورهاى مسلمان براى مبادلات متقابل و تأسيس بازار مشترك اسلامى فراهم گردد.

از منافع عظيم و بلند مدت حج، مطالعه روش هاى مناسب براى قطع سلطه و استثمار كفار از جامعه مسلمانان مى باشد. بهترين موقعيت براى تبادل نظر و تصميم گيرى مناسب، ايام برگزارى حج است كه اعمال و مناسك را با فلسفه و اهداف واقعى آن همراه مى كند، كه مبارزه علمى و مستمر با استكبار جهانى و قطع سلطه كفار بر مسلمانان است.

بنابراين، تشكيل بازار مشترك مسلمانان و عرضه كالاها و خدمات براى تأمين نيازهاى متقابل جوامع اسلامى، راهكارى منطقى و اصولى براى قطع سلطه خارجى است. تمام كشورهاى اسلامى مى توانند با شناخت امكانات بالقوه اقتصادى خويش و توليد كالاها و خدمات متناسب با سطح استاندارد و كيفيت لازم، نيازهاى همديگر را تأمين و مازاد بر مصرف داخلى را به ساير كشورهاى اسلامى صادر كنند. بالعكس مى توانند كمبودهاى خود را وارد و در ارتباط و همكارى بازرگانى در مقابل بيگانگان، به استقلال و خودكفايى برسند.

بديهى است كه براى نيل به اين هدف، وحدت، هماهنگى، همدلى و همكارى متقابل، ميان كشورهاى اسلامى ضرورى است و فضاى الهى و توحيدى حج مى تواند چنين وضعيتى را در اختيار ملل اسلامى قرار دهد تا با توحيد كلمه و اتفاق نظر، به اهداف عالى و حكيمانه حج ابراهيمى واصل شوند.

آسيب هاى اقتصادى حج

ايجاد بازار كاذب در بين الحرمين

متأسفانه كشورهاى اسلامى، از چنين فرصتى غفلت ورزيده و سرزمين وحى را با مظاهر صادرات بيگانگان پوشش داده اند. امروزه بازار مكه و مدينه به نمايشگاه صنعتى وتجارى غرب و شرق تبديل شده است. در آنجا محصولات كشورهاى اسلامى كمتر ديده مى شود و بيشتر سوداگران اصلى اين بازار، غير مسلمانان و حتى از دشمنان اسلام هستند كه انبوه ثروت و ارز مسلمانان را به تاراج مى برند. و به حساب كمپانى ها، كارخانه ها و جيب سرمايه داران بيگانه مى ريزند و اين درست همان وضعى است كه در كشورهاى اسلامى مى گذرد. توليدات و صادرات خارجى بازار مسلمانان را پر مى كند و بازار توليدات داخلى كساد مى گردد و وابستگى و دنباله روى روز افزون مى شود. جا دارد كه دولت ها، ملت ها و برنامه ريزان اقتصادى كشورهاى اسلامى، بيدار شوند و به اين امر بينديشند. آنان در بازار

ص: 247

مصرف تجديدنظر كنند و تا آنجا كه ممكن است از فرآورده هاى خودى مصرف كنند و از تجمل و تنوع گرايى در مصرف، به ساده زيستى و معيشت عادلانه برگردند. همچنين در بالا بردن سطح علم، هنر، حرفه و توليد بكوشند تا استقلال اقتصادى به دست آورند. بازار حج مى تواند در اين بيدارى و تحول، نقش آفرين باشد.

همانا هدف اصلى در هر عبادتى، از جمله حج و عمره توجه به خدا و طلب قرب او و تحصيل آخرت است. هرگز نبايستى اين مقصد اساسى را با اغراض دنيوى و اهداف مادى كمرنگ كرد. بنابراين، هرگاه از آثار مادى، كسب، تجارت، اقتصاد و معيشت سخن به ميان مى آيد، جنبه آلى دارد نه استقلالى؛ زيرا در اسلام، ماديات مقدمه معنويات و دنيا مقدمه آخرت است. ازاين رو در روايات آمده است:

الحَجُّ و العُمرَهُ مِن أسوَاقِ الا خِرِة اللَّازِم لَهُمَا مِن اضيافِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ إن أبقَاهُ أبقَاهُ و لا ذَنبَ لَهُ و إن أمَاتَهّ أدخَلَهُ الجَنَّةَ.

حج و عمره دو بازار از بازارهاى آخرند. آن كس كه به اين دو تمسك جويد در زمره ميهمانان خدا است. اگر او را زنده بدارد گناهى براى وى باقى نگذارد و اگر بميراند او را در بهشت برين جاى دهد.

به همين دليل، از كسانى نكوهش شده است كه حج را وسيله تفرج، تجارت و تكدى قرار داده اند. پيامبر خدا (ص) ، در روايتى كه از آينده روزگار خبر مى دهد، درباره كسانى كه حج را وسيله مقاصد مادى قرارداده اند، با لحن انتقادى فرموده است:

ياتي على الناس زمان يكون فيه حج الملوك نزهه وحج الاغياء تجارة وحج المساكين مسألة.

براى مردم زمانى فرا مى رسد كه حج زمامداران، براى تفريح تفرج، حج توانگران براى تجارت و زراندوزى و حج مستمندان، براى سؤال و تكدى گرى است.

در بدو امر، چنين به نظر مى رسد كه ميان رواياتى كه از كسب و تجارت در حج نكوهش كرده و رواياتى كه تجارت را مجاز مى دانند و بدان توصيه مى كنند، تناقض وجود دارد. محدث بزرگ، مرحوم شيخ حر عاملى، در مقام جمع اين روايات مى گويد:

روايت پيامبر (ص) كه «حج اغنيا را تجارت مى داند» بربطلان حج دلالت ندارد و در مقام نكوهش نيست؛ بلكه صرفاً جنبه اخبارى دارد. يا در مقام نكوهش كسانى كه به قصد تفرج و تجارت به حج مى روند و يا بيانگر كراهت ِ آميختن سفر حج به تجارت و امثال آن مى باشد. هر چند در چنين وضعيتى به جا آوردن حج صحيح است و تكليف ساقط مى شود.

در هر حال، مسلم است كه هر عبادتى، اگر با انگيزه مادى و بدون قصد تقرب انجام شود، مسقط تلكيف نخواهد بود. حج نيز چنين است: حج انقطاع از خلق و پيوستن به حق است. ابراهيم وار، از همه

ص: 248

تعلقات رهيدن و از زندان طبيعت خلاص شدن. بنابراين بر حج گزار است كه اين سفر معنوى و الهى را با مقاصد دنيوى و مادى نيالايد و معنويت حج را كمرنگ نكند. وظيفه روحانيان و راهنمايان اين است كه زائران خانه خدا و مسافران ديار وحى را پيش از سفر و در سفر، به فلسفه حج متوجه كنند. زائرى كه پس از عمرى انتظار، توفيق حج يا عمره به دست آورده است، نبايستى لحظه هاى شيرين و گران قدر اين سفر روحانى را خرج بازار، خيابان و سرگرمى كند و به داد و ستد، بپردازد. كالايى حمل كند و با خفت و ذلت در بازارها، به شيوه دوره گردها بفروشد! به خصوص آنكه برخى حركات زننده در انظار حجاج كشورهاى ديگر، براى زائران ما سرشكستگى و موجب وهن است. ازاين رو نبايستى با فروش تسبيح و زعفران و. . . ، حيثيت حاجيان ايرانى را لكه دار كرد؛ زيرا آن چه در باب تجارت در حج گفته شده، خارج از اين رويه عمل است.

غرض از اين تذكر، اين نيست كه بعد اقتصادى حج ناديده گرفته شود. به قول معروف: «هر سخن جايى و هر نكته مكانى دارد» .

كسب تجارت در حج و عمره، براى برخى از زائران و غير زائران امرى ضرورى است كه در روايات بسيارى بدان اشاره شده است؛ زائرانى كه قوام معيشت و تأمين زندگى شان به خريد و فروش و استفاده از اين بازارها بستگى دارد. بسيارى از زائرانى كه در حوالى مكه و مدينه زندگى مى كنند و در موسم حج حاضر مى شوند، فقير هستند و توشه سفر آنان، در موسم و خريد و فروش به دست مى آيد و ذخيره مخارج خانواده خود در طول سال مى كنند. براى آنها، كسب و تجارت موضوعيت دارد و برخى از آنان رانندگانى هستند كه اجير مى شوند و در ضمن خدمت به حجاج، مناسك حج را نيز انجام مى دهند. برخى خدمه هستند كه به بركت خدمت، توفيق مناسك را نيز به دست مى آورند. آمار اين گونه زائران، بالغ بر صدها هزار است و چنين زائرانى هر سال در موسم حضور دارند. شارع مقدس اسلام، راه را بر اينان نبسته است. علاوه بر اينكه اين گروه از زائران، در برگزارى حج و خدمات لازم يارى مى رساند، در مجموع خدمات متقابل اين گروه ها در سفر پر مشقت حج اجتناب ناپذير است و منافى با عبادت و قصد تقرب هم نيست. و اشكالى در اعمال و مناسك اين قشر از زائران وجود ندارد.

منابع

1. مجمع البيان.

2. البرهان فى تفسير القرآن

3. وسائل الشيعه.

4. الكافى.

5. نهج البلاغه

6. احتجاج طبرسى.

7.

ص: 249

مستدرك الوسايل.

8. علل الشرايع.

9. عيون اخبار الرضا.

10. مناسك الحج و العمره، ابن قيم الجوزيه.

11. من لا يحضره الفقيه.

ص: 250

بخش دوم: حج و موضوعات فقهى

اشاره

ص: 251

ص: 252

امكان محروميت از حج در باب معاملات ممنوعه

اشاره

محمد قائنى

چكيده

در اين مقاله به صدد راهكار محدود نمودن افرادى كه با مكاسب و معاملات ممنوعه به اموالى دست مى يابند نسبت به استفاده از درآمد خود در سفر حج و مانند آن هستيم. و در اين راستا حدود اختيارات حاكم و مقتضاى حكم اوّلى متناسب با مسئله مورد بحث مورد بررسى قرار مى گيرد.

مقدمه

الحمدلله و الصلاة على عباده الذين اصطفى محمد و آله الطاهرين

بهم نتولى و من اعدائهم نتبرء إلى يوم الدين

مسئله مورد بحث، امكان برداشتن وجوب حج از اشخاصى است كه توانايى مالى آنها از معاملاتى خاص، مانند قاچاق كالا يا خريدوفروش اجناس ممنوع، حاصل مى شود.

از آنجا كه يكى از شرايط وجوب حج، استطاعت مالى است، اين سؤال مطرح است كه آيا توانايى مالى به دست آمده از معاملات ممنوع در حكومت اسلامى، مصداق استطاعت است يا خير؟ اگر هم از مصاديق استطاعت است، آيا راهى براى محدود كردن استطاعت مالى به غير اين موارد وجود دارد؟ براى نمونه، آيا حاكم مى تواند دارندگان چنين اموالى را از انجام دادن مناسك حج محروم كند.

البته بحث اصلى مربوط به مسئله، اختيارات و حدود ولايت حاكم غيرمعصوم است، كه براى روشن شدن حكم مسئله، چاره اى جز بيان مسئله ولايت فقيه نيست.

ص: 253

حاكم و لزوم حكومت در عصر غيبت

از ديرباز بحث ولايت فقيه و حدود آن، يكى از مسائل مشكل فقهى و مورد توجه فقها بوده است. برخى از فقها، مانند شيخ انصارى (قدس سره) ، اختيارات حاكم را به شدت محدود، و در حد ضرورت، آن هم بر فردى چون غايب و قاصر فاقد وكيل و ولى، مى دانند.

اما عده ديگرى از فقها، مانند مرحوم نراقى، اختيارات حاكم غيرمعصوم را در عصر غيبت امام معصوم، همانند امام معصوم مى دانند، و براى او تمامى مناصب معصوم را قائل اند. تا جايى كه برپايى حكومت و مديريت جامعه را نيز از اختيارات حاكم غير معصوم شمرده اند.

گروه اول، ولايت شخص را بر ديگران، مخالف اصل عدم ولايت مى دانند. اين اصل، همان استصحاب، اصالۀ الفساد در معاملات و قاعده مشروع نبودن تصرف در اموال، حقوق و نفوس ديگران بدون رضايت ايشان است. همچنين چون آنان دلايل اثبات ولايت را يا تمام نديده، يا همراه معارض ديده اند، بر مقتضاى اصل عمل كرده اند مگر در موارد جزئى و خاصى كه از آن به اُمور حسبيه تعبير مى شود؛ يعنى اُمورى كه شارع به رها كردن آنها راضى نيست. بنابراين اگر چه دليل لفظى مسئله ولايت در اين اُمور هم قاصر باشد، ولى اين گونه فقها، به دليل علم خارجى، از مقتضاى اصل دست برداشته، و در حد ضرورت و به قدر يقينى، به ولايت قائل شده اند.

اما گروه دوم، گرچه در اصل عدم ولايت، در فرض شك، با گروه اول موافق اند، ولى مدعى وجود دليل و قطع به ولايت گسترده حاكم، از جمله برپايى حكومت و عدالت در جامعه اند. ازاين رو در مسئله، نوبت به اصل و قاعده نمى رسد؛ زيرا با وجود شك، به اصل و قاعده رجوع مى شود.

برخى از اين فقها پا را فراتر نهاده، به وجوب تصدى يا دست كم مشروعيت برپايى حكومت در عصر غيبت امام معصوم قائل اند؛ گرچه دليل ولايت هم به اُمور ضرورى و حسبى محدود باشد؛ زيرا علم به عدم رضايت شارع به اهمال جامعه، كمتر از علم به عدم رضايت او به اهمال يتيم يا شخص غايب نبوده است. اشكال مهم پيروان مذهب اهل بيت بر اهل سنت نيز همين مطلب است كه چگونه مى شود پيامبراكرم (ص) بعد از سال ها تلاش براى هدايت اُمت، هنگام رفتن از دنيا، ايشان را رها كرده، و درباره حاكم بعد از خود، هيچ اظهارنظر يا بيانى نكرده است؛ در حالى كه حتى مديران معمولى نيز در زمان غيبت كوتاه مدت خود چنين عمل نمى كنند.

بر اين اساس، چگونه مى شود امام زمان (عج) ، با علم به غيبت طولانى و نيز دسترسى نداشتن متعارف پيروان به ايشان، درباره انتخاب جايگزين ونايب براى خود كوتاهى كرده باشد، و امر امت را به خود ايشان واگذار، يا ايشان را به فرمان بردارى از حاكمان ظالم يا غيرمسلمان موظف كرده باشد و براى برپايى نظم در جامعه و حفظ امنيت سرزمين مسلمانان مقابل كافران و ستم پيشگان، هيچ مسئوليتى

ص: 254

برعهده مؤمنان نباشد.

آيا حفظ امنيت عمومى، از حفظ مال يتيم يا غايب كمتر است؟

آيا حفظ سرزمين و عزت مسلمانان مقابل دشمنان اسلام، از حفظ جان اشخاص، كه خداوند قصاص را ضامن آن قرار داده، كمتر است؟ و. . . يا اينكه تمامى اين اُمور، بدون حاكم و مدير جامعه ممكن است و ديگر نيازى به اقامه حكومت و تصدى امر آن نيست؟ !

يكى از ادله ولايت حكومت در عصر غيبت

چنانچه بيان شد، تصدى امر حكومت كه همان امامت يا مديريت اجتماع است، امرى روشن، بلكه ضرورى است كه عقل بدان حكم مى كند و نبود آن را موجب هرج ومرج و ناامنى مى داند. بزرگان علما نيز به مناسبت هاى مختلف به رضايت نداشتن شارع از آن تصريح كرده اند؛ از جمله در بحث دليل انسداد، اختلال نظام و حرج عمومى را مقدمه اى قطعى براى اثبات عدم وجوب احتياط در مسائل دينى بيان كرده اند. اين مقدمه اجماعى همگى ايشان است. در واقع، اگر به دليل انسداد، اشكال و اعتراضى هم شده، درباره ديگر مقدمات دليل انسداد است. دست كم در كبراى اين مقدمه هيچ عيب و ايرادى نگرفته اند. بدين علت، خود اين مطلب يكى از ادله براى اثبات مشروعيت حكومت غيرمعصوم در عصر غيبت است. (1)

حدود و بدعت حاكم و حكومت

اما درباره اختيارات و حدود ولايت حاكم، مى توان گفت چنانچه دليل برپايى حكومت و تصدى امامت را دلايل لفظى بدانيم، مقتضاى اطلاق مقامى آن، ثبوت تمامى اختيارات عرفى حاكمان و مديران جامعه براى حاكم شرعى است؛ همان گونه كه اگر شارع به صحت معاملات عرفى، مانند بيع، حكم كند، منظور او را براساس مفهوم عرفى بيع و مانند آن تعيين مى كنيم؛ زيرا اگر منظورى متفاوت از مفهوم متعارف داشت، بايد بدان تذكر مى داد؛ زيرا برداشت متعارف از اين الفاظ، همان مفاهيم معهود در اذهان ايشان است و بدون آن لفظ مجمل بوده و دلالتى نخواهد داشت و شخص حكيم، با توجه به اين مطلب، نبايد به اطلاق الفاظ اكتفا كند. بلكه عقل، به دليل حفظ غرض - او را به تبيين وادار مى كند.

بنابراين اگر شارع، شخصى عادل را حاكم كند، مفهوم از حاكم قراردادن او، همان مفهومى است


1- مگر گفته شود: در ظرف قيام اشخاص به امر حكومت نه به خاطر وظيفه شرعى بلكه به دواعى رياست و دنيوى براى دفع هرج و مرج كافى است و علم شارع به آن به جهت علم غيب او براى سقوط وظيفه تعيين حاكم از اين جهت كافى است گرچه راضى به حكومت متصديان نباشد. .

ص: 255

كه عرف براى حاكم قائل است؛ يعنى تمامى اختيارات و وظايفى كه حاكم عرفى دارد، براى منصوب از ناحيه شريعت ثابت است، مگر آن چه را شارع استثنا كند.

اين بيان براى اطلاق ولايت، نظير بيانى است كه برخى بزرگان در مسئله منصب قاضى گفته اند و اينكه اگر در روايت، اين منصب براى فقيه مقرر شد، تمامى اختيارات و شئون قاضى از نظر اهل سنت، از جمله حكم به رؤيت هلال، اقامه حدود و ديگر امور، براى قاضى شيعه كه از ناحيه امام (ع) نصب شده، ثابت است.

اما اگر بر اقامه حكومت دليل لفظى نباشد، و مستند مشروعيت حكومت، ضرورت و علم به عدم رضايت شارع به اهمال آن باشد كه نتيجه اش هرج ومرج و اختلال نظام است، باز مقتضاى اطلاق مقامى، محدود بودن اختيار حاكم به حدود اختيار حاكم عرفى است؛ زيرا اگر شارع روشى مغاير با عرف در مديريت و حكمفرمايى داشته باشد، نبايد سكوت كند. شارعى كه احكام جزئى فردى را بيان مى كند، چگونه اين امر مهم و ضرورى براى همگان را مورد توجه قرار ندهد.

آنچه ضرورى است، وجود حاكم و مدير جامعه براى حفظ نظم، امنيت و ديگر مصالح عمومى مردم است. و اما اينكه حاكم، فقيه و مجتهد در احكام شريعت نيز باشد يا مقلد هم بتواند حاكم باشد، نيازمند دليل ديگرى است. بدون لحاظ برخى ادله نقلى، ممكن است براى شرطيت فقاهت در حاكم، به قدر يقينى بودن او نسبت به مقلد استناد كرد. البته اين مطلب، زمانى صحت دارد كه حاكم مقلد، امتياز ديگرى بر فقيه نداشته باشد؛ براى مثال اگر فرد مقلد، در مديريت يا برخى مسائل ديگر مرتبط با حكومت، تخصص، و سابقه اجرايى موفق در مناصب مهم غير از رهبرى داشته باشد، ديگر فقيه، قدر يقينى جواز تصدى حكومت نخواهد بود. البته چنين مقلد داراى مزيتى هم، به دليل نداشتن مزيت فقاهت، نمى تواند قدر يقينى جواز تصدى منصب حاكميت باشد.

اركان حكومت و شروط حاكم

گفتنى است اجتهاد و مديريت اجرايى، دو ركن مهم حكومت و امامت جامعه است و تفاوت آن دو همانند تفاوت بين اجتهاد و قضاء است كه اولى، قدرت استنباط احكام كلى، و دومى تطبيق احكام بر مصاديق آن است. بنابراين حاكم ناآگاه در مسائل اجرايى، چنانچه به ديگران اعتماد كند، همانند شخص مقلّد در احكام شريعت است؛ يعنى اجتهاد در مسائل دين و اجتهاد در مديريت اجرايى، دو مسئله مهم براى حاكم است كه نبود هر يك، وابستگى و تقليد حاكم را به دنبال خواهد داشت.

گرچه براساس بيان گذشته، حدود اختيار حاكم براساس اطلاق مقامى روشن شد، ولى بيان حدود اختيارات حاكم براساس برخى اطلاقات لفظى هم لازم است تا در ضمن آن، بر صحت آن چه گذشت تأكيد شود.

ص: 256

يكى از ادله حكومت و حدود حاكميت

يكى از ادله مهم ولايت و حدود آن را در شريعت، مى توان آيه ( النَّبِي أَوْلي بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ) (احزاب:6) دانست. بررسى دلالت آيه بر اصل ولايت وحدود آن ضرورى است و بحث را بايد در دو جهت دنبال كرد: يكى اينكه ولايتى كه از آيه استفاده مى شود، چه مقدار است تا چنانچه دليل اقتضا كند كه ولايت حاكم غيرمعصوم به مقدار ولايت معصوم است، حكم به ثبوت آن براى غيرمعصوم بشود، جهت دوم اينكه ولايت مستفاد از آيه براى خصوص پيامبر است يا اينكه آيه، به طور مستقل يا به ضميمه دليلى ديگر، دلالت بر ثبوت ولايت براى مطلق حاكم حتى غيرمعصوم مى كند.

جهت اول: از آيه شريفه استفاده مى شود كه ولايت پيامبر بر آن چه مؤمنان بر آن ولايت دارند، اولى و مقدم است. مفهوم از اولويت در مورد، تقدم و تعين است و نه اولويت استحبابى. اين اولويت نظير اولويت در آيه ( أُولُوا الأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلى بِبَعْضٍ ) (انفال: 75) است كه منظور در آنجا هم تعيين الزامى است.

اما آيه هيچ گونه دلالتى ندارد كه مؤمنان بر چه چيزى ولايت دارند تا ولايت پيامبر (ص) بر ايشان مقدم باشد. به اصطلاح، موضوع ولايت پيامبر در آيه، ولايت اشخاص است و حكم آن تقدم ولايت پيامبر (ص) است، و مى دانيم قضيه مشتمل بر حكم، دلالتى بر تحقق يا عدم تحقق موضوع خود ندارد. بلكه نهايت دلالت آن، ثبوت حكم بر فرض تحقق موضوع آن است.

بنابراين بايد موارد ولايت اشخاص را از ادله ديگر تعيين كرد، و سپس حكم به تقدم ولايت پيامبر (ص) در آن موارد كنيم؛ براى مثال اشخاص براساس دليل سلطنت، بر مال خود بر فروش، هبه و ديگر تصرفات اعتبارى و غيراعتبارى، مانند اتلاف، ولايت دارند. در نتيجه پيامبر (ص) نه تنها بر اموال اشخاص ولايت دارد، بلكه ولايت او مقدم بر خود آنهاست؛ يعنى اگر پيامبر (ص) مصلحت بداند، مال شخصى را بفروشد يا در مسير مصالح جامعه استفاده ديگرى كند، مثل اينكه زمين فردى را براى توسعه راه هاى عمومى تصرف كند، اين حق براى او ثابت است و مالك، حق اعتراض و ممانعت، به دليل مالكيت، نخواهد داشت.

مثالى ديگر: اشخاص در اشياى بدون مالك خاص، چنانچه حق تصرف يا تملك داشته باشند، پيامبر (ص) مى تواند در آن موارد تصرف كند و آن مال را به تملك خود يا آن كه صلاح مى داند، درآورد.

ولايت مردم به نصب حاكم

گفتنى است پيامبر (ص) در قضيه غدير و نصب اميرمؤمنان (ع) براى امامت مسلمانان، به مضمون همين آيه استناد كرد، كه از اين مطلب، ولايت خود مردم بر نصب حاكم در فرضى كه پيامبر اعمال ولايت

ص: 257

نكند، استفاده مى شود.

به عبارتى ديگر، آيه مذكور ولايت مردم را بر انتخاب امام، چنانچه امامى برايشان تعيين نشده باشد، بيان مى كند. افزون بر آن دلالت مى كند كه ولايت پيامبر (ص) بر ولايت افراد جامعه مقدم است.

«مرحوم شيخ صدوق» در كتاب «معتبر» و مشهور فقها به سند صحيح و معتبر حديث غدير را نقل كرده اند. البته اين روايت در كتب فريقين معروف، مشهور و متواتر است.

ضابطه اختيارات حاكم براساس آيه (النَّبِى أَوْلى)

نكته درخور توجه اين است كه دلالت آيه بر ولايت پيامبر و اولويت آن حضرت بر آن چه مؤمنان بر آن ولايت دارند، براساس اطلاق و ظهور است كه با دليل مخالف، تخصيص بردار است. چنانچه از دليلى اختصاص برخى ولايت ها براى اشخاص فهميده شد يا اگر اختصاص برخى ولايتها به اشخاص به طور روشن و از قبيل قرينه متصل به حساب آيد، ديگر نوبت به اطلاق دليل ولايت حاكم بر آن مطلب نخواهد رسيد.

ضمن اينكه ممكن است موارد ولايات خاص، در عموم ولايت حاكم، داخل نباشد؛ چون ضابطه ولايت حاكم، اُمورى است كه به اجتماع و مصالح عمومى مربوط باشد كه در فرض تعارض مصالح فردى با مصالح عمومى، حاكم براى تأمين مصالح جمع بر افراد ولايت دارد.

موارد تصور ولايت حاكم

با تمهيد اين مقدّمه نوبت به تفصيل موارد ولايت حاكم مى رسد؛ ولايت حاكم در اُمورى قابل تصوير است، كه ثبوت ولايت در هريك از آنها نيازمند دليل است؛ بدين معنا كه ثبوت آن در برخى، به معناى ثبوت در ديگر موارد نيست. اين امور عبارت است از:

1. امر و نهى در افعال مباح كه انجام دادن آنها، با صرف نظر از مطالبه حاكم يا غير او، مشروع و جايز است؛ مانند مسافرت، ماندن در خانه يا بيرون آمدن؛

2. امر و نهى در افعال مستحب و مكروه، به معناى امر به مكروه يا نهى از مستحب؛

3. امر و نهى در واجبات و محرمات، يعنى امر به حرام و نهى از واجبات؛

4. امر و نهى در معاملات مشروع مثل امر به فروش مال يا نهى از آن؛

5. امر به معاملات غيرمشروع به معناى امر به انجام دادن معامله فاسد مانند ربا و غرر چه آنكه فقط فاسد باشد يا افزون بر آن تكليفاً هم حرام باشد.

6. ولايت بر تغيير احكام وضعى مانند، طهارت و نجاست، مذكى و ميته بودن، و ولايت بر تأثير شروط و موانع مانند استطاعت در وجوب حج يا ملك نصاب در وجوب زكات يا ملك فايده در

ص: 258

وجوب خمس يا حيازت در مالكيت يا بيع و ديگر معاملات در آثار آنها يا مانعيت نجاست لباس يا بدن از صحت نماز يا مانعيت غرر و ربا از صحت معاملات.

7. ولايت تصرف در اموال ديگران مانند مباشرت در فروش اموال و تملك آنها همچون تملك منازل اشخاص براى توسعه راه ها يا ايجاد مراكز عامّ المنفعه مثل مساجد و زيارتگاه ها؛

8. تصرف در محدوده ولايات اشخاص در غير اموال آنها، مانند طلاق همسر، يا تصرف در اموال تحت ولايت، مانند اموال فرزندان نابالغ و موقوفات تحت نظارت و ولايت.

بحث از صور ولايت

آنچه از اين اُمور مربوط به بحث ماست، عبارت است از ولايت حاكم بر احكام وضعى شريعت و اينكه آيا حاكم مى تواند سببيت امرى را براى وجوب، حرمت، ملكيت، زوجيت و مانند آن الغا كند؟

آيا حاكم مى تواند خريد و فروش برخى اموال را به صورت مطلق يا مشروط، مانند خريدوفروش ارز نسبت به نقل و انتقالى، ملغى كند و سود حاصل از اين گونه معاملات را ملك اشخاص نداند و آثار ملكيت بر آن بار نشود. از جمله متعاملان اين گونه معامله، براى حج مستطيع نخواهند بود و موظف به اداى واجبات مالى نيستند.

مقدار ولايت حاكم براساس ادله ولايت

مفاد دلايل ولايت حاكم ولو در خصوص معصوم را مى توان در پنج امر خلاصه كرد:

1. ولايت امر و نهى درباره امور مشروع، اعم از افعال و معاملات؛

2. ولايت بر اجراى حدود و تعزيرات با رعايت شروط؛

3. ولايت بر مباشرت آن چه انجام دادنش مشروع است مانند معاملات و دليلى نيز بر اختصاص مشروعيت آن براى اشخاص نباشد؛ به گونه اى كه أحدى، جز خود آن اشخاص، حتى حاكم، مجاز در انجام دادن آن عمل نباشد؛

4. تشخيص وظيفه اهم در تزاحم تكاليف افراد با برخى مصالح عمومى، مانند تزاحم وجوب حج با حفظ امنيت حاجيان و حفظ حرمت و كرامت عمومى؛

5. مسئله جهاد، براى حفظ امنيت مرزها، دفع خطر حمله و تجاوز و رفع موانع انتشار دعوت به حق.

البته بحث ولايت بر تشريع، چنانچه بر معصوم يا خصوص پيامبراكرم (ص) ثابت باشد، احتمال ثبوت آن بر حاكم غيرمعصوم وجود ندارد.

ص: 259

نتيجه حدود ولايت در مسئله محل بحث

بنابراين نمى توان از دلايل ولايت حاكم، جواز ابطال معاملات، مخالفت با احكام وضعى شريعت يا مخالفت با تكاليف الزامى را استفاده كرد.

بلكه بنابر نص «لا طاعۀ لمخلوق فى معصيۀ الخالق» حاكم، در هرچه معصيت، و مخالفت با احكام الزامى شريعت است، ولايت ندارد؛ براى مثال حاكم نمى تواند براساس مصلحت امر به ترك نماز يا روزه كند؛ زيرا ترك نماز و روزه معصيت است و پيروى از هيچ مخلوقى، از جمله حاكم، در آنچه به معصيت خداوند مى انجامد، جايز نيست.

بديهى است ترك نماز با فرض تزاحم با واجب اهم ديگرى، اگر فرض شود، ديگر معصيت نيست و امر به آن و اطاعت از آن امر، مصداق اطاعت از معصيت نخواهد بود.

اگر فرض شود انجام دادن نماز با شرايط معتبر آن در زمان و مكان خاصى براى سلامت و حيات مسلمان خطرناك باشد؛ يعنى بين وجوب حفظ نفس و بين وجوب نماز تزاحم باشد، ترك نماز معصيت نبوده و امر به ترك نماز اختيارى و اكتفا به نماز اضطرارى، مصداق امر به معصيت نيست.

البته مثال مذكور، يعنى تزاحم بين نماز و بين حفظ حيات، بنابر فرض است، وگرنه اين مسئله از موارد تزاحم اصطلاحى نيست. بلكه دليل وجوب نماز اختيارى، محكوم دليل حرج و اضطرار است. بنابراين انجام دادن نماز اختيارى در اين فرض، مشروع نخواهد بود تا در مسئله تزاحم داخل باشد.

مثال ديگر: حاكم مى تواند فردى را از انجام دادن معامله اى منع كند و در نتيجه، فعل معامله گناه و مخالفت با حكم حاكم است؛ براى نمونه، حاكم خريد و فروش ارز را در زمانى ممنوع، و براى انجام دهنده آن، تعزيرى مقرر كند.

ولى حاكم مجاز نيست معامله اى را كه طبق ضوابط شرعى صورت گرفته است، باطل مقرر نمايد و آن را همانند معاملات باطل، مثل ربا و معامله غررى، بداند.

بنابراين همان گونه كه معاملات غررى يا ربوى و مانند آن از نظر شريعت ملغى است و تأثيرى در نقل و انتقال ندارد، خواه انجام دادن معامله تكليفاً هم حرام باشد مانند ربا يا فقط باطل بوده و بدون اينكه حرام باشد مانند بيع غررى، حاكم نمى تواند معامله ارز را هم ملغى قرار دهد؛ به گونه اى كه وقوع آن از اشخاص، منشأ نقل و انتقال نشود.

راهكار محروم كردن مالك از مال او

البته دلايل ولايت حاكم، برچنين ولايتى دلالت ندارد. آرى، حاكم مى تواند درآمد حاصل از برخى معاملات را مصادره كند؛ چون واگذارى دارايى مالك به بيت المال توسط خود مالك مشروع است. پس حاكم انجام آن بر تصرف ولايت خواهد داشت. در نتيجه، چنانچه استطاعت حج به واسطه درآمد

ص: 260

از معاملات ممنوع باشد، چون استقرار مالكيت، شرط استطاعت است، حاكم مى تواند از بقاى ملكيت ممانعت كند؛ زيرا پس از مصادره كردن مال موضوع استطاعت باقى نخواهد ماند.

ولى حاكم نمى تواند شخص مالك را به سبب معاملات ممنوع، و بدون مصادره مال، ممنوع الحج كند و وجوب حج را از او بردارد؛ چون وجوب حج بر مستطيع، حكم شرعى است و حاكم، ولايت بر احكام و شارع ندارد، و با فرض تحقق استطاعت، منع از حج، مصداق «صدّ عن سبيل الله» و منع از عمل واجب است كه حاكم بر آن ولايت ندارد.

ما به همين دليل، ممنوعيت سفر حج را براى متخلفان از پرداخت ماليات، كه مرسوم است، مشروع نمى دانيم؛ زيرا هر چند نپرداختن ماليات، گناه است، ولى منع از سفر واجب حج، نيز گناهى ديگر است كه هيچ شخصى به انجام دادن آن مجاز نيست و پيروى در آن هم، مصداق طاعت از مخلوق در معصيت خداوند است. پس نه تنها واجب، نبوده بلكه مشروع نيست.

محدود بودن و بدعت حاكم براساس قاعده (لاطاعة)

چنانچه فرض شود ادله نفوذ حكم حاكم نسبت به موارد مخالفت حكم حاكم با احكام الزامى شارع، اطلاق و شمول داشته باشد، اطلاق دليل ولايت حاكم، محكوم قاعده «لاطاعۀ» است. يكى از قواعد فقهى حاكم، بر ادله ولايات قاعده عدم مشروعيت پيروى از مخلوق در معصيت الهى است. عموم اين قاعده، شخص حاكم را نيز شامل مى شود؛ يعنى پيروى از حاكم هم در آن چه معصيت الهى به حساب مى آيد، جايز نيست. ما به دليل عدم بحث مستقل و متناسب از اين قاعده در كتب معدّ براى بحث قواعد و غير آن ناچاريم به طور خلاصه حدود و مفاد اين قاعده را از نظر دليل و فتوا بيان كنيم تا اندازه ولايت حاكم مشخص شود، و در نتيجه عدم ولايت حاكم بر مخالفت احكام الزاميه شريعت و نيز عدم ولايت او بر وادار كردن ديگران بر مخالفت احكام الزاميه روشن شود.

ابتداءً روشن است كه لسان و مضمون اين قاعده، حاكم بر ديگر احكام و قواعد اوليه است؛ يعنى اين قاعده ناظر به موارد ولايت ها و حدود و پيروى از صاحبان ولايت است و اينكه حد تمامى آنها تا جايى است كه مصداق معصيت خداوند سبحان نباشد.

بر اين اساس، ديگر نسبت بين اين قاعده و ديگر قواعد، از جمله ولايت حاكمان و ديگر اشخاص سنجيده نمى شود. بلكه با فرض اينكه نسبت عموم من وجه باشد، اين قاعده به علت حكومت، مقدم است و محكوم به تعارض يا سقوط نيست.

مراحل بحث قاعده «لاطاعة»

و از آنجا كه بحث در اين قاعده را در كلمات فقها به صورت منقح نديده ام، ناچارم آن را به طور

ص: 261

خلاصه در سه مرحله تبيين كنم:

مرحله اول: مضمون و مفاد قاعده؛

مرحله دوم: دليل قاعده والتزام به آن نزد فقهاء؛

مرحله سوم: انطباق قاعده در مورد ولايت حاكم.

مفاد قاعده (لاطاعة)

اما مرحله اول: معناى قاعده، عدم مشروعيت اطاعت از غيرخداست در آن چه معصيت خدا باشد؛ يعنى اگر با قطع نظر از اطاعت از غير خدا، انجام دادن يا ترك كارى، معصيت و مخالفت با حكم خدا باشد، اطاعت از غيرخدا نمى تواند بهانه آن معصيت شود. در نتيجه، آن اطاعت، مشروع نيست؛ براى مثال ترك نماز يا شرب خمر، معصيت الهى است و اطاعت از احدى مجوز ارتكاب آن نخواهد بود.

معيار در معصيت كه در موضوع قاعده «لاطاعۀ» لحاظ شده، اطلاق ادله احكام است؛ براى مثال اطلاق نهى از شرب خمر يا اطلاق امر به روزه و مانند آن. بنابراين پدر و مادر، مولا به معناى مالك، كارفرما، شوهر، فرمانده، رئيس اداره و. . . ، هيچ يك حق دستور دادن برخلاف احكام الزامى شريعت، كه به مخالفت و معصيت حكم شارع منتهى بشود، ندارد و بر فرض دستور نيز، پيروى از آن لازم، بلكه جايز نيست. البته موارد تقيه، براساس حكم شريعت، استثنا شده است. و دليل وجوب تقيه مخصوص قاعده «لاطاعۀ» مى باشد.

بنابراين، احتمال اينكه دستور اشخاص، منشأ ارتفاع موضوع حكم الزامى شريعت شود، مانند موارد تقيه كه احكام شريعت تخصيصاً شامل آن نبوده، براساس قاعده «لاطاعۀ» منتفى است.

اشكالى بر قاعده «لاطاعة»

ممكن است اشكال شود در موارد اكراه بر گناه، نه تنها انجام دادن، جايز، بلكه براى حفظ حيات و دفع ضرر، واجب است؛ درحالى كه اين مطلب با جايز نبودن پيروى از انسان در امر به معصيت، منافات دارد.

در پاسخ به اشكال مى گويم قاعده عدم جواز معصيت يا اطاعت از غير خدا، محكوم قاعده «اكراه» است، بلكه قاعده «اكراه» وارد بر قاعده «لاطاعۀ» است؛ بدين معنا كه با فرض جواز انجام دادن فعل اكراهى و اضطرارى، ديگر انجام دادن آن كار، معصيت خدا نيست تا در عموم آن قاعده داخل شود.

نيازمندى قاعده «لاطاعة» به دليل نظرى بودن آن

ممكن است مضمون قاعده «لاطاعۀ» ، امرى بديهى به نظر برسد؛ به گونه اى كه در اثبات آن نيازى به دليل خاص نباشد؛ يا به تعبيرى ديگر: ادله احكام اوليه، مانند وجوب روزه و نماز يا حرمت خمر و

ص: 262

ديگر محرمات، براى اثبات مضمون قاعده كافى است؛ به بيان ديگر: عقل در دوران امر بين اطاعت از خداوند و اطاعت از غير او، در اطاعت از خداوند سبحان ترديدى ندارد. اثبات اين مطلب، نيازمند نص و روايت نيست بعد از آنكه صريح عقل به آن حكم نموده و در نتيجه بداهت قاعده روشن است.

اما گفتنى است كه مضمون قاعده، نظرى، و نيازمند دليل تعبدى، مانند نص، يا اصل عملى، (مانند ديگر احكام شرعى) است؛ زيرا ممكن است شارع در مواردى حكم خود را بردارد و مكلف را به پيروى از شخص ديگر موظف كند؛ همان گونه كه در تقيه و اضطرار چنين است.

در واقع، پيروى از غير شارع در تقيه و مانند آن، نه تنها مشروع، بلكه براى حفظ جان و مانند آن، واجب و جزء دين است؛ همان گونه كه فرمود: «لا دين لمن لا تقيۀ له» ؛ زيرا عمل به تقيه همانند انجام دادن نماز و روزه، جزء وظايف الزامى مكلف، و تخلف از آن گناه است.

در موارد ديگر نيز ممكن است اطاعت از شخص، منشأ رفع يد از اطلاق احكام باشد؛ براى مثال اگر فردى نذر كند. سپس پدرش او را از عمل به نذر منع كند، نه تنها وفاى به نذر واجب نيست، بلكه ممكن است حرام باشد.

در واقع، آن چه باعث مى شود امر و نهى اشخاص، موجب الغاى حكم شريعت، و اطلاق احكام شرع بر غير آن مورد حمل شود، خود شرع و نقل است.

ثانوى بودن حكم در قاعده «لاطاعة»

گفتنى است كه قاعده «لاطاعة» حكم ثانوى است. حكم ثانوى به معناى تضعيف و بى اعتنايى به حكم اولى نيست؛ زيرا بين احكام شريعت، چه ثانوى و چه اولى، تفاوتى وجود ندارد. بلكه ممكن است در برخى موارد، حكم ثانوى اهم از حكم اولى باشد؛ همان گونه كه در وجوب تقيه كه حكمى است ثانوى، بيان شد.

حكم ثانوى، به خلاف حكم اولى، جنبه نظارت بر احكام ديگر را دارد اين تفاوت، تنها در جمع بين احكام متعارض و احتمال تنافى مؤثر است؛ زيرا در احكام اوليه، چنانچه نسبت بين دو حكم متنافى، عموم و خصوص من وجه باشد، تعارض شكل مى گيرد و براى جمع بين آن دو حكم، به دليل ديگرى نياز است تا تنافى را بردارد. ولى در احكام ثانويه نسبت به احكام اوليه، از اساس بين دو حكم، تنافى محقق نمى شود و با اينكه نسبت بين دو دليل، عموم و خصوص من وجه بوده، دليل حكم ثانوى، به دليل حكومت، بر دليل حكم اولى مقدم است.

ص: 263

بر همين اساس، قاعده لاضرر، قاعده نفى عسر و حرج، قاعده اضطرار و مانند آنها، حكم ثانوى است؛ به گونه اى كه هيچ گاه بين آنها و احكام اوليه تعارض به وجود نمى آيد. بلكه اطلاقات احكام ثانويه بر احكام اوليه مقدم است.

حكومت قاعده «لاطاعة» بر ادله

قاعده «لاطاعۀ» هم از اين قاعده مستثنا نيست؛ چون ناظر به احكام اوليه است و آن احكام به سبب اطاعت از ديگران، مختل نشده، بلكه محكم و ثابت است.

بنابراين نبايد گفت بين قاعده «لاطاعه» و وجوب صوم يا حرمت قتل مؤمن، نسبت عموم من وجه است و در ماده اجتماع، تعارض شكل مى گيرد و بايد به اصل عملى يا دليلى ديگر رجوع كرد.

در نتيجه، قاعده «لاطاعه» ، حاكم و مقدم بر تمامى موارد ولايات اشخاص است، و معناى آن عدم جواز اطاعت از احدى نسبت به آن چه مخالفت با حكم خداى تبارك و تعالى محسوب مى شود مى باشد، حتى اگر پيامبر و امام معصوم باشد. البته عصمت، مانع از دستور به خلاف فرمان الهى است. ولى، به فرض محال، چنانچه معصوم مخالف فرمان الهى حكم كند، پيروى از او جايز نيست.

مدلول مفردات قاعده

تركيب «لا» با مدخول آن تركيبى شايع در لغت و متون شريعت است كه از ديرباز فقها به آن توجه داشته اند و مناسب است بابى در اصول به آن اختصاص داده شود؛ زيرا تفاوتى بين دلالت مشتق، كه مسئله اى اصولى است، و دلالت تركيب «لا» و مدخول آن، كه عنوانى عام و داراى مصاديق و صغرياتى است، وجود ندارد.

صغريات اين تركيب در «لاضرر» و «لاضرار» ، «لاحرج» ، «لارفث» ، «لافسوق و لاجدال فى الحج» ، «لارهبانية» ، «لاصلوة» ، «لاصوم» ، «لااعتكاف» و «لاعرفۀ الا بمكۀ» و «لاشغار فى الاسلام» ، «لا غش بين المسلمين» و ديگر موارد آمده است. براساس ارتكاز از كلمات بزرگان، به نظر مى رسد كه اين تركيب در موارد مختلف، كنايه از معانى متعدد استعمال شده است:

موارد استعمال تركيب «لا»

1. استعمال در مورد حكم تكليفى و در مقام نهى و منع مانند ( فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِي الْحَجِّ ) (بقره: 197 «مرحوم شيخ الشريعه» درباره لاضرر هم اين معنا را اختيار كرده، و برخلاف مشهور آن را به معناى تحريم ضرر رساندن تفسير كرده است.

درخور توجه است كه استعمال اين تركيب در كراهت نيز به همان نكته اى كه استعمال نهى در غير حرمت با فرض قرينه جايز است، صحيح است.

2. نفى تحقق جعل و تشريع. معروف در تفسير حديث لاضرر، همين معناست؛ يعنى شارع حكمى را كه منشأ ضرر مكلف باشد، جعل نكرده است، يا احكام و اعتبارات خود را به گونه اى جعل كرده است كه هيچ مكلفى دچار ضرر نشود. حديث «لارهبانيۀ» نيز ناظر به اين معناست.

ص: 264

3. نفى امكان يا نفى تحقق و وقوع، مانند ( لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ ) بنابر اينكه مدلول آن عدم امكان تحقق اكراه بر اعتقادات باشد؛ زيرا اعتقاد، امرى است كه براساس اختيار و اراده قلبى شكل مى گيرد و برخلاف ديگر افعال، اكراه پذير نيست.

افعال خارجى مانند قيام، قعود و مانند آن اكراه پذير است. اما افعال قلبى مانند حب، بغض و التزام اكراه پذير نيست. همچنين اعتقاد، فعلى قلبى است كه متوقف بر علم هم نيست. ازاين رو كافران به طور معمول نسبت به عقائد خود علم نداشتند بلكه، اعتقاداتشان براساس گمان و پيروى از گذشتگان بوده است. در واقع، به صرف علم، اعتقاد متحقق نمى شود؛ به همين دليل عده اى از كفار با علم به حقيقت، ايمان و اعتقاد نداشتند؛ مانند شيطان كه حتى با علم خود، از جمله كفار است. هر چند قوام اعتقاد به علم نيست، ولى به عدم اكراه متقوم است؛ چنان كه خود إكراه به عدم رضايت شخص متقوم است و با رضايت، مفهوم اكراه شكل نمى گيرد.

4. نفى صحت مانند « لاصلاۀ إلا بطهور » .

5. نفى كمال مانند «لاصلاة لجار المسجد إلا فى المسجد » .

مختار در مفهوم تركيب لا

گرچه موارد استعمال چنين تركيبى متعدد است، ولى به نظر مى رسد معناى حقيقى و استعمالى آن همان نفى مدخول ادات است. نهايت امر، اين مفهوم به دواعى متعدد اراده مى شود و استعمال اين تركيب، كنايه از مفاهيم مختلفى واقع مى شود.

معناى لاصلاۀ، نفى ماهيت و حقيقت صلاه است. گاهى منظور از نفى ماهيت، كنايه از نفى صحت و گاهى نفى كمال و أحيانا نفى جعل و تشريع و در مواقعى نفى حليت و نيز نفى امكان است.

در نتيجه، اين تركيب به معناى نفى ماهيت، و تعيين منظور كنايى آن نيازمند قرينه است.

درباره «لاطاعه» نيز احتمالات معناى كنايى آن نفى مشروعيت، يا به معناى نفى جواز است، مانند لارفث، و يا به معناى نفى وجوب است؛ يعنى اطاعت از مخلوق در معصيت خالق واجب نيست.

در مورد روايات و براساس قرينه تطبيق، اين تركيب كنايه از عدم جواز و حرمت اطاعت است؛ آن گونه كه خواهد آمد انشاءالله تعالى.

دليل قاعده «لاطاعة» از اجماع و نصوص

اما مرحله دوم كه بيان دليل قاعده است. گفتنى است كه قاعده «لاطاعه» ، نه تنها مورد پذيرش فقهاى اماميه بلكه مقبول فقهاى فريقين است؛ بلكه در كلام برخى، از مسلمات دانسته شده است؛ چنان كه در كلام محقق، علامه، شهيد، و مواضعى از كلمات صاحب جواهر و نيز فقهاى متأخر آمده است.

ص: 265

مدرك و دليل اين قاعده، روايات است. برخى از اين روايات در مورد خاص آمده، و برخى ديگر به صورت عام صادر شده است.

1. صحيح محمد بن مسلم عن ابى جعفر (ع) قال: «سألته عن امرئۀ لم تحج و لها زوج و ابى ان ياذن لها فى الحج فغاب زوجها فهل لها ان تحج؟ قال: لا طاعۀ له عليها فى حجۀ الاسلام. . .» .

2. صحيح معاويه بن وهب قال: «قلت لابى عبدالله (ع) امرئۀ لها زوج فَابى ان ياذن لها فى حج و لم تحج حجۀ الاسلام فغاب عنها زوجها و قد نهاها ان تحج فقال: لا طاعۀ له عليها فى حجۀ الاسلام و لاكرامۀ لتحج ان شائت» . (1)3. در صحيح على بن حكم عن على بن ابى حمزه عن ابى عبدالله (ع) ، مانند حديث ابن وهب آمده است. (2)در خصوص حج، رواياتى ديگرى هم آمده است كه بيان مى كند شوهر نمى تواند مانع سفر حج همسر شود و در اين مورد ولايت ندارد. حتى برخى روايات، به طور صريح، مخالفت زن با شوهر را براى انجام دادن اين فريضه جايز دانسته است. (3)4. «شيخ صدوق» در «من لايحضره الفقيه» با عنوان «و من الفاظ رسول الله (ص) الموجزۀ التى لم يسبق إليها» ، يكى از مواردى را كه ضبط كرده، اين جمله است: «لا طاعۀ لمخلوق فى معصيه الخالق. . .» . (4)5. همچنين در روايتى ديگر از صدوق، به سندى از فضل بن شاذان آمده است:

عن الرضا في كتابه إلي المأمون قال: «و بر الوالدين واجب و إن كانا مشركين و لا طاعة لهما في معصية الخالق و لا لغيرهما فإنه لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق . . .» . (5)«سيد رضى» هم در «نهج البلاغه» اين فقره را ذكر مى كند كه قال (ع) : «

لاطاعة لمخلوق في معصية الخالق » . (6)

7. همچنين حديث در كتاب «دعائم الاسلام» به صورت مرسل نقل شده است.

در «محاسن» بابى با عنوان «لا طاعۀ لمخلوق فى معصيۀ الخالق» است كه در آن سه روايت، ذيل آيه: ( اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ ) (توبه: 31) آمده است:

8. روايت مرسل عمروبن ابى المقدام عن رجل عن ابى جعفر (ع) فى قول الله تعالى ( اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ و


1- وسائل الشيعه، محمد بن حسن حرعاملى، ج11، ص155.
2- وسائل الشيعه، محمد بن حسن حرعاملى، ج11، ص155.
3- وسائل الشيعه، محمد بن حسن حرعاملى، ج11، ص155.
4- من لايحضره الفقيه.
5- وسائل الشيعه، ج 16، ص155.
6- نهج البلاغه، رضى، 438؛ دعائم الاسلام، نعمان بن محمد تميمى، ج1، ص35٠. .

ص: 266

َرُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللهِ ) قال: «والله ما صلوا لهم و لاصاموا ولكن اطاعوهم فى معصيۀ الله» . (1)9. ابوبصير از امام صادق (ع) درباره آيه مذكور سؤال مى كند. حضرت فرمود: «والله ما صلوا لهم و لاصاموا و لكنّهم احلوا لهم حراماً و حرّموا عليهم حلالاً فاتَّبعوهم» . (2)10. در اين روايت نيز ابوبصير از آيه مذكور سؤال مى كند و حضرت فرمود: «

اما والله ما دعوهم إلي عبادة انفسهم ولو دعوهم إلى عبادة انفسهم ما اجابوهم ولكن احلّوا لهم حراماً و حرَّموا عليهم حلالاً فعبدوهم من حيث لايشعرون » . (3)11. «مرحوم محقق حلى» در كتاب «معتبر» ، اين روايت را از معصوم مى داند: قال (ع) : «

لاطاعة لمخلوق في معصية الخالق » . (4)

12. همچنين در رساله حقوق امام سجاد (ع) آمده است: «واما حق سايسك بالملك فأن تطيعه و لا تَعصيه إلا فيما يسخط الله عزوجل فإنه لاطاعۀ لمخلوق فى معصيۀ الخالق» . (5)13. در روايت «خصال» ، به سندى صحيح از ابان بن ابى عياش، كه ايشان هم قابل تصحيح است، از سليم بن قيس هلالى آمده است كه گفت شنيدم اميرمؤمنان (ع) مى فرمود:

إحذروا علي دينكم ثلاثة: . . . و رجلاً آتاه الله عزوجل سلطاناً فزعم أنّ طاعته طاعة الله و معصيته معصية الله و كذب لأنه لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق لاينبغي للمخلوق ان يكون حبّه لمعصية الله فلاطاعة في معصيته و لا طاعة لمن عصي الله، اِنما الطاعة لله و رسوله9 و لِوُلاة الأمر و اِنما امرالله بطاعة الرسول9 لانه معصوم مطهّر لايأمر بمعصيته و إنما أمر بطاعة اولي الأمر لأنهم معصومون مطهرون لا يأمرون بمعصيته. (6)

14. در برخى روايات نيز منع از به خشم آوردن خالق به سبب تحصيل رضايت، يا اطاعت مخلوق آمده است.

لكن دلالت اين روايات، بر قاعده منظور خالى از اشكال نيست؛ زيرا ممكن است مضمون اين دسته از روايات، منع اطاعت و پذيرش امامت فاسق در تمام امور باشد، نه در خصوص امر به معصيت؛ چنان كه ممكن است منظور برخى از رواياتِ مشتمل بر اين مضمون، عدم جواز اطاعت حاكم يا غير او باشد در آن چه با فرض امر او هم مشروع نشود. بنابراين با جواز، بلكه وجوب اطاعت والدين يا


1- محاسن، محمد بن خالد برقى، ج1، ص 246.
2- محاسن، محمد بن خالد برقى، ج1، ص 246.
3- محاسن، محمد بن خالد برقى، ج1، ص 246.
4- وسائل الشيعه، ج11، ص152.
5- وسائل الشيعه، ج15، ص174.
6- وسائل الشيعه، ج27، ص13٠. .

ص: 267

ديگران، در فرض انتقال حكم الزامى شارع كه با قطع نظر از عنوان اطاعت مقرر شده است، منافات نخواهد داشت.

البته به نظر عده اى از بزرگان، اين قسم روايات بر قاعده محل بحث دلالت دارد. ازاين رو در كافى ذيل عنوان باب «من اطاع المخلوق فى معصيۀ الخالق» اين روايات را آورده است. (1)اما مرحله سوم: تطبيق قاعده لاطاعه در مورد ولايت حاكم است. به نظر مى رسد اطلاق قاعده، حاكم را نيز شامل مى شود؛ زيرا لفظ مخلوق اطلاق دارد و حاكم را نيز در بر مى گيرد.

نتيجه بحث

در نتيجه، چنانچه حاكم دستور به انجام ندادن حج در فرض درآمد از برخى معاملات بدهد، مصداق دستور به عصيان است و پيروى از آن، واجب نيست؛ همان گونه كه الغاى ملكيت در معاملاتى كه اطلاقِ دليلِ معاملات، مقتضى صحت آنهاست، برخلاف حكم شارع است و نافذ نخواهد بود؛ به ويژه آنكه به نافرمانى از احكام الهى نيز ختم مى شود.


1- كافى، محمد بن يعقوب كلينى، ج2، ص372. .

ص: 268

اوراق عمره ابزارى جايگزين در ثبت نام عمره

اشاره

سعيد فراهانى فرد (1)

چكيده

با توجه به نقش سازنده حج تمتع و عمره مفرده در تربيت و تهذيب مسلمانان، مورد تأكيد شارع است؛ همان گونه تجربه برپايى اين عبادت در بعد از انقلاب اسلامى، اين مسئله را تأييد مى كند. البته روش جارى در ثبت نام عمره مفرده از دو نظر اشكال دارد:

1. سپرده گذارى و برخوردارى از سود سپرده، گرچه از نظر شرعى بلااشكال ندارد، ولى با توجه به صورى بودن مشاركت هاى بانكى، اين عمل براى مؤمنان گوارا نيست و شبهه ربا را ايجاد مى كند. در ضمن ممكن است برخى سپرده گذاران، مقلد مراجعى باشند كه اين روش را جايز نمى دانند.

2. در اين روش، امكان برخوردارى همه افراد از اين عبادت، كه استطاعت هم در آن شرط نيست، وجود ندارد.

در اين مقاله، افراد را براساس توانايى اقتصادى شان تقسيم، و روش هايى را متناسب با هر گروه ارائه كرده ايم.

واژگان كليدى: عمره مفرده، اوراق عمره، سلف، مرابحه و جعاله.

مقدمه

يكى از ويژگى هاى حج تمتع و عمره مفرده، كه مورد توجه شارع است. جامعيتشان مى باشد؛ يعنى جامع عبادت هاى ديگر از جمله نماز، خمس، زكات، امر به معروف و نهى از منكر، انفاق و. . . است. حاجى و معتمر، با تمرين بندگى خدا، روحيه تسليم برابر حق را در خود تقويت مى كند. ثمره مهم ديگر اين دو عبادت، پالايش نفس از همه آسيب هاي رواني و كژروي هاي اجتماعي، و پديد آوردن


1- عضو هيئت علمى دانشگاه علوم اقتصادى تهران. .

ص: 269

شخصيتي است درخور اعتماد، مصون از هر فساد، متواضع، بي نياز از آزمندي و به دور از نشانه هاي خودنمايي و برتري جويي. (حر عاملي، 14٠9: ج11، ص13، ح1412(1)

نگارنده در سفرهاي متعددي كه توفيق خدمتگزاري به حاجيان و معتمران را داشته است، از نزديك اين تحول را در آنان، به ويژه در قشر جوان، شاهد بوده است. خوشبختانه بخش درخور توجهي از مردم، به منظور بهره مندى از اين آثار، و نيز زيارت پيامبر اكرم (ص) و ائمه بقيع (ع) در صف انتظار اين سفر معنوي اند و اين سفر را به ديگر سفرهاي خارجي ترجيح مي دهند. اما گروهي ديگر از مردم، به دلايل مادي، نتوانسته اند از اين توفيق بهره مند شوند. درباره حج وارد شده است كه اگر زماني مسلمانان، توانايي سفر به مكه و انجام دادن مناسك را نداشته باشند، بر دولت اسلامي واجب است زمينه مسافرت آنان را فراهم كند. درباره عمره، گرچه چنين ضرورتي وجود ندارد، اما با توجه به آثار فرهنگي و معنوي فراوان آن، كمك دولت و ايجاد زمينه هايي براي حضور بيشتر مردم در اين مكان امن، مناسب است. چه بسا جواناني كه با حضور در اين سرزمين، زندگاني شان متحول مي شود و زندگي آنان رنگ خدايي مي يابد. از طرف ديگر، با توجه به صوري بودن برخي معاملات بانكي، به ويژه مشاركت ها، سودى كه متقاضى حج و عمره بعد از دوره سپردهگذارى از بانك دريافت مى كند، شبهه ناك است و براى دريافت كننده گوارا نيست. (2)در اين مقاله با تقسيم بندي افراد به گروه هاي مختلف درآمدي، و با استفاده از عقود شرعي چون سلف، فروش اقساطي و قرض الحسنه، و با توجه به آراي فقيهان، براي معرفي شيوه جديدي در ارائه خدمات عمره مفرده تلاش خواهيم كرد.

هر چند استفاده از اين عقود، در بانكداري اسلامي و بازار مالي داراي پيشينه است، اما استفاده از آنها در موضوع مورد بحث پيشينه اي ندارد.

شيوه هاى ثبت نام

اشاره

در اين قسمت متناسب با وضعيت مالي افراد، شيوه هاى مختلفى را براى ارائه خدمات عمره مفرده و ثبت نام متقاضيان بيان مى كنيم. در واقع، متقاضيان عمره مفرده از نظر مالي سه دستهاند:

1. افراد ثروتمند كه نه تنها مشكل مالى براى تأمين هزينه عمره خود و خانواده شان ندارند، بلكه توان كمك به ديگران نيز دارند.

2. افرادى كه هزينه عمره را يكجا نمى توانند پرداخت كنند. اما به صورت قسطى قدرت پرداخت دارند.


1- البته عقود بانكى، به تأييد فقيهان شوراى نگهبان رسيده است و با توجه به اينكه سپرده گذار به بانك قرض نمى دهد، معامله ربوى نيست. فقط ممكن است صورى بودن معاملات بانكى، در ميزان واقعى حق او خلل ايجاد كند. .
2- البته عقود بانكى، به تأييد فقيهان شوراى نگهبان رسيده است و با توجه به اينكه سپرده گذار به بانك قرض نمى دهد، معامله ربوى نيست. فقط ممكن است صورى بودن معاملات بانكى، در ميزان واقعى حق او خلل ايجاد كند. .

ص: 270

3. افرادى كه توانايى پرداخت هزينه سفر را ندارند.

براي هرگروه شيوه هايمختلفي در اينجا پيشنهاد مي شود:

گروه اول: ثروتمندان
اشاره

شيوه فعلى سازمان اين است كه با قرعه كشى از متقاضيان، براى يك دوره زمانى، ثبت نام انجام مى شود؛ بدين صورت كه افراد با سپرده گذارى در يكى از بانك هاى عامل، از اولويت ثبت نام در اين دوره برخوردار مى شوند. در طول دوره، سپرده گذار از سود مشاركت برخوردار است كه با رسيدن نوبتش، ضمن دريافت اصل و سود پول خود، به ثبت نام در يكى از كارگزارى هاى عمره مفرده اقدام مى كند و هزينه قطعى ثبت نام را مطابق نرخ روز مى پردازد. در اين فرايند، سازمان حج از سپرده دوره مشاركت (سپرده گذارى) انتفاعى نمى برد. مگر در توافقى با بانك عامل تا از درصدى از سود برخوردار شود.

راه هاى ديگرى كه مى توان براى اين گروه طراحى كرد، به صورت زير است:

استفاده از عقد سلف

سلف يا سلم از اقسام بيع و عكس نسيه است. طبق تعريف فقيهان، مبيع در سلف، كلى در ذمه است كه در عوض مال نقد، و براى سررسيد معينى فروخته مى شود. (نجفى، بى تا، ج24، ص267 به مشترى، «مسلم» به كسر لام، به فروشنده «مسلم اليه» ، به كالايى كه فروخته مى شود «مسلم فيه» و به بهاى آن «مسلم» به فتح لام گفته مى شود. (موسوى خمينى، بى تا، ج1، ص543)

جواز و مشروعيت معامله سلف، اجماعى است و افزون بر آن به ادله ديگرى نيز استناد شده است. صاحب جواهر افزون بر اجماع، به سنت متواتر و آيه شريفه ( يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا تَداينْتُمْ بِدَينٍ إِلي أَجَلٍ مُسَمًّي فَاكْتُبُوهُ ) (بقره:282)» استناد كرده است. (نجفى، بى تا، ج24، ص267) همچنين در وسائل الشيعه بيش از پنجاه روايت در سيزده باب با عنوان ابواب السلف آمده است. (حر عاملى، 14٠9ه. ق، ج18، ص284

در صحت سلف، شرايطى معتبر است:

1. بايد جنس كالايى كه فروخته مى شود و نيز وصف هايى كه در ثمن و رغبت مشترى اثر دارد، معين شود تا هيچ گونه غرر و ابهامى در كار نباشد. اين شرط در روايت امام صادق (ع) نيز آمده است. (همان)

2. ثمن، نقد باشد و در مجلس عقد و پيش از جدا شدن فروشنده و مشترى از يكديگر، تحويل فروشنده شود. هرگاه مقدارى از ثمن پرداخت شود، معامله فقط به همان مقدار صحيح است. اين شرط

ص: 271

در شيوه هاى بعدى مورد استفاده قرار مى گيرد.

3. مقدار كالا، با كيل، وزن يا شمارش، مشخص شود. اين شرط نافى غرر است و دلايل خاص (روايت ها) به آن دلالت مى كند. پيامبر اكرم (ص) فرمود: «هركس معامله سلف انجام مى دهد، اندازه و سررسيد آن را معلوم كند» . (نورى، 14٠8ه. ق، ج13، ص381

4. سررسيد تحويل كالا معين شود. اين شرط نيز مقتضاى نفى غرر است و افزون بر روايت شرط سابق، روايتى كه امام صادق (ع) از اميرمؤمنان (ع) نقل مى كند، بر آن دلالت دارد. (كلينى، 1365، ج5، ص184)

5. امكان تحويل كالا در سررسيد و در محل تحويل آن، وجود داشته باشد. به عبارت ديگر، فروشنده قدرت بر تحويل كالا داشته باشد. اين هم از شرايط عمومى بيع است.

6. فروش مبيع سلف، پيش از سررسيد ممنوع است. (نجفى، بى تا، ج24، ص320)

7. معامله به ربا نينجامد. (نجفى، بى تا، ج24، ص275

در اين روش، مؤسسات كارگزارى عمره، داراى مجوز از سازمان حج، اوراقى به نام اوراق عمره منتشر مى كند و اين اوراق را به متقاضيان، پيشفروش مى كند. قيمت اين اوراق بر حسب زمان تشرف و خدماتى كه كارگزار ارائه مى دهد، تعيين مى شود. بنابراين كسانى كه زودتر مشرف مى شوند، مبلغ بيشتر، و كسانى كه ديرتر مشرف مى شوند، مبلغ كمترى مى پردازند.

براساس شرايطى كه بيان شد، بايد شركت كارگزارى به صورت شفاف، خدماتى را كه قرار است به عمره گزار داده شود، مانند نوع هتل، هواپيما، اتوبوس و. . . ، مشخص كند. همچنين دوره زمانى انجام دادن عمره (سررسيد) مشخص شود.

مزاياى اين روش بر روش معمول، عبارت است از:

1. با توجه به امكان واگذارى اين امتياز به چند شركت در كشور، آنها مى توانند با چانه زنى با طرف مقابل خود در عربستان، و ايجاد فضاى رقابت، زمينه افزايش كيفيت و كاهش قيمت را ايجاد كنند.

2. در اين روش، سپرده گذارى و سود مشاركت، و شبهه غيرواقعى بودن سود آن از بين مى رود و در واقع، كاهش قيمت سلف در طول زمان، سود سپرده را جبران مى كند.

3. هرگاه متقاضى در طول دوره به نقدينگى نياز پيدا كند، مى تواند اين اوراق را به ديگرى واگذار كند. قيمت اين اوراق، براساس عرضه و تقاضا و مدت زمان باقيمانده به تشرف تعيين مى شود. البته با توجه به اينكه كالاى سلفى را قبل از سررسيد، طبق نظر مشهور، نمى توان فروخت، مى توان اين كار را از طريق صلح انجام داد.

ص: 272

استفاده از مرابحه

عقد مرابحه كه ازقديم متداول بوده، يكى از اقسام بيع است. فقها در تقسيم بندى بيع گفته اند فروشنده هنگام معامله مى تواند ثمن معامله را بدون اينكه به خريدار خبر دهد كه چند خريده است، تعيين كند (بيع مساومه) و نيز مى تواند كالاى خود را با درصد يا مقدارى بيش تر از قيمت خريد، به ديگرى بفروشد؛ يعنى بگويد روى اين كالا ده درصد قيمت خريد يا، به طور مثال، هزار تومان سود مى خواهم. همين طور خريدار نيز مى تواند چنين قرارى را با فروشنده بگذارد؛ يعنى بگويد ده درصد مبلغ خريد آن كالا، به تو سود مى دهم و. . . . البته در اين صورت، فروشنده لازم است كه خريدار را از قيمت خريد آن آگاه سازد. (نجفى، ج23، ص3٠3 ازاين رو، در صورتى كه معلوم شود فروشنده دروغ گفته است، خريدار حق فسخ خواهد داشت.

مرابحه مى تواند به صورت نقد يا نسيه باشد. (امام خمينى، 1368، ج1، ص546) به طور معمول قيمت در نسيه، از نقد بيشتر است. بايد در اين معامله، شرايط عمومى بيع برقرار باشد.

اين عقد به صورت گسترده در بانك هاى اسلامى استفاده مى شود و به علت مشخص بودن سود آن مورد توجه بانك ها بوده است. اين عقد در قانون بانكدارى بدون ربا، با عنوان فروش اقساطى، كه يكى از انواع بيع مرابحه است، انجام مى شود كه در عمل نيز استفاده زيادى داشته است.

در اين روش، شركت هاى كارگزارى، امتياز عمره مفرده را از سازمان خريدارى، و با درصدى از سود به متقاضيان واگذار مى كنند. مبلغ اين امتياز مى تواند متناسب با دوره انتظار متفاوت باشد. در نتيجه، متقاضى هنگام تشرف، براساس هزينه هاى روز و با كسر مبلغ پرداختى، به ثبت نام قطعى اقدام مى كند.

استفاده از جعاله

جعاله در لغت به معناى اجرت عامل، حق العمل و مزد (عميد، 1376، ص473) ، و (1)در اصطلاح عبارت است از اينكه شخصى متعهد شود مقابل كارى كه ديگرى براى او انجام مى دهد، دستمزد معينى بپردازد. ملتزم شونده را «جاعل» ، اجراكننده عمل را «عامل» ، و عوض را «جُعْل» مى نامند. (محقق، 14٠8، ج3، صص 7، 8 و 126)

جعاله مى تواند به دو صورت خاص و عام به كار رود: اگر جاعل، جعاله را با عامل معينى منعقد كرده باشد، جعاله را خاص، و در صورتى كه عامل مشخص نباشد (عمومى باشد) جعاله را عام مى گويند. هركس در جعاله عام زودتر عمل مورد تقاضا را انجام دهد، مستحق اجرت خواهد بود.


1- فرهنگ فارسى عميد، ص463. .

ص: 273

همچنين اگر جاعل، شرايط خاصى را اعم از زمان و مكان قيد كرده باشد، جعاله را مقيد گويند و در غير اين صورت جعاله مطلق است.

در مورد ما، جعاله خاص كاربرد دارد؛ زيرا موسسه خاصى قبول مى كند كه خدمات عمره را براى متقاضيان انجام دهد و متقاضيان نيز متعهد به پرداخت «جُعل» به ازاى آن مى شوند.

برخى از نكات فقهى جعاله عبارت است از:

1. بيشتر فقها معتقدند جُعاله از ايقاعات است و احتياج به قبول ندارد. اما شهيد صدر (رحمه الله) معتقد است كه جعاله نيز احتياج به قبول دارد، مگر در مواردى كه صِرف عمل عامل، در صورتى كه در قالب جعاله انجام شود، قبول به حساب آيد.

2. جاعل بايد شرايط عمومى، اعم از بلوغ، عقل، رشد، قصد، اختيار و عدم حجر به سبب سفه و ورشكستگى را دارا باشد. ولى عامل لازم نيست كه اين شرايط را داشته باشد. فقط بايد امكان و توانايى انجام دادن كارى را كه جاعل مشخص كرده است، داشته باشد. (نجفى، بى تا: ج35، ص196؛ موسوى خمينى، 1368، ج1، ص539

3. عملى كه جاعل خواستار انجام دادن آن است، بايد نكات زير را داشته باشد:

الف) بايد مشروع و عقلايى باشد و جزء واجبات شرعيه اى نباشد كه مباشرت انسان در آنها شرط است.

ب) لازم نيست عمل، معلوم و معين باشد، برخلاف اجاره. بنابراين اگر جاعل بگويد هركس اسب گمشده مرا بياورد، بدون اين كه مسافت و محدوده كار را مشخص كند، جعاله صحيح است.

همچنين ترديد در موضوع جعاله اشكال ندارد؛ براى مثال اگر جاعل بگويد: «هركس اسب يا كيف گمشده مرا بياورد» ، جعاله صحيح است. (1) 4. بايد مقدار جُعل از هر لحاظ (جنس، نوع، وصف و كيل يا وزن يا عددى بودن) مشخص باشد. ازاين رو اگر گفته شود چيزى به تو خواهم داد، يا فلان چيزى را كه در نظر گرفته ام خواهم داد، جعاله باطل خواهد بود، (نجفى، بى تا: ج35، ص187؛ موسوى خمينى، همان)

5. برخلاف عقد اجاره كه به محض عقد، اجير مالك اجرت مى شود، در جعاله، عامل پس از انجام دادن عمل، استحقاق اجرت پيدا مى كند.

6. در جعاله، جهل به عمل تا حدودى پذيرفته شده است؛ مثل اين كه جاعل بگويد هركس ماشين مرا پيدا كند، به او فلان مبلغ مى دهم. همچنين عوض مى تواند به صورت مبلغ معينى باشد، يا نسبت


1- جواهرالكلام، ج35، ص191؛ تحريرالوسيله، ج1، صص538 و 539؛ توضيح المسائل مراجع: ج2، ص3٠2؛ مواد 563، 564 و 57٠. .

ص: 274

خاصى از عملى كه انجام مى دهد؛ براى مثال بگويد هركس ميوه هاى باغ مرا بفروشد، به او مبلغ خاصى مى دهم، يا اين كه يك چهارم مبلغ فروش را به او مى دهم. حتى جاعل مى تواند به عامل بگويد: آنها را بفروش و هر قدر بيشتر از فلان مبلغ فروختى براى خودت.

7. جايز است جعاله بر تجارت با مال واقع شود و عوض (جُعل) سهمى از سود قرار داده شود؛ مثل اين كه بگويد: اگر با اين مال تجارت كردى و سودى حاصل شد، نصف يا ثلث آن مالِ تو باشد. در اين صورت، جعاله فايده مضاربه را دارد، اما شرايط آن را ندارد. بنابراين لازم نيست كه سرمايه، پول باشد چنان كه در مضاربه شرط است. بلكه ممكن است كالا، دِين يا منفعت، سرمايه ابتدايى تجارت واقع شود. همچنين ممكن است مبلغ ثابت و مشخصى با صرف نظر از سود يا زيان در معامله، براى شخص عامل قرار داده شود. (1)همان طور كه از ويژگى هاى ياد شده برمى آيد، جعاله عقدى است كه شمول و انعطاف زيادى دارد، و در تجارت، صنعت و كشاورزى اجرا شدنى است. بنابراين مى تواند در عمره مفرده نيز مورد استفاده قرار گيرد.

در اين روش، كارگزار متعهد مى شود خدمات لازم را در دوره زمانى معين به متقاضى عمره، مقابل مبلغ معينى ارائه كند. در اين قرارداد، كارگزار «عامل» ، متقاضى «جاعل» و مبلغ پرداختى «جُعل» است. ميزان جعل نيز متناسب با خدمات و زمان تشرف تعيين مى شود.

با توجه به ويژگى جعاله، كه عامل قبل از انجام دادن عمل استحقاق اجرت ندارد، وجهى كه كارگزار از خريدار اوراق دريافت مى كند تا زمان تشرف متقاضى، به صورت امانت يا قرض در اختيار كارگزار خواهد بود.

كارگزار مى تواند تمام يا بخشى از خدمات عمره را از طريق جعاله ثانوى يا عقود ديگر، از افراد يا شركت هاى ديگر بخواهد. همچنين، در صورتى كه مقررات سازمان اجازه دهد، مى تواند اوراقى را كه منتشر مى كند و در اختيار متقاضى عمره قرار مى دهد (اوراق تعهد انجام دادن خدمت) در بازار ثانوى، خريدوفروش شود.

گروه دوم: افرادى كه توانايى مالى فعلى ندارند (گروه متوسط)
اشاره

اين گروه افرادى اند كه هنگام ثبت نام و خريد اوراق عمره، توانايى پرداخت نقدى قيمت اوراق را ندارند. اما در طول زمان مى توانند هزينه آن را پرداخت كنند و با توجه به اينكه ثبت نام در مقاطع مختلف صورت مى گيرد، در دوره جارى از انجام دادن عمره محروم مى شوند.

براى افراد اين گروه روش هاى زير متصور است:


1- ر. ك: تحريرالوسيله، امام خمينى، كتاب جعاله؛ منهاج الصالحين، آيت الله حكيم، همراه با حواشى شهيد صدر؛ منهاج الصالحين، آيت الله خويى. .

ص: 275

عقد سلف

كارگزار در اين روش، بخشى از اوراق خود را، به صورت نسيه يا اقساطى، به متقاضيان واگذار مى كند.

اين روش همان پيش فروش اوراق عمره است، با اين تفاوت كه مبلغ آن نقد نيست؛ درحالى كه در شرايط سلف گذشت، طبق نظر فقيهان، سلف بايد نقد باشد. دلايل مهم فقها عبارت است از:

1. اجماع (علامه حلى، بى تا، ج11، ص335؛ ابن زهره، 1417، ص227؛ نجفى، بى تا، ج24، ص289) ؛

2. اقتضاى ماهيت عقد؛

3. اصل عدم ملك و نقل (نجفى، بى تا، ج24، ص320) ؛

4. صدق بيع دين به دين (عاملى (شهيد ثانى) ، 1413، ج3، ص412) ؛

5. ادله نفى غرر.

در نقد اين ادله مى گوييم:

1. بر خلاف اينكه بسيارى از فقيهان بزرگ، دليل اجماع را ذكر كرده اند و كسى هم به صورت جدى در اصل مسئله مخالفت نكرده است، اما احتمال مدركى بودن آن زياد است؛ يعنى احتمال دارد كه فقيهان به علت اينكه چنين معامله اى را از مصداق هاى بيع دين به دين دانسته، حكم به بطلان كرده اند. بنابراين اجماع نمى تواند به تنهايى مدرك قابل قبولى باشد؛ به ويژه اينكه پيش از شيخ طوسى (رحمه الله) كسى متعرض اين شرط در قرارداد سلف نشده بود.

2. كسانى كه نقد بودن ثمن را مطابق مقتضاى سلم دانسته اند، باور دارند آن چه اين معامله را از ديگر انواع بيع متمايز مى كند، همين شرط است. در پاسخ اين استدلال گفته شده است حتى اگر پرداخت ثمن در زمان معامله جزء ماهيت سلف باشد، معلوم نيست پرداخت فورى مراد باشد. بنابراين اگر خريدار با فاصله كمى از زمان قرارداد، آن را بپردازد، از ديد عرف منافات با ماهيت سلف ندارد. به همين علت است كه «ابن جنيد» و «مالك» تأخير تا سه روز را مضر نمى دانند. (معصومى نيا، 1387، ص88)

3. در استدلال درباره اصل عدم نقل، «صاحب جواهر» باور دارد كه با وجود عمومات قرآنى چون ( أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ) و ( أَحَلَّ اللَّهُ الْبَيعَ ) در حصول نقل و انتقال ترديدى نيست (نجفى، بى تا، ج24، ص289) ؛ يعنى حتى اگر بپذيريم در صورت نپرداختن كل ثمن، عنوان معامله سلف صادق نيست، بطلان چنين معامله اى، نيازمند دليل است؛ زيرا عمومات پيش گفته شامل آن مى شود.

4. غرر نيز نمى تواند دليل بطلان چنين معامله اى باشد؛ زيرا با تعيين وصف و ويژگى آن و تعيين دقيق زمان پرداخت ثمن، ابهامى نمى ماند تا مصداق بيع غررى شود.

5. شمول بيع دين به دين بر چنين معامله اى نيز ثابت نيست؛ زيرا قدر متيقّن از دين، دينى است كه

ص: 276

پيش از عقد ثابت شده باشد، نه دينى كه به واسطه خود عقد پديد بيايد. (معصومى نيا، 1387، ص89)

بنابراين حكم مسئله از نظر استدلال، محل ترديد جدى است اما با توجه به فتواى مشهور فقيهان، بلكه اجماع منقول بر لزوم پرداخت ثمن در مجلس قرارداد، و با توجه به اينكه متقاضيان عمره در اين مسئله، از مراجع خود تقليد مى كنند، نمى توان از اين روش استفاده كرد.

البته بايد توجه داشت هزينه هاي عمره چندگونه است: برخي از آنها مانند هزينه هواپيما، هتل و. . . خدماتي، و برخي هزينه كالاست. ممكن است قدر متيقن از اين اجماع، سلف درباره كالا باشد و بقيه در ذيل عمومات معاملات قرار گيرد. در اين صورت، دست كم اين روش براي بخش درخور توجهي از هزينه هااستفاده شدني است؛ يعني بخش بيشتر هزينه ها، جزء خدمات است.

فروش اقساطى

در اين روش، مؤسسات كارگزاري با مشاركت شركت هاي ليزينگ و بانك ها مي توانند به فروش نسيه اوراق عمره اقدام كنند. در اين حالت نيز در فروش نسيه كالا، لازم است كالا تحويل شود وگرنه بيع كالي به كالي مي شود كه طبق نظر مشهور جايز نيست؛ هرچند برخي در استناد آن خدشه كرده اند. (معصومي نيا، 1389، ص129) اما با توجه به اينكه بخش درخور توجهي از هزينه عمره؛ همان طور كه گفته شد، جزء خدمات است، مي توان گفت كه ادله كالي به كالي، اگر ادله اي باشد، اين مورد را شامل نمي شود. اگر اين مشكل حل شود، فروش اين اوراق در بازار ثانوي نيز امكان پذير است.

استفاده از جعاله

در بخش قبلي بيان كرديم كه شركت هاي كارگزار، مي توانند از طريق اوراق جعاله، خدمات خود را در اختيار توانگران قرار دهند. با توجه به اينكه «جُعل» مي تواند به صورت نسيه هم باشد، شركت هاي كارگزاري مي توانند اين اوراق را به صورت قسطي در اختيار متقاضيان قرار دهند. افزون بر آن، با توجه به اينكه بين زمان خريد اوراق تا زمان تشرف، فاصله درخور توجهي وجود دارد و اشاره كرديم كه «عامل» بعد از انجام دادن عمل، استحقاق جُعل پيدا خواهد كرد بنابراين اگر اقساط قبل از تشرف پرداخت شود، جعاله نقدي خواهد بود، مگر اينكه خريدار اوراق، امتياز برخورداري از جعاله را خريداري كند.

استفاده از عقد صلح

صلح، عقدى است كه انسان براساس آن با ديگرى براى تمليك مقدارى از مال يا منفعت مال خود سازش كند، يا از طلب، يا حق خود بگذرد، تا او هم در عوض، مقدارى از مال يا منفعت مال خود را به او واگذار كند، يا از طلب يا حقى كه دارد، بگذرد. برخى از ويژگى هاى صلح عبارت است از:

ص: 277

1. صلح، عقد مستقلى است كه هرچند احكام و برخى الزامات ساير عقود را ندارد، ولى ثمرات آنها را داراست.

2. عقدى است كه از دو طرف لازم است و بدون اقاله يا اعمال خيار فسخ نمى شود.

3. متعلق صلح و عوض آن، همان طور كه از تعريف آن برمى آيد، مى تواند عين، منفعت، دِين و حق باشد. بنابراين مصالحه و دين مقابل دين اشكالى ندارد.

4. در صلح، برخلاف بيع، جهل به مقدار صلح بخشيده شده است؛ به ويژه در مواردى كه دانستن آن مقدور نباشد. (امام خمينى، همان، ج1، صص561 - 564)

در اين روش، كارگزار مى تواند اوراق عمره را به متقاضى واگذار كند و درعوض، مبلغى را به صورت قسطى از او دريافت كند. همچنين متقاضى مى تواند در بازار ثانوى، از طريق عقد صلح، اوراق سلف عمره را خريدارى كند. در اين روش، بانكنيز مى تواند با كارگزاران مشاركت كند و در بخشى از سود شريك شود.

فروش امتياز ثبت نام

كارگزار در اين روش، اوراق امتياز ثبت نام عمره را مي فروشد و خريدار مي تواند در زمان تعيين شده با مبلغ توافق شده، به خريد اوراق عمره اقدام كند. ضرورتي ندارد كه سررسيد اوراق اوليه با زمان ثبت نام يكي باشد. بلكه قيمت اوراق عمره برحسب طول دوره بازپرداخت و زمان تشرف تعيين مي شود. در واقع، متقاضي با پرداخت اقساط خود يا پرداخت يك دفعه آنها مي تواند به خريد اوراق عمره اقدام كند.

قرض الحسنه

با توجه به نقشي كه عمره در تهذيب افراد دارد، دولت، بانك هاي دولتي و مؤسسات قرض الحسنه مي توانند هزينه سفر برخي از اين افراد را، مانند دانشجويان، دانش آموزان و طلاب، از طريق قرض الحسنه تأمين كنند.

گروه سوم: مستمندان

اين گروه افرادى اند كه امكان تأمين هزينه عمره، ولو به صورت نسيه و قرض نيز برايشان فراهم نيست؛ مانند برخى از دانشجويان، طلاب، آموزگاران و كارمندان كه به جا آوردن عمره، مى تواند نقش فرهنگى و تربيتى مؤثرى براى خود، خانواده و دوستانشان داشته باشد. ممكن است هزينه عمره اين افراد از راه هاى مختلفى تأمين شود:

1. قراردادن رديف بودجه در وزارتخانه هاي مرتبط: با توجه به اثر اين سفر، و نسبت هزينه آن به

ص: 278

هزينه هاي فرهنگي ديگر، كه اثرات كمتري نيز دارند، اين كار اولويت پيدا مي كند. در ضمن مي توان اين كار را در قالب تشويق و جايزه براي اين افراد قرار داد تا ضمن حفظ كرامت اين افراد، انگيزه هاي ديگر چون ارتقاي تحصيل، كيفيت كار و. . . نيز برآورده شود.

2. انتشار اوراق خيريه عمره: افراد نيكوكار و ثروتمند در صورتي كه از نتيجه كارشان آگاه شوند، به تأمين هزينه عمره اين افراد اقدام مي كنند. در ضمن مي توان به منظور تشويق اين افراد، تسهيلاتي مانند تسريع در زمان تشرف و. . . براي خريداران اين اوراق در نظر گرفت و اين اوراق را با توجه به ملاك هايي به اين گونه افراد ارائه كرد.

نتيجه گيرى

در اين مقاله، شيوه هاى جديد ثبت نام عمره مفرده را بررسى كرديم. در اين بررسى به دو مسئله توجه داشتيم.

1. با توجه به اهميت عمره مفرده و نقش آن در تهذيب افراد، زمينه براى استفاده افراد بيشترى از اين نعمت معنوى فراهم شود.

2. ضمن استفاده از راهكارهاى اقتصادى، از شبهه غيرواقعى بودن و صورى بودن پرهيز شود. در اين بررسى، افراد را از نظر توانايى مالى به سه گروه تقسيم، و شيوه هايى را براى هرگروه بيان كرديم.

از بين اين راهكارها، اوراق مرابحه، سلف و جعاله كاربرد بيشترى دارد. البته با توجه به اينكه عمره متشكل از خدمت و كالا است، شمول مرابحه و سلف، بخش خدمات آن نيازمند بررسى فقهى است. اما اوراق جعاله، با توجه به انعطاف پذيرى، و امكان اجراى آن به صورت نقد و نسيه، كاربرد وسيع ترى دارد.

بديهى است اجرايى شدن اين روش ها، به مطالعه بيشترى نيازمند است.

منابع

1. وسائل الشيعه، محمد بن حسن حر عاملى، قم، مؤسسه آل البيت (ع) لاحياء التراث، 14٠9ه. ق.

2. غنيۀ النزوع إلى علمى الأصول و الفروع، حمزۀ بن على بن زهره حلبى، تحقيق ابراهيم بهادرى، قم، اول، مؤسسۀ الامام الصادق (ع) ، 1417ه. ق.

3. تذكرۀ الفقهاء، جمال الدين حسن بن يوسف حلى (علامه حلى) ، قم، مؤسسه آل البيت (ع) لاحياء التراث، 1374ه. ش.

4. مسالك الافهام، زين الدين عاملى (شهيد ثانى) ، 12، قم، اول، مؤسسه معارف اسلامى، 1413ه. ق.

5.

ص: 279

الكافى، محمد بن يعقوب كلينى، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1365ه. ش.

6. شرايع الاسلام، نجم الدين جعفر المحقق الاول، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، الطبعة الثانية، 14٠8ه. ق

7. بررسى فقهى اقتصادى ابزارهاى مشتقه، غلام على معصومى نيا، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، 1387ه. ش.

8. تحريرالوسيله، سيدروح الله الموسوى الخمينى، موسسه مطبوعاتى اسماعيليان، الطبعۀ الرابعۀ، قم، 1368.

9. - - - - - - - - - - -، بى تا، تحرير الوسيله، قم، مؤسسۀ دارالعلم، اول.

10. جواهر الكلام فى شرح شرائع الإسلام، محمدحسن نجفى، بيروت، دارإحياء التراث العربى، هفتم، بى تا.

11. مستدرك الوسائل، ميرزاحسين نورى، بيروت، مؤسسه آل البيت (ع) لاحياء التراث، 14٠9ه. ق.

ص: 280

چالش ها و راهكارهاى تأمين مالى ثبت نام عمره

اشاره

سيد محسن سجادى (1)

چكيده

در اين مقاله، سيستم ثبت نام فعلى و عقود گوناگون مبادله اى و مشاركتى براى تأمين نقدينگى ثبت نام عمره از لحاظ شرعى و قانونى بررسى شد. اين عقود كه در قانون عمليات بانكى بدون ربا تعريف شده است، به جهت قانونى نمى تواند براى تأمين نياز نقدينگى متقاضيان عمره استفاده شود. از جهت شرعى نيز، فقط عقد قرض الحسنه استفاده مى شود كه از جهت قانونى، چون عمره از نيازهاى ضرورى و عمومى نيست، بانك ها مجاز به پرداخت از طريق اين عقد، براى ثبت نام عمره نيستند. بنابراين پيشنهاد مى شود سيستم ثبت نام تغيير كند و تمام مبلغ، زمان مشخص شدن افراد برنده در قرعه كشى پرداخت شود. روش تحقيق در اين مقاله توصيفى و تحليل محتواست.

واژگان كليدى: ثبت نام عمره، كشش، بازار انحصارى، عقود مبادله اى، عقود مشاركتى، جعاله.

مقدمه

حج و عمره از مسائل مهم دينى است كه نزد مسلمان اهميت بسيارى دارد. از لحاظ اقتصادى، كالايى بسيار كم كشش است كه عرضه كننده آن به خصوص در بازار انحصارى، توانايى قيمت گذارى و فرايندهايى را دارد كه درآمد خود را افزايش دهد. در عوض رفاه تقاضا كنندگان را به شدت كاهش مى دهد. به خصوص كه با توجه به محدودبودن عرضه در قيمت هاى موجود، تمام تقاضا كنندگان نمى توانند اين كالاى با ارزش معنوى را به دست آورند. بنابراين براى بسيارى از واسطه ها


1- دانش آموخته كارشناسى ارشد علوم اقتصادى دانشگاه مفيد. .

ص: 281

امكان سوء استفاده در اين بازار به وجود مى آيد.

امروزه آن چه براى ثبت نام عمره در ايران اتفاق مى افتد، باعث تأمين مبالغ هنگفتى از نقدينگى براى بانك ها مى شود؛ به گونه اى كه در مرحله اخير، حدود 6.6 ميليون نفر ثبت نام كردند. در حالى كه ظرفيت اعلام شده 2.2 ميليون نفر براى سه سال آينده است. (1)البته آمارهاى منتشر شده، از تعداد ثبت نام كنندگان عمره، همچنان متناقض است. مديركل روابط عمومى سازمان حج، آمار ثبت نام كنندگان را حدود 5 ميليون نفر اعلام كرد. اندك زمانى بعد، روابط عمومى سازمان، اين آمار را تصحيح و 6 ميليون و 6٠٠ هزار نفر اعلام كرد. همان طور كه همشهرى در گزارش پيشين خود پيش بينى كرده بود، رئيس سازمان حج و زيارت، آمار 6 ميليون و 7٠٠ هزار نفر را اعلام كرد. (2)علاوه بر اين، افرادى كه در قرعه كشى پذيرفته مى شوند نيز، به مرور اعزام شده و پول آن ها تا زمان اعزام، در بانك مى ماند. با توجه به اين درآمد بالا، بانك ها نه فقط از ثبت نام استقبال مى كنند؛ بلكه حاضرند مقدارى از هزينه ثبت نام را دريافت كنند و مابقى را به صورت تسهيلات در اختيار متقاضيان قرار دهند؛ چراكه اين تسهيلات قرار نيست به صورت نقدى به متقاضى واگذار شود و فقط اعتبارى است كه به نام متقاضى در همان بانك ايجاد مى شود. در صورتى كه فرد براى اعزام به عمره پذيرفته شود، اين اعتبار، زمان اعزام در اختيار سازمان حج قرار مى گيرد؛ امّا در صورتى كه در قرعه كشى براى اعزام به عمره پذيرفته نشود، ممكن است براى مبلغ وديعه مقدارى سود پرداخت شود و در عوض مجبور است تسهيلات را همراه با سود آن به بانك باز پرداخت كند.

اين امر مسائل گوناگونى از لحاظ شرعى به وجود مى آورد. از جمله اين كه تسهيلات در قالب كدام عقد بانكى پرداخت مى شود؟ آيا عقود تعريف شده در قانون عمليات بانكى بدون ربا، مى تواند پاسخ گوى نياز به نقدينگى متقاضيان عمره باشد؟ سود پرداختى بر چه مبنايى صورت مى گيرد؟ و. . . .

با توجه به اين مطالب، در اين مقاله برخى عقود مبادله اى و مشاركتى (3)در قانون عمليات بانكى بدون رباى ايران، به خصوص براى تطبيق تسهيلات پرداختى به متقاضيان عمره بررسى مى شود. سپس راه حل جايگزين براى ثبت نام عمره به وسيله سازمان حج پيشنهاد مى شود كه سودهاى بالا به دليل واسطه گرى براى بانك ها، بدون هيچ كار مفيد كاسته شود. همچنين سازمان حج بتواند از نقدينگى حاصل براى


1- به نقل از رئيس سازمان حج و اوقاف و امور خيريه در رسانه ها
2- بانك مركزى جمهورى اسلامى ايران، قانون عمليات بانكى بدون ربا (بهره و آيين نامه ها و دستورالعمل هاى اجرايى) . http: //www. hamshahrio nli. inr/enews -149251. aspx
3- عقود مبادله اى از قبيل فروش اقساطى، اجاره به شرط تمليك، و. . . كه داراى بازدهى ثابت مى باشد و براى افراد ريسك گزير مناسب است. عقود مشاركتى از قبيل مضاربه، مساقات، مزارعه و. . . كه داراى بازدهى متغير است و مى تواند در شرايط گوناگون سود آن تغيير كند. .

ص: 282

تأمين نيازهاى جارى خود بهره ببرد. علاوه بر اين، فقط افرادى كه در قرعه كشى پذيرفته مى شوند، مجبور به پرداخت هزينه هاى سفر عمره باشند.

بررسى شرايط عرضه و تقاضاى عمره در ايران

حج از فروع دين، در كنار نماز و روزه است. بنابراين حج، يكى از كالاهاى مهم معنوى مسلمانان است. بر هر مسلمان مستطيع ( وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً ) (1)يك بار واجب مى شود.

در روايات بسيارى بر به جا آوردن حج و عمره تأكيد شده است (حر العاملى، 1414 ه. ق، ج 11: صص 93 - 108 راوى مى گويد از امام صادق (ع) پرسيدم: چه كسى بيشترين بار گناه را دارد؟ امام (ع) فرمودند: كسى كه در عرفه و مزدلفه وقوف كند و سعى ميان صفا و مروه انجام دهد و طواف اين خانه را انجام دهد و نماز پشت مقام ابراهيم (ع) به جا آورد و با خود بگويد كه خداوند مرا نبخشيده است. (2)علاوه بر اين روايات فراوانى وجود دارد كه در آنها حج و عمره شاخص است و ثواب اعمالى مانند كمك به ديگران، روزه عيد غدير، نماز در مسجد كوفه و. . . را با معيار حج و عمره مى سنجند. (حرالعاملى، 1414ه. ق)

بنابراين؛ هر چند آمار دقيقى از تعداد متقاضيان حج و عمره و عوامل مؤثر بر تقاضاى آن در دست نيست، تابع تقاضاى حج و عمره در ايران را نمى توان تخمين زده و به صورت دقيق از كشش آن بحث كرد؛ اما با توجه به سفارش هاى دينى مى توان گفت: كشش قيمتى تقاضاى (3)حج و عمره بسيار كم كشش است؛ به عبارت ديگر، افراد مسلمان به تغييرات قيمت مسافرت حج و عمره، به آن صورت حساس نيستند و افزايش قيمت آن، تأثير چشم گيرى در كاهش تقاضاى عمره ندارد. هر چند تغييرات قيمتى شديد، ممكن است افراد را به سمت جانشين هاى آن مانند سفر عتبات و حتى حج تمتع متمايل كند.


1- آل عمران: 97.
2- وعنه، عن أبيه، عن أحمد بن محمد بن أبى نصر، عن بعض أصحابنا، عن أبى عبد الله (ع) قال: سأله رجل فى المسجد الحرام: من أعظم الناس وزرا؟ فقال: من يقف بهذين الموقفين: عرفة والمزدلفة، و سعى بين هذين الجبلين، ثم طاف بهذا البيت، و صلى خلف مقام إبراهيم (ع) ، ثم قال فى نفسه و ظن أن الله لم يغفر له، فهو من أعظم الناس وزرا. (حر العاملى، 1414 ه. ق، ج 11، ص 96)
3- كشش قيمتى تقاضا، عبارت است از: درصد تغيير در مقدار تقاضا در ازاى تغيير در قيمت. به عبارتى E \ و اصطلاحاً به كالايى كه كشش آن كمتر از يك باشد، يعنى به ازاى يك واحد افزايش قيمت، مقدار تقاضا كمتر از يك واحد كاهش يابد، كم كشش گفته مى شود. .

ص: 283

از طرف ديگر، به دليل محدود بودن مكانى در عمره و محدوديت زمانى و مكانى در موسم حج، سهميه بندى ميان كشورهاى مسلمان تقسيم مى شود. طبق اعلام رسمى روزنامه عكاظ - كه از قديمى ترين و معتبرترين رسانه هاى عمومى عربستان است -، سال گذشته درآمد عمره، چهار ميليارد ريال سعودى براى دولت بود كه بالغ بر يك ميليارد دلار است. براساس پيش بينى هاى سال جارى، كمى بيش از سه ميليارد دلار مى شود. حج براى دولت درآمد كمترى دارد؛ چون دولت، جايگاهى براى بهره بردارى مادى از حج تدارك نديده است. (نصيرى، بى تا: ص 28)

با نگاه اقتصادى، حج و عمره در ايران با توجه به سهميه اعلامى از سوى عربستان سعودى، از طريق سازمان حج و زيارت عرضه مى شود. بنابراين اگر بتوان منحنى عرضه اى براى عمره تصور كرد، عرضه آن كم كشش خواهد بود؛ اما در بازار رقابت كامل، منحنى تقاضاى بنگاه خط قيمت است و هر جا خط قيمت منحنى MC را قطع كند، مقدار تعادلى عرضه بنگاه مشخص مى شود؛ در حالى كه در انحصار قيمت، روى منحنى تقاضا، با شيب منفى تعيين مى شود و اين منحنى تقاضا، فقط يك نقطه تقاطع با منحنى MC دارد كه انحصارگر در آن عمل نمى كند.

بنابراين وقتى رابطه قيمت با منحنى MC و عرضه قطع شود، ديگر منحنى عرضه موضوع بودن خود را از دست مى دهد؛ زيرا منحنى عرضه نوعى رابطه ميان قيمت و مقدار را بيان مى كند. (شاكرى، 1386: ص 121)

پس تمام افراد متقاضى حج و عمره مجبورند از راهى پيروى كنند كه اين سازمان براى ثبت نام و اعزام، اعلام مى كند؛ به عبارت ديگر استطاعت طريقى افراد تا حدودى به برنامه هاى سازمان حج مربوط است. بنابراين مردم براى ثبت نام در عمره بايستى به بانك هاى عاملى مراجعه كنند كه از سوى سازمان حج اعلام مى شود و با واريز وجه اعلام شده، ثبت نام كنند. از طرفى، چون مردم هيچ نگاه اقتصادى به حج و عمره ندارند، حاضرند به هر صورتى كه اعلام شود، براى رفتن به اين سفر معنوى اقدام كنند. با برنامه كنونى سازمان حج، افراد بسيارى ثبت نام كردند تا از طريق قرعه كشى، عده اى براى اعزام مشخص شوند. در اين ميان، بانك ها كه حداقل سه برابر ظرفيت اعلامى را ثبت نام كردند و تا زمان قرعه كشى، تمام پول را در اختيار دارند، سود هنگفتى از نقدينگى به دست مى اورند. ازاين رو نه فقط هزينه اى براى ثبت نام دريافت نمى كنند، بلكه ممكن است در به دست آوردن امتياز ثبت نام عمره گزاران با يك ديگر رقابت كنند. علاوه بر اين بانك ها براى جلب ثبت نام بيشتر، ممكن است مشوق هايى مانند اعطاى تسهيلات به ثبت نام كنندگان پيشنهاد دهند.

بر اساس شكل شماره 1 اين موارد را مى توان توضيح داد. كه در آن DHaj نشان دهنده تابع تقاضاى حج و عمره است. MR درآمد نهايى و MC هزينه نهايى است. با وجود انحصار، تابع عرضه اى وجود نخواهد داشت و قيمت گذارى براساس برابرى درآمد نهايى با هزينه نهايى و با توجه به تابع تقاضا

ص: 284

صورت مى گيرد. هر چه تابع تقاضا شيب بيشترى داشته باشد و كم كشش تر باشد، قدرت انحصارى عرضه كننده افزايش مى يابد.

><نمايش تصوير

بنابراين چون سازمان حج و زيارت در زمانى كوتاه مدت، براى چند سال ثبت نام مى كند، ممكن است برخى از افرادى كه استطاعت مالى نيز دارند، در آن بازه زمانى، با مشكل كمبود نقدينگى مواجه شوند و مايل به گرفتن تسهيلات براى انجام ثبت نام باشند. در مورد عمره نيز، با اين كه استطاعت مالى براى آن شرط نيست، ازاين رو احتمال تقاضاى تسهيلات براى ثبت نام جدى تر است؛ چون امكان دارد افراد فراوانى - با توجه به سفارشات دينى كه بيش از اين اشاره شد -، بخواهند به عمره مشرف شوند، و چون محدوده زمانى براى ثبت نام بسيار كوتاه است، اگر موفق به ثبت نام نشوند، تا چند سال از رفتن به عمره محروم خواهند شد.

با اين اوضاع كه از طرفى مردم براى ثبت نام نياز به نقدينگى در بازه زمانى خاصى دارند و بانك ها نيز براى به دست آوردن اعتبار و نقدينگى مايل به پرداخت تسهيلات به متقاضيان هستند؛ اين مسئله پيش مى آيد كه در سيتم بانكى كنونى ايران با قانون عمليات بانكى بدون ربا، به وسيله چه عقدى مى توان اين نياز به نقدينگى را تأمين كرد؟

در بخش بعدى، به معرفى برخى عقود مبادله اى و مشاركتى مى پردازيم و آن را از جهت استفاده براى تأمين نقدينگى براى ثبت نام عمره بررسى مى كنيم.

ص: 285

عقود بانكى

در قانون عمليات بانكى بدون ربا مصوب 1363، دوازده عقد تعريف شده است. در اين ميان، قرض الحسنه، عقد مستقل غير انتفاعى است كه با ماهيت بانك سازگار نيست. برخى عقود مشاركتى مانند مزارعه و مساقات، تاكنون بسيار كم استفاده شده اند. برخى عقود مبادله اى، مانند فروش اقساطى و اجاره به شرط تمليك، هر چند براى تأمين مالى مشتريان براى خريد كالاهاى بادوام كاربرد دارد، اما نمى تواند پاسخگوى نياز به نقدينگى مشترى باشد. برخى ديگر مانند سلف، در جهت تأمين نقدينگى مشتريان بوده است؛ امّا در موارد خاصى كه طبق قانون معين شده است استفاده مى شود. البته برخى از محدويت هاى قانونى، ناشى از خاصيت ذاتى اين عقود است؛ براى مثال، عقد سلف در مورد تأمين نقدينگى خدمات آينده استفاده نمى شود؛ زيرا خدمات، از لحاظ شرعى خريد و فروش نمى شود و فقط اجاره داده مى شود. به عبارت ديگر، اين عقود براى در اختيار گزاردن منابع آزاد براى مشترى كاربرد ندارد. برخى مانند خريد دِين هر چند مزيت تأمين منابع آزاد را دارد، ولى از جهت شرعى براى صحت آن، بايستى بانك اطمينان به وجود بدهى پيدا كند. همچنين گاه نياز مشترى به نقدينگى، از جنس بدهى نيست؛ بلكه براى تأمين سرمايه در گردش، خدمات مصرفى مانند عمره و. . . احتياج به نقدينگى دارد. در اين بخش برخى از عقود معرفى مى شود.

عقد قرض الحسنه

بنا برآنچه در ماده 15 آيين نامه قانون عمليات بانكى بدون ربا آمده است، قرض الحسنه، عقدى است كه به موجب آن يكى از دو طرف (قرض دهنده) ، مقدار معينى از مال خود را به طرف ديگر (قرض گيرنده) تمليك مى كند كه قرض گيرنده، مانند آن و يا درصورت امكان نداشتن، قيمت آن را به قرض دهنده رد مى كند. (ماده 15 آيين نامه فصل سوم قانون عمليات بانكى بدون ربا)

اين تعريف و نيز تعريف مندرج در دستورالعمل اجرايى قرض الحسنه اعطايى بانك ها، مشعر بر اينكه «قرض الحسنه اعطايى، عقدى است كه به موجب آن بانك ها (به عنوان قرض دهنده) مبلغ معينى را به قرض، طبق ضوابط مقرر در اين دستورالعمل به اشخاص حقيقى يا حقوقى (به عنوان قرض گيرنده) ، واگذار مى كنند كه در چارچوب ماده 648 ق. م. قرار دارد و مستفاد از آن استقرار رابطه حقوقى داين - مديون و الزام دو طرف به تمامى شرايطى است كه در متن قرار داد ذكر مى شود.

برخى معتقدند برجسته ترين (1)مشخصه نظام بانك دارى بدون ربا، اعطاى قرض الحسنه با الهام از قانون


1- البته در صورتى كه بانك در اقتصاد اسلامى مؤسسه اى انتفاعى باشد، ديگر نمى توان گفت برجسته ترين مشخصه آن عقدى غير انتفاعى (قرض الحسنه) است. چرا كه قرض الحسنه براى كارهاى خير و تبرعى كاربرد دارد. ازاين رو با ماهيت بانك سازگارى ندارد. .

ص: 286

اساسى جمهورى اسلامى ايران مى باشد. ابزارى كه هدف نهايى آن در تأمين نيازهاى ضرورى و عمومى افراد جامعه بدون انتظار و دريافت سود خلاصه مى شود. ابزارى كه فارغ از ديدگاه هاى محض اقتصادى، از كرامت و اعتبار معنوى خاص انسانى و اجتماعى برخوردار است. در واقع اعطاى قرض الحسنه مى تواند براى آن دسته از افراد جامعه قدرت مالى در حد انتظار را ايجاد كند كه بضاعت كافى براى تأمين نيازهاى عمومى و ضرورى خود ندارند. (هدايتى و ديگران، 138٠: صص 10٠ - 11٠)

با توجه به آن چه در مورد اين عقد آمد، مشخص مى شود كه كار بردش براى تأمين نيازهاى اساسى و كمك به افراد بى بضاعت است؛ ولى افرادى كه براى ثبت نام عمره نياز به نقدينگى دارند، هر چند تأمين آن از طريق قرض الحسنه اشكال شرعى ندارد؛ اما از جهت اقتصادى، بانك حاضر به پرداخت تسهيلات مجانى نيست. علاوه بر اين ممكن است بانك ها از لحاظ قانونى نتوانند تسهيلات قرض الحسنه را براى عمره و حج پرداخت كنند؛ زيرا عمره و حج جزء نيازهاى ضرورى و نيز براى افراد بى بضاعت نيست. بنابراين تسهيلات پرداختى بانك ها براى عمره، در قالب عقد قرض الحسنه به متقاضيان ثبت نام عمره اعطا نمى شود.

عقد جعاله

جعاله، در لغت به معناى قرار دادن چيزى براى كسى در ازاى انجام كارى است. در اصطلاح شرعى انشا التزام به انجام كار محلل و مقصود در مقابل عوض همراه با صيغه خاص آن است. (الشيخ الجواهرى، بى تا، ج 35، ص 187) از خصوصيات اين عقد امكان انجام كارهايى است كه تا حدودى در مورد كم و كيف كار جهالت وجود داشته باشد. بنابراين براى انجام كارهايى استفاده مى شود كه همراه با ريسك است. همچنين برخى از فقها (الشيخ الجواهرى، بى تا، ج، ص 189) ، جعاله را از جمله ايقاعات برشمرده اند.

بانك ها مى توانند به منظور ايجاد تسهيلات لازم براى گسترش امور توليدى، بازرگانى و خدماتى، براى عامل يا عند الاقتضاء به عنوان جاعل اقدام به جعاله كنند. در مواردى كه بانك عامل جعاله باشد، در قرارداد جعاله اختيار بانك براى واگذارى قسمتى از عمل معين به غير، به عنوان جعاله ثانوى يا هر عنوان ديگر ايرادى ندارد. (قانون عمليات بانكى بدون ربا)

با اين حال، آيا بانك مى تواند از جعاله براى اعطاى تسهيلات عمره استفاده كند؟ اگر بانك بخواهد در قالب عقد جعاله براى عمره، تسهيلات اعطا كند؛ چند حالت مى توان تصور كرد:

نخست اين كه بانك جاعل باشد و افرادى را انتخاب كند كه به نيابت از طرف بانك، عمره به جا آورند و در ازاى آن جُعل (عوض) را به آنان بپردازد. باطل بودن اين حالت از جهت شرعى مشخص است؛ زيرا بانك شخصيت حقوقى دارد و امكان قصد قربت براى بانك وجود ندارد؛ در حالى كه عمره

ص: 287

عملى عبادى است و درآن جهت ديگرى وجود ندارد كه قابل پرداخت عوض براى بانك باشد. همچنين از لحاظ قانونى، جعاله براى گسترش امور توليدى، بازرگانى و خدماتى است؛ در حالى كه عمره هيچ كدام از اين موارد نمى باشد. بانك بيشتر به عنوان عامل در عقد جعاله شركت مى كند و در موارد محدودى مى تواند به عنوان جاعل باشد.

دوم، فرض مى كنيم كه سازمان حج، فقط ارائه كننده خدمات عمره (عامل) است و با بانك (جاعل) قرارداد جعاله مى بندد كه در قبال يك ميليون تومان، يك خدمت عمره به هر كسى ارائه مى دهد كه بانك معرفى كند. براى مثال، بانك ملى را در نظر بگيريد كه يك ميليارد داده و با سازمان حج قرارداد عامل بودن ارائه خدمات هزار عمره به معرفى شوندگان بانك را مى گيرد. حال، بانك به مردم اعلام مى كند كه حاضر است اين خدمات عمره را نقد به يك ميليون و نسيه به يك ميليون و صدهزار تومان واگذار كند. بنابر اين لازم نيست قرارداد جعاله را به انجام دادن اعمال عمره ببريم كه قابل بودن واگذارى نداشته باشد؛ بلكه روى خدماتى مى بريم كه سازمان ارائه مى كند؛ مانند حمل و نقل، اسكان، تغذيه و. . . . هر چند اين فرض قرارداد جعاله ميان بانك و سازمان حج را درست مى كند، اما با توجه به اينكه هدف تأمين مالى عمره گزاران از طريق قرارداد جعاله است، مشكلى را حل نمى كند؛ بلكه در نهايت عمره گزار يا فيش عمره را نقد تهيه مى كند يا اينكه در قالب فروش اقساطى، خدمات عمره را از بانك خريدارى مى كند؛ البته اين كار در صورتى جايز است كه بگوييم خدمات، خريد و فروش مى شوند. در حالى كه بيشتر فقهاى عظام، عين بودن مبيع را يكى از شرايط صحت بيع مى دانند.

سوم، بانك، در نقش عامل (پيمانكار) باشد. در اين صورت، كسى كه درخواست تسهيلات براى ثبت نام عمره مى كند، جاعل بوده و گويا مى گويد: هركس براى من اين عمره را به جا آورد، فلان مبلغ را به او خواهم داد. بانك نيز كه عامل است، خودِ جاعل را وكيلش در اجراى عقد جعاله قرار مى دهد. اين حالت فقط حيله اى براى فرار از ربا و تسهيلات ربوى است؛ و الاّ اينكه در حقيقت عامل و جاعل يكى باشد، عقلايى نيست.

چهارم، بانك نقش عامل (پيمانكار) داشته باشد. در اين صورت، كسى كه براى ثبت نام عمره درخواست تسهيلات مى كند، جاعل است و گويا مى گويد: هركس براى من اين عمره را به جا آورد، فلان مبلغ را به او خواهم داد. بانك نيز كه عامل است، فرد ديگرى را وكيل خود در اجراى جعاله مى كند كه او نيز مى خواهد به عمره برود؛ به عبارت ديگر هر عمره گزار، براى جاعل ديگر عمره به جا آورد، در حالى كه هر كدام از تسهيلات گيرندگان مى خواهند براى خود عمره به جا آورند. بنابراين بطلان اين حالت نيز از جهت فقهى روشن است.

به همين دليل است كه در نظرخواهى هايى كه از مراجع عظام تقليد صورت گرفته است، بر حرمت

ص: 288

تسهيلات جعاله براى ثبت نام عمره تأكيد كرده اند؛ براى نمونه نظر خواهى كه از آيت الله العظمى صافى صورت گرفته است به شرح زير است:

«اخيراً سازمان حج و زيارت، دور جديد ثبت نام عمره مفرده را شروع كرده است. بعضى از بانك ها مبلغى را براى (تسهيلات جعاله سفر عمره مفرده) به متقاضيان مى دهند و در مقابل پرداخت اقساطى آن، مبلغى براى جعل و كارمزد و. . . مى گيرند. اينك بفرماييد:

1. آيا چنين قراردادى مشروعيت دارد يا خير؟

2. ثبت نام عمره مفرده با گرفتن اين تسهيلات چگونه است؟

پاسخ: اين گونه قرارداد جعاله، وجه شرعى ندارد و در واقع، قرض به شرط زياده مى باشد كه ربا و حرام است و ثبت نام سفر عمرۀ مفرده با پول ربوى جايز نيست.» (1)

عقد مضاربه

مضاربه، قراردادى است كه به موجب آن يكى از دو طرف (مالك) عهده دار تأمين سرمايه (نقدى) مى شود. با توجه به اين كه طرف ديگر (عامل) ، با آن تجارت كرده و در سود حاصله شريك باشند. (آيين نامه قانون عمليات بانكى بدون ربا، ماده. . .) .

طبق تعريف مضاربه، روشن است كه تسهيلات عمره در قالب عقد مضاربه پرداخت نمى شود؛ زيرا اول اينكه عمره كارى بازرگانى نيست و سود مادى مستقل ندارد كه عمره گزار يا عامل پس از انجام عمره، اصل سرمايه بانك و سود حاصل را كه سود تجارت است به بانك باز پرداخت كند.

در اين جا دو عقد مشاركتى آمده و مشخص است كه با عقد مزارعه و مساقات و بقيه عقود مشاركتى نيز، امكان دريافت تسهيلات براى ثبت نام عمره وجود ندارد. در قسمت بعدى، برخى عقود مبادله اى معرفى شده وامكان پرداخت تسهيلات براى ثبت نام عمره در قالب اين عقود بررسى خواهد شد.

عقد فروش اقساطى

فروش اقساطى از عقود مبادله اى است كه بر مبناى بيع نسيه قرار دارد و در آن كالاى كنونى در مقابل ثمن آينده فروخته مى شود. (الانصارى، 1420 ه. ق. ، ج6: ص199)

مطابق دستورالعمل هاى اجرايى قانون عمليات بانكى بدون ربا، بانك ها مى توانند منابع خود را به فروش اقساطى مسكن، مواد اوليه، لوازم يدكى و ابزار كار وسايل توليد، ماشين آلات و تأسيسات تخصيص دهند. ماده يك دستورالعمل اجرايى فروش اقساطى بيان مى دارد: مقصود از فروش اقساطى


1- ابزارهاى مشتقه بررسى فقهى و اقتصادى، غلام على معصومى نيا، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامى، 1389. http: //www. ghatreh. com/news8324844/. html. .

ص: 289

عبارت است از واگذارى عين به بهاى معلوم به غير، به ترتيبى كه تمام يا قسمتى از بهاى مزبور به اقساط مساوى و يا غير مساوى در سررسيد يا سررسيدهاى معين دريافت شود. (بانك مركزى جمهورى اسلامى ايران، ص59) مطابق اين دستورالعمل، بانك ها مى توانند به منظور ايجاد تسهيلات لازم جهت گسترش امر مسكن، واحدهاى مسكونى ارزان قيمت را فقط بنا به درخواست كتبى و تعهد متقاضيان مبنى بر خريد اين گونه واحدها به صورت اقساطى به آنان به فروش برسانند. اين واحد به طور مستقيم يا از طريق اعطاى هر كدام از انواع تسهيلات بانكى به وسيله آنها احداث شده است. به همين صورت بانك ها مى توانند مواد اوليه و لوازم يدكى و ابزار كار مصرفى و همچنين وسايل توليد، ماشين آلات و تأسيساتى خريدارى كنند كه عمر مفيد آنها بيش از يك سال باشد و به صورت اقساطى به متقاضيان اين گونه كالا به فروش برسانند.

عقد سلف

دو عبارت سلم و سلف معناى مشترك دارند، كه عبارت است از فروش كالاى موصوف در ذمه براى تحويل در آينده در مقابل شىء حاضر. فقهاء نيز عباراتى نزديك به همين مضمون آورده اند و جواز اين بيع اجماعى است. (العلامۀ الحلى، 1420ه. ق. ، ج11، ص258)

منظور از معامله سلف، پيش خريد نقدى محصولات توليدى به قيمت معين مى باشد. (باتوجه به ضوابط شرعى) . (بانك مركزى جمهورى اسلامى ايران، ماده 4٠)

بانك ها مى توانند به منظور ايجاد تسهيلات لازم، جهت تأمين سرمايه در گردش واحدهاى توليدى، اعم از اينكه مالكيت اين واحدها متعلق به شخص حقيقى و يا حقوقى باشد، منحصراً بنا به درخواست اين گونه واحدها، مبادرت به پيش خريد محصولات توليدى آنها كنند. ( بانك مركزى جمهورى اسلامى ايران، ماده 41)

اجاره به شرط تمليك

اجاره به شرط تمليك، عقد اجاره اى است كه در آن شرط شود مستأجر در پايان مدت اجاره، در صورت عمل به شرايط قرارداد، عين مستأجره را مالك شود. معلوم است كه اجاره به شرط تمليك، از سه عقدِ خريد، اجاره و واگذارى يا فروش تشكيل مى شود. (هدايتى، و ديگران، پيشين، ص193) به عبارت ديگر اجاره به شرط تمليك شامل دو عقد بيع و يك عقد اجاره است.

با توجه به آن چه كه در تعريف فروش اقساطى و اجاره به شرط تمليك آمد، مشخص است كه اين عقود براى اعطاى تسهيلات عمره هيچ كاربردى ندارد. عقد سلف نيز، هر چند براى تأمين نقدينگى استفاده مى شود، اما در عمره قرار نيست كالا يا خدمتى براى آينده فروخته شود تا از عقد سلف، براى تأمين نقدينگى متقاضيان ثبت نام عمره استفاده شود.

ص: 290

خريد دِين

مراد از دِين، هر مالى است كه در ذمه شخص به اسبابى اعم از قرض، خريد و فروش، اتلاف، غصب و. . . ثابت شده است. بنابراين در قرض، قرض گيرنده مديون و در سلف، مبيع دينى است كه در ذمه فروشنده قرار گرفته و در معامله نسيه، ثمن دينى است كه در ذمه خريدار قرار گرفته است. در مواردى كه انسان ضامن چيزى مى شود نيز، آن مورد در ذمه شخص ضامن قرار گرفته است. (معصومى نيا، 1389: صص95 - 96)

يكى از مباحث مهم صدق عنوان «بيع» بر معامله روى دين است. زيرا بيشتر فقها (1)عين بودن مبيع را شرط صحت بيع مى دانند. دليل ايشان بر اين امر، تبادل عرفى و صحت سلب از تمليك منفعت و تبادر است (2)؛ يعنى عرف، مفهوم بيع را در مورد تمليك اعيان به كار مى برد. استعمال بيع در تمليك اعيان حقيقت است و در غير آن مجاز است. البته برخى (الخمينى، 1421ه. ق. ، ج1: ص 32) مال بودن را در مبيع كافى مى دانند كه در اين صورت عنوان «مال» بر دين صادق است. براساس اعتبار عين بودن مبيع، چون عين يا خارجى و فيزيكى است و يا كلى كه در ذمه فرد قرار مى گيرد، دين هم از امور اعتبارى است كه در ذمه قرار مى گيرد و ازاين رو آن را ملك، مملوك مى دانند. پس عقلا، آن چه را طلبكار در ذمه بدهكار دارد، ملك او دانسته و قابل نقل و انتقال و خريد و فروش مى دانند.

محل نزاع فقهى در مورد بيع دين، چگونگى وقوع آن است. بيع دين صورت هاى فراوانى دارد كه مهم ترين آن ها عبارتند از: بيع دين حال (سررسيد شده) به بدهكار، بيع دين حال به غير بدهكار و بيع دين مؤجل (كه سررسيد آن فرا نرسيده است) . قسم اول آن از نظر همه فقها جايز است، ( النجفى الجواهرى، بى تا، ج24: ص 344) و فروش دين سررسيد شده به غير بدهكار را نيز همه به غير از ابن ادريس (3)جايز مى دانند؛ اما فروش دين، قبل از سررسيد را برخى به طور مطلق (يعنى تفاوتى ميان بدهكار و غير بدهكار قائل نشده اند.) جايز نمى دانند. (النجفى الجواهرى، پيشين، صص 348 - 344) در برابر اين نظر، عده بى شمارى (الحسينى العاملى، بى تا، ج5، ص 21) قائل به جواز بيع دين مؤجل، مانند بيع دين حال هستند و معتقدند كه دين مؤجل، حق مالى است و بيع آن جايز است؛ بنابراين خريد دين از جهت فقه اماميه، پذيرفته مشهور فقهاست.


1- «لاخلاف و لا اشكال فى اعتبار كون المبيع عيناً و لذا اشتهر بينهم انه لنقل الأعيان كإشتهار كون الإجارة لنقل المنافع» محمد حسن النجفى الجواهرى، جواهر الكلام، (تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1368) ، ج22، ص 208.
2- تبادر و صحت سلب از علائم شناخت حقيقت از مجاز در كتب اصولى معرفى شده است.
3- ابن ادريس الحلّى، محمد بن منصور بن احمد، السرائر الحاوى لتحرير الفتاوى، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1410 ه ق، ج2، ص 38. .

ص: 291

خريد دِين از لحاظ قانونى، در عقود مصوب مجلس شوراى اسلامى وجود نداشت؛ ولى شوراى نگهبان به صورت موقت، اجازه داد اين عقد را انجام دهند. بنا به تعريف اسناد تجارى، به آن دسته از اسناد و اوراق بهادار اطلاق مى شود كه مفاد آن حاكى از بدهى معاملات تجارى باشد. بانك ها به منظور ايجاد تسهيلات لازم جهت واحدهاى توليدى، بازرگانى و خدماتى، مى توانند اسناد و اوراق تجارى متعلق به اين قبيل واحدها را طبق ضوابط اين آيين نامه تنزيل كنند. اين امر در صورتى به وسيله بانك ها مجاز است كه سررسيد آنها بيش از يك سال نباشد و جنبه صورى (غير واقعى) نداشته باشد. (هدايتى و ديگران، پيشين، ص 245) در ماده 98 قانون برنامه پنجم كه به تصويب شوراى نگهبان نيز رسيد، بيع دِين، كنار عقد استصناع و مرابحه، به مجموعه عقود بانكى اضافه شد.

از تعريف فوق مشخص است كه خريد دِين به صورت ابزار بدهى به گونه اى است كه معامله اولى بايستى خارج از بانك صورت گيرد و شخص متقاضى تسهيلات، پيش تر طلبكار باشد. سپس با فروش اسناد حاكى از طلب خود به بانك، اقدام به تأمين نقدينگى خود كند؛ بنابراين خريد دين معامله اى است كه بايستى يك طرف آن، يعنى تعهدات مدت دار اوليه خارج از بانك انجام شود؛ ازاين رو پاسخگوى تقاضاى افرادى نيست كه بدهى آنان به صورت اوراق بهادار يا ناشى از نياز به نقدينگى براى تأمين حقوق و يا براى تأمين كالا يا خدمات مصرفى مانند عمره است.

راهكار پيشنهادى براى ثبت نام عمره

پس از بررسى عقود مبادله اى و مشاركتى در قانون عمليات بانكى بدون ربا مشخص شد كه هيچ كدام از عقود موجود، براى تأمين نقدينگى ثبت نام عمره استفاده نمى شوند. از لحاظ شرعى نيز، فقط عقد قرض الحسنه است كه براى ثبت نام عمره استفاده مى شوند؛ اما اين عقد نيز براى نيازهاى ضرورى و عمومى به طور قانونى در مجموعه عقود بانكى گنجانده شده است و اثبات ضرورى بودن عمره، به راحتى امكان پذير نيست.

از طرفى روش فعلى و مدت كوتاه ثبت نام عمره و حج، براى متقاضيان تشرف به سرزمين وحى، راهى جز تأمين نقدينگى با استفاده از تسهيلات بانكى نمى گذارد. چه بسا براى انجام امرى مستحب، گرفتار ربا يا عقود باطل شوند.

بنابراين سازمان حج، مى تواند روش ثبت نام عمره را تغيير دهد. براى مثال، اين سازمان مى تواند براى سهميه بندى محدود بودن اعزام خود، ابتدا پيش ثبت نامى انجام دهد و از متقاضيان درخواست كند كه در سايت سازمان حج نام نويسى كنند و هزينه هاى اوليه از قبيل قرعه كشى، سايت اينترنتى، و. . . را بپردازند. سپس با مشخص شدن افراد، آن ها را به كاروان هاى مربوط به اعزام معرفى كنند و نزديك به زمان اعزام، هزينه كامل از عمره گزار دريافت شود.

ص: 292

با اين روش، نخست جلوى سودهاى كلان بانك ها گرفته مى شود و بانك ها به جاى برنامه ريزى براى سرمايه گذارى سود بيشتر، از كارهاى جانبى به سمت برنامه ريزى از طريق سرمايه گذارى در كارهاى توليدى و خدماتى مى روند. دوم، رفاه متقاضيان عمره افزايش مى يابد و ديگر مجبور نيستند در مدتى كوتاه، كل مبلغ لازم براى اعزام به عمره را فراهم كنند. همچنين سازمان براى جلوگيرى از ضرر ناشى از ثبت نام هايى كه در موعد مقرر حاضر به اعزام نيستند، ظرفيت هاى مازاد معرفى كرده و بلافاصله جايگزين كند.

نكته پيشنهادى ديگر اين است كه سازمان حج و زيارت، در راستاى خصوصى سازى و افزايش رفاه عمره گزاران، كارهاى تصدى گرى خود را به بخش خصوصى واگذار كند و با نظارت قوى و مستمر، باعث افزايش رفاه مردم شود؛ زيرا با تأسيس شركت هاى گوناگون اعزام به عمره، هر كدام با ديگرى در جهت كاهش قيمت و افزايش كيفيت خدمات با ديگرى رقابت مى كنند. در اين صورت متقاضيان براساس تفاوت در خدمات حمل و نقل، اسكان، خوراك و. . . ، قيمت هاى گوناگونى را براى اعزام به عمره مى پردازند.

علاوه بر اين، با از ميان رفتن بازار انحصارى ثبت نام و اعزام به عمره، بازار سياه آن تا حدودى تعديل مى شود؛ زيرا هر چند بازار سياه، ناشى از محدود بودن عرضه است، اما با تنوع عرضه، افرادى كه با توجه به زمان كوتاه ثبت نام، نام نويسى كرده تا در زمان نبود عرضه ى دولتى، كالاى خود را با قيمت بسيار بالاتر عرضه كنند، با ريسك بيشترى براى نبود متقاضى خريد امتياز عمره مواجه خواهند شد.

نتيجه گيرى و پيشنهادها

از آن چه در اين مقاله آمد نتايج زير به دست آمد:

1. شرايط كنونى ثبت نام عمره، موجب به وجود آمدن بازار انحصارى مى شود كه رفاه متقاضيان عمره را به شدت كاهش مى دهد.

2. عقود بانكى معرفى شده در قانون عمليات بانكى بدون ربا، قابليت تأمين نقدينگى براى ثبت نام عمره را ندارد.

3. از لحاظ شرعى، فقط عقد قرض الحسنه براى تأمين نقدينگى مورد نياز عمره استفاده مى شود، اما از جهت بانكى، نمى توان از عقد قرض الحسنه براى اين كار استفاده كرد.

بنابراين براى بهبود وضعيت ثبت نام متقاضيان عمره و كاهش عقود ربوى يا باطل، پيشنهادهاى زير مطرح مى شود:

1. سيستم ثبت نام عمره تغيير كرده، و متقاضيان ابتدا فقط براساس هزينه هاى اوليه در سايت سازمان ثبت نام نموده، سپس برنده شدگان در هنگام نوبت سفر به عمره هزينه كامل را بپردازند.

ص: 293

2. سازمان حج و زيارت مى تواند در راستاى خصوصى سازى و كاهش حجم دولت، كارهاى تصدى گرى مربوط به حج و عمره را به شركت هاى خصوصى واگذار نمايد.

منابع

1. «السرائر الحاوى لتحرير الفتاوى» ، ابن ادريس الحلّى، محمد بن منصور بن احمد، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، 1410 ه ق، ج2.

2. كتاب المكاسب، مرتضى الأنصارى، المؤتمر العالمى بمناسبۀ الذكرى المئويۀ الثانيۀ لميلاد الشيخ الأنصارى، 1420، قم.

3. وسائل الشيعۀ، محمد بن الحسن الحر العاملى، قم، مؤسسۀ آل البيت: ، لإحياء التراث، ج11، 1414ه-. ق.

4. «مفتاح الكرامۀ فى شرح قواعد العلامه» ، سيد محمد جواد الحسينى العاملى، بيروت، دار احياء التراث العربى، بى تا، ج5.

5. «اقتصاد خرد 2» ، عباس شاكرى، نشر نى، 1386، تهران.

6. «تذكرۀ الفقهاء» ، حسن بن يوسف العلامۀ الحلى، مؤسسۀ آل البيت: ، لإحياء التراث، 1420، قم.

7. «تحليل اقتصادى نظريه و كاربرد» ، چارلز موريس و اون فليپس، ج 2، حسن سبحانى، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، تهران، 138٠.

8. «كتاب البيع» ، سيد روح الله الموسوى الخمينى، قم، مؤسسۀ تنظيم و نشر آثار الامام الخمينى، 1421ق، ج1.

9. «بانكدارى اسلامى» ، سيد عباس موسويان، پژوهشكده پولى و بانكى، 1385، تهران.

10. «جواهر الكلام» ، محمد حسن النجفى الجواهرى، دار إحياء التراث العربي، چاپ هفتم، بيروت.

11. «آشنايى با عربستان» ، عبدالله نصيرى، بى تا، بى نا، نرم افزار حج، موسسه نرم افزارى نور، قم.

12. «عمليات بانكى داخلى» -2» ، سيد على اصغر هدايتى، على اصغر سفرى، حسن كلهر، محمود بهمنى، تهران، مؤسسه عالى بانكدارى،138٠.

13. «عروۀ الوثقى» ، سيد محمد كاظم اليزدى الطباطبايى، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، چاپ اول، قم.

1. http: // www. ghatreh. com/ news8324844/. html

2. http: //www. hamshahr ionli. inr/enews

- 149251. aspx

ص: 294

پژوهشى فقهى در تأثير هزينه سوغات و وليمه حج در استطاعت

اشاره

ابراهيم صالحى حاجى آبادى (1)

مجيد رضايى دوانى (2)

چكيده

سوغات و وليمۀ حج و نيز نوع و ميزان آنها، ممكن است در استطاعت حج نقش ايفاء كند. موضوعات و مسائل مستحدثه اى كه پيرامون اين دو مسئله طرح شده، قابل بررسى بوده و از اهميت ويژه اى برخوردار است. در اين زمينه روايتى كه گوياى ابعاد مسئله باشد، وجود ندارد و تنها در چند روايت اصل سوغات و وليمه امرى مستحب قلمداد شده است. اما با تكيه بر عرف و لوازمى كه در شرايط خاص و زمانهاى مختلف ايجاد مى كند، تاثير هزينه سوغات و وليمه در استطاعت قابل تاييد فقهى است. مقاله حاضر در پى بيان ديدگاه فقهاء و مفسرين فريقين بوده و با تكيه بر عرف متشرعه، حكم آن را تحليل مى كند.

كليد واژه ها: حج، سوغات، وليمه، استطاعت

مقدمه

اشاره

زيارت بيت الله الحرام مهم ترين اجتماع سياسى، اجتماعى، فرهنگى و اقتصادى اسلام است. عملى كه در طول سال به صورت عمره رايج بوده و در ماه ذى الحجه براى افرادى كه مستطيع هستند، در طول عمر يك مرتبه واجب مى گردد. در ميان كتب روايى و فقهى مباحثى پيرامون تبيين معناى استطاعت مطرح شده و در صورتى فرد مستطيع مى شود كه داراى شرايطى باشد. از جمله مباحثى كه در دربارۀ استطاعت طرح شده آن است كه آيا وليمه دادن و سوغاتى آوردن حاجى نيز از شرايط


1- فارغ التحصيل دانشگاه مفيد، قم دانشگاه مفيد، گروه معارف قرآن.
2- عضو هيات علمى دانشگاه مفيد و مدير مركز مطالعات قرآن.

ص: 295

استطاعت هست يا خير؟ ! اين دو موضوع در روايات به صورت كلى مطرح شده و چند روايت در مورد آنها وارد شده كه در اين مقاله به بررسى آنها مى پردازيم. اهميت اين بحث از آن جهت است كه برخى افراد به علت نداشتن هزينه سوغات و وليمه از رفتن به حج استنكاف مى ورزند و يا در رفتن تاخير مى كنند و برداشتى عمومى آن است كه استطاعت منوط به داشتن هزينه وليمه و هديه است. اگر خريد سوغات امرى واجب تلقى شود بايد آثار اقتصادى آن را پذيرفت و به سادگى نمى توان زائر را از خريد هدايا به علت خروج ارز و تراز منفى بازرگانى منع كرد؛ ولى اگر اثبات شود كه هزينه هاى مذكور در استطاعت دخيل نيست و خريد هدايا واجب نيست و از امور مستحب به شمار مى آيد و در منطقۀ الفراغ قرار دارد، مى توان با حكم حكومتى آن را منع كرد. پرسش اصلى مقاله اين است كه آيا هزينه وليمه و هديه در استطاعت نقش دارد يا خير؟ فرض مى كنيم كه شرط تحقق استطاعت، علاوه بر داشتن مخارج رفت و برگشت و ديگر هزينه هاى حج، اين است كه شخص در صورت مراجعت به وطن، هزينه سوغات و مخارج پذيرايى را به صورت متعارف و مطابق با شان و آبرويش داشته باشد. براى سامان دادن بحث با استفاده از روش فقهى اجتهادى مرسوم، ادله را مورد بررسى قرار مى دهيم و حكم فقهى را استنباط مى كنيم. براى رسيدن به حكم فقهى بايد استطاعت با استفاده از ادله تعريف و سپس حكم وليمه و هدايا و سوغات بيان شود.

الف) استطاعت

يكى از مسائل مهم دربارۀ حج بحث استطاعت است. استطاعت از ماده طوع، (1)به معناى قدرت داشتن بر انجام كارى است. (2)اين واژه اخص از قدرت مى باشد، زيرا هر مستطيعى قادر است، اما هر قادرى مستطيع نيست. استطاعت نامى است كه براى معانى چون، اراده بر انجام فعل، عدم مانع براى انجام فعل و مقدماتى كه فعل بر آن مترتب مى شود، وضع شده است. (3)بنابراين استطاعت به معناى قدرت بر انجام عملى است، البته به شرط وجود شرايطى چون صحت بدن، ارتفاع موانع و وجود زاد و راحله [به اندازه كافى براى اياب و ذهاب و خرج عائله]. (4)همان گونه كه بيان شده است: استطاعت دارى اقسامى است از جمله استطاعت عقليه، شرعيه، جسمى، مالى و. . . (5)در اين بحث استطاعت مالى كه شامل سوغات و وليمه نيز مى گردد، مد نظر است.


1- العين، ج2، ص210؛
2- لسان العرب، ج8، ص242؛
3- الفروق اللغوية، ص47؛
4- الناصريات، ص3٠3؛
5- ر. ك مستند الشيعة، ج11، ص25؛ الموسوعة الفقهية الميسرة، ج2، ص328. .

ص: 296

استطاعت، از نظر عرف، شرع و لغت به معناى «راحتى امر و ارتفاع مشقت بوده» و صرف قدرت باعث تحقق آن نمى گردد. هنگامى كه شخصى گويد: «لا أستطيع شرب هذا الدواء» نمى توانم اين دارو را بنوشم؛ گوياى آن است كه نوشيدن اين دارو براى من بسيار سخت است. بنابراين كسى كه سفر به مكه برايش مشقت فراوان دارد، يا نفقۀ عيال را در مدت ايام حج ندارد، اين فرد مستطيع نيست. (1)در بيان معناى استطاعت اختلاف نظر وجود دارد، برخى مراد از آن را زاد و راحله دانسته اند (2)و بعضى ديگر معتقدند: فرد اگر به هر طريق خود را به مكه برساند، مستطيع مى گردد؛ اما آن چه از اهل بيت (ع) نقل شده اين است: مستطيع به فردى اطلاق مى گردد كه داراى زاد و راحله و نفقه خانواده بوده و مبلغى نيز براى هنگام بازگشت داشته باشد تا امور او را كفايت كند. (3)بنابراين مراد از استطاعت همان زاد و راحله است، يعنى فرد از لحاظ مالى قدرت داشته باشد، مخارج رفت و برگشت حج را پرداخت نمايد و اطلاق لفظ «استطاع» در آيه ( مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً . . .) (4)شامل زاد و راحله، قدرت جسمانى و تمكن انفاق بر خود و عائله اش بعد بازگشت از مكه نيز مى شود. (5)

در ميان اهل سنت نيز در بيان معناى استطاعت اختلاف است. برخى رسيدن به بيت الله، بدون مشقت و همراه با امنيت بر نفس و مال و قدرت بر انجام فرائض و ترك محرمات را استطاعت مى دانند. (6)مالكى ها معتقدند: استطاعت فقط با وجود قوه جسمانى محقق مى شود و كسى كه فاقد قدرت جسمانى است، اما زاد و راحله دارد، مستطيع نيست. (7)در مقابل شافعى ها معتقدند: استطاعت تنها زاد و راحله را در بر مى گيرد، اما قوه جسمانى شرط نيست. (8)از ظاهر كلام مالك برمى آيد راحله شرط استطاعت نيست و در توجيه مراد از «زاد و راحله» مى گويد: مراد امكان رسيدن به مكه، بدون مشقت و ترس بر مال و جان است. مردى زاد و راحله دارد، اما توان رفتن ندارد. در مقابل فردى قدرت پياده رفتن دارد، بنابراين از اولى حج ساقط و بر دومى واجب مى شود. (9)بنابراين از نظر مالك راحله در وجوب حج معتبر نيست اما راجع به «زاد» ، قدرت و حصول آن را شرط نمى داند بلكه اگر فرد صنعتى دارد كه با آن


1- الناصريات، صص3٠4 و 3٠5؛ رياض المسائل، ج6، ص58.
2- الناصريات، ص3٠3.
3- ر. ك ينابيع الموده، ج7، ص133؛ مجمع البيان، ج2، ص35٠.
4- آل عمران/97.
5- مختلف الشيعه، ج4، ص5؛ ر. ك الأمثل، ج2، ص6٠9.
6- مواهب الجليل، ج3، ص478.
7- الاحكام، ابن حزم، ج7، ص918.
8- الاحكام، ابن حزم، ج7، ص918.
9- مواهب الجليل، ج3، ص448. .

ص: 297

در طى طريق مى تواند حوائج خودش را بر طرف نمايد، حج بر او واجب مى گردد. (1)در قرآن كريم واژۀ استطاعت يك مرتبه در آيات مربوط به حج استعمال شده كه مى فرمايد: ( وَ لِلَّهِ عَلَي النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً. . .) (2)«. . . و حجّ بيت الله الحرام براى خدا بر عهده مردمى است كه بتوانند راهى به آن بيابند. . .» .

علماء اهل سنت تفسيرهاى متفاوتى از «سبيل» ارائه كرده اند. اصل «سبيل» به معناى وصول [به مكه] است و به همين علت لفظ «سبيل» به «طريق» نيز اطلاق مى گردد. (3)بنابراين استطاعت سبيل همان امكان وصول به مقصد است. (4)«سبيل» در راه دور، نيازمند زاد و راحله مى باشد، بر خلاف «سبيل نزديك» كه نياز به زاد و راحله ندارد. به همين علت عده اى سبيل را به معناى قدرت و تحمل طى طريق تفسير كرده اند. (5)شافعى معتقد است: «مراد از استطاعت در كتاب و سنت و اجماع آن است كه مرد داراى زاد و راحله باشد تا او را در رفت و برگشت يارى نمايد. (6)در نگاه عكرمه، سبيل به معناى صحت بدن است. (7)در روايتى كه از رسول اكرم (ص) نقل شده: مراد از سبيل همان زاد و راحله است. (8)

در كتب فريقين نيز رواياتى در بيان تعريف استطاعت بيان شده است. برخى اهل سنت از جابر بن عبدالله نقل كرده اند: «وقتى آيۀ فوق نازل شد، مردى بلند شد و سؤال كرد: يا رسول الله مراد از «سبيل» چيست؟ آن حضرت پاسخ دادند: منظور از استطاعت زاد و راحله است» . (9)لازم به ذكر است همين روايت را انس نقل كرده و سند آن به شرط شيخين صحيح است. (10)در روايت ديگرى وارد شده: مراد از «سبيل به بيت» همان زاد و راحله هست. (11)نقل شده: مردى از رسول الله سوال كرد: چه چيزى باعث وجوب حج مى گردد؟ در پاسخ فرمودند: زاد و راحله! (12)اين روايت از جهت سند، حسن است؛ (13)


1- الناصريات، ص3٠4.
2- آل عمران: 97.
3- معانى القرآن نحاس، ج1، ص447.
4- احكام القرآن، جصاص، ج2، ص3٠.
5- التحرير و التنوير، ج3، ص168؛ ر. ك الجامع لاحكام القرآن، ج4، ص15٠-152؛ معانى القرآن، نحاس، ج1، ص448.
6- احكام القرآن، شافعى، ج1، ص112.
7- تفسير ابن ابى حاتم، ج3، ص714.
8- تفسير القرآن صنعانى، ج1، ص127.
9- سنن الدار قطنى، ج2، ص193.
10- المستدرك حاكم، ج1، ص442؛ نصب الراية، ج3، ص79.
11- معرفة السنن و الاآثار، بيهقى، ج3، ص476؛ سنن الدار قطنى، ج2، ص193.
12- سنن ابن ماجه، ج2، ص967؛ سنن الترمذى، ج2، ص154؛ سنن الدار قطنى، ج2، ص193.
13- سنن الترمذى، ج2، ص154؛ العهود المحمدية، ص220. .

ص: 298

هر چند برخى ديگر آن را «جدا ضعيف» مى دانند. (1)كه قوت و ضعف يك روايت به مبناى رجالى افراد باز مى گردد. به هر حال از مجموع اين دسته از روايات اهل سنت، مى توان تواتر اجمالى بدست آورد كه مراد از سبيل، همان زاد و راحله است.

اما در كتب روايى شيعه معناى فوق بيشتر بسط داده شده است. به عنوان نمونه چند روايت را ذكر مى كنيم:

(2). مردى از امام صادق (ع) درباره ( مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً ) سوال كرد؟ (3)ايشان فرمودند: مردم چه مى گويند؟ آن شخص گفت: مراد زاد و راحله مى باشد! امام صادق (ع) فرمود: از پدرم ابوجعفر همين مسئله سوال شد، وى پاسخ دادند: [اگر مراد زاد و راحله باشد] مردم در اين صورت هلاك شده اند! اگر چنين بود كه هر كسى كه داراى زاد باشد و به اندازه قوت عيال خود راحله داشته باشد، و بدين وسيله از مردم بى نياز گردد، . . . از آن حضرت سوال شد مراد از «سبيل» چيست؟ فرمودند: مراد سعه و گسترش در مال است، به گونه اى كه با مقدارى از اين مال حج بجاى آورد و مقدارى را براى مخارج عيال خود باقى بگذارد، آيا خداوند زكات را واجب نكرد، و آن را تنها بر كسانى واجب نمود كه دويست درهم دارايى داشته باشند» .

روايت از جهت سند موثقه و قابل استناد بوده، (4)و از جهت دلالت تصريح دارد حاجى بايد افزون بر مخارج رفت و برگشت خود، مالى نيز داشته باشد تا مخارج اهل و عيال خود را پرداخت نمايد. بنابراين فردى كه هزينۀ رفت و برگشت را دارد، اما نفقه عيال خود را در اين مدت حج ندارد، مستطيع نيست. پس لازم است فرد افزون بر مايحتاج سفر مكه از زاد و راحله، نفقه خانواده اش را در مدتى كه در حال رفت و برگشت است، را نيز دارا باشد. (5)

از حضرت رسول (ص) نقل شده: «كفى بالمرءِ إثما أن يضيع من يقوت» . (6)«همين گناه براى [عذاب و گرفتارى] مرد كفايت مى كند كه قوت عيال خود را ضايع نمايد» ؛ زيرا نفقه متعلق به حقوق انسانهاست كه تاكيد فروانى در پرداخت آن شده است. (7)بنابراين ظاهرا نفقه اهل و عيال جزء مخارج حج بوده و كسى كه اين نفقه را دارا نيست، مستطيع نمى شود.


1- ضعيف سنن الترمذى، ص93.
2- ضعيف سنن الترمذى، ص93.
3- الكافى، ج4، ص267؛ من لا يحضره الفقيه، ج2، ص418 و419؛ فقه القرآن، قطب راوندى، ج1، ص264-265.
4- كتاب الحج، ج3، ص49.
5- تذكرة الفقهاء، ج7، ص55.
6- مسند احمد، ج2، ص16٠؛ سنن ابى داود، ج1، ص381؛ صحيح ابن حبان، ج10، ص52؛ مستدرك وسائل الشيعة، ج13، ص58.
7- تذكرة الفقهاء، ج7، ص56. .

ص: 299

2. محمد بن يحيى گويد: من نزد امام صادق (ع) بودم كه حفص كناسى از آن حضرت راجع به آيۀ فوق ( مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً ) سوال كرد؟ امام فرمودند: كسى كه از حيث بدن صحيح باشد. . . و داراى زاد و راحله نيز باشد، اين فرد مستطيع مى باشد» . در اين روايت افزون بر زاد و راحله، صحت بدن نيز شرط شده است. (1)شيخ صدوق همين روايت را از ابن ابى عمير از هشام بن حكم نقل كرده است. (2)

3. امام رضا (ع) در نامه اى كه به مأمون دربارۀ حق و شرايع دين نوشت، بيان نمود: «. . . خداوند حج خانه را بر هر كسى كه مستطيع است، واجب گرداند و مراد از «سبيل» زاد و راحله با صحت بدن مى باشد» . (3)4. عن الأعمش، عن جعفر بن محمد. . . و حج البيت واجب لمن استطاع إليه سبيلا و هو الزاد و الراحلۀ مع صحۀ البدن وأن يكون للانسان ما يخلفه على عياله وما يرجع إليه بعد حجه. . . (4)قسمت پايانى اين روايت «ما يرجع اليه بعد حجه» به صراحت بيان مى دارد، فرد حاجى بايد افزون بر مخارج رفت و برگشت و مخارج عيال، مالى داشته باشد، تا بعد از بازگشت، امورش اصلاح گردد.

با توجه به آن چه بيان شد، استطاعت مالى افزون بر آنكه مخارج زاد و راحله و عيال را در بر مى گيرد، بايد حاجى، مبالغ بيشترى داشته باشد تا هنگام بازگشت دچار تنگ دستى و سختى نشود تا مجبور شود براى گذران مخارج، از ديگر افراد قرض كند.

ب) حكم فقهى وليمه
اشاره

معناى وليمه : وليمه از مادۀ «ولم» به معناى جمع كردن مى باشد. (5)همانگونه كه اصل معناى «وليمه» به معناى اجتماع شئ و تماميت آن است و از آنجا كه وليمه دادن باعث اجتماع مردم مى گردد، به اين نام شهرت يافته است. (6)[غالباً] وليمه براى مراسم عروسى داده مى شود؛ (7)هر چند به هر طعامى كه براى دعوت و غيره نيز مهيا گردد، اطلاق مى گردد. (8)از مفهوم كلام اهل لغت به دست مى آيد، وليمه مختص


1- الكافى، ج4، ص267؛ الاستبصار، ج2، ص139.
2- التوحيد، ص351.
3- عيون اخبار الرضا، ج1، ص131؛ وسائل الشيعة، ج11، ص35؛ تفسير نور الثقلين، ج1، ص372.
4- «. . . اعمش از حضرت صادق7 نقل كرد: . . . و حج خانه خدا بر كسى كه مستطيع باشد، واجب مى باشد و مراد از «سبيل» زاد و راحله با صحت بدن مى باشد، و اينكه براى انسان مالى باقى بماند تا نفقة خانواده اش باشد و بعد از آنكه از حج باز مى گردد، براى خودش نيز مالى بماند» . الخصال، ص6٠3- 6٠6.
5- تاج العروس، ج9، ص96.
6- القاموس المحيط، ج4، ص187.
7- العين، ج8، ص244؛ النهاية، ج5، ص226.
8- القاموس المحيط، ج4، ص187. .

ص: 300

به عروسى نيست، و هيچ ترجيحى در عروسى ندارد و همانگونه كه در عروسى استعمال مى شود، در غير عروسى نيز به كار مى رود. (1)

بنابراين معناى وليمه يعنى اطعام دادن براى هر اتفاق و حادثه شاد مى باشد، هر چند امروزه استعمال آن در عروسى شهرت بيشترى دارد. (2)اما اين كه برخى مدعى شده اند: وليمه مخصوص عروسى است و بر غير عروسى اطلاق نمى گردد و قول لغوى ارجح مى باشد، زيرا آنها اهل لسان بوده و به موضوعات آگاه تر از ديگران مى باشند. (3)اين مطلب صرف ادعاست و اعتبارى ندارد. زيرا در شريعت وليمه براى غير عروسى نيز استعمال شده است. بنابراين از جمله مصاديق و موارد وليمه دادن، هنگامى است كه حاجى از مكه باز مى گردد.

روايات مربوط به وليمه
اشاره

در رابطه با وليمه دادن حاجى سه دسته روايات وجود دارد. در يك دسته به طور مطلق و بدون تعيين مصداق، وليمه امرى حق شمرده شده كه اين اطلاق شامل وليمه حج نيز مى گردد. دستۀ ديگر احاديثى است كه بيان كرده مسافر هنگام بازگشت، از سفر وليمه بدهد و دستۀ سوم اخبارى است كه به طور خاص از وليمه حج، سخن به ميان آورده است.

دستۀ اول
اشاره

در اينجا به رواياتى كه به طور مطلق وليمه دادن را امرى پسنديده برشمرده اشاره مى شود. لازم به ذكر است گر چه مرحوم كلينى (رحمه الله) ، اين دو روايت را در باب وليمه عروسى در كافى بيان كرده، اما دلالت اين روايات مطلق بوده و افزون بر مراسم عروسى، ديگر مصاديق وليمه را نيز در بر مى گيرد، و به طور خاص مخصوص عروسى نيست.

روايت اول:
اشاره

كلينى روايت كرده:

«عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن ابن فضال رفعه إلي أبي جعفر - عليه آلاف التحية و الثناء - قال: الوليمة يوم و يومان مكرمة و ثلاثة أيام رياء وسمعة» . (4)


1- الحدائق الناظرة، ج23، ص28.
2- تحرير الأحكام، حلى، ج2، ص583؛ روضة الطالبين، ج5، ص647 و 648.
3- المغنى ابن قدامه، ج8، ص104؛ الشرح الكبير، ج8، ص104.
4- «. . . ابن فضال [با حذف واسطه ها] از امام باقر- عليه آلاف التحية و الثناء - نقل كرد، آن حضرت فرمودند: وليمه دادن يك روز است، روز دوم كرامت و روز سوم ريا مى باشد» . الكافى، ج5، ص368؛ تهذيب الاحكام، ج7، ص4٠9. .

ص: 301

بررسى سند و دلالت روايت

اين روايت از جهت سند قابل استناد نيست، زيرا در روايت تصريح شده كه مرفوعه است و مشخص نيست ابن فضال اين روايت را از چه فرد يا كسانى نقل كرده است، بنابراين روايت فوق از جهت سند مخدوش و قابليت استناد را ندارد.

اما از جهت دلالت بايد گفت: عبارت «الوليمۀ يوم» داراى اطلاق بوده و اين اطلاق وليمۀ حج و ديگر وليمها را در بر مى گيرد. بنابراين، بر فرض تماميت سند و چشم پوشى از مشكل سند، روايت فوق تنها بيانگر جواز وليمه دادن مى باشد.

روايت دوم
اشاره

دومين روايت بااندك تفاوت همانند روايت فوق است و بيان كرده:

«علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن النوفلي، عن السكوني، عن أبي عبد الله - عليه آلاف التحية و الثناء - قال: قال رسول الله (ص) : الوليمة أول يوم حق و الثاني معروف وما زاد رياء وسمعة» . (1)

بررسى سند و دلالت حديث

اين روايت از جهت سند مشكل نداشته و موثقه است. (2)اما از نظر دلالت بايد گفت: عبارت «الوليمۀ


1- «. . . سكونى از امام صادق - عليه آلاف التحية و الثناء- نقل كرد، پيامبر اسلام9 فرمودند: وليمه دادن، يك روز حق است، روز دوم امرى پسنديده و بيشتر از آن ريا مى باشد» . الكافى، ج5، ص368؛ ر. ك المحاسن، ج2، ص418؛ مسند احمد، ج5، ص29؛ المعجم الكبير، ج22، ص137؛ مجمع الزوائد، ج9، ص252.
2- در توضيح سند بايد گفت: على بن ابراهيم توثيق دارد. (خلاصة الاقوال، ص187) اما راجع به پدرش، ابراهيم بن هاشم كه كنيه اش ابواسحاق قمى است، گفته اند: او اولين كسى بود كه حديث كوفيين را در قم نشر داد. وى امام رضا - عليه آلاف التحية و الثناء - را زيارت كرد و در ميان اصحاب [رجال و بزرگان] كسى وى را قدح نكرده است. در كتب روايى، احاديث بسيارى نقل كرده و ارجح قبول قول ابراهيم مى باشد. (خلاصة الاقوال، ص49) نوفلى از ديگر راويان اين حديث، نامش حسين بن يزيد نوفلى است. (الفهرست شيخ طوسى، ص51) او داراى كتاب بوده، (الفهرست طوسى، ص114؛ معالم العلماء، ص77) و داراى وثاقت است. (مشايخ الثقات، ص63) شيخ طوسى در فهرست، ضمن شرح مسلك خود مى نويسد: «3- كسانى كه در عصر خود معروف بودند، و ذم و جرحى در مورد آنها وارد نشده، همين عدم وجود ذم و جرح، دال بر وثاقت آنهاست، زيرا در وثاقت و عدالت حسن ظاهر كفايت مى كند. اگر شخصى در زمان خود در اعلى درجة شهرت باشد و در حقش ذمى وارد مى شد اين ذم شيوع پيدا مى كرد. به همين علت ما قائل به صحت طرقى هستيم كه اين افراد و معاريف در سلسله سند آن وجود دارند همانند ابراهيم بن هاشم، حسين بن يزيد نوفلى و. . .» (الفهرست، ص22) طبق اين بيان شيخ، - كه بيانى مقبول و منطقى است - ابراهيم و نوفلى هر دو ثقه و قابل اعتنا هستند. سكونى آخرين راوى در سند فوق، نامش اسماعيل بن ابى زياد است (رجال نجاشى، ص26) گرچه اسماعيل بن مسلم شعيرى نيز به وى اطلاق شده است. سكونى داراى كتابى بزرگ بود. كتاب ديگر او نوادر است. (الفهرست شيخ طوسى، ص51) سكونى عامى مذهب بوده (خلاصة الاقوال، ص316؛ رجال ابن داود، ص231) با اين وجود [به علل مختلف از جمله صداقت، عدم دخل و تصرف در روايات، اضبط بودن و. . .] بزرگان شيعه روايات وى را قبول كرده و به آنها اعتنا كرده اند. بنابراين سكونى فردى ثقه بوده، (خلاصة الاقوال، ص32) در نتيجه روايت فوق از لحاظ سندى مشكل ندارد و از آن به موثقه تعبير مى شود. .

ص: 302

أول يوم حق» بر وجوب وليمه دادن دلالت نمى كند. لازم به ذكر است هر چند از جمله معانى كه براى «حق» ذكر شده وجوب است؛

«حق الشي يحق به معناي وجب وجوبا» ، (1)اما بايد توجه داشت، در لسان شرع كلمۀ «حق» در معناى غير وجوب نيز استعمال شده؛ مثلا در روايتى نقل شده: مردى از رسول الله (ص) سؤال كرد: «

ما حق الوالد على ولده؟ قال لايسميه باسمه، و لايمش-ي بين يديه و لايجلس امامه و لايدخل معه الحمام» (2)« حق پدر بر فرزند چيست؟ آن حضرت فرموند: فرزند پدر را با نامش صدا نزند، جلو و مقابل او راه نرود و مقابل او [پشت به او] ننشيند و با او به حمام نرود» . واضح است در اين روايت و روايات ديگرى كه با اين مضمون در رابطه با حقوق وارد شده، حق به معناى وجوب نيست. طبيعتا اگر فرزند پدر را با نام صدا زد، يا جلوى او راه رفت يا با او داخل حمام شد، مرتكب كار حرام نشده است.

در روايت ديگرى امام صادق (ع) مى فرمايند:

«. . . و من الادب ان لا يدخل الرجل ولده معه الحمام. . .» (3)و به همين دليل شهيد در ذكرى مكروه دانسته كه فرزند با پدرش به حمام برود. اما مرحوم محقق بحرانى، قائل به عدم كراهت شده اند. (4)برخى از آيات نيز گوياى اين مطلب است، همانند آيۀ شريفه ( وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ ) (5)طبق نظر فقهاء مراد از حق معلوم در اين آيه، زكات و صدقۀ واجب مالى نيست، بلكه طبق روايات مراد از حق در آيه، همان صدقه اى است كه فرد در روز يا هفته يا ماه پرداخت مى كند. (6)البته لازم به ذكر است برخى از اهل سنت اينكه وليمه در روز اول حق است را به معناى وجوب يا استحباب گرفته اند. (7)در روايت مورد بحث نيز امر بر همين منوال است و مراد از اين كه فرمود: وليمه در روز اول حق است، اين حق بودن، به معناى وجوب نيست، بلكه با توجه به بار معنايى خاصى كه «حق» در بر دارد، ظاهرا در اينجا حق بر معناى استحباب دلالت مى كند، همان گونه كه صاحب جواهر نيز اين روايت را


1- لعين، ج3، ص6.
2- وسائل الشيعة، ج2، ص57.
3- منتهى المطلب، ج1، ص52.
4- الحدائق الناظره، ج5، ص534.
5- «و آنان كه در اموالشان حقّى است معلوم» (معارج/24
6- ر. ك تذكرة الفقهاء، ج2، ص152؛ مستند الشيعة، ج9، ص237؛ ذخيرة المعاد، ج1، ص420.
7- سبل السلام، ج3، ص157. .

ص: 303

بر استحباب حمل كرده است. (1)و مرحوم حر عاملى در ذيل همين روايت تصريح دارند: اين روايت محمول بر نفى تاكيد استحباب است. (2)اهل سنت از پيامبر اسلام (ص) روايت كرده اند: هنگام كه على از فاطمه (ع) خواستگارى كرد، پيامبر فرمودند: «لابد من وليمۀ» ، «بايد وليمه داده شود» . شافعى با استناد به اين روايت، لزوم وليمه دادن را استنباط كرده و گفته: اين روايت كه سندش مشكلى ندارد در معناى وجوب وليمه [براى عروسى] مى باشد. ظاهر كلام طبرانى از روايت: «الوليمۀ حق و سنۀ» ؛ «وليمه حق و سنت است» نيز بر اين مطلب دلالت مى كند و واژۀ «حق» در اينجا به معناى وجوب است. ابن حنبل وليمه را سنت مى داند. اما جمهور فقهاء اهل سنت بر استحباب وليمه تاكيد دارند. (3)از منظر برخى از اهل سنت مراد از «حق» آن است كه وليمه دادن امرى باطل و خطا نيست، بلكه امرى مستحب بوده كه داراى فضيلت است. (4)هر چند اين احتمال نيز مطرح است كه مراد از «حق بودن» يعنى وليمه دادن در شريعت ثابت است، كه باز مراد از آن وجوب نيست، برخلاف اهل ظاهر كه قائل به وجوب شده اند. (5)

بنابراين از منظر شيعه در دستۀ اول از روايات وارده و با تكيه بر «موثقۀ سكونى» ، مطلق وليمه دادن در اولين روز امرى مستحب بوده كه شامل وليمۀ حج نيز مى گردد. اما در ادامه روايت بيان شده:

وليمه در دومين روز معروف است. معروف به معناى امرى پسنديده و خوب است. اما وليمه در روز سوم گويا غالباً رياء و سمعه را به همراه دارد و در واقع نوعى خودنمايى است. البته اين امور نسبى است و هميشه چنين نيست كه هر كسى سه روز وليمه داد به ريا و سمعه دچار مى گردد؛ زيرا در برخى موارد افراد چندين روز وليمه مى دهند و تنها هدف آنها كسب رضايت خداوند متعال است و بس و اساسا ريا براى دسته اى معنا ندارد. بنابراين، روايت فوق در صدد بيان يك حكم كلى نيست، بلكه عرف جامعه چنين است كه اگر وليمه دادن بيشتر از حد خود شد، غالبا فرد وليمه دهنده به ريا دچار مى گردد.

دسته دوم از روايات
اشاره

در اين دسته از احاديث ضمن بيان مصاديق وليمه دادن، از جمله آنها را هنگامى است كه فرد از مسافرت باز مى گردد؛ عنوان مى كند.


1- جواهر الكلام، ج29، ص47.
2- وسائل الشيعه، چاپ اسلاميه، ج16، ص457.
3- سبل السلام، ج3، ص154.
4- نيل الاوطار، ج6، ص322؛ فتح البارى، ج9، ص198.
5- عمدة القارى، ج20، ص153. .

ص: 304

روايت اول: «

أحمد بن محمد، عن الهيثم بن أبي مسروق، عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله - عليه آلاف التحية و الثناء - أنه قال: لا تجب الدعوة إلا في أربع: العرس و الخرس و الاياب و الاعذار» . (1)

بررسى سند و دلالت

راويان اين حديث همه توثيق شده اند، بنابراين روايت فوق موثقه مى باشد. (2)اما از نظر دلالت روايت بايد گفت: از جمله امورى كه اين روايت براى وليمه دادن بيان كرده، هنگامى است كه فرد از سفر باز گردد. در اين مورد قبول و اجابت دعوت او امرى پسنديده است. لازم به ذكر است عبارت «لاتجب الدعوۀ الا فى اربع» بر وجوب دلالت نمى كند. در توضيح بايد گفت: «لا تجب» در اين مورد يا از «وجب، يجب» گرفته شده است، كه در اين صورت ظاهر مفهوم جمله با توجه به اين واژه بر وجوب دلالت نمى كند، بلكه حداكثر بر استحباب دلالت دارد، همانگونه كه فقهاء فريقين در ذيل اين موارد، بر وجوب قبول دعوت فتوا نداده اند، و از ظاهر اين روايت وجوب را استفاده نكرده اند. اما ممكن است «لا تجب» از باب «اجاب يجيب» به معناى اجابت كردن مى باشد، كه در اين صورت دلالت آن بر وجوب كمتر از «وجب يجب» مى باشد و همانگونه كه بيان شد فقهاء فريقين از اين «لا تجب الدعوه الا فى اربع» وجوب دعوت وليمه را استفاده نكرده اند.

بنابراين روايت فوق بر امرى پسنديده دلالت مى كند و نهايت چيزى كه از روايت فوق بدست مى آيد، استحباب براى قبول دعوت وليمه مسافر مى باشد، كه از مصاديق مسافر، فردى است كه از سفر حج، باز گشته است.


1- «امام صادق - عليه آلاف التحية و الثناء - فرمودند: «لازم نيست دعوت پذيرفته شود مگر در چهار امر! براى عروسى، عقيقه، براى بازگشت فرد از مسافرت و براى ختنه ى كودك» . الكافى، ج6، ص281؛ وسائل الشيعة، ج24، ص310.
2- احمد بن محمد بن عيسى همان كسى است كه سهل بن زياد و محمد بن على بن ابراهيم را به خاطر غلو و كذب از قم بيرون كرد. (رجال نجاشى، ص185 و 332) در نظر شيخ طوسى، احمد بن عيسى، حضرت امام رضا -عليه آلاف التحية و الثناء - را درك كرد و گروهى از اصحاب همة كتب و روايات او را ذكر كرده اند، (الفهرست، ص68) بنابراين او ثقه هست. (رجال طوسى، ص351) راوى ديگر هيثم بن أبى مسروق است كه داراى كتاب است. (الفهرست، شيخ، ص26٠؛ رجال نجاشى، ص437) وى فاضل (خلاصة الاقوال، ص29٠؛ رجال ابن داود، ص201) و ثقه است (مستدركات علم رجال، ج1، ص64٠؛ المفيد من معجم رجال، ص656) و از وى به خير و خوبى ياد شده. (نقد الرجال، ج5، ص54) راوى ديگر هشام بن سالم بود كه داراى اصل مى باشد. (الفهرست، طوسى، ص257) بزرگان رجال در مورد او تعبير «ثقه» را بكار برده اند. (رجال نجاشى، ص434؛ رجال غضائرى، ص117؛ خلاصة الاقوال، ص289) بنابراين روايت فوق از جهت سند موثقه بوده و داراى اعتبار است. .

ص: 305

روايت دوم:

«علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن النوفلي، عن السكوني، عن أبي عبد الله - عليه آلاف التحية و الثناء - قال: قال رسول الله (ص) : الوليمة في أربع: العرس و الخرس و هو المولود يعق عنه و يطعم و الاعذار و هو ختان الغلام و الاياب و هو الرجل يدعو إخوانه إذا آب من غيبته» . (1)

بررسى سند و دلالت

همانگونه كه در روايت قبل بيان شد، سند اين روايت قابل اعتنا بوده و اين حديث موثقه است. اما از جهت دلالت، همانند روايات قبلى، صرفا بيانگر مصاديق وليمه دادن مى باشد، كه از جملۀ آن موارد هنگامى است كه مرد از مسافرت بازگشته باشد، وليمه بدهد. اطلاق اين روايت، شامل بازگشت حاجى از سفر حج نيز مى گردد. فلذا پسنديده است حاجى هنگام بازگشت از سفر حج وليمه بدهد.

دسته سوم
اشاره

در اين دسته از روايات، به طور صريح از وليمه دادن حاجى سخن به ميان آمده است.

روايت اول :

«روي حماد بن عمرو، و أنس بن محمد، عن أبيه جميعا، عن جعفر بن محمد عن أبيه عن جده، عن علي بن أبي طالب (7) عن النبي (9) أنه «قال له: . . . يا علي: لا وليمة إلا في خمس: في عرس أو خرس أو عذار أو وكار أو ركاز، فالعرس التزويج، و الخرس النفاس بالولد، و العذار الختان، و الوكار في بناء الدار و شرائها، و الركاز الرجل يقدم من مكة» . (2)

بررسى سند و دلالت

صدوق در مشيخۀ فقيه، نام حماد بن عمرو و انس بن محمد را ذكر كرده است. (3)حماد بن عمرو فردى مجهول است. (4)افزون بر آنكه طريق صدوق به انس بن محمد نيز ضعيف مى باشد. (5)بنابراين ظاهرا سند اين روايت ضعيف بوده و قابل استناد نيست. از جهت دلالت بايد گفت: روايت فوق در صدد بيان مصاديق وليمه بوده، كه از جملۀ آنها، وليمه دادن حاجى است.

در توضيح بايد گفت: «ركاز» بر وزن كتاب به معناى مركوز - مدفون - است. اهل عراق به تمامى


1- «. . . امام صادق7 از پيامبر اسلام9 نقل كردند: وليمه در چهار مورد است، عروسى، عقيقه، ختنه و مردى كه از سفر بازگشته باشد. الكافى، ج6، ص281 و282؛ المحاسن، ج2، ص417؛ وسائل الشيعة، ج24، ص310.
2- «. . . پيامبر اسلام9 به حضرت على7 فرمودند: يا على! در پنج امر وليمه وجود دارد، عروسى، عقيقه، ختنه، خريد يا ساخت خانه، مردى كه از مكه آمده باشد» . من لايحضره الفقيه، ج4، ص352 و 356؛ مستطرفات السرائر، ص615 و 616؛ ر. ك الخصال، ص313؛ معانى الأخبار، ص272؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص4٠9.
3- مستدركات علم رجال، ج3، ص258.
4- المفيد من معجم، ص195.
5- المفيد من معجم، ص77. .

ص: 306

معادن «ركاز» گويند، اما اهل حجاز به مالى كه مردم قبل از اسلام دفن مى كردند، ركاز مى گفتند. هر دو قول محتمل است، زيرا هر يك از آنها در زمين ثابت يافت مى شد. (1)بنابراين ركاز به معناى معدن و مالى است كه انسان آن را به تملك خود درآورده باشد. (2)از ديگر معانى كه براى «ركاز» بيان كرده اند، غنيمت مى باشد و از اين جهت «ركاز» به معناى غنيمت ذكر شده كه گويا حاجى با طعامى كه بخاطر آمدن از مكه مى دهد، غنيمتى از ثواب را براى خود بدست مى آورد و مويد آن روايتى است كه از رسول الله (ص) نقل شده: «الصوم فى الشتاء الغنيمۀ الباردۀ» (3)«روزه در زمستان غنيمتى سرد است [در زمستان به علت خنكى روزها و كوتاهى آن، روزه گرفتن امرى آسان و راحت مى باشد]» . هر چند در روايات ديگرى «ركاز» به معناى طلا و نقر بكار رفته، (4)اما در ذيل روايت فوق تصريح شده، مراد از «ركاز» [وليمه دادن] فردى است كه از مكه آمده باشد. لازم به ذكر است در كتب فقهى اهل سنت بجاى واژۀ «ركاز» از كلمۀ «نقيعه» استفاده است. «نقيعه» از «نقع» به معناى نحر كردن شتر آمده (5)و اصطلاحاً به طعامى گويند كه براى بازگشت مسافر مهيا و آماده مى گردد و اين عملى مستحب است. (6)روايت دوم:

«روي موسي بن بكر، عن أبي الحسن الأول (ع) «أن رسول الله (ص) قال: لا وليمة إلا في خمس، في عرس، أو خرس، أو عذار، أو وكار أو ركاز، فالعرس التزويج، و الخرس النفاس بالولد، و العذار الختان، و الوكار الرجل يشتري الدار، و الركاز الرجل يقدم من مكة» (7)اين روايت همانند روايت اول مى باشد، با اين تفاوت كه سلسله سند آن متفاوت مى باشد.

بررسى سند و دلالت
اشاره

موسى بن بكر واسطى داراى كتاب است و جماعتى آن را روايت كرده اند (8)و هر چند برخى او را واقفى معرفى كرده اند، اما اين امر ثابت نشده، بنابراين طريق به او بنابر اصح، حسن بوده (9)و سند


1- لسان العرب، ج5، ص356؛ مجمع البحرين، ج2، ص216.
2- لسان العرب، ج5، ص356؛ محدثين نيز همين معنا را پذيرفته اند. (ر. ك معانى الأخبار، ص272؛ ر. ك من لايحضره الفقيه، ج4، ص356
3- معانى الأخبار، ص272؛ ر. ك من لايحضره الفقيه، ج4، ص356؛ الخصال، ص314.
4- مجمع البحرين، ج2، ص217.
5- المجموع، ج16، ص393.
6- المجموع، ج4، ص4٠٠؛ فتح البارى، ج3، ص129؛ روضة الطالبين، ج5، ص646.
7- من لايحضره الفقيه، ج3، ص4٠2؛ تهذيب الأحكام، ج7، ص4٠9.
8- رجال نجاشى، ص4٠7.
9- اختيار معرفة الرجال، ج1، ص120. .

ص: 307

شيخ طوسى به موسى بن بكر صحيح و معتبر است. (1)موسى بن بكر ممدوح بوده، (2)بنابراين روايت فوق از جهت سند معتبر و قابل استناد مى باشد. اما از جهت دلالت بايد گفت: در اين روايت يكى از مصاديق وليمه دادن فرد حاجى است كه از سفر بازگشته باشد.

تا كنون شش روايت در استنباط حكم وليمه بيان شد، كه برخى از آنها از جهت سندى قابل استناد بودند؛ اما از جهت دلالت هيچ يك از روايات فوق، نه به طور مطلق و نه به طور خاص، بر وجوب وليمه - خاصه وليمۀ حج - دلالت ندارد، به همين علت اكثر علماء اتفاق نظر دارند كه اين گونه وليمه دادن ها واجب نيست، هر چند سيد مرتضى بر اين باور است كه براى عقيقه لازم و واجب است وليمه داده شود. (3)به هر حال فقهاء براى بيان حكم وليمه به برخى از روايات فوق استناد كرده (4)و حكم به استحباب وليمه دادن حاجى كرده اند. در پايان ذكر سه نكته لازم است.

١. اسراف

از جمله نكاتى كه در اين بحث بايد مطرح گردد، راجع به كم (مقدار) و كيف چگونگى وليمه دادن مى باشد. به عبارت ديگر طبق فتواى برخى از بزرگان كه در ذيل بيان مى گردد، وليمه در استطاعت شخص، البته با شرايط خود، موثر است. طبيعتا وليمه دادن بايد مطابق شأن و مرتبۀ آن فرد باشد و بايد به گونه اى باشد كه در آن از اسراف و زياده روى پرهيز شود. چرا كه طبق آياتى چون ( يا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَ كُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يحِبُّ الْمُسْرِفِينَ ) (5)و نيز طبق روايات فراوانى كه وجود دارد اسراف كردن در تمام زمينه ها حرام و باعث عقاب خداوند مى گردد. حال در صورتى كه خرج وليمه را موثر در استطاعت شرط بدانيم، بايد از هر گونه اسراف و تبذير جلوگيرى شود. ( وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِيراً * إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ وَ كانَ الشَّيطانُ لِرَبِّهِ كَفُوراً ) (6)بنابراين اسراف امرى ناپسند و از جانب شرع مقدس از آن منع شده است حتى در وضو گرفتن.

نقل شده: حضرت محمد (ص) از كنار سعد عبور كرد و او در حال وضو گرفتن بود، پس به او فرمود:


1- الفهرست شيخ، ص332؛ موسوعة احاديث اهل البيت، ج1، ص294.
2- رجال ابن داود، ص193.
3- تحرير الأحكام، ج2، ص584.
4- ر. ك جواهر الكلام، ج29، ص47؛ تذكرة الفقهاء، ج2، ص578؛ هداية العباد، ج2، ص3٠3.
5- «اى فرزندان آدم، لباس زينت خود را در هر عبادتى برگيريد، و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه او اسرافكاران را دوست نمى دارد» . اعراف: 31.
6- «و هيچ گونه ريخت و پاشى [در مال خود] مكن * چرا كه ريخت و پاش كنندگان همزاد شيطانند، و شيطان نسبت به پروردگارش همواره ناسپاس است» سوره اسراء: 26و27. .

ص: 308

«لا تسرف» در وضو گرفتن اسراف نكن [آب زيادى مريز] (1)در اين باب آيات و نيز روايات فراوانى وجود دارد كه از اسراف نهى كرده است. در باب حج نيز واضح است كه وليمه بايد به قدر كفايت باشد تا مخارج آن در استطاعت موثر مى باشد، اما هزينه اسراف و تبذير هيچ تاثيرى در استطاعت ندارد. بنابراين اين ريخت و پاش هايى كه در برخى مراسم ها رخ مى دهد، افزون بر آنكه حرمت ذاتى دارد، در صورتى كه براى حج باشد، هيچ نقشى در استطاعت ندارد.

٢. وجوب يا عدم وجوب پذيرش دعوت براى وليمه

از جمله امورى كه مستحب است مؤمنين به آن فرا خوانده شوند، وليمه دادن مى باشد. اما بخاطر اصل برائت و ديگر ادله اى كه در اين باب وجوب دارد واجب نيست كه حتما مومنين به آن دعوت پاسخ دهند. آرى پذيرفتن دعوت مومن از باب اجابت دعوت مومن امرى مستحب مى باشد؛ هر چند برخى از اهل سنت با استناد به برخى از روايات قائل به وجوب پذيرش دعوت وليمه شده اند. (2)

٣. دليل تاثير مخارج وليمه در استطاعت

همانگونه كه در روايات مربوط به وليمه بيان شد، از آنها وجوب وليمه دادن استفاده نمى شود، ولى به طور مطلق نمى توان اين حكم را بر وليمۀ حاجى بيان كرد، زيرا در شرايط خاص و زمانهاى متفاوت، وليمه دادن حاجى امرى لازم و واجب مى گردد (3)؛ زيرا وقتى حاجى از مكه باز مى گردد، طبيعتا گروهى از افراد موجه براى زيارت نزد او مى روند و ممكن نيست آنها بدون وليمه خوردن از خانه خارج گردند، بنابراين بر حاجى لازم است، وليمه اى مطابق با شان ميهمان ها حاضر كرده و آنها را ميهمان كند كه ظاهرا مخارج اين وليمه دادن نيز در استطاعت نقش دارد. درست است كه اين امر در روايات نيامده است اما همانگونه كه مسلم است، اسلام تمام احكام را در صدر اسلام بيان نكرده، بلكه به مرور زمان و طبق شرايط زمان و مكان احكام مستحدثه اى بوجود مى آيد. در اين مورد عرف زمان و شرايط موجود در جامعه و برخى مناطق خاص مهم ترين دليلى است كه مى توان بدان استناد كرد. در صورتى كه آبروى شخص حاجى منوط به وليمه دادن باشد - ولواندك - يا حتى مخارج عرفى اندك مانند چاى و ميوه و شيرينى باشد، به طور طبيعى مخارج اين موارد در استطاعت موثر بوده و ظاهرا اگر فرد توان برگزارى مراسم پذيرايى بعد از حج را نداشته باشد، بعيد است كه آن فرد مستطيع گردد، چرا كه آبروى فرد منوط به همان پذيرايى است كه در صورت عدم ميهمانى شان و مقام آن فرد زير سؤال مى رود.


1- عوائد الايام، نراقى، ص619.
2- جواهر الكلام، ج29، ص48؛ ر. ك الحدائق الناظره، ج23، ص32.
3- ر. ك ضميمه فتوا، در پايان مقاله. .

ص: 309

ج) سوغات و هداياى سفر حج
اشاره

از ديگر آداب حج، هديه دادن و سوغاتى حاجى مى باشد تا جايى كه بررسى شد، دو روايت در اين باب وارد شده كه بيان مى گردد:

روايت اول: «

عدة من أصحابنا، عن سهل بن زياد رفعه، عن أبي عبد الله (ع) قال: الهدية من نفقة الحج» . (1)

بررسى سند و دلالت

سند اين روايت قابل اعتنا نيست، زيرا در نگاه نجاشى «سهل بن زياد آدمى «. در نقل حديث ضعيف است (2)و قابل اعتماد نمى باشد. احمد بن عيسى بخاطر غلو و كذب او را از قم بيرون كرد. (3)هر چند شيخ طوسى در ذيل اصحاب على بن محمد امام هادى (ع) ، مى نويسد: سهل بن زياد آدمى، كه كنيه اش ابا سعيد است، ثقه بوده (4)و سند منتهى به او صحيح است (5)، اما بر فرض ترجيح قول شيخ بر ديدگاه نجاشى، باز روايت فوق قابل اعتماد نيست، چرا كه مرفوعه است. اما از جهت دلالت، روايت فوق بيانگر آن است كه هديه و مخارج مربوط به آن جزء نفقۀ حج بوده و همانگونه كه مخارج حج براى استطاعت شرط است، طبيعتاً مخارج هديه را نيز بايد براى مستطيع شدن لحاظ كرد. اگر اين روايت مشكل سندى نداشت، قابليت استناد داشت. البته بنا برتسامح در ادله سنن مى توان از آن استفاده كرد، ولى اين مبنا با اشكال مواجه است.

روايت دوم: «على بن إبراهيم، عن أبيه، عن يحيى بن المبارك، عن عبد الله بن جبلۀ، عن إسحاق بن عمار، عن أبى عبد الله ((ع)) أنه قال: «هديۀ الحج من الحج» . (6)

بررسى سند و دلالت

يحيى بن مبارك از اصحاب امام رضا - عليه آلاف التحيۀ و الثناء - بوده (7)كه در كتب رجالى دربارۀ ثقه يا قدح وى چيزى بيان نشده، اما از آنجا كه مرحوم كلينى و شيخ طوسى از وى زياد روايت نقل


1- «امام صادق7 فرمودند: [هزينة] هديه جزء نفقة حج است» . الكافى، ج4، ص28٠؛ وسائل الشيعة، ج11، ص149.
2- رجال نجاشى، ص185؛ الفهرست، طوسى، ص143.
3- رجال نجاشى، ص185؛ رجال ابن غضائرى، ص125؛ رجال ابن داود، ص249.
4- رجال طوسى، ص387.
5- الفهرست، ص310.
6- «امام صادق7 فرمودند: هدية حج از حج بوده [و جزء مخارج آن مى باشد]» . الكافى، ج4، ص28٠؛ وسائل الشيعة، ج11، ص148.
7- رجال طوسى، ص368. .

ص: 310

كرده اند، شايد بتوان به قول وى اعتماد كرد (1)و او را ثقه دانست. (2)عبدالله بن جبلۀ از ديگر راويان اين حديث است كه واقفى مذهب به شمار رفته، اما با اين وجود فردى فقيه، ثقه و مشهور بود كه در سال219 از دنيا رفت. (3)شيخ طوسى دو طريق از وى ذكر كرده كه طريق دوم صحيح است. (4)پس او فردى مورد اعتماد است. إسحاق بن عمار از ديگر راويان است كه ثقه مى باشد. (5)اسحاق داراى اصل بوده و فطحى مذهب است، با اين وجود او ثقه و اصلش معتمد عليه است. (6)بنابراين روايت فوق از جهت سندى مشكل ندارد و قابل اعتماد است.

از جهت دلالت، اين روايت بيانگر آن است كه مخارج هديه - در حد متعارف و مطابق با شان حاجى - جزء مخارج حج مى باشد. لازم به ذكر است مرحوم حر عاملى، در ذيل دو روايت فوق مى گويد: «طبق نظر من از اين روايات يكى از دو حكم زير استفاده مى گردد. يا اين كه پول هديۀ حاجى - كه چاره اى از آوردن آن نيست يا آوردن هديه براى كسى كه از شر او در امان نيست، در وجوب استطاعت شرط است و اين مبلغ جزئى از استطاعت مى باشد. يا اين كه بگوييم: براى حاجى مستحب است كه در صورت امكان، براى برادران خود هديه بياورد و ثواب نفقه در اين امر همانند، پاداش نفقه در حج مى باشد» . (7)برخى ديگر از علماء نيز بر اين باورند در صورتى كه آبرو و حيثيت شخص منوط به سوغات باشد، آوردن سوغات طبق شأن او، جز مخارج حج حساب به شمار مى رود. (8)ظاهرا همين ديدگاه صحيح است و در صورتى كه سوغات براى فرد هزينۀ جانى يا آبرويى در پى داشته باشد، بايد هزينۀ سوغات در استطاعت لحاظ گردد.

نكته مهم آن است كه اگر آوردن سوغات در حد عرف و شأن فرد لازم باشد نوع و ميزان اين هدايا و اين كه ساخت كدام كشور باشد و كيفيت تهيه آن نيز بايد داراى ميزان و معيار خاصى باشد. اگر خريد سوغات از خارج از كشور آثار سويى داشته باشد مثل ضرر به توليد داخلى و اشتغال و تقويت برخى كشورهاى غير مسلمان، اگر فرد بر اين امر واقف باشد كه اين گونه خريدها باعث تزلزل و از


1- الفوائد الرجاليه، ص145.
2- المفيد من معجم، ص666.
3- رجال نجاشى، ص216؛ ايضاح الاشتباة، ص209.
4- الفهرست، ص316.
5- رجال نجاشى، ص71.
6- الفهرست، طوسى، ص54.
7- وسائل الشيعة، ج11، ص149: «. . . أقول: يستفاد من ذلك أحد حكمين، إما أن ثمن هدية الحاج التى لابد منها، أو إلى من يخاف شره شرط فى الوجوب وجزء من الاستطاعة، أو أنه يستحب للحاج أن يهدى إلى إخوانه مع إمكانه وأن ثواب الانفاق فى ذلك كثواب النفقة فى الحج» رك من لايحضره الفقيه، ج2، پاورقى ص225.
8- ر. ك فتواى ضميمه شده در پايان اين مقاله. .

ص: 311

ميان رفتن بازار توليد در ديگر كشورهاى اسلامى مى گردد؛ مشكل است بتوان گفت: اشكالى ندارد. زيرا با خريد اجناس از شركت هاى غير اسلامى به مرور زمان اين اجناس باعث تعطيلى توليدى هاى كشورهاى اسلامى شده و طى چندين دهه اگر وضع به همين منوال پيش برود، به طور كلى اجناس بازارهاى خارجى جاى اجناس داخلى را گرفته و حداقل اين ارمغان شوم را براى مسلمانان مى آورد كه باعث وابستگى مسلمانان به بازارهاى خارجى مى شود. حال آنكه قرآن كريم و سنت نبوى هر گونه تسلط كفار را بر مسلمانان رد كرده است. قرآن كريم در اين باره مى فرمايد: ( وَ لَنْ يجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً ) (1)از جمله راه هايى كه كفار مى توانند با آن بر مسلمانان فشار آورند، از طريق اقتصادى مى باشد، از اين رو لازم است در تهيه هدايا، امر مذكور مراعات شود. در واقع اگر حاجى مى تواند سوغات را به صورتى تهيه كند كه به جامعه اسلامى ضرر نزند مثل تهيه كالا از درون كشور، وگر نه بايد در تزاحم بين اين دو امر لازم، قواعد تزاحم اجرا شود.

نتيجه

از آن چه بيان بدست آمد، استطاعت امرى است كه فرد افزون بر مخارج زاد و راحله، بايد داراى مبالغى به عنوان نفقه براى خانواده اش نيز باشد، تا خانواده اش در مدت حج گذاردن حاجى، مخارج خود را دارا باشند. از ديگر آداب حج، سوغات و وليمه دادن حاجى است. همانگونه كه بيان شد ظاهرا سوغات و وليمه دادن در شرايط خاص جزء مخارج حج لحاظ شده و كسى كه داراى شرايط باشد، در صورتى كه هزينۀ مخارج سوغات و وليمه را دارا نباشد، مستطيع نمى شود. هر چند اكثر فقهاء هزينۀ اين دو را در استطاعت شرط نمى دانند، اما در مقابل دسته اى با وجود شرايط، مخارج سوغات و وليمه را دخيل در استطاعت دانسته اند كه ظاهرا اين نظر اصح و اقرب به واقع مى باشد.

لازم به ذكر است، براى جويا شدن نظر مراجع عظام، استفتاء ذيل تنظيم و به دفاتر آنها ارسال شد كه برخى جواب ندادند، و تنها برخى از آن بزرگان پاسخ خود را بيان كردند كه در ذيل استفتاء بيان مى گردد، اما متن استفتاء اين است:

بسم الله الرحمن الرحيم

خدمت حضرت آيت الله العظمى. . .

با عرض سلام و دعاى خير

احتراماً.

1. آيا سوغات و وليمه در استطاعت حج مؤثر است؟ با توجه به استحباب وليمه و سوغات آيا ممكن


1- «و خدا هرگز براى كافران بر ضدّ مؤمنان راهى قرار نخواهد داد» . سوره نساء/141. .

ص: 312

است تكليف مستحب شرط واجب شود؟

2. اگر در محله اى آبروى فرد، منوط به سوغات يا وليمه دادن باشد و فرد اگر بخواهد سوغات و وليمه بدهد، توان حج گزاردن ندارد، در اين صورت باز هم حج واجب مى شود؟ به ديگر عبارت به مرور زمان عرف منطقه اى بر اين استوار شده كه وليمه و سوغات جزء لاينفك حاجى شده و در صورتى كه حاجى بدون سوغات و وليمه باشد، آبروى او نزد مردم آن منطقه مى رود، در اين صورت آيا عرف آن منطقۀ خاص، حجيت آور است و چنين عرفى كه محدود به يك منطقه است، مى تواند وجوب استطاعت اهالى آن منطقه را منوط به سوغات و وليمه نمايد يا اين كه بدون در نظر گرفتن شان و آبروى حاجى، بايد فرد بدون سوغات و وليمه به حج برود؟ ! مهم ترين دليل در اين مسئله چيست؟ عرف متشرعه چه نقشى را بر عهده دارد؟ اساساً در مسائل مستحدثه، تا چه اندازه عرف كارآيى دارد؟

با تشكر

پاسخ آيت الله مكارم : اين گونه عرفها بيشتر جنبه خيالى و تشريفاتى دارد و مخالفت با آن مشكلى اينجا نمى كند.

پاسخ آيت الله صانعى: شرط تحقق استطاعت و مستطيع شدن، علاوه بر داشتن مخارج رفت و برگشت و مصارف حج اين است كه شخص در صورت مراجعت به وطن، هزينه سوغات و مخارج پذيرايى به نحو متعارف و مطابق با شان و آبرويش را داشته باشد.

پاسخ آيت الله گرامى: بسيارى از مواقع، اين مطلب از تعميه هاى شيطانى است، بدون سوغات و وليمه فكر نكنيم آبرويى برود، لكن اگر فرض كنيم كه چنين موردى باشد كه راستى آبرو برود و شخص در حرج شديد واقع مى شود، مستطيع نمى باشد.

منابع

1. ابن الاثير الجرزى، المبارك، النهايۀ فى غريب الحديث و الاثر، تحقيق: محمود محمد، قم، اسماعيليان،1364.

2. ابن حبان، صحيح ابن حبان، بيروت، مؤسسۀ الرسالۀ، چاپ دوم، 1414ق.

3. ابن حجر العسقلانى، شهاب الدين، فتح البارى، شرح صحيح البخارى، بيروت، دار المعرفۀ للطباعۀ والنشر، چاپ دوم، بى تا.

4. ابن حزم، على، الاحكام فى اصول الاحكام، القاهرۀ، مطبعۀ العاصمۀ، بى تا.

5. ابن حنبل، احمد، مسند احمد، بيروت، دار صادر، بى تا.

6. ابن داود، حسن، رجال ابن داود، تحقيق: محمد صادق آل بحر العلوم، النجف الاشرف، الحيدريۀ، 1972م.

7. ابن شهر آشوب المكنى بابى نصر، محمد على، معالم العلماء، بى جا، بى نا، بى تا.

8.

ص: 313

ابن عاشور، محمد طاهر، التحرير و التنوير، بى جا، بى نا، بى تا.

9. ابن قدامۀ، عبدالرحمن، الشرح الكبير، بيروت، دار الكتاب العربى، بى تا.

10. ابن قدامۀ، عبدالله، المغنى، بيروت، دار الكتاب العربى، بى تا.

11. ابن ماجه، محمد، سنن ابن ماجه، تحقيق: محمد فواد، بى جا، دار الفكر، بى تا.

12. ابن منظور، محمد، لسان العرب، بيروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.

13. ابوهلال العسكرى، الفروق اللغويه، تحقيق: موسسۀ النشر الاسلامى، قم، موسسۀ النشر الاسلامى، 1412، چاپ اول.

14. الالبانى، محمد ناصر، ضعيف سنن الترمذى، بيروت، المكتب الاسلامى، 1411، چاپ اول.

15. البحرانى، يوسف، الحدائق الناظرۀ فى احكام العترۀ الطاهرۀ، قم، نشر الاسلامى، بى تا.

16. البرقى، احمد بن محمد، المحاسن، تحقيق: السيد جلال الدين الحسينى، طهران، دار الكتب الاسلاميه، 133٠ش.

17. البهبهانى، الوحيد، الفوائد الرجاليۀ، بى جا، بى نا، بى تا.

18. البيهقى، معرفۀ السنن و الاثار، تحقيق: حسن كسروى، بيروت، دار الكتب العلميۀ، بى تا.

19. الترمذى، محمد بن عيسى، سنن الترمذى، تحقيق: عبد الرحمن محمد عثمان، بيروت، دار الفكر للطباعۀ والنشر، چاپ دوم، 14٠3ق.

20. التفرشى، مصطفى، نقد الرجال، تحقيق: موسسۀ آل البيت، قم، موسسۀ آل البيت، 1418، چاپ اول.

21. الجصاص، احمد، أحكام القرآن، تحقيق، محمد صادق قمحاوى، بيروت، دار احياء التراث العربى، 14٠5ق.

22. الجواهرى، محمد، المفيد من معجم رجال الحديث، قم، محلاتى، 1424، چاپ دوم.

23. الحاكم النيسابورى، حافظ ابوعبدالله، المستدرك، بيروت، دار المعرفۀ، بى تا.

24. الحر العاملى، محمد، وسائل الشيعۀ (آل البيت) ، تحقيق: موسسۀ آل البيت، قم، موسسۀ آل البيت،1414ق، چاپ دوم.

25. الحلى، ابن ادريس، مستطرفات السرائر، تحقيق: لجنۀ التحقيق، قم، النشر الاسلامى،1411، چاپ دوم.

26. الحلى، حسن، ايضاح الاشتباه، تحقيق: محمد الحسون، قم، موسسۀ النشر الاسلامى، 1411، چاپ اول.

27. الحلى، حسن، تحرير الاحكام الشرعيۀ على مذهب الاماميۀ، تحقيق: ابراهيم البهادرى، قم، موسسۀ الامام الصادق،1420.

28. الحلى، حسن، تذكرۀ الفقهاء، چاپ سنگى، بى جا، المكتبۀ المرتضويۀ لاحياء الاثار الجعفريه، بى تا.

29. الحلى، حسن، خلاصۀ الاقوال فى معرفۀ الرجال، تحقيق: جواد القيومى، بى جا، نشر الفقاهۀ، بى تا.

3٠. الدار القطنى، على، سنن الدار القطنى، بيروت، دار الكتب العلميۀ، 1417ق.

31. الزبيدى، محمد مرتضى، تاج العروس، تحقيق: على شيرى، بيروت، دار الفكر، 1414.

32.

ص: 314

الزيعلى، نصب الرايۀ، تحقيق: ايمن صالح، القاهره، دار الحديث، 1415، چاپ اول.

33. السبزوارى، محمد باقر، ذخيرۀ المعاد فى شرح الارشاد، چاپ سنگى، بى جا، موسسۀ آل البيت، بى تا.

34. الشريف المرتضى، الناصريات، تحقيق: مركز البحوث و الدراسات، بى جا، موسسه الهدى، 1417.

35. الشوكانى، محمد، نيل الاوطار، بيروت، دار الجليل، 1973م.

36. الصدوق، محمد، الخصال، تصحيح: على اكبر الغفارى، قم، النشر الاسلامى، 14٠3.

37. الصدوق، محمد، عيون الاخبار الرضا، تحقيق: سيد مهدى الحسينى، تهران، جهان، بى تا.

38. الصدوق، محمد، معانى الاخبار، تحقيق: على اكبر الغفارى، قم، النشر الاسلامى، 1338ش.

39. الصدوق، محمد، من لا يحضره الفقيه، تحقيق: على اكبر الغفارى، قم، النشر الاسلامى، بى تا، چاپ دوم.

4٠. الطباطبائى، على، رياض المسائل، تحقيق: موسسۀ النشر الاسلامى، قم، موسسۀ النشر الاسلامى،1415، چاپ اول.

41. الطبرانى، سليمان بن احمد، المعجم الكبير، تحقيق وتخريج: حمدى عبد المجيد السلفى، دار إحياء التراث العربى، چاپ دوم،14٠4ق.

42. الطبرسى، الفضل بن الحسن، مجمع البيان، تحقيق: لجنۀ من العلماء، بيروت، موسسۀ الاعلمى، 1415، چاپ اول.

43. الطريحى، فخر الدين، مجمع البحرين، تحقيق: السيد الحمد الحسينى، بى جا، مكتب النشر الثقافۀ الاسلاميۀ، 14٠8، چاپ دوم.

44. الطوسى، محمد، اختيار معرفۀ الرجال، تحقيق: مهدى الرجائى، قم، موسسۀ آل البيت،14٠4.

45. الطوسى، محمد، الاستبصار، تحقيق: حسن الموسوى، طهران، دار الكتب الاسلاميۀ، بى تا.

46. الطوسى، محمد، الفهرست، تحقيق: جواد القيومى، بى جا، نشر الفقاهۀ،1417.

47. الطوسى، محمد، تهذيب الاحكام، تحقيق: السيد حسن الموسوى، طهران، دار الكتب الاسلاميۀ، 1364ش، چاپ دوم.

48. الطوسى، محمد، تهذيب الاحكام، تحقيق: السيد حسن الموسوى، طهران، دار الكتب الاسلاميۀ، 1364ش، چاپ دوم.

49. الطوسى، محمد، رجال الطوسى، تحقيق: جواد القيومى، قم، النشر الاسلامى،1415، چاپ اول.

5٠. عرفانيان، غلام رضا، مشايخ الثقات، قم، النشر الاسلامى، 1417، چاپ اول.

51. العينى، عمدۀ القارى، بيروت، دار احياء التراث العربى، بى تا.

52. الفراهيدى، الخليل، العين، تحقيق: مهدى المخزومى وابراهيم السامرائى، بيجا، دارالهجرۀ،1410ق.

53. الفيروز آبادى، محمد، القاموس المحيط، بيروت، دار العلم، بى تا.

54. الكحلانى، محمد، سبل السلام، تحقيق: محمد عبدالعزيز، مصر، شركۀ مكتبۀ مصطفى البابى، 1379ق، چاپ چهارم.

55.

ص: 315

كلينى، محمد، الكافى، تحقيق: على اكبر غفارى، طهران، دار الكتب الاسلاميۀ، چاپ پنجم، 1363ش.

56. الگلپايگانى، محمدرضا، هدايۀ العباد، قم، دار القرآن، 1413، چاپ اول.

57. النجاشى، احمد، رجال النجاشى، قم، النشر الاسلامى،1416، چاپ پنجم.

58. النجفى، محمد حسن، جواهر الكلام فى شرح شرايع الاسلام، تحقيق: محمود القوچانى، طهران، دار الكتب الاسلاميۀ، 1366ش، چاپ دوم.

59. النراقى، احمد، مستند الشيعۀ فى احكام الشريعۀ، تحقيق: موسسۀ ال البيت مشهد، مشهد، موسسۀ آل البيت،1416، چاپ اول.

6٠. النراقى، احمد، مستند الشيعۀ فى احكام الشريعۀ، تحقيق: موسسۀ ال البيت مشهد، مشهد، موسسۀ آل البيت،1416، چاپ اول.

61. النمازى، على، مستدركات علم رجال الحديث، طهران، شفق، 1412، چاپ اول.

62. النووى، محيى الدين، المجموع، بى جا، دار الفكر، بى تا.

63. النووى، محيى الدين، روضۀ الطالبين، تحقيق: عادل احمد و على محمد، بيروت، دار الكتب العلميۀ، بى تا.

64. الهيثمى، على بن ابى بكر، مجمع الزوائد، بيروت، دار الكتب العلميۀ،14٠8 ق.

ص: 316

بخش سوم: حج و اقتصاد خرد

اشاره

ص: 317

ص: 318

استطاعت، محاسبه آن و بررسى رابطه اش با شئون

اشاره

مجتبى باقرى تودشكى

مقدمه

اشاره

حج، پايگاهى است كه مى تواند از لحاظ فرهنگى، سياسى و اجتماعى بر جهان اسلام تأثيرگذار باشد. بنابراين بررسى مسائل گوناگون آن، بايستى با اين نگاه باشد و با آمارهاى به دست آمده از انواع متغيرهاى مرتبط با آن، مسائل و عوامل مؤثر بر آن تبيين گردد.

از متغيرهاى مرتبط با حج، استطاعت است كه با حصول آن، حج بر افراد واجب مى شود. همچنين ممكن است شرايط آن از فردى به فرد ديگر، از شهرى به شهر ديگر و از كشورى به كشور ديگر متفاوت باشد. استطاعت مى تواند با رقم و اعداد نشان داده شود و تأثير متغيرهاى ديگر نيز بر آن بررسى شود. بنابراين، از اين طريق، تعداد حج، اهميت آن و عوامل مؤثر بر آن نيز، در نزد مردمان هر ديار مشخص مى شود.

در اين تحقيق، سعى شده است ابتدا به تبيين و شناخت استطاعت و روش هاى اندازه گيرى آن پرداخته شود و سپس با استفاده از نمونه اى از شهر قم، - كه در شهريور سال 1387 به دست آمده است - متوسط ميزان استطاعت پولى كه اشخاص اظهار كرده اند. به دست آيد همچنين با توجه به وجود پرسش هاى ديگر، از متغيرهاى ديگر اقتصادى در پرسش نامه، امكان بررسى رابطه آنها با استطاعت فراهم آمده و اين رابطه نيز تحليل و بررسى شده است. بنابراين، مقاله هم شامل برخى مباحث تئوريك در زمينه تبيين و شناخت استطاعت است و هم شامل بررسى كاربردى اندازه گيرى استطاعت و تأثير عوامل مؤثر بر آن مى باشد.

١. مباحث تئوريك (شناخت و اندازه گيرى استطاعت)
الف) شناخت استطاعت حج

يكى از عبادت هاى لازم، انجام حج مى باشد. اين عبادت هم حدى واجب و ضرورى دارد و هم

ص: 319

حدى مستحب و مطلوب. حد ضرورى آن با شرايطى از جمله داشتن عقل، بلوغ، استطاعت و توانايى رفتن به حج لازم مى شود.

علما، براساس برداشت خود از روايات، استطاعت را در دارا بودن سه يا چهار چيز خلاصه مى كنند. آنها عبارتند از:

1. داشتن زاد وتوشه راه؛

2. صحّت و سلامتى بدن جهت رفت و برگشت؛

3. فراهم بودن وسائل و لوازم زندگى براى اهل و عيال در محل سكونت تا زمان بازگشت؛

4. در بازگشت از سفر حج، به انداره كفايت داشته باشد. يعنى شخص بعد از آمدن از حج، در زندگى درمانده نشود. البته در شرط چهارم، اختلاف وجود دارد و عدّه فراوانى از علما معتقد به شرط بودن آن مى باشند. برخى ديگر اعتقاد به شرطيت نداشتن آن هستند. بنابراين، هر فرد براى اطمينان از حصول استطاعت مالى براى حج، لازم است كه سطوحى از درآمد و مصرف را براى خود و خانواده خود در نظر گيرد. سپس، مخارج رفت و برگشت را به آن اضافه كند آن گاه اگر آن مقدار را دارا باشد، استطاعت مالى براى او تحقق مى يابد كه تشخيص و تخمين اين مقدار نيز، به عهده خود شخص گذاشته شده است.

ب) زمان حصول استطاعت حج
اشاره

بنابراين استطاعت، حدى از دارايى، درآمد و يا زندگى است كه مى توان با آن به سفر حج رفت و بازگشت. بدون اينكه براى فرد، تغييرى در سطح زندگى حاصل شود. در اين ارتباط، اين حد، در فرايندى زمانى براى فرد حاصل مى شود كه از آن تعبير «به زمان حصول استطاعت» مى شود. در اين ارتباط، در فقه اسلامى، باب حج، برخى مباحث مطرح شده است كه مى تواند بيانگر زمان حصول استطاعت و اندازه آن در هر زمان باشد. برخى از اين مباحث، در ارتباط با سطح خاصى از زندگى است كه نبايستى تغيير كند و يا براى فرد تضمين باشد. برخى نيز، در ارتباط با چگونگى هزينه هاى رفت و برگشت و كيفيت سفر مى باشد.

مسئله زمان حصول استطاعت، مستحدثه نبوده و در زمان ائمه (ع) و بعد از آنها نيز مطرح بوده است. بنابراين، از ائمه (ع) در مورد زمان و اندازه استطاعت پرسش هايى شده است و آنها نيز پاسخ هايى داده اند كه علماى زمان غيبت نيز، براى پاسخ به همان پرسش ها به اجتهاد و برداشت از اقوال و احاديث رسيده از جانب آنها پرداخته اند. بدين ترتيب، زمينه برخى نظرات گوناگون را نيز فراهم آورده اند. همان گونه كه در تعريف استطاعت بيان شد، علماى اسلام، استطاعت را شامل سه و يا چهار چيز دانسته اند كه در اين مورد نظريه واحدى بين آنها وجود ندارد. همچنين درباره آن سطح خاص زندگى

ص: 320

و اينكه چه نيازهايى براى كفايت بعد از رجوع از حج لازم است، حد ارضاى يك نياز بايستى چه اندازه باشد؛ چه وسايلى براى سفر حج (رفت و برگشت) لازم است، كيفيت آنها چگونه بايد باشد و مانند آن كه منشأ اختلاف در مورد آنها، بعضاً به شناخت كفايت، ضرورى ها و آن چه موجب عسر و حرج انسان مى شود كه در اين بحث به برخى از آنها اشاره مى شود.

يك - اختلاف در ارضاى برخى نيازها در استطاعت

برخى از نيازها، همچون مسكن، لباس و خوراك خانواده، لحاظشان در آن سطح معين از زندگى، براى استطاعت ترديدى نيست؛ ولى در لحاظ برخى نيازها ترديد شده است كه در اينجا به آنها اشاره مى شود.

اول- بعضى از علما، وسايل ضرورى اوليه مرتبط با خوراك، پوشاك و مسكن را فقط از فروش مستثنى مى دانند؛ درحالى كه بعضى ديگر، همه وسايلى را كه براى زندگى شخصى متعارف است استثنا مى كنند. بنابراين، بزرگانى همچون شهيد اول، شيخ طوسى، صاحب عروۀ الوثقى است، (1)حتى زينت آلات زن را نيز، مستثنا دانسته اند؛ ولى برخى همانند صاحب جواهر (2)، در اين مسئله ترديد كرده است.

دوم- در مورد وسايلى كه نيازهاى علمى انسان را برطرف مى كند، نظرها متفاوت است. شهيد ثانى، در مورد وسايل منزل ترديد نمى كند و مى فرمايد: اصحاب ما، كتاب هاى علمى را نيز، به آن ها ملحق كرده اند؛ ولى بعضى، (همچون شيخ طوسى (3)در مبسوط (4)، مرحوم علامه در منتهى و تذكره و صاحب جواهر (5)كتاب هاى علمى را به دو قسم، تقسيم كرده اند. كتابهايى كه ضرورت دينى دارند و كتاب هايى كه اينچنين نيستند. بنابراين، قسم اول را جزء استثناها دانسته اند.

سوم- برخى، همچون مرحوم نراقى (6)كليه وسايل منزل، حتى وسايل كار را جزء استثناها دانسته اند و ملاك آن را نفى عسر و حرج در اسلام مى دانند و مى فرمايند: «اگر گفته شود كه براى حج، بايستى اين وسايل به فروش برسد. اين حكم، از بيخ و بن حرجى است و استطاعت حج، بايستى استطاعتى


1- جواهر الكلام، محمد حسن النجفى، ج17، ص352؛ مستند العروة، كتاب الحج، ص88؛ عروة الوثقى، محمدكاظم يزدى، ج2، ص431. شرح لمعه، ج1، ص162؛ دروس، ج1، صص310 و 311؛
2- المسالك، ج2، ص434.
3- جواهر الكلام، ج17، ص352.
4- جواهر الكلام، ج17، ص352.
5- جواهر الكلام، ج17، ص352.
6- مستند الشيعه، احمد بن محمد النراقى، ج11، ص35. .

ص: 321

باشد كه اين مسائل در آن رعايت شود و برخى ديگر، آنها را استثنا نمى دانند.

چهارم- در مورد اين كه آيا كالاهاى استثنا، بايستى به طور بالفعل نياز انسان باشد و يا بالقوۀ، همه علما بالاتفاق نياز بالقوه را ولو در آينده براى استثناء كافى مى دانند؛ اما در زمانى كه محلّ حاجت از بين رفته باشد، ميان علما اختلاف است. صاحب عروۀ الوثقى (1)مى گويد: درباره زنانى كه پير شده اند و زينت براى آنها محلّى ندارد، بايستى آن زينت ها را براى مخارج حج به فروش برسانند برخى ديگر، بر خلاف آن مى گويند. در مورد وسايل ديگر منزل كه نيازى به آنها نداشته باشند، همين اختلاف وجود دارد.

پنجم- در مورد نيازهاى آينده نيز، بحثى وجود دارد كه آيا رجوع به كفايت، شرط حصول استطاعت است يا نه؟ برخى آن را شرط مى دانند و بعضى ديگر شرط نمى دانند. آنهايى كه معتقد به شرط بودن رجوع به كفايت مى باشند، عقيده دارند كه از ناحيه وجوب حج، نبايستى محل كسب، شغلى كه اساس زندگى حال و آينده فرد و عائله اوست، از بين برود؛ زيرا استطاعت مجرّد طاقت نيست؛ بلكه قدرتى است كه در آن سهولت وجود داشته و مشقّت نيز در آن مرتفع باشد. فقهايى همچون مرحوم علامه (2)مى گويد: اين مشقّت بزرگى است كه شخص، بعد از حج كفايت خود را نداشته باشد. برخى ديگر نيز گفته اند: «به چنين شخصى نمى توان گفت كه او داراى استطاعت عرفى است» .

ششم- در مورد تقدم و تأخر برخى نيازهاى ديگر بر حج نيز، محل بحث و نظر است كه نتيجه آن، در زمان رسيدن به سطح استطاعت و اندازه آن تأثير دارد. اينكه آيا حج بر ازدواج مقدم است يا برعكس كه در نتيجه خريد وسايل عروسى، پول بيشترى براى تحقق استطاعت نياز است.

دو - سطح ارضاى ملحوظ در استطاعت
اشاره

پس از توجه به اين كه چه نيازهايى در استطاعت لحاظ مى شوند و پس از اثبات اين كه چه كالاهايى، از فروش براى مخارج حج مستثنا مى باشند، اين بحث مطرح مى شود كه چه سطحى از ارضاى نياز و مصرف، براى تخمين استطاعت مستثنا است؟ آيا سطح مستثناها پايين تر از سطح ارضاى ضرورى هاست يا بالاتر و يا در حد آن؟ آيا ارضاى هر نياز، بايد در پايين ترين حد، بدون لحاظ شئون، با لحاظ پايين ترين شأن و شرف باشد و يا مطابق شأن و شرف هر فرد باشد؟ همچنين زاد و راحله فرد، بايد در سطح فراوان و مطابق شأن هر فرد لحاظ شود يا اين كه لحاظ كمترين شأن، مربوط به پايين ترين اقشار جامعه كافى است؛ مثلاً كسى كه مى تواند ماشين زير پاى خود را بفروشد و ماشين ارزانترى بخرد و با


1- عروة الوثقى، محمدكاظم اليزدى، ج2، ص431.
2- التذكر، الحسن بن يوسف بن المطهر. مؤسسه آل البيت: لاحياة التراث، ج7، ص57. .

ص: 322

بقيه پول آن، به حج برود، اين چنين شخصى مستطيع است يا نه؟ يا كسى كه به زندگى سطح برتر عادت كرده است و اكنون براى او مركبى بسيار سطح پايين، براى رفتن به حج مهيا شده است، براى او زاد و راحله، در حد استطاعت مهياست؟ و پرسش هاى ديگرى كه پاسخ به آنها مى تواند بيانگر سطح استطاعت باشد.

براى پاسخ گويى به اين پرسش ها لازم است به بحث دخالت شأن و شرف در كلمات علما در مورد كالاهاى استثنا شده و وسايل سفر رجوع شود. با بررسى در كلمات آنها در مى يابيم كه اين بحث نيز، اختلافى بوده و نياز به اجتهاد، دقت و بررسى مجدد دارد.

اول - دخالت شأن و شرافت در وسايل زندگى كه از فروش براى سفر حج استثنا مى باشند

نياز به وسايل حمل و نقل، لباس و بعضى خدمات ضرورى و همين گونه اثاثيه منزل، از نيازهاى ضرورى و استثناهاست؛ ولى برخى از انواع اين نوع وسايل و اشيا، همچون لباس تجمل، خادم و اسب، در ارتباط با نيازهاى شرف بيان شده اند؛ برخى علما، آنها را در ارتباط با آن سطح معين از زندگى دانسته اند كه در استطاعت، تضمينش لازم است برخى علماى ديگر، آن را مربوط به آن سطح معين نديده اند.

شهيد ثانى، در كتاب (1)الروضۀ البهيه مى فرمايد:

خانه، لباس، خادم، اسب و كتاب هاى علمى كه شخص لايق آنست هم به لحاظ كمّيت، هم به لحاظ كيفيت، هم به لحاظ قيمت و هم به لحاظ جنس كالا، براى مخارج حج استثنا مى باشند.

ايشان در كتاب مسالك نيز مى گويند (2):

البته اگر آن شخص، از كسانى باشد كه معمولاً خدمت او را مى كنند و خادم، براى اين چنين افرادى صالح باشد، خادم او فروخته نمى شود» .

سپس مى فرمايد:

«اگر خصوصيات آن اشياء، بيش از آن چيزى است كه او به آن عادت دارد، واجب است كه شخص آن اشيا را به پايين تر از آنها تبديل كند. البته اگر استطاعت، براى او به وسيله آن تبديل حاصل شود و همه اين مطالب، در مورد منزل و محل زندگى نيز صحيح است» . سپس، ايشان اضافه مى كند: «اسب سوارى نيز براى فرد استثنا مى باشد؛ البته اگر از كسانى باشد كه معمولاً بر اسب سوار مى شود» .

نجفى در كتاب جواهر (3)، با بيان اينكه اشيا با قيمت پايين نيز در شأن شخص اند، در رد اين نظر


1- الروضة البهيه، زين الدين على العاملى، ج2، ص62.
2- زين الدين على العاملى، (شهيد ثانى) ، المسالك، ص2.
3- جواهر الكلام، محمّد حسن النجفى، ج 17، ص252. .

ص: 323

مى گويد: «اگر قيمت اين كالاها گران باشد و امكان خريد چيزى در شأن شخص با قيمت پايين تر باشد، بايد آنها را بفروشد؛ زيرا ملاك كلّى در استثنا اين نوع كالاها اين است كه فروش آنها موجب حرج (فشار و سختى) است وحرجى در فروش اين نوع كالاها نيست. آن گاه ايشان مى فرمايند: «نظر محقّق كركى، اينكه مى گويد: «تبديل اين اثاثيه مورد احتياج وگران كه در شأن فرد مى باشند لازم نيست» ، داراى اشكال است؛ زيرا فرض ما در جايى است كه قيمت پايين تر نيز، در شأن شخص است.

طباطبايى، در عروۀ الوثقى نيز، از استثناها تعبير به ضرورى هاى زندگى كرده و نيازهاى مرتبط با شرف را داخل آنها ديده است و مى فرمايد:

«لكن ازآن حكم (فروش اشيا به خاطر حج) ، چيزهايى استثنا مى باشند كه انسان در ضرورى هاى زندگى به آنها محتاج است. پس منزلى كه در شأن اوست، خادمى كه به آن احتياج دارد، لباس رسمى او و حتّى تجمّلى كه در شأن اوست، استثنا مى باشد. همچنين اثاثيه منزل، از قبيل فرش، ظرف و. . . ، از چيزهايى است كه شخص به آن محتاج است و بلكه زينتى است در شأن زن و او به آن محتاج است. همچنين كتاب هاى علمى براى كسى استثنا مى باشد كه اهليت آن را دارد و در موردى كه تحصيل علم واجب است» .

مرحوم نراقى، در كتاب مستند الشيعه (1)، پس از ذكر بعضى از استثناها نظير خادم، منزل، لباس هاى احتياج، اسب سوارى، كتاب هاى علمى، اثاث منزل و همچنين اسباب كار صنعتى مى فرمايند: «همه اينها، به اندازه ضرورت و به مقدار احتياج استثنا مى باشند. آن گاه سه دليل براى آنها بيان مى كنند و مى فرمايند: «اجماع از طريق افراد بسيارى براى بيشتر اين وسايل حكايت شده است و نفى تكليف از فروش همه اين اشيا، به جهت عسر و حرجى است كه در اسلام نفى شده است.

آقاى خوئى، در كتاب معتمد العروۀ (2)، ملاك استثناها را در مشقت قرارگرفتن شخص به خاطر فروش اشيا گرفته است و مى فرمايد: «معيار حصول استطاعت، وجود چيزى است كه بتوان با آن حج به جا آورد. آرى از اين حكم، چيزهايى استثنا مى باشد كه شخص در زندگى خود و عيال خود، مانند منزل و. . . ، به آن محتاج است. خصوصيت آن اشيا، بايد به گونه اى باشد كه اگر به خاطر حج به فروش برسند، شخص در مشقّت قرار گيرد. پس ملاك و معيار در جميع وسايل به (مشقّت) حرج است و ظاهر از حرج، در كلام ايشان حرج شخصى است.

بنابراين دلايلى كه وسايل و اشيا ارضا كننده نيازهاى مرتبط با آن سطح معين از زندگى، براى حصول استطاعت استثنا دانسته است، سه چيز است كه عبارتند از:


1- مستند الشيعه، احمد االنراقى، ج11، ص29.
2- عروة الوثقى، ج 2، ص43٠. .

ص: 324

1. اجماع علما، كه به همه اشيا سرايت نمى كند و فقط چند مورد را در بر مى گيرد و مى توان احتمال داد كه استثنا اين اشيا نيز، براساس اجتهاد علما باشد.

2. دليل نفى عسر و حرج در اسلام كه شمول دامنه آن به كلّيه اشيا مرتبط با شرف، منوط به اين است كه فروش آن اشيا باعث عسر و حرج نوعى و يا شخصى شود.

3. بعضى روايت ها بر اين مطلب دلالت دارند كه آن چه كمبودش موجب بى طاقت شدن فرد مى گردد، شخص، با آن مستطيع نمى شود. (1)

مرحوم نراقى، به برخى از اين روايت ها تمسّك جسته است؛ ولى دلالت اين روايت ها بر استثنا وسايل مرتبط با شرف نيز، منوط به اين است كه فروش اين اشيا، شخص را بى طاقت بسازند و نتيجه اينكه، رعايت نيازهاى شأنى و لحاظ آنها در زندگى خاص و معين، مرتبط با استطاعت حج و لازم نبودن فروش آنها به استثنا، مسئله اى اختلاقى بوده و لااقل استثنا بودن آنها، وابسته به اين است كه لحاظ نشدنشان موجب عسر و حرج در زندگى، يا بى طاقت شدن افراد مى شود.

دوم - تأثيرپذيرى مخارج سفر، رفت و بازگشت از شرف

فراهم بودن وسايل رفت و آمد به حج، (زاد و راحله) از مخارجى است كه زمينه استطاعت شرعى را فراهم مى كند. در جهان خارج، راه هاى فراوانى براى رفتن به حج وجود دارد. در نتيجه، مخارج متفاوتى نيز به وجود خواهد آمد؛ بنابراين استطاعت نيز مى تواند متفاوت شود.

در زمان ائمّه و پيامبر (ص) ، حجّاج، هم با پاى پياده به سفر حج مى رفتند و هم با اسب، قاطر و الاغ. چنانكه در شرايط كنونى نيز، راه هاى متفاوتى وجود دارد و به طور طبيعى مخارجى كه با كرايه اسب به وجود مى آيد، بيش از مخارج رفتن با الاغ و پاى پياده است. چنانكه مخارجى كه براى هواپيما وجود دارد، خيلى بيش از مخارج اتوبوس هاى مسافر برى است. بنابراين، راه هاى متفاوت، مخارج و استطاعت هاى متفاوتى را مى طلبد.

البته ممكن است، بعضى از اشخاص به لحاظ قوّت وضعف بدنى، توانايى سفر با بعضى از اين وسايل را نداشته باشند و فقط با بعضى ديگر بتوانند به حج بروند. در اين صورت، شك وشبهه اى نيست كه تهيه آن وسايل؛ جزئى از استطاعت آنهاست چون مناسب جسم آنها است ولى در صورتى كه شخص به لحاظ جسمى بتواند با تمامى وسايل متعارف به سفر حج برود؛ ولى بعضى از اين وسايل با شرف و طبقه او سازگار نباشد، آيا استطاعت با حصول وسايل مناسب شأن و شرف او حاصل مى گردد و يا با همه وسايلى كه سفر با آنها در جامعه متداول است؟


1- وسايل الشيعه، محمّدبن الحسن الحرالعاملى، ج 11، ص3٠. .

ص: 325

ميان (1)علما، در مورد اخير، نظر واحدى ديده نمى شود؛ بعضى از آنها معتقدند كه بايد زاد و توشه راه، در شأن و شرافت فرد باشد. برخى ديگر عقيده دارند كه شأن داشتن مرتبط با شرف، در زاد و توشه راه، دخيل نمى باشد. بنابراين، معتقدند كه استطاعت شرعى يا عرفى، بدون آن نيز براى شخص حاصل مى شود.

شهيد ثانى (2)ازكسانى است كه مراعات شرافت را در وسايل سفر حج لازم نمى دانند. ايشان، در كتاب الروضۀ البهيه مى فرمايد:

شرط وجوب حج، علاوه بر بلوغ، عقل، حريت، وسيله حمل و نقل و توشه راه است. وسيله راه نيز، بايد به گونه اى باشد كه قوّت و ضعف شخص، در آن مراعات شود؛ ولى اگر پياده راه رفتن براى او آسان باشد، لازم نيست كه وسيله سفر، مناسب حال او از لحاظ شرف و عدم آن باشد.

محمّد بن الحسن الاصفهانى (3)در كشف اللثام نيز، معتقد به اين نظريه است. درطرف مقابل، مرحوم علّامه، در كتاب قواعد وتذكره، محقّق ثانى، صاحب جواهر، صاحب عروۀ الوثقى و امام خمينى، نظر ديگرى داده اند وفرموده اند: «شرف افراد، در وسايل راه بايد مراعات شود» . مرحوم علّامه (4)در قواعد فرموده اند: «زاد و راحله بايد مناسب مثل فرد باشد» .

در كتاب تذكره (5)، مراد خود را از رعايت مثل فرد اين گونه بيان كرده اند.

روش زندگى افراد با يكديگر، به لحاظ خشونت و لطافت متفاوت است. انسانى كه درطبقات برترى از زندگى است نيازهايش بيش از انسانى است كه در طبقات پايين است.

صاحب جواهر (6)مى فرمايد: «مراد از راحله، (وسيله سفر) وسيله اى است كه مناسب مثل او باشد؛

در كتاب قواعد نيز همين گونه آمده است و ظاهر كلام محقّق، در شرايع و علّامه در قواعد نيز اين است كه وسيله سفر، هم بايد با قوّت و ضعف بدنى فرد سازگار باشد و هم با شرافت و پايينى سطح زندگى او. صاحب عروۀ الوثقى (7)مى فرمايد:

از ادلّه به دست مى آيد حج وقتى بر فرد واجب مى شود كه وسايل سفر به لحاظ كيفيت مناسب شأن او مهيا شود. پس زمانى كه شأن او سوار شدن بركجاوه ها وكنيسه هاست، به گونه اى كه


1- معتمد العروة، ابولقاسم الخوئى، ج1، ص88.
2- الروضة البهيه، العاملى زين الدين على، ج1، ص162.
3- كشف اللثام، محمدبن الحسن الاصفهانى، ج 5، ص96.
4- نقل از محقّق كركى جامع المقاصد فى شرح القواعد، ج 3.
5- تذكرة الفقهاء، ج7.
6- جواهرالكلام، محمد حسن النجفى، ج 17ص 56.
7- العروة الوثقى، سيد محمّد كاظم الطباطبايى، ج 4 ص365. .

ص: 326

پايين تر از آن، براى او نقصان شخصيت ايجاد مى كند، براى او وجوب حج مشروط به دستيابى به آن وسايل است و كمتر از آن كافى نيست.

حضرت امام خمينى (1)نيز مى فرمايند:

مراد از زاد و راحله، وسايلى هستند كه شخص در سفر به آنها، بنابه حالش، به لحاظ قوت وضعف بدنى، شرافت و بى شرافتى آن محتاج است وكمتر از آنها كافى نيست و همه آنها به عرف واگذار مى شود. اگر كسى با نداشتن آنها مجبور به رفتن به حج شود، حجۀ الاسلام ازگردن اوساقط نمى گردد.

البته گروه اوّل (كسانى كه شأن را در زاد و راحله يعنى توشه و وسيله راه، شرط نمى دانند) دو دليل بر مدعاى خود ذكر مى كنند.

دليل اوّل، عموم آيه شريفه: ( لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً ) (2)؛ «حج بركسانى واجب است كه توانايى رفتن به حج را دارند» .

همچنين عموم برخى اخبار (3)است كه دلالت بر وجوب حج (4)دارند. آيه ذكر شده، هم شامل انسان هاى با شرف مى باشد و هم شامل افرادى كه پايين تر ازآنها مى باشند؛ زيرا هر دو دسته، توانايى رفتن به حج را دارند. بنابراين، اصل عموم (اصالۀ العموم) و اصل ظهور (اصالۀ الظهور) حكم مى كند كه حج بر همه واجب مى باشد و همين گونه از روايات استنباط مى شود.

دليل دوّم، ظهور بعضى از روايت هاست كه در نفى شأن و شرف در وسايل سفر وارد شده است. اگرچه اين روايت ها به حدّ تواتر نيستند، ولى فراوان مى باشند و دلالت دارند بر اين كه كسى كه حجّى براى او مهيا و يا تعارف شود و اسباب آن سفر در شأن او نباشد و بنابراين حياى او، موجب امتناع از سوار شدن او شود، اين چنين شخصى مستطيع است و اگر از سفر امتناع كند، در حال استطاعت به سفر حج نرفته است. بعضى ازاين روايات نيز سندشان صحيح است.

البتّه عدّه اى از علما، همچون صاحب جواهر (5)و خويى (6)بر اين دو دليل، اشكال وارد مى كنند و مى گويند: «در شرايطى كه آن گونه سفر، نقصانى در شخصيت فرد ايجاد كند، ادلّه وجوب حج، محكوم ادلّه نفى عسر و حرج است، بنابراين، حج بر عهده فرد واجب نمى شود.


1- تحريرالوسيله، روح الله الخمينى، ج 1.
2- آل عمران: 97.
3- وسايل الشيعة، محمّد بن حسن الحرالعاملى، ج 11، ص34.
4- جواهرالكلام، محمّد حسن النجفى، ج 17، ص256.
5- جواهركلام، محمّد حسن النجمى، ج 17، ص25٠.
6- معتمد العروة الوثقى، ابوالقاسم الخوئى، ج1، ص88.

ص: 327

ج) عوامل اثرگذار بر استطاعت
اشاره

با توجه به اينكه در استطاعت، از نظر علما، نيازهاى ضرورى و سطح ارضاى آنها بايد به گونه اى در نظر گرفته شود كه عسر و حرجى از ناحيه حكم وجوبى براى فرد ايجاد نشود و با توجه به اينكه در نزد آنها، مراد از عسر حرج، شخصى است كه عرف بپذيرد، بنابراين در استطاعت، بسيارى از شرايط (خانوادگى، جغرافيايى و عادات شخصى و اجتماعى) لحاظ است كه موجب مى شود استطاعت از فردى به فرد ديگر، از شهرى به شهر ديگر و از كشورى به كشور ديگر، با توجه به تفاوت نيازها، فرق كند كه در اينجا به برخى از آنها اشاره مى شود.

اول - تأثيرپذيرى اندازه و زمان استطاعت از بُعد خانوار

خانوار، در استطاعت افراد تأثيرگذار است. با افزايش بعد خانوار، مخارج ضرورى خانوار با شيبى كاهنده، افزايش مى يابد. بنابراين همان گونه كه كفايات و حد فقر با افزايش بعد خانوار، افزايش مى يابد، استطاعت نيز افزايش پيدا مى كند.

دوم- تأثيرپذيرى اندازه و زمان استطاعت از محل زندگى، عادات نوعى و اخلاق اجتماعى

از چيزهايى كه رعايت نكردن آنها موجب عسر و حرج مى شود، توجه نداشتن به عادات اجتماعى است. بنابراين آيه حرج ( ما جَعَلَ عَلَيكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ ) ، دليلى قوى، براى لحاظ عادات در استطاعت است. به عبارت ديگر، بخشى از استطاعت، كفايت و مطابق نظر برخى، رجوع به كفايت است و در جاى خود نيز بحث شده است كه در پرداخت كفايت، لااقل بايد به عادات اجتماعى افراد در جامعه توجه كرد تا نگرانى ها از جامعه برطرف شود. ممكن است فلسفه توجه به عادت هاى شهر، در پرداخت زكات فطره به فقرا نيز همين باشد. (1)همچنين، منطقه اى كه مى تواند داراى زهد و قناعت كمتر و يا بيشترى نسبت به منطقه ديگر باشد، مى تواند استطاعت برتر يا كم ترى داشته باشد؛ زيرا ملاك هاى گوناگون اخلاقى در اجتماع، چنانچه تبديل به عرف شوند، بر جنبه نسبى فقر، كفايت و در نتيجه استطاعت تأثيرگذارند؛ زيرا استطاعت با كفايت و كفايت نيز با رفع فقر از جامعه در ارتباط است. زهد و قناعت تبديل به عرف شده نيز، در رفع فقر مؤثر مى باشد.

سوم - تأثيرپذيرى اندازه و زمان استطاعت از ناحيه توزيع درآمد

ممكن است استدلال شود كه توزيع درآمد و مصرف در جامعه بر استطاعت اثرگذار است؛ زيرا


1- وسائل الشيعه، محمّد بن الحسن الحر العاملى، ج9، ص343. .

ص: 328

يكى از شئونات افراد، به جايگاه او در ميان خويشاوندان مرتبط اوست. چنانچه جامعه به لحاظ مصرف و درآمد نابرابر باشد، احساس فقر طبقات گوناگون نيز، متفاوت مى شود. پس توقع هاى گوناگون خود او و ديگران در مخارج حج و هديه آن متفاوت مى شود و بنابراين از اين طريق، توزيع درآمد بر استطاعت اثرگذار است.

براى مثال، در روايت هايى بيان شده است كه آوردن سوغات از مخارج حجّ محسوب مى شود. در اين صورت مى توان گفت كه وقتى جامعه نابرابر باشد، توقّع اقوام سطح برتر نيز بيشتر مى شود و در نتيجه عرف جامعه استطاعت افراد را ميان طبقه هاى برتر بيشتر مى كند. البته در حكومت اسلامى تأثير توزيع درآمد بر استطاعت مبتنى بر وجود فاصله طبقاتى شديد در جامعه اسلامى و لحاظ نشدن نقش آن در تأثير شرف و شأن بر استطاعت است كه از عوامل اختلافى شمرده مى شود.

چهارم - تأثيرپذيرى زمان استطاعت از ريسك افراد

گاهى در فصول سال مخارج زندگى افراد بيشتر از حداقل معيشت و گاهى كم تر از حداقل معيشت قرار مى گيرد. با توجّه به اين كه هر كس كفايت و رجوع به كفايت خود را با بازگشت از حج بايد در نظر گيرد و سپس استطاعت خود را تخمين بزند، بنابراين هر شخص بايستى درآمد اتفاقى، دائمى، احتمالى و يا متوسّط انتظارى را به دست آورد و سپس كفايت مرتبط با نيازهاى خود را نيز در نظر گيرد.

پس از آن به سنجش استطاعت بپردازد كه آيا مستطيع است يا نه؟ بنابراين، در اينجاست كه ريسك گريزى و عدم آن در تخمين افراد و همچنين زمان استطاعت آنها تأثيرگذار بوده است كه از لحاظ اقتصادى نيز مى تواند بررسى شود.

پنجم - تأثيرپذيرى اندازه و زمان استطاعت از ناحيه ويژگى هاى صنفى و شخصى (همانند شرف و مانند آن)

برخى از ويژگى هاى شخصى و صنفى، همچون جايگاه خانوادگى فرد، شغل و شرايط تحصيلى فرد كه عرف، آنها را نيازهاى ضرورى لحاظ مى كند نيز، در استطاعت نقش دارند. به نظر نمى رسد كه اثبات آنها، نياز به بحث نداشته باشد؛ ولى برخى از ويژگى هاى صنفى و شخصى كه ممكن است با جامعه اى طبقاتى سازگار باشد و نه اسلامى، نياز به بحث دارد كه پيش تر به آن اشاره شد.

ششم - تأثير پذيرى استطاعت از حد فقر و نفقه

با توجه به اينكه اسلام، رداخت نفقه مرد به زن را واجب كرده است و همچنين فقر از ناحيه سفر حج را براى مردم نمى پسندد، بنابراين از عوامل مؤثر بر استطاعت، حد فقر و حد نفقه است. همه عواملى كه

ص: 329

در آن دو، نقش دارند در استطاعت نيز دخيل اند كه در اينجا به برخى از آنها اشاره شد. حتى برخى از علما، در آن دو، به رعايت نيازهاى مرتبط با شرف نيز تأكيد كرده اند. (1)

د) اندازه گيرى استطاعت و فروض آن
اشاره

از روايت ها و فقه اسلامى به دست مى آيد كه روش هاى اندازه گيرى استطاعت در اسلام، بر فروضى تكيه دارد كه راه هاى مناسب، اندازه گيرى مناسب خود را مى طلبد. در اينجا به برخى از آنها اشاره مى شود.

فرض اوّل. امكان تشخيص رفاه و مراتب آن

امكان تشخيص رفاه و مراتب آن، از جانب افراد نسبت به خودشان و ديگران وجود دارد. بنابراين، از احكام اسلام و حتّى بقيه اديان الهى در مى يابيم كه هر شخص مى تواند مقدار رفاه، كفايت و استطاعت خود و ديگرى را تشخيص دهد و با هم مقايسه كند و مى توان شواهد فراوانى از آيات و روايات نيز بر آن ذكر كرد.

فرض دوم. هر كس در معيشت وظيفه رعايت حد وسط را دارد

هر كسى موظّف است كه بر خانواده خود كم نگيرد. از حّد نيز تجاوز نكند و مصرف خود و خانواده خود را در حدّ اعتدال حفظ كند. همچنين در صورتى كه رفاه آنان را از بقيه مردم كمتر ببيند، بر آنها توسعه دهد تا به بقيه مردم ملحق شوند.

فرض سوم. شناخت استطاعت و زمان آن از طريق تخمين و قراين

هر شخص مى تواند و حتى موظّف است كه زمان استطاعت خود را براى حجّ تشخيص دهد يا تخمين بزند كه مبتنى برداشتن حدّ كفايت زندگى به همراه مخارج رفت و برگشت است. بنابراين همان گونه كه مى توان فقر خود و افراد ديگر را از طريق قراين تشخيص داد، همين گونه مى توان استطاعت خود و افراد ديگر را نيز از طريق قراينى تشخيص داد. پس، فقر خصوصيتى در اين زمينه ندارد. (2)بنابراين، با اين سه فرض كه با ادله نيز اثبات شد، مى گوييم كه افراد مى توانند نيازها و مقدار اعتدال، كفايت خود و خانواده خود را تشخيص دهند و با بقيه جامعه نيز مقايسه كنند. در صورت كمبود و يا كم تر بودن آنها از سطح جامعه، آنان را به جامعه ملحق كنند. از اين طريق، استطاعت آنها تشخيص داده مى شود. حج، تكليفى فردى شمرده مى شود و چنانچه شخص نمى توانست رفاه خود را اندازه


1- وسائل الشيعه، محمّد بن الحسن الحر العاملى، ج9، ص 232.
2- وسايل الشيعه، ج9، ص232. .

ص: 330

بگيرد و يا حدّ كفايت و استطاعت خود و خانواده خود را تشخيص دهد، بدين گونه تكليف حج بر گردن او نهاده نمى شد.

ه) معيارهايى كه بايد در اندازه گيرى استطاعت لحاظ شود

با توجه به اينكه استطاعت، رابطه اى تنگاتنگ با كفايت دارد، بنابراين ويژگى هايى كه در كفايت دخيل است، بايستى در استطاعت نيز رعايت شود كه برخى از آنها عبارتند از:

يك- استطاعت، بايستى امرى عينى و غير خيالى باشد. بنابراين هرگونه احساس استطاعت ذهنى صرف كه ملازم با قراين عرفى نيست، مشروعيت ندارد.

دو- در استطاعت، هم بايستى به نيازهاى مطلق توجه شود و هم نيازهاى نسبى. بنابراين استطاعتى كه در آن به عادات و به جنبه هاى نسبى توجّهى نشده است، استطاعت شرعى نمى باشد.

سه- با توجه به عوامل دخيل در استطاعت، ما مى توانيم متوسط استطاعت را در سطح جهان، ملّت ها، استان ها و حتى محل هاى متفاوت داشته باشيم كه هر كدام اندازه اى مجزا و متفاوت از ديگرى باشند. در عين حال استطاعت شخصى، از ناحيه ويژگى هاى شخصى افراد متأثر است.

چهار- براساس برخى قراين، مى توان بر استطاعت ديگران قضاوت كرد. چنانكه امام صادق (ع) ، از ملاك سهم غذا، براى اندازه گيرى كلّ مخارج فقير استفاده كرده اند.

پنج- براساس قاعده اصاله الصحه، قول كسى را كه ادّعاى استطاعت و برعكس آن را دارد، مى توان پذيرفت. بنابراين مى توان گفت، استفاده از پرسش نامه براى ادّعاى استطاعت و شناخت اندازه آن، راهى مناسب براى اندازه گيرى استطاعت و بى استطاعتى است؛ ولى بايستى زمان تهيه پرسش نامه ها، قراين صدق و كذب سخن افراد نيز درست بررسى شود.

شش- با توجّه به اينكه در پرسش نامه ها، افرادى كه درآمدشان بيشتر است، استطاعت ذهنى برترى را براى خود بيان مى كنند، بنابراين، دامنه استطاعت افراد مى تواند بيانگر فاصله طبقاتى و توزيع درآمد در جامعه باشد. در جامعه اى كه توزيع درآمد نامناسب است، دامنه استطاعت بيان شده افراد؛ بيشتر از جامعه اى است كه توزيع درآمد در آن مناسب است. با توجّه به اينكه توزيع درآمد در جامعه اسلامى بايستى مناسب باشد، دامنه فراوان استطاعت ذهنى در جامعه اسلامى، نشانه اى از اجرا نشدن احكام اسلام در آن مى باشد. بنابراين، از همين جا مى توان گفت كه خط استطاعت، در زمان وجود حكومت اسلامى عادل و برعكس آن فرق دارد. (اين مسئله در اندازه گيرى هاى ذهنى فقر تجربه شده است. (1)براى آشنايى


1- كه در آن از شهروندى نمونه سؤال مى شود ((پرسش ها ( Minimum Income Question) MIQ كه چه اندازه اى را كمترين مقدار پول براى رفع نيازهاى هر هفته يا هر ماه خانواده 4 نفره (شوهر، همسر و دو بچه) در جامعه اى خاص مى دانند. .

ص: 331

بيشتر به نتايج تحقيق گوستافسون، شى و ساتو (1)در مورد چين 20٠4 رجوع كنيد) . (2)

هفت - در استطاعت ها، بايستى به شئونات توجه شود؛ ولى رعايت شأن مرتبط با شرف اختلافى است.

هشت- معمولاً افراد، از تشخيص نيازهاى غير متعارف افراد ديگر ناتوانند؛ مگر اينكه با آن فرد ارتباط تنگاتنگى داشته باشند. بنابراين، استطاعتى كه از طريق خود افراد بيان مى شود، كه نيازهاى متعارف و نيازهاى غير متعارف خود را در نظر دارد ممكن است با استطاعتى كه ديگران براى انسان اندازه مى گيرند، متفاوت باشد.

٢. بررسى كاربردى تأثير شأن بر استطاعت
الف) انتخاب روش اندازه گيرى استطاعت

يك- انسان بتواند بر استطاعت خود و ديگران قضاوت كند؛ بنابراين از راه هاى اندازه گيرى استطاعت، استفاده از روش هاى اندازه گيرى ذهنى همانند (3)SPL در فقر مى باشد؛ كه در آن روش ها از خود افراد در مورد فقر و مانند آن (همانند استطاعت) پرسيده مى شود. سپس، با استفاده از پاسخ آنها، در مورد استطاعت و عوامل مؤثر بر آن نظر داده مى شود. (4)براى اندازه گيرى استطاعت، از طريق پاسخ ها نيز مى توان دو روشى را دنبال كرد كه براى اندازه گيرى فقر ذهنى دنبال مى شود. برخى همچون كيل پاتريك، از متوسط حد فقرهاى بيان شده در پاسخ ها استفاده كرده اند و خط فقر را اندازه گيرى مى كنند. برخى نيز روش جود هارت را دنبال مى كنند كه به پاسخ كسى اهميت بيشترى داده كه درآمدش به اندازه كفايتش است و با فرمولى كه در ادامه مى آيد، آن را اندازه مى گيرند. (5)


1- Gustafsson ، Bjo ص RN Li Shi and Hiroshi Sato ، Can A Subjective Poverty Line Be Applied To China? Assessing Poverty ، Journal of Internat ional Develop ment ، J. Int. Dev. 16 ، 108911٠7 (20٠4)
2- در آن تحقيق بيان شده است كه دامنه خطوط فقر ذهنى، در كشورهاى اروپايى و امريكا بيش از چين مى باشد و علت آن نيز فاصله طبقاتى بيشتر در كشورهاى سرمايه دارى ذكر شده است.
3- Subjective poverty line.
4- ر. ك: مقاله هاى دادگر، يدالله، حسين عباسى نژاد، سهيلا پروين، مجتبى باقرى تودشكى، تبيين و محاسبه خط فقر شريعت، مطالعه تطبيقى حد فقر شريعت فقر، فصل نامه پژوهش هاى اقتصادى ايران، دانشگاه علامه طباطبايى شماره 49، زمستان139٠. در اين مقاله خط فقر شريعت از اين طريق اندازه گيرى شده است.
5- برخى ديگر همچون جودهارت و ديگران نقطه اى از معادله برآورد شده كفايت خانوار بر روى متغيرهاى بعد و درآمد خانوار برازش شده را كه در آن كفايت خانوار برابر با درآمد خانوار شده باشد را نقطه استطاعت تلقّى مى كنند. در روش جودهارت، فرض گرفته مى شود كه افراد غنى و فقير، درجه خطايشان بيشتر از افرادى است كه دارايى شان به اندازه كفايت زندگى شان مى باشد. در روش كيل پاتريك، اگر چه احتمال خطا در مورد، همه افراد مى رود ولى چنين فرض اضافه اى وجود ندارد. .

ص: 332

دو- با توجّه به اينكه استطاعت شرعى خطى عينى و تصادفى است و همچنين از شئون ها و قابليت هاى افراد تأثيرپذير است، بنابراين شئوناتى مانند: تحصيلات، شغل، بعد خانوار، منطقه جغرافيايى، زندگى شهرى و روستايى، محيط اجتماعى، زهد افراد جامعه، مصرف دوره سابق و مصرف دائمى متأثّر از درآمد دائمى افراد، مى توانند بر استطاعت اثرگذار باشند. با توجّه به اينكه خود افراد مى توانند راهى براى تشخيص اين تأثيرها باشند. بنابراين روش SP

(1)مى تواند راهى براى نشان دادن اين تأثيرها باشد.

ب) تصريح تابع استطاعت و متغيرهاى مستقل آن
اشاره

با توجّه به اينكه مى توان براى استطاعت نيز، تابعى تصريح كرد و همانند روش هاى اندازه گيرى خط فقر ذهنى، به اندازه گيرى آن پرداخت و همچنين با توجّه به اينكه در اين روش ها علاوه بر اندازه گيرى استطاعت، مى توان به تحليل عوامل اثرگذار بر آن نيز پرداخت، بنابراين در اينجا دو روش دنبال مى شود. در روش اول، از برخى مدل هاى ساده براى اندازه گيرى استطاعت استفاده مى شود. در روش دوم، از برخى مدل هاى پيچيده تر براى تحليل ميزان عوامل اثرگذار بر استطاعت استفاده مى شود. در نهايت تحقيق حاضر، سه مدل را هم براى اندازه گيرى استطاعت و هم براى تحليل عوامل مؤثر بر آن در نظر مى گيرد. متغيرهاى بكار برده شده، داده هاى آن موجود و در جدول زير ذكر شده است.

جدول 3 - 2. علامت متغيرهاى به كار برده شده در آزمون هاى كفايت شريعت در مدل هاى گوناگون

><نمايش تصوير


1- برخى از تحقيقات كه اندازه گيرى خط فقر را از طريق ذهنى رفته اند عبارتند از: روبرت دبليو كيل پاتريك (1973) در ايالات متّحده، استرنگمن - خان (1975) و تيل ارسلّا تنچرت و متيوس تيل در مورد 14كشور اروپايى، جودهارت، هالبراستات، كاپتين و وان پراگ (1977) در مورد بلژيك، وان پراگ، اسپايت، وان دى استات (1982) در مورد آمريكا، هاجنار و وان پراگ (1982) در مورد 8 كشور اروپايى، و كلاسانتو، كاپتين، واندرگاگ (1984) در مورد جامعه اروپا، آدا فرر، كار بونل و وان پراگ (20٠1) در مورد روسيه فدرال، راواليون و لوكشين (20٠1) و (20٠٠) در مورد روسيه، والتر، دالنبرگ (20٠2) در مورد آفريقاى جنوبى، كلارك، سيسون (20٠3) در مورد فيليپين، ، پالومار ليور (20٠3) در مورد مكزيك، گوستافسون، شى و ساتو در مورد چين (20٠4) ، پالومار ليور، لانزاگورتا پينول و هرناندز يورالد (20٠4) در مورد شهر مكزيكو، لوكشين، اماپاتى، پاترنوسترو (20٠6) در مورد ماداگاسكار مى باشد.

ص: 333

><نمايش تصوير

و مدل هايى به جهت اندازه گيرى و تحليل عوامل اثرگذار، در اين تحقيق استفاده مى شوند كه بيشترين R2 را و همچنين بهترين تصريح باشد كه توابع لگاريتمى و شبه لگاريتمى، اين شرايط را داشته اند. همچنين جهت اندازه گيرى و تحليل استطاعت نيز، از پنج مدل رياضى استفاده شده است كه شرح آنها، پس از بيان مدل ها در جداولى آورده مى شود كه براى اين امر تنظيم مى شود.

مدل هاى آزمون شده

در مدل شماره1، (مدل ساده) متغير تابع لگاريتم، كفايت خانوار ( log) phag( مى باشد و متغيرهاى مستقل، لگاريتم درآمد خانوار log) y( و لگاريتم بُعد خانوار log) n( و براى اندازه گيرى استطاعت استفاده شده است.

مدل شماره2، متغير مستقل لگاريتم سن log) age( ، لگاريتم سواد سطح سرپرست خانوار log) edu(

ص: 334

(سطح سواد سرپرست خانوار، از يك تا هفت، درجه بندى شده است. يك، بى سواد بودن و هفت، فوق ليسانس به بالا بودن را نشان مى دهد.) ، متغير كمّى لگاريتمى سطح سلامت سرپرست خانوار log) hea( را نشان مى دهد كه شرايط سلامت روحى و روانى سرپرست خانوار را از يك تا پنج (خيلى بد، بد، نرمال، خوب و خيلى خوب) درجه بندى كرده است. چند متغير كيفى، همانند متغير متأهّل بودن سرپرست خانوار mar ، داشتن ماشين car ، داشتن منزل ملكى hou ، داشتن نوعى از شغل job) داراى شغل هاى دولتى jobgov ، بخش خصوصى jobpri( استفاده مى كند. مدل شماره 3 به جاى دو متغير شغل خصوصى و عمومى، متغيرهاى مستقل شغلى ديگر همانند داشتن شغل فرهنگى (معلّم راهنمايى، ابتدايى، دبير دبيرستان؛ استاد دانشگاه بودن و روحانى بودن) jobcalture ، شغل تجارت، خريد و فروش jobtrad ، كشاورز بودن jobagri ، شغل رانندگى و حمل و نقل داشتن jobtra و شغل نيروهاى مسلّح و نظامى و انتظامى داشتن، اعم از سپاه و غير آن را jobmili ايجاد شده است كه بيشتر براى تحليل عوامل اثرگذار بر آن استفاده مى شود.

داده ها

در اين تحقيق، در ماه شهريور نمونه 8٠8 خانوارى از شهر قم، در مناطق گوناگون تهيه شده است. (1)برخى از پرسش نامه ها به دليل نقصان در برخى پرسش ها حذف شدند و در نتيجه حدود 429 عدد آن، به طور نهايى استفاده شده است. در اين پرسش نامه ها، از مردم پرسش هايى شده است. مثلاً MIQ اينكه حدّ فقر و ميزان كفايت آنها با توجه به شرايطشان چه مقدار مى باشد؛ همچنين برخى سؤال هاى ديگر، نظير خصوصيت ها و ويژگى هاى آنها، نوع شغل، بعد خانوار، درآمد و مخارج خانوار، داشتن دارايى هايى، نظير منزل و ماشين و داشتن شغل در بخش خصوصى يا بخش عمومى و داشتن هر دو نوع شغل؛ همچنين از انواع شغل، كشاورز بودن، در بخش دفاع بودن (پاسدار بودن، در ارتش بودن، نيروى انتظامى و در بقيه خدمات دفاعى شركت داشتن) فرهنگى بودن، راننده بودن و داد و ستد و تجارت كردن. از اين نمونه در تحقيق، با نمونه اول ياد مى شود.

فراوانى نسبى و مطلق بعد خانوار در دو نوع نمونه، در جدول زير ذكر شده است.


1- اين نمونه، از خيابان هاى آذر، چهار مردان، باجك، اطراف حرم، در خود حرم حضرت معصومه، نيروگاه، بنياد و برخى مناطق ديگر به دست آمده است و براى پاسخ گويى به پرسشنامه ها، خودكارى به افراد بخشيده شده است كه بر روى آن نوشته شده بود: محاسبه خطّ فقر ذهنى، پژوهشى در دانشگاه مفيد، تا از اين طريق، برخى ذهنيت ها زدوده شود. .

ص: 335

><نمايش تصوير

جدول شماره 3 - 1 فراوانى مطلق و نسبى بعد خانوار در دو نمونه بررسى شده است.

مأخذ: نمونه بررسى شده به وسيله نويسنده مقاله.

د) برآورد مدل و اندازه گيرى استطاعت
يك - اندازه گيرى استطاعت متوسّط

در اين تحقيق، يك بار متوسط استطاعت خانوار از گفته هاى افراد به دست مى آيد و بار ديگر، استطاعت خانوار از روش spl) جودهارت) در جدول زير ذكر شده اند. البته، براى مقايسه كفايت هاى متوسط و به دست آمده از همان روش نيز، ذكر شده است.

جدول شماره 3 - 3. اندازه گيرى خط فقر متوسط خانوار و سرانه در شهر، روستا و استان قم، با استفاده از دو نوع داده با بعد متوسط خانوار در سال 1387

مأخذ: نمونه بررسى شده از طريق نويسنده

دو- اندازه گيرى استطاعت از روش جودهارت با استفاده از مدل برآورد شده ش ١

روش جودهارت، با پيش فرض اضافه اى همراه است كه با افزايش درآمد واقعى افراد، استطاعت افزايش مى يابد كه افراد در پرسش ها براى خود بيان مى كنند معناى آن چنين است كه مردم ثروتمندتر، نسبت به

ص: 336

استطاعتشان، تقاضاى بيشترى پول و بلكه رفاه دارند. مردم فقيرتر، پول و رفاه كمترى نسبت به استطاعتشان تقاضا مى كنند. بنابراين، دريافت و درك خط استطاعت، به وسيله پاسخ گو با آن واقعيت كمى متزلزل مى شود كه درآمد واقعى فرد، در حد استطاعت از درآمد نمى باشد. معناى آن چنين است كه از سه دسته افراد پاسخ دهنده به پرسش ها، دو دسته آنها كه درآمدشان در سطح ايجاد استطاعت نيست، خطايشان بيشتر از دسته اى است كه درآمدش به اندازه كفايتش بيان شده است. بنابراين، دريافت دسته سوم يعنى افرادى كه درآمدشان مساوى كفايت بيان شده است، مانند يك معيار استفاده مى شود.

ابتدا در اين روش، مدل رياضى نوشته مى شود كه متغير وابسته آن، لگاريتم كفايت خانوار و متغيرهاى مستقل آن، لگاريتم بُعد خانوار و لگاريتم درآمد خانوار مى باشند، همان گونه كه مرسوم است به صورت زير، آمده است: (1)سپس، به جاى لگاريتم درآمد خانوار، لگاريتم كفايت خانوار قرار داده مى شود:

آن گاه، معادله نسبت به كفايت سرانه حلّ مى شود:

چنانچه معادله 3 - 3. از روش حداقل مربع ها با استفاده از داده هاى 207 تايى روستايى در استان قم تخمين زده شود، تابع كفايت خانوار به صورت زير به دست مى آيد: (2)><نمايش تصوير


1- ر. ك: تحقيق كيل پاتريك، صص 333-327؛ جودهارت و ديگران، صص 5٠3-520؛ فررآى كاربونل و وان پراگ، صص 147-172.
2- T هاى معادله، معنادار مى باشند كه در جداول بعدى ذكر شده اند. .

ص: 337

اين در حالى است كه ضرايب به دست آمده آنها نيز، داراى اعتبار آمارى مى باشند:

جدول شماره 3 - 4. رابطه نهايى، براى اندازه گيرى خط فقر از روش جودهارت با نمونه هاى متفاوت در سال 1387 است:

منبع: محاسبات از نمونه به دست آمده توسط نويسنده

><نمايش تصوير

جدول3 - 5. ميزان استطاعت برآورد شده خانوارهاى يك نفره تا هشت نفره را براساس روش جودهارت در نمونه به دست آورده است. همان گونه كه مشاهده مى شود، استطاعت هاى سرپرست خانوار، نسبت به افزايش بُعد خانوار، روندى افزايشى با شيبى كاهنده داشته اند.

جدول زير نيز، استطاعت برآورد شده در نمونه شهر قم را نسبت به بعد متوسط خانوار نمونه، از دو روش بيان كرده است.

ص: 338

><نمايش تصوير

منبع: محاسبه هايى در نمونه دوم

به اين طريق مى توان معيار را كسانى بگيريم كه دو، سه، چهار يا پنج حقوق ماهانه اش به اندازه حجى باشد و بر مبناى آن، اندازه استطاعت حج را به دست آوريم.

سه - برآورد مدل جهت بررسى تأثير شئون بر استطاعت

با استفاده از دو مدل زير كه متغير تابع در آن قيمت استطاعتى است و متغيرهاى مستقل آن، در جدول ذكر شده اند به بررسى تأثير آنها بر استطاعت پرداخته و نتايج آن در جدول بعدى ذكر شده است.

ص: 339

><نمايش تصوير

ه) اعتبار ضرايب برآورد شده

1. همان گونه كه مشاهده مى شود، استطاعت اندازه گيرى شده خانوارى با بعد متوسط 3.3 نفره در شهر قم، با استفاده از دو روش، ما بين 31738٠8 تا 295٠772 تومان در سال 1387 مى باشد. فاصله اندازه گيرى ميان خانوارها با بعدهاى متفاوت نيز، در روش جودهارت تأثير چندانى بر استطاعت سرپرست خانوار ندارد.

2. به دليل اينكه منشأ ايجاد استطاعت، دلايل ديگرى نيز داشته است، بنابراين r2 بسيارى به دست نيامده است. و همين گونه آمار دوربين مناسب است.

3. از ميان متغيرها، فقط متغير مخارج، درآمد، سن سرپرست خانوار و سطح آموزش، داراى اعتبار آمارى بوده و بقيه اعتبار آمارى نداشته اند.

4. از ميان شغل ها، فقط ضريب شغل كشاورزى داراى اعتبارى بوده و بقيه، اعتبار آمارى نداشته اند.

و) تفسير ضرايب

در دو جدول زير، نتايج برآورد رگرسيون هاى دو مدل ذكر شده است و نتايج زير از مدل هاى گوناگون به دست آمده است:

1. در دو مدل، عرض از مبدأ داراى اعتبار آمارى و مثبت بوده است و محدوده آن ميان 9.7 تا 7.8 مى باشد.

2. ضريب درمدآآآآمد و مخارج خانوار، نسبت به سطح استطاعت سرپرست خانوار، در تابع آن در نمونه، به ترتيب برابر با 7.1 و 3.2 - و 1.8 و 4.2 در دو مدل بوده است. بنابراين، ضريب مخارج، منفى و ضريب درآمد، مثبت بوده است. يعنى مخارج، تأثير منفى بر استطاعت و درآمد تأثير مثبت بر استطاعت داشته است.

ص: 340

3. ضريب سن و سطح آموزش سرپرست خانوار، هر دو تأثير منفى بر اندازه استطاعت داشته و به ترتيب منفى6.1 تا منفى4.1 و منفى 4.1 تا منفى 9.1 در دو مدل بوده است. بنابراين، افزايش سن و سطح آموزش از سطح استطاعت كاسته اند.

4. ضريب شغل كشاورزى، مثبت بوده است. بنابراين، به دست مى آيد كه شغل كشاورزى، باعث شيفت كردن سطح استطاعت به بالا بوده است. (1)

در مورد اين كه چرا درآمد و شغل كشاورزى تأثير مثبت بر استطاعت داشته است و مخارج، سطح سواد و سن افراد، تأثير منفى بر استظاعت داشته، ممكن است گفته شود كه رفتن به حج، مخارجى دارد كه برخى، از غذاى شب و روز حاجى و خانواده اش در سفر، محروم مى باشد. برخى نيز مخارج سوغاتى و مهمانى حج و همين گونه ريخت و پاش ها و اسراف هاى ناشى از آنها مى باشد كه درباره دوم بيشتر اتفاق مى افتد. افزايش درآمد، موجب افزايش استطاعت متأثر از عادت ها و شأن ها در هر دو مورد مى شود و مطابق قاعده است. همچنين، افزايش سطح سواد و سن، موجب حصول تجربه و علم و موجب كاهش برخى ريخت و پاش ها و اسراف هاى ناشى از آنها مى شود و به طور طبيعى، مخارج مهمانى و سوغاتى را كاهش مى دهد. بنابراين، تأثير درآمد بر استطاعت مثبت و تأثير سن و سواد بر آن، بايستى منفى باشد. همچنين ممكن است گفته شود كه طبيعت شغل كشاورزى، سخاوت بيشترى به همراه دارد و با افزايش مخارج مهمانى و سوغاتى، استطاعت را بيشتر كند؛ ولى اين كه افزايش مخارج، موجب كاهش استطاعت شود، محل تأمل بيشترى است.

افزايش مخارج، از جهتى موجب افزايش عادات و در نتيجه افزايش استطاعت مى شود؛ ولى افزايش مخارج، با وجود درآمد ثابت ممكن است از ناحيه برخى شأن هاى ديگر باشد كه تحقيق، به آنها نپرداخته است. در نتيجه، افزايش هزينه از ناحيه افزايش مخارج، موجب افزايش تجربه فرد در هزينه كردن و صرفه جويى شده و باعث كاهش استطاعت است. امكان دارد كه برآورد دو اثر، در نمونه چربيدن، تأثير منفى بر مثبت باشد.

نتيجه گيرى

اين مقاله به دنبال كمّى كردن موضوعى شرعى و عوامل مؤثر بر آن است كه مى تواند حساسيت مردم را به احكام شرع نشان دهد. باتوجه به اينكه نمونه بررسى شده مربوط به سه سال پيش است و امكان دارد نسبت به سال پيش فايده اى بر آن مترتب نباشد؛ ولى با تعديل و ارتباط دادن آن با سال هاى آينده، نتايج اين تحقيق نيز مى تواند بهره بردارى شود.


1- شرايط سلامت روحى و روانى سرپرست خانوار را از 1 تا 5 (خيلى بد، بد، نرمال، خوب و خيلى خوب) درجه بندى كرده. .

ص: 341

همان گونه كه مشاهده شد، در اين نمونه، ارتباطى ميان بسيارى از متغيرها و استطاعت در سال مذكور، نشان داده نشد؛ فقط تأثير برخى از عوامل، نظير مخارج، درآمد، سن سرپرست خانوار، سطح آموزش و شغل كشاورزى در نمونه ظاهر شده است. بنابراين، بيانگر اين مطلب است كه افزايش تجربه و آموزش مردم، همچنين روحيه سخاوت مندى شخصى مى تواند، سطح استطاعت را افزايش و در ديگرى مى تواند كاهش دهد. پس، از اين طريق مى توان بر سطح حج و تعداد آن نيز تأثيرگذار بود؛ البته شناخت عوامل مؤثر بر آن، نياز به تحقيقات بيشترى دارد كه اين تحقيق، آغازى بر آنست.

در اين مقاله، فقط سعى شده است تا روشى براى كاربردى كردن استطاعت و آزمون رابطه آن، با ديگر متغيرها بيان شود. ديگر اين كه مى توان با پر كردن پرسش نامه از حجاج و مردم ديگر، هر سال تخمينى از استطاعت حج و همين گونه رابطه آن با متغيرهاى ديگر به دست آورد. همچنين پيرامون رابطه آن با تقاضاى حج به تحليل پرداخت.

منابع

1. قرآن مجيد.

2. كشف اللثام عن قواعد الاحكام، محمد بن الحسن الاصفهانى المعروف ب (الفاضل الهندى) قم: مؤسسۀ النشر الاسلامى التابعۀ لجماعۀ المدرسين [بى تا].

3. التذكرۀ، الحسن بن يوسف ابن المطهر، قم: مؤسسه آل البيت (ع) لاحياۀ التراث، 1414ه. ق.

4. التحرير الأحكام الشرعيۀ على مذهب الاماميۀ، الحسن بن يوسف ابن المطهّر، (العلامه الحلى) ، مشهد: موسسه آل بيت، سال 1314ه. ش.

5. خطوط فقر متفاوت با شئون متفاوت، مجتبى باقرى تودشكى، سمينار دوسالانه اقتصاد اسلامى، دانشگاه تربيت مدرّس، 1384ه. ش

6. الحدائق، يوسف البحرانى، نجف، دارالكتب الاسلاميه، 1385ه. ق.

7. وسايل الشيعۀ، محمّد بن حسن الحرالعاملى، موسسه آل البيت 1416ه. ق.

8. المنتهى المطلب فى تحقيق المذهب، الحسن بن يوسف بن المطهر ( العلامۀ الحلى) ، تهران، چاپ اسلاميه،1333ه. ش.

9. تحرير الوسيله، روح اللّه الخمينى، قم، چاپ اسماعيليان، بى تا.

10. توضيح المسائل (فارسى) ، سيد ابوالقاسم الخوئى، چاپ مهر قم، 1412ه. ق.

11. معتمد العروۀ الوثقى، ابوالقاسم الخوئى، ج1.

12. مطالعه تطبيقى حد فقر شريعت فقر، يدالّله دادگر و مجتبى باقرى تودشكى، مجلّه اقتصاد اسلامى، بهار،7(25) ، 1386ه. ش.

13. تبيين و محاسبه خط فقر شريعت، يدالله دادگر و حسين عباسى نژاد، سهيلا پروين، مجتبى باقرى تودشكى، مطالعه تطبيقى حد فقر شريعت فقر، فصلنامه پژوهشهاى اقتصادى ايران، دانشگاه علامه طباطبايى شماره 49، زمستان،139٠ه. ش.

14.

ص: 342

سطح مصرف در اسلام، يدالّله دادگر و مجتبى باقرى تودشكى، نامه مفيد نشريه نامه مفيد، سال هفتم، پائيز، 138٠ه. ش.

15. مقايسه فقر، مارتين راواليون، ترجمه رضا اشرف زاده، وزارت جهاد سازندگى، تهران، 1381ه. ش.

16. العروۀ الوثقى، محمد كاظم الطباطبايى، موسسه الاعلمى، بيروت، 14٠9ه. ق.

17. النهايۀ، محمدبن حسن الطوسى، قم، چاپ دارالندلس بيروت، منشورات قدس، [بى تا].

18. المبسوط، محمّدبن حسن الطوسى، چاپ المكتبه المرتضويه، 1387 - 1393ه. ش.

19. كتاب الروضه البهيه فى شرح اللمعه الدمشقيه، زين الدين على العاملى، قم، مكتبۀ الاعلام. 1365ه. ش.

20. مسالك الافهام، زين الدين على العاملى، انتشارات موسّسه معارف اسلامى، 1414ه. ق.

21. الدروس الشرعيه فى فقه الاماميه، محمد بن محمّد المكى العاملى (الشهيد الاوّل) ، قم، موسسه النشر الاسلاميه.

22. المختصر النافع، المحقق الحلى، تهران، نشر مؤسسه بعثت، قاهره، چاپ دارالتقريب، 1410ه. ق.

23. مستدرك الوسائل، الميرزا النورى، چاپ دوّم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، 14٠9ه. ق.

24. جواهر الكلام، محمّد حسن النجفى، تهران، دارالكتب الاسلاميه، سال 1367و1392ه. ش.

25. مستند الشيعه، احمد بن محمد النراقى، مشهد، مؤسسه آل البيت، 1415ه. ق.

1. Colasanto

، Diane ؛ Arie Kapteyn ؛ Jacques van der Gaag ، Two Subjective Definitions of Poverty: Results from the Wisconsin Basic Needs Study ، The Journal of Human Resources ، Vol. 19 ، No. 1.) Winter ، 1984) ، pp. 127 - 138 2. Ferrer

- I - Carbonell ، and Ada Bernard M. S. Van Praag ، Poverty in the Russian Federation ، the - Financial Satisfaction Poverty Line ، the Leyden Poverty Line ، and the Subjective Well - Being Poverty Line. Faculty of Economics and Econometrics University of Amsterdam , Roeters straat 11 ، 1018 WB Amsterdam the Netherlands 3. Gustafsson

، Bjo ص RN Li Shi and Hiroshi Sato ، Can A Subjective Poverty Line Be Applied To China? Assessing Poverty ، Journal of Intern ational Develop ment,J. Int. Dev. 16 ، 1089 - 11٠7)20٠4( ، Published online in Wiley InterS cience) www. intersci ence. wiley. com(. DOI: 10. /10٠2jid.1127 4. Goedhart

، Theo ؛ Victor Halberstadt ؛ Arie Kapteyn ؛ Bernard Van Praaag ، The poverty Line: Concept and Measurement ، The Journal of Human Resourses ، vol. 12 ، No. 4.) Autumn 1977( ، pp. 5٠3 - 520 5. Hagenaars ,J. M. Aldi And Bernard M. S. van Praag

، A Synthesis Of

ص: 343

Poverty Line ، Leyden University ، center for research in public economics

6. Hagenaars

، Aldi and klaas de vos ، the definition and measurement of poverty ,The Journal of Human Resources ، 1988 Vol. 23 ، No 7. Joaquina Palomar Lever

، Nuria Lanzagorta Pi ٌ ol ، Jorge Hern ل ndez Uralde ، Poverty and Subjective Well - Being in Mexico ، 20٠5، 375 - 4٠8 . 8. Kilpatrick

، R. W. ، The Income Elasticity of the Poverty Line ، The Review of Economics and Statistics ، Vol1973,. 55 ، pp.327 - 332 9. Lokshin ,Michael

، Nithin Umapathi ، Stefano Paternostro ,Robustness of Subjective Welfare ، Analysis in a Poor Developing Country: Madagascar 20٠1 ، The World Bank ، Washington ، DC ، USA ، Journal of Development Studies ، Vol. 42 ، No. 4 ، 559 - 591 ، May 20٠6 10. Nothan Wolf ,Edward

، Economics of poverty ، inequality and discrim ination ، South - Western College publishing nternational ,Thomson publishing cincinat ، ohio ، 1997 11. Palomar Lever

، Joaquina ، Poverty And Subjective Well - Being in Mexico ، Applied Research in Quality of Life ، Springer Netherlands ، Volume 2 ، Number 3 / September ، 20٠7 page 165 - 1881 12. Ravallion Martin

، Michael Lokshin ، Self - rated economic welfare in Russia ، European Economic Review 46)20٠2( 1453 - 1473 www. elsevier. com/locate/econbase ، Development Research Group ، The World Bank ، 1818 H Street N. W. ، Washington ، DC20433 ، USA ، Received 1 August 1999 ؛ accepted 1 March 2 13. Van Praag

، Bernard M S ، Spit ، Jan S ، van de Stadt ، Huib ، A Comparison between the Food Ratio Poverty Line and the Leyden Poverty Line ، Review of Economics Statistics. ، Volume) Year(: 64)1982( ، ) November( ، Pages: 691 - 94 14. Wolf Nathan

، Edward ، ، Economics of Poverty,Inequality and Discri mination ,south - western College Publishing ,Cin cinnati ، Ohio1997 گزارش خروجى Eviews

ص: 344

><نمايش تصوير

ص: 345

><نمايش تصوير

ص: 346

سوغاتى در حج و ضرورت تغيير فرهنگ موجود

اشاره

محمدنقى نظرپور (1)

حسين كفشگر جلودار (2)

چكيده

وجوب و استحباب حج و عمره براى مسلمانان و بركات معنوى و مادى حاصل از حضور در اين اماكن مقدس و انجام مناسك عبادى، همانند پاك شدن گناهان و تولد دوباره، آرامش بخشى دل ها، وسعت روزى، از بين بردن فقر و گشايش امور و. . . جلوه هاى شيرينى را براى حج گزاران و معتمران به نمايش مى گذارد. از ميان خيل عظيم مشتاقان عده اى توفيق تشرف يافته و موفق به انجام مناسك حج تمتع و عمره مفرده مى شوند و عده بى شمارى نيز چشم انتظار تشرفند. در كنار اين جلوه هاى زيبا، امور ديگرى نيز با توجه به فرهنگ دينى و يا عرفى اهميت و تقدس نسبى يافته است. از آن جمله مى توان به خريد سوغاتى اشاره نمود. فرهنگ خريد سوغاتى در كنار استحباب كلى آن از ديدگاه معصومين (ع) ، از نظر كميت و كيفيت، گسترش چشمگيرى يافته و به امرى ضرورى تبديل شده است. از سوى ديگر با گسترش چنين فرهنگى در جامعه، سالانه شاهد خروج ميليون ها دلار ارز از كشور هستيم و دريافت كنندگان نهايى اين وجوه عمدتا كشورهاى غير اسلامى، نظير چين و تايوان هستند كه از اين فرآيند سود كلانى را به جيب مى زنند. اين درحالى است كه هزينه هاى خريد سوغاتى براى زائرين، با توجه به وقت محدودشان بسيار بالا بوده و اين چيزى جز تحت شعاع قرار گرفتن اصل حضور زائران در سرزمين وحى نيست. آيا اين روند، روندى مطلوب است؟


1- استاديار دانشگاه مفيد.
2- دانشجوى كارشناسى ارشد اقتصاد. .

ص: 347

مقاله حاضر با روش توصيفى و تحليل محتوى با استفاده از منابع معتبر موجود، سعى در اثبات اين فرضيه دارد كه «گستردگى خريد سوغات از نظر كمى و كيفى، مطلوب شارع مقدس نيست» لذا در اين مقاله ابتدا به تبيين فرهنگ موجود خريد سوغاتى پرداخته و دلايل گسترش آن را با توجه به مفاهيم دينى مورد توجه قرار داده و در ادامه مشكلات اين فرهنگ خريد در جوامع اسلامى را بررسى نموده و سپس راه كارها براى جلوگيرى از اين مشكل بيان مى گردد. به نظر مى رسد در بين تمامى راهكارهاى بيان شده براى برون رفت از اين معضل، تنها راه موثر و مفيد در دراز مدت، تغيير فرهنگ موجود خريد است كه اين وظيفه توسط توصيه هاى روحانى كاروانها، سازمان حج و زيارت، صدا و سيما و خواست خود مردم قابل تحقق باشد.

كليد واژه ها : حج، عمره مفرده، هديه، سوغاتى، ضرورت تغيير فرهنگ سوغاتى.

مقدمه

حج بزرگ ترين ميراث دينى ماست كه در بستر فرهنگى اين مرز و بوم اعتلاى ويژه اى يافته و به سرمايه اى بى نظير و سرشار از جلوه هاى مردمى و ارزشى مبدل شده است. حج يكى از مهم ترين مناسك عبادى در اسلام است و انجام آن يك فرصت بى نظير در صحنه سياسى، فرهنگى، اقتصادى و معنوى براى جوامع اسلامى فراهم مى سازد و كنگره عظيم حج، بدون شك يكى از بزرگترين رخدادهاى جهان اسلام است. براساس آموزه هاى قرآنى، حج تأثيرات شگرفى در آمرزش و بخشش گناهان انسان (بقره، آيه) ، رضايت و خشنودى خداوند (مائده، آيه) ، ره توشه آخرت (بقره، آيه؛ حج، آيات تا) ، تقويت دين اسلام (مائده، آيه) ، لغو هرگونه امتيازات برگرفته از قدرت و ثروت (بقره، آيه) ، افزايش تعاملات اقتصادى و بهره ورى از طريق دستگيرى تنگدستان (حج، آيه) ، كسب منافع بسيار براى همگان (حج آيات و) ، افزايش رشد اقتصادى و تجارت و بازرگانى و نيز رونق كسب و كار (بقره، آيات و) ، و افزايش تجارت ميان جوامع انسانى (همان؛ و نيز مائده، آيه) ، تقويت پايه فرهنگ جامعه پذيرى و قوام جوامع و همبستگى اجتماعى آنها (مائده، آيه) ، برخوردارى جوامع انسانى و اسلامى از بركات و منافع كوتاه و بلندمدت (حج، آيات و) ، رهايى جامعه اسلامى از تحريم هاى دشمنان با افزايش تبادل اطلاعات علمى و اقتصادى و توليد علم (توبه، آيه) ، برنامه ريزى و تبادل اطلاعات در زمينه تنظيم امور اساسى جامعه بلكه حتى در حوزه فردى و شخصى (قصص، آيه) بسترسازى مناسب و تأثيرگذار براى همكارى هاى مختلف در حوزه هاى متعدد زندگى (مائده، آيه؛ و نيز توبه، آيه) و فراهم آمدن موقعيت براى افكار سازى و رسانه اى كردن مواضع سياسى، اقتصادى، فرهنگى

ص: 348

و نظامى و اعلان برائت از مشركان و كافران و نيز مشخص كردن مرزهاى خودى از غيرخودى و شفاف سازى در اين مسايل و همچنين آثار و بركات ديگر در زندگى فردى و اجتماعى بشر از خود به جا مى گذارد. اينها تنها گوشه اى از آثار و بركات حج است كه در آموزه هاى قرآنى به آن اشاره شده است.

بنابراين، مى توان با دلايل و شواهد بسيار بر اين نكته تأكيد كرد كه اين كنگره بزرگ جهانى يك فرصت تاريخى و استثنايى براى امت اسلام است تا جامعه ايمانى و توحيدى را براساس آموزه هاى وحيانى قرآن و اسلام شكل دهد و به فلسفه آفرينش و تحقق آن كمك نمايد.

در اين ميان، سنت حسنه بدرقه و بازديد از زائران خانه خدا در فرهنگ ايرانى و اسلامى نهادينه شده است؛ فرهنگى نيكو كه متاسفانه اين سنت پسنديده همانند بسيارى از سنت هاى ناب ايرانى - اسلامى دستخوش تغييرات شد و براى برخى از حجاج خريد سوغات گران قيمت و كرايه سالن غذاخورى مجلل براى پذيرايى ميهمانان، از پرداختن به آداب و مناسك معنوى خود حج و عمره مهمتر است. اين تغييرات مشهود در سنت مناسك حج موجب شده تا هزينه حجاج براى سفر به حج دو برابر شود و حاجى و معتمر به جاى پرداختن به آداب و مناسك حج و اداى مستحبات، دغدغه خريد سوغاتى و سالن غذاخورى براى وليمه را داشته باشد.

فرهنگ غلط بازارگردى و خريد سوغات توسط زائران ايرانى به حدى رسيده است كه اغلب فروشنده ها در مغازه هاى اطراف حرمين، به خوبى فارسى ياد گرفته اند و چمدان هاى بزرگ كاروان هاى ايرانى و ايرانيان با كيسه هاى مملو از كالا، انگشت نما و گاهى سوژه تمسخر و مضحكه ساكنان مكه و مدينه و معتمرين و حجاج ديگر كشورها مى شود.

مقاله حاضر با روش توصيفى و تحليل محتوى با استفاده از منابع معتبر موجود، سعى در اثبات اين فرضيه دارد كه «گستردگى خريد سوغات از نظر كمى و كيفى مطلوب شارع مقدس نيست و لازم است فرهنگ موجود تغيير يابد» بنابراين لازم است با ارائه راهكارهاى منطقى و تبليغ آن در رسانه هاى همگانى و عزم و همت امور روحانيون بعثه مقام معظم رهبرى و با هم فكرى و هم كارى روحانيون كاروان ها، فرهنگ مناسب و مطلوب جايگزين گردد. اين مقاله در صدد است روايات هديه و سوغاتى به طور كلى و به صورت جزئى در مورد حج را بررسى نموده و سپس به تبيين وضعيت موجود جامعه ايران پرداخته و دلايل و ريشه هاى فرهنگى خريد سوغاتى و مشكلات آن را طرح و سرانجام با ارائه راهكارها و مجموعه تدابيرى در اين زمينه، مقاله پايان مى يابد.

تبيين وضعيت موجود خريد سوغاتى

حج در بردارنده مجموعه اى به هم پيوسته از اعتقادات، ارزش ها، آداب و رسوم و سنت هاى متعالى است. در سال هاى نه چندان دور، وقتى حجاج به حج مشرف مى شدند، شور و شوق و نشاطى كه از

ص: 349

ماه ها قبل شروع شده بود سراسر جامعه را فرا مى گرفت، از زمانى كه قصد زيارت تحقق مى يافت تا هنگام حركت، در طول سفر و نيز بعد از بازگشت اعمالى را انجام و اعتبار و تقدس اين امر را نشان مى دادند. اين مجموعه اعمال، مناسكى بودند كه «حج» را به يك عنصر فرهنگى پويا و زنده مبدل مى ساختند، پاره اى از اين اعمال مثل: «حلاليت طلبى» ، «مشايعت با نغمه» يا «چاووشى» ، «استقبال» ، «وليمه و مراسم مهمانى» و. . . اما امروزه آن همه زمزم جوشان كه هر ساله امت مسلمان را از زلا ل انديشه و ايمان مشروب مى ساخت، تنها برخى برجاى مانده و برخى سنت هاى نادرست نيز گسترش يافته كه چهره حقيقى حج را با تمام ابعاد و زيبائى هايش دستخوش تغييرات اساسى كرده است. توجه گسترده به ماديات و تجمل گرايى در مهم ترين و بزرگترين حادثه معنوى، بزرگترين و جدى ترين آسيب محسوب مى شود. يكى از اين فرهنگ و سنت هاى غلط، خريد سوغاتى و بازارگردى آن هم به شكل انبوه است كه عملا هويت غنى حج را در جامعه و جهان به فراموشى مى سپارد و قداست اين سفر معنوى، به دغدغه حجاج و معتمرين در دادن وليمه در سالن هاى پذيرايى مجلل و سوغاتى هاى زياد خلاصه مى شود.

گرچه مقام معظم رهبرى بارها حجاج را به پرهيز از رفتارهاى سبك توصيه و رفتن به سراغ زرق وبرق هاى بى ارزش و پوچ بازارها و مغازه ها را از جمله غفلت هاى احتمالى در حج دانسته و ضمن تاكيد بر اين نكته كه خريد سوغات بايد در حد ضرورت باشد، و اين انگيزه هاى مادى را تا آنجايى كه ممكن است، بايد از دل ها خارج كرد؛ وانگيزه ى بازارگردى و سوغات خَرى را بايد كم كرد؛ (بيانات مقام معظم رهبرى، سال1385، ص: 232) و بيان نمودند كه بهتر و مفيدتر و مهم تر اين است كه انسان به نماز، به عبادت، به ذكر، به توجه و به حضور در جماعات بپردازد؛ اين ها دستاورد واقعى حج است؛ سوغات، اين هاست. سوغات، معنويتى است كه شما در خودتان ذخيره مى كنيد و مى آوريد؛ اخلاق و روحياتى است كه با خودتان مى آوريد. (بيانات مقام معظم رهبرى، سال1383، در جمع دست اندركاران حج، ص: 226) اما يك بررسى ساده در عمره سال1388 (مهدوى، نگاهى به خريد سوغاتى در حج) درباره محتواى سوغات زائران ايرانى نشان مى دهد كه حجاج ايرانى تا چه حد به خريد كالاهايى كه ارزش معنوى خاصى ندارند (مانند پارچه، پوشاك، اسباب بازى، ساعت مچى و دوربين) و اغلب در بازار تهران ارزان تر هم هستند، اهميت مى دهند.

از طرف ديگر سازمان حج و زيارت با همكارى گمرك كشور دست به اقداماتى زد. ايجاد بازارهايى در پايانه خروجى كشور و همچنين محدوديت خريد با استفاده از ساكهاى متحد الشكل براى زائرين مهم ترين اقدامات مثبت در سال هاى اخير بوده است؛ اما از آنجايى كه زائران حج از لايه هاى مختلف اجتماعى با افكار متفاوت هستند و بسيارى هم بر اين باورند كه سوغاتى يعنى خريد

ص: 350

كالا از همان مكان مسافرت و اين موضوع براى آنها از درجه بالاى معنوى نيز برخوردار است، به همين دليل رنج بار زياد و ساك هاى پر از كالاهاى بى كيفيت و بنجل را به جان مى خرند. بنابراين ما هنوز شاهد خريدهاى بسيار زياد زائرين و معمرين و حجاج هستيم كه يك چهره نامتناسب در اذهان عمومى به جا مى گذارد.

دلايل گسترش فرهنگ سوغاتى

اشاره

دلايل متعددى براى ايجاد چنين فرهنگى وجود دارد كه به نظر مهم ترين آنها موارد زير است:

الف) اصل هديه دادن در روايات

با توجه به روايات متعدده از ائمه معصومين درمى يابيم كه اصل هديه دادن نه تنها خوب است بلكه باعث ايجاد محبت و دوستى و الفت بيشتر و در بعضى موارد باعث از بين رفتن كينه ها و. . . مى شود. به عنوان مثال در روايت داريم: عَنْ أَبِى عَبْدِ اللهِ (ع) قَالَ:

نِعْمَ الشَّيءُ الْهَدِيةُ أَمَامَ الْحَاجَةِ وَ قَالَ تَهَادَوْا تَحَابُّوا فَإِنَّ الْهَدِيةَ تَذْهَبُ بِالضَّغَائِنِ. چه چيز خوبى است هديه دادن به يكديگر، هديه دهيد تا دل هايتان نسبت به هم با محبت شود. پس همانا هديه كينه ها را از سينه ها از بين مى برد. (شيخ صدوق (رحمه الله) ، الخصال ج 1، ص27؛ علامه مجلسى، بحار الأنوار، ج72، ص 45؛ ابن بابويه، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 24) و يا در روايت ديگرى وارد شده است:

الهَدِيَّةُ تُورِثُ الْمَودَّةَ وَتَجدُرُ الاُخُوَّةَ، و تُذْهِبُ الضَّغينَةَ تَهادَوْا تَحابُّوا ؛ هديه دادن محبت مى آورد و برادرى را نگه مى دارد و كينه و دشمنى را مى برد. براى يكديگر هديه ببريد تا دوستدار هم شويد. (ابن ابى الجمهور، عوالى اللائى، ج4، ص374؛ علامه مجلسى، بحارالانوار، ج74، ص166)

كَانَ رَسُولُ اللهِ9: يقُولُ تَهَادَوْا فَإِنَّ الْهَدِيةَ تَسُلُّ السَّخَائِمَ وَ تُخَلِّي ضَغَائِنَ الْعَدَاوَةِ وَ الأَحْقَاد («رسول خدا (ص) مى فرمود: به يكديگر هديه دهيد؛ زيرا هديه كينه ها را به آرامى ريشه كن و بغض و دشمنى و حسد را بيرون مى كند.» (مشكاۀ الأنوار فى غرر الأخبار، النص، ص: 220) با توجه به روايات فوق از ائمه معصومين (ع) استحباب هديه دادن و قبول آن به طور كلى قابل استخراج است. گرچه هديه اختصاصى به هديه هاى مادى ندارد و در روايات از هداياى معنوى به عنوان «افضل العطيه» نام برده شده كه نشان از توجه ويژه معصومين (ع) به اين نوع از هدايا و ثواب و اجر بيشتر آنها دارد. قال رسول الله (ص

) : اِنّ أفضلَ الَهدِيَّةِ اَو أفضلَ العَطيّةِ الكَلِمة مِن كَلامِ الحكمةِ يسمَعُها العَبدُ ثُمَّ يتَعَلَّمها، ثُم يعَلِّمُها؛ «بهترين هديه سخن حكيمانه اى است كه بنده آن را بشنود و سپس ابتدا خود آن را بياموزد و آن گاه آن را به ديگران بياموزد» (ابن بابويه، عيون أخبار الرضا (ع) ، ج2، ص: 24) اما از آنجايى كه بحث اصلى ما در مورد خريد سوغاتى در حج است و بسيارى از حجاج خريد در حج را به عنوان يك امر لازم، گاهى

ص: 351

جز حج و يا جزء هزينه هاى پذيرش شده حج مى دانند و استناد آنها به احاديث در باب سوغاتى در حج است، لذا احاديث در اين باب را بيشتر مورد توجه قرار داده و روايت هاى موجود را از لحاظ سندى و دلالت هاى معنايى بررسى نموده و نتايج را بازگو مى نمائيم.

روايت اول:

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيادٍ رَفَعَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ (ع) قَالَ: الْهَدِيةُ مِنْ نَفَقَةِ الْحَجِ «هديه و سوغاتى كه حاجى مى آورد از جمله نفقه حج است» (الكافى، ج4، 28٠) .

روايت دوم:

عَلِي بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ يحْيي بْنِ الْمُبَارَكِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ (ع) أَنَّهُ قَالَ: هَدِيةُ الْحَجِّ مِنَ الْحَجِّ. هديه و سوغاتى حج، جزء حج است. (الكافى، ج4، 28٠)

بررسى رجالى حديث اول و دوم: در حديث اول منظور شيخ كلينى از «عده من اصحابنا: أبو الحسن على بن محمّد بن إبراهيم بن أبان الرازى، المعروف بعلّان الكلينى؛ أبو الحسين محمّد بن أبى عبد اللّه جعفر بن محمّد بن عون الأسدى الكوفى، ساكن الرى؛ محمّد بن الحسن بن فروخ الصفّار القمّى، المتوفّى سنۀ 29٠ ه، مولى عيسى بن موسى بن جعفر الأعرج و محمّد بن عقيل الكلينى است (الكافى؛ المقدمۀ، ص: 48) كه همه اين افراد ثقه بوده و مورد وثاقت هستند. اما در مورد سهل بن زياد اختلاف بين علماى رجالى وجود دارد. بعضى از علما در مورد ايشان سهل و آسان گرفته و روايت را از ايشان پذيرفته اند؛ اما واقعيت اين است كه اكثر علماى رجالى مانند نجاشى و كشى و شيخ طوسى و. . روايتش را ضعيف دانسته و لذا بيان داشته اند كه وثاقت اين شخص، خيلى سخت به دست مى آيد (رك: خويى، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، ج9، ص 356) برخى از علما به همين دليل اين حديث را ضعيف دانسته اند (رك: محمد باقر مجلسى، مرآۀ العقول فى شرح أخبار آل الرسول، ج17، ص: 171

در بررسى رجالى حديث دوم شخص اول به نام «على بن ابراهيم» ، استاد شيخ كلينى بوده و در موردش وثاقت بين علما وجود دارد. در مورد پدرش توثيق صريحى وجود ندارد اما از آنجايى كه امامى مذهب بوده و موقعيت بسيار عالى داشته و شخصيت مشهورى بين علما بوده لذا تمامى علما ايشان را از وجوه اصحاب دانسته و روايتش را ثقه دانستند. ( خويى، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، ج12، ص212) «يحيى بن مبارك» از لحاظ طبقات رجالى مى تواند از ابراهيم بن هاشم (پدر على بن ابراهيم) روايت نقل كند، برخى از علما وى را از اصحاب امام رضا (ع) دانسته اند، اما هيچ توصيف و توثيق صريحى از ايشان نرسيده است و همين علت، سند حديث را با مشكل مواجه مى كند. (خويى، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، ج21، ص91) «عبدالله بن جبله» از خانواده معروف و نوه جابر بن حنان و فردى راستگو و ثقه بين علما مى باشد. در عين حال عبدالله بن جبله شخصى واقفى مذهب بوده ولى چون توثيق صريح از علما دارد، لذا روايتش مورد پذيرش همه علما نمى باشد. (خويى، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، ج11، ص 139) «اسحاق بن عمار» هم شخصى فطحى مذهب و از اصحاب امام جعفر صادق (ع) و امام كاظم (ع) است و اغلب

ص: 352

بزرگان ايشان را توثيق كردند. ( خويى، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، ج3، ص213) لذا در دلالت حديث از آنجايى كه خود «يحيى بن مبارك» هيچ توثيقى از بزرگان در مورد ايشان وجود ندارد به همين دليل سند را با مشكل مواجه مى كند. در عين حال مى توان گفت كه استحباب و يا ثواب اين عمل از باب تسامح در ادله سنن پذيرفته مى شود. همچنين در صورتى كه فقهاء به مضمون اين روايات فتوى داده باشند، از باب شهرت فتوايى مى توان به مضمون اين دو روايت براساس جابريت ضعف سند عمل نمود. ولى با تتبع در كلمات فقها چيزى كه مبنى بر استحباب خريد سوغاتى در حج باشد، يافت نشد، جز اين كه در حالت كلى بخواهيم استحباب خريد سوغاتى و هديه را از باب تسامح در ادله سنن و با توجه به روايات پيش گفته استفاده نماييم. از شيوه ديگر نيز مى توانيم محتواى روايات را بپذيريم. زيرا اين روايات با مضامين دينى و دستورات اخلاقى سازگارى دارد مانند اين كه هديه موجب الفت و محبت شده، كينه ها را بر طرف مى كند. مضمون اين احاديث مى تواند دليل بر صدور آنان نيز باشد و بنابراين حكم استحباب را تثبيت نماييم.

بحث دوم معناى هديه از حج است؛ در دو روايت مربوط به سوغاتى در حج دو تعبير بيان شد: تعبير اول اينكه: الْهَدِيۀ مِنْ نَفَقَۀ الْحَجِ ّ و تعبير دوم اينكه: هَدِيۀ الْحَجِّ مِنَ الْحَجِّ. در تعبير اول سه احتمال در معناى آن وجود دارد: اول اين كه كسى كه براى خانواده خود و يا براى دوستان و نزديكان خود هديه و يا سوغاتى از حج مى آورد، ثوابى به اندازه نفقه و هزينه هاى حج دارد. ممكن است به اين معنى باشد كه در هنگام برآورد هزينه هاى حج، خريد سوغاتى را جزء آن به شمار آورند و آن را محاسبه نمايند و به عبارت ديگر بر حجاج سزاوار است كه هديه و سوغاتى از حج را جزء نفقه حج حساب نمايند و از قبل پولى را براى خريد كالاها و سوغاتى كنار بگذارند و دوم اينكه: اين هزينه ها همانند ديگر هزينه هاى حج (مانند هزينه سفر، تامين آذوقه و. . .) بر مستطيع واجب است آن را قبل از سفر تهيه نمايد. و معناى سوم اينكه: بيش از آن ميزانى كه از نفقه نزد اوست هديه خريدارى نكند. (مرآۀ العقول فى شرح أخبار آل الرسول؛ ج17، ص 17٠)

در تعبير دوم گرچه كلمه نَفَقَۀ ذكر نشد اما از باب اين كه در خود هديه معناى هزينه و خرج كردن موضوعيت دارد، مى توان تعبير دوم را به گونه اى همان تعبير اول دانست و بنابراين، احتمالات سه گانه در معناى تعبير اول در تعبير دوم نيز جريان داشته باشد. مرحوم علامه محمد باقر مجلسى (رحمه الله) معنى اول را در كتاب مرآۀ العقول اظهر و متناسب تر دانسته است. بنابر معناى اول و دوم از روايت، استحباب خريد سوغاتى بخوبى استخراج مى شود اما اگر معناى سوم مقصود باشد روايت به معناى التزامى خود دلالت بر آن دارد كه در صورتى پس از انجام ساير هزينه هاى ضرورى در حج، مبلغى در نزد حاجى باقى نماند حتى مستحب نيست از ديگران مثلاً قرض گرفته و سوغاتى تهيه نمايد. بلكه اگر مازادى براى او ماند سوغاتى خريدارى نمايد. گرچه اصل احتمال معناى سوم بعيد به نظر مى رسد.

ص: 353

بر اساس معناى اول و دوم يك نكته مهم و درخور توجه پيرامون سوغاتى در حج اين است كه بر مكلف واجب است هزينه هاى سفر و تداركات سفر حج بايد از پولى باشد كه مخلوط به حرام نباشد و به نوعى پاك باشد، يعنى پولى كه خمس آن را داده باشد و. . . در مورد خريد سوغاتى نيز بايد همين را مد نظر قرار داد و با توجه به حديث «

الْهَدِيةُ مِنْ نَفَقَةِ الْحَجِ » بهاى خريد سوغاتى بايد از آلودگى ها و مخلوط بودن به حرام عارى باشد و در اين صورت است كه ثوابى معادل ساير هزينه هاى حج دارد.

نكته ديگرى كه بايد بدان توجه نمود اين است كه از روايات ذكر شده تنها و حداكثر مى توان استحباب خريد سوغاتى را استنباط نمود اما با توجه به فتاواى فقها، قطعا خريد سوغات و هدايايى كه حاجى ها براى نزديكان خويش تهيه مى كنند جزء استطاعت شمرده نمى شود و ناتوانى از خريد آنها مجوز ترك حج نمى شود (مناسك حج (محشى) ؛ ص: 45؛ استفتاءات حج (هزار مسأله) ؛ ص: 9)

با توجه به فتواى فوق خريد سوغاتى در صورت تمكن مالى، مستحب مى باشد و ثواب هديه و خريد سوغاتى براى دوستان و خانواده همانند ثواب ساير هزينه هاى حج مى باشد. كما اين كه خود ائمه اطهار (ع) نيز، به مسئله سوغاتى نگاه مثبت داشتند و از خريد سوغاتى منع نمى كردند و بلكه آن را باعث مودت و الفت مى دانستند.

ب) متبرك بودن

يكى از عمده دلايلى كه مردم در سفرهاى زيارتى مشغول خريد مى شوند متبرك بودن آن است. بسيارى از مردم خريد كردن از اماكن مقدس را نوعى تبرك دانسته و براى آنها مطلوبيت معنوى قائل هستند. لذا خيلى از زائرين و حجاج محترم به كيفيت كالاها خيلى توجه نداشته و همين مقدار كه اين كالا را از مكه مكرمه يا مدينه منوره خريدارى مى نمايند، راضى اند. به عبارت ديگرآنها بر اين باورند سوغاتى يعنى خريد كالا از همان مكان مسافرت و اين موضوع، براى آنها از درجه بالاى معنوى برخوردار است. به همين دليل رنج بار زياد و چمدان هاى پر از كالاهاى بعضا بى كيفيت و بنجل را به جان مى خرند. برخى هم با اعتقاد و باور به اين حديث كه «هديه و سوغات حج بخشى از حج است» دست به خريد انبوه مى زنند، و برخى از زائران ايرانى نيز شايد بر اين باورند كه اگر خريد را از مناسك حج جدا كنيم، اعمال حج ناقص مى شود. لذا حجاج وقت زيادى از مدت زمان حضور خود در مكه و مدينه را صرف خريد كالا مى كنند.

حال جاى اين سؤال باقى مى ماند كه آيا واقعاً خريد سوغاتى در حج و عمره آن هم به شكل انبوه در قالب بازارگردى هاى فراوان حجاج، توجيه اقتصادى و معنوى دارد؟ آيا متبرك بودن دليلى مى شود تا در روزهاى نخستين حج، بازارهاى مدينه و مكه مملو از ايرانى هايى باشد كه ساعت ها براى خريد كالاهاى نوعا بى ارزش چينى به عنوان سوغات و تحفه اى براى دوستان و آشنايان خود وقت

ص: 354

مى گذارند، به طورى كه اين سرگردانى حتى در زمان برپايى نمازهاى جماعت كه فروشندگان براى خواندن نماز، درب هاى فروشگاه ها را مى بندند، پشت درب هاى بسته ادامه داشته باشد؟ آيا واقعا نمى توان با خريد سوغاتى هايى مانند تسبيح و سجاده و. . . كه هم متبرك و هم ارزش معنوى دارد به اين خريدهاى انبوه زائران خانه خدا خاتمه داد؟ آيا اساسا كالاهايى كه از عربستان به ايران مى آيد متبرك هستند؟ با تتبع در منابع دينى و فقهى اسلامى، معلوم مى گردد كه خريدهاى سوغاتى آن هم اجناس بى كيفيت خارجى، هيچ گونه ملازمه اى با متبرك بودن ندارد و هيچ يك از علما در كلامشان بر متبرك بودن خريد اين سوغاتى ها تاكيد ندارند. تنها نكته قابل توجه در سيره پيامبر (ص) اين است كه از زائران حج طلب خرما و آب زمزم مى كرد زيرا سوغاتى واقعى سرزمين مقدس حرمين شريفين بود و اين امر ارتباط و تطابق چندانى با متبرك بودن كالاها جهت اعطاى سوغاتى به شكل امروزى، همراه با بازارگردى هاى كم حاصل و يا بى حاصل نداشت و ندارد. در ادامه شايسته است پاسخ اين سئوال را در كلام مقام معظم رهبرى (مدظله) دنبال كنيم كه در جمع دست اندركاران حج چنين بيان نمودند: «. . . بعضى ها به عنوان چيز متبرك، از آنجا سوغاتى مى آورند؛ تبركى ندارد. اين جانمازهائى كه در سنندج و كردستانِ خودمان مى بافند، به مراتب از جانمازهائى كه از آنجا مى آورند، بهتر است. برادر خودتان را تقويت كنيد، ساخت دست او را كه هم زيباتر است، هم بهتر است، بخريد و اين را به عنوان سوغاتى بدهيد. اين را آنجا ببريد و به افرادى كه دوست داريد، سوغاتى بدهيد. همۀ اجناس خودمان همين طور است؛ حالا من جانماز را مثال زدم كه مقدس ترين است. اينها را رعايت كنيد.» ( www. hajj. ir( مقام معظم رهبرى (مدظله) در بخشى از سخنان خود به مسئله تقدس سوغاتى ها، كه عده اى آن را دليل اصلى خريد سوغاتى مى دانند، هم اشاره كردند و جانماز كه مقدس ترين چيز در فرهنگ مسلمانان است را به عنوان مثال ذكر مى كنند و يادآور مى شوند اينكه جانماز را از مكه و مدينه تهيه كنيد، باعث مقدس تر شدن آن نمى شود، بلكه آن چه اهميت دارد، تقويت برادر دينى و هموطن خودتان است كه اين مى تواند روشن ترين خط فكرى در تهيه سوغاتى از اماكن مقدسه باشد.

ج) احساس كسب مطلوبيت از خريد

از آنجايى كه در چند دهه قبل، كشور ما چه به لحاظ توليدات كالا و چه به لحاظ صادرات و واردات در محدوديت بوده و عمدتا كالاهاى خارجى و باكيفيت بالا نسبت به توليدات داخلى دركشورهاى عربستان پيدا مى شد، خريد سوغاتى چه براى خود و چه براى دوستان و نزديكان برايشان مطلوبيت داشته يعنى كالاها و سوغاتى ها چه از لحاظ كمى و چه از لحاظ كيفى، برترى نسبى بر كالاهاى داخلى داشته است. لذا در چنين شرائطى خريد سوغاتى در سطح خرد توجيه اقتصادى خواهد داشت و اين كار به شكل گسترده در زمان هاى گذشته انجام مى شد. شايد امروزه كسانى كه به حج

ص: 355

مشرف مى شوند، نگاهشان همان ذهنيت قبلى باشد و اين طور احساس كنند كه كالاها و سوغاتى حج چنين برترى دارد. براى همين در سبد خريد زائران ايرانى از لوازم يدكى اتومبيل گرفته تا لوازم صوتى و تصويرى و تنقلات و هزار و يك رقم جنس كوچك و بزرگ ديده مى شود. ( مهدوى، نگاهى به خريد سوغاتى در حج) شايد در بعضى از جاها به اين نكته برسند كه كالاهاى داخلى بهتر است ولى نمى خواهند آن مطلوبيتى كه در ذهنشان است و كالاهاى خارجى را در مطلوبيت بالاترى نسبت به كالاهاى داخلى قرار داده اند، از بين ببرند. يعنى مطلوبيت و لذتى كه از خريد كالاهاى خارجى كسب مى كنند از كالاهاى داخلى عايدشان نمى شود.

اگرچه نمى توان انكار نمود زمانى كالايى را كه زائرين عزيز از عربستان خريدارى مى نمودند از نظر كيفيت از اجناس ايرانى بهتر بود و آن هم به اين علت كه هنوز چين و هنگ كنگ و تايوان وارد عرصه صادرات نشدند و عمدتا كالاهاى مرغوب ژاپنى، آمريكايى و يا اروپايى بازار عربستان را تسخير كرده بود، ولى اكنون موضوع تغيير يافته است. زيرا از يك سو حاكميت مطلق در بازار مكه و مدينه با كالاهايى كم كيفيت و يا بى كيفيت چين و. . . است و از سوى ديگر كشور به مرحله مطلوبى از نظر كيفيت و كميت توليد رسيده است كه در بسيارى موارد كالاى ايرانى قابل رقابت با كالاهاى كشورهاى مذكور است.

د) پايين بودن قيمت كالاها در مكه و مدينه

شايد يكى از مهم ترين علت ها پايين بودن قيمت كالاها در مكه و مدينه است كه حجاج ايرانى را راغب به خريد مى كند. همان طور كه در بسيارى از مصاحبه هايى كه با حجاج انجام گرفته همين نكته را بيان داشتند. خانواده هايى كه به سفر معنوى مى روند براى اينكه بتوانند براى تمام دوستان و خانواده هاى خود سوغاتى تهيه كنند و از طرفى هم با پولهاى موجود به تمام خواسته هاى خود برسند، دست به خريد كالاها و اجناس بى كيفيت چينى و. . . آن هم به شكل انبوه مى زنند. يعنى با توجه به حجم خريد بالاى زائران ايرانى به علت بستگان و اقوام زياد و انتظارات فراوان، اگر زائر ارجمند بخواهد براى همه شان سوغاتى بخرد و آن هم از كيفيت بالا (مثل اجناس ايرانى) قطعاً چند برابر اين هزينه فعلى پول نياز دارد لذا با توجه به قيد و محدويت بودجه خودش، تصميم مى گيرد كه از كيفيت بالا دست برداشته نظرش را به قيمت معطوف كند و كالاهاى با قيمت پايين تهيه نمايد.

علت اساسى پايين بودن قيمت كالاها در عربستان نسبت به ايران، نرخ پايين مبادله پول داخلى (ريال ايران) با خارجى (ريال عربستان) است. بدين معنى كه ريال ايران به صورت دستورى نسبت به قيمت واقعى آن گران تر است و از آنجايى كه هر10٠ دلار آمريكا از ساليان متمادى با 373 تا375 ريال عربستان مبادله مى شود و به عبارتى رابطه دلار و ريال عربستان ثابت نگه داشته شده است، واقعى نبودن

ص: 356

رابطه دلار و ريال ايران سبب ارزان شدن كالاها در عربستان براى زائران ايرانى شود. در صورتى كه اين نرخ تعديل شود نظير آن چه به صورت ناخواسته در بهمن ماه سال 9٠ در كشور اتفاق افتاد (كاهش ارزش پول و برابرى يك دلار با 18٠٠تومان) بايد انتظار داشته باشيم قيمت كالاها در عربستان افزايش يافته و خريد زائران ايرانى به نسبت كاهش يابد.

ه) چشم و هم چشمى

يكى ديگر از معضلات و ناهنجاريهاى خريد سوغاتى زائران پديده چشم و هم چشمى است كه در ميان مردم و به خصوص زنان به شكل گسترده وجود دارد و بيشتر افراد دست كم در موردى و يا زمانى گرفتار اين نابهنجارى اجتماعى شده اند. اين فرهنگ غلط به مرور زمان به عنوان يكى از مؤلفه هاى ثابت رفتار در برخى افراد در آمده است. از نظر روانشناختى زمانى كه معيارهاى ارزشى در وجود فرد نهادينه نشده باشد، براى او فقط ديدگاه ديگران مهم است؛ اما زمانى كه معيارهاى ارزشى، درون ذهن فرد جاى گرفت، آن گاه از وابستگى به نظر ديگران رها مى شود و مى تواند معيارهاى اخلاقى و رفتارى خود را كه در اثر تكامل عاطفه و انديشه او به وجود آمده است به كار ببرد، يعنى در حالت اول شخص مرتباً خود را از چشم ديگران ارزيابى مى كند و به همين علت، ظاهر براى او مهم است. روانشناسان در ادامه مى گويند: يكى از دلايل ديگرى كه موجب مى شود چشم و هم چشمى در جامعه و در بين افراد شيوع پيدا كند، تسلط روحيه رقابت ناسالم در جامعه است، يعنى افرادى كه از حيث امكانات مادى و معنوى دچار كمبود هستند ( www. tebyan. net( ، بدون در نظر گرفتن اوضاع اقتصادى و خانوادگى خود به دنبال نيازهاى غيرواقعى مى روند و با اعتقاد بر اين كه اگر فلان مقام يا موقعيت را داشته باشم در جامعه مقبوليت بيشترى خواهم داشت، لذا مؤلفه هاى اساسى چشم و هم چشمى را مى بايست در تظاهر، رقابت، احساس خودكم بينى و ارضاى آن به اشكال مادى و ظاهرى و مانند آن دانست. يكى از معضلات اخير، چشم و هم چشمى در خريد سوغاتى از اماكن متبركه به خصوص حج است. اين شيوه غلط به طورى در جامعه رشد پيدا كرده كه اگر كسى از حج برگردد و براى آشنايان و دوستان نزديك خود سوغاتى نياورد، به نوعى او را بى فرهنگ خطاب مى كنند. چشم و هم چشمى بيمارى و آفتى براى جامعه است كه بايد به صورت منطقى به درمان آن پرداخت. البته اين به خريد سوغاتى در حج اختصاص ندارد و در بسيارى از موارد پديده اى فراگير است.

با توجه به اين كه در روايات معصومين (ع) هيچ گونه نكوهش و سرزنشى نسبت به خريد سوغاتى نداريم آيا در شرائط كنونى باز هم انجام آن براى حجاج ضرورتى دارد؟ اگر ضرورتى ندارد، به چه علت اين قدر از وقتمان را صرف خريد سوغاتى مى كنيم و اگر مطلوبيت اين كالاها كمتر از كالاهاى داخلى است، چرا باز هم به اين سمت مى رويم؟ راهكارها و سياست هاى لازم براى تغيير فرهنگ

ص: 357

موجود چيست؟ براى پاسخ دادن به اين سوالات ابتدا مشكلات و فرهنگ خريد سوغاتى را چه به لحاظ اقتصادى و چه به لحاظ رفتارى و هزينه فرصت از دست رفته در شرايط كنونى مورد ارزشيابى قرار داده سپس راهكارهاى جلوگيرى از اين فرهنگ ناصحيح پيشنهاد مى گردد.

مشكلات خريد سوغاتى

اشاره

نكته اى كه ابتدا مناسب است مطرح نمائيم اين است كه اگر از باب تسامح در ادله سنن، خريد سوغاتى را مستحب دانستيم، ترك آن در شرايط عادى و در حال اختيار هيچ ايرادى ندارد تا چه رسد به اين كه انجام اين فعل مستحبى مشكلاتى را در سطح خرد و كلان جامعه ايجاد نمايد. مى توان حكم استحبابى خريد سوغاتى آن هم در چنين شرايطى را با استفاده از قاعده فقهى «لاضرر و لاضرار» تخصيص زد. قاعده «لاضرر و لا ضرار» يكى از قواعد مشهور فقهى و حقوقى بين فقهاى اماميه بلكه فقهاى اسلام است. حرمت ضرر و زيان از مسلمات نص قرآن كريم است كه فقها به آن استدلال كرده اند (موسوى خلخالى، قاعده لاضرر و لاضرار، تقريرات شيخ ضياء الدين العراقى، ص39) قهرا اين قاعده فقهى بر ادله اوليه حكومت داشته و اطلاقات و عمومات آن به مقتضاى همين قاعده تقييد و تخصيص پيدا مى كند. (موسوى بجنوردى، قواعد فقهيه، ص19٠و 198) تفسير مشهور اين قاعده اين است كه اين قاعده احكام ضررى را از بين مى برد. (حسينى سيستانى، قاعده لاضرر و لا ضرار، ص27) يكى از موارد ضرر در جامعه اسلامى، خريد سوغاتى آن هم به شكلى كه توضيح داده شد مى باشد كه علاوه بر كاهش جايگاه اجتماعى حجاج ايرانى، ضررهاى مالى فراوانى به كشور در شرايط تحريم اقتصادى وارد مى كند. اين ضرر نه تنها حكم استحبابى خريد سوغاتى را تخصيص مى زند، بلكه انجام چنين عملى مى تواند حرام باشد. همانگونه كه امام راحل (قدس سره) در اواخر سال 1358 خروج ارز از كشور را به علت ضررهاى مالى فراوان در شرايط بحران «حرام» دانسته اند. ( www. emamrooh ollah. ir(

از طرف ديگر با در نظر گرفتن مصالح جامعه قطعا خريد سوغاتى آن هم به شكل انبوه به نفع جامعه نخواهد بود. مصلحت به عنوان يك عنصر دينى كه در قرآن و روايات و سيره عملى معصومين (ع) به آن توجه شده (حبيب نژاد، تشخيص مصلحت در آيينه فقه و حقوق، ص 52) مى تواند مبناى صدور حكم ولو مغاير با احكام اوليه و ثانويه باشد. لازم هم نيست مصلحت به گونه اى باشد كه اگر به آن توجه نشود، مشكلاتى براى نظام به وجود آيد بلكه وجود مطلق مصلحت براى مسلمانان و حكومت اسلامى مى تواند مبناى صدور حكم مصلحتى باشد ( حبيب نژاد، تشخيص مصلحت در آيينه فقه و حقوق، 58) نكته اى كه بيانگر مبناى نظرى شكل گيرى مجمع تشخيص مصلحت نظام در جمهورى اسلامى ايران مى باشد. با توجه به نكاتى كه بيان شد و مشكلاتى كه در ادامه بدان مى پردازيم، قطعا مصلحت كشور اسلامى (چه از نظر منفعت مادى و چه منفعت اخروى و بالا رفتن جايگاه اجتماعى) ايجاب مى كند كه در شرايط حساس كشور از فرهنگ هاى نابه جا و سنت هاى ناصحيح

ص: 358

دست برداشته و به منافع عمومى و بلندمدت توجه بيشترى نماييم.

اگر به هر دليل محدوديت و ممنوعيت خريد سوغاتى را به دلايل مذكور نتوانيم تثبيت نماييم، از قاعده تزاحم استفاده مى كنيم. تزاحم عبارت است از تعارض دو حكم شرعى جعل شده از سوى شارع مقدس با تحقق ملاك هر دو حكم در مقام امتثال و عمل. به اين بيان كه غالباً هيچ مانعى از فعليت يافتن هر دو حكم (استحباب خريد سوغاتى و ضرورت حفظ جايگاه اقتصادى و اجتماعى كشور) وجود ندارد مگر عجز مكلف از امتثال هر دو حكم در زمان واحد. مرجحات باب تزاحم حكم مى كندآن حكمى كه اهميتش بيش تر است بر حكم ديگر مقدم است. بدين معنا كه در مورد بحث بايد از حكم استحباب خريد و اعطاى سوغاتى به صورت گسترده، در شرايطى كه نه تنها به نفع كشور نيست بلكه در شرايط حاكميت تحريم ها به زيان كشور است، صرف نظر نمود و حفظ منافع كشور را مقدم داشت.

در اين قسمت در صدديم برخى از مشكلاتى كه خريد سوغاتى ممكن است ايجاد نمايد كه ترجيح دارد در سفر معنوى حج و عمره به طور گسترده بدان پرداخته نشود را به شرح زير مطرح نماييم:

الف) محدوديت زمانى حج واقعى و عدم درك آن

با توجه به وقت و زمان اندك براى اعمال حج و درك آن، عدم توازن در برنامه ريزى در جنبه اقتصادى حج و تمركز بر خريدها، نهايتاً تمركز و فرصت حجاج را براى عبادت از ميان مى برد. بايد وقت را غنيمت شمرد و كارهايى جهت پاكيزه شدن روح انجام داد و به آن به عنوان فرصتى براى تولد دوباره نگاه كرد كه هر لحظه از آن مغتنم است. به طور پيوسته از ائمه معصوم (ع و قرآن بيان شده كه چه قبل از سفر و چه در ايام سفر تمام فكر و ذهنتان و حواستان اين باشد كه پاكيزه گرديد، چرا كه در روايات بسيارى آمرزش گناهان و طلب كردن ثواب بسيار و شروع كردن زندگى آينده از نو به عنوان فلسفه حج معرفى شده است. (محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ج3، فلسفه حج، ح3264) شناختن معنويات مسجد الحرام، درك حضور مسجد رسول خدا (ص) و روضه منوره، آشنايى و انس با اماكن و قبور متبركه بقيع و آشنايى با اماكن مذهبى و تاريخى اسلامى كه يادآور دوران پرافتخار صدر اسلام است و آشنايى با امت اسلام كه از ساير كشورهاى اسلامى براى انجام مراسم حج تمتع و عمره مفرده به اين سرزمين مقدس آمدند، نيازمند تمركز و زمان بسيار زيادى است كه با حجم انبوه خريد و پرسه در بازارها سازگارى ندارد گرچه تحقق همه اينها نيازمند بسترهاى مناسب مى باشد.

ب) تحت شعاع قرار دادن اصل حضور زائران در سرزمين وحى

بدين صورت كه زائرين اكثر اوقات و وقت هاى نابى كه شايد ديگر چنين فرصتى در طول زندگى برايشان پيش نيايد را از دست مى دهند و به جاى راز و نياز و استفاده معنوى از سرزمين وحى، به خريد

ص: 359

سوغاتى مى پردازند و حتى ساعت ها در پشت درب هاى بسته مغازه ها منتظر مى مانند تا سوغاتى بخرند و از اصل حضور معنوى شان در سرزمين وحى باز مى مانند. مقام معظم رهبرى (مدظله) در سخنان اخير خود در جمع دست اندركاران حج با تأكيد بر اين كه خريد سوغات بايد در حد ضرورت باشد، مى فرمايند: عطش بازارگردى كه بخش اعظمى از وقت حجاج ايرانى در سرزمين وحى را شامل مى شود علاوه بر اين كه ارز كشور را براى خريد كالاهاى بى كيفيت به هدر مى دهد، فرصت ارزشمند عبادت و بهره مندى معنوى را نيز از بين مى برد. برخى افراد در اقدامى پسنديده سوغات خود را قبل از سفر حج، از بازار داخل و كالاهاى خوب و با كيفيت ايرانى تهيه مى كنند تا بتوانند در ايام حج بيشترين بهره مندى معنوى را از اين فرصت كم نظير داشته باشند.

ج) تأخيرهاى طولانى در پروازهاى بازگشت (در اكثر مواقع)

خريدهاى انبوه ايرانى ها از بازارهاى عربستان و توصيه ها و تأكيدهاى مسؤلان، هر سال در موسم حج مبنى بر عدم تلف زمان خود براى خريدهاى زياد به ويژه هنگام برپايى نمازها و مراسم عبادى در بازارهاى اين كشور به معضلى بدون راهكار اجرايى تبديل شده است. معضلى كه هر سال يكى از دلايلى است كه در فرودگاه ايران و عربستان پروازها را با تأخير مواجه مى كند، اين معضلات طورى بوده كه در برخى سال ها اكثر پروازهاى ايرانيان را با تأخيرهايى 7 ساعته و گاهى تاخير20 ساعته مواجه كرده است و زائران در جده و در جاهاى ديگر در انتظار طولانى براى ورود به سالن پرواز و فرودگاه بودند. اختصاص داشتن تنها يك سالن خروجى براى يكصد هزار حاجى ايرانى حج تمتع، و خصوصا حجم بار اضافى برخى حجاج سبب شده پروازها در زمان هاى مقرر و براساس برنامه ريزى قبلى انجام نشود. ( hamshah rionline. ir( در سال هاى اخير در بسيارى ازموارد ملاحظه مى شود به علت حجم زياد بار زائرين، بار همراه پرواز زائر نمى آيد و زائرين خصوصا آنانى كه با فرودگاه ها فاصله دارند مجبورند زحمات و هزينه هاى زيادى را براى تحويل بار خود متحمل شوند.

د) خروج ارز از كشور

يكى از مهم ترين مشكلات و معضلات خريد سوغاتى در حال حاضر و در شرايط فعلى كشور با توجه به تحريم بانك مركزى توسط دولت هاى زورگوى آمريكا و اروپا و به تبع آن محدويت ورود ارز به كشور، خروج ارز از كشور است. با يك حساب ساده مى توان ميزان خروج ارز از كشور را به صورت ساليانه محاسبه نمود. سالانه حدود يك ميليون و يكصد هزار نفر زائر به حج اعزام شوند (اعم از تمتع و عمره) و اگر فرض بر اين باشد كه در طى اين سفر هر نفر حدود هزار دلار خرج سوغاتى نمايند، چيزى حدود يك ميليارد و صد ميليون دلار مى شود كه به قيمت هر دلار مبلغ 18٠٠ تومان،

ص: 360

سالانه شاهد خروج حدود دو هزار ميليارد تومان ارز از كشور هستيم. البته بنا به گفته مقامات عربستانى درآمد عربستان از طريق حجاج ايرانى چيزى بالغ بر 5 ميليارد دلار است ( www. khabarfarsi. com( كه با احتساب هر دلار 1800 تومان چيزى حدود ده هزار ميليارد تومان مى گردد. آيا رقم بزرگى نيست؟ آيا نبايد براى آن فكرى كرد؟ آيا با برنامه ريزى بهتر نمى توان از آن به صورت بهينه استفاده نمود و از خروج آن جلوگيرى كرد؟

البته همانگونه كه اشاره شد با تعديل خواسته و يا ناخواسته قيمت ارز در كشور ايران، قيمت انواع كالاهاى خارجى تقريبا به دو برابر مى رسد و كالاهاى بى كيفيتى كه قبلا با قيمت 10٠٠ تومان (مثلا يك دلار) توسط زائرين ايرانى خريدارى مى شد الان تقريبا به دو برابر قيمت قبلى مى رسد كه با اين تفاوت قيمت قطعا در خريد كالاها توسط حجاج ايرانى تعديل مى شود و مطلوبيت حاصله از آن تغيير مى يابد. اما چشم و هم چشمى و همچنين تبرك بردن كثيرى از حجاج و معتمرين از خريد سوغاتى همچنان خروج ارز از كشور را با مشكل جدى مواجه مى كند. اين معضلات با توجيه اقتصادى جوابگوى اكثر حجاج نخواهد بود زيرا به اعتقاد جامعه شناسان، خريد سوغاتى ريشه در فرهنگ و رسوم جوامع دارد و لذا راه مقابله با اين مشكل، تغيير فرهنگ موجود و تصحيح آن مى باشد.

راهكارها و پيشنهادها

١. فرهنگ سازى در زمينه خريد سوغاتى

بزرگترين معضل جامعه اسلامى ايران در طول سفر معنوى حج، داشتن فرهنگى نادرست و تفسيرى ناصحيح از احاديث خريد سوغاتى است، طورى كه اكثر كشورهاى فعال در عربستان به خصوص چين در مدت حضور ايرانيان در مكه و مدينه برنامه ريزى خاص و دقيق جهت فروش كالاهاى خود دارند (مشرق نيوز، 21/8/139٠) لذا تمهيداتى بايد ايجاد شود تا اولا انتظارات دوستان و آشنايانِ حجاج از هدايا و سوغاتى هاى مادى به معنوى تغيير كند؛ ثانيا خود حجاج هم تمام همتشان استفاده معنوى از ايام محدود حج باشد و در حد ضرورت سوغاتى تهيه نمايند. اين كار نياز به تمهيداتى دارد: اول اين كه قبل از سفر چند جلسۀ آموزشى در مورد تهيه نمودن سوغات و هديه براى حجاج و مهم ترين برگزار شود و مشكلات اخلاقى و فرهنگى و اقتصادى اين عمل را براى كليه حجاج توجيه نمايند و آنها را به توصيه هاى اكيد معصومين (ع) مبنى بر بهترين فرصت براى پاك شدن روح و روان گوشزد نمايند. ثانيا در هنگام سفر و در طول سفر، روحانى كاروان نيز مى تواند نقش بسزايى داشته باشد. روحانى كاروان علاوه بر اين كه نقش تبيين و آموزش احكام، همراهى با زائر در انجام مناسك و افزايش بصيرت زائر را بر عهده دارد؛ مى تواند به عنوان يك عنصر موثر، حجاج را از بازارگردى هاى بى مورد و عادت هاى

ص: 361

خريد سوغاتى و هداياى بى كيفيت آن هم به شكل انبوه، باز دارد و آنها را به استفاده از بركات معنوى حج به عنوان يكى از مهم ترين سوغاتى هايى كه حجاج مى توانند براى خانواده و آشنايان از اين سفر به ارمغان آورند، رهنمون سازد. سازمان صدا و سيما هم مى تواند به عنوان يك نهاد موثر در اين زمينه عمل كند و با شناخت دقيق اين جايگاه، تلاش كند تا با ارائه نوآورى در توليدات برنامه هاى حج و زيارت، تأثيرگذارى اين سفر معنوى را در جامعه نهادينه كند.

از آنجا كه خانواده هاى بسيارى در طول سال با حج و موضوعات مربوط با آن ارتباط دارند، فرصت مناسبى براى صدا و سيما است تا با آموزش و فرهنگ سازى حج به خصوص در زمينه هدايا و سوغات، مخاطبان خود را جهت دهى كند و فرهنگ ناصحيح خريد سوغاتى آن هم به شكل بازارگردى و خريد انبوه انواع كالاهاى چينى را كم رنگ كرده و ناهنجارى هاى خريد سوغات را با ارائه برنامه هاى مطلوب و مناسب اصلاح نمايد.

٢. ايجاد فروشگاه هاى بزرگ در ايران براى زائرين

دولت جمهورى اسلامى ايران از گذشته هاى دور اقداماتى دراين زمينه انجام داده است اما به نظر مى رسد كه اين اقدامات بسيار اندك بوده و ما هنوز هم شاهد خروج ميلياردها دلار ارز از كشور هستيم. يكى از اقدامات انجام شده توسط دولت ايجاد فروشگاه بزرگ (شاهد) در داخل كشور به منظور جلوگيرى خروج ارز از كشور بود. اين عمل با اين نيت كه بتوان فرهنگ خريد را به سمتى هدايت كرد كه مردم بدون خروج ارز از كشور سوغاتى خود را فراهم كنند، انجام شد. اما اين كار موفقيتى نداشت چرا كه اولاً اين فروشگاه به گونه اى نبود كه تمام اقلام مورد نياز را در خود داشته باشد و مشترى بتواند با خيال راحت به كالايى كه مورد نيازش است، دسترسى پيدا كند. ثانياً، كالاهايى هم كه ارائه مى شد قيمت هايى بالايى داشت يعنى هر چند كيفيت كالاها خوب بود ولى قيمت كالاها براى زائران ارضى كننده نبود. لذا اين برنامه ريزى بدين شكل قطعا موفقيت آميز نخواهد بود. ثالثاً، همان طور كه مى دانيم علت خريد حاجيان از حج به خاطر دلايل مختلفى از جمله متبرك بودن و. . . مطرح بوده است و اگر هم ما در اين زمينه موفق بشويم موفقيتمان نسبى خواهد بود يعنى نمى توان همه مشترى ها را با ايجاد چنين بازارى به سمت خود جلب كرد. اما مى توان با اتخاذ تدابيرى توسط دولت جمهورى اسلامى در هر سه مورد به موفقيت هايى دست يافت:

اول اين كه خود دولت يا بخش خصوصى با حمايت دولت فروشگاه هاى بزرگى را داير نمايد كه تمام اقلام متنوع مورد نياز حجاج در آن به وفور يافت شود. ثانيا كالاهاى مورد نياز به قيمت پايين تر از قيمت واقعى با حمايت دولت عرضه گردد. و اگر كالاهاى با كيفيت با قيمت پايين تر از قيمت بازار به مقدار قابل ملاحظه اى عرضه گردد، علايق كثيرى از مردم تغيير كرده و تنها خريد خود را از بازارهاى

ص: 362

مدينه و مكه در خريد تسبيح و سجاده وغيره با عنوان تبرك خلاصه مى گردد. بدين ترتيب مشكل سوم هم برطرف مى شود.

علاوه بر اين براى حجاج هم مى شود كارتهاى اعتبارى صادر كرد كه بتوانند با ترغيب شدن به اين بازارها خريدهاى حج و عمره شان را با قيمت بسيار مناسب و يا تخفيف هاى ويژه انجام دهند. دولت نيز در قبال هزينه هاى انجام شده مى تواند از خروج ارز آن هم مبالغ بسيار سنگين تا حد بسيار زيادى جلوگيرى نمايد و منابع آزاد شده را در عمران و توسعه اقتصادى كشور به كار گيرد. كه اين هم به نوبه خود رونق اقتصادى را به دنبال خواهد داشت.

٣. ايجاد فروشگاه هاى بزرگ در خود عربستان

در صورتى كه ممكن باشد و قوانين عربستان اجازه دهد بخش خصوصى ايران با حمايت دولت، فروشگاه هاى بزرگى را در شهرهاى مكه و مدينه داير نمايد و كالاهاى ايرانى را با قيمت پايين تر و با كيفيت تر عرضه نمايد و يا كارت هاى خريد با تخفيف مناسب به حجاج ايرانى داده شود و آنها را با اطلاع رسانى مناسب چه از طريق صدا و سيما و چه از طرق سازمان حج و زيارت به خريد از اين مراكز بزرگ دعوت نمايد ضمن متبرك بودن سوغاتى، فعاليت اقتصادى فعالان اقتصادى فراهم شود. البته از آنجايى كه كار فرهنگى و تغيير فرهنگ موجود خريد سوغاتى، مدتى طول خواهد كشيد اين برنامه راهبردى در كوتاه مدت مى تواند از خروج ارز به شكل وسيعى جلوگيرى نمايد اما باز همان مشكلات ذكر شده تحت همين عنوان باقى مى ماند كه بهترين عمل همان انجام كارهاى فرهنگى در بين زائرين خانه خدا مى باشد.

4. محدوديت خريد توسط سازمان حج و زيارت

يكى ديگر از راهكارهايى كه مى تواند در اين زمينه مورد استفاده قرار گيرد، جدى گرفتن محدوديت خريد توسط سازمان حج و زيارت است. اين محدوديت در دو زمينه قابل پيگيرى است. ابتدا محدود نمودن ارز تخصيصى به زائرين محترم است. التهابات بازار ارز و افزايش بى رويه قيمت آن در ماههاى اخير، با توجه به تحريم هاى گسترده كشور عزيزمان توسط كشورهاى غربى، ممنوعيت خروج ارز نيز مى تواند در دستور كار مسئولين قرار گيرد. البته افزايش بى رويه قيمت ارز فقط مربوط به اين روزها نيست كه تاكنون چندين بار در كشور روى داده است. به عنوان نمونه، در ابتداى انقلاب و جنگ تحميلى هم كار به جايى رسيد كه حتى امام راحل خروج ارز از كشور را "حرام" دانستند. موضوع خروج ارز در اواخر سال 1358 آنقدر بالا گرفت كه حتى روز 11 اسفند ماه همين سال اعلام شد كه جمهورى اسلامى ايران براى جلوگيرى از خروج ارز از كشور، در حج عمره شركت نمى كند.

ص: 363

( www. emamrooh ollah. ir( از طرف ديگر براساس آمارهاى جهانى بيش از يك ششم درآمد عربستان سعودى از حج، از طريق خريدهاى ايرانى به دست مى آيد ( www. khabar farsi. com( كه نشان از خروج ارز بسيار زياد توسط حجاج ايرانى آن هم در شرايط تحريم اقتصادى است. بنابراين مسئولان جهت جلوگيرى از اين حجم بالا ابتدا بايد محدوديت ارز تخصيصى به زائر را در دستور كار قرار داده و ثانيا محدوديت ميزانِ بارِ قابلِ حمل، توسط زائر را بسيار جدى گرفته و حجاجى را كه قصد خريد انبوه كالاها دارند را با همكارى سازمان حج و زيارت و اداره گمركى كشور و سازمان هواپيمايى كشور، با هزينه ها و جريمه هايى مواجه كنند تا در كنار كارهاى فرهنگى بسيار گسترده و سازنده، اين عامل نيز بازدارنده خوبى در پيشبرد سياستهاى راهبردى در جهت جلوگيرى از خروج ارز در چنين موقع حساس كشور باشيم.

5. استفاده از ماليات بر كالاهاى وارداتى زائرين

كشورهايى كه به دلايل اقتصادى، اجتماعى و يا حتى سياسى و فرهنگى تمايلى به ورود گسترده كالاى خاص و يا از مبداء معينى را ندارند به اخذ ماليات اقدام مى نمايند تا ورود كالاهاى مورد نظر به كشور محدود گردد. گرچه اين شيوه در سال هاى گذشته خصوصاً زمانى كه اقلام درشت نظير تلويزيون، يخچال و ساير كالاهايى از اين دست بالنسبه ارزان بود اعمال مى شد و يا در فرودگاه عربستان بر اضافه بار، گمرك تعلق مى گرفت اما اين سياست گسترده و هميشگى نبود. بنابراين با قانونى كردن و اجراى مستمر آن مى توان فرهنگ جديدى را در جامعه نهادينه نمود.

منابع

1. قرآن كريم

2. ابن أبى جمهور، محمد بن زين الدين، عوالى اللئالى العزيزيۀ فى الأحاديث الدينيۀ، مصحح: مجتبى عراقى، 4جلدى، دار سيد الشهداء للنشر، قم، 14٠5 ق، چاپ: اول.

3. ابن بابويه، محمد بن على، عيون أخبار الرضا (ع) ، 2 جلدى، مصحح: مهدى لاجوردى، نشر جهان، تهران، 1378 ق، چاپ: اول.

4. ابن بابويه، محمد بن على، الخصال، 2 جلدى، مصحح: على اكبر غفارى، قم، جامعه مدرسين، 1362 ش، چاپ اول.

5. حبيب نژاد، احمد، تشخيص مصلحت در آيينه فقه و حقوق، قم، مركز پژوهشهاى صدا و سيما، 1383، چاپ اول.

6. حسينى سيستانى، سيد على، قاعده لاضرر و لاضرار، ترجمه اكبر نائب زاده، تهران، انتشارات خرسندى، 1389، چاپ اول.

7. دفتر حفظ و نشر آثار آيت الله خامنه اى، حديث ولايت، مجموعه رهنمودهاى مقام معظم

ص: 364

رهبرى، مركز كامپيوترى تحقيقات اسلامى، ( نرم افزار نور) .

8. طبرسى، على بن حسن، مشكاۀ الأنوار فى غرر الأخبار، المكتبۀ الحيدريۀ، : نجف، 1385 ق، چاپ: دوم.

9. كابلى، محمد اسحاق فياض، مناسك حج (فياض) ، در يك جلد، دفتر حضرت آيۀ الله، قم - ايران، اول، 1426ه. ق.

10. كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، الكافى (ط - الإسلاميۀ) ، 8 جلد، دار الكتب الإسلاميۀ، تهران -ايران، چهارم، 14٠7ه. ق.

11. گلپايگانى، لطف الله صافى، استفتاءات حج (هزار مسأله) ، در يك جلد، انتشارات حضرت معصومه (ع) ، قم - ايران، اول، 1422ه. ق.

12. مجلسى، محمد باقر، مرآۀ العقول فى شرح أخبار آل الرسول، 26 جلد، دار الكتب الإسلاميۀ، تهران - ايران، دوم، 14٠4ه. ق.

13. محمدى رى شهرى، ميزان الحكمه، ترجمه: حميدرضا شيخى، قم، دارالحديث، 1422 ه-. ق.

14. محمودى، محمد رضا، مناسك حج (محشّى) ، در يك جلد، نشر مشعر، تهران - ايران، ويرايش جديد، 1429ه. ق.

15. موسوى بجنوردى، سيد محمد، قواعد فقهيه، تهران، مجمع علمى و فرهنگى مجد، 1387، چاپ دوم، جلد اول.

16. موسوى خلخالى، سيد مرتضى، قاعده لاضرر و لاضرار تقريرات شيخ ضياء الدين العراقى، قم، دفتر تبليفات حوزه علميه قم، 1376، طبعه الاولى.

17. موسوى خويى، سيد ابو القاسم، معجم رجال الحديث و تفصيل طبقات الرجال، 24 جلد، قم.

18. مهدوى، طهورا، نگاهى به خريد سوغاتى در حج، پايگاه اطلاع رسانى مركز بزرگ اسلامى غرب كشور، آواى امين.

1. www. hamshah rionline. ir

2. www. mashre ghnews. ir

3. www. hajj. ir

4. www. tebyan. net

5. www. khabar farsi. Com

6. www. emamr oohollah. ir

ص: 365

ص: 366

تخمين تابع تقاضاى ايرانيان براى سفر حج

اشاره

دكتر عليرضا شكيبايى

امير حبيب دوست (1)

چكيده

گردشگرى مذهبى يكى از انواع گردشگرى است كه كمتر مورد توجه سياست گذاران و اقتصاددانان قرار گرفته است. اين تحقيق بزرگترين رويداد گردشگرى مذهبى، يعنى سفر حج را مورد مطالعه قرار داده است. در اين تحقيق تابع تقاضاى ايرانيان براى سفر حج در دوره زمانى 20٠6 - 199٠ با استفاده از متغيرهاى درآمد سرانه، نرخ ارز نسبى، شاخص قيمت نسبى، هزينه هاى حمل و نقل، شاخص توسعه انسانى، سفرهاى دوره قبل به عنوان متغير توضيحى و متغير سرانه، سفرهاى عمره مفرده به عنوان متغير وابسته، تخمين زده شده است. در اين پژوهش از مدل اقتصادسنجى براى برآورد استفاده شده است. نتايج حاكى از آن است كه تقاضاى سفر حج ارتباطى با شاخص توسعه انسانى ندارد و سفر عمره مفرده يك كالاى لوكس براى ايرانيان محسوب مى گردد يا به عبارت ديگر ايرانيان با افزايش درآمد بيشتر به سفر حج مى روند. از طرف ديگر تاثير سفر دوره قبل منفى است اگرچه كشش آن كم است. متغيرهاى نرخ ارز نسبى، شاخص قيمت نسبى و هزينه هاى حمل و نقل، تاثيرى در جهت منفى بر تقاضاى سفر حج دارند.

كلمات كليدى: توريسم مذهبى - شاخص توسعه انسانى - تابع تقاضاى سفر حج - ايران.

1.


1- به ترتيب دانشيار و دانشجوى كارشناسى ارشد دانشكده اقتصاد و مديريت دانشگاه شهيد باهنر. .

ص: 367

١ مقدمه

بر اساس گزارش سازمان جهانى گردشگرى (1)WTO( تعداد گردشگران بين المللى (2)(شامل ورود گردشگران خارجى (3)و گردشگرانى كه از كشور خارج مى شوند (4)از سال 1995 تا سال 20٠8 قريب به 72/1 برابر شده است و به عدد 920 ميليون نفر رسيده است. حتى با وجود تاثير ركود اقتصادى بر توريسم در سال 20٠9 اين تعداد بالغ بر 88٠ ميليون نفر بود كه درآمدى در حدود 852 بيليون دلار ايجاد كرده است. از طرفى WTO پيش بينى مى كند كه تعداد توريست ها در سال 2020 به عدد 546/1 ميليارد نفر برسد كه سهم كشورهاى جنوب آسيا و خاورميانه از تنها 3/87 ميليون نفر خواهد بود. امروزه صنعت گردشگرى جزء صنايع بسيار مهم در سطح جهان تلقى مى شود و به شدت مورد توجه اقتصاددانان و سياست گزاران است؛ زيرا مى تواند بخش اعظمى از توليد ناخالص داخلى يك كشور را تشكيل دهد، بگونه اى كه «اين صنعت پس از صنايع نفت و خودروسازى سومين صنعت مهم جهان محسوب مى شود» . (ياورى و همكاران، 1389 گردشگرى علاوه بر جنبه هاى بسيار مؤثر آن در رشد اقتصادى، حامل بارهاى فرهنگى و اجتماعى نيز مى باشد. به عبارت دقيق تر، گردشگران به عنوان انتقال دهندگان شاخصه هاى فرهنگى به يك كشور يا از كشور مى باشند و عملاً سبب ساز آشنايى فرهنگ هاى متفاوت با يكديگر مى باشند. يكى از انواع رايج توريسم در دنيا، توريسم مذهبى است. توريسم مذهبى، مسافرت به قصد بازديد از اماكن مذهبى و اداى مناسك مذهبى است و در بسيارى از نقاط دنيا سفرهاى مذهبى بسيارى چه به صورت گردشگران داخلى (5)و ورود گردشگران خارجى و چه به صورت گردشگرانى كه از كشور خارج مى شوند، صورت مى گيرد (در كشورهايى مانند عربستان، ايران، هند، سوريه، اسپانيا و ايتاليا و. . .) . به جرأت مى توان گفت كه عربستان بزرگ ترين مقصد توريسم مذهبى در دنياست. براساس آمار مركز اطلاعات و تحقيقات گردشگرى (6)عربستان تنها در سال 20٠9، 1/29 ميليون ريال عربستان، توسط مسافرين هزينه شده است. در همان سال قريب 1/5 ميليون سفر به عربستان انجام شده است كه 1/47 درصد از آنها را سفر مذهبى تشكيل داده است. تاكنون در مقالات گوناگونى جنبه هاى مختلف حج به صورت علمى بررسى شده است اما متأسفانه اين بررسى ها جنبه اقتصادى نداشته اند و به عبارت بهتر از ديدگاه اقتصادى و تئورى هاى آن به اين مسئله پرداخته نشده است. اين در حالى است كه آمارها نشان


1- World Tourism Organization.
2- Interna tional Tourists.
3- Inbound Tourist.
4- Outbound Tourist.
5- Domestic Tourist.
6- Tourism Information and Research Center. .

ص: 368

دهنده حجم بالاى گردش مالى اين سفر در كشور عربستان است.

هدف اين مقاله بررسى تقاضاى ايرانيان براى سفر عمره مفرده در كشور عربستان با تكيه بر رابطه توسعه يافتگى در ايران و تقاضاى سفر حج مى باشد. علاوه بر اين، مقاله حاضر در جستجوى پاسخ به اين سؤال است كه آيا سفر حج براى ايرانيان كالايى لوكس محسوب مى شود يا يك كالاى عادى يا نرمال است؟ همچنين اين مقاله پيرامون تاثير سفرهاى گذشته حجاج ايرانى بر سفرهاى آتى آنها اظهار نظر مى كند.

بديهى است سوالات فوق و پاسخ به آنها مى تواند اهميت بررسى اين مسئله را نشان دهد. علاوه بر اين با توجه به اين كه سفر حج در مقايسه با سفرهاى ديگر، جنبه معنوى بسيار برجسته اى دارد از اين جهت قابل مقايسه با سفرهاى گردشگرى ديگر در نقاط مختلف دنيا نمى باشد. از اين رو اين تحقيق مى تواند زواياى جديدى از يك نوع گردشگرى يعنى گردشگرى دينى را روشن كند. ساختار مقاله بدين گونه است كه در ادامه به بررسى وضعيت توريسم مذهبى در عربستان پرداخته خواهد شد. در بخش سوم پيشينه اى از تحقيق حاضر ارائه مى شود. بخش چهارم نيز به مبانى نظرى و متغيرها مى پردازد در حالى كه در بخش پنج مدل مورد استفاده بررسى خواهد شد و در نهايت در بخش ششم نتيجه گيرى پيرامون موضوع تحقيق ارائه مى شود.

٢. بررسى تقاضاى حج و رفتار اقتصادى حجاج در عربستان

اشاره

اين بخش به طور خلاصه وضعيت سفر به خانه خدا و رفتار اقتصادى حجاج را با تاكيد بر آمار و ارقام موجود، مورد بررسى كلى قرار مى دهد.

٢- ١ - تقاضاى سفر حج و مخارج حجاج

بر اساس آمار مركز تحقيقات و اطلاعات توريسم عربستان در سال 2010، سيزده ميليون نفر به عربستان سفر كرده اند كه 9/44 درصد آنان به دليل مذهبى وارد اين كشور شده اند. اين تعداد مبلغى بالغ بر 9/6 بيليون دلار در عربستان خرج كرده اند كه 2/4 ميليارد دلار آن (يعنى 61 درصد) به مخارج حجاج اختصاص دارد. نمودار (1) وضعيت مخارج كل گردشگران و مخارج حجاج را نشان مى دهد. ضمنا نسبت تعداد حجاج به كل گردشگران به درصد در سمت راست نمودار آورده شده است. همان طور كه از نمودار مشاهده مى شود بخش اعظم مخارج توريستى در عربستان، توسط حجاج صورت مى گيرد. در واقع در كمترين نسبت 49 درصد مخارج (سال 20٠8) و در بيشترين نسبت 4/76درصد مخارج (سال 20٠6) كل گردشگران وارد شده به عربستان توسط زائرين انجام مى شود. آن چه حائز اهميت است اين نكته است كه در سال 20٠8 نسبت تعداد حجاج به كل گردشگران

ص: 369

42درصد و در سال 20٠6 اين نسبت برابر 51 درصد بوده است. بنابراين به وضوح قابل درك است كه حجاج بخش اعظم درآمد توريستى عربستان را تشكيل مى دهند.

نمودار1 - مخارج كل گردشگران و مخارج حجاج ( به همراه نسبت تعداد حجاج به كل گردشگران به درصد)

><نمايش تصوير

ماخذ: مركز تحقيقات و اطلاعات توريسم عربستان

لازم به ذكر است بخش اقامت، حمل و نقل داخلى و خريد، بخش هايى هستند كه حجاج در آنها نسبت به ديگر گردشگران بيشتر خرج كرده اند. براى مثال در سال 20٠9 در بخش اقامت، حجاج بيش از 6/74 درصد از مخارج كلى كه در بخش اقامت وجود داشته است را به خود اختصاص داده اند. در همين سال حجاج 6/7٠ درصد از مخارج كل بخش حمل و نقل داخلى و 4/54 درصد از كل مخرج خريد را تشكيل داده اند.

٢-٢- روند سفر حج عمره در ايران

نمودار (2) تعداد سفرهاى عمره را از سال 199٠ تا سال 20٠6 نشان مى دهد. همان طور كه نمودار نشان مى دهد سفرهاى عمره روندى رو به رشد داشته است اگرچه در بعضى سال ها فراز و فرودهايى داشته است.

نمودار (2) تعداد سفرهاى عمره

ماخذ: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى. دفتر ايرانگردى و جهانگردى

ص: 370

٣. ادبيات موضوع

همانطور كه پيش تر گفته شد به دليل نقش پر اهميت گردشگرى در اقتصاد و توانايى آن در كمك به بالندگى يك اقتصاد، اين مقوله مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است. تخمين تابع عرضه و تقاضاى توريسم، توريسم مذهبى و بررسى رابطه توريسم و رشد اقتصادى از جمله موضوعاتى هستند كه در حوزۀ اقتصاد، پيرامون آنها تحقيقات بسيارى صورت گرفته يا مى گيرد. «سونگ» و «لى» (20٠8) مرورى جامع و مفصل بر تحقيقات انجام شده بر روى تقاضاى توريسم وهمچنين مدلهاى پيش بينى تقاضاى توريسم، انجام داده اند. تمركز آنها بر روى مدلهايى كه با استفاده از روشهاى جديد اقتصادسنجى مدل سازى شده اند و از دقت بالاترى برخودار هستند متمركز شده است. «مونوز» (20٠7) در مقاله اى تحت عنوان تقاضاى توريست هاى آلمانى براى سفر به اسپانيا، اقدام به تخمين يك تابع تقاضا در اين مورد كرده است. وى براى انجام اين كار از داده هاى 17 مقصد مختلف در اسپانيا در بازه زمانى 20٠3 - 1991 و متغيرهاى هزينه هاى حمل و نقل، قيمت مؤثر و درآمد به عنوان متغير توضيحى و متغير تعداد توريست به عنوان متغير وابسته استفاده كرد. او با استفاده از يك مدل اقتصادسنجى پانل، نتيجه گرفت كه سفر به اسپانيا براى آلمانى ها يك كالاى لوكس محسوب مى گردد و ضمناً هزينه هاى حمل و نقل و قيمت مؤثر، تأثير بسزايى در سفر آلمانى ها به اسپانيا دارد. علاوه بر اين نتايج، وى نشان مى دهد كه مقدار تقاضاى يك دورۀ قبل تأثير مثبتى بر روى تقاضاى حال حاضر توريسم دارد.

«ويت» و «مارتين» (1987) تابع عرضه توريسم آلمان و انگلستان را برآورد كردند. آنها هزينه واقعى سفرهاى هوايى و زمينى، نرخ تبديل ارز مقصد نسبت به مبدأ، متغير مجازى مربوط به شوك نفتى، درآمد قابل تصرف شخصى و سرانه بازديدها را در مدل خود وارد كردند. علاوه بر اين آنها از متغير وابسته يعنى بازديد سرانه نيز با يك وقفه به عنوان متغير توضيحى استفاده كردند. آنها نشان دادند كه سفر به كشورهاى اتريش، فرانسه، يونان، ايتاليا، هلند، اسپانيا و سوئيس براى آلمانى ها كالاى ضرورى و براى انگليسى ها كالايى لوكس است. علاوه بر اين، نتايج آنها گوياى اين مطلب بود كه آلمانى ها نسبت به عادات گذشته بى تفاوتند و روحيه آماده ترى براى ديدار از مقصدهاى جديد دارند. «مورلى» (1)(1998) با ارائه يك مدل پويا تقاضاى بين الملل توريسم براى استراليا نتيجه گرفت كه درآمد، نقش كليدى در توضيح ورود توريست هاى بين المللى را به استراليا دارد. علاوه بر اين او دريافت كه كشش درآمدى از كشورى به كشور ديگر و ضمناً در يك كشور در طول زمان تغيير مى كند. محمدزاده و همكاران (1389) با استفاده از مدل TVP تابع تقاضاى خارجى كل گردشگرى ايران را تخمين زده اند. نتايج آنها نشان مى دهد كه كشش هاى درآمدى، قيمتى و عادات رفتارى و انتظارى، داراى تغييرات


1- Morely. .

ص: 371

منظم و ثابت طى زمان بوده و به تدريج تغييرات آنها طى زمان كم مى شود. ضمنا آنها نتيجه گرفتند كه تقاضاى گردشگرى خارجيان در ايران يك كالاى نرمال است. ياورى و همكاران (1389) در تحقيقى تأثير مخارج توريسم بر رشد اقتصادى كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى پرداخته اند. آنها با استفاده از مدل پانل پويا و ايستا دريافتند كه رابطه اى مثبت ميان مخارج توريسم و رشد اقتصادى در اين كشورها وجود دارد.

اما در زمينه توريسم مذهبى در مقايسه با تحقيقات رايج توريسم، مطالعات چندانى صورت نگرفته است. ووكنيك (1)(1998) در مقاله اى تحت عنوان «تورسيم مذهبى» ارزش اقتصادى يا يك جعبه خالى را به اهميت رابطۀ مذهب و توريسم و عوايد اقتصادى توريسم مذهبى پرداخته است. كانا (2)(2011) به بررسى تأثير توافق توريستى بين ايران و عراق در بازۀ زمانى 1998 - 1996 پرداخته است. وى در مقاله خود پيشنهاد مى كند كه براى جذب بهتر توريسم مذهبى، مى بايست هتل هايى منطبق با شرايط اسلامى تأسيس گردد. ليبيسون و موراليدهاران (3)(2008) نيز به مزاياى اقتصادى سفرهاى زيارتى در هند پرداخته است آنها نشان دادند كه زائرين معبد «ساباريمالا» نقش بسزايى در ارتقاء درآمد، استانداردهاى زندگى و اشتغال ساكنين منطقه دارد. بيويان و همكاران (4)(2011) در تحقيقى پتانسيل هاى توريسم اسلامى در مالزى را بررسى كردند. آنها مدعى شدند كه فرصت هاى بسيارى براى توسعه و توريسم در منطقۀ اقتصادى ساحل شرقى وجود دارد. كالسار (5)(2010) در تحقيقى به بررسى مزاياى توسعه توريسم اسلامى - عربى در خاورميانه پرداخته است و از اهميت گسترش اين نوع توريسم سخن گفته است. هانيه اخوت (2010) به رابطه توريسم و اسلام و فرصت ها و تهديدهاى آن پرداخته است. او درمطالعه خود كه بر روى ايران متمركز شده است، به پتانسيل هاى موجود و همكارى هاى بين المللى براى توسعه صنعت توريسم اسلامى پرداخته است. مومنى و همكاران (1387) در مقاله اى به اين مسئله پرداختند كه چگونه مى توان ضمن برخوردارى از منافع حاصل از مذهبى - فرهنگى شهر مشهد از ميزان اثرات سوء آن كاست و در راستاى پايدارى شهر و منطقه از آن بهره مند شد. تقوايى، مسعود (1389) به تحليل در مورد توسعه گردشگرى مذهبى پرداخته اند. نتايج تحقيق آنها نشان مى دهد كه با توجه به اهميت صنعت گردشگرى در جهان امروز و نقش مكان هاى مذهبى در جذب گردشگران و تاثير آن بر توسعه مناطق مختلف شهرستان ممسنى مى تواند محيط مناسبى براى جذب گردشگر مذهبى باشد.


1- Vukonic.
2- Kana.
3- Libison and Muraleed haran.
4- Bhuiyan et al.
5- Kalesar. .

ص: 372

عرب خدرى (1387) در تحقيقى ضرورت هاى توسعه گردشگرى مذهبى در ايران را مورد بررسى قرار داده است. وى با بررسى جايگاه گردشگرى در فرهنگ اسلامى و گردشگرى حلال به بررسى مشكلات پيش روى اين صنعت در ايران پرداخته است. ابراهيم زاده و همكاران (139٠) تحقيقى با عنوان برنامه ريزى استراتژيك توسعه گردشگرى، با تاكيد بر گردشگرى مذهبى (مطالعه موردى: شهر قم) ارائه دادند. آنها پس از تحليل به ارائه راهكارها و تعيين استراتژى هاى كاربردى براى توسعه گردشگرى - با تاكيد بر گردشگرى مذهبى - شهر قم پرداخته اند و پيشنهاد كردند كه با بهره گيرى استراتژى مورد نظر آنها و توسعه علوم اسلامى، افزايش تبليغات و جذب طلاب و گردشگران مذهبى - فرهنگى، خارجى با معرفى جايگاه واقعى كاركردهاى مذهبى - فرهنگى شهر قم به ساير كشورها و همچنين ايجاد اشتغال و درآمد پايدار مى توان به اهداف تحقيق و توسعه گردشگرى نيل كرد. اما آن چه در بررسى پيشينه تحقيق در حوزه توريسم مذهبى جلب توجه مى كند، عدم بررسى بزرگترين گردهمايى مذهبى در قالب يك بررسى اقتصادى است. در واقع آن چه به آن پرداخته نشده است تابع تقاضاى حج كشورهاى اسلامى و غير اسلامى مى باشد. در زمينه حج تنها مى توان به مقالاتى اشاره كرد كه از جنبه هاى غير اقتصادى به اين مقوله پرداخته اند، براى نمونه احمدى (1388) در مقاله خود آثار عاطفى مناسك حج بر انسان را بررسى مى كند. وى نشان داد كه مناسك حج موجب افزايش احساس آرامش، تقويت دلبستگى به خداوند، هموار نمودن قطع تعلقات و بالا بردن احساس حرمت حج گزار مى شود. روانشاد و نظرى (139٠) در تحقيقى تحت عنوان جايگاه مكّه در سفرنامۀ ناصرخسرو با روش تحليلى توصيفى، به تبيين و توضيح جايگاه مكّه در سفرنامۀ ناصرخسرو پرداخته است.

4. متغيرهاى مدل

4-١- متغير وابسته

با توجه به اينكه سفر حج براى ايرانيان شكل سهميه بندى به خود گرفته است تعداد سفرها به طور مستقيم منعكس كننده تقاضاى سفر حج عمره نمى باشد. از اين رو به نظر مى رسد متغير ديگرى را بايد جايگزين كرد. داده هاى موجود در ايران امكان قرار دادن متغير ديگرى را در اختيار قرار نمى دهد. از طرف ديگر با توجه به آمار ثبت نام حج عمره و همچنين روند صعودى عرضه سفرهاى عمره (نمودار2) و همبستگى بالايى بين سرانه سفرهاى انجام شده و تقاضاى واقعى وجود دارد. (1)از اين رو در اين تحقيق از متغير سرانه سفر عمره به عنوان متغير جانشين تقاضاى واقعى سفر عمره استفاده شده است.


1- اگرچه داده ها ضرايب تورش دار خواهند شد اما با توجه به آمار و ارقام موجود مى بايست از اين متغير جانشين براى تحقيق در مورد تقاضاى حج عمره استفاده كرد. .

ص: 373

4- ٢- متغيرهاى توضيحى

مطالعات انجام شده در زمينه تقاضاى توريسم، متغيرهاى توضيحى متنوعى را با توجه به ساختار اقتصادى، سياسى و فرهنگى پيشنهاد مى دهند، اما شايد بتوان از متغيرهايى نظير درآمد، سرانه، نرخ تورم، نرخ ارز، قيمت نفت، صادرات و واردات و هزينه هاى حمل و نقل به عنوان متغيرهاى رايج نام برد. در اين تحقيق متغيرهاى توضيحى عبارتند از: درآمد سرانه، نرخ تورم نسبى، نرخ ارز نسبى، قيمت نسبى تعديل شده نسبت به نرخ ارز و شاخص توسعه انسانى.

4- 2 - 1 - درآمد سرانه

متغير درآمد سرانه لحاظ شده در اين تحقيق حاصل تقسيم توليد ناخالص داخلى كشورها بر جمعيت آن كشورها است. انتظار بر اين است كه با افزايش درآمد سرانه، تعداد بيشترى زائر وارد عربستان شوند، زيرا تعداد بيشترى از مردم توانايى مالى سفر به خانه خدا را پيدا خواهند كرد. از اين رو علامت انتظارى ضريب اين متغير مثبت خواهد بود.

4- 2 - 2 - شاخص قيمت و نرخ ارز

انتخاب يك شاخص مناسب براى توضيح تفاوت قيمت در كشور مبدأ و مقصد در مقالات توريسم مورد مناقشه است. در برخى مقالات براى لحاظ كردن هزينه هاى زندگى در مقصد از نسبت شاخص قيمت مقصد به شاخص قيمت مبدأ استفاده شده است و در كنار آن نسبت نرخ ارز كشور مقصد به نرخ ارز كشور مبدأ نيز وارد مدل شده است. در برخى مقالات ( Chadee Mieczkowski ، 1987، Gray,1966 و Gerakis1965( اشاره شده است كه اكثر گردشگران از وضعيت قيمت ها به طور كامل از پيش مطلع نيستند و از اين رو آنها نرخ ارز نسبى را در تصميم گيرى خود مد نظر قرار مى دهند. از طرف ديگر در مقالاتى (( Croes ، 20٠٠؛ Vanegas Croes ، 2000، Lee et al. ، 1996؛ Loeb ، 1982؛ متغير نرخ ارز به لحاظ آمارى معنادار نشده است و از اين رو آن را در مدل اصلى لحاظ نكرده اند. به نظر مى رسد متغيرهاى نرخ ارز نسبى و قيمت هاى نسبى دچار هم خطى باشند و مدل را با مشكلاتى مواجه كنند از اين رو در برخى مقالات 20٠7) ( Munoz شاخص ديگرى كه از تركيب اين دو شاخص بدست مى آيد، استفاده شده است. در اين مطالعه نرخ ارز نسبى كه حاصل تقسيم نرخ ارز عربستان به نرخ ارز ايران و شاخص قيمت نسبى حاصل تقسيم شاخص قيمت عربستان به ايران است، به عنوان دو متغير توضيحى به صورت مجزا وارد مدل شده است. با توجه به اينكه در صورت كاهش سطح قيمت ها در عربستان نسبت به ايران مى تواند سبب ترغيب مردم به سفر حج شود، انتظار مى رود علامت متغير شاخص قيمت نسبى منفى باشد. علامت انتظارى نرخ ارز نسبى نيز منفى است زيرا با كاهش ارزش پول

ص: 374

ملى ايران در مقابل پول عربستان (با ثابت بودن ساير شرايط متغير نرخ ارز نسبى افزايش مى يابد) و توانايى سفر به حج كاهش مى يابد در نتيجه با افزايش اين متغير تعداد سفرهاى حج عمره كاهش خواهد يافت. اما نكته اى كه مى بايست مورد توجه قرار گيرد اين نكته است كه سفر حج براى كشورهاى اسلامى، سفرى با اطلاعات شفاف است و عملا حجاج از وضعيت مقصد به لحاظ اقتصادى مطلع هستند، از اين رو لزومى به وارد كردن وقفه متغيرهايى نظير نرخ ارز و تورم وجود ندارد.

4- 2 - 3 - سرانه سفرهاى قبلى (متغير وابسته با وقفه) :

اگر مردم در يك سال از كشورى بازديد كرده و خاطرات خود از سفر را براى ديگران تعريف كنند، سبب خواهد شد كه آنها مجدداً مايل به سفر به آن كشور باشند و علاوه بر اين، سبب خواهند شد ديگران نيز به سفر ترغيب شوند. به عبارت ديگر در يك مدل تقاضاى بين المللى توريسم متغير وابسته باوقفه مى بايست به عنوان شكل گيرى عادات يا ترجيحات تفسير شود. ( Munoz,20٠5,Witt and Martin,1981( از طرفى به نظر مى رسد حذف اين متغير منجر به تورم دار شدن مدل و يا به عبارت بهتر بيش از حد تخمين زدن متغيرهاى ديگر شود. اما علاوه بر آن چه كه در تحقيقات گذشته آمده بايد باز هم بر اين نكته تأكيد كرد كه حج جنبه متفاوتى از توريسم است. و آن جنبه متفاوت معنوى بودن و مقدس بودن آن سفر است. از اين رو با توجه به اينكه در شرع اسلام انجام اين فريضه تنها در صورت داشتن استطاعت مالى و آن هم تنها يكبار (البته به صورت حج تمتع) واجب است، مى تواند منجر به نامعلوم شدن وضعيت اين متغير در تئورى شود. اگرچه اين تكليف شرعى در مورد سفر عمره صدق نمى كند اما مى تواند تصميم افراد را براى سفرهاى مجدد تحت تاثير قرار دهد.

4- 2 - 4 - هزينه هاى حمل و نقل:

هزينه هاى حمل و نقل يكى از مواردى است كه در مقالات گردشگرى به عنوان متغير توضيحى مورد استفاده قرار مى گيرد اما با توجه به اينكه سفرها به صورت زمينى و هوايى صورت مى گيرد و علاوه بر اين اطلاعات دقيق در مورد هزينه هاى سفر وجود ندارد لذا از يك متغير جانشين كه قيمت نفت خام مى باشد استفاده شده است. به طور طبيعى با افزايش هزينه هاى يك سفر مى بايست تعداد سفرها كاهش پيدا كند، از اين رو علامت انتظارى اين متغير منفى است.

4- 2 - 5 - شاخص توسعه انسانى:

شاخص توسعه انسانى شاخصى است كه بيانگر توسعه كشورها از ابعاد مختلف اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى مى باشد در اين شاخص كشورهايى توسعه يافته تر تلقى مى شوند كه از سطح سواد و آموزش بالايى برخوردار باشند و همچنين از نظام سلامت، بهداشت و درمان برترى بهره برده باشند و علاوه بر

ص: 375

اين از درآمد سرانه بيشترى برخوردار باشند. لذا انتظار داريم كه هر چه توسعه انسانى بالاتر باشد انسان ها از فعاليت هاى اقتصادى براى تامين معاش فاصله بگيرند و فرصت بيشترى براى پرداختن به امور معنوى، فراغت، تفريح و مطالعه داشته باشند. لازم به ذكر است كليه داده ها در بازه زمانى 2010 - 20٠5 براى 19 كشور اسلامى (ايران، افغانستان، پاكستان، تركيه، امارات متحده عربى، كويت، نيجريه، قطر، عراق، عمان، سوريه، اردن، بحرين، مصر، يمن، مالزى، اندونزى، الجزيره و بنگلادش) جمع آورى شده اند. اين انتخاب با توجه به محدوديت دسترسى به داده هاى سفر حج و ديگر متغيرهاى مدل بوده است. داده هاى نرخ ارز، شاخص قيمت، جمعيت و توليد ناخالص داخلى از پايگاه اينترنتى صندوق بين المللى پول استخراج شده است. داده هاى مربوط به سفر حج از مركز اطلاعات و تحقيقات گردشگرى عربستان و سرى هاى زمانى شاخص توسعه انسانى نيز از پايگاه اينترنتى اداره گزارش توسعه انسانى سازمان ملل متحد گردآورى شده است.

5. مدل

اشاره

با توجه به مطالب ياد شده مدل مورد نظر در اين تحقيق به شكل كلى زير خواهد بود:

كه در آن Umah: سرانه سفر حج عمره، : قيمت جهانى نفت خام، : نسبت نرخ ارز عربستان به ايران، : نسبت شاخص قيمت عربستان به ايران، تعدا سفرهاى عمره با يك وقفه يك ساله مى باشند كه پس از لگاريتم گرفتن از طرفين خواهيم داشت:

كه عبارت خطا است وها كشش متغيرها هستند. با توجه به اينكه مدل مورد مطالعه يك سرى زمانى است ازاين رو لازم است آزمون هاى مربوطه به منظور اطمينان از صحت نتايج صورت پذيرد.

5- ١ - آزمون ريشه واحد تعميم يافته

از آنجايى كه برخى سرى هاى زمانى اقتصادى ناپايا (نامانا) هستند و استفاده از آنها در شرايط ناپاپايى در مدل منجر به رگرسون كاذب خواهد شد لذا مى باست پايايى متغيرها ابتدا بررسى شود. از اين رو از آزمون رايج تشخيص ناپاپايى يعنى آزمون ريشه واحد ديكى - فولر تعميم يافته (1)استفاده مى شود. نتايج

><نمايش تصوير


1- The Augmented Dickey - Fuller Test) ADF( Unit Root Test. .

ص: 376

><نمايش تصوير

اين آزمون براى متغيرهاى مدل در جدول (1) آورده شده است. همان طور كه مشاهده مى شود كليه متغيرهاى مدل در سطح 95 درصد پايا هستند.

جدول 1 - نتايج آزمون مانايى

ماخذ: محاسبات تحقيق

5- ٢ - آزمون خود همبستگى

عدم وجود خود همبستگى پارامترهاى خطا يكى از فروض كلاسيك مدل هاى اقتصادسنجى است. به طور معمول براى تشخيص عدم وجود خود همبستگى در عبارات خطا، از آماره دوربين - واتسون (1)استفاده مى شود اما اين آماره زمانى كه متغير توضيحى با وقفه به عنوان متغير توضيحى در مدل وجود دارد از آزمون خود همبستگى LM بروش - گادفرى (2)استفاده مى شود. مبناى اين آزمون بر ايده بوش و گادفرى استوار است. آنها اثبات كردند كه با برآورد مدل زير و محاسبه آن مى توان با استفاده از آماره با توزيع خى - دو با درجه آزداى h ، همبستگى سريالى را در مدل اصلى (معادله4) آزمون كرد.

كه در آن


1- Durbin - Watson.
2- Breusch - Godfrey Serial Correlation LM Test. .

ص: 377

><نمايش تصوير

در اين آزمون فرض عدم وجود خود همبستگى در مدل است.

لازم به توضيح است كه n برابر اختلاف T) تعدا مشاهدات در سرى زمانى اصلى) و p) تعداد وقفه ها) است.

در اين تحقيق مقدار T برابر 16 است و مقدار p برابر 1 در نظر گرفته شده است. جدول (2) نتايج آزمون خود همبستگى آورده شده است. با توجه به آماره آزمون ( Obs*R - squared ( فرضيه صفر مبتنى بر عدم وجود خود همبستگى را نمى توان كرد.

جدول 2 - نتايج آزمون خود همبستگى

ماخذ: محاسبات تحقيق

با توجه به عدم خودهمبستگى و مانايى داده ها، رگرسيون مربوطه (معادله1) اجرا مى شود كه نتايج آن در جدول (3) آورده شده است. همان طور كه مشاهده مى شود متغيرهاى در سطح، معنادار هستند.

جدول (3) - نتايج رگرسيون معادله 1

ماخذ: محاسبات تحقيق

ص: 378

همانطور كه از جدول مشاهده مى شود علامت متغير log) HDI( منفى است. البته اين متغير در مدل به لحاظ آمارى معنى دار نشده است يعنى شاخص توسعه انسانى در ايران ارتباط معنى دارى با تقاضاى سفر حج ندارد كه اين خود مى تواند به عنوان يكى از نتايج تحقيق محسوب گردد. اما به منظور ارائه نتايج دقيق تر مدل را با حذف اين متغير اصلاح نموده و مجددا رگرسيون را بدون در نظر گرفتن اين متغير اجرا مى كنيم. نتايج اين رگرسيون در جدول (4) آورده شده است. همان طور كه ملاحظه مى شود اغلب متغيرها در سطح بالاى 9٠ درصد به لحاظ آمارى معنى دار شده اند. با توجه به نتايج بدست آمده براى متغير LOG) GDPC( يعنى 189203.2 اين متغير يعنى درآمد سرانه كشش بزرگتر از يك داشته، بنابراين كالاى سفر حج عمره يك كالاى لوكس براى ايرانيان محسوب مى گردد. به عبارت ديگر ايرانيان با افزايش درآمد خود بيشتر به سفر حج مى روند. علامت هاى متغير نرخ ارز نسبى و نرخ تورم نسبى مطابق انتظار منفى هستند. در واقع با افزايش تورم در عربستان سرانه سفر عمره كاهش مى يابد. و علامت متغير نرخ ارز نسبى نيز منفى است كه مطابق انتظار است. علاوه بر اين مشاهده مى شود كه افزايش سفر حج در يك دوره، سبب كاهش سفر در دوره بعدى خواهد شد، اگرچه اين اثرگذارى با توجه به ضريب متغير LOG) UMRAHC) - 1)) يعنى (28856.٠ -) چندان نيست. علامت متغير قيمت نفت خام نيز كه به نمايندگى از هزينه هاى حمل و نقل وارد مدل شده است مطابق انتظار منفى است. اين متغير نيز همانند متغير سرانه سفرهاى دوره قبل LOG) UMRAHC) - 1)) اثر كمى بر روى سفر حج دارد.

جدول (4) - نتايج رگرسيون در مدل اصلاح شده

ماخذ: محاسبات تحقيق

><نمايش تصوير

6. نتيجه گيرى

سفر حج يك سفر روحانى است كه ابعاد مختلف معنوى را در خود جا داده است اما كمتر به جنبه هاى اقتصادى اين سفر توجه شده است درحالى كه گردش مالى و اقتصادى اين سفر بسيار

ص: 379

بالاست. اين مقاله به عنوان اولين مقاله از ديدگاه اقتصاد و تئورى هاى آن به اين موضوع نگريسته است. براساس نتايج تحقيق سفر حج با شاخص توسعه يافتگى در ايران ارتباط معنى دارى ندارد. اين در حالى است كه نرخ ارز نسبى ( نسبت نرخ ارز عربستان به نرخ ارز ايران) و شاخص قيمت نسبى (نسبت شاخص قيمت عربستان به شاخص قيمت ايران) مطابق انتظار، اثر منفى بر تعداد مسافرت هاى حج عمره دارد. شاخص توسعه انسانى در ايران ارتباط معنى دارى با تقاضاى سفر حج ندارد. از طرفى متغير هزينه هاى حمل و نقل نيز، در جهت منفى بر تعداد مسافرين حج تاثير خواهد گذاشت. تعداد سفرهاى دوره قبل نيز تاثير كمى بر روى سفر دوره بعد خواهد گذاشت. لازم به ذكر است علامت اين متغير منفى است يعنى اين تاثير در جهت كاهش سفرهاى دوره بعد است. اما نكته پايانى اين است كه سفر حج عمره يك كالاى لوكس براى ايرانيان تلقى مى گردد يا به عبارت بهتر ايرانيان با افزايش درآمد خود بيشتر به اين سفر خواهند رفت. لذا پيشنهاد مى شود با توجه به با كشش بودن نرخ ارز، انتظار مى رود با افزايش نرخ ارز تقاضا به سمت كالاهاى جانشين از جمله گردشگرى مذهبى داخلى منتقل گردد. همچنين با توجه به لوكس بودن سفر حج عمره در صورت فراهم بودن زير ساخت هاى گردشگرى مذهبى داخلى، امكان جذب گردشگر مذهبى داخلى و افزايش درآمد داخلى انتظار مى رود. لازم به توضيح است كه اين تحقيق مى تواند به تفكيك استان ها انجام نيز انجام شود كه در صورت فراهم شدن داده هاى استانى سفرهاى حج قابل انجام خواهد بود.

منابع

1. ابراهيم زاده، عيسى، كاظمى زاد، شمس الله و اسكندرى ثانى، محمد. (139٠) فصلنامه پژوهش هاى جغرافياى انسانى، سال چهل و سوم، شماره 76. صفحات 115 - 141.

2. احمدى، محمد رضا. (1388) درآمدى بر تاثير مناسك حج بر بعد عاطفى انسان. معرفت، 147، 58 - 39.

3. تقوايى، مسعود، موسوى، سيد على و غلامى بيمرغ، يونس. (1389 تحليلى بر توسعه گردشگرى مذهبى (مطالعه موردى: شهرستان نورآباد ممسنى) . مجله علمى - پژوهشى فضاى جغرافيايى، سال دهم، شماره 31. صفخات 39 - 64.

4. روانشاد، على اصغر و امين نظرى (139٠) . جايگاه مكّه در سفرنامۀ ناصرخسرو. همايش بين المللى گردشگرى دينى و توسعه فرهنگ زيارت.

5. عرب خدرى، ساناز. (1387 ضرورت هاى توسعه گردشگرى مذهبى در ايران. شماره 46 - صفحه 53.

6. محمدزاده، پرويز، داود بهبودى، مجيد فشارى، سياب ممى پور. (1389 تخمين تابع تقاضاى خارجى كل گردشگرى ايران (رهيافت TVP(. فصلنامه علمى - پژوهشى، پژوهش هاى رشد و توسعه اقتصادى، سال اول، شماره اول.

ص: 380

7. مومنى، مصطفى، صرافى، مظفر و محمد قاسم خوزانى. (1387 ساختار و كاركرد گردشگرى مذهبى - فرهنگى و ضرورت مديريت يكپارچه در كلانشهر مشهد. جغرافيا و توسعه - شماره 11 -. صفحات 38 - 13.

8. ياورى، كاظم، مهديه رضا قلى زاده، مجيد آقايى و سيد محمد حسن مصطفوى. (1389 تاثير مخارج توريسم بر رشد اقتصادى كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى ( OIC(. مجله تحقيقات اقتصادى 91 صفحات 219.

1. Bhuiyan

، Md. ، A. ، H. ، Siwar ، C ، Ismail ، Sh. ، M. ، and Islam ، R.)2011(. Australian Journal of Basic and Applied Sciences ، 5)6(: 1333 - 134٠. 2. Chadee

، D. ، Mieczkowski ، Z.)1987(. An empirical analysis of the effects of the exchange rate on Canadian tourism. Journal of Travel Research ، 26 ، 13 - 17. 3. Croes

، R. R.)20٠٠(. Anatomy of demand in internat ional tourism: The case of Aruba. Assen ، The Netherlands: van Gorcum. 4. Croes

، R. R. ، and Vanegas Sr. ، M.)20٠5(. An econometric study of tourist arrivals in Aruba and 5. Gar

n Mun ك oz ، T.)20٠7(. German demand for tourism in Spain. Tourism Management 28 12 - 22. 6. Garin

- Munoz ، T. ، Montero - Martin ، L. F.)20٠7(. Tourism in the Balearic Islands: A dynamic model for internat ional demand using panel data. Tourism Management ، 28)5( ، 1224 - 1235. 7. Gerakis

، A. S.)1965(. Effects of exchange - rate devaluations and revaluations on receipts from tourism. Interna tional Mone tary Fund Staff Papers ، 12)3( ، 365 - 384. 8. Gray

، H. P.)1966(. The demand for intern ational travel by the United States and Canada. Intern ational Economic Review ، 7 ، 83 - 92. 9. Kalesar

، M. I.)2010(. Developing Arab - Islamic tourism in the Middle East: An economic benefit or a cultural seclusion? Intern ational Politics ، 3)5( ، 105 - 136. 10. Kana

، A.)2011(. Religious Tourism in Iraq ، 1996 - 1998: An A sses sment. Internat ional journal of Business and Social Science.2,24 ، 11. Lee

، Choong - Ki. ، Var ، T. ، Blaine ، T.)1996(. Determinants of inbound tourist expenditures. Annals of Tourism Research ، 23)3( ، 527 - 542. 12. Libison. K. B and Mura leedharan

، K. P.)20٠8(Economics benefits of Pilgrimage Tourism: A case study Of Subarimala Pilgrimage with Special Reference to Pandalam Rural Locality in Kerela) India(. South Asian Journal

ص: 381

of Tourism and Heritage.1,1.

13. Loeb

، P. D.)1982(. Interna tional travel to the United States: An econometric evaluation. Annals of Tourism Research ، 9 ، 7 - 20 14. Morley

، C.)1998(. A dynamic interna tional demand model. Annals of Tourism Research ، Vol. 25 ، No. 1 ، pp. 7184. A 15. Okhovat

، H.)2010(. A Study on Religious Tourism Industry Management Case Study: Islamic Republic of Iran. Interna tional Journal of Academic Research. Vol. 2. No. 5. 16. Song

، H and Li ، G)20٠8( Tourism Demand Modeling and Forecasting: A Review of Recent Research Tourism Management ، 29)2(. 203 - 220. 17. Uysal

، M. ، Crompton ، J. L.)1984(. The demand for internat ional tourist ows to Turkey. Tourism Management ، 5 ، 288 - 297. 18. Vanegas

، M. Sr. ، Croes ، R. R.)20٠3(. Growth development and tourism in a small economy: Evidence from Aruba. Interna tional Journal of Tourism Research ، 5 ، 315 - 33٠. 19. Witt

، S. F. ، Martin ، C. A.)1987(. Econometric models for forecasting intern ational tourism demand. Journal of Travel Research ، 25)3( ، 23 - 3٠ 20. Vukonic

، B.)1998(. Zagreb Intern ational Review of Economics and business. 1 ، 1,83 - 94.

ص: 382

برآورد كمّى استطاعت مالى حج با رويكرد حداقل معيشت خانوار

اشاره

محمود كريمى بيرانوند (1)

على مصطفوى ثانى (2)

چكيده

احراز استطاعت مالى مسئله اى است كه بسيارى از فقها، آراى خود را درباره آن بيان كرده اند. در واقع، بايد هر فردى حساب كند كه با توجه به درآمد كنونى، و هزينه هاى فعلى و آينده خود و خانواده اش، آيا حج تمتع براى او واجب شده است يا خير. بيشتر مردم تشخيص استطاعت را كارى دشوار مى دانند و ملاك كمّى دقيقى وجود ندارد تا احراز اين شرط را تبيين كند. محور بحث اين مقاله، كمّى كردن معيارهاى استطاعت مالى است؛ به طورى كه براساس آن، شخص بتواند به محاسبه بپردازد.

روشى كه به كار برده شده است، براساس معيار حداقل درآمد يك فرد براى زندگى كردن در جامعه امروزى است؛ بدين صورت كه ابتدا حداقل درآمد معيشتى متوسط سالانه يك خانواده ايرانى اندازه گيرى مى شود و سپس با سنجيدن معيار وجوب استطاعت مالى كه در فقه اسلامى مشخص شده است، روش محاسبه كمّى استطاعت بيان مى شود. محاسبه حداقل معيشت، براساس مقدار هزينه هاى متوسط يك خانواده در طول يك سال مد نظر قرار مى گيرد. معيارهاى وجوب استطاعت مالى در فقه به صورت توانايى بر تأمين هزينه هاى شخصى سفر، داشتن هزينه خانواده تحت تكفل در طول سفر حج، تأمين نيازهاى ضرورى قبل از سفر و رجوع به كفايت بيان شده است.


1- محمود كريمى بيرانود، دانشجوى كارشناسى ارشد معارف اسلامى و اقتصاد دانشگاه امام صادق7 و كارشناس دفتر مدلسازى اقتصاد ايران.
2- على مصطفوى ثانى، دانشجوى كارشناسى ارشد معارف اسلامى و اقتصاد دانشگاه امام صادق7 و كارشناس دفتر مدلسازى اقتصاد ايران. .

ص: 383

بنابراين با براورد متوسط اين هزينه ها و سنجش آنها با دارايى فعلى، شخص مى تواند به استطاعت مالى خود پى ببرد.

واژگان كليدى : حج، استطاعت مالى، حداقل معيشت خانوار، نيازهاى ضرورى.

مقدمه

حج، يكى از مراسم هاى پرشور مسلمانان است كه جايگاه ويژه اى در يكپارچگى مسلمانان سراسر جهان دارد. اين همايش عظيم دينى كه هرساله برگزار مى شود، داراى ابعاد گوناگون، از جمله بحث هاى اقتصادى آن است. جنبه اقتصادى حج، به دليل گسترده شدن روابط اقتصادى بين المللى و تغيير شرايط اقتصادى، اهميت بيشترى يافته است.

يكى از مسائل مهم اقتصادى در حج تمتع، استطاعت مالى فرد است. هر چند استطاعت مالى، يكى از شرايط وجوب حج است، اما مشكل بيشتر مردم، محاسبه استطاعت مالى است. درواقع، مردم به ويژه در اوضاع اقتصادى امروزى كه دچار دگرگونى هاى فراوان است، محاسبه كمّى استطاعت مالى برايشان دشوار است و در نتيجه نمى توانند مستطيع بودن خود را تشخيص دهند. البته نياز است كه فتاواى فقها، متناسب با اوضاع روز جامعه و ملاك هاى آن نيز منقح شود.

مسئله ديگر اين است كه چون محاسبه استطاعت مالى مبهم است، مردم به اين واجب الهى، كم توجه مى شوند و انجام دادن آن را براى خود وظيفه شرعى نمى دانند. از طرفى ديگر، افزايش ثبت نام حج تمتع در سال هاى اخير، موجب دلسردى بسيارى از افراد شده است. اما بايد در نظر داشت كه در دين اسلام، ما به انجام دادن وظيفه تكليف شده ايم؛ اگرچه مطلوب، حاصل نشود. پس اگر هر زمانى شرايط حج، از جمله استطاعت مالى، براى ما حاصل شد، انجام دادن حج واجب است.

در اين مقاله به دنبال آنيم كه ملاك هاى استطاعت مالى را از نظر مشهور فقهاى اخير بيان كنيم. آن گاه تفسيرى كمّى از آنها ارائه دهيم. نتيجه اين نوشتار، محاسبه آسان تر شرايط استطاعت در دوره هاى مختلف است. البته گفتنى است اساس اين تحقيق بر ارائه اطلاعات سازمان هاى آمارى كشور، و اطلاعات دقيق هزينه ثبت نام سفر حج است. اما متأسفانه اطلاعات موجود، براساس سال هاى گذشته است. بنابراين، محاسبه دقيقى به دست نيايد. با وجود اين، در نوشتار حاضر بر كمّى كردن معيارهاى استطاعت مالى تأكيد مى شود تا بتوان براساس آن، هزينه هاى مختلف را محاسبه كرد.

مقاله به طور كلى از دو قسمت تشكيل مى شود: در قسمت اول، مبانى فقهى استطاعت مالى با توجه به منابع موجود در فقه شيعه استخراج مى شود و در قسمت دوم، مدلى را براساس رويكرد حداقل معيشت خانوار ارائه مى كنيم. اين رويكرد به معناى مقدار مال يا كسب وكارى است كه بتوان با آن امور

ص: 384

ضرورى زندگى را اداره كرد كه بسيار نزديك به مفهوم كفايت در فقه است. رويكرد حداقل معيشت خانوار هم از دو زاويه درخور بررسى است كه البته ديدگاه مطلوب مورد استفاده قرار مى گيرد. در ادامه قسمت دوم، چگونگى كمّى كردن ملاك هاى فقهى براساس رويكرد مطلوب در روش حداقل معيشت خانوار بحث، و در پايان هم نتيجه گيرى لازم از مقاله مى شود.

مبانى فقهى استطاعت مالى

استطاعت مالى از نظر مراجع تقليد

براساس نظر مراجع، شرايط استطاعت مالى در چهار دسته خلاصه مى شود:

1. توشه و هزينه سفر. مقصود از توشه، هرچيزى است كه انسان در سفر حج به آن نياز دارد؛ اعم از خوردنى، نوشيدنى و ساير امور.

در مسئله 2036، ذيل احكام حج در موضوع استطاعت آمده است: استطاعت آن است كه توشه راه و چيزهايى را كه برحسب حالش در سفر به آن محتاج است و در كتاب ها مفصل گفته شده دارا باشد (فاضل: ونيز مالى كه بتواند بليط سفر يا وسيله سفر را تهيه كند، داشته باشد) و نيز مركب سوارى، يا مالى كه بتواند آنها را تهيه كند، داشته باشد. (1)گلپايگانى، خويى، صافى، تبريزى، سيستانى: اول: آنكه توشه راه و مركب سوارى (سيستانى: در صورت احتياج به آن) يا مالى كه بتواند آنها را تهيه كند، داشته باشد. . . .

2. هزينه افراد زير پوشش فرد در طول مدت سفر: مراد از عائله، كه داشتن مخارج آنان در تحقق استطاعت مالى شرط است، كسانى اند كه در عرف، عنوان عائله بر آنها صدق مى كند.

در همان مسئله 2036 در ادامه بحث استطاعت آمده است كه از موارد استطاعت، مخارج كسانى است كه خرجى آنان بر او واجب است؛ مثل زن و بچه. همچنين مخارج كسانى را كه مردم خرجى دادن به آنها را لازم مى دانند، داشته باشد. (2)(بهجت: پنجم: داشتن مخارج عائله تا برگشت. هرچند واجب النفقه او نباشد. ولى مردم تأمين مخارج آنها را لازم بدانند.)

3. ضروريات زندگى و آن چه در معيشت به آن نياز دارد.

مسئله17. شرط است در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفتن و برگشتن، داشتن ضروريات زندگى (بهجت: ضرورت شخصيه يا شأنيه.) و آن چه را در معيشت به آن نياز دارد، مثل خانه مسكونى، خواه


1- توضيح المسائل مراجع. مطابق با فتواى 10 تن از مراجع: امام خمينى، خويى، گلپايگانى، اراكى، فاضل لنكرانى، بهجت، خامنه اى، تبريزى، مكارم شيرازى، سيستانى و صافى گلپايگانى، ج2، ص189.
2- توضيح المسائل مراجع. مطابق با فتواى 10 تن از مراجع: امام خمينى، خويى، گلپايگانى، اراكى، فاضل لنكرانى، بهجت، خامنه اى، تبريزى، مكارم شيرازى، سيستانى و صافى گلپايگانى، ج2، ص 18. .

ص: 385

ملكى باشد يا اجاره اى كه با شئون او سازگار باشد و اثاث خانه و وسيله سوارى و غير آن، در حدى كه مناسب با شأن او باشد. (سيستانى و صافى: . . . و نداشتن آن موجب حرج باشد.) و چنانچه عين آنها را ندارد، پول يا چيزى كه بتواند آنها را تهيه كند، داشته باشد. (1)در صفحه20 كتاب توضيح المناسك آمده است:

شرط است در واجب شدن حج، گذشته بر مخارج رفتن به حج و برگشتن، اين كه لوازم زندگى خود را كه در معاش روزانه به آنها نياز دارد، داشته باشد؛ مثلًا خانه مسكونى گرچه اجاره اى باشد در صورتى كه برايش حرجى نباشد و وسيله سوارى، فرش، ظروف، ساير اثاث خانه، لباس هاى خود گرچه لباس هاى تجملى، كتاب هاى علمى، وسائل كار، زيورآلات زنانه و ديگر چيزهايى كه مورد نياز است در حدى كه مناسب با شأن او باشد، داشته باشد؛ مخصوصاً درصورتى كه نداشتن آنها موجب حرج باشد. ولى فروش چيزهايى كه در حال حاضر مورد نياز نيست، گرچه قبلًا مورد نياز بوده، لازم است. بنابراين زنى كه پير شده، از زيورآلات استفاده نمى كند يا ابزار كار شخصى كه بازنشسته شده و توانايى كار ندارد، لازم است براى تحصيل لوازم سفر حج آنها را به فروش برساند، و چنانچه عين لوازم زندگى را ندارد و نداشتن آنها بر او حرج و مشقت داشته باشد، بايد پول يا چيز ديگرى كه بتواند آنها را تهيه كند، داشته باشد. (2) 4. رجوع به كفايت. (3)در ادامه شرايط استطاعت در مسئله 2036 چنين آمده است: بعد از برگشتن، كسب يا زراعت يا عايدى ملك يا راه ديگرى براى معاش خود داشته باشد، سيستانى: يعنى اين طور نباشد كه بواسطه مخارج حج پس از برگشتن مجبور شود به زحمت زندگى كند. (4)بهجت: ششم: داشتن مال يا كسب وكارى كه بعد از بازگشت بتواند با آن زندگى كند و به زحمت نيفتد.

درباره سه مورد اول بين فقها به طور تقريبى اجماع است كه بايد شرط آن برقرار باشد. ولى درباره رجوع به كفايت، نظرات ديگرى هم بين فقها وجود دارد. البته ما در اين مقاله در مقام مباحث فقه استدلالى نيستيم. بنابراين فقط بعضى از دلائل رجوع به كفايت را بيان مى كنيم:

بحثى روايى در رجوع به كفايت

در اينجا دو حديث از امام صادق (ع) را براى رفع يك شبهه بيان مى كنيم. خداوند در آيه 97 سوره


1- جامع الفتاوى مناسك حج، ص 27.
2- توضيح المناسك، سيدمحمد حسن مرتضوي لنگرودي.
3- مناسك حج، خامنه اي، ص3.
4- توضيح المسائل مراجع، ج2، ص19٠. .

ص: 386

آل عمران مى فرمايد: ( وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبيلا) . احاديث زيادى در كتاب هاى روايى وارد شده است كه مراد از ( سَبيلا ) ، هزينه سفر يا همان زاد و راحله است. (1)برخى از علما براساس اين روايات قائل شده اند اگر فردى براى سفر حج، تنها هزينه سفر را داشته باشد، مستطيع مى شود. اما گفتنى است، بنابر نظر بيشتر مراجع، نمى توان تنها اين مورد را در نظر گرفت. بلكه داشتن ضروريات زندگى، توانايى بر تأمين هزينه خانواده در طول مدت سفر و دارا بودن شرايط رجوع به كفايت نيز از شرايط وجوب حج است. (2)اين نكته (رجوع به كفايت) به صورت عقلانى در پاسخ امام صادق (ع) به يكى از اصحاب خود وجود دارد. امام در پاسخ به سؤالات «ابوالربيع شامى» موضوع را به صورت صريح بيان مى كنند. از ابوالربيع شامى روايت شده است:

از امام صادق (ع) درباره معناى قول خداى عزوجل كه مى فرمايد: ( وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلًا) سؤال كردند. پس امام (ع) فرمود: «مردم در اين باره چه مى گويند؟» گفتند: «مى گويند استطاعت در آيه، به معناى داشتن توشه سفر و مركب است» . آن حضرت فرمود: «امام ابوجعفر (ع) را از اين معنا پرسيدند. پس آن امام فرمود: اگر معناى استطاعت اين باشد، مردم هلاك شده اند؛ زيرا اگر هركسى كه توانايى تهيه توشه سفر و مركب را داشته باشد،


1- مانند روايتي كه در كتاب عيون اخبارالرضا وارد شده است كه در آن از امام رضا7 بيان فرمود كه سبيل در آيه شريفه يعني: الزاد و الراحله مع الصحه. مانند اين روايت در كتاب كافي و منابع اهل سنت نيز فراوان است.
2- در اينجا نظرات فقها درباره رجوع به كفايت بيان شده است. كه به غير از آيت الله شبيري زنجاني، بقيه مراجع رجوع به كفايت را شرط استطاعت مي دانند: السيد الگلپايگاني1: در استطاعت بنابر اقوي، رجوع به كفايت معتبر است. السيد السيستاني: الخامس: الرجوع إلي الكفاية وهو التمكّن بالفعل أو بالقوّة من إعاشة نفسه وعائلته بعد الرجوع. . . السيد الشبيري: داشتن پول و شغل مناسب، پس از بازگشت از حج، از شرايط نيست. بلي اگر رفتن به حج مستلزم اختلال در زندگي باشد، پس از مراجعت، حج واجب نمي باشد. الشيخ البهجت: چهارم: رجوع به كفايت است به نحوي باشد كه پس از رجوع بتواند خود و عائله را اداره كند. الشيخ التبريزي1: الرابع: الرجوع إلي الكفاية وبعبارة واضحة يلزم أن لا يكون صرف ما عنده من المال في سبيل الحجّ موجباً لوقوعه في الحرج. الشيخ الصافي: با متن السيد الگلپايگاني موافق است. الشيخ الفاضل: نفس عبارت فوق كه متن عبارت مناسك امام است. الشيخ المكارم: رجوع به كفايت شرط است. الشيخ النوري: رجوع به كفايت در استطاعت، شرط است. الشيخ الوحيد: الرابع: الرجوع إلي الكفاية وهو التمكن بالفعل أو بالقوة من إعاشة نفسه وعائلته بعد الرجوع بحسب حاله وشأنه. آراء المراجع في الحج، ج2، ص24. .

ص: 387

و اين مبلغ را كه به اندازه تأمين قوت عيال و بى نيازى از مردم است، در راه تهيه وسائل سفر خرج كند، و به سوى حج روانه شود، و آن را از اهل و عيال خود بربايد، در اين صورت مردم خود را به مهلكه افكنده اند» . گفتند: «پس مقصود از «سبيل» چيست؟» فرمود: «مقصود فراخى و فراوانى مال است كه شخص با صرف كردن بخشى از آن، حج به جاى آورد، و بخشى را براى قوت عيال خود نگاه دارد. آيا نه اين است كه خداى عزوجل زكات را مقرّر داشت، و با وجود اين، آن را جز بر كسى كه دويست درهم داشته باشد، فرض نكرده است؟» . (1)

در حديث ديگرى، فردى از امام صادق (ع) سؤال كرد كه مراد از «سبيل» در آيه شريفه ( وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلًا) چيست؟ حضرت فرمود:

«. . . السَّعَةُ فِي الْمَالِ إِذَا كَانَ يحُجُّ بِبَعْضٍ وَ يبْقِي بَعْضاً لِقُوتِ عِيالِهِ» (2)؛ «وسعت در مال، به اندازه اى كه با بخشى از آن حج انجام دهد و بخشى را براى خوراك خانواده اش باقى گذارد» .

نكته مهمى كه در اين دو حديث شريف به چشم مى خورد، داشتن هزينه خانواده براى شخص مستطيع است. به عبارتى، شخصى كه فقط هزينه سفر و مركب را داشته باشد، مستطيع محسوب نمى شود. بلكه بايد مخارج خانواده خود را در طول مدت سفر حج داشته باشد. فقه شيعه نيز مطابق با اين احاديث است كه در ادامه بدان اشاره مى شود. البته نگاه داشتن مال براى زن و فرزند چون مطلق بيان شده است و مقيد به زمان خاصى، مثل طول مدت حج، نشده است، فرد بايد بعد از برگشت نيز توانايى تأمين نفقه زن و فرزند را داشته باشد كه همان رجوع به كفايت است.

مبانى فقهى رجوع به كفايت

براى بيان مبانى فقهى استطاعت مالى، به آراى چند تن از بزرگان و فقهاى موافق اكتفا شده است؛ زيرا هدف نوشتار بررسى اختلاف نظرها ميان فقها و بيان نظر فقهى نيست. بلكه با استفاده از فتواى مراجع، درصدد به دست آوردن معيارهاى استطاعت مالى براى كمّى كردن آنها و به كار بردن در مدل است. البته فتواى مراجع در پاورقى آورده شد كه همه علما، به غير از «آيت الله شبيرى زنجانى» ، رجوع به كفايت را شرط مى دانند.

«سيد يزدى» صاحب عروه، درباره رجوع به كفايت مى فرمايد:

شخصى مالى دارد و مى خواهد حج برودو مال آن، اكتفا به مهر ضعيفه و مخارج عيال و خرج راه مى كند. لكن پس از مراجعت چيزى ندارد و گذران آن به ذلت مى شود. آيا واجب است كه حج برود، يا نه؟


1- من لا يحضره الفقيه، محمد بن علي بن بابويه (صدوق) .
2- وسائل الشيعه، ج 11، ص 37. .

ص: 388

جواب: أقوى در فرض مذكور عدم وجوب است؛ چون رجوع به كفايت شرط است على الأقوى. (1)شيخ انصارى شرايط استطاعت مالى را به صورت خلاصه اين گونه بيان مى كند: «شخص كه استطاعت به هم رسانيد كه خرجى رفتن و برگشتن خود، و عيال واجب النفقه اش را دارد، به زى حال خود، و برگشتن هم به قسمى باشد كه امر معاشش به ذلت نباشد» . (2)در اينجا رجوع به كفايت ظاهر است.

امام خمينى (رحمه الله) نيز مى فرمايد:

استطاعت از جهت مال، يعنى داشتن زاد و راحله كه توشه راه و مَركب سوارى است، و چنانچه عين آنها را ندارد، كافى است چيزى مثل پول يا متاع ديگر داشته باشد، كه ممكن است آن را صرف در تهيه آنها نمايد و شرط است كه مخارج برگشتن را نيز داشته باشد. شرط است در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفتن و برگشتن، اين كه ضروريات زندگى و آن چه را در معيشت به آن نياز دارد، داشته باشد (3).

البته رجوع به كفايت در متن اين مسئله ظهور ندارد. ولى امام خمينى در مسئله 19 مناسك حج، ذيل بحث حج بذلى، رجوع به كفايت را در استطاعت شرط مى داندو مى گويد:

اگر شخص، زاد و راحله ندارد، ولى به او گفته شد كه حج به جا آور و نفقه تو و عائله ات بر عهده من، با اطمينان به وفا و عدم رجوع باذِل، حج واجب مى شود و اين حج را بذلى مى گويند و در آن رجوع به كفايت كه از شرايط وجوب است، شرط نيست. بلى، اگر قبول بذل و رفتن به حج موجب اخلال در امور زندگى او شود، واجب نيست. (4)همچنين «آيت الله سبحانى» بيان مى كند:

يكى از شرايط استطاعت مالى، اين است كه فرد مستطيع گذشته از داشتن هزينه هاى سفر حج، پس از بازگشت از حج آبرومندانه زندگى كند؛ مثلاً از طريق تجارت يا كشاورزى يا صنعت يا مستغلّات و يا كسب وكار، درآمدى براى زندگى خود داشته باشد، و اگر پس از بازگشت با عسرت و سختى زندگى كند، چنين فردى مستطيع نمى باشد (5).

«آيت الله بهجت» نيز در كتاب مناسك حج و عمره، در باب هزينه افراد تحت تكفل و مسئله رجوع به كفايت مى گويد:

بر كسى حج واجب مى شود كه علاوه بر داشتن شرايطى كه قبلًا گذشت و بعداً ذكر مى شود:


1- سؤال و جواب، سيد محمد كاظم طباطبايي يزدي، ص137.
2- 1. رساله سراج العباد، مرتضي بن محمد امين انصاري دزفولي.
3- مناسك حج، امام خميني.
4- مناسك حج، امام خميني، ص9.
5- مناسك حج و احكام عمره، جعفر سبحاني، ص 28. .

ص: 389

اوّلًا هزينه اهل و عيال خودش را در زمان حج داشته باشد و ثانياً وضعيت زندگى او نسبت به بعد از زمان حج به صورت يكى از حالات ذيل باشد [در واقع همان رجوع به كفايت است]:

الف) اگر كسى داراى شغل مناسبى باشد كه بعد از بازگشت از حج، قادر باشد زندگى خود و خانواده اش را به راحتى اداره نمايد و دچار تهيدستى نگردد، با دارا بودن شرايط ديگر، حج بر او واجب است.

ب) اگر شخصى داراى شغل مناسبى نباشد، ولى رفتن به حج و صرف مبلغ در آن، تأثير قابل توجهى در زندگى او نمى گذارد؛ يعنى چه به حج برود يا نرود، از حد قبلى زندگى خود پايين تر نمى آيد، در صورت بودن شرايط ديگر، حج بر او واجب است.

ج) اگر كسى داراى شغل نيست، ولى به اندازه اى مال دارد كه با آن مى تواند زندگى خودش را به راحتى اداره نمايد، حج بر او واجب مى شود.

د) افرادى كه در تمام مدت عمر، تحت تكفل كسى هستند، مانند خانمى كه شوهر نموده و نفقه او بر شوهرش مى باشد، با تحقق شرايط ديگر، بر آنها حج واجب مى شود.

ه) افرادى كه از وجوه شرعى، مانند خمس و زكات، زندگى خود را اداره مى كنند و به صورت عادى، مخارج زندگى را به صورت حتمى و بدون مشقت به وسيله آن وجوه تأمين مى نمايند، حج بر آنها واجب مى گردد. (1)از مراجع حاضر هم آيت الله شبيرى زنجانى، رجوع به كفايت را شرط نمى داند و مى نويسد:

ليس من جملة شروط الحج الرجوع إلى الكفايةاي وجود المال أو العمل المناسب الذي يؤمّن معاشه بعد الرجوع من الحج. نعم لو كان الحج مستلزماً لاختلال معاشه، كما في من يؤدّي الحج إلى إخراجه من عمله الوحيد الذي منه معاشه، لم يجب. (2)

البته گفتنى است هزينه افراد تحت تكفل در خانواده، بر عهده مرد خانواده است. اما زن مى تواند با درآمد خود و با در نظرگرفتن هزينه هاى خودش، به سفر حج برود. با وجود اين، ما حالتى را در نظر مى گيريم كه هزينه افراد تحت تكفل هم بر عهده فرد است.

ارائه مدل

در اين قسمت از مقاله ابتدا رويكرد حداقل معيشت در خانوار را از نظر اسلام بيان مى كنيم و سپس آن را با معيارهاى چهارگانه استطاعت مالى تطبيق مى دهيم تا كمّى كردن استطاعت را مالى براساس آخرين آمارهاى بانك مركزى وسازمان حج و زيارت ارائه كنيم.


1- مناسك حج و عمره، بهجت، صص 37 و 38.
2- مناسك الحج، الشبيرى الزنجانى، ص14. .

ص: 390

حداقل معيشت خانوار

اشاره

يكى از مفاهيم اساسى نظام اقتصادى اسلام، درآمد افراد و بحث معيشتى خانواده هاست. رويكرد حداقل معيشت خانوار، درصدد اين است كه روشن كند بر طبق چه معيارى مى توان گفت كه حداقل درآمد لازم براى زندگى در جامعه چه مقدار است؛ به عبارت ديگر، بايد براى تأمين نيازهاى ضرورى، چه مقدار هزينه كرد، و درآمد مورد نياز چقدر است؟ مى توان اين رويكرد را هم از لحاظ درآمدى بررسى كرد و هم مى توان به آن از لحاظ هزينه اى نگريست. اما نتيجه، تفاوت چندانى نمى كند؛ زيرا هزينه و درآمد در مفاهيم اقتصادى، دو روى يك سكه است. البته در اين مقاله، رويكرد هزينه اى استفاده شده است؛ زيرا در بررسى ملاك هاى شرعى براى محاسبه استطاعت مالى، توانايى فرد بر تأمين هزينه هاى مشخص شده مهم است. اما چنان كه گفته شد، نتيجه يكسان است. حداقل معيشت را مى توان از دو راه به دست آورد كه در اينجا آنها را بيان، و گزينه بهتر را انتخاب مى كنيم.

الف) برآوردن نيازهاى اوليه

نخستين رويكرد برخوردارى يك خانوار از نيازهاى اوليه زندگى در جامعه است. در واقع بايد در اين رويكرد نيازهاى ابتدايى و ضرورى يك خانوار را براى زندگى در جامعه شناسايى كرد. چنانچه خانوارى داراى آن شرايط ابتدايى بود، حداقل درآمد براى زندگى در جامعه را دارد. البته نكته درخور توجه اين است كه هزينه ضرورى خانواده ها در طول ساليان، مختلف است؛ يعنى هزينه هاى ضرورى و مورد نياز يك خانوار مثلاً در طى دو سال، متفاوت است. در واقع توجه به متغير تورم، در اقتصاد مهم است؛ براى مثال خوردنى ها و نوشيدنى ها، كه از كالاهاى ضرورى است، در سال 88 نسبت به سال 87، 8/9 درصد، و در سال 87 نسبت به سال قبل از آن 7/18درصد تغيير كرده است. (1)همچنين براساس اين رويكرد، امور ضرورى زندگى در هر دوره اى متفاوت است. به يقين با توجه به دو عنصر زمان و مكان، ضروريات زندگى نيز تغيير مى كند؛ براى مثال مسكن مستقل در گذشته كالايى ضرورى براى شروع زندگى محسوب نمى شد؛ درحالى كه امروزه داشتن مسكن مستقل، به صورت اجاره اى يا ملكى، ضرورى است.

امام صادق (ع) درباره رفع نيازهاى ابتدايى مسلمانان فرمود:

. . . إنّ الله نظر في أموال الأغنياء ثمّ نظر في الفقراء فجعل في أموال الأغنياء ما يكتفون به و لو لم يكفهم لزادهم بلي فليعطه ما يأكل و يشرب و يكتسي و يتزوّج و يتصدّق و يحجّ. (2)

خدا در اموال ثروتمندان نظر كرد، و در پى آن به فقيران نگريست. پس در اموال ثروتمندان،


1- ر. ك: پايگاه آمارى بانك مركزى، بررسى بودجه خانوار در سال 1388.
2- وافى، ج 2، ص25. .

ص: 391

سهمى براى فقيران قرار داد كه براى زندگى آنان كافى باشد، و اگر كفايت نمى كرد، بر مقدار آن مى افزود. آرى، بايد آن مقدار به او بدهد كه بتواند بخورد، بياشامد، جامه بپوشد، ازدواج كند، در راه خدا صدقه دهد و به سفر حج برود.

درخور توجه است كه امام صادق (ع) اين احتياجات را براى فردى سالخورده برشمرد، و طبيعى است كه نيازهاى ابتدايى جوانان بيشتر است. امام در اين حديث شريف، حداقل معيشت را در رفع نيازهاى اوليه مى داند، كه در مورد سوم از شرايط استطاعت بيان شد.

ب) متوسط جامعه

رويكرد متوسط جامعه اين مفهوم را بيان مى كند كه يك خانوار، متوسط درآمد جامعه را داشته باشد. درواقع، اگر بيشترين و كمترين حد درآمد را در نظر بگيريم، آن گاه درآمد بين اين دو حد، درآمد متوسط جامعه به حساب مى آيد. در اين رويكرد، مى توان براساس دهك هاى دهگانه درآمدى، دهك ميانه را حد متوسط جامعه دانست كه آنان خانوارهايى اند كه حداقل معيشت را براى زندگى در جامعه در اختيار دارند.

گفتنى است متوسط سطح زندگى جامعه هم در طول زمان متغير است. با تغيير شرايط اقتصادى و رشد يا ركود در سطح جامعه، درآمد بنگاه ها و به دنبال آن، خانوارها افزايش يا كاهش مى يابد و در نتيجه حدود بالا و پايين و دهك هاى درآمدى نيز افزايش يا كاهش مى يابد. اشاره به اين مطلب در برخى احاديث آمده است؛ براى مثال «سفيان ثورى» بر امام صادق (ع) وارد شد و امام را در جامه اى به سفيدى تخم مرغ ديد و گفت: «اين لباس شايسته شما نيست» . امام (ع) فرمود:

آنچه به تو مى گويم بشنو و به خاطر بسپار و در صورتى كه بر سنت و حق بميرى، نه بر بدعت، در حال و آينده برايت سودمند خواهد بود. رسول خدا (ص) در زمان كم دارى و خشكسالى مى زيست. ولى اگر دنيا رو كند، شايسته ترين كسان براى بهره بردارى از آن، نيكان روزگارند، نه فاجران، و مؤمنان آنهايند نه منافقان، و مسلمانان آنهايند نه كافران. اى ثورى! چه چيز را نپسنديدى؟ به خدا سوگند كه من همين طور كه مى بينى، از آن زمان كه به عقل رسيده ام، صبح و شامى بر من نگذشته، مگر اين كه هر حقى از خدا در مال من بوده است را ادا كرده ام. (1)در اين حديث متغير بودن سطح زندگى مردم در دوره هاى مختلف به صورت صريح به چشم مى خورد. بنابراين سطح متوسط جامعه نيز در حال تغيير است. در حديث ديگرى وارد شده است:

مردى با اعتراض به امام صادق (ع) خطاب كرد: . . . گفتى كه على بن ابى طالب (ع) ، جامه خشن، از گونه پيراهن هاى چهار درهمى و نظاير آن مى پوشيد، ولى ما اكنون تو را با جامه هاى نيكو مى نگريم!


1- كافي، كليني، ج 5، ص 25. .

ص: 392

حضرت فرمود:

على بن ابى طالب (ع) آن جامه ها را در زمانى مى پوشيد كه زشت نمى بود، و اگر امروز آن لباس ها را مى پوشيد، بدنما بود. بهترين لباس در هر زمان، لباس رايج ميان اهل آن زمان است، جز آنكه وقتى قائم ما قيام كند، لباس على (ع) را خواهد پوشيد و به سيره او عمل خواهد كرد. (1)امام زمان (عج) حاكم زمان خود خواهد بود و ازاين رو بايد ساده پوش باشد. ولى امام صادق (ع) حاكم نبود و حكومت در دست ايشان نبود.

نظريه مختار

اما اكنون اين سؤال مطرح است كه رويكرد حداقل معيشت خانوار را بايد از كدام راه به دست آورد، تا بتواند مبنايى براى استطاعت مالى باشد؟ همان طور كه در قسمت قبلى معيارهاى استطاعت مالى بيان شد، چهار عنوانِ: هزينه سفر، هزينه افراد تحت تكفل در طول مدت سفر حج، داشتن ضروريات زندگى و رجوع به كفايت براى اين موضوع، از متون دينى به دست آمد. در اين موارد، هيچ اشاره اى به سطح خاصى از جامعه نشده بود؛ يعنى معيارى كه نشان دهد بايد سطح درآمد شخص براى مستطيع بودن، برابر با دهك هاى ميانى جامعه باشد، ديده نمى شود. بلكه تصريح معيارها بر تأمين نيازهاى ضرورى است؛ به طورى كه شخص براى مستطيع شدن بايد نيازهاى ضرورى را از قبل برآورده كرده باشد. در حين سفر حج نيز هزينه مورد نياز خانواده اش را داشته باشد و در برگشت از سفر حج هم بتواند بدون سختى، هزينه هاى خود و خانواده اش را تأمين كند. بنابراين تأمين نيازهاى ضرورى در همه مراحل سفر حج براى شخص مستطيع وجود دارد. پس به نظر مى رسد كه معيار اول (برآوردن نيازهاى ضرورى) براى در نظر گرفتن حداقل معيشت خانوار، مناسب تر است، و سازگارى بيشترى با احكام اسلامى در زمينه استطاعت مالى حج دارد. با انتخاب معيار نخست براى مبنا قراردادن تحليل، ابتدا درباره چگونگى كمّى كردن معيارها توضيحى مى دهيم و در ادامه به بيان كمّى آن مى پردازيم:

2. بيان كمّى معيارها

هدف در اين قسمت اين است كه چارچوب مورد نياز براى كمّى كردن معيارهاى استطاعت مالى را توصيف كنيم. پس از اينكه معيار اول (برآوردن نيازهاى اوليه) را در موضوع حداقل معيشت خانوار انتخاب كرديم، با پايه قراردادن اين مفهوم، ملاك هاى چهارگانه استطاعت مالى را به شيوه اى بيان مى كنيم كه بتوان براساس آنها عدد كمّى را برآورد كنيم. آن گاه فرد مى تواند با محاسبه اين هزينه ها و درآمدش، به شرايط استطاعت مالى خود پى ببرد.


1- كافي، كليني، ج 6، ص 444. .

ص: 393

الف: نخستين معيار استطاعت مالى، توانايى بر تأمين هزينه هاى سفر است. مقدار هزينه اى كه امروزه بايد افراد مستطيع براى سفر به حج بپردازند به صورت مشخص در دو نوبت در اختيار سازمان حج قرار مى گيرد؛ زيرا در شرايط امروزى سفر به حج از طرف يك سازمان صورت مى گيرد. ازاين رو هزينه سفر براى بليت رفت وبرگشت، اقامت، خوراك، سفرهاى درون كشور عربستان، قربانى و. . . يكجا محاسبه، و جمع مى شود. البته مواردى مثل سوغاتى و وليمه (مهمانى) ، جزء شروط استطاعت به حساب نمى آيد. (1)

مقدار هزينه سفر، هر سال از طرف سازمان حج و زيارت اعلام مى شود. هزينه سفر حج زائران امسال بين از 34 ميليون ريال تا 48 ميليون ريال متغير بوده است. (2)بنابراين ميانگين هزينه كل سفر حج تمتع براى يك نفر برابر 41 ميليون ريال است.

ب) ملاك دوم، توانايى تأمين هزينه خانواده در طول مدت سفر حج است؛ يعنى خانواده حج گزار در غياب او براى تأمين هزينه هاى خود با مشكل روبه رو نشود. تخمين اين مورد، براساس


1- شخصى كه مخارج حج را دارد، اما در برگشت از سفر حج براى دادن وليمه يا مخارج زندگى مقروض مى شود يا به وجوه شرعى، مانند خمس و زكات نيازمند است، آيا چنين شخصى مستطيع است يا نه؟ آيت الله گلپايگانى \: اگر در مخارج متعارف خود معطل مى ماند و موجب مشقت زندگى مى شود مستطيع نيست و اما احتياج به مصرف وجوه شرعيه پس از مراجعت اگر از افرادى است كه معاشش از وجوه تأمين مى شود، مانع از استطاعت نيست و حجة الاسلام از اين افراد صحيح و مجزى است و هزينه مهمانى و سوغات جزء استطاعت محسوب نمى شود. آيت الله اراكى \: وليمه داشتن جزء شرايط وجوب حج نيست. آيت الله بهجت: داشتن مخارج وليمه از شرايط استطاعت نيست. آيت الله خامنه اى: ولى به هر حال پول وليمه جزء استطاعت نيست. آيت الله فاضل: چنانچه بعد از برگشت، از وجوه شرعيه تأمين مى شود مستطيع است، همان طور كه داشتن مخارج وليمه جزء شرايط استطاعت نيست. آيت الله تبريزى: در صورتى كه بعد از برگشت، از عهده مخارج زندگى بدون قرض برآيند و لو آن كه مخارج وليمه را نداشته باشند، مستطيع هستند. آيت الله مكارم: مستطيع است. آيت الله صافى: در فرض سؤال وليمه دادن جزء استطاعت نيست و اما نسبت به احتياج به وجوه شرعى در رجوع به كفايت چنان كه معاش او به طور مستمر از وجوه شرعى است مستطيع است. آيت الله نورى: كسى كه بعد از مراجعت از حج، براى اداره امور زندگى خود احتياج به قرض كردن پيدا مى كند و يا به وجوه شرعى مانند خمس و زكات نيازمند است، مستطيع نيست. ر. ك: مناسك حج، (المحشى للإمام الخمينى) ، ص46.
2- به نقل از رئيس سازمان حج و زيارت: www. niazeweb. com .

ص: 394

آخرين آمارهاى بانك مركزى، از بودجه خانوار به دست مى آيد. اگر مدت زمان سفر به حج را چهل روز در نظر بگيريم، آن گاه تخمين آن براساس ميزان هزينه سالانه يك خانوار شهري به راحتي محاسبه مي شود. البته بايد در نظر داشت كه چون يك نفر از خانواده به حج مى رود، مخارج آن خانواده در طول مدت سفر، يك نفر كمتر مى شود؛ يعنى به طور مثال اگر از خانواده چهار نفره، يك نفر به حج برود، براى محاسبه هزينه ها در مدت سفر، از مخارج خانواده سه نفره استفاده مى شود.

جدول 1: متوسط هزينه ناخالص سالانه يك خانوار شهرى براى گروه هاى مختلف هزينه برحسب تعداد افراد خانوار در سال 1388 (1)><نمايش تصوير

* براى خانوارهايى كه مسكن شخصى (ملكى) دارند ارزش اجاره اى مسكن براورد، و به جمع كل هزينه مسكن آنان اضافه شده است.

براساس جدول شماره1، مى توان به راحتى هزينه چهل روزه خانوارهاى مختلف را با محاسبه اى ساده به دست آورد. البته مطابق آمار سال 88 بانك مركزى، هزينه متوسط يك خانوار (2)ايرانى براى تأمين هزينه هاى خود در طول يك سال، 134/139/127ريال است. بنابراين هزينه چهل روزه يك خانوار ايرانى برابر با 599/813/33 ريال است. اين عدد رفع نيازهاى ضرورى را در طول مدت سفر حج نشان مى دهد.

ج: ملاك سوم در استطاعت مالى، داشتن ضروريات زندگى قبل از سفر حج است. مى توان هزينه اين مورد را نيز برطبق آمارهاى رسمى بانك مركزى محاسبه كرد. البته هر فردى به راحتى مى تواند اين شرط استطاعت را در خود بررسى كند؛ زيرا در صورت داشتن ضروريات خود، اين شرط براى او رفع شده است. اما براى محاسبه كمّى آن، مطابق آمارهاى بانك مركزى محاسبه مى كنيم.

بنابر آمارهاى بانك مركزى ضروريات زندگى به دوازده مورد تقسيم مى شود: خوراكى و آشاميدنى، دخانيات، پوشاك و كفش، مسكن و آب و برق و ساير سوخت ها، لوازم و خدمات مورد


1- بانك مركزى، بودجه متوسط خانوار.
2- در سال 1388، معادل 76/3 نفر، بانك مركزى. .

ص: 395

استفاده در خانه، بهداشت و درمان، حمل ونقل، ارتباطات، تفريح و امورفرهنگى، تحصيل، رستوران و هتل، كالاها و خدمات متفرقه. در تقسيم بندى بانك مركزى، مواردى همچون هتل، تفريح و دخانيات وجود دارد. اما نمى توان اينها را جزء نيازهاى ضرورى دانست. البته توجه به عرف مكانى و زمانى در اين مسئله بسيار مهم است. چه بسا هركدام از اين موارد مطابق با عرف، جزء نيازهاى ضرورى به حساب آيد. گفتنى است كه جدول كل هزينه هاى يك خانوار، به تفكيك، درپايان مقاله آمده است. بنابراين با كسر اين سه مورد، هزينه مجموع نيازهاى ضرورى براى خانوارها به راحتى محاسبه پذير است.

هزينه برآوردن نيازهاى ضرورى قبل از سفر حج براى يك خانوار، با مبناى 76/3 نفر در سال 1388، برابر با 134/139/127 ريال است. البته اين عدد مربوط به هزينه يك خانوار ايرانى در طول يك سال است؛ درحالى كه نيازهاى ضرورى خانواده بايد قبل از سفر حج برآورده شده باشند. درواقع، بخشى از هزينه هاى ضرورى كه بايد فرد مستطيع براى خانوار تأمين كند، يك بار صورت مى گيرد كه ممكن است در طول يك سال جمع آورى نشده باشد؛ براى مثال هزينه ممكن است تهيه مسكن ملكى يا اجاره اى در طول چند سال و با پس انداز درآمد به دست آيد. بنابراين در اين گونه نيازهاى ضرورى كه در بلندمدت تأمين مى شود، بايد فرد ببيند كه نيازهاى ضرورى كوتاه مدت را مى تواند تأمين كند يا خير؛ درواقع، مى توان براى محاسبه دقيق استطاعت مالى با اين معيار، دو حالت را در نظر گرفت:

يك - فرد هزينه نيازهاى ضرورى را يك جا تأمين كند. در اين صورت، بايد اين رقم را نيز براى به دست آوردن هزينه عددى استطاعت مالى محاسبه كند. اما همان طور كه گفته شد، اوضاع اقتصادى اجازه چنين درآمدى را به شخص نمى دهد. مگر اينكه شخص درآمدى را يك جا دريافت كند؛ براى مثال ارث بسيارى به شخص برسد، كه در اين حالت، براى محاسبه تحقق استطاعت، بايد اين هزينه ها را در نظر بگيرد.

دو- نيازهاى ضرورى كوتاه مدت و بلندمدت فرد به مرور زمان تأمين شده باشد؛ بدين معنا كه نيازهاى بلندمدت مانند اتومبيل شخصى، منزل استيجارى يا ملكى، لوازم منزل و. . . را در طى چند سال به دست آورده باشد و پس از بازگشت نيز از عهده نيازهاى كوتاه مدتى همچون خوراكى و نوشيدنى، آب و برق و گاز و. . . بربيايد. به نظر مى رسد كه حالت دوم در جامعه بيشتر است؛ زيرا كسب درآمد يك جا در حالات خاص اتفاق مى افتد. گفتنى است هزينه هاى كوتاه مدت ضرورى نيز به گونه اى است كه فرد پس از بازگشت به شغل خود ادامه مى دهد و با كسب درآمد، توانايى رفع آنها را دارد. بنابراين براى واقعى كردن محاسبات، تأكيد بر اين رويكرد است؛ هرچند كه با رويكرد اول نيز به محاسبه مى پردازيم.

د: ملاك چهارم، رجوع به كفايت است. درواقع، مى توان رجوع به كفايت را به چند دسته، تقسيم بندى كرد. مبناى تقسيم بندى نيز براساس نوع درآمدى است كه فرد دارد كه در اينجا به دو نوع

ص: 396

پولى و غيرپولى اشاره مى شود. درآمدهاى پولى به شش دسته تقسيم مى شود:

يك - درآمد از مزد و حقوق بخش دولتى و عمومى؛

دو - درآمد از مزد و حقوق بخش خصوصى؛

سه - درآمد از مشاغل آزاد كشاورزى؛

چهار - درآمد از مشاغل آزاد غيركشاورزى؛

پنج - درآمدهاى متفرقه؛

شش - درآمد حاصل از فروش كالاهاى دسته دوم.

درآمدهاى غير پولى نيز به دو دسته تقسيم مى شود:

يك - ارزش اجاره اى مسكن شخصى (ملكى) ؛

دو - سايرموارد، كه شامل براورد ارزش اجاره اى مسكن برابر خدمت رايگان، و ارزش كالاها و خدمات برابر مزد و حقوق رايگان، نه از خانوار ديگر، توليد براى مصرف در خانه، از محل كسب كشاورزى و غيركشاورزى است. (1)بايد توجه داشت ملاك در تمامى اين موارد، از دست ندادن شغل و گذراندن زندگى بدون سختى پس از برگشت از سفر حج است. البته روابط اقتصادى دنياى امروز، متفاوت با گذشته است؛ به گونه اى كه با گسترده شدن شغل هاى دولتى و تثبيت مشاغل خصوصى، ملاك رجوع به كفايت، جز در موارد خاص، به صورت جدى مطرح نيست؛ به ويژه در كشور ما، كه بخش عظيمى از بنگاه هاى اقتصادى، دولتى است. در مشاغل بخش عمومى، حقوق ماهانه به صورت منظم پرداخت مى شود. در مشاغل بخش خصوصى هم اوضاع به گونه اى است كه بيشتر موارد، چه در بخش كشاورزى و چه در غير آن، شغل افراد حفظ مى شود و مشكل رجوع به كفايت وجود ندارد. درآمدهاى غيرپولى هم كه به صورت اجاره منزل و ساير موارد است، در مدت كوتاه چهل روزه دچار نوسان نمى شود. بنابراين رجوع به كفايت عامل مؤثرى در بحث استطاعت مالى نيست و بيشتر افراد مستطيع، اين ملاك را دارند. در نتيجه، آن را محاسبه نمى كنيم. اما خود شخص بايد اين معيار را در نظر بگيرد و بررسى آن، كار دشوارى نيست.

3. برآورد عددى

در اين قسمت، دو براورد عددى را ذكر مى كنيم؛ زيرا گفته شد كه تأمين نيازهاى ضرورى به دو صورت است. اما باز تأكيد مى كنيم كه هدف اصلى، ارائه معيارهايى است كه افراد بتوانند براساس آنها به محاسبه كمّى بپردازند؛ زيرا اولاً در اين مقاله خانواده مورد نظر، معادل 76/3 نفر در نظر گرفته شده


1- بانك مركزى، بررسى بودجه خانوار در سال 1388. .

ص: 397

است كه خارج از حالت واقعى جامعه است. ثانياً هزينه هاى اعلام شده از سوى بانك مركزى، مربوط به سطح متوسط جامعه است؛ درحالى كه هزينه ها در هر استان، متفاوت است؛ همان گونه كه آمار هزينه خانوارها، به تفكيك استان ها، در پايگاه داده هاى آمارى بانك مركزى موجود است. ثالثاً هزينه سفر امسال زائران مربوط به ثبت نام كنندگان سال هاى 83 تا 86 است كه در هنگام ثبت نام مبالغ متفاوتى را به حساب سازمان حج واريز كرده اند و در نتيجه، سودهاى متفاوتى نيز در اين مدت به آنها تعلق گرفته است. اما با وجود اين مسائل، محاسبه اين اعداد در روشن ساختن روش، كمك فراوانى مى كند و چندان هم با واقعيت هاى اقتصادى روز متفاوت نيست.

محاسبه عددى استطاعت مالى

الف) بنابر رويكرد اول كه هزينه نيازهاى ضرورى را يكجا در نظر نمى گيريم، كه توضيح آن بيان شد، هزينه يك فرد داراى خانوار 76/3 نفرى، برابر است با:

41 ميليون ريال+ 33813599 ريال (رحمه الله)44 813599 ريال

البته نكته مهم ديگر اين است كه ممكن است فردى در يك خانواده باشد، اما نفقه افراد خانواده بر عهده وى نباشد؛ براى مثال زن اگر مستطيع شود، هزينه چهل روز سفر بر عهده او نيست.

ب) بنابر رويكرد دوم كه هزينه نيازهاى ضرورى يكجا تأمين مى شود، كل هزينه حج برابر است با:

127139134ريال + 41 ميليون ريال + 33813599 ريال (رحمه الله) 5٠6252733 ريال

><نمايش تصوير

هزينه نيازهاى ضرورى قبل از سفر حج كل هزينه سفر حج هزينه معيشت چهل روزه خانواده در مدت سفر

ملاحظه مى شود كه براساس معيارهايى كه در بالا به صورت كمّى بيان شد، به راحتى توانستيم عدد مورد نظر را محاسبه كنيم.

بنابراين فرد مى تواند در مقاطع مختلف، سطح هزينه هاى متناسب با شرايط روز را با درآمدها مقايسه كند كه در صورت داشتن شرايط مذكور، آن شخص از لحاظ مالى استطاعت دارد.

نتيجه گيرى

مرورى بر تحقيق

استطاعت مالى يكى از مسائلى است كه فرد مسلمان در طول زندگى با آن روبه رو است. يكى از مشكلاتى كه در رابطه با اين موضوع است چگونگى محاسبه آن است. آن چه در اين تحقيق به دنبال

ص: 398

آن بوديم، كمّى كردن معيارهاى استطاعت مالى است. آن گاه محاسبه آن براى يك خانوار نمونه است. مقاله داراى دو قسمت كلى است كه در بخش نخست، معيارهاى فقهى استطاعت مالى را طبق نظر مراجع و برخى فقهاى مشهور بيان كرديم. در نتيجه، استطاعت مالى در چهار قسمت بيان شد:

1. هزينه سفر به حج؛

2. تأمين هزينه خانواده در مدت سفر؛

3. برآوردن نيازهاى ضرورى قبل از سفر حج؛

4. رجوع به كفايت.

در قسمت دوم، مدل رويكرد حداقل معيشت خانوار بررسى شد. ملاك در اين رويكرد، برآوردن نيازهاى ضرورى بود. براساس اين رويكرد ملاك هاى چهارگانه استطاعت مالى را به صورت كمّى بررسى كرديم. هزينه سفر حج مقدار مشخصى است كه سازمان و حج و زيارت آن را اعلام مى كند و از زائران گرفته مى شود. هزينه خانواده نيز بااستفاده از آمارهاى بانك مركزى محاسبه شد؛ بدين ترتيب كه كل هزينه سالانه يك خانوار ايرانى را از پايگاه آمارى بانك مركزى گرفتيم و آن را براى چهل روز محاسبه كرديم. مبناى خانوار بنابر آخرين آمارهاى بانك مركزى 76/3 نفر بود. البته براى خانوارهاى با نفرات مختلف مى توان از جدول زير به راحتى استفاده كرد:

جدول 2: متوسط هزينه ناخالص سالانه يك خانوار شهرى براى گروه هاى مختلف هزينه برحسب تعداد افراد خانوار در سال 1388 (1)><نمايش تصوير

* براى خانوارهايى كه مسكن شخصى دارند، ارزش اجاره اى مسكن براورد، و به جمع كل هزينه مسكن آنان اضافه شده است.

نيازهاى ضرورى كه ملاك سوم در استطاعت مالى است به صورت يكجا براى يك فرد تأمين نمى شود. بلكه بخش مهمى از آنها را كه مى توان نيازهاى بلند مدت ناميد، در طول زندگى تأمين مى شود؛ مانند هزينه مسكن و اثاث خانه و. . . . نيازهاى كوتاه مدت هم در طول سال با حفظ شرايط


1- بانك مركزى، بودجه متوسط خانوار. .

ص: 399

شغلى تأمين مى شوند. اما ملاك چهارم رجوع به كفايت است. رجوع به كفايت بحثى است كه با تغيير شرايط اقتصادى تقريباً حل شده است؛ زيرا بسيارى از شغل ها در جوامع امروزى به گونه اى است كه يا حقوق هميشگى دارند يا در مدت چهل روز، اوضاعشان تغيير نمى كند.

نتيجه تحقيق

بنابر رويكرد اول كه هزينه نيازهاى ضرورى را مستقيم و يكجا در نظر نمى گيريم، هزينه يك فرد داراى خانوار 76/3 نفرى، برابر است با:

41 ميليون ريال+ 33813599 ريال (رحمه الله)44 813599 ريال

كل هزينه سفر t t هزينه معيشت چهل روزه خانواده در مدت سفر

البته يك نكته مهم ديگر اين است كه ممكن است فردى در يك خانواده باشد، اما نفقه افراد خانواده بر عهده وى نباشد؛ براى مثال زن اگر مستطيع شود، هزينه چهل روز سفر برعهده او نيست.

بنابر رويكرد دوم كه هزينه نيازهاى ضرورى يكجا تأمين مى شود، كل هزينه حج برابر است با:

127139134ريال + 41 ميليون ريال + 33813599 ريال (رحمه الله) 5٠6252733ريال

><نمايش تصوير

هزينه نيازهاى اوليه كل هزينه سفر حج t هزينه معيشت چهل روزه خانواده در مدت سفر

ملاحظه مى شود كه براساس معيارهاى كمّى بيان شده، به راحتى توانستيم عدد مورد نظر را محاسبه كنيم. بنابراين هر فردى مى تواند در مقاطع مختلف، سطح هزينه ها را با درآمدها مقايسه كند، كه در صورت داشتن شرايط مذكور، آن شخص از لحاظ مالى استطاعت دارد.

منابع

1. قرآن كريم.

2. الحج، محمد علي التسخيري و محمود قانصوه، سلسلة الاحاديث المشتركه، الاولي، طهران، 1424ه. ق.

3. نتايج بررسي بودجه خانوار در مناطق شهري ايران، بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران.

4. وسائل الشيعه، حر عاملي، ج 11، ص 37.

5. مناسك حج، خامنه اي، 1388.

6. مناسك حج، سيد روح اللّه موسوي خميني.

7. رساله سراج العباد (محشّي شيخ انصاري) ، مرتضي بن محمد امين انصاري دزفولي، مؤسسه

ص: 400

مطبوعاتى اسماعيليان، اول، قم، 1415ه. ق.

8. مناسك حج و احكام عمره، سبحاني.

9. اثر بازتوزيعي خمس و زكات بالقوه بر ضريب جيني ايران با رويكرد خط فقر اسلامي و ضرورت توجه به آن ها در نظام مالياتي، احمد شعباني و عبدالمحمد كاشيان، همايش همگرايي ماليات هاي اسلامي و ماليات هاي متعارف، دانشگاه مفيد، قم، 1389.

10. من لا يحضره الفقيه، مترجم: علي اكبر غفاري، محمّد بن علي بن بابويه صدوق قمّي، قم.

11. وافي، ملا محسن فيض كاشاني، ج2، ص25.

12. آزمون بسندگي زكات و خمس در تأمين حداقل معيشت خانوارهاي نيازمند در اقتصاد ايران، عبدالمحمد كاشيان، پايان نامه كارشناسي ارشد دانشگاه امام صادق (ع) ، 1389.

13. كافي، كليني، ج 5، ص 25.

14. مناسك حج و عمره، محمدتقي بهجت.

15. توضيح المناسك، سيد محمد حسن مرتضوي لنگرودي، دفتر حضرت آية الله، اول، قم، 1423ه. ق

16. جواهرالكلام، محمد حسن نجفي.

17. مناسك حج (المحشي) ، السيد روح اللَّه الخميني.

18. توضيح المسائل مراجع، مطابق با فتواي ده تن از مراجع: امام خميني، خويي، گلپايگاني، اراكي، فاضل لنكراني، بهجت، خامنه اي، تبريزي، مكارم شيرازي، سيستاني و صافي گلپايگاني.

19. سؤال و جواب السيد محمدكاظم يزدي.

20. www. cbi. ir

بانك مركزي 21. www. sci. org. ir

مركز آمار ايران 22. www. hajj. ir

سازمان حج و زيارت 23. www. haj. ir

بعثه مقام معظم رهبري

ص: 401

ضمائم

بررسى بودجه خانوار در مناطق شهرى ايران

متوسط هزينه ناخالص سالانه يك خانوار شهرى براى گروه هاى مختلف هزينه برحسب تعداد افراد خانوار در سال 1388

* براى خانوارهايى كه مسكن شخصى دارند، ارزش اجاره اى مسكن براورد، و به جمع كل هزينه مسكن آنان اضافه شده است.

><نمايش تصوير

ص: 402

بررسى عوامل اجتماعى مؤثر بر تعداد زائران در مراسم حج

اشاره

دكتر حسين صادقى (1)

اقليم تمرى (2)

چكيده

حج يكى از مهم ترين مناسك دينى در آيين مقدس اسلام است كه سالانه ميليون ها نفر از مسلمانان سراسر جهان را در اجتماعى بزرگ گرد هم مى آورد. در اين تحقيق اثر عوامل اجتماعى بر درصد زائران به مكه مكرمه از كشورهاى اسلامى، مورد مطالعه قرار گرفته است. به همين منظور در ابتدا به انواع سرمايه (انسانى، فرهنگى، اجتماعى) اشاره شده و سپس ضمن ارائه تعاريف متعدد هر نوع سرمايه و ذكر شاخص هاى متعدد به بررسى نقشِ ارتباط و نمود موثر و مهم آن ها بر تعداد زائران در مراسم حج از كشورهاى مسلمان منتخب با بيشترين تعداد زوّار طى سال هاى 20٠5 - 2010 با استفاده از رويكرد «پانل ديتا» پرداخته شده است. يافته هاى تحقيق نشان مى دهد، شاخص هاى منتخب هر كدام از سرمايه ها بر تعدادن زائرانِ هر كشور مؤثر بوده و افزايش هر كدام از انواع سرمايه، سبب افزايش تعداد زائران، در مراسم حج مى شود. علاوه بر اين از بين انواع سرمايه، افزايش سرمايه انسانى و سرمايه فرهنگى، تأثير بيشترى بر تعداد زوّار از هر كشور داشته است.

طبقه بندى JEL: J24 ، K14 ، K32 ، M14 ، N15 ، Z12

واژگان كليدى : حج، سرمايه انسانى، سرمايه اجتماعى، سرمايه فرهنگى، تعداد زائران، روش پانل ديتا


1- استاديار، دانشكده اقتصاد، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران
2- دانشجوى كارشناسى ارشد، دانشكده اقتصاد، دانشگاه تربيت مدرس، تهران، ايران.

ص: 403

١ مقدمه

حج يكى از مهم ترين مناسك دينى در آيين مقدس اسلام است كه سالانه ميليون ها نفر از مسلمانان سراسر جهان را در اجتماعى بزرگ گرد هم مى آورد. يكى از كاركردهاى مهم حج، نقش آن در زندگى اجتماعى مى باشد. اساس و پايه تعاليم اسلام به گونه اى است كه اتحاد و همبستگى مسلمانان را صرف نظر از تنوع قومى، نژادى، زبانى و فرقه اى ترويج مى نمايد. در تاريخ اسلام به خوبى مى بينيم مسلمانان با اتحاد، در پرتو تعاليم روح بخش اسلام از جمله، حج و رهبرى خردمندانه پيامبر اسلام (ص) در فضاى وحدت و برادرى در مدت كوتاهى به پيروزى هاى چشمگيرى دست يافتند. اگر نگاهى به ابعاد مختلف حج بياندازيم به نيكى در مى يابيم كه حج يكى از مظاهر عظيم انسجام در امت اسلامى است. حج مظهر اتحّاد و هماهنگى و همدلى ميان مسلمانان است. ميليون ها مسلمان هر ساله از گوشه و كنار دنيا به سوى سرزمين وحى (مكه) رهسپار مى شوند تا مراسمى روحانى كه نمايانگر اتحاد امت اسلام است را برگزار كنند. يكى از نشانه هاى مقبول افتادن اعمال حاجيان در مراسم حج ابراهيمى، هوشيارى و بيدارى انسان مسلمان است كه در تمامى امور زندگى فردى و اجتماعى او نمود پيدا مى كند.

انديشمندان، ديگر سرمايه فيزيكى، پولى و مالى را تنها سرمايه موجود در زندگى نمى دانند، بلكه آن ها سرمايه هاى جديدى از قبيل سرمايه هاى انسانى و سرمايه طبيعى (ذخاير زيرزمينى) و به تازگى سرمايه اجتماعى را معرفى مى كنند كه هركدام اثرات مهم و قابل توجهى در توسعه همه جانبه و پايدار بشرى و رشد اقتصادى دارند و در ادبيات جديد اقتصادى به آن ها بسيار پرداخته شده است (سعادت، 1386 ) .

اقتصاددانان كلاسيك، تنها سه عاملِ نيروى كار، زمين و سرمايه مادى را به عنوان عامل توليد مى دانستند. هر چند اقتصاددانانى چون «آدام اسميت» ، «كارل ماركس» و «تورستاين ويلن» به اهميت مسائل اجتماعى و فرهنگى در توليد اقتصاد اشاره اى كرده بودند، اما همواره آن سه عامل، نقشى غالب در تحليل هاى اقتصادى دارند. در دهه «گرى بكر» و «شولتز» مفهوم سرمايه انسانى، يعنى ميزان مهارت ها و آموزش هاى جذب شده توسط نيروى كار را وارد تحليل هاى اقتصادى كردند. ( Akcay,20٠3( در سال هاى اخير «كلمن» مفهومى به نام «سرمايه اجتماعى» را وارد تحليل هاى اقتصادى كرده كه به معنى تأثير عوامل اجتماعى و فرهنگى بر عملكرد اقتصادى است. ( Coleman,1985( حال با توجه به اين واقعيت كه حج يك امر اجتماعى است، در اين تحقيق سعى بر اين است كه نقش عوامل اجتماعى بر تعداد زائران از كشورهاى اسلامى به مراسم حج، در سال هاى اخير مورد مطالعه قرار گيرد.

ص: 404

در بخش دوم به تعريفى از انواع سرمايه و ارتباط متقابل آنها مى پردازيم و در بخش سوم، پيرامون زمينه هاى وحدت و انسجام اسلامى بحث شده است. در بخش چهارم، حج به عنوان فرضيه اجتماعى مورد بررسى قرار گرفته است. در بخش پنجم، روش تحقيق، در بخش ششم مدل تحقيق و در بخش هفتم نتيجه گيرى و پيشنهاد، ارائه شده است.

٢. انواع سرمايه و ارتباط متقابل آنها

اشاره

سرمايه هاى هر جامعه، عبارتنداز:

1. سرمايه هاى طبيعى ( natural capital(

2. سرمايه هاى مادى - مالى ( fainancial capital(

3. سرمايه انسانى ( human capital(

4. سرمايه اجتماعى ( social capital(

5. سرمايه فرهنگى ( cultural capital(

در عصر حاضر براى توسعه، در عين حال كه به سرمايه هاى اقتصادى، فيزيكى و انسانى توجه مى شود، از مباحثى مانند سرمايه اجتماعى و سرمايه فرهنگى نبايد غافل ماند ( www. farhangsara. ir(.

٢-١- سرمايه مادى (اقتصادى)

سرمايه مادى كه به مثابه دارايى هاى مالى يا زيرساخت هاى مادى تعريف شده است. سرمايه اقتصادى شامل دارايى مادى و مالى و به طور كلى انواع منابع مالى است (فاضلى، 1382 به عبارت ديگر سرمايه اقتصادى فرد، شامل امكاناتى است كه براى رفاه اقتصادى در اختيار دارد.

٢- ٢ - سرمايه انسانى

در دنياى كنونى جايگاه عوامل توليد دچار تحول شده است. مشكل كمبود طبيعى به ميزان زيادى از طريق پيشرفت هاى تكنولوژيكى حل شده و سرمايه نيز شكل سيال پيدا كرده است. بنابراين اگر عوامل توليد را در سه گروه كلى سرمايه، طبيعت و نيروى كار طبقه بندى كنيم، سرمايه و طبيعت از معادله رقابت خارج شده و آن چه اهميت زيادى پيدا كرده نيروى كار است. نيروى كار در صورتى مى تواند مقدمات رشد و توسعه اقتصادى را فراهم كند كه به سرمايه انسانى تبديل شود و اين امر مهم جز از طريق توسعه انسانى ميسر نمى شود. در يك تعريف كلى مفهوم توسعه انسانى، رويكردى كل نگر به زندگى بهتر است كه به پرورش استعدادها و قواى ذهنى در كنار مصرف كالاها و خدمات، تأكيد دارد. اين مفهوم، انسان را در مركز الگوهاى توسعه قرار داده و موضوعات عميقى را درباره ويژگى هاى رشد اقتصادى و چگونگى توزيع آن مطرح مى كند. اگر چه افزايش درآمد و گسترش

ص: 405

اشتغال ضرورى است، اما اين دو فقط ابزارهايى براى دستيابى به توسعه جوامع اند نه هدف آن. برخوردارى انسان از زندگى طولانى، سالم و خلاّق در محيط زيستى غنى و در جامعه مدنى دموكراتيك هدف نهايى توسعه است. بنابراين بهترين وسيله براى پيشبرد توسعه، آن هم از نوع پايدار، توسعه انسانى است. براى دست يافتن به الگوهاى توسعه پايدار، ضرورى است كه انواع سرمايه، اعم از مادى، طبيعى و انسانى بازآفرينى و حفظ شوند. در اين زمينه، شاخص هاى توسعه انسانى در سال 199٠ به وسيله آمار «تياسن» (1)برنده جايزه نوبل و يك اقتصاددان پاكستانى به نام «محبوب الحق» (2)مطرح شد و با همكارى «گوستا» و «رانيس» (3)توسعه يافت و از همان زمان از سوى سازمان ملل به عنوان مقياس جديد توسعه، معرفى شد. اين شاخص ضمن اين كه معيارى براى اندازگيرى رفاه شهروندان به دست مى دهد، اثر سياست هاى اقتصادى بر كيفيت زندگى شهروندان را اندازگيرى مى كند.

اين شاخص كه بر جايگزين كردن ديدگاه توليدمدار تأكيد ويژه دارد، مبتنى بر اين ايده اساسى است كه لازمه دستيابى به زندگى بهتر علاوه بر داشتن درآمد بالا، پرورش و بسط استعدادها و ظرفيت هاى انسانى است. همچنين شاخص توسعه انسانى درصدد اندازگيرى متوسط دستيابى يك كشور، در سه بعد اساسى توسعه انسانى است. اين ابعاد عبارتند از زندگى همراه با سلامتى، دانش و استاندارد شايسته زندگى. هر يك از اين ابعاد ميزان رفاه يك جامعه را در زندگى اجتماعى - اقتصادى نشان مى دهد. (ده مرده و همكاران، 1389

علاوه بر اين سرمايه انسانى كه به معنى سرمايه گذارى براى پرورش انسانى فرهيخته، سالم و مطلع است و شامل مراقبت هاى خانوادگى پيش دبستانى، كارآمدى بعد از پايان تحصيلات مدرسه اى، سرمايه گذارى در آموزش دانشگاهى و بازار كار، از طريق جستجوى شغل و خلاصه كسب انواع مهارت ها و توانايى هاست.

2- 2 - 1 - شاخص هاى سرمايه انسانى

شاخص توسعه انسانى يكى از شاخص هاى اصلى رشد و پيشرفت كشورها محسوب مى شود. اين شاخص ها از سال 199٠ ميلادى توسط سازمان ملل متحد به مرحله اجرا گذاشته شد و از آن پس هر ساله فهرستى از كشورهاى جهان را به ترتيب از بالاترين تا پايين ترين رتبه ها در مقايسه با نمودارها و كشورهاى ديگر منتشر مى كنند. كشورهايى كه در رده هاى بالاى شاخص توسعه انسانى قرار دارند كشورهاى توسعه يافته و كشورهايى كه در رده هاى پايين قرار دارند كشورهاى توسعه نيافته و عقب


1- Amartyasen ، )199٠(.
2- Mahbub - ulhag.
3- Gusta Ranis. .

ص: 406

افتاده ترى از نظر پيشرفت هاى جهانى هستند. هدف از جمع آورى و انتشار اين شاخص ها از سوى سازمان ملل متحد اين است كه نشان دهد نيروى انسانى بزرگترين ثروت يك ملت محسوب مى شود. سازمان ملل به دنبال آن است كه اثبات كند موفقيت يك كشور صرفا در سايه درآمد امكان پذير نيست، اگر چه بدون منابع هم هيچ گونه پيشرفتى امكان پذير نيست. در شاخص توسعه انسانى، كشورهاى جهان براساس سه حوزه سلامت، آموزش و دانايى و وضعيت اقتصادى مورد ارزيابى قرار مى گيرند. در زير مجموعه اين حوزه شاخص هايى تعريف شده كه نشان مى دهد هر كشور در زير بخش هاى اين حوزه ها چگونه عمل كرده است. شاخص هايى از جمله درآمد سرانه، ميانگين متوسط واقعى سال هاى تحصيل، ميانگين سال هاى آموزش بزرگسالان و اميد به زندگى در بدو تولد از جمله شاخص هايى بودند كه تا سال 20٠9 از سوى اين سازمان بين كشورهاى مختلف مورد مقايسه قرار مى گرفتند. در اين تحقيق از بين شاخص هاى مختلف سرمايه انسانى، شاخص هاى اميد به زندگى در بدو تولد و درآمد سرانه، مورد استفاده قرار گرفته است.

٢-٢- سرمايه فرهنگى

در سرمايه فرهنگى، مجموعه اى از دانش ها، تمايلات، عادات، نگرش ها و توانايى هاى شناختى را مدنظر قرار مى دهيم كه در شكل كالاها و ابزارهاى فرهنگى متجلى مى شود.

در واقع سرمايه فرهنگى، گرايش ها و عادات ديرپائى هستند كه در طى فرآيند جامعه پذيرى حاصل مى شوند. از جمله گرايش ها و عادات، مى توان به مهارت هاى غيررسمى بين اشخاص، مانند سبك زندگى، وضعيت تحصيلى، سليقه و زبان، اشاره نمود. سرمايه فرهنگى در بين سرمايه ها استوارترين و ثابت ترين سرمايه است. (خدايى، 1385

اصطلاح سرمايه فرهنگى نخستين بار توسط «پير بورديو» به ادبيات علوم اجتماعى و انسانى وارد شده است. ويژگى بارز سرمايه فرهنگى «بورديو» ، تحليل سازوكار موفقيت هاى تحصيلى با توجه به ميزان برخوردارى گروه ها و طبقات اجتماعى از اين سرمايه است. دانش آموزانى كه سرمايه فرهنگى بيشترى دارند (دانش آموزان متعلق به خانواده هايى كه مهارت ها و برترى هاى فرهنگى مسلط را در اختيار دارند) بهتر مى توانند قواعد بازى را رمزگشايى كنند و بهتر مى توانند مهارت ها و برترى هاى فرهنگى را كه در مدارس پاداش مى گيرند در خود پرورش دهند و بنابراين بهتر مى توانند به سطوح بالاتر تحصيلى راه يابند. بر اين اساس، طبقات مسلط نسبت به ساير طبقات، سهم بيشترى از سرمايه فرهنگى مى برند و به همين جهت بيشتر قادر خواهند بود كه اين نوع سرمايه را در فرزندانشان به وديعه بسپارند. با افزايش سرمايه فرهنگى در نزد طبقات متوسط، عملكرد تحصيلى فرزندان افزايش مى يابد.

«بورديو» در تحليل موفقيت هاى تحصيلى طبقاتِ مختلفِ اجتماعى، خاطرنشان مى سازد كه همگام با

ص: 407

گسترش سريع آموزش عالى، سرمايه فرهنگى به عنوان يك نيروى جديد در موفقيت افراد وارد عمل مى شود. (خدايى، 1385 با توجه به آن چه گفته شد شاخص اصلى نشان دهنده سرمايه فرهنگى، ميزان تحصيلات مى باشد. بنابراين در اين مقاله از شاخص آموزش، براى نشان دادن سرمايه فرهنگى در هر كشورى استفاده شده است.

٢- 4 - سرمايه اجتماعى
اشاره

در سال هاى اخير، مفهوم سرمايه اجتماعى به معناى اين كه مشاركت كردن در گروه و جامعه مى تواند براى فرد، منافع و كاركردهاى مثبت داشته باشد، يكى از رايج ترين واژه هايى است كه از علوم اجتماعى وارد ادبيات حوزه هاى ديگر علمى و حتى وارد زبان عمومى شده است. تأكيد بر اهميت اثرات مثبت روابط اجتماعى بر روى فرد و نگرانى و دغدغه نسبت به تنزلِ روابطِ اجتماعى معنادار در جوامع جديد، از مفاهيم و بحث هاى قديمى جامعه شناسى مى باشند و مى توان گفت واژه سرمايه اجتماعى در اين معنى، مفهوم نو و جديدى نيست و به آراى پيشكسوتان جامعه شناسى مانند: «كارل ماكس» ، «اميل دوركيم» و يا «گئورك زميل» بر مى گردد. به نظر «اميل دوركيم» ، در شرايطى كه انسجام اجتماعى كاهش يابد و سنت ها و هنجارهاى جامعه، فرد را در رفتار اجتماعى اش راهنمايى نكنند، فرد دچار بى هنجارى (آنومى) مى شود و بسيارى از رفتارهاى ناهنجار از جمله خودكشى، افزايش خواهد يافت.

«كارل ماركس» در بحث معروف خود درباره «از خود بيگانگى» ، آثار منفى و مخرب تقسيم فزاينده كار بر روى انسانها را مطرح نموده و «گئورك زميل» ادعا مى كرد كه شهرنشينى با بوجود آوردن عقلانيت ابزارى و تحريك شديد عصبى، باعث پيدايش دلزدگى در روابط اجتماعى و همچنين بى تفاوتى انسانها نسبت به يكديگر مى شود. سؤالاتى كه اكنون مى تواند مطرح شود اين است كه با توجه به ريشه دار و سابقه دار بودن مفاهيم انسجام اجتماعى، وحدت گروهى، ادغام بودن فرد در جامعه و مانند اينها، اهميت يافتن مفهوم سرمايه اجتماعى از چه روست؟ به طور كلى مى توان گفت كه تحقيقات معاصر درباره جامعه مدنى (فوكوياما، 1379) به اين نتيجه عام دست يافته اند كه در نظام اجتماعى، سه عنصر مهم وجود دارند كه بعضاً با يكديگر متحاضم بوده و اگر بين آنها تعادل ايجاد نشود، جامعه با مشكل روبرو خواهد شد. اين حوزه ها عبارتند از بازار (اقتصاد) ، اجتماع و دولت. تجربه كشورهاى گوناگون نشان مى دهد كه تسلط و قدرت بلامنازع هر يك از اين حوزه ها، مى تواند آثار مخرب و آسيب هاى جدى براى جامعه به همراه داشته باشد. دولت بسيار قدرتمند و يكه تاز به استبداد و استالينيسم منجر مى شود، در صورتى كه بازار افسار گسيخته و بدون نظارت به مافياهاى اقتصادى منجر مى شود (مانند روسيه بعد از فروپاشى شوروى) و اجتماع به خود رها شده نيز (آنچنان كه

ص: 408

توماس هابز» در قرن هجده ادعا كرده بود) مى تواند به منازعات قومى و جنگ داخلى ختم شود (مانند يوگسلاوى) (شارع پور، 1383) در چنين فضايى است كه طرح سرمايه اجتماعى جذاب به نظر مى رسد، يعنى اين كه در قرن حاضر، با توجه به پيشرفت هاى تكنولوژيك و مخصوصاً فرآيند جهانى شدن، نيروهاى اقتصادى رونق فراوانى يافته اند و حيطه اثرگذارى آنها بسيار وسيع شده است. همچنين دولت ها با توجه به مسئوليت هاى هر چه بيشترى كه به عهده مى گيرند و نقش فعالى كه در بسيارى از زمينه ها بازى مى كنند بسيار قدرتمند و بزرگ شده اند؛ در مقابل، روابط اجتماعى و نقشى كه آنها درجامعه بازى مى كند، آرام آرام تضعيف شده اند در چنين فضايى صحبت كردن از اهميت روابط اجتماعى و اين كه اين گونه روابط مى توانند كاركردها و منافع مثبتى داشته باشند جلب توجه مى كند. در واقع، واژه سرمايه اجتماعى كه در اواسط سال هاى 198٠ توسط افرادى چون «كلمن» و يا «بورديو» مطرح گرديد، امروزه به يكى از مصطلح ترين مفاهيم علوم انسانى تبديل شده است. در عين حال وجود كلمه سرمايه در واژه سرمايه اجتماعى، تأكيد بر اين دارد كه سرمايه اجتماعى مثل سرمايه انسانى يا سرمايه اقتصادى، مولّد است، يعنى فرد مى تواند از طريق سرمايه اجتماعى ارزشى بوجود آورد، كارى انجام دهد، به هدفى نايل شود، مأموريتى را به انجام برساند كه در صورت فقدان سرمايه اجتماعى، آن اثر بوجود نمى آيد. (ساروخانى و همكاران، 1387)

2- 4 - 1 - ابعاد و شاخص هاى سرمايه اجتماعى

سرمايه اجتماعى داراى سه بعد اساسى است:

١) بعد ساختارى

شامل الگوى پيوندهاى ميان اعضاء گروه و تركيب سازماندهى اين اعضاست. سلسله مراتب شبكه، تراكم و ميزان همگنى گروه يا اعضاى گروه از جمله شاخص هاى عمده بعد ساختارى هستند.

٢) بعد هنجارى

به كيفيت تعاملات و ارتباط اعضاء در درون يك گروه اشاره دارد. در اين بعد شاخص هايى نظير اعتماد و ارتباط متقابل مطرح است.

٣) بعد شناختى

كمتر قابل اندازه گيرى بوده و مى توان آن را ارزش هاى مشترك در ميان اعضاى يك گروه دانست. هنجارها، ارزش ها، نگرش، باورها، فرهنگ شهرى و. . . در اين بعد قرار دارند.

حال با توجه به اين سه بعد به بيان شاخص ها و عناصرى كه در هر بعد قرار دارند مى پردازيم. (ساروخانى و همكاران، 1387

ص: 409

جدول شماره1: شاخص هاى سرمايه اجتماعى به تفكيك ابعاد ساختارى، شناختى و هنجارى

><نمايش تصوير

2- 4 - 2 - سرمايه اجتماعى و جرم و بزهكارى

تغييرات به وقوع پيوسته در دهه هاى اخير، نشان از تحول اساسى در ساختار نظام ارزشى جامعه مى دهد. تحولاتى كه چه بخواهيم و چه نخواهيم با نظم سنتى پيشين در تقابل است. امروزه با تشديد فرآيندهاى جهانى شدن و پيآمدهاى فرهنگى - اجتماعى آن، به ويژه مصرف گرايى، تكثر جوامع و به تبع آن آسيب هاى اجتماعى از قبيل افسردگى و اعتياد، جرم و بزهكارى، جنايت و شورش هاى اجتماعى، بيكارى و اوقات فراغت، مشكل در ازدواج، كنكور و. . . ، به موضوع سياست هاى اجتماعى مبدل شده اند. نوجوانان و جوانان به عنوان يكى از مهم ترين گروه هاى سنى، تنها افرادى نيستند كه در معرض فرآيندهاى متفاوت توسعه اجتماعى قرار گرفته اند، بلكه آنها به شيوه اى متفاوت از ساير گروه هاى سنى به اين رويدادها واكنش نشان داده اند. (شيخى و همكاران)

انتخاب و محاسبه شاخص سرمايه اجتماعى، منوط به اهميت شاخص و هم چنين داده هاى موجود است. در اين تحقيق با استفاده از تحقيق سعادت در سال 1386، ميزان جرم (نسبت تعداد پرونده هاى قضايى به جمعيت) به عنوان شاخص سرمايه اجتماعى مورد استفاده قرار گرفته است. نتايج تحقيق مزبور، نشان مى دهد در سال هايى كه جرم زياد بوده، سرمايه اجتماعى كاهش پيدا كرده است و در سال هايى كه ميزان ارتكاب جرم كم بوده، ميزان سرمايه اجتماعى در سطح بالايى قرار داشته است. (سعادت، 1386)

٣. زمينه هاى وحدت و انسجام اسلامى

اشاره

در آموزه ها و اعتقادات دين اسلام زمينه هاى وحدت نظر در مسائل اساسى و وجوه مشترك و مورد قبول همۀ مسلمانان نه تنها در اصول، بلكه در فروع نيز آنقدر زياد است كه مى توان به راحتى گفت كه مسلمانان با يكديگر اختلاف قابل توجهى ندارند و چيزى كه بتواند مانع وحدت آنها باشد وجود ندارد.

ص: 410

در حال حاضر، مسلمانان در مورد مسائل زير كه همگى از مسائل اساسى اسلام هستند و پايه هاى اصلى دين اسلام را تشكيل مى دهند همه با يكديگر وحدت نظر داشته و اختلافى ندارند.

١. توحيد

همۀ مسلمانان اعم از شيعه و سنى به خداى واحد با همۀ خصوصيات و صفاتى كه قرآن كريم بيان مى كند ايمان دارند و پرستش را مخصوص و شايستۀ او مى دانند. به اعتقاد همۀ مسلمانان پرستش و عبادت غير خدا، هر كس و هر چيز كه باشد، شرك و غير قابل قبول است. (لااله الا الله)

٢. پيامبر اعظم (ص)

اعتقاد همۀ مسلمانان بر اين است كه حضرت محمد ابن عبدالله (ص) آخرين پيامبر و فرستادۀ الهى است و پس از او پيامبرى نيامده و نخواهد آمد. (محمد رسول الله)

٣. قرآن كريم

در ميان مسلمانان اعم از شيعه و سنى در مورد اينكه قرآن كريم كتاب خداست كه بر پيامبر خود حضرت محمد (ص) نازل فرمود تا مردم را با آن هدايت كند، هيچ اختلافى نيست.

4. كعبه

همۀ مسلمانان، كعبه را كه در مكه مكرمه قرار دارد به عنوان قبلۀ مسلمين قبول دارند و به سوى آن نماز مى خوانند. در ميان شيعه و سنى كسى وجود ندارد كه به قبلۀ ديگرى معتقد باشد.

5. نماز

بر هر فرد مسلمان واجب است در شبانه روز پنج بار نماز بخواند. صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء. نماز به اعتقاد همۀ مسلمانان مهم ترين عبادت خداست و در تعداد ركعات آن نيز ميان همه فرقه هاى اسلامى وحدت نظر وجود دارد.

همه مسلمانان هنگام عبادت و نماز خواندن رو به سوى كعبه مى ايستند. حتى در مورد كيفيت خواندن نماز نيز اختلافى نيست.

6. روزه

روزه نيز از عبادات مهمى است كه همۀ مسلمانان در ماه مبارك رمضان هر سال با نيت اطاعت از فرمان خداى متعال انجام مى دهند و دربارۀ مسائل عمدۀ آن ميان فرقه هاى مختلف اسلامى اتفاق نظر وجود دارد.

ص: 411

٧. حجّ

يكى ديگر از عبادات بسيار مهم و شكوهمند مسلمانان، حج است كه بر هر فرد مسلمان مستطيع، واجب است يك بار در عمر خود آن را انجام دهد.

خوشبختانه در مورد اصل اين عبادت و اركان آن ميان همه مسلمانان اعم از شيعه و سنى اتفاق نظر وجود دارد. زمان حج، مكان حج، احرام، تعداد طوافها، سعى، وقوف در عرفات و مشعرالحرام، وقوف در منى، رمى جمرات، قربانى، حلق و تقصير از مسائلى هستند كه همۀ مسلمانان نسبت به آنها هم عقيده هستند و يكسان عمل مى كنند. البته در بعضى از موارد جزئى اختلاف نظرهايى بين فرقه هاى اسلامى از جمله بين فرق چهارگانه اهل سنّت وجود دارد كه ناشى از اختلاف فتاواى فقهاى آنهاست و ضررى به اصل حجّ و اركان آن كه مورد اتفاق همۀ مسلمانان است وارد نمى كند. همين اتفاق نظر مسلمانان در عبادت شكوهمند و وحدت آفرين حج سبب شده است ميليونها مسلمان يكدل از سراسر جهان هر ساله در بيت الله الحرام در يك گردهمايى با شكوه گرد هم آيند و از مسائل و مشكلات همديگر آگاه شوند و قدم هاى مثبتى در جهت حل مشكلات جهان اسلام بردارند.

بديهى است اگر وحدت اسلامى و انسجام اسلامى تحقق يابد كنگره عظيم و شكوهمند حج مى تواند بزرگترين نقش را در حل مشكلات مسلمانان و پيشبرد اهداف اسلام داشته باشد.

٨. جهاد

عموم مسلمين اعم از شيعه و سنى در مورد وجوب جهاد براى حفظ كيان اسلام و دفع ظلم و تجاوز به امت اسلامى اتفاق نظر دارند.

٩. امر به معروف و نهى از منكر

يكى از مهم ترين و حياتى ترين وظايف مسلمانان فريضۀ امر به معروف و نهى از منكر است در روايات زيادى از پيامبر (ص) آمده است كه ترك امر به معروف و نهى از منكر موجب تسلّط اشرار و ستمگران بر مسلمانان مى شود. و در ادامه فرموده است: چنين مسلمانانى هر قدر به درگاه خداى متعال دعا و تضرّع كنند، دعايشان مستجاب نخواهد شد. (1)رمز اين مسئله در اين است كه امر به معروف و نهى از منكر، وسيلۀ بسيار خوبى براى پاكى جامعه و مبارزه با گناهان است. اين عمل مهم و حياتى از طريق خود مردم به عنوان يك وظيفۀ دينى انجام مى شود و اثرات بسيار مثبتى در پاكى جامعه از آلودگيها و رشد و تعالى مسلمانان دارد. (2)


1- مجلسي، بحار الانوار، ج97، ص72.
2- قرائتي، محسن، امر به معروف و نهي از منكر، ص34. .

ص: 412

3- 1 - حج جلوه وحدت و اتحاد اسلامى

اتحاد به معناى با هم جور شدن و هماهنگ شدن است كه در واقع نوعى اتحاد و همبستگى مى باشد. معمولاً دولت هاى تشكيل دهنده اتحاد يا اتحاديه ها داراى هدف هاى سياسى، اقتصادى، ايدئولوژى و فرهنگى مشابهى هستند. روشن و واضح است، اگر مسلمانان به ابعاد گوناگون حج توجه كنند و بدون تعصب آن گونه كه سزاوار مناسك حج است، عمل كنند، آن گاه حج يكى از بهترين جلوه هاى وحدت و اتحاد اسلامى و زمينه ساز تفاهم جهان اسلام خواهد بود؛ آن گونه كه امام خمينى (رحمه الله) فرمودند: « يكى از مهمات فلسفه حج، ايجاد تفاهم و تحكيم برادرى بين مسلمانان است.

حج يگانه فريضه اى است كه خداوند براى اداى آن، آحاد مسلمين را از گوشه و كنار جهان به يك نقطه معين و در زمان معين « ايام معلومات» فرا خوانده، به طورى كه اگر در غير اين مكان و زمان انجام گيرد، پذيرفته نخواهد شد.

اگر چه در گذشته و اكنون تلاش هائى شده و مى شود تا حج را فريضه فردى قلمداد كنند اما با غور در آيات و روايات فهميده مى شود كه حج، مركز اجتماع مسلمين است؛ زيرا اگر هدف، صرف انجام دادن مناسك و طواف گرد خانه خدا و. . . بود، چرا جواز انجام آن در طول سال صادر نشده است؟ چه لزومى داشت همه مردم مكلف باشند در يك مقطع زمانى خاص، در يك نقطه جمع شوند و در آن ايام هم در اجتماع يك روزه و يك شبه و سه روزه گرد هم آيند؟ ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) پس منافعى كه مسلمانان بايد شاهد آن باشند منافعى است كه با حيثيت تجمع مردم و حالت اجتماع ارتباط پيدا مى كند و حتى مى توان گفت: كه اگر از اين اجتماع، فايدۀ عمومى بدست نيايد، مقصود حاصل نخواهد شد.

4. حج، فريضه اى اجتماعى

حج فريضه اى اجتماعى است و از دلايل اجتماعى بودن حج اين است كه خطاب در آن متوجه عموم مردم است. ( وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيامٍ مَعْلُوماتٍ عَلى ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ ) در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زائران] پياده و [سوار] بر هر شتر لاغرى كه از هر راه دورى مى آيند به سوى تو روى آورند تا شاهد منافع خويش باشند و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دام هاى زبان بسته اى كه روزى آنان كرده است، ببرند. پس از آنها بخوريد و به درمانده مستمند بخورانيد.

در اين جا كلمه «مردم» عام است و همين، عموميتِ اجتماعى بودن حج را مى رساند. و يا در آيات ديگرى چنين مى فرمايد: براى خدا بر مردم است آهنگ خانه او كنند، همانا اولين خانه اى كه براى مردم قرار داده شده سرزمين مكه است «بخاطر بياوريد هنگامى كه خانه كعبه را محل بازگشت مردم قرار داديم» خداوند كعبه را كه خانه محترم است وسيله اى براى أقامه امر مردم قرار داده است.

ص: 413

با عنايت به عموميت دعوت ( أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ ) و اطلاق «منافع» و تفسير امام رضا (ع) مبنى بر اين كه منافع حج، افرادى را كه در مراسم حج نبوده اند نيز در بر مى گيرد، مى شود ادعا كرد كه به طور قطع از منافعى كه بر مراسم باشكوه حج مترتب مى شود همان «منافع عمومى و اجتماعى» حج است.

همچنين مسلماً مقصود از ( قِياماً لِلنَّاسِ ) در آيه مباركه ( جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ ) بعد اجتماعى آن است، چون كه با توجه به اطلاق كلمۀ «قياماً» و مناسبت آن با «للناس» و با عنايت به معنى «قيام» چنين استظهار مى گردد كه كعبه و حج، سبب اصلاح امور دينى و دنيوى مردم و باعث رفع نابسامانى ها از جوامع مسلمين خواهد گرديد؛ زيرا كعبه به عنوان ضامن جامعه بشرى مطرح شده است و اين به خاطر حرمت و جلالت و قداستى است كه كعبه در نظر عموم مردم دارد، لذا كعبه موصوف به «بيت الحرام» شده است، از اين رو محور فعاليت همگانى واقع مى گردد.

از سوى ديگر، همانطورى كه هدف از ارسال رسل و انزال كتب، «قيام مردم به قسط» مى باشد، بهترين وسيلۀ تحقق اين هدف، مراسم باشكوه حج مى باشد و اين يكى ديگر از منفعت اجتماعى حج است.

5. روش تحقيق

اشاره

مدل هاى اقتصادى از نظر استفاده از داده هاى آمارى به سه بخش تقسيم مى شوند و در برخى از آنها براى برآورد مدل از اطلاعات سرى زمانى استفاده مى شود. بعضى ديگر از مدل ها براساس داده هاى مقطعى برآورد مى شوند. روش سوم برآورد مدل كه در سال هاى اخير بيشتر مورد توجه قرار گرفته است، برآورد مدل براساس داده «پانل» است. در اين روش، يك سرى واحدهاى مقطعى طى چند سال مورد پردازش قرار مى گيرند. استفاده از داده هاى «پانل» داراى مزاياى زير است: ( اشراف زاده و مهرگان، 1387)

1. تعداد مشاهدات و داده ها در حالت «پانل» نسبت به حالت هاى ديگر بيشتر است و در نتيجه، باعث اعتماد بيشتر به برآوردها مى شود؛

2. در اين روش به محقق اجازه مى دهد مدل هاى پيشرفته را تبيين و آزمون كند؛

3. زياد بودن تعداد مشاهدات، مسئله هم خطى در اقتصادسنجى را تا حدود زيادى از بين مى برد؛

4. با استفاده از داده هاى «پانل» ، تورش برآوردها از بين مى رود.

در اين قسمت، مراحل پنج گانه تخمين، تبيين شده است. ابتدا از آزمون ريشه واحد پانل استفاده و سپس هم انباشتگى داده ها با استفاده از آزمون هم انباشتگى پانلى آزمون مى شود.

ص: 414

5- ١ - آزمون اثرات ثابت يا اثرات تصادفى

براى تشخيص اينكه در برآورد مدلهاى «پانل ديتا» كدام روش ( اثرات ثابت و اثرات تصادفى) مناسب مى باشد، از آزمون «هاسمن» (198٠) استفاده مى شود، در آزمون هاسمن، فرضيه صفر و فرضيه مقابل آن به صورت زير بيان مى شود:

فرضيه صفر به معناى اين است كه بين جمله خطا ( كه در برگيرنده اثرات فردى است) ، و متغيرهاى توضيحى، هيچ ارتباطى وجود ندارد و در واقع، مستقل از يكديگر مى باشند. اين در حالى است كه فرضيه مقابل به اين معنى است كه بين جزء اخلال و متغيرهاى توضيحى، همبستگى وجود دارد ( اشراف زاده و مهرگان، 1387 در صورت رد فرضيه صفر، بهتر است كه از روش اثرات ثابت استفاده شود.

اگر b تخمين زننده روش اثرات ثابت و تخمين زن روش تصادفى باشد، آن گاه مى توان نوشت:

«هاسمن» ثابت كرد كه اگر عبارت مذكور داراى توزيع بزرگتر باشد، فرضيه صفر مبنى بر اثر تصادفى رد شده و فرض اثر ثابت پذيرفته مى شود.

5- ٢ - آزمون ايستايى در داده هاى پانلى

فرضيه هاى آزمون ريشه واحد ايم، پسران و شين (1)، براساس فرضيات ريشه ى واحد (2)معمول است. در فرضيه اين آزمون، ها مى توانند مقادير متفاوتى داشته باشند، به اين صورت كه واحدهاى مقطعى داراى ضرايب برابر نبوده، بلكه مجاز به تغيير در بين مقاطع هستند. فرضيه هاى اين آزمون به صورت زير است:

در اين آزمون از ميانگين آماره هاى، براى محاسبه آماره استفاده مى شود. اگر، نشان دهنده آماره t براساس آماره آزمون ADF

(3)براى آزمون ريشه واحد i امين

><نمايش تصوير


1- Im ، Pesaran ، Shin.
2- Unit Root Test.
3- Aug mented Dickey Fuller. .

ص: 415

مقطع، با وقفه و ضرايب آزمون باشد، آماره استاندارد به صورت رابطه 1 تعريف مى شود:

(1)

كه در آن با افزايش N و T به سمت بى نهايت، اين آماره به سمت توزيع نرمال استاندارد ميل مى كند. به منظور ايجاد يك آماره استاندارد، ايم، پسران و شين، ارزش هاى و اين مقادير را كه به وسيله شبيه سازى به دست آمده اند، محاسبه كرده اند.

(2)

پس از محاسبه اين آماره، اگر مقدار آماره محاسبه شده از آماره جدول كوچك تر باشد، فرضيه ريشه واحد قابل رد شدن نيست. علاوه بر آماره t استاندارد محاسبه شده توسط آماره آزمون ADF ، مى توان از آماره LM نيز استفاده كرد:

(3)

كه در آن، عبارت از آماره ريشه واحد انفرادى براى آزمون فرضيه در برابر فرضيهاست. در اين جا نيز مى توان از LM استاندارد شده استفاده كرد.

><نمايش تصوير

(4)

5- ٣ - آزمون هم انباشتگى پانل ديتا

آزمون هم انباشتگى «پانل ديتا» ابتدا توسط «پدرونى» در سال 1995 به كار برده شد. در اين آزمون، فرضيه صفر () دلالت بر عدم وجود هم انباشتگى ميان متغيرهاى موجود در مدل دارد. در اين تحقيق براى بررسى آزمون هم انباشتگى ميان متغيرها از آزمون هم انباشتگى پدرونى استفاده شده است. اين روش، رگرسيون هم انباشتگى جداگانه اى براى هر كشور تخمين مى زند و بعد از آن براى آزمون پايايى جملات اخلال از هفت آماره استفاده مى كند. چهار مورد از اين آزمون ها ضرايب اتو رگرسيو مرتبه اول را محدود مى كنند تا براى همه كشورها يكسان باشد.

پدرونى اين آماره ها را به عنوان آماره هاى هم انباشتگى پانل معرفى مى كند. سه آماره ديگر براساس ميانگين ضرايب اتو رگرسيو مى باشند كه براى هر كشور به طور جداگانه تخمين زده مى شود. بنابراين، اين آماره ها به ضرايب اتو رگرسيو اجازه مى دهد كه از كشورى به كشور ديگر تغيير كند كه به عنوان آماره هاى هم انباشتگى گروهى - ميانگين پانل شناخته مى شوند. اولين آماره هم انباشتگى پانل يك آزمون نسبت واريانس غير پارامتريك است. دومين و سومين نوع آماره پانل نيز به ترتيب آماره هاى t و rho و فيليپس پرون ( PP( مى باشد. به طريق مشابه، در مورد اول از آماره هاى هم انباشتگى گروهى -

ص: 416

ميانگين پانل به ترتيب آماره هاى rho و t فيليپس پرون مى باشد. سومين آماره نيز آزمون ADF گروهى - ميانگين است كه مشابه يا آزمون ريشه واحد پانل ايم و همكاران مى باشد.

6. مدل تحقيق

اشاره

در اين مطالعه به منظور بررسى رابطه بين تعداد زوار به كعبه و شاخص هاى سرمايه هاى مختلف از الگوى حداقل مربعات معمومى ( OLS( استفاده شده است.

كه در آن سرانه تعداد زائران از كشورهاى منتخب، H شاخص سلامتى، I شاخص درآمد، T شاخص اميد به زندگى، E آموزش، ID شاخص توسعه انسانى، CR شاخص سرمايه اجتماعى در كشورهاى مورد مطالعه مى باشند.

6- ١ - معرفى داده ها

><نمايش تصوير

داده هاى پژوهش سالانه مى باشند و دوره زمانى 2010 - 20٠5 را در بر مى گيرند. كشورهاى مورد بررسى در اين تحقيق شامل بحرين، مصر، ايران، عراق، سوريه، هند، اندونزى، كويت، پاكستان، قطر و امارات مى باشند. همان طور كه بيان شد، در اين تحقيق شاخص سلامت ( H( ، شاخص درآمد ( I( ، شاخص توسعه انسانى ( ID( و شاخص اميد به زندگى ( T( براى نشان دادن سرمايه انسانى استفاده شده است. شاخص آموزش ( E( نشان دهنده سرمايه فرهنگى، شاخص ميزان جرم ( CR( ، شاخص نشان دهنده ميزان سرمايه اجتماعى در كشورهاى منتخب مى باشد. شاخص هاى آموزش ( E( از طريق محاسبات HDRO بدست آمده است. شاخص سلامت ( H( و شاخص درآمد ( I( نيز از محاسبات HDRO ، شاخص HDI از طريق محاسبات HDRO بر پايه داده هاى UNDESA سال 2011 بدست آمده است. داده هاى جمعيت با استفاده از UNDESA بدست آمده است. تعداد زوّار ( N( با استفاده از سايت اطلاعات و آمار كشور عربستان بدست آمده است. ميزان جرم ( CR( با استفاده از سايت NationMaster بدست آمده است.

6- ٢ - يافته هاى تحقيق

6- 2 - 1 - آزمون اثرات ثابت يا تصادفى

براى آنكه بتوانيم بين مدل هاى اثرات ثابت و اثرات تصادفى، از نظر قدرت توضيح دهندگى متغير وابسته، مقايسه اى انجام دهيم، از آزمونى به نام آزمون هاسمن استفاده مى كنيم. در اين راستا با استفاده از آزمون هاسمن نتايج به صورت زير مى باشد:

ص: 417

براى جدول 2: نتايج آزمون هاسمن

با توجه به نتايج بالا و مقدار احتمال فرضيه صفر رد مى شود لذا اثرات تصادفى ناسازگار است و لازم است جهت برآورد از اثرات ثابت استفاده مى شود.

6- 2 - 2 - آزمون ايستايى در داده هاى پانلى

در اين راستا، بايستى ابتدا از ايستا بودن متغيرها اطمينان حاصل كرد، بنابراين در اين قسمت با استفاده از آماره آزمون IPS ، ابتدا به بررسى ايستايى متغيرها پرداخته شده كه نتيجه اين آماره آزمون در جدول آمده است:

جدول 3: نتايج آزمون IPS

مأخذ: يافته هاى تحقيق

><نمايش تصوير

سطح معنى دارى 1 درصد

با توجه به نتايج جدول 3، مشاهده مى شود كه تمام متغيرهاى مورد بررسى در سطح معنادار مى باشند.

6- 2 - 2 - آزمون هم انباشتگى پانلى

در مرحله بعد از آزمون هم انباشتگى پانلى پدرونى استفاده شده و هم انباشتگى متغيرها در بلند مدت بررسى مى شود، نتيجه اين آماره آزمون در جدول 4 آمده است.

جدول 4: نتايج آزمون هم انباشتگى پانلى با استفاده از آزمون پدرونى

ص: 418

><نمايش تصوير

ماخذ: يافته هاى تحقيق

سطح معنى دارى 1 درصد

با توجه به نتايج آزمون هم انباشتگى پانلى پدرونى كه در جدول4 آورده شده است، متغيرهاى مدل در كشورهاى مختلف با استفاده از آماره هاى Panel v - Statistic ، Panel PP - Statistic ، Panel ADF - Statistic ، Group PP - Statistic ، Group ADF - Statistic در سطح1 درصد معنادار مى باشند. بنابراين متغيرها در بلندمدت در كشورهاى مورد مطالعه هم انباشته مى باشند و داراى رابطه معنادارى مى باشند.

6- 2 - 3 - نتايج تخمين مدل

جدول شماره 5 نتايج حاصل از تخمين معادله اثر سرمايه هاى انسانى، سرمايه هاى اجتماعى و سرمايه هاى فرهنگى بر تعداد زائران كشورهاى منتخب در مراسم حج را نشان مى دهد.

همان طور كه مشاهده مى شود در تخمين مورد پذيرش 97 درصد از تغييرات متغير وابسته توسط متغيرهاى مستقل مدل توضيح داده شده است. متغير درآمد ( I( اثر مثبت و معنى دارى بر تعداد زوار از هر كشور دارد علت اين امر را مى توان بدين صورت بيان كرد كه با افزايش درآمد تقاضا براى كالاهاى لوكس افزايش مى يابد و سفر از جمله سفرهاى زيارتى در كشورهاى مسلمان به عنوان يك كالاى لوكس براى ساكنان آن كشورها تلقى مى گردد و در اين صورت با افزايش درآمد بر تعداد زوار از هر كشور به قصد زيارت مكه مكرمه افزايش مى يابد. شاخص توسعه انسانى ( ID( ، شاخص اميد به زندگى ( T( از جمله متغيرهاى معنادار و اثرگذار بر درصد زوّار از كشورهاى منتخب به خانه خدا در سطح معنادارى، پنج درصد مى باشند. اميد به زندگى يك شاخص آمارى است كه نشان دهنده متوسط طول عمر در يك جامعه مى باشد. انسان هر قدر كه بر سنش افزوده مى شود، بيشتر احساس مى كند كه زندگى اين جهان يك حبس طولانى بيش نيست و اميد و اشتياق آزادى و رهايى و گام نهادن به افق هاى بالاتر را در دل خود مى پرورد. چون به بالا بنگرد، درخواهد يافت كه امور اين جهانى تا چه اندازه كوچك و حقيرند. چون رو به سوى پروردگار جهان كند، همه سختى ها و مرارت ها آسان مى شود و تمايل به حج كه زيباترين جلوه نظر به سوى پروردگار است در او افزايش مى يابد. بنابراين انتظار مى رود كه در جوامعى كه متوسط سن بالاتر است تعداد زائران بيشتر باشد.

شاخص سلامت ( H( نيز داراى اثر معنادارى بر متغير وابسته مى باشد. انسان در پرتو تندرستى مى تواند مسير كمال و قرب الهى را بپيمايد. هر چه وضعيت بهداشت و درمان بهتر باشد تقاضا براى سفر حج بيشتر

ص: 419

مى باشد. از سوى ديگر اعمال سنگين حج نيازمند بهره مندى از توانايى و استطاعت جسمى و يا روانى لازم مى باشد. در واقع هر چه افراد احساس تندرستى كنند و از سلامت جسمانى كافى برخوردار باشند تمايل بيشترى جهت انجام فرايض دينى از جمله مهم ترين آنها كه سفر حج مى باشد، پيدا مى كنند.

شاخص آموزش نيز داراى اثر مثبت و معنادارى بر توسعه تعداد زوّار از هر كشور دارد. با انجام آموزش و شناساندن نقش عبادات دين و شعائر دينى در افزايش امنيت روانى، تمايل به انجام تكالف دينى از جمله حج، زياد مى شود. علاوه بر اين هر چه سطح آموزش در جامعه زياد باشد، نشان از برخوردارى آن امت از سرمايه فرهنگى بالاتر مى باشد. همچنين جامعه اى كه از سرمايه هاى فرهنگى بالاترى برخوردار مى باشد ميزان تعاون و همكارى در آن جامعه بيشتر و چون انجام سفر حج، نياز به همكارى و قدرت تحمل افراد دارد، انتظار مى رود كه با افزايش سرمايه فرهنگى بر تعداد زوّار از هر كشور نيز افزوده گردد.

شاخص ميزان جرم، اثر منفى و معنادارى بر تعداد زوّار هر كشور دارد. همان طور كه بيان شد هر چه ميزان جرم در جامعه اى كمتر باشد، آن جامعه از سرمايه اجتماعى بالاترى برخوردار مى باشد. در سايه سرمايه اجتماعى، اعتماد، اطمينان، همبستگى و انسجام فراهم مى شود، بنابراين تمايل براى حج به عنوان يك فريضه اجتماعى، افزايش مى يابد. اما هرگونه كاهش سرمايه اجتماعى به كاهش مشاركت هاى سياسى، فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و آسيب هاى اجتماعى، بى اعتمادى، يأس و نااميدى مى انجامد.

بنابراين كاهش ميزان جرم كه به معناى افزايش سرمايه اجتماعى است، سبب افزايش تعداد زائران از كشورهاى منتخب شده است.

علاوه بر اين از بين شاخص هاى مختلف، سهم شاخص توسعه انسانى و شاخص درآمد از شاخص هاى بيان كننده سرمايه انسانى خيلى بيشتر از ساير شاخص هاى ديگر مى باشد كه نشان دهنده سهم بالاى سرمايه انسانى هر امتى بر تعداد زائران شركت كننده در مراسم حج از هر كشور مى باشد.

><نمايش تصوير

ص: 420

٧. نتيجه گيرى و پيشنهاد

اساسا تعاليم اسلام به گونه اى است كه اتحاد و همبستگى مسلمانان را صرف نظر از تنوع قومى، نژادى، زبانى و فرقه اى ترويج مى نمايد. برآيند اتحاد را در تاريخ اسلام به خوبى مى بينيم مسلمانان، در پرتو تعاليم روح بخش اسلام از جمله، حج و رهبرى خردمندانه پيامبر اسلام (ص) در فضاى وحدت و برادرى در مدت كوتاهى به پيروزى هايى چشمگيرى دست يافتند. اگر نظرى به ابعاد مختلف حج بياندازيم، به خوبى درمى يابيم كه حج يكى از مظاهر عظيم انسجام در امت اسلامى است. در اين تحقيق با بيان حج به عنوان يك پديده اجتماعى كه از مهم ترين مظاهر اتحاد مسلمان مى باشد، به بررسى نقش سرمايه انسانى، سرمايه فرهنگى و سرمايه اجتماعى بر تعداد زائران از كشورهاى مسلمان به مكه مكرمه، پرداخته شده است. نتايج نشان مى دهد افزايش هر كدام از سرمايه ها سبب افزايش تعداد زائران از كشورهاى منتخب در مراسم حج مى شود. در واقع هر چه سرمايه هاى انسانى و اجتماعى و فرهنگى در يك امت بيشتر باشد، به معناى برخوردارى از اجتماعى منسجم و متحد و سطح بالاى اعتماد مى باشد. در چنين ملتى توجه و برخوردارى از فرايض دينى نيز بيشتر مى باشد. در اين بين حج به عنوان يگانه فريضه اى است كه خداوند براى اداى آن، آحاد مسلمين را از گوشه و كنار جهان به يك نقطه معين و در زمان معين ( أَيامٍ مَعْلُوماتٍ ) فرا خوانده از اين امر مستثنى نيست. در اين بين سهم سرمايه انسانى بيشتر از ساير سرمايه ها مى باشد.

منابع

1. قرآن كريم، ترجمه گروهي، رضايي اصفهاني و همكاران، قم، اعتماد، چ اول، 1383 ش.

2. تفاسير علي ابن ابراهيم و برهان از خاصه، به نقل از بينات شأن نزول آيات، ص139، محقق: محمد باقر، چ2، تهران، 1359ش.

3. خدايي، ابراهيم ( 1388) ، بررسي رابطه سرمايه اقتصادي و فرهنگي والدين دانش آموزان با احتمال قبولي آنها در آزمون سراسري سال تحصيلي 1385، فصلنامه انجمن آموزش عالي ايران، سال اول، شماره چهارم، صص 84 - 65.

4. دائرة المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف دفتر تبليغات اسلام.

5. دائرة المعارف قرآن كريم، مركز فرهنگ و معارف دفتر تبليغات اسلامي قم، ج، ص.

6. ده مرده، نظر، اسفندياري، مرضيه، رادنيا، مرجان (1389 ارزيابي شاخص توسعه انساني در استان سيستان و بلوچستان، فصلنامه علمي پژوهشي رفاه اجتماعي، سال دهم، شماره 36. ص 184 - 176.

7. رهبري، حسن 138٠، مجد نهاد عبادت و ستاد ولايت. تهران: دبيرخانه كانون هاي فرهنگي هنري مساجد.

8.

ص: 421

ساروخاني، باقر، اماني كلاريجاني، امرالله، "سرمايه اجتماعي: ابعاد، ديدگاهها و شاخص ها"، برگرفته از وبلاگ غفور شيخي. http: //searches. blogfa. com/post - 211. aspx

9. سفيري، خديجه، آراسته، راضيه (1386) ، بررسي رابطه سرمايه اقتصادي زنان با نوع روابط همسران در خانواده، مجله علمي پژوهشي تحقيقات زنان، سال دوم، شماره اول، صص 147 - 114.

10. سيد محمد ضياء آبادي، حج برنامه تكامل، انتشارات بنياد خيريه الزهرا، ص.

11. سعادت، رحمان (1386) برآورد روند سرمايه اجتماعي در ايران (با استفاده از روش فازي) ، سايت جهاد دانشگاهي.

12. شارع پور، محمود، (138٠) ، فرسايش سرمايه اجتماعي و پيآمدهاي آن، نامه انجمن جامعه شناسي تهران، نشر كلمه.

13. شيخي، غفور، مقوم، سعيده، بررسي جامعه شناختي نمودهاي سرمايه اجتماعي در ايران، برگرفته از وبلاگ شخصي غفور شيخي. http: //searches. blogfa. com/post - 211. aspx

14. فوكوياما. فرانسيس، ( 1379) ، پايان نظم، ترجمه غلامعباس توسلي، تهران، انتشارات جامعه ايرانيان.

15. فرهنگ علوم سياسي، مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران، ص.

16. فيض الله زنده، علي، (1383) ، بررسي مقايسه اي شاخص هاي توسعه انساني و كشورهاي همسايه، فصلنامه رفاه اجتماعي، شماره 9، صص 13 - 25.

17. كلمن، جيمز، (1377 بنيادهاي نظريه هاي جامعه شناسي. تهران. نشر ني.

18. كليني، اصول كافي، ج1، ص333.

19. مجلسي، بحار الانوار، ترجمه و شرح جواد مصطفوي، ج97، ص72.

20. يوسفي جولندادن، منصور، ( 1387) كاركرد مزارات و زيارتگاه ها. كتابخانه تخصصي حج، اعتقادات و پاسخ به شبهات، مجموعه مقالات هم انديشي زيارت - جلد دوم.

1. Bourdieu

، P.)1983(. Norms of capital in J. C. Richards) ed. ( X yncs ztbtpuf aRt ynctI fgfyawqtb often we hoRtbt ، C - wyme in New York: reenwood press 2. Coleman

، J. S. Hoffer ، T)1987(. "Public and private 3. schools: the impact of communities"

، Basic Books ، New York. 4. Fukuyama

، F.)1997( ، Social Capital and the Modern Capitalist Economy: Creating a HighTrust Workplace, " Stern Business Magazine ، 4)1( 5. Putnam

، R.)1993( ، The Prosperous Community - Social Capital and Public Life ، American Prospect ، 13 ، 36 6.

ص: 422

Ranis G.)20٠4(

، Human development and economy growth. Economic 7. growth Center

، Yale University Center Discussion paper no. 887. 8. UNDP

، Human Development Report)20٠7 - 20٠8( ، New York ، Oxford University pres. 9. Wollenbaek

، Dag and Per Selle. 20٠2 "Does Particip ation in Voluntary Associations Contribute to Social Capital: The Impact of Intensity ، Scope And Type. : " Nonprofit and Voluntaty Sevtor Quarterly. 31)1(: 32 - 61 10. World Bank

، )2010( ، Doing business 2011," Doing Business 20٠9" A copubl ication of the World Bank ، the Intern ational Finance Corp oration ، and Palgrave Macmilla. Washington ، DC 20433 11. www. doingb usiness. org

12. York. Coleman

، J. S.)1988(,"Social capital in the creation of human 13. capital"

، American Journal of Sociology ، Vol. 94 ، PP. S95 - S120 گزارش خروجى Eviews

><نمايش تصوير

ص: 423

><نمايش تصوير

ص: 424

><نمايش تصوير

ص: 425

><نمايش تصوير

ص: 426

><نمايش تصوير

ص: 427

><نمايش تصوير

ص: 428

><نمايش تصوير

ص: 429

><نمايش تصوير

ص: 430

><نمايش تصوير

ص: 431

><نمايش تصوير

ص: 432

><نمايش تصوير

ص: 433

برآورد تابع تقاضاى حج و تقاضاى عمره در ايران

با استفاده از داده هاى تابلويى استان هاى كشور

اشاره

مرتضى عزتى (1)

نيره رحيمى (2)

چكيده

حج و عمره از نهادهاى برجسته اسلامى هستند. حج و عمره دو عمل عبادى واجب و مستحب مذهبى هستند كه در اسلام به آن توجه بسيارى شده است. تقاضاى سفر حج و عمره از تقاضاهاى مذهبى شمرده مى شود و بهره مندى از اين سفر براى افراد هم رضايت خاطر آخرتى و هم رضايت خاطر دنيايى فراهم مى كند. بر اين پايه، تقاضاى آن، تابعى از متغيرهاى برانگيزاننده دنيايى و هم تابع متغيرهاى برانگيزاننده مذهبى است. در اين مقاله در پى برآورد تابع تقاضاى سفر حج و عمره در ايران هستيم. بر پايه نظريه، اين تقاضا تابعى از متغيرهايى مانند درآمد، ثروت، سرمايه مذهبى، ايمان، سن، جمعيت و تقاضاى جانشين است. اين دو تابع با به كارگيرى داده هاى تابلويى براى استان هاى كشور با روش اقتصادسنجى داده هاى تابلويى در سال هاى 138٠ تا 1386 برآورد شده است.

نتيجه برآوردها نشان مى دهد تقاضاى سفر حج، تابعى مثبت از درآمد، ثروت، سن و سرمايه مذهبى و جمعيت است. همچنين اين تقاضا رابطه مثبت با تقاضاى دوره قبل سفر حج و رابطه منحنى با سفر جانشين عمره دارد. تقاضاى سفر عمره نيز با متغيرهاى ياد شده


1- استاديار اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس mezzat@imodares. ac. ir.
2- كارشناس ارشد پژوهشگرى. .

ص: 434

رابطه اى مانند تقاضاى سفر حج دارد.

واژه هاى كليدى: تابع تقاضا، حج، عمره، سرمايه مذهبى

طبقه بندى JEL:

١. مقدمه

اشاره

در نظريه تقاضا، تقاضاى كالاها و خدمات مذهبى نيز تحت تأثير عوامل تعيين كننده تقاضاى كالاها و خدمات ديگر مانند درآمد، ثروت، قيمت و مانند اينهاست، اما افزون بر اينها تابعى از سرمايه مذهبى (براى تقاضاى فردى و اجتماعى) ، ايمان فردى و سن افراد است. تقاضاى سفر حج و عمره نيز از اين گونه تقاضاهاى خدمات مذهبى است. سفر حج و عمره افزون بر اينكه مى توانند رضايت خاطر دنيوى ايجاد كنند، با فرض نيت الهى، مى توانند موجب به دست آوردن رضايت خاطر در زندگى پس از مرگ نيز بشوند. با وجود اين، سفر حج در شرايطى براى برخى واجب است، اما سفر عمره مستحب است و اين حكم، اندك تفاوت هايى در تقاضاى آنها ايجاد مى كند. افزون بر اين براى تقاضاى حج، محدوديت مؤثرى وجود دارد و تقاضاى موثر نمى تواند در هر زمان دلخواه برآورده شود و به اين علت بخشى از تقاضا را به سمت ديگرى جابجا مى كند.

يادآورى اين نكته در اينجا خوب است كه تقاضاى كالاها و خدمات مذهبى، ويژگى برانگيزانندگى مذهبى دارد. تقاضاى بسيارى از اين كالاها و خدمات با كالاها و خدمات دنيايى تفاوت اساسى مى كند. نمونه آن حج است. حج سفرى و. اجب است كه براى افرادى كه با انگيزه مذهبى به آن مى روند هيچ سفر جايگرين ديگرى نمى تواند جاى آن را بگيرد. يعنى هيچ سفر خارج از كشورى جاى ديدار خانه خدا را براى او نخواهد گرفت. در رخدادها نيز اين گونه است كه تنها سفر خارج از كشور بيشتر افراد همين سفر و يا زيارت هاى مانند آن است. يعنى بسيارى از تقاضاهاى مذهبى جايگزين ندارند و اگر هم دارند بايد آن انگيزه مذهبى را پوشش دهد. همچنين تقاضاى مذهبى نيازمند ايمان مذهبى است كه در صورت نبود آن ممكن است تقاضا رخ ندهد. به نظر ما درست نيست تقاضاى سفر حج را با نگاه به گردشگرى بررسى كرد بلكه بايد آن را با رويكرد تقاضاى يك كالا يا خدمت مذهبى بررسى كرد.

در اين مقاله ما تلاش مى كنيم با اين رويكرد به تقاضاى سفر حج و عمره نگاه كنيم و بر اين پايه هم بايد پيشينه پژوهش ما با اين رويكرد مرور شود و هم متغيرهايى كه تقاضاى مذهبى را بر مى انگيزانند وارد بررسى شوند.

در اين مقاله در پى برآورد جداگانه تقاضاى سفر حج و تقاضاى سفر عمره هستيم. با توجه به مطالعات نظرى و تجربى انجام شده در زمينه تقاضاى كالاها و خدمات مذهبى با رويكرد اسلامى، همچنين در نظر گرفتن قواعد اسلامى و محدوديت هاى آمارى، متغيرهاى اندازه جمعيت، درآمد،

ص: 435

ثروت، سن و سرمايه مذهبى به عنوان متغيرهاى توضيحى انتخاب شده اند. دو تابع تقاضاى حج و تقاضاى عمره به روش داده هاى تابلويى اقتصادسنجى برآورد شده است. داده هاى استفاده شده، داده هاى استان هاى كشور براى سال هاى 1379 تا 1386 هستند. نكته قابل تأمل اينكه به علت كمبود برخى داده ها مانند داده هاى درآمد سرانه، برآورد مدل براى سال هاى بعد از سال 1386 امكان پذير نشده است. همچنين اگر مى توانستيم ايمان را نيز وارد تحليل كنيم كار بسيار كامل تر مى شد ولى چون داده هايى در كشور براى اين متغير نداريم چنين كارى ممكن نشد. البته متغير سرمايه مذهبى كه يك عامل اثرگذار سرمايه اى بر تقاضاى كالاها و خدمات مذهبى است و سن نيز كه با تناسب ايمان بر تقاضاى اين گونه كالاها و خدمات اثر مى گذارد وارد شده اند.

نوآورى هاى اين مقاله اينهاست

كار پژوهشى كه اين مقاله نتيجه آن است، اولين برآورد تابع تقاضاى حج و تابع تقاضاى عمره در ايران است. همچنين وارد كردن متغيرهاى سن، ثروت و سرمايه مذهبى به عنوان عوامل اثرگذار بر تقاضاى حج و تقاضاى عمره تنها در اين كار انجام شده است كه اثر آنها نيز به خوبى در نتايج برآوردها نشان داده شده است و نتايج اين برآورد را منحصر به خود كرده است. در اين مقاله پس از مقدمه به پيشينه پژوهش و چارچوب پژوهش اشاره مى شود. سپس تابع تقاضاى حج و تابع تقاضاى عمره به روش داده هاى تابلويى برآورد مى شود و در پايان نتايج ارائه مى شود.

٢. پيشينه پژوهش

اشاره

مى توان تقاضاى حج و تقاضاى عمره را در ادبيات پژوهش با دو رويكرد پيگيرى كرد: يكى با رويكرد گردشگرى مذهبى و ديگرى با رويكرد رفتار تقاضاكننده مسلمان. با توجه به اينكه بررسى ما از رويكرد دوم است، در آغاز اشاره اى به برخى پژوهش ها از نوع رويكرد يك مى كنيم و پس از آن، پيشينه پژوهش را به طور بسيار مختصر با رويكرد دوم، در چارچوب دو بخش مطالعات نظرى و تجربى اشاره مى كنيم.

در زمينه گردشگرى مذهبى در كشور پژوهش هاى قابل توجهى انجام شده است، مانند پژوهش هاى ابراهيم زاده، كاظمى زاد و اسكندرى ثانى (139٠) ، احمدى شاپورآبادى و سبزآبادى (139٠) ، تقوايى، موسوى و غلامى (1389) و مومنى، صرافى و قاسمى خوزانى (1387) و همچون اينها. با اين وجود درباره تخمين تابع تقاضاى گردشگرى مذهبى پژوهش درخورى يافت نمى شود. همچنين در ايران پژوهشى كه سفر حج را به عنوان گردشگرى مذهبى بررسى كرده و تابع تقاضا براى آن برآورد كرده باشد نيز يافت نكرديم. در كشورهاى ديگر درباره گردشگرى مذهبى و تقاضاى آن بررسى هاى

ص: 436

بسيارى شده است، مانند مگدالنا ورزساك (1)و كارمن ماريا كات (2)(٢٠٠٩) ، آنجرز روبيو گيل (3)و جاوير دى استبان كاريل (4)(٢٠٠٨) ، اس ويجاياناند (5)(2012) ، علا گادو كانا (6)(٢٠١١) و مانند اينها. اما در كشورهاى ديگر درباره تخمين تابع تقاضاى حج و عمره نيز بررسى شايانى يافت نكرديم.

١- ٢. مرورى بر مطالعات نظرى انجام شده در زمينه رفتار تقاضاكننده مذهبى

شايد بتوان گفت از نخستين نوشته هايى كه به شيوه علمى امروز در چارچوب نظرى دربارۀ رفتار تقاضاكننده مسلمان چاپ شده است، كار محمد منذر كهف (7)(١٩٧٣) است. او در اين نوشته با نام «مقدمه اى بر مطالعه اقتصاد اسلام» ، بيان مى كند كه چشم انداز زمانى مصرف كننده مسلمان، از مصرف كننده غيردينى تفاوت دارد ( Kahf ، ١٩٧٣؛ P ١٠ - ١٣) . او در مقاله اى ديگر با نام «بحثى در زمينه رفتار مصرف كننده در جامعه اسلامى» (كهف، ١٣٧5) عقلايى بودن رفتار مصرف كننده بر پايه اصول اسلامى را مطرح و نتايج زير را ارائه مى كند:

١ - اهداف مصرف كننده، در بردارنده ى گسترش زندگى به جهان پس از مرگ است، همچنان كه در برگيرنده لذت به دست آمده از مصرف مادى است.

٢ - با جايگزين كردن «هزينه هاى نهايى» به جاى «مصرف» ، كه تركيبى است از هزينه كالاها و خدماتى كه در زندگى اين جهان موجب رضايت مندى مصرف كننده مى شود و هزينه هاى در راه خدا (كه در تحليل سنتى مصرف جاى ندارد) ( Kahf ، ١٩٧4) .

«انس زرقا» در نوشته خود، بر پايه نظريه «شاطبى و غزالى» ، حدود مصرف در سطح كفايت و كمتر از اسراف، همچنين هدف بودن پاداش آخرتى را مطرح مى كند. بر پايه نظر او، هدف مصرف كننده، بيشينه كردن مطلوبيت ناشى از مصرف در اين جهان و پاداش در جهان ديگر است ( Zarga ، ١٩٧6؛ P ٣٠ - 45) .

«توتونچيان» در كتاب تئورى تقاضا و تحليل اقتصادى انفاق با بحث هاى اقتصاد خردى، با وارد كردن متغير كفايت، به عنوان مرز اسراف در مصرف شخصى و اسراف در انفاق به عنوان بيشينه كننده


1- MAGDALENA VORZS ء K.
2- CARMEN MARIA GU ق .
3- Angeles Rubio Gil.
4- Javier de Esteban Curiel.
5- S Vijayanand.
6- Alaa Gado Kana.
7- Mohammad Monzer kahf .

ص: 437

انفاق مجاز و با وارد كردن قيد بودجه به استخراج تابع تقاضا و انفاق مسلمان مى پردازد (توتونچيان، 157:1363 - 128

«فهيم خان» در مقاله «تابع مصرف كلان در چارچوب اسلامى» ، كل مصارف مصرف كننده مسلمان عقلايى را به دو دسته زير جدا مى كند: 1 - مصرف براى به دست آوردن رضايت مندى در اين جهان. 2 - مصارف ديگر با هدف به دست آوردن پاداش در جهان پس از مرگ. وى با وارد كردن ضريبى براى نشان دادن اثرگذارى تقوا در مصرف (جلوگيرى از اسراف) ، ضريب ديگرى را نيز براى نشان دادن اثر تقوا بر انفاق افزون بر واجب، وارد مدل خود مى كند (مجموعه مؤلفين، 85:1375

«مشرف جوادى» هزينه هاى مصرفى فرد مسلمان را به دو دسته زير تقسيم مى كند:

الف. برآوردن نيازهاى مادى خود و افراد تحت تكفل؛

ب. برآوردن نيازهاى ديگران براى رضاى خدا.

تخصيص منابع درآمدى بين اين دو دسته به درجه تقواى وى بستگى دارد (مشرف جوادى، 6٠:1365 - 52

حسينى در كتاب تخصيص درآمد و رفتار مصرف كننده مسلمان، عوامل اثرگذار بر تخصيص درآمد فرد مسلمان را نياز، درآمد، تقوا، تبليغات، قيمت كالا، سليقه مصرف كننده و عوامل ديگر بيان مى كند (حسينى، 169:1379 - 120

عزتى با وارد كردن عامل ايمان در نظريه رفتار مصرف كننده به صورت درجه اطمينان و باور به زندگى پس از مرگ به نشان دادن اثر آن بر رفتار مصرف كننده مى پردازد. در اين اثر براى انسان سه دوره زمانى حال، آينده و زندگى پس از مرگ در نظر گرفته مى شود و انسان با نگاه به اين سه دوره زمانى، دارايى خود را براى دستيانى به بيشترين اندازه مطلوبيت تخصيص مى دهد كه تابعى از درجه ايمان اوست (عزتى، 16:1382 - 11

«مير معزّى» نيز در مقاله «مبانى خردى الگوى مصرف كلان اسلامى» به الگوى تخصيص درآمد مسلمان مى پردازد. وى مى نويسد عوامل كمى تخصيص درآمد مازاد، پس از كم كردن مصرف و سرمايه گذارى واجب، نرخ سود سرمايه گذارى و نسبت فقيران به كل جمعيت جامعه و عوامل كيفى نيز نياز و ايمان هستند. سپس سه تابع مصرف، سرمايه گذارى و انفاق فرد مسلمان را استخراج كرده و اثر هر يك را بر سه تابع مصرف، سرمايه گذارى و انفاق با مدل رياضى نشان مى دهد (ميرمعزى، 48:1384 - 34

«عزتى و عاقلى» (1387) در مقاله «سرمايه مذهبى: ماهيت و عناصر تشكيل آن» مفهوم سرمايه مذهبى را ارائه و اثر آن بر رشد و توسعه اقتصادى را تحليل مى كنند و اين اثر را در چارچوب مدلى با روش

ص: 438

اقتصادسنجى براى استان هاى كشور برآورد مى كنند (عزتى و عاقلى 1387

«عزتى» در مقاله (1388، 96 - 365) اثر سرمايه مذهبى بر مصرف را از ديدگاه نظرى تحليل كرده است. از اثرهاى سرمايه مذهبى بر رفتارهاى اقتصادى، اثر آن بر مصرف و رفتارهاى مصرفى فردى و اجتماعى است. وظايف و توصيه هاى ويژه مذهب درباره رفتارهاى مصرفى و توزيع درآمد در صورت وجود ايمان كافى و نيز سرمايه مذهبى كافى در جامعه، موجب تغيير مصرف گروه هاى درآمدى جامعه، نوع كالاها و خدمات مصرفى افراد و جامعه و نيز تغيير توزيع درآمد و مصرف در جامعه مى شود. اين نكات تحليل شده و در چارچوب تابع مصرف (هزينه هاى) فردى و اجتماعى وارد شده است. بر پايه اين مقاله مى توان تابع هزينه هاى مذهبى افراد يعنى هزينه هاى بر روى كالاها و خدمات توصيه شده مذهبى را كه معناى عام زكات نيز دارند به صورت زير نوشت.

><نمايش تصوير t t t

كه در آن: CRi هزينه هاى مذهبى فرد، Ii درآمد فرد، PR قيمت نسبى كالاها و خدمات مذهبى، Bi ايمان فرد، Oi سن فرد، Rci سرمايه مذهبى فردى و Rcs سرمايه مذهبى اجتماعى است.

منابع دينى و ادبيات تخصيص درآمد (تقاضاى) مسلمان نشان مى دهد كه عوامل اثرگذار بر تقاضاى كالاها و خدمات مذهبى مسلمان دو دسته هستند:

1. عوامل اثرگذار مستقيم مانند: ايمان، نياز، درآمد، سرمايه مذهبى، تبليغات، قيمت و سليقه و. . . ؛

2. تقاضاى كالاها و خدمات جانشين و مكمل ديگر و مخارج سرمايه گذارى. (عزتى، 1388، 96 - 365)

٢- ٢. پژوهش هاى تجربى رفتار تقاضاكننده كالاها و خدمات مذهبى

عزتى در يك پژوهش تجربى، تابع هزينه هاى مذهبى (هزينه هاى در راه خداى) فردى را برآورد كرده است. يافته اصلى اين مقاله اين است كه تابع برآورد شده گوياى توانايى خوب تبيين الگوى تخصيص منابع مالى به هزينه هاى مذهبى و غير آن بر پايه درجه ايمان افراد است (عزتى، 106:1384 - 108

«داورزنى» در پايان نامه كارشناسى ارشد خود به برآورد «تابع انگل» براى هزينه هاى مذهبى پرداخته است. او قابليت كاربرد اين تابع را براى هزينه هاى مذهبى آزمون كرده است. در اين بررسى هزينه هاى مذهبى سرانه تابعى از متوسط هزينه هاى كل سرانه شهرى، شاخص قيمت كالاها و خدمات و متغير موهومى براى جداسازى استان هاى با سواد زيادتر و كم تر است (داورزنى، 107:1383 - 101

«كياءالحسينى» در مقاله برآورد تابع هزينه هاى مذهبى (با عنوان زكات) متوسط يك خانوار شهرى در ايران (1379) هزينه هاى مذهبى براى متوسط يك خانوار شهرى را در هر دهك هزينه اى (درآمدى) ، تابع هزينه كل واقعى متوسط يك خانوار شهرى در طى سال (به عنوان تقريبى از درآمد

ص: 439

سالانه خانوار) ، متغير موهومى براى سال هاى جنگ تحميلى و نرخ تورم در نظر گرفته و تابع را به روش داده هاى تابلويى دهك ها برآورد كرده است (كياءالحسينى، 98:1379 - 84

«كياءالحسينى» در مقاله اى ديگر با نام عوامل مؤثر بر هزينه هاى مذهبى دهك هاى درآمدى خانوارهاى شهرى ايران به بررسى همين تابع با داده هاى هزينه و درآمد خانوارهاى شهرى براى سال هاى 1361 - 1384 پرداخته است. وى در اين پژوهش به مدل خود بعد خانوار در هر دهك درآمدى را نيز افزوده است (كياءالحسينى، 212:1388 - 205

«شفيعى» در پايان نامه خود با نام «تخمين تابع انفاق در ايران» در پى آن بوده است تا به بررسى عوامل اثرگذار بر انفاق و رفتار تابع انفاق بر پايه آموزه هاى اسلامى بپردازند و تابع انفاق در ايران را با داده هاى تجربى برآورد كند. او انفاق را تابع متغيرهاى درآمد، ثروت، سن سرپرست خانوار و سرمايه مذهبى در نظر گرفته و به روش داده هاى تابلويى اقتصادسنجى (داده هاى استان هاى كشور براى سال هاى 1386 - 1379) برآورد كرده است (شفيعى، 139٠) .

عزتى، شفيعى و نجفى (139٠) اثر سرمايه مذهبى بر توسعه فعاليت هاى قرض الحسنه در كشور را با داده هاى تابلويى استان هاى كشور با روش اقتصادسنجى براورد كرده اند و اثر آن را بر قرض الحسنه مثبت و فزآينده به دست آورده اند. فعاليت هاى قرض الحسنه در اين بررسى تابع درآمد، اندازه بازار مالى، سرمايه مذهبى در نظر گرفته شده است (عزتى، شفيعى و نجفى، 139٠) .

٣. معرفى متغيرهاى مدل و تحليل نظرى آنها

اشاره

مسلمانان و مؤمنان، قواعد مذهبى اسلامى را رعايت مى كنند. بخشى از اين قواعد به صورت هزينه ها و رفتارهاى مذهبى بروز مى كند. از اين رو مسلمانان در كنار تخصيص زمان و دارايى به زندگى اين جهان، هزينه ها و كارهايى نيز دارند كه مى توان به آنها هزينه و رفتارهاى مذهبى گفت. يكى از اين گونه هزينه ها و كارها تخصيص زمان و مال خود به حج و عمره است.

١- ٣. تقاضاى سفر حج و تقاضاى سفر عمره

به صورت ساده مى توان گفت تقاضاى سفر حج و تقاضاى سفر عمره در چارچوب پيشينه اقتصاد اسلامى، بخشى از ادبيات تقاضاى كالاها و خدمات مذهبى و نيز رفتار مصرف كننده مسلمان و هزينه هاى (پرداخت هاى) مذهبى است. با توجه به محدوديت هاى سفر حج به ويژه محدود بودن شمار مجاز سفركنندگان براى مراسم حج و در برخى سال ها محدود بودن شمار مجاز سفركنندگان براى مراسم عمره، نمى توانيم شمار افراد سفر كرده را تقاضا بناميم. هر چند براى نام نويسى نيز محدوديت وجود دارد اما اين محدوديت بسيار كمتر است و در دوره اى كه نام نويسى مى شود محدوديت نيست و هر

ص: 440

كس مى تواند نام نويسى كند. همچنين با توجه به مفهوم تقاضاى يك جامعه كه اندازه تقاضا را اندازه كالاها و خدماتى كه افراد يك جامعه مايل و توانا براى خريد آن هستند و معيار تمايل و توانايى را وارد شدن به بازار و پرداخت پول مى داند، بهتر است شمار افرادى را كه براى سفر حج و عمره ثبت نام كرده اند و پول پرداخت كرده اند، اندازه تقاضاى اين دو سفر بدانيم. بر اين پايه ما شمار افرادى را كه در هر سال از هر استان براى حج و براى عمره ثبت نام كرده اند، اندازه تقاضاى اين دو سفر در نظر مى گيريم. داده هاى اين ثبت نام ها را از سازمان حج و زيارت دريافت كرده ايم و وارد الگوها مى كنيم.

٢- ٣. جمعيت

يكى از مهم ترين عوامل تعيين كننده اندازه تقاضاى هر كالا و خدمت در همه جامعه ها اندازه بازار يا همان شمار جمعيت است. هر چه شمار جمعيت بيشتر باشد - با ثابت بودن شرايط ديگر - انتظار مى رود نياز و تقاضا براى يك كالا يا خدمت مشخص افزايش بيابد. بر اين پايه در تابع تقاضاى سفر حج و سفر عمره نيز اين عامل بايد وارد شود. ما اين عامل را با اندازه جمعيت هر استان در سال هاى دوره آمارى خود وارد تابع تقاضا مى كنيم.

٣- ٣. درآمد

يكى از عوامل پايه اى اثر گذار بر تقاضاى كالاها و خدمات، درآمد است. درآمد براى تقاضاى كالاها و خدمات مذهبى نيز عامل مهمى است. بر پايه نظريه اسلامى، افرادى كه درآمد بيشترى دارند، بيشتر موظف و توصيه شده به هزينه كردن بخشى از آن در راه خدا هستند. در تقاضاى سفر حج و سفر عمره نيز از اين گونه كارهاى توصيه شده است. بر اين پايه اگر رفتار مردم با دستورهاى دين سازگار باشد، بايد با افزايش درآمد، سفر حج و سفر عمره بيشترى داشته باشند و در نتيجه تقاضاى اين سفرها افزايش بيابد. بنابراين، مى توان اين ادعا را از لحاظ نظرى اين گونه گفت كه تقاضاى سفر حج و تقاضاى سفر عمره تابع مثبت درآمد است. بر اين پايه ما متغير درآمد مردم استان را وارد تابع تقاضاى سفر حج و سفر عمره مى كنيم. مى توان مقدار توليد ناخالص داخلى هر منطقه را درآمد ناخالص مردم آن دانست و براى اينكه درآمد افراد مشخص تر شود سرانه آن را وارد مدل كرد. بر اين پايه در اين مقاله از متغير توليد ناخالص داخلى سرانه استان ها (براى متغير جايگزين متوسط درآمد افراد) كه از سوى مركز آمار ايران از سال 1386 - 1379 منتشر شده است، استفاده مى كنيم.

4- ٣. ثروت

يكى ديگر از عوامل اثر گذار بر تقاضاى سفر حج و تقاضاى سفر عمره، ثروت است و انتظار مى رود با افزايش ثروت، تقاضاى سفر حج و سفر عمره نيز افزايش يابد. در حكم شرعى نيز پايه واجب

ص: 441

شدن حج بر افراد، اندازه ثروت است. اندازه گيرى دقيق ثروت و تغييرات آن كار بسيار دشوارى است. يكى از نشان گرهاى مهم ثروت خانوارها، ارزش ساختمان و مسكن است كه در اين مقاله، ارزش مسكن به عنوان متغير جايگزين ثروت به كار برده مى شود. چون ارزش دارايى مسكن را نيز نداريم به جاى استفاده از آمار مطلق ارزش ساختمان از نماگرى كه ارزش ساختمان و مسكن را نشان مى دهد، استفاده شده است. اين نماگر متوسط قيمت يك متر مربع، زيربناى واحدهاى مسكونى خريد و فروش شده در مراكز استان هاى كشور در هر يك از سال هاى ١٣٨6-١٣٨٠ (1)است كه به سفارش وزارت مسكن و شهرسازى از سوى مركز آمار ايران گردآورى و منتشر مى شود. اين متعير به نوعى بيان گر ارزش مسكن افراد به عنوان مهم ترين بخش ثروت (كه خود نماينده اى از ديگر دارايى هاى افراد است) در استان هاى كشور مى باشد و در بسيارى از پژوهش ها نيز ارزش مسكن نماينده ثروت در نظر گرفته مى شود. ما نيز از اين متعير استفاده مى كنيم.

5- ٣. سن سرپرست خانوار

از ديگر عوامل، سن افراد سرپرست خانوار است. به علت اينكه در آموزه هاى دينى، پاداش اخروى و الهى بسيار مهم دانسته شده است و به نظر مى رسد هر چه سن افراد بيشتر باشد، به مرگ و زندگى پس از آن و پاداش آن جهان نزديك تر مى شوند، انتظار مى رود با افزايش سن توجه بيشترى به كارهاى منجر به پاداش اخروى داشته باشند و در نتيجه تقاضاى سفر حج و تقاضاى سفر عمره بيشترى داشته باشند. چون بيشتر تقاضاى سفرهاى حج و عمره از سوى سرپرستان خانوارها شكل مى گيرد، در اين پژوهش ميانگين سن سرپرستان خانوار در هر استان در سال هاى 1375 و 1385 (كه از نتايج سرشمارى نفوس و مسكن مركز آمار ايران به دست آمده) به كار برده شده است و بر اين پايه، تغييرات روندى داده هاى سال هاى 1386 - 138٠ به دست آمده و وارد مدل شده اند.

6- ٣. سرمايه مذهبى

مفهوم سرمايه مذهبى به صورت خام بيش از 3٠ سال پيش وارد ادبيات اقتصاد شده است، اما برداشت هاى نخستين از اين مفهوم نادرست بوده است و آن را بيشتر به عاملى براى مصرف تعبير كرده اند. با اين وجود ما با توجه به مبانى و مفاهيم اسلامى، مفهوم كامل ترى از سرمايه مذهبى را در نظر داريم (2). سرمايه مذهبى به مجموعه نهادها، عملكردها، تجربه ها، اعتقادات، باورها، ارزش ها، دانش،


1- به علت عدم وجود آمار سال 1379، اين آمار از طريق روندگيرى از آمار موجود محاسبه شده است و سرى آمارى استفاده شده از سال 1386-1379 مى باشد.
2- از جمله براى اطلاع از مفهوم سرمايه مذهبى در مطالعات غير اسلامى به دادگر و عزتى (1381) مراجعه شود. .

ص: 442

قوانين و مقررات، نمادها و واقعيت هاى محيطى فيزيكى و غيرفيزيكى و مانند آن در جامعه مى گوييم كه از مذهب و ايمان مذهبى ريشه گرفته باشد. سرمايه مذهبى به طور روشن موجب فعاليت هاى ويژه مى شود و مى توان آن را نوعى ايجاد كننده دانست، مانند سرمايه اقتصادى كه ايجاد كننده كالا و خدمت يا سرمايه انسانى كه موجب رشد توليد است. سرمايه مذهبى موجب ايجاد و افزايش رفتارهاى سفارش شده در مذهب مانند انجام واجبات و مستحبات مذهبى و كارهاى در راه خدا مانند سفر حج و سفر عمره مى شود. سرمايه مذهبى به دو بخش سرمايه مذهبى فردى و سرمايه مذهبى اجتماعى جدا مى شود. سرمايه مذهبى در اين چارچوب تعريف بهترى پيدا مى كند. (1)بر اين پايه سرمايه مذهبى اجتماعى در برگيرنده كيفيت مذهب جامعه (اصول اعتقادى و توانايى، دقت و درستى آن) ، نهادهاى مذهبى جامعه، عملكردهاى مذهبى نهادهاى اجتماعى، قوانين و مقررات مذهبى جامعه، اعتقادات، باورها، ارزش ها و هنجارهاى مذهبى جامعه، دانش و مهارت هاى مذهبى جامعه، فضاها، نمادها و سمبل هاى مذهبى جامعه است. اگر بتوان نماگرى ساخت و اندازه گيرى كرد كه اين مجموعه را بسنجد مى توان آن را نماگر خوبى براى اندازه گيرى سرمايه مذهبى دانست. اما چنين كارى با داده هاى در دسترس بسيار دشوار است اما مى توان نماينده هايى براى آن يافت. سرمايه مذهبى به صورت عمده از راه آموزش، رفتار و تجربه، ديدن رفتار ديگران، يادآورى و مانند اينها ايجاد مى شود و گسترش مى يابد. بر اين پايه اگر بتوان اينها را با هم جمع كرد مى توان گفت نماينده خوبى براى اندازه سرمايه مذهبى يافته ايم. با توجه به داده هاى در دسترس در زمينه شمار مساجد، حسينه ها و دارالقرآن و اماكن فرهنگى كه به صورت مستمر و غير مستمر كار مى كنند و به طور عمده بخش بسيارى از دانش، تجربه، رفتار مذهبى و ديدن كارهاى مذهبى ديگران در اين اماكن انجام مى شود و گسترش مى يابد، مى توان اين مجموعه را نماينده اى از اندازه سرمايه مذهبى دانست. همچنين اين مجموعه، نمايندگى سرمايه فيزيكى مذهبى را نيز در بر دارد. مهم تر از آنها در دسترس بودن داده ها در اين زمينه است. بر اين پايه، در اين پژوهش شمار مسجدها، حسينه ها و دارالقرآن ها و مكان هاى فرهنگى كه به صورت مستمر و غير مستمر كار مى كنند را از نتايج سرشمارى فضاهاى فرهنگى كشور، آمارنامه كانون هاى مذهبى وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى براى همه استان هاى كشور به عنوان نماينده اندازه سرمايه مذهبى در هر استان در نظر مى گيريم.

4. برآورد الگو

اشاره

در اين بخش تلاش مى شود دو تابع تقاضاى سفر حج و تقاضاى سفر عمره در ايران با داده هاى استان هاى ايران برآورد شود. با نگاه به پيشينه نظرى و تجربى درباره تقاضاى كالاها و خدمات مذهبى


1- از جمله براى اطلاع از مفهوم سرمايه مذهبى به منابع ياد شده در اين زمينه در پايان مقاله نگاه شود. .

ص: 443

و همچنين درنظر گرفتن قواعد اسلامى و كمبودهاى آمارى، ما در اين برآورد متغيرهاى جمعيت، درآمد، ثروت، سن سرپرست خانوار و سرمايه مذهبى را به عنوان متغيرهاى توضيحى وارد مدل مى كنيم.

پس از گردآورى داده ها، چون داده ها سرى زمانى (1386 - 1379) بوده است، بايد از مانايى (1)و نامانايى آنها اطمينان يافت تا دچار رگرسيون كاذب نشويم. از آنجا كه روش رگرسيون به كار گرفته شده داده هاى تابلويى (2)است، آزمون مانايى داده ها با داده هاى سرى زمانى منفرد مانند: DF ، ADF و PP تفاوت مى كند. در اينجا آزمون هدرى (3)به كار برده مى شود كه نتايج آن در جدول (4) آمده است و نشان دهنده مانايى داده ها است.

جدول1: آزمون مانايى متغيرهاى مدل

><نمايش تصوير

مأخذ: يافته هاى تحقيق

از ميان توابع بايد تابعى گزينش شود كه معيارهاى يك تابع برآزنده خوب را داشته باشد.

١- 4. معيارهاى گزينش تابع برآزنده خوب
اشاره

در گزينش يك تابع خوب بايد سه اصل را در نظر داشت:

الف. سازگارى نظرى

تقاضاى سفر حج و تقاضاى سفر عمره گونه اى از رفتار هزينه اى براى به دست آوردن رضايت خاطر در اين جهان و بهره مندى از رضايت خاطر اين رفتار در زندگى پس از مرگ است كه داراى شرايطى


1- Stationary or Stationarity
2- Panel Data
3- Hadri .
4- Stationary or Stationarity

ص: 444

ويژه است. اول اينكه تابعى همسو از درآمد است، يعنى تابع برآورد شده بايد نسبت به درآمد، همواره شيب مثبت داشته باشد. دوم اينكه اگر تابع شيب فزآينده داشته باشد نيز با آموزه هاى مذهبى سازگارتر است. اين به آن معنا نيست كه تابع بايد شيب فزآينده داشته باشد. همچنين شيب اين تابع بايد نسبت به سرمايه مذهبى، سن، ثروت و جمعيت مثبت باشد.

ب. قابليت تفسير

مردم جامعه ايران مسلمان هستند و انتظار مى رود رفتارهاى آنها با نظريه اسلامى سازگار باشد. مى توان گفت، بيشتر مردم اين جامعه رفتارهاى مذهبى خود را كم و بيش انجام مى دهند. از اين رو آن چه انتظار مى رود در جامعه وجود داشته باشد، سازگارى نتايج برآورد با نظريه است. با وجود اين اندازه ضريب هايى كه برآورد مى شود براى بررسى اين نكته مهم است. اگر اين اندازه با وضعيت جامعه منطقى به نظر برسد الگو پذيرفتنى خواهد بود.

ج. نتايج آمارى الگو

در اقتصادسنجى چند آماره اصلى مانند t ، F و R2 آماره هاى سنجش اعتبار الگو و ضريب هاى آن هستند. در الگوهاى برآورد شده، الگويى برتر خوانده مى شود كه آماره هاى آن بهتر باشند. نكاتى مانند خودهمبستگى، هم خطى و مانند اينها نبايد در داده ها و الگو وجود داشته باشد كه برخى از آنها با تركيب داده هاى مقطعى و سرى زمانى برطرف مى شوند.

٢- 4. متغيرهاى الگوهاى برآوردى

متغيرهاى به كار رفته در اين دو تابع چنين تعريف مى شوند:

HAJ)

رحمه الله) تقاضاى حج OMRE)

رحمه الله) تقاضاى عمره PP)

رحمه الله) جمعيت RG)

رحمه الله) درآمد سرانه YM)

رحمه الله) سن سرپرست خانوار PH)

رحمه الله) ثروت RC)

رحمه الله) سرمايه مذهبى

٣- 4. برآورد الگوى اصلى

در اين پژوهش دو تابع تقاضاى سفر حج و تابع تقاضاى سفر عمره با متغيرهاى ياد شده با ساختارهاى خطى و نمايى - خطى در نظر گرفته شد. با معيارهاى برترى نتايج و قابليت تفسير آن، دو

ص: 445

تابع نيمه لگاريتمى (لگاريتمى - خطى) با شكلى كه در رابطه 1 و 2 آمده است برآورد شد، تابع تقاضاى سفر حج و تابع تقاضاى سفر عمره را تابعى نيمه لگاريتمى برآورد مى كند و متغيرهاى مستقل آن جمعيت استان ( PP( ، درآمد سرانه استانى ( RG( ، سن سرپرستان خانوارها در استان ها ( YM( ، ثروت ( PH( و سرمايه مذهبى ( RC( مى باشند. چون حج و عمره هر دو از يك گونه رفتارها هستند و مى توانند بر يكديگر اثرگذار باشند، تقاضاى هر كدام براى ديگرى به عنوان متغير توضيح دهنده و همچنين تقاضاى دوره پيش هر كدام براى خودش وارد مدل شده اند.

رابطه 1

رابطه 2

اين دو مدل به صورت نمايى به شكل زير هستند:

رابطه 3

رابطه 4

در اين دو مدل با توجه به آزمون «هاسمن» (كه نتايج آن در جدول2 آمده است) ، نتايج با اطمينان 95 درصد نشان مى دهد كه نبايد روش اثرات تصادفى را براى برآورد مدل به كار برد. نتايج برآورد بدون اثرات تصادفى در جدول 3 آمده است. همچنين به علت كمبود داده ها، امكان برآورد با اثرات ثابت و آزمون آن نيز وجود نداشته است. با كنار گذاشتن متغير دوره پيش، اين امكان فراهم مى شود كه نتايج آن نشان مى دهد، مدل با اثرات ثابت نيز پذيرفتنى نيست. همچنين آوردن متغير دوره پيش، مدل را بسيار معنادارتر مى كند. .

جدول 2: نتايج آزمون هاسمن براى براورد تابع با اثرات تصادفى

جدول 3: خلاصه نتايج حاصل از تخمين تابع تقاضاى حج و تقاضاى عمره

><نمايش تصوير

ص: 446

><نمايش تصوير

در برآورد تابع تقاضاى سفر حج، در الگوى پايه (رابطه1) متغير ثروت معنادار نشده است، بر اين پايه با اندكى تغيير يعنى وارد كردن تقاضاى سفر عمره سال پيش به جاى تقاضاى عمره سال جارى الگوى دوم براى تابع تقاضاى سفر حج برآورد شده است در الگوى دوم براى تابع تقاضاى سفر حج، تنها عرض از مبدا، معنادارى كمترى دارد كه با حذف آن، الگوى سوم براى تابع تقاضاى سفر حج برآورد شده كه نتايج آن آورده شده است.

تابع تقاضاى سفر عمره به همان شكل پايه اى قابل پذيرش است. نتايج اين برآورد نيز در جدول بالا آورده شده است.

با به كار گيرى معيارهاى گزينش يك الگوى خوب (سازگارى نظرى، قابليت تفسير و توجيه در شرايط واقعى و نتايج آمارى الگو) و مقايسه بين سه الگوى برآورد شده براى تابع تقاضاى سفر حج، مى توان نتيجه گرفت الگوى سوم بهتر است. در الگوى سوم همه ضريب ها بهتر و از نظر آمارى معنادار و سازگار با نظريه ها همچنين سازگار با شرايط واقعى و بررسى هاى تجربى انجام شده در داخل است. با وجود اين، الگوهاى اول و دوم نيز چندان تفاوتى با الگوى سوم ندارند و آنها نيز ارزش تحليل و كاربرد دارند.

4- 4. تفسير نتايج به دست آمده
اشاره

براى دست يابى به نتايج بيشتر از برآورد انجام شده، اين دو تابع را تشريح و كشش هاى آنها را اندازه گيرى مى كنيم. ابتدا تابع تقاضاى سفر حج و سپس تابع تقاضاى سفر عمره را توضيح مى دهيم. با توجه به ضريب هاى آمارى به دست آمده تابع حج را بر پايه مدل دوم تفسير مى كنيم.

ص: 447

تابع تقاضاى سفر حج

ضريب اندازه جمعيت استان نشان دهنده آن است كه افزايش جمعيت موجب افزايش تقاضاى سفر حج مى شود. كشش تابع تقاضاى سفر حج نسبت به جمعيت اينگونه اندازه گيرى مى شود:

رابطه 5

با توجه به فرمول كشش رابطه 5 اندازه كشش برابر رابطه 6 در مى آيد:

><نمايش تصوير

رابطه6

با قرار دادن جمعيت هر استان مقدار كشش جمعيتى تقاضاى سفر حج به دست مى آيد. با نگاه به جمعيت استان ها به طور كلى در مى يابيم كه اين كشش، كوچك تر از يك است و نشان دهنده اين است كه به ازاى افزايش يك درصد در جمعيت، تقاضاى سفر حج، كمتر از يك درصد افزايش مى يابد.

كشش درآمدى تقاضاى سفر حج، بر پايه رابطه 5 به صورت زير خواهد بود:

رابطه 7

كه اندازه كشش چنين به دست مى آيد:

رابطه 8

چنانچه مشاهده مى شود كشش درآمدى سفر حج مثبت است و با نگاه به داده هاى درآمد سرانه استانى مى بينيم اين كشش كوچك تر از يك است و مانند يك كالاى ضرورى است. بنابراين كشش درآمدى روند افزايشى داشته است.

كشش هاى سن سرپرستان خانوار و ثروت نيز مانند كشش هاى جمعيتى و درآمد است و اين كشش ها مثبت و كمتر از يك هستند. اما كشش سرمايه مذهبى براى بيشتر استان ها مثبت و بيشتر از يك است. تنها براى دو استان قم و كهگيلويه و بوير احمد اين كشش كمتر از يك است.

كشش جانشينى زمانى سفر حج نيز مثبت است. به اين معنا كه اگر در يك دوره تقاضا افزايش بيابد تقاضا در دوره هاى آينده كاهش مى يابد. اين نوع كشش، نشان دهنده اثر تبليغاتى تقاضاى هر دوره بر تقاضاى آينده ديگران است. گروهى كه به حج مى روند يا نام نويسى مى كنند، ديگران با ديدن اين كار آنها، برانگيخته مى شوند كه آنها هم اين كار را انجام دهند. نكته مهم اين است كه اين كشش براى بسيارى از استان ها بيش از يك بوده است و اين اثر خودافزايى نيز، يكى از ويژگى هاى تقاضاى كالاها و خدمات مذهبى به ويژه در اعمال واجب است.

اما كشش جانشينى سفر عمره به جاى سفر حج منفى است. به اين معنا كه افزايش تقاضاى سفر عمره

ص: 448

كاهش تقاضاى سفر حج را در پى دارد. مى توان علت آن را طولانى بودن صف انتظار سفر حج دانست كه برخى را متقاعد مى كند به جاى انتظار بسيار زياد به عمده بروند و از نام نويسى براى حج صرف نظر كنند.

تابع تقاضاى سفر عمره

ضريب اندازه جمعيت استان نشان دهنده آن است كه افزايش جمعيت باعث افزايش تقاضاى سفر عمره مى شود. كشش تابع تقاضاى سفر عمره نسبت به جمعيت چنين اندازه گيرى مى شود:

رابطه 9

با قرار دادن جمعيت هر استان مقدار كشش جمعيتى تقاضاى سفر عمره به دست مى آيد. با نگاه به جمعيت استان ها به طور كلى درمى يابيم كه اين كشش كوچك تر از يك است و نشان دهنده اين است كه به ازاى افزايش يك درصد در جمعيت، تقاضاى سفر عمره كمتر از يك درصد افزايش مى يابد.

كشش درآمدى تقاضاى سفر عمره بر پايه رابطه 5 چنين به دست مى آيد:

><نمايش تصوير

رابطه 10

چنانچه مشاهده مى شود كشش درآمدى تقاضاى سفر عمره مثبت است و با نگاه به داده هاى درآمد سرانه استانى مى بينيم اين كشش كوچك تر از يك است و جايگاه يك كالاى ضرورى را دارد. كشش درآمدى روند افزايشى داشته است.

كشش هاى سن سرپرستان خانوار و ثروت نيز مانند كشش هاى جمعيتى و درآمد است و اين كشش ها مثبت و كمتر از يك هستند. كشش سرمايه مذهبى براى بيشتر استان ها مثبت و بيشتر از يك است. تنها براى دو استان قم و كهگيلويه و بويراحمد اين كشش كمتر از يك است.

كشش جانشينى زمانى سفر عمره، منفى است، به اين معنا كه اگر در يك دوره تقاضا افزايش بيابد تقاضا در دوره هاى آينده كاهش مى يابد. اين نوع كشش براى كالاهاى اشباع شدنى يا كالاهايى كه جانشين بهتر براى آن موجود باشد به دست مى آيد كه كالاى بهتر آن نيز حج است. همچنين اين سفر مستحب است و نسبت به حج اشباع شدنى تر است. در نتيجه تقاضاى كاهنده دارد. يك علت هم مى تواند محدود بودن سفر دوباره در زمان كمتر از پنج سال باشد. همچنين زياد بودن صف انتظار سفر حج برخى را متقاعد مى كند به جاى انتظار بسيار زياد به عمره بروند و از نام نويسى براى حج صرف نظر كنند.

اما كشش جانشينى سفر حج به جاى سفر عمره مثبت است به اين معنا كه افزايش تقاضاى سفر حج، موجب افزايش تقاضاى سفر عمره شده است و اين اثر مى تواند به اين علت رخ داده باشد كه در واقع تقاضاى سفر حج افزايش يافته است، اما به علت محدوديت، برخى افراد به جاى آن به عمره اكتفا مى كنند.

ص: 449

5. نتيجه گيرى

حج و عمره از نهادهاى مهم اسلامند، نتيجه برآوردهاى ما از تابع تقاضاى سفر حج و تابع تقاضاى سفر عمره نشان مى دهد تقاضاى سفر حج تابعى همسو از درآمد، ثروت، سن و سرمايه مذهبى و جمعيت است. همچنين اين تقاضا همسو با تقاضاى دوره پيش براى سفر حج است و رابطه منفى با سفر جانشين عمره دارد. تقاضاى سفر عمره نيز با متغيرهاى ياد شده رابطه اى مانند تقاضاى سفر حج دارد. مقايسه دو تابع نيز نشان مى دهد كه سن، ثروت و سرمايه مذهبى بر تقاضاى عمره، بيشتر اثر دارد. شايد بتوان گفت علت آن واجب بودن سفر حج و مستحب بودن سفر عمره و نيز محدوديت هايى بيشترى است كه براى سفر حج وحود دارد.

بر پايه نتايج به دست آمده از اين پژوهش، پيشنهادهاى زير ارائه مى شود:

افزايش سرمايه مذهبى، ثروت، سن و درآمد باعث افزايش تقاضاى سفر حج و عمره مى شود. بر اين پايه برنامه ريزى ما براى سفر حج و عمره بايد بر پايه تغييرات اين متغيرها در جامعه باشد تا در مديريت اين نهاد، كارآمد باشيم.

كشش جانشينى عمره به جاى حج منفى است. پس مى توان با برنامه ريزى بخشى از تقاضاى حج را با عمره جايگزين كرد و پوشش داد تا فشار تقاضا بر حج كاهش يابد.

كشش جانشينى تقاضاى سفر عمره براى خودش منفى است. پس اگر تقاضا براى يك دوره ايجاد كنيم تقاضاى دوره پس از آن كاهش مى يابد. از اين كشش مى توان اين نتيجه را گرفت كه مى توان با تغييرات تقاضا در هر دوره تقاضاى دوره هاى پسين را برنامه ريزى كرد.

منابع

1. ابراهيم زاده، عيسى و كاظمى زاد، شمس الله و اسكندرى ثانى، محمد (139٠) برنامه ريزى استراتژيك توسعه گردشگرى، با تاكيد بر گردشگرى مذهبى (مطالعه موردى: شهر قم) فصلنامه پژوهش هاى جغرافياى انسانى، شماره 76، تابستان139٠، ص115.

2. احمدى شاپورآبادى، محمدعلى و سبزآبادى، احمد (139٠) تحليل بر ظرفيت هاى توسعه گردشگرى مذهبى - فرهنگى كلان شهر قم، فصلنامه مطالعات ملى، شماره 46، تابستان 139٠، ص83.

3. تقوايى، مسعود و موسوى، سيدعلى و غلامى، يونس (1389) تحليلى بر توسعه گردشگرى مذهبى، فصلنامه فضاى جغرافيايى، شماره 31، پاييز 1389 صص39 - 64.

4. توتونچيان، ايرج (1363) تئورى تقاضا و تحليل اقتصادى انفاق، تهران: مركز اطلاعات فنى ايران.

5. حسينى، سيدرضا (1379) الگوى تخصيص درآمد و رفتار مصرف كننده مسلمان، تهران: مؤسسه فرهنگى دانش و انديشه معاصر.

ص: 450

6. دادگر، يدالله و عزتى، مرتضى (1381) بررسى رابطه مذاهب و رفتار مصرف كننده در ساير اديان (غير اسلام) ، نامه مفيد 8 (31) ، صص71 - 10٠.

7. داورزنى، زهره (1383) برآورد تابع مخارج مذهبى در ايران، پايان نامه كارشناسى ارشد اقتصاد دانشگاه مفيد.

8. سبحانى، حسن و مهربانى، وحيد (1386) بررسى تأثير انفاق بر نابرابرى درآمدها در ايران، فصلنامه اقتصاد اسلامى، شماره 27، پاييز 1386، صص. 23 - 44.

9. شفيعى، على (139٠) برآورد تابع انفاق در ايران، پايان نامه كارشناسى ارشد اقتصاد دانشگاه تربيت مدرس.

10. عزتى، مرتضى (1382) اثر ايمان مذهبى بر رفتار مصرف كننده، فصلنامه تخصصى اقتصاد اسلامى، ش11.

11. --------------- (1384) تخمين تابع مخارج مذهبى (مخارج در راه خدا) مسلمانان، فصلنامه تخصصى اقتصاد اسلامى، ش18.

12. --------------- (1388) اثر سرمايه مذهبى بر مصرف، مجموعه مقالات اصلاح الگوى مصرف، قم: نشر انديشه جوان.

13. عزتى، مرتضى و شفيعى، على و نجفى، محدثه (139٠) اثر سرمايه مذهبى بر توسعه فعاليت هاى قرض الحسنه در كشور، همايش نقش بانكدارى اسلامى در تأمين مالى، تهران: دانشگاه تربيت مدرس، آذر 139٠.

14. عزتى، مرتضى و عاقلى، لطفعلى (1387) سرمايه مذهبى: ماهيت، عناصر تشكيل و آثار آن، مجموعه مقالات اولين همايش اسلام و توسعه اقتصادى، مشهد: دانشگاه فردوسى مشهد.

15. كياء الحسينى، سيد ضياء الدين (1379) برآورد تابع هزينه هاى مذهبى متوسط يك خانوار شهرى در ايران، قم: نامه مفيد، ش9.

16. --------------- (1389) برآورد تابع هزينه هاى مذهبى متوسط يك خانوار شهرى در ايران، قم: فصلنامه اقتصاد اسلامى، ش35.

17. گيلك حكيم آبادى، محمد تقى (1379) تحليل مقايسه اى آثار توزيعى ماليات بر درآمد در اسلام و نظام ماليات بر درآمد در ايران، مجله تحقيقات اقتصادى، پاييز و زمستان.

18. مجموعه مؤلفين (1375) مباحثى در اقتصاد خرد با نگرش اسلامى، ترجمه حسين صادقى، تهران: موسسه تحقيقاتى دانشگاه تربيت مدرس.

19. مشرف جوادى، محمد حسين (137٠) مطلوبيت با توجه به ارزش هاى متعالى اسلام، مجله پژوهش و سياست اقتصادى، تهران.

20. مولايى، محمد، (1375) برآورد توابع انگل كالاهاى مصرفى، پايان نامه كارشناسى ارشد، دانشگده اقتصاد دانشگاه تهران.

21. مومنى، مصطفى و صرافى، مظفر و قاسمى خوزانى، محمد (1387) ساختار و كاركرد گردشگرى مذهبى فرهنگى و ضرورت مديريت يكپارچه در كلان شهر مشهد، فصلنامه جغرافيا

ص: 451

و توسعه، شماره 11، بهار و تابستان 1387 ص13.

22. ميرمعزى، سيد حسين، (1384) الگوى مصرف كلان در جامعه اسلامى، فصلنامه تخصصى اقتصاد اسلامى، ش20.

1. Alaa Gado Kana)2011( Religious Tourism in Iraq

، 1996 - 1998: An Assessment ، Interna tional Journal of Business and Social Science ، Vol. 2 No. 24 ]Special Issue 2. Angeles Rubio Gil Javier de Esteban Curiel)20٠8( religious events as spicisl intrest tourism. A Spanishex perienceri vista de tourismo y patrimonio cultural

، 6)3( 3. Iqbal

، Munawar ، Zakah ، 1986 ، " Moderation and aggregate consumption in a islamic economy "، journal of research in islamic economics ، Vol.3 ، No. 2. 4. Kahf

، Mohammad Monzer ، 1981 ، " A contribution to the theory ofconsumer behaviour in an islamic society "، studies in economics ، ed. Khurshid ahmad ، Islamic foundation ، leciestr ، u,k. 5. ____

، 1973 ، " A contribution to the study of the economics of islamic "، Utah U. S. A. : univ. of Utah ، S. L. C. ، july. 6. ____

، 1974 ، " A model of the household decision in Islamic economy "، association of muslim social scientists ، proceeding ، third national seminar ، gary ، Indiana ، may. 7. ____

، 20٠2 ، " Islamic economics "، book in press. 8. Khan

، Mohammad ، Fahim ، 1984 ، " macro consumption function in islamic framework "، journal of research in Islamic economics ، Vol.1 ، No.2. 9. ____

، 1987 ، " Theory of consumer behavior in Islamic perspective "، lectures on Islamic economics ، Jeddah ، Saudi Arabia ، I. D. B. 10. MAGDALENA VORZS

ء K CARMEN MARIA GU ق )20٠9( The Place of Religious Tourism in Romania's Tourist Industry ، WSEAS TRANSACTIONS on BUSINESS and ECONOMICS ، Issue 8 ، Volume 6 ، August 20٠9. 11. Mannan,M. A,1986

" Islamic economics - theory and practice "، hodder and Stoughton ، Cambridge,) first edition ، 197٠(. 12. ____,1984

، " The making of Islamic economic society: Islamic dimensions in economic analysis "، interna tional association of Islamic banks ، cairo. 13. VIJAYANAND

، S.)2012( SOCIO - ECONOMIC IMPACTS IN PILGRIMAGE TOURISM ، Interna tional Journal of Multidisci plinary Research ، Vol.2 Issue 1 ، January 2012 ، ISSN 2231 578٠

ص: 452

ص: 453

بخش چهارم: حج و اقتصاد كلان

اشاره

ص: 454

ص: 455

بررسى تأثير سفر حج بر اقتصاد عربستان سعودى

اشاره

منصور زراءنژاد(1)

امين نورى كوچى(2)

چكيده

امروزه در بسيارى از كشورها، صنعت گردشگرى از مهم ترين منابع درآمدى به شمار مى رود. صنعت گردشگرى در برخى از كشورها به علت وجود اماكن مقدس، رونق ويژه اى به خود گرفته است. بر اين اساس، كشور عربستان با توجه به وجود كعبه و اماكن مذهبى و تاريخى، شرايط منحصربه فردى دارد؛ تا جايى كه اين كشور را به مكانى بى همتا براى همه مسلمانان جهان تبديل كرده است.

مطالعات گوناگونى در زمينه حج صورت گرفته، اما با اين وجود، در همه تحقيقات به بعد اقتصادى حج كمتر توجه كرده اند. نوشتار حاضر، به بررسى تأثير حج بر اقتصاد عربستان سعودى مى پردازد. متغيرهاى تحقيق عبارتند از: توليد ناخالص داخلى غير نفتى عربستان سعودى، تعداد حجاج و ميزان سرمايه گذارى عربستان سعودى در بخش حج.

روش تجزيه و تحليل داده ها روش هم جمعى، خود توضيح بردارى با وقفه هاى توزيع شده ( ARDL( ، تصحيح خطاى بردارى ( VECM( و عليت گرنجرى است. تمامى داده ها براى دوره زمانى (20٠7 - 197٠) از گزارش هاى ساليانه اداره مركزى ارقام و اطلاعات وزارت اقتصاد و برنامه ريزى عربستان استخراج شده است. نتايج به دست آمده، حاكى از وجود ارتباط علّى يك طرفه اى از توسعه حج به رشد اقتصادى است.

واژه هاى كليدى : حج، رشد اقتصادى، تصحيح خطاى بردارى، عليت گرنجرى


1- استاد گروه اقتصاد دانشگاه شهيد چمران اهواز.
2- دانشجوى كارشناسى ارشد دانشگاه شهيد چمران اهواز. .

ص: 456

مقدمه

اشاره

حج و مراسم عبادى آن، نه تنها زندگى فردى و عبادى حجاج را تحت تأثير قرار مى دهد، بلكه تأثير شگرفى بر جنبه اجتماعى زندگى امت اسلامى دارد. سيل عظيم جمعيت مشتاق و هم دل در هنگام حج، بيش از پيش حس هم بستگى و برادرى را در ميان حجاج زنده مى كند.

بى شك، مراسم حج نمايش بى بديل هم بستگى مسلمانان كشورهاى سراسر دنياست؛ مراسمى كه بدون توجه به فرقه و كيش، همه همدل در راه رضاى خدا و به قصد اطاعت و بندگى او اين تكليف الهى را ادا مى كنند. فريضه حج، علاوه بر بعد عبادى داراى جنبه هاى گوناگون فرهنگى، اجتماعى، سياسى و اقتصادى گوناگون بالقوه و بالفعل است. در بعد عبادى، تهذيب اخلاق و تقويت پايه هاى تقوا و خلوص، از بركت هاى حج مقبول است. تعبير آمرزيده شدن تمامى گناهان در صورت انجام حج مقبول (1)(طوسي، 1385) و تأكيد آيه ها (2)(آل عمران: 97) در اين زمينه، حاكى از تأثير بالاى حج بر پاكى دل و صفاى روح و زدودن آثار گناه است.

از بعد سياسى و اجتماعى، حج سبب عزت مسلمانان و تحكيم پايه هاى دين و وحدت كلمه و مايه قدرت و شكوه مسلمانان است. حج در بعد اقتصادى نيز مى تواند بر رفتار اقتصادى حجاج و اقتصاد كشورهاى مسلمان» از جمله كشور عربستان سعودى تأثير بسزايى داشته باشد. اين نوشتار، تأثير حج بر توليد ناخالص غيرنفتى كشور عربستان سعودى را (در قالب تابعى كه تأثير تعداد حجاج كشورهاى گوناگون و بودجه اختصاص يافته به بخش حج و زيارت عربستان سعودى بر توليد ناخالص داخلى غيرنفتى اين كشور را تبيين كند) ، بررسى مى كند.

١. مبانى نظرى
١- ١. گردشگرى و رشد اقتصادى

مبانى نظرى فريضه حج از جنبه عبادى، بايد در ادبيات مربوط بدان بررسى شود. ولى جنبه اقتصادى حج از نظر مبانى تئوريك را مى توان به ادبيات گردشگرى نزديك دانست. امروزه صنعت گردشگرى جزء بزرگ ترين و پردرآمدترين بخش هاى اقتصاد جهانى است. در طول چندين دهه گذشته اين صنعت به صورت محسوسى رشد داشته و به بخش مهمى از صنايع كشورها تبديل شده است. طبق


1- امام صادق7 مى فرمايند: «كسي كه به كعبه به عنوان بيت الله و قبله عبادت بنگرد و حق امامت و حرمت ما را بشناسد، مانند كسي كه آگاه به حق و حرمت كعبه است، خداوند همة گناهانش را مي آمرزد و همّ و غمّ دنيا و آخرت او را برطرف مي سازد» .
2- وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيهِ سَبِيلاً وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِى عَنِ الْعالَمِينَ .

ص: 457

گزارش «سازمان توريسم جهانى» (1)در سال ٢٠١١م، تعداد كل گردشگران جهان در سال ٢٠١٠م بالغ بر ٩4٠ ميليون نفر بوده كه درآمدى بالغ بر ٩١٩ ميليارد دلار ايجاد كرده است.

صنعت گردشگرى به دليل فراهم آوردن منابع اوليه براى ايجاد درآمد، اشتغال، رشد بخش خصوصى و ايجاد زيرساخت هاى توسعه از اهميت ويژه اى برخوردار است. (جى، (2)١٩٩٩) بنابراين، توسعه گردشگرى نه تنها سبب رشد و پويايى صنايع گوناگون مى شود، بلكه رشد اقتصادى در سراسر اقتصاد را تسهيل مى بخشد. (لى و چانگ، (3)2008) از اين رو، بسيارى از كشورها به بهبود رشد اقتصادى از كانال توسعه صنعت گردشگرى را به عنوان يك استراتژى به كار بردند. در همين راستا و همزمان با اهميت يافتن صنعت گردشگرى در اقتصاد كشورها، مطالعات متعددى نيز در اين زمينه صورت گرفته است.

در مورد ارتباط بين توسعه گردشگرى و رشد اقتصادى، سه فرضيه وجود دارد كه عبارت انداز: رشد اقتصادى توريسم محور؛ رشد توريسم در اثر رشد اقتصادى و ارتباط دوسويه بين اين دو. (اوه، (4)٢٠٠5) در فرضيه رشد اقتصادى توريسم محور كه در مطالعات تجربى نظير: «بالگوئر» و «جوردا» (5)(٢٠٠٢) ، «دريساكيس» (6)(2004) ، «دوبرى» (7)(٢٠٠4) و «اوه» (٢٠٠5) تأييد شده، رشد صنعت گردشگرى، علت رشد اقتصادى به شمار مى رود. در اين راستا، رشد گردشگرى به دو صورت مستقيم و غير مستقيم، سبب رشد اقتصادى مى شود. رشد گردشگرى به صورت مستقيم، بخشى از صنعت خدمات كشور محسوب مى شود و ازاين رو درآمد حاصل از آن بخشى از توليدناخالص داخلى آن كشور محسوب و سبب رشد اقتصادى مى شود. در رشد گردشگرى به صورت غيرمستقيم، توسعه گردشگرى از طريق اثر پويايى كه در كل اقتصاد به شكل اثرات سريز و ديگر آثار خارجى دارد، سبب رشد اقتصادى مى شود (ماروين (8)، ١٩٩٢) . در اين حالت، گردشگرى به علت تعامل بسيارى كه با ديگر فعاليت هاى اقتصادى دارد، چنانچه رونق پيدا كند، ساير فعاليت هاى اقتصادى كه به آن كالا يا خدمت ارائه و يا محصول آن را مصرف مى كنند، همراه با آن به تحرك درخواهند آمد. به عبارت ديگر، گردشگرى به اين شكل، به عنوان موتورى


1- World Tourism Organization.
2- Gee.
3- Lee Chang.
4- Oh.
5- Balaguer Jorda ، .
6- Dritsakis.
7- Durbarry.
8- Marin. .

ص: 458

براى رشد اقتصادى عمل مى كند كه ساير فعاليت ها را نيز به دنبال خود به تحرك وا مى دارد.

از سوى ديگر، برخى همچون «كالدران» و «ويلسون» (1)(20٠٠) ، «لانزا» و ديگران (2)(2003) و «ناريان» (3)(20٠4) ، رشداقتصادى را به اين علت كه شرايط را براى توسعه تسهيلات و زيربناهاى گردشگرى مانند: توسعه حمل و نقل و راه ها، توسعه فن آورى اطلاعات و ارتباطات، توسعه اماكن اقامتى، توسعه بهداشت عمومى و همچنين توسعه تسهيلات تفريحى فراهم مى آورد، سبب توسعه گردشگرى مى دانند.

در فرضيه تأثير متقابل رشد اقتصادى و توسعه گردشگرى كه در مطالعات تجربى «كيم» و ديگران (4)(20٠6) و «شان» و «ويلسون» (5)(2001) مورد تأييد قرار گرفته، پيش بينى مى شود كه رونق در هريك از دو بخش، سبب توسعه و پيشرفت در بخش ديگر شود.

١- ٢. مطالعات انجام گرفته در زمينه حج

حج و تاثيرهاى گوناگون آن بر زندگى بشر، همواره از موضوع هاى مورد علاقه محققان در علوم گوناگون بوده است كه از آن جمله مى توان به «دلاينى» (6)(199٠) ، «يونگ» (7)(1993) ، «مورفى» (8)(1994) ، «دونان» (9)(1995) ، «اوبرين» (10)(1999) ، «كريمر» و ديگران (11)(2008) و. . . اشاره كرد. اما با مرورى گذرا به مطالعاتى كه در اين زمينه انجام شده، در مى يابيم كه به بعد اقتصادى حج بسيار كم توجه كرده اند؛ هرچند كه لزوم توجه به اين بعد به روشنى احساس مى شود.

در ادامه به اختصار به بيان بررسى هايى كه در زمينه اقتصادى حج انجام شده مى پردازيم.

«ترنر» (12)(1973) به بررسى تأثير حج بر رشد اقتصادى عربستان پرداخته است. او با اشاره به طبيعت


1- Kulendran Wilson.
2- Lanza ، And Temple Urga.
3- Narayan.
4- Kim ، And Chen Jang.
5- Shan Wilson.
6- Delaney.
7- Young.
8- Murphy.
9- Donnan.
10- O'Brien.
11- Kremer ، And Khwaja Cling ingsmith.
12- Turner. .

ص: 459

واجب حج و سختى هايى كه زائران در اين سفر متحمل مى شوند، حج را با سفر توريستى كاملا متمايز دانسته و مى گويد مشكل است كه بگوييم زائران مانند گردشگران به دنبال لذت بردن هستند يا حتى انتظار لذت بردن را دارند.

در اين نوشتار، تنها تعداد زائران حج غير واجب در نظر گرفته شده و نقش حج در رشد اقتصادى عربستان مورد بررسى قرار گرفته است. بدين ترتيب نتايج تحقيق نشان داد كه حج سبب رونق اقتصاد عربستان شده است.

«كوهن» (1)(1979) در مطالعه خود، حج را علاوه بر انجام مناسك واجب، به عنوان شكلى از گردشگرى در نظر گرفته و به بررسى نقش حج بر رشد اقتصادى كشور عربستان پرداخته است. اين مطالعه براساس مطالعه «رابينسون» (2)(1972) است كه در آن گردشگران در كشورهايى مانند: «هند» و «آسياى جنوبى» منابع درآمدى براى رشد اين كشورها بوده اند. كوهن نيز همچون «نونز» (3)(1977) مكه را به عنوان مقصد گردشگرى بى همتايى در طول عصرهاى گوناگون معرفى كرده است. از ديد كوهن حج همانند سفرى توريستى است كه در آن زائران همانند گردشگران، سفرى ارادى و موقتى انجام مى دهند و هدف شان كسب مطلوبيت است. نتايج اين تحقيق نشان داد كه حج مانند توريسم، سبب تسهيل فعاليت هاى اقتصادى مى شود.

«سردار» (4)(1979) در مطالعه خود با عنوان «ابعاد روحانى و جسمانى حج» اظهار مى دارد كه تجربه غيرمادى و روحانى سفر حج، عاملى براى كم رنگ شدن سختى مناسك حج است. او لذت واقعى اين سفر را، حضور در فضاى معنوى و آرامش بخش اماكن مقدس مى داند. درواقع از نظر سردار، هدف گردشگران و حاجيان از سفر، كسب مطلوبيت است. اما لذت سفر حج از نوع غيرمادى و معنوى است.

دسته ديگرى از مطالعات انجام شده به بررسى تأثيرحج بر اقتصاد فردى اختصاص دارد. اين دسته از مطالعات، سه رويكرد گوناگون دارند. دو رويكرد آن مبتنى بر ديدگاه هاى كاملاً جدّى و افراطى در مورد بعد فردى اقتصادى حج است. اما رويكرد سوم در واقع، رويكرد تركيبى و تعديل شده است. رويكرد اول، شامل مطالعاتى همچون: «سوئيفت» (5)(1964) ، «گوسلينگ» (6)(1960) ، «نش» (7)(1978) ،


1- Cohen.
2- Robinson.
3- Nunez.
4- Sardar.
5- Swift.
6- Gosling.
7- Nash. .

ص: 460

«بركس» (1)(1977) ، «لانگ» (2)(1979) و «اسماعيل» (3)(1979) است. براساس اين رويكرد، بيشتر حجاج افرادى فقير و ساكن مناطق روستايى هستند كه بدون توجه به شرط استطاعت، براى پرداخت مخارج حج مجبوراند تا بخش بيشترى از درآمد خود را پس انداز و يا هزينه اين سفر را با قرض هاى سنگين پرداخت كنند.

برخلاف اين رويكرد، رويكرد دوم وجود دارد كه شامل مطالعاتى مانند: «لكارد» (4)(1977) و «بيلرجى آر» (5)(1980) است. طبق اين رويكرد بيشتر حجاج، از قشر ثروتمندجامعه هستند كه براى تأمين هزينه حج مشكلى ندارند و به عبارت ديگر، پرداخت هزينه اين سفر، تأثير چندانى بر زندگى فردى اين اشخاص ندارد. در رويكرد سوم، محققانى همچون: «گرابون» ، (6)(1977) و «اوان هاد» ، (7)(1979) بر اين باوراند كه حجاج از هر دو قشر فقير و غنى جامعه هستند. اما با وجود اين، هيچ نسبت آمارى براى اين تركيب ارائه نشده است. اين ديدگاه با توجه به نزديكى آن به واقعيت، كمتر مورد نقد قرار گرفته است.

در زمينه تأثير حج بر اقتصاد كشورهاى مبدأ نيز بررسى هايى صورت گرفته؛ از جمله: «خدير» (8)(1982) به بررسى بعد اقتصادى حج بر زندگى كشاورزان كشور «مالزى» پرداخته است. براساس اين مطالعه، بسيارى از حجاج مالزى كشاورز هستند. بررسى سير تاريخى سفر حج در كشور مالزى، نشان داد كه هزينه هاى سفرحج با توجه به شرايط تورمى و تغيير وسايل حمل و نقل از كشتى به هواپيما، سبب افزايش ميزان سرمايه خارج شده از بخش كشاورزى مالزى شده و اين عامل به نوبه خود، تأثير منفى بر بخش كشاورزى اين كشور داشته است. اما اين فرضيه كه سفر حج سبب فقر كشاورزان شده باشد، تأييد نشده است.

«تانگبان» (9)نيز (1991) در پژوهشى، به بررسى تأثير حج بر اقتصاد «نيجريه» پرداخته و ابعاد اقتصادى گوناگون مثبت و منفى حج بر اقتصاد نيجريه را بررسى كرده است. براين اساس،


1- Birks.
2- Long.
3- Ismail.
4- Lockard.
5- Bailey Jr.
6- Graburn.
7- Awang Had.
8- Kadir.
9- Tangban. .

ص: 461

وجه پرداختى به دولت عربستان سعودى براى صدور ويزا، كمك هزينه سفر اهدايى به زائران و بودجه ساليانه پرداختى به هيئت حج به عنوان تأثير اقتصادى منفى حج بر اقتصاد نيجريه تلقى شده است. اما از سويى حج آثار مثبتى بر اقتصاد نيجريه داشته است؛ زيرا حج به عنوان يك محرك، سبب تسهيل فعاليت هاى اقتصادى معينى در مدت مشخصى از سال مى شود؛ و بخش هاى حمل و نقل زمينى و دريايى، صنايع غذايى، صنايع نساجى و صنايع داروسازى نيجريه در زمان حج رونق مى گيرند. اما براساس يافته هاى اين تحقيق، تأثيرهاى منفى حج بيشتر از تأثيرهاى مثبت آن بر اقتصاد نيجريه است.

٢. روش تحقيق
اشاره

در اين پژوهش، براى بررسى رابطه بلندمدت (هم جمعى (1)تأثير حج بر اقتصاد عربستان سعودى، از روش خودتوضيح بردارى با وقفه هاى گسترده (2)و براى بررسى رابطه علّى بين متغيرها از آزمون عليت گرنجر (3)استفاده مى شود.

٢- ١. روش خودتوضيح بردارى با وقفه هاى گسترده

زمانى كه متغيرها غير ايستا باشند، استفاده از روش حداقل مربعات معمولى (4)، نتايج گمراه كننده اى درپى خواهد داشت و آماره هاى t و F از اعتبار لازم برخوردار نخواهند بود؛ مگر اينكه تركيب خطى متغيرهاى ايستا، روند مشترك ايستايى را ايجاد كند كه به آن هم جمعى مى گويند. يكى از اين روش هايى كه بيشتر منجر به هم جمعى مى شود، روش خود توضيح بردارى با وقفه هاى گسترده است كه در حالتى كه متغيرها جمعى از مرتبه يك و صفراند نيز كاربرد دارد.

«پسران و شين» (5)(1995) ثابت كرده اند كه اگر بردار هم جمعى از به كارگيرى روش حداقل مربعات بر يك رابطه خود برگشت با وقفه هاى توزيعى مناسب به دست آيد، علاوه بر اينكه برآوردگر حداقل مربعات، توزيع نرمال دارد، در نمونه هاى كوچك نيز از اريب كمتر و كارايى بيشترى برخوردار خواهد بود. يك الگوى خود توضيح با وقفه هاى توزيعى با p وقفه براى متغير وابسته ( y( و وقفه براى متغير مستقل i ام، به صورت زير در نظر گرفته مى شود:


1- Cointegrated.
2- ARDL.
3- Granger causality.
4- Ordinary Least Square) OLS(.
5- Pesaran and shin. .

ص: 462

><نمايش تصوير

(رحمه الله) بردار متغيرهاى توضيحى به كار گرفته شده در مدل؛

(رحمه الله) متغير وابسته در مدل؛

(رحمه الله) تعداد وقفه هاى بهينه مربوط به هر يك از متغيرهاى توضيحى؛

(رحمه الله) تعداد وقفه بهينه مربوط به متغير وابسته؛

(رحمه الله) بردارى از متغيرهاى قطعى (غير تصادفى) ، مانند: عرض از مبدأ، متغير روند، متغيرهاى مجازى و متغيرهاى برون زا با وقفه هاى ثابت.

براى تعيين وقفه بهينه براى متغير وابسته و متغيرهاى مستقل، ابتدا بايد رابطه بالا را به روش حداقل مربعات معمولى براى كليه تركيبات ممكن مقادير وو به عبارتى به تعداد بار برآورد كرد و سپس از ميان رگرسيون برآورد شده، يكى از آنها را با توجه به يكى از چهار ضابطه آكائيك (1)، شوارز- بيزين (2)، حنان - كوئين (3)يا تعديل شده انتخاب كرد. در مرحله سوم، ضرايب مربوط به الگوى بلندمدت و انحراف معيار مجانبى مربوط به ضرايب بلندمدت براساس الگوى خود توضيح با وقفه هاى توزيعى محاسبه مى شوند. (پسران و پسران، (4)1997)

پسران و شين، در مورد تصحيح وقفه هاى الگو، به كارگيرى معيار اطلاعاتى شوارتز بيزين ( SBC( را پيشنهاد مى كنند؛ زيرا اين ضابطه در تعداد وقفه هاى بهينه صرفه جويى مى كند.

٢- ٢. آزمون عليت گرنجرى

گرنجر (5)(1969) ، اين واقعيت كه «آينده نمى تواند علت گذشته باشد» را به كار برد، و عليت را به اين صورت تعريف كرد كه اگر مقادير جارى Yt را بتوان با استفاده از مقادير گذشته Xt ، با دقت


1- Akaike.
2- Schwarz - Bayesian.
3- Hannan - Quinn.
4- Pesaran and Pesaran.
5- Granger. .

ص: 463

بيشترى نسبت به حالتى كه از مقادير گذشته Xt استفاده نمى شود، پيش بينى كرد، در اين صورت Xt ، علت گرنجرى Yt است. در آزمون عليت گرنجرى، براى آزمون اين فرضيه كه Xt علت گرنجرى Yt نيست، يك مدل ( VAR( به شكل زير تشكيل داده مى شود:

اگر براى K ، . . . ،٢،١ i) رحمه الله) ، ضرايب i عها برابر با صفر باشند، Xt عليت گرنجرى Yt نيست. در اين آزمون، طول وقفه K ، تا حدودى انتخابى است. جيوئيك (1)(1984) ، معتقداست كه اعتبار آزمون به رتبه مدل ( VAR( و ايستايى متغيرها بستگى دارد. اگر متغيرها ناپايا باشند، اعتبار اين آزمون كاهش مى يابد. از نظر گرنجر (1986) ، اين آزمون زمانى معتبر است كه متغيرها هم جمع نباشند. بنابراين، در ابتدا بايد پايايى و ناپايايى متغيرها و سپس، رابطه هم جمعى بين آنها را بررسى كرد. اگر متغيرها پايا از درجه يك، ولى غيرهم جمع باشند، مى توان يك مدل ( VAR( روى تفاضل اول متغيرها تشكيل داده، سپس آزمون را انجام داد.

٣. بررسى نتايج تجربى تحقيق
٣- ١. معرفى مدل

در اين پژوهش، براى بررسى تأثير حج بر اقتصاد (توليد ناخالص داخلى) عربستان از تعداد حجاج كشورهاى گوناگون و سرمايه گذارى عربستان سعودى در بخش حج به صورت مدل زير استفاده مى شود:

><نمايش تصوير

كه در آن ( LGDP( نشانگر توليد ناخالص داخلى، ( LN( لگاريتم تعداد حجاج وارد شده به عربستان و ( LI( لگاريتم سرمايه گذارى در بخش حج است.

با توجه به اينكه اقتصاد كشور عربستان سعودى كاملاً تحت تأثير درآمدهاى نفتى اين كشور قرار دارد، به منظور بررسى تأثير بخش حج در اقتصاد اين كشور، ( GDP( اين كشور به صورت غيرنفتى و حقيقى و به قيمت ثابت سال (1999) در نظر گرفته شده است. در اين بررسى، بودجه اختصاص يافته به وزارت حج اين كشور به عنوان متغيرجايگزين براى سرمايه گذارى در بخش حج در نظر گرفته شده و با استفاده از شاخص قيمت كالاها و خدمات دولتى به قيمت ثابت (1999) ، به صورت حقيقى درآمده است. تمامى داده ها، مربوط به دوره زمانى (197٠ - 20٠7) است كه از گزارش هاى ساليانه اداره مركزى ارقام و اطلاعات وزارت اقتصاد و برنامه ريزى عربستان سعودى استخراج شده است.


1- Geweke. .

ص: 464

٣.٢ بررسى پايايى متغيرها

به كارگيرى روش هاى سنتى در اقتصاد سنجى، مبتنى بر فرض پايايى متغيرهاست. اما بررسى هاى انجام شده در اين زمينه، نشان دهنده اين مطلب است كه بيشتر سرى هاى زمانى كلان اقتصادى غيرساكن هستند. بنابراين، براساس نظريه هم جمعى، لازم است تا نسبت به پايايى متغيرهاى مورد مطالعه اطمينان حاصل شود. از اين رو، در اين پژوهش از آزمون ريشه واحد ديكى - فولر (1)( ADF( تعميم يافته استفاده شده است.

آزمون ( ADF( بر روى متغيرهاى مدل براى سال هاى (197٠- 20٠7) انجام و نتايج آن در جدول زير ارائه شده است.

جدول 1: نتايج آزمون ريشه واحد متغيرهاى تحقيق

><نمايش تصوير

مأخذ: يافته هاى پژوهش

توضيح: نماد D پيش از نام هر متغير نشان دهنده تفاضل مرتبه اول آن متغير است.

براساس آزمون هاى انجام شده، در متغيرهاى مورد نظر تنها ( LGDP( پايا از درجه صفر يعنى (٠) I و بقيه پايا از درجه يك يعنى (1) I هستند.

٣- ٣. آزمون هم جمعى به روش خودتوضيح با وقفه هاى گسترده

در قسمت قبل نشان داده شد كه متغيرهاى سرمايه گذارى در بخش حج و تعداد حجاج درسطح اطمينان 95درصد مانا از درجه يك و متغيرتوليد ناخالص داخلى غيرنفتى، مانا از درجه صفر است. بنابراين، چون همه متغيرها (1) I نيستند، براى برآورد رابطه پويا، بلند مدت و تصحيح خطا از روش خود توضيح بردارى با وقفه هاى گسترده استفاده مى شود. براى بررسى هم جمعى (رابطه بلند مدت)


1- DickeyFuller. .

ص: 465

ميان متغيرها، مى توان از روش آزمون كرانه هاى پسران، شين و اسميث (1)(20٠1) ، مبتنى بر رويكرد تخمين مدل تصحيح خطاى غير مقيد ( UECM( ، شامل رابطه پويا و رابطه تعادلى بلند مدت استفاده كرد.

شكل تصحيح خطاى غير مقيد متغيرها به صورت زير است:

(6)

كه در آن عملگر تفاضل است. براساس معيار شوارز- بيزين و آكائيك، طول وقفه بهينه به استناد جدول زير يك است.

جدول 2: تعيين تعداد وقفه بهينه در الگوى مربوط به مدل

><نمايش تصوير

مأخذ: يافته هاى تحقيق

با توجه به طول وقفه بهينه، مدل (6) با استفاده از نرم افزار ( MICROFIT( و به روش ( OLS( تخمين زده مى شود.

پس از برآورد رگرسيون بالا، جهت حصول اطمينان از وجود رابطه بلندمدت، قيد زير اعمال مى شود:

٠)

رحمه الله) 1) رحمه الله) 2) رحمه الله ( ٠ آماره آزمون F به دست آمده در اين مورد،22/5 است. پس از محاسبه مقدار آماره آزمون، مى بايست آن را با مقادير بحرانى ارائه شده به وسيله پسران شين و اسميث (20٠1) ، مقايسه كرد. مقادير بحرانى متناظر با دو متغير توضيحى و عرض از مبدأ در سطح 95 درصد85/4 است. مقايسه مقدار آماره آزمون با مقادير بحرانى ارائه شده مبين تأييد فرضيه وجود رابطه بلندمدت (هم جمعى) بين متغيرهاى


1- Pesaran ، M. H. ، Shin ، Y. and Smith. .

ص: 466

مورد بررسى در سطح قابل قبولى است.

پس از آزمون هم جمعى و اطمينان از وجود رابطه بلندمدت ميان متغيرهاى مورد بررسى، به منظور تخمين رابطه بلندمدت سطح توسعه اقتصادى و پويايى كوتاه مدت تعديل هاى رويكرد مدل سازى ( ARDL( پسران و شين (1999) و مدل تصحيح خطاى غير مقيد ( UECM( به كار مى رود. در مدل تصحيح خطاى غير مقيد، ضرايب بلند مدت از طريق تقسيم ضرايب متغيرهاى توضيحى وقفه سطح اول متغيرها بر ضريب وقفه سطح اول متغير وابسته (در معادله 6) با (يك علامت منفى) به دست مى آيند.

نتايج تخمين به صورت زير است:

جدول3: نتايج ضرايب بلندمدت

><نمايش تصوير

مأخذ: يافته هاى تحقيق

طبق ضرايب بلند مدت مدل تصحيح خطاى غير مقيد تمامى متغيرها بلندمدت از لحاظ آمارى و اقتصادى معنا دارند. در اين مرحله، پس از اطمينان از وجود رابطه بلند مدت، مدل پوياى ( ARDL( را با وقفه هايى كه به وسيله شوارز - بيزين از طريق سيستم تعيين مى شود، تخمين مى زنند. اين معيار، به متغير توليد ناخالص داخلى و تعداد حجاج، يك وقفه مى دهد و براى ساير متغيرها هيچ وقفه اى را در نظر نمى گيرد. با مشخص شدن متغيرهاى الگو، نتيجه برآورد مدل به صورت ( ARDL)1,٠,1(( است.

با توجه به آزمون خود همبستگى سريالى ( LM( ، مدل داراى همبستگى سريالى نيست؛ زيرا آماره F آزمون (38/٠)76/٠است و فرضيه صفر مبنى بر عدم وجود مشكل خود همبستگى رد نمى شود. مدل از نظر نرمال بودن نيز مشكلى ندارد و آماره ( BJ( آزمون نرماليتى برابر با (71/٠)23/٠ است و فرضيه صفر مبنى بر توزيع نرمال جملات پسماند پذيرفته مى شود. نتايج آزمون ( RESET( رمزى نشان مى دهد كه فرم تابع مشكل تصريح ندارد و آماره F آزمون برابر (6٠/٠)27/٠ است و فرضيه

ص: 467

صفر، مبنى بر شكل تبعى صحيح رد نمى شود. همچنين، مدل فاقد واريانس ناهمسانى است؛ زيرا مطابق با آزمون ( ARCH( ، آماره F آزمون برابر با (19/٠)74/1 است و فرضيه صفر، مبنى برواريانس ناهمسانى رد نمى شود.

اكنون با توجه به نتايج معادله (4) عدم همجمعى بين متغيرهاى الگو را بررسى مى كنيم. بدين ترتيب، كميت مورد نظر براى انجام اين آزمون به صورت زير محاسبه مى شود.

با توجه به كميت بحرانى مربوط در سطح اطمينان 99 درصد92/3 - است، فرضيه صفر مبنى بر عدم وجود هم جمعى بين متغيرهاى الگو رد مى شود. بنابراين، وجود يك رابطه تعادلى بلند مدت بين متغيرهاى الگوى فوق تأييد مى شود. پس از اطمينان از وجود رابطه بلندمدت، مى توان روابط بلندمدت را تفسير كرد. نتايج حاصل از رابطه بلند مدت مربوط به مدل ( ARDL( با وقفه هايى كه به وسيله شوارز- بيزين از طريق سيستم تعيين مى شود، به صورت زير است.

همان گونه كه در رابطه بلندمدت (8) مشاهده مى شود، ضرايب، تفاوت چندانى با ضرايب بلندمدت مدل تصحيح خطاى غير مقيد ( UECM( ، در جدول (3) ندارند و تمامى ضرايب در سطح اطمينان 95 درصد معنادار هستند.

٣- 4. بررسى رابطه علّى بين متغيرها

براى بررسى رابطه علّى بين متغيرها، از مدل ( VECM( معرفى شده به وسيله انگل و گرنجر (1987) به صورت زير استفاده مى شود. در اين الگو ( ECT( ، باقى مانده هاى رابطه هم جمعى به دست آمده در مرحله پيشين است كه با يك وقفه به عنوان تصحيح خطا در مدل ( VECM( استفاده شده است.

در اين روابط، ضرايب ( ECT( و به عبارتى i لها، نشان دهنده سرعت تعديل به سمت رابطه تعادلى

><نمايش تصوير

ص: 468

بلندمدت هستند. پسماندهاى معادله ها و يعنى 1 t ، 2 t و 3 t ممكن است با يكديگر هم بستگى داشته باشند، اما همگى نوفه سفيد هستند. طبق نخستين معادله بالا، ضرايب، و، تأثير رشد توليد ناخالص داخلى، رشد تعداد حجاج و رشد سرمايه گذارى در دوره t بر توليد ناخالص داخلى دوره جارى را نشان مى دهند.

عليت كوتاه مدت، تحت فرضيه صفر كه در آن تمام ضرايب وقفه ها صفر هستند، بررسى مى شود. براى نمونه، چنانچه فرضيه صفر ٠(رحمه الله) (رحمه الله) رد نشود، توليد ناخالص داخلى عربستان سعودى عليت گرنجرى رشد حجاج كشورهاى گوناگون نيست. نتايج حاصل از اين آزمون در جدول 4 و 5 آورده شده است.

جدول4: نتايج بررسى عليت گرنجرى LN و LGDP

مأخذ: نتايج تحقيق

جدول5: نتايج بررسى عليت گرنجرى LN و LI

مأخذ: نتايج تحقيق

در بررسى عليت بلندمدت بين متغيرهاى معادله هاى ارائه شده، تأييد فرضيه صفر بودن ضريب ECM نشان دهنده عدم وجود عليت بلندمدت بين متغيرهاى مدل است. جدول (6) نتايج اين آزمون را ارائه مى دهد.

جدول6: نتايج بررسى عليت بلندمدت بين متغيرها

مأخذ: نتايج تحقيق

><نمايش تصوير

ص: 469

نتايج جدول (4) ، نشان دهنده وجود عليت كوتاه مدت از سوى رشد تعداد حجاج به سمت توليد ناخالص داخلى عربستان سعودى و عدم وجود عليت گرنجرى از سوى توليد ناخالص داخلى عربستان سعودى به سمت رشد تعدادحجاج است. به طور مشابه جدول (5) نيز عدم وجود عليت گرنجرى از سرمايه گذارى در بخش حج عربستان به سمت رشد تعداد حجاج و برعكس را نشان مى دهد.

جدول (6) ، نشان دهنده اين واقعيت است كه در بلندمدت، تنها رشد تعداد حجاج عامل رونق اقتصاد كشور عربستان سعودى شده و توليد ناخالص داخلى عربستان سعودى، تاثيرى بر رشد تعداد حجاج نداشته است.

4. نتيجه گيرى و ارائه پيشنهادها

تحقيق و بررسى هاى گوناگون در مورد حج، همگى نشان از اهميت بالاى حج در ابعاد گوناگون سياسى و فرهنگى دارد. در همين راستا، مطالعاتى كه بعد اقتصادى حج را بررسى كرده اند، تا اندازه اى ظرفيت هاى بالقوه اقتصادى حج را نشان داده اند. تأثيرحج بر اقتصاد داخلى كشورها و از جمله كشور عربستان از موضوع هاى مهم در اين زمينه است. استفاده از اين ظرفيت هاى بالقوه، سبب پيشرفت كشورهاى اسلامى خواهد بود. ابعاد اقتصاد حج از نظر تئوريك، مى تواند با ادبيات گردشگرى قابل توجيه باشد. امروزه، گردشگرى از منابع مهم درآمدى در بسيارى از كشورهاست. صنعت گردشگرى در ده هاى اخير، بيش از پيش مورد توجه كشورهاى گوناگون قرار گرفته است؛ تاجايى كه تبليغات گسترده اى براى نشان دادن هرچه بيشتر جذابيت جاذبه هاى گوناگون دنيا صورت مى گيرد.

در اين ميان، كشور عربستان با توجه به وجود كعبه شريفه و ديگر اماكن مقدس مذهبى، بى نياز از اين گونه تبليغات است.

بدين ترتيب، نتايج اين تحقيق نشان داد كه آثار و بركت هاى حج، تأثيرهاى اقتصادى مثبتى بر كشور عربستان سعودى داشته و دارد. با افزايش يك درصد در تعداد حجاج، توليد ناخالص داخلى غير نفتى به اندازه 4/1 درصد افزايش مى يابد. وجود عليت كوتاه مدت و بلندمدت از تعداد حجاج به سمت رشد اقتصادى عربستان، تأييدكننده اين ادعاست. بنابراين، كشور عربستان بايد با فراهم آوردن شرايط ممكن در جهت افزايش تعداد حجاج، از اين فرصت براى افزايش رشد اقتصادى خويش استفاده كند.

منابع

1. طوسى، محمد بن حسن و خرسان، سيد حسن، الكتب الاربعه: الفروع من الكافى، 1385.

1. Awang

، S.)1979(. "Modern Concept of Hajj Management: The Experience of Malaysia". In Hajj Studies ، London: Hajj Research Centre ، Vol. 1 ، ed. Zaki Badawi ، pp. 73 - 83. 2.

ص: 470

Balaguer

، J. ، Cantavella - Jorda ، M.)20٠2(. "Tourism as a Long - run Economic Growth Factor: The Spanish case". Applied Economics ، 34 ، 877 - 884. 3. Bailey

، L. Conner ، Jr.)198٠(. "Social and Economic Organisation in Rural Malay Society". Ph. D. Thesis ، Cornell University ، University Microfilms Int. 4. Birks

، J. S.)1977(. "Overland Pilgrimage from West Africa to Mecca: Anachronism or Fashion?". Geography. 62 215 - 17. 5. Cheng

، B. S. and Lai ، T. W.)1997(. "An Investig ation of Co - integration and Causality between Energy Consumption and economic Activity in Taiwan". energy Economics ، Vol. 19 ، pp. 435 - 444. 6. Cohen

، Erik.)1979(. "A Phenom enology of Tourist Experiences". Sociology 13 ، 179 - 201. 7. Delaney

، C.)199٠(. "The Hajj: Sacred and Secular". American Ethnologist ، Vol. 17 ، No. 3 ، pp. 513 - 53٠. 8. Donnan

، H.)1995(. "Pilgrimage and Islam in Rural Pakistan: The Influence of the Hajj". Etnofoor ، Jaarg. 8 ، Nr. 1 ، DE BETOVERDE WERELD)1995( ، pp. 63 - 82. 9. Dritsakis

، N.)20٠4(. "Tourism as a long - run economic growth factor: an empirical investig ation for Greece using a causality analysis". Tourism Economics ، 10,3٠5 - 316. 10. Durbarry

، R.)20٠4(. "Tourism and economic growth: the case of Mauritius". Tourism Economics ، 10 ، 389 - 4٠1. 11. Engle

، R. E. ، Granger ، C. W. J.)1987(. "Cointeg ration and Error - correction: Repre - sentation ، Estimation ، and Testing". Econometrica ، 55 ، 251 - 276. 12. Gee

، C. Y.)1999(. "Interna tional tourism: a global perspective". Madrid ، Spain: World Tourism Organization. 13. Geweke

، J.)1984(. "Inference and Causality in Economic Time series Models" ، Handbook of econometrics ، Vol. 2 ، Amsterdam ، North Holland. 14. Gosling

، L. A. Peter.)196٠(. "Moslem Law ، Custom and Usage as Reflected in the Agricultural Economy of Malaya". Annals ، Association of American Geographers 5٠ ، 322. 15. Graburn

، Nelson H. H.)1977(. "Tourism: The Sacred Journey". In Hosts and Guests: The Anthropology of Tourism ، Philadelphia

ص: 471

University of Philadelphia Press ، ed. V. Smith ، pp. 17 - 31.

16. Granger

، C. W. J.)1969(. "Investi gating casual relations by econometric models and cross - spectral methods" ، Econometric ، Vol.37 ، pp. 424 - 438. 17. Granger

، C. W. J.)1986(. "Development in study of Cointegrated Economic Variables" ، Oxford Bulletin of Economics and Statistics ، Vol.48 ، pp 213 - 228. 18. Ismail

، Ahmad Ali.)1979(. "Hajj Movements from the Islamic Countries") in Arabic(. Paper presented at the First Islamic Geographical Conference ، Imam Muhammad bin Saud Islamic University ، Riyadh ، January. 19. Kadir

، A.)1982(. "Economic Implications of Moslem Pilgrimage from Malaysia". Contemporary Southeast Asia ، Vol. 4 ، No. 1) June 1982( ، pp. 58 - 75. 20. Kim

، H. J. ، Chen ، M. H. ، Jang ، S. C.)20٠6(. "Tourism expansion and economic development: the case of Taiwan". Tourism Management ، 27)5( ، 925 - 933. 21. Kremer

، M Khwaja ، A Cling ingsmith ، D.)20٠8(. "Estimating the Impact of the Hajj: Religion and Tolerance in Islams Global Gathering". The Quarterly Journal of Economics ، Vol. 124 ، No. 3 ، pp. 1133 - 117٠. 22. Kulendran

، N. ، Wilson ، K.)20٠٠(. "Is there a relationship between interna tional trade and internat ional arrivals"? Applied Economics ، 32)8( ، 10٠1 - 10٠9. 23. Lanza

، A. ، Temple ، P. ، Urga ، G.)20٠3(. "The implications of tourism speci cation in the long - run: a econometric analysis for 13 OECD economies". Tourism Management ، 24 ، 315 - 321. 24. Lee

، C. - C. ، Chang ، C. - P.)20٠8(. "Tourism Development and Economic growth: a Closer Look at Panels". Tourism Management ، 29)1( ، 18٠ - 192. 25. Lockard

، Craig A.)1977(. "Malay Social Structure in a Sarawak Town During the Late Nineteenth Century". In Sarawak Research and Theory ، Studies in Third World Societies ، ed. Mario D. Zamora. Williamsburg ، Virginia: Department of Anthropology ، College of Williams and Mary. 26. Long

، David Edwin.)1979(. "The Hajj Today: A Survey of the

ص: 472

Contemporary Makkah Pilgrimage". Albany: State University of New York Press.

27. Marin

، D.)1992(. "Is the export - led hypothesis valid for industr ialized countries"? Review of Economics and Statistics ، 74 ، 678 - 688. 28. Murphy

، M.)1994(. "Class ، Community ، and Costume in an Andalusian Pilgrimage". Anthrop ological Quarterly ، Vol. 67 ، No. 2 ، Symbols of Contention: Part 1 ، pp. 49 - 61. 29. Narayan

، P. K.)20٠4(. "Economic impact of tourism on Fijis economy: empirical evidence from the computable general equilibrium model". Tourism Economics ، 10 ، 419 - 433. 3٠. Nash

، N.)1978(. "Pilgrims Progress ، Asian Style". Cover Story ، Far Eastern Economic Review ، pp. 32 - 36. 31. Nunez

، T.)1977(. "Touristic Studies in Anthrop ological Perspectives". In Hosts and Guests: The Anthropology of Tourism ، ed. V. Smith. Philadelphia: University of Philadelphia Press. 32. O'Brien

، S.)1999(. "Pilgrimage ، Power ، and Identity: The Role of the Hajj in the Lives of Nigerian Hausa Bori Adepts". Africa Today ، Vol. 46 ، No. 4/3 ، Islam in Africa ، pp. 11 - 4٠. 33. Oh

، C. - O.)20٠5(. "The contri bution of tourism development to economic growth in the Korean economy". Tourism Management ، 26 ، 39 - 44. 34. Pesaran

، H and B. Pesaran ، 1997 ، "Working with Microfit 4.٠: Inter active Econometric Analysis" ، ) DOS and Windows versions( ، Oxford University Press ، pp.511. ISBN ٠19 268 53٠ 9) DOS( ، ٠19 268 531 7) Windows(. 35. Pesaran,H. M. Shin,Y.

، 1995. "Long - Run Structural Modelling," Cambridge Working Papers in Economics 9419 ، Faculty of Economics ، University of Cambridge. 36. Pesaran

، M. H. ، Shin ، Y. and Smith. R. J. 20٠1. Bounds Testing Approaches to the Analysis of Level Relatio nships. Journal of Applied Econometrics) special issue( in honour of J D sargan on the theme ، Studies in Empirical Macroecon ometrics ، ) eds( D. F. Hendry and M. H pesaran ، Vol. 16. PP. 289 - 326. 37. Robinson

، G. W. S.)1972(. "The Recreation Geography of South

ص: 473

Asia". Geograp hical Review 62

، No. 4. 38. Sardar

، Z.)1979(. "The Spiritual and Physical Dimensions of the Hajj: A Systems Overview". In Hajj Studies ، Vol. 1 ، ed. Zaki Badawi ، London: Hajj Research Centre ، pp. 27 - 37. 39. Shan

، J. ، Wilson ، K.)20٠1(. "Causality between trade and tourism: empirical evidence from China". Applied Economics Letters ، 8 ، 279 - 283. 4٠. Swift

، M. G.) 1964( "Capital ، Saving and Credit in a Malay Peasant Economy". In Capital ، Savings and Credit in Peasant Societies ، ed. Firth ، Raymond and B. S. Yamey. Chicago: Aldine Publishing Company. 41. Tangban

، E.)1991(. "The Hajj and the Nigerian Economy 196٠ - 1981". Journal of Religion in Africa ، Vol. 21 ، Fasc. 3) Aug. ، 1991( ، pp. 241 - 255. 42. Turner

، V.)1973(. "The Centre Out There: The Pilgrim's Goal". History of Religions 12 ، No. 3. 43. World Tourism Organi zation.)2011(. Tourism highlights. Available from)2011 ed. (. . http: //www. world

- tourism. org/market - research. Accessed 3٠.10.11. 44. Young

، W.)1993(. "The Kaba ، Gender ، and the Rites of Pilgrimage". Internat ional Journal of Middle East Studies ، Vol. 25 ، No. 2 ، pp. 285 - 3٠٠.

ص: 474

ص: 475

پتانسيل و ظرفيت حج و توزيع درآمد در كشورهاى منتخب اسلامى

اشاره

كتر ابوالفضل شاه آبادى (1)

سارا سارى گل (2)

چكيده

نابرابرى درآمد (3)از جمله پديده هايى است كه به لحاظ كاركرد و پيامدهاى مؤثرش بر ساختار جامعه، مى تواند پايدارى نظام اجتماعى - اقتصادى را به خطر اندازد. ازاين رو بايد اين پديده را از ديدگاه هاى گوناگون بررسى، و ريشه هاى پديدآمدن آن را جست وجو كرد. به همين منظور و براى توسعه همكارى هاى منطقه اى كشورهاى منتخب اسلامى و بهبود توزيع درآمد، مقاله حاضر، نقش حج را بر بهبود توزيع درآمد در كشورهاى منتخب اسلامى طى دوره زمانى 1995- 20٠9م ارزيابى كرده است. در واقع، انجام دادن مناسك حج، فرصتى استثنايى براى جهان اسلام است تا با حضور اجتماعى و سياسى خويش كنار فعاليت هاى معنوى و فرهنگى، تأثيرات شگرفى را در صحنه هاى سياسى، اقتصادى و نظامى پديد آورد. نتايج مطالعه از يك سو بيانگر متناسب نبودن تعاملات اقتصادى كشورهاى اسلامى منتخب، با پتانسيل بالقوه آنان و توزيع نابرابر درآمد است. از سوى ديگر، حج فرصت اقتصادى مناسبى براى كشورهاى غير اسلامى به ويژه چين و ژاپن شده است. و حال آنكه دولتمردان كشورهاى اسلامى مى توانند با شناسايى دقيق نقاط قوت و ضعف كشورهاى جهان اسلام، و همچنين برنامه ريزى مشترك، از فرصت استثنايى حج براى افزايش تعاملات اقتصادى، جذب سرمايه گذاران مسلمان، افزايش اشتغال و سرمايه گذارى،


1- عضو هيات علمى دانشگاه بوعلى سينا.
2- دانشجوى مقطع كارشناسي ارشد دانشگاه بوعلي سينا.
3- Income Inequality. .

ص: 476

افزايش قدرت چانه زنى كشورهاى اسلامى در صحنه بين الملل استفاده كنند و با بهره گيرى مطلوب از پتانسيل موجود از يك سو، و ايجاد پتانسيل هاى جديد در كشورهاى اسلامى از سوى ديگر، قدرت رقابت پذيرى (1)و توزيع مناسب تر درآمد را در كشورهاى اسلامى بهبود بخشند و با برپايى بازار بين المللى اسلامى بالاترين استفاده را از ظرفيت هاى موجود ببرند.

واژگان كليدى: حج، توزيع درآمد، تعاملات اقتصادى، رقابت پذيرى، كشورهاى منتخب اسلامى

مقدمه

در دهه هاى اخير نابرابرى درآمد بين اغنيا و فقرا، به ويژه در كشورهاى در حال توسعه، درحال افزايش است؛ زيرا اقتصاددانان توسعه در ابتدا تنها به دنبال افزايش رشد اقتصادى بودند. اما تجربه اخير اين كشورها نشان مى دهد، برخلاف نرخ بالاى رشد اقتصادى، آنها در ريشه كن كردن فقر يا حتى كاهش نابرابرى درآمد موفقيتى كسب نكرده اند. حتى با اينكه بانك جهانى، دهه 198٠ را «دهه فراموش كردن فقرا» ناميد، كشورها نتوانسته اند به موفقيت چندانى در كاهش نابرابرى درآمد دست يابند. اين درحالى است كه وضعيت توزيع درآمد در هر جامعه اى، افزون بر جنبه هاى اقتصادى، در ابعاد سياسى و اجتماعى نيز درخور اهميت است و هر رويكرد اقتصادى به توزيع درآمد، ناگزير پيامدهاى سياسى و اجتماعى نيز خواهد داشت.

ازاين رو امروزه توزيع درآمد چه در سطح جهانى، چه در مقياس بين كشورها و چه در سطح بين منطقه اى مورد توجه ويژه اى قرار دارد. اين موضوع در سال هاى اخير جايگاهى ويژه در بحث هاى توسعه اقتصادى به خود اختصاص داده است. به همين علت، اهميت ايجاد توزيع درآمد متعادل يكى از هدف هاى مهم دولت ها در سيا ستگذارى هاى كلان اقتصادى است. (حسينى و نجفى، 1388) اما بنابه گفته «تودارو» (1378، ص163) ، «متأسفانه در حال حاضر اقتصاددانان هيچ گونه درك روشنى از عوامل مشخص كه در تغييرات توزيع درآمد كشورها در طول زمان اثر مى گذارند، ندارند و لذا بيشتر تحليل هاى اقتصادى به نحو عجيبى در خصوص توزيع درآمدها ساكت است» . بنابراين بررسى عوامل تعيين كننده توزيع متعادل درآمد ضرورى به نظر مى رسد. از سويى، انديشمندان زيادى طى ساليان متمادى براى شناخت اسرار حج و فلسفه احكام و عبادات تلاش كرده اند و از اين رهگذر تأليفات ارزشمندى پديد آمده است. اما در اين مطالعه قصد داريم از جنبه هاى ديگر به مسئله حج و توزيع درآمد و عوامل تأثيرگذار بر آنها بپردازيم.


1- Com petitiv eness. .

ص: 477

شايان ذكر است، كنگره عظيم حج، آثار و بركات فراواني دارد؛ همچنان كه قرآن كريم در آياتي مانند ( وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجَالا وَ عَلَي كُلِّ ضَامِر يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجّ عَمِيق لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ . . .) (حج: 27 و 28) به منافع و فوايد موجود در حج تصريح مى كند. اصولاً كنگره جهانى حج، بهترين موقعيت را براى كشورهاى اسلامى براى تبادل نظر و تصميم گيرى مناسب در زمينه هاى مختلف اقتصادى، سياسى، اجتماعى، فرهنگى و. . . فراهم مى كند. البته بايد بيان داشت، كشورهاى اسلامى در زمان هايى غير از موسم حج نيز مى توانند به هدف مذكور برسند. اما كنگره جهانى حج، فرصت بى بديلى براى آغاز و گسترش همكارى ميان كشورهاى اسلامى است.

از آنجا كه كشورهاى اسلامى جزو كشورهاى در حال توسعه اند و بيشتر آنها هم اكنون با معضلات فراوانى همچون فقدان تعاملات اقتصادى و وابستگى به صادرات تك محصولى، ناكارايى در توليد، سطح پايين درآمد سرانه و رشد اقتصادى بى ثبات، فقر و توزيع ناعادلانه درآمد، فقدان برخوردارى بالا از تحولات فناورى و تخصص هاى مورد نياز براى توليد و صدور كالاهاى رقابت پذير در سطح بين الملل، نرخ بالاى بيكارى و تورم و. . . دست به گريبان اند. اين در حالى است كه نقشه جغرافياى اقتصادى كشورهاى اسلامى نشان مى دهد، جهان اسلام از منابع و پتانسيل هاى قدرتمندى همچون ذخاير عظيم انرژى، تنوع امكانات، قلمرو جغرافيايى وسيع و جمعيتى بالا، دسترسى و سيطره بر تنگه ها و آبراه هاى راهبردى جهان، بازار مصرف گسترده و پرجاذبه و. . . برخوردار است. با اين حال بيشتر كشورهاى اسلامى، جزو ممالك درحال توسعه محسوب مى شوند و فقر و توزيع نامتعادل درآمد يكى از شاخصه هاى اصلى اين كشورهاست.

ازاين رو حل مشكلات مذكور، در گرو همكارى هاى خلاقانه است و فضاى توحيدى و الهى حج مى تواند به منظور برداشتن قدم هاى ابتدايى براى تحقق اهداف مذكور، اين فرصت را در اختيار كشورهاى اسلامى قرار دهد تا با ايجاد زمينه هاى تفاهم و همكارى بيشتر بين خود، به واسطه استفاده مطلوب از پتانسيل ها و امكانات موجود و ايجاد پتانسيل هاى جديد، بر مشكلات و معضلات جوامع خود فايق آيند و مقابل بيگانگان در تمامى زمينه ها به خودكفايى و استقلال دست يابند.

بنابراين مطالعه حاضر به منظور ارائه نكات سياستى مناسب براى سياستگذاران و تصميم گيران اقتصادى كشورهاى اسلامى، به بررسى و تجزيه و تحليل پتانسيل حج بر توزيع درآمد كشورهاى منتخب اسلامى طى دوره زمانى 1995 - 20٠9م مى پردازد. اين مقاله ضمن بررسى پيشينه پژوهش، عوامل تأثيرگذار بر توزيع درآمد و راه هاى بهبود آن ارائه مى شود. همچنين وضعيت توزيع درآمد در كشورهاى اسلامى، و پتانسيل حج و نقش آن در بهبود توزيع درآمد بررسى، و در نهايت، نتيجه بحث و پيشنهادها ارائه مى شود.

ص: 478

پيشينه پژوهش

توزيع درآمد در طول تاريخ با مفاهيم متفاوت، و در زمينه هاى گوناگونى بررسى شده است. اقتصاددانان كلاسيك معتقد بودند از شروط لازم در تسريع فرآيند رشد اقتصادى، توزيع نابرابر درآمدهاست؛ زيرا تقريباً تمام درآمد گروه هاى كم درآمد صرف هزينه هاى مصرفى مى شود. ازاين رو رشد اقتصادى، وابسته به پس انداز گروه هاى پردرآمد جامعه است كه اساس سرمايه گذارى را فراهم مى كند. در اين زمينه نظرات متعددى بيان شده است كه مهم ترين آنها، نظريه «كوزنتس» (1)(1955) است. اما برخلاف رشد اقتصادى، كه تاريخ شاهد آن بوده است، وضعيت مردم فقير به سبب افزايش نابرابرى چندان بهبود نيافته است؛ زيرا بيشتر فوايد رشد اقتصادى براى ثروتمندان است. اما تودارو (1378، ص138) مى گويد: «در جهان امروز ريشه كن كردن فقر و نابرابرى، مركز ثقل مسائل قرار گرفته، و هدف اصلى سياست توسعه براى بسيارى از كشورهاست» . زيرا اقتصاددانان اكنون، نابرابرى درآمد را مانعى بر سر راه رشد و توسعه اقتصادى مستمر و با ثبات مى دانند. به همين علت همواره سعى شده است تا عواملى را كه بر توزيع درآمد تأثير مى گذارد، شناسايى شود. مى توان تجارت و استفاده از مزيت هاى نسبى در سرمايه، نيروى كار و كالا و گردشگرى و. . . را از عوامل تأثيرگذار بر توزيع درآمد برشمرد.

نتايج مطالعه «كوك» و «يوچيدا» (2)(20٠6) بيانگر آن است كه تحول تجارت در صنايع با فناورى پايين و فناورى متوسط (متوسط رو به بالا يا رو به پايين) ، اثر منفى بر توزيع درآمد تمامى كشورها دارد و تحول تجارت در صنايع با فناورى بالا، به افزايش نابرابرى درآمد منجر مى شود. همچنين توزيع درآمد و تحول فنى يافته ها نشان مى دهد، تحول فنى در صنايع با فناورى پايين و فناورى بالا، بر نابرابرى درآمد تمامى كشورها اثر منفى دارد. اما تحول فنى در صنايع با فناورى متوسط (متوسط رو به بالا يا رو به پايين) اثر مثبتى بر كاهش نابرابرى درآمد دارد. «وو» و «وى» (3)(2002) استدلال مى كنند، شهرهايى كه درجه باز بودن بيشترى را در تجارت تجربه كرده است با كاهش بيشترى در نابرابرى درآمد شهرى-روستايى مواجه بوده است. بدين ترتيب جهانى شدن به كاهش نابرابرى هاى شهرى - روستايى كشور چين كمك كرده است. اما مطالعات اپستين، هاولت و اسچولز (4)(20٠7) و مسچى و وايواريلى (5)(2009) نشان مى دهد در بلندمدت برقرارى روابط تجارى به نفع اقتصاد ثروتمند و به ضرر


1- Kuznets.
2- Cook Uchida.
3- Wei Wu.
4- Epstein Howlett Schulze.
5- Meschi Vivarelli. .

ص: 479

اقتصاد فقير است. همچنين نتايج آزمون «توان» (1)(20٠4) مؤيد آنست كه آزادسازى تجارى بر رفاه ملى، تأثير منفى مى گذارد. براساس مطالعه «والپرت» (2)(2002) شركت ها بايد نوآورى را يك عنصر طبيعى تجارت بدانند. براساس نظر «ماينت» (3)(20٠٠) كشورهاى توسعه يافته با برخوردارى از فناورى هاى پيشرفته، كه مرتب هم در تكميل آن مى كوشند، بازده بيشترى در توليد دارند كه به طور طبيعى موجب افزايش تجارت بين الملل است.

«توربك» و «نيسانك» (20٠6) ، مسيرهاى گوناگون و ساز و كارهاى مؤثر جهانى شدن بر فقرا را بررسى مى كنند. نتايج مطالعه بيانگر آن است كه آزادسازى تجارى يا مالى، جريان كالا و سرمايه را افزايش مى دهد و منجر به رشد اقتصادى مى شود. البته سياست هاى آزادسازى ممكن است فقر را كاهش دهد، اما اثر نهايى آن مبتنى بر اين است كه رشد چگونه نابرابرى را تحت تأثير قرار مى دهد. «والاك» (20٠2) نيز در مطالعه اى به بررسى ارتباط بين جهانى شدن، رشد و كاهش فقر پرداخته است. نتايج مطالعه وى نشان مى دهد، جهانى شدن رو به رشد، فقر را كاهش مى دهد. همچنين «مياگيوا» و همكاران (4)(2008) در مطالعه اى به بررسى رابطه علّى بين سياست هاى تجارى و انگيزه بنگاه ها براى نوآورى مى پردازند. بدين منظور در اين مطالعه، محققان جهانى را در نظر مى گيرند كه متشكل از دو كشور است كه بنگاه هاى سراسر كشورها ناهمگون هستند. نتايج مطالعه متفاوت بودن منافع حاصل از آزادسازى و حفاظت از تجارت بين بنگاه ها را نشان مى دهد و همچنين مى رساند كه واكنش متفاوت بنگاه ها به سياست هاى يك جانبه و دوجانبه تجارى، بر كارايى بنگاه ها در نوآورى بستگى دارد. افزون بر اين، براساس نتايج مطالعه حمايت هاى تجارى بر بهره ورى بنگاه هاى داخلى بسيار كارآمد صدمه مى زند درحالى كه بهره ورى بنگاه هاى داخلى با كارآمدى كمتر را افزايش مى دهد. شايان ذكر است منظور از كارايى بالا و پايين بنگاه ها به لحاظ ميزان هزينه اى است كه بنگاه ها براى نوآورى انجام مى دهند. همچنين طبق نظر «آريتى» (5)(20٠5) ممكن است تجارت براى يك كشور درحال توسعه، باعث افزايش سطح مهارت ها، از طريق ورود يا اتخاذ فناورى توليد برتر و ابداعات شود. «واكزيارگ» (6)(2000) نيز بيان مى دارد باز بودن تجارت به دليل انباشت سريع سرمايه فيزيكى، انتقال فناورى و بهبود سياست هاى اقتصاد كلان تأثير مثبت و معنادارى بر رشد اقتصادى، دارد. نتايج مطالعه «نير» و


1- Toan.
2- Wolpert.
3- Myint.
4- Miyagiwa etal.
5- Aryeetey.
6- Wacziarg. .

ص: 480

«كوپوسامى» (1)(20٠4) نشان مى دهد، كشورهاى داراى جهش قورباغه اى، در نوآورى، رقابت پذيرى، انباشت ثروت و اقتصاد اطلاعات رهبرند. گفتنى است منظور از جهش قورباغه اى يك جهش درخور توجه به واسطه يك محرك يا شوك ناگهانى است. در اينجا تغييرات و تحولات ناشى از پيشرفت هاى مبتنى بر نوآورى و فناورى، محرك يا شوك براى يك كشور تلقى شده است.

گفتنى است، مطالعات گسترده اى نيز درباره توزيع درآمد و عوامل مؤثر بر آن در اقتصاد ايران صورت گرفته است كه در اينجا به پاره اى از مطالعات انجام شده اشاره مى شود:

مطالعه «ابونورى» و «خوشكار» (1386) نشان مى دهد در كشور ايران نمى توان فرضيه كوزنتس را پذيرفت. در واقع، نسبت درآمدهاى مالياتى به محصول ناخالص استانى، تورم و هزينه هاى دولتى بر نابرابرى، اثر افزايشى داشته است. نتايج تحقيق «زيبايى» (1384) نشان مى دهد افزايش بهره ورى نيروى كار و اصلاح نرخ واقعى ارز در كشور ايران، در بلند مدت باعث بهبود توزيع درآمد و رفاه اجتماعى مى شود. اما تورم و بيكارى به صورت يك نوع ماليات نزولى عمل مى كند و منجر به بدتر شدن توزيع درآمد و رفاه اجتماعى مى شود. «مهرگان» و «احمدى» (1384) نيز در مطالعه اى بيان مى كنند، در كشور ايران ضريب جينى نسبت به درجه آزادى اقتصادى، ماليات بر مشاغل و ثروت به GDP ، نرخ ارز حقيقى، با يك وقفه، مخارج اجتماعى دولت به GDP ، نرخ رشد توليد ناخالص داخلى عكس العمل منفى، و نسبت به نرخ بيكارى عكس العمل مثبت نشان مى دهد. همچنين براساس نتايج بعد از تعديل اقتصادى، ضريب جينى از طريق به كار بردن سياست هايى كه موجب تغيير در متغيرهاى مدل، به استثناى نرخ بيكارى، مى شود، بهبود مى يابد. به عبارت ديگر اجراى سياست هاى تعديل، زمينه بهبود ساختار توزيع درآمد را فراهم مى كند.

عوامل تأثيرگذار بر توزيع درآمد و راه هاى بهبود آن

اشاره

از يك سو، در جوامع امروز توزيع نابرابر درآمد از پديده هاى زيانبار شناخته مى شود و تمامى جوامع، مبارزه با فقر و كاهش نابرابرى درآمد را در رأس همه اهداف عمده استراتژى توسعه اقتصادى و اجتماعى خود قرار داده اند. از ديگر سو بايد دانست كنگره جهانى حج، تنها به بعد عبادى - معنوى محدود نمى شود و بررسى و تحليل ابعاد گوناگون كنگره عظيم حج به نگرشى همه جانبه و عميق نيازمند است. در اين مطالعه تنها سعى برآن است كه به بعد اقتصادى حج توجه شود؛ زيرا حج از منظر اقتصادى، منافع بسيارى را براى كشورهاى اسلامى به ارمغان مى آورد. افزايش قدرت اقتصادى كشورهاى اسلامى در سطح بين المللى، ضمن آنكه مى تواند آنان را مقتدر سازد و از وابستگى به


1- Nair Kuppusamy. .

ص: 481

كشورهاى غيراسلامى در همه زمينه ها برهاند، به بهبود توزيع درآمد كشورهاى اسلامى نيز كمك شايانى مى كند. ازاين رو در اين بخش از مطالعه با استفاده از آمار و اطلاعات موجود در برخى پايگاه هاى اطلاعاتى، مانند بانك جهانى، درصدديم نقش فضاى معنوى حج و پتانسيل موجود در آن بر بهبود توزيع درآمد كشورهاى منتخب اسلامى (1)را طى دوره زمانى1995 - 20٠9م در شرايط رقابتى جهان امروز ترسيم كنيم. به همين منظور، عواملى همچون تجارت خارجى و وضعيت گردشگرى را عوامل تأثيرگذار بر توزيع درآمد كشورهاى منتخب اسلامى دانسته ايم؛ زيرا فضاى معنوى حج مى تواند بر عوامل مذكور، و در نهايت توزيع درآمد اثرگذار باشد. گفتنى است در تجزيه و تحليل آمارى شاخص ها، سعى شده است از جديدترين داده هاى آمارى موجود استفاده شود.

١. تجارت خارجى
اشاره

افزايش روابط تجاري مابين كشورهاي اسلامي در سطح بين المللي براي تأمين نيازهاي يك ديگر، براساس استفاده مطلوب از ظرفيت ها، ايجاد ظرفيت هاي جديد براي حذف سلطه كشورهاي غير اسلامي و ايجاد رشد و شكوفايي مستمر و با ثبات كشورهاي اسلامي اهميت ويژه اي دارد. جدول (1) ميزان صادرات و واردات هر يك از كشورهاى منتخب اسلامى و همچنين درجه وابستگى و درجه باز بودن هر يك از كشورهاى مذكور را نشان مى دهد؛ براى نمونه، صادرات كشور مالزى، موفق ترين كشور بين كشورهاى مورد مطالعه از منظر تجارت بين الملل، در سال 1995، 73886 ميليون دلار بوده است كه توانسته است صادرات كالاها و خدمات خود را در سال 20٠9 به 13713٠ ميليون دلار برساند. كشور تركمنستان نيز در سال هاى 1995 و 20٠9م با صادراتى معادل 2381 و 9172 ميليون دلار، كمترين ميزان صادرات را بين كشورهاى منتخب اسلامى داشته است. همچنين ميزان صادرات كشور ايران در سال 1995، 20555 ميليون دلار بوده كه رتبه ششم را بين كشورهاى منتخب اسلامى به خود اختصاص داده است. مطابق آمارهاى موجود در جدول (1) ، كشورهاى مالزى و آذربايجان در سال 20٠9 با وارداتى معادل 1286٠2 و 8885 ميليون دلار، از بيشترين و كمترين واردات كالاها و خدمات در بين كشورهاى منتخب اسلامى برخوردار است. ميزان واردات كشور ايران نيز در سال 1995معادل 157٠3 ميليون دلار بوده، كه رتبه ششم را بين كشورهاى مورد مطالعه احراز كرده است. يكى ديگر از شاخص ها، شاخص درجه وابستگى اقتصادى است. در سال 20٠9 بين 17 كشور منتخب


1- شايان ذكر است در مطالعه حاضر، به دليل فقدان يا منسجم نبودن داده هاي آماري بيشتر كشورهاي اسلامي، از كشورهاي منتخب اسلامي استفاده شده است. ازاين رو جامعه آماري مورد مطالعه، كشورهاي آذربايجان، اردن، ازبكستان، امارات متحده عربي، اندونزي، ايران، بحرين، تركمنستان، تركيه، تونس، سوريه، عربستان، عمان، قزاقستان، قطر، كويت، لبنان، مالزي، مراكش و مصر است. .

ص: 482

اسلامى، كشور مالزى با شاخص 8.74 بيشترين وابستگى، و كشور اندونزى نيز با 3.21 كمترين درجه وابستگى را داشته است. شاخص وابستگى اقتصادى كشور ايران نيز در سال 1995، 1.13 بوده، كه در اين سال بين كشورهاى مورد مطالعه كمترين درجه وابستگى را داشته است. شاخص ديگرى كه كاربردهاى فراوانى به لحاظ اقتصادى دارد، شاخص درجه بازبودن اقتصاد است. براساس جدول (1) ، كشور مالزى بين كشورهاى منتخب اسلامى موفق تر عمل كرده است؛ به طورى كه نسبت مجموع صادرات و واردات به توليد ناخالص داخلى اين كشور در سال هاى 1995 و 20٠9 به ترتيب 192 و 171 درصد بوده، كه براساس اين شاخص بين كشورهاى منتخب اسلامى داراى رتبه اول است. پس از آن نيز كشورهاى تركمنستان و اردن قرار دارد. درحالى كه درجه باز بودن كشور اندونزى در سال 20٠9 برابر 45 درصد بوده، و رتبه آخر را بين چهارده كشور منتخب اسلامى به خود اختصاص داده است. همچنين درجه باز بودن كشور ايران در سال 1995، 34 درصد بوده، كه رتبه آخر را در اين سال به خود اختصاص داده است.

جدول (1) : ميزان صادرات و واردات كالا و خدمات، درجه وابستگى اقتصادى و درجه باز بودن اقتصادكشورهاى منتخب اسلامى طى دوره زمانى 1995 - 20٠9

><نمايش تصوير

ص: 483

><نمايش تصوير

ص: 484

><نمايش تصوير

مأخذ: www. wdi. org و محاسبات تحقيق

* اعداد داخل پرانتز بيانگر رتبه كشورها در شاخص مورد نظر است.

** شايان ذكر است درجه وابستگى اقتصادى به صورت 10٠ GDP */ واردات محاسبه شده است. و ميزان صادرات و واردات كالا و خدمات به قيمت ثابت 20٠٠ دلار است.

بايد پذيرفت كه سهم تجارت خارجى كشورهاى منتخب اسلامى نسبت به ساير كشورهاى توسعه يافته پايين است و در اين ميان، ميزان مبادلات درون گروهى كشورهاى اسلامى بسيار اندك است؛ حال آنكه تأمين نيازهاى متقابل جوامع اسلامى، راهكارى اصولى و منطقى براى كوتاه كردن سلطه بيگانگان است. ازاين رو جهان اسلام مى تواند با شناخت همه جانبه امكانات و پتانسيل هاى بالقوه اقتصادى خود، توليد كالاها و خدمات با كيفيت بالا و جلب توجه مصرف كنندگان به كالاهاى كشورهاى اسلامى نيازهاى همديگر را تأمين كند. به عبارتى ديگر، در يك ارتباط و همكارى متقابل تجارى و بازرگانى، مقابل بيگانگان به خودكفايى برسد. زيرا در غير اين صورت، مبادلات تجارى و بازرگانى بيگانگان با كشورهاى اسلامى، منجر به اين مى شود كه بيگانگان، كشورهاى اسلامى را تحت سيطره خود نگه دارند و از مزيت هاى اقتصادى قابل توجه آنها بيشترين استفاده را كنند. براساس آمارهاى موجود در جدول (2) كه سهم صادرات درون گروهى كشورهاى منتخب اسلامى را از كل صادرات هر يك از اين كشورها نشان مى دهد، كشور لبنان در سال 20٠9، 9.75 درصد از كالاها و خدمات خود را به ساير كشورهاى اسلامى صادر كرده، كه بين كشورهاى مورد مطالعه رتبه اول را به دست آورده است. سهم صادرات درون گروهى كشورهاى سوريه، اردن و تركمنستان به ترتيب برابر 6.69، ٠8.56 و 7.36 درصد بوده، كه رتبه دوم تا چهارم را بين كشورهاى مورد مطالعه كسب كرده اند. درحالى كه قطر تنها 6.6 درصد از كالاها و خدماتش را به ساير كشورهاى اسلامى صادر كرده، كه

ص: 485

كمترين سهم صادرات درون گروهى را داشته است. همچنين سهم صادرات درون گروهى كشور ايران در سال هاى 1995 و 20٠9 به ترتيب 9.13 و 5.10 درصد بوده، كه رتبه اش از دوازدهم در سال 1995 با سه پله سقوط به پانزدهم در سال 20٠9 رسيده است.

جدول (2) : ميزان سهم صادرات درون گروهى كشورهاى منتخب اسلامى از كل صادرات هر يك از كشورها طى دوره زمانى 1995 - 20٠9 برحسب درصد

><نمايش تصوير

ص: 486

><نمايش تصوير

مأخذ: Sesric Baseind Database و محاسبات تحقيق

* اعداد داخل پرانتز بيانگر رتبه كشورها در شاخص مورد نظر است.

مطابق جدول (3) ميزان سهم واردات درون گروهى كشورهاى منتخب اسلامى را از كل واردات هر يك از كشورها تصوير مى كند. كشورهاى سوريه و قزاقستان در سال 20٠9 با وارداتى معادل 7.44 و 4.5 درصد به ترتيب بيشترين و كمترين كالا و خدمات را از ساير كشورهاى اسلامى وارد كرده اند. ميزان سهم واردات درون گروهى كشور ايران نيز در سال هاى 1995 و 20٠9 معادل 5.13 و 1.25 درصد بوده است كه اين موضوع نشان مى دهد ميزان سهم واردات كشور ايران از ساير كشورهاى اسلامى در حال افزايش است. همچنين توجه به اين نكته درخور اهميت است كه ميزان سهم واردات درون گروهى كشور عربستان سعودى از ساير كشورهاى اسلامى در سال 1995، 7.10درصد بوده، كه اين ميزان در سال 20٠9 به 8.12 درصد رسيده است. اما برخلاف بهبود اندك در ميزان سهم واردات درون گروهى كشور عربستان سعودى رتبه اش در شاخص مذكور از شانزدهم در سال 1995 با دو پله سقوط در سال 20٠9 در مكان هجدهم قرار گرفته است.

جدول (3) : ميزان سهم واردات درون گروهى كشورهاى منتخب اسلامى از كل واردات هريك از كشورها طى دوره زمانى 1995 - 20٠9 برحسب درصد

ص: 487

><نمايش تصوير

مأخذ: Sesric Baseind Database و محاسبات تحقيق

* اعداد داخل پرانتز بيانگر رتبه كشورها در شاخص مورد نظر است.

اما آمارهاى موجود بيانگر آن است كه بازار كشورهاى اسلامى، به ويژه بازار حج، در اختيار كشورهاى اسلامى حتى عربستان سعودى نيست. البته اين واقعيت تلخ در ايام برگزارى مناسك حج ملموس تر است؛ زيرا انبوه جمعيت زائران، بيشتر كالاهايى را براى سوغات خريدارى مى كنند كه واردات از كشورهاى غير اسلامى، به ويژه چين، است و اين كالاها با قيمتى بالا و كيفيتى پايين، به دليل فزونى تقاضا در بازارهاى مكه و مدينه، به مسلمانان فروخته مى شود. حال آنكه كشورهاى اسلامى به واسطه برخوردارى از پتانسيل ها و امكانات فراوان، مانند وجود دين مشترك، كه خود موجب

ص: 488

اشتراكات فراوان در فرهنگ، اجتماع و الگوهاى مصرفى مى شود، وجود منابع عظيم انرژى و مواد معدنى، نيروى كار فراوان، جمعيتى بالغ بر 5.1ميليارد نفر، قلمرو جغرافيايى وسيع، دسترسى و سيطره بر تنگه ها و آبراه هاى راهبردى جهان، وجود سطح زندگى و الگوهاى مصرفى نسبتاً مشابه، تنوع امكانات و وجود اقتصادهاى مكمل، براى نمونه كشورهاى داراى منابع نفتى و سرمايه فيزيكى فراوان و كشورهاى داراى سرمايه انسانى فراوان، و. . . مى توانند زمينه تشكيل بازار مشترك اسلامى را فراهم كنند كه وجود چنين بازارى، زمينه رقابت، توسعه و رشد صنعت، افزايش تجارت، بهبود اشتغال و توزيع متعادل درآمد و رفاه در كشورهاى اسلامى را نويد مى دهد.

به عبارتى ديگر، ايجاد و گسترش روابط اقتصادى، بازرگانى و بين المللى كشورهاى مسلمان با يكديگر براساس منافع متقابل، ايجاد و تقويت بازار مشترك مابين كشورهاى اسلامى و مبادلات تجارى مبتنى بر مزيت نسبى، فوايد بى شمارى، همچون ايجاد تقاضاى مداوم براى كالاهاى توليد شده در كشورهاى اسلامى، ايجاد انگيزه سرمايه گذارى بر روى توليدات ملى كشورهاى اسلامى، افزايش قدرت چانه زنى اقتصادى و سياسى بيشتر در نظام بين المللى، بى نيازى به واردات و مصرف بى رويه كالاها و خدمات كشورهاى غير اسلامى، رونق مشاغل، كاهش فقر و بيكارى و در نهايت بهبود توزيع درآمد و رشد و توسعه اقتصادى مستمر و با ثبات را براى كشورهاى اسلامى به ارمغان مى آورد.

به نظر مى رسد كشورهاى اسلامى مى توانند براى افزايش مبادلات ميان كشورها در قالب اتحاديه ها، از ابزارهاى اقتصادى همچون تعرفه ها به نحو صحيحى استفاده كنند، و از اين منظر بر الگوى مصرف و در نهايت جهت گيرى تجارت خارجى كشورهاى اسلامى اثر بگذارند و از طريق همكارى هايى بيش از پيش كشورهاى اسلامى در نظام بين الملل، زمينه ساز ظهور پر قدرت و تأثيرگذار كشورهاى اسلامى در جامعه بين الملل باشند كه اين امر، هم موجب افزايش قدرت چانه زنى كشورهاى اسلامى مى شود و هم راه را براى تشكيل بازار مشترك اسلامى هموار مى سازد. البته ممكن است تجارت با كشورهاى اسلامى و تشكيل بازار مشترك اسلامى در كوتاه مدت به ضرر برخى از كشورهاى اسلامى باشد. اما براى موفقيت همگانى نبايد تنها به مصالح و منافع خود انديشيد؛ زيرا اين طرز تفكر با رويكرد جهان شمول اسلام و نگرش برون مرزى آن در تعارض است. ازاين رو بايد كشورهاى اسلامى مصالح تمامى جوامع اسلامى را مدنظر داشته باشند تا منافع ناشى از آن فراگير شود و در بلندمدت تمامى كشورهاى اسلامى، از همكارى ها و تعاملات بيشتر درون گروهى در پرتو تشكيل بازار مشترك اسلامى بهره مند شوند. البته گفتنى است، گسترش همكارى هاى اقتصادى ميان كشورهاى اسلامى فقط به بازار حج خلاصه نمى شود. بلكه بازار حج آغازى براى گسترش همكارى ها و تعاملات اقتصادى ميان كشورهاى اسلامى است. ازاين رو تشكيل بازار مشترك اسلامى در حج، فرصتى مناسب براى

ص: 489

كشورهاى اسلامى است تا در عصرى كه دشمنان اسلام، با هدف وابستگى مدام كشورها، در صدد به تاراج بردن ارز و ثروت مسلمانان اند، آنها نيز براى تحقق هدف عالى اسلام كه همانا تشكيل امت واحده اسلامى است و براى جهانى شدن مكتب و آرمان هاى خود با اهداف انسانى و الهى گام بردارند. به يقين دستيابى به استقلال و خودكفايى كشورهاى اسلامى مقابل بيگانگان و دشمنان اسلام در تمامى زمينه ها، فرآيندى طولانى است كه مى تواند از همكارى هاى ساده و محدود، همانند در اختيار گرفتن بازار حج و در نهايت تشكيل بازار مشترك اسلامى، آغاز شود. البته رسيدن به حد مطلوب در اين فرايند، تعامل و همكارى كشورهاى اسلامى را مى طلبد.

اهميت افزايش تعاملات و همكارى ها ميان كشورهاى اسلامى تا آنجايى است كه قرآن كريم براى جلوگيرى از حاكميت كفار بر مسلمانان مى فرمايد: ( وَلَنْ يجْعَلَ اللهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلا ) . (نساء: 141) گفتنى است كشورهاى اسلامى در زمينه برخى همكارى هاى اقتصادى مانند شوراى اتحاد اقتصادى اعراب و بازار مشترك عربى، شوراى همكارى خليج فارس، سازمان همكارى اقتصادى اكو و. . . به موافقت هايى دست يافته است. اما اين توافقات تاكنون راه به جايى نبرده، و عملاً سطح تعاملات اقتصادى ميان كشورهاى اسلامى پايين بوده است. مى توان از دلايل مهم اين امر را نشناختن پتانسيل هاى موجود در تمامى زمينه ها و كم توجهى به ويژگى هاى كشورهاى اسلامى دانست. اين ناآگاهى، موجب گسترش بدبينى و بى اعتمادى كشورهاى اسلامى نسبت به يكديگر، و در نهايت خوددارى آنان از همكارى با يكديگر شده است. درحالى كه كشورهاى اسلامى مى توانند با شناخت صحيح از پتانسيل ها و امكانات خود، و با برنامه اى سنجيده و حساب شده، ضمن استفاده مطلوب از پتانسيل هاى موجود و ايجاد پتانسيل هاى جديد، با يكديگر همكارى و تعامل داشته باشند.

البته درخور توجه است كه تحقق چنين عملى مستلزم اراده و وحدت و همدلى كشورهاى اسلامى است. شناخت كشورهاى اسلامى از دارايى ها، توانايى ها، قابليت ها و چالش هاى خود در تمامى زمينه ها و در نتيجه افزايش همكارى و ارتباط متقابل مابين كشورهاى اسلامى مى تواند در كنگره عظيم حج تحقق عينى و عملى داشته باشد؛ زيرا حج فرصتى است كه مسلمانان مى توانند فرآورده هاى صنعتى، سنتى و ساير توليداتشان را در اين بازار بين المللى در معرض نمايش ساير كشورهاى اسلامى و جهانيان قرار دهند و مشوق يكديگر در توليد و تكاپوى اقتصادى باشند، و با بهره گيرى از تجارب يكديگر، بازار كشورهاى اسلامى، به ويژه بازر حج، را در اختيار بگيرند و كشورهاى اسلامى را به رشد و توسعه در تمامى زمينه ها رهنمون سازند؛ زيرا اگر بازار حج در اختيار مسلمانان قرار گيرد مى تواند در آينده به افزايش و گسترش بازار كشورهاى اسلامى و رفاه آنان منجر شود.

همچنين گفتنى است، اگر كشورهاى اسلامى با همبستگى و اتحاد، بتوانند بازار حج را در اختيار

ص: 490

بگيرند، اين بازار مى تواند مسيرها را براى برپايى بازار مشترك اسلامى هموار كند و ازاين رو براى اينكه كشورهاى اسلامى بتوانند در صحنه بين الملل نيز حضور داشته باشند و كالاهاى آنها در قياس با كالاهاى كشورهاى توسعه يافته درخور رقابت باشد، بهره ورى خود را بهبود مى بخشند كه اين امر، افزون بر رقابت بين المللى، سبب افزايش رشد اقتصادى و به دنبال آن بهبود توزيع درآمد مى شود.

اما كشورهاى اسلامى از چنين فرصتى غفلت ورزيده، و امروزه بازار مكه و مدينه به نمايشگاه صنعتى و تجارى غرب و شرق تبديل شده است و محصولات كشورهاى اسلامى در آن كمتر به چشم مى خورد. درحالى كه تشكيل بازار مشترك اسلامى بهترين فرصت براى كشورهاى اسلامى است تا با ايجاد پيوند و مشاركت اقتصادى، ميليون ها مسلمان از آثار كلان اقتصادى حج در مجموعه جامعه اسلامى بهره ببرند و توان اقتصادى مسلمانان، كه زير بناى بسيارى از مسائل ديگر است، بالا رود و در نتيجه فقر و بيكارى كاهش يابد و توزيع درآمد كشورهاى اسلامى متعادل شود.

البته در بيان دليل پايين بودن سهم تجارت خارجى به طور عام، و همچنين مبادلات اقتصادى درون گروهى مابين كشورهاى اسلامى و قبضه شدن بازارهاى اسلامى توسط كشورهاى غير اسلامى به طور خاص، مى توان پايين بودن قدرت رقابت پذيرى كالاهاى كشورهاى اسلامى در قياس با كشورهاى توسعه يافته و كم توجهى كشورهاى مذكور به مؤلفه هاى دانش، از جمله فعاليت هاى تحقيق و توسعه و نوآورى را از دلايل مهم آن دانست. بنابراين كم توجهى به اين عوامل باعث شده است هر يك از كشورهاى اسلامى، شركاى تجارى خود را كشورهايى قرار دهند كه از لحاظ مؤلفه هاى دانش محور در جايگاه هاى برتر از اعضاى اين گروه قرار دارند. امروزه مؤلفه هاى دانش محور شرط انكار ناپذير براى باقى ماندن در ميدان رقابت هاى اقتصادى، صنعتى، تجارى و. . . به شمار مى رود. به عبارتى، مزيت هاى نسبى ديگر در تجارت هيچ گاه ثابت و پايدار نيست و كشورهايى كه در پى بهره جويى از تجارت جهانى اند بايد همواره به دنبال دستيابى به مزيت هاى جديد در رقابت با جهان پيرامون خود باشند. (شاه آبادى و سارى گل:139٠) ازاين رو عدم امكان توليد كالاهاى صنعتى با فناورى پيشرفته و كارآمد، عمده ترين ضعف بيشتر كشورهاى اسلامى است.

در ادامه، اين مسئله درخور بررسى است كه هرچند جهان اسلام از منابع و ظرفيت هاى قدرتمند اقتصادى بسيارى برخوردار است و گسترش همكارى هاى اقتصادى ميان كشورهاى اسلامى، با توجه به جمعيت 5/1 ميلياردى، در قالب اتحاديه منطقه اى اسلامى (جغرافياى اقتصادى جهان اسلام) با پشتيبانى عقيدتى و ايمانى مشترك به دين مقدس اسلام نيز مى تواند كشورهاى اسلامى را به سطح توسعه مطلوب اقتصادى، فرهنگى و اجتماعى ارتقا دهد، اما چرا همچنان شاخص هاى اقتصادى كشورهاى اسلامى همچون سطح تعاملات اقتصادى ميان كشورهاى اسلامى، توزيع درآمد و. . . نامطلوب است و

ص: 491

بازارهاى اسلامى در اختيار كشورهاى غير اسلامى است و كشورهاى اسلامى نمى توانند از اين فرصت بى بديل استفاده كنند. ازاين رو در اينجا به بررسى مؤلفه هاى قدرت رقابت پذيرى و نوآورى كشورهاى منتخب اسلامى مى پردازيم:

الف) رقابت پذيرى

گزارش رقابت پذيرى جهانى (1)يك گزارش سالانه است كه توسط مجمع جهانى اقتصاد ارائه مى شود. در گزارش مذكور، كشورها براساس «شاخص رقابت پذيرى جهانى» رتبه بندى مى شوند. اين شاخص از شاخص هاى كاملى است كه طيف وسيعى از عوامل تأثيرگذار بر رقابت پذيرى را در نظر مى گيرد. براساس تعريف مجمع جهانى اقتصاد، رقابت پذيرى شامل مجموعه اى از عوامل، سياست ها و نهادهايى است كه بهره ورى يك كشور را تعيين مى كند. از يك سو، سطح بهره ورى، رفاه اقتصادى مردم را در كشورها تعيين مى كند و از سوى ديگر، هرقدر رقابت پذيرى كشورى در سطح جهان بالاتر باشد، آن كشور از ادغام در اقتصاد جهانى به واسطه دسترسى سهل تر به بازارهاى خارجى بيشتر بهره مند خواهد شد. بر عكس كشورى كه از قدرت رقابت پذيرى پايين ترى برخوردار باشد، نه تنها از ادغام در اقتصاد جهانى بهره مند نمى شود، بلكه ممكن است متضرر نيز شود.

جدول (4) : شاخص قدرت رقابت پذيرى كشورهاى منتخب اسلامى طى دوره زمانى 2010 - 2011 و 2012 - 2011

><نمايش تصوير


1- Global Com petitive ness Report. .

ص: 492

><نمايش تصوير

مأخذ: 2010 - 2011 و 2011 - 2012 The Global Com petitiv eness Report

* كشورهاى ازبكستان و تركمنستان به دليل نداشتن آمار و اطلاعات، از تجزيه و تحليل حذف شده است.

مطابق جدول (4) كه شاخص قدرت رقابت پذيرى كشورهاى منتخب اسلامى را نشان مى دهد، كشور قطر با كسب رتبه چهارده در رتبه بندى كلى در گزارش رقابت پذيرى مجمع جهانى اقتصاد سال 2011، در جايگاه اول كشورهاى مورد مطالعه قرار گرفته است. كشورهاى عربستان سعودى و مالزى نيز در گزارش 2011 با امتيازهاى 17.5 و ٠8.5 در جايگاه دوم و سوم قرار دارند؛ درحالى كه كشور سوريه با امتياز 85.3 رده آخر را بين كشورهاى منتخب اسلامى به خود اختصاص داده است. كشور ايران نيز در گزارش سال هاى 2010 - 2011 و 2011 - 2012، با امتيازهاى 14.4 و 26.4 توانسته است رتبه خود را در جهان و بين كشورهاى منتخب اسلامى بهبود دهد و به ترتيب با 6 و 1 پله صعود در جايگاه شصت ودوم و دوازدهم در جهان و در گروه كشورهاى منتخب اسلامى قرار بگيرد. گفتنى است، رتبه كشورهاى اردن، امارات متحده عربى، اندونزى، تونس، سوريه و مصر در اين شاخص در گزارش رقابت پذيرى مجمع جهانى اقتصاد 2011 - 2012 و در قياس با گزارش 2010 - 2011 در جهان و گروه كشورهاى منتخب اسلامى بدتر شده است.

جدول (5) : رتبه كشورهاى منتخب اسلامى در شاخص هاى دوازده گانه رقابت پذيرى جهانى بين كشورهاى جهان 2011 - 2012

ص: 493

><نمايش تصوير

مأخذ: The Global Com petitiv eness Report 2011 - 2012

* كشورهاى ازبكستان و تركمنستان به دليل نداشتن آمار و اطلاعات، از تجزيه و تحليل حذف شده است.

** اعداد داخل پرانتز بيانگر رتبه كشورها در گروه كشورهاى منتخب اسلامى است.

در جدول (5) ، رتبه كشورهاى منتخب اسلامى در شاخص هاى دوازده گانه رقابت پذيرى بين كشورهاى جهان تصوير شده است. براساس اطلاعات اين جدول، در اجزاى شاخص نيازهاى اساسى، كشور عربستان سعودى در نهادها، كشور امارات متحده عربى در زير ساخت ها، كشور كويت در ثبات اقتصاد كلان، و كشور قطر در بهداشت و آموزش اوليه توانسته اند رتبه برتر را بين كشورهاى منتخب اسلامى كسب كنند. همچنين در اجزاى شاخص مذكور، كشور ايران رتبه هاى چهارده در مؤلفه نهادها، يازده در زيرساخت ها، ده در ثبات اقتصاد كلان و هفت را در بهداشت و آموزش اوليه بين كشورهاى منتخب اسلامى كسب كرده است.

بين كشورهاى مورد مطالعه، كشورهاى بحرين، عربستان سعودى، مالزى، امارات متحده عربى و اندونزى به ترتيب در مؤلفه هاى آموزش و تحصيلات تكميلى، بازدهى بازار كالا، بازدهى بازار كار، توسعه بازار مالى، آمادگى فنى و اندازه بازار رتبه هاى اول را كسب كرده اند. در صورتى كه كشور مصر در سه مؤلفه شاخص مبتنى بر كارايى، يعنى آموزش و تحصيلات تكميلى، بازدهى بازار كالا و بازدهى بازار كار رتبه آخر را بين كشورهاى منتخب اسلامى به خود اختصاص داده است. در سه مؤلفه

ص: 494

ديگر شاخص مبتنى بر كارايى، به ترتيب كشورهاى ايران، سوريه و بحرين با كسب رتبه هجدهم بدترين عملكرد را داشته اند.

گفتنى است وضعيت كشور ايران در اجزاى شاخص مبتنى بر كارايى چندان مطلوب نيست؛ به گونه اى كه در گزارش مذكور كشور ايران در مؤلفه هاى آموزش و تحصيلات تكميلى رتبه چهاردهم و در بازدهى بازار كالا، بازدهى بازار نيروى كار و آمادگى فنى رتبه هفدهم و در توسعه بازار مالى رتبه هجدهم را بين كشورهاى منتخب اسلامى به دست آورده است و تنها بين اجزاى شاخص مبتنى بر كارايى، آن هم فقط در اندازه بازار با كسب رتبه سه عملكرد خوبى داشته است. كشور قطر نيز در هر دو مؤلفه پيشرفت كسب و كار و نوآورى از اجزاى شاخص مبتنى بر نوآورى موفق ترين كشور ميان كشورهاى مورد مطالعه بوده، و توانسته است رتبه اول را به خود اختصاص دهد. كشورهاى قزاقستان و سوريه نيز در اجزاى شاخص مبتنى بر نوآورى بدترين عملكرد را داشته اند. همچنين كشور ايران رتبه هاى شانزدهم و يازدهم را به ترتيب در شاخص هاى پيشرفت كسب و كار و نوآورى، ميان كشورهاى منتخب اسلامى احراز كرده است. البته با نگاهى دقيق تر به جداول (4) و (5) درمى يابيم كه كشورهاى اسلامى در شاخص فوق، تفاوت هاى چشمگيرى با يكديگر دارند. اين امر ناشى از آن است كه در كشورهاى نفت خيز، بخشى از مازاد درآمدهاى حاصل از ثروت هاى نفتى صرف اصلاحات براى بهبود رقابت پذيرى شده است؛ براى نمونه كشورهاى قطر، امارات متحده عربى، عربستان سعودى در انجام دادن اصلاحات از موفقيت بيشترى برخوردارند. اما وضعيت بيشتر كشورهاى منتخب اسلامى در شاخص هاى دوازده گانه گزارش رقابت پذيرى منتشره توسط مجمع جهانى اقتصاد چندان مطلوب و مناسب نيست؛ درحالى كه كشورهاي سوئيس، سنگاپور، سوئد و فنلاند، رقابت پذيرترين اقتصادهاى جهان معرفى شده اند. ازاين رو بايد اذعان كرد، به منظور افزايش تعاملات اقتصادى مابين كشورهاى اسلامى و ارتقاى جايگاه آنان در اقتصاد بين الملل و با توجه به آنكه در جهان كنونى مزيت هاى نسبى در تجارت هيچ گاه ثابت و پايدار نيست، بايد كشورهاى اسلامى به واسطه توجه به مؤلفه هاى تعيين كننده رقابت پذيرى، اقتصادهاى خود را به اقتصادهايى رقابت پذير تبديل كنند؛ زيرا اقتصادهاى رقابت پذير اقتصادهايى هستند كه عوامل محرك بهره ورى آنها به درستى براى افزايش رفاه و كاميابى به كار گرفته شده است و فراهم كردن شرايط اقتصادى حمايت از رقابت پذيرى مى تواند به اقتصادهاى ملى براى كسب درآمد بالا و ايجاد اطمينان در زمينه اثربخشى مكانيزم هاى فعال بهبوددهنده عملكرد اقتصادى كمك كند. (شاه آبادى و صادقى: 1389)

بنابراين موضوع جايگاه نامطلوب بيشتر كشورهاى اسلامى در شاخص هاى دوازده گانه رقابت پذيرى مى تواند در كنگره حج مورد بررسى و گفت وگو ميان كشورهاى اسلامى قرار گيرد؛ زيرا حج

ص: 495

مناسب ترين فرصت و موقعيت را براى تبادل نظر و مذاكرات اصولى بين كشورهاى اسلامى فراهم مى سازد تا در پرتو ارتباطات منطقى و اصولى، بتوان از مشكلات و كمبودهاى كشورهاى اسلامى شناخت لازم را كسب كرد و همچنين با اتفاق نظر، زمينه هاى تفاهم و همكارى ميان كشورهاى اسلامى براى بهبود شاخص رقابت پذيرى، و در نهايت بهبود توزيع درآمد هموار شود؛ زيرا اقتصادى كه رقابت پذيرتر است از سطح بهره ورى بالاترى برخوردار است؛ بدان معنا كه با كسب سطح بيشترى از درآمد، رفاه بيشترى را براى مردم خود فراهم مى كند. گفتنى است، براساس تجربه هاى كنونى كشورها و تلاش مستمر آنها، به يقين مى توان گفت در شرايط فعلى، پايانى براى انجام دادن اصلاحات مبتنى بر بهبود شاخص هاى رقابت پذيرى براى تمامى كشورها وجود ندارد؛ چون هم زمان كشورهاى ديگر نيز مشغول اصلاحات اند و رتبه خود را ارتقا مى دهند.

ب) نوآورى

از نتايج نوآورى، ارزش آفرينى و افزايش كارايى است كه رشد تجارت را رقم خواهد زد. به عقيده «بائر» (1)(20٠1) قابليت ابتكار، ابداع و نوآورى، كارايى افراد را افزايش مى دهد و همين دليل تجارت است. ازاين رو توسعه كارآمدى نوآورى در بخش تجارت براى بقاى اقتصاد ملى و توازن ميان بخش هاى توليد و مصرف امرى ضرورى و اجتناب ناپذير است. افزون بر اين، تجارت در جهان كنونى به سمت محصولات با فناورى هاى پيشرفته متمايل شده است. اما كشورهاى اسلامى در مقايسه با كشورهاى توسعه يافته، در تابع توليد خود، كمتر به مؤلفه هاى دانش محور توجه كرده اند، و همين امر منجر شده است تا بازار بيشتر كشورهاى اسلامى، به ويژه بازار حج، در اختيار كشورهاى توسعه يافته غير اسلامى باشد. به تعبيرى ديگر، كشورهاى اسلامى زمانى مى تواند از منافع اقتصادى موجود در برپايى بازار مشترك اسلامى به ويژه بازار حج بهره مند شود كه از نظر فعاليت هاى نوآورانه، فناورى هاى نوين، تحقيق و توسعه سطح دانش و تخصص نيروى انسانى، در سطح بالايى قرار داشته باشد. ازاين رو به منظور تنوع بخشيدن و خلق مزيت هاى جديد در روابط تجارى، تقويت و استمرار تعاملات در روابط اقتصادى، افزايش اشتغال و سرمايه گذارى، بهبود قدرت رقابت پذيرى و توزيع متعادل تر درآمد در كشورهاى اسلامى، آشنايى و شناسايى برخى شاخص هاى نوآورى ضرورى به نظر مى رسد.

در جدول (6) شاخص هاى نوآورى كشورهاى منتخب اسلامى تصوير شده است. كشور مراكش در سال 20٠7 بهترين عملكرد را بين كشورهاى مورد مطالعه داشته است؛ به طورى كه ميزان انباشت مخارج تحقيق و توسعه آن برابر 196228ميليون دلار محاسبه شده است و رتبه اول را بين كشورهاى


1- Bauer. .

ص: 496

منتخب اسلامى كسب كرده است. انباشت مخارج تحقيق و توسعه كشورهاى تونس و قزاقستان در سال ٢٠٠٧ نيز معادل ١٣5١٠٣و ١٢6٨١٩ ميليون دلار بوده، كه به ترتيب رتبه هاى دوم و سوم را به خود اختصاص داده است. اين شاخص براى كشور مصر برابر ٢٢4٩ ميليون دلار محاسبه شده، كه بين كشورهاى اسلامى وضعيت مطلوبى ندارد و رتبه نهم را داراست. شاخص مذكور براى كشور ايران در سال ٢٠٠٧، 6٠١١ ميليون دلار بوده، و رتبه هفتم را به دست آورده است. نكته درخور اهميت آنكه وضعيت كلى شاخص انباشت مخارج تحقيق و توسعه در كشورهاى اسلامى بيانگر افزايش اهميت DR

(1)است. اما با وجود اين، وضعيت فعلى كشورهاى اسلامى نسبت به كشورهاى توسعه يافته، همچون ژاپن و آمريكا، نشانگر ضرورت تلاش جدى در توجه به مؤلفه هاى اقتصاد دانش محور در راستاى دستيابى به فناورى هاى پيشرفته و كارآمد و كاهش شكاف فناورى براى كسب مزيت رقابتى در بازارهاى جهانى به ويژه بازار حج است. همچنين براساس جدول (6) ، كه نشانگر شاخص «گينارت - پارك» (2)براى سنجش شدت حمايت از حقوق مالكيت فكرى است (3)، كشور تركيه با شاخصى معادل ٠١.4 در سال ٢٠٠5 جزء بهترين كشورها به لحاظ حمايت از حقوق مالكيت فكرى است. شاخص فوق در سال ٢٠٠5 براى كشور ايران بدون هيچ گونه پيشرفتى از نظر قدرت نظام IPR ١.٩١ بوده، كه رتبه دهم را بين كشورهاى منتخب اسلامى بدست آورده است. شاخص گينارت - پارك براى بيشتر كشورهاى توسعه يافته بالاتر از چهار است. ازاين رو مى توان بيان داشت وضعيت بيشتر كشورهاى اسلامى در شاخص حقوق مالكيت فكرى نامطلوب و ضعيف است. درحالى كه حمايت از نظام IPR به ايجاد انگيزه براى انجام دادن فعاليت هاى نوآورانه مى انجامد كه اين خود مى تواند عاملى براى حفظ يا افزايش سهم كشورهاى مذكور در تجارت خارجى و تعاملات درون گروهى و توزيع متعادل تر درآمد باشد.

شايان ذكر است، متوسط ناخالص ثبت نام در دوران متوسطه، شاخصى است كه از آن براى سنجش سرمايه انسانى موجود در كشورهاى منتخب اسلامى بهره برده ايم. براساس شاخص مذكور، بين كشورهاى منتخب اسلامى، شاخص متوسط ناخالص ثبت نام در دوران متوسطه در سال ٢٠٠٩ در كشورهاى ازبكستان، آذربايجان و عربستان سعودى به ترتيب برابر 5.١٠٣، ٣.٩٩ و ٨.٩6 درصد است كه به ترتيب رده هاى اول تا سوم را به خود اختصاص داده است. كشور مصر نيز با ثبت نامى معادل ١.6٧ درصد در دوران متوسطه، رتبه آخر را احراز كرده است. همچنين شاخص مذكور در كشور


1- Rese arch Develo pmment.
2- Ginart Park.
3- Intelle ctual Property Right) IPR(. .

ص: 497

ايران ٠7.83 درصد است كه رتبه يازدهم را بين كشورهاى مورد مطالعه دارد. با نگاهى موشكافانه تر به جدول (6) درمى يابيم كه بيشتر كشورهاى اسلامى از سرمايه انسانى درخور توجهى برخوردارند. اما بيشتر آنها با توجه به داشتن سرمايه انسانى مطلوب، قادر به توليد محصولات صنعتى مطلوب و رقابت پذير در سطح استاندارد جهانى نيستند. همچنين شاخص ديگر نوآورى دسترسى فناورى اطلاعات و ارتباطات است كه براى بررسى اين موضوع از تعداد كاربران اينترنت استفاده كرده ايم. تعداد كاربران اينترنت كشور بحرين و امارات در سال 1995به ترتيب 3.٠ و 1.٠ نفر، به ازاى هر صد نفر، بوده است؛ درحالى كه اين ميزان در سال 20٠9 به 82 كاربر افزايش يافته، و رتبه اول را بين كشورهاى منتخب اسلامى بدست آورده است. كشورهاى مالزى و عمان نيز با 57 و 43 كاربر در سال 20٠9 در رتبه هاى دوم و سوم قرار دارند و اين در صورتى است كه تعداد كاربران اينترنت كشورهاى ايران و عربستان در سال 20٠9، 38 كاربر، به ازاى هر صد نفر، بوده است كه رتبه ششم را بين كشورهاى مورد مطالعه به خود اختصاص داده اند. همچنين كشور تركمنستان در سال 20٠9 با يك كاربر، كمترين كاربر اينترنت را بين كشورهاى منتخب اسلامى داشته، و رتبه هفدهم را به دست آورده است.

جدول (6) : شاخص هاى نوآورى كشورهاى منتخب اسلامى طى دوره زمانى 1995 - 20٠9

><نمايش تصوير

ص: 498

><نمايش تصوير

ص: 499

><نمايش تصوير

مأخذ: www. wdi. org و پارك (20٠8)

* انباشت مخارج تحقيق و توسعه به قيمت ثابت 20٠٠ دلار است.

اطلاعات موجود در جدول فوق نشان مى دهد كشورهاى منتخب اسلامى در مقايسه با كشورهاى توسعه يافته در بهبود شاخص هاى نوآورى موفقيت چندانى كسب نكرده اند؛ درصورتى كه توجه بيشتر كشورهاى اسلامى به فعاليت هاى نوآورانه افزايش بهره ورى عوامل توليد، ايجاد تنوع و كيفيت بالاتر در محصولات، و در نهايت افزايش توان رقابتى و قدرت چانه زنى در عرصه بين المللى و گسترش تعاملات اقتصادى و تجارى را نويد مى دهد كه همين امر به ارزش افزوده و رشد بيشتر توليد ناخالص داخلى، افزايش اشتغال و توزيع متعادل درآمد در كشورهاى اسلامى مى انجامد. البته كشورهاى اسلامى از پتانسيل هاى بالقوه فراوانى، مانند سرمايه انسانى درخور توجه، وفور منابع طبيعى براى ارتقاى ظرفيت علمى و نوآورى در سطح بين المللى و. . . برخوردار است و اين عوامل توليد مى تواند حركت آنان را از اقتصادى منابع محور و سرمايه محور به سمت اقتصادى دانش محور سرعت بخشد. اما هنوز كشورهاى اسلامى نتوانسته اند از پتانسيل هاى موجود به طور مطلوب استفاده كنند كه اين امر موجب كاهش توان قدرت رقابت پذيرى و در نتيجه هرز رفتن منابع در كشورهاى اسلامى از يك سو و پايين آمدن درآمد سرانه و سهم تجارت جهانى حتى مابين كشورهاى اسلامى، كاهش نرخ مشاركت افراد و. . . از سوى ديگر شده است.

ازاين رو به نظر مى رسد يكى از دلايل مهمى كه سبب شده است كشورهاى اسلامى در بهبود شاخص هاى نوآورى موفقيت زيادى نداشته باشند، ناهماهنگى سياست هاى كلان اقتصادى با سياست هاى علمى - آموزشى و پژوهشى نيست، زيرا در بيشتر كشورهاى اسلامى سياست هاى كلان

ص: 500

اقتصادى، نه تنها همسو با سياست هاى علمى و پژوهشى نيست، بلكه نتيجه اتخاذ سياست هاى كلان اقتصادى، نامناسب، باعث انحراف قيمت نسبى عوامل به ضرر مؤلفه هاى دانش محور مى شود. بنابراين ممكن نبودن توليد كالاهاى صنعتى با فناورى پيشرفته و كارآمد از ضعف هاى كلى بيشتر كشورهاى اسلامى است. در صورتى كه در جهان كنونى، اقتصاد تنها بر منابع طبيعى و ذخاير انرژى نمى چرخد، بلكه فناورى هاى راهبردى و پول ساز در چرخش اقتصادى حرف اول را مى زند. كشورهايى كه در زمينه نوآورى و فناورى پيشرفت هايى كرده، و حتى موفق به توليد ثروت از محل نوآورى و فناورى شده اند، سالانه درآمدهاى هنگفتى را از آن خود مى كنند و توزيع درآمد را بهبود مى بخشند و در نتيجه از رفاه اقتصادى بيشترى برخوردار مى شوند. اما بيشتر كشورهاى اسلامى به واسطه پشتوانه ثروت هاى نفتى و طبيعى به بهبود فعاليت هاى نوآورانه توجه اندكى داشته اند؛ حال آنكه كشورهاى اسلامى با تغيير سياستگذارى هاى خود از رويكرد اقتصادِ منابع محور به اقتصادِ دانش محور به وسيله همسوسازى بيشتر سياست هاى كلان اقتصادى با سياست هاى علمى - پژوهشى و آموزشى، و هدايت سرمايه هاى دولتى، بانكى و خصوصى به سمت سرمايه گذارى در فعاليت هاى نوآورانه به وسيله اصلاح سياست هاى كلان اقتصادى، به منظور سودآور كردن فعاليت هاى نوآورانه درمقايسه با ساير فعاليت هاى اقتصادى، اعطاى وام با نرخ سود پايين به پروژه هاى نوآورانه كم مخاطره و همچنين اعطاى يارانه به پروژه هاى نوآورانه پر مخاطره، فرهنگ سازى و مطرح كردن لزوم رعايت حقوق مالكيت فكرى به عنوان يكى از چالش هاى اساسى حقوقى براى انجام دادن همكارى هاى مطلوب ملى و بين المللى و توسعه نوآورى، تدوين بانك هاى اطلاعاتى كارآمد در خصوص اطلاع رسانى اختراعات و دستاوردهاى تحقيقاتى شايسته تجارى سازى در سطوح ملى و بين المللى، مى توانند فعاليت هاى نوآورانه را به منظور افزايش قدرت چانه زنى در سطح بين المللى و تعاملات اقتصادى مابين كشورهاى اسلامى براى برپايى بازار مشترك اسلامى، به ويژه در ايام برگزارى مناسك حج، افزايش اشتغال و توزيع درآمد بهبود بخشند. در اين صورت است كه مى توان به هدف نهايى حج كه تقويت هرچه بيشتر امت واحد اسلامى است، رسيد؛ زيرا در صورت بهبود فضاى نوآورى و هموار كردن اين فضا شاهد توليد كالاها و محصولات با كيفيت در سطح استاندارد جهانى خواهيم بود كه در نهايت اين موضوع سبب گسترش بازارهاى اسلامى در تمامى ابعاد (بازار كالا، بازار سرمايه، بازار نيروى كار و. . .) مى شود و به يقين مى توان گفت گسترش بازارها با جهت گيرى درست مى تواند كمك شايانى به گسترش اقتصاد دانش محور و توزيع متعادل تر درآمد و ثروت، و در نهايت بر پايى عدالت باشد.

گسترش تعاملات در بازارهاى مختلف، موجب تقويت شناخت و همكارى مسلمانان، و درنتيجه مقابله با هر نوع تهاجم اقتصادى، نظامى و فرهنگى مى شود.

ص: 501

توجه به اين نكته درخور اهميت است كه با توجه به تمامى مطالب ذكر شده، بايد سازمانى در كشورهاى اسلامى وجود داشته باشد تا بتواند موضوع برپايى بازار اسلامى بين المللى را مديريت و رهبرى كند. به نظر مى رسد سازمان حج و اوقاف مى تواند با تشكيلى معاونتى با عنوان گسترش تعاملات اقتصادى، اجتماعى، علمى و فنى اين وظيفه را برعهده بگيرد و همچنين مى توان از طريق سازمان كنفرانس اسلامى، اتحاديه ها، خادم الحرمين و. . . اين موضوع را به تمامى كشورهاى اسلامى و حتى مسلمانان ساكن در كشورهاى غير اسلامى، به منظور شناخت جدى و افزايش تعاملات اقتصادى و تجارى مابين آنان، تعميم داد.

٢. گردشگرى

بى ترديد در جهان امروز، صنعت گردشگرى از صنايع مهم جهان است. سهم اين صنعت همواره در توسعه اقتصادى رشد چشمگيرى داشته است كه ضمن افزايش درآمدهاى ارزى براى اقتصادهاى ملى، باعث رونق صنايع ديگر همچون هتلدارى، رستوراندارى، حمل و نقل، صنايع و هنرهاى دستى و. . . شده است. ازاين رو صنعت گردشگرى مى تواند در رونق اشتغال و ايجاد درآمد، به ويژه براى اقشار متوسط جامعه، نقش بسزايى داشته باشد. از سويى در اصطلاحات اقتصادى از گردشگرى با نام «صادرات نامرئى كالاها و خدمات» ياد مى كنند.

بنابراين بايد صنعت گردشگرى براى كشورهايى كه صادرات كالا و خدمات زيادى ندارند و براى بسيارى از كشورهاى اسلامى كه معضلاتى همچون بى كارى، فقر و توزيع نابرابر درآمد دارند، درخور اهميت باشد. بررسى ها نشان مى دهد كشورهاى اسلامى به لحاظ موقعيت طبيعى و جغرافيايى، چشم اندازهاى بكر و زيبايى دارند؛ براى نمونه بسيارى از كشورهاى اسلامى، نظير ايران، لبنان مالزى، اندونزى و بعضى از كشورهاى عربى و آفريقايى جاذبه هاى فراوانى در موقعيت آب و هوايى و طبيعى دارند كه مى تواند عامل مهمى در جذب گردشگر باشد. همچنين كشورهاى اسلامى در حوزه تاريخ و تمدن كهن قرار دارند؛ به طورى كه تقريبا 7٠ درصد مسائل مربوط به تاريخ و تمدن كره زمين در محدوده كشورهاى اسلامى به وقوع پيوسته است، كه همين ويژگى مى تواند انگيزه مهمى براى سفر گردشگران به شمار آيد.

مطابق جدول (7) كه نشان دهنده شاخص هاى گردشگرى كشورهاى منتخب اسلامى است، دريافتى هاى حاصل از گردشگرى كشور لبنان در سال 1995، 1.99 درصد از صادرات بوده، كه اين ميزان در سال 20٠9 به 6.222 درصد رسيده است و بين كشورهاى منتخب اسلامى بهترين شرايط را داشته، و رتبه اول را از آن خود كرده است. اين درحالى است كه دريافتى هاى حاصل از گردشگرى كشور كويت تنها 2.1 درصد از صادرات آن را تشكيل مى دهد و رتبه شانزدهم را بين كشورهاى مورد

ص: 502

مطالعه به دست آورده است. گفتنى است كشور ايران نيز در شاخص مذكور در سال 1995 رتبه دوازدهم را كسب كرده است. همچنين همان طور كه در جدول (7) ملاحظه مى شود، كشور عربستان سعودى در سال هاى 20٠3 و 20٠7، به ترتيب با 6464 و 98٠8 هزار گردشگر، بيشترين تعداد گردشگر را از ساير كشورهاى اسلامى در خود جاى داده است. همچنين كشورهاى سوريه و مالزى در سال 20٠7 در رتبه هاى دوم و سوم قرار دارند. كشور تركمنستان با دو هزار گردشگر، رتبه آخر را بين كشورهاى مورد مطالعه احراز كرده است.

نكته درخور توجه آنكه تعداد گردشگران كشور تركيه از ساير كشورهاى جهان در سال 20٠7، 255٠6 هزار گردشگر بوده، كه رتبه اول را در جذب گردشگر از ساير كشورهاى جهان به خود اختصاص داده است؛ درحالى كه تعداد گردشگرانى كه از ساير كشورهاى اسلامى، در سال مذكور، به اين كشور وارد شده اند، تنها 2917 هزار گردشگر بوده است. پس از كشور تركيه، كشورهاى مالزى و مصر در سال 20٠7 با 23646 و 11914 هزار گردشگر از ساير كشورهاى جهان، در رتبه هاى بعدى قرار دارند. همچنين تعداد ورود گردشگران از ساير كشورهاى جهان به كشور تركمنستان در سال 20٠3 تنها، 8 هزار نفر بوده است كه رتبه آخر را اين شاخص در بين كشورهاى منتخب اسلامى به دست آورده است. تعداد ورود گردشگران از ساير كشورهاى جهان به كشور ايران نيز در سال 20٠3، 1546 هزار گردشگر بوده، كه رتبه چهاردهم را بين كشورهاى مورد مطالعه به دست آورده است.

در پايان مى توان بيان داشت با توجه به آمارهاى موجود، كشورهاى اسلامى با داشتن جاذبه هاى فراوان طبيعى، مذهبى، فرهنگى و تاريخى سهم اندكى از تعداد و درآمد گردشگرى را به نسبت برخى از كشورهاى درحال توسعه و توسعه يافته به خود اختصاص داده اند. حال آنكه حج بهترين فرصت و برترين زمان براى نمايش عظمت و معرفى جاذبه هاى گردشگرى جهان اسلام به ساير كشورهاى اسلامى و جهان است. همچنين مى توان با شناسايى موانع و دلايل موفق نبودن جهان اسلام در جذب گردشگر، موانع موجود را برطرف كرد و با سرمايه گذارى بيشتر كشورهاى اسلامى در جذب گردشگران درون گروهى مابين كشورهاى اسلامى، از مزاياى فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى آن بهره مند شد.

زيرا افزايش صنعت گردشگرى درون گروهى مابين كشورهاى اسلامى از يك سو اين مزيت را دارد كه به واسطه رونق توليد و ايجاد فرصت هاى جديد شغلى باعث كاهش نابرابرى درآمد كشورهاى منتخب اسلامى مى شود و از سوى ديگر به دليل داشتن دين واحد و نزديكى فرهنگ ملى مسلمانان به يكديگر، تأثيرات منفى ناشى از گردشگرى جهانى را به كمترين حد خود مى رساند.

ص: 503

جدول (7) : شاخص هاى گردشگرى كشورهاى منتخب كشورهاى اسلامى طى دوره زمانى 20٠9 - 1995

><نمايش تصوير

ص: 504

><نمايش تصوير

مأخذ: Sesric Baseind Database و محاسبات تحقيق

* اعداد داخل پرانتز بيانگر رتبه كشورها در شاخص مورد نظر است.

وضعيت توزيع درآمد در كشورهاى اسلامى

از شاخص هاى مهم سنجش نابرابرى درآمد، ضريب يا شاخص جينى (1)است كه اين شاخص توسط «جينى» در سال 1921 ارائه شده است. اين ضريب به صورت نسبت بيان مى شود و ارزشى بين صفر تا يك دارد (2). حال هرقدر ضريب به سمت صفر نزديك تر باشد بيانگر توزيع برابر درآمد است، و برعكس هرقدر ضريب جينى به سمت يك نزديك تر باشد، توزيع نابرابر درآمد را نشان مى دهد. البته شاخص هاى متعددى براى سنجش نابرابرى درآمد بين كشورها وجود دارد كه ضريب جينى مشهورترين شاخص


1- Gini coeff icient.
2- اين ضريب به صورت زير تعريف مى شود: G \ ] [ به در آن G ضريب جينى، n تعداد خانوار، درآمد (هزينه) خانوار i ام، درآمد (هزينه) خانوار j ام و متوسط درآمد (هزينه) جامعه است. در محاسبات اقتصاد ى برا ى استفاده آسان تر از اين ضريب آن را در عدد ضرب مى كنند و به جا ى ضريب جينى از شاخص جينى استفاده مى كنند. اين شاخص كه بين صفر تا صد است نيز همان كارايى ضريب جينى را دارد. .

ص: 505

نابرابرى توزيع درآمد و متداول ترين آنها از نظر استفاده در بررسى هاى توزيع درآمد است. از همين رو، اين شاخص بيشتر از هر شاخص ديگرى در معرض پذيرش و رد قرار گرفته، و محتوا و ويژگى هاى مثبت و منفى آن بررسى و مطرح شده است. (چمپرنون (1): 1974) همچنين چون آمارهاى آن از منابع آمارى بانك جهانى قابل دستيابى است، براى بررسى نابرابرى درآمد از اين شاخص استفاده مى كنيم. براساس جدول (8) ، شاخص جينى در سال هاى مورد مطالعه براى بيشتر كشورهاى منتخب اسلامى بين 35 تا 47 است؛ براى نمونه اين شاخص براى كشور تركيه در سال 20٠5، معادل 2.43 و براى كشور مالزى در سال 20٠9 معادل 2.46 اعلام شده است. همچنين بانك جهانى، شاخص جينى ايران را در طى سال هاى 1994، 1998 و 20٠5 به ترتيب معادل 43، 8.44 و 3.38 اعلام كرده است.

طبق آمارهاى موجود بايد بيان داشت وضعيت توزيع درآمد بيشتر كشورهاى منتخب اسلامى در مقايسه با بسيارى از كشورهاى توسعه يافته بسيار نامطلوب مى باشد، و سير تحول شاخص جينى در بين كشورهاى اسلامى تغييرات چندانى را نشان نمى دهد و تجمع درآمدها هنوز در اختيار گروه معدودى از افراد جامعه قرار دارد. اين موضوع درحالى است كه كشورهاى اسلامى بيش از 7٠ درصد از ذخاير نفتى را در اختيار دارند. اما آنها هنوز نتوانسته اند درآمدها را به طور متعادل بين جوامع خود توزيع كنند. البته بايد اذعان كرد كشورهاى ثروتمند اسلامى مى توانند با اعطاى پرداخت هاى انتقالى هدفمند به كشورهاى ضعيف اسلامى، به واسطه افزايش قدرت رقابت پذيرى كشورهاى ضعيف در توليد كالاها در مجامع بين المللى و در نهايت به علت افزايش سطح تعاملات اقتصادى كشورهاى ضعيف، به بهبود توزيع درآمد بين كشورى كمك كنند. اما بايد توجه داشت ميزان پرداخت هاى انتقالى كشورهاى اسلامى به يكديگر بسيار ناچيز است. ازاين رو بررسى عوامل تعيين كننده توزيع درآمد كشورهاى مذكور ضرورى به نظر مى رسد. حال آنكه حج مناسب ترين فرصت و موقعيت را براى تبادل نظر و مذاكرات ميان ملت ها، به ويژه كشورهاى اسلامى، فراهم مى سازد تا ملت ها بتوانند در پرتو مذاكرات و ارتباطات منطقى و مستمر، نقاط قوت و ضعف خود را براى بهبود توزيع درآمد شناسايى كنند و در راه تقويت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف اهتمام ورزند.

جدول (8) : شاخص جينى كشورهاى منتخب اسلامى براى سال هاى مختلف

><نمايش تصوير


1- Champ ernown. .

ص: 506

><نمايش تصوير

مأخذ: www. wdi. org

1. نقاط قوت و ضعف كشورهاى اسلامى

منابع انسانى و طبيعى در كشورهاى اسلامى بسيار متنوع و غنى است؛ به طورى كه حدود 3٠ درصد منابع طبيعى جهان و 6.22 درصد جمعيت جهان در اختيار اين كشورهاست. همچنين از يك عامل همگرايى بسيار مهم و با ارزش، يعنى اسلام و ميراث غنى اسلامى، برخوردار است. مسلم است كه يارى گرفتن از باورها و ارزش هاى اسلامى، يكى از عوامل مهم شكل گيرى وحدت و همگرايى ميان كشورهاى اسلامى است. در حقيقت با تكيه بر ارزش ها و باورهاى مشترك، زمينه بهره جويى از ظرفيت هاى موجود جهان اسلام به منظور حفظ و ارتقاى منافع مسلمانان، امكان پذير مى شود. با اين همه مزيت، بايد گفت كشورهاى اسلامى هنوز در طبقه بندى كشورهاى در حال توسعه قرار دارند. همچنين نيمى از آنها در زمره كشورهاى كمتر توسعه يافته اند. به نظر مى رسد دليل اين امر آن است كه آنان از پتانسيل ها و ظرفيت هاى بالقوه خود آگاهى ندارند يا از آنها استفاده لازم را نمى كنند. اگرچه در سال هاى اخير جايگاه اقتصاد و تجارت كشورهاى اسلامى در جهان رو به ترقى بوده است، اما همچنان سهم اين كشورها از كل GDP جهان بالغ بر 7.5 درصد و سهم از كل صادرات و واردات جهان به ترتيب تنها 01.4 و 8.4 درصد است. درحالى كه بدون شك كشورهاى اسلامى اين پتانسيل را دارند كه

ص: 507

از طريق شناخت صحيح درباره مسائل اقتصادى جهان پيرامون خود و با هدايت درست منابع بتوانند پتانسل هاى فراوان بالقوه خود را بالفعل كنند و در تمامى زمينه هاى اقتصادى، فرهنگى، اجتماعى و سياسى به توسعه دست يابند و مقابل تحريم هاى مختلف بيگانگان ايستادگى كنند. از آنجا كه اغلب كشورهاى اسلامى، از كشورهاى درحال توسعه يا كمتر توسعه يافته اند و اقتصاد آنها سال هاست با رشد پايين شاخص هايى همچون سطح پايين درآمد سرانه، نرخ رشد اقتصاد، ركود، تورم و. . . مواجه است، اين كشورها به رشد و جهش اقتصادى سريع و مستمر نياز دارند. بديهى است براى نيل به چنين هدفى، وحدت و همكارى متقابل كشورهاى اسلامى ضرورتى انكارناپذير است. به يقين ايام برگزارى حج فرصت مناسبى را براى ايجاد تفاهم و همكارى بيشتر مسلمانان فراهم مى سازد. بنابراين در ادامه براى شناخت هرچه بيشتر از واقعيت ها و نقاط قوت و ضعف كشورهاى اسلامى و ارائه راهكارهاى مناسب، به بررسى وضعيت برخى از عوامل اقتصادى كشورهاى منتخب اسلامى مى پردازيم .

جدول (9) : خلاصه اطلاعات اقتصادى كشورهاى اسلامى و جهان در سال 20٠9

><نمايش تصوير

مأخذ: www. wdi. org و محاسبات تحقيق

* ميزان صادرات و واردات كالا و خدمات به قيمت ثابت 20٠٠ دلار، و صادرات با فناورى بالا به قيمت جارى است.

در واقع، تسريع فرآيند رشد اقتصادى و ايجاد تحولات بنيادى در اقتصاد بيشتر كشورهاى اسلامى به

ص: 508

واسطه استفاده از پتانسيل ها و ظرفيت هاى بى بديل در كنگره حج، بى شك نيازمند تدوين و تنظيم راهبردهايى مناسب مبتنى بر ظرفيت ها و توانمندى هاى كشورهاى اسلامى است. البته اين موضوع بيش از هر چيز در گرو آن است كه جوامع اسلامى به طور كامل موقعيت خود را در دنياى امروز درك كنند و با درك موقعيت خود در اقتصاد جهانى، از نقاط قوت و ضعف خويش در ساختارهاى اقتصادى، روابط بازرگانى و بين المللى آگاهى يابند و تمام تلاش خود را براى تقويت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف و به منظور تحقق اين هدف به كار گيرند.

مطابق جدول (10) ، مجموع توليد ناخالص داخلى كشورهاى مورد مطالعه به ترتيب در سال هاى 1995 و 20٠9 تقريباً معادل 1010 و 1739 ميليارد دلار بوده، كه سهم آن از توليد ناخالص داخلى جهانى تنها 7.3و 3.4 درصد است. ميان كشورهاى منتخب اسلامى، كشور تركيه در سال 20٠9 با توليد ناخالص داخلى معادل 9.356 ميليارد دلار، رتبه اول را بين كشورهاى منتخب اسلامى كسب كرده است و كشورهاى اندونزى و عربستان به ترتيب در رتبه دوم و سوم قرار گرفته اند. ميزان توليد ناخالص داخلى كشور ايران نيز در سال هاى 1995 و 20٠9 به ترتيب معادل ٠7.83 و ٠8.158 ميليارد دلار بوده، كه رتبه چهارم را بين كشورهاى مورد مطالعه به خود اختصاص داده است. همچنين توليد ناخالص داخلى كشور تركمنستان در سال 20٠9، 1.9 ميليارد دلار بوده، كه رتبه آخر را بين كشورهاى منتخب اسلامى به دست آورده است.

در شاخص توليد ناخالص داخلى برحسب برابرى قدرت خريد، بهترين و ضعيف ترين عملكرد در سال 20٠9 به ترتيب با 1.877 و 2.3٠ ميليارد دلار به كشورهاى اندونزى و اردن تعلق دارد. ميزان توليد ناخالص داخلى برحسب برابرى قدرت خريد كشور ايران در سال 20٠9، 765 ميليارد دلار بوده، كه از اين منظر رتبه سوم را بين كشورهاى منتخب اسلامى كسب كرده است. همچنين براساس جدول (10) ، كشورهاى آذربايجان و لبنان در سال 20٠9 با رشدى معادل 3.9 و 3.4 - درصد، به ترتيب بيشترين و كمترين رشد توليد ناخالص داخلى را داشته اند. ميزان رشد توليد ناخالص داخلى ايران نيز در سال هاى 1995 و 20٠9 به ترتيب معادل 3.8 و 5.4 اعلام شده، كه رتبه اش در شاخص مذكور از دوم به هشتم تنزل پيدا كرده است.

گفتنى است براساس تقسيم بندى درآمدى بانك جهانى، بيشتر كشورهاى اسلامى جزو كشورهايى با درآمد سرانه متوسط رو به پايين قرار دارند. بين كشورهاى مورد مطالعه، درآمد سرانه كشورهاى قطر، امارات متحده عربى و عمان در سال 20٠9 به ترتيب 33931، 1697٠ و 11191 دلار بوده است كه به ترتيب رتبه هاى اول تا سوم را كسب كرده اند. كمترين ميزان درآمد سرانه در سال 20٠9 با 892 دلار به كشور ازبكستان تعلق دارد. افزون بر اين، درآمد سرانه كشور ايران در سال هاى 1995 و 20٠9 به

ص: 509

ترتيب139٠ و 2161 دلار بوده، كه برخلاف بهبود درآمد سرانه، رتبه كشور ايران از يازدهم به دوازدهم رسيده است. همچنين كشورهاى قطر و ازبكستان در سال 20٠9 در شاخص درآمد سرانه برحسب برابرى قدرت خريد به ترتيب با 73196 و 2610 دلار بهترين و ضعيف ترين عملكرد را بين كشورهاى منتخب داشته اند. كشور ايران نيز در سال 20٠9 با درآمد سرانه اى، برحسب برابرى قدرت خريد، معادل 10462 دلار، رتبه هشتم را به دست آورده است.

جدول (10) : متغيرهاى اقتصادى كشورهاى منتخب اسلامى طى دوره زمانى 1995 - 20٠9

><نمايش تصوير

ص: 510

><نمايش تصوير

ص: 511

><نمايش تصوير

مأخذ: www. wdi. org و محاسبات تحقيق

* اعداد داخل پرانتز بيانگر رتبه كشورها در شاخص مورد نظر است.

** شايان ذكر است توليد ناخالص داخلى و درآمد سرانه به قيمت ثابت 20٠٠ دلار، و درآمد سرانه برحسب برابرى قدرت خريد به قيمت ثابت 20٠5 دلار است.

پتانسيل حج و نقش آن در بهبود توزيع درآمد

يكى از زمينه هاى همكارى مشترك و از راه هاى كاهش مشكلات كشورهاى اسلامى، آغاز و گسترش همكارى ها و تعاملات اقتصادى ميان آنهاست. اين همكارى ها با اهداف مختلفى صورت مى گيرد و هدف مهم آن است كه امت يكپارچه اسلامى در سايه تشكيل بازار مشترك اسلامى، به ويژه بازار حج، تشكيل شود. همان طور كه بيان كرديم، در ابتدا بهتر است كشورهاى اسلامى از همكارى هاى ساده شروع كنند. ازاين رو در اختيار گرفتن بازار حج گام مناسبى براى گسترش همكارى ها در تمام زمينه ها، به ويژه اقتصادى، است. درخور توجه است همواره تلاش كشورهاى اسلامى در دستيابى به جايگاه شايسته در جوامع بين الملل با مانع تراشى و تهديد و تحريم بيگانگان همراه بوده است و همين امر به وابستگى شديد كشورهاى اسلامى در تمامى زمينه ها، به ويژه زمينه هاى اقتصادى به كشورهاى غير اسلامى توسعه يافته، منجر شده است. بر مبناى چنين فضايى، جهان اسلام راه چاره اى جز گسترش و يكپارچگى فعاليت ها در حوزه هاى اقتصادى ندارد تا از اين طريق رشد و توسعه پايدار و رفاه امت اسلامى را فراهم آورد.

بنابراين اگر كشورهاى اسلامى در يك بلوك اقتصادى متحد شوند و روند تجارى و بازرگانى درون گروهى خود را افزايش دهند، به قطب هاى عظيم اقتصادى تبديل مى شوند و قادر خواهند بود در تحولات جهانى بسيار مؤثرتر از گذشته حضور يابند و تحريكات و نوسانات اقتصاد بين الملل را براساس ارزش هاى مورد قبول خود و به منظور اقتدار جهان اسلام تنظيم كنند. در واقع، هر كدام از كشورهاى اسلامى به تنهايى پتانسيل ها و ظرفيت هاى فراوانى دارند كه بايد شناخته، و از آنها براى تقويت مناسبات دولت هاى اسلامى استفاده شود. البته بايد تمامى تلاش ها براى شكل گيرى بازار مشترك اسلامى داراى جنبه هاى همكارى فكرى، معنوى، مطالعاتى و تحقيقاتى، و نيز ايجاد بسترهاى لازم اجرايى و پيگيرى مصوبات ميان آنها باشد. در واقع، پتانسيل حج تنها به وجود بازارش منحصر

ص: 512

نمى شود، بلكه شناسايى قابليت ها و پتانسيل ها، تبادل اطلاعات، برقرارى نمايشگاه هاى گوناگون از كالاها و صنايع كشورهاى اسلامى و. . . از پتانسيل هاى حج است كه در كنگره جهانى حج مى توان به آنها دست يافت.

بنابراين مى توان بيان داشت كشورهاى اسلامى مى توانند با گسترش همكارى هاى اقتصادى، توزيع درآمد را در كشورهاى خود بهبود بخشند؛ زيرا تشكيل بازار مشترك اسلامى فوايدى را همچون افزايش توليد كالا براساس مزيت نسبى كشورهاى اسلامى، افزايش اشتغال، بهبود كيفيت كالا و افزايش قدرت رقابت پذيرى كالاى كشورها در صحنه نظام بين الملل باعث مى شود؛ زيرا كشورهاى اسلامى از يك سو كالاها را براساس مزيت نسبى خود توليد مى كنند و از سويى ديگر براى اينكه كالاهاى آنها با كالاهاى كشورهاى غيراسلامى توسعه يافته رقابت پذير باشد، بهره ورى و كيفيت كالاهاى خود را افزايش مى دهند. همچنين با تشكيل بازار مشترك رابطه مبادله كشورهاى اسلامى با ساير كشورهاى جهان بهبود مى يابد و موجب افزايش جريان سرمايه گذاريها و پيشرفت فناورى مى شود.

در پايان بايد گفت كه ايجاد چنين بازارى هر چند ممكن است در كوتاه مدت به ضرر برخى از كشورهاى اسلامى باشد، اما در بلندمدت موجب رفاه و ثبات اقتصادى، و اختصاص سهم بيشتر از تجارت خارجى به كشورهاى مسلمان و همگرايى بيشتر در ديگر زمينه ها خواهد شد و تمامى كشورها از اين موضوع بهره مند مى شوند و تجارت خارجى بر بازى برد - برد مبتنى خواهد شد و افزايش تعاملات اقتصادى، مى تواند بسيارى از معضلات اقتصادى همچون توزيع نابرابر درآمد، فقر، بيكارى و. . . را كاهش دهد.

نتيجه گيرى و پيشنهادها

از نشانه هاى مهم رفاه در يك جامعه، تعادل و توازن توزيع درآمد يا ثروت در آن جامعه است. ازاين رو مطالعه حاضر به ارزيابى پتانسيل حج بر بهبود توزيع درآمد مابين كشورهاى منتخب اسلامى طى دوره زمانى 1995 - 20٠9 پرداخته است. نتايج مطالعه نشان مى دهد وضعيت بيشتر كشورهاى منتخب اسلامى در شاخص هاى توزيع درآمد، تجارت، گردشگرى و ساير شاخص هاى مورد مطالعه، مطلوب و مناسب نيست. همچنين با توجه به مجموعه مطالب مذكور، سهم صادرات و واردات كشورهاى منتخب اسلامى بين كشورهاى اسلامى طى سال هاى اخير در حال افزايش بوده است. اما با وجود اين، سهم آنها در اين ميان بسيار پايين است. اين درحالى است كه كشورهاى اسلامى مى توانند از كنگره عظيم حج براى تقويت پايه هاى اقتصادى خويش بهره برند؛ زيرا حج فرصت و موقعيت مناسبى را در اختيار كشورهاى اسلامى قرار مى دهد تا با شناخت امكانات و پتانسيل هاى بالقوه اقتصادى

ص: 513

خويش در يك ارتباط و همكارى منطقى تجارى و بازرگانى متقابل، افزون بر تأمين نيازهاى جوامع اسلامى و توليد كالا و خدمات با كيفيت بالا و قيمتى مناسب، موجب افزايش قدرت رقابت پذيرى در سطح بين المللى و درنهايت رونق مشاغل و فرصت هاى شغلى، به ويژه براى اقشار متوسط جامعه شوند و توزيع درآمد را بهبود بخشند. بنابراين انتظار مى رود تصميم گيران و سياستگذاران كشورهاى اسلامى به پتانسيل هاى بالقوه موجود در كنگره جهانى حج اهميت ويژه اى بدهند. البته توجه به موارد پيشنهادى زير، از طريق تشكيل معاونت گسترش تعاملات اقتصادى، اجتماعى، علمى و فنى در سازمان حج كشورهاى اسلامى، بى ترديد تسهيل كننده حركت جوامع اسلامى به سوى پيشرفت و رشد و توسعه اقتصادى مستمر و باثبات است.

- ايجاد و گسترش تعاملات اقتصادى، بازرگانى و بين المللى كشوهاى اسلامى به منظور تقويت بازار مشترك اسلامى؛

- ايجاد يكپارچگى اقتصادى و منطقه اى بين ايران و ديگر كشورهاى اسلامى در راستاى آزادسازى تجارى، كاهش و در نهايت حذف تعرفه هاى گمركى مابين كشورهاى اسلامى به منظور افزايش صادرات و واردات درون گروهى كشورهاى اسلامى؛

- تجديد نظر در روابط اقتصادى و بازرگانى با كشورهاى غير اسلامى؛

- برگزارى نمايشگاه هاى بين المللى براى آگاهى و شناخت محصولات و صنايع همديگر و گسترش امكانات بازاريابى به منظور تأمين نيازهاى متقابل جوامع اسلامى كه يك راهكار منطقى و اصولى براى قطع سلطه خارجيان است؛

- تشكيل و توسعه اتحاديه هاى منطقه اى در كشورهاى اسلامى براى برنامه ريزى هاى بلندمدت، به منظور هماهنگى و همكارى و تبادل نظر كارشناسان اقتصادى و تنظيم و اجراى سياست هاى اقتصادى مناسب در مسائل مهم تجارى و بازرگانى؛

- برگزارى جلسات بحث و مذاكره در ايام حج در ميان نخبگان و انديشمندان كشورهاى اسلامى براى شناسايى پتانسيل ها و ظرفيت هاى كشورهاى اسلامى به منظور رفع مشكلات جهان اسلام و ارائه راهكارهاى عملى به آنها؛

- تغيير سياستگذارى ها از رويكرد اقتصاد منابع محور به اقتصاد دانش محور از طريق همسوسازى بيشتر سياست هاى كلان اقتصادى با سياست هاى علمى - پژوهشى و آموزشى به منظور بهبود فعاليت هاى نوآورانه؛

- تنوع بخشي به ظرفيت هاي صادراتي كشورها و توليد كالاها و خدمات جديد صادراتي به واسطه ارتقاى قدرت رقابت پذيرى اقتصاد و توجه بيشتر به مولفه هاى دانش محور؛

ص: 514

- توسعه همكارى ها در زمينه گردشگرى اسلامى با توجه به قابليت هاى گردشگرى گسترده كشورهاى اسلامى، كه عامل مهمى در تقويت همگرايى و همبستگى كشورهاى اسلامى است.

منابع

1. اثر شاخص هاى اقتصاد كلان بر توزيع درآمد در ايران: مطالعه بين استانى، ابونورى، ا و خوكار، آ، مجله تحقيقات اقتصادى، 1386.

2. توسعه اقتصادى در جهان سوم، تودارو، م، مترجم غلامعلى فرجادى، موسسه عالى پژوهش در برنامه ريزى و توسعه، تهران، 1378.

3. توزيع درآمد در مناطق روستايى و شهرى ايران، حسينى، س. م و نجفى، س. ع، مجله تحقيقات اقتصاد كشاورزى، جلد 1، 1388.

4. ارزيابى سهم عوامل تعيين كننده ى نابرابرى و توزيع درآمد در ايران، زيبايى، ح، مجله برنامه و بودجه، 1384.

5. بررسى نقش نوآورى، تحقيقات و سرمايه انسانى در توسعه گسترش همكاريهاى اقتصادى مابين كشورهاى گروه D8 ، شاه آبادى، ا و سارى گل، س، ارائه شده در دومين همايش بين المللى تحولات جديد ايران و جهان (مجازى) ، دانشگاه بين المللى امام خمينى (ره) . 139٠

6. چشم انداز رقابت پذيرى در كشورهاى اسلامى با تاكيد بر متغيرهاى كارايى، شاه آبادى، ا و صادقى، ح، همايش منطقه اى اقتصاد و مديريت، 19 اسفندماه، دانشگاه پيام نور مركز ميانه. 1389

7. تاثير سياستهاى تعديل اقتصادى بر توزيع درآمد در ايران، مهرگان، ن و احمدى، ع. م، مجله تحقيقات اقتصادى، 1384.

8. بررسى اثرات شوكهاى اقتصاد كلان بر توزيع درآمد در اقتصاد ايران، نوفرستى، م و محمدى، ف، فصلنامه پژوهشهاى اقتصادى ايران، سال 1388.

9. Income Inequality: Does Inflation Matter

، Bulir ، A ، IMF Staff Papers ، Vol. 8 ، No. 1 ، PP. 139 - 59 ، 20٠1. 10. A Comparison of Measures of Inequality of Income Distri bution

، Champ ernown ، D. G. ، The Economic Journal ، PP. 787 - 816. 1974 11. Trade

، Converg ence ، and Global ization: The Dynamics of the Intern ational Income distribution ، Epstein ، P and Howlett ، P and Schulze ، M. S ، Explo rations in Economic history ، No. 44 ، PP. 10٠ - 113. 20٠7. 12. Trade and Income Inequality in Developing Countries

، Meschi ، E and Vivarelli ، M ، World Develop ment ، Vol. 37 ، No. 2 ، PP. 287 - 3٠2. 20٠9 13. Trade Policy and innovation

، Miyagiwa ، K ، and H ، Song and H ، Vande nbussche ، Availa bleAt:

ص: 515

http: // www. indiana. edu /rccpb /uschina coop eration/ papers / P9%20 Song% 20T rade% 20P olicy. pdf. 20٠8.

14. Channels and Policy Debate In The Globali zation

- Inequality - Poverty Nexus ، Nissanke ، M and Thorbecke ، E ، World Develo pment ، Available At: 20٠6. 15. Measuring the Dynamic Gains from Trade

، Wacziarg ، R ، World Bank Economic Review 15 ، pp. 393 - 429 ، Available At: Http: //wber. oxford journals. org/content393/3/15/. 20٠1 16. Breaking of the Innov ation Box

، Walpert ، J. D. Harvard Business Review ، Vol. 85 ، No. 8 ، PP. 76 - 83. 20٠2 17. Interna tional Patent Protection: 196٠

- 20٠8 ، Park - Walter ، G. ، Research Policy ، Vol. 37 ، No. 4 ، PP. 761 - 766. 20٠8 18. The Effect of Trade Liberal ization on Income Distri bution in Vietnam: Dynamic Computable General Equili brium Approach

، Toan ، N. M ، Economic Develo pment and Policies Department. Available At: http: // www. a peaweb. org/ confer /cruz٠9 / papers/ thanh - toan. pdf. 20٠4 19. Globaliz ation and Ineq uality: Evid ence from Intra

- China ، Wei ، S. J and Wu ، Y ، Available At: http: // citeseerx. ist. psu. edu/ messages/ downloadse xceeded. html. 20٠2 20. WDI

، Avail able At: http: // www. Worldba nk. org. 2011

ص: 516

ص: 517

تأثير حج ابراهيمى بر رفتار عاملان اقتصادى براى تأمين توسعه ى پايدار

تحليلى براساس مدل رشد فراگيرى با انجام كار با نرخ پس انداز درونزا

اشاره

ناصر الهى

چكيده

يكى از جنبه هاى مغفول اقتصاد اسلامى، واكاوى و بررسى تاثير جهان بينى، آموزه ها و احكام اسلامى بر رفتار اقتصادى عاملان اقتصادى در سطح خرد و تغيير در مسير رشد، توسعه و صيرورت اقتصادى جامعه در سطح كلان است. حتى در اقتصاد متعارف نيز وقع چندانى به كاوش هاى نظرى در زمينه ى عقلانيت، هندسه و فرآيند تحولى آن داده نمى شود. اين مطالعه بر پايه ى نظريه ى طيفى انگارى خود، مدعى است كه عقلانيت اقتصادى داراى سطوح متفاوت است. عقلانيتى كه هژمونى سرمايه با آن در تناظر است عقلانيت حسابگرانه است محدوديت هاى ناشى از اين عقلانيت، رشد را كمرنگ و مسير توسعه را معارض با رفاه نسل هاى آينده مى سازد. در حالى كه اسلام با مبانى انسان شناختى ويژه ى خود، ما را به عقلانيتى فراتر و متمايز فرا مى خواند كه آثار آن در همه ى عرصه هاى اقتصادى، از جمله رشد و توسعه ى پايدار پديدار مى گردد. حج به عنوان عالى ترين جلوه ى شكوه تمدن اسلامى و تبلور ناب جهان بينى توحيدى، نقش چشمگيرى در دگرديسى عقلانيت (1)و عبور از حد آستانه اى (2)عقلانيت حسابگرانه به عقلانيت ابرارى دارد. اين مقاله اثبات مى كند كه با شكل گيرى اين تحول شگرف، هم آهنگ رشد سرعت مى گيرد و هم توسعه با حقوق نسل هاى آينده هم نوا مى شود.


1- ration ality shift.
2- threshold level. .

ص: 518

١ مقدمه

اگر عقلانيت اقتصادى را به طور بسيار ساده به صورت بيشينه سازى منافع خود (1)تعريف نماييم آن گاه سؤال هاى كليدى متعددى قابل طرح است كه اين مقاله با دو سؤال از سؤال هاى اين چنينى ارتباط جدى دارد: سؤال اول به گستره ى وجودى «خود» مربوط است. بديهى است كه خود در ادبيات اقتصادى اعم از يك شخص خاص "نيروى كار" است. از آنجايى كه هرگاه در اين ادبيات سخن از تابع مطلوبيت به ميان مى آيد متعلق تابع مطلوبيت خانوار است نه شخص، بنا براين، اين سؤال مى تواند به اين صورت تأويل شود كه گسترۀ خانوار تا چه حد است و چه چيزى بر بعد اين گستره تأثير مى گذارد؟

سؤال دوم مرتبط با اين مقاله در مورد گسترۀ معنايى خود است. اين سؤال را به دو صورت مى توان پاسخ گفت: الف) خود را مفهومى متواطى و همه يا هيچ بدانيم به گونه اى كه صرفاً دو نقطه روى طيف معنايى قابل تعريف باشد، صفر و يك. بنابراين صرف وجود و تحقق خود، دلالت بر تحقق مفهوم آن به صورت كامل دارد و نمى توان خودهاى متعددى در نظر گرفت در نتيجه عقلانيت هم كه به صورت بيشينه سازى منافع خود تعريف مى شود مفهومى متواطى و يكنواخت دارد و قابل درجه بندى نيست.

ب) خود را مفهومى مشكك و فازى بدانيم و معتقد شويم كه «خود» برآيندى از بردارهاى تأثيرگذار است كه در تكوين آن مؤثر است در اين صورت مفهوم خود در فاصلۀ بين صفر و يك، بى نهايت حالت را در خود جاى مى دهد. در نتيجه عقلانيت نيز به تبع طيفى انگارى «خود» ، در تناظر و درجه اى از «خود» مفهوم مشكك و فازى خواهد پذيرفت و درجه بندى خواهد شد.

در اين مقاله، نظريه طيفى انگارى خود، به عنوان اصل مسلم و موضوعه، مبناى تحقيق قرار مى گيرد و احساس مى شود كه اين تلقى با آياتى كه در زمينه خلقت انسان در قرآن مجيد نازل گرديده است هم خوانى و سازگارى بيشترى دارد. براساس آيات 7٠ و 71 سوره ص (2)، آيات 7 تا 9 سوره سجده (3)و آيات 28 و 29 سوره حجر (4)خداوند انسان را دو بعدى آفريد؛ بعد خاكى و بعد الهى. بنابراين خود برآيندى از اين دو بردار است. در يك سر طيف يكى از بردارها صفر است و در سر ديگر طيف بردار


1- self interest.
2- قرآن كريم: سوره ص: ( إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَة إِنِّى خالِقٌ بَش-َراً مِنْ طِينٍ * فَإِذا سَوَّيتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِى فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ ) .
3- قرآن كريم: سوره سجده : (الَّذِى أَحْسَنَ كُلَّ شَىءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ الإِْنْسانِ مِنْ طِينٍ * ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلالَة مِنْ ماءٍ مَهِينٍ* ثُمَّ سَوَّاهُ وَ نَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَ جَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَ الأَْبْصارَ وَ الأَفْئِدَة قَلِيلاً ما تَشْكُرُونَ ) .
4- قرآن كريم: سوره حجر : (وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَة إِنِّى خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ * فَإِذا سَوَّيتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِى فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ ) . .

ص: 519

ديگر صفر است. بر اين اساس، «خود» از نقطه «خود خاك وار محض» تا «خود خداوار محض» كشيده شده است و در غير اين دو نقطه، «خود» تأليفى از دو مؤلفه خاكى و الهى است كه در پويايى خود به تدريج بر بعد الهى افزوده و از بعد خاكى كم مى شود. مى توان در اين طيف، حدهاى آستانه اى خاصى را در نظر گرفت به طورى كه آرايش منافع در هر پاره خط اين طيف كه محدود به دو حد آستانه اى است به گونه خاصى است و به تناسب هر آرايش، عقلانيت خاصى قابل در نظر گرفتن است كه هر عقلانيت براى پاره خط بالاتر غيرعقلانى (1)و براى پاره خط پايين تر غيرقابل تصور خواهد بود. مثلاً اگر توپى را در اختيار كودكى خردسال قرار دهيد چون او از درك منافع ناشى از رقابت عاجز است، عقلانيت او ايجاب خواهد كرد كه توپ را به سينه بچسباند و با كودك هم سن و سال خود بازى نكند. اين حاكى از نوعى عقلانيت بچه گانه است. اما كودك پس از بلوغ حسابگرى و درك منافع ناشى از آن، عقلانيت را در مسابقه و رقابت مى داند و به دنبال برنده شدن از رقيب است. در اين قطعه از طيف، بازيگر از لذت ها و منافع حاصله از تن دادن به شكست براى خشنود سازى هاى متعالى تر، آن گونه كه در هماوردى پورياى ولى به چشم مى خورد، محروم است. با نيل به بلوغ عاشقانه و درك چنين لذت ها و منافعى، اين عقلانيت رخ مى نمايد و او مطلوبيت خود را در اين مى داند كه توپ را در اختيار فرزند خردسال خود بگذارد و به نحوى بازى كند كه هميشه بازنده و فرزندش برنده باشد. اگر به همين نحو ادامه دهيم و بلوغ ابرارى و بلوغ تقربى را در نظر بگيريم خواهيم فهميد كه قاعده ى «حسنات الابرار سيئات المقربين» حاكى از اين است كه در پاره خط ابرارى اين طيف، نوعى عقلانيت مطرح است كه براى كسانى كه در مرتبه ى تقرب قرار دارند اين عقلانيت غير عقلانى جلوه مى كند زيرا با عبور از حد آستانۀ تقرب، خود وارد مرحلۀ ديگرى شده است كه عقلانيتى كه با آن در تناظر است با عقلانيت وضعيت گذشته كاملاً متفاوت است.

با توجه به دو سؤال طرح شده و مبنايى كه در سؤال دوم اتحاذ گرديد هدف اصلى اين مقاله اين است كه آيا جهان بينى توحيدى و احكام و معارف اسلامى، به ويژه مناسك و فلسفه حج، گستره وجودى «خود» و يا به تعبير ديگر گسترۀ وجودى خانوار را تغيير مى دهد؟ نقش حج در تغيير مؤلفه هاى خود در نظريه «طيفى انگارى خود» چيست؟ آيا اين نقش ها و تغييرها در رشد و شكوفايى اقتصادى و توسعه پايدار اثرگذار است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ آيا جامعه را براى رسيدن به توسعه پايدار كمك مى كند يا خير؟

هر چند كه پاسخ به سؤال دوم مى تواند از طريق كاربردى و تجربى و براساس روش تحليل همبستگى از طريق الگوهاى رگرسيونى انجام گيرد ولى اين مقاله صرفاً به دنبال ايجاد يك بستر فكرى


1- irrational. .

ص: 520

است كه بتوان بر پايه آن نظريه پردازى جديدى صورت گيرد و مدلسازى هاى ديگرى به شيوه متفاوت انجام شود. بنابراين پاسخ به اين سؤال ها براساس تحليل اقتصادى و نوع جستار در پيش رو، صرفاً به صورت نظرى خواهد بود.

٢. تأثير حج بر گسترة خانوار

از نيمه قرن بيستم به بعد در تكوين مدل هاى رشد، دو تلقى مختلف در زمينۀ گسترۀ خانوار به صورت پيش فرض درنظر گرفته شد. در يك پيش فرض - كه اساس مدل رشد افق هاى نامحدود (1)را تشكيل مى دهد - خانوارهاى محدود ولى داراى عمر بى نهايت در نظر گرفته مى شود. در حالى كه در پيش فرض ديگرى - كه اساس مدل رشد نسل هاى هم پوشان (2)- را تشكيل مى دهد - خانوارهاى نامحدودى در نظر گرفته مى شود كه عمر محدودى دارند و هر خانوار داراى دو دوره كار و بازنشستگى است و همواره دورۀ بازنشستگى هر نسل با دورۀ كار نسل آتى هم پوشان خواهد بود. در ادبيات اقتصادى موجود، نشان داده شده است كه حتى اگر همه فروض ديگر را يكسان در نظر بگيريم و فروض مدل را كاملاً ساده كنيم و شرايط رقابت كامل در بازار محصول و نهاده ها در نظر بگيريم؛ باز هم نتايج اين دو الگو صرفاً به دليل نوع تلقى اى كه از گسترۀ خانوار خواهيم داشت كاملاً متفاوت خواهد بود.

در مدل افق هاى نامحدود كه «رمزى» ، «كس» و «كوپمانز» (3)آن را طرح و بسط داده اند، هر خانوار به دنبال بيشينه سازى خانوار خود در طى عصرهاى مختلف است زيرا هر خانوار هويت منحاز و منحصر به فرد خود را دارد و اين هويت در بازۀ زمانى بى نهايت استقرار دارد. بنابراين هر فرد در اين الگو، به يك خانوار ازلى - ابدى تعلق دارد كه مى خواهد مطلوبيت طول زندگى خود را در اين بازه زمانى صفر تا بى نهايت، حداكثر نمايد. در نتيجه مطلوبيتى كه براى نوادگان اين خانوار در طى قرون حاصل مى شود، مطلوبيت طول زندگى را افزايش مى دهد. البته بايد در نظر داشت كه هر چه نرخ ترجيحات ذهنى خانوار ( p( بزرگتر باشد تأثير برخوردارى از نعمات در زمان هاى نزديك تر در افزايش ارزش حال مطلوبيت دوران زندگى بيشتر از حالتى خواهد بود كه نسل هاى آتى دقيقاً از همين نعمات برخوردار شوند. با توجه به اين فروض و اين نوع تلقى از خانوار براساس قضيۀ اول رفاه (4)اثبات مى شود كه چون بازار در اين مدل كامل است و همه تصميمات توسط بازار اتخاذ مى شود، رفاه جامعه نيز حداكثر مى شود.


1- infinite horizon model.
2- overlap gener ations model.
3- Ramsey ، Cass and Koopmans.
4- first welfare theorem. .

ص: 521

فروض حاكم بر الگوى نسل هاى هم پوشان، كه توسط «دياموند» (1)طرح و بسط داده شده است، دقيقاً همان فروض حاكم بر الگوى افق هاى نامحدود است جز اين كه تعداد خانوارها نامحدود ولى عمر آن ها محدود است. اين تفاوت بسيار ساده در فرض، نتايج كاملا متمايزى را به دنبال دارد. در الگوى نسل هاى هم پوشان چون فرض مى شود كه نسل پير در دوران بازنشستگى، پس انداز منفى (2)(مصرف سرمايه هاى متراكم حاصل از دسترنج دوران جوانى) خود را براساس مكانيزم بازار انجام نمى دهند؛ نمى توان ادعا نمود كه بازار در اين مدل كامل است. در نتيجه نمى توان به استناد قضيه اول رفاه ادعا كرد كه لزوماً رفاه اين جامعه حداكثرى مى شود. حتى به راحتى مى توان اثبات نمود كه در اين مدل، اگر ذخيره ى سرمايه ى سرانه ى مؤثر (3)در قاعده ى طلايى (4)قبل از ذخيره ى سرمايه ى سرانه ى مؤثر در مسير رشد، متوازن (5)باشد اقتصاد در بهينه يابى بين زمانى (6)خود، ناكارآمدى پويا (7)را تجربه خواهد كرد. (8)مى دانيم كه آموزه هاى اسلامى بر بنياد خانواده تأكيد ويژه دارد. اكنون بايد ديد كه اين آموزه ها، به ويژه حج، امت اسلامى را به سمت كدام ديدگاه سوق مى دهند. آيا امت اسلامى از خانوارهاى متعدد و داراى افق ديد محدود تشكيل شده است يا خانوارهاى محدود ولى داراى افق ديد و افق برنامه ريزى نامحدود؟

حج در بيان روايات و قرآن، ميعادگاه خانوادۀ بزرگى به وسعت تمامى مردم است؛ كعبه اولين خانه اى است كه براى مردم نهاده شده است. (9)و خداوند اين خانه را ميعادگاه اين انسان ها قرار داده است (10)و ابراهيم سردمدار يك آيين و كيش فراتر از يهوديت و نصرانيت معرفى شده است (11)كه اينك


1- Diamond.
2- dis - saving.
3- the capital stock per unit of effective labor.
4- golden rule.
5- balanced growth path.
6- inter - temporal optimi zation.
7- dynamic ineffic iency.
8- علاقه مندان مى توانند به: David Romer)٢٠٠6( ، Advanced Macroeco nomics ، MacGraw - Hill ، Irwin ، pp: ٨٧ -٨٩ مراجعه كنند.
9- قرآن كريم: سوره آل عمران : (إِنَّ أَوَّلَ بَيتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِى بِبَكَّة مُبارَكاً وَ هُدى لِلْعالَمِينَ ) .
10- قرآن كريم: سوره بقره: (وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَيتَ مَثابَة لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِيمَ مُصَلًّى وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ أَنْ طَهِّرا بَيتِى لِلطَّائِفِينَ وَ الْعاكِفِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ ) .
11- قرآن كريم: سوره آل عمران: ( ما كانَ إِبْراهِيمُ يهُودِيا وَ لا نَصْرانِيا وَ لكِنْ كانَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ) . .

ص: 522

برفراز مأذنه تاريخ، همه انسان ها را به تجمع برگرد يك خانه فرا مى خواند (1)تا هم لباس و يك رنگ و با شعار واحد، معبود و مطلوب واحد، رسم پرستشى كه ابراهيم بنيان نهاد تكرار كنند و همچون هاجر براى رسيدن به آب زلال حقيقت، ره راست را هروله كنان پى گيرد و راه صفا و مروه را در جستجوى مايۀ حيات، ديوانه وار هفت بار بپيمايد و در نهايت چونان ابراهيم و اسماعيل (ع) خود را به مسلخ عشق برد و چون اسماعيل، براى بيشينه سازى مطلوبيت اين خانوار ازلى - ابدى گلو به تيغ عشق بسپارد. او با برپايى نماز در جايگاه ابراهيم (ع) ، و شركت در نبرد با اهريمنان سه گانه، كه هر لحظه بر كار خلق وسوسه مى كنند و بر گره ها مى دمند، خود را در جايگاه ابراهيم (ع) و وارث او تلقى مى كند كه خواسته ها و آمالشان مشترك و يكسان است؛ يعنى كسب رضايت خداوند و مبارزه با هر اهريمن زر و زور و تزويرى كه براى بيشينه شدن نفع اين جامعه يكپارچه و هدف دار كه در يك امت واحد تجلى كرده اند، منع تراشى مى كنند. شايد اين كه مى بينيم در روايات فضيلت حج با هيچ انفاقى (2)، يا آزادسازى برده اييايا يساياى (3)، و با هيچ بديل ديگرى (4)برابر نيست از اين جهت باشد كه تا افق پيش رو به وسعت بى نهايت امتداد نيابد و خانوار ابراهيمى شكل نگيرد، زمينه ى فلاح و فوز پديدار نمى گردد. اما اگر با انجام مناسك حج، عقلانيت متمايزى شكل بگيرد، انجام همه فضيلت هاى ديگر به سهولت ميسر خواهد بود.

بنابراين، جهان بينى توحيدى و حج به عنوان مظهر عالى و برجسته آن، گستره خانوار را به حدى گسترش مى دهد كه ظرفيت گنجانده شدن تمامى انسان ها را در خود پديدار مى سازد و جامعه جهانى در امتداد تاريخ از ديدگاه حج گزار ابراهيمى يك خانوار محسوب مى شود كه اين حج گزار خود را براى بيشينه سازى مطلوبيت اين خانوار ازلى - ابدى مسئول مى داند.

نكته قابل تأمل اين است كه در مدل هاى رشد «دو بخشى برونزا» يكى از عوامل تأثيرگذار بر رشد،


1- قرآن كريم: سوره حج: ( وَ إِذْ بَوَّأْنا لإِِبْراهِيمَ مَكانَ الْبَيتِ أَنْ لا تُشْرِكْ بِى شَيئاً وَ طَهِّرْ بَيتِى لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ * وَ أَذِّنْ فِى النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ ) .
2- الكافى: جلد 4: ص 26٠: حديث 32: عَلِى عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِى عُمَيرٍ عَنْ حُسَينٍ الْأَحْمَسِى عَنْ أَبِى بَصِيرٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ7 حَجَّة خَيرٌ مِنْ بَيتٍ مَمْلُوءٍ ذَهَباً يتَصَدَّقُ بِهِ حَتَّى يفْنَى.
3- الكافى: جلد 4: ص 26٠: حديث 3٠: عِدَّة مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَينِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيدٍ عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللهِ7 قَالَ قَالَ لِى أَبُو عَبْدِ اللهِ قَالَ لِى إِبْرَاهِيمُ بْنُ مَيمُونٍ كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِى حَنِيفَة فَجَاءَهُ رَجُلٌ فَسَأَلَهُ فَقَالَ مَا تَرَى فِى رَجُلٍ قَدْ حَجَّ حَجَّة الْإِسْلَامِ الْحَجُّ أَفْضَلُ أَمْ يعْتِقُ رَقَبَة فَقَالَ لَا بَلْ عِتْقُ رَقَبَة فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللهِ7 كَذَبَ وَ اللَّهِ وَ أَثِمَ لَحَجَّة أَفْضَلُ مِنْ عِتْقِ رَقَبَة وَ رَقَبَة وَ رَقَبَة حَتَّى عَدَّ عَشْراً ثُمَّ قَالَ وَيحَهُ فِى أَى رَقَبَة طَوَافٌ بِالْبَيتِ وَ سَعْى بَينَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَة وَ الْوُقُوفُ بِعَرَفَة وَ حَلْقُ الرَّأْسِ وَ رَمْى الْجِمَارِ لَوْ كَانَ كَمَا قَالَ لَعَطَّلَ النَّاسُ الْحَجَّ وَ لَوْ فَعَلُوا كَانَ ينْبَغِى لِلْإِمَامِ أَنْ يجْبِرَهُ.
4- الكافى: جلد 4: ص 26٠: حديث31: عَلِى بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِى عُمَيرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ عُمَرَ بْنِ يزِيدَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَاعَبْدِاللهِ7 يقُولُ حَجَّة أَفْضَلُ مِنْ عِتْقِ سَبْعِينَ رَقَبَة فَقُلْتُ مَا يعْدِلُ الْحَجَّ شَىءٌ قَالَ مَا يعْدِلُهُ شَىءٌ وَ لَدِرْهَمٌ وَاحِدٌ فِى الْحَجِّ أَفْضَلُ مِنْ أَلْفَى أَلْفِ دِرْهَمٍ فِيمَا سِوَاهُ مِنْ سَبِيلِ الله. .

ص: 523

انباشت سرمايه مى باشد كه حاصل تراكمى پس اندازهاى جارى افراد است. چون اين پس انداز عمدتاً توسط اهل استطاعت انجام مى شود وجوب حج بر اين گروه منجز مى گردد تا در پس اندازهاى خود، افق هاى بسيار دور را در نظر بگيرند و هرگز به افق هاى كوتاه بسنده نكنند. اصولاً قضيۀ مهمى كه در رشد، به نام قضيه «ترن پايك» (1)مطرح است حاكى از اين است كه هرچه افق پيش رو گسترده تر باشد، خانوار، تمايل به پس انداز بيشترى خواهد داشت. مثلا وقتى كه راننده اى قصد سفر به شهر دوردست را دارد، حاضر است عوارضى اتوبان را پرداخت كند ولى اگر مى خواهد به حومه شهر سفر كند ممكن است كه ترجيح دهد از جاده هاى محلى استفاده كند.

در بخش بعدى اثبات خواهيم نمود كه اگر اهل استطاعت جامعه توفيق يابند حج ابراهيمى برگزار كنند و افق ديد خود را با ابراهيم (ع) تنظيم نمايند و جامعه به سوى يك خانوار ازلى - ابدى، همگرا شود اين جامعه به كوثرى دست خواهد يافت كه بركات آن لحظه لحظه در حال تزايد است و جامعه در مسير رشد شتابان قرار خواهد گرفت كه توسعه پايدار را نيز تأمين خواهد كرد؛ زيرا مطلوبيت طول دوره زندگى در اين افق به گونه اى طراحى مى شود كه برخوردارى همۀ نسل ها در همه عصرها مورد توجه خواهد بود و در اين نگاه هرگز نمى توان حالتى را در نظر گرفت كه نسلى به هزينه نسل هاى آينده به كاميابى و عشرت بپردازد بلكه قضيه «ترن پايك» ايجاب مى كند كه هر نسلى براى رفاه نسل هاى آينده بيش از پيش سرمايه گذارى نمايد و بدين ترتيب جامعه روز به روز از نعمات بيشترى برخوردار خواهد شد.

درنقطه مقابل، اگر جامعه از حج گزاران ابراهيمى تهى بماند و فلسفه ى حج به ورطه ى فراموشى افكنده شود و خانواده ى بزرگى كه ابراهيم (ع) بنياد نهاده بود با دسيسه هاى فرعونيان، هامانيان و قارونيان به خانواده هاى خرد و داراى افق ديد محدود تقسيم شود (2)، كثرت طلبى، تكاثر و خودخواهى هاى زيان بار، شيرازه ى جامعه را از هم مى پاشد كه در اين صورت هم آهنگ رشد كاهش مى يابد، هم رفاه جامعه تضمين نمى گردد و هم با توسعۀ پايدار هم ساز نخواهد بود.

اگر بخواهيم مطالب اين بخش را تلخيص و نتيجه گيرى كنيم مى توان گفت كه جهان بينى توحيدى به اعطاى كوثر منتهى مى گردد و انسان هاى حج گزارى كه نفع همگان را در نظر دارند، خود همچون ديگران از نفع هاى بالاترى برخوردار خواهند بود. اما آنان كه در چنبره سرمايه دارى، اسير و الينه شده اند؛ تشنه كام از چشمه زلال كوثر، در حلقه دور تكاثر باطل به دام افتاده اند؛ به خاطر داشتن افق


1- turnpike theorem.
2- قرآن كريم: سوره قصص: (إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِى الأَْرْضِ وَ جَعَلَ أَهْلَها شِيعاً يسْتَضْعِفُ طائِفَة مِنْهُمْ يذَبِّحُ أَبْناءَهُمْ وَ يسْتَحْيى نِساءَهُمْ إِنَّهُ كانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ) . .

ص: 524

ديد محدود و كور، گستره خانوار را حداكثر در حد همه فرزندان خود دانسته اند، هرگز از رفاه يا حرمان نسل هاى آتى طرفى نمى بندند و حتى حاضرند با هزينهِ ى نسل هاى آينده به فساد زمين اهتمام ورزند؛ كه با اين روش نه خود از رفاه بالايى برخوردارند و نه توسعه پايدارى در انتظار آنان خواهد بود.

ممكن است كه اين سؤال مطرح شود كه پس چرا كشورهاى مسلمان كه مملو از حاجيان از حج برگشته اند در مسير رشد توسعه پايدار از كشورهاى سرمايه دارى عقب مانده اند؟ كتاب هاى زيادى متكفل پاسخ تفصيلى به اين سؤالند كه شايد هنوز هم پاسخ قانع كننده اى ارائه نداده اند ولى پاسخ اجمالى اين است كه به علت ناكام بودن حاجيان از حج ابراهيمى، تحولى در بنياد و ساخت جامعه پديدار نشده است و هژمونى سرمايه دارى به صورت عريان تر و حتى كثيف تر، تكاثر را در اين جوامع مستولى ساخته است در حالى كه نهادهاى نظارتى جوامع سرمايه دارى و دموكراسى حاكم افق ديد گسترده ترى (به طور نسبى) در جوامع سرمايه دارى ايجاد كرده و آن چه در مناسبات اقتصادى تأثير گذار است متغيرهاى حقيقى است نه متغيرهاى ادعايى.

٣. نحوة تاثير حج بر عقلانيت اقتصادى

با توجه به نظريه طيفى انگارى خود، همان گونه كه گفته شد، مى توان در طيف گسترده اى كه بين خود خاك وار و خود خداوار گسترانده شده است حدهاى آستانه اى را در نظر گرفت كه هر قطعه از اين طيف از مرتبۀ خاصى از خود در تناظر است و طبيعتاً منافع شخصى از هر قطعه به قطعه بالاتر تحول مى يابد و عقلانيت حاكم بر آن قطعه نيز منطق خاص خود را دارد به گونه اى كه اين عقلانيت براى قطعۀ ما قبل غير قابل تصور و براى قطعه ما بعد غيرعقلانى است. به عنوان مثال جوامع سنتى كه به صورت خودكفا (1)اداره مى شدند و تابع هدف آن ها، اين بود كه تمامى مايحتاج لازم را خود توليد نمايند و در نتيجه مبادلات و تقسيم كار به سطح حداقل كاهش يافته بود از عقلانيت كودكانه بهره مند بودند. اما در هژمونى سرمايه كه از طريق تقسيم كار، تخصص و رقابت سعى در حداكثرسازى كارايى را دارند از عقلانيت حسابگرانه برخوردارند و دائماً به تحليل هزينه و فايده به نحو متداول آن اشتغال دارند. در اين عقلانيت، صرفا در زمانى كه سطح درآمد افزايش چشمگيرى كند كمك هاى خيرخواهانه، انفاق، ايثار صرفاً در حد ايجاد رضايتمندى خاطر مى تواند مطرح شود. در نتيجه كمك به ديگران و نوع دوستى به مثابه يك كالاى لوكس براى اين صاحبان درآمد بالا ايجاد مطلوبيت مى كند و با توجه به قانون مطلوبيت نهايى نزولى مصرف ساير كالاها و خدمات كه به حد اشباع نزديك شده


1- self sufficient. .

ص: 525

است ديگر نمى تواند در رضايتمندى آن ها تغيير معتنابهى به وجود آورد.

شايد عبور از عقلانيت كودكانه و نيل به عقلانيت حسابگرانه چندان مشكل نباشد يعنى همان گونه كه كودك با بلوغ جسمى معمولاً به رشد حسابگرى مى رسد و در عرصۀ رقابت به تدبير امور خويشتن مى پردازد؛ جامعه نيز مى تواند از اين حدآستانه اى عبور نمايد. اما عبور از خود حسابگر و نيل به خود ابرارى كه عشق به همه، بدون هيچ مرز در دل او زبانه كشد چندان ساده نمى نمايد. در ميان اين دو قطعه از طيف، سنگلاخى صعب قرار دارد. براساس برداشت نويسنده، شايد مراد از عقبه در سورۀ مباركه بلد، همين حد آستانه اى عقلانيت ابرارى باشد. بر وفق اين برداشت، سورۀ بلد تصويرگر خانوار ابراهيمى و شهرى است كه ابراهيم (ع) بنيان نهاد و پيامبر (ص) ساكن و سايق آن است و قرار است كه در اين تمدن، عقلانيت حسابگرانه - كه مى پندارد مال در اثر انفاق تلف مى شود (1)- با عبور پر مشقت از عقبه به عقلانيت متفاوتى تبديل شود كه تابع هدف آن رهاندن انسان هايى است كه در زنجير اسارت، الينه شده اند يا فراهم سازى برگ و نوا براى مسكينان خاك نشين و از راه مانده و يتيمان خويشاوند در روزگار قحط و تنگدستى است (2). عقبه به سان يك نقطۀ تعادل ناپايدار (3)مى ماند كه دام تعادلى سطح پايين (4)را در مسير شدن وصيرورت انسان از خودِ «خاك وار» به خود «خداوار» مى گستراند و همان گونه كه خصلت تعادل هاى ناپايدار اين است كه تا زمانى جهش و خيزش جامعه به حدى نباشد كه از اين حد آستانه اى عبور نمايد، جامعه از قلۀ اين تعادل به سكون دامنه برگشت مى نمايد. ازاين روست كه خداوند مى فرمايد پس چرا شتابان و با شدت به اين گردنه صعب درنيامد؟ حج گزار ابراهيمى كه اهل آهنگ كردن و عزيمت نمودن است به رغم سرزنش هاى خار مغيلان، قصد عبور از عقبه را دارد. او با خروج از خانه نفس حسابگر و طى حد ترخص از اين قطعه پُر كشش، ديگر نه از آن خودخواهى شهر، حسابگرى او را به برگشت دعوت مى كند و نه از ديوارهاى اين شهر جادو نشانى مى يابد. (5)گويا كه آهنگ مهاجرت به سوى شهر خدا، شهر پيامبر (ص) ، خانه مردم، چراغ كورسوى عقلانيت حسابگرانه را خاموش و فروغ تابناك خورشيد عقلانيت ابرارى را نمايان ساخته است. پس از رهيدن از اين دام تعادلى و عبور از عقبه، مسير راهوار راه ابراهيمى از پس يك قلۀ صعب آشكار مى شود ( فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ


1- قرآن كريم: سوره بلد: ( يقُولُ أَهْلَكْتُ مالاً لُبَداً ) .
2- سوره بلد: ( فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَة * وَ ما أَدْراكَ مَا الْعَقَبَة * فَكُّ رَقَبَة * أَوْ إِطْعامٌ فِى يوْمٍ ذِى مَسْغَبَة * يتِيماً ذا مَقْرَبَة* أَوْ مِسْكِيناً ذا مَتْرَبَة ) .
3- unstable equi librium.
4- low - level equilib rium trap.
5- اشاره است به آيه10٠ سوره نساء: ( وَ مَنْ يهاجِرْ فِى سَبِيلِ اللهِ يجِدْ فِى الأَرْضِ مُراغَماً كَثِيراً وَ سَعَة وَ مَنْ يخْرُجْ مِنْ بَيتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللهِ وَ كانَ اللهُ غَفُوراً رَحِيماً ) . .

ص: 526

يسْراً* إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يسْراً ) (1). آرى اين خصلت ديگر تعادل ناپايدار است كه پس از عبور از آن، انرژى ذخيره شده از مجاهدت هاى قبلى، طى مسير تا وصول به عقلانيت ابرارى را ميسر مى سازد.

براساس ريشه يابى راغب اصفهانى در مفردات، بِرّ در اشتقاق كبير با بَرّ (خشكى) هم ريشه است. با توجه به تصور اعراب كه با صحراى بزرگ حجاز و الربع الخالى آشناى ديرينه بوده اند خشكى هيچ حد و مرزى نداشته است. در نتيجهِ بر يعنى در نيكى به ديگران نبايد مرزبندى خاصى وجود داشته باشد، همگان از هر كيش و آيينى، از هر دودمان و تبارى، در خانوار ابراهيمى قرار دارند و ابرار با انفاق مال به رغم تمايل باطنى به آن (2)، و انفاق از آن چه كه دوست مى دارند (3)شالودۀ ارتباطات جامعه را استحكام مى بخشند، عشق را در رگ هاى جامعه به چرخش در مى آورند و با الحاق همۀ مردم به جامعه از اتلاف منابع انسانى جلوگيرى مى كنند. جامعه اى كه از بلوغ ابرارى برخوردار باشد جامعه اى است كه متنعم از حكمت است چنين جامعه اى هرگز دچار تزلزل نمى شود (4). در نقطۀ مقابل، جامعه حسابگر و رباخوار، جامعه اى است كه در رگ هايش شريان نفرت جارى است. تضاد طبقاتى و فاصله هاى جهنمى درآمدها، روح محبت، همدلى و نوع دوستى را از جامعه سلب كرده است (5). چنين جامعه اى هرچند با شكوه و پر حلل، دير يا زود با كوه يخ افسردگى ها و دم سردى ها برخورد و متلاشى خواهد شد. اينچنين است كه خداوند كارنامۀ ابرار را درخشان و متعالى مى داند و چنين جامعه را سرشار از نعمت و طراوت مى شناسد. آن ها از عقلانيتى سيرابند كه آميزۀ آن تسنيم است؛ شراب سر به مهرى از مشك كه شايستۀ رقابت است (6).

اما عقلانيت ابرارى پايان خط نيست. مقربين - كه با عقلانيت «الجار ثم الدار» (7)مشى مى كنند و با همه


1- انشراح: 5 و 6
2- لَيسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللهِ وَ الْيوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَة وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِى الْقُرْبى وَ الْيتامى وَ الْمَساكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِى الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاة وَ آتَى الزَّكاة وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِى الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُون (بقره: 177
3- لَن تَنَالُواْ الْبرَِّ حَتى تُنفِقُواْ مِمَّا تحُبُّونَ وَ مَا تُنفِقُواْ مِن شىْءٍ فَإِنَّ اللهَ بِهِ عَلِيمٌ (آل عمران: 92)
4- يؤْتى الْحِكْمَة مَن يشَاءُ وَ مَن يؤْتَ الْحِكْمَة فَقَدْ أُوتىَ خَيرًْا كَثِيرًا وَ مَا يذَّكَّرُ إِلَّا أُوْلُواْ الْأَلْبَابِ (بقره: 269)
5- ( الَّذِينَ يأْكُلُونَ الرِّبا لا يقُومُونَ إِلاَّ كَما يقُومُ الَّذِى يتَخَبَّطُهُ الشَّيطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَيعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللهُ الْبَيعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَة مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ ) .
6- ( كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الأَبْرارِ لَفِى عِلِّيينَ* وَ ما أَدْراكَ ما عِلِّيونَ* كِتابٌ مَرْقُومٌ* يشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ* إِنَّ الأَبْرارَ لَفِى نَعِيمٍ* عَلَى الأَرائِكِ ينْظُرُونَ* تَعْرِفُ فِى وُجُوهِهِمْ نَضْرَة النَّعِيمِ* يسْقَوْنَ مِنْ رَحِيقٍ مَخْتُومٍ* خِتامُهُ مِسْكٌ وَ فِى ذلِكَ فَلْيتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ* وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِيمٍ* عَيناً يشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ ) .
7- اشاره اى است به روش حضرت فاطمه زهرا (س) : وسائل الشيعة، ج 7، صص112و 113، 8884- وَ فِى الْعِلَلِ عَنْ عَلِى بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْقَزْوِينِى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَضْرَمِى عَنْ جَنْدَلِ بْنِ وَالِقٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُمَرَ الْمَازِنِى عَنْ عُبَادَة الْكُلَيبِى عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَلِى بْنِ الْحُسَينِ عَنْ فَاطِمَة الصُّغْرَى عَنِ الْحُسَينِ بْنِ عَلِى عَنْ أَخِيهِ الْحَسَنِ قَالَ رَأَيتُ أُمِّى فَاطِمَة (س) قَامَتْ فِى مِحْرَابِهَا لَيلَة جُمُعَتِهَا فَلَمْ تَزَلْ رَاكِعَة سَاجِدَة حَتَّى اتَّضَحَ عَمُودُ الصُّبْحِ وَ سَمِعْتُهَا تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ تُسَمِّيهِمْ وَ تُكْثِرُ الدُّعَاءَ لَهُمْ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا بِشَىءٍ فَقُلْتُ لَهَا يا أُمَّاهْ لِمَ لَا تَدْعُوِنَّ لِنَفْسِكِ كَمَا تَدْعُوِنَّ لِغَيرِكِ فَقَالَتْ يا بُنَى الْجَارُ ثُمَّ الدَّارُ همچنين: 8885- وَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْمُقْرِى عَنْ جَعْفَرٍ الْمُقْرِى بْنِ عُمَرَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَوْصِلِى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَاصِمٍ عَنْ أَبِى زَيدٍ الْكَحَّالِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ ع قَالَ كَانَتْ فَاطِمَة (س) إِذَا دَعَتْ تَدْعُو لِلْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِهَا (فَقِيلَ لَهَا يا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ إِنَّكِ تَدْعُو لِلنَّاسِ وَ لَا تَدْعُو لِنَفْسِكِ) فَقَالَتْ الْجَارُ ثُمَّ الدَّار. .

ص: 527

نيازى كه به متاع دنيا دارند ديگران را بر خود مقدم مى دارند (1)، در مرتبۀ بالاترى از خود قرار دارند به طورى كه هم براساس سورۀ مطففين و هم براساس سوره انسان، عقلانيت ابرارى تنها آميزه اى از چشمه ى عقلانيت كافور (2)و چشمه تسنيم بر خود دارد. بنابراين مى توان گفت كه حدآستانۀ بلوغ تقرب و بلوغ تدلى، قطعه هاى از خودهاى متعالى تر است كه از عقلانيت متكامل ترى بهره مندند. هر چند كه همه اين عقلانيت ها از حوزه تصور و ادراك ما خارج هستند ولى به هر حال، هركس در اين دايره به مقتضاى شاكله درونى خود عمل مى كند (3).

بلوغ عقلانيتى كه در حج پديدار مى شود انقلاب سترگى در سبك زندگى ايجاد مى كند. حاجى راستين با ورود به خانوادۀ بزرگ ابراهيمى كه از بُعد جغرافيايى، تمامى كره زمين را فراگرفته و از بُعد تاريخى تا قيام قيامت امتداد دارد، ديگر مرزى بين خود و ديگران نمى شناسد، تا از سر سيرى و بى اشتهايى هوس كند كه لقمه اى بر دهان ديگرى بگذارد. او همگان را يك خانواده و مطلوبيت خود را سر جمع همۀ مطلوبيت ها مى داند. در اين نگاه و با اين بلوغ، مى توان به صورت رياضى اثبات نمود كه مطلوبيت چنين حج گزارى در زمانى مى تواند بهينه و حداكثر شود كه مطلوبيت نهايى تمامى آحاد اين خانواده از آخرين واحد مصرفى برابر شود. در مدل سازى فقط رابطه حج گزار و طبقات فقير در نظر گرفته مى شود زيرا به طور طبيعى افراد متمكن فراوانى وجود دارند كه هنوز به اين بلوغ ابرارى نرسيده اند. و در خانواده بزرگ ابراهيمى تشريك مساعى نمى كنند كه اين مدل شامل اين دسته از افراد نمى شود.

فرض مى گيريم كه:1 - حج گزار مستطيع است و استطاعت را حاكى از پس انداز مثبت مى دانيم.

2 - عقلانيت حاكم بر حج گزار، عقلانيت ابرارى است يعنى او همگان را عضو خانواده مى شمرد و در نتيجه تابع مطلوبيت او تابعى از مطلوبيت همگان است. در عين حال، چون افراد متمكن كه هنوز به


1- قرآن كريم: سوره حشر: ( وَ الَّذِينَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الإِْيمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيهِمْ وَ لا يجِدُونَ فِى صُدُورِهِمْ حاجَة مِمَّا أُوتُوا وَ يؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَة وَ مَنْ يوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ) .
2- ( إِنَّ الْأَبْرارَ يشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً* عَيناً يشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يفَجِّرُونَها تَفْجِيراً ) .
3- (قُلْ كُلٌّ يعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى سَبِيلاً ) . .

ص: 528

بلوغ ابرارى نرسيده اند، حتى اگر پس انداز مثبت داشته باشند، در اين سبك زندگى با او هم داستان نيستند و از شمول تابع مطلوبيت وى خارج هستند. بديهى است كه لازم نيست عقلانيت طبقات پايين درآمدى، عقلانيت ابرارى باشد، چون آن ها دريافت كننده كمك هستند نه ارائه دهنده كمك.

3 - درآمد خانواده ابراهيمى برابر است با درآمد تمامى حج گزاران به انضمام درآمد تمامى افراد غيرمستطيع.

4 - خانوار ابراهيمى را داراى افق نامحدود مى دانيم.

5 - چون امتداد خانواده ابراهيمى از بعد زمانى تا بى نهايت سال بعد است، اين مدل به صورت پويا و به صورت پيوسته مى شود ولى چون در عقلانيت ابرارى نرخ ترجيحات زمانى صفر است يعنى در اين عقلانيت همان طورى كه مرز بين افراد نيست، مرزى نيز بين زمان نيست و در نتيجه ارزش حال مطلوبيت يك فرد كه در t سال بعد زندگى مى كند برابر با ارزش مطلوبيت وى در همان زمان است يعنى چوناست پس همچنين چون در اين عقلانيت بهره اى وجود ندارد بنابراين ارزش حال درآمد زمان t با ارزش درآمد در همان زمان برابر است. بر اين اساس در معاملات پويا با توجه به صفر بودن نرخ بهره و نرخ ترجيحات زمانى، نياز به تنزيل كردن وجود ندارد.

><نمايش تصوير

به طورى كه ارزش حال مطلوبيت خانوار ابراهيمى، مصرف خانوار i ام، در زمان t ، ارزش حال درآمد خانوار ابراهيمى و، درآمد خانوار i ام در زمان t است و i شامل همه حج گزاران با عقلانيت ابرارى و خانوارهايى كه از سطح استطاعت پايين ترند مى شود.

براساس اين مدل مطلوبيت نهايى خانوار ابراهيمى از مطلوبيت نهايى اى كه خانوار i ام در اثر مصرف

ص: 529

كسب مى كند بايد با مطلوبيت نهايى حج گزار از مصرف برابر باشد. اگر فرض بگيريم كه سليقه مصرفى (هندسه مطلوبيت) همه خانوارها با هم يكسان است؛ آن گاه اين مدل حاكى از اين است كه براساس عقلانيت ابرارى، تنها با مواسات با همه خانوارهاى پايين دستى، در طول تاريخ و در عرض جغرافيا مطلوبيت حج گزار ابراهيمى حداكثر مى شود.

4. پويش اقتصاد در اثر تحول در عقلانيت

اشاره

در اين بخش مى خواهيم نشان دهيم كه اگر حج گزاران مستطيع كه قاعدتاً از تمكن مالى خوبى برخوردارند به انضمام مستضعفان آن جامعه، خانوار بزرگ ابراهيمى را تشكيل دهند و اين خانوار به عنوان يك واحد منسجم اجتماعى بخواهد مطلوبيت كل دوره ى زندگى خود را بهينه سازد، چه تاثيرى بر رشد، رفاه و توسعه پايدار مى گذارد. البته فرض مى گيريم كه جامعه يك جامعه مذهبى يكپارچه است و تمامى افراد مستطيع، از حج گزاران واقعى محسوب مى شوند. با چنين فرضى مى توان پذيرفت كه كل جامعه چه غنى و چه فقير يك خانوار محسوب مى شوند كه همه به تلاش و فعاليت مشغول هستند و به مثابۀ يك واحد اجتماعى در افق بى نهايت، يك درآمد واحد دارند كه بخشى از آن مصرف و بخش ديگر پس انداز مى شود.

ما در اينجا براى تأثير تحول عقلانيتى كه در اثر حج پديد مى آيد بر پويش اقتصاد در زمينه توسعه پايدار ناگزير هستيم كه از برخى از مدل هاى رشد استفاده نماييم، تا اثر اين تحول را بتوانيم نشان دهيم. مدلى كه در اين زمينه در نظر گرفته مى شود، مدل رشد درونزاى «فراگيرى با انجام كار (1)» با نرخ درونزاى پس انداز است كه بايستى براى درونزايى پس انداز از مدل رشد افق نامحدود نيز استفاده كنيم. بنابراين، ابتدا به صورت بسيار خلاصه، مدل رشد افق نامحدود با فرض برونزايى نرخ رشد دانش ارائه مى گردد. سپس باز هم به طور خلاصه مدل رشد فراگيرى با انجام كار، با درونزا تلقى كردن دانش، طرح مى شود و نشان داده خواهد شد كه اگر جامعه به عقلانيت ابرارى برسد چگونه به سمت رفاه بيشتر و رشد و توسعۀ پايدار حركت خواهد كرد. بدون ترديد در اين مقاله صرفاً به نتايج اين مدل ها اشاره خواهد شد و نمى توان اين مدل ها را با جزئيات كامل بسط داد. اين مدل ها به صورتى كه در كتاب اقتصاد كلان پيشرفتۀ «ديويد رومر» (2)آمده است طراحى شده اند.

١-4. مدل رشد افق نامحدود

اين مدل دو بخشى است؛ بنگاه و خانواده. در بعد بنگاه، رقابت كامل درنظر گرفته شده است و


1- learning by doing.
2- Romer ، op cit ، pp: 48 -66 and 122 -125 . .

ص: 530

فرض شده است كه بازار عوامل، بازار كاملاً رقابتى، توليد با بازدهى ثابت به مقياس و در قالب مدل «كاپ - داگلاس» صورت مى گيرد. هيچ پيامد جانبى (اعم از مثبت يا منفى) وجود ندارد؛ نااطمينانى در جامعه وجود ندارد، نرخ استهلاك صفر است، جمعيت با نرخ رشد برونزاى n رشد مى كند و دانش نيز با نرخ برونزاى g رشد مى كند، دو عامل توليد وجود دارد، سرمايه و نيروى كار مؤثر يعنى حاصل ضرب نيروى كار در دانش.

در بعد خانوار نيز در نظر گرفته شده است تعداد معدودى خانوار داريم (كه در اين مقاله اين تعداد به يك خانوار ابراهيمى تقليل يافته است) كه عمر نامحدود دارد، خانوار مى خواهد با حداكثر كردن تابع مطلوبيت دوره زندگى، مصرف بين زمانى را بهينه نمايد به گونه اى كه ارزش حال مصرف دورۀ زندگى از ارزش حال درآمد دورۀ زندگى بيشتر نباشد.

در اين مدل مطلوبيت لحظه اى (1)هر فرد تابعى از مصرف وى در آن لحظه از زمان است و به صورت است كه كشش جانشينى مصرف بين دوره اى است، بنابراين با توجه به اين، تعداد خانوارها يك است، ارزش حال تابع مطلوبيت دوره زندگى و ارزش حال قيد بودجه وى به صورت زير نوشته مى شود.

(1)

><نمايش تصوير

كه كل جمعيت و نيروى كار است (چون در اينجا تعداد خانوار يك در نظر گرفته شده است) حاصل ضرب يعنى مطلوبيت لحظه اى كل خانوار ابراهيمى و همين طور ساير حاصل ضرب ها.

نرخ تنزيل ذهنى يا نرخ ترجيح بين زمانى است، بنابراين با انتگرال گيرى ارزش حال مطلوبيت هاى لحظه اى اين خانوار با نرخ تنزيل مى توان مطلوبيت دوره ى زندگى را نوشت.

بازدهى داخلى سرمايه است كه فاكتور تنزيل مصرف يا درآمد هر زمان است.

به راحتى مى توان با توجه به بهينه يابى پوياى دستگاه معادلات (1) استخراج نمود كه


1- instanta neous utility. .

ص: 531

><نمايش تصوير

كه مصرف سرانۀ نيروى كار مؤثر و تغيير زمانى آن است در نتيجه سمت چپ معادله رشد مصرف سرانۀ نيروى كار مؤثر را نشان مى دهد.

از طرف ديگر مى توان نشان داد كه با توجه به تابع توليد «كاپ - داگلاس» :

(3)

كه تغييرات زمانى انباشت سرمايه سرانه مؤثر است و تابع توليد به صورت فشرده است كه با توجه به ويژگى ثابت به مقياس توليد، صرفاً به صورت تابعى از سرمايه سرانه مؤثر نشان داده شده است.

اگر در تابع هدف دستگاه معادلات (1) به جاى كه مصرف سرانۀ نيروى كار است كه مصرف سرانه نيروى كار مؤثر است قرار دهيم به معادلۀ (4) دست خواهيم يافت.

(4)

به طورى كه

t t t (5)

حتماb بايد از صفر بزرگتر باشد تا شرط همگرايى مطلوبيت دوره زندگى برقرار شود.

اگر بخواهيم پويايى اقتصاد را در اين مدل نشان دهيم مى توانيم نمودار فازى زير را با توجه به معادلات 3 و4 ترسيم نماييم. خط قيدى است كه نمى گذارد مصرف سرانه مؤثر در طى زمان تغيير نمايد. براساس معادله (3) اين قيد به صورت خط عمودى خواهد بود به طورى كه در نقطه تلاقى با محور k بايد باشد به راحتى مى توان نشان داد كه قبل از مصرف سرانه مؤثر تغييرات مثبتى از خود بروز خواهد داد يعنى و بعد از آن است درنتيجه در نمودار فازى در سمت چپ خط عمودى با بردارهاى رو به بالا و در سمت راست با بردارهاى روبه پايين مواجه خواهيم بود.

با توجه به معادله (4) نشان داده مى شود كه قيد در فضاى و به صورت يك سهمى كه از مبدا مختصات آغاز مى شود درخواهد آمد كه زير اين منحنى و بالاى آن است. بنابراين، در زير منحنى بردارها به سمت راست و در بالاى منحنى بردارها به سمت چپ خواهد بود همان گونه كه در نمودار (1) نشان داده شده است نقطه E جايى خواهد بود كه هم و هم با صفر برابر خواهند بود. اگر جامعه در اين نقطه قرار بگيرد مى تواند به صورت پايدار از مصرف برخوردار شود اما اگر بردارهاى حاكم نتواند جامعه را به اين نقطه هدايت كنند

ص: 532

اين جامعه ممكن است در اثر مصرف زدگى بيش از حد، به پس انداز منفى دچار شود و با فزونى يافتن مصرف، روز به روز از ميزان k كاسته شود و وقتى كه شد، چرخ توليد از كار مى افتد. بنابراين در اثر توقف توليد و فقدان سرمايه، چيزى براى مصرف كردن وجود نخواهد داشت و جامعه منقرض مى شود. در طرف مقابل، جامعه ممكن است بيش از حد حرص انباشت سرمايه داشته باشد، در نتيجه جامعه به مى رسد و با وجود انباشت سرمايۀ فراوان و توليد زياد در اثر حرص مفرط جامعه از گرسنگى خواهد مرد. ازاين رو اين مدل به خوبى نشان مى دهد كه رسيدن به تعادل، تنها از طريق يك مسير كه به مسير «زينى» معروف است امكان پذير خواهد بود كه با يك ذره افراط و يا تفريط، جامعه در معرض اضمحلال ناشى از مصرف زدگى و يا حرص انباشت، قرار خواهد گرفت.

نمودار 1: نمودار فازى رفتار c و k

><نمايش تصوير

در نمودار (2) به خوبى نشان داده مى شود كه به شرط در نقطه (سرمايه سرانه مؤثر قاعده طلايى) مصرف به حداكثر مى رسد اما چون اين نقطه روى قيد قرار ندارد بلكه در سمت راست آن خط است، ابتدا با يك بردار رو به پايين، مواجه است (چون روى قيد هيچ بردارى كه به سمت راست يا چپ باشد وجود ندارد) وقتى كه مصرف جامعه كمى كم شد، جامعه در چنبره دو كشش (يكى به راست و ديگرى به پايين) قرار مى گيرد و در نتيجه حرص بر جامعه مستولى مى شود مصرف جامعه روز به روز كمتر و انباشت سرمايه سرانۀ موثر، روز به روز فزونى مى يابد تا جايى كه جامعه در عين برخوردارى از گرسنگى، منقرض خواهد شد، بنابراين درست است كه مصرف در نقطۀ هم شرط را تأمين مى كند و هم در ابتدا مصرف در بالاترين حد خود قرار دارد اما چون مصرف در مسير تعادلى رشد قرار ندارد اين نقطه نمى تواند مطلوبيت دورۀ زندگى را حداكثر نمايد. اما اگر جامعه در نقطۀ قرار داشته باشد ميزان براى هميشه حفظ خواهد شد؛ هرچند ممكن است براى مدتى اين سطح مصرفى براى هر نيروى كار مؤثر كمتر از

ص: 533

مصرف سرانه مؤثر قاعده طلايى باشد. در نتيجه، اين سطح مصرفى به علت پايدارى در مسير رشد، مطلوبيت دورۀ زندگى را بهينه مى نمايد و تنها همين موقعيت خاص است كه از اين ويژگى برخوردار است.

نمودار 2: نمودار فازى و رفتار مصرف در kGL

><نمايش تصوير

در اينجا به چند سؤال اساسى مواجه مى شويم:

1 - آيا مى تواند روى قرار بگيرد؟

2 - آيا مى تواند بيشتر از باشد؟

3 - در صورت منفى بودن پاسخ سؤال، آيا مى توان k را به سمت سوق داد؟

در پاسخ به سؤال اول، مى توان با استفاده از معادله (3) را بدست آورد. در، سرمايۀ سرانه ى نيروى كار موثر بايد به شرط مصرف به حداكثر سطح خود برسد، بنابراين براى استخراج اين نقطه از معادله (3) به شرط برقرارى اين قيد، نسبت به مصرف، مشتق مى گيريم.

(6)

در حالى كه براساس معادله (2)

(7)

بنابراين موقعيت متفاوتى از دارد.

در پاسخ به سوال (2) و در عين حال تكميل پاسخ به سؤال 2 از قيد همگرايى (معادله 5) استفاده مى كنيم. براساس اين قيد

يا

با توجه به معادلات 6 و 7 خواهيم داشت:

(8)

با توجه به خواصى تابع توليد «كاپ - داگلاس» كه و است؛ صرفاً

ص: 534

در صورتى كه باشد رابطه 8 حاكم خواهد بود و قيد همگرايى برقرار خواهد بود. بنابراين براساس اين مدل نمى تواند بيشتر از باشد و در تكميل پاسخ سوال اول نيز بايد اضافه نمود كه امكان انطباق بر نيز وجود ندارد زيرا در صورتى كه باشد است و همگرايى حاصل نخواهد شد.

در پاسخ سوال سوم بايد گفت اگر بتوان نامعادلۀ را به سمت تساوى سوق دهيم آن گاه نيز به سمت حركت خواهد كرد. يكى از راه هاى ممكن اين است كه را كاهش دهيم، زيرا در اين صورت است كاهش خواهد يافت و با توجه به اين كه است، به سمت راست شيفت خواهد كرد و در نمودار هم نقطه E به خواهد رسيد كه سطح مصرف دورۀ زندگى را افزايش مى دهد. ما در قسمت3 و 4 اين پديده را مورد تحليل بيشتر قرار مى دهيم تا نشان دهيم كه چگونه عقلانيت ابرارى رفاه را بالا مى برد. در اينجا فقط به همين نكته اكتفا خواهيم كرد كه اگر كاهش يابد يعنى ديگر مصرف حال نسبت به مصرف آينده ترجيحى نخواهد داشت. در نتيجه گويا نرخ پس انداز تابعى معكوس از خواهد بود، بنابراين با كاهش و افزايش پس انداز، مصرف زمان حال كاهش مى يابد ولى جامعه با حركت بر روى مسير زينى جديد به نقطه مى رسند كه بالاتر از قبل و به مصرف قاعده طلايى نزديك تر است.

نمودار 3: تاثير كاهش p بر k*

><نمايش تصوير

٢- 4. مدل رشد درونزاى فراگيرى با انجام كار

يكى از مدل هاى رشد درونزا، مدل رشد است در اين مدل رشد، فرض مى شود كه در اقتصاد دو كالا توليد مى شود يكى y و ديگرى بنابراين بخشى از نيروى كار در بخش و بقيه در توليد y مشغول هستند همين طور بخشى از سرمايه به

ص: 535

توليد اختصاص مى يابد و بخش ديگر به توليد y اختصاص مى يابد.

تفاوت مدل رشد درونزاى با مدل فراگيرى با انجام كار اين است كه در مدل دوم بخش خاصى به نام براى توليد دانش وجود ندارد بلكه كل نيروى كار و سرمايه براى توليد y بكار گرفته مى شود و دانش به صورت يك محصول فرعى (1)توليد مى شود. بنابراين در اين الگو تمامى فروض الگوى قبل برقرار است به جز اين كه در اين الگو دانش نيز تابعى از انباشت سرمايه كل است. تابع توليد y هر بنگاه و توليد دانش به صورت زير در نظر گرفته مى شود:

><نمايش تصوير

اگر براى سادگى در نظر گرفته شود، با جاى گذارى معادله (10) در (9) مى توان و را بدست آورد. از آنجا كه در شرايط رقابتى دستمزد نيروى كار و بازدهى سرمايه در همۀ بنگاه ها برابر است مى توان نتيجۀ بدست آمده راجع به يك بنگاه را به همه بازار تعميم داد. از اين رو با قرار دادن و در نتيجه بدست آمده براى هر بنگاه به معادلات زير مى رسيم:

(11)

اگر در نظر بگيريم كه:

(12)

با جاى گذارى 12 در 11 خواهيم داشت:

چون رشد نيروى كار ثابت و برونزا است مى توان گفت:

(13)

به همين ترتيب در مورد دستمزد خواهيم داشت:

(14)

اگر از فرمول 12 در 14 استفاده نمائيم و نرخ رشد نيروى كار را صفر در نظر بگيريم در


1- joint product. .

ص: 536

نتيجه خواهد بود لذا خواهيم داشت:

(15)

با توجه به اين كه براساس معادله 2 داشتيم كه:

(2)

در اين مدل بايد به جاى g ، قرار دهيم چون دانش درونزا در نظر گرفته مى شود. حال اگر نرخ رشد مصرف سرانه را از معادله (2) (كه رشد مصرف سرانۀ موثر بود) بدست آوريم خواهيم داشت:

(16)

اگر باشد بنابراين با جاى گذارى معادله 2 در 16 داريم: ><نمايش تصوير

(17)

اگر فرمول 13 ر ادر 17 قرار دهيم خواهيم داشت:

(18)

براساس معادله ى 18 درمى يابيم كه اولاً رشد مصرف سرانه ثابت خواهد بود و ثانياً رشد مصرف، تابعى مستقيم از (كشش جانشين سرمايه در توليد y( و تابع معكوس از نرخ ترجيحات زمانى است. بنابراين هر چه كوچك تر باشد (نرخ پس انداز بزرگ تر باشد) مصرف سرانه در طول زمان با نرخ بيشترى رشد خواهد كرد.

با تحليل اقتصادى مى توان اثبات نمود كه بايد رشد توليد سرانه و رشد انباشت سرمايه سرانه نيز باشد زيرا اگر رشد توليد سرانه بزرگ تر از باشد در اين فرايند، رشد مصرف سرانه بايد به اندازه باشد. اين وضعيت حاكى از اين است كه نرخ پس انداز به صورت تصاعدى افزايش مى يابد. اما اگر رشد توليد سرانه كمتر از باشد و در اين فرايند مصرف سرانه به اندازه رشد كند نرخ پس انداز در هر لحظه كمتر و كمتر خواهد شد تا اين كه به صفر بگرايد.

بنابراين حتماً نرخ رشد اقتصاد هم به ميزان است، در نتيجه نرخ رشد اقتصادى نيز تابع مستقيمى از و تابع معكوسى از خواهد بود يعنى هر چه كاهش يابد (نرخ پس انداز زيادتر شود) نرخ رشد اقتصاد به صورت هموار در بلند مدت زيادتر خواهد بود.

ص: 537

٣- 4. تاثير عقلانيت ابرارى بر رفاه و رشد

همان گونه كه در قسمت 1.4. و 2.4. گفته شد؛ كاهش مى تواند رفاه را در بلندمدت افزايش و نرخ رشد اقتصاد را در حالت هموار بلند مدت (1)تضمين نمايد. اينك بايد ديد كه چگونه جهان بينى توحيدى و عقلانيت ابرارى مى تواند بر كاهشاثر بگذارد. در بخش هاى آغازين مقاله گفته شد كه جهان بينى توحيدى كه در حج متبلور و ظهور مى يابد جامعه جهانى را در عرض جغرافيا و طول تاريخ به يك خانوار بزرگ تبديل مى نمايد. هر انسان مستطيعى كه حج ابراهيمى گزارده باشد، خويشتن را مسئول خوشبختى تمامى انسان ها مى داند و ابرار بودن اقتضا مى نمايد كه هيچ تمايزى بين مردم ايجاد نكند و هيچ خطى كه حاكى از تفاوت داشته باشد براى جداسازى بخشى از اين خانوار نسبت به برخى ديگر ايجاد نكند. بنابراين حج گزار ابراهيمى در بعد تاريخى نيز هيچ گونه ترجيحى براى زمان حاضر نسبت به زمان آينده ايجاد نمى كند. اين عقلانيت و جهان بينى، باعث مى گردد كه ميزان به سمت صفر گرايش كند. درنتيجه در نمودار هم به سمت حركت مى كند.

آرى، با كاهش به صورت كوتاه مدت، مصرف نسل جارى كاهش خواهد يافت اما اين تصميم، شالوده سعادت خانوار ابراهيمى را استحكام مى بخشد. در اينجاست كه سرّ وعده هاى خداوند نسبت به انفاق كنندگان آشكار مى شود. از آنجا كه انفاق كننده با فرهنگ حج آشنا است و تمامى مردم را متعلق به خانوار خود مى داند، انفاق را تلف مال تلقى نمى كند. با كاهش مصرف و افزايش انفاق در حقيقت بذر عشق و محبت در دل افراد جامعه كاشته مى شود و با تأمين مالى نيازهاى اساسى از قبيل آموزش و بهداشت ذخيرۀ سرمايۀ انسانى جامعه نيز افزايش مى يابد، در نتيجه كاهش باعث افزايش رشد به صورت پايدار مى شود. در طرف مقابل، جامعۀ ربا خوار اولاً جامعه اى است متشتت و پراكنده؛ ثانياً نرخ ترجيحات ذهنى بالايى دارد. از اين رو خانوار با افق نامحدود در اين ديدگاه امكان وقوعى نمى يابد. فرض كنيم كه با وجود رواج ربا، خانوار با افق نامحدود شكل يابد، باز هم به دليل نرخ ترجيحات ذهنى بالاى خانوارها (بالا بودن) هم به سمت مبدأ مختصات حركت مى كند و هم سطح مصرف در افق بلند مدت كاهش مى يابد و اين از عجايت روزگار است كه ربا، برخلاف خواست گيرندگان آن، رشد نمى كند اما انفاق، ايثار، فداكارى همواره بركات را جلب خواهد نمود.

چون عقلانيت ابرارى مطلوبيت كل اعضاى خانوار را براى همه نسل ها در همه عصرها بدون هيچ ترجيح و تمايزى بهينه مى كند ( صفر و يا بسيار ناچيز است) بنابراين امكان ندارد كه فرآيند توسعه به هزينۀ نسل هاى آتى شكل بگيرد بلكه برعكس، حج گزار ابراهيمى، رسم فداكارى را در مكتب ابراهيم آموخته است و آن ها حاضرند كه از منافع حال، براى رفاه آيندگان گذشت كنند. بنابراين در


1- steady state. .

ص: 538

عقلانيت ابرارى هيچ گونه تضاد و مغايرتى بين رشد اقتصادى و توسعه ديده نمى شود و مى توان با كاهش، هم رشد را سرعت بخشيد و هم اركان توسعۀ پايدار را تحكيم نمود.

5. جمع بندى و نتيجه گيرى

اين مقاله براساس نظريه طيفى انگارى خود، معتقد است كه فرد و جامعه مى توانند به تناسب بلوغ در رده هاى مختلف طيف قرار بگيرند. در هر قطعه از اين طيف، نوع خاصى از خود ظهور مى كند كه با منافع خاص و عقلانيت خاص خود در تناظر است. يكى از اين قطعات را مى توان خود ابرارى ناميد. به اعتقاد نويسنده براى رسيدن به خود ابرارى، سرعت و اهتمام خاصى نياز است كه به تعبير قرآن بايستى اقتحام عقبه صورت پذيرد. اگر جامعه رنگ و بوى خود ابرارى را به خود بگيرد، براساس غالب مدل هاى رشد - كه دو مدل از اين ها مورد بحث قرار گرفت - نشان داده مى شود كه چنين نگرش و عقلانيتى مى توند به بهبود رفاه، سرعت رشد اقتصادى و توسعه پايدار كمك كند.

رمز و راز اين معما در اين است كه عقلانيت ابرارى با حذف خطكشى هاى مجازى و اعتبارى به ساخت يك خانوار با افق نامحدود كمك مى كند، در نتيجه بهينه سازى رفتار اين خانوار عظيم با نرخ ترجيحات صفر يا در حد بسيار ناچيز، نه تنها با غارت منابع كه به نسل هاى آينده هم تعلق دارد، هم داستان نيست، بلكه با ورود به عرصۀ عقلانيت ابرارى كاهش و مصرف نسل حاضر به نفع نسل هاى آينده كاهش خواهد يافت. در عوض خانوارهاى موجود در طول زمان از رفاه بالاتر توسعۀ پايدار و رشد اقتصادى برخوردار خواهد شد.

حج و خاطرات ابراهيم (ع) ، اين زمينه را براى حج گزار فراهم مى كند كه با شكستن تمامى حصارهاى بيگانگى و با ايجاد برابرى و برادرى در بين مردم، خود را از تبار ابراهيم (ع) بدانيم و فقط يك خانوار به وسعت تاريخ و جغرافيا بسازيم. با اخذ و فراگيرى چنين درسى از مكتب اسلام مى توان به عقلانيت ابرارى نايل آمد و از بركات آن برخوردار شد.

منابع

1. قرآن مجيد.

2. حر عاملى، محمد بن حسن بن على (14٠9 ه. ق) ، وسائل الشيعۀ، مؤسسه آل البيت لإحياء التراث، قم.

3. راغب اصفهانى، الحسين بن محمد (1412 ه. ق 1992 م) ، المفردات فى غريب القرآن، انتشارات دار القلم، دمشق.

4. كلينى رازى، محمد بن يعقوب بن اسحاق (1365) ، الكافى، دار الكتب الإسلاميۀ، تهران

1. Romer

، David)20٠6( ، Advanced Macroec onomics ، MacGraw - Hill ، Irwin

ص: 539

بكارگيرى بودجه ريزى عملياتى در سازمان حج و زيارت به منظور تثبيت وكاهش هزينه هاى ادارى عملياتى

اشاره

على يوسفى نژاد (1)

چكيده

كاهش هزينه هاى عملياتى و به حداقل رساندن هزينه هاى صرف شده براى توليد محصول يا خدمات از دغدغه هاى اصلى و هميشگى مديران و مسئولين سازمان ها و موسسات، اعم از دولتى و يا خصوصى مى باشد. سازمان حج و زيارت به عنوان متولى امور مربوط به متقاضى يان سفر به شهرها و مراكز زيارتى، به ويژه شهرهاى مقدس مكه و مدينه هر ساله با انبوه متقاضيانى مواجه است كه حاضرند با تامين هزينه هاى سفر، به زيارت اماكن مقدسه نائل شوند. هزينه هاى حمل ونقل؛ نگهدارى، پذيرايى، اسكان و غيره ازجمله هزينه هايى است كه در مدت سفر بر عهده سازمان حج و زيارت مى باشد. بديهى است اتخاذ هرگونه سازوكارى كه بتواند باعث كاهش هزينه هاى مورد نظر شود مى تواند باعث افزايش سطح خدمات مورد ارائه سازمان و افزايش رضايت مندى مشتريان شود. بودجه ريزى عملياتى يكى از روش هاى بودجه برنامه اى است كه مى تواند از طريق مشخص كردن هر فعاليت، پول مشخص را براى كار مشخص، اختصاص دهد. يعنى ابتدا ميزان هرگونه عملياتى با اتخاذ روش هاى دقيق اندازه گيرى شده و سپس هزينه هاى تمام شده آن برآورد و نهايتاً هزينه واحد هر فعاليت استخراج و آن گاه از مجموع ماموريت هاى محوله و عمليات صورت گرفته، به اعتبارات مورد نياز دستگاه اجرايى دست يافت. از آنجايى كه تعداد زائرين در هر سفر مشخص است به همين سبب تعيين واحد حجم كار به راحتى قابل انجام


1- عضو هيأت علمى دانشگاه امام حسين7 و انجمن علمى اقتصاد اسلامى. .

ص: 540

بوده و امكان استخراج هزينه تمام شده وجود دارد. نكته مهم در خصوص روش بودجه ريزى اين است كه اين روش به دنبال شناسايى عوامل تشكيل دهنده هزينه ها بوده و سپس با استفاده از تكنيك هاى موجود، نظير تحليل هزينه فايده و ساير روش هاى موجود به ارزيابى اقتصادى درخصوص درستى يا نادرستى هزينه هاى صورت گرفته، اقدام و سپس هزينه هاى اضافى حذف مى گردد.

كليد واژه: بودجه، بودجه عملياتى، سازمان حج و زيارت، هزينه تشرف، حداقل كردن هزينه.

مقدمه

اشاره

از ورود مفهوم بودجه به نظام مالى و مديريتى كشور دهها سال مى گذرد. با شكل گيرى نظام بودجه ريزى در سازمان ادارى كشور و استقرار آن در طول ساليان متمادى، انتظام مالى متناسب با آن نيز شكل گرفته است. در حالى كه در كشورهاى توسعه يافته فرآيند بودجه ريزى همراه با تحولات اقتصادى دچار تغييرات گسترده اى شده است، متأسفانه اين مسئله در كشور ما با تأخير چند ده ساله مواجه است. به همين سبب برخى كارشناسان ناكارآمدى هاى نظام ادارى و مديريتى را معلول اين تأخير و آثار و عواقب ناخوشايند آن مى دانند.

در حالى كه فرآيند طراحى، تدوين، تصويب و سپس اجراى بودجه، مراحل پيچيده و دشوارى را طى مى نمايد، امّا از عملكرد آن تقريباً كمتر كارشناسى اظهار رضايت مى كند. علت چيست؟ ضعف اين نظام وارداتى كهن سال از كجا نشأت مى گيرد؟ شايد يكى از دلايل آن در ذات شكل گيرى مفهوم بودجه نهفته باشد. در حالى كه نظام هاى سياسى استبدادى گذشته، خود را ملزم به پاسخگويى به مردم نمى دانستند، افكار آزادى خواهانه اى شكل گرفت كه مخالفت اين روند بود. به علت مخالفت سرسختانه حاكمان مستبد، نهضت ها و انقلاب هايى به وقوع پيوست تا اين كه «حساب دخل و خرج كشور» به نظم در آمد. تأكيد شديد محاسبان و ناظران مالى به جلوگيرى از انحراف در مصارف و هزينه ها، بودجه نويسى اوليه اى را شكل داد كه تا سال هاى متمادى مورد استفاده نظام هاى سياسى تازه استقلال يافته و رها شده از بند استعمار و استبداد، بوده است.

اين تأكيد زياد بر هزينه ها و مصارف با تغيير رويكرد به سوى «اهداف» و نتايج باعث گرديد تا مفهوم «برنامه» خود را به مفهوم بودجه، تحميل نمايد. به همين سبب نگاه كارشناسان بودجه اى به تغيير در فرآيند بودجه ريزى معطوف گشت. در اواسط قرن بيستم و براى اولين بار در ايالات متحده آمريكا توسط گروهى كه مأمور حل معضلات ناشى از بودجه ريزى سنتى بودند، پيشنهاد «بودجه

ص: 541

برنامه اى (1)» ارائه گرديد. بدنبال آن و در سال195٠، با تكميل پيشنهاد اوليه شيوه جديدى در فرآيند بودجه ريزى طراحى گرديد كه به عنوان بودجه عملياتى (2)نامگذارى گرديد.

اين شيوه بودجه ريزى در عين حالى كه مشكلات مربوط به بودجه ريزى قبلى را نداشت با نگاه خروجى محور، توجه خود را به پيامدها و نتايج هر فعاليتى، متمركز مى نمود. ضمن اين كه با شفاف سازى اعداد و ارقام برنامه ها و فعاليت ها، كيفيت اطلاعات و ارقام بودجه اى را متحول نموده و در نتيجه امكان پاسخگويى به مراجع مختلف از قبيل افكار عمومى، ناظرين بودجه اى و مقامات مافوق فراهم گشت. ضمن اين كه باتحول در نظام حسابدارى و با استخراج هزينه تمام شده هر فعاليتى، امكان افزايش كارآيى و كاهش هزينه هاى اضافى بوجود آمد.

در نظام بودجه ريزى ايران، براى نخستين بار در سال 138٠ موضوع تحول در نظام بودجه ريزى دستگاه هاى دولتى مورد توجه سازمان بودجه ريزى كشور قرار گرفت و در تبصره 23 قانون بودجه سال بعد به دستگاه هاى اجرايى براى عملياتى نمودن بودجه ريزى ساليانه، توصيه هايى به عمل آمد. ضمن اين كه جزء 2 بند ب تبصره 4 قانون بودجه سال هاى 83 و 84 و ضوابط اجرايى بودجه سال هاى 86، 87 و 88 و در بخشنامه بودجه سال 89 نيز اين مهم مورد تأكيد مجدد قرار گرفت. در حالى كه مواد 138 و 144 قانون برنامه چهارم توسعه كشور نيز موضوع عملياتى نمودن نظام بودجه ريزى كشور را مورد توجه مسئولين دستگاه هاى اجرايى قرار داد.

سازمان حج و زيارت به عنوان يك سازمان دولتى نيز تابع ضوابط و مقررات مورد نظر سازمان بودجه ريزى كشور مى باشد. مضافاً به اين كه ويژگى خاص اين سازمان مأموريت محورى بوده و لاجرم براى انجام مأموريت اصلى خود كه همانا برنامه ريزى و اجراى مسافرت هاى زيارتى متقاضيان سفر به اماكن مقدسه و زيارتى است، با بكارگيرى تمامى ظرفيت هاى موجود اعم از نرم افزارى و همچنين سخت افزارى، با افزايش راندمان ضمن كسب رضايت مشتريان كه همانا از بهترين بندگان خدا هستند، بايد به سمت كاهش هزينه هاى جارى و سرمايه اى خود حركت نمايد.

استفاده از شيوه بودجه ريزى عملياتى مى تواند اين دو خواسته مهم را محقق سازد؛ يكى اثر بخشى منابع تخصيص داده شده براى تحقق اهداف سازمان و ديگرى بهبود عملكرد سازمان در راستاى تصحيح اشتباهات احتمالى در فرآيند به انجام رساندن مأموريت هاى محوله.

اين مقاله تلاش مى نمايد با معرفى اين سازوكار مهم، امكان پذيرى و چگونگى محقق ساختن آن را در حد توان نويسنده به مسئولين سازمان حج و زيارت، نشان دهد.


1- Progra mming Budget.
2- perform ance Budget. .

ص: 542

واژگان كليدى: بودجه، بودجه ريزى عملياتى، هزينه تمام شده، هزينه واحد، سازمان حج و زيارت.

١. بودجه و بودجه ريزى

واژه بودجه ابتدا با عنوان «بوژت (1)» در زبان و ادبيات فرانسوى ها به معنى كيف يا كيسه چرمى كوچك مورد استفاده قرار گرفت و آن گاه به زبان و فرهنگ ساير ملل از جمله انگلستان با تغيير در تلفظ يعنى «بوجت (2)» و سپس تحت عنوان «باجت (3)» ، منتقل شد، اما در تعامل بعدى اين واژه مجدداً در فرانسه براى انجام امور مالى اما با تلفظ «بودجه» بكار گرفته شد. P.13() Edwards,

طى چند قرنى كه از توليد اين واژه در ادبيات اقتصادى دنيا مى گذرد، تعاريف مختلفى توسط كارشناسان و انديشمندان اين حوزه مطرح گشته است كه به تناسب نوع نگاه آنان نسبت به واژه، تعاريف صورت گرفته نيز متفاوت بوده است. اما آن چه كه در تمام تعاريف به عمل آمده مشترك مى باشد اين است، كه بودجه به معناى پيش بينى در آمدها و هزينه هاى دولت ها و بنگاه ها در آينده است كه به صورت يك سند مكتوب در مى آيد.

اما بودجه ريزى چيست؟ در جواب بايد گفت كه بودجه ريزى هر گونه تلاشى است تا فرآيند بودجه نويسى به صورتى هدفمند به نتيجه مورد دلخواه بودجه نويسان درآيد. بنابراين بودجه ريزى قالب بودجه است و هر طور كه قالب طراحى شود، بودجه نيز همان گونه شكل مى گيرد، نظير اين كه بگوييم بودجه سنتى و يا بودجه برنامه اى.

از نظر اقتصادى نيز هرگونه تلاشى براى بدست آوردن يك تركيب مطلوب از نيازهاى نامحدود دستگاه هاى ادارى با امكانات محدود خزانه دولت، مى تواند با مفهوم بودجه و البته بودجه ريزى برابرى، كند.

از نظر سابقه شكل گيرى اين واژه و به كارگيرى آن توسط دولت ها بايد اشاره نمود از زمانى كه دولت هاى دموكراتيك با تلاش ملت ها شكل گرفتند، فن بودجه نويسى نيز شكل گرفت تا از اين طريق نمايندگان مردم با نظارت بر عملكرد دولت ها مشخص سازند كه چه اقداماتى و چگونه توسط آنان به عمل آيد تا رفاه و پيشرفت جامعه حاصل شود.

بديهى است كه كشورهاى اروپايى پيش قدم و پيشروتر از بقيه جوامع در اين امر بودند و كشورهاى در حال توسعه نيز از زمانى كه براى رسيدن به پيشرفت و توسعه سخت به تكاپو افتادند، با رهايى از بند


1- Bougette.
2- Bougete.
3- Budget. .

ص: 543

قدرت هاى استعمارى و نظام هاى استبدادى حاكم، فنون مختلفى از جمله فن بودجه نويسى را براى رهايى از فقر و عقب ماندگى مورد توجه قرار دادند.

در ايران نيز تاريخ شروع بودجه نويسى به زمان بعد از انقلاب مشروطه بر مى گردد يعنى زمانى كه مرحوم «صنيع الدوله» وزير ماليه وقت (1289 شمسى) ، در يك تلاش نافرجام اولين سند بودجه پيشنهادى خود را تدوين اما قبل از اين كه آن را از تصويب مجلس بگذراند، مورد سوء قصد قرار گرفته و كشته شد. اما اين حركت وى فتح بابى شد تا وزراء بعد از وى، حساب دخل و خرج دولت را مدون و از تصويب مجلس بگذرانند.

٢. انواع بودجه ريزى

همان گونه كه اشاره شد، فن بودجه نويسى يا همان بودجه ريزى در طول حيات خود دچار تحولات عميقى شد. ابتدا كه تمركز بر روى هزينه ها و چگونگى خرج كردن آن اهميت بسيارى داشت، شيوه اى از بودجه ريزى را شكل داد كه بعدها به نام روش متداول (1)يا سنتى معروف شد. ويژگى عمده اين نوع تفكر بودجه اى توجه صرف به منابع و ورودى به دستگاه بوده است. به همين سبب حسابدارى از دريافت ها و پرداخت ها به شدت مراقبت مى نمود تا اعتبارات تخصيصى در خارج از چارچوب تعيين شده، مصرف نشوند.

عمده ترين نوع بودجه سنتى، «بودجه ريزى افزايشى» (2)مى باشد. در اين روش ابتدا بودجه سال قبل به عنوان مبناى بودجه براى سال جارى در نظر گرفته مى شود و آن گاه افزايش ساليانه با توجه به افزايش قيمت ها، تغيير احتمالى در حجم عمليات سازمان و يا احياناً واگذارى مأموريت جديد از طرف مقامات مسئول، اعمال مى شود (3). شكل ديگر بودجه، بودجه برنامه اى است كه به علت عدم پاسخگويى بودجه سنتى در اواسط قرن بيستم مطرح گرديد.

همچنان كه تفكر بودجه سنتى، زائيده نيازهاى زمان خويش بود، تفكر مربوط به بودجه برنامه اى نيز بازتابى از نيازهاى جديدى بود كه ديگر بودجه متداول يا سنتى نمى توانست پاسخگوى آن باشد. زيرا كه وقوع بحران ها و بروز مشكلات اقتصادى -اجتماعى در اوائل قرن بيستم، نظام هاى سياسى را بر آن داشت با كم رنگ نمودن ايده هاى كلاسيكى، نقش دولت ها را در امور اقتصادى و اجتماعى پررنگ تر نموده و در اداره اقتصاد ملى دخالت بيشترى نمايند. (يوسفى نژاد، 133:1386)


1- Tradit ional Budgeting system.
2- Increasing Budgeting.
3- اين روش هم اكنون در اكثر دستگاه هاى دولتى كشورمان ازجمله سازمان حج و زيارت مورد استفاده قرار مى گيرد. .

ص: 544

همراه با اين ضرورت، لزوم مديريت بهتر و مؤثرتر به منظور دستيابى به اهداف رشد و توسعه همه جانبه باعث گرديد تا نياز به برنامه ريزى و تعيين اولويت ها در بودجه هاى ساليانه به شدت احساس شود.

براى تأمين اين نياز در شيوه بودجه ريزى تغييراتى حاصل گرديد كه در مبادى امر در چگونگى طبقه بندى بودجه اى متمركز گرديد تا از اين طريق كارشناسان و سياستگزاران اقتصادى جامعه بتوانند تشخيص دهند كه آيا شيوه بودجه ريزى موجود به سمت اهداف مورد نظر كه توسط برنامه هاى بلند مدت و ميان مدت، طراحى و تدوين شده، حركت مى كند يا خير؟

در اين نوع از تفكر بودجه اى از توجه بيش از حد به منابع، آنچنان كه در شيوه تفكر بودجه متداول حاكم بود، صرف نظر شده و به جاى آن به هدف هاى مورد نظر توجه و براى دستيابى به اين منظور، بودجه را علاوه بر طبقه بندى هزينه اى، طبقه بندى برنامه اى نيز نمودند.

نكته مهم در اين بحث آن است كه تفكر بودجه برنامه اى هيچگاه نتوانست عملياتى شود زيرا كه صرفاً يك نوع تفكر بود كه بعدها با اتخاذ روش هايى نظير بودجه ريزى عملياتى، پياده سازى گرديد.

اين مشكل از آنجا ناشى مى شود كه بودجه برنامه اى چيزى جز يك اسم بى مسمى نبوده و اين سيستم بودجه بندى تنها عنوان «برنامه اى» را يدك مى كشد و به هيچ وجه داراى چنان ساختارى نيست. (ويلداوسكى، 283:1371)

٣. بودجه ريزى عملياتى

بودجه ريزى عملياتى بلافاصله پس از طرح بودجه برنامه اى به عنوان يك ضرورت و روش اجرايى و كاربردى اين نوع تفكر بودجه اى مطرح گرديد.

اين شيوه از بودجه ريزى، علاوه بر اين كه عمليات دولت را به تفكيك وظايف، برنامه ها، فعاليت ها و طرح ها نشان مى دهد، هزينه هاى عمليات سازمان را نيز با اتخاذ روش هاى دقيق، طبق ابزارهاى موجود، اندازه گيرى ٣. بودجه ريزى عملياتى (1)

و هزينه آنها را برآورد مى نمايد.

در اين روش از بودجه ريزى مى توان از حجم عمليات به حجم اعتبارات دست يافت و اين دو مانند دو كفه ترازو بايد هم وزن و يك اندازه مى باشند. در اين صورت مى توان پول مشخص بابت كار مشخص را در اختيار دستگاه اجرايى مشخص قرار داد و سپس از آن دستگاه، وظيفه مشخصى انتظار داشت. (يوسفى نژاد، 136:1386)

مهم ترين مسئله در بودجه ريزى عملياتى اين است كه ما به دنبال شناسايى عوامل تشكيل دهنده هزينه مى باشيم. ضمن اين كه اصلى ترين وظيفه براى دستگاه هاى اجرايى در اين نوع بودجه ريزى، تعيين واحد


1- اين نوع از بودجه ريزى در سال 195٠ در ايالات متحده آمريكا مطرح و سپس براى نخستين بار در همين كشور به مرحله اجراء گذاشته شد. .

ص: 545

حجم كار مى باشد و اگر واحد حجم كار به درستى تعيين نگردد، امكان استخراج هزينه تمام شده وجود ندارد. براى مثال واحد حجم كار يك مدرسه، كلاس درس، يك درمانگاه اورژانس؛ آمبولانس و براى سازمانى نظير حج و زيارت، يك كاروان استاندارد مى باشد.

نكته قابل تأمل اين است كه در حالى كه در بودجه ريزى سنتى، ممكن است پولى خرج شود و هزينه اى صورت گيرد، اما به همان اندازه كالا و يا خدمتى توليد نشده باشد، در بودجه برنامه اى هزينه ها به جزيى ترين شكل و به صورت شاخه اى در آمده و به طور شفاف به كمك سياستگذاران شتافته و آنان را نسبت به بودجه پيشنهادى مطمئن مى سازد. بديهى است هر چقدر قيمت تمام شده واحد حجم كار با توجه به كيفيت محصول كمتر باشد، مديريت اجراء مؤثرتر خواهد بود. بودجه ريزى عملياتى عواملى نظير «صرفه جويى» و «اثربخشى» رابه ابعاد سنتى بودجه ريزى اضافه مى كند.

تعاريف : از بودجه ريزى عملياتى تعاريف مختلفى توسط افراد و مراكز تخصصى صورت گرفته كه برخى از آنها به شرح زير مى باشد:

- بودجه ريزى عملياتى يا بودجه بر حسب عمليات، عبارتست از بودجه اى كه براساس وظايف و پروژه هايى كه خريدارى مى شود. به عبارت ديگر در اين تعريف به جاى توجه به وسايل اجرايى فعاليت ها و مخارج، كارهايى كه بايد انجام شود، مورد توجه قرار مى گيرد. (مك گيل، 1384)

- بودجه ريزى عملياتى، روش يا مكانيزمى است كه به دنبال تقويت ارتباط بين صنايع تدارك ديده شده براى بخش دولتى از يك سو و محصولات اين بخش از سوى ديگر، با استفاده از اطلاعات عمليات رسمى است. (ياسينى به نقل از: Robinson Brumbly ، 20٠5)

- بودجه ريزى عملياتى روشى است كه تخصيص منابع را به نتايج قابل سنجش مرتبط مى سازد. (ياسينى به نقل از: OECD. 20٠3 b. P.7(

- كميسيون «هوور» (1)نيز بودجه ريزى عملياتى را اين گونه تعريف نموده است؛ بودجه ريزى عملياتى عبارتست از: روش ها و سازوكارهايى كه ارتباط بين اعتبارات تخصيص يافته به دستگاه اجرايى را با خروجى ها و پيامدهاى آنها از طريق بكارگيرى اطلاعات عملكردى در تخصيص منابع تقويت مى سازد. (ابراهيمى وديگران، 1385)

- تعريف صندوق بين المللى پول ( IMF( از بودجه ريزى عملياتى، عبارتست از: روش ها و سازوكارهايى كه ارتباط بين اعتبارات تخصيص يافته به دستگاه هاى اجرايى را با خروجى ها و پيامدهاى آنها از طريق بكارگيرى اطلاعات عملكردى در تخصيص منابع، تقويت مى سازد. (ابراهيمى


1- منظور كميسيونى است كه در آمريكا و به منظور بررسى مشكلات بودجه ريزى در سال 1949 شكل گرفت و در نهايت به ارائه بودجه برنامه اى و سپس در سال 195٠ بودجه عملياتى، منجر شد. .

ص: 546

و ديگران، 1385)

- آن چه، تعاريف به عمل آمده مشخص مى سازد، بودجه ريزى عملياتى مى تواند برنامه سالانه را به همراه بودجه سالانه، رابطه ميان ميزان وجوه تخصيص يافته به هر برنامه و نتايج بدست آمده از آن را نشان دهد. (پناهى و قاسمى، 1386)

4. اهداف ناشى از اجراى بودجه ريزى عملياتى

بديهى است كه براى هرگونه پديده جديدى كه مطرح مى گردد ابتدا براى آن اهدافى نيز مطرح مى شود از جمله در خصوص بودجه ريزى عملياتى كه اهداف زير مورد وفاق اكثر كارشناسان اين رشته مى باشد.

مهمترين هدف در اين نوع از بودجه ريزى، كمك به اتخاذ تصميمات عقلايى درباره تخصيص و تعهد منابع سازمان براساس پيامدهاى قابل شمارش است كه نتايج پيش بينى شده دستگاه را در طول زمان منعكس مى كند. با توجه به اين موضوع، بودجه ريزى عملياتى دو هدف عمده يعنى تدوين بودجه اثربخش و بهبود عملكرد سازمان را دنبال مى كند. اثربخشى بودجه به معناى بكارگيرى منابع در كارآمدترين وجه آن مى باشد. طبيعى است كه نسبت داده ها به ستانده هاى سازمان يا همان نسبت اعتبارات به هزينه ها، موضوع اثر بخشى مى باشد. به عبارت ديگر يكى از مهم ترين اهداف بودجه ريزى عملياتى، چگونگى استفاده از منابع موجود است، به گونه اى كه با كمترين هزينه بيشترين كارآيى حاصل شود. در اين صورت مى توان بهبود عملكرد سازمان را به نحو شايسته اى انتظار داشت.

علاوه بر هدف فوق، اهداف ديگرى نيز مى توان براى آن برشمرد كه برخى از آنها عبارتند از: تمركز فرآيند تصميم گيرى روى مهم ترين مسائل و چالش هايى كه سازمان با آن روبروست، ايجاد ارتباط بين بودجه و نتايج عملكرد برنامه، امكان نظارت مؤثر در اجراى عمليات، تقويت حس مسئوليت پذيرى مديران و. . .

5. مزاياى ناشى از اجراى بودجه ريزى عملياتى

مهم ترين مزيت بودجه ريزى عملياتى اعمال صرفه جويى در عمليات سازمان مى باشد زيرا كه با افزايش كارآيى به فرآيند مديريت كمك مى نمايد تا منابع موجود را در بهترين شرايط، مورد استفاده قرار دهد. در واقع با اصلاح و بهبود تصميم گيرى در مورد مؤثرترين راه براى استفاده از منابع محدود سازمان به بهبود عملكرد از طريق پيوند زدن ميزان اعتبارات موجود با نتايج حاصل مى پردازد.

ساير مزايايى كه براى بودجه ريزى عملياتى وجود دارد عبارتند از:

افزايش پاسخ گويى مديران، شفاف سازى فعاليت هاى سازمان، عدم امكان سوء استفاده هاى مالى،

ص: 547

تمركز بر روى خروجى و نتايج، به جاى توجه صرف بر ورودى ها و منابع، پرهيز از موازى كارى، مديريت هزينه و اصلاح الگوى مصرف، اولويت بندى برنامه ها و در نتيجه به انجام رساندن مأموريت هاى مهم تر و در كاهش تأخير در دستيابى به اهداف سازمان، بهبود در روش هاى تخصيص بهينه منابع، آسان تر شدن كنترل هاى مديريتى در داخل سازمان، مشخص شدن روابط بين هزينه هاى صورت گرفته با نتايج حاصله، گزارش نتايج براساس شاخص هاى عملكرد و نهايتاً امكان رعايت عدالت درتخصيص اعتبارات.

نمودار عوامل موثر بر انتخاب شيوه بودجه ريزى عملياتى

><نمايش تصوير

(برگرفته از: طاهرى به نقل از ( Morgan

اجراى بودجه ريزى عملياتى در يك سازمان مستلزم اقدامات پيچيده در ابعاد فنى است. علاوه بر اين كه سيستم حسابدارى و نظام مديريت بايد هماهنگ با فرآيند بودجه ريزى عملياتى دچار تحول شوند. در اين رابطه بايد به موارد زير توجه شود. (مهدوى، 1386)

اگر قرار باشد كه بودجه ريزى عملياتى در عمل به موفقيت دست يابد، نبايد آن را صرفاً به صورت يك پيوست به بودجه «اقلام مخارج» اضافه نمود. اين كار مستلزم تغييراتى بنيادى در سيستم هاى اطلاعات مديريت، سيستم هاى حسابدارى و به طور كلى در شيوه مديريت دستگاه هاى دولتى است.

اطلاعات و شاخص هاى معتبر عملكرد براى حمايت از بودجه ريزى عملياتى داراى اهميت زيادى است. براى اين كه داده هاى عملياتى در تصميم گيرى درباره تخصيص منابع بهتر مورد استفاده قرار

ص: 548

گيرند، تصميم گيرندگان بايد به مناسب بودن و دقت اطلاعات مرتبط با نتايج و شاخص هايى كه ارائه كرده اند، اطمنيان داشته باشند. ( Mercer,20٠2(

6. عناصر كليدى و مراحل اجرا

فرآيند بودجه ريزى عملياتى از بيان رسالت شروع و در ادامه آرمان راهبردى، هدف راهبردى، آرمان راهبردى عملياتى، آرمان عملياتى ساليانه، هدف عملياتى ساليانه، شاخص عملكرد، شاخص برنامه، فعاليت، وظيفه و نهايتاً بودجه، ختم مى گردد (پناهى و قاسمى، 1387)

ضمن اينكه در بودجه ريزى عملياتى عناصرى وجود دارند كه بدون توجه به آنها امكان عملياتى كردن بودجه ريزى، وجودندارد. اين عناصر به ترتيب عبارتند از: اهداف قابل سنجش، راهبردها، برنامه هاى عملياتى، معيارهاى سنجش عملكرد، اولويت بندى و تخصيص منابع، جمع آورى و پايش نتايج و ارزشيابى، بازنگرى، ارزيابى و گزارش نتايج (طاهرى و ارسلان، 1385)

همچنين مراحل اجرايى بودجه ريزى عملياتى به شرح زير مى باشد. (يوسف نژاد، 1386)

1. مرحله كسب توافق و حمايت اشخاص تأثيرگذار و تعيين كننده براى جلوگيرى از آسيب هاى احتمالى ناشى از مقاومت برخى افراد دخيل؛

2. تهيه و تنظيم برنامه و زمان بندى اجراى بودجه عملكرد؛

3. فراهم سازى شرايط جهت برگزارى كلاس هاى آموزشى و يا كارگاه هاى آموزشى براى تفهيم مفاهيم پايه اى؛

4. بازنگرى و توسعه برنامه هاى راهبردى دستگاه هاى اجرايى جهت پيوند دادن آن با برنامه هاى كوتاه مدت؛

5. طراحى و توسعه بودجه و تخصيص منابع؛

6. توسعه سامانه هاى اطلاعاتى و حسابدارى پشتيبان؛

7. پاداش عملكرد و گزارش نمودن پيامدها و نتايج حاصل از آن؛

8. اقدام بر روى نتايج و پيامدهاى حاصل از عملكرد، زيرا كه سنجش عملكرد به تنهايى كافى نيست و بايد اقدامى مناسب صورت داد.

٧. مؤلفه هاى تأثيرگذارى در بودجه ريزى عملياتى
اشاره

براى آنكه بتوان بودجه ريزى عملياتى را در سازمان به مرحله اجراء در آورد بايستى با اتخاذ فرايندى صحيح به عملياتى نمودن مؤلفه هاى مؤثر و مورد نياز در اين مسير اقدام نمود. اين مولفه ها عبارتند از:

ص: 549

الف) برنامه

از آنجايى كه بودجه ريزى مبتنى بر برنامه ريزى است و يا بعبارتى بودجه، خرد شده برنامه هاى ميان مدت، يا پنج ساله مى باشد، به همين سبب براى اولويت بندى هر فعاليتى، ابتدا بايد هدف گذارى صورت بگيرد و آن گاه با در نظر گرفتن فعاليت هاى مهم تر و ضرورى تر براى رسيدن به هدف يا اهداف در نظر گرفته شده، آن را انتخاب نمود.

ب) فعاليت

قانون تنظيم بخشى از مقررات مالى دولت، فعاليت را اين چنين تعريف مى نمايد:

«منظور از فعاليت يك سلسله عمليات و خدمات مشخصى است كه براى تحقق بخشيدن به هدف هاى ساليانه برنامه طى يك سال، اجراء مى شوند و منابع مورد نياز آن از محل اعتبارات مربوط به هزينه، تأمين مى گردد.»

با اين تعريف اين گونه استنباط مى شود كه هرگونه تلاش يك سازمان براى محقق شدن محصول (اعم از توليدى و خدماتى) در راستاى تحقق برنامه، فعاليت محسوب مى گردد.

لازم به ذكر است كه در يك سازمان ممكن است چندين فعاليت صورت بگيرد تا يك محصول به دست آيد و يا اين كه در سازمانى ديگر يك فعاليت منجر به توليد چندين محصول گردد.

><نمايش تصوير

نقل از: فرزيب، 259:1386

با توجه به تقسيم بندى فوق به نظر مى رسد كه فعاليت سازمان حج و زيارت از نوع اول مى باشد. به اين صورت كه فعاليت هاى مختلفى نظير: ثبت نام، تشكيل كاروان، حمل و نقل، اسكان، تغذيه و. . . به منظور محقق شدن يك محصول بوده و آن به انجام رساندن اعمال توسط زائر (اعم از اماكن مقدسه و متبركه) مى باشد.

ص: 550

ج) هزينه و نظام هزينه يابى

توليد محصول مستلزم انجام فعاليت هاى مختلفى است. انجام فعاليت نيز مستلزم پرداخت مابازاء به عوامل توليد نظير كار و سرمايه و ساير اجزاء تشكيل دهنده آن مى باشد. هرگونه پرداختى به عوامل توليد، هزينه محسوب مى گردد. اين هزينه مى تواند در قالب هاى مختلفى طبقه بندى شود. از جمله هزينه هاى مستقيم و هزينه هاى غيرمستقيم، هزينه هاى مستقيم آن دسته از هزينه هايى هستند كه به طور مستقيم به حجم توليد مرتبط مى باشند. اما هزينه هاى غير مستقيم هزينه هايى هستند كه به طور مستقيم با حجم محصول مرتبط نبوده بلكه در فرآيند توليد قرار گرفته و فعاليت هاى مختلفى را شامل مى شود، مانند هزينه رفاه كاركنان.

هزينه ها در قالب ديگرى نيز مى توانند مورد طبقه بندى قرار گيرند، از جمله تقسيم بندى هزينه هاى محصول يك سازمان به هزينه هاى ثابت و هزينه هاى متغيير.

هزينه هاى ثابت آن دسته از هزينه هايى مى باشند كه ارتباط مستقيمى با ميزان محصول نهايى نداشته و افزايش يا كاهش محصول هيچ تأثيرى بر روى آنها ندارد. مانند هزينه هاى مربوط به اجاره ساختمان، خريد ماشين آلات و تجهيز خط توليد و براى سازمان هاى خدماتى نظير حج و زيارت، هزينه هاى ادارى.

اما هزينه هاى متغير هزينه هايى هستند كه به طور مستقيم به ميزان محصول توليد شده ارتباط دارند و هر چقدر توليد كاهش يابد، اين دسته از هزينه ها نيز كاهش يا افزايش مى يابند. نظير هزينه مربوط به خريد مواد اوليه، و در سازمان هاى خدماتى نظير حج و زيارت هزينه هاى مربوط به حمل و نقل و يا اسكان و يا تغديه زائرين.

هزينه كل و هزينه واحد ( unit cost( نيز از ديگر مفاهيم هزينه اى مى باشند كه در بودجه ريزى عملياتى مورد استفاده قرار مى گيرند. هزينه كل ( Total cost( از مجموع هزينه هاى مستقيم و هزينه هاى غيرمستقيم ناشى از توليد كالا و خدمت، بدست مى آيد. ضمن اين كه هزينه هر واحد محصول نيز با تقسيم هزينه هاى كل بر تعداد محصول توليدى، مشخص مى شود.

دستگاه هاى اجرايى در چهارچوب قرارداد يا موافقت نامه با دولت، خدماتى را ارائه يا كالايى را توليد مى كنند. در هزينه يابى محصولات، موضوع موافقت نامه دستگاه اجرايى بايد هزينه هر يك ازمحصولات توليدى مورد توافق را تعيين نمايد. ضمن اين كه براى تمامى محصولات مزبور اطلاعات زير بايد ارائه گردد:

عنوان هر يك از فعاليت هايى كه منجر به توليد كالا يا خدمات مى گردد؛

شرح عمليات هر يك از فعاليت ها؛

ص: 551

اهداف كمى فعاليت ها و شاخص قابل اندازه گيرى كميت و كيفيت كالا يا خدمات؛

هزينه تمام شده هر قلم از كالا يا خدمت.

د) شاخص سازى

شاخص سازى در بودجه ريزى بر مبناى عملكرد براى مشخص كردن صحت عملكرد سازمان در ارتباط با اهداف از پيش تعيين شده، بسيار حائز اهميت است. در واقع به هنگام ارزيابى فعاليت هاى صورت گرفته، استفاده ازشاخص ها، لازم و ضرورى هستند. مثلاً در رابطه با ميزان هزينه هاى صورت گرفته جهت دستيابى به اهداف، ساختن شاخص كمك مى نمايد تا تصميم گيرندگان مشخص نمايند كه آيا هزينه هاى به عمل آمده توانسته نتايج مورد نظر را محقق سازد؟ در هر صورت آيا امكان كاهش هزينه ها وجود دارد يا خير؟ و يا اين كه آيا حركت سازمان در مسير دستيابى به اهداف مورد نظر مى باشد؟

شاخص ها در انواع مختلفى تقسيم بندى مى گردند. كه عبارتند از: (اوريا و ديگران، 1387)

1. شاخص هاى نتايج: اين نوع از شاخص ها ميزان تحقق اهداف برنامه يا اين كه تأثير اقدام هاى سازمان بر روى گروه هاى هدف را نشان مى دهند. در واقع اين شاخص نمايانگر ثمرات واقعى برنامه ها هستند.

2. شاخص هاى ورودى: اين شاخص ها ميزان منابعى را نشان مى دهند كه براى برنامه مورد نظر، خروجى ها يا نتايج را ايجاد مى كند. برخى از آنها عبارتند از: تعداد كارمندان تمام وقت، تعداد ساعات كار انجام شده، كل هزينه هاى عملياتى، هزينه تجهيزات مورد استفاده.

3. شاخص هاى خروجى: اين نوع از شاخص ها نمايانگر تعداد محصولات، خدمات تأمين شده يا مقدار كار انجام شده هستند. برخى از اين نوع شاخص عبارتند از: تعداد مجوزهاى صادر شده، تعداد افرادى كه آموزش ديده اند، تعداد پرونده هايى كه بررسى شده اند، تعداد مجرمانى كه توسط پليس دستگير شده اند.

4. شاخص هاى اثربخشى: اين نوع از شاخص ها ميزان كارى را نشان مى دهند كه با استفاده از ميزان منابع به كار رفته، به انجام رسيده است. اين شاخص ها اغلب به صورت درصد اطلاعات ارائه شده درباره هزينه واحد بيان مى شوند. اين نوع از شاخص ها به صورت «هزينه هر بار استفاده» و يا «هزينه هر كيلومتر آسفالت خيابان» و «هزينه آموزش هر دانش آموز» بيان مى شوند. اين نوع از شاخص ها كه ميزان بهره ورى را اندازه گيرى مى كنند، ممكن است به صورت «تعداد واحدهاى توليد شده به ازاى هر ساعت كار» يا «تعداد مشتريانى كه هر كارمند به آنها خدمت ا رائه مى دهد، نشان داده شوند. در اين راستا ميتوان از «شاخص هاى اثربخشى فرآيند» نيز نام برد كه به اثربخشى فرآيندهاى سازمان از قبيل

ص: 552

«ميانگين تعداد روزهاى بررسى يك تقاضانامه» يا «ميانگين زمان انتظار مشتريان» يا «تعداد زنگ هاى تلفن تا دريافت پاسخ» ، توجه مى كنند.

5. شاخص هاى اثر بخشى هزينه ها: اين نوع از شاخص ها، عناصر اثربخشى و نتيجه را با يك شاخص واحد مى سنجند. در بسيارى از موارد، تدوين چنين شاخص هايى دشوار است. ولى در مواردى كه اين كار به درستى امكان پذير باشد، اطلاعات ارزش مندى در اختيار مديران برنامه و تصميم گيران قرار مى دهد. نمونه هايى از اين نوع شاخص ها عبارتند از: هزينه هر دانش آموزى كه فارغ التحصيل مى شود، هزينه هر درصد كاهش در تصادفات مرگبار بزرگراه ها، هزينه آزادى هر زندانى كه به تكرار جرم نمى پردازد.

6. شاخص هاى توضيحى: اين نوع از شاخص ها باعث مى شوند تا با تأمين اطلاعات مختلف، كاربران به درك درست ترى از عملكرد سازمان برسند. مانند اين كه «تعداد مشتريانى كه تحت پوشش يك برنامه قرار مى گيرند» .

معيارهايى كه براى انتخاب شاخص ها بكار گرفته مى شوند نيز عبارتند از:

شاخص ها بايد بين اهداف عملياتى و آرمان ها ارتباط برقرار كنند؛

شاخص ها بايد جامعيت داشته باشند؛

شاخص ها بايد گروه هاى عمده هزينه اى يك سازمان را در برگيرند؛

شاخص ها بايد دستاوردهاى اصلى را نمايان كنند؛

شاخص ها بايد براى تصميم گيران و مديران معتبر و براى قانون گذاران قابل پيگيرى و براى شهروندان روشن و قابل درك باشد. (پناهى، 1384)

ه) سيستم حسابدارى

حسابدارى با بودجه ارتباط تنگاتنگى دارد، زيرا كه بودجه در واقع مجموعه اى از اعداد و ارقامى است كه در سندى قانونى تدوين شده و لازمست تا علاوه بر حين اجراء در پايان اجراى خود نيز مورد ارزيابى و رسيدگى قرار گيرد. به همين سبب حسابدارى مورد عمل در دستگاه هاى دولتى با استناد به دستورالعمل هاى ابلاغى از سوى مقامات برنامه ريزى حسابدارى، بودجود مى آيد.

به طور كلى و براساس زمان ثبت جريان هاى مالى چهار روش حسابدارى قابل پياده سازى است: حسابدارى نقدى، حسابدارى تعهدى، حسابدارى موعد پرداخت و حسابدارى تأمين اعتبار.

در روش نقدى، جريان ها موقعى ثبت مى شوند كه پول نقد دريافت يا پرداخت شود. گرچه جريان هاى نقدى ثبت مى شوند اما اغلب جريان هاى غيرپولى را به خاطر تمركز بر مديريت نقدى به جاى تمركز بر جريان هاى منابع، ثبت نمى كنند. اما در روش تعهدى، جريان ها زمانى ثبت مى شوند كه

ص: 553

ارزش اقتصادى براى آنها ايجاد، تبديل و مبادله شده و استهلاك يافته يا مستهلك شوند، صرف نظر از اين كه پول نقد دريافت يا پرداخت شود يا اين كه قرار باشد تا در آينده، دريافت يا پرداخت شود. وقايع اقتصادى زمانى است كه مالكيت كالا تغيير يافته، خدمات ارائه شده، تعهد مربوط به ماليات ايجاد گشته يا مطالبه مربوط به حق بيمه براى رفاه اجتماعى يا ساير مطالبات غير مشروط ايجاد شده باشد. (ياسينى، 1385)

از جمله مزاياى نسبى روش تعهدى نسبت به روش نقدى عبارتست از: توان افشاى تعهد، توزيع عادلانه منافع بين نسلى، اطلاعات براى مديريت نقدينگى و اطلاعات معتبر براى تصميم گيرى. (همان)

ضمن اين كه بايد توجه داشت كه بودجه ريزى عملياتى نيازمند استقرار حسابدارى تعهدى است. زيرا كه برخى از هزينه ها به ويژه هزينه هاى سرمايه اى در طول يكسال محقق نشده و برخى از هزينه ها نيز به صورت هزينه فرصت سرمايه و يا به صورت سرمايه هاى حبس شده (خواب سرمايه) در آمده اند.

حسابدراى نقدى امكان ثبت اين هزينه ها را نداشته و در محاسبه قيمت تمام شده يك كالا و يا خدمت، امكان تأثير آنها وجود ندارد. در واقع برخى از هزينه ها به صورت پنهان در مى آيند و حسابدارى نقدى امكان ثبت و درج آنها را ندارد. به همين سبب حسابدارى تعهدى با ثبت آنها مى تواند در محاسبه قيمت تمام شده (كه از اركان بودجه ريزى عملياتى است) نقش مالى خود را به خوبى ايفاء نمايد.

٨. محاسبه قيمت تمام شده كالا ياخدمت توليدى

يكى از اجزاى مهم بودجه ريزى عملياتى، استفاده از "حسابدارى قيمت تمام شده" براى كالا يا خدمت توليدى مى باشد؛ زيرا كه با محاسبه قيمت تمام شده كالا و يا خدمت موردنظر مى توان هزينه يك واحد از كالا يا خدمت مورد نظر را بدست آورد و سپس با ارزيابى درست در خصوص ميزان اعتبار تخصيصى، براى توليد آن اقدام نمود.

البته اين نوع حسابدارى ابتدا در شركت هاى توليدى و بازرگانى به كار گرفته شد تا قيمت تمام شده كالاى توليدى براى عرضه به بازار مشخص شود، سپس با طرح بودجه ريزى عملياتى در مؤسسات دولتى كه براى اعمال حاكميت به ارائه خدمات مشغول بودند، مطرح گرديد. در حالى ٨. محاسبه قيمت تمام شده (1)كالا ياخدمت توليدى

كه امكان تعيين قيمت تمام شده در توليد كالا به سهولت امكان پذير است، اما تعيين قيمت تمام شده خدمت در همه واحدهاى دولتى به راحتى امكان پذير نيست.

مراحل محاسبه قيمت تمام شده در يك سازمان اعم از خدماتى و يا توليدى به شرح زير مى باشد:


1- Cost Accounting. .

ص: 554

ابتدا براى تعيين واحد مناسب جهت اندازه گيرى حجم كار، بايستى عمليات سازمان از برنامه تا فعاليت هاى نهايى طبقه بندى شوند. مثلاً اگر در سازمان حج و زيارت يك كاروان به عنوان «واحد حجم كار» تعيين شود، در اين صورت اين عمليات تحت برنامه مثلاً زيارت عتبات عاليات مى تواند شامل عمليات مختلف جابجايى، تغذيه، اسكان، بهداشت و غيره، تفكيك شود.

براى انتخاب واحد حجم كار بايستى به ويژگى هاى عمليات مورد نظر توجه شود يعنى اين كه قابليت سنجش را دارا بوده و اقدامات واقعى دستگاه خدمات رسان يا توليدكننده كالا را بيان كند. ضمن اين كه به مرور از بين نرود و معرف مقدار محصول يا خدمات توليدى باشد. دقت در اين مرحله بسيار مهم است زيرا كه با انتخاب درست واحد حجم كار مى توان كليه هزينه هاى مستقيم و غيرمستقيم و ثابت و متغير را در آن مشخص كرد و در اين صورت در مرحله بعد دقت محاسبه هزينه هر واحد حجم كار بسيار بالا خواهد رفت.

همان گونه كه اشاره شد در مرحله بعد تعيين هزينه تمام شده يك واحد، از طريق محاسبه كليه هزينه هاى صورت گرفته براى يك واحد حجم كار مى توان قيمت تمام شده كالا يا خدمت ارائه شده را بدست آورد. در مثال قبل واحد حجم كار، يك كاروان زيارتى، تعيين گرديد. بديهى است كه هرگونه هزينه اى كه در خصوص شكل گيرى، انتقال، استقرار و سپس بازگشت آن صرف شود، مى تواند مورد محاسبه قرار گرفته و سپس با مشخص كردن تعداد كاروان هاى اعزامى، مقدار هزينه كل را از طريق ضرب نمودن يك واحد در مجموع كاروان ها، بدست آورد. (1)


1- نكته قابل توجه در خصوص كاروان هاى زيارتى اين است كه مى توان با مشخص كردن كليه هزينه هاى صورت گرفته براى يك نفر زائر، هزينه سرانه آن را هم مورد محاسبه قرار داد. در واقع هزينه واحد ( Unitcost( سازمان حج و زيارت، يك زائر مى شود. .

ص: 555

مدل تحقيق

><نمايش تصوير

١٠. موانع اجراء

همانند هر پديده ديگرى كه براى نخستين بار مورد توجه قرار مى گيرد، بودجه ريزى عملياتى نيز در ابتداى ورود به سازمان هاى اجرايى با موانع و مشكلاتى مواجه مى باشد.

اولين و مهم ترين مانع، ترس ناشى از جهل مديران و كارشناسان مجرى طرح در داخل سازمان مى باشد، ضمن اين كه هرگونه تغيير در روند موجود نيز ممكن است موجب بروز مقاومت هايى در

ص: 556

داخل سازمان شود. موانع ديگر ناشى از ضعف سيستم هاى حسابدارى و اطلاعاتى مى باشد كه موجب مى شود تا محاسبه هزينه هاى واقعى با مشكل مواجه شود.

همچنين براى پياده سازى بودجه ريزى عملياتى نيازمند تعريف شاخص هاى مربوط به اندازه گيرى عملكرد مى باشد. استخراج شاخص از جمله مشكلاتى است كه ممكن است عدم تحقق آن، اجرايى كردن بودجه ريزى عملياتى را با مانع بزرگى مواجه سازد.

١١. وضعيت موجود بودجه ريزى در سازمان حج و زيارت

سازمان حج و زيارت از بدو تأسيس خود در سال 1358 و در اجراى سياست هاى نظام جمهورى اسلامى ايران در خصوص حج و زيارت اماكن متبركه به برنامه ريزى و به دنبال آن بودجه ريزى در جهت اعزام متقاضيان به اماكن مقدسه پرداخت. اين سازمان به لحاظ ساختارى يكى از سازمان هاى وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى است كه وظيفه آن اجراى كليه رهنمودها، منويات و ارشادات رهبرى نظام جمهورى اسلامى ايران درحوزه حج و زيارت مى باشد. ضمن اين كه مجرى سياست هاى دولت در حوزه حج و زيارت اماكن مقدسه نيز به شمار مى رود. به همين سبب اين سازمان با هماهنگى حوزه نمايندگى ولى فقيه، به تهيه و تدوين برنامه هاى راهبردى در زمينه برنامه ريزى و تعيين خطمشى ها و روش هاى اجرايى مى پردازد. همچنين در جايگاه دستگاه حاكميتى به ايفاى نقش محورى در خصوص هماهنگى بين دستگاه هاى مختلفى كه به مسئله عزيمت زائرين و حجاج سروكار دارند و انجام مذاكرات و مفاهمه با مقامات و سازمان هاى ذيربط اعم از داخلى و خارجى در جهت ايجاد و جلب خدمات رفاهى و تسهيلات لازم براى زائرين و حجاج پرداخته و با انتخاب كارگزارانى متعهد و متدين، جهت مديريت و اعزام زائران، اقدام مى نمايد.

از آنجا كه تأمين هزينه متقاضيان به سفرهاى زيارتى جزء وظايف حاكميتى دولت جمهورى اسلامى ايران نمى باشد، به همين سبب بدون هيچ گونه وابستگى به بودجه عمومى و صرفاً از محل دريافت از متقاضيان سفر، تمامى وجوه مورد نياز تأمين مالى مى شود. بديهى است كه هرگونه هزينه اى اعم از هزينه هاى ادارى و پرسنلى (1)سازمان حج و زيارت و همچنين هزينه هاى عملياتى اين سازمان در جهت ثبت نام، سازمان-دهى، نقل و انتقال، اسك-ان، تغذيه و ساي-ر ه-زينه هاى مترتب برآن از محل دري-افتى از متقاضيان، تأمين مى گردد.

روش برآورد بودجه سازمان به اين صورت است كه ابتدا كليه هزينه هاى مترتب بر هر سفر اعم از


1- تنها در بخش حقوق و دستمزد كاركنان پيمانى، اعتبارات مورد نياز از محل بودجه عمومى دولت، تأمين مالى مى گردد. .

ص: 557

هزينه هاى اجرايى، رفاهى و فرهنگى مشخص شده و سپس با سرشكن كردن آن بر روى هر زائر، مجموع دريافتى ها بدست مى آيد.

به طور كلى هزينه هاى سازمان به دو بخش اجرايى و فرهنگى قابل تقسيم است، هزينه هاى اجرايى در چهارچوب ضوابط بودجه توسط سازمان به مصرف مى رسد و هزينه هاى فرهنگى مربوط به حوزه نمايندگى ولى فقيه در امور حج و زيارت (كه حدود يك سوم مجموع اعتبارات را تشكيل مى دهد) اجمالاً از سرجمع بودجه پيش بينى شده در هر سال تأمين مى گردد.

همان طور كه بودجه بخش اجرايى، صرف امور خدماتى و رفاهى و پشتيبانى نرم و سخت از مرحلۀ پذيرش و سازماندهى و آموزش متقاضيان تا زمان اعزام و حين سفر آنان مى گردد، در بخش فرهنگى و آموزشى متعلق به فعاليت هاى بعثه مقام معظم رهبرى نيز هزينه ها ناظر بر آموزش مناسك و ارتقاء سطح فرهنگى و رفتارى زائران مى باشد كه توسط بعثه هزينه شده و در چهارچوب ضوابط بودجه ريزى و بخشنامه هاى بودجه كه توسط دولت همه ساله به دستگاه ها و سازمان ها ابلاغ مى گردد، انجام مى شود. از آنجائى كه قانون گذار مرجع تصويب اين بودجه را شوراى عالى حج دانسته است، لذا بودجه پيشنهادى پس از تأييد رياست سازمان و همين طور نماينده ولى فقيه در امور حج و زيارت، به تصويب شوراى مذكور و يا نماينده اين شورا يعنى وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى رسيده و سپس در جهت اجرا، به سازمان ابلاغ مى گردد.

ضمن اين كه بازرس يا بازرسين قانونى كه با حكم وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى منصوب مى شوند بر نحوه عملكرد بودجه در طول سال نظارت داشته و گزارش هاى خود را نيز به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى و در صورت ضرورت به شوراى عالى حج، ارائه مى نمايند.

١٢. وضع مطلوب و ارائه چند پيشنهاد

روند بودجه ريزى فعلى مبتنى بر مدل خطى و سنتى بودجه اى مى باشد كه صرفاً با افزايش ساليانه نرخ تورم، بر ميزان اعداد و ارقام بودجه اى افزوده مى گردد. در اين مدل امكان برنامه ريزى بلند مدت و حتى ميان مدت وجود نداشته و مديريت سازمان هيچ گونه اطلاعاتى را در خصوص نتايج هزينه كرد اعتبارات و ميزان اثربخشى و همچنين كارآيى برنامه هاى اجراء شده، بدست نمى آورد.

از آنجايى كه سازمان حج و زيارت از سازمان هاى منحصر به فردى است كه مى توان حجم عمليات آن را به خوبى اندازه گيرى نمود و به همين سبب به خوبى مى توان حجم اعتبارات تخصيص داده شده به عمليات جابجايى، نگهدارى، تغذيه، بهداشت و ساير هزينه هاى احتمالى را مورد محاسبه قرار داد و آن گاه با توجه به مشخص بودن تعداد زائرين هر سفر، "هزينه سرانه" يك نفر زائر را محاسبه نمود. با مشخص شدن اين موضوع آن گاه مى توان نسبت به هزينه هاى مستقيم و غيرمستقيم نيز تصميم گيرى

ص: 558

كرد و هرگونه هزينه سربار را از فرآيند توليد محصول (سفر) حذف نمود. (1)

سازمان براى استقرار صحيح بودجه ريزى عملياتى ابتدا بايستى با تبيين صحيح موضوع در بين مديران و كارشناسان، به تغيير محيط پشتيبان اقدام، تا مقاومت هاى محسوس يا نامحسوس به كمترين سطح خود برسد. در ادامه با فراهم سازى آموزش هاى لازم براى پرسنل ذى مدخل و همچنين مديران و كارشناسان مؤثر به طريق مقتضى همانند دوره هاى كوتاه مدت، نشست هاى توجيهى با هدف افزايش آگاهى و كاهش ترس و سوء تفاهم هاى احتمالى، برنامه ريزى نمايد.

1) در اين تحقيق تصميم محقق مبتنى برمحاسبه هزينه سرانه يك زائردر هر سفر بوده است، اما به واسطه عدم ارسال داده ها توسط مسئولين سازمان حج، عملى نشد.

در مرحله بعد با بازنگرى و توسعه برنامه هاى راهبردى سازمان به اولويت بندى مجدد اقدام كند تا پيوند بين اهداف برنامه هاى راهبردى و اهداف بودجه هاى سنواتى برقرار شود.

براى اجراى نظام مورد نظر بودجه ريزى اقدام هاى اساسى زير بايستى صورت پذيرد:

1. برنامه هاى عملياتى دستگاه هاى اجرايى جهت تحقق اهداف بخش ذيربط بازبينى، اصلاح و نهايى شود؛

2. در چهارچوب وظايف مصوب دستگاه هاى اجرايى، فعاليت هاى كميت پذير ذيل هر يك از برنامه هاى نهايى شده، تعيين گردند؛

3. هزينه تمام شده هر يك از فعاليت ها براى دستيابى به هدف تعيين شده، محاسبه گردد؛

4. يك نظام نظارتى و گزارش گيرى مستمر، در تمامى مراحل كار بوجود آيد.

١٣. نتايج

نتايجى كه از اجراى نظام بودجه ريزى عملياتى براى سازمان متصور است به شرح زير مى باشند:

اول: فراهم شدن مديريت عملكرد در سطح سازمان؛

دوم: شفاف سازى بودجه و تقويت پاسخ گويى مديران اجرايى به مديريت كلان؛

سوم: بهبود در نحوه تخصيص منابع براى دستيابى به اهداف سازمان؛

چهارم: صرفه جويى در منابع مالى سازمان؛

پنجم: واقعى شدن قيمت هر يك از فعاليت هاى سازمان؛

ششم: كاهش در حجم و اندازه سازمان از طريق منطقى سازى و مناسب سازى اندازه سازمان؛

هفتم: ارتقاى نظام اطلاعاتى و آمارى؛

هشتم: اصلاح فرآيندها و روش هاى جارى انجام كار از طريق بازبينى و حذف فعاليت هاى زائد؛

نهم: ارائه سازوكار لازم براى اصلاح فرآيندها از طريق تعيين فعاليت هاى پرهزينه كه فرآيند توليد

ص: 559

كالا يا خدمت را پشتيبانى مى نمايند؛

دهم: قادرسازى مديران جهت تدوين راهبردهاى كاهش هزينه ها از طريق سرشكن كردن هزينه ها به شيوه هزينه يابى برمبناى فعاليت؛

يازدهم: رديابى هزينه هاى مستقيم و غيرمستقيم از طريق تكنيك هزينه يابى بر مبناى فعاليت؛

دوازدهم: افزايش بهره ورى سازمان؛

سيزدهم: كمك به مديران در اتخاذ تصميم هاى درست و واقع بينانه.

١4. پيشنهادات

در جهت اجرايى نمودن مدل تحقيق و محقق ساختن روش بودجه ريزى عملياتى در سازمان حج و زيارت، موارد زيرپيشنهادمى گردد؛

1. تشكيل كميته اى مركب از مديران برنامه ريزى و بودجه ريزى سازمان همراه با برخى افراد كارشناس و خبره خارج از سازمان در جهت طراحى دقيق تر و نظارت بر مراحل اجرايى و ارائه نظرات اصلاحى؛

2. آگاه سازى مديران سازمان در جهت تغيير رويه موجود بودجه ريزى و دادن آموزش هاى لازم درجهت افزايش باور و اعتقاد آنها در خصوص بودجه ريزى؛

3. تدوين برنامه هاى راهبردى و به تبع آن برنامه هاى ميان مدت و كوتاه مدت و تجديد ساختار سازمان، متناسب با شيوه جديد بودجه ريزى؛

4. توانمندسازى و آموزش كاربردى پرسنل مرتبط با بودجه ريزى عملياتى به منظور كسب مهارت هاى مورد نياز براى اجراى صحيح اين روش؛

5. طراحى نظام جامع اطلاعات مديريتى براى برآورد نيازهاى مديريتى، حسابدارى، نظارت و گزارش دهى مناسب؛

6. تهيه سيستم هاى سخت افزارى و نرم افزارى مربوط به امور مالى و بودجه ريزى عملياتى و بومى سازى نرم افزارهاى موجود متناسب با شرايط سازمان حج و زيارت؛

7. ايجاد سيستم جامع مالى به روش حسابدارى تعهدى با اعمال و اجراى استاندارد حسابدارى به منظور دستيابى به قيمت تمام شده محصول سازمان يعنى هزينه سرانه يك نفر زائر؛

8. ايجاد تحول اساسى در نظام نظارت و ارزيابى عملكرد با استفاده از روش هاى مدرن و تأكيد بر ارتقاى سطح مسئوليت پاسخ گويى عملياتى مديران؛

9. واگذارى اختيارات براى استفاده از اطلاعات عملكرد در تصميم گيرى ها و اجراى بودجه عملياتى و به تبع آن افزايش فرهنگ پاسخ گويى مديران و كاركنان؛

ص: 560

10. استانداردسازى، مستندسازى و اصلاح فرآيندهاى موجود متناسب با سازمان حج؛

11. شناسايى و تدوين شاخص هاى ارزيابى عملكرد؛

12. تعريف دقيق نتايج و ستاده هاى مورد انتظار سازمان.

در پايان لازم به توضيح است كه اجراى آزمايشى اين نوع بودجه ريزى در سازمان حج و زيارت جهت اصلاح اشكالات احتمالى از ضروريات اجراى بودجه ريزى عملياتى مى باشد.

منابع

1. ابراهيمى، سعيد و ديگران. (1387 بررسى و تحليل استراتژيك استقرار نظام بودجه ريزى عملياتى در شهردارى اصفهان (با استفاده از روش ماتريس SWOT (.

2. اقتدارى، على محمد و ديگران، (1351 بودجه، موسسه عالى حسابدارى، چاپ دوم.

3. اوريا، حميدرضا و ديگران (1387 انواع شاخص هاى عملكردى و نقش آن در بودجه ريزى عملياتى، مجموعه مقالات چهارمين كنفرانس بين المللى بودجه ريزى عملياتى.

4. پناهى، عليرضا، (1384 درباره لايه بودجه سال 1385، دفتر مطالعات برنامه و بودجه مركز پژوهش هاى مجلس شوراى اسلامى.

5. پناهى، على و محمد قاسمى (1387 بودجه ريزى عملياتى: الزامات و موانع آن در ايران، دفتر مطالعات برنامه و بودجه مركز پژوهش هاى مجلس شوراى اسلامى.

6. زند حقيقى، منوچهر. (1346) ماليه عمومى - بودجه و خزانه، دانشگاه تهران، چاپ سوم، تهران.

7. سامان، نشريه داخلى معاونت طرح و برنامه دانشگاه فردوسى مشهد، (1389 شماره 38، تابستان 89.

8. طاهرى، الهه و عليرضا ارسلان (1385 آناليز استقرار نظام بودجه ريزى عملياتى در جهاد دانشگاهى يزد، با استفاده از روش ماتريس SWOT ، مجموعه مقالات چهارمين كنفرانس بودجه ريزى عملياتى.

9. غضنفرى، مهدى، ( 1388) ، محاسبه بهاى تمام شده خدمات قابل ارائه وزارت علوم، تحقيقات و فن آورى.

10. فرزيب، عليرضا، (1386 بودجه ريزى عملياتى، انتشارات شركت تعاونى كارآفرينان فرهنگ و هنر، چاپ اول، تهران.

11. قادرى، محمدرضا، فرزيب، عليرضا. (1385 بودجه ريزى نوين دولتى، چاپ اول، سازمان مديريتى و برنامه ريزى، تهران.

12. كريمى خرمى، اصغر و ديگران، (1387 تأثير بودجه بندى عملياتى بر كارآيى سازمان هاى دولتى، دانشگاه آزاد اسلامى ابركوه.

ص: 561

مك گيل، رونالد، (1384 بودجه ريزى عملياتى، فصلنامه علمى ترويجى مديريت و توسعه، مترجم محمدحسن آبادى و عليرضا صراف، سال اول، شماره سوم.

13. مهدوى، عبدالمحمد، (1386 تدوين بودجه عملياتى براى دستگاه هاى اجرايى استان كرمان.

14. ويلدا، وسكى (1371 برنامه ريزى و بودجه ريزى در كشورهاى فقير، مترجم على پارسيان، انتشارات دانشگاه علامه طباطبايى، چاپ اول.

15. ياسينى، محمدعلى (1385 بررسى موانع استقرار مطلوب بودجه ريزى عملياتى در سازمان محيط زيست، مجموعه مقالات چهارمين كنفرانس بين المللى بودجه ريزى عملياتى.

16. يوسفى نژاد، على. (1381 نظام نوين بودجه بندى: خاستگاه و ملزومات، نشريه برنامه و بودجه دفاعى، نشريه اداره بودجه و اعتبارات ستاد مشترك سپاه، سال اول، شماره1.

17. يوسفى نژاد، على. (1386 اصول تنظيم و كنترل بودجه دولتى، مركز تأليف كتاب هاى درسى (معاونت آموزش نيروى انسانى ستاد مشترك سپاه)

18. سايت گروه مشاوران پنكو.

1.) R. S. Edwards

، Budgeting in public Authorit ies ، ) London ، George Allen unwin Ltd ، 1959(. 2. Mercer. J

، perfor mance Budgeting for federal Agencies: A framwork U. S. A ، 20٠2.)21 3. Dimond

، Jack ، perform ance budgeting: managing the perform process ، IMF ، 20٠3.)22

ص: 562

ص: 563

نقش حج در تحقق توسعه اقتصادى مطلوب اسلام

اشاره

محمد اسماعيل زاده

چكيده

اسلام همواره، بر توسعه اقتصادى تأكيد كرده است و تاكنون به ابعاد گوناگونى از آن توجه شده است. امرى كه مغفول مانده اين است كه تاكنون، تلاش و پژوهشى براى تبيين نقش حج، در تحقق توسعه اقتصادى مطلوب، انجام نگرفته است. هدف مهم از اين مقاله، بررسى توسعه اقتصادى و ابعاد آن از اسلام و نقش حج در تحقق آن است.

واژگان كليدى: توسعه اقتصادى، غرب، اسلام، حج، گردشگرى، اشتغال، عدالت و رفاه.

مقدمه

اشاره

حج، نمايشى از وحدت و اخوت جهانى مسلمانان است كه در پرتو آن، مى توان انواع مشكل ها و مسائل اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى را بررسى و چاره جويى كرد و عزّت، عظمت و شكوه اسلام و مسلمانان را در سطح جهان، به نمايش گذاشت. از زاويه ديگر، بازنگرى تاريخ نورانى انبيا و اولياى الهى، از آدم تا ابراهيم (ع) و از خاتم انبيا و تا خاتم اوصيا (ع) است كه به انسان ها مى آموزد در راه دين و مكتب، بايد از ديار، مال، فرزند و علاقه هاى زندگى بريد و همه دعوت هاى گوناگون را نشنيده گرفت و فقط به مبدأ لايزال الهى، پاسخ مثبت داد.

حج، بزرگ ترين مصداق بر اين امر است. حج را مى توان رزمايش سياسى، اجتماعى، بسيجى و توحيدى بر ضد هر نوع شرك و كفر دانست. با داشتن اين بار سياسى، مى توان هر سال، تحولى بنيادين در اوضاع سياسى جهان اسلام به وجود آورد. در چند قرن اخير، پاى استعمار، به كشورهاى اسلامى باز شده است و آنان كنگره عظيم حج را مانعى بزرگ در سر راه منافع خود احساس كردند. آنان با استفاده از تجربه هاى تحريف كنندگان پيشين، در صدد برآمدند كه حج را در ظاهر حفظ و از درون

ص: 564

تهى و بى محتوا كنند. بنابراين، آن را در قالب عملى فردى و عبادى و به دور از هرگونه فوايد جمعى و اجتماعى مطرح كردند. متأسفانه با همراهى گروهى از علماى وابسته و دربارى، اين اهداف شوم به ثمر رسيد و حج بار ديگر دچار تحريف شد. بنابراين بر همگان واجب و فرض است كه روح حج ابراهيمى را هميشه ثابت و استوار نگه دارند.

١. پيشينه تاريخى مباحث توسعه

مباحث مربوط به توسعه، از جمله مباحثى است كه سال ها توجه انديشمندان را به خود مشغول داشته است. امروزه، يافتن طريقى مناسب براى دستيابى به توسعه همه جانبه در بحث هاى توسعه، از مسائل مطرح و در عين حال، پيچيده است. نگاهى به تحولات اخير، بيانگر اين معناست كه با اينكه مفهوم توسعه، پس از جنگ جهانى دوم رايج شد، به زودى جايگاهى خاص ميان انديشمندان و متفكران مباحث اقتصادى، اجتماعى و سياسى يافت. همواره از آن تاريخ تا كنون يكى از مسائل مهم و سرنوشت ساز كشورها و به خصوص ممالك جهان سوم شناخته مى شود. (برمن: ، ص16 اگرچه در همان زمان نيز توسعه، مانند كوششى براى تقليد از مدل توسعه غربى تلقى شده است. (بئك لوئيس، ص71) تا جايى كه از آن در پاره اى از منابع، با نام نوسازى Moderni zation(( يا غربى شدن نيز ياد مى شود.

دانشمندان و نظريه پردازان توسعه، در كل با هدف حل مشكل ها و مسايل كشورهاى جهان سوم ياتوسعه نيافته به ارائه ديدگاه ها و نظرهايى پرداختند كه از عمده ترين آنها، مى توان به نظريه رشد، ماركسيستى، وابستگى، روان شناختى توسعه، ديدگاه نوسازى و نظريه هاى ملهم از عوامل سياسى و فرهنگى و. . . ياد كرد؛ ولى در عمل مى بينيم كه پاسخ ندادن مدل نوسازى توسعه، منجر به بروز چالش هايى براى اين كشورها شده است. تا جايى كه نتيجه مطلوبى از اين مدل هاى توسعه، عايد كشورهاى جهان سوم نشده و معضل ها و مشكل هايى را در مقابل، براى اين گروه از كشورها به وجود آورده است. چنانكه امروزه، توسعه يافتگى، به منزله سرابى دست نايافتنى براى بسيارى از آنهاست. امروزه اين مسئله تا آنجا پيش رفته است كه شكست نظرى و عملى نظريه توسعه از سوى بسيارى از صاحب نظران پذيرفته شده است. (بئك لوئيس، ص78)

در نگاهى كلى مى توان گفت كه اين شكست هاى پى در پى، نظرهاى توسعه اى در كشورهاى جهان سوم، حاصل الگويى نامناسب است؛ الگويى كه در آن، توسعه، به منزله جايگزينى نظام مدرن غربى به جاى نظام سنتى تلقى مى شد. از اين حيث، براى آن كشورها از نظر فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى بهايى گزاف در برداشته است. (بئك لوئيس، ص81)

در كشور ما نيز، به دليل انطباق نداشتن وضعيت درونى جامعه با الگوهاى توسعه غربى و شناخت

ص: 565

صحيح نداشتن از ويژگى ها و شرايط داخلى جامعه، منجر به بروز زيان هاى بسيارى در عرصه هاى گوناگون شده است. اگرچه در كشور ما، برخى از صاحب نظران - كه بيشتر گرايش هاى غربى دارند -، دستيابى به توسعه را مستلزم پيمودن راهى مى دانند كه غرب در جريان توسعه خود پيموده است. در اين راه، زمينه هاى لازم براى رسيدن به توسعه را همان عواملى ارائه مى كنند كه در فرايند و پيدايش توسعه، در غرب وجود داشته و آن را شكل داده است؛ ولى بايستى متوجه بود كه اصولاً انديشمندان دلسوزى نيز هستند كه در ضرورت پيمودن راه توسعه اى كه غرب به آن دست يافته تشكيك كرده و مسئولان و صاحب نظران جامعه را به انديشيدن و برنامه ريزى براى رسيدن و دستيابى به شيوه و طريقى نو، منطبق با شرايط بومى فرا مى خوانند. (رفيع پور: 1379، ص21)

در چنين اوضاعى كه نظرها و ديدگاه هاى گوناگونى وجود دارد، آگاهى از نظرهاى امام خمينى (رحمه الله) سبب مى شود تا بيشتر به اهميت تلاش، براى تحقق الگوى بومى توسعه واقف و نائل شويم. اهميت آگاهى از نظرهاى امام (رحمه الله) از آنجا ناشى مى شود كه ايشان، با احاطه بى نظير بر مبانى و مقاصد عرفان اسلامى و همچنين داشتن ورزيدگى و تبحر در فلسفه صدرايى، كنار زندگى اصولى و فقهى، از انديشمندان نادر اسلامى در روزگار معاصر و از وارثان علوم اسلامى محسوب مى شود. (صديق اورعى: ، ص53)

بنابراين، بررسى ديدگاه هاى امام (رحمه الله) ، كه از آن با نام تفكر اجتماعى امام خمينى (رحمه الله) مى توان ياد كرد در زمينه هايى گوناگون و از جمله در مباحث توسعه، از ويژگى و اهميت والايى برخوردار است. با توجه به اينكه در يكى از بزرگترين انقلاب هاى سياسى - اجتماعى تاريخ معاصر جهان و در تاريخ اسلام متبلور است. (1)

٢. مفهوم توسعه

با نگاهى به تعاريف پيرامونى توسعه، مى توان دريافت كه تعريف هاى مربوط، متنوع و گوناگون است و مبانى آن، در برگيرنده چارچوب هاى اقتصادى، سياسى، فرهنگى و انسانى ارائه دهندگان آن است. در واقع، مى توان گفت كه توسعه، مجراى واقعى تحقق آرمان ها، اميال و خواستهاى جوامع بشرى است در اين ميان، بى ترديد توسعه مطلوب جوامع، در گروى تحقق همزمان توسعه اقتصادى، سياسى، فرهنگى و اجتماعى است. توسعه را مى توان، بهينه سازى در استفاده از نيروهاى بالقوه مادى و انسانى اجتماع بيان كرد. (اسدى: 1369، ص25) توسعه را مى توان فراگردى تعبير كرد كه در چارچوب آن، جامعه از وضعيتى نامطلوب به سوى وضعى مطلوب متحول مى شود. اين فراگرد به


1- جهانيان، ناصر؛ «تحول مفهوم توسعه و ارتباط با دين» ، قبسات، شماره 7، ص11و 78. .

ص: 566

نحوى است كه تمامى نهادهاى جامعه را در بر مى گيرد و ماهيت آن، بدين ترتيب است كه توان و ظرفيت بالقوه جامعه، به صورت بالفعل در مى آيد. به عبارت ديگر، مى توان گفت كه در فرايندتوسعه، استعدادهاى سازماندهى جامعه، هم از نظر اقتصادى و هم از نظر اجتماعى، فرهنگى و سياسى بارور شكوفا مى شود. (قاضيان: 1371، ص121)

توسعه را مى توان در تعبير ديگر، سيرى براى تحكيم روابط اجتماعى و پرورانيدن استعدادها، استفاده بهينه از مواهب طبيعى و امكان رشد همه اقشار جامعه بيان كرد كه در غايت و به زمان و مكان خاصى تعلق ندارد و ميدان آزمايشى است براى هر جامعه اى كه خواهان اين پديده است. در قالبى كلى تر مى توان آن را نيل به خود بسى ( Self fulfilment( و به دست آوردن مشاركت خلاقانه مردم، در بهره بردارى كامل از نيروهاى مولد ملى و ظرفيتهاى انسانى يك جامعه بيان كرد. در كل مى توان گفت كه توسعه مجموعه اى از فعاليت ها براى هدايت در جهت ايجاد اوضاع مطلوب زندگى، براساس نظام ارزشى مطلوب جامعه است. لذا در توسعه با طيفى از تغييرات به هم پيوسته، در جهت تأمين نيازهاى رو به گسترش جامعه مواجه هستيم. برخى نيز، توسعه را در مفهوم عام، گذر از سنّت به تجدد، بيان كرده اند؛ اين امر ناظر بر كشورهايى است كه هم اكنون، توسعه يافته اند. (همان) در اين ديدگاه، توسعه واقعيتى مادى و ذهنى است كه در ابعاد گوناگون زندگى اعم از اقتصادى، اجتماعى، فرهنگى و سياسى اثرات مشخصى بر جاى مى گذارد. (منصورى: 1374، صص 151 - 152)

به طور كلى توسعه، جريانى است كه در خود، تجديد سازمان و سمت گيرى متفاوت كل نظام اقتصادى اجتماعى را به همراه دارد. بى ترديد، تعاريف مرتبط با توسعه، تحت تأثير نظام فكرى و ارزشى حاكم بر ذهنيت افراد نظريه پرداز است كه هركدام بر مبناى چارت فكرى خود، تعريفى را پيرامون توسعه بيان مى دارند. على رغم تعاريف متعدد ازتوسعه، همه آنها، در اين محور مشترك و هم قول هستند كه جوامع، جهت رسيدن به مطلوب بودن زندگى اجتماعى، نياز به ايجاد كردن شرايط و امكانات مناسب در ابعاد اقتصادى، سياسى و فرهنگى دارند. بر اين اساس است كه توسعه، افزون بر بهبود در ميزان توليد و درآمد، شامل دگرگونى اساسى در ساخت هاى نهادى، اجتماعى، ادارى و هم چنين نگرش هاى عمومى مردم است. اين امر تا آنجا پيش مى رود كه حتى توسعه، در بسيارى از موارد، عادت ها، رسوم و عقايد مردم را نيز دربر مى گيرد. (ازكيا: 1369، ص78)

هابرماس، از انديشمندانى است كه بعد فرهنگى توسعه را بسيار پراهميت توصيف مى كند. او با بيان عقلانيت فرهنگى در برابر عقلانيت ابزارى، معتقد است كه كشورهاى غربى، توسعه كامل نيافته اند و يا اين كه فقط در بعد اقتصادى توسعه پيدا كرده اند؛ يعنى فقط، توانايى تكنولوژيكى آنان دگرگون شده است. براساس اين ديدگاه است كه گفته مى شود: تاكنون در هيچ جامعه اى، پيدايى عقلانيت

ص: 567

فرهنگى، به معناى كامل و واقعى اتفاق نيفتاده است. اين ديدگاه، بعد معنوى توسعه را تشكيل مى دهد. (وافگانگ، ص51)

بنابراين در امرتوسعه، تحول فرهنگى امرى ضرورى است؛ يعنى فرهنگ جامعه، بايد متحول شود و اين يك قانونى كلى است. از سويى ديگر، شاهد آن هستيم كه توسعه، عوامل گوناگونى دارد كه بايد از سوى نيروهاى خاص سياسى و اجتماعى حمايت شود. همچنين با طرح چارچوبى ايدئولوژيكى و عقيدتى، به توسعه مادى و معنوى جامعه، عينيت بخشيده شود.

٣. مبانى توسعه، از ديدگاه غرب

توسعه را مى توان فرايندى اجتماعى دانست كه مبتنى بر عقلانيت عمل است. به طورى كه در آن، جامعه از وضعيت غيرعقلانى نامطلوب، به سوى وضعيت عقلانى مطلوب گذر مى كند. (جهانيان، ص78) توسعه، از بدو پيدايش و تبيين تاكنون، مفاهيم متعددى داشته است. تا جايى كه تعريف و مفهوم توسعه، از جنگ جهانى دوم تا امروز، كاملاً تغيير كرده است. برداشت ها و مفاهيم اوليه از توسعه، مبتنى بر مفاهيم اقتصادى بود و شاخص هاى اقتصادى، مانند ميزان توليد ناخالص ملى، درآمد سرانه، مصرف انرژى، مصرف فولاد و. . . را معرف سطح توسعه يافتگى يا عقب ماندگى معرفى مى كردند. (جهانيان، ص38)

اين امر، پا برجا بود تا اينكه از دهه هفتاد ميلادى به بعد، شاخص هاى اجتماعى از قبيل رشد جمعيت، رشد شهرنشينى، دموكراسى، عدالت اجتماعى يا توزيع عادلانه ثروت، دسترسى به وسايل ارتباط جمعى، ثبات سياسى و بودجه آموزش و تحقيقات نيز به شاخص هاى توسعه افزوده شد. در اين برهه بود كه گروهى از انديشمندان، رفع وابستگى و مسئله ضرورت ايجاد نظم نوين بين المللى را عامل اساسى توسعه و نظام سرمايه دارى سلطه گر را مانع تحقق آن دانسته اند و از جنبه داخلى، روابط استثمارى را محكوم و نظام مالكيت جمعى را پيشنهاد كرده اند. از سوى ديگر، پس از شكست مكتب نوسازى، - كه نظريه غالب توسعه بود - به دليل عواملى چون: بروز نابسامانى هاى اجتماعى، آسيب هاى فرهنگى و محيط زيستى، رشد قارچ گونه حلبى آبادها و زاغه ها، عده اى از صاحب نظران، رفع فقر مطلق را هدف بنيادين توسعه تلقى كرده و براى تحقق آن راهبرد، نيازهاى اساسى را پيشنهاد كرده اند. (وافگانگ: 1377، ص20)

سال 1974، در اعلاميه توكيو تصريح شد كه هر فرآيند رشدى كه نيازهاى اساسى را ارضا نكند يا -حتى بدتر- ارضاى آنها را مختل كند، صرفاً كاريكاتورى ازتوسعه مى باشد. (وافگانگ: 1377، ص28) تا اينكه در دهه هشتاد ميلادى، توسعه، بيشتر معطوف مسائل فرهنگى شد. از جمله مسايلى كه در اين زمينه تأثيرگذار بود، مى توان به عواملى چون: بروز بحران هاى اجتماعى، انفجار جمعيت، تضادهاى قومى،

ص: 568

پيروزى انقلاب اسلامى ايران، گسترش فعاليت هاى مذهبى و گرايش هاى دينى در غرب و فروپاشى شوروى سابق، اشاره كرد كه متفكران مسائل توسعه را بيشتر، متوجه اهميت و نقش فرهنگ، در فرايند توسعه و تغييرات اجتماعى كرد. اين مسئله تا آنجا پيش رفت كه اگر زمانى عنصر اصلى توسعه، رشد اقتصادى بود، امروزه چهار موضوع رشد اقتصادى، عدالت در توزيع، مشاركت سياسى و ارزش هاى متعالى، عناصر اصلى توسعه انتخاب شده اند. بى ترديد فرايند توسعه، در غرب بدون برنامه ريزى خاصى كه ناظر به كل جامعه باشد و بدون لحاظ كوشش هاى سنجيده خاصى انجام گرفت. اين فرايند همراه با تغيير و تحول در ساختار فرهنگى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى بود كه هدف آن، رفاه مادى و افزايش مداوم درآمد سرانه است. اين افزايش، مرهون به كارگيرى روش هاى توليد، مبتنى بر دانش و منشأ عقلانيت عمل اقتصادى و اجتماعى بود. توسعه در غرب كه با پيشتازى طبقه متوسط و حركت هاى اجتماعى سازمان يافته از سوى آنها و نخبگان فكرى عصر روشنگرى به ثمر رسيد، از آنجايى كه درك ناقصى از خداوند داشت و بهشت مادى را هدف قرار داده بود، ميوه هاى تلخى به بار آورد. از همه مهم تر، فقدان محتواى زندگى و ثمره آن بحران بى هويتى است كه غرب در آن دست و پا مى زند. فرايندتوسعه، در كشورهاى در حال توسعه، پس از جنگ جهانى دوم، روندى متفاوت داشت. توسعه در اين كشورها، با هدف رسيدن به پيشرفت ها، خط مشى صنعتى شدن، با تأكيد بر انتقال تكنولوژى و انباشت سرمايه براى رسيدن به هدف فوق آغاز شد. اگرچه در ابتدا روندى سريع داشت كه با كوشش هاى برنامه ريزى شده از طرف سازمان ها، حركت هاى اجتماعى و به ويژه از طرف دولت ها همراه بود، ولى از عدالت، انسانيت، ارزش هاى متعالى، مشاركت سياسى و محيط زيست و از همه مهم تر معنويت غفلت كردند. زيرا ساختارهاى فرهنگى، سياسى و اقتصادى اين كشورها، با اين تحول سازگارى و هم خوانى نداشت و اغلب اين كشورها هدف اصلى را رشد اقتصادى دانسته وتوسعه اقتصادى را به منزله مهم ترين ركن توسعه تلقى مى كردند. بدين ترتيب، اين كشورها دچار بحران فكرى همگانى و شايعى در حوزه هاى نظرى مرتبط با مسائل توسعه شدند. اين امر بيش تر ناشى از ناتوانى در ارائه تعريفى مقبول از مفهوم توسعه است. به هر حال، ناكامى بيشتر كشورهاى كم ترتوسعه يافته، در دستيابى به توسعه از سويى و ميوه هاى تلخ توسعه غرب، از قبيل افزايش شكاف هاى طبقاتى؛ از خود بيگانگى انسان در اثر بت وارگى روابط انسانى؛ قدرت بى مهار شركت هاى بزرگ و احزاب و دستگاه هاى دولتى؛ عقلانيت ابزارى و تسلط افسانه اى تكنولوژى بر انسان؛ افزايش هزينه هاى اجتماعى ناشى از خودمحورى و نفع طلبى و مهم تر از همه، تخليه نظام محتوايى جوامع غربى از فلسفه زندگى و مرگ، از سوى ديگر، موجب شد كه در دو دهه اخير، مباحث توسعه پايدار، توسعه انسانى وتوسعه حكيمانه به نحو گسترده اى در ادبيات توسعه طرح و رايج شود. و از همه مهم تر، دين

ص: 569

و معنويت نيز در كانون توجه قرار گيرد. اگر در ابتداى دهه شصت ميلادى، بيش تر به بعد اقتصادى توسعه توجه مى شد، امروزه، به ويژه پس از انقلاب اسلامى ايران و ابطال نظريه افيون بودن دين براى توده ها و بعد از چالش جدى دين با سكولاريسم، ابعاد ديگرتوسعه نيز پذيرفته مى شد. (بئك لوئيس، ص72) به نحوى كه امروزه صاحب نظران معتقدند كه در روند تبيين توسعه موضوع ها، بايستى مواردى چون ابعاد اقتصادى، اجتماعى، سياسى، فرهنگى و الگوى زندگى كامل و زيست محيطى را مد نظر قرار دهد. (گولت، صص7٠ - 71)

4. مبانى توسعه از ديدگاه اسلام

اسلام كه دين خاتم و كامل است، جهان بينى پويا و متحولى به پيروان خويش عرضه مى دارد و آنان را از عقايدى برخوردارى كند و چشم انداز زندگانى فردى و اجتماعى مسلمانان را از رشد و توسعه اى بهره مند مى سازد كه با جهان بينى آنان و عقايد اسلامى منطبق بر فطرت سازگار باشد. انسان، يكى از اساسى ترين عوامل توليد، از ظرفيت علمى والايى برخوردار است كه خليفه و جانشين خداوند بر زمين معرفى شده است. (بقره:3٠) اسلام، نه فقط مانع توسعه نبوده، بلكه سرشار از عناصرى است كه عامل توسعه هستند. در جهان بينى توحيدى كه اسلام ارائه مى كند، جهان از مشيت حكيمانه الهى پيروى مى كند. در اين جهان بينى، جهان از نظامى متقن علّى برخوردار است و فيض مستمر پروردگار و تقدير او، فقط از مسير علل و اسباب خاص به جريان مى افتد. از جمله سنّت هاى الهى كه قرآن بارها متذكر آن شده، اين است كه سرنوشت هيچ قومى به دست خداوند تغيير نمى كند؛ مگر آنكه مردم آن قوم، به تغيير سرنوشت خود اهتمام ورزند. (رعد:11)

استاد شهيد مرتضى مطهرى، در مبنا بودن دين براى توسعه، به بداهت نياز انسان در رشد و توسعه اجتماعى، به دين و ايدئولوژى استناد جسته است. ايشان معتقد است: «انسان از بدو پيدايش، لااقل از دوره اى كه رشد و توسعه زندگى اجتماعى منجر به يك سلسله اختلافات شده است، نيازمند به ايدئولوژى و به اصطلاح قرآن، شريعت بوده است. . . . آن چه بشر امروز و به طريق اولى، بشر فردا را وحدت و جهت مى بخشد و آرمان مشترك مى دهد و ملاك خير و شر، بايد و نبايد مى گردد، يك فلسفه زندگى انتخابى آگاهانه، آرمان خيز، مجهز به منطق و به عبارت ديگر، يك ايدئولوژى جامع و كامل است.» (مطهرى: 1374، ص46) توسعه، از ديدگاه اسلام فرايندى اجتماعى و مبتنى بر عقلانيت عمل است. در اين فرايند، شعور انديشه و اراده انسان هاى تعالى جو، نقش اساسى دارد. اسلام، در اجتماع، از طريق وضع و اجراى قوانين (جهاد اصغر) و در فرد، از طريق ايجاد احساس مسئوليت جدّى (جهاد اكبر- نوسازى معنوى) به بهترين وجه ممكن، در پى نهادينه كردن توسعه و الزامات پيش روى آن است.

ص: 570

5. مبانى توسعه اقتصادى مطلوب از ديدگاه اسلام

وقتى كه بحث از توسعه به ميان مى آيد، برخى گمان مى كنند كه اين امر، در تضاد با مبانى اسلامى است. در حالى كه اسلام، نه فقط بر توسعه اقتصادى تأكيد و توجه دارد، بلكه با آن مانند امرى مواجه مى شود كه در تاريخ انبيا مسبوق به سابقه است. براى مثال، از ديدگاه اسلام، حضرت آدم (ع) اولين شخصى بود كه با تعليم خداوند، به كشاورزى و كشت گندم دست زد و هابيل، فرزند صالح او، اين كار را توسعه داد. (يعقوبى: 1371، ج1، ص4) حضرت نبيط نيز از فرزندزادگان حضرت نوح بود. وى كشاورزى را به طور گسترده اى توسعه داد و علاوه بر زراعت، به كشت درخت، ساختن نهرها و جارى كردن آبها اهتمام ورزيد و صنعت باغدارى و آبيارى را پديد آورد. (يعقوبى: 1371، ج1، ص4) اين، آغاز توسعه دو صنعت آبيارى و باغدارى بود كه تا امروز ادامه يافته است. از منظر اسلام، مبدأ توسعه نيز، انبيا الهى بوده اند. كما اينكه حضرت نوح (ع) و سپس حضرت فالغ - از پيامبران پس از هزاره اول - اولين كسانى بودند كه توسعه شهرى و اجتماعى و تقسيم جمعيت را ابداع و بدان همت كردند. (يعقوبى: 1371، ج1، ص18) اسلام، حضرت داوود (ع) را نخستين فردى مى داند كه با الهام از خداوند، صنعت ريخته گرى در فلزات را ابداع كرد. و با استفاده از آن، فلزات را از حالت بسيط خارج كرده و از طريق ذوب فلزات و ريخته گرى، به تجارت فرآوردهاى آن پرداخت. (كلينى: 1388، ج5، ص74)

آنچه باعث تأسف است، مفقود شدن حلقه هاى واسطه، ميان سرچشمه توسعه در تعاليم و عمل كرد پيامبران و مباحث نظرى توسعه درعصر حاضر و توسعه يافتگى برخى از جوامع امروزى، در سلسله زنجير تاريخ توسعه است. مفقودشدن و نديدن آن حلقه هاى واسطه اى، ناشى از غفلت از ديدگاه هاى ناب الهى و اسلامى در اين خصوص بوده است. اگرچه در آيات قرآن و احاديث و آموزه هاى دينى، واژه توسعه به صورت مستقيم نيامده است؛ ولى در عوض، آموزه هاى متعالى و مفاهيمى غنى در آنها وجود دارد كه تا حدى مفهوم توسعه، به معنى امروزى را در اختيارما قرار مى دهند و يا عوامل لازم آن را معرفى مى كنند؛ براى مثال، اگرچه واژه توسعه، در قرآن كريم به صراحت بيان نشده است، ولى مشتقات آن، به صورت واسع، واسعه، سعه، وسع و موسع به كار رفته كه در مفهوم گسترش و توسعه، استفاده شده است. اصطلاح رشد نيز عينا و به صورت هاى رشد، رشاد، مرشد و راشدون به كار رفته كه در آنها عموماً هدايت، نجات، صلاح و كمال مد نظر بوده است؛ براى نمونه در آيه 256 سوره بقره، رشد در مقابل غَيى به كار رفته است و رشد را در اينجا به معنى راه درست و غى به معنى راه انحرافى گرفته اند. (مكارم شيرازى: 1353، ص 204 و 205) رشد يافتگان يا راشدون، در تعبير قرآن اشخاصى داراى ايمان و تقوا هستند، كه به راه هدايت و سعادت انسان در جامعه دست يافته اند. ( وَ إِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنيِ فَإِنيِ قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيسْتَجِيبُواْ لي وَ لْيؤْمِنُواْ بي لَعَلَّهُمْ يرْشُدُون ) ؛ «چون بندگان

ص: 571

من درباره من از تو بپرسند، بگو كه من نزديكم و به نداى كسى كه مرا بخواند پاسخ مى دهم. پس به نداى من پاسخ دهند و به من ايمان آورند تا راه راست يابند» و همچنين اين صفت، براى كسانى به كار رفته است كه مخالف كفر و فسق و عصيان بوده، دوستدار ايمان و تقوا هستند. (بقره آيه 186)

البته مى بايستى توجه داشت كه در اقتصاد متعارف، واژه توسعه، گسترده تر از واژه رشد مى باشد؛ در حالى كه براساس تعاليم قرآنى، جامعه رشد يافته، متعالى تر از جامعه توسعه يافته است. اگرچه به نظر مى رسد كه نمى توان با واژه شناسى و صرفاً بررسى و تحليل لغوى و مفهومى اين دو واژه، به مفاهيم مدنظر در رشد و توسعه ادبيات اقتصادى امروز دست يافت؛ ولى اين بررسى، مبين اين است كه اسلام، در معنا و مفهوم تضادى با رشد و توسعه ندارد. در كل، مى توان گفت كه مجموعه مفاهيم و آموزه هاى متعالى اسلام، در بعد اقتصادى مفهوم بسيط و پايه اى از توسعه را در اختيارمان قرار مى دهد كه به دور از نقش فريب كارانه و كاركرد استعمارى واژه توسعه غربى است. مفهومى كه در خود رونق اقتصادى، شكوفايى اقتصادى، خوداتكايى اقتصادى، عدالت اقتصادى و معنويت اقتصادى را نهفته دارد. از نظر اسلام، نه فقط تضاد و تقابلى ميان توسعه و على الخصوص توسعه اقتصادى نيست، بلكه اعتقاد به توسعه، امرى فطرى است؛ چرا كه در توسعه، دست يافتن به وضعيتى مطلوب مد نظر است و اين امر بيان ديگرى از مفهوم تكامل انسان است. اسلام، از سويى بيان مى كند كه انسان، به طور فطرى كمال طلب است و اين كمال خواهى، در همه ابعاد مطرح مى باشد؛ به همين جهت مى توان گفت كه تحقق توسعه اقتصادى مطلوب اسلام، مى تواند مقدمه اين كمال باشد.

اسلام به صراحت بيان مى دارد كه فرد مسلمان به طور طبيعى به توسعه به معناى وضعيتى معتقد باشد كه در آن امكان تكامل انسان وجود دارد. از سوى ديگر، از ديدگاه اسلام، افراد از عنصر اختيار برخوردارند و اين، از پيش شرطهاى لازم و ضرورى براى تحقق توسعه در جوامع بشرى است. بى ترديد اگر افراد معتقد به جبر باشند و براى خود، انتخاب و اختيارى قائل نباشند، هرگز نمى توانند آفرينندگان بناى عظيم توسعه باشند. بنابراين چون اسلام، انسان را كمال طلب و مختار مى داند و اعتقاد به توسعه، از لوازم اين دو محسوب مى شود، در نتيجه، اسلام خود به خود اعتقاد به توسعه و كمال را تأييد مى كند.

علاوه بر اين در اسلام، عناصر ديگرى نيز وجود دارند كه تقويت و احياى آنها، مى تواند ميان مسلمانان توسعه برانگيز باشد. از جمله به مواردى چون: فرهنگ كار و توليد، حرمت اسراف و تبذير، پيوستگى ماديت و معنويت، موظف شدن مسلمانان به آباد كردن زمين، فراخوان اسلام به آموختن علوم و فنون و صنايع، اعتقاد به جامعه آرمانى، مذمت فقر مالى، رعايت نظم و برنامه ريزى و. . . اشاره داشت. هر كدام از اين موارد، به تنهايى مى تواند در تحقق بخشى از فرايند توسعه در جامعه دخيل و

ص: 572

سهيم باشند. در برايندى كلى مى گوييم كه اسلام، نه تنها مخالفتى با توسعه ندارد، بلكه درون خود، داراى عناصرى است كه احياى آنها، مى تواند به صورت مطلوب در زمينه تحقق توسعه در حدى تصور نشدنى مفيد و مؤثر باشد. به عبارت ديگر، اسلام به بهترين نحو و در عالى ترين شكل خود داراى فرهنگ توسعه است و اين مسلمانان هستند كه بايستى اين فرهنگ را با تأسى از اسلام، به صورت بالفعل در آورند. در آن صورت، به همه جنبه هاى مثبت توسعه اقتصادى غرب نائل شوند و نه فقط از همه جنبه هاى منفى آن به دور باشند، بلكه جامعه اى داشته باشند كه در همه ابعاد انسانى، الگو و نمونه باشد كه البته اقتضاى اين فرهنگ، همين است.

6. نقش حج در تحقق توسعه اقتصادى مطلوب از ديدگاه اسلام
اشاره

شايد به حج در نگاه اول فقط از جنبه بعد عبادى توجه شود؛ ولى با كنكاش در ابعاد و زواياى آن، مى توان ابعادى اجتماعى و اقتصادى هم پيدا كرد. حج مى تواند نقش عمده و مهمى در تحقق توسعه اقتصادى داشته باشد. با نظر به اهميت بحث، در اينجا با عنايت به حج به مؤلفه ها و شاخص هايى مى پردازيم كه از ديدگاه اسلام در تحقق توسعه اقتصادى نقش داشته باشد.

الف) نقش حج در تحقق رشد اقتصادى

رشد، از مفاهيم فرهنگ اسلامى (مطهرى: 1368، ص127) و داراى محتواى بسيار وسيع و پردامنه مى باشد. (طباطبايى: 1417، ج13، ص264 و ج2، ص26٠)

اين موضوع آنچنان در مفاهيم اقتصادى داراى اهميت و اعتبار است كه همان طورى كه در مقدمه اشاره كرديم، برخى توسعه اقتصادى را معادل رشد اقتصادى و به معناى افزايش توليد تلقى كردند. رشد در مباحث اقتصادى، متوجه پيشرفت و تحول در برخى جنبه هاى اقتصادى است كه ابعاد گوناگون مفهوم عام توسعه اقتصادى را تشكيل مى دهد؛ اما رشد در فرهنگ اسلامى، مفهومى بسيار عام تر از توسعه اقتصادى دارد؛ بلكه فرهنگ و سنّت است كه توجه جدى به آن، جايگاه توسعه اقتصادى در اسلام را نشان مى دهد.

بررسى آيات، روايات و مطالبى كه در فقه، اخلاق و تعاليم اجتماعى اسلام درباره رشد وارد شده است، بيانگر اين اصل است كه اسلام، منشأ تئورى توسعه در تمام ابعاد از جمله توسعه اقتصادى بوده و هست. قرآن كريم رشد را راه و شيوه اى در زندگى اجتماعى معرفى مى كند.

(سَأَصْرِفُ عَنْ آياتِي الَّذِينَ يتَكَبَّرُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيرِ الْحَقِّ وَ إِنْ يرَوْا كُلَّ آيةٍ لا يؤْمِنُوا بِها وَ إِنْ يرَوْا سَبِيلَ الرُّشْدِ لا يتَّخِذُوهُ سَبِيلاً وَ إِنْ يرَوْا سَبِيلَ الغَي يتَّخِذُوهُ سَبِيلاً ذلِكَ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ كانُوا عَنْها غافِلِينَ) (اعراف: 146)

ص: 573

آن كسانى را كه به ناحق در زمين سركشى مى كنند، زودا كه از آيات خويش رويگردان سازم، چنان كه هر آيتى را كه ببينند ايمان نياورند و اگر طريق هدايت ببينند از آن نروند و اگر طريق گمراهى ببينند از آن بروند؛ زيرا اينان آيات را دروغ انگاشتند و از آن غفلت ورزيدند.

يا در جاى ديگرى آمده است:

( يهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً ) ؛ «به راه راست هدايت مى كند. پس ما بدان ايمان آورديم و هرگز كسى را شريك پروردگارمان نمى سازيم» . (جن: 2)

در مقابل رشد در قرآن، واژه غى به مفهوم خسران و باختن آمده است كه در آيه 146 سوره اعراف، به آن اشاره شده است. واژه رشد در اسلام آنچنان ارزش و اهميتى دارد كه در روايات آمده است كه سنّت پيامبر، رشد بود. (نهج البلاغه، خطبه 94) به طور اساسى پيامبر9، به سوى رشد هدايت مى كرد. «هدى الى الرشد؛ همه را به رستگارى هدايت كرد» . (نهج البلاغه، خطبه 195) رشد، در نظام اقتصادى اسلام نيز، داراى جايگاه بسيار با اهميتى است و از شرايط اساسى صحت معاملات اقتصادى و عقود مانند بيع، اجاره، رهن و. . . به حساب مى آيد. (شهيد ثانى، ج4 و3) رشد در اصطلاح فقها، كيفيت نفسانى است كه شخص را از فساد مال و خرج كردن در امورى كه شايسته عقلا نيست باز مى دارد. (حلى: 1388، ص123) آنچنان كه محقق حلى در تعريف شخص داراى رشد مى گويد: «هو آن يكون مصلحا لما له؛ شخص، قدرت اداره درست اموالش را داشته باشد» . (حلى: 1388، ص81)

صاحب جواهر درباره رشد، معتقد است: «انه العقل و اصلاح المال» ؛ «رشد، همان عقل و قدرت اداره درست مال است» . (نجفى: 1365، ج4، ص121)

اسلام با طرح موضوع رشد، علاوه بر تبيين اهميت توسعه در تمام ابعاد، با تأكيد بيشتر به دنبال توسعه اقتصادى بوده و هست. بدون ترديد اگر تمام زواياى مسئله رشد در خصوص سرمايه هاى اقتصادى بررسى شود، تمام ابعاد موضوع توسعه اقتصادى در فرهنگ اسلام، تا حدودى روشن خواهد شد. از مواردى كه مى توان در تبيين رشد اقتصادى مطلوب از ديدگاه اسلام بيان كرد، آيه شريفه: ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) (بقره: 198) است.

اين آيه به صراحت بيان مى كند كه حج، با دارا بودن بُعد معنوى و عرفانى عميق و گسترده، ابعاد ديگر آن خصوصاً بعد اقتصادى و مادى آن مورد ترديد واقع شده است؛ به طورى كه گفته مى شد: مگر ممكن است، اين عبادت بسيار معنوى، همراه با بُعد مادى و اقتصادى باشد. بلكه اين مسائل را منافى با روح حج مى دانسته اند و اين خاصيت يك سونگرى به حج است. اين توهم، زمان جاهليت هم وجود داشت و خيال مى كردند، معامله، تجارت و كسب و كار در ايام حج، حرام و باعث بطلان آن مى شود. (طبرسى: 14٠8، ج1، ص295)

ص: 574

اين آيه، حكم گناه بودن معامله را در ايام حج نادرست دانست و اعلام نمود كه در موسم حج، هيچ گونه منعى در مورد معامله و امور اقتصادى وجود ندارد. شكى نيست كه مراد از فضل در آيه، فضل و بهره مادى است چون در مسائل معنوى، جاى هيچ گونه ترديدى نبود تا بفرمايد: ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ. . .) همچنان كه مراد از ابتغاء، پس از اتمام حج نيست؛ چون در معامله و تجارت بعد از اعمال حج، جاى بحث و گفت وگو نبوده است؛ بلكه آنجا كه محل كلام بود، معامله و تجارت در اثناء عمل بود. آيه مباركه نيز در ردّ مراد اين نوع تفكر، با صراحت تمام فرمود: هيچ گونه مانع و اشكالى وجود ندارد كه مردم از فضل خدا بهره مند شوند؛ بلكه با توجه به معناى ابتغاء (ابتغاء: فقد خصّ بالاجتهاد فى الطلب - بغيت الشىء اذا طلبت اكثر ما يجب و ابتغيت كذلك) بنابراين، مى توان در راه كسب آن، اجتهاد و كوشش كرد و حتّى مى توان با ملاحظه «من بّكم» به آن رنگ عبادت داد تا از مصاديق بارز آيه. ( رِجالٌ لا تُلْهِيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ ) ، «مردان الهى كسانى هستند كه نه تجارت آنها را از ياد خدا باز مى دارد نه خريد و فروش» . (نور:37) به شمار آيد. پس بايستى مواظب بود كه تجارت، در خلال حج ابتغاء من فضل الله باشد. مؤيد ديگر بر اطلاق ابتغاء فضلا من ربّكم بر امور مادى، نظاير اين آيه در قرآن است كه ابتغاء فضل الله بر امور مادى اطلاق شده است. از جمله، خداوند در سوره جمعه فرمود: هنگامى كه نماز پايان گرفت، شما آزاديد در زمين پراكنده شويد و از فضل الهى طلب كنيد. (جمعه:10؛ آل عمران: 174؛ نحل: 14؛ اسراء: 12)

از سوى ديگر، اين گونه يك سونگرى به حج، در زمان ائمه (ع) ، براى اصحاب ايجاد سؤال كرد كه آيا تجارت و بهره مندى مادى در ايام حج، ضررى به حج مى رساند يا نه. چنان كه شخصى مثل معاويۀ بن عمار به امام صادق (ع) عرض كرد: مردى براى تجارت به طرف مكه حركت مى كند يا شترى دارد كه كرايه مى دهد. آيا حجّش ناقص است يا كامل؟ حضرت پاسخ فرمودند: حجّش كامل و تمام است. (كلينى رازى: 1362، ج4، ص275) واضح است كه ميان جمعيت هاى گوناگون كه از تمام نقاط مسلمان نشين گيتى هر ساله در مكه گرد مى آيند، افرادى كه در امور تجارى و اقتصادى تخصص دارند، فراوانند اگر مسلمانان بخواهند، چنان كه شارع اسلام در نظر داشته، از مزاياى حج بهره گيرند، به حكم اخوت اسلامى و به حكم اينكه هر مسلمانى وظيفه دارد به مسلمانان ديگر كمك و مساعدت كنند، (يحق على المسلمين الاجتهاد فى التواصل و التعاون على التعاطف و المواساة لاهل الحاجة و تعاطف بعضهم على بعض حتّى تكونوا كما امركم الله عزوجل رحماء بينهم. . . . (كلينى: 1388، ج1، ص379) لازم است در فرصت هاى مناسب، در اين اجتماع بزرگ درباره امور اقتصادى، تجارى و صنعتى، به گفت وگو و تبادل نظر بپردازند و نيازمندى هاى يكديگر را برطرف كنند و از متخصصان و كارشناسان يكديگر استفاده كنند، تا خودكفا شوند و از سلطه بيگانگان رهايى يابند. از طرف ديگر، رفت و آمد

ص: 575

حجاج، از كشورى به كشور ديگر و اياب و ذهاب و روبه راه كردن نيازمندى هاشان از قبيل: تهيه مسكن، وسيله سوارى، خواربار و ديگر احتياجات و همچنين كالاهايى كه هنگام فراغت از اعمال حج و در وقت آمدن به مكه و برگشتن به وطن خود خريد و فروش مى كنند، همه و همه موجب رونق اقتصادى و باعث تحرك چرخ و پراقتصاد كشورهاى اسلامى مى شود و از حبس و تراكم ثروت جلوگيرى مى كند.

خداوند متعال براى مقابله با اين طرز تفكر، آيات متعددى را نازل كرده است كه تعدادى از آنها به شرح ذيل است: ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) ؛ «گناهى بر شما نيست كه از فضل پروردگار خود (منافع اقتصادى در ايام حج) برخوردار شويد» . (بقره: 198)

بدين ترتيب است كه مغزهاى متفكر اقتصادى مسلمانان، پس از مراسم حج يا قبل از آن، دور هم مى نشينند و با همفكرى و همگانى، شالوده محكمى را براى اقتصاد كشورهاى اسلامى پى ريزى مى كنند. همچنين اين آيه را مى توان مؤيدى بر نقش حج در رشد اقتصادى دانست؛ چرا كه محتواى آيه و تبعات آن، همگى در راستاى رشد اقتصادى مطلوب از ديدگاه اسلام قابل بيان و تبيين است. در واقع، خريد و فروشى كه به آن تأكيد شده، از جمله عوامل اصلى تحقق رشد اجتماعى است.

ب) نقش حج در تحقق رفاه اجتماعى

از موارد ديگرى كه در نظام توسعه اقتصادى اسلامى مى بايست به آن توجه شود، نظام رفاه و تأمين اجتماعى است. ديدگاه اسلام بر اين است كه آن چه در جهان خلقت وجود دارد، همگى در راستاى تأمين رفاه و آرامش انسان هاست.

(اللهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ * وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ * وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الإِْنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ) (ابراهيم: 32- 34)

خداست كه آسمان ها و زمين را آفريد و از آسمان باران نازل كرد و بدان باران براى روزى شما ميوه ها رويانيد و كشتيها را رام شما كرد تا به فرمان او در دريا روان شوند و رودها را مسخر شما ساخت و آفتاب و ماه را كه همواره در حركتند رام شما كرد و شب و روز را مسخر شما گردانيد و هر چه از او خواسته ايد به شما ارزانى داشته است و اگر خواهيد كه نعمتهايش را بشماريد، نتوانيد، كه آدمى ستمكار و كافر نعمت است.

مطابق اين آيه، خداوند نعمت هاى فراوان و مناسب نياز انسان ها را آفريد و آنها را مسخر انسان كرد تا بتواند زندگى مناسب شأن و كرامت خود به پا دارد. بر اين اساس، يكى از اهداف توسعه اقتصادى

ص: 576

در نظام اسلامى، تحقق بخشيدن غايات اسلامى و رساندن جامعه به رفاه مطلوب اسلامى است. همچنين از مسئوليت هايى كه اسلام، بر عهده تمام مسلمانان به ويژه دولت گذاشته، تأمين نيازهاى ضرورى افراد است كه به علل گوناگون يا درآمدى ندارند يا درآمدشان براى تأمين زندگى كافى نيست. در حديثى از پيامبر اكرم (ص) نقل شده است: «كسى كه خداوند، او را مسئول امور مسلمانان كرده است؛ اما به نيازها و فقر آنها بى توجهى مى كند، خداوند نيز به نيازها و فقر او بى توجهى خواهد كرد.» (سنن ابى داوود: ج2، ص122)

امام على (ع) در نامه خود به مالك اشتر، پس از سفارش اصناف چهارگانه كشاورزان، صنعتگران، بازرگانان و كارمندان كه نيروهاى فعال و مولد جامعه اند، متوجه طبقه ديگرى متشكّل از يتيمان، مسكينان، ناتوانان و معلولان شده است و مى فرمايد: «سپس خدا را در مورد طبقه پايين مردم در نظر بگير. آنان كه راه چاره اى ندارند و درماندگان، نيازمندان، بيماران و زمينگيران هستند. به درستى كه در اين طبقه، افرادى قانع وجود دارند كه نيازشان را به روى خود نمى آورند. براى خدا، حقّى را كه خداوند نگهبانى آن را براى آنان به تو سپرده، حفظ كن و بخشى از بيت المال و بخشى از غلّه هاى زمين هاى خالصه را در هر شهر به آنان واگذار» . (سيد رضى نهج البلاغه، نامه امام على به مالك اشتر)

آيه ( وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ . . . * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ ) (حج: 27 و 28) بيانگر يكى از مصاديق بارز منافع اقتصادى حج در راستاى تحقق رفاه اجتماعى است. آيه دلالت دارد كه مردم در ايام حج، از مزاياى مادى نيز استفاده ببرند و از نعمت هاى خداوندى بهره گيرند. آنها سودى به دست آورند و براى رونق بخشيدن اقتصاد تلاش كنند. (بقره: 198) سودآورى و سودبخشى حج، از اركان و لوازم تحقق رفاه اجتماعى در جامعه است. از اين رو، در يكى از روايت ها هم به اين مضمون اشاره شده و چنين آمده است:

«خداوند انسان ها را آفريد. . . و آن را به حج دستور داد كه اطاعت دين و مصالح دنياى آن ها را در بردارد. در موسم حج، مسلمانان از مشرق و مغرب عالم اجتماع مى كنند تا با يك ديگر آشنا گردند و براى اين كه هر ملّتى از تجارت ها و فراورده هاى اقتصادى ملت هاى ديگر استفاده كنند و به جهت اين كه مسافران و حمل و نقل كنندگان در اين سفر، با كرايه دادن وسيله هاى نقليه خود بهره ببرند و به دليل اين كه با آثار و اخبار پيامبر (ع) آشنا شوند. اين آثار همچنان زنده بماند و به دست فراموشى سپرده نشود. اگر بنا باشد هر ملتى فقط به آن چه در محيط خودش وجود دارد اتكا داشته باشد و به آن توجه كند، هلاك و شهرها ويران مى شود و استفاده ها و منافع بازرگانى از بين مى رود و اخبار و آثار پيامبران نابود مى شود» . (حر عاملى:14٠2، كتاب حج، باب1، حديث18)

توجيه ديگرى كه اين آيه دارد، جنبه روانى قضيه است كه ابتدا براى جذب مردم عادى به سوى

ص: 577

خانه خدا، بر منافع مادى تكيه كرد. به تعبير مرحوم علامه طباطبايى، از آنجايى كه انسان، فطرت حب الذات دارد و منافع خودش را دوست دارد، در همان اول فرمود: ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) . (الميزان، ذيل آيه)

از جمله آيات ديگر، آيه دوم سوره مباركه مائده مى باشد كه خداوند متعال، ضمن خطاب به مؤمنان فرمود: احترام آنهايى كه به دليل معاش و معادشان قصدخانه خدا را كرده اند نگه داريد. (مائده: 2) ؛ يعنى اين زائرين خانه خدا انسان هاى محترمى هستند. نبايد حريم آنها حلال شمرده شود.

شاهد قطعى بر اين كه مراد از منافع، منافع اقتصادى هم هست تمسك امام رضا (ع) به اين آيه شريفه است كه در ضمن بيان علل و فلسفه حج فرمود: منافع و آثار حج، تمام اهل زمين از شرق و غرب و برّ و بحر را فرا مى گيرد. چه آنها كه حج به جا مى آورند و چه آنها كه به جا نمى آورند. كسانى چون تجّار، كسبه، نيازمندان و حاجتمندان. . . قرآن براى همين منافع فرمود: ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) (مجلسى: ج96، ص32)

علاوه بر اين كه لسان اين آيه، لسان مدح است و نيز بُعد اقتصادى آن مقدم بر بُعد عبادى ( رِضْواناً ) شده است و از تقابل ( فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ وَ رِضْواناً ) به خوبى استفاده مى شود كه مراد از ( فَضْلاً مِنْ رَبِّهِمْ ) ، منافع اقتصادى مى باشد. شاهد قرآنى ديگر بر بُعد اقتصادى حج، آيه اى از سوره مباركه قصص است كه خداوند متعال ضمن منّت گذاشتن بر مشركان، بر دو نعمت تأكيد فرمود: يكى امنيت و ديگرى مواهب اقتصادى.

( أَ وَ لَمْ نُمَكِّنْ لَهُمْ حَرَماً آمِناً يجْبي إِلَيهِ ثَمَراتُ كُلِّ شَيءٍ رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يعْلَمُونَ ) ؛ «آيا ما حرم امنى در اختيار آنها قرار نداديم كه محصولات هر شهر و ديارى به سوى آن آورده شود، ولى اكثر آنها نمى دانند» . (قصص: 57)

بايد توجه داشت كه كلمات ( كُلِّ شَيءٍ ) ، ( رِزْقاً مِنْ لَدُنَّا ) و فعل ( يجْبي ) كه دلالت بر استمرار دارد، اهميت مطلب را دو چندان خواهد كرد. به علاوه، اين دو نعمت، متعلق به زمانى بود كه آنها مشرك بودند چه رسد به اين كه موحد شوند. اگر مردمى كه در شهرها و آبادى ها زندگى مى كنند، ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند، بر آنها بركات آسمان و زمين را مى گشاييم. (اعراف:96)

شاهد قرآنى ديگر، آيه 28 سوره توبه است:

از آنجايى كه، اهل مكه در انتظار سود و تجارت بودند، ترسيدند كه نكند به دليل اين منع، تجارت آنها از رونق بيفتد و وضع اقتصادى آنان خراب شود. از اين رو خداوند، در مقام دلدارى آنها وعده فرمود كه به زودى شما را از فضلش بى نياز مى كند. همچنان كه تاريخ گواهى مى دهد كه بزرگ ترين بازار، از جمله بازار معروف عكاظ در موسم حج برپا مى شود. احتمالاً سوره قريش، ( لإِِيلافِ قُرَيشٍ *

ص: 578

إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ ) را بتوان مؤيد ديگر قرآنى بر اين گونه بازار دانست. تمامى مواردى كه در اينجا بحث شد، از ديدگاه اسلام داراى رابطه مستقيم با رفاه اجتماعى، در راستاى تحقق توسعه اقتصادى مطلوب است.

ج) نقش حج در تحقق عدالت اجتماعى

در تعريف لغوى عدل آمده است: «العدل: الانصاف و هو اعطاء المرء ماله و اخذ ما عليه» . (مصطفى ابراهيم، ج2، ص594) عدل يعنى: انصاف و اين كه به هر فرد چيزى بدهى كه به او اختصاص دارد و از او هر آن چه بگيرى كه بايد گرفت.

امام على (ع) در اين زمينه مى فرمايد

«العدل وضع كل شىء موضعه» ؛ «عدالت آن است كه هر چيزى در جاى خودش قرار گيرد» .

يا «العدل اعطاء كل ذى حق حقه» ؛ «عدالت آن است كه حق هر صاحب حقى، داده شود» .

مرحوم علامه طباطبائى معناى اصلى عدالت را اقامه مساوات ميان امور مى داند. بنابراين در تعريف آن مى گويند: «به هر امرى، آن چه سزاوارست بدهى، تا همه امور مساوى شود و هر كدام در جاى خود كه مستحق آن است قرار گيرد» . (طباطبائى، ج12، ص276) شهيد مطهرى نيز، عدالت را رعايت حقوق افراد و عطا كردن حق هر ذى حق به او تعريف مى كند. (مطهرى:172، صص 59-62)

فلاسفه غربى نيز بسته به ديدگاهى كه دارند، براى عدالت تعاريف متفاوت و تا حدى متضاد ارائه كرده اند؛ براى مثال، برتراندراسل، معتقد است كه عدالت، عبارت از هر چيزى است، كه بيشتر مردم آن را عادل بدانند. (راسل: 1341، ص43) افلاطون نيز، عدالت را مادر همه فضايل اخلاقى مى دانست. (مطهرى: 1372، ص38)

همچنين عدالت در اسلام، همواره از موارد بحث برانگيز و جدى بوده است. تا جايى كه يكى از اصول دين، در مكتب تشيع ارائه گرديده. در فلسفه نيز، عدل و عدالت از اساسى ترين مفاهيم در باب عقل عملى است؛ چراكه حكيمان با تقسيم عقل - به اعتبار مداركش - به دو قسم عقل نظرى و عقل عملى، بر اين باورند كه دامنه عقل عملى، محدود به چند مفهوم كلى، همچون: تحسين عدالت، علم، شجاعت و ناپسند شمردن ظلم است. (مظفر: 1372، ص222 (

البته حق مطلب نيز اين است؛ زيرا علم و شجاعت نيز، وقتى پسنديده اند كه مطابق عدالت باشند؛ وگرنه علم، ويرانگر و شجاعت ظالمانه نيز كم نبوده و نيست. حتى مفهوم شريفى مانند: راستگويى وقتى تحسين برانگيز است كه بر طبق عدالت باشد؛ وگرنه صداقتى كه به ظلم و تباهى بيانجامد، ظلمى آشكار است كه شايسته هيچ ستايش عاقلانه اى نخواهد بود. با اين بيان مى توان گفت كه عدالت، مفهومى در عرض ساير مفاهيم اخلاقى نيست؛ بلكه اساساً، عدالت روشى است كه مى تواند سنگ

ص: 579

محك تمام ارزش هاى ديگر و سنگ بناى تمامى ابعاد زندگانى انسانى باشد. بنابراين در برايندى كلى مى توان گفت كه عدالت، فقط مشتركى لفظى در جوامع گوناگون و فرهنگ هاى متفاوت با معنايى جداگانه نيست؛ بلكه واژه اى جهان شمول و جهان گير است كه در هر مكتب و مرامى تعريف جداگانه اى دارد. شايد بتوان در بحثى كلى و چارت پيرامونى، عدالت را تبعيض نداشتن و رعايت مساوات، در اعطاى حقوق به دارندگان اختصاصات متساوى، به حساب آورد. اگر اين تعريف جهان شمول نباشد و تعريف واحدى از عدالت پذيرفته نشود، لااقل يكى از لوازم اصلى عدالت مطرح است. نكته اى كه همراه با عدالت، بحث برانگيز است، واژه قسط است. كلمه قسط، در ديدگاه اسلام نيز، همان معناى كلمه عدل را داراست و تفاوت خاص و چندانى ميان اين دو وجود ندارد.

در نگاه بعضى از دين پژوهان، عدل، رعايت استحقاق قانونى هر فرد، در مقابل نقشى است كه در اجتماع دارا مى باشد. به عبارتى، اعطاى حقوق، به اندازه قراردادهاى بسته شده است. حال آنكه قسط، اعطا و رعايت حقوق واقعى فرد است كه امكان دارد از ميزان قرار دادى بيشتر و يا كمتر باشد. (شريعتى: بى تا، صص331- 332)

اهميت عدالت در اسلام، تا به آنجاست كه هيچ قانونى در نظام اسلام نيست؛ مگر اينكه از عدل سرچشمه گرفته است؛ بنابراين عدالت در اسلام، از اصولى است كه تخصيص بردار نيست. (سبحانى، صص 418- 419) در محتوايى كلى مى توان گفت كه از ديد اسلام، نياز به عدالت، دو جهت است؛

1. اينكه زندگى اجتماعى در بشر تكامل يافته نيست و اين عدالت است كه هم راه تكامل را هموار مى كند و هم در نهايت، مقصود اين تكامل است.

2. از اين جهت كه رفتار بشر، تحت تأثير خواسته هاى درونى او است و اين خواسته ها، با رعايت حقوق ديگران تطابق ندارد؛ بلكه بيشتر در خلاف جهت آن است.

بنابراين بر اين اساس است كه در اسلام، كنترل فردى و اجتماعى را در راستاى تحقق عدالت، از اهداف اساسى دين بر شمرده است. عدل به مفهوم اجتماعى اش، در قرآن هدف نبوت معرفى شده است: ( لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ لِيقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ) ؛ «ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم، و با آن ها كتاب (آسمانى) و ميزان (شناسايى حق از باطل) نازل كرديم تا مردم قيام به عدالت كنند» . (حديد: 25)

همچنين، به مفهوم فردى اش مبناى معاد است: ( وَ نَضَعُ الْمَوازِينَ الْقِسْطَ لِيوْمِ الْقِيامَةِ ) ؛ «ما ترازوى عدل را در روز قيامت بر پا مى كنيم» . (انبياء 47)

بنابراين، بر اين اساس است كه مى گوييم: اقامه قسط و عدل در ميان مردم، طبق بيان قرآن كريم، هدف بعثت انبيا بوده است و اين هدف بزرگ، فقط با قدرت و حكومت به دست آمدنى است.

ص: 580

(حكيمى: 1354، ج2، ص413) اصولاً در اسلام، عدالت مبتنى بر ايمان است. چنان كه شهيد مطهرى، درباره رابطه ميان ايمان و عدالت معتقد است. «ايمان به خداوند، زير بناى انديشه عدالت و حقوق ذاتى مردم است و بهترين ضامن اجراى عدالت ايمان مى باشد» . (مطهرى: 1354، ص124) اهميت عدالت در اسلام، تا به آن حد است كه بعضى عالمان دينى معتقدند: هيچ امرى در اسلام نيست، مگر اينكه هدف آن، تحقق عدالت در حيات اجتماعى بشر است. (سبحانى، ص4٠9) شهيد مطهرى در باب اهميت عدالت در اسلام مى گويد: «كلام اسلامى، بيش از هر چيزى به مسئله عدل پرداخت. براى فقه اسلامى، قبل از هر چيزى مسئله عدل مطرح شد و در جهان سياست اسلامى، بيش از هر كلمه اى، كلمه عدل به گوش مى خورد» . (مطهرى: 1372، ص38)

تحقق عدالت اجتماعى را در حج مى توان در ذبح هايى دانست كه هر كدام از حجاج، طبق دستور شرع به عنوان قربانى يا كفاره ذبح مى كنند و در راهى كه معين شده است به مصرف مى رسانند. ( فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ ) ؛ «خودتان از قربانى ها بخوريد و بينواى بى چيز را از آن بخورانيد» . (حج: 28)

دين اسلام، از هر فرصتى حداكثر استفاده را براى تأمين مقصود خود به كار مى برد كه از بين بردن فاصله طبقاتى و ايجاد اتحاد و همبستگى است. برنامه ريزى هاى اجتماعى اسلام، به گونه اى است كه ثروتمندان را با تهى دستان ارتباط مى دهد و ميان آنان مهربانى برقرار مى كند. بنابراين، علاوه بر اين كه به ثروتمندان دستور مى دهد كه براى از بين بردن شكاف طبقاتى از اموال خود انفاق كنند، در روز عيد قربان بر كسانى كه در منى هستند واجب و بر كسانى كه در جاهاى ديگرند مستحب مؤكد گردانيد كه قربانى كنند. تا نيازمندان و مستمندان از گوشت آن بهره مند شوند. (شهيد ثانى، ج1، ص238)

چنان كه در قرآن مجيد، در چند مورد تذكر داده شده: ( وَ أَطْعِمُوا الْقانِعَ وَ الْمُعْتَرَّ * وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ ) .

هر ساله در موسم حج، ميليون ها رأس گوسفند، گاو، و شتر ذبح مى شود. اگر زمامداران مسلمانان بخواهند، مى توانند با برنامه ريزى صحيح از اين همه ذبيحه به گونه شايسته اى به نفع مستضعفان استفاده كنند و نگذارند كه هر سال، اين ثروت عظيم نابود و زير خاك ها مدفون شود. نظر اسلام اين است كه مسلمانان مستضعف، از گوشت هاى قربانى استفاده ببرند تا توسعه و گشايش در زندگى ايشان به وجود آيد؛ زمان پيغمبر (ص) و در صدر اسلام، تعداد حجاج زياد نبود و آن چه از حيوانات به عنوان هديه و كفاره ذبح مى شد، به مصرف مى رسيد و مردم از آنها بهره مند مى شدند و چنين نبود كه به اسراف و تبذير منجر شود؛ اما در عصر ما مشاهده مى كنيم كه مسافرت، به سهولت انجام مى شود و جمعيت مسلمانان هم افزايش يافته است. چون چهارپايانى كه در مراسم حج ذبح مى كنند، فراوان است بدون اين كه استفاده شود، در مذبح رها مى شوند. آن گاه براى اين كه عفونت فضا را فرا نگيرد و موجب

ص: 581

بيمارى نشود، آنها را زير خاك دفن مى كنند. واضح است كه اين كار اسراف و مخالف دستور قرآن و شرع مبين مى باشد. محمد بن مسلم، در اين زمينه از حضرت صادق (ع) چنين نقل كرده است.

«سألته عن اخراج لحوم الاضاحى من منى فقال كنا نقول لا يخرج منها شىء لحاجۀ الناس اليه و امّا اليوم فقد كثر الناس فلا بأس باخراجه» . از آن حضرت پرسيدم كه آيا مى توانند گوشت هاى قربانى را از منى بيرون ببرند و در جاى ديگرى به مصرف برسانند؟ فرمود: چون در زمان سابق، مردم به آنها احتياج داشتند (و مردم مكه و اطراف مكه از آن استفاده مى كردند) بردن آنها به جاى ديگر جايز نبود؛ اما اكنون كه جمعيت حجاج فراوان شده است، (و گوشت از ميزان مصرف مردم مكه و نواحى آن بيشتر است) اشكالى ندارد كه به خارج از مكه و منى حمل شود (و به مصرف مستمندان برسد) . (كلينى: 1362، ج6، ص561)

بنابراين از اين حيث هم مى توان نتيجه گرفت كه فلسفه قربانى در حج، تحقق عدالت اجتماعى است كه از اركان اصلى توسعه اقتصادى مطلوب اسلام است.

د) نقش حج در تحقق اشتغال با محوريت گردشگرى
يك - اهميت گردشگرى

امروزه گردشگرى از مهم ترين مؤلفه هاى ايجاد اشتغال در دنيا مطرح است؛ به طورى كه پس از نفت و معدن دومين صنعت محسوب مى شود. گردشگرى، رو به رشدترين صنعت اشتغال زا در دنيا و در حال تبديل شدن به ركنى اصلى از اقتصاد تجارى جهان است. از اين روست كه امروزه، جهانگردى گسترده ترين صنعت خدماتى دنياست و جايگاه ويژه اى در عرصه هاى اقتصادى، فرهنگى، اجتماعى و سياسى دارد. (فقيهى: 1382، ص142)

بدون ترديد، گردشگرى پديده قرن بيستم است و نمى توان آن را ناديده گرفت؛ بلكه بايستى به آن مانند پديده اى جذاب نگريست. از اين روست كه رشد روزافزون و شتابنده گردشگرى، موجب شده است كه بسيارى از صاحب نظران، قرن بيستم را قرن گردشگرى بنامند.

در دهه 199٠، گردشگرى به عنوان بخش مهمى از برنامه ريزى در سياستگذارى هاى اروپا قرار گرفت. اين امر تا آنجا پيش رفت كه براساس گزارش كميسيون اروپا در سال 1992، گردشگرى 5/5 درصد درآمدهاى جامعه اروپا را به خود اختصاص داده است و 5/7 ميليون نفر كارگر، تمام وقت و 10 ميليون نفر، به جاى شغل دوم، به فعاليت در اين بخش اشتغال داشته اند. بدون ترديد، ويژگى فرا مليتى بعضى از مشاغل گردشگرى، موجب توسعه شبكه سياست گذارى وسيع اروپا شده است. اين امر تا آنجا پيش رفت كه نگرانى از ابعاد اجتماعى، فقر و اشتغال به خصوص در نواحى كه سود دهى

ص: 582

ندارند، اميدهايى را براى كاربرد گردشگرى مانند ابزارى براى توليد اشتغال و توسعه اقتصادى در سطوح ناحيه اى به وجود آورد. بنابراين با توجه به جاذبه هاى طبيعى، تاريخى، فرهنگى و مذهبى ايران، گردشگرى مى تواند منبع درآمد بسيار خوب و مطمئنى براى كشور باشد و پرداختن مناسب به اين صنعت، مى تواند باعث جايگزينى كامل آن با صادرات نفت شود.

به نظر متوليان امور، در قرن بيست و يكم، انقلابى در گردشگرى رخ مى دهد. انقلابى كه امواج آن در اقصى نقاط جهان اثرگذار خواهد بود. (سازمان جهانى جهانگردى:138٠)

آنچه لازم است مديران جهانگردى بدانند، اين است كه دبيركل سازمان پيشين جهانگردى، در سال 1998 نيز، اعلام كرد كه جهانگردى، در پايان قرن حاضر، به صنعت شماره يك جهان تبديل مى شود. (گى: 1382، ص16) ، (آنتونيو ساويگناك، ص9)

در حال حاضر اين سخن تا حد فراوانى به اثبات رسيده است. تا جايى كه گردشگرى در سراسر دنيا به ويژه در كشورهاى در حال توسعه بسيار مورد توجه واقع شده است؛ زيرا شكل ديگر اقتصادى مانند توليد و استخراج منابع طبيعى، به صرفه نيست. از اين روست كه برنامه ريزان و سياست گذاران توسعه نيز، از گردشگرى، به عنوان ركن اصلى توسعه پايدار ياد مى كنند.

دو- مفهوم گردشگرى

در قاموس امروز زبان فارسى، جهانگردى به جاى واژه توريسم نشسته است. اين واژه، از كلمه تور گرفته شده است كه ريشه لاتينى ) Tournare( دارد و در اصل به معناى ترجمه كردن، غلتانيدن، عوض كردن جهت و برعكس كردن به كار مى رود؛ ولى در اصطلاح امروز جهان، توريسم با شرط برگشت به محل اقامت و سكونت، به گردش هاى كوتاه يا بلندمدت گفته مى شود. سازمان جهانى جهانگردى ( W. T. O( در تعريف جهانگردى مى گويد:

«جهانگرد كسى است كه بيش از 24 ساعت، به قصدى غير از كار، در جايى خارج از موطن خود به سر مى برد» .

بنابراين در تبيين مفهوم جهانگردى يا صنعت گردشگرى، مى توان گفت كه به مجموعه اى از عناصر و پديده هاى طبيعى و انسانى و فعاليت هاى مرتبط به آنها و ساختار فضايى آنها، كه شرايط جابه جايى و گردشگرى انسان ها را فراهم مى آورد، صنعت جهانگردى مى گويند.

سه - گردشگرى از ديدگاه اسلام

فرهنگ را مى توان پديده اى اجتماعى با كاركردها و قابليت هايى براى حفظ و بازتوليد نظام اجتماعى دانست. از اين رو، صاحب نظران معتقدند كه در نظام اجتماعى حيات يك فرهنگ نيز، تا

ص: 583

حد فراوانى به كاركردهاى آن در تأمين نيازهاى نظام اجتماعى برمى گردد. فرهنگ، براى آنكه به حاشيه رانده نشود و راه توسعه و تكامل پويد، چاره اى ندارد جز اينكه به توليد و بازتوليد ارزش ها و هنجارهاى فرهنگى خود بپردازد. از اين طريق، به احيا و توسعه الگوهاى فرهنگى كمك مى كند. يكى از راه هاى توسعه و تكامل تعاملات فرهنگى، توسعه جهانگردى است.

با بررسى و مطالعه تاريخ هر كشور، مى توان دريافت كه اشكال گردشگرى، در هر دوره تاريخى آن كشور، چشم اندازهاى متفاوتى از فضاهاى فرهنگى و اجتماعى ايجاد كرده است؛ هر چند كه امروزه، متأسفانه، بنا به دلايل متعدد، نقش جهانگردى در تحول و تكامل فرهنگى كشورهاى اسلامى چندان چشم گير نبوده است؛ به اين علت كه ساخت نظام فرهنگى كشورهاى اسلامى، بيشتر تحت تأثير فرهنگ سوسياليسم، سرمايه دارى يا غربى قرار گرفته است و كمتر از فرهنگ پر مايه اسلامى بهره مند شده اند.

در كل، سير و سفر و برقرارى روابط فرهنگى از طريق جهانگردى، موجب مى شود كه تكامل فرهنگى انسان از بعد مادى و معنوى توسعه يابد. خلاصه، در تمام آيين ها و كتب اديان الهى، از راه هاى مهم توسعه فرهنگى، هدايت و رستگارى انسان ها، سير و سياحت و پند آموزى از نشانه هاى خداوند است.

در كل، اديان بزرگ الهى، به ويژه اسلام و مسيحيت كه از ريشه اى واحد سرچشمه مى گيرند، در طول تاريخ حيات خود، همواره از طريق جهانگردى به يكديگر كمك كرده اند و زمينه هاى مساعد نوآورى و شكوفايى فرهنگى را براى پيشرفت و خود مهيا ساخته اند. از مهم ترين عوامل اين همگرايى ها و توسعه فرهنگى را مى توان در سياست گذارى و برنامه ريزى مناسب جهانگردى جست وجو كرد.

در قرآن و احاديث اسلامى، بر سير در جهان هستى، به منظور كسب معرفت، تجربه، خودسازى، تعالى و تكامل انسان، بسيار تأكيد شده است. از جمله آثار مثبت جهانگردى كه در اسلام به آن توجه و تاكيد شده است، مى توان به تحصيل علم، سلامتى و نشاط جسم و روح، كسب تجربه، آشنايى با فرهنگ ملت ها و تبادل اطلاعات، تفكر در نعمت هاى الهى، اصلاح آداب و رسوم، عاقبت بدكاران و. . . اشاره كرد. از اين رو، در آيات متعددى در قرآن مجيد به سير و سفر و تشويق به جهانگردى امر شده است.

در واقع قرآن كريم، جهان را مكتب، كتابى آموزنده و آيينه عبرت معرفى مى كند. بنابراين نه فقط جهانگردى را منع نمى كند، بلكه در آيات متعدد به سير و سفر سفارش مى كند و مى فرمايد: در روى زمين سفر كنيد و به آثار گذشتگان بنگريد. ويرانه هاى باقيمانده از پيشينيان را با چشم بصيرت و عبرت اندوز ببينيد. در سرگذشت صالحان و ساكنان آبادى هايى كه اينك ويران، متروك، بى صاحب

ص: 584

مانده و يا مسكن ديگران شده است، تفحص كنيد تا ناپايدارى دنيا بر شما بيشتر ثابت شود، و فريب قدرت، ثروت، مقام و توانايى هاى جسمى، علمى و مالى خود را نخوريد و بدانيد كه هرچه داريد (جز مقام هاى معنوى) در معرض نابودى است. (نمل: 52؛ حج: 46؛ روم: 9 و مؤمن: 82) در كل مى توان گفت كه در فرهنگ اسلامى سير و سياحت و گشت و گذار در جهان، جايگاه ويژه دارد و از سنّت هاى ستوده شمرده مى شود. گشت و گذار در زمين، ديدار از طبيعت و آشنايى با جلوه هاى گوناگون فرهنگى ملت ها، منبع شناخت بيشتر انسان ها از آفريدگار و آفريده هاست امر به سفر كردن، در چندين آيه از قرآن به روشنى بيان و توصيه شده است كه مى بايست با انديشه باشد و در آن تفكر و تعمق شود؛ يعنى در اين كار گرايش فرهنگى بر جنبه هاى ديگر غلبه دارد. آيه هاى آفاقى، از منابع شناخت انسان هاست كه شناخت آنها، جز با گشتن، ديدن و انديشيدن ميسر نخواهد شد. در سوره هايى از جمله سوره عنكبوت: 20 و سوره انعام: 11؛ حجرات: 13؛ روم: 3٠، براى شناخت جهان و اوضاع و احوال ملل به سير و سفر سفارش شده است.

منزلت سياحت و گردش تا به آنجاست كه در حديث شريف نبوى بيان شده است كه مسافرت، اندوه را دور مى كند و موجب شادابى و انبساط خاطر مى شود. (صدوق: 1363، ص165) امام رضا (ع) مى فرمايند:

«انسان در مسافرت، با آداب و رسوم و فرهنگ هاى گوناگونى آشنا مى شود و مى تواند با مقايسه آنها با آداب و رسوم خود، بهترين را انتخاب كند. از لذايذ دنيوى نصيبى براى كاميابى خويش قرار دهيد و تمايل هاى دل را از راه هاى مشروع برآوريد. مراقبت كنيد در اين كار به مردانگى و شرافت تان آسيب نرسد و دچار اسراف و تندروى نشويد. تفريح و سرگرمى هاى لذت بخش، ما را در اداره زندگى يارى مى كند و با كمك آن، در امور دنياى خويش موفق تر خواهيم شد» . (آمدى تميمى، ص245)

در كيمياى سعادت آمده است كه مسافرت، بر علم و دانش، اطلاعات و تجربيات انسان مى افزايد و معرفت و شناخت بيشترى به او مى دهد. (غزالى: 1354، ص246) سعدى شيرازى در اين باره بيان داشته است:

سفر سوهان مرد است اى خردمند ندارد مرد عاقل پاى دربند

ظهور اسلام در جهان و تأكيدهاى فراوانى كه اين آيين بر پديده گردشگرى دارد، سبب شده است كه در طول تاريخ، شاهد توسعه راه ها و زيرساخت هاى ارتباطى، احداث كاروان سراها و فضاهاى عمومى، براى گردشگران در جهان اسلام باشيم. حاكمان اسلامى، براى حمايت و برخوردارى مسافران از امنيت و آرامش كافى، حقوق ويژه اى براى جهانگردان در سرزمين هاى اسلامى تدوين مى كردند كه در كليه سفرنامه هاى جهانگردان، به آن اشاره شده است. (مشيرى: 1383، صص120- 127)

ص: 585

بنابراين، جهانگردى آثار معنوى و اجتماعى بسيارى، در تكامل و تعالى انسان و گسترش فرهنگ قرآنى دارد. جهانگردى در جهان هستى، به ويژه ميان جوامع اسلامى، عامل خداشناسى و تهذيب اخلاق مى شود. هر جهانگردى، با بررسى و سير در احوال بزرگان علم و اخلاق و چهره هاى پرفروغ جوامع و مشاهده آثار و نشانه هاى به جاى مانده از آنها، ايمان و اعتقاد راسخ ترى پيدا مى كند. از راه هاى پيشرفت علمى و معنوى جوامع بشرى، سير و سياحت در احوال جوامع و پديده هاى طبيعى و انسانى است. جهانگردى، اسباب و زمينه لازم پندآموزى همه جانبه، از آثار الهى و ارزش هاى معنوى جوامع را فراهم مى آورد. به طورى كه اديان الهى، به ويژه دين اسلام، به اشكال گوناگون و مكرر به سفر، جهانگردى و فضايل آن تأكيد كرده اند. شايد بتوان راز تأكيدات اسلام در اين زمينه را در اين عبارت خلاصه كرد كه از طريق مسافرت، بهتر و سريع تر به تجارب با ارزش دست مى يابيد و امكانات زندگى بهتر و نيكوتر فراهم مى شود.

چهار- نقش گردشگرى در توسعه اقتصادى

بدون ترديد، از راه هاى هرچه بيشتر توسعه و تكامل، فعاليت ها و پرورش شيوه هاى توليدى دنياى صنعتى، جهانگردى است. به همين دليل، گردشگرى را صنعت مى دانند. (تولايى: 1386، صص18- 26)

جهانگردى، عامل رشد و گسترش مشاغل كوچك، درآمدزايى، توليد ناخالص ملى، كاهش ناموزونى هاى منطقه اى و در نهايت پيدايش تنوع و تحول اقتصادى است. بدون ترديد، از مهم ترين دلايل توجه دولت ها به اين صنعت، اثرات اقتصادى آن در توسعه و رشد ملى مى باشد. اين صنعت، ضمن ايجاد رشته فعاليت هاى جديد در جامعه، موجب فعال شدن ساير بخش هاى اقتصادى نيز مى شود و مى تواند در برقراررى موازنه ارزى نيز، اثرات سازنده اى داشته باشد.

ازاين رو، بسيارى از كشورها، اين صنعت پويا را منبع اصلى درآمد، اشتغال زايى، رشد بخش خصوصى و توسعه ساختار زيربنايى مى دانند. اين صنعت، نقش و اهميت به سزايى در رشد و توسعه اقتصادى كشورها به ويژه ممالك در حال توسعه دارد؛ به طورى كه گروهى، به گردشگرى به صورت فعاليتى اقتصادى و در نتيجه يك صنعت مى نگرند. بررسى عرضه و تقاضا، در زمينه امكانات اقامتى، پذيرايى و خدمات جانبى، براى كسانى است كه خارج از منزل، به منظور بهره گيرى از لذت هاى گردشگرى به سر مى برند.

بنابراين كشورها، ناحيه ها و جوامع، براى اين كه از صنعت و گردشگرى بهره مند شوند و از آن مانند اهرمى، براى توسعه استفاده كنند، بايستى برنامه اى را به اجرا درآورند و تغييراتى را در اين زمينه ايجاد كنند. از اين رو، بسيارى از محققان اقتصادى، جهانگردى را بزرگ ترين و پر رونق ترين فعاليت جهان،

ص: 586

براى حال و آينده معرفى كرده اند. بنابراين، انتظار مى رود كه در قرن بيست و يكم، اين صنعت از نظر درآمدزايى و توسعه فرهنگى، پيشتاز همه فعاليت هاى فرهنگى باشد. به بيانى ديگر، جهانگردى از پايه هاى توسعه اقتصادى - اجتماعى است.

امروزه اين امر، تا به آنجا پيش مى رود كه از ديدگاه اقتصادى، ثابت شده است كه در بعضى از كشورها، سهم جهانگردى در توليد ناخالص ملى 7٠% از درآمد آن كشور است. براساس اطلاعات سازمان جهانگردى جهانى، بيشترين ميزان درآمد حاصل از صنعت جهانگردى را كشورهاى اسپانيا و امريكا كسب مى كنند. به طورى كه درآمد ارزى سالانه كشور امريكا، رقمى بيش از 3/64 ميليارد دلار است. (شيرمحمدى: 1377، ص14

اين امر تا آنجا گسترده مى شود كه براساس اطلاعات سازمان جهانگردى جهانى، سهم درآمد ارزى كشور امريكا، از كل درآمد ارزى حاصل از جهانگردى، بيش از 8 درصد درآمد جهانگردى جهان است و مجموع كشورهاى امريكاى شمالى، حدود 17 درصد از سهم ورود جهانگرد بين المللى را به خود اختصاص مى دهند.

در عين حال، شاهد هستيم كه براساس آمار سال 20٠5م سازمان جهانگردى جهانى ( WTO( ، كشورهاى خاورميانه و از جمله كشورهاى اسلامى، حدود 5 درصد از گردشگر بين المللى را به خود اختصاص دادند. درحالى كه اروپا، با بيش از 6٠ درصد سهم بازار ورود جهانگرد بين المللى، بيشترين سهم جهانگرد جهان را به خود اختصاص داده است.

بنابراين بايستى كشورهاى اسلامى، براى توسعه اقتصادى و فرهنگى، موانع جهانگردى را از ميان بردارند و از مواهب مادى و معنوى گردشگرى بيشتر بهره مند شوند. شايد بتوان از مهم ترين عوامل جذب جهانگرد به كشورهاى اروپايى، به مواردى چون توسعه زيرساخت هاى جهانگردى از جمله وسايل حمل و نقل ايمن و راحت، قوانين و مقررات مناسب، آزادى، امنيت و رفاه بيشتر در اين كشورها و توسعه خدمات و توليد كالاهاى صنعتى مرغوب و متنوع. (محلاتى: 138٠، صص43)

برنامه ريزى و مديريت مناسب گردشگرى، در تنوع و غنا بخشيدن به اقتصاد محلى و ملى كشورها بسيار تأثيرگذار است. در فرايندى كلى مى توان بيان كرد كه گردشگرى، تأثير فراوانى در ابعاد اقتصادى، فرهنگى و سياسى كشور مى گذارد. گردشگرى، اشتغال ايجاد مى كند، سرمايه هاى اقتصادى را به جريان مى اندازد و به دنبال افزايش تقاضا براى سفر به داخل كشور، امنيت داخلى را افزايش مى دهد و به مشروعيت سياسى در سطح بين المللى مى انجامد. امروزه با اين رويكرد، سفر نه اسباب تفريح و سرگرمى كه به تدريج، به ابزار شناخت و آگاهى زندگى مردمان، تفاهم با ديگران و فراتر از آن، به شناخت جهان پيرامون، حقايق آن و غناى بينش و نگرش آدميان به مفاهيم زندگى شان تبديل

ص: 587

شده است.

ايران امروز، بيش از هر زمان ديگرى، با دشوارى اشتغال دست به گريبان است. بهاى روزافزون نفت، اقتصاد كشور را بيش از پيش، متكى به خود كرده است و سياست گذاران، بيش از هر زمان ديگرى، به دنبال راه حل هايى خارج از الگوهاى پيشين هستند. گردشگرى، به مثابه نظامى پيچيده، با ابعاد بزرگ مى تواند راه بيرون رفتن از اين تنگنا باشد. به همين جهت، بايستى آن را از تمامى جنبه هاى ممكن، بررسى و مطالعه كرد. در اين تحقيق، بررسى سياست هاى دولت، حول چهار محور سياسى، اقتصادى، فرهنگى و آموزشى انجام گرفته است.

پنج - نقش رابطه متقابل، ميان گردشگرى و حج

بدون ترديد حج، ماسواى بعد دينى و معنوى آن از مهم ترين پديده هاى گردشگرى در جهان اسلام محسوب مى شود. حج با دارا بودن جاذبه هاى تاريخى منحصر به فرد خود، پذيراى هزاران زائرى است كه از اقصى نقاط جهان، براى انجام فرايض دينى به آن روى مى كنند. حج، از دو جهت با صنعت توريسم در ارتباط است.

1. محيط آن مانند اماكن معنوى و دينى، محل مراجعه زائران فراوانى است؛

2. توليدات آنها اعم از مواد خوراكى و صنايع دستى، به زائران عرضه مى شود و از اين طريق، به اقتصاد معيشتى آنها كمك مى كند.

از اين رو حج، باتوجه به جاذبه هايى كه دارد، از استعداد فراوانى براى جذب گردشگران برخوردار است. استفاده بهينه از آنها و تجربيات موجود در خصوص گردشگرى، مى تواند سبب كاهش بيكارى و در نتيجه كاهش فقر در جهان اسلام شود و زمينه بهبود اين شاخص ها را در منطقه ايجاد كند.

حج، از لحاظ پتانسيل كلى جهانگردى، داراى اين ظرفيت است كه اقتصاد محدود خود را به اقتصادى متنوع، با بهره گيرى از اشتغالات موجود در بخش گردشگرى و صنايع وابسته به آن تبديل كند. باتوجه به اين كه تعداد چشمگيرى عناصر مهم جذب گردشگر، مانند آثار معنوى و باستانى، آداب و سنن اجتماعى و. . . ، زمينه هاى مناسبى براى توسعه فعاليت هاى گردشگرى در مقوله حج موجود مى باشد. اگر به حج ما سواى بعد دينى آن، راهبردى براى ايجاد تحول اقتصادى در جهان اسلام نگريسته شود و بر زمينه هاى مستعد و قابل پيشرفت آن به سمت توليد و توسعه اشتغال، به قدر كافى تحقيق و مطالعه شود، در صورت بهره بردارى مقتضى از آن، با صنعت نفت جهان اسلام برابرى خواهد كرد. از اين رو، صنعت گردشگرى بر مبناى حج، زمينه رشد فوق العاده اى در جهان اسلام دارد.

ص: 588

شش - نقش گردشگرى مرتبط با حج، در راستاى تحقق اشتغال مفيد و سازنده

بيكارى، از اصلى ترين علل فقر و نبود درآمد در جهان اسلام است. بنابراين، ايجاد شغل و درآمد در اين زمينه، امرى ضرورى است. همان طورى كه اشاره كرديم، صنعت توريسم، - بزرگترين صنعت در جهان امروزى است - فرصت هاى شغلى بسيار مهيج و رقابتى عرضه مى كند. صاحب نظران متعددى درباره گردشگرى، نظريه هايى را مطرح كرده اند كه در اينجا، به برخى از آنها اشاره مى شود، لى ( Lea( در مورد تأثيرات اقتصادى گردشگرى، معتقد است كه گردشگرى، باعث افزايش درآمد ملى و توليد ناخالص ملى مى شود. همچنين وى، گردشگرى را منبع درآمدى براى دولت مى داند و اعتقاد دارد كه اين صنعت، به بهبود خدمات اجتماعى منجر مى شود. (لى: 1378، صص54 - 55) لاندبرگ، ( Lundberg( ، در اين زمينه بيان مى دارد كه مطابق نظر سازمان جهانى گردشگرى، وابسته به سازمان ملل گردشگرى، بزرگ ترين صنعت فعال در جهان است. توليد ناخالص گردشگرى و مسافرت در سال 1993، تقريبا معادل 2/3 تريليون دلار، يعنى حدود 6 درصد محصول ناخالص ملى ( GNP( در جهان برآورد شده است، اين رشد، تقريباً دو برابر GNP در سطح جهان دارد. در سرتاسر جهان، 127 ميليون نفر مشغول فعاليت در اين صنعت هستند. گردشگرى، از صنايع بزرگ شغل آفرين است. در ازاى هر ميليون دلار، درآمد توليدشده در اين صنعت، بيست هزار شغل جديد ايجاد مى شود. (كوپر و همكاران:138٠، ص3)

كوپر ( Kuper( ، در خصوص ارتباط جهانگردى و اشتغال معتقد است كه جهانگردى، از آنجايى كه در بر دارنده تنوع وسيعى از بخش هاى صنعتى است، تخمين تعداد كاركنان مربوط به اين بخش، بسيار مشكل ساز است. وى صريحاً بيان مى دارد كه ماهيت اشتغال در صنعت جهانگردى، همراه با گسترش متنوعى از پيوستگى ميان بخش هاى جهانگردى و ديگر بخش هاى اقتصادى نيز مشكل حقيقى مربوط به ارزش و اهميت جهانگردى را دوچندان كرده است. او در ادامه مى گويد: احتمالاً فعاليت جهانگردى بين المللى، محتواى غنى ترى نسبت به فعاليت جهانگردى داخلى دارد. (همان، صص199 - 20٠)

بول ( Bol( معتقد است اگر جهانگردى داخلى، در مناطق متعدد پراكنده شده باشد، موجب توزيع مجدد درآمد. و اشتغال خواهد شد. وى، بيان مى دارد كه ميزان تراكم يا تمركز جهانگردى داخلى، در مناطق محاسبه مى شود و تمركز شديد آن در چند منطقه خاص، مازاد تقاضا در اين مناطق و افزايش قيمت ها را پديد مى آورد و از مقصدها، عملاً ممكن است درآمد واقعى را كاهش دهد. اگر در آغاز مقصدها، دچار اشتغال ناقص و نسبتاً كم درآمد باشند، جهانگردى اشتغال ايجاد خواهد كرد و بسته به ساختار بازار كار، مى تواند بر درآمدها بيفزايد. اين به معناى آن است كه مخارج دولت. مى تواند كاهش يابد؛ زيرا پرداخت ايام بيكارى كمتر شده است.

ص: 589

درآمد مالياتى مى تواند از محل درآمدهاى جديد افزايش يابد؛ البته ميزان اين افزايش، به نرخ هاى مالياتى و هزينه فرصت مخارج جهانگردان بستگى دارد. شايد اين گونه ميل نهايى به پس انداز، اندكى كاهش يابد؛ زيرا مخارج جهانگردان، درآمد را به افراد كم درآمد منتقل مى كند كه به فرض، ثابت بودن ساير شرايط، ميل به مصرف بيشترى دارند. (بول، صص203 - 204)

برگ در زمينه نقش گردشگرى در اشتغال مى نويسد: اگر منطقه بررسى شده، جهت توسعه گردشگرى، داراى ميزان بيكارى فراوانى باشد، مزاياى گردشگرى آشكارتر خواهد شد؛ چراكه درآمد حاصل از گردشگرى، هرچند ممكن است از درآمد به دست آمده از ساير منابع كمتر باشد، اما بهترين گزينه ممكن در شرايط موجود خواهد بود. از ديدگاه او، افزايش درآمدهاى مالياتى، بيكارى را كاهش داده و بر كيفيت زندگى شهروندان خواهد افزود. تحت چنين شرايطى، هزينه فرصت گردشگرى ممكن است اندك و يا حتى صفر باشد. (كوپر و همكاران:138٠، ص86)

همچنين برگ معتقد است كه هواداران گردشگرى، منافع اقتصادى حاصل از آن را در بيان ساده، اين گونه مطرح مى كنند: در يكى از مطالعات انجام شده اخير، در مورد آثار اقتصادى گردشگرى در مكزيك، نشان داده شده كه در ازاى 8٠٠٠٠ دلار سرمايه گذارى در گردشگرى، 41 شغل ايجاد مى شود؛ يعنى دو شغل بيش از همان ميزان سرمايه گذارى در صنعت نفت و 26 شغل بيش از سرمايه گذارى در توليد محصولات فلزى. در بريتانيا هم برآورد شده است كه در ازاى هر 10٠ شغلى كه مستقيماً به واسطه گردشگرى ايجاد مى شود، سه الى چهار شغل، به طور غيرمستقيم ايجاد مى گردد. (كوپر و همكاران:138٠، 262 - 263)

گى ( Gee( در مورد اثرات جهانگردى در اشتغال معتقد است كه اهميت صنعت جهانگردى، از نظر ايجاد درآمد و شغل، مورد توجه كسانى قرار نمى گيرد كه با نيروى كار اين رشته آشنا نيستند. باوجود اين، منابع انسانى، از مسئله هايى است كه بايستى دست اندركاران صنعت جهانگردى، به آن توجه كنند. وى بيان مى دارد كه طبق آمار و پيش بينى هاى سازمان جهانى جهانگردى در سال 20٠5، مشاغلى كه به وسيله اين صنعت ايجاد مى شود، به ميزان 59 درصد، رشد مى يابد. شوراى جهانگردى و مسافرت، برآورد كرده است كه از هر نه نفر كارگر و كارمند در سراسر دنيا، يك نفر در صنعت جهانگردى به كار مشغول است. تعداد اين افراد در سراسر دنيا، به 212 ميليون نفر مى رسد. از ديدگاه او اين صنعت، بزرگ ترين سازمان يا نهادى است كه نيروى انسانى به كار مى گيرد. از اين رو، در بسيارى از اين كشورها، اين صنعت به صورت بزرگترين كارفرما در آمده است. اين صنعت، علاوه بر ايجاد ميليون ها شغل در سراسر دنيا، در سال 1994، بيش از 7/1 ميليون دلار دستمزد و حقوق پرداخت كرده است؛ يعنى مبلغى برابر با 3/10 درصد كل دستمزدها و حقوق كاركنان در سراسر دنيا. نبايد به اشتباه چنين انديشيد كه صنعت مزبور، دستمزدهاى اندكى مى پردازد و افرادى را استخدام مى كند كه از مهارت پايينى برخوردارند؛ زيرا چنين انديشه اى موجب مى شود تا اثراتى ناديده گرفته شود كه اين صنعت، در

ص: 590

سراسر دنيا بر حقوق و دستمزدها مى گذارد. در واقع، بسيارى از بخش هاى اين صنعت، به افراد مدير، متخصص، آزموده و تحصيل كرده نياز دارد و ميزان دستمزد براساس ميزان تخصص و مهارت و دانش فرد تعيين مى شود. در بسيارى از موارد، صنعت جهانگردى در پرداخت دستمزد با ساير صنايعى به رقابت برمى خيزد كه از فناورى پيشرفته استفاده مى كنند. (گى: 1382، صص264- 265

نگاهى به آمار و ارقام، نشان مى دهد كه در دهه گذشته، در ايالت هاى متحده، نرخ رشد اشتغال اين صنعت، در مقايسه با ساير صنايع دوبرابر بوده است و انتظار مى رود كه اين روند در ايالات متحده و سراسر جهان ادامه يابد. از گردشگرى منبعى اشتغال زا نام مى برد و در اين مورد معتقد است كه اثر مخارج گردشگرى بر اشتغال زايى نيز، به طور گسترده در متون اقتصادى بحث مى شود؛ اما فقط به پاسخگويى برخى از پرسش هاى اساسى محدود شده است. به طور كلى، سه نوع اشتغال شناسايى شده است كه عبارتند از:

1. اشتغال مستقيم، حاصل از هزينه هاى انجام شده براى تسهيلات گردشگرى، نظير هتل ها؛

2. اشتغال غيرمستقيم در بخش بازرگانى، متأثر از گردشگرى به شيوه اى ثانويه نظير حمل و نقل محلى، صنايع دستى و بانك ها؛

3. اشتغال تشويقى كه ناشى از خرج كردن پولى است كه ساكنان محلى، از درآمدهاى توريستى خود به دست مى آورند. (لى، جان: 1378، صص64 - 67)

از اين رو، مى توان گفت كه صنعت گردشگرى مرتبط با حج، به ما فرصت هاى فراوانى را براى تحقق اشتغال خواهد داد؛ چراكه در كليت امر جاذبه هاى گردشگرى كه در اين زمينه وجود دارد، با سرمايه گذارى و تخصيص تسهيلات مناسب، قادريم مشكل اشتغال و فقر را در جهان اسلام رفع كنيم و ساير شاخص هاى توسعه پايدار ملى را بالا ببريم. حمايت از نوآورى هاى تكنولوژيكى و حمايت از توسعه منابع انسانى، همراه با افزايش بهره ورى و كارآفرينى نيروى انسانى، از اهداف عمده ايجاد و توسعه نقش صنعت گردشگرى مرتبط با حج، در راستاى تحقق اشتغال مفيد و سازنده است.

بدون ترديد، توسعه اشتغال هاى گردشگرى، براى ايجاد شغل و حرفه، نقش صنعت گردشگرى مرتبط با حج، در راستاى تحقق اشتغال مفيد و سازنده، تفكرى نو بوده است كه برنامه ريزان و سياست گذاران جهان اسلام، به ارزش آن در اشغال زايى پى برده اند؛ اما نداشتن اقدامات زيرساختى لازم، تاكنون از توسعه و راهبرى شدن آن جلوگيرى كرده است. براى توسعه اقتصادى در جهان اسلام، نقش صنعت گردشگرى مرتبط با حج، در راستاى تحقق اشتغال مفيد و سازنده، به منزله راهبردى ترين شيوه، مناسب ترين گزينه خواهد بود. شايد به نظر برسد كه مشاغل اين صنعت، چندان تخصصى و پر درآمد نيستند؛ اما منافع بسيارى نشان داده كه اين صنعت، نصيب مناطق ويژه گردشگرى در دنيا شده كه مزاياى بسيارى براى شاغلان اين بخش داشته است. زائران براى اقامت، خريد كالاهاى

ص: 591

محلى و خدمات پول پرداخت مى كنند تا صنايع دستى مرتبط به اقصى نقاط جهان اسلام را به دست خواهند آورد. از اين ثبات، شغلى و درآمدى به وجود خواهد آمد كه به سرعت گردش پول كمك مى كند. اين درآمدها، در فعاليت هاى محلى جريان يافته است و منجر به كسب درآمد در سطحى كلى تر مى شود. اين امر، انگيزه به سرمايه گذارى در اين صنعت را بيشتر مى كند و در پيشبرد اين طرح ها اثر بخش است، همكارى نزديك جوامع روستايى و مسئولين است.

نقش صنعت گردشگرى مرتبط با حج، در راستاى تحقق اشتغال مفيد و سازنده، در واقع راهكارى جهت حل معضل بيكارى در جهان اسلام و تسهيل روند توسعه در كشورهاى اسلامى است. احترام و اعتماد به توانايى هاى افراد بومى، در اجراى طرح هاى گردشگرى و جذب سرمايه و درآمد در اين مناطق، موجب مى شود كه جمعيت فعال، در جهان اسلام و نه فقط عربستان سعودى قادر باشند بهره مقتضى از اين اقتصاد را برده و پايه هاى پايدارى اين فعاليت را تقويت كنند.

بايد توجه داشت كه توسعه پايدار گردشگرى، از طريق بيشتر شدن بازدهى در اجتماعى محلى و از طريق كاهش اثرات محيطى و فرهنگى و نيز، از طريق افزايش كيفيت تجارب گردشگران حاصل مى شود. موارد ديگرى كه تأثير دارد، شامل ارتقاء فرهنگ اجتماعى و محيطى؛ بيشتر شدن امنيت و سلامتى توسعه پايدار اقتصادى؛ اشتغال زايى؛ سرمايه گذارى؛ ارزش افزوده و بيشتر شدن فرهنگ در بازارهاى هدف است.

جهت پايدارى اشتغال، در بخش گردشگرى مرتبط با حج موارد زير پيشنهاد مى شود:

1. تنوع بخشى به فعاليت هاى جانبى بخش گردشگرى؛ همانند تأسيس صنايع كوچك مقياس؛

2. برقرارى ارتباط ميان توسعه محلى توليدات جهان اسلام با زائران در ايام حج؛

3. فراهم آوردن زمينه هاى لازم، جهت آموزش نيروهاى متخصص براى بهره گيرى بهينه از منافع صنعت گردشگرى مرتبط با حج در راستاى تحقق اشتغال مفيد و سازنده؛

4. بهره مندى از رسانه هاى ملى و مطبوعات، با هدف تنوع بخشى به برنامه هاى تبليغاتى براى معرفى اين مقوله؛

5. حمايت هاى مناسب مالى، از طريق ايجاد صندوق هاى مالى اعتبارى، با مشاركت كشورهاى اسلامى در جهت تقويت قدرت رقابتى بنگاه هاى كوچك و متوسط.

جمع بندى

همان طورى كه اشاره شد، توسعه را مى توان در برگيرنده چارچوب هاى اقتصادى، سياسى، فرهنگى و انسانى دانست. در واقع مى توان گفت كه توسعه، مجراى واقعى تحقق آرمان ها، اميال و خواست هاى جوامع بشرى است. با فرايندتوسعه، استعدادهاى سازماندهى جامعه از هر جهت بارور و شكوفا

ص: 592

مى شود؛ چه از نظر اقتصادى و چه از نظر اجتماعى، فرهنگى و سياسى. توسعه را مى توان در تعبير ديگر سيرى براى تحكيم روابط اجتماعى و پرورانيدن استعدادها، استفاده بهينه از مواهب طبيعى و امكان رشد همه اقشار جامعه بيان كرد. در اين ميان، بى ترديد توسعه مطلوب جوامع، در گرو تحقق همزمان توسعه اقتصادى، سياسى، فرهنگى و اجتماعى است. توسعه را مى توان بهينه سازى در استفاده از نيروهاى بالقوه مادى و انسانى يك اجتماع بيان كرد. توسعه در طول دوران متمادى تاكنون، مفاهيم متعددى را داشته است تا جايى كه تعريف و مفهوم توسعه، از جنگ جهانى دوم تا امروز، كاملاً تغيير كرده است. توسعه اقتصادى مطلوب اسلام، داراى ابعاد و زواياى است كه رسيدن به آن از راه هاى مختص به خود است. يكى از اين راه ها، فريضه الهى حج است كه اگرچه فريضه اى عبادى است ولى در بطن خود، داراى ابعاد و ويژگى هاى منحصر به فرد است. يكى از آنها گام برداشتن در راستاى تحقق توسعه اقتصادى مطلوب اسلام است. در واقع اگر بخواهيم كليت اعمال و مناسك حج را در قالب توسعه اقتصادى خلاصه و بيان كنيم، در مواردى چون تحقق عدالت اجتماعى، رشد اقتصادى مطلوب، رفاه اجتماعى و سرانجام نقش مؤثر و مفيدى كه در راستاى اشتغال مفيد و سازنده با محوريت گردشگرى دارد، مى توان خلاصه كرد.

منابع

1. كنترل فرهنگ نقش بنيادهاى كارنگى، فورد و راكفلر در سياست خارجى آمريكا، ادوارد برمن، ترجمه حميد الياسى، تهران: نشر نى، ه. ش.

2. دگرگونى در مفاهيم و هدف هاى توسعه، لوئيس بئك، ترجمه: حسين قاضيان، نامه فرهنگ، سال دوم، شماره 1 و2.

3. توسعه و تضاد، فرامرز رفيع پور، چاپ چهارم، تهران: شركت سهامى انتشار، 1379ه. ش.

4. تغيير اجتماعى از ديدگاه امام خمينى (رحمه الله) ، غلامرضا صديق اورعى، تهران، پديده، ه. ش.

5. توسعه بر جاده تكنولوژى مى تازد، على اسدى، ماهنامه تديبر شماره 2مرداد، 1369ه. ش.

6. درباره تعريف توسعه، حسين قاضيان، ماهنامه اطلاعات سياسى - اقتصادى، سال هفتم، ش. 4 - 3، مسلسل 64 - 63، 1371ه. ش.

7. فرهنگ استقلال وتوسعه، جواد منصورى، تهران، سازمان چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1374ه. ش.

8. جامعه شناسى توسعه و توسعه يافتگى روستايى ايران، مصطفى ازكيا، تهران، انتشارات اطلاعات، 1369ه. ش.

9. تحول مفهوم توسعه و ارتباط آن با دين، ناصر جهانيان، قبسات، شماره 7.

10. نگاهى نو به مفاهيم توسعه، زاكس وافگانگ، ترجمه: دكتر فريده فرهى، تهران نشر مركز، 1377ه. ش.

11.

ص: 593

توسعه آفريننده و مخرب ارزش ها، دنيس گولت، برنامه وتوسعه، شماره10.

12. مقدمه اى برجهان بينى توحيدى، مرتضى مطهرى، وحى و نبوت، چاپ چهارهم، قم، صدرا، 1374.

13. تاريخ يعقوبى، احمد ابن واضح يعقوبى، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى، 1371ه. ش.

14. الكافى، ابى جعفر محمدبن يعقوب كلينى، به تحقيق على اكبر غفارى، چاپ سوم، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1388ه. ش.

15. تفسير نمونه تهران دارالكتب الاسلاميه، ناصر مكارم شيرازى و همكاران، 1353ه. ش.

16. اسلام و مقتضيات زمان، مرتضى مطهرى، چاپ پنجم، تهران، انتشارات صدرا، 1368ه. ش.

17. الميزان فى تفسير القرآن، محمد حسين طباطبايى، قم، موسسه النشر الاسلامى، 1417ه. ق.

18. شرح لمعه، شهيد ثانى، بيروت، دار العلم الاسلامى.

19. الالفين، ابوالقاسم نجم الدين جعفربن حسن حلى، نجف، منشورات المكتبه الحيدريه، 1388ه. ش.

20. جواهر الكلام، محمد حسن نجفى، تهران، دار المكتب الاسلاميه، 1365ه. ش.

21. مجمع البيان فى تفسير القرآن، ابى على الفضل بن حسن طبرسى، چاپ دوّم، بيروت، دارالمعرفه، 14٠8ه. ق.

22. الفروع من الكافى، ابو جعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق كلينى رازى، تحقيق و تعليق: على اكبر غفارى، چاپ دوّم، تهران، دارالكتب الاسلاميۀ، 1362ه. ش.

23. سليمان بن اشعث، ابوداود سجستانى، سنن ابى داود، دار احياء السنۀ التبويۀ.

24. وسائل الشيعه الى تحصيل مسائل الشريعه، محمد بن حسن حر عاملى، چاپ پنجم، بيروت، دار احيا التراث العربى، 14٠2ه. ق.

25. بحار الانوار، محمد باقر مجلسى، بيروت، مؤسسه احياء التراث عربى، 14٠2ه. ق.

26. اخلاق و سياست در جامعه، برتراند راسل، ترجمه محمود حيدريان، چاپ اول، تهران، 1341ه. ش.

27. عدل الهى، مرتضى مطهرى، انتشارات صدرا، 1372ه. ش.

28. اصول الفقه، محمدرضا مظفر، چاپ چهارم، قم، موسسه مطبوعاتى اسماعيليان، 1372ه. ش.

29. جامعه شناسى اديان، على شريعتى، بى جا، بى تا.

3٠. معالم الحكومۀ الاسلاميۀ، جعفر سبحانى، قم مكتبۀ الامام اميرالمؤمنين7.

31. الحيات، محمدرضا حكيمى، طهران، دائرۀ الطباعۀ و النشر، الطبعۀ الثالثۀ، 1354ه. ش.

32. سيرى در نهج البلاغه، مرتضى مطهرى، چاپ دوم، قم، مركز مطبوعاتى دارالتبليغ اسلامى، 1354ه. ش.

33. زمينه هاى فرهنگى توسعه جهانگردى، ابو الحسن فقيهى و ديگران (مهدى كاظمى) ، مجموعه مقاله هاى سمينار بررسى سياست ها و برنامه هاى توسعه جهانگردى در جمهورى اسلامى ايران، دانشگاه علامه طباطبايى، 1382ه. ش.

34. جهانگردى و چشم اندازى جامع، واى چاك گى، ترجمه: على پارساييان و محمد اعرابى، تهران، دفتر پژوهش هاى فرهنگى، 1382ه. ش.

35.

ص: 594

من لايحضره الفقيه، صدوق، قم: جامعه مدرسين حوزه علميه، 1363ه. ش.

36. غررالحكم و دررالكلم، ابوالفتح عبدالواحدبن محمد آمدى تميمى، قم، پيام علمدار.

37. كيمياى سعادت، ابوحامد محمد غزالى، تصحيح حسين خديوجم، 1354ه. ش.

38. درآمدى بر منابع و مآخذ جغرافيايى ايران، سيدرحيم مشيرى و بيژن رحمانى، چاپ دوم، تهران، سمت، 1383ه. ش.

39. مرورى برصنعت گردشگرى، سيمين تولايى، تهران، دانشگاه تربيت معلم،1386ه. ش.

4٠. جهانگردى صنعت بدون دود، عليرضا شيرمحمدى، مجله جهانگرد، شماره 9، 1377ه. ش.

41. درآمدى بر جهانگردى، صلاح الدين محلاتى، تهران، دانشگاه شهيدبهشتى، 138٠ه. ش.

42. گردشگرى و توسعه در جهان سوم، جان لى، عبدالرضا افتخارى و ديگران، تهران، شركت چاپ و نشر بازرگانى، 1378ه. ش.

43. اصول و مبانى جهانگردى، كوپر و همكاران، ترجمه اكبر غمخوار، تهران، فراماد،138٠ه. ش.

44. جهانگردى و چشم اندازى جامع، واى چاك گى، ترجمه على پارساييان و محمد اعرابى، تهران، دفتر پژوهش هاى فرهنگى، 1382ه. ش.

ص: 595

بخش پنجم: حج و اقتصاد بين الملل

اشاره

ص: 596

ص: 597

رابطه حج و گردشگرى

اشاره

حسين حشمتى مولايى

چكيده

در فرهنگ اسلامى، سياحت حركتى در مكان، به منظور تحولى در معرفت است، به عبارت ديگر، سيرى آفاقى نتيجه آن تلقى مى شود كه سير انفسى است. اما حج - اين تحول معنوى - با توجه به آيه ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ) (1)، مصداق سودآورى اقتصادى براى مسلمانان نيز مى باشد. به عبارت ديگر، زمانى كه غير مسلمانان از منافع اقتصادى حج بهره مند مى شوند، لازم است بيشتر درباره شيوه اقتصادى مسلمانان انديشيد. به اين ترتيب، اسلام با نگاهى همه جانبه و واقع گرايانه به حج، منافع مادى و معنوى مسلمانان، همچنين آن چه زندگى را لذت بخش و بهره ور مى كند و در جسم و روح انسان مؤثر است؛ يعنى هم جنبه هاى روحانى و هم جنبه اقتصادى آن را به رسميت مى شناسد.

از نظر اقتصادى فريضه حج، نوعى گردشگرى دينى محسوب مى شود. براساس آمارها، مردم ايران گردشگرى اسلامى (مذهبى) را در اولويت قرار مى دهند. سازمان حج و زيارت، متولى گردشگرى مذهبى در كشور است كه با برنامه ريزى كلان اقتصادى، مى تواند نقش اين گردشگرى دينى را در زندگى اجتماعى ايرانيان و كشورهاى اسلامى چشمگير كند. حج، علاوه بر جنبه هاى اقتصادى و مالى سبب ارتباط اسلامى ميان كشورهاى مسلمان مى شود و مى تواند ميان بازارها، ملل و فرهنگ هايى كه منافع مشترك دارند، تعامل به وجود آورد.

بر اساس بررسى هاى سازمان جهانى گردشگرى ( unwto( گردشگرى حلال، نوع خاصى از گردشگرى مذهبى تلقى مى شود كه منافع كشف نشده بسيار و


1- حج: 28. .

ص: 598

شانس هاى تجارى فراوانى را به كشورهاى مسلمان و به ويژه آسياى ميانه ارائه مى كند. گردشگرى حلال، نوعى گردشگرى دينى است كه تمام فعاليت هاى آن از ديدگاه قانون اسلامى مجاز مى باشد. نقش حج در ساماندهى به گردشگرى دينى، نقشى محورى است و علاوه بر امكان اين فرصت، براى تربيت توده ها، تقويت گفت وگو ميان مسلمانان، شناخت مشكل هاى جهان اسلام و تبادل نظر براى حل آن، فرصت خوبى براى توسعه و تقويت گردشگرى دينى در ديگر كشورهاى اسلامى است.

واژگان كليدى: گردشگرى حلال، سازمان جهانى گردشگرى، گردشگرى مذهبى، گردشگرى متعارف، سيرآفاقى، سير انفسى، سازمان حج و زيارت، گردشگرى زيارتى.

طبقه بندى L83 ، N35: JEL

مقدمه

اشاره

گردشگرى به طور عموم و مناسك حج به صورت ويژه، كم هزينه ترين ابزارى است كه با حفظ منافع ملى هر كشور ميان مردم و پيروان مذاهب گوناگون با فرهنگى متفاوت، وحدت به وجود مى آورد. اين وحدت، زمينه مناسبى براى توسعه همكارى هاى اقتصادى و اجتماعى از جمله گردشگرى است.

«گردشگرى كشورهاى اسلامى» ، مى تواندمجموعه اى از كشورهايى شامل آفريقا، آسيا و بخش محدودى از اروپا را دربر گيرد. عواملى سطح توريسم زيارتى و مذهبى را به انواع ديگر (تورسيم) گسترش داده است كه عبارتنداز:

1. بهره گيرى از اقتصاد نفتى؛

2. افزايش لايه هاى اجتماعى ثروتمند ميان كشورهاى اسلامى؛

3. افزايش قدرت خريد جوامع اسلامى؛

4. توسعه نگرش مردم كشورهاى دينى.

نتيجه اين عوامل تمايل به گردشگرى دركشورهاى اسلامى است.

كشورهاى اسلامى، در توسعه گردشگرى دو پيش شرط لازم دارند كه عبارت اند از: منابع و امكانات عرضه اماكن «ديدنى - زيارتى» و نيز تقاضاى مؤثر چشمگير؛ يعنى متقاضيان گردشگرى را در اختيار دارند. سومين نقطه قوّت اين كشورها، وجود سنخيت فرهنگى ميان مردم كشورهاى اسلامى است. زبان فرهنگى آنان مشترك است و مى توانند براساس اعتقاداتشان با يكديگر ارتباط برقرار كنند و با اتكا به اسلام، گردشگرى را به نفع خود توسعه دهند.

ص: 599

كشورهاى اسلامى از نظر دارا بودن برخى تاسيسات زيربنايى، وضع مطلوبى دارند. امكانات اقامتى، حمل و نقل، دسترسى به مواد مصرفى و غذايى كافى در مقصدهاى توريستى كشورهاى اسلامى و همچنين قلمرو جغرافيايى آنان، سبب شده است تا به بيابان هاى خشك، كويرها، مناطق كوهستانى، سواحل، آبشارها، آب هاى معدنى، منابع گوناگون اكوتوريستى، شكار و جزاير دسترسى داشته باشند.

با اين حال، اصلى ترين سفر اين كشورها انجام مناسك حج است يا گردشگرانى داخلى و خارجى هستند كه به شهر مشهد مقدس مى روند؛ به همين دليل اين پرسش مطرح است كه چرا با وجود شمارى از منابع بالقوه، ميان كشورهاى اسلامى، جريان گردشگرى تعريف شده و پايدارى به جز گردشگرى مذهبى - زيارتى وجود ندارد؟

در پاسخ مى توان چنين گفت كه كشورهاى اروپايى پيشرو در صنعت توريسم، به مراتب از ظرفيت هاى خود بسيار زودتر آگاه شده و پيش تر به اهميت و ارزش فرهنگى و اقتصادى توريسم زودتر پى بردند كه مى توان وجود 79 درصد جريان هاى گردشگرى ميان اين كشورها را شاهدى بر اين حرف دانست.

همچنين كشورهاى صنعتى، به ويژه بعد از جنگ جهانى دوم عوامل بازدارنده توسعه توريسم را به سرعت برطرف كردند و به همگرا كردن فرهنگ ها و ايجاد يكپارچگى پرداختند. با تبديل بازار مشترك اروپا، به اتحاديه اروپا امتيازاتى هم براى سفر به اين 25 كشور عضو قرار دادند. رواديد را لغو كردند و امتيازاتى براى سفر به كشورهاى يكديگر در نظر گرفتند كه در نتيجه كينه ميان مردم اين كشورها كه از دوران جنگ باقى مانده بود، به تدريج رفع شد و همگرايى و تفاهم ايجاد شد؛ اما در مقابل ميان كشورهاى اسلامى هنوز اختلافات تاريخى و قديمى مطرح مى شود و بيشترين انرژى اين كشورها، صرف اختلافات اجتماعى، فرهنگى، مذهبى و سياسى مى شود.

به اين ترتيب، كشورهاى اسلامى متأسفانه در قبال منابع عظيم توريستى كه در اختيار دارند، در داشتن سازوكارهاى لازم براى بهره بردارى از آنها فوق العاده ضعيف عمل كرده اند.

به طور كلى مانعى بزرگ در رشد و توسعه گردشگرى آنهاست؛ درحالى كه هر كشورى مى تواند بر مبناى تفاهم سياسى، تسهيلات قابل قبولى براى سفر گردشگران كشورهاى ديگر به وجود آورد.

اگرچه تاكنون تفاهم سياسى ميان مقامات كشورهاى اسلامى با چالش مواجه بوده است و به خصوص رهبران دست نشانده غربى، معمولاً به توسعه و تعميق تفاهم سياسى تمايلى نشان نمى دهند؛ ولى مى توان با تكيه به گردهمايى بين المللى حج، درباره بسيارى از زمينه هاى گردشگرى ميان ملل اسلامى برنامه ريزى كرد. پيش از اينكه به اين مهم بپردازيم، لازم است مفهوم گردشگرى را از ديدگاه شرعى و نظرى تحليل كنيم.

ص: 600

١. مبانى نظرى

مبانى نظرى گردشگرى را بايد از دو ديدگاه شرعى و عقلى بررسى كرد:

الف) از ديدگاه شريعت اسلامى، گردشگرى واجب (حج) و نيز مستحب (ساير سفرهاى حلال) بسيار توصيه شده است.

در قرآن كريم مى خوانيم: ( قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيفَ بَدَأَ الْخَلْقَ . . .) (1)؛ «بگو در زمين گردش كنيد و چگونگى پيدايش و خلقت را دريابيد» .

در آيات متعدد ديگرى مى توان به هدفمندى اين فعاليت انسانى توجه كرده اين در حالى است كه در سوره حج انجام گردشگرى حج به منظور به دست آوردن منافع آن تكليفى واجب است:

(وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ. . .) (حج: 27 و 28)

و مردم را به اداى مناسك حج اعلام كن تا پياده و سواره از هر راه دور گرد آيند، تا شاهد منافعى باشند كه برايشان فراهم مى شود.

در ادامه همين آيات، آمده است:

(أَ فَلَمْ يسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يعْقِلُونَ بِها أَوْ آذانٌ يسْمَعُونَ بِها. . .) (حج: 46)

آيا اين مردم به سير و گردش بر روى زمين نمى روند تا دل هاشان، بينش و گوش هاشان، شنود عقلانى يابد.

امام صادق (ع) مبناى گردشگرى را در سه عنوان توشه گيرى براى آخرت، اصلاح امور زندگى و لذت حلال بيان مى فرمايد (2)، به همين دليل سفر حج را نيز با توجه به اين مبانى مى توان تجزيه و تحليل كرد. به طور كلى، براساس روايات اسلامى، يكى از فوايد حج، نشر اخبار و آثار رسول الله (ص) به تمام جهان اسلام است. برخلاف آن چه بعضى فكر مى كنند، استفاده از كنگره عظيم حج براى تقويت پايه هاى اقتصادى كشورهاى اسلامى، نه تنها با روح حج منافات ندارد، بلكه طبق روايات اسلامى، يكى از فلسفه هاى آن را تشكيل مى دهد. همچنين حج مى تواند فرصتى تلقى شود كه مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پايه هاى بازارى اسلامى را برقرار كنند و زمينه هاى مبادلاتى و تجارى را ميان خود به گونه اى فراهم سازند كه به جاى بهره بردارى دشمنان اسلام از آن، بيشترين بهره عايد مسلمانان شود و به كاهش وابستگى اقتصادى به اجانب كمك كند. اين تدبير را مى توان از قرآن كريم و روايات معصومين (ع) برداشت كرد. ازاين رو، بنابراين در روايت هشام بن حكم از امام صادق (ع) ضمن بيان


1- عنكبوت: 20.
2- كليات خصال،11٠.

ص: 601

فلسفه حج به صراحت به اين موضوع اشاره شده است كه يكى از اهداف حج، تقويت تجارت مسلمانان و تسهيل روابط اقتصادى است. در حديث ديگرى از امام صادق (ع) در تفسير آيه ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) . (1)مى خوانيم كه مى فرمايند منظور از اين آيه، كسب روزى است.

فَاِذا اَحَلَّ الرَّجُلُ مِنْ إحرامِه و قضى نُسُكَه فَليشَتَر وَ لِيَبع فِي الموَسِم.

هنگامى كه انسان از احرام بيرون آيد و مناسك حج را به جا آورد، در همان موسم حج خريد و فروش كند.

همين معنى در ذيل حديثى كه از امام على بن موسى الرضا (ع) به طور مشروح در بيان فلسفه حج وارد شده، آمده است و در پايان آن مى فرمايد: آيه ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) (2)شامل منافع معنوى و مادى است. (افشار، 1386)

ب) علاوه بر جنبه هاى شرعى، مسئله حج و ساير انواع گردشگرى را مى توان از نظرعلمى و عقلى نيز بررسى كرد. به طور كلى مى توان حج و ساير گردشگرى هاى زيارتى را زير مجموعه اى از گردشگرى مذهبى ( Religious tourism( تلقى كرد. با اين تأكيد كه آزادى عمليات انسان در مناسك حج، تابع قواعدى خاص و از قبل تعيين شده است؛ درحالى كه انسان در ساير گردشگرى هاى زيارتى از آزادى عمل وسيع ترى برخوردار است.

بنابراين با درك مفهوم گردشگرى مذهبى، مثل حج و زيارت، بايد به اين نكته توجه كرد كه گردشگرى مذهبى اگرچه شامل حج و زيارت مى شود، ولى حج و گردشگرى زيارتى، دو مقوله جدا از هم هستند كه هر كدام تعريف خاص خود را دارند و گاه به اشتباه در جاى يكديگر استفاده مى شوند. درواقع حج، اگرچه نوعى خاص از گردشگرى زيارتى است، ولى مقيد به انجام اعمالى است كه در ساير گردشگرى هاى زيارتى اگرچه مى تواند عملى مستحب باشد ولى حداقل مبتنى برشرايط واجب نيست.

به طور كلى گردشگرى مذهبى، از رايج ترين اشكال گردشگرى در سراسر جهان است كه سابقه آن به قرن هاى گذشته برمى گردد. و شامل سفرها و بازديدهايى مى شود كه اصلى ترين هدف آن، انجام فريضه اى دينى يا تحقق تجربه اى مذهبى است.

در اين ميان جاذبه هاى مذهبى، زيارتگاه ها و اماكن مقدس، هر ساله تعداد فراوانى از گردشگران را به سوى خود جذب مى كنند. تأسيسات اقامتى و پذيرايى اين نوع گردشگرى مانند مسافرخانه ها و


1- بقره: 198.
2- حج: 28. .

ص: 602

زائرسراها با توجه به بافت اجتماعى - فرهنگى و عقيدتى گردشگران و جامعه ميزبان، داراى ويژگى هاى خاص و در هر كشور از تنوع بسيارى برخوردار است. نكته مهم در اين زمينه اين است كه فقط گردشگرى مذهبى است كه بر موانع آب و هوايى غلبه مى كند. به اين ترتيب به نظر مى رسد كه روحيه گردشگر، بر موانع آب و هوايى غلبه مى كند و مشاهده مى شود كه با تغييرات فصل و تحولات آب و هوايى. تعداد توريسم و بازديد از شهرها و مراكز مذهبى تغيير نمى كند. براى گردشگران مذهبى فقط، مقصد مهم نيست. تجربه او از ابتداى ترك مبدأ آغاز مى شود و تمام وقايعى را در برمى گيرد كه در امتداد مسير با آن روبه رو مى شود. 1لغت گردشگرى ( tourism( ، از كلمه ( tour( به معناى گشتن اخذ شده است كه ريشه در لغت لاتين ( turns( به معناى دور زدن، رفت و برگشت ميان مبدأ و مقصد دارد. اين لغت از يونانى به اسپانيايى و فرانسه و همچنين به انگليسى راه يافته است.

افراد معمولاً به اقصى نقاط جهان سفر مى كنند تا آثار تاريخى، مذهبى، شاهكارهاى هنرى و طبيعى را ببينند؛ زبان هاى جديد بياموزند؛ با فرهنگ هاى جديد آشنا شوند؛ با فرآورده هاى كشورهاى ديگر آشنا شوند ويا در آن جوامع تبليغ كنند.

اصطلاحات «توريسم» و «توريست» اولين بار سال، از سوى جامعه ملل استفاده شد. گردشگرى، به سفر خارج از كشور و با مدت زمان بيش از ساعت اطلاق مى شود. 2در حال حاضر گردشگرى، فعاليتى پراهميت و حرفه اى بزرگ در سطح جهان است. به نحوى كه ابتدا قبل از نفت، بلافاصله هم رديف آن و سپس فراتر از آن قرار گرفت. سال ١٩٩٢، از هر ١5 نفر شاغل در جهان، يك نفر در بخش گردشگرى فعال و كل شاغلان اين بخش در همان سال، ١٣٠ ميليون نفر بوده است. در حال حاضر، ميزان ١٠ درصد از شاغلان دنيا در مشاغل وابسته به بخش گردشگرى فعاليت دارند. ميزان درآمد فعاليت گردشگرى از سال ١٩5٠ تا ١٩٩٢، ١٣٢ برابر شده است و طبق برآوردهاى قبلى، سال ٢٠٠5 بيش از ١5٠ ميليون نفر در اين بخش مشغول به كار شده اند. از سال ١٩٩٠ تا ٢٠٠5، حدود 4٠ ميليون شغل در اين بخش ايجاد شده است و از سال ٢٠٠٠ تاكنون نيز، هر ساله ٧5٠ ميليون نفر به گردشگرى مى پردازند. درآمد گردشگرى سال ٢٠٠5 حدود 6/5 درصد از درآمد ناخالص جهان بوده است. براساس پيش بينى سازمان جهانى گردشگرى ( UNWTO,٢٠١٠( ، سال 2010 حدود يك ميليارد و 18 ميليون نفر به گردشگرى پرداخته اند و درآمد ناشى از گردشگرى بين المللى در همان سال به حدود يك هزار ميليارد دلار شده است.

ص: 603

طبق برآورد سازمان جهانى گردشگرى ( UNWTO,2010( ، سالانه 3٠٠ تا 33٠ ميليون گردشگر زائر از مراكز مذهبى ديدار مى كنند.

٢. بيان مسئله (موضوع تحقيق)

مسئله گردشگرى با نام هاى جهانگردى و توريسم نيز مطرح مى شود. و علاوه بر گردشگرى متعارف، شامل گردشگرى مذهبى نيز مى شود. جهانگرد در جمهورى اسلامى، در معناى وسيع كلمه، فردى است كه حداقل يك شبانه روز خارج از منزل و اقامتگاه خود زندگى كند. مادّه اول قانون توسعۀ صنعت جهانگردى ايران، مصوب 137٠، در تعريف ايرانگردى و جهانگردى مى گويد:

«منظور از ايرانگردى و جهانگردى، هر نوع مسافرت انفرادى يا گروهى است كه بيش از 24 ساعت باشد و به منظور كسب و كار نباشد» .

به طور كلى تأليف سفرنامه ها به زبان هاى گوناگون، حاكى از اهميت جهانگردى است. در ايران قديم به مسافران و جهانگردان احترام خاصى مى گذاشتند. راه شاهى به طول 25٠٠ كيلومتر و احداث كاروانسراها و چاپارخانه هاى بين راه و پل ها از مهم ترين اقدامات هخامنشيان بود كه جهانگردى را آسان مى كرد.

همان طور كه گفتيم اسلام، با توصيه هاى اكيد قرآن و ساير منابع اسلامى، بر سير و سفر و تفكر در آفرينش، به اهميت اين موضوع افزوده است. آميزش اين توصيه ها با فرهنگ لطيف و مهمان نواز ايرانى باعث شده است كه از گذشته هاى دور تاكنون، ايران به بهترين و امن ترين مكان براى جهانگردان تبديل شود كه اين امر كاملاً در سفرنامه هاى جهانگردان غربى مشهود است.

سير و سفر از جمله موضوعاتى است كه قرآن مجيد به آن توصيه و تأكيد كرده در هفت مورد با حالت استفهام انكارى أَ وَ لَمْ يَسِيرُوا - أَ فَلَمْ يَسِيرُوا ، سؤال مى كند كه چرا در زمين سير نمى كنيد. شش مرتبه هم خطاب امرى است و دستور مى دهد كه در زمين سير كنيد سِيرُوا . گرچه اهداف سير و سفر و جهانگردى متعدد و متنوع است، بررسى كوتاه و اجمالى نشان مى دهد كه همه موارد ذكر شده در قرآن، با اهداف فرهنگى همراه است. قرآن در يازده مورد، هدف اين كار را تعمق و انديشيدن در عاقبت و احوال گذشتگان دانسته است كه در چهار مورد از آنها نگرش به احوال گذشتگان دروغگو و مجرم است و دو مورد باقى مانده، نگرش و انديشه در چگونگى پيدايش خلقت و شكوفايى عقل و دل اختصاص دارد. بديهى است كه در سير و سفر، به خصوص به نقاط گوناگون دنيا، انسان با مشاهدۀ نعمت هاى بى نظير الهى مانند حيوانات، بيابان ها، جنگل ها، كوه ها، اقيانوس ها، شهرها و انسان هاى گوناگون در نژاد و رنگ، فرهنگ و رسوم، دين و آيين، خلق و خو و. . . كه با يكديگر

ص: 604

اختلاف دارند، خدا خالق همه موجودات را بالعيان مشاهده مى كند و دست ازخرافه پرستى و بى ايمانى بر مى دارد؛ به همين دليل اسلام به اين موضوع توصيه و تأكيد كرده است. در اين ميان سفر حج كه مهم ترين گردشگرى مذهبى است الگوى جهت بخشى به ساير گردشگرى هاى جوامع اسلامى است. بنابراين ارتباطى اساسى ميان حج و گردشگرى در جهان اسلام و الگوپذيرى از سيره پيامبر در رابطه با برنامه ريزى در اين باره است.

در تعريفى كلى مى توان گفت كه در گردشگرى مذهبى شركت كنندگان داراى انگيزه هاى مذهبى (منحصراً و يا به طور تركيب با ساير انگيزه ها) هستند كه از اماكن مقدس نظير مساجد، مقابر پيامبران و ائمه (ع) و نظاير آنها بازديد مى كنند.

البته برخى متفكران، حج را با توجه به وجوب شرعى آن براى هر مسلمان، نوعى سفر متفاوت از گردشگرى مذهبى و فقط شبيه به گردشگرى مى دانند. (1)برخى ديگر آن را همان گردشگرى مذهبى تلقى و سفرى معنوى مانند ساير سفرهاى مذهبى طبقه بندى مى كنند. (2)در گردشگرى مذهبى، با دو دسته گوناگون از گردشگران روبه رو هستيم؛ دسته اول كسانى هستند كه از اماكن مقدس دينى خود بازديد مى كنند؛ مانند مسلمانانى كه به زيارت اماكن مقدس خود نظير كعبه، عتبات عاليات و يا ساير اماكن متبركه مى روند. دسته دوم كسانى هستند كه از اماكن مقدس ساير اديان ديدن مى كنند؛ براى مثال افراد فراوانى وجود دارند كه مسلمان نيستند؛ اما از قبرها و مساجد اسلامى در نقاط گوناگون بازديد مى كنند و يا مسيحيانى كه به ديدن معابد بودايى ها يا ساير اديان مى روند. (3)ما اين نوع گردشگرى را با گردشگرى متعارف طبقه بندى كرده ايم.

البته در اين تحقيق، مسئله مهمى كه بايستى مطالعه شود، توزيع هزينه هايى است كه به طور مستقيم مربوط به عمليات حج بوده و به گردشگرى زيارتى از اماكن مقدس و قبور ائمه معصومين (ع) مربوط مى شود. همچنين هزينه هايى است كه به گردشگرى معمولى زائرين از اماكن ديدنى مباح ربط دارد؛ مانند فروشگاه ها، ساختمان ها و. . . كه با عنوان گردشگرى متعارف تلقى مى كنيم. همچنين مقايسه هزينه هايى كه خانوارها در رابطه با حج و ساير گردشگرى ها در كل كشور، در روندى زمانى (ده سال گذشته) صرف نموده اند.

بنابراين با تفكيك اين هزينه ها در ابعاد خرد و كلان اقتصادى، موضوع تحقيق را شناسايى زمينه هايى مى دانيم كه براى برنامه ريزى در آينده مفيد مى باشد.


1- raza q rajamd nigal D. Morpeth ، Religious Taurism and pilgrimage festivals ،
2- Dallenj. Timohay Daniel H. olsen ، Tourism ، religion and spiritual journeys
3- " newras earch network for Islamic Taurism "، .

ص: 605

٣. روش تحقيق
اشاره

در رابطه با گردشگرى، از ميان روش هاى تعريف شده به وسيله صاحب نظران علوم اجتماعى، روش تحقيق حاضر از نوع كتابخانه اى و نيز پيمايشى (1)است. در اين تحقيق جامعه آمارى، خانوارهايى هستند كه در مدت يك دهه گذشته، يك يا چند نفر آنها به سفر حج يا عمره مبادرت كرده اند. براساس آمارهاى دريافتى از بانك مركزى، ميان سال هاى 1377 و 1388، متوسط هزينه هايى كه خانوارها صرف حج، عمره و ساير انواع گردشگرى كرده اند، بررسى و مقايسه شده است. علاوه بر آمارهاى فوق، از مركز آمار ايران و سازمان حج و زيارت نيز استفاده شده است و بر همين اساس در برخى موارد، نويسنده به نمونه گيرى و برآورد برخى شاخص ها مبادرت كرده است.

١- ٣. جامعه آمارى

در اين بررسى جامعه آمارى، تمام خانوارهاى (معمولى) ساكن در نقاط شهرى مى باشند. (خانوارهاى غير ساكن مانند كوچ نشينان مشمول اين بررسى نمى باشند) .

٢- ٣. خانوار

خانوار، عبارت است از چند نفر كه در اقامتگاهى ثابت سكونت داشته و داراى تغذيه مشترك باشند. فردى كه به تنهايى در اقامتگاهى زندگى مى كند نيز، خانوار تلقى مى شود.

٣- ٣. واحد آمارى

در اين بررسى واحد آمارى خانوارى (معمولى) ساكن در نقاط شهرى است.

4- ٣. دوره بررسى

دوره بررسى سال هاى 1377 تا 1388 مى باشد.

5- ٣. خانوارهاى نمونه

تعداد خانوارهاى نمونه براساس فرمول تعيين مى شود كه در اينجا براى نمونه آورده ايم:

n)

رحمه الله ( در اين فرمول، n تعداد خانوارهاى نمونه، t برابر 96/1 با توجه به 95 درصد اطمينان، S2 واريانس هزينه خانوار و d) رحمه الله) hx* است؛ به طورى كه x* ميانگين هزينه خانوارهاى نمونه و h درصد خطاى ميانگين نمونه مى باشد.


1- Survey. .

ص: 606

4. نتايج تحقيق
اشاره

نتايج تحقيق، از ديدگاه اقتصاد خرد و كلان مورد بررسى مى شود.

١- 4. نتايج تحقيق در ديدگاه اقتصاد خرد

در حال حاضر، عمليات حج، چه حج تمتع و چه عمره، بخش كوچكى از گردشگرى وسيعى شامل زيارت و نيز گردشگرى متعارف است كه طبق نمودار (1) كنار عمليات حج انجام مى شود.

براى مثال طبق نمودار1، كسى كه توفيق اعزام به حج يا عمره را به دست مى آورد، علاوه بر عمليات حج، از جاذبه هاى مذهبى مانند مساجد، آرامگاه ها بازديد مى كند كه در چارچوب گردشگرى مذهبى طبقه بندى مى شود. زائر ممكن است از بازارها، فروشگاه ها، ساختمان هاى قديمى و ساير اماكن كه در چارچوب گردشگرى متعارف بايد طبقه بندى شود، ديدار و مبالغى نيز هزينه كند كه اگرچه ربطى به سفر حج ندارد، ولى از نظر اقتصادى بايستى محاسبه و بررسى شود.

نمودار 1. تحقق انواع گردشگرى كنار عمليات حج

><نمايش تصوير

سئوالاتى كه در هر پرسش نامه پژوهشى بررسى مى شد به شرح زير بود:

ط كل هزينۀ ثابتى كه قبلا به كاروان پرداخت شده، چه ميزان بوده است؟

ط علاوه بر مخارج اصلى كه به عهده كاروان بوده است، چه ميزان ارز يا پول ايرانى درسفر خرج كرده ايد؟

ط چه ميزان از مخارج اضافه، صرف گردش هاى غير زيارتى و بازارگردى شده است؟

ط چه ميزان از اين مخارج، صرف بازديد از اماكن مقدس زيارتى شده است؟

براساس نتايج نمونه طبق برآورد نويسنده، در سفر حج يا عمره، به طور متوسط هزينه كل هر مسافر اعزام شده، طبق نمودار2، 23 درصد، مربوط به عمليات خاص (1)حج يا عمره، 27 درصد مربوط به گردشگرى زيارتى اماكن و قبور مقدسه و در نهايت50 درصد هزينه براى گردشگرى متعارف مانند


1- منظور مناسكى است كه واجب و شرعاً اجتناب ناپذير است. .

ص: 607

بازارگردى و ديدن جاذبه هاى متعارف غير زيارتى مسافران بوده است.

ازاين رو نكته مهم، در برخى موارد وقوع نوعى گردشگرى مغاير با ملاحظات شرعى است. مانند فروشگاه گردى هنگام نماز و يا گردشگرى از مكان هايى كه طبق قوانين ممنوع مى باشد. برخى ديگر، اگرچه گردشگرى مشكل شرعى ندارد، ولى از ديدگاه اقتصادى بايستى هزينه و فايده كلان آن براى كشور، در كنار گردشگرى متعارف ارزيابى شود.

نمودار 2. توزيع هزينه كل هر مسافر حج يا عمره

مأخذ: برآورد براساس نمونه گيرى

در صورتى كه هزينه ثابت را براى هر مسافر حذف و فقط براساس هزينه هاى متغير، توزيع هزينه را محاسبه كنيم، طبق نمودار3، وضعيت هشدار دهنده اى را مى بينيم.

نمودار3. توزيع هزينه متغير هر مسافر حج يا عمره

><نمايش تصوير

مأخذ: برآورد براساس نمونه گيرى

همان گونه كه ملاحظه مى شود، بخش چشم گيرى از هزينه هاى متغير حج، - 7٠ درصد - مربوط به هزينه هايى است كه با حج، عمره و يا گردشگرى زيارتى ارتباط منطقى ندارد. در نمودار3، هزينه هاى متغير مربوط به مناسك، فقط حدود 10 درصد برآورد شده است. با توجه به هزينه هاى متغير گردشگرى زيارتى كه 20 درصد است، مى توان با حذف هزينه هاى متغير اضافه، حدود 7٠ درصد از

ص: 608

هزينه هاى متغير را كاهش داد.

اگرچه كاهش هزينه هاى ثابت در كوتاه مدت دشوار به نظر مى رسد، ولى با پژوهش اقتصادى و تغيير فناورى براى كاهش هزينه هاى ثابت، امكان پذير است. بديهى است اين تغيير فناورى، همان گونه كه در سال هاى پيش تأثير مثبت آن را مشاهده كرديم - در حج نقش مفيدى در كاهش هزينه هاى اضافى دارد.

٢- 4. نتايج تحقيق از ديدگاه اقتصاد كلان

در جمهورى اسلامى ايران، حج تمتع و عمره مهم ترين جاذبه را ميان گردشگران مذهبى داشته است. طبق نمودار4 ملاحظه مى شود كه روند صعودى كل زائرين ايرانى در سال هاى گوناگون، بيشتر مربوط به عمره بوده است؛ زيرا ظرفيت هاى محدود عربستان در رابطه با حج تمتع، تقاضاى گردشگرى عمره از روند روز افزون ترى مواجه بوده است؛ به طورى كه در حال حاضر، سالانه حدود يك ميليون نفر برآورد مى گردد.

نمودار4. كل زائرين ايرانى به تفكيك عمره و تمتع

><نمايش تصوير

مأخذ - مركز آمار ايران به نقل از سازمان حج و زيارت

به طور كلى هزينه متوسطى كه خانوارهاى ايرانى به سياحت، اعم از گردشگرى زيارتى، حج و گردشگرى متعارف مى پردازند، بسيار ناچيز است و حدود 1/٠ درصد بودجه سالانه آنها را تشكيل مى دهد.

به منظور مقايسه سفرهاى حج تمتع و عمره، با ساير گردشگرى ها اعم از زيارتى و غير زيارتى، بايد در چارچوب سفرهاى دسته جمعى بررسى شود كه از طريق تور صورت مى گيرد.

در نمودار 5، طبق آمارهاى بانك مركزى، توزيع هزينه متوسط خانوار به تورهاى گردشگرى براى حج تمتع، عمره و ساير گردشگرى هاى زيارتى و غير زيارتى داخلى و خارجى - بدون محاسبه خريد ارز - محاسبه شده است.

ص: 609

البته همان طور كه در نمودار تأكيد شده، از آخرين آمار موجود سال 1388 استفاده شده است.

نمودار5. درصد هزينه خانوار در گردشگرى هاى دسته جمعى (تور) داخلى و خارجى در سال 1388

><نمايش تصوير

مأخذ: آمارهاى اقتصادى بانك مركزى جمهورى اسلامى ايران

همان گونه كه ملاحظه مى شود سفرهاى حج و عمره، به ترتيب 9 و 34 درصد و با هم 43 درصد كل گردشگرى هاى دسته جمعى را به خود اختصاص داده است؛ البته همان طور كه در نمودار 5 مشاهده مى شود سياحت مذهبى اعم از گردشگرى زيارتى، حج و عمره، متجاوز از 81 درصد سياحت هاى مذهبى اعم از داخلى و خارجى را به خود اختصاص داده است. (1)اگر به روند هزينه هايى كه خانوارها به طور متوسط درده سال گذشته و در كل كشور پرداخت كرده اند توجه كنيم، مى بينيم كه با توجه به مديريت كلان سازمان حج و زيارت، هزينه سرانه سفرحج، در مقايسه با هزينه ساير مسافرت هاى هوايى - به جز سال هاى اوليه - شتاب كاهنده اى داشته است.

البته بايد توجه داشت كه اين شتاب كاهنده، تا حدودى مربوط به ظرفيت نداشتن دولت عربستان در پذيرش متقاضيان بوده است؛ ولى نبايد اين نكته را ناديده گرفت كه در مقايسه با هزينه هاى ساير سياحت ها كه با شتابى صعودى موجب افزايش هزينه خانوارها بوده (نمودار 6) ، بخشى از كاهندگى شتاب افزايش هزينه مديون راهكارهايى اقتصادى بوده است كه نبايد انكار كرد؛ زيرا روند كاهش نسبى هزينه كه در نمودار 6مشاهده مى شود، فقط مربوط به سفرهاى حج نيست؛ بلكه اين هزينه مربوط به ساير گردشگرى هاى زيارتى نيز مى شود كه به طور جمعى صورت مى گيرد.

بديهى است كه اين امر نبايد مستمسكى براى توقف ابتكارهاى فناورانه جهت كاهش هزينه ها در سطح خرد و كلان باشد.


1- فقط 3٠ درصد از گردشگرى داخلى را براى گردشگرى زيارتى اختصاص داديم. .

ص: 610

همان گونه كه در نمودار 6 ملاحظه مى شود، روند هزينه متوسط خانوار در ساير مسافرت هاى خارجى همچون سفرهاى حج، هوايى و دسته جمعى (تور) صورت گرفته است، با همبستگى متداوم زمانى ( R2) رحمه الله) 361.0) ، از سيرى صعودى تبعيت كرده است؛ درحالى كه روند هزينه متوسط حج و زيارت، طى سال هاى بررسى شده، اگرچه افزايش يافته، ولى شتاب افزايشى آن كاهش داشته است.

نمودار6. روند هزينه متوسط خانوار براى مسافرتهاى خارجى و حج وزيارت

><نمايش تصوير

مأخذ: آمارهاى اقتصادى بانك مركزى جمهورى اسلامى ايران

همان گونه كه در نمودار 6 مشاهده مى شود، روند زمانى متوسط هزينه خانوار براى گردشگرى مذهبى، شامل حج و زيارت براساس رابطه اى لگاريتمى زير پردازش شده است:

y)

رحمه الله) 12369 ln) x( + 27584 با توجه به اينكه روند شيب منحنى، در سال هاى جديد كاهش داشته است، اميدواريم مديريت، در برنامه ريزى هاى كلان آينده نيز قادر به كاهش هزينه هاى سرانه به حداقل مطلوب در سفرهاى حج و زيارت باشد.

5. ويژگى هاى حج گردشگرى مذهبى

گردشگرى مذهبى، اعم از حج و يا ساير سفرهاى مذهبى، داراى ويژگى هايى است كه توجه به آن از نظر اقتصادى مهم و نياز به بررسى دارد. اين ويژگى ها عبارتنداز:

1 - 5. اثرات منفى زيست محيطى، فرهنگى - اجتماعى كمترى از ساير سياحت ها دارد كه شايد بخشى از اين ويژگى، به دليل آموزه هاى دينى زائران باشد و اين كه بيشتر زائران، افرادى آرام، اهل صلح و تابع قانون هستند.

2 - 5. فصلى بودن سفرهاى حج و حتى زيارتى و اين كه بسيارى از اين گونه سفرها، فقط در

ص: 611

فصل هاى خاصى صورت مى گيرند.

3 - 5. افرادى كه به اين سفرها مى روند، بيشتر در پى معنويات و سادگى و كمتر تنوع طلب هستند.

4 - 5. اين سفرها مختص طبقه خاصى از اجتماع نيست و افراد از هر طبقه اى كه باشند، مى توانند مشرف شوند. در بيشتر كشورهاى در حال توسعه كه گردشگرى در مراحل ابتدايى است، براى بسيارى از طبقات اجتماعى فقط سياحت مذهبى، فرصت سفر رفتن به شمار مى آيد.

اين وضعيت، بيشتر در جوامع متوسط ديده مى شود كه مردم آن از نظر مالى و اجتماعى توانايى سفرهاى طولانى را ندارند وقت آزاد آنها، بيشتر با بازديد از اماكن مذهبى و زيارتى پر مى شود.

5 - 5. بيشتر سفرهاى مذهبى، مانند حج گروهى و سازمان دهى شده صورت مى گيرند.

6 - 5. برخى از سفرهاى مذهبى مانند حج تمتع يا عمره، به دليل اجراى دستورات مربوط به آن، حالت اجبارى و يا تأكيدى به خود مى گيرند كه تمام افراد مؤمن به آن مذهب، دسته كم يك مرتبه مجبور به اجراى آن سفر مى شوند. (مانند آن چه در دين اسلام مبنى بر زيارت خانه خدا، بر تمامى مسلمانان واجب است) .

7 - 5. به طور معمول مراكز مذهبى و زيارتى، مكان هايى را براى ديدار و ارتباط مردم از فرهنگ ها و مناطق گوناگون فراهم مى كنند. اين ويژگى در سفرهاى حج و عمره نيز وجود دارد.

8 - 5. فروش صنايع دستى قديمى، طرح ها و توليدات باستانى مناطق گوناگون، در مراكز مذهبى و زيارتى صورت مى گيرد.

9 - 5. حج سياحتى مذهبى است كه به طور معمول داراى جنبه هاى سياسى نيز مى باشد. از ديدگاه برخى متفكران، بسيارى از اماكن مذهبى مكان هاى ملى نيز به شمار مى آيند. (1)فقهاى اسلامى، حج را فرصتى سياسى براى «اتحاد مسلمانان و اعلام برائت از مشركان، دو واجب قطعى و هميشگى حج» تلقى مى كنند (خامنه اى، 1374 برخى فقهاى اسلامى، با تعريف حج جاهلى و حج ابراهيمى، امام راحل را احيا كننده حج ابراهيمى دانسته اند. آنان حج ابراهيمى را با ابعاد فقهى، عبادى و سياسى تشرح كردند كه همان شناخت استكبار و اعلام برائت از آن است. (2)بنابراين با توجه به ويژگى هاى فوق، بايستى فرصت هايى كه در سفر حج از هم تفكيك مى شود را ملاحظه و بررسى كنيم. در حقيقت ابتدا بايستى وضع موجود و تفكيك هزينه هايى شناسايى شود كه زائران در بخش هاى گوناگون سفر حج، صرف مى كنند و سپس وضع مطلوبى را پيشنهاد كرد. اين


1- Rinschede ، Gisbert ، " Forms of religious tourism and pilgrimage special interest group "،
2- سيماى حج در آينه اسلام از حج سنتى تا حج ابراهيمى، جوادى آملى، 1374. .

ص: 612

هزينه ها عبارتنداز خرج هاى اجتناب ناپذير مربوط به عمليات واجب حج، هزينه هاى مستحب و هزينه هاى مباح و شايد شبهه آميز.

نتيجه گيرى و پيشنهاد

همان گونه كه در بخش نتايج آمارى بيان شد، حج تمتع يا عمره، بخش مهم و چشم گيرى از كل بودجه خانوار را به خود اختصاص مى دهد كه براى گردشگرى صرف مى شود.

معمولاً در سفر حج فرصت هايى براى گردشگرى زيارتى - غير از مناسك حج - از مزارهاى مقدسه و مكان هاى مذهبى و نيز فرصت هايى براى زائران براى گردشگرى متعارف به وجود مى آيد. به نظر مى رسد هزينه هاى متغيرى كه صرف گردشگرى متعارف غير مذهبى حتى مباح مى شود، حجم چشم گيرى از خروج ارز و منابع ملى را به خود اختصاص داده است.

چون فرهنگ تهيه سوغات به خصوص در جامعه ايرانى مرسوم است، حجاج هزينه بسيارى را صرف سياحت شهرى براى خريد اجناسى مى كنند كه احتمال دارد بدون توجه به كيفيت ارزانتر باشند.

ازاين رو مشاهده مى شود كه در جريان سياحت هاى متعارف و حتى گردشگرى هاى زيارتى در سفرهاى حج و عمره، زائران اجناس بى كيفيت كشورهاى غير اسلامى را خريدارى مى كنند درحالى كه مى توان با برنامه ريزى اقتصادى، جريان وجوه ارزى را به سمت كالاهاى داخلى و حتى مراكز شيعى نشين متوجه كرد كه به تهيه كالا از جمهورى اسلامى ايران مبادرت مى كنند. به نظر مى رسد زائران از اين شيوه به شدت استقبال كنند. حتى ساير تجار عربستان نيز - كه عمده ترين خريداران آنها زوار جمهورى اسلامى هستند - ترجيح مى دهند كالاها و خدماتى را از جمهورى اسلامى تهيه كنند. البته بايستى كالاها به شكلى بسته بندى شود كه براى سوغات متبرك، نظر خريداران را از هر مذهب و مليت به خود جلب كند.

منابع

1. قرآن كريم.

2. روزنامه (فرهنگى) رسالت، اسدالله افشار، شماره 6317، تاريخ 22/9/1386.

3. سيماى حج در آينه اسلام از حج سنتى تا حج ابراهيمى، عبدالله جوادى آملى، كيهان شماره 15329، سوم ارديبهشت 1374، ص 6.

4. جمهورى اسلامى، سيد على خامنه اى، شماره 4584 هفدهم فروردين 1374.

5. قانون توسعۀ صنعت جهانگردى ايران، مصوب 137٠.

6. كليات الخصال، تاليف ابى جعفر محمد بن على بن الحسين بن بابويه القمى (382 - 3٠5ه. ق.) ، (شيخ صدوق) انتشارات علميه اسلاميه: تهران، [بى تا].

ص: 613

1. Dallen J. Timothy and Daniel H. Olsen

، Tourism ، religion and spiritual journeys ، Routledge ، 20٠6 2. http: //fa. wikipedia. org/)2011(

3. Meyer. Guenter)20٠4(

، "New Research Network for Islamic Tourism" ، Issue 11. 4. Razaq Raj and Nigel D. Morpeth

، Religious tourism and pilgrimage festivals manag ement: an intern ational persp ective ، CABI ، 20٠7 5. Rinschede ,Gisbert

، " Forms of religious tourism and pilgrimage special interest group " . 6. Geneva

، switsze rland ، World Tourism Organi zation)2010(

ص: 614

ص: 615

سازوكار ايجاد بازار مشترك اسلامى با بهره گيرى از نشان تجارى (برند) و آثار اقتصادى آن بر حج

اشاره

عبدالمحمد كاشيان (1)

سعيد سيدحسين زاده (2)

حامد صابر (3)

چكيده

شكل گيرى بازارهاى مشترك در بين كشورهاى مسلمان، مسئله اى است كه در بين متفكران اسلامى اهميت ويژه اى دارد. از بعد اقتصادى، جمعيت بيش از 25 درصدى مسلمانان جهان، اين ايده را به همراه دارد كه آيا امكان دارد بازارهايى در بين مسلمانان شكل گيرد كه صرفاً كالاهاى توليدى كشورهاى مسلمان در آن خريد و فروش شود و به واسطه آن كشورهاى مسلمان بى نياز از هر كشور ديگرى اقدام به توزيع كالاهاى خود نمايند و از اين طريق به تقويت بخش توليدى و مصرفى خود بپردازند؟

مسئله ديگرى كه اين ايده را مهم تر جلوه مى دهد مسئله حج است كه هر ساله بسيارى از مسلمانان در ايام حج در خانه خدا حضور مى يابند و در كنار آيين عبادى، جهت تهيه هديه، اقدام به خريد كالاهايى مى كنند كه عمدتاً بى كيفيتند و محصولات كشورهاى غيرمسلمان هستند. تحقيقات پيشين در دنياى اسلام نشان داده است كه به علت مشكلات سياسى، نهادى، جغرافيايى و اقتصادى بسيارى از كشورهاى مسلمان، عملاً ايجاد بازار مشترك اسلامى ممكن نيست. تحقيق حاضر به دنبال آن است كه نشان


1- دانشجوى دكترى علوم اقتصادى (گرايش اقتصاد اسلامى) دانشگاه امام صادق7.
2- دانشجوى كارشناسى ارشد پيوسته رشته معارف اسلامى و اقتصاد دانشگاه امام صادق7.
3- دانشجوى كارشناسى ارشد پيوسته رشته معارف اسلامى و اقتصاد دانشگاه امام صادق7. .

ص: 616

دهد هر چند ممكن است ايجاد بازارهاى فيزيكى عملاً با مشكلاتى مواجه باشد (البته اين مسئله جاى تأمل دارد) ، اما با استفاده از ابزارهاى نرم افزارى مانند استفاده از «برند» مى توان به ايجاد بازار مشترك در بين كشورهاى مسلمان اقدام نمود، بدون اينكه حتى بازارى فيزيكى و مشتركى وجود داشته باشد. اين مقاله با بررسى پيامدهاى نشان تجارى حلال، به ارائه راهكارى در زمينه ايجاد بازار مشترك اسلامى در موضوعاتى مى پردازد كه نشان حلال در اجراى آن ها ناتوان است.

واژگان كليدى : بازار مشترك اسلامى، حج، نشان تجارى، نشان حلال

١ مقدمه

مسئله تشكيل بازار مشترك اسلامى و آثارى كه اين بازار مى تواند در ايام حج ايجاد كند، موضوع مهمى است كه از سال ها پيش مورد نظر عالمان و كارشناسان مسلمان بوده است و تلاش هاى زيادى براى تحقق اين بازار صورت گرفته است. يكى از علل توجه مسلمانان به اين نوع بازار، پيشرفت ها و موفقيت هايى بود كه نظير آن در اروپا و تحت عنوان اتحاديه اروپا به خود ديده بود. جنگ جهانى دوم، فجايعى به بار آورد كه نظيرش در طول تاريخ كمتر ديده شده است. به گونه اى كه بسيارى از كشورهاى اروپايى به شدت تخريب شدند و نابسامانى اقتصاد، فشار زيادى را به مردم تحميل مى كرد. اوضاع به قدرى سخت شده بود كه اروپائيان فهميده بودند كه تنها با اتحاد و تفاهم بر اصول و منافع مشترك، قادر به موفقيت در توسعه و پيشرفت اقتصادى هستند. رهبرانى چون «شومان» وزير امور خارجه فرانسه، با درك زمينه و شرايط كشورشان به اتحاد اروپا علاقه نشان داده و قدم هايى براى تحقق آن، مانند «اعلاميه شومان» برداشتند. حمايت افكار عمومى و نهضت هاى مردمى از اتحاد اروپا نيز همواره رهبران را ترغيب مى كرد كه براى حفظ حمايت مردمى خود، از اين امر استقبال كرده و اقداماتى را در راستاى تحقق آرمان وحدت اروپا انجام دهند (1).

وزير امور خارجه آمريكا، در سال ضمن دعوت اروپا به وحدت و يكپارچگى، طرح كمك مالى و فنى را جهت بازسازى اقتصاد آسيب ديده اروپا از جنگ جهانى دوم ارائه داد. كشورهاى اروپاى غربى با استقبال از آن، سازمان همكارى اقتصادى اروپا را در سال با شركت شانزده كشور تأسيس كردند. اين نخستين گام در راستاى وحدت اقتصادى اروپا تلقى مى شود. (2)


1- جمالى، ، ص.
2- جمالى، به نقل از مجله روابط بين الملل، «مبانى تاريخى بازار مشترك» ، هوشنگ نهاوندى، ص 145. .

ص: 617

بعد از تشكيل اتحاديه اروپا، كشورهاى عضو، پيشرفت سريعى را آغاز كردند و ظرف چند سال توانستند قدرت اقتصادى عظيمى ايجاد كنند و به عنوان مشتى واحد، بر مسايل اقتصادى دنيا تأثير گذارند. هرچند در حال حاضر اين اتحاديه با مشكلاتى مواجه است و برخى از كارشناسان، نشانه هايى از فروپاشى اين اتحاديه را بيان مى كنند، اما تجربه هاى بسيار مفيدى در شكل گيرى اتحاديه اروپا به وجود آمد كه بايد مورد توجه قرار گيرد.

بعد از تشكيل اتحاديه اروپا و نتايج مثبت آن، بسيارى از كارشناسان مسلمان به اين فكر افتادند كه چطور مى توان اقدام به تاسيس بازار مشترك اسلامى نمود. همين مسئله سبب شد كه تلاش هاى زيادى در اين راستا صورت گيرد. از طرفى مسئله ديگرى كه ضرورت شكل گيرى بازار مشترك اسلامى را بيش از پيش نشان داده است، ظرفيت اقتصادى عظيم حج و در سوى ديگر سفرهاى زيارتى مسلمانان است كه در ادبيات امروز، اصلاح توريسم زيارتى را به خود اختصاص داده است. بازارى كه بر طبق آمارها ترليون ها دلار، گردش مالى در آن وجود دارد و بخش عظيمى از اين گردش مالى در اختيار غيرمسلمانان قرار مى گيرد. همين امر اهميت شكل گيرى بازار مشترك اسلامى را بيش از پيش نمايان مى سازد. عده اى ديگر از كارشناسان براى اثبات ضرورت شكل گيرى بازارهاى اسلامى به ارائه دلايل فقهى پرداخته اند كه اين نيز به اهميت بحث مى افزايد. (1)

هرچند تلاش هاى زيادى براى شكل گيرى بازار مشترك اسلامى صورت گرفته است، اما تاكنون موفقيت چندانى حاصل نشده است و برخى از كارشناسان دلايلى را براى اين عدم موفقيت ذكر كرده اند. در اين مقاله بعد از مرورى بر ادبيات موجود در زمينه بازار مشترك اسلامى، به بررسى موانع شكل گيرى بازار مشترك اسلامى پرداخته ايم. اين موانع عمدتاً در چهار حيطه اقتصادى، جغرافيايى، سياسى و اجتماعى ذكر شده اند كه به طور گذرا در قسمت سوم اين مقاله بدانها اشاره شده است.

يكى از موفقيت هايى كه سازمان كنفرانس اسلامى در سال هاى اخير كسب كرده و آن را به عنوان مقدمه اى براى رسيدن به بازار مشترك اسلامى دانسته است، استفاده و ترويج «نشان حلال» است. از آنجا كه الگوى مورد نظر ما شباهت زيادى به نحوه به كارگيرى از نشان حلال دارد، در قسمت چهارم از اين مقاله به بررسى پيامدهاى بهره گيرى از نشان حلال در دنيا پرداخته ايم و ضمن بررسى پيامدهاى نشان حلال، در قسمت چهارم و بيان نقاط ضعف آن، در قسمت پنجم اين مقاله به ارائه الگوى مناسب بازار مشترك اسلامى با استفاده از نشان تجارى پرداخته ايم و الزاماتى كه بايد كشورهاى مسلمان به آن پايبند باشند را بيان كرده ايم.


1- مبلغى، 1383. .

ص: 618

٢ مرورى بر ادبيات پيشين

در اين قسمت به بررسى بخشى از ادبيات موجود در زمينه بازار مشترك اسلامى پرداخته ايم. در بين كارهاى متعددى كه در اين زمينه صورت گرفته است، بخشى كه جامع تر بوده اند مورد بررسى قرار گرفته است.

شايق (1371) در اثرى با عنوان «مطالعه اقتصادى براى تشكيل بازار مشترك اسلام» ، ضمن بررسى مشخصات كلى كشورهاى اسلامى و مرور كردن وضعيت اقتصاد جهانى و نيز اقتصاد كشورهاى مسلمان، به بررسى امكان همكارى كشورهاى مسلمان و نيز امكان شكل گيرى بازار مشترك اسلامى مى پردازد. پيش مقدمه هايى كه ايشان براى ارائه مدل خود مطرح نموده اند عبارتند از: بررسى وضعيت بخش كشاورزى در بين كشورهاى مسلمان، بررسى بخش صنايع و و هدف هاى صادراتى كالاهاى صنعتى و معدنى، بررسى مكانيسم تأثير بازرگانى خارجى در وابستگى اقتصادى.

مبلغى (1383) وى به بررسى دلايل فقهى ضرورت تشكيل بازار مشترك اسلامى پرداخته است. او سه دليل عمده براى اثبات فقهى نظر خود ارائه كرده اند. اين سه دليل عبارتند از:

1- قاعده لزوم برپادارى بازار مسلمين: روايتى از «حفص بن غياث» از امام صادق (ع) در اين زمينه آمده است كه امام (ع) در آن به لزوم برپايى بازار ميان مسلمانان اشاره مى نمايند. (1)سوره نساء، آيه 141. .

(2)سوره نساء، آيه 141. .

(3) 2- قاعده نفى سبيل: خداوند متعال در قرآن مى فرمايد: ( وَ لَنْ يجْعَلَ اللهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً ) (4)اين آيه صراحتاً جعل هر گونه سلطه كافران را بر مسلمين نفى نموده است. جلوگيرى از اين سلطه در بعد اقتصادى ميسر نخواهد بود جز با توانمند شدن كشورهاى اسلامى از نظر اقتصادى كه تشكيل بازار مشترك اسلامى، يكى از مكانيزم هاى اساسى و جدى آن است.

3- قاعده (الاسلام يعلو و لا يعلى عليه) : با پذيرفتن اين مطلب كه اسلام داعيه پاسخ گويى در همه عرصه ها و حوزه هاى مختلف را دارد پس نبايد علو و برترى را به يك يا دو حوزه خاص محدود نماييم. برترى جويى اسلام به معناى آن است كه جوامع مسلمان بايد نقشى الگو و پرجاذبه براى ديگر جوامع داشته باشند و چنين نقشى هرگز با ضعف اقتصادى همراه نخواهد بود. بى ترديد تشكيل بازار مشترك اسلامى، عاملى تأثيرگذار در دست يابى به توسعه و همگرايى اقتصادى است.

خورشيدى (1384) به برخى از عمده ترين ديدگاه هاى طرح شده در مورد بازار مشترك اسلامى مى پردازد و به نقد و بررسى هر يك از اين نظرات مى پردازد كه عبارتند از:

1- راهبرد اتاق بازرگانى، صنعت و مبادله كالاى اسلامى براى تشكيل بازارهاى مشترك اسلامى؛ اين


1- وسائل الشيعه، ج
2- ، ص
3- 18.
4- سوره نساء، آيه 141. .

ص: 619

پيشنهاد پنج جزء دارد كه به نظر نويسنده بايد در پنج مرحله رخ دهد.

2- طرح پيش نهادى «ابوالحسن صادق» براى تشكيل بازار مشترك اسلامى كه اعتقاد دارد بايد به گونه اى مرحله اى به بازار مشترك اسلامى دست يافت.

3- پيشنهاد «صلاح الدين كاظم خان» براى تشكيل بازار مشترك اسلامى كه معتقد است، راه رسيدن به بازار مشترك اسلامى مستلزم چهار مرحله است: الف) تحقق SEACO ، ب) تحقق SCN ، ج) ناحيه آزاد تجارى اسلامى IFTA ، د) ايجاد بازار مشترك اسلامى ICM.

4- پيشنهاد «حافظ صديقى» در خصوص بازار مشترك اسلامى كه اعتقاد نويسنده اين است كه همكارى موفق اقتصادى و تجارى نيازمند عوامل مناسب اقتصادى، سياسى، اجتماعى و جغرافيايى با عنوان بسترى براى موفقيت است.

5- پيشنهاد «ولكرنين هاوس» در خصوص همكارى اتحاديه كشورهاى اسلامى؛ او يكى از صاحب نظران كشورهاى غيراسلامى است كه نظريات جالبى را در خصوص بازار مشترك اسلامى ارائه نموده است. بررسى امكان تشكيل بازار مشترك اسلامى بين ايران، تركيه و پاكستان، گزارش سمينار بازار مشترك اسلامى، مطالعه اقتصادى براى تشكيل بازار مشترك اسلامى، راه گشايى نظرى براى بازار مشترك اسلامى، از ديگر عناوينى هستند كه ايشان در اثر خود به آن پرداخته است.

نظرپور (1388) وى به بررسى تشكيل صندوق مشترك سرمايه گذارى، تعريف آن و ويژگى هاى آن مى پردازد. ايشان ضمن بررسى انواع صندوق هاى مشترك سرمايه گذارى به بررسى مزايا و معايب اين صندوق ها مى پردازند. در ادامه ايشان به ضرورت تشكيل صندوق سرمايه گذارى مشترك در ايران در جهت تعميق و گسترش بازار سرمايه، رفع كمبود نقدينگى شركت هاى سرمايه گذارى، كمك به مهار تورم، بهبود اجراى سياست خصوصى سازى و «بند جيم» اصل چهل و چهار اشاره مى كنند. طراحى الگوى مشترك سرمايه گذارى، الگوهاى سرمايه گذارى در صندوق اسلامى، بررسى فقهى اوراق مشاركت، اجاره، مرابحه و استصناع و بررسى اقتصادى اين ابزارها، طراحى انواع صندوق هاى سرمايه گذارى اسلامى، صندوق مشترك سرمايه گذارى و توسعه اقتصادى و شاخص هاى كمى و كيفى توسعه اقتصادى از ديگر موضوعاتى هستند كه ايشان به آن ها اشاره مى كند.

٣. بررسى موانع موجود در شكل گيرى بازار مشترك اسلامى

اشاره

در اين قسمت به بررسى موانع موجود در شكل گيرى بازار مشترك اسلامى مى پردازيم. بررسى ادبيات موجود عمدتاً چهار دسته موانع سياسى، اقتصادى، فرهنگى -اجتماعى و جغرافيايى را برشمرده اند. البته بايد توجه داشت كه بيدارى اسلامى در منطقه و سقوط پى درپى ديكتاتورهاى عربى سبب شده است كه چشم اميدمان به رفع برخى از موانع در شكل گيرى بازار مشترك اسلامى باشد، با

ص: 620

اين حال هنوز هم برخى از مشكلات اساسى بر سر جاى خود پابرجاست و شايد مدت زمان زيادى طول بكشد تا برطرف شوند.

١-٣. موانع سياسى

مقصود از دلايل سياسى ناكامى هاى همكارى منطقه اى اسلامى، توجه به بافت حكومتى و نفوذ استعمار سياسى در اين گونه جوامع مى باشد (1). مشكلاتى را كه محصول اين خاصه است، مى توان در موارد زير خلاصه كرد:

1. تقابل ديدگاه هاى سياسى ناشى از تفاوت نظام ها و ساختارهاى سياسى كشورها و به تبع آن اختلافات عقيدتى و تعارض منافع كشورها به طورى كه مرز بين گرايش هاى سياسى در ساختارهاى سياسى كشورهاى اسلامى در زمان اجلاس اول سازمان كنفرانس اسلامى مشاهده مى شود، كشورها به نسبت گرايشات سياسى پيرامون مبارزه با صهيونيسم و اسرائيل به سه گروه تقسيم مى شود: گرايش تندرو و راديكال و گرايش هاى محافظه كارانه (ميانه رو و رژيم هاى سلطنتى) و جناح هاى بى طرف (2).

2. وجود بافت حكومتى وابسته در كشورهاى اسلامى: يكى از ابزارهاى استعمار جهانى در راه ايجاد شرايط مساعد غارت و چپاول ثروت هاى ملى و جلوگيرى از اقدامات توسعه همكارى هاى منطقه اى اسلامى، طرح منطق كاذب ملى گرايى و ايجاد بدبينى نسبت به ملل و دول انقلابى منطقه و امثال اين ها بوده است؛ زيرا اين گونه همكارى هاى وسيع موجب افزايش همكارى هاى مردمى به نحو گسترده و فراگير خواهد شد و در نتيجه تهديد قطعى براى حكومت هاى وابسته به بلوك هاى قدرت جهانى مى شود (3).

3. ايجاد عدم اعتماد بين ملت ها و عاملان اقتصادى منطقه در سطوح ملى با ايجاد فرقه هاى سياسى و گروه مذهبى مختلف و دامن زدن به اختلافات فرقه اى در سطوح منطقه اى، با احساس بدبينى نسبت به همسايگان با تكيه بر اختلافات مذهبى و فرهنگى آنان با تكيه بر شعارهاى پوچ ناسيوناليستى و فرقه اى سياسى (همان) .

4. تمايل به عدم واگذارى قدرت تصميم گيرى به مسائل اجتماعى و اقتصادى ملى به مراجع منطقه اى كه عموماً در حكام كشورهاى در حال توسعه وجود دارد (4).

5. اثرات فرهنگ وابسته سياسى، روى روحيات خاصه اى روانى مردم كشورهاى اسلامى؛ به عبارت


1- خورشيدى، 1367، ص56.
2- بررسى هاى بازرگانى، 1376، ص47.
3- خورشيدى، 1367، ص56.
4- خورشيدى، ص57. .

ص: 621

ديگر استمرار دراز مدت اين فرهنگ، موجب تقويت روح عدم اتكاى به نفس از يك طرف و در نتيجه اعتماد كاذب و خطرناك به اقتصادهاى جهانى مسلط و همچنين روح تنبلى و مصرف گرايى غيرعقلانى در اين جوامع را سبب شده است. (خورشيدى، ص58)

مسئله اى كه بايد بدان توجه شود اين است كه در حال حاضر بيدارى اسلامى تا حد زيادى سبب شده است كه خوش بينى هايى نسبت به آيندۀ منطقه به وجود آيد و احتمال اينكه اين نوع از موانع سياسى از بين رود، بسيار بالا رفته است.

٢-٣. موانع اجتماعى - فرهنگى

در ميان كشورهاى اسلامى با وجود اين كه اشتراك در دين موجب همسانى و هم شكلى فرهنگى و حقوقى شده و زمينه اعتقادى و فكرى را براى همگرايى فراهم آورده است، اما وجود اقوام مختلف با زبان هاى متفاوت و شاخه هاى مذهبى متعدد كه فرهنگ هاى گوناگون را به دنبال دارد، نبايد از نظر دور داشت.

اختلافات ناشى از اين عدم انسجام اجتماعى، از جمله عوامل مهمى بوده است كه تاكنون از وحدت كشورهاى اسلامى عضوِ سازمان، جلوگيرى كرده است و هنوز هم از آن به عنوان مانعى در روند همگرايى ياد مى شود (1).

مهم ترين مشكلات اجتماعى - فرهنگى را مى توان اين گونه بيان كرد (2):

1. دلبستگى فرهنگى اين جوامع به اقتصاد سنتى و خانگى و عدم توانمندى آن در جذب تكنولوژى، مديريت و سازماندهى هاى نوين اقتصادى؛

2. مصرف زدگى به خصوص با توجه به انتخاب الگوهاى مصرفى غربى و توسعه يافته و تضعيف ارتباطات اقتصادى - تجارى كه لازمه پيروزى يك اتحاديه اقتصادى است، راه را براى همكارى هاى بين المللى سخت كرده است؛

3. ضعف فرهنگ ابتكار و استقلال به دليل روحيه احساس ضعف در مقابل اقتصادهاى مسلط جهانى، احتمال موفقيت طرح هاى مستقل و درون منطقه اى را معمولاً با ترديد مواجه مى كند؛

4. القاى روحيه كاذب ناسيوناليستى در مردم اين جوامع، توسط استعمار جهانى براى از بين بردن امكان استفاده از زمينه وسيع اشتراك فرهنگى؛

5. وابستگى به درآمدهاى كاذب خدماتى كه معلول عملكرد گذشته استعمار است، مردم كشورهاى


1- بررسى هاى بازرگانى، 1376، ص5٠.
2- خورشيدى، 1367. .

ص: 622

توسعه يافته ناپايدار و وابسته به نفت را فريفته رفاه غير متكى بر توليدات ملى كرده است و از اين زمينه منفى در جهت گسترش فعاليت هاى واقعى اقتصادى استعمارى در سطح منطقه سود مى برند.

٣-٣. موانع اقتصادى

موانع اقتصادى شكل گيرى بازار مشترك اسلامى كه از بزرگ ترين موانع محسوب مى شوند به صورت زير هستند (1):

1. شكل نگرفتن ساختار اقتصادى نوين جامعه و دوگانگى صنايع و كارخانه هاى جديد با ساختارهاى اقتصادى آن ها؛

2. عدم تشابه اقتصاد سياسى؛

با نگاه اول مى توان اقتصاد سياسى كشورهاى اسلامى كه ناشى از وجود ساختارهاى سياسى متفاوت بر كشورها بوده است را به سه گروه تقسيم كرد: كشورهاى پيرو اقتصاد سوسياليسم و كشورهاى پيرو اقتصاد مبتنى بر بازار آزاد و برخى نيز داراى سيستم اقتصادى مختلط مى باشند.

3. منافع و علائق ناهمگون اقتصادى؛

با توجه به ساختار اقتصادى كشورهاى عضو، مى توان آن ها را به سه گروه تقسيم كرد:

گروه اول كشورهايى هستند كه علاوه بر داشتن منابع غنى زيرزمينى مانند نفت و گاز، زغال سنگ و منابع معدنى، زمينه مناسبى براى كشاورزى نيز دارند و همچنين به علت جمعيت زياد، نيروى كار كافى نيز وجود دارد. به علاوه بازار مصرفى اين جمعيت، امكان سرمايه گذارى را به وجود مى آورد كه با بهره بردن از نفت و منابع معدنى ديگر، مى توان اين سرمايه مورد نياز را فراهم نمود.

دومين گروه، كشورهايى هستند كه مانند گروه اول منبع درآمدى چون نفت و گاز در اختيار ندارند، ولى از آنجا كه شرايط مساعدى براى كشاورزى و جمعيت زياد و نيروى كار كافى دارند، به تبع آن مى توان پايه محكمى در بخش كشاورزى برايشان ايجاد كرد. اما اين گروه چون منبع غنى براى تأمين هزينه هاى سرمايه گذارى ندارند مجبور به اخذ وام و دريافت كمك از كشورهاى خارجى شده اند.

بقيه كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى از فقيرترين كشورها مى باشند و از معدود منابعى كه در اين كشورها وجود دارد استفاده درست و بهينه نمى شود. بنابراين قادر به تأمين ارز مورد نياز خود نيستند و در زمينه كشاورزى مبناى محكمى را پايه گذارى نكرده اند. كشاورزى سنتى و توسعه نيافته و جمعيتى با سطح پايين و فقدان صنايع سنگين و پيشرفته و كليدى از ويژگى هاى آن هاست.

با وجود اين تفاوت ها در ميان كشورهاى اسلامى علايق اقتصادى متفاوتى در بين آن ها مطرح


1- بررسى هاى بازرگانى، 1376، ص 5٠-53 و خورشيدى،1367. .

ص: 623

مى گردد كه هم سويى برنامه هاى اقتصادى را دشوار مى سازد. در نتيجه هر دولتى با توجه به زمينه هاى اقتصادى كشورش بر اقتصاد ملى تاكيد مى ورزد و برنامه هاى عمرانى خود را با توجه به نيازهاى منطقه اى و بدون هماهنگى با ديگر كشورهاى عضو سازمان، طرح و اجرا مى كند كه اين امر مانعى بر سر راه همكارى و يكپارچگى مى باشد.

4. توزيع نابرابر ثروت و منابع در كشورهاى عضو؛

كشورهاى اسلامى از نظر وسعت بازار، ميزان توليدات و منابع طبيعى، اختلافات زيادى با هم دارند و ناهمگونى وضع اقتصادى در كشورها ممكن است كه موفقيت بازار را دچار مشكل ساخته و به دنبال آن تأثير و فايده بازار مشترك براى همه كشورهاى اسلامى يكسان نباشد.

توزيع ناهمگون ثروت و منابع همكارى كشورهاى فقير و غنى، گرد آمدن در يك اتحاديه را مشكل مى سازد، زيرا انگيزه لازم در ميان كشورهاى غنى براى همكارى با كشورهاى فقير وجود ندارد. از طرف ديگر قرار گرفتن فقير و غنى در كنار يكديگر در چارچوب يك اتحاديه مى تواند به ضرر كشورهاى ثروتمند تمام شود زيرا آن ها براى پيشبرد كار اتحاديه ناچار به كمك به متحدان فقير خود خواهند شد و اين باعث اكراه كشورهاى غنى از اين همكارى مى شود.

5. مكمل نبودن اقتصادهاى كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى؛

مطالعه اقتصاد كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى نشان مى دهد كه اقتصاد اين كشورها نه تنها مكمل يكديگر نيست، بلكه تا حدودى رقيب يكديگر نيز مى باشند. اقتصاد مكمل، وابستگى متقابل كشورهاى منطقه را به دنبال مى آورد، زيرا هر كدام از كشورها مى توانند در عين حال كه كالاهاى خود را مى فروشند و نياز ديگران را برآورده مى سازند، با خريد كالاهاى منطقه، نياز خود را نيز تأمين كنند.

مكمل نبودن اقتصادهاى كشورهاى اسلامى به دليل تك محصولى بودن و توليد مواد اوليه مورد نياز كشورهاى صنعتى و وابستگى اقتصادى كشورهاى اسلامى به كشورهاى خارج از اين سازمان، سرمايه گذارى در صنايع مشابه و به تبع آن سطح پايين مبادلات منطقه را سبب مى شود كه در پيوند دادن كشورهاى منطقه به يكديگر تأثير منفى دارد و باعث مى شود اتحاديه هاى اقتصادى كه در منطقه شكل مى گيرند، نتوانند موفقيت آميز عمل كنند، زيرا حيات و پويايى يك اتحاديه منطقه اى در درجه اول معلول بالا نگه داشتن مبادلات و ارتباطات اقتصادى بين اعضاست.

6. تضاد سياست هاى پولى و مالى در برنامه هاى اقتصادى؛

7. ضعف تكنولوژى و بنيه اقتصادى؛

8. وجود شبكه هاى اطلاعاتى و آمارى نارسا كه باعث بى خبر ماندن كشورها از نيازها و امكانات

ص: 624

يكديگر مى شود؛

9. ضعف مديريت اقتصادى و صنعتى در كشورهاى عضو؛

4- ٣. موانع جغرافيايى

به لحاظ موقعيت جغرافيايى، جامعه كشورهاى اسلامى به طور عمده در دو كانون خاورميانه و شمال آفريقا و تا نواحى مركزى آن تمركز يافته است. از سوى ديگر سه كشور مالزى، اندونزى و برونئى در آسياى جنوب شرقى، بنگلادش در شبه قاره هند، جزاير مالديو و سريلانكا در اقيانوس هند و جزاير كومور از تمركز عمده فوق جدا هستند (1).

غالباً بازار مشترك، مربوط به كشورهايى مى شود كه از نظر فاصله جغرافيايى خيلى از يكديگر دور نيستند؛ به هر حال فاصله زياد كشورهاى اسلامى از يكديگر مى تواند مشكل مهمى بر سر راه بازار مشترك اسلامى باشد. فاصله زياد اين كشورها هزينه حمل و نقل كالا را افزايش مى دهد. در حالى كه اصولاً يكى از دلايل ايجاد بازار مشترك برداشتن حقوق گمركى به منظور كاهش بهاى كالاهاى صادراتى است. بالا بودن هزينه حل و نقل، خود مشكلى در صادرات ميان كشورهاى اسلامى محسوب مى شود.

4. مورد كاوى: مارك حلال و آثار اقتصادى آن

١-4. علت مورد كاوى

همان طورى كه اشاره شده به خاطر مشكلات عديده اى كه در ايجاد بازار مشترك اسلامى وجود داشته و دارد، در اينجا به دنبال آن هستيم كه الگوى مورد نظر خود را براساس «برند» (نشان تجارى) ارائه دهيم. يكى از نمونه هاى قابل توجهى كه پيش از اين در مورد برند وجود داشته و مخاطب آن مسلمانان جهان بوده اند، مارك حلال است. مركز تحقيقات و اطلاع رسانى اتاق اسلامى ( ICRIC( وابسته به سازمان كنفرانس اسلامى ( OIC( در راستاى تحقق عملى ايده «بازار مشترك اسلامى» ، ايجاد نشان فراگير حلال براى همه محصولات توليدى غذاى حلال در مرحلۀ اول و ساير محصولات حلال در مرحلۀ دوم در جهان اسلام را مد نظر قرار داد تا در زمينه تحقق بازار مشترك اسلامى و هدفمند كردن بازار هزار (ان) ميليارد دلارى غذاى حلال در جهان، گام هاى عملى برداشته شود. (2)با همه كاستى هايى كه در بهره گيرى از مارك حلال وجود دارد، موفقيت هايى در مارك حلال وجود دارد كه مى تواند اصول اساسى الگوى ما را به خوبى تبيين نمايد. هدف از اين مورد كاوى اين


1- بررسى هاى بازرگانى، 1376، ص 53.
2- فخاري، ، ص. .

ص: 625

است كه به صورت اجمالى با پيامدها و آثار بهره گيرى از مارك حلال در بازارهاى جهانى آشنا شويم و براساس موفقيت ها و عدم موفقيت هاى اين مورد مهم، الگوى خود را در جهت ايجاد بازار مشترك اسلامى با بهره گيرى از برند ارائه دهيم.

٢-4. صنايع غذايى حلال و جايگاه آن در دنيا

توليد فرآورده هاى صنايع غذايى حلال يكى از رشته هاى نوين صنايع غذايى و پر سود بازرگانى كنونى جهان است كه بخش عمده صنايع غذايى كشورهاى پيشرو در صنايع غذايى را به خود اختصاص داده است. جمعيت نزديك به دو ميلياردى مسلمانان و تاكيد آن ها بر استفاده از غذاى حلال، بازار بسيار وسيعى را براى توليد كالاهاى حلال ايجاد كرده است. اما مصرف كالاهاى حلال تنها به مسلمانان اختصاص ندارد. بررسى هاى انجام پذيرفته از سوى كارشناسان نشان مى دهد كه مصرف غذاى حلال در ميان غير مسلمانان نيز در سال هاى اخير رواج يافته است و همچنان رو به افزايش است. مصرف كنندگان غذاهاى حلال به تجربه دريافته اند كه غذاهاى تهيه شده از مواد حلال، افزون بر طعم و مزه دل پذير، از نقطه نظر بهداشتى و سلامت تن و روان آدمى، به مراتب بهتر از ساير انواع غذاها و مناسب تر است. به ويژه آنكه علاقمندان به رژيم غذايى و گردانندگان رستوران هاى زنجيره اى معروف به «غذاهاى فورى» نيز از اين انديشه غافل نمانده اند. براى نمونه بايد متذكر شد كه در كشور عربستان سعودى دو زنجيره رستوران هاى حلال گوشت آسيايى مانند «تاكوبل» و «پاپايز» نيز با موفقيت شايان توجه در حال توسعه و گسترش تشكيلات خود هستند. ناگفته نماند كه رستوران هاى زنجيره اى سرشناس آمريكائى چون «مك دونالد» و «كنتاكى چيكن» يكى از دلائل موفقيت شان را حلال بودن توليدات خود دانسته اند. رستوران هايى كه در كشورهاى پر جمعيت خاور دور و نزديك كه تعداد مسلمانان در آنجا بسيار زياد است، از محبوبيت ويژه اى برخوردار مى باشند و پيوسته به شمار آن ها اضافه مى شود. (1)حجم مبادلات حلال براساس آخرين آمارها1/2 ترليون دلار برآورد شده است و سالانه ده درصد در حال رشد است (2).

٣-4. افزايش توجه كشورها به توليد

كشور دانمارك با اقليت اندك و كوچك مسلمان خود، توسعه و گسترش صادرات چند ميليارد دلارى خود را مديون كشورهاى مسلمان مى داند. توليد كنندگان فرآورده هاى صنايع غذايى دانمارك، پس از گذشت سال ها و توفيق در خور توجه در توليد و صادرات مواد لبنى، به ويژه پنير،


1- مهرآفرين، ، ص.
2- ماهنامه اتاق ايران، ، ص. دكتر احمد على، رئيس بانك توسعه اسلامى. .

ص: 626

دير زمانى است انديشه توليد كنسروهاى حلال گوشت را دنبال مى كنند و پيوسته به تنوع اين نوع توليدات خود مى افزايند (1).

در نمايشگاه پنج روزه اى از كالاهاى حلال كه در سال در مالزى برگزار گرديد، فروشى معادل 214 ميليون دلار صورت گرفت كه امارات 9٠ ميليون، انگلستان 41 ميليون، چين 36 ميليون و فرانسه با 20 ميليون دلار بيشترين فروش را در اين نمايشگاه به خود اختصاص دادند (2).

نكته درخور توجه و مهم ديگر اين كه توليدكنندگان فرآورده هاى غذايى كنسرو شده، در كشورهاى عضو اتحاديه اروپا، با آگاهى كامل از واقعيت نقش حلال در توسعه تجارت فرآورده هاى غذايى، چنانچه محتواى توليدات فرآورده هاى غذايى آنان غير حلال نباشد واژه"حلال"را با حروف درشت روى قوطى هاى كنسرو چاپ مى كنند. با آنكه اين شيوه هنوز در ايالات متحده آمريكا و كانادا مرسوم نيست، با اين حال صاحبان صنايع غذايى شمال ايالات متحده به تازگى با بكار گماردن كارشناسان و مشاورين خبره در اين رشته از صنايع غذايى در نظر دارند سهم بيشترى از اين بازار پر سود را از آن خود سازند (3).

4-4. مزايا و معايب اجراى طرح نشان حلال

آنچه كه مسلم است اين است كه ايجاد نشان حلال ثمرات عديده اى به همراه داشته است كه برخى از مهم ترين آن ها عبارتند از:

1. فراهم كردن زمينه هاى لازم براى ايجاد بازار مشترك اسلامى؛

2. توليد كالاهاى اساسى حلال و تأمين نيازهاى اساسى مسلمانان در بيشتر كشورهاى دنيا؛

3. امكان همكارى بيشتر كشورهاى مسلمان و تقريب منافع اقتصادى آن ها به يكديگر؛

4. بالا بردن سهم صادرات كشورهاى مسلمان و كاهش واردات آن ها و حركت به سوى خودكفايى؛

5. ترويج آموزه هاى دينى اسلام و بالا رفتن گرايش مردم دنيا به دين اسلام؛

6. فراتر رفتن توليد محصولات حلال از مواد غذايى به مواد بهداشتى و آرايشى و نيز پوشاك و ساير كالاهايى كه در آن بحث حلال و غير حلال مطرح است.

موارد متعدد ديگرى هم وجود دارد كه مى توان به آن ها اشاره كرد. با اين حال شش موردى كه به نظر اهميت بيشترى دارد را در اينجا گرد هم آورده ايم. با وجود ثمرات زيادى كه توليد كالاهاى


1- مهرآفرين، ، ص.
2- ماهنامه اتاق بازگانى، ، گزارش ويژه.
3- مهرآفرين، ، ص. .

ص: 627

حلال داشته است، چه در شيوۀ اجرا و چه در ماهيت اين كار، مواردى وجود دارد كه بيشتر نياز به تعمق دارد:

1. در حالى كه مسئله توليد كالاى حلال صرفاً به مسلمانان اختصاص دارد، مشاهده مى شود كه بسيارى از كالاهاى حلال در دنيا، توسط غير مسلمانان توليد مى شود. نمونۀ آن را مى توان در نمايشگاه مالزى كه قبلاً هم به آن اشاره شد، مشاهده كرد. ثمره اين مسئله اين است كه در سال هاى نه چندان دور و با توجه به اينكه جمعيت مسلمانان طبق پيش بينى ها به يك سوم جمعيت دنيا مى رسد، و همه كشورهاى دنيا و سيستم هاى بازاريابى شان از اين مسئله آگاهى دارند، ديرى نخواهد پاييد كه كشورهاى مانند چين كه داراى مزيت هاى نسبى بالايى در توليد هستند، تمام بازارهاى مسلمانان را تحت سيطره خود درآوردند و عملاً مسلمانان نيز استفاده كننده كالاهاى حلال مثلاً چينى خواهند بود. اين مسئله جاى تعمق بيشتر و دقت نظر دارد. چگونه بسيارى از شركت ها و توليدكنندگان با ثبت كار خود، حق انحصارى در توليد دريافت مى كنند اما كشورهاى مسلمان توانائى انجام چنين كارى را ندارند؟ !

2. مسئله دوم كه به دنبال مسئله اول به وجود مى آيد اين است كه چنانچه اگر قرار باشد كشورهاى غيرمسلمان و توليدكنندگان غيرمسلمان دست به توليد كالاهاى با مارك حلال بزنند، چه تضمينى وجود دارد كه آن كالاها واقعاً حلال باشد؟

3. با وجود اينكه در سال هاى اخير دايره توليد كالاى حلال، از مواد غذايى فراتر رفته و به مواردى مانند پوشاك، لوازم آرايشى و بهداشتى نيز سرايت كرده است، اين مقدار كالا به نسبت كل كالاهايى كه در بين كشورهاى دنيا مبادله مى شود بسيار ناچيزند. به نظر مى رسد اگر بتوان راهى پيدا كرد كه مبادلات كشورهاى مسلمان را از صرف كالاهاى حلال خارج كرد و كالاهاى متعدد ديگرى را وارد عرصه مبادلات مسلمانان كرد، مى تواند ما را در رسيدن به اهدافمان بيش از پيش يارى نمايد.

4. مسئله ديگرى كه در اينجا قابل طرح است و يكى از ضعف هاى نشان حلال را در تجارت وسيع بين مسلمانان نشان مى دهد، گستره عظيم ظرفيت هاى اقتصادى حج است. پوشيده نيست كه بسيارى از مسلمانان در مناسك حج شركت مى كنند و طبيعتاً به دليل تمايل به خريد سوغاتى و يا مواجهه با بازارهاى رنگارنگ و محصولات توليدى ارزان قيمت، بخش زيادى از دارايى خود را در اينجا خرج مى كنند و علاوه بر خروج ارز و اتلاف وقت، كالاهاى بى كيفيت را وارد كشور خود مى كنند. طبيعتاً تمامى مواد غذايى كه مسلمانان در ايام حج استفاده مى كنند از نوع حلال است، اما محصولاتى كه مى خرند مسئله حلال بر آن ها صدق نمى كند. مارك حلال توانايى آن را ندارد كه در بسيارى از موارد گسترش يابد و بتواند بخشى از خريد زائران در حج را به خود اختصاص دهد. ظرفيت عظيم حج كه

ص: 628

اين مقاله تاكيد بر آن دارد مستلزم آن است كه اجازه حضور بيش از پيش كشورهاى مسلمان را در بازارهاى حج فراهم آورد. اين مسئله نياز به ارائه الگويى دقيق و اجرايى دارد كه هدف اين مقاله پرداختن به اين موضوع است.

5-4. بررسى جايگاه ايران در بازار محصولات حلال

آمارها حاكى از آن است كه فقط دو درصد از كل درآمد سالانه تجارت غذاى حلال در جهان متعلق به ايران است (1). اين در حالى است كه امروزه ايران يكى از كشورهاى پيشرو در بين مسلمانان است. از طرفى بررسى جايگاه ژئواكونوميك ايران در سطح منطقه حتى به گونه اى سطحى، كوتاه و گذرا نيز گوياى اين واقعيت است كه ايران در سطح منطقه در قياس با ساير كشورها از موقعيتى غيرقابل سنجش برخوردار است، به بيانى ديگر ايران مى تواند به عنوان دروازه ورود افزون بر كشورهاى آسياى ميانه، دنياى اسلام تلقى شود ( مهرآفرين، ، ص) . اما در مجموع اين جايگاه براى ايران چندان قابل قبول نيست.

5. سازوكار ايجاد بازار مشترك اسلامى با بهره گيرى از نشان تجارى

اشاره

اهميت نشان تجارى (برند) و كاركردهاى آن بر اهل علم پوشيده نيست. يكى از ويژگى هاى مهمى كه برند مى تواند ايفا كند اين است كه حق توليد محصول خاصى را به افراد خاصى اعطا مى كند و ديگران را از بهره بردارى از آن منع مى كنند. همين ويژگى برند و ايجاد حق مالكيت براى صاحب آن مسئله اى است كه ما را در ارائه الگوى مورد نظر خود يارى مى دهد.

همان طورى كه در بخش سوم اشاره شد، مشكلات و موانعى كه بر سر راه ايجاد بازار مشترك اسلامى وجود داشته است، منجر به آن شده است كه بسيارى از كارشناسان از ايجاد چنين بازارى نااميد شوند. از طرفى اوضاع فعلى جهان و نگرانى هاى موجود درباره از هم پاشيدن اتحاديه اروپا مسئله ديگرى است كه ايجاد بازار مشترك اسلامى را بيش از پيش تحت الشعاع خويش قرار داده است. على رغم همه مسائلى كه در مورد شكل گيرى بازار مشترك اسلامى وجود دارد، موفقيت هاى نشان حلال در بازارهاى جهانى ما را به شبيه سازى از اين الگو رهنمون مى سازد و البته نوع شبيه سازى ما به گونه اى است كه بتواند ضعف هاى موجود در بهره گيرى از نشان حلال را برطرف نمايد.

به عقيده نويسندگان، وضعيت موجود در دنياى اسلامى، به خصوص بعد از دوره بيدارى اسلامى، شرايطى را فراهم كرده كه در آن، ايجاد بازار مشترك اسلامى به گونه نرم افزارى و با بهره گيرى از نشان تجارى ميسر شده است. بر اين اساس به نظر مى رسد كه كشورهاى مسلمان مى توانند به ايجاد


1- فخارى، . .

ص: 629

يك نشان تجارى جديد مبادرت ورزند كه براساس آن، تنها كشورهاى مسلمان مى توانند براى توليد محصولات خود از اين نشان استفاده نمايند و آن را بر روى كالاهاى خود حك نمايند. براى اجرايى شده اين الگو، كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى بايد موظف شوند كه براى صادرات و واردات كالاهايى كه حامل چنين نشانى هستند تسهيلاتى قايل شوند و امكان ورود كالاهايى كه ساخت كشورهاى مسلمان است و مسلمانان توليدكننده آن هستند را به كشورهاى خود تسهيل نمايند. به عبارت ديگر كشورهاى مسلمان بايد توافق كنند كه:

1. نشان تجارى جديدى را براى توليد كالاهاى مسلمانان ايجاد نمايند؛

2. انحصار استفاده از اين نشان تجارى تنها در اختيار سازمان كنفرانس اسلامى و به دنبال آن تنها در اختيار كشورهاى مسلمان باشد؛

3. هر يك از كشورهاى مسلمان تسهيلاتى مانند كاهش تعرفه را براى ورود كالاها با نشان تجارى اسلامى فراهم آوردند؛

4. مشوق هايى را براى صادرات كالاهايى با نشان اسلامى در نظر بگيرند؛

5. لغو حقوق گمركى و حذف سهميه در روابط متقابل اعضاى سازمان وجود داشته باشد؛

6. برقرارى تعرفه مشترك گمركى براى كالاهاى غير مسلمانان؛

7. در پيش گرفتن سياست مشترك اقتصادى تا حدى كه به نفع همه كشورهاى عضو باشد؛

8. در مراحل بعدى، لغو تشريفات مربوط به ورود و خروج تبعه هاى هر يك از كشورهاى عضو در سرزمين يكديگر؛

9. تسهيل سرمايه گذارى و مبادله خدمات؛

10. در پيش گرفتن سياست مشترك در زمينه ى كشاورزى و حمل و نقل.

هر چند ممكن است كه در مراحل اوليه همه كشورهاى اسلامى نتوانند خود را با اين الگو تطبيق دهند، اما كشورهايى وجود دارند كه داراى توان رقابتى مناسبى باشند و بتوانند در اجراى اين الگو مشاركت كرده و هسته اوليه آن را شكل دهند. مزاياى چنين طرحى از جمله بالا رفتن همكارى كشورهاى مسلمان، ايجاد بازارهاى جديد براى اين كشورها، بالارفتن توان رقابتى، افزايش صادرات و ايجاد فرصت هاى شغلى دستيابى به منابع مالى ديگر كشورها به مرور زمان به وضوح مشاهده مى شود. بنابراين ايجاد بازار مشترك اسلامى، نيازمند زمان و استقامت بسيار است. پس بايد با گروه كوچكى شروع به كار كرد و گام به گام پيشرفت نمود تا قوانين مختلف در كشورهاى عضو هماهنگ شود (1).


1- دولو، 1379، ص 136. .

ص: 630

تأثير الگوى جديد بر اقتصاد حج و رفع مشكلات

آنچه كه مسلم است اين است كه شكل گيرى بازار مشترك اسلامى نه تنها آثار خود را بر رشد اقتصادى كشورهاى مسلمان و بى نيازى آن ها از ديگران نشان مى دهد، بلكه بازار حج كه دغدغه بسيارى از علما و كارشناسان مسلمان است را سامان مى دهد و قدرتى عظيم به كشورهاى مسلمان و سازمان كنفرانس اسلامى مى دهد كه در اين صورت كشورهاى مسلمان مى توانند بيش از پيش بر معادلات جهان اثر داشته باشند. البته الگوى حاضر تنها به حج اختصاص ندارد، بلكه شامل هر گونه سفر توريستى به كشورهاى مسلمان مى شود كه البته توريسم زيارتى نقش بسيار حائز اهميتى هم در حج و هم در عتبات عاليات دارد. به عبارت ديگر ايجاد قدرت نرم افزارى از طريق برند، سبب خواهد شد كه ورود و خروج كالاهاى كشورهاى مسلمان به ساير كشورهاى مسلمان به ساده ترين وجه صورت گيرد و براساس حمايت هايى كه از آن كالاها صورت مى گيرد توان رقابتى آن كالاها بالاتر رود و بازارهاى مسلمين از كالاهاى مسلمانان مملو شود كه در نتيجه آن، برنده نهايى مسلمانان خواهند بود. ضامن اجراى چنين الگويى نفعى است كه كشورهاى مسلمان از اين الگوى جديد خواهند برد.

آيا اين الگو مشكلات جارى در ايجاد بازارهاى اسلامى را مرتفع مى كند؟ در پاسخ بايد گفت اينكه الگوى جديد بخواهد مشكلات موجود در زمينه ايجاد بازار مشترك اسلامى را برطرف كند مساله اى است كه جاى تامل دارد. الگوى ارائه شده بيش از آن كه توانايى رفع مشكلات موجود را داشته باشد، اين ويژگى را دارد كه مى تواند در كنار مشكلات موجود، به تعميق روابط بين كشورهاى مسلمان بيانجامد و امكان حمايت از كالاهاى كشورهاى مسلمان را فراهم آورد و از اين طريق بر بازارهاى كشورهاى مسلمان اثر گذارد. موفقيتى كه برند حلال در سال هاى اخير از خود نشان داده است خود نشانى است از امكان موفقيت اين الگو و اين اميدوارى را به همراه دارد كه الگوى ارائه شده بتواند نقش مؤثرى ايفا نمايد.

منابع

1. خورشيدى، غلامحسين، بازار مشترك اسلامى، موسسه انتشارات اميركبير، تهران، 1367.

2.

خورشيدى، غلامحسين، بررسى و نقد ديدگاه هاى مطرح شده در مورد تشكيل بازار مشترك اسلامى، ماهنامه بررسى هاى بازرگانى، بهمن و اسفند 1384، شماره 3.16. دولو، گلناز، نگاهى مختصر به راهكارهاى ايجاد بازار مشترك اسلامى، مجله پژوهش نامه اقتصادي، بهار 1379، پيش شماره 1، از 129 تا 136.

4. شايق، احمد، مطالعه اقتصادى براى تشكيل بازار مشترك اسلامى، سازمان برنامه و بودجه، تهران، 1371.

5.

ص: 631

شهابى، سهراب، گزارش سيمينار (ويژه بازار مشترك اسلامى) ، دفتر مطالعات سياسى و بين الملل وزارت امور خارجه، تهران 1367.

6. شيخ حر عاملى، وسايل الشيعه، موسسه آل بيت، قم، ج2، ص218.

7. فخارى، عبدالحسين، متن كامل گزارش رياست دبير خانه نشان حلال، دبيرخانه نشان حلال، بيست و دو اسفند.

8. ماهنامه اتاق بازرگانى، نشان حلال يك پيام فرهنگى واحد است، ماهنامه اتاق ايران، شماره، .

9. مبلغى، احمد، دلائل فقهى ضرورت تشكيل بازار مشترك اسلامى، مجله فقه (كاوشي نو در فقه اسلامي) ، بهار 1383، شماره 39.

10. مهرآفرين، توليد فرآورده هاى غذايى «حلال» صنعتى رو به گسترش و تجارتى رو به توسعه، مجله نامه اتاق بازرگانى، تير - شماره 339، صفحه تا.

11. - - -، آيا تشكيل بازار مشترك اسلامى ميسر است؟ ، بررسي هاي بازرگاني، اسفند1376، ش127.

12. - - -، راهكارهاي تحقق بازار مشترك اسلامى، بررسي هاي بازرگاني، مرداد 1378، ش144.

13. - - - -، مباحث اقتصادى مقدمه اى بر طرح تحقيقاتى «بازار مشترك اسلامى، مجله سياست خارجي، دي و اسفند 1365 - شماره 1، از صفحه 135 تا 142.

ص: 632

ص: 633

نگاهى آمارى به ظرفيت هاى بازرگانى كشورهاى اسلامى با يكديگر

اشاره

محمود حاجى يوسفى پور (1)

چكيده

با نگاهى به كشورهاى اسلامى متوجه اين نكته مى شويم كه مشكلات عديده اقتصادى و تلاش گسترده به منظور جلب سرمايه گذارى در بخش هاى مختلف، از جمله نيازمندى هاى اساسى كشورهاى مسلمان در حال توسعه بوده و همين امر تا حد زيادى آنان را به سوى وابستگى اقتصادى و در نتيجه فرهنگى و سياسى به كشورهاى بيگانه و رقابت منفى بين خود سوق داده است.

تمركز اين پژوهش، نگاهى آمارى به وضعيت بازرگانى و صادرات و واردات كشورهاى اسلامى مى باشد و گوياى اين مطلب است كه دولت هاى اسلامى با بى اعتنايى به توانمندى هاى بين خود به استفاده ازمنابع كشورهاى بيگانه روى آورده اند. از آنجا كه فريضه عظيم حج، يك گردهمايى بزرگ در مكان و زمان مشخصى براى مسلمين مى باشد، جا دارد كه از پتانسيل موجود در اين اتحاديه براى همگرايى اقتصادى و به تبع آن همگرايى سياسى بين مسلمين استفاده نمود. در پايان نيز راهكارى براى تحقق توسعه تجارت بين كشورهاى اسلامى در موسم حج آورده شده است.

واژگان كليدى : حج، صادرات، واردات، تجارت، كشورهاى اسلامى، اتحاد،

گوشه اى از موهبت هاى الهى به سرزمين اسلام

جهان اسلام به لحاظ جغرافيايى، وسعت قابل ملاحظه اى از كره خاكى را در بر مى گيرد. بلوك اسلامى يا مجموعه 55 كشور مسلمان كه روى هم 30 ميليون و 910 هزار كيلومتر مربع مساحت دارد،


1- كارشناس ارشد مطالعات خاورميانه از دانشكده روابط بين الملل وزارت امورخارجه، كارشناس بازرگانى خارجى سازمان توسعه تجارتايران و مدرس علوم سياسى دانشگاه پيام نور قزوين. .

ص: 634

مناطق وسيعى از جنوب و جنوب غربى آسيا، شمال، شرق و غرب آفريقا و جنوب اروپا را شامل مى شود. گستره آن حدود يازده هزار كيلومتر طول جغرافيايى، از غربى ترين نقطه در شمال افريقا تا جزاير جاوه اندونزى و حدود 6 هزار كيلومتر عرض جغرافيايى، از شمال قزاقستان تا جنوب سودان را در بر مى گيرد. جهان اسلام با جمعيتى بيش از يك ميليارد و سيصد ميليون نفر پس از جهان مسيحيت، دومين جمعيت بزرگ مذهبى است. از نظر ميزان گسترش جمعيت مسلمانان در مناطق مختلف جهان نيز آمارها بسيار روشنگر هستند. از كل كشور آسيايى كشور جزو كشورهاى اسلامى محسوب مى شوند. همچنين از كشور آفريقايى كشور آن مسلمان هستند.

كشورهاى اسلامى (1)از نظر جغرافياى سياسى و موقعيت ژئوپلتيك در بهترين شرايط ممكن قرار دارند. به عنوان مثال مى توان به كشورهايى چون ايران و عربستان اشاره كرد. اين دو كشور از نظر اهميت جغرافيايى جزو ده كشور اول جهان محسوب مى شوند زيرا از يك سو داراى موقعيت مركزى بوده و از سوى ديگر، از دو طريق به دريا راه دارند. علاوه بر آن با تنگه هاى استراتژيك و آبراه هاى بين المللى هم جوار هستند.

اين وضيعت به اين دو كشور منحصر نمى شود؛ كشور مصر، مالك آبراه سوئز است. تركيه تنگه هاى بسفر و داردانل را در تصرف خود دارد. تنگه مالاكا در اختيار كشور بزرگ اندونزى است. مراكش نيز در اداره امور مربوط به تنگه جبل الطارق با اسپانيا شريك است. بنابراين مشاهده مى شود كه جغرافياى سياسى جهان اسلام منحصر به فرد است و به همين دليل مى تواند زمينه مناسبى براى همگرايى امت اسلامى به شمار آيد.

كشورهاى اسلامى اگرچه در حال حاضر در شرايط نامطلوبى به سر مى برند و از جمله كشورهاى ضعيف و عقب مانده جهان به شمار مى آيند ولى بررسى وضعيت منابع طبيعى اين كشورها بيانگر آن است كه اين كشورها به صورت بالقوه بسيار قدرتمند و ثروتمند هستند. متاسفانه سوء مديريت و وابستگى رهبران اين كشورها مانع از بهره بردارى صحيح از اين منابع شده است.

سرزمين هاى اسلامى توانمندى هاى شناخته شده زيادى در زمينه انرژى هاى فسيلى، مواد معدنى، محصولات كشاورزى وصنايع وابسته به اين مواد دارند.

بيش از يك سوم ذخاير نفت و قريب به 70 درصد از ذخاير گاز طبيعى جهان در كشورهاى اسلامى


1- منظور از كشورهاى اسلامى در اين نوشتار، دولتى است كه عضو اصلى «سازمان كنفرانس اسلامى» مى باشد كه به موجب منشور سازمان كنفرانس اسلامى، عضويت در آن سازمان صرفاً منوط به موافقت دو سوم اعضاست. هم اكنون سازمان كنفرانس اسلامى دومين سازمان بين دولتى پس از سازمان ملل متحد است كه 57 كشور از چهار قاره جهان درآن عضويت دارند. .

ص: 635

نهفته است. همچنين 40 درصد از ذخاير فسفات، 38 درصد از ذخاير بوكسيت، 37 درصد از ذخاير قلع، 15 درصد از ذخاير اورانيوم و12 درصد از ذخاير كروم جهان متعلق به ملل مسلمان است. منابع معدنى ديگرى چون سنگ آهن، زغال سنگ، مس، سرب، روى، ميكا، پتاس، برميت، كبالت، سنگهاى ساختمانى و لاتريت به وفور در كشورهاى اسلامى يافت مى شود.

در زمينه توليدات كشاورزى نيز بخش عمده اى از محصول پنبه، خرما، انگور، برنج، كتان، كنف، گندم، توتون و بادام جهان در كشورهاى اسلامى توليد مى شود.

وجود منابع عظيم نفت و گاز در سرزمين هاى اسلامى موقعيت بى بديلى به اين كشورها بخشيده است؛ زيرا حيات اقتصادى جهان صنعتى به نفت وابسته است. بديهى است در صورت همگرايى بين كشورهاى اسلامى، با توجه به نياز غرب و ساير كشورها به اين ماده خام ارزشمند، مسلمان ها مى توانستند بسيارى از مشكلات خود را به راحتى مرتفع نمايند.

اهميت اجمالى همگرايى از نگاه اسلام

بدون شك مهم ترين عامل همگرايى امت اسلامى، آموزه ها و تعاليم گرانقدر دين مبين اسلام است. اسلام به مثابه يكى از مهم ترين اديان آسمانى، شيوه سعادت و بهروزى مسلمانان را به روشنى ارائه داده است. در اين دين، شيواترين و رساترين قوانين در خصوص نوع بشر همراه با جزئيات آورده شده است. همه مسلمانان جهان اسلام در اصول با يكديگر اشتراك عقيده دارند. خداى واحد، پيامبر واحد و كتاب واحد، پايه هايى هستند كه مى توانند وحدت و انسجام امت اسلامى را بار ديگر احياء نمايد.

نگاهى اجمالى به آموزه هاى دين اسلام نشان مى دهد كه خداوند متعال از يك سو همه انسان هاى جهان را امت واحد مى داند و از سوى ديگر، بين همه مسلمانان عالم پيمان اخوت و برادرى منعقد مى سازد ( إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً ) (1)بنابراين به نظر مى رسد، از منظر قرآن مجيد، وحدت و همگرايى عامل مهمى براى قوام اسلام و جامعه و زمينه اساسى رشد و تكامل همه افراد مى باشد. ( وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَيكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَينَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ كُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْها كَذلِكَ يبَينُ اللهُ لَكُمْ آياتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ) (2)؛ «و همگى به ريسمان خدا [يعنى: قرآن، اسلام و هرگونه وسيله وحدت ]چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت خدا را بر خود به ياد آريد كه چگونه دشمن يكديگر بوديد و او ميان دلهاى شما الفت ايجاد كرد و به بركت نعمت او، برادر شديد و شما بر لب حفره اى از آتش بوديد، خداوند متعال شما را از آن نجات داد. اين


1- مؤمنون: 52.
2- آل عمران: 103. .

ص: 636

چنين، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى سازد تا شايد پذيراى هدايت شويد. " در اين آيه چنان كه از فرمان الهى ( وَ اعْتَصِمُوا ) فهميده مى شود، وحدت و اتحاد و لزوم تمسك به ريسمان الهى، يك وظيفه الهى شمرده شده است و نيز واژه ( جَمِيعاً ) بيانگر اين است كه اين اتحاد و وحدت، وظيفه همگان مى باشد و جز با حركت جمعى و مشاركت عمومى مردم تحقق نخواهد يافت.

در ادامه آيه نيز با نهى ( وَ لا تَفَرَّقُوا ) دستور دورى و پرهيز از هر نوع تفرقه و اختلاف را كه در ميان صفوف مسلمانان چند دستگى به وجود مى آورد، صادر نموده است و در آخر مى فرمايد: "ايجاد وحدت پس از تفرقه، و الفت ميان دلها و برادرى ميان افراد جامعه پس از دشمنى ها، از آيات و نشانه هاى خداوند براى بندگان مى باشد. " پيامبر اسلام (ع) همواره، امت اسلامى را به يكدلى و همگرايى دعوت مى نمود و امتش را از واگرايى نهى مى فرمود حضرت در كلامى مى فرمايد

: «أيّهَا النَّاسُ عَلَيكُمْ بِالْجَمَاعَةِ وَإيّاكُمْ وَالْفُرْقَةَ » (1)؛ «اى مردم! به جماعت و يكپارچگى روى آريد و از پراكندگى بپرهيزيد! " برنامه هاى اسلام در عمل ما را به وحدت سوق مى دهد مثلاً سفارش كرده است: همه در يك مكان جمع شويم، (مسجد) پشت سر يك امام و همه به يك سو و يك نواخت تكبير بگوئيم و در كمال سكوت با هم خم شده و ركوع و سجده كنيم. بدنها در كنار هم در صفوفى منظم. اين دستورات تمرين عملى وحدت است. در مراسم حج نيز مسلمانان از هر جاى دنيا همه با لباسى يك شكل و شعارى واحد به گرد محورى واحد (كعبه) طواف مى كنند و اعمال عبادى حج را انجام مى دهند.

حج، تجارت و اتحاد مسلمين

مراسم پرشكوه حج، همچون عبادات ديگر، داراى بركات و آثار فراوان فردى و اجتماعى است كه اگر طبق برنامه درستى، انجام و بهره بردارى شود، مى تواند هر سال منشأ تحول تازه اى در جوامع اسلامى گردد.

تحليل و بررسى ابعاد گوناگون كنگره عبادى - سياسى حج، نيازمند نگرشى عميق و همه جانبه است كه مى توان مطالعه را با شناخت آيات و روايات معصومين (ع) درباره حج و پيامدها و اهداف آن آغاز نمود و با درك جنبه هاى مختلف عبادى، سياسى، فرهنگى و اقتصادى حج از ديدگاه مفسران و دانشمندان اسلامى با منزلت و اهميت حج آشنا شد و ما به دليل موضوع اين نوشتار، محور بحث را در بعد اقتصادى و بازرگانى كنگره عظيم حج متمركز مى كنيم.

حج، يك بازار بزرگ جهانى و يك اتحاديه بزرگ اسلامى است كه خداوند به امت اسلام موهبت


1- محمدى رى شهرى، محمد؛ ميزان الحكمة، تهران: دار الحديث، چاپ سوم، 1381، ج 2، ح 2434. .

ص: 637

نموده ( جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ ) (1)تا با همفكرى و همكارى، راهكارهاى پيشرفت اقتصادى را بررسى، و از طريق ( وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِيعاً ) ، وحدت و عزت خود را حفظ كنند؛ چراكه ( إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ ) .

لذا حج مناسب ترين فرصت و موقعيت را براى تبادل نظر و مذاكرات اصولى ميان ملت ها فراهم ساخته تا در پرتو ارتباطات منطقى و مداوم و پيگيرى فعاليت هاى اقتصادى وتجارى بتوان به مشكلات و كمبودهاى مادى كشورهاى اسلامى آگاهى و شناخت لازم را كسب كرد زيرا فعاليت هاى اقتصادى كه در ساير مكاتب، صرفا از ديد مادى به آن نگريسته مى شود، در بينش اسلام وسيله تربيت دينى و رشد اخلاقى مى باشد. ( وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ * لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يذْكُرُوا اسْمَ اللهِ ) . (2)برخلاف آن چه بعضى فكر مى كنند استفاده از كنگره عظيم حج براى تقويت پايه هاى اقتصادى كشورهاى اسلامى نه تنها با روح حج منافات ندارد بلكه طبق روايات اسلامى يكى از فلسفه هاى آن را تشكيل مى دهد. چه مانعى دارد مسلمانان در آن اجتماع بزرگ يك بازار مشترك اسلامى را پايه ريزى كنند و زمينه هاى مبادلاتى و تجارى را در ميان خود به گونه اى فراهم سازند كه نه منافعشان به جيب دشمنانشان بريزد و نه اقتصادشان به اجانب وابسته باشد كه اين دنياپرستى نيست، عين عبادت است و جهاد. و لذا در روايت "هشام بن حكم" از" امام صادق (ع) " ضمن بيان فلسفه هاى حج آشكارا به اين موضوع اشاره شده بود كه يكى از اهداف حج، تقويت تجارت مسلمانان و تسهيل روابط اقتصادى است. در حديث ديگرى از ايشان در تفسير آيه ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) . (3)مى خوانيم كه فرمود: «منظور از اين آيه كسب روزى است «فَاذِا اَحلَّ الرَّجلُ مِن اِحْرامِه وَ قَضَى فَليشترِ لِيبعَ فى المَوسَمِ» : هنگامى كه انسان از احرام بيرون آيد و مناسك حج را به جا آورد در همان موسم حج خريد و فروش كند (و اين موضوع نه تنها گناه ندارد بلكه داراى ثواب است.) همين معنى در ذيل حديثى كه از "امام على بن موسى الرضا (ع) " به طور مشروح در بيان فلسفه هاى حج وارد شده، آمده است و در پايان آن مى فرمايد: ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) . اشاره به اينكه آيه ( لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ ) هم منافع معنوى را شامل مى شود و هم منافع مادى را كه از يك نظر همه معنوى است.

در سفر حج به كسب و تجارت اجازه داده شده و فلسفه آن بالا بردن توان مالى حج گزاران و در نتيجه تقويت عموم مسلمانان از رهگذر اين كنگره جهانى است و تجارت و كسب در سفر حج خود


1- مائده: 97.
2- حج: 27.
3- بقره: 198. .

ص: 638

عاملى است در برگزارى اين فريضه جهان شمول و تأمين معاش گروهى از زائران كه اگر كسب و تجارت نكنند، به تأمين هزينه سفر خود قادر نيستند. از اين رو، رخصت داده شده كه زائران از سود تجارت و داد و ستد و امثال آن در چهارچوب شرع و به تناسب شؤون بهره گيرند تا بدين وسيله استطاعت مالى و توان افراد بالا رفته و اجتماع حج فزونى گيرد.

معاويۀ بن عمار مى گويد: «از امام صادق (ع) پرسيدم: كسى كه به قصد تجارت رهسپار مكه مى شود يا شتران خود را كرايه مى دهد، حج او ناقص است يا تمام؟ حضرت در پاسخ فرمود: حج او تمام است؛

(عَنْ مُعَاوِيةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قُلْتُ لأِبِي عَبْدِ اللهِ (ع) الرَّجُلُ يخْرُجُ فِي تِجَارَةٍ إِلَي مَكَّةَ أَوْ يكُونُ لَهُ إِبِلٌ فَيكْرِيهَا حَجَّتُهُ نَاقِصَةٌ أَمْ تَامَّةٌ قَالَ لا بَلْ حَجَّتُهُ تَامَّةٌ) .

محمد بن سنان مى گويد: «امام على بن موسى الرضا (ع) در پاسخ به سؤالاتى چند كه طى نامه اى براى من نوشتند، از فلسفه حج نيز سخن گفتند و پس از ذكر اسرار عبادى و عرفانى و آثار معنوى و فرهنگى و تربيتى و تاريخ آن، به اقتصاد و آثار معيشتى نيز اشاره كردند. در بخشى در اين نامه آمده است:

وَ مَعَ مَا فِي ذَلِكَ لِجَمِيعِ الْخَلْقِ مِنَ الْمَنَافِعِ. . . وَ مَنْفَعَةِ مَنْ فِي شَرْقِ اْلأَرْضِ وَ غَرْبِهَا وَ مَنْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ مِمَّنْ يَحُجُّ وَ مِمَّنْ لَمْ يَحُجَّ مِنْ تَاجِرٍ وَ جَالِبٍ وَ بَائِعٍ وَ مُشْتَرٍ وَ كَاسِبٍ وَ مِسْكِينٍ وَ قَضَاءِ حَوَائِجِ أَهْلِ اْلأَطْرَافِ وَ الْمَوَاضِعِ الْمُمْكِنِ لَهُمُ اْلإِجْتِمَاعُ فِيها كَذلِكَ. . . (لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ) .

يكى از علل وجوب حج منافعى است كه از اين رهگذر به همه خلق مى رسد، و نيز منافعى است كه نصيب كسانى كه در شرق و غرب و خشكى و دريا هستند مى شود؛ چه آنهايى كه حج مى گزارند و يا آنان كه به حج نيامده اند؛ اعم از تاجر يا واردكنندگان، فروشنده يا خريدار، پيشه ور يا مستمند. و همچنين حج تأمين كننده نيازهاى ساكنان اطراف و امكنه اى است كه مى توانند در موسم، اجتماع كنند تا بدين وسيله شاهد منافع خود باشند.

امام صادق (ع) در روايتى ديگر به بيان آثار اقتصادى و معيشتى حج پرداخته و در پاسخ به هشام بن حكم كه فلسفه وجوب حج را مى پرسد، چنين مى فرمايد:

فَجَعَلَ فِيهِ اْلإِجْتِمَاعَ مِنَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لِيتَعَارَفُوا وَ لِيتَرَبَّحَ كُلُّ قَوْمٍ مِنَ التِّجَارَاتِ مِنْ بَلَدٍ إِلَى بَلَدٍ وَ لِينْتَفِعَ بِذَلِكَ الْمُكَارِي وَ الْجَمَّالُ وَ لِتُعْرَفَ آثَارُ رَسُولِ اللَّهِ9 وَ تُعْرَفَ أَخْبَارُهُ وَ يُذْكَرَ وَ لا يُنْسَي وَ لَوْ كَانَ كُلُّ قَوْمٍ إِنَّمَا يتَّكِلُونَ عَلَي بِلادِهِمْ وَ مَا فِيهَا هَلَكُوا وَ خَرِبَتِ الْبِلادُ وَ سَقَطَتِ الْجَلَبُ وَ اْلأَرْبَاحُ وَ عَمِيتِ اْلأَخْبَارُ وَ لَمْ تَقِفُوا عَلَى ذَلِكَ. . . (1)

مقرر شد تا مردم از شرق و غرب به اين سرزمين بيايند و يكديگر را بشناسند و همه گروه ها از


1- شيخ صدوق، محمد بن علي بن بابويه؛ علل الشرايع، قم، مؤمنين، 1383، صص 4٠6 - 4٠5. .

ص: 639

تجارت و حمل و نقل كالا از شهرى به شهر ديگر بهره گيرند. و چارپادار و شتربان سود برند و آثار و اخبار پيامبر خدا شناخته شود و در خاطره ها تجديد گردد و فراموش نشود و اگر قرار بود هر جمعيتى تنها از كشورها و شهرهاى خودشان و حوادث و مسائل منطقه اى سخن بگويند مردم نابود مى شدند و شهرها ويران مى گرديد و بازرگانى و سودآورى تعطيل مى شد و اخبار و حوادث در پرده ابهام مى ماند و كسى برآنها آگاهى نمى يافت.

به موجب اين روايت آثار اقتصادى حج منحصر به حج گزاران نيست بلكه ميليون ها انسان كه در گوشه و كنار جهان اسلام به سر مى برند و هزاران خانواده در حرم و خارج حرم و حوالى مكه و كسانى كه در اقصى نقاط، به نوعى با منافع حج سر و كار دارند از بركات حج بهره مند مى شوند. از كشاورزى كه محصول توليد مى كند، هنرمندى كه آثار هنرى و دستى مى آفريند، دامدارى كه دام مى پرورد، راننده اى كه در حمل و نقل مشاركت دارد، بازرگانى كه آذوقه و نياز زائران را به صورت كلى و جزئى فراهم مى سازد و ساير اصناف و اهل حرفه كه در پديد آوردن امكانات اين سفر سهيمند، همگى از منافع حج بهره مى برند.

در بازار اقتصادى حج ميليون ها انسان؛ از خرد و كلان تغذيه مى شوند، نياز سالانه خود را تأمين مى كنند، حتى فقرايى كه قدرت كار ندارند از احسان و انفاق حاجيان و ذبيحه زائران بهره مى برند و اگر اين امكانات و همين گوشت قربانى با برنامه اى دقيق پياده مى شد و به مصرف نيازمندان در هر شهر و اقليمى مى رسيد، هزاران تن گوشت پاك و پاكيزه قربانى به هدر نمى رفت و به گرسنگان دنيا مى رسيد. علاوه بر اين، وجوهات شرعيه و برّيه و صدقه و انفاق، اعانه بسيار ارزشمندى براى نيازمندان خواهد بود و نيز سوغات سفر كه نبايد منحصر به نزديكان و اقوام باشد بلكه سهم مساكين و محرومان نيز به گونه اى در آن لحاظ گردد تا از اين رهگذر به آشنا و بيگانه مساعدتى هرچند اندك عايد گردد و موجب تحبيب قلوب و پيوند اجتماعى افزون باشد.

حج موقعيتى است كه به تجارت كلان و خدمات عمده ديگر نياز دارد كه دولت ها يا تجّار كشورها و شركت ها و كارخانه ها در آن نقش دارند. اگر كالاهاى عمده از كشورهاى اسلامى به بازار حج و در جهت تأمين تداركات آن حمل و نقل گردد، تأثير بسيار عميقى در اقتصاد كشورهاى اسلامى خواهد داشت. عمده نياز زائران مى تواند از كشورهاى اسلامى و به وسيله شركت ها و بخش هاى اقتصادى مسلمين و دولت هاى اسلامى تأمين گردد و در اين صورت روا نيست كالايى كه امكان تهيه آن از كشورهاى اسلامى وجود دارد، از كشورهاى ديگر تهيه شود. مانند گوشت و مرغ كه عمدتاً (در موسم) از كشورهاى غربى خريدارى و مصرف مى شود كه علاوه بر جنبه اقتصادى خالى از شبهات شرعى هم نيست. اگر كشورهاى اسلامى با برنامه اى سنجيده و حساب شده با يكديگر همكارى داشته باشند، مى توانند بسيارى از اين نوع كالاها را خود تهيه و با آرم و نشان كشور اسلامى عرضه نمايند. در

ص: 640

چنين صورتى است كه آثار كلان اقتصادى حج در مجموعه جامعه اسلامى نمودار مى گردد و ميليون ها نفر از دست اندركاران توليد بهره مى برند و توان اقتصادى مسلمين كه زيربناى بسيارى از مسائل ديگر است، بالا مى رود. تشكيل بازار مشترك اسلامى در حج بهترين فرصتى است براى كشورهاى مسلمان تا اين پيوند و مشاركت اقتصادى در طول سالها پابرجا بماند و بدان وسيله با فقر و بيكارى كه دو عامل عمده مفاسداند مبارزه شود. تأثير چنين پروژه اى بر ساير ابعاد زندگى مسلمين چون بعد فرهنگى و سياسى غير قابل انكار است. در عصرى كه دشمنان اسلام براى جهانى سازى كشورها با هدف وابستگى دائم ملّت ها تلاش مى كنند، مسلمين مى توانند براى جهانى شدن مكتب و آرمان خود، با اهداف انسانى و الهى با يك عزم عمومى گام بردارند و وحدت امّت را پايه ريزى كنند. جمعيت ها و تشكّل هاى بين الملل اسلامى مى بايست در اين راستا حركت كنند و به صرف شعار و اجلاس و تعارفات بسنده نكنند. (1)هرچند كه در زمينه همكارى هاى اقتصادى نيز كشورهاى اسلامى به موافقت هاى زيادى دست يازيده اند كه از آن جمله مى توان شوراى اتحاد اقتصادى اعراب و بازار مشترك عربى، شوراى همكارى خليج فارس، سازمان همكارى اقتصادى اكو و اتحاديه مغرب را نام گرفت. اما اين توافقات نيز تا هنوز راهى به جايى نبرده است. و سطح تعامل هاى اقتصادى در ميان كشورهاى اسلامى عملاً پايين بوده است. با وجود تلاش و كوشش سازمان ها، اتحاديه ها و توافقات به عمل آمده ميزان تجارت و مبادلات تجارى، و همكارى هاى اقتصادى بسيارى پايين نشان مى دهد. مطالعات نشان مى دهد كه تجارت كشورهاى اسلامى با همديگر حدود 10 درصد كل تجارت كشورهاى اسلامى را تشكيل مى دهد و 9٠ درصد تجارت كشورهاى اسلامى با كشورهاى ديگر عمدتاً جهان غرب صورت مى گيرد. (2)كل تجارت (صادرات به علاوه واردات) كشورهاى اسلامى در سال 1990، 9/438 ميليارد دلار بوده كه طى سال هاى 2007 - 1990 در حدود529 در صد افزايش يافته و به رقم قابل ملاحظه 326/2 هزار ميليارد دلار در سال 2007 رسيده است. به اين ترتيب متوسط سهم كشورهاى عضو سازمان كنفرانس اسلامى از كل تجارت جهانى براى سال 2007 حدود 5/22 درصد بوده است.

از بين كشورهاى اسلامى، مالزى، عربستان سعودى، امارات متحده عربى، اندونزى، تركيه و ايران، هر يك با بيش از 4 درصد از كل تجارت سازمان كنفرانس اسلامى، جمعا 8/63 در صد از كل تجارت اين سازمان را به خود اختصاص داده اند و اين در شرايطى بوده است كه 36 كشور


1- رهبر، محمد تقى، مرورى بر بعد اقتصادى حجّ، مجله ميقات حج: پاييز 138٠، شماره 37.
2- نادران، الياس؛ جهانى شدن، چه بايد كرد در جهان شمولى اسلام، تهران، مجمع جهانى تقريب مذاهب اسلامى، 1382، ج2، ص 31. .

ص: 641

عضو سازمان، كمتر از يك درصد از كل تجارت سازمان را تشكيل مى دهند. اين گوياى تجارتى ناهمگون در ميان اعضاى سازمان كنفرانس اسلامى است. گفتنى است كه در ميان كشورهاى اسلامى، طى سال هاى 20٠3 - 199٠،24 كشور توانسته اند تجارتشان را به بيش از 5٠ درصد افزايش دهند. (1)با نگاهى به كشورهاى اسلامى متوجه اين نكته مى شويم كه مشكلات عديده اقتصادى و تلاش گسترده به منظورجلب سرمايه گذارى در بخش هاى مختلف، از جمله نيازمندى هاى اساسى كشورهاى مسلمان در حال توسعه بوده و همين امر تا حد زيادى آنان را به سوى وابستگى اقتصادى و در نتيجه فرهنگى و سياسى به كشورهاى بيگانه و رقابت منفى بين خود سوق داده است كه كاملاً مغاير با آموزه هاى قرآنى مى باشد: ( يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ) . (2)

جدول مبادلات تجارى بين كشورهاى اسلامى

آمارها نشان مى دهد كه نگاه كشورهاى اسلامى در امر تجارت بيشتر به بيگانگان است و اين ناشى از فقدان اطلاع و ناآگاهى از پتانسيل ها و ظرفيت هاى بين خود، عدم اراده براى همكارى، ضعف زير ساخت هاى فيزيكى و نفوذ سياسى و اقتصادى كشورهاى بيگانه بين دولت ها و جوامع اسلامى مى باشد. آمارهايى كه در اين نوشته مورد استفاده قرار مى گيرد برگرفته از "مركز تجارت بين الملل ( ITC(

(3)اخذ شده و آمارهاى ارائه شده مربوط به سال 20٠9 مى باشد.

براى شروع تحليل، بحث را با محوريت 5 كالاى نخست وارداتى ايران، سهم جهانى واردات، كشورهاى صادركننده كالا به ايران در جدول نخست آغاز مى كنيم.

در جدول دوم به 5 كشور اسلامى كه توان صادرات كالاى مذكور را دارند، سهم جهانى صادرات وكشورهاى وارد كننده كالاى مذكور مى پردازيم.

اين جداول، آمارها و تحليل ها نشان مى دهد كه بيشتر كشورهاى اسلامى كالاهايى را از كشورهاى بيگانه و غير اسلامى وارد مى كنند كه عمدتاً به وسيله كشورهاى اسلامى توليد، ترانزيت و صادر مى شود.


1- طيبى، سيد كميل، شيخ بهايى، آزيتا؛ گوگردچيان، احمد؛ تحليلى بر رشد اقتصاد ى در كشورها ى عضو سازمان كنفرانس اسلامى ( OIC( با تاكيد بر تجارت و سرمايه انسانى، http: //www. civilica. com
2- آل عمران: 118.
3- http: //www. intracen. org. .

ص: 642

><نمايش تصوير

ص: 643

><نمايش تصوير

بنابر جدول 1/1 ديگ هاى بخار و آبگرم، ماشين آلات وسايل مكانيكى بيشترين كالاى وارداتى ايران در سال 20٠9 به ارزش 973٠3٠5 هزار دلار بوده است و در مقايسه با ساير واردكنندگان 64/٠% واردات جهان به ايران تعلق داشته است كه از كشورهاى آلمان، چين، ايتاليا، كره جنوبى و ژاپن وارد كشور مى شود.

در جدول 2/1، پنج كشور اسلامى برتر را نشان مى دهد كه به صادرات ديگ هاى بخار و آبگرم، ماشين آلات وسايل مكانيكى مى پردازند. سهم جهانى صادرات مالزى 74/1 درصد در سال 20٠9 بود (يعنى در حدود 3 برابر نياز ايران) و مجموع صادرات 5 كشور اسلامى، معادل 66/2 يعنى بيش از 4 برابر نياز ايران مى باشد. 5كشورى هم كه بالاترين واردات اين كالا را از مالزى داشتند، بيگانه و غير اسلامى بودند.

ص: 644

><نمايش تصوير

بعد از ديگ هاى بخار و آبگرم، ماشين آلات وسايل مكانيكى بيشترين حجم كالاى وارداتى ايران در سال 20٠9 به آهن و فولاد (36/10 درصد كل واردات) اختصاص داشت. 67/1 درصدآهن و فولاد دنيا در معاملات بازرگانى از سه كشور غير اسلامى (روسيه، كره جنوبى و چين) و دو كشور اسلامى (قزاقستان و تركيه) وارد ايران شد.

ص: 645

><نمايش تصوير

در مبادلات آهن و فولاد همكارى نسبتاً بهترى را بين كشورهاى اسلامى شاهد مى باشيم. در جدول 2/2 مشاهده مى كنيم كه تركيه با عنوان برترين كشور اسلامى صادركننده آهن و فولاد 8/3% اين محصول را در دنيا تامين نمود كه خوشبختانه پنج شريك اول بازرگانى آن از كشورهاى اسلامى بودند.

به جز هندوستان عمده واردكنندگان آهن و فولاد از كشور امارات متحده عربى (پنجمين كشور اسلامى صادر كننده آهن و فولاد) نيز كشورهاى اسلامى بودند.

ص: 646

><نمايش تصوير

ماشين آلات و دستگاههاى برقى سومين كالاى وارداتى باارزش 37838٠6 هزار دلار و چيزى در حدود 28/8 كل واردات ايران در سال 20٠9 بود. پنج كشور نخست صادركننده اين كالا نيز كشورهاى غيراسلامى هستند. درحالى كه ايران به 22/٠درصد ماشين آلات و دستگاه هاى برقى جهان نيازمند بود مالزى 73/2 درصد اين محصول يعنى بيش از 12 برابر نياز ايران را به دنيا صادر نمود كه پنج كشور نخست وارد كننده آن هم بيگانه بودند. اكثر شركاى عمده كشورهاى اسلامى نيز در اين محصول غيراسلامى بودند.

ص: 647

><نمايش تصوير

وسايل نقليه زمينى غير از نواقل روى خط راه آهن با 5/7 درصد كل واردات مقام چهارم واردات ايران را در سال 20٠9 به خود اختصاص داد. پنج كشور نخست صادر كننده اين محصول به ايران نيز

ص: 648

><نمايش تصوير

غيراسلامى بودند.

ازكشورهاى اسلامى برتر در زمينه خودروسازى مى توان از تركيه، اندونزى و مالزى نام برد كه نزديك به 2% صادرات خورو در جهان به اين سه كشور اسلامى تعلق دارد. از آنجا كه تركيه تعاملات گسترده اى با كشورهاى صنعتى دنيا دارد مى تواند اين خودرو را با استانداردى مطابق استانداردهاى جهانى توليد نمايد و به بازارهاى جهانى هم عرضه كند. (1)افزايش روز افزون تعهدات خودروسازان بزرگ جهان در خصوص سرمايه گذارى در اندونزى باعث شده است تا اين كشور در خط مقدم خودروسازان در منطقه جنوب شرق آسيا قرار گيرد. خودروسازان بزرگ جهان از آمريكا، ژاپن، آلمان و هند اخيراً برنامه هايى را براى سرمايه گذارى در اندونزى اعلام كرده اند. (2)همين دو كشور به تنهايى مى توانند نيازهاى كشورهاى اسلامى را در زمينه خودرو برطرف نمايند. در جدول 2/4 نيز مشاهده مى شود كشورهاى صنعتى و توسعه يافته، واردكننده وسايل نقليه از تركيه و اندونزى در سال 20٠9 بودند.


1- روزنامه دنياى اقتصاد 20/10/1389.
2- سازمان خبرى خودرو 3٠/5/139٠. .

ص: 649

><نمايش تصوير

در زمينه غلات كه يك كالاى استراتژيك نيز به شمار مى آيد شاهد همكارى خوب كشورهاى اسلامى مخصوصاً در دو كشور نخست اسلامى برتر در زمينه صادرات غلات يعنى پاكستان و قزاقستان مى باشيم كه مى تواند الگوى خوبى براى ساير كالاها در مراودات تجارى بين كشورهاى اسلامى باشد. پاكستان و قزاقستان بيش از 3% غلات جهان را در سال 20٠9 تامين كردند كه شركاي نخست آنان از دولتهاى اسلامى بودند و همين همكارى باعث شد كه كشورهاى اسلامى در زمينه غلات چشمداشتى به كشورهاى بيگانه نداشته باشند.

راهكار پيشنهادى

آمارهاى جداول مذكور نشان داد كه كالاهاى مورد نياز كشورهاى اسلامى به جاى اين كه به وسيله خودشان تامين شود از دولت هاى بيگانه فراهم گرديده كه تأثير عظيمى در احساس مودت با كشورهاى بيگانه و احساس دورى يا عداوت با هم كيشان خود داشته است.

اگر كشورهاى اسلامى بتوانند نيازهاى خود را از طريق همديگر برطرف نمايند و همگرايى بازرگانى را از اين طريق تحكيم نمايند، چه بسا اين همگرايى به ساير زمينه هاى سياسى، فرهنگى، امنيتى و. . . تسرى پيدا كند و جهان اسلام به هدف والاى خود مبنى بر اتحاد و همدلى برسد.

از آنجا كه فريضه عظيم حج يك گردهمايى بزرگ در مكان و زمان مشخصى براى مسلمين مى باشد، جا دارد كه از پتانسيل موجود در اين اتحاديه براى تحكيم وحدت وهمگرايى اقتصادى بين مسلمين استفاده نمود، چرا كه وحدت اسلامى از مهم ترين ايده ها و آرمان هايى است كه مسلمين جهان از صدر اسلام تاكنون پيگير آن بوده و در مقابله با دشمنان مسلمين به عنوان يك استراتژى و برنامه

ص: 650

در ابعاد مختلف متناسب با مقتضيات زمان ارائه نموده اند.

از آنجا كه جمهورى اسلامى ايران از ابتداى انقلاب اسلامى منادى وحدت بين مسلمين بوده و اقدامات مهمى نيز انجام داده است، ضرورت دارد تا در اين عرصه نيز پيشگام شود چرا كه بنابر اصل يازدهم قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران:

" به حكم آيه كريمه ( إِنَّ هذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً واحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ) همه مسلمانان يك امتند و دولت جمهورى اسلامى ايران موظف است، سياست كلى خود را بر پايه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامى قرار دهد و كوشش پيگير به عمل آورد تا وحدت سياسى، اقتصادى و فرهنگى جهان اسلام را تحقق بخشد. "

راهكارى كه در اين زمينه پيشنهاد مى شود اين است كه درصدى از سهميه موجود براى حج، به تجار و بازرگانان كشورهاى اسلامى اختصاص يابد و در مكانى مشخص با نام دارالندوه تجارى (كه ميتواند در يكى از سه شهر مكه، مدينه يا جده باشد) با يكديگر رو در رو شده و معاملات تجارى انجام دهند. و دو نهاد مهم دولتى در اين زمينه يعنى سازمان حج و زيارت ( به عنوان مسئول تهيه و تدوين برنامه هاى راهبردى، سياست ها، خط مشى ها و روش هاى اجرايى حج و زيارت) (1)و سازمان توسعه تجارت ايران (به عنوان متولى برنامه ريزى، سياستگذارى، و اعمال نظارت عاليه در امر توسعه تجارت خارجى) (2)با تشريك مساعى و هم فكرى به اين مهم همت گمارند.

سازمان توسعه تجارت مى تواند با ايجاد يك پايگاه اطلاعاتى قوى كه در بردارنده اطلاعات ريز مربوط به توان توليدى و صادراتى و همچنين نيازهاى وارداتى، زمينه شناخت كشورهاى اسلامى را از امكانات و نيازهاى يكديگر فراهم نموده و بستر مناسبى جهت تامين كالاهاى مورد نياز هر كشور از ساير كشورهاى اسلامى ايجاد نمايد و به تجار و بازرگانان فعال فراخوان دهد و سازمان حج و زيارت نيز اعزام تجار و بازرگانان معرفى شده از سوى سازمان توسعه تجارت ايران را تسهيل كرده و هر دو سازمان، همين عملكرد را به عنوان الگو به ساير كشورهاى اسلامى معرفى نمايند.

منابع

1. قرآن كريم.

2. قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران.

3. شيخ صدوق، محمد بن علي بن بابويه؛ علل الشرايع، قم، مومنين، 1383.

4. محمدي ري شهري، محمد؛ ميزان الحكمة، تهران: دار الحديث، چاپ سوم، 138(3).

5.


1- WWW. HAJ. IR.
2- WWW. TPO. IR. .
3- WWW. HAJ. IR.

ص: 651

نادران، الياس؛ جهاني شدن، چه بايد كرد در جهان شمولي اسلام، تهران، مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي، 1382.

6. رهبر، محمد تقي، مروري بر بعد اقتصادي حجّ، مجله ميقات حج، پاييز 138٠

7. طيبي، سيد كميل، شيخ بهايي، آزيتا؛ گوگردچيان، احمد؛ تحليلي بر رشد اقتصادي در كشورهاي عضو سازمان كنفرانس اسلامي، با تاكيد بر تجارت و سرمايه انساني

8. روزنامه دنياي اقتصاد 20/10/1389

9. سازمان خبري خودرو 3٠/5/139٠

http: //www. civilica. com

www. haj. ir

http: //www. intracen. org

www. tpo. ir http: //

ص: 652

ص: 653

حج بارزترين مصداق گردشگرى اسلامى

اشاره

محمّد رضايى

چكيده

امروزه صرف نظر از چرخه اقتصادى كه با حضور گردشگر رونق مى يابد، دولت ها درصددند تا با توسعه گردشگرى تخصصى بتوانند تبادلات، و به عبارتى ديگر صادرات اندوخته هاى گوناگون خود، اعم از فرهنگ، فناورى و دين را مديريت كنند.

يكى از شاخه هاى مهم در نگاه سازمان جهانى گردشگرى (1)، كه بخش درخور توجهى از فعاليت هاى جهانگردى را تشكيل مى دهد، گردشگرى دينى (2)است. در واقع، گردشگرى مذهبى، به علت ويژگى هايش، اهميت دارد.

افزون بر اين جايگاه، سازمان كنفرانس اسلامى (3)سال 2010م را سال گردشگرى اسلامى معرفى كرد كه نشان از اهميت آن ميان كشورهاى اسلامى دارد. با همه ضرورت و اهميت اين موضوع، متأسفانه هم در جهان اسلام، گردشگرى دينى، به ويژه زيارت، با مشكل روبه روست و هم در كشورمان به آن توجه كافى نشده است.

در اين نوشتار، ويژگى هاى گردشگرى مذهبى بررسى مى شود تا از اين رهگذر، راهكارهاى تعميق آثار و بركات حج و توسعه گردشگرى دينى با محوريت آن مانند ايجاد و گسترش نمادهاى حج ابراهيمى، گردشگرى مجازى، طراحى بسته هاى مختلف زيارتى متناسب با جامعه هدف ومدت اقامت، ايجاد فرايندهاى از پيش طراحى شده براى استفاده از پتانسيل حضور


1- World Tourism Organi zation.
2- Religious Tourism.
3- Organis ation of Islamic Coop eration. .

ص: 654

گردشگر، به ويژه گردشگر فرهيخته و. . . مطالعه شود. انتظار مى رود با اين رويكرد، ضرورت هاى اقتصادى زيارت خانه خدا، و حضور الهام بخش، فعال و تاثيرگذار جمهورى اسلامى ايران در عرصه توسعه فرهنگ زيارت با رويكرد نخبگان بين المللى ترسيم شود و مهندسى و تبيين الگوى شايسته انجام دادن حج با توجه به جهان اسلام بررسى شود.

كلمات كليدى: حج، گردشگرى دينى، ويژگى ها و راهكارها.

مقدمه

دين و معنويت از ديرباز جزء انگيزه هاى مهم سفر بوده است. سفرهاى مذهبى و به ويژه «زيارت» ، سابقه اى به قدمت اديان دارد. اين سفرها مى تواند كاركردهاى مختلفى در حوزه هاى فرهنگى، اقتصادى، اجتماعى و. . . داشته باشد.

در اين گونه سفرها چندين نوع ارتباط انسانى مشاهده مى شود كه هر كدام در ايجاد تغييرات فردى و جمعى مؤثر است: ارتباط فرد و شناخت بيشتر از خود، ارتباط فرد با خداوند متعال و اولياى دين، ارتباط فرد با هم كيشان خود و افزايش تعامل با آنها، ارتباط فرد با معتقدان ساير اديان و شناخت عقايد ايشان.

در نوشتار حاضر تلاش شده است تا با تعريف گردشگرى دينى و اشاره به ويژگى هاى اين نوع گردشگرى، راهكارهايى را براى توسعه آن در حج ارائه شود.

همچنين سعى شده است تا با اشاره به راهكارهاى متعدد، زمينه هاى ارتباطى مناسب ترى را فراهم آورد. البته روشن است كه تبيين هركدام از آنها، نيازمند مجالى گسترده خواهد بود تا با سنجش نيازها و استخراج اولويت ها، در جهت تحقق چشم انداز جمهورى اسلامى ايران، برنامه هاى كوتاه مدت و ميان مدت آن را تدوين، و اجرا كرد.

گردشگرى دينى

يكى از شاخه هاى مهم گردشگرى كه بخش قابل درخور از فعاليت هاى جهانگردى را تشكيل مى دهد، گردشگرى دينى است كه مى توان براساس مقاصد، گونه هاى مختلفى از جهانگردى دينى را شناسايى كرد. اين نوع گردشگرى، عبارت است از بازديد گردشگران از اماكن مقدس نظير زيارتگاه ها، قبور، معابد و نظاير آن. بنابراين، دو دسته گردشگر دينى وجود خواهد داشت: گروهى از اماكن مقدس در دين خود، و گروهى ديگر از اماكن مقدس ساير اديان بازديد مى كنند. (1)


1- ضرورت هاى توسعه گردشگرى مذهبى در ايران، ساناز عرب خدرى، مجله خيمه، ش46، ص53. .

ص: 655

گردشگرى در اسلام

«سير آفاق» و «سير انفس» (1)در فرهنگ اسلامى، مورد توجه بسيار قرار گرفته است. اسلام بين اديان مختلف بيشترين تأثير را در افزايش سيروسفر داشته است؛ زيرا مردم را به طور مستقيم به سفر دعوت مى كند. (2)آيات قرآن در اين باره به چند گروه تقسيم مى شود:

1. پاره اى از آيات، مسلمانان را با اهداف ويژه اى به گردشگرى روى زمين فراخوانده است از جمله:

(قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُروا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ * هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدى وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ) (آل عمران: 137 و 138)

پيش از شما، سنت ها [و مجازات هاى الهى بر طبق اعمال امت ها] وجود داشت. پس روى زمين، گردش كنيد و ببينيد سرانجام تكذيب كنندگان [آيات خدا] چگونه بوده است؟ ! اين، بيان و هشدارى است براى عموم مردم، و هدايت و اندرزى است براى پرهيزگاران.

خداوند سبحان در اين آيات، از مردم مى خواهد تا در آثار پيشينيان، ملت ها و زمامداران دقت كنند و با بهره ورى از آنها، راه زندگى را بيابند.

2. بسيارى از آيات، كافران و مشركان را نكوهش كرده است كه چرا آنان براى عبرت آموزى به سفر نمى روند: ( قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا كَيفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ) ؛ «روى زمين سير كنيد. سپس بنگريد سرانجام تكذيب كنندگان آيات الهى چگونه بود؟ !» . (انعام: 11)

خداوند متعال در اين آيه به پيامبرش دستور مى دهد كه مشركان و كافران را به سير در زمين فرا خواند تا سرانجام كسانى كه حقايق را تكذيب كردند با چشم خود ببينند. شايد به خود آيند و بيدار شوند و از خودخواهى و لجاجت دست بردارند و حق را بپذيرند.

3. قرآن، در برخى از آيات، از مردان مؤمن به ( السَّائِحُونَ ) (توبه: 112) و از زنان به ( سائِحاتٍ ) (تحريم: 5) ياد كرده است. (3)«سائح» به كسى اطلاق مى شود كه براى هدفى صحيح، گردشگرى مى كند.

4. در شمارى از آيات، نمونه اى از انسان هايى كه در زمين به سيروسفر پرداخته اند، آمده است؛ مانند سفر حضرت خضر و موسى. (4)


1- فصلت:53.
2- نقش گردشگرى در فرآيند همگرايى فرهنگى كشورهاى اسلامى، حميد جلاليان و سميه برادران، مجموعه مقالات كنگره بين المللى جغرافيدانان جهان اسلام، ص5.
3- توبه: 112 و تحريم: 5
4- كهف: 62 -82 (آيات مربوط به حضرت خضر و موسى) .

ص: 656

زيارت، مهم ترين انگيزه در گردشگرى دينى

زيارت بخش مهمى از گردشگرى مذهبى را دربرمى گيرد. زيارت خانه خداوند متعال، مزار ائمه اطهار (ع) و زنده نگاهداشتن ياد آنان در دل ها امرى است كه پيشوايان دين به آن بسيار تأكيد كرده اند. با نگاه به آموزه هاى دينى، در مى يابيم كه هدف اصلى از خلقت در فرهنگ اسلامى، رشد معنوى است. ازاين رو يكى از راه هاى تقويت معنويت و ايجاد ارتباط با معبود، زيارت است. انسان وقتى به معناى عميق زيارت نامه ها توجه مى كند و با عشق و علاقه به زيارت مى پردازد، احساس مى كند كه به معبود خود نزديك تر شده است.

از مجموع اين آيات و مانند آن مى توان دريافت كه اصل مسئله گردشگرى، و دريافت ژرف از سفر، مورد توجه خداوند سبحان است.

در روايات و سيره معصومان (ع) نيز به سفر تأكيد فراوان شده است. جايگاه سفر و گردشگرى تا به آنجاست كه در حديث شريف نبوى، سفر، نوعى جهاد در راه خدا شناخته شده است. همچنين پيامبر (ص) فرمود: «سافروا تغنوا» ؛ «سفر كنيد تا بهره مند شويد» . (1)حضرت على (ع) در اين زمينه فرمود:

ليس للعاقل ان يكون شاخصاً الا في ثلاث مرمة لمعاش او خطوة في معاد او لذة في غير محرم. (2)

خردمند را نشايد جز آنكه در پى سه چيز حركت كند: كسب حلال براى تأمين زندگى، يا گام نهادن در راه آخرت، يا به دست آوردن لذت هاى حلال.

و همچنين آن حضرت فرمود: «ليس الخبر كالمعاينه» . (3)اين فرمايش حضرت همان ضرب المثلى است كه مى گوييم: «شنيدن كى بود مانند ديدن» .

سفر و هجرت، تأثيربسزايى در زندگى پربركت علما نيز داشته است. مى توان برخى اهداف علما از سفر را چنين برشمرد: پژوهش، مانند «مرحوم علامه امينى» (4)، گردآورى جوامع روايى، مانند «شيخ صدوق» در «من لايحضره الفقيه» ، (5)فراگيرى و نشر دانش، مانند «امام محمد غزالى» (6)، تبليغ دين، مانند


1- نقش جهانگردى در فرايند همگرايى و توسعه فرهنگى كشورهاى اسلامى، على شماعى، نامه پژوهش، ش11، ص3٠.
2- نهج البلاغه، حكمت 39٠.
3- من لايحضره الفقيه، محمد بن على بن بابويه (صدوق) ، ج، ص.
4- حماسه غدير، محمدرضا حكيمى، ص38.
5- الخصال، محمدبن علي ابن بابويه (شيخ صدوق) ، ج1، ص9.
6- طبقات الشافعيه الكبرى، عبدالوهاب بن علي سبكي، ج6، ص196. غزالى معتقد است: «لم يحصل العلم الّا بِالسفر» ؛ «كسب دانش فقط با سفر ممكن مى شود» . .

ص: 657

«شيخ جعفر شوشترى» (1)و. . . .

«علامه امينى» ، پس از بازگشت از سفر هند مى گويد: «. . . من اگر مرجع بودم و وجوهات شرعى به دست من مى رسيد، همه را به طلاب مى دادم، تا سفر كنند، حركت كنند. مى گفتم اين هزينه، برويد جهان و انسان را بشناسيد» . (2)

ويژگى هاى گردشگرى دينى

گردشگرى وسيله اى است كه افراد را با مذاهب و فرهنگ هاى متفاوت به يكديگر پيوند مى دهد و به آنها كمك مى كند تا همديگر را، با وجود تنش هاى سياسى و اجتماعى، بهتر درك كنند. مذهب از نظر سازمان جهانى جهانگردى، يكى از انگيزه هاى اصلى سفر شناخته شده است. (3)سفر با انگيزه دينى، ويژگى هايى دارد كه سبب تمايز آن مى شود:

الزامى بودن

بسيارى از معارف دينى در قالب بايدها و نبايدها خود نمايى مى كند. لازمه برخى از اين دستورات سفر است. با نگاهى درون دينى به دستورهاى اسلامى، مى توان حج را مثال كاملى از سفرى الزامى دانست. هر مسلمان با وجود شرايط آن مكلف است در طول عمر خود يك مرتبه به حج رود و اعمال و مناسك اين آيين ابراهيمى را انجام دهد. صرف نظر از حج، تأكيد فراوان و دستورهاى مستحبى است كه مخاطب خود را به سفر عمره، زيارت قبر نبى مكرم اسلام (ص) و اهل بيت (ع) ايشان به ويژه امام حسين (ع) فرا مى خواند.

تكرار پذيرى

در سفرهاى تفريحى و سياحتى، گردشگر بعد از مسافرت به نقطه اى، كمتر مايل است دوباره به همان جا سفر كند. بلكه ترجيح مى دهد در آينده، مكان ديگرى را براى سفر انتخاب كند و لذت تجربه اى نو را بچشد.

اما اين امر در سفرهاى دينى به طور كامل متفاوت است. به عبارت ديگر، گردشگر مذهبى صرف نظر از استحباب تكرار سفرهاى زيارتى، براى تقرب به خداوند متعال، و كسب آرامش درونى، هميشه آرزوى بازگشت را دارد و تلاش مى كند اين درك ناب معنوى را در خود تكرار كند.


1- ريحانه الادب في تراجم المعروفين بالكنيه او اللقب، محمدعلي مدرس، ج 3، ص259.
2- حماسه غدير، ص285.
3- جهانگرد و جهانگردى، على شماعى، نشريه پژوهش دانشگاه يزد، ش64، ص3٠. .

ص: 658

دارا بودن اعمال پيشينى و پسينى

سفرهاى دينى به اعمال قبل و بعد از سفر، بنابه فرهنگ هاى مختلف، آميخته شده است؛ از آيين بدرقه تا مجالس ويژه استقبال. همين امر سبب مى شود تا اين سفر به يادماندنى تر و پرخاطره تر شود و درنتيجه، تأثير سفر فقط براى شخص مسافر نباشد. همچنين تأكيد بر تهيه سوغات، سبب پايدارى بيشتر تأثير سفر مى شود.

زمانمند بودن

يكى ديگر از شاخصه هاى سفر دينى، زمانمند بودن آن است. اين زمانمندى از دو نظر درخور توجه است: يكى زمان سفر و ديگرى مدت اقامت در مقصد. اين امر در بسيارى از اديان وجود دارد كه معتقدان به آن دين، هر ساله در زمان و مكان مشخصى جمع مى شوند و اعمال عبادى خود را انجام مى دهند؛ مانند مراسم حج در فرهنگ اسلامى و عيد «گانش» در هندوستان.

درباره مدت اقامت نيز دستورهاى دينى وجود دارد كه بايد آنها را براى شركت در آن مراسم خاص رعايت كرد.

وجود جاذبه هاى تاريخى - تمدنى

دين يا سازنده فرهنگ و تمدن بوده است، يا در شكل گيرى آن تأثير بسزا داشته است. ازاين رو بسيارى از مقاصد گردشگرى دينى، آيينه تمام نماى فرهنگ و تمدن خود است و فقط كاركرد درون دينى ندارند.

وقوع رخدادهاى مهم تاريخى، وجود مراكز علمى، معمارى هاى باستانى، جاذبه هاى طبيعى و. . . كنار مقاصد گردشگرى دينى، هم رفت وآمد به آنجا را رونق مى بخشد و هم انگيزه اى براى غيرمعتقدان به آن دين و آيين مى شود تا از آن منطقه بازديد كنند. (1)

راهكارهاى تعميق آثار و بركات حج با رويكرد گردشگرى دينى

بازاريابى گردشگرى دينى

شايد نگاه مهم در بازاريابى گردشگرى دينى، شناسايى مناطق گردشگرى است؛ به گونه اى كه سلايق آنها درك، و تأمين شود. (2)هدف بازاريابى اين است كه نيازها و خواسته هاى مخاطب خود را


1- معمارى سنتى، راهى براى رونق گردشگرى، آيسا اسدى، روزنامه جام جم.
2- شناخت سلايق گردشگران مذهبي و اجرايي نمودن آنها، لايف استايل، مترجم: حسن بنانج، روزنامه شرق، تهران. .

ص: 659

درك كند و بتواند براى پاسخگويى به آنها برنامه ريزى مناسبى انجام دهد و در اين فرايند از اهرم هاى اطلاع رسانى مناسب براى جاذبه ها و زيرساخت هاى فراهم شده استفاده كند. (1)تحقق اين مسئله مهم، به وجود تيمى متخصص براى رصد نيازهاى مختلف جوامع هدف، طبقه بندى و اولويت بندى آنها، ارائه راهكارهاى كوتاه مدت و ميان مدت در اين زمينه و اطلاع رسانى به زبان هاى گوناگون وابسته است.

روز بين المللى حج

تعظيم شعائر دينى، از موارد تأكيد شده در دين مبين اسلام است. (2)بى شك بزرگداشت حج، نبى مكرم اسلام (ص) و خاندان طاهرش (ع) يكى از مصاديق بارز همان تعظيم خواهد بود. ازاين رو، وجود فرازهاى گوناگون در تاريخ اسلام و تشيع، مى تواند سبب ساز انتخاب روزى به نام «روز بين المللى حج» شود.

در فرهنگ غنى شيعه نيز آداب و اعمال خاصى براى ايام مخصوص و منتسب به اهل بيت (ع) ذكر شده است كه مى توان با برنامه ريزى مناسب و بسترسازى لازم، اعمال مربوط را در آن سرزمين مقدس اجرا كرد.

كنار اين برنامه هاى عبادى، برگزارى نمايشگاه هاى مختلف نيز مى تواند در جذب گردشگر دينى با سلايق مختلف تأثير جدى داشته باشد.

افزون بر اين، چنانچه برنامه ريزى مناسبى صورت پذيرد، حتى مى توان براى سفر حج، برنامه ها و فعاليت هايى را از مبادى سفر گردشگران طراحى و اجرايى كرد. با استفاده از پتانسيل رايزنى فرهنگى جمهورى اسلامى در كشورهاى ديگر و بهره مندى از ساير نهادهاى فرهنگى مستقر در خارج، مى توان حضور تعداد بسيارى از زائران را شاهد باشيم.

ايجاد و گسترش نمادهاى حج ابراهيمى

امروزه نمادها اهميت بسيارى دارد؛ تا جايى كه توسعه و تبليغ انديشه ها، از رواج نمادها شروع مى شود. (3)به عبارت ديگر زبان نماد و سمبل، بسيار اثرگذار و ماندگار است. نمادها، بيشتر يادآور انديشه ها و وقايع است. البته در استمرار خاطره نيز نقش بسزايى دارد.

نمادها در آموزه هاى دينى ما نيز به وفور يافت مى شود. به نظر مى رسد با طراحى و ساخت نمادها و


1- مديريت بازاريابى، فيليپ كاتلر، مترجم: بهمن فروزنده. ص55.
2- حج: 32.
3- جاده ولايت، منصوره قلى پور، مجله پگاه حوزه، ش175، ص24. .

ص: 660

نشانه هاى اسلامى زيبا، اثرگذار و متنوع، مى توان راهى براى يادآورى خاطرات خوش سفر و اثرات شگرف زيارت، در مخاطب ايجاد كرد. نمادى كه مى تواند براى سوغات و هديه نيز استفاده شود.

در ابتدا مى توان ارائه ايده، طراحى و ساخت اين نمادها را به مسابقه گذاشت. مى تواند زمان برگزارى برخى از اين مسابقات، همان ايام سفر به سرزمين وحى باشد.

فناورى هاى ارتباطاتى

اشاره

مراد از فناورى هاى ارتباطاتى، استفاده از ابزار و فناورى هاى گوناگون براى برقرارى ارتباطى دوسويه و پاسخ به سؤالات و نيازهاى زائران حتى قبل و بعد از تشرف است. به يقين، بايد براى كارآيى بيشتر، آن را چند زبانه طراحى كرد. برخى از اين فناورى ها عبارت است از:

١. ارتباطات تلفنى

با استفاده از تلفن مى توان به چند صورت خدمات رسانى كرد. در سيستم تلفن گويا، تماس گيرنده با شروع تماس به يك صفحه صوتى راهنمايى مى شود و پس از انتخاب زبان مورد نظر، مى تواند از برنامه ها مطلع شود، سؤال خود را مطرح كند، نظر و انتقاد خود را ثبت كند و. . . . اين سيستم مى تواند در هتل ها و ساير مراكز در اختيار بعثه، فعال شود.

٢. سايت اينترنتى

نظر به گسترش و تنوع خدمات ارائه شده از طريق اينترنت و پيشرفت فناورى آن، بايد با طراحى سايت هاى گوناگون، هم به معرفى حج، شخصيت هاى دينى و فعاليت هاى مرتبط با حج پرداخت و هم با بهره گيرى از فناورى آن، درصدد رفع نيازهاى زائران برآمد. بايد در اين سايت، افزون بر وجود اطلاعات و اخبار مربوط به حج، تالارهاى گفتگويى با حضور متخصصان هر موضوع، ارائه نوشته هاى اينترنتى هفتگى يا ماهانه و بانك هاى اطلاعاتى گوناگون و پرمحتوايى را براى مخاطبان خود، با امكان به روزرسانى، طراحى كرد.

٣. اينفو كيوسك

براى ساماندهى بهتر اوقات زائران در طول سفر، اطلاع رسانى برنامه ها و ارائه پاسخ به سؤالات و دغدغه هاى ايشان، اينفو كيوسك هايى در نقاط پررفت و آمد راه اندازى شود. اين اينفو كيوسك ها با اتصال شبكه اى بين خود، تمام مطالب سايت هاى مرتبط و مفيد، نرم افزارهاى مذهبى، چگونگى برگزارى مسابقات فرهنگى و نظرسنجى هاى متعدد، ارتباط با دفاتر مراجع، موقعيت سنجى با مكان هاى مختلف مكه و مدينه، اوقات شرعى و اعمال روز و. . . را ارائه مى كند.

ص: 661

4. راهنماى صوتى و سامانه ارسال بلوتوث

نظر به محدوديت هاى مختلف، تهيه كردن و به امانت گذاردن راهنماى صوتى (1)مى تواند مفيد باشد. راهنماى صوتى، يك پخش كننده ديجيتال است كه صفحه كليدى مانند موبايل دارد و هدفنى همراه آن است. زائر مى تواند آن را از عوامل هتل به امانت بگيرد و پس از روشن كردن، زبان مورد نظر را انتخاب كند. فايل هاى موجود در راهنماى صوتى شامل آداب زيارت و ادعيه وارد شده از ابتدا تا انتهاى زيارت، برخى ادعيه و زيارات عمومى، برخى سخنرانى هاى معرفتى، معرفى خدمات ارائه شده در طول سفر، تاريخچه مكه و مدينه و. . . است. ارائه نقشه و راهنماى استفاده به زبان زائر، او را در استفاده از آن كمك خواهد كرد.

همچنين بنابه گسترش چشمگير تلفن همراه و امكان دريافت موج FM به وسيله آن، راديو زائر مى تواند برنامه هاى بعثه را به صورت زنده و بازپخش به زائران اطلاع رسانى كند. همچنين ادعيه و مناجات پخش كند. آداب زيارت و برخى احكام مورد نياز زائران و مسافران را ارائه دهد و. . . .

يكى ديگر از امكانات تلفن همراه، ارسال و دريافت فايل هاى مختلف از طريق بلوتوث است. با نصب دستگاه فرستنده بلوتوث در هتل ها، مى توان اخبار، برنامه ها، تصاوير، نقشه، سخنرانى ها، مداحى هاى مختلف و. . . را به صورت هاى گوناگون در اختيار زائران قرار داد.

5. زيارت مجازى

در واقع، زيارت، ارتباط قلبى زائر و درك حضور زيارت شونده است. ازاين رو مى توان با طراحى پايگاهى، امكان زيارت مجازى ارادتمندان را فراهم كرد. همچنين مى توان اين پايگاه را به گونه اى طراحى كرد كه عكس هاى متنوع، برنامه هاى فرهنگى و. . . دريافت شدنى باشد.

طراحى و اجراى بسته هاى مختلف زيارتى

حضور ميليونى زائران از نقاط مختلف جهان، تفاوت نياز، اختلاف باور، وجود اقوام گوناگون و جنسيت ها، برخوردارى از آگاهى هاى متفاوت و. . . سبب مى شود تا بسته هاى زيارتى معرفتى گوناگونى طراحى، و به صورت آزمايشى اجرا شود. در اين بسته ها، متناسب با حضور و اقامت زائر، برنامه هايى، كه همانند قطعه هاى مرتبط به هم باشد، اجرا مى شود.

نكته درخور توجه در چنين برنامه ريزى، اين است كه زائر در هر قسمتى از اين سلسله برنامه جدا شود، پيام برنامه را تا همان مرحله دريافت مى كند. اما درصورت همراهى با تمام برنامه ها، از نتايج بيشترى بهره مند خواهد شد.


1- voice guide. .

ص: 662

بايد برنامه هاى عبادى، مسابقات، بازديدها، نشست هاى فرهنگى، بسته هاى اهدايى، محافل انس، جلسات مشاوره، سخنرانى ها و. . . در طراحى يك بسته با لحاظ ملاك هاى مختلف صورت گيرد.

استفاده از پتانسيل حضور زائران خاص

زيارت به قشر و گروه خاصى منحصر نيست. بسيارى از انديشمندان، فرهيختگان، هنرمندان و. . . نيز به زيارت مشرف مى شوند. شناسايى و آگاهى از برنامه هاى ايشان كار دشوارى نيست. حضور اين گونه افراد سبب رونق و تعميق هرچه بيشتر فعاليت هاى فرهنگى مى شود و از سويى آنان را از نزديك آشنا و درگير مسائل اجرايى و محتوايى مى كند. اين ارتباط مى تواند در عرصه هاى مختلف، راهگشاى مجموعه برنامه هاى بعثه باشد.

صرف نظر از حضور و استفاده برخى از ايشان در برنامه هاى عمومى، مى توان با رويكرد افزايش معرفت، نشست هايى اختصاصى برگزار كرد. اين نشست ها با رويكرد دانش افزايى، بصيرت آفرينى و ايجاد مهارت مى تواند در بخش هاى مختلف، برنامه ريزى و اجرا شود. افزون بر اينها حتى آنان مى توانند بنابه فرصت و علاقه شان، خادم افتخارى فرهنگى شوند.

نتيجه

امروزه گردشگرى، به تمام نقاط جهان صورت مى گيرد كه اين خود بيانگر حقيقت يابى انسان، توسعه تكنولوژى و گسترش سرمايه گذارى در عصر كنونى است. در واقع، جريان سرمايه فرهنگ و اطلاعات در چارچوبى مديريتى، با عبور از مرزها، سبب ارتباطات روزافزون ملل مختلف شده است.

بسيارى از سفرهاى امروز دنيا، سفرهاى دينى و معنوى است. بى شك، حج و آورده هاى فراوان آن، مى تواند بارزترين مصداق گردشگرى دينى به حساب آيد. هرچند در اين رابطه فعاليت هاى شايسته اى انجام شده است، ولى نبود برنامه اى همه جانبه سبب شده است تا زائر در جايگاه واقعى خود در حج، و در نقطه هدف گردشگرى مذهبى قرار نگيرد.

در اين نوشتار مختصر تلاش شد راهكارهاى ساده و دست يافتنى را، با محوريت مناسك ابراهيمى، براى توسعه گردشگرى دينى بيان كنيم. البته اجرايى شدن اين موارد، نيازمند وجود برنامه و تعيين نقش و اهميت هركدام براى تحقق چنين هدفى است. اين نكته را هم نبايد فراموش كرد كه رضايتمندى هر زائر مى تواند به توسعه سفر ديگران بينجامد.

ص: 663

منابع

1. قرآن كريم

2. نهج البلاغه

3. الخصال، محمدبن على ابن بابويه (صدوق) ، قم، چاپ پنجم، دفتر انتشارات اسلامى، 1374ه. ش.

4. من لايحضره الفقيه، محمد بن على ابن بابويه (صدوق) ، چاپ اول، تهران، صدوق، 1368ه. ش.

5. معمارى سنتى، آيسا اسدى، راهى براى رونق گردشگرى، روزنامه جام جم، تهران.

6. مرورى برصنعت گردشگرى، سيمين تولايى، تهران، دانشگاه تربيت معلم، 1386ه. ش.

7. نقش گردشگرى در فرآيند همگرايى فرهنگى كشورهاى اسلامى، حميد جلاليان و سميه برادران، مجموعه مقالات كنگره بين المللى جغرافيدانان جهان اسلام، زاهدان.

8. حماسه غدير، محمدرضا حكيمى، چاپ بيست و نهم، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، ه. ش.

9. جغرافيا و صنعت توريسم، على اصغر رضوانى، چاپ 4، تهران، دانشگاه پيام نور، 1376.

10. گردشگرى در سيره معصومان (ع) و ابرار، سيد عباس رضوى، قم، فصلنامه فقه، 1386ه. ش.

11. طبقات الشافعيه الكبرى، عبدالوهاب بن على سبكى، قاهره، حلبى، 1413ه. ق.

12. جهانگرد و جهانگردى، على شماعى، يزد، نشريه پژوهش دانشگاه يزد،1381ه. ش.

13. نقش جهانگردى در فرايند همگرايى و توسعه فرهنگى كشورهاى اسلامى، على شماعى، تهران، نامه پژوهش، 1387ه. ش.

14. ضرورت هاى توسعه گردشگرى مذهبى در ايران، ساناز عرب خدرى، مجله خيمه، تهران،1387ه. ش.

15. نقش گردشگرى در فرآيند همگرايى فرهنگى كشورهاى اسلامى، مرتضى فرامرز، وعباسه سرپرست، مجموعه مقالات كنگره بين المللى جغرافيدانان جهان اسلام، زاهدان.

16. جاده ولايت، منصوره قلى پور، مجله پگاه حوزه، قم،1384ه. ش.

17. مديريت بازاريابى، فيليپ كاتلر، ترجمه بهمن فروزنده. چاپ سوم، اصفهان، نشر آموخته، ه. ش.

18. مديريت گردشگرى، مهدى كاظمى، تهران، سمت. 1385ه. ش.

19. شناخت سلايق گردشگران مذهبى و اجرايى نمودن آنها، لايف استايل، مترجم: حسن بنانج، روزنامه شرق، تهران.

20. آمد و شد با جهانگرد غير مسلمان، عباس مخلصى، فصلنامه فقه، قم،1386ه. ش.

21. ريحانۀ الادب فى تراجم المعروفين بالكنيه او اللقب، محمدعلى مدرس، چاپ دوم، تبريز، شفق، بى تا.

22. فقيهان جهانگرد، سيد عباس ميرى، قم، فصلنامه فقه، 1386ه. ش.

ص: 664

ص: 665

حج و زمينه هاى همكارى اقتصادى بين كشورهاى اسلامى

اشاره

محمد جعفر احمدى

چكيده

استقبال مسلمانان از فريضه حج از يك طرف و نبود زيرساخت ها و زمينه هاى لازم براى انجام مراسم حج متناسب با تعداد حجاج از قبيل: اسكان، حمل و نقل، تغذيه، تامين مايحتاج و امكانات رفاهى حجاج از سوى ديگر، باعث شده است دولت عربستان سعودى، محدوديت هايى را در پذيرش حجاج كشورهاى اسلامى اعمال كند و به سهميه بندى حجاج از كشورهاى اسلامى روى آورد.

استفاده از ابزار سهميه بندى حجاج كشورها، باعث شده است كه مسلمانان سال ها در نوبت حج باشند و به انتظار بنشينند و بسا تعدادى از آنها از دنيا بروند در حالى كه واجب شرعى خود را انجام نداده اند.

استفاده از سهميه بندى گرچه ممكن است در كوتاه مدت با قاعده عسر و حرج توجيه گردد. اما در بلند مدت و ميان مدت قابل توجيه نيست بلكه بدعت و سد سبيل و خلاف سيره نبوى محسوب مى شود.

دولت عربستان سعودى بر حسب الزامات شرعى مجبور است، ساير كشورهاى اسلامى را در ايجاد ساختارها و زمينه هاى لازم و متناسب با شأن حجاج، مشاركت دهد.

اين مشاركت مى تواند در قالب سرمايه گذارى در زمينه هاى اسكان، حمل و نقل، تغذيه، تهيه و تامين مايحتاج و بهداشت حجاج صورت گيرد كه مقاله حاضر اين زمينه ها را با عنوان زمينۀ همكارى هاى اقتصادى حج مورد بحث و بررسى قرار داده است.

كليدواژه ها: محدوديت هاى حج، سهميه بندى حجاج، ساختارها و زمينه هاى لازم براى برگزارى حج، تعداد حجاج شركت كننده در حج سال 1432ه. ق،

ص: 666

برآورد تعداد حجاج در ده سال آتى، زمينه هاى همكارى اقتصادى حج، مشاركت كشورها در تأمين ساختارهاى حج، زمينه هاى سرمايه گذارى در حج.

مقدمه

حج در اسلام به خاطر ابعاد عبادى، سياسى، اجتماعى و اقتصادى، از جايگاه ويژه و منحصر به فردى، برخوردار است. خداوند در آياتى به اين ويژگى ها اشاره فرموده كه برخى از آنها عبارتند از:

1. حج وسيله قيام و پايدارى و استمرار حيات امت اسلامى؛ (1)

2. هدايت ومايه بركت عالميان؛ (2)

3. سبب تامين منافع و معيشت مردم؛ (3)

4. تعظيم شعائر اسلامى؛ (4)

5. همراهى دين و دنيا. (5)

به دليل اين ويژگيهاى حج است كه خداوند به پيامبر اسلام (ع) ، دستور مى دهد كه همه را به سوى حج، چه سواره، و چه پياده، جهت هرچه با شكوه تر برگزار شدن آن فراخواند. (6)

خداوند اوقات حج را به دو بخش تقسيم مى نمايد. بخشى از اوقات حج را براى انجام عبادت و خضوع، خشوع و اظهار بندگى در مقابل خداوند متعال (7)و بخش ديگر از اوقات حج را پرداختن به امور مربوط به وضعيت اقتصادى و معيشت مردم (8)و تامين نيازهاى امت بيان مى كند. بررسى و ارائه راهكارهاى مناسب جهت بهبود وضعيت اقتصادى كشورهاى اسلامى، يكى از آن منافع است كه بايد در حج عنوان شود.


1- جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ مائده: 97.
2- إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَ هُدي لِلْعالَمِينَ آل عمران: 96.
3- لِيَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ حج: 28.
4- وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ حج:32.
5- لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ فَاذْكُرُوا اللهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ وَ اذْكُرُوهُ كَما هَداكُمْ وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ البقره: 198. وَ يَذْكُرُوا اسْمَ اللهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُوماتٍ عَلي ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الأَْنْعامِ فَكُلُوا مِنْها وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ * ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَ لْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَ لْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ حج: 28 و 29.
6- وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلي كُلِّ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ حج: 27.
7- حج: 3.
8- حج: 5. .

ص: 667

همفكرى و بررسى راهكارهاى بهبود وضعيت اقتصادى كشورهاى اسلامى

برخى از امور كه وضعيت اقتصادى و منافع امت اسلامى را محقق مى بخشد عبارتند از:

1. بررسى و تبيين نظام اقتصادى اسلام؛

2. تلاش براى يافتن ابزارها و روشهاى انطباق فعاليت هاى اقتصادى با اقتصادى اسلامى و عملياتى كردن آن؛

3. آشنايى كشورها با بازارها و محصولات توليدى و خدمات همديگر؛

4. مشاركت كشورها در تامين كالاها و خدمات مورد نياز همديگر؛

5. شناخت و تجزيه و تحليل بحران هاى موجود در كشورهاى اسلامى و يافتن راه حل ها؛

6. تنظيم قراردادهاى اقتصادى بين كشورهاى اسلامى؛

7. تشكيل دبيرخانه حج، جهت مديريت نشست ها و همايش هاى كارشناسان ارشد كشورهاى اسلامى؛

8. برنامه ريزى جهت برگزارى مراسم حج و رفع محدوديت ها و استفاده از فرصت هاى حج.

حج و زمينه هاى همكارى اقتصادى كشورهاى مسلمان

انجام مراسم حج و فراهم نمودن تسهيلات متناسب با شأن و منزلت حجاج نيازمند اقدامات زير است:

1. حمل و نقل حجاج از كشورها؛

2. اسكان آنها در شهرهاى مكه و مدينه؛

3. حمل و نقل حجاج در شهرهاى مكه و مدينه؛

4. تغذيه؛

5. مراقبت هاى بهداشتى؛

6. نقل و انتقال وجوه مورد نياز حجاج از كشورهاى مبدأ به عربستان؛

7. تأمين تقاضاهاى حجاج در مورد كالاها و خدمات مورد نياز در بازارهاى مكه و مدينه.

اين لوازم و شرايط هفت گانه، محدويت هايى را براى دولت عربستان ايجاد كرده و باعث شده كه اين دولت در پذيرش و اعزام حجاج از سوى كشورهاى اسلامى به عربستان، اقدام به سهميه بندى و تعيين سقف براى كشورها نمايد.

تعيين سقف و سهم بندى، موجب شده است مسلمانان مستطيع، سال ها در نوبت و انتظار حج بمانند و در اين مدت انتظار، يا از استطاعت مى افتند يا بسيارى از دنيا مى روند، درحالى كه عمل واجب شرعى خود را انجام نداده اند.

ص: 668

ايجاد محدوديت و ممانعت از حج، ممكن است در يك يا دو سال با قاعده عسر و حرج توجيه شود، امّا بيشتر از آن توجيه شرعى ندارد بلكه بدعت محسوب مى شود و خلاف دستور قرآن (1)و اقدامى است كه مورد رضايت مسلمان نيست.

انجام تكاليف شرعى مربوط به مكه و مدينه اعم از اعمال واجب و مستحبى بخشى از حقوق مسلم و شناخته شده مسلمانان است كه خداوند براى بندگان خود به صورت اوامر مولوى و ارشادى به رسميت شناخته است و ممانعت مسلمين از انجام واجبات و مستحبات مربوط به اين دو شهر، به عنوان سد فى سبيل الله تلقى مى شود و حاكميت دولت عربستان سعودى نبايد باعث سلب حقوق شرعى مسلمين از آنها گردد.

برخى فضائل مكه و مدينه و خواسته هاى مسلمين:

1. حضور در مكه و مشاعر و مشاهد و انجام مراسم حج، به منظور امتثال امر خداوند توسط بندگان خدا به عنوان انجام پنجمين ركن دين محسوب مى شود. (2)

2. درك فضيلت اعمال از قبيل نماز و دعا در مكه و مدينه، عرفه و زيارت قبر پيامبر (ع) در كتب احاديث و روايات مورد تاكيد و تشويق قرارگرفته است. (3)

3. امام صادق (ع) در روايتى مى فرمايد: «هيچ طاعتى پاداشش به پاداش حج نمى رسد.» (4)

4. پيامبر اكرم (ع) به اعرابى كه سئوال كرده بود: «اگر هزينه حج را در راه خدا انفاق كنم، ثواب حج را بدست مى آورم؟» فرمود: «اگر به اندازه كوه ابوقبيس طلاى سرخ انفاق كنى به ثواب حج نخواهى رسيد» . (5)

5. توصيه و تاكيد امام على (ع) به فرزندش امام حسن مجتبى (ع) : «الله الله فى بيت ربكم» (6)

6. كه بيت خدا را خالى نگذاريد.

7. نحوه خروج پيامبر از مدينه به سوى مكه و دستور به موذنين كه با صداى بلند اعلام كنند كه پيامبر


1- وَ أَذِّنْ فِى النَّاسِ بِالْحَجِّ يأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلى كُلِّ ضامِرٍ يأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ حج: 27.
2- حجة النبى9 و احكام الحج والعمرة فى الاسلام و الديانات الأخرى، أحمد عبدالغفور عطار، مكه مكرمه، چاپ دوم، منشورات وزارة الحج و الاوقاف 1396 ص84.
3- صحيح البخارى بشرح الكرمانى، المجلد 8، دار الفكر، ص 102؛ صحيح مسلم بشرح النووى، المجلد 5، باب فضل الحج و العمرة، ص119 - 134 دار الكتاب العربى بيروت؛ كتاب الحج والسنة، مركز تحقيقات الحج، باب اول ص47 نشر مشعر.
4- جايگاه حج در انديشه اسلامى، سيد على قاضى عسكر، نشر مشعر 1387.
5- فروع كافى، كلينى، ج4، ص258.
6- شرح نهج البلاغه نامه 47 ترجمه محمد دشتى، دفتر نشر الهادى، ص558، 1379. .

ص: 669

جهت تعظيم شعائر به حج مى رود. (1)

8. در فضيلت درك عرفه پيامبر (ع) فرمودند: «گناهكارترين شخص كسى است كه در عرفه وقوف كند و گمان كند كه خداوند گناهان او را نبخشيده است.» (2)

9. در روايتى امام على (ع) فرمودند: «كسى كه حج بجا آورد و مرتكب فسق و گناه نشود از گناهان پاك مى شود كه گويا تازه از مادر متولد شده است.» (3)

10. در روايتى امام صادق (ع) فرمودند: «محبوب ترين زمين و بهترين خاك و محبوب ترين سنگ و محبوب ترين درخت و محبوب ترين كوه و محبوب ترين آب، در روى زمين مربوطه به مكه است.» (4)

11. در حديثى امام صادق (ع) از پيامبر نقل فرموده اند كه پيامبر خدا (ع) فرمودند: حج و عمره فقر را از بين مى برند چنانكه آتش زنگ آهن را از بين مى برد.» (5)

با توجه به اين همه فضائل چگونه مى شود مسلمانان را به بهانه نبود زيرساخت لازم و عدم ظرفيت شهرهاى مكه و مدينه، از اين اجر و ثواب و اثرات معنوى و وضعى حج محروم كرد؟ !

بطور قطع در صورتى كه اقدامات هفت گانه و زيرساخت مربوطه فراهم گردد، دولت عربستان محدوديت ها را در پذيريش حجاج برخواهد داشت و حجاج بيشترى را پذيرش خواهد كرد.

از آنجائى كه ايجاد اين زيرساخت ها و بسترهاى هفت گانه، از نظر مالى بسيار هنگفت است و عربستان به تنهايى توان ايجاد آنها را ندارد، در نتيجه دولت هاى اسلامى بايد در ايجاد و فراهم نمودن آن مشاركت كنند. تا بدين طريق محدويت هايى كه اعزام حجاج از كشورهاى اسلامى براى تشرف به حج را با محدويت و سهميه بندى مواجه ساخته است، برطرف نمايند.

بديهى است كه دولت عربستان سعودى مى بايست از امكانات ساير كشورها بهره گيرد. از آنجائى كه بهره گرفتن از دولت هاى غير اسلامى با روح حج، شرع و قاعده نفى سبيل: ( لَنْ يجْعَلَ اللهُ لِلْكافِرِينَ عَلَي الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً ) . (6)مغايرت دارد لذا دولت عربستان سعودى، تنها با مشاركت كشورهاى اسلامى


1- الحج عبر الحضارات والامم، ماجده آل مرتضى المومن، نشر مشعر چاپ اول ص 173.
2- وسايل الشيعة، ج13، ص547، ح18٠47/
3- سفينة البحار، ج1، ص211.
4- محجة البيضاء، فيض كاشانى، ج2، ص152.
5- التهذيب، شيخ طوسى، ج1، ص448.
6- لا يتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يفْعَلْ ذلِكَ فَلَيسَ مِنَ اللهِ فِى شَىءٍ إِلاَّ أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقاة وَ يحَذِّرُكُمُ اللهُ نَفْسَهُ وَ إِلَى اللهِ الْمَصِيرُ آل عمران:28. الَّذِينَ يتَّخِذُونَ الْكافِرِينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَ يبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّة فَإِنَّ الْعِزَّة لِلَّهِ جَمِيعاً نساء: 129 - وَ لَنْ يجْعَلَ اللهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً نساء:141.

ص: 670

مى تواند بسترهاى لازم را فراهم نمايد.

دولت هاى اسلامى و دولت عربستان سعودى، بايد بدانند كه اقدامات مورد نياز براى برگزارى موفق مراسم حج و عمره در دراز مدت، از توان يك يا چند كشور خارج است و لازم است به مشاركت جمعى روى بياورند. به منظور درك و فهم اين موضوع، تعداد حجاج و معمترين شركت كننده در سال جارى، و تعداد آنها در طى ده سال آينده را كه در جداول زير برآورد و درج شده، قابل ملاحظه است.

برحسب گزارش اداره آمار عامه و معلومات عربستان سعودى در سال ١4٣١ تعداد حجاج شركت كننده در مراسم حج تمتع را ٣٩٩/٧٨٩/٢ نفر اعلام كرد كه از اين تعداد ١٧٩٩6٠١ نفر از خارج عربستان و تعداد ٩٨٩٧٩٨ نفر خارجيان مقيم عربستان بودند. (1)

در سال ١4٣٢ اين اداره، تعداد حجاج شركت كننده در موسم حج را ٧١٧/٩٢٧/٢ نفر اعلام نمود از اين تعداد، ١٩5/٨٢٨/١نفر از خارج عربستان سعودى و تعدادى 5٢٢/٠٩٩/١ نفر افراد خارجى مقيم عربستان بودند (2).

تعداد حجاج در سال ١4٣٢، 5% بيشتر از تعداد حجاج سال قبل بوده است. تعداد حجاج در اين سال ٣١٨/١٣٨ نفر بيشتر از سال گذشته بوده است.

همين اداره تعداد معتمرين، در سال ١4٣٢ (٢٠١١) را بالغ بر 5 ميليون نفر ذكر كرد. و در اين راستا وزارت حج عربستان سعودى، تعداد معتمرين در سال ١4٣٢ را ٧٩5/٩٢6/4 نفر اعلام كرد كه ٨5١/٠٨٨/١ نفر بيشتر از سال گذشته بوده است يعنى نسبت به سال گذشته ٣٠% بيشتر بوده است. از كل معتمرين، تعداد ١٣٨/٩١٧ نفر افراد خارجى مقيم عربستان بوده اند. (3)

با توجه به گزارش مسئولين عربستان سعودى در خصوص تعداد حجاج حج تمتع و تعداد معتمرين، انتظار مى رود در ده سال آينده تعداد حجاج تمتع و عمره، به ارقام زير كه در جدول هاى ١و٣ محاسبه و برآورد شده است، افزايش يابد.

اگر تعداد حجاج حج تمتع ٧١٧/٩٢٧/٢باشند و هر سال همانند سال ١4٣٢، 5درصد رشد داشته باشد، انتظار مى رود اين تعداد در سال ١٣٩5به ٣٠٧/6١٩/٣ نفر و در سال ١4٠٠به رقم ٨٩٧/٣١٠/4 افزايش


1- www. Daralhad arah. Com. sa.
2- www. Alriyadh. com - www. Alanbat. net - www. Arabic. Arabia. msn. com.
3- www. wahatal arab. co - www. L - a7sas. com.

ص: 671

يابد. با در نظر گرفتن ارقام فوق اقدامات مورد نياز در خصوص حمل و نقل حجاج از كشورهاى مبدأ به مكه و مدينه در صورتى كه يك سوم حجاج با هواپيما جابجا شوند در سال139٠، 9759 صوتى پرواز و در سال 1395 به تعداد 12064 و در سال 14٠٠به رقم 1437٠ صوتى پرواز خواهد رسيد.

براى جابجايى اين تعداد حجاج در داخل شهرهاى مكه ومدينه، در سال 139٠ به تعداد 939/978/10سرويس اتوبوس ودر سال 1395به تعداد 4٠2/572/13 سرويس و درسال 14٠٠ اين تعداد به رقم 865/165/16 سرويس خواهد رسيد.

در مورد اسكان حجاج در سال 139٠تعداد اتاق مورد نياز 9759٠6 عدد و در سال 1395 تعداد 436/5٠6/1 و در سال14٠٠ اين تعداد به رقم311/694/2 افزايش خواهد يافت.

در مورد تعداد قربانى در سال139٠ تعداد ٠٠٠/٠٠٠/3 رأس و در سال 1395تعداد قربانى به ٠٠٠/620/3 رأس و در سال 14٠٠ اين تعداد به رقم ٠٠٠/312/4 رأس افزايش خواهد يافت.

در خصوص ميزان گوشت قربانى در سال 139٠ به مقدار ٠٠٠/٠٠٠/9٠ كيلو در سال 1395 به رقم 210/579/108 و در سال 14٠٠ اين مقدار به رقم ٠٠٠/36٠/129 كيلو خواهد رسيد.

غذاى همراه مسافر در سال139٠تعداد 434/855/5 وعده غذا و در سال 1395 تعداد 614/238/7 و در سال 14٠٠ اين رقم به 794/621/8 وعده غذا افزايش خواهد يافت.

در خصوص بقيه نيازهاى مربوط به حج تمتع به جدول شماره 2 مراجه شود.

درباره نيازهاى حج عمره در صورتى كه سال هاى بعد هم همانند سال 1432 رشد 3٠ درصدى داشته باشد، در آن صورت نيازهاى معتمرين در ده سال آينده بر حسب اطلاعات مندرج در جدول 3 و 4 خواهد بود.

بر اساس اين جدول جهت نقل انتقال حجاج از كشورهاى مبداء به عربستان در سال 139٠ تعداد 1978٠ صوتى پرواز در سال 1395 تعداد 37628 و در سال 14٠٠ به رقم 55775 صوتى پرواز افزايش مى يابد.

براى حمل نقل حجاج در داخل شهرهاى مكه و مدينه در سال 139٠ نياز به تعداد 849/148/13 و در سال 1395 به 423/398/25 و در سال 14٠٠ اين رقم به 977/647/37 سرويس نياز خواهد بود.

در خصوص اسكان در سال 139٠به تعداد 978/947/1 اتاق و در سال 2395 به 729/762/3 و در سال 14٠٠ به 418/577/5 اتاق نياز خواهد بود.

در مورد تغذيه حجاج در شهرهاى مكه و مدينه در سال 139٠ تعداد 665/219/29 وعده غذا در سال 1395 به تعداد 46٠/968/207 و در سال 14٠٠ به رقم 935/959/752 افزايش خواهد يافت.

در مورد غذاى بين راهى در سال139٠ تعداد غذاى همراه مسافر 866/687/11 عدد و در سال 1395

ص: 672

تعداد 376/576/22 و در سال 14٠٠ اين تعداد به رقم 886/464/33 خواهد رسيد.

مواد لبنى مورد نياز (ماست، دوغ، پنير در سه نوبت غذا در مدت اقامت) در سال 139٠ تعداد 665/219/29 عدد و در سال 1395 به تعداد 94٠/44٠/56 و در سال 14٠٠ اين رقم به تعداد 215/662/83 افزايش مى يابد.

براى اطلاعات بيشتر به جدول 3 و 4 مراجعه شود.

به طور كلى اقدامات لازم و مورد نياز براى حج تمتع وعمره در ده سال آينده در جدول 5 محاسبه و برآورد شده است.

ارقام مندرج در جداول 1 - 5 ضرورت مشاركت دولت هاى اسلامى در ايجاد ساختارهاى مورد نياز و زمينه هاى همكارى اقتصادى در خصوص حج را نشان مى دهد.

جدول1: برآورد تعداد حجاج تمتع از 14٠٠ - 139٠

جدول 2: تعداد اقدامات مورد نياز در حج تمتع در 10 سال آينده

><نمايش تصوير

ص: 673

><نمايش تصوير

جدول3: تعداد معتمرين حج از سال 14٠٠ - 139٠

جدول 4: اقدامات مورد نياز در حج عمره در 10 سال آينده

ص: 674

><نمايش تصوير

جدول5: اقدامات مورد نياز عمره و تمتع در طول سال هاى مورد نظر

ص: 675

><نمايش تصوير

نحوه برآورد و محاسبه ارقام جداول در پاورقى ذكر شده است. (1)

اين همكارى و مشاركت كشورهاى اسلامى مى تواند در قالب سرمايه گذارى در حوزه هاى فوق با عناوين زير، صورت گيرد و محدوديت هاى مراسم حج را بر طرف نمايد.

- ايجاد شركت بين المللى هواپيمايى زائر در كوتاه مدت و راه اندازى ساخت و توليد هواپيماى مسافربرى در درازمدت.

- ايجاد شركت حمل و نقل زائر جهت جابجايى مسافر در شهرهاى مكه و مدينه و در دراز مدت راه اندازى صنعت ساخت اتوبوس، مترو و منوريل.

- ايجاد شركت بين المللى غذاى حلال و كترينگ (غذا مسافر) براى حجاج و در دراز مدت غذاى حلال در سطح جهان.

- ايجاد شركت بين المللى توليد محصولات باغى و دامى جهت تهيه ميوه و قربانى حجاج.

- ايجاد شركت بين المللى توليد دارو و محصولات بهداشتى.

- ايجاد بانك اسلامى.

- ايجاد شركت بين المللى كنسروسازى از گوشت قربانيان.


1- تعداد صوتى پرواز: دو سوم تعداد حجاج تقسيم برمتوسط ظرفيت هواپيما (4٠٠) ضربدر 2(رفت و برگشت) - سرويس اتوبوس: تعداد حجاج تقسيم بر متوسط ظرفيت اتوبوس (4٠نفر) ضرب در سه نوبت رفت و برگشت در روز (6) ضرب در مدت اقامت (در حج تمتع25 و در عمره 15 روز) ؛ - تعداد غذا: تعداد حجاج ضرب در سه نوبت غذا ضرب در مدت اقامت؛ - تعداد اتاق: تعداد حجاج تقسيم بر 3؛ - مقدار پارچه احرام: تعداد حجاج ضرب در 5/2متر؛ - تعداد قربانى: تعداد حجاج+تعداد كفاره ها + نيابت ها؛ - ميزان گوشت قربانى: تعداد حجاج ضرب در ميانگين وزن قربانى (3٠كيلو) ؛ - ميزان ميوه و نان: تعداد حجاج ضرب در 1كيلو ضرب در مدت اقامت؛ آب شرب: تعداد حجاج ضرب در سه بطرى ضرب در مدت اقامت؛ .

ص: 676

- ايجاد شركت بين المللى توليد پوست و چرم.

- ايجاد شركت بين المللى توليد كيف و كفش و مشتقات پوست.

نظر به تفاوت كشورها به لحاظ موقعيت اقليمى و آب و هوايى، نيروى انسانى ماهر و غير ماهر، دانش فنى، مواد اوليه، تكنولوژى و به طور كلى بر حسب مزيت هاى نسبى موجود هر كشورى، اين سرمايه گذارى ها مى تواند در كشوهاى اسلامى مختلف صورت گيرد.

نتايج اين مشاركت در سطح كلان موجب ايجاد زمينه:

1. دستيابى كشورهاى اسلامى به تكنولوژى ساخت هواپيما و اتوبوس و قطار؛

2. توليد غذاى حلال؛

3. ايجاد اشتغال در كشورهاى اسلامى؛

4. استفاده از ظرفيت هاى كشورها در امر توليد مواد غذايى و باغى و دامى؛

5. جلوگيرى هدر رفت گوشت قربانيان؛

6. ايجاد زمينه بيشتر وحدت مسلمانان و زمينه اتحاديه كشورهاى اسلامى؛

7. شكل گيرى واحد پول اسلامى؛

8. ايجاد بانك بين المللى اسلامى.

منابع

1. قرآن كريم

2. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتى، قم، دفتر نشر الهادى 1379، چاپ اول.

3. صحيح مسلم بشرح النووى المجلد الخامس، دار الكتاب العربى بيروت.

4. صحيح البخارى بشرح الكرمانى الجزء الثامن، دار الفكر.

5. حجۀ النبى (ع) واحكام الحج والعمرۀ والحج فى الاسلام والديانات الاخرى، تاليف احمد عبدالغفور عطار، مكۀ المكرمۀ، منشورات وزارۀ الحج و الاوقاف.

6. جايگاه حج در انديشه اسلامى، سيد على قاضى عسكر، نشر مشعر 1378.

7. فروع كافى، كلينى، تصحيح على اكبر الغفارى، الجزء الرابع، دار الاضواء - بيروت.

8. الحج عبر الحضارات والامم، ماجدۀ آل مرتضى المومن، نشر مشعر، 138٠.

9. وسايل الشيعۀ الى تحصيل الشريعۀ، الحر العاملى، دار احياء التراث العربى، بيروت 1412.

10. سفينۀ البحار، الشيخ عباس القمى، المجلد الثامن، دار الاسوۀ للطباعۀ والنشر 1414.

11. تهذيب الاحكام فى شرح المقنعۀ للشيخ المفيد، ابى جعفر محمد بن الحسن الطوسى، دار الاضواء - بيروت 14٠6.

12. المحجۀ البيضاء، فيض كاشانى، تصحيح على اكبر الغفارى، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه.

ص: 677

13. صهباى حج، جوادى آملى، مركز نشر اسراء 1378.

14. تاريخ مكۀ المشرفۀ، محمد بن محمد بن احمد بن الضياء المكى 885ه، تحقيق سعيد عبدالفتاح، المكتبۀ التجاريۀ، مكۀ المكرمۀ 1416ه.

15. الحج فى السنۀ، تحقيق معاونيۀ شؤون التعليم والبحوث الاسلاميۀ فى الحج، مركز تحقيقات الحج، طبع اولى، الناشر مشعر، 1417 ه-.

16. بركات ارض الوحى، محمد الريشهرى، تعريب جواد على كسار، دار المشعر، الطبعۀ الاولى، 1423 ه-.

17. حج برنامه تكامل، سيد محمد ضياء آبادى، نشر مشعر، چاپ سوم، 1387.

18. حج از نگاه حقوق بين الملل، سيد محمد خامنه اى، سازمان انتشارات كيهان.

19. روح المعانى فى تفسير القرآن العظيم والسبع المثانى، محمود الآلوسى البغدادى، دار احياء التراث العربى بيروت - لبنان، الطبعۀ الرابعۀ 14٠5 ه-.

20. الميزان فى تفسير القرآن، سيد محمد حسين طباطبايى، منشورات جامعۀ المدرسين فى الحوزۀ العلميۀ فى قم المقدسۀ.

21. تفسير نور الثقلين، عبد على ابن جمعه العروسى الحويزى، تصحيح السيد هاشم الرسول المحلاتى، مؤسسه اسماعيليان قم - الطبعۀ الرابعۀ 1412 ه-.

22. البرهان فى تفسير القرآن، سيد هاشم الحسينى البحرانى، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان - قم - چاپ سوم.

23. تفسير نمونه، ناصر مكارم الشيرازى و همكاران، دار الكتب الاسلاميه - تهران 1374.

24. www. Dara Lhadarah. Com. Sa

25. . www. ALriyadh. Com

26. . www. Alanbat. net

27. . www. Arabic. Arabia. msn. com

28. . www. L

- a7sas. com 29. . www. wahat aLarab. com

ص: 678

ص: 679

حج و هم گرايى اقتصادى

اشاره

غلامرضا سرآبادانى

چكيده

هم گرايى و اتحادهاى اقتصادى در سطوح مختلف و آزادسازى و آسان سازى مبادلات و نقل و انتقال عوامل توليد، به لحاظ آثار و نتايج مثبت در كاهش هزينه ها و سالم سازى اقتصادى و هموار كردن مسير رشد و توسعۀ اقتصادى، امروزه به عنوان يك ضرورت اقتصادى پى گيرى مى شود. منطقه اسلامى و كشورهاى اسلامى ابزارهاى مناسب متعددى از جمله اجتماع بزرگ حج را براى رسيدن به هدف فوق در اختيار دارند. فلسفۀ حج، بيانگر آن است كه بخش عمده اى از منافع قابل حصول از اين فريضه، منافع مادى آن است كه به منظور دستيابى به توانمندى اقتصادى و رسيدن به وحدت كلى امت اسلامى مورد توجه قرار گرفته است.

با استناد به ضرورت اقتصادى و فقهى شكل گيرى بازار مشترك بين المسلمين و با استفاده از ظرفيت شگفت انگيز حج و اجتماع باشكوه اسلامى در سرزمين وحى، اهدافى كه اسلام از اين اجتماع وحدت آفرين اسلامى دارد، قابل اثبات است كه شكل گيرى همكارى هاى اقتصادى در همۀ سطوح از جمله در سطح بازار مشترك بين المسلمين نه تنها ممكن، بلكه ضرورى است.

بنابراين، ظرفيت و شرايط موجود در كشورهاى اسلامى نشان مى دهد كه در مراحل ابتدائى، تشكيل « اتحاديۀ گمركى بين المسلمين» و در مراحل بعد تشكيل « بازار مشترك بين المسلمين» مى تواند در راستاى تحقق فلسفۀ حج و رسيدن به وحدت امت اسلامى، اقدام مناسبى باشد.

كليدواژه ها: حج، منافع حج، منافع اقتصادى حج، آثار اقتصادى بالفعل، آثار اقتصادى بالقوه، هم گرايى اقتصادى، اتحاديۀ گمركى، بازار مشترك، بازار مشترك بين المسلمين، اتحاديۀ گمركى بين المسلمين، اتحاديۀ اقتصادى.

ص: 680

مقدمه

اين مقاله درصدد بررسى آثار اقتصادى حج و بكارگيرى آن در راستاى شكل گيرى هم گرايى و همكارى اقتصادى بين كشورهاى اسلامى مى باشد. بنابراين سوال اساسى اين است كه آيا حج مى تواند به عنوان ابزارى مناسب در راستاى تحقق هم گرايى اقتصادى و تشكيل بازار مشترك بين المسلمين، مورد استفاده قرار گيرد يا خير؟

در پاسخ به سوال فوق، اين فرضيه مطرح است كه حج به لحاظ ظرفيت هاى بالاى معنوى و فرهنگى كه در جهت ايجاد اتحاد و وحدت بين مسلمين دارد، مى تواند ابزار بسيار مناسبى در جهت رسيدن به هدف فوق باشد.

امروزه ضرورت تشكيل هم گرايى و همكارى اقتصادى بر كسى پوشيده نيست؛ زيرا هم گرايى و اتحاد اقتصادى در سطوح مختلف و آزادسازى و آسان سازى مبادلات و نقل و انتقال عوامل توليد، به لحاظ آثار و نتايج مثبت در كاهش هزينه ها و سالم سازى اقتصادى و هموار كردن مسير رشد و توسعۀ اقتصادى به عنوان يك ضرورت اقتصادى پى گيرى مى شود. در بسيارى از مناطق جهان امروز، ايده هم گرايى اقتصادى تحقق يافته و بازارهاى بزرگ منطقه اى در آمريكا، آفريقا و اروپا شكل گرفته است. در مواردى از اين نيز فراتر رفته و بازار مشترك به اتحاديۀ اقتصادى كه مديريت در مورد تمام مراحل تصميم گيرى، سياست گذارى، سرمايه گذارى، توليد، توزيع و. . . را شامل مى شود، مانند اتحاديه اروپا تبديل شده است. در كشورهاى اسلامى نيز به صورتى بسيار محدود اقداماتى صورت گرفته و سازمان هايى مثل سازمان «اِكو» همكارى اقتصادى ايران با برخى از كشورهاى منطقه مثل پاكستان، شكل گرفته است كه فعاليت و تاثير چندانى در اقتصاد منطقه و كشورهاى اسلامى نداشته است. سازمان كنفرانس اسلامى با عضويت تمامى كشورهاى اسلامى در زمينه مسايل سياسى تشكيل شده و در سال هاى اخير بحث تشكيل بازار مشترك اسلامى در اين سازمان مطرح شده است. بنابراين استفاده از ظرفيت ها و ابزارهاى مناسب در كشورهاى اسلامى به منظور شكل گيرى هم گرايى و همكارى هاى اقتصادى در اين كشورها ضرورى است. بدين جهت بررسى امكان استفاده از حج در اين راستا نيز از جمله مباحث ضرورى است.

پيشينه : بررسى آثار و منافع حج در جهت تحقق هم گرايى اقتصادى به لحاظ نو بودن، داراى پيشينه نمى باشد؛ به جز بررسى هايى اجمالى در مورد هم گرايى و همكارى هاى اقتصادى در جهان و تشكيل بازارهاى مشترك مثل « تاريخچه بازار مشترك نوشته ژان فرانسوادونيو و ژرار دروئسن» و. . . و مقاله «بازار مشترك» در مورد ضرورت تشكيل بازار مشترك اسلامى، نوشته احمد مبلغى و برخى موارد ديگر از اين قبيل، صورت گرفته است.

ص: 681

مفاهيم و كليات

روش هاى هم گرايى

اشاره

هم گرايى اقتصادى بين كشورها به صورت هاى مختلف ممكن است تحقق يابد. كشورها مى توانند تجارت آزاد را بين خود برقرار كرده و براى كشورهاى ديگر محدوديت هاى مشابه يا متفاوتى را اعمال كنند (اخوى احمد، تجارت بين الملل، ص67 - 7٠) . به طور كلى همكارى هاى اقتصادى مى تواند به يكى از صورت هاى زير تحقق يابد:

١. منطقة تجارت آزاد

١. منطقة تجارت آزاد (1)

منطقه تجارى شامل چند كشور است كه قاعدۀ تجارت آزاد را بين خود به اجراء مى گذارند. ولى هريك از اعضاء مى تواند با كشورهاى ديگر غيرعضو داراى حقوق گمركى متفاوتى باشند.

٢. اتحاديه گمركى

٢. اتحاديه گمركى (2)

نوعى پيوستگى تجارى بين كشورهاى عضو است كه نه تنها واردات و صادرات بين آنها آزاد و بدون عوارض گمركى است، بلكه در تجارت با كشورهاى غيرعضو نيز از حقوق و عوارض گمركى مشابهى استفاده مى كنند. به عبارت ديگر، اتحاديه گمركى گامى فراتر از مناطق تجارت آزاد است.

٣. بازار مشترك

٣. بازار مشترك (3)

همكارى از طريق بازار مشترك كمى فراتر از همكارى تجارى بين كشورهاى عضو است. يعنى علاوه بر آزادى تجارى مذكور در اتحاديه گمركى، شامل آزادى نقل و انتقال نيروى انسانى و سرمايه بين كشورهاى عضو نيز مى شود.

4. اتحاديه اقتصادى

همگرايى و اتحاد در اين مورد نه تنها شامل امتيازات پيش گفته مى شود، بلكه هماهنگى اعضاء در اتخاذ سياست هاى اقتصادى داخلى و خارجى را نيز شامل مى گردد.

يكى از موفق ترين نمونه هاى اتحاديه گمركى در كشورهاى رو به رشد، اتحاديۀ گمركى آمريكاى مركزى معروف به بازار مشترك آمريكاى مركزى است. اين اتحاديه مشتمل بر كشورهاى السالوادر، هندوراس، گواتمالا، نيكاراگوئه و كاستاريكا و. . . در سال 196٠ تشكيل شد. و بعد از حدود يك ده


1- Free Trade Area.
2- Customs Union.
3- Market Comon. .

ص: 682

فعاليت، در سال 1969 منحل شد. و ديگرى اتحاديۀ گمركى منطقۀ تجارى ترجيحى كشورهاى شرق و جنوب آفريقاست كه در سال 1984 تأسيس شد. اما برجسته ترين اتحاديه بازرگانى در سطح بازار مشترك، جامعۀ اقتصادى اروپا معروف به بازار مشترك اروپا است (اخوى احمد، ص69

هم گرايى اقتصادى و آثار آن

هدف عمده در هم گرايى اقتصادى، هم افزايى امكانات و توانايى هاى اقتصادى و دستيابى به امكان رفع نواقص و رسيدن به توسعه اقتصادى و در صورت امكان تبديل شدن به قدرت واحد اقتصادى به منظور پيش برد اهداف است. و چون دستيابى به سطوح بالاى هم گرايى (تشكيل اتحاديه هاى اقتصادى) نيازمند هم گرايى سياسى نيز مى باشد، از جهت سياسى نيز به قدرت واحد تبديل مى شوند.

يكى ديگر از اهداف عمده هم گرايى اقتصادى، دستيابى به بازارهاى بزرگ و تشكيل بازارهاى مشترك است كه مى تواند آثار مثبت اقتصادى زيادى داشته باشد. گفتنى است كه بازار در گذشته مفهوم ساده اى داشت و آن عبارت بود از محلى براى مبادله و داد و ستد كالاها و خدمات كه ابعاد آن محصور به يك محله و يا حداكثر يك شهر مى شد. اما امروزه مفهوم بازار تحول گسترده اى يافته و عبارت است از آزادى عام مبادلات كه در جهت وحدت اقتصادى منطقه اى و يا جهانى، وحدتى كه نه تنها گردش آزاد كالا را شامل مى شود، بلكه گردش آزاد سرمايه و انجام آزادانۀ سرمايه گذارى، مهاجرت نيروى انسانى و بالأخره قابليت تبديل ارزها به يكديگر را نيز فراهم مى سازد، صورت مى گيرد. (تاريخچۀ بازار مشترك، ترجمۀ محمد اسفنديارى، ص 14 و 13)

از جمله اشكالات بازارهاى كوچك آن است كه در آن از امكانات مدرن توليد و توزيع كالا استفادۀ كامل به عمل نمى آيد و به همين دليل گرايش عمومى به تأسيس بازارهاى بزرگ است. بازارهاى بزرگ بر خلاف بازارهاى كوچك، داراى مزاياى فنى و اقتصادى زيادى هستند. فراهم كردن امكان توليد انبوه، كار دائم ماشين آلات، كاهش هزينه ها (مانند هزينه هاى مربوط به بازاريابى، قراردادها، موجودى انبار و هزينه ى تحقيقات) نمونه هايى از مزاياى فنى است. مزايايى از قبيل افزايش فروش، توزيع سريع محصولات، افزايش رقابت، كاهش قيمت تمام شده، افزايش قدرت خريد مصرف كننده و افزايش مصرف و. . . نمونه هايى از مزاياى اقتصادى بازارهاى بزرگ است. (تاريخچۀ بازار مشترك، ترجمۀ محمد اسفنديارى، ص15 - 18)

شرايط هم گرايى اقتصادى

يك اتحاديۀ اقتصادى زمانى آثار مثبت اقتصادى، از جمله افزايش رفاه اقتصادى را بدنبال خواهد داشت كه كشورهاى عضو از خصوصيات زير برخوردار باشند (رحيمى بروجردى عليرضا، ص283 - 286) :

ص: 683

الف: نزديك بودن اعضاء نسبت به يكديگر كه باعث كاهش هزينه هاى حمل و نقل و كاهش قيمت كالاهاى تجارى مى شود.

ب: اعضاء بايد اشتراكاتى در زمينه هاى فرهنگى، سياسى، زبانى، تاريخى، دينى و. . . داشته باشند. در غير اين صورت، وجود اختلافات و نزاع در هريك از زمينه هاى فوق مانع غيراقتصادى مهمى بر سر راه تشكيل يا عملكرد مناسب اين اتحاديه ها خواهد بود. «ژان. فرانسوا دونيو» و «ژرار دروئسن» در اين زمينه مى گويند:

در راستاى تأسيس بازارهاى بزرگ و يا به تعبيرى بازار مشترك، تاريخ نشان مى دهد كه [دو فاكتور مهم يعنى] همبستگى و هم گرايى سياسى و همبستگى اقتصادى لازم و ملزوم يكديگرند و هر كدام شرط وجود ديگرى است. در حقيقت حصول همبستگى سياسى به تنهايى و بدون برنامه هاى منظم اقتصادى غيرعملى است، و برنامه هاى اقتصادى در صورتى شكل واقعى به خود مى گيرند كه دولت ها براى تحقق آن اقدامات سياسى را انجام دهند. و نمونه هاى تاريخى براى هريك وجود دارد. (تاريخچۀ بازار مشترك، ص 19 - 29)

وجود رقابت بين كشورهاى داوطلب كه به تخصصى شدن توليد در اين كشورها كمك مى كند.

زياد بودن و بزرگ بودن كشورهاى متقاضى، گستردگى سطح روابط اقتصادى و موانع تجارى بين اين كشورها قبل از اتحاد و. . . خصوصيات ديگرى است كه اين كشورها بايد داشته باشند.

بنابراين همۀ عوامل اقتصادى و غيراقتصاى كه ممكن است موجب اختلاف و تفرقه بين كشورها باشند، بايد برطرف شوند (1).


1- برخى از انديشمندان معتقدند كه، به خاطر وجود عوامل متعددى، اتحاديه هاى اقتصادى در كشورهاى در حال توسعه موفقيت چندانى نداشته اند. (رحيمى بروجردى عليرضا، ص283-286) برخى از اين عوامل عبارتند از: الف. ناهمگونى شديد اقتصادى در اين كشورها كه باعث سرازير شدن منافع حاصل از اتحاد به كشورهاى داراى قدرت اقتصادى برتر مى شود. ب. وجود اختلافات اساسى ارضى، عقيدتى، مذهبى، سياسى و. . . كه باعث تزلزل اين اتحاديه ها مى شود. ج. وجود سيستم هاى ضعيف حمل و نقل و ارتباطات و بعد مكانى اين كشورها از يكديگر، مانع ادغام هاى اقتصادى بين اين كشورها مى شود. د. عدم وجود رقابت اقتصادى بين اين كشورها. بنابراين ابتدا و قبل از هر اقدامى بايد روابط سياسى بين كشورها و اوضاع اقتصادى آنها از منظر شرايط فوق مورد تحليل و بررسى قرار گيرد و در صورت وجود مانع يا موانعى، با مذاكره و گفتگو آن را مرتفع كرد و يا به حداقل رساند. البته به نظر مى رسد كه بسيارى از اين موانع در خصوص كشورهاى اسلامى منتفى است و موانع احتمالى موجود نيز از طريق گفتگو قابل رفع است. .

ص: 684

شرايط موجود در كشورهاى اسلامى

بررسى اين موضوع در كشورهاى اسلامى نشان مى دهد كه به خاطر وجود شرايط مشابه از ابعاد مختلف در اين كشورها، ادغام هاى اقتصادى آسانتر بوده و مى تواند به عنوان يك هدف جدى اقتصادى پى گيرى شود. ويژگى ها و شرايط مشابه در اين كشورها به شرح زير است:

مشتركات فرهنگى

بسيارى از كشورهاى اسلامى در منطقه، داراى فرهنگ و تمدن مشترك مى باشند. به لحاظ اينكه امپراطورى هاى بزرگى همچون امپراطورى ايران، سرزمين هاى اسلامى تحت امر خليفه و. . . وجود داشته است كه هم اتحاد سياسى و هم اتحاد اقتصادى داشته اند. به عبارت ديگر اتحاد سياسى، اجتماعى و اقتصادى و به تبع آن رشد و شكوفايى اقتصادى در حافظۀ تاريخى اين كشورها در دوره هاى متمادى به خصوص در دوره اسلامى وجود دارد. اين امر باعث شده كه علاوه بر دين مشترك، از لحاظ اجتماعى و فرهنگى نيز اشتراكات زيادى بين اين كشورها وجود داشته باشد. بنابراين اين كشورها از يك پيشينۀ تاريخى و فرهنگى مشتركى برخوردار هستند.

دين مشترك

دين مشترك به خصوص دين اسلام، قدرت فوق العاده اى در ايجاد اتحاد و همگرايى بين كشورهاى اسلامى دارد. از جمله دستورات اسلام فريضۀ حج است كه همه ساله اجتماع عظيم و كنگرۀ بزرگ حج را ترتيب مى دهد. ميليون ها انسان با يك لباس و يك صدا و يك شعار و با يك قصد و نيت (رضاى خداوند متعال) در سرزمين وحى گرد هم جمع مى شوند. در ادامه در مورد اينكه حج مى تواند اين كشورها را در جهت تحقق هم گرايى يارى كند، گفتگو خواهيم كرد.

مشتركات اقتصادى

از نظر اقتصادى نيز وجوه مشترك در اين كشورها زياد است. غالب اين كشورها نفت خيز و توليدكننده نفت، داراى نيروى كار فراوان و ارزان بوده، به لحاظ جغرافيايى اكثر اين كشورها در آسيا و به خصوص منطقه خاورميانه قرار دارند كه به صورت نسبى از مزيت قرب مسافت برخوردارند. فاصله كم اين كشورها از يكديگر تاثير مثبت در كاهش هزينه هاى حمل و نقل و كاهش قيمت تمام شده دارد. مزيت هاى نسبى زياد ديگرى از نظر شرايط جغرافيايى و استعدادهاى كشاورزى و همچنين مزيت هاى نسبى در مورد نيروى انسانى نيز در اين كشورها وجود دارد.

بيش از يك سوم منابع جهان و 7٠ درصد منابع نفتى دنيا در كشورهاى اسلامى قرار دارد. و نيز با توجه به اينكه تعداد 22 كشور از 57 كشور عضو سازمان كنفرانس اسلامى ( OIC( را كشورهايى با

ص: 685

درجۀ توسعه يافتگى پايين تشكيل مى دهد، در صورت تحقق بازار مشترك اسلامى، چنين بازارى مى تواند دسترسى آسان آنان را به سرمايه و فناورى موجود در كشورهاى توسعه يافته تر اسلامى نظير مالزى، تركيه، ايران و اندونزى امكان پذير كند (مركز پژوهش هاى مجلس شوراى اسلامى، سايت مركز) .

نتيجه

وجود پيش فرض هاى مذكور در كشورهاى اسلامى، حركت در مسير هم گرايى را آسانتر مى كند، زيرا مشتركات فرهنگى و دينى تأثير بسيار مهمّى در رفع برخى نواقص موجود دارند. البته تحقق برخى از مراتب همگرايى اقتصادى مثل اتحاديۀ اقتصادى كشورهاى اسلامى نيازمند پيش فرض هايى از جمله همگرايى سياسى است كه در شرايط فعلى كمى دشوار به نظر مى رسد و يا حداقل نيازمند مذاكرات و توافقاتى بين كشورها در زمينه مسايل مختلف است. با اين وجود مراتب پايين تر آن يعنى همگرايى گمركى و تجارى، آسان تر محقق مى شود.

منافع و آثار اقتصادى حج

خداوند حج را آزمونى بزرگ و سبب رحمت خويش و وسيلۀ رسيدن به بهشت و موجب آمرزش مردم قرار داد» (محمدى رى شهرى، ص193 و انفاق در آن داراى ارزش بالابوده به طورى كه انفاق كردن براى آن، نسبت به انفاق در موارد ديگر برتر شمرده شده است. ( محمدى رى شهرى، ص207) تعطيل كردن حج و خالى شدن كعبه از طواف كننده سزاوار نيست. و در صورت تحقق، وظيفۀ زمامدار است كه مردم را به حج و اقامت نزد خانۀ خدا وادار كند. . . و اگر پول نداشته باشند از بيت المال مسلمين خرج آنان را بپردازد. (محمدى رى شهرى، ص 255)

حج در حقيقت داراى ابعاد مختلفى است كه هر يك از ديگرى ريشه دارتر و پرسودتر است: مهم ترين فلسفۀ حج، دگرگونى اخلاقى است كه در مؤمنين به وجود مى آورد. امام صادق (ع) در اين باره مى فرمايد: «كسى كه حج را به طور كامل انجام دهد، از گناهان خود بيرون مى آيد همانند روزى كه از مادر متولد شده» . (بحارالانوار، ج99، ص 26

بنابراين، مراسم حج با ويژگى هايى كه دارد، باعث ايجاد انقلاب اخلاقى عميق در درون انسان ها مى گردد. (تفسير نمونه، ج14، ص89 و9٠)

در بعد سياسى نيز، حج مى تواند عامل وحدت و پرهيز از تعصبات ملى و نژادى و وسيله اى براى انتقال اخبار سياسى كشورهاى اسلامى از نقطه اى به نقطۀ ديگر باشد. روى اين جهت اميرمؤمنان على (ع) به هنگام بيان فلسفۀ فرائض و عبادات، دربارۀ حج فرمود: «خداوند مراسم حج را براى تقويت

ص: 686

آئين اسلام تشريع كرد. (نهج البلاغه، كلمات قصار، ش252.)»

زيرا انتشار اخبار سياسى از كشورى به كشور ديگر و نشر آثار پيامبر گرامى و خاندان مطهرش (ع) مردم را با دستورات ناب اسلام آشنا مى كند و از اين طريق اسلام تقويت مى گردد. (نهج البلاغه)

در بعد فرهنگى نيز، اجتماع شكوهمند حج، نمايندۀ طبيعى و واقعى قشرهاى مختلف مسلمانان جهان است. بنابراين زوّار خانۀ خدا مى توانند اخبار و آثار رسول الله (ع) را به تمام نقاط جهان اسلام منتشر كنند.

«هشام بن حكم» مى گويد، از امام صادق (ع) درباره فلسفۀ حج و طواف كعبه سؤال كردم، فرمود:

خداوند اين بندگان را آفريد. . . و فرمان هايى در طريق مصلحت دين و دنيا به آنها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را (در آئين حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبى يكديگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند، و هر گروهى سرمايه هاى تجارى را از شهرى به شهر ديگر منتقل كنند. . . و براى اين كه آثار پيامبر (ع) و اخبار او شناخته شود، مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نكنند. (وسائل الشيعه ج8، ص9) (1).

يكى از بدبختى هاى بزرگ مسلمين اين است كه مرزهاى جغرافيايى و سياسى در كشورهاى اسلامى سبب جدايى فرهنگى آنها شود و مسلمانان هر كشور تنها به خود بينديشند كه در اين صورت جامعۀ واحد اسلامى، پاره پاره و نابود مى گردد.

يكى ديگر از ابعاد مهم حج، بعد اقتصادى آن است كه از ديدگاه اسلام مورد توجه جدى است و بر خلاف تصور برخى، استفادۀ از كنگرۀ عظيم حج براى تقويت پايه هاى اقتصادى كشورهاى اسلامى نه تنها با روح حج منافات ندارد، بلكه طبق روايات اسلامى، بهره بردارى اقتصادى از آن يكى از فلسفه هاى اصلى آن است. (تفسير نمونه، ج 14، ص94)

و حضرت صادق (ع) در بيان ديگرى در تفسير آيۀ ( لَيسَ عَلَيكُمْ جُناحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلاً مِنْ رَبِّكُمْ ) (بقره: 198) فرمود: «منظور از اين آيه كسب روزى است.» و در ادامه فرمود: «هنگامى كه انسان از احرام بيرون آمد و مناسك حج را بجا آورد در همان موسم حج خريد و فروش كند (و اين موضوع نه تنها گناه ندارد بلكه داراى ثواب است)» . (تفسير عياشى طبق نقل تفسير الميزان، ج2، ص86)

در ادامه به بررسى بيشتر آثار اقتصادى حج در متون دينى مى پردازيم.

آثار اقتصادى حج در متون دينى

اشاره

خداوند در سورۀ حج مى فرمايد: «و در ميان مردم براى [اداى] حج بانگ برآور تا [زائران] پياده و [سواره] بر هر شتر لاغرى - كه از هر راه دورى مى آيند - به سوى تو روى آورند.» (سورۀ حج، آيۀ27)

در آيۀ بعد مى فرمايد: «تا شاهد منافع خويش باشند، و نام خدا را در روزهاى معلومى بر دام هاى زبان


1- (جلد 11، ص14، انتشارات آل البيت) . .

ص: 687

بسته اى كه روزى آنان كرده است ببرند. پس، از آنها بخوريد و به درمانده مستمند بخورانيد.» (سورۀ حج، آيۀ 28)

قرآن در اين آيات مى فرمايد كه در بين مردم حج را اعلام كن تا مردم بيايند و فريضۀ حج را انجام دهند و از منافع آن بهره مند گردند. و همچنين با قربانى كردن و اطعام آن به فقراء در رفع فقر نيز موثر واقع شوند.

اينك بايد ديد مقصود از منافع كه در آيۀ شريفه براى حج ذكر شده چيست؟ براساس روايات، منافعى كه از حج نصيب مردم مى شود دو نوع مادى و معنوى به شرح زير است:

١. منافع دنيوى

منافعى است كه در راستاى رفع نيازهاى مادى زندگى انسان به كار گرفته مى شود. و البته منحصر به مسايل اقصادى نيست بلكه مسايل سياسى، حكومتى، مشكلات و مسايل اجتماعى و به عبارت ديگر تمامى ابعاد مادى زندگى انسان را شامل مى شود.

٢. منافع معنوى

تمامى راه هاى تقرب به خدا در حج كه به عنوان عبادت مطرح مى شوند، مشتمل بر تمامى اقسام گفتارى و فعلى عبادات، يعنى عبادات لفظى و عبادات عملى و فعلى، به عنوان منافع معنوى حج محسوب مى شوند.

امام صادق (ع) نيز در مورد حج و منافع آن فرموده است: «از خداوند شنيده ام كه مى فرمايد: ليشهدوا منافع لهم [تا شاهد منافعى كه براى آنهاست باشند]» راوى گويد، از امام (ع) پرسيدم: منافع دنيا يا منافع آخرت؟ فرمود: همه» . (محمدى رى شهرى، ص197)

امام على بن موسى الرضا (ع) نيز در بيان فلسفه هاى حج ضمن استناد به قرآن مى فرمايد: لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ [ تا شاهد منافعى كه براى آنهاست باشند] (بحارالانوار، ج99، ص32

از اين بيان هم استفاده مى شود كه آيۀ شريفه، هم منافع معنوى و هم منافع مادى را شامل مى شود. زيرا حضرت در استناد به آيه تفصيلى نداده اند كه چه نوع منفعتى منظور است. بنابراين حج ابعاد مختلفى دارد و منافع حاصل از آن، هم شامل منافع مادى و هم شامل منافع معنوى مى شود. اينك نگاه دقيق ترى به منافع و آثار اقتصادى حج خواهيم داشت.

ديدگاه مفسرين

تفسير نمونه در اين باره مى گويد:

كوتاه سخن اين كه اين عبادت بزرگ اگر به طور صحيح و كامل مورد بهره بردارى قرار گيرد و

ص: 688

زوّار خانۀ خدا در آن ايام كه در آن سرزمين مقدس حضور فعال دارند و دل هايشان آماده است از اين فرصت بزرگ براى حل مشكلات گوناگون جامعۀ اسلامى با تشكيل كنگره هاى مختلف سياسى، فرهنگى و اقتصادى استفاده كنند، اين عبادت مى تواند از هر نظر مشكل گشا باشد. (تفسيرنمونه، ج14، ص94)

و شايد به همين دليل است كه امام صادق (ع) مى فرمايد: «لايزال الدين قائما ما قامت الكعبۀ» «مادامى كه خانۀ كعبه بر پا است اسلام هم بر پا است» (وسائل الشيعه ج8، ص14

يعنى وقتى كه مسلمانان از بلاد مختلف اسلامى به زيارت خانه خدا آمدند و منافع (مادى و معنوى) خود را در حج كسب كردند، اسلام تقويت شده و ادامه حيات آن با قدرت بيشتر تضمين مى شود.

بنابراين حج، استراتژى اساسى و مهمى است كه اسلام آن را براى ايجاد و تقويت وحدت بين مسلمين و حل مشكلات جامعۀ اسلامى و در نتيجه حفظ دين طراحى كرده است. طبيعى است كه انجام ناقص حج چنانچه امروزه انجام مى گيرد، و يا ترك اين فريضه چنانچه پيشتر گفتيم، نتيجۀ معكوس داشته و پراكندگى مسلمين باعث هلاكت آنان خواهد شد. و اين امر امروزه كه جوامع اسلامى تكه تكه و پراكنده هستند اهميت فوق العاده اى دارد. و به خاطر اهميت اين موضوع، در روايات اسلامى عنوان شده است كه اگر در يك سال مسلمانان بخواهند حج را تعطيل كنند بر حكومت اسلامى واجب است كه با زور آنها را به مكه بفرستد (وسائل الشيعه ج8 ص15 «باب وجوب اجبار الوالى الناس على الحج») .

مرحوم علامه در تفسير جملۀ لِيشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ از آيه 28 سوره حج، بيان بسيار دقيقى دارد كه آن را مستقيما نقل مى كنيم. ايشان مى فرمايد:

در اين جمله" منافع" مطلق ذكر شده، و اختصاص به منافع دنيايى يا اخروى نيافته، چون منافع دو نوع است. يكى دنيوى كه در همين زندگى اجتماعى دنيا سود بخشيده، و زندگى آدمى را صفا مى دهد و حوائج گوناگون او را بر آورده، نواقص مختلف آن را بر طرف مى سازد، مانند تجارت، سياست، امارت، تدبير، و اقسام رسوم و آداب و سنن، و عادات، و انواع تعاون و همكارى هاى اجتماعى، و غير آن.

پس وقتى كه اقوام و امت هاى مختلف از مناطق مختلف زمين با همۀ تفاوت ها كه در انساب و رنگ و سنن و آداب آنها هست در يك جا جمع شده، يكديگر را شناختند، و معلوم شد كه كلمۀ همه واحده، و آن كلمۀ حق است، و معبود همه يكى است و او خداى عزّ و جلّ است، و جهت گيرى همه يكى است و آن كعبه است، اتحاد روحى، آنها را به اتحاد جسمى و وحدت كلمه، ايشان را به تشابه در عمل مى كشاند. هر فرد از ديگرى آن چه مى پسندد اخذ مى كند، و به او عطا مى كند آن چه را كه او را راضى مى كند. و قومى به كمك قوم ديگر مى شتابد و در حل

ص: 689

مشكلات آن قوم كمر مى بندد و به اندازۀ توان خود ياريش مى دهد. در نتيجه جامعه هاى كوچك به صورت يك جامعۀ بزرگ مبدل مى شوند، آن وقت مجتمع هاى كوچك با نيروهاى جزئى به مجتمعات نيرومند مبدل مى شوند كه كوه هاى بلند و استوار هم در مقابل آن نمى توانند مقاومت كنند، و هيچ دشمن نيرومندى حريف آن نمى شود. و [جان كلام اينكه:] هيچ راهى به سوى حل مشكلات مانند تعاضد و تعاون نيست، و هيچ راهى به سوى تعاون چون تفاهم نيست و هيچ راهى به سوى تفاهم مانند تفاهم دينى نيست» (ترجمه الميزان فى تفسيرالقرآن، ج14، ص: 522

بنابراين اشتراكات معنوى و اعتقادى موجب اتحاد و اتفاق معنوى و دينى شده و اتفاق روحى و معنوى باعث گرايش به اتحاد و همگرايى و تعاون و همكارى مادى و در نتيجه بهره گيرى از منافع عظيم مادى حج مى شود. مرحوم علامه در ادامه مى فرمايد:

نوع ديگر منافع، يعنى منافع اخروى همان انواع وجوه تقرب به خدا است. . . . پس، آمدن مردم به سوى ابراهيم، يعنى حضور آنها در خانۀ خدا و زيارت آن، باعث مى شود كه منافع اخروى و دنيوى آن را مشاهده كنند [ درك كنند]، و با مشاهدۀ منافع، علاقمند به آن خانه شوند، چون خلقت انسان به گونه اى است كه منفعت را دوست دارد. (همان)

فقرزدايى

جنبه ديگر منافع اقتصادى حج اين است كه حضور در حج و رسيدن به منافع آن، بايد با فقرزدايى همراه باشد. اجتماع اغنياء در حج نبايد آنان را از فقراء غافل كند. أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ (محسن قرائتى، تفسير نور، ج 8، ص37) بلكه يك بعد اساسى منافع مورد بحث، همين دست گيرى از فقراء است (1).

همگرايى و همكارى اقتصادى در سطح اتحادهاى منطقه اى و بازار مشترك با تسهيل جابجايى سرمايه، عامل كار و ساير عوامل توليد در كشورهاى اسلامى راه حلى مثمر ثمر در رهايى از دور فقر


1- بخصوص كه يكى از موانع اصلى توسعه در كشورهاى اسلامى وجود دورهاى باطل فقر در اين كشورها است. دور باطل فقر در زمينه هاى عرضه، تقاضا و نيروى انسانى اگرچه مانع تحقق توسعه مى شود اما نفى وجود مزيت هاى نسبى در زمينه هاى مختلف در كشورهاى اسلامى نمى كند. به عبارت ديگر مى توان با شناسايى اين مزيت ها در اين كشورها و اراية آنها در كنگره عظيم حج و مبادله پاياپاى آن باعث رفع قطعى نواقص و موانع توسعه در جوامع اسلامى شد. بنابراين آنچه در ادبيات توسعه اقتصادى توسط نوركس و ديگران القاء شده كه: «فقر در كشورهاى فقير مادرزادى است، و اين كشورها به علت نداشتن اعتماد به نفس، هرگز قادر به رفع فقر و دستيابى به توسعه نيستند و اين امر باعث مى شود كه فقر همچنان به عنوان بزرگ ترين مانع توسعه در اين كشورها پا برجا باقى بماند» (لشكرى محمد، توسعه اقتصادى و برنامه ريزى، ص34-37) ، كاملا بى اساس است. .

ص: 690

است. با چنين اتفاقى مى توان با تعديل و توزيع درآمد در كشورهاى اسلامى، قدمى بسيار مفيد در راستاى تحقق عدالت در اين كشورها برداشت.

آثار اقتصادى حج در وضعيت موجود

آثار و منافع اقتصادى حج بطوركلى در دو سطح خرد و كلان به شرح زير قابل ترسيم است:

آثار اقتصادى در سطح خرد

منظور از آثار خرد اقتصادى حج، آثارى است كه انجام حج روى رفتار اقتصادى افراد دارد. اجمالاً معلوم است كه در رفت و برگشت حجاج و عمره گزاران توسعه اى در مصرف به صورت خريد برخى اقلام كالاها و خريد برخى خدمات مثل حمل و نقل، هتل دارى و غيره بوجود مى آيد. اما خريد خدمات و كالاها از كشور مقصد باعث خروج مبالغ بسيار زيادى ارز سالانه از كشور مى شود. ضمن اينكه خريد مقادير زيادى كالا از كشور مقصد و وارد كردن آن به كشور باعث افزايش قابل توجهى در واردات سالانه مى شود. افزايش مصرف و فعاليت هاى خدماتى در كشور مبدأ (مثل ايران) مى تواند اثر مثبت در افزايش سرمايه گذارى و توليد در زمينه هاى فوق داشته باشد. اما متأسفانه هيچ آمار مشخصى در اين زمينه (ميزان آثار منفى و مثبت در سطح خرد) در دست نيست و نمى توان راجع به نحوه تاثير اقتصادى سفر حج و عمره در سطح خرد، اظهار نظر جدى و مشخصى نمود.

آثار اقتصادى حج در سطح كلان

اشاره

منظور از آثار كلان اقتصادى، آثارى است كه بر روى متغيرهاى كلان اقتصادى مثل درآمد ملى، اشتغال، مصرف، تراز پرداخت ها و. . . دارد. آثار كلان اقتصادى حج و عمره در دو قسمت آثار بالقوه (يعنى آنگونه كه بايد باشد) و آثار بالفعل (كاركرد امروزى) بايد مورد توجه قرار گيرد كه هريك از اين دو قسم را جداگانه بحث خواهيم كرد. آثار كلان بالفعل در كشور مبدأ و كشور مقصد متفاوت بوده و در برخى موارد منفى و در مواردى نيز مثبت است، كه درباره هريك بايد مجزا بحث شود.

الف) آثار كلان در اقتصاد ايران (كشور مبدأ)

در اين قسمت با اشاره به برخى آمارها و چند محاسبه ساده نشان مى دهيم كه اين سفر روحانى (حج تمتع و يا عمره مفرده) روى اقتصاد ايران چه تاثير شگرف و البته منفى دارد.

تا پايان ايام عمره (طى چند سال اخير) تعداد افراد اعزام شده به عمره به حدود 3 ميليون نفر خواهد رسيد. يعنى سالانه حدود 8٠٠ هزار نفر به عمره اعزام شده اند. اگر تعدا افراد اعزام شده به حج تمتع را نيز در اين سال ها مد نظر قرار داده و به رقم فوق اضافه كنيم، تعداد افراد اعزام شده به عربستان در اين

ص: 691

سال ها سالانه به حدود ٩٠٠ هزار نفر خواهد رسيد.

هزينه سفر عمره براى هر نفر در سال ٨٩ حداقل ٨٠٠ هزار تومان و در سال ٩٠ حدود ١٠٠٠٠٠٠ تومان، براى سفر حج در سال ٨٩ حداقل 5/٢ ميليون تومان و در سال ٩٠ سه ميليون تومان بوده است.

* جدول هزينه هاى سفر حج و عمره در سال هاى (٩٠ - ٨٩)

><نمايش تصوير

منبع: سايت سازمان حج و زيارت ( ( www. hajj. ir

بنابراين در سال ١٣٨٩ حداقل حدود ٨٩٠ ميليارد تومان هزينه اعزام مجموع ٩٠٠ هزار نفر به سفر حج و عمره شده است. و در سال ١٣٩٠ براى اعزام همان تعداد، حدود ١١٠٠ ميليارد تومان هزينه خواهد شد. در مجموع دو سال، كل هزينه اعزام به حدود٢٠٠٠ ميليارد تومان بالغ مى گردد.

نكته مهم اين است كه بخش عمده مبلغ فوق به عنوان هزينه هواپيما، هتل دارى، ويزا و غيره به صورت ارز از كشور خارج شده و به عربستان منتقل مى شود. اين در حالى است كه اگر حداقل هزينه اى را كه هر فرد بابت خريد كالا از عربستان پرداخت مى كند ١٠٠٠ دلار در نظر بگيريم، كل هزينه خريد در مجموع دو سال ١٨٠٠ ميليون دلار (معادل حداقل ١٨٠٠ ميليارد تومان) خواهد شد.

بنابراين ملاحظه مى شود كه سالانه چه مبالغ هنگفتى به صورت ارز از طريق اين سفر و توسط حاجيان و عمره گزاران از كشور خارج مى شود. بنابراين اگرچه به لحاظ نداشتن آمار دقيق، مبلغ دقيق ارزى كه سالانه از كشور خارج مى شود معلوم نيست ولى به طور قطع مبالغ بسيار زيادى است كه در بالا به آن اشاره شد. و اين مطلب گوياى اين است كه آثار اقتصادى سفر حج و عمره در سطح كلان در اقتصاد ايران منفى است. و باعث خروج سرمايه هايى از كشور مى شود.

تانگبان (1)(١٩٩١) در پژوهشى به بررسى تاثير حج بر اقتصاد نيجريه پرداخته است. در اين مطالعه ابعاد اقتصادى مختلف مثبت و منفى حج بر اقتصاد نيجريه مورد بررسى قرار گرفته است. وجه پرداختى به


1- Tangban. .

ص: 692

دولت عربستان سعودى براى صدور ويزا، كمك هزينه سفر اهدايى به زائران و بودجه ساليانه پرداختى به هيأت حج به عنوان تأثير اقتصادى منفى حج بر اقتصاد نيجريه تلقى شده است. اما از طرفى حج آثار مثبتى بر اقتصاد نيجريه داشته است؛ زيرا حج به عنوان محرك باعث تسهيل فعاليت هاى اقتصادى معينى در مدت مشخصى از سال مى گردد؛ و بخش حمل و نقل زمينى و دريايى، صنايع غذايى، صنايع نساجى و صنايع داروسازى نيجريه در زمان حج با رونق مواجه مى شوند. نتيجه تحقيق نشان داد كه تأثيرات منفى حج بيشتر از تأثيرات مثبت آن بر اقتصاد نيجريه است.

ب) آثار كلان در كشور مقصد

مطالعات انجام شده توسط ترنر و كوهن اثر مثبت حج و عمره بر اقتصاد كلان عربستان و رونق بخشى بر آن را تاييد مى كند.

ترنر (1)(١٩٧٣) به بررسى تاثير حج بر رشد اقتصادى عربستان پرداخت. ترنر با اشاره به طبيعت واجب حج و مشقت ها و سختى هايى كه زائران در اين سفر متحمل مى شوند، حج را كاملا متمايز با سفر توريستى دانسته، اظهار مى دارد: «مشكل است كه بگوييم زائران مانند گردشگران به دنبال لذت بردن هستند يا حتى انتظار لذت بردن را دارند. از اين رو، در اين مطالعه تنها تعداد عمره گزاران مورد توجه قرار گرفته و به بررسى نقش آن در رشد اقتصادى عربستان پرداخته شده است. نتايج تحقيق نشان مى دهد كه حج باعث رونق اقتصاد عربستان شده است. ( زراء نژاد، ص5)

كوهن (2)(١٩٧٩) در مطالعه خود حج را علاوه بر انجام مناسك واجب، به عنوان شكلى از گردشگرى در نظر گرفت و به بررسى نقش حج بر رشد اقتصادى كشور مقصد يعنى عربستان پرداخته است. اين مطالعه براساس مطالعه ى رابينسون (3)(1972) است كه در آن گردشگران در كشورهايى نظير هند و آسياى جنوبى منابع درآمدى براى رشد اين كشورها بوده اند. كوهن همچون نونز (4)(١٩٧٧) مكه را به عنوان مقصد گردشگرى بى همتايى در طول زمان هاى مختلف معرفى كرده است. از ديد كوهن حج همانند سفرى توريستى است كه در آن زائران همانند گردشگران سفرى ارادى و موقتى انجام مى دهند و هدف و انتظار آنان كسب مطلوبيت است. نتايج اين تحقيق نشان داد كه حج مانند توريسم باعث تسهيل فعاليت هاى اقتصادى مى شود ( زراء نژاد، ص 5) .


1- Turner.
2- Cohen.
3- Robinson.
4- Nunez. .

ص: 693

ج) آثار كلان براى امت اسلامى

بررسى روايات اسلامى نشان مى دهد كه آثار اقتصادى حج در سطح كلان براى امت اسلامى و نه براى يك كشور خاص مى باشد. در حقيقت از جمله فلسفه هاى حج و اجتماع بزرگ مسلمين در سرزمين وحى، سامان دادن به زندگى مادى و اقتصادى جامعه اسلامى (امت اسلامى) است. اسلام خواسته است كه از طريق حج، نواقص و مشكلات اقتصادى در بلاد اسلامى مرتفع شده، عدالت اقتصادى تحقق يافته و راه براى رشد و توسعه اقتصادى هموار گردد. و اين نكته بسيار دقيقى است كه محققين اسلامى و غيراسلامى در تحقيقات خود درباره حج، آن را مورد بى توجهى قرار داده اند.

بر اين اساس آن چه طى سال هاى گذشته اتفاق افتاده و امروز نيز متولّيان حج در جهان اسلام آن را تعقيب مى كنند، نتيجه اش بهره بردارى اقتصادى يك كشور خاص يعنى كشور مقصد (عربستان سعودى) از حج است به طور كلى با اهداف تعيين شده در حج و فلسفه آن تعارض جدى دارد. دليل اين ادعا مطلبى است كه در فرمايش امام صادق (ع) آمده است. در روايت «هشام بن حكم» ، «امام صادق (ع)» فرموده است:

خداوند اين بندگان را آفريد. . . و فرمان هايى در طريق مصلحت دين و دنيا به آنها داد، از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را (در آئين حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبى يكديگر را بشناسند و از حال هم آگاه شوند، و هر گروهى سرمايه هاى تجارى را از شهرى به شهر ديگر منتقل كنند. . . و براى اين كه آثار پيامبر (ع) و اخبار او شناخته شود، مردم آنها را به خاطر آورند و هرگز فراموش نكنند. (وسائل الشيعه، ج8 ص9)

بهره گيرى از منافع اقتصادى حج آنقدر اهميت دارد كه امام صادق (ع) در ادامه مى فرمايد:

ولو كان كل قوم انما يتّكلون علي بلادهم و ما فيها هلكوا، و خربت البلاد، و سقطت الجلب و الارباح و عميت الاخبار. . . .

اگر هر قوم و ملتى در شهر و كشور خود مانده و براى مراسم حج از آن خارج نگردند (تنها از كشور و بلاد خويش سخن بگويند و تنها به مسائلى كه در آن است بينديشند) همگى نابود مى گردند و كشورهايشان ويران مى شود، منافع آنها ساقط مى گردد و اخبار واقعى در پشت پرده قرار مى گيرد. (همان)

بى توجهى به حج و عدم بهره بردارى مناسب از آن نتيجه اش تفرقه و نتيجۀ تفرقه ضعف و ناتوانى و سرانجام سقوط و هلاكت است.

جابجايى و انتقال سرمايه ها و منابع توليد و تجارت محصولات و كالاهاى توليد شده در هر يك از بلاد اسلامى باعث مى شود كه نيازها و كمبودهاى مختلف در سرزمين هاى گوناگون اسلامى مرتفع شده و شرايط براى تحقق رشد و توسعۀ اقتصادى فراهم شود. و برعكس، عدم جابجايى كالاها و منابع

ص: 694

در ايام حج و عدم برخوردارى از منافع اقتصادى حج، در كوتاه مدت باعث تضعيف و در بلند مدت باعث نابودى امت اسلامى خواهد شد.

نتيجه ؛ بنابراين فلسفه اصلى حج و رمز حيات آن و بالتبع حيات اسلام و حيات مسلمانان در اين است كه همه مسلمانان از منافع حج بهره مند شوند. به عبارت ديگر منافع اقتصادى و غيراقتصادى حج بايد نصيب همه مسلمانان و همه بلاد اسلامى شود؛ در غير اين صورت نتايج مورد انتظار از آن يعنى اصلاح امور اساسى امت اسلامى و رسيدن به وحدت كلى اسلامى حاصل نخواهد شد.

هم گرايى اقتصادى بين المسلمين و ضرورت آن

١. ضرورت اقتصادى

هدف عمده در شكل گيرى بازار مشترك، همگرايى در مسايل اقتصادى (تجارى، مبادله اى و جابجايى منابع) از نظر اهداف، روش ها و نتايج آن است. بنابراين استفاده از ابزارها، روش ها و اقدامات مناسب براى ايجاد همگرايى بين كشورها ضرورى است. به عبارت ديگر پارامترهاى فرهنگى، ملى، زبانى، اقتصادى، جغرافيايى و غيره ايجاد كنندۀ اتحاد و همگنى از حيث ميزان تاثير، بسيار مهم است. اين همگرايى باعث گسترش بازار مصرف براى توليدات داخلى شده، قدرت چانه زنى آنها را نسبت به كالاهاى وارداتى و صادراتى افزون مى كند.

پيش تر نيز گفتيم كه كشورهاى اسلامى ويژگى هاى مهمى دارند كه به آسانى مى تواند اين يكپارچگى و هم سويى را پذيرا باشد. وجود پيوندها و علايق مشترك فرهنگى و مذهبى ميان كشورهاى اسلامى، داشتن دين مشترك، دينى كه بر تمام ساختارها و عرصه هاى اقتصادى و اجتماعى زندگى آنان تاثيرگذار است و تعاليم عاليۀ آن در خصوص لزوم وجود وحدت امت اسلامى، عامل مهمى در همگرايى كشورهاى اسلامى و تشكيل بازار مشترك اسلامى به حساب مى آيد.

از جانب ديگر تحقق اين بازار كه هدف اصلى و اساسى آن ايجاد همگرايى و يكپارچگى بين كشورهاى اسلامى است، يكى از پيش نيازهاى اصلى وحدت امت اسلامى به شمار مى رود. زيرا همكارى و تعاون اقتصادى و تلاش در جهت رفع مشكلات بخش هاى مختلف امت اسلامى مى تواند همفكرى و همدلى و اتحاد را بين مسلمين بوجود آورد.

٢. ضرورت فقهى

در جهان امروز كه نقش اقتصاد جدى و پيش رونده است، تشكيل بازار مشترك اسلامى به منظور تقويت بنيه اقتصادى و رسيدن به استقلال اقتصادى در اين كشورها از جمله اقدامات و سياست هاى ضرورى است. اين موضوع ضرورى اقتصادى داراى نتايج گسترده غيراقتصادى به واسطه ضرورت

ص: 695

فقهى كه با استفاده از قواعد فقهى قابل اثبات است، نيز تاكيد مى گردد. (مبلغى احمد، سايت www. shareh. com(

قاعدة لزوم برپاداشتن بازار مسلمين

الف) اولاً مفهوم بازار كه يك مفهوم عرفى است، همراه با تحول و تطور در روابط اقتصادى و عوامل اقتصادى دستخوش تحول گرديده و مى گردد. بنابراين وقتى صحبت از بازار مى شود، فقط همان مفهوم ساده و محدود پيشين آن مد نظر نيست. بلكه امروزه مفهوم بازار از حيث كيفيت و ابعاد و شرايط آن بسيار گسترش يافته به طورى كه تعاملات و روابط اقتصادى بين كشورهاى اسلامى را نيز در بر مى گيرد.

ب) ثانياً در روايت «حفص بن غياث» از امام صادق (ع) آمده است: «شخصى از امام صادق (ع) پرسيد: اگر شئ (متاعى) را در دست كسى ديدم مى توانم شهادت دهم كه مال اوست؟ امام (ع) پاسخ دادند: بلى. او گفت: شهادت مى دهم در دستان اوست و شهادت نمى دهم كه از اوست؛ چراكه شايد به غير او مربوط باشد. حضرت پاسخ دادند: آيا جايز است آن را از او بخرى؟ گفت: آرى. امام (ع) فرمود: شايد از غير او باشد، از كجا جايز شده كه آن را بخرى و ملك تو گردد؛ آن گاه بعد از تحقق ملكيت بگويى آن (متاع) مال من است و بر آن سوگند بخورى و جايز نشده كه آن را به او كه ملكش پيش از اين به تو منتقل شده، نسبت دهى؟ بعد امام (ع) فرمود: اگر اين جايز نباشد، براى مسلين بازارى برپا نمى ماند.» (وسايل الشيعه، ج18، ح 215٠)

در اين روايت امام (ع) به ذكر علت پرداخته و فرموده اگر «يد» اماره ملكيت نباشد بازارى براى مسلمانان باقى نخواهد ماند. از اين تعليل مى توان قاعده «ضرورت قوام و برپايى بازار مسلمانان» را استنباط كرد.

با توجه به مطلب نخست يعنى تحول مفهوم بازار و با استفاده از قاعده فوق مى توان چنين نتيجه گيرى كرد كه ضرورت شكل گيرى و تداوم بازار براى تداوم و تقويت حيات اقتصادى مسلمانان، نبايد محدود به دوره اى خاص يعنى صدر اسلام و يا زمان صدور اين روايت شود. بنابراين امروزه كه بازار مفهومى فراملى در قالب همگرايى اقتصادى منطقه اى و فرامنطقه اى يافته، و مفهوم بازار مسلمانان، شامل بازار مشترك بين كشورهاى اسلامى كه تأثيرى فوق العاده در تدوام و تقويت حيات اقتصادى امت اسلامى دارد، نيز مى گردد و ضرورت تشكيل بازار مسلمانان منحصر به بازارهاى محلى يا شهرى و امثال آن كه تاثير چندانى در تقويت حيات اقتصاد امت اسلامى ندارد، نيست. بنابراين ضرورت تشكيل و تدوام آن ثابت مى شود. (همان)

ص: 696

قاعدة نفى سبيل

اشاره

اين قاعدۀ مستنبط از آيۀ شريفه ( لَنْ يجْعَلَ اللهُ لِلْكافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلاً ) (نساء:141) است. براساس اين آيه، خداوند هر گونه سلطه و تسلطى را از طرف كافرين بر مؤمنين نفى كرده است كه به معناى نهى از چنين سلطه اى است. و به معناى نهى از هر گونه اقدام، سياست و يا تصميمى است كه منتَج به چنين نتيجه اى شود. و همچنين به معنى لزوم پى گيرى و توجه به هر اقدامى و به كارگيرى هر نوع ابزارى است كه مانع اين سلطه بشود و يا زمينۀ جلوگيرى از تحقق اين سلطه را فراهم كند. بنابراين استدلال به اين قاعده را مى توان در دو برهان زير خلاصه كرد (همان) :

برهان (١)

الف) خداوند جعل هرگونه سبيل و سلطه را نسبت به مسلمانان براى كافرين نفى كرده است.

ب) سلطۀ اقتصادى كافران بر مسلمانان از مصاديق سبيل، بلكه بدترين آن مى باشد.

نتيجه : پس سلطۀ اقتصادى نيز نفى شده است.

برهان (٢)

الف) چون جلوگيرى از تحقق سلطه واجب است پس فراهم كردن شرايط و مقدمات جلوگيرى از آن نيز واجب مى باشد.

ب) جلوگيرى از سلطه جز با توانمند شدن مسلمانان و فراهم كردن ابزار و نيروى انسانى كارآمد امكان پذير نيست (انفال:6٠) .

نتيجه: بنابراين همگرايى و هم افزايى توان اقتصادى و توانمند شدن در عرصۀ اقتصاد از طريق تشكيل بازار مشترك بين المسلمين به عنوان يكى از مصاديق و اسباب عقلايى توانمندى، واجب و ضرورى است.

قاعدة علوّ اسلام

قاعدۀ ديگرى كه مى تواند ضرورت همگرايى و همكارى اقتصادى از طريق تشكيل بازار مشترك بين المسلمين را ثابت كند، قاعدۀ «علوّ اسلام» برگرفته از روايت « الاسلام يعلو و لا يعلى عليه» است كه تقريباً شبيه همان قاعدۀ قبلى است و به همين جهت از دوباره گويى پرهيز مى كنيم.

در هر صورت حاصل بحث اين شد كه تشكيل نهادهايى مثل بازار مشترك و همكارى و هم گرايى اقتصادى كه بتوانند بنيۀ اقتصادى مسلمانان را تقويت كنند، ضرورى است.

كاركرد حج در همگرايى اقتصادى

پيش فرض ها و شرايط لازم و كافى همگرايى پيش گفته وقتى در عبادت بزرگ و كنگره عظيم حج

ص: 697

و اجتماع باشكوه مسلمين در سرزمين وحى (مكه و مدينه) حاصل مى شود، شرايطى بسيار مناسب براى شكل گيرى بازار مشترك بين المسلمين را فراهم مى كند. تفسير نمونه در اين باره مى گويد:

چه مانعى دارد كه مسلمانان در آن اجتماع بزرگ، پايۀ يك بازار مشترك اسلامى را بگذارند، و زمينه هاى مبادلاتى و تجارى را در ميان خود به گونه اى فراهم سازند كه نه منافعشان به جيب دشمنانشان بريزد، و نه اقتصادشان وابسته به اجانب باشد، كه اين دنيا پرستى نيست، عين عبادت است و جهاد. (تفسيرنمونه، ج 14، ص94)

پيشتر پيرامون جنبه هاى اقتصادى حج و امكان بهره بردارى از آن در راستاى همگرايى اقتصادى و تقويت بنيۀ اقتصادى كشورهاى اسلامى به تفصيل بحث كرديم. گفته شد كه:

منافع اقتصادى حج بايد در راستاى رفع فقر و تحقق عدالت و تقويت بنيه و توان اقتصادى امت اسلامى به كار گرفته شود. اجتماع بى نظير مسلمانان در ايام حج در سرزمين وحى، فضاى معنوى دلنشينى براى امت اسلامى بوجود آورده و دل ها را به هم نزديك مى كند و شرايط را براى تحقق همكارى و تعاون اقتصادى در بين امت اسلامى فراهم مى نمايد.

اما آن چه امروزه و بالفعل از حج بهره بردارى مى شود، منافع يكطرفه و درآمد سرشارى است كه از اين طريق به جيب سعودى ها سرازير مى شود.

بنابراين با توجه به ضرورت اقتصادى شكل گيرى اتحاد و هم افزايى اقتصادى و تشكيل بازار مشترك بين المسلمين و ضرورت فقهى شكل گيرى اين بازارها و ظرفيت بسيار بالاى كنگره عظيم حج در تحقق اين هدف بزرگ، بر انديشمندان مسلمان در سراسر جهان اسلام لازم است كه با تلاش هاى پى گير، شرايطى را فراهم كنند تا كنگره عظيم حج بتواند آثار و منافع اقتصادى و غيراقتصادى بالقوه خود را ارائه كرده و امت اسلامى از آن بهره مند شوند.

و اينك اشارات كاربردى در راستاى تحقق اين هدف در پى خواهد آمد.

اشارات كاربردى در همگرايى اقتصادى بين المسلمين

چنانچه در ابتدا گذشت، بايد در نظر داشت كه همگرايى اقتصادى در مراتب مختلفى چون «منطقۀ تجارت آزاد» ، «اتحاديۀ گمركى» ، «بازار مشترك» و «اتحاديۀ اقتصادى» قابل تحقق است كه هريك شرايط و ويژگى هاى خاص خودش را دارد. به نظر مى رسد كه در شرايط فعلى با كمى مذاكره و برنامه ريزى بتوان «اتحاديه گمركى بين المسلمين» و «بازار مشترك بين المسلمين» را تأسيس و راه اندازى كرد.

اتّحادية گمركى بين المسلمين

اين نوع همكارى از نظر شرايط نسبت به «بازار مشترك» آسان تر و نسبت به «منطقۀ تجارت آزاد» آثار مطلوب اقتصادى بيشترى دارد.

ص: 698

در اين اتحاديه، فعاليت هاى تجارى، واردات و صادرات بين كشورهاى اسلامى آزاد و بدون عوارض گمركى است. ضمنا هريك از اعضاء در تجارت با كشورهاى غيرعضو نيز از حقوق و عوارض گمركى مشابهى استفاده مى كنند.

براساس ضوابط اتحاديه، حجاج مى توانند بدون پرداخت عوارض گمركى و به صورت آزادانه محصولات توليد شده در كشور اسلامى خود را وارد عربستان كرده و هنگام بازگشت محصولات توليدى عربستان و يا كشور اسلامى ديگرى را به كشور خود وارد كنند. البته براى اينكه تجارت آزاد روى توليد كشورهاى عضو، تاثير مثبت داشته باشد بايد با دقت كافى جلوى قاچاق احتمالى كالاهاى توليد شده در كشورهاى غيرعضو گرفته شود. اين تجارت آثار مثبتى چون تقويت رقابت بين توليدكننده ها در كشورهاى اسلامى به منظور يافتن بازار مناسب و به دنبال آن افزايش توليد به منظور صادرات به هريك از كشورهاى اسلامى را خواهد داشت.

در ايام حج به خصوص حج واجب، اتحاديه مى تواند با وضع تسهيلات ويژه اى، كالاهاى خود را با قيمتى ارزانتر در اختيار حجاج قرار دهد تا اگر تاجرى مثلاً كالاى ساخت ايران را از عربستان خريد مى كند و به كشور خود مثلا عراق مى برد، بتواند با قيمت مناسبى در بازار عراق بفروشد.

اتحاديه مى تواند به منظور تسهيل در امر تجارت حجاج، مكان هاى وسيعى را در عربستان براى عرضۀ كالاهاى تجارى در هنگام حج تأسيس كند تا حجاج بدون هيچگونه نگرانى تجارت خود را انجام دهند و به اعمال حج آنها صدمه اى وارد نشود.

اين امر به طور جدى مى تواند به سامان دادن زندگى فقراء و رفع فقر در كشورهاى اسلامى كمك كند. و از اين طريق شرايط براى تحقق فرمان خداوند در قرآن كه فرمود: ( وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ ) فراهم مى شود، چرا كه كلام خداوند در مورد اطعام فقراء، منحصر به اطعام گوشت قربانى به فقراء مسلمين نيست. بلكه هر نوع كمكى از طرف حجاج به فقراء صورت بگيرد، مصداق اين كريمه خواهد بود زيرا ممكن است كه اين جمله يعنى ( وَ أَطْعِمُوا الْبائِسَ الْفَقِيرَ ) از آيۀ شريفه را جمله اى مستقل در نظر بگيريم.

فعاليت اتحاديه گمركى در طول سال و در ايام عمره مفرده و در بلندمدت و به صورت پايدار ادامه خواهد يافت و با دست يابى مردم به منافع حج، رغبت آنها به حج بيشتر مى شود.

تحقق بازار مشترك بين المسلمين

چنانچه پيش تر گذشت، ويژگى هاى مازاد «بازار مشترك» نسبت به «اتحاد گمركى» در اين است كه علاوه بر آزادى مبادلۀ كالاها و خدمات، آزادى نقل و انتقال سرمايه و جابجايى نيروى كار را نيز شامل مى شود و بازارهاى بزرگ، امتيازات و ثمرات زيادى نيز در زمينه هاى فنى و اقتصادى دارند و تأثير آنها

ص: 699

در تحقق توسعه و رشد اقتصادى پايدار بيشتر است.

بنابراين در زمينۀ تاسيس «بازار مشترك اسلامى» ، علاوه بر آن چه در مورد « اتحاديۀ گمركى بين المسلمين» گفتيم، فراهم كردن شرايط ديگرى به منظور تسهيل در امر نقل و انتقال سرمايه و نيروى كار از نظر نرخ بازدهى سرمايه، نرخ دستمزد و نرخ مبادلۀ ارز، لازم است كه تحقق آن نيازمند مذاكرات بين مسئولان اجرائى و اقتصادى در كشورهاى اسلامى است.

در مورد تاسيس بازار مشترك بين المسلمين نيز، اجتماع عظيم حج بهترين فرصتى است كه هم مى توان صحبت ها و مذاكرات مربوط به تاسيس بازار را در اين ايام انجام داد و هم بعد از تاسيس، بخش عمده مبادلات كالاها در اين ايام صورت گرفته و مردم از منافع آن بهره مند مى شوند.

نتايج و پيشنهادات

منافعى كه از حج نصيب مردم مى شود دو نوع مادى و معنوى است. عمده منافع اقتصادى حج، در راستاى رفع فقر، تحقق عدالت اقتصادى و تقويت بنيه و توان اقتصادى امت اسلامى است.

فلسفه اصلى حج و رمز حيات آن و بالتبع حيات اسلام و حيات مسلمانان در اين است كه منافع اقتصادى و غيراقتصادى حج نصيب همه مسلمانان و همه بلاد اسلامى شود. در غير اين صورت نتايج مورد انتظار از آن يعنى اصلاح امور اساسى امت اسلامى و رسيدن به وحدت كلى اسلامى حاصل نخواهد شد.

اما در عمل، آن چه طى قرن هاى گذشته اتفاق افتاده و امروز نيز متولّيان حج در جهان اسلام آن را تعقيب مى كنند، نتيجه اش بهره بردارى اقتصادى يك كشور خاص يعنى كشور مقصد (عربستان سعودى) و بى نصيب ماندن (بلكه متضرر شدن) كشورهاى مبدأ از منافع اقتصادى حج است و به طور كلى با اهداف تعيين شده در حج و فلسفه آن تعارض جدى دارد.

ضرورت اقتصادى و فقهى شكل گيرى اتحاد و هم افزايى اقتصادى و تشكيل بازار مشترك بين المسلمين و ظرفيت بالاى كنگره عظيم حج در تحقق اين هدف، تلاش هاى پى گير انديشمندان مسلمان در سراسر جهان اسلام را در راستاى تحقق اين مقصود مهم، الزامى مى كند.

بنابراين، راهكار اساسى براى اينكه حج به شرايط كارآمدى خود برسد و آثار مثبت آن در زمينه هاى مختلف اقتصادى، اجتماعى، سياسى و. . . براى امت اسلامى حاصل شود، حركت به سمت هم گرايى اقتصادى بين كشورهاى اسلامى است.

پيشنهاد مشخص اين است كه در مرحله اول «اتحاديۀ گمركى بين المسلمين» تشكيل شود و در ايام حج واجب و هچنين در بقيۀ ايام سال يعنى در ايام عمره مفرده مبادلات كالاها با تسهيلات ويژه در سرزمين وحى انجام گيرد تا منافع حاصل از آن به كشورهاى اسلامى سرازير شده و از آن بهره مند

ص: 700

شوند. البته كشورهاى عضو به صورت مستقيم نيز مى توانند بر طبق شرايط اتحاديه با يكديگر مبادله كنند.

همزمان مذاكرات مربوط به آزادسازى نقل و انتقال سرمايه و نيروى كار صورت گيرد و در صورت فراهم شدن شرايط لازم، اتحاديۀ گمركى به بازار مشترك تبديل شود.

در ضمن، تشكيل نمايشگاه هاى دائمى كالاهاى مختلف توليد شده در كشورهاى اسلامى مى تواند دستيابى به هدف فوق را آسان تر كند. حجاج مى توانند سفارش توليد كالا را نيز قبول كرده و در ايام ديگر سال آن را با قيمت اتحاديه براى مشترى ارسال كنند. در اين نمايشگاه مى توان ابداعات و اختراعات و نوآورى ها در زمينه هاى مختلف را عرضه كرد و براى اين نوآورى ها سفارش ساخت دريافت نمود.

منابع

1. قرآن كريم

2. نهج البلاغه

3. رحيمى بروجردى عليرضا، اقتصاد بين الملل ( تجارت و ماله بين الملل) ، تهران، سمت، 139٠.

4. اخوى احمد، تجارت بين الملل، استراتژى بازرگانى و توسعه اقتصادى، موسسه مطالعات و پژوهش هاى بازرگانى، 1373.

5. شريفى احمد حسين، آيين زندگى، قم: دفتر نشر معارف، چ65، 1389.

6. آيت الله مكارم شيرازى، تفسير نمونه، تهران: دارالكتب الاسلاميه، ويرايش جديد، چ 4٠، 1386.

7. امام خمينى، تحرير الوسيله، ص 37٠، قم: موسسه دارالعلم، بى تا.

8. الكلينى محمدبن يعقوب، الاصول من الكافى، طهران: دارالكتب الاسلاميه، چ4، 1365.

9. الشيخ الحر العاملى، وسائل الشيعه، قم: انتشارات آل البيت، ط اولى، 1411.

10. مبلغى احمد، بازار مشترك، سايت: www. shareh. com ، 22/10/139٠.

11. علامه طباطبايى، الميزان فى تفسيرالقرآن، ترجمه، ج14.

12. ژان فرانسوادونيو و ژرار دروئسن، تاريخچه بازار مشترك، ترجمه محمد اسفنديارى، تهران: انتشارات علمى و فرهنگى، چ اول، 1375.

13. www. hajj. ir

14. زراء نژاد منصور، بررسى تأثير حج بر اقتصاد عربستان سعودى، 1391.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109