مناسک حج:مطابق با فتاوای امام خمینی با حواشی مراجع معظم تقلید و استفتایات جدید

مشخصات کتاب

سرشناسه:خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368.

عنوان و نام پدیدآور:مناسک حج: مطابق با فتاوای امام خمینی با حواشی مراجع معظم تقلید و استفتایات جدید/ تهیه و تنظیم پژوهشکده حج و زیارت، [حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت].

مشخصات نشر:تهران: نشر مشعر، 1392.

مشخصات ظاهری:860 ص.

شابک:978-964-540-450-3

وضعیت فهرست نویسی:فیپا

یادداشت:کتابنامه به صورت زیرنویس.

موضوع:حج

موضوع:فقه جعفری -- رساله عملیه

شناسه افزوده:حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت. پژوهشکده حج و زیارت

رده بندی کنگره:BP188/8/خ8م8 1392

رده بندی دیویی:297/357

شماره کتابشناسی ملی:3216257

ص :1

اشاره

ص :2

ص :3

ص :4

ص :5

ص :6

ص :7

ص :8

ص :9

ص :10

دیباچه

ألحمدلله رب العالمین، الذی جعل الحج تشییداً للدین، و الصّلاة و السّلام علی مُحی الحجّ بسیرة إبراهیم، أشرف الأنبیاء و المرسلین، أبی القاسم المصطفی محمّد و علی آله الطیّبین الطاهرین سیما خیر مَن یحجّ و یلبّی فی عصرنا بقیة الله الأعظم أرواحنا له الفداء، و لعنة الله علی الصادّین عن المسجدالحرام

حج از ارکانِ رکین اسلام و دارای ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، عبادی، سیاسی، اخلاقی و عرفانی است. عبادتی حیرت انگیز ، دشوار و طولانی، آکنده از راز و رمز و اشارات اسرارآمیز که توأم با انجام مناسک خاص می باشد.

مناسک حج، مناسک بندگی و زندگی است، حج از یک سو چگونه با خدا زیستن را به انسان می آموزد و از دیگر سو چگونه زیستن با بندگان خدا را. حاجیان در سفر الهی و معنوی حج می کوشند خود را به خدا نزدیک کنند، حجاب ها و موانع قرب به حق را از سر راه بردارند. رنگ خدایی به خود بگیرند و جز رضای او چیزی طلب نکنند.

آنان در این تمرین زیبای عبودیت، ضمن اینکه لذّت ها را بر خویشتن حرام کرده، تمرین می کنند که با هم نوعانِ خویش زندگی مسالمت آمیز داشته باشند و با اهتمام به حفظ محیط زیست؛ متعرض امنیت حیوانات و گیاهان نیز نشوند.

نتیجه این اعمال روح بخش، به ویژه همراه ساختن آن با زیارت قبور رسول اکرم صلی الله علیه و آله و اولیای الهی در مدینه منوره، کسب نورانیت و رهایی از تیرگی گناه و حفظ صفا و

ص:11

نورانیت حاصل از آن است، چنانچه از امام صادق علیه السلام نقل است:

«الحاج لایزال علیه نورُ الحج مالم یلَمّ بذنبٍ». (1)

گام نخست برای دستیابی به این هدف بزرگ، فراگیری و انجام صحیح مناسک است؛ حج گزار وظیفه دارد که با این مناسک آشنا شود و عمل خویش را بر آن منطبق سازد؛ و در گام دوم به اسرار و معارف هر یک از آنها پی ببرد.

مناسک حج از چنان گستردگی و اهمیتی برخوردار است که زراره گوید: «روزی خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و گفتم مولای من، چهل سال است از حضور شما و پدر بزرگوارتان مسائل حج را می آموزم، آیا هنوز تمام نشده است؟ حضرت فرمود: «خانه ای که دو هزار سال قبل از حضرت آدم علیه السلام ، فرشتگان پیرامون آن طواف می کرده اند انتظار داری مسائل آن در چهل سال تمام شود؟» (2)

از آنجا که روحانیون محترم کاروان ها که وظیفه خطیر ارشاد زائران به مسائل شرعی را برعهده دارند نیازمند مناسکی جامع هستند تا بر اساس آن بتوانند با سهولت از جدیدترین فتاوای مراجع عظام تقلید مطلع شوند، و به زائرین منتقل کنند؛ و از سوی دیگر لازم است در هر سال کتاب مناسک محشی حج مورد بازنگری قرار گیرد تا نواقص چاپ های پیشین برطرف و تغییرات فتاوای مراجع و مسائل مستحدثه در آن طرح گردد؛ تهیه و تنظیم این مناسک با حواشی مراجع بزرگوار تقلید، توسط بعثه مقام معظم رهبری، گامی بزرگ در جهت آگاهی و آموزش مناسک حج همراه با جدیدترین فتاوای مراجع و مسائل مستحدثه محسوب می شود.

در پایان از همه همکاران ارجمندی که زحمت ورود برخی فتاوای جدید مراجع و تصحیح نهایی را بر عهده داشتند، و همکاران محترمی که در تایپ، مقابله و تصحیح آن نقش آفرین بودند، کمال تشکر را داریم.

ومن الله التوفیق

گروه فقه و حقوق پژوهشکده حج و زیارت

ص:12


1- [1] . اصول کافی، ج4، ص255.
2- [2] . الحج فی السنة، ص51..

ص:13

ص:14

مقدمه

اشاره

بدان که بر هر مکلف که جامع شرایط باشد، وجوبِ حج به دلیل قرآن و احادیث وارده از نبی اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه معصومین(علیهم السلام) ثابت است. حج یکی از ارکان دین است و از ضروریات آن به شمار می رود. ترک حج، با اقرار به وجوب، یکی از گناهان کبیره و با انکار، موجب کفر است. (1) خداوند متعال در قرآن مجید فرمود: وَ لِلّهِ عَلَی النّاسِ حِجُّ

ص:15


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به شرط این که با علم به وجوب، آن را انکار کند و بداند که انکار آن به انکار الوهیت یا رسالت منجر می شود. آیة الله بهجت: در صورت منافات با بقای تصدیق به وحدانیت خالق یا بقای تصدیق به نبوّت و عدم استناد به شبهه خاصه به شخص (ذخیره، ج1، ص44 و کتاب حدود ص 39). آیات عظام تبریزی، خویی و سیستانی: در صورتی که مستند به شبهه نباشد. آیة الله خامنه ای: اگر انکار هر یک از ضروریات دین به انکار رسالت یا تکذیب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یا وارد کردن نقصی به شریعت منجر شود، باعث کفر و ارتداد است (اجوبة الاستفتائات، ص336). آیة الله زنجانی: و انکار آن از کسی که در محیط اسلامی نشو و نما کرده نشانه کفر است و بر اساس احادیث معتبر به همین جهت خداوند متعال... آیة الله سبحانی: منکرآن مرتد و تارک آن مستحق عقاب و عذاب الهی است. آیة الله فاضل: چنانچه به انکار رسالت برگشت کند. آیة الله مکارم: در صورتی که علم به ضروری بودن آن داشته باشد..

اَلْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ .

شیخ کلینی(رحمه الله) به طریق معتبر از حضرت صادق علیه السلام روایت نموده که: هر کس از دنیا برود و حَجة الاسلام به جا نیاورد، بدون اینکه او را حاجتی ضروری باشد یا آنکه به جهت بیمار شدن از آن باز ماند یا آنکه پادشاهی از رفتن آن جلوگیری نماید، چنین کسی در حال مردن، به یهودیت یا نصرانیت از دنیا خواهد رفت.

این آیه و این روایت، در اهمیت حج و وجوب آن کافی است و روایات بسیاری در این دو قسمت وارد شده که این مختصر، گنجایش ذکر آنها را ندارد و چون که مستحبات حج بیش از آن است که در این رساله بیان شود، لذا به بیان مقداری از آنها اکتفا کرده و بقیه را به کتب مفصله وامی گذاریم که به جا آوردن آنها (1) به امید ثواب اشکالی ندارد.

و نظر به اینکه این مناسک برای فارسی زبانان می باشد و تکلیف آنها عمره و حج تمتع است، اکتفا به بیان احکام آنها شد و قبل از شروع در مناسک، که مشتمل است بر دو باب و چند فصل و مسائلی چند، بعض مسائل و شرایط وجوب حَجة الاسلام و بعض مسائل نیابت و وصیت به حج و چند مسأله دیگر بیان می شود:

(1) م - حَجة الاسلام که حج واجب بر شخص مستطیع است، بیش از یک مرتبه در تمام عمر واجب نیست.

(2) م - وجوب حج، بر شخص مستطیع فوری (2) است؛ یعنی واجب است در سال

ص:16


1- [1] . آیة الله زنجانی: هر چند استحباب بسیاری از آنها ثابت نیست، ولی به جا آوردن آنها...
2- [2] . آیة الله سبحانی: و تأخیر آن جایز نیست و اگر سال اول نرفت باید سال دوم و اگر نرفت سال بعد برود. آیة الله سیستانی: در این فوریت دو وجه است: اول: اینکه شرعی باشد و گویا مشهور هم همین باشد. دوّم: اینکه عقلی باشد، از باب احتیاط، تا مبادا تأخیر آن منجر

اول استطاعت به جا آورد و تأخیر آن جایز نیست (1) و در صورت تأخیر، واجب است در سال بعد انجام دهد و همچنین... .

(3) م - اگر درک حج، بعد از حصول استطاعت (2)، متوقف بر مقدماتی مثل سفر و تهیه اسباب آن باشد، تحصیل آن واجب است؛ به طوری که در همان سال به حج برسد (3) و در صورتی که شخص کوتاهی (4)

کند و به حج در آن سال نرسد، حج بر او

ص:17


1- [1] . آیة الله بهجت: و تأخیر آن بدون عذر حرام است و تکرار این تأخیر در سال های بعد، بدون توسیط توبه از گناهان کبیره، مثل ترک حجّ است (مناسک، ص3). آیات عظام تبریزی، خویی، گلپایگانی: بلکه بعید نیست تأخیر آن از گناهان کبیره باشد. آیة الله خامنه ای: و به تأخیر انداختن آن بدون عذر جایز نیست و اگر به تأخیر اندازد معصیت کرده است و حج بر ذمه او باقی است (مناسک حج، م24). آیة الله صافی: و تأخیر آن بدون عذر گناه کبیره است. آیة الله فاضل: تأخیر آن معصیت است ولی کبیره بودن آن، به طوری که مُسِقط عدالت باشد، ثابت نیست.
2- [2] . آیة الله زنجانی: حصول استطاعت مالی.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر پس از حصول استطاعت رفتن به حج منوط به آن باشد که ثبت نام کند تا در سال های بعد به حج برود، ثبت نام واجب است. آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: و در صورت حصول استطاعت، چنانچه راه منحصر به نام نویسی برای چند سال بعد باشد، آن نیز واجب است.
4- [4] . آیة الله بهجت: در صورت اعتماد و وثوق به اینکه با تأخیر نیز حج را حتماً درک خواهد کرد، اظهر عدم وجوبِ خروج در اوّلین فرصت است. پس اگر اتفاقاً درک نکرد حج بر او مستقر نشده است و امّا با عدم اعتماد مذکور، پس مورد تأمّل است و عدم حرمتِ تفویتِ احتمالی، با تأخیر یا غیر آن

مستقر می شود (1) که باید در هر صورت بعداً به حج برود، هر چند استطاعت از بین برود. (2)

شرایط وجوب حَجة الاسلام

با چند شرط، حج واجب می شود و بدون وجود تمامی آنها حج واجب نیست:

اوّل و دوّم - بلوغ و عقل. پس بر کودک و دیوانه (3) حج واجب نیست.

ص:18


1- [1] . آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: مگر اینکه حرجی باشد که در این صورت بر خودش واجب نیست ولی بعد از مرگ وی باید از ترکه او حج به جا آورند. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: اگر تأخیر، به علّتِ اطمینان به درک حج در همین سال باشد و اتفاقاً نرسد، حج بر او مستقر نخواهد شد (مناسک آیة الله سیستانی، مسأله 3؛ کتاب الحج آیة الله سبحانی، ج1، ص36). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورتی حج مستقر می شود که معلوم شود اگر می رفت به حج می رسید (مناسک عربی، ص12، مسأله 6). آیة الله فاضل: در صورتی حج بر او مستقر می شود که اگر می رفت به حج می رسید.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر انجام حج برای او حرجی باشد، وجوب انجام حج بر خود او نیست ولی تکلیفی دارد که بعداً ذکر خواهد شد. آیة الله فاضل: اگر انجام حج برای او حرجی باشد، حج از خودش ساقط است ولی باید خودِ او بعداً، در صورت قدرت، انجام دهد و یا بعد از فوتش از ترکه او حجّ نیابی ولو از میقات انجام دهند.
3- [3] . آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: که قاصر باشد زمان افاقه او از اداء واجب فعلی بر او (کتاب حج ص2)..

(4) م - اگر غیر بالغ حج به جا آورد صحیح است، هرچند از حَجة الاسلام کفایت نمی کند.

(5) م - اگر کودک ممیز برای حج مُحرم شود و در وقت درک (1) مشعرالحرام بالغ باشد (2) کفایت از حَجة الاسلام می کند (3)، و همچنین اگر مجنون قبل از درک مشعر

ص:19


1- [1] . آیة الله بهجت: کفایت ادراک آنچه با آن حج ادراک می شود، اگرچه اضطراری مشعر باشد، با انجام واجب از اضطراری عرفه خالی از وجه نیست (کتاب حج، ص3).
2- [2] . آیة الله زنجانی: باید به قصد انجام امر فعلی حج را تمام کند و چنانچه در آینده مستطیع بود حجة الاسلام خود را به جا آورد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه کفایت نمی کند و همچنین است در مجنون. آیة الله بهجت: با سایر شروط و با ادای واجبات لاحقه، بدون نیاز به تجدید نیت حجة الاسلام یا تجدید نیت احرام یا نیت وجوب به مجرّد کمال، و معتبر است از زمان کمال نه قبل از آن استطاعت او به قدر فراغ از واجبات حج بنابر اظهر، و در صورت ادارک حج به نحو صحیح در إجزاء عمره سابقه بر کمال از متمتع تأمل است، و احوط اعاده عمره است به قصد وظیفه بعد از اتمام حج اگر در اشهُر حج باشد و اگر نباشد در سال آینده بقصد وظیفه انجام دهد عمره را با حج تمتع بنابر احوط (کتاب حج، ص3). آیة الله تبریزی: کفایت از حجة الاسلام نمی کند. بلکه اگر متمکن بود طبق مسأله 169 مناسک، برای عمره تمتع احرام ببندد و اعمال عمره و حج را اتیان کند، کفایت می کند. و در غیر این صورت باید آن حج را تمام کند و در سال های آینده، چنانچه مستطیع بود، حجة الاسلام را به جا آورد و اگر مجنون قبل از فوت زمان عمره تمتع عاقل شود بر فرض استطاعت محرم شده و اعمال را انجام می دهد و در غیر این فرض اتمام حج بر او واجب نیست. آیة الله خویی: کفایت از حجة الاسلام نمی کند (و تفصیلی دارند که به مناسک، مسأله 4 رجوع شود). آیة الله سبحانی: بدون نیاز به تجدید نیت و احوط اعاده عمره است به قصد وظیفه فعلیه بعد از اتمام اعمال حج، هر چند احتیاط مستحب آن است که در صورت استطاعت حج را در سال های بعد اعاده کند (کتاب الحج، ج1، ص77). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احوط بلکه اقوی عدم کفایت از حجة الاسلام است و همچنین نسبت به مجنون، بنابراین اگر سال های بعد مستطیع بودند حجة الاسلام را به جا آورند. (مناسک عربی، ص14، مسأله 14) آیة الله فاضل: هر چند احتیاط مستحب آن است که در صورت استطاعت، حج را در سال های بعد اعاده کند (مناسک، ص10). آیة الله مکارم: احتیاط واجب در هر دو، اعاده بعد از آن است، درصورتی که مستطیع شوند..

عاقل شود. (1)

(6) م - کسی که گمان می کرد بالغ نشده و قصد حج استحبابی کرد و بعد معلوم شد بالغ بوده، حج او کفایت از حجة الاسلام نمی کند (2) مگر درصورتی که قصد وظیفه فعلیه را نموده و آن را بر حج ندبی اشتباهاً تطبیق کرده باشد.

(7) م - از برای بچه ممیز، مستحب است حج رفتن و صحیح است حج او اگرچه ولی او اذن ندهد (3)، لکن بعد از بالغ شدن، اگر استطاعت داشت باید حج برود و حج

ص:20


1- [1] . آیة الله فاضل: اگر کسی در میقات مجنون بود، همراهان او می توانند او را رجاءً مثل کودک غیر ممیز محرم کنند و چنانچه قبل از درک مشعر عاقل شود کفایت از حجة الاسلام می کند. و احتیاط این است که به اذن ولی شرعی، او را محرم کنند. و احتیاط مستحب آن است که در سال های بعد اگر مستطیع شد حجة الاسلام را اعاده کند. آیة الله زنجانی: اگر مجنون، قبل از مشعر، عاقل شود و مستطیع باشد، چنانچه بتواند احرام ببندد و پس از انجام اعمال عمره تمتع و احرام حج، مشعر را درک کند، باید به احرام عمره تمتع محرم گردد و اگر وقت برای عمره تمتع ندارد، به حج افراد محرم می گردد و کفایت از حجة الاسلام می کند؛ در غیر این دو صورت باید در اولین سالی که می تواند حج به جا آورد. آیة الله سبحانی: و احتیاط مستحب است در سال های بعد اگر مستطیع شد اعاده کند.
2- [2] . آیات عظام اردبیلی، تبریزی، خویی، سیستانی، صافی: این حج کافی از حجة الاسلام می باشد. آیة الله زنجانی: مگر در صورتی که در نیت احرام انجام وظیفه فعلیه را انشاء کرده و آن را اشتباهاً بر حج استحبابی تطبیق کرده باشد. آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: در صورتی که قصد مأمور به واقعی را داشته باشد کفایت می کند.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اقوی این است که صحّت حج او متوقف بر اذن ولی نیست گرچه تصرفات مالی او بدون اذن ولی مشروع نیست و در مواردی که حج او مستلزم تصرفات مالی نیست، رفتن به حج اشکال ندارد. آیة الله بهجت: احرام صبّی ممیز صحیح است و احوط در صورت استلزام تصرف در مال، اذنِ ولی است در صحّت آن. (کتاب حج ص4). آیة الله زنجانی: ولی اگر انجام حج، مستلزم تصرف در اموال کودک باشد، پس چنانچه ولی، مصلحت کودک نداند باید مانع حج رفتن کودک گردد، و در هر حال اگر حج به جا آورد صحیح است، لکن کفایت از حجة الاسلام نمی کند. آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: حج برای غیر مکلف ممیز مستحب است ولی کفایت از حجة الاسلام نمی کند و اذن ولی در صحّت حجّ او شرط نیست، اگرچه در مواردی که حج او موجب تصرّف در اموالش می شود، برای تصرّف، اذن ولی لازم است. (آداب و احکام حج، مسأله 5). آیة الله سیستانی: بعید نیست که در صحّت آن اذن ولی معتبر باشد. (مناسک، مسأله 6). آیة الله مکارم: ولی اگر تصرف در مال خود می کند، باید به اذن ولی باشد..

زمان کودکی کافی نیست.

(8) م - مستحب است ولی طفلِ غیر ممیز (1) مُحرم کند او را (2) و لباس احرام به او بپوشاند، و نیت کند که این طفل را مُحرم می کنم برای حج، یا این طفل را مُعْتَمِرْ می کنم به عمره تمتع، و اگر می شود تلبیه را تلقین کند به او، و الاّ خودش به عوض او بگوید.

(9) م - بعید نیست که ولی در این امر کسی باشد که کفیل بچه و نگهدار او است، اگرچه ولی شرعی نباشد. (3)

ص:21


1- [1] . آیة الله بهجت: صحیح است احرام ولی از طفل غیر ممیز و از مجنون، و متولّی نیت احرام طفل، ولی حاضر می شود، و تمام اعمال حج را آنچه را متمکن است طفل و غیر عاقل انجام می دهد با نیت ولی و آنچه را متمکن نیست ولی از جانب او انجام می دهد از آن جمله تلبیه احرام است که اگر متمکن باشد طفل و غیر عاقل انجام می دهد با نیت ولی، وگرنه ولی نایب می شود. (کتاب حج ص4). آیة الله تبریزی: استحباب احجاج، اختصاص به طفل غیر ممیز ندارد بلکه احجاج طفل ممیز هم بر ولی او مستحب است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: کودکی که در تحت سرپرستی کسی به سفر حج آمده است و خودش نمی تواند مستقلاً اعمال را به جا آورد، مستحب است که سرپرستش او را محرم کند و اگر کودک با تلقین هم نمی تواند به شکل صحیح تلبیه بگوید، آن شخص از طرف او تلبیه می گوید.
3- [3] آیة الله سبحانی: این طفل را برای حج یا برای عمره محرم می کنم. . آیة الله اردبیلی: مشکل است، بلکه در صورت مخالفت با ولی شرعی جایز نیست. البته در این مسأله مادر ملحق به ولی شرعی است. آیة الله بهجت: ولی در این مقام عبارت است از ولی در مال؛ مثل اب وجدّابی و وصی ایشان و حاکم و امین حاکم. و ولایت مادر در احرام طفل و سایر اعمال حج خالی از وجه نیست.

(10) م - بعد از آنکه طفل مُحرم شد یا او را مُحرم کردند باید ولی، او را از محرّمات احرام باز دارد (1)، و اگر ممیز نیست خود ولی حفظ کند او را از محرّمات.

(11) م - بعد از اینکه طفل محرم شد، اگر محرّمات احرام را به جا آورد یا ولی، او را از آنها باز نداشت (2) کفّاره بر ولی طفل است نه بر مال طفل بنابر اقوی در صید

ص:22


1- [1] . آیات عظام بهجت، خویی، سیستانی: این حکم در مورد احجاج صبی غیر ممیز است و همینگونه است حکم مذکور در مسأله 11 و 12 و 13. آیة الله تبریزی: این حکم در مورد احجاج صبی است. آیة الله زنجانی: در مورد کودکی که مستقلاً محرم شده است ولی وظیفه خاصی ندارد، امّا در مورد کودکی که ولی او را محرم کرده است موظف است که با نهی خود یا ممانعت عملی او را از محرمات احرام باز دارد؛ و در این امر فرقی بین ممیز و غیر آن نیست.
2- [2] . آیة الله زنجانی: در غیر صید کفاره ندارد و در صید، چنانچه ولی کودک، او را محرم کرده باشد، کفاره بر عهده اوست و در غیر این صورت بر عهده خود طفل است..

و بنابر احتیاط واجب در غیر آن نیز. (1)

(12) م - گوسفند قربانی برای حج، بر عهده ولی طفل است. (2)

ص:23


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در غیر صید کفاره بر ولی نیز واجب نیست. آیة الله بهجت: فداء صید مولی علیه بر ولی است (که با مباشرت او عمل مولی علیه صحیح است) و کفاره موجب هدی بر ولی است در آنچه عمد و خطا کفّاره دارد بلکه در آنچه عمد فقط کفّاره دارد و صبی عمداً مرتکب شد ثبوت کفاره بر ولی که سبب است خالی از وجه نیست (کتاب حج، ص5). آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: ظاهراً کفارات دیگر، در غیر صید نه بر ولی واجب است و نه در مال طفل، ولی کفاره صید بر ولی واجب است. (مناسک، ص13، مسأله 9). آیة الله خامنه ای: اگر غیر بالغ یکی از مُحرّمات احرام را مرتکب شود، چنانچه آن عمل حرام باشد، کفاره آن بر عهده ولی اوست، اما در مورد کفارات دیگر، ظاهر آن است که پرداخت آن واجب نیست نه بر ولی و نه از مال خود غیر بالغ. (مناسک حج، م30). آیة الله سیستانی: کفاره صید غیر ممیز بر ولی اوست و در غیر آن، بر نابالغ کفاره نیست؛ نه در مال او و نه در مال ولیش. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: کفاره صید بر ولی طفل است، و اما در وجوب سایر کفارات بر ولی اشکال است، اگر چه احوط این است که برعهده ولی است. (مناسک عربی، ص13، مسأله13). آیة الله مکارم: این احتیاط مستحب است.
2- [2] . آیة الله تبریزی: قربانی بچه غیر ممیز بر ولی او است که او را به حج برده و چنانچه پول آن را نداشت و خود بچه مالی داشت، از مال او قربانی تهیه می کند وگرنه ولی روزه می گیرد. آیة الله زنجانی: اگر کودک مستقلاً حج به جا می آورد قربانی بر عهده خود اوست و اگر ولی یا مأذون از طرف او، کودک را به حج آورده است، پول گوسفند برعهده ولی اوست، هر چند کودک، ممیز باشد و پول داشته باشد، و اگر ولی پول ندارد از مال کودک، قربانی تهیه می کند و اگر کودک هم ندارد از طرف او روزه می گیرد. آیة الله سبحانی: و اگر مادر طفل را محرم کند هزینه قربانی برعهده ولی است مگر اینکه خود مادر قبول کرده باشد. آیة الله سیستانی: پول قربانی بچه غیر ممیز بر ولی اوست (مناسک، مسأله 12). آیة الله فاضل: و اگر تمکن نداشت از طرف طفل روزه بگیرد، و چنانچه خود ولی نیز حج تمتع انجام داده و فقط تمکن از یک قربانی دارد، آن را برای طفل قربانی کند و برای خودش روزه بگیرد..

(13) م - تمام اعمال حج و عمره را باید ولی، طفل را وادار کند که به جا آورد و اگر نمی تواند، ولی او به نیابت طفل به جا آورد. (1)

(14) م - اگر طفل نابالغ قبل از اینکه در میقات محرم شود بالغ شد (2)، حجّ او حَجة الاسلام است، اگر از همانجا که محرم می شود مستطیع باشد. (3)

سوّم: حریت. (4)

چهارم: استطاعت از جهت مال و صحت بدن و توانایی و باز بودن راه و آزادی آن و وسعت وقت و کفایت آن. (5)

(15) م - استطاعت از جهت مال؛ یعنی داشتن زاد و راحله که توشه راه و مَرکب سواری است (6)، و چنانچه عین آنها را ندارد کافی است چیزی مثل پول یا متاع دیگر

ص:24


1- [1] . آیة الله بهجت: در صورت تمکن، احوط آن است که در حال طواف، هر دو طاهر باشند و نماز طواف را هر دو بخوانند و سنگ ریزه را در دست طفل یا مجنون بگذارد و ولی با آن کیفیت رمی و نیت نماید و در تمام افعال آنچه در غیر نیت می تواند انجام دهد، ولی متصدّی نیت می شود (کتاب حج، ص4). آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: در وقتی که می خواهد طفل را طواف دهد، واجب است او را وضو دهد، اگر چه به صورت وضو باشد. (مناسک، ص14، مسأله 7). آیة الله زنجانی: برای طواف دادن کودک غیر ممیز لازم نیست که کودک یا ولی او با وضو بوده و بدن و لباسشان پاک باشد. آیة الله فاضل: در اعمالی که نیاز به وضو دارد، احتیاطاً طفل را وضو بدهد و خودش هم وضو بگیرد.
2- [2] . آیة الله سبحانی: در این صورت حج او مجزی است. آیة الله فاضل: اگر از همانجا مستطیع باشد.
3- [3] . آیة الله مکارم: و کافی است که از همان محل مستطیع باشد.
4- [4] . آیة الله بهجت: ولو به حصول عتق قبل از وقوف مشعر به نحو متقدّم، پس قبل از عتق، حج و عمره بر او واجب نیست، اگر چه زاد و راحله را مالک بذل نماید و حج با اذن مالک صحیح است ولی مجزی از حجة الاسلام نیست. (کتاب حج، ص5).
5- [5] . آیة الله زنجانی: و امنیت داشتن در سفر و اینکه تشرف به حج زندگیش را مختل نکند و مستلزم هتک حیثیت او نیز نباشد.
6- [6] . آیة الله سیستانی: اگر به آن نیاز داشته باشد..

داشته باشد که ممکن است آن را صرف در تهیه آنها نماید (1)، و شرط است که مخارج برگشتن (2) را نیز داشته باشد. (3) و امور دیگری در استطاعت معتبر است که در مسائل

ص:25


1- [1] آیة الله سبحانی: فردی مستطیع است که علاوه بر تأمین هزینه های رفت وبرگشت واقامت در مکه و مشاعر، قدرت مالی برمقدمات حج مانند هزینه های گذرنامه و عوارض خروج و... را داشته باشد و پس از بازگشت از حج آبرومندانه زندگی کند و به اصطلاح فقها رجوع او به کفایت باشد. . آیة الله بهجت: و نیز اظهر وجوب حج و تحقق استطاعت است بر کسی که فعلاً زاد و راحله را ندارد ولی می تواند به مناسبت موقعیت شغلی خود، بدون استیجار که بعداً ذکر می شود در بین راه کسب کند، و با کسب لایق به شأن، حوایج مناسب هر وقت را تحصیل نماید بدون خطر و با اطمینان به حصول، مثل خدمت کردن در کاروان به اعمالی که در غیر سفر، شغل او همان هاست (کتاب حج، ص9).
2- [2] . آیات عظام بهجت، صافی، فاضل، گلپایگانی: داشتن هزینه بازگشت هنگامی معتبر است که مکلف قصد بازگشت به وطن خود را داشته باشد. اما اگر نخواسته باشد برگردد، یا خواسته باشد در جای دیگر غیر از وطن خود ساکن شود، باید هزینه رفتن به آنجا را داشته باشد، و دارا بودن هزینه بازگشت به وطن لازم نیست. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: داشتن هزینه بازگشت هنگامی معتبر است که مکلف قصد بازگشت به وطن خود یا جایی که دورتر از وطن نباشد را داشته باشد ولی اگر قصد رفتن به جایی دورتر از وطن خود را داشته باشد، داشتن هزینه برگشت به وطن کافی است (البته مقصود جایی است که از نرفتن به آنجا به حرج نمی افتد) (مناسک، مسأله 22).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: به شرط آنکه قصد بازگشت به وطن را داشته باشد و اگر قصد داشته باشد که به محل دیگری برود و سکونت گزیند، چنانچه هزینه رفتن به آن محل از هزینه رفتن به وطن بیشتر باشد داشتن هزینه مازاد بر بازگشت به وطن شرط استطاعت نیست مگر اینکه رفتن به آن محل به جهت ضرورت و حاجت باشد. آیة الله بهجت: به نحوی که به واسطه حج ناچار به تبدیل محل اقامت و مسکن نشود (کتاب حج، ص9). آیة الله خامنه ای: (وجوب حج) مشروط بر آن است که هزینه بازگشت به وطن خود یا محل دیگری که می خواهد به آنجا برود را در اختیار داشته باشد. (مناسک حج، م38) آیة الله زنجانی: داشتن هزینه بازگشت در صورتی معتبر است که مکلف، نیاز به برگشت داشته باشد. آیة الله سبحانی: اگر قصد بازگشت به غیر وطن خود را دارد، دارا بودن هزینه بازگشت به آنجا در صورتی معتبر است که بیشتر از هزینه بازگشت به وطن نباشد مگر در صورتی که پس از خروج از وطن خود، از بازگشت به آنجا ممنوع شده باشد، در این صورت دارا بودن هزینه بازگشت به محل دیگری که قصد استقرار در آنجا را دارد نیز معتبر است. (کتاب الحج، ج1، ص108).

آینده بیان می شود.

(16) م - شرط است در وجوب حج، علاوه بر مصارف رفتن و برگشتن، اینکه ضروریات زندگی (1) و آنچه را در معیشت به آن نیاز دارد داشته باشد (2)، مثل خانه مسکونی (3) و اثاث خانه و وسیله سواری و غیر آن، در حدی که مناسب (4) با شأن او باشد (5)، و چنانچه عین آنها را ندارد (6)، پول یا چیزی که بتواند آنها را تهیه کند، داشته باشد.

(17) م - اگر ضروریات زندگی یا پول آنها را در حج صرف کند از حَجة الاسلام کفایت نمی کند. (7)

ص:26


1- [1] . آیة الله بهجت: ضرورت شخصیه یا شأنیه.
2- [2] . آیة الله زنجانی: داشتن ضروریات زندگی در استطاعت معتبر نیست، البته کسی که بعضی از ضروریات زندگی خود را ندارد و مالی به مقدار مخارج حج به دست آورده که اگر آن را در راه سفر حج هزینه کند برای تهیه لوازم زندگی به مشقت شدید می افتد یا در تهیه آنها با آبروریزی مواجه می شود مستطیع نمی باشد؛ البته در صورتی که اگر حج هم نرود این مال را در تهیه ضروریات زندگیش مصرف نمی کند مستطیع می باشد. آیة الله سبحانی: مسلماً شؤون افراد و محیط زندگی در تعیین حدود ضروریات مؤثر است.
3- [3] . آیة الله مکارم: خواه ملکی باشد یا اجاره ای که با شؤون او سازگار باشد.
4- [4] . آیة الله بهجت: در حدی که کافی برای شخص و شأن او باشد (کتاب حج، ص8 و 26).
5- [5] . آیة الله خامنه ای: شئون عرفی اشخاص با هم متفاوت است. کسی که داشتن مسکن شخصی از ضروریات زندگی او یا عرفاً مناسب با شأن او است، و یا سکونت در منزل استیجاری یا عاریه ای و یا وقفی برای او حرج و مشقت دارد و یا موجب وهن او می شود، برای تحقق استطاعت او، داشتن خانه ملکی شرط است. (مناسک حج، م49). آیة الله سیستانی:... و نداشتن آن موجب حرج باشد.
6- [6] . آیة الله صافی: و نداشتن آن حرجی باشد.
7- [7] . آیة الله اردبیلی: ولی کسانی که اهل ساده زیستی و قناعت هستند و چنانچه به حج هم نروند لوازم زندگی معمولی را نمی خرند، هرگاه لوازم زندگی را نخریده و به حج بروند، حج آنها حجة الاسلام محسوب می شود.

(18) م - کسی که نیاز به ازدواج دارد (1) و برای آن پول لازم دارد، در صورتی مستطیع می شود که علاوه بر مخارج حج، مصارف ازدواج را هم داشته باشد. (2)

ص:27


1- [1] آیة الله سبحانی: اگر پس از بازگشت با عسرت وسختی زندگی کند چنین فردی مستطیع نمی باشد. . آیة الله اردبیلی: و قصد ازدواج نیز دارد. آیة الله خامنه ای: و ترک ازدواج موجب مشقّت یا حرج او شود و بتواند ازدواج کند. (مناسک حج، م43). آیة الله زنجانی: چنانچه انجام حج باعث شود که برای تهیه مخارج ازدواج به مشقت شدید بیفتد یا به کارهایی که موجب وهن اوست، مجبور شود مستطیع نمی باشد؛ البته اگر این مال را در امر ازدواج مصرف نکند مستطیع است. آیة الله سبحانی: کسی که امکان مالی برای حج دارد ولی ازدواج نکرده وبه آن نیازمند است ازدواج او مقدم بر حج است خواه زندگی بدون ازدواج برای او سخت باشد یا نباشد. آیة الله فاضل: به طوری که ترک ازدواج موجب مشقت یا ضرر باشد. آیة الله نوری: به طوری که اگر متأهّل نشود به زحمت می افتد یا به حرام افتد در صورتی...
2- [2] . آیة الله اردبیلی: هرچند در صورت ترک ازدواج یا تأخیر در آن دچار حرج یا بیماری یا انجام کار حرام نشود. آیة الله بهجت: اگر در ترک نکاح مشقت غیر قابل تحمّل به حسب عادت بود یا خوف مرض یا خوف وقوع در حرام بود، اظهر جواز صرف در نکاح است و همچنین اگر قبل از رسیدن وقت سیر کاروان حج، صرف در نکاح کند، اما بعد از رسیدن وقت سیر نمی تواند صرف در نکاح نماید، به نحوی که متمکن از حج در آن سال نمی شود نه در صورت تمکن از جمع بین آن دو. (کتاب حج، ص12). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: در صورتی که صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتی و مشقت در زندگی وی شود، حج بر او واجب نمی شود، و چنانچه سبب ناراحتی نشود واجب می شود. آیة الله خویی: اضافه فرمود: بلی اگر بنابر صرف نکردن آن مال در نیاز خود داشت حج بر او واجب است. (تعلیقه عروه، ج2، ص234). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر ترک تزویج مستلزم حرج باشد به نحوی که عرفاً بگویند مستطیع نیست واجب نمی شود و الاّ حج بر او واجب و مقدّم است. (مناسک عربی، ص18، مسأله 32). آیة الله مکارم: منظور از نیاز این نیست که به خاطر ترک آن به عسر و حرج بیفتد بلکه همین اندازه که ازدواج از شؤون زندگی او باشد کافی است. علاوه بر این اگر خودش نیاز ندارد؛ اما یکی از افراد تحت تکفّلش نیاز دارد، همین حکم جاری است. (استفتا، ش170151).

(19) م - کسی که از دیگری طلب دارد و بقیه شرایط استطاعت را نیز دارا است (1)، اگر وقت طلب او رسیده یا حالّ است و می تواند بدون واقع شدن در حَرَج و مشقت (2)، آن را بگیرد واجب است مطالبه کند (3) و بگیرد و به حج برود (4)، مگر مدیون نتواند بپردازد که در این صورت مطالبه جایز نیست و استطاعت حاصل نمی شود (5) و

ص:28


1- [1] . آیة الله زنجانی: کسی که تمام هزینه حج را ندارد ولی از دیگری به مقدار مورد نیاز حج طلبی دارد که وقت پرداخت آن است چنانچه مدیون بتواند بدهی خود را بپردازد و طلبکار نیز بتواند بدون مشقت و آبروریزی به طلب خود برسد مستطیع بوده حج بر او واجب می شود و اگر انجام حج متوقف بر مطالبه قرض باشد مطالبه آن نیز واجب می گردد و چنانچه بتواند طلب خود را به مبلغ کمتری بفروشد و پول آن به مقدار مورد نیاز حج باشد، چنانچه این کار بر او مشقت شدید نداشته باشد مستطیع بوده حج بر او واجب می گردد؛ هر چند در این فروش ضرر کند.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی و نیز می تواند ولو با کمک غیر و اقامه دعوی در نزد حاکم شرع و یا با رجوع به حاکم غیر شرعی - در صورتی که استیفای حقّ، موقوف بر آن باشد، بنابر اقوی - آن را وصول نماید، گرفتن و رفتن به حج واجب است. (احکام و آداب حج، مسأله 29).
3- [3] . آیة الله سبحانی: وگرفتن طلب چندان مشکل نیست در این صورت باید طلب خود را مطالبه کند وبه حج برود مگر اینکه بدهکار طلب اورا نپردازد. آیة الله سیستانی: مستطیع است و واجب است حج برود هر چند با مطالبه و صرف آن مال در حج باشد و همچنین است اگر بدهکار دارا باشد و نپردازد ولی بتواند هر چند با رجوع به حاکم جور حق خود را بگیرد یا بدهکار منکر باشد ولی بتواند آن را اثبات کند و بگیرد یا بتواند از اموال او از باب تقاص بردارد.
4- [4] . آیة الله بهجت: اگر تحصیل آن، متوقّف بر مراجعه به دادگاه اگر چه حاکم جور باشد، لازم است مراجعه نماید در صورتی که موجب ضرر و حرج فوق حد مسامحه نباشد، و در تضرّر مالی غیر مجحف و نیز ضرر حالی مثل ذلت نفس و نقص جاه نزد حاکم جور تأمّل است و اقربّ وجوب مطالبه است با عقلائی بودن تن دادن به این ضرر با قطع نظر از تکلیف به حج (کتاب حج، ص10).
5- [5] . آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: در این مسأله قائل شده اند که اگر بتواند دَین را بفروشد و پول آن به تنهایی و یا به ضمیمه مال دیگر وافی هزینه حج باشد و برای او مشقت نداشته باشد، در این صورت مستطیع است و باید به حج برود.

همچنین اگر وقت طلب او نرسیده و مدیون بخواهد بپردازد لازم است طلبکار آن را بگیرد و مستطیع می شود، ولی اگر مدیون نمی خواهد بپردازد مطالبه واجب نیست (1)، هر چند با مطالبه حاضر به پرداخت شود. (2)

(20) م - اگر غیر مستطیع، مصارف حج را قرض کند (3)، مستطیع نمی شود، هر چند بتواند بعداً به سهولت قرض را ادا کند (4) و اگر با آن حج به جا آورد از حَجة الاسلام

ص:29


1- [1] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه بداند به صرف ابراز، مدیون بدون هیچ حرجی طلب وی را می پردازد و مطالبه هم مخالف با شأن او نباشد.
2- [2] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: در صورتی که اگر مطالبه کند بدهکار خواهد پرداخت، باید مطالبه کند و به حج برود. آیة الله سیستانی: اگر مهلت داشتن قرض به نفع بدهکار باشد همچنان که معمولاً چنین است. آیة الله صافی: حکم مسأله در صورتی که فروش دین مؤجّل به نقد ممکن نباشد والاّ فروش آن مانند فروش سایر اموال واجب است. آیة الله فاضل: مگر آنکه یقین باشد که اگر مطالبه کند مدیون حاضر به پرداخت آن می شود، که در این صورت مطالبه لازم است. آیة الله گلپایگانی: و اگر شک داشته باشد که مدیون با مطالبه می پردازد یا نه، به جهت آنکه احتمال استطاعت می دهد، و تمکن از فحص دارد، احتیاط در مطالبه است، و مطالبه در این فرض فحص از استطاعت است، نه تحصیل استطاعت. (آداب و احکام حج، مسأله 29). آیة الله مکارم: اگر مطالبه محذوری ندارد باید مطالبه کند.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر هنگامی که آن پول را قرض می گیرد، طلبی داشته باشد که به اندازه مخارج حج او باشد، چنانچه قرض کند و به حج برود حجة الاسلام محسوب می شود، هر چند قرض کردن واجب نیست.
4- [4] آیة الله سبحانی: البته این نوع حج نیز از حجة الاسلام کفایت نمی کند. . آیة الله خامنه ای: کسی که هزینه رفتن به حج را در اختیار ندارد، اما می تواند قرض بگیرد و سپس به سادگی قرض خود را ادا کند، واجب نیست که خود را با قرض گرفتن مستطیع کند، اما اگر بگیرد، حج بر او واجب می شود. (مناسک حج، م41).

کفایت نمی کند. (1)

(21) م - کسی که مخارج حج را دارد و بدهی (2) نیز دارد (3)، چنانچه بدهی او مدت دار باشد و مطمئن است که در وقت ادای بدهی، تمکن از ادای آن را دارد، واجب است به حج برود، و همچنین در صورتی که وقت ادای بدهی رسیده، لکن طلبکار راضی به تأخیر ادا باشد (4) و بدهکار مطمئن است که در وقت مطالبه می تواند بدهی را ادا نماید (5)

ص:30


1- [1] . آیة الله بهجت: قرض گرفتن برای حج تحصیل استطاعت است و واجب نیست. مگر آنکه مالی داشته باشد بالفعل که می تواند پس از حج با فروش و استبدال آن ادای دین کند که در این صورت قرض گرفتن واجب است با عدم تمکن از فروش آن قبل از حج و اگر مالی که با آن ادای دین می نماید بعد از حج تحصیل می شود، پس در وجوب حج فعلاً تأمّل است (کتاب حج، ص11). آیة الله تبریزی: هرگاه کسی مقداری پول قرض کند که آن پول به مقدار مخارج حج باشد و در وقت قرض کردن مالی داشته باشد که بتواند با آن قرض خود را ادا کند ولی فعلاً نمی تواند آن را بفروشد یا در آن تصرّف کند حج بر او واجب خواهد بود (مناسک، مسأله 33). آیات عظام خویی، زنجانی، صافی، فاضل، گلپایگانی: هرگاه کسی مقداری پول قرض کند که آن پول به مقدار مخارج حج باشد، و قدرت پرداخت آن را بدون مشقّت ( آیة الله زنجانی: مشقت شدید) بعد از آن داشته باشد، حج بر او واجب خواهد بود. آیة الله سیستانی: مگر آنکه وقت پرداخت قرض آنقدر دور باشد که اصلاً عقلا به آن توجه نکنند. که در این صورت حجّ بر او واجب خواهد شد. (مناسک، مسأله 33).
2- [2] . آیة الله بهجت: از حقوق النّاس.
3- [3] آیة الله سبحانی: هرگاه فرد مستطیع به شخصی بدهکار است ولی وقت آن نرسیده اگر مطمئن باشد چنانچه به حج برود می تواند بدهی خود را بپردازد برچنین فردی حج واجب است. . آیة الله زنجانی: چنانچه هزینه کردن این پول در سفر حج باعث می شود که نتواند بدهی خود را بپردازد، یا پرداخت بدهی با مشقت شدید یا با وهن او همراه می گردد، مستطیع نیست والاّ مستطیع می باشد؛ و فرقی بین بدهی مدت دار و غیر آن نیست. و در هر حال اگر بدهی خود را نمی پردازد حج بر او واجب می گردد و کفایت از حجة الاسلام می کند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و اذن به تأخیر هم بدهد.
5- [5] . آیة الله بهجت: بنابر عدم فعلیت وجوب ادا مگر بعد از مطالبه (کتاب حج، ص11). آیة الله تبریزی: در صورتی حج واجب می شود که بدون حرج و مشقّت قادر به ادا باشد. آیة الله خویی: بلی اگر دین خود را ادا نکند حج بر او واجب است و به هر حال اگر چنین

و در غیر این دو صورت حج واجب نیست. (1)

(22) م - کسی که خمس یا زکات (2) بدهکار است (3) در صورتی مستطیع می شود که علاوه بر آنها مخارج حج را داشته باشد. (4)

(23) م - کسی که از جهت مالی مستطیع است و از جهت صحت بدن (5) یا باز بودن

ص:31


1- [1] . آیة الله سیستانی: اگر انسان مال وافی به هزینه حج را داشته، و به همان مقدار هم مقروض باشد، بنابر اظهر حج بر او واجب نخواهد بود، و همچنین اگر کمتر از آن مقدار، مقروض باشد، به طوری که اگر مقدار قرض برداشته شود، باقیمانده آن وافی به هزینه حج نباشد، که در این صورت هم حج بر او واجب نخواهد بود، و فرقی نیست بین اینکه وقت پرداخت بدهی رسیده باشد یا نه، مگر اینکه آن قدر، وقت پرداخت دور باشد که اصلاً عقلا به آن توجه نکنند؛ مانند پنجاه سال. (مناسک، مسأله 34). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و اگر می داند که طلبکار از طلب خود خواهد گذشت، و یا بنابر مسامحه دارد (مثل مهریه بعض زنان) چنین دَینی مانع استطاعت نیست. (احکام و آداب حج، مسأله 34). آیة الله فاضل: یعنی مخیر است بین انجام حج و ادای دین و در صورت انجام حج کفایت از حجة الاسلام می کند.
2- [2] . آیة الله بهجت: یا کفّاره یا نذر (کتاب حج، ص10).
3- [3] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: حکم سایر دیون را دارد الاّ اینکه عین مال متعلَّق خمس و زکات باشد، که در صورتی مستطیع می شود که غیر از آنها مخارج حج را داشته باشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: حکم سایر دیون را دارد، الاّ اینکه عین مال متعلَّق خمس و زکات باشد که مقدم بر سایر دیون است. آیة الله فاضل: یعنی بر ذمّه او تعلق گرفته است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و یا اینکه از ولی خمس اجازه بگیرد تا خمس را به تأخیر بیندازد و بعد از حج از مالی که به دست می آورد و می داند که به مقدار بدهی اش خواهد بود، خمس را بپردازد. آیة الله زنجانی: البته اگر خمس یا زکات در اموالش نباشد بلکه بر عهده او آمده در صورتی که خمس و زکات را نپردازد یا علاوه بر آنها هزینه حج را نیز داشته باشد، مستطیع است.
5- [5] . آیة الله تبریزی: اگر می داند در همان سال سایر شرایط استطاعت حاصل می شود، حفظ استطاعت مالی لازم است وگرنه لزوم ندارد و اگر اطمینان به زوال عذر تا آخر عمر ندارد، بنابر احتیاط

راه مستطیع نیست (1)

می تواند (2) در مال تصرّف کند و خود را از استطاعت مالی هم خارج

ص:32


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و از تمکن در آینده نیز مأیوس است. آیة الله خویی: اگر دارا و ثروتمند است و توانایی مباشرت اعمال حج را ندارد یا دشوار و با مشقت است باید نایب بگیرد. و وجوب نایب گرفتن، مانند وجوب حج فوری است. (مناسک، مسأله 63). آیة الله زنجانی: اگر احتمال می دهد که بتواند در آینده همزمان با متعارف مردم منطقه، به حج مشرف شود - ولو با تحصیل استطاعت طریقی و بدنی و... - فوریت حج از او ساقط است، ولی باید استطاعت از جهات غیر مالی را تحصیل کند تا بتواند به حج مشرف گردد و اگر راه انجام حج منحصر به استفاده از این پول باشد تا نیاز مبرمی پیش نیامده نباید آن را مصرف کند؛ لکن اگر ضرورتی پیش آمد و مال را مصرف کرد از استطاعت می افتد، لذا در کشورهایی که - مانند ایران - باز شدن راه حج، منحصر به ثبت نام است بر کسی که استطاعت مالی دارد ثبت نام واجب است. و کسی که استطاعت مالی دارد چنانچه از پیدا کردن استطاعت از جهات دیگر ناامید است باید با قصد قربت برای حج در اولین سال ممکن نایب بگیرد و این حج کفایت از حجة الاسلام می کند، هرچند بعد از حج عذر او برطرف شود؛ و فرقی بین بیماری و غیر آن نیست؛ و در هر حال کسی که استطاعت مالی دارد اگر با تحمل حرج، خودش حج به جا آورد مجزی است. آیة الله سیستانی: کسی که تمکن مالی دارد ولی توانایی مباشرت حجّ را ندارد و امید اینکه بتواند در آینده انجام دهد ندارد، واجب است نایب بگیرد و اگر مباشرت برای او حرج و مشقّت داشته باشد، می تواند نایب بگیرد، گرچه مباشرت افضل است و به هر حال همچنان که وجوب مباشرت فوری است، وجوب استنابه نیز فوری است. آیة الله مکارم: یعنی در موقع حج استطاعت بدنی و باز بودن راه را ندارد.
2- [2] . آیة الله بهجت: در صورتی که موضوع وجوب استنابه، که یأس از رفع مانع است، محقّق نشده باشد. (کتاب حج، ص18 و 19).

کند (1) ولی اگر از آن جهات هم استطاعت دارد و فقط وسایل رفتن را تهیه نکرده یا وقت حج نرسیده (2)، نمی تواند (3) خود را از استطاعت خارج کند و اگر کرد، حج بر او مستقر می شود و باید به هر نحو است به حج برود. (4)

ص:33


1- [1] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله بعد مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: هرگاه انسان مالی داشته باشد که کفاف هزینه حج را بدهد، حج بر او واجب می شود و جایز نیست در آن مال تصرفی کند تا از استطاعت خارج شود و نتواند تدارک کند. و این تصرف خواه پیش از تمکن از سفر باشد یا بعد از آن فرقی ندارد، بلکه ظاهر این است که قبل از ماه های حج تصرف جایز نیست مشروط بر اینکه احتمال عقلایی بدهد که بعداً بتواند با این مال به حج برود. آیة الله فاضل: حتی اگر اول ماه محرم باشد که هنوز چندین ماه به موسم حج باقی است.
3- [3] . آیة الله سبحانی: نمی تواند خود را از استطاعت نسبت به همان سال خارج کند حتی اگر ماه های حج نرسیده باشد اما حفظ استطاعت نسبت به سال های بعد لازم نیست مگر اینکه به خاطر زیادی زائر، دولت ناچار باشد افراد را به صورت تدریجی به حج اعزام کند. در این صورت احتیاطاً باید تمکن مالی خود را حفظ کند. (کتاب الحج، ج1، ص158)
4- [4] . آیة الله بهجت: هرگاه انسان مالی داشته باشد که کفاف هزینه حج را بدهد، می تواند قبل از وقت حرکت قافله آن را در مصارف خود خرج کند هر چند دیگر نتواند به حج برود ولی در صورتی که آن مال را به طور نسیه تا زمان بعد از حج بفروشد و منظور فرار از استطاعت باشد، احتیاط این است که اقدام به این عمل ننماید. و اگر نموده با خود معامله مستطیع کند به اینکه سال آینده به حج برود با احتیاطاتی که سبب قطع به اجزاء از حجة الاسلام است (یعنی احتیاطاً سعی در تحصیل و حفظ استطاعت شرعیه برای خود در وقت سیر کاروان در سال آینده بنماید نه صرف استطاعت عقلیه) و اگر معامله نه برای فرار است بلکه برای حاجت فعلی است که متمکن از برآورده شدن آن نمی شود، مگر بعد از وقت سیر یا وقت حج اظهر جواز آن است (کتاب حج، ص11). آیة الله خویی: هرگاه انسان مالی داشته باشد که کفاف هزینه حج را بدهد، حج بر او واجب می شود و جایز نیست در آن مال تصرفی کند که از استطاعت خارج شود و نتواند تدارک کند. و این تصرف خواه پیش از تمکن از سفر باشد یا بعد از آن فرقی ندارد، بلکه ظاهر این است که قبل از ماه های حج تصرف جایز نیست. آیة الله سیستانی: در تفصیل تمکن از مسیر می فرمایند: اگر در آن تصرفی کند که از استطاعت خارج شود و نتواند تدارک کند، و برای او مشخص شده باشد که قدرت رفتن به حج در روزهای آن را داشته باشد، بنابر اظهر حج در ذمّه او مستقر است، ولی اگر قدرت رفتن برای او مشخص نشده باشد، حج در ذمّه او مستقر نیست. (مناسک، مسأله 39)..

(24) م - اگر در سالی که استطاعت مالی دارد از جهت صحت بدن یا باز بودن راه استطاعت ندارد و در سال های دیگر از آن جهات استطاعت پیدا می کند، می تواند (1) در مال تصرف کند و خود را از استطاعت خارج نماید. (2)

(25) م - کسی که استطاعت حج دارد باید خرج های مقدماتی را؛ از قبیل خرج تذکره و ویزا و ودیعه و آنچه مربوط به حج است بدهد، و این خرج ها موجب سقوط حج نمی شود، ولی اگر استطاعت این نحو مخارج را نداشته باشد مستطیع نیست.

(26) م - اگر اجرت ماشین یا هواپیما زیاد باشد (3) یا زیادتر از حد معمولی باشد و

ص:34


1- [1] . آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: تصرّف در مال جایز نیست و واجب است مال را حفظ کند و خود را از استطاعت خارج نکند. (حاشیه بر عروة الوثقی). آیة الله سبحانی: در صورتی که تنها راه تشرّف به حج صبر کردن در نوبت به مدت چند سال باشد، نمی تواند خود را از استطاعت خارج کند. آیة الله صافی: اگر اطمینان دارد که در سال های دیگر از آن جهات استطاعت پیدا می کند بنابر احتیاط نمی تواند در مال تصرف کند. آیة الله گلپایگانی: اگر اطمینان دارد در سال های بعد از آن جهات استطاعت پیدا می کند نمی تواند در مال تصرف کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه باز شدن راه در سال های بعد با پرداختن هزینه در سال های قبل میسر شود. آیة الله خامنه ای: کسی که مستطیع شده، نمی تواند بعد از رسیدن زمانی که باید مال را برای رفتن به حج، صرف کند، خود را از استطاعت خارج نماید. بلکه احتیاط واجب آن است که قبل از آن زمان نیز خود را از استطاعت خارج نکند. (مناسک حج، م60) آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: به قدری زیاد باشد که در تهیه آن مشقت شدید یا هتک حیثیت باشد....

همین طور قیمت اجناس در سال استطاعت زیاد باشد یا زیادتر از حد متعارف باشد (1) باید حج برود، و جایز نیست تأخیر از سال استطاعت مگر آنکه (2) به قدری زیاد باشد که موجب حرج و مشقت در زندگانی شود. (3)

(27) م - شخص مستطیع اگر پول ندارد لکن ملک دارد (4) باید بفروشد و به حج برود اگرچه به واسطه مشتری نداشتن، به کمتر از قیمت معمولی (5) بفروشد مگر آنکه (6)

ص:35


1- [1] . آیة الله خویی، آیة الله سبحانی: اگر ضرر زاید بر مقدار متعارف و موجب اجحاف باشد، ولو موجب حرج و مشقّت هم نشود، حج واجب نیست و اما اگر هزینه و مخارج حج بالا برود و مثلاً کرایه ماشین در سال استطاعت گران تر از سال بعد باشد تأخیر جایز نیست و باید همان سال برود. (معتمد ج1، ص95 و مناسک مسأله 21).
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر هزینه و مخارج حج بالا برود و به حد غیر عقلایی نرسد و مثلاً کرایه ماشین در سال استطاعت گران تر از سال بعد باشد تأخیر جایز نیست و باید همان سال برود. (مناسک، م18). آیة الله گلپایگانی: مگر آنکه ضرر به نحوی باشد که عرفاً بگویند مستطیع نیست.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: ولی اگر توانایی پرداخت مازاد را ندارد یا پرداخت آن اجحاف بر او باشد واجب نیست آن را بپردازد و مستطیع نیست. (مناسک حج، م44) آیة الله مکارم: به طوری که در عرف بگویند مستطیع نیست.
4- [4] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر خانه وقفی و یا غیر وقفی در اختیار اوست؛ به طوری که کسر شأن او نبوده و بدون سختی و حرج، از داشتن خانه دیگر بی نیاز است و احتمال از دست رفتن آن خانه نیست، اگر خانه ملکی ای دارد که قیمت آن وافی به مخارج حج و یا تتمیم آن باشد، واجب است خانه ملکی خود را فروخته و صرف مخارج حج کند، و همچنین است نسبت به دیگر چیزهایی که مورد نیاز بوده، و از غیر راه ملکیت رفع احتیاجش شده باشد. (آداب و احکام حج، مسأله 24).
5- [5] آیة الله سبحانی: که زاید بر مؤونه زندگی است. . آیة الله بهجت: اگر حرجی یا ضرری نباشد (کتاب حج، ص8). آیة الله تبریزی: اگر بخواهد حج نماید باید آن را به مقدار زیادی کمتر از قیمت بفروشد، فروشش واجب نیست. (مناسک، مسأله 21). آیة الله خویی: اگر باعث ضرر کلّی شود فروشش واجب نیست. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: مگر اینکه اجحاف بر او باشد. (مناسک عربی، مسأله 21).
6- [6] . آیة الله سبحانی: تفاوت قیمت به قدری زیاد باشد که عرفاً تحمل آن برای او حرجی به شمار آید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اجحاف و ضرر به حدّی باشد که عرفاً بگویند مستطیع نیست. آیة الله مکارم: به طوری که در عرف بگویند مستطیع نیست..

فروش به این نحو موجب حرج و مشقت (1) برای او شود. (2)

(28) م - کسانی که کتب زیاد دارند و محل احتیاج آنها نیست (3) و اگر زاید را بفروشند به قدر مؤونه حج می شود و سایر شرایط را نیز دارا باشند واجب است به حج بروند، بلکه اگر از کتب موقوفه (4) رفع احتیاج می شود (5) و کتاب ملکی به قدر حج هست واجب است حج بروند (6) به شرط آنکه کتاب های موقوفه در معرض زوال نباشد.

(29) م - اگر شک کند که مالی که دارد به اندازه استطاعت هست یا نه، احتیاط واجب آن است که تحقیق کند (7)، و فرقی نیست در وجوب تحقیق، میان آنکه مقدار مال

ص:36


1- [1] . آیة الله زنجانی: مشقت شدید یا هتک حیثیت.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: حکم مسأله قبل را دارد. (مناسک حج، م44) آیة الله سبحانی: مگر اینکه نوعی اجحاف و خسارت غیر قابل تحمل برای او باشد.
3- [3] . آیة الله بهجت: به حاشیه مسأله 16 مراجعه شود. آیة الله خویی: اگر با فروش آنها به حرج نمی افتد، حج واجب است. (مناسک، مسأله 22).
4- [4] آیة الله سبحانی: و اگر بفروشد با پول آن می تواند هزینه حج خود را تأمین کند، چنین فردی مستطیع است. . آیة الله سبحانی: فروش کتب ملکی حتی در صورت وجود کتب موقوفه برای حج واجب نیست. چون کتب موقوفه عرفاً جایگزین کتب ملکی در رفع نیاز نمی باشد. (کتاب الحج، ج1، ص125) آیة الله نوری: که در پیش او است.
5- [5] . آیة الله سیستانی: و استفاده از آنها بر او حرجی نباشد. (مناسک عربی، مسأله 24). آیة الله فاضل، آیة الله نوری: و منافات با شأن او نداشته باشد و موجب حرج بر او نباشد. آیة الله مکارم: به طوری که هر ساعت نیاز داشته باشد، بدون زحمت در اختیار او قرار بگیرد.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: فروش کتاب های ملکی برای رفتن به حج واجب نیست ولو اینکه کتب موقوفه در دسترس باشند.
7- [7] . آیة الله اردبیلی: بلکه وجوب آن خالی از قوت نیست. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، زنجانی: لازم نیست فحص و تحقیق کند هر چند احوط است. آیة الله بهجت: اضافه ای دارد مگر اینکه عسر و حرج باشد. (مناسک، مسأله 34). آیة الله خامنه ای: ملاک استطاعت برای حجّ، توانایی ادای آن به نحو متعارف بین مردم است

خود یا مقدار مخارج حج را نداند.

(30) م - اگر نذر کند که در روز عرفه کربلای معلّی یا یکی از مشاهد دیگر را زیارت کند، نذرش صحیح است (1)، لکن اگر مستطیع بوده یا در این سال مستطیع شد باید حج برود (2)، و نذر مانع از حج نمی شود، و اگر نرفت حج بر او مستقر می شود، و باید به نذر عمل کند (3)، و اگر حج رفت تخلف نذر موجب کفاره نمی شود، ولی اگر حج نرفت و به نذر هم عمل نکرد کفاره نذر را باید بدهد. (4)

ص:37


1- [1] . آیة الله اردبیلی: نذرش در صورتی صحیح است که در زمان خواندن صیغه نذر، مستطیع نباشد و در همان سال نیز مستطیع نشود وگرنه نذرش باطل است. بنابراین هرگاه با وجود چنین نذری بعداً مستطیع شود، باید حج به جا بیاورد و عمل به نذر، لازم نیست؛ پس در صورت مستطیع شدن حتی اگر معصیت کند و به حج نرود، عمل نکردن به نذر، کفاره ندارد. آیة الله زنجانی: اگر عمل به نذر باعث شود که دیگر نتواند حج به جا آورد حتی در آینده، نذر منعقد نمی شود، ولی اگر عمل به نذر تنها باعث تأخیر حج می شود، چنانچه قبل از حصول استطاعت، نذر کرده باشد باید به نذر عمل نماید و اگر عمل نکرد حج بر او واجب می شود و چنانچه قبل از نذر، استطاعت مالی پیدا کرده باشد باید حج به جا آورد، ولی اگر حج به جا نیاورد باید به نذرش عمل کند.
2- [2] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سیستانی، صافی، گلپایگانی: نذر منحل می شود و باید به حج برود. آیة الله سبحانی: اگر پس از نذر مستطیع شود باید عمل به نذر را بر حج مقدم بدارد ولی اگر مستطیع بود و بعداً نذر کرد در این صورت حج بر نذر مقدم می باشد.
3- [3] . آیة الله تبریزی،ایة الله خویی: در این صورت عمل به نذر واجب نیست، بنابراین تخلف از نذر موجب کفاره نمی شود.
4- [4] . آیة الله سبحانی: در صورتی که نذر قبل از استطاعت بوده و تخلف کرده، باید کفاره نذر بدهد. آیة الله مکارم: نذر منعقد نیست و کفاره ندارد..

(31) م - اگر رفتن حج موجب ترک واجب یا فعل حرامی می شود (1) باید ملاحظه اهمیت حج یا حرام و واجب را کرد، اگر حج اهمیتش بیشتر است (2) باید برود و الاّ نباید برود (3) لکن اگر رفت و حرامی به جا آورد یا واجبی را ترک کرد معصیت کار است ولی حج او صحیح است. (4)

(32) م - اگر با اعتقاد به اینکه مستطیع نیست، قصد (5) حج استحبابی کند و بعد معلوم شود که مستطیع بوده کفایت از حَجة الاسلام نمی کند (6) مگر در صورتی که قصد

ص:38


1- [1] . آیة الله سبحانی: باید به حج برود مگر اینکه واجبی که ترک می کند یا گناهی که انجام می دهد اهمیت بالاتری داشته باشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و یا موجب از بین رفتن مال معتد به (قابل توجه) بدون عوض شود. (آداب و احکام حج، مسأله 76).
2- [2] . آیة الله زنجانی: باید حج به جا آورد؛ مگر آنکه انجام تکلیف دیگر تنها موجب تأخیر حج می شود نه از بین رفتن اصل آن، که در این صورت، اول آن تکلیف و سپس حج را به جا می آورد و اگر هر دو مساوی باشند یا اهمیت حج کمتر باشد چنانچه آن تکلیف را به جا آورد و بعد از آن استطاعت حج را نداشته باشد مستطیع نیست و الاّ مستطیع می باشد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در مقام بررسی اهمیت باید به مسأله فوریت هم توجه داشت. گاه ممکن است کار واجبی با آنکه در اصل، اهمیتش کمتر از حج است، ولی با رفتن به حج زمان آن فوت می شود همچنان که عکس آن نیز تصوّر می شود. آیة الله تبریزی: اگر فقط احتمال اهمّیت در حج باشد حج مقدّم است وگرنه باید حرامی را که حج بر آن توقّف دارد ترک کند و چنانچه ارتکاب حرام بعد از شروع در حج باشد مجزی از حجة الاسلام نیست و اگر حج متوقّف بر ترک واجب باشد نظر ایشان موافق نظر آیة الله خویی است. آیة الله خویی: در فرض تساوی و یا احتمال اهمّیت در هر یک مخیر بین آنها است و اگر در یکی از آنها احتمال اهمّیت می دهد آن مقدم است. آیة الله سیستانی: در صورت تساوی مخیر است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: در صورتی که ارتکاب حرام یا ترک واجب پس از احرام باشد، صحت حج او محلّ اشکال است.
5- [5] . آیة الله گلپایگانی: اگر به طور جزم، قصد حج استحبابی کرده است کفایت آن از حجة الاسلام خالی از اشکال نیست. (آداب و احکام حج، مسأله 78).
6- [6] . آیات عظام اردبیلی، تبریزی، خویی، صافی، مکارم: کفایت می کند. آیة الله زنجانی: مگر در صورتی که احتمال وجوب می داده و در نیت احرام، انجام وظیفه فعلیه را انشاء کرده و آن را اشتباهاً بر حج استحبابی تطبیق کرده باشد..

وظیفه فعلیه نموده باشد (1) و اشتباهاً آن را بر حج استحبابی تطبیق کرده باشد.

(33) م - اگر شخص زاد و راحله ندارد ولی به او گفته شد که حج به جا آور و نفقه تو (2) و عائله ات (3) بر عهده من، با اطمینان به وفا و عدم رجوع (4) باذل (5)، حج واجب می شود و این حج را بذلی می گویند (6) و در آن رجوع به کفایت که از شرایط وجوب است شرط نیست (7)، بلی اگر قبول بذل و رفتن به حج موجب اخلال در امور

ص:39


1- [1] . آیة الله سبحانی: به ذیل سؤال 67 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله فاضل: تعهد نسبت به عائله و اطمینان به وفا و عدم رجوع باذل شرط نیست.
3- [3] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر نمی تواند نفقه عیال را تأمین کند، چه به حج برود و چه نرود، بذل نفقه عیال شرط نیست. آیة الله سیستانی: مگر اینکه نفقه عائله اش را تا زمان برگشت داشته باشد یا اینکه فرق نمی کند، چه حج برود و چه نرود نفقه آنها را نمی تواند تأمین کند یا از عدم تأمین نفقه آنها در حج نمی افتد یا عائله واجب النفقه او نیستند که در این موارد بذل نفقه عائله شرطِ وجوب حج نیست. (مناسک عربی، مسأله 43).
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اطمیمنان به وفا و عدم رجوع باذل، شرط نیست، ولی اگر وثوق و اطمینان به رجوع و عدم وفای باذل دارد حج واجب نمی شود.
5- [5] آیة الله سبحانی: فردی که تعهد می کند هزینه سفر حج دیگری را بپردازد نمی تواند بعد از شروع سفر او از تعهد خود باز گردد. . آیة الله نوری: به شرطی که قبول این بذل برای او مستلزم ذلّت و منّت نباشد.
6- [6] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: در این مسأله فرقی بین اباحه (در اختیار گذاشتن) و تملیک و دادن عین مال و یا قیمت آن نیست. آیة الله سیستانی: اباحه ای که برای اباحه کننده آن قابل برگشت باشد شرعاً، و تملیک متزلزلی که از طرف مقابل قابل فسخ بوده باشد شرعاً، موجب حصول استطاعت نمی شود مگر اینکه اطمینان داشته باشد که از اباحه اش صرف نظر نمی کند یا تملیکش را فسخ نمی نماید. (مناسک، مسأله 29- 40- 43).
7- [7] . آیة الله بهجت: بلی داشتن مؤونه عیال تا وقت رجوع شرط است مگر آنکه با نرفتن حجّ نیز عیال او در مضیقه به سر برند و رفتن حج تأثیری در این جهت نداشته باشد. (مناسک، ص19، مسأله 42).

زندگی او شود (1) واجب نیست.

(34) م - اگر مالی که برای حج کفایت می کند را به او ببخشند برای اینکه حج به جا آورد، باید قبول کند و حج به جا آورد (2) و همچنین اگر واهب بگوید مخیری بین اینکه حج آوری یا نه. (3)ولی اگر اسم حج را نیاورد و فقط مال را به او ببخشد قبول

ص:40


1- [1] . آیة الله سبحانی: با پرداخت هزینه عائله از طرف باذل به مبذول له این قید منتفی است. آیة الله سیستانی: بلی اگر در آمدش در خصوص روزهای حج باشد و با درآمد آن در بقیه روزهای سال یا بعضی از آنها زندگی می کند، به طوری که اگر به حج برود قدرت تأمین هزیه زندگی در بقیه یا بعضی از روزهای یاد شده نداشته باشد. در این صورت حج بر او واجب نخواهد بود، مگر اینکه مخارج زندگیش را در بقیه روزهای سال هم بدهند که در این صورت واجب خواهد بود. (مناسک، مسأله 45). آیة الله مکارم: یا مستلزم منّت و هتک او باشد.
2- [2] . آیة الله بهجت: واجب نیست قبول نماید و در صورت قبول، استطاعت بذلیه محقّق است و استطاعت مالیه است در دو صورت بعد. (مناسک، مسأله 43). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: چنانچه مال کافی برای مؤونه حج باشد و یا به مقداری است که به ضمیمه اموال خود شخص استطاعت حاصل می شود، حج بر او واجب و کافی از حجة الاسلام است. (آداب و احکام حج، مسأله 47). آیة الله نوری: مگر اینکه در قبول، ذلّت و مهانت برای او باشد که در این صورت قبول واجب نیست.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه در این صورت قبول واجب نیست، مگر اینکه بقیه شرایط استطاعت از جمله رجوع به کفایت را دارا باشد که در این صورت قبول مال واجب است و حج بذلی محسوب نمی شود و همین طور است اگر فقط مال را به او ببخشد و اسم حج را نیاورد.

واجب نیست. (1)

(35) م - باذل می تواند از بذلش برگردد (2)، ولی اگر در بین راه باشد (3) باید (4)نفقه برگشتن او را بدهد، و اگر بعد از احرام رجوع (5) کند باید نفقه اتمام حج را

نیز بپردازد. (6)

ص:41


1- [1] . آیة الله زنجانی: در هر سه صورت با داشتن سایر شرایط مستطیع است. آیة الله خامنه ای: لکن اگر قبول کرد، حج بر او واجب می شود. (مناسک حج، م57) آیة الله سبحانی: اگر مالی را به او ببخشد واسمی از حج نیاورد باید بپذیرد و به حج برود. آیة الله مکارم: بلکه قبول واجب است به شرط اینکه به هنگام بازگشت، زندگی او تأمین باشد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه بخشش به قصد قربت یا به یکی از خویشاوندان باشد که در این صورت بخشش، لازم است و حق ندارد آن را پس بگیرد و اگر رجوع بخشنده مال، موجب اهانت یا اذیت و آزار مبذول له بشود، حتی در مواردی که می تواند مال را پس بگیرد، مرتکب عمل حرام شده است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: و بدون اتمام سفر نتواند به وطن بازگردد، باذل باید مخارج اتمام سفر را بپردازد.
4- [4] . آیة الله بهجت: و بنابر اظهر، نفقه بازگشت از محلِّ اعلام رجوع که زاید بر نفقه وطن است، بر باذل است. (مناسک، ص22، مسأله 51).
5- [5] . آیة الله بهجت: اظهر عدم جواز رجوع است. (مناسک، مسأله 51). آیة الله تبریزی: باذل ضامن نفقه برگشتن او نیست همان طور که در صورت رجوع بعد از احرام، نفقه اتمام حج را هم ضامن نمی باشد گرچه اتمام بر او واجب است مطلقاً. آیة الله سبحانی: بعد از احرام رجوع جایز نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بعد از احرام احوط ترک رجوع است و نسبت به رجوعِ به عینِ مبذوله، تفصیلی در مناسک عربی موجود است. آیة الله فاضل: اگر اتمام واجب باشد باید نفقه اتمام حج را نیز بپردازد، امّا وجوب اتمام در این فرض محلّ تأمّل است. آیة الله مکارم: احتیاط واجب آن است که بعد از احرام رجوع نکند.
6- [6] . آیة الله خویی: در صورتی که اتمام آن بر مبذول له واجب باشد. و آن در جایی است که آنچه تاکنون به او بذل شده و او صرف نموده، با ضمیمه به اموال خود موجب استطاعت او باشد. آیة الله سیستانی: اگر بعد از احرام باذل رجوع کند، مبذول له باید حج را تمام کند، اگر بر او حرجی نباشد هر چند فعلاً مستطیع نباشد و باذل ضامن مصرف اتمام حج او و بازگشتش می باشد..

(36) م - پول قربانی در حجّ بذلی بر عهده باذل است (1) ولی کفارات (2) بر عهده او نیست (3) و اگر پول قربانی را بذل نکند حج واجب نمی شود (4) مگر در صورت وجود شرایط دیگر استطاعت. (5)

(37) م - کسی که در راه حج برای خدمت اجیر شود، به اجرتی که با آن مستطیع

ص:42


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حسب ظاهر وعده بذل حج، پول قربانی و کفاراتی که ارتکاب سبب آن از لوازم متعارف حج است - مانند استظلال در روزهای بسیار سرد - بر عهده باذل است؛ مگر آنکه تصریح به خلاف کرده باشد، ولی داشتن پول قربانی و دیگر کفارات، شرط استطاعت نیست، و اگر پول قربانی را بذل نکند چنانچه مبذول له تمکن از قربانی را نداشت باید روزه بگیرد، ولی در صورتی که روزه، برایش مشقت شدید یا از آن خوف ضرر دارد، مستطیع نیست.
2- [2] آیة الله سبحانی: وفرد قادر بر قربانی باشد باید قربانی کند و در غیر این صورت حکم او حکم کسانی خواهد بود که قادر نیستند قربانی کنند بنا براین حتی در صورتی که باذل به تعهد خود در مورد قربانی عمل نکند باز حج بر مبذول له واجب می شود. . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورتی که هدی بر مبذول له واجب باشد پول آن بر عهده باذل است، و الاّ تبدیل به صوم می شود. ولی در کفّارات اگر محرم موجب و سبب آن را مرتکب شود پس اگر عمداً باشد کفّاره اش بر عهده خود او می باشد و اگر از روی فراموشی یا جهل و یا اضطرار و ناچاری باشد و به این سبب کفّاره واجب شود، پس اگر مبذول له تمکن از ادا داشته باشد و کفاره یافت شود، پول آن به عهده باذل می باشد و الاّ باید مبذول له به وظیفه غیر متمکن از کفّاره عمل نماید. (آداب و احکام حج، مسأله 56).
3- [3] . آیة الله مکارم: احتیاط در غیر عمد، آن است که باذل بپردازد. آیة الله نوری: اگر عملِ موجبِ کفاره را از روی عمد و اختیار انجام داده باشد، و در غیر این صورت به عهده باذل است علی الأحوط.
4- [4] . آیة الله تبریزی: مگر در صورتی که بتواند بدون حرج بدل هدی روزه بگیرد. آیة الله سیستانی: در وجوب حجِ برگیرنده، در این صورت اشکال است، مگر در صورتی که خود توانایی خرید آن را از مال خود داشته باشد، بلی اگر پرداخت قیمت قربانی موجب حرج و مشقّت باشد قبول بر او واجب نخواهد بود. (مناسک، م52). آیة الله فاضل: واجب می شود لکن پول قربانی بر عهده باذل است.
5- [5] . آیات عظام بهجت، خویی، سبحانی: مگر در صورتی که خود توانایی خرید آن را از مال خود داشته باشد، بلی اگر پرداخت پول قربانی موجب ناراحتی مالی او شود، قبول بر او واجب نخواهد بود..

می شود، حج بر او واجب می شود (1) هرچند اجاره بر او واجب نبوده است (2) ولی بعد از آن مستطیع می شود و باید حج به جا آورد. (3)

(38) م - کسی که برای نیابت از دیگری اجیر شد و با اجرت آن مستطیع گشت در صورتی که استیجار برای سال اول باشد باید حج نیابی را مقدم بدارد (4) و چنانچه

ص:43


1- [1] . آیة الله زنجانی: مگر در صورتی که نتواند با انجام خدمت اعمال حج را به جا آورد.
2- [2] آیة الله سبحانی: در صورتی که آن مبلغ برای اداره زندگی او و خانواده اش در مدت حج کافی باشد؛ همچنین است کسانی که حج آنها در برابر خدمتشان عرضه می شود مانند طبیب کاروان، خدمه و مدیر وروحانی و سایر عوامل، حج چنین افرادی از حجة الاسلام کفایت می کند، هرچند قبول بر آنها واجب نیست. . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: لکن برای کسی که عادت و شغلش خدمت باشد سزاوار است احتیاط به قبول ترک نشود، چون عرفاً استطاعت صدق می کند. (آداب و احکام حج، مسأله 64).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: مشروط بر اینکه انجام حج مانع از انجام وظیفه ای که برای آن اجیر شده اند نشود و در این صورت اگر حال آنها قبل و بعد از حج یکی باشد، رجوع به کفایت شرط نیست. آیة الله بهجت: و همچنین اگر در اجاره برای او شرط شد تأمین زاد و راحله و نفقه عیال، قبول واجب نیست، ولی اگر قبول کرد مستطیع می شود به استطاعت مالیه در هر دو صورت، نه بذلیه، پس دَین مانع از آن است مگر آنکه علی ای تقدیر متمکن از ادای دین نباشد و فقط به این اجاره مشروطه، مالک گذراندن امور خود در مصاحبت اهل حج باشد که در حکم استطاعت بذلیه است ولی باز قبول استیجار واجب نیست (کتاب حج، ص14). آیة الله خامنه ای: به شرط آنکه انجام مناسک حج مزاحم با خدماتی که برای آن اجیر شده نباشد. (مناسک حج، م63)
4- [4] . آیة الله بهجت: امّا اگر حج نیابتی مقید به همان سال نباشد، حجّ خود را مقدّم بدارد. (مناسک، ص14، مسأله 29). آیة الله تبریزی: اما اگر مقید به همان سال نباشد و برای او محرز است که می تواند حج نیابی را در سال های بعد به جا آورد، حج خودش را مقدّم کند و الاّ باید حج نیابی را مقدّم بدارد. آیة الله زنجانی: و بعد از آن در اولین سالی که می تواند برای خودش حج به جا آورد و اگر راه انجام حج خود منحصر به حفظ این اجرت باشد نمی تواند آن را در کار دیگری مصرف کند مگر آنکه نیاز مبرمی پیش آید پس اگر پول را در آن خرج کرد از استطاعت خارج می شود و اما اگر حج نیابی مقید به همان سال نباشد چنانچه برای او محرز است که می تواند حج نیابی را در سال های بعد به جا آورد، حج خودش را مقدم کند و الاّ باید حج نیابی را مقدم بدارد.

استطاعت او تا سال بعد باقی بماند برای خودش در سال بعد حج به جا آورد. (1)

(39) م - شرط است در استطاعت که مخارج عائله اش را تا برگشت از حج داشته باشد هرچند عائله واجب النفقه او نباشند. (2)

(40) م - شرط است در استطاعت، رجوع به کفایت (3)؛ یعنی بعد از برگشت ازحج، تجارت یا زراعت یا صنعت یا منفعت ملک، مثل باغ و دکان داشته باشد به طوری که برای زندگانی به شدت و حرج نیفتد و اگر قدرت بر کسب لایق به

ص:44


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و اگر برای سال های بعد نایب شود، در سال اول باید برای خودش حج به جا آورد، مگر آنکه به جا آوردن حج برای خودش مانع از انجام حج نیابتی در سال های بعد شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: در عیال غیر واجب النفقه و مصارف لازمه برای حفظ شأن، احوط رعایت عسر و حرج است؛ یعنی نه اقتصار بر فقط مقداری که بر او واجب شرعی است می کند و نه انتظار تمکن از هر چه عرفیت دارد می کشد. پس تحقق استطاعت منوط به دارا بودن مقداری است که اگر نباشد لازمه اش عسر و حرج است (کتاب حج، ص15). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: داشتن مخارج عائله غیر واجب النفقه شرعی، شرط نیست مگر اینکه با ترک انفاق بر آنها خودش به حرج می افتد. آیة الله زنجانی: در استطاعت شرط است که انجام حج سبب اختلال در تأمین زندگی کسانی که عرفاً یا شرعاً واجب النفقه او هستند، نباشد و لازم نیست مخارج آنها را بالفعل داشته باشد بلکه کافی است که بتواند بدون آنکه به حرج بیفتد آن را تأمین نماید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و عرفاً ملتزم به پرداخت نفقه آنها شده باشد؛ مثل خواهر و برادر، باید نفقه آنها را هم داشته باشد. (آداب و احکام حج، مسأله 66).
3- [3] . آیة الله بهجت: اظهر اعتبار رجوع به کفایت است؛ به این معنا که به سبب حج، از غنا به فقر یا از فقر به اوسع از آن، واقع نشود. (کتاب حج، ص26). آیة الله زنجانی: رجوع به کفایت به این معنی در استطاعت شرط است که حج، مستلزم اختلال در زندگی او نباشد مثلاً اگر حج باعث از دست دادن تنها محل در آمد زندگی کسی شود مستطیع نیست. آیة الله سبحانی: یعنی حج گزار گذشته از داشتن هزینه های سفر حج، پس از بازگشت آبرومندانه زندگی کند..

حالش هم داشته باشد کافی است (1) و اگر بعد از مراجعت، نیاز به مثل زکات و خمس و سایر وجوه شرعیه داشته باشد کفایت نمی کند (2)، بنابراین بر طلاب و اهل علمی که در بازگشت از حج نیاز به شهریه حوزه های علمیه دارند (3) حج واجب نیست. (4)

ص:45


1- [1] . آیة الله فاضل: و همچنین اگر از طریق زکات یا خمس و یا استعطا، امور خود را اداره کند، کافی است و همچنین کسی که آنچه دارد در راه حج خرج کند زندگی او قبل و بعد از حج تفاوتی نکند، حج بر او واجب می شود و نیز بر طلاب که با شهریه اداره می شوند؛ چنانچه هزینه حج و مخارج خانواده خود را داشته باشند یا به عنوان روحانی مشرّف شوند حج واجب است و از حجة الاسلام کفایت می کند.
2- [2] . آیة الله بهجت: عیناً موافق حاشیه بعد ]حاشیه آیة الله تبریزی و...( بوده با این تفاوت که ایشان صراحت در وجوب حج دارند. (مناسک، مسأله 25). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: کسی که از وجوه شرعیه، مانند خمس و زکات و امثال اینها زندگی خود را اداره می کند و بر حسب عادت مخارجش بدون مشقت، مضمون و حتمی باشد، در صورتی که دارای مقداری پول گردد که وافی به هزینه حج و مخارج عیالش باشد، بعید نیست حج بر او واجب باشد، و همچنین است کسی که شخص دیگر در تمام مدت زندگی او، مخارجش را متکفل باشد و همچنین کسی که اگر آنچه دارد در راه حج صرف کند زندگی بعد از حجّش با قبل از آن تفاوتی نکند. آیة الله زنجانی: نیاز به وجوه شرعیه، مانع استطاعت نیست؛ مگر در مورد کسانی که انجام حج، آنها را مجبور به ارتزاق از وجوه شرعیه می کند و این امر، مناسب شأن آنها نبوده یا وجوه شرعیه به مقدار کافی در اختیار آنها نباشد. آیة الله سبحانی: کسی که زندگی او با وجوه شرعیه اداره می شود در صورتی که دارای مقداری پول گردد که برای هزینه حج و مخارج عیالش تا زمان مراجعت کافی باشد، حج بر او واجب می شود و کفایت از حجة الاسلام می کند و اگر بعد از مراجعت با عسرت و سختی زندگی کند چنین فردی مستطیع نمی باشد.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر زندگی آنها با وجوهات، بر حسب عادت بدون مشقّت مضمون و حتمی باشد. در صورتی که دارای مقداری پول گردد که وافی به هزینه حج و مخارج عیالش باشد حج بر او واجب است. (مناسک، مسأله 25).
4- [4] . آیة الله اردبیلی: چنانچه حال آنها قبل از حج و بعد از آن یکی باشد، اقوی وجوب حج است.

(41) م - شرط است در وجوب حج، استطاعت بدنی و استطاعت از جهت باز بودن راه و استطاعت زمانی، پس بر مریضی (1) که قدرت رفتن به حج (را] ندارد یا بر او حرج و مشقت زیاد دارد، واجب نیست (2) و بر کسی که راه برای او باز نیست یا وقت تنگ

ص:46


1- [1] . آیة الله خویی: بر مریض یا شخصی که استطاعت مالی دارد ولی از تمکن از رفتن به حج ناامید است یا بر او حرجی است واجب است نایب بگیرد و وجوب آن فوری است. (مناسک. مسأله 63). آیة الله سبحانی: بر مریض در صورت یأس از خوب شدن، واجب است نائب بگیرد و وجوب آن فوری است و اگر پس از انجام حج توسط نائب، حال منوب عنه خوب شد، حج نیابتی کفایت می کند و نیاز به اعاده حج ندارد. (کتاب الحج، ج1، ص237 - 349).
2- [2] . آیة الله بهجت: در صورت یأس از خوب شدن، استنابه می کند، به نحو فوری بنابر اظهر (کتاب حج، ص18 و 19). آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط باید نایب بگیرد و وجوب آن فوری است مگر اینکه اطمینان به تمکن از مباشرت در سال های بعد داشته باشد. آیة الله سبحانی: چنانچه استطاعت او در سال بعد باقی بماند باید به حج برود. آیة الله سیستانی: اگر امید به تمکن از حجّ بدون حرج و مشقّت بعد از آن هم نداشته باشد در این فرض گرفتن نایب واجب است و وجوب آن فوری است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر از جهت مالی قدرت دارد و از جهت صحّت بدن استطاعت ندارد و امید خوب شدن ندارد، واجب است نایب بگیرد در صورتی که حج بر او مستقر شده، و اگر حج بر او مستقر نشده باشد، نایب گرفتن مطابق احتیاط است، اگرچه امید به زوال عذر هم وجود داشته باشد. (آداب و احکام حج، مسأله 90)..

است؛ به طوری که نمی تواند به حج برسد نیز واجب نیست. (1)

(42) م - اگر با وجود شرایط استطاعت، حج را ترک کرد، حج بر او مستقر می شود (2) و باید بعداً به هر نحو که می تواند به حج برود. (3)

(43) م - مستطیع باید خودش به حج برود و حجّ دیگری از طرف او کفایت نمی کند، مگر در مورد مریض یا پیر، به شرحی که بعداً بیان می شود. (4)

(44) م - کسی که خودش مستطیع است نمی تواند از طرف دیگری برای حج نایب شود یا حج استحبابی به جا آورد، و اگر حج نیابی (5) یا استحبابی به جا آورد باطل است. (6)

ص:47


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 23 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله سیستانی: مگر اینکه جاهل به حصول استطاعت یا غافل از آن باشد، یا جاهل به وجوب حج یا غافل از آن باشد، و در این جهل و غفلت معذور باشد. آیة الله فاضل: چنانچه تا پایان اعمالِ حج، شرایط استطاعت باقی باشد، در این صورت باید حج را انجام دهد مگر اینکه انجام حج حرجی باشد، که در این فرض از خودش ساقط است، و در این صورت باید از ترکه او - ولو از میقات - نایب بگیرد، یا شخصی تبرعاً حج او را انجام دهد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه بر او حرجی باشد. آیة الله بهجت: هر وقت قدرت پیدا نمود، فوراً باید به جا آورد ولو استطاعت شرعیه زایل شده باشد (کتاب حج، ص27). آیة الله تبریزی: مگر جاهل قاصر بوده باشد و در صورت استقرار هم اگر رفتن به حج حرجی شود واجب نیست. آیة الله خویی: مگر غافل از وجوب حج بوده و در غفلت خود معذور باشد که در این صورت حج بر او مستقر نیست و در صورت استقرار باید به هر نحو که ممکن باشد حج برود مگر اینکه حرجی باشد. آیة الله سبحانی: چنانچه شرایط استطاعت در او جمع باشد هرچند مشقت زا وحرجی باشد، ولی اگر فعلاً استطاعت بدنی ندارد مثلاً مریض است و یا آن گونه حرجی است که از حالت استطاعت بدنی خارج است، باید نایب بگیرد. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 3 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله زنجانی: به شرحی که در حاشیه مسأله 23 گذشت.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: اما اگر نایب از واجب بودن حج برخود بی خبر باشد، بعید نیست که حج نیابی او صحیح باشد. (مناسک حج، م79) آیة الله زنجانی: و اگر حج نیابی به جا آورد باطل است مگر در صورتی که انجام حجة الاسلام خود در امسال بر او واجب نباشد به تفصیلی که در حاشیه مسأله 38 گذشت و اگر حج استحبابی به جا آورده باطل است.
6- [6] آیة الله اردبیلی: اگر شخص مستطیع حج استحبابی به جا بیاورد و قصد تشریع نکند، حج او حج واجب خواهد بود و کفایت از حجة الاسلام می کند، ولی اگر حج نیابتی به جا آورد، بنابر احتیاط صحیح نیست.-

ص:48

(45) م - کسی که حج بر او مستقر شد و به جا نیاورد تا فوت شد، باید از ترکه او برایش حج بدهند و حج میقاتی کفایت می کند و تا حج او را ندهند، ورثه نمی توانند در ترکه تصرف نمایند (1) و لازم است در همان سالِ فوت، حج را ادا نمایند و تأخیر از آن جایز نیست (2)، و چنان چه در آن سال استیجار ممکن نباشد مگر از بلد، لازم است (3) از

ص:49


1- [1] . آیة الله بهجت: ورثه پیش از استیجار برای حج، می توانند در ترکه تصرف کنند در صورتی که قصد استیجار داشته باشند. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کسی که مرده و حجة الاسلام بر او بوده، ورثه پیش از استیجار برای حج نمی توانند در ترکه تصرف کنند، خواه هزینه حج برابر ترکه باشد یا کمتر از آن، بنابر احتیاط، بلی اگر ترکه خیلی زیاد باشد و ورثه ملتزم به ادای حج شوند، می توانند تصرف کنند. آیة الله خامنه ای: در خصوص اختیار ورثه نسبت به تصرّف در ترکه و عدم آن، نظر معظم له یافت نشد. آیة الله زنجانی: البته این در صورتی است که بترسند با تصرف در ترکه استیجار حج فوت شود یا به تأخیر افتد. آیة الله سیستانی: برای ورثه جایز نیست تا زمانی که ذمّه او به حج مشغول است؛ به طوری در میراث تصرّف نمایند که منافی با قضای حج میت از میراث باشد. (مناسک، مسأله 76). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: حتی در صورتی که ترکه بیش از مخارج حج باشد، بنابر احتیاط واجب تصرّف در اموال میت جایز نیست. (آداب و احکام حج، مسأله 104). آیة الله فاضل: بلی اگر ترکه بیشتر از مخارج حج باشد بهتر است تصرّف نکنند. آیة الله مکارم: مگر اینکه بنای قطعی بر ادای حج داشته باشد، در این صورت تصرف جایز است.
2- [2] . آیة الله بهجت: تأخیر در ادای دَین بدون عذر جایز نیست. آیة الله سبحانی: هزینه حج او را از ترکه قبل از تقسیم بردارند و کافی است در این مورد به هزینه حج میقاتی اکتفا کنند مگر اینکه وصیت به حج بلدی کرده باشد و بر ورثه او لازم است که در همان سال نخست برای او حج نیابی بگیرند وهزینه مازاد بر حج نیابی را از ثلث ترکه میت بردارند.
3- [3] . آیة الله سیستانی: احوط این است که فوراً برای فارغ شدن ذمّه او اقدام نمایند، هر چند با استیجار از ترکه، و اگر در همان سال استیجار از میقات میسّر نشد، به احتیاط واجب باید از بلد استیجار کنند و تأخیر نیندازند هر چند بدانند در سال بعد، از میقات میسّر می شود، ولی در این صورت مازاد بر اجرت حج از میقات را، از سهم صغار ورثه به حساب نیاورند. (مناسک، مسأله 79)..

بلد اجیر بگیرند و از اصل ترکه خارج می شود (1)، و همچنین اگر در آن سال از میقات نتوانند اجیر بگیرند مگر به زیادتر از اجرت متعارف، لازم است اجیر بگیرند و تأخیر نیندازند (2)، و اگر وصی یا وارث اهمال کنند و تأخیر بیندازند و ترکه از بین برود ضامنند، بلی اگر میت ترکه نداشته باشد، بر وارث، حج او واجب نمی شود.

مسائل متفرقه استطاعت

(46) م - اگر زنی شوهرش از دنیا برود و در حیات شوهرش استطاعت مالی نداشته باشد و بعد از مردن او، از ارث شوهر، استطاعت مالی پیدا کند ولی از جهت مرض نتواند به حج برود، در صورتی که مرض او به نحوی است که قدرت بر رفتن به حج ندارد (3)، مستطیع نشده و حج بر او واجب نیست (4) و همچنین اگر بعد از مردنِ شوهر،

ص:50


1- [1] . آیة الله خامنه ای، آیة الله سبحانی: مگر آنکه وصیت کرده باشد که مخارج حجّ از ثلث پرداخت شود، و در این صورت عمل به آن، بر وصایای مستحب اولویت دارد و اگر ثلث مالش برای انجام آن کافی نباشد، کمبود آن از اصل مال برداشت می شود. (مناسک حج، م74). آیة الله سیستانی، آیة الله زنجانی: مگر اینکه وصیت کند از ثلث خارج شود و ثلث کافی باشد و اگر کافی نباشد از سایر ترکه باید تکمیل شود. آیة الله مکارم: مگر اینکه وصیت کند از ثلث خارج شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: دین مقدم است حتی بر وصیت ولی در زاید باید با اجازه ورثه باشد و بنابر احتیاط زاید را بین غیر صغار تقسیم نمایند. آیة الله زنجانی: و اگر کسی که ترکه در اختیار اوست اهمال کند و ترکه از بین برود ضامن است، هر چند وصی یا وارث نباشد... آیة الله سبحانی: در هر صورت مازاد بر حج میقاتی را از ثلث بدهند مگر اینکه ورثه راضی نشوند از اصل داده شود. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب، ولی مازاد بر اجرتِ متعارف را از سهم صغار ورثه به حساب نیاورند.
3- [3] . آیة الله زنجانی: باید طبق تفصیلی که در حاشیه مسأله 23 گذشته نایب بگیرد.
4- [4] . نظریات آیات عظام در این مسأله، در ذیل مسأله 41 گذشت..

شغل یا زراعت یا صنعتی که بتواند بعد از برگشتن از حج، زندگی خود را اداره کند نداشته باشد، مستطیع نمی شود، هر چند ارثی که برده، برای رفتن به حج و برگشتن کافی باشد. (1)

(47) م - زنی که مهریه اش وافی برای مخارج حج هست و آن را از شوهر خود طلبکار است (2)، اگر شوهرش تمکن از ادای آن را ندارد، زن حق مطالبه ندارد و مستطیع نیست (3) و اگر تمکن دارد و مطالبه آن برای زن مفسده ای ندارد، با فرض اینکه شوهر نفقه و مخارج زندگی زن را می دهد (4)، لازم است زن مهریه را مطالبه کند و به حج برود و چنانچه برای او مفسده دارد؛ مثل اینکه ممکن است مطالبه، به نزاع (5) و طلاق منجر شود که برای زن مفسده دارد، مستطیع نشده است.

ص:51


1- [1] . حکم رجوع به کفایت، در مسأله 40 گذشت.
2- [2] . آیة الله بهجت: در صورتی که مطالبه مهر از شوهر ناراحتی و یا مشکلاتی در زندگی ایجاد نکند وی مستطیع است و مطالبه مهر منعی ندارد بلکه لازم است، ولی اگر موجب دردسر و ناراحتی برای وی شود و یا مراجعه به حاکم باعث منقصت شأن او گردد مطالبه لازم نیست. (پرسش های جدید حج، س3). (و نیز مراجعه به حاشیه مسأله 19 مفید است).
3- [3] . آیة الله زنجانی: و همچنین در صورتی که مطالبه مهریه، موجب حرج یا آبروریزی زن می شود مستطیع نیست... .
4- [4] . آیة الله زنجانی: مستطیع است و باید به حج برود و اگر بدون مطالبه مهریه نمی تواند حج به جا آورد باید مهریه را مطالبه نماید و به حج برود.
5- [5] . آیة الله تبریزی: اگر مطالبه مهریه موجب ناراحتی هایی شود که زن در زندگی اش به حرج و مشقّت بیفتد، حج بر او واجب نیست. آیة الله خویی، آیة الله سبحانی: یعنی مطالبه بر او حرجی یا در آن خوف ضرر باشد. حج بر او واجب نیست. آیة الله سیستانی: اگر به حدّی باشد که برای زن تحمّلش مشکل باشد. آیة الله گلپایگانی: مجرّد طلاق باعث عدم وجوب حج نیست. بله اگر صرف مهریه در حج موجب شود که زندگی او مختلّ شود حج بر او واجب نیست. (مجمع المسائل، ج1، مسأله 33) آیة الله مکارم: حتی اگر منجرّ به طلاق نشود ولی مشکلات مهمّی در زندگی او حاصل گردد حج لازم نیست..

(48) م - با وجوه شرعیه؛ مثل سهم امام و سهم سادات، شخص مستطیع نمی شود (1) و اگر به مکه برود، کفایت از حَجة الاسلام نمی کند. (2)

(49) م - اگر کسی منزل گران قیمتی دارد و در صورتی که آن را بفروشد و منزل ارزان تر بخرد و با تفاوت قیمت آن بتواند به حج برود (3)، چنانچه منزلی که دارد زاید بر شؤون او نباشد لازم نیست آن را بفروشد (4) و با این فرض مستطیع نیست و

اگر زاید بر

ص:52


1- [1] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خامنه ای، خویی، سیستانی، گلپایگانی: به حاشیه مسأله 40 مراجعه شود. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی: کسی که مالی را که بتواند با آن حج به جا آورد، در اختیار دارد هر چند ملک او نباشد ولی تصرفش در آن جایز باشد با تحقق سایر شرایط مستطیع است. آیة الله سبحانی: اگر تملک او یا تصرف او در وجوه شرعیه به وجه صحیح صورت گرفته باشد مثل اینکه فقیه جامع الشرائط سهمی را در اختیار او قرار داده باشد با تحقق سائر شرائط، مستطیع می شود و حج او از حجة الاسلام کفایت می کند. (کتاب الحج، ج1، ص224) آیة الله فاضل: چنانچه به عنوان شهریه یا از روی استحقاق و خدمات دینی از طریق حاکم شرع به او داده شده، مالک می شود و اگر به مقدار حج باشد مستطیع است و باید حجة الاسلام به جا آورد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه کسی که حق پرداخت و تملیک این گونه وجوه را دارد به او تملیک نماید و سایر شرایط استطاعت را نیز دارا باشد. آیة الله مکارم: هرگاه در شأن او باشد مانعی ندارد و حج او صحیح است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: چنانچه تبدیل آن به منزل ارزان تر مستلزم حرج و هتک حیثیت او نباشد، مستطیع است هر چند منزل کنونی، زائد بر شؤون او نباشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: چنانچه منزل دوم نیز مطابق شأن او باشد و تبدیل منزل برای او حرجی نباشد و تفاوت قیمت نیز زیاد باشد، بنابر احتیاط واجب باید منزل را تبدیل کرده و با تفاوت قیمت آن مستطیع می شود و باید به حج برود. آیة الله بهجت: گذشت در مسأله 16، و اگر استبدال ضرری یا حرجی باشد لازم نیست (کتاب حج، ص8). آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: اگر فروش خانه سبب حرج و مشقت او نیست حج بر او واجب است. آیة الله سبحانی: اگر به حسب شأن او مورد نیاز او باشد لازم نیست آن را بفروشد (کتاب الحج، ج1، ص110)..

شؤون او باشد (1)، با وجود سایر شرایط، مستطیع است.

(50) م - کسی که از راه کسب یا غیر کسب مخارج رفتن و برگشتن حج را دارد و بعد از برگشتن از حج، مقداری از مؤونه زندگی خود را از درآمد کسب؛ مثل منبر و بقیه را از شهریه ای که از وجوه شرعیه است تأمین می کند، اگر در راه اداره زندگی بعد از مراجعت از حج، نیاز به شهریه داشته باشد مستطیع نیست. (2)

(51) م - اگر کسی زمین یا چیز دیگری را بفروشد که منزل مسکونی تهیه کند (3)، در صورت نیاز به منزل مسکونی (4) مستطیع نمی شود هر چند (5) پولی که به دست آورده، برای مخارج حج کافی باشد.

ص:53


1- [1] . آیة الله خامنه ای: کسی که ضروریات زندگی از قبیل مسکن، لوازم خانه، وسیله نقلیه و ابزار کار و مانند آن را بیشتر از شأن خود دارد، اگر می تواند با فروش آنها و خرید مایحتاج زندگی اش، مقدار زائد را صرف مخارج حج کند و این کار موجب حرج و وهن و منقصت او نمی شود، و مقدار مازاد به اندازه مخارج حجّ و یا مکمّل آن است، باید این کار را انجام دهد و مستطیع است. (مناسک حج، م52)
2- [2] آیة الله سبحانی: بهتر است بفروشد، ولی تا نفروخته حج بر او واجب نمی شود مگر اینکه اقدام به فروش کند وخانه مناسب شأن تهیه نماید وسپس با باقیمانده پول به حج برود. . نظر مراجع عظام در ذیل مسأله 40 بیان شد. آیة الله اردبیلی: چنانچه حال او قبل از رفتن به حج و پس از آن یکسان باشد، مستطیع است و باید به حج برود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در صورتی که رفتن به حج مستلزم آن باشد که در تهیه منزل مسکونی مورد نیازش به حرج یا هتک حیثیت بیفتد، مستطیع نیست.
4- [4] . آیة الله مکارم: و قصد تهیه آن را داشته باشد.
5- [5] . آیات عظام بهجت، خویی، سیستانی: در صورتی که صرف آن پول در راه حج سبب ناراحتی و مشقت در زندگی وی شود، حج بر او واجب نمی شود، و چنانچه سبب ناراحتی نشود واجب می شود. آیة الله خامنه ای: در صورتی که منزل شخصی جزء نیازهای ضروری او باشد و یا مالکیت آن با موقعیت عرفی او مناسب است، با گرفتن پول زمین مستطیع نمی شود هرچند به مقدار مخارج حج و یا مکمّل آن باشد. (مناسک حج، م53)..

(52) م - اگر شخصی از سال های قبل مستطیع بوده و فعلاً مسافرت با هواپیما، به جهت کسالت، برای او مقدور نباشد و غیر از هواپیما وسیله دیگری برای او فراهم نباشد (1)، نمی تواند نایب بگیرد (2) و باید در وقت تمکن به حج برود و اگر متمکن نشد تا فوت شد، باید از ترکه اش برای او حج بدهند و اگر از سال های قبل استطاعت نداشته،

ص:54


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر امید بهبودی ندارد باید برای انجام حج در اولین سال نایب بگیرد والاّ باید خودش حج به جا آورد ولی فوریت آن ساقط است و می تواند حج را تا خوب شدن به تأخیر بیندازد و در هر حال اگر انجام نداد تا فوت شد باید برای او حج بدهند و اگر وصیت نکرده باشد از اصل ترکه او برداشته می شود و همچنین است حکم کسی که از سال های قبل استطاعت نداشته است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر امید به بهبود یا پیدا شدن راه دیگری دارد، نمی تواند نایب بگیرد و باید خودش در وقت تمکن، به حج برود وگرنه باید نایب بگیرد. آیة الله بهجت: در صورت استقرار حج، با فرض یأس از زوال عذر، واجب است استنابه نماید و با امید زوال عذر، احوط جمع بین استنابه فوری و لوازم مناسب با احتیاط در آن است، و با زوال عذر احوط اعاده با مباشرت است و با تبدیل امید زوال عذر به یأس از آن احوط تجدید استنابه است و با استمرار عذر تا وقت وفات، احوط برای غیر مأیوس قضای از او با تکرار استنابه است. و اما در صورت عدم استقرار حج، پس با فرض یأس از زوال عذر، اظهر وجوب فوری استنابه است و با امید زوال عذر، احتیاط مستحب این است که فوراً استنابه کند که با زوال عذر اعاده با مباشرت می نماید و احتیاط در بقیه بر همان نحو است که ذکر شد (کتاب حج، ص18 و 19). آیة الله تبریزی: اگر اطمینان به تمکن از مباشرت نداشته باشد، بنابر احتیاط واجب است که برای خود نایب بگیرد و چنانچه می داند متمکن از مباشرت نمی شود باید نایب بگیرد و همچنین در فرض بعدی باید بنابر احتیاط نایب بگیرد و وجوب نایب گرفتن مانند وجوب حجّ فوری است. آیة الله خامنه ای: کسی که حج بر او مستقر شده، اگر بر اثر پیری یا بیماری قدرت رفتن به حج را ندارد و یا برای او حرج و مشقّت دارد و امیدی به بهبودی و قدرت پیدا کردن بر ادای حج بدون مشقّت را - هر چند در سال های آینده - نداشته باشد، واجب است نایب بگیرد. ولی کسی که حج بر او مستقر نشده، واجب نیست نایب بگیرد. (مناسک حج، م71) آیات عظام خویی، سبحانی، سیستانی: اگر امید به تمکن از مباشرت نداشته باشد، واجب است که برای خود نایب بگیرد. آیة الله مکارم: اگر امید بهبودی نداشته باشد می تواند نایب بگیرد..

در فرض مزبور مستطیع نشده است. (1)

(53) م - هرگاه زنی با کسب می تواند مخارج خویش را متکفل شود و مخارج حجش را نیز دارد و در صورت رفتن او به حج، شوهرش برای مخارج به زحمت می افتد، اگر به زحمت افتادن شوهر، موجب حرج (2) برای زن نباشد (3) مستطیع است و باید به حج برود

و به زحمت افتادن شوهر مانع استطاعت زن نمی شود.

(54) م - کسی که در محل خودش مستطیع نیست، واجب نیست به حج برود، هر چند استطاعت حج میقاتی را داشته باشد، ولی اگر رفت و وقتی به میقات رسید استطاعت حج از آنجا را با همه شرایط دیگر داشت مستطیع می شود و کفایت از حَجة الاسلام می کند.

(55) م - کسی که بعد از استطاعت مالی بدون تأخیر، سعی در رفتن به حج داشته و در قرعه کشی شرکت نموده و از جهت اینکه قرعه به نامش اصابت نکرده نتوانسته به حج برود (4)مستطیع نشده (5) و حج بر او واجب نیست (6) ولی اگر مسامحه کرد و تأخیر

نمود و در سال های بعد در قرعه کشی شرک کرد، حج بر او مستقر شده است هر چند

ص:55


1- [1] . تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 41 استطاعت گذشت.
2- [2] . آیة الله زنجانی: موجب حرج یا آبروریزی برای زن نباشد...
3- [3] . آیة الله سیستانی: به حدّی که تحمّلش برای او مشکل باشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: به نحوی که زندگی او مختلّ شود. (مجمع المسائل، ج1، ص429، مسأله 11).
4- [4] . آیة الله زنجانی: چنانچه احتمال بدهد که بتواند راه حج را بر خود باز کند باید در اولین سال ممکن خودش حج به جا آورد و هرگاه از بازشدن راه حج ناامید شد باید نایب بگیرد.
5- [5] . آیة الله تبریزی: در صورتی که از رفتن به حج به صورت آزاد متمکن نباشد. آیة الله سبحانی: اگر راه معمول تشرف به حج، نام نویسی به روش مذکور و در نوبت ماندن باشد، باید ثبت نام کند و عدم اصابت قرعه رافع استطاعت نیست. آیة الله مکارم: در صورتی که راهِ مشروع، منحصر به شرکت در قرعه کشی باشد.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: ولی اگر رفتن به حج در سال های بعد از آن منوط به نام نویسی و پرداخت مبلغی در این سال باشد، بنابر احتیاط واجب باید به این کار اقدام کند. (مناسک حج، م69).

قرعه به نام او اصابت نکند. (1)

(56) م - کسی که برای حج نیابتی اجیر شده و بعد در همان سال استطاعت مالی پیدا کرده (2)؛ چنانچه برای حج در آن سال اجیر شده باشد، باید حج نیابتی را به جا آورد (3)

ص:56


1- [1] . آیة الله اردبیلی: مشروط بر اینکه احتمال دهد چنانچه ثبت نام می کرد، امکان رفتن به حج برایش فراهم می شد. آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی، مکارم: مشروط بر اینکه مطمئن بوده که در مرحله قبل قرعه به نامش اصابت می کرده. آیة الله زنجانی: و در صورتی که تأخیر او از روی مسامحه نبوده - مثلاً از ثبت نام برای قرعه کشی اصلاً اطلاع نداشته است - حج بر او مستقر نشده است، مگر آنکه معلوم گردد که اگر می خواست می توانست حج به جا آورد. آیة الله سیستانی: چنانچه می دانست در همان سال ثبت نام، قرعه به نام او اصابت می کرد، حج بر او مستقر است و چنانچه می دانست سال های بعد، قرعه به نام او اصابت می کرد، در فرضی که احتمال عروضِ مانع دیگری، از انجام حج را در سالی که قرعه به نام او اصابت می کرد، نمی داد، بنابر احتیاط واجب، لازم بود ثبت نام کند و در این فرض که ثبت نام نکرده، بنابر احتیاط واجب حج بر او مستقر می شود.
2- [2] . آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی: اگر استطاعت به سبب اجیر شدن برای حج نیابتی پیدا کرد، مطابق متن عمل کند، ولی اگر از راه دیگر استطاعت پیدا کرد کشف از بطلان اجاره می شود و باید حج خود را به جا آورد. آیة الله خامنه ای: کسی که استطاعت مالی ندارد، اگر برای نیابت از دیگری اجیر شود و سپس بعد از عقد اجاره به واسطه مالی غیر از مال الاجاره مستطیع شود، باید در آن سال حجّ را برای خود انجام دهد و اگر عقد اجاره او برای همین سال بوده، اجاره باطل است، و در غیر این صورت، باید حج استیجاری را در سال بعد به جا آورد. (مناسک حج، م64) آیة الله زنجانی: باید مطابق مسأله 38 و حاشیه آن عمل نماید. آیة الله سیستانی: اگر وثوق داشته باشد که در سال آینده می تواند برای خود به جا آورد یا استطاعت او به مال الاجاره باشد، پس اجاره صحیح است و به مقتضای آن عمل نماید. و اگر وثوق ندارد و استطاعت او به غیر مال الاجاره، است در این صورت اجاره باطل است و باید برای خودش حج نماید. (ملحقات، مناسک مسأله 19).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه باید حج خود را به جا آورد مگر اینکه حصول استطاعت به واسطه گرفتن اجرت نیابت در حج باشد و برای همان سال اول اجیر شده باشد..

و اگر استطاعت او باقی ماند، حج خودش را در سال بعد انجام دهد.

(57) م - در حصول استطاعت فرقی نیست بین اینکه در شهر (1) حج یعنی شوال و ذیقعده و ذی حجه مال پیدا کند یا قبل از آن، بنابراین اگر استطاعت مالی پیدا شود و استطاعت بدنی و سایر شرایط موجود باشد نمی تواند خود را از استطاعت خارج کند، حتی در اوائل سال و قبل از ماه های حج. (2)

(58) م - خدمه کاروان ها که وارد جده می شوند، اگر سایر شرایط استطاعت را دارند؛ از قبیل داشتن وسایل زندگی بالفعل یا بالقوه و رجوع به کفایت (3)، مثلاً کار و صنعت و غیر آن، که با آنها می توانند پس از مراجعت ادامه زندگی مناسب خود را بدهند، مستطیع هستند (4) و باید حَجة الاسلام به جا آورند و کفایت از حج واجب آنان می کند و چنانچه سایر شرایط را ندارند (5) به مجرد امکان حج،

ص:57


1- [1] . شهر ماه
2- [2] . تفصیل نظر مراجع در ذیل مسأله 23 و 24 گذشت. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 55 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: خواه این استطاعت مالی در اول سال باشد یا در ماه های نزدیک به حج. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر حال آنها قبل و بعد از حج یکی باشد، رجوع به کفایت در استطاعت شرط نیست.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: مشروط بر آنکه انجام حج مانع از انجام وظیفه آنها به عنوان خدمه نگردد وگرنه مستطیع نیستند. آیة الله زنجانی: کارگزاران حج بعد از قبول مأموریت چنانچه تشرف به حج، زندگی آنها را مختل نکند و با مأموریت آنها منافات نداشته باشد، با داشتن سایر شرایط مستطیع هستند.
5- [5] . آیة الله خویی: اگر حج موجب تفاوت در زندگی آنان نباشد وجوب آن بعید نیست (مناسک، مسأله 28). آیة الله سبحانی: اگر حج موجب تفاوت در زندگی آنان نباشد حج واجب می شود (کتاب الحج، ج1، ص274)..

برای آنان استطاعت حاصل نشده است و حج آنان استحبابی است و چنانچه بعداً استطاعت پیدا کردند، باید حج واجب را به جا آورند و حکم روحانی کاروان نیز همین است لیکن اگر بعد از مراجعت از مکه نیاز به شهریه حوزه دارند مستطیع نمی شوند. (1)

(59) م - پزشکان یا کسان دیگری که با مأموریت به میقات آمده اند و در میقات جامع شرایط استطاعت هستند، واجب است (2) حجة الاسلام به جا آورند (3) هر چند که لازم است مأموریت خود را نیز انجام دهند. (4)

ص:58


1- [1] . تفصیل نظر مراجع در ذیل مسأله 40 گذشت. آیة الله اردبیلی: اگر حال آنها قبل و بعد از حج فرقی نکند، مستطیع می شوند و نیاز به شهریه مضرّبه استطاعت نیست. آیة الله فاضل: گذشت در مسأله 40 که چنین اشخاصی مستطیع می شوند و حج آنها از حجة الاسلام کفایت می کند. آیة الله مکارم: در تمام مواردی که افراد به عنوان خدمه یا روحانی یا غیر آن به حج می روند، چنانچه زندگی خانواده آنها در همان مدت تأمین باشد حجشان حجة الاسلام و تأمین زندگی آنها در بازگشت شرط نیست.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به شرط آنکه ادای مناسک حج مزاحم با خدماتی که برای آن اجیر شده اند نباشد. (مناسک حج، م63)
3- [3] . آیات عظام بهجت، زنجانی، سبحانی: باید حجة الاسلام به جا آورند، مگر آنکه مأموریت به گونه ای باشد که نتوانند به وظائف عمل کنند. (پرسش های جدید حج، ص2، س8). آیة الله فاضل: مگر اینکه مأموریت آنها مشروط به عدم احرام برای حجّ تمتّع باشد، یا عمل به مأموریت مانع از انجام اعمال حج باشد که در این دو صورت حج واجب نیست، بلی اگر مخالفت کردند و حج انجام دادند هر چند مرتکب معصیت شده اند ولی حج آنها صحیح است و کفایت از حجة الاسلام می کند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: حکم آن در مسأله قبل بیان شد..

استفتائات استطاعت

(60) س - کسی در مدینه مریض شده (سکته کرده) و فعلاً در بیمارستان است و دکترها گفته اند که باید تا دو هفته استراحت کند، آیا بعد از مدت

استراحت در صورتی که حمل او برای انجام دادن اعمال مشکل باشد، اگر او را به مکه ببرند وظیفه این شخص چیست؟

ج - اگر (1) سال اول استطاعت او است و قدرت اعمال، حتی به نحو اضطراری را ندارد (2)، از استطاعت افتاده (3) و حج بر او واجب نیست ولی برای دخول مکه باید مُحرم شود و با انجام اعمال عمره مفرده ولو اضطراری آن، از احرام خارج می شود، و چنانچه

ص:59


1- [1] آیة الله سبحانی: خدمه کاروانها و پزشکان و امدادگران و افراد دیگری که با مأموریت به میقات آمده اند اگر حج موجب تغییر روال زندگی آنها نباشد (از نظر مالی وضعشان بدتر نشود) برآنها حجة الإسلام واجب می شود. . آیة الله بهجت: گذشت حکم استنبابه در مسأله 52.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر توانایی مباشرت اعمال حج را ندارد ولو به اینکه برای بعض اعمال نایب بگیرد، از استطاعت افتاده است. ولی اگر ثروتمند است و دیگر هیچگاه توانایی مباشرت اعمال حج را ندارد و یا مشقّت دارد، باید برای حج نایب بگیرد و وجوب نایب گرفتن، مانند وجوب حج، فوری است. (مناسک، م63). آیة الله زنجانی: در صورت حرج یا ضرر شدید فعلاً وظیفه ای ندارد و باید مطابق حاشیه مسأله 64 عمل نماید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و قدرت بر نایب گرفتن هم ندارد. آیة الله مکارم: حتی نایب هم نتواند بگیرد.
3- [3] . آیة الله خویی: ولی اگر دارا و ثروتمند است و امید به بهبودی ندارد یا حج بر او حرجی است باید نایب بگیرد. آیة الله سبحانی: اگر تمکن مالی برای استنابه ندارد از استطاعت خارج شده لیکن اگر متمکن است وامید بهبودی او نیست باید استنابه کند. آیة الله سیستانی: اگر توانایی مباشرت اعمال حج را ندارد و نایب هم نمی تواند بگیرد، از استطاعت افتاده است ولی اگر تمکن مالی دارد و توانایی مباشرت اعمال حج را ندارد یا دشوار و با مشقّت است و امید به بهبودی ندارد باید نایب بگیرد. (مناسک، مسأله 63)..

سال اول استطاعت او نباشد و حج بر او مستقر شده، اگر مأیوس از خوب شدن باشد باید نایب بگیرد که برایش عمره و حج تمتع انجام دهد و خودش برای دخول مکه مُحرم شود و عمره مفرده به طوری که ذکر شد به جا آورد، و چنانچه برای این شخص انجام اعمال حج تمتع ممکن باشد، ولو به نحو اضطرار و انجام اضطراری اعمال، لازم است مُحرم شود و هر مقدار از اعمال را که می تواند ولو با کمک گرفتن از دیگری انجام دهد، و هر مقدار را که نمی تواند، نایب بگیرد ولی در وقوفین، گرفتن نایب کافی نیست.

(61) س - کسی که احتمال می دهد حجی که در سال های قبل انجام داده، صحیح نبوده یا مستطیع نبوده است و فعلاً شرایط استطاعت را دارد و بخواهد احتیاط کند، حج را به چه نیتی به جا آورد؟

ج - می تواند قصد مافی الذمه؛ یعنی قصد امتثال مطلقِ امرِ متوجه به او را کند (1) و می تواند قصد حَجة الاسلام احتیاطاً نماید.

(62) س - شخصی که حج واجب خود را انجام داده است آیا می تواند آن را به قصد مافی الذمه اعاده کند؟

ج - مانع ندارد (2) ولی اعاده حج کفایت از اجزاء - در صورت صحّت حج سابق و بطلان اجزاء - نمی کند و باید خود آن جزء تدارک شود.

(63) س - کسی که با وجود تقلید صحیح، قبلاً به حج مشرف شد و چون رجوع به کفایت را مجتهد او شرط استطاعت نمی دانسته حَجة الاسلام قصد نموده و به جا آورده است با اینکه رجوع به کفایت نداشته است، فعلاً همه شرایط استطاعت برای او موجود است و از حضرت امام تقلید می کند آیا باید حج سابق را اعاده کند یا خیر؟

ص:60


1- [1] . آیات عظام بهجت، تبریزی، سبحانی: در این مسأله و مسأله بعد، قصد امتثال امر فعلی را بنماید.
2- [2] . آیة الله سبحانی: به عنوان امتثال امر فعلی در تمام مراحل نیت کند. آیة الله مکارم: اگر حج خود را به طور صحیح انجام داده وجهی برای اعاده آن نیست. آیة الله نوری: مانع ندارد مطلقاً..

ج - اعاده لازم است. (1)

(64) س - شخصی بعد از انجام عمره تمتع مریض شد و از انجام حج منصرف شد و به ایران رفت و در مکه کسی را وکیل کرده که برای فراغ ذمه او اقدام نماید، وظیفه در این مورد چیست و آیا محرمات احرام بر چنین شخصی چه وضعی دارد؟

ج - در فرض مسأله، وکیل گرفتن بی فایده است (2) و چنانچه سال اوّل استطاعت او بوده است و در اثر مرض از قدرت انجام حج افتاده باشد در این صورت وجوب حج بر او موقوف است به بقای استطاعت تا سال های (3) بعد، ولی در صورتی که سال اول

ص:61


1- [1] . آیات عظام اردبیلی، تبریزی، زنجانی، سبحانی، سیستانی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، نوری: اعاده لازم نیست. آیة الله بهجت: به معنایی که برای رجوع به کفایت، در ذیل مسأله 40 گذشت مراجعه فرمایید.
2- [2] . آیة الله زنجانی: اگر برای حج مجدد نیز استطاعت مالی داشته یا از سال های قبل استطاعت مالی داشته باشد باید در اولین فرصت حج به جا آورد، و اگر از بهبودی مأیوس است نایب بگیرد؛ ولی چنانچه به مصرف کردن این مال، نیاز مبرمی پیدا کرد و مال را مصرف نمود از استطاعت می افتد.
3- [3] . آیة الله بهجت: برای حکم استنابه، به مسأله 52 مراجعه شود. و عمره او مفرده می شود و احتیاطاً باید طواف نساء به جا آورد (مستفاد از سؤال 136 مناسک). آیات عظام تبریزی، صافی، گلپایگانی: مگر آنکه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بکند، پس بنابر احتیاط باید نایب بگیرد. آیة الله خویی: مگر آنکه ثروتمند باشد و مباشرت اعمال را نتواند بکند یا برای او مشقت داشته باشد و امید به بهبودی نداشته باشد که در این صورت باید برای حج نایب بگیرد. و وجوب نایب گرفتن مانند وجوب حج فوری است. (مناسک، مسأله 63 و قبل از مسأله 151). آیة الله سبحانی: اگر بازگشت برای او مقدور نیست احتیاطاً باید برای طواف نساء نایب بگیرد و در صورتی که ثروتمند باشد و امید به بهبودی نداشته باشد برای حج نیز نائب بگیرد (کتاب الحج، ج1، ص337). آیة الله سیستانی: اگر از انجام حج متمکن نبوده، وظیفه او بنابر احتیاط واجب این بوده است که عمره تمتع را بدل به عمره مفرده کند و طواف نساء را انجام دهد، و اکنون اگر بازگشت برای او مقدور نیست احتیاطاً باید برای طواف نساء نایب بگیرد. (مناسک، ذیل مسأله 151 و ملحق مناسک، س92)..

استطاعت نبوده و حج بر او از قبل واجب بوده است، چنانچه مأیوس از خوب شدن باشد باید در همان سال (1) یا سال بعد (2) برای حج و عمره تمتع نایب بگیرد، و در صورتی که مأیوس از خوب شدن نباشد (3)

نمی تواند نایب بگیرد و باید خودش حج و عمره تمتع را مجدداً انجام دهد، و در هر صورت فعلاً از احرام خارج و محرمات احرام بر او حلال شده است.

(65) س - در حال حاضر، که هر کسی بخواهد حج مشرف شود باید قبلاً برای ثبت نام و مقدمات حج اقدام نماید، اگر کسی ثبت نام کرد ولی نوبت او را برای چند سال دیگر اعلام نمودند، اگر قبل از رسیدن آن نوبت، از راه دیگر وسیله رفتن برای او فراهم شد و پول قرض کرد و به مکه رفت، آیا حج او حَجة الاسلام است یا خیر؟

ج - اگر قبلاً حج بر او مستقر نشده و فعلاً هم نمی تواند به حج برود مگر با قرض (4)، حج بر او واجب نشده است، و حج او حَجة الاسلام نیست. (5)

ص:62


1- [1] . آیة الله فاضل: و اگر نشد سال بعد.
2- [2] . آیة الله مکارم: در همان سال و اگر ممکن نشد در سال های بعد.
3- [3] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط در این صورت هم نایب بگیرد و اگر بعداً رفع عذر شد و دارای شرایط بود احتیاطاً خودش نیز حج را انجام دهد. (مناسک عربی، ص32، مسأله 90).
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر هنگامی که آن پول را قرض می گیرد طلبی داشته باشد که به اندازه مخارج حج او باشد، چنانچه قرض کند و به حج برود، حجة الاسلام محسوب می شود، هر چند قرض کردن واجب نیست. آیات عظام بهجت، زنجانی، فاضل: حکم قرض گرفتن در ذیل مسأله 20 گذشت. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: هرگاه کسی مقداری پول قرض کند که آن پول به مقدار مخارج حج باشد و قدرت پرداخت آن را بدون مشقت بعد از آن داشته باشد، حج بر او واجب خواهد بود. (مناسک، م33). آیة الله سیستانی: مگر آنکه وقت پرداخت قرض آنقدر دور باشد که اصلاً عقلا به آن توجه نکنند. که در این صورت حجّ بر او واجب خواهد شد. (مناسک، مسأله 33).
5- [5] . آیة الله تبریزی: هرگاه کسی مقداری پول قرض کند که آن پول به مقدار مخارج حج باشد و در وقت قرض کردن مالی داشته باشد که بتواند با آن قرض خود را ادا کند حج بر او واجب خواهد بود بلکه مثل این شخص اگر بتواند بدون منت قرض کند لازم است قرض کند و به حج برود (مناسک، م33). آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 20 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: اگر برای پرداخت قرض خود به حرج نیفتاده باشد، حج او حجة الاسلام است. آیة الله سبحانی: تحصیل استطاعت با قرض واجب نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: مگر در صورتی که از کسی طلب داشته باشد و یا مالی دارد که در دسترس او نیست و بعداً به راحتی می تواند به واسطه آن قرضی را که گرفته ادا کند، که در این صورت با قرض کردن صدق استطاعت می کند و اگر قرض کرد و سایر شرایط هم فراهم بود حج واجب می شود و حجة الاسلام می باشد. (مناسک عربی، ص19، مسأله 34). آیة الله مکارم: مگر اینکه نوبت خود را، که برای آن ثبت نام کرده، در مقابل آن به وام دهنده واگذار کند..

(66) س - اگر کسی به خیال اینکه استطاعت دارد، به قصد عمره تمتع مُحرم شد و به ترتیب کلیه اعمال حج تمتع حَجة الاسلام را انجام داد و بعد از تمام شدن اعمال معلوم شد که مستطیع نبوده است، بفرمایید احرام و اعمال گذشته اش چگونه است و نسبت به آینده اگر مستطیع شد، آیا حجة الاسلام بر او واجب است یا نه؟

ج - مُحرم نیست (1)، ولی اگر مستطیع شد باید حَجة الاسلام به جا آورد.

ص:63


1- [1] . آیة الله اردبیلی: حجّی که انجام داده حج استحبابی محسوب می شود و اکنون در احرام نیست و حج انجام شده کفایت از حجة الاسلام نمی کند. آیة الله بهجت: اگر به قصد انجام وظیفه فعلیه بوده حج صحیح استحبابی هم می باشد. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی: حجش صحیح است ولی کفایت از حجة الاسلام نمی کند. آیة الله خامنه ای: اگر به قصد انجام وظیفه فعلیه بوده، حج صحیح و استحبابی است. آیة الله سبحانی: حج او مستحبی است و چنانچه بعداً مستطیع شد باید حجة الاسلام به جا آورد. آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: احرام او صحیح و حج او مستحبّی است و کفایت از حجة الاسلام نمی کند. آیة الله نوری: اگر به قصد تقیید بوده احرام واقع نشده، و اگر خطا در تطبیق بوده احرام حج مستحب واقع شده و احرام صحیح بوده و از آن خارج شده، ولی مجزی از حجة الاسلام نیست..

(67) س - کسی خیال می کرد، مستطیع نیست، به نیت استحباب مُحرم شد و اعمال عمره تمتع را انجام داد، بعد در مکه پرسید، معلوم شد مستطیع بوده است، آیا مجدداً باید به نیت وجوب مُحرم شود یا کافی است؟

ج - کفایت نمی کند (1)، و در صحت حج ندبی او تأمل است. (2)

ص:64


1- [1] . آیة الله اردبیلی: چون غالباً قصد امر فعلی می شود و این مورد از موارد خطا در تطبیق است، تجدید احرام لازم نیست و کفایت از حجة الاسلام می کند. آیة الله بهجت: اگر به قصد امر فعلی بوده، اگر چه اعتقاد ندبیت آن را داشته، اظهر صحّت و اجزاء از حجة الاسلام است (کتاب حج، ص30). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: مجزی از حجة الاسلام است و نیاز به احرام جدید نیست. آیة الله خامنه ای: اگر شخص مستطیع با اعتقاد به اینکه مستطیع نیست قصد حج استحبابی کند، و بعد معلوم شود که مستطیع بوده، کفایت آن از حجة الاسلام محل اشکال است و بنابر احتیاط، واجب است در سال بعد حجّ را به جا آورد، مگر آنکه به توهّم اینکه وظیفه فعلیه او امتثال امر استحبابی است، قصد امتثال امر فعلی شارع مقدس را داشته باشد که در این صورت کفایت از حجة الاسلام می کند. (مناسک حج، م65) آیة الله سبحانی: هرگاه به نیت امر فعلی محرم شده باشد از عمره تمتع کفایت می کند و در غیر این صورت احتیاط کند بدین گونه که طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و آن را عمره مفرده قرار دهد و سپس به یکی از مواقیت رفته و اگر نشد به ادنی الحل و سپس برای عمره تمتع واجب محرم شود و اعمال آن را انجام دهد سپس اعمال حج تمتع را به جا آورد. آیة الله سیستانی: چنانچه کسی به اعتقاد اینکه مستطیع نیست به عنوان استحباب، به حج رفت و قصد اطاعت امری که فعلاً متوجّه او است را نمود و بعداً معلوم شد مستطیع بوده، حجّش کفایت می کند و حج دیگری بر او واجب نیست. (مناسک، مسأله 58). آیة الله صافی، آیة الله مکارم: بلکه کفایت می کند. آیة الله فاضل: باید حجة الاسلام را انجام دهد و اکتفا به عمره انجام شده مشکل است، لذا برای احرام عمره تمتع وجوبی، باید به وظیفه ناسی احرام که در مسأله 215 بیان شده است، عمل کند و در ضیق وقت باید حجِ افراد انجام دهد، مگر اینکه خطا در تطبیق باشد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: حج استحبابی او صحیح است و باید در اولین فرصت، حجة الاسلام خود را به جا آورد. آیة الله فاضل، آیة الله نوری: اگر تقیید به استحباب داشته، و اگر به نحو خطا در تطبیق بوده، صحیح و کافی است. آیة الله گلپایگانی: مگر اینکه قصد کرده باشد حجّی را که بر اوست و اشتباهاً گمان کرده استحبابی است، که در این صورت بعید نیست کفایت کند. (مناسک عربی، ص30، مسأله 80)..

(68) س - شخصی برای زیارت سوریه ثبت نام کرده و فعلاً سه هزار روپیه به دست آورده است و خرج حج بیت الله هم همین مقدار می شود، آیا رفتن حج واجب است یا می تواند به زیارت سوریه برود؟

ج - اگر سایر شرایط استطاعت را داشته باشد باید به حج برود. (1)

(69) س - در قباله های کنونی برای ازدواج، مبلغ زیادی نوشته می شود، آیا زنی که می خواهد ازدواج کند طبق برنامه مذکور واجب الحج می شود یا خیر؟ ضمناً مشخص فرمایید مبلغ چقدر باشد بهتر است؟

ج - اگر بدون مفسده (2) بتواند مهر را بگیرد و به حج برود مستطیع است، و مهرالسنه بهتر است و استحباب دارد. (3)

(70) س - اگر پدری بعد از ثبت نام برای حج، فوت کرده است و چند پسر دارد و

ص:65


1- [1] . آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: و اگر سایر شرایط را ندارد باید برای سال های آینده استطاعت مالی خود را حفظ کند و اگر از تحقق سایر شرایط ناامید است، نایب بفرستد.
2- [2] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 47 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: بدون وقوع در حرج. آیة الله سیستانی: اگر مستلزم حرجی بر زن باشد، که تحمّلش برای او مشکل است، مستطیع نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و اختلال در زندگی. (مجمع المسائل، ج1، مسأله 33). آیة الله مکارم: و یا حاصل شدن هر چیزی برخلاف حیثیت او.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در صورتی که مهریه، حالّ باشد و شوهر بتواند از مهریه به مقدار مخارج حج را بپردازد و مطالبه آن مستلزم حرج و آبروریزی برای زن نباشد و همچنین در صورتی که شوهر بخواهد آن را بپردازد، زن مستطیع است..

اجازه حج به یکی از پسران داده می شود، آیا در چنین موردی

استطاعت طریقی برای کدام حاصل می شود؟

ج - با فرض وجود سایر شرایط استطاعت، به هر کدام اجازه داده شود مستطیع می شود. (1)

ص:66


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر قبلاً بر پدر حج مستقر نبوده و وصیتی هم نکرده باشد، هر یک از آنان که باقی ورثه رضایت برای استفاده او بدهند، استطاعت طریقی برایش حاصل می شود. آیة الله زنجانی: اگر لازم باشد که با آن فیش برای پدر، حج به جا آورند هیچ کدام مستطیع نیستند والاّ هر پسری که استطاعت مالی دارد اگر می تواند باید رضایت ورثه را در استفاده خودش از فیش متوفی جلب کند و اگر نکند حج بر عهده اش مستقر می شود. آیة الله سبحانی: اگر کسی برای حج ثبت نام نمود وقبل از رسیدن ذی الحجه فوت کرد و در همان سال استطاعت مالی پیدا کرده بود، حج بر او مستقر نشده است وفیش ثبت نام از ترکه میت به حساب می آید و اگر ورثه توافق کردند و فیش را به یکی از ورّاث مجاناً و یا به عنوان سهم الارث و یا با فروختن به او واگذار کردند و او سایر شرایط استطاعت به جز استطاعت طریقی را داشت، مستطیع می شود و درغیر این صورت اگر همه ورّاث در شرایط مساوی بودند باید قرعه بکشند و انجام حج را برای یک نفر از بین خود میسر کنند و اگر ورثه توافق ننمودند فیش فروخته می شود و بهای آن بین ورثه تقسیم می شود. آیة الله صافی: اگر به عنوان نیابت پدر است بر هیچ یک از آنها رفتن به حج و قبول نیابت واجب نیست مگر آنکه بالخصوص مورد وصیت باشد و اگر منظور این است که یکی از آنها می تواند با استفاده از فیش پدر برای خود حج به جا آورد، در صورت داشتن سایر شرایط استطاعت، بر هر کدام که می داند با استفاده از فیش مورد مزاحمت دیگران قرار نمی گیرد حج واجب است و اگر همه در این جهت مساوی باشند بر همه لازم است اقدام کنند و چنانچه یکی از آنها بدون مسامحه دیگران موفّق به استفاده شد حج از دیگران ساقط است ولی با مسامحه، حکم به استقرار حج بر او خالی از وجه نیست. این در صورتی است که فیش از ترکه میت محسوب نشود و اگر از ترکه محسوب شود در صورتی که هیچ یک از ورثه از حقّ خود نسبت به آن صرف نظر نکند، باید به فروش برسد و بهای آن بین ورثه - کما فرض الله - تقسیم شود و بنابراین، هر یک از ورثه یا غیر ورثه باید اقدام به خرید فیش نماید، هرکس برایش فراهم شد حج بر او واجب است و چنانچه پدر واجب الحج بوده است باید برای او استیجار نمایند هر چند به فروش فیش باشد. آیة الله گلپایگانی: اگر به عنوان نیابت پدر است بر هیچ یک از آنها رفتن به حج و قبول

(71) س - پدری برای حج ثبت نام کرده و در وصیتش گفته است که برایش حج مستحبی به جا آورند و پسر بزرگتر چون دیده خودش استطاعت بدنی و مالی دارد و فقط استطاعت طریقی نداشته که آن هم با فوت پدر برایش حاصل شده، به نیت خود حج را انجام داده، نه به نیابت از پدر، آیا حج او صحیح است یا نه؟ چون استطاعت طریقی نداشته مگر از طریق نیابت؟

ج - فرض مزبور نیابت نیست، و حج خودش صحیح و مُجزی است. (1)

(72) س - مسلمینِ بعضی از کشورهایی که حکومتشان کمونیستی است، اگر بخواهند حج بروند باید مبلغ زیادی به آن حکومت کمک کنند و قهراً این پول برای تقویت چنین حکومتی مصرف می شود، در صورتی که راه منحصر به این کار باشد آیا اولاً: حج بر چنین اشخاصی واجب است یا نه؟ و ثانیاً: اگر این مقدار پول را بدهند و به حج بروند از حجة الاسلام کفایت می کند یا نه؟

ج - آنچه ذکر شد موجب سقوط حج نمی شود. (2)

ص:67


1- [1] . آیة الله اردبیلی: ولی مرتکب عمل حرام شده است. آیة الله خویی: فتوای ایشان در این مورد در دست نیست. آیة الله سبحانی: حج او صحیح است، ولی باید برای پدر حج نیابی به جا آورد. آیة الله سیستانی: وصیت پدر در حج نسبت به او نافذ است و پسر استطاعت طریقی نداشته که بتواند برای خودش حج به جا آورد. (ملحق مناسک، سؤال 10). آیة الله مکارم: ولی به خاطر ترک وصیتِ پدر، گناه کرده و باید حج مستحبی او را انجام دهد و یا کسی را بفرستد تا به جا آورد.
2- [2] . آیة الله بهجت: ضررهای مالی غیر مجحف، که از ظالمین در طریق و از حکومت های ظالمه

(73) س - زنی برای حج ثبت نام کرده است، ولی شوهرش که او هم استطاعت داشته، به عللی ثبت نام ننموده است، آیا زن می تواند شرعاً نوبت خود را به شوهرش بدهد به این امید که در آینده هر دو با هم ثبت نام نمایند یا نه؟

ج - اگر زن مستطیعه است نمی تواند نوبت خود را به شوهرش بدهد (1)، ولی اگر

ص:68


1- [1] . آیة الله اردبیلی: چنانچه رفتن به حج برای زن هیچ محذوری نداشته باشد، نمی تواند نوبت خود را به شوهرش بدهد و چنانچه این کار را بکند گناه کرده و حج بر او مستقر می شود ولی حج شوهرش صحیح است..

نوبت را به او داد حج شوهر صحیح است. (1)

(74) س - من با داشتن بیست هزار تومان قرض و گرفتن یک ماه حقوق قبل از پرداخت آن، موفق به سفر حج شدم، با توجه به اینکه شخص طلبکار از این سفر حج کاملاً راضی و به پولش احتیاج ندارد، آیا این حج واجب محسوب می شود یا نه؟

ج - اگر استطاعت مالی برای شما محقق بوده، در فرض مزبور حج شما صحیح و حج واجب محسوب است، به شرط آنکه امکان ادای بدهی بعداً به سهولت برای شما فراهم باشد. ولی اگر با قرض (2) برای حج استطاعت مالی پیدا کرده اید، مستطیع نشده اید و از حَجة الاسلام محسوب نمی شود. (3)

(75) س - اگر کسی مستطیع شد، آیا می تواند مال خودش را به پدر یا مادر ببخشد و خرج سفر حج ایشان نماید و اگر چنین کرد تکلیفش چیست؟

ج - اگر شخصاً مستطیع است باید حج به جا آورد و با بخشش پول به والدین، تکلیف از او ساقط نمی شود و در صورتی که با بخشش پول به والدین نتواند حج واجب بر خود را به جا آورد بخشش جایز نیست، اگر چه صحیح است.

(76) س - اشخاصی که در وقت اسم نویسی برای حج، استطاعت مالی دارند و از طرف دولت برای پنج سال یا بیشتر اسم می نویسند، آیا برای این گونه اشخاص اسم نویسی واجب است یا نه؟ و بر فرض وجوب، اگر مسامحه کردند و ننوشتند و بعد از مدت پنج سال مردند یا از استطاعت مالی افتادند، فقط ترک واجب کرده اند یا اینکه حج هم بر آنان مستقر است؟

ج - اگر احتمال دهند که قرعه در همان سال اول به نامشان بیرون می آید لازم است

ص:69


1- [1] . آیة الله مکارم: ولی زن گناه کرده است.
2- [2] . تفضیل مسأله و نظر مراجع عظام در ذیل مسأله 20 و 21 گذشت.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 20 مراجعه شود. آیة الله مکارم: مگر اینکه مالی که معادل آن باشد و بتواند دین را با آن ادا کند داشته باشد..

شرکت کنند (1) و اگر شرکت نکردند باید به حج بروند و حکم کسی را دارند که حج بر او مستقر است. (2)

(77) س - اینجانب با شرایط زیر، طبق قرعه کشی سازمان حج و زیارت -

ص:70


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بلکه اگر احتمال دهد که در سال های بعد از سال اول هم قرعه به نامش اصابت می کند، باید ثبت نام کند و اگر ثبت نام نکند و بمیرد، چنانچه احتمال برود که اگر ثبت نام می کرد می توانست به حج برود، حج بر او مستقرّ شده است. آیة الله خامنه ای: بلکه اگر رفتن به حج در سال های بعد منوط به نام نویسی و پرداخت مبلغی در این سال باشد بنابر احتیاط واجب باید به این کار اقدام کند. (مناسک حج، م69) آیة الله خویی: به هر حال باید در قرعه کشی شرکت کنند. (مستفاد از مناسک، صفحه 16، والمسائل الشرعیه، ج1، صفحه 297، س1). آیة الله سیستانی: چنانچه توقع عروض مانع دیگری از رفتن به حج در سالی که قرعه به نام او اصابت می کند، ندارد، بنابر احتیاط واجب لازم است ثبت نام کند وگرنه حج بر او بنابر احتیاط واجب مستقر می شود.
2- [2] . آیة الله تبریزی: اگر اطمینان داشته باشد که در سال اول نامش بیرون می آید لازم است در قرعه کشی شرکت کند. آیة الله زنجانی: اسم نویسی واجب است و اگر نکردند و در اولین سال به حج نرسیدند طبق حاشیه مسأله 3 عمل نمایند. آیة الله سبحانی: و همچنین در صورتی که رفتن به حج براساس قوانین کشور منحصر به ثبت نام برای پنج سال آینده باشد در این صورت نیز احتیاط واجب این است که باید ثبت نام بکند و اگر ثبت نام نکرد و به خاطر ثبت نام نکردن استطاعت طریقی پیدا نکرد، حج بر او مستقر می شود. آیة الله صافی: در مورد سؤال، وجوب نام نویسی محلّ تأمّل است و چنانچه با ترک آن، بعد از پنج سال فوت کرد استقرار حج بر او معلوم نیست اگر چه احتیاط آن است که برای او، با بقای استطاعت تا سال پنجم، استیجار حج نمایند. آیة الله گلپایگانی: در مورد سؤال، نام نویسی واجب است و چنانچه مسامحه کرد و بعد از پنج سال فوت نمود، چون علی الظاهر در طول پنج سال متمکن از رفتن به حج بوده است حج بر او مستقر شده، و باید برای او استیجار نمایند. آیة الله مکارم: اسم نویسی برای این اشخاص واجب است و اگر یقین به اصابت قرعه داشته باشند حج بر آنها مستقر می شود ولی احتمال کافی نیست..

ان شاءالله - در سال 1366 عازم بیت الله الحرام هستم:

1. هزینه کامل زیارت خود و همسرم از پول مُخَمَّش تهیه شده است.

2. معلم آموزش و پرورش بوده و حقوق مستمر در حد معمول زندگی با قناعت را دریافت می دارم.

3. فاقد مسکن و اتومبیل شخصی بوده و در هر شهری که شاغل باشم، مستأجر هستم.

4. وسائل زندگی را در حد معمول دارا می باشم.

با توجه به شرایط فوق و شبهاتی که نسبت به وجوب حج و عدم آن از اطراف القا می شود، آیا حج اینجانب و همسرم از حجّ واجب، کفایت می کند یا خیر؟

ج (1)- در فرض مرقوم چنانچه همسر شما به مقدار رفتن و برگشتن برای حج پول دارند و می توانند بروند، مستطیع هستند، و شما در صورتی استطاعت دارید که لوازم زندگی خود و عائله را به مقدار شأنتان دارا باشید (2)، و بعد از برگشتن بتوانید با در آمد کسب خودتان، زندگی خود و عائله را اداره کنید.

(78) س - اگر شخصی مستطیع بود و در رفتن به حج مسامحه کرد تا نوبت او از دست رفت، حال که اسم نمی نویسند، آیا با واسطه و سفارش در ایران یا خارج از ایران و با صرف مبالغی زیاد، جایز است به حج مشرف شود یا خیر؟ زیرا در غیر این صورت سال ها فریضه او تأخیر می افتد و خوف این را دارد که خدای ناکرده از تارکین حج به حساب آید؟

ص:71


1- [1] . آیات عظام زنجانی، سبحانی، سیستانی، مکارم: در فرض سؤال مذکور، حج بر شما و همسرتان واجب است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: چنانچه نداشتن مسکن و اتومبیل ملکی برای شما حرجی و بلکه مخالف با شأن نباشد، مستطیع می باشید. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: اگر از جهت صرف هزینه حج، در ناراحتی و مشقت نشوند واجب است حج بروند..

ج - باید به هر نحو (1) هست و برخلاف مقررات جمهوری اسلامی نیست به حج مشرف شود. (2)

(79) س - شخصی قبلاً حج بر او مستقر نشده، اما در موقع ثبت نام جهت حج تمتع مستطیع بوده و ثبت نام نموده، ولی بعداً از نظر مالی محتاج شده و احتیاج به پول سپرده شده در بانک را دارد، بفرمایید می تواند پول را پس بگیرد یا خیر؟ و چنانچه در سال اول یا سال های بعد قرعه به نام او اصابت کند، فرق دارد یا نه؟

ج - با فرضی که ذکر شده مستطیع نیست و می تواند (3) پول را بگیرد و فرق ندارد. (4)

ص:72


1- [1] . آیة الله اردبیلی: چنانچه حرجی نباشد و نیز متوقف بر ارتکاب حرام اهمّ نباشد باید به حج مشرف شود. آیة الله بهجت: قبل از استقرار حج استطاعت شرعیه شرط است و بعد از آن استطاعت عقلیه و مقدوریت میزان است البته با مراعات سایر احکام شرعیه. (مستفاد از صفحه 27 و 22 کتاب حج) آیة الله تبریزی: باید به هر نحو ممکن، مادامی که حرج نبوده و مستلزم ارتکاب حرام نباشد، به حج مشرف شود. آیة الله خویی: اگر حرجی نباشد و نیز متوقف بر ارتکاب حرام اهم یا مساوی نباشد حج واجب است. آیات عظام سبحانی، سیستانی، صافی، گلپایگانی: در صورت تمکن، اگر چه با صرف مبلغ زیادتر، لازم است به حج برود. آیة الله فاضل: اگر حرجی نباشد باید به هر نحو...
2- [2] . آیة الله زنجانی: به هر نحو که حرجی و موجب مهانت نباشد باید اقدام کند و اگر مستلزم معصیت باشد حج را تا رفع مشکل، تأخیر بیندازد؛ ولی اصل وجوب حج باقی است و به هر شکل، حج به جا آورد مجزی است.
3- [3] . آیة الله تبریزی: اگر در سال اول قرعه به نام او اصابت کند، نمی تواند پول را بگیرد مگر آنکه در حرج بیفتد. آیة الله خویی، آیة الله سبحانی: اگر نفقه لازم باشد و یا از ترک انفاق به حرج بیفتد. آیة الله سیستانی: اگر پول را برای نفقات لازم نیاز داشته و غیر از آن پولی نداشته است.
4- [4] . آیة الله زنجانی: اگر احتیاج مبرم به پول حج داشته باشد می تواند پس بگیرد و اگر گرفت و مصرف کرد مستطیع نیست؛ و فرقی بین سال اول و بعد نیست..

(80) س - پدرم در سال 1360 برای زیارت خانه خدا مستطیع شد و در سال 1362 جهت زیارت خانه خدا به مکه مشرف شد، ولی بعد از احرام بستن، بین راه سکته و فوت کرد و هیچ گونه عملی را انجام نداد، آیا حج به گردنش می باشد یا خیر؟

ج - اگر بعد از دخول حرم مرده (1)، حج از او ساقط شده است و اگر قبل از دخول حرم فوت کرده (2)، در صورتی حج واجب نیست که سال اول استطاعت او باشد. (3)

(81) س - دارایی شخصی قریب هفتصد و پنجاه هزار تومان از اصل ملک و خانه که ارث از پدرش به او رسیده می باشد، به اضافه اینکه یک باب منزل مسکونی هم دارد، اکنون که نامبرده در اثر سانحه ای از دنیا رفته است، دارای یک همسر و دو بچه صغیر می باشد که معاش آنان از در آمد همین املاک مذکور تأمین می شود، آیا شخص مُتَوفی مستطیع بوده یا خیر؟ و در صورت وجوب حج، آیا حج بَلَدی گرفته شود یا میقاتی کفایت می کند؟ و آیا می شود مخارج حج، از کلّ ترکه پرداخت گردد؟

ج (4)- چنانچه شخص متوفّی در حال حیات، خرج رفت و برگشت خود و عیالاتش (5)

ص:73


1- [1] . آیة الله سیستانی: ظاهر سؤال این است که حج بر او مستقرّ بوده است و در این صورت و در فرض سؤال، حج از او ساقط نیست و باید از او قضا کنند و اگر فوت بعد از احرام و دخول حرم بوده به مسأله 110 رجوع شود. آیة الله مکارم: اگر بعد از احرام فوت کند حج از او ساقط است. خواه در حرم فوت کرده باشد و یا در خارج حرم.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م73)
3- [3] . آیة الله بهجت: یعنی سال اول استطاعت شرعیه نه فقط مالیه. آیة الله خویی، آیة الله زنجانی: بلکه در این فرض که حج بر ذمّه اش مستقر نبوده ولی قبل از احرام یا دخول حرم بمیرد، ظاهراً قضا از او واجب شود.
4- [4] آیة الله سبحانی: باید برای آن شخص دوباره نائب بگیرند. . آیة الله زنجانی: چنانچه بدون اختلال در زندگی می توانسته به حج برود، مستطیع بوده و حج میقاتی کافی است و چنانچه وصیت نکرده از اصل ترکه خارج می شود.
5- [5] . آیة الله بهجت: یعنی و نفقه عیالاتش در نبود او..

را داشته و در برگشتن هم در آمد لایق به حال خود و خانواده را داشته و می توانسته به مکه برود (1) و تأخیر انداخته، مستطیع بوده و چنانچه وصیت نکرده، حج میقاتی از اصل ترکه خارج می گردد. (2)

(82) س - شخصی که حج به جا آورده، لیکن چون امرار معاش او از وجوه و امثال آن بوده و آن زمان نیز متذکر مسأله مربوط به عدم استطاعت چنین شخصی نشده و گمان کرده که حج واجب خود را انجام داده است، پس از آن و در حال استطاعت قطعی نیابتاً حج به جا آورده است، آیا حج نیابتی وی صحیح است یا باید پس از انجام حج واجب مستقر خودش، نیابت را تکرار کند؟ (3)

ج - چنانچه در وقت انجام حجّ اوّلی مستطیع نبوده، با فرض حصول استطاعت در

ص:74


1- [1] . آیة الله بهجت: و اگر نمی توانسته ولی می توانسته استنابه کند، حکم آن در مسأله 52 گذشت و نیز برای «مراد از رجوع به کفایت» به مسأله 40 مراجعه شود. آیة الله خویی: بلکه اگر دارا و ثروتمند بوده و توانایی مباشرت اعمال حج را نداشته یا دشوار و با مشقت بوده و در نایب گرفتن تأخیر کرده حج بر ذمه اش می باشد مگر اینکه احتمال داده شود در حال حیات در مورد استطاعت خود غافل قاصر بوده که در این صورت لازم نیست برای او حج به جا آورند. (مناسک، مسأله 63 و تعلیقه عروه، ج2، ص240). آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: بلکه اگر تمکن مالی داشته و توانایی مباشرت اعمال حج را نداشته یا دشوار و با مشقّت بوده و در نایب گرفتن تأخیر کرده است حج بر ذمّه اش می باشد (مناسک، مسأله 63).
2- [2] . آیة الله تبریزی: و همچنین بنابر احتیاط اگر ثروتمند بوده و توانایی مباشرت اعمال حج را نداشته یا دشوار بوده و در نایب گرفتن تأخیر کرده، حج بر ذمه اش می باشد.
3- [3] آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 45 مراجعه شود. . آیة الله بهجت: با ملاحظه حواشی مسأله 40 که گذشت، هر دو حج او صحیح است. آیة الله فاضل، آیة الله سبحانی: در فرض مذکور مستطیع بوده و حج انجام شده حج واجب می باشد و حج نیابی هم محکوم به صحت است..

زمان حج ثانی، حج نیابتی باطل است (1) و حج خود را باید انجام دهد و حج نیابتی را اگر وقت آن موسّع بوده، بعد از حج خودش انجام دهد و در غیر این صورت به صاحب پول مراجعه کند.

(83) س - کسی که واجب الحج بوده، از پاکستان عازم حج شد و در مدینه منوره بیمار گردید و در حال بیماری به طرف مکه رهسپار شد و در بیمارستان مکه قبل از حج وفات نمود، تمام دارائیش در وقت فوت، مقداری پول و قطعه زمینی در پاکستان بوده است، با توجه به اینکه پول موجودش برای نیابت حج او کفایت نمی کند، آیا ورثه اش باید زمین را بفروشند و برایش نایب بگیرند، و یا اینکه با فوت او حج ساقط می شود؟ اجرکم علی الله.

ج - اگر با احرام عمره تمتع داخل مکه شده (2) و پیش از انجام یا اکمال اعمال عمره یا بعد از انجام آن فوت نمود، همان مقدار عمل او مُجزی و حج از او ساقط است، ولی اگر بدون احرام عمره وارد مکه شد (3) و در آنجا فوت نمود، در صورتی که حج بر او قبلاً مستقر بوده، باید از اصل ترکه او برایش نایب بگیرند و حج میقاتی کفایت می کند.

(84) س - اینجانب در موقع ازدواج، یک سفر حج به زوجه ام وعده داده ام، آیا ادائش چگونه می باشد؟

ص:75


1- [1] . تفصیل نظر آیات عظام در این مسأله ذیل مسأله 38 و 40 گذشت و در ذیل مسأله 107 در شرط 6 خواهد آمد. آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسائل 38 و 40 مراجعه شود. آیات عظام خامنه ای، زنجانی، مکارم: حج اوّل صحیح بوده و حج نیابتی او نیز صحیح است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و آن بخش از مکه خارج از حرم نمی باشد. آیة الله مکارم: اگر بعد از احرام فوت شده، حج از او ساقط است؛ خواه بعد از دخول حرم و یا قبل از دخول حرم باشد.
3- [3] . نظر آیات عظام در ذیل سؤال 80 گذشت. آیة الله اردبیلی: و آن بخش از مکه خارج از حرم نمی باشد..

ج - اگر مجرد وعده بوده است (1)، لازم نیست ادای (2) آن. و اگر مهر قرار داده شده باشد (3) باید به آن عمل کند. (4)

(85) س - اینجانب که به علت کهولت سن و بالا بودن قند خون و امراض دیگر قادر به انجام فریضه حج نمی باشم، آیا می توانم نیابتاً از طرف خود کسی را به حج بفرستم یا خیر؟

ج - اگر قبلاً از جمیع جهات مستطیع بوده اید، ولیکن اقدام بر انجام حج نکرده اید و در نتیجه حج بر شما مستقر شده و فعلاً در اثر پیری یا بیماری که امید خوب شدن نباشد تمکن از سفر حج ندارید واجب است کسی را نایب بگیرید تا برای شما حج به جا آورد. (5)

(86) س - شخصی پدرش وصیت کرده است که فرزندش از جانب او حج به جا

ص:76


1- [1] . آیة الله سبحانی: بنا بر احتیاط به آن عمل کند. آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب باید به آن وفا کنید.
2- [2] . آیة الله مکارم: ولی بدون شک عمل به آن مستحب مؤکد است.
3- [3] . آیة الله مکارم: یا شرط ضمن العقد بوده است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و همچنین اگر به نحو شرط ولو شرط ابتدایی باشد. آیة الله بهجت: تنها وعده سفر موجب استطاعت نمی شود ولی بر مرد لازم است که به وعده خود وفا کند، اگر هنگام عقد ازدواج به او وعده داده است. (مناسک، ص161، س4). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر شرط ضمن العقد باشد، وفا واجب است و در غیر آن، تخلف از وعده کراهت شدیده دارد. آیة الله زنجانی: اگر تعهد کرده اید مدیون هستید؛ پس چنانچه بتوانید باید به آن عمل کنید. آیة الله سبحانی: اگر شرط ضمن العقد یا مهر بوده باید به آن عمل کند و اگر تنها وعده بوده نیز بنابه احتیاط واجب باید به وعده خود وفا کند.
5- [5] . تفصیل نظریه آیات عظام در این مسأله در ذیل مسأله 41 گذشت. آیة الله بهجت: بر چنین شخصی واجب نیست به حج برود ولی نایب گرفتن بر او واجب است علی الأظهر و تفصیل آن در حاشیه مسأله 52 گذشت. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 23 مراجعه شود..

آورد، بعد از مرگ پدر، فرزند مستطیع می شود. آیا لازم است حج خود را بر حج پدر مقدم بدارد و اگر حج خود را مقدم بدارد آیا صحیح است یا نه؟

ج - اگر قبل از آنکه پسر مستطیع شود، پدر او را اجیر کرده که بعد از فوت او در سال اول حج برای پدر انجام دهد یا نسبت به مدت، مطلق بوده که منصرف به سال اول است و پسر قبل از استطاعتِ خود اجاره را قبول کرده (1)، لازم است سال اول بعد از فوت پدر حج نیابی برای پدر انجام دهد. (2) و در غیر این صورت باید

برای خودش حج کند. (3) و در صورت اول، اگر برای خودش حج به جا آورد صحیح است، گرچه در مخالفت اجاره معصیت کرده است. ولی در صورت دوم، اگر حج نیابی

ص:77


1- [1] آیة الله سبحانی: کسی که مستطیع بوده وبه حج نرفته، باید نائب بگیرد. . آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی: در صورتی که استطاعت او توقّف بر قبول استیجار داشته باشد، لازم است اوّل برای پدر حج انجام دهد والاّ استطاعتِ بعد، کاشف از بطلان اجاره است. آیة الله فاضل: هر کدام از دو حج را سال اول انجام دهد، محکوم به صحّت است هر چند در بعضی از صور عصیان کرده است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه واجب است حج خود را انجام دهد، چه پدر وصیت کرده باشد که او به حج برود و چه او را اجیر کرده باشد؛ و استطاعت بعدی کشف از بطلان اجاره و وصیت می کند، مگر اینکه در فرض اجاره استطاعت از طریق مال الاجاره حاصل شده باشد که در این صورت باید حج پدر را انجام دهد و اگر استطاعت او تا سال های بعد باقی بماند، بعداً حج خودش را انجام دهد. آیة الله خامنه ای: اگر بعد از عقد اجاره به واسطه مالی غیر از مال الاجاره مستطیع شود باید در آن سال حج را برای خود انجام دهد و اگر عقد اجاره او برای همین سال بوده اجاره باطل است و در غیر این صورت باید حج استیجاری را در سال بعد به جا آورد. (مناسک حج، م64) آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 151 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: اگر با پول نیابت مستطیع شده باشد. ولی اگر با پول دیگری مانند ارث مستطیع شده باشد، پس اگر مطمئن باشد که سال بعد می تواند حج خود را انجام دهد، اجاره صحیح است و باید در سال اوّل، حج پدر را انجام دهد و اگر مطمئن نباشد اجاره باطل است و باید حج خود را انجام دهد.
3- [3] . آیة الله سیستانی: مگر اینکه مطمئن باشد که سال بعد می تواند حج خود را انجام دهد..

به جا آورد صحیح نیست (1)، و نه برای خودش واقع می شود و نه برای پدرش، و حج بر خودش مستقر می شود که باید به هر نحو شده در سال بعد اتیان کند و اگر به جا نیاورد در سال های بعد، با مراعات فوراً ففوراً، انجام دهد. و باید معلوم باشد که مجرد وصیت (2) به حج بدون استیجار فرزند، نیابت را بر او واجب نمی کند هر چند وصیت را قبول کرده باشد. بنابراین در فرض استطاعت فرزند بعد از فوت پدر باید برای خودش حج به جا آورد و نیابت صحیح نیست. (3)

(87) س - خانم خانه داری که حج بر او واجب شده است و شوهرش اجازه مسافرت به تنهایی را نمی دهد و می گوید چون برای حج اسم مرا ننوشته ای من اجازه

ص:78


1- [1] . آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: در حاشیه مسأله 44 گذشت که حج نایب صحیح و ذمّه منوب عنه بریء می شود. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: حج نیابی او صحیح است و برای پدرش واقع می شود، ولی نایب اجرة المثل را طلبکار است. نه اجرة المسمّی را. آیة الله مکارم: صحیح است ولی به خاطر تأخیر حجّ خودش، معصیت کرده است.
2- [2] . آیة الله سبحانی: اگر در وصیت قید مباشرت شده و فرزند قبول کرده و ظاهر وصیت فوریت باشد، باید برای پدر حج انجام دهد. آیة الله سیستانی: اگر اجرت را معین کرده و او در حیات پدر قبول کرده، اجاره است و در صورتی که صحیح باشد باید انجام دهد. (منهاج الصالحین، ج2، ص1449). آیة الله مکارم: اگر وصیت کرده خودِ فرزند به جا آورد و او قبول کرده لازم است عمل کند. بنابراین استطاعت برای او حاصل نمی شود. آیة الله نوری: اگر در وصیت قید «مباشرت» شده و فرزند وصیت را قبول کرده، نیابت واجب می شود، هر چند استیجار هم محقق نشده باشد.
3- [3] . تفصیل این مسأله و نظریه آیات عظام در مسأله 38 و 70 گذشت. آیة الله زنجانی: اگر انجام حج نیابی باعث می شود که دیگر نتواند - حتی در سال های بعد - حجة الاسلام خود را به جا آورد، حج خودش مقدم است و اگر چنین نباشد، پس چنانچه برای نیابت قراردادی الزامی در کار نیست در این صورت نیز باید حج خود را به جا آورد و اگر قرارداد الزامی باشد باید حج نیابی به جا آورد؛ هر چند اگر مخالفت کرده حج خود را به جا آورد صحیح و مجزی از حجة الاسلام است..

نمی دهم، وظیفه اش چیست؟ و آیا بدون اجازه شوهر می تواند به حج برود یا نه؟

ج - در سفر حجِّ واجب، برای زن اجازه شوهر شرط نیست و زن باید حج واجب خود را به جا آورد ولو اینکه شوهر او راضی به مسافرت او برای حج نباشد. (1)

(88) س - شخصی طبق وصیت پدر، که پول به حساب سازمان حج واریز کرده است، به نیابت او به مکه آمده در حالی که خود فرزند نیز استطاعت مالی داشته است، آیا به نیابت پدر حج به جا آورد یا حج خود را انجام دهد؟

ج - اگر راه برای پسر باز نبوده و از جهت نوبت پدر و نیابت از او، راه برای او باز شده است (2) باید، برای پدرش حج کند (3)، مگر آنکه تبرّعاً و بدون اجاره به نیابت پدر آمده باشد، که در این صورت مستطیع شده و باید برای خودش حج به جا آورد (4)، و

ص:79


1- [1] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه رفتن به حج موجب شود که زن دچار مشقّت شدید گردد. آیة الله زنجانی: ولی اگر در مخالفت با شوهر، حرج یا هتک حیثیت زن باشد رفتن به حج فعلاً واجب نیست. آیة الله سبحانی: ولی شایسته است رضایت اورا جلب کند. آیة الله خامنه ای و آیة الله مکارم: اما اگر رفتن به حج بدون کسب اجازه شوهر موجب عسر و حرج برای زن شود، مستطیع نخواهد بود و حج بر او واجب نیست.
2- [2] . آیة الله زنجانی: چنانچه فرزند بتواند از این فیش برای خودش استفاده کند باید حج خود را به جا آورد ولی اگر به جهتی مثلاً قبول وصیت پدر یا اجیر شدن برای ورثه یا رضایت نداشتن ورثه نتواند با استفاده از این فیش برای خودش حج به جا آورد، باید برای پدرش حج به جا آورد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: و فرقی نمی کند که برای انجام حج اجیر شده باشد یا آن را تبرّعی انجام داده باشد. آیات عظام تبریزی، صافی، گلپایگانی: باید برای خود حج به جا آورد و برای پدر نایب بگیرد. آیة الله سبحانی: اگر از جهت نوبت پدر، راه برای او باز باشد و در وصیت قید مباشرت شده و فرزند قبول کرده و ظاهر وصیت فوریت باشد، باید برای پدر حج انجام دهد.
4- [4] . آیة الله خویی: در صورتی که وصیت پدر این بوده که او خودش حج نیابی را به جا آورد، فتوای ایشان معلوم نیست. آیة الله سیستانی: در این صورت نیز باید برای پدرش حج کند. آیة الله فاضل: در این صورت نیز باید برای پدرش حج به جا آورد هر چند اگر برای خودش نیز حج انجام دهد صحیح است..

گذشت که به مجرد وصیت (1) و قبول فرزند، نیابت واجب نمی شود مگر آنکه قبل از استطاعت اجیر شود. (2)

(89) س - شخصی به جز برای هَدْی، استطاعت حج را دارا است، آیا حج برای او واجب است؟

ج - بلی مستطیع است (3) و پول هَدْی، جزو استطاعت نیست. (4)

(90) س - اینجانب سال گذشته به حج مشرف شدم و با توجه به فتوای حضرتعالی که فرموده اید طلابی که به شهریه حوزه نیاز دارند مستطیع نیستند و در صورتی مستطیع

ص:80


1- [1] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 86 رجوع شود. آیة الله سبحانی: اگر پسر وصیت پدر را قبل از استطاعت خود پذیرفته، حج نیابی مقدم است. آیة الله سیستانی: و گذشت که اگر اجرت معین شده باشد و او در حیات پدر وصیت را قبول کرده باشد، اجاره است و باید انجام دهد. آیة الله مکارم: اگر وصیت را قبول کرده واجب العمل است. آیة الله نوری: اگر در وصیت قید «مباشرت شده» و فرزند وصیت را قبول کرده، نیابت واجب می شود و استیجار لازم نیست.
2- [2] . آیة الله اردبیلی، آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 86 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: مستطیع نیست و پول قربانی جزء استطاعت است.
4- [4] . آیة الله تبریزی: در صورتی که بتواند بدون حرج و مشقّت بدل هدی روزه بگیرد. آیات عظام خویی، سبحانی، فاضل: چنین شخصی مستطیع نیست مگر با تمکن از جمیع مصارف حج و از جمله ثمن هدی. آیة الله زنجانی: و به جای آن روزه می گیرد مگر در صورتی که روزه گرفتن برای او مشقت شدید یا خوف ضرر داشته باشد که در این صورت مستطیع نیست. آیة الله سیستانی: استطاعت حاصل است و به جای هدی روزه می گیرد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: مستطیع نمی شود و پول هدی جزو استطاعت است. (مجمع المسائل، ج1، ص437، مسأله38). آیة الله مکارم: زیرا به جای آن روزه می گیرد و چنین کسی عرفاً استطاعت برای حج دارد..

می شوند که از وجوه شرعیه مستغنی باشند، لذا اینجانب مقدار پولی با افراد ذیحق (پدر و همسایه) مبادله و دستگردان کردم و به عنوان اینکه نسبت به بنده ذی حق هستند، به آنان بخشیدم و ایشان آن را جهت مخارج حج به من برگرداندند، من هم در تمام اعمال و مناسک حج نیت حجة الاسلام کردم، آیا این حج برای اینجانب کفایت از حجة الاسلام می کند یا نه؟ ضمناً لازم به تذکر است که در ثبت نام عمومی سال 1360 پول به حساب ریختم و آن موقع فتوای فوق را ندیده بودم و پولی که دستگردان شده بود جایگزین آن پولی که در حساب واریز کرده بودم قرار گرفت، بفرمایید آیا عین پول مبذول باید هزینه باشد یا بذل آن کافی است؟

ج - در فرض سؤال احوط آن است (1) که بعداً اگر استطاعت پیدا کردید حج را اعاده نمایید. (2)

(91) س - شخصی قدرت مسافرت حج را ندارد و از قادر شدن بعد هم مأیوس است و استطاعت مالی هم ندارد، اگر به او بذل نفقه حج نمایند، آیا باید قبول کند و نایب بگیرد یا اینکه قبول واجب نیست، و نیز اگر او را مهمان کنند، حج واجب می شود تا استنابه کند یا خیر؟

ج - در فرض مرقوم حج واجب نیست. (3)

ص:81


1- [1] . آیة الله خامنه ای: این گونه افراد حجّشان صحیح و مجزی است. (مناسک حج، م55) آیات عظام زنجانی، سبحانی، مکارم: سابقاً گفته شد اینگونه افراد از طلاب و غیر طلاب مستطیع هستند و حجشان صحیح و مجزی است. تفصیل این مسأله و نظریه مراجع در ذیل مسأله 40 گذشت.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 40 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله بهجت: در این صورت استنابه می کند علی الأحوط. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: اگر مالی را به او اباحه کنند، به اندازه ای که با آن می تواند حج برود و مجاز در نایب گرفتن هم باشد، بنابر احتیاط واجب نایب بگیرد. آیة الله خویی: اگر مالی را به او اباحه کنند، به اندازه ای که با آن می تواند حج برود و مجاز در نایب گرفتن هم باشد، نایب گرفتن بر او واجب می شود (مستفاد از مبانی ایشان در بحث استطاعت). آیة الله زنجانی: اگر هزینه حج یا مکمّل آن را به او تملیک یا اباحه کنند و مجاز در نایب گرفتن هم باشد باید بدون تأخیر نایب بگیرد..

(92) س - اگر در میقات مستطیع شد و حَجة الاسلام به جا آورد، مُجزی است یا نه؟ و آیا در فرض مسأله، رجوع به کفایت شرط است یا نه؟

ج - اگر مستطیع شده، مُجزی است، ولی رجوع به کفایت شرط است. (1)

(93) س - شخصی که استطاعت رفتن به حج را پیدا کرده، آیا می تواند پول حج را به مصرف لازمی در غیر مؤونه خود و افراد واجب النفقه اش خرج کند و خود را از استطاعت بیندازد؟ مثلاً آیا می تواند در شرایط کنونی کشور خرج جبهه کند؟

ج - مستطیع باید به حج برود (2)، و دادن پول در مصارف مذکور کافی از حج واجب نیست، و اگر خرج کند (3) و از استطاعت بیفتد، باید به هر نحو هست به حج برود.

(94) س - در مواردی که نهاد یا ارگانی فردی را به حج می فرستد، بدون اینکه ملزم

ص:82


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در صورتی که وضع زندگی او قبل از حج و بعد از آن فرقی نکند، رجوع به کفایت شطر نیست. آیة الله بهجت: در مسأله 40 معنای رجوع به کفایت گذشت که زندگی او از یسر به عسر تغییر نکند. آیة الله تبریزی: مگر برای کسی که اگر آنچه دارد در راه حج خرج کند به حرج نمی افتد. آیات عظام خویی، زنجانی، سیستانی: به شرحی که در ذیل مسأله 40، شرایط وجوب گذشت. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 59 مراجعه شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: مگر برای کسی که اگر آنچه دارد در راه حج خرج کند زندگی او قبل و بعد از حج تفاوتی ندارد. آیة الله مکارم: اگر چنانچه انجام حج در این شرایط تأثیر چندانی در وضع و حال او نداشته باشد حج او صحیح است و رجوع به کفایت شرط نیست.
2- [2] . آیة الله بهجت: هرگاه انسان مالی داشته باشد که کفاف هزینه حج را بدهد، می تواند قبل از وقت حرکت قافله آن را در مصارف خود خرج کند، هر چند دیگر نتواند به حج برود. ولی در صورتی که آن مال را نسیه تا زمان بعد از حج بفروشد و منظور فرار از استطاعت باشد، احتیاط این است که اقدام به این عمل نکند و تفصیل آن در ذیل مسأله 23 گذشت. (مناسک، ص16، مسأله 36).
3- [3] . آیة الله زنجانی: و حج نیاورد حج بر عهده اش مستقر شده و باید به نحوی که در حاشیه مسأله 3 گذشت عمل نماید..

باشد کاری انجام دهد، آیا از موارد حج بذلی است یا خیر؟ و قبول آن واجب است؟

ج - با فرض مشروعیت آن بدون تعهد به هیچ کاری، حکم حج بذلی دارد. (1)

(95) س - مقداری پول دارم که برای رفت و آمد به سفر مکه کافی است، ولی هنوز از طرف دولت جمهوری اسلامی وقتی برای ثبت نام اعلام نشده است، آیا نگهداری آن پول لازم است و من مستطیع هستم؟

ج - اگر سایر شرایط را دارید و در همین سال هم ثبت نام می شود، باید ثبت نام کنید. و در غیر این صورت مستطیع نیستید (2) و نگهداری پول لازم نیست. (3)

(96) س - همسر شهیدی که دارای دو بچه چهار ساله می باشد و عملاً سرپرستی این دو بچه را دارد و به عنوان خانواده شهید قرعه حج هم به نام او در آمده است، آیا مشارالیها می تواند مخارج را از مال این دو صغیر بردارد و مناسک حج را انجام دهد یا خیر؟

ج - نمی تواند مصارف حج را از اموال صغیر بردارد.

ص:83


1- [1] . آیة الله خویی: در صورتی که ولایت شرعیه بر بذل داشته باشد یا حاکم شرع آن را اجازه نماید.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: چنانچه احتمال عقلایی بدهید که بتوانید با این پول در سال های آینده ثبت نام کرده و به حج بروید، نمی توانید خود را از استطاعت خارج کنید. آیة الله تبریزی: در صورتی که فقط از طریق ثبت نام می توانید به حج بروید، چنانچه در این سال ثبت نام می شود و اطمینان دارید با ثبت نام می توانید در همین سال به حج بروید، باید ثبت نام کنید و به حج بروید، و همچنین اگر توانایی رفتن به حج از طریق آزاد را دارید، مستطیع هستید و باید به حج بروید، و در غیر این دو صورت مستطیع نیستید و نگهداری پول لازم نیست. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 24 مراجعه شود. آیة الله خویی: به هر حال باید آن را تا زمان ثبت نام حفظ کنید. آیة الله سیستانی: اگر احراز کند که در سال بعد واجد شرایط خواهد شد لازم است پول را نگه دارد. آیة الله صافی: اگر اصل اعلام وقت و اجازه از طرف دولت معلوم نباشد نگهداری آن لازم نیست و اگر ثبت نام برای حج در امسال معلوم باشد هر چند تاریخ آن هنوز معین نشده باشد جواز صرف آن در راه دیگر، محلّ تأمّل است. (آداب و احکام حج، حاشیه مسأله 155).
3- [3] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 23 مراجعه شود..

(97) س - کسی که چهار پسر دارد و زن برای همه شان گرفته است، و خرج سالانه خود را هم دارد و قرض هم ندارد، و با پسرانش درآمدشان یکجا است، الآن خرج دو نفر را دارند که به حج بروند، آیا حج واجب است یا نه، و اگر واجب شده است آیا تنها بر پدر واجب شده یا بر پسر هم واجب شده است و اگر بر پسر هم واجب شده است کدامشان حق اولویت دارند؟

ج - کسی که از مال خودش به مقدار حج دارد و می تواند به مکه برود (1) و بعد از برگشت زندگانی لایق شأنش را داشته باشد مستطیع است و باید حج برود. (2)

(98) س - کسی که واجد شرایط حج باشد و نوه ای دارد که شرعاً و عرفاً به زن احتیاج دارد که اگر زن نگیرد به حرام می افتد، آیا کدام مقدم است و وظیفه پدربزرگ چیست، ازدواج برای نوه اش یا حج؟

ج - حج خودش مقدم است (3) مگر اینکه ازدواج نوه، از مخارج عرفی او محسوب شود و نتواند هم برای او ازدواج کند و هم به مکه برود. (4)

ص:84


1- [1] . آیة الله زنجانی: و رفتن به حج زندگی او را مختل نمی کند، مستطیع است.
2- [2] . آیة الله بهجت: چون پنج نفر شریک و مالک این در آمد هستند بر هیچ کدام واجب نیست. (مستفاد از سؤال 6 مناسک). آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: اگر پس از برگشت در زندگی به حرج نمی افتد حج بر او واجب است. آیة الله سبحانی: در صورتی که حصّه پدر یا هر کدام از پسرها کافی برای مخارج حج باشد، حج بر خصوص آن شخص واجب می شود. آیة الله مکارم: یعنی اگر فرضاً مال مزبور را تقسیم کنند و حق هر کدام را بدهند، هر کدام مستطیع است باید حج برود و اگر هیچ کدام مستطیع نمی شوند بعضی می توانند حق خود را به دیگری واگذار کنند تا مستطیع شود.
3- [3] . آیة الله بهجت: حکم آن در مسأله 39 گذشت.
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: و ترک آن بر پدربزرگ مستلزم وقوع در حرج باشد. آیة الله زنجانی: اگر مخارج ازدواج نوه، شرعاً یا عرفاً بر او لازم باشد یا تشرف به حج و ترک ازدواج نوه، موجب هتک حیثیت یا حرج بر پدربزرگ شود، مستطیع نیست. آیة الله سبحانی: خصوصاً اگر نوه پسری و پدر از دست داده باشد. آیة الله سیستانی: اگر صرف مال در حج و ترک تزویج نوه برای او (پدربزرگ) حرجی باشد، حج واجب نیست وگرنه واجب است. (ملحق مناسک، س12). آیة الله صافی: اگر عرفاً مخارج ازدواج نوه به عهده پدر بزرگ باشد که ترک ادای آن حرجی باشد، عدم حصول استطاعت بعید نیست. (آداب و احکام حج، مسأله 153). آیة الله گلپایگانی: مخارج ازدواج نوه از نفقات واجبه بر پدربزرگ نیست و اگر مستطیع است باید به حج برود. بلی اگر از جهت ترک تزویج نوه، پدربزرگ در عسر و حرج واقع می شود مخارج ازدواج او را مقدم دارد. (آداب و احکام حج، مسأله 118 و 153)..

(99) س - اینجانب با داشتن استطاعت مالی و هفتاد و دو سال سن، چون معتاد به خوردن تریاک هستم طبق مقررات کشوری، اداره بهداشت از رفتن حج جلوگیری می کند، از نظر شرع تکلیف حج چیست؟

ج - اگر قبلاً مستطیع بوده اید و با امکان، حج نرفته اید حج بر شما مستقر شده است (1)، و اگر قبلا استطاعت نداشته اید در فرض مذکور مستطیع نیستید (2)، مگر آنکه بتوانید، ولو با ترک تریاک، تحصیل اجازه کنید و به مکه بروید. (3)

(100) س - آیا از منافع خمس و زکات، کسی مستطیع می شود یا نه، و آیا خمس و زکات جزو ترکه میت است یا نه؟

ج - چنانچه به عنوان مصرف از طرف ولی امر (4) به او داده شده، مالک شده و جزو

ص:85


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و در صورت یأس از رفتن به حج، واجب است نایب بگیرید. آیة الله مکارم: و اگر مأیوس از ترک اعتیاد هستید باید نایب بگیرید.
2- [2] . تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 23 و 41 گذشت. آیة الله بهجت: حکم آن در مسأله 52 بیان شد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: و همچنین است اگر بتوانید از راه دیگری به حج بروید. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: و اگر نتوانید بنابر احتیاط باید نایب بگیرید. آیة الله زنجانی: اگر از ترک اعتیاد مأیوس هستید باید نایب بگیرید هر چند سال اول استطاعت باشد، والاّ باید اقدام به ترک اعتیاد کرده حج به جا آورید.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: یعنی کسی که شرعاً حق پرداخت و تملیک خمس و زکات را دارد..

ترکه او محسوب است، و از منافع آن هم با وجود سایر شرایط، مستطیع می شود. (1)

(101) س - هرگاه کسی سرمایه یا ابزار کار دارد که اگر مقداری از آن را بفروشد می تواند با آن زندگی کند بدون زحمت، و با تفاوت آن قادر بر حج است آیا این شخص مستطیع است؟

ج - با وجود سایر شرایط، مستطیع است. (2)

(102) س - شخصی باغی دارد که چند سال است درآمدی نداشته، اما از نظر قیمت برای سفر حج کافی بوده، صاحب باغ عرفاً اطمینان دارد وقتی باغ ثمر بدهد او هم از کار افتاده خواهد شد و باید از درآمد باغ امرار معاش نماید، آیا این شخص

مستطیع است؟

ج - اگر تمکن از امرار معاش به غیر از درآمد آن باغ نداشته باشد مستطیع نیست. (3)

ص:86


1- [1] آیة الله سبحانی: قدرت پرداخت آنها وهزینه های حج را نیز داشته باشد. . آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: کسی که در زمان اخذ زکات و سهم سادات مستحق آن باشد، آن را مالک می شود و جزو ترکه او حساب می شود. و اگر با آن کسب کند و از راه کسب یا نماء منافعی داشته باشد، با وجود سایر شرایط مستطیع می شود و سهم امام علیه السلام چنانچه عین آن باقی باشد، ملک گیرنده نیست و جزو ترکه او حساب نمی شود و اگر با آن چیزی را خریده و با سهم امام علیه السلام ثمن آن را ادا کرده، آنچه را که خریده مالک می شود و احکام ملک بر آن بار می شود. آیة الله خویی: عین سهم امام که به اهل علم برای ارتزاق داده می شود ملک آنها نیست. آیة الله زنجانی: و اگر مالک آن نباشد ولی خمس و زکات در اختیارش بوده و شرعاً هم بتواند با استفاده از آن حج به جا آورد مستطیع است، ولی جزء ترکه محسوب نمی شود. آیة الله سیستانی: در مورد سهم امام علیه السلام اگر فقط مجاز در تصرف باشد مالک نمی شود و جزو ترکه نیست و موجب استطاعت نمی باشد و اگر از سوی حاکم شرع تملیک شده باشد جزو ترکه است و موجب استطاعت و امّا سهم سادات و زکات، اگر مستحق بوده مالک است و جزو ترکه است و موجب استطاعت.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: به شرط آنکه فروختن ابزار و وسایل، مخالف شأن او نباشد. آیة الله مکارم: در صورتی که فروختن آن مخالف شؤون او نباشد.
3- [3] . آیة الله مکارم: اگر در حال حاضر و پس از بازگشت، زندگی او از طریق دیگر تأمین می شود، حج بر او واجب است..

(103) س - شخصی که بعد از عمره تمتع دیوانه شده، آیا لازم است که او را برای حج محرم کنند و وظیفه چیست؟

ج - لازم نیست و بر دیوانه تکلیفی نیست. (1)

(104) س - اگر دختر بچه سه ساله را مادرش در سفر مکه معظمه همراه ببرد و در میقات نیت احرام و تلبیه را از جانب دخترش انجام بدهد و در طواف عمره و سعی بین صفا و مروه و طواف زیارت و طواف نساء و وقوف عرفات و مشعر و منی، مادر از طرف دختر نیت نموده و خود دختر را طواف و سعی و توقف بدهد و آنچه از اعمال حج که دختر قادر نیست مادرش از جانب او انجام دهد، آیا آن دختر بعد از بلوغ و رشد می تواند شوهر نماید یا خیر؟

ج - با فرض اینکه تمام اعمال را مطابق وظیفه انجام داده اند از احرام خارج شده و می تواند شوهر کند. (2)

(105) س - اگر اطفال غیر ممیز - پسر یا دختر - را پدر و یا مادر در سفر مکه معظمه همراه ببرند، آیا واجب است که پدر یا مادر در صورت تمکن اطفال، خود اطفال را وادار به انجام اعمال حج و عمره و طواف نساء نمایند و یا خود پدر و مادر و یا نایب ایشان اعمال عمره و حج و طواف نساء را از جانب اطفال به جا آورند، و اگر هیچ کدام از کارهای مذکور فوق را پدر و مادر و اطفال عملی نکنند آیا این اطفال بعد از بلوغ و رشد می توانند ازدواج کنند و یا باید به مکه بروند و عمره و حج و طواف نساء را انجام دهند و بعد ازدواج نمایند و یا تنها طواف نساء

ص:87


1- [1] . آیة الله بهجت: و تکلیف ولی او برای احرام غیر لزومی در مسأله 8 گذشت. آیة الله سبحانی: لیکن ولی یا متکفل امر او به نیابت از او طواف نساء ونماز آن را به جا آورد و اگر مستلزم مخارجی شد ولی یا متکفل امرش از مال مجنون بپردازد.
2- [2] . آیة الله بهجت: در این مسأله و مسأله بعد، مراجعه به مسأله 8 الی 13 مفید است. آیة الله سیستانی: و در غیر این صورت هم، چنانچه به ارکان حج خلل وارد نشده باز از احرام خارج شده است، ولی اگر فقط به طواف نساء خلل وارد شده باید طواف نساء را به جا آورد..

بر گردن آنان است؟

ج - بر ولی طفل واجب نیست او را مُحرم کند یا از طرف او حج انجام دهد (1)، ولی اگر او را مُحرم کرد باید وظایف و اعمال را مطابق وظیفه ای که در مناسک و در رساله ذکر شده است انجام دهند (2)، وگرنه در بعض صور، طفل در احرام باقی می ماند و تا تدارک نکند نمی تواند ازدواج نماید.

(106) س - اولاً با وجود دَین چه مقدار پول برای استطاعت کافی است؟ و ثانیاً در صورتی که پول باشد لیکن به علت بیماری قلب، مقامات پزشکی سازمان حج و زیارت تشرف را خالی از خطر ندانسته و تجویز ننمایند، آیا بایستی یک نفر برای انجام حج اعزام گردد؟

ج - شما اگر قبل از آنکه استطاعت پیدا کنید مریض شده اید، که قدرت رفتن به مکه را از جهت مرض نداشته اید، مستطیع نشده اید (3) و نایب گرفتن لازم نیست و نیز استطاعت مالی در صورتی موجود است که پول به مقدار رفتن و برگشتن داشته باشید و پس از برگشت، امکان پرداخت دین به سهولت برای شما باشد. (4)

ص:88


1- [1] . نظر آیة الله زنجانی: در این مسأله به دست نیامد.
2- [2] . آیة الله سیستانی: تنها در صورتی بر احرام باقی می ماند که اعمال عمره مفرده را درست انجام ندهند ولی در حج اگر خلل به ارکان آن بزند با گذشت وقت حج احرام آن فاسد می شود، بلی اگر فقط طواف نساء را به طور صحیح به جا نیاورند استمتاع از زن بر او حرام است، مگر با اتیان طواف نساء، ولی ازدواج صحیح است. آیة الله مکارم: همان وظیفه ای که در مسأله بالا گفته شد.
3- [3] . آیة الله بهجت: به مسأله 52 و 21 مراجعه شود. تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 23 گذشت. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط نایب گرفتن لازم است.
4- [4] . نظریه آیات عظام تبریزی، خامنه ای، خویی، سبحانی و سیستانی: ذیل مسأله 21 گذشت. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 20 و 23 مراجعه شود..

نیابت در حج

(107) م - در نایب اموری شرط است:

1. بلوغ، بنابر احتیاط واجب. (1)

2. عقل.

3. ایمان. (2)

4. وثوق و اطمینان (3) به انجام دادن او، و اما بعد از اجرای عمل نایب، لازم نیست اطمینان به صحت آن، و در صورت شک در صحت (4)، حکم به صحت

ص:89


1- [1] . آیة الله اردبیلی: ظاهر این است که نیابت صبی ممیز چنانچه وثوق به صحت اعمال او وجود داشته باشد، کافی است. آیة الله بهجت: نیابت طفل غیر ممیز صحیح نیست و اگر بچه ممیز باشد و قائل به شرعیت عبادت صبی ممیز باشیم، خالی از رجحان نیست که نیابت وی صحیح باشد (کتاب حج، ص39). آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: نایب باید بالغ باشد، پس حج بچه نابالغ به جای دیگری کفایت نمی کند، البته در حجة الاسلام و حج های واجب دیگر، هر چند آن بچه ممیز باشد که خوب و بد را تشخیص دهد. بلی بعید نیست که نیابت وی در حج مستحبی با اذن ولی صحیح باشد (مناسک، م103). آیة الله زنجانی: ممیز بودن نایب کافی است. آیة الله سبحانی: نائب باید بالغ باشد ولی بچه ممیز می تواند حج ندبی به جا آورد وثواب آن را به کسی هدیه کند.. آیة الله سیستانی: بلوغ شرط است و بنابر احتیاط بچه ممیز نمی تواند نایب شود، مگر در حج مندوب به اذن ولی. آیة الله مکارم: بلکه بنابر اقوی در حج واجب.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م79)
3- [3] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: و اگر نایب ثقه باشد اخبار او کافی است. آیة الله زنجانی: وثوق به انجام عمل، شرط واقعی صحت نیابت نیست، لکن برای امتثال واجب نمی توان به مجرد نایب گرفتن بدون داشتن حجت شرعی بر انجام دادن عمل، اکتفا کرد. البته اگر نایب ثقه باشد اخبار او بر انجام عمل کافی است. آیة الله سیستانی: اگر خبر داد که از طرف او انجام داده و از خبرش وثوق و اطمینان حاصل نشد، در این صورت اکتفا به خبر دادن او اشکال دارد (مناسک، مسأله 104). آیة الله فاضل: این شرط در استنابه معتبر است نه در اصل نیابت.
4- [4] . آیة الله بهجت: وقتی ذمه منوب عنه فارغ و بریء می شود که یقین حاصل شود که نایب عمل را به طور صحیح به جا آورده یا آنکه اماره معتبره باشد بر به جا آوردن. (مناسک، مسأله 101)..

می شود (1) و استنابه صحیح است هر چند قبل از عمل شک داشته باشد. (2)

5. معرفت نایب به افعال و احکام حج (3) ولو با ارشاد کسی در حال عمل.

6. ذمه نایب، مشغول به حج واجبی (4) در آن سال نباشد. (5)

ص:90


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر احتمال بدهیم که نایب به رعایت شرایط عمل توجه داشته و همچنین سهل انگار نیست، حکم به صحت عمل او می شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر آنکه نایب متهم به سهل انگاری باشد. آیة الله مکارم: احتیاط واجب عدم استنابه در این دو مورد است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر نایب بخشی از افعال حج را که نمی داند مطابق احتیاط به جا آورد کافی است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 118 مراجعه شود. آیة الله بهجت، آیة الله سیستانی: (با اختلاف تعابیر): مگر در صورتی که جاهل به وجوب باشد؛ یعنی نداند که حج بر خودش واجب است یا می دانسته ولی غافل است و فراموش کرده، که در این دو صورت نیابت وی عیبی ندارد. و این شرط «شرط صحت اجاره» است نه «شرط صحت حج نایب». آیة الله بهجت: اضافه می فرماید: پس هرگاه درحالی که حج بر خودش واجب بوده و از قبل دیگری و به نیابت او حجّ نماید اظهر آن است که حج او صحیح است و ذمه منوب عنه بریء شده است ولی بنابر اینکه اجاره را به نحو ترتّب تصحیح نکنیم، نایب اجرتی را که قرار داده شده مستحقّ نخواهد شد بلکه مستحقّ اجرة المثل خواهد بود (اجرة المثل یعنی نرخ متعارف)، (مناسک، ص37، مسأله 100). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: ذمّه نایب مشغول به حج واجب منجز نباشد و این شرط صحت اجاره است، و اگر غافل از استطاعت بود اجاره او صحیح است. (مناسک، م103). آیة الله زنجانی: در سال نیابت انجام حجة الاسلام خودش، بر او واجب نباشد و اگر غیر حجة الاسلام خودش، حج دیگری بر او واجب بود، نیابت باطل نمی شود، و این شرط در مورد نیابت در حج است نه اجزاء آن مانند نیابت در طواف یا سعی. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 44 رجوع شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صحت حجِّ غافل و جاهل اشکال است و احوط عدم اکتفا به حج آن دو است. (مناسک عربی، ص49، مسأله 1). آیة الله فاضل: این شرط معتبر نیست. آیة الله مکارم: اگر ذمه او مشغول باشد نیابت او صحیح است هر چند گناه کرده است.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: اما اگر نایب از واجب بودن حج بر خود بی خبر باشد بعید نیست که حج نیابی او صحیح باشد. (مناسک حج، م79).

7. معذور (1) در ترک بعض افعال حج نباشد.

ص:91


1- [1] . آیة الله اردبیلی: ولی چنانچه عذر پس از قبول نیابت عارض شود، اشکال ندارد. آیة الله بهجت: بنابر احتیاط، با تمکن از استیجار غیر معذور، نمی توان معذور را اجیر نمود، بلکه اگر چنین شخصی تبرّعاً به نیابت دیگری حج نمود، اکتفا کردن به عملش مشکل است ]بلی اگر در به جا آوردن کارهایی که بر محرم حرام است معذور باشد مثل اینکه مضطرّ به تظلیل (زیر سایه رفتن) باشد، اجیر گرفتن یا نایب گرفتنِ چنین شخص عیبی ندارد(. (مناسک، ص41، مسأله 110). آیة الله تبریزی: نیابت کسی که از ابتدا می داند از اتیان به حج اختیاری عاجز است، در حج واجب اشکال دارد. آیة الله خویی: اجاره کردن معذور برای حج جایز نیست بلکه اگر خودش تبرعاً حج نیابی به جا آورد اجزاء آن از منوب عنه مشکل است ولی نیابت معذور به عذر طاری مجزی است. آیة الله زنجانی: کافی است بتواند به شکل صحیح محرم شود و هنگام محرم شدن، اطمینان داشته باشد که از انجام مناسک اختیاری حج و عمره معذور نیست و اگر در ضمن اعمال عذری پیش آمد، ضرری به نیابتش نمی زند و همچنین معذور بودن نسبت به محرمات احرام، مانع صحت نیابت نیست و در بطلان نیابت معذور، فرقی نیست که عمل نایب، تبرّعی باشد یا با اجاره، ولی مخصوص حج یا عمره واجب است. آیة الله سبحانی: کسی که از انجام عمل اختیاری حج در اعمالی که ترک عمدی آنها موجب بطلان حج است معذور می باشد، او نمی تواند نیابت از حجة الاسلام را بپذیرد. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب نمی شود کسی را که از پیش، عجز او از عمل اختیاری معلوم است اجیر کرد، بلکه اکتفا به تبرّع او در نیابت نیز محلّ اشکال است و در مورد عذرهایی که بعداً عارض می شود حکم نایب همان حکم منوب عنه است که در بعضی موارد حج صحیح است و گاهی باطل است و استیجار و نیابت کسی که در انجام بعضی واجبات حج که ترک عمدی آنها هم موجب بطلان نیست، مانند طواف نساء و بیتوته و رمی روز یازده و دوازده اشکال ندارد. آیة الله صافی: نیابت کسی که از اتیان بعض اعمال عمره و حج معذور است اگر ترک عمدی آن عمل، از غیر معذور موجب بطلان حج یا عمره نباشد به اینکه ترک آن عمل یا فقط حرمت تکلیفی دارد و یا علاوه بر آن موجب کفّاره هم هست ولی ترک آن موجب بطلان عمل عمره یا حج نیست، اشکال ندارد و حتی اگر می داند که اجیر بعضی از اعمالی که ترک آن موجب بطلان حج و عمره نیست عمداً بدون عذر ترک می کند استیجار او مانعی ندارد و مبریء ذمّه منوب عنه می باشد، بلی نسبت به استحقاق اجرت اگر موقع عقد اجاره، مستأجر اطّلاع از معذور بودن اجیر در امور

(108) م - در منوب عنه اموری شرط است:

1. اسلام. (1)

2. در حج واجب شرط است که منوب عنه فوت شده باشد یا اگر زنده است حج بر او مستقر شده (2) و خودش از جهت مرضی که امید خوب شدن آن نیست یا از جهت پیری (3) نتواند به حج برود (4) و در حج استحبابی این شرط نیست و در منوب عنه بلوغ و

ص:92


1- [1] . آیة الله بهجت: نیابت از کافر به احتمال حصول تخفیف عذاب، محلّ تأمّل است. (مناسک، مسأله 106). آیة الله زنجانی: در منوب عنه علاوه بر اسلام اموری معتبر است: 1. بلوغ؛ 2. عقل، مگر در مورد دیوانه ای که قبلاً حج بر عهده او مستقر شده است؛ 3. منوب عنه ناصبی نباشد، البته در صورتی که منوب عنه، پدر نایب باشد مسلمان بودن کافی است؛ 4. در حجة الاسلام، شرط است که منوب عنه فوت شده باشد مگر در موردی که حاشیه مسأله 23 گذشت و در حج کفاره ای، نیابت صحیح نیست و صحت حج نیابی در حجی که با نذر یا قسم یا شرط و مانند آن واجب شده بستگی به کیفیت التزام آنها دارد. آیة الله فاضل: در منوب عنه، اسلام و ایمان شرط است، پس حج به نیابت کافر و مخالف صحیح نیست.
2- [2] . آیة الله بهجت: به مسأله 52 مراجعه شود. تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 23 گذشت.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: یا مانع و عذر دیگری که امید برطرف شدنش نیست.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: یا برای او حرج و مشقت داشته باشد و امیدی به رفع مشقّت حتی در سال های بعد نداشته باشد. (مناسک حج، م81).

عقل شرط نیست (1) و مماثله بین نایب و منوب عنه نیز شرط نیست (2) و جایز است کسی که تاکنون به حج نرفته و مستطیع نیست برای دیگری نایب شود. (3)

(109) م - نایب باید در عمل قصد نیابت نماید و منوب عنه را در نیت تعیین کند (4) ولو اجمالاً و شرط نیست اسم او را ذکر کند، گرچه مستحب است. (5)

ص:93


1- [1] . آیة الله بهجت: در غیر صبی ممیز مشکل است. آیة الله سبحانی: نیابت تبرعی از مجنونی که قبل از جنون حج بر او مستقر شده و امیدی به بهبودی او نیست، اشکال ندارد ودر صورت نیابت استیجاری ولی او باید از اموال مجنون هزینه حج را بپردازد و در مورد غیر بالغ در حج مستحبی اشکالی ندارد که استنابه شود به شرطی که در ایام حج در مکه نباشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در نیابت از مجنون اشکال است مگر آنکه به قصد رجا آورده شود. آیة الله فاضل: شرط هست ولی اگر حج قبل از جنون بر او مستقر شده، عقل شرط نیست و در صورت یأس از بهبودی یا بعد از فوت او باید از مالش - ولو از میقات - برای او استنابه کنند. آیة الله مکارم: نیابت از بچه و دیوانه ای که حج بر او مستقر نشده خالی از اشکال نیست. آیة الله نوری: اسلام و ایمان در نایب و منوب عنه شرط است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: نیابت از صبی غیر ممیز مشکل است و نیابت از مجنون در صورتی که حج قبل از جنون بر او مستقر نشده باشد، صحیح نیست. آیة الله بهجت: اگر چه نیابت زن از مرد مرجوح است. (مناسک، ص39، م104).
3- [3] . آیة الله بهجت: بلی نایب گرفتن صروره مکروه است؛ به خصوص در صورتی که نایب زن و منوب عنه مرد باشد، اگر چه با داشتن بعض مرجّحات دیگر؛ از قبیل فقاهت و تقوی و کمالات دیگر، جانب رجحان تقویت می یابد و از مرجوحیت بیرون می آید (کتاب حج، ص40). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بلکه اگر منوب عنه مرد و زنده باشد که به خاطر عدم تمکن نمی تواند حجة الاسلام را به جای آورد، احتیاط لزومی آن است که مردی را که تاکنون به حج نرفته، به نیابت خود به حج بفرستد.
4- [4] . آیة الله بهجت: معتبر است در نیابت قصد آن و تعیین منوب عنه با تعدد، و در صورت اتّحاد کافی است قصد نیابت واجبه مثلاً (کتاب حج، ص39). آیة الله سبحانی: با قصد اتیان فعل از طرف یا برای منوب عنه قصد نیابت هم حاصل می شود. بنابراین قصد خصوص نیابت به صورت جداگانه لازم نیست (کتاب الحج، ج2، ص52).
5- [5] . آیة الله خامنه ای: متعرّض استحباب نشده اند. (مناسک حج، م85) آیة الله زنجانی: پس اگر قصد نیابت نکند، برای خودش واقع می شود و اگر قصد نیابت کرد، ولی منوب عنه را - ولو به طور اجمال - تعیین نکرد، احرامش باطل است..

(110) م - ذمّه منوب عنه فارغ نمی شود مگر به اینکه نایب، عمل را صحیحاً انجام دهد. بلی اگر نایب بعد از احرام و دخول حرم بمیرد از منوب عنه مجزی است (1) و در اجرای این حکم در حج تبرّعی اشکال است (2) بلکه در غیر حَجة الاسلام خالی از اشکال نیست. (3)

(111) م - لباس احرام و پول قربانی در حج نیابی بر اجیر است مگر در صورتی که شرط شده باشد که مستأجر بدهد و همچنین اگر اجیر موجبات کفاره را انجام دهد

ص:94


1- [1] . آیة الله نوری: مجزی است مطلقاً.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه این حکم در حج تبرعی و غیر از حجة الاسلام نیز جاری است.
3- [3] . ؤ آیات عظام بهجت، سبحانی، صافی، گلپایگانی: بعد از احرام و پس از دخول حرم کافی است و در این حکم بین حجة الاسلام و غیر آن و بین نیابت به مزد و اجرت و تبرّع فرقی نیست. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: چنانچه نایب بعد از احرام بمیرد کفایت از منوب عنه می کند هر چند مردنش قبل از دخول حرم باشد بنابر اظهر، و در این مورد فرقی بین حجة الاسلام و غیر آن نیست، و همچنین فرقی نیست بین اینکه نیابت به اجرت باشد یا به تبرع. آیة الله خامنه ای: و تفاوتی ندارد که نیابت او مجانی بوده یا با اجرت، و برای حجة الاسلام بوده یا حج واجب دیگر. (مناسک حج، م95) آیة الله زنجانی: اگر بعد از استنابه نایب برای حج حرکت کرد وقتی آثار مرگ در او ظاهر شد برای حج منوب عنه نایب می گیرد و اگر نتوانست برای آن وصیت می کند و حج نایب دوم از منوب عنه کفایت می کند و چنانچه قبل از آنکه این امر فراهم شود نایب فوت کرد، حج از ذمه منوب عنه ساقط می گردد و در این مورد فرقی بین حجة الاسلام و حج واجب دیگر نیست و فرقی نیست که نایب بعد از احرام بمیرد یا قبل از آن، ولی اگر نایب بدون درخواست کسی به قصد حج نیابتی حرکت کرد و در راه فوت نمود مجزی نیست. آیة الله سیستانی: اگر بعد از احرام و قبل از دخول حرم بمیرد محل اشکال است و اگر بعد از دخول حرم باشد مجزی است و در این حکم فرقی بین حجة الاسلام و غیر آن نیست ولی در مورد حجّ تبرعی اشکال است. آیة الله مکارم: در حکم مذکور فرقی بین حجة الاسلام و غیر آن و اقسام نیابت نیست..

کفاره بر عهده خود او است نه مستأجر. (1)

(112) م - نایب در طواف نساء نیز باید قصد منوب عنه نماید و احتیاط استحبابی (2) آن است که به قصد مافی الذمه به جا آورد. (3)

(113) م - اگر نایب طواف نساء را صحیحاً انجام ندهد زن بر او حلال نمی شود و بر منوب عنه چیزی نیست. (4)

(114) م - استیجار کسی که وقتش از اتمام حج تمتع ضیق شده و وظیفه او عدول به افراد است برای کسی که وظیفه او حج تمتع است صحیح نیست (5)، بلی اگر در سعه وقت او را اجیر کرد و بعد وقت ضیق شد باید عدول کند (6) و بنابر احتیاط از منوب عنه مجزی نیست. (7)

ص:95


1- [1] . آیة الله زنجانی: مگر قرار گذاشته باشند که مستأجر بپردازد در این صورت بر ذمه مستأجر است که با پرداخت کفاره ذمه اجیر را فارغ کند.
2- [2] . آیة الله سبحانی: اگر به هنگام طواف نساء قصد ما فی الذمه کند، آن نیز صحیح است. آیة الله فاضل: این احتیاط لازم نیست.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: متعرّض این احتیاط نشده اند. (مناسک حج، م99)
4- [4] . آیة الله سبحانی، آیة الله گلپایگانی: بلی، اگر نایب در خصوص طواف نساء نیابت داشته است تا طواف را صحیح به جا نیاورد مباشرت با زن بر منوب عنه حلال نمی شود.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: ولی چنانچه نایب شد و عذری پیش نیامد و حج تمتع به جا آورد، صحیح است.
6- [6] . آیة الله زنجانی: و چنانچه بدون کوتاهی کردن نایب در اثنای سفر اموری پیش آمده که وقت عمره تمتع ضیق شده، از منوب عنه کفایت می کند، خواه هنگام احرام عمره تمتع وقت ضیق بوده و از ابتدا به حج افراد محرم شده باشد یا اول به عمره تمتع محرم شده ولی بعد از احرام وقت ضیق شده یا معلوم شده که از اول وقت تنگ بوده است لذا به حج افراد عدول کرده است.
7- [7] . آیة الله اردبیلی: عملش صحیح و مجزی است و مستحق اجرت می باشد. آیة الله بهجت: از منوب عنه مجزی است. در صورتی که نیابت بر فراغ ذمّه او باشد (مستفاد از سؤال 126 مناسک) آیة الله خامنه ای: کفایت از حج تمتع می کند و مستحق اجرت هم هست. (مناسک حج، م86) آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: ذمه منوب عنه بریء می شود ولی در صورتی که اجاره بر اعمال عمره و حج تمتّع بوده، اجیر استحقاق اجرت را نخواهد داشت، بلی اگر اجاره بر تفریغ ذمّه منوب عنه بوده مستحق اجرت خواهد بود (مناسک، مسأله 125).

(115) م - در حج واجب نیابت یک نفر از چند نفر در یک سال جایز نیست (1) و در غیر واجب مانع ندارد.

(116) م - کسی که حج بر او مستقر شده، یعنی سال اول استطاعت حج نرفته، اگر به واسطه مرض یا پیری، قدرت رفتن ندارد یا رفتن برای او حرج و مشقت دارد واجب است نایب بگیرد، در صورتی که امید خوب شدن و قدرت پیدا کردن نداشته باشد و به احتیاط واجب (2) باید فوراً نایب بگیرد و اگر مستقر نشده باشد بر او، اقوی عدم وجوب است. (3)

(117) م - بعد از آنکه نایب عمل را به جا آورد، حج از معذور ساقط می شود و لازم نیست خودش حج کند اگرچه عذرش برطرف شود (4) و اما اگر قبل از اتمام حج عذر

ص:96


1- [1] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه به نحو شرکت بر آنها واجب شده باشد. مثل اینکه دو نفر یا بیشتر نذر کنند که با مشارکت یکدیگر کسی را اجیر نمایند که در این صورت می توانند یک نفر را برای حج اجیر نمایند. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، سیستانی، فاضل: مگر اینکه به نحو شرکت بر آنها واجب شده باشد؛ مثل اینکه دو نفر یا بیشتر نذر کنند که با شرکت یکدیگر کسی را اجیر نمایند که در این صورت می توانند یک نفر را برای حج اجیر نمایند (مناسک، ص45، مسأله 123).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه باید فوراً نایب بگیرد. آیة الله خامنه ای: باید فوراً به آن مبادرت شود. (مناسک حج، م75)
3- [3] . آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: به مسأله 52 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: به حاشیه 3 و 23 مراجعه شود. تفصیل این مسأله ذیل مسأله 23 گذشت.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر عذرش برطرف شد، در صورت تمکن باید حج را به جا آورد، چه قبل از اتمام حج باشد و چه بعد از اتمام آن. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سیستانی: بنابر احتیاط واجب، در صورت حصول تمکن، باید خودش حج را به جا آورد. آیة الله سبحانی، آیة الله گلپایگانی: مگر اینکه در وقت نایب گرفتن، امید خوب شدن و رفع عذر داشته باشد که در این صورت بنابر احتیاط، اگر رفع عذر شد و استطاعت داشت باید خودش هم حج را انجام دهد. آیة الله صافی: در صورتی که حج بر او مستقر بوده، با تمکن باید خودش حج به جا آورد و همچنین اگر مستقر نبوده ولی استطاعتش باقی باشد، باید حج به جا آورد. (آداب و احکام حج، حاشیه مسأله 90)..

برطرف شد، چه قبل از احرام یا بعد، باید خودش حج برود. (1)

(118) م - کسی که حج بر او واجب باشد چه سال استطاعتش باشد و چه حج بر او مستقر شده باشد، جایز نیست نیابت کند از غیر و اگر نیابت کند باطل است (2)؛ چه عالم به حکم باشد یا نباشد. (3)

(119) م - اگر اجیر برای حَجة الاسلام بعد از احرام بستن و داخل شدن در حرم بمیرد کفایت می کند از حج کسی که برای او به جا آورده است و لازم نیست حج کردن برای او و اگر قبل از احرام یا بعد از آن و قبل از داخل شدن در حرم بمیرد باید دو مرتبه اجیر بگیرند (4)، و همین حکم را دارد کسی که برای

ص:97


1- [1] . آیة الله سیستانی: گرچه احتیاط واجب است که نایب نیز عمل حج را تمام نماید. (مناسک، م64). آیة الله سبحانی: اما اگر عذر او موقعی بر طرف شد که نائب هنوز در نیمه راه است در چنین صورتی احتیاط مستحب آن است که خود شخص نیز به حج برود. آیة الله صافی: اگر بعد از احرام عذر مرتفع گردد که امکان انجام حج برای منوب عنه در همان سال یا سال بعد باشد ارتفاع عذر کاشف از بطلان اجاره و بلکه بطلان احرام نایب است. آیة الله گلپایگانی: مگر اینکه در اثنای عمل بعد از احرام عذر برطرف شد ولی منوب عنه تمکن از انجام عمل کامل نداشته باشد که در این صورت حج نایب مجزی است. (مناسک عربی، مسأله 90). آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب باید خودش حج برود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط. آیات عظام سبحانی، فاضل، مکارم: نیابت او صحیح است هر چند گناه کرده است.
3- [3] . تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 107 گذشت. آیة الله اردبیلی: اگر در جهلش مقصر نباشد و یا غافل باشد، نیابتش صحیح است. آیة الله خامنه ای: اما اگر نایب از واجب بودن حج بر خود بی خبر باشد بعید نیست که حج نیابی او صحیح باشد. (مناسک حج، م79)
4- [4] آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 44 مراجعه شود. . آیة الله اردبیلی: اگر بعد از احرام و قبل از دخول حرم بمیرد، این حکم مبنی بر احتیاط است. آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: چنانچه بعد از احرام بمیرد کفایت از منوب عنه می کند هر چند مردنش قبل از دخول حرم باشد (مناسک، مسأله 114). آیة الله خامنه ای: اگر بعد از احرام و قبل از دخول در حرم بمیرد بنابر احتیاط واجب مجزی نیست. (مناسک حج، م95) آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: اگر بعد از احرام و قبل از دخول حرم بمیرد این حکم احتیاطی است..

خودش به حج برود. (1)

(120) م - اگر کسی را برای حج اجیر کردند (2) و قرار نگذاشتند که اجرت برای خصوص عمل باشد یا در مقابل عمل و رفت و آمدها باشد، پس اگر قبل از داخل شدن در حرم مرد، ظاهراً مستحق اجرت رفتن تا محل موت می باشد (3) و همین طور اگر بعد از احرام

ص:98


1- [1] . آیة الله اردبیلی: مگر آنکه سال اول استطاعت او باشد که در این صورت حتی اگر پیش از احرام نیز بمیرد چیزی بر او نیست. آیة الله زنجانی: حکم فوت نایب در سفر حج در حاشیه مسأله 110 گذشت و کسی که برای خودش حجة الاسلام به جا می آورد چنانچه بعد از احرام و دخول حرم بمیرد حج از عهده اش ساقط می شود و اگر قبل از آن بمیرد کفایت نمی کند پس اگر قبلاً حج برعهده او مستقر شده باید برایش حج بدهند و کسی که برای خودش حج واجب دیگری - مانند حج نذری - را به جا می آورد چنانچه در سفر حج بمیرد کفایت نمی کند، به استثناء حج کفاره ای که قضای آن واجب نیست حتی اگر قبل از احرام حج بمیرد. آیة الله سیستانی: کسی که حج بر او مستقر شده است اگر بعد از احرام حج در حرم بمیرد حجة الاسلام از او ساقط است؛ چه تمتّع باشد چه قِران و چه افراد و اگر در عمره تمتّع بمیرد نیز ساقط است و اگر قبل از آن بمیرد؛ چه بعد از احرام قبل از دخول حرم و چه بعد از دخول حرم بدون احرام ساقط نمی شود و باید از او قضا کند و این حکم در حج واجب غیر از حجة الاسلام و در عمره مفرده جاری نیست و اما کسی که حج بر او مستقر نشده است، اگر بعد از احرام بمیرد قضا واجب نیست هر چند قبل از دخول حرم باشد. تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 80 و 110 گذشت.
2- [2] . آیة الله سبحانی: کسی که برای انجام حج نیابتی اجیر شود و در نیمه راه پیش از عمل بمیرد، برای دریافت اجرت سه حالت دارد: الف) اگر مبلغ در مقابل عمل حج قرار گرفته، چیزی به او تعلق نمی گیرد. ب) اگر مبلغ در مقابل بریءالذمه شدن منوب عنه پرداخت شده و نائب پس از دخول حرم فوت کند، همه مبلغ به او تعلق می گیرد. ج) هرگاه مبلغ در مقابل رفت و برگشت و عمل، معین شده؛ به مقداری که کار انجام شده تعلق می گیرد. آیة الله مکارم: معمولاً اجاره برای ادای تکلیف منوب عنه است. بنابراین مستحقّ تمام اجرت می باشد.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر تصریح به خلاف متعارف نباشد، بر حسب معلوم از داعی استیجار که

و دخول حرم بمیرد، بیشتر از آن چه ذکر شد و اجرت احرام مستحق نیست (1)، اگر چه حج از میت ساقط می شود (2)، و اگر بعض اعمال را به جا آورد و مُرد، مستحق اجرت آن اعمال نیز می باشد، و اگر اعمال را به نحوی به جا آورده است که در عرف گفته شود که عمره و حج را به جا آورد، مستحق تمام اجرت است، اگر چه بعض اعمال را که مضر به صحت حج نیست و محتاج به اعاده نیست نسیاناً ترک کرده باشد. (3)

ص:99


1- [1] . آیة الله گلپایگانی: ظاهراً مستحق تمام اجرت می باشد علی الاقوی و همچنین است حکم صورت بعد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: ولی اگر برای تفریغ ذمه منوب عنه اجیر شده باشد و یا ارتکاز طرفین عقد اجاره بر این باشد، مستحق تمام اجرت است. آیة الله خامنه ای: هرگاه نایب پس از احرام و ورود به حرم بمیرد، اگر نایب گرفتن برای برئ شدن ذمّه منوب عنه باشد، کما اینکه ظاهر حال اطلاق قرار داد اجاره چنین است اجیر مستحق تمام اجرت خواهد بود که باید آن را به ورثه اش بپردازند. (مناسک حج، م87) آیة الله صافی، آیة الله فاضل: مگر آنکه اجیر برای تفریغ ذمّه شده باشد، که در این صورت تمام اجرت را می برد.
3- [3] . آیة الله خویی: اگر بر خود اعمال اجیر باشد، به نحو تعدّد مطلوب، به نسبت اعمالی که انجام داده مستحق اجرت است.

(121) م - کسی که به عنوان نیابت رفت به مکه و خودش حج واجب به جا نیاورد (1)، احتیاط آن است (2) که بعد از عمل نیابت (3)، برای خودش عمره مفرده به جا (4) آورد و این احتیاط واجب نیست (5) لیکن خیلی مطلوب است.

(122) م - کسی که اجیر شده برای حج تمتع، می تواند اجیر دیگری شود برای طواف یا ذبح یا سعی یا عمره مفرده بعد از عمل حج، چنانچه می تواند برای خودش طواف و عمره مفرده به جا آورد. (6)

(123) م - کسی که عذر داشته باشد از بعض اعمال حج، نمی شود (7) او را اجیر کرد برای حج، و اگر شخص معذور از بعض اعمال، تبرّعاً از غیر، حج بکند اکتفا کردن به آن اشکال دارد. (8)

ص:100


1- [1] . آیة الله بهجت: احتیاطاً عمره به جا آورد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: احتیاط مستحب آن است که پیش از عمره تمتع یا بعد از انجام حج و گذشتن ایام تشریق برای خودش عمره مفرده به جا آورد، خصوصاً اگر استطاعت انجام عمره مفرده از وطن خود را داشته باشد.
3- [3] . آیة الله فاضل: یا قبل از آن.
4- [4] . آیة الله سبحانی: مستحب است که نائب پس از حج نیابی برای خود نیز عمره مفرده انجام دهد. آیة الله گلپایگانی: رجاءً (احکام عمره فارسی، ص16).
5- [5] . آیة الله اردبیلی، آیة الله مکارم: این احتیاط واجب است.
6- [6] . آیة الله مکارم: در مورد عمره مفرده اگر در همان ماه عمره تمتع باشد قصد رجاء کند.
7- [7] . آیات عظام اردبیلی، بهجت، تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، سیستانی: به ذیل مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط.
8- [8] . آیة الله خامنه ای: در عدم کفایت حج نایبی که معذور است، فرقی نیست بین اینکه نایب اجیر باشد و یا نیابت مجّانی و تبرّعی انجام شود. و نیز فرقی نیست بین اینکه نایب جاهل به عذر باشد یا نایب گیرنده جاهل به آن باشد، و همچنین فرقی نیست بین اینکه نایب یا نایب گیرنده جاهل باشد به اینکه آن عذر از عذرهایی است که نیابت با آن صحیح نیست، مانند آنکه نایب جاهل باشد که نمی تواند به وقوف اضطراری در مشعرالحرام اکتفا کند. (مناسک حج، م93).

استفتائات نیابت

(124) س - کسی مستطیع بوده و در میقات به نیابت دیگری مُحرم شده و به مکه آمده و عمره تمتع را از طرف منوب عنه انجام داده است، وظیفه او چیست؟

ج - با اینکه خودش (1) مستطیع است نیابت او صحیح نیست (2) و احرام او باطل است (3) و باید برگردد به میقات و از آنجا برای خودش مُحرم شود. (4)

(125) س - اگر کسی که نیابت از دیگری گرفته و به حج آمده، از بعض اعمال معذور است، آیا می تواند در این اعمال نایب بگیرد و آیا می تواند پول نیابت را به دیگری بدهد که اصل حج را به جا آورد؟

ص:101


1- [1] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 107 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: با فرض وجوب حج بر خود او اجاره باطل می باشد، ولی حج صحیح است و ذمه منوب عنه بریء می شود، گرچه موظّف بوده است به میقات برگردد و برای خودش محرم شود. آیة الله سبحانی: بعد از انجام یک طواف نساء به عنوان وظیفه فعلی به میقات و اگر ممکن نشد به ادنی الحل رفته و جهت عمره تمتع برای خودش محرم شود و چنانچه وقت کافی نیست و به عرفات نمی رسد بعید نیست که بدل به حج افراد شود و حج او صحیح است مگر اینکه با علم به استطاعت خود نائب شده باشد و خود را دچار تنگی وقت کرده اکتفا به حج افراد مشکل است. آیة الله سیستانی: اگر مطمئن باشد در سال بعد حج خود را انجام می دهد، حج نیابی را تمام کند و اگر مطمئن نیست باید به یکی از مواقیت رفته و برای خود احرام ببندد ولی اگر حج نیابی را تمام کند حجّش صحیح است و اگر استیجاری باشد اجاره باطل است و مستحقّ اجرت المثل است. آیة الله فاضل: نیابت او صحیح است اگرچه معصیت کرده است، و در مورد سؤال، که فعلاً از احرام خارج شده است، واجب است به میقات برگردد و برای خودش محرم شود. ولی اگر دوباره معصیت کرد و حج نیابی را تمام کرد صحیح است و از منوب عنه مجزی است. تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 107 و 118 گذشت.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 118 مراجعه شود. آیة الله نوری: مگر آنکه به نحو خطا در تطبیق باشد، که در این صورت از خودش واقع می شود.
4- [4] . آیة الله زنجانی: به مسأله های 44، 215، 219 و حواشی آنها مراجعه شود..

ج - نایب شدن معذور (1) صحیح نیست (2) و باید پول

را به صاحبش برگرداند، مگر اینکه از طرف صاحب پول مجاز در نایب گرفتن باشد که در این صورت می تواند دیگری را در اصل عمل حج نایب کند و در صورتی که بدون اجازه، نیابت را به دیگری واگذار کرد و او عمل را انجام داد، حج از طرف

منوب عنه واقع می شود (3) ولی پول را باید به صاحبش برگرداند (4) و صاحب پول ضامن چیزی نیست و اجرت نایب را باید امرکننده بپردازد.

ص:102


1- [1] آیة الله سبحانی: اگر استطاعت و یا استقرار حج بر او قبل از قبول نیابت بوده و الآن در میقات متوجه شد، نیابت باطل و باید برای خود حج به جا آورد و چنانچه از فیش منوب عنه استفاده کرده با اجازه ورثه برای متوفی حج میقاتی استنابه کند و به خاطر تفاضل قیمت هریک از حج میقاتی و فیش مصرف شده با ورثه بر اساس قاعده عدل و انصاف به توافق برسند و یا مصالحه کنند. . آیة الله بهجت: اگر بدون توجه محرم شده، احتیاطاً در موارد عذر نایب بگیرد تا عمل را صحیحاً به جا آورد و خود نیز آن عمل را انجام دهد نیابتش صحیح است هر چند از اوّل نمی توانسته نایب شود و امّا قبل از احرام پس با احراز رضایت منوب عنه حج میقاتی برای او بدهد چون اطلاق اجاره قید مباشرت را بر می دارد (مناسک، س106 و 17). آیة الله تبریزی: نیابت معذور در حج واجب اشکال دارد. آیة الله خویی: نیابت معذور اشکال دارد. آیة الله سبحانی: فقط در موارد جواز استنابه که در مسأله 1297 آمده است می تواند نائب شود و یا در عذر طاری در بقیه موارد نمی تواند استنابه کند و همچنین در اصل حج اگر منوب عنه زنده است می تواند استنابه کند و در مورد میت هم از ورثه باید استجازه کند مگر اینکه در هر دو مورد از اول به او اذن داده باشند. آیة الله سیستانی: اگر عذر بعداً پیش آمده است نایب گرفتن جایز است و همچنین در مواردی که تفصیل آن در حاشیه مسأله 107 گذشت. آیة الله صافی: به حاشیه شرط هفتم از مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط.
2- [2] . آیة الله اردبیلی وآیة الله مکارم: به حاشیه مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: مگر در عذر طاری بر احرام، به تفصیلی که در حاشیه مسأله 107 گذشت و باید پول را...
3- [3] . آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی: اگر منوب عنه زنده است نیابت بدون اذن او (آیة الله زنجانی: در حج واجب) مجزی نیست. (مناسک مسأله 66)
4- [4] . آیة الله مکارم: مگر اینکه صاحبش راضی گردد..

(126) س - از هر کاروان نوعاً چند نفر از خدمه به نیابت آمده اند و بناچار باید نیمه شب از مشعر برای انجام کارهای لازم در منی یا همراه ضعفا، به منی بروند، سؤال این است که آیا اجیر شدن و نیابت آنان صحیح است یا خیر؟

ج - با توجه به اینکه از معذورین هستند و نمی توانند وقوف اختیاری در مشعر را درک کنند، نیابت آنان صحیح نیست (1) و اگر قبل از استخدام اجیر شده اند باید حج را به جا آورند و وقوف اختیاری را درک نمایند.

(127) س - آیا شخص زنده در موردی که می تواند نایب بگیرد، باید از بَلَد نایب بگیرد یا از میقات، و اگر دیگری برای او نایب بگیرد کفایت می کند یا خیر؟

ج - نایب گرفتن از میقات کفایت می کند و خودش باید نایب بگیرد و نایب گرفتن دیگری برای او کافی نیست مگر از طرف او وکالت داشته باشد. (2)

(128) س - آیا عمره مفرده یا طواف استحبابی را می توانیم به نیابت چند نفر انجام دهیم و در اعمال آن؛ از جمله طواف نساء، نیت همه باید بشود یا نیت بعضی کافی است؟

ص:103


1- [1] . آیة الله بهجت: بنابر احتیاط، با تمکن از استیجار غیر معذور، نمی توانند اجیر شوند (مستفاد از مناسک، ص40 مسأله 110) و در جزوه پرسش های جدید حج، ص4، مسأله 13 آمده است در صورتی که بدانند به واجبات اختیاریه نمی توانند عمل کنند احتیاط در ترک نیابت است. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: نیابت آنان محل اشکال است مگر اینکه بتوانند برای درک مسمّی وقوف اختیاری به مشعر برگردند. آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: نیابت آنها صحیح است. آیة الله سبحانی: اگر عالماً وعامداً ترک وقوف اختیاری کنند حجشان باطل است وباید اعمال عمره مفرده انجام دهند و از احرام خارج شوند. آیة الله سیستانی: صحّت نیابت آنان بعید نیست. (ملحق مناسک، س58، فرع 2). آیة الله صافی: به حاشیه شرط هفتم از مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و یا اینکه منوب عنه قبلاً و فعلاً راضی باشد به گونه ای که وقتی به او اطلاع می دهند، رضایت داشته باشد. آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 129 مراجعه شود..

ج - می توانید به نیابت چند نفر انجام دهید و باید نیت همه بشود. (1)

(129) س - کسی را روز عید، قبل از حلق دستگیر کرده اند و او را به ایران فرستاده اند، آیا رفقای او می توانند از او نیابت کنند و بقیه اعمال را انجام دهند یا خیر و چگونه از احرام خارج می شود؟

ج - بدون اینکه خودش نایب بگیرد نیابت صحیح نیست (2)، و برای خارج شدن از احرام باید به منی بیاید و حلق یا تقصیر کند و اعمال مترتّبه را انجام دهد و اگر نمی تواند برود در محل خودش حلق یا تقصیر نماید و بنابر احتیاط (3) موهای خود را

به منی بفرستد و باید برای اعمال مترتبه نایب بگیرد. (4)

ص:104


1- [1] . آیة الله زنجانی: البته منظور عمره مفرده مستحبی است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: به ذیل مسأله 127 مراجعه شود. آیة الله بهجت: چنانچه احراز رضایت شود و شاهد حال هم بر رضایت بود؛ به طوری که اگر او بفهمد راضی است، نیابت صحیح است با مراعات سایر جهات (مستفاد از س 157 و 17). آیة الله سبحانی: نیابت در صورتی تحقق می پذیرد که طرف رسما او را نایب خود قرار دهد و یا به اصطلاح به او وکالت دهد که این کار را از طرف او انجام دهد.
3- [3] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: چنانچه از دخول به مکه جلوگیری شده، می تواند در محلّ خودش قربانی نماید و احتیاط این است که حلق یا تقصیر نیز بنماید و اگر وارد مکه شده و تنها اجازه اعمال را به او نداده اند حلق یا تقصیر نموده و در صورت امکان موی خود را به منی بفرستد و برای بقّیه اعمال نایب بگیرد. (مناسک، مسأله 445). آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: در صورت امکان باید موی خود را به منی بفرستد. (مناسک، مسأله 440). آیة الله سبحانی: در صورتی که از دخول به مکه جلوگیری شده حکم مصدود را دارد باید با انجام قربانی در محل صد و در صورت عدم امکان در محل خود و تقصیر از احرام خارج شود و اگر وارد مکه شده و اجازه اعمال به او ندادند باید حلق کند و موی خود را به منی بفرستد و برای بقیه اعمال نایب بگیرد (کتاب الحج، ج5، ص469). آیات عظام صافی، گلپایگانی، مکارم: بنابر احتیاط مستحب. آیة الله خامنه ای: این احتیاط در مناسک معظم له یافت نشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط هم وظیفه مصدود را انجام دهد (یعنی یک قربانی کند) و هم برای بقیه اعمال نایب بگیرد..

(130) س - افرادی که هر سال به حج می روند؛ مانند خدمه کاروان ها، در محل خود از کسی نیابت قبول می کنند، ولی در میقات بر اثر اشتغال زیاد از نیابت غافل و مُحرم می شوند (1)، بعد که متوجه شدند دوباره نیت نیابت می کنند، آیا حج نیابتی آنان درست است یا حج برای خودشان حساب می شود؟

ج - باید (2) عمره و حج را به همان نیت اول اتمام کنند (3) و احرام دوم صحیح نیست مگر آنکه احرام اول باطل باشد؛ مثل اینکه حج بر او واجب نبوده و نیت حجة الاسلام کرده باشد. (4)

ص:105


1- [1] . آیة الله نوری: و به نیت خود محرم شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: در صورتی که قصد انجام وظیفه داشته، مخلّ به نیابت نیست و عمل مجزی است (مناسک، ص22). آیة الله تبریزی، ایة الله سبحانی: اگر ارتکازاً قصد منوب عنه را داشته اند؛ به طوری که اگر کسی می پرسید جواب می دادند برای منوب عنه حج به جا می آوریم کفایت می کند و حج نیابت آنها صحیح است. آیة الله خویی: فتوای ایشان در دست نیست. آیة الله سیستانی: اگر محرک آنان در احرام، حج نیابی باشد کافی است ولی اگر به کلی غافل باشند که اگر از آنها پرسیده شود، جواب می دهند که برای خود احرام می بندیم باید حج را به نیت خود تمام کنند ولی اگر پس از انجام عمره از مکه خارج شوند و در ماه بعد به مکه برگردند؛ مثلاً آخر ذی قعده خارج و اوّل ذی حجه وارد شوند عمره آنها باطل می شود و می توانند از یکی از مواقیت به نیت منوب عنه احرام ببندند، گرچه باطل کردن عمره تمتّع عمداً گناه است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: با فرض آنکه مستطیع نبوده و از قبل اجیر برای انجام حج شده است نیت احرام برای خود او منعقد نشده است و در صورتی که مجدّداً به نیت منوب عنه محرم شده است حج نیابی او صحیح است. آیة الله فاضل، آیة الله نوری: اگر شخص غافل، ارتکازاً قصد منوب عنه را داشته، وداعی و انگیزه او منوب عنه بوده، هر چند قصد خودش را اخطار کرده، قصد ارتکازی بر اخطار فعلی مقدم است و برای منوب عنه واقع می شود، و حج نیابتی صحیح است. آیة الله مکارم: همین اندازه که نیت نیابت در عمق ذهن او باشد کافی است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: و ظاهر این است که در این موارد قصد ارتکازی موجود و کافی است؛ پس حج نیابی صحیح و از منوب عنه مجزی است.
4- [4] . آیة الله سیستانی: در این مثال احرام اوّل او صحیح است. آیة الله مکارم: نیت حجة الاسلام تأثیری ندارد..

(131) س - شخصی در میقات برای خودش مُحرم می شود و تلبیه می گوید، بعد به فکر می افتد که چون خودش حج واجب را در سال های گذشته به جا آورده، برای پدر یا مادر یا یکی از خویشاوندان دیگرش حج تبرعی به جا آورد، آیا می شود با نیت عدول کند و یا دوباره به نیت شخص مورد نظر مُحرم شود یا خیر؟

ج - اگر به احرام صحیحی مُحرم شده، نمی تواند نیت را عوض کند و باید عملش را به همان نیتی که در احرام داشته، اتمام کند.

(132) س - نایبی در احرام عمره تمتع، بعد از اینکه وارد مکه شد شک می کند که نیت نیابت کرده یا نه، آیا باید به میقات برگردد و مجدداً به نیابت مُحرم شود، یا اصلاً حج برای خودش حساب می شود و دیگر نمی تواند نایب باشد؟

ج - در نیت خطور لازم نیست، اگر انگیزه او در حال احرام نیابت بوده، عمل را به نیابت انجام دهد، و اگر در داعی و انگیزه هم شک دارد (1)، باید اعمال را به نیت اجمالی (همان نیت در احرام) اتمام کند (2)، و در نیابت به آن اکتفا نمی شود. (3)

(133) س - زنی در عرفات، در روز نهم دیوانه شد، او را به بیمارستان بردند و تا آخرین

ص:106


1- [1] . آیة الله زنجانی: می تواند مناسک را به نیت خود به جا آورد؛ هر چند احتیاط مستحب آن است که به قصد اجمالی «آن عمره ای که به آن محرم شده ام» اعمال را به پایان برساند و کفایت از منوب عنه نمی کند.
2- [2] . آیة الله تبریزی: باید به میقات برگردد و مجدداً به نیابت از غیر محرم شود. آیة الله خویی: اگر احتمال بدهد که نه قصد خود و نه دیگری را کرده، احرام او باطل است. مگر اینکه در حال طواف؛ مثلاً نیت معینی دارد که به همان نیت اعمال را تمام می کند. آیة الله سبحانی: .حمل بر صحت نماید و خود را از زمان احرام تا آخر نائب بداند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورتی که فعلاً خود را نایب می داند و شک در نیت احرام گذشته خود دارد، وظیفه او حمل به صحّت است و به عنوان نیابت، بقیه اعمال را به جا آورد.
3- [3] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 130 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: اگر قصد انجام وظیفه داشته، مجزی است. آیة الله سیستانی: اگر احتمال می دهد در میقات به کلی از ذهنش نیت نیابت از غیر پاک شده بوده، بنا می گذارد که احرامش برای خودش بوده و اگر این احتمال را نمی دهد همان طور که متعارف است در کسی که عازم بر نیابت بوده است بنا می گذارد که احرامش برای غیر بوده است..

وقتی که می توانستند همراهان او در مکه بمانند باقی ماندند، خوب نشد، آیا شوهرش که با او است می تواند برای او نایب بگیرد و یا خودش باقی اعمال را انجام دهد یا نه؟

ج - مجنون تکلیف ندارد (1) و نمی توانند برای او نایب بگیرند (2)، و اگر عاقل شد حکم اشخاص مُحرم دیگر را دارد.

(134) س - هرگاه کسی مریض شود، به طوری که بعد از احرام عمره قادر به انجام اعمال نباشد، آیا کسی که برای عمره تمتع مستحبی مُحرم شده و عمره را انجام داده است می تواند در حج نایب او شود یا خیر؟

ج - کسی که برای عمره تمتع مُحرم شده ولو مستحبی، نمی تواند در اصل عمره یا حج برای دیگری نایب شود و باید عملش را اتمام کند، ولی اگر مریض فقط قادر به انجام طواف و سعی نباشد و بتواند وقوفین را درک کند و بقیه اعمال را نایب بگیرد، جایز است دیگران را در طواف و سعی و اعمال دیگر نایب قرار دهد، هرچند خودشان

ص:107


1- [1] . آیة الله زنجانی: چنین کسی محصور است و اگر عاقل شد باید به وظیفه ای که در حاشیه مسأله 1381 گفته می شود عمل نماید.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: ولی بنابر احتیاط، در احرام باقی است و اگر عاقل شد، احتیاطاً باید با عمره مفرده از احرام خارج شود. آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 8 و 129 و 989 مورد هشتم که کفایت ادراک اختیاری عرفه به تنهایی است (اگر بعد از زوال دیوانه شده باشد) مراجعه شود. آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: مجنون تکلیف ندارد و نمی توانند برایش نایب بگیرند و بنابر اظهر، احرام او باطل می شود. آیة الله سبحانی: ولی یا متکفل امر او اعمال او را به صورت عمره مفرده تمام کند و نسبت به حج وظیفه ای ندارد و در مورد عمره اگر مستلزم مخارجی شد ولی او از اموالش بپردازد. آیة الله سیستانی: اگر پس از درک مسمای وقوف، در عرفات دیوانه شده باشد و سپس به قدری به عقل بیاید که اختیاری مشعر را درک کند، یا اضطراری مشعر با اختیاری یا اضطراری عرفه، پس حج او صحیح است، و اگر به عقل نیاید، باید برای تکمیل اعمال شوهر برای او نایب بگیرد. آیة الله فاضل: در فرض سؤال، نایب گرفتن مجزی و صحیح نیست و ظاهراً احرام او باطل می شود. آیة الله مکارم: این در صورتی است که سال اوّل استطاعت او باشد..

هم حج یا عمره به جا می آورند. (1)

(135) س - بنده چون مسؤول گروه حج بودم، به استناد وظیفه ام، که مراقبت از بیماران و عاجزهای گروه بود، وقوف اضطراری انجام دادم، لطفاً وظیفه شرعی اینجانب را بیان فرمایید.

ج - اگر همراه عجزه بوده اید که لازم بوده با آنان باشید و آنان از وقوف اختیاری معذور بوده اند برای شما هم اشکالی نداشته (2)، بلی اگر نایب کسی شده اید (3) نیابت شما درست نبوده است. (4)

(136) س - اگر کسی دفعه اول به صورت خدمه، حج به جا آورده و در دفعه دوم

ص:108


1- [1] . آیة الله زنجانی: به استثناء بیتوته در منی که قابل نیابت نیست، پس اگر بیتوته برای آنها حرجی نباشد بیتوته می کنند والاّ بیتوته بر آنها واجب نیست؛ هر چند ترک بیتوته در برخی از صورت ها کفاره دارد.
2- [2] آیة الله سبحانی: با طواف نساء و نماز آن که خود و یا با استنابه انجام می دهد، عمره خود را بدل به عمره مفرده کند و اگر به وطن برگشته جهت طواف نساء و نماز آن نائب بگیرد. . آیة الله خویی: کسانی که ناچارند همراه زنان و بیماران باشند، اگر بتوانند ولو یک لحظه از وقوف اختیاری مشعر را درک کنند باید برگردند و اگر نمی توانند باید قبل از ظهر روز عید به آنجا برگردند و در فرض عجز از آن هم حج آنان صحیح است و چنانچه این وظیفه را از روی جهل به حکم ترک کرده باشند حجّشان صحیح است ولی باید یک گوسفند کفاره بدهند. (مناسک، مسأله 378 و 379 و 380) و در حاشیه مسأله 107 «حکم نیابت معذور به عذر طاری» گذشت. آیة الله زنجانی: بلکه اگر نایب هم بوده اید عمل شما صحیح و کفایت از منوب عنه می کند.
3- [3] . آیات عظام سبحانی، فاضل، گلپایگانی: اگر عذر شما طاری بوده نیابت صحیح است. آیة الله صافی: به حاشیه شرط هفتم از مسأله 107 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: مگر آنکه به هنگام قبول نیابت اطمینان داشته اید که وقوف اختیاری انجام خواهید داد و بعداً عذر برایتان حاصل شده است. آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 107 و 139 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: نیابت شما محل اشکال است. آیة الله سیستانی: صحّت نیابت شما بعید نیست. آیة الله مکارم: نیابت شما هم درست است..

دوباره به مأموریت خدمه عازم مکه معظمه است، آیا می تواند به عنوان پدر یا مادر که فوت شده اند نیابت نماید، و در چنین صورتی آیا حج از عهده پدر و مادرش برداشته می شود؟

ج - مانع ندارد و حج از منوب عنه کافی است، مگر آنکه سال اول، مستطیع نبوده و امسال مستطیع باشد. (1)

(137) س - اینجانب حدود شانزده سال قبل نیابتاً به مکه معظمه مشرف شدم و در منی چون سفر اول بوده است، و می دانستم که طبق تقلید حضرتعالی باید در سفر اول حلق کنم، و لیکن نمی دانستم که ماشین ته زن با تیغ فرق دارد (2) و به جای تیغ با ماشین ته زن سر خود را تراشیدم و بعد از آن سفر هم دو سفر دیگر مشرف شدم و در سفرهای بعدی سر خود را ماشین نموده و ناخن هم گرفته ام، لطفاً بفرمایید در سفر اول که به جای تیغ با ماشین سر را تراشیدم، در مقابل این کار وظیفه ام چیست؟ و آیا این عملِ سفرِ اول در سفرهای بعدی خللی وارد می آورد یا ذمه ام بریء شده است؟

ج - شما در صورت امکان باید (3) به مکه بروید و در منی حلق کنید (4) و بعد از آن

ص:109


1- [1] . آیة الله اردبیلی: که در این صورت چنانچه حج نیابتی به جا آورد، به احتیاط واجب صحیح نیست. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: حج نیابی او صحیح است. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: در این صورت حج نیابی صحیح است اما معصیت کرده. آیة الله مکارم: خدمه در حکم مستطیع هستند به علاوه مستطیع اگر قصد نیابت کند حج برای منوب عنه کافی است هر چند گناه کرده است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: در حلق ملاک استفاده از تیغ نیست، بلکه اگر ماشین ته زن مانند تیغ بتراشد، کافی است.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م412)
4- [4] . آیات عظام بهجت، خویی، فاضل، مکارم: صروره (کسی که بار اول حج اوست) بین حلق و تقصیر مخیر است، گرچه احتیاط این است که حلق کند. آیة الله تبریزی، آیة الله نوری: چون حلق برای صروره (کسی که بار اول حج اوست) متعین نیست، بنابراین حج های شما هر سه صحیح است و چیزی بر شما واجب نمی باشد. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: حلق با ماشین ته زن کافی است، گرچه احتیاط مستحب با تیغ است. (ملحق مناسک، س351). آیة الله سبحانی: حلق با ماشین ته زن کافی است (مناسک، م520). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: چون تراشیدن سر به عنوان تقصیر بنابر احتیاط است، اگر در این مسأله به کسی که تقصیر را کافی می داند مراجعه نمایید تکلیفی بر شما نیست..

طواف و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن را به جا آورید و در این اعمال نیت اتمام حج سفر اول را بکنید و بعد از آن چیزی بر شما نیست، و اگر خودتان نمی توانید بروید یا رفتن برای شما حرجی است در محل خود حلق کنید و بنابر احتیاط موی آن را به منی بفرستید (1) و در بقیه اعمال فوق نایب بگیرید، و نسبت به دو سفر دیگر که آیا صحیح و کافی بوده یا نه احتیاط را مراعات نمایید.

(138) س - کسانی که مجاز هستند در شب عید قربان، بعد از درک اضطراری مَشعر، به منی بروند، آیا همه آنان از ذوی الأعذار می باشند که نیابت ولو تبرعاً مورد اشکال است یا نسبت به بعضی استثناء شده است؟

ج - در فرض سؤال، زن ها می توانند نایب شوند و نیابت در سایر ذوی الأعذار صحیح نیست. (2)

(139) س - شخصی در حج از میتی نیابت کرد و در وقت عقد اجاره برای انجام مناسک، هیچ عذری نداشت، ولی چند سال بعد از انجام حج متوجه شد که در وقوف مشعرِالحرام، با زن ها و مریض ها به عنوان راهنما، وقوف اضطراری کرده و به منی رفته

ص:110


1- [1] . آیة الله خامنه ای: این احتیاط در مناسک معظم له یافت نشد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر آنکه عذر آنها پس از قبول نیابت به وجود آمده باشد. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: نیابت زنان و ضعفاء که می توانند به وقوف در شب، در مشعر اکتفاء کنند مانعی ندارد. آیة الله زنجانی: در فرض سؤال، بانوان و کودکان ممیز و همراهان آنان و مسؤولین تدارک حجاج و بدهکار و خائف می توانند نایب شوند. آیة الله سبحانی: ویاممکن است در طواف و نماز به علت عادت ماهانه به استنابه نیاز داشته باشند یا ممکن است حج آنها بدل به حج إفراد شود، نیابت آنان اشکال ندارد. آیة الله سیستانی: چون وقوف رکنی را درک کرده اند نیابت آنها صحیح است. آیة الله مکارم: نیابت در این گونه موارد صحیح است. نظر سایر آیات عظام در ذیل مسأله 107 گذشت..

است و غافل بوده که نایب باید وقوف اختیاری بکند، آیا وظیفه اش چیست؟

ج - عمل مزبور مُجزی از حج نیابتی استیجاری نیست (1)، و از جهت اجرت باید به اجیرکننده مراجعه نماید و یا در صورتی که اجاره، موقت به زمان مخصوصی که منقضی شده نباشد، دوباره حج نیابتی صحیح به جا آورد.

(140) س - آیا می توانم برای مادرم و برای خودم فریضه حج را انجام دهم؟

ج - در یکسال بیش از یک حج واقع نمی شود.

(141) س - شخصی به عنوان نیابت در مسجد شجره مُحرم شد و به مکه آمد، در مکه فهمید که خودش مستطیع بوده است؟ آیا باید اعمال عمره را به قصد خود به جا آورد یا به قصد نیابت، و اگر باید حج را به قصد خود به جا آورد، نسبت به حج نیابی چه وظیفه ای دارد و آیا می تواند برای آن نایب بگیرد یا نه؟

ص:111


1- [1] . آیة الله اردبیلی: چنانچه هنگام قبول نیابت احتمال نمی داده که ناچار به وقوف اضطراری خواهد شد، حج و نیابتش صحیح است و مستحق اجرت نیز می باشد. آیة الله بهجت: اتمام عمل طبق وظیفه عذری نایب (عذر طاری) کفایت می کند و مضرّ به صحت نیابت نیست. (استفتائات ویژه حج). آیة الله تبریزی: اگر از روی جهل به مسأله قبل از طلوع فجر از مشعر کوچ کرده، حج نیابتی او بنابر اظهر صحیح است و باید یک گوسفند کفاره دهد و در اجرت با مستأجر خود، تراضی کند. آیة الله خویی: نیابت معذور اشکال دارد و حکم نیابت معذور به عذر طاری در مسأله 107 گذشت. آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: عمل مزبور کفایت می کند و اجیر حق اجرت دارد. آیة الله سبحانی: چنانچه جهل آنها قصوری باشد مانع ندارد و از منوب عنه کفایت می کند. آیة الله سیستانی: عمل مزبور مجزی است حتی اگر از ابتدا چنین عذری داشته باشد؛ زیرا درک مقدار رکن از وقوف کافی است. آیة الله صافی: حج صحیح و مبریء ذمّه منوب عنه است و نسبت به اجرت، رضایت مستأجر را تحصیل نماید. آیة الله فاضل: در عذر طاری حج نیابتی صحیح و مستحقّ اجرت هم می باشد. آیة الله گلپایگانی: بعید نیست در عذر طاری حج نیابتی صحیح و مستحق اجرت هم باشد. (آراء المراجع، ص39 و 50)..

ج - احرام او صحیح نبوده است (1) و باید برگردد و برای عمره تمتع برای خودش مُحرم شود و وظیفه خودش را انجام دهد و راجع به حج نیابی نمی تواند نایب بگیرد، مگر اجازه داشته باشد یا استیجار او برای مطلق تحصیل حج باشد. (2)

(142) س - کسی که نایب بوده و عمره تمتع را انجام داده و بعد ناچار شده است که به ایران بازگردد، آیا می تواند بقیه اعمال را به دیگری واگذار نماید که حجّ تمتع را انجام دهد؟

ج - نمی تواند.

(143) س - آیا شرط ایمانِ نایب، که در اصل نیابت حج (3) و همچنین در ذبح (4)شرط است (5)، در سایر اعمالی که نیابت در آن جایز است، مثل رمی و طواف

ص:112


1- [1] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط باید اعمال عمره را تمام کند و طواف نساء هم به جا آورد و لازم است پس از آن به میقات برگشته و برای خود محرم شود و وظیفه خودش را انجام دهد. آیة الله خویی: اگر حج نیابی را تمام کند صحیح است گرچه وظیفه اش رها کردن حج نیابی و احرام بستن برای حج خودش بوده است. آیة الله سبحانی: ولی اگر بعد از اعمال حج ویا بعد از وقوفین فهمید که خودش مستطیع بوده نیابتش صحیح است و ذمه منوب عنه فارغ گردیده است. آیة الله سیستانی: اگر مطمئن است که سال دیگر می تواند حج خود را انجام دهد، حج نیابی را تمام کند وگرنه آن را رها کند و به میقات برگردد و برای خود احرام ببندد. (ملحق مناسک، س1) آیة الله فاضل: احرام او صحیح است و تبدّل نیت برای شخص محرم صحیح نیست. آیة الله مکارم: احتیاطاً عمره را تمام کند و طواف نساء به جا آورد و به میقات برگردد و محرم شود. این در صورتی است که اجیر نشده باشد والاّ اجاره او صحیح است و در آن سال مستطیع نیست.
2- [2] . آیة الله زنجانی: اگر از تمام جهات (مالی و غیره) مستطیع بوده احرامش باطل است و باید حجة الاسلام خود را به جا آورد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م79)
4- [4] . آیة الله اردبیلی: ایمان در ذابح شرط نیست.
5- [5] . نظریات آیات عظام در شرطیت ایمان در ذبح در «مسأله 1042» خواهد آمد..

هم شرط است یا خیر؟

ج - در سایر اعمال نیز شرط است. (1)

(144) س - شخصی تمام اختیارات اموال پدرش را دارد و پدر نمی تواند بالمباشره حج را به جا آورد، پسر بدون تذکر دادن به پدر شخصی را اجیر برای حج پدر نموده و خودش هم برای حج خود مشرف شده، در این فرض آیا حج اجیر برای حج پدر، مجزی است یا خیر؟ و هرگاه در مدینه تصمیم بگیرد که آنچه را از مال پدر به اجیر داده است با پدر حساب نکند و از مال خودش باشد، رفع اشکال می شود یا نه؟

ج - در فرض مزبور استنابه در مورد پدر صدق نمی کند (2)، و حَجة الاسلام از طرف

ص:113


1- [1] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م98) آیة الله بهجت، آیة الله نوری: در ذبح، ایمان شرط نیست. آیة الله زنجانی: در تمام اعمال عبادی بنابر مشهور ایمان نایب، شرط است؛ ولی ذابح و کسی که مو یا ناخن محرم را می زند معمولاً نایب نیست تا ایمان در او معتبر باشد. آیة الله سبحانی: در ذابح ایمان شرط نیست و باید خود منوب عنه نیت ذبح را به صورت قربی داشته باشد (کتاب الحج، ج5، ص123). آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: در ذبح شرط نیست و در بقیه موارد احتیاط واجب است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: چنانچه پدر قبلاً و فعلاً راضی باشد، کفایت می کند مگر اینکه مأیوس از خوب شدن خود نباشد. آیة الله بهجت: با احراز رضایت پدر اشکال ندارد و تبرّع از حی در حج واجب، با عدم قدرت او، اظهر جواز آن است و با اذن باشد احوط است در تفریغ ذمّه. (کتاب حج، ص45 و مناسک مستفاد از س17 و 157). آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: اگر اختیارات او شامل نایب گرفتن در حج هم بوده کافی است وگرنه عمل نایب کافی نیست مگر اینکه قبل از احرام، پدر مطلع شود و موافقت نماید. (ملحق مناسک، س40). آیة الله فاضل، آیة الله نوری: مگر وکالت مطلقه از پدر داشته باشد. آیة الله گلپایگانی: اجیر گرفتن برای پدر از مال او بدون اطّلاع پدر صحیح نیست بلی در صورتی که مبلغ اجاره را از مال خود تبرّعاً بپردازد در فرض سؤال که پدر عاجز از انجام حجّ است مانعی ندارد و مجزی از حجة الاسلام پدر می باشد..

پدر واقع نمی شود و فرقی بین دو صورت فوق نیست. (1)

(145) س - شخصی پس از آنکه به مدینه مشرف شد جنون پیدا کرد، با توجه به اینکه سابقاً حج بر او مستقر شده است، آیا می شود برای او نایب گرفت یا خیر، و اگر نشود، تبرع حج از او چه صورت دارد؟

ج - نیابت و تبرع در فرض سؤال صحیح نیست. (2)

(146) س - فردی پس از استطاعت مالی برای حج اسم نویسی کرد و برای دو سال بعد اسمش در آمد، ولی چند ماه قبل از حرکت، فوت کرد درحالی که پسرش را نایب قرار داده بود که برای او حج به جا آورد، در حالی که پسر خود استطاعت مالی

داشته ولی در اسم نویسی مسامحه کرده و ننوشته است، در صورتی که اگر اسم می نوشت، شاید در همان سال اول، قرعه به نامش در می آمد و شاید هم سال های بعد، اکنون پسر به مدینه آمده به عنوان نیابت حج بلدی از جانب پدر و هنوز محرم نشده، چه وظیفه ای دارد؟

ص:114


1- [1] . آیة الله زنجانی: استنابه از شخص زنده در حج واجب - حجة الاسلام و غیر آن - بدون درخواست یا اذن منوب عنه صحیح نیست و در حج مستحب مانعی ندارد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه یأس از بهبود او داشته باشند. آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 108 مراجعه شود. آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: اگر امید به بهبودی او نباشد گرفتن نایب برای او مانعی ندارد. آیة الله سیستانی: باید پس از مرگ برای او نایب بگیرند. آیة الله فاضل: در فرض سؤال که زنده است صحیح نیست، بلی در صورت یأس از بهبودی او نیابت صحیح است. آیة الله نوری: فقط حاکم شرع می تواند برای او نایب بگیرد..

ج - در فرض مرقوم نیابت صحیح نیست (1) و باید برای خودش حج نماید. (2)

(147) س - شخصی اجیر حج بَلَدی از قم شده و خودش ساکن اراک است، بعد از اجیر شدن در نظر داشته که به قم برود و از آنجا حرکت کند، پس از چند روز در حالی که از موضوع غافل شده، برای انجام کار دیگری به قم و بعد از آنجا به تهران رفته است، آیا همان نیت قبلی برای حرکت از قم کافی است یا باید برگردد به قم، و بر فرض خروج از ایران چه حکمی دارد؟

ص:115


1- [1] . آیة الله بهجت: نیابت شخص مستطیع جایز نیست ولو اگر انجام دهد صحیح است؛ چنان که در ذیل مسأله 44 و 107 گذشت. آیة الله تبریزی: در فرض مزبور برای خودش حج به جا آورد و برای پدرش نایب بگیرد. آیة الله خویی: حج نیابی او صحیح است و در صورتی که رفتن به حج منحصر به استفاده از سهمیه پدر بوده و استفاده از آن بنا به وصیت پدر یا نظر ورثه موقوف به این باشد که خود او برای پدر حج نیابی انجام دهد، اینکه لازم باشد پسر باز برای خود حج به جا آورد، فتوای ایشان روشن نیست. آیة الله سبحانی: به پاسخ سؤال 1397 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: اگر مطمئن باشد که در سال های آینده می تواند برای خودش حج به جا آورد می تواند امسال به نیابت از پدر حج به جا آورد، و اگر مطمئن نباشد وظیفه اش این است که برای خود حج به جا آورد، ولی به هر حال حج نیابی او صحیح است. آیة الله فاضل: حج خودش مقدم است، لیکن اگر مخالفت کرد حج نیابی صحیح است اگر چه مرتکب گناه شده است. آیة الله مکارم: نیابت او صحیح است و استطاعت خودش ثابت نیست، هر چند به خاطر کوتاهی کردن در اسم نویسی گناه کرده است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: چنانچه پسر برای آمدن به مکه هیچ راه دیگری غیر از استفاده از فیش پدر نداشته، نیابتش صحیح است. آیة الله زنجانی: اگر فرزند قبل از استطاعت، نیابت را قبول کرده باشد باید برای پدر حج به جا آورد وگرنه حج بر عهده اش مستقر شده نمی تواند نایب شود و باید حج خود را به جا آورد. البته اگر تنها با استفاده از این فیش می تواند حج به جا آورد، باید مطابق حاشیه مسأله 88 عمل نماید. آیة الله خامنه ای: در فرض سؤال که راه با فیش مورد وصیت برای پسر باز شده و وصیت نسبت به زائد بر حج میقاتی، از ثلث بیشتر نیست، یا ورثه اجازه کرده اند، باید پسر حج را به نیابت از پدر به جا آورد. (مناسک حج، س14)..

ج - اگر می تواند باید برگردد (1)، و چنانچه برنگشت ولو در صورت تمکن و حج را انجام داد، حج صحیح است و بالنسبه استحقاق اجرت دارد. (2)

(148) س - آیا بر نایب واجب است اعمال حج را طبق فتوای مرجع تقلید منوب عنه انجام دهد یا مطابق وظیفه خودش عمل نماید؟

ج - میزان، وظیفه خود اوست (3) ولی اگر اجیر شده به کیفیت خاصی، باید طوری

ص:116


1- [1] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه ارتکازاً از قم به قصد حج حرکت کرده باشد. آیة الله بهجت: لازم نیست برگردد. آیة الله سبحانی: و اگر عمل نکرد یا فراموش کرد حج او صحیح است ولی اجرة المثل بالنسبه کم می شود و اگر به نیت نیابت حتی چند ماه قبل به آن بلد رفته باشد و بعداً از غیر آن بلد به حج برود کافی است. آیة الله مکارم: مگر اینکه نیت در اعماق ذهنش وجود داشته باشد. آیة الله نوری: اگر داعی ارتکازی داشته، گرچه اخطاری نبوده و غافل شده، برگشتن لازم نیست؛ زیرا در نیت خطور لازم نیست و اگر بالمرّه غافل شده و از ارتکاز هم محو شده، باید برگردد.
2- [2] . آیة الله سیستانی: حج او صحیح است مطلقاً، ولی اگر اجاره بر حج بلدی به نحو تقیید باشد مستحق اجرت نیست، و اگر شروع از بلد منوب عنه جزو عمل مورد اجاره باشد مستحق اجرت می باشد ولی مستأجر می تواند اجرت المثل آن قسمت را که به جا نیاورده از او بگیرد و می تواند اجاره را فسخ کند ولی باید اجرت المثل حج او را بدهد، و اگر شروع از بلد از باب شرط ضمن العقد باشد مستأجر فقط می تواند اجاره را فسخ کند و در این صورت اجرت المثل او را باید بدهد.
3- [3] . آیة الله بهجت: در نیابت از میت به وظیفه خودش عمل می کند و در نیابت صحیح از زنده فی الجمله احتیاط می کند (مناسک، س23). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: چنانچه منوب عنه حی باشد، باید طبق تقلید منوب عنه عمل کند و چنانچه منوب عنه مرده باشد، اگر وصیت کرده، باید به تقلید منوب عنه عمل کند. در غیر این دو صورت، مراعات تقلید منوب عنه لازم نیست. آیة الله تبریزی اضافه فرموده اند: و بنابر احتیاط لازم است آن عمل بنا به تقلید وصی و ورثه هم صحیح باشد و اگر وصیتی نکرده، نایب به حسب تقلید خودش عمل کند و طوری باشد که به حسب وظیفه ورثه هم مجزی باشد. آیة الله سبحانی: فرقی نمی کند که منوب عنه زنده باشد یا مرده. آیة الله سیستانی: باید طبق تقلید خودش عمل کند ولی اگر اجیر شده باشد که طبق نظر منوب عنه یا مستأجر عمل کند، چه به صراحت ذکر شده باشد و چه اطلاق منصرف به آن باشد، باید به همان نحو عمل کند، مگر در صورت یقین به فساد عمل..

عمل کند که مراعات وظیفه خودش و کیفیت ذکر شده، بشود. (1)

(149) س - آیا در اجاره برای اعمال حج لازم است اجیر و مستأجر از یکدیگر سؤال کنند که مقلّدِ چه کسی هستند یا نه؟

ج - لازم نیست و اجیر مطابق تقلید خودش عمل می کند. (2)

(150) س - نایب چند ماه قبل از حج به بلد منوب عنه می رود و به عنوان نیابت حج حرکت می کند و به وطن خودش یا محل دیگری می رود و در ماه ذی حجه، که عازم حج می شود، دیگر به بلد منوب عنه نمی رود، کافی است یا نه؟ و چه وقت باید برود؟

ج - کافی است.

(151) س - در مودی که مرحوم پدرم فرموده بود پسر بزرگ نیابتاً به مکه برود و

ص:117


1- [1] . آیة الله زنجانی: در مورد محرمات احرام، نایب باید فتوای مرجع تقلید خودش را رعایت کند و در مورد مناسک و اعمال حج چنانچه به فتوای مقلَّد نایب نتواند بدون احرام از میقات بگذرد باید در احرام و اعمال حج، فتوای مرجع تقلید خود را رعایت کند تا به شکل صحیح، محرم شده و از آن بیرون آید و کسی که برای حج یا عمره واجب خودش، کسی را اجیر می کند یا برای آن وصیت می نماید باید رعایت فتوای مقلَّد خود را در اعمال حج بر نایب شرط نماید و بر ولی میت که برای حج واجب میت، نایب می گیرد و همچنین بر وصی که برای حج وصیت شده - مستحب یا واجب - نایب می گیرد، واجب است که علاوه بر رعایت تقلید منوب عنه در اعمال حج، رعایت فتوای مقلَّد خودشان را نیز بر نایب شرط کنند و به دنبال آن نایب باید تقلید شرط شده را نیز رعایت کند و اگر مستطیع یا ولی یا وصی او در نایب گرفتن چنین قیدی ننمایند، نایب باید در اعمال حج فتوای مقلَّد منوب عنه و همچنین مقلَّد ولی یا وصی را نیز رعایت نماید.
2- [2] . آیة الله بهجت: به مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط مراعات تقلید منوب عنه را بنماید. آیة الله خویی: اگر اجیر بتواند اعمال را به نحوی انجام دهد که بداند مطابق تقلید منوب عنه واقع می شود، و در صورتی که عمل طبق فتوای مقلَّد منوب عنه به نظر نایب باطل باشد، باید عمل به احتیاط کند. آیة الله زنجانی: به تفصیلی که در پاسخ سؤال قبل گذشت مستأجر باید رعایت فتوای مقلَّد خود و منوب عنه را شرط کند مگر بداند که نایب رعایت می کند و نایب نیز باید سؤال کند که منوب عنه و نایب گیرنده، مقلّد چه کسی هستند، مگر آنکه بخواهد احتیاط کند. .

من که پسر بزرگ هستم به وسیله ارث مستطیع شده ام اما تاکنون نتوانسته ام سهم خود را به پول مبدل کنم، آیا می توانم با این حال به جای پدر حج به جا آورم یا نه؟

ج - با فرض حصول استطاعت مالی برای خودتان (1) ولو از بابت ارثیه، اگر امکان فروش و صرف قیمت در حج را دارید باید اول برای خودتان حج به جا آورید و برای پدر بعداً انجام دهید یا دیگری را نایب بگیرید. (2)

(152) س - آیا جایز است برای نایب در طواف عمره تمتع یا طواف حج که طواف را در غیر موسم حج به جا آوَرَد یا نه؟

ج - مانع ندارد. (3)

ص:118


1- [1] آیة الله سبحانی: فحص از تقلید منوب عنه لازم نیست. . آیة الله خویی: به حاشیه مسأله 146 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: اگر پسر وصیت پدر را قبل از استطاعت خود پذیرفته باشد حج نیابی مقدم است ودر غیر این صورت باید حج خود را مقدم دارد و چنانچه حج پدر مقید به همان سال است کسی را برای او نائب بگیرد.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: مگر اینکه استطاعت طریقی (باز بودن راه) برای فرزند جز به لحاظ نیابت از پدر حاصل نشود. (مناسک حج، س14) آیة الله زنجانی: اگر قبل از استطاعت، وصیت را قبول کرده باشید حج نیابی مقدم است، والاّ در صورتی که بتوانید بدون حرج و آبروریزی با فروش سهم الارث، مخارج حج را تأمین کنید مستطیع می باشید و باید حج خودتان را به جا آورید. آیة الله سیستانی: مگر اینکه وصیت شده باشد که حج را همان سال استطاعت انجام دهید، در این صورت اگر مطمئن باشید که سال بعد می توانید حج خود را انجام دهید به وصیت عمل کنید وگرنه در آن سال حج خود را انجام دهید و حج از جانب پدر را سال بعد انجام دهید. آیات عظام صافی، گلپایگانی، نوری: اگر حج واجب برعهده پدر بوده، در همان سال نایب بگیرید تا تأخیر در انجام وصیت نشود. آیة الله مکارم: اگر میت شرط مباشرت کرده نمی تواند نایب بگیرد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: وقت طواف حج و نماز آن ماه ذی حجه است، ولی طواف نساء و نماز آن وقت معینی ندارد. (مناسک حج، س86) آیة الله اردبیلی: نایب موظف است عمل را وقتی به جا آورد که منوب عنه وقت برای به جا آوردن اعمال مترتّب بر طواف را داشته باشد، ولی چنانچه پس از احرام حج متوجه شد که طواف عمره تمتع را فراموش کرده یا به جهت فراموشی یا غفلت طوافش باطل شده، باید پس از بازگشت از منی و پیش از طواف حج، خودش و در صورت عدم تمکن نایبش آن را به جا آورد و اگر پس از پایان ذی الحجه فهمید که طواف زیارت را به جا نیاورده، باید خودش و در صورت عدم تمکن نایبش در هر زمان که توانست آن را به جا آورد و اگر قبل از پایان ذی الحجه بفهمد که طواف حج را به جا نیاورده، باید تا پیش از پایان ذی الحجه طواف حج را خودش و در صورت عدم تمکن نایبش به جا آورد. آیة الله بهجت: در حکم، با منوب عنه مشترک است. آیة الله زنجانی: نایب باید مطابق وظیفه منوب عنه عمل نماید پس اگر در طواف عمره تمتع نایب شده باشد باید طواف را در زمانی انجام دهد که منوب عنه بتواند بقیه اعمال را انجام داده عرفات را در قبل از غروب روز نهم درک کند و اگر بعد از احرام حج، نایب گرفته نایب باید قبل از طواف حج، طواف عمره را به جا آورد و اگر ذی حجه گذشته، هر وقت به جا آورد کافی است و اگر در طواف حج نایب شده باید وقتی انجام دهد که منوب عنه بتواند - ولو بالاستنابه - سعی و طواف نساء را در ذی حجه به جا آورد و اگر ذی حجه گذشته هر وقت به جا آورد کافی است. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: باید عمل را در وقتی انجام دهد که بر منوب عنه تأخیر از آن جایز نیست. پس اگر نایب در طواف عمره تمتّع باشد، باید در وقتی انجام دهد که منوب عنه بتواند بقیه اعمال را قبل از فوت وقوف در عرفات انجام دهد و اگر طواف حج باشد تأخیر آن از ذی حجه جایز نیست، ولی اگر ماه ذی حجه تمام شد، در هر زمان کافی است و اگر منوب عنه طواف را فراموش کرده و به وطن بازگشته است، نایب در هر زمان می تواند آن را انجام دهد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: طواف عمره تمتّع را در اشهر حج و طواف حج را در ذی حجه، روز عید و بعد از آن، باید به جا آورد مگر اینکه منوب عنه طواف را فراموش کرده باشد و بعد از گذشتن موسم متذکر شود که در این صورت خود او و در فرض عدم تمکن، نایب او می تواند طواف را در غیر اشهر حج به جا آورد. آیة الله مکارم: طواف حجّ تمتّع را باید تا آخر ذی حجه به جا آورد و طواف عمره تمتع را باید در اشهُر حج، قبل از عرفات به جا آورد..

(153) س - شخصی قبلاً مستطیع بوده و به حج نرفته و الآن هیچگونه قدرت مالی جهت انجام حج را ندارد، آیا فرزندش می تواند تبرعاً از طرف او حج نیابی انجام دهد؟

ص:119

ج - نیابت در حج از حی صحیح نیست (1) مگر در صورتی که شخص از جهت پیری نتواند به حج برود یا مریض (2) باشد (3) و از جهت مرض نتواند برود و مأیوس از خوب شدن تا آخر عمر باشد. (4)

(154) س - حج به نیابت حضرت ولی عصر - ارواحنا له الفدا - چون در موسم حج تشریف دارند جایز است یا نه؟

ج - اشکال ندارد. (5)

(155) س - زنی که واجب الحج است وصیت کرده که از اصل ترکه اش برای او حج بَلَدی توسط وصیش انجام شود، حال استطاعت جانی و مالی و غیره برای وصی او فراهم است، فقط از حیث عدم شرکت در نام نویسی برای حج، آن هم با عذری، استطاعت راهی ندارد، آیا می تواند حج نیابی را انجام دهد؟

ج - (6) وصی اگر قبلاً استطاعت نداشته و فعلاً هم راه برای او باز نیست الآن هم مستطیع

ص:120


1- [1] . آیة الله بهجت: مگر در صورتی که از غیرِ جهتِ مال، استطاعت نداشته باشد؛ به طوری که مباشرت مقدور او نباشد و تفصیل صور آن در مسأله 52 گذشت.
2- [2] . آیة الله سیستانی: مرض و مانند آن.
3- [3] . آیة الله تبریزی: یا عذر دیگری داشته باشد و اطمینان به زوال عذر و مرض نداشته باشد. آیة الله خویی: یا عذر دیگری داشته باشد و عذر و مرض تا آخر عمر باقی بماند. آیة الله فاضل: یا عذر دیگری داشته باشد و عذر و مرض تا آخر عمر باقی بماند؛ مثل اینکه محکوم به حبس ابد باشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و یا به هر جهت دیگری مأیوس از رفتن به حج باشد. آیة الله خامنه ای: که در این صورت اگر به فرزند نیابت دهد مجزی خواهد بود. آیة الله زنجانی: و همچنین است اگر عذر دیگر مستمرّی غیر از پیری و مرض داشته باشد. و در هر حال عمل نایب در حج واجب از حی، باید با اذن منوب عنه باشد.
5- [5] . آیة الله بهجت: مانع ندارد و احتیاط در حج از نفس (خود) و اهدای ثواب برای آن حضرت است. (مناسک، ص158، مسائل متفرقه، س1).
6- [6] آیة الله سبحانی: به امید مطلوبیت. آیة الله مکارم: به امید مطلوبیت اشکال ندارد. . آیة الله تبریزی: در فرض مزبور، وصی برای خود حج به جا آورد و برای حجّ بلدی میت نایب بگیرد. آیة الله خویی: رجوع شود به مسأله 146 آیة الله گلپایگانی: با فرض استطاعت در میقات، نیابت صحیح نیست. آیة الله مکارم: اگر از نام نویسی آن زن استفاده کند، باید برای او حج نماید..

نیست و می تواند برای حج نیابی اجیر شود (1)، ولی اگر بدون اینکه اجیر شود خود را به میقات برساند، نمی تواند حج نیابی به جا آورد و باید برای خودش حج به جا آورد.

(156) س - کسی که حج نیابی انجام می دهد، اگر در قربانی شخص ثالثی را وکیل کرد، ذابح چگونه نیت کند، آیا باید نیت کند که به وکالت از میت قربانی می کنم یا باید وکالت از نایبِ میت کند؟ در هر صورت آیا باید نام میت را هم ببرد؟

ج - نام میت بردن لازم نیست، بلکه چنانچه نیت کند آنچه بر عهده نایب است انجام دهد صحیح است. (2)

(157) س - کسی که برای حج اجیر می شود، اگر شرط کند که مثلاً برای طواف نساء یا یک عمل دیگری که نیابت بردار است نایب می گیرم، آیا این شرط نافذ است و می تواند عمل نماید یا نه؟

ج - اگر عذر دارد (3) نمی تواند قبول کند، بلی در قربانی مانع ندارد و شرط لازم نیست.

ص:121


1- [1] . آیة الله زنجانی: ولی اگر بدون تعهّد الزامی برای حج نیابی، استطاعت طریقی پیدا کند - ولو با جلب رضایت ورثه - باید برای خودش حج به جا آورد و حج نیابی او صحیح است.
2- [2] . آیة الله تبریزی: نایب باید نیت کند که برای حج نیابتی که انجام می دهد قربانی می کند و ذابح لازم نیست که نیت کند هر چند احوط و اولی این است که نیت کند آنچه را که برعهده نایب است انجام می دهد. آیة الله زنجانی: نایب باید نیت کند که برای حج نیابی که انجام می دهد قربانی می کند و ذابح لازم نیست نیت کند مگر آنکه برخلاف معمول در امر قربانی، نایب شده و این کار به طور کامل به او واگذار شده باشد.
3- [3] . آیة الله بهجت: بنابر احتیاط نمی تواند قبول کند. آیات عظام تبریزی، صافی، گلپایگانی: نیابت او محلّ اشکال است.

(158) س - کسی احتمال قوی عقلایی می دهد که نتواند اعمال را به نحو عادی انجام دهد، و ممکن است حج تمتع را بدل به افراد کند، آیا می تواند از حج واجب نیابت کند؟

ج - می تواند نیابت کند (1)، ولی اگر وظیفه او عدول به افراد شد، بنابر احتیاط منوب عنه نباید اکتفا به آن کند. (2)

ص:122


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 114 مراجعه شود.
2- [2] آیة الله سبحانی: فردی که قبل از شروع عمل احتمال جدی می دهد که حجش به إفراد تبدیل می شود نباید برای حج تمتع اجیر شود و اگر اجیر شد از حج منوب عنه کفایت نمی کند مگر اینکه از اول احتمال جدی نمی داد که چنین عذری پیش آید و بدون اهمال کاری و فرصت سوزی وقت او مضیق گردد و ناچار به آوردن حج إفراد شود، چنین حجی کافی و صحیح است. . آیة الله اردبیلی: اگر از ابتدا اطمینان دارد که باید عدول به حج افراد کند، نمی تواند نایب شود ولی چنانچه نایب شد و عذری پیش نیامد و حج تمتع به جا آورد، صحیح است. آیة الله بهجت: نظر ایشان ذیل مسأله بعد (159) خواهد آمد. آیة الله تبریزی: می تواند نیابت کند اگر وقت وسعت داشته باشد و احتمال عذر طاری بدهد و چنانچه عذر طاری شد حج او کفایت از منوب عنه می کند. آیة الله خامنه ای: اجیر کردن کسی که وظیفه او به سبب کمی وقت عدول به حجّ افراد است، صحیح نیست. اما اگر نایب را در وسعت وقت اجیر کنند و سپس اتفاقاً وقت بر او تنگ شود، واجب است که ]به حج افراد( عدول کند و عمل او از حج تمتّع منوب عنه کفایت می نماید و مستحق دریافت اجرت نیر هست. (مناسک حج، م86)

(159) س - نایبی که در وقت قبول نیابت برای حج معذور نبوده است، و بعد از عقد اجاره در موقع عمل یا قبل از محرم شدن، جزو معذورین شد و در هر عذری که پیش آمده طبق وظیفه معذورین رفتار نمود، آیا حج او از منوب عنه کافی است؟ و آیا نسبت به نحوه عذر فرقی هست یا نه؟

ج - محل اشکال است. (1)

ص:123


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اجزاء خالی از قوت نیست. آیة الله بهجت: اتمام عمل طبق وظیفه عذری نایب کفایت می کند و مضرّ به صحّت نیابت نیست (مناسک، س25). آیة الله تبریزی: در عذر طاری نیابت معذور صحیح است و حج او از منوب عنه کافی است و در اجرت با مستأجر خود تراضی کند. آیة الله خامنه ای: نایبی که در وقت قبول نیابت برای حج معذور نبوده است، لیکن بعد از عقد اجاره، در موقع عمل یا قبل از محرم شدن، جزو معذورین شده، اگر عذر او منجر به نقص

(160) س - کسانی که در حال اجیر شدن، از معذورین نبوده اند و بعداً در اثنای عمل عذر عارض شده است، آیا نیابتشان صحیح است و مستحق تمام اجرت

می باشند یا نه؟

ج - اشکال دارد. (1)

(161) س - خدمه ای که از روی جهل به مسأله اجیر شده اند و وقوف اختیاری

ص:124


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بلکه صحت آن خالی از قوت نیست و مستحق اجرت است. آیة الله بهجت: مسأله نیابت، در سؤال 159 گذشت و مسأله اجرت در صورت صحّت نیابت و اجزاء مستحق، تمام اجرت است، اگر شرطی بر خلاف نباشد نظیر مسأله 120 که گذشت. آیة الله تبریزی: در عذر طاری، نیابت معذور صحیح است و حج او از منوب عنه کافی است و در اجرت با مستأجر خود تراضی کند. آیة الله خویی: به حاشیه مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: استحقاق اجرت، وابسته به کیفیت قرارداد است و برای حکم صحت و کفایت عمل نایب به حاشیه شرط هفتم مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: در عذر طاری نیابت معذور صحیح است و مستحق تمام اجرت است مگر اینکه اجاره بر اعمال باشد، در این صورت بنابر احتیاط باید در مورد اجرت مصالحه کنند. آیات عظام سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم: عذر طاری اشکال ندارد. آیة الله نوری: اگر عذر او موجب نقص بعض از اعمال شود، اشکال دارد. آیة الله خامنه ای: از مسئله قبل معلوم شد..

مشعر را درک نکرده اند، فعلاً تکلیفشان چیست و همچنین سایر معذورینی که حج ناقص از این قبیل انجام داده اند؛ تبرعاً یا با اجرت؟

ج - نیابت ایشان صحیح نیست (1)و کفایت از منوب عنه نمی کند و باید پول را برگردانند و خودشان با عدم عذر نسبت به درک اختیاری مشعر، باید با انجام عمره مفرده (2)، از احرام خارج شوند. (3)

(162) س - در مناسک آمده است که معذور نمی تواند نایب شود، معذور به چه کسی

ص:125


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر قبل از اجیر شدن می دانسته اند که نمی توانند وقوف اختیاری مشعر را درک کنند، نیابت آنها صحیح نیست، هر چند جاهل به مسأله بوده باشند. آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 984 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: چنانچه شب در مشعر وقوف کرده اند و از روی جهل به مسأله قبل از طلوع فجر، از آنجا کوچ کرده اند و در وقت دانستن مسأله امکان برگشت به مشعر و درک وقوف نبود، حج آنها صحیح است و باید یک گوسفند کفاره بدهند و اگر در حج اجیر بوده اند، در اجرت با مستأجر خود تراضی کنند و همچنین سایر معذورینی که در اثنای عمل عذر پیدا کرده اند و از اول نمی دانسته اند، اگر به وظیفه معذور عمل کنند حج نیابی آنها صحیح است ولی احتیاطاً در اجرت با مستأجر خود تراضی کنند. آیة الله خویی، آیة الله صافی: به حاشیه مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: اگر عذر آنها طاری بوده، نیابت صحیح است و کفایت می کند. آیة الله سیستانی: اگر معذورند، هر چند از ابتدا معلوم باشد، چون درک وقوف رکنی می کنند کافی است و نیابت صحیح است، بلکه حتی اگر غیر معذور هم به آن اکتفا کند حجش صحیح است، ولی در صورت علم کفاره دارد. آیة الله گلپایگانی: اگر عذر آنان طاری نبوده صحّت حج و کفایت آن از منوب عنه محل اشکال است. آیة الله مکارم: صحیح است.
2- [2] . آیة الله فاضل: احتیاطاً از ادنی الحل تجدید نماید و عمره مفرده انجام دهد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در مورد سؤال اگر عمره و حج واجب باشد نیابت بانوان و کودکان ممیز و همراهان آنها و مسؤولین تدارکات حجاج، که به جهت تأمین تدارکات باید شبانه وقوف کنند و شخص بدهکار و خائف، صحیح و مجزی است و همچنین نیابت کسانی که در هنگام احرام اطمینان داشته اند که معذور نخواهند شد و هنگام عمل، عذر برایشان پیش آمده است و در حج و عمره مستحب، نیابت معذورین به طور کلی صحیح و مجزی است..

گفته می شود؟ لطفاً حدّ آن را معین کنید؛ مثلاً کسی که نمی تواند نماز طواف را صحیح بخواند، یا نمی تواند خودش رمی جمرات کند و یا نمی تواند قربانی نماید و یا نمی تواند یکی دیگر از واجبات حج را؛ اعم از ارکان و غیر ارکان، انجام دهد معذور است یا خیر؟

ج - هر کس نتواند اعمال اختیاری حج را انجام دهد معذور است (1) و نمی تواند نایب شود (2)، ولی مباشرت در ذبح در حال اختیار هم لزوم ندارد و لذا کسی که نمی تواند ذبح کند می تواند برای حج نایب شود و برای ذبح نایب بگیرد.

(163) س - کسی که نماز او صحیح نیست و برای حج به نیابت آمده است، آیا نیابت او صحیح است؟ و مفروض این است که به عنوان نیابت مُحرم شده است؟

ج - اگر از قرائت صحیح معذور است (3)، نیابت و احرام او باطل است (4) و اگر معذور

ص:126


1- [1] . آیة الله بهجت: با علم و اطلاع از معذور بودن، قبول نیابت خلاف احتیاط است. آیة الله خویی، آیة الله صافی: به حاشیه مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: در اعمالی که ترک عمدی آنها موجب بطلان حج است را انجام دهد. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط. (مجمع المسائل، ج1، ص443، مسأله 16).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر آنکه عذر پس از قبول نیابت حاصل شود. آیة الله تبریزی: نیابت او اشکال دارد. آیة الله زنجانی: و در حج و عمره واجب نمی تواند نایب شود ولی مباشرت در ذبح... آیة الله سیستانی: اگر از انجام عمل اختیاری در حج معذور باشد، هر چند مانند قرائت نماز طواف یا تلبیه باشد، بنابر احتیاط واجب، نیابتِ او مجزی از منوب عنه نیست، ولی اگر از انجام اعمالی که در صحت حج دخالت ندارند، مانند طواف نساء یا بیتوته یا رمی روز 11 و12، معذور است نیابت صحیح است و همچنین اگر در وقوف، در بیش از مقدار رکن معذور باشد نیابت صحیح است. آیة الله مکارم: به حاشیه مسأله 107 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در عمره و حج واجب نمی تواند نایب شود و اگر معذور نیست... آیة الله سبحانی: به احتیاط واجب نیابتش صحیح نیست مگر اینکه قبل از عمل، قرائت خود را تصحیح کند و اگر گمان می کرد می تواند تصحیح کند ولی موفق نشد و لو با تلاش زیاد، علاوه بر نماز خود، استنابه نیز بنماید هر چند نباید از اول نائب می شد ولی مستحق اجرة المثل است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: نیابتش صحیح و مجزی نیست ولی بطلان احرام محل اشکال است و بنابر احتیاط واجب باید اعمال را تمام کند.

نیست صحیح است و باید قرائت خود را درست کند. (1)

(164) س - اگر مستنیب یا منوب عنه در وقت نیابت بدانند که نایب جزو معذورین است و او را نایب کنند؛ اولاً آیا اجرت نیابت برای نایب حلال است یا نه؟ و ثانیاً آیا حج نیابتی او صحیح و از حجة الاسلام یا غیر حَجة الاسلام منوب عنه کفایت می کند یا نه؟

ج - با فرض اینکه معذور بوده و استیجار شده (2) استحقاق اجرت ندارد و کفایت نمی کند. (3)

ص:127


1- [1] . آیة الله فاضل: گرچه به تلقین شخص دیگری باشد که آن بخواند و نایب هم با او بخواند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر نایب نمی دانسته که نیابت او باطل است، باید اجرة المثل را به او بدهند، مگر اینکه بیشتر از اجرة المسمی باشد که در این صورت اجرة المسمی کافی است. آیة الله بهجت، آیة الله صافی: به ذیل مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: در فرض مزبور استحقاق اجرت را دارد ولی اکتفا به عمل او مشکل است. آیة الله خویی: اجیر می تواند اجرة المثل عملش را از کسی که او را اجیر کرده بگیرد، مگر اینکه بیشتر از اجرة المسمّی باشد. (المسائل الشرعیه، ج1، ص310). آیة الله سیستانی: اجاره در فرض مذکور صحیح است و اجیر مستحق تمام اجرت است و حکم اکتفا به حج او، در مسأله 107 گذشت. آیة الله گلپایگانی: احوط استرضا از مستأجر است یا اجرت را مسترد دارد و بنابر احتیاط کفایت نمی کند. (مناسک عربی، ص50، مسأله 9). آیة الله مکارم: اگر نایب نمی دانسته و مستنیب می دانسته، باید اجرة المثل او را بپردازد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: با تفصیلی که در ذیل مسأله 107 گذشت نیابت معذور در حج و

حج استحبابی

(165) م - مستحب است کسی که شرایط وجوب حج را ندارد؛ از بلوغ و استطاعت و غیر آنها، در صورت امکان حج به جا آورد و همچنین بر کسی که حج واجبش را انجام داده است مستحب است دو مرتبه به حج برود و مستحب است تکرار حج در هر سال. بلکه مکروه است پنج سال متوالی آن را ترک کند و مستحب است در وقت خارج شدن از مکه نیت برگشتن نماید و مکروه است قصد برنگشتن داشته باشد. (1)

(166) م - مستحب است از طرف خویشاوندان یا غیر آنها حج به جا آورد تبرّعا؛ چه زنده باشند یا مرده و همچنین از طرف معصومین و نیز طواف از طرف آنها و غیر آنها مستحب است به شرط آنکه در مکه نباشند (2) یا معذور (3) باشند.

(167) م - کسی که زاد و راحله ندارد مستحب است قرض کند و به حج برود، در

ص:128


1- [1] . آیة الله زنجانی: البته اگر استطاعت نداشتن شخص به جهت آن باشد که حج، مستلزم امر حرامی چون ضرر شدید یا هتک حیثیت یا سلب امنیت است انجام حج، مستحب نیست. آیة الله مکارم: ولی اگر انجام حج های مستحبی پی درپی سبب محرومیت انجام دهندگان حج واجب شود، بهتر است مجال را به آنها بدهند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: به شرط آنکه در مکه و اطراف آن تا فاصله ده میلی (حدود 18 کیلومتری) مکه نباشند و چون بر حسب روایات معتبر، حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف همه ساله در موسم حج حضور دارند، انجام طواف مستحبی به نیابت از آن حضرت در موسم حج، خالی از اشکال نیست و به جای آن بسیار مناسب است که طواف مستحبی، انجام داده، ثواب آن را به محضر مبارک حضرت، تقدیم نمایند.
3- [3] . آیة الله زنجانی، آیة الله فاضل: استحباب و مشروعیت طواف مستحبّی برای حاضر در مکه، هر چند معذور باشند، ثابت نشده است..

صورتی که می تواند قرض را ادا کند. (1)

(168) م - با مال حرام جایز نیست به حج برود و اگر مال او مشتبه است و علم به حرمت آن ندارد، می تواند آن را صرف کند. (2)

(169) م - بعد از فارغ شدن از حج استحبابی می تواند ثواب آن را به دیگری هدیه کند، همچنان که در وقت شروع می تواند آن را نیت کند.

(170) م - کسی که مال ندارد تا با آن حج به جا آورد مستحب است ولو با اجازه دادن خودش و نیابت از دیگری به حج برود.

اقسام عمره

(171) م - عمره هم مانند حج دو قسم است: «واجب» و «مستحب» و بر کسی که شرایط استطاعت را داشته باشد یک مرتبه در عمر واجب می شود و وجوب آن مانند حج فوری است و در وجوب آن (3) استطاعت حج معتبر نیست بلکه اگر برای عمره مستطیع باشد واجب می شود (4)، هر چند برای حج مستطیع نباشد همچنان که عکس این هم همین طور است که اگر شخص برای حج استطاعت داشته باشد و برای عمره مستطیع نباشد باید حج به جا آورد لیکن باید معلوم باشد که برای کسانی که از مکه دور هستند؛ مثل ایرانیان که وظیفه آنها حج تمتع است، هیچگاه استطاعت حج از استطاعت عمره و استطاعت عمره از استطاعت حج جدا نیست؛ چون حج تمتع مرکب از هر دو

ص:129


1- [1] . آیة الله خامنه ای: کسی که هزینه رفتن به حج را در اختیار ندارد، اما می تواند قرض بگیرد و سپس به سادگی قرض خود را ادا کند، واجب نیست که خود را با قرض گرفتن مستطیع کند، اما اگر بگیرد، حج بر او واجب می شود. (مناسک حج، م14)
2- [2] . آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: به شرط آنکه از نظر ظاهر محکوم به حلال بودن باشد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر از اهالی مکه یا حوالی آن باشد استطاعت حج معتبر نیست بلکه...
4- [4] . آیة الله سبحانی: برای نائی همیشه مستحب است. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب برای کسانی که اهل مکه هستند یا دور از آن..

عمل است، به خلاف کسانی که در مکه یا قریب به آن هستند که وظیفه آنها حج و عمره مفرده است که نسبت به آنها استطاعت برای یکی از دو عمل تصور می شود. (1)

(172) م - واجب است بر کسی که می خواهد داخل مکه شود (2) با احرام وارد شود (3) و برای احرام باید نیت عمره یا حج داشته باشد و اگر وقت حج نیست و می خواهد وارد مکه شود واجب است عمره مفرده انجام دهد و از این حکم کسانی که مقتضای شغلشان این است که زیاد وارد مکه می شوند و از آن خارج می شوند استثنا شده است. (4)

ص:130


1- [1] . آیة الله سیستانی: ولی اگر وظیفه آنها بدل به حج افراد شد واجب است در صورت تمکن، بعد از آن عمره مفرده انجام دهند و اگر در آن سال نشد در سال بعد وجوب آن فوری است. آیة الله نوری: استطاعت حج با استطاعت عمره انفکاک دارد، مخصوصاً در زمان ما که مسأله ثبت نام و رسیدن نوبت برای هر یک با آن یکی فرق می کند، بالاخره عمره مفرده واجب نیست.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر احتیاط واجب برای ورود به حرم نیز باید محرم شود. آیة الله سیستانی: ورود به مکه بلکه در حرم بدون احرام جایز نیست. (مناسک، مسأله 141).
3- [3] . آیة الله زنجانی: ورود به مکه یا حرم بدون احرام جایز نیست و کسی که قصد ورود مکه یا حرم را دارد نباید بدون احرام از مواقیت یا نزدیکی آنها عبور کند و برای احرام...
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و همچنین کسانی که پس از اعمال عمره تمتّع یا مفرده از مکه خارج شده و در همان ماه که اعمال در آن انجام داده اند، به مکه باز گردند. آیة الله بهجت: و همچنین کسی که بعد از تمام نمودن اعمال حج یا بعد از عمره مفرده از مکه خارج شده و بیرون رفته باشد چنین شخصی می تواند در همان ماه خروج بدون گذشتن سی روز بدون احرام وارد مکه شود و در غیر این صورت حکم آن در مسأله 241 می آید. (مناسک شیخ، ص90). آیة الله خامنه ای: همچنین کسانی که پس از اعمال حج یا عمره مفرده از مکه خارج شده اند و می خواهند در همان ماهِ ادای حج یا عمره، دوباره وارد مکه شوند، احرام و عمره مجدّد واجب نیست. (مناسک حج، م10). آیات عظام سبحانی، سیستانی، فاضل: و همچنین کسانی که پس از اعمال حج یا عمره مفرده از مکه خارج شوند و در همان ماه باز گردند. آیة الله زنجانی: همچنین کسانی که پس از اعمال عمره مفرده یا حج از مکه خارج شده بدون فاصله سی روز از احرام قبلی باز می گردند. آیات عظام صافی، گلپایگانی، مکارم، نوری: همچنین در مورد کسانی که در همان ماه که عمره را به جا آورده اند خارج شده و سپس در همان ماه داخل می شوند احرام و عمره مجدّد واجب نیست..

(173) م - تکرار عمره مانند تکرار حج مستحب است و در مقدار فاصله بین دو عمره اختلاف فرموده اند (1) و احوط آن است که در کمتر از یک ماه، به قصد رجاء به جا آورده شود. (2)

ص:131


1- [1] . آیة الله زنجانی: رعایت فاصله بین دو عمره لازم نیست، ولو هر دو برای یک نفر باشد، ولی انجام عمره مفرده در ایام تشریق (11 تا 13 ذی حجه) مشروع نیست و نباید بین عمره و حج تمتع، عمره مفرده به جا آورد و اگر انجام دهد هر چند صحت آن عمره مفرده خالی از اشکال نیست ولی عمره تمتع را باطل می کند و لذا اگر انجام داده باید از حرم خارج گردد (هر چند نباید از مکه خارج شود لذا می تواند به تنعیم برود) و رجاءً به عمره تمتع محرم شده، اعمال آن را رجاءً به جا آورد و کفایت می کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: فاصله یک ماه معتبر نیست بلکه در یک ماه قمری برای یک نفر نباید بیش از یک عمره مفرده انجام شود؛ بنابراین اگر دو عمره مفرده در دو ماه قمری انجام شود هرچند یکی در پایان ماه اول و دیگری در اول ماه دوم باشد اشکال ندارد. و همچنین تکرار عمره مفرده به نیابت از اشخاص متعدد در یک ماه قمری جایز است. انجام عمره تمتع و عمره مفرده در یک ماه قمری اشکال ندارد ولی نباید در فاصله میان عمره تمتع و حج تمتع، عمره مفرده به جا آورده شود. آیة الله بهجت: فاصله بین دو عمره لازم نیست بنابر اظهر، اگر چه افضل در عمره ثانیه این است که در ماه دیگری غیر از ماه عمره سابقه باشد و یا فاصله ده روز بین دو احرام باشد، بلکه احدالفصلین احوط است و چنانچه بخواهد یک عمره برای خود و یک عمره برای دیگری به جا آورد، فاصله یک ماه لازم نیست و همچنین است اگر هر دو عمره برای دیگری باشد، همچنان که فاصله بین عمره تمتع و عمره مفرده و بالعکس لازم نیست. (مناسک، مسأله 134). آیة الله تبریزی: در اعتبار فاصله بین عمره تمتّع و عمره مفرده، اگر به نیت یک شخص باشد احتیاط ترک نشود. آیة الله خامنه ای: تکرار عمره مانند تکرار حج مستحب است، و بین دو عمره وجود فاصله معین شرط نیست. ولی بنابر احتیاط در هر ماه فقط یک عمره برای خود می تواند به جا آورد. و اگر دو عمره برای افراد دیگر انجام دهد یا یک عمره برای خود و یک عمره هم برای دیگری به جا آورد، فاصله مذکور شرط نیست. بنابراین اگر عمره دوم را به نیابت از دیگری انجام دهد، جایز است نایب در برابر آن اجرت بگیرد و از عمره مفرده منوب عنه هر چند واجب باشد، کفایت می کند. (مناسک حج، م11) آیات عظام خویی، سیستانی، صافی، فاضل، مکارم: (با اختلاف در تعبیر): فاصله یک ماه شرط نیست، بلکه در هر ماه قمری می توان یک عمره انجام داد؛ مثلاً یک عمره در آخر ماه رجب و عمره دوّم در اول ماه شعبان واقع گردد. و تفصیل مسأله خواهد آمد. آیة الله زنجانی: همچنین در مورد مریضی که احرام و انجام مناسک برای او مشقت دارد و نیز کسانی که قبلاً حج یا عمره به جا آورده اند و از احرام قبلی آنها سی روز نگذشته است. آیة الله سبحانی: فاصله میان دو عمره به صورت یک ماه و یا ده روز مستحب است و شخص می تواند بدون رعایت این فاصله برای خود و یا دیگران کراراً عمره مفرده انجام دهد. آیة الله گلپایگانی: فاصله انداختن بین دو عمره مفرده لازم نیست، بلکه می توان در یک روز چندین عمره مفرده به جا آورد. آیة الله نوری: می تواند هر روز یک عمره به جا آورد. فاصله بین عمره تمتّع با عمره مفرده: اما در فاصله بین عمره تمتّع با عمره مفرد، نظریه آیات عظام چنین است: آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی، فاضل: کسی که می خواهد حج تمتّع به جا آورد، می تواند قبل از عمره تمتع و یا بعد از حج تمتّع، عمره مفرده به جا آورد و بین این دو عمره فاصله معتبر نیست. آیة الله سیستانی: در اعتبار فاصله بین عمره تمتع و عمره مفرده اشکال است و احتیاط نباید ترک شود و امّا انجام عمره مفرده بین عمره تمتع و حج، موجب بطلان عمره تمتع می شود. آیة الله گلپایگانی: انجام دو عمره پی درپی، با فاصله کمتر از ده روز مکروه است و احوط ترک آن است، اگر چه اقوی جواز عمل عبادی مکروه است. (آداب و احکام حج، مسأله 1003)..

اقسام حج

حج سه قسم است: «تمتّع»، «قِران» و «اِفراد».

تمتّع، وظیفه کسانی است که چهل و هشت میل - که (1) شانزده فرسخ است (2) - از مکه دور باشند. (3)

قِران و افراد بر غیر آنها واجب می شود و این تفصیل در حَجة الاسلام است.

ص:132


1- [1] . آیة الله سبحانی: محل زندگی آنها از مکه حداقل 16فرسنگ شرعی دور باشد، یعنی400 /86 کیلومتر. آیة الله مکارم: یا بیشتر.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: از مسجدالحرام 16 فرسخ دور باشد. آیة الله زنجانی: که بیشتر از 48 میل است و این مقدار - برخلاف مشهور - حدود 80 کیلومتر است. آیة الله مکارم: یعنی حدود 86 کیلومتر.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه وظیفه کسانی است که 16 فرسخ از مسجدالحرام دور باشند..

صورت حج افراد و عمره مفرده

(174) م - صورت حج افراد، که گاهی مورد ابتلای متمتّع می شود، از این قرار است که: زن حایض (1) یا کسی که به واسطه ضیق وقت نمی تواند عمره تمتع را به جا آورد، باید قصد کند حج افراد را، و به همان احرامِ عمره تمتع، که عدول به افراد کرده، برود به عرفات و مثل سایر حجاج وقوف کند، بعد از آن برود به مشعر و وقوف کند، بعد برود به منی و اعمال منی را به جا آورد مگر هدی را که واجب نیست بر او. بعد برود به مکه و طواف زیارت و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد. پس در این وقت از احرام خارج می شود، بعد از آن برگردد به منی برای بیتوته و اعمال ایام تشریق؛ به همان نحو که سایر حجاج به جا می آورند. پس صورت حج افراد عین صورت حج تمتع است با یک (2)

ص:133


1- [1] . آیة الله زنجانی: زنی که هنگام احرام بستن می داند که بر اثر حیض یا نفاس نمی تواند اعمال عمره تمتع را انجام داده، احرام حج تمتع ببندد و خود را قبل از غروب روز نهم به عرفات برساند و همچنین زنی که به حکم استصحاب بقاء حیض، قدرت چنین کاری را ندارد، به حج افراد محرم می گردد، پس چنانچه قبل از گذشتن وقت، پاک شد عدول به عمره تمتع می کند و اگر پاک نشد حج افراد و عمره مفرده به جا می آورد و مجزی از حجة الاسلام است. و زنی که فکر می کند که حیض یا نفاس، مانع انجام عمره تمتع او نخواهد شد و همچنین اگر پاک باشد و شک داشته باشد که بروز حیض یا نفاس، مانع عمره تمتع خواهد شد یا خیر، در این دو صورت به عمره تمتع محرم می شود و چنانچه حیض یا نفاس عارض شد می تواند تا آخر وقت صبر کند که اگر پاک شد اعمال عمره تمتع را به جا آورد والاّ سعی و تقصیر کرده، احرام حج تمتع می بندد و طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج قضا می کند و می تواند برای پاک شدن صبر نکند بلکه طواف را رها کرده سعی و تقصیر نماید، پس اگر قبل از احرام حج، پاک شد طواف و نماز را به جا آورد والاّ آنها را قبل از طواف حج قضا کند، و این حج نیز مجزی از حجة الاسلام است؛ و در هر صورت می تواند به نیت آنچه فعلاً خداوند از او می خواهد - عمره تمتع یا حج افراد - محرم شود پس اگر قبل از گذشتن وقت عمرة تمتع پاک شد اعمال عمره و حج تمتع را به جا آورد والاّ اعمال حج افراد و پس از آن و گذشتن روز سیزدهم عمره مفرده را به جا آورد و مجزی از حجة الاسلام است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: فرق های دیگری هم دارند که در کتب مفصل آمده است. آیة الله سبحانی: و در تقدیم اختیاری اعمال مکه و استعمال بوی خوش بعد از تقصیر یا حلق

فرق که در حج تمتع هدی باید ذبح کند و در حج افراد واجب نیست ولی استحباب دارد.

(175) م - صورت عمره مفرده - که باید کسی که حج تمتّع او بدل به حجِّ افراد شد، بعد از حج به جا آورد (1) - آن است که خارج شود به ادنی الحل و افضل آن است که از «جِعرانه» یا «حُدیبیه» یا «تنعیم» که از همه نزدیک تر به مکه است، محرم شود و بیاید به مکه و طواف کند و نماز آن را بخواند و سعی بین صفا و مروه بکند و تقصیر کند یا سر بتراشد و طواف نساء به جا آوردو نماز طواف بخواند.

(176) م - «عمره مفرده» با «عمره تمتع» که تفصیلاً خواهد آمد، در صورت فرق ندارد، مگر در سه چیز: (2)

اول - آنکه در عمره تمتع باید تقصیر کند؛ یعنی از مو یا ناخن خود باید بگیرد و سر تراشیدن (3) جایز نیست و در عمره مفرده مخیر (4) است بین سر تراشیدن و تقصیر.

ص:134


1- [1] . آیة الله زنجانی: باید بعد از حج و گذشتن روز سیزدهم به جا آورد، هر چند حج تمتع اواستحبابی باشد و بهتر است آن را در اوائل محرّم به جا آورد و میقات آن هر نقطه ای خارج از حرم است. آیة الله سیستانی: در صورت تمکن.
2- [2] . آیات عظام فرق های بیشتری را متذکر شده اند که به مناسک آنان مراجعه شود. آیة الله اردبیلی: فرق های دیگری نیز دارند، از جمله آنکه عمره مفرده با جماع قبل از سعی باطل می شود ولی بطلان عمره تمتع با جماع معلوم نیست بلکه بعید نیست که باطل نشود. آیة الله خامنه ای: در مناسک معظّم له این فرق نیز وجود دارد: عمره تمتّع باید در یکی از ماه های حج یعنی شوّال یا ذی قعده یا ذی حجّه به جا آورده شود، درحالی که انجام عمره مفرده در همه ایام سال صحیح است. (مناسک حج، م16)
3- [3] . آیة الله زنجانی: جایز نیست و کفایت نمی کند و در عمره مفرده، مردان بین سر تراشیدن و تقصیر، مخیر هستند و تراشیدن سر افضل است. آیة الله فاضل: مجزی نیست.
4- [4] . آیة الله بهجت: با افضلیت حلق. (مناسک شیخ، ص89)..

دوم - آنکه در عمره تمتع طواف نساء ندارد و در عمره مفرده دارد. (1)

سوم - آنکه میقات عمره تمتع یکی از مواقیت پنجگانه است که ذکر آن می آید.

و میقات عمره مفرده ادنی الحل است (2) و جایز است از یکی از مواقیت پنجگانه محرم شود.

(177) م - کیفیت افعال حجّ افراد؛ از احرام و وقوفین و اعمال منی و اعمال مکه، عین کیفیت حجّ تمتع است و در احکام، مشترک هستند (3) و کیفیت افعال عمره تمتع؛ از احرام و طواف و سایر اعمال، عین کیفیتِ عمره مفرده است.

(178) م - عمره تمتع را اگر کسی به جا بیاورد، کافی است از عمره مفرده.

(179) م - کسی که وظیفه اش حج تمتع است؛ مثل اشخاصی که از مکه شانزده

ص:135


1- [1] . آیة الله خامنه ای: در عمره تمتّع طواف نساء و نماز طواف نساء واجب نیست، هر چند احتیاط آن است که آن دو را به قصد رجا به جا آورد. ولی در عمره مفرده طواف نساء و نماز آن واجب است. (مناسک حج، م16)
2- [2] . آیة الله اردبیلی: ادنی الحل میقات کسانی است که در مکه هستند و قصد عمره مفرده دارند و همچنین کسانی که بدون قصد دخول به حرم، از مواقیت پنجگانه گذشته اند و بعد قصد کرده اند که به حرم داخل شوند. آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: اگر در حرم باشد، و میقات است در صورت مرور به آن. (کتاب حجّ افراد، ص6). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: احرام بستن برای عمره مفرده، باید از همان مواقیت عمره تمتع باشد و اگر مکلف در مکه باشد و بخواهد عمره مفرده به جا آورد جایز است از حرم خارج شده و احرام ببندد و واجب نیست به یکی از مواقیت عمره تمتّع برود و بهتر است که احرامش از یکی از این 3 محلّ باشد: حدیبیه، جِعرانه، تنعیم. (به مسأله 222 و 229 مراجعه شود). آیة الله خامنه ای: میقات عمره مفرده برای کسی که داخل شهر مکه مکرّمه است أدنی الحِلّ (نزدیک ترین نقطه خارج از حرم) است، و افضل حدیبیه یا جعرانه یا تنعیم می باشد، هر چند احرام بستن از یکی از مواقیت پنج گانه نیز جایز است، و اما کسی که خارج مکه است و می خواهد عمره مفرده به جا آورد باید برای آن از یکی از مواقیت پنج گانه محرم شود. (مناسک حج، م16)
3- [3] . آیة الله زنجانی: در برخی از احکام مانند تقدیم اعمال مکه و انجام طواف مستحبی بین حج تمتع و حج افراد، تفاوت هست..

فرسنگ شرعی دور باشند، اگر استطاعت برای عمره داشته باشند و برای حج نداشته باشند، عمره مفرده بر آنها واجب نیست مثل اشخاصی که به نیابت حج می کنند، گرچه احتیاط آن است که به جا آورد. (1)

(180) م - کسی که محرم شد به احرام عمره مفرده، حرام می شود بر او جمیع چیزهایی که در احرام تمتع گفته شد و بعد از آنکه تقصیر کرد یا سر تراشید، همه چیز بر او حلال می شود مگر زن ها و بعد از آنکه طواف نساء را با نمازش به جا آورد، زن هم بر او حلال می شود.

(181) م - طواف نساء را در عمره مفرده، باید بعد از تقصیر یا سر تراشی به جا آورد. (2)

(182) م - کسی که به احرام عمره مفرده وارد مکه شد، اگر احرامش در ماه های حج بوده (3)، جایز است که آن را عمره تمتّع قرار دهد (4) و دنبال آن، حج تمتع به جا آورد و در این صورت هدی بر او واجب می شود. (5)

ص:136


1- [1] . آیة الله اردبیلی، آیة الله مکارم: این احتیاط واجب است. آیة الله زنجانی: مخصوصاً بر کسی که استطاعت عمره مفرده را از وطن خود داشته باشد.
2- [2] . آیة الله بهجت: در عمره مفرده، تقدیم طواف نساء بر تقصیر، در صورت ضرورت یا نسیان یا جهل، مجزی است. (مناسک، س166).
3- [3] . آیة الله تبریزی: تا وقت حج در مکه باقی ماند. آیة الله سیستانی: اگر عمره مفرده را در ماه های حج انجام دهد و در مکه تا روز هشتم ذی حجه بماند و قصد حج کند عمره او عمره تمتّع به حساب می آید.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: مشروط بر آنکه تا وقت حج در مکه باقی مانده باشد. آیة الله بهجت: جواز عدول به عمره تمتّع، محل تأمل و احتیاط است، مگر اینکه متمکن از انجام عمره تمتع نباشد. (به ذیل مسأله 1322 مراجعه شود). آیة الله سبحانی: و در مکه باقی بماند می تواند آن را عمره تمتع قرار دهد وپس از آن حج تمتع مستحبی به جا آورد، اما در حج تمتعِ واجب، عدول جایز نیست.
5- [5] . آیة الله زنجانی: بر کسی که در ماه های حج، برای خودش یا دیگری عمره مفرده مستحبی به جا آورده و از مکه خارج نشده، جایز بلکه مستحب است که آن را عمره تمتع مستحبی قرار بدهد و

صورت حج تمتّع اجمالاً

بدان که حج تمتع مرکب است از دو عمل: یکی «عمره تمتّع»، و دیگری «حجّ تمتّع» و عمره تمتع مقدم است بر حج.

و عمره تمتع مرکب است از پنج جزء:

اول - احرام.

دوم - طواف کعبه.

سوم - نماز طواف.

چهارم - سعی بین کوه صفا و مروه:

پنجم - تقصیر؛ یعنی گرفتن قدری از مو یا ناخن. (1)

و چون محرم از این اعمال فارغ شد، آنچه بر او به واسطه احرام بستن حرام شده بود حلال می شود. (2)

ص:137


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب در تقصیر به گرفتن ناخن اکتفا نشود و اگر بخواهد ناخن بگیرد، اول مقداری از مویش را بچیند. آیات عظام سبحانی، سیستانی، مکارم: احتیاط آن است که تنها به گرفتن ناخن قناعت نکند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: به جز تراشیدن سر. آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: به جز تراشیدن سر، و امّا سر تراشیدن تفصیلی دارد که از این قرار است: هرگاه عمره تمتع در ماه شوال به جا آورده شود، سر تراشیدن تا سی روز از عید فطر گذشته جایز است و امّا بعد از آن احتیاط این است که سرتراشیده نشود و چنانچه تراشیده شد و از روی علم و عمد بود، احتیاط این است که یک گوسفند کفاره داده شود. آیة الله سبحانی: نباید بعد از فراغت از اعمال عمره تمتع و تقصیر سر خود را حلق کند ویا با ماشین ته زن بزند لیکن حرمت تکلیفی است نه وضعی و فقط معصیت کرده وکفاره ندارد و به حج یا عمره او ضرر نمی زند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: ولی تراشیدن سر جایز نیست و اگر سر بتراشد باید یک گوسفند کفّاره بدهد، بنابر احتیاط، هر چند جاهل یا ناسی باشد..

و حج تمتع مرکب است از سیزده عمل:

اول - احرام بستن در مکه.

دوم - وقوف به عرفات.

سوم - وقوف به مشعر الحرام.

چهارم - انداختن سنگریزه به جمره عقبه در منی.

پنجم - قربانی در منی.

ششم - تراشیدن سر یا تقصیر کردن در منی.

هفتم - طواف زیارت در مکه.

هشتم - دو رکعت نماز طواف.

نهم - سعی بین صفا و مروه.

دهم - طواف نساء.

یازدهم - دو رکعت نماز طواف نساء.

دوازدهم - ماندن به منی، شب یازدهم و شب دوازدهم، و شب سیزدهم برای بعضی از اشخاص.

سیزدهم - در روز یازدهم و دوازدهم رمی جمرات، و اشخاصی که شب سیزدهم در منی ماندند، روز سیزدهم باید رمی جمرات کنند. (1)

آنچه ذکر شد صورت اجمالی این دو عمل است و تفصیل آنها بعد ذکر می شود.

(183) م - لازم نیست مکلف این اعمال را قبل از ورود به عمره و حج بداند ولو اجمالاً، و کافی است که نیت کند عمره تمتع را؛ یعنی عبادتی را که خداوند بر او واجب کرده و همین طور حج تمتع را به نحوی که واجب است بر او، و کیفیت و تفصیل هر یک را از رساله در وقت عمل یاد بگیرد و عمل کند، ولی یاد گرفتن اجمالی آن بهتر و موافق احتیاط است.

ص:138


1- [1] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، مکارم: بنابر احتیاط..

استفتائات اقسام عمره و حج

(184) س - شخصی در اثنای عمره مفرده، در شوط پنجم سعی، مریض شده و نتوانسته است عمره را تمام کند، او را به ایران برده اند و بعد از بهبودی هم نتوانسته به مکه بیاید، فعلاً وظیفه او چیست؟ توضیح آنکه کسی نایب شده که وظیفه او را انجام دهد و عملی را که وظیفه او است و او را از احرام خارج می کند به جا آورد.

ج - با فرض اینکه خود شخص نمی تواند مراجعت کند، نایب برای خروج منوب عنه از احرام، سعی را تمام (1) کند و آن را اعاده نماید (2) و به منوب عنه خبر دهد که تقصیر نماید و بعد از تقصیر برای طواف نساء نایب بگیرد (3) و توضیح آنکه مسأله از موارد حصر نیست، چون شخص مریض فعلاً خوب شده و اینکه نمی تواند به مکه بیاید از جهت مرض نیست.

(185) س - کسی عمره مفرده به جا آورده و بدون انجام طواف نساء به مدینه آمده است، فعلاً می خواهد برای عمره تمتع مُحرم شود، آیا جایز است بدون انجام طواف نساء مُحرم شود و بعد از انجام عمره تمتع، طواف نساء را به جا آورد؟

ج - مانع ندارد. (4)

ص:139


1- [1] . آیة الله تبریزی: احتیاطاً سعی را تمام کند... آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: اعاده کافی است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر یک سعی به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد، کافی است.
3- [3] آیة الله سبحانی: اگر مقدار باقیمانده بیشتر از نصف است نائب سعی را اتمام و اعاده می کند و اگر مقدار باقی مانده کمتر از نصف است فقط اعاده می کند. . آیة الله سبحانی: واحتیاطاً خود او نیز در هر کجا هست نماز طواف را بخواند. آیة الله سیستانی: ولی نماز طواف را باید خودش بعد از طواف نایب بخواند.
4- [4] . آیة الله تبریزی: صحّت احرام جدید، قبل از طواف نسای عمره مفرده، محلّ اشکال است. آیة الله سبحانی: باید محرم شود و آنگاه طواف نساء را انجام دهد و سپس اعمال عمره تمتع را به جا آورد.

(186) س - اگر فاصله بین دو عمره کمتر از یک ماه باشد، فرموده اید باید عمره دوم را به قصد رجاء به جا آورد، آیا فرقی هست بین دو عمره مفرده از خودِ شخص و بین دو عمره مفرده ای که هر دو یا یکی از آنها به نیابت از دیگران باشد یا نه؟

ج - فرق نمی کند. (1)

(187) س - اینکه حضرتعالی فرموده اید: اگر فاصله میان دو عمره کمتر از یک ماه باشد، عمره دوم رجاءاً قصد شود، مقصود یک ماه است یا سی روز کامل؟

ج - میزان یک ماه است (2)، و اگر در بین ماه عمره به جا آورده، احتیاط مذکور را تا

ص:140


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 173 مراجعه شود. آیة الله بهجت: در این مسأله و دو مسأله بعدی، به حاشیه مسأله 173 مراجعه شود و حکم اجرت هم از آن معلوم می شود. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، صافی، فاضل: در یک ماه قمری نمی تواند دو عمره برای خود و یا یک نفر دیگر انجام دهد. ولی انجام دو عمره، یکی برای خود و یکی برای دیگری و یا دو عمره برای دو نفر متفاوت جایز است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 173 مراجعه شود. آیة الله زنجانی، آیة الله گلپایگانی: رعایت فاصله بین دو عمره لازم نیست. آیة الله سبحانی: فاصله بین دو عمره شرط نیست حکم دو سؤال بعد هم از آن معلوم می شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 173 مراجعه شود. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، صافی، مکارم: چنان که گذشت در هر ماه قمری می توان یک عمره انجام داد پس اگر یک عمره را در اواخر ماه انجام دهد عمره دیگر را در اوّلِ ماه بعد، مانعی ندارد. آیة الله خامنه ای: اولاً میزان، ماه قمری است و ثانیاً به حاشیه مسأله 173 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: مقصود تبدل عنوان شهر است ولی فاصله معتبر نیست. آیة الله فاضل: میزان عنوان ماه است..

سی روز مراعات کنند. (1)

(188) س - اگر بین دو عمره کمتر از یک ماه فاصله باشد باید عمره دوم را به قصد رجاء انجام دهد، چنانچه عمره دوم نیابت باشد نایب می تواند برای آن اجرت بگیرد یا خیر، و چنانچه بر منوب عنه انجام عمره مفرده واجب باشد کفایت می کند یا خیر؟

ج - لازم است احتیاط مراعات شود (2) و چنانچه با تذکر به اجیرکننده اجرت بگیرد اشکال ندارد. (3)

(189) س - اگر زنی به نیت عمره مفرده محرم و بعد از آن عادت شود و در همه روزهایی که می تواند در مکه باشد حیض است، برای عمره مفرده باید چه کند؟ و اگر آنجا اعمالی انجام نداده و فعلاً به ایران آمده، چه وظیفه ای دارد؟

ج - در فرض سؤال باید برای طواف و نماز نایب بگیرد و بقیه اعمال عمره را خودش بجاآورد و چنانچه به ایران آمده، اقدام کند و برگردد و اگر نمی تواند، برای

ص:141


1- [1] . آیة الله زنجانی: رعایت فاصله بین دو عمره لازم نیست.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مراعات احتیاط و قصد رجاء لازم نیست، بلکه می تواند در فاصله کمتر از یک ماه عمره نیابتی انجام دهد و از منوب عنه مجزی است و مستحق اجرت می باشد. آیة الله خامنه ای: نظر معظم له ذیل مسأله 173 گذشت. آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: در فرض سؤال نیابت مانعی ندارد. (مناسک، مسأله 137). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اجرت گرفتن مانعی ندارد. به حاشیه مسأله 186 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله تبریزی: نیابت مانعی ندارد و نایب می تواند برای آن اجرت بگیرد و کفایت از منوب عنه می کند. آیة الله زنجانی: رعایت فاصله بین دو عمره لازم نیست. آیة الله سبحانی: با قصد جدّی انجام دهد چونکه فاصله معتبر نیست و در فرض سؤال نیابت مانعی ندارد و کفایت می کند وچنانچه در زمان اجاره مبلغی تعیین شده باشد مستحق اجرت می باشد. آیة الله فاضل: کفایت از منوب عنه می کند و اجرت گرفتن اشکال ندارد. آیة الله مکارم: و کفایت کردن آن محل اشکال است..

اعمال عمره نایب بگیرد ولی باید خودش تقصیر کند (1) و ترتیب بین آن و سایر اعمال مراعات شود و تا اعمال را به جا نیاورد،

آنچه به وسیله احرام بر او حرام شده، بر او حلال نمی شود.

(190) س - آیا طواف در عمره مفرده استحبابی، حکمِ طواف واجب را دارد که باید نماز آن خلف مقام باشد یا حکم طواف استحبابی را دارد و در هر جای مسجدالحرام می توان نماز آن را خواند؟

ج - حکم طواف واجب را دارد و باید نماز آن، خلف مقام باشد. (2)

(191) س - انجام عمره مفرده در ماه های حج، پیش از عمره تمتع جایز است یا خیر؟ و در این مسأله فرقی بین صَرُوره و غیر صروره هست یا نه؟

ج - مانع ندارد و فرق نمی کند. (3)

(192) س - تأخیر عمره مفرده در حج افراد، تا چه وقتی بلا عذر جایز است؟

ج - باید مبادرت نماید عرفاً علی الأحوط و تأخیر نشود. (4)

ص:142


1- [1] . آیة الله سبحانی: لیکن احتیاط مستحب است که خودش نیز درمحل خودش دو نماز دو رکعتی بخواند یکی برای طواف عمره و دیگری برای طواف نساء. آیة الله سیستانی: و نیز نماز طواف را خودش در محل خودش به جا آورد.
2- [2] . آیة الله نوری: خلف مقام لازم نیست هر چند در صورت امکان اولی است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: مشروط بر آنکه به جا آوردن عمره مفرده مانع از انجام حج واجب نگردد، مثل اینکه عمره مفرده را به نیابت انجام دهد و برای محرم شدن جهت عمره تمتع برای خودش نتواند به میقات باز گردد. آیة الله سیستانی: و احوط آن است که این دو عمره در یک ماه قمری نباشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: برای کسی که نایب در حج بلدی نباشد و بر خودش حج واجب نشده یا حج واجب خود را انجام داده اشکال ندارد. (آداب و احکام حج، ص392، مسأله 1014).
4- [4] . آیة الله اردبیلی: چنانچه برای عمره مفرده نیز مستطیع باشد و قبلاً آن را به جا نیاورده باشد، وجوب آن فوری است. آیة الله تبریزی: گرچه اقوی عدم وجوب مبادرت است. آیة الله زنجانی: اهالی مکه و حوالی آنکه وظیفه آنها حج افراد است، هرگاه استطاعت

(193) س - زنی که احتمال می دهد خون حیض ببیند و نتواند داخل مسجدالحرام شود، آیا می تواند برای عمره مفرده مستحبی مُحرم شود و اگر خون دید برای طواف و نماز نایب بگیرد و همچنین مریض اگر احتمال می دهد نتواند اعمال عمره مفرده را انجام دهد؟

ج - اشکال ندارد و چنانچه وظیفه او نایب گرفتن شد عمل به وظیفه نماید.

(194) س - همچنان که عمره مفرده را قبل از عمره تمتع ولو با کمتر از فاصله شدن یک ماه تجویز فرموده اید، آیا بعد از عمره تمتع هم با کمتر از یک ماه فاصله تجویز می فرمایید یا باید رجاءاً انجام شود؟

ج - به قصد رجاء انجام شود. (1)

ص:143


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بین عمره تمتع و عمره مفرده فاصله شدن یک ماه لازم نیست، چه قبل از حج و چه بعد از آن. آیات عظام بهجت، تبریزی، زنجانی: به حاشیه مسأله 173 مراجعه شود. آیة الله خامنه ای: قصد رجاء لازم نیست. (مناسک حج، م11) آیة الله خویی: بعد از فراغ از اعمال حج مانع ندارد و قصد رجا لازم نیست. (مناسک، مسأله 137). آیة الله سبحانی، آیة الله گلپایگانی: قصد رجاء لازم نیست.

(195) س - کسی که وظیفه او عمره تمتع است و ندانسته به نیت عمره مفرده مُحرم شده است تکلیف او چیست؟

ج - اگر قصد (1) عمره مفرده کرده، باید عمره مفرده (2) انجام دهد و بعد عمره تمتع

ص:144


1- [1] . آیة الله سبحانی: اگر قصد واقعی او عمره مفرده باشد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر پس از پایان عمره فهمید، چنانچه تا وقت حج در مکه باقی بماند می تواند آن را عمره تمتع قرار دهد و اگر در اثنای عمره فهمید نیز می تواند آن را به نیت عمره مفرده تمام کرده و چنانچه تا وقت حج در مکه باقی ماند، می تواند آن را عمره تمتع قرار دهد، اگر چه در این فرض احتیاط مستحب آن است که نیت خود را از عمره مفرده به عمره تمتع برگرداند و آن را به نیت عمره تمتع اتمام نماید. آیة الله تبریزی: چنان که بعد از انجام عمره مفرده تا وقت حج در مکه باقی ماند، می تواند عمره مفرده ای را که انجام داده عمره تمتّع قرار دهد و برای حجّ محرم شود. آیة الله خویی: اگر کسی در ماه های حج عمره مفرده انجام دهد و اتّفاقاً در مکه تا موسم حج بماند می تواند آن را عمره تمتع قرار دهد. (مناسک، مسأله 142). آیة الله سیستانی: ولی اگر در مکه تا روز هشتم ذی حجه بماند و قصد حج کند عمره مفرده او عمره تمتّع به حساب می آید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: عمره مفرده او باطل است، بلی چنانچه اشتباه در تطبیق بوده، تمتع واقع می شود و صحیح است. آیة الله فاضل: عمره مفرده او مبدّل به عمره تمتّع شده و کافی است. آیة الله مکارم: می تواند عمره مفرده انجام دهد و می تواند عدول به تمتع کند، اگر در ماه های حج باشد..

را به جا آورد (1)

و چنانچه اشتباه در تطبیق بوده، تمتع واقع می شود و صحیح است.

(196) س - اگر تقصیر را در عمره مفرده جهلاً یا نسیاناً به جا نیاورد و طواف نساء را نیز ترک کرده و بعد رفته است به مسجد شجره و برای عمره تمتع مُحرم شده و عمره تمتع را به جا آورده و بعد متوجه نقص کار خود شده است، تکلیف این شخص با داشتن فرصت برای اعاده عمره تمتع و نداشتن فرصت چیست؟

ج - در فرض مرقوم (2) چنانچه عمره مفرده را در اشْهُر حج به جا آورده و می خواهد حج مستحبی (3) به جا آورد، می تواند عدول به عمره تمتع کند؛ چه وقت برای اعاده عمره تمتع داشته باشد یا نه. ولی اگر حج واجب باشد کفایت نمی کند علی الأحوط و باید

ص:145


1- [1] . آیة الله زنجانی: و برای احرام عمره تمتع می تواند از حرم خارج گشته و محرم شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: عمره تمتع او باطل است و برای خارج شدن از احرام عمره مفرده باید تقصیر کند و به میقات رفته و برای عمره تمتع محرم شود و اگر نمی تواند به میقات بازگردد، به خارج از حرم رفته و بنابر احتیاط هر چقدر که می تواند به سمت میقات بازگردد و در آنجا محرم شود و اگر نمی تواند از حرم خارج شود، بنابر احتیاط هر چقدر می تواند به سمت میقات بازگردد و در آنجا محرم شود و اگر این مقدار نیز امکان پذیر نیست، از همانجا که هست برای عمره تمتع محرم شود و اگر اصلاً وقت برای انجام دادن عمره تمتع ندارد، عدول به حج افراد نماید. آیة الله بهجت: چون از احرام عمره مفرده هنوز بیرون نیامده، احرام عمره تمتع صحیح نیست باید ابتدا تقصیر کند تا از احرام عمره مفرده بیرون آید؛ چنانچه وقت داشته باشد که برای عمره تمتع محرم شود می تواند به میقات برگردد و محرم شود و در صورت عدم امکان در خارج حرم محرم شود. (مناسک، س122). آیة الله سیستانی: احرام عمره تمتع او باطل است و باید برای عمره مفرده تقصیر نماید و اگر بعد از انجام عمره تمتع متوجه شد حکم کسی را دارد که جهلاً یا نسیاناً احرام عمره تمتع را انجام نداده است که احتیاط واجب بطلان عمره تمتع است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: چنانچه تا ایام حج در مکه باقی باشد می تواند عمره مفرده را به عمره تمتع تبدیل نماید و فرقی بین حج واجب و مستحب نیست. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، فاضل: (با اختلاف در تعبیر): در تبدّل عمره مفرده به عمره تمتع، فرقی بین حج واجب و مستحب نیست..

پس از تقصیر صحیح به میقات برود (1) و برای عمره تمتع مجدداً محرم شود. (2)

(197) س - کسی که حجش بدل به افراد شده و باید بعد از حج، عمره مفرده به جا آورد، اگر سال بعد که به حج می رود بعد از اعمال حج، عمره مفرده را به جا آورد کافی و مُجزی است یا نه؟

ج - احوط (3) آن است که تا عمره مفرده را انجام نداده، برای عمره و حج دیگر مُحرم نشود (4) هر چند اگر خلاف کرد، ضرر به صحت عمره و حج او نمی زند. (5)

(198) س - کسانی که از هند و پاکستان به عربستان می آیند و در مکه معظمه مقیم می شوند، آیا حجشان تمتع است یا وظیفه دیگری دارند؟

ج - چنانچه به قصد مجاورت در مکه بمانند و بعد از دو سال مستطیع شوند حکم اهل مکه را پیدا می کنند (6)، و در غیر این صورت، صور مختلفه ای است که در

ص:146


1- [1] . آیة الله سبحانی: در صورت عدم امکان، از ادنی الحل محرم شود.
2- [2] . آیة الله زنجانی: چون از احرام عمره مفرده بیرون نیامده احرام عمره تمتع صحیح نیست و چون از مکه خارج شده نمی تواند عمره مفرده را تبدیل به عمره تمتع کند، پس باید اعمال عمره مفرده را تمام کند و برای احرام عمره تمتع کافی است از حرم بیرون برود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه اقوی. آیة الله بهجت، آیة الله خویی: مانعی ندارد. (مناسک، مسأله 158). آیة الله گلپایگانی: فتوای ایشان در مسأله دیده نشد.
4- [4] . آیة الله تبریزی: احتیاط مستحب آن است... آیة الله سبحانی: تا عمره مفرده را انجام نداده نمی تواند برای حج وعمره دیگری محرم شود. آیة الله سیستانی: وجوب آن فوری است ولی اگر تأخیر انداخت مجزی است. آیة الله مکارم: باید توجه داشت که عمره مفرده واجب را در هر ماه از سال می توان انجام داد ولی چون وجوب آن ظاهراً فوری است باید تأخیر نیندازد.
5- [5] . آیة الله زنجانی: و در مورد جواز تأخیر به حاشیه مسأله 192 مراجعه شود. آیة الله مکارم: احتیاط واجب در ترک این کار است.
6- [6] . سایر آیات عظام نیز چون حضرت امام در مسأله تفصیلاتی دارند که باید به مناسک آنها مراجعه شود. آیة الله اردبیلی: و در صورتی که از ابتدا به قصد توطن در مکه مانده باشد، پس از گذشتن مدتی که مکه برای او صدق وطن کند، حکم اهل مکه را پیدا می کند هر چند دو سال نگذشته باشد. آیة الله بهجت: شخصی که وظیفه او در حجة الاسلام تمتّع است با اقامت در مکه و اطراف نزدیک آن، بدون قصد توطّن دائم، فریضه او مادامی که داخل سال سوّم اقامت نشده باشد تغییر نمی کند چه قبل از اقامت مستطیع شده باشد و یا بعد از آن، بلکه باید در صورت اراده حجة الاسلام به سوی یکی از مواقیت خارج شود و آنجا محرم گردد و اگر نتوانست به یکی از مواقیت برود، در خارج حرم محرم شود و اگر در خارج حرم هم نتوانست از محلّ خودش محرم شود. (مناسک، مسأله 155) آیة الله سبحانی: اگر نائی به قصد توطن در مکه بماند به آن اندازه که بگویند اهل مکه است وظیفه او هنگام استطاعت وظیفه اهل مکه است و لازم نیست دو سال بگذرد ولی اگر نائی مقیم شد و از اقامت او دو سال گذشت و وارد سال سوم شد ومستطیع گردید، وظیفه او وظیفه اهل مکه است. آیة الله نوری: مگر در صورتی که از ابتدا قصد توطّن داشته باشد که پس از گذشتن مدّتی که وطن صدق کند حکم اهل مکه را دارد هر چند دو سال نگذشته باشد..

تحریرالوسیله ذکر شده است.

(199) س - کیفیت حج قِران را بیان فرمایید، و آیا این حج برکدام اشخاص واجب می شود؟

ج - حج قِران واجب تعیینی نیست و چون مورد ابتلا نیست، می توانید به کتب مفصله مراجعه نمایید. (1)

ص:147


1- [1] . آیة الله خامنه ای: حج قِران مانند حج افراد است با این تفاوت که در حج قِران باید در حال احرام قربانی همراه محرم باشد بنابراین در این صورت قربانی بر او واجب است. همچنین در حج قِران احرام هم با لبیک گفتن محقق می شود و هم با اشعار یا تقلید ولی در حج افراد فقط با لبیک گفتن محقق می شود. (مناسک حج، م17) آیة الله سیستانی: تفصیل آن در مسأله 158 و 161 مناسک آمده است..

ص:148

بخش اول : اعمال عمره تمتع

اشاره

ص:149

ص:150

فصل اول: محل احرام عمره تمتع

اشاره

(200) م - بدان که محل احرام بستن برای عمره تمتع، که آن را میقات می نامند (1)، مختلف می شود به اختلاف راه هایی که حجاج از آنها به طرف مکه می روند و آن پنج محل است:

اول - مسجد شجره است که آن را «ذُوالحُلَیفه» می نامند (2) و آن میقات کسانی است که از مدینه منوره به مکه می روند.

(201) م - جایز است (3) در صورت ضرورت، احرام را از مسجد شجره تأخیر بیندازد تا میقات اهل شام. (4)

(202) م - احتیاط واجب (5) آن است که در داخل مسجد شجره محرم شود نه خارج

ص:151


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 207 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: مسجد شجره در منطقه ذوالحلیفه در نزدیکی مدینه منوّره واقع شده است. (مناسک حج، ص101)
3- [3] . آیة الله بهجت: و جواز طرف مقابل که احرام از مسجد با فعل مضطر الیه و فداء است، محل تأمّل است. (مناسک شیخ، ص9).
4- [4] . آیة الله خامنه ای: از قبیل بیماری و ضعف و عذرهای دیگر. (مناسک حج، م102)
5- [5] . آیة الله بهجت: جایز نیست در بیرون مسجد به طوری که محاذی و برابر آن از طرف راست یا چپ باشد احرام بسته شود و اختیاراً باید در صورت امکان از درون مسجد احرام بسته شود. (مناسک، ص64). آیة الله تبریزی: جایز است در بیرون مسجد به طوری که محاذی آن از طرف راست یا چپ

آن (1)، هر (2) چند نزدیک به آن باشد.

(203) م - شخص جنب و حایض می توانند (3) در حال عبور از مسجد محرم شوند (4) و نباید در مسجد توقف کنند.

(204) م - اگر جنب به واسطه زیادی جمعیت نتواند در حال عبور از مسجد احرام ببندد و آب برای غسل نباشد و نتواند صبر کند تا آب پیدا شود باید تیمم کند و داخل

ص:152


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بلکه در خارج از مسجد و در منطقه ذوالحلیفه نیز می تواند محرم شود. آیة الله زنجانی: کسی که از مدینه منوره عازم مکه است باید در مسجد شجره - هر چند قسمت های جدید آن باشد - نیت احرام را انشاء کند؛ یعنی از قلب خود بگذارند که «خود را - مثلاً - به عمره تمتع، محرم قرار می دهم» ولی مکان تلبیه واجب، منطقه ذوالحلیفه است، پس اگر داخل مسجد نیت کرد ولی تلبیه واجب را خارج مسجد هم بگوید کفایت می کند.
2- [2] . آیة الله تبریزی: شخص جنب و حایض در خارج مسجد محرم می شود و تجدید تلبیه در جُحفه لزومی ندارد و نیز اگر در حال عبور از مسجد محرم شوند مانعی ندارد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احرام از پشت دیوار مسجد نیز صحیح است.
3- [3] . آیة الله خویی: این مسأله و دو مسأله بعد، مبنی بر لزوم احتیاط است و در مسأله قبل گفته شد که احتیاط واجب نیست و احرام در خارج مسجد مانع ندارد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: بلکه می توانند در خارج مسجد نیز محرم شوند. آیة الله مکارم: می توانند در خارج مسجد یا در حال عبور از مسجد محرم شوند. آیة الله سبحانی: فرد جنب نمی تواند داخل مسجد بشود و باید از بیرون مسجد سمت راست یا چپ آن محرم شود و اگر بخواهد داخل مسجد محرم شود باید حالت عبوری داشته باشد و لبیک را در حال عبور بگوید و اگر درب دوم بسته باشد احتیاط آن است که بیرون مسجد محرم شود. آیة الله سیستانی: برای حایض و نفساء احرام بستن بیرون مسجد شجره کافی است..

مسجد شود و احرام ببندد. (1)

(205) م - اگر حایض نتواند تا وقت پاک شدن صبر کند احتیاط آن است که نزدیک مسجد محرم شود و در «جحفه» یا محاذی آن احرام را تجدید کند. (2)

دوم - وادی عقیق است، که اوایل آن را «مسلخ» و اواسط آن را «غمره» و اواخر آن را «ذات عرق» می گویند که محل احرام عامه است و آن میقات کسانی است که از راه عراق و نجد به مکه می روند. (3)

ص:153


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بلکه باید در خارج مسجد احرام ببندد. آیة الله فاضل: و همچنین است حایض و نفساء که پاک شده اند. آیة الله نوری: و چنین است حایض که از حیض پاک شده است. نظریه سایر آیات عظام در مسأله از ذیل مسأله 202 و 203 به دست می آید.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: باید در خارج مسجد محرم شود و تجدید احرام در جحفه لازم نیست. آیة الله بهجت: اگر نتواند وارد مسجد شود در خارج مسجد محاذی آن محرم می شود و در جحفه یا محاذی آن تجدید احرام می کند بنابر احتیاط. (مناسک، س34). آیة الله خامنه ای: زنی که دارای عذر است، می تواند در حال عبور از مسجد مُحرم شود، به شرطی که مستلزم توقف در مسجد نباشد. ولی اگر مستلزم توقف در مسجد هر چند بر اثر ازدحام و مانند آن باشد و نتواند احرام را تا برطرف شدن عذر به تأخیر بیندازد، باید از جُحفه یا محاذات آن مُحرم شود. و جایز است با نذر از هر مکان دیگری قبل از میقات مُحرم شود. (مناسک حج، م104) آیات عظام زنجانی، صافی، فاضل، گلپایگانی: اگر حایض نتواند تا وقت پاک شدن صبر کند، باید نزدیک مسجد محرم شود و نیاز به تجدید احرام از جحفه ندارد. و همین طور است حکم زنی که در حال نفاس باشد. آیات عظام سبحانی، سیستانی، مکارم: هر کس می تواند در کنار مسجد محرم شود و تجدید احرام لازم نیست. نظریه سایر آیات عظام از مسأله 202 به دست می آید. آیة الله نوری: اگر به واسطه زیادی جمعیت، از عبور از مسجد هم عاجز باشد، احتیاط آن است که از نزدیک مسجد محرم شود.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: و احرام بستن از همه قسمت های آن صحیح است. (مناسک حج، م106) آیة الله سبحانی: وادی عقیق وسیع ترین میقات در میان مواقیت پنجگانه است که در 180 کیلومتری مکه قرار دارد و احتیاط واجب آن است که از نقطه مسلخ تا نقطه غمره محرم شوند..

سوم - قرن المنازل است، و آن میقات کسانی است که از راه طائف حج می روند. (1)

چهارم - یلَمْلَمْ است، که اسم کوهی است و آن میقات کسانی است که از راه یمن می روند. (2)

پنجم - جُحْفه است و آن میقات کسانی است که از راه شام می روند. (3)

(206) م - اگر بینه شرعیه قائم شد؛ یعنی دو شاهد عادل (4) شهادت دادند (5)که فلان مکان میقات است، تفتیش و تحصیل علم لازم نیست (6) و اگر علم و

ص:154


1- [1] . آیة الله خامنه ای: و مُحرم شدن از قَرن المَنازل خواه از داخل مسجد باشد یا خارج آن در سایر مواضع قَرن المنازل کافی است. (مناسک حج، م109)
2- [2] آیة الله سبحانی: نزدیک ترین میقات به مکه همین است که از جاده جدید 94کیلومتر با مکه فاصله دارد. . آیة الله خامنه ای: و احرام بستن از همه قسمت های آن صحیح است. (مناسک حج، م108) آیة الله سبحانی: یلملم 100کیلومتر با مکه فاصله دارد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: و احرام بستن از داخل مسجد و یا سایر مواضع جُحفه صحیح است. (مناسک حج، م107) آیة الله سبحانی: و نیز میقات کسانی است که به هر علتی در مسجد شجره محرم نشده اند و همین طور کسانی که از طریق دریا عازم حج شده وپس از بستن احرام در آنجا عازم بندر جده می شوند. آیة الله سیستانی: و کسانی که از مسجد شجره گذشته و محرم نشده اند هر چند بدون عذر.
4- [4] . آیة الله سبحانی: یک شاهد عادل و اگر شاهد عادلی در کار نباشد باید از اهل محل پرسید و در صورت اطمینان به آن اعتماد کرد ولی امروزه مواقیت پنج گانه به وسیله تابلوهایی معین شده و طبعاً مفید اطمینان است. آیة الله سیستانی: شهادت دو عادل در صورتی مفید است که مستند به حس یا مانند آن باشد. آیة الله مکارم: رسیدن به میقات با حداقل شهادت یک نفر عادل نیز ثابت می شود، ولی در زمان ما میقات ها مشخص است و احتیاجی به این امور نیست.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: یا شهرتی که موجب اطمینان است قائم شد. (مناسک حج، م112)
6- [6] . آیة الله بهجت: احوط و اقوی لزوم تحصیل علم است به این اماکن و اگر علم ممکن نباشد بعید نیست اکتفا به ظنّ حاصل از پرسیدن اهل معرفت به این اماکن. (مناسک شیخ، ص10). آیة الله زنجانی: بلکه برای میقات گواهی کسی که خبر او برای شخص حاجی یا نوع مردم اطمینان آور است و همچنین گواهی اهل محل - ولو اطمینان بخش نباشد - کافی است..

ص:

(208) م - اگر عبور او طوری است که محاذات با دو میقات پیدا می کند (1) احتیاط واجب (2) آن است که از جایی که اول، محاذات پیدا می کند احرام ببندد و در محاذات میقات بعد، تجدید نیت احرام کند. (3)

(209) م - کسانی که از محاذات غیر مسجد شجره عبور می کنند، احتیاط مستحب (4) آن است که قبل از رسیدن به محاذات، به نذر محرم شوند و بهتر آن است که در محاذات، تجدید احرام کنند.

ص:156


1- [1] آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 212 مراجعه شود. . آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: باید از جایی که اول محاذات پیدا می کند، احرام ببندد و تجدید نیت در محاذات میقات بعد لازم نیست. نظر آیة الله خویی و آیة الله زنجانی: با ملاحظه مسأله سابق منتفی است. آیة الله سیستانی: مخیر است از محاذی هر کدام احرام ببندد، گرچه احتیاط مستحب احرام در محاذی اوّل است.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: واجب است که از جائیکه....
3- [3] . آیة الله اردبیلی: احرام از محاذات در غیر مسجد شجره محل اشکال است. آیة الله بهجت: اقوی کفایت احرام اوّل است؛ به نحوی که در مسأله قبل بیان شد. (مناسک، ص10). آیة الله سبحانی: تجدید احرام لازم نیست لیکن هرگاه کسی که می تواند از دو میقات که یکی از آنها مسجد شجره است احرام ببندد بهتر است مسجد شجره را انتخاب کند که فضیلت بیشتری دارد. آیة الله فاضل: تجدید احرام لازم نیست و باید از اول محاذات محرم شود.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: چنانچه نمی توانند به میقات بروند، این احتیاط ترک نشود و تجدید احرام در محاذات لازم نیست. آیة الله خویی: اگر فاصله زیاد باشد، ظاهراً نذر لازم است و اگر فاصله کم باشد، بنابر احتیاط واجب باید نذر کند یا اینکه به یکی از مواقیت برود. (مناسک، مسأله 164). آیة الله زنجانی: کسی که از مواقیت و نزدیکی آنها نمی گذرد هر کجا خارج حرم، محرم شود، صحیح است هرچند قبل از محاذات مواقیت باشد و نیازی به نذر نیست، البته اگر نذر کند که قبل از حرم از مکان معینی، مثلاً جده، محرم شود باید به نذر خود عمل کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: متعرض مسأله استحباب نذر نشده اند..

(210) م - شخص مستطیع (1) اگر احرام را از میقات تأخیر بیندازد از روی علم و عمد (2) و ممکن نشود برگردد به میقات، به واسطه عذری، و میقات دیگری در پیش نداشته باشد (3) حج او باطل است (4)، و باید سال دیگر حج به جا آورد.

(211) م - شخصی که می خواهد از محاذی میقات (5) محرم شود، اگر محاذات را نداند (6)

ص:157


1- [1] . آیة الله خامنه ای: یا کسی که حج بر او مستقر شده. (مناسک حج، م118)
2- [2] . آیة الله زنجانی: و اختیار و نتواند به میقات برگردد باید به یکی دیگر از مواقیت پنج گانه رفته و از آنجا محرم شود والاّ احرام و عمره و حج او باطل است و نباید وارد حرم یا مکه شود.
3- [3] . آیة الله سیستانی: واجب است برگردد به همان میقات، در صورت امکان، هر چند میقات دیگری در پیش باشد، به جز کسی که از ذوالحُلَیفه گذشته باشد هر چند عمداً و بدون عذر که می تواند از جحفه محرم شود.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: حجش صحیح است و اگر در حرم است در صورت امکان از حرم خارج شود و بنابر احتیاط هرچقدر که می تواند به سمت میقات بازگردد و احرام ببندد و اگر نمی تواند از همان جا محرم شود. آیة الله بهجت: بنابر احتیاط واجب باید احرام ببندد از هر مکانی که ممکن باشد، به تفصیلی که در ناسی احرام مذکور است. و عمره را به جا آورد و قضای آن بعد از آن. (مناسک شیخ، ص12). آیة الله تبریزی: احتیاط واجب این است که در صورت امکان در خارج حرم محرم شود و در صورت عدم امکان در حرم محرم شود و اگر حج واجب باشد سال آینده آن را اعاده کند. آیة الله خویی: اگر در صورت امکان در خارج حرم محرم شود و در صورت عدم امکان در حرم محرم شود، اگرچه به واسطه تأخیر مرتکب معصیت شده است لیکن صحت آن خالی از وجه نیست. ولی در صورت تمکن احتیاط مستحب این است که حج را اعاده کند. آیة الله سبحانی: هر چند احتیاط مستحب است که از مرز حرم، احرام ببندد و اعمال خود را انجام دهد وسال دیگر نیز باید حج را قضا کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر چه احوط آن است که از هر مکانی که ممکن باشد محرم شود و عمره را انجام دهد و بعد هم قضای آن را به جا آورد.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: در خصوص مسجد شجره.
6- [6] . آیة الله بهجت: اگر علم به محاذات ممکن نباشد، ظاهراً کفایت مظنّه است در صورتی که موجب اطمینان یا حاصل از سؤال اهل آن محل باشد علی الأحوط. (مناسک شیخ، ص11)..

باید از اهل اطلاع مورد وثوق بپرسد (1)، و قول مجتهد که اهل اطلاع به آن مکان ها نیست اعتبار ندارد، و اگر نتواند محاذات را بفهمد (2) قبل از رسیدن به محلی که احتمال می دهد از محاذات گذشته است به نذر محرم شود (3)، بلکه اگر از محل معینی پیش از رسیدن به محاذات، به نذر محرم شود احوط است. (4)

(212) م - کسانی که با هواپیما به حج می روند و می خواهند بعد از حج به مدینه مشرف شوند (5)، احتیاط آن است که بدون احرام بروند «جده» (6) و از اهل اطلاع مورد

ص:158


1- [1] . آیة الله سیستانی: اگر دو خطّ متقاطع را فرض کنیم که زاویه قائمه ای را تشکیل می دهند و یکی از آنها از مکه می گذرد و دیگری از میقات، نقطه تقاطع، محلّ محاذات با میقات است و معیار در این امر صدق عرفی است نه دقت عقلی.
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر در طریق او محاذات علمیه با ظنّیه نباشد احوط رفتن به سوی میقاتی یا محاذات آن است و محتمل است جواز احرام از اوّل احتمال و تجدید آن در مقدار اقرب مواقیت به مکه. (مناسک شیخ، ص10 و 11).
3- [3] . آیة الله مکارم: بنابر احتیاط.
4- [4] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 207 و 209 مراجعه شود.
5- [5] . آیة الله زنجانی: اگر بدون رفتن به میقات مستقیم به مکه می روند می توانند از جدّه محرم شوند؛ بلکه هر کجا خارج حرم - مانند حدیبیه - محرم شوند صحیح است.
6- [6] . آیة الله تبریزی: محاذات جدّه با یکی از مواقیت ثابت نیست بلکه اطمینان به عدم محاذات آن است، پس احرام از جدّه مجزی نیست و بر حاجی لازم است از محل خود یا در راه قبل از رسیدن به جدّه، به مقداری که قابل ملاحظه - باشد هر چند در هواپیما باشد - نذر احرام نموده و از محلّ نذر احرام ببندد و یا به یکی از مواقیت رفته، احرام ببندد و یا به رابغ برود و آنجا با نذر احرام، محرم شود. آیة الله خامنه ای: نمی توانند در جدّه برای عمره تمتّع اختیاراً محرم شوند، زیرا جدّه نه میقات است، نه محاذی میقات؛ بلکه برای احرام باید به یکی از میقات ها، مثل جُحفه بروند. و در صورتی که نتوانند به یکی از میقات ها بروند، احتیاط واجب این است که با نذر از جدّه احرام ببندند. (مناسک حج، م119) آیة الله خویی: احرام از جده، حتی با فرض محاذی بودن آن با میقات، مجزی نیست و بر حاجی لازم است که در صورت امکان به یکی از مواقیت برود یا از وطن خود یا در راه، قبل از رسیدن به جده به مقداری که قابل ملاحظه باشد هر چند در هواپیما باشد، نذر احرام نموده و از محل نذر احرام ببندد و یا اینکه پس از ورود به جده، به محلی که رابغ نام دارد برود و از آنجا با نذر

اعتماد تحقیق کنند اگر جده یا «حده» معلوم شد، محاذی با یکی از میقات ها (1) است، از آنجا محرم شوند والاّ بروند به میقات دیگر؛ مثل جحفه و از آنجا محرم شوند (2)، و اگر نتوانستند به جحفه یا به میقات دیگر بروند با نذر (3) از جده محرم شوند و بهترآن است که در «حده» تجدید احرام کنند اگرچه لازم نیست.

(213) م - مراد از «محاذات» آن است که کسی که می رود به طرف مکه، به جایی

ص:159


1- [1] . آیة الله اردبیلی: احرام از محاذی غیر مسجد شجره مجزی نیست و باید یا به جحفه بروند و یا با نذر محرم شوند.
2- [2] . آیة الله بهجت: احوط در مورد کسی که از جده به حج می رود این است که از محاذی میقاتی که اقرب به وی است احرام ببندد. (مناسک، مسأله 173) کسانی که با هواپیما به جدّه می روند، در صورتی که رفتن به جحفه یا میقات دیگر همراه با مشقت و دشواری باشد می توانند با نذر در جدّه محرم شوند و کفایت می کند. (مناسک، س39).
3- [3] . آیة الله تبریزی: در صورتی که رفتن به یکی از مواقیت ممکن نباشد و قبل از میقات هم به نذر محرم نشده، لازم است از جدّه با نذر احرام بسته و بعداً در خارج حرم قبل از دخول آن تجدید احرام کند..

برسد که میقات به طرف راست یا چپ او واقع شود به خط راست (1)؛ به طوری که اگر از آنجا بگذرد میقات متمایل به پشت او شود.

(214) م - محاذات ثابت می شود به علم و به دو شاهد عادل (2) و اگر اینها ممکن نشود، اگر گمان حاصل شد (3) از قول کسانی که مطلع به آن مکان ها هستند ظاهراً کافی است، بلکه (4) از قول کسانی که اهل خبره هستند و از روی قواعد علمیه محاذات را تعیین می کنند، اگر گمان حاصل شد (5) ظاهراً کافی است. (6)

ص:160


1- [1] آیة الله سبحانی: این افراد در مجموع به سه صورت محرم می شوند: الف) به مدینه بروند واز مسجد شجره محرم شوند ویا به جحفه رفته واز آنجا محرم شوند. ب) می توانند در نقطه محاذی جحفه که در جنوب شرقی جده است محرم شوند که طبق نقل اهل اطلاع ونقشه های جغرافیایی، فرودگاه جده و وسط شهر پیش از آنکه به پل بزرگ برسد محاذی جحفه است و در این صورت احرام خود را در ادنی الحل بنا بر احتیاط تجدید کند. ج) بهتر این است که به حدیبیه برود چه از راه قدیم و چه از راه جدید و در آنجا محرم شود و اصولاً کسی که از یکی از مواقیت عبور نمی کند رفتن او به میقات واجب نیست و می تواند به یکی از دوگونه اخیر محرم شود. . آیة الله سبحانی: یا اینکه فاصله بین او تا مکه همان فاصله میقات تا مکه باشد به شرط اینکه عرفاً گفته شود میقات در طرف راست یا چپ او قرار دارد. بلکه هر کجا که عرفاً محاذات صدق کند کافی است و نیازی به احراز دو وجه فوق نیست (کتاب الحج، ج2، ص526).
2- [2] . آیة الله بهجت: به حاشیه مسأله 211 مراجعه شود. آیة الله خامنه ای: یا شهرتی که موجب اطمینان شود. (مناسک حج، م 112)
3- [3] . آیة الله اردبیلی: گمان کافی نیست و حصول اطمینان لازم است. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 206 مراجعه شود. آیة الله فاضل: اگر اطمینان حاصل شد.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: در مناسک معظّم له نیست. (مناسک حج، م112)
5- [5] . آیة الله اردبیلی: گمان کافی نیست و حصول اطمینان لازم است. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: اگر اطمینان حاصل شد.
6- [6] . آیة الله تبریزی: محاذات با میقات، به علم و اطمینان ثابت می شود و نیز به گفته کسانی که به آن مکان ها رفت و آمد می کنند، امّا گفته کسی که از روی قواعد علمیه محاذات را تعیین می کند، اعتباری ندارد. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 207 و 209 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: معیار در تشخصیص محاذات، در حاشیه مسأله 211 گذشت و باید علم یا اطمینان یا حجّت شرعی بر آن قائم باشد..

(215) م - کسی که به واسطه فراموشی یا ندانستن مسأله و عذر دیگر (1) بدون احرام از میقات عبور کرد پس اگر امکان داشت برگشتن به میقات و به اعمال عمره می توانست با برگشتن برسد واجب است برگردد و (2) از میقات (3) احرام ببندد، چه داخل حرم شده باشد یا نه و اگر ممکن (4) نیست، به نحوی که گفته شد، پس اگر داخل حرم نشده، از همان جا احرام ببندد و احتیاط مستحب (5) آن است که هر مقداری می تواند به طرف میقات برگردد و آنجا محرم شود و اگر داخل حرم شده، واجب است اگر

ص:161


1- [1] . آیة الله بهجت: عذری که مسوّغ ترک باشد ولو ظاهراً؛ از قبیل مرض و جهل به موضوع، بدون تقصیر، و ظاهر لحوق جهل به حکم است با عدم تقصیر در آنچه مذکور شد (و این در مسأله بعدی نافع است).
2- [2] . آیة الله زنجانی: و از همان میقات احرام ببندد و اگر نمی تواند به همان میقات برگردد چنانچه میقات دیگری سر راه اوست، از آن میقات محرم می شود - و در هر دو صورت اگر از یکی دیگر از مواقیت پنج گانه احرام ببندد صحیح است - والاّ از هر جا که هست محرم می گردد مگر داخل حرم شده باشد که در صورت امکان باید برای احرام از حرم خارج شود.
3- [3] . آیة الله سیستانی: این حکم در غیر مورد مسجد شجره است و کسی که از آن عبور کند هر چند عمدی باشد می تواند از جحفه محرم شود، گرچه گناه کرده است. آیة الله مکارم: می تواند از همانجا محرم شود.
4- [4] . آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: پس اگر از میقات دیگری عبور می کند، از میقات بعدی محرم شود و اگر میقات دیگری در مسیر نیست، به مقداری که می تواند به طرف میقات برگردد و اگر هیچ یک از این طرق ممکن نیست از همان محل محرم شود.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود. آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب، به مقداری که ممکن است به طرف میقات برگردد و محرم شود. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م115) آیة الله مکارم: اگر می تواند و به اعمال عمره می رسد، از حرم خارج شود و هر چند به تنعیم رود..

می تواند و به اعمال عمره می رسد، از حرم خارج شود (1) و محرم گردد و اگر نمی تواند به نحوی که گفته شد همانجا محرم شود و احتیاط مستحب (2) آن است که هر قدر می تواند به طرف خارج حرم برگردد و آنجا محرم شود.

(216) م - زن حایض اگر مسأله نمی دانست و عقیده داشت که نباید در میقات محرم شود و احرام نبست، حکمش همان است که در مسأله قبل گفته شد. (3)

(217) م - جایز نیست احرام بستن پیش از رسیدن به میقات و اگر احرام ببندد صحیح نیست ولی اگر نذر کند که از محلی که پیش از میقات است احرام ببندد جایز است (4) و باید از همان جا محرم شود؛ مثلاً اگر نذر کرد که از «قم» محرم شود واجب

ص:162


1- [1] . آیة الله بهجت: و احتیاط به دور شدن از حرم، به مقدار عدم فوت حج ترک نشود. (مناسک شیخ، ص11). آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: و در میقات محرم گردد و یا به طرف میقات به مقداری که ممکن است برود وإلاّ از ادنی الحل محرم شود و در صورت عدم تمکن از رفتن به ادنی الحلّ در مکه محرم شود. (آداب و احکام حج، مسأله 293). آیة الله مکارم: هر چند به تنعیم رود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود. آیة الله خامنه ای: این احتیاط یافت نشد. (مناسک حج، م115)
3- [3] . آیة الله خویی: ولی بنابر احتیاط باید به مقدار ممکن از حرم دور شود و احرام ببندد. آیة الله سیستانی: در صورتی که داخل حرم شده باشد احتیاط واجب این است که در صورتی که نتواند به میقات برگردد به بیرون حرم رفته و از آنجا احرام ببندد، بلکه احوط آن است که در این صورت از حرم، به مقدار ممکن دور شود و اگر ممکن نشد حکم دیگران را دارد که در مسأله 215 گذشت. آیة الله مکارم: این زن اگر می تواند باید به میقات برگردد.
4- [4] . آیة الله سیستانی: اگر بداند مستلزم ارتکاب محرّم می شود؛ مانند استظلال، انعقاد نذر مورد اشکال است. آیة الله فاضل: صحت نذر برای کسی که می داند ناچار می شود در روز با وسیله مسقف حرکت کند محل اشکال است، بلی اگر بداند که برای احرام عمره تمتع نمی تواند به یکی از مواقیت معروفه برود نذر اشکال ندارد و معصیت هم نکرده است. ولی احتیاط آن است که در ادنی الحل تجدید احرام کند و در هر دو صورت کفاره استظلال را باید بدهد..

است عمل کند، و بهتر (1) آن است که به میقات یا محاذات میقات که رسید احرام را تجدید کند. (2)

(218) م - جایز نیست احرام را از میقات تأخیر بیندازد اختیاراً (3)، بلکه احتیاط (4) واجب آن است که از محاذات میقات، بدون احرام عبور نکند (5)، اگر چه میقات دیگری بعد از آن باشد. (6)

ص:163


1- [1] . آیة الله خامنه ای: در مناسک معظّم له یافت نشد. (مناسک حج، م113) آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و در این صورت احتیاط مستحب است که در هنگام عبور از میقات تلبیه را تجدید کند (مسأله 300 آداب و احکام حج). آیة الله فاضل: تجدید احرام لازم نیست.
2- [2] . آیة الله بهجت: نیازی به تجدید احرام در میقات نیست بلکه می تواند از راهی به مکه برود که بر میقات نگذرد. (مناسک، مسأله 164). آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 207 و 209 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: بر کسی که عازم مکه یا حرم است گذشتن از مواقیت پنج گانه و نزدیک آنها بدون احرام، اختیاراً جایز نیست و گذشتن از محاذات دور مانعی ندارد؛ ولی برای ورود مکه یا حرم باید قبل از حرم، احرام ببندد.
4- [4] . آیة الله بهجت: اقرب جواز عدول اهل مدینه است از مرور به ذوالحلیفه برای احرام از جحفه اختیاراً. (مناسک شیخ، ص9). نظریه آیة الله خویی در مورد محاذات در ذیل مسأله 209 گذشت. آیة الله سبحانی: چنان که عبور از محاذات میقات هم بدون احرام حرام می باشد ولی اگر این حرام را مرتکب شد و از میقات دوم احرام بست، حج او صحیح است. آیة الله سیستانی: و احوط این است که مکلف از محاذی میقات نگذرد، مگر با احرام، اگر چه بعید نیست که گذشتن جایز باشد، در صورتی که در پیش روی مکلف میقاتی یا محاذی میقاتی باشد. (مناسک، مسأله 167). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بلکه واجب است. آیة الله فاضل: این احتیاط مستحب است.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: عبور از محاذات میقات غیر از محاذی مسجد شجره بدون احرام، مانعی ندارد مشروط بر آنکه بخواهد به میقات دیگری برود.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: هرگاه فردی از راهی برود که به هیچ یک از میقات ها عبورش نیفتد و به مکانی برسد که محاذی یکی از میقات ها است، باید از محاذات میقات محرم شود. (مناسک حج، م110).

(219) م - اگر از میقات بدون احرام (1) عبور کرد واجب است در صورت امکان برگردد و از آن میقات محرم شود (2)، بلکه اگر میقات دیگری بعد از آن میقات باشد باید به احتیاط واجب (3)برگردد به میقاتی که از آن گذشته و محرم شود.

مسائل متفرقه میقات

(220) م - احتیاط واجب (4) آن است که از خود مسجد شجره احرام بسته شود نه اطراف آن و احتیاط مستحب (5) آن است که در محلّ اصلی مسجد محرم شود، اگرچه از مسجد مطلقاً جایز است، حتی در قسمتی که مسجد توسعه پیدا کرده است. (6)

ص:164


1- [1] . آیة الله بهجت: در حال اختیار. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: و بدون عذر.
2- [2] . آیة الله زنجانی: چنانچه بدون عذر از میقات گذشته به مسأله 210 و حاشیه آن و چنانچه با عذر عبور کرده به مسأله 215 و حاشیه آن مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است و احرام بستن از منطقه ذوالحلیفه کافی است. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سبحانی، صافی، گلپایگانی: در صورت امکان باید برگردد. آیة الله خامنه ای: واجب است. (مناسک حج، س46) آیة الله مکارم: این احتیاط واجب نیست. آیة الله سیستانی: و هرگاه بدون احرام، از میقات گذشته، در صورت امکان باید به میقات برگردد، مگر کسی که بدون عذر از ذوالحلیفه گذشته و به جحفه رسیده باشد، که چنین شخصی بنابر اظهر، برایش کافی است که از جحفه احرام ببندد، اگر چه گناهکار است. (مناسک، مسأله 167).
4- [4] . آیة الله بهجت: واجب است در صورت امکان از داخل مسجد محرم شود. (مناسک، مسأله 162). آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی، مکارم: این احتیاط مستحبی است. آیة الله خامنه ای، آیة الله زنجانی: تفصیل آن در مسأله 202 گذشت.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: این احتیاط یافت نشد. (مناسک حج، م 103)
6- [6] . آیة الله بهجت: احتیاطاً احرام از مسجد قدیمی شجره باشد و با فحص از اهل اطّلاع، توسعه از یمین و یسار و خلف است و قسمت محراب از مسجد قدیمی محسوب می شود و در صورت عدم امکانِ دخول به قسمت قدیمی، از محاذی آنجا محرم شوند. (استفتائات، س33). آیة الله تبریزی: احتیاط واجب این است که از پشت مسجد قدیم احرام نبندد..

(221) م - اگر زن در میقات حایض باشد و یقین کند که نمی تواند عمره تمتع را در وقت خود انجام دهد، باید نیت حج افراد کند (1) و برای حج افراد محرم شود (2) ولی اگر

ص:165


1- [1] . آیة الله اردبیلی: می تواند به نیت ما فی الذمه (اعم از عمره تمتع و حج افراد) احرام ببندد، آن گاه اگر پیش از گذشتن وقت عمره پاک شد، اعمال عمره را به جا بیاورد و پس از آن احرام، حج ببندد وگرنه با همان احرام حج افراد به جا بیاورد و پس از آن عمره مفرده انجام دهد و این حج صحیح و مجزی از حجة الاسلام است. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: می تواند به قصد مافی الذمّه احرام ببندد و چنانچه قبل از گذشتن وقت عمره تمتع پاک شد، عمره تمتع به جا آورد و بعد حج آن را انجام دهد. و اگر پاک نشد به همان احرام حج افراد به جا آورد و سپس عمره مفرده انجام دهد بلکه اگر به قصد حج افراد احرام بست، و قبل از گذشتن وقت عمره پاک شد، با همان احرام اعمال عمره تمتع را انجام داده و سپس حج تمتع را انجام دهد، گرچه احتیاط مستحب در این صورت تجدید احرام برای عمره تمتع می باشد. آیة الله خامنه ای: می تواند به نیت حج افراد محرم شود و نیز می تواند به قصد ما فی الذّمه داخل احرام شود ولی در صورت اوّل اگر زودتر از موعد مقررّ پاک شود، لازم است برای عمره تمتّع بار دیگر محرم شود و اما در صورت دوم اگر پیش از موعد پاک نشد، احرام او برای حج خواهد بود و اگر پیش از موعد پاک شد با همان احرام می تواند عمره تمتّع به جا آورد. (مناسک حج، س33) آیة الله خویی: اگر به نیت مافی الذمه محرم شود اشکالی نیست ولی اگر به نیت حج افراد محرم شود و بعد پاک شود احرامش باطل است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: جمعی فرموده اند: «واجب است از میقات محرم به حج افراد شود»، لیکن چون این یقین بر حسب عادت است و امکان دارد برخلاف عادت پاک شود، احتیاط آن است که در وقت احرام قصد کند محرم می شوم به احرامی که بر من واجب است از عمره تمتع یا حج افراد، پس اگر قبل از گذشتن وقت عمره پاک شد اعمال عمره را تمام کند و مُحِلّ شود و بعد اعمال حج را به جا آورد، و حج تمتع او صحیح است، و اگر پاک نشد به همان احرام اعمال حج افراد را به جا آورد و بعد عمره مفرده به جا آورده و حج افراد صحیح است. آیة الله مکارم: بهتر است در موقع احرام قصد کند احرامی را که بر او واجب است انجام می دهد، تا مشکلی برای او پیش نیاید.
2- [2] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 174 مراجعه شود..

بعد از آن کشف خلاف شد (1) در صورتی که برای حَجة الاسلام محرم شده، احرام او باطل است و باید برای عمره تمتع مجدداً محرم شود.

(222) م - کسانی که با هواپیما به جده می روند نمی توانند از جده یا حدیبیه محرم شوند (2) بلکه باید به یکی از مواقیت، مثل جحفه (3) بروند و ازآنجا محرم شوند و اگر از مدینه بروند باید از مسجد شجره محرم شوند و در این حکم فرقی بین اینکه قصد عمره تمتع یا مفرده داشته باشند نیست (4) و حدیبیه میقات عمره مفرده است برای کسانی که در مکه هستند. (5)

ص:166


1- [1] . آیة الله سیستانی: عدول کند به عمره تمتع و اعمال آن را انجام دهد و باید رعایت کند که پس از انجام سعی تلبیه نگوید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: لازم است این حج افراد را عدول به عمره تمتع کند؛ یعنی طواف و نماز آن و سعی را به جا آورد و تقصیر کند و بعد برای حج محرم شود و اعمال حج را به جا آورد. و این مخصوص کسی است که مکلف به حج تمتع باشد و امّا کسی که حج افراد هم از او صحیح است، مختار است که عدول نماید به تمتع یا حج افراد را تمام نماید. سایر آیات عظام متذکر مسأله کشف خلاف نشده اند. و در نیت افراد، با حضرت امام (قدس سره )موافق هستند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 207 و 212 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله بهجت: مثل جحفه یا محاذات آن. (مناسک، مسأله 173) به ذیل مسأله 211 و 212 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: می توانند از فرودگاه جده یا از وسط شهر قبل از پل بزرگ محرم شوند چون محاذی میقات است. و این افراد احتیاطاً در مرز حرم (ادنی الحل) احرام خود را تجدید کنند (کتاب الحج، ج2، ص544). آیة الله سیستانی: می تواند از جدّه با نذر محرم شود؛ زیرا جنوب شرقی آن محاذی با جحفه است.
4- [4] . آیات عظام صافی، فاضل، گلپایگانی: در عمره مفرده احرام از ادنی الحلّ کفایت می کند، اگرچه با عبور از میقات بدون احرام گناه کرده است. (مناسک عربی، ص84).
5- [5] . آیة الله اردبیلی: و همچنین کسانی که بدون قصد دخول حرم از میقات گذشته اند و سپس تصمیم بر انجام عمره مفرده گرفته اند، می توانند از ادنی الحلّ برای عمره مفرده محرم شوند. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: و نیز کسی که بدون قصد دخول مکه، از میقات عبور کرده و به نزدیک حرم رسیده است، می تواند از ادنی الحل برای عمره مفرده محرم شود.

(223) م - کسانی که میقات (1) برای آنها مشخص نیست نمی توانند به گفته راهنما (بلد) یا حمله دار که می گوید فلان محل میقات است محرم شوند (2) مگر از گفته او اطمینان پیدا کنند و الا باید به عرف محل مراجعه نمایند. (3)

(224) م - در صورتی که ثابت نیست که رابغ محاذی جحفه است احرام از آن جایز نیست. (4)

ص:167


1- [1] . آیة الله خامنه ای: یا محاذات آن. (مناسک حج، م112)
2- [2] . آیة الله زنجانی: مگر آنکه گفته او برای شخص حاجی یا نوع حجاج، اطمینان آور باشد؛ و در هر حال، گفته اهل محل، معتبر است.
3- [3] . آیة الله بهجت: به حاشیه مسأله 206 مراجعه شود. آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: و یا اینکه آنها ثقه باشند و مستندشان اخبار عرف محل باشد. آیة الله خامنه ای،آیة الله مکارم: ظن حاصل از گفته اهل اطلاع کافی است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر ظنّ از این طریق هم ممکن نشود در اولین نقطه ای که احتمال محاذات با یکی از مواقیت را می دهد رجاءً محرم شود و تلبیه بگوید و بعد در هر جاکه احتمال محاذات می دهد تجدید نیت کند و تلبیه را تکرار نماید تا یقین کند که در محاذات به میقات احرام بسته است. نظریه سایر آیات عظام در مسأله 206 گذشت.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: کفایت احرام از محاذات مواقیت غیر از محاذی مسجد شجره مشکل است. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: احرام از رابغ با نذر صحیح است به اعتبار اینکه رابغ قبل از جحفه است. آیة الله زنجانی: مگر برای کسی که از مواقیت پنج گانه و نزدیکی آنها عبور نمی کند..

(225) م - کسی که در غیر ماه های حج به مکه رفته و عمره مفرده به جا آورده و در مکه مانده تا ماه های حج برای احرام عمره تمتع (1)، باید به یکی از مواقیت پنج گانه معروفه برود و نمی تواند از تنعیم محرم شود. (2)

(226) م - کسانی که برای عمره مفرده به مکه مشرف می شوند و باید به یکی از مواقیت معروفه بروند، نمی توانند بدون احرام از میقات تجاوز کنند و در صورت تجاوز (3)، واجب است (4)به میقات برگردند (5) و از آنجا محرم شوند و اگر کسی نتوانست برگردد هر جا که هست مُحرم شود. (6)

(227) م - اگر شخص در مکه باشد و بخواهد عمره تمتع به جا آورد و به عللی از رفتن به میقات عمره تمتع معذور باشد لازم است به خارج حرم برود (7) و از آنجا محرم

ص:168


1- [1] . آیة الله زنجانی: لازم نیست به مواقیت برود بلکه می تواند از حرم بیرون رفته، از آنجا محرم شد.
2- [2] . آیة الله سبحانی: در صورت ضرورت می توانند از ادنی الحل محرم شوند. آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب حتی اگر حج تمتّع استحبابی باشد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر در تأخیر احرام معذور بوده اند مطابق حاشیه مسأله 215 و اگر معذور نبوده اند مطابق حاشیه مسأله 210 عمل کنند.
4- [4] . آیة الله بهجت: عبور از میقات بدون احرام جایز نیست و در صورت تجاوز، احرام از ادنی الحل برای قاصد عمره مفرده کافی است.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: واجب است برگردد و از همان میقاتی که از آن عبور کرده است محرم شود، چه میقات دیگری در جلو باشد یا نه. (مناسک حج، س46)
6- [6] آیة الله سبحانی: باید به یکی از مواقیت خمسه برود واحرام ببندد و درصورت عدم توانائی برای عمره تمتع یا مفرده از ادنی الحل محرم شود واعمال عمره را انجام دهد. . تفصیل نظریه آیات عظام در این مسأله در ذیل مسأله 210 و 215 و 222 گذشت. آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط واجب هر قدر که می تواند به طرف میقات برگردد و سپس محرم شود. آیة الله خامنه ای: مگر اینکه داخل مکه شده باشد که در این صورت وظیفه ای ندارد ولی اگر از روی عمد بدون احرام وارد مکه شده عمل حرام انجام داده و باید توبه کند. (مناسک حج، س30)
7- [7] آیة الله سبحانی: می توانند از ادنی الحل محرم شوند.

شود و از ادنی الحل کافی است. (1)

(228) م - میقات برای شاغلین در جده؛ از ایرانیان و غیر آنها، در عمره تمتع و عمره مفرده (2) همان مواقیت معروفه است و نمی توانند از جده یا ادنی الحل مُحرم شوند و اگر از روی جهل (3) به مسأله در جای دیگر محرم شوند، احرام آنها صحیح نیست و محرمات احرام بر آنها حرام نمی شود، چنانچه در صورت علم و عمد هم

ص:169


1- [1] . آیة الله خامنه ای: مگر نایب باشد که باید به میقات برود، والاّ نمی تواند نایب شود. (مناسک حج، م90)
2- [2] . آیة الله خویی: اگر حدود سه سال در جده می ماند که صدق مقرّ و منزل بر آن بکند، می تواند از جدّه محرم شود. (المسائل الشرعیه، ج1، ص322 و 320). آیة الله زنجانی: اگر بدون رفتن به مواقیت به مکه می روند می توانند در جدّه یا هر نقطه از خارج حرم - مانند حدیبیه - محرم شوند و فرقی بین عمره مفرده و تمتع نیست. آیة الله سبحانی: کسانی که در جده شاغل هستند چه در عمره تمتع و چه در عمره مفرده می توانند از ادنی الحل (مرزهای حرم) احرام ببندند و چه بهتر که از حدیبیه که محل بیعت رضوان است محرم شوند. آیة الله سیستانی: می توانند از جده با نذر محرم شوند و کسی که منزلش از میقات به مکه نزدیک تر باشد می تواند از منزل احرام ببندد. آیة الله فاضل: در عمره مفرده چون میقات ادنی الحل است می تواند از جدّه با نذر محرم شود. آیة الله مکارم: برای عمره مفرده، می توانند مانند سایرین از حدیبیه که در 50 کیلومتری مکه است محرم شوند. تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 222 گذشت.
3- [3] . آیة الله بهجت: از روی جهل یا عدم تقصیر. (مناسک شیخ، ص11)..

حُکم همین است هر چند در صورت جهل، اگر بعد از اعمال، مسأله را فهمیدند عمل آنان صحیح است. (1)

(229) م - خدمه کاروان ها که می خواهند به مکه بروند و بعد از آن باید از مکه خارج شوند (2) بنابر، احتیاط (3) نباید عمره تمتع انجام دهند (4)، بلکه برای دخول مکه باید به

ص:170


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در عمره مفرده واجب، چنانچه در مکه متوجه مسأله شده اند، بنابر احتیاط اکتفا به آن عمره نکنند. آیة الله بهجت، آیة الله سیستانی: عمل آنان خالی از اشکال نیست و احتیاطاً در صورت امکان عمره را اعاده نمایند و این احتیاط نباید ترک شود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: صحت عمره محل اشکال است. آیة الله فاضل: در صورت جهل و نسیان، اگر بعد از اعمال حج متوجّه شوند حجّ صحیح است و اگر بعد از عمره تمتّع یا عمره مفرده متوجّه شوند عمره باطل است و در عمره تمتّع اگر وقت دارد و ممکن باشد، جبران کند و اگر وقت ندارد حجّ تمتّع بدل به حجّ افراد می شود و در این صورت نیز کفایت از حجة الاسلام می کند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: بهتر است با احرام عمره مفرده وارد مکه شوند و پس از انجام عمره مفرده می توانند از مکه بیرون بروند و تا سی روز از احرام عمره مفرده نگذشته می توانند بدون احرام وارد مکه شوند؛ و فرقی بین جده و مدینه نیست و در زمانی که دیگر لازم نیست از مکه خارج شوند از خارج حرم - مانند تنعیم - احرام عمره تمتع می بندند.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: این احتیاط واجب نیست. (مناسک حج، م121) آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر اقوی.
4- [4] . آیة الله بهجت: خروج از مکه بعد از عمره تمتع جایز نیست برای کسی که اگر خارج شود فوت می شود حج از او در آن سال، و اظهر عدم اعتبار فاصله بین دو عمره است، اگرچه احوط و افضل است، و اگر بعد از عمره خارج از مکه و حرم و میقات شد و برگشت در غیر ماه احرام اوّلی، پس محتاج به احرام عمره است که آن را عمره تمتّع قرار می دهد و برای عمره سابق انجام طواف نساء موافق احتیاط است. (مناسک شیخ، ص89 و 90). آیة الله خویی: بیان احتیاط و عدم آن در مناسک ایشان نیامده است. آیة الله سیستانی: اگر بین این عمره و حج، عمره دیگری فاصله نشود می توانند عمره تمتع انجام دهند و پس از آن اگر خوف فوت اعمال حج نداشته باشند می توانند برای کاری هر چند غیر ضروری خارج شوند. پس اگر در همان ماه قمری برگردند احرام مجدّد لازم نیست و اگر ماه بعد باشد و نخواهند دوباره خارج شوند و در ماه بعد وارد شوند باید با احرام عمره تمتع وارد شوند و اگر باز هم بخواهند در ماه بعد وارد شوند باید اکنون با احرام عمره مفرده وارد شوند.

یکی از مواقیت معروفه بروند و از آنجا برای عمره مفرده مُحرم شوند. واَدْنَی الحِلّ، میقات این اشخاص نیست (1)، و پس از انجام اعمال عمره مفرده می توانند از مکه خارج شوند، و در صورت خارج شدن از مکه، اگر فقط به جده بیایند برای ورود به مکه در مرتبه دوم و سوم و بعد از آن، احرام واجب نیست (2)، ولی اگر به مدینه بروند و از آنجا بخواهند به مکه بروند باید (3) در مسجد شجره مُحرم شوند برای عمره مفرده دیگر و

ص:171


1- [1] . آیة الله سبحانی: در صورت عدم مرور از میقات یا محاذی آن، می توانند از ادنی الحل محرم شوند. آیات عظام صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم: همان طور که گذشت، برای عمره مفرده اگر از ادنی الحلّ محرم شود عمره اش صحیح است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر در همان ماه قمری برگردند لازم نیست که برای عمره مجدداً محرم شوند و اگر در ماه قمری دیگر باز می گردند باید محرم شوند، و فرقی بین رفتن به جده و مدینه یا به محل دیگر نیست. آیة الله تبریزی: در ماهی که محرم شده اند تجدید احرام لازم نیست ولو به مدینه بروند و از آنجا بخواهند به مکه بروند. آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: اگر در همان ماه قمری که محرم شده وارد شود تجدید احرام لازم نیست.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: چنانچه بخواهد در همان ماه که عمره را انجام داده به مکه مراجعه نماید، نیاز به احرام مجدّد ندارد. (مناسک حج، م10)

چون بین این عمره مفرده و عمره مفرده اول یک ماه فاصله نشده عمره دوم را رجاءاً (1) به جا آورند (2) و در هر صورت این اشخاص آخرین مرتبه ای که به مکه می روند باید به یکی از مواقیت معروفه، مثل مسجد شجره یا جُحفه بروند و از آنجا برای عمره تمتع مُحرم شوند.

استفتائات میقات

(230) س - کسانی که به علت عادت ماهانه نمی توانند داخل مسجد شجره مُحرم شوند باید در خارج آن مُحرم شوند (3) و در مُحاذی جُحْفه تجدید احرام نمایند (4)، با توجه به اینکه مُحاذی جُحْفه نقطه مشخصی نیست، وظیفه چیست؟

ج - می توانند (5) به جُحفه بروند و در آنجا تجدید احرام کنند (6)، و چنانچه حدود

ص:172


1- [1] . تفصیل نظریه آیات عظام ذیل سؤال 186 گذشت.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 173 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 205 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: احرام در حال اختیار نیز در خارج از مسجد و در منطقه ذوالحلیفه جایز است و نیازی به تجدید احرام در جحفه نیست. آیة الله تبریزی: می توانند در ذوالحلیفه محرم شوند و احتیاط واجب این است که از طرف راست یا چپ یا جلوی مسجد قدیم محرم شوند. آیة الله خویی: احرام در منطقه ذوالحلیفه صحیح است. (تعلیقه عروه، ج2، ص342). آیة الله سبحانی: می توانند از ذوالحلیفه محرم شوند و احتیاط واجب این است که از طرف راست یا چپ مسجد محرم شوند (کتاب الحج، ج2، ص475).
5- [5] . آیة الله نوری: می توانند داخل مسجد شجره شوند و در حال عبور احرام ببندند و در مسجد توقف نکنند.
6- [6] . آیات عظام زنجانی، سبحانی، سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم: تجدید احرام لازم نیست..

مُحاذات را تشخیص دهند و در تمام آن حد، با بقای نیت، تلبیه را تکرار کنند کفایت می کند.

(231) س - جماعتی از راه طائف عازم مکه بودند، قبل از رسیدن به قَرْن الْمَنازل، آنان را از راه وادی عقیق فرستادند و از راه قرن المنازل منع کردند و لذا در وادی عقیق مُحرم شدند، آیا احرام آنان چه صورت دارد؟

ج - صحیح است.

(232) س - در مناسک مرقوم است که زن های حایض باید (1) عبوراً از مسجد شجره مُحرم شوند (2) و اگر نمی توانند، در خارج مُحرم شوند و در مُحاذی جُحفه تجدید احرام کنند، چون این کار مشکل است و محاذی جحفه معلوم نیست، آیا حضرت امام اجازه می فرمایند که اینگونه اشخاص در مدینه با نذر مُحرم شوند؟

ج - چون احرام قبل از میقات با نذر صحیح است، زن های حایض که عذر شرعی از دخول مسجد دارند، می توانند در مدینه با نذر برای عمره محرم شوند. (3) و در این صورت لازم نیست به مسجد شجره بروند، ولی نذر زن باید با اذن شوهر باشد. (4)

ص:173


1- [1] . آیة الله خویی: احرام در خارج مسجد شجره صحیح است و نذر لزوم ندارد. آیة الله فاضل: گذشت که اگر حایض و نفساء نتوانند تا وقت پاک شدن صبر کنند، باید نزدیک مسجد شجره محرم شوند و نیاز به تجدید احرام در جحفه نیست و نذر هم لازم نیست. آیة الله نوری: و نیز می توانند در حال عبور محرم شوند؛ چنان که گذشت.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 205 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: همچنان که می توانند در خارج از مسجد و در منطقه ذوالحلیفه محرم شوند. آیة الله بهجت: اگر چه نایب باشند. (مناسک، س36). آیة الله سیستانی: احرام آنها در خارج مسجد شجره نیز صحیح است. آیات عظام صافی، گلپایگانی، مکارم: چون احرام در خارج مسجد شجره جایز است، از همان جا محرم می شوند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: نذر زن در صورتی محتاج اذن همسر می باشد که منافات با حقوق او داشته باشد. آیات عظام بهجت، خویی، سیستانی، مکارم: اگر نذر زن مزاحم حق شوهر نباشد اجازه لازم نیست.

(233) س - زن حایضی که از مدینه عازم مکه بود، گمان می کرد که در حال عبور در مسجد شجره می تواند محرم شود و وظیفه اش را انجام دهد، ولی وقتی که به محوطه حیاط مسجد رسید، دید به جهت ازدحام نمی تواند با عبور محرم شود، لذا از شوهرش که حاضر بود اجازه نذر گرفت و چند قدمی از مسجد فاصله گرفت و با نذر محرم شد، آیا کفایت می کند یا خیر؟

ج - اگر احراز کند که قبل از میقات، با نذر محرم شده است مانع ندارد. (1)

(234) س - زن در حال حیض، به خیال اینکه می تواند در حال عبور، در مسجد شجره احرام ببندد وارد مسجد شد و بلافاصله احرام بست و تلبیه را هم گفت و چند قدمی هم به طرف دری که می خواست خارج شود رفت، ولی چون دید نمی شود عبور کرد برگشت و از همان دری که وارد شده بود خارج شد، آیا احرامش چگونه است؟

ج - صحیح است. (2)

(235) س - یک نفر از حجاج به کلی شنوایی خود را از دست داده و زبان او هم

ص:174


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در فرض مذکور احرام او کفایت می کند. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سبحانی: می تواند از طرف راست یا چپ مسجد محرم شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: با آنکه می تواند از پشت دیوار مسجد هم محرم شود نذر لازم نیست. برای اطلاع از نظریه سایر آیات عظام به ذیل مسأله 230 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: صحّت احرامش محلّ اشکال است..

لکنت دارد که قارد بر تکلم صحیح نیست، مسؤولین و سایر حجاج همراه، به این موضوع توجه نداشته اند و این آقا بدون نیت و تلبیه وارد مکه شده است، تکلیف او و همراهانش چیست؟

ج - باید به میقات برگردد و با نیت و تلبیه محرم شود، هر چند با بردن همراه باشد و اگر نمی تواند به میقات برود باید در خارج حرم محرم شود (1) و اگر نمی تواند تلبیه را صحیح بگوید، ولو با تلقین (2)، احوط آن است که به هر نحو می تواند بگوید و ترجمه اش را نیز بگوید. (3)

ص:175


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و به احتیاط واجب هر چه قدر که می تواند به سمت میقات بازگردد. آیة الله بهجت: و بنابر احتیاط واجب باید تا مقدار ممکن از حرم دور شود. (مناسک شیخ، ص11). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: به حاشیه مسأله 215 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به هر نحو که می تواند بگوید و احتیاط آن است که علاوه بر گفتن خودش نایب هم بگیرد. (مناسک حج، م135) آیة الله زنجانی: باید برای گفتن تلبیه، نایب بگیرد و بنابر احتیاط مستحب، خود نیز به کامل ترین شکلی که می تواند - ولو با تلقین - تلبیه بگوید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: ترجمه اش را بگوید و نایب هم بگیرد رجاءً که از طرف او به طور صحیح تلبیه را بگوید.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر کسی قدرت بر تصحیح تلبیه ولو با تلقین را نداشته باشد، می تواند به ملحون اکتفا نماید، اگرچه احوط آن است که ترجمه آن را نیز بگوید و نایب نیز بگیرد، و نیز فرد گنگ ولال اگر با اشاره تلبیه بگوید کافی است، اگر چه احوط آن است که نایب نیز بگیرد. آیة الله بهجت: می تواند احتیاط کند به جمع بین این و استنابه اگر چه جواز اکتفا به همان مقداری که می تواند با ضمّ ترجمه عبارت صحیحه خالی از وجه نیست مثل اکتفا به ترجمه در صورت عدم توانایی به هیچ مقدار و نیز اکتفا به استنابه با عدم قدرت بر ترجمه هم، کما اینکه لال اکتفا به تحریک لسان و اشاره به انگشت با عقد قلب می نماید و اگر ممکن نباشد استنابه می کند. (مناسک شیخ، ص13). آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط مستحب نایب هم بگیرد. آیة الله خویی: اگر کسی قدرت بر تصحیح تلبیه ولو با تلقین نداشته باشد می تواند به ملحون اکتفا کند، گرچه احوط جمع بین ترجمه و استنابه نیز هست. و نیز اخرس (گنگ و لال) کافی است با اشاره تلبیه بگوید، گرچه احوط استنابه نیز هست. (تعلیقه عروه، ج2، ص361 و مناسک، مسأله 179 و 180).

(236) س - نظر به اینکه مسجد جحفه و مسجد تنعیم اخیراً تخریب و بازسازی شده و وسعت یافته است، آیا حجاج یا مُعْتَمِرین باید حتماً در حدود مسجد قبلی محرم شوند و یا محرم شدن در تمام مسجد فعلی معتبر است؟

ج - میقات در جحفه، خصوص مسجد نیست و از هر جای جحفه می توانند محرم شوند و همچنین مسجد تنعیم خصوصیت ندارد و احرام از ادنی الحلّ صحیح است (1) هر چند در مسجد نباشد. بنابراین در صورت توسعه مسجد با صدق جحفه در اول، و ادنی الحل در دوم، احرام اشکال ندارد.

(237) س - در مناسک فرموده اید خدمه ای که می خواهند به مکه بروند و از مکه خارج شوند، در صورت خارج شدن از مکه، اگر فقط به جده می روند، برای ورود به مکه در مرتبه دوم و سوم و بعد از آن احرام واجب نیست، ولی اگر به مدینه بروند و از آنجا بخواهند به مکه بروند باید در مسجد شجره محرم شوند برای عمره مفرده دیگر چنانچه میسر است، نکته علمی فرق میان جده و مدینه را بیان فرمایید؟

ج - فارق (2)، عبور از میقات و عدم عبور است. (3)

(238) س - کسی که وسایلش در جحفه مانده است، آیا می تواند برای آوردن وسایل خود،

ص:176


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 207 و 212 مراجعه شود. آیة الله مکارم: ادنی الحل میقات عمره مفرده است.
2- [2] . آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: گذشت که میان جدّه و مدینه فرق نیست بلکه فارق عنوان ماهی است که در آن خارج و داخل می شود. آیة الله خامنه ای: اگر در همان ماه انجام عمره یا حج دوباره وارد مکه شوند احرام جدید لازم نیست. (مناسک حج، م10)
3- [3] . نظریه آیات عظام در ذیل مسأله 229 گذشت..

از احرام خارج گردد، درحالی که برای عمره تمتع محرم شده و وارد حرم گردیده است؟

ج - می تواند قبل از خروج (1) از احرام عمره (2)، برود و وسایل خود را بیاورد و اگر اعمال عمره تمتع را انجام داده و مُحِلّ شده است، نمی تواند از مکه خارج شود مگر در حال ضرورت، مُحْرماً به احرام حج علی الأحوط. (3)

ص:177


1- [1] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 229 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: در اثنای عمره، بنابر احتیاط نمی تواند خارج شود، مگر حاجتی داشته باشد. آیة الله خویی: در اثنای عمره نمی تواند خارج شود مگر از روی حاجت. آیة الله سیستانی: می تواند قبل از اتمام عمل، از مکه بیرون برود در صورتی که قدرت برگشتن به مکه را داشته باشد. (مناسک، مسأله 152). آیة الله فاضل: بنابر احتیاط واجب در اثنای عمل نیز نباید خارج شود. بلی اگر یقین یا اطمینان داشته باشد که خروج از مکه به حج او لطمه نمی زند مانعی ندارد که حتی بدون احرام نیز خارج شود، اگر چه احتیاط مستحب عدم خروج بدون احرام است. و در هر صورت چنانچه بدون احرام خارج شد و در همان ماه برگشت حج تمتّع او صحیح است، امّا اگر ماه بعد برگشت عمره اولش فاسد شده و باید مجدّداً عمره تمتّع انجام دهد والاّ حجّ تمتّع او صحیح نیست. آیة الله نوری: اگر اعمال عمره تمتع را انجام داده و مطمئن است که به حج در موقع خود می رسد، می تواند از مکه خارج شود و برگردد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب خروج از مکه در اثنای عمره تمتع جایز نیست. آیة الله سبحانی: به احتیاط واجب در اثنای عمره خارج نشود بلی مثلاً بعد از احرام عمره در مسجد شجره می تواند به مدینه برگردد و با حالت احرام حوائج خود را برآورده کند لیکن اگر به مکه وارد شد و یا در اثنای عمره بدون ضرورت جدی خارج نشود مگر اینکه یقین به قدرت بر برگشتن و فاصله نشدن بیش از یک روز بین طواف و سعی داشته باشد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر اقوی. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی: مگر در فرض حاجت که باید محرم به احرام حجّ شده آن گاه خارج شود. آیة الله خامنه ای: جایز است برای کسی که اطمینان دارد با خارج شدن از مکه حج او فوت نمی شود، بعد از انجام عمره تمتّع و قبل از احرام حج از مکه بیرون رود اگر چه احتیاط مستحب آن است که فقط در مورد ضرورت و نیاز خارج شود. و برای ورود به شهر مکه نیاز به تجدید احرام عمره تمتّع ندارد مگر اینکه در غیر ماهی که عمره تمتّع را انجام داده است برگردد که در این صورت باید از میقات مجدداً برای عمره تمتّع محرم شود، و عمره تمتّع وی که متصل به حج می شود همین عمره تمتّع دوم خواهد بود و اگر عمره تمتع دوم را انجام ندهد حج تمتع

(239) س - کسی از جدّه محرم شده و اعمال عمره تمتع را انجام داده است، تکلیف او چیست؟

ج (1) - اگر از رفتن به میقات معذور نبوده (2) و وقت برای انجام عمره تمتع هست باید به میقات برود و محرم شود و عمره تمتع را اعاده کند، و اگر رفتن به میقات ممکن نیست به خارج حرم برود (3) و از آنجا محرم شود. (4)

(240) س - آیا جایز است کسی که به احرام عمره تمتع در یکی از میقات ها محرم شده است به طرف خلاف مکه برود و بعد از چند روز بیاید مکه؛ مثلاً از مسجد شجره به مدینه و بعد، از همان راه یا راه دیگر به مکه برود؟

ج - مانع ندارد.

ص:178


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر از میقات و حوالی آن عبور نکرده احرامش صحیح است.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: و یا در صورت عذر، بنابر احتیاط واجب بدون نذر از جدّه محرم شده. (مناسک حج، م119)
3- [3] . آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط واجب هر چه می تواند به سمت میقات برگردد؛ البته اگر احرام بستن از جده به علت جهل به مسأله و یا فراموشی باشد و پس از اتمام اعمال عمره تمتع متوجه شود، عمره او صحیح است. آیة الله بهجت: با رعایت احتیاطی که گذشت در فاصله گرفتن از حرم به مقدار ممکن در جاهل غیر مقصّر و یا سائر اعذار. رجوع شود به مسأله 228.
4- [4] . آیة الله سبحانی: احتیاطاً از ادنی الحل احرام ببندد و اعمال عمره را دوباره انجام دهد..

(241) س - بعد از اتمام حج تمتع؛ اگر شخص از مکه خارج شود و بخواهد مراجعت کند آیا لازم است محرم شود یا خیر؟

ج - در صورتی که از وقت احرام عمره تمتع یک ماه نگذشته (1) است لازم نیست محرم شود و می تواند بدون احرام وارد مکه شود.

(242) س - کسی که عمره مفرده انجام داده است، آیا می تواند در فاصله کمتر از یک ماه، بدون احرام از میقات تجاوز کند؟

ج (2)- احتیاط آن است که به قصد رجاء (3) برای عمره مفرده دیگر محرم شود و بدون

ص:179


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر در همان ماه قمری که عمره تمتع را در آن انجام داده برگردد، لازم نیست محرم شود. آیة الله بهجت: در این صورت عدم فاصله اگر ماه خروج با ماه مراجعت تغایر دارد احوط این است که با احرام برای عمره وارد مکه شود، اگر چه خروج در آخر ماهی و ورود در اوّل ماه دیگر باشد و همچنین است گذشتن سی روز با عدم تغایر ماه. (مناسک شیخ، ص90). آیات عظام تبریزی، سبحانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم: در همان ماهی که محرم شده مراجعت کند لازم نیست محرم شود. آیة الله خامنه ای: اگر در همان ماهی که اعمال حجّ را انجام داده است وارد شود احرام مجدد لازم نیست. (مناسک حج، م69) آیة الله خویی: در همان ماهی که عمره تمتّع انجام داده، اگر برگردد لازم نیست محرم شود. آیة الله زنجانی: اگر از احرام حج تمتع سی روز نگذشته لازم نیست محرم شود. آیة الله سیستانی: اگر در همان ماه قمری باشد که عمره تمتّع را انجام داده است، لازم نیست محرم شود.
2- [2] . رجوع شود به مسأله 186. آیة الله اردبیلی: اگر قصد داخل شدن به مکه و یا حرم را ندارد، لازم نیست احرام ببندد؛ همچنین اگر در همان ماه قمری که در آن عمره انجام داده به مکه و یا حرم باز گردد، احرام بستن لازم نیست. آیة الله بهجت: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیات عظام تبریزی، سبحانی، مکارم: در صورتی که در همان ماه قمری که محرم شد، به مکه برود احرام مجدّد لازم نیست. آیة الله زنجانی: اگر از احرام عمره مفرده سی روز نگذشته لازم نیست احرام ببندد. آیة الله سیستانی: مانند مسأله قبل است. بلی اگر عمره مفرده او به نیابت از دیگران بود، احتیاط واجب احرام بستن برای دخول به مکه یا حرم است.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 173 مراجعه شود..

احرام تجاوز نکند. (1)

(243) س - کسی که در جده و یا مدینه حالت روانی پیدا می کند، آیا لازم است مُحرِماً وارد مکه شود یا بدون احرام نیز جایز است؟

ج - مجنون تکلیف ندارد و احرام بر او واجب نیست و اگر بدون احرام وارد مکه شود اشکالی ندارد.

(244) س - زن حایضی که نمی توانست صبر کند تا پاک شود، نزدیک مسجد شجره محرم شد و بنا داشت محاذی جحفه احرام را تجدید کند، در ماشین خوابش برد و وارد مکه شد، آیا احرام او درست است؟

ج - در صورت امکان (2) باید برگردد و از جحفه یا محاذی آن محرم شود علی الأحوط (3)، و اگر ممکن نیست از حرم خارج شود و از آنجا احرام ببندد. (4)

(245) س - اگر بعد از خروج از میقات، در بین راه متوجه شود که تلبیه را نگفته یا نیت نکرده و یا به جهت دیگر احرامش درست نیست، و چنانچه بخواهد از همانجا به میقات برگردد میسر نیست ولی اگر بیاید مکه امکان دارد برگردد، آیا می تواند بیاید مکه و به میقات برگردد یا باید از همانجا محرم شود؟

ص:180


1- [1] . آیة الله خامنه ای: اگر در همان ماهی که احرام و اعمال عمره را انجام داده است وارد مکه شود عبور از میقات بلامانع است اما اگر احرام در ماهی و اعمال در ماه دیگر باشد پس اگر احرام وی در ماه رجب بوده و اعمال را در ماه شعبان انجام داده بنابر احتیاط واجب اگر در ماه شعبان مجدداً وارد مکه شود باید احرام ببندد. و رعایت این احتیاط در ماه های دیگر هم خوب است. (مناسک حج, س27)
2- [2] . آیة الله اردبیلی، آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 230 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: واجب است. (مناسک حج، م104)
4- [4] . رجوع شود به مسأله 230. آیة الله بهجت: در صورتی که نتواند به میقات برگردد، همان احرام کفایت می کند. (پرسش های جدید حج). آیة الله سبحانی: احرام در دو طرف مسجد شجره کافی است و در غیر این صورت باید به میقات برگردد و در صورت عدم تمکن به مقدار ممکن از حرم دور شود و احرام ببندد..

ج (1) - اگر می تواند به میقات برگردد ولو از مکه، نمی تواند برای عمل واجب از غیر میقات محرم شود، ولی برای دخول مکه از ادنی الحل به نیت عمره مفرده محرم شود (2) و بعد از اعمال آن، به یکی از مواقیت معروف برود و برای عمره تمتع احرام ببندد. (3)

(246) س - زن بدون اذن شوهرش نذر می کند و با نذر محرم می شود، آیا احرامش درست است و چنانچه با همان احرام اعمالش را به جا آورده باشد چگونه است؟

ج - اگر قبل از میقات محرم شده، احرام او صحیح نیست (4)، اگر چه در صورتی که

ص:181


1- [1] . آیة الله زنجانی: هر کجا که متوجه شد محرم می شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر احتیاط واجب، باید هر چه که می تواند به سمت میقات برگردد و از آنجا برای عمره مفرده محرم شود و اگر نمی تواند بازگردد، از همان جا که هست برای عمره مفرده احرام ببندد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: احتیاط آن است که به یکی از مواقیت معروفه برود و برای عمره تمتع محرم شود و عمره مفرده ای که به جا آورده را عمره تمتع قرار ندهد. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط اگر هر دو عمره در یک ماه انجام می شود به نیت یک شخص به جا نیاورد. آیة الله خویی: فتوای ایشان در دست نیست ولی احتیاط موافق متن است. آیة الله سبحانی: اما اگر طوری است که بعد از ورود به مکه فرصت کافی ندارد و یا اینکه مقدور نیست به میقات برود لازم است از حرم بیرون رفته وبنا براحتیاط هرچه بتواند از حرم دور شود وبه نیت همان عمره تمتع محرم شود. آیة الله سیستانی: در این صورت لزوم رفتن به میقات برای احرام عمره تمتع و عدم کفایت احرام از ادنی الحل مبنی بر احتیاط است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: چنانچه نذر زن با حق شوهر منافات داشته باشد، نذرش باطل است و احرامش صحیح نیست، وگرنه نذر و احرام صحیح است. آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: در صورتی که نذر او منافاتی با حقّ شوهر نداشته باشد مانعی ندارد. (پرسش های جدید حج، س28). آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: اگر قبل از میقات محرم شده، چنانچه صحّت حج توقف بر آن داشته یا آنکه منافی حق شوهر نبوده، احرامش صحیح است. آیة الله خامنه ای: نذر زن برای احرام بستن قبل از میقات در غیات شوهرش، موقوف بر اذن او نیست ولی در صورت حضور شوهر احتیاط واجب آن است که از او اذن بگیرد و اگر بدون اذن شوهر نذر کند نذر او منعقد نمی شود. (مناسک حج، م118) آیة الله خویی، آیة الله مکارم: اگر نذر زن منافی حق شوهر باشد اذن معتبر است والاّ معتبر نیست..

بعد از تمام شدن حج فهمید عملش صحیح است، ولی اگر بعد از عمره متوجه شد، در صورتی صحیح است که قابل جبران (1) نباشد و در صورتی که می تواند، باید به میقات برود و از آنجا محرم شود و اگر نمی تواند به میقات برود، از خارج حرم احرام ببندد. (2)

(247) س - آیا نذر احرام قبل از میقات برای نایب هم جایز است یا نه؟

ج - اشکال ندارد. (3)

(248) س - هرگاه حایض یا جنب عصیاناً وارد مسجد شجره شود و مانند دیگران توقف نماید و محرم شود، آیا احرام او صحیح است یا نه؟

ج - احرام صحیح است. (4)

(249) س - کسانی که در مکه اقامت پذیرفته اند، موقتاً نه دائماً، آیا میقاتشان همان مواقیت خمسه معروفه است یا ادنی الحل؟

ج (5) - اگر فریضه آنها تبدیل نشده، باید از مواقیت معروفه محرم شوند و اگر تبدیل شده میقات آنها مکه است.

ص:182


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بلکه اگر بعد از عمره تمتع متوجه شد عمره تمتع او صحیح است و احتیاج به اعاده ندارد. آیة الله زنجانی: اگر قابل جبران نباشد باید احتیاطاً حج تمتع نیز به جا آورد ولی به این عمره و حج در حج واجب اکتفا نکند. آیة الله فاضل: در صورتی که قابل جبران نباشد عمره تمتع صحیح نیست و باید حج افراد انجام دهد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 207 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 207 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله بهجت: اگر چه در توقّف معصیت کرده است. (پرسش های جدید حج، س29). آیة الله تبریزی: صحّت احرام او محلّ اشکال است و باید تلبیه را به قصد احرام تجدید کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: چنانچه قصد قربت از او متمشّی شود احرام صحیح است. آیة الله مکارم: اگر عمداً باشد خالی از اشکال نیست.
5- [5] . آیة الله سبحانی: از نزدیک ترین میقات احرام ببندد و در صورت تعذر از ادنی الحل محرم شود..

(250) س - شخصی بدون احرام، عمداً یا جهلاً یا سهواً، وارد مکه شده و بعداً از جهت گرانی بیش از حد کرایه یا ممنوعیت از طرف دولت، نتوانست به میقات برگردد، وظیفه اش چیست؟

ج - اگر ممکن نیست به میقات برود (1)، از ادنی الحل باید محرم شود (2) مگر اینکه ترک احرام از میقات بدون عذر باشد، که در این صورت نمی تواند حج به جا آورد (3) و

ص:183


1- [1] . آیة الله زنجانی: چنانچه در ترک احرام معذور بوده خارج حرم محرم می شود و اگر معذور نبوده نمی تواند عمره و حج به جا آورد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط واجب باید هر چقدر که می تواند به سمت میقات برگردد و فرقی نمی کند که بدون عذر احرام از میقات را ترک کرده باشد یا با عذر. آیة الله بهجت: لازم است از حرم بیرون رفته و از خارج حرم محرم شود، و احتیاط واجب در این صورت، این است که هر چه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد. آیة الله تبریزی: در این صورت لازم است از حرم بیرون رفته و از خارج حرم مُحرم شود و احوط در این صورت این است که هر چه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد و اگر نتواند از حرم بیرون برود در همان مکانی که هست محرم شود. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 210 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: در این صورت لازم است از حرم بیرون رفته و از خارج حرم محرم شود و اولی در این صورت این است که هر چه بتواند از حرم دور شود و احرام ببندد و اگر نتواند از حرم خارج شود هرجا هست محرم شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: واجب است تا حد امکان به سمت میقات برود. آیة الله فاضل: پس از زوال عذر و یادآوری، اگر برگشتن به میقات ممکن باشد برمی گردد والاّ احرام از همانجا ببندد، اگرچه احوط آن است به هر مقدار که می تواند به میقات برگردد.
3- [3] . آیة الله بهجت: در این صورت بنابر احتیاط واجب از حرم بیرون رفته و از بیرون حرم احرام ببندد و باید عمره را قضا نماید. (مناسک، مسأله 168) به ذیل مسأله 210 و 215 مراجعه شود. آیة الله خویی: در این فرض اگرچه معصیت کار است ولی اگر در صورت امکان به خارج حرم برود و از آنجا محرم شود، صحّت حج او مانند فرض اوّل خالی از وجه نیست، کما اینکه در هر دو فرض اگر نتواند از حرم خارج شود و در داخل حرم محرم شود اشکال ندارد. (مناسک،مسأله 168).

اگر مستطیع است (1) سال بعد باید حج انجام دهد و گرانی بیش از حدّ عذر نیست مگر موجب حَرَج باشد.

ص:184


1- [1] . آیة الله خامنه ای: یا حج بر او مستقر شده است. (مناسک حج، م88).

اجبات احرام

فصل دوم: واجبات احرام

اشاره

(251) م - واجبات در وقت احرام سه چیز است:

اول - نیت (1)، یعنی انسان در حالی که می خواهد محرم شود به احرام عمره تمتع،

ص:185


1- [1] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: در نیت چند چیز معتبر است: الف) قصد قربت (نزدیکی به خدا) مانند عبادات دیگر غیر از احرام. ] آیة الله بهجت: قصد قربت یعنی به جهت اطاعت و امتثال فرموده خداوند عالم. (مناسک شیخ، ص12).( ب) همزمان بودن با شروع در احرام. ج) تعیین احرام که برای عمره است یا برای حج و تعیین حج که تمتع است یا قران یا افراد، و تعیین اینکه برای خود است یا برای دیگری و تعیین اینکه حجش حجة الاسلام است که برای اولین بار به استطاعت بر او واجب شده یا حج نذری است که به سبب نذر بر او واجب شده یا حجی است که به سبب فاسد بودن حج قبل بر او واجب شده یا حجی مستحبی است. خلاصه هر یک از اینها که باشد باید در نیت مشخص شود. پس اگر بدون تعیین نیت، احرام نمود، احرامش باطل خواهد بود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: حجة الاسلام عنوان قصدی نیست و اگر مکلّف مستطیع برای خود حج به جا آورد حجة الاسلام است مگر با علم و عمد قصد حجّ استحبابی نماید. آیة الله خامنه ای: اول - نیت، که شرایط و کیفیت آن به شرح ذیل است: الف) قصد انجام اعمال حج یا عمره، بنابراین کسی که می خواهد برای عمره تمتّع محرم شود. باید از زمان احرام قصد انجام آن را داشته باشد. (مناسک حج، م126) ب) قصد قربة الی الله و نیت خالص برای اطاعت خداوند داشته باشد، زیرا عمره و حج و همه اعمال و مناسک آنها عبادت هستند و باید به قصد تقرّب و نزدیکی به خداوند تبارک و تعالی به جا آورده شوند.

نیت کند عمره تمتع را و لازم نیست (1) قصد کند ترک محرماتی را که بر محرم پس از

ص:186


1- [1] . آیات عظام بهجت، صافی، گلپایگانی: لازم است قصد کند ترک کارهایی را که بر محرم حرام است. آیة الله سبحانی: نیت احرام قصد دخول در عمره یا حج است که باید با قصد قربت انجام گیرد. قصد ترک محرمات لازم نیست. (کتاب الحج، ج2، ص692). آیة الله مکارم: نیت احرام این است که قصد می کند تروک احرام را بر خود حرام کند و قصد اجمالی کافی است..

احرام، حرام می شود، بلکه کسی که به قصد عمره تمتع یا حج تمتع لبیک های واجب را گفت، محرم می شود؛ چه قصد بکند احرام را یا نکند (1) و چه قصد بکند ترک محرمات را یا نکند. پس کسی که می داند ارتکاب می کند بعضی محرمات را؛ مثل زیر سایه رفتن در حال سفر، احرام او صحیح (2) است. ولی احتیاط آن است که قصد کند ترک محرمات را.

(252) م - آنچه ذکر شد که: لازم نیست (3) قصد کند ترک محرمات را، در غیرِ آن محرماتی است که عمره یا حج را باطل می کند؛ مثل اکثر محرمات و اما آنچه عمره یا حج را باطل می کند؛ مثل نزدیکی با زن در بعضی از صور که ذکر خواهد شد پس با قصد (4) ارتکاب آن، احرام باطل است بلکه غیر ممکن است. (5)

(253) م - عمره و حج و اجزای (6) آنها از عبادات است و باید با نیت خالص برای

ص:187


1- [1] . آیة الله اردبیلی: چون احرام جزء عمره و حج است، کسی که قصد حج یا عمره می کند، قصد احرام هم کرده است.
2- [2] . آیة الله مکارم: احرام او خالی از اشکال نیست مگر در حال ضرورت.
3- [3] . چنان که گذشت، آیات عظام بهجت، صافی، گلپایگانی، مکارم: قصد ترک جمیع محرمات را لازم می دانند.
4- [4] . آیة الله تبریزی: در صحّت احرام، عزم بر ترک محرّمات، از اوّل تا آخر احرام معتبر نیست. آیة الله خویی: بنابر قول مشهور (نسبت به جماع قبل از سعی در عمره مفرده، فتواست). آیة الله سیستانی: فقط در حین احرام عمره مفرده، اگر مکلف قصد داشته باشد که قبل از فارغ شدن از سعی با همسر خود نزدیکی کند یا تردید دارد که این کار را بکند یا نه، ظاهر این است که احرامش باطل است و بنابر احتیاط حکم استمنا هم همین است. (مناسک، مسأله 178).
5- [5] . آیة الله خامنه ای: زیرا قصد انجام این امور با قصد انجام مناسک حج قابل جمع نیست، بلکه با قصد احرام منافات دارد. (مناسک حج، م128) آیة الله زنجانی: بنابراین هنگام احرام عمره مفرده اگر مکلف، قصد داشته باشد که قبل از فارغ شدن از سعی با همسر خود نزدیکی کند یا در این کار تردید داشته باشد احرامش باطل است.
6- [6] . آیة الله نوری: و همچنین احرام..

طاعت (1) خداوند تعالی به جا آورد. (2)

(254) م - اگر عمره را به ریا یا غیر آن باطل کند (3)، احتیاط (4) واجب آن است که حج افراد به جاآورد و پس از آن عمره مفرده به جا آورد و در سال دیگر حج را اعاده کند. (5)

(255) م - اگر حج را به نیت خالص به جا نیاورد و به ریا و غیر آن باطل کند (6)، باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند.

(256) م - اگر بعضی از ارکان عمره یا حج را به نیت خالص نیاورد و به ریا و غیر

ص:188


1- [1] . آیة الله سیستانی: بلکه برای تذلل در پیشگاه خداوند.
2- [2] . آیة الله نوری: و باید نیت آن را داشته باشد که بعد از عمره تمتّع حج تمتّع را انجام بدهد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: کسی که «احرام را باطل کند» اصلاً محرم نشده است و کسی که «به عمره مفرده محرم شده» و با مباشرت قبل از پایانِ سعی، عمره را باطل کرده است، باید یک شتر قربانی کند و تا اول ماه بعد در مکه بماند و به میقات منطقه خویش برود و عمره مفرده دیگری به جا آورد. و کسی که «به عمره تمتع محرم شده» ولی وقت عمره تمتع، تنگ شده، باید نیت خود را به حج افراد برگرداند و اعمال حج افراد و پس از گذشتن روز سیزدهم، عمره مفرده به جا آورد - هر چند عمره تمتع او استحبابی بوده است - و اگر در این تأخیر، معذور نباشد کفایت از حجة الاسلام نمی کند. آیة الله سبحانی: باید عمره تمتع را مجدداً به جا آورد.
4- [4] . آیة الله فاضل: و جبران آن ممکن نشود و وقت نباشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: به وظیفه ای که بعداً برای باطل کننده عمره یا حج خواهد آمد عمل نماید.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: و البته این حکم در موردی است که وقت برای اعاده عمرده تمتع نداشته باشد. آیة الله بهجت: اگر وقت تنگ باشد و نتواند پیش از حج اعاده و یا جبران کند، حج او افراد می شود و عمره مفرده پس از حج به جا می آورد و احوط اعاده حج است در سال آینده. (مناسک شیخ، ص16 و 56). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: اگر عمره را باطل کند، در صورت امکان واجب است اعاده آن و اگر ممکن نبود حجش باطل می شود و باید سال دیگر عمره و حج را اعاده کند.
6- [6] . آیة الله زنجانی: اگر احرام حج را باطل کرده که اصلاً محرم نشده است و اگر بعد از محرم شدن با ترک ارکان حج یا ریائی انجام دادن، حج را باطل کرده است مطابق مسأله 987 و حاشیه آن عمل کند..

آن باطل کند و نتواند آن را جبران کند، پس در عمره حکم بطلان عمره را دارد و در حج حکم بطلان حج را، ولی اگر محل جبران باقی است و جبران کرد، عملش صحیح می شود، گرچه معصیت کار است. (1)

(257) م - اگر به واسطه ندانستن مسأله یا جهت دیگر، به جای نیتِ عمره تمتع، حج تمتع را قصد کند، پس اگر در نظرش آن است که همین عمل را که همه به جا می آورند او هم به جا آورد و گمان کرده جزء اول از دو جزء حج، اسمش: حج تمتع است ظاهراً عمل او صحیح است و عمره تمتع است و بهتر آن است که نیت را تجدید کند.

(258) م - اگر به واسطه ندانستن مسأله یا جهت دیگر، گمان کند که حج تمتع بر عمره تمتع مقدم است و نیت حج تمتع کند به عزم اینکه پس از احرام برود به عرفات و مشعر و حج به جا آورد و عمره را پس از آن به جا آورد، احرام او باطل

است (2) و باید در میقات تجدید احرام کند و اگر از میقات گذشته است باید در صورت امکان برگردد به میقات و محرم شود والاّ از همان جا محرم شود (3) و اگر وارد حرم شده و ملتفت شد باید در صورت امکان از حرم خارج شود (4) و محرم شود، و الا در همانجا محرم شود. (5)

(259) م - دوّم - تلبیه؛ یعنی لبیک گفتن (6)، و صورت آن بنابر اصح، آن است که

ص:189


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل و حاشیه مسأله 987 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: و گذشت که بنابر احتیاط واجب هر مقدار که می تواند به سمت میقات برگردد و محرم شود و همچنین اگر وارد حرم شده باشد. آیة الله خامنه ای: و بنابر احتیاط واجب به هر مقدار که ممکن باشد به طرف میقات برگردد. (مناسک حج، م115)
4- [4] . آیة الله سبحانی: و به ادنی الحل برود
5- [5] . احکام این صور در ذیل مسأله 215 گذشت.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: تلبیه در احرام، همانند تکبیرة الاحرام در نماز است، بنابراین هنگامی که حاجی تلبیه بگوید، محرم می شود و اعمال عمره تمتّع را آغاز می کند. در حقیقت، تلبیه به منزله اجابت دعوت پروردگار مهربان است که مکلفان را به حج فرا خوانده است، از این رو شایسته است که ذکر تلبیه با خضوع و خشوع کامل ادا شود. (مناسک حج، م132).

بگوید: «لَبَّیْک، اللّهُمَّ لَبَّیْک، لَبَّیْک لا شَرِیک لَک لَبَّیْک». (1)

و به این مقدار اگر اکتفا کند محرم شده و احرامش صحیح است و احتیاط مستحب (2) آن است که پس از آنکه چهار «لبیک» را به صورتی که گفته شده گفت، بگوید:

«إِنَّ (3) الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَک وَالْمُلْک، لا شَرِیک لَک لَبَّیْک (4)».

و اگر بخواهد احتیاط (5) بیشتر بکند، پس از گفتن آنچه ذکر شد، بگوید:

«لَبَّیْک اللّهُمَّ لَبَّیْک لَبَّیْک (6) إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَک وَالْمُلْک لا شَرِیْک لَک لَبَّیْک».

و مستحب است بعد از آن بگوید:

«لَبَّیْک ذَا الْمَعارِج لَبَّیْک داعیاً إلی دارِ السَّلامِ لَبَّیْک، لَبَّیْک غَفّارَ الذُّنُوبِ لَبَّیْک، لَبَّیْک أهْلَ

ص:190


1- [1] . آیة الله زنجانی: و به این مقدار اکتفا نکند؛ بلکه باید پس از آن بگوید: «إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَک وَ الْمُلْک، لا شَرِیک لَک» و گفتن «لَبَّیک» پنجم واجب نیست هر چند ضرر هم نمی زند، و شخص با گفتن مقدار واجب از تلبیه، محرم می شود و بر او واجب می شود عمره تمتع را تکمیل کرده، پس از آن حج تمتع را به جا آورد؛ هر چند عمره و حج او استحبابی باشد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه احتیاط واجب آن است که پس از آن اضافه کند: «إنّ الحمد والنعمة لک والملک لا شریک لک». آیة الله بهجت: احتیاط واجب این است. آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: صورت تلبیه واجب، که به وسیله آن احرام واقع می شود این است: لَبَّیک اللّهُمَّ لَبَّیک لَبَّیک لا شَریک لَک لَبَّیک» و احتیاط در این است این جمله اضافه شود: «إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَک وَالمُلک لا شَریک لَک». آیة الله سیستانی: لبیک پنجم جایز است ولی جزو این احتیاط استحبابی نیست. آیة الله مکارم: احتیاط واجب است که بگوید:... امّا لبّیک پنجم را نگوید.
3- [3] . آیة الله بهجت: وجوب کسر همزه انّ متّجه است. (مناسک، ص74).
4- [4] . آیة الله سبحانی: احتیاط مستحب این است که این جمله را به دو صورت یعنی هم با اضافه کردن « لبیک»به آخر آن و هم بدون کلمه «لبیک» در آخر بگوید.
5- [5] . آیة الله فاضل: احتیاط مستحب آن است که به جای صورت اوّل بگوید.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: لبّیک اللّهم لبّیک إنّ الحمد... (مناسک حج، م101) آیة الله سبحانی: در این فقره اقوی این است که جمله «لا شریک لک لبیک» گفته شود..

الْتَلْبِیَةِ لَبَّیْک، لَبَّیْک مَرْهُوباً وَ مَرْغُوباً إلَیْک لَبَّیْک، لَبَّیْک إلهَ الْحَقِّ لَبَّیْک، لَبَّیْک ذَا النَّعْمِاءِ وَ الْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمَیلِ لَبَّیْک، لَبَّیْک کشَّافَ الْکرَبِ الْعِظامِ لَبَّیْک، لَبَّیْک عَبْدُک وَ ابْنُ عَبْدَیْک لَبَّیْک، لَبَّیْک یا کرِیمُ لَبَّیْک».

و این جملات را نیز بگوید خوب است: (1)

«لَبَّیْک، أتَقَرِّبُ إلَیْک بِمُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد لَبَّیْک، لَبَّیْک بِحَجَّة و عُمْرَة لَبَّیْک، لَبَّیْک وَ هذِهِ عُمْرَةُ مُتْعَة إلی الْحَجِّ لَبَّیْک، لَبَّیْک أهْلَ التَّلْبَیَةِ لَبَّیْک، لَبَّیْک تَلْبِیَةً تَمامُها وَ بَلاغُها عَلَیْک».

(260) م - واجب است صحیح گفتن قدر واجب از لبیک را که گذشت، همان طور که صحیح گفتن تکبیرة الاحرام در نماز واجب است. (2)

(261) م - اگر تلبیه را به قدر واجب که ذکر شد، نداند (3) باید آن را یاد بگیرد یا کسی او را در وقت گفتن تلقین کند (4)؛ یعنی کلمه کلمه آن شخص بگوید و شخصی که می خواهد احرام ببندد دنبال او به طور صحیح بگوید.

(262) م - اگر نتواند یاد بگیرد یا وقت یاد گرفتن نباشد و با تلقین هم نتواند بگوید (5)، احتیاط آن است که به هر نحو که می تواند بگوید (6)، و ترجمه اش را هم بگوید

ص:191


1- [1] . آیة الله خامنه ای: در مناسک معظّم له نیست. (مناسک حج، م101)
2- [2] . آیة الله خامنه ای: در مناسک معظّم له این دو مسأله نیز مطرح شده است: - هرگاه کسی عمداً تلبیه را نگوید، حکم کسی را دارد که عمداً احرام بستن از میقات را ترک کرده باشد. (مناسک حج، م104) - هرگاه کسی تلبیه رابه طور صحیح نگوید و عذری نیز نداشته باشد، حکم کسی را دارد که عمداً تلبیه را ترک کرده باشد. (مناسک حج، م105)
3- [3] . آیة الله زنجانی: چنانچه وقت احرام بستن وسعت دارد - در صورت امکان - باید احرام را تا تنگی وقت به تأخیر بیندازد تا آن را یاد بگیرد یا لااقل با تلقین تلبیه را به طور صحیح ادا کند و اگر یاد نگرفت برای گفتن تلبیه نایب بگیرد و بنابر احتیاط مستحب خود نیز به بهترین شکلی که می تواند تلبیه بگوید.
4- [4] . آیة الله سبحانی: اگر هیچ کدام از آن ها ممکن نیست هر مقدار که می تواند بگوید.
5- [5] . آیة الله زنجانی، آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله قبل مراجعه شود.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: بلکه وظیفه او همین است، گرچه بهتر است ترجمه آن را هم بگوید و نایب نیز بگیرد. آیة الله فاضل: و ظاهراً همین مقدار کافی است و احتیاط مستحب آن است که ترجمه را بگوید و نایب نیز بگیرد..

و بهتر آن است که علاوه بر آن نایب (1) هم بگیرد.

(263) م - اگر لبیک گفتن را فراموش کرد یا به واسطه ندانستن حکم نگفت، واجب است برگردد به میقات در صورت امکان و احرام ببندد و لبیک بگوید و اگر نتواند برگردد همان جا (2)بگوید اگر داخل حرم نشده است، و اگر داخل حرم شده واجب است برگردد به خارج (3) حرم و احرام ببندد و لبیک بگوید (4) و اگر ممکن نیست همانجا (5) محرم شود و لبیک بگوید (6)، و اگر بعد از گذشتنِ وقتِ جبران، یادش آمد (7) بعید

ص:192


1- [1] . آیة الله بهجت و آیة الله خویی: به ذیل مسأله 235 مراجعه شود. آیات عظام تبریزی، سبحانی، مکارم: احوط این است که نایب هم بگیرد. آیة الله خامنه ای: باید به هر نحو که می تواند بگوید و بنابر احتیاط نایب هم بگیرد. (مناسک حج، م135) آیة الله سیستانی: کافی است به نحوی که می تواند بگوید، اگر عرفاً صدق تلبیه کند و اگر صدق نکند به احتیاط واجب، هم مرادف عربی و هم ترجمه آن را بگوید و نیز نایب بگیرد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر تلقین ممکن نشد به هر طوری که می تواند بخواند و ترجمه اش را به فارسی یا زبان دیگر بگوید و نایب هم بگیرد رجاءاً، که از طرف او به طور صحیح بخواند. (مناسک فارسی، ص29). آیة الله نوری: نایب گرفتن لازم نیست.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب هر مقدار که ممکن باشد به طرف میقات برگردد و احرام ببندد و لبّیک بگوید. (مناسک حج، م115) آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب به مقداری که ممکن است به طرف میقات برگردد و محرم شود. آیة الله فاضل: احرام ببندد و لبّیک بگوید.
3- [3] . آیة الله سبحانی: به ادنی الحل.
4- [4] . تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 215 گذشت.
5- [5] . آیة الله سبحانی: از همان جا که مسأله را یاد گرفته.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط واجب در جمیع صور هر قدر که می تواند به سمت میقات باز گردد.
7- [7] . آیة الله زنجانی: اگر در عمره تمتع باشد باید احتیاطاً حج تمتع نیز به جا آورد و برای حج واجب به این عمل اکتفا نکند و اگر در حج تمتع باشد مطابق مسأله 947 تا 949 و حواشی آن عمل کند..

نیست صحت عمل. (1)

(264) م - اگر کسی لبیک واجب را نگفت، چه به واسطه عذری و چه بدون عذر، چیزهایی که بر محرم حرام است بر او حرام نمی شود و اگر آنچه در احرام موجب کفاره می شود به جا آورد، کفاره ندارد و همچنین اگر لبیک را به ریا باطل کند.

(265) م - اگر بعد از گفتن لبیک واجب در میقات، فراموش کند که نیت عمره تمتع کرده یا نیت حج تمتع (2)، بنا بگذارد که نیت عمره تمتع کرده و عمره او صحیح است و همچنین اگر بعد از لبیک گفتن در روز هشتم که باید برای حج تمتع بگوید، فراموش کرد که لبیک را برای حج گفت یا برای عمره، بنا بگذارد که برای حج تمتع گفته و حج او صحیح است و احتیاط مستحب (3) در تجدید تلبیه است.

ص:193


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر پس از اتمام عمره تمتع فهمید، عمره اش صحیح است ولی اگر پیش از آن فهمید، باید احرام را به همان نحو که گفته شد تجدید نماید و اگر فرصت ندارد، حج افراد به جا آورد و مجزی از حجة الاسلام است. آیة الله بهجت: محل تأمّل است. (مناسک شیخ، ص12). چون نظریه آیات عظام این است که کسی که تلبیه را ترک نماید محرم نمی شود لذا تفصیل این مسأله را باید در ذیل مسأله 210 و 215 جستجو کرد. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: صحت عمل خالی از اشکال نیست. آیة الله سیستانی: اگر در عمره باشد صحت عمل مورد اشکال است. آیة الله فاضل: اگر بعد از اعمال حج یادش آمد حج او صحیح است. ولی اگر بعد از عمره تمتّع یا عمره مفرده یادش آمد عمره باطل است، و در عمره تمتّع اگر فرصت دارد و امکان جبران دارد باید به میقات ولو به ادنی الحل برگردد و جبران کند و اگر امکان جبران نبود حج افراد انجام دهد، و در این صورت کفایت از حجة الاسلام می کند. آیة الله مکارم: اگر بعد از اتمام حج یا عمره یادش بیاید، عمل او صحیح است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: اگر احتمال می دهد هنگام احرام، متوجه وظیفه خود بوده بنا بگذارد که مطابق وظیفه خود نیت کرده است، و همچنین است حکم احرام حج تمتع.
3- [3] . آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: در هر دو صورت اگر داخل در عمل مترتب مثل طواف عمره تمتع یا وقوف به عرفات شده، حکم به صحت می شود و در غیر این صورت باید اعاده نماید..

(266) م - جایز نیست (1) لبیک واجب را از میقات تأخیر بیندازد و اگر تأخیر انداخت (2) باید به دستوری که در مسأله 215 ذکر شد، عمل کند. (3)

(267) م - واجب در لبیک بیش از یک مرتبه نیست، ولی مستحب است تکرار آن و زیاد گفتن آن هر چند می تواند و برای هفتاد مرتبه گفتن ثواب زیادی ذکر شده است، و لازم نیست آنچه را در حال احرام بستن گفته است تکرار کند، بلکه کافی (4) است بگوید «لَبَّیْک اللّهُمَّ لَبَّیْک» یا تکرار کند «لَبَّیْک» را فقط.

(268) م - (5)احتیاط واجب (6) آن است که کسی که برای عمره تمتع محرم شد، در وقتی که خانه های مکه پیدا می شود لبیک را ترک کند و دیگر لبیک نگوید (7) و مراد از خانه های مکه خانه هایی است که در زمانی که عمره به جا می آورد، جزو مکه باشد (8) هر چند مکه بزرگ شود (9) و احتیاط واجب (10) برای کسی که احرام حج بسته آن است که

ص:194


1- [1] . آیة الله خویی: کسی که می خواهد از راه مدینه به حج برود، بهتر است گفتن تلبیه را تا رسیدن به بیداء (جایی که یک میل با ذوالحلیفه به طرف مکه فاصله دارد) تأخیر بیندازد و در آنجا تلبیه بگوید و کسی که از راه دیگر به حج می رود تلبیه را پس از قدری راه رفتن بگوید.
2- [2] . آیة الله سبحانی: باید مانند کسی که بدون احرام از میقات عبور کرده عمل کند و حکم آن در مسأله 215 گذشت.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در تأخیر با عذر به مسأله 215 و حاشیه آن و در تأخیر بدون عذر به مسأله 210 و حاشیه آن عمل کند.
4- [4] . آیة الله مکارم: به قصد رجاء.
5- [5] . آیة الله سبحانی: تکرار لبیک در میقات تا دیدن خانه های مکه در عمره تمتع و در حج تا نزدیکی های ظهر عرفه و در عمره مفرده تا دخول حرم و اگر از ادنی الحل محرم شده است تا دیدن کعبه مستحب است.
6- [6] . آیات عظام تبریزی، خامنه ای، خویی، زنجانی، سبحانی، فاضل، مکارم: واجب است.
7- [7] . آیة الله زنجانی: در عمره تمتع برای کسی که از مواقیت محرم شده بعد از مشاهده خانه های مکه، دیگر تکرار تلبیه، مستحب نیست و منظور از مکه در این مسأله محدوده مکه زمان پیامبر اکرم9 است و در احرام حج، تکرار تلبیه تا ظهر روز عرفه مستحب است و بعد از آن مستحب نیست.
8- [8] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط.
9- [9] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سبحانی، سیستانی: بلکه مراد خانه های قدیمی مکه است.
10- [10] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سبحانی، فاضل، مکارم: باید قطع نماید. آیة الله خامنه ای: واجب است. (مناسک حج، م138) آیة الله گلپایگانی: متعرض این مسأله نشده اند..

لبیک را تا ظهر روز عرفه بیشتر نگوید.

(269) م - سوّم - پوشیدن دو جامه احرام برای مردان (1) که یکی «لنگ» است و دیگری «رداء» که باید آن را به دوش بیندازند. و احتیاط واجب (2) آن است که (3) این دو جامه را قبل از نیت احرام و لبیک گفتن بپوشد و اگر بعد از لبیک پوشید احتیاط (4) آن است که لبیک را دوباره بگوید.

(270) م - لازم نیست (5) که لنگ، ناف و زانو را بپوشاند و کفایت می کند که به نحو

ص:195


1- [1] . آیة الله سبحانی: و احتیاط لازم آن است که زنان نیز علاوه بر جامه هایی که بر تن دارند این دو جامه را بپوشند و طواف و سعی را با آن دو انجام دهند. آیة الله صافی: احتیاط مستحب آن است که زن ها نیز دو جامه احرام را در وقت محرم شدن بپوشند و در طواف و سعی نیز همراه داشته باشند. آیة الله فاضل: احتیاط مستحب آن است که زن ها نیز دو جامه احرام را هنگام محرم شدن بپوشند. آیة الله گلپایگانی: پوشیدن دو جامه احرام اختصاص به مردان ندارد و احتیاط واجب آن است که زن ها نیز دو جامه را بپوشند، اگر چه کندن لباس دوخته بر آنها واجب نیست و جایز است بعد از احرام دو جامه احرام را بیرون بیاورند و با همان لباس خودشان باشند و بهتر آن است که در حال سعی و طواف دو جامه احرام را در برداشته باشند. (مناسک فارسی، ص28).
2- [2] . آیة الله بهجت: واجب است پوشیدن دو جامه در حال احرام، و محل پوشیدن، از باب مقدّمه قبل از نیت و تلبیه است و احتیاط در صورت تاخیر پوشیدن در اعاده نیت و تلبیه است. (مناسک شیخ، ص14). آیة الله زنجانی: پوشیدن لباس احرام، شرط صحت احرام نیست، هر چند بنابر مشهور، پوشیدن آن هنگام لبیک گفتن لازم است. و در هر حال اگر لباسی را که پوشیده شرایط لباس احرام را نداشته باشد به احرام و سایر اعمال حج، ضرری نمی رساند. آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: می بایست قبل از نیت و تلبیه دو جامه را بپوشند.
3- [3] . آیة الله نوری: لباس های دوخته را بکند و این دو جامه را...
4- [4] . آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب اعاده نیت و تلبیه است. (مناسک، مسأله 189). آیة الله فاضل: احتیاط مستحب است.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: به احتیاط واجب لازم است. آیة الله بهجت: ازار از ناف تا زانو را باید بپوشاند (ولی استحباب پوشاندن ناف و زانو متعرض نشده اند.) (مناسک، مسأله 189).

متعارف باشد، ولی مستحب است که ناف و زانو را بپوشاند.

(271) م - در پوشیدن دو جامه احرام ترتیب خاصی معتبر نیست، بلکه به هر ترتیبی (1) بپوشد مانع ندارد (2)، فقط باید یکی را لنگ قرار دهد به هر کیفیتی که می خواهد و یکی را رداء قرار دهد به هر کیفیتی که می خواهد و احتیاط مستحب (3) آن است که ردا شانه ها را بپوشاند. (4)

(272) م - احتیاط واجب (5) آن است که در حال اختیار اکتفا نکند (6) به یک جامه بلند

ص:196


1- [1] . آیة الله بهجت: واجب است پوشیدن دو جامه احرام که یکی از آنها ستر کند ما بین ناف و زانو را که آن را ازار گویند و دیگری که ردا باشد آنقدر باشد که بپوشاند دو شانه را؛ به نحوی که ردا و تردّی به آن صادق باشد. (مناسک شیخ، ص14). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احتیاط آن است که پوشیدن به نحو متعارف باشد. آیة الله خامنه ای: اگر به کیفیت متعارف باشد کفایت می کند. آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب این است که پوشیدن به نحو متعارف باشد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر احتیاط واجب باید آن را به نحو متعارف بپوشد.
3- [3] . آیات عظام بهجت، تبریزی، صافی، گلپایگانی: باید ردا به قدری باشد که شانه ها را بپوشاند. آیة الله سیستانی: احتیاط واجب این است که ردا به اندازه ای باشد که دو شانه و دو بازو و مقدار قابل توجّهی از کمر را بپوشاند. (مناسک، مسأله 189). آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود. آیة الله سبحانی: در مسأله قبل گذشت. آیة الله فاضل: بلکه واجب است علاوه بر آن، قسمتی را بپوشاند؛ به گونه ای که صدق ردا بکند.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: پوشیدن دو جامه احرام واجب تعبّدی است. (استفتاء)
6- [6] . آیة الله بهجت: احرام صحیح است. آیة الله سبحانی: دو جامه احرام باید از هم جدا و به صورت دوتکه جداگانه باشند پس اگر با یک پارچه بلند از شانه تا زانو را بپوشاند صحیح نیست. آیة الله سیستانی: بلکه ظاهر این است که کافی نباشد..

که مقداری از آن را لنگ کند و مقداری را رداء قرار دهد، بلکه باید دو جامه جدا باشند.

(273) م - در پوشیدن جامه احرام احتیاط واجب (1) آن است که نیت کند و قصد امر الهی و اطاعت او کند (2) و احتیاط مستحب آن است که در کندن جامه دوخته هم نیت و قصد اطاعت کند.

(274) م - شرط است (3) در این دو جامه که نماز در آنها صحیح باشد، پس کفایت نمی کند جامه حریر و غیر مأکول (4) و جامه ای که نجس باشد به نجاستی که در نماز عفو از آن نشده باشد.

(275) م - لازم است جامه ای را که لنگ قرار می دهد نازک نباشد، به طوری که بدن نما باشد و احتیاط مستحب (5) آن است که رداء هم بدن نما نباشد. (6)

ص:197


1- [1] . آیة الله زنجانی: رعایت این احتیاط، مستحب است.
2- [2] . آیة الله بهجت: در پوشیدن لباس احرام قصد قربت لازم است. (متذکر نیتِ کندن لباس مخیط نشده اند). آیة الله سبحانی: یکی از واجبات احرام است وطبعاً باید قصد قربت کند ولی در کندن و در آوردن لباس دوخته نیت لازم نیست. آیة الله سیستانی: بعید نیست اعتبار قصد قربت در پوشیدن لباس احرام.
3- [3] . آیة الله بهجت: بنابر احتیاط. در مجموع موانع نماز خواندن در لباس. (مناسک شیخ، ص14).
4- [4] آیة الله سبحانی: کلیه چیزهایی که در لباس نمازگزار شرط شده در لباس احرام نیز شرط است. . آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب در غیر درندگان.
5- [5] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، زنجانی، فاضل، مکارم، نوری: احتیاط واجب است. آیة الله سیستانی: احتیاط این است که هیچ قسمتی از إزار بدن نما نباشد، ولی این شرط در ردا معتبر نیست. (مناسک، مسأله 193). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: معظم له در مناسک فارسی احتیاط وجوبی و در مناسک عربی فتوا می دهند به اینکه بدن نما نباشد.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: بدن نما بدون ردا مانع ندارد، مشروط بر اینکه ردا بر آن صدق کند. (مناسک حج، م147) آیة الله سبحانی: جامه های احرام باید به قدری ضخیم باشند که بدن از پشت آنها نمایان نباشد..

(276) م - احتیاط واجب (1) آن است که لباس احرام زن، حریر خالص نباشد، بلکه احتیاط آن است که تا آخر احرام حریر نپوشد.

(277) م - دو جامه ای که ذکر شد که باید محرم بپوشد مخصوص به مرد است (2)، ولی زن می تواند در لباس خودش به هر نحو هست محرم شود؛ چه دوخته باشد یا نباشد (3)، ولی حریر محض نباشد (4) چنانچه گذشت.

(278) م - احتیاط واجب (5) آن است که هر وقت در بین اعمال یا غیر آن در احوال

ص:198


1- [1] . آیة الله بهجت: اما زنان بنابر اقوی جایز است در جامه حریر احرام ببندند، گرچه احتیاط در ترک آن است. و همچنین است جواز پوشیدن آن در جمیع احوال احرام. (مناسک شیخ، ص15). آیات عظام تبریزی، زنجانی، خویی، صافی، گلپایگانی: باید از حریر خالص نباشد. آیة الله خامنه ای: باید از حریر خالص نباشد. (مناسک حج، م149)
2- [2] . نظریه آیات عظام سبحانی، صافی، فاضل، گلپایگانی: در سوّم از واجبات احرام (پوشیدن لباس) گذشت.
3- [3] . آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 270 مراجعه شود. آیة الله مکارم: و به هر رنگ باشد.
4- [4] . آیة الله بهجت: در مسأله قبلی جواز آن گذشت. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی: زنان می توانند در لباس های عادی خود، در صورتی که دارای شرایط ذکر شده در لباس احرام باشد، احرام ببندند.
5- [5] . آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب باید مبادرت کند به تبدیل یا تطهیر. آیة الله صافی: اگر لباس احرام در بعض حالات احرام نجس شود، احتیاط مستحبّ آن است که آن را عوض کند و یا تطهیر نماید، بلکه احوط و اولی آن است که اگر محرم بدنش نجس شود نجاست را از آن زایل کند. (مناسک فارسی، ص44، مسأله 35). آیة الله گلپایگانی: از مناسک فارسی ص27، مسأله 35 - مطابق متن، احتیاط وجوبی استفاده می شود ولکن در مناسک عربی ص77 - احتیاط استحبابی فرموده اند. آیة الله مکارم: این حکم واجب است..

احرام این دو جامه (1) نجس شود (2) تطهیر یا تبدیل نماید (3) و احوط (4) مبادرت (5) به تطهیر بدن است در حال احرام اگر نجس شود.

(279) م - اگر تطهیر نکند جامه احرام یا بدن را، کفاره ندارد. (6)

(280) م - احتیاط آن است که (7) جامه احرام از پوست (8) نباشد، لکن ظاهراً اگر به آن جامه گفته شود مانع ندارد.

ص:199


1- [1] . آیة الله فاضل: یا لباسی که زنِ محرم پوشیده.
2- [2] . آیة الله زنجانی: هرگاه بدن یا لباس محرم - مرد باشد یا زن -، نجس شود باید بدون تأخیر آن را تطهیر کند یا لباس را عوض نماید و اگر نامحرم نباشد آن را درآورد.
3- [3] آیة الله سبحانی: باید لباس را تطهیر و یا عوض کند ولی اگر به خاطر نبودن امکانات در مسلخ ویا بُعد مسافتی که مجبور است طی کند تا جامه را عوض یا تطهیر کند مقداری طول کشید به صحت احرام لطمه نمی زند و اگر تطهیر نکرد تا زمان حلق وتقصیر، به صحت ذبح و احرام ضرر نمی زند و کفاره ندارد. . آیة الله اردبیلی: اگر بعد از احرام بستن، لباس احرام یا بدن نجس شد، از جهت احرام تطهیر آن لازم نیست، گرچه احتیاط مستحب آن است که آن را تطهیر کند.
4- [4] . آیة الله بهجت: و چنانچه بدن نجس شود تطهیر آن از جهت محرم بودن واجب نیست بنابر اظهر (مناسک، مسأله 197). آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: احتیاط استحبابی است. آیة الله سیستانی: وجوب مبادرت به تطهیر بدن ثابت نیست.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: در مناسک معظّم له یافت نشد. (مناسک حج، م155)
6- [6] . آیة الله فاضل: و احرام او هم باطل نمی شود.
7- [7] . آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: بنابر احتیاط، بافتنی باشد و از قبیل چرم و پوست و نمد نباشد. آیة الله مکارم: این احتیاط ترک نشود.
8- [8] . آیة الله بهجت: اقوی جواز احرام است در لباس هایی که می تواند در نماز بپوشد، هر چند پوست یا غیر بافتنی باشد. (مناسک، مسأله 194). آیة الله خامنه ای، آیة الله سبحانی: چنانچه جامه احرام از پوست یا نایلون و مانند آن باشد، اگر عرفاً به آن جامه گفته می شود و پوشیدن آن متعارف است مانع ندارد. (مناسک حج، م150) آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب در دو جامه احرام این است که بافتنی باشد و از قبیل چرم و پوست و نمد نباشد. (مناسک، مسأله 194)..

(281) م - لازم نیست (1) که جامه احرام منسوج و بافتنی باشد، بلکه اگر مثل «نمد» مالیده باشد و جامه به آن گفته شود (2) مانع ندارد.

(282) م - افضل آن است که محرم اگر جامه احرام را عوض کرده، وقتی که وارد مکه می شود برای طواف همان جامه ای را که در آن محرم شده است بپوشد، بلکه موافق احتیاط استحبابی است. (3)

(283) م - اگر محرم اضطرار پیدا کند به پوشیدن قبا یا پیراهن برای سردی هوا یا غیر آن (4) می تواند قبا و پیراهن بپوشد (5)، لیکن باید قبا را پایین و بالا کند و به دوش بیندازد و دست از آستین آن بیرون نیاورد و احوط (6) آن است که پشت و رو نیز بکند و پیراهن را نیز باید به دوش بیندازد و نپوشد (7) و اگر اضطرار رفع نمی شود مگر به

ص:200


1- [1] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احوط در دو جامه احرام این است که بافتنی باشد و از قبیل چرم و پوست و نمد نباشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: به احتیاط واجب جامه احرام بافته باشد و از پوست و یا مثل نمد مالیده نباشد. (مناسک فارسی، ص28، مسأله 37). آیة الله مکارم: احتیاط در آن ترک نشود.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: و پوشیدن آن متعارف باشد. (مناسک حج، م150)
3- [3] . آیة الله خویی: نظریه معظّم له در این مسأله به دست نیامد. آیة الله سبحانی: مستحب است.
4- [4] . آیة الله فاضل: مثل نیافتن ردا و ازار.
5- [5] . آیة الله سبحانی: هرگاه برای ضرورتی ناچار به پوشیدن لباس دوخته شد باید کفاره بدهد و بنا بر احتیاط در صورت ضرورت قبا و پالتو و کت را پشت و رو کرده بر دوش بیندازد و دست در آستین نکند. آیة الله گلپایگانی: ولی باید برای آن کفاره بدهد و نظر ایشان نسبت به بقیه مسأله به دست نیامد.
6- [6] . آیة الله سیستانی: واجب این است که پشت و رو کند و دست از آستین آن بیرون نیاورد و یا اینکه آن را پایین و بالا کند و بپوشد. آیة الله فاضل: احتیاط استحبابی است؛ و واجب است پیراهن را نیز بالا و پایین کند.
7- [7] . آیة الله خامنه ای: اگر بر اثر سرما و مانند آن ناگزیر از پوشیدن جامه دوخته باشد می تواند از لباس های معمولی مانند پیراهن استفاده کند اما نباید آن را بپوشد بلکه آن را به صورت برعکس بالا به پایین یا پشت و رو به روی خود بیاندازد. (مناسک حج، م 152).

پوشیدن قبا و پیراهن، می تواند بپوشد. (1)

(284) م - لازم نیست جامه احرام را همیشه در برداشته باشد، بلکه جایز است آنها را عوض کند و برای شستن بیرون بیاورد و برای حمام رفتن آنها را بِکند، بلکه جایز است برای حاجت (2) هر دو را بیرون بیاورد و لخت شود.

(285) م - شخص محرم می تواند از دو جامه احرام بیشتر بپوشد، مثل دو سه رداء و دو سه لنگ برای حفظ از سرما یا غرض دیگر. (3)

(286) م - اگر لباس احرام را عمداً نپوشد (4) یا لباس دوخته در حالی که می خواهد محرم شود بپوشد معصیت کرده است، ولی به احرام او ضرر نمی رساند (5) و احرامش

ص:201


1- [1] . آیة الله اردبیلی، آیة الله زنجانی: ولی باید کفاره بدهد. آیات عظام تبریزی، سبحانی، سیستانی: و بنابر احتیاط کفاره هم بدهد. آیة الله خامنه ای: و بنابر احتیاط واجب باید یک گوسفند کفاره بدهد. (مناسک حج، م169) آیة الله صافی: ولی باید برای آن کفاره بدهد. آیة الله مکارم: یعنی به طور معمولی بپوشد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه برای غیر حاجت نیز می تواند برای مدت محدودی لباس احرام را بیرون بیاورد. آیة الله سبحانی: و امثال اینها جائز است و در غیر این صورت لازم است همواره دو لباس احرام را بر تن داشته باشد. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی: و غیر حاجت.
3- [3] . آیة الله زنجانی، آیة الله فاضل: لیکن همه آنها باید شرایط لباس احرام را داشته باشند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: یا لباسی را که بر محرم حرام است درحالی که می خواهد محرم شود بپوشد...
5- [5] . آیة الله اردبیلی: بلکه به احتیاط واجب احرامش صحیح نیست و باید آن را تجدید کند. آیة الله خامنه ای: اگر در حین احرام، از روی علم و عمد لباس دوخته را از تن بیرون نیاورد، صحّت احرامش خالی از اشکال نیست و احتیاط واجب آن است که پس از بیرون آوردن آن نیت و تلبیه را تکرار کند. (مناسک حج، م151) آیة الله سبحانی: پوشیدن دو جامه احرام وجوب نفسی دارد و اگر عمداً نپوشد و لبیک گوید معصیت کرده و باید هرچه زودتر لباس دوخته را از تن بیرون آورد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط باید لباس را بکند و محرم شود تا قطع به صحت احرام نماید. (مجمع المسائل، ج1، ص458، م6). آیة الله مکارم: در صورت عمد خالی از اشکال نیست..

صحیح است، و اگر از روی عذر باشد معصیت هم نکرده و احرامش صحیح است.

(287) م - گره زدن لباس احرام اشکال ندارد (1) ولی احتیاط واجب (2) آن است که آن را که لنگ قرارداده به گردن گره نزند و اگر از روی جهل یا نسیان گره زد احتیاط آن است که فوراً باز کند، ولی به احرامش ضرر نمی رساند و چیزی هم بر او نیست و سنگ در جامه احرام گذاشتن و بانخ بستن نیز جایز (3) است.

ص:202


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب ترک شود. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سیستانی: احوط این است که ازار (لنگ) خویش را به گردن خود بلکه مطلقا گره نزند، ولو بعض آن را به بعض دیگر و با چیزی مانند سنجاق نیز آن را به هم وصل نکند. و احوط این است که ردا نیز گره زده نشود، ولی فرو کردن سوزن یا سنجاق در آن عیبی ندارد. آیة الله زنجانی: بر مرد محرم، گره زدن لباس احرام و بستن آن با دکمه و کش و سنجاق و سنگ گذاشتن و مانند آن در صورت لزوم، جایز است و در غیر این صورت باید از این امور اجتناب کند و در هر حال، این کار به احرام و عمره و حج، ضرر نمی زند. آیة الله سبحانی: احتیاط آن است که لباس احرام را با سنجاق قفلی به هم وصل نکند ولی در حال ضرورت که مثلا گاهی در مشعر الحرام پیش می آید مانعی ندارد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: سنجاق زدن و گره زدن حوله احرام و سنگ گذاشتن بین دو طرف حوله، به نحوی که حوله به صورت یقه پیراهن در آید جایز نیست، و نیز نباید پارچه احرام را چاک داده و مانند پیراهن بپوشد، بلی قرار دادن سنگ کوچک، در جامه احرام برای آنکه آن را سنگین کرده، و ردا را حفظ نماید مانعی ندارد.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: گره زدن لنگ به گردن جایز نیست ولی سنجاق زدن و امثال آن و گره زدن بعض آن به بعض دیگر مانعی ندارد مادامی که از صدق عنوان إزار خارج نشود. و همچنین در رداء گره زدن آن با سنجاق یا گیره یا با گذاشتن سنگریزه در دو طرف آن، بستن آن با نخ به نحو متعارف تا زمانی که عنوان رداء بر آن صدق کند، جایز است. (مناسک حج، م144)
3- [3] . آیة الله اردبیلی: جایز نیست بنابر احتیاط. آیة الله گلپایگانی: اگر بدون گِره باشد مانعی ندارد، به شرط آنکه دو طرف ردا را روی یکدیگر نگذارد که مثل گریبان شود. آیة الله نوری: چنان که جایز است بعضی از لباس احرام را به بعضی دیگر با سوزن و غیر آن وصل کند..

(288) م - شرط نیست در احرام بستن پاک بودن از حدث اصغر و اکبر، پس جایز است در حال جنابت و حیض و نفاس محرم شود، بلکه غسل احرام برای حایض و نفساء مستحب است.

(289) م - اگر پیراهن بپوشد بعد از آنکه محرم شد، لازم است که پیراهن را شکاف دهد (1) و از پایین بیرون آورد، ولی اگر در پیراهن محرم شود (2) لازم نیست شکاف دهد (3) و از پایین بیرون آورد، و همین قدر لازم است آن را بکند و لباس احرام بپوشد (4) و در هر دو صورت احرامش صحیح است.

(290) م - اگر فراموش کند احرام را و به خاطرش نیاید مگر بعد از اتمام همه واجبات (5)

ص:203


1- [1] . آیة الله زنجانی: شکافتن پیراهن برای این است که بتواند پیراهن را از پایین بیرون آورد و اگر بدون شکافتن پیراهن بتواند آن را از پایین بیرون آورد شکافتن پیراهن لازم نیست، و در این صورت که بعد از احرام پیراهن پوشیده فرقی نیست که عالم به مسأله بوده یا از روی جهل به مسأله پیراهن پوشیده باشد.
2- [2] . آیة الله بهجت: در هر دو صورتِ نزع، مخیط باید بدون پوشاندن سر باشد (مستفاد از صفحه 20 مناسک شیخ). آیة الله خامنه ای: در صورت علم و عمد، نظر معظّم له در ذیل مسأله 286 بیان شد. آیة الله سبحانی: اگر در پیراهن و مانند آن که جلو بسته است محرم شود باید آن را بشکافد و از پایین بیرون آورد و باید کفاره دهد هر چند مضطر بوده باشد. در فرض عمد، نظر آیة الله گلپایگانی: در مسأله 286 گذشت.
3- [3] . آیة الله زنجانی: این مطلب در صورتی است که از روی جهل به مسأله در پیراهن محرم شده باشد و اگر از روی علم به مسأله در پیراهن محرم شده باشد، باید آن را از پایین بیرون آورد و اگر لازم شد آن را بشکافد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: چنانچه از روی علم و عمد و در غیر حال ضرورت این کار را کرده باشد، بنابر احتیاط واجب باید تلبیه را اعاده کند.
5- [5] . آیة الله سبحانی: اگر کسی احرام را فراموش کرد و تا بعد از همه واجبات عمره تمتع به خاطرش نیامد، چنانچه وقت و فرصت دارد به میقات رفته و محرم می شود و اگر امکان ویا وقت ندارد، از ادنی الحل محرم می شود وعمره تمتع را مجدداً انجام می دهد و اگر امکان رفتن به ادنی الحل نیست و درک وقوف اختیاری عرفه از دست می رود، حج او به حج إفراد بدل می شود ولی اگر بعد از اعمال حج متوجه شد که محرم نشده، حج او صحیح است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: عمره او صحیح است..

و نتواند جبران (1) کند احتیاط در بطلان (2) عمره او است، اگرچه صحت آن به نظر بعید نیست (3)ولی اگر اعمال حج را هم تمام کرد و یادش آمد عملش صحیح است. (4)

استفتائات احرام

(291) س - کسی در وقت احرام این طور قصد می کند: محرم می شوم یا احرام می بندم، برای عمره تمتع یا غیر آن، با توجه به این مسأله که فرموده اید نیت احرام لازم نیست، بلکه ممکن نیست، این احرام چه صورت دارد؟

ج - به احرام ضرر نمی زند هر چند قصد احرام لازم نیست (5) و احرام امر قصدی

ص:204


1- [1] . آیة الله زنجانی: در عمره تمتع به حاشیه 263 و در حج تمتع به حاشیه 947 تا 949 عمل نماید. آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: عمره و حج او صحیح است. آیة الله فاضل: عمره اش باطل است و باید عدول به غیر حج تمتع کند و همین طور است اگر ترک احرام از روی جهل باشد.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: نظر معظّم له نسبت به صحّت یا بطلان عمره به دست نیامد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه صحت آن خالی از قوت نیست. آیة الله بهجت: محلّ تأمّل است صحیح بودن غیر حج. (مناسک شیخ، ص12). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: صحت عمره او خالی از اشکال نیست و باید احتیاط ترک نشود.
4- [4] . آیة الله سیستانی: اگر احرام حج را فراموش کند یا جهلاً ترک کند تا اعمال تمام شود حج صحیح است.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: نیت احرام از نیت عمره یا حج جدا نیست؛ بنابر این کسی که به قصد انجام دادن عمره یا حج لبیک می گوید، در واقع محرم شده است و احرام بستن به نحو مذکور در سؤال ضرری به احرام نمی زند. آیات عظام بهجت، سبحانی، گلپایگانی، مکارم: لازم است و تفصیل این مسأله در ذیل بحث نیت در واجبات احرام گذشت. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: همین که به قصد عمره و یا حج تمتع تلبیه واجب را گفت، محرم می شود و قصد احرام، همین است..

نیست (1)، بلکه اگر شخص به قصد حج یا عمره تلبیه بگوید محرم می شود هر چند قصد احرام نکند.

(292) س - زنی قبل از احرام برای عمره تمتع، می دانست که عادت ماهانه او ده روز است و قبل از احرام حج، اعمال عمره تمتع را نمی تواند انجام دهد، مع ذلک، نیت عمره تمتع کرد، آیا در برگرداندن نیت احرام عمره تمتع به حج افراد، باید چه کند؟

ج - نیت را به حج افراد برگرداند (2) و اشکال ندارد، بلی اگر با التفات به اینکه نمی تواند عمره تمتع را انجام دهد و اگر انجام دهد صحیح نیست به نیت عمره تمتع محرم شود، صحت این احرام، بلکه حصولِ جدّ به آن، محل اشکال است. (3)

ص:205


1- [1] . آیة الله سبحانی: در ذیل مسأله 251 گذشت. آیة الله نوری: قصد احرام به این است که قصد احرام حج یا عمره کند و لازم است که احرام را به این قصد انجام دهد.
2- [2] . تفصیل نظریه آیات عظام در مسأله 221 گذشت. آیة الله بهجت: در صورتی که قصدش انجام وظیفه بوده کفایت می کند و حج افراد به جا می آورد. (مناسک، س41). آیة الله تبریزی: این در صورتی است که در حال احرام حایض باشد چنان که ظاهر سؤال است ولی اگر بعد از احرام حایض شد مخیر است بین اینکه حج افراد به جا آورد و بعد از فراغت، عمره مفرده به جا آورد و بین اینکه اعمال عمره تمتّع را بدون طواف و نمازش به جا آورد به این ترتیب که سعی و تقصیر نموده و برای حج احرام بسته به عرفات و منی برود و پس از فراغ از اعمال منی قضای طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج به جا آورد. آیة الله خویی: اگر در حال احرام تا آخرین زمان ممکن برای اتیان اعمال عمره تمتع حایض بوده، فتوای ایشان در دست نیست که آیا احرامش برای عمره تمتع باطل است یا می تواند آن را به عنوان حج افراد قرار دهد، گرچه در استفتائات حکم به بطلان احرام برای حج افراد شده، اگر زن در وقت احرام حایض بود و گمان می کرد تا آخر وقت پاک نمی شود و بعداً کشف خلاف شد. آیة الله سبحانی: و اگر قصدش انجام وظیفه بوده باشد، کفایت می کند و در صورت التفات اگر به نیت عدول، قصد عمره تمتع کند اشکال ندارد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 221 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: اگر به قصد انجام وظیفه، محرم شده و خیال کرده وظیفه اش عمره تمتع است، احرامش احرام حج افراد خواهد بود؛ و در غیر این صورت احرامش باطل است و باید مطابق حاشیه مسأله 215 رفتار نماید..

(293) س - مردها معمولاً برای احرام، یک حوله به عنوان لنگ به کمر می بندند و یکی هم بر روی شانه ها می اندازند، ولی بعضی افراد برای اینکه موقع وزش باد و یا سوار شدن ماشین عورت آنها ظاهر نشود اضافه بر آن دو حوله، یک متر چلوار ندوخته از وسط پا عبور می دهند به نحوی که دو طرف پارچه از جلو و عقب زیر حوله قرار می گیرد، آیا این عمل صحیح است یا اشکال دارد؟

ج - اشکال ندارد. (1)

(294) س - آیا می شود برای کسی که قادر بر تلبیه گفتن نیست نایب گرفت یا خیر؟

ج - اخْرَس (لال) باید با انگشت به تلبیه اشاره کند و زبانش را هم حرکت دهد (2)، و نایب گرفتن کافی نیست. (3)

(295) س - کسی که در گذشته حج واجبش را انجام داده و بنا دارد حج مستحبی به جا آورد، ولی از روی ناآگاهی و یا فراموشی در نیت احرام عمره می گوید «احرام عمره تمتع از حج تمتع از حجة الاسلام می بندم قربة الی الله»، آیا آوردن و در نیت داشتن حجة الاسلام، در حالی که حج مستحبی

ص:206


1- [1] . آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: ولی بهتر اجتناب از این گونه کارهاست.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر چه به گفتن ترجمه آن باشد و نایب هم بگیرد رجاءً که از طرف او به طور صحیح بگوید.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: نایب گرفتن لازم نیست، هر چند مطلوب است. آیة الله بهجت: شخص گنگ و لال با انگشت خود همراه با نیت قلبی به تلبیه اشاره نموده و زبان خود را حرکت دهد و اگر ممکن نباشد که این کار را خودش انجام دهد نایب بگیرد که به جای او تلبیه بگوید. (مناسک، مسأله 180). آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل، مکارم: بهتر است نایب هم بگیرد. آیة الله سبحانی: لال و کر مادر زاد زبان خود را مانند کسانی که «لبیک» می گویند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند و اگر برای عارضه ای زبان او بند آمده باشد با اخطار در قلب به شیوه ای که گفته شد عمل کند. آیة الله سیستانی: اگر در اثر عارضه ای لال شده است و الفاظ تلبیه را می داند، به مقداری که می تواند تلفظ کند و اگر نتواند زبان و لب را به آن حرکت دهد و همراه با آن در قلب اخطار نماید و با انگشت به آن اشاره کند و اگر لال و کر مادرزاد است و مانند آن، پس زبان و لب را مانند کسانی که تلفظ می کنند حرکت دهد و با انگشت اشاره کند..

است، اشکال دارد یا خیر؟

ج - اشکال دارد (1)، مگر آنکه اشتباه لفظی باشد و قصدش این بوده عمره ای که وظیفه او است انجام دهد و اسمش را حجة الاسلام گذاشته باشد. (2)

(296) س - اگر کسی بداند در صورت صحیح نگفتن تلبیه، محرم نمی شود و تلبیه را غلط بگوید و اعمال حج را انجام دهد، آیا اعمالش صحیح است یا نه؟

ج - چنانچه (3) از روی عمد بوده صحیح نیست و اگر عمدی نبوده و از روی فراموشی یا ندانستن مسأله بوده، در فرض مرقوم بعید نیست صحت عمل. (4)

ص:207


1- [1] . آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی: مانعی ندارد. (مستفاد از تعلیقه عروه، ج2، ص240). آیة الله سبحانی: نیت عمدی اشکال دارد.
2- [2] . آیة الله مکارم: معمولاً از همین قسم است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر خیال می کرده تلبیه را صحیح می گوید در عمره تمتع مطابق حاشیه مسأله 263 و در حج تمتع به حواشی مسأله 947 تا 949 عمل کند. آیة الله فاضل: با توجه به اینکه عالم به حکم بوده، اگر نسبت به موضوع جاهل بوده؛ یعنی نمی دانسته تلبیه را غلط می گوید، حکم ترک احرام از روی جهل و سهو را دارد که حکم آن در مسأله 290 گذشت.
4- [4] . آیة الله بهجت: به مسأله 215 و 263 و 290 مراجعه شود. برای اطلاع از نظریه مراجع، به ذیل مسأله 215 مراجعه شود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر در احرام عمره بوده، صحّت عمل او خالی از اشکال نیست و باید احتیاط کند. آیة الله سبحانی: اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و محرم شود و اعمال عمره را انجام دهد، چنانچه از روی عمد باشد عمره او باطل است و در صورت فراموشی یا ندانستن مسأله احتیاطاً عمره را دوباره انجام دهد و اگر در احرام حج است چنانچه در اثناء متوجه شود آن را صحیح بگوید و چنانچه در پایان عمل ملتفت شود بعید نیست که عمل او صحیح باشد. آیة الله سیستانی: اگر به مقدار تمکن تلبیه را گفته است و غلط بودن آن به حدی نبوده است که صدق تلبیه نکند، چیزی بر او نیست. در غیر این صورت، اگر در احرام عمره باشد بنابر احتیاط واجب عمل باطل است و اگر در احرام حج باشد صحیح است..

(297) س - اگر کسی تلبیه را غلط بگوید و بعد از وقوفین و قبل از اتمام اعمال حج فهمید که صحیحاً محرم نشده است، آیا وظیفه او نسبت به سایر اعمال، و همچنین عمره قبلی او چگونه است؟

ج - با فرض اینکه بعد از وقت جبران متوجه شده (1) بعید نیست صحت عمل (2)، لکن احوط عدم اکتفا به این حج است و این احتیاط ترک نشود. (3)

(298) س - ترجمه تلبیه «لبَّیک، اللّهُمَّ لَبَّیک، لَبَّیک لا شَریک لَک لَبَّیک» چیست؟

ج - ترجمه جمله مذکور چنین است: (4) «اجابت می کنم دعوت تو را، خدایا! اجابت می کنم دعوت تو را، اجابت می کنم دعوت تو را، شریکی نیست مر تو را، اجابت می کنم دعوت تو را». و اگر کلمه «دعوت» را هم نگوید کفایت می کند در مواردی که باید ترجمه را بگوید.

(299) س - لباس احرامی که معلوم نیست از درآمد منبر است یا وجوهات شرعیه، آیا لازم است خمس آن را بدهد؟

ص:208


1- [1] . آیة الله زنجانی: حکم مسأله قبل را دارد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: عمره تمتع او صحیح است ولی چنانچه در احرام حج تلبیه او اشکال داشته باشد، در فرض مسأله بنابر احتیاط واجب در همان جا که هست تلبیه بگوید و حج را تمام کند و چنانچه حج او واجب بوده، به این حج اکتفا نکند.
3- [3] . آیة الله بهجت: به مسأله 290 مراجعه شود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: صحت عمل خالی از اشکال نیست و باید احتیاط نماید. آیة الله فاضل، آیة الله گلپایگانی: این احتیاط استحبابی است. آیة الله سبحانی: ذیل سؤال 297 گذشت که صحت بعید نیست. آیة الله سیستانی: اگر تلبیه را به مقدار تمکن ادا کرده است و غلط بودن آن به اندازه ای نیست که صدق تلبیه نکند، عمل صحیح است. در غیر این صورت، اگر تلبیه عمره را غلط گفته است عمل او بنابر احتیاط باطل است و اگر تلبیه احرام حج باشد همانجا تلبیه بگوید و عملش صحیح است.
4- [4] . آیة الله نوری: با کمال میل و شوق اجابت می کنم دعوت تو را، خدایا! با کمال میل و شوق اجابت می کنم، اجابت می کنم دعوت تو را با کمال میل و شوق، شریکی نیست مر تو را، با کمال میل و شوق اجابت می کنم، اجابت می کنم تو را..

ج - با فرض شک، لازم نیست، هر چند احتیاط مطلوب است. (1)

(300) س - کسی که به دیگران تلقین نیت و تلبیه می کند و خودش فراموش کرده است که نیت نماید، وظیفه اش چیست؟

ج - اگر به قصد انجام عمره یا حج تلبیه نگفته، محرم نشده است و باید در صورت امکان به میقات برگردد و اگر ممکن نیست به خارج حرم برود (2) و مجدداً محرم شود. (3)

(301) س - آیا لباس احرام منحصر در دو جامه است و بیشتر نباید باشد؟

ج - مقدار واجب آن دو جامه است و زیادتر مانع ندارد.

مستحبات احرام

(302) م - مستحبات احرام چند چیز است: (4)

1. آنکه قبلاً بدن خود را پاکیزه نموده و ناخن و شارب خود را بگیرد و موی زیر بغل و عانه را با نوره ازاله نماید.

2. کسی که قصد حج دارد از اول ماه ذی قعده و شخصی که قاصد عمره مفرده

ص:209


1- [1] . آیة الله بهجت: در هر دو مورد به زاید از مؤونه سنه، خمس تعلّق می گیرد. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر سال بر آن گذشته باشد، لازم است خمس آن را بدهد. آیة الله سبحانی: اما اگر با مقداری تفحص وضع آن پولی که با آن لباس احرامی را خریده و یا می خواهد بخرد مشخص می شود باید تفحص کند. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب باید با حاکم شرع به نسبت احتمال مصالحه کند. آیة الله فاضل: و این در صورتی است که وجوهات شرعیه را به عنوان شهریه گرفته باشند، امّا اگر به عنوان استحقاق یا خدمات دینی گرفته اند و سال بر آن گذشته است باید خمس آن را بدهند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط واجب (در احرام عمره تمتع یا مفرده) هر چقدر که می تواند به سمت میقات باز گردد.
3- [3] . تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 215 گذشت.
4- [4] . آیة الله سیستانی: پاره ای از مستحبّات و مکروهاتی که اینجا ذکر شده مبتنی بر قاعد تسامح است، پس باید رعایت آنها به قصد رجا باشد نه ورود. آیة الله مکارم: این امور و امور مربوط به ترک مکروهات را به قصد رجا به جا می آورد..

است پیش از یک ماه موی سر و ریش را رها کند. (1)

3. آنکه پیش از احرام در میقات غسل احرام بنماید (2) و این غسل از زن حایض و نفساء نیز صحیح است (3) و تقدیم این غسل به خصوص در صورتی که خوف آن باشد که در میقات آب یافت نشود جایز است و در صورت تقدیم، اگر در میقات آب یافت شد مستحب است غسل را اعاده نماید و بعد از این غسل (4)، اگر مکلف لباسی را پوشید یا چیزی را خورد که بر محرم حرام است باز هم اعاده مستحب است و اگر مکلف در روز غسل نمود از غسل تا آخر شب آینده کفایت می کند و همچنین اگر غسل در شب نمود تا آخر روز آینده کافی است ولی اگر بعد از غسل و پیش از احرام به حدث اصغر محدث شد غسل را اعاده نماید. (5)

4. آنکه دو جامه احرام از پنبه باشد. (6)

ص:210


1- [1] . آیة الله مکارم: و بعضی از فقها به وجوب آن قائل شده اند و این قول گرچه ضعیف است احوط است.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: مستحب است که پیش از مُحرم شدن در میقات و یا پیش از رسیدن به میقات مثلاً در مدینه غسل کند و احوط آن است که این غسل را ترک نکند. (مناسک حج، م156 و 157)
3- [3] . آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط مستحب موکد، کسی که می خواهد محرم شود، برای احرام، غسل نماید و انجام آن قبل از میقات نیز صحیح است، چهار چیز غسل احرام را باطل می کند: الف) پوشیدن پیراهن و به سربستن دستمال و روسری و مقنعه برای مردان و زدن نقاب برای بانوان؛ ب)خوردن غذای معطر؛ ج) اگر در میقات یا حوالی آن غسل کرده چنانچه قبل از تلبیه گفتن بخوابد غسل او باطل می شود؛ د) فاصله انداختن به مقدار یک روز... و سایر مبطلات وضو و غسل، غسل احرام را باطل نمی کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و کسی که به خاطر عذر تمکن از غسل ندارد، رجاءً بدل از غسل تیمّم نماید. (آداب و احکام حج، ص410).
4- [4] . آیة الله سبحانی: پوشیدن لباسی که بر محرم حرام است یا خوردن چیزی که بر محرم حرام است و استعمال طیب و روپوش زدن برای خانم ها و خوابیدن.
5- [5] . آیة الله بهجت: در انتقاض غسل سابق به غیر نوم، تأمّل است و اظهر در نوم، عدم انتقاض است، و آنکه اعاده، شبیه به مستحب در مستحب است. (مناسک شیخ، ص6).
6- [6] . آیة الله خامنه ای: در مناسک معظّم له یافت نشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و بهتر آن است که در پارچه سفید محرم شود و نیت احرام و نیت پوشیدن جامه احرام بلکه نیت کندن لباس دوخته را نیز بر زبان آورد..

5. آنکه احرام را به ترتیب ذیل ببندد، در صورت تمکن بعد از فریضه ظهر و در صورت عدم تمکن بعد از فریضه دیگر (1) و در صورت عدم تمکن از آن، بعد از شش یا دو رکعت نماز نافله، در رکعت اول پس از حمد سوره توحید و در رکعت دوم سوره جحد را بخواند و شش رکعت افضل است (2) و بعد از نماز حمد و ثنای الهی را به جا آورد و بر پیغمبر و آل او صلوات بفرستد، آنگاه بگوید:

«أللّهُمَّ إنِّی أسْأَلُک أنْ تَجْعَلَنِی مِمَّنِ اسْتَجابَ لَک، وَ آمَنَ بِوَعْدِک، وَ اتَّبَعَ أمْرَک، فَاِنِّی عَبْدُک، وَ فی قَبْضَتِک، لا اوْقی إلّا ما وَقیتَ، وَ لا آخُذُ إلّا ما أعْطَیْتَ، وَقَدْ ذَکرْتَ الْحَجَّ، فَأسْألُک أنْ تَعْزِمَ لِی عَلَیْهِ عَلی کتابِک، وَ سُنَّةِ نَبِیِّک صَلَواتُک عَلَیْهِ وَآلِه، وَتُقَوِّیَنِی عَلی ما ضَعُفْتُ، وَ تُسَلِّمَ لِی مَناسکی فی یُسْرٍ مَنْک وَ عافِیَة، وَ اجْعَلْنِی مِنْ وَفْدِک الّذی رَضِیتَ وَ ارْتَضَیْتَ وَ سَمَّیْتَ وَکتَبْتَ. أللّهُمَّ إنِّی خَرَجْتُ مِنْ شُقَّة بَعیدَة، وَ أنْفَقْتُ مالِی ابْتِغاءَ مَرْضاتِک. أللّهُمَّ فَتَمِّمْ لِی حَجَّتِی وَ عُمْرَتِی. أللّهُمَّ إنّی اریْدُ التَّمَتُّعَ بِالْعُمْرَةِ إلَی الْحَجِّ عَلی کتابِک، وَ سُنَّةِ نَبِیِّک صَلَواتُک عَلَیْهِ وَ آلِهِ، فَاِنْ عَرَضَ لِی عارِضٌ یَحْبِسُنَی، فَخَلِّنِی حَیْثُ حَبَسْتَنِی بَقَدَرِک الَّذی قَدَّرْتَ عَلَیَّ. أللّهُمَّ إنْ لَمْ تَکنْ حَجَّةً فَعُمْرَةً، أحْرَمَ لَک شَعْرِی وَ بَشَرِی وَ لَحمِی وَ دَمِی وَ عِظامِی وَ مُخّی وَ عَصَبِی مِنَ النِّساءِ وَ الثِّیابِ وَ الطِّیْبِ، أبْتَغِی بِذلِک وَجْهَک وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ».

6. هنگام پوشیدن دو جامه احرام بگوید:

«اَلْحَمْدُ للهِ ِ الَّذِی رَزَقَنِی مَا اواری بِهِ عَوْرَتی، وَ اؤَدِّی فِیْهِ فَرْضِی، وَ أعْبُدُ فِیْهِ رَبِّی، وَ أنْتَهِی فِیْهِ إلی ما أمَرَنِی، الْحَمْدُ للهِ ِ الَّذِی قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِی، وَ أردْتُهُ فَأعانَنِی وَ قَبِلَنِی وَ لَمْ یَقْطَعْ بِی، وَ وَجْهَهُ

ص:211


1- [1] . آیات عظام اردبیلی، بهجت، فاضل: در صورت عدم تمکن از فریضه ادا، بعد از فریضه قضا محرم شود. آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط مستحب موکد بعد از خواندن نماز - واجب یا مستحب - نیت کرده تلبیه بگوید؛ ولی خواندن نماز از زن در حال حیض و نفاس، مشروع نیست.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: مستحب است که بعد از نماز ظهر، یا بعد از هر نماز واجب دیگر و یا بعد از دو رکعت نماز مستحبی محرم شود و در برخی احادیث آمده است که ]پیش از احرام (شش رکعت نماز مستحب است و فضیلت بیشتری دارد. (مناسک حج، م157).

أرَدْتُ فَسَلَّمَنِی فَهُوَ حِصْنِی وَ کهْفِی وَ حِرْزِی وَ ظَهْرِی وَ مَلاذِی وَ مَلاذِی وَ رَجائی وَ مَنْجایَ وَ ذُخْرِی وَ عُدَّتِی فی شِدَّتِی وَ رَخائِی».

7. آنکه تلبیه ها را در حال احرام تکرار کند؛ خصوصاً در موارد آینده:

الف) وقت برخاستن از خواب.

ب) بعد از هر نماز واجب و مستحب.

ج) وقت رسیدن به سواره.

د) هنگام بالا رفتن از تلّ یا سرازیر شدن از آن.

ه ) وقت سوار شدن یا پیاده شدن.

و) آخر شب.

ز) اوقات سحر.

زن حایض و نفساء (1) نیز این تلبیه ها را بگویند.

و شخص متمتّع، تلبیه گفتن او در عمره مستمر خواهد بود تا آنکه خانه های مکه را ببیند و اما تلبیه حج تا ظهر روز عرفه مستمر است. (2)

مکروهات احرام

(303) م - مکروهات احرام چند چیز است:

1. احرام در جامه سیاه (3)، و افضل احرام در جامه سفید است.

2. خوابیدن محرم بر رخت (4) و بالش زرد رنگ.

ص:212


1- [1] . آیة الله بهجت، آیة الله فاضل: ... و جنب.
2- [2] . آیة الله بهجت: و همچنین بر مردان مستحب است تلبیه را بلند بگویند.
3- [3] . آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: بلکه احوط ترک آن است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بلکه اولی ترک پوشیدن هر پارچه رنگ شده است مگر رنگ سبز که در بعضی روایات معتبره استثنا شده است.
4- [4] . آیة الله بهجت: بر بالش سیاه رنگ..

3. احرام بستن در جامه چرکین و اگر جامه در حال احرام چرک شود بهتر آن است که مکلف مادامی که در حال احرام است آن را نشوید. (1)

4. احرام بستن در جامه راه راه. (2)

5. استعمال حنا (3) پیش از احرام، در صورتی که اثر آن تا حال احرام باقی بماند. (4)

6. حمام رفتن (5)، و اولی آن است که محرم بدن خود را با کیسه و مثل آن نساید. (6)

7. لبیک گفتن محرم در جواب کسی که او را صدا نماید. (7)

ص:213


1- [1] . آیة الله مکارم: ولی می تواند آنها را تبدیل به احرامی تمیز کند.
2- [2] . آیة الله سیستانی: احرام بستن در جامه نقشه دار و مانند آن.
3- [3] . آیة الله بهجت: اظهر جواز استعمال حنا است قبل از احرام، هرگاه اثر آن باقی بماند تا حال احرام. (مناسک شیخ، ص8). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: با قصد زینت خلاف احتیاط است. آیة الله مکارم: اگر قصد زینت داشته باشد اشکال دارد و فرقی میان حنا و رنگ های امروز نیست.
4- [4] . آیة الله سبحانی: بستن حنا و رنگ کردن موها قبل از احرام به رنگی که برای زنان آرایش به حساب بیاید و رنگ آن تا وقت احرام باقی بماند ولی رنگی که مطابق رنگ طبیعی موی زن می باشد مکروه نیست و احتیاط آن است که در حال احرام از آن رنگ نیز استفاده نکند.
5- [5] . آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: اولی بلکه احوط آن است که محرم بدن خود را با کیسه و مثل آن نساید. آیة الله سبحانی: رفتن به حمام های عمومی که شرایط خاصی داشته باشد. آیة الله مکارم: کراهت حمام رفتن ثابت نیست ولی بدن خود را با کیسه و مثل آن نمالد.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: رفتن به حمام و شستن بدن با کیسه و مانند آن نیز در حال احرام مکروه است. (مناسک حج، م158)
7- [7] . آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: بلکه احوط ترک آن است. آیة الله فاضل: و همچنین ساییدن صورت، چنانچه نداند موجب بیرون آمدن خون می شود و همچنین کشتی گرفتن..

ص:214

: محرمات احرام

فصل سوم: مُحرّمات احرام (1)

اشاره

(1)

اول - شکار صحرایی که وحشی باشد، مگر در صورتی که ترس داشته باشد از آزار آن. (2)

(304) م - خوردن گوشت شکار بر محرم حرام است؛ چه خودش شکار کند یا غیر خودش، چه مُحرم شکار کند یا غیر مُحرم. (3)

(305) م - نشان دادن شکار به شکارچی حرام است و همین طور اعانت او به هر نحوی حرام است.

(306) م - اگر مُحرمی صید را ذبح کند در حکم (4) میته خواهد بود بنابر مشهور و به

ص:215


1- [1] . آیة الله خامنه ای: بر شخص واجب است که از لحظه شروع احرام تا آن گاه که محرم است، از برخی امور اجتناب کند که به آنها «محرمات احرام» گفته می شود. (مناسک حج، م159)
2- [2] . آیة الله سیستانی: حیوانی که در اصل وحشی باشد، هر چند بالعرض اهلی شده باشد و فرقی نمی کند که حلال گوشت باشد یا حرام گوشت و علاوه بر شکار کردن، کشتن و مجروح ساختن بلکه هرگونه ایذای آن حرام است.
3- [3] . آیة الله سبحانی: اگر محرمی شکار را سر ببرد بر محرم و غیر محرم خوردن آن حرام است ولی اگر با تیر یا سگ های شکاری در غیر حرم شکار کند خوردن آن بر محرم حرام است ولی بر غیر محرم حرام نمی باشد. آیة الله سیستانی: حتی اگر غیر محرم آن را در غیر حرم شکار کرده باشد. آیة الله مکارم: خواه قبل از احرام خودش شکار کرده باشد یا نه.
4- [4] . آیة الله سبحانی: تنها از نظر خوردن حکم میته را دارد اما از نظر سایر آثار حکم میته را ندارد.

احتیاط واجب (1) هم درباره مُحرم و هم مُحِل.

(307) م - شکار دریایی مانع ندارد و آن حیوانی است که تخم و جوجه، هر دو را در دریا کند. (2)

(308) م - ذبح و خوردن حیوانات اهلی، مثل مرغ خانگی و گاو و گوسفند و شتر مانع ندارد.

(309) م - پرندگان (3)، جزو شکار صحرایی می باشند و ملخ (4) نیز در حکم شکار صحرایی است.

ص:216


1- [1] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: صیدی را که محرم ذبح کرده بر محرم و محلّ حرام است. آیة الله سیستانی: اگر محرم در بیرون حرم صید را با شکار کردن یا پس از آن کشته باشد، بنابر احتیاط خوردن آن گوشت بر مُحلّ نیز حرام است و همچنین حرام است بر مُحل صیدی که آن را محل یا محرم در حرم شکار یا ذبح کرده باشد.
2- [2] . آیات عظام تبریزی، سیستانی، گلپایگانی: حیوان دریایی آن است که فقط در آب زندگی کند. آیة الله زنجانی، آیة الله نوری: و در آن هم زندگی کند. آیة الله سبحانی: مقصود از آن حیوانی است که زیر آب زندگی می کند بنابراین پرندگان دریایی که گاهی در آب و گاهی در خشکی زندگی می کنند از گروه حیوانات دریایی به شمار نمی آیند. آیة الله فاضل: زندگی او در دریا باشد به نظر عرف. آیة الله مکارم: و زندگی در دریا کند بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله سبحانی: پرندگان وحشی.
4- [4] . آیة الله سبحانی: محرم نباید به قصد کشتن پا روی ملخ بگذارد و در راه رفتن مواظب باشد حتی الإمکان پا روی آن ها نگذارد مگر اینکه (به واسطه ی زیاد بودن ملخ در سطح شهر) این کار موجب اختلال در حرکت شود و حرجی گردد، در این صورت کفاره ندارد ولی اگر بی مبالاتی و سهل انگاری نمود برای کشتن به تعداد انگشتان دست مقداری آرد گندم و اگر زیاد بود یک گوسفند کفاره بدهد..

(310) م - احتیاط واجب آن است که زنبور (1) را نکشد، اگر قصد اذیت او را نداشته (2) باشد.

(311) م - نگاه داشتن صید حرام است، اگر چه خودش مالک آن باشد. (3)

(312) م - اگر پرنده ای که نزد او است (4) «پر» در نیاورده یا پر او را چیده اند، واجب است (5) آن را حفظ کند تا پر در آورد و آن را رها کند، بلکه بعید نیست که واجب باشد (6) حفظ بچه صید را؛ مثل آهو بره، تا بزرگ شود و رها کند آن را.

(313) م - هر شکاری که حرام است، جوجه و تخم آن نیز حرام است. (7)

ص:217


1- [1] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کشتن عمدی زنبور مقداری طعام کفاره دارد و در صورتی که کشتن به جهت دفع اذیت باشد کفاره ندارد. (مناسک، م212) آیة الله سبحانی: کشتن زنبور حرام است و در هر حال (چه قصد اذیت داشته یا نداشته) کفاره دارد و کفاره آن دادن مقداری آرد گندم به فقیر است؛ ولی کشتن حیواناتی مانند مار و مورچه و موش و رتیل و عنکبوت و انواع سوسک ها و جیرجیرک ها و امثال اینها از محرمات احرام حساب نمی شود. لیکن اگر محرم از ناحیه آنها اذیتی نمی شود نباید آنها را بکشد و یا به آنها اذیت برساند و چنانچه این کار را انجام داد استغفار کند. آیة الله فاضل: زنبور عسل باشد یا زنبورهای دیگر.
2- [2] . آیة الله بهجت، آیة الله زنجانی: در این صورت نباید بکشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: متعرض حکم مسأله نشده اند. آیة الله سیستانی: نظر ایشان در مسأله 313 خواهد آمد.
3- [3] . آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: چه خودش آن را شکار کرده باشد، پیش از احرام یا بعد از آن، و چه دیگری شکار کرده باشد و چه شکار در حرم صورت گرفته باشد، چه در بیرون آن، اگر با خود همراه داشته باشد (مناسک، مسأله 201) آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر صید را با خود آورده باشد وقتی محرم شد از ملک او بیرون می رود و باید آن را رها کند. آیة الله فاضل: اگر قبل از احرام با خود آورده باشد باید آن را رها کند و با خود نگاه ندارد.
4- [4] . آیة الله خویی، آیة الله گلپایگانی: متعرض این مسأله نشده اند.
5- [5] . آیة الله بهجت: در موردی که دلیل خاص نباشد واجب نیست.
6- [6] . آیة الله تبریزی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
7- [7] . آیة الله سیستانی: بعید نیست حرمت برداشتن، شکستن و خوردنِ تخم آنها بر محرم، و به احتیاط واجب نباید دیگری را در این امر کمک کند..

بدان که در شکار احکام بسیاری است و چون محلِ حاجتِ چندان نیست، از بیان آنها خودداری شد. (1)

دوم - جماع کردن با زن، و بوسیدن و دست بازی کردن (2) و نگاه (3) به شهوت، بلکه (4) هر نحو لذت و تمتّعی بردن. (5)

ص:218


1- [1] . آیة الله سیستانی: همان گونه که شکار حیوانات صحرایی حرام است، کشتن همه حیوانات حرام است به جز: الف) حیوانات اهلی هر چند وحشی شده باشند. ب) مرغی که قادر بر پرواز نیست مانند مرغ خانگی. ج) آنچه که مُحرِم از آن بر خود می ترسد یا قصد جان او را داشته باشد از درندگان و مارها و غیر آنها پس کشتن اینها بر محرم جایز است. د) پرندگان شکاری اگر کبوتران حرم را اذیت کنند. ه ) مار بد و عقرب و موش و همچنین تیراندازی و سنگ انداختن به کلاغ و لاشخور جایز است.
2- [2] . آیة الله سیستانی: و همچنین بلند کردن یا در آغوش گرفتن با شهوت.
3- [3] . آیة الله بهجت: قید بودن شهوت برای نظر به اهل، مسلّم است (مناسک شیخ، ص16). آیة الله سیستانی: در صورتی که نگاه کردن به همسر از روی شهوت موجب خروج منی شود، لازم است از آن پرهیز کند و احتیاط مستحب آن است که اگر موجب خروج منی هم نشود پرهیز کند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر احتیاط هر نوع لذت و تمتع شهوانی.
5- [5] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: محرم می تواند به غیر از جماع و بوسیدن و لمس و نگاه به شهوت و ملاعبه، از عیال خود لذت برد بنابر اظهر (مانند التذاذ از صدا و یا سخن گفتن با او) گرچه احوط ترک استمتاع است مطلقاً. (مناسک، مسأله 231). آیة الله خامنه ای: ]بنابراین( نگاه زن و شوهر به یکدیگر و گرفتن دست یکدیگر اگر از روی شهوت و التذاذ جنسی نباشد، جایز است. (مناسک حج، م260) آیة الله زنجانی: جماع کرد با زن و بوسیدن او از روی شهوت و ملامسه او در صورتی که با قصد لذت یا خروج منی همراه باشد و همچنین نگاه کردن به او چنانچه با قصد لذت و خروج منی همراه باشد، بر محرم حرام است و احتیاط مستحب در ترک مطلق تمتعات است. آیة الله سبحانی: ولی بدون قصد لذت و بدون نگاه شهوت انگیز زن و مرد می توانند با هم زندگی کنند و در یک اتاق در بسته استراحت نمایند. آیة الله سیستانی: محرم می تواند از همنشینی و صحبت و مانند آن با عیال خود لذّت ببرد ولی احتیاط مستحب ترک استمتاع است مطلقا. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: برای زنان، همین حکم نسبت به مردان صادق است اگر چه از محارم زن باشند.

(314) م - اگر کسی در احرام عمره تمتع از روی علم و عمد، با زن، چه در قُبُل و چه در دُبر و یا با مرد جماع کند (1) ظاهراً عمره اش باطل نشود (2)

ولیکن موجب کفاره است که بیان آن می آید (3) و احتیاط (4) آن است که اگر این عمل پیش (5) از سعی واقع شد

ص:219


1- [1] . آیة الله بهجت: عمره اش باطل است لکن باید عمره را تمام کند و دوباره اعاده نماید و بعد حج تمتع به جا آورد و اگر وقت تنگ باشد حج او مبدل به افراد می شود و باید از حج، عمره مفرده به جا آورد و احوط اعاده حج است در سال آینده. (مناسک، مسأله 220). آیة الله خویی: ایشان متعرض جماع با مرد نشده اند. آیة الله سیستانی: اگر بعد از تمام شدن سعی باشد و همچنین در عمره مفرده. آیة الله فاضل: حرمت نفسی و ذاتی وطی با مرد گرچه خیلی شدید و موجب حدّ است لیکن ارتباط آن با احرام محل اشکال است.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر پیش از سعی باشد عمره او فاسد است و باید احتیاطاً آن را تمام کند و بعد از تمام کردن عمره پیش از حج، واجب است عمره را اعاده نماید و یک شتر کفاره بر او واجب است و اگر وقت اتمام و اعاده ندارد آن عمره فاسد را قطع کند و اعاده نماید و اگر نتواند به واسطه تنگی وقت آن را پیش از حج اعاده کند حج او افراد می شود و باید بعد از حج عمره مفرده به جا آورد، ولی باید به همان احرام عمره باقی بماند و احتیاطاً به یکی از مواقیت خارج مکه برود و تجدید نیت جهت حج افراد بنماید و احوط اعاده حج است در سال آینده.
3- [3] . آیة الله فاضل: بنابر احتیاط موجب کفاره است. آیة الله مکارم: کفاره آن بنابر احتیاط یک شتر است.
4- [4] . آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: احتیاط مستحب.
5- [5] . آیة الله تبریزی: بنابر اظهر عمره اش باطل نمی شود ولی احتیاط این است که عمره را پیش از حج در صورت امکان اعاده نماید و در صورت عدم امکان در سال بعد، حج را اعاده کند. آیة الله سیستانی: احتیاط واجب این است که عمره اش را تمام کند و پس از آن حج به جا آورد و در سال آینده هر دو را دوباره به جا آورد و اگر در عمره مفرده باشد نیز عمره اش باطل است و واجب است در مکه بماند تا ماه دیگر قمری و برود از یکی از مواقیت پنجگانه محرم شود و عمره را اعاده کند و به احتیاط واجب احرام از خارج حرم کافی نیست. (مناسک، مسأله 220)..

عمره را تمام کند و آن را دو مرتبه به جا آورد (1) و اگر وقت تنگ است حج افراد (2) به جا آورد و بعد از آن عمره مفرده (3) به جا آورد و احتیاط بیشتر آن است که سال دیگر حج را اعاده کند. (4)

(315) م - اگر در عمره تمتع این عمل را از روی علم و عمد پس از سعی مرتکب شود (5) کفاره بر او واجب می شود و کفاره (6) بنابر احتیاط

ص:220


1- [1] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: از اینجا تا آخر در مناسک ایشان نیست بلکه به جای آن آمده است: «و در صورت عدم امکان سال دیگر حج را اعاده نماید». (مناسک، مسأله 220).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: حج را به قصد ما فی الذمة یعنی اعم از افراد و تمتع به جا آورد. آیة الله سبحانی: عدول به حج إفراد خلاف احتیاط است لذا عمره را اتمام کند و اگر وقت دارد اعاده نماید و اگر وقت ندارد برای حج محرم شود و حج خود را با همان عمره به پایان ببرد و احتیاط مستحب سال بعد حج را اعاده نماید و در هر صورت کفاره بر او یک شتر واجب شده است که مخیر است در مکه و یا در منا و در صورت تأخیر در محل خود انجام دهد. آیة الله مکارم: اگر وقت تنگ است عمره را اعاده نکند و حج تمتع را ادامه دهد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: و بعد از حج و گذشتن ایام تشریق عمره مفرده...
4- [4] . آیة الله فاضل: ظاهراً عمره باطل نمی شود، لذا اگر وقت تنگ است حجّ تمتّع را به جا آورد و احتیاط مستحب آن است که سال بعد حج را اعاده کند. و اگر این عمل در عمره مفرده قبل از سعی واقع شده باید این عمره را تمام کند و یک شتر کفّاره بدهد و در ماه بعد نیز یک عمره مفرده دیگر انجام دهد. (اگر چه اصل آن مستحب بوده) و محلّ احرام عمره دوّم در صورتی که در عمره اوّل از یکی از مواقیت معروفه محرم شده همانجاست والاّ از ادنی الحلّ است. همان طور که در صورت عدم تمکن از رفتن به مواقیت می تواند از ادنی الحلّ محرم شود.
5- [5] . آیة الله فاضل، آیة الله نوری: عمره او صحیح است.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب برای کسی که بتواند شتر تهیه کند، کفاره یک شتر است و اگر حال او متوسط باشد و نتواند شتر تهیه کند، کفاره او یک گاو است و اگر گاو نیز نتواند تهیه کند، کفاره او یک گوسفند است. آیة الله بهجت: کفاره اش یک شتر است. (مناسک شیخ، ص16 و 93). آیة الله تبریزی: کفاره اش یک گوسفند است و بنابر احتیاط یک شتر و یا یک گاو. (مناسک، مسأله 220). آیة الله خویی، آیة الله نوری: بنابر احتیاط واجب یک شتر است برای کسی که بتواند شتر تهیه کند، و یک گاو است اگر متوسط باشد و نتواند شتر تهیه کند، و یک گوسفند است اگر مُعْسِر باشد و نتواند گاو تهیه کند.

واجب (1) یک شتر است (2)؛ چه ثروتمند باشد یا نباشد.

(316) م - اگر در احرامِ حج این عمل را از روی علم و عمد به جا آورد، اگر قبل از وقوف به عرفات بوده حج او فاسد است مسلّماً (3)، و اگر بعد از وقوف به عرفات و قبل

ص:221


1- [1] . آیة الله خامنه ای: کفاره اش یک شتر است. (مناسک حج، م262)
2- [2] . آیة الله زنجانی: در کفاره بین شتر و گاو و گوسفند، مخیر است؛ و اگر قبل از اتمام سعی، مرتکب شود در این صورت نیز عمره او فاسد نمی شود و کفاره آن یک شتر است. آیة الله سبحانی: اگر در عمره تمتع تا قبل از تقصیر وقوع انجام گرفت کفاره اش، اگر ثروتمند است یک شتر و اگر متوسط الحال است یک گاو و اگر فقیر است یک گوسفند به صورت واجب کفایی است نه واجب تعیینی؛ اما اگر همین عمل در عمره مفرده تا قبل از تقصیر انجام شود کفاره اش یک شتر است و فرقی بین فقیر و ثروتمند نیست و اگر از آن عاجز باشد ساقط می شود.
3- [3] . آیة الله سبحانی: حج در هر دو صورت صحیح است ولی باید یک شتر و در صورت عجز یک گوسفند کفاره بدهد و باید زن و شوهر با هم خلوت نکنند تا اعمال مناسک را تمام کنند و سال بعد باید حج تمتع را به عنوان عقوبت انجام دهند و در صورتی که از همان راه قبلی قصد حج کنند پس از رسیدن به محل معصیت از هم جدا شوند تا اتمام مناسک. آیة الله فاضل: ظاهراً حج او در هر دو صورت صحیح است ولی باید یک شتر و در صورت عجز یک گاو کفّاره بدهد و باید زن و شوهر با هم خلوت نکنند تا اعمال مناسک خود را تمام کنند و سال بعد باید حج تمتّع به عنوان عقوبت انجام دهند. و همچنین در سال بعد در صورتی که از همان راه قبلی قصد حج کنند، پس از رسیدن به محلّ معصیت باید از هم جدا شوند تا اتمام مناسک. و زن هم اگر در احرام بوده و به عمل راضی شده همین حکم را دارد و اگر مجبور شده کفّاره اش به عهده شوهر است. آیة الله نوری: و باید زن و شوهر با هم خلوت نکنند تا اعمال مناسک خود را تمام کنند و همچنین در سال بعد، در صورتی که از همان راه قبلی قصد حج کنند، پس از رسیدن به محلّ معصیت باید از هم جدا شوند تا اتمام مناسک..

از وقوف به مشعرالحرام بوده، حج او فاسد است بنابر اقوی (1)، و در هر دو صورت کفاره آن یک شتر (2) است. (3)

(317) م - در این دو صورت که حج فاسد شد باید حج را تمام کند و در سال دیگر نیز حج (4) به جا آورد. (5)

ص:222


1- [1] . آیة الله بهجت، آیة الله گلپایگانی: در این صورت حج او فاسد است علی الأشهر. آیات عظام تبریزی،خویی،سیستانی: اگراین عمل قبل ازوقوف درمزدلفه صورت گرفته باشد،باید حج درسال آینده اعاده شود. (و آیة الله سیستانی اضافه می فرماید: چه حج واجب باشدچه مستحب).
2- [2] . آیة الله بهجت: کفاره این عمل در صورت تمکن یک شتر و در صورت عجز یک گاو و در صورت عجز یک گوسفند می باشد. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: در صورت تمکن یک شتر و در صورت عجز یک گوسفند کفاره بدهد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در هیچ یک از دو صورت، حج، فاسد نمی شود، لیکن سه امر واجب می گردد: الف)اگر قبل از درک رکن مشعر باشد سال آینده حجی که از نظر نوع مانند حج امسال باشد به جا آورد، هر چند حج اول او استحبابی باشد؛ ب) یک شتر قربانی کند؛ ج) از یکدیگر جدا شوند و در سال بعد نیز اگر از همان مسیر سال قبل به عرفات می روند پس از رسیدن به محل معصیت از یکدیگر جدا شوند. و زن در صورتی که محرم بوده و این عمل از روی علم و عمد و اختیار از او صادر شده باید شتر قربانی کند و سال بعد حج به جا آورد و اگر شوهرش او را مجبور کرده باید قربانی زن را نیز بپردازد و در این صورت حج سال بعد بر زن واجب نیست. و در هر حال برای وجوب جدایی کافی است که در این معصیت یکی از آنها علم و عمد و اختیار داشته باشد. کفاراتی که در باب جماع می آید مخصوص به جماع با همسر است. آیة الله سبحانی: اگر وقوع تا قبل از وقوف مشعر واقع شود احکام چهارگانه مترتب است: الف) حج او صحیح است (ولی به شرحی که می آید هم عقوبت و هم کفاره دارد) ب) باید اعمال حج را پایان برساند و باید زن و مرد با هم خلوت نکنند تا اعمال حج را تمام کنند. ج) در سال آینده دوباره حج را به عنوان عقوبت انجام دهد و در صورتی که از همان راه قبلی قصد حج کنند پس از رسیدن به محل معصیت از هم جدا شوند تا اتمام مناسک. د) باید یک شتر کفاره بدهد و در صورت عجز یک گوسفند کفاره بدهد و از اینجا حکم مسأله بعد هم بیان شد.
4- [4] . آیات عظام در مناسک خود، اضافه بر کلام حضرت امام متعرّض تفریق و جدایی بین زن و شوهر در حجّ امسال و سال آینده شده اند. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: گذشت که حج فاسد نشده است.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: و زن و شوهری که این کار را در حال احرام انجام داده اند، تا پایان مناسک حج نباید با یکدیگر خلوت کنند. حتّی در سال بعد هم چنانچه بخواهند از همان راه قبلی حج به جا آورند، وقتی به محل معصیت رسیدند، باید تا پایان اعمال حج از یکدیگر جدا شوند. آیة الله زنجانی: گذشت که حج فاسد نشده است هر چند در برخی صورت ها باید سال بعد حج به جا آورد..

(318) م - اگر این عمل بعد از وقوف به عرفات و مشعر واقع شد دو صورت دارد: (1) یکی آنکه: قبل از تجاوز از نصفِ (2) طواف نساء مرتکب شده، در این صورت حج او صحیح است، و فقط باید کفاره بدهد.

دوم آنکه: بعد از تجاوز از نصف طواف نساء (3) مرتکب شده، پس حج او صحیح

ص:223


1- [1] . آیة الله خامنه ای: ما بین مشعر و اتمام طواف نساء اگرآمیزش جنسی شود حج صحیح است و فقط باید کفاره بدهد، ولی اگر پس از طواف نساء باشد کفاره هم ندارد. در باب حکم اثناء طواف نساء و اینکه آیا عبور از نصف در حکم تمام طواف است یا عبور از شَوط پنجم، میان فقهاء بحث است که محل ابتلاء نیست. (مناسک حج، س75) آیة الله سبحانی: خواه قبل از تقصیر و یا حلق و یا پس از آن باشد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر بعد از شوط پنجم باشد حج او صحیح است و کفاره ندارد و اگر قبل از اتمام شوط سوم باشد، حج او صحیح است ولی باید کفاره بدهد و بعید نیست گفته شود که اگر بین شوط چهارم و پنجم باشد ملحق به قسم اول و چنانچه بین شوط سوم و چهارم باشد ملحق به قسم دوم است. آیة الله بهجت: اگر این عمل در دور سوم طواف نساء باشد و همچنین اگر در دور چهارم باشد، بنابر احتیاط و اگر بعد از دور پنجم طواف نساء بوده کفاره نیز ندارد علی الأظهر الأشهر اگر چه احوط کفاره است. (مناسک شیخ، ص16 و 93) آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی: اگر این عمل پیش از طواف نساء و یا قبل از تمام شدن شوط پنجم باشد، حج او صحیح است ولی باید کفاره بدهد. آیة الله سیستانی: اگر این عمل قبل از طواف نساء و یا قبل از اتمام شوط چهارم طواف نساء باشد، حجش صحیح و کفاره دارد و اگر بعد از آن باشد کفّاره هم ندارد. (مناسک، مسأله 222). آیة الله فاضل: اگر قبل از تمام شدن شوط سوّم باشد حج او صحیح و کفاره دارد. آیة الله مکارم: اگر قبل از طواف نساء این عمل صورت گیرد، حجش صحیح ولی گناه کرده است و کفاره آن یک شتر است.
3- [3] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بعد از تجاوز از 5 شوط اگر مرتکب شود، حج او صحیح و کفاره نیز ندارد، اگر چه احوط است. آیة الله نوری: بعد از تمام شدن شوط پنجم طواف نساء..

است و کفاره هم ندارد بنابر اقوی. (1)

(319) م - اگر زنی را از روی شهوت ببوسد (2)

کفاره آن یک شتر (3) است و اگر بدون

ص:224


1- [1] . نظریه آیة الله بهجت و آیة الله مکارم در صورت اول گذشت. آیة الله تبریزی: بعد از شوط پنجم کفاره ندارد. آیة الله زنجانی: اگر این عمل بعد از اتمام شوط چهارم طواف نساء باشد کفاره ندارد و اگر قبل از آن و بعد از مشعر باشد قربانی شتر و جدایی زن و مرد واجب می شود و تکرار حج واجب نمی شود. آیة الله فاضل: اگر این عمل بعد از تمام شدن شوط سوّم باشد کفاره نیز ندارد. آیة الله نوری: علی الأظهر الاشهر، گرچه احوط کفاره است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: چنانچه منی از او خارج شود بنابر اقوی و اگر منی خارج نشود بنابر احتیاط واجب باید یک شتر کفاره بدهد و اگر بوسیدن از روی شهوت نباشد، کفاره آن یک گوسفند است اگر چه احتیاط مستحب آن است که یک شتر کفاره بدهد؛ و بنابر احتیاط واجب هرگاه زن محرم نیز مردی را ببوسد همین حکم را دارد. آیة الله سبحانی: خواه منی از او خارج بشود یا نشود.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر او را از روی شهوت ببوسد یک شتر کفاره بدهد اگر منی خارج شود و اگر خارج نشود نیز بنابر احوط یک شتر کفاره دارد. (مناسک شیخ، ص95) آیة الله تبریزی: اگر زنش را با شهوت ببوسد و منی خارج شود یک شتر کفاره بدهد و اگر منی خارج نشود یا از روی شهوت نباشد یک گوسفند کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 226).

شهوت ببوسد

کفاره آن یک گوسفند (1) است و احتیاط مستحب آن است که یک شتر کفاره بدهد.

(320) م - اگر عمداً نگاه کند به غیر زن خود (2) و انزالش شود (3)، احوط (4) آن است که

ص:225


1- [1] . آیة الله بهجت، آیة الله سیستانی: در این صورت بنابر احتیاط واجب یک گوسفند کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 226). آیة الله خامنه ای: کفاره بوسیدن همسر اگر با شهوت باشد، شتر است و اگر بدون شهوت باشد گوسفند و ظاهراً بوسیدن غیر همسر مانند مادر و فرزند حرام نیست و کفاره هم ندارد. (مناسک حج، س74) آیة الله صافی، آیة الله نوری: در این صورت بنابر احتیاط واجب یک شتر باید کفاره بدهد. آیة الله گلپایگانی: در این صورت خالی از قوّت نیست که یک شتر کفاره بدهد. آیة الله مکارم: احتیاط آن است که بوسیدن بدون قصد لذّت را ترک کند و اگر ببوسد یک گوسفند کفّاره بدهد.
2- [2] . آیة الله بهجت: بنحو حرام، و امّا اگر انزال نشود پس جز اینکه گناه کرده چیزی بر او نیست بنابر اظهر (مناسک شیخ ص17 و 94).
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر به غیر همسر خود نگاه کند - با شهوت یا بی شهوت - و انزالش شود، اگر به دست و پای او و مانند آن نگاه کرده، باید یک شتر یا گاو و اگر نمی تواند یک گوسفند قربانی کند، و اگر به ساق و عورت و مانند آن نگاه کرده، چنانچه ثروتمند است باید یک شتر و اگر متوسط الحال است یک گاو و اگر فقیر است یک گوسفند قربانی کند. آیة الله سبحانی: در صورت توانایی مالی کفاره آن یک شتر و اگر نمی تواند یک گاو و اگر به آن هم توانایی ندارد یک گوسفند است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: بلکه اقوی. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: چه با شهوت باشد و چه بدون شهوت اگر انزال شود کفاره اش یک شتر است در صورت دارا بودن و یک گاو است اگر متوسط باشد و یک گوسفند است اگر فقیر باشد. آیة الله سبحانی: اگر محرم با شهوت به غیر زن خود نگاه کند و انزال شود، واجب است که اگر متمول است یک شتر و اگر متوسط الحال است یک گاو و اگر فقیر است یک گوسفند کفاره بدهد.

اگر می تواند یک شتر کفاره بدهد و اگر نمی تواند یک گاو و اگر آن را هم نمی تواند یگ گوسفند کفاره بدهد. (1)

(321) م - اگر محرم نگاه کند به زن خود از روی شهوت و انزالش شود، مشهور (2) آن است که یک شتر کفاره است، ولی اگر از روی شهوت نباشد (3) کفاره ندارد. (4)

(322) م - اگر کسی با زن دست (5) بازی کند به شهوت و انزالش نشود، یک گوسفند

ص:226


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب نگاه زن به غیر شوهر خود نیز همین حکم را دارد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب باید یک شتر کفاره بدهد و اگر منی خارج نشود و یا بدون شهوت به او نگاه کند و اتفاقاً منی خارج شود، کفاره ندارد. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، صافی، گلپایگانی: باید یک شتر کفاره بدهد. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب یک شتر بدهد. و امّا اگر منی بیرون نیاید و یا بدون شهوت به او نگاه کرد و منی بیرون آمد، کفاره واجب نیست. (مناسک، مسأله 229). آیة الله فاضل: بنابر اقوی یک شتر کفاره بدهد.
3- [3] . آیة الله بهجت: ولی اگر از روی شهوت نگاه کند و منی از او بیرون نیاید یا بدون شهوت نگاه کند و منی بیرون بیاید کفاره ندارد. (مناسک، مسأله 229). آیة الله تبریزی: و یا از روی شهوت باشد و انزال نشود... آیة الله سبحانی: ولی اگر به صورت عادی نگاه کند کفاره ندارد هر چند حالتی پیش آید که منی از او خارج شود.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط واجب نگاه زن محرم به همسر خود نیز همین حکم را دارد. آیة الله خامنه ای: به حاشیه قبل از مسأله 314 (دوم جماع کردن...) مراجعه شود.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: اگر محرم همسر خود را با شهوت لمس نماید، باید یک گوسفند کفاره بدهد، چه انزال بشود و چه نشود، و اگر با همسر خود ملاعبه کند و انزال شود، کفاره آن مانند کفاره جماع است و اگر انزال نشود، کفاره آن یک گوسفند است و بنابر احتیاط دست زدن و ملاعبه زن محرم با همسرش نیز همین حکم را دارد.

کفاره آن است و اگر انزالش شود احتیاط (1) آن است که یک شتر کفاره بدهد اگر چه کفایت گوسفند خالی از قوت نیست.

(323) م - هر یک از این امور (2) که موجب کفاره است، اگر با جهل به مسأله یا از روی غفلت یا از روی نسیان واقع شود، به عمره و حج او ضرر نمی رساند و بر شخص کفاره نیست.

ص:227


1- [1] . آیة الله خامنه ای: کفاره ملاعبه منتهی به امناء در حال احرام، یک شتر است. (مناسک حج، س73) آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورت انزال واجب است یک شتر کفاره بدهد. (آداب و احکام حج، مسأله 391). آیة الله مکارم، آیة الله نوری: بنابر احتیاط واجب یک شتر کفاره دارد.
2- [2] . اموری که در حرام دوم از محرّمات بعد از مسأله 313 آمده است و مراد تمام محرمات احرام نمی باشد. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر طواف حج را فراموش نموده و با عیال خود نزدیکی کند و یا بعد از سعی و قبل از تقصیر از روی جهل به حکم باشد باید کفّاره بدهد..

(324) م - اگر مردی با زن خود که مُحرم است، از روی اجبار جماع کند، بر زن چیزی نیست و مرد باید علاوه بر کفاره خود کفاره زن را هم بدهد (1)، و اگر زن از روی رضایت (2) جماع دهد کفاره بر خود اوست (3) و مرد باید کفاره خودش را بدهد و کفاره ای که باید بدهند گذشت. (4)

سوم - عقد کردن زن از برای خود یا غیر، چه آن غیر، احرام بسته باشد یا نبسته باشد و مُحِلّ باشد.

(325) م - جایز نیست (5) شخص محرم شاهد شود برای عقد، گرچه آن عقد برای غیر محرم باشد.

(326) م - احتیاط آن (6) است که شهادت ندهد بر عقد، اگر چه شاهد عقد شده باشد، در حال محرم نبودن (7)، اگر چه جایز بودن آن خالی از قوت نیست.

ص:228


1- [1] . آیة الله سیستانی: اگر مرد زنش را مجبور به جماع کند، بنابر احتیاط واجب باید کفاره او را نیز بدهد.
2- [2] . آیة الله سبحانی: در آغاز کار یا در اثناء راضی شود در این صورت کفاره زن بر خود او واجب است.
3- [3] . آیة الله فاضل: و دراین صورت ظاهراً حج او صحیح است، امّا باید مثل مرد سال بعد به عنوان عقوبت حج تمتّع انجام دهد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و همچنین صور بطلان حج و وجوب اعاده آن در سال بعد.
5- [5] . آیات عظام اردبیلی، مکارم، نوری: احتیاط واجب. آیة الله بهجت: حاضر شدن در مجلس عقد و شاهد شدن بر آن، بر محرم حرام است. (مناسک، مسأله 235). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: شاهد شدن بر عقد، بنابر قول مشهور، بر محرم حرام است و این قول موافق احتیاط است.
6- [6] . آیات عظام اردبیلی، بهجت، مکارم: احتیاط واجب این است که محرم. آیة الله سبحانی: ادای شهادت بر عقد چه در حال احرام شاهد آن شده باشد یا در حال غیر احرام جایز است هر چند احتیاط مستحب آن است که آن را ترک کند.
7- [7] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بعضی از فقها فرموده اند که گواهی بر عقدی که قبلاً واقع شده نیز بر محرم حرام است، ولی دلیلش ظاهر نیست. آیة الله سبحانی: خواستگاری در حال احرام مکروه است. آیة الله فاضل: شهادت دادن به عقد در حال احرام جایز است، هر چند احتیاط مستحب در ترک آن است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: شهادت بر عقد جایز نیست، اگر چه پیش از احرام شاهد شده باشد..

(327) م - اقوی آن است که خواستگاری کردن در حال احرام جایز است و احتیاط (1) در ترک است.

(328) م - رجوع کردن به زنی که طلاق رجعی داده است مانع ندارد. (2)

(329) م - اگر زنی را در حال احرام برای خود عقد کند، با علم به مسأله، آن زن بر او حرام دائمی می شود. (3)

(330) م - اگر زنی را با جهل به مسأله برای خود عقد کند، عقدی که کرده است باطل است، لیکن حرام دائمی (4) نمی شود، ولی احتیاط آن است (5) که آن زن را نگیرد؛ خصوصاً اگر با او نزدیکی کرده باشد.

(331) م - ظاهراً فرقی بین زن عقدی و صیغه ای نیست در احکامی که ذکر شد.

(332) م - احتیاط آن است (6) که زن اگر احرام بسته باشد و مرد محرم نباشد و عقد

ص:229


1- [1] . آیات عظام اردبیلی، تبریزی، خویی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، نوری: بنابر احتیاط واجب محرم نباید خواستگاری نماید.
2- [2] . آیة الله سبحانی: و زن در طلاق خلعی می تواند از بذل خود برگردد.
3- [3] . آیة الله سبحانی: چه آن زن محرم باشد یا نباشد و خواه عالم به مسأله باشد یا نباشد.
4- [4] . آیة الله بهجت: اگر جاهل بود حرام ابدی نمی شود، اگر چه دخول بنماید، بنابر اظهر و اشهر. (کتاب نکاح، ص48). آیة الله سبحانی: و بعداً می تواند او را برای خود عقد کند آیة الله نوری: در صورت عدم دخول، و در صورت دخول حرام دائمی می شود.
5- [5] . آیة الله مکارم: این احتیاط مستحب است.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: اگر زنی که در حال احرام است با مردی که در حال احرام نیست ازدواج کند، عقد او باطل است ولی می تواند بعداً با آن مرد ازدواج کند، اگر چه در صورتی که زن می دانسته ازدواج کردن در حال احرام حرام است، احتیاط مستحب آن است که بعداً با او ازدواج نکند. آیة الله بهجت: احوط اتّحاد حکم مرد و زن است بلکه خالی از وجه نیست. (کتاب نکاح، ص48).

کند (1) او را، با او نزدیکی نکند و طلاق دهد او را، و در صورت علم به مسأله، او را طلاق دهد و با او هیچ وقت ازدواج نکند.

(333) م - اگر کسی عقد کند زنی را برای محرمی و محرم دخول کند، پس اگر هر سه عالم به حکم (2) باشند بر هر یک آنها یک شتر کفاره است (3) و اگر دخول نکند کفاره نیست و در این حکم فرق نیست بین آنکه زن و عاقد مُحِلّ باشند یا مُحرم و اگر بعضی از آنها حکم (4) را می دانند و بعضی نمی دانند؛ بر آنکه می داند کفاره است.

(334) م - چهارم - استمناء؛ یعنی طلب بیرون آمدن منی کردن، به دست یا غیر آن، هر چند به خیال باشد یا به بازی کردن با زن خود یا کس دیگر، به هر نحو باشد. پس

ص:230


1- [1] . آیة الله سبحانی: اگر یکی از آنان از حکم مسأله آگاه باشد و بداند که عقد در حال احرام حرام است چنین عقدی باطل و آن زن برای آن مرد حرام ابدی می شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: و نیز عالم به موضوع در موردی که محلّی برای جهل آن هست. (مناسک شیخ، ص18). آیات عظام زنجانی، سیستانی، فاضل: عالم به حکم و موضوع (یعنی اینکه بدانند مرد مُحرم است) باشند.
3- [3] . آیة الله سبحانی: البته در مورد زنی که محرم نیست علاوه بر آگاهی از حکم شرعی به موضوع یعنی محرم بودن زوج نیز آگاهی داشته باشد و اگر برخی از حکم شرعی آگاه بوده و برخی نبودند کفاره تنها بر کسانی واجب است که حکم شرعی را می دانسته اند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی، آیة الله زنجانی: و موضوع..

اگر منی خارج شود کفاره آن یک شتر است (1)و احتیاط (2) واجب آن است که در جایی که جماع موجب بطلان است، استمنا نیز موجب بطلان باشد (3) به نحوی که در جماع

ص:231


1- [1] . آیة الله خامنه ای: و اگر نتواند شتر بدهد، قربانی کردن یک گوسفند کافی است. البته وجوب کفاره در صورت علم به حکم و عمد می باشد و علاوه بر آن اگر استمناء با کاری است که او با خود انجام می دهد و پیش از مزدلفه است، لازم است حج را تمام کند و در سال بعد آن را دوباره به جا آورد و اگر استمناء به وسیله همسرش انجام شده، احتیاط واجب آن است که باز هم این گونه عمل کند. (اجوبة الاستفتاءات فی الحج، س55) آیة الله زنجانی: اگر محرم با آلت خود بازی کند و منی از او خارج شود کفاره آن یک شتر و انجام حج در سال آینده است - هر چند قصد او خروج منی نباشد - و اگر با همسر خود به قصد خروج منی، ملاعبه نماید و منی از او خارج شود باید یک شتر قربانی کند. و استمناء در غیر این دو صورت کفاره ندارد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه اقوی. آیة الله بهجت: و بدان که انزال منی با استمناء، بعضی او را مفسد حج دانسته اند، مثل جماع کردن و این قول احوط است در استمناء به مثل عبث با آلت خود و مانند آن از محرّم بر غیر محرم. پس ترک نشود احتیاط به قضای حج. (مناسک، مسأله 232). آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: اگر محرم با آلت خود بازی کند و منی از آن بیرون بیاید حکم کسی است که با زن خود نزدیکی کرده و مسأله آن گذشت. و اگر بدون بازی با آلت استمنا نمود، کفاره بر او واجب می شود و بنابر اظهر حج و عمره اش فاسد نخواهد شد. هر چند رعایت احتیاط در اعاده آنها بهتر است. آیة الله سیستانی: استمناء با عضو تناسلی؛ چه با دست و غیر آن، مطلقا حرام است و حکم آن در حج حکم جماع است که گذشت و همچنین در عمره مفرده به احتیاط واجب. و استمنا به وسیله بوسیدن زن و یا دست زدن و یا ملاعبه و نگاه، حکمش در مسائل قبل گذشت. و استمنا به وسیله شنیدن صحبت زن و یا اوصاف و مشخصات او و یا به وسیله تصوّرات او در خیال و مانند آن، بر محرم حرام است ولی موجب کفاره نیست. (مناسک، مسأله 232). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورتی که با آلت خود بازی کند و منی بیرون بیاید کفاره آن یک شتر است و اگر این عمل قبل از موقفین باشد سال دیگر باید اعاده حج نماید.
3- [3] . آیة الله سبحانی: و بنابر احتیاط در مواردی که نزدیکی با زن موجب کفاره و اعاده می شود استمناء نیز همین حکم را دارد. آیة الله فاضل: ظاهراً استمنا موجب بطلان نمی شود و حکم آن مثل جماع است که گذشت. و ظاهراً زن نیز همین حکم را دارد..

گفته شد.

پنجم - استعمال عطریات؛ از قبیل مشک و زعفران و کافور و عود و عنبر، بلکه مطلق (1)عطر، هر قسم که باشد. (2)

(335) م - مالیدن عطر بر بدن و لباس جایز نیست و همین طور پوشیدن لباسی که بوی عطر می دهد، اگر چه قبلاً به آن عطر مالیده شده باشد. (3)

(336) م - خوردن چیزی که در آن چیزی است که بوی خوش می دهد؛ مثل

ص:232


1- [1] . آیة الله بهجت: حرمت در غیر طیب مسلم الحرمه؛ مانند مشک و زعفران و عنبر و کافور و ورس، معلوم نیست، بلکه جواز آن شمّاً و استعمالاً خالی از وجه نیست، اگرچه احتیاط در اجتناب عامه بوی خوش است. آیة الله تبریزی: این حکم در غیر زعفران و عود و عنبر و مشک و ورس، مبنی بر احتیاط مستحب است. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط، استعمال صابون و شامپوی معطر (در حال احرام] جایز نیست. (مناسک حج، م202) آیة الله خویی: احوط اجتناب از هر بوی خوشی غیر از این ها است. آیة الله زنجانی: بوییدن مطلق اشیاء خوشبو، خواه از عطریات باشد یا گل ها و سبزیجات خوشبو، بلکه بوییدن میوه جات خوشبو بر محرم حرام است؛ لکن حرمت انواع دیگر استعمال عطریات مانند مالیدن آنها به بدن و لباسی که پوشیده مخصوص زعفران و مشک و عود و عنبر و ورس و عطرهایی است که در این سطح یا قوی تر از آنهاست و لذا هرگونه استفاده از عطرهایی که امروزه متداول است بر محرم حرام است. آیة الله سبحانی: استعمال عطریات چه به عنوان بوییدن و یا مالیدن به لباس و بدن و یا خوردن باشد و استعمال صابون ها و شامپوهای معطر نیز برای محرم جایز نیست. آیة الله سیستانی: بر محرم حرام است استعمال هر ماده ای که برای خوشبو کردن بدن یا لباس یا خوراک یا غیر آنها مورد استفاده واقع می شود چه استعمال به بوییدن باشد یا خوردن یا مالیدن یا رنگ کردن یا بخور دادن و احتیاط واجب آن است که از شامپو و صابون و سیگاری که بوی خوش دارد نیز اجتناب کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله مکارم: یا پراکندن در فضا به وسیله اسپری و مانند آن..

زعفران، جایز نیست. (1)

(337) م - اگر به پوشیدن لباس یا خوردن غذایی که بوی خوش می دهد اضطرار پیدا کند، باید (2)

دماغ خود را بگیرد که بوی خوش به آن نرسد. (3)

(338) م - از گل ها یا سبزی هایی که بوی خوش می دهد باید (4) اجتناب کند (5)، مگر بعضی انواع که صحرایی است؛ مثل «بومادران» و «درمنه» و «خزامی» که می گویند از خوشبوترین گل ها است.

ص:233


1- [1] . آیة الله خامنه ای: خوردن غذایی که در آن زعفران وجود دارد، برای محرم جایز نیست. (مناسک حج، م204) آیة الله زنجانی: خوردن چیزهای خوشبویی که در سطح زعفران یا قوی تر از آن است جایز نیست؛ بنابراین خوردن گل ها و سبزیجات و میوه جات خوشبو بر محرم جایز است، ولی باید مواظبت کند -ولو با گرفتن بینی- که بوی خوش آنها به مشامش نرسد.
2- [2] . آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: بنابر احتیاط لازم.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در مورد پوشیدن لباس بنابر احتیاط و در مورد خوردن غذا بنابر اقوی باید کفاره بدهد و کفاره آن یک گوسفند است. آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: مگر اینکه موجب عسر و حرج باشد. آیة الله سبحانی: بینی خود را بگیرد و از بوییدن عطر آن خودداری کند.
4- [4] . آیات عظام اردبیلی، صافی، گلپایگانی، مکارم: بنابر احتیاط واجب از تمام گل ها اجتناب کند. آیة الله بهجت، آیة الله خویی: به حاشیه قبل از مسأله 335 ]پنجم: استعمال عطریات( مراجعه شود. آیة الله تبریزی: چنان که گذشت حکم در غیر زعفران و عود و عنبر و ورس و مشک، مبنی بر احتیاط مستحب است. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب، باید محرم از بوییدن هر چیز معطر اجتناب کند، هرچند به آن عطر اطلاق نشود، مانند گل ها و سبزیجات و میوه های خوشبو. (مناسک حج، م203) آیة الله سبحانی: باید از گل هایی که برای عطر گیری کاشته می شوند مانند گل محمدی، یاسمن، نیلوفر پرهیز کرد ولی در غیر این نوع گل ها اجتناب لازم نیست. آیة الله سیستانی: این حکم مخصوص گیاهانی است که برای بوییدن مورد استفاده واقع می شود، چه از آن عطر گرفته شود و چه نشود.
5- [5] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 336 و حاشیه قبل از مسأله 335 مراجعه شود..

(339) م - احتیاط (1) آن است که از «دارچینی» و «زنجبیل» و «هل» و امثال آنها اجتناب کند، اگر چه اقوی حرام نبودن آنها است. (2)

(340) م - از میوه های خوشبو؛ از قبیل سیب و بِه، اجتناب لازم نیست و خوردن آنها و بوییدن آنها مانع ندارد (3)، لیکن احتیاط (4) آن است که بوییدن را ترک کند. (5)

(341) م - اقوی (6) حرمت گرفتن دماغ است از بوی بد، لکن فرار کردن از بوی بد به تند رفتن عیب ندارد.

(342) م - خرید و فروش عطریات اشکال ندارد لیکن نباید آنها را برای امتحان بو

ص:234


1- [1] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سبحانی: از بوییدن و خوردن چیزهای خوشبویی مثل زنجبیل و دارچین خودداری شود. آیة الله سیستانی: حرمت شامل آنها نیز می شود. نظریه آیات عظام در مسأله قبل گذشت.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب از بوییدن آنها خودداری کند. (مناسک حج، م205)
4- [4] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب از بوییدن آنها اجتناب کند. آیة الله تبریزی: اولی این است که از بوییدن آنها هنگام خوردن خودداری شود. آیة الله سبحانی: بهتر است از بوییدن آنها خودداری شود. آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط از بوییدن آنها هنگام خوردن باید خودداری شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: نهایت احتیاط در آن...
5- [5] . آیة الله زنجانی: باید مواظبت کند که بوی خوش آنها به مشامش نرسد. آیة الله سبحانی: ازبوییدن نعناء و کلیه سبزیهای خوشبو خودداری شود ولی استفاده از آنها برای خوراک اشکال ندارد.
6- [6] . آیة الله بهجت: بنابر احوط بلکه اقوی. (مناسک، مسأله 241). آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط واجب. (مناسک، مسأله 241). آیة الله سبحانی: کسانی که حس بویایی ندارند و یا به علت زکام و یا سرماخوردگی بویی را احساس نمی کنند می توانند به بدن و لباس خود عطر بزنند و یا غذای معطر میل کنند و چنین کسانی بنابر احتیاط، بینی خود را از بوی بد نگیرند. آیة الله فاضل: و اگر گرفت معصیت کرده ولی کفاره ندارد..

کند یا استعمال کند. (1)

(343) م - کفاره استعمال بوی خوش یک گوسفند است بنابر احتیاط واجب. (2)

(344) م - مشهور آن است که استعمال خلوق کعبه و آن چیزی است که کعبه را به آن خوش بو می کنند حرام نیست، لکن چون معلوم نیست که خلوق چیست (3) احتیاط (4)

ص:235


1- [1] . آیة الله زنجانی: همچنین رفتن محرم در اماکن خوشبو مانند مغازه های عطرفروشی جایز نیست. آیة الله سبحانی: حتی برای آزمایش. آیة الله نوری: اگر صابون و شامپو دارای بوی خوش باشد، باید مُحرم از آن اجتناب کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: کفاره خوردن چیزی که در آن چیزی است که بوی خوش می دهد، بنابر اقوی یک گوسفند است. آیات عظام بهجت، صافی، گلپایگانی، مکارم: در صورت عمد... آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کفاره اش بنابر مشهور یک گوسفند است، ولی ثبوت کفاره در غیر خوردن، محل اشکال است هر چند احوط کفاره دادن است. (مناسک، م240). آیة الله خامنه ای: احتیاط واجب آن است که برای استفاده عمدی از عطریات و بوی خوش، چه آنهایی که در خوراک از آن استفاده می شود مانند زعفران و چه غیر آنها، یک گوسفند کفاره بدهد. (مناسک حج، م207) آیة الله زنجانی: کفاره خوردن زعفران و مانند آن، یک گوسفند است و سایر انواع استفاده از عطریات، کفاره ندارد. آیة الله سبحانی: کفاره بوی خوش در صورت استفاده خوردنی یک گوسفند است و در استعمالات دیگر بنابر احتیاط باید گوسفند کفاره داده شود. آیة الله سیستانی: هرگاه محرم عمداً مقداری از چیزهای خوشبو را بخورد و یا چیزی را بپوشد که اثر بوی خوش از سابق در آن مانده باشد، بنابر احتیاط واجب باید یک گوسفند کفاره بدهد، ولی در غیر این دو مورد، در استفاده از بوی خوش، کفاره واجب نیست، هر چند احوط کفاره دادن است. (مناسک، مسأله 240). آیة الله فاضل: در صورت علم و عمد.
3- [3] . آیة الله فاضل: ماده خوشبوی مخصوصی است که برای نظافت کعبه استعمال می شود.
4- [4] . آیة الله بهجت: این احتیاط در صورتی است که معلوم باشد دخول آنچه جایز نیست بوییدن آن (ولو به حسب احتیاط ممنوع باشد) در آن، و معلوم نباشد نامیده شدن آن به خلوق کعبه که خوشبوکننده کعبه است با خصوصیتی در ساخت آن) والاّ اقوی عدم حرمت است. (مناسک شیخ، ص19). آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، فاضل: این احتیاط لازم نیست. آیة الله سیستانی: خلوق کعبه عطری است که از زعفران و غیر آن گرفته می شده است، ولی بعید نیست که اجتناب از بوی خوش کعبه لازم نباشد و بتوان آن را استشمام کرد..

آن است که اجتناب کند از بوی خوشی که در کعبه است. (1)

(345) م - اگر بوی خوش را مکرر (2) استعمال کرد در وقتِ واحد، بعید نیست یک گوسفند کفایت کند، لیکن احتیاط در تعدد است، و اگر دراوقات متعدده استعمال کرد احتیاط (3) ترک نشود (4)، و اگر بعد از استعمال کفاره داد و باز استعمال کرد واجب است که باز کفاره بدهد. (5)

ص:236


1- [1] . آیة الله سبحانی: رسیدن بوی خوش پرده کعبه اشکال ندارد و اجتناب از آن لازم نیست.
2- [2] . آیة الله بهجت: با تخلل تکفیر کفّاره دارد و بدون آن احتیاط است. آیة الله تبریزی: چنانچه گذشت کفاره در غیر خوردن مبنی بر احتیاط وجوبی است و در صورت تکرار احتیاط در تعدّد کفاره است. آیة الله خامنه ای: تکرّر استعمال طیب در یک زمان تا حدی که عرفاً آن را یکبار استعمال کردن بدانند، کفاره را متعدّد نمی کند و در غیر آن علی الظاهر باید کفاره را به تعداد استعمال تکرار کند و عدم تخلل کفاره تأثیری ندارد. (مناسک حج، س65) آیة الله سبحانی: کفاره استعمال بوی خوش در صورتی که خوردنی باشد یک گوسفند است و در استعمالات دیگر مانند مالیدن به لباس و بدن و بوییدن آن ها احتیاطاً یک گوسفند است؛ اگر در یک وقت چند بار بوی خوش استفاده کرد یک کفاره واجب است و اگر در اوقات مختلف این کار را انجام داد کفاره مکرر می شود و اگر غذای خوشبویی را خورد و فوراً کفاره را داد و سپس دوباره از آن استفاده کرد کفاره تکرار می شود و این حکم در بوییدن تنها بنابر احتیاط است. آیة الله گلپایگانی: در صورت تکرار کفاره هم تکرار شود. (مناسک عربی، ص98).
3- [3] . آیة الله اردبیلی، آیة الله فاضل: بنابر اقوی کفاره را باید متعدد بدهد.
4- [4] . آیة الله زنجانی: اگر در یک احرام باشد یک کفاره کافی است، مگر در خوردن غذای معطر که چنانچه بعد از کفاره دادن، دوباره غذای معطر بخورد باید دوباره کفاره بدهد.
5- [5] . آیة الله خویی: متعرض این مسأله نشده اند. آیة الله سیستانی: کفاره با تعدّد لبس یا خوردن طیب مکرّر می شود چه در بین آن کفاره داده باشد یا نداده باشد..

ششم - پوشیدن چیز دوخته (1)؛ مثل پیراهن و زیر جامه و قبا و امثال آنها.

(346) م - چیزهایی که شبیه به دوخته است؛ مثل پیراهن هایی که با چرخ یا با دست می بافند یا چیزهایی را که با نمد به شکل بالاپوش می مالند؛ مثل کلیجه و پستک و کلاه و غیر آن، جایز نیست (2) پوشیدن آنها. (3)

ص:237


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بر مردان. آیة الله خویی: پوشیدن پیراهن و قبا و شلوار و زیر شلواری و جامه دکمه دار با بستن دکمه آن و درع (زره) و هر جامه ای که آستین دار باشد که دست در آن برود بر محرم حرام است. (مناسک، م242). آیة الله زنجانی: دوخته بودن لباس، از محرمات احرام نیست؛ ولی پوشیدن لباس های معمولی؛ مانند پیراهن و قبا و شلوار و زیرپوشش و هر لباسی مانند آنها که عرض بدن را می پوشاند، بر مرد محرم جایز نیست، و در این امر فرقی بین لباس دوخته و بافته و غیر آن نیست، و پوشیدن حوله و لنگ و پتو و مانند آن مانعی ندارد - هر چند دوخته باشد - ؛ همچنان که می تواند پتوی دوخته روی خود بیندازد یا داخل کیسه خواب بخوابد هر چند خلاف احتیاط مستحب است. آیة الله سبحانی: پوشیدن لباس های دوختنی مانند پیراهن و شلوار و قبا و امثال آن برای مردان و دست کش برای زنان در حال احرام جایز نیست و بنابر احتیاط از چیزهای بافتنی یا آنچه که به شکل پیراهن یا شلوار در آید پرهیز کند. آیة الله سیستانی: برای محرم جایز نسیت که جامه دکمه دار یا آنچه فایده دکمه را داشته باشد بپوشد در صورتی که دکمه آن را ببندد و همچنین جایز نیست جامه ای بپوشد که یقه و آستین داشته باشد و سر را از یقه و دست ها را از آستین بیرون بیاورد و همچنین جایز نیست شلوار و زیر شلواری و آنچه را که در ستر عورتین مانند آنها باشد مگر اینکه ازار (لنگ) نداشته باشد که در این صورت پوشیدن آن جایز است و بنابر احتیاط واجب باید از پوشیدن لباس های متعارف؛ مانند پیراهن و قبا و لبّاده و کت و پیراهن عربی، بپرهیزد، هر چند دکمه آنها را نبندد یا دست از آستین و سر از یقه بیرون نیاورد. (مناسک، مسأله 242).
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احوط اجتناب از هر جامه دوخته بلکه شبیه دوخته است؛ مانند نمدی که چوپانان آن را می پوشند. آیة الله سبحانی: بر محرم جایز نیست لباس دکمه دار یا لباسی که پوشش حساب شود در برابر سرما و گرما و نظایر آن بپوشد چه دوخته باشد و چه بافتنی و نمد، بنابراین استفاده از وسائلی که این دو ویژگی را ندارد، اشکال ندارد هر چند دوخته باشند. آیة الله سیستانی: فرقی نیست در آنچه در حاشیه قبل گفته شد که لباس دوخته باشد یا بافتنی یا نمد مالی یا غیر آن. آیة الله مکارم: همچنین لباس هایی که قطعات آن را به هم می چسبانند.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: و همچنین لباس های دکمه دار، که با بستن دکمه های آن به صورت پیراهن

(347) م - احوط (1) اجتناب از مطلق دوخته است،هر چند کم باشد؛ مثل کمربند دوخته (2) و شب کلاه. (3)

ص:238


1- [1] . آیة الله اردبیلی: پوشیدن چیزهایی مثل کمربند، دمپایی، بند ساعت و امثال آن هر چند دوخته باشد اشکال ندارد. آیة الله خویی: احوط اجتناب از مطلق جامه دوخته و شبیه دوخته است ولی انداختن پتوی حاشیه دار که طرفین آن را با نخ دوخته اند مانع ندارد. (استفتائات، ص241، س712). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: استفاده از این اشیاء برای محرم جایز است، هر چند دوخته باشد: الف) همیان و کمربند که برای حفظ پول به کمر می بندند. ب) فتق بند. ج) کفشی که تمام روی پا را نپوشاند. آیة الله فاضل: ظاهراً حرمت و ثبوت کفاره مخصوص به پوشیدن لباس دوخته؛ مانند پیراهن، قبا، شلوار و سایر لباس های متعارف است. اما پوشیدن و استفاده از دمپایی و کفش دوخته که تمام روی پا را نپوشاند و کمربند و همیان و فتق بند و بند ساعت و سایر اشیای کوچک دوخته دیگر که به آن لباس گفته نمی شود و همچنین حمل قمقمه دوخته اشکال ندارد و کفاره هم ندارد. و از این، حکمِ مسأله بعد نیز روشن می شود.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: کمربند و هَمیان که در آن پول می گذارند و به کمر می بندند و بند ساعت و امثال اینها که لباس محسوب نمی شود اگر چه دوخته باشد اشکال ندارد. همچنین نشستن و خوابیدن بر روی فرش دوخته یا لباس های ممنوع یا به عنوان روانداز از آنها استفاده کردن مانعی ندارد. همین طور انداختن پتو و امثال آن بر روی دوش هر چند حاشیه آن دوخته باشد اشکال ندارد. و نیز دوختن حاشیه پارچه احرام بلامانع است. (مناسک حج، م 164 تا 167) آیة الله سبحانی: پوشیدن شب کلاه جایز نیست اما کمربند در صورتی که پهن نباشد و پوشش حساب نشود اشکال ندارد.
3- [3] . آیة الله تبریزی: پوشیدن شب کلاه جایز نیست و کمربند مانعی ندارد. آیة الله زنجانی: به سر گذاشتن کلاه و هر چه سر را می پوشاند و بستن کمربند و همیان و مانند آن جایز نیست مگر در صورت لزوم، و محرمی که برای حفظ پول یا نگاه داشتن لنگ احرامش باید از همیان یا کمربند استفاده کند می تواند کمربند یا همیان ببندد، هر چند دوخته باشد و کفاره هم ندارد. آیة الله سیستانی: معلوم شد که معیار لباس، دوخته نیست، بلکه انواع خاصی از لباس حرام است و به احتیاط واجب لباس های متعارف هم حرام است و امّا کمربند و بند ساعت و دمپایی و امثال آن اگر دوخته باشد اشکال ندارد، گرچه کمربند مکروه است و همچنین اشکال ندارد اگر حاشیه لباس احرام دوخته باشد یا بر آن مارکی باشد که دوخته باشند..

(348) م - همیانی را که در آن پول می گذارند، اشکال ندارد به کمر ببندد (1)، هر چند دوخته باشد و بهتر آن است که قسمی کند که بی گره باشد.

(349) م - فتق بند، اگر دوخته باشد برای ضرورت جایز است ببندد، لیکن احتیاط آن است که کفاره بدهد. (2)

(350) م - اگر به لباس دوخته احتیاج پیدا کرد جایز است بپوشد، ولی کفاره باید بدهد. (3)

(351) م - جایز است گره زدن لباس احرام را، ولی احتیاط در گره نزدن است (4) و احتیاط واجب آن است که لنگ را به گردن گره نزنند. (5)

(352) م - جایز است که لباس احرام را با سوزن یا چیز دیگر، بعضی را به بعضی وصل کند، گرچه احتیاط در ترک است. (6)

ص:239


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط مستحب. آیة الله تبریزی: کفاره هم ندارد. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 347 مراجعه شود. آیات عظام زنجانی، سیستانی، مکارم: ضرورت لازم نیست و کفاره هم ندارد. آیة الله سبحانی: در صورت دوخته بودن کفاره دارد. آیة الله صافی، آیة الله فاضل: اولی این است که کفاره بدهد.
3- [3] . آیة الله بهجت: الاّ در صورتی که إزار نداشته و شلوار بپوشد که در وجوب فدیه تامّل است. (مناسک شیخ، ص20 و 21). آیات عظام تبریزی، خامنه ای، خویی، سبحانی، سیستانی: بنابر احتیاط واجب باید یک گوسفند بدهد. آیة الله زنجانی: اگر لنگ ندارد جایز است شلوار بپوشد و کفاره هم ندارد؛ و در غیر این مورد، پوشیدن لباس هایی که در حاشیه مسأله 354 گفته شده، کفاره دارد، هر چند مضطر باشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود.
5- [5] . نظریه آیات عظام در ذیل مسأله 287 گذشت.
6- [6] . نظریه آیات عظام در ذیل مسأله 287 گذشت. آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود..

(353) م - از برای زن ها جایز است لباس دوخته، هر قدر می خواهند بپوشند و کفاره ندارد، بلی جایز نیست (1) از برای آنها پوشیدن «قفازین» (2)و آن چیزی بوده که زن های عرب در آن پنبه می گذاشتند و دست می کردند برای حفظ از سرما. (3)

(354) م - کفاره پوشیدن لباس دوخته، یک گوسفند است. (4)

(355) م - اگر مُحرم چند قسم لباس دوخته بپوشد؛ مثل پیراهن و قبا و عبا، برای هر یک باید کفاره بدهد (5) و احتیاط واجب (6) آن است که اگر آنها را توی هم کرد و یک

ص:240


1- [1] . آیات عظام تبریزی، زنجانی، سبحانی، سیستانی، مکارم: منظور از قفازین هر نوع دستکش است.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: پوشیدن دستکش برای زنان جایز نیست. (مناسک حج، م136) آیة الله سبحانی: هر نوع دستکش خواه برای حفظ از سرما یا آفتاب یا حجاب و یا زینت و یا مقاصد دیگری مثل رعایت بهداشت در کار در حال احرام باشد برای زنان جایز نیست.
3- [3] . بلکه بنابر احتیاط واجب پوشیدن هرگونه دستکش بر زن ها جایز نیست.
4- [4] . آیة الله بهجت: برای متعمّد و یا مضطرّ، به خلاف ناسی و ساهی و جاهل که چیزی بر آنها نیست. (مناسک شیخ، ص20). آیة الله زنجانی: اگر مرد محرم پیراهن یا شلوار یا قبا و زیرپوش و مانند آن که عرض بدن را می پوشاند بپوشد یا جوراب به پا کند یا عمامه و کلاه و دستار بر سر بگذارد باید یک گوسفند قربانی کند؛ هر چند دوخته نباشد. و زن محرم اگر دستکش دست کند یا نقاب و پوشیه و مانند آن بپوشد باید یک گوسفند قربانی کند و پوشاندن سر و صورت با چیزهای غیرپوششی مانند باروحنا کفاره ندارد. آیة الله نوری: هر چند از روی اضطرار پوشیده باشد و با تعدّد لباس یا تکرار در پوشیدن، کفاره نیز تکرار می شود.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: ادامه مسأله در مناسک معظّم له نیست. آیة الله خویی: فتوای ایشان در دست نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: ظاهر آن است که اگر برای پوشیدن جنس دوخته یک کفاره بدهد کافی است. (مجمع المسائل، ج1، ص461، مسأله 20).
6- [6] . آیة الله اردبیلی: بلکه اقوی. آیة الله بهجت: ظاهر تعدّد کفّاره است به تعدّد صنف ها مطلقا، چه علی الترتیب بپوشد و چه در یک دفعه بپوشد. (مناسک شیخ، ص20). آیة الله سیستانی: در این صورت اگر نوع این لباس ها مختلف باشد، به تعداد هر لباس باید کفاره بدهد و اگر نوع لباس ها یکی باشد، بنابر احتیاط به تعداد هر لباس باید کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 245)..

دفعه پوشید باز برای هر یک کفاره بدهد. (1)

(356) م - اگر از روی اضطرار لباس های متعدد پوشید کفاره ساقط نمی شود. (2)

(357) م - اگر یک قسم لباس بپوشد، مثل پیراهن، و کفاره بدهد و باز پیراهن دیگر بپوشد یا آن را که پوشیده بکند و باز بپوشد باید برای دفعه دیگر نیز کفاره بدهد. (3)

(358) م - احتیاط واجب (4) آن است که اگر چند لباس از یک نوع بپوشد مثل چند قبا یا چند پیراهن، چه در مجلس واحد یا در مجالس عدیده (5)، برای هر یک کفاره بدهد. (6)

ص:241


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر محرم چند عدد از لباس هایی که در حاشیه مسأله قبل گفته شد را پوشید چنانچه همه از یک نوع باشند - مانند دو پیراهن یا دو پوشیه - تنها یک کفاره واجب می شود و اگر از چند نوع باشد - مانند یک پیراهن و یک شلوار - باید چند کفاره بدهد؛ به خصوص اگر اختلاف نوع آنها از قبیل پیراهن و کلاه یا پوشیه و دستکش باشد.
2- [2] . آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط در صورت اضطرار به پوشیدن لباس هم کفاره دارد. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب در صورت اضطرار به پوشیدن لباس هم باید کفاره بدهد. (مناسک حج، م169) آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط. (مناسک، مسأله 245). آیة الله سبحانی: و بنابر احتیاط در صورت ضرورت قبا و پالتو و کت را مقلوب کند(پشت و رو) و بر دوش خود انداخته و دست در آستین آن نکند. آیة الله مکارم: مگر اینکه موجب عسر و حرج شود.
3- [3] . آیة الله خویی: فتوای معظّم له در دست نیست.
4- [4] . آیة الله زنجانی: احتیاط مستحب آن است که...
5- [5] . آیة الله بهجت: اگر یک دفعه پوشیدن صدق کند. (مستفاد از مناسک شیخ، ص20).
6- [6] . آیة الله تبریزی: در صورتی که چند لباس بپوشد ولو از یک نوع باشد، باید به تعداد آنها کفاره بدهد. آیة الله سبحانی: اگر مرد محرم چند لباس دوخته را در یک مجلس و یک زمان با هم بپوشد یک کفاره دارد ولی اگر چند لباس دوخته را در دو مجلس یا بیشتر بپوشد کفاره آن متعدد خواهد بود. آیة الله خویی: فتوای معظّم له در دست نیست. آیة الله فاضل: چنانچه چند لباس از یک نوع را یک دفعه (یعنی پشت سر هم و بدون فاصله) بپوشد، فقط یک کفاره واجب می شود. آیة الله گلپایگانی: برای پوشیدن جنس دوخته در احرام عمره، یک کفاره و در احرام حج نیز یک کفاره کافی است. (مجمع المسائل، ج1، ص461، - مسأله 20). آیة الله مکارم: مگر اینکه موجب عسر و حرج شود..

(359) م - هفتم - سرمه کشیدن (1) به سیاهی (2) که در آن زینت باشد (3) هر چند قصد زینت (4) نکند. و احتیاط واجب اجتناب از مطلق سرمه است که در آن زینت باشد (5)، بلکه اگر بوی خوش (6) داشته باشد بنابر اقوی حرام است.

ص:242


1- [1] . آیة الله اردبیلی: سرمه کشیدن اگر زینت محسوب شود و یا در آن بوی خوش باشد، حرام است، مگر اینکه ضرورتی اقتضا کند و اگر زینت نبوده و بوی خوش نیز نداشته باشد، چنانچه سرمه سیاه باشد بنابر احتیاط باید از آن اجتناب شود و اگر سیاه نباشد، اشکال ندارد، اگرچه احتیاط مستحب آن است که از آن اجتناب شود.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: سرمه سیاه به قصد زینت کردن حرام است قطعاً. و بنابر احتیاط یک گوسفند کفاره بدهد و از سرمه سیاه بدون قصد زینت و غیر سیاه با قصد زینت بنابر احتیاط واجب اجتناب کند. آیة الله خویی: و بنابر احتیاط مستحب، کفاره هم دارد ولی سرمه غیر سیاه بدون قصد زینت مانع ندارد و کفاره نیز ندارد. آیة الله سیستانی: سرمه سیاه و هر سرمه ای که زینت حساب شود، اگر به قصد زینت باشد حرام و اگر به قصد زینت نباشد احتیاط واجب در ترک است و امّا سرمه ای که نه سیاه باشد و نه زینت شمرده شود، اگر به قصد زینت نباشد جایز و اگر به قصد زینت باشد احتیاط واجب در ترک است، بلی در هر صورت برای معالجه در حال اضطرار اشکال ندارد. (مناسک، مسأله 246). آیة الله مکارم: فرقی بین سرمه سیاه و غیر سیاه نیست، ملاک در حرمت زینت و عدم زینت است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: کشیدن سرمه سیاه و سرمه معطر و هر سرمه ای که زینت محسوب شود بر محرم حرام است، هر چند قصد زینت نداشته باشد؛ لکن در صورت لزوم مانند مواردی که معالجه، متوقف بر سرمه کشیدن باشد جایز است.
4- [4] . آیة الله بهجت: اگر سرمه سیاه بکشد و قصد زینت نداشته باشد بلکه برای علاج مرض باشد اشکال ندارد. (مناسک، مسأله 246). آیة الله خویی: اگر قصد زینت نکند بنابر احتیاط واجب باید اجتناب کند.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: سرمه کشیدن اگر زینت محسوب شود، بر محرم جایز نیست، همچنین خط کشیدن به دور چشم ها که زنان انجام می دهند، جایز نمی باشد و در این مورد تفاوتی میان رنگ سیاه و دیگر رنگ ها وجود ندارد. (مناسک حج، م232) آیة الله سبحانی: احتیاط واجب آن است که از مطلق سرمه که در آن جنبه زیبایی هست، اجتناب کند و اگر سرمه ماده خوشبویی داشته باشد، هر چند برای زیبایی نباشد حرام است.
6- [6] . آیة الله بهجت: احوط اجتناب از مطلق سرمه است، اگر به قصد زینت باشد یابوی خوش در آن باشد. (مناسک شیخ، ص21). نظریه آیات عظام در قسم پنجم از محرمات احرام گذشت..

(360) م - حرام بودن سرمه کشیدن، به زن اختصاص ندارد و برای مرد نیز حرام است.

(361) م - در سرمه کشیدن کفاره نیست (1) لیکن اگر در سرمه بوی خوش باشد (2) احتیاط (3)کفاره دادن است.

(362) م - در صورتی که احتیاج داشته باشد (4) به سرمه کشیدن مانعی ندارد.

هشتم - نگاه کردن در آینه. (5)

ص:243


1- [1] . آیة الله تبریزی: اگر سرمه سیاه را به قصد زینت بکشد بنابر احتیاط یک گوسفند کفاره دارد و در سرمه سیاه که به قصد زینت نباشد یا سرمه ای که به قصد زینت می کشد ولی سیاه نیست احتیاط استحبابی در کفاره دادن است. آیة الله خویی: بنابر احتیاط باید گوسفند کفاره دهد. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط مستحب یک گوسفند کفاره بدهد.
2- [2] . آیة الله سبحانی: کفاره دارد.
3- [3] . آیة الله فاضل: اگر بوی خوش آن در لحظه سرمه کشیدن قابل استشمام باشد، اقوی کفاره دادن است، ولی چنانچه بوی خوش از آن استشمام نشود، احتیاط مستحب در کفّاره دادن است. آیة الله مکارم: یک گوسفند اگر عمداً باشد.
4- [4] . آیة الله سبحانی: و چیز دیگری جایگزین آن نباشد.
5- [5] . آیة الله بهجت: در صورتی که برای عذری، از قبیل مرض نباشد، که صدق تزین نمی کند. (مناسک شیخ، ص21). آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: نگاه کردن در آینه جهت زینت بر مُحرم حرام است. آیة الله خامنه ای: نگاه کردن در آینه بدون قصد زینت؛ مانند راننده و امثال آن، اشکال ندارد. (مناسک حج، م208) آیة الله زنجانی: نگاه کردن در آینه و همچنین در دیگر اجسامی که عکس محرم در آنها پیداست اگر برای آرایش یا در معرض آرایش باشد حرام است؛ اما نگاه کردنی که هیچ ارتباطی با آرایش ندارد مانند نگاه کردن راننده برای دیدن اطراف، اشکال ندارد. آیة الله سبحانی: مقصود این است که انسان در آینه نگاه کند تا چهره خود را ببیند و یا خود را بیاراید ولی مثلاً اگر برای رفع خون از بینی و صورت می نگرد و همچنین اگر راننده برای آگاهی از پشت سر به آینه می نگرد اشکالی ندارد. آیة الله مکارم: در صورتی که برای تزیین خود و اصلاح سر و وضع خود باشد..

(363) م - در این حکم فرقی بین زن و مرد نیست.

(364) م - نگاه کردن به اجسام صاف صیقل داده شده که عکس در آن پیداست و نگاه کردن در آب صاف اشکال (1) ندارد.

(365) م - عینک زدن اگر (2) زینت نباشد اشکال ندارد، ولی اگر زینت محسوب شود (3) جایز نیست. (4)

(366) م - در نظر کردن به آینه کفاره (5) نیست، لیکن مستحب است (6) که بعد از نگاه کردن لبیک بگوید.

ص:244


1- [1] . آیة الله اردبیلی: چنانچه از آنها به همان منظوری استفاده شود که از آینه استفاده می شود، حکم آینه را دارند. آیة الله خامنه ای: نگاه کردن در آب صاف یا در اجسام صیقلی که تصاویر در آن دیده می شود نیز همانند نگریستن در آینه است، اگر برای زینت باشد، جایز نیست. (مناسک حج، م209) آیة الله سبحانی: اگر به قصد آرایش باشد حرام است. آیة الله زنجانی: مگر به منظور آرایش یا در معرض آرایش باشد. آیة الله سیستانی: اجسام صیقلی دیگری که خاصیت آینه را داشته باشند حکم آینه را دارند. آیة الله مکارم: هرگاه برای تزیین و اصلاح خود باشد اشکال دارد.
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر به قصد زینت نباشد ینابر اقوی عیبی ندارد.
3- [3] . آیة الله فاضل: و به قصد زینت استفاده کند.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: احتیاط واجب اجتناب از هر چیزی است که عرفاً زینت محسوب می شود. (مناسک حج، م217) آیة الله سیستانی: در صورتی که عینک زدن عرفاً زینت باشد، احوط پرهیز از آن است. (مناسک، مسأله 247).
5- [5] . آیة الله تبریزی: کفاره اش بنابر احتیاط استحبابی یک گوسفند است. (مناسک، مسأله 247). آیة الله خویی: کفاره اش بنابر احتیاط یک گوسفند است. (مناسک، مسأله 247). آیة الله سبحانی: اگر کسی عمداً برای زینت به آینه نگاه کند، باید لبیک بگوید؛ ولی جاهل و ناسی و مانند این دو لازم نیست تلبیه را تکرار کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: کفاره اش استغفار است. (آراء المراجع، ص153).
6- [6] . آیة الله خامنه ای: احتیاط واجب است. (مناسک حج، م213).

(367) م - اگر در اطاقی که ساکن است (1) آینه باشد و بداند که گاهی چشم او سهواً به آینه می افتد اشکال ندارد، لیکن احتیاط آن است (2) که آن را بردارد یا چیزی روی آن بیندازد.

(368) م - احتیاط (3) آن است که به آینه نگاه نکند، اگر چه برای زینت نباشد. (4)

نهم - پوشیدن موزه و چکمه و گیوه و جوراب (5) و هر چه تمام روی پا را می گیرد. (6)

ص:245


1- [1] . آیة الله فاضل: یا در ماشینی که نشسته است.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: اما بهتر آن است. (مناسک حج، م210) آیة الله سبحانی: و برای جلوگیری از احتمال حرام پارچه ای روی آن بیاندازد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سبحانی، سیستانی، مکارم: نگاه به آینه بدون قصد زینت اشکال ندارد. آیة الله خامنه ای: نگاه به آینه بدون قصد زینت اشکال ندارد. (مناسک حج، م208) آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: نظر در آینه مطلقاً جایز نیست، چه به قصد زینت باشد و چه نباشد. (مناسک عربی، ص89).
4- [4] . آیة الله زنجانی: به حاشیه قبل از مسأله 363 مراجعه شود. آیة الله نوری: در حال احرام، عکس گرفتن از یکدیگر، چون نگاه کردن در آینه بر آن صدق نمی کند، اشکال ندارد.
5- [5] . آیة الله زنجانی: و کفش و هرگونه پاپوشی که تمام روی پا را می پوشاند و نیز هر پاپوشی که تمام پشت پا را می پوشاند بر مرد محرم حرام است. ولی پوشیده شدن پا با حوله احرام یا پتویی که روی خود می اندازد اشکال ندارد.
6- [6] . آیة الله بهجت: و مانند چکمه و جوراب است بلکه مطلقاً با صدق لبس و پوشیدن علی الأحوط. (مناسک شیخ، ص21). آیة الله تبریزی: احوط نپوشیدن هر چیزی است که تمام پشت پا را بپوشاند. آیة الله خامنه ای: مرد محرم نباید چکمه و جوراب بپوشد و احتیاط واجب آن است که از پوشیدن هر چیزی که تمام روی پا را می پوشاند مانند کفش و گیوه و امثال آن اجتناب کند. لکن اگر لباس احرام یا پتو و امثال آن را روی پا بیندازد اشکال ندارد. (مناسک حج، م171 و 173) آیة الله سبحانی: و به بدن می چسبد برای مردان محرم حرام است نه زنان. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و احتیاط آن است که از پوشیدن چیزی که قسمتی از روی پا را هم بپوشاند نیز خودداری کند ولی بند نعلین اشکال ندارد..

(369) م - این حکم اختصاص به مردان دارد و برای زن مانع ندارد. (1)

(370) م - اگر مرد محتاج شود (2) به پوشیدن چیزی که روی پا را می گیرد احتیاط واجب (3) آن است که روی آن را شکاف دهد.

(371) م - در پوشیدن آنچه روی پا را می گیرد کفاره نیست. (4)

دهم - فسوق.

(372) م - فسوق اختصاص به دروغ گفتن ندارد (5) بلکه فحش دادن و

ص:246


1- [1] . آیة الله بهجت: بعید نیست ابتنای حکم بر منع کشف قدمین در غیر حال احرام، پس پوشیدن آنها در حال احرام ممنوع نیست و عدم منع آن پس بامرد مشترک است. (مناسک شیخ، ص21 و 22). آیة الله خامنه ای: اما احتیاط مستحب آن است که زنان نیز آن را مراعات کنند. (مناسک حج، م176)
2- [2] . آیات عظام زنجانی، سبحانی، سیستانی: بلکه مضطرّ شود.
3- [3] . آیات عظام اردبیلی، بهجت، مکارم: احتیاط مستحب این است. آیة الله خویی، آیة الله فاضل: احتیاط مستحب. (مناسک عربی، مسأله 248). آیة الله سبحانی: و حالت یکپارچگی آن را از بین ببرد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر کفش، چکمه و مانند آن را بپوشد، کفاره ندارد ولی اگر عمداً جوراب یا چیزی مانند آن را به پا کند، بنابر احتیاط واجب باید یک گوسفند کفاره بدهد. آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل: احوط ثبوت کفاره گوسفند است. آیة الله خامنه ای: احتیاط مستحب در مورد خصوص جوراب آن است که یک گوسفند به عنوان کفاره قربانی کند. (مناسک حج، م175) آیة الله زنجانی: کفاره پوشیدن جوراب، یک گوسفند است و پوشیدن چکمه و کفش، کفاره ندارد. آیة الله سیستانی: در پوشیدن چکمه و مانند آن کفاره ای واجب نیست، ولی بنابر احتیاط، اگر عمداً جوراب و مانند آن را بپوشد باید یک گوسفند کفّاره بدهد. (مناسک، مسأله 248). آیة الله نوری: کفاره پوشیدن آنچه که روی پا را می گیرد یک گوسفند است.
5- [5] . آیة الله بهجت: اظهر مقید بودن دروغ گفتن و دشنام دادن و مفاخرت است به آنکه بر غیر مُحرم حرام باشند. (مناسک شیخ، ص22). آیة الله سبحانی: مقصود از آن سه چیز است: دروغ گفتن، دشنام دادن، فخر فروشی بر یکدیگر، لذا اینکه دیده شده گاهی به زبان جدّ یا شوخی، انسانی، مردم شهری یا قبیله ای و یا ایل و عشیره ای و یا لهجه ای را با تمسخر یاد می کنند و یا بر آن ها مفاخره می کنند این عمل فی نفسه حرام و در حال احرام حرمتش مؤکد است..

فخر (1) به دیگران کردن نیز فسوق است و از برای فسوق کفاره نیست، فقط باید استغفار کند و مستحب است (2) چیزی کفاره بدهد و اگر گاو ذبح کند بهتر است.

یازدهم - جدال (3)؛ و آن گفتن «لا وَالله» و «بَلی وَالله» است.

(373) م - گفتن کلمه «لا» و کلمه «بَلی» و در سایر لغات، مرادف (4) آن؛ مثل «نه» و «آری»، دخالتی (5) در جدال ندارد بلکه قَسَم خوردن در مقامِ اثبات مطلب یا ردّ غیر، جدال است (6).

ص:247


1- [1] . آیة الله تبریزی: فخر کردن بر دیگران، اگر برای اثبات فضیلت و برتری برای خود باشد که توهین دیگری را در برداشته باشد، این عمل فی نفسه حرام است. آیة الله خویی: مراد از فسوق در آیه مبارکه فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ دروغ و دشنام است و فخر کردنِ حرام هم ملحق به فسوق است، فخر، در صورتی که مستلزم اهانت به دیگران نباشد، حرام نیست. (مناسک، مسأله 249). آیة الله سیستانی: فخر کردن اگر مستلزم اهانت و تحقیر مؤمن باشد همیشه حرام است و در حال احرام حرمتش مؤکد است و اگر چنین نباشد اشکالی ندارد حتی در حال احرام. آیة الله فاضل: خواه موجب نقص دیگران باشد و یا نباشد. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب فخر فروشی نیز از فسوق است.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: در مناسک معظّم له نیست. (مناسک حج، م242)
3- [3] . آیة الله زنجانی: و آن قسم خوردن به خداوند متعال در مقام اثبات یا ابطال مطلبی است، راست باشد یا دروغ، همراه با نزاع و ستیزه جویی باشد یا نباشد. آیة الله سبحانی: جدال آن است که برای اثبات یا رد سخنی به خدا سوگند بخورد خواه با لفظ جلاله «الله» باشد یا معادل آن در زبان های دیگر.
4- [4] . آیة الله فاضل: در مرادف اشکال است و ظاهراً در جدال محرّم خصوص لفظ «لا» و «بلی» دخالت دارد.
5- [5] . آیة الله تبریزی: و احتیاط در این است که به غیر این دو کلمه نیز قسم نخورد و همچنین با الفاظی که مترادف آنهاست از هر لغتی که باشد. ظاهر فرمایش آیة الله خویی: این است که: کلمه لا و بلی دخالت در مطلب دارد. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط لازم، گفتن کلمه «آری و الله» و «بله و الله» و «نه و الله» ملحق به آن است.
6- [6] . آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب در حال احرام از هر نوع مجادله و خصومت بپرهیزند، هرچند جمله های قسم در آن نباشد. (استفتاء، ش170151).

(374) م - قَسَم اگر به لفظ «الله» باشد یا مرادف آن؛ مثل «خدا» در زبان فارسی، جدال (1) است، و اما قَسَم به غیر خدا، به هر کسی باشد، ملحق به جدال نیست.

(375) م - احتیاط واجب الحاق سایر اسماء الله است به لفظ جلاله، پس اگر کسی قَسَم بخورد به «رحمان» و «رحیم» و «خالق سموات وارض»، جدال محسوب می شود به احتیاط واجب. (2)

(376) م - در مقام ضرورت، برای اثبات حقی با ابطال باطلی جایز است قَسَم بخورد به جلاله و غیر آن. (3)

(377) م - اگر در جدال راستگو باشد، در کمتر از سه مرتبه چیزی بر او نیست مگر

ص:248


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر قسم به لفظ جلاله نباشد اظهر عدم الحاق است و اگر به لفظ جلاله باشد ظاهر تحقّق حرام به مجرّد آن است. (مناسک شیخ، ص22). آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب لفظ مرادف «الله» به هر زبانی که باشد ملحق به جدال است. (مناسک حج، م244) آیة الله خویی: بنابر احتیاط واجب لفظ مرادف «الله» به هر زبانی که باشد ملحق به جدال است. آیة الله فاضل: ظاهراً لفظ «الله» بدون «لا» و «بلی» جدال محرّم نیست و مرادف «الله» نیز به هر زبانی که باشد جدال محرّم نمی باشد.
2- [2] . آیة الله بهجت: به مسأله قبلی مراجعه شود. آیات عظام زنجانی، سبحانی، سیستانی: در جدال کافی است که قسم به خدای متعال باشد ولو به لفظ جلاله نباشد. آیة الله فاضل: در صورتی که مشتمل بر کلمه «لا» و یا «بلی» باشد در این صورت نیز احتیاط مستحب الحاق است.
3- [3] . آیة الله بهجت: و در صورت جواز کفّاره ای نیست علی الاظهر. (مناسک شیخ، ص22). آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی: و همچنین برای اظهار مودّت و دوستی و اکرام مؤمن نیز جایز است. آیة الله زنجانی: بلکه قسم خوردن برای اظهار دوستی مؤمن یا تکریم او جایز است. آیة الله سیستانی: استثنا می شود از حرمت جدال موردی که ترک آن مستلزم ضرری بر مکلّف باشد، مثلاً حق او را پایمال کند..

استغفار (1)، و در سه مرتبه (2) کفاره باید بدهد و کفاره آن یک گوسفند است. (3)

(378) م - اگر در جدال دروغگو باشد احتیاط واجب آن است که در یک مرتبه یک گوسفند کفاره بدهد و در دو مرتبه یک گاو و در سه مرتبه یک شتر بلکه خالی از قوت نیست. (4)

ص:249


1- [1] . آیة الله سیستانی: به گفته بعضی از فقها جدال با قسم راست محقّق نمی شود مگر اینکه سه بار پی درپی باشد و این گفته خالی از وجه نیست، گرچه احتیاط ترک آن است حتی یک بار.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اظهر این است که ملاک در تعدد قسم، تعدد موضوع و مجلسی است که در آن جدال صورت می گیرد؛ بنابراین چنانچه در یک مجلس و در موضوع واحد چند بار قسم بخورد، یک قسم محسوب می شود. آیة الله خامنه ای: و در بیش از دو بار. (مناسک حج، م246)
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر سه مرتبه پی درپی باشد، و در حکم غیر صورت تتابع با عدم تخلل تکفیر تامّل است در صادق و کاذب. (مناسک شیخ، ص22). آیة الله سبحانی: درکفاره در مرتبه سوم کفاره آن یک گوسفند و اگر بار دیگر سه مرتبه یا بیشتر قسم راست بخورد کفاره آن نیز یک گوسفند است ولی اگر در مقام جدال سوگند دروغ یاد کند در مرتبه نخست یک گوسفند و در مرتبه دوم یک گاو و در مرتبه سوم یک شتر است و اگر کفاره آن را بپردازد برای مرتبه چهارم یک گوسفند است و برای مرتبه پنجم یک گاو است و برای مرتبه ششم دوباره شتر است و تمامی موارد یاد شده در صورت علم به حکم شرعی و عمد است ولی اگر از روی فراموشی و یا جهل به مسأله قسم یاد کرد و جدال نمود چه دروغ و چه راست کفاره ندارد. آیة الله سیستانی: اگر سه بار پی درپی باشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: کفاره آن در مرتبه اول یک گوسفند و در مرتبه دوم یک گوسفند دیگر و در مرتبه سوم و بیشتر یک گاو است. آیة الله بهجت: در یک مرتبه یک گوسفند و در دو مرتبه، بنابر احتیاط یک گاو کفاره بدهد، بلکه خالی از وجه نیست و در سه مرتبه تخییر میان گاو و شتر خالی از وجه نیست. (مناسک شیخ، ص22). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: در مرتبه اول یک گوسفند و در مرتبه دوم یک گوسفند دیگر (آیة الله تبریزی: در مرتبه دوم یک گوسفند دیگر بنابر احتیاط) و در مرتبه سوم یک گاو کفّاره بدهد. (مناسک، م252). آیة الله خامنه ای: اگر سوگند دروغ یاد کند، در مرتبه اول و دوم باید یک گوسفند کفاره دهد، و احوط آن است که در مرتبه دوم، دو گوسفند بدهد، اما اگر بیش از دوبار چنین کند، در مرتبه های بعد باید یک گاو کفاره بدهد. (مناسک حج، م247)

(379) م - اگر در جدال به دروغ، در دفعه اول یک گوسفند کفاره ذبح کرد، بعید نیست (1) که اگر بعد از آن جدال کند به دروغ، کفاره آن یک گوسفند باشد نه گاو.

(380) م - اگر در جدال به دروغ، دو مرتبه جدال کرد و یک گاو (2) ذبح کرد برای کفاره و بعد یک مرتبه دیگر جدال کرد به دروغ، ظاهراً یک گوسفند (3) کفاره است و

ص:250


1- [1] . آیة الله سبحانی: کفاره آن یک گاو است. آیة الله سیستانی: و اگر کفاره را داد و دوباره قَسَم دروغ خورد، باید به ترتیبی که گذشت کفاره بدهد. آیة الله فاضل: بلکه بعید نیست کفاره اش یک گاو باشد. آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند. آیة الله مکارم: بعید است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: کفاره آن دو گوسفند است.
3- [3] . آیة الله تبریزی: چنان که سابقاً گفته شد، در مرتبه دوم جدال به دروغ، باید یک گوسفند دیگر بدهد و در مرتبه سوم باید یک گاو بدهد و بنابراین اگر بعد از دو مرتبه قسم خوردن به دروغ، مرتبه سوم هم قسم به دروغ خورد باید یک گاو کفاره بدهد و گاوی را که قبلاً ذبح کرده کافی نیست و همچنین است اگر بعد از دو مرتبه سابق، دو مرتبه دیگر یا بیشتر قسم خورد، بلی اگر بعد از اینکه دو مرتبه بر دروغ جدال کرد و دو گوسفند کفاره داد برای مرتبه سوم فقط یک گوسفند باید بدهد و اگر بعد از دادن دو گوسفند دو مرتبه دیگر جدال به دروغ کرد باید دو گوسفند و اگر سه مرتبه یا بیشتر جدال به دروغ کرد یک گاو باید ذبح کند. آیة الله سبحانی: کفاره آن یک شتر است و اگر پس از ذبح شتر دوباره به دروغ جدال کرد کفاره آن یک گوسفند است. آیة الله فاضل: بعید نیست کفاره اش یک شتر باشد..

اگر بعد از ذبح گاو دو مرتبه دروغ گفت و جدال کرد ظاهراً یک گاو (1) کفاره

آن است.

(381) م - اگر به راست جدال کرد بیشتر از سه (2) مرتبه، هر چند باشد یک گوسفند کفاره است مگر آنکه بعد از سه مرتبه کفاره بدهد، در این صورت اگر سه مرتبه دیگر جدال کند به راست باید یک گوسفند ذبح کند. (3)

(382) م - اگر به دروغ ده مرتبه یا بیشتر جدال کند، کفاره یک شتر (4) است ظاهراً (5)، مگر آنکه پس از سه مرتبه یا زیادتر، کفاره را ذبح کند که در این صورت در دفعه اول گوسفند و در دفعه دوم گاو و در دفعه سوم شتر است. (6)

ص:251


1- [1] . آیة الله اردبیلی: کفاره آن دو گوسفند است. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: به حاشیه مسأله 378 مراجعه شود. آیة الله فاضل: بعید نیست کفاره اش دو شتر باشد. آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند. آیة الله مکارم: مانند مسأله سابق است.
2- [2] . آیة الله خویی: فتوای صریحی از ایشان نیست، ولی در کتاب معتمد العروه، ج4، ص177 از ایشان نقل شده است: «در جدال راست از بار سوم به بعد هر بار یک گوسفند دارد و دادن کفاره در اثناء تأثیری در این حکم ندارد». آیة الله گلپایگانی: متعرض این مسأله و مسأله بعد (382) نشده اند.
3- [3] . آیة الله سیستانی: اگر بعد از سه بار یا بیشتر قسم راست خوردنِ پی درپی کفاره بدهد و یا سه بار پشت سر هم قسم بخورد و پس از فاصله دوباره سه بار یا بیشتر پشت سر هم قسم بخورد، در این دو صورت باید یک کفاره دیگر بدهد. (مناسک، مسأله 252). آیة الله فاضل: ثبوت کفاره محلّ اشکال است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: کفاره آن یک گاو است و مراد از تعدد قسم در مسأله 277 گذشت.
5- [5] . آیة الله زنجانی: کفاره آن یک شتر یا گاو است و اگر برای برخی از جدال ها کفاره داده، مازاد به نحو مستقل کفاره دارد.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: کفاره آن به ترتیبی است که در مسأله 378 گذشت. آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 377 و 378 مراجعه شود.

دوازدهم - کشتن (1) جانورانی که در بدن (2) ساکن می شوند (3)؛ مثل شپش و کیک (4) و کنه که در بدن حیوان است. (5)

ص:252


1- [1] . آیة الله بهجت: بنابر مشهور و موافق با احتیاط و در خصوص شپش حرمت قتل و القاء از جسد یا ثوب خالی از وجه نیست. (مناسک شیخ، ص23).
2- [2] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م248) آیة الله فاضل: انسان یا حیوان.
3- [3] . آیة الله زنجانی: کشتن شپش، مطلقاً و کشتن پشه و کک و سایر جاندارانی که در بدن ساکن می شوند، در صورتی که آزار نرسانند جایز نیست.
4- [4] کیک یا کک: حشره ای است به اندازه شپش، بال ندارد و چون پاهای عقب او بلند است به آسانی می جهد، خرطومی دارد که با آن خون انسان را می مکد و گاهی باعث سرایت بیماری طاعون می شود. «فرهنگ عمید».
5- [5] . آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی: کشتن شپش و انداختن او از بدن برای محرم جایز نیست، اما پشه و کک احتیاط در نکشتن آنها است، در صورتی که ضرری متوجه محرم نشود اما تا راندن آنها ظاهراً جایز است هر چند احوط ترک است. آیة الله سیستانی: در مورد پشه و کک فرموده اند: اگر ضرر از آنها متوجّه شخص نباشد احتیاط واجب این است که آنها را نکشد و اما راندن آنها جایز است. .

(383) م - جایز نیست (1) انداختن شپش و کک (2) را از بدن. (3)

(384) م - جایز نیست (4) نقل کردن آن را (5) از مکانی که محفوظ است به جایی که از آن ساقط شود و بیفتد (6) و احتیاط (7) آن است که به محلی که در معرض آن است که بیفتد نقل ندهد.

(385) م - احتیاط مستحب (8) آن است که آن را از محلی به محل دیگر از بدن نقل

ص:253


1- [1] . آیة الله بهجت: حرمت القای غیر شپش دلیلی ندارد و شهرت هم بر آن ثابت نیست، بلی دور انداختن کنه خود یا کنه شتر خود، مورد احتیاط است. (مناسک شیخ، ص23). آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب انداختن شپش از بدن و لباس جایز نیست. آیة الله فاضل: در غیر شپش احتیاط واجب در نینداختن است. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط واجب جایز نیست که شپش را از روی لباس و بدن بیفکند امّا راندن پشه و کک و مانند آنها ظاهراً جایز است هر چند احوط ترک آن است. (مناسک، مسأله 253). آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب در این مسأله و مسأله بعد.
2- [2] . در خصوص کک بنابر احتیاط استحبابی است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: انداختن شپش از بدن یا لباس، جایز نیست و انداختن حشرات دیگر اشکالی ندارد.
4- [4] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: به صورت اطلاق فرموده اند که جابه جا کردن آنها ایرادی ندارد. آیة الله سبحانی: انتقال آن ها از نقطه ای به نقطه دیگر از بدن مخصوصاً اگر در معرض افتادن از بدن قرار گیرد. آیة الله فاضل: در غیر شپش احتیاط واجب در عدم نقل است.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: در خصوص شپش.
6- [6] . آیة الله زنجانی: نقل شپش به مکانی که می داند از آنجا ساقط می شود جایز نیست، ولی نقل آن به جایی که در معرض افتادن است - مانند مطلق نقل سایر حشرات - جایز است، هر چند جای اول محفوظتر باشد.
7- [7] . آیة الله بهجت: جابه جا کردن آن از جای محفوظتر عیبی ندارد، در صورتی که سبب افتادن آن نشود. (مناسک شیخ، ص23).
8- [8] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: نباید آن را از محلی... آیة الله مکارم: این احتیاط ترک نشود. آیة الله نوری: احتیاط واجب..

ندهند اگر مکان اول محفوظتر باشد.

(386) م - بعید نیست که در کشتن یا انتقال دادن، کفاره نباشد (1)، لیکن احتیاطاً (2) یک کف از طعام صدقه بدهد.

سیزدهم - انگشتر به دست کردن؛ به جهت زینت (3) و اگر برای استحباب باشد مانع ندارد. (4)

ص:254


1- [1] . آیة الله زنجانی: کفاره انداختن شپش از بدن یا لباس و کفاره کشتن آن هم یک مشت طعام است و سایر موارد کشتن و انداختن و انتقال حشرات، کفاره ندارد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: در کشتن و انداختن شپش این احتیاط ترک نشود. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، نوری: بنابر احتیاط واجب باید یک مشت از طعام به فقیر کفاره بدهد. آیة الله سبحانی: اگر کسی جانوران ساکن در بدن مثل شپش و یا تخم آن را که به «رشک» معروف است بکشد مستحب است یک کف طعام (گندم) کفاره بدهد. آیة الله سیستانی: در صورت کشتن و یا انداختن شپش، احتیاط مستحب آن است که یک مشت از طعام کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 253). آیة الله فاضل: این احتیاط در کشتن یا انداختن شپش ترک نشود. آیة الله مکارم: این احتیاط واجب است خواه عمداً باشد یا از روی خطا.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: و یا آنکه عرفاً زینت محسوب شود ولو قصد زینت نداشته باشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و احتیاط واجب آن است که مرد و زن محرم از هر چیزی که عرفاً زینت محسوب می شود، چه قصد زینت با آن را داشته باشند یا نه، اجتناب کنند. آیة الله خامنه ای: احتیاط واجب آن است که فرد محرم از به دست کردن انگشتر - اگر زینت به شمار آید - اجتناب کند. (مناسک حج، م214) آیة الله سبحانی: زینت نمودن دو قسم است: الف) قسمی که مشترک بین زن و مرد است؛ ب)مخصوص بانوان که در آینده می آید؛ در قسم اول مرد و زن باید از هر چیزی که زینت شمرده می شود اجتناب کنند خواه به قصد زینت باشد یا نباشد مثل انگشتر زینتی و یا حنا بستن اما اگر انگشتری جنبه زینت ندارد مثلاً برای حرز یا ثواب آن استفاده می شود اشکال ندارد. آیة الله سیستانی: انگشتر به دست کردن برای زینت به احتیاط واجب جایز نیست ولی برای امر دیگری مانند استحباب و یا نگهداری آن اشکال ندارد. آیة الله مکارم: انگشتر زینتی به هر قصد باشد حرام است..

(387) م - اگر انگشتر به دست کند، نه برای زینت و نه برای استحباب؛ مثل آنکه برای خاصیتی به دست کند، اشکال ندارد.

(388) م - احتیاط واجب (1) آن است که محرم «حنا» برای زینت نبندد، بلکه اگر زینت باشد ولو قصد نکند احتیاط در ترک است، بلکه حرمت (2) آن، در هر دو صورت، خالی از وجه نیست.

(389) م - اگر قبل از احرام «حنا» ببندد، چه به قصد زینت باشد یا نباشد و چه اثرش تا زمان احرام بماند یا نماند، مانع ندارد ولی احتیاط خوب است. (3)

(390) م - انگشتر به دست کردن و حنا بستن کفاره ندارد. (4)

ص:255


1- [1] . آیة الله بهجت: حنا بستن اگر برای زینت باشد جواز آن مورد تأمل است. (مناسک شیخ، ص8). آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، مکارم: حنا بستن در صورتی که زینت گفته شود بر محرم حرام است. آیة الله خامنه ای: احتیاط واجب آن است که فرد محرم از استعمال حنا و رنگ مو - اگر زینت بشمار آید - بلکه از هر کاری که زینت محسوب می شود اجتناب کند. (مناسک حج، م217) آیة الله سیستانی: احتیاط واجب برای زن و مرد محرم ترک هر چیزی است که عرفاً زینت شمرده شود چه قصد زینت کردن داشته باشد چه نداشته باشد و از این قبیل است حنا مالیدن به روش معمول ولی استعمال آن به نحوی که زینت نباشد در موارد علاج و مانند آن اشکال ندارد.
2- [2] . آیة الله فاضل: حرمت محلّ اشکال است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در صورتی که اثرش تا زمان احرام باقی بماند و زینت محسوب شود، بنابر احتیاط باید از آن خودداری شود. آیة الله سبحانی: اگر اثرش تا زمان احرام بماند احتیاط مستحب آن است که استفاده نکند و همچنین است رنگ کردن مو قبل از احرام ولی پاک کردن آن به هنگام احرام لازم نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورتی که اثرش تا حال احرام باقی می ماند بنابر احتیاط باید خودداری کند (مناسک فارسی، ص41) و در مناسک عربی، ص91، مطابق متن فرموده اند: اگر اثرش تا زمان احرام بماند بهتر است قبل از احرام حنا نبندد. آیة الله مکارم: اگر قصدش ادامه زینت برای حال احرام باشد اشکال دارد.
4- [4] . آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط استحبابی کفاره اش یک گوسفند است. (مناسک، مسأله 254). آیة الله خویی: بلکه زینت نمودن به هر چیز باشد بر محرم حرام است و کفاره اش بنابر احتیاط یک گوسفند است. (مناسک، مسأله 254)..

چهاردهم - پوشیدن زیور است برای زن به جهت زینت. (1)

(391) م - اگر زیور زینت باشد احتیاط واجب (2) آن است که ترک کند هر چند قصد تزیین نداشته باشد بلکه حرمت آن خالی از قوت نیست. (3)

(392) م - زیورهایی را که عادت داشته به پوشیدن آن، قبل از احرام لازم نیست برای احرام بیرون بیاورد. (4)

ص:256


1- [1] . آیة الله زنجانی: حرمت این امر، اختصاص به بانوان ندارد. آیة الله سبحانی: زینت مانند پوشیدن دستبند و گردنبند و گوشواره و النگوی طلا و یا آرایشی سر و صورت به شکلی که بین بانوان مرسوم است در حال احرام جایز نیست.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه اقوی. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی: پوشیدن زیور برای زینت بر بانوان مُحرِم حرام است. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: احتیاط مستحب. آیة الله سیستانی: اگر زیور به قصد زینت باشد حرام است و اگر به قصد زینت هم نباشد ولی عرفاً زینت حساب می شود احتیاط واجب در ترک است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: پوشیدن هرگونه زیور آلات بر مرد محرم حرام است ولی به دست کردن انگشتر در صورتی که به قصد زینت نباشد اشکال ندارد و در مورد بانوان حرمت پوشیدن زیور، اختصاص به گوشواره و گردنبند دارد. و این دو نیز در دو مورد مستثنی است: الف) عادت به پوشیدن آنها داشته باشد؛ ب) هنگام احرام در تن او باشد و پوشیدن سایر زیور آلات بر بانوان مکروه است؛ و در هر حال اگر زیوری را پوشید نباید آن را به مردان نشان دهد. آیة الله سبحانی: مرد و زن محرم از هر چیزی که زینت شمرده می شود باید اجتناب کنند خواه به قصد زینت باشد یا نباشد و در خصوص زن محرم لباسش ساده و بی پیرایه باشد لذا نباید چادر و پیراهن و مقنعه و جوراب خود را با تور دوزی و امثال آن به شکلی جلوه دهد که از سادگی و بی پیرایگی خارج شود و شکل زینت به خود بگیرد مگر اینکه در میان بعضی اقوام و کشورها فرم و شکل لباسشان اینگونه باشد و زینت قابل توجه حساب نشود و ابروهایی که بین خانم ها به صورت خالکوبی رائج شده در حال احرام و غیر احرام نباید نامحرم ببیند گر چه به صحت احرام ضرر نمی رساند.
4- [4] . آیة الله فاضل: اگر قصد زینت به آنها را نداشته باشد. آیة الله مکارم: ولی آن را بپوشاند..

(393) م - زیورهایی را که عادت داشته به پوشیدن آن، نباید (1) به مرد نشان دهد، حتی به شوهر خود.

(394) م - پوشیدن زیور حرام است ولی کفاره ندارد. (2)

پانزدهم - روغن مالیدن به بدن. (3)

(395) م - احوط (4) بلکه اقوی حرام بودن مالیدن روغن است، اگر چه بوی خوش در آن نباشد.

(396) م - جایز نیست روغنی که بوی خوش در آن است استعمال کند پیش از احرام، اگر اثرش باقی می ماند تا وقت احرام. (5)

(397) م - اگر از روی اضطرار و احتیاج روغن بمالد عیبی ندارد. (6)

ص:257


1- [1] . آیة الله سبحانی: نشان دادن زیورهای مذکور به شوهر جایز نیست، اما جلوگیری از دیده شدن آنها به شوهر لازم نیست (کتاب الحج، ج3، ص409). آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط مستحب آنها را برای شوهرش و مردانی که با او مَحرم اند ظاهر نسازد و نشان ندهد. (مناسک، مسأله 256).
2- [2] . آیة الله تبریزی: کفاره اش بنابر احتیاط مستحب، یک گوسفند است. آیة الله خویی: متعرّض اثبات و نفی مسأله کفاره نشده اند.
3- [3] . آیة الله زنجانی: روغن مالیدن به بدن خود. آیة الله سبحانی: روغن مالیدن به بدن حرام است و اگر بوی خوش داشته باشد کفاره هم دارد ولی اگر بوی خوش نداشت مستحب است که گوسفندی قربانی نماید.
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: محرم نباید بر بدن خود روغن بمالد. آیة الله خامنه ای: روغن مالیدن به بدن و مو برای فرد محرم جایز نیست، خواه با روغن هایی باشد که برای زینت استعمال می شود یا با غیر آن، و خواه معطر باشد یا نباشد. (مناسک حج، م220) آیة الله فاضل: اقوی این است.
5- [5] . آیة الله بهجت: به نحو قطع و در صورت ارتکاب، تأخیر احرام با امکان، تا زمان زوال رائحه لازم است. (مناسک شیخ، ص24). آیة الله خویی: فتوای معظّم له به دست نیامد. آیة الله سیستانی: ولی اگر در آن عطر نباشد بلکه خودش خوشبو باشد اشکال ندارد.
6- [6] . آیة الله زنجانی: ولی چنانچه با روغن غیر معطر، مشکل برطرف شود نباید روغن معطر بمالد. آیة الله سبحانی: اگر اضطرار با روغن بدون بوی خوش رفع می شود باید به آن اکتفا کند (کتاب الحج، ج3، ص420). آیة الله سیستانی: محرم می تواند روغنی که بوی خوشی ندارد برای مداوا استعمال کند و جایز است در حال ضرورت استعمال روغنی که خوشبو است یا بوی خوش در آن است..

(398) م - خوردن روغن مانع ندارد اگر در آن بوی خوش مثل زعفران نباشد.

(399) م - اگر در روغن بوی خوش نباشد در مالیدن آن کفاره نیست. (1)

(400) م - اگر در روغن بوی خوش باشد کفاره آن (2) یک گوسفند است (3) اگر چه از روی اضطرار (4) باشد. (5)

ص:258


1- [1] . آیة الله تبریزی: کفاره روغن مالی در صورتی که از روی علم و عمد باشد، یک گوسفند است، چه در روغن بوی خوش باشد یا نباشد و اگر از روی نادانی باشد، کفاره اش اطعام یک فقیر است بنابر احتیاط در هر دو مورد. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله بعد مراجعه شود. آیة الله خویی: کفاره روغن مالی در صورتی که از روی علم و عمد باشد، یک گوسفند است و اگر از روی نادانی باشد، کفاره اش اطعام یک فقیر است بنابر احتیاط در هر دو مورد. آیة الله زنجانی: کفاره مالیدن روغن در صورتی که از روی علم و عمد باشد یک گوسفند است؛ و اگر از روی نادانی باشد غذا دادن یک فقیر است، و فرقی بین روغن خوشبو و غیر آن و حالت اختیار و اضطرار نیست. و کفاره خوردن روغنی که در آن زعفران و مانند آن باشد یک گوسفند است. آیة الله سبحانی: احتیاط مستحب یک گوسفند است. آیة الله مکارم: احتیاطاً یک گوسفند است.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط، کفاره مالیدن روغن خوشبو به بدن، یک گوسفند است، و در مورد روغن های غیر خوشبو، سیر کردن یک فقیر است، اگر چه بعید نیست در هر دو مورد واجب نباشد. (مناسک حج، م 224). آیة الله سیستانی: اگر مُحْرِم با علم و آگاهی و از روی عمد، بدن خود را با روغن خوشبو روغن مالی نماید، بنابر احتیاط باید یک گوسفند کفاره بدهد، هر چند از روی اضطرار باشد و اگر بدون علم و آگاهی این کار را کرده باشد، بنابر احتیاط کفاره آن اطعام یک فقیر است. (مناسک، مسأله 258). آیة الله فاضل: اگر در روغن بوی خوش باشد کفّاره خوردن آن بنابر اقوی یک گوسفند است و در غیر مصرفِ خوردن هم احتیاطاً کفاره را بدهد. آیة الله نوری: کفاره مالیدن روغن به بدن، یک گوسفند است، اگرچه از روی اضطرار باشد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب.
4- [4] . آیة الله بهجت، آیة الله تبریزی: کفاره اش یک گوسفند است حتی در صورت ضرورت، علی الأحوط. آیة الله فاضل: در حال اضطرار کفاره ثابت نیست.
5- [5] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود..

شانزدهم - ازاله مو از بدنِ خود یا غیر خود، چه مُحرم باشد چه مُحِلّ.

(401) م - در حرمت ازاله مو، فرقی نیست میان کم و زیاد، بلکه ازاله یک مو نیز حرام است. (1)

(402) م - ازاله مو، اگر از روی ضرورت باشد عیب ندارد (2)؛ مثل زیادی شپش و دردسر و موی چشم که اذیت می کند.

(403) م - اگر در وقت غسل یا وضو (3) مویی بدون قصد کنده شود اشکال ندارد.

(404) م - در ازاله مو فرقی نیست (4) بین تراشیدن یا نوره مالیدن یا کندن یا قیچی کردن و غیر آن.

(405) م - کفاره سرتراشیدن، اگر به جهت ضرورت (5) باشد، دوازده «مُدّ» طعام است

ص:259


1- [1] . آیة الله سیستانی: بلکه حتی جزئی از یک مو.
2- [2] . آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: گناه ندارد ولی کفّاره دارد.
3- [3] . آیة الله بهجت: یعنی به سبب وضو یا غسل و اظهر عدم وجوب فدیه است. (مناسک شیخ، ص24). آیة الله خامنه ای: یا تیمّم. (مناسک حج، م226) آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: یا تیمّم یا تطهیر از خبث یا ازاله مانع از رسیدن آب وضو و غسل و مانند آن. آیة الله سبحانی: محرم می تواند حمام برود ولی اگر بداند با کشیدن کیسه مویی از بدن جدا می شود نباید این کار را بکند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: در حرام بودن ازاله مو بین انواع مذکور فرقی نیست ولی در کفاره فرق دارد.
5- [5] . آیة الله بهجت: اگر محرم با ضرورت و بدون ضرورت سر خود را بتراشد کفاره اش یک گوسفند یا سه روز روزه یا اطعام ده مسکین است که به هر یک یک مد داده شود بلکه بنابر احتیاط به هر کدام به مقداری که سیر شوند اگر چه بیش از یک مد باشد طعام داده شود. احتیاط در رعایت اکثر از مدّ و اشباع است. (مناسک، مسأله 260 و مناسک شیخ، ص24). آیة الله فاضل: یکی از سه چیز به نحو تخییر است. آیة الله گلپایگانی: کفاره ازاله مو از بدنِ خود، چه در حال ضرورت و چه در غیر ضرورت ثابت است الاّ در ازاله مو از بدنِ دیگری که در حال ضرورت کفاره ندارد..

که باید به شش (1) مسکین بدهد، یا سه روز روزه بگیرد، یا یک گوسفند قربانی کند. (2) و «مُد» یک چارک (ده سیر) است تقریباً.

(406) م - اگر تراشیدن از روی ضرورت نباشد احتیاط واجب (3) آن است که یک گوسفند کفاره بدهد، بلکه تعین گوسفند در این صورت بعید نیست.

(407) م - اگر از زیر هر دو بغل خود ازاله مو کند (4) باید یک گوسفند ذبح کند برای کفاره (5)، بلکه احتیاط (6) آن است که اگر از زیر یک بغل هم ازاله مو کند یک گوسفند کفاره بدهد. (7)

ص:260


1- [1] . آیة الله گلپایگانی: صدقه دادن ده مدّ به ده مسکین کفایت می کند اگرچه دوازده مد به شش مسکین بهتر است. (مناسک فارسی، ص42، مسأله 63).
2- [2] . آیة الله زنجانی: این کفاره، مخصوص بیماری و سردرد است و تراشیدن تمام سر برای ضرورت های دیگر مانند تراشیدن قسمتی از سر، کفاره ندارد. (مدّ حدود نهصد گرم است).
3- [3] . آیات عظام اردبیلی، تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، سیستانی، مکارم، نوری: کفاره آن یک گوسفند است. آیة الله بهجت: رعایت این احتیاط لازم نیست (مناسک شیخ، ص24). آیة الله خامنه ای: اگر سر را عالماً عامداً بتراشد باید یک گوسفند کفّاره بدهد. (مناسک حج، م228)
4- [4] . آیة الله اردبیلی: کفاره آن طعام سه مسکین است بنابر اقوی.
5- [5] . آیة الله نوری: اگر از زیر هر دو بغل ازاله مو کند احتیاط آن است برای هر یک از بغل ها یک گوسفند کفّاره بدهد.
6- [6] . آیة الله مکارم: این حکم واجب است.
7- [7] . آیة الله بهجت: اگر موی زیر هر دو بغل خود را بکند کفاره اش یک گوسفند است بنابر اقوی و در کندن موی یک طرف، سه مسکین را طعام بدهد. (مناسک، مسأله 260). آیة الله زنجانی: اگر موی زیر هر دو بغل را بکند باید یک گوسفند قربانی کند، و در غیر کندن و همچنین در ازاله موی زیر یک بغل، کفاره گوسفند بنابر احتیاط مستحب است. آیة الله سیستانی: اگر موی زیر بغل را بکند حکم همین است و همچنین بنابر احتیاط واجب اگر به وسیله دیگری، غیر از کندن، موی آن را ازاله نماید و اگر موی ریش یا غیر آن را بکند کفاره آن یک مشت طعام است و اگر مُحرِم سر دیگری را تراشید چه مُحرم باشد چه غیر مُحرم کفّاره ندارد. آیة الله فاضل: سه فقیر را اطعام کند. آیة الله گلپایگانی: کفاره ازاله مو از زیر بغل، یک گوسفند است. (مناسک عربی، ص97 - مناسک فارسی، مسأله 397)..

(408) م - احتیاط واجب آن است که اگر موی سر (1) را ازاله کند به غیر تراشیدن، کفاره تراشیدن را بدهد. (2)

(409) م - اگر دست بکشد به سر یا ریش خود و یک مو یا بیشتر بیفتد، احتیاط (3) آن است که یک کف طعام صدقه بدهد. (4)

ص:261


1- [1] . آیة الله بهجت: فرقی بین کندن و ماشین کردن و نوره گذاشتن نیست، چه از سر باشد یا صورت یا مواضع دیگر. آیة الله خویی: بلکه واجب است. (معتمد، ج4، ص208).
2- [2] . آیة الله زنجانی: رعایت این احتیاط، مستحب است. آیة الله سبحانی: حکم آن از نظر کفاره با تراشیدن یکی است.
3- [3] . آیة الله بهجت: یک کف از طعام صدقه بدهد و ساقط شدن مو به این سبب با عدم اطمینان به ساقط شدن، غیر از ازاله غیر عمدّیه است که فدیه ندارد، اگر چه هر دو جایز است. (مناسک شیخ، ص25). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: باید یک مشت طعام بدهد. آیة الله خامنه ای: احتیاط مستحب آن است که به قدر یک مشت گندم و آرد و امثال آن صدقه بدهد. (مناسک حج، م231) آیة الله زنجانی: باید یک مشت طعام، کفاره بدهد و کشیدن اعضای دیگر حکم کشیدن دست را دارد. آیة الله سبحانی: اگر در حال التفات به احرام عمداً دست خود را بر سر یا ریش خود بکشد و تار مویی کنده شود باید یک مشت آرد گندم کفاره دهد. آیة الله سیستانی: خاراندن سر و بدن اشکال ندارد اگر مویی را نکند و خون خارج نشود و اگر بی جهت محرم دست به سر و ریش خود بکشد و مویی یا بیشتر بیافتد باید یک مشت طعام کفاره بدهد ولی اگر در وضو و مانند آن باشد چیزی بر او نیست. آیة الله فاضل: در غیر وضو و غسل. آیة الله مکارم: مقصود از یک کف طعام، مقداری غذاست.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: چنانچه با علم و عمد باشد، باید یک مشت طعام صدقه بدهد وگرنه کفاره ندارد. همچنین محرم اگر مقداری از سر یا زیر بغل خود را بتراشد، چنانچه مقدار آن به حدی باشد که عرفاً گفته شود که سر یا زیر بغل خود را تراشیده است، کفاره آن مانند کفاره تراشیدن تمام سر یا زیر بغل است وگرنه کفاره آن یک مشت طعام است..

هفدهم - پوشانیدن مرد سر خود را (1)، به هر چه او را بپوشاند.

(410) م - احتیاط واجب (2) آن است که سر را به چیزهایی غیر پوششی هم نپوشاند؛ مثل گل و حنا و دوا و پوشال و غیر اینها.

(411) م - احتیاط واجب (3) آن است که چیزی بر سر نگذارد؛ مثل بار برای حمل، که سر به آن پوشیده شود.

(412) م - جایز است (4) به بعض بدن خود، سر را بپوشاند؛ مثل آنکه دست ها را روی سر بگذارد، لیکن (5) احتیاط در ترک آن است.

ص:262


1- [1] . آیة الله اردبیلی: با چیزهایی که معمولاً سر را با آن می پوشانند، مانند پارچه و کلاه. آیة الله سبحانی: هر وسیله ای که باشد بنابراین پوشاندن سر به وسیله گِل و حنا و دارو و بار برای حمل جایز نیست و احتیاط واجب است که مرد محرم سر خود را به وسیله اعضا بدن مثل دست نپوشاند از اینجا حکم سه مسأله بعد روشن شد (م411 تا 413)
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی: محرم نباید سر خود را بپوشاند حتی با گِل و مانند آن. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: پوشاندن سر و گوش ها برای مردان حرام است و در این امر تفاوتی بین پوشاندن تمام یا قسمتی از سر نیست، و تفاوتی بین پوشاندن سر با پارچه و یا با حنا، گِل، گذاشتن بار بر روی سر، و یا روی دوش به طوری که قسمتی از سر را بپوشاند، و یا ارتماس در آب و امثال آن نمی باشد. (آداب و احکام حج، ص161).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است. آیة الله زنجانی: مرد محرم نباید با گذاشتن بار بر سر، سرش را بپوشاند، هرچند کفاره ندارد.
4- [4] . آیة الله بهجت: احوط و اولی ترک پوشانیدن سر به قسمتی از بدن؛ مثل دست است در غیر موارد ضرورت عرفیه یا شرعیه. اگر چه جواز خالی از وجه نیست. (مناسک شیخ، 25).
5- [5] . آیة الله نوری: از لکن احتیاط... در مناسک ایشان نیامده است..

(413) م - جایز نیست (1) سر را زیر آب کند بلکه جایز نیست (2) زیر مایع دیگری؛ مثل گلاب و سرکه و غیرآن، کند. (3)

(414) م - در حکم سر است بعض (4) سر، پس نباید بعض سر را هم بپوشاند (5) و نه زیر آب یا مایع دیگری کند. (6)

ص:263


1- [1] . آیة الله بهجت: محرم نبایستی در آب فرو رود که سرش زیر آب شود و بنابر احتیاط در غیر آب از مایعات دیگر (مناسک، مسأله 264). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: محرم نبایستی در آب فرو رود که سرش زیر آب برود. آیة الله خامنه ای: فرو بردن تمام سر در آب برای محرم جایز نیست اما اگر تمام سر را در آب فرو برد، کفاره ای بر عهده اش نخواهد بود. و بنابر ظاهر در این مسأله تفاوتی میان زن و مرد وجود ندارد. (مناسک حج، م181) آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: برای محرم جایز نیست همه سر خود را در آب فرو برد بلکه بنابر احتیاط در غیر آب هم جایز نیست و فرقی در این حکم بین زن و مرد نیست و منظور از سر در این حکم، همه قسمتی است که بالاتر از گردن است.
2- [2] . آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل: بنابر احتیاط.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: و در این حکم فرقی بین زن و مرد نیست.
4- [4] . آیة الله خویی: بردن بعض سر در آب مانعی ندارد. (معتمد العروه، ج4، ص221). آیة الله سبحانی: البته قسمتی از سر اشکال ندارد زیر آب برود. آیة الله سیستانی: پوشیدن بعض سر جایز نیست ولی زیر آب بردن بعض سر جایز است. آیة الله فاضل: بنابر اقوی در تغطیه، لکن در حمل، بنابر احتیاط. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب، ولی ریختن آب بر سر مانعی ندارد.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: پوشاندن قسمتی از سر به نحوی که عرفاً مصداق پوشاندن سر باشد - مانند گذاشتن کلاه کوچک در وسط سر - جایز نیست، امّا در غیر این صورت - مانند گذاشتن قرآن و مانند آن بر روی سر و یا خشک کردن تدریجی بخشی از سر - اشکال ندارد، هر چند احوط آن است که از آن نیز اجتناب نماید. (مناسک حج، م180)
6- [6] . آیة الله اردبیلی: در خصوص فرو بردن سر در آب یا مایع دیگر، احتیاط واجب آن است که معظم سر را در آن فرو نبرد. آیة الله خامنه ای: حرمت زیر آب بردن نسبت به بعض سر معلوم نیست. (مناسک حج، س62)).

(415) م - گوش ها ظاهراً (1) از سر محسوب است پس نباید آنها را پوشانید.

(416) م - پوشانیدن رو برای مردان مانع ندارد و از سر محسوب نیست، پس در وقت خواب مانعی از پوشاندن آن نیست.

(417) م - گذاشتن بند خیک آب بر سر، از حکم پوشش استثنا شده و مانع ندارد.

(418) م - دستمالی را که برای سردرد به سر می بند عیب ندارد. (2)

(419) م - گذاشتن سر روی بالش برای خوابیدن (3) مانع ندارد.

(420) م - اگر پارچه ای را روی کمانی بیندازند؛ به نحوی که بالای سر باشد و سر را زیر آن کند برای حفظ از پشه، مانع ندارد و همچنین رفتن در پشه بند اشکال ندارد.

(421) م - زیر دوش حمّام رفتن برای مُحرِم مانع ندارد (4)، لیکن زیر آبشاری که سر را فرو گیرد جایز نیست.

(422) م - اگر سر را شست نباید (5) با حوله و دستمال خشک کند و بعض سر هم در

ص:264


1- [1] . آیة الله تبریزی، آیة الله نوری: گوش ها در این حکم ملحق به سر است. آیة الله سبحانی: گوش ها از سر محسوب نمی شوند ولی بنابر احتیاط واجب گوش ها را نیز نپوشاند اما گذاشتن سمعک یا پنبه داخل سوراخ گوش اشکالی ندارد. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب. آیة الله فاضل: ولی پوشاندن مقداری از گوش مانعی ندارد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: ولی بنابر احتیاط واجب باید کفاره بدهد. آیة الله زنجانی: و کفاره هم ندارد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: گناه ندارد ولکن کفّاره دارد.
3- [3] . آیة الله سبحانی: که بخشی از سر را می پوشاند اشکالی ندارد.
4- [4] . آیة الله زنجانی: بلکه رفتن زیر آبشاری که سر را فرا گیرد نیز مانع ندارد.
5- [5] . آیة الله بهجت: مرد می تواند سر خود را با حوله خشک کند و زن صورتش را در صورتی که این کار به تدریج انجام گیرد. (پرسش های جدید حج، ص11، مساله 49). آیة الله خامنه ای: خشک کردن تدریجی سر با حوله اشکال ندارد مگر در صورتی که حوله را بر روی تمام سر بیندازد و سر را با آن خشک کند. (مناسک حج، س61) آیة الله زنجانی: خشک کردن سر با حوله و مانند آن اشکال ندارد مگر در صورتی که برای خشک کردن حوله را روی سر یا بعض آن قرار دهد. آیة الله سیستانی: هر چند به نحو کشیدن پارچه بر سر باشد بنابر احتیاط واجب و اگر وقت نماز تنگ است گوشه حوله یا پارچه را بگیرد و به مقداری که در مسح سر واجب است خشک کند. آیة الله گلپایگانی: در آراء المراجع (چاپ سوم، ص168) نقل می کند که معظم له شفاهاً فرموده اند: خشک نمودن سر به وسیله حوله و دستمال مانع ندارد ولی باید طوری خشک کند که سر پوشیده نشود. آیة الله مکارم: خشک کردن مانع ندارد به شرط اینکه سر را با آن نپوشاند..

حکم همه است. (1)

(423) م - در وقت خوابیدن، مرد نباید سر خود را بپوشاند (2) و اگر بدون التفات پوشانید باید فوراً آن را باز کند و همین طور اگر از روی فراموشی پوشانید واجب است فوراً سر را باز کند و مستحب است تلبیه بگوید بلکه احوط است گفتن آن. (3)

(424) م - اگر سر را بپوشاند؛ به نحوی از انحا، کفاره (4) آن یک گوسفند است (5) و

ص:265


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر خشک کردن سر به نحو جزء جزء سر باشد که در هر بار خشک کردن، پوشاندن سر بر آن صدق نکند، اشکال ندارد. آیة الله سبحانی: مگر اینکه به صورت تدریجی انجام بگیرد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: بر مردم محرم، مکروه است که هنگام خوابیدن، روانداز را روی سر خود بکشد و احتیاط استحبابی در ترک آن است، ولی نباید سر را با کلاه و دستمال و مانند آن بپوشاند. آیة الله سبحانی: ابتداءاً جایز نیست ولی اگر در خواب بی اختیار سر او پوشیده شد مانعی ندارد و دیگران نیز تکلیفی ندارند تا او را با خبر سازند لیکن وقتی بیدار شد و یا ملتفت شد باید فوراً پتو و امثال آن را کنار بزند و احتیاطاً تلبیه بگوید.
3- [3] . آیة الله زنجانی: بلکه گفتن تلبیه واجب است و گفتن یک «لبیک» کافی است. آیة الله گلپایگانی: متعرض این مسأله نشده اند. آیة الله نوری: از «مستحب است تلبیه...» در مناسک ایشان نیامده است.
4- [4] . آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی، سیستانی، فاضل، مکارم: بنابر احتیاط واجب کفاره اش یک گوسفند است.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: به احتیاط واجب و بنابر اظهر سر زیر آب کردن کفاره ندارد. آیة الله خامنه ای: کفاره پوشاندن سر، بنابر احتیاط واجب، یک گوسفند قربانی کردن است. و بعض سر حکم تمام سر را ندارد مگر عرفاً بر آن صدق کند که سر را پوشانده است؛ مثل اینکه کلاه کوچکی که فقط قسمت وسط سر را می پوشاند بر سر بگذارد. (مناسک حج، س62).

احتیاط (1) واجب کفاره است برای پوشاندن بعض سر. (2)

(425) م - احوط آن است (3) که اگر مکرر سر را پوشانید، مکرر کفاره بدهد؛ یعنی برای هر دفعه یک گوسفند کفاره است (4)، گرچه تعدد کفاره معلوم نیست و به نظر بعید نمی آید واجب نبودن. (5)

(426) م - اگر سر را پوشانید و گوسفند را برای کفاره ذبح کرد و باز سر را پوشانید احتیاط (6) به کفاره دادنِ دوباره خیلی مطلوب است گرچه وجوبش معلوم نیست. (7)

(427) م - کفاره در صورتی واجب است که از روی علم به مسأله و عمد سر را

ص:266


1- [1] . آیة الله خامنه ای: کفاره پوشاندن سر، بنابر احتیاط، یک گوسفند قربانی کردن است و بعضی سر حکم تمام سر را ندارد مگر عرفاً بر آن صدق کند که سر را پوشانده است؛ مثل اینکه کلاه کوچکی که فقط قسمت وسط سر را می پوشاند بر سر بگذارد. آیة الله فاضل: احتیاط مستحب.
2- [2] . آیة الله زنجانی: اگر عمداً با کلاه یا عمامه یا دستار و مانند آن تمام یا قسمتی از سر را بپوشاند باید یک گوسفند کفاره بدهد و اگر با گذاشتن غیر لباس مانند بادبزن و حنا سر را بپوشاند کفاره ندارد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود.
4- [4] .آیة الله نوری: با تکرار در پوشاندن سر، کفاره نیز مکرّر می شود.
5- [5] . آیة الله بهجت: احوط تعدد فدیه است به تعدد پوشانیدن، خصوصاً هرگاه بی عذر باشد، خصوصاً هرگاه مجلس متعدّد باشد و اقوی تعدد فدیه است در صورت تخلل تکفیر. (مناسک شیخ، ص26). آیة الله تبریزی: این احتیاط ترک نشود. آیة الله خامنه ای: احتیاط تکرّر کفّاره در صورت تکرّر ستر است مطلقاً. (مناسک حج، س72) آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط باید کفاره مجدد بدهد و حتی اگر سر را در دو مجلس بپوشاند هر چند در وسط کفاره پرداخته باشد احتیاط آن است که دو کفاره بدهد. آیة الله سیستانی: بعید نیست یک کفاره کافی باشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورت تعدّد پوشانیدن سر، باید کفاره متعدد بدهد. (مناسک عربی، ص91) آیة الله مکارم: این احتیاط در این مسأله و مسأله بعد، وجوبی است.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود.
7- [7] . نظریه آیات عظام بهجت، خامنه ای، صافی، گلپایگانی: در مسأله قبل گذشت. آیات عظام تبریزی، زنجانی، سیستانی: در این صورت دوباره باید کفاره بدهد. آیة الله نوری: احتیاط، واجب است..

بپوشاند، پس اگر از روی ندانستن مسأله یا غفلت و سهو و نسیان بپوشاند کفاره ندارد. (1)

هیجدهم - پوشانیدن (2) زن روی خود را به نقاب و روبند و برقع.

(428) م - پوشانیدن رو را به هر چیز، اگر چه چیزهای غیر متعارف باشد (3)؛ مثل پوشال و گل و چیزهای دیگر، جایز نیست بنابر احتیاط، و جایز نیست با بادبزن روی خود را بپوشاند. (4)

(429) م - بعض رو در حکم تمام آن است و نباید آن را بپوشاند. (5)

ص:267


1- [1] . آیات عظام خویی، سیستانی: بلکه ظاهر این است که در موارد جواز ستر و اضطرار نیز کفاره واجب نیست (مناسک، مسأله 256). آیة الله سبحانی: اما در صورت ضرورت نیز احتیاط واجب در کفاره است.
2- [2] . آیة الله بهجت: در غیر حال ضرورت، مانند تحفّظ از مگس و نحو آن در حال خوابیدن. (مناسک شیخ، ص26).
3- [3] . آیة الله زنجانی، آیة الله نوری: پوشاندن رو هر چند به چیزهای غیر متعارف؛ مثل پوشال و گل نیز جایز نیست و جایز نیست با بادبزن روی خود را بپوشاند.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: پوشاندن صورت با بادبزن و مانند آن (کاغذ و روزنامه و...) برای زنان حرام است، اما گذاشتن دست ها بر روی صورت اشکال ندارد. (مناسک حج، م187)
5- [5] . آیة الله اردبیلی: پوشاندن صورت در قسمت پایین آن یعنی از بینی تا چانه جایز نیست و در قسمت بالای آن نیز احتیاط ترک نشود. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط. آیة الله خامنه ای: پوشاندن صورت در حال احرام به گونه ای که متعارف زنان در حجاب از نامحرم یا خودداری از شناخته شدن است برای زنان جایز نیست. بنابراین پوشاندن بخشی از صورت به نحوی که پوشاندن صورت بر آن صدق کند، مانند پوشاندن گونه ها و بینی و دهان و چانه جهت حجاب یا شناخته نشدن، مانند پوشاندن، تمام صورت است و جایز نمی باشد. (مناسک حج، م184) - استفاده از ماسک برای پوشش بینی و دهان برای زنان در حال احرام مانع ندارد. (مناسک حج، م185) آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب، و لذا پوشیدن مقنعه که اطراف صورت را می گیرد خلاف احتیاط است و همچنین جایز نیست بنابر احتیاط خشک کردن صورت با حوله یا دستمال، هر چند همه صورت را نپوشاند، ولی تمیز کردن بینی و مانند آن اشکال ندارد. آیة الله فاضل: بعض رو در حکم تمام است. و بنابر اقوی پوشاندن صورت در قسمت پایین آن؛ یعنی از بینی تا چانه جایز نیست و در قسمت بالایی آن به احتیاط واجب.

(430) م - اگر دست های خود را روی صورت بگذارد مانع ندارد. (1)

(431) م - اگر روی خود را برای خوابیدن روی بالش بگذارد مانع ندارد. (2)

(432) م - واجب است برای نماز سر را بپوشاند و مقدمتاً برای پوشانیدن سر کمی از اطراف رو را بپوشاند (3)، لیکن واجب است (4) بعد از نماز فوراً آن را باز کند. (5)

(433) م - جایز است برای رو گرفتن از نامحرم (6) چادر یا جامه را که به سر افکنده

ص:268


1- [1] . آیة الله بهجت: دست گذاشتن روی صورت مانعی ندارد. (پرسش های جدید حج، ص12، س50). آیة الله گلپایگانی: متعرّض مسأله نشده اند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه زن محرم در حال خوابیدن می تواند با مثل پتو و ملحفه صورت خود را بپوشاند. آیة الله زنجانی: بلکه برای خواب می تواند روانداز را روی صورتش بکشد، هرچند خلاف احتیاط استحبابی است. آیة الله نوری: زن محرم نمی تواند صورت خود را با حوله خشک و یا پاک کند؛ چنان که مرد محرم نمی تواند سر خود را با آن پاک یا خشک کند.
3- [3] . آیة الله بهجت: پوشانیدن رو به مقداری که مقدمه پوشانیدن سر می باشد، در حال نماز عیبی ندارد و می تواند سر اندازش را آویزان نماید در نماز و بعد از آن. (مناسک شیخ، ص26). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، گلپایگانی: پوشانیدن رو که مقدمه پوشانیدن سر می باشد، در حال نماز عیبی ندارد.
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احتیاط این است که پس از فراغت از نماز آن را بردارد. آیة الله سیستانی: احتیاط واجب این است که پس از فراغت از نماز آن را بردارد. آیة الله مکارم: واجب نیست.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: پوشاندن اطراف صورت از بالا یا پایین و یا دو طرف آن، به طوری که زنان هنگام پوشیدن مقنعه به نحو متعارف و یا هنگام پوشاندن سر در نماز انجام می دهند و پوشاندن صورت بر آن صدق نمی کند، اشکال ندارد، چه در نماز باشد و چه در حال دیگر. (مناسک حج، م186)
6- [6] . آیة الله اردبیلی: بلکه بعید نیست که در جایی که نامحرم نیست نیز همین حکم باشد. آیة الله بهجت: بلکه مطلقاً و اختیاراً و تا حدّ نحر علی الأظهر. (مناسک شیخ، ص26). آیة الله زنجانی: بلکه مطلقاً جایز است..

پایین بیندازد تا محاذی بینی، بلکه چانه، بلکه در صورت احتیاج تاگردن و چیزی بر او نیست. (1)

(434) م - بهتر آن است (2) که آن چیزی را که در موقع حاجت از سر پایین می اندازد، با دست یا چیز دیگر دور از رو نگه دارد (3) که به صورت نچسبد، بلکه این کار احوط (4) است.

(435) م - بعضی برای دور نگه نداشتن جامه از صورت، کفاره لازم دانسته اند (5) و آن احوط است، گرچه اقوی واجب نبودن آن است (6)

ص:269


1- [1] . آیة الله خامنه ای: جایز است زن در حال احرام، چادر یا جامه ای را که بر سر انداخته طرف آن را بر روی صورت بیاویزد، به نحوی که بخشی از صورت و پیشانی اش را تا بالای بینی بپوشاند، اما احوط آن است که اگر مرد اجنبی او را نمی بیند، از این کار اجتناب نماید. (مناسک حج، م188) آیة الله سیستانی: و در جایی که نامحرم نیست این گونه پوشش نیز جایز نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: ولی باید با دست یا چیز دیگری آن را از صورت دور نگهدارند. (آداب و احکام حج، ص162).
2- [2] . آیة الله خامنه ای: در مسأله قبل احوط آن است که پوشش مذکور با صورت تماس نداشته باشد. (مناسک حج، م189)
3- [3] . آیة الله بهجت، آیة الله مکارم: تحفظ آن از رسیدن به صورت لازم نیست. آیة الله نوری: زن ها در حال احرام باید سعی کنند که مقنعه در حال درآوردن و پوشیدن صورتشان را نپوشاند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی، آیة الله تبریزی: این احتیاط ترک نشود. آیة الله خویی: احوط آن است که از صورت دور نگه دارد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: باید با دست یا چیز دیگری آن را از صورت دور نگه دارد.
5- [5] . آیة الله بهجت: شاید وجه آن، استفاده مساوات احرام زن در رو، با احرام مرد در سراست در جمیع احکام از بعضی روایات، و در این استفاده تامّل است. (مناسک شیخ، ص26).
6- [6] . آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی: احتیاط واجب آن است که یک گوسفند کفاره دهد. آیة الله سبحانی: دلیلی برای تفصیل نیست و همینطور ممکن است استناد شیخ به صحیحه علی بن جعفر باشد و با توجه به اینکه لفظ " جرحت " محتمل است که نسخه بدل " خرجت " باشد وجهی ندارد پس اصل برائت در مورد کفاره پوشاندن صورت برای زن محرم محکم است و کفاره ندارد..

(436) م - در نقاب انداختن و پوشاندن رو (1)، به هر نحو که باشد (2)، کفاره لازم نیست (3) گرچه موافق احتیاط است.

نوزدهم - سایه قرار دادن مرد بالای سر خود: (4)

(437) م - سایه قراردادن جایز نیست از برای مردان (5)، و برای زن ها و بچه ها جایز است و کفاره هم ندارد.

(438) م - حرام بودنِ سایه قرار دادن بالای سر، مختص به حال منزل طی

ص:270


1- [1] . آیة الله زنجانی: کفاره پوشاندن رو با چیزهای پوششی مانند نقاب و پوشیه، یک گوسفند است و با غیر لباس ظاهراً کفاره ندارد، البته به جهت حاجتی چون بیماری، پوشاندن صورت جایز است و کفاره نیز ندارد.
2- [2] . آیة الله نوری: هر چند بر زنی که احرام بسته حرام است، اگر تخلّف کرد کفّاره بر او لازم نیست.
3- [3] . آیة الله بهجت: وجوب کفارّه پوشانیدن صورت زنان یک گوسفند، منقول از شیخ و حلبی است. (مناسک شیخ، ص26). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر احتیاط واجب باید یک گوسفند بدهد. آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب آن است که یک گوسفند بدهد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: باید یک گوسفند کفاره بدهد.
4- [4] . آیة الله زنجانی: حرکت کردن با وسیله نقلیه سقف دار برای مرد محرم جایز نیست، روز باشد یا شب، هوا آفتابی باشد یا ابری، همچنین جایز نیست در هوای آفتابی یا بارانی در پناه سایبان متحرک مانند چتر حرکت کند. آیة الله فاضل: بنابر احتیاط واجب سایر قراردادن برای بدن نیز در حال سیر و پیمودن راه جایز نیست. بنابراین نشستن در ماشین و بیرون نگهداشتن سر از شیشه یا سقف آن، خلاف احتیاط وجوبی است. آیة الله نوری: در حال سیر و راه پیمودن.
5- [5] . آیة الله سبحانی: در حال حرکت..

کردن است و اما در حالی که در محلی منزل کرد در منی باشد یا غیر آن (1)، زیر سایه رفتن مانع ندارد و با چتر و مثل آن سایه بر سر قرار دادن مانع (2) ندارد اگرچه در حال راه رفتن باشد (3) پس مانع ندارد که در منی از چادر خود تا محلی که ذبح می کنند یا محلی که رمی جمرات می کنند با چتر برود (4) گرچه احتیاط

ص:271


1- [1] . آیة الله زنجانی: می تواند در پناه سایبان ثابت مانند دیوار و پل و خیمه و تونل های کوتاه حرکت کند ولی با وسیله سقف دار و چتر نمی تواند به قربانگاه یا جمرات برود، همچنان که اگر هوا آفتابی یا بارانی باشد اگر مشقت شدید نداشته باشد نباید از تونل های طولانی استفاده کند و در این حکم فرقی بین مکه و عرفات و مشعر و منی و مسیرهای بین راه نیست.
2- [2] . آیة الله بهجت: احتیاط واجب ترک سایه انداختن است در وقت تردّد برای حوائج غیر خانه و خیمه و نحو آنها، چه در مکه و چه در عرفات و منی. (مناسک شیخ، ص27). آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: رفتن زیر سایه ثابت مانعی ندارد، ولی بنابر احتیاط نمی تواند در حال حرکت، برای خود سایه بان درست کند؛ مثل آنکه چتر بردارد و یا سوار ماشین سقف دار شود. آیة الله سیستانی: امّا پس از پیاده شدن و جایی را منزل خود قراردادن، اگر محرم بخواهد جهت انجام کارهایش به اینجا و آنجا برود؛ مانند اینکه در مکه منزل کند و بخواهد جهت انجام طواف و سعی به مسجدالحرام برود و یا به منزل خود در منی وارد شود و بخواهد به قربانگاه یا جمرات برود، حکم به جواز سایه قرار دادن بالای سر خود، چون به وسیله چتر و چه سوار شدن ماشین سقف دار خیلی مشکل است، و احتیاط نباید ترک شود. (مناسک، مسأله 271). آیة الله نوری: حرمت سایه بر سرقرار دادن، اختصاص به سایه ای دارد که با شخص حرکت می کند؛ مثل چتر و ماشین مسقّف و هواپیما و امّا سایه ثابت مثل پل و تونل هر قدر طولانی باشد، جواز عبور از زیر آنها بدون اشکال است.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: احوط آن است که شخص محرم پس از رسیدن به مکه پیش از انجام مناسک عمره و همچنین در حال احرام در عرفات و منی، از قرار گرفتن در زیر سایه های متحرک مانند اتوبوس مسقف و چتر، اجتناب کند. ولی قرار گرفتن در سایه دیوار و درخت و مانند آنها و نیز عبور از زیر سقف های ثابت مانند پل و تونل، حتی در روز اشکال ندارد. (مناسک حج، م192 و 195)
4- [4] . آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب پس از ورود به مکه برای رفتن به مسجد الحرام و همچنین در منی برای حرکت از نقطه ای به نقطه دیگر از سایبان های متحرک مانند چتر و اتومبیل سقف دار استفاده نکند. آیة الله نوری: اشکال ندارد..

مستحب (1) ترک است در حال راه رفتن.

(439) م - فرق نیست در حرام بودن سایه قرار دادن در وقت طی کردن منزل، بین آنکه در محملی باشد که روپوش دارد یا در اتومبیل سرپوشیده باشد یا در هواپیما باشد یا زیر سقف کشتی باشد.

(440) م - احتیاط (2) آن است که در وقت طی منزل، به پهلوی محمل یا هر چیزی که بالای سر او نباشد، استظلال نکند (3)، اگر چه جایز بودنِ آن خالی از قوت نیست. (4)

(441) م - کسانی که از تهران یا جای دیگر می خواهند به مکه مشرف شوند یا

ص:272


1- [1] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود. آیة الله خویی: و در قسمت جدید شهر مکه بنابر احتیاط، سوار ماشین سقف دار نشوند. (المسائل الشرعیه، ج1، ص337).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: محرم نمی تواند در سایه سایبان متحرکی که بالای سر او نباشد نیز حرکت کند، ولی قرار گرفتن در سایه صندلی ها و دیوارهای ماشین، اشکال ندارد، و فرقی بین ماشین خود و دیگری نیست.
4- [4] . آیة الله بهجت: احوط ترک سایه انداختن از آفتاب است، اگر چه منحرف از بالای سر باشد با چیزی که در سر ممنوع است. (مناسک شیخ، ص27). آیة الله تبریزی: حرمت و ثبوت کفاره در تظلیل جانبی مبنی بر احتیاط است. آیة الله خویی: و احوط بلکه اظهر این است که زیر سایه چیزی که روی سر نباشد نیز نرود، پس اگر از طرف چپ و راست چیزی بر او سایه بیفکند؛ به نحوی که تأثیر در کم شدن گرما یا سرما یا باد و نحو آن داشته باشد، جایز نیست و کفاره دارد. آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: گذشتن از زیر پل های وسط راه مانعی ندارد و همچنین بودن در سایه ای که از دیوارهای اتومبیل سر باز و مانند آن به وجود می آید. آیة الله سیستانی: سایه های متحرک که بالای سر محرم قرار نگرفته برای پیاده مطلقاً جایز است و سواره احتیاطاً اجتناب کند مگر اینکه کوتاه باشد که سر و سینه را فرا نگیرد. آیة الله گلپایگانی: احتیاط مستحب آن است که مرد مُحرِم در حال راه رفتن در سایه چیزی که بالای سر او هم نیست نباشد. (آراء المعراجع، ص172). آیة الله نوری: استظلال، اختصاص به بالای سر دارد و شامل سایه حاصل از دیوار ماشین نمی شود. .

هواپیما، اگر نذر کنند برای احرام بستن از تهران، نذر آنهاصحیح است (1) و باید محرم شوند (2) و اگر راه دیگری نباشد جز هواپیما، باید بروند به حج، لیکن برای زیر سقف بودن در حال طی منزل باید کفاره بدهند.

(442) م - کسی که نذر کرد از تهران یا جای دیگر محرم شود، باید محرم شود (3) و حتی الإمکان باید از راهی برود که زیر سایه - در طی منزل - قرار نگیرد و اگر راهی نباشد که زیر سقف قرار نگیرد در صورت التفات به این مطلب پیش از نذر معصیت کار است (4) برای آنکه خود را از روی عمد مبتلای به معصیت کرده است. (5)

(443) م - کسانی که می خواهند با هواپیما به مکه بروند، لازم است با هواپیما

ص:273


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله بعد مراجعه شود. آیة الله زنجانی: نذری که سبب می شود محرم ناچار گردد با وسیله سرپوشیده سفر کند باطل است.
2- [2] . آیة الله سبحانی: احتیاطاً این شخص در میقات یا اگر نشد در ادنی الحل تجدید احرام کند. آیة الله سیستانی: نذرِ احرام قبل از میقات، برای کسی که می داند ناچار می شود زیر سقف برود محل اشکال است. (ملحق مناسک). آیة الله فاضل: صحت نذر برای کسی که می داند باید در روز با وسیله مسقّف حرکت کند محل اشکال است. بلی اگر بداند که برای احرام عمره تمتّع نمی تواند به یکی از مواقیت معروفه برود، نذر اشکال ندارد و معصیت هم نکرده است، ولی احتیاط آن است که در ادنی الحل تجدید احرام کند. و در هر صورت کفّاره زیر سقف رفتن را باید بدهد.
3- [3] . آیات عظام سبحانی، فاضل، نوری: می تواند از راهی برود که زیر سایه قرار بگیرد، مانند تونل و پل و زیر درخت، از سایه های ثابت.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر احتیاط واجب نذر او صحیح نیست. آیة الله زنجانی، آیة الله فاضل: به حاشیه مسأله 441 مراجعه شود.
5- [5] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: ظاهر این است که معصیت نکرده است، ولی برای استظلال اضطراری کفاره باید بدهد. آیة الله سبحانی: در صورتی که از مواقیت معروفه می گذرد احتیاطاً احرام خود را در میقات تجدید کند و الاّ در ادنی الحل احرام را تجدید کند. آیة الله مکارم: معصیتی نکرده است..

به مدینه بروند و از آنجا در مسجد شجره محرم شوند و با اتومبیلی که سقف ندارد به مکه بروند و یا آنکه بروند جده به قصد رفتن به جحفه و در صورت امکان بروند به جحفه و از آنجا محرم شوند و با اتومبیل بی روپوش بروند به مکه معظمه، و اگر رفتن به میقات امکان نداشت از جده (1) محرم شوند (2) و بهتر آن است که (3) در «حده» هم که بین جده و مکه است تجدید احرام کنند. (4)

(444) م - نشستن در زیر سقف در حال طی منزل در شب (5) خلاف احتیاط است

ص:274


1- [1] . آیة الله اردبیلی: با نذر. آیة الله زنجانی: اگر از مواقیت پنج گانه یا نزدیک آن می گذرند باید از آنجا محرم شوند، وگرنه هر کجا خارج حرم محرم شوند کافی است و در هر دو صورت بعد از احرام باید از محرمات احرام پرهیز کنند. آیة الله فاضل: از ادنی الحلّ محرم شوند.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: جدّه نه میقات است و نه محاذی میقات، لذا احرام برای عمره تمتّع در آنجا در حال اختیار صحیح نمی باشد، امّا اگر رفتن به میقات ممکن نباشد احتیاط واجب آن است که با نذر از آنجا محرم شود. (مناسک حج، م119)
3- [3] . آیة الله سبحانی: و احتیاطاً در ادنی الحل احرام را تجدید کند. آیة الله مکارم: از حدیبیه.
4- [4] . تفصیل این مسأله در مسأله 212 میقات گذشت.
5- [5] . آیة الله بهجت: استظلال در شب نیست و مانع ندارد و ظاهرِ مجموعِ روایات و مقتضای اصل، اختصاص ممنوعیت به سایه انداختن از آفتاب است. (مناسک، س50). آیة الله زنجانی: حرکت با وسیله نقلیه سقف دار در شب نیز جایز نیست مگر در صورت ضرورت، و در هر حال اگر با علم و عمد مرتکب شود کفاره دارد، هر چند لزوم کفاره در بین الطلوعین و شب غیر بارانی؛ بنابر احتیاط است. آیة الله سبحانی: حرکت با وسایط نقلیه سر پوشیده شب هنگام اشکال ندارد مگر اینکه باد شدید یا باران در کار باشد در این صورت می توانند وسیله را متوقف کنند و پس از برطرف شدن این دو پدیده ی جوّی حرکت کنند در غیر این صورت کفاره دارد ولی تا ممکن است در شب نیز از وسایل نقلیه بدون سقف استفاده کنند. آیة الله نوری: جایز است بنابراین، نشستن محرم در هواپیمایی که در شب حرکت می کند و همچنین ماشین و کشتی جایز است..

گرچه جایز بودن آن به نظر بعید (1) نیست، بنابراین بعید نیست جایز بودن نشستن محرم در هواپیمایی که شب حرکت می کند.

(445) م - در جایز نبودنِ سایه بالای سر قرار دادن، فرق (2) نیست بین سواره و پیاده.

(446) م - کسانی که کشتی سوار می شوند در حال احرام، زیر سقفِ آن نباید بروند، لیکن در کنار دیوار کشتی که سایه است، ظاهراً نشستن جایز است. (3)

(447) م - استظلال در وقت طی منزل برای عذری، مثل شدت گرما یا شدت سرما یا بارندگی جایز است، لیکن باید کفاره بدهد.

(448) م - کفاره سایه قرار دادن در حال طی منزل یک گوسفند است، چه با عذر سایه افکنده باشد چه با اختیار، بنابر احتیاط (4)واجب.

ص:275


1- [1] . آیة الله اردبیلی: چنانچه موجب تحفظ از باران، گرما و سرما نباشد. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط در حرمت استظلال فرقی بین شب و روز نیست. آیة الله خامنه ای: احوط آن است که در شب های بارانی و سرد از سوار شدن به اتوبوس مسقف و مانند آن اگر برای فرار از باران و سرما باشد اجتناب کند. (مناسک حج، م194) آیة الله خویی: مراد از استظلال تحفظ از آفتاب و سرما و گرما و باران و باد و مانند آنها است. پس اگر هیچ کدام از آنها نباشد، به نحوی که وجود و عدمِ سایبان یکسان باشد اشکال ندارد، و در این حکم بین شب و روز فرقی نیست. (مناسک، مسأله 270). و در فرض شک در اینکه آیا مظله وجود و عدمش یکسان است یا نه استظلال جایز است. (استفتائات آخر مناسک، چاپ 21، ص325). آیة الله سبحانی: حرکت با وسایط نقلیه سرپوشیده به هنگام شب اشکال ندارد مگر اینکه باد شدید یا باران در کار باشد و همچنین حرکت در روز ابری با ماشین مسقف مانع ندارد. آیة الله سیستانی: سوار شدن در ماشین سقف دار و مانند آن در شب و بین الطلوعین و روزهایی که ابر غلیظ مانع تابش خورشید باشد، در صورتی که بارانی نباشد اشکال ندارد و اگر بارانی باشد کفّاره دارد و به احتیاط واجب جایز نیست. (مناسک، مسأله 270). آیة الله مکارم: جایز است مگر در شب های بارانی که باید کفاره بدهد و در روزهای کاملاً ابری و بین الطلوعین نیز استفاده از ماشین سرپوشیده مانعی ندارد.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر احتیاط.
3- [3] . تفصیل نظریه آیات عظام در ذیل مسأله 440 و 441 گذشت.
4- [4] . آیات عظام اردبیلی، بهجت، تبریزی، خامنه ای، خویی، زنجانی، سبحانی، سیستانی، فاضل، صافی، گلپایگانی، مکارم، نوری: کفاره آن یک گوسفند است و فرقی بین اختیار و اضطرار نیست. .

(449) م - اقوی کفایت یک گوسفند است در احرام عمره، هر چند بیش از یک مرتبه سایه قرار داده باشد و یک گوسفند است در احرام حج هر چند بیش از یک مرتبه استظلال کرده باشد. (1)

بیستم - بیرون آوردن خون از بدن خود: (2)

(450) م - بیرون آوردن خون از بدنِ دیگری؛ مثل حجامت کردن او، یا دندان او را کشیدن حرام نیست. (3)

(451) م - جایز نیست (4) به مثل خراشیدنِ بدن، خون از آن بیرون آورد و همین طور به مسواک (5) نمودن، خون از بن دندان ها بیرون آورد.

ص:276


1- [1] . آیة الله سیستانی: ولی احتیاط مستحب این است که برای هر روزی یک کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 271).
2- [2] . آیة الله بهجت: به کاری که بداند موجب آن می شود؛ زیرا اخراج احتمالی خون، محکوم به حرمت نیست (مناسک شیخ، ص28). آیة الله خامنه ای، آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله سبحانی: بیرون آوردن خون از بدن در حال احرام به هر وسیله ممکن در غیر حال ضرورت جایز نیست، مانند خاراندن بدن و مسواک کردن دندان که موجب خونریزی می شود حتی گرفتن خون از بدن به وسیله سرنگ یا تزریق آمپول در حال احرام که موجب بیرون آمدن خون می شود نیز این حکم را دارد. مطلب دیگر اینکه محرم می تواند به حمام برود ولی اگر بداند با کیسه کشیدن از بدن او خون بیرون می آید نباید این کار را انجام دهد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: لکن اگر این کار، باعث نجس شدن بدن یا لباس محرم شود بدون عذر جایز نیست. آیة الله سیستانی: اگر آن دیگری محرم باشد احتیاط مستحب ترک است و بر خود آن محرم جایز نیست، بنابر احتیاط واجب.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م237) آیة الله مکارم: مکروه است در غیر حال احتیاج و ضرورت.
5- [5] . آیات عظام اردبیلی، بهجت، خویی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: مسواک کردن عیبی ندارد، گرچه بداند خون خارج می شود و کفاره ندارد.

(452) م - جایز است در حال احتیاج (1) خون بگیرد به حجامت و غیر آن و همین طور خون دمل را بیرون آوردن در حال احتیاج و جَرَب را خاریدن در صورتی که موجب آزار است، اگر چه از آن خون در آید.

(453) م - خون از بدن در آوردن کفاره ندارد. (2)

بیست و یکم - ناخن گرفتن: (3)

(454) م - جایز نیست بعض ناخن را هم بگیرد مگر آنکه موجب آزار شود (4)؛ مثل

ص:277


1- [1] . آیة الله خویی: در حال ضرورت یا رفع ناراحتی. (مناسک، مسأله 274). آیة الله سبحانی: در مواردی که ضرورت عرفی صدق می کند، جایز است (کتاب الحج، ج3، ص545).
2- [2] . آیة الله تبریزی: کفاره اش بنابر احتیاط یک گوسفند است. آیة الله خامنه ای: اما مستحب است که یک گوسفند کفاره دهد. (مناسک حج، م240) آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط مستحب کفاره اش یک گوسفند است. (مناسک عربی، مسأله 273). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بنابر احوط و اولی کفاره آن یک گوسفند است. آیة الله فاضل: کفاره ندارد اگر چه بدون ضرورت باشد. آیة الله نوری: احتیاط واجب آن است که در حال اختیار اگر خون از بدن خود در آورد یک گوسفند کفّاره بدهد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: ناخن گرفتن از خود. آیة الله سبحانی: محرم نمی تواند ناخن بگیرد و در این قسمت فرقی بین آلات ناخن گیری مانند:قیچی، چاقو یا ناخن گیرهای رایج نیست و همچنین از طریق غیر متعارف مثال کندن قسمتی از ناخن با دندان یا سوهان یا وسیله دیگر.
4- [4] . آیة الله زنجانی: مگر در صورت حرج و در هر حال گرفتن قسمتی از ناخن کفاره ندارد. آیة الله سبحانی: اگر برای گرفتن ناخن ضرورتی پیدا کند می تواند ناخن بگیرد ولی باید کفاره بدهد..

آنکه بعض آن افتاده باشد و بعض دیگر موجب آزار او باشد. (1)

(455) م - جایز نیست ناخن پا را هم بگیرد؛ چنانچه جایز نیست ناخن دست را بگیرد.

(456) م - فرقی نیست بین آلات ناخن گیری، قیچی باشد یا چاقو یا ناخن گیر و احتیاط (2)واجب آن است که ازاله ناخن نکند به هیچ وجه، حتی به سوهان و دندان. (3)

(457) م - اگر انگشت زیادی داشته باشد جایز نیست ناخن آن را بگیرد احتیاطاً، و همچنین اگر دست زیادی داشته باشد احتیاط (4) آن است که ناخن آن را نگیرد، اگر چه بعید نیست جواز، اگر معلوم شد آن انگشت یا آن دست (5) زیادی است.

ص:278


1- [1] . آیة الله بهجت: لیکن محتمل است فدیه بعضی از ناخنِ آزار رساننده، قبضه ای از طعام باشد نه مدّ. (مناسک شیخ، ص28). آیة الله تبریزی: در این صورت گرفتن ناخن جایز است و از هر ناخنی یک مشت طعام کفاره بدهد (مناسک، مسأله 285). آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: و کفاره آن یک مدّ طعام است.
2- [2] . آیات عظام بهجت، زنجانی، سبحانی، سیستانی: فرقی نیست و ازاله ناخن به هیچ وسیله جایز نیست. آیة الله مکارم: بنابر اقوی. آیة الله فاضل: تفاوتی در گرفتن ناخن ها با قیچی و ناخن گیر و حتی دندان نیست علی الأقوی.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: بر محرم حرام است ناخن دست یا پای خود را بگیرد، چه تمام آن را بگیرد و چه قسمتی از آن را و چه با قیچی باشد یا با چیز دیگر، و تفاوتی ندارد که ناخن را ببرد یا کوتاه کند و یا بکند، چه با قیچی یا ناخن گیر یا چاقو باشد و یا با وسیله دیگر. (مناسک حج، م233)
4- [4] . آیة الله بهجت: در صورت زیادتی برده، احوط مدّ است برای هر یک ناخن. (مناسک شیخ، ص28). آیة الله فاضل: این احتیاط و احتیاط قبلی ترک نشود، چه زیادی آن معلوم باشد چه نباشد.
5- [5] . آیة الله تبریزی: گرفتن ناخن انگشت زیادی جایز نیست و گرفتن ناخن از دست زیادی چنانچه معلوم شود آن دست زیادی است، خلاف احتیاط است. آیة الله خویی، آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: گرفتن ناخن زیادی یا ناخن انگشت زیادی جایز نیست. آیة الله صافی: در هر دو مورد احتیاط ترک نشود. آیة الله مکارم: فرقی میان انگشت زیادی و غیر آن نیست بنابر احتیاط واجب..

(458) م - اگر یک ناخن از دست یا پا بگیرد یک مد (1) طعام باید کفاره بدهد و برای هر ناخنِ دست تا به ده نرسیده باید یک مد طعام بدهد و همچنین در ناخن های پا.

(459) م - اگر تمام ناخن دست ها و پاها را در یک مجلس بگیرد یک گوسفند کفاره آن است.

(460) م - اگر ناخن دست ها را تماماً بگیرد، در یک مجلس یا چند (2) مجلس، و در محل دیگر یا چند محل دیگر ناخن پاها را بگیرد دو گوسفند کفاره آن است.

(461) م - اگر تمام ناخن دست ها را بگیرد و ناخن پاها را کمتر از ده ناخن بگیرد یک گوسفند برای ناخن دست و برای هر یک از ناخن های پا یک مد (3) طعام باید بدهد و همچنین اگر ناخن پاها را بگیرد تماماً و ناخن دست ها را کمتر از ده بگیرد. (4)

(462) م - اگر پنج ناخن از پا بگیرد و پنج ناخن از دست (5)، برای هر یک باید یک مد طعام کفاره بدهد و همچنین است اگر کمتر از ده، در هر یک از دست و پا، بگیرد برای هر یک باید کفاره بدهد. (6)

(463) م - اگر بیشتر از ده ناخن داشته باشد، پس اگر تمام را بگیرد باید یک

ص:279


1- [1] . آیة الله بهجت: با عدم تخلل تکفیر برای هر ناخنی، در اثناء هر یک از دست ها و پاها وگرنه متّجه کفایت مدّ است برای هر یک از ناخن های باقی مانده در دست ها یا در پاها. (مناسک شیخ، ص28). آیة الله مکارم: یک مد طعام حدود 750 گرم است.
2- [2] . آیة الله بهجت: مجالس متعدّد باشد، بعد از تکفیر لازم و قبل از تکفیر احتیاط است. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله فاضل: در این فرض کفاره برای پا ثابت نیست.
4- [4] . آیة الله فاضل: در این فرض برای ناخن های دست کفاره ای ثابت نیست.
5- [5] . آیة الله زنجانی: باید احتیاطاً ده مد طعام (حدود 900 گرم) و یک گوسفند کفاره بدهد.
6- [6] . آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: در کفاره دم مماثله لازم نیست. و لذا اگر ده ناخن از دست یا پا و یا هر دو تلفیقاً بگیرد، باید یک گوسفند کفاره بدهد و در کمتر از آن برای هر ناخن یک مد کفاره بدهد. آیة الله مکارم: کفّاره مدّ طعام بدهد..

گوسفند بدهد، و احتیاط مستحب (1) آن است که برای ناخن زیادی از ده تا، کفاره بدهد برای هر یک، یک مد.

(464) م - اگر کسی که بیشتر از ده ناخن دارد، ده ناخن اصلی را بگیرد، احتیاط واجب (2) آن است که یک گوسفند بدهد و اگر بعضی از ناخن های اصلی را و بعضی از ناخن های زیادی را بگیرد برای ناخن های اصلی یک مد بدهد و برای زیادی ها احتیاط مستحب آن است که کفاره بدهد. (3)

(465) م - اگر تمام ناخن های دست را گرفت و کفاره آن را داد و بعد در همان مجلس ناخن های پا را تماماً گرفت باید یک گوسفند دیگر کفاره (4) بدهد.

(466) م - اگر کسی کمتر از ده ناخن داشت و تمام آن را گرفت برای هر یک، یک مد طعام باید بدهد و احتیاط مستحب (5) آن است که یک گوسفند ذبح کند.

ص:280


1- [1] . آیة الله بهجت: در این مسأله و مسأله بعدی به ذیل مسأله 457 مراجعه شود. آیة الله خویی: تصریحی به این فرع و فرع 464 و 466 نکرده اند و آنچه در مناسک، مسأله 276 آمده این است که کفاره گرفتن ناخن های دست در یک مجلس یک گوسفند است و همچنین پا. آیة الله مکارم، آیة الله نوری: این احتیاط واجب است.
2- [2] . آیات عظام تبریزی، زنجانی، سیستانی: اگر ده ناخن از ناخن هایش را بگیرد احتیاط واجب این است که یک گوسفند بدهد و تفاوتی بین اینکه همه آن ناخن ها اصلی یا بعضی زیادی باشد نیست، و اگر کمتر از ده ناخن را بگیرد باید برای هر کدام یک مد بدهد.
3- [3] . آیة الله خویی: متعرض این مسأله نشده اند. آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله مکارم: کفاره مد طعام بدهد.
4- [4] . آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب. آیة الله نوری: بنابر احتیاط.
5- [5] . آیة الله خویی: متعرض این مسأله نشده اند. آیة الله سبحانی، آیه الله نوری: بنابر احتیاط واجب. آیة الله زنجانی، آیة الله فاضل: باید یک گوسفند کفاره بدهد..

(467) م - اگر محتاج شد به گرفتن ناخن (1)، احتیاط واجب (2) آن است که کفاره به همان نحو که ذکر شد بدهد. (3)

(468) م - بیست و دوم - کندن دندان (4) است؛ هر چند خون نیاید بنابر احتیاط (5) و احتیاط آن است که یک گوسفند کفاره بدهد. (6)

ص:281


1- [1] . آیة الله زنجانی: باید برای هر ناخن یک مشت طعام بدهد و کفاره ده ناخن نیز ده مشت طعام است.
2- [2] . آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: در صورتی که بقای ناخن ضرر نداشته باشد؛ مثل اینکه ناخن کنده شده و ماندنش سبب ناراحتی شود، گرفتن ناخن جایز است و از هر ناخنی یک مشت طعام کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 275). آیة الله سیستانی: باید کفاره بدهد.
3- [3] . آیة الله سبحانی: کفاره آن برای هر ناخن یک مشت طعام است. آیة الله فاضل: و می تواند برای هر ناخن یک کف از طعام کفاره بدهد.
4- [4] . آیة الله زنجانی: در صورتی که خون بیاید کشیدن دندان بر محرم حرام است و کشیدن دندان شخص دیگر بر محرم جایز است مگر باعث نجس شدن بدن یا لباس او شود و در هر حال کفاره ندارد. آیة الله سبحانی: کندن دندان در حال اختیار برای محرم حرام است و در صورت ضرورت مانعی ندارد ولی اگر خون بیاید باید کفاره بدهد.
5- [5] . آیة الله بهجت: کندن دندان در صورتی که موجب خون آمدن شود حرام است ولی کفاره ندارد و اگر موجب خون آمدن نشود و یا کندن دندان ضرورت داشته باشد، مانعی ندارد. (مناسک، مسأله 278). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: جمعی از فقها نظرشان این است که کندن دندان هر چند خون در نیاید، از محرمات احرام است و کفاره اش را یک گوسفند دانسته اند، ولی دلیلش تأمل دارد و بعید نیست این عمل جایز باشد. آیة الله خامنه ای: احتیاط واجب آن است که از کشیدن دندان - اگر موجب بیرون آمدن خون می شود - جز در موارد ضرورت و نیاز خودداری کند. (مناسک حج، م239) آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: بر محرم حرام است که دندان خود را بکند هر چند خون نیاید. آیة الله مکارم: این احتیاط و احتیاط بعد مستحب است.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: بیرون آوردن خون از بدن کفاره ندارد، اما مستحب است که یک گوسفند کفاره دهد. (مناسک حج، م240) آیة الله سبحانی: این احتیاط مستحب است..

بیست و سوم - کندن (1) درخت یا گیاهی (2) که در حرم روییده باشد: (3)

(469) م - اگر گیاهی یا درختی در منزل مُحرم روییده باشد، بعد از آنکه منزل او شده، پس اگر آن را خودش کاشته باشد جایز است آن را بکند. (4)

(470) م - اگر درختی در منزل او روییده، بعد از آنکه منزل او شده لیکن خودش آن را نکاشته باشد، احتیاط (5)آن است که آن را قطع نکند گرچه اقوی جواز است.

(471) م - اگر گیاهی که در منزل او روییده، بعد از آنکه منزل او شده و خودش آن را نکاشته باشد احتیاط واجب (6) آن است که آن را قطع نکند.

ص:282


1- [1] . آیة الله بهجت: و بریدن و نحو آنها. آیة الله سبحانی: کندن و بریدن گیاه و درخت حرم، حرام است. آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: این مسأله از محرّمات احرام نیست، بلکه بر همه کس حرام است؛ چنان که خواهد آمد. آیة الله فاضل، آیة الله نوری: و بریدن آن.
2- [2] . آیة الله سیستانی: حتی اگر اصل آن در خارج حرم و شاخه آن در حرم یا به عکس باشد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: قطع کردن و بریدن و شکستن درختان و گیاهان روییده در حرم، برای محرم و غیر محرم حرام است. (مناسک حج، م249)
4- [4] . آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: اختصاص به محرم ندارد و فرقی بین کاشتن خود شخص و دیگری در این صورت نیست، ولی اگر گیاه یا درختی را خود شخص کاشته باشد ( آیة الله زنجانی: یا آبیاری کرده باشد) می تواند قطع کند، هر چند در ملک دیگری باشد. آیة الله سبحانی: کندن و بریدن آنها جایز نیست. آیة الله فاضل، آیة الله نوری: و یا قطع کند.
5- [5] . آیة الله بهجت: کندن و بریدن اینگونه درخت ها و گیاه ها اشکال ندارد. (مناسک، مسأله 283). آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی، گلپایگانی: مانعی ندارد کندن درخت و گیاه در این صورت.
6- [6] . نظریه آیات عظام در مسأله 469 گذشت. آیة الله بهجت: نظر ایشان در حاشیه مسأله قبل گذشت. آیة الله خویی، آیة الله مکارم: این احتیاط واجب نیست، بلکه مستحب است. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: قطع آنها اشکال ندارد. آیة الله نوری: اقوی جواز قطع آن است..

(472) م - اگر منزلی خریده باشد که دارای درخت و گیاه است، نباید آن را قطع کند. (1)

(473) م - درخت های میوه و درخت خرما از این حکم بیرون است و می تواند (2) آنهارا قطع کند و در گیاه ها (اذخر) که گیاه معروفی است از حکم مستثنی است و قطع آن مانع ندارد.

(474) م - اگر درختی را که جایز نیست کندنش، بکند (3)، احتیاط آن است که (4) اگر بزرگ باشد یک گاو کفاره بدهد و اگر کوچک باشد یک گوسفند. (5)

ص:283


1- [1] . آیة الله سبحانی: اگر منزلی را برای استفاده مثلاً یا در ایام حج در مکه خرید و یا اجاره کرد به احتیاط واجب درخت و گیاه خود روی آن را نکند و یا شاخه های درختان را نشکند. آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند. آیة الله مکارم: تنها قطع درختان و گیاهان خودرو که قبل از بنادر آن بوده حرام است و غیر آن حرام نیست. آیة الله نوری: منزلی که در آن سکونت کرده ولو نخریده باشد.
2- [2] . آیة الله سبحانی: خواه خود رو باشند یا دیگری کاشته باشد. آیة الله فاضل: میوه های آنها و شاخه هایی از آنها را که در کمّیت یا کیفیت میوه تأثیر می گذارد می تواند قطع کند اما خود آنها را نباید قطع کند. آیة الله مکارم: قطع درختان میوه اگر خودرو باشد خالی از اشکال نیست.
3- [3] . آیة الله زنجانی: باید یک گاو کفاره بدهد، درخت کوچک باشد یا بزرگ. آیة الله سبحانی: و از ریشه در آورد اگر بزرگ باشد باید یک گاو و اگر کوچک باشد باید یک گوسفند کفاره بدهد.
4- [4] . آیة الله بهجت: اگر درختی را بکند کفّاره دادن یک گاو در درخت بزرگ و یک گوسفند در کوچک و اگر بعض درخت باشد قیمت آن را، موافق احتیاط است در صورتی که در درخت کوچک و در بعض درخت رعایت عدم نقصان از قیمت بشود. (مناسک شیخ، ص30).
5- [5] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کفّاره کندن درخت از بیخ، قیمت همان درخت است و کفاره قطع مقداری از آن، قیمت همان مقدار است. و کندن علف یا قطع آن کفاره ندارد. آیة الله خامنه ای: اگر درختی را که بریدن آن حرام است ببرد بنابر احتیاط واجب باید یک گاو کفاره بدهد. (مناسک حج، م251) آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط کفاره کندن هر درختی قیمت همان درخت و کفّاره قطع آن، قیمت همان مقداری است که قطع کرده است و در کندن و قطع گیاه کفّاره نیست. (مناسک، مسأله 282).

(475) م - اگر بعض درخت را قطع کند، اقوی (1) آن است که قیمت آن را کفاره بدهد.

(476) م - در قطع گیاه ها کفاره نیست به جز استغفار. (2)

(477) م - جایز است شتر خود را بگذارد که علف بخورد (3)، ولی خودش برای او قطع نکند. (4)

(478) م - آنچه ذکر شد از قطع درخت و گیاه حرم، مختص به مُحرم نیست، بلکه برای همه کس ثابت است. (5)

(479) م - اگر به نحو متعارف راه برود و گیاهی از راه رفتن او قطع شود اشکالی ندارد. (6)

ص:284


1- [1] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله قبلی مراجعه شود. آیة الله سیستانی: بلکه احوط است.
2- [2] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: کفاره ندارد. (مناسک، ص114). آیة الله سبحانی: در کندن گیاهان کوچک.
3- [3] . آیة الله سیستانی: همچنین چهارپایان دیگر.
4- [4] . آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل: این کار جایز است. آیة الله خامنه ای: گیاهانی که به عنوان علوفه حیوانات از آن استفاده می شود از حکم مذکور مستثنی است. (مناسک حج، م250)
5- [5] . آیة الله بهجت: در تکلیف تحریمی و در وجوب فداء علی الظاهر. (مناسک شیخ، ص30).
6- [6] . آیة الله بهجت: اطلاق حکم به صورت علم به قطع و عدم ضرورت مورد تأمّل است. (مناسک شیخ، ص30). آیة الله سبحانی: اگر قصد این کار را نداشته باشد مانعی ندارد..

(480) م - بیست و چهارم - سلاح در برداشتن (1)، بنابر احوط (2) مثل شمشیر و نیزه و تفنگ و هرچه از آلات جنگ باشد (3) مگر برای ضرورت و مکروه (4) است سلاح را همراه بردارد در صورتی که به تن او نباشد اگر ظاهر (5) باشد و احوط ترک آن است.

ص:285


1- [1] . آیة الله سبحانی: بستن سلاح گرم یا سرد بر خود در غیر حال ضرورت حرام است ولی حمل سلاح در بار و اثاث مانعی ندارد.
2- [2] . آیة الله بهجت: بر محرم حرام است سلاح برداشتن، مگر به جهت ضرورت، که در این صورت کفّاره هم ندارد و منصوص پوشیدن است یا آنکه صدق کند سلاح بر اوست، پس همراه داشتن سلاح حرمت ندارد علی الأظهر. (مناسک شیخ، ص30). آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: حمل سلاح بر محرم حرام است و الحاق آلات تحفظ به سلاح احوط است و کفاره حمل سلاح بنابر احتیاط یک گوسفند است، آیة الله تبریزی: ولی بودن سلاح نزد محرم اگر حملش نکند مانعی ندارد هر چند احوط ترک آن است. آیة الله خامنه ای: حمل سلاح برای محرم جایز نیست. (مناسک حج، م252) - اگر برای حفظ جان خود و دیگران نیاز به حمل سلاح داشته باشد، حمل آن جایز است. (مناسک حج، م219) آیة الله زنجانی: مسلح بودن بر محرم جایز نیست مگر برای ضرورت، و مکروه است سلاح را همراه داشته باشد. آیات عظام سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی: در برداشتن و پوشیدن سلاح حرام است. آیة الله مکارم: بنابر اقوی.
3- [3] . آیة الله سیستانی: ولی پوشیدن و حمل وسایل دفاع؛ مانند زره و سپر اشکال ندارد.
4- [4] . آیة الله سبحانی: حمل سلاح اگر طوری باشد که او را مسلح بدانند، جایز نیست و حمل آن به طوری که او را مسلح ندانند مکروه است ولی پوشیدن و حمل وسایل دفاع مانند زره اشکال ندارد (کتاب الحج، ج 3، ص 603 - 605) آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط حمل آن هم به طوری که او را مسلّح بدانند جایز نیست. ولی بودن سلاح نزد محرم و حمل آن اگر به طوری باشد که او را مسلّح ندانند، اشکال ندارد، ولی احوط ترک آن است. (مناسک، مسأله 277 و 278). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احتیاط واجب آن است که سلاح را حمل نکند. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط مستحب.
5- [5] . آیة الله مکارم: خواه ظاهر باشد و یا نباشد..

مسائل متفرقه محرّمات احرام

(481) م - اگر حاجی در حال احرام برای سردرد دستمالی به دور سر ببندد، اگر چه تمام سر را بگیرد کفاره (1) ندارد.

(482) م - آنچه در حال احرام حرام است، سایه بر سر قرار دادن است. بنابراین اگر ماشین از زیر پل هایی که در مسیر واقع شده برود و به ناچار مُحرمین از زیر پل ها عبور کنند و یا در محل بنزین در زیر سقف متوقف شوند و محرمین زیر سقف قرار گیرند اشکالی پیدا نمی شود و کفاره ندارد.

(483) م - شخصی که با ماشین مسقف رانندگی می کند باید در هر احرام یک گوسفند کفاره بدهد و با تکرار پیاده و سوار شدن، کفاره تکرار نمی شود و همچنین در سایر موارد سایه بر سر قرار دادن. (2)

(484) م - پوشیدن نعلینی که بندهای عریضی داشته باشد ولی تمام روی پا را نگیرد، در حال احرام مانعی ندارد.

(485) م - در شب، استظلال (3) نیست. بنابراین، جایز است محرم در شب با ماشین سقف دار به مکه برود (4)، ولی در هوای ابری (5) در روز جایز نیست، مگر ابر به طوری

ص:286


1- [1] . آیة الله اردبیلی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب کفاره دارد. آیة الله بهجت: اگر چه جایز است ولی کفّاره دارد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: مانعی ندارد ولی یک گوسفند کفاره دارد. (مناسک فارسی، ص42). آیة الله نوری: احوط ثبوت کفاره است.
2- [2] . تفصیل این مسأله در مسأله 448 گذشت.
3- [3] . تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 444 گذشت. آیة الله اردبیلی: ولی چنانچه سوار شدن در ماشین مسقف موجب تحفظ از باران، سرما یا گرما شود، کفاره دارد.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 444 مراجعه شود.
5- [5] . آیة الله بهجت: اگر طوری باشد که تظلیل صادق نباشد اشکال ندارد..

تیره (1) باشد که استظلال صدق نکند.

(486) م - جایز است از جاهای دور مثل تهران با نذر محرم شود (2)، ولی اگر زیر سقف سفر می کند باید کفاره بدهد. (3)

(487) م - تزریق آمپول در حال احرام مانع ندارد ولی اگر موجب بیرون آمدن خون از بدن می شود تزریق (4) نکند، مگر در مورد حاجت و ضرورت. (5)

(488) م - در حرام بودنِ سایه بر سر قرار دادن، فرقی بین سایه ای که با شخص

ص:287


1- [1] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: استظلال در روز ابری هم جایز نیست. آیة الله سبحانی: پس از غروب خورشید تا زوال حمره جزء شب است و حرکت در روز ابری با ماشین مسقف مانع ندارد. آیة الله سیستانی: اگر ابر تیره باشد که اشعّه آفتاب را به کلّی پوشانده باشد و باران نباشد اشکال ندارد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در جواب استظلال در روز ابری فرموده اند: استظلال در هوای ابری در روز جایز نیست. (مناسک فارسی، ص184). آیة الله مکارم: تیره بودن ابرها لازم نیست، منظور نبودن سایه است.
2- [2] . آیة الله زنجانی، ایة الله فاضل: به تفصیلی که در حاشیه مسأله 441 گذشت.
3- [3] آیة الله سبحانی: علاوه بر عمل به آن نذر لازم است که احتیاطاً احرام خود را از ادنی الحل (مانند حدیبیه یا تنعیم) تجدید کند. . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 442 مراجعه شود. آیة الله بهجت: که در مسأله 441 گذشت. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: صحّت نذر برای کسانی که می دانند باید زیر سقف بروند محلّ اشکال است. آیة الله مکارم: چنین نذری باطل است. (استفتاء ش 170151)
4- [4] . آیة الله بهجت: یعنی اگر بداند که چنین می شود، چنان که گذشت در ذیل بیستم از محرمات احرام. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب تزریق نکند مگر در صورت نیاز. (مناسک حج، م238) آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط جایز نیست مگر در حال ضرورت. آیة الله مکارم: مکروه است.
5- [5] . آیة الله فاضل: و در هر صورت کفّاره ندارد..

حرکت کند، مثل چتر و ماشین مسقّف و سایه ثابت (1) مثل پل و غیره نیست (2) و فرقی بین اجبار و اختیار نیست (3) ولی بر عبور از زیر پل هایی که در جاده ها هست صادق نیست.

(489) م - کسی که حجش را باطل کند، اگر حج فاسد شده را به اتمام رسانده از احرام خارج شده و گرنه در احرام باقی است. (4)

(490) م - بعد از آنکه محرم به منزل رسید ولو در محله های جدید مکه، که از مسجدالحرام دور هستند، می تواند (5) برای رفتن به مسجدالحرام در ماشین های مسقّف سوار شود یا زیر سایه برود. (6)

ص:288


1- [1] . آیات عظام اردبیلی، تبریزی، خویی، سبحانی، سیستانی، مکارم: عبور از زیر سایبانِ ثابت اشکال ندارد. آیة الله خامنه ای: عبور از زیر سایه ثابت اشکال ندارد. (مناسک حج، م195) آیة الله زنجانی: عبور محرم از زیر سایبان های ثابت کوتاه مانع ندارد؛ و عبور از طول سایبان ها و تونل های طولانی در هوای آفتابی یا بارانی، جایز نیست، مگر در حال اجبار یا مشقت شدید. آیة الله گلپایگانی: احتیاط آن است که به اختیار خود، روز از آن تونل هایی که صدق رفت و آمد در منزل نمی کند، نرود. (آراء المراجع، ص178).
2- [2] . آیات عظام بهجت، سبحانی، فاضل، نوری: فرق هست و حرمت استظلال، سایه ثابت را شامل نمی شود. آیة الله مکارم: پل ها اشکال ندارد.
3- [3] . آیة الله سیستانی: در فرض اجبار قطعاً حرام نیست.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: به احتیاط واجب این کار را نکند. آیة الله زنجانی: و با انجام اعمال عمره مفرده از احرام بیرون می رود. آیة الله سیستانی: اگر حج خود را باطل کند احرامش باطل می شود. آیة الله مکارم: یا در بعضی از موارد که وظیفه او تبدیل به عمره مفرده است، عمره مفرده را به پایان برساند.
5- [5] . آیة الله زنجانی: بدون عذر نمی تواند - ولو در محله های قدیم مکه - برای رفتن... آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب بعد از رسیدن به منزل نیز در حال سیر استظلال نکند و از ماشین های مسقف استفاده نکند (کتاب الحج، ج3، ص513). آیة الله نوری: چون مکه منزل است همین قدر که محرم به مکه رسید می تواند در زیر سایه قرار بگیرد و در روز هم با ماشین مسقّف حرکت کند و لازم نیست که منتظر رسیدن به منزل و اتّخاذ منزل در مکه باشد.
6- [6] . تفصیل این مسأله در ذیل مسأله 438 گذشت..

استفتائات محرّمات احرام

(491) س - آیا کشتن مارمولک و از این قبیل جانوران، در حال احرام اشکال دارد؟

ج - از محرمات احرام محسوب نیست. (1)

(492) س - اگر از روی علم و عمد در احرام حج، قبل از وقوف عرفه، با زوجه خود جماع نماید مسلماً حج او باطل است، و قبل از وقوف مشعر الحرام هم بنابر اقوی باطل است و کفاره دارد و بعد از اتمام در سال آینده اعاده کند، آیا در صورت جهل چه وظیفه ای دارد؟

ج - در صورت جهل، عمل او صحیح است و کفاره هم ندارد. (2)

(493) س - آیا شوهر پس از مُحل شدن می تواند زوجه مُحرِم خود را از روی التذاذ دست بزند؟

ص:289


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب کشتن هیچ حیوانی مگر حیوانات موذی جایز نیست، بنابراین بنابر احتیاط باید از کشستن جانورانی مانند مارمولک و زنبور هم اجتناب نمود، ولی اگر محرم از اذیت و آزار حیوانی بترسد کشتن آن مانعی ندارد. آیة الله بهجت: اشکال دارد. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: جایز نیست مگر او را اذیت کند. (المسائل الشرعیه، ج1، ص331)، کشتن یک نوع مارمولک (عظایة) کفاره آن یک مشت طعام است. آیة الله زنجانی: اشکال دارد مگر از آن بر خود بترسد. آیة الله سبحانی: کشتن حیواناتی مانند مارمولک، مار، مورچه، موش، رتیل، عنکبوت، انواع سوسکها و جیرجیرکها و امثال اینها از محرمات احرام حساب نمی شود لیکن اگر محرم از ناحیه آنها اذیتی نمی شود نباید آنها را بکشد و یا به آنها اذیت برساند و چنانچه این کار را انجام داد استغفار کند. آیة الله سیستانی: حرام است. مراجعه شود به حاشیه مسأله 313 آیة الله صافی: اگر اذیت کند، از محرمات محسوب نیست. آیة الله گلپایگانی: متعرّض این فرع نشده اند. آیة الله مکارم: کشتن هیچ حیوانی جایز نیست بنابر احتیاط واجب مگر حیوانات موذی.
2- [2] . آیة الله زنجانی: برای حکم صورت علم و عمد به حاشیه مسأله 316 مراجعه شود..

ج - بر مرد مزبور منعی نیست ولی اگر زن نیز لذت می برد، در فرض سؤال نباید حاضر شود، علی الأحوط. (1)

(494) س - فردی که از احرام در آمده، زنش را که محرم است می بوسد، اگر چه زن راضی نیست، آیا این کار نسبت به مرد و زن چه حکمی دارد؟

ج - اگر زن اختیار نداشته، چیز بر او نیست. و بر مرد هم کفاره واجب نشده است. (2)

(495) س - صابون و بعضی از شامپوها که بویی دارد، آیا می شود برای بدن استعمال کرد یا خیر؟ ضمناً خیلی بوی خوشی هم نیست.

ج - اگر صدق بوی خوش می کند، از آن اجتناب کنند (3) و در غیر این صورت

ص:290


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر زن احتمال می دهد که متلذذ شود احتیاط در ترک است. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: در این صورت تمکین زن حرام است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بل الاقوی. (آداب و احکام حج، م419). آیة الله فاضل: حرمت در زن محل اشکال است هر چند لذت می برد.
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر زن می داند که متلذذ می شود باید مانع شود و مرد بنابر احتیاط باید یک گوسفند کفاره بدهد. (پرسش های جدید، س64 و...). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: هرگاه شخص بعد از طواف نساء زن خود را که در حال احرام است ببوسد، باید بنابر احتیاط یک گوسفند بکشد. (المسائل الشرعیه، ج1، ص337). آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب باید مرد یک گوسفند کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 227). آیة الله فاضل: تحقق حرمت بر هیچ کدام ثابت نیست و کفاره هم بر هیچ یک از آنها لازم نیست. آیة الله گلپایگانی: متعرض مسأله نشده اند.
3- [3] . آیة الله بهجت، آیة الله خویی: بنابر احتیاط (مستفاد از مسأله 237 مناسک). آیة الله خامنه ای: استفاده مُحرم از صابون عطری و شامپوی معطّر بنابر احتیاط جایز نیست. (مناسک حج، م202) آیة الله زنجانی: محرم نمی تواند با صابون معطر، صورت خود را بشوید و شستن اعضای دیگر با صابون معطر در صورتی جایز است که بوی خوش آن به مشام او نرسد. آیة الله سیستانی: احتیاط واجب اجتناب از استعمال آنها است، در صورتی که بوی خوش داشته باشند..

مانع ندارد. (1)

(496) س - حمل قمقمه آب که در محفظه دوخته نگهداری می شود، برای محرم چه صورت دارد؟

ج - احتیاط آن است که آن را به دوش (2) نیندازد (3) و دست گرفتن آن مانع ندارد. (4)

(497) س - در مورد نظر کردن در آیینه، گاهی نگاه می کند که خود را ببیند و گاهی برای دیدن ماشین و غیره و یا مثلاً برای علاج دردی، آیا برای محرم فرق می کند و یا یکسان است؟

ج - احوط، اجتناب است (5) در همه موارد ذکر شده در سؤال. (6)

ص:291


1- [1] . آیة الله مکارم: اگر مشکوک هم باشد مانعی ندارد.
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر مثل همیان باشد و صدق لبس نکند اشکال ندارد. آیات عظام تبریزی، زنجانی، سبحانی، سیستانی، فاضل: مانعی ندارد. آیة الله مکارم: حمل کیف ها و ساک های دوخته، هر چند به شانه و گردن بیندازد مانعی ندارد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: به دوش انداختن مانعی ندارد.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: پوشیدن چیز دوخته که به آن لباس گفته نمی شود مانند کمربند و همیان و بند ساعت و مانند آن اشکال ندارد. (مناسک حج، م164) آیة الله سبحانی: همراه داشتن همیان و کیف و ساک دوخته شده و قمقمه آب و کیسه هایی که برای حفاظت ازکفش و دمپایی و وسایل زائر است و امثال اینها مانند گهواره های کوچکی که برای بچه ها روی دست می گیرند، اشکالی ندارد.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: اگر به هیچ وجه قصد زینت نداشته باشد و عرفاً نیز صدق زینت نکند، اشکال ندارد. آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: نگاه کردن مُحرِم در آینه، اگر برای زینت باشد حرام است وگرنه حرام نیست. آیة الله خامنه ای: نگاه کردن مُحرِم در آیینه، اگر برای زینت باشد حرام است وگرنه حرام نیست. (مناسک حج، م208) آیة الله زنجانی: به حاشیه قبل از مسأله 363 مراجعه شود. آیة الله مکارم: تنها در موردی اشکال دارد که برای تزیین و اصلاح سر و وضع خودش در آینه نگاه کند.
6- [6] . مراجعه شود به مسأله 368. آیة الله فاضل، آیة الله نوری: در صورتی که ضرورتی نباشد..

(498) س - در حال احرام عده ای از همدیگر عکس می گیرند و در دوربین عکاسی که آیینه است و یا حالت شفاف و آینه مانندی دارد نظر می کنند، بفرمایید اشکال دارد یا خیر؟

ج - اگر معلوم نیست (1) که در آینه نظر می شود، اشکال ندارد. (2)

(499) س - آیا سوگند معمولی به حال احرام اشکال دارد، همانند سوگندهای روزمره مردم کوچه و بازار؟

ج - قسم به غیر خدا از محرمات احرام نیست. (3)

(500) س - بعضی به علت عرق سوزشدن بدن، احتیاج به پمادی دارند که چربی دارد، آیا مُحرِم می تواند از این پماد به بدن خود بمالد یا خیر؟

ج - نمی تواند (4) مگر در مورد ضرورت، ولی کفاره ندارد ولو در غیر مورد

ص:292


1- [1] . آیة الله اردبیلی: نظر به آینه نیست و بر فرض آینه بودن نیز، قصد زینت وجود ندارد و عرفاً نیز صدق زینت نمی کند، بنابراین جایز است. آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی، سیستانی: بر فرض آینه بودن و نظر کردن به آن، چون غرض غیر زینت است، مانعی ندارد. آیة الله خامنه ای: در حال احرام تصویربرداری با دوربین عکاسی یا فیلم برداری اشکال ندارد. (مناسک حج، م212) آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: اشکال ندارد. آیة الله فاضل: نظر در آینه صدق نمی کند و اشکال ندارد.
2- [2] . آیة الله بهجت: چون برای تزیین نیست اشکال ندارد (مناسک، مسأله 247).
3- [3] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 374 و 376 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: و قسم هایی که بدون توجه، از محرم صادر می شود اشکال ندارد. آیة الله فاضل: و اسماء الهی.
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کفاره روغن مالی از روی علم و عمد یک گوسفند و از روی جهل اطعام یک فقیر است بنابر احتیاط در هر دو مورد. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: اگر بوی خوش نداشته باشد، برای معالجه اشکال ندارد و اگر داشته باشد، در صورت ضرورت جایز است. در مورد کفّاره به حاشیه مسأله 400 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: اگر بوی خوش داشته باشد کفاره آن یک گوسفند است و اگر بوی خوش نداشته باشد، کفاره واجب نیست. آیة الله مکارم: مالیدن انواع پمادها در ضرورت و معالجه مانعی ندارد..

ضرورت (1) مگر آنکه بوی خوش داشته باشد، که کفاره آن یک گوسفند، است (2) اگر چه از روی اضطرار باشد. (3)

(501) س - در موردی که کنده شدن مو با کشیدن دست به سر و صورت کفاره دارد، آیا فرقی بین عمد و سهو و غفلت هست؟

ج - فرق نمی کند (4) به شرط آنکه دست کشیدن عمدی باشد. (5)

(502) س - اگر غیر مُحرم از محرم ازاله مو کند یا یکی از کارهایی که بر محرم حرام است و کفاره دارد انجام دهد، چه حکمی دارد؟

ج - اگر محرم به اختیار خود (6) حاضر شود که مثلاً مُحلّی سر او را بتراشد حرام است و باید کفاره بدهد، ولی چنانچه بدون اختیار او باشد کفاره ندارد، حتی بر

مُحلّ مزبور.

ص:293


1- [1] . آیة الله مکارم: در غیر مورد ضرورت کفاره آن احتیاطاً یک گوسفند است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 399 و 400. آیة الله خامنه ای: اگر بوی خوش داشته باشد، بنابر احتیاط مستحب، کفّاره آن گوسفند است. (مناسک حج، م224)
4- [4] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 409 مراجعه شود. آیة الله مکارم: یعنی میان سر و صورت فرقی نیست.
5- [5] . آیة الله زنجانی: یعنی اگر عمداً دست بکشد و مو کنده شود کفاره دارد، خواه به کنده شدن مو توجه داشته باشد یا نه. آیة الله سیستانی: و بی هدف.
6- [6] . آیة الله سبحانی: اگر در عمره تمتع محرم به اختیار خود حاضر شود که شخص محلّ قبل از سعی او را تقصیر کند یا سر او را بتراشد و یا در حج قبل از اعمال روز عید او را حلق یا تقصیر نماید مرتکب حرام شده و باید کفاره دهد لکن کفاره تقصیر قبل از سعی در عمره تمتع یک گاو است. آیة الله فاضل: نسبت به مُحلّ مطلقا کفاره ای نیست و نسبت به محرم اگر در موقع ازاله بی اختیار بوده و یا اسناد ازاله به محرم ولو تسبیباً محرز نباشد کفاره ندارد..

(503) س - محرم سرش تر است (1)، اگر بخواهد صبر کند تا خودش خشک شود و وضو بگیرد آفتاب طلوع می کند و نمازش قضا می شود، آیا وظیفه اش تیمم است؟

ج - اگر نمی تواند (2) ولو با دست سر را خشک کند، احوط جمع بین وضو با این (3) حال و تیمم است. (4)

(504) س - کسی که موی مصنوعی دارد و با همین حال برای عمره و حج محرم شده و اعمال خود را انجام داده است آیا اشکال دارد؟

ج - ضرر به عمره و حج ندارد، ولی اگر مرد آن را بر سرش گذاشته است باید کفاره بدهد. (5)

ص:294


1- [1] . آیة الله زنجانی، مکارم: با حوله خشک کند مانعی ندارد. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: می تواند با گوشه حوله، مقدار لازم از سر را خشک کند. آیة الله فاضل: در فرض سؤال، با دست یا با حوله - به طوری که سر پوشانده نشود - جای مسح را خشک کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر نمی تواند به صورت جزء جزء و به تدریج محل مسح را خشک کند، بنابر احتیاط باید با همان سرخیس وضو بگیرد و تیمم نیز بکند.
3- [3] . آیة الله بهجت: مرد می تواند قسمت جلوی سر را تدریجاً خشک کند به طوری که حوله تمام سر را نپوشاند و وضو بگیرد. (مناسک حج، م146) آیة الله خویی: فتوای معظّم له در دست نیست.
4- [4] . مراجعه شود به مسأله 422. آیة الله تبریزی: با دست و یا جای دیگر بدن، سر را به مقدار مسمّای مسح، خشک کند. آیة الله سیستانی: اگر چاره ندارد می تواند با کنار حوله به مقدار مسح سرش را خشک کند.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله بهجت: در صورت توجّه و نیز عدم جهل به مسأله، در غافل و جاهل کفاره نیست. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر از روی اضطرار باشد ظاهراً کفاره ندارد. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب یک گوسفند کفّاره بدهد. (مناسک حج، م182) آیة الله زنجانی: در صورت اضطرار یا غفلت از حکم شرعی یا جهل به آن کفاره ندارد. آیة الله سیستانی: اگر از روی ضرورت باشد کفاره ندارد و در غیر این صورت بنابر احتیاط یک گوسفند کفاره دارد. (ملحق مناسک)..

(505) س - با توجه به حرمت پوشیدن صورت برای زنان در حال احرام (1)، آیا چانه هم جزو صورت محسوب می شود و باید باز باشد یا اینکه اگر مقنعه ای بر سر گذاشته شود که چانه را تا لب ها بپوشاند مانعی ندارد؟

ج - زیر چانه جزو صورت محسوب نمی شود ولی پوشاندن به نحوی که در سؤال ذکر شده اشکال دارد. (2)

(506) س - آیا زن محرم می تواند صورت خود را با حوله پاک کند یا حکم سر مرد را دارد که نمی تواند روی آن را بپوشاند؟

ج - احتیاط، مراعات شود. (3)

(507) س - زن ها که در حال احرام برای پوشیدن و در آوردن مقنعه، صورتشان پوشیده می شود، چه صورت دارد؟

ج - باید سعی کنند پوشیده نشود (4)، و اگر عامداً و از روی علم پوشیده نشود مانع ندارد.

ص:295


1- [1] . آیة الله بهجت: چانه جزو صورت است که نباید پوشانده شود و بعض صورت نیز در حکم تمام آن است، ولی دست گذاشتن روی صورت مانعی ندارد. (پرسش های جدید حج، ص 12، سؤال 50).
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 429 مراجعه شود. آیة الله مکارم: اشکال ندارد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اولی خشک کردن جزء جزء و تدریجی با حوله به طوری که صدق پوشاندن نکند، اشکال ندارد. آیة الله بهجت: اگر تدریجی باشد مانعی ندارد. (مستفاد از پاسخ سؤال 49 پرسش های حج). آیة الله خامنه ای: اگر حوله را بر روی همه صورت بیندازد اشکال دارد و در غیر این صورت مانع ندارد. (مناسک حج، س60) آیة الله خویی، آیة الله فاضل: جایز نیست. آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: پاک کردن صورت با حوله مانعی ندارد. آیة الله سبحانی: خشکاندن قسمت بالای صورت با حوله اشکال ندارد اما قسمت پایین صورت باید پوشانده نشود حتی احتیاطاً برای خشکاندن با حوله (کتاب الحج، ج3، ص484). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: به نحوی که صورت پوشیده نمی شود خشک کند.
4- [4] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 434 مراجعه شود. آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: این مقدار مانعی ندارد. آیة الله سیستانی: پوشیدن مقنعه که مقداری از اطراف صورت را می پوشاند به احتیاط واجب جایز نیست..

(508) س - فرموده اید که محرم از منزل تا مسجدالحرام می تواند زیر سقف برود، آیا کسانی که در مسجدالحرام برای حج محرم می شوند می توانند در مکه زیر سقف باشند؟

ج - تا عرفاً در منزل و مکه هستند و در حال سیر برای خارج شدن از مکه نیستند می توانند (1) استظلال نمایند. (2)

(509) س - کسی که از تنعیم محرم می شود، استظلال برای او چه حکمی دارد؟

ج - چون تنعیم جزو مکه شده و مکه منزل است، استظلال در فرض سؤال مانع ندارد. (3)

ص:296


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط نمی توانند استظلال نمایند. آیة الله سبحانی: باید در روز از وسایل نقلیه بی سقف استفاده کنند.
2- [2] . به مسأله 438 مراجعه شود. آیة الله خامنه ای: احوط آن است که از قرار گرفتن زیر سایه های متحرک مثل اتوبوس مسقف و چتر اجتناب کند. (مناسک حج، م192) آیة الله زنجانی: استظلال در مکه نیز - در حال اختیار و عدم حرج - جایز نیست و فرقی نمی کند که برای رفتن به مسجدالحرام باشد یا منزل یا عرفات، در منزل مستقر شده باشد یا نه. آیة الله سبحانی: در حال حرکت و سیر احتیاطاً نباید استظلال بکنند. آیة الله مکارم: در مکه مانعی ندارد هر چند در حال حرکت به سوی عرفات باشد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی، آیة الله بهجت: به احتیاط واجب تظلیل جایز نیست. (استفتائات ویژه حج، س8). آیة الله تبریزی: احتیاط لازم ترک استظلال در تنعیم و در حرکت از آنجا تا مسجدالحرام یا محل اقامت است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه سؤال 508 مراجعه شود. آیة الله خویی: بنابر احتیاط، استظلال نکند تا دخول مکه متیقّن سابق. (المسائل الشرعیه، ج1، ص337). آیة الله زنجانی: جایز نیست، مگر آنکه مشقت شدید داشته یا از اختیار محرم خارج باشد. آیة الله سبحانی: در روز جایز نیست و در شب هم در صورت باد شدید و یا باران جایز نیست. آیة الله سیستانی: حکم به جواز استظلال در مفروض سؤال بسیار مشکل است و احتیاط ترک نشود. (مناسک، مسأله 271)..

(510) س - میقات عمره مفرده در خود مکه واقع شده است، آیا کسی که در آنجا برای عمره مفرده احرام بست می تواند در اتوبوس سقف دار سوار شود یا خیر، با توجه به اینکه محل سکونت او مکه است؟

ج - در فرض مذکور مانع ندارد. (1)

(511) س - افرادی از مسجد شجره محرم شدند و شبانه برای مکه حرکت نمودند ولی نزدیک طلوع آفتاب در ماشین سقف دار به خواب رفتند و بعد از طلوع آفتاب بیدار شدند و ماشین را نگاه داشتند، آیا برای مدتی که در حال سیر در زیر سقف بودند، کفاره دارد یا خیر، و الآن که ایستاده اند و می خواهند پیاده شوند، چه حکمی دارد؟

ج - برای مدتی که خواب بوده اند، یا ماشین ایستاده، کفاره واجب نیست، ولی اگر بعد از بیدار شدن و التفات و قبل از ایستادن ماشین، استظلال شده ولو اضطراراً، کفاره واجب است. (2)

(512) س - در حال احرام وقتی ماشین های بی سقف حرکت می کند و سفر انجام می شود، آیا پیاده و سوار شدن از ماشین در حالی که ایستاده است، در صورتی که مستلزم گذشتن از زیر سقف قسمت جلو ماشین است، چه حکمی دارد؟

ج - مانع ندارد.

(513) س - کسانی که از مسجدالحرام برای حج محرم می شوند و از مسجدالحرام در ماشین سقف دار سوار می شوند و مثلاً در عزیزیه که منزل ایشان است پیاده

ص:297


1- [1] . در مسأله قبل گذشت. آیة الله اردبیلی، آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط استظلال جایز نیست. آیة الله خامنه ای: به حاشیه سؤال 508 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: نمی تواند، مگر غیر اختیاری یا حرجی باشد.
2- [2] . مراجعه به مسأله 448 و 449 شود. آیة الله تبریزی: در فرض مزبور بنابر احتیاط برای استظلال در شب باید کفاره بدهند. آیة الله مکارم: در این صورت کفاره ای لازم نیست..

می شوند، آیا سوار شدن در اتومبیل سقف دار از مسجدالحرام به منزل چه صورت دارد، و اگر پیاده نشوند و از اول قصد عرفات داشته باشند حکم چیست؟

ج - در فرض اول مانع ندارد و در فرض دوم احتیاط کنند. (1)

(514) س - اینجانب یکی از خدمه کاروان حج هستم، امسال (1365) بعد از درک عرفات به اتفاق مدیر کاروان و معاون و اینجانب و بانوان کاروان در یک اتوبوسی سربسته قرار گرفتیم و برای درک اضطراری به مشعرالحرام رفته و چون در مسیر مزدلفه به منی به راه بندان برخوردیم، لذا در هوای آفتابی در اتوبوس سربسته بودم، ناگاه به یادم آمد که نباید در زیر طاق اتوبوس قرار بگیرم، چند دقیقه ای با علم به اینکه اتوبوس سرپوشیده است مانده و پس از توقف اتوبوس بر اثر راه بندان پیاده شدم، و مابقی راه را تا محل چادر کاروان در منی پیاده طی نمودم، لذا از محضر آن بزرگوار تقاضا دارم بفرمایید:

1. آیا کفاره تعلق می گیرد یا نه؟

2. در صورتی که تعلق گرفته باشد باید حتماً در منی ذبح گردد؟

3. در حالی که اکنون در تهران هستم آیا می توانم قربانی را در محل اقامتم ذبح نمایم؟

4. در صورتی که خدمه کاروان بودم و به دستور مدیر گروه برای کمک نمودن به بانوان مسن برای رمی جمره عقبه عازم منی بودم و از خود استقلال نداشتم، آیا وجه این گوسفند را چه کسی باید بپردازد؟ ستاد حج، مدیر گروه یا اینجانب؟

5. چنانچه ستاد حج تقبل نموده باشد ذبح را، آیا از گردن اینجانب ساقط می گردد یا نه؟

ص:298


1- [1] . به سؤال 509 مراجعه شد. آیة الله اردبیلی: در هر دو صورت احتیاط کنند. آیة الله خامنه ای، آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 508 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: در فرض دوم جایز نیست. آیة الله فاضل، آیة الله مکارم: در هر دو فرض مانعی ندارد..

ج - باید قربانی کنید و اگر چه باید (1) در منی ذبح نمایید، لیکن ذبح در محل خودتان هم برای کفاره کفایت می کند و می توانید به مسؤولین در ستاد نیابت دهید که برای شما ذبح کنند و در این صورت ذبح آنها هم کافی است، ولی بدون نیابت صحیح نیست.

(515) س - آیا استظلال (2)، مربوط به سایه حاصل از تابش عمودی خورشید است یا حاصل از تابش مایل خورشید را هم شامل می شود؟

ج - فرق نمی کند. (3)

(516) س - آیا استظلال، مربوط به سایه بر سر می باشد یا اگر سایه فقط بر شانه بیفتد استظلال صدق می کند؟

ص:299


1- [1] . آیة الله اردبیلی: ذبح در منی لازم نیست و می توانید در وطن ذبح نمایید. آیة الله تبریزی: کفاره ای که بر محرم برای غیر از شکار واجب شده است، اظهر این است که می تواند کشتنش را تا بازگشت از حج تأخیر انداخته و هر جا بخواهد بکشد و بهتر این است که کفاره را در حج خود بکشد (مناسک، مسأله 287). آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب در منی ذبح کند. (مناسک حج، م268) آیة الله خویی، آیة الله زنجانی: ذبح در منی لزومی ندارد. (مناسک آیة الله خویی، مسأله 287) آیة الله سیستانی: جای این کفّاره بنابر احتیاط واجب منی است ولی اگر نکشت هر چند بدون عذر باشد ذبح در هر جای دیگر کافی است. آیة الله فاضل: احتیاط این است که کفّاره محرّمات احرام عمره در مکه ذبح شود و کفّاره محرّمات حج در منی، ولی فعلاً که گوشت آن در آن دو مکان مصرف فقرای مؤمن نمی شود ذبح در وطن جایز بلکه مطابق احتیاط است تا به مصرف فقرای مؤمن برسد.
2- [2] . آیة الله نوری: گفته شد که میزان استظلال نیست.
3- [3] . آیة الله بهجت: احوط این است که زیر سایه چیزی که روی سر نباشد نیز نرود. (مناسک، مسأله 269). آیة الله زنجانی: ولی سایه دیوار ماشین ها و سایه صندلی ها و همسفران، مانعی ندارد. آیة الله سبحانی: اگر شخص پیاده در سایه ماشین و یا حیوانات و یا هر وسیله متحرک دیگر در حال احرام حرکت کند اشکال ندارد. به شرطی که مانع از تابش مستقیم خورشید نشود بنابراین نمی توان زیر سایه چتر و لو اینکه در دست دیگری باشد حرکت کرد. آیة الله مکارم: سایه دیوارهای ماشین بدون سقف و مانند آن مانعی ندارد..

ج (1)- صدق نمی کند.

(517) س - آیا استظلال فقط مربوط به سقف می باشد یا شامل سایه حاصل از دیوار ماشین هم می شود؟

ج - شامل نمی شود. (2)

(518) س - آیا در عرفات هم مثل منی می شود زیر چتر حرکت کرد یا حکم عرفات غیر از حکم منی است؟

ج - زیر چتر حرکت کردن در عرفات اشکال ندارد. (3)

(519) س - در شهر مکه تونل هایی احداث کرده اند که طولش بیش از 1500 قدم می باشد آیا بعد از احرام حج می شود داخل آن با اتومبیل سفر کرد، با علم به اینکه مسقف است؟

ج - مانع ندارد، بلی اگر خودش آن راه را اختیار کند و از زیر آن سقف برود اشکال دارد. (4)

ص:300


1- [1] . آیة الله بهجت: فرق نمی کند. (ضمناً به ذیل مسأله 440 مراجعه شود). آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب صدق می کند. آیة الله خویی، آیة الله زنجانی: صدق می کند. آیة الله فاضل: گذشت که بنابر احتیاط واجب برای بدن نیز نباید سایبان قرار دهد.
2- [2] . به مسأله 440 مراجعه شود. آیة الله اردبیلی: احوط آن است که از سایه چیزی که روی سر نیست نیز اجتناب شود.
3- [3] . تفصیل نظریه آیات عظام در مسأله 438 گذشت. آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب ترک نشود. آیة الله خامنه ای: به حاشیه سؤال 508 مراجعه شود.
4- [4] . آیات عظام اردبیلی، سبحانی، فاضل، نوری: اشکال ندارد. آیة الله بهجت: اشکال ندارد (مستفاد از س53 مناسک). آیة الله خامنه ای: عبور از زیر سقف های ثابت مانند پل و تونل اشکال ندارد. (مناسک حج، م195) آیة الله زنجانی: در صورتی که انتخاب راه روباز با مشقت شدید همراه باشد، مانع ندارد. آیة الله مکارم: در این صورت هم مانعی ندارد. نظریات آیات عظام در مسأله 488 گذشت..

(520) س - آیا محرم به محض وصول به مکه می تواند استظلال نماید و یا بایستی به منزل برسد و بعد از اتخاذ منزل جایز است؟

ج - مکه منزل است و با رسیدن به آن استظلال مانع ندارد. (1)

(521) س - اخیراً از حدود کشتارگاه تا نزدیک جمرات، مسقفی را درست کرده اند، آیا عبور از این راه برای محرمی که هنوز منزل نکرده و از مشعر مستقیم به جمرات می رود جایز است یا نه؟

ج - مانع ندارد. (2)

(522) س - آیا گرفتن ناخن توسط مُحرِم از غیر مُحرم جایز است؟

ج - اشکال ندارد. (3)

(523) س - آیا محرم می تواند ناخن محرم دیگر را به قصد تقصیر بگیرد یا نه؟

ج - اشکال ندارد. (4)

(524) س - کندن دندان که بر محرم حرام است (5)، مقصود دندان خودش می باشد یا شامل دندان غیر هم می شود؟ و در تقدیر حرمت در صورت خون آمدن است یا مطلقاً؟

ص:301


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب استظلال نکند. آیات عظام تبریزی، سیستانی: چنان که در مسأله 438 گذشت بعد از رسیدن به مکه هم بنابر احتیاط نمی تواند در حال حرکت برای خود سایبان درست کند؛ مثل اینکه چتر بردارد یا سوار ماشین مسقف شود، بلی رفتن زیر سایه ثابت مانعی ندارد. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 438 مراجعه شود. آیة الله خامنه ای: به حاشیه سؤال 508 مراجعه شود. آیة الله خویی، آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 509 مراجعه شود.
2- [2] . این سؤال و سؤال قبل به مسأله 438 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: ولی بنابر احتیاط واجب ناخن گرفتن در تقصیر کافی نیست.
4- [4] . آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: ولی ناخن گرفتن در تقصیر بنابر احتیاط واجب کافی نیست.
5- [5] . آیة الله سیستانی: مراجعه شود به مسأله 468 آیة الله مکارم: در فرض خونریزی مکروه است..

ج - شامل دندان غیر نمی شود، هر چند خون از آن بیرون آید. (1)

(525) س - آیا در حال احرام می توان دندانی را که شدیداً درد دارد و دکتر سفارش می کند که آن را بکشید، کشید، گرچه باعث خونریزی شود؟

ج - اگر ضرورت دارد مانع ندارد، ولی کفاره دارد علی الأحوط. (2)

(526) س - هرگاه محرم سر خود را با چیز دوخته بپوشاند، آیا یک کفاره باید بدهد یا دو کفاره؟

ج - باید دو کفاره بدهد (3) مگر در صورت جهل و نسیان.

ص:302


1- [1] . آیة الله سبحانی: هر چند شخص دیگر نیز محرم باشد و اگر خون آمد صاحب دندان باید کفاره بدهد. آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند.
2- [2] . مراجعه شود به بیست و دوّم از محرمات احرام (کندن دندان) بعد از مسأله 467. آیة الله بهجت: ولی کفارّه ندارد علی الأظهر، حتّی در صورت غیر ضرورت، با خون انداختن اگر چه حرام است چنان که گذشت. (مناسک شیخ، ص28 و 29). آیة الله تبریزی: کشیدن دندان، اگر خون در نیاید، مانع ندارد و کفاره هم ندارد و در صورتی که خون بیاید، اگر برای رفع ناراحتی بوده کفاره ندارد. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 468 مراجعه شود. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: کفاره لازم نیست. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: کفاره ندارد. آیة الله مکارم: مطلقاً مانعی ندارد و کفّاره هم ندارد.
3- [3] . آیة الله بهجت: احتیاطاً. (مناسک، س58). آیة الله تبریزی، آیة الله زنجانی: یک کفاره کافی است. آیة الله خویی: حرمت لبس اینگونه مخیط به نظر ایشان مبنی بر احتیاط است و لذا احتیاط در دو کفاره است. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب، در صورتی که چیزی که پوشیدن آن حرام است را بپوشد؛ مثل عمامه و کلاه، ولی اگر مثلاً پیراهن خود را بر سر بگذارد، بیش از یک کفاره لازم نیست. آیة الله مکارم: در مثل پارچه دوخته شده یک کفاره دارد، ولی کلاه دوخته و مانند آن، بنابر احتیاط واجب دو کفاره دارد..

(527) س - در بین مردم معروف است که محرم نباید به کسی دستور بدهد؛ مثلاً نباید به کسی بگوید یک لیوان آب یا چای یا چیز دیگر به من بدهید و باید خودش بردارد، آیا اگر در حال احرام چنین درخواستی از دوست خود بکند گناه کرده است یا نه؟ و در صورت گناه آیا کفاره هم دارد یا نه؟

ج - اشکال ندارد.

(528) مستحبات دخول حرم (1)

(1)

1. همین که حاجی به حرم رسید، پیاده شده و به جهت دخول حرم، غسل نماید.

2. از برای تواضع و فروتنی نسبت به حضرت حق - جلَّ و علا - پابرهنه شده و نعلین خود را در دست گرفته داخل حرم شود و این عمل ثواب زیادی دارد.

3. وقت دخول حرم این دعا را بخواند:

«اَللّهُمَّ إنَّک قُلْتَ فِی کتابِک وَقَوْلُک الحَقُّ: وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلی کُلِّ ضامِرٍ یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ. اللّهُمَّ إنّی ارْجُو انْ اکونَ مِمَّنْ اجابَ دَعْوَتَک، وَقَدْ جِئْتُ مِنْ شُقّة بَعیدة وَ فَجٍّ عَمیق سامِعاً لِنِدائِک وَ مُستَجِیباً لَک مُطیعاً لأِمْرِک وَکلُّ ذلِک بِفَضْلِک عَلیَّ وَ احْسانِک إِلَیَّ فَلَک الْحَمْدُ عَلی ما وَفَّقْتَنِی لَهُ أبْتَغِیْ بِذْلِک الزُّلْفَةَ عِنْدَک وَالْقُرْبَةَ إلَیْک وَالْمَنْزِلَةَ لَدَیْک وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِی وَالتَّوْبَةَ عَلَیَّ مِنْها بِمَنِّک، اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَحَرِّمْ بَدَنِی عَلَی النَّارِ وَ آمِنِّی مِنْ عَذابِک وَ عِقْابِک بِرَحْمَتِک یَا أرْحَمَ الرَّاحِمِینَ».

4. وقت دخول حرم مقداری از علفِ (اذخر) گرفته آن را بجود.

مستحبات دخول مکه معظمه

(529) م - برای دخول مکه معظمه نیز مستحب است مکلّف غسل بنماید و هنگامی که وارد مکه می شود با حالت تواضع وارد شود و کسی که از راه مدینه برود، از بالای مکه داخل شده و وقت بیرون آمدن از پایین آن بیرون آید.

ص:303


1- [1] . آیة الله مکارم: به قصد رجاء انجام دهد..

آداب دخول مسجدالحرام

(530) م - مستحب است مکلف برای دخول مسجدالحرام غسل نماید (1) و همچنین مستحب است با پای برهنه و با حالت سکینه و وقار وارد شود و هنگام ورود از در «بنی شیبه» (2) وارد شود و گفته اند که باب بنی شیبه در حال کنونی مقابل باب السلام است بنابراین نیکو این است که شخص از باب السلام وارد شده و مستقیماً بیاید تا از ستون ها بگذرد.

و مستحب است بر در مسجدالحرام ایستاده بگوید:

«السَّلامُ عَلَیْک أَیُّها النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، بَسْم الله وَبِاللهِ وَما شاءَ اللهُ، السَّلامُ عَلی أنْبَیاءِ اللهِ وَرُسُلِهِ، السَّلامُ عَلی رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلی إبْراهِیمَ خَلِیْلِ اللهِ، وَالحَمْدُ للهِ ِ رَبِّ الْعالَمِینَ».

و در روایت دیگر وارد است که نزد در مسجد بگوید:

«بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَمِنَ اللهِ وَإلَی اللهِ وَما شاءَ اللهُ وَعَلی مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَخَیْرُ الْأَسْماءِ للهِ ِ، وَالْحَمْدُللهِ ِ وَالسَّلامُ عَلی رَسُولِ اللهِ، السَّلامُ عَلی مُحَمَّدِ بِنِ عَبْداللهِ، السَّلامُ عَلَیْک أَیُّهَا النَّبِیُّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، السَّلامُ عَلی أنبِیاءِ اللهِ وَرُسُلِهِ، السَّلامُ عَلی خَلِیْلِ اللهِ الرَّحْمنِ، السَّلامُ عَلَی الْمُرسَلِینَ وَالحَمْدُللهِ ِِ رَبِّ الْعالَمِینَ، السَّلامُ عَلَیْنا وَعَلی عِبادِاللهِ الصَّالِحینَ، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَبارِک عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ کما صَلَّیْتَ وَبارَکتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلی إبْراهِیمَ وَآلِ إبْراهیمَ إنَّک حَمِیدٌ مَجِیْدٌ، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَبْدِک وَرَسُولِک، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی إبْراهِیْمَ خَلِیلِک وَعَلی أَنْبِیائِک وَرُسُلِک وَسَلِّمْ عَلَیْهِمْ، وَسَلامٌ عَلَی المُرْسَلِینَ وَالْحَمْدُللهِ ِ رَبِّ الْعالَمِینَ، أللَّهُمَّ افْتَحْ لِی أبْوابَ رَحْمَتِک وَاسْتَعْمِلْنِی فی طاعَتِک وَمَرْضاتِک وَاحْفَظْنِی بِحِفْظِ

ص:304


1- [1] . آیة الله سیستانی: استحباب این غسل ثابت نیست، مگر اینکه برای طواف باشد.
2- [2] . آیة الله سبحانی: باب اصلی بنی شیبه محاذی مقام ابراهیم روبروی رکن که مشهور به رکن عراقی و قبل از ورود به محدوده مطاف بوده است و کسی که از باب السلام وارد می شده می توانسته از آن به مطاف وارد شود و وجه آن درح1 باب 9 ابواب مقدمات طواف ج9 وسائل آمده است. که زمانی که علی7 " بت هُبَل" را از بام کعبه به زمین انداخت نزد باب بنی شیبه دفن شد و کسی که از این در وارد می شود پا روی آن می گذارد..

الْاِیمانِ أبَداً ما أبْقَیْتَنی جَلَّ ثَناءُ وَجْهِک، الْحَمْدُللهِ ِ الَّذی جَعَلَنی مِنْ وَفْدِهِ وَزُوّارِهِ وَجَعَلَنی مِمَّنْ یَعْمُرُ مَسَاجِدَهُ، وَجَعَلَنی مِمَّنْ یُناجِیهِ، أللَّهُمَّ إنِّی عَبْدُک وَزائِرُک فی بَیْتِک وَعَلی کلِّ مَأتِیٍّ حَقٌّ لِمَنْ أتاهُ وَزارَهُ، وَأَنْتَ خَیْرُ مَأتِیٍّ وَأکرَمُ مَزُورٍ فَأَسْأَلُک یا اللهُ یا رَحْمنُ بِأَنَّک أنتَ اللهُ لا إلهَ إلَّا أَنْتَ وَحْدَک لا شَرِیک لَک بِأنَّک واحِدٌ احَدٌ صَمَدٌ لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ یَکنْ لَهُ (لک خ ل) کُفُواً أحَدٌ، وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُک وَرَسُولُک صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَعَلی أهْلِ بَیْتِهِ یا جَوادُ یا کرِیمُ یا ماجِدُ یا جَبَّارُ یا کَریمُ أسْأَلُک أنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَک إیّایَ بِزِیارَتی إیَّاک أوَّلَ شَیْ ءٍ تُعْطِیَنِی فَکاک رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ».

پس سه مرتبه می گوید:

«أَللَّهُمَّ فُکَّ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ».

پس می گوید:

«وَأوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِک الْحَلالِ الطَّیِّبِ وَادْرَأْ عَنِّی شَرَّ شَیاطِیْنِ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

پس داخل مسجدالحرام شود و رو به کعبه دست ها را بلند نموده و بگوید:

«اَللَّهُمَّ إنّی أَسْأَلُک فی مَقامی هذا وَفی أوَّلِ مَناسِکی أنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِی وَأنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِیئَتی وَأنْ تَضَعَ عَنِّی وِزْری، الَحمْدُللهِ ِِ الَّذی بَلَّغَنِی بَیْتَهُ الْحَرامَ أللَّهُمَّ إنّی أشْهَدُ أنَّ هذا بَیْتُک الْحَرامُ الَّذی جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَأمْناً مُبارَکاً وَهُدیً لِلْعالَمینَ أللَّهُمَّ إنَّی عَبْدُک وَالْبَلَدَ بَلَدُک وَالْبَیْتَ بَیْتُک جِئْتُ أطْلُبُ رَحْمَتَک وَأؤُمُّ طاعَتَک مُطِیْعاً لِأَمْرِک راضیاً بِقَدَرِک أَسْأَلُک مَسْألَةَ الْفَقِیْرِ إلَیْک الْخائِفِ لِعُقُوبَتِک أللَّهُمَّ افْتَحْ لِی أبْوابَ رَحْمَتِک واسْتَعْمِلْنِی بِطاعَتِک وَمَرْضاتِک».

بعد خطاب می کند به سوی کعبه و می گوید:

«أَلْحَمْدُللهِ ِ الَّذی عَظَّمَک وَشَرَّفَک وَکرَّمَک وَجَعَلَک مَثابَةً لِلنّاسِ وَاَمْناً مُبارَکاً وَهُدیً لِلْعالَمِیْنَ».

و مستحب است وقتی که محاذی حجر الأسود شد بگوید:

«أشْهَدُ أنْ لاإلهَ إلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیک لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللهِ وَکفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَاللاَّتِ وَالْعُزّی وَبِعِبادَةِ الشَّیْطانِ وَبِعِبادَةِ کلِّ نِدٍّ یُدْعی مِنْ دُونِ اللهِ».

ص:305

و هنگامی که نظرش به حجرالأسود افتاد متوجه به سوی او شود و بگوید:

«أَلْحَمْدُللهِ ِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَما کنّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أنْ هَدانَا اللهُ سُبْحانَ اللهِ وَالْحَمْدُ للهِ وَلا إلهَ إلَّا اللهُ وَاللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ مِنْ خَلْقِهِ وَاللهُ أکبَرُ مِمّا أخْشی وَاَحْذَرُ، لا إلهَ إلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیْک لَهُ، لَهُ المُلک وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَیُمِیتُ وَیُحْیِی وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الخَیْرُ وَهُوَ عَلی کلِّ شَیء قَدِیرٌ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّد وَآلِ مُحَمَّد وَبارِک عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ کأفْضَلِ ما صَلَّیْتَ وَبارَکتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلی إبْراهِیمَ وَآلِ إبْراهِیمَ إنَّک حَمِیْدٌ مَجیدٌ، وَسَلامٌ عَلی جَمیعِ النَّبِیِّینَ وَالمُرْسَلِینَ وَالحَمْدُللهِ رَبِّ الْعالَمِینَ أللَّهُمَّ إنَّی اومِنُ بِوَعْدِک وَأُصَدِّقُ رُسُلَک وَأتَّبِعُ کتابَک».

و در روایت معتبر وارد است که وقتی که نزدیک حجر الأسود رسیدی، دست های خود را بلند کن و حمد و ثنای الهی را به جا آور و صلوات بر پیغمبر بفرست و از خداوند عالم بخواه که حج تو را قبول کند. پس از آن، حجر را بوسیده و استلام نما و اگر بوسیدن ممکن نشد استلام نما و اگر آن هم ممکن نشد اشاره به آن کن و بگو:

«أَللَّهُمَّ أمانَتِی أدَّیْتُها وَمِیثاقِی تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِی بِالمُوافاةِ أللَّهُمَّ تَصْدِیقاً بِکتابِک وَعَلی سُنَّةِ نَبِیِّک صَلَواتُک عَلَیْهِ وَآلِهِ أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیک لَهُ وَأنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ آمَنْتُ بِاللهِ وَکفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطاغُوتِ وَاللاَّتِ وَالْعُزّی وَعِبادَةِ الشَّیْطانِ وَعِبادَةِ کلِّ نِدٍّ یُدْعی مِنْ دونِ اللهِ».

و اگر نتوانی همه را بخوانی بعضی را بخوان و بگو:

«أَللَّهُمَّ إلیْک بَسَطْتُ یَدِی وَفِیما عِنْدَک عَظُمَتْ رَغْبَتِی فَاقْبَلْ سُبْحَتی وَاغْفِرْ لِی وَارْحَمْنِی، أَللَّهُمَّ إنّی أعُوذُ بِک مِنَ الْکُفْرِ وَالْفَقْرِ وَمَواقِفِ الْخِزْیِ فی الدُّنیا وَالْآخِرَةِ».

ص:306

فصل چهارم: طواف واجب و بعضی از احکام آن

اشاره

کسی که محرم شد به احرام عمره تمتع و واردمکه معظمه شد، اول چیزی که از اعمال عمره بر او واجب است، آن است که طواف کند به دور خانه کعبه برای عمره تمتع. (1)

(531) م - طواف عبارت است از هفت مرتبه دور خانه کعبه گردیدن؛ به نحوی که خواهد آمد و هر دوری را شوط می گویند، پس طواف عبارت از هفت شوط است.

(532) م - طواف از ارکان عمره است و کسی که آن را از روی عمد ترک کند تا وقتی که فوت شود وقت آن، عمره او باطل است؛ چه عالم به مسأله باشد و چه جاهل باشد. (2)

ص:307


1- [1] . آیة الله خامنه ای: لازم نیست که به محض ورود به مکه، طواف را به جا آورد، بلکه می تواند تا زمانی که وقت وقوف اختیاری در عرفات تنگ نشده، آن را به تأخیر اندازد. (زمان وقوف اختیاری در عرفات از ظهر روز نهم ذی حجه تا غروب آفتاب همان روز است). به گونه ای که بتواند پس از انجام طواف و اعمال پس از آن، وقوف در عرفات را درک کند. (مناسک حج، م327)
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط واجب باید یک شتر قربانی کند، چه عالم باشد و چه جاهل. آیة الله بهجت: و وجوب ذبح یک شتر مطلقا، حتّی در حال علم و عمد، موافق احتیاط است. (مناسک شیخ، ص35).

(533) م - چنین کسی که عمره خود را باطل کرد (1)، احوط (2) آن است که حج افراد به جا آورد، و پس از آن عمره به جا آورد و حج را در سال بعد (3) اعاده کند.

(534) م - وقت فوت طواف، وقتی است که اگر بخواهد آن را با بقیه اعمال عمره به جا آورد، نتواند وقوف به عرفات کند. (4)

ص:308


1- [1] . آیة الله زنجانی: باید حج افراد و پس از انجام حج و گذشتن ایام تشریق عمره مفرده به جا آورد، هر چند حج او استحبابی باشد و اگر در این کار معذور نبوده کفایت از حج واجب نمی کند. آیة الله سبحانی: باید حج افراد به جا آورد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: پس از تجدید احرام. آیة الله بهجت: و ظاهراً حج او مبدل به حج افراد می شود و وجوب قضای حج بر او در سال آینده قوی است. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: عمره اش باطل می شود و احرام او نیز باطل می شود و باید حج را در سال بعد اعاده کند و احتیاط مستحب این است عدول به حج افراد نموده و آن را به قصد اعمّ از حجّ و عمره مفرده تمام نماید. آیة الله سبحانی، آیة الله گلپایگانی: حج او مبدل به حج افراد می شود و در سال بعد هم باید حج را قضا کند. (آداب و احکام حج، ص191 مسأله 467).
3- [3] . آیة الله خامنه ای: اگر بر او واجب بوده (مناسک حج، م328)
4- [4] . آیة الله اردبیلی: یعنی از ظهر روز نهم تا غروب روز نهم نتواند در عرفات باشد. آیة الله بهجت: میزان در تنگی وقت... بیم از دست رفتن وقوف اختیاری عرفات است (مناسک، مسأله 157). آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، فاضل: یعنی نتواند خود را به اندازه درک مقدار رکن از وقوف - مسمّای وقوف اختیاری - به عرفات برساند. آیة الله سیستانی: آخرِ زمان آن وقتی است که بتواند اعمال عمره را تا ظهر روز عرفه تمام کند..

(535) م - اگر از روی سهو ترک کرده (1) طواف را (2)، لازم است آن را به جا آورد هر وقت که باشد (3)، و اگر برگشته به محل خود و نتواند برگردد به مکه یا مشقت داشته باشد برگشتن، باید شخص مورد اطمینانی را نایب بگیرد. (4)

(536) م - اگر سعی را به جا آورده، پیش از آنکه طواف را به جا آورد، احتیاط واجب (5) آن است که سعی را هم به جا آورد و اگر نماز طواف را به جا آورده (6)، باید آن را

ص:309


1- [1] . آیة الله سیستانی: یا آن را به طور صحیح انجام نداده.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مسأله دارای چند صورت است: 1. اگر در میانه سعی متوجه شود، سعی را رها کند و پس از به جا آوردن طواف و نماز، سعی را اعاده کند؛ 2. اگر پس از سعی و پیش از تقصیر متوجه شود، پس از طواف و نماز، احتیاطاً سعی را اعاده کند؛ 3. اگر پس از تقصیر متوجه شود، طواف و نماز آن را به جا می آورد و بنابر احتیاط واجب سعی و تقصیر را هم اعاده کند و تا اعاده تقصیر از محرّمات احرام اجتناب می کند؛ 4. اگر پس از احرام حج متوجه شد، پس از بازگشت از منی و پیش از طواف حج، طواف عمره و نماز آن را به جا می آورد؛ 5. اگر پس از بازگشت به وطن متوجه شد باید به مکه برگردد و طواف و نماز آن را انجام دهد و اگر نتواند به مکه باز گردد یا برگشتن برایش مشقت داشته باشد باید شخص مورد اطمینانی را نایب بگیرد تا از طرف او طواف کند و در این صورت لازم نیست جبران طواف در ماه های حج باشد، همچنان که لازم نیست خود مکلّف یا نایبش برای انجام طواف، لباس احرام برتن داشته باشند.
3- [3] . آیة الله زنجانی: و اگر به محل خود برگشته باید به مکه رفته طواف نماید و اگر نتواند یا این کار ضرر جانی شدید داشته باشد باید برای طواف نایب بگیرد و اگر این کار مشقت داشته باشد مخیر است که خودش به جا آورد یا نایب بگیرد و در هر صورت بعد از طواف باید نماز آن را نیز به جا آورد. آیة الله فاضل: و سعی را نیز بنابر احتیاط اعاده کند.
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر قبل از فوت وقتِ طواف متذکر شود، باید تا وقت نگذشته قضا کند. آیة الله مکارم: و در این مدّت چیزی بر او حرام نیست و احتیاط آن است که یک گوسفند قربانی به مکه بفرستد و اگر فرستادن به مکه ممکن نیست در محل خود قربانی کند.
5- [5] . آیة الله سبحانی: باید علاوه بر طواف و نماز سعی را نیز مجدداً به جا آورد. آیة الله فاضل: بنابر اقوی سعی را نیز بعد از طواف اعاده کند. آیة الله سیستانی: باید سعی را اعاده نماید، مگر در صورتی که طواف را فراموش کند تا وقت آن بگذرد؛ مثل اینکه طواف عمره را تا وقوف در عرفات یا طواف حج را تا پایان ذی حجه فراموش کند، که اعاده سعی لازم نیست گرچه بهتر است. آیة الله مکارم: این احتیاط در مورد سعی مستحب است.
6- [6] . آیة الله زنجانی: باید بعد از طواف و نماز، سعی و تقصیر نماید و تا تقصیر نکرده از محرمات احرام اجتناب کند. البته اگر بعد از بازگشتن به وطن متوجه شود، انجام طواف و نماز کافی است..

هم بعد از طواف اعاده کند. (1)

(537) م - اگر شخص محرم به واسطه مرض، خودش قدرت نداشته باشد که طواف کند و تا وقت تنگ شود قدرت حاصل نکند، اگر ممکن است، خودِ او را به یک نحو ببرند (2) و طواف دهند؛ اگر چه به دوش گرفتن یا بر تخت گذاشتن باشد (3)، و اگر ممکن نشود باید برای او نایب بگیرند. (4)

(538) م - شخص مریض را که طواف می دهند باید مراعات شرایط و احکام طواف را، به مقداری که برای او ممکن است، بکنند.

واجبات طواف

واجبات طواف دو قسم است: (5)

قسم اول - چیزهایی که شرط طواف است و آن پنج امر است: (6)

ص:310


1- [1] . آیة الله خامنه ای: اگر طواف را فراموش کند و پیش از فوت وقت به یاد آورد، باید طواف و نماز طواف را به جا آورد و سپس سعی انجام دهد. (مناسک حج، م329)
2- [2] . آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب آن است که به طوری او را طواف دهند که پاهایش به زمین کشیده شود. (مناسک، مسأله 320). آیة الله فاضل: و بهتر است در صورت امکان پاهای او به زمین کشیده شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و طوری طواف دهند که پاهایش بر زمین کشیده شود و اگر ممکن نشود، او را توسط دوش یا چیز دیگر طواف دهند و اگر هیچگونه ممکن نشود نایب بگیرد که برای او طواف کند. آیة الله مکارم: و لازم نیست پاهای او به زمین کشیده شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: و اگر این کار ممکن نباشد یا با ضرر جانی همراه باشد باید نایب بگیرد و اگر طواف بر او مشقت شدید دارد مخیر است که خود طواف نماید یا نایب بگیرد.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: باید نایب بگیرد. (مناسک حج، م.332)
5- [5] . آیة الله زنجانی: علاوه بر چیزهایی که در این دو قسمت می آید، امور دیگری نیز در طواف واجب، معتبر است: 1. موالات بین اجزای طواف؛ 2. ترتیب بین اجزای طواف؛ 3. اختیاری بودن طواف؛ 4. معلوم بودن عدد اشواط؛ 5. اجتناب زنان از زدن نقاب. و چون طواف کننده در معرض دید ناظر محترم است باید خود را بپوشاند، خواه طواف واجب باشد یا مستحب، امّا این امر، جزء واجبات معتبر در صحت طواف نیست.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: شرایط صحّت طواف چند چیز است: 1. نیت؛ 2. طهارت از حدث اکبر و اصغر؛ 3.طهارت از نجاست؛ 4. ختنه بودن برای مردان؛ 5. پوشاندن عورت؛ 6. غصبی نبودن جامه طواف؛ 7. موالات. (مناسک حج، م276).

اول - نیت است؛ یعنی باید طواف را با قصد خالص برای خدا به جا آورد. (1)

(539) م - نیت را لازم نیست به زبان بیاورد و لازم نیست به قلب بگذراند (2)، بلکه همان که بنا دارد این عمل را به جا آورد و با این بنا به جا آورد، کفایت می کند و به عبارت دیگر، نیت در عبادت و کارهای دیگر، در این جهت فرق ندارد. پس همان طور که انسان با قصد آب می خورد و راه می رود عبادت را اگر همان طور به جا آورد با نیت به جا آورده.

(540) م - باید عبادت را برای اطاعت خدا به جا آورد و در این جهت با کارهای دیگر فرق پیدا می کند. پس باید طواف را برای اطاعت خداوند به جا آورد. (3)

ص:311


1- [1] . نظریه آیات عظام در مسائل مربوط به کیفیت نیت در بحث نیت در احرام گذشت. آیة الله خامنه ای: در نیت طواف باید تعیین کند که طواف عمره مفرده است یا طواف عمره تمتّع. و همچنین تعیین کند که طواف حجة الاسلام است یا حج نذری یا حج استحبابی. و در صورتی که طواف را به نیابت از دیگری به جا می آورد، آن را نیز قصد کند. (مناسک حج، م279) آیة الله سبحانی: و باید نوع آن را مشخص کند و این که طواف حج است یا طواف عمره یا طواف نساء در حجة الاسلام یا حج مستحبی و یا اگر نائب است به نیت منوب عنه؛ البته اگر انجام وظیفه فعلی را نیت کند کافی است. آیة الله فاضل: و نیز نیت کند: هفت دور طواف خانه کعبه انجام می دهم برای عمره تمتّع از حجة الاسلام یا حج استحبابی. آیة الله مکارم: برای عمره تمتّع یا حج و غیر آن.
2- [2] . آیة الله سبحانی: طواف از عبادات قصدیه است و باید به صورت آگاهانه انجام گیرد. وقتی شخص به قصد طواف کردن برای خدا وارد مطاف می شود کافی است بنابراین به زبان آوردن نیت و یا اینکه بخواهد حدیث نفس کند و از قلب بگذراند لازم نیست.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در طواف مانند سایر عبادات، قصد طواف و تعیین نوع آن و قصد قربت همراه با اخلاص لازم است. آیة الله سیستانی: در عبادت معتبر است که برای تذلّل و کرنش در پیشگاه خداوند انجام داده شود؛ خواه اطاعت صدق کند یا نکند..

(541) م - اگر در به جا آوردن طواف یا سایر اعمال عمره و حج که عبادی است ریاء کند؛ یعنی برای نشان دادن و به رخ دیگری کشیدن و عمل خود را خوب جلوه دادن به جا آورد، طواف او و همین طور هرچه را این طور به جا آورده باطل است و در این عمل معصیت خدا را هم کرده است.

(542) م - ریاء بعد از عمل و تمام کردن طواف یا دیگر اعمال، باعث بطلان عمل نمی شود.

(543) م - کفایت می کند در صحیح بودن عمل، آنکه برای خدا بیاورد (1) یا برای اطاعت امر خدا، یا برای ترس از جهنم یا برای رسیدن به بهشت و ثواب. (2)

(544) م - اگر در عملی که برای خدا می آورد، رضای دیگری را هم شرکت دهد و خالص برای خدا نباشد عمل باطل است.

دوم - آن است که طاهر باشد از حدث اکبر؛ مثل جنابت و حیض و نفاس (3) و از حدث اصغر؛ یعنی باید با وضو باشد. (4)

(545) م - طهارت از حدث اکبر و اصغر در طوافِ واجب شرط است؛ چه طواف عمره باشد یا طواف حج یا طواف نساء، حتی در عمره و حجّ مستحب (5)، که پس از احرام بستن واجب است آن را تمام کند.

(546) م - طهارت از حدث اکبر و اصغر، در طواف مستحبی شرط نیست (6)، لیکن

ص:312


1- [1] . آیة الله زنجانی: برای قصد قربت، کافی است که آن عمل «برای خدا» آورده شود و فرق نمی کند که انگیزه «انجام عمل برای خدا» محبت خداوند باشد یا ترس از جهنم یا شوق به بهشت و ثواب یا غیر آن.
2- [2] . آیة الله سیستانی: در فرض صدق معیار مذکورِ در حاشیه مسأله 540
3- [3] . آیة الله اردبیلی: و مسّ میت بنابر احتیاط.
4- [4] . آیة الله نوری: و اگر وضو ممکن نیست تیمّم کند.
5- [5] . آیة الله مکارم: یعنی در طواف عمره و حجّ مستحب، طهارت لازم است.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: در طواف مستحب لازم نیست وضو بگیرد ولی بنابر احتیاط واجب طواف در حال جنابت یا حیض یا نفاس صحیح نیست. (مناسک حج، م284) آیة الله سبحانی: در طواف مستحب، طهارت از حدث اکبر شرط است ولی طهارت از حدث اصغر شرط نیست..

کسی که جنب یا حایض است جایز نیست در مسجدالحرام وارد شود، ولی اگر غفلتاً یا نسیاناً طواف مستحب کرد صحیح است. (1)

(547) م - طواف - یعنی هفت دور اطراف خانه کعبه گردیدن - مستحب است و بلکه هر چه شخص بتواند طواف کند خوب (2) است. و در این طواف طهارت شرط

نیست. (3)

(548) م - اگر شخصی که حدث اکبر یا اصغر داشته طواف (4) کند، باطل است؛ چه از روی عمد باشد یا از روی غفلت یا نسیان یا ندانستن مسأله باشد.

(549) م - اگر در اثنای طواف (5)، حدث عارض شود، پس اگر پس از تمام شدن دور چهارم (6) است، باید طواف را قطع کند و طهارت تحصیل کند و از همانجا که طواف را قطع کرده تمام کند. (7)

ص:313


1- [1] . آیة الله سیستانی: در طواف مستحب طهارت از حدث اصغر شرط نیست و بنابر مشهور طهارت از حدث اکبر شرط نیست. آیة الله فاضل: یا جهلاً.
2- [2] . آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: بهتر است هنگام ازدحام جمعیت برای طواف واجب، طواف مستحب را ترک کنند.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
4- [4] . آیات عظام اردبیلی، خامنه ای، زنجانی، سبحانی، فاضل، مکارم، نوری: واجب.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: واجب. (مناسک حج، م282)
6- [6] . آیة الله مکارم: نصف طواف که همان سه و نیم دور است. (استفتاء، ش170151)
7- [7] . آیة الله اردبیلی: ولی اگر عمداً طهارت خود را نقض کند، پس از تحصیل طهارت احتیاطاً باید طواف قبلی را تکمیل کرده و آن را اعاده نماید و یا یک طواف به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آیة الله بهجت: آنکه حدث بعد از تجاوز از نصف از روی سهو و غفلت باشد، که در این صورت طواف را قطع نموده و طهارت گرفته و طواف را از همانجا که قطع نموده ادامه می دهد و در صورتی که بعد از تجاوز از نصف و از روی عمد باشد حکم به ادامه طواف بعد از قطع آن مورد تأمل است. (مناسک، مسأله 288). آیة الله تبریزی: اگر حدث قبل از بلوغ نصف ولو از روی عمد نباشد طواف باطل است و در غیر این صورت، احتیاط واجب این است که آن را اتمام کرده، سپس اعاده نماید، و می تواند یک طواف کامل به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.

ص:314

(550) م - اگر در فرض سابق پیش از تمام شدن دور چهارم (1)، حدث عارض

شود احتیاط واجب (2) آن است که تمام کند طواف را و اعاده کند و این حکم در

ص:315


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر پیش از تمام شدن نصف طواف، حدث عارض شود طواف را قطع کند، پس از تحصیل طهارت آن را اعاده کند. آیات عظام تبریزی، خویی: اگر حدث پیش از رسیدن به نصف طواف باشد، در این صورت طواف باطل و لازم است پس از طهارت اعاده شود. (ص118؛ مناسک، مسأله 279). آیة الله سبحانی: پیش از نصف یعنی سه و نیم شوط باشد پس از تحصیل طهارت طواف را از سر گیرد. آیة الله مکارم: سه و نیم دور. (استفتاء، ش170151) آیة الله سیستانی: اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است و باید پس از تحصیل طهارت، آن را دوباره انجام دهد. (مناسک، مسأله 285). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: پس اگر به سه شوط و نیم نرسیده، طواف او باطل است و باید بعد از وضو یا غسل یا بعد از رفع عذر، طواف را از سر بگیرد و اگر از سه شوط و نیم گذشته و به 4 شوط نرسیده احتیاط به اتمام و اعاده طواف با نمازهای آن ترک نشود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و می تواند یک طواف به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آیة الله فاضل: وظیفه همان است که در مسأله سابق بیان شد. آیة الله مکارم: وظیفه او فقط اعاده است و اتمام طواف سابق لازم نیست..

حدث اصغر است. (1)

(551) م - اگر در اثنای طواف حدث اکبر؛ مثل جنابت (2) یا حیض عارض شود، باید فوراً از مسجد الحرام بیرون رود (3)، پس اگر پیش از تمامی دور چهارم (4) بود، پس از

ص:316


1- [1] . آیة الله خامنه ای، آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سبحانی: حکم مذکور در حاشیه این مسأله و مسأله قبل اختصاص به حدث اصغر ندارد جنابت نیز همان حکم را دارد. نظری که از آیة الله سیستانی در این دو مسأله نقل شد اختصاص به حدث اصغر ندارد.
2- [2] . نظریه آیات عظام در دو مسأله قبل گذشت که فرقی بین حدث اصغر و جنابت نگذاشته اند.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: و بعد از غسل، طبق تفصیلی که در حاشیه م 549 گذشت عمل کند. (مناسک حج، م286)
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احوط در هر دو صورت (قبل و بعد از شوط چهارم) این است که بعد از پاکی یک طواف کامل به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آیة الله خامنه ای: اگر در بین طواف، حدث اکبر، مثل جنابت یا حیض، عارض شود، باید فوراً از مسجدالحرام خارج شود و بعد از غسل طبق تفصیلی که در حاشیه مسأله 549 گذشت عمل شود. (مناسک حج، م247) آیة الله فاضل: اگر در بین طواف، حدث اکبر، مثل جنابت یا حیض، عارض شود، باید فوراً از مسجدالحرام خارج شود و طبق تفصیلی که در حاشیه مسأله 549 گذشت عمل شود. آیة الله سبحانی: اگر در بین طواف حیض عارض شود، اگر پیش از گذشتن از نصف طواف بوده طواف او باطل می شود، باید پس از غسل اعاده کند و اما اگر پس از گذشتن از نصف طواف باشد، باید پس از پاک شدن و غسل، از همانجا که طواف را قطع کرده، تمام کند. آیة الله سیستانی: اگر زن در حال احرام، حین انجام طواف حایض شود، پس اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد، طوافش باطل است پس اگر وقت و سعت داشته باشد باید صبر کند تا پاک شود و طواف و اعمال بعدی را انجام دهد و اگر وقت تنگ باشد می تواند بر عمره تمتع خود باقی بماند، و اعمال آن را به جز طواف و نماز آن انجام دهد؛ یعنی این که سعی و تقصیر نماید، و بعد از آن احرام حج ببندد، و پس از فارغ شدن از اعمال منی و بازگشتن به مکه، قبل از اینکه طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را انجام دهد و احتیاط مستحب این است که به حج افراد عدول نماید و اگر بعد از تمام شدن شوط چهارم باشد، مقداری که انجام داده صحیح است و باقی آن را باید بعد از پاک شدن از حیض و انجام غسل به جا آورد و اگر وقت تنگ باشد سعی و تقصیر را انجام دهد و برای حج محرم شود و پس از فارغ شدن از اعمال منی و بازگشتن به مکه، قبل از طواف حج، آنچه از طوافش باقی مانده است و نماز آن را انجام دهد. (مناسک، مسأله 290 و 291). آیة الله مکارم: به حاشیه مسأله 549 مراجعه شود..

غسل طواف را اعاده کند. (1)

(552) م - اگر عذر داشته باشد از وضو و غسل، (2) واجب است تیمم کند بدل از وضو یا بدل از غسل. (3)

(553) م - اگر تیمم کرد بدل از غسل و حدث اصغر عارض شد (4)، برای حدث اکبر لازم نیست تیمم کند (5)، بلکه برای حدث اصغر باید (6) تیمم کند و تا حدث اکبر برای او حاصل نشده و عذرش باقی است همان تیمم اول کافی است، لیکن احتیاط مستحب (7) آن است که تیمم بدل از غسل هم بکند. (8)

ص:317


1- [1] . آیة الله اردبیلی: تفصیل این مسأله در دو مسأله قبل گذشت و فرقی بین حدث اکبر و اصغر نیست. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 549 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: اگر عذر داشته باشد و نتواند صبر کند تا عذر برطرف شود...
3- [3] . آیة الله تبریزی: در صورت معذور بودن از غسل و مأیوس شدن از توانایی بر غسل، واجب است با تیمم طواف کند و احوط اولی این است که نایب نیز بگیرند. آیة الله فاضل: و وقت طواف تنگ شود.... آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در غسل غیر جنابت، علاوه بر تیمم بدل از غسل در صورت تمکن، باید وضو هم بگیرد وگرنه باید یک تیمم دیگر به جای وضو به جا آورد و جنب متیمّم بنابر احتیاط مستحب نایب هم بگیرد. (آداب و احکام حج، مسأله 476).
4- [4] . آیة الله بهجت: احوط جمع بین وضو یا تیمّم بدل از آن و تیمّم بدل از حدث اکبر است. (ذخیره، ج1، ص199).
5- [5] . آیة الله اردبیلی: بلکه احتیاط واجب آن است که تیمم کند.
6- [6] . آیة الله زنجانی: برای حدث اصغر باید وضو بگیرد و اگر نمی تواند تیمم کند و...
7- [7] . آیة الله خامنه ای: احتیاط واجب. (اجوبة الاستفتائات، س201)
8- [8] . آیة الله تبریزی: اگر بدل از غسلِ جنابت، تیمم کرد و بعد حدث اصغر عارض شد، چنانچه عذرش باقی است، باید بدل از غسل تیمم کند و احتیاط مستحب آن است که بین تیمم و وضو جمع کند و اگر برای حدث اکبرِ دیگر غیر از جنابت تیمم کرد و بعد حدث اصغر عارض شد باید بدل از غسل تیمم کند و بنابر احتیاط وضو هم بگیرد و اگر متمکن از وضو هم نبود باید تیمم دیگری بدل از وضو بنماید. آیة الله خویی: لازم است تیمم بدل از غسل بکند. (منهاج، مسأله 381). آیة الله سبحانی: استحباب تکرار تیمم بدل از غسل در جایی است که آب برای غسل ندارد و یا غسل حرجی است ولی برای حدث اصغر آب هست و وضو می تواند بگیرد و حدث اکبر دیگری رخ نداده در عین حال تکرار تیمم بدل از غسل در مورد حدث اکبر مستحب است..

(554) م - احتیاط واجب (1) آن است که اگر امید دارد که عذرش از وضو یا غسل مرتفع شود، صبر کند تا وقتی که وقت تنگ شود یا امیدش قطع شود. (2)

(555) م - اگر با وضو بوده و شک کند که حدث عارض شده است یا نه، بنابر وضو داشتن بگذارد و لازم نیست وضو بگیرد و همچنین اگر از حدث اکبر پاک بوده و شک کند که حدث عارض شده.

(556) م - اگر مُحدِث به حدث اصغر یا اکبر بوده و شک کند که وضو گرفته یا نه یا غسل کرده یا نه، باید در فرض اول وضو بگیرد و در فرض دوم غسل کند.

(557) م - اگر بعد از تمام شدن طواف شک کند که با وضو آن را به جا آورده یا نه یا شک کند با غسل آن را به جا آورده (3) یا نه، طواف او صحیح است، لیکن برای اعمال

ص:318


1- [1] . آیة الله بهجت: افضل و احوط تأخیر است ولی اظهر جواز مبادرت است. (ذخیره، ج1، ص196). آیة الله خویی: اگر احتمال بقای عذر تا آخر وقت می دهد می تواند صبر نکند ولی اگر بعداً کشف خلاف شد باید اعاده نماید بلی اگر عذرش نبودِ آب باشد باید فحص کند، به تفصیلی که در رساله عملیه مذکور است. آیة الله سبحانی: اگر می داند عذر او تا آخر وقت برطرف می شود، باید صبر کند. آیة الله سیستانی: اگر وقت تنگ نباشد به تیمّم جایز نیست مگر اینکه از بر طرف شدن عذر مأیوس باشد یا احتمال دهد در صورت تأخیر از انجام تیمّم نیز عاجز شود. آیة الله گلپایگانی: با علم به بر طرف شدن عذر، انتظار واجب است و در غیر این صورت تأخیر بنابر احتیاط مستحب است. (وسیلة النجاة، احکام التیمم).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر ظن به زوال عذر دارد، باید صبر کند، ولی به صرف احتمال زوال عذر صبر کردن لازم نیست. آیة الله خامنه ای: و اگر می داند عذر او تا آخر وقت برطرف می شود، باید صبر کند. (مناسک حج، م288) آیة الله زنجانی: ولی محدث به حدث اصغر اگر در وسعت وقت، رجاءً تیمم کرده بعد معلوم شود که تا تنگی وقت عذرش باقی بوده، کفایت می کند. آیة الله سبحانی: و چنانچه با یأس از برطرف شدن عذر انجام داد و عذر در وقت برطرف شد اعاده لازم نیست.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر بعد از حدث اصغر شک کند در اینکه قبل از طواف غسل کرده یا نه، باید غسل کرده و طواف را اعاده کند و برای اعمال پس از آنکه احتیاج به طهارت دارند، وضو بگیرد. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر بعد از حدث اصغر شک کند در این که قبل از طواف غسل کرده یا نه، باید غسل کرده و طواف را اعاده کند و برای اعمال آتیه وضو بگیرد. (منهاج الصالحین، ج1، مسأله 209). آیة الله زنجانی: چنانچه احتمال می دهد در حال طواف به رعایت طهارت، توجه داشته طواف او صحیح است. آیة الله سبحانی: و سابقه او از جهت تقدم طهارت و حدث قبل از شروع به طواف روشن نباشد به شک خود اعتنا نکند ولی باید برای اعمال بعد طهارت لازم را تحصیل نماید..

بعد باید طهارت تحصیل کند.

(558) م - اگر در اثنای طواف شک کند که وضو (1) داشته یا نه (2)، پس اگر بعد از

ص:319


1- [1] . آیة الله بهجت: حکم شک در طهارت در اثنای طواف هم همان حکم شک است در طهارت در اثنای نماز. (مناسک شیخ، ص36). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر سابقه طهارت داشته، به شک خود اعتنا نکند و الاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگیرد. آیة الله سبحانی: در صورتی که سابقه او حدث باشد یا سابقه او از نظر طهارت یا حدث روشن نباشد طواف او در هر دو صورت یعنی چه شک وی قبل از نیمه طواف بوده و چه بعد از آن، باطل است. آیة الله سیستانی: و سابقه طهارت نداشته باشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در این صورت باید وضو بگیرد و بعد طواف را از سر بگیرد، چه قبل از تمام شدن چهار دور باشد یا بعد از آن. (مناسک فارسی، ص 62. مسأله 93). آیة الله فاضل: اگر در بین طواف شک کند که وضو داشته یا خیر، مسأله سه صورت دارد، اوّل: حالت سابق خود را بداند که طاهر بوده در این فرض جایز است طواف را تمام کند و برای اتمام آن وضو واجب نیست و اعاده طواف نیز لازم نیست و در این صورت فرقی نیست که شک بعد از دور چهارم عارض شده باشد یا قبل از آن. دوّم: حالت سابق خود را بداند که مُحدِث بوده، در این فرض ظاهراً هر مقدار طوافی که انجام داده، محکوم به بطلان است؛ چه شک بعد از دور چهارم عارض شده باشد یا قبل از آن و باید بعد از وضو از نو طواف کند. سوم: حالت سابق خود را نداند، که در این صورت به احتیاط واجب پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده کند و در این صورت فرقی نیست که شک بعد از دور چهارم یا قبل از آن عارض شده باشد. آیة الله مکارم: و حالت سابقه خود را از وضو و حدث نداند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و حالت سابقه خود را نیز نداند. آیة الله خامنه ای: اگر سابقه طهارت داشته، به شک خود اعتنا نکند والاّ واجب است طهارت گرفته و طواف را از سر بگیرد و فرقی بین تمام شدن چهار دور و قبل از آن نیست. (مناسک حج، م292، ش7) آیة الله زنجانی: چنانچه حالت سابقه را بداند طبق آن عمل نماید وگرنه باید پس از وضو طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و دوباره آن را اعاده کند، خواه بعد از دور چهارم باشد یا قبل از آن..

تمامی دور چهارم است طواف را رها کند و وضو بگیرد و از همانجا تتمه طواف را به جا آورد (1) و اگر قبل از تمام شدن دور چهارم (2) است احتیاط واجب آن است که طواف را تمام کند (3) و اعاده کند. (4)

(559) م - در تمام صورت هایی که در شک گفته شد که «بنابر طهارت بگذارد» یا «طوافش صحیح است» بهتر آن است که تجدید وضو کند و رجاءاً غسل به جا آورد، چون ممکن است که بعد معلوم شود وضو یا غسل نداشته و اشکال پیدا می شود.

(560) م - اگر در اثنای طواف شک کند که غسل کرده است از جنابت یا حیض یا نفاس یا نه، باید فوراً از مسجدالحرام بیرون برود (5)، پس اگر شوط چهارم (6) را تمام کرده

ص:320


1- [1] . آیة الله مکارم: و سپس اعاده کند.
2- [2] . آیة الله مکارم: قبل از تمام شدن سه و نیم دور طواف او باطل است.
3- [3] . آیة الله سیستانی: اتمام لازم نیست بلکه اعاده کند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و می تواند یک طواف به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.
5- [5] . آیة الله بهجت: اگر متمکن است تطهیر می نماید و سپس اعاده می کند. آیة الله خامنه ای: و پس از غسل برگردد و طواف را اعاده کند. (مناسک حج، م292) آیة الله زنجانی: و پس از غسل، طواف را تمام کرده و نماز آن را بخواند و سپس آن را اعاده کند، خواه قبل از شوط چهارم شک کرده یا بعد از آن. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 558 مراجعه شود و در این جهت فرقی بین حدث اصغر و اکبر نیست و شک در اثناء طواف از جهت تحصیل طهارت و یا بطلان طهارت مانند شک قبل از شروع در طواف است در نقض طهارت به حدث و یا تحصیل طهارت بعد از حدث. آیة الله سیستانی: اگر امکان تیمم باشد و تیمم کردن کمتر از خارج شدن از مسجد وقت می گیرد باید تیمم کند و سپس خارج شود و اگر بیشتر وقت می گیرد باید فوراً خارج شود. (و در بقیه مسأله، نظریه ایشان موافق متن است).
6- [6] . آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: و پس از طهارت، طواف را از سر بگیرد و چه قبل از شوط چهارم باشد و یا بعد از آن..

بوده و شک کرده، بعد از غسل برگردد و تتمه را به جا آورد (1) و الاّ بعد از غسل اعاده کند طواف را و احتیاط آن است که در صورت اول نیز اعاده کند. (2)

(561) م - اگر آب و چیزی که به آن جایز است تیمم کند، موجود نباشد (3)، حکم آن حکم غیر متمکن از طواف است، پس با مأیوس بودن از پیدا شدن یکی از آن دو، باید نایب بگیرد. و احتیاط وجوبی (4) آن است که اگر جنب و حایض و نفساء (5) نیست خودش نیز طواف کند (6) و چون مستحاضه بدون به جا آوردن غسل هایی که بر او لازم است می تواند (7) وارد مسجدالحرام شود و طواف کند، بنابراین به احتیاطی که در غیر جنب و حایض و نفساء گفته شد باید عمل کند، گرچه دخول مسجدالحرام نیز برای او خلاف احتیاط استحبابی است.

ص:321


1- [1] . آیة الله فاضل: و به احتیاط واجب طواف را اعاده کند.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: باید غسل کرده و طواف را اعاده نماید.
3- [3] . آیة الله مکارم: فرض فاقد الطهورین در مسجدالحرام وجود ندارد.
4- [4] . آیة الله بهجت: حکم فاقد الطهورین حکم غیر متمکن از طواف است که با یأس از تمکن نایب می گیرد و احوط آن است که خود نیز طواف کند. (مناسک شیخ، ص36). آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی: و احتیاط مستحب آن است.
5- [5] . آیة الله مکارم: و مستحاضه هم نمی تواند داخل مسجدالحرام شود.
6- [6] . آیة الله زنجانی: مستحاضه کثیره بدون غسل هایی که بر او واجب است نمی تواند وارد مسجدالحرام شود.
7- [7] . آیة الله بهجت: مستحاضه متوسطه و کثیره بدون غسل هایی که بر آن ها واجب است نمی تواند وارد مسجد الحرام و مسجدالنبی9 شوند. (پرسش های جدید حج، ص 14، سؤال 57). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بدون به جا آوردن غسل هایی که بر او لازم است، بنابر احتیاط نمی تواند وارد مسجد شود. (عروة... احکام المستحاضه، م 18). آیة الله سبحانی: مستحاضه متوسطه و کثیره اگر وظایف خود را برای نماز انجام داده باشند می توانند وارد مسجد الحرام و مسجد النبی شوند. آیة الله مکارم: نمی تواند وارد مسجد شود..

سوم - طهارت بدن و لباس است از نجاست (1)؛

(562) م - احتیاط واجب (2) آن است که از نجاساتی که در نماز عفو شده - مثل خون کمتر از درهم (3) و جامه ای که با آن نتوان (4) نماز خواند؛ مثل عرقچین و جوراب حتی انگشتر (5) نجس - اجتناب کند.

(563) م - در خون قروح و جروح (6) اگر تطهیر آن مشقت داشته باشد لازم نیست

ص:322


1- [1] . آیة الله خامنه ای: بدن و لباس طواف کننده باید از خون - و نیز از سایر نجاسات بنابر احتیاط واجب- پاک باشد. (مناسک حج، م293)
2- [2] . آیة الله خامنه ای: خونی که از یک درهم کمتر باشد؛ و نیز خون جراحت ها و زخم ها که موجب بطلان نماز نمی شود، به صحّت طواف نیز خللی وارد نمی کند. و پاک بودن جوراب و دستمال و انگشتر و مانند آنها شرط نیست. (مناسک حج، م 293 و 294) آیة الله زنجانی: رعایت این احتیاط، واجب نیست، به خصوص در خون قروح و جروح. آیة الله سبحانی: باید بدن محرم و جامه های احرام طواف کننده از هر نوع نجاست پاک باشد حتی از برخی از نجاساتی که در حال نماز عفو شده مانند خون کمتر از درهم نیز اجتناب کنند لکن چیز نجسی که ساتر عورت نیست مانند جوراب و دستمال کوچک حمل آن ها در نماز جایز است و در حال طواف نیز بی اشکال است. آیة الله فاضل: ظاهر آن است که.... آیة الله مکارم: طواف، در حالی که بدن یا لباس خونِ کمتر از درهم داشته باشد، جایز نیست.
3- [3] . آیة الله زنجانی: از خون بدن انسان یا حیوان حلال گوشت، نه دماء ثلاثه یا خون حیوان حرام گوشت.
4- [4] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: طواف در جامه ای که با آن نتوان نماز خواند ]یعنی ساتر نباشد؛ مانند مثال های مذکور در متن( اگر نجس باشد مانع ندارد. و همچنین بودن چیز نجس همراه انسان در طواف مانعی ندارد. آیة الله سیستانی: همراه داشتن چیز متنجس در طواف مانع ندارد. آیة الله مکارم: نجس بودن این لباس های کوچک ضرری ندارد ولی خون کمتر از درهم معاف نیست.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: در مثل انگشتر که ثوب بر آن صدق نمی کند، طهارت آن شرط صحت طواف نیست و همچنین بودن چیز نجس همراه انسان در طواف مانعی ندارد. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: در انگشتر و مانند آن که ثوب صدق نمی کند برای صحت طواف طهارت آنها شرط نیست همچنین همراه داشتن چیز متنجس در صورت جهل به مسأله مانعی ندارد.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سبحانی: هر گاه بدن محرم به سبب دمل و یا زخم، خون آلود باشد باید برای طواف بدن را تطهیر کند و جامه آلوده به خون را بشوید و یا عوض نماید..

تطهیر کند. (1)

(564) م - در خون قروح و جروح، تا آن اندازه ای که می شود تطهیر کرد و لباس را عوض کرد، احتیاط واجب آن است (2) که تطهیر کند یا جامه را عوض کند.

(565) م - احتیاط آن است که اگر می تواند تأخیر بیندازد طواف را تا بشود بی مشقت تطهیر کرد، تأخیر بیندازد به شرطی که وقت تنگ نشود. (3)

(566) م - اگر طواف کند و بعد از آن که از طواف فارغ شد علم پیدا کند به نجاست در حال طواف، اظهر آن است که طوافش صحیح است.

(567) م - اگر شک داشته باشد که لباسش یا بدنش نجس است، می تواند با آن حال طواف کند و صحیح است؛ چه بداند که پیش از این پاک بوده یا نداند، لیکن اگر بداند که پیشتر نجس بوده و نداند که تطهیر شده است، نمی تواند با آن حال طواف کند بلکه

ص:323


1- [1] . آیة الله تبریزی: اگر تطهیر آن برای او حرجی نباشد احتیاط واجب این است که آن را تطهیر نماید. آیة الله خویی: متعرض این فرع نشده اند. آیة الله زنجانی: اگر زخم یا جراحت یا دملی است که خوب نشده است، لازم نیست برای طواف و نماز آن زخم یا دمل و قسمت هایی از بدن و لباس را که معمولاً از آن خون نجس می شود تطهیر کند و اگر خوب شده باید بدن و لباس را تطهیر کند، مگر این کار برای او ضرر داشته یا حرجی باشد و از اینجا حکم مسأله بعد نیز روشن می شود. آیة الله سبحانی: اگر وقت طواف وسیع است باید صبر کند تا به نحو آسان بدن را تطهیر نماید و در صورت ضیق وقت می تواند با همان حالت طواف نماید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و احتیاط آن است که هم خودش با آن حال طواف کند و هم نایب بگیرد تا برای او طواف نماید.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: واجب است. (مناسک حج، م295)
3- [3] . آیة الله زنجانی: رعایت این احتیاط، لازم نیست، بلکه می توان بدون تأخیر با تحمل مشقت، تطهیر کرده طواف نمود. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 563 مراجعه شود..

باید تطهیر کند و طواف کند. (1)

(568) م - اگر در بین طواف نجاستی (2) به بدن یا لباس او عارض شود، اظهر آن است که دست از طواف بردارد و جامه یا بدن را تطهیر کند و طواف را از همان جا تمام کند و طواف او صحیح است. (3)

ص:324


1- [1] . آیة الله سبحانی: اگر حالت سابقه آن دو طهارت و یا نامعلوم باشد می تواند طواف کند حتی بعداً اگر کشف خلاف شود و معلوم گردد که بدن و جامه های او نجس بوده است طواف او صحیح است و اعاده لازم نیست ولی اگر سابقه آن دو نجاست بوده نمی تواند وارد طواف شود و اگر هم طواف کرده است عمل او باطل بلکه به تطهیر هر دو بپردازد و سپس طواف کند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: که مانع طواف است به بدن یا لباس او عارض شود.
3- [3] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: هرگاه نجس بودن بدن یا لباس خود را نمی دانسته و در اثنای طواف دانست یا آن که پیش از فراغت از طواف، بدن یا لباسش نجس شد، اگر جامه پاکی داشته باشد همان جا جامه نجس را کنده و با جامه پاک طواف خود را تمام نماید و چنانچه جامه پاک همراه نداشته باشد. اگر این حادثه بعد از تمام شدن شوط چهارم بوده، طواف را قطع نموده و پس از ازاله نجاست از بدن یا لباس باقیمانده طواف را به جا آورد. و چنانچه علم به نجاست یا حدوثش پیش از تمام شدن شوط چهارم باشد، باز هم طواف را قطع و نجاست را ازاله نموده و بنابر احتیاط یک طواف کامل به قصد اعم از تمام یا اتمام به جا آورد. آیة الله خامنه ای: اگر بدون رها کردن طواف تطهیر ممکن نباشد باید دست از طواف بردارد و جامه یا بدن را تطهیر کند و فوراً برگردد و طواف را اگر موالات به هم نخورده از همان جا تمام کند و طواف او صحیح است. (مناسک حج، م298) آیة الله سبحانی: به ذیل سؤال 694 مراجعه شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر در بین طواف لباس یا بدنش نجس شود یا بفهمد که از پیش نجس بوده و بدون رها کردن طواف، شستن آن ممکن نباشد، طواف را رها نماید، و اگر چهار دور طواف کرده، بعد از تطهیر بدن یا لباس بقیه طواف را تمام کند و اگر به سه دور و نیم نرسیده طواف او باطل است و باید بعد از تطهیر از سر بگیرد و اگر از سه دور و نیم گذشته و چهار دور را تمام نکرده احتیاط آن است که بعد از تطهیر از همانجا که رها کرده طواف را تمام کند و نماز طواف را بخواند و دوباره طواف و نماز آن را به جا آورد. آیة الله مکارم: خواه قبل از تکمیل شوط چهارم باشد یا بعد از آن..

(569) م - اگر در بین طواف نجاستی در بدن یا لباس خود ببیند و احتمال بدهد که در این حال نجاست حاصل شده، ظاهراً حکم مسأله قبل را دارد. (1)

(570) م - اگر در بین طواف علم پیدا کند که نجاست به بدن یا لباس او از اول بوده (2)، احتیاط (3) آن است که طواف را رها کند و تطهیر کند و از همانجا بقیه طواف را تمام کند و بعد از آن طواف را اعاده (4) کند؛ خصوصاً اگر تطهیر زیاد طول بکشد و در این صورت بعد از اتمام، نماز طواف را بخواند و پس از آن طواف را اعاده کند و نماز طواف را نیز اعاده کند و در این احتیاط فرقی نیست بین آن که بعد از چهار دور علم پیدا کند یا قبل از آن، گرچه در صورت دوم احتیاط شدیدتر است. (5)

(571) م - اگر فراموش کند نجاست را و طواف کند، احتیاط (6) واجب اعاده است، و

ص:325


1- [1] . آیة الله سبحانی: به ذیل سؤال 694 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: حکم آن همان حکم مسأله 568 است. آیة الله زنجانی: باید طواف را رها کند و تطهیر کند و از همانجا بقیه طواف را تمام کند و بنابر احتیاط مستحب، طواف و نماز را اعاده نیز بنماید.
3- [3] . آیة الله سبحانی: حکم این مسأله با حکم مسأله 568 یکسان است. البته در صورت فوت موالات احتیاط به اتمام و اعاده مطلوب است. آیة الله سیستانی: حکم در این مسأله همان است که در مسأله 568 گذشت. آیة الله فاضل: ظاهراً طوافش صحیح است اگر چه احتیاط استحبابی آن است که....
4- [4] . آیة الله خامنه ای: وظیفه همان است که در حاشیه م568 ذکر شد. (مناسک حج، م300) آیة الله مکارم: وظیفه همین است و اعاده ندارد.
5- [5] . نظریه سایر آیات عظام در حاشیه مسأله 568 گذشت.
6- [6] . آیة الله بهجت: صحّت طواف خالی از وجه نیست و در صورت تذکر در اثناء، تطهیر می کند و سپس اتمام می نماید. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر اظهر طوافش صحیح است. آیة الله خامنه ای: طوافش صحیح است ولی اگر نماز طواف را هم با بدن و لباس نجس خوانده باید آن را دوباره بخواند و احتیاط استحبابی آن است که در این مسأله طواف را نیز بار دیگر به جا آورد. (مناسک حج، م302) آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: طوافش صحیح است. آیة الله گلپایگانی: اقوی اعاده طواف است. (آداب و احکام حج، مسأله 484). آیة الله مکارم: در فرض فراموشی اعاده ندارد..

همین طور است اگر در بین طواف یادش بیاید. (1)

چهارم - ختنه کردن است در حق مردان و این شرط در زن ها نیست، و احتیاط (2) واجب آن است که درباره بچه های نابالغ مراعات شود.

(572) م - اگر بچه را که ختنه نشده (3) وادار به احرام

ص:326


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر در بین طواف یادش بیاید، احتیاطاً باید پس از تطهیر طواف را تمام کند و نماز را به جا آورد و سپس طواف و نماز را اعاده کند و یا اینکه پس از تطهیر یک طواف کامل به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد و سپس نماز طواف را بخواند. آیة الله خامنه ای: وظیفه همان است که در حاشیه مسأله 568 گذشت. (مناسک حج، م301) آیة الله سبحانی: طواف او باطل و باید دوباره اعاده کند وظیفه جاهل به حکم نیز مانند ناسی است. آیة الله فاضل: اگر نجس بودن بدن یا لباس را فراموش کند و در بین طواف یا پس از آن یادش آمد طواف صحیح است ولی مستحب است آن را اعاده کند. بلی اگر بعد از نماز طواف یادش آمد فقط نماز را اعاده کند.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احوط بلکه اظهر این است که بچه ممیز که خوب و بد را تشخیص می دهد، اگر شخصاً محرم شود باید ختنه کرده باشد و اما اگر بچه ممیز نباشد، اعتبار ختان در او ظاهر نیست، اگرچه اعتبارش احوط است. آیة الله خامنه ای، آیة الله سبحانی: و در این حکم فرقی بین بالغ و غیر بالغ نیست. آیة الله زنجانی: در صحت احرام پسر بچه ممیز ختنه شرط است، بنابراین چنانچه چنین کودکی بدون ختنه احرام ببندد محرم نمی شود، و در صحت طواف او نیز ختنه شرط می باشد، پس اگر بخواهد طواف مستحب انجام دهد باید ختنه کرده باشد و همچنین اگر قبل از ممیز شدن او را - مثلاً به عمره مفرده - محرم کرده باشند و تا زمان تمیز او را طواف نداده باشند نمی تواند بدون ختنه طواف کند، و اگر از ختنه معذور باشد برای طواف نایب می گیرد و بنابر احتیاط مستحب خودش نیز طواف می کند. آیة الله سیستانی: اگر ممیز باشد ختنه معتبر است و اگر نباشد احتیاط مستحب است. آیة الله مکارم: ختان درصبی شرط نیست و طواف و نماز طواف های بچه ای که ختنه نشده صحیح است. (استفتاء، ش170151) آیة الله گلپایگانی: واجب است. (آداب و احکام حج، مسأله 485).
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر طفل محرم بدون ختنه طواف کند یا طواف دهند او را، طواف نساء از او باطل خواهد بود طبق احتیاط مذکور، پس زن از برای او بعد از بلوغ حلال نخواهد بود مگر آن که تدارک طواف نساء نماید، خودش یا نایبش. (مناسک شیخ، ص27)..

کنند یا او را محرم کنند، احرام او صحیح است ولی طواف او صحیح نیست. (1) پس اگر محرم به احرام حج شود، چون طواف نساء او باطل است (2) بنابر احوط (3) حلال شدن زن بر او مشکل می شود مگر آن که او را ختنه کنند و طواف دهند، یا خودش بعد از ختنه شدن طواف کند، یا آن که نایب (4) برای او بگیرند تا طواف کند.

(573) م - اگر بچه ختنه کرده به دنیا بیاید طواف او صحیح است.

پنجم - ستر عورت (5) است، پس اگر بدون ساترِ عورت طواف کند باطل است (6) و معتبر است در آن اباحه (7)، پس با ساتر غصبی طواف صحیح نیست بلکه با لباس غصبی غیر ساتر

ص:327


1- [1] . آیة الله تبریزی: در ممیزی که خودش محرم شده باشد. آیة الله سیستانی: اگر ممیز باشد. آیة الله فاضل: طواف طفل ممیزی که ختنه نشده صحیح نیست، و از غیر ممیز بنابر احتیاط صحیح نیست هر چند احرام آنها صحیح است.
2- [2] . آیة الله سبحانی: تمام طواف های او اشکال دارد.
3- [3] . آیة الله سیستانی: اگر ممیز باشد بنابر احتیاط واجب حکم کسی را دارد که طواف را ترک کرده است مگر این که پس از ختنه طواف را اعاده کند.
4- [4] . از آیة الله سیستانی: در مورد کفایت نیابت در این فرض، مطلبی در دست نیست. آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی، مکارم: گرفتن نایب در این صورت (قبل از ختنه) مشکل است.
5- [5] . آیة الله بهجت: بنا بر احتیاط بلکه اقوی. (مناسک، ص 108، شرط پنجم). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: بنابر احتیاط واجب ستر عورت معتبر است. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب ستر عورت در طواف شرط است. (مناسک حج، م304)
6- [6] . آیة الله سبحانی: بلکه لازم است علاوه بر ستر عورت عریان و برهنه نیز نباشد. آیة الله مکارم: حتی اگر فقط ستر عورت کند و برهنه و عریان بر او صدق کند طوافش باطل است. آیة الله زنجانی: اگر مرد یا زنی پوشش لازم را در حال طواف رعایت نکرد، طواف او باطل نمی شود هرچند احتیاط موکد استحبابی در آن است که برای طواف واجب به آن طواف اکتفا نکند.
7- [7] . آیة الله بهجت: طواف در لباس غصبی جایز نیست و در صحّت آن تأمّل و احتیاط است؛ خصوصاً در ساتر. (مستفاد از وسیله، ص179 در نماز). آیة الله خامنه ای: لباس طواف کننده باید غصبی نباشد و طواف با لباس غصبی بنابر احتیاط

نیز بنابر احتیاطِ (1) واجب، و احتیاط آن است که مراعات شرایط لباس نمازگزار را بنمایند. (2)

(574) م - احتیاط واجب آن است که مراعات موالات عرفیه را در طواف بکند (3)؛

ص:328


1- [1] . آیة الله سبحانی: باید جامه و کفش و دیگر لباس های طواف کننده مباح باشد بنابراین طواف در جامه و کفش غصبی باطل است. آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: این احتیاط واجب نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر جامه احرام، کفش و یا لباس های دیگرِ شخصِ طواف کننده غصبی باشد طواف باطل است. آیة الله نوری: بلکه با لباس غصبی غیر ساتر نیز صحیح نیست.
2- [2] . آیة الله نوری: از قبیل نبودن از اجزاء میته و از اجزاء حیوان غیر مأکول اللّحم و از حریر نبودن و طلابافت نبودن را بنمایند. آیة الله سبحانی: طواف در لباس غصبی صحیح نیست و شرایط لباس نمازگزار باید در آن مراعات شود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه در طواف واجب مراعات موالات لازم است، مگر پس از شوط چهارم در حالت عروض عذر یا نسیان. آیة الله بهجت: مراعات موالات عرفیه، در غیر موارد عذرِ حاصل بعد از شوط چهارم، لازم است. (مناسک شیخ، ص44). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: مراعات موالات لازم است. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب، باید میان اجزاء طواف، موالات عرفی وجود داشته باشد، بدین معنا که میان دورهای طواف به اندازه ای فاصله نباشد که آن را از شکل طواف واحد خارج کند، البته اگر بعد از نصف طواف (سه و نیم دور)، آن را برای اقامه نماز و مانند آن قطع کند، اشکال ندارد. (مناسک حج، م307) آیة الله زنجانی: به تفصیلی که در حاشیه مسأله 616 به بعد می آید رعایت موالات عرفی در طواف واجب، لازم است. آیة الله سبحانی: هفت شوط طواف و سعی هرکدام یک عمل واحدی است که باید آن را به صورت واحد به جا آورد از این جهت: اولاً نباید آنقدر طول داد که از صورت یک عمل در آید و ثانیاً هفت دور

یعنی در بین دورهای طواف آنقدر طول ندهد که از صورت یک طواف خارج شود.

قسم دوم، ]از واجبات طواف( - چیزهایی است که گفته اند داخل در حقیقت طواف است، اگرچه بعضی از آنها نیز شرط است از برای طواف، لیکن در عمل فرقی نمی کند و آن هفت چیز است:

اول - آنکه ابتدا کند به حجرالأسود؛

(575) م - در ابتدا کردن به حجرالأسود، لازم نیست (1) که تمام اجزای بدن

ص:329


1- [1] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سیستانی: احوط و اولی این است که تمام بدن خود را بر تمام حجرالاسود بگذراند و برای انجام این احتیاط، کمی قبل از حجر بایستد و نیت کند که طواف را از محاذات واقعی انجام می دهم و زاید بر آن، از باب مقدّمه علمیه است. آیة الله سبحانی: در محاذات کافی است که در نظر عرف دقیق بگویند عمل خود را از محاذی حجرالاسود آغاز کرده و با رسیدن به محاذی آن پایان داد. برای این منظور کافی است که کمی قبل از رسیدن به حجرالاسود نیت کند که طواف را از محاذات واقعی آغاز می کنم و با رسیدن به آن نقطه نیز پایان می دهم (مناسک، کیفیت طواف). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: طواف را در هر دور واجب است از حجرالأسود شروع کند و به آن ختم کند و چون تحقّق این معنا بر وجه حقیقت متعسّر و بلکه متعذّر است، در تحقق آن اکتفا می شود به این که پیش از رسیدن به حجرالأسود نیت کند و قصد کند که ابتدای طواف در هر دور از محاذی اولین جزء حجر باشد و انتهای آن همان موضعی که واقعاً انتهای دور است باشد و زاید، از باب مقدّمه علمیه باشد. و این نیت را در ذهن باقی بدارد تا وقتی که محاذی حَجَر شود و این کافی خواهد بود و با همین نیت هفت دور طواف کند. آیة الله فاضل: آنچه که برای صحّت طواف لازم است، آن است که شروع و ختم طواف نزد عرف از حَجَر و محاذی حَجَر باشد و می تواند برای یقین به حصول این معنا از باب مقدمه علمیه کمی قبل از حجر نیت کند و در پایان کمی پس از حجر ختم کند. آیة الله مکارم: دقت در محاذی بودنِ اجزای بدن با اجزای حجرالأسود لازم نیست همین اندازه که عرفاً محاذات صدق کند کافی است..

طواف کننده به تمام اجزای حجرالأسود عبور کند (1)، بلکه واجب آن است که انسان از حجرالأسود، هر جای آن باشد شروع کند و به همان جا ختم کند. (2)

(576) م - آنچه واجب است آن است که در عرف گفته شود: از حجرالأسود شروع به طواف کرد، و ختم کرد به حجرالأسود؛ چه از ابتدای آن شروع کند، چه از وسطش، چه از آخرش. (3)

(577) م - از هر جای حجرالأسود که شروع کرد، باید در دور هفتم به همان جا ختم کند، پس اگر از اولش شروع کرد باید به اولش ختم شود و همچنین اگر از وسط یا آخر شروع کرد باید به همان جا ختم شود. (4)

(578) م - در طواف باید به همان طوری که همه مسلمین طواف می کنند، از محاذات «حجر الأسود»، بدون دقت های صاحبان وسوسه شروع کنند، و در دورهای دیگر، بدون توقف دور بزنند (5) تا هفت دور تمام شود.

(579) م - گاهی دیده می شود که اشخاص نادان در هر دوری که می زنند، می ایستند و عقب

ص:330


1- [1] . آیة الله اردبیلی: برای شروع کردن طواف از حجر الاسود، کافی است که طواف کننده کمی پیش از آنکه به روبروی حجر الاسود برسد، نیت کند که از همان جا که طواف واقعاً واجب است نزد خداوند محسوب شود. همین قصد اجمالی کافی است و یقین به محاذات خارجی لازم نیست.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: و مانعی ندارد از باب احتیاط اندکی زودتر وارد مسیر طواف شودبا این نیت که طواف او از مقابل حجرالاسود باشد. (مناسک حج، م311)
3- [3] . آیة الله اردبیلی: حکم آن در مسأله قبل گذشت.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: حکم آن در مسأله 575 گذشت. آیة الله خامنه ای: و البته می تواند اندکی بیش از این مقدار با نیت احتیاط طی نماید تا یقین حاصل کند که در همان نقطه آغاز طواف را پایان داده است. (مناسک حج، م312) آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: ولی اقوی شروع به طواف است از جزء اوّل حَجَر. آیة الله مکارم: این دقت ها لازم نیست و محاذات عرفیه با حجرالأسود کافی است. نظریه سایر آیات عظام در مسأله 575 گذشت.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: یعنی لازم نیست که در هر دور مقابل حجرالأسود بایستد. (مناسک حج، م312 و 313) آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: یعنی توقف لازم نیست..

و جلو می روند که محاذات را درست کنند و این موجب اشکال است (1) و گاهی حرام است.

دوم - ختم نمودن هر دوری است به حجرالأسود و این حاصل می شود به این که بدون توقف هفت دور را ختم کند و در دور هفتم به همان جا که شروع کرده ختم (2) شود و لازم نیست در هر دوری بایستد و باز شروع کند و کارهای جهال را نباید بکنند.

سوم - آن که در طواف کردن، خانه کعبه در طرف چپ طواف کننده واقع شود.

(580) م - لازم نیست در تمامِ حالاتِ طواف، خانه را حقیقتاً به شانه چپ قرار دهد (3)، بلکه اگر در موقع دور زدن به حِجر اسماعیل علیه السلام خانه از طرف چپ قدری خارج شود مانع ندارد، حتّی اگر خانه متمایل به پشت شود، لیکن دور زدن به نحو متعارف باشد اشکال ندارد. (4)

ص:331


1- [1] . آیة الله بهجت: به حسب شرایط مختلف باید ملاحظه تکلیف و وضع و ثبوت هر یک بشود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: هرگاه طواف کننده در هر دور از طواف بدون توقّف و جلو و عقب رفتن، از مقابل حجرالاسود عبور کند و در دور پایانی نیز با همان قصدی که هنگام شروع طواف گفته شد از روبروی حجرالاسود بگذرد، در واقع پایان همه دورهای طواف و نیز پایان طوافش حجرالاسود بوده و کافی است. آیة الله بهجت: و این از حیث مطاف کافی است و از حیث طائف در ابتدا کافی است محاذاتِ معظمِ بدنِ شخص، و تمام بدن محاذات آن احوط است و همچنین در ختم محاذات معظم بدن یا تمام بدن با بعضی از حجر، با رعایت وصول به موضع ابتدا موافق احتیاط است. (مناسک شیخ، ص39). آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: و در شوط آخر احتیاطاً قدری از حجر بگذرد و زیادی را مقدمه علمیه محسوب دارد. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 577 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در حال طواف، لازم نیست روی طواف کننده به طرف جلو و شانه چپ او به سمت خانه کعبه باشد، بنابراین طواف کننده می تواند در حالی که رویش به سوی کعبه است طواف کند، بلکه اگر همان مسیر طواف را عقب عقب برود یا گاهی پشت او به کعبه شود طوافش صحیح است ولی باید در هر حال از حجرالاسود به سمت در خانه طواف نماید؛ پس اگر کودک یا ناتوانی را که طواف می دهند در همان مسیر طواف دهند کافی است، هر چند شانه راستش به طرف کعبه باشد.
4- [4] . آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: خانه خدا در جمیع احوالِ طواف، باید در طرف چپ قرار گیرد. پس اگر مقداری این چنین نبود، آن مقدار، از طواف شمرده نمی شود. آیة الله تبریزی در ادامه می فرمایند: و میزان در قرار دادن کعبه در طرف چپ، صدق عرفی است و بهتر این است

(581) م - اگر در موقع رسیدن به گوشه های خانه، شانه از محاذات کعبه خارج شود هیچ اشکالی ندارد، اگر به طور متعارف دور زند، حتی اگر خانه متمایل به پشت شود. (1)

(582) م - گاهی دیده می شود که بعضی از نادانان، برای احتیاط، دیگری را وادار می کنند که او را طواف دهد و خود طواف کننده اختیار را از خود سلب می کند و به دست دیگری می دهد و تکیه به دست او می دهد و او را، آن شخص دیگر با فشار دور می دهد (2)، این طواف باطل است (3)واگر طواف نساء را این طور به جا آورد، زن ها یا مردها بر او حرام خواهند بود.

ص:332


1- [1] . نظریه آیات عظام در این مسأله، در مسأله قبل گذشت.
2- [2] . آیة الله زنجانی: اگر با اراده خودش قدم بر می دارد طوافش صحیح است.
3- [3] . آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: باطل نیست. آیة الله خامنه ای: اگر با اختیار خود می رود ولی در اثر فشار جمعیت ممکن است گاهی به جلو یا به این طرف و آن طرف برود مانعی ندارد ولی اگر دیگری او را ببرد به طوری که اراده از او سلب گردد اشکال دارد. (مناسک حج، س92) آیة الله مکارم: این طواف باطل نیست. و در بسیاری از مواقع ازدحام طواف ظاهراً اختیار سلب می شود و چون از اول مختاراً این راه را انتخاب می کند منافات با اختیار ندارد، اما کارهای افراد نادان بسیار بد و زننده است..

(583) م - احتیاط به این که خانه در تمام حالاتِ طواف، حقیقتاً به طرف چپ باشد، گرچه خیلی ضعیف است و قابل اعتنا نیست و باید اشخاص جاهل و اهل وسوسه از آن احتراز کنند و به همان ترتیب که سایر مسلمین دور می زنند بزنند، لکن اگر شخص عاقل عالمی بخواهد احتیاط کند و قدری شانه را چپ کند، در موقع رسیدن به حجر اسماعیل یا ارکان کعبه به طوری که خلاف متعارف (1) و موجب انگشت نمایی نشود مانع ندارد. (2)

(584) م - اگر به واسطه مزاحمتِ طواف کنندگان، مقداری از دور زدن به خلاف متعارف شد؛ مثل آن که روی طواف کننده به کعبه واقع شد یا پشتش واقع شد و یا عقب عقب طواف کرد باید آن مقدار را جبران کند و از سر بگیرد. (3)

(585) م - اگر به واسطه کثرت جمعیت، انسان را بدون اختیار خود بردند و دور دادند (4) کفایت نمی کند (5) و باید آن دور را از سر بگیرد، اگرچه خانه هم طرف چپ او بوده.

ص:333


1- [1] . آیة الله فاضل: و خلاف تقیه نباشد و موجب...
2- [2] . آیة الله فاضل: احتیاط در ترک آن است. آیة الله مکارم: این کار لزومی ندارد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: چنانچه در حاشیه مسأله 580 گفته شد، طواف در تمام این صورت ها صحیح است. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: و اگر نتواند در اثر ازدحام برگردد و جبران کند می تواند تا حجرالأسود بدون قصد طواف برود و از آنجا شوط را کاملاً اعاده نماید.
4- [4] . آیة الله زنجانی: اگر با اراده خودش قدم برمی دارد طوافش صحیح است در غیر این صورت مثلاً اگر او را از جا بلند کرده به جلو بردند باید آن مقدار را تدارک کند.
5- [5] . آیة الله بهجت: البته با ملاحظه اینکه بردن غیر از سلب اختیار است. (مناسک، س95). آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: مجرّدِ بردن جمعیت موجب بطلان نمی شود مادامی که سایر شرایط موجود باشد. آیة الله سیستانی: اگر به طور کلّی اختیار از او سلب شده باشد و در این صورت اگر بتواند آن مقدار را جبران نماید و اگر نتوانست همان گونه که در مسأله قبل گفته شد عمل کند و شوط را از سر بگیرد. آیة الله مکارم: هرگاه با توجه به این امر و با اختیار خود وارد طواف شود و او را ببرند ضرری ندارد. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 582 مراجعه شود..

(586) م - در طواف کردن هر طور برود مانع ندارد، می تواند آهسته برود و می تواند تند برود و می تواند بدود و می تواند سواره طواف کند یا با دوچرخه طواف کند. (1) لیکن بهتر آن است که به طور میانه روی برود.

چهارم - داخل کردن حِجر اسماعیل علیه السلام است در طواف؛ و حجر اسماعیل محلی است که متصل به خانه کعبه است و باید طواف کننده دور حجر اسماعیل نیز بگردد.

(587) م - اگر دور حجر اسماعیل نگردید و از داخل آن طواف کرد (2)، طوافش باطل است و باید اعاده کند.

(588) م - اگر عمداً این کار را بکند حکم ابطال عمدی طواف را دارد که گذشت.

(589) م - اگر سهواً این کار را بکند حکم ابطال سهوی را دارد. (3)

(590) م - اگر در بعضی از دورها حجر اسماعیل را داخل در دور زدن نکرد احتیاط (4) واجب آن است که آن دور را از سر بگیرد و اعاده کند طواف را، اگرچه ظاهر

ص:334


1- [1] . آیة الله زنجانی: لکن در این صورت تا می تواند باید خود طواف کننده این وسائل را حرکت بدهد و کسی که پیاده طواف می کند در حال اختیار باید ایستاده طواف کند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: آن شوط باطل است و باید آن شوط را اعاده کند و منظور از ابطال عمدی و سهوی در دو مسأله بعد نیز ابطال شوط است نه ابطال تمام طواف.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در مسأله بعدی حکم آن ذکر می شود.
4- [4] . آیة الله بهجت: باید آن دور اعاده شود در صورتی که در ابتدای طواف، نیت طواف بر بیت محض نکرده باشد والاّ اعاده اصل طواف موافق احتیاط است؛ اگرچه عملاً در یک شوط اختصار نماید. (مناسک شیخ، ص41). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: باید آن دور اعاده شود. آیة الله خامنه ای: اگر از داخل حِجر اسماعیل7 طواف کند و یا از روی دیوار آن بگذرد، طوافش باطل است و باید آن را اعاده کند، و اگر در یکی از دورهای طواف از داخل حجر بگذرد، فقط همان دور باطل است. (مناسک حج، م318) آیات عظام زنجانی، صافی، گلپایگانی: باید آن دور را اعاده نماید و احوط اعاده کل طواف است بعد از اتمام آن. آیة الله سبحانی: اگر سهواً و یا از روی جهل به حکم شرعی برخی از دورها را از داخل

آن است که اعاده طواف لازم نیست. (1)

(591) م - اگر کسی در بعضی از دورها، از روی دیوار حجر اسماعیل علیه السلام (2) برود، احتیاط آن است که به دستور مسأله قبل عمل کند (3) و در این فرض نیز به احتیاط واجب کفایت (4) نمی کند تمام کردن دور را از آنجایی که از روی دیوار رفته است.

ص:335


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر کسی به علّت ندانستن مسأله در برخی از شوطهای طواف به دور حجر اسماعیل7 نگردید و وارد حجر شد، باید تمام آن دور را از سر بگیرد و طواف را کامل کند و نماز بخواند و اعاده طواف و نماز آن لازم نیست، هرچند مطابق با احتیاط استحبابی است. ولی اگر از روی اشتباه و فراموشی وارد حجر شود، هرگاه برگردد و از همان جایی که وارد شده، طواف را ادامه دهد، کافی است و اعاده تمام آن دور و نیز اعاده تمام طواف لازم نیست.
2- [2] . آیة الله زنجانی: طواف کند باید احتیاطاً آن دور را از سربگیرد و بعد از اتمام طواف و خواندن نماز، طواف و نماز آن را اعاده کند.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: با در نظر گرفتن تفصیل مذکور در حاشیه آن.
4- [4] . آیة الله بهجت: اعاده همان جزء از طواف، که به بالارفتن بر دیوار حجر باطل شده است، لازم می باشد. (مناسک شیخ، ص42). آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: در حکم رفتن در حجر است، بالا رفتن بر دیوار حجر، بنابر احتیاط. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله مکارم: اگر همان مقدار را اعاده کند کافی است..

پنجم - بودن طواف است (1) بین خانه کعبه و مقام حضرت ابراهیم علیه السلام از همه اطراف. (2)

(592) م - مراد از این که: طواف بین کعبه و مقام باشد، آن است که ملاحظه شود مسافتی را که میان خانه و مقام ابراهیم علیه السلام است و در همه اطراف خانه کعبه، طواف کننده از آن مقدار دورتر نباشد از خانه کعبه (3) (و مابین مقام و خانه چنانچه گفته اند تقریباً بیست و شش ذراع و نصف است) (4) پس در همه اطراف باید همین قدر

ص:336


1- [1] . آیة الله خویی: به حاشیه مسأله بعد مراجعه شود. آیة الله فاضل: ولی چنانچه ضرورت عرفی اقتضا کند، طواف در خارج از محدوده، با رعایت الأقرب فالأقرب صحیح است. آیة الله مکارم: رعایت این شرط لازم نیست ولی بهتر است. آیة الله نوری: اقوی این است که در طواف، همین قدر که «طواف دور خانه خدا» صدق کند کافی است و مراعات این که طواف بین خانه خدا و مقام ابراهیم7 است لازم نیست و مستحب است. (مناسک، مسأله 172).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: لازم نیست طواف در حد فاصل میان خانه کعبه و مقام حضرت ابراهیم7 که تقریباً 5/26 ذراع است انجام شود، بلکه در خارج از این حد نیز ولو در غیر حال اضطرار در صورتی که متصل به جمعیت طواف کننده باشد، می تواند طواف کند و لازم نیست برای مراعات طواف بین کعبه و مقام ابراهیم7، طواف را به تأخیر اندازد، هرچند مراعات حد مذکور اولی و احوط است؛ و با این تفصیل، حکم مسائل بعدی نیز روشن می شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: یعنی در همه اطراف کعبه، مقدار محلّی که در شرایط عادی می توان در آن طواف کرد، همین مقدار است؛ بنابراین در سمت دیوار حجر، محدوده طواف از بیرون دیوار حجر محاسبه می گردد نه از خانه کعبه، و کسی که نمی تواند و یا برای او مشقت شدید دارد که در محدوده، طواف کند، نایب می گیرد و اگر از آن هم معذور است می تواند در فاصله دورتر طواف کند و رعایت الاقرب فالاقرب لازم نیست؛ ولی در ایامی از سال - مانند ایام شلوغ حج و ماه رمضان - که محدوده مقام با ازدحام جمعیت روبروست و طواف کردن در این محدوده، در شب و روز برای معمول مردم، مشقت شدید دارد، طواف در فاصله دورتر صحیح است، هر چند برای شخص او طواف کردن در محدوده، مشقت نداشته باشد و فرقی بین طواف عمره و حج، و یا طواف واجب و مستحب نیست و احکام چند مسأله بعد، مربوط به شرایط عادی است که محدوده طواف، توسعه ندارد.
4- [4] . آیة الله بهجت: از خانه تا سنگِ مخصوص است نه بنا، و موضع معروف به «شاذروان» داخل بیت است از جمیع جوانب علی الأحوط. (مناسک شیخ، ص41)..

بیشتر دور نباشد. (1)

(593) م - اگر شخص از پشت مقام ابراهیم طواف کند (2) که مقام ابراهیم هم داخل

ص:337


1- [1] . آیة الله بهجت: لیکن ظاهر این است که طواف در دورتر از این مسافت - بیست و شش ذراع و نیم - نیز کافی باشد برای کسانی که در این مسافت نتوانند طواف کنند یا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتیاط با قدرت و تمکن متعین است و با تحری اوقات خلوت نسبی و عدم تمکن از طواف در حد لازم، اقرب جواز طواف از اقرب به حد است با رعایت اختلاف اطراف در مانع. (مناسک، مسأله 306) و از اینجا حکم چهار مسأله بعدی معلوم می شود. آیة الله تبریزی: در صورت امکان بنابر احتیاط طواف باید در محدوده فاصله بین کعبه و مقام ابراهیم7 باشد ولی در موارد ازدحام طواف در خارج این محدوده هم کافی است. آیة الله خامنه ای: بنابر مشهور، طواف باید در فاصله میان کعبه و مقام ابراهیم7 و در جهت های دیگر نیز در همین فاصله انجام شود، اما اقوی آن است که طواف کردن در این فاصله شرط نیست و می تواند در خارج از این فاصله و در سایر بخش های مسجدالحرام نیز طواف را به جا آورد، به ویژه هنگامی که ازدحام شدید مانع از طواف در آن فاصله باشد، البته بهتر آن است که در صورت عدم ازدحام، در فاصله مذکور طواف کند. (مناسک حج، م 322) و از این مسأله حکم مسائل بعد نیز روشن می شود. آیة الله خویی: و لیکن ظاهر این است که طواف در دورتر از این مسافت بیست و شش ذراع و نیم نیز کافی باشد؛ خصوصاً برای کسانی که در این مسافت نتوانند طواف کنند یا طواف در آن بر آنها مشقت داشته باشد و مراعات احتیاط با قدرت و تمکن بهتر است و از این مسأله حکم چهار مسأله بعد هم معلوم می شود. (مناسک، مسأله 306). آیة الله سبحانی: یعنی در شعاع 12 متر. آیة الله سیستانی: ولی بعید نیست که در بیش از مقدار ذکر شده هم - هرچند که کراهت دارد - طواف جایز باشد؛ خصوصاً برای کسی که در فاصله ذکر شده توانایی طواف را ندارد یا موجب حرج و مشقت زیاد برای او می شود و در صورت توانایی رعایت احتیاط اولی است و از این جا حکم مسائل بعد نیز روشن می شود. (مناسک، مسأله 303). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: تا جایی که جمعیت طواف کننده متّصل به یکدیگر مشغول طوافند، طواف در آن حدّ صحیح و مجزی است ومع ذلک اولی رعایت حدّ است با امکان، ]و از اینجا حکم چهار مسأله بعد روشن می شود(. (آراءالمراجع، ص320). آیة الله مکارم: رعایت این امر خوب است ولی لازم نیست. و در همین جا حکم چهار مسأله بعد روشن می شود.
2- [2] . آیة الله زنجانی: یعنی تمام اشواط طواف را پشت مقام ابراهیم طواف کند..

در طوافش شود طوافش باطل است و باید اعاده کند. (1)

(594) م - اگر بعضی از دورها را از پشت مقام طواف کند باید آن دور را با اعاده همان جزء تمام کند (2) و احوط آن است که طواف را هم اعاده کند اگرچه ظاهراً اعاده لازم نباشد، بلکه بعید نیست کفایت اعاده همان جزء.

(595) م - چون در طرف حجر اسماعیل علیه السلام محل طواف تنگ می شود (3)، زیرا که مقدار حِجْر از آن کاسته می شود و چنانچه گفته اند تقریباً شش ذراع و نیم برای محل طواف باقی می ماند باید در طواف از آن جانب بیشتر از شش ذراع و نیم دور نشود. (4)

(596) م - اگر از جانب حجر اسماعیل علیه السلام بیشتر از شش ذراع و نیم (5) در دور زدن

ص:338


1- [1] . آیة الله تبریزی: اگر ازدحام بوده و طواف در فاصله بین کعبه و مقام ابراهیم7 میسور نبود، طوافی که انجام داده صحیح است و اعاده ندارد، و از اینجا حکم سه مسأله بعد هم معلوم می شود. آیة الله خویی، آیة الله مکارم: صحیح است و باطل نیست و مانند این حکم است مسأله 594 و 595 و 596. آیة الله سبحانی: اگر به جهت ازدحام، طواف در فاصله یاد شده موجب حرج و مشقت باشد، طواف در خارج محدوده با ملاحظه الاقرب فالاقرب صحیح است (کتاب الحج، ج 4، ص 109).
2- [2] . آیة الله زنجانی: آن مقدار که از مطاف خارج بوده و بعد از آن تا در شوط بعد به همان مکانی که از مطاف خارج شده برسد، باطل است، بنابراین اگر این اشکال در شوط هفتم پیش آمده باید از جایی که از مطاف خارج شده تا حجرالاسود را اعاده کند و اگر در یکی از اشواط قبل رخ داده باید یک دور کامل دیگر بزند تا طوافش تکمیل شود؛ و در هر حال، اعاده همان جزء کفایت نمی کند. آیة الله مکارم: مانند مسأله 592 است.
3- [3] . آیات عظام زنجانی، سبحانی، صافی، گلپایگانی: در طرف حجر فاصله از دیوار حجر محاسبه می شود. آیة الله فاضل: ظاهر آن است که در طرف حجر اسماعیل7 مقدار محل طواف ضیق نمی شود و از حجر به مقدار بیست و شش ذراع و نیم عنوان مطاف را دارد، لیکن رعایت احتیاط؛ یعنی طواف در مقدار شش ذراع و نیم نیکو است. (مناسک، مسأله 416).
4- [4] . آیة الله مکارم: مانند مسأله 592 است.
5- [5] . آیات عظام زنجانی، سبحانی، صافی، گلپایگانی: به حاشیه مسأله 595 مراجعه شود..

دور شد اظهر آن است که آن جزء را اعاده کند و از مطاف دور بزند. (1)

ششم - خروج طواف کننده است از خانه و آنچه از آن محسوب است.

(597) م - در اطراف دیوار خانه، یک پیش آمدگی است که آن را «شاذروان» گویند و آن جزو خانه کعبه است و طواف کننده باید آن را هم داخل قرار دهد. (2)

(598) م - اگر کسی در بعضی از احوال به واسطه کثرت جمعیت یا غیر آن بالای شاذروان برود و دور بزند آن مقدار که دور زده باطل است (3) و بایداعاده کند.

(599) م - دست به دیوار خانه کعبه گذاشتن، در آنجایی که شاذروان است جایز است (4) و به طواف ضرر نمی رساند (5) گرچه احتیاط مستحب (6) در ترک آن است.

(600) م - در حال طواف، دست گذاشتن روی دیوار حجر اسماعیل علیه السلام جایز است (7)

ص:339


1- [1] . آیة الله فاضل: ظاهر آن است که طوافش صحیح است. (مناسک، مسأله 417).
2- [2] . آیة الله زنجانی: به این معنی که اگر از روی شاذروان طواف کند، آن مقدار از طوافش باطل است، و باید مطابق حاشیه مسأله 594 طوافش را تکمیل کند و همچنین است حکم مسأله بعد.
3- [3] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: و احتیاط این است که آن مقدار را تدارک نموده و طواف خود را تمام، سپس طواف را اعاده نماید. آیة الله سبحانی: باید آن مقدار را اعاده کند و چه بهتر که پس از اتمام طواف و خواندن نماز آن را نیز اعاده نماید. آیة الله صافی: حکم راه رفتن روی دیوار حجر را دارد که حکم آن گذشت. آیة الله مکارم: امروز شاذروان طوری ساخته شده که عملاً طواف روی آن ممکن نیست و در صورت امکان احتیاط در ترک آن است. (استفتاء، ش170151)
4- [4] . آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: احوط آن است که در اثنای طواف دست خود را دراز نکند از طرف شاذروان به دیوار خانه به جهت استلام ارکان یا غیر آن و همچنین دست بر روی دیوار حجر نگذارد. (مناسک شیخ، ص42).
5- [5] . آیة الله زنجانی: بلکه طواف کردن در حال بوسیدن کعبه نیز جایز است، گرچه...
6- [6] . آیات عظام صافی، فاضل، گلپایگانی، نوری: بنابر احتیاط واجب جایز نیست و باید همان قسمت را اعاده کند.
7- [7] . آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله فاضل: بنابر احتیاط واجب جایز نیست و باید همان قسمت را اعاده کند. آیة الله نوری: جایز نیست و باید همان قسمت را اعاده نماید..

و به طواف ضرر نمی رساند، گرچه احتیاط مستحب (1) در ترک است.

هفتم - آنکه هفت شوط یعنی هفت دفعه دور بزند نه کمتر و نه زیادتر.

(601) م - اگر از روی عمد، طواف کننده از اول قصد کند کمتر از هفت دور به جا آورد و یا بیشتر به جا آورد، طوافش باطل (2) است اگرچه به هفت دور تمام کند (3) و احتیاط واجب آن است که اگر از روی ندانستن حکم بلکه از روی سهو و غفلت باشد طواف را اعاده کند. (4)

ص:340


1- [1] . نظریه آیات عظام، غیر از آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، مکارم که موافق متن هستند در این مسأله، مثل مسأله قبل است.
2- [2] . آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط اصل طواف باطل است. آیة الله خویی: با فرض تحقّق قصد قربت طواف او صحیح است. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط در هر حال طوافش باطل است. (مناسک عربی، ص 112).
3- [3] . آیة الله زنجانی: ولی در صورتی که به خاطر ندانستن حکم یا سهو و غفلت، قصد طواف کمتر یا بیشتر از هفت دور داشته باشد، چنانچه عملاً به هفت دور، ختم نماید، طوافش صحیح است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: در جهل به حکم و سهو و نسیان اگر قصدش به جا آوردن وظیفه واقعی باشد ولی از باب خطا در تطبیق مثلاً شش دور یا هشت دور را نیت بکند در حالی که عملاً هفت دور طواف کند، طوافش صحیح است. آیة الله بهجت: اشکال ندارد اگر به هفت دور تمام کند. آیات عظام تبریزی، سیستانی، فاضل: در صورت ندانستن مسأله و در صورت سهو و غفلت، چنانچه به هفت دور تمام کند، اعاده طواف لازم نیست گرچه احتیاط مستحب اعاده آن است. آیة الله خویی: نظرشان به دست نیامد. آیة الله سبحانی: اگر از روی سهو و غفلت و یا عدم آگاهی از حکم شرع با چنین قصدی وارد طواف شود اگر در دور هفتم ختم کند طواف او صحیح است و اگر در کمتر از هفت دور طواف کند و تا موالات به هم نخورده متوجه شود و آن را تکمیل کند طواف او نیز صحیح است و الا احتیاطاً طواف قبل را تکمیل کند و نماز آن را بخواند سپس طواف و نماز را اعاده کند و می تواند یک طواف به نیت اعم از اتمام و تمام به جا آورد و بعید نیست که در صورت فوت موالات اعاده مطلقا کافی باشد و اگر در بالاتر از هفت شوط به پایان برساند طواف او نیز صحیح است و مضر نیست مشروط بر اینکه از نخست تصمیم به اطاعت امر الهی داشته باشد و تصور می کرد که کاهش و افزایش مضر نیست..

(602) م - اگر در اثنای طواف (1)، از قصد هفت دور آوردن برگردد به قصد زیادتر آوردن یا کمتر آوردن، از آنجا که این قصد را کرده و هر چه به این عمل کرده (2) باطل است و باید اعاده کند (3)و اگر با این قصد زیادتر آورد (4) اصل طواف باطل می شود. (5)

(603) م - اگر از اول قصد کند که هشت دور به جا آورد، لیکن قصدش آن باشد که هفت دور آن طواف واجب باشد و یک دور قدم زدن دور خانه برای تبرک یا مقصد دیگر باشد طواف او صحیح است.

(604) م - اگر گمان کند که یک دور نیز مستحب است همان طور که هفت دور مستحب (6) است و قصد کند که هفت دور واجب را بیاورد و یک دور مستحب هم دنبال آن بیاورد طواف او صحیح است.

(605) م - اگر بعد از طواف واجب که هفت دور است به خیال آنکه یک دور نیز

ص:341


1- [1] . آیة الله زنجانی: از روی علم و عمد...
2- [2] . آیة الله تبریزی: بنابراحتیاط اصل طواف باطل می شود، اگر از روی علم و عمد، قصد زیادتر آوردن یا کمتر آوردن را کرده باشد. آیة الله خویی: اگر قصد قربت مختل شود اصل طواف اشکال پیدا می کند. آیات عظام سبحانی، سیستانی، فاضل، نوری: بنابر احتیاط اصل طواف باطل می شود. آیة الله مکارم: احتیاط آن است که طواف را به نیت صحیح تمام کرده و بعد اعاده کند.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: مگر آنکه به جهت خطای در تطبیق باشد که حکم آن در مسأله قبل گذشت.
4- [4] . آیة الله زنجانی: و یا در کمتر از هفت شوط، طواف را رها کند به نحوی که موالات اجزاء سابق از بین برود اصل طواف، باطل می شود؛ و اگر عدول از قصد هفت شوط، از روی سهو یا جهل باشد آنچه با این نیت، انجام داده صحیح است، مگر بیشتر از هفت شوط طواف کرده باشد.
5- [5] . آیة الله بهجت: آنچه که مصادف با نیت زیاده بوده است، باطل می باشد. (مستفاد از مناسک شیخ، ص43). نظریه آیة الله گلپایگانی در مسأله قبل گذشت. آیة الله سبحانی: و اگر از روی غفلت و سهو و یا عدم آگاهی از حکم شرعی باشد حکم آن در مسأله قبل گذشت.
6- [6] . آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: هفت دور واجب است..

مستحبی جداگانه است هشت دور به جا آورد طوافش صحیح است.

(606) م - اگر کم کند از طواف واجب (1)، چه یک دور یا کمتر یا بیشتر (2) از یک دور از روی عمد (3)، واجب است آن را اتمام کند (4) و اگر نکند حکمش حکم کسی است که طواف را عمداً ترک کرده - که در مسائل فصل چهارم گذشت - به احتیاط واجب (5) و حکم جاهل (6) به مسأله حکم عالم است.

ص:342


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر به قصد هفت شوط، مشغول طواف واجب شود و آن را ناقص بگذارد باید قبل از فوت موالات، آن را اتمام کند و اگر نکند طوافش باطل می شود.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: هرگاه طواف کننده پیش از تجاوز از نصف طواف، بدون عذر از مطاف خارج شود، اگر موالات عرفیه از او فوت شود طوافش باطل و اعاده اش لازم است و چنانچه موالات فوت نشود یا خروجش بعد از تجاوز نصف باشد، احتیاط این است که آن طواف را تمام نموده سپس اعاده کند. آیة الله سیستانی: اگر طواف کننده در طواف واجب بی دلیل طواف خود را قطع کرد به این معنی که از مطاف خارج شود و مشغول به کاری شود که عرفاً صدق کند طوافش را قطع کرده است پس اگر قبل از تمام نمودن شوط چهارم باشد، طواف باطل است و باید آن را دوباره انجام دهد و اگر بعد از آن باشد، احتیاط واجب این است که آن را تمام کند و دوباره انجام دهد. مگر اینکه فوت موالات شود که می تواند از سر بگیرد. (مناسک، مسأله 308).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: چنانچه طواف کننده از مطاف خارج نشده باشد و موالات نیز به هم نخورده باشد، باید طواف را تکمیل کند و طوافش صحیح است؛ و اگر از مطاف خارج شده و مشغول کاری شده باشد که عرفاً بگویند طواف را قطع کرده، چنانچه پیش از اتمام شوط چهارم باشد، طوافش باطل است و باید آن را از سر بگیرد، و اگر بعد از شوط چهارم باشد، احتیاطاً باید یک طواف به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد مگر اینکه موالات به هم بخورد که در این صورت باید آن را از سر بگیرد.
4- [4] . آیة الله مکارم: اگر قبل از فوت موالات اتمام کند صحیح است. آیة الله سبحانی: اگر موالات بهم نخورده آن را تمام کند و اگر موالات بهم خورده است طواف را تمام کند و نماز به جا آورد سپس طواف را از سر بگیرد و نماز آن را نیز بخواند و اگر هیچ کدام را انجام ندهد بسان کسی خواهد بود که عمداً طواف را که رکن است را ترک کرده باشد.
5- [5] . آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی: بلکه بنابر اظهر. (مناسک، مسأله 315).
6- [6] . آیة الله بهجت، باید اعاده کند در هر دو صورت. آیة الله زنجانی: جهل به مسأله، حکم سهو را دارد و حکم آن در مسأله 608 خواهد آمد..

(607) م - اگر بعد از کم کردن از طواف کارهای بسیاری کند (1) که موالات فوت شود حکمش حکم قطع طواف است که می آید.

(608) م - اگر سهواً (2) از طواف کم کند، پس اگر تجاوز از نصف

ص:343


1- [1] . آیات عظام زنجانی، مکارم: یا فاصله زیادی بدهد. آیة الله سبحانی: حکم آن در مسأله 606 گذشت.
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر سهواً از طواف کم کرده پس تمام کردن آن در صورت تجاوز از نصف؛ یعنی با تمام شدن چهار شوط علی الأحوط، و از سرگرفتن آن در صورت عدم، خالی از وجه نیست. (مناسک شیخ، ص42). آیة الله تبریزی: نظرشان عیناً مانند آیة الله خویی در حکم ذیل است، الاّ اینکه معظم لّه در مقدار فراموش شده که اگر بیش از یک و کمتر از چهار باشد به جای عبارت: «بایستی برگشته» می فرمایند: بنابر احتیاط بایستی برگشته و کمبود را شخصاً به جا آورد و پس از به جا آوردن، کمبود طواف را اعاده نماید و همچنین اگر مقدار فراموش شده چهار یا بیش از چهار شوط باشد احوط اتمام سپس اعاده است. آیة الله خویی: هرگاه مقداری از طواف را سهواً کم کند، اگر پیش از فوت موالات یادش آمد و از مطاف بیرون نرفته باشد کمبود را به جا آورد و طوافش صحیح خواهد بود و چنانچه پس از فوت موالات یا بیرون رفتن از مطاف یادش بیاید و مقدار فراموش شده یک شوط باشد یک شوط را به جا آورد و طوافش صحیح است و چنانچه شخصاً نتواند کمبود را انجام دهد، باید دیگری را نایب بگیرد که آن شوط را به جا آورد و چنانچه مقدار فراموش شده بیش از یک و کمتر از چهار شوط باشد بایستی برگشته و کمبود را شخصاً به جاآورد و بهتر این است که پس از به جا آوردن کمبود طواف را اعاده نماید و اگر مقدار فراموش شده چهار یا بیش از چهار شوط باشد احوط اتمام سپس اعاده است. (مناسک، مسأله 316). آیة الله زنجانی: اگر سهواً یا به خاطر ندانستن مسأله، مقداری از طواف را ترک کند یا آن را به شکل باطل انجام دهد هر وقت متذکر شود طواف را تکمیل می کند، هر چند از نصف طواف نگذشته باشد یا موالات از بین رفته باشد و اعاده اعمال بعدی لازم نیست. آیة الله سبحانی: اگر از روی غفلت و فراموشی کمتر از هفت مرتبه کعبه را دور بزند اگر پیش از آنکه موالات بهم بخورد به خاطر بیاورد باید باقیمانده را به جا آورد و اگر پس از بهم خوردن موالات توجه کند هرگاه آنچه آورده کمتر از سه و نیم شوط باشد طواف را از سربگیرد و اگر بیش از آن باشد باقیمانده را به جا آورد و بهتر است علاوه بر آن طواف و نماز آن را اعاده کند. آیة الله سیستانی: در صورتی که از روی اشتباه یا فراموشی، بعضی از شوطهای طواف یا

کرده (1) باشد اقوی آن است که از همان جا تمام کند طواف را در صورتی که فعل کثیر نکرده باشد (2)، و الاّ احتیاط (3) واجب اتمام و اعاده است.

(609) م - اگر سهواً کم کرده و تجاوز از نصف نکرده (4) طواف را اعاده نماید، لکن سزاوار نیست ترک احتیاط در همه موارد سهو، به تمام کردن طواف ناقص و اعاده کردن. (5)

(610) م - اگر متذکر نشود که ناقص کرده است طواف را مگر بعد از مراجعت

به وطن خود، احتیاط (6) آن است که خودش برگردد و اگر نتوانست یا مشکل بود مراجعت،

ص:344


1- [1] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر چهار دور تمام شده باشد لازم است طواف را تمام کند و اگر کمتر از نصف باشد اعاده نماید و در فاصله بین 3/5 تا چهار دور احتیاط در تکمیل اشواط و اعاده است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه حتی در صورت فوت موالات نیز وظیفه اش اتمام است و احتیاط لازم نیست. آیة الله مکارم: این شرط زاید است.
3- [3] . آیة الله فاضل: اولی و احوط این است. آیة الله مکارم: و اتمام لازم نیست باید اعاده کند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: چنانچه موالات به هم نخورده، آن را اتمام کند وگرنه احتیاطاً یک طواف به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آیة الله مکارم: مانند مسأله سابق است.
5- [5] . نظریه سایر آیات عظام در مسأله قبل گذشت.
6- [6] . آیة الله بهجت: و اگر متذکر نشود مگر بعد از مراجعت به وطن خود، پس نایب می گیرد. (مناسک شیخ، ص42). آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، فاضل، گلپایگانی: باید برگردد.

نایب بگیرد. (1)

(611) م - در طواف واجب، قران جایز نیست (2)؛ یعنی جایز نیست طواف واجب را با طواف دیگر دنبالِ هم آورد، بدون آنکه بین دو طواف، نماز طواف فاصله شود (3) و در طواف مستحب مکروه است.

(612) م - اگر زیاد کند دوری را - یا کمتر یا بیشتر از دور - بر طواف، و قصدش آن باشد که زیاده را جزو طوافِ دیگر قرار دهد، داخل در قران میان دو طواف است که حرام است. (4)

ص:345


1- [1] . آیة الله سبحانی: اگر بتواند باید برگردد و بعد از اتمام طواف نماز بخواند و احتیاطاً طواف را اعاده نماید و در غیر این صورت برای طواف نایب بگیرد او نیز علاوه بر اتمام طواف و انجام نماز مجدداَ طواف و نماز آن را اعاده کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و در این صورت نیز بنابر احتیاط واجب هدی بفرستد و احوط آن است که شتر باشد (مناسک فارسی، مسأله 104). آیة الله مکارم: و احتیاط آن است یک گوسفند در مکه قربانی کند و اگر نتوانست در شهر خودش قربانی کند.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط واجب سبب بطلان طواف می شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: خواه طواف دوم، واجب باشد یا مستحب، و این کار، طواف را باطل می کند، ولی اعاده احتیاطی طواف، قران نیست و مبطل طواف نیز نمی باشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر طواف دوم تمام نشود، قران محقق نمی شود ولی چنانچه با توجه به عدم جواز قران آن را قصد کرده بوده، قصد قربت محقق نشده و بنابر احتیاط واجب باید طواف را اعاده کند. آیة الله بهجت: اگر طواف دیگر را به آخر نرساند، نه زیادی در طواف است و نه قران. (مناسک، مسأله 317). آیة الله تبریزی: اگر قصد جزئیت زیادی را برای طواف دیگر بنماید و اتفاقاً نتواند طواف دیگر را

(613) م - در فرض سابق، اگر از اول قصد داشته یا (1) در اثنای طواف قصد زیاده کرده باشد (2)، احتیاط واجب آن است که طواف اول را اعاده کند (3) و اگر بعد از تمام شدن، قصد به جا آوردن طواف دیگر برای او حادث شد و به دنبال طواف اول، زیاده را آورد، اقوی صحّت طواف اول است (4) و احوط اعاده است. (5)

ص:346


1- [1] . آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط واجب سبب بطلان طواف می شود، چه از اول این قصد را داشته باشد و یا در بین آن و یا آخر آن.
2- [2] . آیة الله زنجانی: اگر از ابتدا یا اثناء قصد زیاد کردن طواف کامل دیگری بنماید هر چه با این قصد طواف کند باطل است. و اگر بعد از تمام شدن...
3- [3] . آیة الله بهجت، کلام ایشان مطلق است و تفاوتی بین اینکه از ابتدا قصد اضافه کردن را داشته باشد یا در اثناء، نگذاشته اند. (مناسک، ص 114). آیة الله سیستانی: اگر از ابتدا قصد قران داشته باشد باطل است.
4- [4] . آیة الله زنجانی: مگر آنکه این کار باعث فوت موالات بین طواف واجب و نمازش شود.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: اگر طواف دوم را تکمیل کند، طواف اول باطل است. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بلکه در فرض اتیان به طواف کامل، اظهر بطلان طواف اوّل است مطلقاً. (مناسک، قبل از مسأله 318). آیة الله سبحانی: اگر از اول و یا در اثناء یا در پایان طواف در این تصمیم عامد باشد طواف باطل است ولی نماز آن را احتیاطاً بخواند لکن باید بعد از فوت موالات طواف و نماز آن را اعاده کند و در هر صورت اکتفاء به طواف اولی نکند. آیة الله سیستانی: اگر طواف دوم را تمام کند طواف اوّل باطل است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احتیاط آن است که نماز طواف را بخواند و بعد اصل طواف و نماز آن را اعاده کند..

(614) م - اگر سهواً زیاد کند بر هفت دور، پس اگر کمتر از یک دور است قطع کند آن را و طوافش صحیح است و اگر یک دور یا زیادتر است، احوط (1) آن است که هفت دور دیگر را تمام کند به قصد قربت، بدون تعیین مستحب یا واجب (2) و دو رکعت نماز قبل از سعی و دو رکعت بعد از سعی بخواند و دو رکعت اول را برای فریضه قرار دهد بدون آنکه تعیین کند برای طواف اول یا طواف دوم است. (3)

(615) م - جایز است قطع طواف نافله را بدون عذر و اقوی کراهت قطع طواف

ص:347


1- [1] . آیات عظام اردبیلی، زنجانی: واجب است که... آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب آن را به هفت دور برساند و بعد از اتمام، دو رکعت نماز به عنوان طواف واجب و بعد از سعی دو رکعت هم برای طواف مستحب به جا آورد. نیت هفت دور دوم فقط به قصد قربت و مطلوبیت باشد نه واجب و نه مستحب اگر چه ظاهر این است که هفت دور دوم طواف واجب محسوب می شود و نماز آن بعد از طواف است و هفت دور اول مستحب و نماز آن بعد از سعی. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: این احتیاط مستحب است. (مناسک، ص 70، مسأله 103).
2- [2] . از اینجا تا آخر مسأله در مناسک آیة الله خویی مذکور نیست.
3- [3] . آیة الله بهجت: احتیاط در این است که دو رکعت فریضه قبل از سعی به جای آورد و دو رکعت نافله را می تواند بعد از سعی به جای آورد. (مناسک، مسأله 318). آیة الله سیستانی: اگر از روی اشتباه چیزی بر شوطهای طواف خود بیافزاید، پس اگر بعد از رسیدن به رکن عراقی یادش آمد، مقدار افزوده را تا یک طواف کامل به اتمام برساند و احتیاط واجب این است که طواف دوّم را در این هنگام به قصد قربت بدون اینکه واجب یا مستحب بودن آن را قصد کند به اتمام برساند، و پس از آن چهار رکعت نماز بخواند و احتیاط مستحب این است که بین آنها فاصله ای بیندازد؛ به این معنا که دو رکعت قبل از سعی جهت طواف واجب به جا آورد و دو رکعت پس از سعی جهت طواف مستحبی به جا آورد. و همچنین است بنابر احتیاط واجب اگر پیش از رسیدن به رکن عراقی یادش بیاید. (مناسک، مسأله 314). آیة الله فاضل: و احتیاط مستحب آن است که دو رکعت نماز بعد از سعی برای غیر فریضه انجام دهد..

واجب است (1) بدون عذر و به مجرد خواهش نفس، و احوط (2) قطع نکردن آن است؛ به این معنی که قطع نکند به طوری که ترک بقیه را کند تا موالات عرفیه به هم بخورد.

(616) م - اگر بدون عذر طواف را قطع کرد (3) احوط (4) آن است که اگر چهار دور

ص:348


1- [1] . آیة الله بهجت: احوط عدم قطع طواف واجب است؛ یعنی ترک بقیه آن، به نحوی که موالات عرفیه فوت شود بدون عذر و به مجرّد خواهش نفس. (مناسک شیخ، ص44). آیة الله خویی: قطع طواف و سعی جایز نیست. (استفتاءات). آیة الله زنجانی: قطع عمدی طواف واجب در غیر موارد خاصه، جایز نیست؛ و مراد از قطع در این مسأله و اکثر مسائل بعدی این است که طواف کننده با ایجاد فاصله یا انجام کارهای زیاد، موالات عرفیه بین اشواط را از بین ببرد. موارد خاصه عبارتند از: استراحت، وضو و غسل و تیمم، آب کشیدن بدن یا لباس، تنگی وقت نماز واجب یا نماز وتر یا نماز جماعت، رسیدن به نماز اول وقت، برآوردن احتیاج دیگری، بیماری، عیادت بیمار، و هر کاری که مطلوب شارع مقدس است و وقت آن می گذرد مانند تطهیر مسجد و تشییع جنازه مؤمن. در تمام مواردی که طواف را رها می کند اگر موالات از بین نرفته باید آن را تکمیل کند و اگر از بین رفته به حکم قطع طواف که در مسائل بعدی می آید رفتار نماید. آیة الله سبحانی: قطع طواف واجب بدون عذر جایز نیست (کتاب الحج، ج 4، ص 148). آیة الله سیستانی: قطع طواف واجب برای کاری ضروری بلکه بنابر اظهر قطع آن مطلقاً گرچه برای کاری یا ضرورتی نباشد جایز است. (مناسک، مسأله 307). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: طواف واجب را نباید بدون عذر قطع کند. (آداب و احکام حج، مسأله 589) آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب قطع نکند.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: قطع طواف مستحبی و حتی طواف واجب، جایز است؛ هر چند احوط آن است که طواف واجب را به اندازه ای که عرفاً موالات از میان برود، قطع نکند. (مناسک حج، م309). آیة الله فاضل: احتیاط مستحب آن است که قطع نکند، ولی چنانچه به هر جهت قطع کرد و از نو یک طواف کامل انجام داد، مجزی و صحیح است، هر چند موالات به هم نخورده، و فرقی نیست که دور دوم را مثلاً رها کند یا غیر آن را.
3- [3] . آیة الله زنجانی: باید طواف را از سر بگیرد و احتیاط مستحب در آن است که اگر قطع بعد از نیمه شوط چهارم بوده، قبل از اعاده، طواف قبلی را تکمیل کرده نماز آن را بخواند.
4- [4] . آیة الله بهجت: احوط بلکه اقوی استیناف آن است هر چند که چهار شوط به جا آورده باشد. (مناسک شیخ، ص44).

به جا آورده (1) باشد طواف را تمام کند و بعد اعاده کند (2) و این در صورتی است که منافی به جا آورده باشد حتی مثل زیاد فاصله دادن که موالات عرفیه به هم بخورد.

(617) م - اگر طواف را قطع کند (3) و منافی به جا نیاورده باشد، اگر برگردد و تمام کند طواف صحیح است. (4)

(618) م - اگر در بین طواف عذری برای اتمام آن پیدا شد (5)؛ مثل مرض یا حیض یا

ص:349


1- [1] . آیة الله سبحانی: اگر از نصف تجاوز کرده...
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و یا یک طواف به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آیة الله فاضل: اعاده مستحب است، هرچند موالات عرفیه به هم نخورده باشد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بدون عذر. آیة الله زنجانی: و موالات به هم نخورده باشد باید قبل از فوت موالات آن را کامل کند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 606 مراجعه شود.
5- [5] . آیة الله زنجانی: قطع طواف واجب به جهت عذر چند صورت دارد: 1. قطع طواف به خاطر حدث اصغر یا اکبر (جنابت و حیض) حکم آن در حاشیه مسأله 549 گذشت؛ 2. قطع طواف برای عروض بیماری در اثناء طواف: اگر قبل از نصف (3/5 شوط) قطع کرد، باید خودش و اگر نمی تواند نائبش آن را از سر بگیرد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم قطع کرده باید بدون تأخیر برای تکمیل طواف، نایب بگیرد و کافی است والاّ باطل می شود و باید آن را از سر بگیرد و اگر بین نیمه و پایان شوط چهارم بود باید بدون تأخیر برای تکمیل آن نایب بگیرد و همچنین خودش و اگر نمی تواند نائبش یک طواف کامل به جا آورد؛ 3. قطع طواف برای استراحت یا تطهیر بدن و لباس یا مسجد یا برای تنگی وقت نماز یا رسیدن به نماز اول وقت یا شرکت در نماز جماعت، در تمام این موارد پس از رفع عذر طواف قبلی را هر چند کمتر از نصف باشد تکمیل می کند؛ 4. قطع طواف به جهت موانع خارجی مانند تشکیل صفوف جماعت و نظافت مسجد، حکم آن در حاشیه مسأله 646 خواهد آمد. در تمام صورت های چهارگانه اگر طواف را از سر بگیرد طوافش صحیح است..

حدث بی اختیار (1) پس اگر بعد از تمام شدن چهار دور بوده، بعد از رفع عذر برگردد (2) و از همانجا تمام کند و اگر قبل از آن بوده (3)، طواف را اعاده کند و احتیاط مستحب (4) در فرض اول در غیر حیض آن است که اتمام کند و اعاده نماید. (5)

(619) م - اگر شخصی که با عذر طواف را قطع کرده، نتوانست به جا آورد تا آنکه

ص:350


1- [1] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 549 و 551 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله سبحانی: اگر بعد از تمام شدن سه دور و نیم باشد، و بعد از تحصیل طهارت.
3- [3] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: پس اگر به نصف نرسیده اعاده کند و اگر در فاصله بین 3/5 و 4 بوده احتیاط به اتمام و اعاده طواف است. آیة الله فاضل: اگر از نصف تجاوز نکرده عذر پیدا شد طواف را اعاده کند و اگر از نصف گذشته و دور چهارم را تمام نکرده است، احتیاط آن است که طواف را تمام کند و اعاده نماید و یا از نو یک طواف کامل انجام دهد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: وجهی برای این احتیاط وجود ندارد.
5- [5] . نظریه آیات عظام در بحث حدث اصغر و جنابت در مسأله 549 و 550 و راجع به حیض در مسأله 551 گذشت. و امّا در مورد مرض: آیة الله بهجت: هرگاه طواف کننده به علّت عذر ناچار طواف خود را قطع نمود و از مطاف بیرون رفت، چنانچه قبل از تمامی شوط چهارم باشد طوافش باطل و اعاده اش لازم است و چنانچه بعد از آن بوده، اگر قادر بر اتمام نباشد احوط آن است که صبر کند تا وقت آن طواف تنگ شود، اگر قادر نشد او را دوش می گیرند و طواف می دهند و اگر ممکن نباشد نایب از برای او می گیرند در اتمام. (مناسک، مسأله 312). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: در این فرض اگر ناچار به قطع طواف شد و از مطاف خارج گردید، چنانچه قبل از تمامی شوط چهارم باشد، طوافش باطل و اعاده اش لازم است و چنانچه بعد از آن بوده، احتیاط این است که برای باقیمانده نایب بگیرد و شخصاً بعد از زوال عذر احتیاطاً باقیمانده را به جا آورده و طواف را اعاده نماید. آیة الله سبحانی: اگر بعد از تمام شدن نصف شوط چهارم بود.... آیة الله سیستانی، نظریه ایشان مطابق با متن است ولی اضافه فرموده اند: این در طوافِ واجب بود و امّا در طواف مستحبی، از هرجا که قطع کند مادامی که موالات عرفی فوت نشده است می تواند برگردد و تمام نماید و همچنین در مورد عذر، علاوه بر مرض قضای حاجتی برای خود یا برادر دینی ذکر فرموده اند..

وقت تنگ شد، اگر ممکن است، او را حمل کنند و طواف دهند و اگر ممکن نیست نایب (1) برای او بگیرند. (2)

(620) م - اگر مشغول طواف است و وقت نماز واجب تنگ شود واجب است طواف را رها کند و نماز بخواند (3)، پس اگر بعد از چهار دور (4) رها کرد از همانجا طواف را تمام کند (5)، و الاّ (6) اعاده کند. (7)

ص:351


1- [1] . آیة الله سبحانی: و نایب یک طواف کامل به نیت اعم از اعاده و اتمام و یا به عنوان تکلیف فعلی منوب عنه انجام دهد و نماز آن را بخواند و احتیاطاً منوب عنه هم در هر کجا هست اگر امکان دارد نماز طواف را خودش نیز بخواند. آیة الله سیستانی: اگر قبل از تمام کردن شوط چهارم عاجز شود و نتوانند او را طواف دهند باید نایب بگیرد که طواف را از اوّل به نیابت او انجام دهد و اگر بعد از تمام کردن شوط چهارم باشد، نایب در مقدار باقیمانده نیابت می کند. (ملحق مناسک، س234). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و چون بعید نیست گفته شود که: «طواف حکم نماز را دارد و تبعیض در اشواط آن در نیابت محتاج به دلیل است» نایب همه طواف را انجام دهد. (آراءالمراجع، ص 249). نظریه سایر آیات عظام در مورد نیابت در مسأله قبل گذشت.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: باید خودش نایب بگیرد. (مناسک حج، م332)
3- [3] . آیة الله زنجانی: و پس از آن بدون تأخیر، طواف را اتمام نماید، هر چند قبل از شوط چهارم باشد.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: اگر طواف واجب را برای اقامه نماز واجب قطع کند، در صورتی که پس از انجام نیمی از طواف چنین کند، پس از نماز ادامه آن را انجام داده و هفت دور کامل می کند، و اگر پیش از اتمام نصف طواف چنین کند، در صورتی که فاصله زیادی ایجاد شود، احوط آن است که طواف را از ابتدا انجام دهد، ولی اگر فاصله زیاد حاصل نشده باشد، عدم وجوب رعایت احتیاط در این مورد، بعید به نظر نمی رسد، اما رعایت احتیاط در هر حال پسندیده است. در این مورد، تفاوتی ندارد که نماز جماعت باشد یا فردای؛ و وقت نماز تنگ باشد یا نباشد (مناسک حج، م308) و از این مسأله حکم مسأله بعد نیز روشن می شود. آیة الله سبحانی: بعد از نیمه طواف.
5- [5] . آیة الله فاضل: ولی چنانچه تمام نکرد و از سر گرفت طوافش صحیح است.
6- [6] . آیة الله بهجت: اگر موالات عرفیه به هم بخورد. (مستفاد از مناسک، ص 161، مسأله 12 مسائل متفرّقه). آیة الله سبحانی: قبل از نیمه طواف بوده.
7- [7] . آیة الله اردبیلی: از هر جا که قطع کرده اتمام از همان جا کافی است، چه پیش از اتمام

(621) م - جایز است بلکه مستحب است قطع کند طواف را برای رسیدن به نماز جماعت یا رسیدن به وقت فضیلت نماز واجب، و از هر جا قطع کرد از همانجا بعد از نماز اتمام کند (1)، و احتیاط آن است که به دستور مسأله قبل عمل کند، و سزاوار نیست این احتیاط ترک شود. (2)

(622) م - اگر بعد از تمام شدن طواف و انصراف از آن شک کند که آیا طواف را زیادتر از هفت دور به جا آورده یا نه یا شک کند کمتر به جا آورده یا نه، اعتنا نکند (3) و

ص:352


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر موالات عرفیه به هم نخورد و اگر به هم بخورد و قبل از اکمال شوط چهارم باشد احتیاط مراعات شود با اکمال آن طواف و اعاده آن. (مناسک، س88)؛ (مستفاد از مناسک، ص161، مسأله 12). آیة الله سبحانی: و سپس اگر قطع طواف پس از تجاوز از نیمه طواف بوده باقیمانده را از همان نقطه و یا محاذی آن بیاورد و اگر قبل از تجاوز از نصف بوده طواف را اعاده کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: رعایت این احتیاط لازم است. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط مستحب طواف را بعد از طواف اول و نماز آن اعاده کند. آیة الله خامنه ای: نباید به شک خود اعتنا کند، بلکه بنا را بر صحّت بگذارد. (مناسک حج، م322) آیة الله زنجانی: رعایت این احتیاط واجب نیست و اگر در جماعت شرکت نکند، ولی صفوف جماعت، طواف را قطع کند حکم آن در حاشیه مسأله 646 خواهد آمد. آیة الله مکارم: این احتیاط واجب نیست.
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر احتمال بدهد هنگام طواف نسبت به رعایت عدد اشواط، التفات داشته است، در هیچ یک از دو صورت اعتنا به شکش نکند والاّ باید طواف را اعاده کند..

طوافش صحیح است (1)، لکن در صورت دوم خالی از اشکال نیست (2) و احتیاط ترک نشود. (3)

(623) م - اگر بعد از طواف شک کند که صحیح به جا آورده آن را یا نه، مثلاً احتمال بدهد که از طرف راست طواف کرده یا محدث بوده یا از داخل حجر اسماعیل علیه السلام طواف کرده اعتنا نکند (4)، و طوافش صحیح است اگرچه باز در محل طواف باشد و از آنجا منصرف نشده یا مشغول کارهای دیگر نشده باشد، در صورتی که هفت دور بودن معلوم باشد بی زیاده و نقیصه.

(624) م - اگر در آخر دور که به حجرالاسود ختم شد شک کند (5) که هفت دور زده یا هشت دور یا زیادتر، اعتنا به شک نکند و طوافش صحیح است.

(625) م - اگر قبل از رسیدن به حجرالاسود و تمام شدن دور، شک کند که آنچه را

ص:353


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به شرط آنکه وارد عمل دیگری شده باشد به گونه ای که عرفاً فارغ از عمل محسوب شود، وگرنه در صورتی که شک بین هفت و کمتر از هفت باشد، بنابر احتیاط واجب طواف را اعاده نماید.
2- [2] . آیة الله فاضل: این اشکال در صورت عدم انصراف از طواف است امّا اگر شک بعد از انصراف و دخول در نماز طواف باشد اعتنا نکند و طواف او صحیح است بلکه ظاهراً به محض انصراف هم، طواف محکوم به صحّت است و لازم نیست اعتنا کند.
3- [3] . آیة الله بهجت: هرگاه بعد از فراغ از طواف شک نماید که آیا طوافم هفت شوط یا کمتر یا بیشتر بوده، اعتنا به شک ننماید، مانند کسی که بعد از شروع به نماز طواف چنین شکی بکند. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: در صورت دوم طواف باطل است مگر اینکه بعد از دخول در نماز طواف شک بکند که به شکش اعتنا نمی کند. (مناسک، مسأله 319). آیة الله سبحانی: به شک پس از فراغ عمل اعتنا نکند. آیة الله سیستانی: اگر در عدد شوطها یا در صحت آنها بعد از تمامی طواف یا بعد از تجاوز از محل شک کند نباید به شک اعتنا نماید؛ مثلاً پس از فوت موالات یا بعد از وارد شدن در نمازِ طواف شک نماید. (مناسک، مسأله 315). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احتیاط واجب نیست.
4- [4] . آیة الله زنجانی: حکم مسأله قبل را دارد.
5- [5] . آیة الله بهجت، آیة الله زنجانی: حکم شک بعد از تمام شدن طواف در مسأله 622 گذشت..

دور می زند دور هفتم است یا هشتم طوافش باطل است. (1)

(626) م - اگر در آخر دور یا اثنای آن شک کند میان شش و هفت و هر چه پای نقیصه در کار است، طواف او باطل است. (2)

(627) م - اگر در طواف مستحب شک کند در عدد دورها، بنابر اقل گذارد و طوافش صحیح است.

(628) م - شخص کثیر الشک در عدد دورها (3) اعتنا به شکش نکند (4) و احتیاط آن

ص:354


1- [1] . آیة الله بهجت: احوط بطلان طواف است. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: ظاهر این است که طوافش باطل است و احتیاطاً بقصد رجاء تمام و اعاده طواف نماید. آیة الله زنجانی: ولی اگر اطمینان دارد تا پیش از پایان طواف، نسبت به تعداد اشواط، حجّت شرعی پیدا می کند - مثلاً از رفیقی که اشواط او را می شمرد می پرسد - می تواند طواف را در حال شک ادامه دهد و اگر حجّت شرعی پیدا کرد طوافش صحیح است، والاّ باطل است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: لکن احوط اتیان نماز طواف و اعاده طواف و نماز است. آیة الله فاضل، آیة الله مکارم: آن دور را تمام کند و طوافش صحیح است.
2- [2] . آیة الله بهجت: بطلان طواف او و لزوم استیناف خالی از قوت نیست با آنکه فی الجمله احوط است و احوط از آن بنا بر اقلّ بگذارد و اتمام و بعد از آن اعاده طواف نماید. (مناسک شیخ، ص43). آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سبحانی: باید آن شوط را تکمیل و نماز طواف را به جا آورد و یک بار دیگر طواف و نماز را مجدداً اعاده کند البته در تمام موارد اعاده طواف بهتر است و مقداری بین طواف قبل و بعد فاصله بیندازد. آیة الله سیستانی: اگر شک در نقیصه در غیر 6 و 7 باشد، طوافش باطل است. و اگر شک در پایان شوط بین 6 و 7 باشد، بنابر احتیاط واجب طواف را اعاده کند ولی اگر در این صورت بنابر 6 گذاشت و از روی جهل به مسأله طواف را تمام کرد و متوجّه مسأله نشد تا وقت اعاده گذشت طوافش صحیح است و اگر شک در زیاده و نقصان باشد؛ مثل اینکه شک کند بین 6 و 7 و 8 و یا شک بین 6 و 8 طوافش باطل است. (مناسک، مسأله 314). آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله زنجانی: بنابر اقل، گذاشته طواف را تمام می کند و سپس دوباره اعاده می کند؛ البته می تواند به شمارش دیگری اکتفا کند هر چند از گفته او اطمینان پیدا نکند، و همچنین اگر کثرت شک به حد وسواس برسد اعتنا نکند.
4- [4] . آیة الله بهجت: کثیر الشک در طواف مثل کثیر الشک در نماز است و همان وظیفه را دارد (پرسشهای جدید حج، ص15، سؤال 64).

است که کسی را وادار کند که عدد را حفظ کند.

(629) م - گمان در عدد دورها اعتبار ندارد (1) و حکم شک را دارد.

(630) م - اگر مشغول سعی بین صفا و مروه شد و یادش آمد که طواف به جا نیاورده، باید رها کند و طواف کند و پس از آن سعی را اعاده کند. (2)

(631) م - اگر در حال سعی یادش آمد که طواف را ناقص به جا آورده، باید برگردد و طواف را از همانجا که ناقص کرده تکمیل کند و برگردد تتمه سعی را به جا

ص:355


1- [1] . آیة الله بهجت: حکم آن مانند حکم ظنّ در نماز است.
2- [2] . آیة الله سبحانی: باید هر کجای سعی هست آن را رها کند و برگردد و طواف و نماز آن را به جای آورد و سپس احتیاطاً سعی را اتمام و اعاده کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر قبل از شوط چهارم سعی یادش بیاید که طواف به جا نیاورده، سعی را رها کند و طواف را به جا آورد و سپس سعی را انجام دهد و اگر بعد از اتمام شوط چهارم بوده، آن را قطع کند و بعد از انجام طواف، سعی را اتمام و به احتیاط واجب آن را اعاده نماید. (آداب و احکام حج، م667)..

آورد و طواف و سعیش صحیح است. (1) لیکن احتیاط (2) آن است که اگر کمتر از چهار

دور به جا آورده طواف را تمام کند و اعاده نماید و همچنین اگر سعی را کمتر از چهار بار انجام داده تمام کند و اعاده کند. (3)

(632) م - اگر سهواً یا غفلتاً یا جهلاً طواف را بی وضو به جا آورد طوافش باطل است و همین طور اگر با حال جنابت یا حیض و نفاس به جا آورد.

(633) م - اگر کسی مریض یا طفلی را حمل کند و طواف دهد و خودش نیز قصد طواف کند طواف هر دو صحیح است. (4)

(634) م - در حال طواف تکلم کردن و خنده نمودن و شعر خواندن اشکال ندارد لکن کراهت دارد و مستحب است در حال طواف مشغول دعا و ذکر خدا و تلاوت قرآن باشد. (5)

(635) م - واج-ب نیس-ت در حال طواف روی طواف کننده ط-رف جلو باش-د بلکه جایز است به یمی-ن و یسار نگ-اه کن-د و صفحه ص-ورت را برگردان-د بلکه به عق-ب نگ-اه کن-د (6) و

ص:356


1- [1] . آیة الله بهجت: احتیاط در اتمام و سپس اعاده سعی است. آیة الله سبحانی: و طریقه تکمیل بدین گونه است: هرگاه تعداد شوطهایی که انجام داده نصف یا بیشتر از آن باشد در این صورت طواف را تکمیل می کند و پس از خواندن نماز برای تکمیل سعی بر می گردد و احتیاطاً سعی را تکمیل و سپس از سر بگیرد و اگر تعداد شوطهای طوافی که انجام داده کمتر از نصف باشد در این صورت طواف را از سر می گیرد و نماز می خواند و سعی را احتیاطاً اتمام و اعاده می کند. آیة الله سیستانی: اگر قبل از فوت موالات متذکر شود یا بعد از آن باشد ولی سه شوط یا کمتر باقی مانده باشد اتمام طواف کافی است ولی اگر بیش از آن باشد به احتیاط واجب طواف را پس از اتمام اعاده کند و نسبت به سعی اتمام کافی است گرچه احتیاط مستحب اعاده آن است پس از اتمام.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است. آیة الله تبریزی: این احتیاط در اتمام و اعاده طواف ترک نشود و همچنین است نسبت به سعی. ولی اگر سعی فراموش شده یک شوط باشد، اعاده لازم نیست و اتمام کافی است. آیة الله زنجانی: رعایت این احتیاط در طواف و سعی، مستحب است. آیة الله فاضل، آیة الله مکارم: این احتیاط ترک نشود.
3- [3] . آیات عظام نظریه شان را در مسأله قطع طواف سهواً در ذیل مسأله 608 و 609 مفصلاً ذکر فرموده اند؛ مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله زنجانی: و لازم نیست در حال طواف، شانه چپ آنها به طرف کعبه باشد.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: و شایسته است که در حال طواف، همواره خشوع و حضور قلب داشته و به ذکر خدا مشغول باشد، و اداعیه وارده را قرائت کند. (مناسک حج، م281)
6- [6] . آیة الله بهجت: اگر در حال حرکت نباشد و اگر هم باشد ولی از خط منحرف نشود اشکال ندارد. آیة الله سبحانی: بوسیدن کعبه و یا لمس آن و استلام حجر و یا رکن یمانی به احتیاط واجب در حال حرکت و چرخیدن نباشد ولی قطع طواف و انجام این کارها و بعد ادامه از محلی که قطع کرده اشکالی ندارد مشروط بر اینکه بین اشواط موالات و وحدت عرفی آن به هم نخورد. آیة الله سیستانی: احتیاط واجب آن است که به حدّی رو نگرداند که بتواند مقداری از پشت سر را نگاه کند. (ملحق جدید مناسک، ص33)..

می تواند ط-واف را رها کن-د و خانه را بب-وسد و برگ-ردد از همانجا اتم-ام کن-د. (1)

(636) م - جایز است در بین طواف برای رفع خستگی و استراحت بنشیند یا دراز بکشد و بعد از همانجا اتمام کند، ولی نباید آنقدر طول دهد که موالات عرفیه به هم بخورد و اگر آن قدر نشست (2) احتیاط آن است که اتمام کند و اعاده نماید. (3)

مسائل متفرقه طواف

(637) م - در طواف در مقابل حجر اسماعیل باید طوری حرکت کند که طواف بیت صادق باشد و به نحو متعارف باشد و مخفی نماند که حجر اسماعیل از بیت نیست هر چند باید در خارج آن طواف کرد.

ص:357


1- [1] . آیة الله زنجانی: بلکه می تواند در حال بوسیدن خانه کعبه طواف نماید.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: چنانچه قبل از دور چهارم باشد، اتمام لازم نیست و باید طواف را اعاده کند، ولی چنانچه بعد از دور چهارم باشد، احتیاط نماید. آیة الله بهجت: اگر در موردی است که عذر صدق نمی کند حکم آن در مسأله 615 و 616 گذشت، و با فرض تحقّق عذر از ادامه، قبل از اکمال شوط چهارم، در حدّی که موالات عرفیه به هم نخورد مانعی ندارد و اگر به هم بخورد احتیاط مراعات شود به اکمال آن طواف و اعاده آن، و بعد از شوط چهارم مطلقاً مانعی ندارد. (مناسک، س 87 و 88). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: در این صورت طوافش باطل است، و لازم است از نو شروع کند. آیة الله زنجانی: باید طواف را از سر بگیرد البته اگر خستگی شدید بوده و برای رفع خستگی نیاز به این مقدار استراحت داشته اتمام طواف کفایت می کند. آیة الله سبحانی: اگر قبل از نیمه طواف بوده اعاده کند و اگر بعد از نیمه طواف بوده، اتمام و نماز و سپس احتیاطاً طواف و نماز آن را اعاده کند. آیة الله فاضل: که موالات عرفیه به هم خورد. آیة الله مکارم: احتیاط به اتمام لازم نیست.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: کما اینکه می تواند آن طواف را به طور کلی رها کرده و طواف را دوباره از سر بگیرد. (مناسک حج، س 90 و 91) آیة الله فاضل: و می تواند آن را رها کند و از نو یک طواف کامل انجام دهد..

(638) م - در صورت امکان (1) ولو در وقت خلوت باید طواف در حد بین مقام ابراهیم و خانه که مسافت بیست و شش ذراع و نیم است باشد (2) و دورتر از آن حد، کفایت نمی کند (3) و در صورت عدم امکان ولو در وقت خلوت، طواف در خارج حد مزبور مانع ندارد با مراعات الأقرب فالأقرب. (4)

(639) م - هرگاه در طواف خانه خدا، مثلاً در چند قدم از طواف اشکالی پیش آمد؛ مثل اینکه او را بی اختیار بردند (5)، همان چند قدم را باید از سر بگیرد و اگر از حجرالأسود به قصد طواف شروع کند، اشکال دارد. (6)

ص:358


1- [1] . آیة الله فاضل: ولی چنانچه ضرورت عرفی اقتضا کند انجام طواف در خارج حد با رعایت الاقرب فالاقرب مانعی ندارد و صحیح است و صبر کردن و تأخیر انداختن لازم نیست. آیة الله نوری: به حاشیه شرط پنجم طواف مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: گفته شد که رعایت این فاصله لازم نیست مشروط بر اینکه متصل به جمعیت طواف کننده باشد. آیة الله مکارم: سابقاً گفتیم رعایت این مقدار لازم نیست.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 592 مراجعه شود.
4- [4] . نظریه آیات عظام در مسأله 592 گذشت.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 582 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: به طوری که بدون اراده، قدم برداشت باید همان چند قدم را از سر بگیرد و نباید طواف را قطع کرده از سر بگیرد، هر چند اگر طواف را از سر بگیرد طوافش صحیح است.
6- [6] . آیة الله بهجت: اگر بتواند برگردد و از همانجا طوافش را ادامه دهد باید این کار را بکند وگرنه بدون نیت دور می زند تا به محلّی که بدون اختیار برده شده برسد تا از همانجا به طواف ادامه دهد. (پرسش های جدید حج، س 79). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: ولی چنان که سابقاً گفته شد، مجرّد بردن جمعیت موجب بطلان نمی شود مادامی که سایر شرایط موجود باشد. آیة الله خامنه ای: اگر طواف را از سر بگیرد اشکال ندارد، ولی جواز از سر گرفتنِ شَوط محل اشکال است گرچه ضرری برای صحّت طواف ندارد. (مناسک حج، س 90 و 91) آیة الله سبحانی: نحوه تصحیح طواف در مسائل 585، 590 و سؤال 659 و 660 آمده است، لکن در خصوص این مسأله اگر در موقع ازدحام احیاناً انسان را ناخواسته به جلو ببرند

(640) م - اگر در طواف بی اختیار او را ببرند، اعاده آن مقدار لازم (1) است و باید طواف را صحیح انجام دهد و خودش به اختیار طواف کند و چنانچه ممکن نیست باید در وقت خلوت طواف نماید (2) ولی باید دانست که منظور از بی اختیار شدن این نیست که در اثر فشار جمعیت تندتر برود بلکه در این صورت اگر قدم ها را به اختیار خود برمی دارد ضرر ندارد و طوافش صحیح است.

(641) م - اگر در حال طواف در اثر فشار و ازدحام جمعیت پشت به (3) خانه شود و قسمتی از طواف به این صورت انجام گیرد (4) یا در اثر فشار جمعیت، شخص را مقداری جلو ببرند باید مقداری از طواف که پشت به خانه یا بدون اختیار بوده (5)، اعاده شود و اگر نمی تواند برگردد با جمعیت بدون قصد طواف برود تا به جایی که باید از آنجا طواف را اعاده کند برسد و از آنجا تدارک نماید. (6)

ص:359


1- [1] . آیات عظام تبریزی، سبحانی، مکارم: مانند مسأله سابق است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 582 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله فاضل: و اگر وقت خلوت پیدا نکند و اعاده نیز مستلزم عسر و حرج باشد به همین مقدار اکتفا کند، و طواف در این فرض صحیح است.
3- [3] . آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: در مورد فشار جمعیت مثل مسأله سابق است، اما اگر پشت به خانه شود باید آن مقدار را اعاده کند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: در مورد فشار جمعیت مثل مسأله سابق است و اگر در مقدار خیلی کمی از طواف، پشت به خانه شود مانعی ندارد. آیة الله نوری: باید مقداری از طواف که پشت به خانه بوده اعاده شود.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: حاشیه مسأله 582 مراجعه شود.
6- [6] . آیة الله سیستانی: همان گونه که گذشت می تواند بدون قصد طواف تا حجرالاسود برود و آن شوط را اعاده کند و نمی تواند بدون قصد طواف برود تا جایی که طوافش نادرست بوده است و از آنجا اعاده نماید. آیة الله فاضل: همان گونه که گذشت می تواند بدون قصد طواف تا حجرالأسود برود و آن شوط را اعاده کند..

(642) م - اگر حاجی در حال طواف، پول خمس نداده همراه داشته باشد طوافش اشکال پیدا نمی کند. (1)

(643) م - اگر کسی پس از انجام اعمال حج تمتع فهمید که در طواف عمره یا حج چند شوط از هفت شوط را از داخل حجر اسماعیل دور زده (2)، حج او صحیح است و

ص:360


1- [1] . آیة الله بهجت: همان حکم محمول غصبی در نماز را دارد. آیة الله سبحانی: چنانچه ذمه خود را بدهکار اهل خمس نداند همراه داشتن و بردن مال غیر مخمس تصرف در مال غیر مخمس می شود و طواف را دچار مشکل می کند مگر اینکه ذمه خود را مشغول اهل خمس بداند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورتی که طواف موجب حرکت اضافی نشود. (مجمع المسائل، ج 1، ص472، مسأله 21). آیة الله نوری: طوافش اشکال پیدا می کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر به خاطر جهل به مسأله بوده، چنانچه در طواف حج این اتفاق افتاده باشد و پیش از پایان ماه ذی الحجه متوجه شود، باید طواف را به همان ترتیب که در مسأله 590 گذشت اتمام کند و بنابر احتیاط واجب سعی را نیز به جا آورد و حجّش صحیح است و چنانچه پس از پایان ماه ذی الحجه متوجه شود و یا در طواف عمره تمتّع این اتفاق افتاده باشد، حجّش باطل است و بنابر احتیاط واجب یک عمره مفرده به جا آورد و یک شتر نیز قربانی کند. و اگر به واسطه سهو و نسیان این اتفاق افتاده باشد، چنانچه در طواف حج باشد و پیش از پایان ماه ذی الحجه متوجه شود، طواف را به همان ترتیب که در مسأله 590 گذشت اتمام می کند و بنابر احتیاط واجب سعی را نیز به جا می آورد و چنانچه پس از پایان ماه ذی الحجه متوجه شود و یا در طواف عمره مفرده این اتفاق افتاده باشد، فقط طواف را به همان ترتیب اتمام می کند و چیزی بر او نیست و حجش صحیح است. آیة الله بهجت: در صورت سهو و بطلان اصل طواف. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر در عمره بوده حج او بدل به افراد شده، باید عمره مفرده به جاآورده و در سال بعد نیز حج تمتّع را انجام دهد و اگر در طواف حج باشد مسأله صوری دارد. (آداب و احکام حج، مسأله 558). آیة الله مکارم: یعنی از روی سهو..

باید طواف (1) را اعاده (2) کند.

(644) م - زنی که در غیر ایام عادت لک دیده و به اعتقاد پاکی، طواف و نماز را انجام داده و شب بعد خون دیده، با شرایط حیض (3)، اگر یقین کند که بعد از دیدن لک، خون در

ص:361


1- [1] . آیة الله خامنه ای: و نماز طواف.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: چون از روی جهل به حکم، طواف صحیح را ترک کرده با فرض انقضای وقت، حجش باطل است. (مناسک، مسأله 325). آیة الله خامنه ای: حج او صحیح است و باید طواف و نماز آن را اعاده کند. آیة الله زنجانی: باید آن چند شوط و نماز طواف را اعاده کند. آیة الله سبحانی: اگر سهواً و یا از روی جهل به حکم شرعی برخی از دورها را از داخل حجر اسماعیل انجام دهد دو صورت دارد. الف) اگر در همان اثنای طواف متوجه شد باید شوط و یا اشواطی را که به طور غیر صحیح انجام داده تصحیح کند و یا اعاده نماید تصحیح نسبت به اولین دوری که وارد حجر شده و اعاده نسبت به دورهای بعدی و شیوه تصحیح در ذیل مسأله 585 بیان شد. ب) اگر پس از پایان یافتن عمل طواف متوجه شود در صورتی که ورود به حجر در شوط هفتم رخ داده باشد شیوه تدارک به همان نحو است که گفته شد و اگر شوط آخر درست انجام شد و شوطهای قبلی اشتباه انجام شده در این صورت نماز طواف را بخواند و با صدق به هم خوردن موالات عرفی طواف دیگری به نیت اعم از اتمام (تصحیح) و اعاده انجام دهد و نماز طواف را به جا آورد. آیة الله سیستانی: اگر سهواً باشد و در سه شوط یا کمتر چنین شده باشد باید همان سه شوط را انجام دهد و اگر بیشتر باشد احتیاطاً طواف رانیز اعاده کند و در این صورت اگر طواف حج باشد و در ماه ذی حجه متذکر شود، اعمال مترتبه را نیز احتیاطاً اعاده کند و اگر بعد از ماه ذی حجه باشد یا مربوط به طواف عمره باشد، اعاده بقیه اعمال لازم نیست و اگر جهلاً و در طواف حج باشد و در ماه ذی حجه متوجّه شود باید طواف و اعمال مترتبه را انجام دهد و اگر بعد از ماه ذی حجه متوجّه شود یا مربوط به طواف عمره باشد حجش باطل است و احتیاطاً باید یک شتر قربانی کند. آیة الله فاضل: بنابر احتیاط آن چند شوط را اعاده کند و نماز را نیز اعاده کند و پس از آن اصل طواف و نماز را اعاده کند. آیة الله مکارم، احتیاط آن است که تکمیل کند و بعد اعاده نماید.
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر ثابت شود که بعد از قطع شدن لک در باطن، طواف و نماز را انجام داده، طواف و نمازش صحیح است، و اگر ثابت نشده باشد در دو صورت باید طواف و نماز را اعاده کند، اول آنکه: این لک، دو روز یا کمتر قبل از ایام عادت باشد که محکوم به حیض است، دوم آنکه: عادت عددیه وقتیه داشته و به جهت تکمیل عدد می بایست لک دیده شده و ما بعد آن را تا زمانی که

باطن فرج بوده و قطع نشده (1)، حیض بوده است و طواف و نمازش صحیح نیست (2) و اگر شک دارد یا یقین کند که خون قطع شده، حیض نبوده است و اعمالش صحیح است (3) و در صورت اول حج او صحیح است و باید طواف و نماز را اعاده کند (4) و اگر در عمره بوده در صورت ضیق (5) وقت احتیاطاً بعد از حج (6)، یک عمره مفرده نیز به جا آورد. (7)

ص:362


1- [1] . آیة الله نوری: در این صورت از تاریخ دیدن لک، حیض شروع شده....
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر لک دارای صفات حیض بوده، در این صورت حکم کسی را دارد که قبل از طواف حایض شده و چنانچه به وظیفه خود عمل نکرد تا زمان تدارک گذشت، حجّش باطل است. آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: و باید اعاده نماید و اگر در عمره بوده و وقت اعاده ندارد حج او مبدّل به افراد می شود.
3- [3] . آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: در صورتی که به وظیفه مستحاضه عمل نموده باشد. آیة الله نوری: ولی اگر حصول این یقین بعد از انجام اعمال حج باشد حج او صحیح است و فقط طواف و نماز طواف را اعاده کند و اگر بعد انجام عمره و قبل از حجّ یقین حاصل شد، اگر وقت هست طواف و نماز طواف را انجام بدهد و بعد برای حج محرم شود و اگر وقت نیست و احتیاطاً بعد از حج یک عمره مفرده به جا آورد.
4- [4] . آیة الله سبحانی: گذشت که اگر قبل از رفتن به عرفات پاک شد باید طواف و نماز و سعی و تقصیر را اعاده کند و اگر وقت تنگ باشد حج او به حج افراد تبدیل می شود و پس از حج یک عمره مفرده به جا آورد. آیة الله فاضل: و سعی را نیز احتیاطاً اعاده کند.
5- [5] . آیة الله فاضل: حجّ تمتّع مبدّل به افراد می شود و اگر واجب بوده باید بعد از آن عمره مفرده به جا آورد و اگر مستحب بوده بعد از آن عمره مفرده واجب نیست.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: علاوه بر اعاده طواف و نماز آن، یک عمره مفرده نیز به جا آورد.
7- [7] . آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: اگر در عمره تمتع بوده، باید طواف عمره و نماز آن را قبل از طواف حج قضا نماید. آیة الله خامنه ای: اگر در حین احرام عمره تمتّع پاک بوده عمره تمتع وی صحیح است و نیازی به عمره مفرده نمی باشد و انجام طواف و نماز آن کافی است. (مناسک حج، م21).

استفتائات طواف

(645) س - جوان 17 ساله غیر مختون، که به تشخیص شورای پزشکی ختنه برای او خطر دارد، مستطیع شده و فعلاً در مدینه است، آیا تکلیف او نسبت به حج چیست؟

ج - باید محرم شود و خودش طواف کند و نایب هم بگیرد (1) برای طواف و بعد از طواف، خودش یک نماز بخواند و بعد از طواف نایبش نیز، خودش نماز دیگر بخواند، و در صورتی که دو طواف با هم انجام شود خودش یک نماز بخواند کفایت می کند. (2)

(646) س - اگر در اثنای طواف نماز جماعت برقرار شد و شخص از ادامه طواف معذور شد تکلیف چیست، و اگر در اثنای سعی باشد وظیفه چیست؟

ج (3) - اگر بعد از شوط چهارم (4) طواف یا سعی قطع شده (5)، از همان جایی که قطع

ص:363


1- [1] . آیة الله مکارم: گرفتن نایب لازم نیست.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این حکم در صورتی است که به طور کلی ختنه شدن برای او ضرر داشته باشد، ولی چنانچه با تأخیر تا سال بعد بتواند ختنه کند، باید حج را در سال بعد به جا آورد. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، سیستانی، صافی، گلپایگانی: اگر بتواند ختنه کند ولو با تأخیر حج تا سال آینده، باید این کار را بکند، پس اگر اصلاً متمکن از ختنه نباشد؛ یعنی برایش ضرر و مشقت دارد لازم است حج را همان سال به جا آورد لیکن احتیاط این است که در عمره و حج شخصاً طواف نموده و برای طواف، نایب نیز بگیرد، ولی خودش نماز طواف را به جا آورد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بعد از نماز جماعت، طواف یا سعی را از همان جا که قطع شده ادامه دهد و صحیح است. آیة الله سبحانی: پس از پایان یافتن نماز جماعت از همان نقطه که قطع کرده یا محاذی آن در هر شوطی که باشد طواف و یا سعی خود را تکمیل کند و این در صورتی است که با جماعت همراهی کرده و نماز بخواند در غیر این صورت اگر موالات به هم بخورد اگر قبل از تجاوز از نصف باشد اعاده طواف و سعی و بعد از آن اتمام طواف و یا سعی نماید و احوط در تمام صور اتمام طواف و نماز و اعاده آن و همچنین اتمام سعی و اعاده آن است.
4- [4] . آیة الله خویی: اگر موالات فوت شود طواف باطل است و اعاده لازم است. (مناسک فارسی، مسأله 314). آیة الله مکارم: به حاشیه مسأله 549 مراجعه شود..
5- [5] . آیة الله بهجت: در طواف اگر موالات عرفیه به هم نخورد اشکالی ندارد و اگر به هم بخورد و قبل

شده طواف یا سعی را تمام کند (1)، و اگر قبل از شوط چهارم طواف بوده (2) و فصل طویل شده، طواف را از سر بگیرد (3)، هرچند احتیاط آن است که طواف را اتمام و پس از خواندن نماز آن، طواف را اعاده کند و نماز طواف دیگری بخواند و در سعی نیز احتیاط در اتمام و اعاده است. (4)

ص:364


1- [1] . آیة الله تبریزی: حکم قطع طواف، در صورتی که در اثنای طواف نماز جماعت اقامه شود، در مسأله 621 گذشت، و اما نسبت به سعی، احوط در هر دو صورت اتمام و اعاده است. آیة الله سبحانی: حکم قطع طواف در صورتی که در اثنای طواف نماز جماعت اقامه شود در مسأله 631 گذشت و اما در سعی اگر موالات از بین برود به احتیاط واجب باید سعی را تمام و اعاده کند.
2- [2] . آیة الله سیستانی: اگر در نماز جماعت شرکت کند پس از نماز از همانجا که قطع شده است ادامه دهد چه در طواف باشد چه در سعی و احتیاط مستحب اتمام و اعاده است و اگر شرکت نکند، پس اگر قبل از پایان شوط چهارم باشد و فوت موالات عرفی نشده باشد از همانجا که قطع شده است ادامه دهد و اگر موالات فوت شده است از سر بگیرد و اگر بعد از پایان شوط چهارم باشد در هر حال اتمام آن کافی است و در سعی اگر موالات از بین برود به احتیاط واجب، باید سعی را تمام و اعاده کند. آیة الله نوری: طواف را از سر بگیرد و در سعی نیز اگر بعد مرتبه چهارم است، بعد از قطع کردن سعی و خواندن نماز، از همان جا که قطع کرده بود سعی را به آخر برساند و اگر قبل از مرتبه چهارم است سعی را از سر بگیرد.
3- [3] . آیة الله فاضل: در تمام صور می تواند طواف یا سعی را از سر بگیرد و صحیح است، اما اگر بخواهد احتیاط کند پس اگر طواف قبل از سه دور و نیم قطع شده و فصل طویل شده، طواف را از سر بگیرد، امّا اگر بعد از نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم بوده و فاصله هم شده طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و بعد طواف و نماز را اعاده کند و سعی را اگر بعد از دور چهارم قطع شده تمام کند. ولی اگر قبل از دور چهارم قطع شده و فاصله هم زیاد شده بنابر احتیاط لازم اعاده کند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: اگر در نماز جماعت شرکت کند طواف یا سعی را تکمیل می کند، هر چند قبل

(647) س - اگر کسی بعد از تقصیر در عمره تمتع متوجه شود که وضوی او باطل بوده یا وضو نداشته و با این حال طواف کرده و نماز طواف خوانده است، وظیفه او چیست؟

ج - طواف و نماز را اعاده کند (1) و عمره او صحیح است. (2)

ص:365


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط واجب سعی و تقصیر را نیز اعاده کند. آیة الله سبحانی: باید وضو بگیرد و تمام اعمال(طواف، نماز طواف، سعی و تقصیر) را با لباس احرام انجام دهد و اگر زمان برای انجام عمره تمتع کافی نیست و بیم آن می رود که وقوف اختیاری عرفه را از دست می دهد بنابراین برای حج محرم می شود و اعمال حج را به عنوان وظیفه فعلیه اعم از إفراد یا تمتع انجام می دهد و بعد از اعمال روز عید و یا بازگشت از منی، طواف و نماز و سعی عمره تمتع را به جا می آورد و سپس بقیه اعمال حج را و پس از اعمال حج یک عمره مفرده به جا می آورد. همچنین است حال کسی که در اثنای حج فهمید وضوی طواف عمره تمتع او باطل بوده است ولی در صورتی که از روی جهل یا عمد طواف عمره را بدون وضو انجام داده و وقت تدارک گذشته باشد باید یک عمره تمتع به جا آورد و حج را در سال بعد اعاده کند و اگر کسی بعد از حج فهمید که طواف عمره تمتع او از روی سهو باطل بوده باید خودش یا نایبش طواف و نماز آن و سعی را اعاده کند و علاوه بر نائب خودش هم نماز را هر کجا هست بخواند و اگر در مکه هست خودش و اگر نیست نایبش یک عمره مفرده به عنوان تکلیف فعلی او انجام دهد و به احتیاط مستحب حج را سال بعد اعاده کند.
2- [2] . آیة الله بهجت، آیة الله تبریزی: و بنابر احتیاط، بعد از آن سعی و تقصیر را نیز اعاده کند و تا تقصیر نکرده احکام مُحرم را مراعات کند. ]و آیة الله بهجت اضافه می فرماید: و در صورتی که بطلان از جهت جهل به حکم نبوده، تقصیر قبلی کفّاره ندارد. (مناسک، س 85 و170).( آیة الله خویی: باید لباس دوخته را بیرون بیاورد و سعی و تقصیر را نیز اعاده کند و در فرض گذشت زمان تدارک، حجش باطل است. (المسائل الشرعیه، ص 342 و 351 و 357). آیات عظام زنجانی، صافی، گلپایگانی: در مفروض سؤال (که بعد از تقصیر و قبل از شروع

(648) س - شخصی در حال طواف، کعبه را بوسیده است و احتمال می دهد که در آن حال چند قدم راه هم رفته باشد، فعلاً وظیفه او چیست و البته این شک بعد از عمل برای او حادث شده است؟

ج - طواف او صحیح است. (1)

(649) س - اگر در اثنای طواف، شک در صحت شوط سابق یا جزئی از شوطی که مشغول است و محل آن گذشته است بکند، چه حکمی دارد؛ مثلاً نمی داند که از مقابل حِجْر که عبور کرده از حدّ مطاف خارج بوده است یا نه؟

ج - اگر مسأله را می دانسته و می خواسته است عمل صحیح را انجام دهد؛ یعنی غافل نبوده، طواف صحیح است. (2)

ص:366


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر مسأله را می دانسته و قصد داشته عمل صحیح را انجام دهد، طواف او صحیح است. آیة الله زنجانی: طواف در حال بوسیدن کعبه صحیح است. آیة الله سبحانی: اگر این شخص آگاه به مسأله بوده و بنابر آوردن طواف صحیح داشته به شک خود اعتنا نکند و الا حکم او مانند مسأله 601 است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورتی که توجّه به حکم و بنابر اتیان طواف صحیح داشته است. آیة الله مکارم: هرگاه آگاه به مسأله بوده که نباید در آن حالت راه برود.
2- [2] . آیة الله بهجت: شک در صحّت محل اعتنا نیست. (مستفاد از وسیله، ص 238 در نماز). آیة الله تبریزی، آیة الله فاضل: و در غیر این صورت طواف را تمام کند و نماز آن را بخواند و پس از آن احتیاطاً طواف و نماز آن را اعاده نماید. آیة الله خامنه ای: با احتمال التفات، بنابر صحت می گذارد مطلقاً. آیة الله خویی: با احتمال التفات، بنابر صحت می گذارد مطلقاً. (تعلیقه عروه، ج 1، ص663، م 56 از فروع علم اجمالی). آیة الله زنجانی: اگر صحیح بودن قطعه سابق بر قطعه مشکوک، محرز باشد طواف او صحیح است، والاّ چنانچه احتمال می دهد که در قطعه مشکوک، به رعایت شرایط طواف، توجه داشته باید احتیاطاً طواف را تمام کرده و پس از خواندن نماز، آن را اعاده کند، و اگر چنین احتمالی نمی دهد باید طواف را اعاده کند. آیة الله سیستانی: در هر صورت عمل صحیح است. (بنا را بر صحت بگذارد مطلقاً)..

(650) س - اگر طواف یا سعی یا نماز طواف در عمره، به جهتی باطل شده باشد و شخص بدون توجه به آن، تقصیر نموده باشد و لباس پوشیده و بعد متوجه شده که عمل مزبور باطل بوده است وظیفه او چیست و کفاره دارد یا نه؟

ج - باید عمل باطل شده را جبران کند (1) و ظاهر این است که از احرام خارج شده (2) و کفاره ندارد. (3)

ص:367


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب باید اعمال مترتّب بر آن را نیز اعاده نماید به نحوی که ترتیب حاصل شود.
2- [2] . آیة الله سبحانی: باید عمل باطل شده را با رعایت ترتیب در اعمال مترتبه جبران کند و تقصیر نماید و اگر محرم به احرام حج شده در بازگشت از منی قبل از اعمال حج با رعایت ترتیب آن ها را اعاده کند ولی اعاده تقصیر لازم نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در مورد بطلان طواف و سعی از احرام خارج نشده است. (آداب و احکام حج، مسأله 558).
3- [3] . به سؤال 647 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: اگر طواف یا سعی به طور کلی باطل بوده باید آن عمل و اعمال بعدی را به جا آورد و تا تقصیر نکرده از محرمات احرام اجتناب کند، و اگر وقت جبران گذشته عمره اش تبدیل به حج افراد می شود و باید پس از آن عمره مفرده به جا آورد و اگر برخی از اشواط طواف یا سعی، باطل بوده، آن را اتمام می کند و اگر تنها نماز، باطل بوده نماز می خواند و در این سه صورت اعاده اعمال بعدی و اجتناب از محرمات احرام، لازم نیست و در تمام صورت ها پوشیدن لباس، کفاره ندارد.

(651) س - کسی در شوط ششمِ طواف، نجاستی در بدن دیده و یقین کرده که از شوطهای قبل، این نجاست در بدن او بوده است، بدون توجه به مسأله طواف را تکمیل کرده و بعداً بدن را تطهیر نموده و طواف را اعاده کرده است و عمره را تمام کرده است، آیا عمل او صحیح است یا خیر؟

ج (1)- باید (2) مقداری از طواف را که بعد از یقین به نجاست باقی مانده اعاده کند (3) و بعد نماز طواف را بخواند (4) و ظاهر این است که از احرام خارج شده (5) و با اتمام طواف و نماز طواف مذکور، عمل صحیح است.

ص:368


1- [1] . آیة الله زنجانی: عملش صحیح است.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: اگر از طواف قبل دست برداشته و لذا طواف را از اوّل اعاده نموده است همان طواف اعاده شده صحیح است. (مناسک حج، س91)
3- [3] . آیة الله بهجت: باید طواف را از موضع علم به نجاست تمام کند و بقیه اعمال را اعاده نماید و احوط استیناف طواف بعد از اتمام آن است. (مستفاد از مسأله 303 مناسک)
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط سعی و تقصیر را نیز اعاده کند.
5- [5] . آیة الله تبریزی: اگر طواف را به نیت وظیفه فعلیه اعاده کرده نیاز به اتمام طواف اول نیست. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: اگر طواف دوم را به قصد مافی الذمّه (اعم از اتمام و اعاده) و به عنوان مقدمه علمیه برای یقین به برائت ذمّه بوده باشد صحیح است و در غیر این صورت احتیاطاً باید نقص طواف قبلی را تکمیل و نماز آن را خوانده، و پس از آن بنابر احتیاط واجب سعی و تقصیر را اعاده کند و تا تقصیر نکرده احکام محرم را مراعات کند. آیة الله سیستانی: اگر طواف دوّم را پس از فوت موالات عرفی انجام داده صحیح است و در غیر این صورت اگر جاهل قاصر بوده صحیح است وگرنه بنابر احتیاط واجب، اعمال عمره را اعاده کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط سعی و تقصیر را هم اعاده نماید. (آداب و احکام حج، م603). آیة الله مکارم: طواف دوّم باطل بوده است و باید طواف سابق را ادامه دهد..

(652) س - کسی در اثنای طواف آن را قطع کرده و از اول شروع کرده است، آیا طواف او صحیح است یا خیر (1) و چنانچه اعمال مترتبه و تقصیر را انجام داده وظیفه او چیست؟ (2)

ج - اگر بعد از دور چهارم بوده (3) به احتیاط واجب (4) آن را تمام کند و بعد یک طواف دیگر به جا آورد و اگر قبل از دور چهارم بوده در فرض سؤال باید یک طواف دیگر به جا آورد و با فرض جهل (5)، ظاهر این است که اعمال مترتبه صحیح و از احرام خارج شده است. (6)

ص:369


1- [1] . آیة الله بهجت: صحیح است.
2- [2] . آیات عظام زنجانی، صافی، گلپایگانی: بنابر اقوی طواف و اعمال مترتبه صحیح است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: چنانچه طواف دوم را پس از فوت موالات عرفیه طواف اول به جا آورده باشد و یا طواف اول را پیش از تمام شدن شوط چهارم قطع کرده و از مطاف خارج شده و مشغول به عملی شده باشد که عرفاً بگویند طواف را قطع کرده، عملش صحیح است وگرنه چنانچه قطع طواف اول پیش از اتمام شوط چهارم باشد، احتیاطاً باید آن را اعاده کند و اگر پس از آن باشد، احتیاطاً باید یک طواف به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آیة الله خویی: در فرض اعتقاد به جواز از سر گرفتن طواف، طواف مزبور مجزی است. (المسائل الشرعیه، ج1، ص348). آیة الله فاضل: طواف در تمام صور صحیح است.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: این احتیاط واجب نیست بلکه همان طوافی که از سرگرفته کفایت می کند. (مناسک حج، س91) آیة الله نوری: این احتیاط واجب نیست بلکه همان طوافی که از سر گرفته کفایت می کند.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط اعمال مترتب بر طواف را نیز به جا آورد.
6- [6] . آیة الله تبریزی: در هر دو صورت اگر یک طواف کامل به نیت وظیفه فعلیه؛ اعم از تمام و اتمام به جا آورد کافی است. آیة الله سبحانی: در صورتی که پیش از تجاوز از نصف بدون عذر طواف را رها کرده و پس از فوت موالات طواف را سر گرفته باشد طواف او و اعمال بعد از آن صحیح است و در غیر این صورت بنابر احتیاط واجب طواف قبلی را تمام کند و نماز آن را بخواند و سپس طواف را از سر بگیرد و اعمال مترتبه را اعاده نماید. آیة الله سیستانی: اگر قبل از اتمام شوط چهارم باشد و قطع به این صورت باشد که از مطاف خارج شده و مشغول کاری شده باشد که عرفاً بگویند طوافش را قطع کرده است، سپس از سر گرفته باشد طواف صحیح است و اگر بعد از شوط چهارم باشد در صورتی که استیناف پس از فوت موالات عرفیه بوده صحیح است وگرنه مشکل است مگر اینکه جاهل قاصر باشد. آیة الله مکارم: طواف او و اعمال بعد از آن، در هر دو حال صحیح است..

(653) س - کسی در شوط آخر محدث شده است و بدون طهارت شوط را اتمام کرده و بعد وضو گرفته و طواف را اعاده نموده است و نماز و سعی و تقصیر را انجام داده است، آیا صحیح است و وظیفه او چیست؟

ج - باید (1) قسمتی از طواف را که بی وضو انجام داده، با وضو به جا آورد و بعد از آن نماز طواف بخواند. (2)

ص:370


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر سهواً و از روی غفلت محدث شده است، باید پس از تجدید طهارت طواف را از همان جایی که قطع شده ادامه دهد و در صورتی که عمداً بوده است حکم به ادامه طواف از محل قطع، مورد تأمل است و باید طواف را از سر بگیرد (مناسک، ص 102) و احتیاطاً نماز و سعی و تقصیر را اعاده کند. (پرسش های جدید حج، س 74). آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 651 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: باقیمانده طواف اول را بیاورد و سپس نماز و سعی و تقصیر را به جا آورد و اگر بعد از تقصیر در عمره تمتع و یا مفرده متوجه این موضوع شد آن چه انجام داده کفایت نمی کند و باید برگردد طواف خود را تکمیل کند و نماز و سپس بقیه اعمال را بیاورد همینطور است اگر این امر در طواف حج اتفاق بیافتد باید طواف را تکمیل و سپس نماز آن و سعی را به جا آورد و اگر طواف نساء را نیز انجام داده باید آن را همراه با نمازش اعاده کند و اگر زمان تدارک گذشته باشد در ذیل سؤال 647 و 1362 صور مختلف آن ها بیان شده است. و در تمام صور گذشته اگر فقط طواف نساء را با وضوی باطل انجام داده است فقط باید آن را همراه با نمازش مجدداً بیاورد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و بعد از نماز طواف، احتیاطاً اعمال مترتبه را نیز به جا آورد. آیة الله تبریزی: در مسائل سابق توضیح داده شد. آیة الله خویی: حکم آن در مسأله سابق گذشت. آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: طواف دوّم و اعمال بعد از آن صحیح است، هرچند می توانست طواف اول را پس از وضو هم تکمیل و به آن قناعت کند. آیة الله سیستانی: اگر پس از موالات عرفیه اعاده کرده، صحیح است وگرنه مشکل است. آیة الله فاضل: و سعی و تقصیر را احتیاطاً اعاده کند..

(654) س - کسی توهّم کرده است که در طواف، مقداری در اثر فشار جمعیت برده شده ولی برای او جزمی نیست و چون نمی توانسته برگردد و تدارک کند، بقیه شوط تا محلّ تدارک را به قصد احتیاط و رجاء انجام می دهد که اگر شوط او باطل است زیادی لغو باشد و اگر شوط او صحیح است زیاده از طواف باشد و بعد بقیه اشواط طواف را به جا آورده و این شوط را به حساب نیاورده است، آیا این طواف صحیح است یا خیر؟

ج - صحیح نیست. (1)

ص:371


1- [1] . آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: با تداوم احتیاط و قصد وظیفه فعلیه، تا پایان آخرین شوط، صحیح است. آیة الله خویی: فتوای معظّم له در دست نیست. آیة الله سیستانی: صحت آن مشکل است مگر اینکه جاهل قاصر باشد. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب..

(655) س - کسی در وقت طواف، شک در اشواط پیدا کرد و چون گمانش به یک طرف بیشتر بود بنا را بر آن طرف گذاشت و بعد از انجام اعمال یقین به صحت طواف خود پیدا کرد، آیا طواف او صحیح است؟

ج - صحیح است. (1)

(656) س - کسی در شوط چهارم از حجرالأسود تا اول حجر اسماعیل را پیمود و فکر کرده است که چون اول شوط چهارم نیت جدا در این شوط نداشته باید این قسمت شوط را اعاده کند، لذا بقیه شوط را بدون نیت رفته و از حجرالأسود به قصد شوط چهارم طواف کرده است، آیا اشکالی در طواف حاصل می شود؟

ج - اشکال دارد. (2)

(657) س - کسانی در طواف بعد از انجام مقداری از آن، آن را رها می کنند و بلافاصله از نو شروع می کنند، طواف آنها چه صورت دارد و چنانچه در سعی بوده حکم چیست؟

ج - اشکال دارد (3) و اگر بعد از شوط چهارم طواف بوده، باید آن را اتمام کنند و نماز بخوانند و دو مرتبه طواف و نماز آن را اعاده نمایند.

(658) س - درباره اشخاصی که قادر به طواف نیستند، آیا نایب گرفته شود یا

ص:372


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر به قصد رجاء و کشف حال، طواف را ادامه داده، صحیح است. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط لازم طواف را اعاده نماید. آیة الله خویی: بنابر احتیاط صحیح نیست. (آراء المراجع، چاپ سوم، ص 302). آیة الله زنجانی: باید طواف و اعمال بعدی را به جا آورد و اگر وقت گذشته چنانچه در عمره تمتع بوده، عمره اش تبدیل به حج افراد می شود و باید پس از آن عمره مفرده به جا آورد و اگر در حج بوده باید اعمال عمره مفرده به جا آورد. آیة الله سبحانی: در صورتی طواف او درست است که به قصد رجاء و کشف حال طواف را ادامه داده باشد ولی اگر صرفاً به ظن خود اعتماد کرده طواف صحیح نیست و باید بعد از نماز آن طواف و نماز را اعاده و اگر اعمال مترتبه را آورده مجدداً انجام دهد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر به قصد رجاء و کشف حال طواف را ادامه داده صحیح است. آیة الله فاضل: اگر با اطمینان به یک طرف ادامه داده صحیح است. و الاّ باید احتیاطاً طواف و نماز طواف و سعی و تقصیر را اعاده کند.
2- [2] . آیات عظام بهجت، زنجانی، سبحانی، فاضل: اشکال ندارد. آیة الله تبریزی: اشکال دارد و احتیاط این است که آن طواف را تمام کرده و نماز طواف را بخواند و طواف و نماز آن را اعاده کند. آیة الله خامنه ای: اشکال ندارد. (مناسک حج، س90 و 91) آیة الله سیستانی: مگر اینکه جاهل قاصر باشد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 652 مراجعه شود. آیات عظام بهجت، زنجانی، مکارم: اشکال ندارد. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: در س 652 حکم آن گذشت. آیة الله خامنه ای: مطلقاً اشکال ندارد. (مناسک حج، س90 و 91) آیة الله خویی: در صورت اعتقاد به جواز از سر گرفتن طواف، عمل مزبور مجزی است. آیة الله سیستانی: مگر اینکه جاهل قاصر باشد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اقوی صحت طواف است، و اگر بعد از شوط چهارم بوده نقصان طواف قطع شده را واجب است به جا آورد و نماز آن را نیز بخواند. (آداب و احکام حج، م 591 و 596). آیة الله فاضل: اشکال ندارد به تفصیلی که در مسأله 646 گذشت..

خودشان در تخت روان طواف داده شوند، با در نظر گرفتن اینکه متصدیان وسیله نامبرده، در خارج محدوده مطاف طواف می دهند؟

ج (1) - احتیاطاً هر دو را انجام دهند. (2) اگرچه طواف دادن در خارج مطاف کفایت می کند. (3)

(659) س - شخصی در حال طواف اشتباهاً به قصد طواف وارد حجر اسماعیل علیه السلام می شود و بعد که متوجه شد برمی گردد و از همان جا که وارد حجر شده بود طواف را شروع و شوط را کامل می نماید، آیا طوافش صحیح است یا نه؟

ج - اشکال دارد. (4) بلی، اگر پس از تذکر در حجر اسماعیل از حجرالأسود به قصد

ص:373


1- [1] . آیة الله سبحانی: اگر با ویلچر یا امثال آن در زمان ازدحام از پشت مقام طواف داده شدند استنابه لازم نیست مگر اینکه از طبقه دوم طواف داده شوند که در ذیل سؤال 1415 به نحوه انجام آن اشاره شده است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: احتیاط لازم نیست و طواف در تخت روان صحیح است.
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 592. آیة الله بهجت: اگر می تواند به کمک دیگری مباشرتاً در محدوده طواف کند باید این کار را بکند و در غیر این صورت واجب است نایب بگیرد که در محدوده طواف کند و طواف با تخت روان در خارج محدوده کفایت نمی کند. آیة الله خامنه ای: برای مَطاف حدّ خاصّی نمی باشد و در هر جای مسجدالحرام صحیح است (مناسک حج، م322) آیة الله زنجانی: در شرایط کنونی که نمی گذارند ناتوانان را در صحن مسجدالحرام طواف دهند، نایب بگیرند، و بنابر احتیاط مستحب، خودشان هم در طبقه دوم طواف داده شوند. آیة الله سبحانی: احتیاطاً هر دو را انجام دهند و اکتفا به طواف دادن در طبقه دوم اشکال دارد. آیة الله سیستانی: همه مسجدالحرام مطاف است. آیة الله مکارم: این احتیاط لازم نیست و طوافش صحیح است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر به جهت فراموشی بوده، عملش صحیح است و اگر به جهت ندانستن مسأله بوده، اصل طواف اشکال ندارد لکن شوط مزبور باطل است و آن شوط را باید از حجرالاسود اعاده نماید. آیة الله بهجت: مستفاد از آنچه در ذیل مسأله 590 گذشت آن است که با اتمام آن به یک شوط، طواف صحیح است. آیة الله خامنه ای: آن دور باطل است و باید آن را از حجرالأسود اعاده کند. (مناسک حج، 318) آیة الله زنجانی: طواف او صحیح است..

احتیاط شوط را اعاده می کرد، و از محلی که وارد حجر شده، قاصد جدی طواف بود (1)، طوافش اشکال نداشت.

(660) س - اگر در حال طواف یا سعی یا در نماز شک کند که شوط چندم و یا رکعت چندم است و با همین حال طواف و سعی و نماز را ادامه دهد، بعد به یک طرف شک یقین کند و اعمال را تمام نماید، آیا عملش به نحوی که ذکر شد صحیح است؟

ج (2) - اگر طواف یا سعی را در حال شک ادامه (3) داد و بعد یقین به صحت پیدا کرد اشکال ندارد و طواف و سعی صحیح است (4)، ولی در نماز بدون تروی محل اشکال

ص:374


1- [1] . آیة الله سبحانی: اگر در همان شوطی که وارد حجر شده متوجه اشتباه شود و برگردد و به نیت تصحیح از همان جایی که وارد حجر شده به صورت صحیح طواف را ادامه دهد و برای احتیاط از یکی دو قدم جلوتر از باب مقدمه علمیه طواف قطع شده را ادامه دهد طواف او صحیح است و اگر در همان شوط متوجه نشد تصحیح مشکل است باید با به هم خوردن موالات، طواف از نو اعاده شود و صور دیگر نیز در مسأله 590 آمده است. آیة الله فاضل: شوط فاسد را اتیان کند و بنابر احتیاط مستحب طواف را اعاده کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و در فرض اخیر هم، چون احتمال باطل شدن اصل طواف می رود احتیاط لازم آن است که پس از تمام کردن طواف و خواندن نماز دوباره طواف کند و نماز آن را بخواند. (مناسک فارسی، ص 67).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: در نماز ادامه آن در حال شک مبطل است ولی در طواف و سعی اگر به امید اینکه شکش تبدیل به یقین شود و کشف حال گردد آن را ادامه دهد اشکالی ندارد.
3- [3] . آیة الله تبریزی: (طواف یا سعیش) اشکال دارد. آیة الله خویی: بنابر احتیاط صحیح نیست. (آراء المراجع، چاپ سوم، ص202). آیة الله فاضل: ادامه دادن طواف و نماز و سعی در حالِ شک اشکال دارد. لذا در فرض سؤال باید از ادامه اعمال خودداری کند و تروی کند و اگر به یک طرف اطمینان پیدا کرد طبق آن عمل کند و الاّ عمل را از نو انجام دهد و در این مسأله فرقی بین طواف و نماز و سعی نیست. آیة الله مکارم: به امید انجام وظیفه شرعی.
4- [4] . آیة الله زنجانی: اگر اطمینان دارد که در ادامه عمل نسبت به تعداد اشواط به اطمینان یا حجت شرعی (مانند شمارش همراهان) می رسد می تواند در حال شک طواف یا سعی را ادامه دهد و

است، و احوط اعاده آن است. (1)

(661) س - زنی با شوهرش که یک دور طواف را انجام داده بود، نیت طواف کرد و با او ادامه داد و بعد از شوط آخرِ مرد که شوط ششم زن است، او به جای اینکه یک شوط دیگر بیاورد تا طوافش کامل شود، طواف را از سر گرفت، آیا طواف اول و دوم زن چگونه است؟

ج (2) - احتیاط (3) آن است (4) که یک شوط دیگر (5) به قصد احتیاط به جا آورد که مجموعاً چهارده شوط می شود و بعد از انجام نماز طواف، طواف و نماز را اعاده نماید. (6)

ص:375


1- [1] . آیة الله مکارم: همه شک ها احتیاج به مختصری فکر دارد تا مشمول ادله شک گردد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر بدون به هم خوردن موالات پس از طواف اول، طواف دوم را به جا آورده، احتیاطاً یک طواف به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.
3- [3] . آیة الله بهجت، آیة الله خویی: به حاشیه مسأله 652 مراجعه شود. آیة الله زنجانی، آیة الله فاضل: طوافی را که از سر گرفته صحیح است.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: همان طواف دوم که از سر گرفته کافی است. (مناسک حج، س 90 و 91)
5- [5] . آیة الله مکارم: طوافی که از سر گرفته صحیح است.
6- [6] . به سؤال 652 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: با فرض تمشّی قصد قربت، طوافش صحیح است. آیة الله سیستانی: اگر طواف جدید را پس از انجام منافی - مثل فوت موالات عرفی - به جا آورده، صحیح است وگرنه طوافش اشکال دارد مگر آنکه، جاهل قاصر باشد..

(662) س - در مطاف چیزهایی از افراد می افتد؛ از قبیل ساعت، احرامی و غیره و کسانی که طواف می کنند پا روی آن می گذارند، آیا برای طواف ضرر ندارد و موجب بطلان آن نمی شود؟

ج - موجب بطلان طواف نمی شود. (1)

(663) س - اگر انسان می داند که پا گذاشتن روی احرامی دیگران موجب اذیت و عدم رضایت او می گردد، آیا این عدم رضایت او به طواف ضرر ندارد؟

ج - به طواف ضرر نمی زند. (2)

(664) س - اگر کسی قبل از شوط چهارم طوافش را قطع و از نو طواف کند، گفته شده در صورتی که فاصله زیاد نشده باشد احتیاط این است که طواف قطع شده را تمام کند و اعاده هم بنماید، مراد از تمام کردن چیست، آیا فقط شوطی را که قطع کرده تمام کند یا مابعدش را هم به جا آورد؟

ج - طواف مزبور اشکال دارد (3) و اتمام موضوع ندارد و باید طواف را بعد از نماز

ص:376


1- [1] . آیات عظام زنجانی، صافی، گلپایگانی، مکارم: ولی عمداً پا روی آن نگذارد. آیة الله سبحانی: ولی عمداً پا روی آن نگذارد و اگر گذاشت موجب بطلان طواف نمی شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: ولی عمداً مرتکب این کار نشود. آیة الله زنجانی، آیة الله گلپایگانی: ولی نباید اذیت دیگران را فراهم آورد. (آداب و احکام حج، مسأله 545). آیة الله مکارم: ولی عمداً این کار را نکند مگر اینکه مانع عبور باشد.
3- [3] . آیات عظام اردبیلی، بهجت، تبریزی، خویی، سبحانی: به حاشیه مسأله 652 مراجعه شود. آیة الله خامنه ای: همان طوافی را که از سر گرفته صحیح است. (مناسک حج، س 90 و 91) آیة الله سیستانی: اگر قطع به این صورت بوده که از مطاف خارج شده و مشغول کاری شده است که عرفاً گفته شود طوافش را قطع کرده است، طواف دوّم صحیح است وگرنه مشکل است مگر اینکه جاهل قاصر باشد. آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: گذشت ]مسأله 652( طوافی که از سر گرفته کافی است. آیة الله گلپایگانی: در فرض مذکور صحت طواف بعید نیست. (مجمع المسائل، ج 1، ص467 مسأله 5 و ص 479 مسأله 49)..

طواف اول، اعاده کند احتیاطاً.

(665) س - شخصی طواف را از حجرالأسود شروع کرد و در هر شوط به رکن یمانی که می رسید نیتِ ختم می کرد و از حجرالأسود نیت شوط بعد را می نمود و هفت شوط طواف را این گونه تمام کرد به گمان اینکه ختم طواف و اشواط آن باید در رکن یمانی باشد، آیا وظیفه اش چیست؟

ج - این طواف اشکال دارد (1)، و باید اعاده شود.

(666) س - گاهی مأمورین نظافت مسجدالحرام از کنار کعبه دست به دست هم می دهند و همان طور توسعه می دهند تا انسان از مَطاف خارج می شود، آیا به همین مقدار بیرون کردن از مطاف، ضرورت حاصل است که طوافش در خارج از مَطاف صحیح باشد یا باید صبر کند تا نظافت تمام شود، و اگر افرادی گمان می کردند که ضرورت است و طواف را انجام دادند حال تکلیفشان چیست؟

ج - اگر امکان دارد که در حد، طواف کند باید صبر کند و در حد طواف کند و در این صورت طواف در خارج حد صحیح نیست. (2)

ص:377


1- [1] . آیة الله سیستانی: طواف او باطل است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: در فرض مزبور طواف صحیح است و حتی در حال اختیار نیز چنانچه اتصال عرفی به جمعیت طواف کننده وجود داشته باشد، طواف خارج از حدّ بین مقام و کعبه اشکال ندارد. آیة الله بهجت: می تواند در کناری قرار بگیرد تا بعد از تمام شدن کار آنها، از آنجا که طوافش را قطع کرده بود به طوافش ادامه بدهد و صحیح است. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: در فرض مزبور، طواف صحیح است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 592 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: ولی در ایام شلوغ (مانند ایام شلوغِ حج و ماه رمضان) که طواف در محدوده در شب و روز برای معمول حجاج، مشقت شدید دارد، رعایت محدوده مقام، لازم نیست. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: افرادی که به طریق مذکور عمل کرده اند طواف و نماز را باید اعاده کرده و احتیاطاً سعی و تقصیر را نیز اعاده کنند و اگر کیفیت مذکور در طواف نساء واقع

(667) س - کسی که از اول بلوغ، سال خمسی برای خود قرار نداده است، اگر به حج مشرف شود و با همان پول که دارد احرامی تهیه و قربانی و مصارف در حج بکند، آیا برای حج او ضرر ندارد؟

ج - اگر پول او از درآمد کسب و حقوق است و معلوم نیست که ربح بین سال است (1)، بدون تخمیس حکم غصب را دارد که طواف و قربانی صحیح نیست. (2)

ص:378


1- [1] . آیة الله فاضل: به احتیاط واجب با مجتهد جامع الشرایط مصالحه کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: طواف و قربانی او صحیح است و فقط مدیون خمس می باشد مگر اینکه به نحو شخصی خریده باشد و قصدش این باشد که خمس را نپردازد که در این صورت طواف و قربانی او اشکال دارد. آیات عظام بهجت، صافی، گلپایگانی: ولکن اگر همان طور که متعارف است به ذمّه خریداری کرده باشد، حجّش صحیح است. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر احتیاط واجب اگر ساترش متعلق خمس باشد، ولی اگر همان طور که متعارف است به ذمّه خریده، حجش اشکال ندارد. آیة الله خامنه ای: اعمال او اشکالی ندارد. آیة الله زنجانی: تصرف در مالی که متعلق خمس است بدون اذن مجتهد جامع الشرائط، جایز نیست، و همچنین است اگر این اموال با دیگر اموالش مشتبه شود و همه اموال، محل ابتلاء او باشد؛ و در هر دو صورت اگر بدون عذر با آن اموال، لباس احرام یا قربانی بخرد، در مورد صحت اعمالش اگر با ثمن کلی خریده، اعمالش صحیح است ولی اگر با شخص مال خمس نداده خریده بنابر احتیاط به طواف و سعی ای که با آن انجام داده یا قربانی که خریده اکتفا نکند. آیة الله سبحانی: اگر کسی سال خمسی ندارد چنانچه به حج یا عمره مشرف شود باید اموال خود را تخمیس کند و لااقل خمس تمام هزینه های حج و یا عمره را بپردازد و یا از حاکم شرع اجازه بگیرد لیکن اگر خمس مبالغ مذکور را به ذمه بگیرد و سپس مبالغ یاد شده را خرج کند و توان پرداخت خمس را داشته باشد از حجة الاسلام کفایت می کند و طواف و قربانی او هم صحیح است. آیة الله سیستانی: در فرضی که خمس واجب باشد اگر همان طور که متعارف است به ذمّه خریداری کرده باشد اشکال ندارد. آیة الله فاضل: ولی در همین فرض چنانچه بداند پول از درآمد همان سال است و در همان سال خرج شود خمس واجب نیست. آیة الله نوری: و باید خودش آنها را انجام بدهد و اگر چون مراجعت کرده قدرت ندارد باید برای انجام طواف و نماز طواف و قربانی نایب بگیرد..

(668) س - شخصی که با پول خمس نداده لباس احرام بخرد و با آن محرم شده، و طواف و نماز به جا آورد، وظیفه اش چیست؟

ج (1) - اگر از روی علم و عمد نبوده، اصل عمره و حج او صحیح است، ولی در صورتی که جاهل مقصر باشد (2) باید طواف و نماز را اعاده کند. (3)

(669) س - اگر با پولی که معلوم نیست متعلق خمس است یا نه لباس احرام بخرد، آیا لازم است خمس آن را بدهد و اگر نداد طواف با آن چه صورت دارد؟

ج - با فرض شک (4) لازم نیست خمس بدهد و طواف صحیح است هر چند احتیاط مطلوب است. (5)

ص:379


1- [1] . آیة الله زنجانی: مطابق حاشیه مسأله قبل عمل کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: حکم آن در مسأله قبل گذشت.
3- [3] . مراجعه به مسأله قبل شود. آیة الله بهجت: اگر قصد قربت از او محقق نشده است. (وسیله، ص 179). آیة الله خامنه ای: اگر از پول درآمد سالانه خود بوده در هر صورت اعمال او صحیح است. آیة الله سبحانی: بعد از پرداخت خمس لباس احرام و لااقل هزینه های حج و عمره و یا به ذمه گرفتن آن ها طواف و نماز را اعاده کند. آیة الله صافی، آیة گلپایگانی: اگر با عین پول خمس نداده لباس احرام بخرد اشکال دارد. (آداب و احکام حج، مسأله 542). آیة الله فاضل: و بنابراحتیاط سعی و تقصیر را نیز اعاده کند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: چنانچه سابقه تعلق خمس نداشته و همچنین با اموال متعلق خمس، مشتبه نشده است، لازم نیست خمس آن را بدهد و... آیة الله فاضل: با مجتهد جامع الشرایط مصالحه کند.
5- [5] . آیة الله تبریزی: اگر احتمال می دهد از ربحی می خرد که سال بر آن نگذشته اشکال ندارد.

(670) س - شخصی در سال گذشته که حج تمتع واجب خود را انجام می داده، تنها نماز طواف را، به گمان اینکه کفایت می کند بدون طواف، انجام داده است و سپس باقی اعمال را انجام داده، آیا چه وظیفه ای دارد؟

ج - با فرض اینکه طواف حج (1) را از روی جهل به مسأله ترک کرده و به محلش برگشته است، باید حج را اعاده کند و یک شتر (2) قربانی نماید. (3)

(671) س - تعدادی مشغول طواف عمره یا زیارت بودند که شروع کردند مسجد را نظافت کنند، ناچار طواف کننده ها از مَطاف خارج شدند، مدتی طول کشید خیال کردند

ص:380


1- [1] . آیة الله خویی، آیة الله فاضل: بلکه در صورتی که طواف عمره را هم، از روی جهل ترک کرده باشد عمره باطل می شود ولی کفاره ندارد و باید حج را در سال بعد اعاده کند. (مناسک، مسأله 325). آیة الله سبحانی: طواف حج را عمداً یا از روی جهل ترک کرد تا آخر ذی حجه فرصت جبران با انجام اعمال مترتبه را دارد و الا با توجه به اینکه حج او فاسد شده است یک شتر در مکه قربانی کند و حج را در سال بعد قضا نماید.
2- [2] . آیة الله بهجت: بنابر احتیاط. (مناسک شیخ، ص 35). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: متعرّض کفّاره نشده اند ولی قبل از انجام عمره مفرده احتیاطاً از نزدیکی با زن خودداری نماید. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط و اگر طواف عمره تمتّع را نیز به جهت جهل به مسأله ترک کند و وقت تدارک آن بگذرد، حکم همین است و در هر دو فرض بنابر احتیاط جهت خروج از احرام، یک عمره مفرده به جا آورد. آیة الله زنجانی: و اگر در طواف عمره تمتع بوده چون وقت تدارک آن گذشته احرامش تبدیل به حج افراد شده و باید پس از انجام حج افراد و گذشتن ایام تشریق عمره مفرده انجام دهد و چنانچه اعمال حج تمتع را انجام داده کفایت از حج افراد می کند..

موالات عرفیه به هم خورده است، طواف را از سر گرفته اند، بفرمایید در صورتی که به هم خوردن موالات مشکوک باشد، طوافشان درست است یا نه؟

ج - اشکال دارد. (1)

(672) س - زنی است که قادر بر طواف کردن نیست، امر دائر است بین اینکه با تخت در خارج مَطاف طوافش دهند و یا نامحرم او را پشت کند و در مَطاف طواف دهد، وظیفه چیست؟

ج (2) - باید او را در مَطاف طواف دهند، هر چند نامحرم او را پشت کند. (3)

(673) س - کسی که وظیفه اش اتمام و اعاده طواف است، اتمام کرد و مشغول اعاده بود که دوباره در یکی از شوطهای طواف قطع شد مثل اول، آیا این طواف را نیز باید اتمام و اعاده نماید؟

ص:381


1- [1] . به سؤال 652 مراجعه شود. آیة الله اردبیلی: اگر وقتی که اعاده طواف را شروع کردند، اعتقاد داشتند که موالات به هم خورده است و بعد از طواف شک در به هم خوردن موالات پیدا کردند، طوافشان صحیح است و اگر در زمان اعاده شک در به هم خوردن موالات داشته اند و با حالت شک شروع به اعاده کرده اند، احتیاطاً طواف را اعاده نمایند. آیة الله خامنه ای: با فرض انصراف از طواف قبلی، طوافشان صحیح است. (مناسک حج، س90 و 91) آیات عظام زنجانی، سیستانی، فاضل، مکارم، نوری: اشکال ندارد و طوافشان صحیح است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: باید با تخت روان خارج از حد بین کعبه و مقام و متصل به جمعیت طواف کننده، طواف داده شوند.
3- [3] . حکم این مسأله در حاشیه مسأله 592 گذشت. و به 658 نیز مراجعه شود. آیة الله تبریزی: با تخت در خارج از حد او را طواف دهند. آیة الله خامنه ای: با توجّه به حاشیه مسأله 592 او را در پشت مقام ابراهیم7 طواف دهند. آیة الله سبحانی: با تخت در خارج حد او را طواف دهند و احتیاطاً نائب هم بگیرند. آیة الله گلپایگانی: با توجّه به اینکه: طواف با اتّصال به طواف کنندگان از هر فاصله صحیح است، با تخت طواف دهند. (آداب و احکام حج، مسأله 568). آیة الله مکارم: با توجّه به اینکه مطاف حدّ معین ندارد، او را با تخت در پشت مقام ابراهیم طواف دهند..

ج - فرقی نیست.

(674) س - شخصی در حال طواف افتاد و غش کرد و چند ساعت بعد به هوش آمد، آیا می تواند از همان جا که طواف را قطع کرده بود شروع کند و باقی اعمال را ادامه دهد یا نه؟

ج (1) - اگر قبل از شوط چهارم (2) بوده، وضو بگیرد و طواف را اعاده نماید و اگر بعد از شوط چهارم بوده، باید وضو بگیرد و طواف را اتمام کند. (3)

(675) س - آیا بعض شوطهای طواف و سعی، برای کسانی که قادر نباشند خودشان انجام دهند، قابل نیابت است یا نه؟

ج - بلی، قابل است. (4)

ص:382


1- [1] . آیة الله زنجانی: طواف را از سر بگیرد.
2- [2] . آیة الله خویی: فرض مزبور را متعرض نشده اند و مقتضی احتیاط اعاده طواف به نیت اعم از اتمام و تمام است. آیة الله سبحانی: قبل از تجاوز از نیمه طواف.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 549 مراجعه شود. آیة الله فاضل: در هر دو صورت می تواند طواف را از سر بگیرد. مراجعه شود به مسأله 549 و 550.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: احتیاطاً نایب هفت شوط طواف یا سعی را به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: اگر کسی از اتیان طواف یا سعی یا رمی کامل عاجز باشد ولی به انجام مقداری از آن قادر باشد بایستی برای تمام عمل نایب بگیرد. (آیة الله سبحانی افزوده اند: البته اگر خود شخص نصف طواف را انجام داده و سپس ناتوان شده نائب باید آن را تمام کند مناسک، مسأله 356 و 358). آیة الله زنجانی: نیابت در بعض اشواط، ثابت نیست، مگر در مورد کسی که در اثنای طواف یا سعی بعد از تجاوز از نصف، بیمار شده است. آیة الله سیستانی: اگر از ابتدا بداند که نمی تواند طواف را تمام کند باید برای همه آن نایب بگیرد و همچنین اگر قبل از اتمام شوط چهارم عاجز شود، ولی اگر بعد از آن باشد می تواند برای باقیمانده نایب بگیرد، ولی در سعی اگر از یک شوط هم عاجز باشد باید برای همه آن نایب بگیرد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بعید نیست طواف حکم نماز را داشته باشد و تبعیض

(676) س - با وضعیت فعلی که جمعیت حجاج خیلی زیادند و عده ای از ضعفا نمی توانند در مطاف طواف کنند، آیا توسعه در مطاف هست و نیز خلف مقام که یا نمی شود نماز خواند و یا مصادف با اذیت طواف کنندگان است و اطمینان از تمام کردن نماز؛ مخصوصاً برای ضعفا نیست، نماز خواندن در دورتر چه حکمی دارد؟ و آیا شخصی که وارد مکه شد می تواند فوراً به اعمال طواف و نماز، هر جور که ممکن باشد، مشغول شود یا باید در حال احرام بماند که وقت ضیق شود؛ مثلاً تا شب نهم و آن وقت چنین کند و معلوم است برای همه کس میسر نیست؟

ج (1) - اگر می توانند (2) ولو در وقت خلوت در مطاف طواف کنند باید در حد آن طواف نمایند (3) و نماز خواندن در مکان دور در مورد ضرورت مانع ندارد و

ص:383


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در مطاف رعایت حد لازم نیست و فقط اتصال عرفی به طواف کنندگان کافی است و نماز طواف تا حد امکان باید پشت مقام ابراهیم انجام شود و اگر مشکل بود، در پشت مقام با فاصله دورتر با رعایت الاقرب فالاقرب انجام شود.
2- [2] . آیة الله مکارم: طواف حدّ معینی ندارد. آیة الله نوری: در مطاف رعایت حدّ معینی لازم نیست، همین قدر که صدق طواف دور خانه کعبه بکند کافی است، هر چند هر قدر به خانه خدا نزدیک تر انجام بگیرد اولی است.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 592 مراجعه شود. آیة الله فاضل: ولی چنانچه ضرورت عرفی اقتضا کند انجام طواف در خارج حدّ با رعایت الاقرب فالاقرب مانعی ندارد و صحیح است و صبر کردن و تأخیر انداختن لازم نیست..

صبر لازم نیست. (1)

(677) س - دختری در کودکی و یا اوایل سنین بلوغ، جنب شده و تا کنون هم ازدواج نکرده است، با توجه به اینکه در سنین بالاتر نمی دانسته به واسطه فعلی که در کودکی انجام شده جنب گشته است و در نتیجه غسل جنابت را تا حال انجام نداده است و با این کیفیت به حج نیز رفته است، تکلیف او چیست؟ آن غسل هایی که یقیناً انجام داده است، حیض و جمعه بوده است، با توجه به موارد یاد شده فوق، این سؤال ها مطرح است:

1. وضع نماز و روزه و کلیه عباداتی که بعد از بلوغ تا کنون انجام داده است چیست؟

2. آیا در زمان حال، محرم است و به صورت احرام وارد مکه و خارج شده است؟ و در صورت محرم بودن، آیا تا زمانی که اعاده حج نکند، جمیع محرمات که در آن ایام حرام است بر این شخص حرام می باشد یا خیر؟

3. در صورتی که فقط حجش باطل باشد ولی مُحرم نباشد، چگونه می تواند با وضع اعزامِ حجاج به بیت الله الحرام، که چند سال یکبار این توفیق حاصل می شود، اعاده حج کند؟

ج (2) - اگر یقین دارد که جنب شده، بدون غسل جنابت نماز و طواف او صحیح نیست و غسل های دیگر کفایت از غسل جنابت نمی کند (3) و در فرض مسأله، نمازهایی

ص:384


1- [1] . تفصیل نظریه آیات عظام در مسأله 592 گذشت. آیة الله بهجت، آیة الله زنجانی: برای مسأله نماز به مسأله 780 و قبل از آن مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: روش راحت تر برای چنین کسی این است که در این مسأله از مجتهدی تقلید کند که اغسال مستحبی و یا اغسال واجب غیر جنابت را نیز مجزی از غسل جنابت می داند که در این صورت حجش صحیح است و در مورد نمازها فقط باید اعمالی را که ما بین جنب شدن و غسل کردن انجام داده، قضا کند و اگر به مجتهد دیگری رجوع نکند حکم همان است که در متن آمده است.
3- [3] . آیة الله بهجت: کفایت غسل واجب که انجام داده است از آن بعید نیست، اگرچه احوط خلاف آن است و در کفایت غسل مستحب از آن اشکال است احتیاط ترک نشود. (وسیله، ص 59). آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی، مکارم: بلکه اگر غیر از جنابت نیز، یکی از آنها را قصد کرده باشد اقوی کفایت است. بنابراین، اعمالی که بعد از غسل حیض یا جمعه انجام داده، تمام آنها صحیح است و فقط نمازهایی که بعد از جنب شدن و قبل از اولین غسل حیض یا جمعه خوانده باطل و قضا دارد. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: اگر غسل واجبی انجام داده، از غسل جنابت کفایت می کند. بنابر این، همه اعمالی که بعد از غسل انجام داده، صحیح است. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط، غسل مستحبی کفایت از غسل واجب نمی کند و در این مسأله می تواند رجوع کند به کسی که غسل مستحبی را کافی از غسل واجب می داند و در این صورت حج او صحیح است و چیزی بر او نیست. (مجمع المسائل، ج 1، ص470 مسأله 14)..

را که با این حال خوانده باید قضا کند و اگر نمی دانسته جنب است و روزه گرفته روزه های او صحیح است و قضا ندارد و حج در مفروض سؤال صحیح است (1) ولی طواف های عمره و حج و نساء و نمازهای آنها را باید دو (2) مرتبه به جا آورد و اگر خودش نمی تواند برود، برای آنها نایب بگیرد و تا طواف حج و طواف نساء و نماز آنها را انجام نداده یا با عدم قدرت، نایب او به جا نیاورده، باید از بوی خوش و ازدواج و محرماتی که با طواف نساء حلال می شود، اجتناب نماید.

(678) س - شخصی در اثنای طواف محدث شده و خجالت کشیده بگوید و با همین حالت اعمال را تمام کرده و به ایران بازگشته، مستدعی است بفرمایید:

1. حجش چه صورت دارد؟

2. اگر اعاده لازم است، آیا می تواند نایب بگیرد یا باید شخصاً انجام دهد؟

ص:385


1- [1] . آیة الله سبحانی: حکم کسی را دارد که از روی جهل با وضوی باطل طواف خود را انجام داده است و حکم آن در سؤالات 647، 1362 و 653 آمده است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: حج او باطل است و شخص مذکور باید با اعمال عمره مفرده از احرام خارج شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: و به احتیاط واجب در صورت امکان، عمره مفرده به جا آورد، با فرض بقای حالت جنابت او (مستفاد از س 75 مناسک)..

ج (1) - اگر با اعتقاد صحت (2)، اعمال را تمام کرده حجش صحیح است (3) و باید طواف و نماز آن را اعاده کند و اگر خودش نمی تواند برود باید نایب بگیرد و اگر در فرض مزبور، حدث بعد از شوط چهارم (4) باشد به تفصیل مذکور در مناسک (5)، طواف را تدارک کند و چنانچه کار او عمدی بوده یا با تردید و عدم اعتقاد به صحت انجام داده (6)، شقوق و صوری دارد که در بعض آن ها صحت حج مشکل است. (7)

(679) س - ما در شب، ساعت 9 از مسجد شجره برای زیارت و انجام اعمال به

ص:386


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر وقت جبران باقی نیست حجش باطل است و احتیاطاً یک شتر کفاره بدهد و برای خروج از احرام یک عمره مفرده به جا آورد.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: طواف باطل است و تفصیل آن در محل خود ذکر شده است. (آداب و احکام حج، مسأله 510)
3- [3] . آیة الله سبحانی: اگر وقت طواف و اعمال باقی است تدارک می کند، اگر وقت عمل گذشته است حج او باطل است. البته اگر حدث در طواف نساء بوده حج او صحیح است ولی طواف نساء را باید طبق مسأله 549 انجام دهد. آیة الله سیستانی: اگر وقت عمل گذشته است در هر صورت حجّش فاسد است.
4- [4] . آیة الله خویی: اگر وقت طواف و اعمال بعد از آن باقی است، تدارک می کند وگرنه حجش باطل است. (مستفاد از المسائل الشرعیه، ج1، ص342). آیة الله زنجانی: مطابق پاسخ مسأله 670 و حاشیه آن عمل کند. آیة الله فاضل: اگر حدث بعد از شوط چهارم باشد حج او مطلقاً صحیح است ولی باید خودش و اگر نتواند نایبش بقیه اشواط را به جا آورد و اگر بعد از سه دور و نیم و قبل از تمام شدن دور چهارم محدث شده، باید احتیاط کند، همان طور که در مسأله 549 گذشت و چنانچه کار او عمدی بوده یا با تردید و عدم اعتقاد به صحّت، انجام داده یا جاهل مقصّر بوده است، صوری دارد که در بعضی از آن صور حج باطل است. تفصیل آن در ذیل مسأله 549 گذشت. بلی اگر حدث در طواف نساء بوده، حج مطلقاً صحیح است ولی طواف نساء را باید طبق مسأله 549 انجام دهد.
5- [5] . به مسأله 549 رجوع شود.
6- [6] . آیة الله تبریزی: حجّش فاسد است. آیة الله مکارم: در تمام صور حج او مشکل است.
7- [7] . به مسأله 549 و 550 مراجعه شود..

سوی مکه حرکت کردیم، در نزدیکی اذان صبح به کعبه رسیدیم و چون زائران قبلی مشغول نماز صبح بودند، سرپرست کاروان از ما تقاضا کرد مقدار کمی صبر کنیم تا پس از نماز ما را طواف دهد، ولی در این مهلت به علت خستگی زیاد، چند بار من خوابم برد، چون آب در دسترس خود نمی دیدم و جایی را نمی شناختم، روی ریگ های اطراف باغچه تیمم کردم و طواف و نماز آن را انجام دادم، آیا عمل حج من با این توصیف صحیح است یا نه؟

ج - با اینکه برای شما امکان داشته که وضو بگیرید ولو به این نحو که به منزل بروید و مثلاً برای روز بعد اعمال را انجام دهید، تیمم صحیح نبوده است و اگر عمل شما با اعتقاد به صحت بوده از احرام خارج (1) شده اید و فقط باید طواف و نماز را اعاده کنید و اگرخودتان نمی توانید بروید، باید نایب بگیرید. (2)

ص:387


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر وقت جبران باقی نیست حجش باطل است و احتیاطاً یک شتر کفاره بدهد و برای خروج از احرام یک عمره مفرده به جا آورد. آیة الله بهجت: اگر بعد از تقصیر بفهمد که طوافش باطل بوده، لازم است اعاده کند و احتیاطاً سعی و تقصیر را نیز اعاده کند و اگر بعد از اعمال حج فهمید، غیر از تدارک، در صورت امکان عمره مفرده هم به جا می آورد علی الأحوط. (مناسک، س 85 و 75). آیة الله تبریزی: اگر تدارک نکرده اید، حجّ شما اشکال دارد. آیة الله خویی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سبحانی: حکم کسی را دارد که از روی جهل با وضوی باطل طواف خود را انجام داده و حکم آن با صور مختلفه اش در ذیل سؤالات 647، 1362 و 653 آمده است. آیة الله سیستانی: حج باطل است و به احتیاط واجب باید یک شتر کفّاره بدهید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و در هر صورت، از احرام خارج نشده اید و اگر قبل از وقوفین باشد پس از طهارت، طواف و نماز و سعی و تقصیر عمره تمتع را انجام دهید و سپس محرم شوید برای حج تمتع و اگر بعد از وقوفین یا بعد از حج بفهمد، حج او مبدل به حج افراد می شود و بعد از اعمال حج احتیاطاً عمره مفرده انجام دهد و سال بعد ثانیاً، عمره و حج تمتّع را به جا آورد. (مستفاد از مجمع المسائل، ج 1، ص 478 مسأله 47 و ص 474 مسأله 32 و...). آیة الله مکارم: خارج شدن از احرام خالی از اشکال نیست.
2- [2] . آیة الله زنجانی: چون وقت تدارک گذشته باید حج افراد و پس از آن و گذشتن ایام تشریق عمره مفرده انجام می دادید هرچند عمره تمتع شما مستحبی باشد و چنانچه اعمال حج تمتع را به جا آورده اید کفایت از حج افراد می کند..

(680) س - اگر کسی قبل از حجر الأسود طواف (1) را شروع نمود و به همانجا ختم کرد، آیا طوافش باطل است؟

ج - بلی، طواف باطل است. (2)

(681) س - اگر در هنگام خروج از مطاف، بعد از پایان هفت شوط، مقداری مسافت را به قصد جزئیت به جا بیاورد، آیا مبطل طواف است؟

ج - اگر عمدی باشد مبطل است و در صورت سهو قطع کند، و طوافش صحیح است. (3)

(682) س - شخصی بیش از چهار شوط از طواف انجام نداد و بدون اینکه نماز طواف را بخواند سعی را شروع کرد و یکی دو شوط از سعی را انجام نداده تقصیر نمود و از احرام خارج شد، تکلیف او چیست؟

ج - اگر این شخص قصد هفت شوط طواف یا سعی را نداشته (4)، عملش باطل است و باید تمام اعمال را اعاده کند. (5)

ص:388


1- [1] . آیة الله سبحانی: به نیت طواف.
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر کمبود طواف؛ یعنی از موضع شروعش تا حجرالأسود را جبران کند طوافش صحیح است. (مستفاد از س 83، مناسک). آیة الله سبحانی: ولی اگر نیت واقعی او این باشد که طواف را از نقطه واقعی شروع و به آن جا که تکلیف اوست ختم می کند و شوط هفتم را محاذی حجر الاسود ختم کرد و مقدار کسری را جبران کرد صحیح است.
3- [3] . به ذیل مسأله 614 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: در مورد سهو، رجوع شود به حاشیه مسأله 614، و اگر جاهل باشد، صحّت طواف او مورد اشکال است مگر اینکه جاهل قاصر باشد.
4- [4] . آیة الله خویی، آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط باید طواف را اتمام و اعاده نموده و سایر اعمال را تدارک نماید.
5- [5] . آیة الله فاضل: اگر قصد هفت شوط را هم در ابتدا داشته باشد و عمداً و یا با جهل تقصیری، طواف را به این کیفیت انجام داده باشد باطل است و باید تمام اعمال را اعاده کند..

(683) س - کسی نتوانسته است بیش از دو شوط از طواف خود را انجام دهد و بقیه اشواط را دیگری به جای او انجام داده است، وظیفه او چیست؟

ج (1) - با فرض عذر حتی در آینده (2)، عمل مزبور صحیح است و نماز را بخواند. (3)

(684) س - آیا می شود قبل از شوط چهارم، طواف را بدون عذر بهم زد و آن را کأن لم یکن دانست و یا مانند نماز قطع کردن آن جایز نیست؟

ج - قطع مانع ندارد (4) ولی قبل از فوات موالات نمی توان (5) آن را

ص:389


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به احتیاط واجب نایب باید همه هفت شوط را به نیت اعم از تمام و اتمام انجام دهد و پس از آن خود شخص نماز طواف را بخواند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: اگر عذرش بیمار شدن در اثنای طواف باشد چنانچه از انجام طواف در آینده نیز معذور است باید برای طواف کامل نایب بگیرد. آیة الله فاضل: اگر قدرت بر انجام طواف ولو در آینده نداشته باشد باید برای تمام طواف نایب بگیرد و نماز طواف را نیز نایب بخواند.
3- [3] . به سؤال 675 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: باید برای تمام طواف نائب بگیرد ولی نماز را خودش نیز بخواند. آیة الله مکارم: باید برای تمام طواف نایب بگیرد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: ولی احتیاط مستحب آن است که طواف را قطع نکنند. آیة الله خامنه ای: قطع طواف مستحبی و حتی طواف واجب، جایز است؛ هر چند احوط آن است که طواف واجب را به اندازه ای که عرفاً موالات از میان برود، قطع نکند. (مناسک حج، م 309) آیة الله خویی: قطع طواف جایز نیست. (استفتائات موجود نزد آقای موسوی مددی، ص 255، س763). آیة الله زنجانی: قطع طواف واجب در غیر موارد خاصه جایز نیست، ولی طوافی که از سرگرفته صحیح است. آیة الله سبحانی: قطع جایز نیست اگر پیش از تجاوز از نصف قطع کند باید پس از فوت موالات آن را از سر بگیرد و اگر پس از تجاوز از نصف رها کند بنابر احتیاط باید طواف نخست را تکمیل کند و نماز آن را بخواند و سپس اعاده نماید (مناسک، مسأله 340).
5- [5] . آیة الله فاضل: قبل از فوات موالات نیز می توانند آن را از سر بگیرند و فرقی نیست که دور دوم را رها کنند یا غیر آن را. و اگر بخواهند احتیاط کنند به ذیل مسأله 646 مراجعه کنند..

از سر گرفت. (1)

(685) س - کسی که از طواف، حتی در خارج مطاف، عاجز است و به خاطر گرانی طواف با تخت روان، انجام آن برای او مشکل است، آیا طواف نیابی در محدوده از او کفایت نمی کند؟

ج - اگر از طواف با تخت روان نیز معذور است (2) نایب بگیرد. (3)

(686) س - اگر کسی یک شوط طواف را از درون حجر به جا آورده و بقیه اعمال را انجام داده است تکلیف او چیست؟

ج (4) - باید یک شوط طواف و نماز طواف را اعاده کند (5) و اگر با اعتقاد صحّت بوده

ص:390


1- [1] . به مسأله 606، 615 و 616 مراجعه شود. آیة الله خامنه ای: اگر از طواف قبل صرف نظر کرده و از سر بگیرد نیز صحیح است. (مناسک حج، س90 و 91) آیة الله مکارم: از سرگرفتن آن مانعی ندارد.
2- [2] . آیة الله فاضل: یا برایش حرجی است.
3- [3] . به مسأله 592 مراجعه شود. آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 658 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر وارد شدنش به داخل حجر اسماعیل به دلیل جهل به مسأله بوده، چنانچه موالات به هم نخورده، یک شوط دیگر انجام دهد و نماز طواف را بخواند و سپس اعمال بعدی را به جا آورد و اگر موالات به هم خورده، یک شوط دیگر انجام دهد و نماز بخواند و احتیاطاً طواف و نماز و اعمال بعد از آن را اعاده نماید و اگر به جهت غفلت یا نسیان بوده، یک شوط طواف دیگر به جا آورد و احتیاطاً اعمال بعد از طواف را نیز اعاده کند.
5- [5] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر طواف کننده داخل حجر اسماعیل علیه السلام شود، آن شوط باطل می شود و باید آن را اعاده کند و بهتر اعاده طواف است بعد از اتمام آن، و این در صورت بقای موالات است، و در صورت فوت موالات، طواف محکوم به بطلان است، اگرچه از روی جهل یا نسیان باشد. و در مجموعه سؤال و جواب حاج آقای افتخاری، ص 130 آمده است: سؤال: از داخل حجر طواف کرده و در وقت طواف حج به اشتباه خود واقف شد؟ جواب: در مفروض سؤال، حج او باطل است به بطلان عمره اش. (فتوای آیة الله تبریزی هم مثل همین است). آیة الله سبحانی: طواف و اعمال بعدی را تجدید نماید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر چهار شوط را تمام کرده و داخل حجر شده هر وقت فهمید ناقص را تمام کند و نماز طواف و اعمال مترتبه را به جا آورد و اگر قبل از سه شوط و نیم بوده شوطهای گذشته باطل است و باید طواف را از سر بگیرد و بعد از آن نماز طواف و سعی و تقصیر را به جا آورد و اگر از سه شوط و نیم گذشته و به چهار نرسیده آن را تمام کند با دو رکعت نماز و بعد یک هفت شوط طواف و نماز و سعی و تقصیر را به جا آورد. (آداب و احکام حج، م 560) آیة الله فاضل: احتیاط آن است که سعی و تقصیر را نیز اعاده کند..

بقیه اعمال صحیح است. (1)

(687) س - در مواردی که شخصی شک در اشواط کند، حکم به بطلان طواف می فرمایید، حالا اگر کسی تجدید طواف نمود و در این میان کشف شد که طواف اول شش شوط داشته و از طواف جدید نیز سه شوط انجام داده است، تکلیف او چیست؟

ج (2) - اشکال دارد و باید احتیاط کند. (3)

ص:391


1- [1] . آیة الله بهجت: آن شوط و نماز طواف را اعاده کند و احتیاطاً سعی و تقصیر را نیز اعاده نماید. آیة الله سیستانی: در فرض جهل و فوت موالات باید طواف و سایر اعمال را اعاده کند و اگر وقت تدارک گذشته باشد عمره او باطل است و به احتیاط واجب باید یک شتر کفّاره بدهد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: طواف دوم را اتمام کند و نماز بخواند و احتیاطاً بعد از نماز، یک شوط به قصد اتمام طواف اول به جا آورد و بعد از آن، نماز طواف اول را بخواند.
3- [3] . آیة الله بهجت: اشکال ندارد، طواف دوّم را تمام کند. آیات عظام تبریزی، زنجانی، سیستانی، فاضل: طواف دوم محکوم به صحّت است همان را به اتمام برساند. آیة الله خامنه ای: با توجه به اینکه از طواف اول دست برداشته اتمام همان طواف دوم کفایت می کند. (مناسک حج، س 90 و 91) آیة الله خویی: فتوای ایشان در دست نیست و لذا طبق مبنای ایشان، برای عمل به احتیاط، کافی است چهار شوط دیگر به نیت اعم از اتمام طواف اوّل، در صورتی که وظیفه اش اتمام آن باشد و اتمام طواف دوّم در غیر آن صورت به جا آورد. آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: باید احتیاط کند به اینکه طواف دوّم را رها کند و طواف قبلی را تکمیل نماید و پس از نماز طواف قبلی طواف و نماز آن را به طور کامل اعاده نماید (آداب و احکام حج، مسأله 587). آیة الله مکارم: صبر می کند تا موالات طواف دوم به هم بخورد سپس طواف اول را تکمیل کند..

(688) س - بعضی به تصوّر اینکه طواف 14 دور است با این کیفیت طواف انجام داده اند، آیا مخلِّ به طواف است؟

ج - اگر به قصد 14 شوط طواف کرده، طوافش باطل است. (1)

(689) س - اگر کسی طواف عمره را فراموش کرد و یا آن را ناقص انجام داد و در عرفات به یاد آورد، تکلیف چیست و آیا انجام و یا تتمیم آن فوریت دارد؟

ج (2) - می تواند بعد از اعمال منی آن را تدارک کند و فوریت ندارد. (3)

(690) س - اگر کسی جهلاً طواف را بیش از هفت شوط آورد و بقیه اعمال بعد از آن را به جا آورد، تکلیف او چیست؟

ج - اگر از اول قصد بیش از هفت شوط داشته، طواف و نمازش صحیح نیست (4) و

ص:392


1- [1] . آیة الله سبحانی: جاهل به حکم بنابر احتیاط واجب بعد از نماز طواف انجام شده طواف را از سر بگیرد و نماز آن را به جا آورد و اگر اعمال مترتبه را انجام داده مجدداً آنها را نیز انجام دهد. آیة الله سیستانی: اگر جاهل قاصر باشد صحیح است وگرنه مشکل است. آیة الله فاضل: اگر جاهل قاصر بوده، طوافش صحیح و اعاده مستحب است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: باید پس از بازگشت از منی و پیش از طواف حج، آن را به جا آورد.
3- [3] . مراجعه شود به سؤال 647. آیة الله بهجت: و اگر سعی را انجام داده، سعی را بنابر احتیاط اعاده کند. آیة الله زنجانی: اگر طواف را فراموش کرده مطابق حاشیه مسأله 679 عمل نماید و اگر آن را ناقص گذاشته قبل از طواف حج آن را اتمام نماید و اعاده سعی و تقصیر لازم نیست. آیة الله سبحانی: نمی تواند بین ظهر عرفه تا غروب جهت تدارک از عرفات خارج شود و فوریت لازم نیست بلکه بعد از اعمال روز عید در منی و قبل از طواف حج طواف فراموش شده و یا نقصان آن را تکمیل نماید و اگر ناقص بیشتر از سه شوط و نیم باشد طواف را کامل اعاده نماید و اگر کمتر از سه شوط و نیم است احتیاط در اتمام و اعاده است و به احتیاط واجب سعی را نیز اعاده کند سپس اعمال حج خود را انجام دهد. آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب قبل از طواف حج، آن را تدارک کند. پس اگر کسری آن سه شوط یا کمتر است تکمیل نماید و اگر بیشتر است تکمیل کند و به احتیاط واجب اعاده کند.
4- [4] . آیة الله سبحانی: حکم جاهل در حاشیه سؤال 688 و حکم زیادی از روی سهو در مسأله 614 بیان شد. آیة الله فاضل: مگر اینکه جاهل قاصر باشد..

باید آنها را اعاده کند (1) و ظاهراً اعاده بقیه اعمال لازم نیست (2)، ولی اگر قصد هفت شوط داشته و بعد از تمام شدن زیاد کرده (3)، پس اگر چهار شوط یا بیشتر زیاد کرده، احتیاط آن است که بقیه را تا چهارده شوط تتمیم کند و یک نماز دیگر هم به جا آورد و طواف و نماز را اعاده کند (4)، و اگر کمتر از چهار شوط زیاد کرده و موالات عرفیه به هم خورده است، احتیاط واجب اعاده طواف و نماز است و اگر موالات عرفیه به هم

ص:393


1- [1] . آیة الله زنجانی: سپس اعمال بعدی را اعاده کند و اگر وقت جبران گذشته، عمره تمتع او تبدیل به حج افراد می شود و باید پس از انجام آن و گذشتن ایام تشریق، عمره مفرده به جا آورد و چنانچه حج تمتع انجام داده کفایت از حج افراد می کند البته اگر پس از بازگشت به وطن متوجه شده، نماز آن کفایت می کند.
2- [2] . آیات عظام اردبیلی، بهجت، فاضل: بنابر احتیاط بقیه اعمال را اعاده کند. آیة الله خویی: بنابر احتیاط طواف باطل است و بقیه اعمال بعد از آن را هم اعاده نماید. (استفتائات، ص 243، س 719 والمسائل الشرعیه، ج 1، ص 345، س 19). آیة الله زنجانی: و در مورد اعاده اعمال بعدی به حاشیه مسأله 536 عمل نماید. آیة الله سبحانی: و اگر اعمال مترتبه را آورده باید مجدداً آنها را انجام دهد. آیة الله سیستانی: در هر صورت، اگر جاهل قاصر باشد طوافش صحیح است وگرنه مشکل است و به احتیاط واجب باید آن را و اعمال پس از آن را اعاده کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اعاده بقیه اعمال لازم است. (آداب و احکام حج، م 574)
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر از روی جهل زیاده را به جا آورده، چنانچه به قصد زیاد کردن بر طواف اول باشد، طواف باطل است، و اگر به قصد طواف دوم باشد و هفت شوط طواف دوم را کامل کند، هر دو طواف باطل است ولی اگر طواف دوم را به هر دلیلی رها کند و تمام نکند، طواف اول او صحیح است. آیة الله فاضل: اگر سهواً اضافه کرده و قبل از یک دور متوجّه شده، آن را قطع کند و طواف صحیح است و اگر بعد از یک دور متوجّه شود باید طواف را به احتیاط واجب تا چهارده دور به قصد قربت تمام کند و دو رکعت نماز برای طواف واجب قبل از سعی بخواند و به احتیاط مستحب دو رکعت برای طواف مستحب نیز بعد از سعی بخواند. آیة الله مکارم: این صورت هم مانند صورت اوّل است باید زیاده را رها کرده از سر بگیرد.
4- [4] . آیة الله بهجت: اعاده لازم نیست به نحوی که در مسأله 614 گذشت. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 614 مراجعه شود..

نخورده، حکم صورت قبل را دارد. (1)

(691) س - شخصی طواف حج واجب خود را غلط انجام داده و پس از آن چندین بار حج نیابی انجام داده است، تکلیف او در مورد حج خود و دیگر حج ها چیست؟

ج - مانع ندارد (2) و باید طواف حج خود را تدارک کند (3) و حج های نیابی که انجام داده صحیح هستند. (4)

ص:394


1- [1] . نظریه آیات عظام در مسأله 601 گذشت. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 614 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: در فرض عمد یا جهل حجّش باطل است ولی حج های نیابی صحیح است. آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب در فرض جهل به مسأله حج خود را باید اعاده کند اما سایر حج ها صحیح است. آیة الله سیستانی: در فرض جهل به مسأله، حج او باطل است و به احتیاط واجب باید یک شتر کفاره بدهد و سایر حج ها صحیح است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر از روی عمد ولو با جهل به مسأله بوده، حج هایی که انجام داده اشکال دارد و اگر از روی نسیان بوده طواف حج خود را به جا آورد و سعی را احتیاطاً انجام دهد و حج های نیابی او صحیح است. آیة الله مکارم: اگر از روی سهو و فراموشی باشد حج او صحیح است و اگر عمداً باشد یا جهلاً، حج او اشکال دارد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر عمداً بوده هر چند از روی جهل، حجش باطل است و باید آن را اعاده کند و بنابر احتیاط باید یک شتر نیز کفّاره دهد و برای خروج از احرام عمره مفرده به جا آورد و حج های نیابی که به جا آورده، اشکال دارند و اگر از روی سهو و نسیان بوده، حجش و همچنین حج های نیابی بعدی صحیح است ولی باید طواف را اعاده کند. آیة الله سبحانی: باید قبل از طواف عمره مربوط به نیابت، از طرف خود طواف کند و نماز طواف را بخواند و سپس اعمال نیابت را انجام دهد. آیة الله فاضل: و اگر عمداً چنین کرده باید حج خودش را اعاده کند و سایر حج ها اگر خللی در آنها ایجاد نکرده باشد محکوم به صحّت است.
4- [4] . به سؤال 647 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: اگر طوافش را ناقص به جا آورده باید طواف را اتمام کند و نمازش را بخواند و اگر همه طواف باطل بوده چنانچه بعد از مراجعت به وطن متوجه شده طواف و نمازش را به جا آورد کافی است و در این دو صورت حج های نیابی او صحیح است..

(692) س - شخصی طواف خود را انجام داده است و بعداً دو شوط طواف رجاءاً برای جبران نقص احتمالی به جا می آورد، آیا این عمل خللی به طواف او می رساند؟

ج - ضرر ندارد ولی جبران نقص نمی کند. (1)

(693) س - شخصی در دور پنجم طواف عذری برایش پیش آمد، آیا بعداً باید همین طواف را تکمیل کند یا طواف دیگری انجام دهد؟

ج - باید همین طواف را تکمیل کند. (2)

(694) س - شخصی در حین طواف، اندکی خون در بینی خود می بیند و آن را با دستمال پاک می کند و طواف خود را تمام می نماید، آیا این طواف صحیح است؟

ج (3) - اگر بینی او نجس شده باید بینی خود را آب بکشد و طواف را تکمیل کند و

ص:395


1- [1] . آیة الله بهجت: قصد جبران قصد زیاده نیست. (مناسک، س 90). آیة الله سبحانی: به صحت طواف ضرر نمی زند و با قصد اتیان به وظیفه فعلی (اتمام یا تمام) نقص احتمالی را جبران می کند و این درصورتی است که شک در تعداد اشواط نداشته باشد البته احتیاط واجب آن است که موارد حصول نقص و عدم نقص در همان شوط طواف را پس از تکمیل و خواندن نماز طواف، مجدداً طواف و نماز آن را اعاده کند. آیة الله سیستانی: طواف او اشکال دارد مگر اینکه جاهل قاصر باشد. آیة الله مکارم: طواف او اشکال دارد.
2- [2] . به مسأله 618 مراجعه شود. آیة الله خامنه ای: تکمیل لازم نیست و می تواند از آن صرف نظر کرده و از سر بگیرد. (مناسک حج، س 90 و 91) آیة الله زنجانی، آیة الله فاضل: تکمیل لازم نیست و می تواند از سربگیرد همان طوری که گذشت.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر خون در ظاهر بینی باشد، باید طواف را قطع کند و پس از تطهیر به تفصیلی که در مسأله 568 گذشت عمل نماید. همراه داشتن دستمال نجس نیز اشکالی در طواف ایجاد نمی کند. آیة الله سبحانی: اگر در اثناء طواف بدن مثلاً مثل خون دماغ شدن یا هر علت دیگر و یا لباس های احرام نجس شود اگر بدون رها کردن طواف تطهیر آن ممکن نباشد طواف را رها کند وبعد از تطهیر فوراً برگردد و طواف را از همان جا که قطع کرده شروع و به پایان برساند و در این جهت فرقی بین عروض نجاست پیش از نیمه طواف و یا پس از آن نیست..

اگر بدون تطهیر بینی، طواف را ادامه داده، احتیاط آن است که بعد از تکمیل و نماز (1)، طواف و نماز را اعاده کند و همچنین اگر دستمال نجس همراه او بوده است. (2)

(695) س - شخصی در شوط دومِ طواف شک می کند که آیا طواف را به نیت منوب عنه آغاز کرده یا به نیت خودش وظیفه او چیست؟

ج - احتیاط آن است که طواف را به نیت منوب عنه اتمام کند و پس از نماز، دو مرتبه آن را با نماز دیگر اعاده کند. (3)

ص:396


1- [1] . آیة الله فاضل: و سعی و تقصیر را اعاده کند.
2- [2] . به مسأله 568 مراجعه شود. آیة الله بهجت، آیة الله خویی: محمول متنجس و همچنین لباس کمتر از مقدار ساتر در طواف عیبی ندارد. (مناسک، مسأله 300). آیة الله خامنه ای: به مسأله 562 و 568 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: اگر ظاهر بدن و لباس، نجس نشود یا نجاست آن کمتر از مقدار درهم باشد طواف صحیح است و همراه داشتن متنجس، ضرر ندارد. آیة الله سبحانی: حمل دستمال نجس کوچک و هر محمول متنجس اگر ساتر نباشد در حال طواف اشکال ندارد (مناسک، مسأله 289 و 298). آیة الله سیستانی: اگر ظاهر بدن و لباس نجس نشود طواف صحیح است و همراه داشتن چیز متنجس ضرر ندارد. آیة الله مکارم: لباس های کوچک که به تنهایی ستر عورت نمی کنند، اگر نجس باشند ضرری ندارند؛ خواه به صورت محمول باشند یا لباس.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: باید طواف را به نیت منوب عنه از سر بگیرد. آیة الله بهجت: می تواند طواف را به نیت منوب عنه تمام کند. (استفتائات جدید) آیة الله خامنه ای: می تواند از طواف مزبور صرف نظر کرده و طوافی را به قصد مَنوب عنه از سر بگیرد. (مناسک حج، س 90 و 91) آیة الله زنجانی، آیة الله فاضل: در فرض سؤال به نیت آنچه نیت کرده آن را اتمام کند و نماز طواف را بخواند. امّا نمی تواند به آن اکتفا کند و باید طواف و نماز آن را به نیت منوب عنه اعاده کند. آیة الله سبحانی: البته اگر هنوز طواف به نصف نرسیده می تواند آن را رها کند و کمی صبر کند تا موالات به هم بخورد و به نیت منوب عنه از سر بگیرد. آیة الله سیستانی: باید طواف را به نیت نیابت از سر بگیرد..

(696) س - شخصی در اثنای طواف، به خاطر تقبیل و لمس بیت الله الحرام از مسیر خود منحرف شده و نمی داند در بازگشت، طواف را از همان نقطه که رها کرده بود ادامه داده است یا نه، آیا طوافش صحیح است؟

ج - اگر ملتفت (1) بوده که از همان محلی که طواف را رها کرده شروع کند و بعداً شک عارض شده، حکم به صحت نماید و در غیر این صورت، اکتفا به طواف مزبور محل اشکال است. (2)

(697) س - شخصی در اثنای طواف، بر اثر فشار جمعیت، چند گام به جلو رانده شده است، پس از آن، به جای اینکه همان مقدار را جبران کند، شوط دیگری آورده، که مجموعاً هفت شوط تمام و یک شوط ناقص می شود، آیا این طواف صحیح است؟

ج - طواف او اشکال دارد (3) و باید آن را اعاده کند. (4)

(698) س - شخصی بعد از اتمام طواف، سهواً یک شوط زیاد کرده است و بعد مردّد است که سه یا چهار شوط دیگر به جا آورده است و سپس همه اعمال عمره را نیز

ص:397


1- [1] . آیة الله خامنه ای: احتمال التفات کافی است. آیة الله خویی، آیة الله زنجانی: احتمال التفات کافی است.
2- [2] . به سؤال 648 مراجعه شود. آیة الله بهجت: حمل بر صحت می شود. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 600 و سؤال 648 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: در هر دو فرض عمل صحیح است.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: طواف او صحیح است. (مناسک حج، س 90و 91)
4- [4] . آیة الله بهجت، آیة الله زنجانی: ظاهراً به طواف ضرر ندارد. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: اگر آن شوط را رها کرده و از نو یک شوط دیگر آورده است، صحیح است. آیة الله سیستانی: مگر اینکه جاهل قاصر باشد..

انجام داده است، آیا طواف او باطل است و آیا تردید در عدد اشواطِ اضافی مضر نیست؟

ج - مضر است (1) و باید طواف و نماز را اعاده کند. (2)

(699) س - شخصی بر اثر شلوغی، مقداری از طواف را در خارج مطاف انجام داده و بعد نیز بقیه اعمال را انجام داده است، تکلیف او چیست؟

ج (3) - اگر ممکن نبوده، ولو در وقت دیگر، که در حد، طواف کند اشکال ندارد وگرنه باید طواف و نماز اعاده شود. (4)

(700) س - کسی که وظیفه او وضوی جبیره ای و تیمم است، اما از روی جهل، بدون تیمم، اعمال عمره را انجام داده است، وظیفه او چیست؟

ج - طواف و نماز آن، باید اعاده شود. (5)

ص:398


1- [1] . آیة الله خویی: بنابر احتیاط باید شوط زاید را به نیت قربت مطلقه تمام می نمود. (مناسک، م 318). لازم به تذکر است برای رعایت احتیاط، اعاده سعی و تقصیر هم لازم است. (المسائل الشرعیه، ج 1، ص 335، س 19). آیة الله زنجانی: و باید طواف و اعمال بعدی را اعاده کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: طواف واجب او صحیح است. (آداب و احکام، م 614)
2- [2] . رجوع شود به مسأله 612 و 614. آیة الله سبحانی: به احتیاط واجب. آیة الله سیستانی: مانند سؤال قبل است. آیة الله مکارم: بنا بر احتیاط.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: طوافش صحیح است.
4- [4] . مراجعه شود به مسأله 592. آیة الله بهجت: و احتیاطاً سعی و تقصیر را نیز اعاده نماید. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 592 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: اگر در ایام شلوغ سال (مانند ایام شلوغِ حج) بوده طواف و اعمال بعدی او صحیح است. آیة الله مکارم: در هر صورت اعاده لازم نیست.
5- [5] . به سؤال 647 مراجعه شود. آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط سعی و تقصیر را نیز اعاده کند و چنانچه وقت برای تدارک باقی

(701) س - شخصی شوط اول طواف را خارج از مطاف و به قصد طواف انجام داده، بعد متوجه شده است که طواف باید در محدوده معینی باشد، لذا مجدداً طواف را در مطاف آغاز نموده و بعد از طواف، اعمال دیگر را انجام داده است، آیا اشکال دارد؟

ج (1) - مانع ندارد. (2)

(702) س - کسی که اشتباهاً طواف را از رکن یمانی شروع و به همانجا ختم کرده و نماز طواف را خوانده و پس از آن متوجه شده حکمش چیست؟ و چنانچه در اثنای طواف متوجه شد و طوافش را به حجر الأسود ختم کرد، مقدارِ زیادی، مُضر به طوافش می باشد یا خیر؟

ج - طواف و نماز را باید اعاده کند و فرقی بین دو صورت نیست. (3)

ص:399


1- [1] . آیة الله اردبیلی: نباید طواف اول را رها می کرده، و در صورت رها کردن طواف اول، اگر طواف دوم بعد از به هم خوردن موالات بوده، صحیح بوده وگرنه اشکال دارد.
2- [2] . آیة الله خویی: ظاهراً طواف در خارج از حدّ تعیین شده صحیح است (مناسک، مسأله 306)، ولی اگر استیناف طواف از روی اعتقاد به جواز بوده، طواف دوم صحیح است. آیة الله سیستانی: اگر طواف اوّل را قطع کرده است، به این نحو که از مطاف خارج شده و به کاری مشغول شده باشد که عرفاً صدق کند طواف را قطع کرده است یا طواف دوّم را پس از فوت موالات عرفی انجام داده باشد صحیح است وگرنه مشکل است مگر اینکه جاهل قاصر باشد. آیة الله مکارم: احتیاط اعاده طواف است.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر کمبود طواف؛ یعنی از رکن یمانی تا حجر الأسود را جبران کند، طوافش صحیح است. (مناسک، س 83). آیة الله سبحانی: در فرض دوم طواف او صحیح است مشروط به اینکه نیت او این بوده باشد که طواف خود را از نقطه شروع واقعی شروع می کند ولی خیال می کرد آن نقطه رکن یمانی است (مناسک، مسأله 308). آیة الله سیستانی: در فرض اول باطل و در فرض دوم صحیح است..

(703) س - کسی که می داند یا احتمال می دهد که مقداری از طوافش را بدون اختیار انجام می دهد؛ یعنی جمعیت او را می برند، آیا می تواند از اول نسبت به آن مقداری که جمعیت او را می برند نیز قصد طواف کند و آن مقدار را مثل طواف سواره حساب کند؟

ج - باید طواف را شروع کند و اگر در اثناء، بدون اختیار او را بردند، همان مقدار را جبران (1) کند و طواف را ادامه دهد. (2)

(704) س - مواردی که باید احتیاطاً طواف را تمام کند و نماز طواف بخواند و طواف را با نمازش اعاده کند، آیا اگر یک طواف به قصد اعم از تمام و اتمام (یعنی چنانچه آن مقدارِ انجام شده باطل بوده، تمام هفت شوط را قصد طواف داشته باشد و چنانچه صحیح بوده به متمم آن قصد طواف داشته باشد) انجام دهد و دو رکعت نماز بخواند کافی است یا خیر؟

ج - این عمل صحیح نیست و تردید در نیت است. (3)

ص:400


1- [1] . آیات عظام بهجت، تبریزی، مکارم: جبران لازم نیست و طوافش صحیح است. آیة الله سبحانی: در طواف و سعی هر دو می تواند در حال اختیار بر روی چرخ بنشیند و طواف یا سعی کند ولی در صورت توانایی و امکان عرفی در هر دو باید وسیله را خود برد. آیة الله سیستانی: اگر به کلی سلب اختیار از او نشود، طواف صحیح است وگرنه باید طواف را در وقتی انجام دهد که بتواند همه آن را با اختیار انجام دهد و قصد مذکور در پایان سؤال وجهی ندارد. آیة الله فاضل: اگر به کلّی سلب اختیار از او نشود طواف صحیح است وگرنه باید طواف را در وقتی انجام دهد که بتواند همه آن را با اختیار انجام دهد و قصد مذکور در پایان سؤال وجهی ندارد، بلی اگر وقت ندارد و جبران آن مقدار نیز مستلزم عسر و حرج باشد به همان مقدار اکتفا کند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: البته همین مقدار که به اختیار خود دور می زند کافی است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: این عمل صحیح و مجزی است. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، فاضل: کفایت می کند و صحیح است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 549 مراجعه شود. آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط..

(705) س - شخصی در عمره تمتع، بعد از تقصیر فهمید طواف و سعیش باطل بوده، مجدداً طواف و سعی را با لباس دوخته انجام داد، آیا مجزی و صحیح است یا نه؟ و در فرض مذکور آیا باید تقصیر را هم تکرار کند یا نه؟

ج - طواف و سعی او صحیح است و اعاده تقصیر لازم (1) نیست اگرچه احوط (2) است.

(706) س - شخصی چند متری از یک شوط را خراب کرده است و چون دقیقاً اول و آخر آن معلوم نیست، یک شوط کامل از حجرالأسود شروع و به آنجا ختم می کند به قصد اینکه آنچه خراب شده به نحو صحیح انجام شود و زیادی قبلی و بعدی مقدمه علمیه باشد، آیا این طواف صحیح است؟

ج - صحیح است، مگر بعد از خراب شدن آن قسمت طواف را ادامه داده باشد که در این صورت طواف اشکال دارد. (3)

ص:401


1- [1] . آیة الله بهجت: لازم است طواف و نماز اعاده شود و پوشیدن لباس احرام لازم نیست و احتیاطاً سعی و تقصیر را اعاده کند و در صورتیکه بطلان از جهت جهل به حکم نبوده کفّاره ندارد. (پرسش های جدید حج، س 74). آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی: اعاده تقصیر لازم است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود.
3- [3] . آیة الله بهجت: در مسأله 697 گذشت که ظاهراً به طواف ضرر ندارد. آیة الله زنجانی: اشکال ندارد. آیة الله سبحانی: هر مقدار از هر شوط طواف که خراب شد باید در همان شوط تصحیح شود و اگر از محل آن گذشت و اصلاح نکرد و طواف را به پایان برد و با اضافه کردن یک شوط به آخر به نحو مذکور در متن تدارک کرد و نماز خواند اکتفا به این طواف مشکل است به احتیاط واجب طواف و نماز را چنانچه در سؤال 692 گذشت اعاده کند. آیة الله سیستانی: در این فرض اگر جاهل قاصر باشد صحیح است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: صحیح نیست، مگر آنکه چند قدم جلوتر از محلی که طواف خراب شده، به عنوان مقدّمه علمیه طواف را شروع کند و ادامه آن را به عنوان وظیفه واجب طواف به جا آورد. (آداب و احکام حج، م 581). آیة الله فاضل: طواف مزبور صحیح است ولکن اگر پس از خرابی، اشواط دیگری را هم اتیان کرده باشد صوری دارد که در بعضی از آنها اقوی بطلان است..

(707) س - کسی که به حدود مطاف آگاهی ندارد، بعد از فراغ از طواف شک می کند که در مطاف بوده است یا نه، آیا طوافش صحیح است یا نه؟

ج - اگر از اول در مطاف بود و شک در خارج شدن دارد، طوافش صحیح است و اگر از اول شک دارد، با جهل مذکور در سؤال، نمی تواند به طواف مزبور اکتفا کند. (1)

(708) س - شخصی در شوط اول طواف بود که نماز جماعت شروع شد، طواف را قطع می کند و مشغول نماز می شود و پس از نماز، طواف را از سر می گیرد و هفت شوط کامل به جا می آورد، آیا طواف او صحیح است؟

ج - اشکال دارد (2) و باید طواف را اعاده نماید. (3)

ص:402


1- [1] . نظریه آیات عظام در مسأله 592 طواف گذشت. آیة الله اردبیلی: مطاف حد معینی ندارد و اگر اتصال عرفی به طواف کنندگان وجود داشته باشد، کافی است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 592 مراجعه شود. آیة الله مکارم: در هر صورت طوافش صحیح است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر به قدری فاصله شده باشد که موالات به هم بخورد، اشکال ندارد. آیة الله خامنه ای: اشکال ندارد. (مناسک حج، م308) آیة الله خویی: نظریه ایشان در مسأله 701 گذشت. آیة الله زنجانی، آیة الله فاضل: طواف دوم صحیح است. آیة الله سیستانی: اگر با اعتقاد به بطلان طواف اوّل، طواف دوّم را انجام داده، صحیح است. آیة الله مکارم: اشکال ندارد.
3- [3] . رجوع شود به مسأله 621. آیة الله سبحانی: باید نماز طواف دوم را بخواند و سپس اعاده کند..

(709) س - شخصی با علم به حرمت تماس با بدن زن در حین طواف، از روی شهوت با بدن زنی تماس می نماید و از این تماس متلذذ می گردد، آیا طواف او اشکال پیدا می کند یا نه، تکلیف او چیست؟

ج - مضر به طواف نیست (1) و اگر کاری که موجب کفاره است انجام داده، باید کفاره بدهد. (2)

(710) س - اگر کسی طواف را فراموش کند یا باطل انجام دهد، آیا می تواند در ماه های غیر حج انجام دهد؟

ج - مانع ندارد. (3)

ص:403


1- [1] . آیة الله فاضل: اما اگر این عمل با علم و عمد انجام شده و موجب انزال شده، علاوه بر گناه باید یک شتر کفّاره بدهد و نسبت به طواف، حکم محدث شدن در اثنای طواف را دارد که در مسأله 549 گذشت.
2- [2] . آیة الله تبریزی: چنانچه موجب تماس، مشی در حال طواف باشد، طوافش اشکال دارد. آیة الله سبحانی: نسبت به طواف حکم محدث شدن در اثنای طواف را دارد یعنی اگر قبل از نصف محدث شد بعد از تحصیل طهارت اعاده کند و اگر بعد از نصف محدث شد وظیفه اش اتمام طواف و سپس نماز آن است ولی اگر تماس و انزال غیر اختیاری باشد فقط حکم محدث در اثنا را دارد که گفته شد و کفاره ندارد. آیة الله فاضل: اما اگر موجب انزال شود طوافش باطل و کفاره هم دارد. آیة الله مکارم: اگر لمس از روی لباس باشد گناه کرده ولی کفاره ندارد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر بطلان نیز بر اثر فراموشی برخی از شرایط باشد نه بر اثر جهل به مسأله، چنانچه پس از گذشتن ذی الحجه متذکر شود، می تواند آن را به جا آورد و اشکالی ندارد. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر طواف باطل باشد با گذشت زمان تدارک، حجش باطل است. آیة الله خامنه ای: وقت طواف حجّ و نماز آن ماه ذی حجه است، ولی طواف نساء و نماز آن وقت معینی ندارد. (مناسک حج، س86) و در صورت نسیان تا زمانی که خود یا نایبش طواف را به جا نیاورده چیزهایی که حلال شدنش مشروط به انجام طواف بوده بر او حلال نمی گردد (مناسک حج، م 331) آیة الله زنجانی: اگر در عمره تمتع بوده و وقت تدارک گذشته، عمره اش مبدل به حج افراد می شود و باید پس از آن عمره مفرده به جا آورد و اگر در حج تمتع بوده چنانچه در مکه و حوالی آن متوجه شده باید طواف حج و سعی و طواف نساء را قضا کند و اگر در وطن فهمیده انجام طواف حج کافی است.

(711) س - شخصی شوط اول طواف را در حالی که ناقص بوده رها می کند و پس از آن شش شوط دیگر به جا می آورد و بعد از آن نقیصه شوط اول را به جا می آورد، آیا طواف او صحیح است؟

ج - صحیح نیست. (1)

(712) س - اگر کسی در عدد اشواط طواف و سعی و عدد سنگ های رمی، به

ص:404


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر شوط آخری را که به عنوان تکمیل شوط اول به جا آورده، یک شوط کامل باشد هر چند به نظر او بعض آن تکمیل شوط اول بوده طوافش صحیح است. آیة الله فاضل: اگر هنوز موالات عرفیه به هم نخورده، باید نقصان شوط اول را جبران و اتمام کند و بنابر احتیاط اعاده هم بنماید..

دیگری اعتماد کند کافی است؟

ج - اگر اطمینان به عدد پیدا کند (1) مانع ندارد.

(713) س - شخصی به علت مریضی یا مسن بودن، در دورِ اول طواف خسته شده و از مطاف بیرون آمد و بعد از کمی استراحت، از همانجا که طواف را قطع نموده بود شروع می کند، آیا چون به دور چهارم نرسیده است، طوافش چه حکمی دارد؟

ج - اگر موالات به هم نخورده صحیح است. (2)

(714) س - آیا واجب است برای درک خلوتی مطاف و طواف در محدوده بیت و مقام، طواف را تأخیر بیندازد یا مستحب است یا رجحان دارد خصوصاً اگر پس از ایام تشریق مطاف خلوت نشود؟

ج - در صورت امکانِ طوافِ در حد، ولو در وقت خلوت، باید در حد طواف کند ولو با تأخیر. (3)

(715) س - آیا مُحرم قبل از انجام طوافِ واجبِ خود، چه طواف عمره یا حج و چه طواف نساء، می تواند همین طواف ها را برای معذور نیابت کند؟

ص:405


1- [1] . آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: یا آن شخص ثقه باشد. آیة الله زنجانی: می تواند به شمارش دیگری اعتماد کند و لازم نیست از حرفش اطمینان پیدا کند. آیة الله سیستانی: و در خصوص طواف می توان بر او اعتماد کرد، اگر خود او یقین به عدد اشواط داشته باشد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: طوافش صحیح است. آیة الله مکارم: رفع خستگی اگر طولانی نباشد موالات را به هم نمی زند.
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 592 آیة الله اردبیلی: مطاف حد معینی ندارد و در صورت اتصال به طواف کنندگان، خارج از حد بین مقام و کعبه نیز می توان طواف کرد. آیة الله فاضل: ولی چنانچه ضرورت عرفی اقتضا کند انجام طواف در خارج حد با رعایت الاقرب فالاقرب مانعی ندارد و صحیح است و صبر کردن و تأخیر انداختن لازم نیست..

ج - مانع ندارد. (1)

(716) س - شخصی در طواف عمره تمتع، در اثر فشار، احساس می کند که لنگ احرامش تر و نجس شده ولی اعتنا نمی کند و با همان حال طواف را تمام می کند و نماز طواف و سعی و تقصیر را انجام می دهد و به منزل می رود، بعد از بررسی می بیند مقداری نجاست خارج شده و احرامش را آلوده کرده است، یقین پیدا می کند که در همان حالِ طواف چنین شده است، بعد از اعمال حج و مراجعت به وطن به او می گویند باطل است، مستدعی است حکم الله را با توجه به اینکه نماز و سعی را هم با همان حال انجام داده، درباره این شخص بفرمایید و اگر اعمالش باط-ل باشد آیا هنوز در حال احرام است یا خیر؟

ج - اگر در حال طواف شبهه داشته و یقین نداشته که نجس شده و وضوی او باطل شده، از احرام خارج شده است (2) و فقط باید طواف و نماز را اعاده کند (3) هرچند بعد از

ص:406


1- [1] . آیة الله تبریزی: احتیاط این است که پس از انجام اعمال خود، آن را برای منوب عنه انجام دهد. آیة الله سبحانی: احتیاط مستحب این است که بعد از انجام اعمال خود برای منوب عنه انجام دهد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در طواف عمره احوط آن است که بعد از ادای مناسک خود طواف نیابتی را قبل از تقصیر و خروج از احرام انجام دهد. (مجمع المسائل، ج 1، ص 441 مسأله 8).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: در فرض مذکور، حجش باطل است و احتیاطاً باید یک شتر قربانی کند و برای خروج از احرام نیز یک عمره مفرده به جا آورد. آیة الله تبریزی: حجش بنابر احتیاط باطل است. آیات عظام خویی، سبحانی، سیستانی: چون بعداً یقین پیدا کرده وضویش با خروج آن رطوبت باطل شده بوده در فرض مذکور حجّش باطل است. (المسائل الشرعیه، ج 1، ص 342، س 2 وصراط النجاة). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: حکم حدث در اثنای طواف را دارد و طواف باطل است و تفصیل آن در محل خود ذکر شده است. (آداب و احکام حج، مسأله 510) آیة الله فاضل: در فرض مذکور حج او باطل است، بلی اگر جاهل قاصر بوده حج او صحیح است و باید طبق حاشیه مسأله 678 عمل کند.
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر بعد از شوط چهارم بوده بعد از تطهیر باید طواف را تکمیل کند و اعاده سعی و تقصیر، لازم نیست و اگر قبل از سه و نیم شوط بوده باید طواف و سعی و تقصیر را دوباره انجام دهد و اگر بین سه و نیم تا چهار شوط بوده باید ابتدا طواف قبلی را تکمیل کند و نماز آن را بخواند و سپس طواف و سعی و تقصیر را دوباره انجام دهد. آیة الله مکارم: و اگر شخصاً نمی تواند، باید نایب بگیرد و احتیاط آن است که سعی را هم اعاده کند..

اعمال یقین پیدا کرده باشد. (1)

(717) س - آیا یقین به هل خوردن در حین طواف، مصداق عدم امکان طواف در محدوده معین و مجوز برای تجاوز بغیر این محدوده می شود یا خیر؟

ج - شامل نیست. (2)

(718) س - در صورتی که یقین دارد در حال طواف در محدوده معین با اجنبی یا اجنبیه برخورد می کند باز هم واجب است در محدوده معین طواف کند؟

ج - آنچه ذکر شده (3) عذر نیست. (4)

(719) س - اگر صاحب عادت وقتیه و عددیه که عددش مثلاً هفت روز است، روز هفتم پاک شد و غسل کرد و اعمال حج را به جا آورد ولی بعداً لک دید، اعمالش

ص:407


1- [1] . رجوع شود به سؤال 647.
2- [2] . رجوع شود به مسأله 592 آیة الله اردبیلی: با اتصال عرفی به جمعیت طواف کننده، طواف در خارج از حد تعیین شده نیز صحیح است. آیة الله بهجت: مجوّز طواف در خارج از حدّ نیست (پرسش های جدید حج، س 54). آیة الله خامنه ای: بنابر اعتبار محدوده خاص برای طواف، و گذشت که لازم نیست. (حاشیه م592) آیة الله سبحانی: مگر اینکه طواف در آن محدوده با حرج و مشقت فوق العاده همراه باشد.
3- [3] . آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: مجوّز طواف در خارج از حدّ نیست (پرسش های جدید حج، س54). آیة الله خامنه ای: همان طور که گذشت اقوی آن است که طواف کردن در این فاصله شرط نیست. (حاشیه م 592)
4- [4] . آیة الله اردبیلی: در مسأله قبل گذشت. آیة الله سیستانی: رجوع شود به مسأله 592 آیة الله مکارم: طواف حد معینی ندارد و برخورد از روی لباس بدون قصد خاصی اشکال ندارد..

چگونه است؟

ج - اگر خون دیده و از روز دهم تجاوز نکرده، محکوم به حیض (1) است که در وسعتِ وقت باید طواف و نماز را اعاده کند (2) و در ضیق وقت، محل اشکال است که مراعات احتیاط باید بشود. (3)

ص:408


1- [1] . آیة الله تبریزی: اگر آن لک، صفات حیض را داشت و قبل از گذشت ده روز از ابتدای حیض قطع شد باید طواف و نماز طواف را که خوانده اعاده نماید و اگر بعد از آن سعی یا تقصیر کرده آنها را هم اعاده نماید و در غیر این صورت اعمالی را که انجام داده صحیح است. آیة الله خویی: اگر به صفات حیض ادامه یافت و از ده روز نگذشت، اعمال گذشته باطل بوده و اگر از ده روز گذشت و یا به غیر صفات ادامه یافت اعمالش صحیح واقع شده. (استفتائات آخر مناسک، چاپ سابق، ص 11). آیة الله سیستانی: پاکی بین دو خون که حیض واحد شمرده می شوند محل اشکال است و به احتیاط واجب باید طواف و نماز را اعاده کند. آیة الله فاضل: اگر در طواف حج واقع شده، باید طواف و نماز را اعاده کند و احتیاطاً سعی را نیز اعاده کند و اگر در عمره تمتّع بوده، اگر فرصت دارد طواف و نماز را اعاده کند و احتیاطاً سعی و تقصیر را نیز اعاده کند و اگر فرصت نداشت حج تمتّع مبدل به افراد می شود و اگر حج واجب بوده بعد از حج افراد یک عمره مفرده انجام دهد و الاّ انجام عمره مفرده واجب نیست.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و احتیاطاً اعمال بعد از طواف را نیز اعاده کند.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: اگر از ده روز تجاوز نکرده محکوم به حیض است و چنانچه طواف حج بوده در سعه وقت طواف و نماز آن را اعاده نماید و در ضیق وقت نایب بگیرد. و چنانچه در طواف عمره تمتّع بوده در سعه وقت باید طواف و نماز آن را اعاده نماید و در ضیق وقت اگر در حین احرام پاک بوده پس از مراجعت از منی به مکه جهت اعمال حج، قبل از طواف حج و نماز آن و یا بعد از طواف حج و نماز آن، طواف عمره تمتّع و نماز آن را قضا نماید و اگر در موقع احرام عمره ناپاک بوده حج او تبدیل به حج افراد شده، و در صورت واجب بودن حج باید از حج، عمره مفرده به جا آورد. (مناسک حج، م 21) آیة الله زنجانی: چنانچه هنگام طواف و نماز در باطن هم پاک بوده، اعمال انجام شده صحیح است، هر چند خون از روز دهم تجاوز نکرده باشد. آیة الله سبحانی: حج او به افراد بدل می شود. آیة الله مکارم: اگر اعمال در حال پاکی واقع شده صحیح است..

(720) س - بعضی از زنان به جهت خوردن قرص، نظم عادت ماهانه شان به هم می خورد؛ به طوری که گاهی در مدت طولانی مرتب خون و لک می بینند، آیا وظیفه این گونه زنان در حج چیست؟

ج - اگر خون سه روز استمرار داشته باشد، ولو به این نحو که پس از خروج تا سه روز باطن فرج آلوده باشد، حکم حیض دارد (1) وگرنه باید به وظایف مستحاضه عمل کند. (2)

(721) س - اگر زن در عمره تمتع بعد از سه شوط و نیم و قبل از چهار شوط، حایض شد و تا قبل از رفتن به عرفات، پاک نمی شود، وظیفه او چیست؟

ج - مورد (3) عدول به افراد است. (4)

ص:409


1- [1] . آیة الله زنجانی: لازم نیست سه روز اول حیض، پشت سر هم باشد ولی باید این سه روز در یک دهه واقع شود؛ یعنی اگر دو روز خون ببیند و هفت روز پاک شود و دوباره یک روز خون ببیند هر دو خون حیض، است ولی اگر بعد از دو روز خون دیدن، هشت روز پاک شود و دوباره خون ببیند، خون دیده شده حیض نمی باشد؛ مگر پاک بودن وی به جهت مانعی همچون قرص خوردن باشد که لازم نیست سه روز اول در یک دهه واقع شود.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و اگر سه روز اولِ خون دیدنِ او پشت سر هم نباشد، تفصیلی دارد که ذیل مسأله 728 بیان می شود.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: می تواند عدول به حج افراد نموده و بعد از اعمال حج، عمره مفرده انجام دهد و می تواند سعی و تقصیر عمره تمتّع را انجام داده و از احرام خارج شود و طواف عمره تمتّع و نماز آن را در موقع مراجعت به مکه جهت انجام طواف و نماز و سعی حج تمتّع قبل از آنها و یا بعد از آنها به جا آورد. (مناسک حج، م21) آیة الله سبحانی: اگر قبل از سه شوط و نیم خون دید حج او تبدیل به افراد می شود و اگر پس از سه شوط و نیم خون دید باقیمانده اعمال عمره را مانند سعی و تقصیر انجام می دهد سپس برای حج تمتع محرم می شود و در بازگشت از منی پیش از طواف حج بقیه طواف عمره با نمازش را به جا می آورد سپس به اعمال حج می پردازد (مناسک، مسأله 363).
4- [4] . آیة الله اردبیلی: باید طواف را رها کرده و سعی و تقصیر کند و سپس برای حج محرم شود و بعد از بازگشت از منی و قبل از طواف حج و نماز آن، یک طواف کامل به نیت طواف عمره به جا آورده و نماز آن را بخواند. آیة الله بهجت: مخیر است بین اینکه اول حج افراد را به جا آورده و بعد از فراغت، عمره مفرده

(722) س - اگر زنی بعد از شوط چهارم (1) در طواف عمره تمتع حایض شد و تا وقت وقوف به عرفه پاک نشد وظیفه اش چیست؟

ص:410


1- [1] . آیة الله سبحانی: بعد از سه شوط و نیم..

ج - باید سعی و تقصیر عمره تمتع را انجام دهد و محرم شود برای حج تمتع و در وقت انجام طواف حج، قبل یا بعد (1) از آن، بقیه طواف عمره تمتع و نماز آن را هم به جاآورد. (2)

(723) س - زنی عمره تمتع را انجام داد، بعد متوجه شد که طواف او باطل بوده است، پس از اینکه متوجه شد، دید عذر زنانه دارد، تکلیف او چیست؟

ج - هر وقت عذر او مرتفع شد، طواف و نماز را اعاده کند (3) و اگر قبل از وقوف پاک

ص:411


1- [1] . آیة الله اردبیلی: باید بقیه طواف عمره تمتع و نماز آن را قبل از طواف حج به جا آورد. آیة الله بهجت: باید قضای طواف عمره را به نحوی که گذشت، قبل از طواف حج به جا آورد. آیة الله تبریزی: و بعد از برگشتن از منی، قبل از طواف حج یک طواف کامل به قصد اعمّ از تمام و اتمام به جاآورد و نماز آن را بخواند. آیة الله خویی: حکم آن مانند حکم مسأله 721 است. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: باید سعی و تقصیر کند و پس از اعمال منی و قبل از طواف حج، باقیمانده طواف را انجام دهد و احتیاط مستحب این است که پس از اتمام، طواف و نمازِ آن را اعاده کند. آیة الله سبحانی: باید سعی و تقصیر کند و محرم شود برای حج تمتع و پس از اعمال منی پیش از طواف حج بقیه طواف عمره تمتع با نمازش به جا آورد (مناسک، مسأله 363). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: آنچه از طواف عمره باقیمانده و نماز آن را بعد از اعمال مکه به جا آورد و احتیاطاً سعی را هم اعاده کند هر چند لازم نیست.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 549 و 551 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: همه اعمال عمره را اعاده کند و تقصیر نماید و اگر وقت ندارد حج او به افراد تبدیل می شود سپس یک عمره مفرده به جا آورد. آیة الله فاضل: و سعی و تقصیر را نیز احتیاطاً اعاده کند.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: و احتیاطاً سعی و تقصیر را نیز اعاده نماید. آیة الله بهجت: و احتیاطاً سعی و تقصیر را اعاده کند و در صورت ضیق وقت بعداً تدارک کند و عمره مفرده هم به جا آورد به احتیاط واجب. (مناسک س 85 و 75). آیة الله سبحانی: طواف و نماز و سعی و تقصیر را اعاده کند و اگر وقت تنگ باشد حج او به حج افراد بدل می شود و پس از حج یک عمره مفرده به جا بیاورد. آیة الله فاضل: سعی و تقصیر را نیز احتیاطاً اعاده کند..

نمی شود، برای حج محرم شود و پس از آمدن به مکه و رفع عذر (1)، آنها را انجام دهد. (2)

(724) س - زنی مسأله را نمی دانست، بعد از پاک شدن از حیض، خیال می کرده جنب است و لذا غسل جنابت را نیت می کرد و با همین حال حج انجام داد، بفرمایید حج او چگونه است؟

ج - اگر منظور او غسل برای حدثی که از خون داشته است باشد و اسم آن را جنابت گذاشته، عملش صحیح است.

(725) س - آیا مستحاضه کثیره، باید برای طواف یک غسل و برای نمازِ طواف غسلی دیگر بکند یا یک غسل برای هر دو کافی است؟

ج - برای هر یک، غسل لازم است مگر آنکه از وقت غسل برای طواف تا آخر نماز خون قطع باشد. (3)

ص:412


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و پیش از به جا آوردن طواف حج.
2- [2] . آیة الله تبریزی: رجوع شود به سؤال 647. آیة الله خویی: در هر دو صورت سعی و تقصیر را اعاده نماید. (المسائل الشرعیه، ج 1، ص 345). آیة الله زنجانی: اگر تقصیر نکرده می تواند تقصیر کند، پس اگر قبل از گذشتن وقت عمره تمتع پاک شود طواف را به جا می آورد والاّ قبل از طواف حج، طواف عمره تمتع را قضا می کند. آیة الله سبحانی: اگر پس از پاک شدن از حیض برای انجام طواف و نماز و سعی وقت باقی است باید اعمال گذشته را اعاده کند و اگر باقی نیست حج او به حج افراد تبدیل می شود و پس از اعمال حج یک عمره مفرده به جا می آورد (مناسک، م 364). آیة الله سیستانی: اگر قبل از فوت وقت وقوفین پاک شود باید همه اعمال را انجام دهد و اگر پاک نشود به وظیفه ای که در حاشیه مسأله 721 آمده است عمل کند.
3- [3] . آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط برای طواف و نماز آن یک غسل کند و برای هر یک از آن دو یک وضو بگیرد. آیة الله خویی: و اما کثیره غسل کند برای هر کدام و محتاج به وضو نیست، مگر اینکه محدث به حدث اصغر باشد، که در این صورت احوط ضم وضو است به غسل. (مناسک، مسأله 299). آیة الله زنجانی: مستحاضه کثیره باید برای هر طواف علاوه بر غسل، وضو هم بگیرد و بدون تأخیر طواف کند و در مورد نمازِ طواف، چنانچه آن را بدون فاصله قابل توجهی از طواف به جا آورده باشد لازم نیست برای آن مجدداً اعمال مستحاضه را به جا آورد والاّ باید برای نماز طواف هم

(726) س - زنی به حساب شناسنامه، بیش از پنجاه سال شمسی دارد و یک سال و نیم خون ندیده است ولی در عرفات خون می بیند، بنابراین آیا در یائسگی او می توان تردید داشت یا نه و وظیفه او چیست؟

ج - اگر اطمینان دارد که پنجاه سال قمری او تمام شده (1) و سیده (2) نیست، حکم

ص:413


1- [1] . آیة الله زنجانی: و قرشیه هم نیست حکم مستحاضه را دارد و اگر اطمینان دارد که قرشیه است یا در آن شک دارد چنانچه در عادت یا یکی دو روز قبل از آن خون دیده یا خون او اوصاف حیض را دارد، حکم حیض را دارد و سیده قسمی از اقسام قرشیه است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: فرقی بین سیده و غیر سیده نیست و یائسگی با تمام شدن پنجاه سال شروع می شود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر به صفات حیض باشد، بنابر احتیاط جمع بین احکام حایض و مستحاضه نماید. آیة الله سیستانی: یائسگی در مسأله حیض در سیده و غیر سیده، با اتمام شصت سال قمری شروع می شود. آیة الله مکارم: فرقی میان سیده و غیر سیده نیست..

مستحاضه را دارد. (1)

(727) س - آیا نماز و طواف برای زن مستحاضه یک حکم دارند یا هر کدام از طواف و نماز جدا و مستقل هستند؟

ج - مستقل هستند. (2)

(728) س - زنی بعد از وقوفین حیض می شود، با مصرف قرص، خون قطع می گردد و اعمال را انجام می دهد ولی بعد از آن لک می بیند، وظیفه او چیست؟

ج (3) - اگر خون سه روز مستمر نبوده و حتی در باطن فرج هم قطع شده، حیض نبوده است و با انجام وظیفه مستحاضه، عمل او صحیح است. (4)

(729) س - زنی در حال طواف، مستحاضه قلیله می شود، وظیفه او چیست؟

ص:414


1- [1] . آیة الله خامنه ای: تعیین سن یائسگی محل تأمل و احتیاط است؛ بانوان می توانند در این مسأله به مجتهد جامع الشرایط دیگر مراجعه نمایند. (مناسک حج، س 141)
2- [2] . آیات عظام زنجانی، سبحانی، مکارم: در مسأله 725 گذشت. آیة الله سیستانی: مستحاضه قلیله، برای هر یک از نماز و طواف، به احتیاط واجب یک وضو بگیرد و در متوسطه بنابر احتیاط واجب یک غسل و برای هر کدام یک وضو لازم است. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط.
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر هنگام طواف و نماز در باطن هم پاک بوده اعمال او صحیح است.
4- [4] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورتی که سه روز اول پشت سر هم نباشد؛ مثل آنکه دو روز خون ببیند و یک روز پاک شود و دوباره یک روز خون ببیند، بنابر احتیاط لازم در روزهایی که خون می بیند باید جمع کند میان کارهای مستحاضه و تروک حایض و در روزهایی که خون نمی بیند هم کارهایی را که بر حایض حرام است ترک کند و عبادت های خود را به جا آورد. (توضیح المسائل، مسأله 447، احکام حایض)..

ج (1) - اگر بعد از تمام شدن (2) دور چهارم بوده پس از تجدید وضو و تطهیر بدن و لباس، طواف را تمام کند و اگر قبلاً بوده، به احتیاط واجب پس از تجدید وضو و تطهیر، آن را اتمام و سپس اعاده نماید. (3)

(730) س - زن مستحاضه ای بعد از غسل و وضو مشغول طواف می شود، در اثنای طواف لک می بیند، وظیفه او چیست؟

ج (4) - اگر خون او مستمر است و به وظیفه عمل کرده، با تحفظ از خروج خون، چیزی بر او نیست و در غیر این صورت (5) حکم حدث جدید را دارد.

(731) س - زنی به تصور اینکه پاک شده است، طواف انجام می دهد و در اثنای سعی متوجه می شود که هنوز پاک نشده است، آیا سعی او نیز باطل است و اگر بعد از

ص:415


1- [1] . آیة الله زنجانی: پس از تجدید وضو و تطهیر بدن و لباس به تفصیل مسأله بعدی عمل کند.
2- [2] . آیة الله سبحانی: نصف شوط چهارم.
3- [3] . به مسأله 549 و 550 مراجعه شود. آیة الله اردبیلی: اتمام لازم نیست و اعاده کافی است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 549 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: نیمه طواف باشد پس از تجدید وضو و تطهیر بدن و لباس طواف را تمام کند و اگر قبل از آن این حالت رخ دهد پس از وضو و تطهیر بدن و لباس طواف را از سر بگیرد و نماز طواف را بخواند. آیة الله مکارم: وظیفه او فقط اعاده است بعد از طهارت و احتیاط لازم نیست.
4- [4] . آیة الله زنجانی: اگر بلافاصله مشغول طواف شده باشد ضرری به طوافش نمی زند و می تواند با همان حال بدون فاصله عرفی، نماز طواف را هم بخواند، ولی اگر بین غسل و طواف، فاصله عرفی افتاده باشد با خروج خون، غسل و وضویش باطل می شود و پس از تجدید غسل و انجام سایر وظایف، چنانچه خون پس از 4 شوط آمده طواف را اتمام می کند و اگر قبل از 3/5 شوط آمده طواف را از سر می گیرد و اگر خون بین 3/5 تا 4 شوط آمده طواف را اتمام کرده، دوباره از سر می گیرد.
5- [5] . آیة الله سبحانی: اگر وظایف خود را برای نمازهای یومیه انجام داده تکلیفی ندارد. آیة الله مکارم: یعنی اگر خون قطع شده و غسل کرده سپس خون جاری شده، حکم حدث جدید دارد..

سعی متوجه شود چگونه است؟

ج (1) - در فرض اول سعی را قطع کند و پس از پاک شدن از حیض، طواف و نماز را اعاده کند و احتیاط آن است که پس از اعاده طواف و نماز، سعی را اتمام و اعاده نماید (2) و در فرض دوم نیز اعاده طواف و نماز لازم و اعاده سعی مبنی بر احتیاط است. (3)

(732) س - زن مستحاضه که باید غسل کند و وضو بگیرد و با این کار فاصله ای بین اعمال پیش می آید که شاید طولانی هم باشد؛ مثلاً باید برود منزل غسل کند و برگردد، آیا این فاصله اشکال ندارد؟

ج (4) - اگر خون قطع نمی شود برای هریک از طواف و نماز باید غسل کند و وضو

ص:416


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر هنگام طواف و نماز در باطن هم پاک بوده اعمالش صحیح است و اگر ناپاک بوده در هر دو فرض پس از پاکی و غسل، طواف و سعی و تقصیر را انجام می دهد، و تا تقصیر نکرده از محرمات احرام پرهیز می نماید.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اتمام لازم نیست و اعاده کافی است. آیة الله بهجت: اتمام سعی لازم نیست و اعاده کافی است. آیة الله سبحانی: تکلیف او با تکلیف کسی که پس از انجام همه عمره متوجه شده که حائض بوده است فرقی نمی کند که در مسائل قبل بیان شد.
3- [3] . به سؤال 647 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله زنجانی: در صورتی که خون قطع نمی شود اگر ممکن است در نزدیکی مسجدالحرام غسل کرده بدون فاصله عرفی طواف و نماز را به جا آورد و اگر ممکن نیست باید احتیاط کند به این نحو که در منزل غسل کند و قبل از طواف هم تیمم بنماید. آیة الله سبحانی: اگر وظایف خود را برای نماز انجام داده برای طواف و نماز آن وظیفه جداگانه ای ندارد ولی احتیاط مستحب است که برای طواف و نماز آن غسل جداگانه ای بنماید و لازم نیست هنگام شروع به طواف و یا در اثناء آن خون قطع باشد ولی کسی که می خواهد به این احتیاط مستحب عمل کند مبادرت عرفی به عمل بعد از غسل لازم است و لازم نیست در اطراف مسجد الحرام غسل کند بلکه غسل از هتل و طی مسافت آن با ماشین لطمه ای به این مبادرت نمی زند..

بگیرد (1) و باید طوری باشد که بعد از غسل و وضو مبادرت به عمل نماید، بنابراین اگر با رفتن به منزل نتواند مبادرت کند، نزدیک مسجدالحرام غسل کند و وضو بگیرد. (2)

(733) س - زن مستحاضه که باید برای هر نماز و طواف غسل کند طبق وظیفه اش غسل کرد و یا وضو گرفت و طواف را شروع کرد، بین طواف نماز ظهر شروع شد، نماز را خواند، و با همان طهارت اول، بعد از نماز، طواف را ادامه داد، آیا طوافش صحیح است؟

ج - اگر از هنگام غسل تا آخر طواف، خون قطع بوده، طواف صحیح است و در غیر این صورت احوط آن است که این طواف را تمام کند (3) و پس از غسل اعاده نماید.

ص:417


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در استحاضه کثیره برای هر یک از طواف و نماز یک غسل انجام دهد و در استحاضه قلیله برای هر یک از آنها یک وضو باید بگیرد و در استحاضه متوسطه یک غسل برای هر دو انجام دهد و برای هر یک، یک وضو بگیرد و چنانچه برای خواندن نمازهای یومیه غسل استحاضه را قبلاً انجام داده باشد، کافی است. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط برای طواف و نماز آن یک غسل کند و برای هر یک از آن دو یک وضو بگیرد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و اگر نیز ممکن نشد، به جای غسل یا وضو تیمم کند. آیة الله خویی: در کثیره، احوط این است که برای هر کدام از طواف و نماز، غسل نماید و قلیله برای هر کدام وضو بگیرد و متوسطه یک غسل برای هر دو به جا آورد و برای هر کدام وضو بگیرد. آیة الله سبحانی: به حاشیه سؤال 725 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: اگر فاصله بین غسل یا وضو یا هر دو و انجام طواف یا نماز طواف زیاد باشد و تیمّم بدون فاصله میسّر باشد، به احتیاط واجب قبل از نماز یا طواف یک تیمم بدل از غسل یا وضو کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و اگر از نزدیک مسجدالحرام نتواند غسل کند احتیاطاً در موقع ورود به مسجد تیمم بدل از غسل هم بنماید. (مجمع المسائل، ج 1، ص 468 مسأله 9). آیة الله مکارم: چنان که قبلاً گذشت هنگامی که مستحاضه وظیفه غسل خود را برای نمازها انجام دهد به حکم طاهر است و غسل دیگری برای طواف لازم نیست.
3- [3] . آیة الله بهجت: اتمام لازم نیست. آیة الله تبریزی: بعید نیست تمام کردنِ طوافِ سابق کافی باشد و احتیاط به اعاده آن پس از غسل نباشد.

(734) س - زنی که حیض نمی شود ولی هر دو ماه یکبار، دو سه روزی لک و ترشحات می بیند، وظیفه اش چیست؟

ج (1) - اگر خون استمرار تا سه روز ندارد، ولو به این نحو که پس از خارج شدن تا این مدت باطنِ فرج آلوده باشد، حکم استحاضه را دارد. (2)

(735) س - هرگاه زن قُرَشیه پس از شصت سال (3) و غیر قرشیه پس از پنجاه سال، چند روز متوالی خون ببیند که همه به اوصاف حیض باشد در طوافها و نماز چه کند؟

ج - حکم مستحاضه را دارد و حکم حیض بر خون مزبور مترتب نیست، حتی در صورت توالی یا داشتن صفات. (4)

(736) س - زن هایی که برای جلوگیری از قاعدگی از قرص استفاده می کنند که موقع طواف گرفتار حیض نباشند و ایام عادت ممکن است یک یا دو لکه کم رنگ

ص:418


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر مجموع لک هایی که در ضمن ده روز می بیند و مقداری پس از آن لک ها که احتمال می دهد باطن آلوده باشد بر روی هم به اندازه سه روز نباشد، احکام حیض را ندارد.
2- [2] . به سؤال 728 مراجعه شود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: به ذیل مسأله بعدی 735 مراجعه شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: به مسأله 728 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: قرشیه و غیر قرشیه فرقی ندارند و یائسگی زنان از پنجاه سالگی آغاز می شود.
4- [4] . آیة الله تبریزی، ایة الله خویی: چنانچه بین پنجاه سال و شصت سال، خون به صفات حیض باشد، بنابر احتیاط قرشیه و غیر قرشیه بین احکام حایض و مستحاضه جمع کنند، و اگر بعد از شصت سال خونی دیده اند، حکم به استحاضه می شود. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 726 مراجعه شود. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: به حاشیه پاسخ سؤال 726 مراجعه شود..

ببینند، آیا این خون استحاضه حساب است یا خون قروح و جروح، و در هر صورت به طواف ضرر می زند یا خیر؟ (1)

ج (2) - حکم استحاضه را دارد (3) و باید به وظیفه مستحاضه عمل کنند و اگر در اثنای طواف لک دیده، تفصیلی بین ما قبل از تمام شدن دور چهارم (4) و مابعد آن هست که در مناسک ذکر شده است. (5)

(737) س - شخصی غسل مس میت به گردنش بوده ولی بعد از اعمال حج متذکر می شود، وظیفه او چیست؟

ج - اگر بعد از مس میت غسل جنابت (6) کرده باشد - چون جنب هم بوده یا بعداً جنب شده - غسل جنابت کفایت می کند و عملش صحیح است و الاّ باید طواف و نماز آن را اعاده کند. (7)

ص:419


1- [1] . آیة الله نوری: اگر در موقع اعمال خون نبینند که پاک می باشند و اعمالشان صحیح است ولی اگر در ایام عادت یک یا دو لکه کم رنگ ببینند، این خون، خون استحاضه حساب می شود و باید به وظیفه مستحاضه عمل کنند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: خونی که در ایام عادت می بینند، هر چند سه روز مستمر نباشد و صفات حیض را نیز نداشته باشد حکم حیض را دارد.
3- [3] . آیة الله بهجت: مگر آنکه علم پیداکند در باطن خون است. (مناسک، س 174).
4- [4] . آیة الله سبحانی: سه شوط و نصف و مابعد آن.
5- [5] . به مسأله 549 و 550 مراجعه شود.
6- [6] . به سؤال 677 مراجعه شود. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی: یا غیر غسل جنابت از اغسال واجبه یا اغسالی که استحباب آنها ثابت شده مثل غسل جمعه یا غسل احرام یا غسل دخول مکه و غیر آن.
7- [7] . به سؤال 647 مراجعه شود. آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله سبحانی: و اگر بعد از وجوب غسل مس میت غسل جنابت نکرده حکم او حکم کسی است که با وضوی باطل طواف انجام داده که صور آن در سؤالات 647، 653 و 1362 آمده است. آیة الله سیستانی: هر غسلی هر چند مستحبی باشد کافی است. آیة الله مکارم: هرگاه غسل دیگری غیر از جنابت کرده باشد آن نیز کفایت می کند. آیة الله نوری: و اگر شخصاً ممکن نیست نایب بگیرد..

(738) س - محرمی است که مبتلا به خروج ریح است؛ یعنی مرتب ریح از او جدا می شود و در عرض سال شاید یکی دو ماه، فی الجمله تخفیف پیدا می کند، ولی نوعاً به فاصله یکی دو دقیقه وضویش باطل می شود، تکلیف چنین شخصی در طواف و نماز چیست؟ چند وضو باید بگیرد؟

ج - حکم مبطون را دارد (1) که از تحریرالوسیله (جلد اول، صفحه 30، مسأله 3) استفاده می شود و علی ای حال چنانچه نتواند در اثنای طواف وضو بگیرد یا حرجی باشد اکتفا به یک وضو برای طواف کافی است، ولی اگر بتواند ولو با حمل آب در اثنای طواف وضو بگیرد واجب است تجدید وضو کند (2) و همچنین است حکم در نماز طواف. (3)

(739) س - مدتی است که به علت ابتلای به بیماری و در اثر عمل جراحی، خروج مدفوع را احساس نمی کنم و از کیسه مخصوص استفاده می کنم، البته برای وضو و نماز فتوای حضرت امام مشخص و معین است که بدان عمل می کنم، ولی چون سال آینده

ص:420


1- [1] . آیة الله بهجت: مانند مسلوس است و همان وظیفه را دارد. (پرسش های جدید حج، س 66). آیة الله زنجانی: وضوی مبطون با این گونه خارج شدن باد، باطل نمی شود و می تواند طواف و نماز آن را به جا آورد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط حکم مبطون را دارد. آیة الله خویی: بلکه حکم مسلوس را دارد. (مستفاد از مناسک، مسأله 299). آیة الله سبحانی: به سؤال 739 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: در فرض مذکور یک وضو برای طواف و نماز کافی است مگر اینکه حدثی غیر از آنچه مستند به بیماری اوست از او سر بزند. آیة الله فاضل: بنابر احتیاط واجب مثل مبطون باید نایب هم بگیرد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و مبطون برای طواف نایب بگیرد و احتیاطاً خودش هم طواف کند. (مجمع المسائل، ج 1، ص 469 مسأله 13). آیة الله مکارم: این احتیاط در مورد مسلوس و مبتلا به خروج ریح واجب نیست..

به امید خدا تصمیم دارم خانه خدا را زیارت کنم، مستدعی است در رابطه با انجام مراسم حج، تکلیف شرعی بنده را مرقوم فرمایید؟

ج (1) - اگر در طواف و نماز آن، رعایت وظیفه ای که برای وضو و نماز دارید، بنمایید، عمل حج شما صحیح است. (2)

(740) س - شخصی عمل جراحی انجام داده است، و فعلاً کیسه ای بسته است که بول او قطره قطره در آن کیسه می ریزد، لیکن نه از مجرای بول، بلکه از موضع جراحی که در پهلو قرار داده اند، آیا این شخص حکم مسلوس را دارد؟

ج (3) - حکم مسلوس را دارد. (4)

ص:421


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر نتوانید در اثناء طواف، وضو بگیرید یا حرجی باشد با یک وضو می توانید طواف کنید، و اگر بتوانید بدون حرج در اثناء طواف وضو بگیرید ولو به این شکل که همراه خود آب ببرید، باید تجدید وضو کنید، و همین طور است حکم در نماز طواف، و برای نماز طواف نمی توانید به وضویی که برای طواف گرفته اید اکتفا کنید بلکه باید دوباره وضو بگیرید.
2- [2] . به سؤال قبل مراجعه شود. آیة الله بهجت: باید برای طواف نایب بگیرد (مناسک، مسأله 299). آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: مبطون، احوط این است که در صورت ممکن، هم خود طواف نموده و هم نایب بگیرد. (مناسک، مسأله 299). آیة الله سبحانی: مبتلا به خروج بول یا غائط و یا ریح چنانچه تا آخر وقت عذر آن ها برطرف می شود و یا اینکه فرصتی برای آن ها پیش می آید که می توانند وضو بگیرند و طواف و نماز را بدون حدث به جا آورند باید صبر کنند اما اگر ظن قوی دارند که مشکل آن ها رفع نمی شود دو حالت دارد: الف( اگر در بین طواف و نماز فقط چند مرتبه انگشت شمار حدث سر می زند به طوری که اگر بخواهد برای هر بار وضو بگیرد مشکل نیست ظرف آبی همراه داشته باشد و وقتی حدث سر زد اگر می تواند در مطاف و یا اینکه از مطاف خارج شود و وضو بگیرد و سریع برگردد و طواف را ادامه دهد. ب( ولی اگر حدث پی در پی ایجاد می شود به شکلی که وضو گرفتن برای هر دفعه بسیار مشکل است برای طواف یک وضو و برای نماز وضوی دیگر بگیرد و بنا بر احتیاط مستحب برای طواف و نماز نائب بگیرد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: حکم مسلوس را دارد و باید مطابق حاشیه مسأله 750 عمل نماید.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله خویی: اگر از محلّ غیر معتاد ولو بالعارض خارج شود، آن هم بنابر احتیاط واجب، همان حکم را دارد. (منهاج، آخر ص 41). آیة الله سبحانی: به ذیل سؤال قبلی مراجعه شود..

(741) س - کسی نیت طواف را در دل گذرانده و به قصد طواف حرکت می کند، مقداری که می آید گمان می کند نیت طواف را باید به زبان بگوید، لذا برمی گردد و نیت را با زبان می گوید و طواف را از نو شروع می کند، آیا طوافش صحیح است یا خیر؟

ج - اشکال دارد. (1)

(742) س - به خاطر اهمیت زیادی که در اعمال حج داده می شود و به خصوص در طواف ها و نماز آن، غالباً یک عملی را به عنوان احتیاط و رجاء، چندین بار به جا می آورند ولو اینکه عمل نزد خودشان نقصی ندارد، البته به حد وسواس هم نمی رسد، آیا این گونه تکرار در اعمال، اشکالی دارد؟

ج - وسواس همین است و نباید به وسوسه اعتنا شود، بلی انجام عمل احتیاطی بدون وسوسه مانع ندارد. (2)

(743) س - کسی به جهتی، طواف یا سعیش قطع می شود و به جلو می رود،

ص:422


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر قدری صبر کند که موالات از بین برود، اشکال ندارد. آیات عظام تبریزی، زنجانی، صافی، فاضل، گلپایگانی: با قصد استیناف اشکال ندارد. آیة الله خامنه ای: اشکال ندارد. (مناسک حج، س 90 و 91) آیة الله خویی: با اعتقاد به جواز استیناف مجزی است. آیة الله سبحانی: لیکن اگر چنین کرد و از طواف خود صرف نظر کرد اگر طواف صرف نظر شده از نصف یعنی سه شوط و نیم گذشته به احتیاط واجب طواف را تمام کند و نماز بخواند و سپس طواف را از سر بگیرد و اگر قبل از سه شوط و نیم قطع کرد احتیاطاً مقداری درنگ کند تا موالات به هم بخورد سپس طواف را از سر بگیرد. آیة الله سیستانی: صحّت طواف بعید نیست. آیة الله مکارم: اشکال ندارد.
2- [2] . آیات عظام خویی، زنجانی، سبحانی، فاضل: لیکن در طواف و سعی، تکرار در اعمال در برخی از صور موجب بطلان است، اگرچه بدون وسوسه هم باشد..

می خواهد از همان جا که قطع شده شروع کند ولی در اثر ازدحام نمی تواند خود را به آنجا برساند و در محاذی آنجا به طرف چپ یا راست قرار می گیرد، آیا می تواند از محاذی جایی که قطع شده شروع کند، یا باید همان نقطه باشد؟

ج - لازم نیست همان نقطه باشد، بلکه محاذات کافی است و باید طواف تکمیل شود.

(744) س - قران، که در طواف حرام است، آیا طواف را باطل می کند یا خیر؟ (1)

ج - اگر از اول یا در اثنای طواف اول، قصد قران داشته، احتیاط در اعاده طواف است و اگر بعد از تمام شدن طواف اول قصد قران کرده، طواف (2)باطل نمی شود. (3)

ص:423


1- [1] . آیة الله بهجت: در صورت انحلال مقصود، موجب بطلان نمی شود. آیة الله سبحانی: طواف باطل است و کار حرام کرده است و پس از نماز طواف باید طواف و نماز آن را اعاده کند و اگر اعمال مترتبه را آورده مجدداً بیاورد.
2- [2] . آیة الله فاضل: به حاشیه سوال 688 مراجعه شود.
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 611 و 613. آیة الله اردبیلی: اگر هفت شوط دوم را تکمیل کند، طوافش باطل می شود. آیات عظام تبریزی، خویی: در صورتی که قران محقّق شود مطلقاً موجب بطلان طواف است؛ چه از اوّل یا اثنای طواف اوّل قصد قران داشته یا اینکه بعد از تمام شدن طواف اوّل قصد قران کرده باشد. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 611 و 613 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب بعد از نماز طواف و فوت موالات عرفی، از اول طواف واجب خود را با نماز آن اعاده کند، و بهتر است دو رکعت نماز بعد از سعی به عنوان تکلیف فعلی در پشت مقام بخواند. آیة الله سیستانی: اگر هر دو طواف واجب باشد یا یکی مستحب و دیگری واجب باشد، چه از اوّل قصد قران داشته باشد و چه بعداً تصمیم بگیرد ولی طواف دوّم را تمام کند، طواف اوّل باطل است. آری اگر هر دو مستحب باشد، هر چند کراهت دارد ولی جایز است..

(745) س - آیا یک شوط و دو شوط طواف هم استحباب دارد یا باید طواف هفت شوط باشد و اگر کسی گمان داشت که مستحب است و بعد از هفت شوط طواف واجب، یکی دو شوط طواف مستحبی به جا آورد و بعد نماز طواف را خواند، آیا طوافش اشکال دارد؟

ج - استحباب آن ثابت نیست، ولی طواف مزبور صحیح است.

(746) س - معیار در کثیر الشک بودن در طواف چیست؟

ج - عرفی است. (1)

(747) س - طواف کردن در محدوده 26/5 ذراع و نماز خواندن پشت مقام، هر چه نزدیک تر به مقام، آن طور که در مناسک بیان شده، گویی نزد آنان بدعت است، آیا باید همان گونه که آنان در خارج از حد طواف می کنند و دور از مقام نماز می خوانند انجام شود؟

ج - چنین چیزی نیست و باید به وظیفه عمل شود. (2)

(748) س - اینکه فرموده اید در بعضی موارد باید طواف و سعی را اتمام و اعاده

ص:424


1- [1] . آیة الله زنجانی: و کثیرالشک، کسی است که در مواردی شک می کند که متعارف مردم، شک نمی کنند و کثیرالشک غیر از وسواس است و باید مطابق احتیاط عمل نماید. آیة الله سیستانی: معیار این است: شکی که برای او حاصل می شود، نسبت به کسانی که در موجبات حواس پرتی مانند او هستند، به مقدار معتنابه بیشتر باشد.
2- [2] . مراجعه شود به پنجم از واجبات طواف. آیة الله اردبیلی: چنانچه اتصال عرفی به طواف کنندگان وجود داشته باشد، مطاف حد معینی ندارد. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 592 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 592 و 779 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: یعنی در سعی و طواف وقتی خود را با امثال و اقران خود مقایسه می کند متوجه غیر متعارف بودن شک و وسوسه خود می گردد. آیة الله مکارم: طواف چنان که گفتیم، حد معینی ندارد ولی نماز طواف را در صورت امکان باید پشت مقام ابراهیم به جاآورد و اگر ممکن نشد در دو طرف آن و اگر مانعی وجود داشته باشد عقب تر می خواند..

کند، بفرمایید که ترتیب هم لازم است یا نه؟

ج - بلی، احتیاط به این است که قبلاً اتمام کند طواف را و نماز بخواند و سپس اعاده نماید. (1)

(749) س - کسی که در سعی یا طواف عمره تمتع یا عمره مفرده، نیاز به نایب پیدا کرده است، آیا نایب باید در حالی که محرم است، نیابت کند یا خیر؟ بر فرض عدم لزوم احرام، آیا باید با لباس احرام طواف کند یا در لباس مَخیط هم جایز است؟

ج - هیچ یک از احرام یا لباس احرام در نایب لزوم ندارد. (2)

(750) س - شخصی مسلوس است، برای طواف و نماز آن، وظیفه اش چیست؟

ج - اگر وقتی دارد که بتواند طواف را با وضو و نماز را با وضو انجام دهد، باید آن وقت را انتخاب کند و طواف و نماز را با وضو و بدن پاک به جا آورد و بقیه اعمال را بعد از آن اتیان نماید و اگر چنین وقتی ندارد، در صورتی که مشقت نداشته باشد، برای هر بار که حدث از او صادر شود یک وضو بگیرد و اگر مشقت دارد برای طواف یک وضو و برای نماز هم یک وضو بگیرد. (3)

ص:425


1- [1] . آیة الله اردبیلی: همچنان که می توند یک طواف یا سعی به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد. آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: کافی است یک طواف یا سعی به نیت اعم از تمام و اتمام انجام دهد.
2- [2] . آیة الله بهجت: احتیاط در احرام نایب است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احوط آن است که در عمره، نایب بعد از فراغ از ادای مناسک خود، طواف و سعی نیابتی را قبل از تقصیر و خروج از احرام انجام دهد. (مجمع المسائل، ج 1، ص 441 مسأله 8).
3- [3] . آیة الله بهجت: به همان دستوری که برای نماز خود طهارت می گیرد، برای طواف نیز همان نحو عمل می کند (مناسک شیخ، ص 36 ووسیله، ص 76 و 39). آیة الله تبریزی: بعید نیست که یک وضو کفایت کند؛ مادامی که حدث متعارف از او صادر نشود؛ گرچه احتیاط، اعاده وضو است. آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: به همان دستوری که برای نماز خود طهارت می گیرد، برای طواف نیز همان طهارت کافی است.

(751) س - آیا در مواردی که طواف و نماز باید اعاده شود، لازم است با لباس احرام باشد؟

ج - لازم نیست. (1)

(752) س - هرگاه محرم لباس احرام را کنار بگذارد و با لباس دوخته، اعمال عمره

ص:426


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر طواف عمره باشد و از مواردی باشد که بنابر احتیاط باید سعی و تقصیر نیز اعاده شود، احتیاطاً محرمات احرام رعایت شود. آیة الله خویی: اگر طواف را از روی جهل ترک کرده و یا آنها را باطل انجام داده تا محل تدارک آن باقی است، باقی در احرام می باشد و لباس دوخته را باید در بیاورد و بعد از گذشت زمان، تدارک حجش باطل است و بعید نیست احرامش هم باطل باشد. (المسائل الشرعیه، ج 1، ص 342 و 345 و 351 و استفتائات، ص 282). آیة الله زنجانی: در صورتی که تقصیر یا حلق او محکوم به صحت باشد اجتناب از پوشیدن لباس های معمولی و دیگر محرمات احرام، واجب نیست؛ و در هر حال اگر در لباس های معمولی، طواف یا سعی را به جا آورد صحیح است. آیة الله سبحانی: اگر کسی عمره تمتع و یا عمره مفرده را انجام دهد و بعد از تقصیر بفهمد که طواف و سعی او باطل بوده چنین فردی در احرام خود باقی است و باید از محرمات احرام دوری جوید و طواف و نماز و سعی را با جامه احرام انجام دهد و با تقصیر مجدد از احرام خارج شود و به خاطر تقصیر چیزی بر او نیست. آیة الله سیستانی: او بر احرام خود باقی است و باید از محرّمات احرام اجتناب کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در طواف عمره تمتع و عمره مفرده احرام واجب است و در طواف حج لازم نیست. (آداب و احکام حج، م 610).

را؛ از طواف و سعی، انجام دهد؛ جهلاً یا عمداً، آیا طواف و سعی او صحیح است؟ و عمره او مجزی است یا نه؟

ج - طواف و سعی مزبور صحیح و عمره مذکور مجزی است. (1)

(753) س - هرگاه محرم به احرام عمره تمتع جنب باشد و آب برای او ضرر دارد یا آب ندارد و یا وقت عمره می گذرد، آیا طواف و نماز، با تیمم کافی و مجزی است؟ یا باید نایب هم بگیرد؟

ج - نایب گرفتن لازم نیست. (2)

(754) س - آیا حجاب زن در طواف مثل حجاب او در نماز است یا فرق می کند؟

ج (3) - فرق می کند (4) و فقط وجه و کفین در طواف مستثنی است

ص:427


1- [1] . آیة الله بهجت: ولی پوشیدن لباس مخیط در حال احرام کفاره دارد؛ برای متعمّد و یا مضطرّ، به خلاف ناسی و ساهی و جاهل (مناسک شیخ، ص 20). آیة الله تبریزی: اگر ساتر منحصر به لباس های دوخته ای که پوشیده است باشد، طواف اشکال دارد مگر اعتقاد داشته که این عمل بر او جایز است. آیة الله سبحانی: ولی باید گوسفندی قربانی نماید. آیة الله مکارم: در صورت عمد، خلاف احتیاط است، گناه کرده و یک گوسفند کفاره دارد. آیة الله نوری: هر چند که مرتکب حرام شده است و باید یک گوسفند کفّاره بدهد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و طواف و نماز چنین شخصی مجزی است. آیة الله بهجت: اگر واقع شود طواف با تیمم در آخر زمان تمکن از مباشرت (مناسک شیخ، ص36). آیة الله سبحانی: و یا مسأله به گونه ای است که نمی تواند از کاروان جدا و خودش در مکه بایستد تا عذر برطرف شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط نایب هم بگیرد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: داشتن ساتر بنابر احتیاط مستحب در صحت طواف، معتبر است و از آنجا که معمولاً طواف کننده در معرض دید ناظر محترم است پوشاندن عورت بر مردها و تمام اندام -به جز وجه و کفّین- بر بانوان، تکلیفاً واجب است.
4- [4] . آیة الله خویی: فرق نمی کند و پوشاندن صورت برای زن از نامحرم، بنابر احتیاط واجب است ولکن باید به نحوی باشد که ساتر به صورت زن مسّ نشود. (مناسک عربی، مسأله 267، و استفتائات، مسأله 861). آیة الله سبحانی: باید در حال طواف روی پا و کف پا را بپوشاند هر چند در حال نماز پوشاندن آن ها لازم نیست و همچنین در حال نماز می تواند صورت خود را بپوشاند ولی در حال احرام به جز برای حفظ از نامحرم جایز نیست صورت خود را بپوشاند البته در این حال هم باید حجاب به صورت نچسبد. آیة الله سیستانی: فی الجمله فرق می کند، گرچه احتیاط این است که همان مقدار که در نماز پوشاندن واجب است در طواف نیز واجب است ولی اگر قسمتی از موها یا بازو و ساق پا پیدا باشد طواف صحیح است همچنین به احتیاط واجب نباید صورت خود را با نقاب و مانند آن بپوشاند حتی اگر مُحل باشد. آیة الله فاضل: در حال طواف برای زن حفظ از نامحرم وجوب نفسی دارد. آیة الله مکارم: در حال نماز پشت پا و کف آن نیز مستثنی است ولی در طواف احتیاط پوشاندن آن است. همچنین در نماز نقاب ضرری ندارد ولی در طواف جایز نیست. آیة الله نوری: فرق می کند؛ چون در نماز می تواند صورت خود را بپوشاند ولی در طواف واجب است صورت خود را نپوشاند..

علی الأحوط. (1)

(755) س - اگر مقداری از موهای سر زن یا جاهای دیگر بدن او، که باید در حال طواف بپوشاند، ظاهر باشد آیا به طواف او ضرر می رساند یا نه؟ و اگر با ظاهر بودن موی سر، طواف را انجام داده، طواف او باطل است یا نه؟ (2)

ج (3) - اگر عمدی باشد، طواف صحیح نیست (4) علی الأحوط (5) و در غیر مورد عمد، صحیح است، مگر در جاهل مقصر علی الأحوط.

(756) س - شخصی در عمرة تمتع طواف را تمام کرده است، ولی می گوید

ص:428


1- [1] . آیة الله اردبیلی: علی الاقوی.
2- [2] . آیة الله بهجت: در صورتی که علم نداشته باشد اشکال ندارد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در هر دو مورد، طواف صحیح است، هر چند در فرض عدم عذر، گناهکار است، و رعایت این احتیاط، بسیار مناسب است.
4- [4] . آیات عظام سبحانی، سیستانی، فاضل، مکارم: طواف صحیح است هر چند گناه کرده است. آیة الله خویی: در فرض جهل به حکم، طواف صحیح است. (المسائل الشرعیه، ج 1، ص 334).
5- [5] . آیة الله خامنه ای: طواف او صحیح است، اگر چه مرتکب فعل حرام شده است. (مناسک حج، م305)..

دلچسب نشد لذا یک طواف دیگر بدون خواندن نمازِ طوافِ اول، به جا می آورد و نماز و سعی به جا می آورد و تقصیر می کند، آیا عملش صحیح است یا نه؟

ج - عمل او صحیح است (1)، هر چند داخل در قِران حرام است.

(757) س - اکل و شرب در حال طواف جایز است یا نه؟

ج - مانع ندارد.

(758) س - کسی که در حال طواف شخصی را از روی زمین بلند می کند و ممکن است در این حال گامی به طرف جلو بردارد و در این حال توجه به طواف ندارد، در نتیجه نمی داند که آیا مقداری از مسافت را بدون قصد طواف آمده است یا نه، تکلیف او چیست؟

ج - باید آن مقدار را احتیاطاً تدارک کند. (2)

(759) س - کودک نابالغی با اذن پدر محرم شد و طواف را نیمه کاره به تصور اینکه همین مقدار کافی است رها کرد و سعی را نیز از طبقه دوم انجام داده، تکلیف چیست؟

ص:429


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و تکرار احتیاطی طواف از موارد قران محسوب نمی شود. آیة الله بهجت: چون جنبه احتیاطی دارد، اشکالی ندارد و طواف احتیاطی، طوافِ دیگر نیست تا قران حاصل شود. (مناسک، س 91 و 92). آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی: اعاده طواف به عنوان احتیاط قران نیست. (المسائل الشرعیه، ج 1، ص 343 و صراط النجاة، ج 1، ص 232). آیة الله سبحانی: چنانچه نماز طواف دوم را خوانده احتیاطاً دو رکعت نماز طواف اول را بخواند و سپس باید از اول طواف واجب را انجام دهد و نمازآن را بخواند. آیة الله سیستانی: صحّت عمل مورد اشکال است، از جهت فاصله بین طواف و نماز، مگر اینکه جاهل قاصر باشد. نسبت به نظریة سایر آیات عظام، مراجعه شود به مسأله 611 و 613.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر نیت ارتکازی داشته، کافی است. آیات عظام بهجت، سیستانی، فاضل: به شک خود اعتنا نکند. آیة الله تبریزی، آیة الله مکارم: اگر قصد طواف ولو اجمالاً داشته باشد کافی است. آیة الله سبحانی: به شک خود اعتنا نکند و به طواف خود ادامه دهد..

ج - اگر از اول قصد هفت شوط نداشته، طواف او باطل است و باید طواف و نماز و سعی را اعاده کند و بعد تقصیر نماید. (1)

(760) س - کسی که در شوط ششم، طواف خود را رها کرد و نتوانست ادامه دهد و دیگری به جای او بقیه را به جا آورد، ولیکن نماز طواف را خودش خواند و بعداً متوجه شد که استراحت در خلال طواف، به طواف ضرر نمی رساند و او با استراحت می توانست خودش طواف خود را تمام نماید، اکنون تکلیف او چیست؟

ج - بقیه طواف را تمام کند و نماز را اعاده نماید. (2)

(761) س - شخصی طواف خود را به هم می زند و طواف دوم را شروع می کند، آن

ص:430


1- [1] . آیة الله بهجت: حکم قطع طواف را دارد به مسائل قطع طواف مراجعه شود. آیة الله تبریزی: اگر بخواهد عملش صحیح شود باید طواف و اعمال بعد از آن را اعاده کند. آیة الله خویی: حکم قطع طواف را دارد و پس از تصحیح طواف، سعی را در طبقه اول اعاده نماید. آیة الله زنجانی: و چنانچه در عمره تمتع این اتفاق افتاده و وقت تدارک گذشته، مطابق حاشیه مسأله 679 رفتار نماید. آیة الله سبحانی: به جهت فوت موالات باید طواف را اعاده کند و نماز بخواند و سعی را در طبقه اول دوباره انجام دهد. آیة الله سیستانی: در هر صورت باید طواف و نماز و سعی را اعاده کند و بعد تقصیر نماید و اگر وقت عمره تمتع گذشته، احرامش باطل شده و چیزی بر او نیست. آیة الله فاضل: و تا اعمال را به صورت صحیح انجام نداده در احرام باقی است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: ولی اگر موالات به هم خورده باشد، احتیاطاً باید طواف را اعاده کند. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: خودش احتیاطاً بقیه طواف را به جا آورد و بعد از خواندن نمازِ طواف، طواف و نماز آن را اعاده کند. آیة الله خامنه ای: اگر بنابر احتیاط واجب موالات به هم نخورده باشد و به هر حال می تواند از طواف قبل صرف نظر کرده و مجدداً طواف و نماز را اعاده کند. (مناسک حج، م 307 و س 90 و 91) آیة الله سبحانی: و اگر در اثناءناتوان شد و نائب گرفت هر گاه پیش از تجاوز از نیمه طواف نائب بگیرد باید نائب طواف را از سر بگیرد و اگر پس از تجاوز از آن نائب گرفت باید آن را اتمام کند ولی نماز طواف را خود شخص نیز علاوه بر نائب بخواند. آیة الله سیستانی: ولی اگر موالات به هم خورده باشد باید طواف و نماز را اعاده کند..

را نیز به هم می زند و طواف سوم را آغاز کرده به اتمام می رساند، وظیفه او چیست؟

ج - اشکال دارد (1) و موارد احتیاط مختلف می شود.

(762) س - اگر شخصی رکن مستجار (رکن یمانی) را یقین کرد که رکن حجر الأسود است، لذا طواف را از مستجار به عنوان حجر الأسود شروع کرد و هفت شوط کامل به جا آورد، بعداً فهمید که یقین او خطا بوده است، تکلیف او چیست؟

ج - طواف مزبور باطل است (2) و باید تدارک شود.

(763) س - گاهی انسان شک می کند که این شوط طوافم به هم خورده یا نه، آیا می شود بعد از طواف یک شوط هم به عنوان احتیاط، اضافه بر هفت شوط آورد و بعد

ص:431


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر بدون به هم خوردن موالات طواف را شروع کند، اشکال دارد وگرنه طواف آخر صحیح است. آیة الله بهجت، آیة الله مکارم: اشکال ندارد. آیة الله خامنه ای: اشکال ندارد و طواف اخیر صحیح است. (مناسک حج، س 90 و 91) آیة الله خویی: با فرض اعتقاد به جواز از سر گرفتن طواف، طواف سوم مجزی است. آیة الله سیستانی: اگر جاهل قاصر باشد صحیح است وگرنه مشکل است. آیة الله زنجانی، آیة الله فاضل: طوافی را که تمام کرده صحیح است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: صحت طواف آخر، که به اتمام رسانده، بعید نیست. (مجمع المسائل، ج1، ص467 و 479).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر قصدش این باشد که طواف را از حجرالاسود شروع کند و آن را با رکن یمانی اشتباه کرده باشد و دور آخر را تا حجرالاسود به نیت طواف ادامه دهد. آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 702 مراجعه شود. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: اگر قصد او شروع از موضع معتبر شرعی است ولی در تطبیق اشتباه کرده است، در صورتی که کسری دور آخر را تا حجرالاسود به قصد طواف تمام کند طواف صحیح است در غیر این صورت باطل است. آیة الله فاضل: ظاهراً قصد او شروع از موضع معتبر شرعی بوده و در تطبیق اشتباه کرده است لذا کسری دور آخر را تا حجر الاسود تمام کند و طواف صحیح است ولی احتیاطاً پس از نماز طواف، طواف و نماز را اعاده کند. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط..

نماز بخواند یا خیر؟

ج - به وسوسه نباید اعتنا کرد و اگر قسمتی از طواف اشکال پیدا کند، همان قسمت باید تصحیح شود (1) و ادامه بعد از آن به قصد طواف، بدون تصحیحِ آن قسمت، موجب اشکال در طواف می شود و با آوردن یک شوط بعد از طواف احتیاطاً، اشکال رفع نمی شود.

(764) س - شخص در حالی که مشغول طواف است، در شوط پنجم یقین کرد که 5 متر در شوط اول و 5 متر در شوط سوم بی اختیار طواف کرده است، تکلیف او چیست؟

ج (2) - این طواف قابل تصحیح نیست (3) و باید اعاده شود.

(765) س - شرایطی که در طواف واجب، لازم الرعایه است، آیا در طواف مستحبی نیز معتبر است یا نه؟

ج - ظاهر آن است که آنچه در مناسک استثنا نکرده معتبر است. (4)

ص:432


1- [1] . آیة الله سبحانی: هر شوطی که اشکال پیدا کرد باید در همان شوط تصحیح شود که قبلاً متعرض شده ایم و از وسوسه ها باید پرهیز کرد و با پیروی از آنها خود را به سختی نینداخت.
2- [2] . آیة الله زنجانی: همین مقدار که با اختیار خودش دور می زند کفایت می کند و اگر این مقدار هم نبوده، باید دو شوط دیگر انجام دهد.
3- [3] . آیة الله بهجت: دو شوط کامل انجام دهد بما أنّه یحتمل من السبعه. آیة الله تبریزی: بی اختیار شدن، مانع صحّت طواف نیست، وقتی که شروع، به اختیار بوده است. آیة الله خویی: حرکت به سبب ازدحام مبطل طواف نیست. (المسائل الشرعیه، ج1، ص342). آیة الله سبحانی: دو شوط دیگر به قصد جبران نقص انجام دهد و احتیاطاً پس از نماز طواف را اعاده کند. آیة الله سیستانی: اگر به کلّی از او سلب اختیار شده است، دو شوط دیگر انجام دهد. آیة الله فاضل: باید از همانجایی که در شوط اول طواف را خراب کرده، طواف را تصحیح و اتمام و احتیاطاً اعاده هم بنماید. اگر موالات عرفیه به هم نخورده باشد و الاّ اعاده کافی است ظاهراً. آیة الله مکارم: اگر از اول قصد کرده خود را در میان طواف کنندگان قرار دهد و با آنها بچرخد، آنچه را با فشار جمعیت به جا می آورد جزء طواف است و صحیح می باشد.
4- [4] . آیة الله سبحانی: و اینکه در طواف مستحبی وضو شرط نیست و نماز آن را می توان در همه جای مسجدالحرام خواند.

(766) س - در طواف مستحبی، زنان می دانند که به بدن مردان نگاه می کنند و احیاناً هم در بین فشار مردان قرار می گیرند، از نظر شرع اشکال ندارد؟

ج - اگر اختیاراً نگاه به نامحرم نکنند اشکال ندارد، ولی در ازدحام بهتر است مراعات کنند و در هر صورت طواف صحیح است.

(767) س - آیا در طواف های مستحبی هم ختنه شرط است یا نه؟

ج - بلی شرط است.

(768) س - محرم وارد مکه شد، آیا می تواند قبل از اعمال عمره تمتع یا قبل از اعمال عمره مفرده و همچنین پس از محرم شدن به احرام حج تمتع و قبل از رفتن به عرفات، طواف مستحبی به جا آورد یا خیر؟ و اگر به جا آورد، به عمره و حجش ضرر می زند یا نه؟

ج (1) - احوط ترک طواف (2) مستحبی است در فرض سؤال ولی به عمره و حج

ص:433


1- [1] . آیة الله زنجانی: در عمره و حج تمتع کسی که طواف واجبش -ولو طواف نساء- را انجام نداده نمی تواند طواف مستحب انجام دهد و اگر بعد از احرام حج و قبل از رفتن به عرفات، طواف مستحب کرد، بنابر احتیاط مستحب، احرام را تجدید کند. آیة الله سبحانی: ولی اگر بعد از احرام حج و پیش از رفتن به عرفات طواف مستحبی انجام داد باید «لبیک» را تجدید کند.
2- [2] . آیة الله بهجت: اشکالی ندارد. (پرسش های جدید حج، س 69).

ضرر نمی زند.

(769) س - آیا می شود هر شوط از طواف مستحب را به نیت یکی از مؤمنین به جا آورد، یا باید مجموع هفت شوط را برای یک نفر به جا آورد؟

ج - نیابت در یک شوط صحیح نیست، ولی می تواند مجموع را به نیت چند نفر انجام دهد. (1)

(770) س - آیا جایز است طواف مستحبی را خارج از حد طواف واجب به جا آوردیا نه؟

ص:434


1- [1] . آیة الله سبحانی: یک شوط طواف مستحب نیز چنانچه به قصد تقرب و رضای الهی باشد مانعی ندارد و می شود حتی آن را به نیابت از دیگری انجام داد ولی نمی توان هر یک شوط از یک طواف کامل را به نیابت کسی انجام داد ولی می توان مجموع آن را به نیابت چندین نفر انجام داد و یا ثوابش را به آن ها هدیه کرد. آیة الله سیستانی: نیابت در یک شوط نیز صحیح است ولی در این صورت نباید مجموع هفت شوط را به عنوان یک طواف انجام دهد. (ملحق مناسک، سؤال 178). آیة الله مکارم: و نیز می تواند ثواب هر شوط را به یک نفر اهدا کند..

ج (1) - جایز نیست (2) مگر در مورد ضرورت. (3)

(771) س - اگر حاجی از منی برگشته و هنوز طواف واجب را به جا نیاورده است، آیا می تواند طواف مستحبی به جا آورد یا نه؟

ج - احوط آن است که تا اعمال واجب را انجام نداده، طواف مستحبی نکند. (4)

آداب و مستحبات طواف (1)

(5)

(772) م - در حال طواف (6)، مستحب است بگوید:

«أللَّهُمَّ إنِّی أسْأَلُک بِاسْمِک الَّذِی یُمْشی بِهِ عَلی طَلَلِ الْماءِ کما یُمْش-ی بِهِ عَلی جُدَدِ الْأَرْضِ وَأَسْأَلُک بِاسْمِکَ الَّذِی یَهْتَزُّ لَهُ عَرْشُکَ وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی تَهْتَزُّ لَهُ اقْدامُ مَلائِکَتِکَ وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی دَعاکَ بِهِ مُوسی مِنْ جانِبِ الطُورِ فاسْتَجَبْتَ لَهُ وَألْقَیْتَ عَلَیْهِ مَحَبَّةً مِنْکَ وَأَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذی غَفَرْتَ بِهِ لِمُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَما تَأخَّرَ وأتْمَمْتَ عَلَیْهِ نِعْمَتَک أنْ تَفْعَلَ بِی کذا وَکذا».

و به جای کذا و کذا حاجت خود را بطلبد.

و نیز مستحب است در حال طواف بگوید:

«أللَّهُمَّ إنِّی إلَیْک فَقِیْرٌ وَإنِّی خائِفٌ مُسْتَجِیْرٌ فَلا تُغَیِّرْ جِسْمِی وَلا تُبَدِّلْ إسْمِی».

و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد بخصوص وقتی که به در خانه کعبه

ص:435


1- [1] . آیة الله زنجانی: در این جهت مانند طواف واجب است و مطابق حاشیه مسأله 592 عمل شود.
2- [2] . مراجعه شود به پنجم از واجبات طواف. آیة الله اردبیلی: چنانچه اتصال به جمعیت طواف کننده وجود داشته باشد، حتی در طواف واجب، لازم نیست طواف بین مقام و کعبه انجام شود.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 592 مراجعه شود.
4- [4] . مراجعه شود به سؤال 768
5- [5] . آیة الله مکارم: این مستحبّات را به قصد رجاء به جا آورد.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: و شایسته است که در حال طواف، همواره خشوع و حضور قلب داشته و به ذکر خدا مشغول باشد و ادعیه وارده را قرائت نماید. (مناسک حج، م 281).

می رسد و بخواند این دعا را:

«سائِلُک، فَقِیْرُکَ، مِسْکیْنُکَ بِبابِکَ، فَتَصَدَّقْ عَلَیْهِ بِالجَنَّةِ، ألَّلهُمَّ الْبَیْتُ بَیْتُکَ وَالحَرَمُ حَرَمُکَ وَالْعَبْدُ عَبْدُکَ وَهذا مَقامُ الْعائِذِ بِکَ المُسْتَجِیرِ بِکَ مِنَ النَّارِ فَأعْتِقْنِی وَوَالِدَیَّ وَأهْلِی وَوُلْدِی وَإخْوانِیَ المُؤْمِنِینَ مِنَ النَّارِ یا جَوادُ یا کریمُ».

و وقتی که به حجر اسماعیل رسید رو به ناودان و سر را بلند کند و بگوید:

«أللَّهُمَّ أدْخِلْنِی الْجَنَّةَ وَأجِرْنِی مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِکَ وَعافِنِی مِنَ السُّقْمِ وَأوْسِعْ عَلَیَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّی شَرَّ فَسَقَةِ الجِنِّ وَالْإِنْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

و چون از حجر بگذرد و به پشت کعبه برسد، بگوید:

«یا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ یاذَا الجُودِ وَالْکرَمِ إنَّ عَمَلِی ضَعِیفٌ فَضاعِفْهُ لِی وَتَقَبَّلْهُ مِنِّی إنَّک أَنْتَ السَّمِیْعُ الْعَلِیْمُ».

و چون به رکن یمانی برسد دست بردارد و بگوید:

«یا أللهُ یا وَلِیَّ الْعافِیَةِ وَخَالِقَ الْعافِیَةِ وَرَازِقَ الْعافِیَةِ وَالمُنْعِمُ بِالْعافِیَةِ وَالمَنّانُ بِالعافِیَةِ والمُتَفَضِّلُ بِالْعافِیَةِ عَلَیَّ وَعَلی جَمِیعِ خَلْقِکَ یا رَحْمانَ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ وَرَحیْمَهُما صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَارْزُقْنَا الْعافِیَةَ وَتَمامَ الْعافِیَةِ وَشُکْرَ الْعافِیَةِ فی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِیْنَ».

پس سر به جانب کعبه بالا کند و بگوید:

«اَلحَمْدُ للهِ الَّذی شَرَّفَکِ وَعَظَّمَکِ، وَالحَمْدُ للهِ الَّذی بَعثَ مُحَمَّداً نَبِیّاً وَجَعَلَ عَلیّاً اماماً. أَللَّهُمَّ اهْدِ لَهُ خِیارَ خَلْقِکَ وَجَنَّبْهُ شِرارَ خَلْقِکَ».

و چون میان رکن یمانی و حجر الأسود برسد، بگوید:

«رَبَّنا آتِنا فی الدُّنیا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ».

و در شوط هفتم وقتی که به مستجار (1) رسید مستحب است دو دست خود را بر دیوار خانه بگشاید و شکم و روی خود را به دیوار کعبه بچسباند و بگوید:

«أَللَّهُمَّ الْبَیْتُ بَیْتُک وَالْعَبْدُ عَبْدُکَ وَهذا مَکانُ الْعائِذِ بِکَ مِنَ النَّار».

ص:436


1- [1] . مستجار در پشت کعبه در نزدیک رکن یمانی برابر در خانه کعبه قرار دارد..

ص:

ص:438

پنجم: نماز

فصل پنجم: نماز طواف

اشاره

(773) م - واجب است بعد از تمام شدن طواف عمره، دو رکعت نماز بخواند؛ مثل نماز صبح.

(774) م - می تواند نماز طواف را با هر سوره ای که خواست بخواند، مگر سوره های سجده (1)، و مستحب است در رکعت اول، بعد از «حمد»، سوره «قل هو الله احد» را بخواند و در رکعت دوم، سوره «قل یا أیها الکافرون» را بخواند.

(775) م - جایز است نماز طواف را بلند بخواند مثل نماز صبح یا آهسته مثل نماز ظهر.

(776) م - شک در رکعات نماز طواف موجب بطلان نماز است (2) و باید اعاده کند و

ص:439


1- [1] . آیة الله زنجانی: قرائت سوره های سجده در نماز، مانعی ندارد ولی نباید آیه سجده را بخواند. آیة الله سیستانی: قرائت سوره های سجده در نماز جایز است، ولی اگر سجده را انجام داد نماز باطل می شود مگر اینکه سهواً سجده کند و اگر سجده نکند نماز صحیح است ولی گناه کرده است و اگر قبل از آیه سجده، به سوره ای دیگر عدول کند اشکال ندارد هر چند عمداً شروع کرده باشد.
2- [2] . آیة الله بهجت: بعد از استقرار آن به تروّی علی الأحوط، و اظهر اعتبار ظنّ در رکعات است مثل ظنّ در افعال؛ چه ظنّ به وجود باشد یا عدم به مصحّح باشد یا مبطل به رکن باشد یا غیر آن، در محل شک و یا نسیان باشد یا خارج از محل. پس لوازم آن از تدارک یا بطلان یا عدم تدارک را مترتّب می کند، اگر چه احتیاط در اعاده است فی الجمله، در صورت تعلّق ظنّ به فعل که تدارک نمی کند مگر در موردی که انجام دادن آن مبطل نباشد یقیناً (وسیله ص239 و247)..

بعید نیست اعتبار ظنّ در (1) رکعات و در ظن در افعال (2) احتیاط کند. و در احکام، این نماز با نماز یومیه مساوی است.

(777) م - احوط آن (3) است که بعد از طواف مبادرت به نماز کند و زود به جا آورد.

(778) م - واجب است که این نماز (4) نزد مقام ابراهیم واقع شود و احتیاط (5)

ص:440


1- [1] . آیة الله مکارم: احتیاط واجب اعاده بعد از اتمام است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: ظن در افعال، در نماز ملحق به یقین است. آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی، سیستانی: ظن در افعال حکم شک را دارد. آیة الله گلپایگانی، آیة الله فاضل: ظن در افعال معتبر است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه اظهر آن است که نماز طواف را باید بلافاصله پس از طواف به جا آورد به طوری که عرفاً گفته شود که نماز پس از طواف خوانده شد و اگر عمداً به قدری فاصله بیندازد که موالات عرفیه به هم بخورد، احتیاط واجب آن است که طواف را اعاده کند. آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: بایستی بعد از طواف مبادرت به نماز کند، که در عرف نگویند بین آنها فاصله شده و آیة الله خویی اضافه نموده اند که: فصل بین طواف و نماز طواف مبطل طواف است و اگر تدارک نشود حج باطل می شود. (استفتائات، ص246، س730). آیة الله خامنه ای: نباید بین طواف و نماز آن فاصله ایجاد شود. (مناسک حج، م336) آیة الله زنجانی: نماز طواف وقت معینی ندارد ولی چون از توابع و ملحقات طواف است موالات بین طواف واجب و نماز معتبر است، یعنی نباید بدون عذر بین آن و طواف، فاصله بیندازد به قدری که عرفاً از توابع آن به حساب نیاید؛ ولی اگر به جهت عذری مانند تشکیل صفوف جماعت یا تجدید وضو به تأخیر بیفتد اشکال ندارد و اگر بدون عذر، نماز را به تأخیر بیندازد باید بعد از خواندن نماز، طواف و نماز را اعاده کند. آیة الله سیستانی: به این معنی که به نظر عرف بین آن دو فاصله ای نباشد ولی فاصله به مقدار ده دقیقه برای استراحت یا یافتن جای مناسب و مانند آن اشکال ندارد ولی کاری دیگر مانند نماز قضا به احتیاط واجب نباید انجام دهد. آیة الله فاضل: اقوی مبادرت به نماز است و در صورتی که عالماً و عامداً اخلال به فوریت کند. ظاهراً طواف باطل می شود و اگر تدارک نکند و وقت بگذرد حج نیز باطل است. آیة الله نوری: احتیاط واجب آن است که بعد از انجام طواف مبادرت کند به خواندن نماز آن.
4- [4] . آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط واجب نزد مقام واقع شود. (مناسک، مسأله 110).
5- [5] . آیة الله تبریزی: احوط بلکه اظهر آن است... . آیة الله خامنه ای: واجب است که نماز ]طواف (پشت مقام ابراهیم علیه السلام و - در صورت عدم

واجب (1) آن است که پشت مقام به جا آورد (به طوری] که سنگی که مقام است بین او و خانه کعبه واقع شود (2) و بهتر آن است که هرچه ممکن باشد نزدیک تر بایستد، لیکن نه به طوری که مزاحمت با سایرین کند.

(779) م - اگر به واسطه زیادی جمعیت (3) نتوانست پشت مقام بایستد؛ به طوری که گفته شود نزد مقام نماز می کند به واسطه دوری زیاد (4)، در یکی از دو جانب به جا (5) آورد

ص:441


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بلکه اظهر آن است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: نماز طواف واجب را باید «پشت مقام» به جا آورد و همچنین باید نزدیک مقام باشد به قدری که مردم بگویند «نزد مقام» نماز می خواند.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در مواقع ازدحام طواف کنندگان، لازم نیست نماز طواف واجب را نزد مقام بخواند، هر چند بتواند با محافظت همراهان، نزدیک مقام نماز بخواند؛ بنابراین می تواند تا جایی که مزاحمت طواف کنندگان نباشد عقب برود، اما باید پشت مقام بایستد به طوری که عرفاً رو به مقام و کعبه باشد و نماز در قسمت های راست و چپ مقام، صحیح نیست، هر چند به مقام نزدیک تر باشد.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله نوری: در هر نقطه ای از مسجدالحرام نماز طواف را بخواند مجزی است هر چند بهتر است که نسبت به مقام حضرت ابراهیم، الأقرب فالأقرب (هر چه نزدیکتر باشد بهتر است) را مراعات کند.
5- [5] . آیة الله بهجت: در صورت عدم تمکّن و بُعد مفرط، در یکی از دو جانب آن به جا آورد. آیة الله تبریزی: نماز باید پشت مقام باشد و در نزدیکی آن و در صورت عدم تمکّن از نزدیکی مقام، با مراعات الأقرب فالاقرب به مقام بنابر احتیاط، پشت مقام می تواند به جا آورد.

در جایی که گفته شود نزد مقام نماز می خواند. (1)

(780) م - اگر ممکن نشد در دو جانب نزد مقام نماز را به جا آورد باید (2) ملاحظه نزدیک تر را بکند از میان دو جانب و پشت (3) مقام، و اگر سه طرف مساوی باشند، در پشت نماز بخواند و در دو طرف کافی نیست (4) و اگر دو طرف نزدیک تر از پشت باشند

ص:442


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و اگر آن نیز امکان پذیر نشد، در هر جای مسجد که نماز بخواند کافی است.
2- [2] . آیة الله بهجت: و اگر آن هم ممکن نباشد، مراعات می کند الأقرب فالأقرب به سوی خلف مقام و دو جانب آن را، با رعایت احتیاط، در صورت دوران امر بین بعض مراتب خلف و احَد جانبین به جمع در نماز بلکه به اعاده، پس از تمکّن از نماز در پشت سر، اگرچه در آخر وقت امکان باشد و نماز طواف مستحب در هر جای مسجد باشد جایز است. (مناسک، ص118). آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سبحانی: هر گاه به خاطر ازدحام جمعیت نتواند نزد مقام نماز بخواند نماز را در نزدیکترین نقطه به مقام به جا آورد خواه این نقطه، پشت مقام ابراهیم محسوب شود یا دو جانب آن، و کوشش کند با وجود نزدیک ترین نقطه به نقطه دورتر نرود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه باید در پشت بخواند حتی اگر فاصله پشت مقام بیشتر از فاصله دو طرف باشد. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: حکم آن در مسأله قبل گذشت. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 778 مراجعه شود. آیة الله فاضل: احوط نماز خلف مقام است.
4- [4] . آیة الله سبحانی: کافی است..

به مقام ولکن هیچ کدام نزد مقام نباشد بعید نیست جایز بودن اکتفا به پشت لکن احتیاط آن است که یک نماز در پشت مقام بخواند و یک نماز در یک طرف با ملاحظه نزدیک تری و احوط (1) اعاده نماز است در صورت امکان در پشت مقام تا وقتی که

وقت (2) تنگ نشده برای سعی. (3)

(781) م - جایز است نماز طواف مستحب را در هر جای مسجدالحرام که بخواهد به جا آورد، اگرچه در حال اختیار، بلکه گفته اند که آن را می تواند عمداً ترک (4) کند.

(782) م - اگر کسی نماز طواف واجب را فراموش کند باید هر وقت که یادش آمد در مقام ابراهیم به جا آورد و به همان دستوری که در مسأله 778 به بعد ذکر شده عمل نماید. (5)

(783) م - اگر نماز طواف را فراموش کند و در بین سعی بین صفا و مروه یادش بیاید، از همانجا سعی را رها کند و برگردد، دو رکعت نماز را بخواند، بعد از آن، سعی را از همانجا (6) تمام کند.

(784) م - شخصی که نماز را فراموش کرده و سایر اعمال را که بعد از نماز باید

ص:443


1- [1] . آیة الله فاضل: اولی اعاده نماز است. آیة الله گلپایگانی: بهتر آن است که هر وقت توانست نماز را دوباره پشت مقام رجاءً بخواند..
2- [2] . آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: اعاده لازم نیست. (المسائل الشرعیه، ج1، ص352).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: تا وقتی که موالات عرفیه بین طواف و نماز به هم نخورد.
4- [4] . آیة الله بهجت: مورد تأمّل است (مناسک شیخ، ص47). آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی: سزاوار نیست ترک کنند. آیة الله سیستانی: ظاهر آن است که نماز طواف مستحب، مستحب است. آیة الله مکارم: ترک آن مشکل است.
5- [5] . آیة الله زنجانی: این در صورتی است که در مکه یا حوالی آن یادش بیاید، ولی اگر بعد از دور شدن از مکه یادش آمد می تواند همانجا نماز بخواند.
6- [6] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورت تجاوز از نصف، بقیه سعی را و در کمتر از نصف، همه آن را مجدداً به جا آورد. (آداب و احکام حج، مسأله 641)..

عمل کند، عمل کرده، اعاده آنها ظاهراً لازم نباشد، اگرچه احتیاط استحبابی در اعاده است.

(785) م - اگر برگشتن به مسجدالحرام مشکل باشد از برای شخصی که نماز را فراموش کرده، باید هرجا (1) یادش آمد نماز را به جا آورد، اگرچه در شهر دیگر باشد (2) و برگشتن به حرم لازم (3) نیست، اگرچه آسان باشد. (4)

(786) م - اگر کسی این نماز را به جا نیاورد و بمیرد، واجب است بر پسر بزرگِ (5)

ص:444


1- [1] . آیة الله سبحانی: و در این صورت احتیاطاً برای نماز نائب بگیرد که نائب نیز نزد مقام بخواند. آیة الله سیستانی: اگر بعد از بیرون رفتن از مکه یادش بیاید، احتیاط واجب آن است که برگردد و نزد مقام نماز به جای آورد و اگر برگشتن برای او مشقت دارد نماز را در همان موضعی که یادش آمده انجام دهد و لازم نیست برای انجام نماز به حرم برگردد، گرچه میسور باشد. آیة الله فاضل: اگر در منی باشد مخیر است بین خواندن نماز در منی و استنابه و الاّ در هر جا که هست همانجا نماز بخواند گرچه جوازِ گرفتنِ نایب هم بعید نیست.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: اگر پیش از خروج از مکه به یاد آورد و برگشت به مسجدالحرام برای او حرجی نباشد، باید برگردد به مسجدالحرام برای انجام نماز طواف، و اگر پس از خروج از مکه مکرّمه به یادش آمد که نماز طواف را نخوانده است، باید آن را در همان محلی که به یاد آورده اقامه کند. (مناسک حج، م339)
3- [3] . آیة الله بهجت: و احوط آن است برگردد به حرم اگر دشوار نباشد و آنها را به جا آورد و بعضی در صورت تعذر برگشتن به مقام، استنابه را لازم دانسته اند بنابراین احوط جمع است میان قضای آنها، در هرجا که متذکر شود و گرفتن نایب که آنها را در مقام به جای آورد. (مناسک شیخ، ص 48). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احوط و اولی این است برگشته و نماز را در حرم به جا آورد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و بهتر است نایب هم بگیرد تا خلف مقام برای او به جا آورد، (مناسک فارسی، مسأله 114). آیة الله فاضل: برگشتن مطابق احتیاط است ولی واجب نیست. آیة الله مکارم: منظور برگشتن به حرم، خارج از مسجدالحرام است.
4- [4] . آیة الله زنجانی: مطابق حاشیه مسأله 782 عمل شود.
5- [5] . آیة الله بهجت: بر ولی او لازم است آن را قضا کند. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب باید پسر بزرگترش، آن را از طرف پدر قضا کند. (مناسک، م330). آیة الله مکارم: و اگر دیگری نیز به جا آورد کفایت می کند..

او، که آن را قضا کند؛ به نحوی که در کتاب «صلات» تفصیل داده شده است.

(787) م - جاهل (1) به مسأله، در احکامی که برای ناسی ذکر شد، شریک است با او.

(788) م - واجب است بر هر مکلفی که نماز خود را یاد بگیرد و قرائت و ذکرهای واجب را پیش کسی درست کند که تکلیف الهی را به طور صحیح به جا آورد، خصوصاً کسی که می خواهد به حج برود باید نماز را تصحیح کند (2)، چون بعضی گفته اند (3) اگر نماز او درست نباشد عمره او باطل است و همچنین حج نیز باطل است. پس علاوه بر آنکه به این قول، از حجّة الاسلام برائت ذمّه پیدا نمی کند، ممکن است چیزهایی که در احرام بر او حرام شده بود؛ مثل زن و چیزهایی که گذشت، بر او حلال نشود. (4)

(789) م - اگر شخصی نتوانست قرائت یا ذکرهای واجب را یاد بگیرد باید نماز را

ص:445


1- [1] . آیة الله خامنه ای: قاصر و یا مقصّر. (مناسک حج، م340)
2- [2] . آیة الله زنجانی: کسی که می تواند همه یا برخی از اشتباه های نمازش را تصحیح کند باید طواف را به تأخیر بیندازد و پس از تصحیح قرائت، طواف و نماز آن را به جا آورد، ولی اگر بدون اطلاع از این امر طواف و اعمال بعدی را به جا آورد، هر وقت متوجه شود باید قرائتش را یاد بگیرد و نماز طوافش را به تفصیلی که در مسأله 782 گذشت بخواند، ولی طواف و اعمال بعدی او صحیح است.
3- [3] . آیة الله تبریزی: اگر با فرض تمکّن به طور ملحون نماز بخواند نمازش باطل است مگر اینکه جاهل قاصر یا معتقد به صحّت قرائت باشد و در فرض تعمّد حجّش باطل می شود. آیة الله سبحانی: اگر کسی با احرام عمره وارد مکه شد و عمداً از یادگیری قرائت صحیح سرباز زد، معصیت کار است و در صورتی که برای او حرجی نباشد باید در احرام بماند و قرائت نماز را اصلاح کند و در صورت حرجی بودن طواف و نماز را به جا آورده و سپس نماز را یاد بگیرد و به طور صحیح اعاده کند و اگر نتوانست یاد بگیرد احتیاطاً نائب بگیرد. آیة الله خویی: اگر در زمانی که نماز خواند می توانست صبر کند و قرائتش را تصحیح نماید و مع ذلک با قرائت ملحون نماز بخواند نمازش باطل است مگر جاهل قاصر باشد و در فرض تعمّد حجّش باطل می شود.
4- [4] . آیة الله مکارم: البته دقّت های علمای تجوید شرط نیست همین اندازه که عربی صحیح صدق کند کافی است..

به هر ترتیبی که می تواند خودش به جا آورد و کافی است و اگر ممکن است، کسی را بگمارد که نماز را تلقین او کند (1) و احتیاط آن است که در مقام ابراهیم به شخص عادلی اقتدا کند، لیکن (2) اکتفا به نماز جماعت نکند؛ چنان که نایب گرفتن نیز کافی نیست. (3)

(790) م - نماز طواف را در همه اوقات می شود خواند مگر آنکه مزاحمت کند با

ص:446


1- [1] . آیة الله اردبیلی: قرائت به همین مقدار که عربی صحیح بر آن صدق کند کافی است و کسی که اصلاً امکان صحیح خواندن برایش وجود ندارد، مثل کسی که لکنت زبان دارد، به همان نحو اگر بخواند صحیح است و تکلیف دیگری ندارد، ولی چنانچه می توانسته قرائت خود را تصحیح کند و مسامحه کرده و اکنون امکان تصحیح برایش وجود ندارد، باید خودش نماز را بخواند و اگر ممکن بود کسی هم به او تلقین کند و احتیاط واجب آن است که آن را به جماعت نیز بخواند و نایب نیز بگیرد. آیة الله سبحانی: و اگر بتواند نماز صحیح را با تلقین کسی انجام دهد احتیاطاً این را ترک نکند و در این صورت احتیاطاً نائب نیز بگیرد.
2- [2] . آیة الله بهجت: و اگر ممکن شود نماز طواف را در مقام به جماعت بخواند و در صورت عدم امکان جماعت، عمل به وظیفه یومیه کافی است (مناسک، س105).
3- [3] . آیة الله خامنه ای: جایز بودن اقامه نماز طواف به جماعت معلوم نیست. (مناسک حج، م343) آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: نماز جماعت و گرفتن نایب لزومی ندارد. آیة الله سبحانی: احتیاط آن است در صورت امکان به جماعت هم انجام دهد و نایب بگیرد، ولی به آنها اکتفا نکند و خودش به هر ترتیبی که می تواند به جا آورد. آیة الله سیستانی: اگر نتواند قرائت خود را تصحیح کند، هر چند در اثر مسامحه و سهل انگاری، ولی مقدار زیادی از سوره حمد را بتواند به طور صحیح بخواند، خواندن حمد به همین صورت کافی است و اگر نتواند، به احتیاط واجب مقداری از قرآن را که می تواند صحیح بخواند به آن اضافه کند و اگر نتواند، تسبیح بگوید و اگر وقت برای یادگرفتن همه حمد نباشد اگر به مقدار معتنابه یاد بگیرد کافی است و اگر نتواند، مقداری از قرآن را بخواند که عرفاً قرآن خواندن صدق کند و اگر نتواند، تسبیح بگوید و امّا سوره از جاهلی که نتواند یاد بگیرد ساقط است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر یاد گرفتن قرائت و احکام واجبه نماز ممکن نشود، نماز طواف را به جماعت بخواند ولی اکتفا به آن اشکال دارد و واجب است به طور فرادی نیز بخواند و اگر نایب هم بگیرد جهت نماز، بهتر و مطابق با احتیاط است. (مناسک فارسی، ص81، مسأله 113)..

وقت نماز واجب، که اگر نماز طواف بخواند موجب فوت یومیه شود، پس باید اول نماز یومیه را بخواند. (1)

(791) م - اگر کسی از روی بی مبالاتی مسامحه کرد در یاد گرفتن قرائت و ذکر واجب نماز تا وقت تنگ شد، نماز را به (2) هر نحو که می تواند باید بخواند و صحیح است (3)، لیکن معصیت کار است و احتیاط آن است که به دستور مسأله 789 عمل کند و اگر ممکن است کسی را وادار کند که تلقین او کند. (4)

(792) م - نماز طواف استحبابی لازم نیست در نزد مقام ابراهیم باشد بلکه در هر جای مسجدالحرام جایز است، به خصوص در موقع ازدحام مناسب است مراعات سایر حجاج را بنمایند.

استفتائات نماز طواف

(793) س - کسی نماز طوافِ عمره را در داخل حِجر اسماعیل به جا آورده و بعد از تقصیر متوجه شده است، وظیفه او چیست؟

ج - باید نماز را اعاده کند. (5)

ص:447


1- [1] . آیة الله زنجانی: و همچنین است اگر مزاحمت کند با واجب اهمّ دیگری، و در هر حال اگر نافرمانی کرده نماز طواف را بخواند صحیح است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: به کامل ترین شکلی که می تواند -ولو با تلقین- بخواند و کفایت می کند و به جماعت خواندن، مطابق احتیاط استحبابی است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 789 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر احتیاط واجب به هر نحوی که خودش می تواند بخواند و با جماعت هم بخواند و نایب هم بگیرد. آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب در صورت مقصِّر بودن، این است که هم نماز را به کیفیتی که بیان آن گذشت به جا آورد و هم آن را به جماعت بخواند و هم نایب جهت انجام آن از طرفش بگیرد. (مناسک، مسأله 331).
5- [5] . آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: و اعاده اعمال بعد لازم نیست.

(794) س - شخصی بعد از طواف، وضویش باطل شد و خجالت کشید که بگوید، نمازش را بی وضو خواند و بعد از آن، سعی و تقصیر را انجام داد و مُحل شد، وظیفه او چیست؟

ج (1) - باید نماز و سعی و تقصیر را اعاده کند. (2)

(795) س - زنی نماز طواف خود را در حجر اسماعیل خواند و چون به منزل آمد، ملتفت شد که حایض شده است و تا وقوف به عرفات پاک نمی شود، وظیفه او نسبت به نماز چیست و آیا عمل او صحیح است یا خیر؟

ج - عمره او صحیح است و باید برای حج تمتع محرم شود و وقتی خواست طواف و نماز حج را انجام دهد، قبل یا (3) بعد از آن (4)، نماز طواف عمره تمتع را به جا آورد. (5)

(796) س - کسی که هرچه سعی نمود موارد غیر صحیحِ قرائتِ خود را تصحیح

ص:448


1- [1] . آیة الله زنجانی: باید نماز طواف را بخواند و سپس طواف و نماز و اعمال بعدی را اعاده کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی، آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب باید طواف را نیز اعاده کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در فرض سؤال (که بعد از عمره تمتع هنوز محرم برای اعمال حج نشده است) باید نماز را اعاده کند و سعی و تقصیر او صحیح است. لکن احتیاط مؤکد در اعاده سعی و تقصیر نیز می باشد. (مناسک عربی، ص117 و مجمع المسائل، ج1، ص466).
3- [3] . آیة الله بهجت: از مسأله 294 مناسک استفاده می شود که قبل از طواف حج باید آن را جبران نماید. آیة الله سبحانی: قبل از طواف حج، نماز طواف عمره را بخواند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: قبل از طواف حج آن را به جا آورد.
5- [5] . مراجعه شود به سؤال 722. آیة الله تبریزی: احتیاط این است که قبل از طواف حج، نماز طواف عمره را قضا کند. آیات عظام خویی، زنجانی، سیستانی: قضای نماز را باید قبل از طواف حج بخواند. (مناسک عربی، مسأله 292). آیة الله مکارم: احتیاط آن است که نماز سابق را قبل از طواف حج به جا آورد..

کند نتوانست و نیز شخصی دیگر را جهت اقتدا کردن و یا تلقین نمودن قرائت صحیح پیدا نکرد وظیفه اش چیست؟

ج - به هر نحو قدرت دارد بخواند و به جماعت خواندن حتی در فرض امکان واجب نیست. (1)

(797) س - در موقعی که شخص طواف می کرده جمعیت زیاد بوده و بعد از آن در اثر ازدحام، نتوانسته است که نزدیک مقام نماز بخواند و در آن وقت چاره ای بغیر از نماز خواندن دور از مقام نداشته، آیا نماز او صحیح است یا خیر؟

ج - اگر امکان نداشته با فرض اضطرار (2) مانع ندارد. (3)

(798) س - آیا در صورت ازدحام که نشود پشت مقام یا احد الجانبین آن نماز طواف خواند تا حدود منبر و نماز در قسمت راست یا چپ منبر خوانده شد، باز هم نماز در مقام، در صورت امکان، همان روز یا روزهای دیگر لازم است؟

ج - در صورتی که تا بعد از فوات موالات عرفیه بین طواف و نماز آن عذر باقی بوده اعاده واجب نیست. (4)

(799) س - در مسأله شش نماز طواف، در تحریرالوسیله فرموده اید:

«و الأحوط

ص:449


1- [1] . مراجعه شود به مسأله 789. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 789 مراجعه شود. آیة الله مکارم: مشروعیت جماعت در نماز طواف ثابت نیست.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر پشت مقام نماز خوانده باشد کافی است. آیة الله بهجت: و گذشت رعایت احتیاط در ذیل مسأله 780. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 780 رجوع شود. آیة الله نوری: در صورت ازدحام، در غیر پشت مقام مانعی ندارد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: در این مسأله و مسأله بعد به حاشیه مسأله 779 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله بهجت: گذشت رعایت احتیاط در مسأله 780. آیة الله سیستانی: در هر صورت اعاده لازم نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر چه خوب است..

الإقتداء بشخص عادل» و در مسأله اول نماز جماعت همان کتاب فرموده اید:

«بَلْ مشروعیة الجماعة فی صلاة الطواف و کذا صلاة الإحتیاط محلّ اشکال» بفرمایید منظور چیست؟

ج - منظور از مشروعیت، صحت است و احتیاط مزبور استحبابی است و نباید به جماعت اکتفا شود. (1)

(800) س - برای کسانی که قرائتشان درست نیست و می خواهند نماز طوافشان را به جماعت بخوانند، آیا می توانند نماز طواف حج را به نماز طواف نساء یا بالعکس و یا کسی که نایب است به کسی که نایب نیست و یا نماز طواف واجب را به مستحب و بالعکس اقتدا کنند یا نه؟

ج (2) - اکتفا به جماعت نباید بکنند و احتیاط (3) در همه موارد سؤال حاصل می شود.

ص:450


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در صورت تمکن از یادگیری و مسامحه در آن، احتیاط در خواندن نماز طواف به جماعت ترک نشود هر چند نباید به آن اکتفا کرد. آیة الله بهجت: جماعت در نماز طواف واجب، مستحب است. (وسیله، ص285) آیة الله سبحانی: احتیاط وجوبی است آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: خواندن نماز به جماعت، احوط است ولی نباید به آن اکتفا شود. آیة الله مکارم: بهتر ترک این احتیاط است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: در نماز طواف نمی توان به جماعت اکتفا کرد و حکم کسی که قرائتش درست نیست در حاشیه مسأله 788 گذشت و نیابت چنین کسی در حج و عمره واجب، صحیح نیست. آیة الله سبحانی: نماز طواف را می شود به جماعت خواند ولی احتیاطاً به آن اکتفا نشود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در مواردی که نماز طواف را به جماعت می خواند، نمی تواند به امامی اقتدا کند که نماز مستحبی می خواند، بلکه امام باید مشغول نماز واجب مثل نماز طواف واجب و یا نماز یومیه ادا یا قضا باشد. آیة الله بهجت: گذشت استحباب جماعت در نماز طواف واجب، و همچنین می تواند اقتدا کند در طواف مستحب با طواف واجب امام (ذخیره 2، ص235 و ص217). آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: برای رعایت احتیاط باید به نماز طواف واجب اقتدا کند. آیة الله خامنه ای: جایز بودن اقامه نماز طواف به جماعت معلوم نست. (مناسک حج، م 343)

(801) س - کسی که قرائتش درست نیست، آیا می تواند تبرعاً از کسی که حج واجب بر عهده دارد نیابت کند و حج انجام دهد؟

ج - نیابت چنین شخصی صحیح نیست (1) هرچند تبرعی باشد، مگر آنکه بتواند قرائت خود را تصحیح کند و از ذوی الأعذار محسوب نباشد، که در این صورت می تواند نیابت را قبول نماید، ولی باید قرائت خود را درست کند.

(802) س - افرادی با اینکه قرائتشان درست نیست و کلمات نماز را نمی توانند درست بگویند، در حج نایب می شوند و عمره را به نیت منوب عنه انجام می دهند، بعد متوجه می شوند (2) که نمی توانند نایب شوند، آیا چگونه از احرام خارج می شوند و برای حج چه وظیفه ای دارند؟

ج - در صورت امکان باید قرائت خود را درست کنند و عمل نیابی خود را تصحیح

ص:451


1- [1] . آیة الله بهجت: اکتفا به عملش مشکل است (مناسک، مسأله 110). آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب. آیة الله صافی: به مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله گلپایگانی: نیابت چنین شخصی خلاف احتیاط است.
2- [2] . آیة الله بهجت: کسی که قرائتش درست نبوده و یا از جهات دیگر معذور بوده و بدون توجّه به این عذر به نیابت از دیگری محرم شده و در وسط اعمال و یا بعد از عمره تمتّع متوجه نقص کار خود شده، احتیاطاً در موارد عذر نایب بگیرد تا عمل را صحیحاً به جا آورد و خود نیز آن عمل را انجام دهد و نیابتش صحیح است هر چند از اوّل نمی توانسته نایب شود. (مناسک س106)..

نمایند تا از احرام خارج شوند، بلی اگر ممکن نیست و معذور هستند (1) احرام آنها صحیح واقع نشده و از احرام خارج هستند. (2)

(803) س - کسی که مطمئن باشد قرائتش یا ذکری که در نماز می گوید درست است و نماز طواف را؛ اعم از طواف زیارت و نساء، همان گونه بخواند، بعد معلوم شود که اشتباه بوده است، آیا باید چه کند؟

ج - اگر احتمال غلط بودن آن را نمی داده، نمازش صحیح است. (3)

ص:452


1- [1] . آیة الله سبحانی: باید حج را به نیت منوب عنه تمام کند ولی مجزی از منوب عنه نیست و نسبت به اجرت با مستأجر مصالحه نمایند. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط به قصد منوب عنه اعمال را به جا آورد و لکن صحّت عمره مذکور برای منوب عنه محلّ اشکال است و نسبت به اجرت نیز با مستأجر مصالحه نمایند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط باید عمل را تمام کند اگرچه مجزی نیست، البته اگر جاهل قاصر و یا غافل بوده، مجزی است. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احتیاط این است که حج را به نیت نیابی تمام کند. آیة الله زنجانی: مگر آنکه نیابت در عمره یا حج مستحب باشد. آیة الله سیستانی: احرام صحیح است و باید حج (را) به نیت منوب عنه تمام کنند هر چند به احتیاط واجب مجزی از منوب عنه نیست. آیة الله فاضل: اگر هنگام قبول نیابت، احتمال تصحیح قرائت را می داده و امکان آن نیز وجود داشته باشد، با تصحیح قرائت و انجام اعمال از احرام خارج می شود و الاّ اصل احرام باطل بوده است و در صورت بطلان احرام نیابی، می تواند برای خودش محرم شود و عمره و حج به جا آورد. آیة الله مکارم: ولی می تواند برای خودش حج به جا آورد، اگر وقت وسعت دارد حج تمتع وگرنه حج افراد به جا آورد و چنانچه حجة الاسلام به جا نیاورده حج واجب او محسوب می شود ولی پول نیابت را باید برگرداند.
3- [3] . آیة الله بهجت: باطل است و باید نماز را به طور صحیح اعاده کند. آیة الله خویی: اگر جاهل قاصر باشد صحیح است. (مناسک، مسأله336). آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: اگر در اشتباه خود معذور بوده، نمازش صحیح است و اگر معذور نبوده باید اعاده نماید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: حجّ او صحیح است ولکن نماز طواف را قضا کند و در قضای نمازِ طوافِ عمره و حج و طواف نساء رعایت ترتیب شود. (مناسک عربی، ص113)..

(804) س - چند روزی که اطراف کعبه به قدری شلوغ است که صف طواف تا پشت مقام ابراهیم علیه السلام می آید و نماز خواندن پشت مقام و نزدیک آن ممکن نیست مگر اینکه چند نفری اطراف انسان بایستند تا انسان نماز طوافش را بخواند، بفرمایید آیا حتماً نماز باید خَلْف مقام و نزدیک آن باشد ولو به این صورت، یا دورتر تا هرجا که می تواند به تنهایی نماز بخواند، کافی است؟

ج - اگر امکان دارد (1) و محذوری در بین نیست، باید خلف و نزد مقام نماز بخواند (2) و در مورد ضرورت، تأخیر مانع ندارد با مراعات الأقرب فالأقرب. (3)

(805) س - در نماز طواف که انسان مشغول ذکر بود، او را حرکت دادند، ذکر را تکرار کرد، دوباره تکان دادند و تکرار کرد، آیا مانعی ندارد؟

ج - اگر طوری حرکت کرده که استقرار او از بین رفته، مانع ندارد و در غیر این صورت تکرار نکند مگر به قصد احتیاط، به شرط آنکه وسوسه نباشد.

ص:453


1- [1] . آیة الله اردبیلی: باید دورتر و در محلی که عرفاً پشت مقام بر آن صدق می کند، نماز بخواند و لازم نیست به مقام نزدیک باشد هرچند مراعات الاقرب فالاقرب بهتر است و ایجاد مزاحمت برای طواف کنندگان جایز نیست ولی چنانچه نماز خواندن برای آنان ایجاد مزاحمت کند، نمازش باطل نیست. آیة الله فاضل: ولو با کمک دیگران. آیة الله نوری: گفتیم که در موقع ازدحام، نماز طواف در خلف مقام لازم نیست.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 778 مراجعه شود.
3- [3] . مراجعه شود به مسائل 778 تا 780. آیة الله زنجانی: در موقع ازدحام لازم نیست نماز نزد مقام باشد، بلکه می توانند تا جایی که مزاحمت طواف کنندگان نباشد عقب بروند، ولی باید رو به مقام و کعبه باشد. آیة الله سبحانی: باید نماز طواف را به تأخیر نیاندازد که موجب فوت موالات شود و باید با مراعات الاقرب فالاقرب به مقام اتیان شود. آیة الله مکارم: یعنی دورتر به جا آورد و از اینکه چند نفر در اطراف او حلقه بزنند اجتناب کند که موجب مزاحمت برای طواف کنندگان است و نماز او خالی از اشکال نیست..

(806) س - آیا محمول نجسی (1) که در طواف معفو نیست (2)، در نماز طواف مثل نمازهای یومیه معفو است یا نه؟

ج - در نماز طواف حکم نمازهای یومیه را دارد. (3)

(807) س - بین طواف و نماز آن، اگر نماز مستحبی یا عبادت مستحبی دیگر به جا آورد، اشکال دارد یا نه؟

ج (4) - احتیاط در ترک آن و مبادرت به نماز طواف است. (5)

(808) س - گاهی در پشت مقام ابراهیم علیه السلام جمعیت زیاد است و چون زن و مرد کنار هم قرار می گیرند، احیاناً مورد فشار ازدحام واقع می شوند، بدون اینکه ریبه و فسادی در بین باشد، آیا به نماز طواف ضرر نمی رساند؟

ص:454


1- [1] . آیة الله فاضل: و متنجّسی.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 562 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: چنانچه محمول نجس یا متنجس از لباس هایی باشد که بتوان با آن ستر عورت کرد، به احتیاط واجب از آن اجتناب شود. آیات عظام خویی، زنجانی، سیستانی: محمول متنجّس در طواف نیز اشکال ندارد. (مناسک عربی، مسأله 297). آیة الله فاضل: هرگاه متنجّسی باشد که نمی تواند با آن ستر عورت کند معفو است. و اگر می تواند با آن ستر عورت کند و یا اعیان نجسه باشد محل اشکال است و به احتیاط واجب اجتناب کند. آیة الله مکارم: لباس هایی که به تنهایی ستر عورت نمی کند، در طواف و نماز آن اشکالی ندارد و نیز محمول نجس و متنجّس.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر مخلّ به فوریت عرفیه نباشد، اشکال ندارد. آیة الله زنجانی: اگر متابعت عرفی طواف و نماز را به هم بزند، انجام آن در طواف واجب بدون عذر جایز نیست و طواف را باطل می کند. آیة الله سبحانی: نباید نماز مستحبی بخواند و یا کارهای مستحبی دیگر مثل استلام حجر و... انجام دهد.
5- [5] . آیة الله بهجت: اشکال ندارد اگر مخلّ به فوریت عرفیه نباشد. آیة الله خامنه ای: نباید میان طواف و نماز آن فاصله ایجاد شود، و معیار تشخیص ایجاد فاصله یا عدم آن بر مبنای عرف است. (مناسک حج، م 336).

ج - برای نماز ضرر ندارد. (1)

(809) س - احیاناً انسان می داند که اگر نماز طواف را شروع کند، طواف کننده ها می آیند و او را حرکت می دهند و جابجا می کنند، در عین حال نماز را شروع می کند، آیا اگر این نماز را تمام کند، صحیح است؟

ج - اگر صحیحاً تمام کند مانع ندارد. (2)

(810) س - در مناسک فرموده اید بر هر مکلفی واجب است قرائت نمازهای یومیه اش را یاد بگیرد، خصوصاً برای حج، حال اگر حاجی کوتاهی کرد و برای تعلم و یادگیری قرائت نماز اقدام ننمود، آیا همین نماز باطل کفایت می کند و یا اینکه باید نایب بگیرد و در صورتی که نیابت را لازم نمی دانید، آیا همین نماز کافی است یا خیر؟

ج - اگر وقت ضیق شود؛ به طوری که اگر بعد از طواف بخواهد نماز را یاد بگیرد موالات بین نماز و طواف فوت می شود، خودش هر طور می تواند بخواند. (3)

ص:455


1- [1] . آیة الله زنجانی: و این امر اختصاص به نماز طواف ندارد، بلکه در مسجدالحرام و اطراف آن بانوان می توانند نمازهایشان را مساوی یا جلوتر از مردها بخوانند و کراهت هم ندارد. آیة الله سبحانی: در صورت امکان، زن جلوتر از مرد و یا محاذی او و یا مرد پشت سر زن و محاذی او نباشد و اگر رعایت این شرط حرجی باشد و یا لازمه آن به هم خوردن موالات بین طواف و نماز گردد رعایت این شرط لازم نیست. آیة الله فاضل: باید رعایت عدم تقدّم زن از مرد و عدم محاذی بودن آنان بشود. بلی چنانچه زن از اهل سنّت باشد یا تأخیر نماز طواف موجب به هم خوردن موالات عرفیه شود یا مستلزم عسر و حرج باشد رعایت این شرط لازم نیست.
2- [2] . آیات عظام زنجانی، سبحانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم: اگر به امید اینکه بتواند نماز را صحیحاً انجام دهد شروع نماید و صحیحاً تمام کند مانعی ندارد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: باید احتیاط کند و علاوه بر آنکه خودش نماز را هر طور که می تواند بخواند، نایب نیز بگیرد و آن را به جماعت نیز بخواند و ملاک در ضیق وقت آن است که با تأخیر، وقت اعمال نگذرد. آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: به مسأله 789 مراجعه شود. آیات عظام تبریزی، خویی، مکارم: ملاک در ضیق وقت آن است که با تأخیر، نتواند به اعمال حج برسد. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 788 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط لازم است عمره را تأخیر بیاندازد تا قرائت را بیاموزد. مراجعه شود به مسأله 791..

(811) س - زنی مُحرم به احرام عمره تمتع شده و پس از ورود به مکه و انجام طواف، قبل از اینکه نماز طواف بخواند حایض گردیده، چه وظیفه دارد؟

ج - اگر وقت وسعت دارد صبر کند تا پاک شود و نماز را بخواند و بقیه اعمال را انجام دهد و چنانچه وقت تنگ باشد سعی و تقصیر عمره تمتع را انجام دهد و مُحرم شود به حج تمتع و بعد از طواف حج یا قبل از آن (1)، نماز را بخواند و سپس بقیه اعمال را انجام دهد. (2)

(812) س - کسی که نمازش را غلط می خواند و وقت تصحیح آن را ندارد، می فرمایید نماز طواف را به همان کیفیت که می تواند خودش بخواند، آیا چنین کسی می تواند عمره مفرده مستحبی به جا بیاورد؟

ج - اشکال ندارد. (3)

ص:456


1- [1] . آیة الله اردبیلی: باید قبل از طواف حج، نماز طواف عمره تمتع را بخواند. آیة الله بهجت، آیة الله مکارم: احتیاط آن است که نماز طواف گذشته را قبل از طواف حج به جاآورد. آیة الله تبریزی: احتیاط این است که قبل از طواف حج، نماز طواف عمره را قضا کند. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: باید آن را قبل از طواف حج قضا کند. آیة الله سبحانی: پس از اعمال روز عید در منی و آمدن به مکه قبل از طواف حج نماز طواف عمره را به جای آورد آن گاه به طواف حج بپردازد.
2- [2] . تفصیل مسأله در سؤال 722 و 795 گذشت.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر بتواند استنابه هم بکند، اگر چه در امر تصحیح خلاف شرع کرده باشد. آیة الله سبحانی: باید آنرا تصحیح کند و اگر بعد از تلاش موفق نشد می تواند برای خود عمره مفرده ویا حج به جا آورد ولی نمی تواند برای دیگران نیابت کند وچنین شخصی علاوه بر اینکه خود نماز طواف را می خواند فردی را برای خواندن نماز نائب بگیرد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و بنا بر احتیاط، برای نماز نایب هم بگیرد..

(813) س - شخصی طواف عمره را به جا آورده و بدون نماز و سعی، تقصیر کرده است، تکلیف او چیست؟

ج (1) - باید نماز و سعی را به جا آورد و با فرض جهل (2) یا نسیان، اعاده تقصیر لازم نیست اگرچه احوط است. (3)

(814) س - آیا مقصود از «نماز طواف نزد مقام» پشت مقام است یا شامل دو طرف مقام نیز می شود؟

ج - باید خلف مقام باشد. (4)

ص:457


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر در این کار معذور بوده باید نماز و سعی و تقصیر را به جا آورد و اگر معذور نبوده باید نماز طواف را بخواند و سپس طواف و نماز و سعی و تقصیر را دوباره به جا آورد و در هر دو صورت تا تقصیر نکرده باید از محرمات احرام اجتناب کند. آیة الله سبحانی: و با فرض جهل و نسیان اعاده طواف لازم نیست ولی تقصیر را اعاده کند و برای تقصیر بی جایی که کرده در عمره مفرده کفاره واجب نیست ولی در عمره تمتع علاوه بر اعاده تقصیر بعد از نماز طواف و سعی باید یک گاو قربانی کند.
2- [2] . آیة الله بهجت، احتیاطاً تقصیر را هم اعاده کند. (مستفاد از سؤال 85 و170 مناسک).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در غیر موردی که سعی را در عمره تمتع فراموش کرده باشد، بنابر احتیاط تقصیر را اعاده نماید؛ و چنانچه در عمره تمتع سعی را فراموش کرد و تقصیر نمود، بنابر احتیاط واجب باید یک گاو کفاره بدهد و اعاده تقصیر لازم نیست. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اعاده تقصیر نیز لازم است. آیة الله سبحانی: اگر فاصله زیاد شده است، در صورت عمد طواف را نیز اعاده کند و در صورت سهو یا جهل، نماز و سعی را به جا آورد و تقصیر را اعاده کند. آیة الله سیستانی: اگر فاصله زیاد شده است، به احتیاط واجب باید طواف را اعاده کند و در عمره مفرده باید پس از سعی، تقصیر را نیز اعاده کند و همچنین در عمره تمتّع در صورت جهل بلکه در صورت نسیان نیز بنابر احتیاط و در فرض نسیان سعی در عمره تمتّع به احتیاط واجب باید یک شتر کفّاره بدهد. آیة الله گلپایگانی: و تقصیر نماید و با فرض جهل و نسیان کفاره ندارد. (مستفاد از مجمع المسائل، ج1، ص466 و مناسک عربی، ص121 و مناسک فارسی، ص86 مسأله 122).
4- [4] . آیة الله بهجت: به احتیاط مذکور در مسأله 778 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: و همچنین نزدیک مقام باشد به طوری که بگویند «نزد مقام» نماز می خواند. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 778 مراجعه شود. آیة الله مکارم: مگر اینکه نتواند پشت مقام انجام دهد..

(815) س - اگر کسی نماز را در غیر از مقام ابراهیم بخواند و با اعتقاد به صحت آن بقیه اعمال را انجام دهد، وظیفه او چیست؟

ج - فقط نماز را باید اعاده کند. (1)

(816) س - اگر پشت مقام ابراهیم دو طبقه شود، آیا نماز در طبقه بالا یا زیر زمین صحیح است؟

ج - در صورتی که احراز نشود خلف مقام نماز خوانده، صحیح نیست.

(817) س - شخصی نماز طواف را، به اعتقاد اینکه حِجر اسماعیل مقام ابراهیم است، در حجر اسماعیل خوانده، چه باید بکند؟

ج - باید نماز را اعاده کند.

(818) س - آیا نماز طواف واجب را می توان با نماز جماعت یومیه به جا آورد؟

ج (2) - صحت آن محل اشکال است. (3)

(819) س - پشت مقام تا چه اندازه ای صادق است و آیا حد معینی نمی توان برای آن فرض کرد؟

ج - عرفی است.

(820) س - آیا فاصله انداختن بین طواف و نماز به مقدار دو رکعت نماز اشکال دارد و اصولاً چه مقدار فاصله مُخلّ است؟

ج - مانع ندارد (4)، و میزان مبادرت عرفیه است.

و در هر صورت با تأخیر نماز، اعاده

ص:458


1- [1] . آیة الله نوری: اعاده نماز هم لازم نیست.
2- [2] . آیة الله زنجانی: در نماز طواف -مطلقاً- نمی توان به جماعت اکتفا کرد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: جایز بودن اقامه نماز طواف به جماعت معلوم نیست. (مناسک حج، م343) آیة الله مکارم: مشروعیت جماعت در نماز طواف مطلقاً محل اشکال است.
4- [4] . آیة الله سبحانی: لذا نباید بین طواف و نماز آن، نماز مستحبی بخواند و یا کارهای مستحب دیگر مثل استلام حجر و... انجام دهد البته تأخیر غیر عمدی مشکلی ندارد و اگر کسی عمداً بین طواف و نماز فاصله زیاد انداخت باید علاوه بر نماز، طواف و نماز آن را اعاده کند و اگر عمداً نماز نخواند و اعمال مترتبه را انجام دهد از احرام خارج شده و باید به ترتیبی که گفته شد نماز را بخواند و سپس طواف و نماز آن و اعمال مترتبه را اعاده کند و اگر وقت تدارک گذشته باشد عمره او باطل است.

طواف لازم نیست. (1)

(821) س - گاهی طواف تا نزدیک تالارهای مسجد می رسد، آیا در این صورت می شود نماز طواف را پشت سر طواف کنندگان به جا آورد و آیا صدق پشت مقام می نماید؟

ج - صدق خَلْف، به نظر عرف است. (2)

(822) س - شخصی محرم به احرام عمره تمتع، وارد مکه شده است و هفت روز مثلاً در مکه توقف دارد و نماز او غلطهای زیادی دارد، آیا واجب است که تا آخر وقت در احرام بماند و نمازش را اصلاح کند و بعد شروع به طواف کند یا وظیفه دیگری دارد؟

ص:459


1- [1] . آیة الله اردبیلی: چنانچه عمداً تأخیر بیندازد، بنابر احتیاط باید طواف را نیز اعاده کند. آیة الله تبریزی: با فوت موالات عرفی، احتیاطاً نماز را بخواند و بعد طواف و نماز را اعاده کند. آیة الله خویی: باید اعاده نماید. (استفتائات) آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 777 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 778 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 779 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: و کوشش کند با وجود نزدیک ترین نقطه به نقطه دورتر نرود و لازم نیست برای خلوت شدن مقام صبر کند و چه بسا صبر کردن موجب از بین رفتن موالات بین طواف و نماز آن بشود. آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: اگر نتواند پشت مقام و نزدیک آن نماز بخواند، احتیاطاً هم در یکی از دو طرف مقام و هم پشت مقام و دور از آن نماز بخواند. آیة الله مکارم: به هنگام ازدحام مانعی ندارد..

ج - لازم نیست تا آن وقت صبر کند (1)، و اگر بعد از طواف تا قبل از فوات موالات عرفیه بین طواف و نماز نتواند غلطهای خود را درست کند، به هر نحو می تواند نماز بخواند. (2)

(823) س - اینجانب چند سال قبل به مکه معظمه مشرف شدم و در آنجا اولاً نماز طواف نساء و نماز طواف برای هر دو طواف واجب را که یکی عمره مفرده و دیگری حج می باشد نخوانده ام و ثانیاً در تعداد اشواط طواف دوم هم در شک می باشم، لطفاً مرا راهنمایی کنید.

ج - اگر بعد از طواف و انصراف از آن، شک در عدد اشواط کرده اید به شک اعتنا نکنید و نمازهایی را که نخوانده اید، اگر نمی توانید به مکه بروید در محل خود بخوانید (3) و تا نخوانده اید حرمت نساء باقی است. (4)

ص:460


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر می تواند قرائت خود را اصلاح کند، باید تا آخر وقت صبر کند.
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر عسر و حرج ندارد صبر کند و یا به جماعت بخواند، چنان که در ذیل 789 گذشت. آیات عظام تبریزی، خویی، صافی: اگر برای او امکان داشته باشد که قرائت را تصحیح نماید لازم است تا آخر وقت صبر کند. (مناسک عربی، مسأله 331). آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 788 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: اگر برای او امکان داشته باشد که قرائت را تصحیح کند باید در احرام بماند و قرائت خود را تصحیح کند مگر اینکه بقاء در احرام موجب عسر و حرج شود، در این صورت به وظیفه ای که در ذیل مسأله 789 گذشت عمل کند. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب باید تأخیر بیندازد تا قرائتش را تصحیح نماید. آیة الله فاضل: اگر می تواند قرائتش را تصحیح کند باید طواف را تا ضیق وقت تأخیر بیندازد مگر اینکه بقای در احرام موجب عسر و حرج شود و ملاک در ضیق وقت آن است که حتّی به مقدار واجب رکنی عرفه نرسد. آیة الله مکارم: لازم است صبر کند مگر آنکه عسر و حرج باشد. نظر سایر آیات عظام در مسأله 789 گذشت.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: در همان محلی که هستید، بخوانید. (مناسک حج، م 339 و 340)
4- [4] . آیة الله بهجت: و احوط جمع است میان قضای آنها در هر جا که متذکر شود و گرفتن نایب که آنها را در مقام به جا می آورد. (مناسک، مسأله 333).

مستحبات نماز طواف (1)

(1)

(824) م - در نماز طواف، مستحب است بعد از حمد در رکعت اول سوره توحید و در رکعت دوم سوره جحد را بخواند و پس از نماز، حمد و ثنای الهی را به جا آورد و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد و از خداوند عالم طلب قبول نماید و بگوید (2):

«أللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّی وَلا تَجْعَلْهُ آخِرُ الْعَهْدِ مِنّی. أَلحَمْدُ للهِ بِمَحامِدِهِ کُلِّها عَلی نَعْمائِهِ کُلِّها حَتّی یَنْتَهِی الحَمْدُ إلی ما یُحِبُّ وَیَرْضی، أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَقَبَّلْ مِنّی وَطَهِّرْ قَلْبِی وَزَکِّ عَمَلی».

و در روایت دیگر است:

«أللَّهُمَّ ارْحَمْنِی بِطاعَتی ایَّاکَ وَطاعَةِ رَسُولِکَ صلی الله علیه و آله أللَّهُمَّ جَنِّبْنِی أنْ أتَعَدّی حُدُودَکَ وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ یُحِبُّکَ وَیُحِبُّ رَسُولَکَ وَمَلائِکتَکَ وَعِبادَکَ الْصّالِحِینَ».

و در بعضی از روایات است که حضرت صادق علیه السلام بعد از نماز طواف به سجده رفته و چنین می گفت:

«سَجَدَ لَک وَجهِی تَعَبُّداً وَرِقّاً لا إلهَ إلَّا أَنْتَ حَقّاً حَقّاً الأوَّلُ قَبْلَ کلِّ شَیءٍ وَالْآخِرُ بَعْدَ کلِّ شَیءٍ وَهاأنَاذا بَیْنَ یَدَیْکَ ناصِیَتی بِیَدِکَ فاغْفِرْ لی إنَّهُ لا یَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظیمَ غَیْرُکَ فَاغْفِرْ لِی فإنّی مُقِرٌّ بِذُنُوبی عَلی نَفْسی وَلا یَدْفَعُ الذَّنْبَ الْعَظِیمَ غَیْرُکَ».

و بعد از سجده، روی مبارک آن حضرت از گریه چنین بود که گویا در آب فرو رفته باشد.

ص:461


1- [1] . آیة الله مکارم: این مستحبات را به قصد رجاء به جا آورد.
2- [2] . آیة الله بهجت، آیة الله سیستانی: دعای اوّل و دوّم در مناسک ایشان موجود نیست و در دعای آخر نیز تفاوت در عبارت وجود دارد..

ص:462

فصل ششم: سعی و بعض احکام آن

اشاره

(825) م - واجب است بعد از به جا آوردن نماز طواف، سعی کند بین صفا و مروه، که دو کوه معروف اند.

(826) م - مراد از «سعی» آن است که از کوه صفا برود به مروه و از مروه برگردد به صفا.

(827) م - واجب است سعی بین صفا و مروه هفت مرتبه باشد که به هر مرتبه شوط گویند؛ به این معنا که از صفا به مروه رفتن یک شوط است و از مروه به صفا برگشتن نیز یک شوط است.

(828) م - واجب است اول از صفا شروع کند و باید در دور هفتم به مروه ختم شود، و اگر از مروه شروع کند، هر وقت فهمید (1) باید اعاده کند و اگر در بین سعی بفهمد باید از سربگیرد و از صفا شروع کند.

(829) م - احتیاط آن است (2) که ابتدا کند از جزء اول صفا و از آنجا شروع به سعی

ص:463


1- [1] . آیة الله مکارم: اگر آن دور را که از مروه شروع کرده نادیده بگیرد و بقیه را تکمیل کند، بعید نیست کفایت کند. آیة الله سبحانی: سعی از بیخ کوه صفا به بیخ کوه مروه در قالب هفت شوط می باشد که فعلاً مبدأ و منتهای سعی را با سنگ مفروش کرده اند جزو مسعی نیست لکن در جانب مروه احتیاط واجب این است که سربالایی را نیز به نسبت سعی بپیماید.
2- [2] . آیة الله بهجت: واجب است که ابتدا کند از جزء اول صفا به آنکه پاشنه پا را بچسباند، در غیر سوار و محمول، به جزء اول مسافت (مناسک شیخ، ص52).

کند (1) و در صورتی که روی (2) کوه برود و همان طور به نحو متعارف سعی کند کفایت می کند.

(830) م - در سعی مابین صفا و مروه جایز است سواره و بر روی محمل (3)، چه در حال اختیار و چه با عذر لیکن راه رفتن افضل است.

(831) م - طهارت از حدث و خبث و ستر عورت در سعی (4) معتبر نیست، گرچه احوط مراعات طهارت از حدث است.

(832) م - واجب است سعی را بعد از طواف و نماز آن به جا آورد و اگر عمداً پیش

ص:464


1- [1] . آیة الله خامنه ای: در هر دور باید تمام فاصله میان صفا و مروه را بپیماید امّا بالا رفتن از بلندی صفا و مروه لازم نیست. (مناسک حج، م 351) آیة الله سبحانی: و در فرض تقصیر، تقصیر را نیز اعاده کند و اگر در بین سعی فهمید باید بعد از به هم خوردن موالات سعی را از سر بگیرد و از صفا شروع کند و سپس تقصیر نماید.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بالا رفتن از کوه لازم نیست و چنانچه به قسمت سربالایی که آن را با سنگ پوشانده اند برسد، کافی است؛ گرچه رفتن روی کوه مستحب است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: لکن در حال اختیار باید خودش این وسیله را راه ببرد.
4- [4] آیة الله سبحانی: ولی در صورت توانایی و امکان باید وسیله را خود ببرد. . آیة الله اردبیلی: ستر عورت بنابر احتیاط واجب معتبر است. آیة الله گلپایگانی: متعرض ستر عورت نشده اند. آیة الله مکارم: ستر عورت احتیاط واجب است. آیة الله نوری: با عدم وجود ناظر محترم معتبر نیست..

از آنها به جا آورد باید بعد از طواف و نماز، آن را اعاده کند.

(833) م - اگر از روی فراموشی مقدم بدارد سعی را بر طواف، اقوی (1) آن است که آن را اعاده کند و همچنین است اگر از روی ندانستن مسأله مقدم بدارد.

(834) م - واجب است رفتن و برگشتن از راه متعارف باشد (2)، پس اگر از راه غیر متعارف به صفا برود یا به مروه، سعیش باطل است.

(835) م - اگر بین صفا و مروه را دو طبقه (3) یا چند (4) طبقه کنند و تمام طبقات بین دو کوه باشد، از هر طبقه جایز است سعی کند (5) گرچه احوط سعی از همان راهی است که از اول متعارف بوده.

(836) م - اگر طبقه زیرزمینی درست شد و کوه صفا و مروه ریشه دار بود و سعی

ص:465


1- [1] . آیات عظام بهجت، صافی، گلپایگانی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله تبریزی: اگر مقدّم داشتن سعی از جهت فراموشی طواف بوده باشد، باز احوط این است که سعی را پس از طواف اعاده نماید. آیة الله سیستانی: اگر قبل از فوت وقت متذکر شود، ولی اگر طواف عمره تمتّع را پس از وقوف به عرفات یا طواف حج را پس از پایان ذی حجّه متذکر شد اعاده سعی لازم نیست گر چه بهتر است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: واجب نیست سعی از راه متعارف باشد پس اگر از راهی که معمولاً به طرف صفا می روند به طرف مروه برود سعیش باطل نمی شود و همین مقدار که از راهی برود که متعارف مردم بگویند مسیر بین دو کوه را پیموده است، کافی است هر چند احتیاط مستحب آن است که در حال سعی از بین دو کوه خارج نشود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در طبقه دوم فعلی سعی محل اشکال است.
4- [4] . آیة الله بهجت: سعی در طبقه دوّم با توجه به اینکه از بالای کوه صفا شروع و به بالای کوه مروه ختم می شود، در صورتی که احراز شود که سعی بین صفا و مروه واقع می شود، کفایت می کند. (مناسک، م 341). آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: طبقه دوّم که فعلاً وجود دارد میان دو کوه نیست و سعی در آنجا اشکال دارد. آیة الله فاضل: جایز نیست.
5- [5] . آیة الله زنجانی: سعی در طبقه دوم و سوم فعلی، صحیح نیست..

بین آن دو واقع شد صحیح است علی الظاهر و احوط سعی از طبقه روی زمینی است. (1)

(837) م - واجب است (2) در وقت رفتن به طرف مروه، متوجه به آنجا و وقت رفتن رو به صفا متوجه به آن باشد. پس اگر عقب عقب برود یا پهلو را به طرف صفا یا مروه کند و برود باطل است، لیکن نگاه کردن به چپ و راست بلکه گاهی به پشت سر اشکال ندارد. (3)

(838) م - جایز است به جهت استراحت و رفع خستگی، نشستن یا خوابیدن بر صفا یا مروه و همین طور جایز است نشستن یا خوابیدن بین آنها برای رفع خستگی (4) و لازم نیست عذری داشته باشد بنابر اقوی. (5)

ص:466


1- [1] . آیة الله بهجت: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله زنجانی: لازم نیست سعی به صورت متعارف باشد و می تواند مسیر سعی را به پهلو یا عقب عقب برود، هر چند سعی برخلاف متعارف، خلاف احتیاط استحبابی است.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: گرداندن تنها صورت به چپ یا راست یا به پشت سر مانعی ندارد. (مناسک حج، م352) آیة الله سبحانی: نگاه کردن به چپ و راست اشکال ندارد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورتی که سینه و شانه ها در حال رفتن به مروه به طرف مروه و در حال رفتن به صفا رو به صفا باشد و یا در حال توقف به پشت سر برگردد (آداب و احکام حج، ص264). آیة الله مکارم: مثلاً اگر برای ملاحظه همراهان نگاهی به عقب کند مانعی ندارد.
4- [4] . آیة الله زنجانی: هر چند رفع خستگی، طولانی شود، ولی باید پس از رفع خستگی، بلافاصله سعی را ادامه بدهد.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب باید به مقداری باشد که موالات عرفیه به هم نخورد. آیة الله بهجت: احوط ترک جلوس است در ما بین صفا و مروه بدون عذر (مناسک شیخ، ص 53) آیات عظام تبریزی، سیستانی، فاضل: بنابر احتیاط باید به مقداری باشد که موالات عرفیه به هم نخورد. آیة الله خویی: به خاطر استراحت جایز است نشستن بر صفا یا مروه تا استراحت حاصل شود و احوط ترک جلوس است در مابین صفا و مروه بدون عذر. آیة الله سبحانی: نشستن بر صفا و مروه و بین آنها به مقداری که موالات به هم نخورد اشکال ندارد. آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب آن است که نشستن در وسط راه جهت استراحت ترک شود، مگر برای کسی که خسته شده باشد (مناسک، مسأله 340). آیة الله مکارم: احتیاط واجب رعایت موالات عرفیه در سعی است..

(839) م - جایز است تأخیر سعی از طواف و نماز آن، برای رفع خستگی یا تخفیف گرمی هوا و جایز است بدون عذر تأخیر بیندازد تا شب، گرچه احتیاط در تأخیر نینداختن است.

(840) م - جایز نیست تأخیر انداختن تا فردا بدون عذر؛ از قبیل مرض. (1)

(841) م - سعی از عبادات است و باید آن را با نیت خالص برای فرمان خدای تعالی بیاورد. (2)

(842) م - سعی مثل طواف رکن است و حکم ترک آن از روی عمد یا سهو چنان است که در طواف گذشت. (3)

ص:467


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و اگر بدون عذر تأخیر بیندازد، بنابر احتیاط لازم است طواف و نماز را اعاده کند و با تأخیر عمدی سعی، مرتکب معصیت نیز شده است. آیة الله تبریزی: تأخیر تکلیفاً جایز است ولی باید طواف و نماز را اعاده نمود. آیة الله خویی: اگر تأخیر انداخت طواف و نماز را اعاده نماید. (المسائل الشرعیه، ج1، ص355)، لازم به تذکر است که ایشان کلام صریحی در اینکه تکلیفاً تأخیر نینداختن سعی به فردا واجب باشد نفرموده اند. آیة الله زنجانی: بلکه تا بین الطلوعین روز بعد هم به تأخیر نیندازد، اما کسی که کمی قبل از طلوع فجر، طواف کرده می تواند سعی را تا اوائل روز به تأخیر بیندازد؛ و در هر حال اگر بدون عذر، سعی را به فردا به تأخیر بیندازد طواف و نماز آن را قبل از سعی اعاده کند. آیة الله سبحانی: اگر کسی طواف را روز انجام داد و نماز خواند می تواند سعی را شب انجام دهد مشروط بر اینکه پیش از طلوع فجر از سعی فارغ شود و همچنین اگر طواف را در شب انجام داد تا قبل از طلوع فجر سعی را به جا آورد. آیة الله مکارم: ولی اگر تأخیر انداخت، سعی او باطل نخواهد شد هرچند گناه کرده است.
2- [2] . آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: مراجعه شود به حاشیه مسأله 540
3- [3] . آیة الله بهجت: پس تارکِ آن عمداً، باطل است حج او، و باید پس از حج افراد در سال آینده حج نماید، و سهواً رجوع می نماید برای سعی مع الامکان و استنابه می نماید مع التّعذر (مناسک شیخ، ص51 و52). آیة الله مکارم: در مسأله 532 و 533 و 535 اوّل بحث طواف گذشت..

(843) م - زیاد کردن در سعی بر هفت مرتبه از روی عمد موجب باطل شدن آن است به تفصیلی که در طواف گذشت.

(844) م - اگر از روی فراموشی زیاد کند بر سعی؛ چه کمتر از یک مرتبه یا بیشتر، سعی او صحیح است و بهتر آن است که زاید را رها کند (1)، گرچه بعید نیست که بتواند آن را به هفت مرتبه برساند. (2)

(845) م - اگر سعی را کم کند سهواً (3)، واجب است آن را اتمام کند هر وقت یادش بیاید (4) و اگر به وطن خود مراجعت کرده و برای او مشقت ندارد، باید مراجعت کند و

ص:468


1- [1] . آیة الله خامنه ای: و باید از زمان یادآوری بقیه مقدار اضافه را ادامه ندهد. (مناسک حج، م360)
2- [2] . آیات عظام بهجت، خویی، سبحانی: اگر زیادی یک شوط باشد مستحب است آن را به هفت برساند. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: اگر زاید یک شوط یا بیشتر باشد مستحب است آن را به هفت برساند.
3- [3] . آیة الله خویی: به حاشیه مسأله بعدی مراجعه شود. آیة الله فاضل: چنانچه قبل از تمام کردن شوط چهارم باشد بنابر احتیاط واجب سعی را از سر بگیرد ولی اگر شوط چهارم را تمام کرده است می تواند آن را اتمام کند یا از سر بگیرد.
4- [4] . آیة الله زنجانی: و اگر تقصیر کرده باید آن را اعاده کند و تا تقصیر نکرده از محرمات احرام پرهیز کند و فرقی بین شوط چهارم و قبل از آن نیست، ولی چنانچه تنها شوط هفتم یا قسمتی از آن را سهواً کم کرده است اعاده تقصیر و اجتناب از محرمات احرام لازم نیست. آیة الله سبحانی: اگر پیش از آنکه یک دور از هفت دور را تکمیل کند، دیگر دورها را فراموش نماید باید سعی را از سر بگیرد، و اگر پس از یک دور کامل یا بیشتر دیگر دورها را فراموش نماید هر موقع متذکر شد باقیمانده را به جا می آورد ولی احتیاط مستحب آن است که اگر قبل از تجاوز از نصف سعی باقیمانده را فراموش کرد سعی را از سر بگیرد. آیة الله سیستانی: چه یک شوط فراموش کرده باشد یا بیشتر، بنابر اقوی و اگر پس از گذشتن زمان سعی یادش بیاید؛ مثلاً در عرفات یادش بیاید سعی عمره اش ناقص بوده یا پس از انتهای ذی حجه به یاد آورد سعی حجش ناقص بوده، احتیاط آن است که کمبود را جبران کند و سپس سعی را از سر بگیرد و اگر نتواند برگردد یا مشقت دارد، باید نایب بگیرد و احتیاط واجب آن است که نایب هم جمع نماید بین تدارک مقدار کمبود و بین اعاده سعی کامل..

اگر نمی تواند یا مشقت دارد باید نایب بگیرد. (1)

(846) م - اگر کمتر از یک مرتبه سعی کرد و بقیه را فراموش کرد بیاورد (2)، احتیاط واجب آن است که سعی را از سر بگیرد و اگر بعد از تمام کردن یک مرتبه یا بیشتر فراموش کرد به هفت مرتبه برساند جایز است از همانجا سعی را تمام کند، لیکن احتیاط آن است که اگر (3) چهار مرتبه را تمام نکرده، تمام کند و از سر بگیرد. (4)

(847) م - با تمام کردن سعی، حلال نمی شود بر او آنچه حرام شده بود

ص:469


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به احتیاط واجب نایب یک سعی به نیت اعم از تمام و اتمام به جا آورد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: هر وقت متوجه شد سعی را تکمیل می کند و اگر تقصیر هم کرده دوباره تقصیر می کند و تا تقصیر نکرده از محرمات احرام پرهیز می کند. آیة الله سبحانی: باید سعی را از سر بگیرد. آیة الله سیستانی: در صورتی که پس از فوت موالات باشد.
3- [3] . آیة الله سبحانی: اگر سهواً کمتر از هفت دور سعی کند، اگر در مکه است باید آن را تکمیل کند و اگر از مکه خارج شده و بازگشت به مکه مشکل نیست برگردد آن را تکمیل نماید و اگر بازگشت حرجی و پر مشقت باشد نائب بگیرد و نائب پس از تکمیل سعی ناقص یک سعی کامل به جا آورد.
4- [4] . آیة الله بهجت: و اگر کمبود سعی از روی فراموشی و بعد از شوط چهارم بوده، واجب است باقی را هر وقت یادش آمد، هرچند بعد از فراغت اعمال حج باشد، تدارک نماید و در صورتی که خود نتواند تدارک کند یا تدارک سخت باشد واجب است نایب بگیرد و اگر کمبودش پیش از شوط چهارم و از روی فراموشی بوده، احتیاط این است که شخصاً یک سعی کامل به جا آورد و در صورت دشواری آن نایب بگیرد. (مناسک، مسأله 349). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: چنانچه کمبود سعی از روی فراموشی و بعد از شوط چهارم بوده، واجب است باقی را هر وقت یادش آمد، هرچند بعد از فراغت از اعمال حج باشد، تدارک نماید. و اگر خود نتواند تدارک کند یا تدارک آن مشقّت داشته باشد واجب است نایب بگیرد و در این صورت احتیاط این است که نایب به نیت فراغ ذمه منوب عنه از اتمام یا تمام یک سعی کامل به جا آورد. و اگر کمبودش پیش از شوط چهارم و از روی فراموشی بوده، احتیاط این است که شخصاً یک سعی کامل به قصد اعم از تمام یا اتمام به جا آورد. آیة الله فاضل: اگر کمتر از یک مرتبه سعی کرد و بقیه را فراموش کرد که انجام دهد، احتیاط واجب آن است که سعی را از سر بگیرد و همین طور است اگر کمتر از چهار مرتبه را انجام داده باشد و بقیه را فراموش کرده باشد..

به واسطه احرام.

(848) م - اگر فراموش کرد بعض سعی را در عمره تمتع، پس به گمان اینکه اعمال عمره تمام شده، از احرام خارج شد و بعد از آن نزدیکی با زنان کرد، واجب است برگردد و سعی را تمام کند و احتیاط واجب آن است که یک گاو برای کفاره ذبح کند. (1)

(849) م - اگر فراموش کرد بعض سعی را در عمره تمتع و تقصیر کرد (2) و بعد از آن نزدیکی با زنان کرد، احتیاط واجب آن است که به دستور مسأله سابق عمل کند (3)، بلکه

ص:470


1- [1] . آیة الله بهجت: کفاره جماع واجب است و در ناخن گرفتن احتیاط واجب. آیة الله تبریزی، آیة الله سیستانی: و به اعتقاد اینکه از سعی فارغ شده مُحل شود، در این صورت احوط این است که یک گاو کفاره بدهد و لازم است سعی را به نحوی که گفته شد تمام نماید. آیة الله خویی: در این صورت به اعتقاد اینکه از سعی عمره تمتع فارغ شده مُحل شده، در این صورت احوط بلکه اظهر این است که یک گاو کفاره دارد. (مناسک، مسأله 350). آیة الله زنجانی: در دو صورت کفاره گاو واجب است، صورت اول آنکه بعد از خروج از احرام به گمان خود، با زنان نزدیکی کند، صورت دوم آنکه با ناخن گرفتن از احرام خارج شده باشد و پس از آن یکی از محرمات احرام را مرتکب شود. آیة الله سبحانی: اگر با تقصیر گمان کرده از احرام خارج شده باید برای تقصیر بی جا یک گاو کفاره بدهد چه جماع کرده باشد و چه نکرده باشد؛ اگر کسی مقداری از سعی را در عمره تمتع فراموش کند و به گمان اینکه سعی را تکمیل کرده تقصیر کند و از احرام خارج شود واجب است برگردد سعی را تمام کند و سپس تقصیر کند و به جهت تقصیر بی جا یک گاو ذبح کند. آیات عظام صافی، گلپایگانی، مکارم: یک گاو کفاره دارد بنابر احوط برای جماع و نیز ناخن گرفتن. آیة الله فاضل: و اقوی آن است که یک گاو برای کفاره ذبح کند و در وجوب کفّاره فرق نمی کند که شش شوط انجام داده باشد و از احرام خارج شده باشد یا کمتر از آن.
2- [2] . آیة الله سبحانی: باید در صورت تقصیر همان کفاره را بدهد اگرچه با زن نزدیکی نکرده باشد. آیة الله فاضل: احتیاط واجب آن است که طبق مسأله سابق عمل کند و همان کفّاره را بدهد، اگر چه با زن نیز نزدیکی نکرده باشد و در تقصیر فرقی نیست که ناخن گرفته باشد یا مو.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه حتی اگر با زنان نیز نزدیکی نکرده باشد، احتیاط واجب آن است که یک گاو کفاره بدهد..

احتیاط واجب آن است (1) که در این دو حکم سعی در غیر عمره تمتع را نیز ملحق به تمتع کند در کفاره و اتمام. (2)

(850) م - اگر شک کند در عدد رفت و آمدها بعد از تقصیر، اعتنا نکند (3) و اگر شک کند بعد از آنکه از عمل فارغ شد و منصرف شد، چون بناگذاری بر اتمام و اعتنا نکردن به شک خالی از اشکال نیست (4)، احتیاط آن است که آنچه احتمال نقص می دهد اتمام

ص:471


1- [1] . آیة الله خامنه ای، متعرض این احتیاط نشده اند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: در غیر عمره تمتع کفّاره لازم نیست، بلکه باید سعی را تمام کند و در عمره مفرده باید تقصیر را نیز اعاده کند بنابر احتیاط واجب. آیة الله بهجت: حکم مختص به عمره تمتع است. (مناسک شیخ، ص 53) آیة الله تبریزی: این حکم مختص است به سعی در عمره تمتّع. آیة الله سبحانی: ذبح گاو به عنوان کفاره در تقصیر بی جا مربوط به عمره تمتع است و در عمره مفرده نیست. آیة الله سیستانی: اگر در عمره تمتّع باشد به احتیاط واجب باید یک گاو کفّاره بدهد چه جماع کند و چه نکند و سعی را تمام کند و تقصیر را احتیاطاً اعاده نماید ولی در عمره مفرده و حج کفّاره لازم نیست بلکه باید سعی را تمام و تقصیر را در عمره مفرده اعاده نماید. آیة الله فاضل: اولی الحاق این دو حکم است در غیر عمره تمتع به تمتع. آیة الله گلپایگانی: متعرض فرع الحاق این حکم در غیر تمتع به تمتع نشده اند.
3- [3] . آیة الله زنجانی: همچنین اگر شک او در اشواط بعد از آن باشد که خود را از سعی فارغ شده یافت و مشغول کارهایی شده که متعارفاً بعد از اتمام سعی انجام می دهند در این دو صورت چنانچه احتمال بدهد هنگام سعی متوجه تعداد اشواط بوده به شک خود اعتنا نکند، خواه شک در زیاده باشد یا نقیصه. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: چه شک در زیاده کند و چه شک در نقیصه و همین طور است اگر بعد از فراغ از عمل شک در زیاده کند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: چنانچه مشغول عمل دیگری شده به نحوی که عرفاً فارغ از عمل محسوب می شود، به شک خود اعتنا نکند و همچنین است در فرض بعدی. آیات عظام بهجت، مکارم، نوری: اعتنا به شک نکند و عملش صحیح است. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اظهر این است که باید به این شک اعتنا شود و شک در عدد اشواط سعی را باطل می کند.

کند خصوصاً اگر شک در ناقص گذاشتن در این باشد که عمداً برای حاجتی ترک کرده است سعی را، که برگردد و اتمام کند که در این صورت وجوب اتمام بعید نیست (1) و اگر شک در زیاده دارد و می داند ناقص نشده اعتنا نکند.

(851) م - اگر بعد از فارغ شدن از سعی یا از هر دوری شک در دُرست آوردن آن کند (2) اعتنا نکند و سعیش صحیح است و همین طور اگر در بین رفت و آمد، شک در صحیح به جا آوردن جزء پیش کند، اعتنا نکند.

(852) م - اگر در مروه شک کند که هفت دفعه رفت و آمد کرده یا زیادتر؛ مثل اینکه شک کند بین هفت و نُه اعتنا نکند و اگر قبل از رسیدن به مروه شک کند که این دور هفت است یا کمتر (3)، ظاهراً سعی او باطل است و همچنین است هر شکی که به کمتر از هفت تعلق بگیرد؛ مثل شک بین یک و سه یا دو و چهار و هکذا.

ص:472


1- [1] . آیة الله مکارم: اگر از عمل منصرف شده و به ظاهر آن را پایان داده، به این شک اعتنا نکند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: چنانچه صحیح بودن قطعه سابق متصل به قطعه مشکوک، محرز باشد اعتنا نکند و در غیر این صورت اگر در اثناء سعی شک کرده، باید سعی را اتمام و دوباره اعاده کند و اگر بعد از فارغ شدن از سعی یا بعد از تقصیر شک کرده، چنانچه احتمال بدهد هنگام سعی به رعایت شرایط صحت توجه داشته اعتنا نکند.
3- [3] . آیة الله زنجانی: چنانچه اطمینان دارد که در ادامه سعی، نسبت به تعداد اشواط، حجت شرعی پیدا می کند می تواند سعی را ادامه دهد که اگر تا پایان سعی، حجت شرعی پیدا کرد سعی او صحیح است و اگر چنین اطمینانی ندارد سعی او باطل است. آیة الله سبحانی: خود را به مروه برساند سپس سعی را از صفا مجدداً شروع کند..

(853) م - اگر طواف را در روزی به جا آوَرْد و روز بعد شک کرد که سعی کرده است یا نه، بعید نیست بناگذاری بر آوردن (1)، گرچه احتیاط (2) در آوردن (3) است، مگر آنکه بعد از تقصیر شک کند که در این صورت لازم نیست سعی کند.

مسائل متفرقه سعی

(854) م - کسی که می دانسته باید هفت مرتبه بین صفا و مروه سعی کند و با همین نیت از صفا شروع کرده ولی رفت و برگشت را یک مرتبه حساب کرده و در نتیجه چهارده مرتبه سعی نموده، احتیاط آن است که سعی (4) را اعاده کند، اگرچه اقوی کفایت

ص:473


1- [1] . آیة الله بهجت: شک بعد از وقت است. آیة الله خویی: فتوای ایشان در این مسأله روشن نیست و لذا احتیاط به اعاده طواف و نماز و اتیان سعی است. آیة الله سیستانی: احتیاط واجب اتیان به سعی است، ولی اعاده طواف و نماز آن لازم نیست، مگر احتمال بدهد عمداً سعی را تأخیر انداخته که در این صورت احتیاط واجب اعاده طواف و نماز هم هست.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود. آیة الله زنجانی: رعایت این احتیاط مستحب است.
3- [3] . آیة الله تبریزی: احوط اعاده طواف و نماز و اتیان به سعی است. آیة الله سبحانی: احتیاطاً سعی را به عنوان ما فی الذمه انجام دهد و انجام دیگر اعمال مترتبه لازم نیست گرچه احوط است. آیة الله فاضل: اگر چیزی که مشکوک است، تأخیر انداختن سعی بدون عذر است، بعید نیست بناگذاری بر آوردن، اگرچه احتیاط مستحب در آوردن است و اگر چیزی که مشکوک است، تأخیر با عذر باشد. در این صورت وجهی برای بناگذاری بر اینکه آورده شده نیست. آیة الله مکارم: این احتیاط ترک نشود.
4- [4] . آیة الله بهجت: سعی صحیح است (پرسشهای جدید حج، س 78). آیة الله خامنه ای: سعی صحیح است. (مناسک حج، م360)

همان سعی است.

(855) م - کسی که بعدازظهر، طواف و نماز را به جا می آورد و سعی را شب انجام می دهد، اگر بدون تأخیر عرفی، سعی در شب واقع شود (1) مانع ندارد و احتیاط آن است که تا شب تأخیر نیندازد (2)، اگرچه اقوی کفایت است.

(856) م - سعی در طبقه فوقانی، اگر محرز نیست که بین صفا و مروه است، جایز نیست. (3)

استفتائات سعی

(857) س - کسی که در اثنای سعی متوجه شود که طواف او بیش از هفت شوط بوده تکلیف او چیست؟

ص:474


1- [1] . آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: تأخیر عرفی اشکال ندارد و مبادرت لازم نیست ولی تأخیر به فردا جایز نیست و اگر عمداً و بدون عذر تا فردای آن روز تأخیر بیاندازد، به احتیاط واجب باید طواف را اعاده کند. ( آیة الله زنجانی: در صورت اخیر اعاده واجب است). آیة الله مکارم: هرگاه طواف و نماز آن را در هر موقع از روز انجام دهد سعی را تا شب می تواند به تأخیر بیاندازد. ولی تأخیر تا فردا جایز نیست و اگر تأخیر انداخت گناه کرده ولی اعمال او صحیح است.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به تأخیر انداختن سعی پس از طواف و نماز طواف تا روز بعد از آن جایز نیست، اما تأخیر در انجام آن تا شبِ ]همان روز( مانعی ندارد. (مناسک حج، م350)
3- [3] آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 841 مراجعه شود. . آیة الله خامنه ای: صحیح نیست. (مناسک حج، م354) آیات عظام زنجانی، سبحانی، مکارم: طبقه فوقانی میان دو کوه نیست..

ج - می تواند (1) به (2) این نحو احتیاط کند که سعی را تمام نماید و بعد از فوت موالات عرفیه بین شوط زاید طواف و مقدار باقیمانده تا 14 شوط، طواف و نماز و سعی را اعاده کند و بعد تقصیر نماید.

(858) س - اگر از مروه شروع و به صفا ختم کرده و بعد فهمیده است، وظیفه او چیست، به خصوص اگر تقصیر کرده باشد؟

ج - باید سعی را اعاده کند و اگر تقصیر نکرده تقصیر کند. (3)

(859) س - کسی بعد از اتمام شوط ششمِ سعی در صفا، گمان تمام شدن هفت شوط

ص:475


1- [1] . آیة الله اردبیلی، آیة الله زنجانی: اگر زیاده طواف کمتر از یک شوط بوده، وظیفه ای ندارد و سعی را تکمیل می کند و اگر بیشتر بوده باید سعی را رها کند و شوطهای زائد طواف را به قصد قربت مطلقه تا هفت شوط تکمیل کند و نماز طواف بخواند بدون آنکه تعیین کند که برای طواف اول است یا دوم، سپس سعی را تکمیل کند و پس از سعی دو رکعت نماز دیگر بخواند. آیة الله خامنه ای: می تواند از طواف و سعی خود دست برداشته و مجدداً طواف و نماز طواف و سعی را از سر بگیرد. (مناسک حج، س91)
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر عمد بوده به همان نحو که گذشت اشکال دارد و در غیر عمد، احتیاط در اتمام تا چهارده شوط اگر ممکن است. در ذیل مسأله 614 گذشت. آیة الله سیستانی: احتیاط آن است که برگردد به مسجدالحرام و شوط اضافی را تا یک طواف کامل به قصد قربت مطلقه تکمیل نماید و برای آن نماز طواف بخواند، سپس سعیش را تمام کند و احتیاط مستحب این است که آن را اعاده نماید. آیة الله فاضل: احتیاطاً سعی را رها کند تا موالات عرفیه از بین برود. پس از آن همه را اعاده کند.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: و اگر تقصیر کرده نیز بنابر احتیاط آن را تکرار کند. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، سیستانی: در فرض تقصیر هم باید دو مرتبه تقصیر کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و تقصیر نماید (اگر چه قبلاً تقصیر کرده باشد) تا از احرام خارج شود. آیة الله فاضل: اگر با اعتقاد به صحت تقصیر کرده، تقصیر اعاده ندارد مگر از باب احتیاط و در غیر این صورت باید تقصیر را اعاده کند. آیة الله مکارم: جواب این سؤال در مسأله 828 گذشت..

را کرد و تقصیر نمود ولی فوراً به او گفتند که باید یک شوط دیگر بیاوری، او هم انجام داد و بعد بار دیگر تقصیر نمود، آیا عمل او صحیح است یا خیر و کفاره دارد یا نه؟

ج - عمل صحیح است و کفاره ندارد. (1)

(860) س - کسی در اثنای سعی برای آب خوردن از مسیر منحرف شده و پس از خوردن آب ادامه داده است چه صورت دارد؟

ج - اگر سعی را قطع نکرده و به نیت سعی حرکت را ادامه داده است و در بین راه آب خورده یا اگر قطع کرده، از جایی که سعی را قطع کرده یا مُحاذی آن سعی را تمام کرده صحیح است. (2)

(861) س - کسی که طواف و نماز آن را انجام داده و سعی را به روز بعد یا روزهای بعد به تأخیر انداخته است، آیا طواف و نماز را باید اعاده کند؟

ج (3)- لازم نیست ولی اختیاراً نباید سعی را به روز بعد تأخیر بیندازد. (4)

ص:476


1- [1] . آیة الله اردبیلی: چنانچه در عمره تمتع باشد بنابر احتیاط یک گاو کفاره بدهد. آیة الله بهجت: مگر آنکه در عمره تمتّع ناخن هایش را گرفته باشد که احوط است. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط یک گاو کفاره دهد. آیة الله خویی: اگر در عمره تمتع باشد باید بنابر اظهر یک گاو کفاره بدهد. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: اگر در عمره تمتّع باشد و کمبود به جهت فراموشی باشد بنابر احتیاط (آیة الله سبحانی: اقوی) یک گاو کفاره بدهد و امّا اگر کمبود به جهت ندانستن تعداد شوطهای سعی بوده است مثلاً، یا در عمره مفرده یا حج بوده، کفاره ندارد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر ناخن گرفته کفّاره دارد. آیة الله فاضل: عمل صحیح است ولی اگر در عمره تمتّع بوده است بنابر احتیاط واجب باید یک گاو کفّاره بدهد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: بلکه اگر اشتباه کرده و قبل از محل قطع شده، سعی را ادامه داده، سعی او صحیح است و اگر بعد از محل قطع شده، سعی را ادامه داده اگر شوط ششم یا هفتم بوده، از محل قطع تا پایان سعی را باید اعاده کند و اگر در اشواط دیگر بوده دو شوط از سعیش ناقص مانده و باید شوط ششم و هفتم را به جا آورد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر بدون هیچ عذری تأخیر انداخته باید قبل از سعی طواف و نماز را اعاده کند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: چنانچه عمداً و بدون عذر بوده احتیاطاً باید طواف و نماز آن را اعاده کند. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط طواف و نماز را اعاده نماید. آیة الله خویی: باید طواف و نماز را اعاده کند. آیة الله سبحانی: اگر بدون عذر تأخیر انداخته، باید طواف و نماز را نیز اعاده کند ولی اگر به خاطر عذری این مقدار تأخیر انداخته اعاده طواف و نماز لازم نیست. آیة الله سیستانی: اگر عمداً بدون هیچ عذری تأخیر انداخته، احتیاط واجب اعاده طواف و نماز آن است..

(862) س - آیا زن هایی که از جهت عادت ماهانه برای طواف نایب می گیرند در سعی هم می توانند نایب بگیرند؟

ج - محل سعی مسجد نیست و سعی را باید خودشان به جا آورند با مراعات ترتیب بین طواف و سعی.

(863) س - اگر کسی یقین کند که هفت شوط سعی بین صفا و مروه را تمام کرده است ولی بعد از تقصیر متوجه می شود که پنج شوط بوده، اولاً آیا کل سعی را باید از سر بگیرد یا دو شوطی را که ناقص بوده است باید تکمیل کند؟ و ثانیاً آیا تقصیر هم باید بکند، یا تقصیر اول کافی است؟

ج - باید سعی را اتمام کند (1) و احتیاطاً تقصیر را اعاده نماید، گرچه وجوب این احتیاط معلوم نیست. (2)

ص:477


1- [1] . آیة الله زنجانی: و سپس تقصیر نماید و تا تقصیر نکرده از محرمات احرام اجتناب کند و در مورد کفاره مطابق مسأله 848 و 849 و حاشیه آن ها عمل کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: در غیر عمره تمتع اعاده تقصیر بنابر احتیاط لازم است ولی در عمره تمتع لازم نیست و اگر در عمره تمتع به دلیل فراموشی سعی را ناقص انجام دهد و تقصیر نماید، بنابر احتیاط باید یک گاو کفاره بدهد. آیة الله بهجت: و تقصیر را هم اعاده می نماید. آیات عظام تبریزی، صافی، گلپایگانی، مکارم: این احتیاط ترک نشود. آیة الله خویی، آیة الله سبحانی: و تقصیر را باید اعاده نماید و اگر در عمره تمتع بوده یک گاو کفاره بدهد. آیة الله سیستانی: این احتیاط واجب است و اگر تقصیر از روی فراموشی کمبود باشد و در عمره تمتّع باشد احتیاطاً باید یک گاو کفّاره بدهد. آیة الله فاضل: اگر در عمره تمتع بوده احتیاطاً تقصیر را اعاده کند و بنابر احتیاط واجب یک گاو کفّاره بدهد..

(864) س - شخصی بعد از طواف عمره تمتع گم شده و بعد از پیدا شدن به رفقایش گفته است که سعی صفا و مروه را به جا آورده ام و تقصیر نمود و محرم شد برای حج تمتع، ولی بعد از مراجعت از عرفات و منی و موقع طواف و سعی صفا و مروه و اعمال حج اظهار کرد؛ مثل اینکه من در اعمال عمره به صفا نیامده ام، همین طور گفته اند ان شاءالله آمده ای، بعد از مراجعت به ایران چند بار به پسرانش گفته اعمال من ناقص شده و قبل از فوتش وصیت نموده است که برای او نایب بگیرند، اگر عمل شخص فوق الذکر باطل باشد وُرّاث او حاضرند اینجانب را بفرستند تا اعمال حج او را انجام بدهم، آیا نظر حضرت عالی چیست؟

ج - ورثه می توانند شما را نایب کنند برای عمل حج تمتع، ولی باید نایب سعی را جداگانه به نیابت آن مرحوم انجام دهد. گرچه در فرض مرقوم بیش از نایب گرفتن برای سعی لازم نیست. (1)

ص:478


1- [1] . آیة الله اردبیلی: ظاهراً حج او باطل است و باید اعاده شود و نیابت در سعی لازم نیست. آیة الله تبریزی: احتیاط این است که برای حج تمتع نایب بگیرند، و احوط این است که نایب یک سعی جداگانه ای هم به نیت میت به جا آورد. آیة الله زنجانی: و اگر احتمال می دهد سعی را به جا آورده باشد به شک خود اعتنا نکند آیة الله خویی، آیة الله سبحانی: حج او باطل است مگر اینکه سعی را فراموش کرده بوده که برای او قضا می کنند. آیة الله سیستانی: اگر از روی جهل به موضوع یا حکم، سعی را ترک کند حجش باطل است، لذا در فرض سؤال بر ورثه لازم است برای کل حج تمتع از طرف میت نایب بگیرند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: با فرض ترک سعی از جهت ندانستن مسأله، باید احتیاطاً عمره مفرده برای او به جا آورند و بعد از آن حج او را اعاده نمایند (آداب و احکام حج، مسأله 675). آیة الله فاضل: در فرض سؤال که اعمال بعدی را با جزم به صحت انجام داده است لذا صحیح است و گرفتن نایب برای سعی کفایت می کند. آیة الله مکارم: گرفتن نایب برای کلّ حج تمتع لازم نیست..

(865) س - بین صفا و مروه طوری است که از یک طرف می روند و از طرف دیگر آن برمی گردند یعنی بین رفت و برگشت دو سه متری فاصله است، آیا اگر امکان باشد از همان مسیری که به صفا رفته، به مروه برود اشکال دارد؟

ج - اشکال ندارد، ولی نباید مزاحم دیگران شود.

(866) س - شخصی در حال سعی کردن بود، یک وقت دید مقداری را که برای هروله علامت گذاری کرده اند به طور عادی سیر کرده است، گمان می کرد لازم است هروله کند و لذا برگشت و مقداری را که عادی رفته بود، با هروله تکرار کرد، آیا سعیش اشکال دارد؟

ج - اشکال دارد. (1)

(867) س - شخصی در سعی بین صفا و مروه، از جایی که به صفا یا مروه رسید برای شوط بعدی شروع نمی کند، بلکه تقریباً مقدار دو سه متر هلالی شکل و یا مستقیم به شکل عرضی می آید و شروع می کند، و در این مقدار متوجه نیست که با نیت سعی است یا نه، ولی اگر از او سؤال شود چه می کنی جواب می دهد سعی می کنم، آیا مضر نیست؟

ج - راه رفتن مزبور روی کوه مضرّ به سعی نیست، و در فرض مسأله سعی صحیح است.

ص:479


1- [1] . آیة الله اردبیلی: ظاهراً اشکال ندارد اگرچه احتیاط بهتر است. آیة الله بهجت: ظاهراً اشکال ندارد. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: اگر به قصد انجام وظیفه واقعیه باشد، اشکالی ندارد. آیة الله خامنه ای: در حال اختیار نباید چنین کند ولی در فرض مذکور سعی او درست است و چیزی بر او نیست، اگرچه احتیاط در اتمام و اعاده سعی است. (اجوبة الإستفتاءات فی الحج، س94) آیة الله خویی: بنابر اظهر اشکال ندارد. اگرچه اعاده سعی مطابق احتیاط است. (مناسک عربی، مسأله 344). آیات عظام زنجانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم: اشکال ندارد. آیة الله سیستانی: صحّت سعیش اشکال دارد مگر آنکه جاهل قاصر باشد..

(868) س - آیا سعی کردن از همانجا که مریض ها را با چرخ می برند و برمی گردانند (یعنی حدود دو متر بالاتر از ابتدای سراشیبی شروع می کنند) صحیح و کافی است؟ یا حتماً باید از اول کوه صفا شروع و در مروه هم به سنگ های سیاه بعد از سنگ های صاف که بقایای کوه است برسند؟

ج - سعی باید بین دو کوه باشد (1) و احراز شود و لازم نیست بالا برود. (2)

(869) س - در مناسک فرموده اید کسی که بین صفا و مروه سعی می کند، واجب است در هنگامی که به طرف مروه در حرکت است توجهش به مروه باشد وبالعکس، آیا این وجوب توجه، تکلیفی است و یا وضعی و تکلیفی؟

ج - وضعی است. (3)

(870) س - گاهی انسان در اثر ازدحام جهت رفتن برای سعی ناچار است از مسجدالحرام عبور کند (4)، در این صورت تکلیف حایض و نفساء چیست، و آیا برای سعی هم مثل طواف نایب بگیرند؟

ج - اگر امکان نداشته باشد که از راه دیگری بروند باید تأخیر بیندازند، و اگر آن هم ممکن نیست نوبت به نیابت می رسد و بر فرض مخالفت چنانچه از آن راه رفت و خودش سعی کرد سعیش صحیح است هرچند گناه کرده است.

(871) س - زیادی در سعی جهلاً، آیا حکم زیادی سهوی را دارد یا عمدی را؟

ص:480


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 829 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 829 مراجعه شود. آیة الله مکارم: همان گونه که قبلاً گفته شد سراشیبی مزبور مربوط به کوه است، بنابراین مسیر فعلی چرخ سوارها اشکالی ندارد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 837 مراجعه شود. آیة الله مکارم: ولی نگاه کردن به اطراف و حتی به پشت سر مانعی ندارد.
4- [4] . آیة الله مکارم: یعنی از این راه خودش را به صفا برساند و از آنجا سعی را در مسیر معمولی شروع کند..

ج (1) - محل اشکال است. (2)

(872) س - کسی که نمی تواند بدون سوار شدن در چرخ های معمولی در مَسْعی سعی کند لیکن تمکن مالی ندارد، چون ارْز خود را صرف سوغات کرده، وظیفه اش چیست؟

ج - اگر می تواند با چرخ سعی کند ولو با فروش چیزی یا قرض باید خودش سعی کند و استنابه صحیح نیست مگر آنکه مشقت و حرج در کار باشد.

(873) س - شخصی شوط سوم سعی را به هم زد و با فاصله اندکی هفت شوط دیگر به جا آورد و تقصیر نمود، آیا این سعی صحیح است؟

ج - اشکال دارد (3) و باید سعی را اعاده کند. (4)

ص:481


1- [1] . آیة الله زنجانی: حکم زیاده سهوی را دارد؛ بنابراین اگر از روی ندانستن مسأله مقدار کمی از اثناء سعی را دوباره سعی نماید سعیش صحیح است، ولی اگر در شروع سعی قبل از رسیدن به کوه صفا شروع کند (مثلاً از محل هروله شروع کند) سعیش باطل است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: ظاهراً حکم زیادی سهوی را دارد. آیة الله بهجت: ظاهراً جهلاً مانعی ندارد. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: زیادی از روی جهل به حکم بنابر اظهر موجب بطلان سعی نمی باشد، اگرچه احتیاط در اعاده است. آیة الله خامنه ای: حکم زیادی سهوی را دارد و سعی او صحیح است. (مناسک حج، م359) آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی، مکارم: حکم زیادی سهوی را دارد و سعی او صحیح است. آیة الله فاضل: محل اشکال است و احتیاطاً اعاده کند.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: چنانچه قبل از فوات موالات آن را از سر گرفته باشد، صحت سعیش محل اشکال است. آیات عظام تبریزی، زنجانی، فاضل، مکارم، نوری: اشکال ندارد. آیة الله خامنه ای: اشکال ندارد (مناسک حج، س 91) آیة الله سبحانی: اگر از آن چه انجام داده منصرف شده و پس از فوت موالات از اول شروع کرد اشکال ندارد لیکن اگر نصف سعی را انجام داده احتیاطاً آن را به هفت دور برساند و سعی را به عنوان تکلیف فعلی انجام دهد.
4- [4] . آیة الله تبریزی: بعید نیست آن سعی که استیناف کرده صحیح باشد، گرچه احوط اعاده سعی است. آیة الله خویی: در فرض اعتقاد به جواز مانعی ندارد. (المسائل الشرعیه، مسأله348). آیة الله سیستانی: اگر پس از فوت موالات عرفیه سعی را از سرگرفته باشد صحیح است و اگر قبل از آن باشد اشکال دارد مگر آنکه جاهل قاصر باشد که در این صورت نیز صحیح است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: صحّت آن بعید نیست..

(874) س - شخصی به اعتقاد اینکه هر شوط سعی، رفت و برگشت از صفا به مروه است، سعی را شروع می کند و در شوط سوم متوجه مسأله می شود و سعی خود را به هفت شوط خاتمه می دهد، آیا سعی او چه حکمی دارد؟

ج - سعی او صحیح است.

(875) س - شخصی در حال سعی گاهی عقب عقب به طرف مروه و یا صفا رفته است، تکلیف او چیست؟

ج (1) - باید آن مقدار را تدارک کند و اگر از آن محل گذشته سعی او اشکال دارد و احتیاط در اتمام و اعاده است. (2)

(876) س - سعی از طبقه دوم فعلی، که بالاتر از کوه صفا و مروه می باشد، جایز است یا نه؟

ج - اشکال دارد. (3)

ص:482


1- [1] . آیة الله زنجانی: سعی او صحیح است، هر چند احتیاط استحبابی آن است که آن مقدار و نقص ما بعد آن را تدارک کند.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: و می تواند سعی سابق را رها کرده و مجدداً سعی را از سر بگیرد. (مناسک حج، س 91) آیة الله سبحانی: برگردد و جبران کند و اگر از آن محل گذشته یعنی وارد شوط یا اشواط بعدی شده و نمی تواند برگردد و تدارک کند سعی او اشکال دارد و احتیاط در اتمام و اعاده است. آیة الله مکارم: می تواند برگردد و جبران کند و سعی او اشکال ندارد.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر احراز شود که سعی بین صفا و مروه واقع می شود کفایت می کند. (مناسک، م341). آیة الله خامنه ای: سعی در طبقه دوم مسعی صحیح نیست، مگر آنکه برایش محرز باشد که طبقه دوم، میان دو کوه واقع است نه بالاتر از آن، و کسی که نمی تواند در طبقه همکف سعی کند، باید برای خود نایب بگیرد، و سعیش در طبقه دوم صحیح و مجزی نیست. (مناسک حج، م354) آیة الله خویی: اگر دو طرف آن ولو قبلاً کوه صفا و مروه بوده و فضای بدون کوه نبود صحیح است. (آراء المراجع، ص300). آیة الله سبحانی: اگر ضرورت چنان باشد که منجر به ترک سعی در طبقه هم کف شود می تواند در طبقه بالا سعی نماید ولی اکنون که زیرزمین مسعی احداث شده در صورتی که عرض آن از مسعای جدید زیادتر نباشد می تواند در آن سعی نماید و با وجود دو مسعای هم کف و سپس زیرزمین مورد ضرورت سعی در طبقه بالا بسیار نادر ممکن است اتفاق بیفتد. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: مجزی نیست..

(877) س - شخصی به جهت کنترل همراهان خود در حین سعی، گاهی به عقب برمی گشته و بدون توجه مجدداً همان مسافت را طی می کرده، آیا سعی او صحیح است؟

ج - اشکال دارد و باید سعی را اعاده کند. (1)

(878) س - شخصی سعی بین صفا و مروه را، پنج دور رفت و برگشت که مجموعاً ده شوط می شود، انجام داده است و آنگاه که متوجه مسأله شد سعی را از همان جا قطع نمود و تقصیر کرد، تکلیف چیست؟

ج - در فرض سؤال احوط اعاده سعی است. (2)

(879) س - شخصی به تصور اینکه رفتن بالای کوه صفا یا مروه لازم است، چون این مقدار مسافت را تحت فشار جمعیت رفته لذا برای اعاده آن مقداری وارد سعی شده و بعد به نیت سعی برگشته است و در واقع مقداری مسافت را دوبار طی کرده است، آیا سعی او درست است؟

ص:483


1- [1] . آیات عظام اردبیلی، تبریزی، خویی، زنجانی: اشکال ندارد. آیة الله سبحانی: برای مثال چند متر از مسافت مسعی را که سعی نموده برای کنترل همراهان به عقب برگشته حالا که می خواهد دوباره آن چند متر را برگردد تا به محل قطع برسد باید به قصد سعی طی نکند در این صورت سعی او صحیح و در غیر این صورت سعی او به جهت زیادی عمدی باطل است. آیة الله سیستانی: مگر اینکه جاهل قاصر باشد یا مقدار اضافی را به قصد سعی انجام ندهد. آیة الله مکارم: اشکال ندارد و اعاده لازم نیست ولی بهتر است این کار را نکند.
2- [2] . مراجعه شود به سؤال 871. آیة الله اردبیلی: سعیش صحیح است و احتیاط لازم نیست. آیة الله خامنه ای: سعی او صحیح است. (مناسک حج، م360) آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: صحیح است و احتیاط واجب نیست..

ج - اگر به نیت احتیاط عمل کرده باشد ضرر ندارد. (1)

(880) س - شخصی به تصور اینکه سعی نیز نیاز به وضو دارد بعد از یک شوط و نیم سعی خود را قطع می کند و وضو می گیرد و هفت شوط دیگر سعی می نماید، تکلیف او چیست؟

ج - اشکال دارد (2) و باید سعی را اعاده کند. (3)

(881) س - کسی که قدر متیقن عدد اشواط را می داند، اما تردید دارد که شوط بعدی را انجام داده یا نه؛ مثلاً می داند پنج شوط انجام داده، ولی شک دارد که بقیه را انجام داده یا نه، تکلیف او چیست؟

ج - فرض مزبور شک در اشواط است و مبطل است. (4)

(882) س - اگر کسی سعی را به طور کلی فراموش کرد و تقصیر نمود، تکلیف او چیست؟

ص:484


1- [1] . آیة الله زنجانی: سعیش صحیح است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر بین رها کردن سعی اول و شروع سعی دوم به قدری فاصله شده باشد که موالات عرفیه به هم بخورد، اشکال ندارد وگرنه صحت سعیش محل اشکال است. آیة الله خامنه ای: اشکال ندارد. (مناسک حج، س 91) آیة الله خویی: با فرض اعتقاد به جواز از سر گرفتن سعی، مجزی است. (رجوع شود به مسأله 873). آیات عظام زنجانی، فاضل، مکارم، نوری: اشکال ندارد.
3- [3] آیة الله سبحانی: اگر از آن چه انجام داده منصرف شده و پس از فوت موالات از اول شروع کرد اشکال ندارد لیکن اگر نصف سعی را انجام داده احتیاطاً آن را به هفت دور برساند و سعی را به عنوان تکلیف فعلی انجام دهد. . مراجعه شود به سؤال 873.
4- [4] . آیة الله زنجانی: و این در صورتی است که در اثناء سعی شک کرده وگرنه مطابق مسأله 850 و حاشیه آن عمل کند. .

ص:

فوات موالات احتیاطاً از سر بگیرد. (1)

(885) س - اگر در سعی، بعضی مواضع بدن زن غیر از وجه و کفّین پیدا باشد آیا به سعی او ضرر می زند یا نه؟

ج - ضرر نمی زند. (2)

(886) س - شخصی در حال سعی در عدد اشواط شک می کند و با حال تردید به سعی خود ادامه می دهد و در فکر است که عدد را ضبط کند، پس از تأمل وبعد از آنکه صد متر سعی کرد یا وارد شوط بعدی شد، یقین به عدد حاصل می شود و با یقین، باقی سعی را هم انجام می دهد، آیا این سعی صحیح است یا نه؟

ج - صحیح است. (3)

ص:486


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط موالات در تمام اشواط سعی معتبر است. آیة الله بهجت: دلیلی بر اعتبار موالات در سعی در غیر شوط اوّل نیست. (پرسش های جدید حج،س 89) آیة الله تبریزی، ایة الله خویی: احوط اعتبار موالات عرفیه بین اشواط سعی است. (مناسک، قبل از مسأله 339) و راجع به لزوم دادن گاو به عنوان کفاره آنچه می توان گفت، ایشان در صورتی که مقداری از سعی را فراموش کند و به اعتقاد تمام شدن سعی، مُحلّ شود، فرموده یک گاو باید کفاره بدهد. آیة الله زنجانی: در غیر موارد خاص که قطع سعی جایز است، رعایت موالات عرفیه در سعی، لازم بوده و قطع آن جایز نیست و چنانچه بدون عذر، سعی را قطع کند باطل می شود. آیة الله سبحانی: سعی یک عمل واحد عبادی است، باید به صورت یک عمل واحد به جا آورده شود ولذا فاصله زیاد میان اشواط که مضر به موالات باشد برخلاف احتیاط است. آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: بنابر احتیاط واجب موالات عرفیه لازم است. آیة الله گلپایگانی: موالات در سعی معتبر نیست. (آداب و احکام حج، ص274) و قسمت آخر مسأله را متعرض نشده اند. آیة الله مکارم: احتیاط واجب آن است که در غیر موارد استثنا شده موالات عرفیه رعایت شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: چنانچه از روی علم و عمد بوده، صحّت سعیش محلّ اشکال است. آیة الله مکارم: ولی اگر عمداً باشد گناه کرده است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر به رجاء کشف حال سعی را ادامه داده، صحیح است. آیة الله تبریزی، آیة الله زنجانی: با شک در عدد اشواط سعی باطل می شود و باید سعی را اعاده کند. آیة الله خویی: وظیفه اش تجدید و از سر گرفتن سعی بوده و سعی در حال شک و ادامه آن

مستحبات سعی (1)

(1)

(887) م - مستحب است بعد از فراغ از نماز طواف و پیش از سعی، به نزد چاه زمزم رفته یک یا دو دلو آب بکشد و آن را بیاشامد و به سر و پشت و شکم خود بریزد و بگوید: «أَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَرِزْقاً واسِعاً وَشِفاءً مِنْ کُلِّ داءٍ وَسُقْمٍ».

پس از آن، به نزد حجرالأسود بیاید، و مستحب است از دری که محاذی حجرالأسود است به سوی صفا متوجه شود و با آرامی دل و بدن بالای صفا رفته و به خانه کعبه نظر کند و به رکنی که حجر الأسود در او است رو نماید و حمد و ثنای الهی را به جا آورد و نعمت های الهی را به خاطر بیاورد، آنگاه این اذکار را بگوید:

«اللهُ أکبَرُ» هفت مرتبه.

«ألحَمدُ للهِ» هفت مرتبه.

«لا إلهَ إلّا اللهُ» هفت مرتبه.

«لا إلهَ إلَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیک لَهُ، لَهُ المُلْک وَلَهُ الْح-َمْدُ یُحْیِی وَیُمِیْتُ وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الخَیْرُ وَهُوَ عَلی کلِّ شَیْ ء قَدِیرٌ» سه مرتبه.

پس صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، پس بگوید:

«اللهُ أکبَرُ عَلی ما هَدانا وَالحَمْدُ للهِ عَلی ما أبْلانا وَالحَمْدُ للهِ الحَیِّ الْقَیُّومِ وَالحَمْدُ للهِ الحَیِّ الدَّائِمِ» سه مرتبه.

پس بگوید:

«أَشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلَّا اللهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لا نَعْبُدُ إلَّا إیّاهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَلَوْ

ص:487


1- [1] . آیة الله مکارم: این مستحبات را به قصد رجاء به جا آورد و باید توجه داشت که بعضی از مستحبات مربوط به زمان های گذشته است و در عصر ما موضوع ندارد و یا عملاً ممکن نیست، آنچه را می توان، انجام دهد. و خداوند به نیت او پاداش می دهد..

کرِهَ المُشْرِکونَ». سه مرتبه.

پس بگوید:

«أَللَّهُمَّ إنِّی أسْأَلُک الْعَفْوَ وَالْعافِیَةَ وَالْیَقینَ فی الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ» سه مرتبه.

پس بگوید (1):

«أَللَّهُمَّ آتِنا فی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ» سه مرتبه.

پس بگوید:

«اللهُ أکبَرُ» صد مرتبه.

«لا إلهَ إلّا الله» صد مرتبه.

«ألحَمْدُ للهِ» صد مرتبه.

«سُبحانَ اللهِ» صد مرتبه.

پس بگوید:

«لا إلهَ إلّا اللهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، أنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَغَلَبَ الأحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ المُلْکُ وَلَهُ الحَمْدُ وَحْدَهُ، أَللَّهُمَّ بارِکْ لِی فِی المَوْتِ وَفِیما بَعْدَ المَوْتِ، أَللَّهُمَّ إنَّی أعُوذُ بِکَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَوَحْشَتِهِ أَللَّهُمَّ أظِلَّنی فی ظِلَّ عَرْشِک یَوْمَ لا ظِلَّ إلّا ظِلُّکَ».

و بسیار تکرار کند سپردن دین و نفس و اهل و مال خود را به خداوند عالم.

پس بگوید:

«أسْتَوْدِعُ اللهَ الرَّحْمنَ الرَّحِیمَ الَّذی لا تَضِیعُ وَدائِعُهُ دِینی وَنَفْسی وَأَهْلی، أَللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنی عَلی کتابِکَ وَسُنَّةِ نَبِیِّکَ وَتَوَفَّنی عَلی مِلَّتِهِ وَأعِذْنی مِنَ الْفِتْنَةِ».

پس بگوید:

«اللهُ أکبَرُ» سه مرتبه.

پس دعای سابق را دو مرتبه تکرار کند، پس یک بار تکبیر بگوید و باز دعا را اعاده

ص:488


1- [1] . آیة الله خویی: این دعا و همچنین بعضی از دعاهای آخر این قسمت در مناسک ایشان مذکور نیست..

نماید و اگر تمام این عمل را نتواند انجام دهد، هر قدر که می تواند بخواند.

و مستحب است که رو به کعبه نماید و این دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِی کلَّ ذَنْبٍ أذْنَبْتُهُ قَطُّ فَاِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَیَّ بِالمَغْفِرَةِ فَاِنَّکَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ، أللَّهُمَّ افْعَلْ بی ما أَنْتَ أَهْلُهُ فَاِنَّکَ انْ تَفْعَلْ بِی ما أَنْتَ أَهْلُهُ تَرْحَمْنی وَإنْ تُعَذِّبْنی فَأَنْتَ غَنیٌّ عَنْ عَذابی وَأَنَا مُحْتاجٌ إلی رَحْمَتِک. فَیامَنْ أَنَا مُحْتاجٌ إلی رَحْمَتِهِ ارْحَمْنی، أَللَّهُمَّ لا تَفْعَلْ بی ما أَنَا أَهْلُهُ، فَاِنَّکَ إنْ تَفْعَلْ بی ما أَنا أهْلُهُ تُعَذِّبْنی وَلَمْ تَظْلِمْنی أصْبَحْتُ أتَّقی عَدْلَک وَلا أخافُ جَوْرَکَ فَیامَنْ هُوَ عَدْلٌ لا یَجُورُ ارْحَمْنی».

پس بگوید:

«یا مَنْ لا یَخیبُ سائِلُهُ وَلا یَنْفَدُ نائِلُهُ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأجرْنی مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِکَ».

و در حدیث شریف وارد شده است: هرکس که بخواهد مال او زیاد شود، ایستادن بر صفا را طول دهد و هنگامی که از صفا پایین می آید بر پله چهارم بایستد و متوجه خانه کعبه شود و بگوید:

«أَللَّهُمَّ إنَّی أعُوذُ بِک مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَفِتْنَتِهِ وَغُرْبَتِهِ وَوَحْشَتِهِ وَظُلْمَتِهِ وَضِیقِهِ وَضَنْکهِ، أَللَّهُمَّ أَظِلَّنی فی ظِلِّ عَرْشِکَ یَوْمَ لا ظِلَّ إلَّا ظِلُّکَ».

پس از پله چهارم پایین رود و احرام را از روی کمر خود بردارد و بگوید:

«یا رَبَّ الْعَفْوِ یا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ یا مَنْ هُوَ أوْلی بِالْعَفْوِ، یا مَنْ یُثِیبُ عَلی الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، یا جَوادُ یا کریمُ یا قَریبُ یا بَعیدُ، ارْدُدْ عَلَیَّ نِعْمَتَک وَاسْتَعْمِلْنی بِطاعَتِکَ وَمَرْضاتِکَ».

و مستحب است پیاده سعی نماید و از صفا تا به مناره میانه راه رود و از آنجا تا جایی که محل بازار عطاران است مانند شتر تند رود و اگر سوار باشد این حدّ را فی الجمله تند نماید و از آنجا تا به مروه نیز میانه رود و در وقت برگشتن نیز به همان ترتیب مراجعت نماید و از برای زن ها هروله نیست و مستحب است در هنگامی که می رسد به مناره میانه بگوید:

ص:489

«بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ، وَاللهُ أکبَرُ، وَصَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ، أَللَّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمْ إنَّکَ أَنْتَ الْأَعَزُّ الْأَجَلُّ الْأَکرَمُ، وَاهْدِنی لِلَّتی هِیَ أقْوَمُ، أَللَّهُمَّ إنَّ عَمَلی ضَعیفٌ، فَضاعِفْهُ لی وَتَقَبَّلْهُ مِنّی، أَللَّهُمَّ لَکَ سَعْیی، وَبِکَ حَوْلی وَقُوَّتی تَقَبَّلْ مِنّی عَمَلی یا مَنْ یَقْبَلُ عَمَلَ المُتَّقینَ».

و همین که از محل بازار عطاران گذشت بگوید:

«یا ذَاالمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْکرَمِ وَالنَّعْماءِ وَالجُودِ، اغْفِرْ لی ذُنُوبی، انَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّاأَنْتَ».

و هنگامی که به مروه رسید برود بالای آن و به جا آورد آنچه را که در صفا به جا آورد و بخواند دعاهای آنجا را به ترتیبی که ذکر شد.

و پس از آن بگوید:

«أَللَّهُمَّ یا مَنْ أَمَرَ بِالْعَفْوِ یا مَنْ یُحِبُّ الْعَفْوَ یا مَنْ یُعْطی عَلَی الْعَفْوِ، یا مَنْ یَعْفُو عَلَی الْعَفْوِ یا رَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ».

و مستحب است در گریه کردن کوشش کند و خود را به گریه وادارد و در حال سعی دعا بسیار کند و بخواند این دعا را:

«أللَّهُمَّ إنِّی أَسْأَلُک حُسْنَ الظَّنِّ بِک عَلی کلِّ حالٍ وَصِدْقِ النِّیَّةِ فی التَّوَکلِ عَلَیْکَ».

ص:490

فتم: تقصیر و بعض احکام آن

فصل هفتم: تقصیر و بعض احکام آن

اشاره

(888) م - واجب است بعد از آنکه سعی کرد (1) تقصیر کند یعنی قدری از ناخن ها یا قدری از موی سر یا شارب یا ریش را بزند و بهتر آن است که اکتفا به زدن ناخن نکند (2) و از موی قدری بزند، بلکه موافق احتیاط است (3) و تراشیدن سر در تقصیر کفایت نمی کند بلکه حرام است. (4)

(889) م - این عمل نیز از عبادات است و باید با نیت پاک و خالی از قصد غیر اطاعت

ص:491


1- [1] . آیة الله خامنه ای: لازم نیست بلافاصله پس از سعی، تقصیر کند. (مناسک حج، م368)
2- [2] . آیة الله زنجانی: و بنابر احتیاط مؤکد استحبابی، برای تقصیر، کوتاه کردن مو را انتخاب کند. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب اکتفا به آن نکند و اگر خواست ناخن بگیرد پس از کوتاه کردن مو باشد. آیة الله گلپایگانی: این قید را ندارند. آیة الله مکارم: بلکه احتیاط واجب است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و اگر از روی علم و عمد باشد، باید یک گوسفند کفاره بدهد. آیة الله بهجت، آیة الله سیستانی: و چنانچه از روی عمد و علم بتراشد باید یک گوسفند کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 354) آیة الله خامنه ای: و چنانچه از روی عمد و علم بتراشد باید یک گوسفند کفاره بدهد. (مناسک حج، م365) آیة الله فاضل: و کندن مو هم کفایت نمی کند، اگرچه حرمتش محرز نباشد..

خدا بیاورد و اگر ریا کند (1) موجب باطل شدن عمره اش می شود مگر آنکه جبران کند.

(890) م - اگر تقصیر را فراموش کند تا وقتی که احرام حج را ببندد عمره اش صحیح است و مستحب است فدیه یک گوسفند (2) و احتیاط آن است که فدیه بدهد.

(891) م - اگر عمداً (3) تقصیر را ترک کند تا احرام بستن به حج، عمره او باطل می شود بنابر اقوی و ظاهراً حج او حج افراد شود (4)، و احتیاط واجب (5) آن است که پس از تمام کردن حج افراد، عمره مفرده به جا آورد و در سال بعد حج را اعاده کند. (6)

ص:492


1- [1] . آیة الله زنجانی: باطل می شود و اگر تا آخر وقت، جبران نکند عمره اش تبدیل به حج افراد می شود و باید مطابق حاشیه مسأله 891 عمل نماید.
2- [2] آیة الله سبحانی: حکم آن در ذیل سؤال 905 آمده، مگر آن که وقت برای تدارک تقصیر او باقی باشد که باید تدارک کند. . آیة الله اردبیلی: بلکه احتیاط واجب آن است که یک گوسفند فدیه بدهد. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: بنابر احتیاط یک گوسفند بدهد. آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط مؤکد استحبابی، یک قربانی -گوسفند یا گاو و یا شتر- ذبح کند و تقصیر فراموش شده، قضا ندارد. آیات عظام صافی، فاضل، گلپایگانی، نوری: بنابر احتیاط واجب یک گوسفند فدیه بدهد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: یا از روی ندانستن مسأله. (مناسک حج، م369)
4- [4] . آیة الله زنجانی: و باید پس از انجام حج افراد و گذشتن روز سیزدهم عمره مفرده به جا آورد هر چند عمره تمتع او استحبابی باشد و اگر بدون توجه به مساله حج تمتع انجام دهد، کفایت از حج افراد می کند و در هر حال چون بدون عذر بوده کفایت از حجة الاسلام نمی کند.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: بلکه لازم است بعد از حج عمره مفرده به جا آورده شود. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی: لازم است بعد از حج، عمره مفرده به جا آورد. آیة الله سیستانی: در صورت تمکن، بعد از حج افراد باید عمره مفرده به جا آورد. به احتیاط واجب حج را در سال دیگر نیز اعاده کند. (مناسک، مسأله 354).
6- [6] . آیة الله اردبیلی: در صورتی که حج او حجة الاسلام باشد. آیة الله خامنه ای: و اگر حج او حج واجب بوده باید در سال بعد، عمره و حج به جا آورد. (مناسک حج، م369) آیة الله سبحانی: و باید بعد از اعمال حج، عمره مفرده به جا بیاورد و مستحب است به این حج اکتفا نکند و در صورت امکان در آینده حج تمتعی به جا آورد. آیة الله مکارم: به جا آوردن حج در سال بعد احتیاط مستحبّ است..

(892) م - در عمره تمتع طواف نساء واجب نیست و اگر بخواهد احتیاط کند طواف و نماز آن را رجاءاً (1) به جا آورد.

(893) م - بعد از آنکه شخص محرم تقصیر کرد، حلال می شود بر او به غیر از تراشیدن (2) سر (3) هرچه حرام شده بود بر او به واسطه احرام، حتی نزدیکی با زن.

مسائل و استفتائات متفرقه تقصیر و احکام بین عمره و حج تمتع

(894) م - در تقصیر، کندن مو کافی نیست بلکه میزان کوتاه کردن است به هر وسیله ای باشد و اکتفا به کوتاه کردن موی زیر بغل و نحو آن مشکل است (4) و

ص:493


1- [1] . آیة الله فاضل: در عمره تمتّع طواف نساء واجب نیست بلکه انجام آن موافق احتیاط است و اگر بخواهند احتیاط کنند محلّ انجام آن قبل از تقصیر است. آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: ضرورتی ندارد طواف نساء را به قصد رجاء به جا آورد. آیة الله خامنه ای: قبل از تقصیر (مناسک حج، م372)
2- [2] . آیة الله بهجت: ظاهر عدم حرمت احرامی آن است و حرمت به جهت منافات با وجوب توفیر محلّ تأمّل است (مناسک شیخ، ص55). آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط مؤکد استحبابی، سر نتراشد و از ماشین کردنی که مثل تراشیدن است پرهیز کند؛ ولی هیچ کدام کفاره ندارد. آیة الله سبحانی: بین عمره تمتع و حج نباید حلق کند و یا موی سر را با ماشین ته زن بزند، لیکن اگر چنین کرد فقط معصیت کرده و کفاره ندارد و به عمره و حج او ضرر نمی زند. آیة الله سیستانی: سر تراشیدن نیز حلال می شود. اگرچه احتیاط مستحب ترک آن است پس از گذشت سی روز از عید فطر و احتیاط مستحب این است که در صورت انجام آن از روی علم و عمد یک قربانی کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 356). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: به احتیاط واجب تراشیدن سر جایز نیست. آیة الله فاضل: تراشیدن سر بین عمره تمتّع و حجّ تمتّع مانعی ندارد. آیة الله مکارم: تراشیدن سر محلّ اشکال است و احوط ترک آن است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: به مسأله 912 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله زنجانی: بلکه نباید برای تقصیر، موی زیر بغل و مانند آن را کوتاه کند و به طور کلی تقصیر از غیر موی سر و ریش و شارب، کفایت نمی کند، بلکه حرام است و در صورت علم و عمد، کفاره دارد..

احوط (1) در تقصیر، گرفتن ناخن (2) یا چیدن ریش یا شارب یا موی سر است. (3)

(895) س - آیا کسی که تقصیر او محکوم به بطلان است و بعد از آن محرمات احرام را به جا آورده و جاهل به مسأله بوده کفاره دارد یا خیر؟

ج - با جهل کفاره ندارد مگر در صید (4)؛ به تفصیلی که در کتب ذکر شده است. (5)

(896) س - کسی که بعد از سعی در عمره تمتع تقصیر کرد، بعد به شک افتاد که آیا تقصیری که کردم صحیح است یا نه، آیا اشکال دارد یا نه؟

ج - اگر در حال عمل عالم به مسأله و ملتفت بوده، اشکال ندارد. (6)

(897) س - یکی از خدمه کاروان ها به احرام عمره مفرده از میقات محرم می شود و به مکه می آید و طواف و نماز آن و سپس سعی بین صفا و مروه را به همان عنوان به جا

ص:494


1- [1] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اقوی است. (آداب و احکام حج، ص 275) آیة الله فاضل: احتیاط مستحب آن است که به گرفتن ناخن اکتفا نکند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: احتیاط واجب آن است که اگر می خواهد ناخن بگیرد، قبلا مقداری از مو را بچیند.
3- [3] . به مسأله 888 تقصیر مراجعه شود. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: در تقصیر بنابر احتیاط واجب باید موی سر یا ریش یا سبیل خود را کوتاه کند و بنابر احتیاط واجب گرفتن ناخن به تنهایی کافی نیست بلکه احتیاط واجب این است که ناخن گرفتن بعد از کوتاه کردن مو باشد. آیة الله مکارم: گرفتن ناخن به تنهایی کافی نیست بنابر احتیاط واجب.
4- [4] . آیة الله زنجانی: در صید و مالیدن روغن.
5- [5] . به مسأله 1320 مراجعه شود. آیة الله بهجت: بطلان از جهت جهل به حکم نباشد کفّاره ندارد. (مستفاد از س85 مناسک).
6- [6] . آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی: در صورتی که احتمال التفات در حال عمل را بدهد، اعتنا نکند. آیة الله خامنه ای: در صورتی که احتمال التفات در حال عمل را بدهد، اعتنا نکند. آیة الله سیستانی: به هر حال اشکال ندارد. آیة الله مکارم: باید بنا را بر صحت بگذارد. (استفتاء ش 170151).

می آورد، ولی برای تقصیر، گمان می کرد نتف؛ یعنی کندن مو کافی است و چند نخ مو را به عنوان تقصیر کَنْد و به حساب خودش از احرام خارج شد، سپس برای عمره تمتع که وظیفه اش بود به میقات رفت و محرم شد و به مکه آمد و کلیه اعمال، از طواف تا تقصیر، را انجام داد، آیا اعمالش چگونه است و در آینده وظیفه اش چیست؟

ج - کندن مو در تقصیر کافی نیست و عمره تمتع او صحیح نیست مگر آنکه قبل از احرام برای آن، از احرام عمره مفرده با تقصیر صحیح خارج شود.

(898) س - اگر کسی تقصیر عمره مفرده را فراموش کرد، آیا می تواند در هر جایی تقصیر کند یا نه؟

زیرا به ایران بازگشته است و آیا نیازی به طواف نساء مجدد هست؟

ج - تقصیر را در هرجا می تواند انجام دهد، ولی باید طواف نساء (1) را اعاده کند و اگر خودش نمی تواند برود، نایب بگیرد.

(899) س - هرگاه سنی برای شیعه تقصیر نماید چه صورت دارد؟

ج - اشکال ندارد.

(900) س - شخصی در حج به عوض تقصیر در عمره تمتع یک مو از بدن کنده است و الآن که متوجه شده است، آیا حج او اشکال دارد یا نه؟ و در صورتی که مرتکب خلاف شده باشد تکلیف چیست؟

ج - اگر حج را انجام داده، با عمل مزبور از احرام فعلاً خارج شده است (2) و چنانچه

ص:495


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله بهجت: اکنون که قبل از تقصیر متذکر شده است، تقصیر می کند و طواف نساء را بعد از آن اعاده می نماید، بنابر احوط و مقدّم شدن طواف نساء بر تقصیر در عمره مفرده در صورت ضرورت یا نسیان یا جهل مجزی است (مناسک شیخ، س118 و166). آیة الله تبریزی: احتیاط واجب در صورت امکان تقصیر در مکه است. آیة الله سبحانی: و احتیاطاً علاوه بر نائب نماز طواف نساء را خودش نیز در هر کجا هست بخواند. آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
2- [2] . آیة الله زنجانی: و باید بعد از ایام تشریق، عمره مفرده به جا آورد و اگر در این اشتباه معذور بوده کفایت از حج واجب می کند..

حج واجب بوده (1) احتیاط آن است که یک عمره مفرده به جا آورد و بعداً عمره و حج تمتع را انجام دهد. (2)

(901) س - شخصی بعد از طواف و نماز طواف تقصیر کرد و سپس سعی را به جا آورد و دوباره تقصیر کرد، وظیفه اش چیست؟

ج - اگر جاهل یا ساهی بوده چیزی بر او نیست. (3)

(902) س - کسانی که اعمال حج را بر وقوفین مقدم می دارند، اگر بعد از سعی تقصیر نمودند، آیا موجب مُحل شدن و یا کفاره می گردد؟

ج - مُحلّ نمی شوند و اگر جاهل یا ساهی بوده اند کفاره ندارد.

(903) س - اگر کسی به جای تقصیر حلق نمود، آیا کفایت می کند؟

ص:496


1- [1] . آیة الله اردبیلی: حجش مبدل به افراد می شود و لازم است بعد از حج عمره مفرده به جا آورد و احتیاط این است که سال دیگر حج را اعاده نماید. آیات عظام خویی، صافی، گلپایگانی: حجش مبدل به افراد می شود و لازم است بعد از حج عمره مفرده به جا آورد و احتیاط این است که سال دیگر حج را اعاده نماید. (مناسک، مسأله 358 ومعتمد العروه، ج5، ص115). و آیة الله صافی و آیة الله گلپایگانی اضافه می فرمایند که: احتیاط لازم آن است که سال بعد حج تمتع به جا آورد. (آداب حج، م 703) آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: ظاهراً حج او منقلب به افراد می شود و پس از آن باید در صورت تمکن عمره مفرده به جا آورد و احتیاط مستحب آن است که حج را در سال دیگر اعاده کند. (ملحق مناسک، سؤال 292). آیة الله مکارم: احتیاط آن است که در حج واجب یا غیر آن عمره مفرده را انجام دهد.
2- [2] . آیة الله بهجت: اعاده عمره و حج لازم نیست. آیة الله خامنه ای: اگر به علت ندانستن مسأله، به جای تقصیر، موی خود را بکند و سپس حج به جا آورد، عمره اش باطل است و حجی که به جا آورده، حج إفراد خواهد بود. در این صورت اگر حج واجب بر عهده اش بوده، بنابر احتیاط واجب باید بعد از انجام مناسک حج، عمره مفرده به جا آورد، و در سال بعد، عمره تمتّع و حج را اعاده کند. (مناسک حج، م367) آیة الله مکارم: اعاده عمره و حج تمتّع لازم نیست.
3- [3] . آیة الله سیستانی: اگر در عمره تمتع سعی را فراموش کند و پس از نماز طواف تقصیر کند، بنابر احتیاط یک گاو کفاره بدهد و در غیر این صورت چیزی بر او نیست..

ج - در عمره تمتع کفایت نمی کند. (1)

(904) س - کسی که بعد از انجام اعمال عمره، در منزل تقصیر کرده است، وظیفه اش چیست؟

ج - مانع ندارد.

(905) س - حضرت عالی در مسأله دوم تقصیر می فرمایید: اگر کسی تقصیر را به ریا انجام دهد عمره اش باطل است، مقصود از بطلان عمره چیست؟ دیگر اینکه وظیفه او چه می شود؟

ج - مقصود این است که در تقصیر ریا کند و بدون تدارک تقصیر، برای حج محرم شود و حج انجام دهد، که در این صورت حکم کسی را دارد که بدون تقصیر وارد اعمال حج شده است (2) و در هر صورت لازم است حج تمتع را سال بعد به جا آورد. (3)

ص:497


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و اگر از روی علم و عمد باشد یک گوسفند کفاره دارد. آیة الله خامنه ای: کفایت نمی کند و اگر این کار را از روی علم و عمد کرده باشد، عمل حرام انجام داده و باید یک گوسفند قربانی کند. (مناسک حج، م365) آیة الله خویی: در صورت علم و عمد یک گوسفند کفاره دارد بلکه بنابر احتیاط در غیر صورت علم و عمد نیز کفاره دارد. آیات عظام زنجانی، سبحانی، سیستانی: و در صورت علم و عمد باید یک گوسفند کفاره بدهد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و یک گوسفند کفاره دارد و بنابر احتیاط اگر چه جاهل یا ناسی بوده باشد. آیة الله مکارم: این کار اگر عمداً باشد و در ماه ذی القعده به بعد باشد، بنابر احتیاط واجب یک گوسفند کفاره دارد و در غیر عمد کفاره نیست.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: و بنا بر احتیاط واجب (همان طور که در مساله 891 گذشت) بعد از حج، عمره مفرده به جا آورد. (مناسک حج، م 364 و 369)
3- [3] . آیة الله اردبیلی: به مسأله 891 مراجعه شود. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: حکم آن در مسأله 891 گذشت. آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: اگر از روی عمد و یا جهل به مسأله بوده، حج او مبدل به افراد شده و احتیاطاً بعد از حج عمره مفرده به جا می آورد و حج او صحیح است..

(906) س - اگر کسی در اثنای سعی تقصیر نمود، وظیفه او چیست؟

ج - باید سعی را تمام کند و تقصیر را اعاده کند (1)، بلی اگر از روی نسیان یا جهل تقصیر کرده، اعاده تقصیر لازم نیست (2) و اگر از اول سعی قصد هفت شوط نداشته سعی اعاده دارد. (3)

(907) س - اگر کسی از روی جهل، تقصیر را ترک نمود چه حکمی دارد؟

ج - در این مسأله جهل حکم عمد را دارد. (4)

(908) س - در عمره مفرده اگر کسی تقصیر را عمداً یا از روی جهل و نسیان ترک نمود و طواف نساء را انجام داد، چه وظیفه ای دارد؟

ج - باید تقصیر نماید و طواف نساء را اعاده نماید (5) و فرقی بین صور عمد و سهو

ص:498


1- [1] . آیة الله زنجانی: و اگر از روی فراموشی باشد مطابق حاشیه مسأله 848 کفاره بدهد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر در عمره تمتع و از روی نسیان بوده اعاده تقصیر لازم نیست ولی احتیاطاً باید یک گاو کفاره بدهد وگرنه کفاره لازم نیست ولی احتیاطاً پس از سعی تقصیر را نیز اعاده نماید. آیة الله بهجت: احتیاطاً تقصیر را اعاده کند. (و در مورد کفّاره به آنچه در ذیل مسأله 895 ذکر شد مراجعه شود). آیة الله خویی: تقصیر را اعاده کند و اگر به اعتقاد فراغ از سعی بوده، در عمره تمتع باید یک گاو کفاره بدهد. آیة الله سبحانی: باید بعد از اتمام سعی تقصیر را نیز اعاده کند و برای تقصیر بی جا مطلقاً یک گاو به عنوان کفاره ذبح کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احتیاطاً تقصیر را اعاده کند.
3- [3] . آیة الله تبریزی: در صورت نسیان و جهل نیز، باید تقصیر را اعاده کند. آیة الله سبحانی: اعاده سعی و تقصیر و ذبح گاو به عنوان کفاره متعین است. آیة الله سیستانی: اعاده تقصیر در هر صورت لازم است و اگر تقصیر از روی فراموشی بقیه اشواط سعی باشد باید به احتیاط واجب تقصیر را اعاده کند و یک گاو کفاره بدهد. آیة الله فاضل: اگر عمداً تقصیر نموده، باید سعی را تمام کند و تقصیر را اعاده نماید، ولی از روی جهل و نسیان، احوط اعاده تقصیر است. آیة الله مکارم: احتیاط اعاده تقصیر است و در هر حال کفاره ندارد.
4- [4] . آیة الله زنجانی: و عمره اش تبدیل به حج افراد می شود و باید مطابق حاشیه مسأله 891 عمل کند.
5- [5] . آیة الله اردبیلی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب..

و علم و جهل نیست علی الأحوط. (1)

(909) م - بعد از انجام عمره تمتع و قبل از حج تمتع نباید عمره مفرده به جا آورده شود (2) و اگر به جا آوردند صحت عمره مفرده محل اشکال است (3) ولی برای عمره و حج تمتع اشکالی ایجاد نمی شود. (4)

(910) م - خدمه کاروان های حج اگر عمره مفرده به جا آورده باشند هر دفعه که از مکه خارج می شوند و به جده می روند و برمی گردند لازم نیست محرم شوند (5) ولی اگر

ص:499


1- [1] آیة الله سبحانی: و احتیاطاً علاوه بر نائب نماز طواف نساء را خودش نیز در هر کجا هست بخواند. . به سؤال 898 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: محتمل است اشکال نداشته باشد. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م124)
3- [3] آیة الله سبحانی: ولی بعید نیست که عمره قبل باطل شود و این عمره مفرده به عمره تمتع مبدّل گردد. . آیة الله زنجانی: ولی عمره تمتع را باطل می کند.
4- [4] . آیة الله تبریزی: عمره مفرده بین عمره تمتع و حج تمتع مشروع نیست مگر اینکه از حرم خارج شود و در ماه دیگر غیر از ماهی که محرم برای عمره تمتع شده با احرام عمره مفرده داخل مکه شود که در این صورت عمره مفرده او صحیح است و عمره تمتع او تبدیل به عمره مفرده می شود. آیة الله خویی، آیة الله گلپایگانی: فقط فرموده اند که به جا آوردن عمره مفرده بین عمره تمتع و حج تمتع جایز نیست. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: این در صورتی است که عمره مفرده را در همان ماهی که عمره تمتّع انجام داده به جا آورده شود، امّا اگر در ماه دیگر انجام داده، عمره تمتّع او باطل شده و اگر تا هشتم ذی حجه در مکه بماند این عمره مفرده عمره تمتّع محسوب می شود و حجّ تمتّع او با همین عمره صحیح خواهد بود. آیة الله سیستانی: اگر بین عمره تمتع و حج، عمره مفرده به جا آورد، ظاهر این است که موجب بطلان عمره تمتع خواهد شد و لازم است که آن را اعاده نماید. ولی اگر تا روز هشتم ذی حجه در مکه بماند و قصد حجّ کند عمره مفرده اش تمتّع به حساب می آید و می تواند برای حجّ محرم شود. (مناسک، مسأله 137).
5- [5] . آیات عظام اردبیلی، خویی، سیستانی، فاضل: مگر اینکه ماه هلالی دیگر وارد مکه شوند که باید دومرتبه محرم بشوند. آیة الله خامنه ای: اگر بعد از انجام عمره تمتّع از شهر مکه بدون احرام خارج شود، پس اگر در همان ماهی که عمره انجام داده به مکه برگردد، نیاز به تجدید احرام برای ورود به شهر مکه ندارد، ولی اگر در ماه بعد از ماه انجام عمره به مکه برگردد، مثل اینکه عمره را در ذی القعده انجام دهد و خارج شود، و در ماه ذی الحجه به مکه برگردد، واجب است با احرام جدید برای عمره جهت دخول مکه محرم شود، و عمره تمتّع وی که متصل به حج می شود همین عمرة تمتّع دوم خواهد بود و اگر مجدداً محرم نشود و عمره دوم را انجام ندهد حج تمتع وی صحیح نیست. (مناسک حج، م123) آیة الله زنجانی: مگر آنکه سی روز از احرام عمره مفرده گذشته باشد. و اگر عمره تمتع به جا آورده اند جایز نیست از مکه و حوالی نزدیک آن خارج شوند مگر در صورت نیاز؛ در این صورت هم - اگر حرجی نباشد - باید با احرام حج بیرون بروند و چنانچه بدون نیاز و عذر خارج شوند عمره تمتعشان باطل می شود. آیة الله سبحانی: مگر آنکه یک ماه از احرام قبلی آنان گذشته باشد و در این حکم فرقی بین جدّه و مدینه و خدمه و غیر آن نمی باشد. آیة الله سیستانی: اگر عمره مفرده را به نیابت از دیگران به جا آورده اند، بنابر احتیاط واجب برای دخول در مکه یا حرم دو مرتبه محرم شوند..

عمره تمتع به جا آورده اند، بنابر احتیاط (1) نباید از مکه خارج شوند مگر در صورت حاجت در حالی که محرمند به احرام حج. (2)

ص:500


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر اقوی. آیة الله بهجت: در صورتی که اعمال حج تفویت نشود، خروج از مکه مانعی ندارد، می توانند مانند حطّاب و حَشّاش بدون احرام بروند و برگردند. (مناسک، س176).
2- [2] . آیة الله خامنه ای: خروج از مکه مکرمه بعد از عمره تمتّع و قبل از اعمال حج برای کسی که مطمئن است که می تواند برای انجام حج تمتّع به مکه برگردد جایز است. هر چند احتیاط مستحب آن است که از مکه مکرمه خارج نشود مگر برای نیاز و کار ضروری. کما اینکه در این صورت بنابر احتیاط باید ابتدا در مکه برای حج محرم شود و بعد خارج شود. و اگر محرم شدن برای او مشقت داشته باشد، جایز است برای انجام کار خود بدون احرام خارج شود. و افرادی که قصد عمل به این احتیاط را دارند و ناچار هستند یک یا چند مرتبه به مکه وارد و از آن خارج شوند مانند خدمه کاروان ها، می توانند برای ورود به مکه مکرمه، اول عمره مفرده انجام دهند و عمره تمتّع را به تأخیر بیندازند تا زمانی که بتوانند در آن وقت عمره تمتّع را قبل از اعمال حج به جا آورند، در این صورت باید از میقات برای عمره تمتّع محرم شوند و هنگامی که از عمره تمتّع فارغ شدند از مکه برای حج محرم شوند. (مناسک حج، م121) آیة الله سبحانی: اگر بخواهند پس ازعمره تمتع به عرفات و یا بیرون از توابع مکه بروند باید محرم به احرام حج بشوند مگر اینکه احرام موجب حرج ومشقت باشد که می توانند بدون احرام خارج شوند ولی در هرحال اگر بدانند برای احرام حج از مکه قبل از عرفات با مشکل روبرو می شوند در این صورت باید با احرام حج از مکه بیرون بروند. آیة الله سیستانی: اگر مکلّف اعمال عمره تمتّع را به جا آورد، بنابر احتیاط واجب نباید از مکه بیرون برود مگر برای حج، مگر آنکه بیرون رفتنش جهت انجام کاری باشد، اگر چه آن کار غیر ضروری باشد و ترس از اینکه اعمال حجّش فوت گردد نداشته باشد، که در این صورت اگر بداند که می تواند به مکه برگردد و از آنجا احرام حج ببندد، اظهر جواز بیرون رفتنش از مکه بدون احرام است. (مناسک، مسأله 151). آیة الله فاضل: اگر یقین یا اطمینان دارد که خروج از مکه لطمه به حج او وارد نمی کند، مانعی ندارد که حتی بدون احرام هم از مکه خارج بشود و برای احرام از مکه و مناسک به مکه برگردد لکن احتیاط استحبابی بر خلاف آن است. بله اگر از مکه خارج شد و در ماه بعد به مکه بازگشت باید مجدّداً عمره تمتع انجام دهد والاّ حجّ تمتّع او صحیح نیست. آیة الله مکارم: حرام است خارج شوند مگر اینکه مطمئن باشند که به موقع برمی گردند و حج خود را انجام می دهند و همچنین در صورت حاجت..

(911) س - خدمه کاروان ها که پس از انجام عمره تمتع باید به عرفات و منی بروند، برای دیدن چادرها و کارهای دیگر و برگردند به مکه، وظیفه آنان چیست؟

ج - (1) بنابر احتیاط واجب (2) نمی توانند از مکه خارج بشوند مگر (3) در مورد ضرورت و در این صورت باید برای حج محرم شوند و بیرون بروند. بلی اگر احرام برای آنان حَرَجی

ص:501


1- [1] . آیة الله بهجت: گذشت حکم آن در مسأله قبل و مسأله 229. آیات عظام زنجانی، سبحانی، فاضل: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله نوری: اگر اطمینان داشته باشد که می تواند به مکه برگردد و برای اعمال حج محرم شود، می تواند از مکه خارج شود...
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر اقوی. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بلکه جایز نیست مگر در مورد حاجت. (مناسک عربی، مسأله 151).
3- [3] . آیة الله نوری: مگر با احرام برای حج، پس در مورد ضرورت بنابر احتیاط مستحب برای حج محرم شود....

باشد و رفتن به عرفات و منی بر آنان ضرورت دارد می توانند بدون احرام به آنجا بروند. (1)

(912) س - آیا بین عمره تمتع و حج تمتع ماشین کردن سر جایز است؟

ج - ماشین کردن مانع ندارد ولی نباید سر را بتراشد (2) و از (3) ماشین کردنی که مثل تراشیدن است باید اجتناب شود علی الأحوط. (4)

(913) س - بین عمره تمتع و حج تمتع که جایز نیست سر بتراشد، آیا سر تراشیدن کفاره دارد یا خیر؟

ج - کفاره ثابت نیست. (5)

ص:502


1- [1] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: مانند مسأله قبل است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر عمره تمتع در ماه شوال انجام داده شود، تراشیدن سر تا 30 روز پس از عید فطر جایز است، امّا بعد از آن بنابر احتیاط نباید به مقداری از موی سر تراشیده شود که عرفاً بگویند حلق کرده است و در صورت تراشیدن، اگر از روی علم و عمد باشد، بنابر احتیاط یک گوسفند کفّاره دارد. آیة الله فاضل: سرتراشیدن نیز مانعی ندارد.
3- [3] آیة الله سبحانی: نباید حلق کند و یا موی سر را با ماشین ته زن بزند لیکن اگر چنین کرد فقط معصیت کرده و کفاره ندارد و به عمره یا حج او ضرر نمی زند. . آیات عظام بهجت، زنجانی، سبحانی: به ذیل مسأله 893 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله سیستانی: بنابر اظهر سرتراشیدن حلال است، اگر چه احوط ترک آن است، پس از گذشت سی روز از عید فطر. (مناسک، مسأله 356).
5- [5] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله بهجت: به مسأله 893 مراجعه شود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر عمره تمتع در ماه شوال انجام داده شود، تراشیدن سر تا 30 روز بعد از عید فطر جایز است و اما بعد از آن، بنابر احتیاط نباید تراشیده شود و در صورت تراشیدن اگر از روی علم و عمد باشد بنابر احتیاط یک گوسفند کفاره دارد. آیة الله سبحانی: اگر که جای تقصیر حلق کرده باشد و یا با ماشین ته زن سر خود را تراشیده باشد کفاره اش یک گوسفند است لکن اگر بعد از تقصیر و بین عمره تمتع و احرام حج این کار را کرده باشد فقط معصیت کرده است. آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب ترک آن است پس از گذشت سی روز از عید فطر و

(914) س - زنی که حیض بود و نمی دانست و اعمال عمره را کلاً به جا آورد، بفرمایید باید دوباره به جا آورد یا کافی است؟

ج - اگر در وسعت وقت است باید طواف و نماز را (1) اعاده کند، ولی اگر وقت ندارد، در اینکه وظیفه مبدل شده یا نه، اشکال است و احتیاط را مراعات نماید. (2)

ص:503


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و بنابر احتیاط سعی و تقصیر را نیز اعاده نماید. آیة الله سبحانی: باید همه اعمال عمره را اعاده نماید و اگر تا قبل از وقوف اختیاری عرفه پاک نشد وظیفه اش به إفراد مبدل شده است. آیة الله سیستانی: و سپس سعی و تقصیر را اعاده نماید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و سعی و تقصیر را اعاده نماید و اگر پس از پاکی، وقت برای انجام اعمال عمره ندارد حج او مبدّل به افراد می شود. آیة الله فاضل: و احتیاطاً سعی و تقصیر را نیز اعاده کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر حیض قبل از شروع در طواف عارض شده باشد، باید عدول به حج افراد نماید و پس از حج، عمره مفرده به جا آورد و اگر پس از شروع در طواف و قبل از اتمام شوط چهارم بوده، باید برای حج تمتع محرم شود و پس از اعمال منی و قبل از به جا آوردن طواف حج، طواف عمره و نماز آن را به جا آورد و اگر پس از اتمام شوط چهارم طواف بوده، باید پس از بازگشت از منی و پیش از به جا آوردن طواف حج، از همان جا که حیض عارض شده بوده، طواف عمره را تکمیل نماید و نماز طواف را بخواند. آیة الله بهجت: لازم است طواف و نماز اعاده شود و احتیاطاً سعی و تقصیر را نیز به جا آورد و چون تقصیر از جهت جهالت به موضوع طهارت بوده کفّاره ندارد: (پرسش های جدید حج، س 71). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: پس از تمام شدن ایام حیض و غسل، اگر وقت باقی است باید طواف و نماز آن و سعی و تقصیر را در عمره تمتع اعاده نماید و اگر وقت ندارد حتی برای

(915) س - همچنان که تراشیدن سر بعد از عمره تمتع و قبل از احرام حج حرام است، آیا تراشیدن صورت نیز همین حکم را داراست؟

ج - غیر از حکم تراشیدن ریش در غیر این مورد، حکم خاصی ندارد.

(916) س - آیا غار حِرا جزو محدوده مکه است؟ و بنابراین، آیا می توان قبل از وقوف به آنجا رفت (1) و صدق خروج از مکه نمی کند؟

ج - باید از اهل محل تحقیق شود. (2)

ص:504


1- [1] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 910 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: رفتن به غار حرا اشکال ندارد. آیات عظام تبریزی، زنجانی، مکارم: رفتن به غار حِرا و امثال آن از مناطق نزدیک ضرری ندارد، خواه جزو مکه باشد یا نه. آیة الله خویی: خارج شدن به اطراف و توابع مکه مانع ندارد. (مناسک عربی، مسأله 153). آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: با توجّه به توسعه شهر مکه، رفتن به اطراف آن تا جایی که صدق کند از مکه است مانعی ندارد. آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب نباید خارج شود این احتیاط شامل غار حِرا نیز می شود..

(917) س - کسی که از کارمندان سازمان حج است و به ناچار باید بعد از عمره تمتع و قبل از حج از مکه خارج و به عرفات برود، با توجه به اینکه حج او نیابتی است، آیا لطمه به حج او نمی زند؟

ج - ضرر به حج و نیابت نمی زند، ولی در صورت امکان (1) باید محرم شود به احرام حج و از مکه خارج شود علی الأحوط. (2)

(918) س - بعضی از حجاج منزلشان از مکه خارج است، بعد از عمره تمتع و قبل از احرام به حج تمتع، خارج شدن آنان از مکه چه حکمی دارد؟

ج - خروج از مکه بعد از عمره تمتع جایز نیست علی الأحوط (3)، مگر در مورد ضرورت که در این صورت هم باید محرم شوند به احرام حج و خارج شوند. (4)

ص:505


1- [1] . آیة الله زنجانی: ولی اگر برایش مشقت شدید نداشته باشد باید با احرام حج، خارج گردد و در هر صورت این شخص از ذوی الاعذار است و تنها در صورتی نیابتش برای حج واجب، صحیح است که در هنگام احرام، اطمینان داشته چنین مشکلی برایش پیش نخواهد آمد.
2- [2] آیة الله سبحانی: در احکام خروج بین عمره و حج فرقی بین نائب و اصیل نیست که در مسائل قبل احکام آن گذشت. . آیة الله اردبیلی: بنابر اقوی. آیة الله بهجت: به مسأله 229 و 910 مراجعه شود. و همچنین در سه مسأله بعد. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 910 مراجعه شود. آیات عظام سبحانی، سیستانی، فاضل: به حاشیه سؤال 910 مراجعه شود. آیة الله مکارم: اگر احرام برای آنها موجب عسر و حرج است لازم نیست. آیة الله نوری: اگر مطمئن است که به اعمال حج در موقع خود می رسد می تواند بدون احرام از مکه خارج شود و برگردد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بنابر اقوی.
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله زنجانی: بیرون رفتن از مکه بعد از عمره یا در اثنای آن که

(919) س - اخیراً خط کمربندی در اطراف مکه از پای جبل النور و جبل ثور می گذرد، که غار حِرا و غار ثور در این دو جبل است، بین عمره و حج رفتن برای زیارت این دو مکان مقدس، چه صورت دارد؟

ج - حکم کلی مسأله معلوم است (1) و در مسأله قبل نیز بیان شد (2) و تشخیص موضوع با خود مکلف است. (3)

(920) س - خروج از مکه برای کسی که عمره تمتع انجام داده، برای کار غیر ضروری جایز است یا نه و ملاک ضرورت چیست؟

ص:506


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اشکال ندارد. آیة الله سبحانی: به جبل الثور نباید بروند چون بیرون شهر مکه قرار دارد ولی رفتن به جبل النور اشکال ندارد و همچنین است اگر اتوبوس های حمل مسافر در بین عمره تمتع و حج تمتع، زائرین را به بیرون شهر مکه بردند و سپس وارد شهر شدند و یا رفتن مختصر زائرین به توابعی مثل منا و جمرات و برگشت فوری آنها به مکه، ضرری به حج نمی زند، حتی اگر عمره قبلی را در ماه هلالی دیگری به جا آورده باشند، ولی احتیاط مستحب است که همین مقدار هم بیرون نروند. ولی چنانچه از حدّ مختصر تجاوز کنند و از مکه و یا توابع آن بیرون رفته و یا از حرم خارج شوند و عمره تمتع خود را در ماه دیگری غیر از ماه خروج از مکه انجام داده باشند، باید با احرام جدید وارد شوند. آیة الله سیستانی: به حاشیه مسأله 916 مراجعه شود. آیة الله مکارم: هیچ کدام ضرری ندارد.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 910 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله فاضل: به حاشیه مسأله 916 مراجعه شود..

ج - بنابر احتیاط واجب (1) جایز نیست (2) و ضرورت عرفی است. (3)

تبدّل حج تمتع به إفراد

(921) م - اگر شخصی که احرام عمره بسته است، به واسطه عذری، دیر وقت وارد مکه شد؛ به طوری که اگر می خواست عمره به جا بیاورد وقت وقوف به عرفات می گذشت یا خوف داشت که بگذرد، باید عدول کند به حج افراد و پس از به جا آوردن آن (4) عمره مفرده به جا آورد و حج او صحیح و کافی از حَجة الاسلام است. (5)

(922) م - اگر زنی احرام بست و وقتی به مکه وارد شد، به واسطه حیض یا نفاس نتوانست طواف به جا آورد و اگر می خواست بماند تا پاک شود ترس آن داشت که وقت وقوف به عرفات بگذرد، به دستوری که در مسأله قبل گفته شد باید عمل کند. (6)

ص:507


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر اقوی.
2- [2] . آیة الله خویی: بلکه بدون تردید جایز نیست. (مناسک عربی، مسأله 151). آیات عظام زنجانی، سیستانی، فاضل: به حاشیه 910 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 910 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: خروج از مکه و توابع آن در ماهی که عمره را انجام داده است حرمت تکلیفی دارد ولی به حج و عمره او ضرر نمی زند. آیة الله مکارم: اگر مطمئن باشد به آسانی می تواند برگردد عیب ندارد. آیة الله نوری: اگر اطمینان دارد که می تواند برگردد و به اعمال حج در موقع خود برسد جایز است.
4- [4] . آیة الله زنجانی: و گذشتن روز سیزدهم، عمره مفرده به جا آورد و مجزی از حجة الاسلام است.
5- [5] آیة الله سبحانی: و لو به اندازه مسمای وقوف اختیاری عرفه. . آیة الله خامنه ای: کسی که وظیفه اش حجّ تمتّع است و می داند که به علت تنگی وقت نمی تواند عمره را تمام کند و حج را درک نماید، واجب است از حج تمتّع به حج افراد عدول کند و سپس بعد از تمام کردن اعمال حج، عمره مفرده به جا آورد. (مناسک حج، م20)
6- [6] . به مسأله 221 مراجعه شود. آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 914 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: چنانچه حیض قبل از بستن احرام یا هنگام احرام بستن بود، به دستوری که در مسأله قبل گفته شد باید عمل کند و اگر بعد از احرام بود مخیر است بین اینکه به دستور

(923) م - اگر بدون احرام وارد مکه شد و نبستن احرام به واسطه عذری بوده و وقت هم تنگ باشد (1)، باید در مکه احرام حجّ افراد ببندد و به دستور سابق عمل کند. (2)

(924) م - اگر از روی عمد و بی جهت احرام نبسته و عمره خود را باطل کرده و وقت تنگ شده از عمره تمتع (3)، احتیاط واجب آن است که حج افراد به جا آورد و پس

ص:508


1- [1] . آیة الله زنجانی: باید از خارج حرم و اگر نمی تواند هرکجا که هست احرام حج افراد ببندد و پس از انجام حج و گذشتن روز سیزدهم عمره مفرده به جا آورد و مجزی از حجة الاسلام است.
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر ممکن نباشد غیر مکه والا احتیاط در رعایت احتمالات در محلّ احرام اواست (مناسک شیخ، ص56). آیة الله سبحانی: و یا با احرام اشتباه و باطل وارد مکه شود و وقت تنگ باشد باید به ادنی الحل برود و برای حج إفراد محرم گردد و اگر این کار را نیز نتوانست انجام دهد از همان مکه به عنوان حج إفراد محرم شده و برای وقوف به عرفات برود وحج او به عنوان حجة الإسلام محسوب می گردد؛ ولی اگر بدون عذر یا عمداً این کار را کرد باید به احتیاط واجب حج إفراد به جا آورد و آن از حجة الإسلام او کفایت نمی کند و باید حج خود را در سال های بعد بیاورد. آیة الله سیستانی: کسی که وظیفه اش حج تمتّع است، اگر قبل از احرام عمره بفهمد که وقت او برای اتمام عمره قبل از زوال روز عرفه تنگ است، نمی تواند عدول به حج افراد یا قران نماید، بلکه اگر حج در ذمّه اش مستقر بوده، باید حج تمتّع خود را در سال های آینده انجام دهد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: می تواند حج افراد و عمره مفرده به جا آورد ولی کفایت از حجة الاسلام نمی کند..

از آن عمره مفرده و در سال دیگر حج را اعاده کند. (1)

(925) م - مراد از تنگی وقت در مسأله های پیش، خوف (2) نرسیدن به وقوف اختیاری (3) عرفه است که از ظهر نهم ماه ذی حجه است (4) تا غروب. (5)

(926) م - کسی که حج مستحب به جا می آورد و پس از ورود به مکه دید وقت تنگ است، عدول به افراد کند و حج افراد به جا آورد (6) و عمره مفرده بر او واجب نیست.

(927) م - کسی که محرم شد به احرام عمره تمتع از حج واجب و عمداً تأخیر انداخت تا وقت تنگ شد (7)، باید به دستوری که در مسأله 924 ذکر شد عمل نماید. (8)

ص:509


1- [1] . رجوع شود به مسأله 254. آیة الله خامنه ای: هرگاه کسی از روی علم و عمد احرام بستن از میقات را ترک کند و به جهت تنگی وقت یا عذر دیگر نتواند به میقات برگردد و میقات دیگری نیز در پیش رو نداشته باشد و در نتیجه وقت برای انجام عمره تنگ شود، عمره او فوت شده و حجش باطل می شود. و در صورتی که حج بر او مستقر شده یا مستطیع باشد، باید سال دیگر حج به جا آورد. (مناسک حج، م118) آیة الله سبحانی: این حج کفایت نمی کند و بعید نیست که چنین شخصی حکم کسی را دارد که حج بر او مستقر شده بنا بر این اگر از استطاعت هم خارج شده باشد باید در اولین فرصت حج تمتع به جا آورد و اگر از دنیا رفت از ترکه او برایش حج انجام دهند. آیة الله سیستانی: حکم آن مانند مسأله قبل است و در این صورت حج بر او مستقر است و باید در آینده انجام دهد.
2- [2] . آیة الله فاضل: درک نکردن جزء رکنی از وقوف اختیاری عرفه می باشد.
3- [3] . آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: میزان در تنگی وقت آن است که نتواند وقوف اختیاری عرفات را، ولو به اندازه مسمّای آن درک کند.
4- [4] . آیة الله سیستانی: حدّ تنگی وقت آن است که نتواند قبل از زوالِ روز عرفه اعمال عمره را به اتمام رساند.
5- [5] . آیة الله زنجانی: میزان تنگی وقت، آن است که نتواند قبل از غروب روز نهم، در عرفات، وقوف کند.
6- [6] . آیة الله زنجانی: و باید پس از حج افراد و گذشتن روز سیزدهم، عمره مفرده به جا آورد.
7- [7] . آیة الله زنجانی: باید به وظیفه ای که در حاشیه مسأله 533 آمده عمل نماید.
8- [8] . آیة الله اردبیلی: ولکن در این فرض احتیاطاً باید برای حج افراد تجدید نیت نماید. آیة الله بهجت: کسی که محرم شد به احرام عمره تمتع ولی عمداً به جا آوردن اعمال آن را

(928) م - کسی که وظیفه اش حج تمتع است و در وقت احرام بستن علم پیدا کند که اگر بخواهد عمره تمتع به جا آورد، به وقوف عرفات نمی رسد، می تواند (1) از اول مُحْرم شود به حج افراد و آن را به جا آورد و پس از آن، عمره مفرده به جا آورد و عملش صحیح است. (2)

ص:510


1- [1] . آیة الله بهجت: در جایی که عمره تمتّع به واسطه حیض یا تنگی وقت امکان نداشته باشد، باید از اوّل، حج افراد را نیت کند. (مناسک، س40). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر وظیفه اش حج تمتع باشد، «عدول» مجزی از حجة الاسلام نیست و سال آینده باید حجة الاسلام را به جا آورد. آیة الله خامنه ای: زن حائض اگر اطمینان دارد تا وقت احرام برای حج و درک وقوف عرفات پاک نمی شود، یا اگر پاک شود وقت کافی برای انجام عمره تا درک وقوف عرفات را نخواهد داشت، در این صورت باید در همان میقات به حج افراد محرم شود و پس از انجام اعمال حج، عمره مفرده به جا آورد، و عمل وی مجزی از حجّ تمتّع خواهد بود. (مناسک حج، م21) آیة الله سیستانی: به حاشیه مسأله 923 مراجعه شود. آیة الله فاضل: جواز احرام بستن او به احرام حج افراد، از همان ابتدای کار مشکل است، بلکه عدم جواز بعید نیست. آیة الله گلپایگانی: باید حج افراد به جا آورد و بعد عمره مفرده و بنابر احتیاط واجب در سال بعد حجّ تمتع به جا آورد. (آراء المراجع ص314).
2- [2] . آیة الله سبحانی، آیة الله نوری: و همچنین اگر زن در میقات علم دارد که نمی تواند اعمال تمتع را طاهراً انجام دهد و به وقوف نمی رسد باید از اوّل محرم شود به حجّ افراد. آیة الله زنجانی: و در صورتی که در این تأخیر، معذور بوده کفایت از حجة الاسلام می کند..

استفتائات تبدّل

(929) س - کسی قصد بیرون رفتن از مکه را داشت، به همین جهت از اول در میقات به نیت عمره مفرده مُحرم و وارد مکه شد و عمره مفرده را به جا آورد، بعداً از خارج شدن از مکه منصرف شد، آیا این عمره، از عمره تمتع کفایت می کند، یا باید برگردد به میقات و برای عمره تمتع مُحرم شود؟

ج - اگر حج او استحبابی است (1) می تواند عمره مفرده را تبدیل به عمره تمتع کند (2) ولی چنانچه حج واجب یا نیابی باشد، جواز تبدیل محل اشکال است.

ص:511


1- [1] . آیة الله نوری: و عمره را در ماه های حج واقع ساخته بوده.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: چنانچه تا وقت حج در مکه بماند، می تواند عمره خود را عمره تمتع قرار دهد و فرقی بین حج واجب و مستحب نیست ولی در حج نیابی نمی تواند عمره مفرده را عمره تمتع قرار دهد. آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 1322 و 182 مراجعه شود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کسی که عمره مفرده را در ماه های حج به جا آورده و اتفاقاً تا وقت حج در مکه باقی مانده، می تواند عمره مفرده خود را عمره تمتع قرار داده و حج را به جا آورد و فرقی در این حکم بین حج واجب و حج مستحبی نیست. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 182 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: کسی که عمره مفرده را در ماه های حج به جا آورده و در مکه مانده است تا روز ترویه (هشتم ذی حجه) و قصد حج دارد، عمره او عمره تمتّع محسوب می شود و باید حج تمتّع انجام دهد و در این حکم فرقی بین حج واجب و مستحب نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: کسی که در اشهر حج به نیت عمره مفرده وارد مکه شود، چنانچه عمره مفرده بر او واجب نباشد و همچنین حج استحبابی باشد، می تواند آن را عمره تمتع قرار دهد و بعد از آن حج به جا آورد و لازم می شود او را قربانی حج تمتع. (احکام عمره، ص20 و...). آیة الله فاضل: اگر احرام او در ماه های حج بوده، در تمامی صور می تواند همان عمره را تبدیل به عمره تمتع کند و در حج نیابی هم اگر عمره را به نیت منوب عنه انجام داده باشد می تواند تبدیل به عمره تمتع کند. آیة الله مکارم: مشروط به اینکه عمره او در ماه های حج (شوال، و ذی قعده و ذی حجه) واقع شده باشد..

(930) س - اگر بعد از نیت عمره و احرام، مجدداً برای عمره دیگر مُحرم شود، مثلاً به نیت عمره مفرده مُحرم شده بعداً نیت عمره تمتع کند و تلبیه بگوید، آیا کدام عمره صحیح است؟

ج - اگر نیت کرده و تلبیه گفته، محرم شده است و تجدید احرام موضوع ندارد و نمی تواند برای نوع دیگر عمره نیت کند (1) و احرام دوم باطل است.

(931) س - زنی که عادت ماهانه وقتیه و عددیه داشت و مثلاً روز هفتم ماه پاک می شد، همان روز هفتم پاک شد و غسل کرد و اعمال عمره اش را به جا آورد، روز بعد لک دید، باز غسل کرد و اعمال را انجام داد تا روز دهم و برای عرفات حرکت کرد، روز یازدهم هم لک دید، آیا حجش افراد است یا تمتع؟

ج (2) - در فرض مزبور وظیفه او تمتع است. (3)

(932) س - زنی روز هشتم خون دید، خیال کرد حیض است، احرامش را تبدیل به حج افراد کرد، بعد که به عرفات رفت متوجه شد که استحاضه است، وظیفه او چیست؟

ج - اگر وقت عمره ضیق شده (4) و طواف را عمداً تأخیر نینداخته (5) حج افراد را تمام

ص:512


1- [1] . آیة الله فاضل: با فرض اینکه هر دو عمره در ماه حج و از شخص واحد باشد فقط تمتع واقع می شود. آیة الله مکارم: ولی می تواند نیت عمره خود را به عمره تمتّع برگرداند به شرط اینکه عمره مفرده به نذر و مانند آن بر او واجب نشده باشد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: اگر هنگام اعمال عمره تمتع در باطن نیز پاک بوده است اعمال عمره تمتع او صحیح است و باید حج تمتع به جا آورد.
3- [3] . آیة الله سیستانی: اگر مجموع آن روزها از ده روز بگذرد، لک هایی که دیده محکوم به استحاضه اند و حج تمتّع خود را تمام کند و اگر از ده روز نگذرد لک ها محکوم به حیضند و احتیاطاً باید در اوقات پاکی جمع نماید بین احکام طاهر و حایض و به موجب این احتیاط، باید طواف عمره و نمازش را پیش از طواف حج احتیاطاً قضا نماید.
4- [4] . آیة الله خویی: فتوای معظّم له به دست نیامد.
5- [5] . آیة الله زنجانی: باید اعمال حج افراد و پس از روز سیزدهم عمره مفرده به جا آورد و کفایت از حجة الاسلام می کند. مسأله 932 در مناسک حج آیة الله گلپایگانی و آیة الله صافی نیامده است..

کند (1) و اگر حج واجب است سپس عمره مفرده به جا آورد.

(933) س - اینجانب مدیر گروه حج می باشم، اعمال حجی که انجام می دهم مستحبی است، آیا می شود به جای حج تمتع، نیت حج افراد نمود و بجای عمره تمتع، عمره مفرده انجام داد؟ و همچنین سایر خدمه، واجب الحج نیستند آیا می توانند چنین کنند؟

ج - می توانند عمره مفرده انجام دهند و برای حج محرم نشوند و می توانند حج افراد به جا آورند، ولی میقات حج افراد مواقیت معروفه است. (2)

(934) س - کسی که حج افراد بر او واجب و متعین است و به قصد حج افراد در

ص:513


1- [1] . آیة الله تبریزی: اگر وقت برگشتن به مکه را داشته باشد، به نحوی که اگر برگردد اعمال عمره تمتع را انجام دهد می تواند مسمّای وقوف اختیاری عرفات را درک کند، باید برگردد و اعمال عمره تمتع را انجام دهد و اگر وقت نداشته باشد به قصد اعم از حج افراد و عمره مفرده، اعمالش را تمام می کند و چنانچه استطاعتش باقی بود یا بعد از این مستطیع شد باید در سال های آینده حج به جا آورد. آیة الله سبحانی: اعمال حج را به نیت تکلیف فعلی تمام کند لیکن به احتیاط واجب در منا قربانی نموده و بعد از اتمام اعمال مکه یک عمره مفرده به جا آورد و اگر این ظن وگمانش به حیض از روی موازین شرعی بوده و در ضیق وقت کشف خلاف شد، و اعمال را آن گونه که گفته شد انجام داد از حجة الإسلام کفایت می کند ولی اگر اعتقاد او از روی سهل انگاری بوده اکتفا به این حج مشکل است و باید در سال یا سال های بعد حج تمتع را انجام دهد و اگر فوت کرد از ترکه او استنابه کنند و همچنین است اگر این زن نائب بوده باشد. آیة الله سیستانی: اگر وقت عمره تنگ باشد، پس اگر اعتقاد او به حیض از روی موازین شرعیه باشد؛ مثلاً خونی که دیده در ایام عادتش بوده ولی قبل از سه روز قطع شود، در این صورت احتیاط واجب آن است که اعمال حج افراد را تمام کند و اگر حج در ذمّه او مستقر بوده و یا اگر مستقر نبوده بعداً مستطیع شود، احتیاطاً باید دوباره حج نماید ولی اگر مستقر نبوده و مستطیع هم نشود، چیزی بر او نیست و اگر اعتقاد او به حیض از روی موازین شرعیه نبوده، حج و احرام او باطل است و باید اعاده نماید. آیة الله فاضل: اگر با علم به حایض شدن تأخیر نینداخته.... آیة الله نوری: با عدول در نیت.
2- [2] . آیة الله زنجانی: و این در صورتی است که از مواقیت پنج گانه یا نزدیکی آن می گذرند. آیة الله سیستانی: و لازم نیست بعد از آن عمره مفرده انجام دهد. آیة الله مکارم: و انجام عمره مفرده بر آنها واجب نیست هرگاه حج تمتع واجب را قبلاً انجام داده باشد..

یکی از میقات ها محرم شده است، آیا می تواند نیت حج افراد خود را به عمره تمتع تبدیل نماید و بعد از انجام آن، حج تمتع به جا آورد و همچنین آیا می تواند حج افراد را به عمره مفرده تبدیل نماید و بعد از انجام آن، برای عمره تمتع محرم شود؟

ج - نمی تواند عدول کند و تبدیل نمی شود. (1)

(935) س - شخصی با احرام عمره تمتع وارد مکه شده و بعد از اعمال عمره، برای حج افراد محرم شده است، آیا حج او صحیح است؟ (2)

ج (3)- اگر از مکه خارج شده (4) و از میقات برای حج افراد محرم شده بعید نیست

ص:514


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر برای حج افراد مستحبی محرم شده باشد، می تواند به عمره تمتع عدول کند، مگر اینکه بعد از سعی تلبیه گفته باشد که در این فرض حق عدول ندارد. آیة الله بهجت: جواز عدول مورد تأمل است. (کتاب حج افراد، ص2 و 4). آیة الله خویی: اگر برای حج افراد مستحبی محرم شده باشد، می تواند به عمره تمتع عدول کند، مگر اینکه بعد از سعی تلبیه گفته باشد که در این فرض حقّ عدول ندارد (مناسک، مسأله 159). آیة الله سبحانی: عدول صحیح نیست مگر در موردی که کشف خلاف شود مثل زن حائض که یقین داشت به جهت حیض نمی تواند اعمال عمره را انجام دهد ولی پس از نیت حج افراد پاک شد در این صورت لازم است عدول به عمره تمتع کند؛ ولی شایسته است این افراد در میقات نیت احرام به عنوان تکلیف فعلی و واقعی بکنند و محرم شوند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: تبدیل حج افراد به عمره مفرده جایز نیست و امّا در تبدیل حج افراد به عمره تمتّع، اگر اول حج افراد بر او متعین بود و بعد کشف خلاف شد (مانند زن حایض که چون یقین داشت برای عمره تمتع پاک نیست به قصد حج افراد محرم شد و اتفاقاً در مکه برخلاف عادت پاک بود) لازم است از حج افراد عدول به عمره تمتع کند و بعد از انجام آن حج تمتع به جا آورد و اما کسی که حج افراد هم از او صحیح است مختار است که عدول نماید به تمتع یا حج افراد را تمام کند. (مناسک عربی، ص70).
2- [2] . آیة الله بهجت: بلی و قصد افراد لغو بوده است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر بدون عذر از مکه و حوالی آن خارج شده عمره تمتعش را باطل کرده، و احرام حج افرادش صحیح است و اگر از مکه محرم شده، در صورت...
4- [4] . آیة الله خویی: این فرع در فتاوی ایشان یافت نشد و طبق مبنای ایشان حج افراد صحیح است، گرچه با ترک حج تمتع معصیت کرده و در فرض احرام برای حج افراد از مکه، حجّ او باطل است مگر اینکه در نام حج تمتع اشتباه کرده باشد. آیة الله نوری: کسی که حج واجب ندارد، اگر از مکه خارج شده... ..

صحت (1) حج، ولی تمتع واقع نمی شود و اگر از مکه محرم شده، در صورت اشتباه در تطبیق، حج او صحیح و تمتع است، و در غیر این صورت حج او صحیح نیست.

(936) س - شخصی (2) در حرم برای حج افراد محرم شده و بعضی از اعمال را انجام داده، وظیفه او چیست؟

ج - اگر از روی جهل بوده، چنانچه ممکن نیست که به میقات برود و از آنجا محرم شود و به وقوف برسد، در همان محلی که هست محرم شود (3) و اعمالی که امکان تدارک آن با احرام هست تدارک کند و چنانچه تمام اعمال را با همان احرام انجام داده و بعد متوجه شده، حج او صحیح است. (4)

ص:515


1- [1] . آیة الله اردبیلی: صحت حج او خالی از اشکال نیست. آیة الله سبحانی: وظیفه نائی حج تمتع است و نمی تواند اختیاراً و عمداً وظیفه خود را تغییر دهد مگر اینکه حج واجب در ذمه اش نباشد و بخواهد حج إفراد مستحبی انجام دهد که باید برای عمره قبلی هم احتیاطاً طواف نساء و نماز آن را انجام دهد. لیکن اگر از باب خطا و سهو در میقات برای إفراد محرم شده و بعداً اگر در اثنای عمل و حتی تا مشعر اگر به یاد آورد بگوید: لبیک «أَللّهُمَّ عَلی کِتابِکَ وَ سُنَّةِ نَبِیکَ» و محرم به احرام حج شود و اگر بعد از اتمام اعمال فهمید بعید نیست که حج او صحیح باشد. آیة الله سیستانی: عدول جایز نیست ولی اگر از باب اشتباه در تطبیق باشد اشکال ندارد. آیة الله مکارم: حج او خالی از اشکال نیست.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: شخصی نائی.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر می تواند از حرم خارج شود و احتیاطاً باید هر قدر می تواند به سمت میقات برگردد. آیات عظام زنجانی، سیستانی، مکارم: و اگر می تواند، به خارج حرم برود و از آنجا محرم شود.
4- [4] . در مسأله 947 و 948 می آید. آیة الله اردبیلی: اگر بعد از وقوف به عرفات و قبل از فراغ از اعمال فهمید، احتیاطاً در همان جا که هست محرم شود و اعمال را به پایان برساند و اگر حج او واجب بوده، بنابر احتیاط به این حج اکتفا نکند..

ص:516

بخش دوم: اعمال حج تمتع

اشاره

ص:517

ص:518

اول: احرام حج

فصل اول: احرام حج

اشاره

(937) م - واجب است بر مکلف که بعد از تمام شدن اعمال عمره، احرام ببندد برای حج تمتّع.

(938) م - اگر نیت کند حج تمتع را و لبّیک های واجب را به طوری که در احرام عمره ذکر شد بگوید، محرم می شود و لازم نیست قصد کند احرام بستن را و همچنین لازم نیست قصد کند ترک محرمات را، چنان که در احرام عمره گذشت. (1)

(939) م - نیت باید خالص برای اطاعت خداوند باشد (2) و ریا موجب بطلان عمل است.

(940) م - کیفیت احرام بستن و لبیک گفتن همان نحو است که در احرام عمره ذکر شد.

(941) م - تمام چیزهایی که در محرمات احرام بیان شد، در این احرام هم حرام است و آنچه کفاره داشت کفاره دارد، به همان ترتیب.

(942) م - وقت احرام موسّع است و تا وقتی که بتواند بعد از احرام به وقوف

ص:519


1- [1] . رجوع شود به بحث نیت در احرام. آیة الله خامنه ای، آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 251 مراجعه شود. آیة الله مکارم: بلکه باید قصد احرام کند و اموری را که بر محرم حرام است بر خود تحریم کند.
2- [2] . آیة الله سیستانی: رجوع شود به مسأله 540.

اختیاری عرفه برسد، می تواند تأخیر بیندازد (1) و از آن وقت نمی تواند عقب بیندازد. (2)

(943) م - احتیاط واجب (3) آن است که کسی که از عمره تمتع فارغ شد و مُحلّ گردید، از مکه خارج نشود بدون حاجت و اگر حاجتی برای بیرون رفتن پیش آمد (4)

ص:520


1- [1] . آیة الله زنجانی: بنابراین تأخیر احرام تا وقتی که بتواند مقداری قبل از غروب روز نهم در عرفات، وقوف کند جایز است.
2- [2] . آیة الله سیستانی: کسی که می تواند وقوف اختیاری عرفه را درک کند، جایز نیست احرام را از وقت مذکور تأخیر بیندازد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه خروج جایز نیست بنابر اقوی و بنابر احتیاط در اثنای عمره تمتع نیز از مکه خارج نشود. آیة الله بهجت: خروج از مکه بعد از عمره تمتّع جایز نیست برای کسی که اگر خارج شود فوت می شود حج در آن سال، و اگر بعد از عمره (بدون احرام بستن برای حج) از مکه و حرم و میقات خارج شد و عود نمود در غیر ماه احرام اوّلی پس محتاج به احرام عمره است و عمره ثانیه را عمره تمتّع قرار می دهد و احتیاج اوّلی به طواف نساء موافق احتیاط است و اگر عود کرد قبل از فصل ماه، مانعی از اکتفا به همان عمره برای حج تمتّع نیست و حکم فصل بین دو عمره و احرام برای دخول مکه در مسأله 172 و 173 و 241 گذشت. (مناسک شیخ، ص89 و90 و57). آیة الله خویی: بلکه جایز نیست و این حکم در اثنای عمره تمتع هم هست. (مناسک، مسأله 152). آیة الله سبحانی: و پیش از احرام حج نمی تواند از مکه و توابع آن مانند منی فراتر رود مگر اینکه محرم به احرام حج بشود و تا فرا رسیدن ایام حج (نهم ذی حجه) باید در حال احرام باقی بماند در این صورت بیرون رفتن از مکه و توابع آن مانند جدّه مانع ندارد. آیة الله مکارم: بلکه واجب است. آیة الله نوری: کسی که از عمره تمتّع خارج شد، اگر اطمینان داشته باشد که می تواند به مکه برگردد و برای اعمال حجّ محرم شود می تواند از مکه خارج شود و اگر بدون این اطمینان نیز خارج شد ولی برگشت و احرام بست و حج به جا آورد عملش صحیح است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: واجب است محرم شود به احرام حج تمتع. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: واجب است محرم شود به احرام حج... آیة الله زنجانی، آیة الله فاضل: به حاشیه مسأله 910 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: اگر حاجتی هر چند غیر ضروری پیش آمد، اگر خوف فوت اعمال حج نباشد می تواند خارج شود و در این صورت اگر بداند که می تواند برگردد و محرم شود برای حج مانعی ندارد که بدون احرام خارج شود و اگر نمی داند، باید احرام حج را ببندد و برود و در این صورت لازم نیست به مکه بازگردد بلکه می تواند از همانجا به عرفات برود..

احتیاط واجب آن است که محرم شود به احرام حج و بیرون رود (1) و به همان احرام برای اعمال حج برگردد. (2)

(944) م - اگر بدون حاجت و بدون احرام بیرون رفت از مکه (3)، لیکن برگشت و احرام بست و حج به جا آورد، عملش صحیح است. (4)

ص:521


1- [1] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 910 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و اگر با احرام بودن، برای شخص حرجی باشد، بدون احرام نیز می تواند خارج شود. آیة الله مکارم: برای خدمه کاروان ها نیز جایز است برای انجام کارهای لازم به جدّه و مانند آن بروند و اگر محرم شدن موجب مشقت است می توانند آن را ترک کنند.
3- [3] . آیة الله زنجانی: چون بدون نیاز و عذر از مکه و حوالی آن خارج شده عمره تمتعش باطل می شود.
4- [4] آیة الله سبحانی: اگر در غیر ماهی که عمره انجام داده برگردد باید با احرام جدید وارد شود و عمره دوم او عمره تمتع است و محتمل است که عمره اول او به عمره دوم تبدیل شده باشد بنابراین احتیاطاً طواف نساء با نماز آن را به عنوان مافی الذمة بیاورد. . آیة الله اردبیلی: اگر در همان ماه که عمره تمتع را به جا آورده به مکه بازگردد، چیزی بر او نیست وگرنه باید به احرام عمره تمتع محرم شود و اعمال آن را به جا آورد و احتیاط واجب آن است که یک طواف نساء برای عمره قبلی خود انجام دهد و چنانچه عمره تمتع را به جا نیاورد، حج او صحیح نیست. آیة الله خامنه ای: اگر بعد از انجام عمره تمتّع از شهر مکه بدون احرام خارج شود، پس اگر در همان ماهی که عمره انجام داده به مکه برگردد، نیاز به تجدید احرام برای ورود به شهر مکه ندارد، ولی اگر در ماه بعد از ماه انجام عمره به مکه برگردد، مثل اینکه عمره را در ذی القعده انجام دهد و خارج شود، و در ماه ذی الحجه به مکه برگردد و یا در ذی القعده عمره انجام دهد و ذی الحجه خارج شده و مجدداً برگردد واجب است با احرام جدید برای عمره جهت دخول مکه مُحرم شود، و عمره تمتّع وی که متصل به حج می شود همین عمرة تمتّع دوم خواهد بود. و اگر مجدداً محرم نشود و عمره دوم را انجام ندهد حج تمتع وی صحیح نیست (مناسک حج، م 123) و احرام عمره تمتع جدید باید از یکی از مواقیت خمسه باشد. (مناسک حج، س28) آیة الله خویی: اگر از میقات ها گذشت و در ماهی که عمره را انجام داده بوده برنگشته باشد، اعاده عمره لازم است، ولی اگر قبل از گذشت ماهی که عمره را انجام داده باشد اعاده عمره لازم نیست. (مناسک، مسأله 154).

(945) م - مستحب است احرام بستن در روز ترویه بلکه احوط است. (1)

(946) م - محل احرام حج، شهر مکه است (2) هر موضع که باشد، گرچه در

ص:522


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و احرام بستن قبل از روز ترویه نیز جایز است ولی احتیاط آن است که پیش از سه روز قبل از روز ترویه احرام نبندد. آیة الله خامنه ای: بهترین زمان احرام بستن، هنگام زوال (ظهر) روز ترویه (هشتم ذی حجه) است. (مناسک حج، م376) آیة الله زنجانی: بلکه احوط استحبابی آن است که از روز ترویه به تأخیر نیندازد. آیة الله صافی: و پیش از روز ترویه نیز احرام بستن جایز است و احتیاط آن است که بیشتر از سه روز پیش از ترویه احرام نبندد؛ چنان که احتیاط آن است که اگر محرم شده، پیش از روز ترویه از مکه خارج نشود.
2- [2] . آیة الله بهجت: مکلف می تواند از هرجای مکه قدیم بنابر احتیاط برای حج احرام ببندد. (مناسک، مسأله 365). آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط احرام حج باید از مکه قدیم باشد. آیة الله خویی: احتیاط واجب این است که از مکه قدیمه برای حج احرام ببندد. آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: ولی از بیرون حرم (مانند مناطقی که بعد از مسجد تنعیم است و اکنون جزو مکه شده) خالی از اشکال نیست. آیة الله سیستانی: و احوط و اولی احرام بستن از مکه قدیم است که در زمان رسول الله9 بوده است، اگرچه اظهر جواز احرام بستن از قسمت های جدید شهر است، مگر قسمت هایی که بیرون حرم باشد. (مناسک، ص120). آیة الله صافی: و بنابر احتیاط لازم تا می تواند از مکه قدیم محرم شود..

محله های تازه ساز (1)، ولی مستحب است (2) در مقام ابراهیم علیه السلام یا حجر اسماعیل علیه السلام واقع شود. (3)

(947) م - اگر فراموش کند احرام بستن را و بیرون رود به منی و عرفات، واجب (4) است برگردد به مکه و احرام ببندد و اگر ممکن نشد به واسطه تنگی وقت یا عذر دیگر، از همان جا که هست مُحْرم شود. (5)

ص:523


1- [1] . آیة الله اردبیلی: ولی احتیاط واجب آن است که در مناطقی از مکه که خارج از حرم واقع شده، محرم نشوند.
2- [2] . آیة الله فاضل، آیة الله نوری: در مسجد یا در مقام ابراهیم. آیة الله مکارم: مستحب است در مسجدالحرام احرام ببندد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: میقات احرام حج تمتّع، مکه مکرمه است، و بهتر آن است که برای حج تمتّع از مسجدالحرام مُحرم شود، و مُحرم شدن در همه جای مکه، حتی بافت جدید شهر، صحیح است، اما احوط آن است که در مناطق قدیمی آن مُحرم شود، و در صورتی که شک کند که محلی جزء شهر است یا نه، مُحرم شدن در آن محل صحیح نیست. (مناسک حج، م375)
4- [4] . آیة الله سبحانی: اگر بازگشت غیر ممکن یا حرجی باشد در همان نقطه ای که متوجه شد محرم می شود اگرچه آن نقطه عرفات باشد و پس از لبیک بگوید «اللهم علی کتابک و سنة نبیک» و اگر در مشعر به خاطر آورد، در همانجا محرم می شود و خوب است جمله یاد شده را نیز بگوید. حکم خروج بدون احرام از روی ندانستن مسأله نیز همین است (مناسک، م 443). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احتیاط آن است که هر قدر می تواند برگردد و اگر نتوانست برگردد واجب است از همان جا که هست محرم شود. (مناسک فارسی، ص101 مسأله 142). آیة الله مکارم: در عرفات یا مشعر یا منی، قبل از رمی جمرات و ذبح، ولی اگر بعد از آن متوجه شود وقت احرام گذشته و حجش صحیح است.
5- [5] . آیة الله زنجانی: و همچنین است اگر برگشتن به مکه برایش مشقت داشته باشد؛ البته این در صورتی است که به عرفات نرسیده باشد، اما اگر در عرفات یادش بیاید می تواند در همان جا محرم شود و باید قبل یا بعد از تلبیه بگوید: «أللَّهُمَّ عَلی کتابِک وَ سُنَّةِ نَبِیک» و احتیاط مستحب آن است که در این صورت نیز اگر می تواند به مکه برگردد و از آنجا محرم شود و اگر بعد از عرفات و قبل از حلق یا تقصیر نیز یادش بیاید همین گونه عمل کند و اگر بعد از حلق و تقصیر بفهمد حجش بی تردید صحیح است و این حج در تمام صورت ها کفایت از حجة الاسلام می کند مگر صورت سوم (که بعد از عرفات یادش بیاید) که کفایت نمی کند..

(948) م - اگر یادش نیاید که احرام نبسته، مگر بعد از تمامی اعمال، حجش صحیح است ظاهراً و احتیاط مستحب آن است که اگر یادش آمد، بعد از وقوف به عرفات و مشعر یا قبل از فارغ شدن از اعمال (1)، تمام کند حج را و در سال بعد اعاده کند. (2)

(949) م - جاهل به مسأله اگر احرام نبندد، در حکم کسی است که به واسطه فراموشی احرام نبسته. (3)

(950) م - اگر کسی از روی علم و عمد ترک کند احرام را تا زمان فوت وقوف به عرفه و مشعر، حج او باطل است. (4)

ص:524


1- [1] . آیة الله اردبیلی: چنانچه بعد از وقوف به عرفات و قبل از فارغ شدن از اعمال به خاطر آورد که احرام نبسته، بنابر احتیاط واجب همانجا محرم شود و اعمال را به پایان برساند و چنانچه حجش واجب بوده، بنابر احتیاط به این حج اکتفا نکند. آیة الله بهجت، آیة الله نوری: احرام ببندد و تمام کند حج را. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: اگر بعد از وقوف به عرفات یادش بیاید یا حکم را یاد بگیرد، باید از جایی که هست احرام ببندد، هرچند متمکن از بازگشت به مکه و احرام از مکه باشد. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: فوراً همانجا محرم شود و حج را تمام کند و احتیاط مستحب آن است که سال آینده دوباره به جا آورد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: فوراً همانجا محرم شود و حج را تمام کند و احتیاط آن است که سال آینده دوباره به جا آورد، اگرچه بعید نیست جواز اکتفا به حج اول. (مناسک فارسی، ص102، مسأله 143).
2- [2] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سیستانی: و در صورتی که یادش نیاید و یا حکم را نداند تا بعد از فارغ شدن از اعمال حج، حجّش صحیح است (مناسک حج، مسأله 362).
3- [3] . آیة الله زنجانی: جاهل به مسأله مانند دو مسأله قبل عمل کند، ولی این حج، کفایت از حجة الاسلام نمی کند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: اگر از روی علم و عمد، احرام حج را ترک کند تا وقتی که نتواند محرم شده و قبل از غروب روز نهم، عرفات را درک کند حجش باطل است. آیة الله سیستانی: اگر ترک کند احرام را از روی علم و عمد تا زمان فوت وقوف اختیاری عرفات، حجّش باطل است و اگر به مقدار رکن درک کند، حجّش صحیح است گرچه گناه کرده است..

استفتائات احرام حج

(951) س - فاصله بعضی از محلات جدید الاحداث مکه تا مسجدالحرام بیش از 18 کیلومتر است و شاید عرفاً از «توابع» مکه حساب شوند نه اینکه «جزو» مکه باشند؛ چرا که تابلوهای راهنمایی با فلش، جهت مکه را مشخص نموده اند، با این کیفیت آیا می توان برای حج در محلات فوق الذکر محرم شد؟

ج - اگر از محلات مکه است مانع ندارد (1) و اگر از محلات آن نیست یا مورد شک است کفایت نمی کند. (2)

(952) س - اشخاص معذوری که می توانند اعمال مکه را بر وقوفین مقدم بدارند، اگر جهلاً بدون احرام، اعمال مکه را قبل از وقوفین انجام دادند، چه صورتی دارد؟

ج - کفایت نمی کند (3) و باید یا قبل از وقوفین آنها را با احرام اعاده کنند یا بعد از وقوفین و اعمال آنها را به جا آورند.

(953) س - حاجی در عرفات یا منی فهمید که در احرامِ حج، تلبیه نگفته است، آیا در لحظه التفات، تلبیه کافی است و تکلیف او چیست؟

ج - (4) اگر می تواند به مکه برود و محرم شود و بقیه اعمال را - که باید با احرام

ص:525


1- [1] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه خارج از حرم باشد که در این صورت بنابر احتیاط احرام از آنجا کافی نیست. آیة الله بهجت: احوط اقتصار بر مکه قدیم است در رابطه با احرام حج (مناسک، س48).
2- [2] آیة الله سبحانی: نقاطی از شهر مکه که به علت توسعه خارج حرم واقع شده نباید احرام ببندد. . به مسأله 946 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله بهجت: به آن اکتفا نکند و احتیاطاً طواف و نماز و سعی را اعاده کند (مناسک، س168). آیة الله سبحانی: و باید این اعمال را با احرام حج از سرگرفته و مقدم بدارند و یا اینکه مثل بقیه حجاج بعد از برگشتن از منی انجام دهند. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
4- [4] . آیات عظام: اردبیلی، تبریزی، زنجانی، سیستانی: به مسأله 947 و 948 مراجعه شود..

انجام دهد - به جا آورد، باید چنین کند و اگر ممکن نیست (1) همانجا لبیک بگوید و اگر بعد از تقصیر یا حلق متذکر شده، عملش صحیح است و لازم نیست لبیک بگوید.

(954) س - شهر مکه را چند رشته کوه های طولانی و مرتفع فرا گرفته و هر دو جانب کوه ساختمان شده است، گاهی چند کیلومتر باید از اینجانب کوه رفت تا به جانب دیگر رسید و ساکنین احد الجانبین، جدای از جانب دیگرند؛ مثل شعب بنی عامر که نزدیک مسجدالحرام است و عزیزیه که 9 کیلومتر یا بیشتر در جانب دیگر است و به حسب مسامحه عرفی، به همه این قطعات مکه گفته می شود، آیا احرام حج تمتّع از تمام این نقاط و نقاط مشابه صحیح است یا نه؟

ج - اگر در مکه است، احرام حج از آنجا صحیح است (2) هرچند از ساختمان های جدید الإحداث باشد. (3)

مستحبات احرام حج تا وقوف به عرفات (1)

(4)

(955) م - اموری که در احرام عمره مستحب بود، در احرام حج نیز مستحب است و پس از اینکه شخص، احرام بسته و از مکه بیرون آمد، همین که بر ابطح مشرِف شود به آواز بلند تلبیه بگوید و چون متوجه منی شود بگوید:

«أَللَّهُمَّ ایّاکَ أَرْجُو وَاِیّاکَ أَدْعُو فَبَلِّغْنی أمَلِی وَأصْلِحْ لی عَمَلی».

و با تن و دل آرام با تسبیح و ذکر حق تعالی برود و چون به منی رسید بگوید:

ص:526


1- [1] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: هر مقدار می تواند به سمت مکه برگردد و محرم شود و اگر آن نیز ممکن نیست در همان محل محرم شود... (آداب و احکام حج، م 338)
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه خارج از حرم باشد که در این صورت بنابر احتیاط احرام از آنجا کافی نیست. آیة الله مکارم: معیار آن است که جزو شهر مکه باشد و جدایی به خاطر کوه ها مانعی ندارد.
3- [3] . به مسأله 946 مراجعه شود و 951.
4- [4] . آیة الله مکارم: این مستحبات را به قصد رجاء به جا آورد..

«اَلحَمْدُ للهِ الَّذی أقْدَمَنِیها صالِحاً فی عافِیَة وَبَلَّغَنی هذا المَکانِ».

پس بگوید:

«أَللَّهُمَّ هذِهِ مِنی وَهِیَ مِمّا مَنَنْتَ بِهِ عَلَیْنا مِنَ المَناسِک فَأَسْأَلُکَ أنْ تَمُنَّ عَلَیَّ بِما مَنَنْتَ عَلی أَنْبِیائِکَ فَإنَّما أَنَا عَبْدُکَ وَفی قَبْضَتِکَ».

و مستحب است (1) شب عرفه را در منی بوده و به اطاعت الهی مشغول باشد و بهتر آن است که عبادات و خصوصاً نمازها را در مسجد خِیف به جا آورد و چون نماز صبح را خواند تا طلوع آفتاب تعقیب گفته پس به عرفات روانه شود و اگر خواسته باشد بعد از طلوع صبح روانه شود مانعی ندارد، ولی سنت (2) آن است که تا آفتاب طلوع نکرده از وادی مُحَسِّر رد نشود و روانه شدن پیش از صبح مکروه (3) است و چون به عرفات متوجه شود این دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ الَیْکَ صَمَدْتُ وَاِیّاکَ اعْتَمَدْتُ وَوَجْهَکَ أَرَدْتُ أَسْأَلُکَ أنْ تُبارِکَ لِی فی رِحْلَتی وَأنْ تَقْضِیَ لِی حاجَتی وَأنْ تَجْعَلَنی مِمَّنْ تُباهی بِهِ الیَوْمَ مَنْ هُوَ أفْضَلُ مِنّی».

ص:527


1- [1] . آیة الله مکارم: انجام بعضی از این مستحبات در حال حاضر ممکن نیست یا مشکل است، بنابراین نباید اصراری بر آن داشته باشد و دردسر برای خود و دیگران ایجاد کند، هرگاه نیتش انجام آن باشد خداوند به فضل خود به او ثواب می دهد.
2- [2] . آیات عظام بهجت، صافی، گلپایگانی: بلکه احوط.
3- [3] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بلکه خلاف احتیاط است مگر از جهت ضرورتی مثل بیمار و یا خائف از ازدحام. (مناسک فارسی، مسأله 145)..

ص:528

دوم: وقوف به عرفات

فصل دوم: وقوف به عرفات

اشاره

(956) م - واجب است وقوف به عرفات -که محلی است معروف و محدود است به حدود معروفه (1) - به قصد قربت و خالص مثل سایر عبادات.

(957) م - مراد از وقوف، بودن در آن مکان است؛ چه سواره و چه پیاده یا نشسته یا خوابیده یا در حال راه رفتن، به هر حال که باشد کافی است.

(958) م - اگر در تمام وقت بیهوش باشد یا خواب (2) وقوف او باطل است. (3)

ص:529


1- [1] . آیة الله خامنه ای: و محدوده آن از درّه عُرنه و ثویه و نمره تا ذی مجاز؛ و از دو «مأزم» تا آخرین حد موقف است و این محدوده ها خارج از عرفات قرار دارند. (مناسک حج، م 381).
2- [2] . آیة الله اردبیلی، آیة الله تبریزی: اگر قبل از خواب قصد وقوف کرده، ولو در هنگام وقوف خواب باشد، مانعی ندارد. آیة الله سیستانی: اگر در اوّل وقت وقوف مثلاً آن را قصد کند و بعد از آن بخوابد یا بیهوش شود، تا آخر وقت کفایت می کند و اگر بدون اینکه قصد وقوف کرده باشد در تمام وقت در حال خواب یا بیهوش باشد وقوف از او حاصل نشده است و امّا اگر قبل از وقت قصد وقوف کرده ولی در تمام وقت خواب یا بیهوش باشد، کفایت این وقوف محلّ اشکال است. (مناسک، مسأله 367). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: ولی اگر پیش از وقت در عرفات باشد و قصد وقوف کند و به همین قصد بخوابد و اتفاقاً در تمام وقت بیدار نشود صحت وقوف او بعید نیست و اگر بعد از قصد وقوف و دخول وقت بخوابد ضرر ندارد و وقوف او صحیح است. (مناسک فارسی، ص105، مسأله 146). آیة الله مکارم: هرگاه قبلاً به عرفات آمده و نیت کرده باشد صحیح است. آیة الله نوری: بدون آنکه قبلاً قصد وقوف کرده باشد خواب باشد، وقوف او باطل است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: مگر آنکه قبل از زمان وقوف، نیت وقوف کرده باشد در حالی که احتمال می داده، تمام مدت وقوف به خواب برود یا بیهوش باشد..

(959) م - به احتیاط واجب (1) لازم است در عرفات باشد از بعد از زوال روز نهم تا غروب شرعی (2) که وقت نماز مغرب است (3)، پس جایز نیست تأخیر بیندازد و در وقت عصر بیاید و توقف کند.

(960) م - تأخیر انداختن از اول ظهر اگر کم باشد مثلاً به مقدار نماز ظهر و عصر که جمع بین (4) آنها کند، معلوم نیست حرام باشد (5)، ولی احتیاط آن است (6) که تأخیر نیندازد.

ص:530


1- [1] . آیة الله بهجت، آیة الله خویی: وقوف در عرفات برای شخص مختار بنابر احتیاط از اول زوال تا غروب... آیة الله تبریزی: وقوف در عرفات برای شخص مختار بنابر احتیاط از اول ظهر روز نهم ذی حجه تا غروب است، و اظهر این است که می تواند تا یک ساعت بعدازظهر وقوف را تأخیر نماید. آیة الله سیستانی: واجب بودن وقوف از اوّل ظهر مبنی بر احتیاط است و اظهر این است که جایز است آن را از اوّل ظهر به مقدار انجام یک غسل و خواندن نماز ظهر و عصر پشت سرهم به تأخیر اندازد (مناسک، مسأله 368).
2- [2] . آیة الله زنجانی: تأخیر وقوف، از اول زوال به مقدار ادای نماز ظهر و عصر، بدون تردید جایز است، بلکه تأخیر آن تا قبل از غروب، به مقدار مسمّای عرفی وقوف، جایز می باشد، هر چند خلاف احتیاط استحبابی است و منظور از غروب در این مسأله، زوال حمره مشرقیه است.
3- [3] . آیة الله سیستانی: تا غروب آفتاب.
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اظهر این است که می تواند تا یک ساعت بعدازظهر وقوف را تأخیر نماید. آیة الله خامنه ای: جواز تأخیر از اول وقت، به اندازه خواندن نماز ظهر و عصر (به صورت جمع) و مقدمات آن، بعید نیست. (مناسک حج، م384) آیة الله سبحانی: فقط می تواند به مقدار ادای نماز ظهر و عصر و انجام مقدمات آن در منطقه نمره که فعلاً مسجد نمره در آنجاست و خارج از عرفات می باشد بماند و به این مقدار وقوف را به تأخیر بیندازد.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: چنانچه در آن مدّت مشغول عبادت باشد، تأخیر جایز است وگرنه بنابر احتیاط واجب تأخیر نیندازد. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
6- [6] . آیة الله بهجت: این احتیاط لزومی است (مناسک شیخ، ص60). آیات عظام صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، نوری: این احتیاط ترک نشود..

(961) م - بودن در مجموع بعدازظهر تا مغرب (1) گرچه واجب (2) است چنانچه گذشت لکن تمام آن رکن نیست که حج به ترک آن باطل شود، پس اگر مقدار کمی توقف کند و برود یا طرف عصر بیاید و توقف کند حج او صحیح است اگرچه توقف نکردن از روی عمد و علم باشد.

(962) م - آنچه در وقوف رکن است مسمای وقوف است به این معنی که گفته شود قدری در عرفات بوده، هرچند خیلی کم باشد مثل یک دقیقه یا دو دقیقه (3) پس اگر هیچ به عرفات نرود رکن را ترک کرده.

(963) م - اگر از روی عمد و علم (4)، وقوف رکنی را ترک کند یعنی در هیچ جزء از بعدازظهر تا مغرب در عرفات نباشد حجش باطل است، و کفایت نمی کند برای او وقوف در شب عید که وقوف اضطراری است.

ص:531


1- [1] . آیة الله زنجانی: گذشت که بیش از مسمای وقوف، واجب نیست، لکن بعد از حضور در عرفات نمی تواند قبل از غروب، از عرفات کوچ کند، و اگر کوچ کند به تفصیلی که در مسائل بعد می آید کفاره دارد؛ ولی حجش باطل نمی شود.
2- [2] آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله بعدی مراجعه شود. . آیة الله بهجت: به حاشیه دو مسأله قبل از این مراجعه شود. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله سبحانی: وقوف در عرفات از ارکان حج است و لااقل باید به اندازه مسمی تحقق پیدا کند و اگر کسی عمداً همین مقدار را نیز ترک کند حج او باطل است ولی مقدار واجب وقوف از ظهر روز نهم ذیحجة الحرام تا غروب شرعی آن روز است بنابراین اگر به مقدار مسمی وقوف کرد ولی باقیمانده را در غیر عرفات به سر برد معصیت کرده ولی حج او صحیح است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: به قدری که عرفاً بگویند در عرفات توقّف کرده است. آیة الله مکارم: بهتر است به این مقدار قناعت نکند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: اگر بدون عذری مانند فراموشی و ضیق وقت وقوف رکنی را ترک کند ... آیة الله سبحانی: و با این فرض اگر تمام وقوف های اضطراری لیلی عرفات و اختیاری مشعر و یا اضطراری لیلی آن را درک کند حج او باطل است و احرام او به عمره مفرده بدل می شود و اگر حج بر او مستقر بوده و یا سال اوّل استطاعت او بوده فرقی نمی کند باید در سال بعد حج را انجام دهد. آیة الله سیستانی: یا جهل تقصیری..

(964) م - اگرکسی عمداً پیش از غروب شرعی از عرفات کوچ کند و از حدود عرفات بیرون رود و پس از آن نادم شود و برگردد و تا غروب توقف کند چیزی بر او نیست بنابر اقوی (1)، لکن احتیاط در کفاره است به یک شتر، و همچنین (2) اگر بدون آنکه پشیمان شود از کار خود، برای حاجتی برگردد لکن بعد از رسیدن با قصد قربت توقف کند چیزی بر او نیست. (3)

(965) م - اگر در فرض سابق مراجعت نکرد کفاره آن یک شتر است که باید در راه خدا (4) قربانی کند هرجا (5) بخواهد، و احتیاط مستحب آن است که در مکه قربانی کند، و

ص:532


1- [1] . آیة الله بهجت: احوط ثبوت کفاره است در صورت برگشتن نیز (مناسک شیخ ص61). آیات عظام تبریزی، خامنه ای، خویی، گلپایگانی: در صورتی که پشیمان شده و برگردد چیزی بر او نیست. آیة الله سبحانی: و یا بدون این که نادم شود برای حاجتی برگشت و پس از رسیدن قصد قربت نمود و تا غروب توقف کرد کفاره ندارد. آیة الله سیستانی: بیرون رفتن از عرفات قبل از غروب آفتاب از روی عمد و با دانستن حکم آن حرام است، ولی حجّ را باطل نمی کند، و در صورتی که دو باره برگردد به عرفات چیزی بر او واجب نیست (مناسک، ص 269). آیة الله نوری: احوط کفاره یک شتر است.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: بیرون رفتن از عرفات قبل از غروب از روی عمد حرام است، ولی حج را باطل نمی کند و در صورت مراجعت کفّاره ندارد. (مناسک حج، م386)
3- [3] . آیة الله زنجانی: بر کسی که از عرفات بیرون رفته واجب است برگردد؛ ولی اگر برنگشت حج او باطل نمی شود و اگر برگشت (برای پشیمانی یا به جهت دیگر) کفاره ندارد، هر چند بعد از مراجعت در وقوفش تا غروب قصد وقوف یا قصد قربت نکند. آیة الله نوری: احوط کفاره یک شتر است.
4- [4] . آیة الله نوری: در راه خدا در روز عید قربانی کند.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: باید در روز عید قربانی کند و احتیاط واجب آن است که قربانی در منی باشد. آیة الله بهجت: ظاهر این است که در منی باید نحر کند در روز عید (مناسک شیخ، ص61). آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی، صافی، گلپایگانی، نوری: باید در منی شتر را قربانی کند. آیة الله خامنه ای: بعید نیست عدم تعین ذبح در منی، اگر چه احتیاط ذبح در منی است و بنابر احتیاط واجب ذبح باید روز عید باشد. (مناسک حج، م 386) آیة الله سیستانی: باید در روز عید قربان و احوط آن است که در منی بکشد نه در مکه. آیة الله فاضل: طبق حاشیه مسأله 514 عمل شود. آیة الله مکارم: در منی و احتیاطاً در روز عید باشد..

اگر متمکن از قربانی نباشد هیجده روز روزه بگیرد (1)، و احتیاط مستحب (2) آن است که پشت سرهم روزه بگیرد.

(966) م - اگر سهواً کوچ کرد و بیرون رفت، پس اگر یادش آمد باید مراجعت کند و اگر مراجعت نکرد گناهکار است، لکن کفاره ندارد (3) بنابر اقوی، گرچه احوط است و اگر یادش نیامد چیزی بر او نیست.

(967) م - اگر کسی از روی ندانستن مسأله، آنچه ذکر شد بکند، حکم او حکم کسی است که سهواً کرده است. (4)

ص:533


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و می تواند این هیجده روز را در مکه یا در بین راه و یا در وطن خود روزه بگیرد. آیة الله سبحانی: و این روزه را می تواند در مکه یا پس از بازگشت از مکه بگیرد. آیة الله سیستانی: و می تواند روزه را در مکه یا در راه یا پس از بازگشت به وطن بگیرد.
2- [2] . آیة الله بهجت، اظهر عدم وجوب توالی است (مناسک شیخ، ص61). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر احتیاط... . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: واجب است. آیة الله مکارم: این احتیاط ترک نشود. آیة الله نوری: احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر مراجعت نکرد در حکم عامد است علی الأحوط (مناسک شیخ، ص61). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کسی که از روی فراموشی و یا ندانستن حکم کوچ کند حکم آن حکم عامد است؛ یعنی اگر پس از به یاد آمدن و یا دانستن حکم برنگشت، بنابر احتیاط باید یک شتر کفاره دهد. آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط باید یک شتر قربانی کند (مناسک، م 453). آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط باید کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 270). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط کفّاره بدهد. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط کفاره دارد. آیة الله نوری: لکن کفاره دارد بنابر اقوی.
4- [4] . نظر آیات عظام در مسأله قبل گذشت..

(968) م - اگر کسی به واسطه عذری، مثل فراموشی و تنگی وقت (1) و مثل آن (2)، از ظهر نهم تا غروب شرعی در عرفات نباشد و هیچ جزئی از زمان را درک نکند، کافی است که مقداری از شب (3) عید را هرچند اندک باشد در عرفات باشد (4) و این زمان را وقت اضطراری عرفه می گویند.

(969) م - اگر کسی که به واسطه عذر، روز نهم را وقوف نکرده و شب دهم را عمداً و بی عذر (5) در عرفات وقوف نکند، ظاهراً حج او باطل می شود، اگرچه درک کند وقوف به مشعر را.

(970) م - اگر کسی به واسطه فراموشی یا غفلت یا عذر دیگر ترک کند وقوف به عرفات را در روز نهم، که وقت اختیاری است و در شب دهم که وقت اضطراری است، کفایت می کند در صحیح بودن حج او که وقوف اختیاری مشعر را درک کند چنانچه

خواهد آمد. (6)

استفتائات وقوف به عرفات

(971) س - حدودی که برای عرفات و مُزْدَلَفه و منی مشخص شده است جهت انجام مناسک، اعتبار دارد یا نه؟

ص:534


1- [1] . آیة الله سیستانی: و همچنین جاهل قاصر.
2- [2] . آیة الله فاضل: مثل جهل به موضوع یا حکم یا مریضی یا شدّت گرما و سرما.
3- [3] . آیة الله زنجانی: و شب در این مسأله، از زوال حمره مشرقیه تا طلوع فجر است.
4- [4] . آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: و اگر خوف این باشد که با درک وقوف اضطراری عرفه، وقوف مشعر قبل از طلوع آفتاب از او فوت بشود واجب است اکتفا کند به وقوف مشعر و حجّش صحیح است.
5- [5] . آیة الله بهجت: موجب بطلان حج است تعمّد ترک وقوف اضطراری عرفه، که از شب عید تا طلوع فجر است، علی الأحوط. (مناسک شیخ، ص60).
6- [6] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی، آیة الله زنجانی: حکم آن بعداً خواهد آمد..

ج - چنانچه مورد اطمینان یا تصدیق اهل محل باشد معتبر است. (1)

(972) س - کراهت صُعود به جبل الرحمه، آیا قبل از نیت وقوف به عرفات است یا بعد ازآن؟

ج - در وقت وقوف کراهت دارد که از جبل بالا رود. (2)

(973) س - شخصی وقوف اختیاری عرفات را درک کرده و قبل از رفتن به مَشْعَر، مُغْمی علیه شده است، بفرمایید اگر به همین حال تا آخر اعمال باقی باشد وظیفه اش چیست و اگر بعد از اغما او را به ایران آورده باشند چه حکمی دارد و نیز اگر بعد از ایام تشریق در ماه ذی حجه به هوش بیاید، در مکه باشد یا در ایران، چه باید کرد؟

ج - با فرض اینکه عذر او فقط اغما است، پس از به هوش آمدن، اگر ممکن است اعمال حج را اتمام (3) کند و در هر صورت سال بعد حج را اعاده کند و برای احراز

ص:535


1- [1] . آیة الله سیستانی: اگر این حدود دست به دست از قدیم اخذ شده باشد معتبر است، مادام که اطمینان در خطای آن پیدا نشود. (ملحق مناسک، مسأله 303). آیة الله مکارم: معمولاً مورد قبول اهل محل است، بنابراین تابلوها یا علاماتی که گذارده اند معتبر است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط مستحب، در ساعات وقوف، روی جبل الرحمة، وقوف ننماید؛ ولی کراهت آن ثابت نیست. آیة الله سیستانی: جبل الرحمه جزو موقف است ولی افضل ایستادن در دامنه کوه از طرف چپ آن است (مناسک، مسأله 366).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در فرض سؤال حجش باطل است و پس از به هوش آمدن، باید با همان احرام یک عمره مفرده به جا آورد تا از احرام خارج شود و اگر سال اول استطاعت او بوده و یا حج استحبابی به جا می آورده، چیزی بر او نیست وگرنه باید سال بعد حج را اعاده کند. آیة الله خویی: اگر فقط وقوف اختیاری عرفات را درک نماید، اظهر بطلان حج و انقلاب آن به عمره مفرده است. (مناسک، ص242). آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: حجّش باطل است و احرامش بدل به عمره مفرده شده است و باید مناسک عمره را انجام دهد. آیة الله سبحانی: بقیه اعمال را به قصد فراغ ذمّه از آنچه بر او تعلق گرفته چه عمره و چه حج به جا آورد و بنابر احتیاط مستحب در صورت استقرار حج یا بقای استطاعت سال بعد حج را اعاده کند.

خروج از احرام بعد از اتمام حج، عمره مفرده ای (1) اتیان نماید.

(974) س - زنی که عادت ماهانه اش مثلاً شش روز بوده است، در حال عادت زنانه برای عمره تمتع مُحرم می شود و در روز هشتم ذی حجه که روز ششم عادت او است پاک می گردد و غسل می کند و اعمال عمره تمتع را انجام می دهد و برای حج تمتع مُحرم می شود، ولی ظهر روز نهم در عرفه لک می بیند و نمی داند که آیا ادامه دارد تا پس از ده روز، تا استحاضه حساب شود و اعمال قبلی او صحیح باشد یا قبل از تمام شدن ده روز از اول عادت قطع می شود تا حکم حیض را داشته باشد، وظیفه او چیست؟ و در همین فرض اگر در مشعر لک دید چه کند؟

ج - عمل به احتیاط کند (2) و راه احتیاط، انجام اعمال بدون قصد تمتع و افراد بلکه

ص:536


1- [1] . آیة الله تبریزی: حج او باطل است و از احرام خارج شده و اگر استطاعت وی تا سال بعد باقی باشد حج بر او واجب است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط در صورتی است که آن خون دارای صفات حیض باشد و اگر دارای صفات حیض نباشد، حکم استحاضه را دارد و احتیاط لازم نیست. آیة الله تبریزی: چنانچه آن لک که در عرفات دیده به وصف حیض نباشد، زن مزبور مستحاضه است (و همچنین است اگر لک زرد رنگ در مشعر ببیند) احکام مستحاضه را رعایت می کند و اعمال حج تمتّع را به جا می آورد و چنانچه لک به وصف حیض باشد، باید اعمال را به قصد اعمّ از حج افراد و تمتّع ادامه دهد، اگر خون قبل از ده روز قطع شد کشف می شود که وظیفه او حج افراد بوده و باید بعد از حج، عمره مفرده اتیان کند و اگر قطع نشد و پس از ده روز هم دید، اعمال حج تمتّع او صحیح است.

به قصد مافی الذمه، با قربانی در منی (1) و اتیان عمره مفرده بعد از آن است، و چنانچه قصد تمتع کرده (2) و بعد از انجام بعض اعمال حج کشف خلاف شده، اکتفا به این حج نکند. (3)

ص:537


1- [1] . آیة الله سیستانی: قربانی را به قصد رجا انجام دهد و همچنین عمره مفرده، اگر ممکن بود به قصد رجا انجام دهد. آیات عظام صافی، فاضل، گلپایگانی: و پس از گذشت ده روز از اوّل حیض وظیفه اش روشن می شود که اگر از ده روز تجاوز نکرد و خون قطع شد حج بدل به افراد شده و لازم است عمره مفرده به جا آورد و اگر از ده روز تجاوز کرد کشف از استحاضه بودن می کند و حج تمتّع او صحیح است.
2- [2] . آیة الله نوری: چنانچه در فرض مذکور قصد تمتّع کند... .
3- [3] . آیات عظام بهجت، سبحانی، سیستانی، صافی، گلپایگانی، مکارم (با اختلاف در تعبیر): هرگاه قصدِ انجامِ وظیفه فعلی داشته باشد کافی است. آیة الله خامنه ای: عمل به احتیاط کند و راه احتیاط، انجام اعمال به قصد وظیفه فعلیه بدون قصد خصوص تمتّع و افراد است و قربانی نیز انجام دهد پس اگر خون از ده روز تجاوز کرد اعمالش صحیح بوده و اگر تجاوز نکرد، حجّش تبدیل به افراد شده و واجب است عمره مفرده نیز اگر حج واجب بوده است به جا آورد (مستفاد از مناسک حج، م21) آیة الله زنجانی: در صورت عذر حج افراد و عمره مفرده کفایت از حجة الاسلام می کند. آیة الله نوری: مگر آنکه قصد وظیفه فعلیه نموده و اشتباهاً قصد تمتّع کرده باشد..

(975) س - در فرض مسأله فوق، اگر در عرفات یا مشعر لک دید و همان وقت یقین پیدا کرد که خون حیض است و قبلاً پاک نبوده، باید چه کند با توجه به اینکه وقت وقوفین اختیاری و یا اضطراری آن باقی است ولی وقت برگشتن به مکه و انجام اعمال عمره تمتع را ندارد؟

ج - مورد عدول به افراد است. (1)

(976) س - وقوف اضطراری عرفه آیا از اول شب تا طلوع فجر است، یا طلوع آفتاب؟

ج - وقوف اضطراری عرفه در شب عید است و شب تا طلوع فجر است. (2)

مستحبات وقوف به عرفات (1)

(3)

(977) م - در وقوف به عرفات چند چیز مستحب است:

ص:538


1- [1] . آیة الله خویی: در صورتی که فهمید در حال احرام عمره تمتع حایض بوده و نیت عمره تمتع کرده بود، فتوای ایشان راجع به صحّت آن احرام و جواز اکتفا به آن برای حج افراد یا بطلان آن به دست نیامد، گرچه در استفتائات ص234 از ایشان نقل شده: زنی که به گمان اینکه تا آخر وقت پاک نمی شود، نیت حج افراد نمود و بعد کشف خلاف شد، احرام او باطل است و لذا مناسب است زنان حایض به نیت مافی الذمّه محرم شوند و به هر حال در فرض سؤال با فرض عدم تمکن از رفتن به میقات و ادنی الحل و یا گذشت وقوف به عرفات از همانجا که هست احتیاطاً به نیت حج افراد تجدید تلبیه نماید. آیة الله سیستانی: حکمش همان حکم فرض سابق است. آیة الله صافی: بقیه اعمال را به قصد ما فی الذمّه از تمتّع و افراد به جا آورد و بنابر احتیاط واجب عمره مفرده به جا آورد. (حاشیه آداب و احکام حج، مسأله 755).
2- [2] . آیة الله خویی: و شب تا طلوع آفتاب است. (المسائل الشرعیه، ج1، ص367). آیة الله سبحانی: از مغرب تا طلوع فجر است. آیات عظام سیستانی، فاضل، نوری: و درک مقداری از آن، کفایت می کند؛ چنان که گذشت. آیة الله مکارم: درک مقداری از آن هر چند کم باشد کافی است.
3- [3] . آیة الله مکارم: این مستحبّات را به قصد رجاء انجام می دهد..

1. با طهارت بودن در حال وقوف.

2. غسل نمودن و بهتر آن است که نزدیک ظهر (1) باشد.

3. آنچه موجب تفرق حواس است از خود دور سازد تا آنکه قلب او متوجه جناب اقدس الهی گردد.

4. نسبت به قافله ای که از مکه می آید، وقوفِ شخص در طرف دست چپ کوه واقع گردد.

5. وقوف او در پایین کوه و در زمین هموار بوده باشد و بالا رفتن کوه مکروه است. (2)

6. در اول وقت، نماز ظهر و عصر را به یک اذان و دو اقامه به جا آورد.

7. قلب خود را به حضرت حق جلّ و علا متوجه ساخته و حمد الهی و تهلیل و تمجید نموده و ثنای حضرت حق را به جا آورد، پس از آن، صد مرتبه «اللهُ أکبَرُ» و صد مرتبه سوره «توحید» را بخواند و آنچه خواهد دعا نماید و از شیطان رجیم به خدا پناه ببرد و این دعا را نیز بخواند:

«أللَّهُمَّ رَبَّ الْمشَاعِرِ کلِّها فُک رَقَبَتی مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِک الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّی شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنَّ وَالْاِنْسِ، أَللَّهُمَّ لا تَمْکرْ بِی وَلا تَخْدَعْنی وَلا تَسْتَدْرِجْنی یا أسْمَعَ السَّامِعینَ وَیا أبْصَ-رَ النَّاظِرینَ وَیا أسْرَعَ الْحاسِبِینَ وَیا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ أسْأَلُک أنْ تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَأنْ تَفْعَلَ بی کذا وَکذا».

و به جای کذا و کذا حاجت خود را نام ببرد پس دست به آسمان بردارد و بگوید:

«أَللَّهُمَّ حاجَتی إلَیْک الَّتی انْ أعْطَیْتَنِیها لَمْ یَضُ-رَّنی ما مَنَعْتَنی وَإنْ مَنَعْتَنیها لَمْ یَنْفَعَنی ما

ص:539


1- [1] . آیة الله نوری: هنگام ظهر.
2- [2] . آیة الله سبحانی: وقوف در دامنه «جبل الرّحمة» در صحرای عرفات مستحب است و بهتر است از وقوف بر روی کوه و بالا رفتن از جبل الرحمه در ساعات وقوف خودداری شود. آیة الله سیستانی: وقوف در پایین کوه افضل است..

أعْطَیْتَنی، أَسْأَلُک خَلاصَ رَقَبَتی مِنَ النَّارِ أَللَّهُمَّ إنّی عَبْدُک وَمِلْک ناصِیَتی بِیَدِک وَأجَلی بِعِلْمِک، أَسْأَلُک أنْ تُوَفِّقَنی لِما یُرْضیک عَنِّی وَأنْ تُسَلِّمَ مِنِّی مَناسِکیَ الَّتی أرَیْتَها خَلِیلَک ابْراهیمَ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْهِ وَدَلَلْتَ عَلَیْها نَبِیِّک مُحَمَّداً صلی الله علیه و آله أَللَّهُمَّ اجْعَلْنی مِمَّنْ رَضِیتَ عَمَلَهُ وَأطَلْتَ عُمْرَهُ وَأحْیَیْتَهُ بَعْدَ المَوْتِ».

8. این دعا را بخواند:

«لا إلهَ إلّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَریک لَهُ، لَهُ الْمُلْک وَلَهُ الْحَمْدُ یُحْیی وَیُمِیتُ وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الْخَیْرُ وَهُوَ عَلی کلِّ شَیء قَدِیرٌ، أَللَّهُمَّ لَک الْحَمْدُ کالَّذی تَقُولُ وَخَیْراً مِمّا نَقُولُ وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقائِلُونَ، أَللَّهُمَّ لَک صَلاتی وَنُسُکی وَمَحْیایَ وَمَماتی وَلَک تُراثی (بَراءَتی خل) وَبِک حَوْلی وَمِنْک قُوَّتی، أَللَّهُمَّ إنّی أعُوذُ بِک مِنَ الْفَقْرِ وَمِنْ وَساوِسِ الْصُّدورِ وَمِنْ شَتاتِ الأمْرِ وَمِنْ عَذابِ الْقَبْرِ، أَللَّهُمَّ إنّی أَسْأَلُک خَیْرَ الرِّیاح وَأعُوذُ بِک مِنْ شَرِّ ما یَجیءُ بِهِ الرِّیاحُ وَأَسْأَلُک خَیْرَ اللَّیْلِ وَخَیْرَ النَّهارِ، أَللَّهُمَّ اجْعَلْ فی قَلْبی نُوراً وَفی سَمْعی وَبَصَری نُوراً وَفی لَحْمی وَدَمی وَعِظامی وَعُرُوقِی وَمَقْعَدی وَمَقامی وَمَدْخَلی وَمَخْرَجی نُوراً وَأعْظِمْ لی نُوراً یا رَبِّ یَوْمَ أَلْقاک إنَّک عَلی کلِّ شَیء قَدیرٌ».

و در این روز تا می تواند از خیرات و صدقات کوتاهی نکند.

9. آنکه کعبه را استقبال نموده و این اذکار را بگوید:

«سُبْحانَ اللهِ» صد مرتبه «اللهُ أکبَرُ» صد مرتبه «ما شاءَ اللهُ لا قُوَّةَ إلَّا بِاللهِ» صد مرتبه «أشْهَدُ أنْ لا الهَ الَّا اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِیک لَهُ لَهُ المُلْک وَلَهُ الحَمْدُ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَیُمِیتُ وَیُحْیی وَهُوَ حَیٌّ لا یَمُوتُ بِیَدِهِ الخَیْرُ وَهُوَ عَلی کلَّ شَیء قَدِیرٌ» صد مرتبه.

پس، از اولِ سوره بقره ده آیه بخواند، پس سوره توحید سه مرتبه و آیة الکرسی را بخواند تا آخر پس این آیات را بخواند:

إِنَّ رَبَّکُمُ اللّهُ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیّامٍ ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمْرِهِ أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ* اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ* وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ

ص:540

بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ.

پس سوره «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و سوره «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ» را بخواند.

پس آنچه از نعم الهی بیاد داشته باشد، یکایک ذکر نموده و حمد الهی نماید و همچنین بر اهل و مال و سایر چیزهایی که حضرت حق به او تفضل نموده، حمد بنماید و بگوید:

«اللَّهُمَّ لَک الحَمْدُ عَلی نَعْمائِک الَّتی لا تُحْصی بِعَدَد وَلا تُکافَأُ بِعَمَل».

و به آیاتی از قرآن، که در آنها ذکر حمد شده است، خدا را حمد نماید و به آیاتی که در آنها ذکر تسبیح شده است خدا را تسبیح نماید و به آیاتی که در آنها ذکر تکبیر شده است خدا را تکبیر نماید و به آیاتی که در آنها ذکر تهلیل شده است خدا را تهلیل نماید و بر محمد و آل محمد علیهم الصلاة و السلام زیاد صلوات بفرستد و به هر اسمی از اسماء الله که در قرآن موجود است خدا را بخواند و به آنچه از اسماء الهی که در یاد دارد خدا را ذکر کند و به اسماء الهی که در آخر سوره حشر موجود است خدا را بخواند و آنها عبارتند از:

«اللهُ عالِمُ الْغَیْبِ وَالشّهادَةِ الرَّحْمنُ الرَّحِیمُ الْمَلِک الْقُدّوسُ السَّلامُ المُؤْمِنُ المُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الجَبَّارُ المُتَکبِّرُ الخالِقُ الْبارئُ المُصَوِّرُ».

و این دعا را بخواند:

«أَسْأَلُک یا اللهُ یا رَحْمنُ بِکلِّ اْسْم هُوَ لَک وَأسْأَلُک بِقُوَّتِک وَقُدْرَتِک وَعِزَّتِک وَبِجَمیعِ ما أحاطَ بِهِ عِلْمُک وَبِجَمْعِک وَبِأرْکانِک کلِّها وَبِحَقِّ رَسُولِک صَلواتُ اللهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَبِاسْمِک الاَْکبَرِ الاَکبَرِ وَبِاسْمِک الْعَظِیمِ الَّذی مَنْ دَعاک بِهِ کانَ حَقّاً عَلَیْک أنْ لا تُخَّیِّبَهُ وَبِاسْمِک الاَْعْظَمِ الاَْعْظَمِ الَّذی مَنْ دَعاک بِهِ کانَ حَقّاً عَلَیْک أنْ لا تَرُدَّهُ وَأنْ تُعْطِیَهُ ما سَأَلَ أنْ تَغْفِرَ لِی جَمیعَ ذُنُوبی فی جَمیع عِلْمِک فِیَّ».

و هر حاجت که داری بخواه و از حق سبحانه و تعالی طلب کن که توفیق حج بیابی در سال آینده و هر سال. و هفتاد مرتبه بگو: «أَسْأَلُک الجَنَّةَ» و هفتاد مرتبه «أسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّی

ص:541

وَأتُوبُ الَیْهِ».

پس بخوان این دعا را: «أَللَّهُمَّ فُکنِی مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِک الحَلالِ الطَیِّبِ وَادْرَأْ عَنِّی شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالْاِنْسِ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

10. آنکه نزدیک غروب آفتاب بگوید:

«أللَّهُمَّ انِّی أعُوذُ بِک مِنَ الفَقْرِ وَمِنْ تَشَتُّتِ الْاُمُورِ وَمِنْ شَرِّ ما یَحْدُثُ بِاللَّیْلِ وَالنَّهارِ أمْس-ی ظُلْمِی مُسْتَجِیراً بِعَفْوِک وَأمْسی خَوْفی مُسْتَجیراً بِأمانِک وَأمْسی ذُنُوبی مُسْتَجِیرَةً بِمَغْفِرَتِک وَأمْسی ذُلِّی مُسْتَجِیراً بِعِزِّک وَأمْسی وَجْهِی الْفانِیَ الْبالِی مُسْتَجیراً بِوَجْهِک الْباقی یا خَیْرَ مَنْ سُئِلَ وَیا أجوَدَ مَنْ أعْطی جَلِّلْنِی بِرَحْمَتِک وَأَلْبِسْنی عافِیَتَک وَاصْرِفْ عَنِّی شَرَّ جَمِیعِ خَلْقِک».

و بدان که ادعیه وارده در این روز شریف بسیار است و هر قدر که میسور باشد خواندن دعا مناسب است و بسیار خوب است که در این روز دعای حضرت سید الشهداء علیه السلام و دعای حضرت زین العابدین سلام الله علیه را که در صحیفه کامله است خوانده شود و بعد از غروب آفتاب بگوید:

«أَللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ هذا المَوْقِفِ وَارْزُقْنِیهِ مِنْ قابِل أبَداً ما أبْقَیْتَنی وَاقْلِبْنِیَ الْیَوْمَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُستَجاباً لِی مَرْحُوماً مَغْفُوراً لِی بأفْضَلِ ما یَنْقَلِبُ بِهِ الْیَوْمَ أحَدٌ مِنْ وَفْدِک وَحُجّاجِ بَیْتِک الحَرامِ وَاجْعَلْنِیَ الْیَوْمَ مِنْ أکرَمِ وَفْدِک عَلَیْک وَأعْطِنی أفْضَلَ ما أعْطَیْتَ أحَداً مِنْهُمْ مِنَ الخَیْرِ وَالْبَرَکةِ وَالرَّحْمَةِ والرِّضْوانِ وَالمَغْفِرَةِ وَبارِک لِی فِیما أرْجِعُ الَیْهِ مِنْ أَهْل أَوْ مال أَوْ قَلِیل أَوْ کثیر وَبارِک لَهُمْ فِیَّ».

و بسیار بگوید: «أَللَّهُمَّ أعْتِقْنِی مِنَ النَّارِ».

ص:542

فصل سوم: وقوف به مشعرالحرام

اشاره

(978) م - بعد از آنکه از وقوف به عرفات در مغرب شب دهم فراغت حاصل شد، باید کوچ کند به مشعر الحرام که محل معروفی است و حدود معینی دارد.

(979) م - احتیاط واجب (1) آن است که شب دهم را تا طلوع صبح در مشعر الحرام به سر ببرد (2) و نیت کند اطاعت خدا را در این به سر بردنِ شب. (3)

ص:543


1- [1] . آیة الله بهجت: احتیاط این است که شب عید را در مزدلفه بیتوته کند. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احتیاط این است که شب عید را در مزدلفه بیتوته کند، هرچند وجوب بیتوته ثابت نشده است. آیة الله سیستانی: واجب است پس از حرکت از عرفات مقداری از شب عید را تا صبح در مشعرالحرام بماند و پس از آن تا طلوع آفتاب نیز باید بماند گرچه کوچ کردن به طرف وادی محسر قبل از طلوع آفتاب به اندکی جایز است و جایز نیست از آن تجاوز کند. (مناسک، مسأله 372). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: واجب است بیتوته در مشعر و احتیاط آن است که در مشعر ذکر خدا را ترک نکند هر چند مختصر و کم باشد (مناسک فارسی، مسأله 156).
2- [2] . آیة الله سبحانی: پس از وقوف در عرفات به احتیاط واجب زائر خانه خدا شب را در مشعر بماند تا زمان وقوف اختیاری بین الطلوعین را درک کند و نباید شب یا قسمتی از آن را در بیرون از مشعر به سر ببرد و سپس برای وقوف رکنی به مشعر بیاید مگر در حال ضرورت ولی در هر صورت اگر عمداً هم نماند ولی وقوف اختیاری را درک کرد حج او صحیح است. آیة الله مکارم: و مقداری ذکر خدا بگوید.
3- [3] . آیة الله زنجانی: بیتوته شب دهم در مشعرالحرام، واجب نیست؛ لکن کسی که شب دهم، وارد مشعر می شود، بنابر احتیاط مؤکد مستحب بیتوته کند یعنی تا طلوع فجر در آنجا بماند قربة الی الله. آیة الله سیستانی: معتبر در عبادات قصد تذلّل و کرنش در پیشگاه حق است. آیة الله فاضل: نیت این ماندن که یک احتیاط وجوبی است غیر از نیت ماندنی است که به عنوان واجب فتوایی در مسأله بعد می آید. بنابر این دو نیت جداگانه باید صورت پذیرد..

(980) م - چون صبح طلوع کرد نیت وقوف به مشعر الحرام کند تا طلوع آفتاب (1) و چون این وقوف عبادت خداوند است باید با نیت خالص از ریا و خودنمایی وقوف کند والاّ حج او در صورت ریا کردن با عمد و علم، باطل خواهد شد. (2)

(981) م - اقوی جواز کوچ کردن (3) بلکه استحباب آن است (4) کمی قبل از طلوع آفتاب، به نحوی که قبل از طلوع آفتاب از وادی «محسّر» تجاوز نکند و اگر تجاوز کرد گناهکار است ولی کفاره بر (5) او نیست و احتیاط آن است که وقتی حرکت کند که قبل از طلوع آفتاب وارد وادی محسّر نشود.

ص:544


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 982 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: وقوف اختیاری مشعر مقداری از شب است و وقوف بین الطلوعین.
2- [2] . آیة الله مکارم: ترک عمدی وقوف در مشعر مابین الطلوعین به تنهایی موجب بطلان حج نمی شود ولی گناه کرده و یک گوسفند باید کفاره بدهد.
3- [3] . آیة الله بهجت: اشهر و احوط وجوب ماندن است تا طلوع آفتاب، پس اگر عمداً پیش از طلوع آفتاب بیرون رود و از وادی محسّر تجاوز کند گناه کار است و بعضی یک گوسفند کفاره واجب دانسته اند (مناسک شیخ، ص67). آیة الله خویی: ماندن تا طلوع آفتاب واجب است و در صورت کوچ قبل از طلوع آفتاب گناه کرده و کفاره ندارد. (مناسک عربی، مسأله 373). آیة الله زنجانی: اگر حاجی، شب عید وارد مشعرالحرام شود، قبل از طلوع خورشید، نباید از آنجا کوچ کند.
4- [4] . آیة الله سبحانی: وقوف بین الطلوعین یک وقوف استیعابی است یعنی برای کسی که عذر ندارد باید تمام وقت بین الطلوعین را در مشعر باشد و قبل از طلوع آفتاب از وادی محسَّر عبور نکند. آیة الله مکارم: ماندن تا طلوع آفتاب در سرزمین مشعر واجب است و اگر قبل از آن عمداً کوچ کند حج او باطل نیست ولی گناه کرده و یک گوسفند باید کفاره بدهد.
5- [5] . آیة الله سیستانی: اگر چه از روی عمد باشد کفاره واجب نیست، اگر چه گناه کار است (مناسک،ص273). آیة الله گلپایگانی: احوط دادن یک گوسفند است، ولی اقوی واجب نبودن آن است. (آراء المراجع، ص338)..

(982) م - واجب است از طلوع صبح تا کمی قبل (1) از طلوع آفتاب (2) (به طوری که در مسأله پیش گفته شد) در مشعر بمانند، لکن تمام آن رکن نیست بلکه رکن وقوف کمی از بین الطلوعین است (3) اگرچه به قدر یک دقیقه باشد، پس اگر کسی وقوف بین الطلوعین را یکسره (4) ترک کند به تفصیلی که می آید (5) حج او باطل خواهد شد.

(983) م - جایز است برای کسانی که عذری دارند، قدری که شب در مشعر توقف کردند کوچ کنند به منی؛ مثل زن ها و بچه ها و بیماران و پیرمردان و اشخاص ضعیف و

ص:545


1- [1] . آیة الله بهجت: بنابر احتیاط ماندن تا طلوع آفتاب روز عید واجب است. آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی، مکارم: وقوف در مزدلفه واجب است از طلوع فجر تا طلوع آفتاب روز عید قربان. آیة الله سبحانی: نباید قبل از طلوع از مشعر بیرون رود ولی اگر چنین کرد معصیت کرده لکن حج او صحیح است و کفاره هم ندارد. آیة الله سیستانی: بلکه واجب قسمتی از شب است تا طلوع آفتاب و رکن، وقوف فی الجمله از آن است، پس اگر مقداری از شب را درک کند و قبل از طلوع فجر با علم و عمد کوچ کند حجّش صحیح است ولی گوسفندی را باید کفاره بدهد و اگر جاهل باشد کفاره ندارد و اگر فقط بخشی از بین الطلوعین بماند و کوچ کند - هرچند عمداً - باز هم حجش صحیح است و کفاره ندارد گرچه گناه کرده است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: مقدار واجب وقوف اختیاری مشعر، مسمّای وقوف بین الطلوعین است و مقدار رکن، وقوف مسمای وقوف بین غروب ( زوال حمره مشرقیه) روز نهم تا طلوع خورشید روز عید است، پس کسی که بدون عذر، تمام این مقدار را ترک کند حجش باطل می شود و اگر مقداری از شب عید را در مشعر، وقوف نموده رکن وقوف را درک کرده پس چنانچه هیچ مقدار از وقوف بین الطلوعین را درک نکند حجش باطل نمی شود -هر چند از روی علم و عمد باشد-. دومین واجب مشعر، «گفتن ذکر خداوند متعال» است و ذکر قلبی، کافی نیست، بلکه باید آن را به زبان آورد و لازم نیست که ذکر را به عنوان ذکر مشعرالحرام بگوید و به هر صورت (نماز، دعا، تهلیل، تسبیح و...) خداوند را به زبان یاد کند کافی است و در هر حال ترک آن وقوف را باطل نمی کند.
3- [3] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: به مقداری که عرفاً بگویند در آنجا توقّف کرده است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: عمداً.
5- [5] . نظریه آیات عظام هم در آنجا خواهد آمد. آیة الله مکارم: اگر شب را در مشعر باشد حج او صحیح است..

اشخاصی که برای پرستاری یا راهنمایی آنها لازم است همراه باشند (1) و احتیاط (2)

واجب آن

ص:546


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و کسانی که از ماندن در مشعر الحرام خائف باشند. آیة الله بهجت: کسی که شب را در مشعر به روز آورده، به قصد وقوف با قصد قربت، بنابر احتیاط متقدّم (979) و دشوار باشد بر او ماندن بعد از طلوع فجر، جایز است که قبل از طلوع فجر از آنجا بیرون رود به سوی منی؛ مثل زن ها و مردهای پیر و بیماران و کسانی که کار ضروری دارند. (مناسک شیخ، ص67). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کسانی که ناچارند همراه معذورین باشند، اگر بتوانند ولو یک لحظه قبل از طلوع آفتاب به مشعر برگردند باید برگردند و در فرض عجز، اگر بتوانند قبل از ظهر روز عید به آنجا برگردند باید برگردند. آیة الله زنجانی: چند دسته اند که می توانند مقداری از شب عید را در مشعر، وقوف کرده به منی کوچ کنند -ولو قبل از نیمه شب- مانند: 1 و 2. بانوان و کودکان، هر چند وقوف بین الطلوعین برای آنها مشقت نداشته باشد؛ 3. افراد ناتوان -مانند کهنسالان- در صورتی که وقوف بین الطلوعین برایشان مشقت (هر چند شدید نباشد) داشته باشد؛ 4. کسانی که وقوف بین الطلوعین برایشان موجب حرج است؛ 5. کسانی که می ترسند اگر بین الطلوعین وقوف کنند مواجه با مشکلی شوند که دفع آن واجب است مثلاً با ضرری اساسی یا خطری جدی روبرو شوند؛ 6. کسی که اگر وقوف کند برایش مشکلی -مانند مراجعت کاروان- پیش می آید که نتواند اعمال مکه را شخصاً به جا آورد؛ 7. کسانی که لازم است گروه های پیشین را همراهی کنند؛ 8. مأموران تدارکات که باید برای تأمین احتیاجات حجاج، زودتر به منی بروند. آیة الله سبحانی: چنانچه معذورین مستقر شوند و نیازی به اینها ندارند به احتیاط واجب برگردند اما کسانی که حج آنها نیابی است چنانچه با معذورین به منی رفتند برای درک وقوف اختیاری به مشعر برگردند. آیة الله فاضل: بلی لازم است همراهان معذورین و کسانی که عذر آنها برطرف شد. در صورت امکان برای درک وقوف اختیاری به مشعر برگردند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است. آیة الله سبحانی: واجب است معذورین و زنان و کودکان و... که وقوف اضطراری لیلی مشعر را انجام می دهند و کسانی که همراه آنان هستند اگر قبل از نیمه شب وارد مشعر شوند آنگاه که شب از نیمه گذشت از حدّ مشعر خارج شوند و جمره عقبه را نیز بعد از نیمه شب رمی کنند لکن چنانچه پلیس یا مأمورین دولتی عربستان مانع از توقف ماشین معذورین در مشعر شدند و زودتر از نیمه شب از مشعر گذشتند این وقوف اضطراری کفایت می کند و لکن رمی جمره عقبه باید پس از نیمه شب باشد و زودتر رمی نکنند. آیة الله سیستانی: جایز است به توقّف قسمتی از شب عید در آنجا و حرکت کردن قبل از طلوع فجر به طرف منی اکتفا کنند (مناسک، ص274). آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: این احتیاط مستحب است. سایر آیات عظام نظرشان این است: همین که مقداری از شب را در مشعر ماندند، می توانند تا قبل از طلوع فجر از آنجا بروند..

است که پیش از نصف شب حرکت نکنند، بنابراین برای این اشخاص وقوف بین الطلوعین لازم نیست و احتیاط مستحب آن است که اگر توقف مشکل نباشد تخلف نکنند. (1)

(984) م - کسی که شب یا بعض آن را در مشعر بوده است اگر قبل از طلوع صبح عمداً و بدون عذر از مشعر بیرون رود و تا طلوع آفتاب برنگردد، در صورتی که وقوف عرفه از او فوت نشده است (2)، بنابر مشهور حج او صحیح است، و باید یک گوسفند کفاره بدهد، لکن احتیاط (3) برخلاف آن است (4)؛ یعنی بعد از اتمام حج لازم است در سال

ص:547


1- [1] . آیة الله خامنه ای: زنان، ناتوانان، کودکان و سالمندانی که عذری همچون ترس از ازدحام یا بیماری دارند، و نیز کسانی که آنان را مراقبت و همراهی می کنند، مانند پرستار و خدمتکار، می توانند در شب عید قربان و پس از اندکی وقوف در مشعر، به منی کوچ کنند. (مناسک حج، م 392)
2- [2] . آیة الله زنجانی: حج او صحیح است، ولی چنانچه قبل از نیمه شب، کوچ کند، باید یک شتر قربانی کند و اگر بین آن و طلوع فجر برود یک گوسفند کفاره دارد و چنانچه بعد از طلوع فجر کوچ کند یا جاهل یا ناسی باشد و یا قبل از طلوع آفتاب برگردد کفاره ندارد.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر بدون عذر بیرون رود پیش از طلوع فجر، به شرطی که علاوه بر بیتوته مشعر، وقوف عرفه از او فوت نشده باشد، حج او صحیح است و لکن بر او یک گوسفند کفاره لازم است و این قول مشهور و قوی است (مناسک شیخ، ص67 و 68). آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: حجش باطل است و تبدیل به عمره مفرده می شود، بلی اگر جاهل به حکم بوده و پس از علم ممکن نباشد ولو تا قبل از ظهر روز عید به مشعر برگردد حجش صحیح است و می بایست یک گوسفند قربانی کند. (مناسک، فرض هفتم، ص242). آیة الله سبحانی: اگر نگویم اقوی بطلان حج است احتیاطاًً این حج را مبرء ذمه نداند و اعمال حج را به پایان برده و یک گوسفند کفاره بدهد و به احتیاط واجب سال بعد حج را اعاده کند. آیة الله سیستانی: بنابر اظهر حجش صحیح می باشد و باید در صورتی که با آگاهی از حکم شرعی این کار را کرده باشد یک گوسفند کفاره بدهد. (مناسک، مسأله 373). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: این احتیاط لازم نیست. آیة الله مکارم: کسی که شب را در مشعر مانده وبین الطلوعین را عمداً ترک کرده، حج او صحیح است هرچند گناه کرده و یک گوسفند کفاره دارد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: احتیاط واجب آن است که چنین کسی اعمال واجب حج تمتع و عمره مفرده را به قصد ما فی الذمه یعنی اعم از حج و عمره مفرده به جا آورد و اگر طواف و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن را یک بار به قصد ما فی الذمه انجام دهد، کافی است و در سال بعد نیز چنانچه شرائط استطاعت را دارا باشد یا حج از قبل بر او مستقر شده باشد، حج را اعاده کند..

دیگر (1) حجش را اعاده کند و این احتیاط ترک نشود. (2)

(985) م - کسی که درک نکند وقوف بین الطلوعین را یا وقوف شب را، در صورتی که صاحب عذر باشد (3)، اگر مقداری از طلوع آفتاب تا ظهر در مشعر توقف کند اگرچه کم باشد حج او صحیح است. (4)

(986) م - از آنچه گذشت معلوم شد که برای وقوف به مشعر سه وقت است:

اول - شب عید برای کسانی که عذری دارند.

دوم - بین طلوع صبح و طلوع آفتاب. (5)

سوم - از طلوع آفتاب تا ظهر روز دهم، که اضطراری مشعر است؛ چنان که قسم اول نیز اضطراری است. (6)

(987) م - چون معلوم شد (7) که وقوف به عرفات و مشعر اختیاری و اضطراری دارند و از برای وقوف به مشعر دو قسم اضطراری است، پس به ملاحظه ادراک هر دو

ص:548


1- [1] . آیة الله فاضل: بنابر اقوی.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: اگر از روی اختیار به اندازه مصداق وقوف نیز توقف نکند حجش باطل است. (مناسک حج، م 391)
3- [3] . آیة الله سبحانی: و وقوف اختیاری در عرفات را درک کرده باشد یا وقوف اضطراری عرفات را درک کرده و در ترک اختیاری آن معذور باشد. آیة الله فاضل: اگر وقوف در عرفات را درک کرده باشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی، آیة الله زنجانی: مشروط بر اینکه وقوف اختیاری عرفه یا اضطراری آن در صورت عذر را درک کرده باشد. آیات عظام سیستانی، صافی، گلپایگانی، مکارم: حج او صحیح نیست مگر اینکه وقوف اختیاری یا لااقل اضطراری عرفات را نیز درک کرده باشد که حج او صحیح است.
5- [5] . آیة الله سیستانی: قسمتی از شب تا طلوع آفتاب. آیة الله فاضل: برای افراد عادی؛ یعنی افرادی که عذری برای ترک وقوفین ندارند.
6- [6] . آیة الله سیستانی: و گذشت که قسم اوّل اختیاری است.
7- [7] . آیة الله سیستانی: در بیان صور هشتگانه وقوفین، تفاوت هایی با متن وجود دارد. (مناسک، ص275)..

موقف یا یکی از آنها در وقت اختیاری یا اضطراری، مفرداً و مرکباً، و به ملاحظه ترک عمدی یا جهلی یا نسیانی، اقسام زیادی دارد که در اینجا آنچه مورد ابتلا ممکن است بشود، ذکر می شود: (1)

اول - آنکه مکلف درک هر دو موقف کند در وقت اختیاری؛ یعنی از ظهر روز عرفه، عرفات را و بین الطلوعین صبح دهم، مشعر را درک کند. پس اشکالی در صحت حج او نیست.

دوم - آنکه هیچ یک از دو موقف را درک نکند، نه اختیاری آنها را و نه اضطراری را، پس اشکالی نیست در بطلان حج او و باید به همان احرام حج عمره مفرده (2) که عبارت است از طواف و نماز آن و سعی و تقصیر و طواف نساء و نماز آن، به جا آورد و از احرام محلّ شود و اگر گوسفند (3) همراه داشته باشد احتیاطاً ذبح کند و باید سال

ص:549


1- [1] . آیة الله زنجانی: حج در موارد ذیل، فاسد می شود و باید به دستوری که در ذیل این مسأله آمده عمل شود: 1. ترک هر دو وقوف، مطلقاً؛ 2. ترک وقوف اختیاری عرفه، بدون عذر؛ 3. ترک هر دو وقوف لیلی و اختیاری مشعر، بدون عذر؛ 4. فقط اضطراری نهاری مشعر را درک کند، مطلقاً؛ 5 و 6. فقط اختیاری یا اضطراری عرفه را درک کند، مطلقاً. البته دو مورد اخیر در یک صورت حجشان صحیح است و آن اینکه شبانه از مشعر عبور کرده و در آنجا ذکر خداوند گفته باشند و چون مسأله را نمی دانسته اند قصد وقوف نکرده اند و وقتی متوجه شده اند که به وقوف نهاری هم نمی رسند. در غیر این چند صورت، ترک وقوف، حج را فاسد نمی کند و از اینجا حکم تمام صور دوازده گانه روشن می شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: با نیت عدول به عمره مفرده علی الأحوط، و وجوب ذبح گوسفند که همراه داشته باشد محتاج به تأمّل است، بلی موافق احتیاط و مروی در خبر داود رقی و صحیح ضُریس به نقل فقیه است و در سال آینده حج می کند اگر شرایط مقرّره وجوب حج درباره او متحقّق بشود. (مناسک شیخ، ص68 و 69). آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب باید نیت عدول به عمره مفرده بکند و اعمال عمره مفرده را به جا آورد و در صورتی که شرایط استطاعت را داشته، حج بر او مستقر شده باشد سال دیگر به حج برود (کتاب الحج، ج 4، ص 427 - 431). آیة الله فاضل: و بهتر است قصد عدول به عمره مفرده بنماید.
3- [3] . آیة الله خویی: متعرض این فرع نشده اند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: گوسفند را قربانی کند..

دیگر حج به جا آورد (1)، اگر شرایط استطاعت را دارا باشد (2)، در صورتی که درک نکردن موقف به واسطه عذر باشد.

(988) م - اگر درک نکردن دو موقف که ذکر شد، از روی تقصیر بوده حج بر او مستقر می شود و باید سال دیگر چه شرایط باشد یا نباشد به حج برود. (3)

(989) م - احتیاط مستحب (4) آن است که این شخص که حج او باطل شد و باید عمره به جا آورد نیت عدول به عمره مفرده بکند.

سوم - آنکه درک کند اختیاری عرفه را با اضطراری مشعر در روز؛ یعنی اضطراری نهاری مشعر را، پس اگر اختیاری مشعر را عمداً ترک کرده باشد حج او باطل است (5) و الاّ صحیح است.

چهارم - آنکه درک کرده باشد اختیاری مشعر را با اضطراری عرفه، پس اگر اختیاری عرفه را عمداً ترک کرده، حج او باطل است و الاّ صحیح است.

پنجم - آنکه درک کرده باشد اختیاری عرفه را با اضطراری شب مشعر؛ یعنی قبل از طلوع صبح، پس اگر اختیاری مشعر را با عذر ترک کرده است، چنانچه گفته شد، حج

ص:550


1- [1] . آیة الله زنجانی: حج سال بعد در دو صورت واجب می شود: 1. حج او حج واجب باشد، حجة الاسلام، نذر یا غیره؛ 2. حج او مستحب باشد و هنگام احرام، با خداوند، شرط تحلّل نکرده باشد. و در وجوب حج سال بعد به جهت ترک وقوف، فرقی بین صورت عذر و عدم عذر نیست.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر حج بر او مستقر بوده به حج برود، چه مستطیع باشد یا نباشد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیات عظام خویی، سبحانی، سیستانی: واجب است در صورتی که استطاعتش تا سال بعد باقی بماند و یا حج از سال های پیش بر ذمّه اش مستقر شده باشد، سال بعد به حج برود.
4- [4] . آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب چنان که گذشت. آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
5- [5] . آیة الله سیستانی: چون اختیاری مشعر بخشی از شب است تا طلوع آفتاب، اگر بین الطلوعین را عمداً هم ترک کند حجّش صحیح است ولی در صورت علم یک گوسفند کفّاره واجب است..

او صحیح است و الاّ باطل است بنابر احتیاط واجب. (1)

ششم - آنکه درک کرده باشد اضطراری لیلی مشعر و اضطراری عرفه را (2)، پس اگر صاحب عذر (3) باشد و اختیاری عرفه را عمداً ترک نکرده باشد ظاهراً حج او صحیح است و غیر صاحب عذر اگر اختیاری یکی را عمداً ترک کرده باشد حجش باطل است بنابر اقوی (4) در یکی (5) و بنابر احتیاط در دیگری که اختیاری (6) مشعر باشد، و اگر به غیر عمد (7) باشد احتیاط واجب در بطلان است.

ص:551


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 984 مراجعه شود. آیت الله خامنه ای، آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: بنابر اقوی باطل است. نظریه آیات عظام در این فرض در مسأله 984 گذشت.
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر اختیاری عرفه را عمداً ترک نکرده باشد، صحّت حج او بعید نیست لکن احوط اعاده حج است در سال آینده، با شرایط وجوب (مناسک شیخ، ص69).
3- [3] . آیة الله سیستانی: منظور از صاحب عذر کسی است که از ماندن شب در مشعر معذور است؛ مانند زنان و بیماران و همراهان آنها.
4- [4] . آیة الله سبحانی: و در ترک عمدی مشعر نیز بنابر اقوی حج او باطل است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر عمداً اختیاری عرفه را ترک کرده باشد حجش باطل است و لکن نسبت به ترک اختیاری مشعر، اگر بدون عذر پیش از اذان صبح از مشعر بیرون برود حجش صحیح است به شرط آنکه وقوف به عرفات را انجام داده باشد و شب در مشعر به قصد وقوف مانده باشد ولکن بر آن یک گوسفند کفاره واجب است. (مناسک فارسی، ص125، قسم پنجم و مسأله 162 و ص122، مسأله 159).
5- [5] . آیة الله فاضل: اگر اختیاری عرفه باشد حج باطل است و اگر اختیاری مشعر باشد، بنابر اقوی حج باطل است.
6- [6] . آیة الله سیستانی: اختیاری مشعر از شب است تا طلوع آفتاب و حج او در این صورت صحیح است، همچنان که گذشت. آیة الله مکارم: اگر اختیاری مشعر را عمداً ترک کرده باشد حج او صحیح است و یک گوسفند کفاره دارد.
7- [7] . آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: لکن اگر ترک اختیاری مشعر به این صورت باشد که شب وقوف در مزدلفه کرده و از روی جهل به مسأله قبل از فجر از آنجا کوچ کرد و تا ظهر روز عید هم نتوانست به مشعر برگردد حج او صحیح است و باید یک گوسفند کفاره دهد.

هفتم - آنکه درک کرده باشد اضطراری عرفه و اضطراری یومی مشعر را، پس اگر ترک یکی از دو اختیاری را عمداً کرده باشد حج او باطل و الاّ صحت بعید نیست (1)، گرچه احتیاط (2) اعاده است در سال بعد، با حاصل بودن شرایط وجوب.

هشتم - آنکه درک کند اختیاری عرفه را فقط (3)، احتیاط واجب در این صورت اتمام و اعاده (4) است اگر اختیاری مشعر را عمداً ترک نکرده باشد و الاّ حج او باطل است.

ص:552


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر اقوی حج او صحیح است.
2- [2] آیة الله سبحانی: حج او صحیح است و بقیه اعمال را انجام می دهد و نیازی به اعاده نیست. . آیة الله مکارم: این احتیاط مستحب است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در این صورت حتی اگر وقوف اختیاری مشعر را عمداً ترک نکرده باشد، حجش باطل است و باید با همان احرام، عمره مفرده انجام دهد و در سال بعد در صورت وجود شرایط استطاعت، حج را اعاده کند ولی اگر به علت ندانستن مسأله بدون آنکه در مشعر وقوف کند از آنجا گذشته باشد، بنابر احتیاط واجب باید اعمال را به نیت اعم از عمره مفرده و حج تمام کند و در سال بعد حج را اعاده نماید.
4- [4] آیة الله سبحانی: اگر اختیاری مشعر را عمداً ترک کرده حج او باطل و احرام تبدیل به عمره مفرده می شود و حج را در مستقر و غیر مستقر سال بعد بیاورد ولی اگر همین شخص هنگام عبور از مشعر به منی ذکر خدا را گفته است حج او صحیح است وگرنه باطل است حتی اگر ترک وقوف مشعر غیر عمد باشد. . آیة الله بهجت: آنکه فقط وقوف اختیاری عرفات را درک نماید که اظهر در این صورت صحت حج است مگر آنکه اختیاری مشعر را عمداً ترک کرده باشد. (مناسک، ص134). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اظهر در این صورت این است که حج او باطل و به عمره مفرده منقلب می شود. آیة الله سیستانی: حج او باطل است و به عمره مفرده منقلب می شود، به جز یک صورت و آن اینکه هنگام عبور از عرفات به منی در مشعر در وقت اختیاری (از شب تا طلوع آفتاب) گذشته باشد و ذکر خدا گفته باشد که در این صورت حجش صحیح است هرچند قصد وقوف نکرده باشد از روی جهل به مسأله.

نهم - آنکه درک کند اضطراری عرفه را فقط، در این صورت حج او باطل است. (1)

دهم - آنکه درک کند اختیاری مشعر را (2)، در این صورت حج او صحیح است اگر وقوف عرفه را عمداً ترک نکرده باشد و الاّ حج او باطل است.

یازدهم - آنکه درک کند اضطراری روز مشعر را فقط (3)، در این صورت حج او باطل است. (4)

دوازدهم - آنکه درک کند اضطراری لیلی مشعر را فقط، در این صورت اگر وقوف

ص:553


1- [1] . آیات عظام سبحانی، سیستانی، مکارم: و باید عمره مفرده به جا آورد تا از احرام خارج شود.
2- [2] . آیة الله فاضل: فقط.
3- [3] آیة الله سبحانی: و حج او صحیح است لکن اگر می توانست وقوف اضطراری عرفات را درک کند اما بدون عذر به عرفات نرفت در این صورت حج او باطل است هر چند وقوف در مشعر را درک نماید. . آیة الله اردبیلی: چنانچه وقوف عرفات را عمداً ترک نکرده باشد، بنابر احتیاط واجب حج را به قصد ما فی الذمه یعنی اعم از حج تمتع و عمره مفرده تمام کند و در سال آینده نیز با وجود شرایط استطاعت، حج را اعاده نماید.
4- [4] . آیة الله بهجت: مورد تأمّل است هر دو اضطراری مشعر که این صورت و صورت بعدی است (مناسک شیخ، ص69). آیات عظام تبریزی، خویی، صافی: آنکه فقط وقوف اضطراری مزدلفه را درک کند، که در این صورت بعید نیست حجش صحیح باشد. ولی احتیاط این است باقی اعمال را به قصد فراغ ذمه از آنچه به او تعلق گرفته چه عمره مفرده و چه حج به جا آورد و در سال بعد حج را اعاده نماید. آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط باقی اعمال را به قصد فراغ ذمه از آنچه که به او تعلق گرفته چه عمره مفرده و چه حج، به جا آورد و در سال بعد حج را اعاده نماید (کتاب الحج، ج 4، ص 466). آیة الله سیستانی: حج او باطل است و بدل به عمره مفرده می شود. آیة الله فاضل: اگر اختیاری عرفه را عمداً ترک نکرده باشد، ظاهراً حج او صحیح است..

عرفات را عمداً ترک نکرده باشد و از صاحبان عذر باشد، ظاهراً (1) حج او صحیح است و الاّ باطل است.

استفتائات وقوف به مشعرالحرام

(990) س - عده ای در شب دهم ذی حجه عازم مَشْعَر بودند، از افرادی که آنجا بودند سؤال نمودند مشعر کجا است؟ جواب دادند اینجا است، اطمینان پیدا کردند که مشعر است، نیت بیتوته و قصد وقوف کردند، بعد که وقت اضطراری مشعر هم گذشته بود، معلوم شد مشعر نبوده، آیا نسبت به باقی اعمال حج و سال آینده وظیفه چیست؟

ج (2) - احتیاطاً (3) این حج را اتمام کنند و بعد از آن، اعمال عمره مفرده انجام دهند و

ص:554


1- [1] . آیة الله سبحانی: حج او صحیح است. آیة الله سیستانی: بلکه هر چند از صاحبان عذر نباشد. آیة الله صافی: در این صورت اگر چه صحّت حجّش بعید نیست ولی احتیاط ترک نشود به انجام اعمال به قصد ما فی الذمّه از عمره و حج و به جا آوردن حج در سال آینده در صورت استقرار حج بر او و بقاء استطاعت و در این جهت فرقی بین اضطراری لیلی و نهاری مشعر نیست. آیة الله فاضل: در این صورت اگر وقوف به عرفات را عمداً ترک کرده باشد، حج او باطل است و الاّ بنابر احتیاط حج باطل است، اگر چه از ذوی الأعذار نباشد. آیة الله گلپایگانی: در این صورت بعید نیست حجش صحیح باشد، اگرچه احوط اعاده است. (مناسک فارسی، ص125 ششم، و مسأله 162). آیة الله مکارم: خالی از اشکال نیست.
2- [2] . آیة الله زنجانی: به صورت پنجم و ششم حاشیه مسأله 987 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: حج آنان باطل است و با همان احرام، باید عمره مفرده انجام دهند و در سال بعد اگر شرایط استطاعت را دارا بودند، حج را اعاده کنند مگر آنکه به واسطه جهل به موضوع بدون نیت وقوف از مشعر عبور کرده باشند که در این صورت بنابر احتیاط واجب باید اعمال را به نیت اعم از حج و عمره به اتمام برسانند و در سال بعد نیز چنانچه شرایط استطاعت را دارا بودند، حج را اعاده نمایند. آیة الله سبحانی: احتیاط این است که بقیه اعمال را به قصد مافی الذمه از عمره و حج به جا آورند و سال بعد حج را اعاده کنند.

در صورت استقرار حج یا بقای استطاعت، سال بعد حج را اعاده کنند. (1)

(991) س - اگر به گفته مدیر گروه که می گوید درک وقوف اختیاری مشعر برای او مشکل است و نمی تواند آن را درک نماید، اعتماد کند و وقوف اختیاری را ترک نماید آیا اشکالی ندارد؟

ج - اگر برای خود شخص (2) عذر حاصل شده، کفایت می کند. (3)

(992) س - خدمه ای که با زن ها، قبل از طلوع فجر، به منی می روند ولی خود را قبل از طلوع آفتاب به مشعر می رسانند و وقوف رکنی مشعر را درک می کنند، آیا نیابت آنان صحیح است یا نه؟

ج - اگر از ذوی الأعذار نبوده اند (4) که نیابت آنها صحیح است در فرض مرقوم حجشان نیابتاً صحیح است. (5) هرچند مرتکب حرام شده اند. (6)

ص:555


1- [1] . نظریه آیات عظام در فرض هشتم، صور وقوفین، در مسأله 989 گذشت.
2- [2] . آیة الله فاضل: یقین یا اطمینان به عذر.
3- [3] . آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: اگر مقداری از شب مانده باشد، حجش صحیح است و چیزی بر او نیست.
4- [4] . آیة الله بهجت: و عذر طاری است.
5- [5] . آیة الله مکارم: اگر لازم بوده است با زن ها به منی بروند گناهی نکرده اند. آیة الله نوری: با فرض ترک عمدی، نیابت محلّ اشکال است.
6- [6] . مراجعه شود به شرط هفتم نایب. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: نیابت آنها به هر حال صحیح است..

(993) س - کسی که نمی دانسته وقوف اختیاری مشعر، بین طلوعین است (1)، پس از آن وقوف اضطراری را درک کرده، وظیفه او چیست؟

ج - اگر جهل او قصوری و عذری باشد، نه تقصیری و ترک وقوف اختیاری از روی عذر شده باشد، مانع ندارد. (2)

(994) س - شخصی وقوف عرفات و مقداری از وقوفِ لَیلی مشعر را درک کرده و عمداً قبل از طلوع فجر رفته است به منی، برای بردن اثاث و کار دیگری، و قصد داشته است که مجدداً به مشعر برگردد ولی در منی خوابش برده، وظیفه چنین حاجی ای چیست؟

ج - با فرض اینکه ترک اختیاری مشعر عمدی نبوده، در فرض مرقوم، اضطراری (3)

ص:556


1- [1] . آیة الله سیستانی: وقوف اختیاری مشعر از شب است تا طلوع آفتاب.
2- [2] . آیة الله بهجت: و نیز به ذیل مسأله 984 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: لکن اگر از میان همه وقوف های اختیاری و اضطراری عرفات و مشعر فقط اضطراری نهاری مشعر را درک کرده بنابر احتیاط حج او باطل است و باید سال بعد اعاده کند هر چند ترک آن ها از روی عذر بوده باشد. آیة الله خویی: نظر ایشان راجع به کسی که از روی جهل به حکم وقوف مشعر تا طلوع آفتاب را درک نکرده روشن نیست بلی اگر کسی به خاطر فراموشی یا عذر دیگری متمکن از وقوف قبل از طلوع آفتاب نشد وقوف اضطراری برای او مجزی است. (مناسک، مسأله 380).
3- [3] . آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط، وقوف اضطراری روز را درک کند و در فرض مذکور که عذر طاری است حج او مجزی از منوب عنه است. آیة الله خویی: باید وقوف اضطراری روز را در فرض تمکن درک کند و حکم نایب معذور به عذر طاری قبلاً گذشت. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: حجش صحیح است و نیابتش مجزی است. آیة الله مکارم: حج او صحیح است و اگر می تواند اضطراری روز مشعر را به جا آورد احتیاط آن است که به جا آورد و اگر نایب است و عذر مزبور قابل پیش بینی نبوده نیابتش نیز صحیح است..

کافی است، ولی اگر شب نیت وقوف نداشته، باید اضطراری روز را درک کند (1)، ولی اگرنایب است کافی نیست. (2)

مستحبات وقوف به مشعر الحرام (1)

(3)

(995) م - بدان که مستحب است با تن و دلی آرام از عرفات به سوی مشعر الحرام متوجه شده و استغفار نماید و همین که از طرف دست راست به تلّ سرخ رسید بگوید:

«اللَّهُمَّ ارْحَمْ (4) تَوَقُّفِی وَزِدْهُ فی عَمَلی وَسَلِّمْ لِی دِینی وَتَقَبَّلْ مَناسِکی».

و در راه رفتن میانه روی نماید و کسی را آزار ندهد و مستحب است نماز شام و خفتن را تا مزدلفه به تأخیر اندازد اگرچه ثلث شب نیز بگذرد و میان هر دو نماز به یک اذان و دو اقامه جمع کند (5) و نوافل مغرب را بعد از نماز عشا به جا آورد و در صورتی که از رسیدن به مزدلفه پیش از نصف شب مانعی رسید، باید نماز مغرب و عشا را به تأخیر نیندازد و در میان راه بخواند و مستحب است که در وسط وادی، از طرف راست راه نزول نماید و اگر حاجی صروره باشد مستحب است که در مشعر الحرام قدم بگذارد (6) و مستحب است که آن شب را به هر مقدار که میسور باشد به عبادت و

ص:557


1- [1] . آیة الله فاضل: و برای نیابت هم کافی است.
2- [2] . نظر آیات عظام در فرض پنجم از مسأله 987 گذشت. آیة الله اردبیلی، آیة الله زنجانی: چنانچه عذر بعداً به وجود آمده باشد، نیابت او صحیح است. آیة الله بهجت: ظاهراً مطابق نظر ایشان، چون عذر طاری است نیابت صحیح است.
3- [3] آیة الله سبحانی: حجش صحیح است و اگر نائب است از منوب عنه کفایت می کند. آیة الله مکارم: این مستحبّات را به قصد رجاء بجاء بیاورند..
4- [4] . آیة الله بهجت، آیة الله نوری: اللهمّ ارحم موقفی و زد فی عملی.
5- [5] . آیة الله مکارم: یعنی برای نماز مغرب اذان و اقامه می گوید و برای عشا فقط اقامه.
6- [6] . آیة الله زنجانی: مشعرالحرام در این روایات نام کوهی است که در سرزمین مزدلفه بوده است. آیة الله مکارم: این حکم در روایات متعددی آمده است و احتمالاً منظور از آن با پای برهنه قدم گذاشتن در سرزمین مشعر است..

اطاعت الهی به سر برد و این دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ هذِهِ جُمَعُ، اللَّهُمَّ انِّی أَسْأَلُک أنْ تَجْمَعَ لِی فِیها جَوامِعَ الخَیْرِ، اللَّهُمَّ لا تُؤْیِسْنی مِنَ الخَیْرِ الَّذی سَأَلْتُک أنْ تَجْمَعَهُ لِی فی قَلْبی وَأطْلُبُ الَیْک أنْ تُعَرِّفَنی ما عَرَّفْتَ أوْلِیاءَک فی مَنْزِلِی هذا وَأنْ تَقِیَنی جَوامِعَ الشَّرِّ».

و مستحب است بعد از نماز صبح با طهارت حمد و ثنای الهی را به جا آورد و به هر مقداری که میسور باشد از نعم و تفضلات حضرت حق ذکر کند و بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد آنگاه دعا نماید و این دعا را نیز بخواند:

«أللَّهُمَّ رَبَّ المَشْعَرِ الحَرام فُک رَقَبَتی مِنَ النَّارِ وَأوْسِعْ عَلَیَّ مِنْ رِزْقِک الحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّی شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنَّ وَالْاِنْس، أَللَّهُمَّ أَنْتَ خَیْرُ مَطْلُوب الَیْهِ وَخَیْرُ مَدْعُوٍّ وَخَیْرُ مَسْؤُول وَلِکلِّ وافِد جائِزَةٌ فَاجْعَلْ جائِزَتی فی مَوْطِنی هذا أنْ تُقِیلَنی عَثْرَتی وَتَقْبَلَ مَعْذِرَتی وَأنْ تُجاوِزَ عَنْ خَطِیئَتی ثُمَّ اجْعَلِ التَّقْوی مِنَ الدُّنیا زادِی».

و مستحب است سنگ ریزه هایی را که در منی رمی خواهد نمود، از مزدلفه بردارد و مجموع آنها هفتاد دانه است (1) و مستحب است وقتی که از مزدلفه به سوی منی رفته و به وادی محسِّر رسید، به مقدار صد قدم مانند شتر تند رود و اگر سواره است سواری خود را حرکت دهد وبگوید:

«أَللَّهُمَّ سَلِّمْ لی عَهْدی وَاقْبَلْ تَوْبَتی وَأجِبْ دَعْوَتی وَاخْلُفْنی فِیمَنْ تَرَکتُ بَعْدی».

ص:558


1- [1] . آیة الله مکارم: ولی از آنجا که در شلوغی جمعیت غالباً بعضی از سنگ ها اصابت نمی کند بهتر است بیشتر جمع آوری کند..

فصل چهارم: واجبات منی

اول - رمی جمره عقبه

اشاره

یعنی ریگ انداختن به جمره، که نام محلی است در منی.

(996) م - شرط است (1) در سنگی که می خواهد بیندازد به آن، «حصی» یعنی ریگ گفته شود، پس اگر آنقدر ریز باشد که ریگ به آن گفته نشود مثل «شن» کافی نیست و اگر خیلی بزرگ باشد نیز کافی نیست، چنانچه به غیر ریگ مثل کلوخ و خزف و اقسام جواهرات نیز جایز نیست و اما اقسام سنگ ها حتی سنگ مرمر مانع ندارد.

(997) م - شرط است که سنگ ها از حرم باشد (2) و سنگ خارج حرم کافی نیست و در حرم از هر موضعی که مباح باشد (3) می تواند بردارد مگر مسجدالحرام

ص:559


1- [1] . آیة الله بهجت: باید صدق اسم سنگ و سنگ ریزه بر آنها بکند (مناسک شیخ ص72). آیة الله سبحانی: مثلاً به اندازه هسته خرما یا فندق باشد. آیة الله سیستانی: و مستحب است ریگ ها رنگین و نقطه دار و سست و باندازه سر انگشت باشند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: رمی با سنگ هایی که در اصل خلقت، در حرم آفریده نشده اند، بلکه از بیرون آورده شده و مدتی در حرم باشند و از حرم برداشته شوند صحیح است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: باید استفاده از سنگ ها مباح باشد و اگر مباح نباشد بنابر احتیاط نباید به آن اکتفا کند و در صورت عدم عذر معصیت کرده است؛ مانند رمی با سنگ هایی که متعلق به مسجدالحرام و مسجد خیف یا سایر مساجد است. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب نسبت به حکم وضعی..

و مسجد خِیف بلکه سایر مساجد بنابر احوط (1) و مستحب است از مشعر بردارد.

(998) م - شرط است که سنگ ها بکر (2) باشند؛ یعنی آنها را خودش یا کس (3) دیگری به وجه صحیح (4) نینداخته باشد، اگرچه در سال های قبل.

(999) م - شرط است که مباح باشد (5)، پس با سنگ غصبی یا آنچه که دیگری برای خودش حیازت کرده کافی نیست. (6)

ص:560


1- [1] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: بنابر احتیاط باید بکر باشد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: رمی جمره با سنگ هایی که در پای جمرات، ریخته شده است کافی نیست و اگر از جاهای دیگر حرم بردارد و رمی کند کافی است، هر چند این سنگ ها قبلاً برای رمی جمره استفاده شده باشد؛ البته این کار، خلاف احتیاط استحبابی است. آیة الله سیستانی: این احتیاط را در حکم وضعی ذکر نفرموده اند ولی برداشتن سنگ از مساجد اگر جزو آنها باشد مطلقاً جایز نیست.
3- [3] . آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی، مکارم: خودش یا کس دیگری از آن برای رمی استفاده نکرده باشد... .
4- [4] . آیة الله اردبیلی: یا غیر صحیح، بنابر احتیاط واجب. آیة الله خویی، آیة الله مکارم: باید قبلاً در رمی استعمال نشده باشد.
5- [5] . آیة الله زنجانی: رمی با ریگ هایی که متعلق به دیگری است بدون رضایت او حرام است و بنابر احتیاط نباید به آن اکتفا کند و در صورت عدم عذر معصیت کرده است.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: اگر اعتقاد داشته که سنگ ها غصبی نیست و یا غصبی بودن آنها را فراموش کرده باشد و خودش غاصب آنها نباشد، رمی صحیح است و در غیر این صورت باید اعاده شود. آیات عظام تبریزی، خویی: اگر اعتقاد داشت سنگ ها غصبی نیست و یا غصبی بودن آنها را فراموش کرد و خودش غاصب نبود رمی صحیح است و در غیر آن باید اعاده شود. آیة الله سبحانی: یا از ملک کسی برداشته اند بدون اجازه کافی نیست. آیة الله سیستانی: مشکل است اکتفا به آن مگر آنکه نداند غصبی است یا فراموش کرده باشد و خود غاصب نباشد یا حرمت را فراموش کرده باشد یا جاهل قاصر باشد..

(1000) م - وقت انداختن سنگ (1) از طلوع آفتاب روز عید است (2) تا غروب آن و اگر فراموش کرد (3)، تا روز سیزدهم (4) می تواند به جا آورد و اگر تا آن وقت متذکر

ص:561


1- [1] . آیة الله بهجت: وقت رمی بعد از طلوع آفتاب روز عید است تا غروب آن، و اگر فراموش کرد یا ترک کرد عمداً علی الأحوط، تا روز سیزدهم، در روزی که متذکر شود به جا آورد با تقدیم قضاء بر اداء، و احتیاط در رعایت طلوع آفتاب است در قضاء ایضاً با عدم عذر مسوّغ رمی در شب در اداء مانند خوف و مرض، و اگر متذکر نشد یا متذکر شد بعد از انقضای ایام تشریق یا ترک کرد عمداً تا آنوقت علی الأحوط، در سال آینده خود یا نایب او، با ترتب نیابت بر عدم حج در سال آینده یا عدم امکان مباشرت، به جا آورند (مناسک شیخ ص72). آیة الله فاضل: برای غیر معذورین.
2- [2] . آیة الله زنجانی: ولی اگر کسی از گروه هایی باشد که در حاشیه مسأله 1018 ذکر خواهد شد می تواند در شب عید، جمره عقبه را رمی کنند و اگر روز عید رمی را از روی علم و عمد -اختیاراً یا اضطراراً- ترک نماید باید قبل از رمی روز یازدهم آن را قضا کند و اگر قضا نکند، رجاءً در طول ذی حجه و همچنین روز عید سال آینده، قضای آن را به جا آورد و اگر سال آینده به مکه نمی رود برای رمی، نایب بگیرد و اگر رمی روز عید را از روی فراموشی یا جهل ترک نماید چنانچه تا روز سیزدهم متوجه شود قبل از رمی ادایی، آن را قضا می کند و اگر بعد از آن در مکه یادش بیاید در ذی حجه امسال و روز عید سال بعد رجاءً قضای آن را به جا آورد و اگر پس از خروج از مکه متوجه شود قضای رمی واجب نیست؛ هر چند مطابق احتیاط استحبابی است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: یا اینکه جاهل بود، باید روز یازدهم ابتدا آن را قضا کند و سپس رمی روز یازدهم را انجام دهد و همین طور در روز دوازدهم یا سیزدهم قبل از رمی واجب همان روز.
4- [4] . آیات عظام خویی، صافی، گلپایگانی: یا مسأله را نمی دانست. آیة الله سبحانی: هرگاه به خاطر فراموشی یا جهل در روز عید رمی نکرد تا روز سیزدهم قبل از رمی آن روز انجام دهد و اگر پس از روز سیزدهم متوجه شود، اگر از مکه خارج نشده خود تدارک کند و در سال دیگر نیز خود یا نائبش رمی کنند و اگر از مکه خارج شده، احتیاطاً در سال دیگر قضا کنند (مناسک، م 472 و 474). آیة الله فاضل: ... تا روز سیزدهم می تواند به نیت قضا به جا آورد و واجب است قضا را قبل از رمی آن روز انجام دهد..

نشد (1) احتیاطاً (2) در سال دیگر خودش یا نایبش بیندازد.

(1001) م - واجب است در انداختن سنگ ها چند امر:

اول - نیت، با قصد خالص (3)، بدون ریا و نمایش دادنِ عمل به غیر، که موجب بطلان می شود.

دوم - آنکه آنها را بیندازد (4)، پس اگر برود نزدیک و با دست بگذارد به جمره، کافی نیست. (5)

ص:562


1- [1] . آیة الله اردبیلی: باید هر وقت متوجه شد آن را اعاده کند ولو پس از گذشتن ایام تشریق مگر اینکه از مکه رفته باشد که در این صورت باید در سال آینده خودش و اگر نمی تواند نایبش در ایام تشریق آن را اعاده کند.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احتیاط این است که به منی رفته و رمی نموده و در سال بعد رمی را شخصاً خودش و یا نایبش به جا آورد، و اگر بعد از خروج از مکه یادش آمد واجب نیست برگردد بلکه سال دیگر خودش یا نایبش بنابر احتیاط رمی می کنند. (مناسک عربی، مسأله 380). آیة الله خامنه ای: اگر از مکه بیرون نرفته احتیاط واجب آن است که به منی رفته رمی نماید و در سال دیگر نیز خودش یا نایبش قضا کند و اگر از مکه خارج شده احتیاط واجب آن است که در سال بعد خود یا نایبش رمی کند. (مناسک حج، م447) آیة الله سیستانی: اگر در روز عید رمی نکرد از روی جهل یا فراموشی یا هر عذر دیگر هرگاه رفع مانع شد باید جبران کند در منی باشد و یا در مکه حتی اگر بعد از روز سیزدهم ماه باشد، ولی در شب رمی نکند و اگر پس از خروج از مکه مانع برطرف شود لازم نیست برگردد و احتیاط مستحب است که در سال بعد خود یا نایبش رمی کنند. آیة الله گلپایگانی: در سال بعد خودش یا نایبش باید رمی نماید. آیة الله مکارم: اگر بتواند باید خودش در سال آینده در همان موقع قضا کند و اگر نمی تواند نایب بگیرد.
3- [3] . آیة الله فاضل: به این صورت نیت کند: هفت سنگ به جمره عقبه در حج تمتع برای وجوب آن می اندازم با قصد خالص.
4- [4] . آیة الله بهجت: بلکه پراندن آنها به سمت خاص (مناسک شیخ ص73).
5- [5] . آیة الله مکارم: به حاشیه بعد معظم له در همین مسأله مراجعه شود..

سوم - آنکه به انداختن (1)، به جمره (2) برسد. پس اگر (3) سنگ را انداخت و سنگ دیگران به آن خورد و به واسطه آن یا کمک آن به جمره رسید کافی نیست، لکن اگر سنگ به جایی بخورد و کمانه کند و به جمره برسد کافی است ظاهراً. (4)

ص:563


1- [1] . آیة الله فاضل: انداختن خودش.
2- [2] . آیة الله سبحانی: رمی در تمامی طبقاتی که ساخته شده و می شود جایز است و آن چه که لازم است رمی به سوی آن محدوده از فضای منی که حضرت ابراهیم7 آنجا را رمی کرده تحقق می پذیرد در سابق این فضا به وسیله ستونی که پایین آن را حوض کوچکی احاطه کرده بود مشخص شده بود اکنون این فضا با دیواری بلند و به طول تقریبی 34 متر پوشیده شده است هرگاه محاذات با ستون مشخص باشد آن نقطه را رمی کنند و در غیر این صورت به هر نقطه از دیوار رمی شود مجزی است ولی اصابت کردن به ستون شرط نمی باشد و البته مقداری از دیوار که خارج حدود منی واقع شده رمی نشود و در تمام موارد رمی باید با هدف گیری آن فضا توأم باشد و رمی بی هدف بی معنی است ولی اصابت شرط نیست.
3- [3] . آیة الله زنجانی: پس اگر پرتاب کرد ولی به جمره برخورد نکرد، یا سنگ را انداخت...
4- [4] . آیة الله بهجت: ظاهر این است که اگر سنگریزه در راه به چیزی برخورد نموده و سپس به جمره برسد کافی باشد با بقای صدق رمی در ابتداء و انتهای آن. (مناسک، ص135). آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی: اگر سنگریزه در راه به چیز بسیار سفتی مانند سنگ بخورد و در اثر آن جَسته و به جمره برسد کافی نخواهد بود. آیة الله خامنه ای: چهارم آنکه ریگ ها به جمره برخورد کند، بنابراین اگر برخورد نکند یا گمان کند که اصابت کرده، کافی نیست و باید ریگ دیگری را به جای آن بزند، و رسیدن ریگ ها به دایره پیرامون جمره، بدون برخورد با آن، کافی نیست. (مناسک حج، م394) آیة الله سبحانی: اصابت کردن به دیوار شرط نمی باشد بلکه باید آن فضا را که حضرت ابراهیم رمی کرده و در سابق به وسیله ستونی که قسمت پایین آن را حوض کوچکی احاطه کرده بود مورد هدف قرار دهد و رمی کند چه اصابت بکند چه نکند و اگر محل ستون های قبلی معلوم نیست هر نقطه از دیوار را مورد هدف قرار دهد و به سوی آن پرتاب کند، کافی است. آیة الله فاضل: محلّ اشکال است. آیة الله مکارم: در مورد رمی جمرات فتوای اخیر ما این است که اصابت به ستون ها لازم نیست بلکه کافی است سنگ را به دایره اطراف جمرات پرتاب کنند و در مسائل آینده نیز به همین صورت عمل شود. آیة الله نوری: کافی نیست ظاهراً مگر آنکه، در حال عبور با چیز دیگر ملاقات کند..

چهارم - عدد سنگ ریزه ها باید هفت باشد.

پنجم - باید به تدریج یکی یکی عقب هم بیندازد و در این صورت، اگر با هم به جمره بخورد مانع ندارد ولی اگر همه را یا چند عدد را با هم بیندازد کافی نیست (1) اگر چه با هم به جمره نرسد و دنبال هم برسد. (2)

(1002) م - اگر شک کند که سنگ را دیگری استعمال کرده یا نه جایز است به آن بیندازد. (3)

(1003) م - اگر سنگی را که در حرم است احتمال بدهد از خارج آورده اند، اعتنا نکند. (4)

(1004) م - اگر شک کند به سنگی که می خواهد بیندازد «حصی»؛ یعنی ریگ گفته می شود، باید به آن اکتفا نکند. (5)

(1005) م - اگر شک کند در عدد انداختن، در وقتی که مشغول عمل است، باید چندان بیندازد تا علم به عدد پیدا کند و همچنین اگر شک کند که سنگی که انداخت

ص:564


1- [1] . آیة الله اردبیلی: یعنی مجموعاً یک رمی حساب می شود. آیات عظام زنجانی، سبحانی، فاضل، مکارم: یعنی مجموعاً یک رمی حساب می شود.
2- [2] . آیة الله زنجانی: رعایت موالات، در زدن شش سنگ اول لازم است.
3- [3] . آیة الله زنجانی: گذشت که بکر بودن سنگ ها شرط نیست. آیة الله سبحانی: مثلاً شک کند که با آن رمی شده یا نه و یا شک کند که قبلا در خارج حرم بوده سپس وارد حرم شده است در هر دو صورت به شک خود اعتنا نکند اما با ریگ هایی که در اطراف جمرات ریخته شده رمی کفایت نمی کند. آیة الله سیستانی: مگر اینکه در جایی باشد که علم داشته باشد بعضی از سنگهای آنجا استعمال شده است و احتمال بدهد که سنگ مورد نظر هم یکی از آنها باشد که در این صورت باید احتیاط کند.
4- [4] . آیة الله خویی: فتوای ایشان به دست نیامد. آیة الله زنجانی: گذشت که اگر یقین هم دارد که سابقاً از خارج حرم آورده اند مانعی ندارد. آیة الله فاضل: احتیاط آن است که با آن رمی نکند.
5- [5] . آیة الله خویی، در شبهه مفهومیه آنکه فرض متعارف است فتوای ایشان بدست نیامد..

خورد به جمره یا نه، باید بیندازد تا علم به رسیدن پیدا کند. (1)

(1006) م - اگر سنگی را که انداخت به جمره نرسید، باید دو مرتبه بیندازد، اگرچه در وقت رمی گمانش آن بود که رسیده است. پس اگر پهلوی جمره چیزهای دیگری نصب شده و اشتباهاً به آنها رمی کرده، کافی نیست و باید اعاده کند، اگرچه در سال دیگر به وسیله نایبش. (2)

(1007) م - اگر چند سنگ را با هم بیندازد مانع ندارد لکن یکی حساب می شود؛ چه یکی از آنها به محل بخورد یا همه.

(1008) م - جایز است سواره و پیاده سنگ بیندازد. (3)

(1009) م - باید سنگ را با دست بیندازد، اگر با پا یا دهان بیندازد کافی نیست، ولی بعید نیست با «فلاخن» کافی باشد. (4)

ص:565


1- [1] . آیة الله زنجانی: لکن اگر اطمینان پیدا کند که هفت سنگ زده، یا به حدی بزند که اگر متعارف مردم این مقدار می زدند اطمینان پیدا می کردند، کافی است.
2- [2] آیة الله سبحانی: اصابت شرط نیست. . آیة الله سبحانی: چنانچه فضای مذکور را رمی کند کافی است و اصابت شرط نیست. آیة الله سیستانی: اگر پس از خروج از مکه متوجه شود اعاده لازم نیست گرچه احوط است. آیة الله مکارم: همان گونه که گفتیم کافی است سنگ به دایره اطراف جمره بیفتد.
3- [3] . آیة الله سیستانی: مستحب است در حال پرتاب پیاده باشد. آیة الله فاضل: اما پیاده افضل است.
4- [4] . آیة الله بهجت: خلاف احتیاط است. آیة الله خویی، آیة الله گلپایگانی: متعرض این مسأله نشده اند. آیة الله زنجانی: رمی با فلاخن، صحیح است و رمی با پا و دهان، خلاف احتیاط استحبابی است. آیة الله سبحانی: سنگ ها باید با دست پرتاب شوند و با اعضای دیگر بدن و یا بوسیله دیگر کافی نیست و کسانی که دست ندارند و یا هر دو دست آن ها فلج است می توانند نائب بگیرند و رمی با دهن یا پاها کافی نیست. آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: بنابر احتیاط واجب کافی نیست. آیة الله صافی، آیة الله مکارم: احتیاط در ترک آن است..

(1010) م - اگر بعد از آنکه سنگ را انداخت و از محل منصرف شد (1)، شک کند در عدد سنگ ها، اگر شک در نقیصه کند، احتیاط آن است (2) که برگردد و نقیصه را تمام کند و در شک در زیاده اعتنا نکند.

(1011) م - اگر بعد از ذبح یا سر تراشیدن (3) شک کند (4) در انداختن سنگ یا در عدد آن، اعتنانکند. (5)

(1012) م - اگر بعد از فارغ شدن (6) شک کند در اینکه درست انداخته یا نه (7)، بنابر صحت بگذارد، بلی اگر در رسیدن سنگ آخری به محل شک کند باید اعاده کند (8)، ولی

ص:566


1- [1] . آیة الله زنجانی: چنانچه احتمال دهد هنگام رمی به حفظ عدد سنگ ها توجه داشته، اعتنا به شکش نکند، هر چند شک در نقیصه باشد. آیة الله فاضل: در حالی که هنوز ذبح یا حلق را انجام نداده.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر بعد از رمی جمره مشغول کار دیگری شده باشد به نحوی که عرفاً فارغ از عمل محسوب شود، به شک خود اعتنا نکند. آیة الله بهجت: اشکال ندارد. آیة الله سیستانی: اگر بعد از صدق عرفی فراغ باشد اعتنا نکند و اگر قبل از آن است باید تدارک کند. آیات عظام سبحانی، صافی، گلپایگانی و سایر آیات عظام قائلند: اگر شک در نقیصه کند باید برگردد و نقیصه را تمام کند.
3- [3] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: و یا پس از فرا رسیدن شب باشد. آیة الله گلپایگانی، آیة الله مکارم: هرگاه شک در نقیصه کند باید اتمام نماید. و متعرض انصراف از محلّ و یا دخول در عمل بعدی نشده اند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: در اصل، باید رمی کند و اگر در تعدد آن شک داشته باشد اگر احتمال رعایت بدهد، اعتنا نکند و اگر بعد از گذشتن وقت رمی - روز دهم - در اصل رمی یا عدد آن شک کند، اعتنا نمی کند.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: و همچنین اگر در روز، رمی کند و در شب شک کند، اعتنا به شک خود نکند. آیة الله زنجانی: و همچنین اگر بعد از گذشتن وقت رمی و رسیدن شب شک کند.
6- [6] . آیة الله فاضل: از رمی.
7- [7] . آیة الله زنجانی: چنانچه احتمال بدهد هنگام رمی به رعایت شرایط آن توجه داشته اعتنا نکند.
8- [8] آیة الله سبحانی: ولی ظن به پرتاب و یا ظن به صحت در حین رمی اعتبار ندارد و باید یقین کند که صحیح پرتاب کرده ولی همان طور که گذشت اصابت شرط نیست. . آیة الله اردبیلی: اگر بعد از رمی جمره مشغول کار دیگری شده باشد به نحوی که عرفاً فارغ از

اگر رسیدن را دانست و احتمال داد که با پا انداخته باشد یا سنگ مستعمل انداخته باشد، اعتنا نکند.

(1013) م - ظن به رسیدن سنگ و عدد آن اعتبار ندارد.

(1014) م - در انداختن سنگ ها شرط نیست طهارت از حدث (1) یا خبث و در خود سنگها نیز طهارت شرط نیست. (2)

(1015) م - از بچه ها و مریض ها (3) و کسانی که نمی توانند به واسطه عذری -مثل اغما- خودشان رمی کنند، کسی دیگر نیابت کند. (4)

ص:567


1- [1] . آیة الله زنجانی: رعایت طهارت از حدث، مطابق احتیاط استحبابی است.
2- [2] . آیة الله بهجت: خلاف احتیاط است.
3- [3] آیة الله سبحانی: یا از ملک کسی برداشته اند بدون اجازه کافی نیست. . آیات عظام بهجت، سبحانی، تبریزی، خویی: بیماری که امید ندارد تا مغرب بهبودی حاصل کند. آیة الله زنجانی: بانوان و کودکان و کسانی که از رمی در روز معذورند (به تفصیلی که در حاشیه مسأله 1018 خواهد آمد) شب عید، رمی می کنند و چنانچه از رمی در شب و روز، معذور باشند، برای رمی در روز، نایب می گیرند و رمی در شب قبل، بر نیابت مقدّم است و در صورتی که نتوانند برای رمی در روز نایب بگیرند برای رمی در شب قبل، نایب می گیرند.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: کسانی که از انجام رَمی حتی در شب معذورند (مانند بیماران) می توانند نایب بگیرند. (مناسک حج، م 443) آیة الله اردبیلی: به شرطی که از رمی به طور کلی معذور باشند، چه در روز رمی و چه در شب قبل.

(1016) م - مستحب است بلکه موافق احتیاط است که اگر بشود مریض را حمل کنند و ببرند نزد جمره و در حضور او سنگ بیندازند. (1)

(1017) م - اگر مریض خوب شد و بیهوش به هوش آمد، بعد از آنکه نایب سنگ ها را انداخت، لازم نیست (2) خودش اعاده کند و اگر در بین سنگ انداختن خوب شد یا به هوش آمد، باید خودش از سر، سنگ بیندازد و کفایت کردن به مقداری که نایب عمل کرده مشکل است. (3)

ص:568


1- [1] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط واجب است اگر حضور مریض حرجی نباشد. آیة الله بهجت: و اگر ممکن است مریض سنگ را بدست گیرد که دیگری بیندازد او را، و جمع کند بین این کار و استنابه علی الأحوط (مناسک شیخ ص85).
2- [2] . آیة الله بهجت: احوط اعاده است در صورت عروض قدرت در وقت (مناسک شیخ ص72). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر احتیاط باید خودش نیز رمی کند. آیة الله زنجانی: اگر وقت، باقی است و می تواند، باید خودش اعاده کند. آیة الله سبحانی: و قبلاً مأیوس بود که در وقت رمی بهبودی می یابد لازم نیست رمی را اعاده کند لکن اگر قبل از یأس نائب گرفت سپس منوب عنه متمکن شد احتیاطاً همه را اعاده کند. آیة الله سیستانی: اگر هنگام نیابت در رمی از برطرف شدن عذر پیش از تمام شدن وقت مأیوس نبوده و نیابت کرده است و اتفاقاً عذر برطرف شده به احتیاط واجب باید خود شخص رمی کند. آیة الله مکارم: احتیاط آن است که خودش اعاده کند و نیابت از غیر اجازه می خواهد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: کسی که از رَمْی معذور است، اگر نایب بگیرد و نایب او رَمْی را انجام دهد و سپس پیش از گذشتن وقت رمی، عذرش برطرف شود، اگر در زمان گرفتن نایب نسبت به برطرف شدن عذرش امید نداشته و نایب به جای او رَمْی کرده، همان رَمْی کفایت می کند و نیازی نیست که خودش آن را تکرار کند، اما اگر نسبت به برطرف شدن عذر ناامید نبوده، هر چند گرفتن نایب در هنگام پدید آمدن عذر جایز بوده است، ولی باید پس از برطرف شدن عذر، خودش رَمْی را تکرار کند. (مناسک حج، م444).

(1018) م - کسانی که عذر دارند از اینکه روز رمی کنند، می توانند شب عمل کنند (1) هر وقت شب که باشد. (2)

ص:569


1- [1] . آیة الله اردبیلی: رجوع شود به حاشیه مسأله 1257. آیة الله بهجت: یعنی شب مقدّم با علم به عدم تمکن از رمی در روز، و امّا شب مؤخّر با علم به تمکن از رمی قضائی در روز مؤخّر پس احوط تأخیر قضاء است تا طلوع آفتاب (مناسک شیخ ص85). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: شب قبل از آن روز. (مناسک، مسأله 438). آیة الله سیستانی: کسانی که شب از ماندن در مشعر معذور بودند مانند زنان و بیماران می توانند همان شب عید رمی کنند و اما پرستاران و همراهان آنها باید روز رمی کنند مگر اینکه آنها نیاز به همراهی در طول روز داشته باشند به طوری که به مقدار رمی هم از آنها مستغنی نشوند و اما رمی در شب بعد کافی نیست و معذور باید نایب بگیرد مگر چوپانان و کسانی که از ماندن روز در منی معذورند به جهت ترس یا بیماری یا غیر آن.
2- [2] . آیة الله بهجت: و همچنین زن ها و لو عذر نداشته باشند می توانند در شب رمی کنند و این مخصوص شب دهم است (مناسک س141). آیة الله خامنه ای: غیر از زنان که رمی شب عید وظیفه اختیاری آنان است کسانی که از انجام رمی در روز عید معذورند می توانند در شب عید یا شب پس از آن رمی کنند، همچنین کسانی که از انجام رمی در روز یازدهم یا دوازدهم ذی حجه معذورند، می توانند شب قبل یا شب بعد از آن رمی کنند. (مناسک حج، م 399) آیة الله زنجانی: چند دسته اند که می توانند جمره را در شب قبل رمی کنند: الف) بانوان؛ ب) کودکان؛ ج) ضعیفی که رمی در روز برایش مشقت دارد، هر چند شدید نباشد؛ د) تمام کسانی که رمی در روز برای آنها مشقت شدید دارد، ه ) کسانی که به جهت تهیه ارزاق عمومی از رمی در روز معذورند. این چند گروه در روز هم می توانند رمی نمایند. چند گروهند که باید جمره را در شب قبل رمی کنند: الف) کسانی که نمی توانند در روز رمی کنند؛ ب) کسانی که می ترسند برای رمی در روز با خطر جدی روبرو شوند؛ ج) کسانی که رمی در روز برایشان ضرر اساسی دارد، این سه دسته باید شب قبل رمی نمایند، و اگر در روز، رمی کردند بنابر احتیاط به آن اکتفا نکند. کسی که وظیفه او نایب گرفتن است اگر کسی بدون گفته او برایش سنگ زد کافی است. آیة الله سبحانی: یعنی شب قبل از هر روز رمی کند نه شب بعد ولی اگر در شب هم نمی تواند باید نائب بگیرد و در هر سه مورد شب عید و شب یازدهم و دوازدهم نائب نمی تواند شب رمی کند بلکه باید در روز رمی نماید. آیة الله مکارم: زنان و پیران می توانند در شب رمی کنند، همچنین کسانی که روزها گرفتار کار حجاج هستند و فرق نمی کند در شب قبل یا شب بعد..
مستحبات رمی جمرات (1)

(1)

(1019) م - در رمی جمرات چند چیز مستحب است:

1. با طهارت بودن در حال رمی.

2. هنگامی که سنگ ها را در دست گرفته و آماده رمی است، این دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ هذِهِ حصَیَاتی فَأحْصِهِنَّ لِی وَارْفَعْهُنَّ فی عَمَلی».

3. با هر سنگی که می اندازد تکبیر بگوید.

4. هر سنگی را که می اندازد این دعا را بخواند:

«اللهُ أکبَرُ، أللَّهُمَّ ادْحَرْ عنِّی الشَّیْطانَ أللَّهُمَّ تَصْدِیقاً بِکتابِکَ وَعَلی سُنَّةِ نَبِیِّک أللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِی حَجّاً مَبْرُوراً وَعَمَلاً مَقْبُولاً وَسَعْیاً مَشْکوراً وَذَنْباً مَغْفُوراً».

5. میان او و جمره در جمره عقبه ده یا پانزده ذراع فاصله باشد و در جمره اولی و وسطی کناره جمره بایستد.

6. جمره عقبه را رو به جمره و پشت به قبله رمی نماید و جمره اولی و وسطی را رو به قبله ایستاده رمی نماید.

7. سنگریزه را بر انگشت ابهام گذارده و با ناخنِ انگشتِ شهادت بیندازد.

8. پس از برگشتن به جای خود در منی، این دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ بِک وَثِقْتُ وَعَلَیْک تَوَکلْتُ فَنِعْمَ الرَّبُ وَنِعْمَ الْمَوْلی وَنِعْمَ النَّصِیرُ».

ص:570


1- [1] . آیة الله مکارم: این مستحبات را بقصد رجاء به جا آورد..

دوم - ذبح (قربانی) (1)

اشاره

(1)

(1020) م - واجب است بر کسی که حج تمتع به جا می آورد، ذبح یک هدی؛ یعنی یک شتر یا یک گاو یا یک گوسفند و شتر افضل است و پس از آن گاو بهتر است. (2)

(1021) م - کفایت نمی کند (3) برای چند نفر به شرکت، یک هدی در حال اختیار، بلکه در حال ضرورت نیز محل اشکال است (4) و احتیاط واجب جمع بین شرکت در ذبح و روزه است که ذکر می شود. (5)

ص:571


1- [1] . آیة الله مکارم: در صورتی که گوشت های قربانی مصرف نشود و آن را بسوزانند یا دفن کنند ذبح در آنجا مجزی نیست، بلکه باید پول آن را کنار بگذارند و در وطن خود یا محل دیگری که گوشت ها مصرف می شود در همان ماه ذی حجة قربانی کنند و اگر تمام گوشت ها مصرف شود باز با توجه به این که تمام قربانگاه ها خارج از منی است، مخیر است در آنجا قربانی کند یا در وطن خود اگر چه بهتر است در آنجا ذبح شود.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: کسی که حج تمتّع به جا می آورد، باید یکی از چهارپایان سه گانه، یعنی شتر یا گاو یا گوسفند یا بز را قربانی کند، تفاوتی ندارد که قربانی نر باشد یا ماده و بهتر آن است که شتر باشد، اما غیر از چهارپایان مذکور، قربانی کردن سایر حیوانات کفایت نمی کند. (مناسک حج، م401) آیة الله سبحانی: و در میان اقسام گوسفند، قوچ و بره نر افضل است و در مرتبه بعد بز نر و در صورتی که اینها یافت نشود میش ثواب بیشتری دارد تا بز ماده.
3- [3] . آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
4- [4] . آیة الله زنجانی: بلکه در حال ضرورت نیز کفایت نمی کند و باید به جای آن روزه بگیرند. آیة الله سبحانی: هر فردی باید مستقلاً گوسفندی را قربانی کند و قربانی یک گوسفند برای دو نفر صحیح نیست بنابراین هر گاه دو نفر فقط توانایی خرید یک گوسفند داشته باشند باید به جای قربانی روزه بگیرند مگر اینکه یکی از دو نفر پول خود را به دیگری ببخشد یا قرض دهد تا او قربانی کند و خود روزه بگیرد این کار جایز است. آیة الله فاضل: اگر چه بعید نیست در حال ضرورت یک هدی برای چند نفر به شراکت کفایت کند و در این صورت احتیاط مستحب جمع بین شراکت در هدی و روزه است.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است و بر چنین شخصی روزه متعین است. آیة الله صافی: در صورت ضرورت مثل اینکه جز یک قربانی پیدا نشود و به واسطه بهای زیادی که مالک آن معین کرده هر یک نتوانند آنرا بخرند یا اگر بیشتر از یک قربانی پیدا شود به واسطه گرانی قیمت نتوانند خریداری نمایند به طور شرکت خریداری نمایند و قربانی کنند و احتیاطاً بدل آن روزه بگیرند ولی اگر یک قربانی بیشتر پیدا نشود و هر یک بتوانند آنرا خریداری نمایند هر کدام توانستند باید قربانی نمایند بنابر این اگر یک نفر قربانی داشته باشد نمی تواند دیگران را با خود شریک کند. (آداب و احکام حج، ص 313، مسأله 796)..

(1022) م - سایر حیوانات، غیر از سه حیوان مذکور، کافی نیست.

(1023) م - در هدی چند چیز معتبر است و باید مراعات شود:

اول - آنکه (1) اگر شتر باشد سن آن کمتر از پنج سال نباشد و داخل در شش سال شده باشد و اگر گاو است بنابر احتیاط (2) واجب (3)، کمتر از دو سال نباشد و داخل در سه سال شده باشد و همچنین در «بز» کمتر از سن گاو نباشد (4) و در میش به احتیاط (5) واجب کمتر از یک سال نباشد و داخل در سال دوم شده باشد.

دوم - باید صحیح باشد، پس حیوان مریض (6) کافی نیست، حتی مثل کچلی بنابر احتیاط.

ص:572


1- [1] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م403)
2- [2] . آیة الله فاضل: اگر گاو داخل در سال دوم شده باشد کفایت می کند ولی بهتر است کمتر از دو سال نباشد و همچنین است اگر قربانی بز باشد و اگر میش باشد کمتر از یک سال هم کفایت می کند ولی احتیاط مستحب است که کمتر از یکسال نباشد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: گاو و بز یک ساله، کافی است و بنابر احتیاط مستحب، دو ساله باشند.
4- [4] . آیة الله بهجت، آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله سبحانی: شتر باید داخل در شش سال و گاو و بز داخل در سه سال و گوسفند (بره و میش) وارد در دو سال شده باشد.
5- [5] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: گوسفند بایستی هفت ماهش تمام و وارد ماه هشتم باشد و کمتر از آن کافی نیست و احتیاط این است که یک سالش تمام و در سال دوم داخل شده باشد. آیة الله زنجانی: میش شش ماهه، کافی است و بنابر احتیاط مستحب یک ساله باشد. آیة الله گلپایگانی: و در میش به احتیاط کمتر از....
6- [6] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط در صورتی که مریضی آن آشکار باشد. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: احوط اولی این است که مریض نباشد. آیة الله زنجانی: حیوانی که مبتلا به مرضی است که گوشتش را فاسد کرده کافی نیست. و مجرد کچلی حیوان، مانعی ندارد. آیة الله سبحانی: حیوانی که مریضی آشکار داشته باشد یا مریضی که باعث فاسد شدن گوشت آن شود، کافی نیست. آیة الله فاضل: بنابر احتیاط واجب باید صحیح باشد. آیة الله گلپایگانی، متعرض این حکم نشده اند..

سوم - باید خیلی پیر نباشد. (1)

چهارم (2) - باید تام الأجزاء (3) باشد و ناقص کافی نیست. پس اگر واضح باشد کوری یا لنگی آن بنابر اقوی کافی نیست (4) و اگر واضح نباشد به احتیاط واجب کافی نیست (5) و احتیاط واجب آن است که چشمش سفید نشده باشد و باید گوش بریده (6) و دم بریده و شاخ داخل آن شکسته یا بریده نباشد. (7)

ص:573


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: احوط اولی آن است که خیلی پیر نباشد یعنی مغز استخوانش آب نشده باشد. آیة الله سبحانی: پیر نبودن قربانی شرط نیست. آیة الله زنجانی: به طوری که استخوانش پوک باشد. آیة الله فاضل، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
2- [2] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: باید تام الاعضاء باشد پس کافی نیست کور (هر چند یک چشم باشد) و لنگ و گوش بریده و آنکه شاخ داخلش شکسته است و مانند آن.
3- [3] . آیة الله زنجانی: باید تام الاجزاء و سالم باشد پس ناقص و معیوب، کافی نیست.
4- [4] . آیة الله بهجت: باید تام الاجزاء باشد پس کور و یک چشمی و لنگ و گوش بریده حتّی اگر قلیلی از گوش بریده باشند و آنکه از شاخ اندرونی آن چیزی ناقص است مجزی نیست. (مناسک شیخ ص75).
5- [5] . آیة الله زنجانی: رعایت این احتیاط مستحب است. آیة الله مکارم: لنگی مختصر عیب ندارد.
6- [6] . آیة الله زنجانی: اگر قسمتی از گوش حیوان بریده باشد، اشکال ندارد.
7- [7] . آیة الله خامنه ای: چهارم آنکه اعضا و اندام های آن، کامل باشد، بنابراین قربانی کردن حیوان ناقص، مانند حیوانی که اخته شده یا بیضه اش کشیده شده باشد، کافی نیست، اما اگر بیضه هایش کوفته شده و اخته نشده باشد، قربانی کردن آن کفایت می کند، و نیز قربانی کردن حیوان دم بریده و کور و شَل و گوش بریده و حیوانی که قسمت داخلی شاخ آن شکسته باشد، یا از ابتدا با یکی از این عیوب به دنیا آمده باشد، کافی نیست. بنابراین قربانی کردن حیوانی که فاید یکی از اندام هایی باشد که در دیگر هم نوعان آن وجود دارد، به گونه ای که فقدان آن عضو یک نقص به شمار آید، کافی نیست. اما اگر بخش بیرونی شاخ آن (که مانند غلاف و پوشش بخش داخلی است) شکسته

پنجم - باید لاغر نباشد (1) و اگر در گُرده او پیه باشد (2) کافی است، و احتیاط (3) آن است که آن را در عرف لاغر نگویند .

ششم - باید «خصی» نباشد (4)؛ یعنی باید خصیتین آن را بیرون نیاورده باشند.

هفتم - باید بیضه آن را نکوبیده باشند به احتیاط (5) واجب. (6)

هشتم - باید در اصل خلقت بی دم نباشد (7) به احتیاط واجب و اگر گوش یا شاخ در خلقت اصلی نداشته باشد، بعید نیست کفایت، اگرچه خلاف احتیاط است. (8)

ص:574


1- [1] . آیة الله بهجت: باید لاغر نباشد و مشهور کفایت بودن پیه در گرده اوست و احوط آنستکه علاوه بر این او را در عرف لاغر نگویند (مناسک شیخ ص75).
2- [2] . آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: بر کلیه آن مقداری چربی باشد کافی است.
3- [3] . آیة الله خویی: باید عرفاً لاغر نباشد و پیه داشتن در گرده ملاک نیست. (مناسک عربی، م384). آیة الله سبحانی: نباید در عرف لاغر شمرده شود. آیة الله سیستانی: معتبر است که قربانی عرفاً لاغر نباشد.
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله فاضل: بنابر احوط قربانی نباید اخته باشد.
5- [5] . آیة الله بهجت: اظهر اجزاء موجوء است. (مناسک ص75). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: احوط و اولی آن است که بیضه آن را نکوبیده باشند. آیة الله خامنه ای: به حاشیه شرط چهارم مراجعه شود. آیات عظام سبحانی، گلپایگانی، مکارم: جایز است کشتن حیوانی که بیضه آن را کوبیده باشند. آیة الله فاضل: احتیاط مستحب آن است که بیضه آن را نکوبیده باشند.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است. آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط مستحب، بیضه آن را نتابیده و نکوبیده و نمالیده باشند.
7- [7] . آیة الله سبحانی: اگر نداشتن دم در برخی از نژادهای گوسفند طبیعی باشد قربانی کردن آن صحیح است ولی اگر نژاد آن دارای دم باشد و یکی از آنها بی دم به دنیا آمده باشد، آن گوسفند برای قربانی کافی نیست (مناسک، م 486).
8- [8] . آیة الله اردبیلی: در هر سه مورد اشکال ندارد. آیة الله بهجت: باکی نیست اگر گوش او شکافته یا سوراخ باشد اگر چه احوط ترک این دو و ترک حیوانی که شاخ یا دم از برای او در اصل خلقت نباشد و همچنین آن حیوان که عروق و بیضتین او را مالیده باشند که او را موجوء و مرضوض الخصیتین گویند اگر چه اظهر اجزاء موجوء است (مناسک شیخ ص75). آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: احوط و اولی این است که قربانی طوری نباشد که از اصل خلقت شاخ و دُم نداشته باشد. آیة الله خامنه ای: به حاشیه شرط چهارم مراجعه شود. آیة الله زنجانی: ذبح حیوانی که در اصل خلقت، گوش ندارد و همچنین حیوانی که دم ندارد و عرفاً ناقص به حساب می آید کافی نیست؛ ولی اگر در اصل خلقت، شاخ نداشته باشد اشکال ندارد. آیة الله سبحانی: حیوانی که در آفرینش فاقد گوش است یا گوش های آن را از ته بریده باشند مجزی نیست ولی اگر کمی از گوش را بریده و یا به عنوان علامت گذاری سوراخ کرده اند اشکالی ندارد با این حال بهتر است غیر آن را انتخاب کنند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احتیاط واجب آن است که حیوانی را که شاخ یا گوش یا دم در اصل خلقت ندارد قربانی نکند. آیة الله مکارم: اگر در اصل خلقت بی دم باشد اشکال ندارد..

نهم - در اصل خلقت بی بیضه نباشد. (1)

(1024) م - اگر غیر از خصی یافت نشود، بعید نیست (2) کفایت ذبح خصی، گرچه احتیاط (3) در جمع بین آن و سالم است در ماه ذی حجه همان سال و اگر نشد سال

ص:575


1- [1] . آیة الله مکارم: بنابر احتیاط.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اقوی کفایت است.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر تأخیر انداخت و پیدا نشد اشکال ندارد و جمع می کند بین آن و روزه. آیة الله تبریزی: و کسی که نتواند قربانی را ولو با صبر کردن تا آخر ذی حجه به این شرایط تهیه کند، هرچه ممکن باشد کافی است. آیة الله خویی: و کسی که نتواند قربانی را به این شرایط تهیه کند، هر چه ممکنش باشد همان کافی است. آیة الله سبحانی: تا غروب روز سیزدهم یافت نشود آیة الله سیستانی: اگر تا روز سیزدهم ذی حجه به جز اخته پیدا نشود، همان کافی است. آیة الله صافی: احتیاط مستحب آنست که سه روز در حج و هفت روز پس از حج روزه بگیرد و این حکم در مورد قربانی ناقص است چه خصی باشد و چه غیر آن. آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط ناقص را ذبح کند و در سال بعد نیز خودش و یا نایبش باید حیوان دیگری را که واجد شرایط است قربانی کند. (آداب و احکام حج، مسأله 805). آیة الله مکارم: این احتیاط واجب نیست..

دیگر، یا جمع بین ناقص وروزه.

(1025) م - گاومیش در ذبح واجب، کافی است (1) لکن گفته اند کراهت دارد.

(1026) م - اگر حیوان، شاخ خارجش شکسته یا بریده باشد اشکال ندارد و شاخ خارج؛ شاخ سخت سیاهی است که به منزله غلاف است از برای شاخ داخل که آن شاخ سفید است. (2)

(1027) م - شکاف داشتن گوش و سوراخ بودن آن مانع ندارد (3) و احتیاط آن است که چنین نباشد.

(1028) م - باید ذبح را بعد از رمی جمره عقبه بکند به احتیاط واجب. (4)

(1029) م - یک گوسفند، کمتر چیزی است که کافی است برای ذبح، لکن هرچه بیشتر ذبح کند افضل است و در روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و آله صد شتر همراه آوردند، سی و چهار تای آنها را برای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نحر کردند و شصت و شش تای

ص:576


1- [1] . آیة الله خویی، آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند.
2- [2] . آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط باید شاخ خارج حیوان نیز شکسته یا بریده نباشد مگر اینکه شکستگی طبیعی باشد که عرفاً نقص محسوب نشود (کتاب الحج، ج 5، ص 86).
3- [3] . شکاف گوش یا سوراخ کردن آن اگر برای علامت گذاری انجام گرفته باشد مانع ندارد (مناسک، م485).
4- [4] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر اقوی ولی اگر روی جهل یا نسیان ذبح را مقدم کند، اعاده لازم نیست و اگر رمی از روز دوازدهم تأخیر افتاد، مراعات ترتیب بین رمی و ذبح لازم نیست. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، گلپایگانی: واجب است قربانی پس از رمی باشد. آیة الله سبحانی: احتیاط لازم آن است که قربانی از روز دهم تأخیر نیفتد ولی افراد معذور تا غروب روز سیزدهم ذی حجه فرصت دارند که قربانی کنند و اگر امکان نپذیرفت تا آخر ماه می توانند وظیفه قربانی را انجام دهند ولی رمی خود را در روز یازدهم و دوازدهم انجام دهند اگرچه قربانی کردن به تأخیر افتاده باشد. آیة الله سیستانی: ولی اگر از روی جهل یا فراموشی مقدم بدارد اعاده لازم نیست. آیة الله فاضل: بنابر اقوی بعد از رمی قربانی کند..

آنها را برای خودشان.

(1030) م - اگر هدی یافت نشود (1)، قیمت آن را پیش شخص امینی بگذارد که در بقیه ذی حجه بگیرد و در منی ذبح کند و اگر در این سال ممکن نشود، سال بعد این کار را بکند. (2)

(1031) م - اگر هدی ناقص یافت شود (از غیر جهت خصی بودن که گذشت) (3) احتیاط واجب آن است که آن را ذبح کند (4) و یک هدی (5) تام هم در بقیه ذی حجه و اگر

ص:577


1- [1] . آیة الله زنجانی: و نتواند تا فراهم شدن قربانی، در مکه بماند... آیة الله سیستانی: اگر تا روز سیزدهم یافت نشود بعید نیست کفایت روزه (که در بخش بعد، مسأله 1051 خواهد آمد) ولی احتیاط مستحب این است که جمع کند بین روزه و ذبح در بقیه ذی حجه اگر ممکن باشد هرچند با سپردن به شخص امین.
2- [2] . آیة الله بهجت: در ادامه این فرع می فرماید: و احوط آن است که در صورت تأخیر از ذی حجه همان سال، جمع کند بین آن و صوم ده روز.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر غیر از هدی ناقص یافت نشود، همان را قربانی کند و کافی است.
4- [4] . آیة الله بهجت: گذشت در مسأله 1024. آیة الله زنجانی: هدی ناقص کافی نیست، بلکه باید تا آخر ذی حجه صبر کند و هدی تام، قربانی کند و پس از آن حلق و تقصیر کرده اعمال بعدی را انجام دهد، البته در صورتی که این تأخیر، حرجی است یا مجبور است به وطن برگردد بدون قربانی، اعمال بعدی را انجام می دهد و در باقی مانده ذی حجه و اگر نشد در سال بعد، قربانی می کند و در هر حال، وظیفه او روزه گرفتن نیست. آیة الله سبحانی: در مورد خصی در مسائل قبل متعرض شده ایم لکن اگر ناچار شد حیوان ناقصی را که نقص آن به خاطر خصی بودن نباشد بلکه از جهات دیگر ناقص باشد را قربانی کند کفایت می کند و آن چه در متن به عنوان احتیاط واجب آمده احتیاط مستحب است. آیة الله فاضل: و بعید نیست اکتفا به همین هدی.
5- [5] . آیة الله خویی: اگر تا آخر ذی حجه هدی تام پیدا می کند باید صبر کند ولی اگر فعلا متمکن نیست و احتمال می دهد تا آخر ادامه پیدا کند می تواند هدی ناقص ذبح کند ولی اگر اتفاقاً کشف خلاف شد باید اعاده کند. (مناسک، مسأله 388 و390 و استفتائات، ص267، س809). آیة الله سیستانی: احتیاط این است که بین ذبح ناقص و روزه اگر در ایام تشریق یافت نشد جمع نماید. و اگر در بقیه ذی حجه هدی تام یافت شود به احتیاط واجب آن را نیز اضافه کنند و همچنین است اگر پول هدی واجد شرایط را ندارد. آیة الله مکارم: هرگاه صحیح یافت نشود ناقص کافی است و احتیاط مزبور لازم نیست..

نشد در سال آینده ذبح کند، و احتیاط بهتر آن است که جمع کند بین هدی ناقص و هدی تام؛ به طوری که گفته شد و روزه به نحوی که ذکر شد.

(1032) م - احتیاط واجب (1) آن است که ذبح هدی را از روز عید تأخیر نیندازد.

(1033) م - اگر به واسطه عذری مثل فراموشی یا غیر آن، ذبح را در روز عید نکرد (2)، احتیاط واجب آن است که (3) در ایام «تشریق» ذبح کند و اگر نشد در بقیه ماه ذی حجه

ص:578


1- [1] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است و می تواند تا روز دوازدهم ذبح کند ولی تأخیر از آن جایز نیست. آیة الله بهجت: واجب است ذبح هدی در روز عید، و امّا بعد از عید پس مجزیست در بقیه ذی حجه اگر چه خلاف احتیاط است تکلیفاً تأخیر از آن بدون عذر خصوصاً تأخیر از ایام تشریق سه گانه (مناسک شیخ ص74). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احتیاط این است که ذبح و نحر در روز عید قربان باشد. آیة الله زنجانی: اختیاراً می تواند ذبح را تا روز دوازدهم به تأخیر بیندازد و در صورت عذر، تأخیر آن تا آخر ذی حجه مانعی ندارد ولی در هر حال باید ترتیب بین اعمال روز عید و همچنین بین حلق یا تقصیر و اعمال مکه رعایت شود، هر چند شرطیت ترتیب بین اعمال منا مخصوص عالم عامد است. آیة الله سبحانی: برای افراد معذور تأخیر ذبح تا آخر ماه ذی الحجه جایز است (کتاب الحج، ج 5، ص 117). آیة الله سیستانی: این احتیاط مستحب است و می تواند در روزهای تشریق هم قربانی کند. (مناسک، مسأله 382). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: بنابر احتیاط اختیاراً جایز نیست ذبح هدی را از روز عید تأخیر بیندازد اگرچه اقوی جواز آن است. (مناسک عربی، ص147). آیة الله مکارم: تا روز سیزدهم جایز است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: باید تا روز دوازدهم ذبح کند و اگر از آن نیز تأخیر افتاد بنابر احتیاط در روز سیزدهم ذبح کند و اگر آن نیز انجام نشد تا آخر ذی الحجه ذبح را انجام دهد. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله بهجت: حکم آن در مسأله قبل بیان شد. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بلکه بدون تردید لازم است. آیة الله سیستانی: اقوی آن است که می تواند در روزهای تشریق قربانی کند. (مناسک، مسأله 382) آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: این احتیاط واجب نیست اگرچه مطلوب اس-ت ولکن اگر در غیر ای-ام نحر (روز عید و سه روز بع-د از آن) ب-ود بنابر احتی-اط قصد ادا و قض-ا نکند، بلکه بقص-د مافی الذمه ذب-ح کند. (مناسک عربی، ص147). آیة الله مکارم: تا روز سیزدهم در هر حال جایز است ذبح کند..

و در تأخیر عمدی (1) نیز همین حکم است. (2)

(1034) م - اگر حیوانی را به گمان آنکه صحیح و سالم است ذبح کرد بعد معلوم شد که مریض یا ناقص بوده، کافی نیست و باید دوباره ذبح کند. (3)

(1035) م - اگر حیوانی را به گمان چاقی ذبح کرد بعد معلوم شد لاغر است، کافی است. (4)

(1036) م - اگر حیوانی را به گمان لاغری خرید و به امید آنکه چاق درآید، برای اطاعت خدا رجاءاً ذبح کرد و بعد معلوم شد چاق است، کافی است.

(1037) م - اگر احتمال نمی داد که حیوان چاق است یا احتمال می داد لکن از روی

ص:579


1- [1] . آیة الله خویی: اگر از روی علم و عمد ترک کرده و طواف به جا آورده باشد ظاهراً طوافش باطل و اعاده آن بعد از تدارک ذبح واجب است.
2- [2] . آیة الله سیستانی: اگر عمداً ذبح را از ایام تشریق تأخیر بیندازد حجش باطل است و اگر معذور باشد باید روزه بگیرد و احتیاط مستحب این است که ذبح در بقیه ذی حجه را نیز انجام دهد. (ملحق مناسک، س336 و مناسک، مسأله 392).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: چنانچه قربانی را به عقیده اینکه سالم است خریداری نمود و قیمتش را پرداخت و بعد معلوم شد که عیبی دارد، ظاهر این است که می تواند به آن اکتفا نماید و لازم نیست قربانی دیگری بنماید. آیة الله خامنه ای: در صورت تمکن مالی. (مناسک حج، م 404)
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر حیوانی را به گمان اینکه چاق است خرید و بعد معلوم شد که چاق نیست، کافی است. آیة الله سیستانی: اگر حیوانی را به گمان چاقی خرید سپس معلوم شد لاغر است کافی است چه قبل از ذبح معلوم شود چه بعد از آن، ولی اگر خودش گوسفندی داشت و آن را به گمان چاقی ذبح کرد سپس معلوم شد لاغر است به احتیاط واجب کافی نیست..

بی مبالاتی ذبح کرد نه به امید موافقت امر خداوند، کافی نیست. (1)

(1038) م - اگر لاغری آن را اعتقاد داشت و به واسطه جهل به مسأله، برای اطاعت خداوند ذبح کرد، بعد معلوم شد چاق است (2)، احتیاط (3) واجب در اعاده است. (4)

(1039) م - اگر ناقص بودن را اعتقاد داشت و به واسطه جهل به مسأله، برای اطاعت خداوند ذبح کرد و بعد معلوم شد صحیح است ظاهراً کافی باشد.

(1040) م - احتیاط (5) آن است که ذبیحه را سه قسمت کنند (6)، یک قسمت را هدیه بدهند و یک قسمت را صدقه بدهند و قدری هم از ذبیحه بخورند و صدقه را به مؤمنین بدهند ولکن هیچ یک از این احتیاطها واجب (7) نیست و اگر صدقه را به فقرای

ص:580


1- [1] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، مکارم: اگر اجمالاً قصد اطاعت امر الهی داشته است کافی است. آیة الله سبحانی: اگر معلوم شد گوسفند لاغر نبوده کفایت می کند ولی اگر لاغر بوده باید مجدداً قربانی کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: کافی است و اعاده لازم نیست. آیة الله سبحانی: کفایت می کند.
3- [3] . آیة الله بهجت: مانع ندارد. آیة الله نوری: ظاهراً کافی است.
4- [4] . آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی: در فرض مزبور کفایت می کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در مفروض مسأله اگر بعد معلوم شد چاق است کفایت می کند. (مناسک فارسی، ص138، مسأله 184). آیة الله فاضل: ... و بعد معلوم شد چاق است بهتر است اعاده کند.
5- [5] . آیة الله فاضل: مستحب است که...
6- [6] . آیة الله اردبیلی: همین که مقداری را صدقه و مقداری را هدیه بدهند، کافی است و لازم نیست تثلیث نمایند.
7- [7] . آیة الله اردبیلی: در مورد صدقه دادن و هدیه، احتیاط ترک نشود و چنانچه امکان نداشت تکلیف ساقط است ولی اگر بتوانند از فقیر مؤمن در مورد قسمت صدقه و از مؤمن در مورد قسمت هدیه وکالت گرفته و از طرف آنهاقبول و اعراض نمایند، بنابر احتیاط واجب این کار را انجام دهند.

ص:581

کفار بدهد یا آنکه تمام ذبیحه را به آنها بدهد اشکال ندارد و ضامن حصه فقراء نیست (1) لیکن احتیاط؛ خصوصاً در خوردنِ قدری از ذبیحه، خیلی مطلوب است.

(1041) م - جایز است که ذبح را کسی دیگر به نیابت انجام دهد (2) و نیت را نایب کند و احتیاطاً خود شخص هم نیت کند. (3)

ص:582


1- [1] . آیة الله سیستانی: بلکه به احتیاط واجب ضامن حصّه فقرا است مگر اینکه قربانی ارزش مالی خود را به دلیل فراوانی بیش از حد از دست بدهد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: در ذبح قربانی و کفارات، مباشرت، معتبر نیست، پس حاجی می تواند از کسی بخواهد یا به او اجازه دهد برایش ذبح کند، بلکه می تواند دیگری را در این کار، نایب خود قرار دهد و در صورت اول -که متعارف موارد است- هنگام ذبح باید خود حاجی، قصد داشته باشد که «برای حج تمتع قربانی می کنم قربة الی الله» و کافی است این قصد به طور اجمال در ذهن او باشد و لازم نیست ذابح، قصد قربت یا نیت انجام قربانی برای حج داشته باشد؛ بلکه همین که حیوان او را ذبح می کند کافی است، هر چند اصلاً کسی را نیت نکرده باشد و چون کار ذابح، نیابت نیست، بدون تردید، ایمان در او معتبر نمی باشد و حکمی که در متن مناسک آمده است مربوط به صورت دوم یعنی صورت نیابت است که به ندرت پیش می آید.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: نیت را باید حاجی انجام دهد و اگر حاجی هنگام ذبح حضور نداشته باشد، احتیاط این است که ذابح نیز نیت کند. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: باید نیت از صاحب قربانی تا هنگام کشتن مستمر باشد و کشنده لازم نیست نیت کند هرچند احوط و اولی نیت نمودن اوست. آیة الله سبحانی: اگر تنها سر بریدن حیوان را به دیگری واگذار کند باید صاحب قربانی خود نیت کند و کافی است که بر نیتی که هنگام توکیل داشته مستمر باشد در این صورت لازم نیست ذابح نیت کند ولی اگر دیگری را نایب در ذبح قرار دهد در این صورت باید صاحب قربانی قصد قربت کند و نایب هم در ذبح نیت بکند یعنی عمل را آگاهانه و با تعیین نوع عمل انجام دهد و اگر نائب قصد کند که این قربانی را به عنوان آنچه که بر ذمه فلانی است انجام می دهم کافی است. آیة الله صافی: و احوط آن است که علاوه بر نایب خودش هم اگر در وقت ذبح حاضر باشد نیت کند و اگر حاضر نیست موقعی که نایب یا وکیلی را که از طرف او برای ذبح نایب می گیرد می فرستد نیت کند ونیت را تا وقت ذبح مستمر بدارد. آیة الله گلپایگانی: علاوه بر خودش ذابح نیز باید نیت کند. (آداب و احکام حج، ص315). آیة الله مکارم: نیت را حاجی می کند..

(1042) م - احتیاط واجب (1) آن است که ذابح مؤمن باشد (2)، بلکه خالی از قوت نیست و همین طور در ذبح کفارات.

(1043) م - در صورتی که قربانی به دست غیر مؤمن انجام گیرد، کفایت نمی کند (3) و باید دو مرتبه قربانی کند، هرچند در وقت قربانی متوجه نشود که ذابح مؤمن نیست (4) یا جاهل به مسأله باشد. (5)

(1044) م - ذبح هم از عبادات است و در آن نیت خالص و قصد اطاعت خداوند لازم است.

(1045) م - احتیاط آن است که اگر احتمال نقص یا مرض در گوسفند بدهند، آن را معاینه کنند، اگرچه اقوی در احتمال آنکه عیبی حادث شده باشد، مثل آنکه احتمال بدهد گوش یا دمش را بریده اند یا آن را خصی کرده اند، عدم لزوم معاینه است و

ص:583


1- [1] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب ذبح کننده باید شیعه اثنی عشری باشد امّا اگر نیت را خودش انجام دهد و فقط برای اجرای آن نایب بگیرد در این صورت بعید نیست که شیعه بودن ذبح کننده شرط نباشد. (مناسک حج، م408) آیة الله فاضل، آیة الله نوری: در صورتی که ذابح را در انجام قربانی نایب کرده باشد و امّا اگر از او خصوص ذبح را خواسته باشد لازم نیست مؤمن باشد و خودش باید قصد قربانی و قربت را انجام دهد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر مسلمان باشد کافی است. آیة الله بهجت: ایمان شرط نیست ولی شرائط دیگر را باید دارا باشد. (مناسک س152). آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، سیستانی، صافی، گلپایگانی: اگر مسلمان باشد کفایت می کند و شیعه بودن ذابح لزومی ندارد. آیة الله مکارم: تمام مسلمانان که ذبیحه آنان پاک وحلال است می توانند ذبح کنند.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر ذابح مسلمان باشد کفایت می کند. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله مکارم: مانند مسأله سابق است. آیة الله نوری: گذشت که اگر خصوص ذبح از غیر مؤمن را خواسته باشد کفایت می کند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1041 مراجعه شود.
5- [5] . نظر آیات عظام از مسأله قبل معلوم می شود..

احتیاط در عیب هایی که محتمل است از حال تولد داشته و مادر زاد بوده، ترک نشود. (1)

(1046) م - اگر بعد از ذبح کردن، احتمال داد ناقص بودن یا نداشتن سایر شرایط را، اعتنا نکند. (2)

(1047) م - اگر به کسی نیابت داد برای خریداری کردن و ذبح، و نایب انجام داد، و بعد از آن شخص محرم احتمال داد که نایب به شرایط عمل نکرده باشد، به این احتمال اعتنا نکند (3) و ذبح کافی است.

(1048) م - اگر کسی را نایب کرد برای خریداری و ذبح، باید علم پیدا کند یا اطمینان (4) به اینکه عمل کرده است و گمان کفایت نمی کند. (5)

(1049) م - اگر نایب عمداً بر خلاف دستور شرع، در اوصاف ذبیحه یا در کشتن

ص:584


1- [1] . آیة الله تبریزی: در موارد احتمال نقص و مرض مطلقاً فحص لازم نیست. آیة الله خویی: متعرض این فرع نشده اند. آیة الله زنجانی: اگر احتمال عقلایی عیب یا مرض مادرزادی، داده شود فحص، واجب است. آیة الله سیستانی: فحص مطلقاً لازم نیست، گرچه احتیاط مستحب آن است که فحص کند مخصوصاً اگر احتمال نقص از هنگام ولادت در میان باشد. آیة الله مکارم: بعید نیست قول فروشنده در مورد سنّ حیوان و یا اخته نبودن یا سایر عیوب پنهانی که خریدار نمی داند مقبول باشد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مشروط بر اینکه احتمال بدهد که در حال ذبح احراز شرایط کرده بوده؛ البته این در موردی است که احتمال وجود عیب از بدو تولد بوده باشد نه عیبی که بعداً حادث شده است. آیات عظام خویی، زنجانی، سبحانی، فاضل: در صورتی که احتمال بدهد که در حال ذبح احراز شرایط کرده بوده. (مناسک عربی، مسأله 388). آیة الله سیستانی: و همچنین اگر شک در این باشد که محل ذبح منی بوده یا جای دیگر.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: به شرط آنکه نائب مورد وثوق باشد.
4- [4] . آیة الله زنجانی: یا حجت شرعیه دیگری مانند شهادت دو عادل یا اخبار کسی که گفته او در این مورد برای حاجی یا متعارف مردم، اطمینان آور است وجود داشته باشد. بلکه اگر نایب ثقه باشد و خبر از ذبح دهد کافی است.
5- [5] . آیة الله بهجت: احتیاطاً اطمینان لازم است. آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: اگر نایب ثقه باشد و خبر دهد از ذبح کافی است..

آن، عمل کرد ضامن است و باید غرامت آن را بدهد و باید دو مرتبه ذبح کنند.

(1050) م - اگر نایب از روی اشتباه یا جهل، برخلاف دستور عمل کند (1)، اگر برای عمل اجرت گرفته است ضامن است (2) و الاّ معلوم نیست ضامن باشد (3) و در هر صورت باید اعاده شود. (4)

چند مسأله راجع به بدل ذبیحه

(1051) م - اگر قادر نباشد بر ذبح، باید سه روز در حج و هفت روز پس از مراجعت از حج روزه بگیرد.

(1052) م - مراد از اینکه قادر برذبح نباشد، آن است که نه هدی را داشته باشد و نه پولش را. (5)

ص:585


1- [1] . آیة الله صافی: این فرع مجمل است و تفصیلی دارد. آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند.
2- [2] . آیة الله خویی: ظاهراً به نظر ایشان فرض مزبور مطلقاً مورد ضمان است چون اتلاف مستند به نایب است و عدم ضمان وکیل بدون تعدی و تفریط در مورد تلف است نه اتلاف. (رجوع شود به مستند العروه، کتاب الاجاره، ص245 و247). و نظریه آیة الله تبریزی هم همین است. آیة الله زنجانی: در هر دو صورت ضامن است، مگر شرط عدم ضمان کرده باشد - ولو ارتکازاً -. آیة الله سبحانی: چون اتلاف صورت گرفته ضامن است چه برای این کار اجرت گرفته باشد یا اینکه تبرعا انجام داده باشد ولی بهتر است در مورد تبرع رعایت انصاف شده و مصالحه گردد ولی در هر صورت باید ذبح اعاده شود. آیة الله سیستانی: در هر دو صورت ضامن است. آیة الله مکارم: اگر مقصّر بوده ضامن است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در هر دو صورت ضامن است. آیة الله بهجت: اگر خلاف موجب عدم اجزاء شود در هر صورت ضامن است و اعاده لازم است. آیة الله فاضل: و نیز اگر تلف مستند به ذابح باشد بنابر احتیاط ضامن است اگر چه عمل را تبرعاً انجام داده باشد.
4- [4] . آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب اعاده شود.
5- [5] . آیة الله سبحانی: و یا اینکه نتواند بدون زحمت و مشقت قرض کند و یا اینکه ما به ازای قرض را جهت ادا در مکه و یا وطن نداشته باشد. آیة الله فاضل: و قدرت اقتراض یا فروش زاید از مؤونه سفر را هم که در مسائل آینده گفته می شود نداشته باشد..

(1053) م - اگر می تواند بدون زحمت و مشقت قرض کند و در ازای قرض چیزی که ادا کند داشته باشد باید قرض کند و ذبح کند. (1)

(1054) م - اگر می تواند بدون مشقت چیزی که زاید از مؤونه سفر است بفروشد، باید بفروشد، و هدی بخرد، لکن لباس را هر چه باشد لازم نیست بفروشد. (2)

(1055) م - لازم نیست کسب کند و پول هدی را تهیه کند (3)، لیکن اگر کسب کرد و تهیه کرد، باید ذبح کند.

(1056) م - اگر چه لباس را لازم نیست بفروشد لکن اگر لباس زاید داشت و فروخت، ظاهراً باید ذبح کند و احتیاط آن است که روزه هم بگیرد. (4)

ص:586


1- [1] . آیة الله زنجانی: واجب نیست پول قربانی را قرض کند، ولی اگر قرض کرد باید قربانی کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: در زائد بر مؤونه فرقی بین لباس و غیر لباس نیست. آیة الله بهجت، آیة الله صافی: فرق بین لباس و غیر آن در صورتی که زائد بر مؤونه باشد نیست. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی، آیة الله زنجانی: فرقی بین لباس و غیر لباس نیست. آیة الله سبحانی: ولی در لباسی که به آن حاجت دارد اگر بفروشد و قربانی تهیه نماید احتیاط آن است که روزه هم بگیرد. آیة الله سیستانی: اگر لباس مورد حاجت او نباشد بنابر احتیاط واجب باید آن را بفروشد و قربانی تهیه کند. آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند. آیة الله مکارم: لباسی که مورد حاجت است.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر مناسب باشد و عسر و حرج نباشد لازم است کسب نماید.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر زائد بر مؤونه و احتیاجش باشد، فروختن لباس لازم است و روزه گرفتن لازم نیست. آیة الله بهجت: گذشت که لباس زائد را بفروشد و ذبح کند و روزه لازم نیست. آیات عظام تبریزی، زنجانی، مکارم: در این صورت روزه لازم نیست. آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند..

(1057) م - این سه روز روزه را باید در ماه ذی حجه بگیرد و احتیاط واجب آن است که از هفتم تا نهم بگیرد و جلوتر نگیرد. (1)

(1058) م - باید این سه روز دنبال هم باشد.

(1059) م - اگر روز هفتم نتوانست روزه بگیرد (2)، روز هشتم و نهم بگیرد و یک روز دیگر بعد از مراجعت از منی بگیرد و احتیاط آن است که بعد از ایام تشریق، که یازدهم و دوازدهم و سیزدهم است، بگیرد. (3)

ص:587


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر یأس از قدرت بر قربانی داشته باشد، پس از احرام عمره تمتع می تواند سه روز روزه را در ماه ذی الحجه بگیرد هرچند قبل از روز هفتم باشد. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: و سه روز اول را می تواند پس از شروع به اعمال عمره تمتع از اول ماه ذی حجه بگیرد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: باید این سه روز یا کاملاً قبل از عید قربان قرار گیرد هفتم و هشتم و نهم. و یا پس از بازگشت از منی و تا آخر ذی حجه. آیة الله سبحانی: لیکن اگر قبل از ایام منی یعنی روز هشتم و نهم را روزه گرفت می تواند یک روز را بعد از ایام تشریق روزه بگیرد کما اینکه این سه روز را می تواند از اول ذی حجه روزه بگیرد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: روز هشتم و نهم روزه نگیرد و پس از ایام تشریق تا آخر ذی الحجه آن سه روز را روزه بگیرد و بنابر اظهر می تواند از روز سیزدهم شروع کند اگر چه در روز سیزدهم از منی به طرف مکه کوچ کند و احتیاط واجب آن است که اختیاراً روزه را از روز هفتم تأخیر نیندازد.
3- [3] . آیة الله تبریزی: کسی که باید در حج روزه بگیرد چنانچه نتواند روز هفتم را روزه بگیرد هشتم و نهم را روزه گرفته و روز دیگر را پس از بازگشت از منی روزه بگیرد. آیة الله خویی: این احتیاط استحبابی است. (مستفاد از مناسک، مسأله 398 و صریح مستند العروه، ج5، ص270). آیة الله زنجانی: و باید بعد از روز سیزدهم بگیرد، مگر به جهت ضرورت. آیة الله سبحانی: روزه در ایام تشریق برای کسی که در منا است جایز نیست چه حج گزار باشد و چه غیر آن لذا اگر قبل از ایام منی روزه نگرفت باید بعد از ایام تشریق سه روز در مکه روزه بگیرد و هفت روز در محل خود و اگر در مکه نشد در راه بازگشت و اگر آن هم ممکن نشد در محل سه روز و بعد فاصله انداخته و هفت روز را روزه بگیرد. آیة الله سیستانی: مکلفی که باید سه روز در حج روزه بگیرد اگر موفّق نشود همه سه روز را پیش از روز عید به جا آورد، بنابر احتیاط کفایت نمی کند آنها را در روز هشتم و نهم و یک روز دیگر پس از برگشت از منی بگیرد، و افضل این است که پس از سپری شدن روزهای تشریق این سه روز را روزه بگیرد، اگرچه جایز است که از روز سیزدهم شروع کند، در صورتی که قبل از آن از منی برگشته باشد، بلکه بنابر اظهر اگرچه در خود روز سیزدهم برگشته باشد. (مناسک، مسأله 394)..

(1060) م - این سه روز روزه را در ایام تشریق، در منی، جایز نیست بگیرد (1)، بلکه در ایام تشریق در منی روزه برای همه کس حرام (2) است، چه حج به جا بیاورد یا نه.

(1061) م - احتیاط مستحب برای کسی که روز هفتم را روزه نگرفته و هشتم و نهم را گرفته، آن است که بعد از مراجعت از منی، سه روز روزه بگیرد -که اول آن، روز کوچ کردن است؛ یعنی سیزدهم (3)- و متوالی بگیرد و قصدش آن باشد که سه روز از پنج روز برای ادای روزه واجب باشد.

(1062) م - اگر روز هشتم را روزه نگرفت، روز نهم را هم نگیرد و بعد از مراجعت از منی (4) سه روز دنبال هم بگیرد.

(1063) م - جایز است اگر از هشتم روزه تعویق افتاد، تا آخر ذی حجه هر وقت بخواهد این سه روز را روزه بگیرد، اگرچه احتیاط (5) آن است که بعد از ایام تشریق فوراً بگیرد.

ص:588


1- [1] . آیة الله زنجانی: مگر برای ضرورتی باشد -مثلاً روز چهاردهم، مجبور است مراجعت کند- در این صورت روز سیزدهم را روزه می گیرد.
2- [2] . آیة الله بهجت: نسبت به غیر ناسک خالی از تأمّل نیست. (وسیله ص330). آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: رجوع شود به حاشیه مسأله 1059. آیة الله زنجانی: و اول آن روز چهاردهم است. آیة الله سبحانی، آیة الله صافی: و احتیاط آنست که اوّل آن روز چهاردهم باشد. آیة الله سیستانی: رجوع شود به حاشیه قبل. آیة الله فاضل: مشروط بر اینکه روز سیزدهم در منی نباشد والاّ باید از روز چهاردهم شروع کند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: و گذشتن روز سیزدهم.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احتیاط این است که پس از بازگشت هرچه زودتر روزه ها را بگیرد و بدون عذر تأخیر ننماید. آیة الله مکارم: این احتیاط ترک نشود..

(1064) م - این سه روز را در سفر می تواند روزه بگیرد و لازم نیست در مکه قصد اقامت کند، بلکه اگر برای ماندن سه روز در مکه مهلت نیست بین راه هم جایز است بگیرد. (1)

(1065) م - اگر سه روز روزه را گرفت و بعد از آن متمکن شد از هدی (2)، لازم نیست (3) ذبح کند (4)، لیکن اگر قبل از تمام شدن سه روز متمکن شد باید ذبح کند.

(1066) م - اگر این سه روز روزه را نگرفت تا ماه ذی حجه تمام شد (5) باید هدی (6) را خودش یا نایبش در منی ذبح کند (7) و روزه فایده ندارد.

ص:589


1- [1] . آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب باید این سه روز را در مکه روزه بگیرد هر چند قصد اقامه لازم نیست ولی در صورتی که متمکن برای ماندن در مکه نباشد در راه بگیرد (کتاب الحج، ج 5، ص 183- 184).
2- [2] . آیة الله زنجانی: اگر در روز دهم تا دوازدهم، متمکن از هدی شد لازم است قربانی کند و نمی تواند به روزه، اکتفا کند و اگر بعد از آن متمکن شد لازم نیست.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر تا روز دوازدهم تمکن از قربانی پیدا کرد، بنابر احتیاط قربانی کند. آیات عظام خویی، صافی، گلپایگانی: احتیاط واجب آن است که قربانی کند. آیة الله سبحانی: اگر تا آخر ایام تشریق متمکن شد باید ذبح کند و در غیر این صورت، روزه کفایت می کند. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط قربانی بر او واجب خواهد شد اگر تمکن قبل از گذشت ایام تشریق باشد و الاّ روزه کفایت می کند. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب قربانی کند.
4- [4] . آیة الله بهجت: اگر چه ذبح کردن افضل و احوط است خصوصاً در صورت وجدان هدی قبل از خروج از منی (مناسک شیخ ص77).
5- [5] . آیة الله زنجانی: باید در سال آینده، خودش یا نائبش در منی ذبح کند و اگر تأخیر روزه از روی علم و عمد و اختیار بوده باید یک گوسفند کفاره بدهد، بلی چنانچه به جهت ضرورتی نتوانسته در ذی حجه روزه بگیرد باید بعد از ذی حجه روزه بگیرد و قربانی کفایت نمی کند.
6- [6] . آیة الله بهجت: باید یک گوسفند در سال آینده خودش یا نایبش...
7- [7] . آیة الله اردبیلی: در سال بعد. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: و قربانی برای سال بعد بر او متعین است. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: در سال آینده خودش و یا نایبش.... آیة الله صافی: در ذی حجه سال آینده.

(1067) م - باید این سه روز روزه را، بعد از احرام به عمره (1) به جا آورد و قبل از آن نمی تواند. (2)

(1068) م - هفت روز بقیه را باید بعد از مراجعت از سفر حج، روزه بگیرد.

(1069) م - احتیاط واجب (3) آن است که پی در پی به جا آورد. (4)

(1070) م - جایز نیست این هفت روز را در مکه یا در راه روزه بگیرد، مگر آنکه بنای اقامت در مکه داشته باشد، در این صورت اگر مدتی بگذرد که در آن مدت می توانست به وطن خود مراجعت کند، جایز است به جا آورد و همچنین جایز است اگر یک ماه بماند. (5)

(1071) م - در این ایام که با هواپیما مراجعت می کنند، بعید نیست برای کسی که در مکه اقامت کرده جایز باشد به همان مقداری که (6) هواپیما اشخاص را به محل

ص:590


1- [1] . آیة الله زنجانی: باید بعد از محرم شدن به احرام حج بگیرد.
2- [2] . آیة الله فاضل: یعنی تا زمانی که محرم به احرام عمره تمتع نشده نمی تواند این سه روز را بگیرد اما بعد از احرام عمره تمتع اگر چه محلّ هم باشد می تواند به تفصیلی که در مسأله 1057 گذشت روزه بگیرد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است. آیة الله بهجت: اظهر عدم وجوب توالی است (مناسک شیخ ص77). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احتیاط این است که هفت روز پی در پی باشد. آیات عظام سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم: بنابر احتیاط مستحب....
4- [4] . آیة الله زنجانی: سه روز روزه و همچنین هفت روز روزه باید پی در پی باشد، مگر در مواردی که ذکر شده است.
5- [5] . آیة الله سیستانی: در این صورت باید صبر کند تا همراهان او به وطن مراجعت کنند یا یک ماه بگذرد و سپس روزه بگیرد. آیة الله گلپایگانی: متعرض این مسأله و مسائل بعد تا مسأله 1076 نشده اند.
6- [6] . آیة الله زنجانی: باید به همان مقداری که -مثلاً- باید به فرودگاه برود و با هواپیما به محل بازگردد صبر کند و سپس روزه بگیرد و نباید بین 3 روز و 7 روز جمع نماید..

می رساند (1) صبر کند و روزه بگیرد لیکن احتیاط خلاف آن است (2) و به احتیاط واجب (3) جمع بین سه روز و هفت روز را نکند. (4)

(1072) م - اگر در غیر مکه؛ چه در راه یا در بلدی غیر از وطن خودش، اقامت کرد ظاهراً نتواند هفت روز روزه را در آنجا بگیرد (5)، اگرچه به مقداری صبر کند که اگر راه می پیمود به وطن می رسید.

(1073) م - ابتداء ماهی را که اگر بماند در مکه جایز است روزه را بگیرد و همین طور ابتداء (6) حساب موقع رسیدن به وطن را ظاهراً باید از وقتی که بنای مجاورت یا اقامت به مکه کرد حساب کند. (7)

ص:591


1- [1] . آیة الله سیستانی: مراجعه شود به حاشیه قبل. آیة الله مکارم: البته با توجه به نوبت بندی در حرکت با هواپیما.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: رعایت این احتیاط لازم نیست. آیة الله مکارم: این احتیاط لازم نیست.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر اقوی.
4- [4] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 1076 مراجعه شود. نظر آیات عظام تبریزی، خویی، صافی، گلپایگانی: نباید بین 3 روز و 7 روز جمع نمایند.
5- [5] . آیة الله بهجت: مانعی ندارد در بلد دیگر روزه بگیرد، البته آن قدر که می توانست به وطن برسد صبر کند. آیة الله خویی: متعرض این مسأله نشده اند.
6- [6] . آیة الله خویی: بلکه ملاک این است که همسفرهایش که در مکه اقامت نکرده اند به وطن برسند. (مناسک عربی، مسأله 393). آیة الله زنجانی: مبدأ این دو مدت پس از انقضاء ایام تشریق و پایان مناسک حج (یعنی انجام طواف نساء) و سه روز روزه گرفتن است. آیة الله سبحانی: ابتدای ماه از مابعد ایام تشریق یعنی روز چهاردهم حساب می شود (کتاب الحج، ج5، ص 196). آیة الله سیستانی: ابتدا آن زمانی است که اگر قصد اقامت در مکه نداشت معمولاً از آنجا خارج می شد.
7- [7] . آیة الله اردبیلی: بلکه باید از روزی حساب کند که اگر در مکه اقامت نمی کرد، آن روز به محل خود مراجعت می کرد. آیة الله مکارم: بلکه ملاک آن است که همسفران او به وطن برسند ولی در یک ماه احتیاط واجب محاسبه بعد از قصد اقامت در مکه است..

(1074) م - اگر متمکن از روزه گرفتن شد و قبل از آنکه روزه بگیرد مرد، واجب است ولی او سه روز را قضا کند (1) بنابر اقوی، و هفت روز دیگر را بنابر احتیاط واجب. (2)

(1075) م - لازم نیست بعد از برگشتن به بلد خود، در همان جا روزه بگیرد، پس اگر در جای دیگر قصد اقامت کرد می تواند بگیرد.

(1076) م - اگر متمکن از سه روز روزه نشد، در مکه و برگشت به محل خود (3)، در صورتی که ماه ذی حجه باقی است می تواند در محل بگیرد، لیکن با هفت روز روزه فاصله (4) بدهد (5) و اگر ماه گذشته باشد باید (6) هدی ذبح کند، اگرچه به وسیله شخص امینی (7) باشد.

مسائل متفرقه هدی

(1077) م - تقسیم قربانی به سه قسم واجب نیست (8)، و فروش یا هبه سهم

ص:592


1- [1] . آیة الله خویی: اگر تا تمام شدن ماه ذی حجه این سه روز را روزه نگرفت روزه ساقط و قربانی در سال بعد متعین است و لو اینکه نایب بگیرد. (مناسک عربی، مسأله 394). آیة الله فاضل: بر ولی واجب است سه روز را قضا کند و هفت روز دیگر را بنابر احتیاط مستحب قضا کند.
2- [2] . آیة الله بهجت، آیة الله زنجانی: واجب است بگیرد. آیة الله سبحانی: اگر سه روز را روزه گرفته قضای بقیه واجب نیست ولی اگر هیچ روزه نگرفته باید همه را قضا کند (کتاب الحج، ج 5، ص 204). آیة الله سیستانی: هیچ کدام واجب نیست.
3- [3] . آیة الله گلپایگانی: متعرّض این مسأله نشده اند.
4- [4] . آیة الله بهجت: فاصله لازم نیست. آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب عدم جمع است. (مناسک مسأله 394).
5- [5] . آیة الله زنجانی: و باید روزه بگیرد هر چند ماه ذی حجه گذشته باشد و ذبح هدی، لازم نیست.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: در سال آینده و در منی. آیة الله فاضل: در منی.
7- [7] . آیة الله سیستانی: البته در سال آینده.
8- [8] . نظریه آیات عظام در 1040 گذشت..

فقیر (1)، قبل از قربانی و بدون قبض آن باطل است. (2) بنابراین، عمل بعضی، که به ادعای فقر یا وکالت از فقیر، ثلث فقیر را از قربانی بخود حاجی می فروشند یا هبه می کنند صحیح نیست.

(1078) م - گفته می شود که در منی، مسلخ فعلی، کمی در وادی مُحسِّر ساخته شده و در این صورت، هر چند در صورت امکان ولو تا آخر ذی حجه باید در منی قربانی کنند لکن قربانی در مسلخ جدید مجزی است. (3)

ص:593


1- [1] . آیة الله فاضل: توسط فقیر یا وکیل او.
2- [2] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سبحانی، سیستانی: جایز است قبل از قبض، از فقیری در وطنش وکالت بگیرد که در یک سوّم قربانی طبق خواسته او تصرف کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: نسبت به صدقه و اهدا، انسان می تواند از فقرا و مؤمنین آشنا در شهر خود وکالت در قبول و اعراض بگیرد و بعد از ذبح از طرف آنها قبول کرده و بدون تقسیم اعراض نماید. (مناسک فارسی، ص140، مسأله 190 و 191).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: با توجه به وضعیت فعلی و کثرت حجاج و عدم امکان ذبح برای تمامی آنان در منی، ذبح در مذبح فعلی کافی است. آیة الله بهجت: اگر به علت تغییر محل، ذبح در منی ممکن نباشد و تأخیر انداختن آن، ولو تا آخر ماه ذی حجه موجب عُسر و حرج نوعی باشد، در این صورت ذبح در خارج از منی اشکال ندارد. (مناسک، ص137). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: پس اگر متمکن از تأخیر و ذبح در منی باشد، اگرچه تا آخر ذی حجه، حلق یا تقصیر نماید و مُحل شود و ذبح را تأخیر بیندازد و همچنین طواف و نماز طواف و سعی را تأخیر بیاندازد و الاّ جایز است به ذبح در مذبح فعلی اکتفا کند، ]لازم به تذکر است اگر در روز عید متمکن از ذبح در منی نبود و احتمال بقای عذر تا آخر ذی حجه را بدهد، می تواند طبق فتوای آیة الله خویی در مسلخ های جدید ذبح کند ولی اگر اتفاقاً کشف خلاف شد اعاده نماید. (استفتائات، ص267، س809).( و آیة الله تبریزی اضافه فرموده اند: و جایی که مشکوک است که منی باشد مبیت و ذبح و تقصیر در حال اختیار هم مجزی است. آیة الله خامنه ای: محل انجام ذبح، منی است و در صورتی که از ذبح در منی ممانعت شود، انجام آن در محل تعیین شده در حال حاضر، بلامانع است. (مناسک حج، م407) آیة الله زنجانی: در شرایط کنونی، قربانی کردن در مسلخ هایی که در خارج منی و وادی محسَّر ولی نزدیک منی احداث شده است مجزی است و تأخیر برای ذبح در منی لازم نیست ولی اگر تأخیر انداخت اعمال بعدی را هم به تأخیر بیندازد.

(1079) م - کسی که اجیر در حج است، می تواند برای قربانی شخص ثالثی را وکیل کند و وکیل مزبور، نیت قربانی حجی که موکلش از طرف موکل خود انجام می دهد را می نماید. (1)

(1080) م - تأخیر ذبح از روز عید عمداً، جایز نیست علی الأحوط (2)، لکن اگر تأخیر شد عمداً یا جهلاً یا نسیاناً، ذبح در شب کفایت می کند. (3)

ص:594


1- [1] . مراجعه شود به مسأله 1041 ذبح. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: وکیل باید نیت کند آن قربانی که بر موکلش واجب است. آیة الله مکارم: نیت قربانی را نایب اصلی می کند.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1032 ذبح. آیة الله اردبیلی: تأخیر تا روز دوازدهم جایز است. آیة الله مکارم: تا روز سیزدهم جایز است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط کفایت نمی کند مگر برای خائف.

(1081) م - کسانی که وکیل دیگری هستند که برای او قربانی کنند، می توانند قبل از اینکه حلق یا تقصیر کنند، قربانی دیگری را ذبح نمایند. (1)

استفتائات قربانی

(1082) س - جمعی از حجاج پول روی هم می گذارند و کسی با پول مشترک برای همه آنان تعدادی گوسفند می خرد و در وقت ذبح، هر گوسفند را برای یک نفر قصد می کند و قربانی می کند، آیا این ترتیب ذبح اشکال دارد یا خیر و آیا در صورت تفاوت گوسفندان در قیمت با اینکه همه به یک اندازه پول داده اند چه وضعی پیدا می شود؟

ج - اگر صاحبان پول راضی باشند اشکال ندارد. (2)

(1083) س - کسانی که گوسفند خود را به غیر مؤمن داده اند و او ذبح نموده است

ص:595


1- [1] . آیة الله زنجانی: البته چون قربانی کردن باعث نجس شدن بدن یا لباس محرم می شود، تا در منی حلق یا تقصیر نکرده نباید قربانی دیگری را ذبح کند و در هر حال اگر قربانی کرد، صحیح است.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر صاحبان پول اجازه داده باشند مانعی ندارد ولی رضایت قلبی کافی نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر صاحبان پول راضی باشند و ذابح وکالت در افراز داشته باشد اشکال ندارد. (آداب و احکام حج، مسأله 841). آیة الله فاضل: لیکن بهتراست که وکالت بگیرد در مقابل وجه مورد توافق، یک گوسفند به نیابت از او قربانی کند و مجاز باشد که برای ذبح نایب هم بگیرد..

و بعد، حلق و اعمال مترتبه را انجام داده اند و بعد متوجه شده اند، وظیفه آنان چیست؟

ج - ذبح را اعاده کنند (1) و حلق و اعمال مترتبه صحیح است. (2)

(1084) س - کسی قربانی را به غیر مؤمن داده و او کشته است و بعد متوجه شده و در عین توجه، عمداً بدون تجدید قربانی حلق کرده و اعمال مترتبه بر حلق را انجام داده، آیا مُحلّ شده است یا نه و آیا فقط قربانی باید بکند یا همه اعمال را اعاده نماید؟

ج - با فرض اینکه احتمال صحّتِ اعمالی را که بعد از قربانی اتیان کرده می داده، مُحِلّ شده است و فقط قربانی بر عهده او است (3) و اعمالش صحیح است. (4)

(1085) س - در مسأله قربانی در مسلخ جدید، عبارت نقل شده از حضرتعالی صراحت در حکم ندارد، لطفاً نظر مبارک را مرقوم فرمایید.

ج - ذبح در مسلخ جدید مُجزی است. (5)

(1086) س - آیا در شرایط قربانی، تحقیق لازم است که یقین به بودن شرایط حاصل شود یا لازم نیست؟

ج - در شرایطی که مربوط به نقص عارض برحیوان بعد از تمام بودن آن است، مثل خصی نبودن یا معیوب نبودن حیوان، فحص لازم نیست و در صورت شک می تواند بدون تحقیق ذبح کند، ولی در شرایط دیگر مثل سن حیوان (6) یا مؤمن بودن

ص:596


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر ذابح مسلمان باشد، کفایت می کند. آیة الله زنجانی، آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: کافی است ذبح کننده مسلمان باشد.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1042. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1042 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: قربانی هم بر عهده او نیست و اعمالش صحیح است. آیة الله زنجانی: محل شده و قربانی و اعمال مترتبه بر آن صحیح است.
4- [4] . در مسأله قبل گذشت. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1042 مراجعه شود.
5- [5] . مراجعه شود به مسأله 1078.
6- [6] . آیة الله زنجانی: اطمینان یا حجت دیگر شرعی لازم است..

ذابح (1)، لازم است یقین حاصل شود. (2)

(1087) س - در مکه جیب کسی را زدند و پولش را بردند، شکایت کرد، بعد ]از( طی مراحل قانونی، حاکم آنجا حکم کرد پولش را از دزد بگیرند و به او بدهند، آیا جایز است پول را بگیرد و گوسفند قربانی را با آن بخرد یا نه؟

ج - اگر می داند که پول خود او است، مانع ندارد. (3)

(1088) س - شخصی بدون گرفتن وکالت در ذبح، از طرف عیالش یا شخص دیگری قربانی می نماید، به این خیال که اذن فحوی از او دارد و مطمئن است که وقتی به عیالش یا رفیقش بگوید من در قربانگاه برای تو قربانی کرده ام او راضی است و خوشحال هم می شود، این نحو قربانی کافیست یا نه؟

ج (4) - کافی نیست مگر او را وکیل کرده باشد. (5)

ص:597


1- [1] . آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: بنابر شرطیت و گذشت عدم شرطیت ایمان ذابح. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1042 مراجعه شود.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1045 آیة الله اردبیلی: مؤمن بودن ذابح لازم نیست و مسلمان بودن کافی است و در تحصیل شرایط اطمینان کفایت می کند و در مورد عیوبی که احتمال می دهد از بدو تولد وجود داشته، بنابر احتیاط فحص نماید. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر بایع اهل خبره بود و از سن هدی خبر داد می توان به قول او اعتماد کرد. (المسائل الشرعیه، ج1، ص376 و صراط النجاة). آیة الله سبحانی: در صورتی که شخص ثقه خبر بدهد یا قول فروشنده اطمینان آور باشد کافی است. آیة الله مکارم: در صفات پنهانی حیوان می توان به قول فروشنده ظاهر الصلاح قناعت کرد و مؤمن بودن ذابح شرط نیست کافی است که مسلمان باشد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر بداند آن شخص مال او را دزدیده، مانع ندارد. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی: اگر می داند آن شخص دزد است مانع ندارد. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: و همچنین اگر شرایط تقاص حاصل باشد و به هر حال اگر قربانی را به نحو کلی فی الذمه بخرد و با آن پول، قیمت آن را ادا کند مجزی است.
4- [4] . آیة الله زنجانی: کافی نیست مگر مأذون در ذبح باشد.
5- [5] . آیة الله بهجت: چنانچه احراز رضایت کرد و شاهد حال هم دالّ بر رضایت بود؛ به طوریکه اگر او بفهمد راضی است کفایت می کند. آیة الله خامنه ای: قربانی کردن باید به وسیله خود شخص یا با وکالت از سوی او انجام شود، اما اگر شخص دیگری بدون وکالت گرفتن از او برایش ذبح انجام دهد، صحّت آن محل اشکال است و بنابر احتیاط، نمی توان به آن اکتفا کرد. (مناسک حج، م409).

(1089) س - روز عید، بعض اشخاص به قربانگاه می روند و بدون اینکه در قربانی نیابت داشته باشند، خودشان برای رفقایشان قربانی می کنند، آیا این قربانی کافی است یا نه؟ و اگر کافی نیست، پول قربانی به عهده چه کسی است؟

ج - کفایت نمی کند (1) و پول از مال کسی خارج می شود که خرج کرده است مگر آنکه غروری در بین باشد. (2)

(1090) س - در قربانگاه، حجاج و صاحب گوسفند یک قراری با هم می گذارند که هرچند رأس گوسفندی که می خواهند، هریکی به فلان مبلغ و نام می برد، حاجی هم قبول می کند و یکی یکی را به نیت افرادی که وکالت دارد می کشد، بعد می رود با صاحب گوسفند حساب می کند، آیا در قربانی اشکالی نیست؟

ج - اشکال ندارد.

(1091) س - در قربانگاه ده نفر حاجی با صاحب گوسفند قرار می گذارند که ده گوسفند را جدا می کنیم و قربانی می کنیم از قرار یکی دویست ریال سعودی مثلاً، در این بین چند نفر دیگر از رفقای آنان می آیند و بدون قرار جدید با صاحب گوسفند، به تعدادشان گوسفند قربانی می کنند و بنا دارند که بعد از قربانی طبق قرارداد سایر افراد، به صاحب گوسفند پول بدهند، آیا قربانی های آنان درست است یا خیر؟

ج - اگر یقین به رضایت صاحب گوسفند دارند، مانع ندارد. (3)

(1092) س - غیر مؤمن مشغول سر بریدن قربانی بود، شخصی که برای او قربانی می شد دست گذاشت روی دست ذابح و فشار می داد در بردن و آوردن چاقو، به نحوی که بریدن سر گوسفند به هر دو اسناد داده می شد، آیا این قربانی صحیح است؟

ص:598


1- [1] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه سؤال قبل مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: در مسأله قبل بیان شد که در چه صورتی کفایت می کند. آیة الله مکارم: یعنی کسی او را فریب داده باشد.
3- [3] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و الاّ رضایت بعدی کافی نیست (آداب و احکام حج، مسأله 839)..

ج - اگر خودش ذبح نکرده، صحیح نیست. (1)

(1093) س - در روز عید قربان معمولاً در هر کاروانی چند نفر برای قربانی از طرف دیگران نایب می شوند و می آیند قربانگاه، اگر کسی شک کند که برای فلان شخص هم قربانی کردم یا نه، وظیفه نایب چیست؟

ج - باید قربانی کند.

(1094) س - آیا ذبح با کاردهای استیل که معلوم نیست آهن است یا نه چگونه است؟

ج - صحیح نیست. (2)

ص:599


1- [1] . مراجعه شود به مسأله 1042. آیة الله اردبیلی: بلکه صحیح است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1042 مراجعه شود. آیات عظام زنجانی، سبحانی، مکارم: گفتیم مسلمان بودن ذابح کافی است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: سر بریدن با هر فلزی که عادتاً از آن چاقو ساخته می شود، صحیح است. آیة الله بهجت: اگر در تیزی و حدّت مثل آهن باشد تا انتهای ذبح، بعید نیست حکم آهن را داشته باشد به الغای خصوصیت. (مناسک، س159). آیة الله تبریزی: مانعی ندارد، بلی اگر در محلّ ذبح آهن باشد، احتیاط مستحب آن است که با آن ذبح کند. آیة الله خامنه ای: ابزاری که ذبح با آن انجام می شود. باید از آهن باشد، و استیل (که فولاد مخلوط با ماده ضد زنگ است) در حکم آهن است، اما اگر در مورد آهنی بودن ابزار ذبح تردید دارد، تا زمانی که آهنی بودن آن محرز نشده، ذبح کردن با آن کفایت نمی کند. (مناسک حج، م410) آیة الله خویی: ذبح با آن مانعی ندارد. (صراط النجاة، ج1، ص292). آیة الله زنجانی: ذبح با چاقوی استیل، بلکه هر وسیله ای که در برندگی، از چاقوی آهنی، کمتر نباشد صحیح است. آیة الله سبحانی: ذبح با کاردهای استیل مانعی ندارد (مناسک، م 510). آیة الله سیستانی: خالی از اشکال نیست. آیة الله صافی: اگر محرز نباشد که استیل آهن است صحیح نیست. آیة الله فاضل: اشکال ندارد. آیة الله مکارم، آیة الله نوری: با هر فلز برنده ای صحیح است..

(1095) س - اگر انسان مریض نتواند در حج تمتع قربانی کند و به دیگری نیابت دهد و نایب و وکیل فراموش کند و در مدینه یا در ایران یادش بیاید که قربانی نکرده است، وظیفه اش چیست؟

ج - بر حج او اشکالی نیست، ولی قربانی بر ذمه اش باقی است که باید در سال آینده در منی انجام دهد و اگر در ماه ذی حجه فهمید باید در صورت امکان در همان ماه قربانی کند. (1)

(1096) س - شخصی برای خود و نیابت افرادی به قربانگاه رفت و ده رأس گوسفند خرید و قربانی کرد، بعد از رسیدن به منزل، یقین پیدا کرد پول 9 رأس گوسفند را داده است، وظیفه اش نسبت به پول یک رأس که نداده چیست؟ ضمناً با مراجعه به قربانگاه صاحب گوسفند را پیدا نکرد، آیا جایز است که در آن پول تصرف کند و بعد از مراجعت به ایران پول ایرانی به حاکم شرع بدهد و یا صدقه بدهد یا نه؟ و در صورتی که تصرف در آن جایز باشد اکنون که به ایران برگشته، آیا باید ریال سعودی یا قیمت آن به ارز دولتی یا ارز آزاد بدهد؟

ج - با یأس از شناسایی صاحبش، از طرف او به فقیر (2) صدقه دهد و باید یا ریال

ص:600


1- [1] . آیة الله سبحانی: بدین شکل که اگر وکیل یا نایب هنوز در مکه است سعی کند آن را در منی یا کشتارگاه های نزدیک به منا انجام دهد وگرنه باید در سال آینده در منا انجام دهد و اگر پول یا فیش قربانی به هدر رفته است قربانی بر ذمه نایب باقی است و باید انجام دهد. آیة الله سیستانی: اگر پس از ایام تشریق در ماه ذی حجه متوجه شود به احتیاط واجب جمع کند بین روزه و ذبح.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: باید فقیر مؤمن باشد. آیة الله زنجانی: باید با اذن حاکم شرع به فقیر مؤمن غیر سید صدقه دهد. آیة الله سبحانی: به احتیاط واجب به إذن حاکم شرع به فقیر مؤمن صدقه بدهد. آیة الله سیستانی: و به احتیاط واجب باید به اذن حاکم شرع باشد..

بدهد و یا قیمت بالا را بدهد. (1)

(1097) س - شخصی قربانی نمی کند به اعتقاد اینکه گوشت گوسفند تلف می شود و از آنان استفاده ای نمی شود وبا همین کیفیت تقصیر کرده، اعمال حج را انجام می دهد، وظیفه او چیست؟

ج - اگر جاهل بوده و فکر می کرده که عملش صحیح است (2)، از احرام خارج شده ولی قربانی بر ذمه او است. (3)

(1098) س - آیا مُحرم می تواند قبل از ذبحِ گوسفندِ خود، برای دیگری ذبح نماید؟

ج - مانع ندارد. (4)

ص:601


1- [1] . آیة الله مکارم: منظور قیمت ارز آزاد است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: حلق و تقصیر او صحیح بوده و از احرام خارج شده ولی حرمت استمتاع از زنان باقی است و باید قربانی کرده و اعمال مکه را اعاده کند.
3- [3] . آیة الله بهجت: قربانی کند و بعد تقصیر نماید و کفّاره ازاله شَعْر را بدهد. آیة الله سبحانی: ولی در جاهل مقصر و یا در صورت عمد چنین فردی از احرام خارج نشده و اگر محرم مرد می باشد باید فوراً لباس دوخته را از تن خارج کند و حوله های احرام را بپوشد و محرمات احرام را ترک نماید و بعد از قربانی در منی یا قربانگاه های موجود اعمال مترتبه را انجام دهد و اگر پایان ایام تشریق ذبح نکند تا آخر ذی حجه باید ذبح کند و اعمال را انجام دهد و یک عمره مفرده نیز به جا آورد و حج خود را بنابر احتیاط واجب سال بعد اعاده کند. آیة الله فاضل: ظاهراً از احرام خارج نشده و لازم است محرمات احرام را رعایت کند و اگر تا پایان ایام تشریق ذبح کند حجّش صحیح است و الاّ بنابر احتیاط باطل است و باید باعمره مفرده از احرام خارج شود. آیة الله سیستانی: باید فوراً لباس دوخته را بیرون آورد و محرمات احرام را ترک کند و قبل از پایان ایام تشریق ذبح کند وگرنه حج او باطل است بنابر احتیاط. آیة الله مکارم: اگر قربانی در منی از بین می رود و به هیچ وجه قابل استفاده نیست، باید پول آنرا کنار گذارد و در شهر خودش قربانی کند (در ماه ذی حجه آن سال و اگر نتوانست در سال بعد در ایام تشریق).
4- [4] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1081 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: ولی بهتر است نخست قربانی خود را ذبح کند سپس قربانی افراد دیگر را..

(1099) س - اگر کسی مؤمن بودن ذابح را قبل از ذبح احراز کرد و بعداً معلوم شد خلاف بوده است، آیا آن قربانی کفایت می کند؟

ج - کفایت نمی کند. (1)

(1100) س - اگر قربانی از وجه غیر مُخَمَّس باشد چه صورت دارد؟

ج - کفایت نمی کند. (2)

(1101) س - در صورت عدم وجود گوسفند سالم، آیا می توان گوسفند مرضوض الخصیتین (گوسفندی که تخم های آن را کوبیده اند ) را ذبح نمود؟

ج - اگر غیر خصی و مرضوض یافت نشود، ذبح خصی و مرضوض کافی است. (3)

ص:602


1- [1] . مراجعه شود به مسأله 1042. آیة الله اردبیلی، آیة الله زنجانی: کفایت می کند. آیة الله بهجت: کفایت می کند چون گذشت که ایمان شرط نیست و اسلام کافی است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1042 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: مباشرت در قربانی و حلق لازم نیست بنابراین اگر خودش نیت کند در هر دو مورد اگر ذابح یا حلاق غیر مؤمن باشد اشکال ندارد ولی اگر آنان را در قربانی و یا حلق نیابت داده باشد کفایت نمی کند.
2- [2] . مراجعه شود به سؤال 667. آیة الله اردبیلی: کفایت می کند مگر اینکه معامله به نحو شخصی صورت گرفته باشد و قصد او نیز این باشد که خمس را نپردازد. آیة الله بهجت: اگر معامله به ذمّه باشد، ظاهراً کافی است. (مستفاد از س97 مناسک). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: چون متعارف خرید به ثمن کلی است، قربانی صحیح است. آیة الله خامنه ای: اگر معامله به صورت خرید در ذمه باشد و یا با درآمد کسب خریداری شده کافی است. آیة الله سبحانی: کفایت می کند و فقط ذمه حج گزار به اندازه خمس مشغول است. آیة الله مکارم: به آن اکتفا نشود. (استفتاء ش 170151) آیة الله سیستانی، آیة الله نوری: چون متعارف خرید به ثمن کلی است، قربانی صحیح است ولی ذمه اش به اندازه خمس مشغول است.
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 1024 و 1023. آیة الله اردبیلی: ذبح مرضوض در حال اختیار نیز کافی است.

(1102) س - شخصی به اعتماد نایب خود در رمی، ذبح کرده و حلق نموده است، بعد معلوم شده که نایب از جانب او رمی ننموده است، آیا ذبح و حلق او صحیح است؟

ج - کفایت می کند. (1)

(1103) س - شخصی در قربانی کسی را نایب خود کرد و پس از آن به دیگری نیابت داد، ولی شخص اول ذبح نمود، آیا صحیح است؟

ج (2) - اگر اولی را از وکالت عزل نکرده کافی است و مجرد نیابت دادن به دومی، عزل اولی از نیابت نیست.

(1104) س - شخصی با جهل به اشتراط مؤمن بودن ذابح، قربانی خود را به دیگری واگذار کرده که ذبح نماید، بعد از ذبح متوجه مسأله شده است، وظیفه او چیست؟

ج - اگر مؤمن بودن ذابح معلوم نیست، باید دو مرتبه قربانی کند. (3)

(1105) س - کسی را وکیل در قربانی نموده، آیا وکیل می تواند به دیگری وکالت دهد؟

ج - اگر وکالت داده که وکیل خودش قربانی کند، نمی تواند به دیگری بدهد.

ص:603


1- [1] . آیة الله اردبیلی: ولی باید رمی را خودش یا نایبش انجام دهد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: صحیح است.
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 1042. آیة الله اردبیلی: اشکال ندارد. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1041 مراجعه شود. آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: لازم نیست چون همان اسلام کفایت می کند..

(1106) س - اگر ذبح قربانی شخصی توسط غیر مؤمن صورت گرفته باشد (1)، آیا تکرار آن باید در ایام تشریق باشد؟

ج - اگر در بقیه ذی حجه، تا آخر آن هم قربانی شود کافی است، اگرچه تأخیر آن از ایام تشریق جایز نیست. (2)

(1107) س - مُحرمی که لباس احرامش بر اثر ذبح نجس شده، می تواند به مقداری که برای دیگران ذبح می کند، در لباسِ احرام نجس باشد؟

ج - در صورت امکان باید لباس خود را تطهیر کند (3) و اگر نکرد ضرری به احرام یا ذبح ندارد. (4)

(1108) س - در مناسک نوشته شده: واجب است احتیاطاً، که قربانی را از روز عید تأخیر نیندازند (5)، حال اگر کسی بدون عذر تأخیر انداخت، به غیر از حرمت تکلیفی، عواقب دیگری هم دارد؟

ج - قربانی او صحیح است، ولی باید ترتیب بین قربانی و حلق و اعمال مکه

ص:604


1- [1] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1042 مراجعه شود.
2- [2] . مراجعه به مسأله 1042 شود. آیة الله اردبیلی: گذشت که تکرار ذبح لازم نیست. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب و در صورت امکان. (مناسک حج، م406) آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1041 مراجعه شود. آیة الله مکارم: همان گونه که گفته شد، اسلام ذابح کافی است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: تطهیر لباس واجب نیست، اگرچه مطابق با احتیاط استحبابی است. آیة الله بهجت: بنابر احوط. (مناسک، شیخ ص14). آیة الله سبحانی: و برای اینکه این محذورات پیش نیاید افراد محرم که برای دیگران ذبح می کنند در مذبح سعی کنند اول گوسفند خود را قربانی کنند و با تقصیر یا حلق در منی از احرام خارج بشوند. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب.
4- [4] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر احتیاط لباس را تطهیر کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احتیاط مستحب تعویض یا تطهیر آن است.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: گذشت که تأخیر قربانی تا روز دوازدهم جایز است..

مراعات شود. (1)

(1109) س - بعد از فری اوداج اربعه، اگر گردن قربانی را در حالی که هنوز زنده است قطع نمود، چه صورتی دارد؟

ج - کار حرامی است (2)، لکن ذبیحه حلال است و کفایت از قربانی می کند. (3)

ص:605


1- [1] . آیة الله بهجت: علی الأحوط الأشهر. (مناسک شیخ، ص78). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر ذبح را عمداً تأخیر بیندازد تا تنگی وقت روز عید که دیگر نتواند در آن روز ذبح کند، باید حلق یا تقصیر نماید، ولی اعمال مکه را تأخیر بیاندازد. آیة الله خامنه ای: کسی که ذبح قربانی را بنابر هر دلیلی از روز عید به تأخیر انداخته، لازم نیست حلق یا تقصیر را هم به تأخیر اندازد، بلکه بعید نیست انجام حلق یا تقصیر در روز عید واجب باشد، و نباید در این مورد ترک احتیاط کند، اما صحّت انجام طواف حج و دیگر اعمال پنج گانه مکه در چنین حالتی (تأخیر در انجام قربانی) محل اشکال است و باید برای انجام آن اعمال تا ذبح قربانی منتظر بماند. (مناسک حج، م416) آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1032 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 1028 مراجعه شود و اما اعمال مکه نیز باید بعد از قربانی و حلق یا تقصیر انجام شود. آیة الله سیستانی: جایز است مقدّم داشتن تقصیر یا حلق بر ذبح ولی احتیاط واجب این است که پس از تهیه قربانی در مکانی که ذبح در آن برای او جایز است باشد. ولی تا ذبح نکند مُحل نمی شود و تقدیم اعمال مکه بر حلق یا تقصیر برای کسی که باید آنها را بعد از وقوفین انجام دهد جایز نیست و اگر کسی از روی علم و عمد مقدم بدارد باید یک گوسفند قربانی کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: باید ترتیب بنابر احتیاط مراعات شود و اگر از روی سهو یا جهل ترتیب مراعات نشد اشکال ندارد ولی احکام مکه باید بعد از قربانی و حلق یا تقصیر انجام شود. (مناسک عربی، ص 148). آیة الله مکارم: تأخیر تا روز سیزدهم جایز است.
2- [2] . آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: بنابر احتیاط.
3- [3] . آیة الله بهجت: مانعی ندارد ولی اگر عمداً چنین کند استفاده از گوشت آن مکروه است بلکه خلاف احتیاط است (رساله توضیح المسائل، مسأله 1823). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر احتیاط لازم، ذبیحه حلال نیست. آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: این کار حرام نیست ولی بهتر است این کار را نکند. آیة الله سبحانی: گرچه این کار اگر عمدی باشد حرام است ولی استفاده از گوشت آن مکروه است..

(1110) س - می فرمایید اگر ذبح در منی تا آخر ذی حجه ممکن شود باید ذبح را تأخیر بیندازد، آیا اجازه می دهید که حلق را همان روز عید انجام دهد، یا باید حلق و تقصیر را تا بعد از قربانی تأخیر بیندازد، هرچند ده روز طول بکشد؟

ج - باید مراعات ترتیب شود (1) علی الأحوط. (2)

(1111) س - آیا حکم گوسفندی که تخم های آن را کوبیده اند، با گوسفندی که تخم هایش را تابیده اند یکی است یا نه؟ و در هر صورت، اگر تخم های گوسفندی را تابیده باشند، آیا برای هَدْی مُجزی است یا نه؟ لطفاً نظر خودتان را بیان فرمایید.

ج - بنابر احتیاط واجب باید تابیده هم نشده باشد. (3)

ص:606


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر تأخیر ذبح تا روز دوازدهم باشد، باید حلق را بعد از ذبح انجام دهد و اگر از روز دوازدهم نیز تأخیر می افتد، می تواند حلق کرده و باقی اعمال را به جا آورد و تا آخر ذی الحجه هر وقت که توانست ذبح کند. آیة الله بهجت: حلق و تقصیر در روز عید است. آیة الله نوری: تأخیر حلق از روز عید جایز نیست.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1139 و 1140 از مسائل تقصیر و مسأله 1078. آیة الله خامنه ای: اگر نتواند در روز عید در منی قربانی کند، لیکن قربانی کردن در روز عید در قربانگاهی که در حال حاضر در خارج از منی برای قربانی در نظر گرفته شده، برایش میسر باشد، بنابر احتیاط، واجب است که ابتدا قربانی کند. و سپس حلق یا تقصیر نماید؛ و اگر این کار هم برایش ممکن نباشد، بنابر احتیاط واجب باید در روز عید حلق یا تقصیر انجام دهد که با انجام آن از احرام خارج می شود، اما باید اعمال پنج گانه مکه را تا پس از ذبح قربانی به تأخیر اندازد. و الاّ صحت آن اعمال محل اشکال است. (مناسک حج، م 420) آیة الله سبحانی: حلق یا تقصیر باید پس از قربانی باشد و این تأخیر از غروب روز سیزدهم فراتر نرود. آیة الله مکارم: رعایت ترتیب در اینجا لازم نیست.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: هر دو مجزی است. آیة الله بهجت، آیة الله گلپایگانی: به مسأله 1023 (شرایط هدی) مراجعه شود. آیة الله خامنه ای: رجوع شود به حاشیه مسأله 1023، چهارم. آیة الله خویی، آیة الله زنجانی: مسأله در مورد کوبیده نبودن، و تابیده و مالیده نبودن مبتنی بر احتیاط استحبابی است، بلی باید خصی یعنی اخته نباشد. (مناسک عربی، مسأله 384). آیات عظام سبحانی، سیستانی، فاضل: احتیاط مستحب است..

(1112) س - حیوانی را که برای هدی ذبح می کنند، اگر قطع اوداج اربعه بکنند و آن را رها نمایند و حیوان به خودی خود پشت به قبله شود و یا بعد از قطع اوداج اربعه، قبل از جان دادن، حیوان را روی بقیه اجساد حیوانات ذبح شده پرت نمایند و حیوان در اثر این کار، از قبله منحرف شود و در آن حال جان دهد، حکمش چیست؟

ج - رو به قبله بودن در حال قطع اوداج اربعه کافی است.

(1113) س - اگر کسی پس از ذبح قربانی و انجام باقی مناسک و یا قبل از آن متوجه شد که سن هَدْی کمتر از حد نصاب است وظیفه چیست؟

ج - اعاده لازم است. (1)

(1114) س - اگر روحانی کاروان می داند که احرامی او در روز عید در مسلخ به خون آلوده می شود و به جهت اینکه روحانی است و باید بر اعمال حجاج نظارت داشته باشد مدت چند ساعت لباس احرامی او خون آلود است، آیا با علم به نجس شدن و طولانی بودن آن تکلیف اوچیست؟

ج - اگر معذور از تبدیل یا تطهیر است اشکال ندارد. (2)

(1115) س - روحانی کاروانی نایب است و می داند که برای نظارت بر اعمال حج حجاج در قربانگاه لباس او به خون آلوده می شود و به جهت مسؤولیتی که دارد در قربانگاه معطل می گردد، آیا با علم به این جهت، نیابتش در حج اشکالی دارد؟

ج - نیابت اشکال ندارد.

ص:607


1- [1] . آیة الله سیستانی: اگر در ایام تشریق باشد باید اعاده کند و اگر بعد از آن باشد به احتیاط واجب جمع کند بین اعاده ذبح و روزه. آیة الله خامنه ای، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مطلقاً اشکال ندارد ولی احتیاط مستحب آن است که تا جایی که امکان دارد تطهیر کند. آیة الله سیستانی: اگر ممکن است، به احتیاط واجب باید مبادرت به تطهیر یا تبدیل کند یا ابتدا از احرام خارج شود سپس به این کار بپردازد..

(1116) س - بعضی از محله های جدید مکه، در منی ساخته شده است، آیا در آنجا می شود قربانی نمود یا خیر؟

ج - اگر در منی است مانع ندارد، ولی بدون احراز اینکه در منی است، صحیح نیست. (1)

(1117) س - انسان شک می کند که در سال یا سال های گذشته ذابحِ قربانی اش مؤمن بوده یا نه، الآن وظیفه اش چیست؟

ج - اگر در حال عمل، مسأله را می دانسته و ملتفت بوده و شک بعد از عمل است، اعتنا نکند و در غیر این صورت باید قربانی را اعاده نماید. (2)

(1118) س - بعضی از مدیران کاروان ها یا اشخاص خیرِ دیگر، که برای قربانی از اشخاص پول می گیرند و احیاناً خودشان سر بریدن را یاد ندارند لذا قربانی ها را غیر مؤمن ذبح می کند، اولاً آیا از منوب عنه مُجزی است یا نه و ثانیاً آیا نایب ضامن است یا خیر؟

ج - قربانی مزبور کفایت نمی کند (3) و کسی که پول را از منوب عنه گرفته ضامن است. (4)

ص:608


1- [1] . آیة الله تبریزی: با فرض شک، مانعی ندارد. آیة الله خویی: در مورد شک در منی فتوای ایشان به دست نیامد. آیة الله زنجانی: در شرایط کنونی ذبح در اماکن نزدیک منی مجزی است.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1042. آیة الله اردبیلی: اگر ذابح مسلمان بوده کافی است. آیة الله زنجانی: برای پاسخ این سؤال و سؤال بعد به حاشیه مسأله 1041 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1042 مراجعه شود.
4- [4] . مراجعه شود به مسأله 1042. آیة الله اردبیلی: اگر وکالت داشته باشند که ذبح را به شخص دیگری واگذار کنند، مسلمان بودن ذابح کافی است. آیة الله فاضل: به حاشیه مسأله 1050 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: و اگر کسانی که در کاروان ها از حجاج جهت خرید قربانی و ذبح پول گرفته و نیابت با اذن در توکیل گرفته اند چنانچه فقط ذبح را به غیر مؤمن واگذار و خود نیت کند اشکال ندارد ولی هم ذبح و هم نیت را نمی تواند به غیر مؤمن واگذار کند..
مستحبات هدی

(1119) م - مستحبات هدی چند چیز است (1):

1. در صورت تمکن، قربانی شتر باشد و در صورت نبودن آن، گاو و در صورت نبودن آن، گوسفند باشد.

2. قربانی بسیار فربه باشد.

3. در صورت شتر یا گاو بودن آن، از جنس ماده و در صورت گوسفند یا بز بودن آن، از جنس نر باشد.

4. شتری که می خواهند او را نحر کنند، ایستاده و از سر دست ها تا زانوی آن را ببندند و شخص در جانب راست او بایستد و کارد یا نیزه یا خنجر به گودال گردن او فرو برد و در وقت ذبح یا نحر این دعا را بخواند:

«وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَالْاَرْضَ حَنِیفاً مُسْلِماً وَما أَنَا مِنَ المُشْ-رِکینَ انَّ صَلاتِی وَنُسُکی وَمَحْیایَ وَمَمَاتِی للهِ رَبِّ الْعالَمِینَ لا شَرِیک لَهُ وَبِذلِک امِرْتُ وَأنا مِنَ المُسْلِمِینَ، أَللَّهُمَّ مِنْک وَلَک بِسْمِ اللهِ وَاللهُ أکبَرُ، أللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّی».

5. اینکه خود قربانی را بکشد و اگر نتواند، دست خود را بالای دست کشنده بگذارد.

سوم - تقصیر یا حلق

اشاره

(1120) م - هر مکلفی مختار است که بعد از ذبح کردن، یا سر بتراشد و یا از ناخن (2)

ص:609


1- [1] . آیة الله مکارم: به قصد رجاء و امید ثواب به جا آورد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب ناخن گرفتن به تنهایی کافی نیست و اگر خواست ناخن بگیرد، احتیاطاً باید بعد از چیدن مو باشد. آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط مؤکد استحبابی، برای تقصیر، کوتاه کردن مو را انتخاب کند و همچنین است حکم تقصیر بانوان. آیة الله سبحانی: نحوه تقصیر در ذیل مسأله 894 گذشت مضافاً بر اینکه تراشیدن ریش در مردان کفایت از حلق یا تقصیر نمی کند. آیة الله سیستانی: گرفتن ناخن کافی نیست بنابر احتیاط واجب و اگر خواست ناخن بگیرد باید بعد از کوتاه کردن مو باشد..

یا موی خود قدری بچیند، مگر چند طایفه:

اول - زن ها که باید از مو یا ناخن (1) خود قدری بگیرند و کافی نیست ظاهراً (2) برای آنها سر تراشیدن. (3)

دوم - کسی که سال اول حج او باشد، که باید سر (4) بتراشد (5) به احتیاط واجب. (6)

سوم - کسی که موی سر خود را به عسل یا «صمغ» یا نحو آن برای رفع شپش و نحو آن چسبانیده باشد باید سر بتراشد به احتیاط واجب. (7)

ص:610


1- [1] . آیة الله اردبیلی: حکمش گذشت. آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب کوتاه کردن ناخن به تنهایی کافی نیست. آیة الله سبحانی: و تراشیدن سر برای آن ها جایز نیست و کفایت از تقصیر نمی کند. آیة الله فاضل: و سرتراشیدن برای آنها کافی نیست.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: سر تراشیدن برای آنها جایز نیست.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: زنان حتماً باید تقصیر کنند و برای آنان حلق کفایت نمی کند. (مناسک حج، م412) آیة الله زنجانی: و جایز نیز نمی باشد.
4- [4] . آیة الله بهجت: سر تراشیدن در این مورد دوّم و نیز سوم و چهارم مستحبّ مؤکد است. (مناسک شیخ ص78). آیة الله نوری: مخیر بین تراشیدن سر و کوتاه کردن مو یا چیدن ناخن می باشد.
5- [5] . آیة الله زنجانی: مردی که حجة الاسلام خود را به جا می آورد باید سرش را بتراشد -هرچند حج اول او نباشد- و می تواند با ماشینی که مانند تیغ از ته می زند، سرش را بتراشد.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر اظهر. آیات عظام تبریزی، خویی، فاضل: احتیاط مستحب این است که سر تراشیدن را اختیار کند، هرچند مخیر بودنش بین حلق و تقصیر خالی از قوت نیست. آیة الله سبحانی: تراشیدن سر برای کسی که برای اولین بار به حج می رود و همچنین کسی که حجة الاسلام را به جا می آورد هر چند قبلاً حج مستحبی یا نیابی به جا آورده باشد و فردی که موهای خود را گره زده یا با هم جمع کرده واجب است (مناسک، م 511). آیة الله مکارم: چنین کسی نیز مخیر است و سر تراشیدن متعین نیست.
7- [7] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر اقوی. آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، فاضل: احتیاط این است که سر تراشیدن را اختیار کند. بلکه وجوب آن اظهر است..

چهارم - کسی که موی خود را جمع کرده و گره زده و درهم پیچیده و بافته است، باید سر بتراشد به احتیاط واجب. (1)

پنجم - خنثای مشکل اگر از این سه دسته اخیر نباشد، باید تقصیر کند و سر نتراشد. (2)

(1121) م - اگر خنثای مشکل از این سه طایفه باشد (3)، واجب است هم تقصیر کند و هم سر بتراشد احتیاطاً. (4)

(1122) م - احتیاط آن است که کسی که سر را می تراشد تمامش را بتراشد. (5)

(1123) م - در تقصیر کفایت می کند مقدار کمی از موی سر یا ریش یا شارب را چیدن، به هر نحو و با هر آلت که باشد و یا ناخن گرفتن. (6) و بهتر

ص:611


1- [1] . مانند طایفه قبل است.
2- [2] . آیة الله بهجت: سرتراشیدن برای خنثای مشکل جایز نیست بنابر تخییر که گذشت، و امّا بنابر تعین حلق بر مرد، اگر یکی از قسم متقدّم باشد، احوط جمع است. (مناسک شیخ، ص78). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: خنثای مشکل اگر موی سر خود را نچسبانده یا نبافته باشد باید تقصیر نماید. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: خنثی در حکم زن است و تقصیر بر او متعین است. آیة الله مکارم: اگر از دو دسته اخیر نباشد مو را کوتاه کند و اگر باشد اول کمی مو را کوتاه کرده بعد سر را می تراشد (بنابر احتیاط واجب).
3- [3] . آیة الله زنجانی: باید احتیاطاً اول تقصیر کند و سپس سر بتراشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و تقصیر را بر حلق مقدم کند. نظریه آیة الله بهجت، آیة الله گلپایگانی در مسأله قبل گذشت. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: دو قسم از سه قسم را متذکر شده اند ]قسم سوّم و چهارم( و فرموده اند: باید هم تقصیر و هم حلق نماید و بنابر احتیاط تقصیر را بر حلق مقدم بدارد. آیة الله سیستانی: باید اول تقصیر نماید و آنگاه بنابر احتیاط حلق نماید. (مناسک، مسأله 406).
5- [5] . آیات عظام تبریزی، خویی، زنجانی، سیستانی، گلپایگانی: بلکه باید تمامش را بتراشد. آیة الله سبحانی: لازم است تمام سر را بتراشد و تراشیدن برخی از آن کافی نیست.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: گذشت که بنابر احتیاط واجب به گرفتن ناخن به تنهایی نباید اکتفا شود. آیات عظام زنجانی، سبحانی، سیستانی: رجوع شود به مسأله 1120. آیة الله مکارم: کفایت ناخن گرفتن به تنهایی مشکل است..

است (1) که هم مقداری از مو بگیرد و هم ناخن را بگیرد.

(1124) م - سر تراشیدن و تقصیر چون از عبادات است، باید با نیت خالص از ریا و برای اطاعت خداوند باشد و بدون آن صحیح نیست و آنچه باید به آن حلال شود حلال نمی شود.

(1125) م - جایز است سر را خود انسان بتراشد یا به سلمانی بدهد و همچنین در تقصیر و باید خودش نیت کند و بهتر آن است که سلمانی هم نیت کند. (2)

(1126) م - کسانی که سر تراشیدن بر آنها متعین است، مثل اشخاصی که در مسأله اول ذکر شد، اگر سر آنها مو نداشته باشد (3) باید تیغ را بکشند به سر آنها و آن کافی است ازتراشیدن سر. (4)

(1127) م - کسانی که مخیر هستند میان تراشیدن سر و گرفتن موی ریش یا شارب و گرفتن ناخن، اگر سرشان مو نداشت باید (5) تقصیر کنند و اگر هیچ مو نداشتند حتی

ص:612


1- [1] . آیة الله خامنه ای: و احوط آن است. (مناسک حج، م412)
2- [2] . آیة الله خویی، متعرّض این مسأله نشده اند. آیة الله سبحانی: نیازی به نیت سلمانی و یا تقصیرکننده نیست. آیة الله سیستانی: در رابطه با نیت سلمانی مطلبی در دست نیست.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب علاوه بر کشیدن تیغ، تقصیر نیز بنمایند.
4- [4] . آیة الله تبریزی: طایفه اول از آن سه طایفه، همان طور که گذشت، مخیر بین حلق و تقصیر هستند. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط تقصیر هم بکند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در این صورت تقصیر متعین است و بنابر احتیاط تیغ را به سر بکشند و در صروره این احتیاط ترک نشود. (آداب و احکام حج، مسأله 853). آیة الله فاضل: بنابر احتیاط مستحب تقصیر هم بکند. آیة الله مکارم: احتیاط جمع میان آن و ناخن گرفتن است و اگر ریش یا شارب دارد کمی از آن را نیز احتیاطاً کوتاه کند.
5- [5] . آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط باید موی ریش یا سبیل را کوتاه کند. آیة الله مکارم: موی صورت را کوتاه کند..

موی ابرو (1) باید ناخن بگیرند و اگر آن را هم نداشتند تیغ را بسر بکشند کافی است.

(1128) م - تراشیدن ریش کفایت نمی کند از تقصیر. (2)

(1129) م - اکتفا کردن به تقصیر موی زیر بغل یا عانه محل اشکال است. (3)

(1130) م - محل تراشیدن سر و تقصیر نمودن منی است (4) و جایز نیست اختیاراً در غیر آنجا.

(1131) م - احتیاط (5) آن است که در روز عیدباشد، اگرچه بعید نیست جواز تأخیر

ص:613


1- [1] . آیة الله اردبیلی: باید در کوتاه کردن مو مقداری از موی سر یا ریش یا سبیل را کوتاه کند. آیة الله بهجت: احتیاط این است که به کوتاه کردن موی ابرو اکتفا نکند. آیة الله تبریزی: اکتفا به کوتاه کردن موی ابرو محل اشکال است. آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: در کوتاه کردن مو بنابر احتیاط واجب باید مقداری از موی سر یا ریش یا سبیل را کوتاه کند. (مناسک، مسأله 354). آیة الله زنجانی: کوتاه کردن ابرو برای تقصیر، کفایت نمی کند. آیة الله سبحانی: از موی غیر سر یعنی ریش و سبیل کوتاه کند و اگر آنها را نداشت تیغ را بر تمام سر بکشند. آیة الله فاضل: تقصیر با موی ابرو و سینه و پا مجزی و صحیح است ولی احتیاط مستحب است که از موی سر یا ریش یا شارب تقصیر کنند. آیة الله مکارم: کوتاه کردن موی ابرو دلیلی ندارد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: و حرام نیز می باشد.
3- [3] . به مسأله 894 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله زنجانی: مویی که برای حلق یا تقصیر زده می شود باید در منی ریخته شود بلکه بنابر احتیاط باید عمل حلق و تقصیر نیز در منی انجام شود.
5- [5] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احتیاط واجب آن است که در روز عید باشد و اگر روز عید نکرد تا آخر ذی حجه وقت دارد. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: احتیاط مستحب این است که از روز عید تأخیر نشود و بعید نیست تأخیر آن تا آخرین زمانی که بتواند اعمال حج را در ماه ذی حجه به جا آورد. آیة الله سبحانی: جواز تأخیر عمدی حلق از روز عید خلاف احتیاط است و باید چنانچه عذری ندارد آن را به تأخیر نیندازد لکن جهت حفظ ترتیب اعمال روز عید تا قربانی نکرده است جایز نیست حلق یا تقصیر کند مگر اینکه تا غروب روز سیزدهم نتواند قربانی کند که در اینصورت غروب روز سیزدهم حلق می نماید و مسائل مربوط به قربانی با این فرض گذشت. آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند. آیة الله نوری: این احتیاط ترک نشود..

تا آخرِ ایام تشریق. (1)

(1132) م - اگر کسی سر نتراشید و تقصیر نکرد در منی و از آنجا کوچ کرد (2) باید مراجعت کند و عمل را انجام دهد و فرقی نیست در این حکم بین کسی که عمداً ترک کرده یا نسیاناً (3) و سهواً یا به واسطه مسأله ندانستن.

(1133) م - اگر برای این شخص ممکن نشود برگشتن به منی (4)، هرجا که هست سر بتراشد یا تقصیر کند و موی خود را بفرستد (5) به منی، در صورت امکان، و مستحب است که مو را در منی دفن کند در محل خیمه خود.

ص:614


1- [1] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب، باید حلق یا تقصیر واجب را در روز عید قربان انجام دهد، و اگر چنین نکند، واجب است که در شب یازدهم یا پس از آن آن را انجام دهد، و همان کفایت می کند. (مناسک حج، م415)
2- [2] . آیة الله زنجانی: چنانچه از روی علم و عمد، تقصیر را ترک کرده بنابر احتیاط باید برگردد و در منی حلق یا تقصیر کند و اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسأله ترک کرده می تواند در جایی که هست حلق یا تقصیر کند؛ هر چند احتیاط مؤکد مستحب در این است که اگر می تواند، در منی حلق یا تقصیر کند و در هر حال اگر بیرون منی، حلق یا تقصیر نمود واجب است موی خود را به منی بفرستد.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر پس از اعمال حج تدارک نماید، اعاده طواف واجب است و در صورت تعمّد بنابر احوط گوسفندی کفاره دارد (مناسک، مسأله 414). آیة الله سبحانی: و اگر اعمال بعد از حلق را انجام داده آنگونه که در ذیل س1148 گفته شد اعاده کند و اگر خود در مکه نیست به نحوی که در ذیل همان مسأله بیان کردیم استنابه کند تا از احرام خارج شود و الا هنوز محرم است و نمی تواند برای عمره یا حج دیگر محرم شود. آیة الله سیستانی: ناسی بنابر احتیاط واجب ملحق به عامد است. (مناسک، مسأله 408).
4- [4] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: نظر معظّم له در این فرع به دست نیامد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: مستحب است موی خود را بفرستد. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب..

(1134) م - جایز نیست طواف حج بکند قبل از تقصیر یا سر تراشی و همچنین سعی را جایز نیست جلو بیندازد.

(1135) م - اگر قبل از سر تراشی یا تقصیر طواف و سعی کند از روی سهو یا جهل به حکم (1)، باید برگردد (2) و سر بتراشد یا تقصیر کند و پس از آن طواف و نماز آن و سعی را به جا آورد (3) و اگر نمی تواند به منی برگردد هرجا هست سر بتراشد و تقصیر کند و اعاده کند طواف و نماز و سعی را.

(1136) م - اگر از روی علم و عمد اینکار را کرده، باید علاوه بر اعاده طواف و نماز و سعی یک گوسفند ذبح کند. (4)

ص:615


1- [1] . آیة الله زنجانی: پس اگر حلق یا تقصیر نکرده باید انجام دهد و موی خود را به منی بفرستد، سپس باید اعمال مکه را اعاده کند، مگر آنکه تقدیم اعمال مکه از روی سهو بوده و پس از کوچ کردن از منی، متوجه شده باشد که در این صورت اعاده اعمال مکه، لازم نیست.
2- [2] . آیة الله سبحانی: و اگر کسی آن را مقدم داشت چهار صورت دارد: الف) اگر عمداً مقدم داشت باید پس از حلق و تقصیر طواف و نماز آن و سعی را اعاده کند و یک گوسفند به عنوان کفاره ذبح کند. ب) اگر سهواً و یا نسیاناً مقدم داشت باید بعد از حلق یا تقصیر آن ها را به ترتیب اعاده کند و کفاره ندارد. ج) اگر طواف را عمداً مقدم داشت حکم آن نیز مانند فرع الف است. د) اگر فقط سعی را عمداً مقدم داشت حکم آن مانند فرع ب است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اعاده طواف و نماز و سعی، در هر دو صورت مبنی بر احتیاط واجب است. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اعاده طواف و سعی لزوم ندارد، بلکه احتیاط استحبابی دارد. (مناسک عربی، مسأله 409 والمسائل الشرعیه، ج1، ص383)، آیة الله تبریزی: بلی اگر قبل از خروج از مکه متذکر شود، احتیاط در خصوص اعاده طواف نباید ترک شود. آیة الله سبحانی: اعاده طواف و نماز و سعی واجب نیست بلکه احتیاط مستحب است. آیة الله سیستانی: اعاده طواف و سعی لازم نیست گرچه احوط است ولی اگر تقدیم طواف برای عذری غیر از جهل و نسیان بوده اعاده لازم است. آیة الله فاضل، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب پس از آن سعی و....
4- [4] . آیة الله بهجت: در صورت تعمّد بنابر احوط گوسفندی کفاره دارد. آیة الله گلپایگانی: گناه کرده ولی متعرض کفاره نشده است. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط اعاده کند طواف و نماز و سعی را..

(1137) م - اگر فقط طواف را از روی علم و عمد مقدم داشته گوسفند لازم است (1)، و اگر فقط سعی را مقدم داشته گوسفند لازم نیست، لیکن باید اعاده کند آن را بعد از حلق یا تقصیر و طواف و نماز آن.

(1138) م - اگر از روی علم یا جهل یا نسیان (2) بعد از طواف یا سعی یا هر دو، سر را تراشید یا تقصیر کرد، احتیاط آن است که اعاده کند (3) تا ترتیب حاصل شود و اگر تکلیفش سر تراشی بوده تیغ را به سر بکشد احتیاطاً. (4)

(1139) م - به احتیاط واجب (5) باید در منی اول رمی جمره کند و بعد از آن ذبح کند

ص:616


1- [1] . آیة الله سبحانی: باید علاوه بر اعاده طواف پس از حلق و تقصیر یک گوسفند ذبح کند (کتاب الحج، ج 5، ص 263). آیة الله گلپایگانی: متعرض کفاره نشده اند.
2- [2] . آیات عظام بهجت، زنجانی، مکارم: مسأله اجمال دارد.
3- [3] . آیة الله خویی: یعنی طواف و سعی را اعاده کند تا ترتیب حاصل شود. آیة الله سبحانی: واجب است طواف زیارت و نماز و سعی را تجدید کند و سپس طواف نساء را انجام دهد لکن اگر حلق را حتی از طواف نساء مؤخر داشته باز همان طور که گفته شد همه اعمال مکه را تجدید کند و حتی اگر بعد از حلق یا تقصیر و قبل از تجدید اعمال بر سر او مو روییده باشد چون که آن دو در محل خود انجام شده اند نیازی به تجدید و یا کشیدن تیغ بر سر نیست. آیة الله سیستانی: اگر منظور اعاده طواف و سعی بعد از حلق یا تقصیر باشد در صورتی که جاهل یا ناسی باشد لازم نیست و امّا اعاده حلق یا تقصیر که ذیل عبارت آن را می رساند لازم نیست حتی در عالم عامد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: لازم است اعاده طواف و نماز و سعی (آداب حج، م 855) آیة الله فاضل: یعنی احتیاطاً طواف و سعی را اعاده کند تا ترتیب حاصل شود و وجهی برای آخر مسأله نمی باشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: ذیل عبارت مختل است و مقصود روشن نیست. آیة الله خامنه ای: اگر عمداً یا بر اثر فراموشی یا عدم آگاهی از مسأله، در خارج از منی حلق یا تقصیر نماید و یا حلق یا تقصیر نکند و از منی خارج شود و سپس سایر اعمال را انجام دهد، واجب است که برای حلق یا تقصیر به منی باز گردد و بقیه اعمال را نیز اعاده نماید. (مناسک حج، م 418)
5- [5] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر اقوی. آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: واجب است که ذبح پس از رمی جمره عقبه باشد و بنابر احتیاط حلق و تقصیر باید پس از آن دو باشد.

و بعد تقصیر یا حلق.

(1140) م - اگر برخلاف این ترتیب عمل کند (1)، پس اگر از روی غفلت و سهو بوده، اعاده لازم نیست و اگر از روی جهل به مسأله بوده بعید نیست که اعاده نخواهد و احتیاط

ص:617


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر از روی جهل و نسیان باشد، اعاده لازم نیست و اگر از روی علم و عمد باشد، باید اعاده شود..

به اعاده است و اگر از روی علم و عمد بوده (1) در صورت امکان احتیاط را ترک نکند. (2)

(1141) م - بعد از آنکه مُحرمی که وظیفه اش سر تراشیدن بود سر تراشید یا تقصیر کردن بود تقصیر کرد (3)، حلال می شود بر او تمام چیزهایی که حرام شده، به واسطه احرام حج، مگر زن (4) و بوی خوش و اما صید (5) از دو جهت حرمت داشت: یکی آنکه در حرم صید جایز نیست نه برای محرم و نه برای غیر محرم و این حرمت باقی است. دوم آنکه بر خصوص محرم نیز صید جایز نیست، چه در حرم باشد یا غیر حرم و بعید نیست که به واسطه حلق یا تقصیر از جهت دوم حرمت برداشته شود، پس جایز است از برای او صید در خارج حرم. (6)

ص:618


1- [1] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: اگر از روی فراموشی و جهل باشد اعاده آن لازم نیست و همین طور در صورت تعمّد بنابر مشهور که اظهر تمامیت آنست (مناسک، ص143 و مناسک شیخ، ص78). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر از روی جهل یا نسیان بوده اعاده لازم نیست. آیة الله زنجانی: در صورت علم و عمد باید اعاده کند و در جهل و نسیان لازم نیست. آیة الله گلپایگانی: در صورت علم و عمد و امکان باید اعاده کند. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله قبل رجوع شود آیة الله مکارم: این احتیاط مستحب است.
3- [3] . آیة الله فاضل: و دو عمل دیگر منی را هم که رمی و ذبح است انجام داد. آیة الله سبحانی: که با انجام سعی بوی خوش حلال می شود و با انجام طواف نساء و نماز آن همسر نیز حلال می شود ولی صید احرامی با ذبح و حلق حلال می شود و خوب است از صید احرامی تا ظهر روز سیزدهم اجتناب کند اما شکار و کندن گیاه خود روی حرم برای محرم و غیر محرم همیشه حرام است.
4- [4] . آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: همه استمتاعات جنسی بر حرمت خود باقی است ولی عقد کردن چه برای خود چه برای دیگران و همچنین شهادت بر عقد پس از حلق یا تقصیر جایز است.
5- [5] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: بنابر احتیاط واجب صید بر او حرام است و این احتیاط تا ظهر روز سیزدهم ادامه دارد. آیة الله گلپایگانی: حرمت صید به حال خود باقی است.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط جایز نیست. آیة الله بهجت: حلیت صید احرامی به مجرّد تمامیت مناسک منی، بی وجه نیست، (مناسک، مسأله 412).
مسائل متفرقه حلق یا تقصیر در حج

(1142) م - اگر قربانی، به دلیلی از روز عید تأخیر افتاد، بنابر احتیاط نمی تواند (1) حلق کند و از احرام خارج شود و بعد قربانی کند بلکه ترتیب بین قربانی و حلق و اعمال مترتبه بر آن را باید مراعات کند علی الأحوط. (2)

ص:619


1- [1] . آیة الله خامنه ای: کسی که ذبح قربانی را بنابر هر دلیلی از روز عید به تأخیر انداخته، لازم نیست حلق یا تقصیر را هم به تأخیر اندازد، بلکه بعید نیست انجام حلق یا تقصیر در روز عید واجب باشد، و نباید در این مورد ترک احتیاط کند، اما صحّت انجام طواف حج و دیگر اعمال پنج گانه مکه در چنین حالتی (تأخیر در انجام قربانی) محل اشکال است و باید برای انجام آن اعمال تا ذبح قربانی منتظر بماند. (مناسک حج، م416) آیة الله زنجانی: بلکه نباید حلق و تقصیر کند و رعایت ترتیب بین رمی و ذبح و حلق و تقصیر و اعمال مکه، واجب و معتبر است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: می تواند حلق کند و از احرام خارج شود ولی اعمال مکه باید بعد از قربانی و حلق انجام شود. (871 آداب و احکام حج). آیة الله فاضل: بنابر احتیاط نمی تواند حلق یا تقصیر کند و از احرام خارج شود و بعد قربانی کند بلکه ترتیب بین قربانی و حلق و اعمال مترتّبه بر آن را باید مراعات کند علی الأحوط مگر در فرض اضطرار و یا حرج که در این صورت رعایت ترتیب بین ذبح و حلق یا تقصیر لازم نیست و حاجی می تواند در اواخر روز، حلق یا تقصیر کند و از احرام خارج شود، ولی اعمال مکه را باید پس از اطمینان به ذبح انجام دهد. آیة الله نوری: بلکه باید روز عید حلق کند و تأخیر نیندازد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 1110 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط، قربانی باید در روز عید باشد و چنانچه قربانی در روز عید ممکن نباشد، می تواند بعد از رمی حلق یا تقصیر را در روز عید انجام دهد و مُحلّ شود و قربانی را تأخیر بیندازد. آیة الله سبحانی: اگر نتوانست قربانی را انجام دهد باید حلق و یا تقصیر را به تأخیر بیندازد ولی نباید تأخیر حلق یا تقصیر از غروب روز سیزدهم فراتر نرود بنابراین اگر نتوانست تا غروب روز سیزدهم قربانی کند حلق یا تقصیر را انجام دهد و تا آخر ذی الحجه وقت دارد انجام دهد و در غیر این صورت باید به شرحی که در محل خود آمده 10 روز روزه بگیرد.

(1143) م - تأخیر حلق، تا آخر ایام تشریق مانع ندارد، هرچند عمدی باشد و حلق در شب هم صحیح است و کفایت می کند. (1)

(1144) م - اگر حاجی برای قربانی به کسی وکالت دهد، تا وکیل او قربانی نکرده، نمی تواند حلق کند ولی اگر با اعتقاد به اینکه وکیل او برای او قربانی کرده حلق کرد

ص:620


1- [1] . آیة الله بهجت: حلق در روز عید است و در صورت تأخیر شب هم مجزی است. آیة الله تبریزی: احتیاط واجب در عدم تأخیر عمدی است. چنان که گذشت بنابر احتیاط حلق باید در روز باشد. پس اگر در روز عید انجام نگرفت باید در روز بعد انجام گیرد. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب، حلق یا تقصیر واجب را در روز عید قربان انجام دهد، و اگر چنین نکند، واجب است که در شب یازدهم یا پس از آن، آن را انجام دهد، و همان کفایت می کند. (مناسک حج، م415) آیة الله خویی: احتیاط واجب این است که در روز انجام شود، و متعرض تأخیر عمدی تا آخر ایام تشریق نشده اند. آیة الله زنجانی: حلق و تقصیر در شب عید جایز نیست؛ مگر برای چند گروه که در حاشیه مسأله 1139 گذشت و انجام حلق و تقصیر در شب های دیگر مانعی ندارد و تأخیر آن تا زمانی که بتوان بعد از آن اعمال مکه را در ذی حجه به جا آورد مانعی ندارد. آیة الله سبحانی: حلق و تقصیر و ذبح بنابر احتیاط واجب در شب جایز نیست و عمداً هم نمی تواند از روز عید به تأخیر بیندازد. آیة الله سیستانی: حلق در شب عید جایز نیست مگر برای خائف و به احتیاط مستحب از روز عید تأخیر نشود ولی بعد از عید در شب هم کافی است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: حلق در شب خلاف احتیاط است و اگر در روز عید ترک نمود، روز یازدهم باید حلق کند و تأخیر عمدی علی الأحوط جایز نیست. آیة الله مکارم: احتیاط در ترک حلق در شب است..

بعد معلوم شد که وکیل او هنوز قربانی نکرده، حلق مزبور کافی است (1) و اگر بعد از حلق اعمال مکه (2) را هم انجام داده باشد کفایت می کند و لازم نیست آنها را اعاده کند.

(1145) م - کسانی که سال اول حج آنها است و وظیفه آنها سر تراشیدن (3) می باشد، بنابر احتیاط، جایز نیست به واسطه زیادی مو، اول سر را ماشین کنند و بعد آن را بتراشند هر چند فوراً بتراشند و در صورت علم و عمد کفاره دارد. (4)

(1146) م - کسی که بخواهد دیگری را حلق نماید، نمی تواند قبل از اینکه خودش حلق یا تقصیر کند سر او را بتراشد ولی می تواند ناخن دیگری را برای تقصیر بگیرد و ازاله موی دیگری نیز قبل از خارج شدن از احرام جایز نیست ولو برای تقصیر. (5)

ص:621


1- [1] . آیة الله بهجت: گذشت کفایت حتّی در صورت عمد در مسأله 1140. آیة الله زنجانی: ولی اعاده اعمال مکه لازم است. آیة الله سبحانی: اما اگر چه اعمال انجام شده صحیح است لیکن تا یقین به ذبح قربانی نکرده است هنوز محرم است و اگر لباس دوخته به تن کرده فوراً بیرون آورد. آیة الله سیستانی: ولی او هنوز محرم است و باید لباس دوخته را بیرون آورد و از سایر محرمات احرام اجتناب کند و با ذبح مُحل می شود و همچنین در قسمت بعد مسأله.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: نظر ایشان به دست نیامد.
3- [3] . آیة الله نوری: مخیر بین تراشیدن سر و کوتاه کردن مو و یا چیدن ناخن، که در مسأله 1120 ذکر شد، می باشد.
4- [4] . به مسأله 1120 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: کسی که وظیفه اش سر تراشیدن است جایز نیست اول سر را ماشین کند ولی اگر با ماشین ته زن بتراشد جایز و کافی است. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: اگر با ماشین ته زن بتراشند کافی است گرچه احتیاط مستحب تراشیدن با تیغ است. آیة الله مکارم: کوتاه کردن کافی است.
5- [5] . آیة الله بهجت: و بعید نیست تقصیر واقع و موجب احلال شود، هر چند با فعلی که بر غیر حرام است انجام گیرد (مناسک، س120). آیة الله زنجانی: هر چند حلق و تقصیرش صحیح است، مخصوصاً اگر حرمت آن را نداند. آیة الله سبحانی: اگر عمداً دیگری را تقصیر نماید کفاره دارد ولی ساهی و جاهل و افراد غیر ملتفت کفاره ندارد آیة الله سیستانی: و مجزی نیز نمی باشد..
استفتائات حلق و تقصیر

(1147) س - کسی که سفر اول حج او است، در وقتی که سلمانی سر او را برای حلق می تراشیده، مشغول گرفتن ناخن های خود بوده و غافل بوده که نباید این کار را بکند. آیا کفاره دارد یا خیر؟

ج - چیزی بر او نیست.

(1148) س - کسی که در غیر منی حلق نموده و اعمال مترتبه را انجام داده و پس از این عمره مفرده انجام داده، آیا مُحِلّ شده است یا خیر و عمره مفرده او صحیح است یاخیر؟

ج - مُحِلّ نشده است (1) و عمره او صحیح نیست. (2)

ص:622


1- [1] . آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط محل نشده است و برای خروج از احرام احتیاطاً به نیت انجام وظیفه فعلیه حلق کرده طواف و سعی و طواف نساء انجام دهد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر از روی جهل یا نسیان بوده، محلّ شده و عمره او صحیح است وگرنه عمره اش باطل است و چنانچه می تواند باید به منی برگردد و حلق نماید و اگر نمی تواند، در همان جا حلق کند و بنابر احتیاط مویش را به منی بفرستد. آیات عظام تبریزی، صافی، گلپایگانی: مگر اینکه از جهت جهل به مسأله و غفلت، در غیر منی حلق کرده باشد، که در این صورت اجزاء بعید نیست، هر چند احتیاط آن است که در صورت امکان به منی برگردد و حلق کند. همچنین است حکم سه مسأله بعد. آیة الله سبحانی: اگر کسی عمداً در غیر منی حلق یا تقصیر کند و اعمال مترتبه را انجام دهد محلّ نمی شود بلکه باید آن را در منی اعاده کند و اعمال مترتبه را نیز بیاورد و اگر از مکه بیرون رفته باشد باید حلق یا تقصیر کند و موهای خود را به منی بفرستد و کسی را نائب کند که اعمال مکه او را انجام دهد و سال بعد نیز در ایام تشریق رمی روز یازدهم و دوازدهم خود را انجام دهد و یا استنابه کند. تا این وظایف را انجام ندهد نمی تواند برای عمره یا حج دیگر محرم شود و اگر محرم شود احرام او صحیح نیست بلکه تا حلق و اعمال مترتبه را به نحوی که گفته شد انجام ندهد در حال احرام باقی می باشد ولی اگر از روی جهل به موضوع یا نسیاناً حلق را بیرون از منی انجام داده اعمال مترتبه درست است فقط باید حلق یا تقصیر کند و موهای خود را به منی بفرستد. آیة الله سیستانی: کافی است هر چند عمداً باشد ولی واجب است در صورت امکان موی خود را به منی بفرستد. (مناسک، مسأله 408).

(1149) س - گفته می شود که مسلخ جدید، در منی نیست و اشخاص پس از قربانی در آنجا، و بیرون آمدن، پشتِ همانجا حلق و تقصیر کرده اند، وظیفه آنان چیست؟

ج - اگر حلق و تقصیر در منی نبوده (1) باید اعاده شود. (2)

(1150) س - در مسأله سابق، کسانی که بعد از حلق و تقصیر مزبور به مکه آمده اند و اعمال مکه از قبیل طواف و سعی و طواف نساء را انجام داده اند و بعد متوجه شده اند که حلق و تقصیر در منی نبوده، آیا اعمال مکه آنان صحیح است؟

ج (3) - در فرض مزبور صحیح نیست و باید آن اعمال هم اعاده شود. (4)

(1151) س - کسی که سال قبل هم به حج مشرف شده و حلق را در خارج منی انجام داده است و امسال هم حلق را در خارج منی نموده چه وظیفه ای دارد و اگر اعمال مکه را انجام داده صحیح است یا خیر؟

ص:623


1- [1] . آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط اعاده شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی، آیة الله فاضل و سایر مراجع: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: مطابق حاشیه مسأله 1135 عمل نماید.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر به جهت جهل یا نسیان بوده، اعمالشان صحیح است وگرنه باید پس از اعاده حلق یا تقصیر، اعمال مکه را هم اعاده نمایند. آیة الله خویی: اعاده اعمال مکه لازم نیست. آیة الله سبحانی: اگر از روی جهل به موضوع یا نسیاناً حلق را بیرون از منی انجام داده اعمال مترتبه درست است فقط باید حلق یا تقصیر کند و موهای خود را به منی بفرستد. آیة الله سیستانی: حلق و تقصیر و اعمال صحیح است و همچنین در مسأله بعد. آیة الله صافی: حکم آن از مسأله قبل معلوم می شود. آیة الله فاضل: به حاشیه مسأله 1148 مراجعه شود. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط..

ج (1) - حلق را در منی اعاده کند و یک حلق کافی است و بعد طواف و نماز و سعی سال قبل را اعاده کند (2) و احتیاطاً طواف ونماز وسعی امسال را نیز به جا آورد و بعد یک طواف نساء و نماز انجام دهد (3) و کفایت می کند، گرچه ظاهر این است که احرام برای عمره و حج امسال صحیح نبوده است. (4)

(1152) س - اگر در موردی که حاجی باید حلق کند، به جای حلق تقصیر کرده است وظیفه اش چیست، آیا کفاره دارد یا نه؟

ج - اگر جاهل به مسأله بوده کفاره ندارد (5) و در فرض علم احوط است و در فرض مسأله بنابر احتیاط (6) باید حلق را انجام دهد و چنانچه اعمال مکه را به جا آورده اعاده کند. (7)

ص:624


1- [1] . آیة الله زنجانی: مطابق حاشیه مسأله 1148 عمل کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر به جهت نسیان یا جهل، خارج منی حلق کرده، اعمالش صحیح بوده وگرنه به تفصیل موجود در جواب عمل نماید. آیة الله مکارم: اعاده اینها لازم نیست و همچنین احتیاط بعد نیز لزومی ندارد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: اگر خواست احتیاط کند، باید دو طواف نساء به جا آورد.
4- [4] . آیة الله فاضل و سایر مراجع: به حاشیه مسأله 1148 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: اگر عمدی بوده با توجه به آنچه در سؤال 1148 آمد احرام جدید او صحیح نیست و باید نسبت به وظائف سال قبل از حلق به بعد اقدام کند لکن چنانچه بخواهد احتیاط کند باید بعد از حلق و یا تقصیر همه اعمال از جمله طواف نساء البته به غیر از بیتوته و نفر را دوباره انجام دهد، یکبار به عنوان اعمال سال قبل انجام دهد و بار دیگر به عنوان تکلیف فعلی. مثلاً اول سه جمره را برای روز یازدهم حج سال گذشته رمی کند و سپس هر سه را مجدداً به عنوان تکلیف فعلی در حج امسال و هکذا بقیه اعمال را. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط.
5- [5] . آیة الله زنجانی: و در فرض علم کفاره واجب است و در هر دو صورت بعد از حلق چنانچه اعمال مکه را به جا آورده اعاده کند.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر اظهر در مورد صروره و کسی که موی خود را چسبانده است، ولی اعاده اعمال مکه در صورتی که از روی علم و عمد آن را مقدّم بر حلق نکرده باشد، مبنی بر احتیاط است.
7- [7] . به مسأله 1135 مراجعه شود. آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 120 مراجعه شود.

(1153) س - کسی که سال دوم حج او است و سال قبل برای خودش حج نموده و حلق کرده است و امسال به نیابت دیگری حج به جا می آورد، آیا در سفر دوم حکم صروره را دارد که باید حلق کند یا تقصیر کافی است؟

ج - تقصیر کفایت می کند.

(1154) س - شخصی در سال 60 نایب شخص دیگری شد و برای اولین بار آمد مکه و در مرز بین وادی مُحَسّر و منی حلق نمود، به اعتقاد اینکه اینجا جزو منی است و یک سال بعد باز به مکه مشرف شد، برای خودش به عنوان حجة الاسلام و در منی تقصیر نمود به خیال اینکه حلق قبلی و اعمال حج گذشته او صحیح بوده است، و سال 65 باز به مکه مشرف شد و به عنوان مافی الذمه مُحرم شد، در این بین متوجه شد که حلق سال اول در خارج منی بوده است و در نظر حضرت امام کافی نیست، امسال حلق را در منی بقصد مافی الذمه انجام می دهد و بقیه اعمال را نیز بقصد مافی الذمه به جا آورده است، آیا این کار کافی است یا نه؟

ج - کفایت می کند (1) و از منوب عنه واقع می شود و باید حجة الاسلام را اعاده کند. (2)

ص:625


1- [1] . آیة الله اردبیلی: حج نیابی و حجة الاسلام او صحیح است و حج امسال نیز از خودش واقع می شود. و هرچند حلق در سال اول و دوم در خارج از منی بوده ولی این شخص متعمّد نبوده بلکه معذور بوده است. آیة الله خویی: فتوای ایشان در جایی که در ماه ذی حجه نتواند تقصیر را اعاده کند راجع به اینکه آیا تقصیر بعد از آن کافی است یا نه، بدست نیامد. آیة الله صافی: از منوب عنه واقع نمی شود و باید حج نیابی را با اجازه کسی که او را اجیر کرده اعاده کند چون جاهل به موضوع معذور نیست.
2- [2] . آیة الله تبریزی: اعاده حجة الاسلام واجب نیست. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: حلق اول صحیح است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر جهلاً یا نسیاناً در غیر منی تقصیر کرده است صحت آن بعید نیست اگرچه احوط و اولی حلق در منی و اعاده اعمال مترتبه است. بنابراین حج نیابی و حجة الاسلام او صحیح است. (آداب و احکام حج، م877) آیة الله فاضل: در فرض سؤال از منوب عنه واقع شده و کفایت می کند و اعاده حجة الاسلام واجب نیست. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط..

(1155) س - اگر کسی مقداری از سر خود را با تیغ بتراشد و بقیه را ماشین کند، آیا جایز است و حلق صدق می کند؟ ضمناً بعد از ماشین، بقیه سر را نیز می تراشد.

ج - تا حلق تمام نشده کوتاه کردن موی سر جایز نیست (1)، و اگر تمام سر را تراشیده از حلق کافی است. (2)

(1156) س - کسی که غیر از وقوفین اضطراری را نمی تواند درک کند و برای بقیه اعمال خود نایب می گیرد، آیا می تواند حلق را در غیر از منی انجام دهد؟

ج - باید در منی حلق کند و حلق در غیر منی کافی نیست، مگر آنکه نتواند به منی برود. (3)

(1157) س - شخصی دو موضع در سرش شکسته است، ممکن است که حلق روز

ص:626


1- [1] . آیة الله اردبیلی: اگر ماشین ته زن بوده که مانند حلق کردن است کافی است. آیة الله فاضل: بلی می تواند به قصد تقصیر مقداری از موی سر خود را بچیند، یا با ماشین کوتاه کند و در این فرض لازم نیست بقیه سر را حلق کند.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1120. آیة الله بهجت: گذشت که در صروره حلق، واجب متعین نیست. آیة الله خویی: ماشین کردن تقصیر حساب می شود و مجزی است. آیات عظام زنجانی، سبحانی، سیستانی: اگر با ماشین ته زن بزند کفایت از حلق می کند. آیة الله مکارم: کوتاه کردن کافی است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: که در این صورت بنابر احتیاط واجب باید موی خود را به منی بفرستد. آیة الله زنجانی: ولی در صورت امکان باید موی خود را به منی بفرستد. آیة الله سبحانی: اگر فردی نمی تواند در منی حلق یا تقصیر کند در خارج منی می تواند انجام دهد ولی باید موهای ریخته را به منی برگرداند. آیة الله سیستانی: باید در منی حلق کند ولی حلق در غیر منی هم کافی است حتی اگر عمداً باشد و به هر حال در صورت امکان باید موهای خود را به منی بفرستد..

عید باعث پاره شدن پوست گردد اگر تقصیر نماید، مُجزی است یا وظیفه دیگری دارد؟

ج - اگر امید خوب شدن در حدی که بتواند حلقِ تمام نماید، تا آخر ایام تشریق، دارد تأخیر بیندازد و همچنین اعمال مترتبه را، و اگر امید ندارد یا پس از تأخیر خوب نشد، احتیاط آن است که هر مقدار سر را می تواند بتراشد و تقصیر هم بکند. (1)

(1158) س - شخصی سال گذشته قربانی و حلق را در غیر منی (خارج از منی) انجام داده و پس از خاتمه اعمال، به ایران برگشته است و امسال نیز به مدینه مشرف شده و قصد حج دارد، بفرمایید وظیفه او چیست؟ و آیا می تواند برای خود یا دیگری حج به جا آورد یا نه؟

ص:627


1- [1] . آیة الله اردبیلی: این امر در صورتی صحیح است که نتواند با ماشین ته زن بدون خونریزی موی سر خود را بتراشد. آیة الله تبریزی: چنان که گذشت، صروره مخیر است بین حلق و تقصیر و در فرض مذکور که متمکن از حلق نیست باید تقصیر کند. آیة الله خویی: تخییر بین حلق و تقصیر حتی برای غیر معذور خالی از قوت نیست. بنابراین، اگر چه امید خوب شدن داشته باشد تقصیر کفایت می کند (مناسک عربی، مسأله 404). آیة الله زنجانی: تقصیر، کافی است مگر آنکه بدون حرج بتواند با ماشین ته زن، سرش را بتراشد. آیة الله سبحانی: و پس از حلق به آن ها بپردازد ولی اگر امید بهبودی ندارد و یا تا غروب روز سیزدهم بهبودی حاصل نشود اگر چنانچه با ماشین ته زن می تواند حلق را انجام دهد و اگر نمی تواند حلق کند تقصیر کند و از احرام خارج گردد و می تواند اعمال مکه را انجام دهد و به احتیاط واجب چنانچه تا آخر ذی حجه متمکن از حلق شد، و لو با ماشین حلق نماید و موهای خود را به منی بفرستد. آیة الله سیستانی: اگر تراشیدن با ماشین ته زن برای او میسور باشد تقصیر کافی نیست، بنابر احتیاط واجب و اگر حلق حرجی بود تقصیر کافی است. آیة الله فاضل: چون صروره مخیر بین حلق و تقصیر است لذا این مسأله موضوعاً منتفی است. آیة الله گلپایگانی: اگر متمکن از حلق نبود تقصیر نماید و بعد در ماه ذی حجه هر وقت متمکن از حلق شد حلق نماید، هرچند به مکه آمده باشد، و مو را به منی بفرستد. (مجمع المسائل، ج 1، ص490، مسأله 6). آیة الله مکارم: حلق واجب نیست و کوتاه کردن قسمتی کافی است..

ج (1) - تا وظیفه سال قبل را از؛ قربانی و حلق و اعمال مترتبه بر آن، انجام نداده و از احرام آن خارج نشده، نمی تواند مُحرم شود. (2)

(1159) س - صبی مُمَیزی تمام اعمال حج را به نحو صحیح انجام داده است، آیا از صَروره بودن، خارج می شود یا نه؟

ج - بلی، خارج می شود. (3)

(1160) س - در روز عید قربان که حاجی باید حلق کند و از طرفی تراشیدن و کندن

ص:628


1- [1] . آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط از احرام خارج نشده است پس اگر در حوالی منی قربانی کرده کفایت می کند وگرنه باید قربانی را نیز اعاده کند و برای خروج از احرام باید احتیاطاً حلق یا تقصیر انجام دهد و پس از آن می تواند مجدداً محرم شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر از روی جهل یا غفلت یا اضطرار بوده، حج او صحیح است ولی باید ذبح را در منی در ایام تشریق اعاده کند و می تواند برای خود یا دیگری در سال بعد حج به جا آورد و اگر از روی عمد بوده، حج او باطل است ولی در احرام باقی می ماند و باید با عمره مفرده از احرام خارج شود. آیة الله تبریزی: در صورت جهل به مسأله یا غفلت، اعاده اعمال لازم نیست. آیة الله خویی: حکم آن در پاورقی مسأله 1154 گذشت. آیة الله سبحانی: در رابطه با قربانی چون که فعلاً در منی به نحوی که در جای خود گذشت میسر نیست اعاده لازم نیست لکن به جهت حلق در خارج از منی به ذیل سؤال 1148 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: حلق سابق مجزی است و نسبت به ذبح اگر جاهل قاصر بوده مجزی است و اگر مقصر بوده است در فرض مذکور به احتیاط واجب باید جمع کند بین ذبح و روزه ده روز و اعاده اعمال دیگر لازم نیست. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: صحّت حج سال گذشته بعید نیست و اگر با عدم تمکن از ذبح در منی قربانی را در مذابح معمول انجام داده اعاده لازم نیست. (آداب و احکام حج، مسأله 878). آیة الله فاضل: به حاشیه مسأله 1148 مراجعه شود. آیة الله مکارم: حلق را در منی اعاده می کند و قربانی اگر در منی امکان نداشت کافی است و الاّ آن را نیز اعاده می کند اما اعاده اعمال مترتبه لازم نمی باشد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: وقتی حجة الاسلام خود را به جا آورد باید حلق نماید. آیة الله سبحانی: اگر پس از بلوغ مستطیع شد و حجة الاسلام به جا آورد باید حلق کند (مناسک، م528). آیة الله مکارم: حلق برای صروره واجب تخییری است..

مو بر مُحرم حرام است، آیا حجاج باید بعد از تقصیر افرادی که مخیر بین حلق و تقصیر هستند، از وجودشان برای حلق استفاده کنند یا در آن وقت برای شخص جایز است که سر خود را بتراشد و آیا فرق است بین تراشیدن سر خود و تراشیدن سر دیگری و در هر حال تکلیف شرعی او چیست؟

ج - خودش می تواند خود را حلق کند و می تواند به کسی که از احرام به حلق یا تقصیر خارج شده واگذار کند که او را حلق نماید (1)، و در هر صورت اگر دیگری او را حلق کند کفایت می کند (2) اگرچه از احرام خارج نشده باشد. (3)

(1161) س - کسی که در حج وظیفه اش سر تراشیدن است و از اول می داند که با تیغ کشیدن سرش خون می آید، بفرمایید آیا سرش را باید بتراشد یا نه؟

ج (4) - باید سر بتراشد علی الأحوط. (5)

ص:629


1- [1] . آیة الله خامنه ای: ادامه را متعرض نشده اند.
2- [2] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر کسی که او راحلق می کند از احرام خارج نشده باشد مجزی نیست. آیة الله سبحانی: اگر محرم؛ محرم دیگر را سهواً و یا جهلاً حلق و یا تقصیر کند کفاره ندارد اما در صورت عمد باید کفاره دهد و در هر حال به این حلق یا تقصیر اکتفا نشود. آیة الله سیستانی: کسی که از احرام خارج نشده است، جایز نیست برای دیگری حلق یا تقصیر انجام دهد و مجزی هم نیست. آیات عظام صافی، فاضل، گلپایگانی: اگر کسی که او را حلق می کند از احرام خارج نشده باشد، مشکل است. آیة الله مکارم: خالی از اشکال نیست.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: محل اشکال است. آیة الله زنجانی: البته اگر حاجی با توجه به حرمت حلق بر دیگری، از او بخواهد که برایش حلق نماید، بنابر احتیاط این حلق کفایت نمی کند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: واجب است سرش را بتراشد و اگر خون هم بیاید اشکال ندارد.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: اگر با ماشین ته زن امکان حلق وجود نداشته باشد. آیة الله بهجت: بایستی اوّل تقصیر کند و مقداری از موی سر خود را چیده، سپس سر بتراشد (مناسک، مسأله 410). آیة الله خویی: بلکه باید اول تقصیر کند سپس سرش را بتراشد. (مناسک عربی، مسأله 405).

(1162) س - در مناسک آمده است: کسی که سال اول حج او باشد، بنابر احتیاط واجب باید سر خود را بتراشد، آیا می توان در این احتیاط واجب به دیگری رجوع کرد؟

ج - حکم سایر احتیاطات را دارد، لیکن چون امر مهمی است، مراعات کنید این احتیاط را. (1)

(1163) س - کسی که حلق را فراموش کرده و به ایران بازگشته است، وظیفه او چیست؟

ج - باید حلق و اعمال مکه (2) مترتبه بر حلق را انجام دهد و اگر نمی تواند خودش به مکه برود، در محل خودش حلق کند و موی خود را به منی بفرستد (3) علی الأحوط و برای اعاده اعمال مکه نایب بگیرد. (4)

(1164) س - کسی که وظیفه او حلق است ولیکن از حلق معذور است، وظیفه

ص:630


1- [1] . مراجعه شود به مسأله 1120.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: نظر ایشان در رابطه با ارسال مو یافت نشد.
4- [4] . آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: اعاده اعمال لازم نیست ولی فرستادن مو به منی در صورت امکان لازم است همچنان که در مسأله 1133 گذشت. مراجعه شود به مسأله 1135..

او چیست؟

ج - بعید نیست لزوم و کفایت تقصیر در این مورد (1)، ولی احوط آن است که احتیاط را به غیر رجوع کنند. (2)

(1165) س - اگر کسی قربانی را از روی عمد تأخیر بیندازد، آیا می تواند حلق و یا تقصیر نماید و یا باید حتماً بعد از قربانی باشد؟

ج - باید حلق را بعد از قربانی (3) انجام دهد، علی الأحوط. (4)

(1166) س - شخصی در روز عید قربان در حال رَمی جمره عقبه پول خود را گم کرد و چون پول برای هدی نداشت آن را مبدل به روزه کرد و تصمیم دارد بعد از ایام تشریق شروع به سه روز روزه نماید، آیا چنین شخصی تقصیر یا حلق را پس از سه روز روزه انجام دهد یا همان روز عید حلق یا تقصیر نماید؟

ص:631


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در صورتی که با ماشین ته زن نتواند سر را بتراشد.
2- [2] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 1120 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: تقصیر کفایت می کند. آیة الله سبحانی: چنانچه عذر او وجه شرعی یا مصلحت مهم طبّی داشته باشد می تواند تقصیر کند لکن احتیاط را از کف ندهد و تا محلی برای حلق هست آن را به تقصیر بدل ننماید. آیة الله فاضل: رعایت این احتیاط برای کسی که سال اوّل او است مطلقاً لازم نیست و نسبت به چند طایفه که در مسأله 1120 گذشت که به احتیاط واجب باید سر بتراشند، در فرض سؤال رعایت این احتیاط برای آنها لازم نبوده و تقصیر کفایت می کند. آیة الله مکارم: مانند سؤال 1161 است.
3- [3] . آیة الله سیستانی: بعد از تحصیل قربانی در منی علی الأحوط. آیة الله نوری: بنابر احتیاط از روز عید تأخیر نیندازد.
4- [4] . مراجعه شود به مسأله 1131. آیة الله اردبیلی، آیة الله زنجانی: بلکه علی الاقوی. آیة الله بهجت: مراجعه به مسأله 1139 و 1140 مفید است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1142 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: به حاشیه مسأله 1131 مراجعه شود..

ج - می تواند روز عید (1) حلق یا تقصیر نماید. (2)

(1167) س - شخصی که صروره نیست و می تواند تقصیر کند آیا اگر ریش بتراشد، صرف نظر از حرمت، این کار کفایت از تقصیر می کند یا نه؟

ج - کفایت نمی کند.

(1168) س - عصر عید قربان، بعد از هَدْی، که دوستان سر می تراشیدند و من هم به این فکر که باید سر را تراشید رفتم سر خود را تراشیدم و نگفتم که سر می تراشم برای حج تمتع، فقط سرم را تراشیدم، در این صورت وظیفه من چیست؟

ج - اگر سر را به عنوان اینکه وظیفه شما سر تراشی است و از اعمال حج است تراشیده اید صحیح است هر چند نیت را نگفته باشید.

(1169) س - چون من از سر تراشیدن بدم می آید، آیا می توانم بجای سر تراشیدن تقصیر کنم و آیا آن کار گناهی هم دارد یا نه؟

ج - در سفر اول در منی باید سر بتراشید علی الأحوط (3) و اگر نتراشید گذشته از معصیت از احرام هم خارج نمی شوید علی الأحوط. (4)

(1170) س - حاجی در مذبح، بعد از قربانی فوراً تقصیر کرده که دچار تطهیر نجاست بدن و لباس احرام نگردد و بعد از رسیدن به چادر حلق کند، از یک طرف

ص:632


1- [1] . آیة الله سبحانی، آیة الله نوری: بلکه باید روز عید حلق یا تقصیر نماید.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب حلق یا تقصیر را از روز عید تأخیر نیاندازد. (مناسک حج، م415 و 416) مراجعه شود به مسأله 1120 و 1131.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه علی الاظهر. آیة الله سبحانی: صروره بنابر فتوی باید حلق کند. آیة الله فاضل: گذشت که صروره بین حلق و تقصیر مخیر است و تقصیر کفایت می کند. آیة الله مکارم: سر تراشیدن واجب تعیینی نیست می تواند فقط قسمتی از مو را کوتاه کند.
4- [4] . مراجعه شود به مسأله 1120. آیة الله اردبیلی: بلکه علی الاظهر..

صروره است و از طرفی در حلق قصد احلال نکرده، تکلیفش چیست؟

ج - تقصیر (1) در صورت جهل کفاره ندارد و حلق را اگر به قصد قربت و به حساب یکی از اعمال انجام داده، کافی است وگرنه باقی بر احرام است و باید در منی حلق کند علی الأحوط. (2)

مستحبات حلق

(1171) م - در حلق چند چیز مستحب است:

1. آنکه از جانب راست پیش سر ابتدا کند و این دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ أعْطِنی بِکُلِّ شَعْرَةٍ نُوراً یَوْمَ الْقِیامَةِ».

2. آنکه موی سر خود را در منی در خیمه خود دفن نماید و اولی این است که بعد از حلق، از اطراف ریش و شارب خود گرفته و همچنین ناخن ها را بگیرد. (3)

ص:633


1- [1] . آیة الله سبحانی: در فرض علم علاوه بر کفاره باید اگر اعمال مترتبه منی و مکه را انجام داده مجدداً همراه با حلق اعاده کند. آیة الله فاضل: صروره مخیر بین حلق و تقصیر می باشد و تقصیر مزبور کفایت می کند.
2- [2] . حکم سؤال قبل را دارد. آیة الله خامنه ای: حلق یا تقصیر باید در منی انجام شود. (مناسک حج، م 417) آیة الله اردبیلی: بلکه علی الاظهر. آیة الله مکارم: کوتاه کردن مو کافی است ولی گرفتن ناخن به تنهایی کفایت نمی کند بنابر احتیاط.
3- [3] . آیة الله بهجت: و مستحب است در وقت سر تراشیدن رو به قبله کند... و احوط آن است که از اطراف سر و ریش و شارب مو بگیرد و ناخن ها را بگیرد (مناسک شیخ، ص79)..

ص:634

پنجم: واجبات بعد ز اعمال منی

فصل پنجم: واجبات بعد از اعمال منی

اشاره

واجب است بعد از تمام شدن اعمال منی، که سه چیز بود، مراجعت به مکه، برای اعمالی که در آنجا واجب است.

(1172) م - جایز است بلکه مستحب است روز عید که از اعمال منی فارغ شد بیاید به مکه برای بقیه اعمال حج و جایز است (1) تأخیر بیندازد تا (2) روز یازدهم و بعید نیست که جایز باشد تأخیر تا آخر ذی حجه (3)؛ به این معنی که روز آخر ذی حجه هم

اگر آمد و اعمال را به جا آورد مانع ندارد. (4)

(1173) م - اعمالی که در مکه واجب است به جا بیاورد:

اول - طواف حج است که آن را «طواف زیارت» می گویند.

دوم - نماز طواف است.

سوم - سعی بین صفا و مروه است.

چهارم - طواف نساء است.

ص:635


1- [1] . آیة الله سیستانی: و بنابر احتیاط مستحب از روز یازدهم تأخیر نیفتد.
2- [2] . آیة الله بهجت: در جواز تأخیر از روز یازدهم خلاف است، احوط عدم تأخیر است، اگرچه جواز تأخیر تا بعد از ایام تشریق بلکه تا تمام ذی حجه بعید نیست، و محلّ خلاف جواز تکلیفی است نه وضعی (مناسک شیخ، ص79).
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه تا آخر ایام تشریق و از این روز تأخیر نیندازد مگر در موارد عذر و معذور نیز باید پس از ایام تشریق در انجام اعمال مکه تعجیل کند.
4- [4] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر چه احوط آن است که تأخیر نیندازد..

پنجم - نماز طواف نساء است.

(1174) م - کیفیت طواف حج و نماز آن و سعی و طواف نساء و نماز آن، به همان نحو است که در طواف عمره و نماز آن و سعی گذشت، بدون هیچ تفاوت، مگر در نیت که اینجا باید به نیت طواف حج و سعی آن و طواف نساء به جا آورد. (1)

(1175) م - جایز نیست (2) طواف حج و نماز و سعی و طواف نساء و نماز آن را قبل از رفتن به عرفات و به جا آوردن اعمال عرفات و مشعر و اعمال سه گانه منی به جا آورد در حال اختیار. (3)

(1176) م - چند طایفه اند که برای آنها جایز است (4) طواف حج و نماز و سعی و طواف (5) نساء و نماز آن را، بعد از آنکه محرم به احرام حج شدند قبل از رفتن به

ص:636


1- [1] . آیة الله سبحانی: آنچه لازم است این است که باید این اعمال به ترتیب انجام شود و اگر کسی برخلاف ترتیب یاد شده انجام داد باید به گونه ای اعاده کند که ترتیب حاصل شود مثلاًاگر اول سعی نمود و بعداً طواف کرد تنها اعاده سعی کافی است و بعد باید برود سراغ طواف نساء و نماز آن.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط جایز نیست و در صورتی که از روی ندانستن حکم شرعی مقدم بدارد، اکتفا به آنها مورد اشکال است، اگر چه خالی از وجه نمی باشد. (مناسک، مسأله 412).
3- [3] . آیة الله بهجت: و چنانچه با علم و عمد پیش از حلق یا تقصیر طواف نمود، واجب است طواف را بعد از حلق یا تقصیر اعاده نموده و یک گوسفند کفاره بدهد، چنان که گذشت. (مناسک، مسأله 415).
4- [4] . آیة الله بهجت: اظهر جواز تقدیم برای صاحب عذر است و احوط آن است که تقدیم کند و بعد از آن اگر ممکن شود اعاده آن در ایام تشریق کند والاّ در باقی ماه ذی حجه اعاده نماید و اگر ممکن نشد استنابه نماید علی الأحوط و اگر می داند (مورد چهارم) که در تمام ماه ممکن نمی شود، پس بی اشکال تقدیم واجب است و احوط جمع بین تقدیم و استنابه است (مناسک شیخ، ص80). آیة الله سبحانی: چهار گروه از کسانی که حج تمتع به جا می آورند می توانند همه اعمال مکه را پس از احرام برای حج و قبل از رفتن به عرفات مقدم بدارند این چهارگروه فرقی نمی کند که حج را نیابتاً انجام می دهند یا اصالتاً.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: احتیاطاً طواف نساء و نماز آن را رجاءاً مقدم بدارد و اگر بعد ممکن شد آن را اعاده نماید وگرنه برای اعاده آن نایب بگیرد. آیة الله بهجت: ... طواف نساء و نماز آن علی المشهور الأظهر.... (مناسک، مسأله 417).

عرفات، به جا آورند (1) و عمل آنها مجزی است:

اول - زن هایی که ترس آن دارند که در برگشتن حایض یا نفساء شوند و پاک نشوند و نتوانند بمانند تا پاک شوند. (2)

ص:637


1- [1] . آیة الله زنجانی: بر کسانی که می ترسند نتوانند از منی به مکه بازگردند، واجب است تمام اعمال مکه -حتی طواف نساء- را بر وقوف عرفات، مقدم بدارند و عمل آنها مجزی است، هرچند کشف خلاف شود، اما سایر طوایفی که ذکر می شوند نمی توانند طواف نساء را مقدم بدارند و آنها عبارتند از: 1. کسانی که به جهتی مانند حیض یا پیری زیاد یا بیماری نمی توانند یا می ترسند که نتوانند اعمال مکه را پس از بازگشت از منی انجام دهند، بر اینها تقدیم طواف و سعی، واجب و مجزی است؛ 2. کسانی که طواف و سعی در زمان خودش بر آنها حرجی است؛ بر این گروه تقدیم طواف و سعی، جایز و مجزی است؛ 3. کسانی که خوف آن دارند که اعمال مکه در زمان خودش برای آنها ایجاد حرج کند، این گروه می توانند طواف حج و سعی را رجاءً مقدم کنند، که اگر بعداً معلوم شد واقعاً حرجی بوده مجزی است. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
2- [2] . آیة الله سبحانی: و تا آخر ایام تشریق و یا حداکثر زمانی که در مکه هست پاک نشوند..

دوم - پیرمردها یا پیر زن هایی که عاجز باشند از طواف در موقع مراجعت، برای زیادی جمعیت (1)، یا عاجز از برگشتن به مکه باشند. (2)

سوم - اشخاص مریضی که بترسند در وقت ازدحام طواف کنند یا عاجز باشند از آن. (3)

چهارم - کسانی که می دانند (4) تا آخر ماه ذی حجه، به جهتی برای آنها ممکن نمی شود طواف و سعی. (5)

ص:638


1- [1] . آیة الله سبحانی: پیرمرد یا پیرزنی که نمی توانند خودشان بعد از برگشتن از منی اعمال مکه را در ازدحام انجام دهند. آیة الله فاضل: و نتواند صبر کند تا ازدحام تمام شود یا صبر کردن مستلزم عسر و حرج باشد.
2- [2] . آیة الله خویی: کلمه مریض در مناسکی که متن معتمدالعروه است ذکر شده و در معتمد العروه، ج5، ص344 آمده است: «انما یجوز تقدیم الطواف للعاجز، کالشیخ الکبیر والمریض والمرأة التی تخاف الحیض». آیة الله سیستانی: مناط عسر است نه عجز.
3- [3] . آیة الله سبحانی: مناط در جواز تقدیم، معذور بودن عرفی و عسر و حرج است (کتاب الحج، ج 5، ص 295). آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: مریض یا معلول و هر کسی که بازگشت به مکه برای او مشکل باشد، یا طواف مشکل باشد در اثر ازدحام و مانند آن. آیة الله فاضل: و نتوانند تا رفع ازدحام در مکه بمانند یا با عسر و حرج مواجه می شوند.
4- [4] . آیة الله سبحانی: هر کس دیگری که عذر عرف پسند داشته باشد از اینکه اعمال را بعد از برگشتن از منی تا آخر ذی حجه و یا زمانی که در مکه هست خود انجام دهد. آیة الله سیستانی: کسانی که می ترسند برای آنها بازگشت به مکه میسر نشود.
5- [5] . آیة الله خامنه ای: به جا آوردن اعمال فوق، پیش از وقوف در عرفات و مشعر و اعمال منی در حال اختیار جایز نیست، اما این کار برای سه گروه جایز است که عبارتنداز: نخست، زنانی که می ترسند با ابتلاء به حیض یا نفاس پس از بازگشت به مکه مکرمه از انجام طواف و نماز آن باز بمانند، و نتوانند تا پاک شدن منتظر بمانند؛ دوم: مردان و زنانی که ناتوان از طواف و نماز آن پس از بازگشت به مکه از جهت زیادی ازدحام باشند، و یا اصولاً ناتوان از بازگشت به مکه باشند؛ سوم: بیمارانی که پس از بازگشت به مکه مکرمه، بر اثر ازدحام یا ترس از آن، از انجام طواف ناتوانند. (مناسک حج، م425) آیة الله خویی، متعرّض این فرع نشده اند..

(1177) م - سه طایفه اول، اعمالی را که جلو انداختند، کافی است اگرچه بعد خلاف آن ظاهر شود، مثلاً زن حایض نشود و مریض خوب شود و ازدحام چندان نباشد که موجب مزاحمت شود، پس بر اینها لازم نیست اعاده اعمال گرچه احوط (1) است.

(1178) م - طایفه چهارم که عقیده داشت نمی تواند اعمال را به جا آورد (2)، اگر از جهت مرض (3) و پیری و علیلی بود باز مجزی است، و اما اگر از جهت دیگر بود؛ مثل آنکه اعتقاد داشت سیل مانع می شود و بعد خلافش ظاهر شد باید اعاده کند اعمال را، بعد ازرجوع. (4)

(1179) م - شخص محرم که به واسطه احرام حج، چیزهایی بر او حرام شد، که در سابق به تفصیل ذکر شد، در سه موقع و بعد از سه عمل به تدریج آنها بر

ص:639


1- [1] . آیات عظام بهجت، خویی، زنجانی: به ذیل مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احتیاط آن است که بعد از برگشتن از منی، اگر ممکن شود در ایام تشریق وگرنه تا آخر ذی حجه طواف و سعی را دوباره به جا آورند. (مناسک فارسی، مسأله 204). آیة الله مکارم: احتیاط به اعاده در صورت امکان ترک نشود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: هرگاه بعد از بازگشت از منی به مکه برایش روشن شود که مانعی برای طواف و نماز و سعی او نبوده، بنابر احتیاط باید تمام اعمال مکه را اعاده نماید. آیة الله خویی: فتوای معظّم له در این مسأله به دست نیامد.
3- [3] . آیة الله سبحانی: بیماری و پیری جزء گروه های دوم و سوم هستند که گذشت و اعتقاد به سیل و امثال آن جزء گروه چهارم که در صورت کشف خلاف باید اعمال را اعاده کنند. آیة الله صافی: احوط آن است که پس از مراجعت از منی نایب بگیرند که اعمال آنها را انجام دهد و اگر بعد از مراجعت خلاف یقینی که داشت ظاهر شد اعاده لازم است بدون تفاوت بین صور مذکوره. آیة الله فاضل: و اگر احتمال حدوث مرض را می داد و بعداً مرض حادث نشد، مجزی نیست.
4- [4] . آیة الله بهجت، آیة الله سیستانی: در همه موارد اعاده را موافق احتیاط استحبابی بیان کرده اند. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1176 مراجعه شود. آیة الله گلپایگانی: اعاده مستحب است. (آداب و احکام حج، مسأله 890). آیة الله مکارم: مانند مسأله سابق است..

او حلال می شود:

اول - بعد از تقصیر کردن یا سر تراشیدن در منی، که به آن همه چیز حلال می شود مگر بوی خوش و زن چنان که پیشتر ذکر شد (1) و گفته شد که صید از جهت احرام نیز حلال می شود نه از جهت حرم. (2)

دوم - بعد از به جا آوردن طواف زیارت و نماز آن و سعی بین صفا و مروه، به تفصیلی که گذشت، حلال می شود بر او بوی خوش (3)، ولی زن بر او حرام است. (4)

سوم - بعد از به جا آوردن طواف نساء و نماز آن، که در کیفیت مثل طواف و نماز عمره است که گذشت، حلال می شود بر او زن نیز، پس بعد از این سه عمل، همه چیز که به احرام حرام شده بود حلال می شود و اما صید کردن (5) در حرم حرام است برای همه کس؛ چه مُحْرم و چه مُحِلّ.

ص:640


1- [1] . آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: در حاشیه مسأله 1141 گذشت که عقد و شهادت بر آن با حلق یا تقصیر جایز می شود. آیة الله مکارم: احتیاط در ترک صید است هرچند در خارج حرم باشد.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1141. آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب حرمت صید باقی است هرچند خارج از حرم باشد.
3- [3] . آیة الله بهجت: و این احوط است امّا اقوی بودن آن در قبال قول به حلیت بعد از نماز طواف (و قبل از سعی) محتاج به تأمل است. (مناسک شیخ، ص80).
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و حرمت صید خارج از حرم نیز بنابر احتیاط باقی است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: صید و زن بر او حرام است و احوط در حج تمتّع آن است که پیش از طواف نساء و نماز آن از بوی خوش نیز اجتناب نماید.
5- [5] . آیة الله بهجت: امّا کندن گیاه و درخت حرم و شکار در حرم گفته شد که حرمتش اختصاص به محرم ندارد و شامل غیر محرم نیز هست و در مسأله 412 مناسک آمده است ولی حلیت صید احرامی، به مجرّد تمامیت مناسک منی، بی وجه نیست. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: فقط چیزی که از حرامها باقی می ماند شکار است که تا ظهر روز سیزدهم حرام است، بنابر احتیاط واجب. آیة الله زنجانی: و همچنین سایر محرمات حرم -مانند کندن گیاه- بر حرمت خود باقی است..

(1180) م - کسانی که به واسطه عذر؛ مثل پیری و خوف حیض، طواف زیارت و طواف نساء را مقدّم داشتند (1)، بوی خوش و زن بر آنها حلال نمی شود و تمام محرّمات بعد از تقصیر یا حلق حلال خواهد شد.

(1181) م - طواف نساء اختصاص به مرد ندارد بلکه بر زن و خنثی و خصی و بچه ممیز نیز لازم است که اگر طواف نساء نکنند زن به همان تفصیل که سابق گفته شد بر آنها حلال نمی شود و نیز اگر زن آن را ترک کند مرد بر او حلال نمی شود، بلکه طفل غیر ممیز، اگر ولی او را محرم کرد باید او را به احتیاط واجب (2) طواف نساء بدهد (3) تا بعد از بالغ شدن، زن یا مرد بر او حلال شود. (4)

(1182) م - طواف نساء و نماز آن (5)، اگرچه واجب است و بدون آن زن حلال

ص:641


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1176 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: واجب است... .
3- [3] . آیة الله زنجانی: بر ولی یا کسی که به اذن او کودک را احجاج کرده واجب است کودک را طواف نساء بدهد وگرنه بعد از بلوغ، همسر بر او حرام خواهد بود.
4- [4] . آیة الله تبریزی: بعد از طواف حج و نماز و سعی، ظاهراً عقد حلال می شود، ولکن بنابر احتیاط استمتاعات جایز نمی شود، گرچه اظهر اختصاص حرمت به جماع است. آیة الله خویی: حکم صبی ممیز، مانند حکم مرد است. (مستفاد از المسائل الشرعیه، ج1، ص343) ولی راجع به صبی غیر ممیز که او را به حج می برند فتوای ایشان در دست نیست. آیة الله سبحانی: همه کسانی که حج و یا عمره مفرده انجام می دهند باید به جا آورند و اگر کسی انجام ندهد و بمیرد باید برای او نایب بگیرند و هزینه نایب از ترکه برداشته شود. آیة الله سیستانی: همان گونه که گذشت، با حلق یا تقصیر، عقد حلال می شود و اما حلیت استمتاع در صبی هم متوقّف است بر طواف نساء، پس اگر بالغ شد و هنوز طواف نساء نکرده، نمی تواند از همسرش استمتاع ببرد. آیة الله فاضل: مجنون و مغمی علیه را نیز اگر مُحْرِم کرده اند، طواف نساء بدهند تا در صورت افاقه زن یا مرد بر آنها حلال شود. آیة الله گلپایگانی: متعرض خصی و خنثی نشده اند ولیکن در مورد مجنونی که ولیش او را محرم کرده، طواف نساء را لازم می دانند.
5- [5] . آیة الله زنجانی: اگرچه از اجزاء واجب حج است و باید در ذی حجه انجام گیرد، و بدون آن....

نمی شود، لیکن رکن نیست و ترک عمدی آن موجب باطل شدن حج نمی شود، بلکه واجب است بر کسی که حج کرده آن را به جا آورد (1) و اگر به جا نیاورد زن بر او حلال نمی شود، بلکه (2) آنچه از زن بر او حرام شده بود؛ مثل عقد کردن و خطبه کردن و شاهد شدن نیز بر او حلال نمی شود، بنابر احتیاط واجب. (3)

(1183) م - جایز نیست مقدم داشتن (4) سعی را بر طواف زیارت یا بر نماز آن اختیاراً و جایز نیست مقدم داشتن طواف نساء را بر طواف زیارت و بر سعی اختیاراً و اگر مقدم داشت اعاده کند تا ترتیب حاصل شود.

(1184) م - جایز است طواف نساء را قبل از سعی به جا آورد در حال ضرورت، مثل ترس از حیض و نتوانستن اقامت به مکه تا زمان پاکی، لیکن احتیاط در آن است که نایب بگیرد که بعد از آن به جا آورد. (5)

ص:642


1- [1] . آیة الله بهجت: با مباشرت خودش با امکان و با استنابه با عدم امکان مباشرت علی الأحوط (مناسک شیخ، ص81).
2- [2] . آیة الله خامنه ای: فتوای معظّم له در این فرع یافت نشد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: نزدیکی با زن بنابر اقوی و سایر استمتاعات بنابر احتیاط بر او حرام است ولی عقد کردن و شاهد عقد شدن و خواستگاری کردن برایش حلال می شود اگرچه احتیاط مستحب آن است که تا طواف نساء و نماز آن را به جا نیاورده، از این اعمال نیز اجتناب کند. آیة الله بهجت: تا آن را به جا نیاورد زن بر او حلال نمی شود حتّی عقد کردن و شهادت دادن بر آن علی الأحوط (مناسک شیخ، ص81). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: و ظاهر این است که بتواند بعد از طواف و سعی عقد نماید ولی لذت بردن از زن برایش جایز نیست بنابر احتیاط، اگرچه اظهر جواز غیر از جماع است. آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: پس از تراشیدن و یا کوتاه کردن مو، بنابر اقوی جایز است زن عقد کند و شاهد عقد باشد. آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و به احتیاط واجب ادای شهادت هم ننماید.
4- [4] . آیة الله خویی: سعی باید بعد از طواف و نماز طواف به جا آورده شود و اگر پیش از طواف یا نماز آن آورده شود، لازم است بعد از آنها اعاده شود.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط چنانچه بعد از سعی بتواند طواف نساء را با شرایط آن به جا آورد، باید آن را اعاده کند و اگر نتواند برای اعاده آن نایب بگیرد.

(1185) م - اگر سهواً طواف نساء را قبل از سعی به جا آورد یا به واسطه ندانستن حکم مقدم بدارد، طواف و سعیش صحیح است (1) و احتیاط در اعاده طواف است. (2)

(1186) م - اگر طواف نساء را سهواً (3) به جا نیاورد تا برگشت از حج، پس اگر می تواند باید خودش برگردد و به جا بیاورد و اگر نمی تواند یا مشقت دارد نایب بگیرد و پس از به جا آوردن، زن به او حلال می شود. (4)

(1187) م - اگر کسی طواف واجب را - چه طواف عمره و چه طواف حج و چه

ص:643


1- [1] . آیة الله بهجت: حکم آن در مسأله قبلی گذشت که مجزی است. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر احتیاط، لازم است آنها را بعد از سعی اعاده کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: طواف زیارت و سعیش صحیح است و اعاده طواف نساء با نمازش بعد از سعی احوط است و اگر خودش نمی تواند اعاده کند نایب بگیرد. آیة الله سبحانی: اگر سهواً و یا از روی جهل مقدم داشته اعاده آن بعد از سعی مستحب است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: احتیاط در اعاده طواف نساء ترک نشود.
3- [3] . آیات عظام بهجت، خامنه ای، سیستانی، فاضل: یا عمداً. آیة الله سبحانی: فراموش کرد و یا عمداً و یا جهلاً به جا نیاورد؛ و خود نیز احتیاطاً نماز آن را در محلی که هست بخواند.
4- [4] . آیة الله مکارم: اگر کسی طواف نساء را به جا آورد ولی نمازش را ترک کرده یا صحیح نخوانده باشد، همسرش بر او حرام نمی شود، ولی باید نماز طواف نساء را در صورت امکان پشت مقام در مکه مکرمه و اگر نمی تواند در محلی که هست بخواند. (استفتاء ش 170151).

طواف نساء - فراموش کرد و برگشت و با زن نزدیکی کرد، باید یک هدی در مکه قربانی (1) کند و احتیاط (2) آن است که شتر (3) باشد و اگر می تواند، خودش برود و طواف و نماز آن را به جا آورد. و احتیاطاً در غیر طواف نساء سعی را هم به جا آورد (4) و اگر

ص:644


1- [1] . آیة الله سبحانی: باید یک شتر در مکه نحر کند و هر کدام از این سه طواف را با نماز آن اعاده نماید و در طواف حج و عمره اعمال مترتبه را نیز اعاده کند و اگر نمی تواند خود بازگردد و انجام دهد استنابه کند. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سیستانی: برای فراموشی طواف عمره در مکه و برای فراموشی طواف حج در منی قربانی نماید، و قربانی کردن یک گوسفند کافی است. ]و از مناسک آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی استفاده می شود که: این حکم در طواف نساء نیست. (مناسک، مسأله 327)(. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: کسی که تمام طواف یا بعض آن را فراموش کند و یادش نیاید تا به شهر خود برگردد و برای او مشکل باشد که به مکه مراجعت نماید و آنچه را فراموش کرده به جا آورد واجب است نایب بگیرد که برای او طواف کند و در این صورت بنابر احتیاط واجب هدی بفرستد و احوط آن است که شتر باشد. آیة الله صافی بعد از «برای او طواف کند» می فرماید: و نماز طواف بخواند و بنابر احتیاط لازم سعی هم بنماید و در این صورت بنابر احتیاط واجب هدی بفرستد، و احوط آن است که شتر باشد، و در مواردی که گفته شد باید وجوباً یا احتیاطاً بعد از اتمام و نماز طواف، اعاده نماید، نایب نیز به همان شرح عمل کند. (مناسک فارسی، م 104) آیة الله فاضل: در صورتی که نسیان مبدّل به علم شود و استمرار نداشته باشد کفاره دارد والاّ چیزی بر او نیست. آیة الله مکارم: قربانی کردن گوسفند و اعاده سعی احتیاط مستحب است.
2- [2] . آیة الله فاضل: و احتیاط مستحب.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط مستحب است و گوسفند کفایت می کند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: اگر پس از احرام بستن برای حج فهمید که طواف عمره را به جا نیاورده و یا پس از گذشتن از ماه ذی حجه فهمید که طواف حج را به جا نیاورده و یا پس از بازگشت به وطن متوجه شد که طواف عمره و یا حج را انجام نداده است، اعاده سعی لازم نیست و در مواردی که در عمره سعی را احتیاطاً باید اعاده کند، بنابر احتیاط واجب اعاده تقصیر نیز لازم است. آیة الله سیستانی: اگر قبل از فوت وقت متذکر شود، باید سعی را اعاده کند و اگر بعد از آن باشد، مثلاً طواف عمره را پس از وقوف در عرفات متذکر شود یا طواف حج را پس از پایان ذی حجه متذکر شود طواف را قضا می کند و اعاده سعی لازم نیست و تا طواف را خودش یا نایبش انجام نداده اند آنچه بر او حرام شده است حلال نمی شود..

نمی تواند یا مشقت دارد نایب بگیرد.

(1188) م - اگر کسی طواف را - چه طواف عمره (1) یا طواف زیارت - از روی جهل به مسأله به جا نیاورد و برگشت به محلِّ خود، باید حج را اعاده کند و یک شتر قربانی (2) کند.

ص:645


1- [1] . آیة الله سبحانی: درباره طواف زیارت به ذیل سؤال 670 مراجعه شود لکن در باب طواف عمره تمتع چنانچه از روی جهل به حکم ترک کند حج را در سال بعد اعاده کند ولی کفاره ندارد. اما چنانچه تارک طواف عمره تمتع قبل از رفتن به عرفات متوجه شد و فرصت جبران نداشت حج او به افراد بدل شده و باید بعد از آن عمره مفرده بیاورد و حج را نیز در سال بعد قضا کند. آیة الله فاضل: کفّاره در طواف عمره بنابر احتیاط است.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط. آیة الله بهجت: وجوب ذبح یک شتر مطلقا حتّی در حال علم و عمد موافق احتیاط است که در مسأله 532 هم گذشت (مناسک شیخ، ص35). آیة الله تبریزی: کفاره دادن یک شتر در ترک طواف حج از روی جهل به مسأله است، و اما در طواف عمره تمتع چنانچه از روی جهل به مسأله ترک شد، هرچند باید حج را در سال آینده اعاده کرد ولی کفاره ندارد. آیة الله خویی: اگر کسی طواف عمره تمتع را از روی علم یا از روی جهل ترک کند به نحوی که قبل از وقوف عرفات نتواند آن را تدارک نماید عمره و حتی احرام عمره اش باطل می شود و باید در سال دیگر حج را اعاده نماید و کفاره مذکوره اختصاص دارد به موردی که طواف حج را از روی جهل ترک کرده باشد. آیة الله سبحانی: اگر طواف حج تمتع را ترک کند باید یک شتر در مکه قربانی کند و حج را اعاده نماید ولی اگر طواف عمره تمتع را از روی جهل به حکم ترک کند باید حج را در سال بعد اعاده کند ولی کفاره ندارد. آیة الله سیستانی: کفاره در مورد طواف عمره مبنی بر احتیاط واجب است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: چون احتمال می دهد در احرام باشد، احتیاطاً از نزدیکی با زن قبل از انجام عمره مفرده دوری نماید و یک شتر قربانی کند. آیة الله فاضل: اگرچه با زن هم نزدیکی نکرده باشد. آیة الله مکارم: در ترک طواف عمره، قربانی احتیاط مستحب است و در طواف حج، احتیاط واجب است..

استفتائات اعمال بعد از منی و طواف نساء

(1189) س - اگر کسی تنها این ترس را داشته باشد که بعد از برگشت از منی، در اثر ازدحام نتواند طواف کند یا به مشقت بیفتد، آیا می تواند اعمال حج را مقدم دارد یا نه؟

ج - موردِ جوازِ تقدیم نیست و نمی تواند مقدم بدارد. (1)

(1190) س - اعمال حج را به جهت خوف حیض، بر اعمال منی مقدم داشت، ولی چون طواف یا سعی را قطع کرده بود، به طوری که می باید اتمام و اعاده کند و چنین کرد، آیا بعد از اعمال منی بر او چیزی نیست؟ (2)

ص:646


1- [1] . آیة الله اردبیلی: می تواند احتیاط کند و اعمال حج را مقدم بدارد و پس از بازگشت از منی اگر نتوانست اعمال را اعاده کند، نایب بگیرد. آیة الله بهجت: تقدیم اعمال مکه برای کسی که پس از بازگشت از منی از ازدحام جمعیت می ترسد، جایز است ولی احتیاطاً بعد از برگشت از منی اعمال را تکرار کند و در صورت عدم امکان نایب بگیرد (مناسک، س167). آیة الله تبریزی، آیة الله مکارم: احتیاط آن است که مقدم دارد و بعداً اگر نتوانست برای طواف نایب بگیرد. آیة الله زنجانی: در مورد اول تقدیم طواف و سعی واجب و مجزی است و در مورد دوم می توانند رجاءً مقدم کنند ولی اگر کشف خلاف شد مجزی نیست و تقدیم طواف نساء در هیچ یک از دو مورد جایز نیست. آیة الله سبحانی: افرادی که دارای روحیه ضعیف هستند و یا حالت وسواسی و ترس از جمعیت دارند این حالت صرفاً مجوز تقدیم اعمال مکه بر وقوفین نمی شود. آیة الله سیستانی: کسانی که بازگشت به مکه برای آنها مشکل است و یا طواف نمودن بعد از بازگشت از منی به علّت ازدحام شدید جمعیت یا غیر آن برای آنها مشکل است می توانند مقدّم دارند (مناسک، مسأله 412).
2- [2] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 1176 مراجعه شود. آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: تقدیم سعی و طواف نساء بر وقوف مجزی نیست گرچه احوط تقدیم سعی و اعاده آن است، بلی کسی که از بازگشت به مکه می ترسد همه اعمال مکه را می تواند مقدم کند. (مناسک، مسأله 417 و418)..

امکان ارائه محتوا وجود ندارد

ص:

(1194) س - کسانی که اعمال حج را مقدم بر وقوفین می نمایند، آیا باید اقرب زمان به موقفین را رعایت کنند؟

ج - لازم نیست.

(1195) س - تشخیص عذر برای کسانی که اعمال حج را مقدم می دارند، بر عهده خود آنان است یا بر عهده گردانندگان گروه و مسؤولین؟

ج - تشخیص با خود مکلّف است. (1)

(1196) س - کسی که او را به وسیله تخت طواف می دهند، آیا می تواند اعمال حج خود را بر وقوفین مقدم بدارد؟

ج - اگر در هر صورت باید او را طواف دهند و عذر دیگری نیست، نمی تواند مقدم بدارد. (2)

(1197) س - کسی که اعمال حج را بر وقوفین مقدم می دارد، آیا می تواند طواف نساء را بعد از وقوفین و اعمال دیگر انجام دهد؟

ج - بنابر احتیاط در موردی تقدیم بدارند که هر سه عمل را مقدماً انجام دهند. (3)

ص:648


1- [1] . آیة الله زنجانی: یعنی حاجی باید ببیند معمول مردم، وضعیت وی را عذر می دانند یا خیر و علم وسواس و علم کسی که کمترین دشواری را عذر می داند، ملاک نیست و باید به متعارف رجوع کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط طواف نساء و نماز آن را رجاءاً مقدم بدارد و پس از اعمال منی، آن را اعاده نماید و اگر نتوانست نایب بگیرد. آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1176 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: تأخیر طواف نساء مانعی ندارد. آیة الله مکارم: هر سه عمل را مقدّماً انجام دهد. مراجعه شود به مسأله 1176..

(1198) س - شخصی که می تواند اعمال مکه را بر وقوفین مقدم بدارد، اگر جهلاً بدون احرام، اعمال مکه را انجام داد چه صورتی دارد؟

ج - کفایت نمی کند (1) و باید یا قبل از وقوفین آنها را با احرام اعاده کند و یا بعد از وقوفین و اعمال منی، آنها را به جا آورد.

(1199) س - آیا می تواند اعمال مکه را به نایب واگذارد، در صورتی که می تواند تأخیر بیندازد تا خود به جا آورد؟

ج - با فرض اینکه می تواند خودش به جا آورد، ولو با تأخیر، تا آخر وقت نمی تواند نایب بگیرد.

(1200) س - در مناسک فرموده اید وقت انجام اعمال حج تا روز یازدهم است و بعید نیست که تا آخر ماه ذی حجه نیت کند، در صورتی که وقت انجام مناسک حج تا روز یازدهم باشد، اگر تأخیر انداخت چون محتمل است ظرف وجوب منقضی شده باشد آیا معصیت نموده است؟

ج - معصیت نیست. (2)

(1201) س - کسی که از منی برگشته و هنوز اعمال واجب مکه را انجام نداده، آیا می تواند طواف مستحبی انجام دهد و نیز در حال احرام عمره تمتع آیا می تواند قبل از انجام عمره، طواف مستحبی انجام دهد؟

ص:649


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر شخصی به دلیل عذر، اعمال مکه را مقدّم داشت، بعداً کشف شد که اعمال را بدون احرام انجام داده، به آن اکتفا نکند و احتیاطاً طواف و نماز و سعی را اعاده کند (مناسک، س168). آیة الله سبحانی: و باید با احرام انجام دهد. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 1172 مراجعه شود..

ج (1) - احتیاطاً ترک نماید. (2)

(1202) س - آیا بعد از انجام اعمال منی، قبل از انجام اعمال مکه، می توان از مکه خارج شد یا خیر؟

ج - مانع ندارد. (3)

(1203) م - اگر شخص، چندین عمره مفرده به جای آورده باشد و در هیچ کدام طواف نساء نکرده باشد، یک طواف نساء برای تمام آنها کفایت می کند. (4)

ص:650


1- [1] . آیة الله زنجانی: در حج تمتع تا طواف واجب خود -ولو طواف نساء- را انجام نداده نمی تواند طواف مستحب بکند.
2- [2] . آیة الله بهجت: می تواند. آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: می تواند، ولی متمتع پس از احرام حج و قبل از خروج به عرفات، به احتیاط واجب نباید طواف مستحبی کند، هرچند طواف حج را مقدم داشته باشد.
3- [3] . آیة الله بهجت: خلاف احتیاط است. آیة الله تبریزی: احتیاط واجب این است که تا اعمال حج تمام نشده، از مکه خارج نشود. آیة الله خامنه ای: ولی باید خروج به نحوی باشد که بتواند مناسک باقی مانده را در وقت خودش انجام دهد. (مناسک حج، س 35) آیة الله خویی: جایز نیست. (المسائل الشرعیه، ج1، ص313). آیة الله سبحانی: احتیاط آن است که تا اعمال را تکمیل نکرده خارج نشود. آیة الله فاضل: احتیاط واجب این است که تا اعمال حج تمام نشده از مکه خارج نشود، مگر اینکه اطمینان داشته باشد که برای اتمام اعمال برمی گردد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: باید برای هر یک از آنها یک طواف نساء به جا آورد. آیات عظام بهجت، سبحانی، فاضل: بنابر احتیاط، برای هر کدام یک طواف نساء انجام دهد. آیة الله تبریزی: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد ولی احتیاط این است تا طواف عمره مفرده را انجام نداده، محرم به احرام جدید نشود. آیة الله خامنه ای: واجب است برای هر عمره مفرده جداگانه طواف نساء به جا آورد، اگرچه تحلّل با طواف نساء واحد بعید نیست. (مناسک حج، س 83) آیات عظام خویی، زنجانی، صافی: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد. (مستفاد از مسأله 68 استفتائات). آیة الله سیستانی: هر احرام، طواف نساء مستقل لازم دارد بنابر احتیاط واجب..

(1204) م - احتیاط آن است که نایب در طواف نساء، نیت مافی الذمه کند، گرچه می تواند به نیت منوب عنه انجام دهد. (1)

(1205) س - آیا پیش از به جا آوردن طواف نساء و بعد از انجام حلق و اعمال بعدی، تمام انواع تلذّذ و تمتّع از زن حرام است و یا اختصاص به جماع دارد؟

ج - از مطلق تلذّذ از زن باید اجتناب نماید. (2)

(1206) س - آیا تأخیر طواف نساء از سعی تا چند روز، جایز است یا خیر؟

ج - مانع ندارد. (3)

(1207) س - شخصی بعد از حج، ازدواج کرد و دارای فرزند شد، بعداً متوجه می شود که در حج، طواف نساء را به جا نیاورده است، حال که متوجه شده است، حکم زن و فرزند او چگونه است و نسبت به طواف باید چه کند؟

ج - با فرض جهل، فرزند او حکم حلال زاده را دارد ولی عقد ازدواج باطل است (4)

ص:651


1- [1] . آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: به نیت منوب عنه انجام دهد (ملحق، سؤال 361). آیة الله زنجانی: به نیت منوب عنه انجام دهد و انجام به قصد ما فی الذمه نیز صحیح است. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: طواف نساء به نیت منوب عنه انجام شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: طواف نساء را باید به نیت منوب عنه به جا آورد (توضیح المسائل، م2057). آیة الله خامنه ای: واجب است به نیابت از منوب عنه طواف نساء را انجام دهد. (مناسک حج، م99)
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط واجب. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب. مراجعه شود به مسأله 1181 و1182.
3- [3] . آیة الله زنجانی: ولی نباید از ماه ذی حجه به تأخیر بیفتد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: ظاهراً عقد صحیح است و نیاز به تجدید ندارد ولی مادامی که طواف نساء و نماز آن را خودش و در صورت عذر نایبش انجام نداده اند، جماع و همچنین بنابر احتیاط واجب سایر استمتاعات بر او حرام است. آیة الله بهجت: تا طواف نساء به جا نیاورد زن حلال نیست ولی عقد صحیح است و فرزند حلال زاده است، بنابر این اگر نتواند شخصاً طواف نساء را به جا آورد نایب بگیرد که طواف نساء و نمازش را انجام دهد.

و باید طواف نساء را انجام دهد و اگر بخواهد بعد از آن تجدید عقد نماید. (1)

(1208) س - مردی به زنش گفت وظیفه من طواف نساء است ولی تو باید طواف رجال به جا آوری! زن به جای نیت «طواف نساء» «طواف رجال» ذکر کرد، آیا کافی است یا نه؟

ج - اگر منظورش ادای وظیفه است، مانع ندارد.

(1209) س - کسی که عمره مفرده انجام می داد، بدون اینکه تقصیر کند، طواف نساء رابه جا آورد، آیا وظیفه او چیست و عمره او باطل است یا نه؟

ج - عمره باطل نمی شود، لیکن باید بعد از تقصیر، طواف نساء را اعاده (2) نماید و بدون آن حرمت نساء باقی است.

(1210) س - شخصی پس از مراجعت از مکه شک می کند که طواف نساء حج یا عمره مفرده را به جا آورده یا نه، چه وظیفه ای دارد؟

ج - (3) اگر التفات به وجوب طواف نساء نداشته، باید طواف نساء را انجام

ص:652


1- [1] . آیة الله زنجانی: عقد ازدواج آنها صحیح و احتیاط استحبابی در اعاده عقد بعد از طواف نساء است.
2- [2] . آیة الله بهجت: به ذیل مسأله 898 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: و اگر به وطن بازگشته خود تقصیر کند و برای طواف نساء و نماز آن چنانچه برگشتن مشقت دارد استنابه کند و احتیاطاً علاوه بر نایب نماز طواف نساء را خودش نیز بخواند. آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر توانست خودش به جا آورد و الاّ نایب بگیرد. آیة الله زنجانی: اگر قبل از تمتع از نساء، شک کرده، باید طواف نساء را انجام دهد و اگر بعد از تمتع، شک کرده چنانچه احتمال بدهد هنگام استمتاع، به رعایت جهات شرعی توجه داشته

دهد (1) و همچنین است در صورت التفات (2) علی الأحوط، بلکه خالی از قوت نیست.

(1211) س - اگر کسی بعد از شوط چهارم طواف نساء عمره مفرده، با زوجه خود مواقعه نماید، آیا مانند طواف نساء حج است که به حج لطمه ای وارد نکرده و کفاره هم ندارد؟

ج (3) - بلی، عمل صحیح است و کفاره ندارد، اگرچه حرام مرتکب شده است. (4)

ص:653


1- [1] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر شک بعد از عمل مواقعه با زوجه برایش حاصل شد، به آن اعتنا ننموده و بنابر انجام آن گذارد. آیة الله سبحانی: اگر قبل از به پایان رسیدن ماه ذی الحجه شک کند باید خود وی و یا در صورت عدم امکان نائب او طواف نساء و نماز آن را انجام دهد و اگر پس از خروج ماه ذی الحجه چنین شکی رخ داد، اعتنا نکند (مناسک، م 525). آیة الله سیستانی: باید طواف نساء را انجام دهد و اگر معذور است یا مشقت دارد نایب بگیرد. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب در صورت اوّل، ولی در صورت بعد طواف نساء لازم نیست.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: ولی اگر التفات به وجوب آن داشته و شک دارد که انجام داده یا نه، بعید نیست انجام آن واجب نباشد، اگر چه احتیاط خوب است (آداب و احکام حج، مسأله 915).
3- [3] . آیة الله بهجت: اگر توانست خودش به جا آورد والاّ نایب بگیرد. آیة الله سبحانی: بعد از نیمه اول طواف نساء یعنی سه شوط و نیم، و باید استغفار کند و طوافش را با تحصیل طهارت تمام کند.
4- [4] . آیة الله بهجت: قبل از اتمام شوط پنجم کفاره دارد، بنابر احتیاط و بعد از شوط پنجم کفاره ندارد البته این مسأله را درباره حج دارند نه عمره مفرده. (مستفاد از مناسک، مسأله 222) به ذیل مسأله 318 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: چنانچه این عمل بعد از سعی بوده، عمره باطل نمی شود، ولی قبل از شوط پنجم کفاره دارد، بلکه احوط کفاره است مطلقاً.

(1212) س - به جا نیاوردن طواف نساء از روی جهل، همانند طواف حج و عمره است که باید حج را اعاده کند و شتر قربانی نماید؟ چنان که در مسأله 17 فصل پنجم حج در مناسک می فرمایید؟

ج - ترک طواف نساء، حج را باطل نمی کند و کفاره ندارد، ولی حرمت نساء بدون آن باقی است و ارتکاب آن کفاره دارد. (1)

(1213) س - شخصی قبل از طواف نساء با زوجه خود ملاعبه نموده و از روی شهوت به او دست زده است، آیا کفاره دارد؟

ج - کفاره دارد مگر در صورت جهل. (2)

(1214) س - زنی که اعمال حج خود را بر وقوفین مقدم داشته، بعد از سعی حایض می شود، شوهرش در همان وقت به نیابت از او طواف نساء را انجام می دهد، آیا این نیابت صحیح است؟

ج - صحیح نیست و تقدیم برای کسی است که خودش طواف می کند و احتیاط آن است که اکتفا به آنچه مقدم داشته هم نکند. (3)

ص:654


1- [1] . آیة الله اردبیلی: مگر در صورت جهل و نسیان. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، زنجانی، سبحانی، سیستانی، مکارم: در صورت فراموشی یا ندانستن مسأله کفاره ندارد.
2- [2] . آیات عظام اردبیلی، بهجت، زنجانی، سبحانی، سیستانی، فاضل: یا نسیان. به مسأله 1182 مراجعه شود. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب، ولی در صورت فراموشی یا ندانستن مسأله کفاره ندارد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: طواف حج و نماز آن و سعی صحیح است و طواف نساء و نماز آن را پس از بازگشت از منی به جا آورد و نیابت شوهرش صحیح نیست.

(1215) س - اگر نایب طواف نساء را به جا نیاورد، آیا فقط زن بر او حرام است یا ذمه اش هم مشغول است، هرچند بعد از مردن باشد، که باید برای او قضا کند؟

ج - ذمه او هم مشغول است، ولی خودش باید در حیاتش انجام دهد و اگر نمی تواند نایب بگیرد. (1)

(1216) س - شخصی طواف نساء عمره مفرده را فراموش کرده و بعد برای عمره تمتع محرم شده است، آیا طواف نساء فراموش شده را، بعد از انجام اعمال عمره تمتع به جا آورد یا قبل از آن؟

ج - می تواند بعد از انجام اعمال عمره تمتع به جا آورد و اگر تأخیر بیندازد، طواف

ص:655


1- [1] . آیة الله بهجت: و چنانچه قبل از تدارک فوت نماید، احتیاط این است که از ترکه اش قضای آن آورده شود. (مناسک، مسأله 425). آیة الله خویی، آیة الله فاضل: در صورت عدم تدارک در زمان زنده بودنش، بنابر احتیاط باید قضای آن از ترکه او به جا آورده شود. (مناسک عربی، مسأله 420). آیة الله زنجانی: و اگر در زمان حیاتش تدارک نکرد واجب است وصیت کند و در هر صورت -وصیت کند یا نه- مسؤولیت انجام طواف نساء بر عهده ولی اوست و هزینه آن از اصل ترکه خارج می شود؛ مگر متبرعی پیدا شود یا خودش وصیت نافذی کرده باشد که از ثلث حساب کنند. آیة الله سبحانی: اگر بمیرد از ترکه او کسی را اجیر کنند تا طواف نساء را به نیابت از او و به نیت آنچه بر ذمه نایب بوده است به جا آورد ولی ترک طواف نساء از جانب نائب نسبت به منوب عنه اثری از جهت حرمت نساء ندارد..

نساء حج، کفایت از آن می کند. (1)

(1217) س - کسی که طواف نساء عمره مفرده را به جا نیاورده و بعد از آن حج افراد به جا می آورد، آیا طواف نساء حج افراد کفایت می کند؟

ج - کفایت می کند. (2)

(1218) س - پیرمردان و پیر زنانی که عمل زناشویی از آنان ممکن نیست و ازدواج هم نمی کنند و نیز کسی که عنّین است، آیا اگر طواف نساء را نیاورند اشکال دارد؟

ج - گرچه طواف نساء جزو اعمال نیست، لکن عمل واجبی است که باید انجام داده شود. (3)

ص:656


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بنابر اقوی طواف نساء عمره مفرده را مستقلاً به جا آورد. آیة الله بهجت: در این مسأله و مسأله بعدی به ذیل مسأله 1203 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: صحّت احرام جدید قبل از طواف نساء عمره مفرده محلّ اشکال است. آیة الله خامنه ای: کفایت نمی کند، گرچه زن بر او حلال می شود. (مناسک حج، س 83) آیات عظام خویی، زنجانی، صافی: کفایت نمی کند. آیة الله سبحانی: باید قبل از انجام اعمال عمره تمتع طواف نساء را انجام دهد و سپس به اعمال عمره بپردازد و طواف نساء حج بنابر احتیاط کفایت از آن نمی کند. آیة الله سیستانی: کفایت نمی کند بنابر احتیاط. آیة الله فاضل: کفایت نمی کند و برای عمره مفرده بنابر احتیاط واجب یک طواف نساء دیگر به جا آورد.
2- [2] . مانند سؤال قبل است. آیة الله اردبیلی: کفایت نمی کند. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سبحانی: کفایت نمی کند و به ذیل سؤال 185 و 1211 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: طواف نساء از اجزاء واجب حج یا عمره مفرده است و بر عِنّین و کسانی که نمی تواند زناشویی کنند نیز واجب است..

مستحبات طواف حج و نماز آن و سعی (1)

(1)

(1219) م - آنچه که از مستحبات در طواف عمره و نماز آن و سعی ذکر شد اینجا نیز جاری است و مستحب است شخصی که به جهت طواف حج می آید، در روز عید قربان بیاید و بر درب مسجد بایستد و این دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ اعِنّی عَلی نُسُکِکَ وَسَلِّمْنی لَهُ وَسَلِّمْهُ لی أَسْألُکَ مَسْألَةَ الْعَلیلِ الذَّلِیلِ المُعْتَرِفِ بذَنْبِهِ أنْ تَغْفِرَ لی ذُنُوبی وَأنْ تُرْجِعَنی بِحاجَتَی، أَللَّهُمَّ انِّی عَبْدُک وَالْبَلَدُ بَلَدُک وَالبَیْتُ بَیْتُک جئْتُ أطْلُبُ رَحْمَتَک وَأؤُمُّ طاعَتَک مُتَّبِعاً لِاَمْرِک راضِیاً بِقَدَرِک أسْألُک مَسْألَةَ المُضْطَرِّ إلَیْک الْمُطِیعِ لِاَمْرِک المُشْفِقِ مِنْ عَذابِک الْخائِفِ لِعُقُوبَتِک أنْ تُبَلِّغَنی عَفْوک وَتُجِیرَنی مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِک».

پس به نزد حجر الأسود بیاید و استلام و بوسه نماید و اگر بوسیدن ممکن نشد، دست به حجر مالیده و دست خود را ببوسد و اگر آن هم ممکن نشد مقابل حجر ایستاده و تکبیر بگوید و بعد آنچه در طواف عمره به جا آورده بود به جا آورد.

ص:657


1- [1] . آیة الله مکارم: این اعمال را به قصد رجا و امید مطلوبیت به جا آورد..

ص:658

فصل ششم: بیتوته در منی

اشاره

(1220) م - واجب است بر حاج که شب یازدهم ذی حجه و شب دوازدهم را در منی بیتوته کند؛ یعنی در آنجا بماند از غروب آفتاب (1) تا نصف شب. (2)

(1221) م - چند طایفه باید در شب سیزدهم نیز تا نصف شب بمانند:

اول - کسی که صید کرده است در احرام، و احتیاط واجب (3) آن است که اگر صید

ص:659


1- [1] . آیة الله نوری: از غروب شرعی.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: یا از نصف شب تا طلوع فجر. آیة الله بهجت: تا مابعد نصف شب (مناسک شیخ، ص 83) آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، مکارم: می تواند از سر شب تا بعد از نیمه شب و یا از قبل از نیمه شب تا طلوع فجر در آنجا بماند. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1224 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: در شب یازدهم، حاجی مخیر است بین «بیتوته نیمه اول شب» و بین «اصباح» یعنی باید از غروب شب یازدهم تا نیمه شب در منی به سر برد و یا اینکه هنگام طلوع فجر، در منی حضور داشته باشد و در شب دوازدهم و همچنین شب سیزدهم -بر کسی که واجب است- باید از غروب تا طلوع خورشید روز بعد در منی بماند. آیة الله سبحانی: می تواند از سر شب تا نیمه آن در منی بماند یا اینکه اگر نصف اول در منی نبوده باید به نحوی به منی برگردد که پیش از طلوع فجر به منی بیاید تا فجر طلوع کند. آیة الله فاضل: و بعید نیست که بتوان به نیمه دوم شب اکتفا کرد.
3- [3] . آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: کسی که در حال احرام از شکار خودداری نکرده واجب است شب سیزدهم را نیز در منی بماند. آیة الله گلپایگانی: متعرّض این فرع مسأله نشده اند..

را گرفته باشد و نکشته باشد شب سیزدهم را بماند، لیکن غیر از صید کردن چیزهای دیگر که از صید بر محرم حرام است، مثل خوردن گوشت صید و نشان دادن صید به صیاد و غیر آن را اگر اجتناب نکرده واجب نیست بیتوته شب سیزدهم.

دوم - کسی که نزدیکی (1) با زن کرده در احرام (2)؛ چه در قُبُلْ و چه در دُبُرْ و چه با زن خود یا اجنبیه، ولی غیر از جماع، کارهای دیگر مثل بوسیدن و لمس و غیر آن را اگر اجتناب نکرده، واجب نمی شود بیتوته شب سیزدهم.

سوم (3)- کسی که در روز دوازدهم کوچ نکرد از منی و غروب شب سیزدهم را درک کرد. (4)

(1222) م - چند طایفه اند که واجب نیست در شب های یازدهم و دوازدهم و سیزدهم در منی بمانند: (5)

اول - بیماران و پرستاران آنها و دیگر کسانی که برای آنها مشقت داشته باشد ماندن،

ص:660


1- [1] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: بنابر احتیاط کسی که با زن نزدیکی کرده باید شب سیزدهم را در منی بماند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: کسی که از تمتّع از زن ها اجتناب نکرده. (آداب و احکام حج، م924).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: طائفه سوم و چهارم را معظّم له در مناسک متعرّض نشده اند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: یعنی اگر کسی هنگام پنهان شدن قرص خورشید، در منی باشد، بلکه اگر حوالی غروب که خورشید، زرد رنگ است در منی باشد باید آن شب را تا طلوع خورشید در منی بماند. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: که در این صورت باید تا طلوع فجر در منی باشد.
5- [5] . آیة الله زنجانی: اول: کسانی که نتوانند بیتوته کنند. دوم: کسانی که بیتوته بر آنها مشقت شدید داشته باشد. سوم: کسانی که شرعاً موظفند آن شب را در خارج منی به سر ببرد -مانند طبیب یا پرستاری که باید در بیمارستان مکه باشد و مأمورینی که باید در خارج منی به تأمین نیازهای حجاج بپردازند-. چهارم: کسانی که شب یازدهم برای اعمال واجب مکه، به مکه می روند، پس اگر انجام اعمال مکه و مقدمات آن تمام شب را فرا گرفت بیتوته را ترک می کنند و الا باید هنگام طلوع فجر در منی حضور یابند، مگر در صورتی که بعد از غروب از منی خارج شده و پس از اعمال مکه به سوی منی بازگشته اند، چنین افرادی پس از اینکه از محدوده مکه قدیم خارج شدند می توانند -ولو بدون عذر- در بین راه بیتوته کنند، ترک بیتوته در مورد اول و دوم، کفاره دارد و در مورد سوم و چهارم کفاره ندارد. آیة الله سبحانی: معمولاً به جز مورد اول و پنجم امروزه بسیار به ندرت ممکن است مورد ابتلا باشد..

به هر عذری که باشد. (1)

دوم - کسانی که ترس آن دارند که اگر شب را بمانند مال آنها در مکه از بین می رود، به شرطی که مال مُعْتَدٌّ به باشد. (2)

سوم (3) - شبان هایی که احتیاج دارد (4) حیوانات آنها به چرانیدن در شب.

چهارم - کسانی که متکفل آب دادن به حجاج هستند در مکه. (5)

پنجم - کسانی که شب را در مکه بیدار (6) باشند و به عبادت مشغول باشند تا صبح و

ص:661


1- [1] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و احتیاط آن است که اگر از روی فراموشی یا ندانستن مسأله و عذر دیگر، مثل بیماری و پرستار بودن ترک کرد، یک گوسفند ذبح نماید هر چند گناه نکرده (مناسک فارسی، مسأله 214).
2- [2] . آیة الله سیستانی: کسی که در صورت بیتوته نمودن در منی بر جان یا مال یا آبروی خود بترسد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: طایفه سوم و چهارم را معظم له در مناسک متعرض نشده اند. (مناسک حج، م 435)
4- [4] . آیة الله خویی: طائفه سوم و چهارم استثناء نشده اند. (معتمد، ج5، ص395). آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: به طوری که ترک آن موجب ضرر یا زحمت شدید باشد. آیة الله سیستانی: طایفه سوم و چهارم مستثنی نیستند مگر اینکه داخل در طایفه اول باشند.
5- [5] . آیة الله تبریزی: در استثنای این طایفه تأمّل است. آیة الله خویی: متعرض این قسم نشده اند. آیة الله مکارم: یا متکفل سایر کارهای لازم برای حجاج هستند.
6- [6] . آیة الله بهجت: به نسک حج؛ از قبیل طواف و سعی علی الأحوط والاّ رجوع به منی نماید و مشغول به سایر عبادات نشود مگر در صورت خروج از منی بعد از نصف شب علی الأحوط، و از امور ضروریه مذکوره، نوم غالب است (مناسک شیخ، ص83). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کسی که در مکه تمام شب و یا باقیمانده از شب، اگر بعد از دخول در شب از منی خارج شده و مشغول به عبادت بوده، به جز حاجت ضروری؛ مانند خوردن و آشامیدن و تطهیر و امثال آنها کار دیگری نداشته. آیة الله زنجانی: و به اعمال مکه ( طواف حج و سعی و طواف نساء) مشغول باشند و انجام عبادات مستحب مانند طواف و دعا و نگاه به کعبه مجوّز ترک بیتوته نمی باشد. آیة الله سیستانی: کسی که از منی، اول شب یا پیش از آن، بیرون رفته و در مکه در تمام مدت نیمه دوم شب تا طلوع فجر، به جز اندک زمانی که برای حوائج ضروری مانند خوردن و آشامیدن و امثال آن لازم است، مشغول به عبادت شده و اشتغال به آن، او را از برگشتن به منی بازداشته است..

کار دیگر جز آن نکنند، مگر کارهای ضروری؛ از قبیل خوردن و آشامیدن به قدر احتیاج و تجدید وضو. (1)

(1223) م - کسی که در احرام عمره تمتع از صید و زن (2) اجتناب نکرده (3) باید شب سیزدهم بماند و این حکم اختصاص به احرام حج ندارد. (4)

(1224) م - مقدار شب که واجب است در این سه شب بیتوته کرد، از اول شب است تا نصف آن (5)، پس کسی که از غروب بیتوته کرد در منی تا نیمه شب مانع ندارد بعد از آن بیرون برود، و احتیاط مستحب آن است که پیش از طلوع صبح وارد مکه نشود.

ص:662


1- [1] . آیة الله اردبیلی: و همچنین کسانی که بخشی از اول شب را در منی باشند، می توانند قبل از نصف شب به مکه بیایند و تا صبح در مکه به عبادت مشغول باشند. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: این طایفه را نیز از وجوب بیتوته استثنا کرده اند و آن این است: کسی که طواف خانه خدا را نموده و به عبادت خود باقی مانده و سپس از مکه خارج شده و از عقبه مدنیین گذشته باشد، چنین شخصی می تواند در راه بیتوته کند و به منی نیاید. آیة الله سبحانی: و احتیاط مستحب این است که عبادت خود را به طواف و نماز طواف اختصاص دهند. آیة الله سیستانی: طایفه دیگر کسی است که از مکه به قصد منی خارج شده و از عقبه مدنیین گذشته باشد که در این صورت می تواند در راه پیش از رسیدن به منی بخوابد ولی اگر منزل او بعد از عقبه مدنیین باشد نمی تواند در منزلش بخوابد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: یعنی کسی که از نزدیکی با زن اجتناب نکرده باید شب سیزدهم تا طلوع خورشید در منی بماند.
3- [3] . آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط.
4- [4] . آیة الله مکارم: نصف اوّل یا نصف دوّم فرق نمی کند.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: و یا از نصف شب تا طلوع فجر. آیة الله خامنه ای: هرچند بعید نیست که بیتوته کردن در نیمه دوم شب نیز جایز باشد. (مناسک حج، م 437) آیة الله فاضل: و اکتفا کردن به نیمه دوّم شب هم بعید به نظر نمی رسد. نظریه سایر آیات عظام در ذیل مسأله 1220 گذشت..

(1225) م - کسی که در اول شب بی عذر در منی نبود (1)، احتیاط واجب (2) آن است که قبل از نیمه شب برگردد و تا صبح بماند. (3)

(1226) م - نیمه شب را باید از اول غروب (4) تا طلوع آفتاب حساب کنند، بنابر احتیاط (5) واجب، و احتیاط آن است که از مغرب شرعی

ص:663


1- [1] . آیة الله زنجانی: باید به منی برگردد و تا طلوع خورشید بماند، البته در مورد شب یازدهم کافی است که طلوع فجر را در منی درک کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بلکه اظهر آن است. آیة الله بهجت: اگر حاجی ساعتی از اوایل شب بیتوته در منی را درک نکند کفاره ندارد و احتیاطاً قسمت دوّم را در منی بماند. (پرسش های جدید حج، ص 29 س 119). آیة الله خامنه ای: واجب است. (مناسک حج، م 437) آیة الله سیستانی: ترک نیمه اول؛ چه با عذر باشد چه بی عذر، بیتوته نیمه دوّم را باید درک کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: واجب است برگردد و در صورتی که بدون عذر قسمتی از اول شب را در منی نبوده احتیاط در پرداخت کفاره ترک نشود. (آداب و احکام حج، م 938) آیة الله فاضل: واجب است.
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 1220 و 1224 آیة الله سبحانی: اگر از اول شب در منی نبوده باید به نحوی به منی برگردد که پیش از طلوع فجر در منی باشد. آیة الله فاضل: بیتوته شب در منی، نسبت به نیمه اوّل یا دوّم شب واجب تخییری است، لذا اگر از روی عذر هم نیمه اوّل شب در منی نباشد، باید نیمه دوّم را در منی بیتوته کند.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط نیمه اول شب را از اول غروب شرعی تا طلوع آفتاب و نیمه دوم را از غروب آفتاب تا طلوع فجر محاسبه کند.
5- [5] . آیة الله بهجت، آیة الله مکارم: نیمه شب از اول غروب آفتاب تا طلوع صبح حساب می شود. آیة الله تبریزی: نصف شب در مسأله مبیت در منی، نصف از غروب تا طلوع فجر است، گرچه احتیاط برای کسی که نصف اول شب را بیتوته می کند آن است که نصف از غروب تا طلوع آفتاب را در منی بماند. آیة الله زنجانی: برای بیتوته نیمه اول شب، راه احتیاط در این است که شب تا طلوع آفتاب حساب شود و برای بازگشتن قبل از نیمه شب به منی، احتیاط در این است که شب تا طلوع فجر حساب شود. آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: نیمه شب در منی از غروب آفتاب تا طلوع فجر حساب می شود. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: از مغرب تا طلوع فجر حساب کنند (آداب و احکام حج، مسأله 936). آیة الله فاضل: نیمه شب در منی از غروب آفتاب تا طلوع فجر حساب می شود، بلی اگر بخواهد نیمه دوّم شب را بیتوته کند اولی این است که آن را تا طلوع آفتاب حساب کند..

حساب کنند. (1)

(1227) م - بیتوته در منی از عبادات است و باید با نیت خالص برای اطاعت خداوند به جا آورد. (2)

(1228) م - جایز نیست در غیر مکه مشغول عبادت شود و به منی نرود، حتی در بین راه منی و مکه به احتیاط واجب. (3)

(1229) م - کسی که ترک کند بیتوته به منی را، در شبی که واجب است بماند، برای هر شبی یک گوسفند باید قربانی (4) کند.

ص:664


1- [1] . آیة الله خویی: معیار در بیتوته، از غروب آفتاب تا طلوع فجر است و نیمه شب، ما بین غروب آفتاب و طلوع فجر می باشد. (المسائل الشرعیه، ج1، ص363). ملاک نیمه شب در بیتوته منی، نصف فاصله بین غروب آفتاب تا طلوع فجر است. (مناسک حج، س119)
2- [2] . آیة الله سیستانی: بلکه برای تذلل در پیشگاه خداوند.
3- [3] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: کسی که طواف خانه خدا را نموده و در عبادت خود باقی مانده سپس از مکه بیرون رفته و از عقبه مدنیین گذشته باشد، چنین شخصی می تواند در راه بیتوته نماید و لازم نیست خود را به منی برساند. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر احتیاط در مکه قدیمه بماند. آیة الله زنجانی: همچنان که برای انجام عبادات مستحب در مکه -مانند طواف مستحب و نماز و قرائت قرآن و دعا- نمی تواند بیتوته را ترک کند و اگر ترک کند باید یک گوسفند قربانی کند. آیة الله سیستانی: نظریه ایشان در مسأله 1222 ذیل طایفه پنجم گذشت.
4- [4] . آیة الله بهجت: برای شبی که بیتوته کند برای غیر عبادت در مکه یا در راه قبل از تجاوز از حدود مکه که آخرش عقبة المدنیین باشد علی الأظهر (مناسک شیخ، ص83). آیة الله سبحانی: کسی که عمداً بیتوته در منی را ترک کند باید برای شب اول یک گوسفند قربانی کند و اگر شب دوم و سوم هم عمداً نبود به احتیاط واجب برای هرکدام یک گوسفند قربانی کند اما سه دسته دیگر که عامد نیستند در مکه هم مشغول عبادت نیستند که عبارتند از:

(1230) م - فرقی نیست (1) در واجب بودن قربانی (2) بین آنکه از روی علم و عمد باشد یا از روی نسیان (3) باشد یا از روی ندانستن مسأله. (4)

(1231) م - کسانی که در مکه تا صبح به عبادت مشغول بودند و نیامده اند به منی، قربانی بر آنها واجب نیست. (5)

(1232) م - چهار طایفه ای (6) که در مسأله 1222 گفته شد واجب نیست در منی بمانند، در صورتی که نماندند باید برای هر شب یک گوسفند (7) کفاره قربانی

ص:665


1- [1] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م 438). آیة الله سبحانی: در صورت جهل و نسیان کفاره ندارد.
2- [2] . آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب در همه صور.
3- [3] . آیة الله فاضل: ثبوت کفّاره در جاهل و ناسی و معذور مبنی بر احتیاط است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: این حکم در جهل و نسیان و معذور مبنی بر احتیاط است. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سبحانی، سیستانی، صافی، گلپایگانی: احتیاط این است که در صورت فراموشی و یا ندانستن حکم نیز یک گوسفند کفاره بدهد. آیة الله خامنه ای: و یا معذور و یا غیر معذور (مناسک حج، م 438)
5- [5] . آیة الله زنجانی: برای ترک بیتوته، قربانی واجب است مگر در چند مورد: الف) کسانی که برای انجام اعمال واجب مکه، بیتوته را ترک کرده اند؛ ب) کسانی که از بیتوته عاجزند؛ ج) کسانی که شرعاً موظفند خارج منی باشند؛ د) کسانی که در منی بوده ولی در این ماندن قصد قربت یا قصد انجام مناسک حج نداشته اند.
6- [6] . آیة الله خویی، آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1222 مراجعه شود.
7- [7] . آیات عظام بهجت، خویی، صافی، گلپایگانی: بنابر احتیاط باید کفاره بدهد. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط، بر معذور و شبان و متکفّل آب. و نسبت به بقیه طوایفی که بر آنها واجب نیست، در صورت ترک کفاره لازم نیست. آیة الله سبحانی: بر طائفه پنجم کفاره نیست و ثبوت کفاره بر چهار طائفه دیگر مبنی بر احتیاط است.

ص:

کنند (1) و فرقی بین صورت عذر و عدم عذر نیست.

(1236) م - کسانی که جایز است برای آنها کوچ کردن در روز دوازدهم، باید بعدازظهر کوچ کنند و جایز نیست قبل از ظهر (2)، و کسانی که در روز سیزدهم کوچ می کنند مختارند هر وقت را بخواهند کوچ کنند. (3)

مسائل متفرقه بیتوته در منی

(1237) م - اگر حاجی صبح دوازدهم به مکه بیاید واجب نیست (4) برای نَفْر، بعدازظهر به منی برگردد گرچه رفتن او به مکه قبل از ظهر جایز نیست. (5)

ص:667


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در صورتی که نیمه دوم شب را در منی نباشند. آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 1225 مراجعه شود. آیة الله خامنه ای: مگر آن که نیمه دوم شب را کاملاً در منا باشد. (مناسک حج، م 437) آیة الله زنجانی: مگر از مواردی باشند که در مسأله 1231 گفته شد یا اگر شب یازدهم است طلوع فجر را در منی درک کرده باشند. آیة الله مکارم: کافی است نصف اول یا نصف دوم شب را بماند.
2- [2] . آیة الله سیستانی: ولی در مواردی جایز است خارج شوند که در حاشیه مسأله بعد خواهد آمد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: ولی باید طلوع خورشید در منی بمانند.
4- [4] . آیة الله بهجت، آیة الله مکارم: بنابر احتیاط برگردد. آیة الله تبریزی، آیة الله گلپایگانی: باید برگردد برای تحقّق نفر بعدازظهر. آیة الله خویی: اگر می تواند قبل از ظهر به منی بیاید تا بعدازظهر برگردد واجب است وگرنه بر او چیزی نیست. (استفتائات، ص260، س780). آیة الله سبحانی: اگر فردی برای اعمال مکه یا کارهای دیگر روز دوازدهم به مکه بیاید باید در صورت امکان قبل از ظهر و در غیر آن صورت بعد از ظهر به منی برگردد تا فریضه نفر و کوچ کردن بعد از ظهر انجام دهد خصوصاً افرادی که نائب هستند به نیت این فریضه نیز مدیون هستند مگر در صورت اضطرار. آیة الله فاضل: بنابر احتیاط واجب باید برای نفر....
5- [5] . آیة الله زنجانی: حاجی می تواند اثاثیه و وسائل خود را در منی گذاشته قبل از ظهر دوازدهم به طور موقّت از منی خارج شود لکن باید به منی برگردد تا بعدازظهر یا روز بعد کوچ کند و بدون عذر جایز نیست وسایل خود را جمع کرده پیش از ظهر از منی کوچ کند، هر چند اگر کوچ کرد لازم نیست برگردد.

(1238) م - در کوچ کردن بعدازظهر روز دوازدهم، زن ها هم حکم مردان را دارند. بنابراین، اگر با عذر از رمی در روز، شب دوازدهم رمی کردند نمی توانند (1) قبل از ظهر از منی کوچ کنند مگر از ماندن تا بعدازظهر معذور باشند. (2)

(1239) م - کسانی که در زمین های متصل به منی، که از منی نیست، در شب یازدهم و دوازدهم بیتوته می کنند باید کفاره بدهند و برای هر شب یک گوسفند قربانی کنند هرچند اعتقاد پیدا کرده باشند که آنجا از منی است یا به گفته اشخاص محلی، مطمئن شده باشند. (3)

ص:668


1- [1] . آیة الله سیستانی: شبان ها و کسانی که نمی توانند در منی توقف نمایند به سبب خوف یا مرض یا امثال آن، می توانند رمی جمرات سه گانه را در شب یازدهم و شب دوازدهم انجام دهند و اینان می توانند پس از رمی شبانه کوچ کنند اما زنان نمی توانند به جز رمی جمره عقبه در شب عید رمی جمرات را در شب انجام دهند بلکه در روز اگر می توانند خودشان انجام دهند و اگر نمی توانند نایب بگیرند و در هر صورت نباید قبل از ظهر از منی کوچ کنند مگر اینکه کوچ کردن بعدازظهر بر آنها حرجی باشد که در این صورت اگر بیتوته شب سیزدهم برای آنها ممکن باشد و حرجی نباشد باید بمانند و اگر میسّر نیست، نفر پیش از ظهر جایز است. آیة الله سبحانی: خائف و مریض که در شب رمی می کنند می توانند قبل از ظهر کوچ کنند و در این حکم فرقی بین زن و مرد نیست ولی اگر جزء این دو دسته حساب نمی شوند چه زن و چه مرد باید بعد از ظهر دوازدهم کوچ کنند موارد دیگری نیز استثناء شده که مبتلا به نیست.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: البته اگر پیش از طلوع آفتاب از منی خارج شوند، مانع ندارد و لازم نیست برای نفر بعدازظهر به منی باز گردند.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط. آیات عظام بهجت، سبحانی، مکارم: بنابر احتیاط واجب. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، فاضل: در ناسی و جاهل و معذور وجوب کفاره مبنی بر احتیاط است. (مناسک، مسأله 434).

(1240) م - اگرحاجی قبل از غروب آفتاب شب سیزدهم از منی خارج شده و بعد از غروب به منی مراجعت کرده، واجب نیست شب را بماند (1) و رمی روز سیزدهم بر او واجب نمی شود.

استفتائات بیتوته در منی

(1241) س - بیتوته در منی اگر در غیر منی انجام شود چه صورت دارد و آیا اشخاص جاهل به موضوع معذورند یا خیر؟

ج - باید قربانی کنند و فرقی بین عالم و جاهل نیست. (2)

(1242) س - کسانی که مقداری از اول شب، با عذر یا بدون عذر، در خارج منی بودند یا قبل از نصف شب خارج شدند، در مناسک احتیاط استحبابی است نسبت به کفاره و در تحریر احتیاط وجوبی، آیا کفاره واجب است یا خیر؟

ج - این احتیاط وجوبی است و ترک نشود. (3)

ص:669


1- [1] . آیة الله فاضل: و نیز کسی که بعدازظهر دوازدهم کوچ کند و قبل از غروب برای کاری به منی برگردد و تا غروب بماند واجب نیست شب سیزدهم را بماند و همچنین رمی روز سیزدهم بر او واجب نیست.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1239. آیة الله اردبیلی: وجوب قربانی در جاهل به موضوع بنابر احتیاط است. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م 438)
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 1220 و 1235. آیة الله بهجت: اگر حاجی ساعتی از اوایل شب بیتوته در منی را درک نکند کفاره ندارد ولی احتیاطاً قسمت دوّم شب را در منی بماند.

(1243) س - فرموده اید کسی که بدون عذر نصف اول شب را در منی نبود، واجب است نصف دوم را در منی بماند، آیا کفاره ترک مَبیت را نیز باید بدهد؟

ج - باید کفاره هم بدهد. (1)

(1244) س - کسی که در شب یازدهم و دوازدهم باید در منی باشد یا در مسجدالحرام مشغول عبادت گردد، در مسجدالحرام مشغول عبادت می شود، ولی در بین آن از خستگی مرتب چرت می زند و بیدار می شود، وظیفه او چیست؟ و سؤال دیگر در این رابطه که اخیراً پشت بامی وسیع برای مسجدالحرام (زاده الله شرفاً) درست کرده اند، آیا شب هایی که باید یا در منی بماند و یا در مسجدالحرام مشغول عبادت باشد، ماندن در آنجا و عبادت کردن کافی است یا نه؟

ج - اگر به قدری خواب می رود که صدق (2) نمی کند که تمام شب مشغول به عبادت

ص:670


1- [1] . مانند سؤال قبل است. آیة الله اردبیلی: کفاره لازم نیست. آیة الله خامنه ای، آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1220 و 1231 مراجعه شود. آیات عظام سیستانی، فاضل، مکارم: اگر در نصف دوم بیتوته کند وظیفه خود را انجام داده و کفاره ندارد. آیة الله سبحانی: چنانچه قبل از طلوع فجر در منی حاضر شود و اصباح نماید کافی است و کفاره ندارد.
2- [2] . آیة الله بهجت: کسی که در مکه تمام شب مشغول به عبادت بوده، به جز حاجت ضروری؛ مانند خوردن و آشامیدن و نوم غالب و تطهیر و امثال آنها، کار دیگری نداشته و مراد از عبادت طواف و سعی است علی الأحوط. (مناسک، ص150). آیة الله سیستانی: بلکه اگر خواب برود هر چند برای مدّت کوتاهی باشد، بنابر احتیاط واجب کفّاره دارد و آنچه معتبر است عبادت در نصف دوّم شب است..

بوده، کافی نیست و باید کفاره بدهد و عبادت در هر جای مکه کافی است. (1)

(1245) س - اینجانب شغلم حمله داری است، چندین سال قبل جایی را که یقین داشتم جزو منی است با حاجی ها بیتوته نموده ام و سال های بعد فهمیدم و برایم یقین حاصل شد جایی که سال های قبل بیتوته نموده ایم خارج از منی است آیا کفاره بر اینجانب و همه حجاج واجب است یا نه؟ و در صورتی که کفاره واجب باشد، آیا کفاره حجاج بر عهده خودشان است یا بر عهده من؟ و آیا ابلاغ به حجاج واجب است یا نه؟ و اگر بعضی از آنان مرده باشند یا دسترسی به آنان نباشد، تکلیف چیست؟

ج - کفاره ترک بیتوته خود شما بر شما واجب است (2) و کفاره دیگران بر شما واجب نیست و لازم نیست به آنان اعلام نمایید و اگر فهمیدند کفاره بر خود آنان (3) واجب است، ولی اگر اجرت عمل صحیح و عملی که انجام شده تفاوتی دارد، نسبت به تفاوت باید رضایت حجاج تحصیل شود.

(1246) س - علامت گذاری حدود منی در سال های قبل، با علامت گذاری الآن، که به وسیله حکومت انجام گرفته فرق می کند، و اینجانب که شغلم حمله داری است، در سال های قبل با حجاج در قطعه زمینی بیتوته کرده ایم که اگر تعیین فعلی حکومت صحیح باشد، بیتوته ما در خارج از منی بوده، و اگر تعیین قبلی صحیح باشد که ما یقین به آن داریم طبق علمیت قبلی و نظر پیروان اهل مکه بیتوته ما صحیح است، حال بنابر اینکه تعیین حکومت صحیح باشد، آیا تکلیف ما نسبت به بیتوته سال های قبل چیست؟

ص:671


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1222 و 1228 مراجعه شود.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1239. آیات عظام اردبیلی، تبریزی، سبحانی: بنابر احتیاط. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م438) آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب و اعلام به دیگران، لازم نیست، اما اگر آنها باخبر شوند و کفاره بدهند باید شما آنها را راضی کنید ضمناً دامنه های کوه های اطراف منی جزو منی است.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حجع م 438).

و در صورت وجوب کفاره آیا ابلاغ به همه حجاج لازم است یا نه؟ و آیا با توجه به اینکه در فرض مسأله بیتوته ترک نشده بلکه اشتباه در مصداق بوده است، نسبت به حجاج ضامن می باشم یا نه؟

ج - اگر در محلی بیتوته کرده اید که یقین به منی بودن آن داشته اید تا یقین پیدا نکنید که خارج منی بوده، قربانی لازم نیست، و در این صورت ابلاغ و اعلام لازم نیست. (1)

(1247) س - آیا کسانی که عذر دارند از رَمْی در روز، می توانند شب دوازدهم برای روز دوازدهم رمی کنند و از منی به مکه بیایند و دیگر برنگردند به منی یا باید صبر کنند و بعدازظهر با مردم کوچ کنند؟

ج (2) - می توانند بعد از مَبیت واجب خارج شوند و لازم نیست صبر کنند. (3)

(1248) س - قبلاً سؤال شده است که آیا کسانی که خوف مشقت دارند (4) می توانند شب دوازدهم رمی جمره نموده به مکه رفته و دیگر به منی برنگردند؛ و حضرتعالی جواب فرموده اید در صورت عذر اشکال ندارد، ولی قبل از نصف شب نباید بیرون بروند. با توجه به مسأله فوق این سؤال مطرح می شود که آیا خدمه کاروان ها نیز برای

ص:672


1- [1] . آیات عظام زنجانی، سبحانی، سیستانی: بلکه همان گونه که در مسأله قبل گذشت، در غیر این صورت نیز اعلام لازم نیست.
2- [2] . آیة الله زنجانی: باید شب قبل، رمی کنند و تا طلوع آفتاب، بیتوته کنند و بعدازظهر با مردم کوچ کنند؛ مگر در ترک این کارها هم معذور باشند.
3- [3] . به مسأله 1237 و 1238 مراجعه شود. آیة الله اردبیلی: اگر قبل از طلوع آفتاب خارج شوند اشکال ندارد، و لازم نیست تا بعدازظهر فردا صبر کنند. آیة الله بهجت: لازم است برای نَفْر بعدازظهر به منی برگردد علی الأحوط. (مناسک، مسأله 243). آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: در صورتی که از رمی در روز و ماندن تا بعدازظهر دوازدهم عذر داشته باشد، والاّ باید صبر کنند و بعدازظهر با مردم کوچ نمایند. آیة الله مکارم: احتیاط واجب صبر کردن است.
4- [4] . آیة الله فاضل: از رمی در روز دوازدهم و ماندن تا بعدازظهر..

پذیرایی از این قبیل زائرین می توانند به همراه آنان در شب رمی نموده و به مکه بروند و برای وقوف تا وقت شرعی روز دوازدهم دیگر به منی برنگردند؟

ج - وقوف در روز دوازدهم واجب نیست و آنچه واجب است کوچ نکردن قبل از زوال است (1) و اشخاص ذکر شده می توانند بعد از نصف شب از منی بروند و روز دوازدهم برای رمی به منی برگردند ولو بعدازظهر (2) و اگر قبل از ظهر آمدند بعدازظهر بیرون بروند. و رمی شب برای آنها کافی نیست.

(1249) س - حاجی شب دوازدهم، بعد از نصف شب، از منی خارج و به مکه می رود، روز بعد برای رمی به منی می آید، آیا لازم است که قبل از ظهر به منی بیاید یا چون وظیفه ای غیر از رمی ندارد بعدازظهر هم می تواند بیاید؟

ج (3) - لازم نیست قبل از ظهر به منی (4) بیاید، هرچند اگر قبل از ظهر بیاید نمی تواند قبل از ظهر کوچ کند.

(1250) س - مدیر کاروانی زن ها را قبل از ظهر دوازدهم از منی خارج نمود، وظیفه آنان که از مسأله اطلاع نداشتند و یا اگر متوجه مسأله بودند نمی توانستند بدون مدیر کاروان و همراهان در منی بمانند چیست؟

ج - با فرض اینکه عذر داشته اند مانع ندارد.

(1251) س - مقدار شب برای کسی که در مکه به جای بیتوته در منی به عبادت

ص:673


1- [1] . آیة الله زنجانی: و اگر همراهی خدمه، لازم است می توانند همراه معذورین از منی بروند و روز دوازدهم برای رمی برگردند.
2- [2] . آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: بنابر احتیاط قبل از ظهر برگردند.
3- [3] . آیة الله زنجانی: باید در منی می ماند ولی حالا که کوچ کرده لازم نیست قبل از ظهر به منی برگردد. آیة الله سبحانی: در صورت امکان باید قبل از ظهر به منی برگردد تا فریضه نفر و کوچ کردن را در بعد از ظهر انجام دهد خصوصاً افرادی که در حج نائب هستند به نیت این فریضه مدیون می باشند مگر در صورت اضطرار.
4- [4] . آیة الله فاضل: بنابر احتیاط، لازم است قبل از ظهر بیاید..

مشغول می شود، چقدر است؟ از مغرب تا طلوع فجر است یا تا طلوع آفتاب؟

ج - تا طلوع فجر حساب می شود. (1)

(1252) س - بعد از اعمال ثلاثه روز عید، می خواهد برای طواف ها به مکه برود، ولی می داند که اگر به مکه برود سه ساعت از مَبیت اول شب را درک نمی کند، آیا برود یا نه؟ و اگر رفت کفاره دارد یا خیر؟

ج - رفتن از منی به مکه - در فرض مرقوم - مانع ندارد، ولی برای تأخیر باید کفاره بدهد. (2)

ص:674


1- [1] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 1222 و 1228 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: از غروب آفتاب است تا طلوع فجر.
2- [2] . مراجعه به مسأله 1220 و 1235 بیتوته در منی شود. آیة الله اردبیلی: اگر قبل از نصف شب برگردد و تا طلوع فجر در منی بماند، کفاره ندارد. آیة الله بهجت: اگر حاجی ساعتی از اوایل شب بیتوته در منی را درک نکند، کفاره ندارد ولی احتیاطاً قسمت دوّم شب را در منی بماند. آیة الله خامنه ای: اگر در نصف دوّم بیتوته کند وظیفه خود را انجام داده و کفاره ندارد. (مناسک حج، م379) آیة الله زنجانی: و کفاره هم ندارد. آیة الله سبحانی: ولی باید به نحوی به منی برگردد که پیش از طلوع فجر در منی باشد تا فجر طلوع کند. آیة الله فاضل، آیة الله مکارم: همان طور که گفته شد، بیتوته نصف دوم شب کافی است و کفّاره ندارد..

فصل هفتم: رمی جمرات سه گانه

اشاره

(1253) م - شب هایی که واجب است در منی بیتوته کند باید در روزِ آنها رمی جمرات سه گانه کند؛ یعنی سنگریزه بزند به سه محل، که یکی را جمره اولی و یکی را جمره وُسطی و یکی را جمره عقبه گویند، ولی اگر عمداً همه آن را ترک کند، به حج او ضرر نمی رساند (1) و صحیح است، گرچه در صورت عمد معصیت کار است.

(1254) م - اشخاصی که باید شب سیزدهم را در منی بمانند (2)، واجب (3) است روز سیزدهم رمی جمرات کنند.

(1255) م - عدد سنگریزه که باید به جمره بزند، برای هر یک در هر روزی باید هفت عدد باشد و کیفیت انداختن و شرایط و واجبات آن به همان نحو است که سابقاً در جمره عقبه گفته شد.

(1256) م - وقت انداختن سنگ از اول طلوع آفتاب تا غروب آفتابِ روزی است که شب آن روز را بیتوته کرده است و در شب جایز نیست به جا آورد.

ص:675


1- [1] . آیة الله بهجت: علی الأشهر الأقوی. آیة الله تبریزی: با ترک رمی، اگرچه عمدی باشد، حج باطل نمی شود و بنابر احتیاط باید قضای آن را در سال آینده خود یا نایبش انجام دهد.
2- [2] . آیة الله زنجانی: اگر بیتوته کردند باید روز سیزدهم، رمی جمرات کنند.
3- [3] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: اگر بیتوته کند واجب است بنابر احتیاط روز سیزدهم رمی جمرات کند..

(1257) م - اگر کسی عذری داشته باشد از اینکه روز به جا آورد (1)؛ مثل شبان و مریض و علیل و کسی که ترس داشته باشد از چیزی مثل تزاحم جمعیت، جایز است شب آن روز یا شب بعد (2) انجام دهد. (3)

(1258) م - واجب است ترتیب در سنگ انداختن به اینکه: اول به جمره اولی و بعد از آن به جمره وُسطی و بعد از آن به جمره عقبه سنگ بیندازد.

(1259) م - اگر به ترتیبی که گفته شد به جا نیاورد، باید دوباره آنچه که برخلاف ترتیب کرده به جا آورد، به طوری که ترتیب حاصل شود، مثلاً اگر اول به جمره وُسطی

ص:676


1- [1] . آیة الله زنجانی: عذر، مخصوص کسانی است که: الف) نمی توانند در روز رمی کنند؛ ب) رمی در روز بر آنها حرجی است؛ ج) به جهتی -مانند خوف خطر جدی یا ضرر اساسی- رمی در روز برای آنها جایز نیست، گروه دوم می توانند و گروه اول و سوم باید جمرات را در شب قبل رمی کنند و اگر از رمی در شب قبل معذورند نمی توانند شب بعد رمی کنند و باید برای رمی در روز نایب بگیرند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: اگر در روز نمی تواند رمی کند، شب قبل رمی کند و در شب بعدی احتیاطاً رمی نکند و چنانچه نتوانست در شب قبل نیز رمی کند و از رمی در تمام مدت آن در روز نیز عاجز است، نایب بگیرد. آیة الله بهجت: صاحب عذر در شب رمی می کند؛ یعنی شب مقدّم، با علم به عدم تمکن از رمی در روز، و اما شب مؤخّر با علم به تمکن از رمی قضایی در روز مؤخّر پس احوط تأخیر قضا است تا طلوع آفتاب (مناسک شیخ، ص85). آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: برای چنین کسانی جایز است رمی را شب آن روز انجام دهند و این بر نیابت مقدم است. آیة الله سیستانی: واجب است رمی جمرات در روز باشد و از این حکم چوپانان و هر کسی که از ماندن روز در منی معذور است، به علت ترس یا مرض یا چیز دیگری، استثنا می شود، که برای آنان جایز است رمی هر روزی را در شب آن روز انجام دهند و اگر این را هم نتوانند، جایز است رمی همه روزها را در یک شب جمع کنند. و امّا زنان، ضعفا، مریض ها و مثل آنان که در روز به خاطر کثرت جمعیت یا چیز دیگر نمی توانند رمی کنند، باید برای رمی در روز نایب بگیرند. آیة الله گلپایگانی: برای آنان جایز است رمی هر روزی را در شب آن روز انجام دهند و اگر این را هم نتوانند، جایز است رمی همه روزها را در یک شب جمع کنند.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: همچنین زنان و سالمندان و کودکانی هم که از شدت ازدحام در روز، بیم دارند که رمی در روز برایشان مشقت داشته باشد، می توانند شبانه رمی کنند. (مناسک حج، م 442).

انداخت و بعد به جمره اولی کفایت می کند که جمره وُسطی را دوباره به جا آورد و بعد جمره عقبه را و اعاده جمره اولی لازم نیست.

(1260) م - در حکمی که در مسأله قبل ذکر شد، فرق نیست میان آنکه از روی علم و عمد خلاف ترتیب کند یا از روی سهو و نسیان یا از روی ندانستن مسأله، در هر صورت باید اعاده کند.

(1261) م - اگر کسی چهار سنگ به جمره اولی بیندازد و آن را رها کند و مشغول جمره بعدی بشود کافی است و لازم نیست تمام هفت سنگ مقدم باشد پس می تواند چهار سنگ به جمره اولی بزند و بعد چهار سنگ به جمره وُسطی و بعد مشغول جمره عقبه شود و به هر ترتیب می خواهد هفت سنگ جمره عقبه و سه سنگ آن دو تای دیگری را بیندازد (1)، لیکن احتیاط

ص:677


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر مخالفت ترتیب کند اعاده نماید آنچه را که در غیر مرتبه خود کرده، بلی اگر چهار سنگ بر جمره انداخت و آن را ترک نمود و مشغول دیگری شد کفایت می کند در ترتیب، و سه سنگ را بعد از آن می زند، اگرچه احوط در اینجا نیز اعاده است (مناسک شیخ، ص84). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر بعد از اینکه جمره سابق را چهار ریگ زد فراموش نموده و به جمره بعدی رفت، واجب نیست رمی را تماماً اعاده کند بلکه اگر سه ریگ دیگر به جمره قبلی زد کفایت می کند. و آیة الله تبریزی اضافه می کنند که: در غیر این فرض باید برگردد و به نحوی رمی کند که ترتیب حاصل شود. آیة الله زنجانی: این در صورت فراموشی یا ندانستن مسأله است ولی اگر از روی علم و عمد، رمی جمره ای را رها کرده، باید آن جمره را بزند سپس جمرات بعدی را اعاده کند، البته رعایت ترتیب در سنگ هفتم، لازم نیست. آیة الله سبحانی: اگر کسی جهلاً و یا سهواً به هر کدام از جمره ها چهار سنگ پرتاب کرد باید برگردد و به هرکدام سه سنگ پرتاب کند مثلاً اول چهارسنگ به جمره اولی سپس وسطی و سپس کبری بزند، همچنین صورت دیگر اینکه اگر به جمره اولی و وسطی چهارسنگ زد و سپس به جمره کبری هفت سنگ زد باید آن دو مورد ناقص را تکمیل کند و در تکمیل ترتیب شرط نیست ولی احتیاط مستحب در عامد این است که رمی خود را از اول به صورت کامل با رعایت ترتیب اعاده کند. آیة الله سیستانی: اگر چهار ریگ را به یک جمره پرتاب کرد و به علت فراموشی یا ندانستن حکم شرعی، آن را رها کرد و جمره دیگری را پس از آن رمی نمود، برای او کفایت می کند که

واجب (1) از برای کسی که از روی علم و عمد این کار را کرده، اعاده است. (2)

(1262) م - اگر کسی فراموش کند در یکی از روزها رمی کند واجب است روز بعد آن را قضا کند و اگر دو روز را فراموش کرد باید در روز بعد هر دو را قضا کند و همچنین است اگر از روی عمد ترک (3) کرده باشد. (4)

(1263) م - واجب (5) است قضا را مقدم بدارد بر ادا (6)، پس در روز یازدهم اگر بخواهد

ص:678


1- [1] . احتیاط مستحب... (کتاب الحج، ج 5، ص 412).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و اگر از روی ندانستن مسأله نیز چنین عمل کرده باشد، حکم همین است.
3- [3] . آیة الله خویی: با ترک رمی، اگر چه عمدی باشد حج باطل نمی شود و بنابر احتیاط باید قضای آن را در سال آینده خودش یا نایبش انجام دهد. (مناسک عربی، مسأله 437).
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و احتیاطاً بین قضا و اداء مدتی را فاصله بیندازد. آیة الله بهجت، به ذیل مسأله 1000 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: و همچنین جاهل به مسأله و بنابر احتیاط متعمد هم همین حکم را دارد.
5- [5] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: احتیاط این است که بین ادای همان روز و قضای روز قبل فاصله گذاشته، و قضای روز قبل را پیش از ادای همان روز به جا آورد و قضای روز قبل طرف صبح و ادای همان روز هنگام زوال باشد. آیة الله سبحانی: احتیاط واجب این است که قضا را مقدم بدارد بر اداء و مستحب است که بین آن دو فاصله گذاشته شود، قضای روز قبل طرف صبح و ادای همان روز هنگام ظهر باشد (کتاب الحج، ج 5، ص 418). آیة الله سیستانی: و احتیاط واجب این است که بین ادا و قضا فاصله بیندازد و اینکه قضا را بر ادا مقدَّم بدارد و احتیاط مستحب این است که قضا در اوّل روز و ادا هنگام ظهر باشد. (مناسک، مسأله 434). آیة الله مکارم: واجب نیست بلکه افضل است مگر در صورت عمد، که احتیاط رعایت ترتیب است.
6- [6] . آیة الله اردبیلی: و احتیاطاً بین قضا و اداء مدتی را فاصله بیندازد. آیة الله زنجانی: و باید بین قضا و ادا و همچنین بین قضای دو روز لااقل به مقدار یک دوازدهم روزی که سنگ می زند فاصله بیندازد..

قضای روز عید را به جا بیاورد، اول قضای عید را به جا آورد و بعد رمی روز یازدهم را که ادا است و همچنین باید قضای روز جلو را مقدم بدارد بر قضای روز بعد، پس اگر در روز سیزدهم مثلاً بخواهد قضای روز عید و روز یازدهم و روز دوازدهم را به جا آورد باید به ترتیب از قضای روز عید شروع و به روز سیزدهم ختم کند که ادا است.

(1264) م - چنانچه قضای رمی جمرات سه گانه واجب است، قضای رمی بعض از آنها هم، اگر ترک شده باشد، واجب است. پس اگر در روز یازدهم جمره اولی را رمی کرد و دوتای دیگر را نکرد روز بعد باید آن را که نکرده اتیان کند و بعد تکلیف این روز را به جا آورد. (1)

(1265) م - اگر در روز بعد فهمید که جمرات روز قبل را به خلاف ترتیب انداخته، باید قضا کند؛ به طوری که ترتیب حاصل شود و بعد وظیفه این روز را به جا آورد. (2)

(1266) م - اگر به هریک از جمرات یا بعض آنها چهار سنگ انداخته باشد و در روز بعد یادش بیاید احتیاط واجب آن است که بقیه روز قبل را قضا کند و بعد وظیفه روز را به جا آورد. (3)

ص:679


1- [1] . آیة الله خویی، متعرّض این مسأله نشده اند. آیة الله زنجانی: و باید بین رمی قضا و ادا لااقل به مقدار یک دوازدهم روزی که سنگ می زند فاصله بیندازد؛ ولی رعایت فاصله و ترتیب در قضای سنگ هفتم لازم نیست. آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: حکم آن شبیه مسأله سابق است.
2- [2] . حکم این مسأله و مسأله بعد، از مسائل قبلی روشن شد.
3- [3] آیة الله سبحانی: و چون به هم خوردن ترتیب اعمال عید هم عمدی نبوده اشکالی ندارد. مقدم بودن قضا بر ادا واجب است بنابراین رمی هر روز که از او فوت شده را اول انجام می دهد سپس رمی مربوط به همان روزی را که بر او واجب است و اگر هر سه روز را فراموش کرد و در روز سیزدهم متذکر شده است به ترتیب، اول رمی روز عید، سپس روز دهم و در آخر روز دوازدهم را قضا می کند و تا زمانی که در مکه است تا آخر ذی حجه همین گونه قضا نماید. و اگر خارج از ایام تشریق رمی کرد سال بعد به احتیاط واجب در ایام منی قضا کند و یا استنابه کند. . آیة الله اردبیلی: و احتیاطاً بین قضا و اداء مدتی را فاصله بیندازد. آیة الله زنجانی: و باید بین رمی هر روز و روز بعد فاصله بیندازد، البته در قضای سنگ هفتم رعایت ترتیب و فاصله لازم نیست..

(1267) م - اگر کسی فراموش کند رمی جمرات سه گانه را و خارج شود از منی و به مکه بیاید، پس اگر در ایام تشریق یادش آمد (1)، باید برگردد و به جا آورد و اگر متمکن نیست باید نایب بگیرد و اگر بعد از ایام تشریق یادش بیاید یا عمداً تعویق بیندازد تا بعد، احتیاط واجب آن است که خودش یا نایبش از مکه برگردد و به جا آورد (2) و در سال دیگر هم در ایامی که فوت شده است خودش

یا نایبش قضا کند. (3)

ص:680


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 1000 مراجعه شود. آیة الله مکارم: یعنی تا روز سیزدهم.
2- [2] . آیة الله سبحانی: تا زمانی که در مکه است تا آخر ذی حجه به جا آورد و در سال بعد هم در ایام منی به احتیاط واجب اعاده نماید و یا استنابه کند. آیة الله مکارم: اگر از سیزدهم بگذرد به سال بعد می افتد.
3- [3] . آیة الله بهجت: کسی که فراموش کند رمی را، بر می گردد از مکه به جهت آنها، و اگر متذکر نشد تا بعد از خروج، قضا می کند در سال آینده در ایام تشریق، خودش یا نایبش در صورت عدم امکان مباشرت علی الأحوط. (مناسک شیخ، ص84 و 85). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کسی که رمی را در منی فراموش نموده و پس از کوچ به مکه یادش آمد، واجب است به منی برگشته و رمی نماید. و چنانچه فراموش شده رمی دو روز یا سه روز باشد، احتیاط این است که بین وظیفه هر روز و روز دیگر یک ساعت فاصله بگذارد و چنانچه پس از خروج از مکه یادش آمد که رمی نکرده، واجب نیست به منی برگردد بلکه بنابر احتیاط در سال بعد خود یا نایبش آن را قضا نماید. آیة الله زنجانی: در هر حال رعایت ترتیب بین رمی ها و رعایت فاصله بین رمی هر روز و روز بعد به مقدار یک دوازدهم روزی که سنگ می زند لازم است. آیة الله سیستانی: کسی که رمی جمرات را به علت فراموشی و یا جهل به مسأله ترک نماید و در مکه یادش بیاید یا حکمش را بداند واجب است به منی بیاید و رمی نماید و اگر رمی در دو روز ترک شده باشد یا سه روز، بنابر احتیاط باید به ترتیب روزها قضا نماید و بین قضای هر روز و روز بعد مقداری وقت فاصله بیاندازد. و چنانچه پس از بیرون رفتن از مکه یادش بیاید یا حکمش را بداند، واجب نیست جهت تدارک آن برگردد و احتیاط مستحب این است که خودش شخصاً آن را در سال آینده قضا نماید، در صورتی که به حج برود و یا توسط نایبش، در صورتی که به حج نرود. (مناسک، مسأله 435).

(1268) م - اگر فراموش کرد رمی جمرات را و یادش نیامد مگر بعد از خروج از مکه، احتیاط واجب (1) آن است که در سال دیگر قضا کند آن را، خودش یا نایبش. (2)

(1269) م - کسی که بعض از جمرات را فراموش کند، حکمش همان است که در دو مسأله قبل ذکر شد، بلکه کسی که کمتر از هفت سنگ در تمام جمرات یا بعض آن انداخت همین حکم را دارد بنابر احتیاط واجب. (3)

(1270) م - کسی که عذری داشته باشد از انداختن سنگ؛ مثل آنکه مریض باشد یا طفل باشد که نتواند رمی کند یا علیل باشد مثل آنکه دست یا پایش شکسته باشد یا از شدت بی حالی نتواند یا بیهوش باشد، باید نایبش به جا آورد (4) و اگر از نایب گرفتن هم

ص:681


1- [1] . آیة الله اردبیلی: بلکه اقوی.
2- [2] . نظریه آیات عظام در ذیل مسأله قبل گذشت. آیة الله زنجانی: در این صورت قضای رمی واجب نیست و رعایت این احتیاط، مستحب است. آیة الله سبحانی: به ذیل سؤال 1297 و مسأله 1267 مراجعه شود. آیة الله مکارم: باید خودش به جا آورد و در صورت عدم امکان، نایبش انجام دهد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: به مسأله 1261 و حاشیه آن مراجعه شود. آیة الله سبحانی: اگر کمتر از چهار سنگ زده باید رمی را به ترتیبی که در مسائل قبلی گفته شد از اول شروع کند و با رعایت عدم تداخل روزها رمی هر روزی را انجام دهد ولی اگر پس از چهارسنگ به خاطر عدم آشنایی به حکم شرعی و یا فراموشی بقیه را به تأخیر انداخت باید عمل را به ترتیب در همان روز تکمیل کند و اگر قضا شده غیر متداخل هر روزی را مستقل از روز دیگر به طور کامل انجام دهد. آیة الله سیستانی: حکم ترک رمی کامل جمرات یا بعض آنها در این موارد مانند حکم ترک رمی تمام جمرات است.
4- [4] . آیة الله زنجانی: اگر بتواند شب قبل، سنگ بزند نوبت به نیابت نمی رسد وگرنه برای رمی در روز نایب می گیرد؛ البته در این صورت اگر بدون درخواست او دیگری برایش سنگ بزند کافی است..

عاجز باشد (1) مثل بیهوش و طفل کوچک (2)، ولی او یا شخص (3) دیگری از طرف او به جا

آورد و احتیاط واجب آن است که تا مأیوس نشده از اینکه خودش عمل کند، نایب عمل نکند (4) و بهتر آن است که اگر می شود شخص معذور را ببرند و در حضور او رمی کنند و اگر می شود سنگ را در دست او بگذارند و بیندازند. (5)

(1271) م - اگر بعد از آنکه نایب عمل را به جا آورد، عذر برطرف شد (6)، آوردن خودش لازم نیست اگرچه احوط است. (7)

ص:682


1- [1] . این فرع در مناسک معظم له نیست. (مناسک حج، م 443)
2- [2] . آیة الله اردبیلی: سال بعد خودش انجام دهد و اگر نتوانست نایب بگیرد.
3- [3] . آیة الله سبحانی: احتیاط آن است که با وجود ولی شرعی، دیگری بدون اذن او به جا نیاورد. آیة الله مکارم: و در سال بعد نایب بگیرد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: ولی نیابت قبل از یأس نیز جایز است و اگر بعد از نیابت عذر برطرف شد، خودش نیز انجام دهد. آیة الله خامنه ای: قبل از یأس هم می تواند نایب بگیرد لکن اگر بعداً متمکن از رَمْی شد باید خودش اعاده کند ولی اگر بعد از یأس نایب بگیرد و رفع عذر شود اعاده لازم نیست. (مناسک حج، م444) آیة الله زنجانی: قبل از یأس می تواند رجاءاً نایب بگیرد و اگر معلوم شد که معذور بوده کافی است. آیة الله سبحانی: اگر مریض و معذور از خوب شدن و رفع عذر مأیوس باشند واجب است استنابه نمایند و در این صورت اگر رفع عذر شد و یا بهبودی پیدا کرد اعاده لازم نیست ولی اگر مأیوس هم نباشد می توانند نایب بگیرند ولی در این صورت چنانچه بهبودی حاصل شد و یا رفع عذر گردید به احتیاط واجب آن چه را انجام داده اعاده کند. آیة الله سیستانی: قبل از یأس می شود نایب عمل کند ولی اگر بعداً متمکن شد باید خودش انجام دهد.
5- [5] . مراجعه شود به مسأله 1015 و 1016. آیة الله مکارم: در شرایط فعلی این امور ضرورتی ندارد.
6- [6] . آیة الله خامنه ای: رجوع شود به حاشیه مسأله 1270 آیة الله زنجانی: اگر قبل از گذشتن وقت رمی متمکن از رمی شد باید خودش رمی کند. آیة الله فاضل: اگر با یأس از رفع عذر نایب گرفته و یا نایب بعد از یأس از رفع عذر منوب عنه رمی انجام داده باشد اعاده لازم نیست و در غیر این دو صورت اعاده واجب است.
7- [7] . مراجعه شود به مسأله 1017. آیة الله اردبیلی، آیة الله مکارم: این احتیاط ترک نشود. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 1270 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: بلکه لازم است..

(1272) م - اگر شخص مریض مأیوس باشد از خوب (1) شدن یا شخص معذور مأیوس باشد از رفع عذر، واجب است که نایب بگیرد و اگر مأیوس نیست (2) می تواند نایب بگیرد، لیکن اگر عذر رفع شد احتیاط آن است که خودش عمل کند.

(1273) م - اگر دیگران مأیوس باشند از رفع عذرِ معذور، لازم نیست از او اذن بگیرند اگرچه احوط (3) است و اگر نتواند اذن بدهد اذن معتبر نخواهد بود. (4)

(1274) م - اگر بعد از گذشتنِ روزی که واجب بوده در آن رمی کند شک کند که به جا آورده یا نه اعتنا نکند.

ص:683


1- [1] . مانند مسأله قبل است.
2- [2] .آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: اگر عذر برطرف شد لازم است خودش عمل کند چه در وقت عمل، نایب از بر طرف شدن عذر، مأیوس باشد چه نباشد (ملحق مسأله 391). آیة الله سبحانی: رجوع شود به حاشیه مسأله 1270. آیة الله صافی، آیة الله مکارم: احتیاطاً اگر مأیوس نیست صبر کند.
3- [3] . آیة الله سبحانی: این احتیاط ترک نشود. آیة الله زنجانی: احتیاط استحبابی در اذن گرفتن است.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: وظیفه عاجز نایب گرفتن است و استنابه بدون اذن گرفتن تحقق پیدا نمی کند مگر اینکه از نایب گرفتن هم عاجز باشد مثل بی هوش و طفل غیر ممیز. آیة الله بهجت: اگر قطع به رضایت داشته باشد اذن لازم نیست. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: وظیفه عاجز نایب گرفتن است و استنابه بدون اذن گرفتن تحقق پیدا نمی کند مگر اینکه از نایب گرفتن هم عاجز باشد مثل بیهوش و طفل غیر ممیز. آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 1270 مراجعه کنید. آیة الله سیستانی: معذور باید نایب بگیرد و کسی که قادر به نایب گرفتن نیست ولی او یا هر کس دیگر به جای او رمی کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: استنابه بدون اذن گرفتن محقّق نمی شود مگر در مغمی علیه که گذشت. آیة الله مکارم: بدون اذن مشکل است..

(1275) م - اگر بعد از انداختن شک کند که کیفیت آن صحیح بوده یا نه (1)، اعتنا نکند.

(1276) م - اگر در وقتی که مشغول رمی جمره عقبه است شک کند که اولی را یا دومی را یا هر دو را رمی کرده یا صحیح انجام داده یا نه اعتنا نکند. (2)

(1277) م - اگر در عدد شک کند که آیا هفت بوده یا کمتر، قبل از آنکه داخل شود در رمی جمره بعدی، باید آنچه محتمل است که کسر شده بیاورد تا یقین کند هفت عدد شده، هرچند منصرف از عمل شده باشد و مشغول کارهای دیگر باشد بنابر احتیاط واجب. (3)

(1278) م - اگر بعد از گذشتن روزی که باید رمی کند یقین پیدا کند که یکی از سه جمره را رمی نکرده ظاهراً جایز است اکتفا به قضای رمی جمره عقبه کند و احتیاط آن است که هر سه را قضا کند. (4)

ص:684


1- [1] . آیة الله زنجانی: چنانچه احتمال بدهد هنگام رمی به رعایت شرایط آن توجه داشته اعتنا نکند.
2- [2] . آیة الله سبحانی: اگر شک او نسبت به اصل رمی است باید برگردد جوری رمی کند که ترتیب رعایت شده و یقین هم حاصل گردد و این شک اگر در ظرف هر روزی نسبت به رمی جمرات اتفاق افتد که آیا جمره ای را رمی کرده یا نه هر چند از محیط رمی خارج شده باشد باید برگردد و جمره مشکوک و سپس آنچه بر آن مترتب است را رمی نماید و ضمن رعایت ترتیب یقین حاصل گردد ولی اگر شب یا روز بعد شک کرد به شک خود اعتنا نکند.
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 1010. آیة الله اردبیلی: اگر بعد از رمی جمره مشغول کار دیگری شده باشد به نحوی که عرفاً فارغ از عمل محسوب شود، به شک خود اعتنا نکند. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بلکه بنابر اظهر. آیة الله زنجانی: اگر خود را از رمی جمره ای فارغ شده یافت و مشغول کارهایی که متعارفاً بعد از آن انجام می دهند شد در عدد شک کرد چنانچه احتمال بدهد هنگام رمی متوجه تعداد آن بوده اعتنا نکند. آیة الله سبحانی: ولی اگر یک طرف شک او در عدد سنگ ها به کمتر از چهار تعلق گرفته رمی آن جمره را باید از سر بگیرد و اکتفا به تکمیل خلاف احتیاط است و در این صورت اگر جمرات مترتبه را رمی کرده باید به ترتیب اعاده کند. آیة الله سیستانی: اگر شک بعد از انصراف و صدق فراغ باشد عرفاً به آن اعتنا نکند. آیة الله مکارم: این احتیاط واجب نیست.
4- [4] . آیات عظام بهجت، صافی، گلپایگانی، مکارم، نوری: این احتیاط ترک نشود. آیة الله فاضل: این احتیاط مستحبی است..

(1279) م - اگر بعد از آنکه داخل در جمره بعدی شد شک کند در عدد قبلی، پس اگر بداند چهار سنگ از قبلی را انداخته و شک کند که بقیه را یا بعض از آنها را انداخته یا نه به احتیاط واجب بقیه را اتیان کند اگرچه بعد از اتیان جمره بعدی، و اگر در کمتر از چهار، شک داشته باشد تا مقدار چهار اعتناء نکند و سه سنگ دیگر را بزند. (1)

(1280) م - اگر بعد از انداختن به هر سه جمره یقین پیدا کند که یک سنگ یا دو سنگ یا سه سنگ از یکی از سه جمره ناقص شده باید هرچه را احتمال کسری داده به هر یک از سه جمره بزند. (2)

(1281) م - اگر بعد از انداختن سنگ به هر سه، یقین کند که یکی از آنها را از چهار کمتر انداخته بعید نیست (3) جواز اکتفا به کسری جمره آخری و احتیاط آن است که جمره اخری را از سر بگیرد و احتیاط (4) بالاتر آن است که هر سه را از سر بگیرد.

ص:685


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در هیچ یک از فروض مسأله به شک خود اعتنا نکند. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی، صافی: در هیچ یک از فروض مسأله به شک خود اعتنا نکند. آیة الله گلپایگانی: متعرّض این فرع نشده اند. آیة الله زنجانی: در هر دو صورت این مسأله، چنانچه احتمال بدهد هنگام رمی جمره بعدی متوجه تکمیل جمره قبلی بوده، اعتنا نکند و اگر نه در صورت اول جمره قبلی را تکمیل کند و در صورت دوم، آن را از سر بگیرد و بعد از آن جمره بعدی را اگر چهار سنگ زده آن را تکمیل می کند و اگر نه آن را از سر می گیرد. آیة الله سبحانی: بنابر آنچه در ذیل مسأله 1277 گذشت اگر بعد از رمی هر سه جمره شک او به کمتر از چهار باشد مثلاً شک کند سه سنگ زده یا بیشتر یا دو سنگ زده یا بیشتر باید رمی آن جمره را از سر بگیرد و جمرات بعدی را اگر رمی کرده مجدداً اعاده کند تا ترتیب حفظ شود. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
2- [2] . آیة الله خویی: متعرض این مسأله نشده اند.
3- [3] . آیة الله زنجانی، آیة الله سبحانی: باید رمی جمره آخری را از سر بگیرد و احتیاط مستحب این است که هر سه را از سر بگیرد (کتاب الحج، ج 5، ص 438). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در این صورت باید رمی هر سه جمره را به ترتیب از سر بگیرد. آیة الله فاضل: و یا یقین کند که یکی از آنها را اصلاً رمی نکرده.
4- [4] . آیات عظام بهجت، تبریزی، مکارم: این احتیاط ترک نشود. آیة الله سبحانی: و دیگر اعاده رمی جمرات مترتبه لازم نیست زیرا ترتیب با پرتاب چهارسنگ

(1282) م - اگر بعد از گذشتن وقت هر سه روز، یقین کند که یک روز را رمی نکرده و نداند کدام روز است (1)، باید هر سه روز را قضا (2) کند با مراعات ترتیب، گرچه به احتمالی اکتفاء به قضای روز آخر جایز است. (3)

مسائل متفرقه رمی

(1283) م - زن ها و مراقبین آنها و افراد ضعیفی که مجازند بعد از نصف شب از مشعرالحرام به منی وارد شوند، اگر از رمی در روز معذورند می توانند شب رمی کنند

ص:686


1- [1] . آیة الله زنجانی: باید رمی هر سه جمره را به ترتیب به قصد ما فی الذمه قضا کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط مستحب. آیة الله بهجت: احتیاط در قضای هر سه روز است. آیة الله تبریزی: اظهر اکتفا به قضای یک روز است به قصد آنچه در عهده اوست؛ اعم از قضای سه رمی یا یک رمی، بلکه می تواند اکتفا به رمی جمره عقبه نماید. آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: قضای رمی جمره عقبه کافی است. آیة الله سبحانی: احتیاط این است که سه روز را با مراعات ترتیب قضا کند یا اینکه روز اول را قضاء کند و سپس یک روز به عنوان مافی الذمه از دو روز دیگر قضا کند (کتاب الحج، ج 5، ص439). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: احوط آن است که رمی سه جمره را به ترتیب به قصد مافی الذمه انجام دهد. اگر چه در صورتی که شک بعد از روز دوازدهم باشد بیش از قضای رمی جمره عقبه واجب نیست. (آداب حج، م 971) آیة الله فاضل: بنابر احتیاط واجب باید هر سه روز را قضا کند با مراعات ترتیب و می تواند اکتفا کند به رمی سه جمره به ترتیب، به قصد مافی الذمه. آیة الله مکارم: کافی است که یک روز را به نیت مافی الذمّه انجام دهد. در مسأله 1306 حکم مذکور به صورت احتیاط بیان شده است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بلکه اظهر کفایت قضای رمی جمره عقبه است..

بلکه زن ها مطلقاً مجازند (1) همان شب رمی نمایند. (2)

(1284) م - در طبقه دوم (3) جمرات رمی جایز است و لازم نیست در طبقه اول

ص:687


1- [1] . آیة الله بهجت: زنان و کسانی که کوچ از مشعر در شب برایشان جایز است می توانند شب عید رمی جمره نمایند بنابر اظهر. و نیز به ذیل مسأله 1018 مراجعه شود. آیات عظام تبریزی، صافی، گلپایگانی: زن ها می توانند رمی روز دهم را در شب آن انجام دهند، هرچند متمکن از رمی در روز دهم باشند، ولی در رمی روز یازدهم و دوازدهم، چنانچه از رمی در روز معذور باشند می توانند رمی هر روز را در شب آن انجام دهند و چنانچه معذور نباشند باید در روز رمی کنند. آیة الله خامنه ای: ولی اگر زن بخواهد به نیابت از دیگری رَمْی کند به احتیاط واجب رَمْی را در روز انجام دهد. (مناسک حج، م 398) آیة الله خویی: بیماران و پیرها و ضعیف ها و کسانی که از دشمن می ترسند هم، می توانند در شب عید رمی کنند. (مناسک، قبل از مسأله 381). آیة الله زنجانی: در مورد رمی جمره عقبه روز عید، بانوان و کودکان مطلقا می توانند شب عید، رمی کنند، هرچند از رمی در روز معذور نباشند و دیگران تنها در صورت عذر می توانند شب قبل، رمی کنند و در مورد رمی جمرات همه حجاج تنها در صورت عذر می توانند شب قبل، رمی کنند و فرقی بین بانوان و کودکان و غیر آنها نیست. آیة الله سبحانی: پس از نیمه شب عید قربان جایز است. آیة الله سیستانی: این حکم اختصاص به رمی روز عید دارد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: زن ها چه عذر داشته باشند و چه نداشته باشند، می توانند رمی روز دهم را در شب قبل انجام دهند.
3- [3] . آیة الله بهجت: رمی در هر دو طبقه جایز و مکفی است و در مناسک (س143) می فرماید: میزان صدق رمی جمره است ولو از طبقه دوّم باشد حتی اختیاراً کفایت می کند. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط مجزی نیست. آیة الله خامنه ای: اگرچه احتیاط مستحب رمی از مکان متعارف در گذشته است. (مناسک حج، م396) آیة الله خویی، آیة الله سیستانی: کفایت نمودن زدن سنگ بر مقداری که بر ارتفاع جمره افزوده شده، محل اشکال است و احوط آن است که مقدار سابق را رمی نماید. و اگر متمکن نباشد مقدار زیادی را خودش رمی کند و نایب نیز بگیرد برای زدن به مقدار سابق، و فرقی بین عالم و جاهل و ناسی نیست و مقداری که در عصر پیامبر و ائمه(علیهم السلام) بوده است از جهت عرض ظاهراً فرقی با جمره فعلی ندارد و از جهت طول ظاهراً به مقدار یک قامت انسان یا مقدار کمی بیشتر بالاتر از سکوی فعلی است.

رمی نمایند. (1)

(1285) م - کسانی که عذر دارند از اینکه روز عید رَمْی کنند می توانند شب قبل از آن، یا شب بعد از آن رمی کنند (2) و اگر از رمی روز یازدهم نیز معذورند می توانند بعد از رمی به جای روز عید، در شب یازدهم رمی روز یازدهم را هم انجام دهند. (3)

استفتائات رمی جمرات ثلاث

(1286) س - کسانی که با عذر از رمی در روز می توانند شب رمی کنند آیا لازم است شب رمی کنند یا می توانند همان روز نایب بگیرند؟

ج (4) - می توانند نایب بگیرند. (5)

ص:688


1- [1] . آیة الله زنجانی: رمی جمراتی که اخیراً احداث شده در تمام طبقات حتی قسمت هایی که بیرون از محل جمرات سابق یا بیرون از منی است و همچنین رمی هر دو طرف دیوار کافی است، هر چند احتیاط مستحب در آن است که قسمت وسط دیوار رمی شود.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: زن در صورت تمکن باید در همان شب عید رمی جمره عقبه نماید، مخصوصاً اگر حج او حج نیابی باشد و تأخیر تا شب یازدهم صحیح نیست. (مناسک حج، س 128)
3- [3] . به مسأله 1257 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: باید شب قبل از آن رمی کند. آیة الله سیستانی: رمی روز عید در شب بعد کافی نیست مگر برای کسانی که از ماندن روز در منی معذورند و در مورد رمی شب یازدهم و دوازدهم به حاشیه مسأله 1257 مراجعه شود.
4- [4] . آیة الله زنجانی، آیة الله سبحانی: باید شب قبل، رمی کنند، و اگر نمی توانند برای رمی در روز نایب بگیرند.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 1257 مراجعه شود. آیات عظام بهجت، تبریزی، سبحانی، صافی، گلپایگانی: باید شب رمی نماید. آیة الله خامنه ای: کسی که از رَمْی در روز معذور است امّا می تواند شب رَمْی نماید، جایز نیست نایب بگیرد بلکه باید خودش در شب پیش و یا شب بعد رَمْی نماید. (مناسک حج، م443) آیة الله سیستانی: چنان که گذشت کسی که معذور از رمی در روز است باید نایب بگیرد و نمی تواند در شب رمی نماید، مگر چوپانان و کسانی که از ماندن روز در منی معذور باشند. آیة الله فاضل: احتیاط واجب آن است که شب رمی کنند. آیة الله مکارم: تا در شب بتواند رمی کند نایب گرفتن مشکل است..

(1287) س - چنانچه کسانی صبح روز دهم از رمی کردن معذور باشند ولی اطمینان دارند که بعدازظهر خلوت است و قادر به رمی هستند، بفرمایید از صبح می توانند نایب بگیرند یا باید صبر کنند تا خلوت شود و رمی نمایند؟

ج - اگر (1) می توانند در روز (2) رمی کنند، نمی توانند نایب بگیرند.

(1288) س - آیا بدون عذر می توان در شب رمی کرد یا کافی نیست و اگر در شب صحیح است آیا گناهی هم مرتکب شده است و همچنین تأخیر ذبح از روز عید قربان هرچند صحیح است ولی آیا گناهی هم مرتکب شده است؟

ج - بدون عذر، رمی در شب واقع نمی شود (3) و اگر بدون عذر رمی در روز را ترک نماید گناه کرده است، و همچنین معصیت نموده است علی الأحوط (4) اگر ذبح را عمداً از روز عید تأخیر بیندازد، هرچند ذبح صحیح است.

(1289) س - کسی که در رمی جمرات نایب شده، آیا می تواند شب رمی کند یا نه و همچنین کسی که در اصل حج نایب باشد و از ابتدا می دانسته که نمی تواند رمی کند،

ص:689


1- [1] . آیة الله بهجت: رمی جمرات بایستی به مباشرت خودِ شخص انجام شود و نایب گرفتن در حال اختیار جایز نیست. (مناسک، ص151).
2- [2] . آیة الله خامنه ای: یا شب. (مناسک حج، م443)
3- [3] . آیة الله زنجانی: تأخیر ذبح اختیاراً تا روز دوازدهم جایز است و در مورد رمی در شب مطابق حاشیه مسأله 1283 عمل شود.
4- [4] . مراجعه شود به مسأله 1032. آیة الله اردبیلی: تأخیر ذبح از روز عید معصیت ندارد و جایز است تا روز دوازدهم ذبح را تأخیر اندازد. آیة الله بهجت: برای غیر معذورین رمی در شب جایز نیست. (مستفاد از مسأله 438) و در مورد قربانی در شب، صحت آن استفاده می شود. (پرسش های جدید حج، سؤال 149). آیة الله سبحانی: اگر کسی بدون عذر در شب رمی کرد اگر ایام تشرق تمام نشده اعاده و یا قضا کند و اگر تمام شده علاوه بر اینکه اگر تا آخر ذی حجه در مکه هست رمی را قضا می نماید در سال آینده نیز در روزهای منی اعاده و یا استنابه نماید..

یا نمی تواند روز رمی کند و یا در رمی روز مسامحه و اهمال کند، حکمش چیست؟

ج (1) - نایب باید اعمال اختیاری حج را انجام دهد و اگر معذور باشد نمی تواند نایب (2) شود و کسی که در رمی نایب شده باید روز رمی کند و مسامحه و اهمال موجب بطلان نیابت نیست، هرچند در فرض سؤال جایز نیست.

(1290) س - شخصی که خود معذور است و نمی تواند رمی جمرات نماید، آیا می تواند شخص دیگری را که برای او هم رمی در روز مقدور نیست، نایب قرار دهد تا در شب رمی نماید و آیا در صورت بودن و یا نبودن شخص سومی که بتواند نایب شود و در روز رمی نماید، حکم مسأله فرق دارد یا خیر؟

ج - در صورت امکان باید کسی را نایب بگیرد که در روز رمی نماید (3) و اگر ممکن نباشد (4) بنابر احتیاط واجب روز بعد خودش قضا کند و اگر در قضا هم امکان مباشرت نیست (5)، نایب بگیرد. (6)

ص:690


1- [1] . آیة الله زنجانی: نایبِ در رمی، باید در روز رمی کند مگر نایب دیگری پیدا نشود و معذور از رمی در روز، نمی تواند در حج واجب، نایب شود، - مگر در عذر طاری - البته نایب در حج اگر زن یا کودک ممیز باشد می تواند جمره عقبه را شب عید رمی کند.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه عذر پس از قبول نیابت عارض شود. آیة الله بهجت: مگر آنکه عذر طاری باشد و در غیر آن خلاف احتیاط است. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: نیابت معذور اشکال دارد، لکن اگر ابتدا معذور نبود و بعد در زمان عمل معذور شد نیابت صحیح است و در اجرت باید با مستأجر خود تراضی کند. آیة الله سیستانی: عذر در رمی جمرات در روز 11 و 12 مانع نیابت حج نیست. آیة الله صافی: به حاشیه شرط 7 نایب از مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله مکارم: عذرهایی که به طور طبیعی گاه در حج پیش می آید مانع نیابت نیست.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: در صورتی که نتواند شب قبل خودش رمی کند.
4- [4] . آیة الله زنجانی: اگر استنابه برای روز ممکن نباشد، رمی نایب در شب قبل، کافی است. آیة الله سبحانی: و یا کسی حاضر نشد برای او نیابت کند می تواند رمی را بدهد به کسی که در شب رمی کند ولی چنانچه خودش خوب شد روز بعد قضا کند و یا اگر نایبی پیدا شد برای روز بعد علاوه بر رمی آن روز قضای روز قبل را نیز استنابه کند که در روز رمی کند.
5- [5] . آیة الله فاضل: استنابه به نحو مذکور صحیح است.
6- [6] . آیة الله مکارم: احتیاط آن است که هم نایب بگیرد و هم قضای آن را روز بعد به جا آورد..

(1291) س - در رمی جمرات، اگر سنگریزه اول به دیوار مجاور و بعد به جمره بخورد آیا کافی است، یا باید سنگریزه دیگر بزند؟

ج - ظاهراً کافی است. (1)

(1292) س - شخصی وقت رمی جمرات شک کرد که چند سنگ زده ام، پس آن مقدار را رها کرد و دوباره از اول شروع نمود، آیا رمی او اشکال دارد یا نه؟

ج - اشکال ندارد هرچند رها نمی شود. (2)

(1293) س - اینکه فرموده اید کوچ کردن شب دهم و درک کردن وقوف اضطراری مشعر و رمی در شب دهم برای زنان جایز است و نفس زن بودن عذر است، آیا با این حال زنان می توانند نایب شوند؟

ج - می توانند نایب باشند.

(1294) س - در زمان قدیم که جَمَرات به صورت فعلی نبوده است و یقیناً بعداً بلندتر و قطورتر درست شده است، بنابراین در جمره عقبه چرا رمی کردن مخصوص به آن سنگچین وسط دیوار سیمانی است و رمی به دیوار سیمانی جایز نیست؟ و اگر جایز می دانید بفرمایید؛ زیراکه اکثر مردم در جمره عقبه اکتفا به دیوار سیمانی دو طرف سنگچین می کنند و خلاصه ملاک رمی در جمرات چیست؟

ج - دیوار سیمانی پشت جمره از جمره نیست و رمی آن کافی نیست. (3)

ص:691


1- [1] . مراجعه شود به بند سوم از مسأله 1001. آیة الله فاضل: گذشت که محلّ اشکال است.
2- [2] . آیة الله سبحانی: یعنی در حقیقت شخص با این کار رمی ناقص را تکمیل می کند و قبلی ها رها نمی شوند و آنچه را که اضافه می زند چون قصد بیشتر از هفت به عنوان تکلیف شرعی ندارد به صحت رمی ضرر نمی زند. آیة الله مکارم: یعنی با زدن مقدار قطعی باقیمانده وظیفه او تمام است.
3- [3] . آیات عظام بهجت، سبحانی، مکارم: در حال حاضر دیوار سیمانی وجود ندارد. آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: بنابر احتیاط واجب رمی آن قسمت که سابقاً دیوار بوده است و اکنون برداشته اند کافی نیست..

(1295) س - اگر مردی که می تواند در روز رمی نماید، برای رمی زنی نایب شود آیا می تواند رمی زن را در شب انجام دهد؟

ج - نمی تواند و باید رمی را در روز انجام دهد. (1)

(1296) س - افرادی که معذورند از واجباتی که ترکش ولو عمداً مضر به حج نیست؛ مثل رمی جمرات در روز یازدهم و دوازدهم و مَبیت به منی در شب های یازدهم و دوازدهم، آیا می توانند اجیر شوند و نیابت کنند یا نمی توانند؟

ج - ذوی الأعذار نمی توانند نایب شوند (2)، حتی اگر از مثل مذکورات عذر داشته باشند. (3)

(1297) س - کسی که به نیابتِ دیگری رمی جمره می کند، آیا کافی است که اوّل برای خودش هر جمره ای را رمی کند و پس از آن به نیابت دیگران ولو ده نفر باشند یکجا رمی کند، بعد جمره وسطی را هم همین طور و در پایان برای جمره عقبه نیز چنین کند، یا اینکه باید اوّل هر سه جمره را برای خودش و بعد هر سه را برای دومی و همچنین نسبت به دیگران رمی نماید؟

ج - هر دو صورت صحیح است. (4)

ص:692


1- [1] . آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1289 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله 107 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: شخص معذور در رمی روز یازدهم و دوازدهم و طواف نساء و بیتوته های منا می تواند برای اداء حج نائب شود در این صورت باید رمی را در شب و به جای بیتوته ها در مکه به عبادت بپردازد و در طواف نساء دیگری را نائب بگیرد. آیة الله فاضل: و نیز اگر زنی برای رمی ولو برای زن دیگر نایب شود باید رمی را در روز انجام دهد والاّ نیابت و رمی او صحیح نیست. آیة الله مکارم: عذرهایی که گاه در حج پیش می آید مانع از نیابت نیست.
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 107 و 1289. آیة الله اردبیلی: مگر اینکه عذر آنها پس از قبول نیابت عارض شده باشد. آیة الله بهجت: مگر در عذر طاری و در غیر آن خلاف احتیاط است. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: نیابت آنها اشکال دارد. آیة الله سبحانی: معذور از رمی روز یازدهم و دوازدهم می تواند نائب شود وباید شب رمی کند.
4- [4] . آیة الله سبحانی: ولی در هنگام قضای رمی روز قبل مثلاً یازدهم و ادای رمی روز دوازدهم که هر دو در روز دوازدهم انجام می شود نباید متداخلاً انجام دهد مثلاً به جمره اولی چهارده سنگ بزند هفت عدد آن برای قضای روز یازدهم و هفت عدد دیگر برای روز دوازدهم و سپس به سراغ جمره وسطی برود بلکه باید قضای روز یازدهم به صورت کامل در هر سه جمره انجام شود و سپس برای روز دوازدهم مستقلاً از سر گیرد و بین روزها کمی فاصله بیندازد..

(1298) س - کسی که نمی تواند در روز عید رمی کند، آیا می تواند قبل از رمی حلق نماید و روز دیگر رمی کند؟ (1)

ج (2) - جایز نیست علی الأحوط. (3)

(1299) س - آیا جمره عقبه را از هر طرف می توان رمی نمود؟

ج (4) - اگر به جمره بزند کافی است، ولی رمی دیوار کفایت نمی کند. (5)

(1300) س - سنگریزه هایی که در مشعر موجود است و معلوم است که از خارج از

ص:693


1- [1] . آیة الله بهجت: به هر تقدیر ترتیب لازم است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: باید برای رمی در روز عید نایب بگیرد و بعد از رمی قربانی و حلق کند.
3- [3] . مراجعه شود به مسأله 1139. آیة الله اردبیلی: باید شب عید رمی کند و چنانچه از رمی در شب عید هم معذور باشد، برای رمی در روز نایب می گیرد و بعد از رمی نایب، حلق یا تقصیر می کند. آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: چنین شخصی باید شب عید رمی کند و چنانچه از رمی در شب عید هم معذور باشد برای رمی در روز نایب می گیرد و بعد از رمی نایب حلق یا تقصیر می کند. آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب را از روز عید تأخیر نیندازد. (مناسک حج، م 415 و 416) آیة الله سیستانی: وظیفه چنین کسی نایب گرفتن در روز عید است. آیة الله مکارم: لازم است بقیه اعمال خود را روز عید انجام دهد. آیة الله نوری: گذشت که تأخیر حلق از روز عید جایز نیست علی الأحوط.
4- [4] . آیة الله زنجانی: در شرایط فعلی، رمی تمام دیوار جمره از هر دو طرف، کافی است.
5- [5] . آیة الله تبریزی، آیة الله سبحانی: رمی آن از هر طرف کافی است، ولی مستحب است از جلوی آن پشت به قبله رمی شود. آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: به حاشیه پاسخ سؤال 1294 مراجعه شود. آیة الله مکارم: فعلاً دیواری وجود ندارد..

مشعر آورده اند، و معلوم نیست که از حرم است یا از خارج از حرم، آیا می توان از آنها برای رمی استفاده نمود؟

ج (1) - اگر (2) معلوم است که از خارج (3) آورده اند، در مورد سؤال استفاده نکنند مگر آنکه طوری باشد که جزو مشعر محسوب شود.

(1301) س - شخصی رمی جمره عقبه را در روز عید غلط انجام داده است و در روز سیزدهم متوجه می شود، آیا بعد از قضای جمره عقبه، باید رمی روز یازدهم و دوازدهم را نیز تکرار کند؟

ج - لازم نیست.

(1302) س - آیا زیاده از هفت رَمْی، مُخِلّ به رَمْی است؟

ج (4) - اگر از اول قصد زیادتر از هفت داشته باشد صحیح نیست و باید رمی را اعاده کند، ولی اگر بعد از تمام شدن هفت سنگریزه که به قصد هفت بوده، اضافه زده ضرر ندارد.

(1303) س - کسی که نتوانسته ذبح کند و حلق یا تقصیر نیز ننموده است، آیا می تواند رمی روز یازدهم را انجام دهد؟

ج - مانع ندارد.

(1304) س - زنی که احتمال بدهد، رمی باعث قاعدگی او می شود، آیا کافی است در رمی نایب بگیرد؟

ج (5) - اگر در اثر آن به مشقت می افتد، عذر محسوب می شود و می تواند

ص:694


1- [1] . آیة الله زنجانی: مانعی ندارد.
2- [2] . آیة الله سیستانی: اگر عرفاً جزو مشعر حساب شود مانعی ندارد وگرنه باید احراز شود از حرام است. آیة الله فاضل: اگر جزو مشعر محسوب می شود مانعی ندارد.
3- [3] . آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی: یعنی از خارج حرم.
4- [4] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: مخل به رمی نیست.
5- [5] . آیة الله زنجانی: اگر در اثر آن به مشقت شدید می افتد، عذر، محسوب می شود..

نایب بگیرد. (1)

(1305) س - آیا می شود که زن ها را شب دهم بعد از نصف شب از مَشْعَر به منی بیاورند و همان شب آنان را به جمره عقبه ببرند و رمی کنند و بعد به خیمه برگردانند و نزدیک غروب روز یازدهم مجدداً آنان را به جمرات ببرند تا شب دوازدهم، هم رمی روز یازدهم را انجام دهند و هم رمی روز دوازدهم را، با توجه به ازدحام و خطرهای احتمالی؟ (2)

ج - برای زن ها رمی جمره عقبه پس از وقوف به مشعر و آمدن به منی در همان شبِ عید قربان مانع ندارد، ولی رمی روز یازدهم و دوازدهم در صورتی برای آنان در شب صحیح است که از رمی روز معذور باشند. (3)

(1306) س - اگر کسی می داند یک روز رمی را ترک کرده است ولی نمی داند که

ص:695


1- [1] . آیة الله اردبیلی: مگر اینکه بتواند شب قبل خودش به راحتی رمی نماید. آیة الله تبریزی: قاعدگی مجوّز استنابه برای رمی نیست، باید خودش انجام دهد و اگر قبل از وقوف به عرفه می ترسد که رمی باعث قاعدگی بشود و نتواند طواف کند، باید طواف و نماز آن را مقدّم کند و بنابر احتیاط مستحب سعی را نیز مقدّم کند و در وقت خودش اعاده کند. آیة الله سبحانی: اگر زنی احتمال بدهد رمی یا مقدمات آن مثل رفتن به پای جمرات موجب قاعدگی می شود و با اینکه پزشک او را از فعالیت زیاد منع کرده تا موجب قاعدگی نشود و در اثر قاعدگی به مشقت می افتد بالأخص آنجا که پس از برگشتن از منی اعمال حج را در روز دوازدهم و به بعد در این صورت عذر او موجه است و می تواند برای رمی نایب بگیرد. آیة الله سیستانی: مجرد احتمال وقوع در مشقت مجوز استنابه نیست. آیة الله گلپایگانی: متعرّض این فرع نشده اند.
2- [2] . آیة الله تبریزی: اگر از رمی در روز یازدهم و دوازدهم خائف بر نفس خود باشند، می توانند رمی روز یازدهم را در شب یازدهم، و رمی روز دوازدهم را در شب دوازدهم انجام دهند. و یک شب نمی توانند برای دو روز رمی کنند. نظر آیة الله سیستانی در حاشیه مسأله 1257 گذشت که رمی در شب برای کسانی جایز است که از ماندن در روز معذورند. آیة الله مکارم: این کار اشکال ندارد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: ولی باید شب قبل رمی کنند..

روز دهم بوده یا یازدهم، یا دوازدهم، وظیفه اش چیست؟

ج - احوط (1) آن است که رمی سه جمره را به ترتیب، به قصد مافی الذمه انجام دهد. اگرچه در صورتی که شک بعد از روز دوازدهم باشد بیش از قضای رمی جمره عقبه واجب نیست. (2)

(1307) س - شخصی در رمی جمرات چنین تصور می کرده است که باید سنگریزه به خود سنگ های نصب شده جمرات بخورد، نه به ملات لای سنگ ها که به وسیله آن ملات بندکشی شده است، لذا برای اطمینان که به خود سنگ ها بخورد، یازده سنگریزه انداخته و هفت عدد از آنها را رمی صحیح محسوب داشته است، آیا این رمی صحیح است یانه؟

ج - اگر مواردی را که شک داشته احتیاطاً زده، مانع ندارد و چنانچه شک نداشته و قصد زیاده هم نداشته است، صحیح است هرچند در این صورت احتیاط مطلوب است. (3)

(1308) س - شخصی روز عید قربان برای رمی جمره عقبه رفته و انجام داده ولی دو روز بعد را در اثر کسالت وکالت داده و روز سیزدهم خودش برای قضای رمی جمرات رفته، ولی اول رمی جمره عقبه نموده، بعداً برگشته از جمره اولی شروع کرده و روز یازدهم و دوازدهم را یک مرتبه چهارده سنگ زده، هفت عدد برای روز یازدهم

ص:696


1- [1] . آیة الله سیستانی: اگر بعد از گذشت روز دوازدهم باشد قضای رمی جمره عقبه کافی است و اگر در روز دوازدهم باشد رمی جمرات همان روز را به جا آورد. آیة الله مکارم: این احتیاط ترک نشود.
2- [2] . به مسأله 1282 مراجعه شود. آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: اگر در روز دوازدهم علم پیدا کند رمی یک روز را انجام نداده و شک داشته باشد آن روز که رمی آن را انجام نداده، روز دوازدهم است یا روزهای قبل، باید هر سه جمره را به ترتیب به قصد مافی الذمّه رمی کند، ولی اگر در روز دوازدهم علم پیدا کرد که رمی یک روز را ترک کرده و نمی داند که روز دهم بوده یا یازدهم، می تواند به رمی جمره عقبه اکتفا کند و اگر بعد از روز دوازدهم علم پیدا کرد که رمی یک روز را ترک کرده و نمی داند روز دهم بوده یا یازدهم یا دوازدهم، می تواند به رمی جمره عقبه اکتفا کند.
3- [3] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: بلکه مطلقاً صحیح است..

و هفت عدد برای روز دوازدهم و جمره وُسطی را همچنین دوازده سنگ زده و جمره عقبه را نیز دوازده سنگ زده است، و الآن به ایران برگشته است، آیا وظیفه او چیست؟

ج - اگر کسالت داشته و معذور بوده و وکالت داده عمل او صحیح است، و نیاز به تکرار نداشته است، و در هر صورت تکرار به نحو مرقوم صحیح نیست. (1)

مستحبات منی (1)

(2)

(1309) م - بدان که برای حاجی مستحب است که روز یازدهم و دوازدهم و سیزدهم را در منی بماند و حتی به جهت طواف مستحب از منی بیرون نرود و تکبیر گفتن در منی بعد از پانزده نماز و در غیر منی بعد از ده نماز که اول آنها نماز ظهر روز عید

است مستحب می باشد و بعضی آن را واجب دانسته اند و بهتر در کیفیت تکبیر آن است که بگوید:

«أللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ، لا إلهَ إلّا اللهُ وَاللهُ أکبَرُ، اللهُ أکبَرُ وَللهِ ِ الحَمْدُ، اللهُ أکبَرُ عَلی ما هَدانَا، اللهُ أکبَرُ عَلی ما رَزَقَنا مِنْ بَهِیمَةِ الْانْعامِ، وَالحَمْدُ للهِ علی ما أبْلانا».

و مستحب است مادامی که در منی اقامت دارد نمازهای واجب و مستحب را در مسجد خِیف به جا آورد و در حدیث است که صد رکعت نماز در مسجد خِیف، با عبادت هفتاد سال برابر است و هرکس در آنجا صد مرتبه «سُبْحانَ اللهِ» بگوید ثواب آن برابر ثواب بنده آزاد کردن است و هرکس در آنجا صد مرتبه «لا إلهَ إلاّ اللهِ» بگوید ثواب آن برابر است با ثواب کسی که احیای نفس کرده باشد و هرکس در آنجا صد مرتبه «ألْحَمْدُ للهِ» بگوید، ثواب آن برابر است با ثواب خراج عراقین که در راه خدا تصدّق نماید.

ص:697


1- [1] . آیة الله سیستانی: به این نحو نیز صحیح است ولی به احتیاط واجب بین قضای روز یازدهم و قضای روز دوازدهم باید قدری فاصله بیندازد.
2- [2] . آیة الله مکارم: مناسب است این مستحبات و مستحبات آینده به قصد رجاء انجام گیرد..

مستحبات دیگر مکه معظمه

(1310) م - آداب و مستحبات دیگر در مکه معظمه از این قرار است:

1. زیاد ذکر خدا نمودن و خواندن قرآن.

2. ختم نمودن قرآن.

3. خوردن از آب زمزم و بعد از خوردن، این دعا را بخواند:

«أللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً، وَرِزْقاً واسِعاً، وَشِفاءً مِنْ کلِّ داء وَسُقْم».

و نیز بگوید: «بِسْمِ اللهِ وَبِاللهِ وَالشُّکرُ للهِ».

4. نظر نمودن به کعبه و بسیار تکرار کردن آن.

5. در هر شبانه روز ده مرتبه طواف نمودن (1)؛ در اول شب سه طواف، در آخر شب سه طواف، پس از دخول صبح دو طواف و بعدازظهر دو طواف.

6. هنگام توقف در مکه، به عدد ایام سال؛ یعنی سیصد و شصت مرتبه طواف نماید و اگر این مقدار نشد پنجاه و دو مرتبه و اگر آن هم میسور نشد هر مقداری که بتواند.

7. به خانه کعبه داخل شود (2)؛ خصوصاً کسی که سفر اول او است و مستحب است قبل از دخول غسل بنماید و در وقت داخل شدن بگوید:

«أَللَّهُمَّ إنَّک قُلْتَ وَمَنْ دَخَلَهُ کانَ آمِناً فَآمِنِّی مِنْ عَذابِ النَّارِ».

پس دو رکعت نماز بین دو ستون بر سنگ قرمز بگزارد. در رکعت اول بعد از حمد، «حم، سجده» و در رکعت دوم بعد از حمد، پنجاه و پنج آیه از سایر جاهای قرآن بخواند.

8 . دو رکعت نماز خواندن در هر یک از چهار زاویه کعبه، و بعد از نماز این دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ مَنْ تَهَیَّأ أوْ تَعَبَّأ أوْ أعَدَّ أوِ اسْتَعَدَّ لِوِفادَة إلی مَخْلُوق رَجاءَ رِفْدِهِ وَجائِزَتِهِ وَنَوافِلِهِ

ص:698


1- [1] . آیة الله مکارم: ولی در مواقعی که ازدحام جمعیت برای طواف واجب است، بهتر است طواف های مستحب را ترک کنند و مجال را به کسانی که طواف واجب دارند بدهند.
2- [2] . آیة الله مکارم: اینگونه امور در حال حاضر معمولاً امکان ندارد و هرگاه کسی نیت آن را داشته باشد، خداوند به لطفش به او ثواب آن را می دهد..

وَفَواضِلِهِ فَاِلَیْک یا سَیِّدِی تَهْیِئَتِی وَتَعْبِئَتِی وَإعْدادی وَاسْتِعْدادی رَجاءَ رِفْدِک وَنَوَافِلِک وَجائِزَتِک، فَلا تُخَیِّبِ الْیَوْمَ رَجائِی یا مَنْ لا یَخِیبُ عَلَیْهِ سائِلٌ وَلا یَنْقُصُهُ نائِلٌ فَاِنِّی لَمْ آتِک الْیَوْمَ بِعَمَل صَالِح قَدَّمْتُهُ وَلا شَفاعَةِ مَخْلُوق رَجَوْتُهُ وَلکنِّی أتَیْتُک مُقِرّاً بِالظُّلْمِ وَالاْساءَةِ عَلی نَفْسِی فَاِنَّهُ لا حُجَّةَ لِی وَلا عُذْرَ فأسْأَلُک یا مَنْ هُوَ کذلِک أنْ تُصَلِّی عَلی مُحَمَّد وَآلِهِ وَتُعْطِیَنِی مَسْأَلَتِی وَتَقْلِبَنی بِرَغْبَتی وَلا تَرُدَّنِی مَجْبُوهاً مَمْنُوعاً وَلا خائِباً یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ أرْجُوک لِلْعَظِیمِ، أَسْأَلُک یا عَظِیمُ أنْ تَغْفِرَ لِیَ الذَّنْبَ الْعَظِیمَ لا إلهَ إلّا أَنْتَ».

و مستحب است هنگام خروج از کعبه، سه مرتبه «اللهُ أکبَرُ» بگوید، پس بگوید:

«أَللَّهُمَّ لا تَجْهَدْ بَلاءَنَا رَبَّنا وَلا تُشْمِتْ بِنا أعْداءَنا فَاِنَّک أنْتَ الضَّارُّ النَّافِعُ».

بعداً پایین آمده و پله ها را دست چپ قرار داده کعبه را استقبال نماید و نزد پله ها دو رکعت نماز بخواند.

استحباب عمره مفرده

(1311) م - بدان که بعد از فراغ از اعمال حج، در صورتی که میسور باشد، مستحب است عمره مفرده به جا آورده شود و در اعتبار فاصله بین این عمره و عمره سابق، خلاف (1) است و احتیاط در این است که در فصل کمتر از یک ماه به قصد رجاء به جا بیاورد (2) و کیفیت این عمره در صورت حج افراد و عمره مفرده ذکر شد. (3)

ص:699


1- [1] . آیة الله فاضل: میزان تبدّل عنوان ماه در فاصله دو عمره است ولی بین عمره مفرده و عمره تمتّع فاصله اعتبار ندارد. آیة الله سبحانی: می تواند بعد از اعمال حج برای خود عمره مفرده انجام دهد هرچند در همان ماه عمره تمتع انجام داده باشد. آیة الله مکارم: در هر ماه قمری یک عمره مشروع است و زاید بر آن باید به قصد رجاء به جا آورده شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: بین عمره مفرده و عمره تمتع فاصله لازم نیست، چه قبل از حج و چه پس از حج. آیة الله خامنه ای: انجام عمره مستحب بوده و قصد رجاء لازم نیست. (مناسک حج، م 11)
3- [3] . نظریه آیات عظام در این مسأله، ذیل مسأله 194 و 173 گذشت..

طواف وداع

(1312) م - بدان که برای کسی که می خواهد از مکه بیرون رود، مستحب است طواف وداع نماید و در هر شوطی حجرالاسود و رکن یمانی را، در صورت امکان، استلام نماید و چون به مستجار رسد مستحباتی که قبلاً برای آن مکان ذکر شد به جا آورد و آنچه خواهد دعا نماید، بعداً حجرالأسود را استلام نموده و شکم خود را به خانه کعبه بچسباند یک دست را بر حَجَر و دست دیگر را به طرف درب گذاشته و حمد و ثنای الهی نماید و صلوات بر پیغمبر و آل او بفرستد و این دعا را بخواند:

«أَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد عَبْدِک وَرَسُولِک وَنَبِیِّک وَاَمِینِک وَحَبِیبِک وَنَجِیِّک وَخِیَرَتِک مِنْ خَلْقِک، أَللَّهُمَّ کما بَلَّغَ رِسالاتِک وَجاهَدَ فی سَبِیلِک وَصَدَعَ بِأَمْرِک وَاُوذِی فی جَنْبِک وَعَبَدَک حَتّی أتاهُ الْیَقِینُ، أَللَّهُمَّ أقْلِبْنی مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً بِأفْضَلِ ما یَرْجِعُ بِهِ أحَدٌ مِنْ وَفْدِک مِنَ الْمَغْفِرةِ وَالْبَرَکةِ وَالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْعافِیَةِ».

و مستحب است وقت بیرون آمدن از باب حناطین، که مقابل رکن شامی است، بیرون رود و از خداوند متعال توفیق مراجعت را بطلبد و وقت بیرون رفتن یکدرهم خرما خریده و آن را بر فقرا تصدّق نماید.

مسائل متفرقه

(1313) م - در وقتی که در «مسجد الحرام» یا «مسجد النبی» نماز جماعت منعقد شد، مؤمنین نباید از آنجا خارج شوند و باید از جماعت تخلف نکنند و با سایر مسلمین به جماعت نماز بخوانند. (1)

ص:700


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر کار ضروری ندارند خارج نشوند و خوب است شرکت کنند. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: بلی نماز مجزی است در صورتی که قرائت حمد و سوره را برای خود آهسته قرائت کند و اگر نمی شود به نحو حدیث نفس بخواند و در نماز جمعه بعد از فراغ از آن، با آنها، نماز ظهر را اعاده کند. آیة الله زنجانی: حجاج محترم باید از خارج شدن از مسجد هنگام نماز جماعت که سبب

(1314) م - سجده نمودن بر تمام اقسام سنگ ها؛ چه مرمر باشد یا سنگ های سیاه معدنی یا سنگ گچ و آهک، قبل از آنکه پخته شود جایز است (1) و سنگ هایی که در «مسجد الحرام» از این قبیل است سجده بر آنها اشکال ندارد و همین طور در «مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله ».

(1315) م - در «مکه» و «مدینه» در مسافرخانه و هتل نباید (2) نماز را به جماعت بخوانند (3) و می توانند در جماعت سایر مسلمین در مساجد شرکت کنند و نماز را به

ص:701


1- [1] . آیة الله بهجت، آیة الله فاضل: بلکه به گچ و آهک پخته و آجر و کوزه گلی و مانند آن هم می شود سجده کرد. آیة الله خامنه ای: سجده بر آجر و سفال و گچ و آهک و سیمان صحیح است. (مناسک حج، س 146) آیة الله سبحانی: سجده بر فیروزه و عقیق و طلا و نقره باطل است. آیة الله سیستانی: بلکه بعد از پخته شدن نیز جایز است.
2- [2] . آیة الله فاضل: اگر خلاف تقیه ولو تقیه مداراتی است نماز را به جماعت نخوانند.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: مگر در جاهایی که جلب توجه نکند و مورد اعتراض واقع نشود. آیة الله بهجت: برگزار نمودن نماز جماعت در هتل ها و مسافرخانه ها در مکه و مدینه مانعی ندارد اگر مستلزم مفسده نباشد. آیة الله خویی: متعرض این مسأله نشده اند. آیة الله زنجانی: برگزار کردن نماز جماعت در هتل ها در مکه و مدینه مانعی ندارد، مگر باعث

جماعت بخوانند.

(1316) م - تخییر بین قصر و اتمام (1) در مکه و مدینه اختصاص (2) به مسجدالحرام و مسجدالنبی داردو در تمام مکه و مدینه جاری نیست بلی اختصاص به مسجد اصلی ندارد و در جاهای توسعه داده شده مسجد هم جاری است، هرچند احتیاط اقتصار بر مسجد اصلی است پس در تمام مسجد فعلی مسافر می تواند نماز را تمام بخواند همان طور که می تواند شکسته بخواند. (3)

ص:702


1- [1] . آیة الله زنجانی: بنابر اقوی، تخییر در هیچ یک از اماکن اربعه، ثابت نیست و نسبت به این اماکن، سفارش اکید به قصد اقامه کردن شده است (همچنان که مشهور اصحاب ائمه معصومین(علیهم السلام) نیز بر این نظر بوده اند)؛ پس اگر شرایط قصد اقامه، محقّق نباشد -حتی در قسمت قدیمی مسجدالحرام و مسجدالنبی(علیهم السلام) - باید نماز را شکسته بخوانند.
2- [2] . آیة الله بهجت: مسافر می تواند در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر(علیهم السلام) و... نمازش را تمام بخواند و احتیاط در این است که نماز را شکسته بخواند ولی اگر بخواهد در جایی که اوّل جز و این مسجد نبوده و بعد به این مساجد اضافه شده نماز بخواند، احتیاط واجب آن است که شکسته بخواند. آیة الله تبریزی: در همه مکه و مدینه قدیم می تواند قصر و تمام بخواند. (استفتائات، س129). آیة الله خویی: ظاهراً اختصاص ندارد بلکه این حکم در شهر قدیمی مکه و مدینه جاری است. (منهاج الصالحین، م925). ]قید قدیمی در منهاج نیست بلکه در استفتائات و در بعض مناسک مذکور است(. آیات عظام سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، نوری: می تواند در تمامی دو شهر مکه و مدینه نماز را تمام بخواند و اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبی ندارد.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: می تواند در تمامی دو شهر مکه و مدینه حتی محلّه های جدید دو شهر نماز را تمام بخواند و اختصاص به مسجدالحرام و مسجدالنبی ندارد. گرچه احتیاط استحبابی در اختصاص تخییر به محلّه های قدیمی دو شهر بلکه در اختصاص به دو مسجد است. (مناسک حج، س 138) آیة الله سبحانی: نمازگزار در قسمت های این دو مسجد حتی قسمت های جدید الإحداث مخیر بین قصر و اتمام است و تمام افضل است و قصر (شکسته) احوط می باشد..

(1317) م - در تقصیرهایی که در عمره تمتع کرده است، احتیاط واجب (1) آن است که گوسفند یا غیر آن را در مکه سر ببرد و اگر در حج تقصیر کرد در منی سر ببرد و اگر ترک کرد آن را و برگشت به محل خود، در محل خود بکشد و صدقه بدهد. (2)

ص:703


1- [1] . آیة الله خامنه ای: محل ذبح کفاره صید در عمره مکه است و در حج منی است و احتیاط آن است که در دیگر کفارات نیز به همین نحو عمل کنند، اما اگر در مکه مکرمه یا در منی ذبح نکند و پس از بازگشت از حج، در وطن خود یا در مکان دیگر ذبح نماید، کفایت می کند. (مناسک حج، م268) آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورت تمکن باید کفارات در احرام عمره را.... (آداب و احکام حج، ص172) و در صورت عدم تمکن مالی یا پیدا نشدن فقیر مؤمن در بلد خود یا جای دیگر ذبح کند. آیة الله سبحانی: محل ذبح و یا نحر کفاره صید در عمره تمتع مکه هر چه که به مسجد الحرام و کعبه نزدیک تر باشد و اگر نتواست یا به تأخیر انداخت می تواند در منی ذبح کند و محل ذبح و یا نحر کفاره حج منی است. همچنین محل ذبح و یا نحر کفاره عمره مفرده مکه است و می تواند آن را تا زمان حج به تأخیر بیندازد و در منی قربانی کند و در هر سه مورد (عمره تمتع و حج و عمره مفرده) اگر چه تأخیر کفاره از محل خود خلاف احتیاط است لکن اگر از منی هم تأخیر انداخت و به وطن برگشت می تواند در محل قربانی کند ولی در عمره تمتع و عمره مفرده حکم اولی مکه است و در حج حکم اولی منی است. آیة الله فاضل: احتیاط این است که کفّاره محرمات احرام عمره در مکه ذبح شود و کفّاره محرمات احرام حج در منی، ولی فعلاً که گوشت آن در آن دو مکان مصرف فقرای مؤمن نمی شود، ذبح در وطن جایز بلکه مطابق احتیاط است، تا به مصرف فقرای مؤمن برسد. آیة الله مکارم: احتیاط مستحب آن است....
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این احکام مربوط به کفاره صید است و باقی کفاره ها را می توان تأخیر انداخت و در وطن ذبح کرد. آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی: جای کشتن کفاره شکار در احرام عمره، مکه مکرمه است و جای کشتن کفاره شکار در احرام حج، منی است. کفاره ای که بر محرم برای غیر از شکار واجب شده است، اظهر این است که می تواند کشتنش را تا بازگشت از حج تأخیر انداخته و هرجا بخواهد بکشد. و بهتر این است که کفاره را در حج، خود بکشد. آیة الله زنجانی: کفارات عمره و حج را پس از مراجعت به وطن هم می توان انجام داد، مگر کفاره صید و جماع، که محل ذبح کفاره صید و جماع در حج، منی و در عمره مفرده، مکه و در عمره تمتع مکه و منی است. آیة الله سبحانی: ذبح گوسفند به جهت ترک بیتوته در منی لازم نیست در مکان خاصی انجام گیرد. آیة الله سیستانی: و جای کشتن کفاره واجب شده به علت شکار در عمره مفرده، مکه مکرّمه می باشد و جای کفاره واجب شده به علّت شکار در احرام حج یا عمره تمتع، منی می باشد، و همچنین است بنابر احتیاط، کفاره واجب شده به علت سایر محرمات احرام غیر شکار. (مناسک، مسأله 283). و اگر آن را از روی عذر و یا بدون عذر در منی نکشت تا آنکه برگشت، بنابر اظهر جایز است آن را در هرجا خواست بکشد. (مناسک، مسأله 284). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در صورت امکان نایب بگیرد تا از طرف او در مکه یا منی ذبح شود. آیة الله نوری: در صورت نداشتن قدرت مالی یا پیدا نکردن فقیر مؤمن می تواند در شهر خود یا جای دیگر ذبح کند..

(1318) م - کسی که در میقات یا محاذی آن (1) یا جای دیگری که تکلیف اقتضا می کرد محرم شد نمی تواند احرام خود را به هم بزند و مُحل شود برای رفتن به مدینه منوّره یا برای مقصد دیگری، و اگر لباس احرام را هم بکند و قصد بیرون آمدن از احرام را بکند، احرامش به هم نمی خورد و آنچه به واسطه احرام بر او حرام شده حلال نمی شود و اگر کاری که موجب کفاره است به جا آورد باید کفاره بدهد.

(1319) م - اگر به واسطه عذری؛ مثل مرض، نتواند لباس دوخته خود را بکند و لباس احرام بپوشد، باید در میقات یا محاذات آن (2) نیت عمره و یا حج کند و لبّیک بگوید و کافی است، و هر وقت عذرش برطرف شد جامه دوخته را بکند، و اگر لباس احرام نپوشیده بپوشد، و لازم نیست به میقات برگردد، ولی برای پوشیدن لباس دوخته باید (3) یک گوسفند قربانی (4) کند.

(1320) م - کسی که از روی ندانستن مسأله یا نسیان از حکم یا موضوع یا غفلت، بعضی از محرمات احرام را ارتکاب نمود کفاره ندارد مگر صید که در هر صورت کفاره

ص:704


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 207 مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 207 مراجعه شود.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حج، م169)
4- [4] . نظریه آیات عظام در ذیل مسأله 350 گذشت..

دارد (1)، پس در غیر صید ارتکاب از روی عمد و علم موجب کفاره است. (2)

(1321) م - عمره تمتع و حج تمتع باید در یکسال واقع شوند، پس اگر در یک سال عمره تمتع به جا آورد و در سال دیگر حج تمتع صحیح نمی باشد.

(1322) م - کسی که وظیفه اش حج تمتع است، باید در حالی که می خواهد احرام عمره ببندد نیت آن داشته باشد که عمره تمتع کند و بعد از آن حج تمتع، اگرچه به نیت ارتکازی اجمالی، پس اگر نیت عمره مفرده بکند و بعد بخواهد آن را عمره تمتع قرار دهد حج او اشکال پیدا می کند. (3)

ص:705


1- [1] . آیة الله زنجانی: و همچنین روغن مالی که در صورت جهل به حکم باید یک فقیر را اطعام کند.
2- [2] . آیة الله بهجت: نسبت به موارد فوق، در مورد اوّل بعد از اینکه مقداری از سعی را در عمره تمتع فراموش نموده این اضافه را دارند: یا ناخن های خود را بگیرد به خیال اینکه احرامش تمام شده. (مناسک، مسأله 225). آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: هر عملی غیر از صید، که از محرم از روی جهل و نسیان سر بزند کفاره ندارد، مگر موارد ذیل: آنکه طواف فریضه حج یا عمره را فراموش نموده و با عیال خود نزدیکی نماید یا مقداری از سعی را در عمره تمتع فراموش نموده و از احرام درآمد به اعتقاد اینکه فارغ شده است از سعی و یا آنکه بعد از سعی و قبل از تقصیر به جهت ندانستن حکم با زن خود نزدیکی کند. کسی که دست خود را بی خود بر سر یا ریش خود بکشد و یک یا بیشتر مو از آن بیفتد. آنکه بدن خود را روغن مالی کند از روی نادانی. آیة الله سبحانی: به مسائل و حواشی مربوطه مراجعه شود: 848، 1187 و 1188. آیة الله سیستانی: با حاشیه مذکور موافق اند با این فرق که ایشان مورد نزدیکی بین سعی و تقصیر را ذکر نفرموده اند و در مورد آخر، روغن مالی به روغن خوشبو را موجب دانسته اند. (حکم تمام اینها در جای خود ذکر خواهد شد ان شاء الله تعالی). آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و بعض موارد دیگر که در چاپ اخیر مناسک مذکور است.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: مگر در ماه های حج که اگر کسی به نیت عمره مفرده استحبابی وارد مکه شود و تا زمان حج در مکه بماند، می تواند عمره مفرده را عمره تمتع قرار دهد. آیة الله بهجت: جواز عدول از عمره مفرده در ماه های حج، به عمره تمتّع، محل تأمّل و احتیاط است، و اگر در اشهر حج به عمره مفرده محرم شد و داخل مکه شد و وقت ضیق باشد از حج تمتّع، می تواند با قصد، عدول به عمره تمتع نماید در صورتی که به سببی واجب نشده باشد بقا بر

(1323) م - اگر بعد از مشغول شدن به حج تمتع، شک کند که عمره تمتع را به جا آورده یا نه یا شک کند که صحیح به جا آورده یا نه (1)، اعتنا نکند و عملش صحیح است.

(1324) م - در هر یک از اعمال عمره و حج، اگر شک کند بعد از آنکه وارد عملی شده باشد که مترتب بر اوست (2)، اعتنا نکند؛ چه شک کند که آورده یا نه، یا شک کند که صحیح آورده یافاسد.

(1325) م - باید عمره تمتع و حج تمتّع، هر دو در ماه های حج واقع شود و ماه های حج؛ شوال و ذی قعده و ذی حجه است. پس اگر کسی در شوال یا ذی قعده عمره تمتع به جا آورد و در موقع حج، حج تمتع به جا آورد صحیح است، و اگر قبل از شوال بخواهد عمره تمتع به جا آورد صحیح نیست، اگرچه بعض اعمال عمره قبل از شوال

ص:706


1- [1] . آیة الله زنجانی: مطابق حاشیه مسأله قبل عمل شود.
2- [2] . آیة الله زنجانی: چنانچه احتمال دهد هنگام شروع در عمل بعدی متوجه انجام عمل قبلی بوده است اعتنا نکند و اگر در صحت عمل قبلی شک کند چنانچه احتمال بدهد هنگام عمل به رعایت شرایط آن توجه داشته، اعتنا نکند..

واقع شود و بقیه در شوال یا سایر ماه های حج.

(1326) م - کسی که به احرام عمره تمتع وارد مکه، شد در صورتی که حج او فوت شده قصد عمره مفرده کند و به همان احرامی که بسته، عمره مفرده به جا آورد و از احرام خارج شود، و اگر حج بر او مستقر بوده یا سال دیگر شرایط استطاعت را دارا باشد باید به حج برود. (1)

(1327) م - شرایطی که برای هدی است که در حج تمتع باید ذبح کند هیچ یک در حیوانی که برای کفاره تقصیر باید قربانی کند معتبر نیست پس می تواند گوسفند خصی و معیوب را برای کفاره قربانی کند. (2)

(1328) م - غیر از هدی تمتع، از هدی هایی که برای کفاره یا چیز دیگر بر انسان واجب می شود، نمی تواند شخص کفاره دهنده از گوشت آنها بخورد (3) و اما از قربانی استحبابی جایز است بخورد. (4)

(1329) م - مصرف کفارات: فقرا و مساکین هستند. (5)

ص:707


1- [1] . آیة الله زنجانی: به طور کلی باید در سال آینده حج به جا آورد مگر آن که عمره تمتع او استحبابی باشد، و در هنگام احرام شرط تحلّل کرده باشد.
2- [2] . آیة الله بهجت: هر چند احتیاط این است که آن شرایط در کفاره نیز مراعات شود. آیة الله سبحانی: ولی اگر حیوانی را ذبح کند که گوشت آن قابل استفاده نباشد کفایت نمی کند.
3- [3] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: عیبی ندارد که مقداری از آن را خودش بخورد و قیمت آن را برای فقرا به عهده بگیرد. آیة الله سیستانی، آیة الله فاضل: و احتیاط این است که خود کفاره دهنده از آن نخورد و اگر خورد احتیاط این است که قیمت مقداری را که خورده به فقرا صدقه بدهد. (و آیة الله فاضل اضافه می فرمایند: و نزدیکان او نیز اگر فقیر نیستند از آن نخورند). آیة الله سبحانی: و اگر تناول کرد معادل آن را به فقرا صدقه دهد.
4- [4] . آیة الله خامنه ای: کسی که کفاره بر او واجب شده، نباید از گوشت آن بخورد، اما خوردن گوشت قربانی واجب یا مستحب و یا نذری اشکال ندارد. (مناسک حج، م269)
5- [5] . آیة الله اردبیلی: اگر کفاره دهنده غیر سید باشد، فقیر و مسکین نیز باید غیر سید باشند. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: باید مؤمن باشند. آیة الله زنجانی: مصرف کفارات فقیر مؤمن غیر سید است.

(1330) م - اگر در حرم چیزی پیدا کرد، برداشتن آن کراهت شدید دارد، بلکه احتیاط (1) در برنداشتن است. (2)

(1331) م - اگر «لقطه» حرم را برداشت و از یک درهم کمتر باشد می تواند (3) قصد تملک آن را بکند و آن را مصرف کند و ضامن صاحبش نیست و چنانچه تملک نکرد و تفریط نکرد ضامن نیست، ولی اگر بدون تملک نگاه داشت و در نگاهداری کوتاهی

ص:708


1- [1] . آیة الله زنجانی: بلکه نباید بردارد، مگر منظورش اعلان کردن و پیدا کردن صاحبش باشد. آیة الله فاضل، آیة الله مکارم: این احتیاط ترک نشود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: این احتیاط ترک نشود. آیة الله خویی، آیة الله فاضل: بنابر احتیاط باید عوض صاحبش به مؤمن فقیر صدقه بدهد و حق تملک ندارد.
3- [3] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط حکم آن همان حکم مسأله بعدی است. آیة الله زنجانی: در لقطه حرم (چه قیمت آن به یک درهم برسد یا نه) باید تا یک سال آن را اعلان کند؛ پس اگر مالک آن را نیافت، باید آن را صدقه دهد یا برای صاحب آن تا وقتی که احتمال دارد صاحب آن پیدا شود نگاه دارد و اگر از بین برود چنانچه کوتاهی نکرده ضامن نیست و اگر بعد از یک سال اعلان، صدقه بدهد و صاحبش پیدا شود، می تواند به صدقه راضی شود یا عوض مالش را بگیرد و ثواب صدقه برای صدقه دهنده باشد. آیة الله سبحانی: در صورتی که از پیدا کردن صاحبش ناامید است باید آن را به فقیر مؤمن صدقه بدهد و در صورتی که صاحبش پیدا شود به صدقه دادن راضی نشود عوض آن را به او بدهد. آیة الله سیستانی: بنابر احتیاط واجب باید از طرف صاحبش صدقه بدهد و هر وقت صاحبش پیدا شد چنانچه به صدقه دادن راضی نشود عوض آن را به او بدهد. (توضیح المسائل، م 2574)..

و تفریط کرد ضامن است (1)، و اگر قصد تملک کرد و صاحبش قبل از تلف شدن پیدا شد باید آن را به صاحبش رد کند به احتیاط واجب. (2)

(1332) م - اگر لقطه را که در حرم برداشت یک درهم یا بیشتر ارزش داشت (3) باید یک سال تعریف کند واز صاحبش جستجو کند، پس اگر نیافت او را بعد از یک سال، مخیر است بین دو امر (4): یکی آنکه آن را برای صاحبش حفظ کند، در این صورت اگر در نگاهداری کوتاهی نکرد ضامن نیست در صورت تلف. دوم آنکه برای صاحبش صدقه بدهد، لکن اگر صاحبش پیدا شد و راضی به صدقه نشد باید عوضش را به او بدهد (5) و جایز نیست آن را تملک کند و اگر تملک کند مالک نمی شود و ضامن هم می شود.

(1333) م - کسی که بعد از محرم شدن نتوانسته باشد وظیفه ای انجام دهد که مُحلّ شود، اگر مصدود یا محصور است باید به وظیفه آنها که در آخر مناسک ذکر شده عمل نماید و اگر مصدود یا محصور نیست، در بعض موارد با انجام عمره مفرده می تواند مُحلّ شود.

ص:709


1- [1] . آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
2- [2] . آیة الله گلپایگانی: باید به صاحبش رد کند بنابر احتیاط اگر اقوی نباشد (وسیلة النجاة، ج 2، ص326)
3- [3] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله سیستانی، آیة الله صافی: به احتیاط واجب باید صدقه بدهد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: احتیاط واجب آن است که آن را صدقه دهد. آیة الله خویی: بنابر احتیاط باید عوض صاحبش صدقه بدهد و حق تملک ندارد. (منهاج الصالحین، ج 2، ص 646) آیة الله سبحانی: و اگر پس از یکسال پیدا نشد از طرف صاحبش صدقه دهد به نحوی که در مسأله قبل گفته شد و بهتر است که آن را به حاکم شرع تحویل دهد. آیة الله سیستانی: احتیاط واجب آن است که تصدق کند. (توضیح المسائل، م 2577). آیة الله مکارم: هرگاه احتمال قابل توجه در مورد پیدا شدن صاحبش نمی دهد صدقه بدهد.
5- [5] . آیة الله گلپایگانی: و همچنین می تواند آن را تحویل حاکم شرع بدهد. (وسیلة النجاة، ج 2، ص326). آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب..

(1334) م - در مسجد النبی صلی الله علیه و آله سجده کردن روی فرش های مسجد مانع ندارد (1) و مهر گذاشتن جایز نیست و لازم نیست (2) در جایی که سنگ است نماز بخوانند (3) و لازم

ص:710


1- [1] . آیة الله اردبیلی: در صورتی که مورد تقیه باشد و راهی برای تصحیح وجود نداشته باشد. آیة الله بهجت: در صورت امکان سجده بر «مایصح السجود علیه»، اکتفا به غیر آن خلاف احتیاط است. (استفتائات ویژه حج) و در پرسش های جدید حج، ص 30، س 127 می فرماید: اعتبار عدم مندوحه در حال عمل، یقینی است و امّا مندوحه مکانی و یا زمانی پس اعتبار عدم آن موافق با احتیاط است. و در مورد سجده بر مهر و یا حصیر و بادبزن در مساجد مکه و مدینه در صورتی که موجب وهن و انگشت نما شدن باشد، در پرسش های جدید حج، ص 31، س 130 می فرماید: در فرض سؤال جایز نیست و حکم در صورت وجود مندوحه در مسأله قبل بیان شد. آیة الله خویی: اگر در آن مکان، تمکن از سجود بر آنچه سجود بر آن جایز است ندارد، سجده صحیح است. آیة الله زنجانی: سجده کردن بر روی فرش های مسجد، مجزی نیست و اگر ضرورتی اقتضا کرد بر روی فرش های مسجد نماز می خواند؛ ولی نباید به آن اکتفا کند. آیة الله سبحانی: تا آنجا که امکان دارد در نقاطی نماز بگزارد که بتواند بر سنگ های مسجد سجده کند و از خواندن نماز در نقاط مفروش خودداری شود مگر اینکه ضرورت و خوف در کار باشد (مناسک، م 586). آیة الله سیستانی: اگر تقیه اقتضا کند و در همانجا مایصحّ السجود علیه نباشد، سجده صحیح است و لازم نیست از آنجا منتقل شود به جای دیگر. آیة الله فاضل: اگر مخالف تقیه نباشد و موجب هتک و انگشت نما شدن نشود باید در محلّی که بتواند پیشانی او در محلّ سجده بر سنگ های مسجد قرار گیرد سجده نماید. آیة الله گلپایگانی: سجده روی فرش های مسجد در صورت تقیه مانع ندارد. (استفتائات ویژه حج، ص30، مسأله 52).
2- [2] . آیة الله تبریزی: در صورت تمکن لازم است... . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر فرادی می خواند و ضرورتی نباشد نباید به فرش سجده کند و اگر به جماعت می خواند سجده بر فرش در مواردی که به خاطر تقیه ضرورت داشته باشد، مانع ندارد و حکم لزوم اعاده و عدم آن در مسأله 1313 گذشت.
3- [3] . آیة الله خامنه ای: جایی که انسان باید تقیه کند می تواند بر فرش و مانند آن سجده نماید و لازم نیست برای نماز به جای دیگر برود، ولی اگر در همان محل بتواند طوری که به زحمت نیفتد بر حصیر یا سنگ و امثال آن سجده کند، بنابر احتیاط واجب باید بر این اشیاء سجده نماید. (مناسک حج، س 145).

نیست حصیر یا نحو آن با خود ببرند، ولی اگر مراعات کنند که موجب وهن نشود و حصیر برای جانماز با خود داشته باشند و روی آن نماز بخوانند، به طوری که متعارف سایر مسلمین است اشکال ندارد، لیکن تأکید می شود از عملی که موجب هتک و انگشت نما شدن باشد اجتناب نمایند.

استفتائات مسائل متفرقه

(1335) س - در مسجد النبی صلی الله علیه و آله بعد از اتمام نماز جماعت، آیا می توان روی فرش های مسجد سجده نمود و یا اینکه باید برود در جایی که سنگفرش است و بر سنگ نماز بخواند؟

ج - لازم نیست به جای دیگر که سنگ مفروش است برود. (1)

(1336) س - کسی که نماز را در مسجدالحرام به نحو استداره خوانده است؛ به طوری که رو در روی امام جماعت و یا طرفین او ایستاده بوده است، آیا این نماز احتیاج به اعاده دارد؟

ج (2) - با وضع فعلی نیاز به اعاده ندارد. (3)

ص:711


1- [1] . مراجعه شود به مسأله 1334. آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 1334 مراجعه شود. آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: با وجود مکان سنگ فرش در مسجد باید به آنجا برود. (آیة الله سیستانی اضافه کردند: بلی نماز مستحب را می تواند رجاءً در روضه مقدسه بخواند.) آیة الله خامنه ای، آیة الله زنجانی، آیة الله سبحانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود.
2- [2] . آیة الله زنجانی: نماز در مسجدالحرام به نحو استداره مانعی ندارد؛ ولی در حال حاضر که نماز جماعت آنها شرایط لازم را ندارد باید نماز را اعاده کرد، هر چند بسیار مناسب است که شیعیان در نماز جماعت عامه، حاضر گردند. آیة الله سبحانی: باید در صورت اقتدا در تمام دورها از امام عقب تر باشد یعنی فاصله او با کعبه بیش از فاصله امام جماعت باشد ولی نماز کسانی که روبروی امام قرار دارند صحیح نیست و در هر حال باید نماز را اعاده کنند.
3- [3] . آیة الله بهجت: با انحفاظ نسبت در صف مأمومین با امام با انحفاظ نسبت امام به کعبه اگر

(1337) س - در صورتی که شخص نمازگزار وارد یکی از مساجد مدینه منوره و یا مکه معظمه شد و مشاهده کرد که جماعت خاتمه یافته است، ولی نمازگزاران در مسجد هستند، آیا می تواند نماز را فُرادی بر طبق شرایط موجود به جای آورد یا باید بیاید مسافرخانه و یا هتل و نمازش را با چیزی که سجده بر آن صحیح است انجام دهد؟

ج (1) - می تواند در همانجا و بر طبق نماز آنان به جا آورد. (2)

ص:712


1- [1] . آیة الله زنجانی: می تواند رجاءً بخواند، ولی نباید به آن اکتفا کند.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1334. آیة الله اردبیلی: باید بر چیزی که سجده بر آن صحیح است سجده کند. آیة الله تبریزی: با وجود مکان سنگ فرش در مسجد، باید در آنجا نماز بخواند و در غیر این صورت اگر روی فرش ها هم سجده کند مجزی است. آیة الله خامنه ای: به حاشیه مسأله 1334 مراجعه شود. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: باید در منزل با رعایت شرایط معتبره بخواند مگر تقیه اقتضای غیر آن را داشته باشد. آیة الله مکارم: یعنی برای سجده مهر نگذارد..

(1338) س - حصیرهایی که در حجاز مورد استفاده حجاج ایرانی و غیر ایرانی واقع می شود، سجده بر آن جایز است یا خیر، با ملاحظه اینکه حصیر مزبور با نخ مخلوط است؟

ج - اگر عرفاً روی حصیر سجده می شود مانع ندارد. (1)

(1339) س - اگر انجام نماز به کیفیتی باشد که معلوم نیست موافق نظر اهل سنت باشد، مانند سجده بر پشت نمازگزارانِ صفِ جلو و عدم رعایت اتصال و... آیا نماز در این گونه موارد بایداعاده شود؟

ج - اعاده دارد.

(1340) س - آیا حایض و جنب می توانند از مقدار توسعه یافته مسجدالحرام و مسجدالنبی صلی الله علیه و آله عبور کنند یا خیر؟

ج - نمی توانند. (2)

(1341) س - کسانی که برای شرکت در نماز مغرب در مکه و مدینه وارد مساجد می شوند و نمازهای خود را با جماعت می خوانند، آیا جایز است بلافاصله بعد از نماز جماعت نماز عشا را بخوانند یا نه؟

ج - مانع ندارد و اگر وقت نشده باید صبر کنند. (3)

ص:713


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر مجموع آنچه سجده بر آن صحیح است به اندازه کفاف برسد اشکال ندارد. آیات عظام زنجانی، سیستانی، مکارم: سجده بر این حصیرها مانعی ندارد.
2- [2] . آیة الله بهجت: احکام مطلق مساجد را دارند ولی احکام خاصه را ندارند. آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط باید عبور ترک شود. آیة الله سبحانی: ولی مسعی حکم مسجد را ندارد.
3- [3] . آیة الله بهجت: اشکالی ندارد با رعایت وظیفه منفرد، چه آنکه استتار قرص کافی است. آیة الله خویی: اگر نماز مغرب قبل از زوال حمره مشرقیه باشد، فتوای ایشان به صحت آن معلوم نیست و لذا احتیاط رعایت شود. آیة الله زنجانی: و باید قبل از نماز عشاء نماز مغرب را اعاده کنند. آیة الله سبحانی: در تقیه خوفی وقت مانند بقیه شرائط و اجزاء است ولی در تقیه مداراتی به ذیل مسأله 1313 مراجعه شود. آیة الله سیستانی: اگر قبل از دخول وقت، نماز با آنها بخواند مجزی نیست. آیة الله مکارم: وقت وارد شده است..

(1342) س - کسی خیال می کرد که بر سنگ های فرش شده در مسجدالحرام -زاده الله شرفاً - سجده صحیح نیست و بر پشت دست سجده می کرده است، آیا نمازهایی که به این نحو خوانده چه حکمی دارد؟

ج - صحیح نیست، مگر جاهل قاصر باشد. (1)

(1343) س - در لیالی مقمره در مکه، کسانی که نماز صبح را به جماعت با سایر مسلمین می خوانند، آیا باید بعد از روشن شدن هم دوباره بخوانند، یا همان نماز که به جماعت خوانده اند کافی است؟

ج (2) - در فرض مرقوم، جماعت صحیح است و اعاده ندارد. (3)

(1344) س - کسی که قصد کرده است تا پایان روز ترویه (هشتم ذی حجه) در مکه اقامت نماید، به تصور اینکه از آغاز ورودش به مکه تا روز ترویه ده روز است و بر این اساس، چند روز نماز را تمام خواند، بعد خلاف آن ثابت گردید و معلوم شد ده روز نبوده است، وظیفه او در نماز چیست؟ آیا تمام است یا قصر؟

ص:714


1- [1] . آیة الله اردبیلی: به احتیاط واجب اعاده لازم است. آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: نمازهایش را قضا کند و نماز طواف را خود یا نایبش اعاده نماید. آیة الله تبریزی: نمازهایی که به این صورت خوانده، باطل است و باید اعاده کند و اگر نماز طواف را هم به این صورت خوانده، حکم نسیان نماز طواف بر آن جاری است، چنانچه متمکن است باید پشت مقام ابراهیم اعاده کند، و اگر متمکن نیست می تواند در جای خود اعاده کند. آیات عظام خویی، زنجانی، صافی، گلپایگانی: جاهل قاصر مُستثنی نشده است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: تأخیر نماز صبح در شب های مهتابی، لازم است؛ لذا در فرض سؤال باید بعد از روشن شدن هوا نماز صبح را اعاده کند.
3- [3] . آیات عظام بهجت، تبریزی، خویی، سبحانی، سیستانی، صافی، فاضل، گلپایگانی، مکارم، نوری: فرقی میان شب های مهتابی و غیر مهتابی نیست. آیة الله خامنه ای: فرقی میان شب های مهتابی و غیر مهتابی نیست، هر چند احتیاط در این زمینه خوب است. (اجوبة الاستفتائات، س354).

ج (1) - اگر (2) واقع ده روز (3) را قصد کرده و بعد خلاف آن معلوم شده است، مثل اینکه یقین داشت که ماه سی روز است و روز ترویه مثلاً سه شنبه است، بعداً معلوم شد ماه 29 روز است و روز ترویه دوشنبه است، باید نماز را تمام بخواند، و اگر واقع آن را قصد ندارد و فقط خیال می کند که ده روز می ماند، مثل اینکه می داند ماه 29 روز و ترویه دوشنبه است ولی در حساب اشتباه کرده و خیال می کند تا آن روز ده روز است در حالی که واقعاً نیست، باید بعد از کشف خلاف نمازها را جمع بخواند علی الأحوط (4) و آنچه تمام خوانده را نیز قصراً قضا نماید. (5)

ص:715


1- [1] . آیة الله زنجانی: نمازش قصر است.
2- [2] . آیة الله بهجت: قصر است و باید نمازش را احتیاطاً قضا کند. آیة الله خامنه ای: در مکه و مدینه در کمتر از ده روز هم می تواند نماز را تمام بخواند چون بین قصر و اتمام مخیر است. (مناسک حج، س 138) آیة الله فاضل: در فرض اول که واقع ده روز را قصد کرده است نمازهایی را که تمام خوانده صحیح است و تا وقتی که انشاء سفر جدید نکرده است نمازها را حتی در عرفات و منی باید تمام بخواند، اما در فرض دوم که در واقع قصد ده روز نداشته و اشتباه کرده است نمازهایی را که در مکه تمام خوانده صحیح است و مادامی که در مکه است مخیر بین قصر و اتمام است اما در عرفات و منی باید شکسته بخواند.
3- [3] . آیة الله تبریزی: در هر دو صورت در مکه قدیم مخیر است بین قصر و تمام و در غیر آن وظیفه اش قصر است و نمازهایی را که در غیر مکه قدیم تمام خوانده بنابر احتیاط اعاده کند. آیة الله خویی: فتوای ایشان در این مسأله در دست نیست ولی آنچه نماز تمام خوانده و وقت آن گذشته قضا ندارد و قبلا گذشت که در مکه قدیمه شخص مخیر بین قصر و تمام است. آیة الله سیستانی: به هر حال نماز تمام در همه شهر مکه صحیح است.
4- [4] . آیة الله سبحانی: نماز او قصر است و آنجه را به صورت تمام خوانده باید به صورت قصر قضا کند. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: مسافر مخیر است نماز خود را در تمام شهر مکه مکرمه و مدینه منوره به صورت تمام یا شکسته بخواند، بنابراین احتیاط آن است که پس از کشف خلاف نمازهای خود را تمام بخواند. آیة الله مکارم: باید قصر بخواند، جمع لازم نیست.
5- [5] . برای به دست آوردن حکم این مسأله و شناخت نظریه آیات عظام به توضیح المسائل آنان مراجعه شود، مضافاً بعضی از آیات عظام قائل بودند که نماز را در تمام شهر مکه و مدینه می توان به نحو تخییر بین قصر و اتمام انجام داد. آیة الله اردبیلی: در فرض سؤال نمازهای بعدی را قصر بخواند و نمازهای گذشته را چنانچه در مسجد خوانده باشد، کافی است و اگر در خارج مسجد خوانده به نحو قصر، آنها را اعاده کند..

(1345) س - شخصی مقلد هیچ یک از فقها نبوده؛ مثلاً ده سال، حالا می خواهد تقلید کند، در این ده سال مکه هم رفته است، آیا عبادت های او مثل نماز و روزه و حجش صحیح است یا نه؟

ج - اگر اعمالش مطابق فتوای کسی که باید از او تقلید کند (1) باشد صحیح است. (2)

(1346) س - قرآن هایی که در مسجدالحرام است بر بعضی نوشته شده که «وقف است» ولی بر بعضی دیگر نوشته نشده است، شایع است آنها که کلمه وقف و یا عبارت دیگری که مفهم وقف بودن باشد ندارد جایز است بردارند و چنین کاری احیاناً شده است، بفرمایید جایز است یا نه؟

ج - برداشتن آنها بدون اینکه از متصدی ذیربط بگیرند، جایز نیست و باید برگردانده شود.

(1347) س - آیا مقداری از سنگ صفا و مروه، یا از مشعر را می شود با خود آورد یا نه؟

ج (3) - از صفا و مروه جایز نیست (4) و از مشعر مانع ندارد.

ص:716


1- [1] . آیة الله اردبیلی: یا کسی که در هنگام عمل وظیفه اش تقلید از او بوده است.
2- [2] . آیات عظام، زنجانی، صافی، گلپایگانی: اگر اعمالش مطابق واقع باشد و عبادات را به قصد قربت به جا آورده باشد صحیح است و راه به دست آوردن مطابق شدن آن با واقع این است که یا علم پیدا کند که مطابق با واقع بوده یا آنکه مطابق فتوای مجتهدی که فعلاً وظیفه اش تقلید از او است واقع شده است. (توضیح المسائل 14، احکام تقلید). آیة الله سبحانی، آیة الله مکارم: اگر مطابق فتوای کسی که الآن از او تقلید می کند باشد صحیح است. آیة الله سیستانی: اگر مطابق فتوای کسی که الآن باید از او تقلید کند باشد صحیح است، در غیر این صورت نیز گاهی صحیح است، مانند اینکه جاهل قاصر باشد و اخلال به چیزی شده باشد که با جهل قصوری ضرر ندارد.
3- [3] . آیة الله زنجانی: برداشتن سنگی که متعلق به صفا و مروه یا مساجد یا ملک اشخاص است -بدون رضایت مالک آن- جایز نیست و از غیر آن اشکال ندارد و برگرداندن آن واجب نیست، مگر آنکه پس از برگرداندن، در این اماکن مورد استفاده قرار گیرد یا مالک آن راضی نباشد.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: جایز است. آیة الله بهجت: برداشتن خاک و سنگ از مسجدالحرام و صفا و مروه جایز نیست و اگر آورده باید بر گرداند ولی از سایر اماکن حرام نیست (مناسک، س185). آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط. آیة الله خویی: نظر ایشان راجع به برداشتن سنگ از صفا و مروه به دست نیامد. آیة الله سبحانی: برداشتن سنگ از صفا و مروه و مسجد خیف جایز نیست و احتیاط آن است که از آوردن خاک و ریگ حرم مطلقاً خودداری شود. آیة الله سیستانی: شکستن سنگ های صفا و مروه جایز نیست ولی برداشتن آنچه از آنجا جدا شده مانعی ندارد. آیة الله گلپایگانی،: بیرون بردن خاک و سنگ از حرم ممنوع است علی الأحوط. (آراء المراجع، ص434)..

(1348) س - نیت تیمم از حدث اکبر در مَسْجِدَین چیست؟

ج - اگر در مسجد جنب شده، باید فوراً خارج شود و برای خروج از مسجد تیمم (1) بدل از غسل جنابت کند (2) و با این التفات اگر تیمم کند صحیح

و با نیت است. (3)

(1349) س - در تطهیر مسجدالحرام به نحوی که عین نجاست را برطرف می کنند و بعد با ظرف آب می ریزند و می شویند و از هر طرف با آب قلیل شسته می شود، انسان به نجاست تمام مسجد علم عادی پیدا می کند، آیا جواز سجده بر آن سنگ ها از باب عسر و حرج است یا جهت دیگر؟

ص:717


1- [1] . آیات عظام بهجت، سبحانی، سیستانی: مگر اینکه زمان خروج کوتاهتر باشد از زمان تیمّم که باید بدون آن خارج شود یا مساوی باشد که مخیر است. آیة الله تبریزی: نیت در تیمّم بدل از غسل جنابت، به جهت خروج از مسجد است. آیة الله خویی، آیة الله فاضل: مگر اینکه زمان خروج کوتاه تر از زمان لازم برای تیمم و یا مساوی باشد که در این صورت واجب نیست. آیة الله مکارم: مگر اینکه زمان خروج کوتاهتر از زمان تیمم باشد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: مگر آنکه وقت خروج از مسجد کمتر از مقداری باشد که برای تیمّم صرف می شود که در این صورت باید بدون تیمّم فوراً از مسجد خارج شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: تیمم با سنگ های مسجدالحرام که از آن چیزی به دست نمی چسبد صحیح نیست..

ج - علم پیدا نمی شود و با فرض شک نباید اعتنا شود. (1)

(1350) س - شخصی بدون اینکه خمس مال خود را بپردازد به حج رفته است و الآن می خواهد بپردازد، آیا حج او صحیح است یا خیر؟

ج - اگر لباس احرام و قربانی با پول غیر مخمس نبوده، عمل او اشکال ندارد و در غیر این صورت تفصیلاتی دارد که به رساله مراجعه شود. (2)

(1351) س - اینجانب که تحت تکفل پدرم هستم اگر خدا بخواهد سال آینده به اتفاق مادرم به زیارت خانه خدا مشرف خواهم شد، لازم به یادآوری است که هزینه این سفر را از پول هایی که پدرم طی هفت یا هشت سال به عنوان هفتگی و یا پولی که برای پس انداز به ما داده پرداخته ایم، قابل ذکر است که پدرم تا این تاریخ هیچ گونه وجهی به عنوان خمس نپرداخته است، خواهشمندم مرقوم بفرمایید که حج ما با این پول چه صورتی پیدا می کند؟

ج - اگر یقین به وجود خمس در پول مزبور ندارید حج اشکال ندارد و اگر یقین به وجود خمس در مال دارید لازم است احرام و قربانی (3) را از مال حلال یقینی

ص:718


1- [1] . آیة الله سبحانی: لیکن از عین نجاست باید پرهیز کرد. آیة الله گلپایگانی، کتباً فرموده: و با فرض یقین طواف و نماز از جهت تقیه محکوم به صحت است و شفاهاً فرموده: در وقت طواف نعلین بپا کند. (آراء المراجع، ص418).
2- [2] . مراجعه شود به سؤال 667. آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 667 مراجعه شود. آیة الله بهجت: چنانچه با عین مال غیر مخمّس معامله کرده؛ یعنی عین مال در مقابل لباس قرار گرفته، طواف و نماز با آن لباس باطل است ولی اگر لباس را به ذمّه خریده و بعد از معامله، آن مال غیر مخمّس را در عوض دین پرداخت نموده، طواف و نماز با آن لباس باطل نیست. آیة الله سبحانی: مشروط بر اینکه حداقل تمام خمس مخارج حج و یا عمره را به ذمه بگیرد و توان پرداخت آن را داشته باشد. آیة الله خامنه ای: عمل او محکوم به صحت است.
3- [3] . آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: و سایر هزینه های حج..

تهیه نمایید. (1)

(1352) س - فرموده اید اگر از طرف قاضی مکه حکم شد که فلان روز عید است و ما یقین به خلاف نداشته باشیم متابعت آنان جایز است، آیا اگر در همین فرض بتوان احتیاط کرد و وقوف عرفات و مشعر و اعمال منی را بدون محذور انجام داد تا متابعت قطعی واقع شود، آیا این کار لازم است یا نه؟

ج - باید تبعیت کنند ولو با علم به خلاف. (2)

ص:719


1- [1] . حکم آن مانند سؤال قبل است. آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 667 مراجعه شود. آیة الله بهجت: با توجه به لزوم خمس در هبه، علی الأحوط و همچنین اینکه در طول هفت یا هشت سال این پول جمع شده، باید خمس به آن تعلّق گرفته باشد. آیات عظام تبریزی، خویی، سبحانی، سیستانی، فاضل: چنانچه پول های جمع شده تا سال تشرف به حج را تخمیس نمایید به وظیفه عمل شده و حج اشکالی ندارد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و احتیاط مذکور در سؤال خلاف احتیاط است. آیة الله بهجت: آنکه علم به خلاف فرض شود، که انسان بداند روزی که به حکم قاضی روز عرفه (نهم) است، واقعاً روز ترویه و هشتم باشد، که در این صورت وقوف با آنها کافی نخواهد بود. بلی با عدم علم به خلاف و عدم قیام حجّت شرعیه برخلاف و با صدق تقیه بر نحو معهود متعارف، اقوی کفایت موافقت با عامه است چنان که سیره قطعیه غیر مردوعه بر آن دلالت دارد و عدم مانعیت علم به خلاف از صحّت عمل با ناچاری و تقیه، خالی از وجه نیست و عمل به واقع در جمیع صور، ظاهراً مجزی است و با عدم شرایط تقیه صحت عمل مورد تأمل است با موافقت عامه، ولو علم به خلاف عمل ایشان بر حسب حکم حاکم ایشان نباشد، والله العالم. (مناسک، مسأله 375). آیة الله تبریزی: نظریه ایشان عیناً نظریه آیة الله خویی است امّا با این اضافه: و ممکن است در صورت دوم چاره کند به اینکه در روز عید آنها (روز نهم واقعاً) از طریق منی به مکه برگردد و بعد از راه عرفات و مشعر به منی برود، بنحوی که قبل از غروب وقوف در عرفات بنماید ولو آناًما (ولو یک لحظه) و در حال حرکت، و به همین نحو وقوف در مشعر را در شب درک کند و بعد برای اعمال به منی برود. (مناسک، مسأله 375). آیة الله خویی: آنکه علم به خلاف فرض شود، که انسان بداند روزی که به حکم قاضی روز عرفه (نهم) است، واقعاً روز ترویه و هشتم باشد، که در این صورت وقوف با آنها کافی نخواهد بود. و در این حال اگر مکلف تمکن از عمل به وظیفه را داشته باشد ولو به وقوف اضطراری در مزدلفه

(1353) س - آیا شخص فقیر می تواند گوشت کفاره تقصیر خود را به مصرف

ص:720

فقرایی که نانخور او هستند برساند؟

ج - برای کسانی که نفقه آنان بر او واجب است نمی شود صرف نمود.

(1354) س - کفاراتی که در احرام عمره تمتع بر گردن انسان می آید، در مکه معلوم است که فقیر مؤمن نیست، آیا باید صبر کند تا در محل، ذبح کند و به فقیر بدهد و این تأخیر عمدی مانع ندارد؟

ج - تأخیر عمدی خلاف احتیاط است و در هر صورت ذبح در محل و دادن به فقرا کفایت می کند. (1)

(1355) س - اگر شخصی در مکه یا مدینه پول سعودی پیدا کند که نمی داند متعلق به ایرانی است یا غیر ایرانی، وظیفه او چیست؟

ج - با یأس از پیدا شدن صاحبش از طرف او به فقیر صدقه بدهد علی الأحوط. (2)

(1356) س - زنی به همراه شوهرش در روز یازدهم جهت رمی به طرف جمرات حرکت می کند که بر اثر شدت گرمی هوا و کثرت جمعیت، شوهر خود را گم می کند، حالت اضطراب و شوکه شدن به او دست می دهد و به زمین می افتد، مأمورین او را به بیمارستان منتقل می کنند، بعد از چهار روز تفحص و جستجوی زیاد در بیمارستان پیدا می شود که قادر به سخن گفتن نبوده و حتی قادر به انجام بقیه اعمال حج نمی باشد و در فاصله این مدت همراهان او شوهرش را تکلیف می کنند که به نیابت از خانواده

ص:721


1- [1] . به مسأله 1317 مراجعه شود. آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 1317 مراجعه شود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: کفاره ای که بر محرم، برای غیر از شکار واجب شده است، علی الظاهر این است که می تواند کشتن آن را تا بازگشتن از حج تأخیر انداخته و هر جا بخواهد بکشد. (مناسک عربی، مسأله 284) آیة الله زنجانی: به مسأله 1317 و 1329 مراجعه شود. آیة الله مکارم: تأخیر تا هنگام بازگشت به محل مانعی ندارد.
2- [2] . برای به دست آوردن نظریه مراجع به ذیل مسأله 1330 الی 1332 مراجعه شود. آیة الله زنجانی: به مسأله 1330 تا 1332 مراجعه شود..

خودش بقیه اعمال او را انجام دهد، آنچه مسلم است این بوده که شوهر در حال ناراحتی و اضطراب و حواس پرتی بوده، ولی از او که سؤال می شود اعمال نیابتی را انجام دادید یا نه جواب می دهد بلی انجام دادم، پس از مراجعت از حج شوهرش قسم جلاله یاد می کند که من حالم به جا نبوده، و اعمال نیابتی را انجام ندادم و اظهار می کند که اجتماع ما با هم حرام است، آیا حج صحیح است یا نه؟ و در صورت عدم صحت آیا با نیابت کفایت می کند یا اینکه لازم است خودش بقیه اعمال حج را انجام دهد و قربانی که به واسطه عدم بیتوته در منی می باشد، آیا در محل خودش ذبح کند کافی است و یا باید به منی فرستاده شود؟

ج - اگر اعمال روز عید را انجام داده (1) و اعمال مکه را انجام نداده در صورتی که می تواند خودش به مکه برود باید خودش آنها را انجام دهد، و اگر معذور است نایب بگیرد (2) و قربانی مورد سؤال در محل خودش هم صحیح است (3) و لازم نیست به منی فرستاده شود، و رمی ایامی که انجام نشده، سال بعد (4) باید قضا شود و اگر خودش نمی تواند برود، نیابت کافی است.

(1357) س - شخصی در سال 1361 به حج مشرف می شود و در مغرب روز نهم ذی حجه با وانتِ کارگری بدون توقف در مشعرالحرام به منی رفته و در خارج منی به دست غیر مؤمن قربانی کرده، و در خارج منی سر تراشیده است، تکلیف این شخص

ص:722


1- [1] . آیة الله تبریزی،آیة الله خویی: در صورتی که فقط مبیت در منی و رمی جمرات در روز یازدهم و دوازدهم ترک شده، حجّ او صحیح است و برای رمی جمرات در سال آینده نایب می گیرد. آیة الله خویی:... و اگر طواف فریضه یا سعی ترک شده و امکان تدارک در ماه ذی حجه نیست آیا حکم فراموش کردن طواف و سعی را دارد که حجش صحیح است یا نه، فتوای ایشان در دست نیست.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: البته وقت طواف حج و نماز آن ماه ذی حجه است، ولی طواف نساء و نماز آن وقت معینی ندارد. (مناسک حجع س 86)
3- [3] . آیة الله زنجانی، آیة الله مکارم: در فرض مسأله که صورت اضطرار است کفاره لازم نیست.
4- [4] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و در ایام تشریق قضا کند..

چیست، آیا می تواند به نیت دیگری یا برای خودش به حج مشرف شود؟

ج (1) - بنابر احتیاط واجب باید قربانی و سرتراشی و اعمال مکه را اعاده کند و عمره مفرده ای هم به جا آورد و دو مرتبه اصل حج را هم انجام دهد و تا سر تراشی و اعمال بعد از آن انجام نگرفته و عمره مفرده را انجام نداده، باقی بر احرام است. (2)

ص:723


1- [1] . آیة الله بهجت: حجش صحیح است و حلق کند و موی خود به منی فرستد. آیة الله زنجانی: اگر هنگام عبور از مشعرالحرام، قصد وقوف کرده یا به جهت ندانستن حکم، قصد وقوف نکرده ولی در مشعر ذکر خدا گفته باشد حج او صحیح است و از احرام خارج شده است ولی باید قربانی کند، و اگر قصد وقوف نکرده و ذکر خدا هم نگفته حجش باطل است و باید اعمال عمره مفرده به جا آورد تا از احرام بیرون آید.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه قسمت هشتم مسأله 987 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: در فرض مزبور که از مشعر عبور کرد ولی توقف نکرد، چنانچه از روی ندانستن مسأله، وقوف به مشعر را ترک کرد، حجّش صحیح است و باید آن اعمال و اعمال بعد از آن را اعاده کند و بعد از اعاده آنها می تواند به نیت دیگری یا برای خودش حج به جا آورد. آیة الله خویی: اگر ترک وقوف مشعر از روی جهل به حکم بوده حجش صحیح است ولی باید یک گوسفند کفاره بدهد و ذبح و حلق اگر در روز بوده مجزی است. آیة الله سبحانی: این شخص چنانچه وقوف اختیاری عرفه را درک کرده باشد نه اضطراری عرفه را و هنگام مرور از مشعر به منی ذکر خدا را گفته است حجش صحیح است در غیر این صورت حج او باطل است و حج خود را تبدیل به عمره کند و در صورت استقرار حج یا بقای آن حج را در سال بعد اعاده می کند و لکن در مورد صحت حج و انجام قربانی و حلق به شرحی که در متن است؛ الان به خاطر محذوراتی که هست ذبح در خارج منی کفایت می کند و چنانچه خود نیت قربانی و حلق را داشته مباشرت حلّاق و ذابح غیر مومن اشکال ندارد و موهای خود را به منی بفرستد. آیة الله سیستانی: اگر هنگام مرور از مزدلفه قصد وقوف کرده باشد حجّش صحیح است و اگر قصد نکرده باشد از روی جهل به مسأله ولی ذکر خدا در حال مرور گفته باشد باز هم حجش صحیح است و قربانی او در خارج از منی از روی غفلت و جهل قصوری صحیح است و حلق او نیز صحیح است ولی اگر در مشعر نه قصد کرده است و نه ذکر خدا گفته است حجش باطل است و باید اعمال عمره مفرده به جا آورد و طواف و سعی حج او به جای طواف و سعی عمره کافی است و باید تقصیر کند و برای طواف نساء نایب بگیرد. آیة الله گلپایگانی: اگر ترک وقوف مشعر عمدی نبوده و از طرفی وقوف اختیاری عرفات را

(1358) س - آیا در عرفات و منی و مشعر و بعد از مراجعت از اماکن مزبور در صورتی که مسافت شرعی محقق نشود وظیفه حجاجی که قبلاً در مکه معظمه قصد اقامت کرده اند از حیث قصر و اتمام چیست؟

ج - در فرض مذکور تمام است. (1)

ص:724


1- [1] . آیة الله بهجت: در مواردی که نماز در مکه تمام است در عرفات و مشعر و منی هم تمام است وگرنه قصر است. (پرسش های جدید حج ص 31 س 131) آیة الله خویی: در مفروض سؤال در مکه معظّمه بدون قصد عشره هم ادای نماز به نحو تمام صحیح و مجزی است و با قصد عشره متعین می شود، و با خارج شدن به عرفات حکم سفر برایش تجدید می شود که باید در آن ایام نماز رباعی را شکسته بخواند (با احراز مسافت شرعیه) در عرفات و منی و چون به مکه برمی گردد باز مخیر بین قصر و تمام است، در خود مکه مکرّمه، البتّه نه در محلّه های دور فعلی آن، که شک در لحوق آن به مکه باشد. (آراء المراجع، ص410). آیة الله سبحانی: قصد عشره باید بدون احتساب روزهایی که در عرفات و مشعر و منی به سر می برد صورت پذیرد، البته با تحقق قصد عشره در خود شهر مکه، نمازشان در عرفات و مشعر و منی تمام است. آیة الله سیستانی: اگر مجموع مسافت از مکه به عرفات و از آنجا به مشعر و منی تا مکه 44 کیلومتر یا بیشتر باشد نماز شکسته است و اگر کمتر باشد نماز تمام است و در این صورت اگر از عرفات قصد بازگشت به وطن را داشته باشد و آمدنش به مکه نه از این جهت باشد که محلّ اقامت او است بلکه از این جهت که در راه واقع است نمازش در مشعر و منی شکسته است و در مکه مخیر است. آیة الله گلپایگانی: در فرض مذکور اگر قصد برگشت به وطن ندارد تا در محل اقامه است باید نمازش را تمام بخواند و اگر قصد مراجعت به وطن قبل از ده روز داشته باشد ]در عرفات نماز تمام است( و در برگشت از محلی که رفته و در محلّ اقامه ]در مشعر و منی و در مکه پس از مراجعت از عرفات( باید نماز را شکسته بخواند البته در مکه مخیر بین قصر و اتمام است. (آراء المراجع، ص411)..

(1359) س - بعضی از حجاج در مکه قصد اقامه کرده اند، چه بطن مکه یا محلات آن مثل شیشه و ریع الذاخر یا مسفله یا حجون، اگر یقین داشته باشند که تا عرفات چهار فرسخ است، نماز را قصر و اگر شک داشته باشند در مسافت شرعی نماز را تمام می خوانند، بفرمایید در مراجعت از عرفات و منی، تکلیف آنان از نظر قصر و اتمام چیست؟ با توجه به اینکه توقف آنان در مکه یک روز یا سه روز یا نه روز است و باید به ایران یا مدینه حرکت کنند؟

ج - در صورت عدم مسافت شرعیه یا شک در آنکه در نماز باقی بر تمام هستند، اگر از عرفات که به مکه برمی گردند، از جهت اینکه محل اقامه است می روند و بعد از مکه قصد مسافرت می کنند، در بازگشت به مکه و در خود مکه هم نمازشان تمام است. (1)

(1360) س - اگر موقف دو روز اختلاف داشته باشد، وظیفه چیست؟

ج - فرقی بین یک روز اختلاف و دو روز در حکم مسأله نیست. (2)

(1361) س - در مواردی که فرموده اید: اگر مشقت یا حرج داشته باشد... بفرمایید منظور از مشقت و حرج شخصی است یا نوعی؟

ج - باید خصوص مسأله ملاحظه شود و اگر حکم دائر مدار حرج و مشقت باشد، شخصی آن منظور است.

(1362) س - حاجی تمام اعمال عمره و حج را انجام داد و بعد فهمید وضویش باطل بوده است، آیا با تدارک طواف ها و نماز، حج او صحیح است یا نه؟ و بر فرض فساد چگونه از احرام خارج شود، وظیفه او چیست؟

ص:725


1- [1] . آیة الله فاضل، آیة الله مکارم: فاصله مکه تا عرفات فعلاً مسافت شرعیه نیست و اگر قبلاً در مکه قصد اقامت کرده اند نمازشان در مکه و عرفات و در بازگشت تمام است.
2- [2] . به سؤال 1352 مراجعه شود. آیة الله سبحانی: به سؤال 1352 مراجعه شود. آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بلکه فارق علم به خلاف و عدم علم به خلاف است که در صورت عدم علم به خلاف تبعیت لازم و مجزی است ولی در صورت علم به خلاف مجزی نیست. (مناسک عربی، مسأله 371)..

ج (1) - بلی با تدارک طواف ها و نماز، حج او صحیح است. (2)

ص:726


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر بعد از مراجعت به وطن متوجه شده اعاده طواف و نماز آن کافی است و در غیر این صورت مطابق حاشیه مسأله 679 و 710 عمل نماید. آیة الله سبحانی: اگر بعد از اعمال حج فهمید که طواف حج او بی وضو و یا اینکه با وضوی باطلی انجام شده است این شخص باید تا آخر ذی حجه طواف و نماز و سعی و چنانچه طواف نساء را نیز بی وضو انجام داده طواف نساء و نمازش را اعاده کند و چنانچه این شخص از مکه خارج شده باشد و بازگشت حرجی و یا غیر ممکن باشد باید نایب بگیرد و علاوه بر نایب خودش هر کجا که هست نماز طواف را بخواند ولی اگر بازگشت مشکل نیست خود باید برگردد و انجام دهد و در این صورت اعاده حج در سال دیگر لازم نیست ولی چنانچه بعد از ذی حجه متوجه بطلان وضوی خود در طواف حج شد وظیفه او عمره مفرده است و چنانچه خود نمی تواند باید نایب بگیرد و سال بعد حج واجب خود را به جا آورد.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: و چنانچه در مکه و در ماه ذی حجه متوجه شود، بنابر احتیاط سعی حج را نیز اعاده کند مگر اینکه بطلان وضو به جهت جهل به مسأله بوده باشد که در این صورت حجش باطل است و بنابر احتیاط واجب باید یک شتر کفاره بدهد و یک عمره مفرده جهت خروج از احرام به جا آورد. آیة الله بهجت: واجب است نایب بگیرد و احتیاط این است نایب بعد از طواف، سعی را نیز اعاده کند. آیة الله تبریزی: در فرض مزبور حجّ تمتع او باطل است و بنابر احتیاط طواف و سعی را به قصد عمره مفرده به جا آورده و تقصیر یا حلق نموده طواف نساء را انجام داده از احرام خارج می شود و سال آینده حجّ تمتع را به جا آورد. آیة الله خویی: اگر زمان تدارک گذشته مانند اینکه وضوی طواف عمره باطل بوده حجش باطل است، احرام او هم باطل است و اگر زمان تدارک باقی باشد مانند اینکه طواف حج باطل بوده و هنوز ماه ذی حجه تمام نشده طواف و اعمال مترتبه را اعاده می کند و اگر متمکن از مباشرت نیست برای آن اعمال نایب می گیرد و نباید اعاده غیر از طواف نساء از ماه ذی حجه بگذرد. آیة الله سیستانی: ولی در فرض جهل به حکم حج او باطل است و بنابر احتیاط واجب باید یک شتر کفاره بدهد و از احرام خارج شده است. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: در فرض سؤال طواف او باطل است و احرام او باقی است و اگر در ذی حجه در مکه متوجه شود بعد از وضو، طواف حج و نماز آن و سعی و طواف نساء و نماز آن را به جا آورد و عمره مفرده نیز به جا آورد با طواف نساء و مُحلّ شود و در سال بعد حج واجب را به جا آورد و اگر بعد از ذی حجه متوجه بطلان طواف شود، عمره مفرده را به جا آورد و چنانچه در خارج از میقات باشد لازم است، ثانیاً در میقات محرم شود رجاءاً و به مکه برود و اعمال عمره مفرده را با طواف نساء به جا آورد تا مُحلّ شود و در سال بعد حج واجب خود را به جا آورد. (مجمع المسائل، ج1، ص478، مسأله 47). آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب سعی و تقصیر را نیز اعاده کند..

(1363) س - اگر شخصی مبلغی ارْز به فردی بدهد که عوض آن را - به قیمت دولتی یا آزاد - پول ایرانی بگیرد، چه حکمی دارد؟

ج - در تبدیل پول باید با هم تراضی نمایند (1) و خلاف مقررات هم نباشد.

(1364) م - پیشاهنگانی که می خواهند بدون احرام در عرفات و منی باشند و نمی توانند در آنجا با احرام باشند، می توانند برای ورود به مکه، عمره مفرده انجام دهند و برای حج محرم نشوند، ولی کسی که مستطیع است نباید این کار را قبول کند و باید عمره و حج تمتع به جا آورد و در هر صورت اگر مُحرم شد و با لباس مخیط بود حج او صحیح است و باید (2) کفاره بدهد. (3)

(1365) س - شخصی بعد از احرام عمره تمتع دیوانه شده است، دوستان او بدون اجازه برای او نایب می گیرند و یا تبرعاً باقی اعمال او را انجام می دهند، آیا این اعمال برای شخص اول مُجزی است و از احرام خارج می شود یا نه؟ و اگر پولی خرج شد، آیا می شود از ولی کسی که دیوانه شده گرفت یا نه؟

ج (4) - نیابت مزبور کفایت نمی کند و شخص اول همچنان در احرام باقی است (5) و

ص:727


1- [1] . آیة الله اردبیلی: خرید و فروش پول جایز است.
2- [2] . آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب. (مناسک حجع م 169)
3- [3] . آیة الله بهجت: البته از مسائل احرام به دست می آید که وقت احرام نباید قصد چنین تخلّفی را داشته باشد. آیة الله سبحانی: لیکن این افراد نباید سال اول استطاعتشان باشد و یا حج به گردنشان مستقر شده باشد بلکه یا مستطیع نباشند و یا در سال های قبل حج خود را انجام داده باشند.
4- [4] . آیة الله بهجت: حتّی در احرام نایب گرفته می شود احتیاطاً.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: بنابر احتیاط. آیة الله سبحانی، آیة الله فاضل: ظاهراً احرام و حج او باطل است و احتیاط مستحب آن است که در صورت بهبودی عمره مفرده ای ولو با استنابه انجام دهد..

پولی که خرج شده از مال کسی است که خرج کرده است و نمی تواند به دیگری رجوع کند، مگر آنکه مغرور شده باشد. (1)

(1366) س - آیا عمره و حج به واسطه جماع، یا ترک طواف، یا ترک احدالموقفین، فاسد می شود یا نه؟ و بر فرض فساد، چگونه باید از احرام خارج شد؟

ج - تفصیل موارد فساد به واسطه امور ذکر شده، در مناسک موجود است و جماع در عمره تمتع مفسد نیست (2) و چنانچه در حج فساد به واسطه جماع باشد، باید عمل حج را تمام کند گرچه حج فاسد است و با اتمام حج از احرام خارج می شود، ولی در موارد دیگر، اگر فساد به ترک وقوف باشد، باید به همان احرام حج، عمره مفرده به جا آورد و مُحلّ شود و حکم ترک طواف در عمره تمتع، در مناسک مفصلاً بیان شده است و ترک طواف در حج صوری دارد که بعض آنها در مناسک ذکر شده است. (3)

(1367) س - کسی که حج او به واسطه ترک وقوفین فاسد شده و باقی اعمال را

ص:728


1- [1] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: بنابر اظهر، احرام او نیز باطل می شود. آیة الله سیستانی: اگر احتمال بهبودی و درک وقوفین در او نیست، نیازی به نیابت نیست و حج و احرام او باطل است. آیة الله مکارم: یعنی او را فریب داده باشند؛ مثلاً کسی بگوید شما این پول را بدهید من از ولی او می گیرم و به تو می دهم.
2- [2] . آیة الله بهجت: به حاشیه مسأله 314 مراجعه شود. آیة الله تبریزی: نزدیکی با زن در عمره تمتع بنابر اظهر مُفسد عمره نیست، ولی موجب کفاره می شود، اگرچه احتیاط در اعاده عمره است در صورت امکان و اعاده حج در سال آینده اگر اعاده عمره ممکن نباشد. آیة الله سبحانی: به حاشیه مسأله 314 و 316 مراجعه شود. آیة الله مکارم: هرچند عمداً باشد و اگر از روی سهو و یا غفلت و فراموشی یا ندانستن مسأله باشد، نه حج باطل می شود و نه عمره و نه کفّاره دارد.
3- [3] . تفصیل نظریه سایر آیات عظام در مفروض سؤال، در مواضع خاص خود آمده است..

به جا آورده و بدون عمره مفرده به ایران آمده است، تکلیف فعلی و آینده این مُحرم چیست؟

ج - به احرام باقی است و می تواند برای خروج از احرام عمره مفرده انجام دهد. (1)

(1368) س - آیا قصد ابطال عمره یا حج و یا بعض اجزاء آن، مبطل است یا نه؟

ج - قصد ابطال، مبطل نیست.

(1369) س - آیا مصرف کنسروهای گوشت و ماهی خارجی، که در بازار مسلمین به فروش می رسد، جایز است یا نه؟

ج - اگر ندانند از کجا وارد شده یا بدانند که از بلاد مسلمین است مانع ندارد (2) و اگر بدانند از بلاد کفر وارد می شود، در صورتی محکوم به حلیت است که واردکننده مسلمان باشد (3) و احتمال بدهند که احراز تذکیه آن را کرده و در دسترس مسلمین قرار داده است. (4)

ص:729


1- [1] . آیة الله تبریزی: آنچه در متن آمده بنابر احتیاط واجب ترک نشود. آیة الله سیستانی: طواف و سعی حج به جای عمره او کافی است پس باید تقصیر کند و طواف نساء انجام دهد و اگر رفتن برای او مشکل است نایب بگیرد. آیة الله مکارم: و اگر شخصاً نمی تواند به مکه برود نایب بگیرد.
2- [2] . آیة الله سیستانی: باید احراز شود که فلس دارد. آیة الله فاضل: چنانچه احراز شود از نوع ماهی فلس دار است و احراز شود زنده و توسط انسان از آب خارج شده یا در تور ماهی گیری افتاده است مصرف آن مانعی ندارد والا حلال نیست و چنانچه فروشنده مسلمان باشد واحتمال بدهند که احراز تذکیه و فلس داشتن آن را کرده است کفایت می کند.
3- [3] . آیة الله سیستانی: اگر فروشنده مسلمان باشد و این احتمال در او داده شود کافی است و ماهی اگر پس از صید در تور ماهی گیری بمیرد حلال است و اگر اطمینان پیدا شود که صید کافر به این صورت بوده است اگر ماهی فلس دار باشد حلال است.
4- [4] . آیة الله خویی، آیة الله سبحانی: اگر ماهی معلوم نباشد که فلس دارد، خوردن آن جایز نیست..

محصور و مصدود (1)

(1)

(1370) م - مصدود عبارت است از کسی که دشمن او را منع کند (2) از عمره یا حج به تفصیلی که می آید و محصور آن است که به واسطه مرض (3) ممنوع شود از عمره یا حج.

(1371) م - کسی که محرم شد به احرام عمره یا احرام حج، واجب است عمره و حج را تمام کند و اگر نکند به احرام باقی خواهد ماند. (4)

(1372) م - اگر کسی احرام عمره را بست و بعد از آن دشمنی یا کسی دیگر از قبیل عمال دولت یا غیر آنها، او را منع کنند از رفتن مکه و راه دیگری نباشد جز آن

ص:730


1- [1] . آیة الله خامنه ای، احکام محصور و مصدود را متعرض نشده اند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: کسی که دشمن یا غیر دشمن او را منع کند -به تفصیلی که می آید- بلکه ظاهراً تمام کسانی که به علتی به جز بیماری نمی توانند اعمال حج یا عمره را به پایان برسانند «مصدود» می باشند و اگر مانع آنها بیماری باشد «محصور» می باشند (مراد از بیماری، معنای گسترده ای است که شامل شکستگی استخوان و مجروح شدن نیز می شود) صدّ و حصر در موارد ذیل تحقق می یابد: 1. در احرام عمره مفرده، ممنوع شده به طوری که نمی تواند تا یک سال، عمره را تمام کند؛ 2. در احرام عمره تمتع از انجام اعمال عمره، ممنوع شده به طوری که نمی تواند پس از انجام عمره هیچ مقدار از وقوف اختیاری عرفه را درک کند؛ 3. در احرام عمره مفرده یا عمره تمتع اگر در مدتی از انجام کامل اعمال، بازداشته شده که در احرام ماندن برای شخص وی یا نوع مردم حرجی است.
3- [3] . آیة الله سبحانی: و امثال آن مثل شکستگی و جراحت. آیة الله سیستانی: مصدود کسی است که دشمن و مانند او از رسیدن او به اماکن مقدسه برای انجام اعمال عمره یا حج پس از احرام منع کند و محصور کسی است که بیماری و مانند آن مانع رسیدن او به اماکن مقدسه برای انجام اعمال حج یا عمره پس از احرام شود. آیة الله مکارم: یا شکستگی اعضا یا مجروح شدن و مانند آن.
4- [4] . آیة الله تبریزی: بقای احرام در بعضی از صور محل اشکال است. آیة الله خویی: بقای احرام در بعض صور محلّ منع است. آیة الله سبحانی: اما محصور و مصدود از این حکم مستثنی هستند. آیة الله سیستانی: در بعضی از موارد احرام بدون انجام اعمال باطل می شود. آیة الله فاضل: همان گونه که گذشت ظاهراً در بعضی موارد، احرام خود به خود باطل می شود..

راهی که ممنوع است یا اگر باشد مؤونه آن را نداشته باشد می تواند در همان محل که ممنوع شده یک شتر یا یک گاو یا یک گوسفند قربانی کند (1) و از احرام خارج شود و احتیاط واجب آن است که به نیت تحلیل قربانی کند (2) و به احتیاط واجب (3) قدری از مو یا ناخن خود را بگیرد (4) و در این صورت بر او همه چیز حلال می شود

ص:731


1- [1] . آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب، بدون آن مُحل نمی شود و اگر نتواند قربانی تهیه کند به احتیاط واجب ده روز روزه بگیرد. آیة الله مکارم: ... اگر قربانی میسّر نشد نیت خروج از احرام می کند و احتیاطاً به جای قربانی 10 روز روزه می گیرد مطابق آنچه در قربانی در مناسک آورده ایم عمل کند.
2- [2] . آیات عظام تبریزی، خویی، سیستانی: قید تحلیل لازم نیست. آیة الله زنجانی: نیت تحلیل لازم نیست ولی پس از قربانی یا حلق یا تقصیرِ از موی سر، محرمات احرام -حتی زن- بر او حلال می شود -در عمره مصدود شده باشد یا در حج- و کوتاه کردن ریش و شارب و ناخن گرفتن کفایت نمی کند و چنانچه نتواند قربانی کند ظاهراً در عمره مفرده با حلق یا تقصیر از احرام خارج می شود و در عمره تمتع با انجام حج افراد و اگر از حج هم ممنوع است باید صبر کند تا حج فوت شود و با عمره مفرده و اگر از آن هم مصدود است با حلق یا تقصیر از احرام خارج شود. وظیفه ای که در این مسأله برای مصدود گفته می شود در صورتی است که مصدود، شرط تحلل نکرده باشد، ولی اگر در هنگام احرام با خداوند متعال قرار گذاشته باشد که اگر مانعی پیش آمد از احرام بیرون آید، به مجرد مصدود شدن، از احرام خارج می شود و قربانی و حلق یا تقصیر لازم نیست. آیة الله سبحانی: و با تقصیر از احرام خارج شود و اگر به هر دلیلی قربانی ممکن نیست باید ده روز روزه بگیرد و لازم نیست پس از پایان روزه تقصیر کند بلکه همین که قصد کند به جای هدی روزه بگیرد کافی است. لذا می تواند تقصیر کند و از احرام خارج شود همچنین کسی که بعد از قربانی روز عید مصدود شد نیاز به قربانی مجدد ندارد.
3- [3] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: و احتیاط آن است که شخص مصدود علاوه بر قربانی حلق نیز بنماید و بهتر آن است که جمع کند بین حلق و تقصیر و احتیاط آن است که هنگام ذبح یا نحر قربانی قبل از تقصیر نیت تحلیل از احرام کند. (آداب و احکام حج، مسأله 984).
4- [4] . آیة الله اردبیلی: احتیاطاً گرفتن ناخن کفایت نمی کند، بلکه باید از موی خود تقصیر کند و یا سرش را بتراشد. آیة الله بهجت: و احتیاج به حلق یا تقصیر بعد از هدی موافق احتیاط است (مناسک شیخ،ص97).

حتی زن. (1)

(1373) م - اگر کسی به احرام عمره وارد مکه شد و دشمن یا کسی دیگر او را از به جا آوردن اعمال عمره منع کرد، همان حکم مسأله پیش را دارد (2)،

ص:732


1- [1] . آیة الله سیستانی: حکم مذکور در مورد عمره مفرده است و همچنین عمره تمتع اگر از اعمال حج نیز منع شود ولی اگر فقط از آمدن به مکه قبل از وقوفین منع شود وظیفه او به حج افراد تبدیل می شود.
2- [2] آیة الله سبحانی: اگر شخصی به احرام عمره تمتع وارد مکه شد ولی حج از او فوت شد چه به خاطر بیماری و یا دستگیری و یا دیر رسیدن و امثال اینها، عمره مفرده به جا می آورد و از احرام خارج می گردد و این شخص در حقیقت مستطیع نیست وتکلیفی ندارد مگر در سه صورت: الف: با اهمال کاری از درک زمان حج محروم شده باشد. ب: حج قبلاً بر او مستقر شده باشد. ج: در سال یا سال های بعد مستطیع شود که باید در این سه صورت حج خود را بیاورد. . آیة الله اردبیلی: حتی المقدور جمع کند بین استنابه و عمل مصدود و اگر نتوانست، عمل مصدود را به جا آورد و همین طور در فرض بعدی. آیة الله بهجت: معتمر به عمره تمتّع مصدود می شود به منع از دخول مکه یا از انجام افعال بعد از دخول و متحلّل به هدی می شود در صورت عدم امکان استنابه در همان سال، اگرچه بعد از طواف مصدود از سعی بشود و همچنین اگر ممنوع شد در عمره مفرده از خصوص طواف نساء بعد از اتیان به سایر اعمال و تقصیر. (مناسک شیخ، ص102 و103) آیة الله سبحانی: کسی که در عمره مفرده و یا عمره تمتع بعد از احرام مصدود شود چه داخل حرم شده باشد و یا نشده باشد و به او اجازه ندهند هیچ یک از اعمال عمره را انجام دهد و یا او را از انجام طواف و سعی و یا فقط سعی منع کنند باید در هر کجا هست گوسفند و یا گاو و یا شتری را ذبح کند و سپس تقصیر نماید در این صورت از احرام خارج شده و همه محرمات احرام حتی تمتعات از همسر بر او حلال می گردد..

بلکه بعید نیست (1) که اگر از طواف یا سعی نیز منع کند، همین حکم را داشته باشد. (2)

(1374) م - کسی را که به واسطه بدهکاری، که ندارد بدهد، حبس کنند یا به ظلم حبس کنند حکم سابق را دارد. (3)

(1375) م - اگر بعد از احرام برای رفتن به مکه یا اجازه به جا آوردن اعمال، پولی مطالبه کنند، پس اگر داشته باشد باید بدهد، مگر آنکه حرجی باشد و اگر نداشته باشد یا حرجی باشد ظاهراً حکم مصدود را داشته باشد.

(1376) م - اگر از یک طریق مصدود شد و راه دیگری هست که باز است و مخارج رفتن از آن راه را دارد باید به احرام باقی بماند و از آن راه برود و اگر از آن راه رفت و حج او فوت شد، باید عمره مفرده به جا آورد و از احرام خارج شود.

(1377) م - اگر شخص مصدود خوف آن داشته باشد که اگر از راه دیگر برود به حج نمی رسد، نمی تواند عمل شخص مصدود را بکند و مُحلّ شود، بلکه باید به راه ادامه دهد و صبر کند تا فوت محقق شود و با عمره مفرده متحلل شود. (4)

(1378) م - تحقق پیدا می کند مصدود بودن در حج به اینکه به هیچ یک از وقوف اختیاری و اضطراری عرفه و مشعر نرسد، بلکه تحقق پیدا می کند اگر نرسد به چیزی که به فوت آن، حج فوت می شود هرچند از روی علم و عمد نباشد و صور آن (در] سابق ذکر شد، بلکه ظاهراً تحقق پیدا کند به اینکه بعد از وقوفین منع کنند او را از منی

ص:733


1- [1] . آیة الله گلپایگانی: قسمت آخر مسأله را متعرض نشده اند. آیة الله مکارم: محلّ تأمل است.
2- [2] . آیة الله زنجانی: در هر سه فرض در صورتی مصدود می شود که نتواند نایب بگیرد.
3- [3] . آیة الله سبحانی: ولی مدیون متمکن باید دین خود را بپردازد و از حبس نجات پیدا کند و اعمال را به جا آورد اگر نپرداخت حکم مصدود را ندارد.
4- [4] . آیة الله خویی: این مسأله و مسأله قبل را، متعرض نشده اند..

و مکه و نتواند نایب بگیرد (1)، بلکه اگر منع کنند از اعمال منی (2) یا اعمال مکه، با عدم

ص:734


1- [1] . آیة الله اردبیلی: ولی اگر امکان نیابت برای او باشد، تحقق مصدود بودن برایش محل اشکال است و باید جمع کند بین اعمال مصدود و نایب گرفتن و همچنین در فرض بعدی. آیة الله زنجانی: بلکه اگر از رمی جمره عقبه یا طواف حج یا سعی، ممنوع شود و نتواند نایب بگیرد مصدود است و مصدود از حج باید مطابق مسأله 1372، قربانی و حلق یا تقصیر کند تا از احرام بیرون آید. آیة الله سبحانی: پس چنانچه فوت محقق شد با عمره مفرده از احرام خارج شود و اگر به اعمال حج رسید اعمال را انجام دهد.
2- [2] . آیة الله سبحانی: در صورتی که شخص بعد از احرام حج از انجام مناسک بعد از احرام ممنوع شد مصدود از حج نامیده می شود که برای آن صوری می باشد و اهم آن عبارت است از: الف) کسی که بعد از احرام حج از درک وقوفین اختیاری و اضطراری ممنوع گردد باید به حکم مصدود عمل کند یعنی باید گوسفند و یا گاو و یا شتری را ذبح کند و بعد از تقصیر از احرام خارج گردد که در این صورت همه محرمات احرام برای او حلال است. ب) صورتی که شخص وقوفین را انجام داده لکن از اعمال منی و مکه مصدود گردیده که سه صورت دارد: 1) فقط از اعمال منی منع شود ولی بتواند اعمال مکه را انجام دهد. 2) بر عکس صورت قبل یعنی از اعمال مکه منع شود ولی بتواند اعمال منی را انجام دهد. 3) از هر دو منع شود. در هر یک از این سه صورت یا می تواند نائب بگیرد و یا نمی تواند بنابراین می شود شش صورت که حکم هر کدام عبارت است از: 1) اگر شخصی بعد از وقوفین فقط از آمدن به منی ممنوع شود اگر بتواند برای رمی و ذبح نائب بگیرد و در بیرون منا حلق کند و موی خود را به منا بفرستند، باید این کار را انجام دهد و اعمال مکه را خود بیاورد و عوض بیتوته های منا نیز در مکه به عبادت بپردازد وگرنه برای هر شب یک گوسفند ذبح کند. 2) اگر شخص بعد از وقوفین از آمدن به منی ممنوع شد و نایب هم نمی تواند بگیرد در این صورت نیز حکم مصدود جاری نمی شود و باید اعمال را به شرح زیر انجام دهد: الف) رمی از او ساقط می شود زیرا آن فرع تمکن است و نهایتا این که سال بعد خود و یا نائبش در ایام تشریق رمی را انجام دهد. ب) در مورد قربانی اگر بتواند پول آن را به شخص مطمئن بدهد تا از طرف او قربانی کند و الا باید بدل آن را بیاورد یعنی سه روز روزه در ایام حج و هفت روز روزه پس از بازگشت به وطن. ج) حلق را نیز بیرون منی انجام دهد و موی خود را به منی بفرستد و سپس اعمال مکه را خود انجام دهد. د) در مورد بیتوته در منی به نحوی که گذشت در مکه به عبادت بپردازد یا برای هر شب گوسفندی را به عنوان کفاره ذبح کند.

امکان نایب، بلی در صورتی که تمام اعمال را به جا آورد و منع نمودند از برگشتن به منی برای بیتوته و اعمال ایام تشریق، مصدود بودن تحقق پیدا نمی کند و حج او صحیح است و باید نایب بگیرد برای اعمال در این سال و اگر نشد سال دیگر. (1)

ص:735


1- [1] . آیة الله بهجت: مصدود از حج چنانچه از موقف عرفات و مشعر باشد، وظیفه اش قربانی در محل صدّ (جلوگیری) و بیرون آمدن از احرام است و احتیاط این است که علاوه بر قربانی حلق یا تقصیر نیز بنماید و اگر مصدود از احد الموقفین باشد و متمکن از دیگری باشد یا بشود اظهر عدم جریان حکم مصدود است بلکه مکلّف است در صورت تمشّی حج صحیح اگرچه اضطراری باشد به اتیان آن، و با تمامیت حج به هر نوعی در آن سال باشد محلّی برای صدّ و حکم آنکه تحلّل به هدی است، نیست و اگر مصدود از ما بعد الموقفین بجمیع اقسام آن باشد در این صورت حج او صحیح و تمام است و برای آنها عمل به وظیفه؛ یعنی استنابه در رمی و واجب بعدی که قابل استنابه است می نماید و احتیاط این است که بعد از این اعمال از احرام خارج شود و همچنین در اعمال بعد از منی؛ چنانچه متمکن از انجام آن شد خود به جای آوَرَد و الاّ نایب بگیرد و بر تقدیر عدم تمکن از استنابه در ذی حجه همان سال، در سال آینده در صورت تمامیت حج به وقوفین، پس جواز رفع حرج به تحلل به هدی خالی از وجه نیست. (مناسک، مسأله 446). و کسی که تمام اعمال حج را به جا آورده و در مکه است و جهت بیتوته در منی و رمی جمرات می خواهد به منی برود و منع و جلوگیری شود حجّش تمام است و برای رمی در صورت امکان همان سال نایب می گیرد و در صورت عدم امکان برای سال بعد نایب بگیرد.

ص:736

(1379) م - کسی که مصدود شد از آمدن به مکه یا از اتمام اعمال یا از به جا آوردن اعمالی که به ترک آنها، حتی به غیر عمد، حج باطل می شود و به دستوری که گفته شد از احرام خارج شد (1)، اگر حج بر او مستقر شده بوده یا آنکه در سال دیگر مستطیع است و حج واجب را به جا نیاورده، باید بعد از رفع منع، دوباره به حج برود و اعمالی که نموده کافی از حَجة الاسلام نیست.

(1380) م - کسی که مصدود است اگر امید برطرف شدن مانع را داشته باشد بلکه

ص:737


1- [1] . آیة الله زنجانی: بر مصدود از عمره تمتع یا مطلق حج، تکلیفاً واجب است در سال آینده، همان قسم از حج را مجدداً به جا آورد، هر چند عمره یا حجی که در آن مصدود شده استحبابی باشد یا حج واجب بوده و استطاعت او تا سال بعد باقی نمانده باشد یا هنگام احرام، شرط تحلل کرده باشد؛ بلی اگر نتواند سال بعد، حج به جا آورد یا حرجی باشد وجوب آن ساقط می شود و نیازی به نایب گرفتن نیست و ظاهراً بر کسی که در عمره مفرده مصدود شده و از احرام بیرون آمده واجب نیست دوباره عمره مفرده به جا آورد. آیة الله سبحانی: در عمره تمتع و یا حج تمتع و قران و افراد پس از احرام از تمام اعمال و یا از آمدن به مکه بعد از منی و یا از مکه و منی بعد از وقوفین منع شد چنانچه اول استطاعت به حج آمده و مصدود شده حج از گردن او ساقط می گردد مگر اینکه استطاعت او در سال دیگر باقی بماند و یا اینکه حج قبلاً بر او مستقر گردیده باشد..

گمان آن را هم داشته باشد می تواند به دستوری که گفته شد از احرام خارج شود. (1)

(1381) م - کسی که احرام عمره بست (2) و به واسطه مرض نتوانست برود به مکه (3)،

ص:738


1- [1] . آیة الله اردبیلی: صدق مصدود در این فرض مشکل است و باید صبر کند تا احتمال رفع عذر برطرف شود و سپس به وظیفه مصدود عمل کند. آیة الله بهجت: احوط تأخیر احلال است برای کسی که امید زوال صدّ و عذر را دارد و به خوف فوات متحلّل نمی شود بنابر احوط (مناسک شیخ، ص99). آیة الله زنجانی: تا اطمینان نداشته باشد که از عمره یا حج ممنوع است، نمی تواند احکام مصدود را بار کند. آیة الله سبحانی: اگر مصدود ظن عقلائی به عدم رفع منع داشته باشد می تواند به احکام صد عمل کند و لازم نیست برای روشن شدن اوضاع صبر کند و الا باید صبر کند. آیة الله سیستانی، آیة الله مکارم: اگر امید به برطرف شدن مانع را داشته باشد احتیاط آن است که صبر کنند. آیة الله فاضل: در صورت گمان به رفع مانع عمل به احکام صدّ در ابتداء مشکل است. آیة الله گلپایگانی: متعرض این فرع نشده اند.
2- [2] . آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: شخص محصور اگر حج تمتّع و یا حج افراد به جا می آورد، در صورتی که موقع احرام با خداوند قرار گذاشته که اگر محصور شد خداوند او را محلّ گرداند، بدون فرستادن قربانی به منی، خود به خود محلّ می شود - حتی نسبت به زن - و شخص محصوری که حج قِران به جا می آورد به مجرّد فرستادن قربانی به منی محلّ می شود و نیازی به صبر کردن تا زمانی که قربانی به منی برسد نیست. (آداب و احکام حج، مسأله 988). اگر مریض شده یا دشمن اورا منع کرده و نمی تواند اعمال عمره را تمام کند، نایب بگیرد. (آداب و احکام حج، مسأله 996)
3- [3] . آیة الله زنجانی: اگر هنگام احرام، شرط تحلل کرده باشد به مجرد حصر، تمام محرمات احرام. -حتی زن- بر او حلال می شود و اگر شرط نکرده باید قربانی کند و این قربانی تنها برای بیرون آمدن از احرام نیست؛ بلکه تکلیفاً نیز واجب است و در آن قصد تحلیل، لازم نیست و آن را به دو شکل می توان انجام داد: الف) قربانی یا پول آن را توسط فرد امینی به محل ذبح -اگر عمره مفرده باشد به مکه و اگر عمره تمتع یا حج باشد به منی- بفرستد و با او قرار بگذارد که در وقت معین، قربانی کند و در آن وقت با تقصیر، همه محرمات احرام -حتی زن- بر او حلال می شود؛ ب) در غیر محل ذبح (محلّ بیماری باشد یا جای دیگر) قربانی کند، پس از این قربانی، محرمات احرام -به جز زن- حلال می گردد، در این صورت تقصیر لازم نیست و اگر نتواند قربانی کند باید به جای آن سه روز روزه بگیرد -هر چند این روزه، دخالتی در بیرون آمدن از احرام ندارد- و باید این روزه را در وطن یا جایی که قصد اقامه کرده بگیرد و در هر حال بر محصور از عمره تمتع یا حج -تمتع یا غیر آن- که از

اگر بخواهد مُحلّ شود باید هدی کند و به احتیاط واجب (1) هدی یا پول آن را

ص:739


1- [1] . آیة الله بهجت: اگر در عمره مفرده محصور شده، بنابر احتیاط باید قربانی بفرستد که در وقت معینی قربانی نمایند... و بعد از این کار، تمامی محرمات احرام بر او، به جز زن حلال می شود و اگر محصور در عمره تمتع باشد، حکمش حکم سابق است با این تفاوت که زن هم بر او حلال می شود. (مناسک، مسأله 454). آیة الله تبریزی: اگر در عمره مفرده محصور شد وظیفه اش این است که یک قربانی بفرستد و با دوستان خود وقت بگذارد که در آن وقت معین قربانی نمایند و خود در آن وقت معین با تقصیر از احرام خارج می شود و برای چنین شخصی؛ به خصوص جایز است در جای خود قربانی نموده و از احرام بیرون بیاید و بر چنین شخصی بعد از این کار تمام محرّمات احرام حلال می شود به جز زن و زن بر او حلال نمی شود مگر بعد از آنکه خوب شد و عمره مفرده را به جا آورد و این در صورتی است که محصور در مکان خودش ذبح یا نحر نماید و اما اگر هدی را بفرستد، پس برای خروجش از احرام وجهی هست هنگامی که هدی به محلش برسد و کسی که در عمره تمتع محصور شده حکمش حکم سابق است با این فرق که فرستادن قربانی بر او تعین دارد و چنانچه آنچه گفته شد عمل کند، زن هم بر این شخص حلال می شود. (مناسک، مسأله 453). آیة الله خویی: وظیفه چنین کسی این است که مخیر است بین فرستادن قربانی و یا قیمت آن، توسط فردی به مکه و از احرام بیرون بیاید. (و در عمره مفرده به خصوص مخیر است بین فرستادن هدی و یا ذبح هدی در مکان خودش و محل شدن) با این فرق که اگر این شخص که محصور از عمره مفرده بوده، با قربانی کردن تمامی محرمات احرام به جز زن بر او حلال خواهد شد و اگر محصور در عمره تمتع باشد، زن هم بر او حلال خواهد شد. (مناسک، مسأله 453) آیة الله سبحانی: کسی که در عمره مفرده و یا عمره تمتع بعد از احرام محصور شد باید به احتیاط واجب هدی یا پول آن را به شخص امینی بسپارد و وعده بگذارد در چه موقعی ذبح کند پس از سپری شدن زمان مشخص تقصیر می کند و از احرام خارج شده و همه محرمات احرام بر او حلال می شود به جز تمتعات از همسر این حرمت باقی است تا زمانی که او و یا در صورتی که خود نتواند به هیچ وجه به مکه برود نایب وی اعمال عمره و بالطبع طواف نساء را انجام دهد و نماز آن را بخواند. اما اگر بقاء بر احرام تا زمان ذبح در مکه برای محصور حرجی باشد و مخصوصاً علاوه بر حرج در مواردی که علاج بیماری به حلق و تراشیدن موی سر باشد می تواند در عمره مفرده یا

بفرستد (1) به وسیله امینی به مکه و با او قرارداد کند که در چه روز و چه ساعتی آن را در مکه ذبح کند و وقتی که روز و ساعت موعود رسید تقصیر کند. پس از آن، هرچه بر او حرام شده بود حلال می شود مگر (2) زن، و احتیاط آن است که (3) در ذبح، قصد تحلیل منوب عنه کند. (4)

ص:740


1- [1] . آیة الله خویی: اگر عمره مفرده باشد فرستادن تعین ندارد بلکه می تواند در مکان خودش هدی را ذبح کرده و مُحِلّ شود. (مناسک عربی، مسأله 448).
2- [2] . آیة الله اردبیلی: در عمره تمتع عدم حلیت زن بر او مبنی بر احتیاط است. آیة الله بهجت: قبلاً گذشت که در عمره تمتّع از زن هم مُحلّ می شود. آیة الله سبحانی: برای حلال شدن زن باید عمره مفرده به جا آورد. آیة الله مکارم: زن هم بر او حلال می شود.
3- [3] . آیة الله فاضل: و احتیاط مستحب آن است که نایب...
4- [4] . آیة الله سبحانی: هر کس هنگام عقد احرام در عمره مفرده و یا تمتع و یا حج شرط کند «بار پروردگارا محرم می شوم به شرط اینکه هرگاه محصور شدم تو مرا محلّ گردان» در این صورت لازم نیست که هدی را به مکه بفرستد پس همانجا قربانی کند و همه چیز حتی لذت بردن از همسر بر او حلال می شود و دیگر برای تحلیل نیازی به آوردن عمره مفرده ندارد. به عبارت دیگر محصور در اینجا مانند مصدود عمل می کند و این نوع شرط را می تواند در عمره مفرده و عمره تمتع و حج تمتع یا افراد و یا قران شرط کند ولی در حج قران در هر صورت باید قربانی را به منی بفرستد. آیة الله سیستانی: این احتیاط لازم نیست..

(1382) م - کسی که احرام حج بست و به واسطه مرض نتوانست برود برای عرفات و مشعر، باید هدی کند و به احتیاط واجب (1) هدی یا پول آن را باید بفرستد به منی که در آنجا ذبح کنند و مواعده کنند که روز عید ذبح شود (2) و در آن وقت تقصیر کند، پس هرچه بر او حرام شده بود حلال می شود مگر زن. (3)

(1383) م - کسی که حج واجب (4) به عهده او است و به واسطه مرض محصور شد، زن بر او حلال نمی شود مگر آنکه خودش بیاید (5) و اعمال حج را به جا (6) بیاورد و طواف

ص:741


1- [1] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: حکم محصور در حج، مانند حکم محصور در عمره است ولی راجع به حلال شدن زن بر او احتیاط این است که زن بر او پس از حلق یا تقصیر حلال نمی شود، و فرستادن هدی یا پول آن متعین است، ولی مواعده روز عید متعین نیست. (مناسک عربی، م448). آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: بلکه بنابر اقوی. آیة الله فاضل: و اقوی آن است.... آیة الله گلپایگانی: باید یک قربانی به منی بفرستد و پس از ذبح و نحر قربانی در منی، نسبت به همه تروک احرام - به جز زن - مُحلّ می شود.
2- [2] . آیة الله بهجت: علی الأحوط.
3- [3] . آیة الله زنجانی: به حاشیه مسأله قبل مراجعه شود. آیة الله مکارم: بنابر احتیاط واجب.
4- [4] . آیة الله خویی: بین حج واجب و مستحب تفصیل نیست. (مناسک عربی، مسأله 488).
5- [5] . آیة الله زنجانی: و عمره یا حج به جا آورد و هر نوع حج یا عمره کفایت می کند و فرقی نیست که احرامی که در آن محصور شده عمره باشد یا حج، مستحب باشد یا واجب و اگر انجام حج و عمره یا اجتناب از محرمات تا آن زمان حرجی باشد می تواند نایب بگیرد. آیة الله سبحانی: حلال شدن تمتعات از همسر برای شخص محصور به یکی از سه طرق زیر است: الف) اگر در عمره تمتع یا عمره مفرده محصور شده باید پس از بهبودی عمره مفرده به جا آورد. ب) اگر در حج واجب محصور شده باید تا سال آینده صبر کند و سال آینده حج خود را اعاده کند تا همسر بر او حلال شود. ج) اگر در حج مستحب محصور شده است با انجام طواف نساء تمتعات از همسر بر او حلال می شود و در صورتی که اعمال فوق الذکر توسط خود او ممکن نیست و یا حرجی می باشد باید نائب بگیرد.
6- [6] . آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: محصور در عمره تمتع زن هم پس از تحلل بر او حلال می شود و محصور در حج بنابر احتیاط تا وقتی طواف حج و سعی و طواف نساء را در حج و یا عمره مفرده به جا نیاورد زن بر او حلال نمی شود. (مناسک، م453).

نساء بکند، ولی اگر عاجز شد از آمدن، بعید نیست کفایت عمل نایب برای تحلیل زن بر او. (1) و اما کسی که حج او استحبابی (2) بوده، بعید نیست (3) کفایت طواف نایب از او، ولیکن احتیاط آن است که در صورت امکان خودش برود. (4)

(1384) م - اگر کسی که با او قرار داده بود ذبح کند (ذبح] نکرده بود و شخص محرم در روز موعود محلّ شد و با زن هم نزدیکی کرد، معصیت نکرده (5) و کفاره هم

ص:742


1- [1] . آیة الله مکارم: بعد از انجام دستور سابق.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: یا نیابتی تبرّعی یا استیجاری یا حج در سال اول که استطاعت تا سال بعد باقی نماند.
3- [3] . آیة الله سیستانی: حکم محصور که گفته شد، اختصاص به حج واجب ندارد. آیة الله فاضل: و همچنین است کسی که حج او نیابتی تبرّعی یا استیجاری بوده، یا حج او واجب بوده و سال اول استطاعت بوده و استطاعت تا سال بعد استمرار نداشته باشد. و کفایت نیابت در صورتی است که رفتن برای خود او حرجی باشد. آیة الله مکارم: در صورتی که قادر بر حج نباشد یا عسر و حرج داشته باشد بنابر احتیاط واجب.
4- [4] . آیة الله اردبیلی: و اگر نایب نگرفت تا رفع حصر شد، باید خودش برود و حج یا عمره مفرده به جا آورد تا زن بر او حلال شود. آیة الله فاضل: این احتیاط ترک نشود.
5- [5] . آیة الله سبحانی: چنانچه گذشت اگر به واسطه مریضی محصور شود زن با هدی برای او حلال نمی شود بنابراین این حکم در رابطه محصور، نسبت به تحلیل از سایر محرمات است (کتاب الحج، ج 5، ص 494)..

ندارد، لیکن باید باز هدی یا پول را بفرستد و مواعده کند و باید از زن اجتناب کند (1) و احتیاط واجب آن است که از وقتی که معلوم شد عمل نشده، اجتناب (2) کند گرچه محتمل است (3) که وجوب اجتناب از وقتی باشد که شخص را می فرستد (4) برای ذبح.

(1385) م - تحقّق محصور بودن، مثل تحقق مصدود بودن است که گذشت.

(1386) م - اگر مریض بعد از آنکه هدی یا پولش را فرستاد حالش خوب شد (5) به

ص:743


1- [1] . آیة الله اردبیلی: باید از همه محرّمات اجتناب کند.
2- [2] . آیة الله زنجانی: رعایت این احتیاط، لازم نیست بلکه از وقتی که شخص را برای قربانی می فرستد از زن اجتناب می کند و اجتناب از سایر محرمات احرام، لازم نیست. آیة الله فاضل: از همه محرمات احرام اجتناب کند.
3- [3] . آیة الله بهجت: بلکه اظهر همین است، اگرچه احتیاط خوب است و امّا امساک نساء پس لزوم آن زایل نمی شود مگر آنکه به مباشرت یا استنابه، طواف نساء را انجام دهد بنابر اظهر و احوط (مناسک شیخ، ص105). آیة الله سیستانی: کافی است از هنگامی که شخص دوم را می فرستد از محرمات احرام اجتناب کند تا زمانی که با او قرار می گذارد که از جانب او ذبح کند، گرچه احتیاط مستحب اجتناب از محرمات احرام از زمانی است که فهمید شخص اول عمل نکرده است.
4- [4] . آیة الله خویی، آیة الله گلپایگانی: این فرع را متعرض نشده اند. آیة الله سبحانی: و باید زمانی که علم به عدم ذبح پیدا کرد از ارتکاب محرمات احرام خودداری کند و کس دیگر را جهت ذبح تعیین و قرار بگذارد چنین فردی پس از بهبودی باید عمره مفرده به جا آورد. آیة الله فاضل: مصدود می تواند در همان محلّ صدّ، هدی را ذبح کند.
5- [5] . آیة الله خویی: ملاک را «قبل از تحلّل به هدی و تقصیر حالش خوب شد» می دانند. آیة الله سبحانی: اگر محصور در عمره تمتع بعد از فرستادن هدی یا پول آن حالش خوب شد به نحوی که می تواند به مکه برود و اعمال را انجام دهد چند صورت دارد: الف) قبل از ذبح هدی به مکه می رسد و عمره تمتع را انجام می دهد و سپس برای حج محرم می شود و مثل دیگران اعمال را انجام می دهد. ب) از آن جایی که محل ذبح هدی محصور در عمره تمتع، مکه و قبل از احرام حج است اگر زمانی به مکه رسد که قربانی ذبح شده و او تقصیر نکرده است مثل فرع اول عمره تمتع را انجام می دهد و سپس برای حج محرم می شود و این قربانی به احتیاط واجب کفایت از قربانی روز عید نمی کند و درروز عید باید قربانی کند. اما اگر هدی او ذبح شده و خود او نیز تقصیر کرده

طوری که توانایی رفتن به مکه را داشت (1)، باید برود. پس اگر مُحرم به احرام تمتع است (2) و به وقت رسید، اعمال عمره و حج را به جا می آورد و اگر وقت تنگ شد به طوری که اگر بخواهد عمره به جا بیاورد وقوف به عرفات فوت می شود، باید برود به عرفات و حج افراد به جا بیاورد و احتیاط (3) آن است که قصد عدول کند و بعد از آن عمره مفرده بکند و کافی است از حَجة الاسلام. (4)

و اگر وقتی رسید به مکه که حج فوت شده؛ یعنی به وقت اختیاری (5) مشعر

ص:744


1- [1] . آیة الله زنجانی: اگر گمان داشته باشد که می تواند اعمال حج را در زمان خود به جا آورد باید برود.
2- [2] . آیة الله سیستانی: و اگر محرم به احرام عمره مفرده است، اعمال آن را انجام می دهد و مُحل می شود.
3- [3] . آیة الله زنجانی: این احتیاط استحبابی است.
4- [4] . آیة الله زنجانی: و اگر زمانی برسد که نتواند مقدار رکن از وقفین را درک کند و حج او فوت شد، پس اگر هدی او را ذبح نکرده باشند، در حال احرام باقی مانده و باید با همان احرام، اعمال عمره مفرده را به جا آورده و با انجام آن از احرام بیرون می آید و هدیی هم که فرستاده باید ذبح شود و اگر زمانی برسد که هدی او را ذبح کرده اند، از احرام بیرون آمده و در هر حال اگر حج وی فوت شد، باید در سال آینده همان قسم از حج را انجام دهد، هر چند برای حج استحبابی احرام بسته باشد.
5- [5] . آیة الله سبحانی، آیة الله سیستانی: یا اضطراری عرفات و اضطراری مشعر. آیة الله فاضل: ادراک اضطراری نهاری مشعر به تنهایی برای صحّت حج کافی است. آیة الله گلپایگانی: یا ادراک اضطراری لیلی مشعر.... آیة الله مکارم: اگر یکی از دو وقوف مشعر و عرفات را درک کند کافی است..

نمی رسد، عمره او مبدلّ می شود (1) به عمره مفرده و باید آن را به جا آورد و از احرام خارج شود و احتیاط آن است که قصد عدول به عمره مفرده کند و حج واجب را با وجود شرایط (2) در سال دیگر به جا آورد. (3)

(1387) م - مصدود به دشمن، در حکمی که برای مریض در مسأله پیش ذکر شده، مانند اواست. (4)

(1388) م - کسانی که مریض نیستند لیکن به علت دیگر، بعد از احرام نتوانستند به مکه بروند؛ مثل کسی که پایش یا کمرش شکسته یا به واسطه خونریزی ضعف بر او مستولی شده، بعید نیست (5) حکم مریض را داشته باشند، لیکن

ص:745


1- [1] . آیة الله بهجت: در صورت عدم تحلّل به ذبح مبعوث قبل از فوت حج بنابر احوط (مناسک شیخ، ص105). آیة الله تبریزی: در این صورت اگر قربانی اش کشته نشده، حج او بدل به عمره مفرده می شود و اگر کشته شده باشد از احرام بیرون آمده است و تمام محرّمات بر او حلال شده مگر زن و بر او واجب است که طواف حج و نماز و سعی و طواف نساء و نمازش را به جا آورد تا زن نیز بر او حلال شود بنا بر احتیاط.
2- [2] . آیة الله فاضل: یا در صورت مستقر بودن حج بر او.
3- [3] . آیة الله سیستانی: و اگر پس از احرام حج مریض شده باشد و پس از فرستادن هدی بهبود یابد، پس اگر گمان کند که حج را درک می کند باید برود و در این صورت اگر موقفین یا خصوص مشعر (به نحوی که گذشت) را درک نکند، اگر قبل از این قربانی او را بکشند برسد، حج او بدل به عمره مفرده می شود و اگر قبل از رسیدن او قربانی او را کشته باشند تقصیر می کند و یا سر می تراشد و از هر چیز به جز زن محل می شود.
4- [4] . آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: مصدود باید همانجا قربانی کند و موردی برای جریان این حکم ندارد. آیة الله مکارم: باید قربانی را در همانجا که مصدود شده ذبح کند، به شرطی که در مناسک نوشته ایم.
5- [5] . آیة الله اردبیلی: بلکه بنابر اظهر حکم محصور را دارند ولی کسانی که به عللی مانند دوری راه یا نداشتن وسیله در اثنای سفر یا دسترسی نداشتن به پول و مخارج یا گم کردن راه، نمی توانند به مکه بروند، گرچه بعید نیست حکم محصور را داشته باشند ولی مسأله در مورد آنان بی اشکال نیست و احتیاط مذکور را باید مراعات نمایند.

ص:

استفتائات محصور و مصدود

(1390) س - شخصی به نیت عمره تمتع استحبابی برای یکی از معصومین(علیهم السلام) یا یکی از شهدا مُحرم شد و طواف و نماز طواف عمره را به جا آورد و قدرت بر اتمام عمل از او سلب شد، آیا همان حکم محصور و مصدود را دارد؟

ج - اگر مریض شده یا دشمن او را منع کرده و نمی تواند اعمال را تمام کند و نایب هم نمی تواند بگیرد، حکم محصور و مصدود را دارد. (1)

(1391 (س - آیا تصادف در احرام، حصر است و باید عملی که محصور انجام می دهد به جا آورد؟

ج - بلی، با شرایط معتبره در حصر، حکم حصر بر آن مترتب می شود. (2)

(1392) س - در مناسک، حکم محصور را که بیان فرموده اید، مربوط است به کسی که مُحرم شده است و قبل از مُحل شدن محصور شود، در اینجا این سؤال مطرح است که اگر پس از انجام اعمال عمره تمتع و خارج شدن از احرام آن محصور شود و نتواند برای حج مُحرم شود، آیا حج از او ساقط است یا نه؟ و وظیفه او چیست؟

ص:747


1- [1] . آیة الله خویی: فتوای معظّم له به دست نیامد. آیة الله صافی، آیة الله گلپایگانی: اگر مریض شده یا دشمن او را منع کرده و نمی تواند اعمال عمره را تمام کند نایب بگیرد و اگر قدرت انجام اعمال حج را ندارد، واجب نیست مُحرم به احرام حج گردد. (آداب و احکام حج، مسأله 996). آیة الله سبحانی: مصدود در عمره و حج واجب و استحبابی و نیابی تبرعی و نیابی استیجاری و همچنین در عمره مفرده استحبابی و نیابی تبرعی و یا استیجاری حکمش یکی است. لکن محصور احکامش در بخش بعد خواهد آمد.
2- [2] . مراجعه شود به مسأله 1388. آیة الله سبحانی: کسانی که بعد از احرام پا یا کمر آنها بشکند و یا سکته کنند و یا تصادف نمایند و یا به گونه ای زخمی شوند که از انجام اعمال منع گردند و کلاً هر چیزی که در بدن عارضه ای ایجاد کند که آن عارضه مانع از ادامه اعمال شود حکم محصور را دارد..

ج - از احرام خارج شده است (1) ولی کفایت از حج نمی کند و چنانچه سال اول استطاعت او باشد حج بر او واجب نشده است.

(1393) س - شخصی بعد از آنکه برای حج مُحرم شده، دچار سکته قلبی می شود؛ به گونه ای که هر نوع حرکت برای او ضرر دارد، وظیفه او چیست؟

ج - اگر نمی تواند وقوفین را درک کند، حکم محصور را پیدا می کند و چنانچه وقوفین را درک کرده، نسبت به بقیه اعمال (2)، تفصیل بین امکان استنابه و عدم آن است که در مناسک ذکر شده است.

(1394) س - شخصی در مدینه مصدوم می شود، او را به مسجد شجره می آورند و مُحرم می نمایند آیا احرام او صحیح است و وظیفه بعدی او چیست؟ و اگر نتواند حج انجام دهد تکلیف او چیست؟

ج (3) - احرام او صحیح است (4) و اگر می تواند که عمره و حج را انجام دهد، ولو با استنابه در طواف و سعی، حج او صحیح است و اگر نمی تواند حج به جا آورد احوط آن است که وظیفه محصور را انجام دهد (5) و با احرام مزبور عمره مفرده هم انجام دهد.

والحمد لله اوّلاً وآخراً وظاهراً وباطناً

والسلام علی محمد وآله الطّیبین واللّعن علی أعدائهم أجمعین

ص:748


1- [1] . آیات عظام بهجت، سبحانی، سیستانی: به احتیاط واجب عمره خود را عمره مفرده قرار دهد و طواف نساء انجام دهد و از احرام خارج شود.
2- [2] . آیة الله اردبیلی: به حاشیه مسأله 1378 مراجعه شود. آیة الله بهجت، آیة الله سبحانی: با عنایت به مسأله 1385، به ذیل مسأله 1378 مراجعه شود. آیة الله گلپایگانی: نسبت به بقیه اعمال نایب بگیرد. (آداب و احکام حج، مسأله 997).
3- [3] . آیة الله زنجانی: نظر معظم له در این مسأله به دست نیامد.
4- [4] . آیة الله زنجانی: احرام او در صورتی صحیح است که خیال می کرده می تواند اعمال حج و عمره را ولو با استنابه به جا آورد لذا قصد کرده که اعمال حج و عمره را به جا آورد.
5- [5] . آیة الله زنجانی، آیة الله سیستانی: حکم محصور را دارد. آیة الله سبحانی: چنانچه بعد از احرام کلاً ناتوان شد حکم محصور را دارد که احکام آن در مسائل قبل گذشت..

استفتائات جدید

اشاره

فروع جدید احکام حج و تغییر و تبدیل موضوعات سبب می شود استفتاءات جدیدی مطرح و فتاوای مراجع تقلید درباره آنها و وظیفه مکلفان معین گردد. در این مجموعه تعدادی از سؤال های جدید حج به محضر مراجع معظم تقلید ارائه شده و پاسخ بسیاری از آن بزرگواران به دست آمده که تقدیم می گردد. یادآوری می شود: مواردی که فتوای بعضی از مراجع عظام تقلید آورده نشده تاکنون به دست، نرسیده که امیدواریم در آینده بتوانیم فتاوای آنان را نیز بر این مجموعه بیفزاییم.

تقلید

بقاء بر تقلید میّت

س1395 - تقلید میت ابتداءً جایز نیست، ولی بقاء بر تقلید میت اشکال ندارد و باید بقاء بر تقلید میت به فتوای مجهتد زنده باشد و کسی که در بعضی از مسائل به فتوای مجهتدی عمل کرده، بعد از مردن آن مجتهد می تواند در همه مسائل از او تقلید کند.

آیة الله بهجت: فقها حیات را شرط می دانند؛ یعنی می گویند: برای ابتدای تقلید باید از مجتهد زنده تقلید کرد و امّا اگر مرجع تقلید انسان از دنیا رفت، در اینکه آیا می تواند بر تقلید باقی بماند یا باید به مجتهد زنده مراجعه نماید، مورد اختلاف است، پس اگر کسی در این مسأله مجتهد بود طبق نظر خودش عمل می کند وگرنه طبق نظر

ص:749

مجتهد زنده عمل می کند.

باقی ماندن بر تقلید میت در مسائلی که در آنها تقلید و عمل کرده است، در صورتی که مجتهدی که از دنیا رفته با مجتهد زنده از نظر علمی مساوی باشند، بنابر اقوی جایز است، هر چند با اجازه مجتهد دیگری بر تقلید باقی بوده و عمل کرده باشد؛ و اگر مجتهدی که از دنیا رفته اعلم باشد، واجب است بر تقلید او باقی بماند و اگر مجتهد زنده بعداً اعلم شد واجب است در تمامی مسائل به او عدول نماید.

آیة الله خامنه ای: هرگاه مرجع تقلید از دنیا برود مقلدین او می توانند همچنان از او تقلید کنند، یعنی به رساله او عمل نمایند. این را اصطلاحاً بقاء بر تقلید میت می گویند. و مکلف در مسأله جواز بقا بر تقلید میت و حدود آن، باید از مجتهد زنده و حائز شرایط تبعیت کند.

آیة الله تبریزی، آیة الله خویی: اگر مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود، در صورتی که فتوای او در نظر مقلّد بوده و فراموش نکرده باشد، حکم بعد از فوت او حکم زنده بودنش است؛ واگر فتوای او را یاد نگرفته (خویی: یا فراموش کرده است) لازم است به مجتهد زنده رجوع کند. (تبریزی: و بعید نیست در صورتی که فراموش کرده است باز بتواند به فتوای او عمل کند.)

آیة الله زنجانی: اگر انسان مجتهدی را در زمانی که می توانسته از او تقلید کند - یعنی در هنگامی که ممیز بوده و خوب و بد را می فهمیده (هر چند بالغ نشده) - درک کند، می تواند پس از مرگ آن مجتهد از او تقلید کند، خواه در زمان زنده بودن مجتهد از او تقلید کرده باشد یا از او تقلید نکرده باشد، در غیر این صورت، بنابر احتیاط عمل کردن به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته جایز نیست.

و چنانچه مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود حکم بعد از فوت او حکم زنده بودنش است، بنابراین اگر مجتهدی که از دنیا رفته اعلم باشد یا در صورت تساوی به فتوای او عمل کرده باشد، لازم است بر فتوای او باقی بماند و اگر مجتهد

ص:750

زنده اعلم شده باشد، باید به او مراجعه شود و اگر به فتوای مجتهد متوفی که با مجتهد زنده مساوی است عمل نکرده باشد، از هر یک از آنها که بخواهد می تواند تقلید کند.

و اگر مجتهد پیش از عمل کردن به فتوای او از دنیا برود و انسان به فتوای مجتهد مساوی دیگر عمل کند دیگر نمی تواند به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته عمل نماید.

آیة الله سبحانی: ابتدای تقلید باید از مجتهد زنده باشد و اگر مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود باید از مجتهد زنده تقلید کند ولی مسائلی که آنها را یاد گرفته است می تواند بر تقلید قبلی باقی بماند در این صورت حکم بعد از وفات او حکم زنده بودنش است.

آیة الله سیستانی: اگر مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود، حکم بعد از فوت او حکم زنده بودنش است. بنابراین، اگر او اعلم از مجتهد زنده باشد باید - با علم به اختلاف در مسائل محل ابتلا ولو اجمالا - بر تقلید او باقی بماند و چنانچه مجتهد زنده اعلم از او باشد، باید به مجتهد زنده رجوع کند. و اگر اعلمیتی در میان آنها معلوم نشود یا مساوی باشند مخیر است عمل خود را با فتوای هر کدام تطبیق نماید مگر در موارد علم اجمالی یا قیام حجّت اجمالی بر تکلیف مانند موارد اختلاف در قصر و تمام که بنابراحتیاط واجب باید رعایت هر دو فتوا را بنماید و مراد از تقلید در صدر این مسأله صرف التزام به متابعت از فتوای مجتهد معین است نه عمل کردن به دستور او.

آیة الله صافی: بلکه جواز بقا بر تقلید او در سایر مسائل نیز بعید نیست. ولی اگر مجتهد میتی که از او تقلید می کرده، اعلم از حی باشد، بقا بر تقلید او، بنابر احتیاط، واجب است؛ چنان که اگر مجتهد حی، از میت اعلم باشد عدول به حی واجب است.

آیة الله فاضل: مسأله باقی ماندن بر تقلید میت جایز است در صورتی که مجتهد میت و مجتهد حی مساوی در علم باشند و چنانچه یکی از آن دو اعلم باشد تقلید از اعلم لازم است و در باقی ماندن بر تقلید میت، فرقی بین مسائلی که عمل نموده ومسائلی که عمل ننموده وجود ندارد.

ص:751

آیة الله گلپایگانی: اگر مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود، باید از مجهتد زنده تقلید کند. ولی کسی که در مسأله ای به فتوای مجهتدی عمل کرده یا آن را یاد گرفته و ملتزم به عمل به آن شده باشد، اگر بعد از مردن آن مجتهد در آن مسأله به فتوای مجتهد زنده رفتار نکرده باشد، می تواند در آن مسأله به فتوای مجتهدی که از دنیا رفته باقی باشد.

اگرچه احتیاط مستحب آن است که به فتوای مجتهد زنده رفتار نماید.

آیة الله مکارم: هرگاه مجتهدی که انسان از او تقلید می کند از دنیا برود، باقی ماندن بر تقلید او جایز است بلکه اگر اعلم باشد واجب است، به شرط اینکه عمل به فتوای او کرده باشد و یا حداقل فتوای او را برای عمل گرفته باشد.

عمل کردن به فتوای مجتهد مرده ابتداءً جایز نیست هر چند اعلم باشد بنابر احتیاط واجب.

رجوع به فالاعلم

س1396 - اگر اعلم در مسأله ای فتوا نداده و تنها احتیاط واجب کرده است، ولی فالأعلم آن احتیاط را ندارد، آیا لازم است مقلِّد اعلم بداند مرجعش احتیاط واجب کرده و باید نیت رجوع به فالأعلم کند، یا همین که در مقام انجام وظیفه شرعی بوده و عملش طبق فتوای فالأعلم است کافی است؟ به عبارت دیگر، اگر اعلم مثلاً در احرام از مکه قدیم احتیاط واجب است، ولی فالأعلم چنین احتیاطی نداشته، و مقلِّد اعلم از مکه جدید محرم شده و بعد از اعمال حجّ فهمیده است که اعلم چنین احتیاطی داشته، آیا عملش صحیح است یا خیر؟ و اکنون چه وظیفه ای دارد؟

آیة الله تبریزی: پس از فهمیدن فتوای فالأعلم در تصحیح عمل، به فتوای وی استناد می کند.

آیة الله زنجانی: اگر معلوم شود عملش مطابق فتوای فالاعلم است کافی است.

آیة الله خامنه ای: اگر عمل او در هنگام صدور مطابق با فتوای کسی بوده که می توانست شرعاً از او تقلید کند و بنای بر تقلید او بگذارد، صحیح و مجزی است.

آیة الله سبحانی: کافی است عمل او هرچند نداند مطابق فتوای فالأعلم باشد.

ص:752

آیة الله سیستانی: اگر مطابقت با فتوای کسی که می تواند از او تقلید کند داشته باشد، الآن می تواند به او رجوع کند.

آیة الله صافی: در فرض سؤال، بعد از خاتمه اعمال نیت کند که آنچه انجام داده ام بر طبق نظر فالأعلم باشد اشکال ندارد البته مشروط به این که هنگام احرام از مکه جدید قصد قربت از او متمشی شده باشد.

آیة الله فاضل: همین که عمل مطابق فتوای مشهور باشد صحیح است و نیت رجوع و حتی گفتن و ارجاع دادن لازم نیست. بلی اگر سؤال کردند باید گفت و اگر بعد از عمل متوجه آن احتیاط شدند اعاده لازم نیست، هرچند اگر بخواهند طبق احتیاط اعاده و عمل کنند مانعی ندارد.

آیة الله مکارم: بعد از اعمال حجّ رجوع به فالأعلم می کند و چون عمل گذشته او با آن هماهنگ است، اعاده لازم نیست.

مسائل اختصاصی بقاء بر تقلید

آیة الله بهجت:

مسأله 13: اگر مسائلی را از مجتهد میت یاد گرفته و بنا داشته عمل کند، چنانچه عمل نکرده و یا شک در عمل کردن دارد، در صورت بقا بر تقلید میت، نمی تواند در آن مسائل باقی بر تقلید بماند، هر چند مجتهد میت اعلم باشد.

مسأله 14: شخصی که مقلد مرجعی بوده و بعد از وفات او بر طبق نظر مرجعی دیگر بر تقلید باقی مانده، ولی در بعضی از فتاوی؛ از قبیل بلاد کبیره و شب مهتاب یا هر مسأله دیگر، به مرجع دوّم عدول کرده، بعد از وفات مرجع دوّم، در صورت بقا، نمی تواند در این مسائل به مرجع اوّل برگردد ولی می تواند به تقلید مرجع دوّم باقی باشد.

مسأله 15: کسی که مقلّد مرجعی بوده و بعد از وفات او به فتوای مرجعی دیگر به تقلید اوّل باقی بوده، پس از وفات مرجع دوّم، در صورت جواز بقا تنها در مسائلی که طبق فتوای مجتهد اوّل عمل کرده می تواند باقی بماند و اگر چند مرجع داشته و بعد از وفات هر کدام

ص:753

طبق موازین از دیگری تقلید کرده و با اجازه بعدی بر تقلید باقی مانده و در نتیجه از هر مجتهد چند مسأله عمل کرده است، در آن مسائل می تواند بر تقلید مجتهدین قبلی باقی بماند، ولی در هر صورت در مسائلی که عمل نکرده باید به فتوای مجتهد زنده عمل کند.

مسأله 16: شخصی که مقلّد مرجعی بوده، بعد از فوت آن مرجع اگر احراز و یا احتمال اعلمیت میت در بین نباشد، رجوع به مجتهد زنده جایز است و در صورتی که مجتهد زنده اعلم باشد یا احتمال اعلمیت او در بین باشد، رجوع به او واجب است.

آیة الله زنجانی: اگر انسان به فتوای مجتهدی عمل کرد، نمی تواند از مجتهد دیگر تقلید کند، مگر مجتهد دیگر اعلم از مجتهد اوّل شده باشد که لازم است به فتوای مجتهد دیگر عدول کند.

استطاعت

س1397 - برخی از زائران ثبت نام شده حج، از معلولیت جسمی به دلیل قطع نخاع و یا شیمیایی شدید و یا بیماری اعصاب و روان حادّ برخوردارند که در انجام اعمال حج دچار مشکل می شوند و برخی اعمال از قبیل طواف و نماز طواف را به ناچار باید نائب بگیرند و در مواقف، وقوف اضطراری کنند، امکانات عربستان نیز پاسخگوی آنان خصوصاً در مواقف نیست، ]همچنین( ساختمان ها مناسب شرایط آنان نمی باشد، مثلاً ویلچر درون حمام ها نمی رود، از سرویس های بهداشتی خصوصاً در عرفات و منا یا نمی توانند استفاده کنند و یا استفاده سخت است. اکنون با توجه به آنچه ذکر شد بفرمایید:

1. آیا با شرایط فوق، اینگونه افراد شرعاً استطاعت دارند یا خیر؟

2. در صورت مستطیع بودن، با توجه به اینکه از اول می دانند که شخصاً نمی توانند این اعمال را انجام دهند، تکلیف شرعی آنها چیست؟

آیة الله خامنه ای: اگر سایر شرائط استطاعت فراهم است و رفتن به حجّ برای خود آنان موجب حرج و سختی زیاد نباشد باید بروند و در غیر این صورت مستطیع نیستند و در صورتی که حجّ بر آنان از قبل مستقر شده باشد و مأیوس از خوب شدن باشند،

ص:754

باید نایب بگیرند.

آیة الله زنجانی: ج1. در شرایط فوق افراد مذکور در سؤال مستطیع نیستند. ج2. اگر حج بر عهده آنها مستقر بوده، باید بدون تأخیر برای انجام حج نایب بگیرند. هر چند اگر انجام حج برای خودشان ضرر اساسی نداشته باشد، شخصاً نیز

می توانند حج خود را به جا آورند. واگر حج بر آنها مستقر نبوده چنانچه الان استطاعت مالی دارند و از این که بعداً نیز بتوانند شخصاً حج بجا آورند، مأیوسند باید بدون تأخیر نایب بگیرند. والله العالم.

آیة الله سبحانی : محروم کردن افراد معلول که استطاعت مالی برای خود و همراه دارند، جائز نیست. از آنجا که رکن حج همان وقوف در عرفات و مشعر است، می توانند از نظر وقوف به اقل اکتفا کنند. دو ساعت قبل از غروب از مکه حرکت کرده، مقداری در عرفات وقوف کنند، سپس به مشعر رفته پس از نیمه شب به سمت منا و از آنجا هم به مکه بروند. اعمال منا را نائب انجام دهد و در اعمال حج، طواف و سعی را خود انجام می دهند.

آیة الله سیستانی: جواب سؤال اوّل: اگر از رفتن به حج به حرج و مشقت زیاد می افتند حج بر آنها واجب نیست ولی باید برای حج نائب بگیرند. جواب سؤال دوّم: حکم آن روشن شد.

آیة الله مکارم: با توجه به شرایطی که ذکر کردید، اینگونه افراد مستطیع نیستند و در صورت لزوم باید نایب بگیرند و احتیاط آن است که عمره مفرده را به جا آورند.

آیة الله صافی گلپایگانی: هر یک از افراد مذکور در سؤال که برای رفتن به حج در حرج شدید قرار می گیرند واجب نیست شخصاً به مکه مشرف شوند و در صورتی که حج بر آنها مستقر بوده و مأیوس از رفع حرج می باشند باید نائب بگیرند و اگر حج بر آنها مستقر نشده و فعلاً استطاعت مالی دارند ولی استطاعت بدنی ندارند، بنابر احتیاط واجب نائب بگیرند.

آیة الله نوری همدانی: در هر دو مورد استطاعت محقق نیست و حج واجب نمی باشد.

ص:755

آیة الله جوادی آملی: 1. استطاعت مالی در فرض مزبور حاصل است، 2. چون مباشرت عسر و حرج است نائب بگیرد.

آیة الله موسوی اردبیلی: ظاهراً در صورتی که از سایر جهات مستطیع باشند و بتوانند محرم شوند و وقوف در عرفات و مشعر الحرام ولو به نحو اضطراری داشته باشند لازم است به حج بروند و محرم شوند و به وظیفه معذور در مثل طواف و سعی و رمی جمرات عمل کنند. جهات ذکر شده مانع از استطاعت نمی شود مگر آنکه رفتن به حج ملازم با جهات ذکر شده باشد و این جهات موجب عسر و حرج بر این افراد باشد و یا این که توان مالی این هزینه ها را نداشته باشند.

نیابت

وظیفه نایب نسبت به مستحبات حج

س1398 - کسی که در انجام حج بلدی نیابت دارد، چه مقدار از مستحبات مدینه و مکه را باید به نیابت از منوب عنه انجام دهد؟

آیة الله تبریزی: مستحبات مدینه ومکه اگر در ضمن اجاره ذکر نشود، بر عهده اجیر نیست. بلی، آن مستحباتی که در خود حج وعمره متعارف است باید اتیان شود، والله العالم.

آیة الله سبحانی: کسی که اجیر شده در مورد مستحبات مکه و مدینه مثل زیارت قبرستان ابوطالب، مرقد نورانی پیامبرخدا وائمه بقیع وفاطمه زهرا وشهدای احد، به هر میزان که در قرارداد ذکر شده ویا عرفاً منصرف به آن است عمل کند؛ لیکن اگر در قرارداد چیزی بیان نشده باید مستحباتی که معمولاً در اعمال حج نیابتی بجا آورده می شود ترک نشود و شایسته است که اورا در مشاهد مشرفه یاد کند.

آیة الله سیستانی: باید طبق عقد اجاره عمل کند مگر این که اطلاق نیابت طبق عرف عام یا خاص منصرف به انجام بعضی از اعمال باشد.

ص:756

آیة الله صافی: اگر در ضمن عقد اجاره نسبت به مستحبّات، خصوصیاتی ذکر نشده باشد، احتیاط این است که مستحباتی را که به طور متعارف همه یا اکثر حجاج انجام می دهند و زحمت معتدّ به ندارد، اقلا یکبار به نیت منوب عنه بجا آورد، والله العالم.

آیة الله فاضل: به مقدار متعارف انجام دهد.

آیة الله مکارم: به مقداری که در نیابت متعارف است انجام می دهد، مگر این که شرط خاصی کرده باشند.

آیة الله نوری: مقداری که حجّاج به طور معمول ومتعارف انجام می دهند لازم است، مگر این که بیش از آن شرط شده باشد.

س1399 - کسی که در انجام حج بلدی نیابت دارد، آیا در برگشت از سفر حج نیز باید به شهر منوب عنه برگردد یا لزومی ندارد؟

آیة الله تبریزی، آیة الله خامنه ای: لزومی ندارد.

آیة الله زنجانی: لازم نیست، مگر قرینه ای بر لزوم آن باشد.

آیة الله سبحانی: خروج از مکه و یا رجوع به شهر منوب عنه لازم نیست.

آیة الله سیستانی: لازم نیست.

آیة الله صافی: برگشت به شهر منوب عنه لازم نیست بلکه در استیجار و تحقّق نیابت شرط بازگشت از مکه مطلقاً معتبر نیست ولی اگر اجیرکننده اجیر را برای رفتن به حج و برگشتن به شهر منوب عنه اجاره کند، اجیر باید طبق قرار اجاره عمل نماید، والله العالم.

آیة الله فاضل: خیر، لازم نیست، مگر این که در ضمن عقد اجاره شرط شده باشد.

آیة الله مکارم: لزومی ندارد.

آیة الله نوری: برگشتن به شهر منوب عنه لازم نیست مگر این که شرط شده باشد.

ص:757

محل احرام برای نایب

س1400 - شخصی در مدینه منوره، دیگری را اجیر می کند که برای پدروی حج میقاتی بجا آورد ولی مشخص نکرده است که از مسجد شجره محرم شود یا میقات های دیگر، آیا اجیر می تواند از مسجد شجره به نیت عمره مفرده محرم شود وپس از آن به جحفه یا قرن المنازل برود وبرای عمره تمتّع استیجاری محرم شود؟

آیة الله تبریزی: در صورتی که قرینه ای ولو از جهت تعارف بر احرام از مسجد شجره احراز نشود می تواند از خود چهار میقات دیگر نیز محرم شود، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: در فرض مذکور اجیر می تواند از هر کدام از مواقیت معروف، به نیابت محرم شود. مگر این که اجیر گرفتن در مدینه، قرینه باشد بر این که مستأجر نظرش مسجد شجره بوده که در این صورت باید از مسجد شجره محرم شود.

آیة الله زنجانی: اجیر می تواند از مسجد شجره عمره مفرده انجام دهد. سپس به یکی از مواقیت پنج گانه رفته، به نیابت محرم شود مگر قرینه ای بر خلاف آن باشد.

آیة الله سبحانی: در فرض سؤال می تواند از یکی از مواقیت معروفه برای عمره استیجاری محرم شود مگر اینکه قرینه یا متعارف برای او احرام از مسجد شجره باشد.

آیة الله سیستانی: ظاهراً این استیجار منصرف است به احرام از مسجد شجره ولی اگر چنین نباشد یا تصریح به عدم تقیید کند اشکال ندارد.

آیة الله صافی: اگر منصرف به احرام او از مسجد شجره نباشد مانعی ندارد، والله العالم.

آیة الله فاضل: چنانچه عقد اجاره انصراف و یا ظهور عرفی در احرام از خصوص مسجد شجره را نداشته باشد اشکالی ندارد.

آیة الله مکارم: اگر منظور این است که عمره مفرده را انجام دهد و بعد به میقات برگردد برای عمره تمتع استیجاری محرم شود مانعی ندارد، مشروط بر این که فاصله میان دوعمره مطابق فتوای ما حفظ شود.

آیة الله نوری: اگر قرینه ای در بین نباشد که منظور مستأجر احرام از مسجد شجره است می تواند.

ص:758

عمره مفرده به نیابت از خود و دیگران

س1401 - انجام یک عمره مفرده استحبابی، به نیت خود و به نیابت تبرّعی دیگران، صحیح است یا نه؟

آیة الله تبریزی: صحیح است، والله العالم

آیة الله خامنه ای: مانع ندارد و صحیح است.

آیة الله زنجانی: صحیح است.

آیة الله سبحانی: اشتراک در نیت در عمره مفرده مستحبی یعنی به نیت خود ونیابت دیگران و لو افراد زیاد باشند اشکالی ندارد و در تمام اعمال باید افراد را و لو اجمالاً در نیت مد نظر داشت.

آیة الله سیستانی: اشکال ندارد.

آیة الله صافی: اشکال ندارد، والله العالم

آیة الله فاضل: مانعی ندارد و صحیح است.

آیة الله مکارم: اشتراک بین خود و دیگران اعم از احیاء و اموات اشکال ندارد. (استفتاء ش 170151)

آیة الله نوری: صحیح است.

احرام

احرام از جدّه

س1402 - شخصی از روی جهل به مسأله در فرودگاه جدّه برای عمره مفرده محرم می شود و پس از انجام طواف و نماز و سعی متوجه می شود که می بایست به یکی از مواقیت برود، تکلیف او در این صورت چیست؟

آیة الله تبریزی: احتیاطاً به یکی از مواقیت ولو به جحفه برود و برای عمره مفرده احرام ببندد و اعمال عمره مفرده را انجام دهد، والله العالم.

ص:759

آیة الله خامنه ای: فعلاً تکلیفی ندارد، بلی اگر از طرف کسی نایب بوده و یا به سبب نذر عمره واجب شده باشد کفایت نمی کند.

آیة الله زنجانی: اگر مسیرش از مواقیت و نزدیکی آن ها نباشد، احرام از جده صحیح است، لذا اگر این شخص مستقیماً به مکه رود، احرامش صحیح است.

آیة الله سبحانی: احتیاطاً تقصیر کند وطواف نساء ونماز آن را بجا آورد و سپس باید به ادنی الحل رفته و محرم شود و اعمال عمره را انجام دهد.

آیة الله سیستانی: عمره او باطل است و اگر نمی تواند به میقات برود می تواند از أدنی الحِلّ؛ مانند مسجد تنعیم، دوباره مُحرم شود و اعمال را انجام دهد.

آیة الله صافی: در فرض سؤال، احتیاطاً بقیه اعمال عمره را اتمام کند و چنانچه عمره مفرده به نذر و غیره واجب بوده اکتفا به آن نکند و از ادنی الحلّ محرم شود و عمره واجبه خود را انجام دهد، والله العالم.

آیة الله فاضل: در فرض سؤال، عمره باطل است و تکلیف خاصّی ندارد و چنانچه عمره به جهتی بر او واجب بوده است یا بخواهد یک عمره مستحبی انجام دهد باید به یکی از مواقیت برگردد ولو به ادنی الحل و محرم شود و اعمال را انجام دهد.

آیة الله مکارم: احرام عمره مفرده منحصر به مواقیت معروف نیست. اگر این شخص توجه می داشت و نیت احرام را در حدیبیه که نقطه ای است میان جده و مکه یا محاذات آن تجدید می کرد، عمره اش صحیح بود و همچنین اگر در جده نذر احرام کرده بود عمره او بی اشکال بود ولی حالا که هیچ یک از این دو کار را انجام نداده احرامش باطل است و باید به تنعیم که ادنی الحلّ محسوب می شود و امروز در کنار شهر مکه قرار گرفته، برود و از آنجا محرم شود و عمره را تجدیدکند.

آیة الله نوری: اگر بعد از اعمال متوجّه شود عمره او صحیح است.

ص:760

احرام از حدیبیه

س1403 - خواهشمند است بفرمایید آیا زائران ایرانی بیت الله الحرام در موسم حج و یا عمره می توانند از میقات حدیبیه محرم شوند؟ و آیا حدیبیه نیز مانند سایر مواقیت از قبیل میقات شجره و جحفه می باشد یا خیر؟

آیة الله تبریزی: چنانچه متمکن است، بنابر احتیاط بین وظیفه مصدود و اتیان به عمره مفرده جمع نماید، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: حکم مواقیت خمسه را ندارد.

آیة الله زنجانی: حدیبیه از مواقیت پنج گانه نیست، البته کسی که از مواقیت و نزدیکی آن ها عبور نمی کند می تواند از هر مکانی خارج حرم - مانند حدیبیه - محرم شود.

آیة الله سبحانی: کسی که از یکی از مواقیت عبور نمی کند می تواند از نزدیک ترین نقاط به حرم محرم شود و یکی از آن نقاط حدیبیه است.

آیة الله سیستانی: حدیبیه مانند تنعیم میقات عمره مفرده است برای کسانی که داخل مکه هستند چه اهل مکه باشند و چه حاجیانی که پس از اعمال حج می خواهند عمره مفرده انجام دهند.

آیة الله صافی: حجاج ایرانی برای انجام عمره تمتع باید از یکی از مواقیت پنج گانه معروفه محرم شوند مانند مسجد شجره و جحفه و از حدیبیه مجزی نیست و همین طور برای عمره مفرده، لکن در عمره مفرده اگر عصیاناً از میقات عبور کرده و از حدیبیه محرم شود عمره صحیح است و چیزی بر او نیست. و الله العالم.

آیة الله فاضل: میقات عمره تمتع یکی از مواقیت پنجگانه معروفه است که در مسأله 98 تا 107 مناسک حج بیان شده است. و در صورت عدم عبور از آنها، لازم است از محاذی یکی از آنها محرم شود. لذا کسانی که برای حج تمتع از جده به مکه می روند. باید به جحفه یا یکی از مواقیت معروفه دیگر بروند و از آنجا محرم شوند و الاّ از محاذی یکی از آنها محرم بشوند. و در غیر این صورت احرام عمره تمتع صحیح نیست.

ص:761

ولی میقات برای احرام عمره مفرده علاوه بر مواقیت پنجگانه معروفه ادنی الحل نیز می باشد امّا افضل این است که در حدیبیه یا جِعرانه یا تنعیم محرم شوند. بلی اگر کسی برای عمره مفرده از یکی از مواقیت پنجگانه با تمکن از احرام، بدون احرام عبور کند مرتکب معصیت شده است ولی احرامش از حدیبیه یا جعرانه یا تنعیم صحیح است.

بنابراین کسانی که از جده برای عمره مفرده به مکه می روند می توانند از حدیبیه یا جعرانه یا تنعیم محرم شوند و معصیتی نیز مرتکب نشده اند چون از مواقیت پنجگانه عبور نکرده اند.

آیة الله مکارم: 1. حدیبیه میقات عمره مفرده است (نه میقات عمره تمتع) برای کسانی که از جده به سوی مکه می آیند؛ 2. از جواب بالا معلوم شد.

آیة الله نوری: کسانی که از جدّه به مکه می روند لازم است که به جحفه بروند و از آنجا محرم شوند و افرادی که از مدینه به مکه می روند باید از مسجد شجره محرم شوند. و در این حکم فرقی بین این که قصد عمره تمتع و انجام حجّ تمتع داشته باشد یا قصد عمره مفرده داشته باشد نیست. بلی کسی که در مکه است و می خواهد عمره مفرده انجام دهد می تواند به حدیبیه برود و از آنجا محرم شود.

لباس احرام بانوان

س1404 - شرایط لباس احرام بانوان چیست؟

آیة الله تبریزی: زنان می توانند در لباس دوخته محرم شوند ولی سایر شرایط لباس احرام مردان را در آن باید رعایت نمایند، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: زنان می توانند در لباس خودشان محرم شوند و لباس احرام زنان شرط خاصی ندارد؛ مشروط به این که شرایط لباس نمازگزار رعایت شده باشد و از حریر خالص نباشد.

آیة الله زنجانی: بانوان برای احرام لباس خاصی ندارند، ولی لباسی را که محرم می پوشد باید حلال و پاک بوده و از ابریشم خالص نباشد و تمام شرایط لباس نمازگزار

ص:762

را داشته باشد، البته این امور شرط صحت احرام نیست.

آیة الله سبحانی: شرایط آن همان شرایط لباس احرام مرد است.

آیة الله سیستانی: می توانند در لباس های معمولی خود احرام ببندند، مشروط به اینکه: 1.به احتیاط واجب از حریر خالص نباشد. 2.از اجزای درندگان نباشد بلکه به احتیاط واجب از اجزای حیوانات حرام گوشت نباشد. 3.زربافت نباشد. 4.نجس نباشد مگر نجاستی که در نماز معفوّ است؛ مانند خون زخم یا خونی که کمتر از بندِ سرانگشت ابهام است و زن نباید دستکش بپوشد.

آیة الله صافی: پوشیدن لباس احرام برای بانوان واجب نیست بلی استحباب دارد و اگر بخواهند به استحباب عمل کنند، شرایط آن با لباس احرام مردان تفاوت ندارد، والله العالم.

آیة الله فاضل: لباس احرام بانوان شرط خاصی ندارد واحتیاط مستحب آن است که در حال نیت و تلبیه بانوان نیز دو لباس احرام را بپوشند.

آیة الله مکارم: برای زن لباس خاصی شرط نیست، خواه دوخته باشد یا غیر دوخته و هر رنگی که باشد، هر چند انتخاب رنگ سفید بهتر است ولی جنس آن باید حریر خالص نباشد.

آیة الله نوری: بانوان می توانند در لباس خودشان به هر نحوی که هست احرام ببندند، چه دوخته باشد یا نباشد ولی حریر خالص نباشد.

وقف به حرکت و وصل به سکون در تلبیه

س1405 - وقف به حرکت و وصل به سکون در تلبیه چه حکمی دارد؟

آیة الله تبریزی: احتیاط مستحب ترک آن است. والله العالم.

آیة الله خامنه ای: تلبیه باید نزد اهل لسان صحیح باشد.

آیة الله زنجانی: اشکال ندارد.

آیة الله سبحانی: اشکال ندارد، اگر چه احتیاط مستحب در عدم وصل به سکون و

ص:763

وقف به حرکت است.

آیة الله سیستانی: اشکال ندارد.

آیة الله صافی: اشکال ندارد اگر چه احوط و اولی مراعات عدم وصل به سکون و وقف به حرکت است. والله العالم

آیة الله فاضل: مانعی ندارد.

آیة الله مکارم: در هر دو صورت، اشکال ندارد.

آیة الله نوری: احتیاط واجب در مراعات است.

محرمات احرام

خوردن سبزی های خوشبو

س1406 - خوردن نعنا و سایر سبزی های خوشبو در حال احرام چه حکمی دارد؟

آیة الله تبریزی: مانعی ندارد و احتیاط مستحب آن است که آن را نبوید، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط واجب، محرم از بوییدن هرچیز معطر مانند گل ها، سبزیجات و میوه های خوشبو اجتناب کند.

آیة الله زنجانی: خوردن سبزیجات خوشبو برای محرم جایز است، ولی باید مواظبت کند - ولو با گرفتن بینی - که بوی خوش آن به مشامش نرسد.

آیة الله سبحانی: بوییدن حرام است ولی خوردن بدون بوییدن مانع ندارد.

آیة الله سیستانی: جایز است ولی به احتیاط واجب باید در وقت خوردن، از بوییدن آنها خودداری نماید.

آیة الله صافی: بنابر احتیاط از خوردن نعنا وسبزی های خوشبو اجتناب شود، والله العالم.

آیة الله فاضل: احتیاطاً جایز نیست.

آیة الله مکارم: اشکالی ندارد.

آیة الله نوری: جایز نیست.

ص:764

استفاده از بوی خوش برای کسی که حس بویایی ندارد

س1407 - کسی که حسّ بویایی ندارد یا به علت زکام و سرماخوردگی بویی را احساس نمی کند، استعمال طیب و عطر زدن به بدن و لباس و گرفتن بینی از بوی بد بر او حرام است یا نه؟

آیة الله تبریزی: استعمال طیب بر او حرام است و نسبت به گرفتن بینی از بو، چنانچه شخص بو را احساس می کند ولو مختصر، گرفتن بینی از بوی بد جایز نیست.

آیة الله خامنه ای: استعمال طیب در هر صورت جایز نیست، اگرچه بوی آن به مشامش نرسد، و در گرفتن بینی حکم سایر مُحرمین را دارد.

آیة الله زنجانی: استعمال طیب مانند عطر زدن و خوردن زعفران و... حرام است و بر کسی که اصلاً بوی بد را احساس نمی کند گرفتن بینی حرام نیست.

آیة الله سبحانی: الف) نمی تواند به بدن و لباس خود عطر بزند و یا غذای معطر میل کند.

ب) احتیاطاً بینی خود را از بوی بد نگیرد.

آیة الله سیستانی: استعمال و عطر زدن حرام است ولی اگر احساس بوی بد نمی کند گرفتن بینی حرام نیست.

آیة الله صافی: استعمال طیب وگرفتن بینی از بوی بد برای چنین کسی هم حرام است.

آیة الله فاضل: بلی، در فرض سؤال نیز استعمال طیب و عطر زدن و بینی را از بوی بد گرفتن حرام است.

آیة الله مکارم: استعمال عطر برای او نیز اشکال دارد ولی گرفتن بینی از بوهای خوب و بد لازم نیست.

پوشیدن دمپایی دوخته

س1408 - پوشیدن دمپایی دوخته برای مرد محرم چه حکمی دارد؟

آیة الله تبریزی: در صورتی که مقداری روی پا باز باشد مانعی ندارد، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: پوشیدن لباس مخیط بر محرم جایز نیست و اگر لباس صدق

ص:765

نکند اشکال ندارد، البته مشروط به این که تمام روی پا پوشیده نشود.

آیة الله زنجانی: اگر تمامی روی پا را نگیرد اشکال ندارد.

آیة الله سبحانی: اشکالی ندارد.

آیة الله سیستانی: اشکال ندارد.

آیة الله صافی: اشکال ندارد، والله العالم.

آیة الله فاضل: مانعی ندارد.

آیة الله مکارم: اشکالی ندارد به شرطی که روی پای او را نگیرد ولی بهتر است مردان در حال احرام چنین کفشی نپوشند.

آیة الله نوری: اشکال دارد.

بند دوخته ساعت مچی

س1409 - به مچ بستن ساعتی که بند آن دوخته است چه حکمی دارد؟

آیة الله تبریزی: مانعی ندارد، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: چنانچه گذشت، پوشیدن چیزی که بر آن لباس صدق نکند، هر چند مخیط باشد اشکالی ندارد.

آیة الله زنجانی: اشکال ندارد.

آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط از ساعتی که بند آن دوخته است اجتناب کند.

آیة الله سیستانی: اشکال ندارد.

آیة الله صافی: بنابر احتیاط واجب از بستن آن در حال احرام خودداری کند، والله العالم.

آیة الله فاضل: اشکال ندارد.

آیة الله مکارم: اشکالی ندارد.

آیة الله نوری: اشکال دارد.

ص:766

طواف

شکیات طواف

س1410 - شخصی در پایان یکی از اشواط طواف، آن را رها کرده و لحظه ای استراحت می کند و هنگامی که برای تکمیل آن برمی گردد، شک می کند که شوط پنجم بوده یا ششم، تکلیفش چیست؟

آیة الله تبریزی: چنانچه طواف واجب بوده باطل است و باید آن را اعاده نماید، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: شک در عدد اشواط طواف بین 5 و 6 در هر صورت مبطل طواف است.

آیة الله زنجانی: چنانچه طواف واجب بوده باطل است.

آیة الله سبحانی: طواف او باطل است.

آیة الله سیستانی: طوافش باطل است و باید از سر بگیرد.

آیة الله صافی: در فرض سؤال، ظاهراً طواف مذکور باطل است باید از آن طواف صرف نظر کند و طواف دیگر انجام دهد، والله العالم.

آیة الله فاضل: طواف وی در فرض سؤال باطل است.

آیة الله مکارم: احتیاط واجب آن است که آن را رها کند و از نو شروع کند.

آیة الله نوری: طوافش باطل است.

بطلان طواف

س1411 - شخصی عمره مفرده ای به نیابت از پدرش انجام داده و روز بعد به نیابت مادرش محرم می شود و در اثنای آن، متوجه می شود که در عمره اوّل طواف و نماز آن را بدون وضو انجام داده است، وظیفه او در این صورت چیست؟

آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط طواف و نماز آن را قضا نماید و پس از آن تمام اعمال عمره مفرده به قصد ما فی الذمه انجام دهد، والله العالم

ص:767

آیة الله خامنه ای: باید طواف و نماز عمره اول را اعاده نماید و احرام دوم نیز صحیح است.

آیة الله زنجانی: احرام دوم باطل است و باید طواف عمره اول و نماز آن را به جا آورد و اعمال بعدی آن را اعاده کند.

آیة الله سبحانی: احرام دوم باطل است، باید با طهارت طواف و نماز و سپس اعمال مترتبه عمره را بیاورد و سپس برای مادرش محرم شود و عمره بیاورد لکن صورت بهتر این است که با همان احرام دوم اعمال را بعنوان وظیفه فعلی بیاورد و تقصیر نماید و طواف نساء و نماز آن را نیز به همین نیت بیاورد و چنانچه هر کدام از آن دو عمره یا هر دوی آن ها با نذر یا استیجار بر او واجب شده بود مجددا به احتیاط واجب آن ها را بیاورد.

آیة الله سیستانی: احرام دوّم باطل است و باید همه اعمال عمره اوّل را اعاده کند.

آیة الله صافی: در فرض سؤال، طواف و نماز عمره ای را که به نیابت پدر انجام داده اعاده نماید، والله العالم

آیة الله فاضل: ابتدا طواف و نماز طواف عمره سابق را بجا آورد سپس اعمال عمره فعلی را انجام دهد.

آیة الله مکارم: طواف و نماز عمره اوّل را اعاده می کند و عمره دوّم را به قصد رجاء ادامه می دهد (توجّه داشته باشد که در یک ماه قمری بیش از یک عمره نمی توان انجام داد مگر اینکه بر نیت رجاء؛ یعنی به امید اینکه مطلوب باشد).

آیة الله نوری: بعد از اتمام عمره دوّم طواف و نماز آن را که از عمره اوّل بجا مانده است بجا بیاورد صحیح است.

نجاست معفوّ در طواف

س1412 - آیا نجاست معفوّ در نماز، در طواف نیز معفوّ است؟ و حکم محمول متنجس در طواف چیست؟

آیة الله تبریزی: نجاست معفوّ در نماز، بنابر احتیاط در طواف معفوّ نیست و

ص:768

محمول متنجس مضر به طواف نیست، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: خونی که از یک درهم کمتر باشد؛ و نیز خون جراحت ها و زخم ها که موجب بطلان نماز نمی شود، بر صحت طواف نیز خللی وارد نمی کند و پاک بودن جوراب و دستمال و انگشتر و مانند آنها شرط نیست.

آیة الله زنجانی: بنابر احتیاط مستحب در طواف از نجاساتی هم که در نماز بخشیده شده است و همچنین از همراه داشتن متنجس اجتناب شود.

آیة الله سبحانی: نجاستی که در نماز از آن عفو شده در طواف از آن عفو نشده است ولی حمل چیز نجس که ساتر نباشد مانند دستمال نجس ضرری به صحت طواف نمی زند.

آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب معفوّ نیست ولی حمل متنجّس اشکال ندارد.

آیة الله صافی: بنابر احتیاط نجاست معفوّ در نماز، در طواف معفوّ نیست اما محمول متنجس اگر ساتر نباشد اشکال ندارد، والله العالم.

آیة الله فاضل: احتیاط واجب آن است که از نجاساتی که در نماز عفو شده و از محمول متنجس اجتناب شود.

آیة الله مکارم: نجاسات معفوّ نیست (بنابر احتیاط واجب) ولی محمول متنجّس اشکالی ندارد.

آیة الله نوری: در طواف معفوّ نیست و محمول هم باید متنجّس نباشد.

غسل مستحب طواف

س1413 - آیا به جز غسل مستحبی برای رفتن به مسجدالحرام، غسل دیگری برای طواف مستحب است و در صورت وجود چنین استحبابی، آیا یک غسل به نیت هر دو کافی است؟

آیة الله تبریزی: برای زیارت بیت الله غسل مستحب است و طواف، زیارت بیت است، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: برای خصوص طواف هم غسل مستحبی وارد شده است ولی می توانید هر دو را در یک غسل نیت کنید.

ص:769

آیة الله زنجانی: غسل هایی که در ارتباط با مسجدالحرام مستحب است عبارت است از: 1- غسل ورود؛ 2- غسل ورود به مکه؛ 3- غسل زیارت خانه کعبه؛ 4- غسل طواف؛ 5 - غسل دخول کعبه و انجام یک غسل به نیت های متعدد صحیح است.

آیة الله سبحانی: آنچه که از غسل های مستحب بیان شده است یکی غسل ورود به حرم است که اگر کسی تا ورود به مکه آن را تأخیر انداخت مانعی ندارد سپس غسل ورود به مکه است که این غیر غسل ورود به حرم است و رجاءاً می شود هر دو را به یک نسبت انجام داد و اگر کسی این دو غسل را انجام نداد و تأخیر انداخت تا موقعی که منزل گرفت در منزل و قبل از رفتن به مسجد الحرام غسل کند کفایت می کند و دیگری غسل ورود به خانه کعبه است.

آیة الله سیستانی: غُسل زیارت کعبه مستحب است ولی استحباب غُسل دخول مسجدالحرام و غسلِ طواف ثابت نیست و اگر خواست انجام دهد به قصد رجاء اشکال ندارد و می تواند یک غسل را به نیتهای متعدد انجام دهد.

آیة الله صافی: غسل برای طواف بالخصوص، به نظر نرسیده است، والله العالم.

آیة الله فاضل: بلی برای هر دو مورد؛ یعنی دخول در مسجدالحرام و طواف غسل مستحب است و یک غسل به نیت هر دو کفایت می کند.

آیة الله مکارم: ظاهراً طواف، غسلِ مستحب ندارد.

آیة الله نوری: بجز غسل مستحبی برای رفتن به مسجدالحرام استحباب غسل دیگری برای طواف ثابت نیست.

هل خوردن در طواف

س1414 - شخصی در یکی از اشواط، گام هایی را در اثر فشار جمعیت بی اختیار پیموده و به همان نحو ادامه داده وطواف را پایان برده است، اکنون که مسأله را فرا گرفته، نه جای آن مقدار را می داند و نه شوط را، تکلیف او چیست؟

آیة الله تبریزی: حرکت غیر اختیاری در فرض مزبور مضر به طواف نیست، والله العالم.

ص:770

آیة الله خامنه ای: اگر با اختیار خود می رود ولی در اثر فشار جمعیت ممکن است گاهی به جلو یا به این طرف و آن طرف برود مانعی ندارد، ولی اگر دیگری او را ببرد به طوری که اراده از او سلب گردد اشکال دارد.

آیة الله زنجانی: همین مقدار که با اراده خودش قدم برداشته کافی است. البته اگر فشار جمعیت او را بلند کرده جلو برده باشند اشکال دارد و می تواند طواف را از سر بگیرد.

آیة الله سبحانی: هرگاه قصد طواف همراه با جمعیت را کرده باشد کافی است وگرنه احتیاطاً خودش و اگر مقدور نیست یک طواف کامل به نیت تکلیف فعلی انجام دهد و نماز آن را بخواند.

آیة الله سیستانی: اگر کاملاً بی اختیار بوده طواف را پس از فوت موالات از سر بگیرد.

آیة الله صافی: از طواف مذکور صرف نظر کند و طواف دیگر انجام دهد، والله العالم

آیة الله فاضل: احتیاطاً خودش و اگر نمی تواند فردی را نایب کند تا یک طواف و نماز طواف برای او بجا آورد.

آیة الله مکارم: اگر منظور از بی اختیار بودن این است که در وسط جمعیت قرار گرفته و قصد طواف دارد و جمعیت او را پیش می برند این وضع ضرری به طواف نمی زند.

آیة الله نوری: لازم است طواف را اعاده کند.

طواف معذورین

س1415، الف - افراد ناتوان که قبلاً با صندلی چرخ دار (ویلچر) یا سبد (تخت روان) طواف داده می شدند، در سال جاری از طواف در صحن مسجدالحرام منع شده اند و حتی ممکن است کسی نباشد تا فرد ناتوان را بر دوش خود حمل کند و طواف بدهد یا همین کار نیز ممنوع شود و چنین افرادی باید در طبقه دوم یا پشت بام مسجدالحرام طواف داده شوند. آیا چنین طوافی کفایت می کند یا نه، وظیفه آنان چیست؟

آیة الله بهجت: در صورت عدم امکان، با رعایتِ الاقرب فالاقرب، کفایت می کند.

آیة الله تبریزی: احتیاط واجب آن است که آن ها را از طبقه دوم طواف دهند و

ص:771

نایب هم برایشان بگیرند.

آیة الله خامنه ای: هرگاه به هر جهت نتواند در صحن مسجدالحرام طواف کند، و باید طواف را در طبقه دوم انجام دهد، به احتیاط واجب باید چنین شخصی خودش در طبقه دوم طواف کند و کسی را هم نایب بگیرد که برای او در صحن مسجد طواف انجام دهد، و نماز را هم خودش در طبقه دوم، و نائبش در صحن مسجد بخوانند، واگر خودش بتواند در صحن مسجد نماز بخواند همان نماز او کفایت می کند

آیة الله زنجانی: در ایام شلوغ سال طواف در طبقه اول سازه جدید مجزی است، ولی نمازش را باید در صحن مسجدالحرام بخواند و در مورد سؤال اگر ممکن باشد کسی فرد ناتوان را بر دوش حمل کند، طواف در محدوده بین مقام ابراهیم و کعبه لازم است و در غیر این صورت باید نایب بگیرند تا در محدوده طواف کند و بنابر احتیاط مستحب نیز خود شخص در طبقه اول سازه جدید طواف داده شود و چنانچه نیابت نیز ممکن نباشد طواف دادن شخص در طبقه اول سازه جدید کفایت می کند.

آیة الله سبحانی: به خاطر ضرورت افراد معلول و ناتوان و پیر که قادر بر طواف در صحن مسجد الحرام با رعایت الأقرب فالأقرب نیستند و یا قوانین داخلی به آن ها اجازه چنین طوافی را با ویلچر و امثال آن نمی دهد می توانند در طبقه دوم طواف کنند و به احتیاط واجب نائب نیز بگیرند که طواف را در محدوده طواف انجام دهد و نایب نماز طواف را پشت مقام بخواند و خود او نیز اگر امکان دارد نماز را در طبقه همکف پشت مقام بخواند مگر اینکه حرجی و مشقت زا باشد که در این صورت نماز طواف را در همان طبقه به نحوی که پشت مقام حساب شود بخواند و احتیاط مستحب این است که طواف نائب کمی با تأخیر از منوب عنه باشد یعنی هم زمان نباشد و فاصله زیاد نیز نباشد.

آیة الله سیستانی: چنانچه احراز شود که طبقه دوم بالاتر از کعبه است، طواف از بالا کفایت نمی کند و باید برای طواف از پایین نایب بگیرند و لازم نیست احتیاط کنند و چنانچه مطلب مشکوک باشد، باید احتیاطاً بین طواف از بالا و نایب گرفتن از پایین جمع نمایند.

ص:772

آیة الله صافی گلپایگانی: در فرض مذکور این افراد باید نایب بگیرند تا نایب در صحن مسجدالحرام طواف کند و بنابر احتیاط مستحب خود در طبقه دوم طواف داده شود.

آیة الله فاضل: در فرض سؤال، چنانچه کعبه مقدسه از طبقه دوم پایین تر نباشد، احتیاط واجب آن است که علاوه بر این که در طبقه دوم طواف داده می شوند، استنابه هم بنماید؛ و الله العالم.

آیة الله مکارم شیرازی: در این گونه موارد که راهی جز این نیست، طواف در طبقه بالا کفایت می کند.

آیة الله نوری همدانی: طواف در طبقه فوقانی صحیح نیست و این قبیل افراد باید به وسیله کول گرفتن طواف خود را انجام بدهند و اگر ممکن نشد، لازم است برای طواف خود نایب بگیرند.

سازه فلزی

س 1415، ب - با توجه به اینکه عملیات تخریب قسمتی از مسجدالحرام و توسعه مطاف در حال انجام و در حدود 3 سال به طول خواهد انجامید، بنابراین برای انجام طواف و نماز طواف افراد ناتوان در طواف کعبه، سازه ای در دو طبقه احداث شده است که طبقه اول آن با ارتفاعی در حدود نیمه ارتفاع دیوار کعبه و طبقه دوم آن بیش از 13 متر و حدوداً هم سطح طبقه دوم مسجدالحرام است که برای استفاده در موسم حج سال جاری و در دو سال آینده در نظر گرفته شده است متمنی است، رای و فتوای حضرت عالی نسبت به طواف و نماز طواف افراد ناتوان در این خصوص مرقوم گردد.

جوابیه مراجع عظام در خصوص طواف و نماز طواف در سازه فلزی اطراف کعبه معظمه پیروه استفتاء شماره 159507 به تاریخ 92/5/9 و جلسه مورخ 5/29 با حضور نمایندگان مراجع

آیة الله خامنه ای: در فرض سؤال طواف در طبقه اول صحیح است ولی در طبقه دوم محل اشکال است و برای افراد ناتوان که ناچار از طواف در طبقه دوم می باشند احتیاط این است که علاوه بر آن نائب نیز بگیرند.

ص:773

آیة الله نوری همدانی: طواف در طبقه اول سازه فلزی برای همگان حتی افراد سالم صحیح و مجزی است و طواف در طبقه دوم نیز تنها برای معذورینی که با ویلچر طواف می کنند و ارتفاع آنها از یک متر بیشتر نمی باشد، صحیح و مجزی است و نسبت به نماز، به طور کلی در هر جای مسجدالحرام - همکف، طبقه اول و دوم - خوانده شود صحیح است هرچند مستحب مؤکد خلف مقام است.

آیة الله صافی گلپایگانی: به طور کلی چنانچه طواف در سازه جدید هم سطح و یا بالاتر از دیوار کعبه معظمه باشد، طواف صحیح نیست و نایب باید از طرف معذور در طبقه همکف مسجد طواف را انجام دهد و نماز هم در طبقه همکف پشت مقام خوانده شود، والله العالم.

آیة الله مکارم: طواف در طبقه اول سازه موقت اشکالی ندارد ولی در طبقه دوم هرگاه ثابت شود بالاتر از بام کعبه است جایز نیست مگر در ضرورت؛ و نماز در طبقه اول پشت مقام اشکالی ندارد و در طبقه دوم سازه جز در مقام ضرورت جایز نیست.

آیة الله اردبیلی: طواف افراد حتی افراد سالم بر سازه طبقه اول و دوم به شرط اتصال به مطوفین در صحن مسجدالحرام در تمام دورها صحیح است. ولی نماز طواف را احتیاطاً باید در صحن مسجد پشت مقام به جا آوردند.

آیة الله سیستانی: اگر سازه جدید از دیوار بام کعبه معظمه کوتاه تر است هرچند از سطح بام کوتاه نیست، طواف بر آن جایز است و در مورد نماز طواف به تفصیل یاد شده در رساله مناسک عمل شود.

آیة الله سبحانی: الف: اگر جایگاه جدید بر پایین تر از سقف کعبه قرار گیری مسلما طواف مجزی خواهد بود و در این قسمت فرقی میان معذور و غیر معذور نیست. ب: جایگاه جدید بالاتر از سقف کعبه اما پایین تر از دیوار پشت بام کعبه باشد، در این صورت کسانی که معذورند و امکان طواف در کف مسجد یا طبقه دوم ندارند، برای آنها مجزی است. بلکه می توان گفت برای مطلق زائران حتی افراد مختار نیز کافی

ص:774

است، زیرا عرفا می گویند طاف بالبیت ج: جایگاهی که در فضای بالاتر از پشت بام کعبه باشد مسلما برای مختار کافی نیست، ولی کسانی که نمی توانند از سه راه پیشین بهره بگیرند طبق قاعده میسور کافی خواهد بود.

آیة الله زنجانی: طواف بر روی طبقه دوم سازه صحیح نیست. اما طواف بر روی طبقه اول سازه در ایامی از سال مانند ایام شلوغ حج و ماه رمضان که طواف، در محدوده برای معمول حاجیان، با مشقت شدید همراه است، اشکال ندارد. ولی در غیر این فرض صحیح نیست. حتی افراد ناتوان که طواف برای خصوص آنها ممکن نیست، یا با مشقت شدید همراه است، بایستی برای طواف در محدوده، نایب بگیرند. در هر صورت نماز پشت مقام ابراهیم، در سطح مسجدالحرام، خوانده شود.

آیة الله جوادی آملی: طواف و نماز افراد توانا و ناتوان بر روی سازه یاد شده صحیح است. هرچند در سطح مسجدالحرام افضل است.

شکیات طواف

س1416 - اگر در بین طواف نداند چند شوط بجا آورده، وظیفه اش چیست؟

آیة الله تبریزی: شک در عدد اشواط طواف واجب موجب بطلان آن است مگر هنگامی که به حجرالاسود برسد شک کند، هفت شوط بجا آورده یا بیشتر که بنابر هفت می گذارد و طوافش صحیح است. والله العالم.

آیة الله خامنه ای: اگر در بین طواف نداند چند شوط طواف انجام داده طوافش باطل است و باید اعاده کند.

آیة الله زنجانی: طواف او باطل است.

آیة الله سبحانی: طواف او باطل است.

آیة الله سیستانی: طوافش باطل است.

آیة الله صافی: طواف باطل است، والله العالم.

آیة الله فاضل: طواف او باطل است، والله العالم.

ص:775

ص:

از کنار مروه بگذرند و به این ترتیب مصداق أَنْ یَطَّوَّفَ بِهِما خواهد بود.

آیة الله نوری همدانی: در فرض سؤال، که در گذشته این قسمت که الان به مسعی اضافه می شود، جزء صفا و مروه بوده، سعی در قسمت جدید، اشکال ندارد.

خروج از مکه

خروج از مکه پس از عمره تمتّع

س1418 - شخصی از میقات برای انجام عمره تمتع محرم شده و اعمال عمره را نیز به پایان برده و عمداً یا اضطراراً بین الإحرامین از مکه خارج شده است، بدون آن که به احرام حج محرم شود، و مثلا به مدینه آمده و بار دیگر به قصد مکه از میقات می گذرد، وظیفه او نسبت به احرام در میقات یا گذشتن از میقات بدون احرام چیست؟

آیة الله تبریزی، آیة الله خامنه ای: اگر در همان ماه هلالی که برای عمره تمتع احرام بسته برگردد نیاز به احرام جدید نیست و اگر در ماه دیگر برگردد، باید بار دیگر محرم به عمره تمتع بشود، والله العالم.

آیة الله زنجانی: چنانچه بدون عذر از مکه خارج شده عمره تمتعش باطل می شود و در مورد گذشتن از میقات چنانچه از احرام قبلی او سی روز نگذشته، می تواند بدون احرام از میقات بگذرد.

آیة الله سبحانی: هرگاه پیش از گذشتن یک ماه قمری از میقات بگذرد می تواند بدون احرام وارد مکه شود و در غیر این صورت باید محرم به عمره تمتع شود و میزان در عمره تمتع ماه قمری است.

آیة الله سیستانی: اگر در همان ماه برگردد احرام لازم نیست و اگر در ماهِ بعد باشد، پس اگر دوباره نخواهد خارج شود تا زمان حج باید به قصد عمره تمتع محرم شود و اگر دوباره قصد خروج و بازگشت در ماه بعد دارد باید به قصد عمره مفرده محرم شود.

آیة الله صافی: در فرض سؤال، اگر در همان ماهی که محرم به عمره تمتع شده و

ص:777

عمره را انجام داده، از مکه بیرون رفته و در همان ماه برگشته، احرام لازم نیست و اگر یک ماه فاصله شده باید مجدّداً جهت عمره تمتع محرم شود و عمره اوّلی مفرده می شود، و اگر یک ماه فاصله نشده ولی در غیر ماهی که محرم به عمره تمتع شده بوده دوباره به مکه وارد می شود، احتیاطاً جهت عمره تمتع دوباره محرم شود، والله العالم.

آیة الله فاضل: اگردر همان ماهی که عمره تمتع انجام داده است بخواهد برگردد دیگر لازم نیست محرم شود و حج تمتع او به همان صورت صحیح است. اما اگر در ماه بعد بخواهد واردمکه شود محرم به احرام عمره تمتع شود و عمره اولیه فاسد می شود و طواف نساء هم لازم نیست.

آیة الله مکارم: هرگاه در همان ماه قمری که محرم شده برگردد، احرام دیگر لازم نیست.

آیة الله نوری: احتیاط واجب آن است که از میقات بدون احرام بگذرد و برای دخول مکه احرام ببندد و برای حج خود نیز از مکه محرم شود و هر دو احرام را به قصد قربت مطلقه انجام دهد.

س1419 - شخصی که کارمند سازمان حج و زیارت است و به علّت مأموریت شغلی ممکن است از مکه خارج شود؛ مثلاً به مدینه برگردد، ولی یقین به این امر ندارد، آیا وقت احرام در میقات می تواند به نیت عمره تمتّع محرم شود؟

آیة الله تبریزی: می تواند به نیت عمره تمتع محرم شود و اگر از مکه بخواهد خارج شود احکام خروج از مکه را باید رعایت نماید، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: می تواند نیت عمره تمتع کند.

آیة الله زنجانی: مانعی ندارد، ولی بهتر است بار اول با احرام عمره مفرده وارد شود و در آخرین باری که دیگر نمی خواهد از مکه خارج شود از تنعیم احرام عمره تمتع بسته، اعمال آن را انجام بدهد.

آیة الله سبحانی: احرام عمره تمتع او صحیح است ولی در صورت خروج از مکه باید احکام آن را رعایت کند.

ص:778

آیة الله سیستانی: می تواند بلکه اگر قصد خروج ندارد باید نیت تمتّع کند و خارج شدن برای کاری، هر چند غیر ضروری، اشکال ندارد در صورتی که مطمئن باشد حج را درک می کند.

آیة الله صافی: بلی می تواند، والله العالم.

آیة الله فاضل: بلی می تواند و خروج از مکه در صورتی که اطمینان به رسیدن برای اعمال حج را دارد جایز است.

آیة الله مکارم: می توانند برای عمره تمتع احرام ببندند حتی در صورتی که یقین داشته باشند که به خاطر الزام های شغلی، بعد از پایان عمره تمتع از مکه خارج می شوند، مشروط بر این که برای انجام حج به موقع برگردند.

خروج از مکه پیش از اتمام اعمال حجّ

س1420 - خارج شدن از شهر مکه و منا، مثلا رفتن به جده، مدینه یا طائف در موارد ذیل چه حکمی دارد؟

الف) پس از اعمال روز عید قربان پیش از اعمال مکه.

ب) در روز یازدهم پس از رمی جمرات

ج) پس از بیتوته نیمه اوّل شب یازدهم یا دوازدهم.

د) پس از اعمال ایام تشریق، پیش از اعمال مکه.

آیة الله تبریزی: خارج شدن از مکه و توابع آن، قبل از اعمال مکه و تمام کردن آن جایز نیست.

آیة الله خامنه ای: در همه صور یاد شده بی اشکال است، ولی باید خروج به نحوی باشد که بتواند مناسک باقی مانده را در وقت خودش انجام دهد.

آیة الله سبحانی: احتیاط آن است که تا اعمال را تکمیل نکرده است بیرون نرود. والله العالم

آیة الله سیستانی: اشکال ندارد مگر اینکه در ماه ذی قعده مُحرم به احرام عمره

ص:779

تمتع شده بود که در این صورت برای برگشت باید محرم به عمره مفرده شده و داخل مکه بشود.

آیة الله صافی: در هیچ یک از موارد مذکور جایز نیست.

آیة الله فاضل: احتیاط واجب است که تا اعمال حجّ تمام نشده از مکه و منا خارج نشود مگر این که اطمینان داشته باشد که برای اتمام اعمال بر می گردد.

آیة الله مکارم: احتیاط آن است تا اعمال را تکمیل نکرده خارج نشود.

تجاوز از میقات

س1421 - کسی که در فاصله کمتر از یک ماه، که عمره مفرده انجام داده و به مدینه برگشته و بار دیگر قصد رفتن به مکه دارد، آیا می تواند بدون احرام از میقات بگذرد و عمره مفرده ای نیز بجا نیاورد؟

آیة الله تبریزی: اگر در همان ماه هلالی که مُحرم برای عمره مفرده شده برگردد، احرام جدید لازم نیست، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: بر کسانی که پس از اعمال حج یا عمره از مکه خارج شده و می خواهند در همان ماهِ انجام حج یا عمره، دوباره وارد مکه شوند، احرام مجدد واجب نیست.

آیة الله زنجانی: اگر از احرام قبلی سی روز نگذشته می تواند بدون احرام وارد شود.

آیة الله سبحانی: اگر در همان ماه قمری به مکه بازگردد نیازی به تجدید احرام نیست.

آیة الله سیستانی: معیار فاصله یک ماه نیست بلکه اگر در همان ماه به مکه برگردد احرام لازم نیست و اگر در ماهِ بَعد باشد هر چند فاصله یک روز باشد باید با احرام وارد شود.

آیة الله صافی: اگر در همان ماهی که محرم شده و اعمال عمره مفرده انجام داده از میقات عبور می کند احرام برای عمره مفرده دیگر لازم نیست. والله العالم.

آیة الله فاضل: اگر در همان ماه قمری که عمره مفرده انجام داده قصد مکه کند، جایز است که بدون احرام وارد مکه شود. اما اگر در ماه بعد قصد مکه کند باید محرم

ص:780

به احرام عمره شود و بدون احرام جایز نیست.

آیة الله مکارم: اگر در همان ماه قمری برگردد، احرام و عمره بر او نیست.

آیة الله نوری: بلی می تواند.

س1422 - یکی از کارمندان سازمان حج و زیارت که بیش از یک ماه در مکه بوده و همین مدت از عمره قبلی او گذشته، برای کاری به جدّه می رود و در برگشت، بدون احرام وارد مکه شده است، وظیفه اش چیست؟

آیة الله تبریزی: گرچه دخول در مکه بدون احرام پس از گذشت ماه قمری که در آن ماه احرام عمره قبلی را بسته بوده، جایز نیست ولی بعد از دخول مکه تکلیفی ندارد، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: فعلاً وظیفه خاصی ندارد ولی اگر از روی عمد بدون احرام وارد مکه شده، عمل حرام انجام داده و باید توبه کند.

آیة الله زنجانی: اگر بدون عذر بی احرام وارد مکه شده باید توبه کند و در هرحال تکلیف دیگری ندارد.

آیة الله سبحانی: اگر برگشت او به مکه در ماه قمری دیگر (غیر از ماه خروج) است و بخواهد حج تمتع انجام دهد باید در ادنی الحل احرام ببندد و عمره را اعاده کند.

آیة الله سیستانی: گناه کرده و چیزی بر او نیست ضمناً معیار در لزوم عمره برای ورود به مکه گذشتن یک ماه نیست بلکه ورود در ماه قمری دیگر است هر چند روز بعد باشد.

آیة الله صافی: بر چنین شخصی واجب بوده که بدون احرام وارد حرم نشود حال که با علم و عمد و یا از روی جهل وارد حرم شده، اگر موقع حج است و می خواهد حج تمتع انجام دهد باید به یکی از مواقیت معروفه؛ مانند جحفه یا مسجد شجره برود و برای عمره تمتع محرم شود و اگر موقع حج نیست یا نمی خواهد حج تمتع به جا آورد فعلاً تکلیفی ندارد، والله العالم

آیة الله فاضل: باید با احرام وارد مکه می شده است ولی در فرض مزبورفعلاً

ص:781

وظیفه ای ندارد.

آیة الله مکارم: کار خلاف شرعی انجام داده است و باید برگردد و محرم شود.

آیة الله نوری: لازم است به یکی از مواقیت برگردد و در آنجا احرام برای عمره مفرده ببندد و عمره مفرده انجام بدهد و اگر می خواهد حج تمتّع انجام بدهد احرام عمره تمتّع ببندد.

رمی

رمی در طبقات فوقانی

س1423 - رمی جمرات از طبقه فوقانی جایز و مکفی است یا نه؟ و چنانچه بر اثر ازدحام جمعیت رمی در طبقه پایین مشکل باشد تکلیف چیست؟

امام خمینی: جایز است و لازم نیست در طبقه اوّل رمی نمایند.

آیة الله بهجت، آیة الله زنجانی: رمی در هر دو طبقه جایز و کافی است.

آیة الله تبریزی: کفایت رمی مزبور محل اشکال است مگر این که از بالا، پایین جمره را بتواند رمی کند و اگر در تمام روز رمی در طبقه پایین مشکل باشد و خوف بر نفس داشته باشد، شب قبل رمی نماید و چنانچه در روز هم متمکن شد رمی را اعاده می کند. والله العالم.

آیة الله خامنه ای: بنا بر ظاهر، انجام رمی از طبقه بالا (پل جمرات) جایز است، هرچند احوط آن است که از محل پیشین رمی کند.

آیة الله سبحانی: رمی در تمام طبقات جایز است.

آیة الله سیستانی: اکتفا به رمی مقدار اضافه شده، محلّ اشکال است اگر رمی مقدار سابق ممکن نباشد هم خود به مقدار جدید اضافه شده رمی کند و هم نایب بگیرد که به مقدار زاید رمی نماید.

آیة الله صافی: رمی آنچه بر ستون جمره اضافه شده خلاف احتیاط است ولی اگر

ص:782

از طبقه فوقانی به قسمت قبلی جمره رمی کنند اشکال ندارد. والله العالم.

آیة الله فاضل، آیة الله نوری: رمی از طبقه فوقانی جایز است.

آیة الله گلپایگانی: رمی در طبقه بالا خلاف احتیاط است و اگر در همان روز متمکن از رمی در طبقه پایین نشدند روز بعد در طبقه پایین رمی کنند. والله العالم.

آیة الله مکارم: در هنگام ازدحام جمعیت جایز است.

رمی جمرات توسعه یافته

س1424 - ستون قبلی جمرات در طبقات پایین و بالا، در هر جمره به صورت دیواری به طول 25 متر و عرض یک متر ساخته شده است که تشخیص محل قبلی ستون ها و ایستادن در آن محلّ پر ازدحام برای تشخیص آن، کاری دشوار و یا غیر ممکن است، از این رو خواهشمند است بفرمایید تکلیف حجّاج در رمی جمرات چیست؟ و آیا رمی تمام دیوار 25 متری کفایت می کند یا خیر؟

آیة الله بهجت: اگر ضرورت است، به این که ممکن نیست سؤال شود که از کجا زیاد شده، اشکال ندارد.

آیة الله تبریزی: با فحص و سؤال از کسانی که از کیفیت بنا اطلاع دارند، به دیوار جدیدی که مقابل ستون های قبلی قرار گرفته رمی کنند و اگر تشخیص محل قبلی ستون ها و ایستادن در محل پر ازدحام برای تشخیص آن، کاری دشوار و یا غیر ممکن بود (با توجّه به نقشه ارسالی به این جانب از جمرات جدید) چنانچه وسط دیوار جدید را در نظر بگیرند و رمی کنند، مجزی است ان شاء الله تعالی.

آیة الله خامنه ای: اگر بتواند جای جَمَره قدیمی را بشناسد و آن را رمی کند، باید همان جا را رمی کند، و اگر شناختن جای جمره قدیمی یا رمی آن برای او مشقت داشته باشد، هر جای جمره فعلی را رمی کند کافی است.

ص:783

آیة الله زنجانی: سنگ زدن به ستون هایی که اخیراً احداث شده است، حتی قسمت هایی که از محل جمرات سابق بیرون است و همچنین رمی هر دو طرف دیوار کافی است.

آیة الله سبحانی: به ذیل مسأله 1001 مراجعه شود.

آیة الله سیستانی: اگر دیوار موجود، مشتمل بر ستون سابق باشد و تشخیص آن هرچند به کمک اهل خبره قبل از رمی میسور باشد، باید همان قسمت را رمی کنند و اگر میسور نباشد، به احتیاط واحب، باید رمی را تکرار کنند، مگر مقداری که مستلزم حرج یا ضرر است.

آیة الله شبیری زنجانی: بلی کفایت می کند.

آیة الله صافی گلپایگانی: در مورد سؤال با وضع فعلی بعید نیست رمی در هر قسمت جمره کافی باشد. البته مهما امکن، احوط و اولی مراعات رمی به حدود ستون قبلی است ؛ والله العالم.

آیة الله فاضل: بلی، در فرض مزبور رمی جمرات فعلی کفایت می کند.

آیة الله مکارم شیرازی: پرتاب سنگ به آن حوضچه، هرچند بزرگتر از سابق شده است کافی است، و اگر به دیوار مزبور بزنند تا در حوضچه بیفتد، آن هم کفایت می کند، و هیچ ضرورتی ندارد که جای ستون سابق را پیدا کنند و به آن بزنند.

قربانی

ذبح با استیل

س1425 - ذبح حیوان با چاقوی استیل چه حکمی دارد؟ با توجه به این که اهل خبره استیل را هم نوعی آهن می دانند.

امام خمینی: اگر معلوم نباشد آهن است یا نه، صحیح نیست.

آیة الله بهجت: اگر آهن است صحیح است.

آیة الله تبریزی: ذبح حیوان با استیل در صورتی که آهن پیدا نشود مانع ندارد و ملاک در آهن بودن صدق عرفی است و نظر مبتنی بر نظریات دقیق علمی اعتباری ندارد. والله العالم.

ص:784

آیة الله زنجانی: اشکال ندارد هر چند آهن نباشد.

آیة الله سبحانی: کاردهای استیل و غیر استیل فرقی نمی کند همین که فلز باشد و تیز که حیوان را اذیت نکند کافی است.

آیة الله سیستانی: جایز بودن ذبح با چاقوی استیل خالی از اشکال نیست و جای احتیاط است.

آیة الله صافی: ذبح باید با حدید باشد و تشخیص آن با عرف است و اگر کسی یقین کند استیل حدید است برای او اشکال ندارد. والله العالم.

آیة الله فاضل: با تحقیقی که انجام گرفته استیل نوعی از آهن است که از امتیاز خاصی برخوردار است در این صورت ذبح با آن مانعی ندارد و بر فرض احتمال امتزاج غیر آهن به آن، چون مقدار امتزاج شده نسبت بسیار کمی دارد و مضرّ به صدق آهن نیست، در این صورت نیز مانعی ندارد.

آیة الله گلپایگانی: ذبح باید با آلت حدیدی باشد و حدید بودن آلت مذکوره در سؤال محرز نیست. والله العالم.

آیة الله مکارم: با هر فلز برنده ای صحیح است.

حلق

حلق با ماشین اصلاح

س1426 - آیا در اعمال حج، حلق با ماشین هایی که مانند تیغ، موی سر را می تراشد کفایت می کند یا حتماً باید با تیغ باشد؟

آیة الله اردبیلی: تراشیدن سر با ماشین به نحو مذکور برای حلق در حج کفایت می کند.

آیة الله خامنه ای: بنابر احتیاط باید با تیغ باشد.

آیة الله جوادی آملی: حلق با ماشین هایی که مانند تیغ مو را می تراشد کفایت می کند.

آیة الله سبحانی: ماشین های ته زن که مانند تیغ موی سر را می تراشند کافی است،

ص:785

زیرا عرفاً حلق صدق می کند.

آیة الله سیستانی: کفایت می کند.

آیة الله شبیری زنجانی: کفایت می کند.

آیة الله سیدمحمد شاهرودی: منظور از حلق این است که موی سر از ته تراشیده شود خواه با تیغ باشد یا با ماشین سرتراشی؛ به شرط آنکه مو را از ته بتراشد.

آیة الله صافی گلپایگانی: باید حلق صدق کند یعنی تراشیدن و مجرد ازاله مو مانند تراشیدن، حلق محسوب نمی شود.

آیة الله مکارم شیرازی: کفایت می کند.

آیة الله نوری همدانی: در فرض سؤال حلق با ماشین مزبور اشکال ندارد.

بیتوته

بیتوته در منا

س1427 - نظر به محدودیت سرزمین منا، اگر وقوف به منا بر اثر ازدحام جمعیت موجب عسر و حرج گردد، حکم شرعی مسائل ذیل را بیان فرمایید:

1. در صورت توسعه سرزمین منا از طرف دولت عربستان آیا بیتوته در محدوده توسعه یافته جایز است؟

2. اگر بیتوته در محدوده فعلی منا (چادرهای اختصاص یافته) مقدور نباشد و باعث عسر و حرج گردد آیا می توان در مشعر وقوف نمود؟

3. ملاک عسر و حرج و چگونگی وقوف در محدوده فعلی با توجه به محدودیت چادرهای اختصاص یافته و عدم امکان وقوف در معابر چیست؟

آیة الله خامنه ای: در صورت عدم تمکّن از بیتوته در منی، بیتوته در دامنه و بالای کوهِ مشرف به منی مجزی است و کفاره ندارد.

آیة الله مکارم شیرازی: ج1. در فرض ضرورت جایز است، ج2. در صورتی که

ص:786

باعث عسر و حرج شود مانعی ندارد. ج3. منظور از عسر و حرج این است که وقوف در محدوده فعلی مشقّت بسیار زیادی داشته باشد.

آیة الله سبحانی: کسانی که می توانند به جای بیتوته در منا به مکه بروند و در مسجدالحرام به عبادت بپردازند، باید این فرض را مقدم بدارند. ولی اگر این فرض ممکن نشد و یا به حرج مقرون گشت، از آنجا که اسلام آیین جهانی است، هرگاه در منا جا برای مسلمانان تنگ شد، باید به اقرب فالاقرب اکتفا کرد. البته مادامی که سعودی ها چادرهای ایرانی را اجبار به خروج از منا نکرده اند، بیتوته در نقطه ای دیگر جائز نیست.

آیة الله نوری همدانی: 1. اشکال ندارد. 2. خیر، باید از همان سرزمین توسعه یافته منا استفاده شود. 3. از جواب قبل معلوم شد.

آیة الله سیستانی: 1. خیر مگر در وادی محسر. 2. اگر بیتوته در منا و در فرض ضیق منا بر اثر ازدحام جمعیت در وادی محسر، ممکن نباشد، نسبت به آن وظیفه ای ندارد و بدل آن که اشتغال به عبادت در مکه است، اتیان کند. 3. عسر و حرج، همان مشقت زیاد است.

آیة الله صافی گلپایگانی: 1. مجزی نیست. 2. وقوف در مشعر هم مجزی نیست. 3. در فرض مذکور که مبیت به منا ممکن نیست، برای هرشب یک گوسفند کفاره بدهد و یا در این شب ها در مکه به عبادت مشغول باشد و به کار دیگر غیر از عبادت مشغول نباشد مگر کارهای ضروری، مانند خوردن و آشامیدن و تجدید وضو که در این صورت مبیت به منا واجب نیست. والله العالم.

آیة الله شاهرودی: 1. حدود منا از طرف شارع مشخص شده و باید وقوف در محدوده منا باشد. 2. در روایت آمده که هنگام ضیق و ازدحام به وادی محسّر بروند، و ظاهراً مجزی است. 3. ضیق منا ملاک مبیت در وادی محسّر می باشد، مبیت نصف شب در منا کفایت می کند، و همچنین گذراندن به عبادت در مکه، و اگر هیچ کدام را انجام ندهد، یک گوسفند کفّاره بدهد.

ص:787

آیة الله موسوی اردبیلی: منا سرزمین معینی است که قابل توسعه نمی باشد و در صورت عدم امکان بیتوته در منا، حاجی باید به جای آن در مکه با شرایطی که در کتاب مناسک آمده است به عبادت بپردازد و اگر آن نیز ممکن نشد وظیفه ای ندارد ولی احتیاط واجب آن است که برای هر شب یک گوسفند کفاره بدهد.

نماز

نماز جماعت با اهل سنت

س1428 - در ایام عمره که جمعیت کمتری در نماز جماعت مسجد الحرام شرکت می کنند امام مقابل در کعبه، یا کنار مقام ابراهیم به نماز می ایستد، و چند صف دور کعبه تشکیل می شود و بقیه جمعیت داخل شبستان ها هستند و اتصال صفوف برقرار نیست آیا لازم است شیعیان به هنگام شرکت در نماز جماعت مسجد الحرام، اتصال صفوف را مراعات کنند و یا به همان مقداری که آنان نماز را صحیح می دانند کافی است، به علاوه بانوان را داخل حیاط راه نمی دهند و اتصال آنها به ناچار قطع است، تکلیف چیست؟

آیة الله بهجت: مراعات آنچه را خود آنها شرط می دانند بنمایند و در هر صورت نماز را اعاده کنند، علی الأحوط.

آیة الله تبریزی: اقتدا به آنها صوری است و باید قرائت را خودش و لو آهسته بخواند و اگر آهسته هم نمی تواند بخواند حدیث نفس کند، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: همانطور که آنهانماز راصحیح

می دانند کفایت می کند، والله العالم.

آیة الله زنجانی: بسیار مناسب است در نماز جماعت آن ها شرکت کنند، هرچند باید آن را اعاده نمایند.

آیة الله سبحانی: بنابر احتیاط واجب باید نماز خوانده شده با آنها را اعاده کند.

آیة الله سیستانی: به همان نحو که آنها نماز می خوانند می تواند نماز بخواند ولی

ص:788

باید قرائتش را آهسته و اگر نمی شود مخفیانه بخواند.

آیة الله صافی: با فرض عدم وجود تقیه، نماز خود را اعاده نماید، والله العالم.

آیة الله فاضل: چنانچه هنگام اقامه جماعت اتفاقاً داخل شبستان ها بودند همان جا اقتدا کنند و نماز صحیح است هر چند اتصال برقرار نباشد. ولی اختیاراً و با وسعت وقت آنجا نروند و نمانند. و در این مسأله فرقی بین آقایان و بانوان نیست.

آیة الله مکارم: در مورد بانوان که راه دیگری ندارند، اشکالی ندارد. ولی در مورد آقایان چنانچه بتوانند اتصال صفوف را رعایت کنند، لازم است.

آیة الله نوری: لازم است اتّصال صفوف را مراعات کنند.

س1429 - گاهی اوقات امام جماعت اهل سنت در نماز، سوره سجده را می خواند و نمازگزاران در اثنای قرائت به سجده می روند و برمی خیزند؛

اولاً: تکلیف چیست؟

ثانیاً: اگر کسی عمداً یا جهلاً یا سهواً سجده را ترک کرد، نمازش چه حکمی دارد؟

و اگر ندانسته به رکوع رفت و سپس به سجده و دوباره به قیام برگشت تکلیف چیست؟

آیة الله بهجت: در سجده هم با آنها تبعیت کند، و در جمیع فروض مسأله نماز را اعاده کند، والله العالم.

آیة الله تبریزی: در فرض استماع باید ایماءاً سجده کرده و احوط اعاده آن بعد از نماز است و با ترک آن نمازش باطل نمی شود و اگر رکوع یا سجده زائده انجام داد باید نمازی را که خوانده اعاده کند والله العالم.

آیة الله خامنه ای: باید تبعیت کنند، بلی اگر خلاف تقیه نباشد می توانند تبعیت نکنند و در هر صورت تبعیت مضر نیست؛ و اگر خلاف تقیه عمل نکرده باشد نمازش صحیح است، گرچه رعایت احتیاط خوب است.

آیة الله زنجانی: اگر محذوری در کار نبود مانند مواردی که خود امام در حال نماز سجده می کند، مأموم هم باید سجده کند و اگر محذوری از سجده کردن داشت، باید با

ص:789

اشاره سجده کند و در هرحال بعداً نماز را اعاده کند.

آیة الله سبحانی: در سجده با آنها تبعیت کند ولی در هر حال باید نماز را اعاده کند.

آیة الله سیستانی: تکلیف این است که اگر امام سجده کرد او هم سجده کند و پس از اتمام احتیاطاً اعاده کند و اگر امام سجده نکرد اوبا ایماء و اشاره سجده کند و نماز صحیح است و اگر عمداً یا جهلاً یا سهواً سجده نکرد نماز صحیح است و اگر به رکوع رفت نماز بنابر احتیاط واجب باطل است.

آیة الله صافی: اگر شرکت در نماز عنوان تقیه داشته باشد و ترک موافقت با آنان در سجده مخالف تقیه باشد، در سجده با آنها موافقت کند و نماز او صحیح است و در غیر مورد تقیه چون مجرّد سماع آیه موجب وجوب نیست ترک سجده بی اشکال و بلکه لازم است و انجام آن به سماع، هر چند به ایماء باشد موجب بطلان نماز است، بلی در صورت استماع وعدم تقیه، باید به ایماء و اشاره سجده نماید. و زیاد شدن رکوع در صورت مذکوره موجب بطلان نماز است، والله العالم.

آیة الله فاضل: تکلیف تبعیت است و نماز صحیح است.

اگر به هر جهت سجده را ترک کرده است به نماز لطمه ای نمی خورد، ولی اگر خلاف تقیه نیست، بعد از نماز احتیاطاً سجده را انجام دهد.

اگر ندانسته به رکوع و سپس به سجده رفته و بعداً به قیام برگشته است نمازش باطل است و باید اعاده کند.

آیة الله مکارم: تکلیف آن است که از آنها متابعت شود و احتیاطاً نماز را بعداً اعاده نماید و در دو صورت دیگر هم احتیاط اعاده است.

آیة الله نوری: 1. نمازش را بخواند و دوباره اعاده کند؛ 2. در صورت ترک سجده عمداً یا جهلا یا سهواً اگر مشغول خواندن ذکر شود تا سکوت طولانی که محوکننده صورت نماز است به عمل نیامده باشد نمازش صحیح است؛ 3. در صورت اخیر نمازش باطل است.

ص:790

س1430 - گاهی در نماز جماعت اهل سنت پس از رکوع، قنوت می خوانند، تکلیف شیعیانی که در نماز جماعت آنها شرکت کرده اند چیست؟

آیة الله بهجت: تبعیت کنند و احتیاط را مراعات نمایند به قصد آنچه جایز است مطلقا.

آیة الله تبریزی، آیة الله صافی: متابعت کنند. والله العالم.

آیة الله خامنه ای: قنوت بعد از رکوع به قصد دعا مانع ندارد و در هر صورت در فرض مرقوم مضر به صحت نماز نیست.

آیة الله زنجانی: متابعت کنند، هرچند در هر حال اعاده نماز لازم است.

آیة الله سیستانی: اشکال ندارد.

آیة الله سبحانی: متابعت اشکالی ندارد. والله العالم

آیة الله مکارم: باید مانند آنها نماز بخوانند.

نماز در اماکن تخییر

س1431 - آیا مسافر، در اماکن تخییر مجاز است نوافل ظهر و عصر را بخواند؟

آیة الله بهجت: اظهر عدم سقوط رواتب نهاریه در اماکن تخییر است اگرچه فریضه را در خارج ایقاع نماید یا قاصد آن باشد یا قصراً در داخل ایقاع نماید، بلکه ثابت است نافله با عدم تعین تقصیر.

آیة الله تبریزی: نوافل ظهر و عصر او ساقط است. والله العالم.

آیة الله خامنه ای: نافله نماز ظهر و عصر در سفر ساقط است، حتی در اماکن تخییر.

آیة الله زنجانی: مجاز نیست.

آیة الله صافی: استحباب نوافل ظهر و عصر در اماکن تخییر ثابت نیست؛ والله العالم.

آیة الله فاضل: خیر، مشروعیت نوافل ظهر و عصر در فرض مزبور ثابت نیست.

آیة الله مکارم: مجاز نیست.

آیة الله نوری: در صورتی که تمام را اختیار کرد رجاءً می تواند بخواند.

ص:791

آیة الله سبحانی: نوافل ظهر و عصر در سفر مطلقاً ساقط است و در اماکن تخییر دلیلی بر آن نیست. والله العالم

نماز در مشاعر

س1432 - فاصله بین مکه و عرفات که قبلاً چهار فرسخ بوده امروزه با توجه به توسعه مکه و اتصال شهر به منا کمتر از مسافت شرعی است در این صورت، کسی که قصد اقامه ده روز در مکه را نموده و سپس به عرفات و مشعر و منا می رود و چهار شب یا بیشتر در آنجا بیتوته می کند نماز او در عرفات و مشعر و منا و پس از مراجعت به مکه قصر است یا تمام؟

آیة الله بهجت: باید نماز را شکسته بخوانند با رعایت تخییر در محلش از مکه.

آیة الله تبریزی: چنانچه از آخر خانه های مسکونی فعلی مکه تا عرفات کمتر از چهار فرسخ و رفتن به عرفات و مشعر و منا و رجوع به مکه کمتر از هشت فرسخ باشد در صورتی که شخص بعد از اقامت ده روز - با قصد اقامت از قبل - به عرفات برود و یا این که قصد اقامت ده روز در مکه نموده و بعد از خواندن یک نماز چهار رکعتی از اقامت در مکه منصرف شده و تصمیم گرفت به عرفات برود نمازهای او در عرفات و مشعر و منا، و در رفتن و برگشتن تمام است و در غیر این دو صورت مسافر است و باید نمازهای خود را در غیر مکه قدیم، قصر بخواند و در خود مکه قدیم مخیر است بین قصر و تمام. والله العالم.

آیة الله خامنه ای: اگر پس از استقرار حکم اقامت عشره در مکه مکرمه به عرفات و مشعر و منا می رود، با فرض این که رفت و برگشت از عرفات و مشعر و منا هشت فرسخ شرعی نیست نمازش در عرفات و منا تمام است.

آیة الله زنجانی: کسی که قصد اقامه ده روز در مکه نموده یعنی تصمیم دارد ده روز در خود مکه بماند نماز او در مکه و عرفات و مشعر و منا تمام است، ولی مسافری که تصمیم دارد در اثنای ده روز برای انجام اعمال خود به عرفات و

ص:792

آیة الله سبحانی: هرگاه قصد کند در مکه ده روز بماند و اقامت او محقق شود به این معنی که تصمیم ندارد در این ده روز بیرون برود آنگاه پس از ده روز به منی و عرفات برود در تمام مراحل نماز او تمام است و اگر قصد اقامه او محقق نشد، در تمام مراحل نماز او شکسته است. والله العالم

آیة الله سیستانی: اگر مسافت مکه تا عرفات و از آنجا تا مشعر و از آنجا تا منا و تا مکه (44) کیلومتر باشد نمازش را در این اماکن قصر می خواند و الاّ لازم است نمازش را تمام بخواند، بله اگر کمتر از (44) کیلومتر باشد اگر برگشتنِ او به مکه عبوری باشد نه این که برگشتن به محلّ اقامت است، پس حکم او در مشعر و منا قصر است ولی در مکه مخیر است بین قصر و اتمام.

آیة الله صافی: در فرض سؤال نماز شخص مذکور در عرفات و مشعر و منا تمام است همچنین پس از مراجعت به مکه، در مکه هم تمام است. والله العالم.

آیة الله فاضل: اگر اقامه ده روزه با قطع نظر از چند شب مذکور باشد در مواضع ذکر شده نماز تمام است و اگر مجموعاً باشد نماز در آن مواضع شکسته، لیکن در مکه و اگر چه بعد از مراجعت باشد مخیر بین قصر و اتمام است.

آیة الله مکارم: نماز او تمام است.

آیة الله نوری: در صورتی که در مکه قصد اقامت ده روز کرده باشد نمازش در عرفات و مشعر و منا تمام است و الاّ قصر است و در مراجعت در مکه بجهت این که در این شهر مخیر است بین قصر و اتمام، اگر قصد اقامت نکرد مخیر است و اگر قصد اقامت کرد که باید تمام بخواند.

نماز در هواپیما

س1433 - در برخی موارد، زائران بیت الله الحرام یا سایر مسافران، در وقت نماز داخل هواپیما هستند، با توجه به این که نماز در هواپیما معمولاً مانع استقرار و طمأنینه نیست، در صورتی که سایر شرایط، مثل قیام و قبله و رکوع و سجود مراعات شود، آیا در صورت علم یا

ص:793

احتمال این که پیش از اتمام وقت نماز به مقصد می رسند و می توانند نماز را پس از پیاده شدن از هواپیما بخوانند، نماز در هواپیما کفایت می کند یا باید تأخیر بیندازند و در صورتی که نماز را در آن حال خواندند و پیش از اتمام وقت نماز پیاده شدند، اعاده نماز لازم است یا نه؟

آیة الله تبریزی: چنانچه احتمال بدهند که تا آخر وقت هواپیما به زمین ننشیند می تواند در هواپیما نماز بخوانند و اگر پیش از اتمام وقت هواپیما به زمین نشست نمازشان را اعاده کنند.

آیة الله خامنه ای: با تمکّن از استقرار و استقبال قبله، نماز صحیح و مجزی است، بلکه جهت درک فضیلت اول وقت افضل است.

آیة الله زنجانی: در فرض سؤال که نماز واجد شرایط صحت است نماز صحیح است و اعاده ندارد.

آیة الله سبحانی: اگر در هواپیما شرائط را رعایت کرد مثل اینکه به جهت قبله و رعایت قیام و قعود و رکوع و سجود نماز را خواند حتی اگر وقت باقی باشد نیازی به اعاده ندارد.

آیة الله سیستانی: در فرض مذکور نماز در هواپیما کافی است.

آیة الله صافی: در صورت علم باید تأخیر نماید و در صورت احتمال، احوط خواندن و چنانچه قبل از گذشتن وقت به مقصد رسید اعاده است.

آیة الله فاضل: به طور کلی مکان نماز گزار باید بی حرکت باشد و باید بتوانند تا پایان نماز شرایط نماز را رعایت کنند لذا در فرض سؤال، در سعه وقت تأخیر بیندازند و اگر به واسطه تنگی وقت ناچار باشند نماز بخوانند باید به قدری که ممکن است رعایت شرایط را بنمایند و در این صورت اعاده لازم نیست.

آیة الله مکارم: چنین نمازی صحیح است و اعاده ندارد.

ص:794

متفرقه

فیش حج متوفی

س1434 - اگر فیش حج متوفی به مبلغ زیادی در بازار خریداری می شود و به کمتر از آن مبلغ، می توان برای حج میت نایب گرفت، آیا می توان از آن فیش برای رفتن به حج استفاده کرد، در حالی که مازاد قیمت آن متعلق به ورثه است و در صورتی که میت وارث صغیر داشته باشد، چطور؟

آیة الله تبریزی: اگر به مبلغ کمتر می توان نایب گرفت، بدون اذن همه ورثه نمی توان از فیش برای حج استفاده کرد مگر این که میت وصیت کرده باشد که در این صورت مابه التفاوت از ثلث حساب می شود، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: اگر وصیت کرده و بیش از ثلث نیست، طبق وصیت عمل شود والاّ اگر همه ورثه کبیر بوده و راضی باشند، انجام حج با فیش یاد شده بدون اشکال است.

آیة الله سبحانی: ظاهر اینکه فیش را در حال صحت خریده است نوعی وصیت به حج بلدی است بنابراین مابه التفاوت حج بلدی و میقاتی از ثلث حساب کنند و پرداخت نمایند و وجه فیش را به عنوان ترکه تقسیم کنند البته اگر وارث همگی بالغ باشند با رضایت آنان استفاده از فیش برای حج اشکالی ندارد.

آیة الله سیستانی: فیش به ورثه منتقل می شود و اگر حج بر میت مستقر باشد یا وصیت کرده باشد باید برای او نایب بگیرند و اگر بخواهند با آن فیش بروند باید با رضایت ورثه باشد و اگر صغیر در میانِ آنها هست باید سهمِ او را بپردازند.

آیة الله صافی: نایب گرفتن برای متوفّی به کمتر از مبلغ ارزش و فروش فیش حجّ متوفّی مانعی ندارد و زاید بر مبلغ که صرف استیجار حج شده، متعلّق به ورثه است و از خود فیش هم جهت استیجار با توافق ورثه می شود استفاده کرد.

بلی چنانچه متوفی ورثه صغیر داشته باشد، باید حق او ملاحظه شود. والله العالم.

ص:795

آیة الله فاضل: چنانچه میت وصیتی نسبت به حج بلدی نداشته باشد. می توان از میقات برای میت در صورت استقرار حج برای او استنابه کرد و فیش را در اختیار دیگری قرار داده و مابه التفاوت، بین همه ورثه، طبق قانون شرع تقسیم گردد. و در این فرض فرقی بین داشتن صغیر یا نداشتن آن نیست.

و در صورت نبودن وصیت و عدم استقرار حج با وجود صغیر، باید سهم صغیر از مجموع فیش به هر صورت رعایت شود و تفصیل این مسأله در استفتائات آمده است.

آیة الله مکارم: در صورتی که میت وصیتی نکرده باشد، این کار جایز است، ولی به اجازه همه ورثه، و سهم صغیر را باید از آن بپردازند.

آیة الله نوری: اگر حج بر متوفّی واجب بوده است و ورثه کبار نباشند، لازم است برای حجّ متوفّی نایب بگیرند و از آن فیش هم به نحوی که ذکر شده است، استفاده اشکال ندارد و اگر در بین ورثه صغیر وجود دارد نیز با اجازه وصی و یا حاکم شرع اشکال ندارد.

س1435 - کسانی که با فیش حج میت و به نیابت از وی به حج می روند، اگر خود نیز تمام شرایط استطاعت را دارا باشند، به جز باز بودن راه، که آن هم با فیش حج میت حاصل شده است، در صورتی که بتوانند مثلاً در مدینه یا جده (قبل از میقات) برای متوفّی نایب بگیرند و خودشان حج واجب خود را انجام دهند، تکلیف چیست؟

آیة الله تبریزی: اگر بتواند ورثه را راضی کند که با آن فیش برای خود حج بجاآورد و برای میت نایب بگیرد، والله العالم.

آیة الله زنجانی: اگر لازم باشد که با آن فیش برای پدر حج به جا آورند، مستطیع نیستند، وگرنه هرکسی که استطاعت مالی دارد اگر بتواند ورثه را راضی کند که با آن فیش برای خودش حج به جا آورد مستطیع می باشد.

آیة الله سبحانی: بسیار دیده شده که افرادی به عنوان نیابت از پدر یا دیگران اجیر شده و به حج آمده اند و در مدینه و یا میقات ملتفت شده اند که خود مستطیع هستند،

ص:796

اگر بقیه ورّاث یا اجیرکننده موافقت کنند باید این افراد برای خود حج انجام دهند و برای پدر ویا منوب عنه نائب بگیرند و همچنین است اگر تبرعاً با فیش پدر یا منوب عنه به حج آمده و متوجه استطاعت خود شده است در این صورت باید تفاضل فیش را نسبت به حج میقاتی به ورثه بپردازد ولی اگر قیمت نیابت بیشتر از فیش بود باید خود بپردازد مگر اینکه ورثه ببخشند.

آیة الله سیستانی: اگر اجیر باشد و نیابت مشروط به آن سال باشد. باید حج نیابی را مقدّم بدارد و اگر مشروط نباشد یا اجیر نباشد، باید حج خود را مقدّم بدارد و می تواند برای میت نایب بگیرد مگر این که مطمئن باشد در آینده می تواند حج خود را انجام دهد که در این صورت می تواند حجّ نیابی را انجام دهد.

آیة الله صافی: در فرض مرقوم، استیجار شخص مذکور صحیح نیست، بلی اگر برای انجام حج، اعمّ از مباشرت و تسبیب اجیر شده باشد و حج مورد اجاره میقاتی باشد باید خودش حجة الاسلام خود را بجا آورد و برای میت حج میقاتی استیجار کند. والله العالم.

آیة الله فاضل: در فرض سؤال، وظیفه انجام حج نیابی است. گرچه اگر برای خود حج انجام دهند صحیح است. هر چند معصیت کرده اند. و نایب گرفتن برای متوفّی در صورتی صحیح و مجزی است که مجاز در استنابه باشند. و الاّ مجزی نیست.

آیة الله مکارم: مانند مسأله سابق است.

آیة الله نوری: این قبیل افراد نمی توانند نایب باشند و حجّ نیابی انجام بدهند، این شخص هم لازم است حجّ خود را انجام بدهد و گرفتن نایب باید با نظر ورثه و یا وصی و یا حاکم شرع، که هر یک در مورد خود اختیار دارند، باشد.

س1436 - در فرض سؤال قبل، اگر میت یکی از ورثه را (مثلاً پسر بزرگ خود را) برای انجام حج مشخص کرده باشد، یا تمام ورثه اتفاق کنند که یکی از آنها از طرف میت به حج برود، تکلیف او چیست؟

آیة الله تبریزی: به همان نحو که در مسأله سابقه گذشت عمل شود والله العالم.

ص:797

آیة الله خامنه ای: در فرض سؤال که راه با فیش مورد وصیت برای پسر باز شده و وصیت نسبت به زائد بر حج میقاتی، از ثلث بیشتر نیست، یا ورثه اجازه کرده اند، باید پسر حج را به نیابت از پدر به جا آورد.

آیة الله زنجانی: اگر پسر بزرگ قبل از پذیرش وصیت یا قبول اجاره ورثه مستطیع بوده انجام حجة الاسلام خودش مقدم است و در غیر این صورت چنانچه وصیت یا اجاره را قبول کند، باید از طرف میت حج به جا آورد.

آیة الله سبحانی: به جواب سؤال قبلی مراجعه شود.

آیة الله سیستانی: در صورتی که وصیت به یکی ازآنها کرده باشد، باید به جای او حج انجام دهد و خودش مستطیع نیست. ولی اگر توافق آنها بر یکی از آنها باشد مصداق مسأله فوق است.

آیة الله صافی: کسی که از برای میت و یا ورثه جهت انجام حج میت معین شده چنانچه خود استطاعت مالی داشته باشد نمی تواند نیابت کند. والله العالم.

آیة الله فاضل: حکم آن از جواب قبل معلوم شد.

آیة الله مکارم: هرگاه میت وصیت کرده، باید به وصیت او عمل شود و اگر ورثه توافق کنند جایز است او به حج برود.

آیة الله نوری: اگر خود آن فرزند مستطیع باشد، نمی تواند نیابت را قبول کند.

خمس پول حج

س1437 - هم اکنون کسانی که قصد تشرف به حج یا عمره را دارند، باید برای حفظ نوبت، مبلغ مقرری را به بانک بسپارند که این مبلغ مطابق قرارداد مضاربه است و سودی نیز به آن تعلق می گیرد و زمانی که پس از حدود سه سال، نوبت تشرف آنها فرا می رسد، اصل پول و سود آن را دریافت می کنند و به سازمان حج و زیارت می سپارند و به عمره یا حج مشرف می شوند. حال با توجه به اینکه سپردن پول به بانک، مقدمه رفتن به حج یا عمره است و چنانچه کسی این پول را به بانک نسپارد نوبتی را برای رفتن به عمره یا حج نخواهد داشت و اکنون

ص:798

طریق رفتن به حج نیز همین است، آیا به اصل پول و سود آن خمس تعلق می گیرد یا نه؟

آیة الله تبریزی: در فرض سؤال چنانچه بر اصل پول سال بگذرد، یعنی از وقت به دست آوردن پولی که به بانک سپرده اند، سال گذشته باید خمس آن را بپردازد و نسبت به مقداری که زیادتر از اصل پول به آنها، می دهند اگر در همان سال به حج یا عمره بروند چیزی بر آنها نیست. والله العالم.

آیة الله خامنه ای: اصل سپرده اگر از درآمد کسب غیر مخمّس بوده، خمس دارد و سود حاصله اگر پیش از سال عزیمت به سفر حج قابل وصول نبوده جزو درآمد سال وصول محسوب است که اگر در همان سال به حساب هزینه سفر حج محسوب شود خمس ندارد.

آیة الله زنجانی: در حج واجب و یا عمره، اگر به وسیله ای واجب کرده خمس پول مورد سؤال واجب نیست و در حج و عمره مستحب واجب است.

آیة الله سبحانی: هرگاه سپرده ها از درآمد همان سال باشد که نام نویسی کرده خمس ندارد هرچند سفر او به خاطر نرسیدن نوبت به تأخیر بیفتد ولی اگر درآمد سال های قبل باشد که خمس آن را نپرداخته است باید خمس آن را بپردازد و اما نسبت به سود اگر این سود به وسیله یکی از عقود شرعی به صاحب سپرده تعلق گیرد سود مذکور از درآمدهای سال وصول سود محسوب می شود و اگر همان سال وصول صرف مؤونه شد خمس ندارد و در غیر این صورت باید خمس آن را بپردازد و اما اگر کسی سال خمسی ندارد چنانچه به حج یا عمره مشرف می شود خمس به همه اموال او تعلق می گیرد و لااقل باید خمس تمام هزینه های حج و یا عمره را بپردازد و یا از حاکم شرع اجازه گرفته و مبالغ مذکور را به ذمه بگیرد.

آیة الله سیستانی: به اصل پول خمس تعلق می گیرد و نیز به سود آن، اگر از طریق معامله شرعیه ملک صاحب پول شده است، بلی اگر حج بر او مستقر شده و راه دیگری برای رفتن به حج در سال ثبت نام نداشته باشد، خمس به آن تعلق نمی گیرد.

ص:799

آیة الله صافی گلپایگانی: در ثبت نام جدید عمره اصل پول و سود آن خمس دارد ولی در مورد حج اصل و سود آن خمس ندارد.

آیة الله فاضل: افرادی که برای تشرف به حج یا عمره ثبت نام می کنند و در همان سال توفیق تشرف پیدا نمی کنند، باید خمس اصل پول و سود متعلقه مربوط به سنوات سابق را بپردازند، مگر برای افرادی که حج بر آنها مستقر شده و تمکّن از خرید فیش را ندارند.

آیة الله مکارم شیرازی: هرگاه این پول از درآمد همان سالی باشد که نام نویسی کرده است، نه به خودِ آن خمس تعلق می گیرد و نه به سود آن.

آیة الله نوری همدانی: اگر همان سالی که مستطیع شده است، آن پول را برای انجام حج در نوبت خود به حساب ریخته است آن پول جزو مؤونه و مخارج آن سال محسوب می شود و خمس ندارد، ولی اگر در سال قبل یا سال های قبل مستطیع بوده و تأخیر ا نداخته و به حساب نریخته است، باید خمس آن را بدهد. و در عمره نیز اگر به طور متعارف یک مرتبه یا در چند سال یک مرتبه باشد، پولی که به حساب ریخته است خمس ندارد اما سودی که می گیرد، از ارباح آن سالی است که آن را تحویل می گیرد و اگر تا آخر سال خمسی خود آن را در مخارج لازم زندگی خود خرج کرد، خمس ندارد و اگر بماند و سال بر آن بگذرد خمس دارد.

س1438 - کسی که برای عمره مفرده ثبت نام کرده، در حالی که بردن او به عمره قطعی بوده و برای رفتن نیز به ناچار می بایست پولی به حساب بریزد ولی در سال بعد نوبت او شد، و به عمره مشرف خواهد شد، آیا سرِ سالِ خمس، به این پول که به حساب سازمان حجّ و زیارت واریز شده، خمس تعلّق می گیرد یا نه؟

آیة الله بهجت: در فرض سؤال خمس واجب نیست.

آیة الله تبریزی: باید آن را تخمیس نماید، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: در فرض مزبور خمس ندارد.

آیة الله زنجانی: چنانچه یک سال از زمان به دست آوردن آن پول گذشته باید

ص:800

خمس آن را بپردازد.

آیة الله سبحانی: به سؤال قبل مراجعه شود.

آیة الله سیستانی: خمس دارد.

آیة الله صافی: پول مذکور خمس ندارد، والله العالم.

آیة الله فاضل: در فرض مذکور خمس پول را باید بدهد مگر اینکه دیگر نتواند پول را از سازمان حجّ پس بگیرد که در این صورت خمس ندارد.

آیة الله مکارم: خمس ندارد.

آیة الله نوری: خمس به آن تعلّق نمی گیرد.

مصدود

س1439 - شخصی در میقات برای عمره تمتع محرم شده است و پس از احرام و قبل از سایر اعمال دستگیر و زندانی شده و پس از گذشت ایام تشریق او را آزاد کرده اند، ولی در زمان صدّ، به وظیفه مصدود عمل نکرده، حال یا جاهل به مسأله بوده یا نمی توانسته عمل کند، ولی اکنون می تواند عمره مفرده انجام دهد، وظیفه او برای خروج از احرام چیست و در صورتی که نتواند عمره مفرده انجام دهد، تکلیفش چیست؟

آیة الله تبریزی: چنانچه متمکن است، بنابر احتیاط بین وظیفه مصدود و اتیان به عمره مفرده جمع نماید، والله العالم.

آیة الله سبحانی: چون حکم مصدود را دارد باید برای خروج از احرام قربانی و تقصیر کند و احتیاطاً پس از رفع منع، اعمال عمره مفرده را انجام دهد و اگر نمی تواند، نائب بگیرد.

آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب از احرام خارج نمی شود مگر این که هدی تهیه و ذبح یا نحر کند و به احتیاط واجب حلق یا تقصیر نیز لازم است و اگر متمکن از هدی نباشد ده روز روزه بگیرد.

آیة الله صافی: شخص مذکور اگر قدرت بر اعمال عمره مفرده دارد باید با اعمال

ص:801

عمره مفرده از احرام خارج شود و اگر از انجام عمره مفرده نیز ممنوع است به وظیفه مصدود عمل کند؛ والله العالم.

آیة الله فاضل: چنانچه می تواند عمره مفرده انجام دهد باید با انجام عمره مفرده از احرام خارج شود و احتیاط آن است که قصد عدول به عمره مفرده کند. و چنانچه نتواند عمره مفرده انجام دهد. اگر علت آن مریضی باشد باید او را طواف و سعی دهند. و اگر ممکن نشد باید برای طواف و سعی نایب بگیرد و از احرام خارج شود و اگر علت آن این باشد که او را از مکه اخراج کرده اند و نمی تواند برگردد حکم مصدود را دارد.

آیة الله مکارم: باید عمره مفرده انجام دهد و از احرام خارج شود و اگر نمی تواند کسی را نایب بگیرد.

آیة الله نوری: اگر نتواند عمره مفرده انجام دهد لازم است به وظیفه مصدود عمل نماید.

س1440 - شخصی اعمال عمره تمتّع را به پایان برده و اکنون نمی تواند حج تمتع بجا آورد، مثلا برای خدمت به حجاج از سوی سازمان حج و زیارت به حج آمده و اکنون سازمان مذکور او را مأمور کرده که در ایام تشریق در مکه بماند، وظیفه اش چیست؟

آیة الله تبریزی: چنانچه کسی مضطر به ترک حج تمتع بشود احتیاط آن است که عمره تمتع را عمره مفرده قرار داده و برای آن طواف نساء بجا آورد ولی مجرد منع دیگران محقق اضطرار نیست، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: عمره تمتع استحبابی را می تواند رها کند و چیزی بر او نیست و احتیاط مستحب آن است که طواف نساء را انجام دهد.

آیة الله زنجانی: در فرض اضطرار فعلاً وظیفه ای ندارد. البته احتیاط مستحب در آن است که عمره تمتع را عمره مفرده قرار داده و برای آن طواف نساء به جا آورد.

آیة الله سبحانی: چنین فردی با انجام طواف نساء و نماز آن، آن را به عمره مفرده

ص:802

تبدیل می کند و اگر استطاعت او باقی است و یا حج در سال های قبل بر ذمه او آمده باشد باید سال بعد حج را انجام دهد. ولی توجه به این نکته ضروری است که نمی تواند بدون عذر از عمره تمتع حتی استحبابی منصرف شود.

آیة الله سیستانی: به احتیاط واجب آن را عمره مفرده قرار دهد و طواف نساء به جای آورد.

آیة الله صافی: در فرض سؤال، در حج تمتع واجب (حجة الاسلام، حج واجب به نذر و غیره) ترک حج تمتع جایز نیست، و در حج تمتع مستحبی نیز با عدم ضرورت عرفی یا شرعی احتیاط واجب انجام حج تمتّع است. والله العالم.

آیة الله فاضل: فعلاً مُحِل است و تکلیفی ندارد و به مأموریت خود ادامه دهد.

آیة الله مکارم: اگر توانایی بر حج ندارد وظیفه ای ندارد.

آیة الله نوری: اگر حجّ بر آن شخص واجب بوده است و به قصد ادای حج واجب عمره تمتّع را انجام داده و اکنون قدرت ادای حج را ندارد این عمره تمتّع از عمره تمتّعی که جزء حج است کفایت نمی کند و لازم است بعداً عمره تمتع و حج تمتّع را باهم در یک سال انجام بدهد و اگر از باب استحباب می خواسته است حج تمتّع انجام بدهد و مضطر به ترک حج شده است اشکال ندارد.

حج کودک

س1441 - کودک ممیزی را ولی او به سعی می برد؛ مثلاً در کالسکه سوار است و خواب است، آیا لازم است در ابتدای سعی او را برای نیت بیدار کند، و چنانچه در آغاز بیدار باشد و در بین راه خواب برود چه حکمی دارد؟

آیة الله بهجت: سعی از عبادات است و سعی در حال خواب صحیح نیست باید او را بیدار کند.

آیة الله تبریزی: بنابر احتیاط واجب این است که خواب نرود و آن مقدار را که خواب رفته، به نیت «اتمام ما نقص من سعیه» اعاده کند و اگر قبل از نیت سعی، خواب

ص:803

رفته - بدون اشکال- سعی او باطل است، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: باید برای نیت سعی، حدوثاً و بقاءاً بیدار باشد، بنابر این در اثناء هم نباید خواب باشد؛ و همچنین در صورت تمکن خودش باید سعی کند و سعی دادن او صحیح نیست.

آیة الله زنجانی: اگر ابتدای سعی نیت کرده و با توجه به این که ممکن است در اثناء سعی خوابش ببرد سعی را شروع کرده است، سعی او صحیح است، هرچند در اثناء سعی خوابش ببرد.

آیة الله سبحانی: طفل ممیز باید در تمام اشواط طواف و سعی بیدار باشد و شرایط طواف و سعی را تا جایی که خارج از طاقت او نباشد باید مانند افراد بزرگسال رعایت کند و اگر رعایت نکرد بر اساس مسائل گذشته در طواف و سعی اصلاح نماید ولی در بچه غیر ممیز چنانچه ابتداءا بیدار باشد ولی در اثناء هر کدام از طواف و سعی بخوابد اشکال ندارد اما در طواف جوری او را در بغل بگیرد یا اگر توانایی و امکان راه رفتن دارد راه ببرند که سمت چپ او به سمت کعبه باشد و در سعی نیز رو به صفا و مروه باشد.

آیة الله سیستانی: سعی در حال خواب مُجزی نیست و باید او را وقتی به سعی ببرد که بیدار بماند و تا ممکن است او را به راه رفتن وادارد و سعی با کالسکه فقط در حال عدم تمکن از راه رفتن مجزی است.

آیة الله صافی: سعی در حال خواب صحیح نیست، والله العالم.

آیة الله فاضل: چون سعی از عبادات است و صحت آن منوط به نیت و قصد قربت مستمر است لذا درفرض مذکور اگر قبل از شوط چهارم به خواب رفته است به احتیاط واجب سعی را از اول اعاده کند و اگر بعد از شوط چهارم خواب رفته است پس از بیدار شدن و توجه و التفات باید از جایی که به خواب رفته سعی را ادامه دهد.

آیة الله مکارم: در صورتی که در ابتدای سعی نیت کرده باشد، اشکالی ندارد.

ص:804

آیة الله نوری: 1. لازم است که او را برای انجام نیت بیدار کند؛ 2. و آن مقداری را که در حال خواب پیش رفته است پس از بیدار شدن اعاده کند.

س1442 - شخصی که کودک را در بغل گرفته و طواف می دهد، آیا باید شانه چپ کودک نیز به طرف کعبه باشد؟

آیة الله تبریزی: لزومی ندارد، والله العالم.

آیة الله زنجانی: لازم نیست، بلکه در صحیح بودن طواف کسی که بچه را طواف می دهد نیز لازم نیست شانه چپ او به طرف کعبه باشد.

آیة الله سبحانی: به سؤال 1441 رجوع شود.

آیة الله سیستانی: باید تا حدّ امکان سعی کند طوری او را طواف دهد که عرفاً طرف چپ او به طرف کعبه باشد.

آیة الله صافی: بنابر احتیاط شانه چپ کودک نیز به طرف بیت باشد، والله العالم.

آیة الله فاضل: بلی باید تمام شرایط در کودک نیز رعایت شود.

آیة الله مکارم: لازم نیست.

آیة الله نوری: بلی لازم است.

س1443 - کودکی را که محرم کرده اند و طواف می دهند، آیا طهارت بدن و لباس کودک در حال طواف لازم است، و چنانچه قبل از طواف او را تطهیر کنند برای یک طواف کافی است و وارسی بین طواف لازم نیست؟

آیة الله تبریزی: آن مقدار که بتوانند بنابر احتیاط رعایت طهارت او را بکنند ولی وارسی لازم نیست، والله العالم.

آیة الله زنجانی: در مورد کودک کم سن مانند شیرخواره که نجس شدن لباس یا بدنش متعارف است و نمی تواند از نجس شدن آن ها خودداری کند رعایت طهارت بدن و لباس لازم نیست و در غیر آنها رعایت کنند.

آیة الله سبحانی: آن مقدار که بتوانند بنابر احتیاط طهارت بچه را رعایت بکنند

ص:805

ولی وارسی لازم نیست.

آیة الله سیستانی: رعایت طهارت بدن و لباسِ او لازم نیست.

آیة الله صافی: باید شرایط طواف و نماز در طفل نیز مراعات شود و در صورت غیر ممیز بودن طفل، در صورت امکان او را وضو دهند لباس و بدن او را تطهیر کنند و در صورت شک در عارض شدن حدث و خبث وارسی لازم نیست و حکم طهارت باقی است، والله العالم.

آیة الله فاضل: بلی لازم است و وارسی در بین طواف لازم نیست. ولی اگر متوجه شدند که لباس و بدن او نجس شده، احتیاط این است که آنها را تطهیر کنند.

آیة الله مکارم: چنانچه قبل از طواف او را تطهیر کرده باشد کافی است.

آیة الله نوری: بلی لازم است و برای یک طواف کافی است، و وارسی لازم نیست.

دیوانه و حج مستقر

س1444 - شخصی پس از استقرار وجوب حج دیوانه شده، وظیفه ولی، نسبت به حج او چیست؟

آیة الله تبریزی: تا زنده است ولی وظیفه ای ندارد و پس از مردن وی از ترکه اش برای وی حج می گیرد، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: ولی مجنون نسبت به حج او تکلیفی ندارد، اگر تا آخر عمر عاقل شد خودش حج بجا می آورد و گرنه پس از مرگ از ترکه او نایب می گیرند.

آیة الله زنجانی: حجة الاسلام از دیون شخص مستطیع است و در مورد مجنون اگر امید بهبودی نباشد باید ولی از مال او برای انجام حج نایب بگیرد و اگر دیوانه هزینه حج را نداشته باشد، ولی وظیفه ای ندارد.

آیة الله سبحانی: هرگاه یأس از بهبودی او دارند ولی او می تواند از اموالش برای او حج نیابی بگیرد یا این کار را به امید برطرف شدن عذر تا هنگام مرگ تأخیر بیندازد

ص:806

وسپس از ترکه او استنابه کند.

آیة الله سیستانی: باید پس از مرگ برای او نایب بگیرد.

آیة الله صافی: در فرض سؤال، چنانچه افاقه حاصل شود، باید حج را بجا آورد و در صورت عدم افاقه تا حین موت، باید پس از موت برایش حجّ استیجار شود، والله العالم.

آیة الله فاضل: چنانچه امید افاقه هست صبر کنند والاّ بنابر احتیاط واجب، ولی شرعی او از مال او یک حج نیابی انجام دهد.

آیة الله مکارم: ولی او وظیفه ای ندارد، مخصوصاً اگر امید زوال جنون باشد ولی بعد از مردن او باید از مال او حج را نیابتاً بجا آورند.

آیة الله نوری: اگر مال دارد لازم است ولی اقدام به حجّ نیابی بکند.

روزه مستحب در مدینه

س1445 - آیا استحباب سه روز روزه مستحبی در مدینه منوره برای برآمدن حاجت، اختصاص به مسافر دارد یا برای اهالی مدینه و کسی که قصد عشره دارد نیز مستحب است؟

آیة الله تبریزی: حکم مزبور اختصاص به مسافر دارد و شامل اهل مدینه نمی شود و در مسافر بین این که نمازش قصر باشد یا به جهت قصد اقامت ده روز نمازش تمام باشد، فرقی نیست، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: اختصاص به مسافر ندارد، و ذکر مسافر جهت استثناء از صوم در حال مسافر بودن است.

آیة الله زنجانی: روزه مستحبی حاجت در مدینه منوره برای مطلق مسافر مستحب است، هرچند قصد ماندن ده روز کرده باشد و استحباب آن در مورد اهالی مدینه ثابت نیست و می توانند این روزه را رجاءاً به جا آورند.

آیة الله سبحانی: مخصوص مسافر است و فرقی بین کسی که قصد عشره کرده و یا نکرده در این مسأله نیست.

ص:807

آیة الله سیستانی: برای همه مستحب است.

آیة الله صافی: بعید نیست اختصاص به مسافر نداشته باشد، والله العالم.

آیة الله فاضل: استحباب آن به قصد ورود برای غیر مسافر ثابت نیست، بلی رجاءاً مانعی ندارد.

آیة الله مکارم: این حکم مخصوص مسافر است ولی دیگران بر اساس قانون اوّلی هر روزی بخواهند می توانند به قصد حاجت روزه بگیرند. علاوه بر این مسافری که می تواند برای حاجت سه روز در مدینه روزه مستحبی بگیرد، می تواند در این سه روز معتکف هم بشود، هرچند قصد ده روز هم نکرده باشد.

اعتکاف در مسجد الحرام

س1446 - بسیاری از زائران خانه خدا خواهان اعتکاف در مسجدالحرام هستند باتوجه به فرصت معنوی و تأثیر فراوان روحی و روانی آن و لزوم روزه جهت اعتکاف، آیا می توانند پس از حضور در مکه مکرمه با نذر، به اعتکاف بپردازند؟

آیة الله بهجت: مانعی ندارد.

آیة الله تبریزی: چنانچه نذر روزه در مکه نماید تا روزه در سفر صحیح باشد می تواند معتکف شود. والله العالم.

آیة الله خامنه ای: روزه مستحبی در سفر که با نذر صحیح است، بنابر احتیاط واجب مشروط است به اینکه نذر در حضَر منعقد شده باشد.

آیة الله خامنه ای: می توانند برای روزه نذر کنند و در این صورت اعتکاف مانعی ندارد.

آیة الله زنجانی: بلی می توانند بعد از سفر نذر کنند که در همان سفر روزه بگیرند و معتکف شوند.

آیة الله سبحانی: می تواند قبل از سفر و یا حضور در مکه نذر کنند که در سفر سه روز روزه بگیرند و با این نذر اعتکاف کنند.

ص:808

ص:

آیة الله فاضل: مانعی ندارد لکن سعی نماید تا عمل سعی را زودتر به پایان رساند.

آیة الله مکارم: این مقدار اشکال ندارد.

آیة الله نوری: بسمه تعالی، پس از سلام، لازم است قبل از اذان صبح در مسجدالحرام باشد.

آوردن قرآن از مسجدالحرام

س1448 - قرآن هایی در مسجدالحرام به زائران اهدا می شود که چند دسته است:

دسته اول: قرآن های مستعمل مسجدالحرام، ممهور به مُهر «وقف لله تعالی بالمسجدالحرام».

دسته دوم: قرآن های چاپ عربستان، وقف و هدیه زائران جهت قرائت در مسجدالحرام، که متصدّیان این قرآن ها و قرآن های دسته سوّم که چاپ سایر کشورها است و توسط زائران به مسجدالحرام هدیه می شود را به خاطر یک شکل بودن قرآن های مسجدالحرام از قفسه ها خارج کرده و به زائران دیگر که متقاضی قرآن هستند تحویل می دهند. و دسته چهارم قرآن هایی است که هدیه دولت عربستان و ریاست شؤون حرمین شریفین است و هیچ گونه مُهری ندارد. حال: آیا دریافت این قرآن ها جایز است؟ و برفرض جواز مالک می شوند یا نه؟ و درصورت عدم مالکیت، آیا جهت استفاده عمومی در غیر مساجد یا در مساجد دیگر می توان آنها را آورد؟

آیة الله بهجت: دسته اول و دوم جایز نیست و دسته سوم ممکن است تملّک، ولی احتیاط در ترک است و دسته چهارم تملُّک آن مانعی ندارد و دسته اوّل و دوّم را اگر نمی گذارند در آنجا باشد می تواند به اقرب آن مساجد بگذارد.

آیة الله تبریزی: قرآن هایی که محرز است زوّار هدیه و وقف کرده اند را نمی توان گرفت و تصرف کرد و گرفتن قرآن های دیگر جایز است و می توانند تملّک کنند و یا در مساجد و غیره برای عموم قرار دهند، والله العالم.

آیة الله خامنه ای: قرآن هایی که وقف آن برای مسجدالحرام مُحرز است، دریافت و تملّک آن جایز و صحیح نیست و در صورتی که عودت و استفاده از آن در

ص:810

مسجدالحرام امکان ندارد، آنها را به مساجد دیگر برده و در آنجا استفاده نمایند.

آیة الله زنجانی: گرفتن قرآن هایی که محرز است زوّار هدیه یا وقف کرده اند جایز نیست و گرفتن قرآن های دیگر از مسئولین ذی ربط جایز است، هرچند علامت «وقف بالمسجدالحرام» روی آن باشد.

آیة الله سبحانی: دسته اول و دوم جایز نیست و سومی هم خالی از اشکال نیست فقط دسته چهارم را می توان گرفت و تملک کرد. والله العالم

آیة الله صافی: در فرض سؤال، قرآن هایی که توسط حجّاج و زائرین وقف نشده؛ اعم از آنکه اثری از وقف بودن در آنها نباشد یا از طرف حکومت سعودی اثر وقف در آنها دیده شود اگر مسؤولین ذیربط از آنها به کسی اهدا نمایند، گرفتن آن اشکال ندارد و گیرنده مالک می شود. قرآن هایی که توسط حجّاج وقف بشود، گرفتن آنها جایز نیست، والله العالم.

آیة الله فاضل: استفاده از قرآن های دسته اول و دوم در غیر مسجدالحرام اشکال دارد، اما دسته سوم و چهارم اشکالی ندارد و تحقّق ملکیت نسبت به دسته چهارم مسلّم است.

آیة الله مکارم: قرآن هایی که از طرف مسؤولین آن منطقه به زوار داده می شود اشکالی ندارد و ملک آنها می شود.

آیة الله نوری: در غیر مورد اخیر، گرفتن آنها اشکال دارد و همچنین نمی توان آنها را به مساجد یا جاهای دیگر برد.

آوردن خاک و ریگ از مشاعر

س1449 - آوردن خاک، ریگ و سنگ از عرفات، مشعرالحرام، منا، صفا، مروه یا منطقه حرم چه حکمی دارد؟ و چنانچه عمداً یا جهلاً آورده باشد، برگرداندن آن واجب است یا نه؟

آیة الله تبریزی: برداشتن خاک و ریگ و سنگ از آنچه نام برده شده مانعی ندارد بلی اگر در مسجد الحرام و مسجد خیف و یا سایر مساجد فرض شود، جایز نیست و

ص:811

برگرداندن آن لازم است، والله العالم.

آیة الله زنجانی: برداشتن ریگ و سنگی که متعلق به صفا و مروه یا مساجد یا ملک اشخاص است و مالک آن راضی به برداشتن نیست، جایز نیست و برداشتن غیر آن اشکال ندارد. و در هر حال برگرداندن ریگ ها واجب نیست، مگر آن که پس از برگرداندن در مساجد یا صفا و مروه مورد استفاده قرار گیرد یا مالک آن راضی نباشد.

آیة الله سبحانی: اگر کسی از منطقه حرم (مکه، مخصوصا صفا و مروه) مشعر و منی سنگ یا خاکی برداشته و به وطن خود برده است باید آن را به حرم برگرداند. (مناسک، م 584)

آیة الله سیستانی: اشکال ندارد و برگرداندن واجب نیست.

آیة الله صافی: بنابر احتیاط از آوردن خاک و ریگ حرم خودداری شود واگر آورده، در صورت تمکن به حرم برگرداند، والله العالم.

آیة الله فاضل: از صفا و مروه جایز نیست. و از غیر آن دو مانعی ندارد. و در هر صورت برگرداندن لازم نیست. ولی به طور کلی لازم است مؤمنین از این قبیل اعمال پرهیز کنند.

آیة الله مکارم: این کار شرعاً اشکال دارد و احتیاط آن است که آن را برگرداند.

آیة الله نوری: از عرفات و مشعر الحرام اشکال ندارد ولی از صفا و مروه اشکال دارد و باید برگرداند.

نذورات

س1450 - برخی از زائران حرمین شریفین اظهار می دارند که فلان مبلغ را به ما داده اند تا در حرم مطهّر نبوی یا قبور مطهّر بقیع بریزیم با توجّه به اینکه ریختن آنها در آن محل ها غیر ممکن است یا صرف حرم یا مصرف مقرّر خود نخواهد شد و حاضر نیستند این وجوه را با خود برگردانند، آیا می توان آنها را در راه خیر؛ مثل کمک به فقرای شیعه صرف کرد؟

آیة الله بهجت: می توان خرج زوّار آنجا از شیعیان کرد و اگر نشد به فقرای شیعه

ص:812

می توان داد.

آیة الله خامنه ای: اگر علم به رضایت صاحبان وجوه باشد یا از قبل کسب اجازه شده باشد، صرف آن در مورد فقرای شیعه اشکال ندارد.

آیة الله سبحانی: در مورد زائران فقیر مصرف شود و اگر در میان زائران فقیر نباشد در مورد فقرای شیعه مصرف شود. والله العالم

آیة الله سیستانی: باید به صاحبانش برگردانند.

آیة الله فاضل: باید پول های مذکور را از طرف صاحبان آن به فقرای شیعه صدقه بدهند.

آیة الله مکارم: مجاز هستند که صرف فقرای شیعه در آنجا کنند

آیة الله نوری: در صورتی که صاحبان پول راضی باشند اشکال ندارد.

ص:813

ص:814

فهرست تفصیلی مناسک حج

اشاره

فهرست تفصیلی زیر به منظور تسهیل در دستیابی به مطالب مورد نیاز در مناسک حج، توسط برادر ارجمند جناب حجة الاسلام آقای شیخ جواد انواری تهیه شده، امید است برای سروران روحانی مفید واقع شود.

گفتنی است «م» در این فهرست نشانه «مسأله» و «س» علامت «سؤال» است.

الف:

آداب دخول مسجد الحرام م/530

آمپول و تزریق آن در حال احرام م/487

آینه و نگاه کردن در آن م/363، 364، 365، 367، 368، 497

اجرت گرفتن برای عمره مفرده نیابتی و رعایت عدم فاصله یک ماه م/188

اجزاء عمره و حج هم از عبادات است م/253

اجیر باید به وظیفه خود عمل کند نه تقلید منوب عنه م/148، 149

اجیر در حج می تواند در طواف، سعی و ذبح برای دیگران هم اجیر شود م/122

اجیر شدن از بلد و فراموش کردن نیت از بلد م/147

اجیر گرفتن برای پدر بدون اجازه او م/144

ص:815

احتمال عدم صحت حج یا احتمال عدم استطاعت م/61

احتمال قوی عقلایی می دهد که نتواند اعمال را به نحو عادی نیابت انجام دهد، آیا می تواند از حج واجب نیابت کند؟ م/158

احتیاط واجب حلق کردن در سال اول و چگونگی رجوع به غیر م/1162

احرام از ادنی الحلّ م/227، 236، 245، 250

احرام از جحفه یا قرن المنازل برای کسی که در مدینه اجیر شده است و انجام عمره مفرده(...) س1400/ استفتائات جدید

احرام از جدّه م/212، 222، 239، 443، س1402، استفتائات جدید

احرام از رابغ م/224

احرام از غیر میقاتی که در مسیر است م/231

احرام از محاذات میقات م/207، 218

احرام از مسجد شجره یا خارج آن م/202، 220

احرام حج از محلاّت جدید مکه م/951، 954

احرام حج افراد از حرم م/936

احرام حج تمتّع م/937، 938، 940، 941، 942، 945

احرام حج تمتّع و محلّ آن م/946

احرام در حال جنابت، حیض، نفاس م/288

احرام در لباس دوخته به واسطه عذر م/1319، 1364

احرام شخص جنب و حائض در مسجد شجره م/203، 204، 205، 230، 232تا234، 248، 288

احرام عمره یا حج برای ورود به مکه یا حرم م/172، 1364

احرام قبل از میقات م/209، 211، 217، 232، 233

احرام کر و لال م/235، 294

احرام و حرکت به طرف خلاف مکه م/240، 241

احرام و قصد به هم زدن و کندن لباس و ارتکاب محرمات احرام م/1317

ص:816

احرام و مستحبات و مکروهات آن م/302، 303

اذن شوهر در حجِّ واجب شرط نیست م/87

اذن منوب عنه در نیابت لازم است م/144

اذن ولی برای حج بچّه ممیز م/7

ارتکاب بعض محرمات احرام در حال جهل یا غفلت م/323، 1320

ازاله مو از بدن م/401 تا 409 و502

ازدواج و نیاز به آن و استطاعت م/18، 98

استحباب انجام اعمال حج در روز عید در مکه م/1172

استحباب حج برای بچّه ممیز م/7

استحباب حج و عمره برای بچّه غیر ممیز به وسیله ولی م/8، 105

استطاعت از راه فروش زمین برای تهیه مسکن م/51

استطاعت از راه فروش منزل گران قیمت و خرید منزل ارزان تر م/49، 101

استطاعت از منافع خمس و زکات م/100

استطاعت با پول ارث م/151

استطاعت با پول ثبت نام سوریه م/68

استطاعت با پول شرکت پدر و فرزندان م/97

استطاعت با پول قرضی م/20، 21، 65، 74

استطاعت با پول نیابت م/38، 56

استطاعت با پول و اجرت خدمت در راه حج م/37

استطاعت با حقوق کارمندی م/77

استطاعت با فروش کتب و اشیای زائد در زندگی م/28، 101

استطاعت با فیش پدر م/70، 71، 88، 155، س1434، 1435، 1436 استفتائات جدید

استطاعت با وجوه شرعی مثل سهم امام و سهم سادات م/48، 50، 58، 82، 90، 100

استطاعت بدون پول هدی و قربانی م/89

استطاعت برای عمره مفرده م/179

ص:817

استطاعت خدمه کاروان ها - پزشکان م/58، 59

استطاعت خیالی م/66

استطاعت در داشتن مخارج عائله تا برگشت از حج م/39

استطاعت در موقع ثبت نام و احتیاج پیدا کردن به پول آن م/79

استطاعت زن با مطالبه مهریه م/47، 69، 84

استطاعت زن بعد از مرگ شوهر م/46

استطاعت زن و به زحمت افتادن شوهر م/53

استطاعت زن و دادن نوبت به شوهر م/73

استطاعت طفل نابالغ قبل از میقات م/14

استطاعت مالی م/15، 97

استطاعت میقاتی و کفایت از حجة الاسلام م/54، 92

استطاعت و استقرار حج به خاطر مسامحه کردن در رفتن م/78، 81، 116

استطاعت و بخشش مال به والدین یا دیگران م/75، 93، 98

استطاعت و پرداخت پول برای دفع ضرر دشمن م/72

استطاعت و حج نیابی م/82، 88، 124، 141، 146، 151

استطاعت و خروج از آن به وسیله خرج کردن زاد و راحله م/57، 93، 95

استطاعت و رجوع به کفایت م/40، 92

استطاعت و فروش باغ و امرار معاش از باغ م/102

استظلال از تنعیم تا مسجد الحرام م/509، 510

استظلال از مسجد الحرام تا منزل در مکه م/508،

513، 519

استظلال از منزل مکه تا مسجدالحرام م/490

استظلال برای مردان در شب و روز م/437 تا 449و 483، 485، 486، 511

استظلال توسط سقف یا دیوار ماشین م/517

استظلال در سایه حاصل از تابش عمودی یا مایل خورشید م/515

استظلال در شب از مدینه به مکه و طلوع آفتاب و بودن در ماشین مسقّف م/444، 485، 511، 514

ص:818

استظلال در عرفات م/518

استظلال در مسیر راه بین مشعر و منا م/514، 521

استظلال و زیر سقف قسمت جلوی ماشین م/512

استظلال و سایه انداختن بر روی شانه م/516

استظلال هنگام ورود به مکه م/520

استعمال شامپو و صابون بودار م/495

استعمال عطریات در حال احرام م/335، 336، 337، 338 تا 345

استقرار حج م/3

استقرار حج به خاطر شرکت نکردن در قرعه کشی م/55، 76، 146

استقرار حج در صورت ترک آن با وجود شرایط استطاعت م/42، 116

استمنا در حال احرام م/334

استنابه در سعی م/872

اضطرار به لباس دوخته م/283، 1319

اعاده حج در سال بعد، در صورت احرام از ادنی الحلّ م/250

اعاده حج در صورت باطل کردن عمره تمتّع یا حج م/254، 255، 256

اعمال حج بعد از منا و حلال شدن محرمات به تدریج م/1179

اعمال حج را به خاطر خوف حیض مقدّم داشتن م/1190

اعمال حج در صورت تقدیم، برای سه طایفه اول اعاده ندارد گرچه کشف خلاف شود م/1177

اعمال حج در صورت تقدیم، موجب حلال شدن محرمات احرام نمی شود م/1180

اعمال حج در صورت تقدیم و کشف خلاف برای طایفه چهارم و اعاده آن م/1178

اعمال حج را انجام داد بعد فهمید وضویش باطل بوده است م/1362

اعمال حج و تقدیم آن باید مشتمل بر هر سه عمل باشد م/1197، 1214

اعمال حج و تقدیم آن بدون احرام، جهلا م/1198

اعمال حج و تقدیم آن برای کسی که با تخت روان او را طواف می دهند م/1196

اعمال حج و تقدیم آن برای معذورین و تشخیص عذر به عهده خود شخص م/1195

ص:819

اعمال حج و تقدیم آن جایز است نه لازم م/1193

اعمال حج و تقدیم آن و انتخاب نزدیک ترین زمان به موقفین م/1194

اعمال حج و تقدیم آن و انجام سعی بعد از اعمال منا م/1192

اعمال حج و تقدیم آنها برای نایب به خاطر خوف حیض و مرض م/1191

اعمال حج و جواز تأخیر تا روز یازدهم یا آخر ذی حجه م/1172، 1173، 1200

اعمال حج و جواز تقدیم آن بر وقوفین برای چهار طایفه م/1176

اعمال حج و عدم جواز تقدیم آنها بر وقوفین م/1175

اعمال حج و عدم جواز تقدیم آن برای کسی که فقط ترس دارد در اثر ازدحام نتواند طواف کند م/1189

اعمال حج و عمره را طفل یا ولی او، به نیابت از طفل انجام دهد م/13، 104، 105

اعمال حج و کیفیت طواف حج و نماز و طواف نساء و نماز آن م/1174

اعمال حج و واگذار کردن به نایب م/1198

اغما و بیهوش شدن بعد از وقوف به عرفات و قبل از مشعر م/973

اقسام حج م/96

اقسام عمره م/171

التذاذ از زن به طور مطلق قبل از طواف نساء جایز نیست م/1205

التذاذ از زن محرم م/493، 494

انجام اعمال حج بدون تقلید م/1345

انجام اعمال مکه قبل از وقوفین بدون احرام جهلاً م/952

انگشتر به دست کردن در حال احرام م/387 تا 390

ایمان نایب، در اصل نیابت در ذبح و رمی و طواف و... شرط است م/143، 1042

ب:

با احتمال حیض می تواند محرم به احرام عمره مفرده شود م/193

باذل می تواند از بذلش برگردد م/35

بازی و ملاعبه با زن در حال احرام م/322

ص:820

باطل بودن تقصیر و ارتکاب محرمات احرام م/895

باطل بودن طواف حج و انجام حج نیابی م/691

باطل بودن طواف زن و حائض شدن م/723

باطل بودن طواف - نماز - سعی و توجه بعد از تقصیر م/647، 650، 705

باطل کردن بعضی از اجزای عمره و حج م/256

باطل کردن حج و اعاده آن در سال بعد م/255

باطل کردن عمره تمتع و تبدیل به حج افراد و اعاده در سال بعد م/254، 533

باطل و فاسد کردن حج و خروج از احرام با اتمام آن م/489

بخشش مال بعد از استطاعت م/75، 93

بدل ذبیحه: اگر سه روز روزه را تا پایان ذبیحه نگرفت باید سال آینده قربانی کند م/1066

بدل ذبیحه: اگر سه روز روزه را در مکه یا در محل نگرفت باید قربانی کندم/1076

بدل ذبیحه: اگر کسب کرد باید قربانی کند م/1055

بدل ذبیحه: اگر لباس ها را فروخت باید قربانی کند م/1056

بدل ذبیحه: اگر متمکن از روزه شود ولی قبل از گرفتن بمیرد، ولی میت باید قضا کند م/1074

بدل ذبیحه: اگر می تواند چیزی بفروشد و قربانی کند م/1054

بدل ذبیحه: اگر می تواند قرض کند و قربانی کند م/1053

بدل ذبیحه: بعد از سه روز روزه اگر متمکن از ذبح بشود م/1065

بدل ذبیحه: ده روز روزه است، 3 روز در حج 7 روز بعد از مراجعت م/1051، 1052، 1068، 1069

بدل ذبیحه: سه روز روزه باید بعد از احرام به عمره باشد م/1067

بدل ذبیحه: سه روز روزه باید در ذی الحجه باشد م/1057، 1058، 1059، 1063

بدل ذبیحه: سه روز روزه در سفر هم جایز است م/1064

بدل ذبیحه: سه روز روزه در منا جایز نیست م/ 1060، 1061، 1062

بدل ذبیحه: هفت روز روزه بعد از مراجعت از حج است م/1068 تا 1073، 1075

بدهکار و داشتن مخارج حج و استطاعت او م/21، 106

بدهکاری خمس و زکات و استطاعت م/22

بطلان وضو و فهمیدن بعد از انجام تمام اعمال حج م/1362

ص:821

بوسیدن زن در حال احرام م/319، 494

بیتوته منا، اگر قسمتی از اول شب را درک نکند یا زودتر از نصف شب خارج شود یک گوسفند قربانی کند م/1235، 1242، 1252

بیتوته منا، اگر نصف دوم را بماند و کفّاره ترک مبیت م/1243، 1252

بیتوته منا برای چند طایفه واجب نیست م/1222

بیتوته منا برای کسی که در احرام عمره تمتع از صید وزن اجتناب نکرده است م/1223

بیتوته منا تا نیمه شب و ملاک نیمه شب م/1226

بیتوته منا در زمین های متّصل به منا و کفّاره دادن یک گوسفند م/1239، 1241، 1245، 1246

بیتوته منا در شب یازدهم، دوازدهم و سیزدهم م/1220، 1221

بیتوته منا را اگر ترک کند برای هر شب یک گوسفند قربانی کند م/1229، 1230، 1232

بیتوته منا عبادت است و نیت خالص لازم دارد م/1227

بیتوته منا و مقدار واجب آن م/1224، 1225

بیتوته منا یا عبادت در مکه، در غیر مکه جایز نیست م/1228، 1231، 1244 و 1251

پ:

پماد و استعمال آن به خاطر عرق سوز شدن بدن در احرام م/500

پوشاندن روی پا - چکمه - جوراب م/369، 370، 371، 484

پوشاندن زن صورت خود را م/428 تا 436، 505

پوشاندن سر با چیز دوخته و کفاره آن م/526

پوشاندن مرد سر خود را م/410 تا 427، 503

پوشیدن نعلین که بندهای عریض دارد م/484

ت:

تأخیر احرام از میقات در صورت ضرورت م/201

تأخیر احرام از میقات عمداً و بطلان حج م/210، 218، 219

تأخیر تلبیه از میقات جایز نیست م/266

ص:822

تأخیر سعی در روز بعد یا روزهای بعد م/861

تأخیر طواف نساء از سعی تا چند روز م/1206

تأخیر عمره مفرده در حج افراد م/192

تبدّل حج تمتّع استحبابی به افراد و عدم نیاز به عمره مفرده م/926

تبدّل حج تمتّع به افراد برای زنی که به خاطر حیض یا نفاس نتواند طواف کند م/922

تبدّل حج تمتّع به افراد برای کسی که دیروقت وارد مکه شود م/921 تا 928

تبدّل حج تمتّع به افراد برای کسی که عمداً عمره خود را باطل کرده م/924، 927

تبدّل حج تمتّع به حج افراد برای زنی که در عرفات یا مشعر لک می بیند م/975

تبدیل ارز به پول ایرانی م/1363

تبدیل حج افراد به عمره تمتّع و عمره مفرده م/ 934

تبدیل عمره تمتّع به حج افراد و اعاده حج در سال آینده م/533، 935

تبدیل عمره تمتّع به عمره مفرده اگر حج فوت شود م/1326

تبدیل عمره مفرده به عمره تمتّع در ماه های حج در حج مستحبّی م/196، 929، 930، 1322

تبعیت از حکم قاضی بر ثبوت ماه - و روز عید قربان م/1352، 1360

تجدید احرام در محاذی جحفه م/230، 244

تراشیدن صورت بعد از عمره تمتع م/915، 1167

تراشیدن صورت به جای تقصیر م/1167

ترتیب در اعمال منا در روز عید قربان م/1139، 1140، 1142، 1298

ترجمه تلبیه م/298

ترک احرام از روی فراموشی - جهل یا عذر م/215، 947 تا 949

ترک احرام حج از روی عمد م/950

ترک تلبیه یا نیت سهواً و متوجه شدن در بین راه م/245، 264

ترک حج با داشتن شرایط استطاعت، موجب استقرار حج می شود م/42

ترک سعی از روی فراموشی و تقصیر کردن م/882

ترک سعی و متوجه شدن بعد از عرفات و منا م/864

ترک طواف جهلاً و خواندن نماز طواف م/670

ص:823

ترک طواف عمره به خاطر فراموشی و به یاد آوردن آن در عرفات م/689

ترک طواف نساء در عمره مفرده و احرام برای عمره تمتّع م/185

ترک طواف و متذکر شدن میان صفا و مروه م/630

ترک نماز و سعی در عمره م/813، 823

تزریق آمپول در حال احرام م/487

تصرّف در ترکه میت قبل از استیجار حج م/45

تصرف در مال و خروج از استطاعت، به خاطر نداشتن بعضی شرایط م/23، 24، 57، 95

تطهیر مسجدالحرام و علم عادی داشتن به نجاست م/1349

تعویض لباس احرام م/282، 284

تعیین منوب عنه در عمل م/109

تغطیه و پوشاندن مرد سر خود را م/410 تا 427

تغییر نیت بعد از احرام جایز نیست م/130، 131، 141، 930

تقدّم حج نیابی بر حج خود، در صورت استطاعت با پول نیابت م/38، 56

تقصیر م/888، 889، 894، 1123

تقصیر با تراشیدن صورت کافی نیست م/1128

تقصیر باطل بوده و ارتکاب محرمات احرام م/895

تقصیر با کندن مو کافی نیست م/894، 897، 900

تقصیر با موی زیر بغل یا عانه محل اشکال است م/1129

تقصیر برای زنان م/1120

تقصیر بعد از سعی برای کسانی که اعمال حج را بر وقوفین مقدّم می دارند م/902

تقصیر بعد از نماز طواف م/901

تقصیر به جای حلق م/1127

تقصیر به جای حلق آن جا که باید حلق کند م/1152، 1169، 1170

تقصیر در اثنای سعی م/906

تقصیر در پایان شوط ششمِ سعی م/859، 906

تقصیر در حج باید در منا باشد م/1130

ص:824

تقصیر در روز عید و تأخیر آن م/1131

تقصیر در سال دوم که حج نیابی انجام می دهد م/1153

تقصیر در شب و تأخیر آن تا آخر ایام تشریق م/1143

تقصیر در شوط پنجم م/863، 906

تقصیر در منا موجب حلّیت تمام محرمات احرام می شود الاّ زن و بوی خوش و صید م/1141

تقصیر دیگران قبل از تقصیر یا حلق خود جایز نیست م/1146

تقصیر را عمداً در عمره تمتع ترک کند تا احرام حج م/891

تقصیر را فراموش کند تا احرام حج م/890، 898

تقصیر را می تواند خود انجام دهد یا به دیگری بدهد م/1125

تقصیر سنّی برای شیعه م/899

تقصیر کردن در منزل م/898، 904

تقصیر کند بعد متوجه شود طواف، نماز طواف یا سعی باطل بوده است م/650

تقصیر و باطل کردن آن به ریا و عدم تدارک آن م/905، 1124

تقصیر و ترک آن از روی جهل م/907، 908

تقصیر و ترک آن در منا عمداً، سهواً و نسیاناً - جهلاً م/1132، 1133

تقصیر و حلال شدن محرمات احرام م/893

تقصیر و حلق برای خنثای مشکل م/1121

تقصیر و عدم جواز طواف و سعی قبل از آن م/1134، 1135، 1136، 1137، 1138

تقصیر و فراموش کردن آن در عمره مفرده م/196، 898

تقلید نایب شرط است، وظیفه نایب ملاک است م/148، 149

تکرار تلبیه و قطع آن م/267، 268

تکرار حج م/165

تکرار عمره مفرده و رعایت فاصله میان آنها م/173، 186، 187، 188

تلبیه و صورت آن م/259، 260، 261، 262

تلبیه و غلط خواندن آن م/296، 297

تلبیه و مقدار واجب و مستحب آن م/267

ص:825

تلبیه اخرس و لال م/294

تلذّذ از زن به طور مطلق قبل از طواف نساء جایز نیست م/1205

تنگی وقت و معنای آن م/925

تیمّم در مسجدین برای خروج از مسجد برای جنب م/1348

ج:

جدال در حال احرام م/373، 374، 375 تا 382

جماع با زن از روی اجبار م/324

جماع با زن بعد از شوط چهارم طواف نساء در عمره مفرده م/1211

جماع بعد از سعی در عمره تمتّع م/315

جماع در احرام حج بعد از وقوف به مشعر م/318

جماع در احرام حج قبل یا بعد از وقوف به عرفات م/316، 317، 492

جماع کردن یا هر نوع تمتع از زن در حال احرام حرام است - در عمره تمتّع م/314

جماع و تلذّذ از زن در حال احرام با جهل یا غفلت م/323، 492

جنب و حائض نمی تواند از مقدار توسعه یافته مسجدالحرام و مسجدالنبی صلی الله علیه و آله عبور کند م/1340

جنون بعد از احرام عمره تمتّع و انجام اعمال او توسط نایب م/1365

جنون بعد از استقرار وجوب حج(...) س 1444/ استفتائات جدید

جنون در مدینه - جدّه م/145، 243

جنون و دیوانگی در عرفات م/133

جوراب - چکمه - گیوه، پوشاندن روی پا م/369، 370، 371

چ:

چانه جزو صورت است، زن نباید بپوشاند م/505

ح:

حائض و جنب نمی تواند از مقدار توسعه یافته مسجدالحرام و مسجدالنّبی صلی الله علیه و آله عبور کند م/1340

ص:826

حجاب زن در سعی م/885

حجاب زن در طواف و نماز م/754

حج استحبابی کفایت از حجة الاسلام نمی کند م/32، 67

حج إفراد از مکه برای کسی که با عذر بدون احرام وارد مکه شده م/923

حج إفراد برای خدمه کاروان که حج واجب خود را انجام داده اند م/933

حج إفراد برای کسی که عمداً احرام نبسته و عمره خود را باطل کرده م/924

حج إفراد بعد از عمره تمتّع م/935

حج إفراد و از حرم محرم شدن م/936

حج إفراد و عدول به عمره تمتّع یا عمره مفرده م/934

حج إفراد و میقات آن م/933

حج بدون اذن شوهر م/87

حج بدون تقلید انجام دادن م/1345

حج بذلی و قبول آن م/34، 91، 94

حج بذلی و وجوب حج م/33

حج تبرّعی در صورتی که نماز نایب صحیح نباشد م/801

حج تمتّع و صورت آن ص/99

حج رفتن اگر موجب ترک واجب یا فعل حرام شود م/31، 72

حج غیربالغ م/4، 104، 105

حج غیربالغ (بچه ممیز) و استطاعت بعد از بلوغ م/7

حج غیربالغ و بلوغ او قبل از مشعرالحرام م/5

حج کسی که بدون پرداخت خمس اعمال انجام دهد م/1350، 1351

حج گزاردن با پول قرضی م/65، 74، 167

حج گزاردن باطل حرام یا مشتبه م/168

حج مستحبّی و تکرار آن م/165، 166، 167، 169، 170

حج میقاتی برای میت کفایت از حجة الاسلام می کند م/45، 81، 127

ص:827

حج نیابی برای امام زمان(عج) م/154

حج نیابی مقدّم بر حج خود است م/38، 56

حج نیابی و استطاعت خود م/82، 85، 147، 151

حج نیابی و بازگشتن به شهر منوب عنه س1399/ استفتائات جدید

حج و تمام اعمال را انجام داد و بعد فهمید وضویش باطل است م/1362

حج و وجوب آن با اجرت خدمت در راه حج م/37

حجة الاسلام احتیاطی م/61

حجة الاسلام یک مرتبه در طول عمر واجب است م/1

حجی که با تقلید صحیح انجام گرفته، اعاده لازم ندارد م/63

حرکت از بلد چند ماه قبل از ذیحجه م/150

حرّیت شرط وجوب حج است م/14، سوم

حکم قاضی بر ثبوت اول ماه و وجوب متابعت از آن م/1352، 1360

حلال شدن محرمات احرام به تدریج بعد از اعمال منا و مکه م/1179

حلق باید تمام سر باشد م/1122

حلق برای خنثای مشکل م/1121

حلق برای معذور م/1164

حلق بعد از ماشین کردن جایز نیست م/1145

حلق به جای تقصیر در عمره تمتّع م/903

حلق به هنگام شکستگی و خطر داشتن برای سر: تقصیر کند و هرمقدار می تواند بتراشد م/1157

حلق در حج تمتع برای 3 طایفه واجب است و... م/1120

حلق در شب، تأخیر حلق تا آخر ایام تشریق م/1143

حلق در غیر منا و انجام اعمال مترتبه بعد از آن م/1148، 1149، 1150، 1151، 1154، 1156، 1158

حلق در منا موجب حلّیت تمام محرمات احرام می شود الاّ زن و بوی خوش و صید م/1141

حلق دیگران قبل از حلق یا تقصیر خود جایز نیست م/1146، 1160

ص:828

حلق را فراموش کند و اعمال مترتبه را انجام دهد م/1163

حلق را می تواند خود انجام دهد یا به سلمانی بدهد م/1125

حلق کردن اگر باعث خونریزی شود م/1161

حلق کردن بدون نیت زبانی م/1168

حلق کردن بنابر احتیاط واجب و چگونگی رجوع به غیر م/1162

حلق کردن قبل از قربانی برای کسی که پول قربانی ندارد در روز عید م/1166

حلق کند به اعتقاد این که وکیل او قربانی کرده بعد معلوم شد قربانی نکرده م/1144

حلق مقداری از سر، سپس ماشین کردن بقیه آن و مجدداً حلق کردن م/1155

حلق و تیغ کشیدن به سر برای کسانی که موی سر ندارند م/1126، 1127

حلق و عدم جواز طواف و سعی قبل از آن م/1134، 1135، 1136، 1137، 1138

حلق و ماشین کردن سر بین عمره و تمتّع و حج تمتّع م/912، 913

حلق و مستحبات آن م/1171

حمل قمقمه آب در محفظه دوخته، در حال احرام م/496

حمل مریض یا طفل برای طواف و خود نیز قصد طواف داشته باشد م/633

حیض زن در عمره تمتّع، که باید حج افراد نیت کند م/221، 914

حیض زن در عمره مفرده م/189

حیض شدن زن بعد از سعی، آن جا که اعمال حج را مقدّم بر وقوفین می دارد م/1214

صورت حج افراد و فرق آن با حج تمتّع م/174

خ:

ختنه در مردان و پسران شرط صحت طواف است م/572، 573

خرج های مقدماتی و داشتن هزینه آن، شرط استطاعت و وجوب حج است م/25، 26

خروج از احرام برای کسی که حج را فاسد کرده است م/489

خروج از احرام در حج افراد م/174

خروج از استطاعت در ماه های حج یا غیر آن م/23، 57

ص:829

خروج از مکه بعد از اعمال منا و قبل از انجام اعمال مکه م/1202

خروج از مکه بعد از حج تمتّع و مراجعت مجدّد به مکه م/241

خروج از مکه بعد از عمره مفرده و رفتن به میقات برای عمره تمتّع م/245، 910

خروج از مکه بین اعمال برای کسانی که منزلشان خارج از مکه است م/918، 919

خروج از مکه در بین اعمال م/237، 238، 910، 911، 916، 917، 919، 920، 943، 944، س1418 و 1420/ استفتائات جدید

خروج از مکه در بین اعمال برای نایب م/917

خروج از میقات و ترک تلبیه یا نیت م/245

خشک کردن سر برای مسح در وضو م/503

خمس برای پولی که به حساب عمره مفرده واریز کرده است س 1437 و 1438/ استفتائات جدید

خمس و زکات و استطاعت حج م/22

خمس و زکات و شهریه طلاّب مانع استطاعت نمی شود م/40، 48، 50، 58، 90، 100

خوابیدن کودک ممیز در سعی روی کالسکه و چرخ س 1441/ استفتائات جدید

خواستگاری کردن در حال احرام م/327

خون از بدن بیرون آوردن در حال احرام م/450 تا 453

خیال کرد مستطیع است و محرم شد آیا مجزی است یا نه؟ م/66

خیال کرد مستطیع نیست و محرم شد و بعد از عمره تمتّع فهمید مستطیع است م/67

د:

درخت و گیاه حرم را کندن م/469 تا 479

دستمال به سر بستن برای سردرد م/481

دستور دادن در حال احرام م/527

دمپایی دوخته برای مرد در احرام س1408/ استفتائات جدید

دندان کشیدن در حال احرام م/468

دو حج در یک سال نمی شود م/140

دوربین عکاسی و نگاه کردن در آن م/498

ص:830

دیوانه شدن بعد از احرام عمره تمتّع و انجام اعمال او توسط نایب م/103، 1365

دیوانه شدن بعد از استقرار وجوب حج س1444/ استفتائات جدید

ذ:

ذابح چگونه نیت کند م/156

ر:

رجوع باذل از بذلش در بین راه - بعد از احرام م/35

رجوع به کفایت در حج بذلی شرط نیست م/33

رجوع به کفایت را شرط نمی دانست ولی با تقلید صحیح، حج انجام داد، اعاده ندارد م/63

رجوع به کفایت شرط استطاعت است م/40، 92

رجوع کردن در عدّه طلاق رجعی در حال احرام م/328

رمی جمرات اگر زیاده از هفت سنگ بزند م/1302، 1307

رمی جمرات با سنگریزه های مشعر که معلوم است از خارج آورده اند م/1300

رمی جمرات برای زنان در روز دهم، یازدهم و دوازدهم م/1305

رمی جمرات برای معذورین و نایب گرفتن م/1270

رمی جمرات توسط نایب اگر مأیوس از خوب شدن است م/1272

رمی جمرات توسّط نایب با اذن معذور، و یأس دیگران از خوب شدن او م/1273

رمی جمرات در روز یازدهم برای کسی که هنوز ذبح و حلق نکرده است م/1303

رمی جمرات در شب یا نایب گرفتن در روز م/1286

رمی جمرات در طبقه دوم م/1284

رمی جمرات در عصر یا نیابت در صبح برای معذور م/1287

رمی جمرات را فراموش کند و از مکه خارج شود م/1268، 1269

رمی جمرات را فراموش کند و از منا خارج شود م/1267

رمی جمرات را نایب انجام دهد بعد عذر برطرف شود م/1271

ص:831

رمی جمرات سه گانه در روزهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم م/1253، 1254

رمی جمرات سه گانه در شب و کیفیت آن م/1256، 1257

رمی جمرات سه گانه و ترتیب بین آن ها م/1258، 1259، 1260، 1261، 1265، 1266

رمی جمرات سه گانه و ترک عمدی و سهوی آن م/1253

رمی جمرات سه گانه و شک در به جا آوردن آن در روزهای بعد م/1274

رمی جمرات سه گانه و عدد و شرایط آن م/1255

رمی جمرات سه گانه و قضای روزهای فراموش شده م/1262، 1263، 1264

رمی جمرات و اعتماد کردن به دیگری در عدد سنگ ها م/712

رمی جمرات و شک در عدد سنگ ها و رها کردن و از سر شروع کردن م/1292

رمی جمرات و شک در عدد قبلی بعد از داخل شدن در جمره بعدی م/1279

رمی جمرات، وقتی که مشغول رمی جمره عقبه است و شک در رمی اوّلی و دوّمی م/1276

رمی جمرات و نایب گرفتن زنی که احتمال حیض می دهد م/1304

رمی جمرات و نیابت برای چند نفر و کیفیت رمی آن م/1297

رمی جمرات و یقین به ترک یکی از جمرات در روزهای بعد م/1278

رمی جمرات و یقین پیدا کردن که یک روز را رمی نکرده م/1282، 1306

رمی جمرات ویقین پیداکردن که یک یا دو یاسه سنگ از یکی ازجمرات ناقص است م/1280، 1281

رمی جمره، اگر چند سنگ را با هم بیندازد یکی حساب می شود م/1007

رمی جمره با دست، فلاخن، با پا، یا دهان م/1009

رمی جمره با سنگی که احتمال می دهد از خارج حرم آورده باشند م/1003

رمی جمره با سنگی که شک دارد به آن «حصی» می گویند م/1004

رمی جمره به نیابت مریض یا بی هوش و خوب شدن بین رمی یا بعد از رمی م/1017، 1270

رمی جمره پیاده یا سواره م/1008

رمی جمره در شب برای معذورین م/1018، 1283، 1285، 1286، 1288

رمی جمره و استحباب حمل مریض نزد جمره م/1016

رمی جمره و اعاده آن، اگر اصابت نکرد: امسال یا سال آینده اعاده کند م/1006

ص:832

رمی جمره و شرط آن که سنگ ها از حرم باشد م/997

رمی جمره و شرط آن که سنگ ها بکر باشند م/998

رمی جمره و شرط آن که سنگ ها را «حصی» بگویند م/996

رمی جمره و شرط آن که سنگ ها مباح باشند و غصبی نباشند م/999

رمی جمره و شک در استعمال سنگ م/1002

رمی جمره و شک در صحّت آن بعد از فراغ - یا شک در رسیدن سنگ آخر م/1012، 1275

رمی جمره و شک در عدد آن بعد از ذبح یا سر تراشیدن م/1011، 1277

رمی جمره و شک در عدد انداختن و شک در اصابت کردن م/1005، 1292

رمی جمره و شک در نقیصه یا زیاده بعد از انصراف از محلّ م/1010

رمی جمره و ظن به رسیدن سنگ و عدد آن م/1013

رمی جمره و عدم شرطیت طهارت از حدث یا خبث یا طهارت سنگ ها م/1014

رمی جمره و مستحبّات آن م/1019

رمی جمره و نیابت از بچه ها و مریض ها و معذورین و مغمی علیه م/1015، 1287

رمی جمره و واجبات آن م/1001، 1291

رمی جمره و وقت آن از طلوع آفتاب تا غروب م/1000، 1256

رمی جمره عقبه از قسمت سیمانی کافی نیست م/1293، 1299

رمی جمره عقبه در شب برای زنان و نیابت آن ها م/1293

رمی جمره عقبه را غلط انجام داده روز سیزدهم متوجه می شود م/1301

رمی جمره عقبه و وکالت برای روز یازدهم و دوازدهم و قضای آنها م/1308

رمی در شب بدون عذر م/1288

رمی در شب برای نایب در رمی یا نایب در حج م/1289، 1295

رمی در شب توسط نایب معذور برای شخص معذور م/1290

روغن مالیدن به بدن م/395 تا 400، 500

ریا بعد از عمل موجب بطلان نمی شود م/542

ریا در عمل موجب بطلان عمل می شود م/254، 255، 256، 264، 541، 939

ص:833

ز:

زن اگر در عمره مفرده حائض شود م/189

زنانی که قرص می خورند و نظم عادت ماهانه شان به هم می خورد م/720

زن بدون اذن شوهر نذر کند م/246

زن بعد از پاکی و طواف لک می بیند م/719

زن بعد از شوط چهارم حائض شد و تا قبل از عرفات پاک نمی شود م/722

زن بعد از 3/5 شوط طواف حائض شد و تا قبل از عرفات پاک نمی شود م/721

زن بعد از طواف عمره تمتّع حیض می شود م/811

زن بعد از عمره تمتّع بفهمد طوافش باطل است و بعد حائض شود م/723

زن به جای غسل حیض، نیت غسل جنابت کرده م/724

زن حائض از مسجدالحرام عبور کرده وارد سعی شود م/870

زن حائض با خوردن قرص، خونش قطع می شود و مستحاضه می گردد م/728، 736

زن حائض بعد از اعمال عمره تمتّع روز یازدهم لک می بیند م/931

زن حائض بعد از پاکی و انجام عمره تمتّع در عرفات یا مشعر لک می بیند م/974، 975

زن حائض به تصور پاکی، طواف و سعی می کند، بین سعی می فهمدکه پاک نشده م/731

زن حائض در سعی م/862

زن حائض در میقات یقین دارد نمی تواند عمره تمتع انجام دهد م/221، 292

زن حائض عصیاناً وارد مسجد شجره شده، توقّف کند و محرم شود م/248

زن حائض و احرام از خارج مسجد شجره و تجدید احرام در محاذی جحفه م/230، 232، 233، 234، 244

زن حائض و عبور از میقات بدون احرام م/216

زن خون می بیند، به خیال حیض، عمره تمتّع را تبدیل به حج افراد می کند بعد در عرفات می فهمد که مستحاضه است م/932

زن در حال طواف، مستحاضه قلیله شود م/729

زن در غیر ایام عادت لک دیده و طواف کرده است م/644

زن قرشیه و غیرقرشیه پس از 60 - 50 سال چند روز متوالی خون می بیند م/735

ص:834

زن مستحاضه بعد از غسل و وضو در طواف لک می بیند م/730

زن مستحاضه غسل ها را نزدیک مسجدالحرام انجام دهد م/732

زن مستحاضه کثیره برای طواف یک غسل و برای نماز غسل دیگر کند م/725، 727

زن مستحاضه و نماز جماعت بین طواف م/733

زنی پس از ورود به مکه حائض شده تا وقوف به عرفات پاک نمی شود م/922

زنی روز یازدهم مریض می شود و بقیه اعمال را انجام نداده به ایران باز می گردد م/1356

زنی که احتمال حیض می دهد می تواند محرم به احرام عمره مفرده شود م/193

زنی که برای جلوگیری از حیض قرص می خورد و ایام عادت لک می بیند م/736

زنی که حائض بود و نمی دانست و اعمال عمره را به جا آورد م/914

زنی که حیض نمی شود ولی هرماه یکی دوبار لک می بیند م/734

زیور زنان و پوشیدن آن م/391 تا 394

س:

بین سعی صفا و مروه متوجّه نقص طواف شود م/631

سازه فلزی س 1415، ب

ساک دوخته و محفظه قمقمه دوخته در حال احرام حمل کردن م/496

سایه ثابت - تونل ها - پمپ بنزین م/482، 488، 512، 519

سبزی های خوشبو و نعنا در حال احرام س 1406/ استفتائات جدید

سجده کردن بر پشت دست ها در مسجدالحرام م/1342

سجده کردن روی سجاده های حصیری م/1338

سجده کردن روی فرش های مسجدالنبی صلی الله علیه و آله م/1334، 1335، 1337

سرمه کشیدن م/359، 360، 361، 362

سعی از جایی که مریض ها را با چرخ می برند م/868

سعی از طبقه دوم م/835، 836، 856، 876

سعی با لباس دوخته م/752

سعی باید از ابتدای صفا شروع و به ابتدای مروه برسد م/829، 868

سعی برای زن حائض م/862

ص:835

سعی بعد از طواف و نماز است م/832

سعی، بین آن متوجه شود طواف او بیش از 7 شوط بوده م/857

سعی در حال شک و تردید و بعد یقین پیدا کردن م/886

سعی در روز بعد یا روزهای بعد م/861

سعی را اگر از مروه شروع کند هروقت فهمید باید اعاده کند م/828، 858

سعی را به قصد آن که رفت و برگشت یک شوط است شروع ولی به شوط هفتم ختم می کند م/874

سعی را 10 شوط انجام داده و قطع می کند م/878

سعی را 14 مرتبه انجام دهد م/854

سعی سواره یا پیاده م/830

سعی صفا و مروه از یک طرف مسیر م/865

سعی کردن از راه متعارف م/834

سعی مثل طواف، رکن است م/842

سعی و آب خوردن در مسیر و انحراف از مسیر م/860

سعی و استراحت بر کوه صفا و مروه - بین آن دو - رعایت موالات عرفی م/838

سعی و استنابه در آن م/870، 872

سعی و اعتماد به دیگری در عدد اشواط آن م/712

سعی و انجام دادن آن پیش از طواف و اعاده آن م/536، 832، 833

سعی و تأخیر آن برای رفع خستگی - تخفیف گرمی هوا - بدون عذر م/839

سعی و تأخیر انداختن تا فردا بدون عذر م/840، 855، 861

سعی و ترک آن از روی فراموشی و تقصیر کردن م/882

سعی و ترک آن عمداً یا سهواً م/842، 864

سعی و ترک آن و متوجه شدن بعد از عرفات و منا م/864

سعی و تقصیر در شوط پنجم م/863

سعی و تقصیر در شوط ششم آن م/859

سعی و تمام کردن آن موجب محل شدن نمی شود م/847

سعی و توجّه به مروه یا صفا، عقب عقب یا پهلو م/837، 869، 875، 877

ص:836

سعی و حجاب زن در آن م/885

سعی و حرکت به صورت هلالی روی کوه صفا و مروه م/867، 879

سعی و خوابیدن کودک ممیز روی کالسکه و چرخ س 1441/ استفتائات جدید

سعی و دانستن قدر متیقن و شک در اشواط م/881

سعی و زیادی آن از روی فراموشی م/844

سعی و زیادی آن عمداً یا جهلاً م/843، 871، 879

سعی و شرایط آن م/825 تا 828، 841

سعی و شک در آن بعد از طواف و در روز بعد م/853

سعی و شک در شوطهای 5 و 6 در مروه م/852

سعی و شک در شوطهای 5، 6 و 7، قبل از مروه م/852، 881

سعی و شک در صحّت آن م/851

سعی و شک در عدد رفت و آمدها بعد از تقصیر - بعد از فراغ م/850

سعی و عدم جواز تقدیم آن بر طواف زیارت م/1183

سعی و عدم شرطیت طهارت از حدث و خبث و ستر عورت م/831

سعی و قطع آن برای وضو و از سرگرفتن آن م/880

سعی و قطع آن به خاطر نماز جماعت م/646

سعی و قطع آن و از سرگرفتن بلافاصله م/873، 880

سعی و قطع آن و برگشتن برای هروله م/866

سعی و قطع آن و شروع از محاذی آن نقطه کافی است م/743

سعی و کم کردن آن از روی فراموشی و نزدیکی با زنان م/846، 848، 849

سعی و کم کردن سهوی م/845

سعی و مستحبات آن م/887

سعی و موالات عرفی در آن م/884

سعی و نیابت گرفتن در بعض اشواط آن م/675

سقوط حج از معذور بعد از عمل نایب م/117

سکته کردن و مرگ بعد از احرام م/80، 83

ص:837

سلاح برداشتن؛ مثل شمشیر، نیزه و تفنگ در حال احرام م/480

سنگ های کوه صفا و مروه یا مشعر را برداشتن م/1347، س 1449/ استفتائات جدید

سوره سجده دار خواندن در نماز جماعت اهل سنت س 1428/ استفتائات جدید

سوغات، ولیمه، میهمانی، پذیرایی و... شرط استطاعت است؟ م/16، حاشیه

سوگندهای معمولی در حال احرام م/499

سؤال از مرجع تقلید منوب عنه لازم نیست م/149

ش:

شاذروان جزو خانه کعبه است م/597

شامپو و صابون و استعمال آن در حال احرام م/495

شاهد شدن یا شهادت دادن در عقد در حال احرام م/325، 326

شرایط منوب عنه م/108

شرایط نایب م/107

شرایط وجوب حجة الاسلام م/4

شرط ایمان نایب در امر نیابت - در ذبح و رمی و طواف و... م/143

شرط لباس احرام م/274، 275

شکار و احکام آن م/304 تا 314

شک بین شوطهای 7 و 8 در سعی، در مروه م/852

شک بین شوطهای 5، 6 و 7 در سعی، قبل از مروه م/852، 881

شک بین شوطهای6 - 7 و... در آخر دور یا اثنای دور م/626، س 1410 و 1416/ استفتائات جدید

شک در انجام عمره تمتّع بعد از مشغول شدن به حج تمتّع م/1323

شک در حجرالاسود بین هفت یا هشت یا زیادتر م/624

شک در رکعات نماز طواف م/776

شک در زیادی و کمی طواف بعد از انصراف از طواف م/622

شک در سعی بعد از طواف در روز بعد م/853

شک در سعی بین شوطهای 7 و 9 قبل از مروه م/883

ص:838

شک در صحّت تقصیر بعد از آن م/896

شک در صحت سعی م/851

شک در صحّت شوط سابق طواف یا شک در جزئی از شوطی که مشغول است م/649

شک در صحّت طواف، بعد از آن م/623، 1324

شک در صحت یا انجام عمل، بعد از ورود به عمل بعد م/1324

شک در طهارت، بعد از طواف م/557

شک در طهارت، در اثنای طواف م/558، 560

شک در عارض شدن حدث اصغر و اکبر م/555

شک در عدد دورها در طواف مستحب م/627

شک در عدد رفت و آمدهای سعی بعد از تقصیر - بعد از فراغ م/850

شک در مال و استطاعت و وجوب تحقیق و تفحّص در آن م/29

شک در نیت منوب عنه در اثنای طواف م/695

شک در نیت نیابت م/132، 695

شک قبل از حجرالاسود بین دور هفتم یا هشتم م/625

شک کثیرالشک در عدد دورها م/628

شک محدث در وضو گرفتن یا غسل کردن م/556

شک و صورت های شک، که بنا بر طهارت می گذارد، بهتر است وضو بگیرد و... م/559

ص:

صبر کردن تا تنگی وقت یا قطع امید برای معذور از وضو یا غسل م/554

صحّت حج بچّه ممیز م/7

صورت حج افراد و عمره مفرده م/174، 175

صورت حج تمتّع ص/ 99، 1321، 1325

صورت زن و پوشاندن آن با مقنعه در حال احرام م/507، 505

صورت زن و خشک کردن در حال احرام م/506، 505

مروه و خروج از آن، چنانچه صبی ممیز حج انجام دهد م/1159

ص:839

ض:

ضروریات زندگی را اگر خرج در حج کند کفایت از حجة الاسلام نمی کند م/17

ضروریات زندگی (و داشتن اثاث خانه، منزل، ماشین و...) شرط وجوب حج است م/16

ط :

طلاّب و اهل علم که نیاز به شهریه دارند مستطیع می شوند یا نه؟ م/40

طلب و استطاعت با آن و مطالبه از مدیون م/19

طواف آهسته، تند، سواره، با دوچرخه و... م/586

طواف، اتمام و اعاده و قطع آن و اعاده مجدّد م/673

طواف احتیاطی بعد از پایان طواف اول م/756

طواف از ارکان است م/531، 532، 547

طواف از پشت مقام ابراهیم علیه السلام م/593، 594

طواف از داخل حجر اسماعیل باطل است - روی دیوار حجر م/587 تا 591، 659، 686

طواف استحبابی یک شوط و دو شوط ثابت نیست؛ هفت شوط باید باشد م/745

طواف با تیمّم بدل از وضو یا غسل برای معذور م/552، 753

طواف با تیمّم بعد از غسل و عارض شدن حدث اصغر م/553

طواف با تیمّم به جای وضو م/679

طواف با حدث اکبر یا اصغر از روی عمد، جهل یا غفلت م/548، 632، 677

طواف با خون قروح و جروح م/563، 564، 565

طواف با لباس دوخته م/705، 752

طواف با نجاست کمتر از درهم و جوراب و انگشتر نجس م/562، 694، س1412/ استفتائات

طواف بدون تیمّم برای کسی که وظیفه اش وضوی جبیره ای و تیمّم است م/700

طواف بدون وضو یا با جنابت یا حیض و نفاس سهواً، غفلتاً، جهلاً م/632، 647، 679، 1362

ص:840

طواف برای زنانی که قرص می خورند و نظم عادت ماهانه به هم می خورد م/720

طواف به طور غیر متعارف - عقب عقب، پشت یا رو به کعبه و جبران آن مقدار م/584، 706

طواف به قصد؛ اعم از تمام و اتمام م/704

طواف به قصد 14 شوط م/688

طواف بین خانه کعبه و مقام ابراهیم علیه السلام م/592، 685، 699، 701، 714

طواف دختری که جنابت را نمی دانست م/677

طواف در خارج حدّ مطاف م/685، 699، 701، 707، 714، 717، 718، 747، 770

طواف در سازه فلزی س 1415، ب

طواف در صورت شک در نجاست لباس یا بدن م/567

طواف در صورتی که آب یا چیزی که تیمّم کند موجود نباشد م/561

طواف در طرف حجر اسماعیل علیه السلام م/595، 596، 637

طواف در وقت خلوت - الأقرب فالأقرب م/638، 676، 699، 714

طواف را ترک کرد و در حین سعی صفا و مروه متذکر شد م/630

طواف را ترک کند، فقط نماز طواف بخواند، ترک طواف جهلاً م/670

طواف را فراموش کند یا ناقص انجام دهد و در عرفات به یاد آورد م/689

طواف را قطع کرده و نتوانسته انجام دهد. اطافه؛ و اگر نشد نایب بگیرد م/619، 658، 675، 760

طواف را قطع و دوباره شروع می کند، آن را قطع و سومی را شروع می کند م/761

طواف را ناقص انجام داد و بین سعی صفا و مروه متذکر شد م/631

طواف رجال به جای طواف نساء م/1208

طواف زن مریض از خارج مطاف، یا نامحرم او را کول کردن م/672

طواف زنی که بعد از شوط چهارم حائض شود و تا قبل از عرفات پاک نمی شود م/722

طواف زنی که بعد از 3/5 شوط طواف حائض و تا قبل از عرفات پاک نمی شود م/721

طواف، شک در اشواط، گمان به یک طرف و یقین به صحّت م/655، 660

طواف عمره تمتّع یا حج تمتّع در غیر موسم حج م/152، 710

طواف کثیرالشک در عدد دورها م/628، 746

ص:841

طواف کردن با فشار جمعیت و بدون اختیار م/585، 654، 697، 703، 764، س1414/ استفتائات جدید.

طواف کردن در محاذات گوشه های خانه و ارکان کعبه م/581

طواف کردن و احتیاط نمودن در ارکان کعبه م/583

طواف کردن و حمل مریض یا طفل، هردو طواف صحیح است م/633

طواف کسانی که سال خمسی ندارند م/667، 668، 669، 1350، 1351

طواف کسی که به حدّ مطاف آگاه نیست و شک در مطاف بعد از طواف م/707

طواف کسی که در اثنا محدث شده و خجالت کشیده بگوید... م/678

طواف کودک نابالغ وناقص گذاشتن طواف. و سعی از طبقه دوم م/759

طواف مبطون، مسلوس و کسی که ریح از او خارج می شود م/738، 739، 740، 750

طواف مریض، با تخت روان، نیابت گرفتن م/658، 672، 685

طواف مستحب و شک در عدد دورها م/627، 745

طواف مستحبی به نیابت چند نفر م/128، 769

طواف مستحبی زنان و فشار مردان نامحرم م/766

طواف مستحبی قبل از اعمال عمره تمتّع و بعد از احرام حج تمتّع - و بعد از اعمال منا م/768، 769، 771، 1201

طواف مستحبی و شرایط و آداب آن م/765، 767، 770، 772

طواف نساء اختصاص به مرد ندارد، بر زن، خنثی، خصی و بچه ممیز نیز لازم است م/1181

طواف نساء برای پیرمردان، پیرزنان و عنّین م/1218

طواف نساء به قصد منوب عنه م/112، 1204

طواف نساء به نیابت چند نفر م/128

طواف نساء حج کفایت از طواف نساء و عمره مفرده قبل می کند م/1216، 1217

طواف نساء در عمره تمتّع و محل آن م/892

طواف نساء در عمره مفرده م/181

طواف نساء را اگر انجام ندهد مطلق تلذّذ از زن حرام است م/1205

طواف نساء را اگر نایب ترک کند م/1215

ص:842

طواف نساء را اگر نایب غلط انجام دهد م/113

طواف نساء را در عمره مفرده فراموش کرد و برای عمره تمتّع محرم شد م/1216

طواف نساء را نمی توان بر سعی و طواف زیارت مقدّم داشت م/1183

طواف نساء رکن نیست و ترک عمدی آن موجب بطلان حج نمی شود م/1182، 1212

طواف نساء قبل از تقصیر در عمره مفرده م/1209

طواف نساء و تأخیر آن از سعی تا چند روز م/1206

طواف نساء و ترک آن سهواً و مراجعت به وطن م/1186

طواف نساء و ترک آن و ازدواج کردن و دارای فرزند شدن و حکم آن م/1207

طواف نساء و تقدیم آن بر سعی سهواً و جهلاً م/1185

طواف نساء و جماع با زن بعد از شوط چهارم آن م/1211

طواف نساء و جواز تقدیم آن بر سعی در حالت ضرورت و نایب گرفتن م/1184

طواف نساء و شک در انجام آن بعد از مراجعت از مکه م/1210

طواف نساء یک بار انجام دهد برای چندین عمره مفرده کافی است م/1203

طواف و نگاه به جلو، یمین، یسار، عقب و بوسیدن کعبه م/635

طواف و آغاز آن از حجرالاسود م/575 تا 579، 680، 702

طواف واجب (عمره - طواف حج - طواف نساء) را فراموش کرده، جماع کند باید کفاره بدهد م/1187

طواف و احساس نجاست و اعتنا نکردن بعد از تقصیر، علم به نجاست در حال طواف م/716

طواف و استراحت برای رفع خستگی و فوت موالات عرفی م/636، 713

طواف و اضافه کردن 2 شوط برای جبران نقص احتمالی م/692

طواف و اعاده آن بدون لباس احرام م/751

طواف و اعتماد به دیگری در عدد اشواط م/712

طواف و اکل و شرب در اثنای آن م/757

طواف و ایجاد نقص و ادامه دادن بدون جبران آن مقدار م/763، 764

طواف و بعد از حج تمتع بفهمد چند شوط از طواف عمره یا حج از داخل حجر اسماعیل بوده م/643

طواف و بلند کردن فردی از زمین و بی توجه به طواف، گامی به جلو برداشتن م/758

طواف و بودن کعبه به شانه چپ م/580

ص:843

طواف و بوسیدن کعبه و شک در صحّت عمل م/648، 696

طواف و به وجود آمدن عذر در دور پنجم، اثنای طواف م/693

طواف و پا گذاشتن روی اشیائی که در مطاف افتاده م/662، 663

طواف و پیش آمدن اشکال در چند قدم آن - طواف بی اختیار م/639، 640، 641، 703، 706، 711، 736، 758، 764

طواف و ترک آن جهلاً و برگشتن به وطن (طواف عمره یا حج) و اعاده حج و کفاره م/1188

طواف و ترک سهوی آن و اتیان آن توسط خودش یا نایب م/535

طواف و ترک عمدی آن و بطلان عمره م/532

طواف و تکرار آن؛ وسواس م/742، 763

طواف و تکلّم - خندیدن - شعر خواندن م/634

طواف و تماس با بدن زن و التذاذ از او م/709، 718، 766

طواف و جلو رفتن با فشار جمعیت و شوط جدید به جای جبران آن مقدار م/697، 758، س1414/ استفتائات جدید

طواف و حجاب زن م/754، 755

طواف و ختم به حجرالاسود م/665، 681

طواف و ختم کردن هر دور به رکن یمانی م/665

طواف و خون آمدن از بینی م/694

طواف وداع م/1312

طواف و دست به دیوار خانه کعبه گذاشتن م/599

طواف و دست گذاشتن روی دیوار حجر اسماعیل علیه السلام م/600

طواف و دیدن نجاست در بدن یا لباس در بین طواف م/569، 651، 694

طواف و زیاد کردن یک شوط یا بیشتر، عمداً یا سهواً م/612 تا 614، 690، 698

طواف و ستر عورت در آن ص/ پنجم229

طواف و سعی و اتمام آن دو به ترتیب م/748

طواف و سعی و تقصیر و توجّه به بطلان آن ها بعد از تقصیر م/650، 705

طواف و شاذروان م/597، 598

ص:844

طواف و شرط ختنه در مردان و بچه ها م/572، 573، 645، 767

طواف و شروع از رکن یمانی و ختم به آن یا حجرالأسود م/702، 762

طواف وشک بین شش وهفت و... در آخر دور یا اثنای دور م/626، س1410 و 1416/ استفتائات جدید

طواف و شک بین هفت و هشت قبل از حجرالاسود م/625

طواف و شک در اشواط و تجدید طواف و کشف اشواط طواف اول م/687، س 1416 / استفتائات جدید

طواف و شک در این که شوط به هم خورده یا نه و آوردن یک شوط احتیاطی م/763

طواف و شک در زیادی یا نقص، بعد از انصراف از طواف م/622

طواف و شک در شوطهای هفت یا هشت یا زیادتر در آخر دور، حجرالاسود م/624

طواف و شک در صحّت آن بعد از طواف م/623، 648، 649

طواف و شک در صحّت شوط سابق یا جزئی از شوطی که مشغول است م/649

طواف و شک در طهارت بعد از طواف م/557

طواف و شک در غسل کردن در اثنای طواف م/560

طواف و شک در نیت منوب عنه در اثنا طواف م/695

طواف و شک در وضو در اثنای طواف م/558

طواف و شک و ادامه طواف در حال شک و سپس یقین به صحّت م/660

طواف و طهارت از حدث اکبر و اصغر در طوافِ مستحبی م/546

طواف و طهارت از حدث اکبر و اصغر در طوافِ واجب م/545، 632

طواف و عارض شدن حدث اکبر یا اصغر قبل از چهار دور و بعد از آن م/549، 550، 551، 653 - 678

طواف و عارض شدن نجاست به لباس یا بدن در بین طواف م/568، 694، 716

طواف و علم به نجاست در حال طواف بعد از فراغ از طواف م/566، 716

طواف و علم پیدا کردن به نجاست بدن یا لباس که از اول بوده است م/570، 651

طواف و غش کردن در حال طواف م/674

طواف و غصبی نبودن لباس - شرط در لباس احرام مباح بودن آن است ص/ پنجم229

ص:845

م/667، 668، 669

طواف و فراموش کردن نجاست و متذکر شدن در بین طواف م/571

طواف و قران در طواف واجب و مستحب م/611، 612، 613، 661، 698، 744، 756

طواف و قصد زیاده یا کمتر عمداً، سهواً، غفلتاً، جهلاً از ابتدا م/601، 681، 688، 690

طواف و قصد زیاد یا کم کردن طواف در اثنای طواف م/602، 682، 690، 681، 683

طواف و قصد هشت دور از اول، یک دور برای تبرک و... م/603

طواف و قطع آن برای نماز جماعت - درک فضیلت نماز واجب م/621، 646، 708

طواف و قطع آن به خاطر مرض، حیض، حدث بی اختیار م/618

طواف و قطع آن به خاطر نماز واجب م/620

طواف و قطع آن، چه طواف واجب چه مستحب م/615، 616، 617، 652، 673، 684، 693، 701، 761

طواف و قطع آن و شروع از محاذات همان نقطه کافی است م/743

طواف و قطع شوط و نیت جدید کردن از اول حجرالأسود م/656

طواف و قطع کردن در اثنا و از سر گرفتن م/652، 657، 661، 664، 693

طواف و کم کردن آن سهواً بعد از چهار دور و قبل از آن م/608، 609

طواف و کم کردن یک دور یا بیشتر عمداً یا جهلاً و سهواً - و فوت موالات م/606، 607، 608، 682، 683، 760

طواف و گمان به عدد دورهای آن م/629، 655

طواف و لک دیدن زن بعد از پاکی و طواف م/719

طواف و لک دیدن زن قبل از طواف عمره و به اعتقاد پاکی طواف کردن م/644

طواف و محمول متنجّس س1412/ استفتائات جدید

طواف و معیار کثیرالشک در طواف م/746

طواف و موالات عرفی م/574

طواف و نظافت مسجدالحرام م/666، 671

طواف و نقص آن و متذکر شدن به نقص بعد از مراجعت به وطن م/610، 691

طواف و نقص در اشواط و ادامه بدون جبران م/711

ص:846

طواف و نقص در شوط اول و رها کردن و 6 شوط آوردن بعد جبران نقص م/711

طواف و نیابت گرفتن در بعض اشواط آن م/675، 683

طواف و نیت آن م/539 تا 544، 656، 695

طواف و وادار کردن دیگری به طواف دادن وسلب اختیار م/582

طواف و وقت فوت آن م/534

طواف و همراه داشتن پول خمس نداده - غصبی م/642

طواف و یک دور مستحب اضافه به بجاآوردن م/604، 605، 692، 745

طواف یا اطافه مریض یا نایب گرفتن برای مریض در طواف م/537، 538، 658، 675، 683

طهارت طفل در طواف و نماز م/13، س/ 1443، استفتائات جدید

ظ :

ظن در رکعات نماز طواف م/776

ع:

بعد از عمره تمتّع ولو مستحبّی، نمی تواند نیابت حج تمتّع قبول کند م/134

عبادت در مکه بدل از بیتوته در منا تا طلوع فجر م/1251

عبادت در مکه و مسجدالحرام و چرت زدن در حین انجام عبادت بدل از بیتوته به منا م/1244

عبور از میقات بدون احرام از روی فراموشی - جهل یا عذر م/215، 216، 219، 226، 235، 250، 300، 237

عبور از میقات در فاصله کمتر از یک ماه برای کسی که عمره مفرده انجام داده م/237، 242، س1421 / استفتائات جدید

عبور حائض و جنب از مقدار توسعه یافته مسجدالحرام و مسجدالنّبی م/1340

عدول از حج افراد به عمره تمتّع یا عمره مفرده جایز نیست م/934

عدول از نیت قبلی جایز نیست م/131

عدول به حج افراد و کفایت از حج تمتّع م/114، 921، 922، 923

عذر طاری م/7107، 123، 135، 139، 158، 159، 160، 992

ص:847

عرفات و حدود آن م/971

عطریات و استعمال آن در حال احرام م/335، 336، 337، 338، 339 تا 345

عقد کردن زن در حال احرام موجب حرمت ابدی می شود م/329، 330، 331، 332، 333

علم به احکام و دانستن اعمال عمره و حج قبل از ورود لازم نیست م/183

علم به ارتکاب بعض محرمات در حال احرام م/251، 252

عمره و حج و اجزاء آن از عبادات است م/253

عمره تمتّع انجام داده و به مدینه رفته و برگشته س1418/ استفتائات جدید

عمره تمتّع انجام دهد در حالی که احتمال خارج شدن از مکه به خاطر مأموریت دارد س26/ استفتائات جدید

عمره تمتّع در حال حیض م/914

عمره تمتّع را اگر باطل کند باید حج افراد انجام دهد و سال بعد اعاده کند م/254

عمره تمتّع را انجام داده و به خاطر مأموریت نمی تواند حج انجام دهد س1440/ استفتائات جدید

عمره تمتّع کافی از عمره مفرده است م/178

عمره تمتّع و احرام آن و زندانی شدن و آزادی بعد از ایام تشریق س1439/ استفتائات جدید

عمره تمتّع و حج تمتّع باید در یک سال انجام شود م/1321، 1325

عمره مفرده بدون طواف نساء و احرام برای عمره تمتّع م/185

عمره مفرده برای خدمه کاروان ها و خروج آن ها از مکه م/229، 933

عمره مفرده برای محلّ شدن چنانچه نتوانسته وظیفه خود را عمل کند م/1333

عمره مفرده برای ورود به مکه یا حرم م/172، 1364

عمره مفرده بعد از انجام حج نیابی یا قبل از آن م/121، 179

عمره مفرده به نیابت چند نفر م/128، س1401/ استفتائات جدید

عمره مفرده در غیر از ماه های حج و میقات عمره تمتّع بعد از آن م/225

عمره مفرده در فاصله کمتر از یک ماه م/242، س1421/ استفتائات جدید

عمره مفرده در ماه های حج به جای عمره تمتّع حساب می شود م/182، 195، 196، 929، 1322

عمره مفرده در ماه های حج قبل از عمره تمتّع م/191

عمره مفرده را تکرار می کند در دوّمی می فهمد که طواف و نماز عمره اول را بدون وضو بجاآورده

ص:848

است س1411: استفتائات جدید

عمره مفرده را نمی توان تبدیل به عمره تمتّع کرد م/1322

عمره مفرده قبل از حج برای کسی که حج بر او واجب است یا نایب در حج بلدی است م/حاشیه229

عمره مفرده قبل و بعد از عمره تمتّع و رعایت فاصله م/194، 909، 1311

عمره مفرده واجب می شود م/179

عمره مفرده واجب نیست در حج تمتّع استحبابی و عدول به افراد م/926

عمره مفرده و استحباب آن بعد از اعمال حج م/1311

عمره مفرده و تأخیر آن در حج افراد م/192، 197

عمره مفرده و تخمیس پولی که به حساب سازمان حج واریز کرده است س1437 و 1438/ استفتائات جدید

عمره مفرده و تکرار آن م/173، 186، 187، 188، 242، س1421 / استفتائات جدید

عمره مفرده و صورت آن م/175

عمره مفرده و کیفیت محلّ شدن از احرام آن م/180

عمره مفرده زنی که حائض شده است م/189

عمره مفرده مستحبّی برای زنی که احتمال حیض می دهد م/193

عمره مفرده مستحبی برای کسی که نمازش غلط است م/812

عمره مفرده نیابی و اجرت گرفتن م/188

عمره واجب و مستحب م/171

عینک زدن در حال احرام م/365

غ:

غار حِرا و رفتن بین اعمال عمره تمتّع و حج تمتّع م/916، 919

غسل مستحبی برای ورود به مسجدالحرام و طواف و تداخل آن دو س1413: استفتائات جدید

غسل مسّ میت دارد و طواف انجام داده است م/737

غسل یا وضو دارد شک در حدث پیدا می کند م/555

غصبی نبودن لباس شرط صحّت طواف است م/پنجم ص229

ص:849

غفلت از نیابت در میقات ومحرم شدن برای خود م/130

غفلت از نیت حج بلدی م/147

غلط انجام دادن طواف و انجام حج نیابی در سال های بعد م/691

غلط خواندن تلبیه م/296، 297

ف:

فاسد کردن حج به واسطه ترک وقوفین و خروج از احرام با عمره مفرده م/1367

فاسد کردن حج و خروج از احرام با اتمام حج فاسد م/489، 1366

فاسد کردن عمره و حج به واسطه جماع، ترک طواف، ترک احد الموقفین م/1366

فاصله بین دو عمره مفرده م/173، 186، 187، 188، س 1421 استفتائات جدید

فراموش کردن احرام، چنانچه بعد از تمام واجبات یا بعد از حج بفهمد م/290، 947، 948، 949، 952

فراموش کردن تقصیر در عمره مفرده م/196

فراموش کردن تلبیه در احرام حج و متوجّه شدن در عرفات یا منا م/953

فراموش کردن تلبیه یا نیت در میقات و متوجّه شدن در بین راه م/130، 245، 263، 264، 300، 953

فراموش کردن طواف نساء در عمره مفرده و محرم شدن برای عمره تمتّع م/1216

فراموش کردن طواف و انجام در غیر ماه های حج م/710

فراموش کردن نیت عمره تمتّع یا حج تمتّع بعد از تلبیه م/265

فرق عمره مفرده با عمره تمتّع م/176، 194

فروش دَین به کمتر و حصول استطاعت م/19 حاشیه

فروش کتب و اشیای زائد زندگی و حصول استطاعت م/28

فروش ملک به قیمت کمتر و حصول استطاعت م/27

فسوق، فحش دادن در حال احرام م/372

فوت بعد از احرام بستن م/80، 83

فوت طواف م/534

ص:850

فوت نایب بعد از احرام و دخول حرم یا قبل از آن م/80، 110، 119، 120

فوریت در حج م/2

فیش حج پدر و انجام دادن حج س 1434، 1435، 1436: استفتائات جدید

ق:

قبول حج بذلی واجب است م/34

قرآن های مسجد الحرام را برداشتن م/1346

قربانی آنجا که نایب بر خلاف دستور شرع عمل کند م/1049، 1050

قربانی اگر احتمال چاقی ندهد م/1037

قربانی اگر شاخ خارجش شکسته باشد م/1026

قربانی اگر غیر مؤمن ذبح کرده باشد م/1083، 1084، 1092، 1099

قربانی اگر گوش آن شکاف داشته باشد م/1027

قربانی اگر ناقص یافت شود م/1031

قربانی اگر یافت نشود م/1030

قربانی انجام دهد و بعد بفهمد سن هدی از حدّ نصاب کمتر بوده است م/1113

قربانی با پول مشترک و جمع آوری پول و خرید گوسفند و ذبح برای هر نفر م/1082، 1090، 1091

قربانی با پولی که به حکم حاکم از دزد گرفته شده م/1087

قربانی با کارد استیل م/1094

قربانی برای حج بر عهده ولی طفل است م/13

قربانی بعد از رمی جمره عقبه م/1028

قربانی توسط وکیل قبل از حلق یا تقصیر م/1081

قربانی خصی اگر غیر از آن یافت نشود م/1024، 1101

قربانی در روز عید و عدم جواز تأخیر م/1032، 1108، 1110، 1165

قربانی در شب م/1080

قربانی در مسلخ جدید م/1078، 1085

قربانی در مکه ومنا برای تقصیرهای عمره تمتّع و حج م/1317

قربانی در منا و محله های جدید مکه که در منا است م/1116

ص:851

قربانی را اگر به واسطه عذری روز عید انجام ندهد م/1033

قربانی را به اعتقاد لاغری ذبح کند م/1038

قربانی را به اعتقاد ناقص بودن ذبح کند م/1039

قربانی را به گمان آنکه صحیح و سالم است ذبح کرد و بعد معلوم شد مریض یا ناقص است م/1034

قربانی را به گمان چاقی ذبح کرد بعد معلوم شد لاغر بوده است م/1035

قربانی را به گمان لاغری خرید به امید اینکه چاق درآید ذبح کرد م/1036

قربانی کردن با پول غیر مخمّس م/1100

قربانی کردن با لباس احرام خونی، برای دیگران م/1107، 1114، 1115

قربانی کردن بدون قرار بستن با صاحب گوسفند م/1091

قربانی کردن بدون گرفتن وکالت در ذبح م/1088، 1089

قربانی کردن محرم برای دیگران قبل از ذبح برای خودش م/1098

قربانی کردن و حلق، قبل از آن که نایب رمی کند م/1102

قربانی که به عنوان کفاره است قربانی کننده نباید بخورد م/1328، 1329

قربانی که به عنوان کفّاره است لازم نیست شرایط هدی را داشته باشد م/1327

قربانی که پولش را فراموش کرده و نداده و صاحب گوسفند پیدا نشود م/1096

قربانی که نایب شک می کند انجام داده یا نه م/1093

قربانی که نایب فراموش کرده انجام دهد م/1095

قربانی گاو میش م/1025

قربانی نکردن به خاطر تلف شدن گوشت آن م/1097

قربانی و احتمال نقص یا مرض و لزوم معاینه و فحص م/1045

قربانی و احتمال نقص یا نداشتن شرایط بعد از ذبح م/1046

قربانی و اقسام آن، شتر، گاو، گوسفند م/1020، 1022

قربانی و تحقیق در شرایط آن م/1086

قربانی و تقسیم آن به سه قسمت م/1040، 1077

قربانی و حلق خارج منا م/1158، 1357

قربانی و حلق و اعمال مترتبه بر آن، باید به ترتیب انجام شود م/1142

قربانی و ذبح عبادت است قصد اطاعت خداوند لازم دارد م/1044

ص:852

قربانی و رو به قبله بودن در حال قطع اوداج اربعه وجان دادن م/1112

قربانی و شرایط آن 1023، 1111، 1113

قربانی و عدم کفایت آن به شرکت م/1021

قربانی و قطع گردن آن در حال زنده بودن م/1109

قربانی و لباس احرام بر عهده نایب و اجیر است م/111

قربانی ومستحبات آن م/1119

قربانی و مؤمن و شیعه بودن ذابح م/1042، 1043، 1104، 1106، 1117، 1118

قربانی ونیابت دادن به دو نفر و ذبح کردن نایب اول م/1103

قربانی و نیابت دادن در خرید و ذبح و احتمال آنکه نایب به شرایط عمل نکرده باشد م/1047

قربانی و نیابت دادن در خرید و ذبح و علم یا اطمینان به عمل م/1048

قربانی و نیت ذبح توسط ذابح و نایب م/1041

قربانی و وکالت دادن وکیل به دیگری م/1105

قربانی و وکالت شخص ثالث توسط نایب م/1079

قربانی هر چه بیشتر باشد مستحب است م/1029

قربانی یا پول آن در حج بذلی بر عهده باذل است م/36

قرض کردن برای مخارج حج و حصول استطاعت م/20، 74

قرض و استطاعت حج م/65، 74، 106

قرعه کشی و سهل انگاری در آن و عدم شرکت موجب استقرار حج می شود م/55، 76

قسم های معمولی در حال احرام م/499

قصد ابطال عمره یا حج یا بعض اجزای آن مبطل نیست م/1367

قصد احرام لازم نیست م/291

قصد ارتکازی کافی است م/130(حاشیه)

قصد ترک محرمات در نیت احرام م/251، 252، 938

قصد حج استحبابی کفایت از حجة الاسلام نمی کند م/6، 32

قصد عمل نیابت و قصد منوب عنه م/109

قصد ما فی الذمّه در حج یا حجة الاسلام احتیاطی م/61، 62

قصد مجاورت در مکه و وظیفه حج او م/198

ص:853

قصد وظیفه فعلیه کفایت از حجة الاسلام می کند م/6، 32

قطع تلبیه در عمره تمتّع و حج تمتّع م/268

ک:

کثیر الشک و معیار آن م/746

کشتن جانوران بدن؛ شپش، کک، کنه و کفاره آن م/383 تا 386

کشتن مارمولک و جانوران م/491

کفارات در حج بذلی بر عهده مبذول له است م/36

کفارات محرمات احرام در طفل، بر ولی طفل است نه بر طفل م/11

کفّارات و مصرف آن فقرا و مساکین هستند م/1329، 1353

کفّاره استعمال بوی خوش یک گوسفند است م/343

کفّاره پوشیدن روی پا، جوراب، گیوه، چکمه م/371

کفّاره پوشیدن لباس دوخته، یک گوسفند است م/345، 355، 356، 357، 358، 1319

کفّاره ملاعبه و دست زدن به زن قبل از طواف نساء م/1213

کفّاره ندارد اگر محرمات احرام از روی جهل انجام شود م/895

کفّاره و قربانی آن را نباید خودش بخورد م/1328، 1353

کفّاره و قربانی آن، شرایط هدی را لازم نیست دارا باشد م/1327

کفّاره استظلال برای مردان م/448، 449، 483، 486

کفّاره انگشتر به دست کردن م/390

کفّاره بیتوته به منا اگر قسمتی از اول شب را درک نکند یا زودتر از نیمه شب خارج شود م1235

کفّاره بیتوته در زمین های متّصل به منا م/1239، 1241، 1245، 1246

کفّاره پوشاندن سر برای مردان و تغطیه م/424 تا 427، 526

کفّاره پوشاندن صورت برای زنان م/435، 436

کفّاره پوشیدن زیور برای زنان م/394

کفّاره ترک بیتوته به منا م/1229، 1230، 1232

ص:854

کفّاره ترک بیتوته به منا و عدم لزوم شرایط هدی م/1233، 1234

کفّاره ترک طواف از روی جهل م/670

کفّاره ترک طواف (عمره یا حج) از روی جهل و برگشت به وطن م/1188

کفّاره تقدیم طواف و سعی بر تقصیر و حلق م/1136، 1137

کفّاره تکرار استظلال م/483

کفّاره جدال م/377 تا 382

کفّاره خروج از عرفات قبل از غروب آفتاب م/964، 965

کفّاره خروج از مشعر الحرام قبل از طلوع صبح م/984

کفّاره خون بیرون آوردن از بدن م/453

کفّاره روغن مالیدن م/399، 400

کفاره سرتراشیدن به جهت ضرورت م/405 تا 409

کفّاره سرتراشیدن بین عمره تمتّع و حج تمتّع م/913

کفّاره سرمه کشیدن م/361

کفّاره فراموش کردن طواف واجب (طواف عمره، حج، نساء) م/1187، 1213

کفّاره فسوق م/372

کفّاره کشیدن دندان م/468

کفّاره کم کردن سعی از روی فراموشی ونزدیکی با زنان م/848، 849

کفّاره کندن درخت یا گیاه حرم م/474 تا 476

کفّاره ماشین کردن سر قبل از حلق م/1145

کفّاره ناخن گرفتن م/458 تا 467

کفاره نگاه در آینه م/366

کندن دندان غیر برای محرم م/524

کندن دندانی که درد شدید دارد م/525

کندن مو به وسیله دست کشیدن به سر و صورت م/501

کندن مو در تقصیر کافی نیست م/894، 897، 900

ص:855

کنسروهای گوشت و ماهی خارجی در بازار مسلمین و مصرف آنها م/1369

کوچ کردن از منا بعد از ظهر روز دوازدهم، کوچ کردن روز سیزدهم برای زنان و مردان م/1236، 1238، 1247

کوچ کردن از منا در صبح روز دوازدهم م/1237، 1250

کوچ کردن بعد از مبیت واجب شب دوازدهم و عدم مراجعت به منا م/1247، 1248، 1249

کوچ کردن قبل از غروب شب سیزدهم و مراجعت به منا بعد از غروب م/1240

کیفیت افعال حج افراد و تمتّع، عمره تمتّع و مفرده م/177

گ:

گمان بلوغ و قصد حج استحبابی و عدم کفایت از حجة الاسلام م/6

گمان در عدد دورهای طواف حکم شک را دارد م/629

گوشت قربانی که به عنوان کفاره است را خودش نباید بخورد م/1328، 1353

گیاه و درخت حرم م/469 تا 479

ل:

لازم نیست مکلّف همه اعمال حج و عمره را بداند م/183

لباس احرام از در آمد یا وجوهات شرعی با شک در آنها م/299

لباس احرام برای مردان و زنان م/269، 270، 271، 272، 273، 274، 275، 276، 277، 280، 281، 282، 284، 285، س27: استفتائات جدید

لباس احرام در صورت نجس شدن م/278، 279

لباس احرام، گره زدن، سنجاق زدن، سنگ گذاشتن م/287، 351، 352

لباس احرام و تعداد آن م/301

لباس احرام و حوله اضافی بین دو پا م/293

لباس احرام و قربانی بر عهده نایب است م/110

ص:856

لباس دوخته برای زنان م/353، س1404: استفتائات جدید

لباس دوخته، پتو و روانداز دوخته، کمربند دوخته م/346، 347

لباس دوخته در حال اضطرار و احرام با آن م/283، 286، 289، 350، 356

لباس دوخته، فتق بند، همیان م/348، 349

لقطه حرم و احکام آن م/1330، 1331، 1332، 1355

م:

ماشین کردن سر به جای حلق در سفر اول م/137

ما فی الذمّه، به قصد ما فی الذمه حج انجام دهد م/61، 62

مبادرت به نماز طواف م/777

متابعت از حکم قاضی بر ثبوت ماه و روز عید قربان م/1352، 1360

مجنون شدن در مدینه م/145، 243

مجنون و عاقل شدن قبل از مشعر الحرام م/5، 133

محاذات میقات و احرام بستن از آنجا م/207، 208، 209، 211، 213، 214

محدث به حدث اصغر یا حدث اکبر شک در وضو یا غسل می کند م/556

محرمات احرام حج به تدریج بعد از تقصیر و بعد از اعمال مکه حلال می شود م/1179

محرم اگر سرش تر است برای وضو چه وظیفه ای دارد؟ م/503

مُحرم باید عمره و حج را تمام کند و الاّ به احرام باقی خواهد بود م/1371

مُحرم کردن بچّه غیر ممیز برای حج یا عمره به وسیله ولی طفل م/8

محصور اگر بعد از فرستادن هدی حالش خوب شود م/1386

محصور و زمان مواعده برای قربانی م/1389

محصور و کسی که بعد از احرام حج، سکته قلبی می کند م/1393

محصور و کسی که بعد از عمره تمتّع محصور شود م/1392، س1439: استفتائات جدید

محصور و کسی که پای او یا کمرش شکسته یا ضعف زیاد دارد م/1388

محصور و کسی که در احرام تصادف می کند م/1391

ص:857

محصور و کسی که در مدینه مصدوم شده و احرام پوشیده، چنانچه نتواند حج بجا آورد م/1394

محصور و کیفیت خروج از احرام عمره و حج م/1381، 1382، 1383

محصور و مصدود نسبت به کسی که قدرت سعی و بقیه اعمال را ندارد م/1390

محصور و وظیفه او چنانچه کسی که با او قرار داده ذبح کند، نکرده باشد م/1384

محل احرام برای نایب س1399، 1400 استفتائات جدید

مُحل شدن با عمره مفرده اگر نتوانسته به وظیفه عمل کند در غیر محصور و مصدود م/1333

محل ذبح کفاره برای تقصیرهای عمره تمتّع و حج تمتّع مکه و منا م/514، 1234، 1317، 1354

مخارج بازگشت؛ شرط وجوب حج است م/15

مخارج حج از اموال صغیر جایز نیست م/96

مخارج عائله تا برگشت از حج شرط استطاعت است م/39

مخیط در احرام «دمپایی دوخته - بند ساعت دوخته» س1408، 1409: استفتائات جدید

مدیون و داشتن مخارج حج و استطاعت او م/21

مرجع تقلید نایب، ملاک عمل است م/148، 149

مرگ نایب بعد از احرام و دخول حرم و قبل از آن م/110، 119، 120

مریض در مدینه م/60، 80، 83، 243

مریض شدن بعد از اعمال عمره تمتّع، مضطرّ به ترک عمره م/64، 103، 134، 142

مریض شدن در اثنای سعی در عمره مفرده م/184

مریض می تواند به احرام عمره مفرده استحبابی محرم شود م/193

مریضی که قدرت حج رفتن ندارد یا بر او حرج و مشقت دارد، واجب نیست حج بگزارد م/41، 52، 60، 85، 91، 99، 106، 116

مزدلفه (مشعر) و منا و حدود آن م/971

مستحاضه بعد از غسل و وضو در طواف لک می بیند م/730

مستحاضه در سنّ پنجاه سالگی م/726

مستحاضه نزدیک مسجد الحرام غسل کرده، مبادرت به طواف کند م/732

مستحاضه و دخول مسجد الحرام م/561

ص:858

مستحاضه کثیره برای هر یک از طواف و نماز یک غسل انجام دهد م/725، 727

مستحبات دخول حرم م/528

مستحبات دخول مسجد الحرام م/530

مستحبات دخول مکه معظمه م/529، 1310

مستحبات طواف حج و نماز آن و سعی م/1219

مستحبات مکه و مدینه و مقدار آن برای منوب عنه س1398: استفتائات جدید

مستحبات منا و مستحبات دیگر مکه معظمه م/1309، 1310

مستحبات و مکروهات احرام م/302، 303، 945، 955

مستطیع باید خودش حج بجاآورد م/43، 153

مستطیع می تواند از طرف دیگری نایب شود یا نه؟ م/44، 82، 86، 118، 124، 136، 141، 146، 151، 155

مستطیع می تواند حج استحبابی انجام دهد یا نه؟ م/44

مستقرّ شدن حج در صورت کوتاهی در تهیه مقدمات سفر م/3

مسجد تنعیم و مسجد جُحفه و قسمت های توسعه یافته میقات است م/236

مسجد شجره میقات است م/220

مشقت و حرج و ملاک آن، شخصی است یا نوعی؟ م/1361

مصدود اگر امید یا گمان بر طرف شدن مانع را داشته باشد می تواند به وظیفه مصدود عمل کند م/1380

مصدود اگر بعد از ورود به مکه توسط دشمن از اعمال عمره منع شود م/1373

مصدود اگر راه دیگری دارد باید به احرام باقی باشد م/1376، 1377

مصدود اگر قبل از هدی راه برایش باز شود م/1387

مصدود بعد از عمل به وظیفه اگر حج بر او مستقر بوده یا استطاعت برای او حاصل شود باید سال بعد حج بجاآورد م/1379

مصدود شدن در روز عید قبل از حلق م/129

مصدود و راه محلّ شدن او م/1372

ص:859

مصدود و کسی که به خاطر بدهکاری حبس شده است م/1374

مصدود و کسی که به خاطر ورود به مکه یا انجام اعمال از او مطالبه پول می کنند م/1375

مصدود و محصور و تحقق آن دو و ملاک آن م/1370، 1378، 1381، 1385

مصرف کفّارات، فقرا و مساکین هستند م/1329، 1353

مصرف کنسروهای گوشت و ماهی خارجی در بازار مسلمین م/1369

مطالبه مهریه و حصول استطاعت م/47، 69

معذور از وضو و غسل، با تیمّم طواف می کند م/552

معذور از وضو یا غسل صبر کند تا تنگی وقت، یا قطع امید م/554

معذور بعد از عمل نایب، حج از او ساقط می شود م/117

معذور نمی تواند نایب شود، معذور کیست؟ م/123، 125، 126، 138، 157، 159، 160، 161، 162، 163، 164

مغمی علیه شدن بعد از وقوف اختیاری عرفات و قبل از مشعر م/973

مقدمات حج و گرانی آن و استطاعت و وجوب حج م/26

مقدّمات سفر هم واجب است م/3

مقیم در مکه چه وظیفه ای دارد؟ م/198، 249

مکه منزل است، به محض ورود استظلال مانع ندارد م/520

ملاعبه و بازی با زن در حال احرام م/322

مماثله بین منوب عنه و نایب شرط نیست م/108

ممیز (کودک ممیز) و بلوغ قبل از مشعر الحرام م/5

منوب عنه و شرایط آن م/108

موالات عرفی در سعی م/884

موالات عرفی در طواف م/574

موی مصنوعی بر سرگذاشتن در احرام م/504

میقات اهل مکه و مقیم (کسی که در مکه اقامت کرده) م/249

میقات حج افراد م/933، 936

ص:860

میقات حج تمتع م/946

میقات عمره تمتّع و عمره مفرده برای غیر اهل مکه م/222، 228، س1403/استفتائات جدید

میقات عمره تمتّع برای شخصی که در مکه است و از رفتن به میقات عذر دارد م/227

میقات عمره تمتّع برای کسی که در غیر از ماه های حج، عمره مفرده انجام داده و در مکه مانده است م/225

میقات عمره تمتّع و عمره مفرده برای ایرانیان شاغل در جدّه م/228، 229

میقات عمره مفرده که بعد از حج افراد انجام می شود، میقات عمره تمتّع م/175، 176، 200، 201، 202، 203، 204، 205، 220، 222، 225، 226، 227

میقات و ثبوت آن بابینه شرعی، یقین یا اطمینان م/206، 223

ن:

ناخن گرفتن در حال احرام م/454 تا 467، 522

ناخن گرفتن محرم از غیر محرم و از محرم م/522، 523

ناخن گرفتن هنگامی که سلمانی سرش را می تراشد م/1147

نایب آیا می تواند دیگری را در اصل حج اجیر و نایب کند؟ م/125، 127

نایب اگر احتمال قوی عقلایی بدهد نتواند اعمال را انجام دهد م/158

نایب اگر از حج تمتع عدول به افراد کند م/114

نایب اگر بعد از عمره تمتّع ناچار شود به ایران برگردد م/142

نایب اگر نتواند وقوف اختیاری مشعر را درک کند م/126، 135، 139، 161، 992، 1293

نایب اگر همراه زنها قبل از طلوع فجر از مشعر عبور کند و قبل از طلوع آفتاب برگردد م/992

نایب باید به وظیفه خود عمل کند نه تقلید منوب عنه م/148، 149

نایب در حج می تواند در طواف، سعی، ذبح، برای دیگری هم نایب شود م/122

نایب در طواف فقط، لازم نیست با احرام باشد، با لباس مخیط هم جایز است م/749

نایب در طواف نساء به قصد منوب عنه انجام دهد م/112

نایب شدن زنان گرچه رمی را در شب دهم انجام می دهند م/1293

ص:861

نایب گرفتن برای طواف نساء م/1184

نایب گرفتن برای کسی که استطاعت بدنی ندارد م/23: حاشیه

نایب گرفتن برای کسی که جنب است و آب برایش ضرر دارد لازم نیست م/753

نایب گرفتن برای مریض در طواف م/537، 619

نایب گرفتن برای مصدود م/129

نایب گرفتن بر مریضی که قدرت حج ندارد یا حج بر او حرج و مشقت دارد آیا واجب است یا نه؟ م/41، 52، 85، 99، 106

نایب گرفتن زن در رمی جمرات اگر احتمال حیض بدهد م/1304

نایب می تواند طواف عمره تمتّع و حج را در غیر موسم حج انجام دهد م/153

نایب و خروج از مکه بین اعمال م/917

نایب و شرایط آن م/107

نذر احرام از تهران یا جاهای دور م/486

نذر احرام از جدّه م/212

نذر احرام از رابغ 224

نذر احرام قبل از میقات م/209، 211، 217، 224، 247، 232، 233

نذر احرام قبل از میقات برای نایب م/247

نذر به زیارت کربلا یا مشاهد مشرفه دیگر و استطاعت برای حج م/30

نذر زن با اذن شوهر م/232، 233، 246

نعنا و سبزی های خوشبو در حال احرام س1406، 1407: استفتائات جدید

نفر و خارج شدن از منا قبل از غروب شب سیزدهم و مراجعت به منا بعد از غروب م/1240

نفر و کوچ کردن در روز دوازدهم و سیزدهم م/1236

نفر و کوچ کردن در نیمه شب دوازدهم و عدم مراجعت به منا م/1247

نقص طواف و مراجعت به وطن م/610، 691

نگاه کردن به زن در حال احرام م/ 320، 321

نگاه کردن در آینه م/ 363 تا 368، 497

ص:862

نگاه کردن در دوربین عکاسی م/498

نماز استداره ای در مسجدالحرام م/1336

نماز تمام خواندن در مکه بدون قصد ده روز م/1344

نماز جماعت اگر بر خلاف نظر اهل سنّت باشد مانند عدم رعایت اتّصال و سجده بر پشت نمازگزاران م/1339

نماز جماعت در مسجدالنبی صلی الله علیه و آله و مسجد الحرام م/1313

نماز جماعت در مکه و مدینه در هتل و مسافرخانه ها م/1315

نماز جماعت صبح در لیالی مقمره م/1343

نماز جماعت و سجده کردن بر سنگ های مسجد الحرام م/1314

نماز جماعت و عدم اتّصال صفوف س1428: استفتائات جدید

نماز در عرفات، مشعر، منا، مکه، قصر است یا تمام م/1358، 1359

نماز را بدون وضو خوانده و اعمال بعد را انجام داده است م/794

نماز را مطمئن بوده صحیح است بعد معلوم شود غلط بوده است م/803

نماز طواف باید خلف مقام باشد م/814، 816، 819، 821

نماز طواف برای زنی که بعد از طواف حیض شود م/811

نماز طواف برای کسی که نمازش غلط است آیا باید صبر کند؟ م/822

نماز طواف را داخل حجر اسماعیل علیه السلام خوانده بعد از تقصیر متوجّه می شود م/793، 817

نماز طواف در غیر مقام ابراهیم علیه السلام م/815

نماز طواف در مکان دور وپشت مقام ابراهیم علیه السلام م/676، 747، 778 تا 780، 797، 798، 804، 821

نماز طواف را باید صحیح بخواند م/788، 789، 791، 796

نماز طواف را در حجر اسماعیل علیه السلام خوانده بعد از تقصیر حائض شده م/795

نماز طواف را نباید به جماعت اکتفا کرد م/799، 800، 818

نماز طواف عمره مفرده استحبابی باید پشت مقام خوانده شود م/190

نماز طواف مستحب و ترک آن م/781، 792

نماز طواف ناسی با جاهل در احکام یکسان است م/782

ص:863

نماز طواف و ترک آن م/823

نماز طواف و حرکت دادن و تکرار ذکر م/805

نماز طواف و خصوصیات آن م/773 تا 775، 786، 799

نماز طواف و علم داشتن به حرکت دادن م/809

نماز طواف و فراموش کردن آن م/782، 783، 784، 785

نماز طواف و فوت موالات عرفی نیاز به اعاده ندارد م/798، 820

نماز طواف و قرائت غلط و کفایت آن م/810، 812، 822

نماز طواف و مبادرت به آن م/777

نماز طواف و مساوات یا تقدم زن و مرد م/808

نماز طواف و مستحبات آن م/824

نماز عشا را بدون فاصله، بعد از نماز مغرب در مسجدالنبی یا مسجدالحرام یا سایر مساجد خواندن م/1341

نماز قصر و اتمام در مکه ومدینه م/1316، 1344

نماز مستحبی بین طواف و نماز م/807

نماز نایب اگر غلط باشد معذور است م/162، 163

نماز و آیه سجده دار خواندن در نماز جماعت اهل سنّت س1428، 1429: استفتائات جدید

نماز واجب یومیه مقدّم بر نماز طواف است م/790

نماز و محمول نجس در نماز م/806

نیابت از چند نفر در حج واجب م/115

نیابت از حی جایز نیست م/153

نیابت بدون اذن منوب عنه م/144، 1356، 1365

نیابت برای امام زمان علیه السلام م/154

نیابت برای جنون م/133(حاشیه)، 144، 145

نیابت تبرّعی اگر نمازش صحیح نباشد م/801

نیابت حج میقاتی برای زنده کفایت می کند م/127

ص:864

نیابت حج میقاتی را در مدینه قبول کرده، آیا می تواند از جحفه یا قرن المنازل انجام دهد؟ س1400: استفتائات جدید

نیابت در بعض اعمال حج م/129، 134

نیابت در حج چنانچه نمازش صحیح نباشد م/802

نیابت مستطیع ؤ استطاعت و حج نیابی

نیابت در سعی م/870، 872

نیابت در طواف نساء برای زنی که بعد از سعی حائض شده و تقدیم اعمال حج م/1214

نیابت زنان و عدم وقوف و عدم درک اختیاری مشعر و عبور از مشعر م/138، 1293

نیابت گرفتن در بعض اشواط طواف م/619، 675، 683

نیابت محرم در طواف برای معذور قبل از انجام طواف خود م/715

نیابت مستطیع یا کسی که حج بر او مستقر باشد م/118، 124، 136، 141

نیابت معذور م/107، 123، 125، 126، 135، 138، 139، 157 تا 164، 801، 1296

نیابت و حرکت از بلد چند ماه قبل م/150

نیابت وصی م/155

نیت احرام لازم نیست م/291

نیت ارتکازی کافی است م/130(حاشیه)، 132، 147، 741، 1322

نیت تیمم برای خروج از مسجد برای جنب م/1348

نیت حج تمتّع به جای عمره تمتع و... م/257، 258

نیت حج مستحب م/169

نیت حج واجب حجة الاسلام به جای حج مستحبی م/295

نیت خالص در اجزای عمره و حج م/253

نیت طواف را در دل گذرانده قطع می کند دوباره به زبان جاری می کند م/741

نیت غسل جنابت به جای غسل حیض م/724

نیت نیابت در میقات بعد از احرام بستن برای خودش م/130

ص:865

و:

صرف وصیت به حج، نیابت نیست م/86، 88

واجبات احرام م/251، 259، 269

وجوب نایب گرفتن برای مریض و... که استطاعت مالی دارد م/23

ورود به مکه باید با احرام عمره یا حج باشد م/172، 250

ورود به مکه بدون احرام به خاطر عذر و احرام حج افراد از مکه م/ 250، 923

وسواس و تکرار بعض اعمال م/742، 763

وصیت به حج مستحبی، یا واجب م/71، 86، 88، 151

وضو و تیمّم برای محرمی که سرش تر است م/503

وضو و طهارت در طواف و نماز برای طفل م/13

وضو و غسل دارد شک در حدث پیدا می کند م/555

وظیفه خدمه کاروانها که باید از مکه خارج شوند م/229، 237

وظیفه زن حائض در میقات که یقین دارد نمی تواند عمره تمتّع را در وقتش انجام دهد م/221، 292

وظیفه فعلیه و قصد آن و کفایت از حجة الاسلام م/6، 32، 295

وظیفه نایب در تقلید ملاک است م/148، 149

وعده حج به زوجه م/84

وقت احرام حج تمتّع م/942

وقت فوت طواف عمره تمتّع م/534

وقوف اختیاری را به واسطه عذر ترک کند و وقوف اضطراری را عمداً ترک کند حج باطل می شود م/969

وقوف اختیاری عرفات ومقدار کمی از اضطراری لیلی مشعر را درک کند م/994

وقوف اختیاری مشعر را به گفته مدیر کاروان ترک کند م/991

وقوف اختیاری مشعر را جهلاً ترک کند و درک اضطراری آن م/993، 1357

وقوف اضطراری عرفات را با وقوف اختیاری مشعر درک کند حج صحیح است م/970

وقوف اضطراری عرفه م/968، 976

وقوف به عرفات م/956، 957

ص:866

وقوف به عرفات در حال بیهوشی یا خواب م/958

وقوف به عرفات و خارج شدن قبل از غروب و ثبوت کفّاره م/964، 966، 967

وقوف به عرفات و زمان آن م/959، 960

وقوف به عرفات و کراهت صعود به جبل الرحمه م/972

وقوف به عرفات و مستحبات آن م/977

وقوف به عرفات و مقدار رکن آن (وقوف رکنی) م/961

وقوف به مشعر الحرام م/978، 979، 980، 981

وقوف به مشعر الحرام و مستحبات آن م/995

وقوف به مشعر وجواز کوچ کردن در شب دهم برای معذورین، زنان،کودکان، و... م/126، 983

وقوف به مشعر و کوچ کردن قبل از طلوع صبح عمداً و کفاره آن م/984

وقوف رکنی را عمداً ترک کند موجب بطلان حج می شود م/963

وقوف رکنی مشعر الحرام م/982

وقوف عرفات و مشعر، اختیاری و اضطراری آن دو و مسائل آن م/986 تا 989، 990

وقوف مشعر الحرام و درک اضطراری نهایی آن برای معذور م/985

ولی طفل باید او را از محرمات باز دارد م/90

ولی طفل کیست؟ م/9

ی:

یائسه م/726

یقین به هل خوردن و فشار مجوز برای طواف خارج مطاف نیست م/717

یقین دارد در مطاف با اجنبی برخورد می کند، مجوز طواف خارج از مطاف نیست م/718

ص:867

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109