فرهنگ نامه زيارت

مشخصات كتاب

سرشناسه : محدثي، جواد، 1331 -

Mohadesi، Javad

عنوان و نام پديدآور : فرهنگ نامه زيارت/ جواد محدثي.

مشخصات نشر : تهران: نشر مشعر، 1390.

مشخصات ظاهري : 360 ص.

شابك : 40000 ريال : 978-964-5400-60-4

وضعيت فهرست نويسي : فاپا

يادداشت : كتابنامه به صورت زيرنويس.

موضوع : زيارت و زائران -- فلسفه

موضوع : زيارت و زائران -- آداب و رسوم

رده بندي كنگره : BP262/م3ف4 1390

رده بندي ديويي : 297/76

شماره كتابشناسي ملي : 1115739

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

پيش گفتار

آنچه در اين كتاب مى خوانيد، اطلاعاتى فشرده و كوتاه درباره كلمات و تعابيرى است كه به نوعى با مقوله «زيارت و زائر» ارتباط دارد، از قبيل: مفاهيم و موضوعات، آداب و سنن، اصطلاحات، اماكن، اشخاص و ...

بسيارى از اين ها در ميان زائران و آشنايان با آموزه هاى دينى و سنن مذهبى، رايج و مشهور است، امّا گاهى به معنا و ريشه آن ها كمتر توجّه مى شود.

از آنجا كه مخاطبان اين اثر، عموم اهل مطالعه در نظر گرفته شده، از آوردن بحث هاى تخصّصى و سنگين يا ذكر منابع و مستندات پرهيز شده است، تا بهره ورى از آن آسان تر و فراگيرتر باشد.

به اميد آن كه گامى در جهت افزايش آگاهى هاى زائران به شمار آيد.

قم- جواد محدّثى

مهر 1387

ص: 8

آداب الحرمين

اعمال و آدابى كه هنگام زيارت خانه خدا در مكّه و حرم پيامبر در مدينه انجام مى دهند، مناسك حج و آداب زيارت. نيز نام كتابى است كه به معرّفى اعمال و واجبات حج و دعاها و زيارت هاى مربوط به سفر حج پرداخته است.

آداب زيارت

رفتن به زيارت حرم هاى معصومين، آداب خاصّى

ص: 9

دارد و مراعات آن ها، نشانه معرفت و ادب نسبت به صاحب قبر است. مسائلى از قبيل: غسل زيارت، با وضو بودن، لباس تميز و آراسته پوشيدن، خضوع و خشوع داشتن، ذكر گفتن، اذن دخول خواندن، بوسيدن ضريح و ادب نسبت به قبر مطهّر، پرهيز از كارهاى لغو، خواندن زيارتنامه، دعا و تلاوت و نماز در كنار قبر، از جمله آداب زيارت است كه بر تأثير تربيتى و ثواب آن مى افزايد.

آستان

آستان يا آستانه، به معناى درگاه و عَتَبه وساحت است، جايى كه براى ورود به خانه، يا قصر يا حرم، كفش ها را درمى آورند. به كفش كن عمارت هم آستانه گويند. به حرم هاى مطهّر امامان و امامزادگان آستان گويند، چون عظمت و حرمت دارد و براى ورود به آن، بايد شرط ادب به جا آورد. مثل آستان قدس رضوى و آستانه حضرت معصومه (س).

آستان بوسى

كنايه از رفتن به زيارت يكى از معصومين و امامزادگان يا به خدمت كسى رسيدن، بوسيدن آستانه حرم، نشانه ارادت به صاحب بقعه و به

ص: 10

شكرانه توفيق زيارت است و زائرى كه بر درگاه يك حرم بوسه مى زند، عشق و تواضع خود را به صاحب آن مى رساند و يكى از آداب زيارت است. به آن عتبه بوسى و پابوسى هم گفته مى شود.

ببوس اى خواهرم قبر برادرشهادت، سنگ را بوسيدنى كرد

احرام

مُحرِم شدن، بعضى از امور را بر خود حرام كردن. كسى كه به سفر حج و عمره مى رود، براى ورود به مكه بايد در يكى از ميقات ها مُحرم شود، يعنى با

ص: 11

پوشيدن دو حوله و گفتن «لبّيك اللهم لبّيك ...»، نيت حج و عمره كند. با تلبيه (لبيك گفتن) برخى از كارها بر حاجى در حال احرام، حرام است و بايد از آن ها بپرهيزد. احرام تنها در سفر زيارتى خانه خداست.

اذن دخول

اذن دخول يا اذن ورود، اجازه خواستن براى ورود به حرم هاى مقدّس است. نشانه احترام به امام يا امامزاده اى است كه مى خواهيم او را زيارت كنيم. در كتاب هاى دعا متنى به عنوان «اذن دخول» وجود دارد كه خوب است قبل از وارد شدن به حرم و در آستانه مرقد خوانده شود. مضمون آن رخصت طلبيدن از خدا و رسول و امامان براى ورود به حرم است. اين متن را، اغلب در ورودى هاى حرم ها قاب كرده و به ديوار مى زنند تا زائران آن را بخوانند.

استطاعت

توانايى بدنى و مالى براى انجام سفر حج. حج براى كسى واجب است كه با سلامتى جسمى و قدرت مالى، اين استطاعت را داشته باشد. استطاعت، شرط وجوب حج است. به زائرى كه چنين باشد «مستطيع» گويند.

ص: 12

اعتاب مقدّسه

مقصود، حرم هاى مقدّس امامان و امامزادگان است. اعتاب جمع عَتَبه به معناى درگاه، آستان و مرقد است. عتبه بوسى كنايه از رفتن به زيارت حرم هاى مقدس است. عتبات عاليات هم گفته مى شود و بيشتر مقصود، حرم امامان مدفون در عراق (كربلا، نجف، كاظمين و سامرا) است.

التماس دعا

از كسانى كه عازم زيارت خانه خدا يا حرم معصومين و عتبات اند، درخواست مى شود كه در آن مكان هاى شريف، ديگران را هم دعا كنند. «التماس

ص: 13

دعا» درخواست دعا از آنان در زيارتگاه هاست. خوب است در زيارت، ذوى الحقوق و ملتمسين دعا را ياد كنيم.

امام الحرمين

حرمين، به دو شهر مقدس مكّه و مدينه گفته مى شود. كسى كه در اين دو شهر، پيشوا و مقتداى مردم باشد و در فقه و احكام به او رجوع كنند، يا كسى كه امام جماعت در اين دو شهر باشد، «امام الحرمين» ناميده مى شود. يكى از معروف ترين كسانى كه چنين لقبى دارند «امام الحرمين جوينى» دانشمند اشعرى مذهب قرن پنجم است.

امام باره

باره به حصار و برج و باروى يك شهر يا قلعه گفته مى شود. به ديوار و حصارى كه براى حرم يك امام مى كشند و بقعه درست مى شود امام باره گويند. در مناطق هند، امام باره به حسينيّه و محلّ عزادارى حضرت سيّدالشهدا مى گويند.

امام زاده

فرزند امام، كسى كه بى واسطه يا با چندين واسطه، فرزند امام معصوم باشدكه مورد احترام دوستداران اهل بيت است. امام زاده به حرم و مقبره

ص: 14

و بقعه فرزندان و نوادگان ائمه هم گفته مى شود كه مردم به زيارت آنجا مى روند. در ايران در بسيارى از شهرها و روستاها امام زاده وجود دارد، مثل امام زاده يحيى در گنبد و امام زاده داود در تهران.

اوقات زيارتى

زيارت حرم هاى مقدس و عتبات و مزارها را در هر وقت مى توان انجام داد و وقت خاصّى ندارد. امّا برخى زيارت ها در اوقاتِ خاصّى سفارش شده كه ثواب بيشترى دارد. مثل زيارت امام حسين (ع) در روز اربعين، يا زيارت حضرت على (ع) در روز 13 رجب يا روز غدير، يا

ص: 15

روز مباهله. «اوقات زيارتى»، به زمان هايى گفته مى شود كه بر انجام يك زيارت، تأكيد شده است.

اوقاف

آنچه براى امور خير وقف كنند (به «وقف» مراجعه شود.)

ايوان

جاى وسيع و سقف دار جلوى اتاق و ساختمان براى نشستن، صُفّه و عمارتى كه شكل آن محرابى و هلالى باشد، مثل ايوان مدائن. در حرم ها جايى ميان صحن و رواق مطهّر كه ورودى حرم حساب مى شود. و گاهى كاشيكارى يا طلاكارى يا آينه كارى است. «ايوان نجف عجب صفايى دارد».

باب

به معناى در، در ورودى. برخى از درها در حرم ها و زيارتگاه ها نام خاصّى دارند كه به يك حادثه تاريخى يا شخصيت معروف اشاره دارد، مثل باب جبرئيل و باب النساء در مسجدالنبى يا باب صفا در مسجدالحرام. على و ائمه: چون حامل علوم و احاديث پيامبرند، به آنان باب گفته شده است. حديث «انا مدينة العلم و علىّ بابها» از آن جمله

ص: 16

است.

بالاى سر و پايين پا

وقتى كسى را دفن مى كنند، به طرف راست بدن و رو به قبله در قبر مى خوابانند. طرف سر او را معمولًا به طرف مغرب و پاى او به سوى مشرق قرار مى گيرد. در حرم هاى مطهّر امامان، از آداب زيارت، حضور در طرف بالاى سر يا پايين پا و خواندن دعاها و زيارت هاى خاصّ است. محدوده بالاى سر حرم امام رضا (ع) اغلب شلوغ است و زائران براى زيارت و دعا و نماز در آنجا مى نشينند. مسجد بالاسر هم مسجدى است

ص: 17

كه در سمت بالاى سر ضريح و مرقد قرار دارد.

بانى

بنا كننده. كسى كه عهده دار ساختن يك بناى دينى مثل مسجد، حسينيه، مدرسه، حرم و ... مى شود، يا هزينه آن را مى پردازد. به كسى هم كه مجالس عزادارى برپا مى كند و مخارج آن را مى دهد «بانى مجلس» مى گويند.

بست

از ريشه بستن است. محوّطه اى در جلوى مساجد و حرم ها كه معمولًا با زنجير بسته است و پناهگاه به شمار مى رود. در حرم هاى مطهر، قسمتى از حرم و ايوان يا بخش ورودى به حرم را گويند كه احترام خاصّى دارد و هر كه وارد آن حريم شود، از تعرّض و تعقيب مصون است. در مشهد بست بالا و بست پايين وجود دارد.

بست نشينى

پناه آوردن به حرم هاى مطهّر براى مصون ماندن از تعرّض و تعقيب دشمن. چون حرم ها مكان امن و محترم است، كسانى كه مقصّر يا فرارى و تحت تعقيب بودند يا با حكومت هاى ستمگر مخالفت

ص: 18

مى كردند، براى آن كه دستگير نشوند، به حرم هاى مقدس مى رفتند و تحصّن مى كردند. اين تحصّن را «بست نشينى» مى گفتند. بعضى هم در آستانه سلاطين و دربار اميران يا خانه افراد مشهور و قدرتمند، بست مى نشستند.

بُقعه

به معناى زمين گود، قطعه زمين جدا شده، بنا و ساختمان، عمارت و خانه، صومعه و زيارتگاه. به مزار و حرم نيز گفته مى شود. بقاع متبرّكه به زيارتگاه ها و قبرهاى مقدس گويند. مثل حرم

ص: 19

امامان. قبرستان بقيع را هم چون قطعه زمينى براى دفن اموات بوده، اين نام نهاده اند.

بقيع

نام قبرستانى قديمى در شهر مدينه كه مدفن چهار امام شيعه، عباس عموى پيامبر، فاطمه بنت اسد، همسران پيامبر، عمه هاى پيامبر و بسيارى از صحابه، علما وبزرگان در آنجاست. به آن «بقيع الغرقد» هم مى گفتند. از ريشه بقعه است. قبور اين بزرگان روزگارى قبه و بارگاه داشته كه سال ها پيش به دست وهابى ها تخريب شده است. پيامبر خدا (ص) بارها به زيارت قبور مدفونين در بقيع مى رفت و براى آنان دعا مى كرد. وضع كنونى و ويرانى بقيع، گواه مظلوميت اهل بيت است.

بيت

به معناى خانه است. در اصطلاح به خانه خدا و بيت الله در مكّه گفته مى شود و گاهى به آن سوگند خورده و مى گويند: قسم به بيتى كه رفته ام. به آن بيت الحرام و بيت العتيق هم گفته مى شود (به كعبه و مسجدالحرام رجوع شود.)

بين الحرمين

فاصله و محدوده ميان دو حرم را «بين الحرمين»

ص: 20

گويند. در مدينه منوّره، محدوده بين حرم پيامبر و قبرستان بقيع را كه حرم چهار امام است و در كربلا محدوده بين حرم امام حسين و حرم حضرت اباالفضل را بين الحرمين گويند و مكانى است كه شرافت خاصّ دارد.

در تهران هم به بازار بين مسجد امام خمينى و مسجد جامع، بازار بين الحرمين گفته مى شود.

پابوسى

بوسيدن پا، كنايه از رفتن به زيارت حرم امامان. به زائر، پابوس هم گفته مى شود (به «عتبه بوسى» مراجعه شود).

ص: 21

پنجره فولاد

در صحن قديم حضرت رضا (ع) پنجره اى فولادى و مشبّك است، ميان صحن و داخل حرم، كه زائران و حاجتمندان، پشت آن پنجره حضور مى يابند و به آستان حضرت رضا (ع) دخيل مى شوند و حاجت مى طلبند. نمونه هاى فراوان از كسانى كه در پشت پنجره فولاد، حاجت گرفته و شفا يافته اند وجود دارد.

تبرّك

بركت جستن، خير و بركت طلبيدن. وقتى چيزى مقدس و محترم است، هر نوع تكريم آن مثل بوسيدن، لمس كردن و چيزى را به آن ماليدن تبرّك نام دارد. بركت به معناى خير پايدار است. زائر با بوسيدن و دست كشيدن به قبر و ضريح و در و ديوار حرم، خير و بركت مى جويد. در زمان پيامبر خدا (ص) نيز رايج بود و مسلمانان آب وضوى آن حضرت يا موى سر و صورتش را هنگام شانه كردن به قصد تبرّك برمى داشتند. اماكن متبرّكه به جاهاى داراى خير و بركت گفته مى شود.

تُربت

به معناى خاك است. به قبر و مزار هم تربت گفته مى شود. رفتن سر خاك، يعنى حضور در كنار قبور

ص: 22

اموات براى دعا و فاتحه خوانى. «بر سر تربت ما چون گذرى، همّت خواه». مورد رايج و معروف تربت، خاك قبر سيدالشهدا (ع) يا خاك كربلاست كه فضيلت بسيار دارد و سجده بر تربت و ذكر خدا با تسبيح تربت كه يادآور آن شهيد مظلوم است مستحب مى باشد. به برداشتن كام نوزاد با تربت سيدالشهدا در آغاز ولادت تأكيد شده و از ويژگى هاى تربت امام حسين شفابخشى آن به اذن خداوند است كه در روايات آمده است.

تَشرُّف

ص: 23

به شرافت رسيدن و مقام يافتن. در اصطلاح، به رفتن به حرم هاى مقدّس و اماكن زيارتى يا توفيق ديدار اولياى خدا و انسان هاى بزرگ نيز تشرّف گفته مى شود، چون چنين ديدارها و زيارت هايى به انسان شرافت و ارزش مى دهد. شرفيابى هم گفته مى شود. كسى كه به زيارت خانه خدا يا عتبات برود، مى گويد: مشرّف شدم، يا شرفياب گشتم.

تلّ زينبيّه

در حادثه عاشورا، بلندى و تپه اى ميان خيمه هاى امام حسين (ع) و ميدان نبرد وجود داشته و حضرت زينب (س) گاهى براى اطلاع از اوضاع ميدان و حال برادرش به بالاى آن مى رفته است. آن تپه به «تلّ زينبيّه» مشهور است و امروز به صورت يك ساختمان، نزديكى حرم سيدالشهدا (ع) است و زوّار به زيارت آن مى روند و با آن حادثه تجديد خاطره مى كنند.

توسّل

وسيله و واسطه آوردن، پيامبر و اهل بيت را نزد خداوند، شفيع و واسطه قرار دادن جهت استجابت دعاها و آمرزش گناهان. توسّل به اهل بيت مورد سفارش پيشوايان دينى است و در قرآن كريم هم آمده است كه گنهكاران اگر به پيامبر خدا توسّل

ص: 24

جويند و آن حضرت در حقّ آنان استغفار كند و از خدا آمرزش بخواهد، خدا را آمرزنده خواهند يافت (نساء، آيه 64). در «دعاى توسّل»، نيايشگر و متوسّل چهارده معصوم را نزد خدا وسيله قرار مى دهد و حاجتش را از خدا مى طلبد.

توليت

ولايت بخشيدن، كسى را به كارى گماشتن و منصب دادن، واگذارى امور وقف و حرم و مسجد به كسى. نيز توليت و مقام توليت به كسى گفته مى شود كه سرپرستى اداره امور يك آستانه و حرم يا مسجد را برعهده دارد. اين مقام، از سوى

ص: 25

حكومت و رهبرى به كسى داده مى شود.

جارالله

همسايه خدا، به كسى گفته مى شود كه در شهر مكه و كنار خانه خدا اقامت كند و مجاور كعبه باشد، يا به آنجا پناهنده شود. به يكى از دانشمندان به نام زمخشرى هم «جار الله» مى گويند، چون مدّتى مقيم مكّه بود.

جنّة البقيع

قبرستان بقيع، از آنجا كه طبق احاديث، قبر صالحان باغى از باغ هاى بهشت است، به آن مزار مقدس جنّةالبقيع گفته اند (به «بقيع» مراجعه شود)

جمكران

مسجدى در چند كيلومترى قم، نزديك روستاى جمكران كه در سال 393 ق به دستور امام زمان (ع) و به دست حسن بن مثله جمكرانى ساخته شده است. اين مسجد، در سال هاى اخير موقعيت و شهرت بسيارى يافته و در ايام سال، به خصوص در شب هاى چهارشنبه و نيمه شعبان، عدّه بسيارى براى زيارت و عبادت به آنجا مى روند و نماز مخصوصى دارد.

ص: 26

چاووش خوانى

آداب و مراسمى كه هنگام عزيمت يا بازگشت زائران حج، كربلا و عتبات يا خراسان، برگزار مى شود و كسى جلوى مردم با لحنى سوزناك اشعارى مى خواند و مردم هم جواب مى دهند، مثل «هر كه دارد هوس كرب و بلا بسم الله».

حائر

به حرم سيدالشهدا (ع) حائر گفته مى شود. حائر يعنى جايى كه آب در آن جمع و سرگردان مى شود. در تاريخ آمده است كه وقتى متوكّل

ص: 27

عباسى به قصدتخريب قبر آن حضرت، آب به آن بست، آب به آن مكان كه مى رسيد، روى هم انباشته مى شد و به قبر نمى رسيد. حائر حسينى به حرم امام حسين (ع) گفته مى شود كه بسيار مقدّس است و دعا در آنجا مستجاب است. به كربلا نيز حائر گويند و به اين سبب، كسانى كه اهل كربلا يا ساكن كربلا باشند، به «حائرى» مشهور مى شوند.

حاجّ، حاجى

حجّ، يكى از فروع دين و واجبات است، به كسى كه اين تكليف دينى را انجام مى دهد و به زيارت خانه خدا مى رود، حاجّ يا حاجى گفته مى شود و اگر زن باشد حاجّه يا حاجيه گويند. پيشوندى است كه قبل از نام اشخاص آورده مى شود و نشانه آن است كه آنان به زيارت خانه خدا رفته اند، مثل حاج على، حاج اكبر.

حجّ و عمره

حج يكى از فروع دين است. زيارت خانه خدا و محرم شدن و حضور در عرفات و منا و قربانى كردن و رمى جمرات و طواف و سعى در خانه خدا، حج نام دارد كه بر هر مسلمان مستطيع، يك بار در طول

ص: 28

عمر واجب است و زمان انجام آن ما ذى حجّه است. آنچه در غير آن ماه يا غير از روزهاى حج انجام مى شود و تنها احرام و طواف و نماز طواف و سعى دارد، عمره ناميده مى شود. حج گزار را حاج، و عمره گزار را معتمر گويند. قرآن حج و عمره را از شعائر الهى مى شمارد و مسلمانان را به آن فرا مى خواند (بقره، آيه 196).

حَرَم

جايى كه امن و پناهگاه باشد و خانه شخصى كه از تعرّض ديگران در امان است. در مكّه، نقطه مقابل حرم، «حِلّ» است، يعنى جايى كه حرم

ص: 29

نيست. حرم به مسافتى معيّن در اطراف كعبه و گرداگرد آن گفته مى شود. به مزار و بقعه پيامبران و امامان و امامزادگان هم حرم گفته مى شود، چون هم داراى احترام و قداست است، هم مردم در گرفتارى ها به آنجا پناه مى برند و آن را امن مى شمارند.

به خانواده و اهل بيت هر كس نيز حرم و حرمت گفته مى شود، چون احترام و حفاظت آن از تعرّض ديگران لازم است.

حرمُ الله

حرم خدا. اصطلاحاً به مسجدالحرام و مكّه معظّمه و كعبه گفته مى شود. در روايات، به قلب مؤمن هم «حرم خدا» گفته شده، چون دلى كه جاى خدا باشد، مقدس و محترم است. در حديث است: قلب، حرم خداست، در آن جز خدا را راه نده.

حرم الرّسول

حرم پيامبر. مقصود مدينه منوّره است كه حرم پيامبر و مدفن آن حضرت در آنجا قرار دارد. هم به مزار پيامبر و هم به شهر مدينه، هم به اهل بيت آن حضرت، حرم الرسول گفته مى شود.

حرمين شريفين

حرم امن الهى در مكّه و حرم حضرت رسول (ص)

ص: 30

در مدينه را كه هر دو شرافت و قداست دارند، حرمين شريفين گويند. حرمين يعنى دو حرم و بين الحرمين يعنى ميان دو حرم كه در مدينه به فاصله بين مسجدالنبى و بقيع گفته مى شود.

حمله دار

به كاروان دارانى گفته مى شود كه زائران خانه خدا را به مكّه و مدينه مى برند (به «كاروان» رجوع شود.)

خادم افتخارى

ص: 31

به كسانى كه در حرم هاى مقدّس خدمت مى كنند و به نظم و نظافت و كفشدارى و غبارروبى و امور خدماتى و فرهنگى مشغول اند، خادم گفته مى شود. خادمان يا رسمى اند كه استخدام مى شوند و به عنوان كارمند حرم حقوق مى گيرند، يا افتخارى اند كه با داشتن شغل و كار ديگر، ايام خاصّى را به صورت افتخارى به خدمتگزارى در حرم مى پردازند. بسيارى از بزرگان و علما و شخصيت هاى مشهور، براى كسب اين فيض، نام خود را به عنوان «خادم افتخارى» ثبت مى كنند و مواقع مخصوصى در حرم به زائران خدمت مى كنند.

خادم الحرمين

به كسى كه عهده دار توليت و سرپرستى مكه و مدينه كه دو حرم مقدّس اند باشد و به زائران آن خدمت كند، خادم الحرمين گفته مى شود. در سال هاى اخير، پادشاهان سعودى در عربستان، اين لقب را در مورد خود به كار مى برند.

خانه خدا

به كعبه كه در مكّه است و قبله گاه مسلمانان به شمار مى رود، «بيت الله الحرام» و خانه خدا گفته مى شود. همه مساجد، خانه خداست، از جمله مسجدالحرام كه شرافت بيشترى دارد و حجاج به

ص: 32

زيارت آن مى روند.

خُدّام

جمع خادم، كسانى كه در حرم هاى مطهّر و زيارتگاه ها به حفاظت و مراقبت و خدمت رسانى به زائران و تميز كردن حرم مشغول اند. به خُدام، سَدَنه هم گفته مى شود، چون سادن هم به معناى خادم است.

خطبه خوانى

خطبه خواندن، مراسمى خاص كه در حرم هاى مطهّر در روزهاى مقدس و ويژه يا ايّام ولادت يا

ص: 33

روزهاى جمعه برگزار مى شود و مشتمل بر خواندن متن سلام و صلوات و دعا و ثنا و حمد و سپاس و ذكر فضايل صاحب آن بقعه و حرم است. ابتدا خطبه خوانى، مدح و ثناى سلطان و امير بر سر منبر بوده ا ست. در حرم ها هم جهت تكريم و اداى احترام به صاحب مزار خوانده مى شود.

خيمه گاه

نام محلّى در شهر كربلا نزديكى هاى حرم امام حسين (ع) كه بناى خاصّى دارد و در محلّ استقرار خيمه هاى امام حسين (ع) و اصحاب او در عاشورا بنا شده و با ميدان نبرد فاصله داشته است. زائران عتبات به زيارت آن مى روند.

دار

خانه، سرا، مكان خاصّ. در حرم هاى مطهّر، رواق ها و بخش هايى را با اين عنوان نامگذارى مى كنند، مثل دارالتلاوه، دارالزّهد، دارالضّيافه.

دخيل

دخيل، به معناى كسى است كه در كارى دخالت مى كند، هم به معناى مهمان. دخيل شدن و دخيل بستن به معناى توسّل و پناه جويى و امان خواهى. كسى كه به حرم امامى دخيل مى شود، يعنى پناه

ص: 34

مى آورد و حاجت مى خواهد. دخيل بستن آن است كه به پنجره ضريح يا در، يا سقاخانه يا درختى پارچه اى مى بندند و گره مى زنند تا حاجتشان برآورده شود.

درگاه

جايى از خانه و ساختمان كه «در» نصب مى شود، آستانه در. امروز درگاه به آستان هاى مقدس يا مساجد اختصاص دارد. به آستانه ملوك و قصر سلاطين هم درگاه مى گفتند (به آستان رجوع شود).

رَواق

به قمستى از خانه و هر بنا كه سقف و

ص: 35

سايه بان دارد و به سايه بان ورودى يك خانه «رواق» گويند. به همين جهت به آسمان كه چون سقفى بر سر ما سايه افكنده، رواقِ اخضر يا رواق نيلگون گفته مى شود. در حرم هاى مطهّر، قسمت هاى سر پوشيده اى كه در اطراف قبر و ضريح مطهّر است، «رواق» نام دارد. حرم امام رضا (ع) رواق هاى متعدد دارد كه هر كدام را نام خاصّى است، مثل رواق دارالزهد، رواق دارالولايه.

روضه منوّره

روضه به معناى باغ و بوستان است. قبر هر كس يا باغى از باغ هاى بهشت يا حفره اى از حفره هاى جهنّم است. به حرم مطهّر پيامبر خدا (ص) روضه منوّره گفته مى شود. در حديثى از آن حضرت نقل شده كه بين قبر من و منبر من، باغ و روضه اى از باغ هاى بهشت است، از اين جهت آن قطعه بسيار مقدس است و نماز و عبادت در آنجا فضيلت بسيار دارد. به حرم پيامبر، روضه نبوى و قبّةالخضراء هم گفته مى شود.

زائر

ديدار كننده، كسى كه به ديدار يك شخصيت يا حرم و زيارتگاه مى رود، آن كه خانه خدا و مرقد

ص: 36

امامان و مكان هاى مذهبى را زيارت مى كند. در مقابل مُجاور، كه به مقيم شهرهاى زيارتى گفته مى شود.

زائر سرا

خانه و اقامتگاه زائر. به خانه ها، مهمان خانه ها، مسافرخانه ها و حسينيه هايى كه براى اقامت چند روزه زائران در مكه، مشهد، كربلا و شهرهاى زيارتى ديگر اختصاص دارد، زائر سرا گفته مى شود.

زُوّار

جمع زائر ا ست، يعنى زيارت كنندگان، زائرين.

زَوّار

ص: 37

به معناى زيارت كننده است، صيغة مبالغه از زيارت، كسى كه زياد به زيارت مى رود. البته در كاربرد رايج مفهوم مبالغه ندارد و به هر زائر زوّار هم مى گويند.

زُوّاركَش

كسى كه در شهرهاى زيارتى، زائران را راهنمايى كند و به اين سو و آن سو ببرد، يا به آنان خانه و اثاث، كرايه دهد.

زيارت

ديداركردن و ملاقات. به ديدار كسى يا جايى يا حرم مقدسى رفتن، ديدار پيامبر يا امام، در حال حيات، يا پس از وفات و شهادت. زيارت يكى از برنامه هاى تربيتى و سازنده است كه هم زائر را با انسان هاى نمونه و حجّت هاى خدا آشنا و مرتبط مى سازد، هم روح و روان او را تصفيه مى كند، هم موجب بهره مندى از شفاعت معصومين مى شود، هم سبب احياى خاطره و نام و ياد كسى مى شود كه به زيارتش مى رويم. در متون دينى تأكيد فراوان به زيارت قبر امام حسين (ع) و امامان ديگر و زيارت خانه خدا و حرم پيامبر شده است.

زيارت اربعين

ص: 38

زيارتى كه در روز اربعين امام حسين (ع) (20 ماه صفر) انجام مى گيرد. زيارت اربعين از نشانه هاى مؤمن راستين به شمار آمده است. متن زيارتنامه اى كه در اربعين (چه در كربلا يا از راه دور) خوانده مى شود و به «زيارت اربعين» مشهور است، از امام صادق (ع) روايت شده و در كتاب هاى دعا آمده است. جابر و عطيّه، دو شخصيتى بودند كه در اولين اربعين پس از عاشورا قبر سيدالشهدا (ع) را زيارت كردند.

زيارت از دور

ص: 39

رفتن به زيارت قبور معصومين مستحب است و نشانه احترام و محبت و پيروى از آنان است. كسى كه به زيارت مى رود، از نزديك و كنار قبر، زيارتنامه مى خواند كه به آن زيارت از نزديك گفته مى شود. مى توان زيارتنامه را از راه دور هم خواند. فرشتگان الهى سلام زائر را به محضر پيامبر يا امام مى رسانند. زيارت از راه دور نيز مور سفارش ائمه: است و ثواب دارد.

گرچه دوريم، به يادتو سخن مى گوييم

بُعد منزل نبود در سفر روحانى

زيارت اموات

براى عبرت گرفتن از مرگ و ياد كردن از درگذشتگان، توصيه شده كه انسان به زيارت قبر مردگان و اموات برود و براى آنان فاتحه و دعا بخواند. اين ديدار كه به آن زيارت قبور، يا زيارت اهل قبور هم گفته مى شود، هم آن مرده را شاد و برخوردار از رحمت الهى مى كند، هم براى زيارت كننده، مايه درس و پند است.

زيارت امين الله

زيارتى كه خطاب به اميرالمؤمنين (ع) و هر امام ديگرى خوانده مى شود. اين زيارت از امام باقر (ع) روايت شده و فضيلت بسيار دارد و چون آغاز آن

ص: 40

سلام به امام معصوم به عنوان «امين الله» است و امام، امين خدا شمرده شده، اين زيارت به اين نام مشهور شده است.

زيارت پياده

يكى از مستحبات زيارت، به خصوص نسبت به زيارت كربلا، پياده رفتن به زيارت است و ثواب بسيار دارد و نشانه عشق و محبت به امام حسين (ع) است و براى هر قدمى كه زائر برمى دارد، حسنه و ثواب نوشته مى شود. سنّت پياده روى به زيارت كربلا يا امامان ديگر، از ديرباز ميان شيعيان رايج بوده است.

زيارت جامعه كبيره

ص: 41

يكى از معروفترين، مفصّل ترين و با فضليت ترين زيارتنامه هايى است كه در حرم هر امام و خطاب به معصومين و اهل بيت خوانده مى شود و اوصاف و ويژگى هاى بسيارى درباره ائمّه در آن آمده و يك دوره امام شناسى است. اين زيارت از امام هادى (ع) روايت شده و چون جامع ترين زيارتنامه ائمه است به «زيارت جامعه» شهرت يافته است. زيارت جامعه ديگرى هم نقل شده كه مختصرتر است و به آن «جامعه صغيره» گفته مى شود.

زيارت خائفانه

زيارت همراه ترس و نگرانى. از آنجا كه بنى اميه و بنى عباس، مردم را از زيارت كربلا جلوگيرى و زائران را دستگير مى كردند يا به قتل مى رساندند، زيارت امام حسين (ع) معمولًا همراه با ترس و خوف بود. در روايات آمده كه در راه زيارت قبر امام حسين (ع) هر چه خوف و ترس بيشتر باشد، ثواب آن بيشتر است، چون نوعى مقابله با فشارها و استقبال از خطر در راه زيارت سيدالشهدا (ع) است و نشان عشق و ارادت بيشتر است.

زيارت خاصّه، زيارت مخصوص

گاهى زيارتنامه اى مخصوص خواندن در حرم خاصّ، يا خطاب به امام خاصّ يا روز خاصّ است و

ص: 42

توصيه شده كه در روز معيّنى آن را بخوانند. به آن زيارت خاصّه گفته مى شود. مثل زيارتى كه در روز اربعين، يا نيمه شعبان خوانده مى شود. در مقابل زيارت مطلقه است كه هر زمان و در هر جا مى توان آن را خواند.

زيارت رجبيّه

ماه رجب، از ماه هاى با فضيلتى است كه زيارت خانه خدا و عمره رجبيّه يا زيارت قبور امامان معصوم، سفارش شده است. زيارت رجبيّه، زيارتنامه اى است كه در آن ماه خطاب به

سيّدالشهدا (ع) خوانده مى شود و در كتب دعا آمده است. نام شهداى كربلا در اين زيارتنامه ذكر شده است. اين زيارتنامه، به خصوص در روز اول نيمه ماه رجب و نيمه ماه شعبان خوانده مى شود.

زيارت عاشورا

متن زيارتنامه اى كه در روز عاشورا و در همه ايام سال، خطاب به امام حسين و شهداى كربلا خوانده مى شود و از امام محمدباقر (ع) روايت شده است و بيشترين تكيه آن بر تولّى و تبرّى و بيزارى از قاتلان امام حسين (ع) و دشمنان اهل بيت است. به زيارت امام حسين رفتن در روز عاشورا هم كه احياى نام او و حادثه كربلاست، زيارت عاشورا ناميده مى شود.

زيارتْ قبول

به كسانى كه توفيق زيارت حج يا حرم معصومين را يافته اند، از سوى ديگران گفته مى شود: زيارت قبول، يا «تَقَبّل الله» يعنى خدا قبول كند. زيارت مثل هر عمل عبادى و اطاعت كه از سوى بنده انجام گيرد، وقتى ارزشمند است كه مورد قبول و پذيرش خدا قرار گيرد. خدا هم اعمال نيك را از پاكان و اهل تقوا و اخلاص مى پذيرد. پس «قبولى زيارت» مسأله مهمّى است كه براى زائر درخواست مى شود. معمولًا وقتى به كسى مى گويند: قبول

ص: 43

باشد، در پاسخ مى گويد: قبول حق باشد.

زيارت كربلا

سرزمين كربلا مدفن سيدالشهدا (ع) و شهداى عاشوراست. براى زنده نگه داشتن ياد و خاطره آن قيام خونين و ابراز وفادارى به خطّ اهل بيت، امامان ما تأكيد بسيار كرده اند كه هر شيعه تا مى تواند به زيارت كربلا برود و براى زيارت قبر هيچ امامى به اين اندازه سفارش نشده است. زيارت كربلا، موجب بهره مندى از شفاعت آن امام و آمرزش گناهان و سبب رحمت الهى مى گردد و آداب

خاصّى دارد كه در كتب زيارت بيان شده است.

زيارتگاه

مدفن هر يك از پيامبران، امامان، امامزداگان، شهدا و انسان هاى باايمان و اولياى الهى را زيارتگاه گويند، چون محلّى است كه مردم به زيارت آن مى روند و بر سر تربت آنان حاضر مى شوند. حرم، امامزاده، امام باره و آستانه هم گفته مى شود.

بر سر تربت ما چون گذرى همّت خواه

كه زيارتگه رندان جهان خواهد شد (1)

زيارت مأثور

مأثور (از ريشه اثر) به چيزى گفته مى شود كه از پيامبر يا معصومين نقل و روايت شده باشد. متن برخى از زيارتنامه ها داراى سند روايى است و در كتب حديث از امام نقل شده است. به چنين زيارتنامه هايى «زيارت مأثوره» گفته مى شود. زيارت غير مأثور، متن هاى زيارتى است كه علماى دين و راويان احاديث، به تناسب مقام شخصيت و ويژگى هاى كسى كه مورد زيارت است، تنظيم كرده اند و سند آن به امام نمى رسد.

زيارت مُطلقه


1- حافظ شيرازى

ص: 44

در مقابل «زيارت خاصّه» است، يعنى زيارتى كه مخصوص روز خاصّ نيست و قيدى ندارد. مثلًا امام حسين (ع) يا حضرت على (ع) را به آن متن زيارتى، در هر جا و هر روز مى توان زيارت كرد و ثواب برد.

زيارت ناحيه مقدّسه

مقصود از «ناحيه مقدّسه»، يعنى طرف و سمت و سوى امام معصوم. زيارت خاصّى كه خطاب به امام حسين و شهداى كربلاست و از امام عسكرى و به قولى از امام زمان نقل شده است، «زيارت ناحيه مقدسه» نام دارد كه در آن به يكايك

شهداى كربلا سلام داده شده است.(1) خيلى ها با اين نيّت كه آن از ناحيه مقدسه حضرت مهدى (ع) خطاب به جدّش سيدالشهدا (ع) صادر شده است، آن را مى خوانند.

زيارتنامه

متنى كه هنگام زيارت يكى از معصومين خطاب به آنان خوانده مى شود. مثل زيارت عاشورا، زيارت جامعه كبيره و ...، به كتابچه و جزوه اى هم كه مشتمل بر اين متن باشد و در حرم ها خوانده شود «زيارتنامه» گفته مى شود. اين متن گاهى از امامان روايت شده است، گاهى هم از علما و بزرگان دين. به برگه جواز عبور از مرز در سفرهاى زيارتى هم زيارتنامه مى گويند.

زيارت نيابى

گاهى زائر، از طرف خودش زيارت مى كند، گاهى به نيابت از كس ديگر (چه مرده، چه زنده) و ثواب آن را هديه به آن شخص مى كند. به چنين زيارتى، زيارت نيابى گفته مى شود (به نايب الزياره مراجعه شود).

زيارت واجب و مستحبّ

زيارت خانه خدا براى كسى كه استطاعت مالى


1- متن آن در بحار الأنوار، ج 98 ص 269 آمده است.

ص: 45

و بدنى دارد، يك بار در طول عمر واجب است كه به آن «حجّ» گفته مى شود. انجام بيش از آن مستحبّ است. كسى كه زيارت هر يك از حرم ها و امام ها را هم نذر كند يا قسم بخورد، به عنوان انجام نذر و قسم، واجب مى شود. در غير آن صورت، زيارت، امرى مستحب است و ثواب فراوان دارد. در روايات آمده كه هر كس به امام حسين و ائمّه اعتقاد دارد، زيارت كربلا بر او واجب است، كه البته اين وجوب، لزوم و اهميّت آن را مى رساند.

زيارت وارث

نام يكى از زيارتنامه هايى كه خطاب به امام

حسين (ع) خوانده مى شود و از او به عنوان وارث آدم و نوح و ابراهيم و انبياى ديگر و وارث پيامبر و على و فاطمه و خديجه: ياد شده است. متن آن كه از امام صادق (ع) روايت شده، در كتب دعا و زيارت آمده است.

زيارت وداع

آخرين زيارتى كه به عنوان خداحافظى از حرم يك امام خوانده مى شود و متنى كه براى اين منظور نقل شده، «زيارت وداع» نام دارد. در زيارت امام حسين (ع) يا حرم پيامبر و بعضى از معصومين، توصيه به خواندن زيارت وداع شده كه معمولًا در متن آن، آرزوى زيارت دوباره و درخواست از خدا كه آخرين زيارت نباشد، مطرح است.

زينبيّه

حرم حضرت زينب (س) در مكانى خارج از شهر دمشق در سوريّه. وقتى آن حضرت در شام از دنيا رفت، در قريه «راويه» شام به خاك سپرده شد. با گذشت زمان، مدفن او زيارتگاه گشت و امروز به نام زينبيّه، ميعادگاه شيفتگان اهل بيت و زيارتگاه مسلمانان است. امروز بناها و تكيه هايى را به نام زينبيّه مى سازند كه كانونى براى جلسات دينى و دعا و عزادارى است.

ص: 46

سامرّا

يكى از شهرهاى زيارتى عراق كه حرم مطهر امام هادى و امام حسن عسكرى (ع) در آن قرار دارد. نام قبلى آن «سُرّ مَنْ رأى» بوده و پايتخت هشت خليفه عباسى در آن قرار داشته است. مرقد دو امام شيعه و حرم آنان در طول تاريخ، تحوّلات بسيارى يافته و بارها هم از سوى دشمنان مورد هجوم و تخريب قرار گرفته است كه آخرين بار آن در سال 1384 ش بود. سامرا، هم يك شهر زيارتى است، هم سابقه علمى مهمّى دارد و حوزه علميه داشته و علماى بسيارى در آنجا حضور داشته اند. «سرداب» مطهّر

نيز يكى از اماكن زيارتى كنار قبر آن دو امام است.

ستون

پايه هايى كه در ساختمان ها به كار مى رود تا سقف و گنبد را نگه دارد. برخى از ستون هاى مساجد يا زيارتگاه ها سابقه تاريخى و شهرت و قداست دارند، مثل ستون توبه و ستون حنّانه در مسجدالنّبى.

سَدَنه

سَدَنه جمع سادن، مثل خدمه جمع خادم، به كسانى گفته مى شود كه در كعبه يا معبد و حرم مقدسى به خدمتگزارى و پرده دارى و امور مربوط به آن اماكن مشغول باشند، يعنى خدمتگزاران.

سقّاخانه

جايى كه به افراد، آب داده مى شود. براى سيراب كردن عزاداران در قديم مكان هايى اختصاص مى يافت كه هيئت هاى عزادارى و مردم عادى در اياّم عاشورا و روزهاى گرم، از آن آب خنك بنوشند. سنگاب خانه نيز محلّى بوده كه ظرف هاى بزرگ مخصوص نوشيدن آب سرد در ايام عزادارى در آن قرار داده مى شد. سقاخانه و سنگاب خانه معمولًا سقف و سايه بان داشت و چون كارى نيك و خداپسندانه بود، مورد تقديس مردم قرار مى گرفت و سقاخانه محلّ

ص: 47

نذر و نياز و دعا و حاجت خواهى مى شد. در صحن قديم حرم امام رضا (ع) سقاخانه اسماعيل طلايى وجود دارد.

سلام

به معناى درود و تحيّت است و از نام هاى خداست. در هر زيارت، زائر به امام يا امامزاده سلام مى دهد. آغاز بسيارى از زيارتنامه ها «السلام عليك» است. در قرآن هم به برخى از پيامبران و بندگان شايسته از طرف خدا سلام گفته شده است. سلام زائر، نشانه همبستگى او با پيشوا و شهيد و شخصيّتى است كه به زيارتش رفته و نوعى اعلام موضع است. در زيارتنامه ها، سلام و درود به نيكان و لعنت و برائت از ظالمان به

وفور ديده مى شود و اين اشاره به تولّى و تبرّى دارد.

شام

نام قبلى سوريه فعلى. شام درگذشته به منطقه وسيع ترى گفته مى شده كه شامل لبنان، اردن و بخشى از فلسطين هم مى شده و به آن «شامات» مى گفتند. پايتخت برخى از خلفاى اموى دمشق بود. اسراى اهل بيت: را پس از حادثه كربلا، به كوفه و شام بردند. شام، سرزمينى باستانى است و اماكن زيارتى و سياحتى فراوان دارد. زائران قبر حضرت زينب و حضرت رقيه به شام مى روند. قبرستان باب الصغير كه محلّ دفن عده اى از شهدا، از جمله سرهاى مطهّر شهداى كربلاست و قبر عبدالله بن جعفر و بلال حبشى و مسجد جامع اموى و مساجد و مدارس و بناهاى قديمى بسيارى در آنجاست.

شفاخانه

تعبيرى است كه به حرم هاى مطهّر گفته مى شود. از آنجا كه گرفتاران و دردمندان به قبور مطهّر اولياى الهى پناه مى برند و با توسّل به آنان، از خداوند شفا مى خواهند و به مقصود مى رسند، حرم هاى امامان را شفاخانه و دارالشّفا مى گويند.

شمع گردانى

ص: 48

مراسم ويژه اى كه در حرم هاى مطهّر، در روزهاى عيد يا مناسبت هاى خاص برگزار مى شود و خدّام حرم و متولّيان آستانه، قنديل ها و شمع دان هاى روشن را با احترام دست به دست مى گردانند.

صحن

حياط و محوطه وسيع ميان خانه و حرم ها و مساجد، عرصه و ميدان. در اماكن مذهبى، اغلب از درِ ورودى تا بقعه اصلى و شبستان ها، حياط و محوّطه روبازى است كه صحن ناميده مى شود و از آن براى اجتماعات عظيم يا نماز جماعت يا هيئت هاى مذهبى استفاده مى شود. گاهى يك حرم مقدس مثل حرم رضوى، چندين صحن با نام هاى مختلف دارد.

ضريح

به معناى قبر، يا اتاقك چوبى يا فلزّى است كه به صورت مشبّك روى قبر يك امام، امامزاده يا شهيد مى گذارند. در حرم هاى معصومين، ضريح معمولًا پوششى از مس، نقره و طلا دارد و بر روى آن كارهاى هنرى و نقش و نگار تزيينى انجام مى شود و زائران هنگام زيارت آن را مى بوسند و تبرّك مى جويند.

طلبيدن

كنايه از عنايت خدا و پيامبر و اهل بيت، براى توفيق زيارت. بعضى معتقدند كه امامان بايد انسان را بطلبند تا زائر به زيارت و پابوسى ائمه مشرّف شود.

عتبات عاليات

جمع عَتَبه، به معناى آستانه و درگاه. در اصطلاح، به حرم معصومين و امامزادگان كه داراى بقعه و درگاه و آستانه ا ست، عتبه گويند و عتبه بوسى يعنى زيارت. وقتى گفته مى شود «عتبات عاليات»، مقصود حرم هاى مقدّس و والايى است كه از سرزمين عراق است، مثل نجف و كربلا و

ص: 49

كاظمين و سامرّا. اعتاب مقدسه هم گفته مى شود.

عَتَبه بوسى

عتبه، درگاه و آستانه است. كسى كه به زيارت يك معصوم يا امامزاده يا شخصيت محبوب مى رود، به نشانه ادب و احترام، بر درگاه او بوسه مى زند. عتبه بوسى، كنايه از زيارت و تشرّف به حرم هاست و يكى از آداب زيارت به شمار مى رود و نشانه شكرگزارى به درگاه خداوند است.

عهد

به معناى پيماى و ميثاق. در روايات است كه

هر امامى بر گردن پيروان خود عهد و پيمانى دارد و از نشانه هاى وفا به پيمان، زيارت قبر آن امام است. زيارت، نوعى عهد و پيمان با امام و تجديد ميثاق با او و راه اوست. «دعاى عهد» هم كه خطاب به امام زمان (ع) خوانده مى شود، نوعى زيارت آن حضرت در دوره غيب و تجديد عهد و پيمان با اوست تا همواره در خط اطاعت و حمايت و نصرت او باقى بماند.

غبار روبى

تميز كردن گرد و غبار از حرم ها، حسينيه ها و مساجد. اصطلاحاً وقتى از سوى توليت آستان هاى مقدّس، درب ضريح باز مى شود و پول ها و هداياى زائرين را از داخل ضريح جمع مى كنند و سپس با دستمال و گلاب، قبر مطهّر و داخل ضريح را تميز و معطّر مى كنند، به اين مراسم «غبارروبى» گفته مى شود و حضور در اين مراسم يك افتخار است. خانه خدا (كعبه) را هم در ايّام حج، مى گشايند و با گلاب شستشو مى دهند كه آن هم مراسم ويژه دارد و شستشوى كعبه اغلب با گلاب قمصر كاشان انجام مى گيرد.

غسل زيارت

غسلى كه قبل از رفتن به زيارت و حضور در حرم

ص: 50

انجام مى شود. يكى از آداب زيارت است و ثواب دارد و نشان احترام گذاشتن به معصومى است كه به حضورش شرفياب مى شويم. علاوه بر طهارت ظاهرى بدن و لباس، طهارت روحى هم لازم است و غسل زيارت كه مستحب است و به قصد قربت انجام مى شود و دعايى هم دارد، بُعد معنوى را تأمين مى كند. در زيارت كربلا مستحب است كه زائر از آب فرات غسل كند. غسل زيارت جاى وضو را نمى گيرد

فرّاش

از ريشه فرش، كسى كه فرش و بساط را

مى گسترد. به پيشخدمت و خدمتكار نيز گفته مى شود. در زيارتگاه ها به كسانى كه مأمور پهن كردن و جمع كردن فرش ها و زيلوها و جارو كردن حرم و صحن ها و رواق هايند، فرّاش گفته مى شود. منصب فراشى و جاروكشى در مزارهاى معصومين، افتخار است و زائران گاهى به صورت افتخارى به آن مى پردازند.

قافله

گروهى كه با سرپرستى ساربان يا مدير كاروان، به سفرهاى زيارتى يا تجارتى بروند (به «كاروان» رجوع شود).

قبله

جايى كه مردم در عبادت و نماز به طرف آن رو مى كنند. قبله مسلمانان در مدينه، در آغاز هجرت تا 17 ماه، «بيت المقدس» بود، سپس با دستور خدا به طرف مسجدالحرام نماز خواندند. در زيارت هم توصيه شده كه زائر رو به قبله بايستد و زيارت بخواند. قبله گاه مسلمين از برترين زيارتگاه هاست و سفر حج به قصد ديدار و عبادت در كنار آن انجام مى گيرد.

ص: 51

قُبّه

قبه به معناى برآمدگى است، به بناى گِرد و بلند و گنبدى شكل (قبّه) گويند. چون براى حرم هاى معصومين و اماكن مقدس، بناى باشكوه و گنبد و بارگاه مى سازند، به آن قبه مى گويند. گنبد سبز حرم پيامبر «قبّة الخضراء» است و در سرزمين فلسطين و نزديك مسجدالأقصى هم «قبّة الصّخره» وجود دارد. به آسمان نيز كه همچون گنبدى لاجوردين بالاى سرماست، قبةالخضراء و قبه زبرجدى گفته شده است.

در روايات است كه دعا در زير قبه حضرت سيدالشهدا در كربلا مستجاب است.

قصد اقامت

كسانى كه به زيارت يا سفر مى روند، اگر در آن شهر قصد ماندن ده روز كنند، نمازشان كامل است. از اين رو «قصد اقامت» براى زائران مطرح است.

كاروان

قافله و گروهى كه به سفر مى روند. سفرهاى زيارتى به حج يا عتبات و سوريه و گاهى به خراسان يا زيارتگاه هاى ديگر به صورت دسته جمعى و با يك كاروان انجام مى گيرد. به مدير كاروان «حمله دار» گويند كه عهده دار هزينه ها و خدمات و وسايل و بردن و آوردن زوّار است. «قافله زيارتى» نيز براى بيان اين اصطلاح، رايج است.

كاظمين

شهرى در غرب بغداد و چسبيده به آن كه در قديم به نام «مقابر قريش» معروف بوده است. امام كاظم و امام جواد (عليهما السلام) در اين شهر مدفونند و به همين سبب نام كاظمين دارد. زيارت اين دو امام فضيلت بسيارى دارد و حرم مطهّرشان سبب رونق علمى و فرهنگى آن شده و روزگارى حوزه علميه بارونق داشته و علماى بسيارى در آن مى زيستند. قبر تعدادى از شخصيت هاى برجسته شيعه هم در كاظمين است.

ص: 52

كرامات

كارهاى شگفت و خارق العاده اى كه از امامان و اولياى الهى و علما و صلحا سر مى زند «كرامت» نام دارد، مثل شفاى بيمار، حلّ مشكلات ديگران از راه غير طبيعى، كه نشان ارتباط آنان با خداى متعال و مبدأ قدرت است. چنين كارهاى غير طبيعى و شگفت، وقتى از پيامبران سر بزند و همراه با ادعاى پيامبرى باشد «معجزه» نام دارد. آنچه در حرم ها اتفاق مى افتد و بيماران لاعلاج و افراد فلج، نابينا و ... شفا مى گيرند، نمونه اى از كرامت هاى اولياى خداست.

كربلا

يكى از شهرهاى قديمى و بزرگ و پرجمعيت عراق كه قبر مطهّر سيدالشهدا (ع) و شهداى عاشورا در آنجاست و پيوسته زائران بسيارى به زيارتش مى روند و به خصوص در روزهاى خاصّى همچون عاشورا، اربعين، سوم شعبان و ... شاهد جمعيت ميليونى است. اين شهر، ابتدا بيابانى بود كه حادثه عاشورا در آنجا اتفاق افتاد و به نينوا و غاضريّه مشهور بود. پس از شهادت امام، آباد گشت و محلّ رفت و آمد شد. در روايات ما، بيشترين تأكيد بر زيارت كربلا و قبر امام حسين (ع) شده و ثواب بسيارى دارد و تربت كربلا بافضيلت است و سجده بر آن ثواب نماز را چند برابر مى كند. به كسى كه اهل كربلا باشد يا به زيارت كربلا رفته باشد «كربلايى» گويند.

كِشيك

نگهبانى و مراقبت از حرم ها و اماكن زيارتى را «كشيك دادن» گويند كه كار بخشى از خادمين زيارتگاه هاست و نوبتى انجام مى گيرد. كشيك، كلمه اى تركى و به معناى پاسبان است و در پادگان ها و سربازخانه ها هم كشيك خانه وجود دارد.

كعبه

خانه خدا، بيت الله. جايگاه مقدّسى كه قبله مسلمانان است و از زمان حضرت آدم مورد زيارت قرار مى گرفته و چون آثار آن محو شده بود، حضرت ابراهيم به كمك فرزندش اسماعيل پايه هاى آن را بالا آورد و بازسازى كرد. زيارت خانه خدا از بافضيلت ترين زيارت هاست. اين بناى ساده سنگى و چهارگوش زادگاه امام على (ع) نيز بوده است و از اين رو آن حضرت را «فرزند كعبه» گويند.

كفشدارى

ص: 53

نگه دارى كفش. در مساجد و حرم ها و زيارتگاه ها كسانى به عنوان كفشدار، از كفش هاى زوّار نگه دارى مى كنند تا آنان به زيارت بروند. به قسمتى از اماكن مقدسه كه كفش هاى مراجعين در قفسه هايى نگه داشته مى شود كفشدارى مى گويند. بعضى به عنوان تكريم زائران، به صورت افتخارى دركفشدارى خدمت مى كنند و آن را افتخار مى شمارند.

كليددار

كسى كه كليد را نگه مى دارد. در كارخانجات، تيمچه ها، پاساژها و قصرها، كليدهاى قسمت هاى مختلف را به كسى مى سپارند كه امين و هوشيار باشد. كسى را كه در حرم ها و مكان هاى مقدس و زيارتى نگهبان باشد يا كليد ضريح يا خزانه در دست او باشد كليددار گويند و اين منصب مهمّى است و به خصوص در حرم سيدالشهدا، كليددارى منصب رياست بر خدام و آستانه به شمار مى رود. اين سِمَت، از دوران پيش از اسلام باقى مانده كه اجداد پيامبر در مكّه، كليددار و مسؤول آب دادن به حجّاج و مهماندارى از زائران بوده اند.

گلدسته

به مناره هاى بلندى كه در مساجد و حرم ها و زيارتگاه ها ساخته مى شود و بر فراز آن اذان گويند، گلدسته يا مناره و مأذنه گويند. اغلب گلدسته ها به صورت زوج و در دو طرف گنبد ساخته مى شود. گاهى هم مساجدى با يك گلدسته ساخته مى شود. حرم پيامبر در مدينه و مسجدالحرام در مكّه، داراى گلدسته هاى متعدد و رفيع است. گلدسته ها از آثار هنرى و تاريخى به شمار مى رود.

گنبد

به سقف مدوّر و برجسته كه از خشت، گِل، آجر، سيمان، آهن يا مصالح ديگر ساخته شود گنبد گويند. سقف هاى بسيارى از مساجد و حرم ها و برج هاى قديمى گنبدى شكل است. به آسمان نيز گنبد كبود و گنبد دوّار گويند. زيارتگاه ها اغلب گنبدى دارند كه كاشيكارى يا طلاكارى است. قبّةالخضراء به گنبد سبز مرقد پيامبر در مدينه گفته مى شود. به برج ها و مقبره هايى هم كه روى قبور بعضى از بزرگان است، گنبد گويند. گبند و بارگاه با هم به كار مى رود.

مُجاوِر

به كسى گفته مى شود كه در يك شهر زيارتى سكونت دارد و مجاور و در جوار آنجاست، در مقابل زائر كه به كسى گفته مى شود كه از جاى ديگر براى زيارت آمده باشد. زائر و مجاور معمولًا با هم به كار مى رود. از اين رو به كسى كه ساكن و مقيم شهر مكّه باشد، «جار الله» گفته مى شود، يعنى همسايه خدا. به سكونت در مكان هاى مقدس مجاورت مى گويند.

ص: 54

مدينه منوّره

شهر مقدّسى كه حرم پيامبر خدا و قبرستان بقيع در آنجاست. نام قبلى آن يثرب بوده كه پس از هجرت پيامبر به آنجا به مدينةالنبى، سپس به مدينه شهرت يافت. پيامبر ده سال از عمر شريف خود را در اين شهر گذراند. شهرى بافضيلت است و به زيارت آن و نماز در مسجدالنبى بسيار توصيه شده و زادگاه امامان اهل بيت: و محلّ زندگى آنان بوده است. قبر مطهر امام حسن مجتبى، امام سجاد، امام باقر و امام صادق: در قبرستان بقيع قرار دارد.

مرقد

آرامگاه. از ريشه «رُقود» است به معناى خوابيدن. قبر هر كس محلّ خواب ابدى اوست تا برپايى قيامت. به مدفن امامان و عالمان و شهيدان مرقد گفته مى شود.

مزار

زيارتگاه، محلّ زيارت، حرم و بقعه امامان و امامزادگان و شهدا كه مردم به ديدن آن مى روند. به قبرستان و قبرى هم كه در شهرها و روستا وجود دارد مزار گفته مى شود و مردم شب هاى جمعه و روز جمعه بر سر مزار مى روند و براى مردگان خود فاتحه مى خوانند. مزار به كتابِ زيارت هم گفته مى شود. تعدادى از علماى شيعه كتاب هايى به نام مزار تأليف كرده اند كه زيارت نامه ها را در بردارد و به نام «كتاب المزار» مشهور است، مثل مزار مشهدى، مزار شيخ مفيد، مزار قطب راوندى و ...

مزار شهدا

محلّ دفن شهدا كه زيارت مى شود. به هر زيارتگاهى مى توان مزار گفت. رفتن به زيارت قبور شهدا و سلام و فاتحه بر آنان مستحب است و سبب زنده نگه داشتن نام و راه آنان مى شود. تربت شهدا و خاك شهدا هم گفته مى شود.

مَزور

يعنى كسى كه زيارت مى شود. زائر زيارت كننده است و مزور، زيارت شده. به خود مزارى هم كه زيارت مى شود مزور مى توان گفت.

ص: 55

مسجدالحرام

خانه خداوند در مكه و بافضيلت ترين مسجد نزد مسلمانان كه كعبه مقدس در وسط آن است و قبله موحّدان به شمار مى رود. به نماز خواندن در اين مسجد بسيار توصيه شده و ثواب آن هزار برابر است. حَجَرالأسود، حِجر اسماعيل، مقام ابراهيم، كعبه و زمزم در اين مسجد قرار دارد. مسجدالحرام از آغاز تا كنون بارها توسعه يافته است.

مشاهد مشرّفه

حرم هاى ائمه (به «مشهد» مراجعه شود).

مُشبّك

آنچه شبكه شبكه و سوراخ سوراخ باشد، پنجره پنجره، ضريح هاى مطهّر كه چشمه چشمه است و درون آن ديده مى شود.

مَشهد

محلّ شهادت، شهادتگاه، تربت شهيد، محلّ حضور و گرد آمدن مردم، حرم و زيارتگاه. مشهد نام شهرى است در خراسان كه مدفن حضرت رضا (ع) در آنجاست و به مشهد مقدّس مشهور است و قبلًا به آن طوس مى گفتند. جمع آن مشاهد است. به حرم هاى معصومين و تربت پاك امامان مشاهد شريفه و مشاهد مشرّفه گفته مى شود. به حرم حضرت رضا (ع) مشهد رضوى و به مرقد امام على (ع) مشهد علوى و به حرم سيدالشهدا (ع) مشهد حائرى يا حسينى گفته مى شود. به كسى كه به زيارت خراسان و امام رضا رفته باشد، «مشهدى» گويند.

ص: 56

مَضجَع

ضَجع به معناى خوابيدن به پهلوست و چون مرده را در قبر به پهلو مى خوابانند، به قبر و مدفن هر كس «مضجع» گفته مى شود، جمع آن مضاجع است. وقتى درباره كسى مى گويند: «نوّر الله مَضجَعه»، يعنى خداوند قبرش را پر از نور كند.

مُعتَمِر

غير از حجّ واجب كه در اوقات خاصى انجام مى شود، زيارت خانه خدا در مواقع ديگر و مُحرِم شدن و طواف و سعى و نماز، «عمره» ناميده مى شود. معتمر به كسى مى گويند كه عمره انجام مى دهد، در مقابل حاجّ كه به حج گزار گفته مى شود.

مَقام

ايستادن و محلّ ايستادن و قيام، توقّفگاه، جايگاه، جاى اقامت، خانه و مسكن، رتبه و منزلت و درجه. در مسجدالحرام، سنگى درون يك محوّطه شيشه اى است كه جاى پاى حضرت ابراهيم است و به آن مقام ابراهيم گفته مى شود. در زيارتگاه ها گاهى جاى خاصّى كه يكى از معصومين يا پيامبران در آنجا عبادت كرده، يا اقامت داشته اند يا به نحوى به آنان مرتبط است، «مقام» ناميده مى شود، مثل مقام خضر در مسجد اموى، مقام صاحب الزمان در كربلا، مقام امام صادق در مسجد كوفه. به مزار هم مقام گفته مى شود.

مقبره

محلّ دفن، گورستان، گنبد يا عمارتى كه روى بعضى قبور مى سازند، جايگاه اختصاصى دفن شخص يا خانواده يا گروهى خاص، مثل مقبرة الشهدا، مقبرةالشعرا. مدفن امام كاظم (ع) در بيرون بغداد، در منطقه «مقابر قريش» بود كه بعداً نام كاظيمن به خود گرفت.

ص: 57

مكّه

شهرى مقدس در سرزمين حجاز، كه زادگاه و محلّ بعثت پيامبر خدا (ص) و خاستگاه اسلام و محل نزول قرآن است. به اين شهر، بَكّه و امّ القرى هم مى گفتند. از شهرهاى بافضيلت و مهمّ زيارتى است كه عمل حج و عمره در آن انجام مى شود و به زيارت آن توصيه فراوان شده است. كعبه مقدس كه در مسجدالحرام و قبله مسلمين جهان است در اين شهر قرار دارد.

مناره

گلدسته حرم ها و مساجد (به «گلدسته» رجوع شود).

منبر

جاى نشستن خطيب براى موعظه، جايگاهى است كه از چوپ ساخته مى شود و چند پله دارد و واعظان بالاى آن مى نشينند تا بر شنوندگان اشراف داشته باشند. بعضى از منبرها مقدس است، مثل منبر پيامبر در مسجد مدينه. رسول خدا (ص) فاصله بين منبر و قبر خود را پاره اى از بهشت معرفى كرده است (به «روضه منوّره» مراجعه شود.) منبرهاى قديمى، اثر هنرى و باستانى است و نگهدارى مى شود.

ميقات

از ريشه «وقف» گرفته شده و به معناى زمان و مكان وعده و قرار است. كسانى كه مى خواهند به زيارت خانه خدا بروند، بايد در يكى از ميقات ها مُحرم شوند. ميقات، جاى احرام بستن و لبيك گفتن به قصدحج و عمره است. مسجد شجره در مدينه و جُحفه بيرون مكّه از جمله ميقات هاست.

ص: 58

نايب

كسى كه كارى را به جاى ديگرى انجام مى دهد. به آن «نيابت» گفته مى شود. اگر كسى نتواند حج برود، يا از دنيا برود و حج بر او واجب باشد، به كسى نيابت مى دهند تا از طرف او، حج انجام دهد. در زيارت هاى مستحب نيز مى توان به نيابت از ديگرى زيارت خواند و او را در ثواب خود شريك ساخت (به «نايب الزياره» مراجعه شود).

نايب التّوليه

كسى كه نايب و جانشين توليت و متولّى موقوفه يا حرم يا زيارتگاه و مسجد است (به «توليت» مراجعه شود).

نايب الزّياره

كسى كه به نيابت از ديگرى زيارت مى كند و ثواب آن را به آن شخص اهدا مى كند. به اين كار، «زيارت نيابى» هم گفته مى شود. وقتى كسى مى گويد: نايب الزياره بودم، يعنى هنگام زيارت به ياد تو هم بودم و از طرف تو هم زيارتنامه خواندم.

نجف اشرف

يكى از شهرهاى مقدس و زيارتى در عراق كه حرم حضرت على (ع) در آنجاست و حوزه علميه نجف بيش از هزار سال قبل به دست شيخ طوسى در آن تأسيس شده است. نام قبلى نجف، غَرىّ و ظهرالكوفه بوده (چون در پشت شهر كوفه بود) و امير مؤمنان وصيّت كرد پس از شهادت، پيكر مطهرش را آنجا دفن كنند. در نجف و حرم حضرت امير، قبور پاك بسيارى از علماى شيعه و شخصيت هاى معروف است كه زيارتگاه زائران به شمار مى رود.

نقّاره خانه

نقّاره به نوعى طبل كوچك دوتايى گفته مى شود كه صداى يكى زير و ديگرى بم است و با دو عدد چوب به آن ها مى زنند. نقاره چى يا نقّاره زن به كسى مى گويند كه برآن طبل ها مى زند. در بعضى حرم ها مثل حرم امام رضا (ع) روزى دو نوبت در صبح و شام تعدادى از خدّام درجاى خاصّى كه «نقّاره خانه» نام دارد، طبل و شيپور مى زنند و اين نشان شوكت و عظمت بارگاه رضوى است.

نماز زيارت

مستحب است پس از انجام زيارت امام، دو ركعت نماز خوانده شود و ثواب آن به آن امام يا پيشواى مورد زيارت هديه شود. مثل نماز پس از زيارت عاشورا يا زيارت حضرت على (ع) و زيارت حضرت رضا (ع) كه در روايات آمده است و سبب قبولى زيارت و استجابت دعاى زائر است. كيفيّت آن مثل نماز صبح است.

وادى السّلام

نام قبرستان قديمى و بسيار بزرگ كه در نجف اشرف است و قبر بسيارى از علما و بزرگان در آنجاست، از جمله قبر حضرت هود و حضرت صالح. در روايات آمده كه روح انسان هاى باايمان پس از مرگ به وادى السلام منتقل مى شود. وادى السلام از جاهاى ديدنى نجف است و مردم به زيارت آن مى روند.

وقف

اختصاص دادن ساختمان، زمين يا وسيله اى براى استفاده عموم يا قشر خاص، براى خدا و به قصد خدمت به مردم. به چنين اموالى «موقوفات» و «اوقاف» گفته مى شود. متديّنين، اموال و وسايلى را وقف ائمّه، زيارتگاه ها، حرم ها و حسينيّه ها مى كنند و هزينه هاى زيارتگاه ها و اماكن مذهبى و برگزارى مراسم، اغلب از درآمد موقوفات تأمين مى شود. وقف، كار خير و پسنديده است و ثواب آن به واقف مى رسد.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109