گزيده سيماى نجف اشرف

مشخصات كتاب

سرشناسه : بابائي، سعيد

عنوان قراردادي : سيماي نجف اشرف . برگزيده

عنوان و نام پديدآور : گزيده سيماي نجف اشرف/ مولف سعيد بابائي (حائري).

مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1387.

مشخصات ظاهري : 66 ص.

شابك : 40000 ريال: 978-964-540-151-9

وضعيت فهرست نويسي : فيپا

موضوع : زيارتگاههاي اسلامي

موضوع : مجتهدان و علما -- عراق -- نجف -- سرگذشتنامه

موضوع : نجف-- تاريخ

موضوع : نجف-- سرگذشتنامه

رده بندي كنگره : DS79/9/ن3 ب2012 1387

رده بندي ديويي : 956/75

شماره كتابشناسي ملي : 1310542

ص:1

اشاره

ص:2

ص:3

ص:4

ص:5

ص:6

مقدمه

ص:7

نجف از شهر و ديار والاتر است، سراسر شور و عشق است و حكايت از مظلوميت و استقامت دارد. هم درد است و هم درمان و شمعى فروزان كه سرچشمه حيات است. نجف كوى عاشقان و عارفان است. مشتاقان فراوان در هر عهد و دوران، هستى خود را در رهِ وصال زيارت امام عارفان، تقديم كرده اند. سرزمين نجف هنوز در اشتياق گام هاى آن نيك سيرتان و دانش جويان بسر مى برد. گام هايى كه به گفته روايات بر بال هاى ملائكه نهاده مى شد و زمين شايسته در برگرفتن آنها نبود كوچه هاى پر پيچ و خم، باريك و تنگ نجف در انتظار رفت و آمد جويندگان علوم دينى و فقه آل محمدصلى الله عليه و آله، كه دسته دسته و گروه گروه عازم مساجد و مدارس مى شدند، مى باشد. هر چند كه سال هاست از آن جنب و جوش ها و فعاليت ها خبرى نيست.

ص:8

ص:9

ص: 10

ص:11

فصل اول نيم نگاه

نام هاى شهر

اشاره

اين شهرى كه هم اكنون بارگاه ملكوتى نخستين پيشواى شيعيان در آن قرار دارد داراى اسامى متعددى بدين شرح است:

1- نجف

مشهورترين نام شهر مى باشد كه پس از آنصفت اشرف نيز اضافه مى گردد و مجموعاً نجف اشرف گفته مى شود.

نجف واژه اى عربى است كه به معناى منجوف مى باشد منجوف مكانى است مستطيل شكل و مرتفع كه آب در اطراف آن جمع مى گردد ولى بر سطح آن جارى نمى شود.

وضعيت جغرافيايى شهر نجف كه مستطيل شكل بوده و از اراضى اطراف بلندتر است موجب شده اين نام بر آن نهاده شود.

شيخصدوق در علل الشرائع، روايتى از امامصادق عليه السلام نقل مى كند كه علت نامگذارى نجف را چنين بيان نموده است:

ص: 12

نجف در ابتدا كوهى بسيار بزرگ بود و همان كوهى است كه فرزند نوح پس از جارى شدن سيل و عذاب الهى خطاب به پدرش گفت براى در امان بودن از سيلاب بدان پناه مى برد (بر روى زمين كوهى بلندتر از آن نبود) ولى چون فرزند نوح بدان پناه جست تا به گمان خويش از عذاب الهى در امان باشد خداوند آن را بهصحرايى گسترده تبديل نمود و پس از آن دريايى پهناور در آن مكان پديد آمد كه به «نى» مشهور گشت، با گذشت زمان درياى مذكور به تدريج خشك گرديده و لذا گفته مى شد «نى جَفّ» (درياى نى خشك گرديد) بدين جهت آن منطقه نى جف ناميده شد و بعدها به جهت اختصار به نجف تغيير يافت «(1)».

2- الغريّ «(2)»

در لغت به معناى نيك مى باشد و غريّان «(3)» نام دو بناى مشهور نزديك به كوفه بود كه گفته مى شد قبل از اسلام توسط منذر پسر امرئ القيس يكى از پادشاهان حيره بنا شده اند و حضرت على عليه السلام نيز در حوالى همان موضع به خاك سپرده شد. بعدها يكى از آن دو بنا ويران شده و لفظ الغريّ و نيز الغُريّان كه تثنيه مى باشد به كار برده شد.


1- علل الشرايع، ص 22، باب 26.
2- و 3. در المنجد: الغَريّ و الغَريّان آمده است.
3- 3

ص: 13

3- مشهد

در لغت به محل اجتماع مردم و مجمع افراد گفته مى شود. مرقدهاى مطهر ائمه عليهم السلام به دليل آنكه همواره محل ازدحام و تردد زائرين از نقاط دور و نزديك مى باشند به مشهد موصوف شده اند. براى تمايز بين ائمه نام مبارك هر امام نيز پس از مشهد ذكر مى گردد مثلًا گفته مى شود مشهدالرضا عليه السلام يا مشهدالحسين عليه السلام و غيره، در عراق مشهد به طور مطلق به نجف اطلاق مى گردد.

سه نامى كه ذكر شد در روايات و در لسان مردم به كار برده شده ولى نام هاى ذيل فقط در روايات بر نجف اطلاق شده است:

1- طور 2- ظَهر 3- جودى 4- رَبوة 5- وادى السلام 6- بانقِيا 7- لسان شهر

ويژگى هاى شهر

نجف از پنج محله تشكيل مى شود كه عبارتند از:

1- العمارة،

2- الحويش،

3- البراق،

4- المشراق،

5- الغازية.

ص: 14

محله الغازية جديدترين و مهم ترين محله شهر مى باشد.

چهار بازار به نام هاى القاضى، الحويش، الكبير، المشراق در اين شهر وجود دارد. خانه هاى نجف از گچ و يا آجر ساخته شده و جمعيت آن در مقايسه با مساحتش بسيار زياد مى باشد.

در مجموع، نجف شهرى شلوغ و پر جمعيت است كه مساحت آن متناسب با جمعيتش نيست. بيشتر ساكنين نجف را اعراب طوائف عراق و عربستان تشكيل مى دهند و افراد فراوانى از مليت هاى مختلف نيز در آن سكونت دارند.

با آغاز حكومت بعثيان در عراق، ايرانيان ساكن آن كشور، با تحمل غير انسانى ترين برخوردها اخراج شدند و اموالشان نيز مصادره شد.

مردم نجف در تمسك به احكام و آداب دينى و برپايى شعائر مذهبى كم نظير هستند. به هنگام برپايى نماز جماعت، مساجد مملو از جمعيت مى گردد برخى سنت ها و آداب اجتماعى همانند عيادت از بيمار، شركت در مراسم تشييع جنازه و ... جايگاه خاصى در نجف دارد برپايى مراسم عزا در ايام سوگوارى و زيارت مرقد مطهر امام عليه السلام از مهم ترين شعائر شيعه بوده و در نجف با شكوه فراوان برگزار مى گردد. هيئت هاى مختلف عزادارى نجف همه ساله به هنگام ايام سوگوارى همانند عاشورا و 21 رمضان مجالس و مراسم عزاى ويژه اى بر پاى مى دارند.

ص: 15

وضعيت اقتصادى و بازرگانى

در نجفصنعت هاى مختلفى رونق داشته، منسوجات نجف مشهور و عباى نجفى، مرغوب و مطلوب بسيارى از خريداران است كه به دليل توليد فراوان به شهرهاى ديگر عراق نيزصادر مى شود.

زراعت در نجف بستگى به آب دارد چنانچه آب لازم تأمين شود مى توان كشتزارهاى فراوان در آن ايجاد كرد.

تجارت نجف رونق فراوان داشته و تاجران حجاز، نجد، عمان، يمن و كويت با آن شهر در ارتباطاند.

نجف همواره محل تردد و اقامت زائران و نيز مشتاقان علوم دينى است كه اين عامل در رونق تجارت آن تأثيرى بسزا دارد. اين شهر مدت زيادى در مسير كاروان هايى قرار داشته كه براى انجام مناسك حج از راه خشكى عازم مكه و مدينه بودند. اين خصيصه نيز در ارتباط نجف با شهرها و مراكز تأثير زيادى داشته است.

وضعيت آب و هوا

هواى نجف در تابستان گرم و خشك است و اهالى آن به سرداب هاى زيرزمينى پناه مى برند تا از گرما در امان باشند.

چنانچه بادهاى گرم بوزد حرارت به 46 درجه مى رسد. در زمستان نيز سرماى گزنده و سوزناكى دارد و سرماى شهر بدان اندازه است كه آب يخ مى بندد. عرض نجف 32 درجه و

ص: 16

3 دقيقه و 19 ثانيه شمالى و طول آن 44 درجه و 16 دقيقه و 36 ثانيه شرقى است و در حدود 7 متر از سطح دريا ارتفاع دارد.

در عهد ساسانى در اطراف نجف درياچه اى وجود داشته كه پس از ظهور اسلام خشك گرديده، بعدها دوباره درياچه اى پديد آمده، كه تا حدود يك قرن پيش نيز وجود داشته ولى دولت عثمانى آن را خشكانيده است.

ص:17

ص: 18

ص:19

فصل دوم بارگاه نور

شهادت در محراب

اميرالمؤمنين على عليه السلام در رمضان سال 40 هجرى پيوسته از شهادت خود خبر مى داد. و نيز به اطرافيان خويش مى فرمود: «از قضاى الهى نمى توان گريخت» سپس در حالى كه اين اشعار را زمزمه مى كرد عازم مسجد شد.

«كمر خود را براى مرگ محكم ببند زيرا مرگ تو را ملاقات خواهد كرد و از مرگ آنگاه كه به سراى تو درآيد جزع و فرياد مكن».

پس از ورود على عليه السلام به مسجد شقى ترين و زيانمندترين مردم، ابن ملجم مرادى، در نماز و به هنگام سجده ضربه اى بر آن حضرت وارد نمود.

على عليه السلام در شب بيست و يكم ماه رمضان سال 40 هجرى با حضور خاندان، وصاياى خود را بيان داشت، و به وصى خود چنين فرمود:

«فرزندم حسن عليه السلام با تو سخنى چند دارم، امشب آخرين شب عمر من است چون درگذشتم با دست خود مرا غسل ده و كفن كن و بر جنازه ام نماز بخوان، تمام اين كارها را

ص: 20

خودت شخصاً انجام ده، سپس جنازه ام را در تاريكى شب، مخفيانه دور از شهر كوفه به خاك سپار تا كسى از آن باخبر نشود».

و در وصيتى ديگر به حسن و حسين عليهما السلام فرمود:

«هر گاه مرگم فرا رسيد مرا در تابوتم گذاريد و در حالى كه عقب آن را به دوش گرفته ايد حركت كنيد جلوى تابوت خود حركت خواهد كرد. مرا به سمت غريين ببريد در آنجاصخره اى سفيد خواهيد ديد كه نورانى است آنجا را حفر كنيد و مرا در آن مكان مدفون سازيد».

آن دو بزرگوار همانگونه كه پدرشان فرموده بود عمل كردند و پس از حفر مكان مورد نظر، نوشته اى در آنجا يافتند كه بدين مضمون بود:

«اين مكانى است كه آن را نوح عليه السلام براى على بن ابى طالب عليه السلام فراهم كرده است».

حسن و حسين بعد از هموار كردن روى قبر و مخفى نمودن مكان آن در حالى كه از احترام و عنايت خداوند بر پدرشان، آگاه شده بودند، با همراهان به خانه بازگشتند.

فرداى آن شب يعنى روز بيست و يكم ماه رمضان، مردم كوفه كه مشتاق به تشييع و خواندن نماز بر پيكر مطهر اميرالمؤمنين عليه السلام بودند به خانه آن بزرگوار مراجعه كردند.

فرزندان على عليه السلام آنان را به آنچه انجام داده بودند آگاه ساختند و چون مردم خواهان معرفى مرقد او گشتند در پاسخ گفتند:

ص: 21

«بنا به وصيت او محل دفنش را مخفى ساختيم»

مردم و شيعيان كوفه كه چنين ديدند، با قلبى محزون و شكسته به خانه هاى خود بازگشتند.

امام عليه السلام به فرزندان خود سفارش كرد كه او را مخفيانه به خاك سپارند، زيرا مى دانست دشمنان از هيچ كارى حتى شكافتن مرقد او خوددارى نمى كنند و فرزندان و بستگان او براى جلوگيرى از بى حرمتى به آن بزرگوار در برابر دشمنان مى ايستند در نتيجه خونريزى و اختلاف در جامعه به وجود مى آيد.

پيش بينى امامصحيح بود زيرا در دوران امارت حجاج ثقفى بر كوفه حدود 3000 قبر براى پيدا كردن مدفن على عليه السلام نبش گرديد ولى موفق به كشف مدفن او نشدند. «(1)»


1- مشهد الامام على عليه السلام فى النجف، ص 121.

ص: 22

فضيلت زيارت مرقد اميرالمؤمنين على عليه السلام

در روايات، تأكيد زيادى بر زيارت مرقد مطهر اميرالمؤمنين على عليه السلام شده و پاداش فراوانى هم بر آن مترتب گشته است كه به برخى از آن ها اشاره مى شود:

1- اجرصد هزار شهيد.

2- آمرزش گناهان.

3- ايمن شدن از اهوال روز قيامت و آسان شدن حساب در آن روز.

4- استقبال ملائكه از زائرين آن حضرت و مشايعت زائرين تا هنگامى كه به منزل خويش مراجعت نمايند و عيادت از آنان چنانچه بيمار شوند و شركت در تشييع جنازه زائرين چنانچه فوت كنند.

5- هر كه پياده به زيارت اميرالمؤمنين رود خداوند به هر گامى، ثواب يك حج و يك عمره را براى او مى نويسد و اگر پياده باز گردد در برابر هر گام او پاداش دو حج و دو عمره، جزاى او منظور مى دارد.

6- شفاى از بيمارى ها و رفع گرفتارى ها. «(1)»


1- كتاب المزار، شيخ مفيد، ص 19- 23؛ كامل الزيارات، ابن قولويه قمى، ص 38- 46؛ بحار الانوار، ج 97، ص 263؛ مفاتيح الجنان، ص 456- 511.

ص: 23

كيفيت زيارت

زيارات وارده و متعدد اميرالمؤمنين على عليه السلام بر دو دسته اند:

الف- زيارات مطلقه، زياراتى است كه اختصاص به وقت معينى ندارد و هر زمان براى خواندن آنها مناسب است.

هفت زيارت مطلقه و آنها در مفاتيح الجنان نقل شده است.

ب- زيارات مخصوصه، اين زيارات مربوط به اوقات مخصوص يا ويژه اى هستند و شرح آنها بدين ترتيب است:

1- زيارات مربوط به روز عيد غدير

2- زيارت مخصوص در روز ولادت پيامبرصلى الله عليه و آله.

3- زيارات ويژه شب مبعث رسول خداصلى الله عليه و آله و روز مبعث.

ص: 24

حرم مطهر

اشاره

مرقد شريف بزرگترين فداكار و تلاشگر تاريخ اسلام در پى انحراف جامعه از طريق الهى و فراموش كردن نصايح و راهنمايى هاى رسول اكرمصلى الله عليه و آله از سال 40 ه. ق. تا پايان دوران حكومت امويان يعنى سال 132 ه. ق كاملًا مخفى و از اسرار شيعيان سوخته دل بود.

در اين دوران سياه و سخت، فرزندان على عليه السلام و شيعيان خاص و مورد اعتماد، با راهنمايى ائمه عليهم السلام مخفيانه به زيارت مرقد اولين جانشين پيامبر مى آمدند.

زوال بنى اميه باعث گشت افراد بيشترى از مدفن على عليه السلام آگاه شده و تردد و رفت و آمد در اطراف مزار ساده و بى آلايش آن حضرت بيشتر گردد. پس ازصد سال و چندى انتظار، نور اميد در دل شيفتگان تابيده و آرزوى ديرين آنان تحقق يافت.

اخبار زيادى در مشخص ساختن آن موضع شريف به ويژه از امامصادق عليه السلام منتشر گشت. پس از آن علويان و عباسيان به زيارت شتافته و مردم از هر سوى

ص: 25

بدان روى آوردند.

داود بن على از بزرگان بنى عباس كه اعتقادى نسبت به مقام شامخ على عليه السلام نداشت، چون توجّه و روى آوردن مردم به مرقد آن حضرت را مشاهده كرد، غلامى را كه جمل نام داشت و از قوت بدنى بسيارى برخوردار بود به همراه چند تن ديگر به سمت مرقد فرستاد و به آنان دستور داد آن محل را حفر كنند و هر چه در آن يافتند بيرون آورند.

كارگران محل مرقد را حفر كرده و 5/ 2 متر پائين رفتند تا آنكه به سنگ سختى برخورد كرده و هر چه سعى كردند نتوانستند بيش از آن حفر نمايند. جمل غلام قدرتمند داود كه چنين ديد خود پائين رفته و ضربه سختى بر سنگ وارد كرد كه طنين شديدى به دنبال داشت او ضربه دوم را هم وارد كرد ليكن اثرى نداشت وصداى مهيب ترى از آن برخاست و ضربه سوم را نيز وارد كرد پس از وارد كردن ضربه سوم، جمل فريادى كشيده و به سختى جان داد.

همراهان غلام كار را تعطيل و جريان را به داود بن على گزارش دادند داود كه چنين ديد از كار خود توبه كرد و به تشيع گرائيد، سپس شبانه نزد على بن مصعب رفته و از او خواستصندوقى براى قبر تهيه نمايد. بدين ترتيب اولينصندوق بر روى قبر مطهر على عليه السلام نصب گرديد.

ساختمان اول

در دوران خلافت هارون الرشيد (نيمه دوم قرن دوم هجرى) روزى هارون براى شكار به زمين هاى اطراف كوفه

ص: 26

(نجف يا غريين) رفت و مشاهده كرد كه سگ هاى شكارى آهويى را دنبال مى كنند ولى پس از آنكه آهو به منطقه خاصى مى رود سگان از تعقيب آهو باز مى ايستند. هارون دانست كه آن سرزمين، مقدس و مطهر است كه سگ ها وارد آن نمى شوند، لذا درصدد تحقيق بر آمد و سرانجام دانست كه آن موضع، مرقد مطهر على عليه السلام مى باشد.

هارون به دنبال اين واقعه در حدود سال 175 ه. ق اولين بارگاه و ساختمان مرقد علوى را بنا نهاد.

تا چند دهه قبل در زير طاق نزديك قبر مطهر، نقشى بديع و زيبا جلب توجه مى كرد كه در آن مردى تير و كمان در دست، آهويى در پيش روى او قرار داشت. در سال 1364 ه. ق. لوح نقاشى مذكور از جاى خود برداشته شد و به گنجينه حرم مطهر منتقل گرديد.

ارشادالقلوب ديلمى ساختمان اول را چنين توصيف مى كند:

«چهار در داشت و ضريح مقدس از سنگ سفيد بوده و گنبد از گل سرخ كه بالاى آن علامت سبز نصب بود».

ساختمان دوم

توسط عمر بن يحيى ايجاد گشت. او از اصحاب امام كاظم عليه السلام بود.

ساختمان سوم

داعىصغير (محمد بن زيد) پس از آنكه در طبرستان

ص: 27

به قدرت رسيد عمارت سوم آستان علوى را بنا نهاد اين عمارت هفتاد طاق داشت.

ساختمان چهارم

در حدود سال 372 ه. ق. توسط عضدالدوله ديلمى بنا گرديد. او در شكوه و جلال دادن به ساختمان سعى فراوان كرده و اموال زيادىصرف نمود و معماران و هنرمندان را از اطراف براى اين كار دعوت كرد ساختمان مذكور در سال 755 ه. ق. دچار آتش سوزى گشت.

ساختمان پنجم

در عصرصفويه تعميرات حرم مطهر به دست شاه اسماعيلصفوى در سال 914 ه. ق آغاز شد و در عصر شاه عباس با طرح و نقشه شيخ بهايىصحن شريف آستانه تكميل گشت. سپس شاهصفىّصفوى در سال 1042 ه. ق.

دستور اصلاحات و تعميرات و نيز افزودن به مساحت و وسعت ساختمان حرم راصادر كرد.

طلا كارى گنبد و تعويض ضريح

نادر شاه افشار در سال 1156 ه. ق موفق به زيارت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام گرديد او به هنگام حضور در نجف دستور داد كاشى هاى سبز رنگى را كه در عصرصفويه با طرح شيخ بهايى گنبد و دو گلدسته را تزيين كرده بود بردارند و تمامى آنرا مزين به طلا كنند.

وى اموال زيادى براى تعميرات آستانهصرف كرده و

ص: 28

هداياى بى شمارى نيز به حرم مطهر اهدا كرد كه بيشتر آنها تا عصر حاضر باقى است.

گنبد مطهر حرم در عصر عضدالدوله سفيد بود و در دورانصفويه با كاشى هاى سبز رنگ مزين گشت و سرانجام در عصر نادر شاه طلاكارى و زرين گرديد. اين اقدام تأثير عميقى در قلوب شيعيان نهاد و جمع زيادى از شاعران شيعه به فارسى، عربى، تركى و هندى اشعارى بدان مناسبت سرودند.

تزيين حرم مطهر و كاشى كارىصحن شريف در عصر نادر شاه تكميل و بر شكوه آن افزود. كاشى كارى ايوان العلماء كه در آن، بسيارى از علماى شيعه و برخى از بزرگانصفويه مدفون مى باشند، از آثار نادر شاه مى باشد و تاكنون باقى مانده است.

آغا محمد خان قاجار در سال 1211 ه. ق. ضريحى نقره اى به آن آستان مقدّس تقديم كرد و فتحعلى شاه در سال 1236 ه. ق. تعميراتى در ساختمان حرم انجام داد و در سال 1262 ه. ق. عباس قلى خان وزير محمد شاه ضريح ديگرى از نقره به حرم مطهر اهدا نمود.

آستان علوى در عصر حاضر

آستان مقدس علوى در حال حاضر ازصحن و حرم تشكيل مى شود.

بر روى قبر مطهرصندوقى از ساج خاتم كارى شده و نفيس قرار گرفته كه اهدائى شاه اسماعيلصفوى است.

ص: 29

در اطرافصندوق مطهر سوره دهر و احاديثى در شأن حضرت على عليه السلام با خط زيبا نوشته شده است.

بر روىصندوق، ضريح نقره اى قرار گرفته كه از ده هزار و پانصد مثقال طلاى خالص و دو ميليون مثقال نقره تشكيل شده است.

در وسط ايوان طلا قصيده اى فارسى با حروف طلا به خط زيباى محمد جعفر اصفهانى و به تاريخ 1156 ه. ق. در مدح حضرت امير نوشته شده است اين قصيده از سروده هاى شاعر مشهور سيد محمد عرفى شيرازى است و مطلع آن چنين است:

اين بارگاه كيست كه گويند بى هراس كاى اوج عرش سطح حضين تو را مماس

در طرف شمال و جنوب ايوان دو گلدسته (مناره) طلا به ارتفاع 35 متر واقع است كه در بالاى آن بعضى از آيات سوره جمعه كتيبه شده است.

ايوان نجف چه خوشصفايى دارد حيدر بنگر چه بارگاهى دارد

ايوان العلماء

ايوانى است بزرگ كه در قسمت شمال حرم شريف قرار دارد. اين ايوان از آثار عصر آل بويه مى باشد كه در عصرصفويه تجديد بنا گشت.

اين ايوان را از آن رو ايوان العلماء مى گويند كه بسيارى از بزرگان شيعه در آن مدفون شده اند از جمله:

ص: 30

مولى على نقى كمره اى فراهانى متوفاى سال 1060 ق.

ميرزا على رضا اردكانى شيرازى متوفاى سال 1166 ق.

شيخ احمد جزائرى متوفاى سال 1151 ق.

مير محمد باقر هزار جريبى متوفاى سال 1245 ق.

شيخ ملا محمد مهدى نراقى متوفاى سال 1209 ق.

فرزندش شيخ احمد نراقى متوفاى سال 1245 ق.

و جمعى ديگر.

پس از شكست عراق در جنگ خليج فارس و در پى قيام مردم عراق، شهر نجف و بارگاه اميرمؤمنان على عليه السلام مورد هجوم و تعرض ارتش بعث قرار گرفت و آسيب هاى فراوان به ساختمان حرم وارد آمد.

صحن مطهّر

صحن شريف آستان علوى با طرحى بديع بنا گشته و يكى از مهم ترين ويژگى هاى آن اين است كه در هر چهار فصل سال آفتاب مستقيم بر قبر مطهر مى تابد و زوال ظهر در هر دو فصل زمستان و تابستان مشخص مى گردد.

در حال حاضر پنج درب،صحن شريف را با خارج مرتبط مى سازد:

1- درب جهت قبله

2- درب مقابل جهت قبله كه به باب الطوسى مشهور است

3 و 4- دو درب در جهت مشرق

5- تا زمان شاه عباس درب هاى ورودى 4 باب بود ولى در عهد سلطان عبدالعزيز عثمانى در سال 1279 ق، در

ص: 31

طرف غرب نيز درى ايجاد گرديد كه پنجمين درب مى باشد.

در حال حاضر،صحن بزرگى در بخش غربى حرم، در حال ساخت است.

توسعه و باز سازى بناى حرم وصحن مطهر پس از سقوط رژيم بعثى، از بزرگترين و وسيع ترين مراحل توسعه آستان علوى است، حضور و مديريت ايرانيان در امر بازسازى مشهود است.

مدفن علماء

در ايوان و حجره هاىصحن، شخصيت هاى برجسته شيعه مدفون هستند كه به نام برخى از ايشان اشاره مى كنيم.

1- علامه حلى، در ايوان طلا و در ايوان جنب گلدسته شمالى.

2- مقدس اردبيلى، در ايوان طلا و حجره جنب گلدسته جنوبى.

3- شيخ انصارى، حجره سمت چپ درب ورودى باب القبله.

در حجره هاىصحن نيز عالمانى چون محدث نورى، نائينى، حاج آقا حسين قمى، سيد ابوالحسن اصفهانى، شيخ عباس قمى، سيد محمود شاهرودى و سيد ابوالقاسم خويى به خاك سپرده شده اند.

ص: 32

مقام سدانت (توليت) در حرم مطهر

سلاطين آل بويه پس از آنكه اقدامات شايسته اى در رابطه با آبادى و رونق نجف و مرقد مطهر انجام دادند، افرادى را نيز به عنوان متولى (سادن) و خدمتكار در حرم مطهر مشخص و براى آنان حقوق و مزاياى معين قرار دادند.

خاندان هايى كه توليت را عهده دار بودند

1- آل شهريار، از خانواده هاى مشهور نجف بوده و اهل علم و فضل به شمار مى آمدند.

2- خاندان «الملالى»، اقدامات زيادى در آباد ساختن شهر نجف انجام دادند در دوران حكومت عثمانى كه سدانت حرم با آنان بود از نفوذ و قدرت بسيارى بهره داشتند و دوران سدانت آنها از بهترين ايام نجف مى باشد.

اين خانواده از نوادگان ملاعبدالله يزدى نويسنده كتاب «الحاشيه» در علم منطق مى باشند.

3- آل رفيعى، از قرن يازدهم هجرى تا حال حاضر در نجف سكونت دارند و هم اكنون از بزرگترين خاندان هاى علوى نجف مى باشند.

خدمتكاران حرم مطهر علوى

خاندان هايى كه مقام خدمت در حرم مطهر را عهده دار شده اند دو دسته اند:

1- علوى 2- غير علوى

ص: 33

اماكن نجف

اماكن مقدس ديگر نجف:

1- مقام امام زين العابدين عليه السلام

در نزديكى حرم مطهر مكانى به مقام «امام زين العابدين» مشهور است و گفته مى شود كه آن بزرگوار هر گاه به زيارت جدش اميرالمؤمنين مى آمد در مكان مزبور اقامت كرده و از آنجا به بعد را با پاى پياده به حرم و مرقد جدش (كه در آن دوران براى همه مشخص نبود و فقط خواص، محل قبر مطّهر را مى دانستند) مشرف مى شد.

مكان ديگرى در جوارصحن مطهر نيز به مقام امام زين العابدين عليه السلام مشهور بود كه به صورت مسجد در آمده و بسيارى در آن نماز مى گذاشتند، مسجد مذكور در تعمير و بازسازى ساختمانصحن و به هنگام گشودن درب غربىصحن از ميان رفت.

2 و 3- مقام امام مهدى عليه السلام و مقام امامصادق عليه السلام

در نجف و در وادى السلام بنايى است كه در حال حاضر مقام امام مهدى عليه السلام خوانده مى شود. در روايتى از امام

ص: 34

صادق عليه السلام آورده اند كه آن بزرگوار هنگامى كه براى زيارت مرقد مطهر جدش وارد نجف گشت در سه محل نماز گذارده و توقف كردند و چون از آن سه مكان سؤال شد فرمودند:

مكان اول: مرقد جدم اميرالمؤمنين عليه السلام بود.

مكان دوم: محل رأس الحسين عليه السلام (مكانى كه سر مطهر امام حسين عليه السلام را هنگام انتقال به كوفه مدتى در آنجا بر زمين نهاده بودند).

و مكان سوم: محل منبر قائم (عج) مى باشد. «(1)» از روايت فوق پى مى بريم كه در نجف مقامى به نام موضع منبر حضرتصاحب الزمان وجود دارد ولى به مشخصات آن مكان تصريح نشده است.

در كنار مقام امام زمان (عج)، مقام امامصادق عليه السلام قرار دارد.

4- مرقد هود وصالح عليه السلام

مقبره دو پيامبر بزرگ الهى؛ حضرت هود و حضرتصالح عليهما السلام، در گورستان وادى السلام قرار دارد. اين دو مقبره از مكان هاى معروف و مشهور نجف مى باشند. در زمان علامه بحرالعلوم قدس سره بنايى از گچ و سنگ بر روى آن دو مرقد مطهر ساخته شد. پس از گذشت حدود يك قرن ساختمان باشكوه ديگرى در آن مكان بنا گرديد، آن ساختمان در سال 1337 ه. ق تجديد بنا شد كه هم اكنون باقى است.

5- قبرستان وادى السلام

در شمال شهر نجف واقع شده، 20 هزار متر مربع


1- بحارالانوار، ج 97، ص 249- 250، 454.

ص: 35

مساحت دارد و قدمت تاريخى آن بيش از هزار سال مى باشد و شيعيان بسيارى از نقاط مختلف، در آن به خاك سپرده شده اند.

عده زيادى قبل از مرگ وصيت مى كنند آنان را به نجف برده و در قبرستان وادى السلام دفن كنند.

6- مرقد شيخ طوسى

اين آستان مقدّس در 100 مترى شمال آستان مقدّس علوى در نزديكى يكى از درهاىصحن مطهر واقع شده كه درب شيخ طوسى (باب الطوسى) نام دارد و مشهور است كه شيخ از اين درب به حرم مطهر مشرف مى گرديد.

همچنين خيابانى كه در سال 1369 ه. ق احداث شده و از مقابل درب طوسى به سمت وادى السلام مى رود به «شارع طوسى»- خيابان طوسى- نامگذارى شده است.

7- مرقدصاحب جواهر

اين آستان مقدّس مدفن شيخ محمد حسن اصفهانى نجفى مشهور بهصاحب جواهر، از فقهاى گرانقدر عالم تشيع مى باشد و در محله «عماره» واقع شده است. آستان مذكور ساختمانى مجلل و گنبدى بزرگ دارد كه كاشيكارى شده است و در كنار آن، مسجدصاحب جواهر واقع شده است.

8- مرقد سيد بحرالعلوم

اين مكان مدفن سيد محمد مهدى طباطبايى مشهور به سيد بحرالعلوم و فرزندان او مى باشد. اين آرامگاه،

ص: 36

نزديكصحن مطهر اميرالمؤمنين عليه السلام و در جوار مرقد شيخ طوسى رحمه الله قرار دارد.

9- مرقد كاشف الغطاء

اين آستانه در محله «عمارة» بر سر گذر سه كوچه قرار دارد. شيخ جعفر كبير مشهور به كاشف الغطاء در اين مقبره به خاك سپرده شده است، شيخ اكبر يكى از مريدان شيخ جعفر اين مقبره را بنا نهاد و بر حسب وصيت، خود نيز در آن دفن گشت.

10- مرقد كميل بن زياد نخعى

كميل بن زياد يكى از ياران خاص امير مؤمنان عليه السلام و از اصحاب سرّ حضرت بود كه توسط حجاج ثقفى به شهادت رسيد. آرامگاه او يكى از زيارتگاه هاى معروف نجف است و در اين محل شخصيت هاى بر جسته اى نيز دفن هستند.

11- ثويّه

ثويّه نام تلى در نزديكى حنانه و نيز از اماكن مشهور نجف مى باشد كه برخى از شخصيت هاى اسلامى در آن مدفون هستند.

الف: رشيد هجرى از اصحاب و ياران فداكار على عليه السلام.

ب: عمروبن حُمق خُزاعى از اصحاب و ياران على عليه السلام

ج: سليم بن قيس هلالى از اصحاب و ياران على عليه السلام و مؤلف كتاب اسرار آل محمدصلى الله عليه و آله

د: نصربن مزاحم منقرى مؤلف كتاب وقعةصفين، كه از مدفونين در ثويّه مى باشند.

ص: 37

مساجد مشهور نجف

نجف از مساجد زيادى برخوردار است كه مجموع مساجد بزرگ آن قريب به يكصد مسجد مى باشد. در محله «عماره» 25 مسجد، در محله «حويش» 21 مسجد، در محله «براق» 14 مسجد، در محله «مشراق» 18 مسجد و در محله «جديده» 8 مسجد و در برخى محلات ديگر نيز تعدادى مسجد وجود دارد.

تا قبل از دوران اخير و در زمان مرحوم كاشف الغطاء نماز جماعت در حرم مطهر برگزار نمى گرديد بلكه در مساجد برپا مى شد. زيرا كاشف الغطاء عقيده داشت كه اقامه نماز جماعت در حرم باعث آزار زائرين مى گردد، همين مسأله موجب گشت مساجد نجف آبادتر گردد و مورد تأكيد بيشترى قرار گيرند.

برخى از مساجد مشهور و مهم شهر نجف:

1- مسجد حنانه

از مساجدى است كه زائرين نجف از آن ديدن كرده و

ص: 38

بدان تبرك مى جويند. بنابر احاديث وارده، هنگام انتقال سر مبارك امام حسين عليه السلام از كربلا به كوفه آن رأس مبارك را در محل فعلى- مسجد حنانه- بر زمين نهاده اند لذا به موضع «رأس الحسين» نيز مشهور است.

امام جعفرصادق عليه السلام هنگام زيارت مرقد مطهّر جدّش اميرالمؤمنين عليه السلام در اين مكان نماز گزارده است. مرحوم سيدبن طاووس در آداب و اعمال مربوط به زيارت، زيارتى مربوط به امام حسين عليه السلام در آن مكان (مسجد حنانه) ذكر نموده اند.

2- مسجد عمران بن شاهين

از قديمى ترين و مشهورترين مساجد نجف مى باشد كه عمران بن شاهين آنرا در اواسط قرن چهارم بنا نهاده است.

عمران در دوران حكومت عضدالدوله در عراق عليه وى قيام كرد و شكست خورد. پس از شكست، نذر نمود كه چنانچه عضدالدوله او را ببخشايد رواقى در نجف و در مرقد امام على عليه السلام بنا كند، چون عضدالدوله او را عفو نمود به نذر خويش عمل كرد.

در سال هاى بعد، بر اثر تغيير بناى حرم، اين مكان از رواق بودن خارج و به مسجد عمران بن شاهين مشهور شد و حال آنكه بناى آن به نيت مسجد نبوده بلكه به عنوان رواقى در ساختمان حرم مطهر ايجاد گرديد و لذا بزرگانى چون سيد محمدكاظم يزدىصاحب «عروةالوثقى»، علامه سيد محمد كاظم مقدس و شيخ محمد باقر قمى و برخى ديگر از علما در آن به خاك سپرده شده اند.

ص: 39

3- مسجدالخضراء

از مساجد قديمى است و اثر تاريخى خاصّى در مورد آن نقل نشده است.

4- مسجد شيخ طوسى

يادگارى گرانقدر از فرزانه نامدار جهان اسلام، شيخ طوسى است اين مسجد هنگام مهاجرت شيخ از بغداد به نجف، منزل و محل سكونت آن بزرگوار بود كه جلسات درس و مذاكرات علمى شيخ طوسى در آن برپا مى گشت، اين منزل پس از وفات شيخ طوسى طبق وصيت او به مسجد تبديل گشت.

مسجد شيخ طوسى امروزه يكى از مشهورترين مساجد نجف مى باشد كه در محله مشراق قرار دارد و از ابتداى بنا تا حال حاضر دو بار ساختمان آن مورد مرمّت و تعميرات اساسى قرار گرفته است.

5- مسجد شيخ جعفر شوشترى

در محله مشراق قرار دارد و واعظ مشهور شيخ جعفر شوشترى سال ها در آن به موعظه و ايراد سخن اشتغال داشت.

6- مسجد علامه ميرزاى شيرازى

از مساجدى است كه در بيشتر اوقات مملوّ از نمازگزاران مى باشد.

ص: 40

7- مسجدصفةالصفا

از مساجد قديمى نجف است كه در محله «شيلان» قرار دارد و تاريخ بناى آن به قرن هشتم هجرى مى رسد.

8- مسجد شيخ مرتضى انصارى

مسجد مذكور در محله «حويش» واقع شده و همانگونه كه از نام آن بر مى آيد با مساعدت و تحت نظارت مرجع والامقام شيخ مرتضى انصارى بنا نهاده شده است.

مسجدى است با بنايى باشكوه و مستحكم كه محل برگزارى جلسات درس بزرگان حوزه مقدسه نجف از جمله، سيد محمد كاظم يزدى و حضرت امام خمينى قدس سره بوده است.

9- مسجد هندى

پس از حرم مطهر مهم ترين و اساسى ترين مكان نجف مى باشد كه در ايام اعتكاف، معتكفين در آن اقامت مى كنند. هيچ يك از ساختمان هاى مساجد نجف به استحكام و زيبايى بناى مسجد هندى نيستند مراسم عزادارى امام حسين و ائمه عليهم السلام و نيز مجالس بزرگداشت علما و بزرگان در آن بر پا مى گردد.

10- مسجد شيخ طريحى

از مساجد بزرگ و مشهور نجف است كه به محقق كركى نسبت داده مى شود. در سال 1376 ه. ق. مورد تعمير و بازسازى قرار گرفت.

ص: 41

ص:42

ص:43

فصل سوم علم و فرهنگ

هزاران ستاره

نجف در بسيارى از اوقات مهم ترين سنگر فقه و شريعت اسلام بوده است و بيشتر فقهاى نامدار دراين شهر، رهبرى دينى، سياسى و اجتماعى مردم را بر عهده داشتند.

شيخ طوسى در سال 448 ه. ق. به دليل آنكه بغداد را براى ترويج فقه و علوم شيعه مناسب نمى ديد، به نجف مهاجرت نمود. در آن زمان نجف قريه اى كوچك و زيارتگاه شيفتگان اهل بيت بود هجرت شيخ به آن شهر، نجف را به پايگاه مهم علمى، فرهنگى شيعيان مبدل ساخت.

حوزه علميه نجف از ابتدا تاكنون مراحل متعددى را پشت سر نهاده است كه مى توان از پنج دوره مشخص نام برد:

دوره اول: از هجرت شيخ طوسى تا انتقال حوزه علميه به حِلّة.

اين دوره از هجرت شيخ طوسى به نجف در سال 448 ه. ق. شروع شده و تا اوائل قرن هفتم (حدود دو قرن) ادامه يافت.

ص: 44

دوره دوم: ركود نسبى فعاليت علمى در نجف و فعال شدن حوزه علميه حِلّة.

دوره سوم: رونق مجدد حوزه علميه نجف و انتقال حوزه علميه اصلى از حلّة به نجف.

در نيمه دوم قرن دهم هجرى بار ديگر حوزه علميّه نجف مركزيت يافت. هجرت مقدس اردبيلى فقيه بزرگ آن عصر به نجف مهم ترين عامل رونق يافتن حوزه مباركه آن شهر بود.

دوره چهارم: مركزيت حوزه علميه مقدسه كربلا.

اين دوره از سال 1150 ه. ق. شروع گشته و تا سال 1212 ه. ق. تداوم يافت.

در اين دوره نيز حركت علمى در نجف كاملًا متروك نگرديد و همواره گروهى از طلاب در آن سكونت داشتند اما كربلا مركز فعاليت هاى علمى بود.

دوره پنجم: عصر كمال علمى نجف.

نجف در اوائل قرن سيزدهم، به همت علامه سيد محمد مهدى بحرالعلوم شاگرد والامقام وحيد بهبهانى بار ديگر مركز فعاليت هاى علمى گرديد و در حدود دو قرن جايگاه اصلى تبيين معارف والاى اسلامى بود.

رونق فعاليت هاى علمى در اين مقطع زمانى بدان حدّ رسيد كه آن را عصر كمال علمى ناميده اند.

مجموعه هاى فقهى و اصولى ارزشمندى كه پس از گذشت سال ها هنوز مدارك گرانقدر و معتبر فقه شيعه

ص: 45

مى باشند، در اين دوره تدوين يافت. نام آن آثار ارزشمند عبارتند از:

1- مصابيح (در فقه)،

2- مفتاح الكرامه (در فقه)،

3- كشف الغطاء (در فقه)،

4- مقابس الانوار (در فقه)،

5- مستندالاحكام (در فقه)،

6- جواهرالكلام (در فقه)،

7- مكاسب (فقه)،

8- رسائل (در علم اصول)،

9- البرهان القاطع (در علم فقه)،

10- هدايةالانام (در علم فقه)،

11- مصباح الفقيه (در علم فقه)،

12- بلغةالفقيه (در علم فقه)،

13- كفايةالاصول (در علم فقه)،

14- العروةالوثقى (در علم فقه)

مكان هاى تدريس بدين شرحند:

1- حجراتصحن شريف حرم مطهر

2- مساجد نجف

3- مدارس علميه نجف اشرف

ص: 46

مدارس علميه نجف

1. مدرسه مقداد سيورى (سليميه).

از مدارس بسيار قديمى و مشهور نجف است كه تاريخ بناى آن به قرن نهم هجرى باز مى گردد، مقداد سيورى بانى مدرسه از بزرگان فقهاى شيعه مى باشد كه افتخار شاگردى شهيد اول و فخرالمحققين را داشته و در سال 828 ه. ق پس از فراغت از بناى مدرسه وفات يافته است.

2. مدرسه ملا عبداللَّه

تاريخ بنايش به نيمه دوم قرن دهم هجرى باز مى گردد ملا عبدالله يزدى از دانشمندان بزرگ نجف در قرن دهم كه نقابت شهر را نيز بر عهده داشت.

3. مدرسهصحن شريف (مدرسه غرويّه)

شاه عباسصفوى اين مدرسه را در شمالصحن بنا نمود. اين مدرسه تا اوائل قرن چهاردهم هجرى داير بود. از آن زمان به بعد به تدريج از وجود طلاب تهى و حجره هاى آن محل نگهدارى اسباب و وسائلصحن و لوازم خدام حرم گرديد. از همين روى به تدريج كلمه مدرسه از آن برداشته شد و به دارالضيافة نامگذارى گرديد.

ص: 47

4. مدرسهصدر

از مدارس وسيع و بزرگ نجف است در بازار بزرگ نجف (السوق الكبير) كه منتهى بهصحن حرم مى شود، واقع شده است. مساحت مدرسه در حدود 900 متر مربع مى باشد.

نظام الدوله، حاج محمد حسين خان علاف اصفهانى،صدر اعظم فتح عليشاه قاجار در سال 1226 ه. ق آنرا بنا نمود و موقوفاتى براى اداره و تأمين مخارج آن قرار داد.

اين مدرسه پذيراى جمع زيادى از شيفتگان علوم اسلامى بوده و به دليل برخوردارى از امكانات مناسب، از مدارس با اهميت نجف شمرده مى شود.

5. مدرسه معتمد (مدرسه شيخ محمد حسين كاشف الغطاء)

اين مدرسه در محله عماره واقع شده كه توسط يكى از وزراى عهد قاجار به نام معتمدالدوله و با مساعدت و كمك شيخ موسى كاشف الغطاء فرزند علامه شيخ جعفر بنا گرديده.

6. مدرسه مهديه (شيخ مهدى)

در محله مشراق و مقابل مقبره علامه سيد مهدى بحرالعلوم و شيخ طوسى و در مجاورت مدرسه قوام واقع شده است.

7. مدرسه قوام

مدرسه مشهور و بزرگى به مساحت 700 متر در

ص: 48

مجاورت مدرسه مهديه است كه مدرسه فتحيه نيز خوانده مى شود ساختمان آن در سال 1300 ه. ق به پايان رسيده و داراى 26 حجره مى باشد.

8. مدرسه ايروانى

مدرسه مشهورى است كه در سال 1307 ه. ق تأسيس گرديد. و بعدها توسط رژيم عراق تخريب شد.

9. مدرسه ميرزا حسن شيرازى

مدرسه كوچكى است با دو طبقه كه در طبقه اول مقبره مرحوم ميرزاى شيرازى رهبر قيام تنباكو قرار دارد و طبقه دوم مشتمل بر هفت حجره است. و در جنب باب طوسى (يكى از درهاىصحن مطهر) قرار دارد.

10. مدرسه بزرگ ميرزا حسين خليلى

در محله عماره واقع و مساحتش حدود 600 متر مربع است بناى مدرسه از دو طبقه تشكيل شده و مشتمل بر 50 حجره مى باشد.

اين مدرسه در سال 1367 ه. ش. توسط رژيم بعثىصدام تخريب و موقوفاتش مصادره گرديد.

11. مدرسه بخارى

در محله حويش و متصل به مدرسه بزرگ آخوند خراسانى است كه توسط شيخ كاظم بخارى بنا گرديد.

12. مدرسه شربيانى

از مدارس مشهور نجف بوده و در محله حويش قرار دارد.

ص: 49

13. مدرسه بزرگ آخوند خراسانى

مدرسه وسيعى در محله حويش مى باشد كه بيش از 700 متر مربع مساحت دارد و از 48 حجره تشكيل مى شود.

14. مدرسه كوچك آخوند خراسانى

در محله براق واقع شده و 210 متر مساحت و 12 حجره دارد. سال تأسيس آن 1328 ه. ق مى باشد.

15. مدرسه قزوينى

در محله عماره و نزديك مسجد مشهور هندى قرار دارد. در سال 1324 ه. ق. تأسيس و در سال 1384 ه. ق.

تجديد بنا شد و در قيام شعبان 1412 ه. ق. توسط نيروهاى بعثى ساختمان مدرسه با ديناميت منفجر و كتابخانه اش را به آتش كشيدند.

16. مدرسه بادكوبه اى

اين مدرسه از 28 حجره در يك طبقه تشكيل يافته و در محله مشراق واقع است.

17. مدرسه سيد كاظم يزدى قدس سره

مدرسه مذكور از مشهورترين، بزرگترين و بهترين مدارس نجف مى باشد. اين مدرسه در محله حويش و در همان خيابانى است كه مدرسه شربيانى قرار دارد.

ص: 50

18. مدرسه هندى

مدرسه اى است با حدود 600 متر مربع مساحت كه در محله مشراق قرار دارد. اين مدرسه در سال 1328 ه. ق.

تأسيس گرديده است.

19. مدرسه سيد عبداللَّه شيرازى

در سال 1372 ه. ق. تأسيس گرديد.

20. مدرسه بزرگ بروجردى قدس سره

در سال 1373 ه. ق. به توصيه آيت اللَّه العظمى بروجردى قدس سره و با مباشرت شيخ نصراللَّه خلخالى احداث گرديد. اين مدرسه در محله براق قرار دارد.

21. مدرسه «دانشگاه دينى نجف»

اين مدرسه در محله «حىّ السعد»، در مسير كوفه به نجف واقع شده. سيد محمد كلانتر يكى از بزرگان نجف اقدام به تأسيس اين مجتمع علمى نمود و 208 حجره دارد.

برخوردارى از برنامه منظم درسى به همراه امتحانات و تشويق طلاب ممتاز از خصايص اين مدرسه بوده و در حال حاضر بزرگترين و مهمترين مدرسه دينى نجف است.

نام برخى از مدارس ديگر نجف عبارتند از:

مدرسه طاهريه، رحباوى، آيت الله حكيم، جوهرچى، عاملى ها، عبدالعزيز بغدادى، افغانى ها، كلباسى، علويه، مرتضويه، منتدى النشر.

ص: 51

كتابخانه هاى نجف

فرهنگ و تمدن جز با كتاب و كتابخانه كه محصول كوشش هاى دانشمندان پيشين مى باشند رشد و شكوفايى نخواهد يافت. بالندگى يك فرهنگ و تمدن جز با توسعه و پيشرفت كتاب، كتابخانه و كتابخوانى امكان پذير نمى باشد.

نجف كه سابقه هزار ساله در رشد و ترويج فرهنگ اسلامى دارد كتابخانه هاى مهمى را در خود جاى داده كه به طور مختصر به معرفى آن ها مى پردازيم:

1- كتابخانه علوى

اين كتابخانه به نام هاى «الحيدريه»، «الخزانة الغرويّه» و «مكتبة الصحن» نيز خوانده مى شود.

تاريخ ايجاد آن حداقل به قرن چهارم هجرى و يا قبل از آن باز مى گردد. عضدالدوله ديلمى از كسانى است كه در ايجاد و توسعه آن نقش داشته است. در طول تاريخ به دليل شهرت و انتساب كتابخانه به حرم مطهر، افراد زيادى كتاب هاى خود را وقف آن كرده اند.

ص: 52

پس از نيمه دوم قرن پنجم كه جويندگان علم از هر سوى، به نجف روى آوردند، بسيارى از مهاجران نيز كتاب هايى وقف آن كتابخانه كرده و بر اهميت آن بيش از پيش افزوده شد.

در قرن هشتم هجرى به سال 755 ه. ق. كتابخانه دچار آتش سوزى گشته و بسيارى از كتاب هاى آن از جمله مصحف شريف قرآن در سه جلد به خط مبارك حضرت على عليه السلام، در آتش سوزى از ميان رفت. پس از اين واقعه سيدصدرالدين بن شرف الدين معروف به آوىّ با يارى گرفتن از فخرالمحققين محمد بن حسن حلى دانشمند گرانقدر اماميه در قرن هشتم، كتابخانه را از نو بنياد نهاد و كتاب هاى بسيارى براى آن فراهم آورد. آوىّ هنگام مرگ وصيت نمود يك سوم اموال او را كتاب خريده و وقف كتابخانه علوى كنند. بدين ترتيب در زمان كمتر از پنج سال كتاب هاى بسيارى در آن فراهم آمده و داراى اهميت و اعتبارى دوباره گرديد.

در اثر بى توجهى، كتابخانه بزرگ بى نظير آستان قدس علوى به تدريج اهميت خود را از دست داد و بسيارى از كتاب هاى آن خارج گرديد و يا از ميان رفت، به گونه اى كه امروز جز اندكى بسيار ناچيز از آن مخزن گرانبها، باقى نمانده است.

به دليل سهل انگارى و كوتاه نظرى، آن ذخيره بزرگ معنوى و يادگار ارزشمند قرون پيشين كه دست خط مبارك

ص: 53

بسيارى از بزرگان دين زينت بخش آن بود، دستخوش حوادث گشته و از ميان رفت.

2- كتابخانه امام اميرالمؤمنين عليه السلام

كتابخانه امام اميرالمؤمنين عليه السلام در سال 1373 ه. ق در روز مبارك عيد غدير به همت علامه امينى تأسيس گرديد.

و يكى از غنى ترين، و معتبرترين كتابخانه هاى شهر نجف است.

3- كتابخانه آيت اللَّه حكيم

آيت اللَّه سيد محسن حكيم براى مبارزه فرهنگى با افكار الحادى و كمونيستى رژيم بعث، كتابخانه اى بزرگ و منظم تأسيس نمود.

اين كتابخانه از شبكه اى گسترده تشكيل گرديده بود كه شعبه مركزى و اصلى آن در نجف قرار داشت و بيش از هفتاد شعبه ديگر آن در شهرهاى مختلف عراق و برخى شهرهاى كشورهاى اسلامى وجود داشت.

مرحوم آية اللَّه حكيم مكان مناسبى در اطراف مسجد هندى انتخاب نمود و با خريدارى و تخريب خانه هاى اطراف مسجد، كتابخانه اى زيبا، بزرگ و مجهز بنيان نهاد.

اين كتابخانه به دليل نزديك بودن به حرم همواره در مسير زائرين و مردم نجف قرار داشته و مى توانست پذيراى مشتاقان كتاب باشد.

اين كتابخانه در سال 1377 ه. ق. تأسيس و در ابتدا از

ص: 54

15000 جلد كتاب چاپى و حدود 2500 جلد كتاب خطى برخوردار بود.

4- كتابخانه حسينيه شوشترى ها

از قديمى ترين كتابخانه هاى نجف بوده و توسط حاج ميرزا على محمد نجف آبادى در اواخر قرن سيزدهم تأسيس گرديد.

5- كتابخانه شيخ آقا بزرگ تهرانى

او كه از مشايخ بزرگ شيعه مى باشد در طول چندين سال تحقيق و تتبّع و بررسى نسخه هاى خطى و بى نظير، كتاب هاى ارزشمند بسيارى از اقصى نقاط عالم به ويژه مصر و ايران فراهم آورده و در كتابخانه شخصى خود قرار داد. در سال 1375 ه. ق. آن بزرگوار كه مشتاق بود همه بزرگان و فرزانگان از گنجينه ارزشمند علمى وى بهره مند شوند و آن را متعلق به همه دانش پژوهان مى دانست كتاب هاى خود را وقف عام نمود و كتابخانه عمومى ديگرى در شمار كتابخانه هاى عمومى آن شهر افزوده شد.

مجموع كتاب هاى وى 5000 جلد بود كه 100 نسخه خطى كم نظير شامل آن ها مى گشت.

6- كتابخانه مدرسهصدر

در ابتداى قرن سيزدهم توسط حاج محمد حسين خانصدراعظم تأسيس شد و در آن عصر از مشهورترين كتابخانه هاى نجف بود.

ص: 55

سهل انگارى، اين كتابخانه را نيز به سرنوشت ناخوشايند بسيارى ديگر از آثار نيك گذشتگان دچار ساخت و امروزه اين كتابخانه، قابل توجه نيست.

كتابخانه علامه شيخ محمد حسين كاشف الغطاء، كتابخانه مدرسه قوام، كتابخانه مدرسه خليلى، كتابخانه مدرسه آخوندخراسانى، كتابخانه مدرسه سيدمحمد كاظم يزدى، و كتابخانه آيت اللَّه العظمى بروجردى قدس سره نيز از كتابخانه هاى مهم نجف به شمار مى رود.

7- كتابخانه امام حسن مجتبى عليه السلام

اين كتابخانه با ساختمانى زيبا در انتهاى شارع الرسول بنا شده است. بنيانگذار اين كتابخانهصدر شيخ باقر شريف قريشى است.

ص:56

ص: 57

فصل چهارم آثار مكتوب و منظوم

ص:58

ص: 59

سفرنامه نويسان، شعرا و ساير نويسندگان در آثار مكتوب و منظوم خود از نجف اشرف و حرم اميرمؤمنان عليه السلام ياد كرده اند كه به اختصار چند نمونه از آن ذكر مى شود.

1- ابن بطوطه (قرن هفتم هجرى قمرى):

او در ديدار از نجف، مشاهدات خود را چنين مى نگارد:

اين شهر نيكو در زمينى پهناور و سخت واقع شده است و يكى از بهترين و پر جمعيت ترين شهرهاى عراق مى باشد كه بازارهاى خوب و تميز دارد. از باب الحضرة وارد نجف شديم و بعد از عبور از بازار بقالان و طباخان و خبازان به بازار ميوه فروشان و خياطان و قيصريه و بازار عطاران رسيديم. آخر بازار عطاران باب حضرت است و قبرى كه معتقدند از آن على عليه السلام مى باشد، در اين محل است. روبروى مقبره، مدارس و زوايا قرار دارد كه داير و با رونق مى باشد ديوارهاى مقبره از كاشى است كه

ص: 60

چيزى همانند «زليج» اما از حيث جلا و نقش زيباتر از آن است.

داخل حرم به انواع فرش هاى ابريشمين و غيره مفروش است و قنديل هاى بزرگ و كوچك از طلا و نقره در آن آويخته، در وسط حرم مِصطَبه «(1)» چارگوشى است كهصندوقى چوبين دارد و بر روىصندوقصفحات طلاى پر نقش و نگار كه در ساختن آن كمال استادى و مهارت را به كار برده اند با ميخ هاى نقره فرو كوفته اند چنانكه از هيچ جهت چيزى از چوب نمودار نيست.

ارتفاع مصطبه كمتر از ارتفاع قامت آدمى است و در آن سه قبر هست كه مى گويند يكى از آن آدم عليه السلام و ديگرى از آن نوح عليه السلام و سومى از آن على عليه السلام مى باشد و بين اين سه قبر در طشت هاى زرين و سيمين؛ گلاب و مشك و انواع عطريات ديگر گذاشته اند كه زوار دست خود را در آن فرو برده به عنوان تبرك بر سر و روى خود مى كشند.

از شهرهاى عراق هر كس كه بيمار مى شود نذرى براى روضه على [عليه السلام] مى كند. بيشتر اشخاص كه مثلًا از ناحيه سر دچار مرضى مى شوند از طلا يا نقره علامتى به شكل سر آدمى مى سازند و به روضه على [عليه السلام] مى آورند و نقيب، اين نذرها را در خزانه حرم مى گذارد. همچنين آنها كه دست يا پا يا يكى ديگر از اعضاى بدنشان آسيبى ديده علامتى به


1- مِصطَبَه: سكو، جايى كه كمى بلندتر از زمين، براى نشستن بسازند.

ص: 61

شكل همان عضو به عنوان نذر به خزانه هديه مى كنند.

خزانه مزبور بسيار بزرگ و موجودى آن به قدرى هنگفت است كه قابل ضبط نمى باشد.

2- هفت كشور ياصورالأقاليم (نيمه اول قرن هشتم)

«غرض كه سه كس را خداى تعالى محل امتحان خلايق آفريده: آدم و نوح و على [عليه السلام].

از وجود آدم كفر و عصيان ابليس ظاهر گشت و از نوح بعد از هزار سال دعوت، بدانستند كه آن قوم استعداد ايمان نداشتند و از وجود على عليه السلام آنكه كافر بودند و منافق و مسلمان از هم معلوم گشتند. و طايفه اى او را خدا گفتند و بعضى او را به خاتم الاولياء لقب كردند و بعضى او را لعنت كردند.

واصحّ قول آن است كه مدفن هر سه در نجف است و از نجف تا مدينهصد و هشت فرسنگ است و از نجف تا مكه دويست فرسنگ. و آن را جزيره عرب مى خوانند. و اين مساحت نيمه اى داخل اقليم سيّم است و نيمه ديگر داخل اقليم دوم است و آبادانى كم باشد» «(1)».

3- شعرا

عشق به دين، و بزرگان دين به ويژه پيامبرصلى الله عليه و آله و اهل بيت او عليهم السلام همواره نظم سرايان دلسوخته را به سرودن در وصف آنان واداشته است.


1- هفت كشور، ص 64

ص: 62

چند نمونه از اشعار شعراى عاشق بارگاه قدس علوى را كه در مدح او و ستايش بارگاهش سروده اند در پى مى آوريم:

الف- فردوسى

شهر علم

خردمند گيتى چو دريا نهاد برانگيخته موج از او تندباد

چو هفتاد كشتى بر او ساخته همه بادبان ها برافراخته

ميانه يكى خوب كشتى عروس برآراسته همچو چشم خروس

پيمبر بدو اندرون با على همه اهل بيت نبى و وصى

چه گفت آن خداوند تنزيل و وحى خداوند امر و خداوند نهى

كه من شهر علمم عليم در است درست اين سخن گفت پيغمبر است

اگر خلد خواهى به ديگر سراى بنزد نبى و وصى گير جاى

منم بنده اهل بيت و نبى ستاينده خاك پاك وصى «(1)»

ب- عرفى شيرازى

اين بارگاه كيست كه گويند بى هراس كاى اوج عرش سطح حضيض تو را مماس

منقار بند كرده زسستى هزار جاى تا اولين دريچه او، طاير قياس

از بس كه نور بارد از و در حوالى اش خورشيد روشنى كند از سايه اقتباس

گر بشنود نسيم هواى حريم او بر مغز نوبهار هجوم آورد عُطاس

گفت آسمان مرا كه بگو اين چه منظرست كز رفتنش نه و هم نشان داد و نى قياس

اين قصر و جاه واسطه آفرينش است يعنى على، جهان معانى امام ناس «(2)»

ج- جلال الدين رومى

تاصورت پيوند جهان بود على بود تا نقش زمين بود و زمان بود على بود

شاهى كه ولى بود و وصى بود على بود سلطان سخا و كرم و جود على بود


1- ديوان عرفى شيرازى، ص 59.
2- ديوان عرفى شيرازى، ص 59.

ص:63

ص: 64

مسجود ملائك كه شد آدم ز على شد آدم چو يكى قبله و مسجود على بود

اين كفر نباشد سخن كفر نه اين است تا هست على باشد و تا بود على بود

د- شيخ بهائى

چشمه خورشيد

اى خاك درت سرمه ارباب بصارت در تأديت مدح تو خم پشت عبارت

گرد قدم زايرت از غايت رفعت بر فرق فريدون ننشيند ز حقارت

در روضه تو خيل ملايك ز مهابت گويند به هم مطلب خود را به اشارت

هرصبح كه روح القدس آيد بطوافت در چشمه خورشيد كند غسل زيارت

در حشر به فرياد «بهايى» برس از لطف كز عمر نشد حاصل او غير خسارت

ه- قصيده هائيّه أزريه

أيهاالرّاكِبُ المُجِدُ رُوَيداً بِقُلوب تَقَلّبَت فى جَواها

اى سوار تندرو آهسته رو با دل هايى كه مى غلتند در سوز و گداز خود

ان تَرائَت أرضُ الغّرِيينَ فَاخضَع وَاخلَعِ النَّعلَ دُونَ وادى طُواها

ص: 65

اگر نمايان گشت سرزمين غريين (نجف) پس فروتنى كن و كفش بركن بيرون دروازه شهرش

و اذا شِمتَ قُبةالعالم الاعلى و أنوارُ رَبّها تَغشاها

و چون چشمت افتاد به گنبد بلند عالم در حالى كه انوار پروردگارش پوشانيده است آن را

فَتَواضع فَثَمّ دارَةُ قُدس تَتَمَنّى الافلاكُ لَثمَ ثَراها

پس فروتنى كن زيرا آنجا خانه قدسى است كه افلاك بوسيدن خاكش را آرزو مى كنند

قُل لَهُ والّدموعُ سَفحُ عَقيق وَالحَشا تَضطَلى بِنار غَضاها

بگو باو در حالى كه اشك ها چون عقيق سرخ در باريدن است و درون با آتش فروزان گرم است

يابنِ عَمّ النبى أنتَ يَدُاللَّه التى عَمّ كُل شيي نَداها

اى پسر عم پيامبر تو آن دست خدايى كه سخايش همه چيز را فرا گرفته «(1)»

و- شهريار

على اى هماى رحمت تو چه آيتى خدا را كه به ما سوا فكندى همه سايه هما را


1- مفاتيح الجنان، كيفيت زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام.

ص: 66

دل اگر خداشناسى همه در رخ على بين به على شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا كه در دو عالم اثر از فنا نماند چو على گرفته باشد سر چشمه بقا را

برو اى گداى مسكين در خانه على زن كه نگين پادشاهى دهد از كرم گدا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت متحيرم چه نامم شه ملك لافتى را

بدو چشم خونفشانم هله اى نسيم رحمت كه ز كوى او غبارى به من آر توتيا را

به اميد آن كه شايد برسد به خاك پايت چه پيام ها كه دادم همه سوز دلصبا را

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109