استفتائات جديد حج

مشخصات كتاب

عنوان و نام پديدآور : استفتائات جديد حج/تهيه و تنظيم جمعي از پژوهشگران.

مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1390.

مشخصات ظاهري : 87ص.؛ 20×11س م.

وضعيت فهرست نويسي : در انتظار فهرستنويسي (اطلاعات ثبت)

يادداشت : چاپ سوم.

شماره كتابشناسي ملي : 2842998

ص:1

مقدمه

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

ص:7

ص:8

ص:9

فروع جديد احكام حج و تغيير و تبديل موضوعات سبب مى شود استفتاءات جديدى مطرح و فتاواى مراجع تقليد دربارۀ آنها و وظيفۀ مكلفان معيّن گردد.

در اين مجموعه تعدادى از سؤالهاى جديد حج به محضر مراجع معظم تقليد ارائه شده و پاسخ بسيارى از آن بزرگواران به دست آمده كه تقديم مى گردد. يادآورى مى شود: مواردى كه فتواى بعضى از مراجع عظام تقليد آورده نشده تا كنون به دست، نرسيده كه اميدواريم در آينده بتوانيم فتاواى آنان را نيز بر اين مجموعه بيفزاييم.

ص:10

ص:11

تقليد

بقاء بر تقليد ميّت

س١ - تقليد ميّت ابتداءً جايز نيست، ولى بقاء بر تقليد ميّت اشكال ندارد و بايد بقاء بر تقليد ميّت به فتواى مجهتد زنده باشد و كسى كه در بعضى از مسائل به فتواى مجهتدى عمل كرده، بعد از مردن آن مجتهد مى تواند در همۀ مسائل از او تقليد كند.

آية اللّٰه اراكى: و كسى كه در مقدار قابل توجّهى از مسائل به فتواى مجهتدى عمل كرده و همانگونه كه متعارف و معمول است بنابر عمل در بقيه هم داشته، بعد از مردن آن مجتهد مى تواند در همۀ مسائل از او تقليد كند.

آية اللّٰه بهجت: فقها حيات را شرط مى دانند؛ يعنى مى گويند:

براى ابتداى تقليد بايد از مجتهد زنده تقليد كرد و امّا اگر مرجع تقليد انسان از دنيا رفت، در اينكه آيا مى تواند بر تقليد باقى بماند يا بايد به مجتهد زنده مراجعه نمايد، مورد

ص:12

اختلاف است، پس اگر كسى در اين مسأله مجتهد بود طبق نظر خودش عمل مى كند وگرنه طبق نظر مجتهد زنده عمل مى كند.

باقى ماندن بر تقليد ميّت در مسائلى كه در آنها تقليد و عمل كرده است، در صورتى كه مجتهدى كه از دنيا رفته با مجتهد زنده از نظر علمى مساوى باشند، بنابر اقوى جايز است، هر چند با اجازۀ مجتهد ديگرى بر تقليد باقى بوده و عمل كرده باشد؛ و اگر مجتهدى كه از دنيا رفته اعلم باشد، واجب است بر تقليد او باقى بماند و اگر مجتهد زنده بعداً اعلم شد واجب است در تمامى مسائل به او عدول نمايد.

آية اللّٰه تبريزى، آية اللّٰه خويى: اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، در صورتى كه فتواى او در نظر مقلّد بوده و فراموش نكرده باشد، حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است؛ واگر فتواى او را ياد نگرفته ( خويى: يا فراموش كرده است) لازم است به مجتهد زنده رجوع كند.

( تبريزى: و بعيد نيست در صورتى كه فراموش كرده است باز بتواند به فتواى او عمل كند.)

آية اللّٰه زنجانى: اگر انسان مجتهدى را در زمانى كه مى توانسته از او تقليد كند - يعنى در هنگامى كه مميّز بوده و خوب و بد را مى فهميده (هر چند بالغ نشده) - درك كند، مى تواند پس از مرگ آن مجتهد از او تقليد كند، خواه در زمان زنده بودن مجتهد از او تقليد كرده باشد يا از او تقليد نكرده باشد، در غير اين صورت، بنابر احتياط عمل كردن به فتواى مجتهدى

ص:13

كه از دنيا رفته جايز نيست.

و چنانچه مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است، بنابراين اگر مجتهدى كه از دنيا رفته اعلم باشد يا در صورت تساوى به فتواى او عمل كرده باشد، لازم است بر فتواى او باقى بماند و اگر مجتهد زنده اعلم شده باشد، بايد به او مراجعه شود و اگر به فتواى مجتهد متوفى كه با مجتهد زنده مساوى است عمل نكرده باشد، از هر يك از آنها كه بخواهد مى تواند تقليد كند.

و اگر مجتهد پيش از عمل كردن به فتواى او از دنيا برود و انسان به فتواى مجتهد مساوى ديگر عمل كند ديگر نمى تواند به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته عمل نمايد.

آية اللّٰه سبحانى: ابتداى تقليد بايد از مجتهد زنده باشد و اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود بايد از مجتهد زنده تقليد كند ولى مسائلى كه آنها را ياد گرفته است مى تواند بر تقليد قبلى باقى بماند در اين صورت حكم بعد از وفات او حكم زنده بودنش است.

آية اللّٰه سيستانى: اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، حكم بعد از فوت او حكم زنده بودنش است.

بنابراين، اگر او اعلم از مجتهد زنده باشد بايد - با علم به اختلاف در مسائل محل ابتلا ولو اجمالاً - بر تقليد او باقى بماند و چنانچه مجتهد زنده اعلم از او باشد، بايد به مجتهد زنده رجوع كند. و اگر اعلميتى در ميان آنها معلوم نشود يا

ص:14

مساوى باشند مخيّر است عمل خود را با فتواى هر كدام تطبيق نمايد مگر در موارد علم اجمالى يا قيام حجّت اجمالى بر تكليف مانند موارد اختلاف در قصر و تمام كه بنابراحتياط واجب بايد رعايت هر دو فتوا را بنمايد و مراد از تقليد در صدر اين مسأله صرف التزام به متابعت از فتواى مجتهد معيّن است نه عمل كردن به دستور او.

آية اللّٰه صافى: بلكه جواز بقا بر تقليد او در ساير مسائل نيز بعيد نيست. ولى اگر مجتهد ميّتى كه از او تقليد مى كرده، اعلم از حى باشد، بقا بر تقليد او، بنابر احتياط، واجب است؛ چنانكه اگر مجتهد حىّ، از ميّت اعلم باشد عدول به حىّ واجب است.

آية اللّٰه فاضل: مسأله باقى ماندن بر تقليد ميّت جايز است در صورتى كه مجتهد ميّت و مجتهد حىّ مساوى در علم باشند و چنانچه يكى از آن دو اعلم باشد تقليد از اعلم لازم است و در باقى ماندن بر تقليد ميّت، فرقى بين مسائلى كه عمل نموده ومسائلى كه عمل ننموده وجود ندارد.

آية اللّٰه گلپايگانى: اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، بايد از مجهتد زنده تقليد كند. ولى كسى كه در مسأله اى به فتواى مجهتدى عمل كرده يا آن را ياد گرفته و ملتزم به عمل به آن شده باشد، اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسأله به فتواى مجتهد زنده رفتار نكرده باشد، مى تواند در آن مسأله به فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته باقى باشد.

ص:15

اگر چه احتياط مستحب آن است كه به فتواى مجتهد زنده رفتار نمايد.

آية اللّٰه مكارم: هر گاه مجتهدى كه انسان از او تقليد مى كند از دنيا برود، باقى ماندن بر تقليد او جايز است بلكه اگر اعلم باشد واجب است، به شرط اينكه عمل به فتواى او كرده باشد و يا حداقل فتواى او را براى عمل گرفته باشد.

عمل كردن به فتواى مجتهد مرده ابتداءً جايز نيست هر چند اعلم باشد بنابر احتياط واجب.

رجوع به فالاعلم

س٢ - اگر اعلم در مسأله اى فتوا نداده و تنها احتياط واجب كرده است، ولى فالأعلم آن احتياط را ندارد، آيا لازم است مقلِّد اعلم بداند مرجعش احتياط واجب كرده و بايد نيت رجوع به فالأعلم كند، يا همين كه در مقام انجام وظيفه شرعى بوده و عملش طبق فتواى فالأعلم است كافى است؟ به عبارت ديگر، اگر اعلم مثلاً در احرام از مكّه قديم احتياط واجب است، ولى فالأعلم چنين احتياطى نداشته، و مقلِّد اعلم از مكّه جديد محرم شده و بعد از اعمال حجّ فهميده است كه اعلم چنين احتياطى داشته، آيا عملش صحيح است يا خير؟ و اكنون چه وظيفه اى دارد؟

آية اللّٰه تبريزى «ره» : پس از فهميدن فتواى فالأعلم در تصحيح عمل، به فتواى وى استناد مى كند.

ص:16

آية اللّٰه سيستانى: اگر مطابقت با فتواى كسى كه مى تواند از او تقليد كند داشته باشد، الآن مى تواند به او رجوع كند.

آية اللّٰه صافى: در فرض سؤال، بعد از خاتمه اعمال نيت كند كه آنچه انجام داده ام بر طبق نظر فالأعلم باشد اشكال ندارد البته مشروط به اين كه هنگام احرام از مكّه جديد قصد قربت از او متمشى شده باشد.

آية اللّٰه فاضل: همين كه عمل مطابق فتواى مشهور باشد صحيح است و نيت رجوع و حتى گفتن و ارجاع دادن لازم نيست. بلى اگر سؤال كردند بايد گفت و اگر بعد از عمل متوجه آن احتياط شدند اعاده لازم نيست، هرچند اگر بخواهند طبق احتياط اعاده و عمل كنند مانعى ندارد.

آية اللّٰه مكارم: بعد از اعمال حجّ رجوع به فالأعلم مى كند و چون عمل گذشته او با آن هماهنگ است، اعاده لازم نيست.

آية اللّٰه سبحانى : همين كه عمل او با فتواى فالاعلم مطابق بوده و مجاز بوده كه به او مراجعه كند كافى است. واللّٰه العالم

مسائل اختصاصى بقاء بر تقليد

آية اللّٰه بهجت:

مسألۀ ١٣: اگر مسائلى را از مجتهد ميّت ياد گرفته و بنا داشته عمل كند، چنانچه عمل نكرده و يا شك در عمل كردن دارد، در صورت بقا بر تقليد ميّت، نمى تواند در آن مسائل باقى بر تقليد بماند، هر چند مجتهد ميّت اعلم باشد.

مسألۀ ١4: شخصى كه مقلد مرجعى بوده و بعد از وفات او بر طبق

ص:17

نظر مرجعى ديگر بر تقليد باقى مانده، ولى در بعضى از فتاوىٰ؛ از قبيل بلاد كبيره و شب مهتاب يا هر مسألۀ ديگر، به مرجع دوّم عدول كرده، بعد از وفات مرجع دوّم، در صورت بقا، نمى تواند در اين مسائل به مرجع اوّل برگردد ولى مى تواند به تقليد مرجع دوّم باقى باشد.

مسألۀ ١5: كسى كه مقلّد مرجعى بوده و بعد از وفات او به فتواى مرجعى ديگر به تقليد اوّل باقى بوده، پس از وفات مرجع دوّم، در صورت جواز بقا تنها در مسائلى كه طبق فتواى مجتهد اوّل عمل كرده مى تواند باقى بماند و اگر چند مرجع داشته و بعد از وفات هر كدام طبق موازين از ديگرى تقليد كرده و با اجازه بعدى بر تقليد باقى مانده و در نتيجه از هر مجتهد چند مسأله عمل كرده است، در آن مسائل مى تواند بر تقليد مجتهدين قبلى باقى بماند، ولى در هر صورت در مسائلى كه عمل نكرده بايد به فتواى مجتهد زنده عمل كند.

مسألۀ ١6: شخصى كه مقلّد مرجعى بوده، بعد از فوت آن مرجع اگر احراز و يا احتمال اعلميّت ميّت در بين نباشد، رجوع به مجتهد زنده جايز است و در صورتى كه مجتهد زنده اعلم باشد يا احتمال اعلميّت او در بين باشد، رجوع به او واجب است.

آية اللّٰه زنجانى: اگر انسان به فتواى مجتهدى عمل كرد، نمى تواند از مجتهد ديگر تقليد كند، مگر مجتهد ديگر اعلم از مجتهد اوّل شده باشد كه لازم است به فتواى مجتهد ديگر عدول كند.

ص:18

استطاعت

س٣ - برخى از زائران ثبت نام شده حج، از معلوليت جسمى به دليل قطع نخاع و يا شيميايى شديد و يا بيمارى اعصاب و روان حادّ برخوردارند كه در انجام اعمال حج دچار مشكل مى شوند و برخى اعمال از قبيل طواف و نماز طواف را به ناچار بايد نائب بگيرند و در مواقف، وقوف اضطرارى كنند، امكانات عربستان نيز پاسخگوى آنان خصوصاً در مواقف نيست، [همچنين] ساختمان ها مناسب شرايط آنان نمى باشد، مثلاً ويلچر درون حمام ها نمى رود، از سرويس هاى بهداشتى خصوصاً در عرفات و منا يا نمى توانند استفاده كنند و يا استفاده سخت است.

اكنون با توجه به آنچه ذكر شد بفرماييد:

١. آيا با شرايط فوق، اينگونه افراد شرعاً استطاعت دارند يا خير؟

٢. در صورت مستطيع بودن، با توجه به اينكه از اول مى دانند كه شخصاً نمى توانند اين اعمال را انجام دهند، تكليف شرعى آنها چيست؟

آية اللّٰه خامنه اى: اگر ساير شرائط استطاعت فراهم است و رفتن به حجّ براى خود آنان موجب حرج و سختى زياد نباشد بايد بروند و در غير اين صورت مستطيع نيستند و در صورتى كه حجّ بر آنان از قبل مستقر شده باشد، بايد نايب بگيرند.

ص:19

آية اللّٰه سيستانى: جواب سؤال اوّل: اگر از رفتن به حج به حرج و مشقت زياد مى افتند حج بر آنها واجب نيست ولى بايد براى حج نائب بگيرند. جواب سؤال دوّم: حكم آن روشن شد.

آية اللّٰه مكارم شيرازى: با توجه به شرايطى كه ذكر كرديد، اينگونه افراد مستطيع نيستند و در صورت لزوم بايد نايب بگيرند و احتياط آن است كه عمره مفرده را به جا آورند.

آية اللّٰه صافى گلپايگانى: هر يك از افراد مذكور در سؤال كه براى رفتن به حج در حرج شديد قرار مى گيرند واجب نيست شخصاً به مكه مشرف شوند و در صورتى كه حج بر آنها مستقر بوده و مأيوس از رفع حرج مى باشند بايد نائب بگيرند و اگر حج بر آنها مستقر نشده و فعلاً استطاعت مالى دارند ولى استطاعت بدنى ندارند، بنابر احتياط واجب نائب بگيرند.

آية اللّٰه شبيرى زنجانى: ج١. در شرايط فوق افراد مذكور در سؤال مستطيع نيستند. ج٢. اگر حج بر عهده آنها مستقر بوده، بايد بدون تأخير براى انجام حج نايب بگيرند. هر چند اگر انجام حج براى خودشان ضرر اساسى نداشته باشد، شخصاً نيز مى توانند حج خود را به جا آورند. واگر حج بر آنها مستقر نبوده چنانچه الان استطاعت مالى دارند و از اين كه بعداً نيز بتوانند شخصاً حج بجا آورند، مأيوسند بايد بدون تأخير نايب بگيرند. والله العالم.

آية اللّٰه سيدمحمّد شاهرودى: اگر استطاعت مالى دارد، ولى

ص:20

استطاعت بدنى ندارد، بايد نائب بگيرد.

آية اللّٰه نورى همدانى: در هر دو مورد استطاعت محقق نيست و حج واجب نمى باشد.

آية اللّٰه جوادى آملى: ١. استطاعت مالى در فرض مزبور حاصل است، ٢. چون مباشرت عسر و حرج است نائب بگيرد.

آية اللّٰه موسوى اردبيلى: ظاهراً در صورتى كه از ساير جهات مستطيع باشند و بتوانند محرم شوند و وقوف در عرفات و مشعر الحرام ولو به نحو اضطرارى داشته باشند لازم است به حج بروند و محرم شوند و به وظيفه معذور در مثل طواف و سعى و رمى جمرات عمل كنند. جهات ذكر شده مانع از استطاعت نمى شود مگر آنكه رفتن به حج ملازم با جهات ذكر شده باشد و اين جهات موجب عسر و حرج بر اين افراد باشد و يا اين كه توان مالى اين هزينه ها را نداشته باشند.

آية اللّٰه سبحانى: محروم كردن افراد معلول كه استطاعت مالى براى خود و همراه دارند، جائز نيست. از آنجا كه ركن حج همان وقوف در عرفات و مشعر است، مى توانند از نظر وقوف به اقل اكتفا كنند. دو ساعت قبل از غروب از مكه حركت كرده، مقدارى در عرفات وقوف كنند، سپس به مشعر رفته پس از نيمه شب به سمت منا و از آنجا هم به مكه بروند. اعمال منا را نائب انجام دهد و در اعمال حج، طواف و سعى را خود انجام مى دهند.

ص:21

نيابت

وظيفۀ نايب نسبت به مستحبات حج

س4 - كسى كه در انجام حج بلدى نيابت دارد، چه مقدار از مستحبات مدينه و مكه را بايد به نيابت از منوب عنه انجام دهد؟

آية اللّٰه تبريزى: مستحبات مدينه ومكه اگر در ضمن اجاره ذكر نشود، بر عهدۀ اجير نيست. بلى، آن مستحباتى كه در خود حج وعمره متعارف است بايد اتيان شود، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: در اين مورد بايد طبق قرارداد عمل كند و مستحباتى را كه نوعاً انجام داده مى شود، انجام دهد.

آية اللّٰه سيستانى: بايد طبق عقد اجاره عمل كند مگر اين كه اطلاق نيابت طبق عرف عام يا خاص منصرف به انجام بعضى از اعمال باشد.

آية اللّٰه صافى: اگر در ضمن عقد اجاره نسبت به مستحبّات، خصوصياتى ذكر نشده باشد، احتياط اين است كه مستحباتى را كه به طور متعارف همه يا اكثر حجاج انجام مى دهند و زحمت معتدّ به ندارد، اقلاً يكبار به نيت منوب عنه بجا آورد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: به مقدار متعارف انجام دهد.

آية اللّٰه مكارم: به مقدارى كه در نيابت متعارف است انجام مى دهد، مگر اين كه شرط خاصى كرده باشند.

آية اللّٰه نورى: مقدارى كه حجّاج به طور معمول ومتعارف انجام

ص:22

مى دهند لازم است، مگر اين كه بيش از آن شرط شده باشد.

س5 - كسى كه در انجام حج بلدى نيابت دارد، آيا در برگشت از سفر حج نيز بايد به شهر منوب عنه برگردد يا لزومى ندارد؟

آية اللّٰه تبريزى: لزومى ندارد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: خروج از مكه و يا رجوع به شهر منوب عنه لازم نيست.

آية اللّٰه سيستانى: لازم نيست.

آية اللّٰه صافى: برگشت به شهر منوب عنه لازم نيست بلكه در استيجار و تحقّق نيابت شرط بازگشت از مكّه مطلقاً معتبر نيست ولى اگر اجير كننده اجير را براى رفتن به حج و برگشتن به شهر منوب عنه اجاره كند، اجير بايد طبق قرار اجاره عمل نمايد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: خير، لازم نيست، مگر اين كه در ضمن عقد اجاره شرط شده باشد.

آية اللّٰه مكارم: لزومى ندارد.

آية اللّٰه نورى: برگشتن به شهر منوب عنه لازم نيست مگر اين كه شرط شده باشد.

محل احرام براى نايب

س6 - شخصى در مدينۀ منوره، ديگرى را اجير مى كند كه براى پدروى حج ميقاتى بجا آورد ولى مشخص

ص:23

نكرده است كه از مسجد شجره محرم شود يا ميقاتهاى ديگر، آيا اجير مى تواند از مسجد شجره به نيّت عمرۀ مفرده محرم شود وپس از آن به جحفه يا قرن المنازل برود وبراى عمرۀ تمتّع استيجارى محرم شود؟

آية اللّٰه تبريزى: در صورتى كه قرينه اى ولو از جهت تعارف بر احرام از مسجد شجره احراز نشود مى تواند از خود چهار ميقات ديگر نيز محرم شود، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: در فرض مذكور اجير مى تواند از هر كدام از مواقيت معروف، به نيابت محرم شود. مگر اين كه اجير گرفتن در مدينه، قرينه باشد بر اين كه مستأجر نظرش مسجد شجره بوده كه در اين صورت بايد از مسجد شجره محرم شود.

آية اللّٰه سبحانى: ظاهر قرارداد اين است كه از مسجد شجره احرام ببندد زيرا مردم مدينه و كسانى كه وارد آنجا شده اند بايد از همان نقطه احرام ببندند.

آية اللّٰه سيستانى: ظاهراً اين استيجار منصرف است به احرام از مسجد شجره ولى اگر چنين نباشد يا تصريح به عدم تقييد كند اشكال ندارد.

آية اللّٰه صافى: اگر منصرف به احرام او از مسجد شجره نباشد مانعى ندارد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: چنانچه عقد اجاره انصراف و يا ظهور عرفى در احرام از خصوص مسجد شجره را نداشته باشد

ص:24

اشكالى ندارد.

آيةاللّٰه مكارم: اگر منظور اين است كه عمرۀ مفرده را انجام دهد و بعد به ميقات برگردد براى عمرۀ تمتع استيجارى محرم شود مانعى ندارد، مشروط بر اين كه فاصله ميان دوعمره مطابق فتواى ما حفظ شود.

آية اللّٰه نورى: اگر قرينه اى در بين نباشد كه منظور مستأجر احرام از مسجد شجره است مى تواند.

عمرۀ مفرده به نيابت از خود و ديگران

س٧ - انجام يك عمرۀ مفردۀ استحبابى، به نيت خود و به نيابت تبرّعى ديگران، صحيح است يا نه؟

آية اللّٰه تبريزى: صحيح است، واللّٰه العالم

آية اللّٰه خامنه اى: مانع ندارد و صحيح است.

آية اللّٰه سبحانى: احتياط آن است كه يا براى خود يا براى ديگران طواف كند.

آية اللّٰه سيستانى: اشكال ندارد.

آية اللّٰه صافى: اشكال ندارد، واللّٰه العالم

آية اللّٰه فاضل: مانعى ندارد و صحيح است.

آية اللّٰه مكارم: احتياط آن است آن را به نيّت خود بجا آورد و هر مقدار از ثواب آن را كه مى خواهد بر ديگران هديه كند.

آية اللّٰه نورى: صحيح است.

ص:25

احرام

احرام از جدّه

س٨ - شخصى از روى جهل به مسأله در فرودگاه جدّه براى عمرۀ مفرده محرم مى شود وپس از انجام طواف و نماز و سعى متوجه مى شود كه مى بايست به يكى از مواقيت برود، تكليف او در اين صورت چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: احتياطاً به يكى از مواقيت ولو به جحفه برود و براى عمرۀ مفرده احرام ببندد و اعمال عمرۀ مفرده را انجام دهد، واللّٰه العالم.

آيةاللّٰه خامنه اى: فعلاً تكليفى ندارد، بلى اگر از طرف كسى نايب بوده و يا به سبب نذر عمره واجب شده باشد كفايت نمى كند.

آية اللّٰه سبحانى: در جده احرام ببندد و لبيك بگويد و سپس در ادنى الحل كه همان حديبيه است تجديد احرام بكند و اگر اين كار را نكرده بنابر احتياط بايد برگردد در ادنى الحل محرم شود و اعمال را اعاده كند.

آيةاللّٰه سيستانى: عمرۀ او باطل است و اگر نمى تواند به ميقات برود مى تواند از أدنى الحِلّ؛ مانند مسجد تنعيم، دوباره مُحرم شود و اعمال را انجام دهد.

آية اللّٰه صافى: در فرض سؤال، احتياطاً بقيّه اعمال عمره را اتمام كند و چنانچه عمرۀ مفرده به نذر و غيره واجب بوده اكتفا به آن نكند و از ادنى الحلّ محرم شود و عمره واجبۀ

ص:26

خود را انجام دهد، واللّٰه العالم.

آيةاللّٰه فاضل: در فرض سؤال، عمره باطل است و تكليف خاصّى ندارد و چنانچه عمره به جهتى بر او واجب بوده است يا بخواهد يك عمرۀ مستحبى انجام دهد بايد به يكى از مواقيت برگردد ولو به ادنى الحل و محرم شود و اعمال را انجام دهد.

آيةاللّٰه مكارم: احرام عمرۀ مفرده منحصر به مواقيت معروف نيست. اگر اين شخص توجه مى داشت و نيت احرام را در حديبيّه كه نقطه اى است ميان جده و مكه يا محاذات آن تجديد مى كرد، عمره اش صحيح بود و همچنين اگر در جده نذر احرام كرده بود عمرۀ او بى اشكال بود ولى حالا كه هيچ يك از اين دو كار را انجام نداده احرامش باطل است و بايد به تنعيم كه ادنى الحلّ محسوب مى شود و امروز در كنار شهر مكه قرار گرفته، برود و از آنجا محرم شود و عمره را تجديد كند.

آية اللّٰه نورى: اگر بعد از اعمال متوجّه شود عمرۀ او صحيح است.

احرام از حديبيه

س٩ - خواهشمند است بفرماييد آيا زائران ايرانى بيت اللّٰه الحرام در موسم حج و ياعمره مى توانند از ميقات حديبيّه محرم شوند؟ و آيا حديبيّه نيز مانند ساير مواقيت از قبيل ميقات شجره و جحفه مى باشد يا خير؟

ص:27

آية اللّٰه تبريزى: چنانچه متمكن است، بنابر احتياط بين وظيفۀ مصدود و اتيان به عمرۀ مفرده جمع نمايد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: كسى كه از يكى از مواقيت عبور نمى كند مى تواند از نزديك ترين نقاط به حرم محرم شود و يكى از آن نقاط حديبيّه است.

آية اللّٰه سيستانى: حديبيّه مانند تنعيم ميقات عمرۀ مفرده است براى كسانى كه داخل مكّه هستند چه اهل مكه باشند و چه حاجيانى كه پس از اعمال حج مى خواهند عمرۀ مفرده انجام دهند.

آية اللّٰه صافى: حجاج ايرانى براى انجام عمره تمتع بايد از يكى از مواقيت پنجگانه معروفه محرم شوند مانند مسجد شجره و جحفه و از حديبيّه مجزى نيست و همينطور براى عمره مفرده، لكن در عمرۀ مفرده اگر عصياناً از ميقات عبور كرده و از حديبيّه محرم شود عمره صحيح است و چيزى بر او نيست. و اللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: ميقات عمرۀ تمتع يكى از مواقيت پنجگانه معروفه است كه در مسألۀ ٩٨ تا ١٠٧ مناسك حج بيان شده است. و در صورت عدم عبور از آنها، لازم است از محاذى يكى از آنها محرم شود. لذا كسانى كه براى حج تمتع از جده به مكه مى روند. بايد به جحفه يا يكى از مواقيت معروفۀ ديگر بروند و از آنجا محرم شوند و الّا از محاذى يكى از آنها محرم بشوند. و در غير اين صورت احرام عمرۀ تمتع صحيح نيست.

ص:28

ولى ميقات براى احرام عمره مفرده علاوه بر مواقيت پنجگانه معروفه ادنى الحل نيز مى باشد امّا افضل اين است كه در حديبيّه يا جِعرانه يا تنعيم محرم شوند. بلى اگر كسى براى عمرۀ مفرده از يكى از مواقيت پنجگانه با تمكن از احرام، بدون احرام عبور كند مرتكب معصيت شده است ولى احرامش از حديبيه يا جعرانه يا تنعيم صحيح است.

بنابراين كسانى كه از جده براى عمره مفرده به مكه مى روند مى توانند از حديبيّه يا جعرانه يا تنعيم محرم شوند و معصيتى نيز مرتكب نشده اند چون از مواقيت پنجگانه عبور نكرده اند.

آية اللّٰه مكارم: ١- حديبيه ميقات عمره مفرده است (نه ميقات عمرۀ تمتع) براى كسانى كه از جده به سوى مكه مى آيند ٢ - از جواب بالا معلوم شد.

آية اللّٰه نورى: كسانى كه از جدّه به مكّه مى روند لازم است كه به جحفه بروند و از آنجا محرم شوند و افرادى كه از مدينه به مكه مى روند بايد از مسجد شجره محرم شوند. و در اين حكم فرقى بين اين كه قصد عمرۀ تمتع و انجام حجّ تمتع داشته باشد يا قصد عمرۀ مفرده داشته باشد نيست.

بلى كسى كه در مكه است و مى خواهد عمره مفرده انجام دهد مى تواند به حديبيه برود و از آنجا محرم شود.

ص:29

لباس احرام بانوان

س١٠ - شرايط لباس احرام بانوان چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: زنان مى توانند در لباس دوخته محرم شوند ولى ساير شرايط لباس احرام مردان را در آن بايد رعايت نمايند، واللّٰه العالم.

آيةاللّٰه خامنه اى: زنان مى توانند در لباس خودشان محرم شوند و لباس احرام زنان شرط خاصى ندارد.

آية اللّٰه سبحانى: شرايط آن همان شرايط لباس احرام مرد است.

آية اللّٰه سيستانى: مى توانند در لباس هاى معمولى خود احرام ببندند، مشروط به اينكه: ١ - به احتياط واجب از حرير خالص نباشد. ٢ - از اجزاى درندگان نباشد بلكه به احتياط واجب از اجزاى حيوانات حرام گوشت نباشد.

٣ - زربافت نباشد. 4 - نجس نباشد مگر نجاستى كه در نماز معفوّ است؛ مانند خون زخم يا خونى كه كمتر از بندِ سرانگشت ابهام است و زن نبايد دستكش بپوشد.

آيةاللّٰه صافى: پوشيدن لباس احرام براى بانوان واجب نيست بلى استحباب دارد و اگر بخواهند به استحباب عمل كنند، شرايط آن با لباس احرام مردان تفاوت ندارد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: لباس احرام بانوان شرط خاصى ندارد واحتياط مستحب آن است كه در حال نيت و تلبيه بانوان نيز دو لباس احرام را بپوشند.

ص:30

آيةاللّٰه مكارم: براى زن لباس خاصى شرط نيست، خواه دوخته باشد يا غير دوخته و هر رنگى كه باشد، هر چند انتخاب رنگ سفيد بهتر است ولى جنس آن بايد حرير خالص نباشد.

آية اللّٰه نورى: بانوان مى توانند در لباس خودشان به هر نحوى كه هست احرام ببندند، چه دوخته باشد يا نباشد ولى حرير خالص نباشد.

وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه

س١١ - وقف به حركت و وصل به سكون در تلبيه چه حكمى دارد؟

آية اللّٰه تبريزى: بسمه تعالي، احتياط مستحب ترك آن است.

واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: بسمه تعالى، تلبيه بايد نزد اهل لسان صحيح باشد.

آية اللّٰه سيستانى: اشكال ندارد.

آية اللّٰه صافى: اشكال ندارد اگر چه احوط و اولى مراعات عدم وصل به سكون و وقف به حركت است. واللّٰه العالم

آية اللّٰه فاضل «ره» : مانعى ندارد.

آية اللّٰه مكارم: در هر دو صورت، اشكال ندارد.

آية اللّٰه نورى: احتياط واجب در مراعات است.

آية اللّٰه سبحانى: اشكال ندارد ولى بهتر است اين امر را رعايت كند. واللّٰه العالم

ص:31

محرمات احرام

خوردن سبزى هاى خوشبو

س١٢ - خوردن نعنا و ساير سبزى هاى خوشبو در حال احرام چه حكمى دارد؟

آية اللّٰه تبريزى: مانعى ندارد و احتياط مستحب آن است كه آن را نبويد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: بوييدن حرام است ولى خوردن بدون بوييدن مانع ندارد.

آية اللّٰه سيستانى: جايز است ولى به احتياط واجب بايد در وقت خوردن، از بوييدن آنها خوددارى نمايد.

آية اللّٰه صافى: بنابر احتياط از خوردن نعنا وسبزى هاى خوشبو اجتناب شود، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: احتياطاً جايز نيست.

آية اللّٰه مكارم: اشكالى ندارد.

آية اللّٰه نورى: جايز نيست.

استفاده از بوى خوش براى كسى كه حس بويايى

ندارد

س١٣ - كسى كه حسّ بويايى ندارد يا به علت زكام و سرماخوردگى بويى را احساس نمى كند، استعمال طيب و عطر زدن به بدن و لباس و گرفتن بينى از بوى

ص:32

بد بر او حرام است يا نه؟

آية اللّٰه تبريزى «ره» : استعمال طيب بر او حرام است و نسبت به گرفتن بينى از بو، چنانچه شخص بو را احساس مى كند ولو مختصر، گرفتن بينى از بوى بد جايز نيست.

آية اللّٰه سيستانى: استعمال و عطر زدن حرام است ولى اگر احساس بوى بد نمى كند گرفتن بينى حرام نيست.

آية اللّٰه صافى: استعمال طيب وگرفتن بينى از بوى بد براى چنين كسى هم حرام است.

آية اللّٰه فاضل: بلى، در فرض سؤال نيز استعمال طيب و عطر زدن و بينى را از بوى بد گرفتن حرام است.

آية اللّٰه مكارم: استعمال عطر براى او نيز اشكال دارد ولى گرفتن بينى از بوهاى خوب و بد لازم نيست.

آية اللّٰه سبحانى: استعمال طيب بر او حرام است و اگر اصلاً احساس بو نمى كند گرفتن بينى از بوى بد اشكال ندارد. واللّٰه العالم

پوشيدن دمپايى دوخته

س١4 - پوشيدن دمپايى دوخته براى مرد محرم چه حكمى دارد؟

آية اللّٰه تبريزى: در صورتى كه مقدارى روى پا باز باشد مانعى ندارد، واللّٰه العالم.

آيةاللّٰه خامنه اى: پوشيدن لباس مخيط بر محرم جايز نيست و اگر لباس صدق نكند اشكال ندارد، البته مشروط به اين كه

ص:33

تمام روى پا پوشيده نشود.

آية اللّٰه سبحانى: اگر مقدارى از روى پا باز باشد مانعى ندارد.

آيةاللّٰه سيستانى: اشكال ندارد.

آية اللّٰه صافى: اشكال ندارد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: مانعى ندارد.

آيةاللّٰه مكارم: اشكالى ندارد به شرطى كه روى پاى او را نگيرد ولى بهتر است مردان در حال احرام چنين كفشى نپوشند.

آية اللّٰه نورى: اشكال دارد.

بند دوخته ساعت مچى

س١5 - به مچ بستن ساعتى كه بند آن دوخته است چه حكمى دارد؟

آية اللّٰه تبريزى: مانعى ندارد، واللّٰه العالم.

آيةاللّٰه خامنه اى: چنانچه گذشت، پوشيدن چيزى كه بر آن لباس صدق نكند، هر چند مخيط باشد اشكالى ندارد.

آية اللّٰه سبحانى: بنابر احتياط از ساعتى كه بند آن دوخته است اجتناب كند.

آيةاللّٰه سيستانى: اشكال ندارد.

آية اللّٰه صافى: بنابر احتياط واجب از بستن آن در حال احرام خوددارى كند، واللّٰه العالم.

آيةاللّٰه فاضل: اشكال ندارد.

آيةاللّٰه مكارم: اشكالى ندارد.

آية اللّٰه نورى: اشكال دارد.

ص:34

طواف

شكّيات طواف

س١6 - شخصى در پايان يكى از اشواط طواف، آن را رها كرده و لحظه اى استراحت مى كند و هنگامى كه براى تكميل آن برمى گردد، شك مى كند كه شوط پنجم بوده يا ششم، تكليفش چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: چنانچه طواف واجب بوده باطل است و بايد آن را اعاده نمايد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: شك در عدد اشواط طواف بين 5 و 6 در هر صورت مبطل طواف است.

آية اللّٰه سبحانى: طواف او باطل است.

آية اللّٰه سيستانى: طوافش باطل است و بايد از سر بگيرد.

آية اللّٰه صافى: در فرض سؤال، ظاهراً طواف مذكور باطل است بايد از آن طواف صرف نظر كند و طواف ديگر انجام دهد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: طواف وى در فرض سؤال باطل است.

آية اللّٰه مكارم: احتياط واجب آن است كه آن را رها كند و از نو شروع كند.

آية اللّٰه نورى: طوافش باطل است.

بطلان طواف

س١٧ - شخصى عمرۀ مفرده اى به نيابت از پدرش انجام

ص:35

داده و روز بعد به نيابت مادرش محرم مى شود و در اثناى آن، متوجه مى شود كه در عمرۀ اوّل طواف و نماز آن را بدون وضو انجام داده است، وظيفۀ او در اين صورت چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: بنابر احتياط طواف و نماز آن را قضا نمايد و پس از آن تمام اعمال عمره مفرده به قصد ما فى الذمه انجام دهد، واللّٰه العالم

آية اللّٰه خامنه اى: بايد طواف و نماز عمره اول را اعاده نمايد و احرام دوم نيز صحيح است.

آية اللّٰه سبحانى: چون از احرام بيرون نيامده است برگردد همه اعمال عمره اول را به جا آورد و سپس براى عمره دوم محرم شود.

آية اللّٰه سيستانى: احرام دوّم باطل است و بايد همۀ اعمال عمرۀ اوّل را اعاده كند.

آية اللّٰه صافى: در فرض سؤال، طواف و نماز عمره اى را كه به نيابت پدر انجام داده اعاده نمايد، واللّٰه العالم

آية اللّٰه فاضل: ابتدا طواف و نماز طواف عمرۀ سابق را بجا آورد سپس اعمال عمرۀ فعلى را انجام دهد.

آية اللّٰه مكارم: طواف و نماز عمرۀ اوّل را اعاده مى كند و عمرۀ دوّم را به قصد رجاء ادامه مى دهد (توجّه داشته باشد كه در يك ماه قمرى بيش از يك عمره نمى توان انجام داد مگر اينكه بر نيّت رجاء؛ يعنى به اميد اينكه مطلوب باشد) .

ص:36

آية اللّٰه نورى: بعد از اتمام عمرۀ دوّم طواف و نماز آن را كه از عمرۀ اوّل بجا مانده است بجا بياورد صحيح است.

نجاست معفوّ در طواف

س١٨ - آيا نجاست معفوّ در نماز، در طواف نيز معفوّ است؟ و حكم محمول متنجس در طواف چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: نجاست معفوّ در نماز، بنابر احتياط در طواف معفوّ نيست و محمول متنجس مضر به طواف نيست، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: نجاستى كه در نماز از آن عفو شده در طواف از آن عفو نشده است ولى حمل چيز نجس كه ساتر نباشد مانند دستمال نجس ضررى به صحت طواف نمى زند.

آية اللّٰه سيستانى: به احتياط واجب معفوّ نيست ولى حمل متجنس اشكال ندارد.

آية اللّٰه صافى: بنابر احتياط نجاست معفوّ در نماز، در طواف معفوّ نيست اما محمول متنجس اگر ساتر نباشد اشكال ندارد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: احتياط واجب آن است كه از نجاساتى كه در نماز عفو شده و از محمول متنجس اجتناب شود.

آية اللّٰه مكارم: نجاسات معفوّ نيست (بنابر احتياط واجب) ولى محمول متنجّس اشكالى ندارد.

آية اللّٰه نورى: در طواف معفوّ نيست و محمول هم بايد متنجّس نباشد.

ص:37

غسل مستحب طواف

س١٩ - آيا بجز غسل مستحبى براى رفتن به مسجدالحرام، غسل ديگرى براى طواف مستحب است و درصورت وجود چنين استحبابى، آيا يك غسل به نيت هر دو كافى است؟

آية اللّٰه تبريزى: براى زيارت بيت اللّٰه غسل مستحب است و طواف، زيارت بيت است، واللّٰه العالم.

آيةاللّٰه خامنه اى: براى خصوص طواف هم غسل مستحبى وارد شده است ولى مى توانيد هر دو را در يك غسل نيت كنيد.

آية اللّٰه سبحانى: جمع آن دو در يك غسل اشكال ندارد.

آيةاللّٰه سيستانى: غُسل زيارت كعبه مستحب است ولى استحباب غُسل دخول مسجدالحرام و غسلِ طواف ثابت نيست و اگر خواست انجام دهد به قصد رجاء اشكال ندارد و مى تواند يك غسل را به نيّتهاى متعدد انجام دهد.

آيةاللّٰه صافى: غسل براى طواف بالخصوص، به نظر نرسيده است، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: بلى براى هر دو مورد؛ يعنى دخول در مسجدالحرام و طواف غسل مستحب است و يك غسل به نيت هر دو كفايت مى كند.

آيةاللّٰه مكارم: ظاهراً طواف، غسلِ مستحب ندارد.

آية اللّٰه نورى: بجز غسل مستحبى براى رفتن به مسجدالحرام استحباب غسل ديگرى براى طواف ثابت نيست.

ص:38

هُل خوردن در طواف

س٢٠ - شخصى در يكى از اشواط، گام هايى را در اثر فشار جمعيت بى اختيار پيموده و به همان نحو ادامه داده وطواف را پايان برده است، اكنون كه مسأله را فرا گرفته، نه جاى آن مقدار را مى داند و نه شوط را، تكليف او چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: حركت غير اختيارى در فرض مزبور مضر به طواف نيست، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: اگر با قصد طواف نموده، اشكال ندارد.

آية اللّٰه سبحانى: هرگاه از اول نيت كرده است اين راه را به هر نحوى كه پيش آيد برود طواف او صحيح است و برده شدن به مقدار متعارفى كه در ازدحام پيش مى آيد اشكال ندارد.

آية اللّٰه سيستانى: اگر كاملاً بى اختيار بوده طواف را پس از فوت موالات از سر بگيرد.

آية اللّٰه صافى: از طواف مذكور صرف نظر كند و طواف ديگر انجام دهد، واللّٰه العالم

آية اللّٰه فاضل: احتياطاً خودش و اگر نمى تواند فردى را نايب كند تا يك طواف و نماز طواف براى او بجا آورد.

آية اللّٰه مكارم: اگر منظور از بى اختيار بودن اين است كه در وسط جمعيت قرار گرفته و قصد طواف دارد و جمعيت او را پيش مى برند اين وضع ضررى به طواف نمى زند.

آية اللّٰه نورى: لازم است طواف را اعاده كند.

ص:39

طواف معذورين

س٢١ - افراد ناتوان كه قبلا با صندلى چرخ دار (ويلچر) يا سبد (تخت روان) طواف داده مى شدند، در سال جارى از طواف در صحن مسجدالحرام منع شده اند و حتى ممكن است كسى نباشد تا فرد ناتوان را بر دوش خود حمل كند و طواف بدهد يا همين كار نيز ممنوع شود و چنين افرادى بايد در طبقه دوم يا پشت بام مسجدالحرام طواف داده شوند. آيا چنين طوافى كفايت مى كند يا نه، وظيفه آنان چيست؟

آية اللّٰه بهجت: در صورت عدم امكان، با رعايتِ الاقرب فالاقرب، كفايت مى كند.

آية اللّٰه تبريزى: احتياط واجب آن است كه آن ها را از طبقه دوم طواف دهند و نايب هم برايشان يگيرند.

آية اللّٰه خامنه اى: هرگاه به هر جهت نتواند در صحن مسجدالحرام طواف كند، و بايد طواف را در طبقه دوم انجام دهد، به احتياط واجب بايد چنين شخصى خودش در طبقه دوم طواف كند و كسى را هم نايب بگيرد كه براى او در صحن مسجد طواف انجام دهد، و نماز را هم خودش در طبقه دوم، و نائبش در صحن مسجد بخوانند، واگر خودش بتواند در صحن مسجد نماز بخواند همان نماز او كفايت مى كند

آية اللّٰه سيستانى: چنانچه احراز شود كه طبقه دوم بالاتر از كعبه است، طواف از بالا كفايت نمى كند و بايد براى طواف

ص:40

از پايين نايب بگيرند و لازم نيست احتياط كنند و چنانچه مطلب مشكوك باشد، بايد احتياطاً بين طواف از بالا و نايب گرفتن از پايين جمع نمايند.

آية اللّٰه شبيرى زنجانى: در مورد سؤال اگر ممكن باشد كسى فرد ناتوان را بر دوش حمل كند، طواف در محدوده بين مقام ابراهيم و كعبه لازم است و در غير اين صورت بايد نايب بگيرند تا در محدوده طواف كند و بنابر احتياط مستحب نيز خود شخص در طبقه دوم طواف داده شود و چنانچه نيابت نيز ممكن نباشد طواف دادن شخص در طبقه دوم كفايت مى كند.

آية اللّٰه صافى گلپايگانى: در فرض مذكور اين افراد بايد در طبقه دوم طواف داده شوند و بنابر احتياط واجب نايب هم گرفته تا براى آنان در صحن مسجدالحرام طواف نمايد.

آية اللّٰه فاضل: در فرض سؤال، چنانچه كعبه مقدسه از طبقه دوم پايين تر نباشد، احتياط واجب آن است كه علاوه بر اين كه در طبقه دوم طواف داده مى شوند، استنابه هم بنمايد؛ و اللّٰه العالم.

آية اللّٰه مكارم شيرازى: در اين گونه موارد كه راهى جز اين نيست، طواف در طبقه بالا كفايت مى كند.

آية اللّٰه نورى همدانى: طواف در طبقه فوقانى صحيح نيست و اين قبيل افراد بايد به وسيله كول گرفتن طواف خود را انجام بدهند و اگر ممكن نشد، لازم است براى طواف خود نايب بگيرند.

ص:41

آية اللّٰه وحيد خراسانى: در مفروض سؤال بايد نايب بگيرد كه در صحن مسجدالحرام طواف نمايد و در صورتى كه متمكّن مى باشد و بر او حرجى نيست، احتياط واجب آن است كه خودش هم از طبقه دوم طواف نمايد.

آية اللّٰه سبحانى: چنين فردى نايب بگيرد و بعداً نيز خودش از هر طبقه اى كه اقرب به كعبه است با ويلچر طواف كند. واللّٰه العالم

شكيات طواف

س٢٢ - اگر در بين طواف نداند چند شوط بجا آورده، وظيفه اش چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: شك در عدد اشواط طواف واجب موجب بطلان آن است مگر هنگامى كه به حجرالاسود برسد شك كند، هفت شوط بجا آورده يا بيشتر كه بنابر هفت مى گذارد و طوافش صحيح است. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: اگر در بين طواف نداند چند شوط طواف انجام داده طوافش باطل است وبايد از سر بگيرد.

آية اللّٰه سبحانى: طواف او باطل است.

آية اللّٰه سيستانى: طوافش باطل است.

آية اللّٰه صافى: طواف باطل است، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: طواف او باطل است، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه مكارم: احتياط واجب آن است كه آن را رها كند و از نو شروع كند.

آية اللّٰه نورى: طوافش باطل است و بايد اعاده كند.

ص:42

سعى

سعى در مسعاى جديد

س٢٣ - نظر به اينكه عرض مسعى را از سمت شرق (بيرون مسجد الحرام) موازى سالن موجود توسعه داده اند و تقريبا عرض راهروى بين صفا و مروه دو برابر شده، لذا خواهشمند است بفرماييد سعى در قسمت افزوده شده جديد چه حكمى دارد؟

شايان ذكر است كه طبق نظر كارشناسان و كسانى كه از سال ها پيش سابقه تشرف دارند، كوه صفا و مروه تا اين قسمت نيز امتداد داشته و هم اكنون نيز ريشه كوه وجود دارد.

آية اللّٰه بهجت «ره» : اگر ثابت شود كه عرض مسعاى جديد در بين كوه صفا و مروه در سابق بوده كه مانعى ندارد ولى اگر در خارج از حدّبين الجبلين باشد، بايد اقرب به مسعاى واقعى رعايت شود.

آية اللّٰه خامنه اى: سعى در مقدار توسعه يافته مجزى است.

آية اللّٰه شاهرودى: اطمينان حاصل از قول اهل خبره كافى است.

آية اللّٰه مكارم: با توجه به شهادتى كه به وجود ريشه هاى كوه داده شده، و با توجه به شهادت شهودى كه مى گويند قبلاً برجستگى كوه را در آن سمت ديده اند و بعداً در

ص:43

ساختمان هاى جديد تخريب شده، مشكلى براى سعى حجّاج به وجود نمى آورد به خصوص اينكه حجّاج مى توانند از سمت مسجد الحرام كه براى سعى مى آيند نيت كنند از كنار كوه صفا بگذرند و وارد مسعاى جديد شوند و در موقع رسيدن به مروه نيز از كنار مروه بگذرند و به اين ترتيب مصداق «ان يطّوف بهما» خواهد بود.

آية اللّٰه نورى همدانى: در فرض سؤال، كه در گذشته اين قسمت كه الان به مسعى اضافه مى شود، جزء صفا و مروه بوده، سعى در قسمت جديد، اشكال ندارد.

آية اللّٰه سبحانى : سعى در قسمت توسعه يافته مسعى مجزى است. واللّٰه العالم

خروج از مكه

خروج از مكه پس از عمرۀ تمتّع

س٢4 - شخصى از ميقات براى انجام عمرۀ تمتع محرم شده و اعمال عمره را نيز به پايان برده و عمداً يا اضطراراً بين الإحرامين از مكه خارج شده است، بدون آن كه به احرام حج محرم شود، و مثلاً به مدينه آمده و بار ديگر به قصد مكه از ميقات مى گذرد، وظيفۀ او نسبت به احرام در ميقات يا گذشتن از ميقات بدون احرام چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: اگر در همان ماه هلالى كه براى عمرۀ تمتع

ص:

احرام بسته برگردد نياز به احرام جديد نيست و اگر در ماه ديگر برگردد، بايد بار ديگر محرم به عمرۀ تمتع بشود، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: هرگاه پيش از گذشتن يك ماه قمرى از ميقات بگذرد مى تواند بدون احرام وارد مكه شود و در غير اين صورت بايد محرم به عمره تمتع شود و ميزان در عمره تمتع ماه قمرى است.

آية اللّٰه سيستانى: اگر در همان ماه برگردد احرام لازم نيست و اگر در ماهِ بعد باشد، پس اگر دوباره نخواهد خارج شود تا زمان حج بايد به قصد عمرۀ تمتع محرم شود و اگر دوباره قصد خروج و بازگشت در ماه بعد دارد بايد به قصد عمرۀ مفرده محرم شود.

آية اللّٰه صافى: در فرض سؤال، اگر در همان ماهى كه محرم به عمرۀ تمتع شده و عمره را انجام داده، از مكه بيرون رفته و در همان ماه برگشته، احرام لازم نيست و اگر يك ماه فاصله شده بايد مجدّداً جهت عمرۀ تمتع محرم شود و عمره اوّلى مفرده مى شود، و اگر يك ماه فاصله نشده ولى در غير ماهى كه محرم به عمرۀ تمتع شده بوده دوباره به مكه وارد مى شود، احتياطاً جهت عمره تمتع دوباره محرم شود، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: اگردر همان ماهى كه عمره تمتع انجام داده است بخواهد برگردد ديگر لازم نيست محرم شود و حج تمتع او به همان صورت صحيح است. اما اگر در ماه بعد بخواهد 44

ص:45

وارد مكه شود محرم به احرام عمره تمتع شود و عمرۀ اوليه فاسد مى شود و طواف نساء هم لازم نيست.

آية اللّٰه مكارم: هرگاه در همان ماه قمرى كه محرم شده برگردد، احرام ديگر لازم نيست.

آية اللّٰه نورى: احتياط واجب آن است كه از ميقات بدون احرام بگذرد و براى دخول مكّه احرام ببندد و براى حج خود نيز از مكّه محرم شود و هر دو احرام را به قصد قربت مطلقه انجام دهد.

س٢5 - شخصى كه كارمند سازمان حج و زيارت است وبه علّت مأموريت شغلى ممكن است از مكّه خارج شود؛ مثلاً به مدينه برگردد، ولى يقين به اين امر ندارد، آيا وقت احرام در ميقات مى تواند به نيت عمرۀ تمتّع محرم شود؟

آية اللّٰه تبريزى: مى تواند به نيت عمرۀ تمتع محرم شود و اگر از مكه بخواهد خارج شود احكام خروج از مكه را بايد رعايت نمايد، واللّٰه العالم.

آيةاللّٰه خامنه اى: مى تواند نيت عمرۀ تمتع كند.

آية اللّٰه سبحانى: احرام عمره تمتع او صحيح است ولى در صورت خروج از مكه بايد احكام آن را رعايت كند.

آيةاللّٰه سيستانى: مى تواند بلكه اگر قصد خروج ندارد بايد نيّت تمتّع كند و خارج شدن براى كارى، هر چند غير ضرورى، اشكال ندارد در صورتى كه مطمئن باشد حج را

ص:46

درك مى كند.

آية اللّٰه صافى: بلى مى تواند، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: بلى مى تواند و خروج از مكه در صورتى كه اطمينان به رسيدن براى اعمال حج را دارد جايز است.

آيةاللّٰه مكارم: مى توانند براى عمرۀ تمتع احرام ببندند حتى در صورتى كه يقين داشته باشند كه به خاطر الزام هاى شغلى، بعد از پايان عمرۀ تمتع از مكه خارج مى شوند، مشروط بر اين كه براى انجام حج به موقع برگردند.

خروج از مكّه پيش از اتمام اعمال حجّ

س٢6 - خارج شدن از شهر مكّه و منا، مثلا رفتن به جده، مدينه يا طائف در موارد ذيل چه حكمى دارد؟

الف: پس از اعمال روز عيد قربان پيش از اعمال مكّه.

ب: در روز يازدهم پس از رمى جمرات

ج: پس از بيتوته نيمه اوّل شب يازدهم يا دوازدهم.

د: پس از اعمال ايام تشريق، پيش از اعمال مكّه.

آية اللّٰه تبريزى «ره» : خارج شدن از مكّه و توابع آن، قبل از اعمال مكّه و تمام كردن آن جايز نيست.

آية اللّٰه سيستانى: اشكال ندارد مگر اينكه در ماه ذى قعده مُحرم به احرام عمره تمتع شده بود كه در اين صورت براى برگشت بايد محرم به عمره مفرده شده و داخل مكّه بشود.

آية اللّٰه صافى: در هيچ يك از موارد مذكور جايز نيست.

آية اللّٰه فاضل: احتياط واجب است كه تا اعمال حجّ تمام نشده

ص:47

از مكّه و منا خارج نشود مگر اين كه اطمينان داشته باشد كه براى اتمام اعمال بر مى گردد.

آية اللّٰه مكارم: احتياط آن است تا اعمال را تكميل نكرده خارج نشود.

آية اللّٰه سبحانى : احتياط آن است كه تا اعمال را تكميل نكرده است بيرون نرود. واللّٰه العالم

فاصلۀ دو عمره

س٢٧ - كسى كه در فاصلۀ كمتر از يك ماه، كه عمرۀ مفرده انجام داده و به مدينه برگشته و بار ديگر قصد رفتن به مكه دارد، آيا مى تواند بدون احرام از ميقات بگذرد و عمرۀ مفرده اى نيز بجا نياورد؟

آية اللّٰه تبريزى: اگر در همان ماه هلالى كه مُحرم براى عمرۀ مفرده شده برگردد، احرام جديد لازم نيست، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: هرگاه سى روز تمام از احرام اول نگذشته باشد بايد محرم شود و ميزان در اينجا سى روز تمام است.

آية اللّٰه سيستانى: معيار فاصلۀ يك ماه نيست بلكه اگر در همان ماه به مكّه برگردد احرام لازم نيست و اگر در ماهِ بَعد باشد هر چند فاصله يك روز باشد بايد با احرام وارد شود.

آية اللّٰه صافى: اگر در همان ماهى كه محرم شده و اعمال عمرۀ مفرده انجام داده از ميقات عبور مى كند احرام براى عمره مفرده ديگر لازم نيست. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: اگر در همان ماه قمرى كه عمرۀ مفرده انجام

ص:48

داده قصد مكه كند، جايز است كه بدون احرام وارد مكه شود. اما اگر در ماه بعد قصد مكه كند بايد محرم به احرام عمره شود و بدون احرام جايز نيست.

آية اللّٰه مكارم: اگر در همان ماه قمرى برگردد، احرام و عمره بر او نيست.

آية اللّٰه نورى: بلى مى تواند.

س٢٨ - يكى از كارمندان سازمان حج و زيارت كه بيش از يك ماه در مكّه بوده و همين مدت از عمرۀ قبلى او گذشته، براى كارى به جدّه مى رود و در برگشت، بدون احرام وارد مكه شده است، وظيفه اش چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: گرچه دخول در مكه بدون احرام پس از گذشت ماه قمرى كه در آن ماه احرام عمره قبلى را بسته بوده، جايز نيست ولى بعد از دخول مكه تكليفى ندارد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: فعلاً وظيفه خاصى ندارد ولى اگر از روى عمد بدون احرام وارد مكه شده، عمل حرام انجام داده و بايد توبه كند.

آية اللّٰه سبحانى: اگر برگشت او به مكه در ماه قمرى ديگر (غير از ماه خروج) است و بخواهد حج تمتع انجام دهد بايد در ادنى الحل احرام ببندد و عمره را اعاده كند.

آية اللّٰه سيستانى: گناه كرده و چيزى بر او نيست ضمناً معيار در لزوم عمره براى ورود به مكّه گذشتن يك ماه نيست بلكه

ص:49

ورود در ماه قمرى ديگر است هر چند روز بعد باشد.

آية اللّٰه صافى: بر چنين شخصى واجب بوده كه بدون احرام وارد حرم نشود حال كه با علم و عمد و يا از روى جهل وارد حرم شده، اگر موقع حج است و مى خواهد حج تمتع انجام دهد بايد به يكى از مواقيت معروفه؛ مانند جحفه يا مسجد شجره برود و براى عمره تمتع محرم شود و اگر موقع حج نيست يا نمى خواهد حج تمتع به جا آورد فعلاً تكليفى ندارد، واللّٰه العالم

آية اللّٰه فاضل: بايد با احرام وارد مكه مى شده است ولى در فرض مزبورفعلاً وظيفه اى ندارد.

آية اللّٰه مكارم: كار خلاف شرعى انجام داده است و بايد برگردد و محرم شود.

آية اللّٰه نورى: لازم است به يكى از مواقيت برگردد و در آنجا احرام براى عمرۀ مفرده ببندد و عمرۀ مفرده انجام بدهد و اگر مى خواهد حج تمتّع انجام بدهد احرام عمرۀ تمتّع ببندد.

رمى

رمى در طبقات فوقانى

س٢٩ - رمى جمرات از طبقه فوقانى جايز و مكفى است يا نه؟ و چنانچه بر اثر ازدحام جمعيت رمى در طبقه پايين مشكل باشد تكليف چيست؟

امام خمينى «ره» : جايز است و لازم نيست در طبقه اوّل

ص:50

رمى نمايند.

آية اللّٰه اراكى «ره» : مانع ندارد و كافى است.

آية اللّٰه بهجت «ره» ؛ آية اللّٰه زنجانى: رمى در هر دو طبقه جايز و كافى است.

آية اللّٰه تبريزى «ره» : كفايت رمى مزبور محل اشكال است مگر اين كه از بالا، پايين جمره را بتواند رمى كند و اگر در تمام روز رمى در طبقه پايين مشكل باشد و خوف بر نفس داشته باشد، شب قبل رمى نمايد و چنانچه در روز هم متمكن شد رمى را اعاده مى كند. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سيستانى: اكتفا به رمى مقدار اضافه شده، محلّ اشكال است اگر رمى مقدار سابق ممكن نباشد هم خود به مقدار جديد اضافه شده رمى كند و هم نايب بگيرد كه به مقدار زايد رمى نمايد.

آية اللّٰه صافى: رمى آنچه بر ستون جمره اضافه شده خلاف احتياط است ولى اگر از طبقه فوقانى به قسمت قبلى جمره رمى كنند اشكال ندارد. واللّٰه العالم.

آيةاللّٰه فاضل رحمه الله؛ آيةاللّٰه نورى: رمى از طبقه فوقانى جايز است.

آية اللّٰه گلپايگانى «ره» : رمى در طبقه بالا خلاف احتياط است و اگر در همان روز متمكن از رمى در طبقه پايين نشدند روز بعد در طبقه پايين رمى كنند. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه مكارم: در هنگام ازدحام جمعيت جايز است.

آية اللّٰه سبحانى : اگر رمى بر همان نقطه انجام بگيرد مجزى است. واللّٰه العالم

ص:51

رمى جمرات توسعه يافته

س٣٠ - ستون قبلى جمرات در طبقات پايين و بالا، در هر جمره به صورت ديوارى به طول ٢5 متر و عرض يك متر ساخته شده است كه تشخيص محل قبلىِ ستون ها و ايستادن در آن محلّ پر ازدحام براى تشخيص آن، كارى دشوار و يا غير ممكن است، از اين رو خواهشمند است بفرماييد تكليف حجّاج در رمى جمرات چيست؟ و آيا رمى تمام ديوار ٢5 مترى كفايت مى كند يا خير؟

آية اللّٰه بهجت: اگر ضرورت است، به اين كه ممكن نيست سؤال شود كه از كجا زياد شده، اشكال ندارد.

آية اللّٰه تبريزى: با فحص و سؤال از كسانى كه از كيفيت بنا اطلاع دارند، به ديوار جديدى كه مقابل ستون هاى قبلى قرار گرفته رمى كنند و اگر تشخيص محل قبلى ستون ها و ايستادن در محل پر ازدحام براى تشخيص آن، كارى دشوار و يا غير ممكن بود (با توجّه به نقشه ارسالى به اين جانب از جمرات جديد) چنانچه وسط ديوار جديد را در نظر بگيرند و رمى كنند، مجزى است ان شاء اللّٰه تعالى.

آية اللّٰه خامنه اى: اگر مى تواند بدون عذر و مشقت، به آنچه در محل ستون قبلى قرار دارد رمى كند، واجب است به آن رمى نمايد و اگر جستجو از محل آن و رمى به آن مستلزم عسر و مشقّت است، به هر نقطه آن ديوار رمى كند مجزى است ان شاء اللّٰه.

ص:52

آية اللّٰه سيستانى: اگر ديوار موجود، مشتمل بر ستون سابق باشد و تشخيص آن هرچند به كمك اهل خبره قبل از رمى ميسور باشد، بايد همان قسمت را رمى كنند و اگر ميسور نباشد، به احتياط واحب، بايد رمى را تكرار كنند، مگر مقدارى كه مستلزم حرج يا ضرر است.

آية اللّٰه شبيرى زنجانى: بلى كفايت مى كند.

آية اللّٰه صافى گلپايگانى: در مورد سؤال با وضع فعلى بعيد نيست رمى در هر قسمت جمره كافى باشد. البته مهما امكن، احوط واولى مراعات رمى به حدود ستون قبلى است؛ واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: بلى، در فرض مزبور رمى جمرات فعلى كفايت مى كند.

آية اللّٰه مكارم شيرازى: پرتاب سنگ به آن حوضچه، هرچند بزرگتر از سابق شده است كافى است، و اگر به ديوار مزبور بزنند تا در حوضچه بيفتد، آن هم كفايت مى كند، و هيچ ضرورتى ندارد كه جاى ستون سابق را پيدا كنند و به آن بزنند.

قربانى

ذبح با استيل

س٣١ - ذبح حيوان با چاقوى استيل چه حكمى دارد؟ با توجه به اين كه اهل خبره استيل را هم نوعى آهن مى دانند.

ص:53

امام خمينى «ره» : اگر معلوم نباشد آهن است يا نه، صحيح نيست.

آية اللّٰه اراكى «ره» : ذبح با غير حديد كافى نيست و اگر [استيل را] عرفاً حديد و آهن بدانند و نوعى از آن بدانند حقيقتاً نه مجازاً، كافى است.

آية اللّٰه بهجت «ره» : اگر آهن است صحيح است.

آية اللّٰه تبريزى «ره» : ذبح حيوان با استيل در صورتى كه آهن پيدا نشود مانع ندارد و ملاك در آهن بودن صدق عرفى است و نظر مبتنى بر نظريات دقيق علمى اعتبارى ندارد. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه زنجانى: اشكال ندارد هر چند آهن نباشد.

آية اللّٰه سيستانى: جايز بودن ذبح با چاقوى استيل خالى از اشكال نيست و جاى احتياط است.

آية اللّٰه صافى: ذبح بايد با حديد باشد و تشخيص آن با عرف است و اگر كسى يقين كند استيل حديد است براى او اشكال ندارد. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: با تحقيقى كه انجام گرفته استيل نوعى از آهن است كه از امتياز خاصى برخوردار است در اين صورت ذبح با آن مانعى ندارد و بر فرض احتمال امتزاج غير آهن به آن، چون مقدار امتزاج شده نسبت بسيار كمى دارد و مضرّ به صدق آهن نيست، در اين صورت نيز مانعى ندارد.

آية اللّٰه گلپايگانى «ره» : ذبح بايد با آلت حديدى باشد و حديد بودن آلت مذكوره در سؤال محرز نيست. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه مكارم: با هر فلز برنده اى صحيح است.

ص:54

حلق

حلق با ماشين اصلاح

س٣٢ - آيا در اعمال حج، حلق با ماشين هايى كه مانند تيغ، موى سر را مى تراشد كفايت مى كند يا حتماً بايد با تيغ باشد؟

آية اللّٰه خامنه اى: بنابر احتياط بايد با تيغ باشد.

آية اللّٰه سيستانى: كفايت مى كند.

آية اللّٰه مكارم شيرازى: كفايت مى كند.

آية اللّٰه جوادى آملى: حلق با ماشين هايى كه مانند تيغ مو را مى تراشد كفايت مى كند.

آية اللّٰه سبحانى: ماشين هاى ته زن كه مانند تيغ موى سر را مى تراشند كافى است، زيرا عرفاً حلق صدق مى كند.

آية اللّٰه شبيرى زنجانى: كفايت مى كند.

آية اللّٰه سيدمحمد شاهرودى: منظور از حلق اين است كه موى سر از ته تراشيده شود خواه با تيغ باشد يا با ماشين سرتراشى؛ به شرط آنكه مو را از ته بتراشد.

آية اللّٰه اردبيلى: تراشيدن سر با ماشين به نحو مذكور براى حلق در حج كفايت مى كند.

آية اللّٰه صافى گلپايگانى: بايد حلق صدق كند يعنى تراشيدن و مجرد ازاله ى مو مانند تراشيدن، حلق محسوب نمى شود.

آية اللّٰه نورى همدانى: در فرض سؤال حلق با ماشين مزبور اشكال ندارد.

ص:55

وقوف

بيتوته در منا

س٣٣ - نظر به محدوديت سرزمين منا، اگر وقوف به منا بر اثر ازدحام جمعيت موجب عسر و حرج گردد، حكم شرعى مسائل ذيل را بيان فرماييد:

١. در صورت توسعه سرزمين منا از طرف دولت عربستان آيا بيتوته در محدوده توسعه يافته جايز است؟

٢. اگر بيتوته در محدوده فعلى منا (چادرهاى اختصاص يافته) مقدور نباشد و باعث عسر و حرج گردد آيا مى توان در مشعر وقوف نمود؟

٣. ملاك عسر و حرج و چگونگى وقوف در محدوده فعلى با توجه به محدوديت چادرهاى اختصاص يافته و عدم امكان وقوف در معابر چيست؟

آية اللّٰه مكارم شيرازى: ج١. در فرض ضرورت جايز است، ج٢. در صورتى كه باعث عسر و حرج شود مانعى ندارد.

ج٣. منظور از عسر و حرج اين است كه وقوف در محدوده فعلى مشقّت بسيار زيادى داشته باشد.

آية اللّٰه سبحانى: كسانى كه مى توانند به جاى بيتوته در منا به مكه بروند و در مسجدالحرام به عبادت بپردازند، بايد اين

ص:56

فرض را مقدم بدارند. ولى اگر اين فرض ممكن نشد و يا به حرج مقرون گشت، از آنجا كه اسلام آيين جهانى است، هرگاه در منا جا براى مسلمانان تنگ شد، بايد به اقرب فالاقرب اكتفا كرد. البته مادامى كه سعودى ها چادرهاى ايرانى را اجبار به خروج از منا نكرده اند، بيتوته در نقطه اى ديگر جائز نيست.

آية اللّٰه نورى همدانى: ١. اشكال ندارد. ٢. خير، بايد از همان سرزمين توسعه يافته منا استفاده شود. ٣. از جواب قبل معلوم شد.

آية اللّٰه سيستانى: ١. خير مگر در وادى محسر. ٢. اگر بيتوته در منا و در فرض ضيق منا بر اثر ازدحام جمعيّت در وادى محسر، ممكن نباشد، نسبت به آن وظيفه اى ندارد و بدل آن كه اشتغال به عبادت در مكه است، اتيان كند. ٣. عسر و حرج، همان مشقت زياد است.

آية اللّٰه صافى گلپايگانى: ١. مجزى نيست. ٢. وقوف در مشعر هم مجزى نيست. ٣. در فرض مذكور كه مبيت به منا ممكن نيست، براى هرشب يك گوسفند كفاره بدهد و يا در اين شبها در مكه به عبادت مشغول باشد و به كار ديگر غير از عبادت مشغول نباشد مگر كارهاى ضرورى، مانند خوردن و آشاميدن و تجديد وضو كه در اين صورت مبيت به منا واجب نيست. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه شاهرودى: ١. حدود منا از طرف شارع مشخص شده و بايد وقوف در محدوده منا باشد. ٢. در روايت آمده كه

ص:57

هنگام ضيق و ازدحام به وادى محسّر بروند، و ظاهراً مجزى است. ٣. ضيق منا ملاك مبيت در وادى محسّر مى باشد، مبيت نصف شب در منا كفايت مى كند، و همچنين گذراندن به عبادت در مكّه، و اگر هيچ كدام را انجام ندهد، يك گوسفند كفّاره بدهد.

آية اللّٰه موسوى اردبيلى: منا سرزمين معينى است كه قابل توسعه نمى باشد و در صورت عدم امكان بيتوته در منا، حاجى بايد به جاى آن در مكّه با شرايطى كه در كتاب مناسك آمده است به عبادت بپردازد و اگر آن نيز ممكن نشد وظيفه اى ندارد ولى احتياط واجب آن است كه براى هر شب يك گوسفند كفاره بدهد.

نماز

نماز جماعت با اهل سنت

س٣4 - در ايام عمره كه جمعيت كمترى در نماز جماعت مسجد الحرام شركت مى كنند امام مقابل در كعبه، يا كنار مقام ابراهيم به نماز مى ايستد، و چند صف دور كعبه تشكيل مى شود و بقيۀ جمعيت داخل شبستان ها هستند و اتصال صفوف برقرار نيست آيا لازم است شيعيان به هنگام شركت در نماز جماعت مسجد الحرام، اتصال صفوف را مراعات كنند و يا به همان مقدارى كه آنان نماز را صحيح مى دانند كافى است،

ص:58

به علاوه بانوان را داخل حياط راه نمى دهند و اتصال آنها به ناچار قطع است، تكليف چيست؟

آية اللّٰه بهجت: مراعات آنچه را خود آنها شرط مى دانند بنمايند و در هر صورت نماز را اعاده كنند، على الأحوط.

آية اللّٰه تبريزى: اقتدا به آنها صورى است و بايد قرائت را خودش و لو آهسته بخواند و اگر آهسته هم نمى تواند بخواند حديث نفس كند، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: همانطور كه آنهانماز راصحيح مى دانند كفايت مى كند، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: بنابر احتياط واجب بايد نماز خوانده شده با آنها را اعاده كند.

آية اللّٰه سيستانى: به همان نحو كه آنها نماز مى خوانند مى تواند نماز بخواند ولى بايد قرائتش را آهسته و اگر نمى شود مخفيانه بخواند.

آية اللّٰه صافى: با فرض عدم وجود تقيّه، نماز خود را اعاده نمايد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: چنانچه هنگام اقامه جماعت اتفاقاً داخل شبستان ها بودند همان جا اقتدا كنند و نماز صحيح است هر چند اتصال برقرار نباشد. ولى اختياراً و با وسعت وقت آنجا نروند و نمانند. و در اين مسأله فرقى بين آقايان و بانوان نيست.

آية اللّٰه مكارم: در مورد بانوان كه راه ديگرى ندارند، اشكالى ندارد. ولى در مورد آقايان چنانچه بتوانند اتصال صفوف را

ص:59

رعايت كنند، لازم است.

آية اللّٰه نورى: لازم است اتّصال صفوف را مراعات كنند.

س٣5 - گاهى اوقات امام جماعت اهل سنت در نماز، سورۀ سجده را مى خواند و نمازگزاران در اثناى قرائت به سجده مى روند و برمى خيزند؛

اولاً: تكليف چيست؟

ثانياً: اگر كسى عمداً ياجهلاً ياسهواً سجده راترك كرد، نمازش چه حكمى دارد؟

و اگر ندانسته به ركوع رفت و سپس به سجده و دوباره به قيام برگشت تكليف چيست؟

آية اللّٰه بهجت: در سجده هم با آنها تبعيّت كند، و در جميع فروض مسأله نماز را اعاده كند، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه تبريزى: در فرض استماع بايد ايماءاً سجده كرده و احوط اعاده آن بعد از نماز است و با ترك آن نمازش باطل نمى شود و اگر ركوع يا سجده زائده انجام داد بايد نمازى را كه خوانده اعاده كند واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: بايد تبعيّت كنند، بلى اگر خلاف تقيّه نباشد مى توانند تبعيّت نكنند و در هر صورت تبعيّت مضر نيست؛ و اگر خلاف تقيّه عمل نكرده باشد نمازش صحيح است، گرچه رعايت احتياط خوب است.

آية اللّٰه سبحانى: در سجده با آنها تبعيت كند ولى در هر حال بايد نماز را اعاده كند.

ص:60

آية اللّٰه سيستانى: تكليف اين است كه اگر امام سجده كرد او هم سجده كند و پس از اتمام احتياطاً اعاده كند و اگر امام سجده نكرد اوبا ايماء و اشاره سجده كند و نماز صحيح است و اگر عمداً يا جهلاً يا سهواً سجده نكرد نماز صحيح است و اگر به ركوع رفت نماز بنابر احتياط واجب باطل است.

آية اللّٰه صافى: اگر شركت در نماز عنوان تقيه داشته باشد و ترك موافقت با آنان در سجده مخالف تقيه باشد، در سجده با آنها موافقت كند و نماز او صحيح است و در غير مورد تقيه چون مجرّد سماع آيه موجب وجوب نيست ترك سجده بى اشكال وبلكه لازم است و انجام آن به سماع، هر چند به ايماء باشد موجب بطلان نماز است، بلى در صورت استماع وعدم تقيه، بايد به ايماء و اشاره سجده نمايد. و زياد شدن ركوع در صورت مذكوره موجب بطلان نماز است، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: تكليف تبعيت است و نماز صحيح است.

اگر به هر جهت سجده را ترك كرده است به نماز لطمه اى نمى خورد، ولى اگر خلاف تقيه نيست، بعد از نماز احتياطاً سجده را انجام دهد.

اگر ندانسته به ركوع و سپس به سجده رفته و بعداً به قيام برگشته است نمازش باطل است و بايد اعاده كند.

آية اللّٰه مكارم: تكليف آن است كه از آنها متابعت شود و احتياطاً نماز را بعداً اعاده نمايد ودر دو صورت ديگر هم

ص:61

احتياط اعاده است.

آية اللّٰه نورى: ١ - نمازش را بخواند و دوباره اعاده كند ٢ - در صورت ترك سجده عمداً يا جهلاً يا سهواً اگر مشغول خواندن ذكر شود تا سكوت طولانى كه محو كنندۀ صورت نماز است به عمل نيامده باشد نمازش صحيح است ٣ - در صورت اخير نمازش باطل است.

نماز جماعت با اهل سنت

س٣6 - گاهى در نماز جماعت اهل سنت پس از ركوع، قنوت مى خوانند، تكليف شيعيانى كه در نماز جماعت آنها شركت كرده اند چيست؟

آية اللّٰه بهجت «ره» : تبعيت كنند و احتياط را مراعات نمايند به قصد آنچه جايز است مطلقا.

آية اللّٰه تبريزى «ره» ؛ آية اللّٰه صافى: متابعت كنند. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: قنوت بعد از ركوع به قصد دعا مانع ندارد و در هر صورت در فرض مرقوم مضر به صحت نماز نيست.

آية اللّٰه زنجانى؛ آية اللّٰه سيستانى: اشكال ندارد.

آية اللّٰه مكارم: بايد مانند آنها نماز بخوانند.

آية اللّٰه سبحانى : متابعت اشكالى ندارد. واللّٰه العالم

نماز در اماكن تخيير

س٣٧ - آيا مسافر، در اماكن تخيير مجاز است نوافل ظهر و عصر را بخواند؟

ص:62

آية اللّٰه بهجت «ره» : اظهر عدم سقوط رواتب نهاريه در اماكن تخيير است اگرچه فريضه را در خارج ايقاع نمايد يا قاصد آن باشد يا قصراً در داخل ايقاع نمايد، بلكه ثابت است نافله با عدم تعين تقصير.

آية اللّٰه تبريزى «ره» : نوافل ظهر و عصر او ساقط است. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: نافله نماز ظهر و عصر در سفر ساقط است، حتى در اماكن تخيير.

آية اللّٰه شبيرى: مجاز نيست.

آية اللّٰه صافى: استحباب نوافل ظهر و عصر در اماكن تخيير ثابت نيست؛ واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: خير، مشروعيت نوافل ظهر و عصر در فرض مزبور ثابت نيست.

آية اللّٰه مكارم: مجاز نيست.

آية اللّٰه نورى: در صورتى كه تمام را اختيار كرد رجاءً مى تواند بخواند.

آية اللّٰه سبحانى : نوافل ظهر و عصر در سفر مطلقاً ساقط است و در اماكن تخيير دليلى بر آن نيست. واللّٰه العالم

نماز در مشاعر

س٣٨ - فاصله بين مكّه و عرفات كه قبلاً چهار فرسخ بوده امروزه با توجه به توسعه مكّه و اتصال شهر به منا كمتر از مسافت شرعى است در اين صورت،

ص:63

كسى كه قصد اقامه ده روز در مكّه را نموده و سپس به عرفات و مشعر و منا مى رود و چهار شب يا بيشتر در آنجا بيتوته مى ركند نماز او در عرفات و مشعر و منا و پس از مراجعت به مكّه قصر است يا تمام؟

آية اللّٰه اراكى «ره» : اگر پس از مراجعت به مكّه قصد اقامه ده روز در مكّه دارد يا مردد است در اين صورت نماز او در منا و عرفات و پس از مراجعت تمام است و اگر قصد اقامه ده روز بعداً ندارد و از مكّه انشاءِ سفر به ايران مى كند اقوى اتمام است در مواضع مذكوره، چون محل اقامه به منزله وطن اوست. و احوط جمع است بين قصر و اتمام و امّا كسى كه قصد اقامه از اوّل در مكّه نداشته نماز او در تمام مواضع مذكوره قصر است.

آية اللّٰه بهجت «ره» : بايد نماز را شكسته بخوانند با رعايت تخيير در محلش از مكه.

آية اللّٰه تبريزى «ره» : چنانچه از آخر خانه هاى مسكونى فعلى مكّه تا عرفات كمتر از چهار فرسخ و رفتن به عرفات و مشعر و منا و رجوع به مكّه كمتر از هشت فرسخ باشد در صورتيكه شخص بعد از اقامت ده روز - ربا قصد اقامت از قبل - به عرفات برود و يا اين كه قصد اقامت ده روز در مكّه نموده و بعد از خواندن يك نماز چهار ركعتى از اقامت در مكّه منصرف شده و تصميم گرفت به عرفات برود نمازهاى او در عرفات و مشعر و منا، و در رفتن و برگشتن تمام است و در غير اين دو صورت مسافر است و بايد نمازهاى خود را در

ص:64

غير مكّه قديم، قصر بخواند و در خود مكّه قديم مخير است بين قصر و تمام. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: اگر پس از استقرار حكم اقامت عشره در مكّه مكرمه به عرفات و مشعر و منا مى رود، با فرض اين كه رفت و برگشت از عرفات و مشعر و منا هشت فرسخ شرعى نيست نمازش در عرفات و منا تمام است.

آية اللّٰه زنجانى: كسى كه قصد اقامه ده روز در مكّه نموده يعنى تصميم دارد ده روز در خود مكّه بماند نماز او در مكّه و عرفات و مشعر و منا تمام است، ولى مسافرى كه تصميم دارد در اثناى ده روز براى انجام اعمال خود به عرفات و مشعر و منا برود تمام نمازهاى او قصر است.

آية اللّٰه سيستانى: اگر مسافت مكّه تا عرفات و از آنجا تا مشعر و از آنجا تا منا و تا مكّه (44) كيلومتر باشد نمازش را در اين اماكن قصر مى خواند و الاّ لازم است نمازش را تمام بخواند، بله اگر كمتر از (44) كيلومتر باشد اگر برگشتنِ او به مكّه عبورى باشد نه اين كه برگشتن به محلّ اقامت است، پس حكم او در مشعر و منا قصر است ولى در مكّه مخير است بين قصر و اتمام.

آية اللّٰه صافى: در فرض سؤال نماز شخص مذكور در عرفات و مشعر و منا تمام است همچنين پس از مراجعت به مكه، در مكّه هم تمام است. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: اگر اقامه ده روزه با قطع نظر از چند شب مذكور باشد در مواضع ذكر شده نماز تمام است و اگر مجموعاً باشد

ص:65

نماز در آن مواضع شكسته، ليكن در مكّه و اگر چه بعد از مراجعت باشد مخير بين قصر و اتمام است.

آية اللّٰه مكارم: نماز او تمام است.

آية اللّٰه نورى: در صورتى كه در مكّه قصد اقامت ده روز كرده باشد نمازش در عرفات و مشعر و منا تمام است و الاّ قصر است و در مراجعت در مكّه بجهت اين كه در اين شهر مخير است بين قصر و اتمام، اگر قصد اقامت نكرد مخير است و اگر قصد اقامت كرد كه بايد تمام بخواند.

آية اللّٰه سبحانى : هرگاه قصد كند در مكّه ده روز بماند و اقامت او محقق شود به اين معنى كه تصميم ندارد در اين ده روز بيرون برود آنگاه پس از ده روز به منى و عرفات برود در تمام مراحل نماز او تمام است و اگر قصد اقامه او محقق نشد، در تمام مراحل نماز او شكسته است. واللّٰه العالم

نماز در هواپيما

س٣٩ - در برخى موارد، زائران بيت اللّٰه الحرام يا ساير مسافران، در وقت نماز داخل هواپيما هستند، با توجه به اين كه نماز در هواپيما معمولاً مانع استقرار و طمأنينه نيست، در صورتى كه ساير شرايط، مثل قيام و قبله و ركوع و سجود مراعات شود، آيا در صورت علم يا احتمال اين كه پيش از اتمام وقت نماز به مقصد مى رسند و مى توانند نماز را پس از پياده شدن از هواپيما بخوانند، نماز در هواپيما

ص:66

كفايت مى كند يا بايد تأخير بيندازند و در صورتى كه نماز را در آن حال خواندند و پيش از اتمام وقت نماز پياده شدند، اعاده نماز لازم است يا نه؟

آية اللّٰه تبريزى «ره» : چنانچه احتمال بدهند كه تا آخر وقت هواپيما به زمين ننشيند مى تواند در هواپيما نماز بخوانند و اگر پيش از اتمام وقت هواپيما به زمين نشست نمازشان را اعاده كنند.

آية اللّٰه سيستانى: در فرض مذكور نماز در هواپيما كافى است.

آية اللّٰه صافى: در صورت علم بايد تأخير نمايد و در صورت احتمال، احوط خواندن و چنانچه قبل از گذشتن وقت به مقصد رسيد اعاده است.

آية اللّٰه فاضل: به طور كلى مكان نماز گزار بايد بى حركت باشد و بايد بتوانند تا پايان نماز شرايط نماز را رعايت كنند لذا در فرض سؤال، در سعه وقت تأخير بيندازند و اگر به واسطه تنگى وقت ناچار باشند نماز بخوانند بايد به قدرى كه ممكن است رعايت شرايط را بنمايند و در اين صورت اعاده لازم نيست.

آية اللّٰه مكارم: چنين نمازى صحيح است و اعاده ندارد.

آية اللّٰه سبحانى : هرگاه بدانند كه قبل از خروج وقت، هواپيما به زمين مى نشيند نماز را به تأخير بياندازد و اگر مى داند كه پس از خروج وقت، هواپيما به زمين مى نشيند نماز در هواپيما مجزى است و اعاده لازم نيست و در صورت

ص:67

ندانستن و يا احتمال در هواپيما نماز را بخوانند و اگر پس از پياده شدن وقت باقى باشد احتياطاً اعاده كند. واللّٰه العالم

متفرقه

فيش حج متوفى

س4٠ - اگر فيش حج متوفىٰ به مبلغ زيادى در بازار خريدارى مى شود و به كمتر از آن مبلغ، مى توان براى حج ميت نايب گرفت، آيا مى توان از آن فيش براى رفتن به حج استفاده كرد، در حالى كه مازاد قيمت آن متعلق به ورثه است و در صورتى كه ميّت وارث صغير داشته باشد، چطور؟

آية اللّٰه تبريزى: اگر به مبلغ كمتر مى توان نايب گرفت، بدون اذن همۀ ورثه نمى توان از فيش براى حج استفاده كرد مگر اين كه ميت وصيت كرده باشد كه در اين صورت مابه التفاوت از ثلث حساب مى شود، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: ظاهر اينكه فيش را در حال صحت خريده است نوعى وصيت به حج بلدى است بنابراين مابه التفاوت حج بلدى و ميقاتى از ثلث حساب كنند و پرداخت نمايند و وجه فيش را به عنوان تركه تقسيم كنند البته اگر وارث همگى بالغ باشند با رضايت آنان استفاده از فيش براى حج اشكالى ندارد.

آية اللّٰه سيستانى: فيش به ورثه منتقل مى شود و اگر حج بر

ص:68

ميت مستقر باشد يا وصيت كرده باشد بايد براى او نايب بگيرند و اگر بخواهند با آن فيش بروند بايد با رضايت ورثه باشد و اگر صغير در ميانِ آنها هست بايد سهمِ او را بپردازند.

آية اللّٰه صافى: نايب گرفتن براى متوفّىٰ به كمتر از مبلغ ارزش و فروش فيش حجّ متوفّىٰ مانعى ندارد و زايد بر مبلغ كه صرف استيجار حج شده، متعلّق به ورثه است و از خود فيش هم جهت استيجار با توافق ورثه مى شود استفاده كرد.

بلى چنانچه متوفى ورثۀ صغير داشته باشد، بايد حق او ملاحظه شود. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: چنانچه ميت وصيتى نسبت به حج بلدى نداشته باشد. مى توان از ميقات براى ميت در صورت استقرار حج براى او استنابه كرد و فيش را در اختيار ديگرى قرار داده و مابه التفاوت، بين همۀ ورثه، طبق قانون شرع تقسيم گردد. و در اين فرض فرقى بين داشتن صغير يا نداشتن آن نيست.

و در صورت نبودن وصيت و عدم استقرار حج با وجود صغير، بايد سهم صغير از مجموع فيش به هر صورت رعايت شود و تفصيل اين مسأله در استفتائات آمده است.

آية اللّٰه مكارم: در صورتى كه ميت وصيتى نكرده باشد، اين كار جايز است، ولى به اجازۀ همه ورثه، و سهم صغير را بايد از آن بپردازند.

آية اللّٰه نورى: اگر حج بر متوفّىٰ واجب بوده است و ورثه كبار نباشند، لازم است براى حجّ متوفّىٰ نايب بگيرند و از آن فيش هم به نحوى كه ذكر شده است، استفاده اشكال ندارد و

ص:69

اگر در بين ورثه صغير وجود دارد نيز با اجازه وصى و يا حاكم شرع اشكال ندارد.

س4١ - كسانى كه با فيش حج ميّت و به نيابت از وى به حج مى روند، اگر خود نيز تمام شرايط استطاعت را دارا باشند، بجز باز بودن راه، كه آن هم با فيش حج ميّت حاصل شده است، در صورتى كه بتوانند مثلاً در مدينه يا جده (قبل از ميقات) براى متوفّىٰ نايب بگيرند و خودشان حج واجب خود را انجام دهند، تكليف چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: اگر بتواند ورثه را راضى كند كه با آن فيش براى خود حج بجاآورد و براى ميت نايب بگيرد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: هرگاه به هنگام اجير شدن يا قبول وصيت مستطيع نبوده و موصى يا اجيركننده شرط كند كه خود او شخصاً حج را به جا آورد و او بپذيرد و ظاهر وصيت يا اجاره فورى بودن باشد در اين دو صورت نمى تواند به ديگرى واگذار كند. در غير اين دو صورت بايد حج خودش را انجام دهد و در هر حال براى نائب گرفتن بايد اجازه داشته باشد.

آية اللّٰه سيستانى: اگر اجير باشد و نيابت مشروط به آن سال باشد. بايد حج نيابى را مقدّم بدارد و اگر مشروط نباشد يا اجير نباشد، بايد حج خود را مقدّم بدارد و مى تواند براى ميّت نايب بگيرد مگر اين كه مطمئن باشد در آينده مى تواند

ص:70

حج خود را انجام دهد كه در اين صورت مى تواند حجّ نيابى را انجام دهد.

آية اللّٰه صافى: در فرض مرقوم، استيجار شخص مذكور صحيح نيست، بلى اگر براى انجام حج، اعمّ از مباشرت و تسبيب اجير شده باشد و حج مورد اجاره ميقاتى باشد بايد خودش حجةالاسلام خود را بجا آورد و براى ميّت حج ميقاتى استيجار كند. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: در فرض سؤال، وظيفه انجام حج نيابى است.

گرچه اگر براى خود حج انجام دهند صحيح است. هر چند معصيت كرده اند. و نايب گرفتن براى متوفّىٰ در صورتى صحيح و مجزى است كه مجاز در استنابه باشند. و الّا مجزى نيست.

آية اللّٰه مكارم: مانند مسألۀ سابق است. ١

آية اللّٰه نورى: اين قبيل افراد نمى توانند نايب باشند و حجّ نيابى انجام بدهند، اين شخص هم لازم است حجّ خود را انجام بدهد و گرفتن نايب بايد با نظر ورثه و يا وصى و يا حاكم شرع، كه هر يك در مورد خود اختيار دارند، باشد.

س4٢ - در فرض سؤال قبل، اگر ميّت يكى از ورثه را (مثلاً پسر بزرگ خود را) براى انجام حج مشخص كرده باشد، يا تمام ورثه اتفاق كنند كه يكى از آنها از

١) . مسألۀ 4٠

ص:71

طرف ميّت به حج برود، تكليف او چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: به همان نحو كه در مسألۀ سابقه گذشت عمل شود واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: به جواب سؤال قبلى مراجعه شود.

آيةاللّٰه سيستانى: درصورتى كه وصيّت به يكى ازآنها كرده باشد، بايد به جاى او حج انجام دهد وخودش مستطيع نيست. ولى اگر توافق آنها بر يكى از آنها باشد مصداق مسألۀ فوق است.

آية اللّٰه صافى: كسى كه از براى ميّت و يا ورثه جهت انجام حج ميّت معين شده چنانچه خود استطاعت مالى داشته باشد نمى تواند نيابت كند. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: حكم آن از جواب قبل معلوم شد.

آية اللّٰه مكارم: هرگاه ميت وصيّت كرده، بايد به وصيّت او عمل شود و اگر ورثه توافق كنند جايز است او به حج برود.

آية اللّٰه نورى: اگر خود آن فرزند مستطيع باشد، نمى تواند نيابت را قبول كند.

خمس پول حج

س4٣ - كسى كه براى عمرۀ مفرده ثبت نام كرده، در حالى كه بردن او به عمره قطعى بوده و براى رفتن نيز به ناچار مى بايست پولى به حساب بريزد ولى در سال بعد نوبت او شد، و به عمره مشرف خواهد شد، آيا سرِ سالِ خمس، به اين پول كه به حساب سازمان

ص:72

حج و زيارت واريز شده، خمس تعلّق مى گيرد يا نه؟

آية اللّٰه بهجت: در فرض سؤال خمس واجب نيست.

آية اللّٰه تبريزى: بايد آن را تخميس نمايد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: در فرض مزبور خمس ندارد.

آية اللّٰه سبحانى: خمس ندارد.

آية اللّٰه سيستانى: خمس دارد.

آية اللّٰه صافى: پول مذكور خمس ندارد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: در فرض مذكور خمس پول را بايد بدهد مگر اينكه ديگر نتواند پول را از سازمان حج پس بگيرد كه در اين صورت خمس ندارد.

آية اللّٰه مكارم: خمس ندارد.

آية اللّٰه نورى: خمس به آن تعلّق نمى گيرد.

س44 - كسى كه براى عمره مفرده ثبت نام كرده، در حالى كه بردن او به عمره قطعى بوده و براى رفتن نيز به ناچار مى بايست پولى به حساب بريزد ولى در سال بعد نوبت او شد، و به عمره مشرف خواهد شد، آيا سرِ سالِ خمس، به اين پول كه به حساب سازمان حجّ و زيارت واريز شده، خمس تعلّق مى گيرد يا نه؟

آية اللّٰه بهجت «ره» : در فرض سؤال خمس واجب نيست.

آية اللّٰه تبريزى «ره» : بايد آن را تخميس نمايد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: در فرض مزبور خمس ندارد.

آية اللّٰه سيستانى: خمس دارد.

آية اللّٰه صافى: پول مذكور خمس ندارد، واللّٰه العالم.

ص:73

آية اللّٰه فاضل: در فرض مذكور خمس پول را بايد بدهد مگر اينكه ديگر نتواند پول را از سازمان حجّ پس بگيرد كه در اين صورت خمس ندارد.

آية اللّٰه مكارم: خمس ندارد.

آية اللّٰه نورى: خمس به آن تعلّق نمى گيرد.

آية اللّٰه سبحانى : در فرض مذكور خمس ندارد. واللّٰه العالم

مصدود

س45 - شخصى در ميقات براى عمرۀ تمتع محرم شده است و پس از احرام و قبل از ساير اعمال دستگير و زندانى شده و پس از گذشت ايام تشريق او را آزاد كرده اند، ولى در زمان صدّ، به وظيفۀ مصدود عمل نكرده، حال يا جاهل به مسأله بوده يا نمى توانسته عمل كند، ولى اكنون مى تواند عمرۀ مفرده انجام دهد، وظيفۀ او براى خروج از احرام چيست و در صورتى كه نتواند عمرۀ مفرده انجام دهد، تكليفش چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: چنانچه متمكن است، بنابر احتياط بين وظيفۀ مصدود و اتيان به عمرۀ مفرده جمع نمايد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: چون حكم مصدود را دارد بايد براى خروج از احرام قربانى و تقصير كند و احتياطاً پس از رفع منع، اعمال عمره مفرده را انجام دهد و اگر نمى تواند، نائب بگيرد.

ص:74

آية اللّٰه سيستانى: به احتياط واجب از احرام خارج نمى شود مگر اين كه هدى تهيه و ذبح يا نحر كند و به احتياط واجب حلق يا تقصير نيز لازم است و اگر متمكن از هدى نباشد ده روز روزه بگيرد.

آية اللّٰه صافى: شخص مذكور اگر قدرت بر اعمال عمرۀ مفرده دارد بايد با اعمال عمرۀ مفرده از احرام خارج شود و اگر از انجام عمرۀ مفرده نيز ممنوع است به وظيفۀ مصدود عمل كند؛ واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: چنانچه مى تواند عمره مفرده انجام دهد بايد با انجام عمرۀ مفرده از احرام خارج شود و احتياط آن است كه قصد عدول به عمرۀ مفرده كند. و چنانچه نتواند عمرۀ مفرده انجام دهد. اگر علت آن مريضى باشد بايد او را طواف و سعى دهند. و اگر ممكن نشد بايد براى طواف و سعى نايب بگيرد و از احرام خارج شود و اگر علت آن اين باشد كه او را از مكه اخراج كرده اند و نمى تواند برگردد حكم مصدود را دارد.

آية اللّٰه مكارم: بايد عمرۀ مفرده انجام دهد و از احرام خارج شود و اگر نمى تواند كسى را نايب بگيرد.

آية اللّٰه نورى: اگر نتواند عمرۀ مفرده انجام دهد لازم است به وظيفۀ مصدود عمل نمايد.

س46 - شخصى اعمال عمرۀ تمتّع را به پايان برده و اكنون نمى تواند حج تمتع بجا آورد، مثلاً براى

ص:75

خدمت به حجاج از سوى سازمان حج و زيارت به حج آمده و اكنون سازمان مذكور او را مأمور كرده كه در ايام تشريق در مكه بماند، وظيفه اش چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: چنانچه كسى مضطر به ترك حج تمتع بشود احتياط آن است كه عمرۀ تمتع را عمرۀ مفرده قرار داده و براى آن طواف نساء بجا آورد ولى مجرد منع ديگران محقق اضطرار نيست، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: در صورت عدم تمكن براى انجام حج تمتع، عمره تمتع را عمره مفرده قرار دهد و طواف نساء انجام دهد.

آية اللّٰه سيستانى: به احتياط واجب آن را عمرۀ مفرده قرار دهد و طواف نساء بجاى آورد.

آية اللّٰه صافى: در فرض سؤال، در حج تمتع واجب (حجة الاسلام، حج واجب به نذر و غيره) ترك حج تمتع جايز نيست، و در حج تمتع مستحبى نيز با عدم ضرورت عرفى يا شرعى احتياط واجب انجام حج تمتّع است. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: فعلاً مُحِل است و تكليفى ندارد و به مأموريت خود ادامه دهد.

آية اللّٰه مكارم: اگر توانايى بر حج ندارد وظيفه اى ندارد.

آية اللّٰه نورى: اگر حجّ بر آن شخص واجب بوده است و به قصد اداى حج واجب عمرۀ تمتّع را انجام داده و اكنون قدرت اداى حج را ندارد اين عمرۀ تمتّع از عمرۀ تمتّعى كه جزء حج است كفايت نمى كند و لازم است بعداً عمرۀ تمتع

ص:76

و حج تمتّع را باهم در يك سال انجام بدهد و اگر از باب استحباب مى خواسته است حج تمتّع انجام بدهد و مضطر به ترك حج شده است اشكال ندارد.

حج كودك

س4٧ - كودك مميزى را ولىّ او به سعى مى برد؛ مثلاً در كالسكه سوار است و خواب است، آيا لازم است در ابتداى سعى او را براى نيّت بيدار كند، و چنانچه در آغاز بيدار باشد و در بين راه خواب برود چه حكمى دارد؟

آية اللّٰه بهجت: سعى از عبادات است و سعى در حال خواب صحيح نيست بايداورابيدار كند.

آية اللّٰه تبريزى: بنابر احتياط واجب اين است كه خواب نرود و آن مقدار را كه خواب رفته، به نيت «اتمام ما نقص من سعيه» اعاده كند و اگر قبل از نيت سعى، خواب رفته - بدون اشكال - سعى او باطل است، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: بايد براى نيّت سعى، حدوثاً و بقاءاً بيدار باشد، بنابر اين در اثناء هم نبايد خواب باشد.

آية اللّٰه سبحانى: در حال خواب صحيح نيست بايد مراقب باشد كه كودك در حال سعى نخوابد.

آية اللّٰه سيستانى: سعى در حال خواب مُجزى نيست و بايد او را وقتى به سعى ببرد كه بيدار بماند و تا ممكن است او را به راه رفتن وادارد و سعى با كالسكه فقط در حال عدم تمكّن از

ص:77

راه رفتن مجزى است.

آية اللّٰه صافى: سعى در حال خواب صحيح نيست، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: چون سعى از عبادات است و صحت آن منوط به نيت و قصد قربت مستمر است لذا درفرض مذكور اگر قبل از شوط چهارم به خواب رفته است به احتياط واجب سعى را از اول اعاده كند و اگر بعد از شوط چهارم خواب رفته است پس از بيدار شدن و توجه و التفات بايد از جايى كه به خواب رفته سعى را ادامه دهد.

آية اللّٰه مكارم: در صورتى كه در ابتداى سعى نيّت كرده باشد، اشكالى ندارد.

آية اللّٰه نورى: ١ - لازم است كه او را براى انجام نيت بيدار كند ٢ - و آن مقدارى را كه در حال خواب پيش رفته است پس از بيدار شدن اعاده كند.

س4٨ - شخصى كه كودك را در بغل گرفته و طواف مى دهد، آيا بايد شانه چپ كودك نيز به طرف كعبه باشد؟

آية اللّٰه تبريزى: لزومى ندارد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: تا حد امكان رعايت شود و شانه چپ بچه به طرف كعبه قرار گيرد.

آية اللّٰه سيستانى: بايد تا حدّ امكان سعى كند طورى او را طواف دهد كه عرفاً طرف چپ او به طرف كعبه باشد.

ص:78

آية اللّٰه صافى: بنابر احتياط شانه چپ كودك نيز به طرف بيت باشد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: بلى بايد تمام شرايط در كودك نيز رعايت شود.

آية اللّٰه مكارم: لازم نيست.

آية اللّٰه نورى: بلى لازم است.

س4٩ - كودكى را كه محرم كرده اند و طواف مى دهند، آيا طهارت بدن و لباس كودك در حال طواف لازم است، و چنانچه قبل از طواف او را تطهير كنند براى يك طواف كافى است و وارسى بين طواف لازم نيست؟

آية اللّٰه تبريزى: آن مقدار كه بتوانند بنابر احتياط رعايت طهارت او را بكنند ولى وارسى لازم نيست، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: آن مقدار كه بتوانند بنابر احتياط طهارت بچه را رعايت بكنند ولى وارسى لازم نيست.

آية اللّٰه سيستانى: رعايت طهارت بدن و لباسِ او لازم نيست.

آية اللّٰه صافى: بايد شرايط طواف و نماز در طفل نيز مراعات شود و در صورت غير مميّز بودن طفل، در صورت امكان او را وضو دهند لباس و بدن او را تطهير كنند و در صورت شك در عارض شدن حدث و خبث وارسى لازم نيست و حكم طهارت باقى است، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: بلى لازم است و وارسى در بين طواف لازم نيست. ولى اگر متوجه شدند كه لباس و بدن او نجس شده،

ص:79

احتياط اين است كه آنها را تطهير كنند.

آية اللّٰه مكارم: چنانچه قبل از طواف او را تطهير كرده باشد كافى است.

آية اللّٰه نورى: بلى لازم است و براى يك طواف كافى است، و وارسى لازم نيست.

ديوانه و حج مستقر

س5٠ - شخصى پس از استقرار وجوب حج ديوانه شده، وظيفۀ ولىّ، نسبت به حج او چيست؟

آية اللّٰه تبريزى: تا زنده است ولىّ وظيفه اى ندارد و پس از مردن وى از تركه اش براى وى حج مى گيرد، واللّٰه العالم.

آيةاللّٰه خامنه اى: ولىّ مجنون نسبت به حج او تكليفى ندارد، اگر تا آخر عمر عاقل شد خودش حج بجا مى آورد و گرنه پس از مرگ از تركۀ او نايب مى گيرند.

آية اللّٰه سبحانى: هرگاه يأس از بهبودى او دارند ولىّ او نايب بگيرد.

آيةاللّٰه سيستانى: بايد پس از مرگ براى او نايب بگيرد.

آيةاللّٰه صافى: در فرض سؤال، چنانچه افاقه حاصل شود، بايد حج را بجا آورد و در صورت عدم افاقه تا حين موت، بايد پس از موت برايش حجّ استيجار شود، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: چنانچه اميد افاقه هست صبر كنند والّا بنابر احتياط واجب، ولىّ شرعى او از مال او يك حج نيابى انجام دهد.

ص:80

آيةاللّٰه مكارم: ولىّ او وظيفه اى ندارد، مخصوصاً اگر اميد زوال جنون باشد ولى بعد از مردن او بايد از مال او حج را نيابتاً بجا آورند.

آية اللّٰه نورى: اگر مال دارد لازم است ولىّ اقدام به حجّ نيابى بكند.

روزه مستحب در مدينه

س5١ - آيا استحباب سه روز روزه مستحبى در مدينه منوره براى برآمدن حاجت، اختصاص به مسافر دارد يا براى اهالى مدينه و كسى كه قصد عشره دارد نيز مستحب است؟

آية اللّٰه تبريزى «ره» : حكم مزبور اختصاص به مسافر دارد و شامل اهل مدينه نمى شود و در مسافر بين اين كه نمازش قصر باشد يا به جهت قصد اقامت ده روز نمازش تمام باشد، فرقى نيست، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سيستانى: براى همه مستحب است.

آية اللّٰه صافى: بعيد نيست اختصاص به مسافر نداشته باشد، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: استحباب آن به قصد ورود براى غير مسافر ثابت نيست، بلى رجاءاً مانعى ندارد.

آية اللّٰه مكارم: اين حكم مخصوص مسافر است ولى ديگران بر اساس قانون اوّلى هر روزى بخواهند مى توانند به قصد حاجت روزه بگيرند.

ص:81

آية اللّٰه سبحانى : مخصوص مسافر است، و فرقى بين كسى كه قصد اقامه كرده و غير آن نيست. واللّٰه العالم

اعتكاف در مسجد الحرام

س5٢ - بسيارى از زائران خانه خدا خواهان اعتكاف در مسجدالحرام هستند باتوجه به فرصت معنوى و تأثير فراوان روحى و روانى آن و لزوم روزه جهت اعتكاف، آيا مى توانند پس از حضور در مكّه مكرمه با نذر، به اعتكاف بپردازند؟

آية اللّٰه بهجت «ره» : مانعى ندارد.

آية اللّٰه تبريزى «ره» : چنانچه نذر روزه در مكّه نمايد تا روزه در سفر صحيح باشد مى تواند معتكف شود. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: مى توانند براى روزه نذر كنند و در اين صورت اعتكاف مانعى ندارد.

آية اللّٰه سيستانى: اگر نذر كنند كه در سفر روزه بگيرند اشكال ندارد.

آية اللّٰه شبيرى: بلى مى توانند بعد از سفر نذر كنند كه در همان سفر روزه بگيرند و معتكف شوند.

آية اللّٰه صافى: صحت نذر روزه بعد از ورود به مكّه مكرّمه مورد اشكال است.

آية اللّٰه فاضل: ظاهر آن است كه صحّت روزه در سفر با نذر در وطن محقّق مى شود.

آية اللّٰه مكارم: بدون نيت اقامه ده روز روزه گرفتن و اعتكاف

ص:82

كردن، اشكال دارد.

آية اللّٰه نورى: پس از سلام، نمى توانند مگر اينكه در وطن نذر روزه كرده باشند.

آية اللّٰه سبحانى : جواب اين سؤال از جواب سؤال قبل روشن شد. واللّٰه العالم

س5٣ - شخصى قصد اعتكاف در مسجد الحرام را دارد، آيا مى تواند قبل از اذان صبح در تنعيم محرم شود و بقيه اعمال را در حال اعتكاف انجام دهد، با توجه به اينكه محل سعى جزو مسجد نيست؟

آية اللّٰه تبريزى «ره» : بسمه تعالى، مانعى ندارد و مى تواند همه اعمال را در حال اعتكاف انجام دهد. واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: بسمه تعالى، مى تواند محرم شود و خروج از مسجد براى انجام سعى مانع ندارد.

آية اللّٰه سيستانى: مى تواند ولى لازم است اعمال را تا زمانى تأخير بياندازد كه سعى او پس از پايان اعتكاف باشد، ولى چنانچه صبر كردن تا آن موقع سخت باشد مى تواند از عنوان حاجت ضرورى استفاده نمايد و از مسجد جهت انجام سعى خارج شود.

آية اللّٰه صافى: صحت احرام قبل از شروع به اعتكاف، بعيد نيست. واللّٰه العالم

آية اللّٰه فاضل: مانعى ندارد لكن سعى نمايد تا عمل سعى را زودتر به پايان رساند.

ص:83

آية اللّٰه مكارم: اين مقدار اشكال ندارد.

آية اللّٰه نورى: بسمه تعالى، پس از سلام، لازم است قبل از اذان صبح در مسجد الحرام باشد.

آية اللّٰه سبحانى : بهتر است همه اعمال را قبل از اذان صبح انجام دهد به گونه اى كه در اذان صبح در مسجد الحرام باشد و اگر موفق به سعى نشد به عنوان يك حاجت ضرورى خروج از مسجد اشكال ندارد. واللّٰه العالم

آوردن قرآن از مسجدالحرام

س54 - قرآن هايى در مسجدالحرام به زائران اهدا مى شود كه چند دسته است:

دسته اول: قرآن هاى مستعمل مسجدالحرام، ممهور به مُهر «وقف للّٰه تعالى بالمسجد الحرام» .

دسته دوم: قرآن هاى چاپ عربستان، وقف و هديه زائران جهت قرائت در مسجدالحرام، كه متصدّيان اين قرآن ها و قرآن هاى دسته سوّم كه چاپ ساير كشورها است و توسط زائران به مسجدالحرام هديه مى شود را به خاطر يك شكل بودن قرآن هاى مسجدالحرام از قفسه ها خارج كرده و به زائران ديگر كه متقاضى قرآن هستند تحويل مى دهند. و دسته چهارم قرآن هايى است كه هديه دولت عربستان و رياست شؤون حرمين شريفين است و هيچ گونه مُهرى ندارد. حال: آيا دريافت اين قرآن ها جايز

ص:84

است؟ و برفرض جواز مالك مى شوند يا نه؟ و درصورت عدم مالكيت، آيا جهت استفاده عمومى در غير مساجد يا در مساجد ديگر مى توان آنها را آورد؟

آية اللّٰه بهجت «ره» : دسته اول و دوم جايز نيست و دسته سوم ممكن است تملّك، ولى احتياط در ترك است و دسته چهارم تملُّك آن مانعى ندارد و دسته اوّل و دوّم را اگر نمى گذارند در آنجا باشد مى تواند به اقرب آن مساجد بگذارد.

آية اللّٰه تبريزى «ره» : قرآن هايى كه محرز است زوّار هديه و وقف كرده اند را نمى توان گرفت و تصرف كرد و گرفتن قرآن هاى ديگر جايز است و مى توانند تملّك كنند و يا در مساجد و غيره براى عموم قرار دهند، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه خامنه اى: قرآن هايى كه وقف مسجدالحرام شده است، دريافت و تملّك آن جايز و صحيح نيست و در صورتى كه عودت و استفاده از آن در مسجدالحرام امكان ندارد، آنها را به مساجد ديگر برده و در آنجا استفاده نمايند.

آية اللّٰه صافى: در فرض سؤال، قرآن هايى كه توسط حجّاج و زائرين وقف نشده؛ اعم از آنكه اثرى از وقف بودن در آنها نباشد يا از طرف حكومت سعودى اثر وقف در آنها ديده شود اگر مسؤولين ذيربط از آنها به كسى اهدا نمايند، گرفتن آن اشكال ندارد و گيرنده مالك مى شود. قرآن هايى كه

ص:85

توسط حجّاج وقف بشود، گرفتن آنها جايز نيست، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: استفاده از قرآن هاى دسته اول و دوم در غير مسجدالحرام اشكال دارد، اما دسته سوم و چهارم اشكالى ندارد و تحقّق ملكيت نسبت به دسته چهارم مسلّم است.

آية اللّٰه مكارم: قرآن هايى كه از طرف مسؤولين آن منطقه به زوار داده مى شود اشكالى ندارد و ملك آنها مى شود.

آية اللّٰه نورى: در غير مورد اخير، گرفتن آنها اشكال دارد و همچنين نمى توان آنها را به مساجد يا جاهاى ديگر برد.

آية اللّٰه سبحانى : دسته اول و دوم جايز نيست و سومى هم خالى از اشكال نيست فقط دسته چهارم را مى توان گرفت و تملك كرد. واللّٰه العالم

آوردن خاك و ريگ از مشاعر

س55 - آوردن خاك، ريگ و سنگ از عرفات، مشعرالحرام، منا، صفا، مروه يا منطقۀ حرم چه حكمى دارد؟ و چنانچه عمداً يا جهلاً آورده باشد، برگرداندن آن واجب است يا نه؟

آية اللّٰه تبريزى: برداشتن خاك و ريگ و سنگ از آنچه نام برده شده مانعى ندارد بلى اگر در مسجد الحرام و مسجد خيف و يا ساير مساجد فرض شود، جايز نيست و برگرداندن آن لازم است، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه سبحانى: احتياطاً از حرم خاك يا سنگ بيرون نياورد.

ص:86

آية اللّٰه سيستانى: اشكال ندارد و برگرداندن واجب نيست.

آية اللّٰه صافى: بنابر احتياط از آوردن خاك و ريگ حرم خوددارى شود واگر آورده، در صورت تمكن به حرم برگرداند، واللّٰه العالم.

آية اللّٰه فاضل: از صفا و مروه جايز نيست. و از غير آن دو مانعى ندارد. و در هر صورت برگرداندن لازم نيست. ولى به طور كلى لازم است مؤمنين از اين قبيل اعمال پرهيز كنند.

آية اللّٰه مكارم: اين كار شرعاً اشكال دارد و احتياط آن است كه آن را برگرداند.

آية اللّٰه نورى: از عرفات و مشعر الحرام اشكال ندارد ولى از صفا و مروه اشكال دارد و بايد برگرداند.

نذورات

س56 - برخى از زائران حرمين شريفين اظهار مى دارند كه فلان مبلغ را به ما داده اند تا در حرم مطهّر نبوى يا قبور مطهّر بقيع بريزيم با توجّه به اينكه ريختن آنها در آن محل ها غير ممكن است يا صرف حرم يا مصرف مقرّر خود نخواهد شد و حاضر نيستند اين وجوه را با خود برگردانند، آيا مى توان آنها را در راه خير؛ مثل كمك به فقراى شيعه صرف كرد؟

آية اللّٰه بهجت «ره» : مى توان خرج زوّار آنجا از شيعيان كرد و اگر نشد به فقراى شيعه مى توان داد.

آية اللّٰه خامنه اى: اگر علم به رضايت صاحبان وجوه باشد يا از

ص:87

قبل كسب اجازه شده باشد، صرف آن در مورد فقراى شيعه اشكال ندارد.

آية اللّٰه سيستانى: بايد به صاحبانش برگردانند.

آية اللّٰه فاضل: بايد پولهاى مذكور را از طرف صاحبان آن به فقراى شيعه صدقه بدهند.

آية اللّٰه مكارم: مجاز هستند كه صرف فقراى شيعه در آنجا كنند

آية اللّٰه نورى: در صورتى كه صاحبان پول راضى باشند اشكال ندارد.

آية اللّٰه سبحانى : در مورد زائران فقير مصرف شود و اگر در ميان زائران فقير نباشد در مورد فقراى شيعه مصرف شود.

واللّٰه العالم

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109